Alternative No.12

Page 1

‫ايران وارد بازي بسيار خطرناكي شده است‬

‫رژيم ايران‪ ،‬صيدي در دام آمريكا‬

‫نكته جالب آنكه اين يورش‌ها در زماني صورت گرفت‬ ‫• محرز است كه آنكارا هم در اين كار دست دارد‪ .‬اين حمله‪،‬‬ ‫كه وزير امور خارجه‌ي آمريكا طي ديداري با سران تركيه‬ ‫حمله‌اي است پست‌فطرتانه و چند‌ش‌آور‪ .‬در حال حاضر ايران‬ ‫خواستار ايجاد مرحله‌اي جديد در خاورميانه شد‪ .‬پس‬ ‫اين حمله‌ي پست‌فطرتانه و كثيف را برعهده گرفته است‪ .‬اين حمله‬ ‫از اين ديدار وزير امور خارجه‌ي دولت تركيه ديداري‬ ‫صرفا كوهستان‌هاي قنديل را دربر نمي‌گيرد‪ ،‬بلكه هدف قطع رگ‬ ‫فوري با مسئولين ايراني داشت و پس از اين ديدارهاي‬ ‫و ريشه‌هاي آزادي‌ كوردها در هر چهار بخش كوردستان مي‌باشد‪.‬‬ ‫ديپلوماتيك بود كه رژيم ايران به كوردستان و جنبش خلق‬ ‫كه‬ ‫‌داند‬ ‫مي‌خواهند كوردها را با اين حمله از ميان بردارند‪ .‬گريال مي‬ ‫كورد حمله‌ور گشته و خواهان اشغال مجدد كوردستان و‬ ‫»»‪ 3‬ايجاد حاكميت بر جنوب كوردستان شد‬ ‫چگونه از خودش محافظت نمايد و بجنگد‪.‬‬ ‫»» ‪4‬‬

‫قنديل قهرمان‪ ،‬ناقوس مرگ سپاه پاسداران و خاري به چشم خائنان‬

‫رفيق كلهر عضو كورديناسيون پژاك‪:‬‬

‫اين حمله و تجاوز آشكار جمهوري اسالمي‬ ‫تنها عليه بخشي از كوردستان نيست‬

‫گريالهاي پژاك در قنديل تسليم‌ناپذير‪ ،‬حماسه‌ي شرافت و آزادي را آنچنان بلند كه همه‌ي جهانيان بشنوند‪ ،‬سرودند‪ .‬اما‬ ‫سركردگان احزاب سنتي و به افول كشيده‌شده‌ي شرق كوردستان(مهتدي و حسن شرفي) كه در كمپ انفعال و روزمرگي‪،‬‬ ‫گردآوري كلكسيون پيپ و مشروب و زن‌بارگي را نوين‌ترين روش مبارزه قلمداد مي‌كنند‪ ،‬عربده‌ي زننده‌ي «تسليميت و بردگي»‬ ‫حكومت اقليمي كوردستان نيز اگر نمي‌خواهد با ديگر‬ ‫را تكرار كردند‪ .‬درست در همان لحظه‌هايي كه گريالهاي قهرمان در برابر هجوم نيروهاي متجاوز سپاه پاسداران مقاومتي‬ ‫به‌يادماندني و باشكوه در قنديل به تصوير كشيدند‪ ،‬اين عناصر در رسانه‌هاي غربي آب به آسياب جمهوري اسالمي ريختند‪ .‬بخش‌هاي كوردستان همكاري كند و در راستاي اتحاد‬ ‫آنان گفتند كه پژاك بهانه‌ به دست ايران مي‌دهد؛ بدين ترتيب بي هيچ شرم و حيايي‪ ،‬دشمني خود را با آرمان‌هاي ملي خلق كورد گامي برنمي‌دارد‪ ،‬الاقل بيشتر از اين در‬ ‫آزادي‌خواهانه‌ي خلق كورد اعالن كردند‪.‬‬ ‫»»‪12‬‬ ‫برابر احزاب و سازمان‌هاي شرق كوردستان‬ ‫‪4‬‬

‫رسانه‌ي آزاد خلق‬

‫آلترناتيو‬

‫هفته‌نامه‌ي سياسي‪ ،‬فرهنگي‪ ،‬اجتماعي شماره‌ي ‪12‬‬

‫‪alternative.qendil@gmail.com‬‬

‫مركز مطبوعات حزب حيات آزاد كوردستان(پژاك)‬

‫پژواك‬ ‫سردبير‬

‫در اين شماره سعي خواهيم نمود به ابعاد مختلف جنگي بپردازيم كه از تاريخ‬ ‫‪ 25‬تيرماه بدين سو آغاز شده و يكي از اساسي‌ترين اهداف آن امحا و از ميان‬ ‫برداشتن تماميت جنبش آزادي‌خواه خلق كورد در هر چهار بخش كوردستان‬ ‫است‪ .‬اگرچه ايران پيش‌قراولي اين جنگ منطقه‌اي را برعهده گرفته و در‬ ‫حال حاضر مستقيما در آن مشاركت دارد اما ابعاد‪ ،‬اهداف و نيروهايي كه در‬ ‫پشت پرده‌ي اين جنگ قرار دارند چنان نظام جمهوري اسالمي را درمي‌نوردد‬ ‫كه ايران هنوز هم قادر به درك آن نشده است‪ .‬نظام جمهوري اسالمي يا‬ ‫نمي‌داند و يا نمي‌خواهد بداند مسئوليت جنگي را بر عهده گرفته كه به تمامي‬ ‫از سوي آمريكا و هم‌‌پيمانان منطقه‌اي آن به‌ويژه تركيه طرح‌ريزي شده است‪.‬‬ ‫جنگي كه دو هدف اساسي را در بطن خويش مي‌پروراند‪ .‬از سويي درگير‬ ‫ساختن ايران در جنگي فرسايشي كه در درازمدت ضرر و زيان‌هاي بسياري‬ ‫را برايش در پي خواهد داشت و از سوي ديگر نيز امحا و تصفيه‌ي كليت‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد در خاورميانه كه نمايندگي خط مشي سوم‬ ‫در منطقه بر عهده دارد‪ .‬وگرنه تركيه اگر خود توان چنين چيزي را داشت‬ ‫نيازي به امتيازگيري و امتيازدهي به ايران در رابطه با مساله‌ي كورد نداشت‪ .‬بر‬ ‫كسي پوشيده نيست رابطه‌ي تاكتيكي دو كشور ايران و تركيه كه با يكديگر‬ ‫دشمني‌هاي تاريخي دارند و در اين برهه‌ي زماني آنها را الزم و ملزوم هم‬ ‫مي‌نمايد تنها بر يك محور مي‌چرخد و آن نيز مساله‌ي كورد است‪ .‬اما آنچه‬ ‫كه فوق‌العاده احمقانه به نظر مي‌رسد مشاركت ايران در آزموني نظامي عليه‬ ‫يك نيروي گرياليي است كه تركيه به عنوان دومين ارتش زميني ناتو سي‬ ‫سال پيش آن را آزموده است و اكنون پس از گذشت سي سال به شكست و‬ ‫سرافكندگي خويش اعتراف مي‌كند‪ .‬اكنون ايران به همان سبك و سياق جنگ‬ ‫‪ 8‬ساله‌ي خويش با عراق و با طرز و متدهاي جنگ كالسيك به‌زعم خويش‬ ‫مي‌خواهد سازماندهي‌شده‌ترين نيروي گرياليي سده‌ي ‪ 21‬و برخوردار از‬ ‫ايدئولوژي آزادي را تصفيه كند‪ .‬نگاهي به بيالن درگيري‌هاي چند روز اخير‬ ‫و شكست خفت‌بار نيروهاي پاسدارن اثباتي است محرز بر اين مدعاي ما‪.‬‬

‫مانع‌تراشي نكند تا آنها بتوانند در برابر رژيم‬ ‫اشغالگر ايران دست به موضع‌گيري بزنند‪.‬‬ ‫اگر نمي‌تواند همچون خلق كورد در برابر‬ ‫اين تجاوز آشكار جمهوري اسالمي داراي‬ ‫موضعي جدي و شايسته باشد الاقل بايد‬ ‫»»‪7‬‬ ‫مانع‌سازي نكند‪.‬‬

‫شنبه ‪22‬مرداد ‪ 13 /1390‬آگوست ‪2011‬‬


‫‪2‬‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫مراد كارايالن‪ ،‬رياست شوراي رهبري ‪: KCK‬‬

‫در صورت اصرار ايران بر جنگ‪ PKK ،‬هم ناگزير وارد‬ ‫عمل خواهد شد‬

‫رياست شوراي رهبري ‪ KCK‬مراد كارايالن‬ ‫در گفتگويي با آژانس خبري ‪ ANF‬به ارزيابي‬ ‫حمالت اخير ايران به مناطق آزاد‌شده‌ي مديا‬ ‫پرداخت و تصريح كرد يكي ديگر از پايه‌هاي‬ ‫كنسپت جنگي كه تركيه به‌راه انداخته ايران است‬ ‫و گفت‪ :‬ما نمي‌خواهيم با ايران وارد جنگ شويم‬ ‫اما موضع‌گيري آن تعيين‌كننده خواهد بود‪ .‬عمليات‬ ‫نظامي در روز بيست و پنجم همچنان ادامه دارند و‬ ‫اين عمليات‌هاي نظامي بخشي از كنسپتي دامن‌گستر‬ ‫عليه جنبش آزادي‌خواهي خلق مي‌باشند و نيرويي‬ ‫كه در اين حمالت نقش اساسي را بر عهده دارد‬ ‫تركيه مي‌باشد‪ .‬كارايالن با اشاره به اينكه هدف‬ ‫اساسي از اين طرح تجزيه و تضعيف خلق كورد‬

‫مي‌باشد تصريح نمود‪ :‬عالوه بر ‪ PKK‬و ‪PJAK‬‬ ‫تماميت خلق كورد مورد هدف قرار گرفته است و‬ ‫اين طرح‪ ،‬استراتژي‌اي عليه كوردها بوده و كه در‬ ‫پشت پرده‌ي آن نيروهاي مختلفي جاي مي‌گيرند‪.‬‬ ‫توضيحات كارايالن در اين رابطه بدين شكل بودند‪:‬‬ ‫نيرويي كه اين كنسپت اساسي را هدايت مي‌كند‬ ‫تركيه مي‌باشد‪ .‬حكومت عراق هم در اين طرح‬ ‫جاي داشت‪ .‬حتي در صدد بودند تا حكومت اقليمي‬ ‫كوردستان را هم در اين جنگ مشاركت دهند؛ اما‬ ‫به دليل آنكه آنها از نظر عملي در اين طرح مشاركت‬ ‫ننمودند‪ ،‬خودشان به هدف مبدل شدند‪ .‬يكي ديگر‬ ‫از پايه‌هاي اين جنگ آمريكا مي‌باشد‪ .‬آمريكا‬ ‫خواستار تضعيف هم ‪ PKK‬و هم ايران مي‌‌باشد‪.‬‬ ‫كارايالن تصريح نمود قريب به هفته است كه از‬ ‫شدت توپ‌باران‌ها كاسته شده و در اين امر مقاومت‬ ‫گريالها نقش اساسي را ايفا مي‌نمايد‪ .‬وي تصريح‬ ‫كرد‪ :‬اگر مقاومت گريال شكل نمي‌گرفت‪ ،‬امكان‬ ‫داشت وضعيت كامال جداگانه‌اي به ميان مي‌آمد‪.‬‬

‫وي با اشاره به اينكه اگر ايران حمالت تازه‌اي را آغاز‬ ‫نكند نيروهاي گريال هم حمالتي را صورت نخواهند‬ ‫داد افزود‪ :‬در همين راستا آنها نيروهاي مدافع خلق‬ ‫‪ HPG‬در خطوط مرزي مستقر نموده‌اند‪ .‬اگر پس از‬ ‫اين مرحله حمالت ايران تداوم يابند‪ ،‬نه‌تنها نيروهاي‬ ‫‪ ،PJAK‬بلكه ما هم به عنوان ‪ PKK‬ناگزير وارد‬ ‫عمل خواهيم شد‪ .‬چرا كه اين نيروهاي ‪HPG‬‬ ‫هستند كه مستقيما در خطوط مرزي حضور دارند‪.‬‬ ‫وي افزود در برنامه‌ي ما جنگ با ايران وجود ندارد‬ ‫اما اگر ايران به مرزهاي ما حمله‌ور گردد و نسبت‬ ‫به كوردها موضعي خصمانه اتخاذ نمايد البته ما هم‬ ‫ناگزير از جنگ خواهيم بود‪ .‬به همين دليل در حال‬ ‫حاضر در مرحله‌اي فوق‌العاده حساس قرار داريم؛‌ يا‬ ‫با ايران وارد جنگي همه‌جانبه خواهيم شد و يا اينكه‬ ‫ايران اين حمالت را متوقف خواهد كرد و مسايل‬ ‫خويش با نيروهاي شرق كوردستان را با راه‌كارهايي‬ ‫جداگانه چاره‌يابي خواهدكرد‪ .‬اميدوارم ايران معنا و‬ ‫مفهوم اين ايستار صميمانه‌ي ما را درك خواهد كرد‪.‬‬

‫شكست‪ ،‬تنها نتيجه‌اي كه ايران خواهد گرفت‬ ‫جنبش آپوييستي حتي اگر در‬ ‫آلترناتيو‬ ‫سطح دنيا تنها بماند و تمامي‬ ‫تحليل‬ ‫نيروهاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي‬ ‫در برابر آن يكي گردند(كه تاكنون نيز چنين بوده‬ ‫است) تحت هر شرايطي قادر به مقاومت بوده و‬ ‫از اين نظر برخوردار از اراده‪ ‌،‬امكانات و پتانسيلي‬ ‫بي‌نظير است‪ .‬رژيم فاشيستي ايران به‌ خوبي مي‌داند‬ ‫موج مبارزاتي ناشي از قيام خلق‌ها در خاورميانه دير يا‬ ‫زود آن را هم فرا خواهد گرفت‪ .‬از اين نظر با هدف‬ ‫كاهش فشار‌هاي مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و در صدر‬ ‫آن آمريكا‪ ‌،‬از هم‌اكنون در پي آن است تا خويش‬ ‫را به دولت ترك عرضه كرده‪ ،‬خود را بدان بقبوالند‬ ‫و در اين راه از هيچ امتيازي فروگذار نمي‌كند‪ .‬در‬ ‫راستاي نمايش اتوريته و ميزان تاثيرگذاري خويش‬ ‫در منطقه به‌ويژه نمايش اين نيرو به دولت غيرمنسجم‬ ‫عراق و حكومت اقليم كوردستان تمامي توانش‬ ‫را به‌كار مي‌گيرد‪ .‬از اين نظر مي‌توان ابراز داشت‬ ‫جمهوري اسالمي متعاقب اعالن خود‌مديريتي‬ ‫دموكراتيك در شمال كوردستان بر پايه‌ي توافق‬ ‫با تركيه دست به عملياتي نظامي زد كه دامنه‌ي آن‬ ‫تقريبا تمامي مرزهاي اين كشور با تركيه و عراق را‬ ‫دربر مي‌گيرد‪ .‬حتي مي‌توان اين عمليات نظامي را‬ ‫به‌منزله‌ي جوابي به اعالن خودمديريتي نيز ارزيابي‬ ‫نمود‪ .‬در اين جنگ كه مي‌توان آن را جنگي‬

‫استراتژيك‪ ‌،‬منطقه‌اي و حتي فرامنطقه‌اي برشمرد‬ ‫نيروهاي بسياري آن قرار دارند‪ .‬بديهي است در‬ ‫پشت پرده‌اي اين جنگ تركيه‪ ‌،‬عراق و حتي برخي‬ ‫نيروهاي اقليم كوردستان اگرچه به صورتي ضمني‬ ‫جاي دارند‪ .‬حتي مي‌توان گفت طرحي پايه‌ريزي شد‬ ‫كه در آن محاصره‪ ،‬تصفيه و به تسليميت كشانيدن‬ ‫تماميت جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد هدف‬ ‫اساسي بود‪ .‬نكته‌ي حايز اهميتي كه نياز به غور و‬ ‫تامل دارد و تاحدودي نيز متناقض به نظر مي‌رسد‪،‬‬ ‫مناسبات غيرمستقيم و حتي مستقيم ايران و آمريكا‬ ‫دو دشمن ديرينه در اين جنگ بود‪ .‬كسي قادر به‬ ‫انكار اين مورد نيست كه هواپيماهاي جاسوسي‬ ‫آمريكا به‌واسطه‌ي تركيه اطالعات نظامي مربوط به‬ ‫مكان‌هاي استقرار گريال را در اختيار نيروهايي(سپاه‬ ‫پاسداران) قرار مي‌داد كه گويا آمريكا آنان را در‬ ‫ليست سياه خويش قرار داده است‪ .‬اما ظاهرا حساب‬ ‫و كتاب‌ها درست از آب درنيامد و تركيه و عراق‬ ‫مطابق نقشه در اين جنگ مشاركت نكردند‪ .‬پس‬ ‫از آنكه ايران متوجه شد از سوي تركيه و نيروهاي‬ ‫اقليم كوردستان به بازي گرفته شد و آنها مطابق نقشه‬ ‫حركت نكردند‪ ،‬جمهوري اسالمي دست به افشاي‬ ‫توافق صورت گرفته با نيروهاي اقليم نمود‪ .‬اگر با‬ ‫ديدي منطقي به صورت مساله بنگريم‪ ،‬درك نتيجه‬ ‫نيازي به فرزانگي ندارد‪ .‬اگر ايران در اين جنگ به‬

‫نتيجه‌ي دلخواه دست مي‌يافت قطعا نيروهاي جنوب‬ ‫كوردستان نه‌تنها عكس‌العملي نشان نمي‌دادند‬ ‫بلكه دقيقا مطابق با نقشه‌ي از پيش‌ طرح‌ريزي‌شده‬ ‫حركت مي‌كردند‪ .‬تنها زماني شاهد عكس‌العمل‬ ‫اين نيروهاي شديم كه مقاومت عظيم گريالهاي‬ ‫نيروي مدافع شرق كوردستان(‪ )HRK‬عمليات سپاه‬ ‫پاسداران را درهم‌ شكست و ضربات جبران‌ناپذيري‬ ‫را به آنها وارد كرد‪ .‬از سوي ديگر دولت عراق به‬ ‫دليل توازنات داخلي واكنشي فوق‌العاده منفعل‪،‬‬ ‫ضعيف و همراه با تاخير نشان داده است‪ .‬به هر‬ ‫حال نكته‌اي كه نبايست به هيچ وجه آن را از نظر‬ ‫دور داشت اين است كه ايران چنانچه رهبر آپو‬ ‫نيز صريحا بيان داشته از ريشه بركندن مطالبات‬ ‫آزادي‌خواهانه‌ي خلق كورد را هدف خويش قرار‬ ‫داده و جنگي كه پيش‌قراولي آن را بر عهده گرفته از‬ ‫حمايت‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي برخوردار است‪.‬‬ ‫جنگي كه تنها و تنها ايران به ضرر ايران خواهد‬ ‫بود و آن را هرچه بيشتر فرسوده خواهد ساخت‪.‬‬


‫ديدگاه‬

‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬

‫‪3‬‬

‫رهبر آپو در ديدار با وكالي خويش‪:‬‬

‫ايران وارد بازي بسيار خطرناكي شده است‬

‫رهبر آپو در ديدار با وكاليش پيرامون رخدادهاي‬ ‫اخير منطقه و كوردستان به ارزيابي حمله‌ي نظامي‬ ‫ايران به جنوب كوردستان پرداخت و اظهار داشت‪:‬‬ ‫خبرها حاكي از ادامه‌ي عمليات نظامي نيروهاي‬ ‫ايران از ‪ 25‬تيرماه بدن سو مي‌باشد‪ .‬گفته مي‌شود‬ ‫كه حمله‌ي شديدي به مناطق دوالكوك (‪DOLA‬‬ ‫‪ ‌،)KOKÊ‬خنيره(‪ ،)XINÊRÊ‬خاكورك‬ ‫(‪ )XWAKURKÊ‬صورت گرفته است‪ .‬بر‬ ‫طبق اخبار منتشره اين حمالت با نيرويي ‪ 30‬هزار‬ ‫نفري و به‌كارگيري تكنولوژي پيشرفته صورت‬ ‫مي‌گيرند‪ .‬خبر‌ها حكايت از كشته‌ شدن‪150‬سرباز‬ ‫ايراني دارندكه در ميانشان ‪ 3‬فرمانده‌ي بلندپايه نيز به‬ ‫چشم مي‌خورند‪ 13 .‬گريال هم جان خود را از دست‬ ‫داده‌اند‪ .‬مطابق با اخباري كه در رسانه‌ها انتشار يافته‬ ‫در ماه‌هاي زمستان ايران و تركيه با آگاهي عراق‬ ‫نشستي را برگزار كرده‌اند و در آن تصميم حمله‬ ‫به كوهستان‌هاي قنديل را اتخاذ كرده‌اند‪ .‬نيروهاي‬ ‫جنوب كوردستان را هم فراخوانده‌اند‪ ‌،‬اما اين‌نيروها‬ ‫اظهار داشته‌اند كه به‌صورتي مستقيم در اين حمله‬ ‫مشاركت نخواهند كرد‪ .‬گمان مي‌كنم كه تركيه‬ ‫هم در اين حمله جاي مي‌گيرد‪ .‬چه كسان ديگري‬ ‫مي‌توانند در اين حمله جاي بگيرند؟ مطابق اطالعات‬ ‫منتشره در رسانه‌ها در تمامي مدت زمان درگيري‌ها‬ ‫از طريق هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي و‬ ‫به‌واسطه‌ي تركيه به ايران كمك اطالعاتي صورت‬ ‫مي‌گرفت‪ .‬محرز است كه آنكارا هم در اين كار‬ ‫دست دارد‪ .‬اين حمله‪ ،‬حمله‌اي است پست‌فطرتانه‬ ‫و چن ‌دش‌آور‪ .‬در حال حاضر ايران اين حمله‌ي‬ ‫پست‌فطرتانه و كثيف را برعهده گرفته است‪ .‬اين‬ ‫حمله صرفا كوهستان‌هاي قنديل را دربر نمي‌گيرد‪،‬‬ ‫بلكه هدف قطع رگ و ريشه‌هاي آزادي‌ كوردها‬ ‫در هر چهار بخش كوردستان مي‌باشد‪ .‬مي‌خواهند‬ ‫كوردها را با اين حمله از ميان بردارند‪ .‬گريال مي‌داند‬ ‫كه چگونه از خودش محافظت نمايد و بجنگد‪.‬‬ ‫وي در ادامه با اشاره به ابعاد مختلف اين حمله اينچنين‬ ‫به ارزيابي آن پرداخت‪ :‬از همين جا به نيروهايي كه‬ ‫در قنديل قرار دارند نيز هشدار مي‌دهم؛ گريالگري‬ ‫را به بازي نگيرند‪ .‬دست از دفاع پاسيف و آكتيو‬ ‫بردارند‪ .‬وضعيت كنوني ايران شبيه به وضعيت صدام‬ ‫مي‌باشد‪ .‬ايران مي‌خواهد رگ‌هاي آزادي‌ كوردها‬ ‫را از ريشه بركند‪ .‬فوق‌العاده خطرناك است‪ .‬بله‬ ‫اين حمله‪ ‌،‬حمله‌اي است منطقه‌اي‪ .‬تركيه ايران را به‬ ‫ميدان مي‌كشد اما متوجه خطر ايران نيست‪ .‬ايران وارد‬

