سردبير؛ سيامک بھاری siabahari@yahoo.com
شماره ١٢٠
دی ماه ١٣٩٣ www.barnenforst.com
ﻣﺎ ﻫﻢ ﭼﺎرﻟﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ
د ن
شماره ١٢٠
٢ در اﯾن شماره ميخوانيد: •
فستوال آدم برفی ھا در مرﯾوان
•
ميزگرد بررسی ميثاق اسالمی حقوق کودک .افسانه وحدت ،کرﯾم شامحمدی و سيامک بھاری
•
وﯾژه آزادی بھنام ابراھيم زاده ،مجموعه ای از خبرھا ،نامه ھا و اطالعيه ھا در باره بھنانم ابراھيم زاده
•
کتابھای درسی و آموزش دروغ و خشونيت سازمانيافته ،مھراب دشتی
•
دﯾوار کوتاه کودکان ،مھراب دشتی
•
اعدام کودکان ،نماﯾش قدرت حاکميت در اﯾران ،حسام ﯾوسفی
•
خشونت در مدارس اﯾران ،گفتگوی تلوﯾزﯾونی افسانه وحدت با مانلی سدا ،فعال دفاع از حقوق کودکان
•
چرا ميگوﯾيم کودکان مذھب ندارند ،احسان رﯾاحی
•
اطالعيه نھاد کودکان مقدمند در باره کشتار کودکان در پيشاور پاکستان
•
خبرھا و روﯾدادھا ،تھيه و تنظيم ،ليال ﯾوسفی
•
سونامی سوءتغذﯾه در اﯾران ،مينو فتاحی
•
اطالعيه نھاد در باره رفتار غير انسانی با دانش آموزان افغانستانی در اﯾران
•
اپيزود؛ پليسھا کی حرص بخورند ،ليال ﯾوسفی
روز شنبه ٢٠ديماه مردم شھر مريوان فستيوال آدم برفی را برگزار کردند. نيروھای سرکوبگر جمھوری اسالمی بعد از حمله به اين برنامه ،آدم برفی ھای ساخته شده را خراب کرده و مردم را پراکنده کردند. ماموران رژيم در حالی به اين مراسم تعرض کردند که برگزاری جشن آدم برفی ھا سالھا است که به سنتی جا افتاده شھرھای در ميان مردم کردستان تبديل شده است. نيروھای سرکوبگر حتی تاب تحمل شادی و سرور کودکان در اين فستيوال را نداشتند و به آدم برفيھا نيز حمله ور شدند.
شماره ١٢٠
٣
د ن
بررسی ميثاق اسالمی حقوق کودک گفتگو با :افسانه وحدت ،کريم شامحمدی و سيامک بھاری ميثاق حقوق کودک در اسالم مصوب سازمان کنفرانس اسالمی است ،اين ميثاق دارای ٢۶ماده است .جمھوری اسالمی از امضا کنندگان اين ميثاق است. نشريه کودکان مقدمند برای بررسی اين ميثاق با سه نفر از اعضای دفتر مرکزی نھاد کودکان مقدمند به گفتگو نشسته است.
نشريه کودکان مقدمند :ھدف واقعی جمھوری اسالمی از ارائه ميثاق اسالمی حقوق کودک چيست؟
افسانه وحدت
اين ميثاق ارزشھای قرنھا پيش را قرار است تضمين کند که به جامعه امروزی و حقوق انسانھا در عصر حاضر مربوط نيست .از "نسلھای کودکان مسلمانی" صحبت ميکند که وجود ندارند .به اين دليل ساده که کودک مذھب ندارد و ھر چه در اين ٣۵سال از پول مردم ،آخوند روانه مدارس کردند تا با شستشوی مغزی وبا دهھا پروژه شکست خورده کودکان مسلمان پرورش بدھند .عمال نتيجه اش بر عکس شد .شاھد آن ليست بلند بااليی است .ولی فقط به يک مورد اشاره ميکنم که بر طبق
آمار خودشان ٨٠درصد دختران در ايران دوست پسر دارند که در مکتب حکومتيان اسالمی جرم سنگينی است و شکستی بزرگ .در اين ميثاق از امتی حرف میزنند که آنھم وجود ندارد .به اين دليل ساده که با توپ ،تانک و مسلسل سعی کردند ،از طريق گشتھای امر به معروف و فاطمه کماندوھا ،زنان را انقياد کنند و زير چادر ببربد ،مردم را با زور شالق و زندان از روزه خواری منع کنند .اين امت اگر مسلمان بود اين ھمه مقاومت از جانب مرد برای پس زدن حکومت اسالمی وجود نداشت و مسئولين مملکتی ازريزودرشت مجبورنبودند از ترس مردم برای بيرون آمدن از خانه مسلح باشند .تازه گيريم امت مسلمانی ھم وجود داشت و اکثريت مردم مسلمان بودند .اين ديد عميقا راسيستی که قوانين کشوری بر اساس مليت ،مذھب، رنگ پوست و موقعيت اقتصادی افراد آن وضع شود مربوط به قرون وسطی و قبل از آن است و برای کسی در قرن ٢١قابل پذيرش نيست .مقاومت مردم در طول حياط شوم حکومت اسالمی در ايران درست به اين داليل است. ھدف تربيت نسلھای کودکان مسلمان به ھر قيمتی و با ھر وسيل ٔه ای و برقراری وحفظ حکومت اسالمی به ھر قيمتی است اين سعی جمھوری اسالمی در اين سه دھه و نيم بوده است .برقرار کردن حکومت
اسالمی با کودک ستيزی و بی حقوق کردن شھروندان امکان پذير است.