‫بازي فوق‌العاده خطرناكي شده است‪ .‬در تركيه كسي‬ ‫قادر به درك اين موضوع نيست‪ .‬درد حكومت چيز‬ ‫ديگري است و برنامه‌اش چيزي ديگر؛ در پي آن است‬ ‫تا امروز را به فردا برساند‪ .‬ايران به اين مورد بسنده‬ ‫نخواهد كرد و پس از كوردها تالش خواهد كرد‬ ‫تا تركيه را هم تحت فشار قرار دهد‪ .‬ايران در صدد‬ ‫آن است تا هژموني خويش را در منطقه تا اسراييل‬ ‫برقرار سازد‪ .‬تركيه قادر به درك چنين چيزي نيست‪.‬‬ ‫سياست‌هاي آمريكا هم چندش‌آورند‪ .‬از اين نظر‬ ‫آمريكا از ايران حمايت به عمل مي‌آورد‪ .‬با ايران در‬ ‫يك كفه قرار مي‌گيرد‪ .‬مي‌بايست از انسان‌هاي مدني‬ ‫در قنديل محافظت نمود و امنيت خانواده‌ها را تضمين‬ ‫نمود‪ .‬مي‌بايستي شرايطي فراهم گردد تا غيرنظامي‌ها‬ ‫ضرري نبينند ‌؛ در صورت لزوم آنها را به جاي ديگري‬ ‫انتقال دهند‪ .‬مي‌بايست دقت سازمان‌هاي بين‌المللي را‬ ‫متوجه ايران نمود و در اين رابطه فعاليت‌هاي الزمه‬ ‫را انجام داد‪ .‬نيروهاي جنوب كوردستان نيز سكوت‬ ‫اختيار كرده‌اند‪ ،‬مي‌بايستي آنها را آگاه نمود‪ .‬تركيه‬ ‫مي‌خواهد از طريق ايران كوردها را از ميان بردارد‪.‬‬ ‫اين طرح‪ ،‬طرحي است منطقه‌اي‪ .‬مي‌خواهند‬ ‫دستاوردهاي كوردها را از ميان بردارند‪ .‬به آمريكا‬ ‫و اسراييل هم پيام همدستي مي‌دهد‪ .‬احمدي‌نژاد و‬ ‫ماليان‪ ،‬پيام‌هايي علي ‌ه آمريكا و اسراييل به تركيه‬ ‫مي‌دهند‪ ،‬مي‌خواهند آن را به سوي خويش بكشانند‪.‬‬ ‫رهبر آپو با اشاره به ديدارهايي كه با هيات دولت‬ ‫داشته به ارزيابي وضعيت پيش‌رو پرداخت و تصريح‬ ‫نمود‪ :‬قبال هم اشاره كرده بودم كه در اين شرايط‬ ‫قادر به ادامه‌ي وضعيت موجود نمي‌باشم‪ .‬احتماال‬ ‫ديداري ديگر هم با هيات خواهم داشت‪ .‬اين‬ ‫تصميم را به اطالع آنها هم خواهم رساند‪ .‬از اين‬ ‫پس هر دو طرف يعني دولت قنديل اگر قادرند به‬ ‫تفاهم برسند‪ .‬تحت اين شرايط ديگر من نخواهم‬ ‫بود‪ .‬جنگ و تفاهم برعهده‌ي خود آنهاست‪ .‬جهت‬ ‫ايفاي نقش سه شرط دارم‪ :‬سالمت‪ ‌،‬امنيت و حركت‬ ‫آزادانه‪ .‬اگر اين سه شرط به‌جاي آورده شوند‪‌،‬‬ ‫ادامه خواهم داد‪ .‬اگر قادر نيستند اين سه شرط را به‬ ‫جاي آورند بيش از اين ديگر نمي‌توانم ادامه دهم‪.‬‬ ‫در ادامه‌ي اين ديدار رهبر آپو به آخرين جلد‬ ‫دفاعيه‌اش پرداخت و اشاره نمود‪ :‬در دفاعيه‌ام از نظر‬ ‫اپيستيمولوژيك(معرفت‌شناسي) نوآوري‌هايي وجود‬ ‫دارد‪ .‬تفسيري نو به ديالكتيك افزودم‪ .‬در واقع از‬ ‫نظر طبقاتي ماركس رويداد[ها] را از طريق شرايط‬ ‫خويش ارزيابي نمود‪ .‬به همين دليل هم ديالكتيكي‬ ‫محض و قاطعانه را پديد آورد‪ .‬مباحث وي در مورد‬ ‫آنتاگونيسم(هم‌ستيزي) مهم‌اند‪ .‬اما آنتاگونيسم در‬ ‫معنايي كه ماركس درك كرده صحيح نمي‌باشد‪.‬‬ ‫مطابق با نگرش ما هيچ چيزي به تمامي از ميان‬ ‫نمي‌رود‪ .‬تغذيه‌ي متقابل حايز اهميت بيشتري است‪.‬‬ ‫تخريب و از ميان بردن هم مورد صحيحي نيست‪.‬‬ ‫اساسا مي‌دانيم كه در طبيعت نابودي مطلق وجود‬ ‫ندارد‪ .‬قطعيت مطلق هم وجود ندارد‪ .‬مبارزه‌‌ي متقابل‬ ‫بر مبناي نابودي يكي از دو طرف صحيح نمي‌باشد‪.‬‬

‫برخي از فيلسوفان به اين مورد اشاره دارند كه خود‬ ‫اين مبارزه آزادساز مي‌باشد‪ .‬بله اين مبارزه‪ ،‬مبارزه‌اي‬ ‫است خالق و آزادساز‪ .‬آنچه در طبيعت مبناست‪99 ،‬‬ ‫درصد تغذيه‌ي متقابل است‪ .‬در اين ديدار رهبر آپو‬ ‫به بررسي جوانب مختلف مدرنيته‌ي دموكراتيك و‬ ‫مدرنيته‌ي كاپيتاليستي پرداخت و تصريح نمود‪ :‬ما‬ ‫برخوردار از تئوري مدرنيته‌ي دموكراتيك مي‌باشيم‪.‬‬ ‫همانگونه كه مي‌دانيد در برابر مدرنيته‌ي كاپيتاليستي‬ ‫از مدرنيته‌ي دموكراتيك دفاع مي‌نماييم‪ .‬در برابر‬ ‫تخريبات كاپيتاليسم و معضالت زحمت‌كشان اين‬ ‫مدل حايز اهميت بسياري است‪ .‬در برابر صنعت‌گري‬ ‫مدرنيته‌ي كاپيتاليستي‪ ،‬ما از جامعه‌ي مبتني بر توليد‬ ‫اكولوژيك دفاع مي‌نماييم‪ .‬مي‌توان بدان اكولوژي و‬ ‫يا اكولوژيسم هم اطالق نمود‪ .‬در برابر دولت‌ـ ملت و‬ ‫يا ِ‬ ‫ملت دولت‪ ،‬از بلوك ملت دموكراتيك و جامعه‌ي‬ ‫دموكراتيك دفاع مي‌كنيم‪ .‬ملت دموكراتيك‪ ،‬به‬ ‫شكل واحدهايي كوچك از موجوديتش صيانت به‬ ‫عمل خواهد آورد‪ .‬براي نمونه مي‌توانيد اصطالح‬ ‫«واحدهاي ملت دموكراتيك تركيه» را به جاي تركيه‬ ‫به‌كار بريد‪ .‬هر كسي با زبان‪ ،‬رنگ و ويژگي‌هاي‬ ‫مختص به خويش در آن مشاركت خواهد كرد‪ .‬براي‬ ‫نمونه‌ حلقه‌اي را در نظر بگيريد كه منتهي‌اليه آن بسته‬ ‫نيست‪ .‬دو منتهي‌اليه آن با يكديگر برخورد نمي‌كنند‪.‬‬ ‫اين حلقه‪ ،‬حلقه‌اي است كه هر دو سوي آن باز‬ ‫مي‌باشند‪ .‬بسته بودن هر دو منتهي‌اليه به‌ معناي تبديل‬ ‫شدن به يك نقطه است‪ .‬از اين نظر نبايستي مبدل به‬ ‫حلقه شد‪ .‬هر دو منتهي‌اليه حلقه نبايستي بسته باشند و‬ ‫براي ديگر حلقه‌ها باز باشند‪ .‬مي‌بايستي نقاط تقاطع‪،‬‬ ‫تاثيرات متقابل و دادوستد وجود داشته باشند‪ .‬و‬ ‫حلقه‌هاي ترك‪ ،‬عرب‪ ،‬كورد و عجم درهم‌تنيده شوند‪.‬‬ ‫خودمديريتي دموكراتيك يكي از زيرشاخه‌هاي‬ ‫اصطالحي كلي است كه عنوان مدرنيته‌ي‬ ‫دموكراتيك را بدان اطالق نموده‌ايم‪ .‬به واقع عنوان‬ ‫آخرين دفاعيه‌ام هم مدرنيته‌ي دموكراتيك بود‪.‬‬ ‫انديشيده بودم كه عنوانش همين باشد‪ .‬به بن‌بست‬ ‫رسيدن مدرينته‌ي كاپيتاليستي از عراق تا افغانستان‬ ‫بر همگان محرز مي‌باشد‪ .‬در حال حاضر مدرنيته‌ي‬ ‫كاپيتاليستي امحا و بلعيدن آناطولي را هدف قرار‬ ‫داده است‪ .‬مي‌دانيم كه مدرنيته‌ي كاپيتاليستي سه‬ ‫پايه دارد‪ .‬دولت‌ـ ملت‪ ،‬صنعت‌گرايي و كاپيتاليسم‪.‬‬ ‫در مقابل مدرنيته‌ي دموكراتيك هم داراي سه پايه‬ ‫است‪ .‬ملت دموكراتيك در برابر دولت‌ـ ملت‌گرايي‪‌،‬‬ ‫جامعه‌ي اكولوژيك در برابر صنعت‌گرايي و بازار‬ ‫اجتماعي و يا اقتصاد كمونال در برابر كاپيتاليسم‪.‬‬ ‫در آخرين دفاعياتم اين موارد را به شكل‬ ‫همه‌جانبه‌اي توضيح دادم‪ .‬خودمديريتي دموكراتيك‬ ‫يكي از هفت و يا هشت بعد ملت دموكراتيك‬ ‫به‌منزله‌ي يكي از اين پايه‌هاي بنيادين مي‌باشد‪.‬‬


‫‪4‬‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫رژيم ايران‪ ،‬صيدي در دام آمريكا‬ ‫رژيم جمهوري اسالمي ايران در آستانه‌ي ماه مبارك‬ ‫رمضان و در اواخر ماه تير طي يورشي همه‌جانبه‪ ،‬حمالت‬ ‫شديدي را بر مناطق مرزي به‌ويژه مناطق آزاد‌شده‌ي‬ ‫مديا آغاز نموده و درگيري‌هاي شديدي ميان نيروهاي‬ ‫سپاه پاسداران جمهوري اسالمي ايران و نيروهاي شرق‬ ‫كوردستان درگرفته است‪ .‬بدون ‌شك اين يورش‬ ‫اشغالگرانه‌ي جمهوري اسالمي ايران به ميزان زيادي‬ ‫براي افكار عمومي امري غيرمنتظره و آني بود و سؤاالت‬ ‫زيادي را در اذهان عمومي برانگيخت‪ .‬چرايي و چگونگي‬ ‫حمالت اخير از جانب جمهوري اسالمي ايران را مي‌توان‬ ‫از رويدادها و مسائل مورد بحث در مقطع اخير به‌خوبي‬ ‫درك كرد‪ .‬البته در ارزيابي آن به تضادهاي جالبي‬ ‫برمي‌خوريم كه ممكن است تا حدي تعجب برانگيز باشد‪.‬‬ ‫از بهار گذشته تا به‌حال مرحله‌اي جديد در خاورميانه آغاز‬ ‫گرديد كه از جانب برخي جناح‌ها به‌عنوان بهار عرب و‬ ‫از جانب برخي نيز بهار خلق‌ها نام‌گذاري گرديده است‪.‬‬ ‫مهم آن است كه انقالب‌هاي عظيم مردمي از تونس آغاز‬ ‫شد‪ ،‬در مصر دامنه‌ي گسترده‌تري به خود گرفت و در‬ ‫سوريه و ليبي كماكان ادامه داشته و احتمال وقوع آن در‬ ‫برخي كشورهاي ديگر به‌ويژه ايران وجود دارد‪ .‬جناح‬ ‫مداخله‌گر به سركشي آمريكا و اتحاديه‌ي‌ اروپا‪ ،‬از همان‬ ‫آغاز اين انقالب‌ها سعي در نفوذ و گسترش آن و نهايت‬ ‫استفاده از اين مهم جهت مداخالت به خاورميانه گشته و‬ ‫سعي كرده‌اند با راهكارهاي متفاوتي اين رويدادها را با‬ ‫برنامه‌ي خود مطابقت دهند‪ .‬حتي اين رويدادها را بسان‬ ‫فرصتي طاليي جهت مداخالت‌شان بر منطقه ارزيابي‬ ‫كرده و در برخي كشورها خود را در سطح منجي خلق‌ها‬ ‫معرفي نموده و دست به مداخالت سياسي و نظامي‬ ‫زده‌اند‪ .‬جهت آنكه بهتر و با متدي جديدتر دست به اين‬ ‫مداخله‌ها بزنند تا بيشتر قابل قبول‌تر واقع گردد‪ ،‬نقش‬ ‫جديدي را به دولت‌هاي گماشته‌ي خويش اعطا كردند‪.‬‬ ‫دولت تركيه و پروژه‌ي از پيش تعيين‌شده‌ي حزب عدالت‬ ‫و توسعه‌(‪ )AKP‬با راهكار اسالم ميانه‌رو از جانب دولت‬ ‫آمريكا و ناتو(پيمان آتالنتيك شمالي) در اين مقطع‬ ‫به‌شكل جالب توجهي سعي بر نفوذ و مداخالت سياسي‌ـ‬ ‫نظامي در كشورهاي سوريه و ليبي داشته و نقش ميانجي و‬ ‫يا بهتر بگويم دالّلي عقد پيمان‌هاي جديد بين دولت‌هاي‬ ‫خاورميانه با جهان غرب را در پشت نقاب خاورميانه‌اي‬ ‫بودن‪ ،‬مسلمان بودن و خودماني بودن برعهده گرفته است‪.‬‬ ‫ايفاي چنين نقشي بيش از همه رژيم ايران را با هراس‬ ‫مواجه ساخته و موجب ايجاد توازنات جديدي‬ ‫في‌مابين اين دو دولت و طرح سياست‌هاي جديدي‬ ‫از جانب رژيم ايران گرديده است‪ .‬چرا كه رژيم‬ ‫ايران به‌عنوان يكي از دولت‌هاي ديكتاتور منطقه چه‬ ‫در داخل كشور و چه از جانب دولت‌هاي خارجي‬ ‫با اعتراضاتي جدي مواجه گشته و در ليست سياه‬ ‫دولت‌هايي قرار دارد كه بايستي سرنگون گردد‪.‬‬ ‫رژيم ايران تا حدي به اين موضوع پي برده كه در‬ ‫صورت وقوع هرگونه مداخه‌اي در ايران حمالت بيشتر‬ ‫از جناح دولت‌هاي همسايه‌ غربي و جنوبي ايران صورت‬ ‫خواهد گرفت‪ .‬چرا كه اين دولت با همسايه‌هاي شمالي‬ ‫چندان مشكلي نداشته و همسايه‌هاي شرق نيز درگير‬ ‫مسائل داخلي بوده و از سوي ديگر نيز ايران در حال‬ ‫حاضر توان افزايش تنش‌ را در آن دولت‌ها را داراست‪.‬‬ ‫مع‌هذا رژيم ايران به‌زعم خود درصدد اخذ تدابيري در‬

‫مقابل دولت‌هاي همسايه‌ي غربي و مناطق مرزي غربي‬ ‫كشور برآمد‌ه است‪ .‬دو كشور عراق و تركيه كه هر دو‬ ‫در خاورميانه‌‌ي كنوني از اهميت خاصي برخوردارند‪،‬‬ ‫براي دولت ايران نيز به همان اندازه حائز اهميتند‪ .‬هدف‬ ‫دولت ايران در امر برقراري ارتباط با دولت تركيه ايجاد‬ ‫ممانعت از جايگيري اين دولت در مداخله‌‌ي آتي عليه‬ ‫ايران است‪ .‬رژيم ايران به‌خوبي بر اين امر واقف است‬ ‫كه توانايي سوق دادن تركيه به جبهه‌ي ضد آمريكايي‬ ‫را نداشته و تركيه يكي از متفقان اساسي آمريكا و‬ ‫اسرائيل بوده و مداخالت جديد در خاورميانه بر محور‬ ‫تركيه انجام مي‌گيرد‪ .‬همچنانكه كه قبال هم گفتيم اين‬ ‫دولت گماشته‌ي آمريكاست‪ .‬به همين خاطر رژيم ايران‬ ‫خواهان بي‌تأثير نمودن و يا خنثي‌نمودن تركيه در زمينه‌‌ي‬ ‫هر گونه مداخله‌ي احتمالي در ايران است‪ .‬اما مساله‌ي‬ ‫اساسي اين است كه دو دولت ايران و تركيه مشكالت‬ ‫و تضادهاي تاريخي عميقي با هم دارند‪ .‬تنها موردي‬ ‫كه مي‌توانند بر سر آن توافقاتي داشته باشند‪ ،‬مساله‌ي‬ ‫كورد و جنبش رهايي‌بخش اين خلق است‪ .‬جنبش‬ ‫آزادي‌خواهي خلق كورد كه در همه‌ي بخش‌هاي‬ ‫كوردستان نقش پيشاهنگي مبارزات آزادي‌خواهانه‬ ‫را در مقابل بي‌عدالتي‪ ،‬ديكتاتوري و سلطه‌ي غاصبان‬ ‫و استعمارگران ايفا مي‌نمايد‪ ،‬چندين سال است كه از‬ ‫جانب دولت‌هاي ايران‪ ،‬تركيه و سوريه و عراق و حتي‬ ‫دول غربي مورد هجوم قرار گرفته است‪ .‬در مقاطع‬ ‫گذشته كه البته تهديدات جدي‌اي هم عليه ايران‬ ‫وجود نداشت‪ ،‬سطح يورش‌ها و حمالت عليه جنبش‬ ‫آزادي‌‌خواهي خلق كورد نيز با توجه به آن شكل‬ ‫گرفت‪ .‬اما رژيم ايران در اين مقطع به‌خوبي درك كرده‬ ‫كه بدون در دست داشتن سرمايه‌اي سياسي هرگز قادر‬ ‫به خنثي نمودن تركيه نخواهد بود‪ .‬با توجه به سطح‬ ‫پيشرفت‌ها در خاورميانه و همچنين پيشرفت‌هايي كه‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد در شمال كوردستان و‬ ‫ديگر بخش‌هاي كوردستان بوجود آورده‪ ،‬مسئله كورد‬ ‫اهميت روزافزوني كسب نموده و در اولويت بحث‌هاي‬ ‫محافل سياسي قرار دارد‪ .‬به همين خاطر رژيم ايران هم‬ ‫جهت رفع مخاطرات داخلي و هم جهت خنثي نمودن‬ ‫و راضي كردن دولت تركيه يورشي گسترده عليه‬ ‫خلق كورد و جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد نمود‪.‬‬ ‫نكته‌ي جالب آنكه اين يورش‌ها در زماني صورت‬ ‫گرفت كه وزير امور خارجه آمريكا طي ديداري با سران‬ ‫تركيه خواستار ايجاد مرحله‌اي جديد در خاورميانه شد‪.‬‬ ‫پس از اين ديدار وزير امور خارجه دولت تركيه ديداري‬ ‫فوري با مسئولين ايراني داشت و پس از اين ديدارهاي‬ ‫ديپلوماتيك بود كه رژيم ايران به كوردستان و جنبش‬ ‫خلق كورد حمله‌ور گشته و خواهان اشغال مجدد‬ ‫كوردستان و ايجاد حاكميت بر جنوب كوردستان شد‪.‬‬ ‫بدون‌شك منافع خاصي در اين حمله براي دولت آمريكا‬ ‫وجود داشت‪ .‬چرا كه در همان مقطع زماني مبحثي‬ ‫داغ بر سر عقب‌نشيني نيروهاي نظامي آمريكا از عراق‬ ‫وجود داشت كه در صورت وجود تهديد جمهوري‬ ‫اسالمي ايران عليه عراق‪ ،‬از احتمال اين عقب‌نشيني تا‬ ‫حد زيادي كاسته مي‌‌شود‪ .‬نيروهاي نظامي آمريكا به‬ ‫بهانه‌ وجود چنين مخاطره‌اي مي‌توانستند كه به عقب‬ ‫كشاندن نيروهاي آمريكا را به تعويق انداخته و يا كامال‬ ‫لغو نمايند و اين مهم به تمامي با سياست‌ها و برنامه‌هاي‬

‫ريزان جاويد‬

‫آمريكا همسو بود‪ .‬به همين خاطر احتمال توافق پنهاني‬ ‫بين ايران و آمريكا بسيار زياد بوده كما اينكه برخي‬ ‫رسانه‌هاي كويتي و مسؤلين حكومت اقليمي كوردستان‬ ‫از وجود ديدارهاي پنهاني بين آمريكا و ايران بحث‌هايي‬ ‫را ارائه نمودند‪ .‬قضيه‌ آزاد نمودن دو تن از كوهنوردهاي‬ ‫دستگيرشده‌ي آمريكايي از جانب جمهوري اسالمي‬ ‫ايران و اعالم آن از جانب سفارت ايران در بغداد نيز‬ ‫مي‌تواند از موارد مورد گفتگو و معامله باشد‪ .‬همچنين‬ ‫رژيم ايران با توجه به اينكه بخوبي بر اين امر واقف‬ ‫است كه پژاك و فعاليت‌هاي انجام گرفته از جانب اين‬ ‫سازمان اميد به مبارزات در شرق كوردستان و ايران را‬ ‫تقويت بخشيده و رشد روزافزون اين مبارزات در آتي‬ ‫اين دولت را مجبور به عقب‌نشيني از مواضع سلطه‌طلبانه‬ ‫خواهد كرد‪ ،‬هم جهت تضعيف اين سازمان و هم‬ ‫جهت ايجاد فضاي رعب و وحشت در اين منطقه زهر‬ ‫چشمي از ديگر مخالفان داخلي بگيرد‪ ،‬سعي بر سركوب‬ ‫مخالفت‌هاي داخلي داشت‪ .‬بهانه قرار دادن پژاك در‬ ‫مسئله‌ي اشغال مناطق كوهستاني و مرزي ناشي از همين‬ ‫برنامه‌هاي رژيم مي‌باشد‪ .‬رژيم با حمالت توپخانه‌اي‬ ‫به مناطق مرزي قنديل و به‌ويژه توپ‌باران روستاهاي‬ ‫دامنه قنديل و آسيب زدن به جان و مال اهالي منطقه‬ ‫سعي بر تشويش اذهان در جنوب كوردستان و بروز‬ ‫اعتراضات عليه پژاك در بين اهالي منطقه و دولت‬ ‫عراق نمود‪ .‬سخنان سخنگوي وزارت امور خارجه ايران‬ ‫مبني بر تنفر مردم و حكومت عراق از وجود نيروهاي‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد بر همين مبنا صورت‬ ‫گرفت‪ .‬البته موضع راسخ خلق كورد در دامنه‌هاي‬ ‫قنديل و حتي اعتراضات مردمي خلق در بغداد عليه‬ ‫حمالت توپخانه‌اي و قصد اشغال اين حكومت‪ ،‬اين‬ ‫سياست‌ها و برنامه‌هاي رژيم را نقش بر آب نمود‪.‬‬ ‫رژيم ايران با حمله‌ي اخير از سويي نيز خواستار ايجاد‬ ‫مكانيسم فشار بر حكومت اقليمي جنوب كوردستان و‬ ‫ايجاد تفرقه بين نيروهاي كورد بود‪ .‬از آنجا كه برنامه‌ها‬ ‫و سياست‌هاي دولت ايران جهت همسوسازي حكومت‬ ‫اقليمي كوردستان با سياست‌هاي آنان چندان موفقيت‌آميز‬ ‫نبوده و رژيم ايران در تسليم‌گيري اين حكومت در‬ ‫خدمت سياست‌هاي خود اصرار مي‌كرد تحكيم مواضع‬ ‫نظامي در مناطق استراتژيك و پيشروي در خاك جنوب‬ ‫كوردستان را به‌عنوان برنامه‌‌ي كاري خود ترجيح نمود‪.‬‬ ‫به اين شكل از طرفي مرزهاي خود را تحكيم مي‌نمود‬ ‫و از سوي ديگر جنگ احتمالي عليه ايران را به آن‬ ‫سوي مرزهاي خود سوق مي‌داد و قبل از وقوع هرگونه‬ ‫مداخله‌اي به ايران‪ ،‬اين دولت ايران بود كه در منطقه‬ ‫مداخالتي را آغاز مي‌كرد‪ .‬اما مقاومت تاريخي نيروهاي‬ ‫شرق كوردستان پژاك در مقابل نيروهاي اشغالگر سپاه‬ ‫پاسداران و مزدوران محلي‪ ،‬برنامه‌هاي جمهوري اسالمي‬ ‫ايران را خنثي نمود و تا بحال رژيم نتوانسته به هدف خود‬ ‫دست يابد‪ .‬تلفات رژيم ايران به مراتب بيشتر از آنچه‬ ‫بود كه رژيم احتمال آن را مي‌داد‪ .‬محاسبات رژيم ايران‬ ‫و ديگر دولت‌ها بار ديگر در مقابل نيروهاي اراده‌مند‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد اشتباه از آب درآمد‬ ‫و نيروهاي گريال در نتيجه‌ي قهرماني‌ها و رشادت‌هاي‬ ‫شهدا‪ ،‬دستاورد عظيمي را براي خلق كورد آفريدند‪.‬‬


‫‪5‬‬

‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬

‫حمله‌ي ايران به قنديل‪ ،‬حمله‌اي فرامنطقه‌اي به دستاوردهاي خلق كورد‬ ‫نيروهاي نظامي ايران در تاريخ ‪ 25‬تيرماه از نقاط‬ ‫مختلف و در راس آن شهرهاي پيرانشهر و سردشت‬ ‫حمله‌اي گسترده را به كوهستان‌هاي قنديل ترتيب دادند‪.‬‬ ‫اگرچه ايران ادعايي مبني بر هدف قرار دادن نيروهاي‬ ‫پژاك را داشته باشد اما بديهي است كه نيت‌ ‌‪ ،‬رويكرد‬ ‫و برنامه‌هايش بسيار فراتر از اين ادعاست‪ .‬بدون هيچ‬ ‫شبهه‌اي يكي از اهداف اساسي رژيم شيعه‌ي حاكم بر‬ ‫ايران تصفيه و از ميان برداشتن نيروهاي پژاك مي‌باشد‪.‬‬ ‫اما درصورتي كه كيفيت و گستره‌ي اين حمله را مورد‬ ‫مداقه قرار دهيم‪ ،‬به‌راحتي مي‌توانيم به اين امر پي ببريم‬ ‫كه رژيم ايران با اين حمله نه‌تنها پژاك بلكه تماميت‬ ‫دستاوردها و منافع خلق كورد را هدف قرار داده است‪.‬‬ ‫بديهي است كه يكي از اساسي‌ترين اهداف ايران اشغال‬ ‫مناطق آزادشده‌ي مديا و در راس آن كوهستان‌هاي‬ ‫قنديل و بر اين مبنا تصفيه‌ي جنبش آزادي‌خواهي‬ ‫خلق كورد بوده است‪ .‬دولت‌هاي استعمارگر حاكم بر‬ ‫كوردستان نه‌تنها خلق كورد را از اساسي‌ترين حقوق‬ ‫وي محروم كرده‌اند بلكه سالهاست كه از اجراي انكار‬ ‫و امحا به‌منزله‌ي سياست بنيادينشان نيز دريغ نورزيده‌اند‪.‬‬ ‫عالوه بر نسل‌كشي‌هايي كه در مورد اين خلق به اجرا‬ ‫گذاشته‌اند‪ ‌،‬به همان ميزان قتل‌عام‌هاي سفيدي كه‬ ‫نمونه‌ي آن را در هيچ جايي از جهان شاهد نبوده‌ايم‬ ‫به اجرا درآورده‌اند‪ .‬هنگامي كه مطالبات برحق خلق‬ ‫كورد مطرح مي‌گردد و در اين راستا مبارزه‌اي صورت‬ ‫مي‌گيرد همه‌ي اين دولت‌ها سياستي مشترك اتخاذ‬ ‫نموده و دست به سركوب اين خلق زده‌اند‪ .‬الينحل ماندن‬ ‫و به بن‌بست رسيدن مساله‌ي كورد در سده‌ي ‪ 20‬ناشي‬ ‫از اين نوع ذهنيت و رويكردهاي مشترك دولت‌هاي‬ ‫منطقه‌اي بوده است‪ .‬نمايندگان مدرنيته‌ي كاپيتاليستي‬ ‫كه سياست‌هاي منطقه‌اي‌شان را بر مبناي عدم چاره‌يابي‬ ‫مسايل و درگيري مابين خلق‌ها استوار ساخته‌اند‪ ‌،‬هرگز‬ ‫خواستار چاره‌يابي مساله‌ي كورد نبوده و در راستاي‬ ‫تعميق مسايل از هيچ تالشي فروگذار نكرده‌اند‪ .‬اساسا‬ ‫خود دولت‌ـ ملت و دين مليت‌گرايي به‌منزله‌ي مداخله‌‌ي‬ ‫ايدئولوژيك مدرنيته‌ي كاپيتاليستي در منطقه شناسه‌ي‬ ‫ايدئولوژيك تعميق درگيري‌ها مي‌باشد‪ .‬حتي امروز كه‬ ‫عدم ضرورت دولت‌ـ ملت به مبحثي اساسي مبدل شده‬ ‫و همگان بر ضرورت گذار از آن متفقند‪ ‌،‬دولت‌هاي‬ ‫منطقه‌اي كه برخوردار از يك ساختاربندي قاطعانه‌ي‬ ‫دولت‌‌ـ ملت مي‌باشند از اين ويژگي‌شان به صورتي‬ ‫متعصبانه دفاع مي‌كنند و اين امر نيز به معناي تداوم‬ ‫الينحل ماندن معضالت مي‌باشد‪ .‬پيشرفت و تحول‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد در شمال كوردستان‪،‬‬ ‫پذيرش پارادايم جامعه‌ي دموكراتيك و آزادي‌خواه از‬ ‫سوي خلق كورد‪ ،‬تمامي نيروهاي مخالف را به حركت‬ ‫واداشته است‪ .‬نيروهايي كه ظاهرا مخالف يكديگرند‬ ‫و‌ همه‌روزه شديدترين ارزيابي‌ها را در مورد يكديگر‬ ‫صورت مي‌دهند‪ ،‬هنگامي كه مبارزه‌ي آزادي‌خواهانه‌ي‬ ‫خلق كورد به ميان مي‌آيد تمامي مسايل في‌مابين را به‬ ‫كناري نهاده‪ ،‬به صورتي مشترك حركت مي‌كنند و‬ ‫به مجريان يك طرح و برنامه مبدل مي‌گردند‪ .‬بديهي‬ ‫است كه حمله‌ي ايران در چارچوب يك برنامه‌ريزي‬ ‫مشترك با دولت ترك ‌‪ ،‬روابط ديپلماتيك با دولت‬ ‫عراق و حتي برخي نيروهاي كورد صورت گرفته است‪.‬‬ ‫آمريكا به‌منزله‌ي نيروي حاكم بر منطقه و به‌ويژه عراق‬

‫نيز به نحوي از انحاء اين حمله را ناديده گرفته‪ ،‬آن‬ ‫را مورد تاييد قرار داده و حتي مي‌توان گفت صريحا‬ ‫در آن مشاركت جسته است‪ .‬حمله‌اي كه از جانب‬ ‫ايران صورت گرفته كيفيتي منطقه‌اي دارد و بدون‬ ‫شك ريشه در رويكردهاي ايدئولوژيك آن دارد‪.‬‬ ‫در طول س ‌ه دهه‌ي اخير حاكميت رژيم اسالمي‪ ،‬يكي‬ ‫از اساسي‌ترين مباحث‪ ،‬اختالفات و تضادهاي آن با‬ ‫آمريكا بوده‌ است‪ .‬اما پس مورد حمله قرار دادن حزبمان‬ ‫از سوي ايران بر همگان محرز گشت كه دشمني‌هاي‬ ‫گويا ديرينه‌ي ايران و آمريكا از چه نوعي است! آمريكا‬ ‫از سويي سياست‌گزاري‌هايي در تضاد با ايران دارد و‬ ‫ايران را به عنوان كشوري كه مي‌بايست مورد مداخله‬ ‫قرار گيرد نشان مي‌دهد و از سوي ديگر نيز به شكلي‬ ‫غير مستقيم و به‌واسطه‌ي تركيه از ايران حمايت به عمل‬ ‫مي‌آورد‪ .‬اين حمايت از راه هواپيماهاي جاسوسي‬ ‫بدون سرنشين عليه حزب و نيروهاي دفاعي‌مان‬ ‫‪ HRK‬صورت مي‌گيرد‪ .‬اطالعات بدست آمده از راه‬ ‫اين هواپيماها نيز به‌واسطه‌ي تركيه به ايران گزارش‬ ‫داده مي‌شود‪ .‬تنها همين مورد نشان‌دهنده‌ي آن است‬ ‫يورشي كه در تاريخ ‪ 25‬تير از سوي ايران عليه حزبمان‬ ‫صورت گرفته‪ ‌،‬يورشي نيست كه ايران به‌تنهايي و بدون‬ ‫مشاركت ديگر نيروهاي منطقه‌اي طرح و نقشه‌ي آن را‬ ‫ريخته باشد‪‌ .‬بي‌گمان مي‌بايست به ترافيك ديپلماتيك‬ ‫پيش از آغاز اين حمله نيز اشاره نمود‪ .‬ديدار وزير امور‬ ‫خارجه‌ي تركيه تنها چند روز پيش از آغاز اين حمله‪،‬‬ ‫ديدار برخي از مقامات حكومت اقليم كوردستان از‬ ‫ايران و سفر وزير امور خارجه‌ي ايران به عراق همگي‬ ‫حكايت از رويكردي مشترك در قبال حزبمان دارند‪.‬‬ ‫به‌عالوه نيروهاي نظامي تركيه نيز به‌شكلي مستقيم در‬ ‫اين حمله مشاركت جسته‌اند‪ .‬اين حمالت در راستاي‬ ‫سركوب تمامي كوردها و از ميان بردن دستاورهاي‬ ‫مبارزاتي آنهاست‪ .‬اينكه ايران به پيش‌قراول چنين‬ ‫حمله‌اي مبدل شد يا ناشي از سياستي‌ كوركورانه بود‬ ‫و يا اينكه به‌زعم خويش در صدد بود با جلب رضايت‬ ‫تركيه و موضع‌گيري مشترك با اين كشور در قبال خلق‬ ‫كورد مانع از هرگونه مداخله‌ي احتمالي آمريكا گردد‪.‬‬ ‫اين همان سياستي است كه سوريه نيز از آن پيروي‬ ‫مي‌كند‪ .‬بايستي بر اين نكته تاكيد نمود كساني كه‬ ‫تركيه را دوست خويش مي‌پندارند سخت در اشتباهند‪.‬‬ ‫وضعيت اخير سوريه و موضع‌گيري حكومت تركيه‬ ‫در قبال آن مويد اين امر است‪ .‬اگر سياست‌هاي ايران‬ ‫نيز در همين چارچوب باشند قطعا به سرنوشتي بدتر از‬ ‫سوريه گرفتار خواهد شد‪ .‬مبارزه‌ي آزادي‌خواهي خلق‬ ‫كورد به رهبري «رهبر آپو» از سياست‌هاي ايجاد تفرقه‬ ‫مابين خلق كورد و الينحل گذاشتن مساله‌ي كورد گذار‬ ‫نموده است‪ .‬سياست‌هاي انكار و امحا و آسيميالسيون‬ ‫شديدي كه در يك سده‌ي اخير بر خلق كورد تحميل‬ ‫شده در پرتو مبارزه‌ي آزادي‌خواهي بي‌تاثير شده‌‌اند‬ ‫و خلق كورد به يكپارچگي روحي و ملي دست يافته‬ ‫است‪ .‬خلق كورد نمايندگي خط مشي سوم در منطقه‬ ‫را دارد و برخوردار از آلترناتيو مختص به خويش يعني‬ ‫همزيستي مشترك و نظام خودمديريتي دموكراتيك‌‬ ‫خلق‌هاست؛ نه به سياست‌هاي سرمايه‌ي گلوبال تن در‬ ‫خواهد داد و نه تحميالت دولت‌ـ ملت‌هاي منطقه‌اي را‬ ‫خواهد پذيرفت‪ .‬در واقع حمالت اخيري كه ايران بر‬

‫دليل دلپيت‬

‫عهده گرفته و مي‌بايست آنها را در چارچوبي منطقه‌اي و‬ ‫سياست‌هاي مشترك ارزيابي نمود ‌‪ ،‬نمي‌تواند از تحوالت‬ ‫كوردستان و به‌ويژه تحوالت شمال كوردستان منقطع‬ ‫باشد‪ .‬رويكرد تمامي دولت‌هاي حاكم بر كوردستان‪،‬‬ ‫الينحل گذاشتن مساله و از ميان برداشتن آن و اصرار‬ ‫بر انكار‪ ،‬امحا و ذوب فرهنگي بوده است‪ .‬بايستي بر‬ ‫اين نكته نيز واقف بود كه چاره‌يابي مساله‌ي كورد‬ ‫در خاورميانه مي‌تواند تمامي گره‌كورهاي منطقه‌اي‬ ‫را ازميان بردارد و مدرنيته‌ي كاپيتاليستي و به‌ويژه‬ ‫نيروي هژمون آن يعني آمريكا به هيچ وجه خواستار‬ ‫چنين امري نبوده و نخواهد بود‪ .‬اين مورد را مي‌توان‬ ‫سياست مشترك دولت‌ـ ملت‌هاي منطقه‌اي و مدرنيته‌ي‬ ‫كاپيتاليستي هم عنوان نمود‪ .‬زيرا هر دو ساختار مبتني‬ ‫بر درگيري بي‌وقفه و الينحل ماندن مسايل مي‌باشند‪ .‬به‬ ‫همين دليل است كه اعالن خودمديريتي دموكراتيك‬ ‫از سوي خلق كورد اين نيروها را هراسان نموده است‪.‬‬ ‫از اين نظر حمالت ايران از ويژگي‌اي منطقه‌اي و حتي‬ ‫فرامنطقه‌اي برخوردار مي‌باشند‪ .‬بدون شك مبارزه‌ي‬ ‫حزبمان در شرق كوردستان و حمايت خلق و اشاعه‌ي‬ ‫پارادايم ارائه شده از سوي رهبر آپو به‌منزله‌ي تنها‬ ‫آلترناتيو چاره‌يابي مسايل رژيم ايران را دچار هراس‬ ‫نموده و موجب شده كه در چنين وضعيتي جاي گيرد‪.‬‬ ‫مبارزه‌اي كه پژاك در چارچوب پارادايم جامعه‌ي‬ ‫دموكراتيك و به‌ رهبري «رهبر آپو» پيشبرد مي‌دهد‪،‬‬ ‫از نظر ايدئولوژيك ساختاري آلترناتيو به‌جاي رژيم‬ ‫كنوني را شكل داده است‪ .‬جاي‌گيري تركيه‪ ،‬ايران و‬ ‫آمريكا در حمالت اخير و اتخاذ رويكردي مشترك‬ ‫از سوي آنان ‌به‌رغم تمامي اختالفاتشان از نزديك با‬ ‫اين ايستار ايدئولوژيك در ارتباط مي‌باشد‪ .‬اين نكته‬ ‫را مي‌توان از موقعيتي كه ايران در اين حمله اتخاذ‬ ‫نموده نيز صريحا درك كرد‪ .‬مشاركت همه‌جانبه‌ي‬ ‫سپاه پاسداران در اين حمله خود مويدي است بر اين‬ ‫امر‪ .‬ايران در صدد تغذيه‌ي ايدئولوژيك اين حمالت‬ ‫مي‌باشد‪ .‬اينكه اكثريت قريب به اتفاق فرماندهان نظامي‬ ‫از قرارگاه‌هاي نظامي قم آورده شده و مشاركت آنان‬ ‫در حمالت دليلي است بر اين مدعا‪ .‬اين امر حكايت‬ ‫از اهميت وافري است كه ايران به حمالت مي‌دهد‪.‬‬ ‫به‌رغم آنكه ايران واحدهاي ويژه و فرماندهان منتخب‬ ‫نظامي خويش را وارد اين جنگ نمود اما ضربات مهلكي‬ ‫از سوي نيرهاي دفاعي خلقمان ‪ HRK‬بر آن وارد شد‪.‬‬ ‫نه‌تنها طرح تصاحب قنديل نقش بر آب شد بلكه قادر‬ ‫به برداشتن يك گام فراتر از مرزهايش هم نشد‪ .‬رژيم‬ ‫ايران تصور نمي‌كرد كه با مقاومتي جانانه از سوي‬ ‫بو‬ ‫گريالهاي حزبمان مواجه خواهد شد و تمامي حسا ‌‬ ‫كتاب‌هايش غلط از آب درآمد‪ .‬پژاك و ‪ HRK‬حزب‬ ‫و نيرويي مي‌باشند كه ايدئولوژي آزادي آنها را به ميدان‬ ‫آورده است‪ .‬ايثار و شهادت در راه آزادي فلسفه‌ي حيات‬ ‫گريالهاي پژاك مي‌باشد‪ .‬نه‌تنها سپاه پاسداران بلكه اگر‬ ‫ايران تمامي نيروهايش را هم در اين جنگ مشاركت‬ ‫مي‌داد‪ ،‬گريالهايمان بدون ذره‌اي ترديد راه شهدا را‬ ‫تداوم بخشيده و مقاومت را پيشه مي‌ساختند‪ .‬بدون هيچ‬ ‫شكي كساني كه گمان مي‌كنند با جنگ مي‌توان مسايل‬ ‫را از ميان برد و چنين رويكردي نسبت به پژاك دارند‬ ‫درس الزم را گرفته‌اند؛ درس عبرتي باشد برايشان!‬


‫‪6‬‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫حماسه‌ي قنديل‬ ‫به‌سه شيمال‬