کشتار دهھا ھزارا آزاديخواه در جمھوری اسالمی به اين دليل است .بکار گرفتن بنيه مالی کشور در جھت ھمين اھداف ،خالی کردن کاسه رفاه مردم ،باال کشيدن حقوق مردم و به فقر و تنگدستی کشاندن اکثريت مردم ھمه جزو اين پروژه حکومتی بوده است .افسار گسيختگی جمھوری اسالمی و دشمنيش با مردم و مھمتر از ھمه با کودکان در البالی قوانين و نوشته جاتشان نمايان است. ميثاق حقوق کودک در اسالم ھم ماھيت عميقا راسيستی ،ارتجاعی ،تبعيض آميز و ضد کودک جمھوری اسالمی را بيشتر نمايان ميکند .اين ميثاق بر گرفته شده از قانون اساسی ضد مردم اسالمی است .به موجب اصل ۴قانون اساسی اسالمی "ھمه قوانين و مقررات اعم از داخلی و بين المللی در "ايران اسالمی" بايد با موازين اسالمی تفسير و مورد استناد قرار گيرد".
٤
اين ميثاق دارای ٢۶ماده پر از تناقض است وحقوق کودک در مقررات شريعت اسالمی را تصريح مينمايد ولی برای خلط مبحث ازحقوق برابر کودکان ھم در جاھايی صحبت می کند که ھيچگونه خوانايی با ھم ندارند و ناقض ھم ھستند. من در اين ميزگرد به چند بند از اين ميثاق بسنده میکنم اميدوارم ،دوستان بندھای ديگری را پوشش دھند.
بند ٢اين ميثاق دوران کودکی ايمن و متوارن را برای "نسلھای کودکان مسلمانی که معتقد به خالق خود ھستند" و "حس تعلق به تمدن اسالمی" دارند را تضمين ميکند .و اين سياست و اين تبعيض اشکاردر جامعه ،آموزش و پرورش و ھمه نھادھای دولتی خود را در اين ٣۵سال نشان داده است .ھدفشان اين است که از طريق ھمين قوانين و ميثاقھای ض ّد انسانی و سراپا تبعيض قدرت خود را تضمين وبه غارتشان ادامه بدھند وبرج و باروھايشان را زياد تر کنند .اينجا ديگر حقوق کودک يک امر سياسی است .برای جمھوری اسالمی کودک موجودی ناتوان است که ميتوان از او ھر جور استفادهای کرد. اين ميثاق تماما بر اساس دين اثنی عشری تحرير شده.است و برای تربيت افراد شيعه است و به ھيچيک از ارزشھای انسانی قرن ٢١جواب نميدھد. ھمين سياست است که رھبر آن ھمين ھفته گذشته تصميم گرفت مقرری که ماھانه فقط به طالب ميدھند افزايش پيدا کند .به خواھران ۵٠٠ھزار و به طالب برادر يک ميليون تومان در ماه ھديه
شماره ١٢٠ ميدھد ،از حق ويژه برخوردارند چون مسلمان ناميده ميشوند .با استفاده از ھمين ميثاقھا و قوانين کودکان خانوادهھای بھائی را از آموزش محروم کرده و تعدادی از آنھا را زندانی و از طريق اعدام به قتل رسانده اند .خالصه ھر شخصی و ھر کودکی که در اين تعريف نگنجد جزو شھروند به حساب نمی آيد. شستشوی مغزی کودک و ساختن افراد شيعه از آنھا از البالی اين ميثاق بيرون میزند .بند الف ماده ١١ھدف از پرورش کودک را "تکامل شخصيت، ارزش اخالقی و مذھبی و حس شھروندی و اشتراک منافع انسانی و اسالمی کودک " ميداند .اين دقيقا شيوه قرون وسطايی نگاه به کودک و قانون در جامعه است .کودک مذھب ندارد. کودک ايدئولوژی ندارد .