‫قريب به بيست روز است كه مابين نيروهاي سپاه‬ ‫پاسداران ايران و گريالهاي حزب حيات آزاد‬ ‫كوردستان جنگي شديد در جريان است‪ .‬مرحله‌اي‬ ‫كه هنوز به پايان نرسيده است و به نظر مي‌رسد‬ ‫با شدت هرچه بيشتر ادامه خواهد يافت‪ .‬بر اين‬ ‫باورم جنگي كه در آن ايران به بازيچه‌ي آمريكا‬ ‫و دولت ترك مبدل شده و تا حدودي هم نتيجه‌ي‬ ‫ب و كتاب‌هاي اشتباه خود دولت ايران بود‬ ‫حسا ‌‬ ‫نتايح فوق‌العاده ناگواري براي اين كشور در پي‬ ‫خواهد داشت‪ .‬اين جنگ كه خود من شخصا آن‬ ‫را يك اقدام انتحارگونه‌ي ايران ارزيابي مي‌كنم‪،‬‬ ‫بخشي است از توطئه‌ي نيروهاي جهاني معطوف به‬ ‫منطقه علي الخصوص خاورميانه‪ .‬سرمايه‌ي جهاني‬ ‫به واسطه‌‌ي تركيه و به‌كارگيري ايران به‌منزله‌ي‬ ‫واسطه‌ي دوم سعي دارد تا با ايجاد درگيري و‬ ‫منازعه ايران و جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد‬ ‫را بي‌تاثير ساخته و آنها را به تسليميت درآورد‪.‬‬ ‫هدف اين است كه با به جان هم انداختن كوردها و‬ ‫ايران‪ ،‬دشمني كوردها عليه ايران را ژرف‌تر ساخته‬ ‫و واكنش كوردها در هر چهار بخش كوردستان‬ ‫در برابر ايران را اشاعه دهد‪ .‬بر اين اساس مي‌توان‬ ‫گفت هدف نهايي نيروهاي سرمايه‌ي جهاني اين‬ ‫است كه از سويي با اعمال تحريم‌ها و تنگ‌تر‬ ‫كردن حلقه‌هاي محاصره و از سوي ديگر نيز در‬ ‫داخل با ايجاد درگيري مابين آن و كوردها و ديگر‬ ‫خلق‌ها‪ ،‬ايران را ضعيف ساخته و تصفيه نمايد‪ .‬به‬ ‫نظر مي‌رسد رژيم جمهوري اسالمي ايران نيرو و‬ ‫استعداد اداراك اين واقعيت را ندارد‪ .‬برعكس‬ ‫خود آن هم با برخي حساب‌ و كتاب‌هاي اشتباه در‬ ‫صدد است تا از اين وضعيت نتيجه بگيرد‪ .‬بديهي‬ ‫است كه رژيم فاشيستي ايران در راستاي نجات‬ ‫از وضعيت ناگواري كه در آن به سر مي‌برد راه‬ ‫فوق‌العاده اشتباهي را برگزيده است‪ .‬اين درحالي‬ ‫است كه تنها راه جهت خروج ايران از فروپاشي و‬ ‫وضعيت كائوتيكي كه در آن به سر مي‌برد دست‬ ‫كشيدن از فاشيسم و مليت‌گرايي شيعه و تغيرات‬ ‫بنيادين دموكراتيك با ماهيتي انقالبي مي‌باشد؛‬ ‫جاي‌گيري در مسيري مخالف با آن يعني اقدام در‬ ‫راستاي تصفيه‌ي ديناسيم پيشاهنگ تغيير را مي‌توان‬ ‫به كندن مزار خويش از سوي رژيم تشبيه نمود‪.‬‬ ‫از نقطه‌نظري عيني مي‌توان اقدام ايران در راستاي‬ ‫تصفيه‌ي پژاك به‌منزله‌ي تنها نيروي پيشاهنگ و‬ ‫ديناسيم تغيير را تالش در راستاي تصفيه‌ي خويش‬ ‫ارزيابي نمود‪ .‬رژيم جمهوري اسالمي ايران با تقليد‬ ‫از دولت ترك كه سالهاست به جاي چاره‌يابي‬ ‫مساله‌ي كورد و تكرار مكررات پايان خويش را‬ ‫رقم زده است‪ ‌،‬نابودي خويش را ترجيح مي‌دهد‬ ‫و از دچار شدن به همان تقدير راضي است‪.‬‬ ‫در طول تاريخ هيچ دولت و نيروي قدرت‌گرايي‬ ‫نتوانسته است با از ميان برداشتن مخالفان خويش‬

‫به مدتي طوالني موجوديتش را تداوم بخشد‪ .‬و‬ ‫در طول تاريخ هيچ دولتي نتوانسته است بدون‬ ‫چاره‌يابي مسايل اجتماعي و تاريخي دروني از‬ ‫راهي دموكراتيك ماندگار بماند‪ .‬مطمئنا عمر و‬ ‫نيروي دولت‌ها و قدرت‌ها سازوكاري موازي با‬ ‫ميزان احترام آنها به دموكراسي دارد‪ .‬به ميزاني‬ ‫كه دولت‌ها براي دموكراسي و آزادي‌هاي‬ ‫اجتماعي احترام قايل باشند مي‌توانند از عمري‬ ‫طوالني برخوردار باشند‪ .‬اما به نظر مي‌رسد رژيم‬ ‫جمهوري اسالمي ايران جهت برون‌رفت از بحران‬ ‫و كائوس به جاي برگزيدن رهيافتي دموكراتيك‪،‬‬ ‫راه‌كار كاربست خشونت را ترجيح داده است‪.‬‬ ‫بديهي است كه اين روش ايران را به ورطه‌ي‬ ‫نابودي خواهد كشانيد‪ .‬جنگ بيست روزه‌ي اخير‬ ‫بدون هيچ ترديدي نمايانگر اين واقعيت است‪.‬‬ ‫گريالهاي حزب حيات آزاد كوردستان با غور و‬ ‫تامل در فلسفه‌ي آپوييستي و با مبنا قرار دادن سنت‬ ‫محسوس مقاومت خلق كورد نمايندگان واقعيت‬ ‫مبارزه و جنگيدن در راه آزادي مي‌باشند‪ .‬زنان‬ ‫كورد كه با خودسازي در متن اين واقعيت به پيشبرد‬ ‫مبارزه مي‌پردازند با اضافه نمودن سنت شكوه‌مند‬ ‫مقاومت زنان به اين مبارزه‪ ،‬نمايندگي مقاومتي‬ ‫عظيم‌تر را برعهده دارند‪ .‬دولت ترك قريب به ‪40‬‬ ‫سال است با پشتيباني و همه‌ نوع حمايت نيروهاي‬ ‫ناتو با اين واقعيت به مبارزه‌ مي‌پردازد‪ .‬مسافتي‬ ‫را كه طي كرده نيز بر همگان عيان است! دولتي‬ ‫فروپاشيده‪ ‌،‬باندگرا و فرسوده‪ ...‬دولت ترك با‬ ‫پشتيباني تمامي دنيا با اين سنت مقاومت جنگيد‬ ‫و امروز نيز نتيجه شكستي عظيم مي‌باشد‪ .‬به‌راستي‬ ‫مي‌بايست اين پرسش را مطرح نمود كه پس از‬ ‫تمامي اين آزمون‌ها ايران با اعتماد به چه چيزي به‬ ‫چنين ديوانگي‌اي دست زده است؟ چه كساني از‬ ‫ايران حمايت به عمل مي‌آورند و كدامين نيروهاي‬ ‫استراتژيك و كدامين هم‌پيماني‌ها در ميان مي‌باشند؟‬ ‫گريال مقاومت را پيشه ساخته‪ ،‬مقاومتي افسانه‌اي‬ ‫كه از اين پس هم ادامه خواهد داشت‪ .‬بدون آنكه‬ ‫به گرماي داغ تابستان و سالح‌هايي كه مرگ و‬ ‫آتش مي‌بارانند اعتنايي نشان دهد مقاومت مي‌كند‪.‬‬ ‫در حالي كه ايران با توسل به تكنولوژي پيشرفته‪‌،‬‬ ‫توپ و تانك‪ ،‬اطالعات نظامي و حمايت نظامي‬ ‫و تكنيكي متفقين تاكتيكي‌اش حمله‌ور مي‌شود‪‌،‬‬ ‫گريالهاي حزب حيات آزاد كوردستان نيز در‬ ‫كوهستان‌هاي عاصي و سر به فلك كشيده‌ي قنديل‬ ‫با اراده‌ي شكست‌ناپذير‪ ،‬باورداشت و اعتقاد به‬ ‫آزادي‪ ،‬حماسه‌هاي نوين مقاومت را به رشته‌ي‬ ‫تحرير درمي‌آورد‪ .‬گريالهاي راه آزادي كورد‬ ‫و كوردستان با گذشت هر ساعت و هر روز به‬ ‫صفحات زرين مقاومت در تاريخ صفحاتي نوين‬ ‫را مي‌افزايند‪ .‬كاش هر كسي مي‌توانست به اينجا‬ ‫بيايد و اين مقاومت را با چشمان خويش مي‌ديد‪.‬‬

‫چرا؟ داليلش بسيارند! بر اين باورم انساني كه‬ ‫انسانيتش را از دست داده با ديدن اين مقاومت‬ ‫دچار شرمساري خواهد شد و دگربار بازگشتي‬ ‫خواهد داشت به انسانيتش! بر اين باورم انساني‬ ‫كه در برابر ظلم ظالم سر تعظيم فرود نياورد‪ ‌،‬با‬ ‫نفرين بر وضعيت كنوني‌اش روح عصيان‌گرش‬ ‫را بار ديگر بازخواهد يافت‪ .‬بر اين باورم كه در‬ ‫برابر اين انسان‌ها كه جهت صيانت از ارزش‌هاي‬ ‫انسانيت اراده‌اي غيرقابل تصور را از خويش به‬ ‫نمايش مي‌نهند‪ ‌،‬نه‌تنها اخالقي كه در حال نابودي‬ ‫است بلكه وجدان نيز دگربار روحي تازه كسب‬ ‫خواهد كرد و زبان خواهد گشود‪ .‬اين مقاومت‬ ‫شعور انسانيت را به انسان عرضه مي‌نمايد‪ .‬به گفتار‬ ‫معنا‪ ،‬به كردار زيبايي و به زندگي حيثيت مي‌بخشد‪.‬‬ ‫درست به مانند ساريا‪ ،‬اويندار و برفين! سه زن‪ ،‬سه‬ ‫مبارز و سه حماسه! هر سه‌ي آنها را مي‌شناسم و‬ ‫ياد و خاطره‌يشان را گرامي مي‌دارم‪ .‬هر سه رفيق‬ ‫مرحله‌اي را كه در آن قرار داريم با ژرفاي تمام‬ ‫درك كردند و با ايستار يك زن آزاد بدان جواب‬ ‫دادند‪ .‬همچنان كه رهبر آپو بدان اشاره دارد هدف‬ ‫اين جنگ از ميان برداشتن مبارزه‌ي آزادي‌خواهي‬ ‫خلق كورد مي‌باشد‪ .‬ساريا‪ ،‬اويندار و برفين اين‬ ‫واقعيت را با تمامي جوانبش درك كردند و بدنشان‬ ‫به سپري در برابر آن مبدل ساختند‪ .‬گفته‌يشان‬ ‫اين بود كه هيچ دست پليدي قادر به خشكانيدن‬ ‫گ و ريشه‌هاي آزادي‌خواهي نخواهد شد‬ ‫ر ‌‬ ‫و در برابرش با هزاران ساريا‪ ‌،‬اويندار و برفين‬ ‫مواجه خواهد شد‪ .‬اين سه زن مبارز‪ ،‬شرافتمند‬ ‫نمايندگان واقعي سنت مقاومت زنان در سرزمين‬ ‫زن‌ـ الهگان‌نند‪ .‬آنها ثابت كردند كه هركدامشان‬ ‫دختران اصيل و شرافت‌مند اله‌ي مادرند‪ .‬دگربار به‬ ‫زني كه مبارزه‌ي آزادي‌خواهي را پيشبرد مي‌دهد‬ ‫و در حسرت آزادي است خاطرنشان ساختند كه‬ ‫آزادي از رهگذر مقاومت ميسر مي‌گردد‪ .‬ساريا‬ ‫اونور همراه با سه رفيقش عملياتي فدايي را انجام‬ ‫دادند‪ .‬زني شرافتمند كه با عمليات و ايستار زن‬ ‫آزاد به حمالت كثيف ايران پاسخ گفت و نشان‬ ‫داد كه شعار اساسي مرحله‌اي كه در آن قرار‬ ‫داريم اين است‪ :‬صيانت از شرافت يك خلق و‬ ‫نيل به آزادي تنها از راه مقاومت ممكن مي‌گردد‪.‬‬ ‫هيچ نيرويي قادر به شكست مبارزه‌ي آزادي‌خواهي‬ ‫خلق و زنان كورد كه ريشه در تاريخي اصيل‬ ‫دارد و با فلسفه‌ي آپوييستي نيز معنايي ژرف‬ ‫دست يافته است نخواهد بود‪ .‬ايران اگر چنين‬ ‫تفكري دارد‪ ‌،‬بديهي است كه خودش با خسران‬ ‫و خفت بزرگي مواجه خواهد شد‪ .‬هر دولت و‬ ‫قدرتي كه درصدد آزمودن خويش از راه اين‬ ‫سنت است‪ ‌،‬مطلقا محكوم به شكست است‪.‬‬


‫‪7‬‬

‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬

‫رفيق كلهر عضو كورديناسيون حزب حيات آزاد كوردستان‪:‬‬ ‫آلترناتيو‬ ‫مصاحبه‬

‫اين حمله و تجاوز آشكار جمهوري اسالمي‬ ‫تنها عليه بخشي از كوردستان نيست‬

‫رفيق كلهر عضو كورديناسيون حزب‬ ‫حيات آزاد كوردستان(پژاك) در گفتگو با‬ ‫آلترناتيو به ارزيابي حمله‌ي نيروهاي نظامي‬ ‫ايران به مناطق آزاد‌شده‌ي مديا و در راس‬ ‫آن كوهستان‌هاي قنديل پرداخت‪ .‬اين‬ ‫گفتگو به شكلي همه‌جانبه به بررسي ابعاد‪‌،‬‬ ‫گستردگي و نيروهايي كه درپشت پرده‌ي‬ ‫اين حمله دست دارند پرداخته است‪.‬‬ ‫آلنرناتيو‪ :‬نظر شما در رابطه با داليل‬ ‫اساسي‌اي كه جمهوري اسالمي‌ را به حمله‌اي‬ ‫در اين سطح سوق داد چيست؟‬ ‫در اين اواخر با شروع انقالب خلق‌ها به‌ويژه در ميان‬ ‫اعراب‪ ،‬انقالبي نوين به نام انقالب خلق‌ها مطرح‬ ‫شده است‪ .‬مشخص گرديده كه دولت نتوانسته‬ ‫كه مطالبات آزادي‌خواهانه‌ي خلق‌ها را پاسخگو‬ ‫باشد‪ .‬در اين چارچوب خلق‌ها براي نيل به آزادي‬ ‫و رسيدن به حقوق اوليه‌ي خود در برابر دولت‌هاي‬ ‫ديكتاتور و سياست دولت‌ـ ملت به‌پا خاسته و دست‬ ‫به مبارزه زده‌اند‪ .‬اين در كشورهاي عربي شروع شد‬ ‫و با تونس و مصر و ليبي آغاز به خاورميانه و از جمله‬ ‫سوريه رسيده‪ .‬سوريه يكي از اين كشورهايي است‬ ‫كه در توازنات سياسي منطقه نقش به‌سزايي دارد و از‬ ‫حساسيت ويژه‌اي برخوردار است‪ .‬اعتراضات مردمي‬ ‫در اين كشور باعث شده كه كشورهاي همسايه و‬ ‫منطقه و ازجمله ايران و تركيه دچار هراس شوند‪.‬‬ ‫سوريه پلي ارتباطي ميان ايران و حزب‌اهلل و حماس‬ ‫بود و در اختالفات ميان اسرائيل و فلسطين نقشي‬ ‫اساسي داشت‪ .‬همچنين يكي از همپيمانان اصلي‬ ‫دولت‌هاي حاكم بر كوردستان است و بر سر مسئله‌ي‬ ‫مشترك كورد با ايران و تركيه داراي پيمان‌ها و‬ ‫توافقاتي است‪ .‬با اعتراضات و مخالفت‌هايي كه‬ ‫در سوريه شكل گرفته و نهايتا با سقوط دولت‬ ‫كنوني آن‪ ،‬نقشي كه ايران در منطقه دارد ضعيف‬ ‫مي‌شود و امكان دسترسي ايران به حماس و حزب‌اهلل‬ ‫نيز از ميان مي‌رود؛ همچنين يكي از همپيمانان‬ ‫خود در مسئله‌ي كورد را از دست مي‌دهد‪.‬‬ ‫از طرف ديگر خلق كورد در مرحله‌اي به سر مي‌برد‬ ‫كه در طول تاريخ بي‌سابقه بوده است‪ .‬خلق كورد‬ ‫به سطحي رسيده كه مي‌تواند سرنوشت خود را با‬ ‫دست خويش تعيين كند‪ .‬در شمال كوردستان‬ ‫ديدارهاي دولت در امرالي با رهبر آپو مرحله‌اي تازه‬ ‫را پديد آورده است‪ .‬دولت تركيه ناگزير از اعتراف‬ ‫به موجوديت خلق كورد شده است‪ .‬همچنين خلق‬ ‫كورد در شمال كوردستان با اعالن خودمديريتي‬ ‫دموكراتيك نشان داد كه نيرومند است و مي‌تواند‬ ‫سرنوشت خود را تعيين نمايد‪ .‬ايران نيز به‌عنوان‬ ‫يك دولت ديكتاتور در درون بحران‌هاي داخلي‬ ‫جدي ازجمله بحران سياسي‪ ،‬اقتصادي و فرهنگي‬

‫نيروها و سازمان‌هاي‬ ‫بسياري را وارد‬ ‫اين حمله سازد‪.‬‬ ‫در‬ ‫هرچند‬ ‫رسانه‌ها نزاعي‬ ‫ميان آمريكا و‬ ‫ايران به چشم‬ ‫مي‌خورد اما‬ ‫مدتي است كه‬ ‫طي ديدارهايي‬ ‫پنهاني و با‬ ‫واسطه‌گي تركيه‪ ،‬تالش دارند تا در منطقه ناآرمي‬ ‫بيشتري ايجاد كرده و يورش گسترده‌تري را عليه خلق‬ ‫كورد صورت دهند‪ .‬همان‌طور كه اوباما هم اظهار‬ ‫داشت‪ ‌،‬اردوغان نمايندگي تفكر آنان را بر عهده دارد‪.‬‬ ‫يعني توانسته‌اند از راه اردوغان‪ ،‬ايران را وارد يك‬ ‫جنگ نمايند‪ .‬به‌واقع اردوغان‪ ،‬توانست جنگ خود را‬ ‫از طريق ايران انجام دهد‪ .‬اين جنگ در برابر جنبش‬ ‫و تفكر آزادي‌خواهي خلق كورد صورت مي‌گيرد‪.‬‬ ‫واقعيت اين است كه تحولي جدي در منطقه مطرح‬

‫به‌سر مي‌برد‪ .‬ايران هميشه تالش داشته درگيري‌ها را‬ ‫به خارج از مرزهاي خود بكشاند‪ .‬يعني تالش دارد‬ ‫بحران‌هايش را به خارج از خود منتقل سازد و بدين‬ ‫ترتيب مانع از ورود فضاي اعتراض و مخالفت به‬ ‫درون كشور شود‪ .‬مخالفتي كه اينك در باالترين‬ ‫سطح خود در ايران وجود دارد‪ ،‬بحران مديريتي در‬ ‫ايران و اختالفات در سطوح فوقاني قدرت‪ ،‬دولت را‬ ‫بر آن داشته تا پيش از آنكه اعتراضات و مخالفت‌ها‬ ‫در سطحي تحول‌ساز رخ دهند‪ ،‬پيش‌دستانه اقدام‬ ‫به مداخله‌ي نظامي در خارج از مرزهاي خود و‬ ‫ازجمله در عراق و جنوب كوردستان نمايد تا بر عمر‬ ‫موجوديت خود بيافزايد‪ .‬زيرا كشور عراق و جنوب‬ ‫كوردستان نقش مركز را براي تحوالت منطقه‌ي‬ ‫خاورميانه ايفا مي‌نمايد و در مسائل مشترك مي‌تواند‬ ‫با تركيه و ايران و آمريكا حضوري مؤثر داشته باشد‪.‬‬ ‫از سوي ديگر قرار بر اين است كه طي سال ‪2011‬‬ ‫آمريكا نيروهاي خود را از عراق خارج سازد‪ .‬بدين‬ ‫ترتيب از تأثير آمريكا بر منطقه كم‌تر مي‌شود‪ .‬اين‬ ‫امر مسئله‌ي مشتركي براي ايران و آمريكاست؛ زيرا‬ ‫حضور نيروهاي آمريكا در عراق خواست هردو‬ ‫طرف است‪ .‬ايجاد كنسول‌گري آمريكا در هولير آلترناتيو‪ :‬به نظر شما چرا سطح اين حمله تا‬ ‫پيام خطري براي ايران بود‪ .‬آمريكا براي آنكه اين حد گسترده است و ايران چه اهدافي را‬ ‫بهانه‌اي براي تداوم حضور خود در منطقه داشته‬ ‫در سر دارد؟‬ ‫باشد با واسطه‌گري تركيه‪ ،‬ايران را به حمله ترغيب‬ ‫نمود‪ .‬ايران نيز به حضور نيروهاي آمريكا در عراق است‪ .‬كسي تخمين نمي‌كرد كه انقالب خلق‌ها بار‬ ‫راضي گرديد تا اين مسئله را بهانه‌اي قرار دهد براي ديگر شروع شود و به چنان سطحي برسد كه بتوانند‬ ‫مداخله و آشوبگري در عراق‪ .‬چون هرچه آشوب سرنوشت خود را به دست خود تعيين كنند‪ .‬جنبش‬ ‫و ناآرامي در كشورهاي همسايه‌ي ايران بيشتر شود‪ ‌،‬آزادي‌خواهي خلق كورد نيز چنان عمل كرده كه‬ ‫ايران امكان بيشتري جهت افزودن بر عمر حكومت خلق كورد در هر چهار بخش كوردستان اراده‌ي‬ ‫خود پيدا مي‌كند‪ .‬به‌ويژه در برابر احتمال حمله‌ي ايجاد سيستم و مديريت ذاتي خود را كسب كنند‪.‬‬ ‫نيروهاي مداخله‌گر به ايران خود را در موقعيتي برتر قبال احزاب‪ ‌،‬سازمان‌ها و اپوزيسيون كوردي از طريق‬ ‫قرار مي‌دهد‪ .‬در اين راستا ايران تالش نمود تا عراق متوسل‌شدن به نيروهاي خارجي تالش مي‌كردند‬ ‫و جنوب كوردستان را به يك مركز جنگ مبدل تا به حقوق خويش دست يابند و آن‌ها سرنوشت‬ ‫سازد و از ورود موج اعتراضات و تحوالت به ايران خلق كورد را تعيين نمايند يا اينكه اين نيروها‬ ‫جلوگيري كند‪ .‬در اين چارچوب طي تداركاتي كه پشتيباني براي رسيدن اين احزاب به قدرت گردند‪.‬‬ ‫همراه كشورهاي همسايه از زمستان بدان دست زده اما امروزه در هر چهار بخش كوردستان‪ ،‬اراده‌اي به‬ ‫بود و ترافيك ديپلماتيك با اين كشورها زمينه‌ي آن ميدان آمده است‪ .‬اين اراده‌ي مردمي‪ ،‬نيروي خود‬ ‫را فراهم آورد‪ .‬به ويژه از راه هم‌پيماني با تركيه‪ ،‬عراق را از معنويات و مطالبات بطن جامعه‌ي كوردستان‬ ‫و امضاي برخي اسناد با نيروهاي جنوب كوردستان‪ ،‬دريافت مي‌كند‪ .‬شكل‌گيري چنين اراده‌اي نشان‬ ‫تالش نمود تا هجوم خود عليه جنوب كوردستان و مي‌دهد كه خلق كورد ديگر مانند گذشته نيست و‬ ‫به ويژه جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد در مناطق جنبش آزادي‌خواهي‌اش از طريق نيروي ذاتي خلق‬ ‫حفاظتي مديا بيشتر سازد‪ .‬به همين جهت دست به مي‌تواند به اهداف آزادي‌خواهانه‌ي خود دست يابد‪.‬‬ ‫حمله‌اي بسيار گسترده زد‪ .‬در اين حمله از تمامي اين جنبش تنها پشتيبانش خلق كورد است و بس‪.‬‬ ‫نيروهاي نظامي سپاه و تسليحات و ادوات جنگي اين اراده‌ي مستقل و مردمي تمام نيروهاي سلطه‌گر‬ ‫استفاده نمود‪ .‬تالش نمود تا هم مرزهاي جنوب را به هراس انداخت‪ .‬چون اين نيروها تاكنون تالش‬ ‫كوردستان را درنوردد و هم اراده‌ي خلق ما را در مي‌كردندكه كوردي وابسته و مزدور بيافرينند و آن‬ ‫جنوب كوردستان و حكومت اقليمي كوردستان را را در منطقه به‌كار بگيرند‪ .‬بنيان تحوالتي كه نيروهاي‬ ‫زير تأثير خود قرار دهد‪ ،‬همچنين سياست‌هاي خود را مداخله‌گر مي‌خواستند در منطقه ايجاد كنند بر ايجاد‬ ‫به ميل خويش در جنوب كوردستان و عراق گسترش چنين خلق وابسته‌اي استوار بود‪ .‬اما قيام دموكراتيك‬ ‫دهد و موجوديت خود را بيشتر تحت ضمانت قرار خلق‌ها نشان داد كه خلق‌ها ديگر از چنين سياستي‬ ‫دهد‪ .‬مي‌بينيم كه طي اين حمالت تالش نمود تا تابعيت نكرده و خود اقدام به سياست‌ورزي و مديريت‬


‫‪8‬‬ ‫خود مي‌زنند‪ .‬اين خطري است هم براي نيروهاي‬ ‫مداخله‌گر و هم براي نيروهاي ديكتاتور منطقه كه‬ ‫بر خلق‌ها حاكميت مي‌نمايند‪ .‬لذا اين مسئله‪ ،‬نقطه‌ي‬ ‫مشترك هردوي آنهاست‪ .‬جنبش آزادي‌خواهي‬ ‫خلق كورد به چنان سطحي رسيده كه خلق كورد‬ ‫با بنيان قرار دادن روحيه‌ي آزادي‌خواهي و اتحاد‬ ‫ملي و دموكراتيك خود‪ ،‬سرنوشت سياسي خود را‬ ‫رقم بزند‪ .‬لذا نيروهاي يادشده‪ ‌،‬اين روحيه و اراده‌ي‬ ‫آزادي‌خواهي خلق كورد را هدف قرار داده‌اند‪.‬‬ ‫مي‌خواهند اين روحيه‌ي واالي آزادي‌خواهي و‬ ‫اراده‌ي خلق را به سكوت كشانده و از ميان بردارند تا‬ ‫ت دولت‌هاي‬ ‫خلق كورد همچنان زير سلطه‌ي سياس ‌‬ ‫ديكتاتور و اشغالگر باقي بماند‪ .‬قنديل امروزه مركز‬ ‫تحول در منطقه است‪ ،‬مركز ايجاد سيستمي آلترناتيو‬ ‫هم در برابر نظام مدرنيته‌ي سرمايه‌داري است و هم‬ ‫در برابر نيروهاي موقعيت‌گراي منطقه نظير ايران‪.‬‬ ‫يعني مركز سيستمي آلترناتيو است كه خلق با‬ ‫دموكراسي مستقيم و راستين خود توان خودمديريتي‬ ‫كسب مي‌كنند‪ .‬اين امر تأثير به‌سزايي بر سياست‌هايي‬ ‫داشته كه تاكنون اعمال شده‌اند‪ .‬خلق كورد مي‌تواند‬ ‫در تحوالت منطقه‌اي و ازجمله در ايران نقشي بسيار‬ ‫برجسته و پرمعنا از خود نشان دهد‪ .‬اين امر بر همگان‬ ‫آشكار است و هم نيروهاي مداخله‌گر آمريكا‪ ،‬اروپا‬ ‫و هم دولت‌هاي حاكم بر كوردستان بر آن واقفند‪.‬‬ ‫تا خلق كورد در روند تحوالت منطقه‌اي و ازجمله‬ ‫جاي نگيرد هيچ نوع تحولي به نتيجه نخواهد رسيد‪.‬‬ ‫خلق كورد و جنبش آزادي‌خواهي هم مي‌تواند در‬ ‫ايران و منطقه تحول دموكراتيك ايجاد كند و هم‬ ‫بر كل تحوالت خاورميانه به‌طور جدي مؤثر واقع‬ ‫گردد‪ .‬لذا دولت‌ها خود را در خطر احساس مي‌كنند‪.‬‬ ‫بنابراين تالش مي‌كنند تا طي هم‌پيماني پليدي عليه‬ ‫جنبش ما دست به يورش بزنند‪ .‬اين در حاليست‬ ‫كه اين نيروها سال‌هاست ادعاي تضاد و دشمني‬ ‫در ميان خود دارند اما واقعيت اين است كه در‬ ‫نقطه‌ي مشترك ضديت با كورد با همديگر دست به‬ ‫هم‌پيماني مي‌زنند‪ .‬اعالن پژاك به‌عنوان يك سازمان‬ ‫تروريستي از جانب آمريكا نشان مي‌دهد كه آمريكا‬ ‫همواره خواسته بر روي خلق كورد دست به تجارت‬ ‫سياسي بزند و سياست‌هاي خود را اعمال نمايد‪ .‬اين‬ ‫امر اثبات مي‌كند كه آمريكا حتي تالش مي‌كند كه‬ ‫اين تجارت سياسي بر سر مسئله‌ي كورد را با دشمنان‬ ‫خود نيز انجام دهد‪ .‬از آنجا كه جنبش آزادي‌خواهي‬ ‫خلق كورد مركز ايجاد تحول در هرچهار بخش‬ ‫كوردستان و منطقه است‪ ،‬تالش مي‌كنند تا از طريق‬ ‫چنين سياست‌هايي روحيه‌ و اراده‌ي آزادي‌خواهي‬ ‫خلق كورد را بشكنند‪ .‬اين در حالي است كه‬ ‫انقالب خلق‌هاي منطقه در شمال آفريقا و خاورميانه‬ ‫نشان مي‌دهد كه ديناميسم اصلي تحوالت خلق‌ها‬ ‫مي‌باشند و در هر چهار كشوري كه كوردها زندگي‬ ‫مي‌كنند‪ ،‬خلق كورد ديناميسم اصلي تحول مي‌باشند‬ ‫و تحوالت به دست كوردها امكان‌پذير است‪.‬‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫آلترناتيو‪ :‬چه نيروهايي در پس اين جنگ‬ ‫قرار دارند؟ آيا مي توان آن را جنگي‬ ‫منطقه‌اي و حتي فرامنطقه‌اي عنوان نمود؟‬ ‫پيش از اين جنگ‪ ‌،‬از زمستان بدين‌سو ترافيك‬ ‫ديپلماتيك شديدي ميان كشورهاي منطقه صورت‬ ‫مي‌گيرد‪ .‬يك ماه پيش نيز وزير امور خارجه‌ي‬ ‫تركيه به ايران رفت‪ ،‬همچنين ديدارهايي ميان تركيه‬ ‫و آمريكا صورت گرفت‪ .‬تالش‌هاي ديپلماتيكي با‬ ‫عراق و حكومت جنوب كوردستان صورت گرفت‪.‬‬ ‫در اين جنگ برخي طرف‌ها به‌طور مستقيم و‬ ‫برخي غيرمستقيم مشاركت دارند‪ .‬آمريكا براي‬ ‫باقي‌ماندن خود در منطقه تالش دارد كه آتش‬ ‫جنگ را شعله‌ورتر سازد‪ .‬همچنين براي آنكه نيرو‬ ‫و اراده‌ي آزادي‌خواهي خلق كورد را تضعيف‬ ‫نمايد‪ ،‬تالش مي‌كند تا از طريق تركيه با ايران‬ ‫همراهي نموده و در اين جنگ مشاركت دارد‪.‬‬ ‫حكومت عراق نيز در اين جنگ مشاركت دارد‪.‬‬ ‫تركيه جنگ خود با جنبش آزادي‌خواهي خلق‬ ‫كورد را توسط ايران انجام مي‌دهد‪ .‬حكومت‬ ‫عراق نيز با سكوت و امضاي پيمان در اين جنگ‬ ‫شركت دارد‪ .‬حكومت اقليمي كوردستان نيز هرچند‬ ‫اسناد هم‌پيماني را امضا نمود و به‌طور عملي در آن‬ ‫جاي نگرفت؛ اما در برابر تهاجمات و توپ‌باراني‬ ‫كه نيروهاي اشغالگر ايران عليه جنوب كوردستان‬ ‫و افراد مدني صورت مي‌دهند‪ ،‬موضع‌گيري‬ ‫الزمه را صورت نداده و بسيار منفعل مانده است‪.‬‬ ‫در اين حمله نيروهاي بسياري مشاركت دارند‪.‬‬ ‫روابط ديپلماتيك اخير اين امر را به خوبي نشان‬ ‫مي‌دهند‪ .‬هم‌پيماني ميان آمريكا و تركيه؛ اطالعات‬ ‫جاسوسي كه از طريق هواپيماهاي بدون سرنشين‬ ‫مخصوص كشف و شناسايي بر فراز منطقه‌اي كه‬ ‫درگيري ميان گريال و نيروهاي اشغالگر جمهوي‬ ‫اسالمي وجود دارد‪ ،‬توسط آمريكا در اختيار‬ ‫تركيه و از طريق تركيه در اختيار ايران قرار داده‬ ‫مي‌شود‪ .‬اين‌ها همه نشان مي‌دهند كه در اين جنگ‪،‬‬ ‫هم‌پيماني‌هاي بسياري ميان كشورهاي همسايه و‬ ‫دولت‌هاي مداخله‌گر وجود دارد‪ .‬سكوت اروپا‬ ‫در برابر اين وضعيت نشان مي‌دهد كه اروپا نيز به‬ ‫اين جنگ رضايت داده است‪ .‬هرگاه پاي مسئله‌ي‬ ‫كورد در ميان باشد همه‌ي دنيا كور و كر و الل‬ ‫مي‌گردد‪ .‬اكنون نيز مرحله‌اي اينچنيني است‪.‬‬

‫آلترناتيو‪ :‬در طول سي سال گذشته‬ ‫كوردستان همواره به منزله‌ي ميكرومدلي‬ ‫براي انجام هرگونه توحش رژيم بوده‬ ‫است‪ .‬آيا مي‌توان گفت نهايتا اين حمله‪،‬‬ ‫حمله‌اي است كه متوجه تمامي خلق‌هاي‬ ‫ايران خواهد بود؟‬

‫واقعيت اين است كه تحوالت عظيمي در خاورميانه‬ ‫صورت مي‌گيرند‪ .‬كشورهاي منطقه‌اي به‌خوبي از‬ ‫تغيير و تحوالت آگاهند‪ .‬خلق‌هاي عرب‪ ،‬ترك‪،‬‬ ‫فارس‪ ،‬كورد‪ ،‬تركمن‪ ،‬آذري و ديگر تمامي خلق‌هاي‬ ‫خاورميانه اين واقعيت را مي‌بينند‪ .‬خلق كورد صدها‬ ‫سال است كه در برابر اشغال‌گران و متجاوزان قيام و‬ ‫مقاومت نموده و قيامي از پي قيام ديگر شكل گرفته‬

‫است‪ .‬اكنون اين خلق به موقعيتي دست يافته است‬ ‫كه نه‌تنها قادر است سرنوشت خويش را با دستانش‬ ‫رقم زند بلكه در برابر نظام از آلترناتيو مختص به‬ ‫خويش برخوردار است؛ آلترناتيوي كه مي‌تواند‬ ‫ديگر خلق‌ها را هم دربر گيرد و موجبات آن را فراهم‬ ‫آورد كه ديگر خلق‌ها هم سرنوشت را خويش تعيين‬ ‫نمايند‪ .‬اين امر حكايت از نيرو و ديناميسم منطقه‬ ‫دارد و بيانگر آن است كه هر گونه تغيير و تحولي‬ ‫در كوردستان مي‌تواند مستقيما بر ديگر خلق‌هاي‬ ‫خاورميانه تاثيرگذار باشد‪ .‬از سويي ما به عنوان‬ ‫حزب حيات آزاد كوردستان صرفا خواستار تغيير‬ ‫و تحوالت دموكراتيك در شرق كوردستان نبوده‬ ‫و يكي از اساسي‌ترين اهداف ما دموكراتيزاسيون‬ ‫در تمامي ايران مي‌باشد‪ .‬همين مورد نشان‌دهنده‌ي‬ ‫آن است كه در حال حاضر يگانه‌ اپوزيسيون فعال‬ ‫در صحنه‌ي مبارزاتي پژاك است و تنها خلقي‬ ‫كه در همه‌ي عرصه‌ها اعم از سياسي‪ ،‬اجتماعي‪،‬‬ ‫سازماني و علي‌الخصوص عرصه‌ي دفاع مشروع به‬ ‫صورتي آكتيو حضور دارد خلق كورد و جنبش‬ ‫آزادي‌خواهي اين خلق و پژاك مي‌باشد‪ .‬پژاك تنها‬ ‫حزبي كوردستاني نيست؛ زيرا خلق‌هاي ديگر نيز در‬ ‫آن مشاركت دارند؛ با ما هم‌پيماني دارند‪ .‬در صفوف‬ ‫پژاك اعضايي از خلق‌هاي مختلف ايران از آذري‪،‬‬ ‫گيلك و مازندراني گرفته تا فارس و‪ ...‬داريم‪ .‬اين‬ ‫امر حضور مطالبات دموكراتيك خلق‌هاي ايران در‬ ‫درون صفوف پژاك را نشان مي‌دهد‪ .‬پژاك توانسته‬ ‫عالوه بر اينكه پروژه‌ي سيستم آلترناتيو خلق را در‬ ‫برابر نظام مطرح سازد‪ ،‬با گسترش فعاليت‌هاي خود‬ ‫از سطح كوردستان به ساير مناطق و شهرهاي ايران‬ ‫راه يافته است‪ .‬بنابراين تحوالت دموكراتيكي كه در‬ ‫ايران صورت مي‌‌‌گيرند نمي‌توانند بدون حضور و‬ ‫پيشاهنگي خلق كورد صورت گيرند‪ .‬از همين رو خلق‬ ‫كورد هدف حمالت دولت قرار مي‌گيرد‪ .‬پيش‌تر‬ ‫نيز دولت همواره در صدد منفعل‌سازي احزاب و‬ ‫سازمان‌هاي كورد بوده است‪ .‬اما اين سياست اكنون‬ ‫در برابر ما خنثي گرديده است لذا بعد از جنگ ايران‬ ‫و عراق اين اولين باري است كه جنگي اينچنين‬ ‫گسترده در برابر خلق و جنبش آزادي‌خواهي‌اش‬ ‫از سوي رژيم جمهوري اسالمي آغاز كرده است‪.‬‬

‫آلترناتيو‪ :‬موضع‌گيري حكومت اقليم‬ ‫كوردستان دررابطه با احزاب سنتي شرق‬ ‫كوردستان بركسي پوشيده نيست‪ .‬نظرتان‬ ‫در رابطه با ديپلماسي اخير مابين حكومت‬ ‫اقليم و به‌ويژه اظهارات ناظم دباغ چيست؟‬ ‫موضع‌گيري‌اي كه حكومت اقليمي كوردستان تا به‬ ‫امروز نشان داده موضعي شايسته‌ي قدرت سياسي‬ ‫در جنوب كوردستان نبوده است‪ .‬حكومت اقليمي‪،‬‬ ‫دستاورد همه‌ي كوردهاست‪ .‬با انفال و حلبچه و‬ ‫خون هزاران شهيد به دست آمده است‪ .‬اكنون‬ ‫اين دستاورد در برابر يك هجوم قرار داد‪ .‬آن‌هم‬ ‫از سوي دولت اشغالگر ايران كه همواره درصدد‬ ‫سركوب صداي آزادي‌خواهان كورد و جنبش‌‬ ‫آزادي‌خواهي خلق كورد بوده است‪ .‬با اين وجود‬


‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬ ‫بسياري از مواقع احزاب و سازمان‌هاي كوردي و‬ ‫حكومت اقليمي جنوب كوردستان در خدمت منافع‬ ‫و سياست‌هاي دولت‌هاي حاكم بر كوردستان عمل‬ ‫كرده‌اند‪ .‬در برابر حمالت اخير نيز تا مدتي سكوت‬ ‫اختيار كردند‪ .‬سپس به محكوم‌سازي توپ‌باران‌ها‬ ‫محدود ماندند‪ .‬اين در حالي است كه حكومت‬ ‫اقليمي كوردستان مي‌تواند هم در سطح بين‌المللي و‬ ‫هم در سطح اعتراضات مردمي و نيز با واكنش‌هاي‬ ‫جدي‪ ،‬با اين حمالت ايران مقابله كند‪ .‬مي‌تواند با‬ ‫موضع‌گيري خود اجازه ندهد كه قدرت سياسي‪،‬‬ ‫اراده‌ي حكومت اقليمي و اراده‌ي خلق ما در جنوب‬ ‫كوردستان توسط ايران زير سؤال رود‪ .‬با گذشت‬ ‫چند روز از درگيري‌ها و تهاجمات رژيم ايران‪،‬‬ ‫واقعيات به تدريج آشكار شدند‪ .‬آشكار مي‌شود كه‬ ‫چه كساني در اين حمالت جاي مي‌گيرند‪ .‬اين در‬ ‫حالي است كه جنبش ما به كرات اعالن مرحله‌ي‬ ‫عدم عمليات نظامي نموده است‪ .‬به دفعات براي حل‬ ‫دموكراتيك و صلح‌جويانه‌ي مسئله‌ي كورد بيانيه و‬ ‫فراخوان داده است‪ .‬حتي دكلراسيوني نيز در همين‬ ‫زمينه ارائه شد‪ .‬اما وضعيت كنوني نشان مي‌دهد كه‬ ‫در مقابل اين تالش‌هاي ما‪ ،‬برخي كوشش دارند‬ ‫طوري مسئل ‌ه را باژگون جلوه دهند كه گويا پژاك‬ ‫به جمهوري اسالمي حمله مي‌كند‪ .‬اين در حالي‬ ‫است كه پژاك تنها در چارچوب دفاع مشروع و‬ ‫دفاع از موجوديت و دستاوردهاي خود و خلق كورد‬ ‫عمل كرده است‪ .‬اما متأسفانه مي‌بينيم كه از سوي‬ ‫رسانه‌هاي برخي طرف‌ها در جنوب كوردستان‪،‬‬ ‫حمله‌ي اخير رژيم جمهوري اسالمي به‌شكلي‬ ‫باژگونه مورد تفسير قرار مي‌گيرند و پژاك را‬ ‫همچون نيرويي مهاجم معرفي مي‌كنند‪ .‬اين اقدامات‬ ‫به‌دور از واقعيات امرند و تنها به منافع و سياست‌هاي‬ ‫جمهوري اسالمي خدمت مي‌كنند‪ .‬ناظم دباغ اينك‬ ‫فراخوان مي‌دهد كه پژاك نيز بايد مانند ديگر‬ ‫احزاب شرق كوردستان در جنوب كوردستان مستقر‬ ‫شده و سياستي نظير آنها درپي بگيرد‪ .‬حال آنكه ما‬ ‫سياست و آزمون اين احزاب را در سال‌هاي گذشته‬ ‫به‌خوبي مشاهده كرده و از ماهيت آن آگاهيم‪.‬‬ ‫مي‌دانيم كه اين اقدامات در چارچوب چه سياستي‬ ‫صورت مي‌گيرند‪ .‬در چارچوب حاشيه‌نشين‌كردن و‬ ‫تضعيف جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد صورت‬ ‫مي‌گيرند‪ .‬جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد نه‌تنها در‬ ‫آن مسير گام نمي‌نهد بلكه با مشاهده‌ي آزمون‌هايي‬ ‫كه احزاب و سازمان‌هاي كوردي و فارس اعم از‬ ‫مجاهدين خلق‪ ،‬كومله و دموكرات پشت‌سر نهادند‪،‬‬ ‫مشخص مي‌گردد كه اقداماتي كه اينك حكومت‬ ‫اقليمي كوردستان در اين راستا انجام مي‌دهد‬ ‫نه‌تنها در خدمت منافع خلق كورد نبوده است‬ ‫بلكه حكومت اقليمي براي بخشي از كوردستان و‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي ايجاد مانع مي‌كند‪ .‬حكومت‬ ‫اقليمي كوردستان بايستي مشخص نمايد كه آيا به‬ ‫اين شيوه مي‌خواهد با جنگي كه دولت اشغالگر‬ ‫ايران عليه خلق كورد و جنبش آزادي‌خواهي شروع‬ ‫كرده رويارو شود‪ .‬آيا تابدين سطح تحت تأثير‬ ‫سياست‌هاي نظامي سلطه‌گر كه سالهاست عليه خلق‬