ھيچکس نبايد اجازه مارک مذھب زدن به کودک را داشته باشد .مذھب ارثی نيست .کودک بايد بتواند با آگاھی در بزرگسالی تشخيص دھد که آيا دينی را ميخواھد ،بی دين ميخواھد باشد و يا به ھر نتيجهای که خودش برسد شيوه زندگی و اعتقاداتش را خودش تعيين کند. بند ١٢حق آموزش ابتدائی رايگان را در کنار يادگيری اصول آموزش اسالمی به رسميت ميشناسد .معنيش مشخص است .يعنی حق کودکان خانوادهھايی که مذھب ديگری به غير از شيعه دارند عمال به رسميت شناخته نميشود و اين يکی از تبعيضات آشکاری است که برمردم روا ميشود. بند د ماده ١٢جالبتراست" .حق ھر کودک جھت انتخاب پوشش "سازگار با اعتقادات وی" در عين رعايت شريعت اسالمی ،عفت و آداب عمومی" .خوب اگر قرار است سازگار با اعتقادات وی باشد سوای اينکه کودک اعتقادی ندارد و او را به انجام اين کار مجبور میکنند،
د ن خوب پس رعايت شريعت اسالم چيست. خوب اينکه ميشود ھمان حجاب اسالمی که با زور گشت فاطی کماندوھا بر سر مردم میکنند. توجه به دانش آموزان برجسته و نابغه در ماده ١٢در تمامی مقاطع آموزشی ھم يکی ديگر از ھمين تبعيضات آشکار است .به اين دليل مدارس تيز ھوشان و انواع و اقسام مدارسی که فقط به جيب والدين پيوند دارد بوجود آمده است. کودکانی که پدر و مادر ثروتمندی دارد که از عھده شھريهھای نجومی اين مدارس برآيند تيز ھوش و نابغه ھستند و ديگر کودکانی که حتی از مدارس دولتی محروم ميشوند کم ھوش وبی استعداد به حساب میآيند. بند ۵ماده ١۵در مورد حق ختنه شدن کودکان است .فعالين زيادی سال ھاست که عليه ختنه کودکان که در اسالم و يھوديت انجام ميشود مبارزه میکنند. ھيچ شخصی ،ھيچ آخوندی ،پدر و مادری ھيچ فردی حق تعرض به بدن کودک را نبايد داشته باشد .اين امر بايستی جرم بزرگی به حساب بيايد و مجرم تحت تعقيب قانونی قرار گيرد. دريک حکومت انسانی دولت ازکودکان درمقابل اين تعرضات محافظت ميکند. درجمھوری اسالمی متعرض خود دولت است.
بند ۴ماده ١٧میگويد کشورھای عضو تدابير الزم را در مقابل موارد ذيل به عمل خواھند آورد" :تھاجم فرھنگی، ايدئولوژيکی ،اطالعاتی و ارتباطی که با شريعت اسالمی يا منافع موارد ملی کشورھای عضو تناقض دارد ".اين ماده
شماره ١٢٠
٥
ادامه از صفحه پيش . . . تمامی عملکرد وحشيانه جمھوری اسالمی در مقابل مردم را يکجا در خود دارد .يعنی ھر آنچه با شريعت اسالمی تناقض دارد عمال بايد نابود شود . راستش پرداختن به ھمه بندھای اين ميثاق ساعتھا وقت ميخواھد .فکر میکنم پرداختن به ھمين چند بند خود نشان دھنده تفکر و تعرض وحشيانه جنبش اسالمی به حقوق و حرمت کودک را نشان ميدھد. در مقابل اين حمالت به حقوق کودک بايستی فعالين و تمامی آنھايی که قلبشان برای آيندهای عاری ازاين ھمه مصيبت میتپد به ميدان بيايند و پرچم آزادی، انسانيت و حقوق جھانشمول کودکان را باال ببرند.