‫كورد عمل مي‌كند قرار گرفته است؟ جمهوري‬ ‫اسالمي همواره خواسته تا سياست‌هاي خود را بر‬ ‫جنبش خلق كورد در هرچهار بخش كوردستان‬ ‫تحميل نمايد آيا حكومت اقليمي كوردستان نيز‬ ‫از طريق ناظم دباغ به مجري اين سياست‌ها مبدل‬ ‫شود؟ اين‌ها ترديدها و موارد شك‌برانگيزي هستند‬ ‫كه الزم است حكومت اقليمي كوردستان آنها را‬ ‫شفاف سازد و پاسخگو باشد‪ .‬موضع‌گيري حكومت‬ ‫اقليمي كوردستان از موض ‌ع خلق جنوب كوردستان‪،‬‬ ‫عقب‌تر مانده است‪ .‬موضع خلق كورد در جنوب‬ ‫كوردستان‪ ‌،‬موضعي شايسته بوده است كه حتي از‬ ‫احزاب و سازمان‌ها نيز جدي‌تر و پيشروتر بوده است‪.‬‬ ‫حكومت اقليمي اگر خود را نماينده‌ي خلق كورد‬ ‫مي‌داند بايستي پاسخگوي خون شهدايي باشد كه‬ ‫طي توپ‌باران‌هاي رژيم ايران در مناطق روستايي‬ ‫به شهادت رسيدند‪ .‬خاك سرزمين كوردستان به‬ ‫انواع شيوه‌ها مورد تهاجم و تجاوز قرار گرفته است‪،‬‬ ‫حكومت اقليمي بايد در برابر اين وضعيت پاسخگو‬ ‫باشد‪ .‬بايد موضعي كه شايسته‌ي خلق كورد و اليق‬ ‫انفال و حلبچه باشد در پي بگيرد‪ .‬اما متأسفانه مي‌بينيم‬ ‫كه با مواضع خود در قبال جنبش آزادي‌خواهي خلق‬ ‫كورد‪ ،‬تالش بر منفعل‌سازي و حاشيه‌نشين‌كردن‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي خلق كورد دارد‬ ‫آلترناتيو‪ :‬ارزيابي شما در رابطه با تالش‌هاي‬ ‫ديپلماتيك ايران با دولت آلمان در راستاي‬ ‫تروريست جلوه دادن پژاك و استرداد‬ ‫رفيق حاجي احمدي چيست؟‬ ‫اگر وجداني باقي مانده باشد و دادگاهي حقوقي‬ ‫و پايبند به معيارهاي حقوق بشر باقي مانده باشد‬ ‫بايد اعمال و اقدامات جمهوري اسالمي را مشاهده‬ ‫كند و بداند كه اين اقدامات در آراي عمومي‬ ‫جهان چگونه تلقي مي‌شوند‪ .‬بايد دانسته شود كه‬ ‫اقدامات رژيم از منظر آراي جهاني به حمايت از‬ ‫تروريسم تعبير مي‌شوند‪ ،‬به تجاوز و اشغالگري تعبير‬ ‫مي‌گردند‪ .‬اما اساس‌نامه و برنامه و نيز اقدامات ما‬ ‫نشان مي‌دهند كه ما به‌عنوان پژاك سال‌هاست كه‬ ‫تالش مسالمت‌آميزي براي حل دموكراتيك مسئله‌ي‬ ‫كورد داشته‌ايم‪ ،‬هرگز به هيچ دولتي حمله نكرده‌ايم‪.‬‬ ‫اما اين جمهوري اسالمي است كه تالش دارد با‬ ‫تروريزه‌كردن پژاك‪‌،‬آراي جهاني را فريب دهد‪.‬‬ ‫فعاليت‌ها و اقدامات سياسي و ديپلماتيك اخير ايران‬ ‫نيز در جهت مخدوش‌سازي چهره‌ي پژاك صورت‬ ‫مي‌گيرند‪ .‬مي‌خواهد كشورهاي اروپايي را نيز در‬ ‫توطئه‌ها و حمالت پليد خود به خلق كورد و جنبش‬ ‫آزادي‌خواهي‌ مشاركت دهد‪ .‬اگر دادگاهي مبتني‬ ‫بر معيارهاي حقوق بشر و وجدان باقي مانده باشد‪،‬‬ ‫واقعيت اقدامات رژيم ايران را خواهد ديد‪ .‬تمام تالش‬ ‫ايران در راستاي گسترش ناآرامي در منطقه‪ ،‬حمايت‬ ‫از تروريسم و تقويت گروه‌هاي تندروي اسالمي‬ ‫در راستاي اهداف سياسي خويش است‪ .‬با حمالت‬ ‫اخير خود به‌طور آشكار حقوق و اراده‌ي خلق كورد‬ ‫را در جنوب كوردستان پايمال مي‌سازد‪ .‬معيارهاي‬ ‫حقوق بشر‪ ،‬معيارهاي دموكراسي‪ ،‬حقوق زنان و‬

‫‪9‬‬ ‫خلق‌ها به انواع شيوه‌ها در ايران پايمال مي‌شوند‪.‬‬ ‫كسي كه اين‌همه پايمال‌سازي‪ ،‬سطح گسترده‌ي‬ ‫اعدام‌ها‪ ،‬سركوب انديشه‌هاي آزادي‌خواهانه در‬ ‫زندان‌ها و پرشدن زندان‌ها از زندانيان سياسي و‬ ‫روزنامه‌نگاران توسط جمهوري اسالمي را ببيند به‬ ‫خوبي مي‌داند كه اين رژيم نه قرباني ترور و حمله‬ ‫بلكه خود منبع ترور و تجاوز است‪ .‬عوامل چنين‬ ‫جناياتي در جمهوري اسالمي بايد در دادگاه‌هاي‬ ‫بين‌المللي مورد محاكمه و حساب‌خواهي قرار گيرند‪.‬‬ ‫ما حزب حيات آزاد كوردستان تاكنون تمام‬ ‫تالش‌هايمان در جهت حل دموكراتيك و‬ ‫مسالمت‌آميز مسئله‌ي كورد و دموكراتيزه‌كردن‬ ‫ايران بوده است‪ .‬الزم است آراي عمومي جهان‬ ‫واقعيات حمالت و تجاوزاتي كه رژيم ايران در برابر‬ ‫اين اقدامات ما صورت مي‌دهد درك كنند و در برابر‬ ‫سياست‌هاي متجاوزانه‌ي ايران موضع‌گيري نمايند‪.‬‬ ‫آلترناتيو‪ :‬در آخر چه پيامي براي خلقمان در‬ ‫شرق كوردستان و جناح‌هاي سياسي كورد‬ ‫داريد؟‬

‫اين حمله و تجاوز آشكار جمهوري اسالمي تنها عليه‬ ‫بخشي از كوردستان نيست‪ .‬الزم است خلق كورد و‬ ‫آراي جهاني اين واقعيت را بدانند‪ .‬خلق كورد در اين‬ ‫مرحله كه قيام‌هاي دموكراتيك خلق‌ها در منطقه شكل‬ ‫گرفته است‪ ،‬بيش از هميشه به آزادي نزديك شده است‪.‬‬ ‫بنابراين الزم است كه خلق كورد موضع خود در برابر‬ ‫اقدامات متجاوزانه‌ي رژيم اشغالگر ايران را به‌شيوه‌اي‬ ‫عملي نشان دهد‪ .‬در هر چهار بخش كوردستان‪ ،‬به‌ويژه‬ ‫شرق كوردستان و حتي در خارج از ميهن‪ ،‬خلق‌مان‬ ‫بايستي در اعتراضات دموكراتيكش در برابر اين حمالت‬ ‫رژيم‪ ،‬موضع خود را دست‌نشان سازند‪ .‬از سوي ديگر‬ ‫احزاب ‌‪ ،‬سازمان‌ها و اپوزيسيون شرق كوردستان به‌خوبي‬ ‫واقف باشند كه تالش‌ها و موضعي كه از سوي خلق‬ ‫نشان داده شده بسيار به‌جا و شايسته بوده است‪ .‬احزاب‬ ‫و سازمان‌هاي شرق كوردستان نيز بايستي در برابر اين‬ ‫حمله‌اي كه عليه جنبش آزادي‌خواهي و تفكرات و‬ ‫مبارزات آزادي‌خواهانه‌ي خلق كورد صورت گرفته‪‌،‬‬ ‫دست به موضع‌گيري جدي‪ ،‬گسترده و عملي بزنند‪ .‬اين‬ ‫احزاب قبال دليل عدم مبارزه‌ي سياسي خود را وجود خطر‬ ‫براي دستاوردهاي جنوب كوردستان ذكر مي‌كردند؛ اما‬ ‫اكنون بايد بدانند كه دستاوردهاي جنوب كوردستان نيز‬ ‫طي اين حمله‌ي رژيم ايران با خطر جدي روياروست‬ ‫و الزم است كه احزاب مذكور دست به موضع‌گيري‬ ‫زده و فعاليت گسترده‌اي در اين راستا صورت دهند‪.‬‬ ‫اگر امروز در برابر اين تجاوز رژيم چنان موضعي از‬ ‫خود نشان ندهند كه پاسخگوي خلق باشد‪ ،‬فردا بايستي‬ ‫در محكمه‌ي خلق حساب پس دهند و پاسخگو شوند‪.‬‬

‫حكومت اقليمي كوردستان نيز اگر نمي‌خواهد با‬ ‫ديگر بخش‌هاي كوردستان همكاري كند و در‬ ‫راستاي اتحاد ملي خلق كورد گامي برنمي‌دارد‪،‬‬ ‫الاقل بيشتر از اين در برابر احزاب و سازمان‌هاي‬ ‫شرق كوردستان مانع‌تراشي نكند تا آنها بتوانند در‬ ‫برابر رژيم اشغالگر ايران دست به موضع‌گيري بزنند‪.‬‬


‫‪10‬‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫هفت تصوير از حماسه‌ي قنديل‬

‫مزدك‬

‫تصوير اول‬

‫به مكان مقرر رسيديم‪ .‬دو رفيق به‬ ‫آخرين بار كه ديدمت بعد از فوت مادرت بود‪ .‬با استقبالمان آمدند‪ .‬لباس يكي از آنها‬ ‫برادرت بودي با همرزمت‪ .‬باز هم لبخند زدي؛ سرتاپا خوني بود‪ .‬اين خون شما بود‪.‬‬ ‫سنگين‌تر‪ .‬مايه‌ي دردي در آن بود‪ .‬لبخندت ديگر صداي خمپاره بسيار نزديك بود‪.‬‬ ‫حلقه‌ي ارتباط با رنج‌هاي مادرت را يافته بود‪.‬‬ ‫مادرت براي وداع آخر تو را خواسته بود و تو تصوير چهارم‬ ‫نيز از راه دوري آمده بودي‪ .‬صحبت كرديم‪ ،‬آن‬ ‫جوانك بازيگوش نبودي‪ .‬اين بار از تجربه‌هايت تا رسيدن به سنگرهاي رفقا راه درازي‬ ‫مي‌گفتي‪ .‬هر چه باشد ديگر يك گريال بودي‪ .‬هر را مي‌بايست مي‌پيموديم‪ .‬همين كه‬ ‫بار كه ماني خطابت مي‌كردم‪ ،‬خيلي سريع تصريح رسيديم دشمن حمله‌ي ديگري را شروع‬ ‫مي‌كردي «عگيد»؛ هوال «عگيد»‪ .‬عگيد بودن ترجيح كرده بود‪ .‬خودم را به جاي ديدبان‬ ‫تو بود و مي‌دانستي كه شايسته‌ي آني‪ .‬خواستم از رساندم‪ .‬همه چيز در برابر چشمانم بود‪.‬‬ ‫مادرت بگويم‪ .‬صحبت را عوض كردي‪ .‬گويي دشمن بسيار نزديك بود‪ .‬يك پاسدار‬ ‫مي‌دانستي اين جدايي چندان دراز نخواهد بود‪ .‬شكم‌گنده با چفيه‌ي بسيجي‪ ،‬بي‌سيم در دست‪،‬‬ ‫هنگام خداحافظي لبخندت بازگشت‪ .‬نگاه به جاش‌هاي مزدور كه به‌سان الشخوراني در‬ ‫گرياليي‌ات و دست دادن انقالبي‌ات آن را تمام كرد‪ .‬اطرافش مي‌پلكيدند دستور مي‌داد‪ .‬تيپ پاسدار‬ ‫به پس‌مانده‌ي جنگ سال‌هاي شصت مي‌ماند‪ .‬از‬ ‫تصوير دوم‬ ‫همان‌هايي بود كه تير خالص را مي‌زدند‪ .‬دو تن از‬ ‫رفقا داوطلبانه خود را به آنها رسانيدند و درگيري‬ ‫روز دوم جنگ بود‪ .‬در تمامي ‪ 48‬ساعت گذشته شروع شد‪ .‬رفقا به سرعت كارشان را ساختند‪ .‬اول‬ ‫حتي براي يك ساعت هم صداي توپ‌باران و خمپاره از همه كار آن پاسدار را‪ .‬از رفيقي كه عمليات را‬ ‫قطع نشده بود‪ .‬جريان نبرد ديروز را لحظه به لحظه انجام داد بعدها شنيدم كه هراس از مرگ خفت‌بار‬ ‫از طريق بي‌سيم پي‌گيري كرديم‪ 12 .‬ساعت نبردي را از چشمان آن پاسدار خوانده بود‪ .‬دوازده الشه‬ ‫بي‌امان! پانزده نفر در برابر يك ارتش! ‪ 15‬نفر در برابر تمامي آن روز در زير آفتاب آنجا مانده بود‪ .‬يكي‬ ‫هزارها توپ و تانك و مسلسل! ‪ 15‬نفر در برابر يك از جاش‌ها كه مي‌خواست فرار كند با تير يك رفيق‬ ‫دولت؛ در برابر هزاران سال اشغال و تجاوز‪ .‬نيروي تك‌تيرانداز نقش بر زمين شد‪ .‬يكي ديگر از جاش‌ها‬ ‫كمكي به موقع نرسيده بود‪ .‬مي‌دانستيم كه هفت تن كه لباس كوردي توسي با شال سياه بسته بود‪ ،‬داشت‬ ‫از رفقا به شهادت رسيده‌اند‪ .‬از اسامي آنها بي‌خبر آهسته آهسته جان مي‌داد‪ .‬شايد در آخرين لحظه‬ ‫بوديم‪ .‬رفقا در بي‌سيم مي‌گفتند هفت عگيد داريم‪ .‬هم‌آغوشي زنش را با سربازان آقا تجسم مي‌كرد‪.‬‬ ‫به‌ دنبال اين شكست‪ ،‬دشمن آتشبار سنگين توپخانه‌‌ها‬ ‫تصوير سوم‬ ‫را شروع كرد‪ .‬در سنگر مجاور ما رفقا قوطي‌‬ ‫ي گرفتن‬ ‫كنسروشان را باز كردند‪ .‬اين ديگر به باز ‌‬ ‫راهي خط نبرد بوديم و از سرعت كم ماشين در عذاب‪ .‬تمامي اين تانك و توپ‌ها بود‪ .‬رفيق ديدبان تانك‌هاي‬ ‫انگار جاده‌ي سرشار از فراز و نشيب آن روز چندين دشمن را نشانم داد‪ .‬هرچه داشتند آورده بودند‪.‬‬ ‫برابر درازتر شده بود‪ .‬وقتي رفيق‪ ،‬ضبط صوت ماشين‬ ‫را روشن كرد هم ‌ه بي‌اختيار شروع به خواندن كرديم‪.‬‬ ‫‪1‬‬

‫به دوردست‌ها نرو هوال‬

‫در اين زمهرير‪ ،‬در اين طوفان‬ ‫سرت را بلند كن و ببين‬ ‫‪2‬‬

‫رفقايت بابله‌كانه مي‌رقصند‬

‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‌مرگ‬ ‫عگيد‪ ،‬شاهين كوه‌هاي جوله‬ ‫اي‬

‫به دوردست‌ها نرو هوال‪ ،‬به دوردست‌ها‬ ‫نرو هوال‬

‫تصوير پنجم‬

‫خاكي بسته‌اند‪ .‬گفتم‪ :‬مثل شما كهنه‌كار نيستم‪ .‬آستر‬ ‫جليقه‌اش را برايم بريد و گفت‪ :‬گمش نكنيد؛ اينجا‬ ‫همه سربند دارند‪ .‬و سربندم را محكم بستم و ‪...‬‬ ‫در ميان رفقاي آنجا دو تن از رفقاي نبرد ديروز هم‬ ‫بودند‪ .‬از جنگ ديروز مي‌گفتند‪ .‬پرسيدم‪ :‬اولين شهيد‬ ‫چه كسي بود؟ نام تو را بر زبان آوردند‪ .‬از جنگيدنت‬ ‫گفتند‪ .‬از لبخندهايت به هنگام نبرد و به هنگام شهادت‪.‬‬ ‫از جنگيدن ديگر رفقا؛ از برفين كه به هنگام گرم شدن‬ ‫لوله‌ي تيرباز ‪ BKC‬كالشنيكف رفيق زخمي‌اش را‬ ‫برمي‌دارد و به دشمن مي‌تازد‪ .‬از همه‌‌‌يتان گفتند؛‬ ‫از اويندار‪ ،‬زرتشت‪ ‌،‬از سرهلدان و فاروق‪.‬‬ ‫يكي از رفقاي زخمي مي‌گفت‪ :‬بعد از زخمي شدنم‪،‬‬ ‫فاروق مرا بوسيد و گفت‪ :‬جنگ است ديگر‬ ‫رفيق و ما هم كورديم‪ .‬همه‌يتان تا آخرين‬ ‫گلوله جنگيده‌ بوديد‪ .‬با حسي سرشار از نفرت از‬ ‫ستم و اشغال‪ .‬با حسي سرشار از عشق به آزادي‪.‬‬ ‫بيشترتان تازه به صفوف گريال پيوسته بوديد اما با‬ ‫درد و رنج‌هاي كهنه و مشترك‪ .‬به كهنگي رنج‌هاي‬ ‫اين سرزمين‪ .‬درست به‌سان رنج‌هاي مادرت!‬ ‫يكي از جاش‌ها گفته بود‪ ،‬خشاب‌هاي‬ ‫به‌جا مانده‌ي همه‌ي شما خالي خالي بود‪.‬‬ ‫اين اسطوره‌ي قنديل بود در برابر زرادخانه‌ي‬ ‫اشغالگران‪.‬‬

‫عصر همان روز بود‪ .‬رفقا در زير آفتاب‬ ‫سوزان تابستاني و در ميان گرد و خاك‬ ‫و باروت و انفجار؛ آنقدر مانده بودند‬ ‫كه ديگر نمي‌شد به راحتي شناختشان‪.‬‬ ‫سر به سر همديگر مي‌گذاشتند‪ .‬مشغول‬ ‫احوال‌پرسي با آنها بودم كه يك رفيق‬ ‫دختر به من گفت‪ :‬هوال شما سربند نداريد؟‬ ‫متوجه شدم كه همه‌ي رفقا سربندهاي‬

‫‪ -1‬هوال‪ :‬رفيق؛ اعضاي جنبش آپوئيستي يكديگر را با اين عنوان خطاب مي‌كنند‬ ‫‪ -2‬بابله‌كانه(‪ :)Bablekanê‬نوعي رقص كوردي در شمال كوردستان‬ ‫‪-3‬عگيد‪ :‬در زبان كوردي رادمرد‪ ،‬نام يكي از اولين مليتان‌ها و فرماندهان جنبش آزادي‌خواهي در شمال كوردستان كه فرماندهي حمله‌ي حماسه‌ساز ‪ 15‬آگوست را بر عهده داشت‪.‬‬ ‫‪-4‬جوله‌ميرگ‪:‬نام يكي شهرهاي شمال كوردستان‬


‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬

‫تصوير ششم‬

‫رفقاي بخش سياسي يك برنامه‌ي ضبط‌شده‌ي‬ ‫بي‌بي‌سي را برايم گذاشتند‪ .‬رفيق حاجي احمدي‪،‬‬ ‫عبداهلل‌ مهتدي و حسن شرفي در اين برنامه شركت‬ ‫داشتند‪ .‬مهتدي و شرفي مي‌گفتند پژاك بهانه به دست‬ ‫جمهوري اسالمي براي جنگ مي‌دهد و مجري برنامه‬ ‫هم مصرانه بر ايراني نبودن بيشتر شهدا تاكيد مي‌كرد‪.‬‬ ‫كاش در آن استوديو حضور داشتيد‪ .‬با همان رخسار‬ ‫گرد و خاك گرفته‌يتان‪ ،‬با همان بوي باروت و همان‬ ‫سربند خاكي‌رنگتان و يكي دو حرف حساب به اين‬ ‫آدم‌هاي كوتوله مي‌گفتيد‪ .‬با همان شيوه‌ي خشم‌آلود‬ ‫برفين‪ .‬آري اي حقيران ما بهانه‌ايم‪ .‬چون كورد‬ ‫بودنمان بهانه است‪ .‬چون آزادي‌خواهي‌مان بهانه‬ ‫است؛ چون تسليم‌ناپذيري‌مان بهانه است‪ .‬همانند‬ ‫شيرين و علي و فرهاد و فرزادها هزاران سال است‬ ‫كه ما بهانه‌ايم‪ .‬شماها كه براي بهانه نبودن‪ ،‬بهانه به‬ ‫دست ندادن ذليالنه در كمپ‌هايتان پوسيده‌ايد و به‬ ‫حساب اين ملت در ويالهاي چند هزار دالري‌يتان‬ ‫در خارج به‌سر مي‌بريد‪ ،‬هرگز بهانه‌اي براي نبرد‬ ‫نيستيد‪ .‬چرا كه شماها هيچيد‪ .‬كاش مي‌شد كه شما به‬ ‫آنها مي‌گفتيد كه حيف از پيشمرگي كه در آخرين‬ ‫لحظه‌ي زندگي پشت به سنگ سنگر‪ ‌،‬همان گرد و‬ ‫خاك را بر رخسار داشت و همان بوي باروت را‬ ‫مي‌داد‪ .‬و آقايان شسته و رفته به دنبال فرار از بهانه‬ ‫دادن به دشمن‪ .‬آخر اي حقيران‪ ،‬با مادري كه دو‬ ‫فرزندش شهيدند‪ ‌،‬با مردمي كه جوانانشان روزانه‬ ‫جلوي چشمانشان هر روز از مواد مخدري كه دشمن‬ ‫پخش مي‌كند‪ ،‬جنازه‌هاي كرم‌خورده و پوسيده‌اي كه‬ ‫در خيابان‌ها مي‌افتد‪ ،‬با پدراني كه جلوي چشمانشان‬ ‫در زير شكنجه به دخترانشان تجاوز مي‌شود‪ ‌،‬از چه‬ ‫بهانه‌اي مي‌گوييد؟ از كدامين بهانه مي‌گوييد؟!‬ ‫بيهوده خود را خسته نكنيد‪ ،‬هواالن من‪ ،‬شهداي من‬ ‫اينان را يك سخن در ميانه نيست‪ ،‬يك سخن؛ شرف‪.‬‬ ‫كاش به آن ناسيوناليست‌هاي اتوكشيده هم‬ ‫مي‌فهمانديدكه شهروندي‌شان چه بهاي ناچيزي‬ ‫دارد‪ .‬آخر رنج‪ ،‬ستم و تحقير مرز و محدوده و‬ ‫شناسنامه كه ندارد‪ .‬مگر در اين شناسنامه‌هاي‬ ‫مقدستان براي من كورد چه چيزي غير از مهرهاي‬ ‫رسمي سازمان‌هاي اشغال‌گرتان وجود دارد‪.‬‬ ‫من اين سرزمين را در رنج مادران‪ ،‬در عذاب‬ ‫بي‌چارگي پدران‪ ،‬در تحقيرشدگي بلوچ‪ ،‬در درد‬ ‫از دست دادن وجب به وجب خاك عرب اهوازي‪‌،‬‬ ‫در جستجوي ماهي‌سياه كوچولوي بهرنگي‪ ،‬در‬ ‫مختصات گل‌سرخي كه فرياد مي‌زد‪ :‬من در كجاي‬ ‫اين جهان ايستاده‌ام‪ ،‬مي‌شناسم‪ .‬نه در اسناد رسمي‬ ‫لعنتي‌تان كه هر مهرش چوب فلك مدرسه‌اي است‪،‬‬ ‫يا ناسزاي پادگان و يا چوبه‌ي داري در تهران‪.‬‬ ‫به دل نگيريد هواالن من‪ ،‬شهداي من‪ ،‬همين‬ ‫ناسيوناليست‌ها هركدامشان شهروندان يكي از بالد‬ ‫فرنگند‪ ،‬به من و تو كه مي‌رسند رگ ايراني بودنشان‬

‫بيرون مي‌زند‪ .‬همين‌ها براي‬ ‫گرفتن حق اقامت در خارج و‬ ‫فرار از ايراني بودن‪ ،‬بيشترشان‬ ‫پرونده‌ي هم‌جنس‌بازي به اداره‌ي‬ ‫مهاجرت كشورها ارائه داده‌اند‪.‬‬ ‫برنامه تمام شد و ما‬ ‫خشمگين همچنان گرد و‬ ‫غبارگرفته و با سربندهاي‬ ‫خاكي‌رنگمان در سنگريم‪.‬‬

‫تصوير هفتم‬ ‫مي‌دانم كه لبخندت باز‬ ‫مي‌گردد‪ .‬براي برادر شهيدت؛‌‬ ‫براي رنج‌هاي مادرت؛ براي‬ ‫شكنجه‌هاي پدرت در زندان و‬ ‫براي سربند خاكي و نارنجك‬ ‫برادر همرزمت و براي فرياد‬ ‫خشم‌آلود هوال برفين به دشمن‪.‬‬ ‫كاش چيزي از موسيقي مي‌دانستم‬ ‫و اين ترانه را كامل مي‌كردم‪:‬‬ ‫به دوردست‌ها نرو هوال‬

‫در‬

‫زمهرير‪،‬‬

‫در‬

‫طوفان‬

‫سر بلند كن و ببين كه‬

‫هواالنت بابلكانه مي‌رقصند‬ ‫شما كه شاهين كوهستان‌هاي‬

‫قنديليد‪،‬‬

‫شما كه شهروند هر جاييد‪،‬‬

‫شرف انسان‌ها لگدمال‌مي‌شود؛‬ ‫شما كه غروريد در برابر‬ ‫رذالت انفعال مهتدي و‬

‫شرفي‌ها!‬

‫سربند خاكي‌تان را ببنديد هواالن؛ با لبخندها‪،‬‬ ‫فريادها و نگاه‌هايتان‪.‬‬

‫بهانه‌اي باشيد براي جنگ در‬ ‫آرماگدون آزادي انسان‪.‬‬

‫به دوردست‌ها نرويد هواالن‬ ‫سربند خاكي‌تان را ببنديد‬

‫با همرزمانتان بابله‌كان نبرد‪ ،‬بابله‌كان اميد‪ ‌،‬بابلكان‬

‫پيروزي برقصيد‬

‫شما اي شاهين‌هاي كوهستان‌هاي قنديل!‬

‫‪11‬‬


‫‪12‬‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫قنديل قهرمان‪ ،‬ناقوس مرگ سپاه پاسداران و خاري به چشم خائنان‬ ‫ريوار آبدانان‬

‫منم قنديل!‪ ...‬محكم‌تر از پوالد تانك‌هايتان و چونان عقاب تيزچنگ و استوار مرگ بر فراز سرنوشت شومتان‪ ...‬با شمايم آي‬ ‫پتيارگان سپاه پاسداران!‬ ‫منم قنديل!‪ ...‬نفريني ابدي بر پدران تاجدار حرامي و گور به ‌گورتان‪...‬گريالي جنگاورم‪ ،‬در كمين پاهاي لرزان و د ل‌هاي پر خوف‌تان‪ ...‬با شمايم آي‬ ‫پتيارگان سپاه پاسداران!‬ ‫منم قنديل!‪ ...‬درياي انتقامي از خون فرزندان شهيدم برفين‪ ،‬عگيد‪ ،‬اويندار و زردشت‪ ...‬جوشنده و غران براي بلعيدن فرعونيان‪ ...‬با شمايم آي‬ ‫پتيارگان سپاه پاسداران!‬ ‫منم قنديل!‪ ...‬قلب تپند ه‌ي كوردستان و پرچم هميشه‌ در اهتزاز حيات آزاد‪ ...‬و گلوله‌هاي بدطالعتان را در رويينه‌تنم راهي نيست‪ ...‬با شمايم آي‬ ‫پتيارگان سپاه پاسداران!‬ ‫منم‪ ،‬قنديل!‪ ...‬پشت‌وپناه آزادگان و خاري به چشم خائنان و خودبه‌مزد دادگان‪ ...‬چشم‌ ناپاك و بي‌شرمتان پرخار‪ ...‬با شمايم آي‬ ‫‌خفتگان هذيا ن‌گو؛ اي دشمن‌پرستان!‬ ‫منم‪ ،‬قنديل!‪ ...‬آشيان پروازهاي بلند و زيباي يك ملت‪ ...‬از سقوط مضحك‌تان به دا م‌ كمپ‌هاي‌‌ ذلت شرم كنيد با شمايم آي‌‬ ‫خفتگان هذيا ن‌گو؛ اي دشمن‌پرستان!‬ ‫منم‪ ،‬قنديل!‪ ...‬رسته‌ازبند دنياي سود و سرمايه‪ ...‬از جيب‌هاي در حسرت دالر‪ ،‬تختخواب‌ گرم و تن پرشهوت‌تان شر م‌كنيد‪ ...‬باشمايم آي‌‬ ‫خفتگان هذيا ن‌گو؛ اي دشمن‌پرستان!‬ ‫منم‪ ،‬قنديل!‪ ...‬هر ق ّله‌ام تفنگ گرياليي‌ست رو به بدخواهان اين ديار‪ ...‬از دستان خالي و بيكار خود شرم كنيد‪ ...‬با شمايم آي‌‬ ‫خفتگان هذيا ن‌گو؛ اي دشمن‌پرستان!‬ ‫اين نوشته را در حالي مي‌نگارم كه صداي انفجار‬ ‫خمپاره‌‪ ،‬رگبار مسلسل‌ و شليك يكريز دوشكا‬ ‫فضاي قنديل را پر كرده است‪ .‬از برخي مناطق‬ ‫جنگلي دامنه‌ها كه در آتش مي‌سوزند‪ ،‬دود‬ ‫غليظي به آسمان بلند مي‌شود‪ .‬هوا پر از بوي‬ ‫باروت است‪ .‬همه‌ي چشم‌ها به سلسله‌ي مقابل‬ ‫دوخته شده است و گوش‌ هر كس به بيسيم است‬ ‫تا زودتر براي جايگيري در سنگرهاي مقاومت‬ ‫فراخوانده شود‪ .‬هر رفيق گريال‪ ،‬بي‌تاب و بي‌قرار‬ ‫است‪ .‬بي‌قرار رفتن به جبهه‌ي پيشين براي مقابله با‬ ‫متجاوزان‪ .‬هركس خود را داوطلب عمليات فدايي‬ ‫كرده است‪ .‬قنديل‪ ،‬اين روزها بيش‌تر از هميشه پر‬ ‫از شهامت‪ ،‬جسارت‪ ،‬اراده و هيجان است‪ .‬بدا به‬ ‫حال سپاه پاسداران كه خود را به چنين مهلكه‌اي‬ ‫دراندخت! هر چند ساعت خبر ضربه‌خوردن گروه‬ ‫ديگري از نيروهاي بخت‌برگشته‌ي سپاه پاسداران‬ ‫در بيسيم‌هاي گريال مخابره مي‌شود و شادي‬ ‫بيشتري بر چهره‌ي همگي‌مان مي‌نشيند‪ .‬صداي گرم‬ ‫رفقا در بيسيم به گوش مي‌رسد كه چطور مسيرهاي‬ ‫يورش نيروهاي متجاوز ايران را زير كنترل گرفته‌اند‬ ‫و به آنها امان نمي‌دهند‪« :‬ئه‌وه چوار پاسداری پيسی‬ ‫ديكه به‌ره‌و تو هاتن‪ ...‬چاوی منی‪ ...‬ليان‌ ده!» به هوس فتح قنديل افتاده‌اند‪ .‬چه سوداي خامي‬ ‫آري قنديل پرشكوه و سر به آسمان كشيده‪ ،‬در كه هنوز از اولين ارتفاعات قنديل باال نرفته‌اند‬ ‫حال نگاشتن صفحه‌اي ديگر از حماسه‌ي تاريخي كه رؤياي بهشت آسماني‌شان با گلوله‌هاي داغ‬ ‫فرزندان هوري و ماد است‪.‬و اين‌بار در مصاف تفنگ گريال به جهنمي زميني مبدل مي‌گردد‪.‬‬ ‫با جنايت‌كارترين و پليدترين آدم‌نماهاي بدسيرت در روز ‪ 25‬تيرماه ‪ 1390‬نيروهاي متجاوز سپاه‬ ‫دوران يعني سپاه پاسداران‪ .‬نيروهاي سپاه پاسداران پاسداران به قنديل هميشه استوار كوردستان‬ ‫كه هدف‪ ،‬ايمان‪ ،‬دين‪ ،‬مذهب و خدايشان اين حمله‌ور شدند‪ .‬اين حمله‌ي گسترده چهره‌ي‬ ‫است كه امتيازهاي مالي و اقتصادي بيشتري را اشغالگر رژيم ايران را بيش از پيش آشكار ساخت‪.‬‬ ‫در ايران به دست آورند و مردم را بيشتر چپاول تمام نيروهايي كه در قالب پروژه‌ي ضدپژاك‬ ‫كنند‪ ،‬آمده‌‌اند تا شهامت گريال را محك بزنند و سازماندهي شده بودند در اين حمله به‌كارگيري‬ ‫به خيال خود قنديل را فراچنگ آورند‪ .‬آنها كه در شدند‪ .‬انواع تسليحات سبك و سنگين نظامي در‬ ‫شاهو‪ ،‬داالهو‪ ،‬كله‌ره‌ش و‪ ...‬نتوانسته‌اند در مقابل اين جنگ مورد استفاده‌ي سپاه قرار گرفت‪ .‬اما‬ ‫گريال كاري از پيش ببرند و در اوين تهران در طراحان كوردل اين حمله‌ي گسترده هرگز حتي‬ ‫مقابل اراده‌ي شكست‌ناپذير فرزاد‪ ،‬شيرين‪ ،‬علي به مغزشان نيز خطور نكرده بود كه گريالهاي‬ ‫و فرهاد به عجز و درماندگي درافتادند‪ ،‬اينك پژاك چنان مقاومتي را از خود نشان دهند كه‬

‫شكست نظامي‌‌ـ سياسي سنگيني را براي سپاه‬ ‫پاسداران و كل نظام جمهوري اسالمي رقم بزند‪.‬‬ ‫فرماندهان مركزنشين سپاه پاسداران كه منتظر مژده‌ي‬ ‫پيروزي بودند اما خبر غيرمترقبه‌ي ضربه‌خوردن‬ ‫سنگين نيروهايشان را در قنديل شنيدند‪ ،‬با بهت و‬ ‫حيرت نمي‌دانستند اين شكست را چگونه توجيه‬ ‫كنند‪ .‬طي همان چند روز نخست درگيري‌ها‪ ،‬آمار‬ ‫كشته‌شدگان نيروهاي سپاهي از مرز دويست نفر‬ ‫نيز گذشت‪ .‬جمع‌كردن همه‌ي فرماندهان رده‌باال‬ ‫در منطقه‌ي عملياتي جهت يافتن تدابيري نيز ره به‬ ‫جايي نبرد‪ .‬زيرا طي يك عمليات گرياليي‪ ،‬تمامي‬ ‫اين فرماندهان رده‌باالي سپاه كه از گوشه‌وكنار‬ ‫ايران گردآوري شده بودند‪ ،‬كشته شدند‪ .‬در نتيجه‬ ‫نيروهاي مهاجم به‌شدت دچار سردرگمي شده و‬ ‫روحيه‌شان را به‌كلي باختند‪ .‬در برخي از مناطق‬


‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬

‫‪13‬‬

‫سربازان و مزدوران محلي از مناطق فعاليتي خود را تضعيف كرده و همچنان به پژاك و اراده‌ي ملي‌ اينان به مدافعان سپاه پاسداران جنايت‌كار مبدل شده‬ ‫گريختند‪ .‬جبهه‌ي پيشين سپاه ضربه‌ي جبران‌ناپذيري خلق كورد كه گريال نماينده‌ي بالمنازع آن است و به‌كلي به خلق كورد پشت نموده‌اند و تنها پيامشان‬ ‫از سوي گريال دريافت نمود و متوقف گرديد‪ .‬بخش مي‌تازند‪ .‬گريالهاي پژاك در قنديل تسليم‌ناپذير‪ ،‬براي جامعه‌ي كوردستان تسليميت بي‌قيد و شرط در‬ ‫رسانه‌اي و تبليغي نظام تالش بسياري كرد تا نتايج حماسه‌ي شرافت و آزادي را آنچنان بلند كه همه‌ي برابر جمهوري اسالمي است‪ .‬او در پاسخ به سوال‬ ‫جنگ را وارونه نشان دهد‪ ،‬اما حجم تلفات وارده جهانيان بشنوند‪ ،‬سرودند‪ .‬اما سركردگان احزاب «شما كومله در مدت شانزده سال براي كوردستان‬ ‫بر سپاه پاسداران و جاش‌هاي محلي به‌قدري بود سنتي و به افول كشيده‌شده‌ي شرق كوردستان(مهتدي چه كرده‌ايد؟» چه پاسخي مي‌توانست داشته باشد‬ ‫كه نمي‌توانستند ژست‌گيري دروغين خود را به و حسن شرفي) كه در كمپ انفعال و روزمرگي‪ ،‬جز آسمان و ريسمان بافتن؟! زيرا با رهبريتي حزبي‬ ‫انظار جهاني بقبوالنند‪ .‬اگرچه از شدت درگيري‌ها گردآوري كلكسيون پيپ و مشروب و زن‌بارگي كه از جامعه بريده‪ ،‬ايدئولوژي انفعال‪ ،‬استراتژي‬ ‫كاسته شده باشد‪ ،‬اما اين جنگ هنوز هم ادامه دارد‪ .‬را نوين‌ترين روش مبارزه قلمداد مي‌كنند‪ ،‬عربده‌ي تسليميت و تاكتيك عوامفريبي‌اش‪ ،‬براي كوردستان‬ ‫نيروهاي جمهوري اسالمي هنوز هم بر اشغالگري زننده‌ي «تسليميت و بردگي» را تكرار كردند‪ .‬چيزي حاصل نمي‌شود جز همين احزاب سنتي‬ ‫خود اصرار دارند و مقاومت نستوهانه‌ي گريال درست در همان لحظه‌هايي كه گريالهاي قهرمان حاشيه‌نشين كه خود بحران‌زده‌اند چه برسد به آنكه‬ ‫نيز همچنان در باالترين سطح خويش قرار دارد‪ .‬در برابر هجوم نيروهاي متجاوز سپاه پاسداران توان حل مشكالت جامعه‌ي كورد را داشته باشند‪.‬‬ ‫حماسه‌اي كه پژاك در قنديل آفريد‪ ،‬نويدگر مقاومتي به‌يادماندني و باشكوه در قنديل به تصوير درست در لحظه‌اي كه همه‌ي كوردستان از مقاومت‬ ‫باالرفتن روحيه‌ي مقاومت ملي در سرتاسر كشيدند‪ ،‬اين عناصر در رسانه‌هاي غربي آب به گريالهاي شرق كوردستان روحيه‌اي عظيم گرفته‬ ‫كوردستان است‪ .‬زيرا موجب گرديد كه خلق‌مان در آسياب جمهوري اسالمي ريختند‪ .‬آنان گفتند كه و بر اتحاد ملي اصرار مي‌كند‪ ،‬سخن‌پراكني‌هاي‬ ‫سرتاسر كوردستان در مقابل اشغالگران كوردستان پژاك بهانه‌ به دست ايران مي‌دهد؛ بدين ترتيب بي اين سران بي‌مسئوليت تيشه بر ريشه‌ي خواسته‌هاي‬ ‫واكنش نشان دهند‪ .‬وجود شهدايي از هرچهار هيچ شرم و حيايي‪ ،‬دشمني خود را با آرمان‌هاي برحق و دموكراتيك خلق مي‌زند‪ .‬در واقع آنان با‬ ‫اتحاد ملي خلق كورد مخالف‌اند‪ .‬زيرا اگر‬ ‫آزادي‌خواهانه‌ي خلق كورد اعالن كردند‪.‬‬ ‫بخش كوردستان در طي مقاومت تاريخي‬ ‫همراه و هم‌صداي خلق بودند و جانبدار‬ ‫قنديل‪ ،‬سمبل اين روح مقاومت ملي‬ ‫سران برخي احزاب سنتي و به قهقهرا كشيده‌شده‌ي شرق‬ ‫مقاومت و اتحاد ملي‪ ،‬عليه جمهوري‬ ‫است‪ .‬بخشي از سياست‌مداران‪ ‌،‬احزاب‬ ‫و سازمان‌هاي كوردي در اين مرحله كوردستان(مهتدي و حسن شرفي) در طي اين جنگ‪ ،‬باز هم در اسالمي موضع مي‌گرفتند نه اينكه‬ ‫به نسبت گذشته ايستار مثبتي از خود بلندگوهاي رسانه‌هاي خارجي اعالن داشتند كه وجود پژاك سخنان مزدورانه‌ي خود را بار ديگر‬ ‫نشان دادند و در برابر حضور اشغالگران باعث امنيتي‌شدن كوردستان مي‌شود‪ ،‬و بدين ترتيب عمال اظهار عليه پژاك تكرار كنند‪ .‬بدين ترتيب‪،‬‬ ‫موضع آنان در قبال مقاومت تاريخي‬ ‫ايران در خاك جنوب كوردستان‬ ‫ارادت مجددشان را به دشمنان كوردستان اعالن داشتند و خود را‬ ‫قنديل‪ ،‬اثبات نمود كه اين احزاب سنتي‬ ‫اعالن نارضايي كردند‪ .‬حتي بخشي از‬ ‫جوانان و پيشمرگه‌هاي قديمي جنوب حلقه‌به‌گوش دولت‌ها و سياست‌هاي ضدكورد ساختند‪ .‬آنان كه خود و از دور خارج شده‌ي كوردي نه‌تنها‬ ‫كوردستان سالح رزم بر دوش گرفتند گوشه‌نشيني و انفعال را برگزيده‌اند اكنون در گرماگرم حماسه‌اي هيچ فايده‌اي براي خلق كورد ندارند‪،‬‬ ‫تا دوشادوش گريالهاي پژاك با سپاه كه فرزندان خلق كورد در قنديل آفريده‌اند‪ ،‬به استراتژيست‌هاي بلكه به‌طور كامال آشكار با آرمان‌هاي‬ ‫پاسداران بجنگند‪ .‬اما در اين ميان برخي حراف روش‌هاي مبارزاتي مبدل شده‌اند(جمع‌آوري آزادي‌خواهانه‌ي خلق كورد در‬ ‫ّ‬ ‫تضاد قرار گرفته‌اند‪ .‬اينان در دهه‌هاي‬ ‫از احزاب سنتي شرق كوردستان(به‌طور‬ ‫مشخص كومله‌ي مهتدي و حزب كلكسيون پيپ‪ ،‬مشروب و اسلحه‌ و فساد اخالقي در كمپ‌هاي گذشته‪ ،‬خلق را در برابر سياست‌هاي‬ ‫دموكرات هجري) همچنان بر مواضع حزبي‪ ،‬نوين‌ترين شكل مبارزه از منظر اين آقايان است!) ضعيفه‌سازي اعمالي از سوي نظام‬ ‫ق كورد‬ ‫بي‌دفاع نهادند‪ ،‬و اينك كه خل ‌‬ ‫مزدورانه‌ي خود اصرار مي‌نمايند‪ .‬اينان‬ ‫در برابر هر دشمني قادر به دفاع از خويش‬ ‫اگرچه در ظاهر از حمله‌ي سپاه پاسداران‬ ‫اعالن ناخشنودي مي‌كنند اما به‌گونه‌اي رفتار عبداهلل مهتدي همچنين مقاومت مبتني بر دفاع است‪ ،‬به عناد و دشمني با خط‌مشي دفاع مشروع‬ ‫مي‌كنند كه نشان مي‌دهد مقاومت ملي خلق كورد مشروع خلق كورد را امري مربوط به گذشته‌ها مي‌پردازند‪ .‬نتيجه‌ي نشست‌هايشان را نيز ديديم‪.‬‬ ‫به پيشاهنگي پژاك را برنمي‌تابند‪ .‬آنان كه خود دانست كه دورانش به‌سر آمده است‪ .‬بدين‌ترتيب يكي از همين سران كهنه‌كار(مهتدي)‪ ،‬كوردستان را‬ ‫بخشي از عناصر جاي‌گيرنده در پروژه‌ي ضدپژاك عمال دست‌كشيدن از مقاومت و مبارزه را در برابر در آخرين رسوايي سياسي‌‪ ،‬بر سر ميز معامله‌اي برد كه‬ ‫بوده و با سخنان پوچ و بي‌اساس خود همواره سعي تجاوز جمهوري اسالمي تجويز نمود‪ .‬وي كه حمله‌ي وزارت اطالعات ترتيب داده بود‪ .‬ديگري(هجري)‬ ‫در تروريزه‌كردن پژاك داشته و به‌‌اصطالح خود متجاوزانه‌ي جمهوري اسالمي به جنوب كوردستان نيز به آن سوي اقيانوس سفر نمود تا تكه‌تكه‌هاي‬ ‫را «مركز تعيين اصالت حزبي» و «معركه‌گيران را نه به قصد تصفيه‌ي جنبش آزادي‌خواهي و‬ ‫كوردستان را در كنفرانس دموكراسي ليبرال در برابر‬ ‫كهنه‌كار عرصه‌ي سياست» مي‌دانند‪ ،‬در همان دستاوردهاي مبارزات خلق كورد بلكه به بهانه‌هاي‬ ‫لحظه‌هايي كه گريالهاي قهرمان در برابر هجوم سياسي جمهوري اسالمي ربط مي‌داد‪ ،‬با وقاحت حضرات سلطنت‌طلب و سبزهاي سكوالر حراج‬ ‫نيروهاي متجاوز سپاهي مقاومتي به‌يادماندني و تمام در تلويزيون‌ بي‌بي‌سي اعالن داشت كه مقاومت نمايد‪ .‬به اين نيز بسنده نكرده و درست در لحظه‌هايي‬ ‫باشكوه به تصوير كشيدند‪ ،‬در رسانه‌هاي غربي آب خلق كورد بهانه به دست جمهوري اسالمي مي‌دهد تا كه كوردستان آماج وحشيانه‌ترين حمالت نيروهاي‬ ‫به آسياب جمهوري اسالمي ريختند‪ .‬اينان چشم بر سركوب و امنيتي‌كردن كوردستان را بيشتر كند‪ .‬حتي جمهوري اسالمي است‪ ،‬در تريبو ‌ن رسانه‌هاي غربي‬ ‫روي اراده‌ي عظيم جوانان مبارزي كه سپاه پاسداران پا را از اين فراتر گذاشت و گفت دوستان(!) يعني سعي دارند نام و آوازه‌اي براي فرداي كرسي‌نشيني‬ ‫را در قنديل به زانو درآورده‌اند بسته‌اند زيرا اگر پ‪.‬ك‪.‬ك و پژاك بهانه به دست جمهوري اسالمي خود ثبت كنند‪ .‬آن‌هم به بهاي بي‌حرمتي به تمام‬ ‫از آن بحثي به ميان آورده‌اند بوي مشمئزكننده‌ي داده‌اند تا دست به حمله به قنديل و تجاوز به خاك خلق كوردستان و جواناني كه با خون خود از‬ ‫بي‌ارادگي‌ها و سرسپردگي‌هاي خودشان بيشتر به كوردستان بزند‪ .‬گويا او متوجه نيست كه سرزمين قنديل سربلند و هميشه پابرجا دفاع مي‌كنند‪.‬‬ ‫مشام مي‌رسد‪ .‬از اهالي روستاهاي محروم كوردستان ما كوردستان سال‌هاست كه مورد تجاوز هر دولت اين احزاب و سران تاجرشان‪ ،‬از همان ادبيات‬ ‫گرفته تا هم‌وطنان‌مان در شهرهاي كوچك و بزرگ سلطه‌گر منطقه‌اي و از جمله ايران قرار گرفته است(و جمهوري اسالمي در برابر پژاك استفاده مي‌كنند‪.‬‬ ‫كوردستان‪ ،‬با درك سياسي و اخالقي عظيمي‪ ،‬از گويا نمي‌خواهد هم متوجه اين تجاوز شود زيرا اگر حتي واهمه‌ دارند كه نام پژاك را در گفته‌هاي خود‬ ‫اتحاد و لزوم رويارويي با تجاوز جمهوري اسالمي متوجه اين تجاوز درازمدت شود آنگاه تمام زندگي‬ ‫ذكر كنند و در اظهارات خود مدام مي‌گويند «هدف‬ ‫صحبت مي‌كنند‪ .‬اما آناني كه در كمپ انفعال و كمپ‌نشيني و انفعال خفت‌بار در آن را بايد زير‬ ‫روزمرگي پوسيده‌اند‪ ،‬با سخنان خود جبهه‌ي كورد سؤال ببرد)‪ .‬بدين ترتيب به‌خوبي آشكار گرديد كه حمله‌ي جمهوري اسالمي تنها گروه خاصي در‬


‫‪14‬‬ ‫قنديل نبوده و ‪ .»...‬بايستي خطاب به آن‌ها گفت‪ :‬بله؛‬ ‫هدف جمهوري اسالمي نابودي تمام دستاوردهاي‬ ‫خلق كورد است و شما نيز دقيقا همراستا با اين هدف‬ ‫عمل مي‌كنيد‪ .‬تصادفي نيست كه دقيقا دو روز بعد‬ ‫از اعالن خودمديريتي دموكراتيك در شمال‬ ‫كوردستان‪ ،‬حمله‌ به قنديل آغاز گرديد‪ .‬همچنين‬ ‫بحراني كه سوريه با آن روياروست و موفقيت‬ ‫كوردها در غرب كوردستان جهت كسب حقوق‬ ‫خود نيز دليل ديگر اين تجاوز است‪ .‬از سوي ديگر‬ ‫شكل‌گيري روحيه‌ي ميهن‌دوستي باالي خلق جنوب‬ ‫كوردستان كه بنيان اتحاد ملي را ايجاد خواهد كرد‬ ‫از ديگر داليل اين بغض و كينه‌ي عميق جمهوري‬ ‫اسالمي از كوردستان و كوردهاست‪ .‬اما سران‬ ‫احزاب سنتي شرق كوردستان‪ ،‬كه مي‌بينند پژاك‬ ‫با تمام توان خود در برابر اين حمله ايستاده و در‬ ‫اصل سپاه پاسداران قصد دارد با تصفيه‌ي گريال‪،‬‬ ‫به اهداف شوم خود در سرتاسر كوردستان برسد‪،‬‬ ‫باز هم عناد مي‌ورزند‪ .‬براي آن‌ها تحمل‌ناپذير است‬ ‫كه انحصار سياست مفلوكانه و سنتي كورد از دست‬ ‫آنها خارج گردد‪ .‬و از حد صبر و تحمل آنان فراتر‬ ‫است كه مي‌بينند قنديلي‌ها‪ ،‬با حماسه‌اي كه در نبرد‬ ‫با دشمن آفريدند چهره‌ي عفن‌گرفته‌ي كمپ‌نشيني‪،‬‬ ‫تسليميت‪ ،‬ضعيفگي و مزدوري را رسوا ساختند‪.‬‬ ‫در طي نبرد قنديل‪ ،‬هواپيماهاي جاسوسي‌ آمريكا در‬ ‫آسمان قنديل به جمع‌آوري اطالعات نظامي پرداخته‬ ‫و آنان را از طريق تركيه به سازمان تروريستي سپاه‬ ‫پاسداران مي‌رسانند‪ .‬در همان حال‪ ،‬دستگاه‌هاي‬ ‫رسانه‌اي آنها نظير بي‌كار ننشسته و به‌طور مداوم به‬ ‫اخبار دروغيني كه جمهوري اسالمي پخش مي‌كند‬ ‫استناد مي‌كنند‪ .‬تمام تالششان اين است كه سيماي‬ ‫قهرماني نيروهاي پژاك در برابر سپاه پاسداران‬ ‫سانسور گردد‪ .‬زيرا با سياست‌هاي دولتمردان‬ ‫آمريكايي جور درنمي‌آيد كه از مقاومت جانانه‌ي‬ ‫پژاك در برابر ايران بحث كنند‪ .‬پيروزي پژاك‬ ‫كه تن به هيچ سياست تحميل‌گرانه‌اي از سوي‬ ‫هيچ ابرقدرتي نداده است‪ ،‬خوشايند آنان نيست‪.‬‬ ‫واقعيت اين است كه توازنات منطقه‌اي و بين‌المللي‬ ‫در ميان نيروهاي دولتي كه جز منافع پليد خود‬ ‫به چيز ديگري نمي‌انديشند‪ ،‬بستر الزمه را براي‬ ‫حمله‌ي متجاوزانه‌ي ايران به خاك كوردستان را‬ ‫فراهم آورد‪ .‬سركرده‌ي نيروهاي مداخله‌گر غرب‬ ‫يعني آمريكا مدت‌هاست كه طرح تغيير ساختار‬ ‫حكومتي ايران را نظير ديگر دولت‌ـ ملت‌هاي‬ ‫منطقه(عراق‪ ،‬سوريه و‪ )...‬در دستور كار خود قرار‬ ‫داده است‪ .‬از همين‌رو خواهان آن است كه ايران را‬ ‫از طريق گماشتگان خود در منطقه يعني اردوغان و‬ ‫حكومت اسالمي ميانه‌روي تركيه ترغيب به جنگ و‬ ‫درگيري با كوردها نمايد‪ .‬چراغ سبز آمريكا به ايران‬ ‫جهت حمله به قنديل در واقع دامي است كه براي‬ ‫جمهوري اسالمي گسترده است‪ .‬پژاك بارها از نيات‬ ‫نيروهاي مداخله‌گر و سياست‌هاي آن‌ها بحث كرده‬ ‫بود اما دولت‌مردان ايران با نابخردي تمام با حمله به‬ ‫جنوب كوردستان در واقع خود را با خواست آمريكا‬ ‫وفق دادند‪ .‬تنها نتيجه‌اي كه اين جنگ براي ايران‬ ‫دارد فرسايش‪ ،‬تخريب و منزوي‌شدن هرچه بيشتر‬ ‫دولت است‪ .‬تمامي شرايط و قراين نشان مي‌دهند‬

‫حماسه‌ي‬

‫قنديل‬

‫كه هر كدام از دولت‌ـ ملت‌هاي منطقه در‬ ‫سياست ضدكورد خود بازنگري ننمايند و‬ ‫در راستاي دموكراتيزاسيون گام برندارند‬ ‫در مسير سقوط قرار مي‌گيرند‪ .‬خلق كورد و‬ ‫جنبش آزادي‌خواهي‌اش هرگز نخواسته در‬ ‫كنار دولت‌هاي مداخله‌گر عليه دولت‌هاي‬ ‫منطقه‌اي بايستد‪ .‬طرح براندازي هيچ‌كدام‬ ‫از اين دولت‌ها نيز در اهداف جنبش‬ ‫آزادي‌خواهي خلق كورد قرار ندارد‪ .‬اما اين‬ ‫دولت‌هاي منطقه‌اند كه با جنگ‌طلبي عليه‬ ‫خلق كورد در واقع جبهه‌ي مخالف خود‬ ‫را گسترده‌تر ساخته و فرجام صدام‌گونه‌ي‬ ‫خود را تسريع مي‌بخشند‪ .‬حمله به قنديل‬ ‫از جانب سپاه پاسداران دقيقا همين شرايط‬ ‫را براي نظام جمهوري اسالمي به وجود‬ ‫مي‌آورد‪ .‬زدوبندهاي سياسي داخل كشور و‬ ‫امتيازاتي كه به سپاه داده مي‌شود(نظير پست‬ ‫تقديمي وزارت نفت از سوي احمدي‌نژاد)‬ ‫هيچ فايده‌اي به حال نظام نخواهد نمود‪.‬‬ ‫زيرا شعله‌ورشدن آتش جنگ ـ به‌ويژه‬ ‫آنكه اگر نفت آن را نيز زياد كنند‌ـ تنها‬ ‫تحول و سير سقوط را سريع‌تر مي‌گرداند‪.‬‬ ‫سكوت حكومت عراق در برابر ايران كه‬ ‫واضح است طي توافقاتي پنهاني صورت گرفته‪،‬‬ ‫همكاري‌هاي نظامي تركيه در اين جنگ و حضور‬ ‫تيم‌هاي ويژه‌ي ارتش تركيه در اين حمله‪ ،‬سياست‬ ‫پليد و ضداخالقي و دورويانه‌ي آمريكا در قبال‬ ‫خلق كورد كه اين بار نيز با تبادل اطالعات نظامي‌ـ‬ ‫جاسوسي با سازمان تروريستي سپاه پاسداران(از‬ ‫طريق تركيه) نمايان گرديد‪ ،‬همگي ابعاد منطقه‌اي و‬ ‫بين‌المللي حمله به قنديل را نشان مي‌‌دهند‪ .‬ترافيك‬ ‫ديپلماتيك پيش از حمله(تركيه‌ـ‌ آمريكا؛ تركيه‌ـ‬ ‫ايران؛ ايران‌ـ‌ عراق) همگي در راستاي اين يورش‬ ‫نظامي گسترده صورت گرفت‪ .‬بخش رسانه‌اي و‬ ‫تبليغاتي آن نيز بر عهده‌ي شبكه‌هاي رسانه‌اي دولت‬ ‫ايران و تا حدودي تركيه بود‪ .‬اما رسانه‌هاي غربي‬ ‫بازهم نقش خود را براي وارونه‌نشان دادن مسائل‬ ‫ايفا كردند‪ .‬سران احزاب سنتي شرق كوردستان كه‬ ‫فرامين الزمه را در نشست‌هاي قبلي دريافت كرده‬ ‫بودند‪ ،‬به‌طور مستمر در اين رسانه‌هاي منفعت‌پرستي‬ ‫كه نفوذ عوامل اطالعاتي جمهوري اسالمي آنان را‬ ‫به وضعيت مضحكي دچار ساخته‪ ،‬به سخن‌پراكني‬ ‫و تفسير‌هاي خاص خود دست زدند‪ .‬بنابراين وقتي‬ ‫مسئله را در اين سطح بررسي مي‌كنيم‪ ،‬موضع‬ ‫ضدملي و ضدپژاكي آنان به خوبي درك مي‌شود‪.‬‬ ‫با همه‌ي اين احوال‪ ،‬اراده‌ي شكست‌ناپذير گريال در‬ ‫سنگر قنديل‪ ،‬تمام اين توازنات پليد و اهريمني را با‬ ‫شكست مواجه گرداند‪ .‬سپاه پاسداران چنان ضرب‬ ‫شستي از گريال ديده است كه هرگز آن را از ياد‬ ‫نخواهد برد‪ .‬تركيه براي آخرين بار شانس خود را‬ ‫امتحان كرد و دانست كه آبي از ايران براي وي‬ ‫گرم نمي‌شود و بايد خود را براي مداخله‌ي غرب‬ ‫در ايران به شكل يك جبهه‌ي جنگ درآورد‪.‬‬ ‫نيروهاي كورد نيز دانستند كه توافقات پنهاني با‬ ‫ايران بر سر تصفيه‌ي پژاك هيچ سودي به حالشان‬ ‫ندارد و خود اينان نيز از گزند جمهوري اسالمي در‬

‫امان نيستند‪ .‬به هر حال تنها چند نفر از سران احزاب‬ ‫سنتي شرق كوردستان مانده‌اند و رؤياي قدرت و‬ ‫صندلي مقام كه مي‌خواهند آن را با هر بهايي ولو‬ ‫بي‌حرمتي به تمام خلق كورد و پيشاهنگان مبارزات‬ ‫آزادي‌خواهي به‌دست آورند‪ .‬اما حماسه‌ي قنديل‬ ‫پيام خوبي براي آنان دارد و آن‪ ،‬اين است‪ :‬هر آنكه‬ ‫در جبهه‌ي خلق كورد نيست‪ ،‬محكوم به شكست‬ ‫است زيرا اراده‌ي خلق كورد براي رسيدن به آزادي‪،‬‬ ‫همچون قنديل بلند و شكست‌ناپذير است‪ .‬همان‬ ‫قنديلي كه خار چشم دشمنان كورد و خائنان است‪.‬‬ ‫براي خلقي كه با همه نوع سياست‌هاي شوم‬ ‫دولت‌هاي منطقه‌اي و جهاني روياروست تا به‬ ‫تسليميتش بكشانند‪ ،‬مقاومت تنها شيوه‌ي زندگي‬ ‫است‪ .‬آري‪ ،‬مقاومت در برابر تهاجمات ايدئولوژيك‌ـ‬ ‫سياسي‌‌ـ فرهنگي‌‌ـ نظامي‌اي كه دولت‌هاي اشغالگر‬ ‫صورت مي‌دهند‪ ‌،‬براي خلق كورد تنها شيوه براي‬ ‫شرافتمندزيستن و حركت به سوي آزادي است‪ .‬پس‬ ‫پيروزي ازآن پژاك است كه پيشاهنگ و طاليه‌دار‬ ‫اين شيوه‌ي زندگي است و براي آن شهداي قهرماني‬ ‫همچون فاروق‪ ،‬سرهلدان‪ ،‬شاهان‪ ،‬تيكوشه‌ر‪،‬‬ ‫ساريا‪ ،‬زردشت‪ ،‬برفين‪ ،‬اويندار‪ ،‬عگيد و‪ ...‬دارد‪.‬‬ ‫نبرد حماسه‌ساز قنديل همچنان ادامه‬ ‫دارد و ناقوس مرگ ننگين سپاه پاسداران‬ ‫و رسوايي و سرشكستي عناصر و مهره‌‌هاي‬ ‫ضدپژاكي كه خود را احزاب پراصالت‬ ‫كوردي مي‌خوانند‪ ،‬نواخته شده است‪.‬‬ ‫بنواز قنديل قهرمان‪ ...‬بنواز‪ .‬و اين است‬ ‫ترنم دلنوازي كه اين روزها در گرماگرم‬ ‫مقاومت جانانه‌ي گريال بر فراز قله‌هاي‬ ‫آفتابي قنديل به گوش مي‌رسد‪ :‬به‌رخوه‌دان‬ ‫ژيانه‪ ...‬بژي پارتي ژياني ئازادي كوردستان‪.‬‬


‫قنديل‬

‫حماسه‌ي‬

‫‪15‬‬

‫‪25‬‬

‫‪40‬‬

‫توضيح‪:‬‬

‫‪:1‬آمار فوق ميزان تلفات وارده بر سپاه پاسداران را كه به طور موثق از سوي پژاك تاييد شده است در بر مي‌گيرد‪ .‬اما طبق اخباري كه از شرق‬ ‫كوردستاندريافتمي‌شودونيزاعترافاتبرخيفرماندهانومسوالنرژيمجمهورياسالميحجمتلفاتواردهبرسپاهپاسداران‪،‬بسياربيشتراست‪.‬‬ ‫‪ :2‬سرهنگ پاسدار عباس عاصمي‪ ،‬پاسدار علي‌اكبر جمراسي‪ ،‬پاسدار موسوي‌نژاد‪ ،‬پاسدار محمود احمدي‌تبار‪،‬‬ ‫پاسدار روح‌اهلل صحرايي‪ ،‬پاسدار مهدي خبير‪ ،‬سرهنگ پاسدار عبدالمحمد خرم‌روز جانشين فرمانده‌ي سپاه‬ ‫امام حسين‪ ،‬سروان پاسدار حبيب‌اهلل آرام‌زاده افسر ارشد تيپ ‪ 48‬سپاه پاسداران كهگيلويه و بويراحمد‬ ‫‪ :3‬در اين تجاوز نيروهاي جمهوري اسالمي به خاك كوردستان از نيروهاي خودفروش جاش محلي استفاده گرديد‪ .‬با‬ ‫توجه به اينكه بسياري از اين افراد حاضر به گرفتن اسلحه و درگيري با پژاك نشدند نيروهاي سپاه به ناچار از جاش‌هاي‬ ‫كهنه‌كاري كه همگي مورد نفرت خلق شرق كوردستان بودند استفاده نمود كه در اين درگيري‌ها به هالكت رسيدند‪.‬‬


‫‪ALTERNATIVE‬‬

‫نشر‌يه‌ي سياسي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬فرهنگي‬ ‫صاحب امتياز‪ :‬مركز مطبوعات حزب حيات آزاد كوردستان‪PJAK‬‬ ‫مدير مسئول‪ :‬هيات تحريريه‌ي آلترناتيو‬ ‫چاپخانه‌ي گريال‬ ‫هفته‌نامه‌ي سياسي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬فرهنگي ـ دوره‌ي دوم‪ /‬شماره‌ي ‪12‬‬

‫پيام گريال‪:‬‬ ‫براي نبرد با تروريست‌هاي سپاه‌ پاسداران كه دستشان به‬ ‫هر نوع جنايتي در كوردستان آلوده است‬ ‫براي مقابله با جاش‌هاي خودفروشي كه به سرزمين خود‬ ‫كوردستان خيانت مي‌كنند‬ ‫ل ‌و تسليميت‬ ‫براي پاسخگويي شايسته به كساني كه انفعا ‌‬ ‫را از بلندگوي كمپ‌هاي رذالت‌بار و رسانه‌هاي مزدور‬ ‫خارجي تبليغ مي‌كنند‪...‬‬ ‫قنديل سرفراز‪ ،‬مقاوم و هميشه پيروز كوردستان‬ ‫ميعادگاه همه‌ي جوانان آزادي‌خواهي است كه‬ ‫مي‌خواهند در سنگر گريال ادامه‌دهندگان خط‌مشي‬ ‫شهداي هميشه جاويد راه آزادي كوردستان باشند‬

‫شنبه ‪ 22‬مرداد ‪13 /1390‬آگوست ‪2011‬‬

‫آن سوي كوهستان‬

‫گريالهاي پيشاهنگ حزب حيات آزاد كوردستان(پژاك) با روحيه‌ي فدايي خويش از كوردستان و آرمان‌هاي آن دفاع مي‌كنند‬

‫برايآنانكهرفتند‬ ‫از همان دمي كه رفتن را آغازيديم‬ ‫راهمان طوالني و طوالني‌تر شد‬ ‫دلباخته‌ي يك راه و يك طريق شديم‬ ‫آالممان مشترك و شادي‌هامان نيز‬ ‫ما بوديم آري ما‬ ‫دريغا كه عاجز از درك خويشتن خويش بوديم‬ ‫و بدان پشت نموديم‬ ‫من ما بود‬ ‫فريفته‌ي قاتلي گشتيم كه در ِ‬ ‫اينچنين رفتن را آغازيديم و هم‌قطارمان بي‌رحمي زمان‬ ‫اما به آناني كه رهامان كردند نرسيديم‬ ‫جوان‪ ‌،‬زيبا و رادمرد‬ ‫هماناني كه بي‌وفايي‪ ،‬مرگ را برايشان درپي داشت‬ ‫هماناني كه صداي فريادشان را نشنيديم‬ ‫من ما بود‬ ‫بي‌اعتنا به همه چيز‪ ،‬در چنبره‌ي قاتلي كه در ِ‬ ‫آرام آرام مي‌رفتيم‬ ‫صداي سبزه‌رويان و قمريان را نمي‌شنيديم‬ ‫آنان جوان بودند‬ ‫و ما فريفته‌ي قاتل پيري كه در من‌مان بود‬ ‫كوه شاهد همه چيز بود‬ ‫آري كوه شاهد همه چيز بود‪ ،‬حتي بهتر از وجدا ن‌هاي خفته‌مان!‬

‫‪Ş.SARYA ONUR‬‬

‫پخش هر شماره‌ي آلترناتيو ضربه‌اي است بر پيكره‌ي استبداد نظام جمهوري اسالمي‬ ‫آدرس وبالگ ما ‪www.alt11.tk‬‬

‫جهت دريافت كتب‪ ،‬نشريات و مقاالت مي‌توانيد به سايت‬

‫‪www.PJAK.org‬‬

‫مراجعه نماييد‪.‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.