نشريه کودکان مقدمند :اين ميثاق در مقابل کنوانسيون حقوق کودک ،مصوبه سازمان ملل نوشته شده است .چرا ؟
کريم شامحمدی قبل از اينکه به جواب سوال بپردازم، خواستم سال نو را به شما و خوانندگان نشريه کودکان مقدمند تبريک بگويم و ھمچنين به شما خسته نباشيد می گويم که با پشتکار و پيگری خستگی ناپذير نشريه نھاد کودکان مقدمند را به خانه عالقمندان و فعالين مدافع حقوق کودک در ايران و
افغانستان برده ايد .جواب نامه ھايی که به دست ما می رسد نشانگر اين است. ولی بی حقوقی به کودکان در اين دنيای نابرابر کار و فعاليت ھر چه بيشتر و دفاتری به وسعت تمام کشورھای دنيای را از ما می طلبد و ما بايد بيشتر از ھر وقتی برای اين امر مھم خودمان را آماده کنيم. اما به جواب سوال شما بر گرديم ،سٶالی که مطرح کرده ايد مھم و به چند جھت قابل تعمق است .به نظرم قبل از اينکه به ميثاق حقوق کودک در جمھوری اسالمی بپردازيم الزم است به کنه کنوانسيون حقوق کودک نگاھی گذرا بيندازيم. سوال به روشنی اين است .اين چه نوع کنوانسيون حقوق کودک است که دست دولتھای امضا کننده آن را باز گذاشته است ،که ھر دولتی در ھر کشوری بنا به مصالح خودش مفاد کنوانسيون را آنطوری که می خواھند تعبير و تفسير و عوضش کنند .راستش را بخواھيد ،اين نقطه تقابل که از آن اسم برديد را بايد قبل از ھر چيز در محتوا و يا از تبصرھا و اما و اگر ھای کنوانسيون حقوق کودک جستجو کرد و اساسا به ھمين دليل است که جمھوری اسالمی گذشته از نقض کنوانسيون بالفعل حقوق کودک ،اين اجازه را به خودش می دھد که محتوای مفاد نيم بند کنوانسيون حقوق کودک را ھم تھی کند و با قوانين شريعه و اسالمی اش به آن رنگ و لعاب بدھد. به معنايی کنوانسيون حقوق کودک دست دولتھا را تحت عنوان مصالح ملی، مذھبی ،اقتصادی و غيره باز گذاشته است که حقوق کودک پايمال شود .به نظرم ھمين امر موجب شد که زنده ياد منصور حکمت ھم عکس العمل نشان داد و به درست تشخيص داد که اين اما و اگرھا و يا تبصره ھايی که کنوانسيون حقوق کودک در خود دارد در آينده نه
د ن چندان دور ناقض حقوق کودک خواھد شد .بنابر اين با توجه با دورنمايی که داشت ،در مقابل چنين تناقض گويی کنوانسيون حقوق کودک ،بيانيه حقوق کودک را به اسم اول کودکان ،تحت اين عنوان که "کودکان مقدمند بر ھر چيزی، بر ھر مالحظه و منفعت ملی ،اقتصادی، سياسی ،ايدئولوژيکی و مذھبی" را بعنوان آلترناتيو ارائه دھد. در مقابل اين مرزھای ساختگی قد علم کرد و در دفاع از حقوق جھانشمول کودک بدون ھيچ قيد و شرط و مالحظه ای برخواست و تاکيد داشت که ما در دفاع خويش از حقوق کودک ،ھيچ گونه مانع و محدوديت جغرافيايی ،سياسی، ملی ،قومی ،فرھنگی و مذھبی را به رسميت نمی شناسيم .ولی کنوانسيون حقوق کودک چنين نيست ،بلکه بطور عيان دست دولتھا را در ھر گوشه و کنار اين دنيا وارونه باز گذاشته است که ھر حکومت و جامعه ای تحت عنوان مصالحه خودی ،از جمله سياسی، اقتصادی ،ملی ،ايدئولوژی يا مذھبی حقوق کودکان را پايمال کند. به نظرم به ھمين دليل است که کنوانسيون حقوق کودک چندان کار آيی ندارد و تيزی خودش را از دست داده است و ھمانطور که می بينم شرايط زندگی کودکان در اين دنيای پيشرفته علم و تکنولوژی ھر روز بدتر شده است. بنابر اين جمھوری اسالمی ھم با توجه به چنين تبصره ھايی درھا را بر روی خود باز ديده است و چنين ميثاقی را در مقابل کنوانسيون حقوق کودک می نويسد. به نظرم نقص جدی ديگری که در کنوانسيون حقوق کودک مشاھده می شود اين است که کنوانسيون حقوق کودک بعنوان يک اھرم فشار بر دولتھا عمل نمی کند بلکه بيشتر بعنوان يک نظاره گر ظاھر می شود تا يک نھاد دخالتگر.
رفتار ھر جامعه با کودکان محک ارزيابی درجه انسانی بودن آن جامعه است!
شماره ١٢٠
٦
نشريه کودکان مقدمند :آيا مطابق اين ميثاق كودكان از حقوق مساوی برخوردارند؟
سيامک بھاری
قبل از ھر چيز برای خوانندگان نشريه سالم دارم .به ھمه فعالين دفاع از حقوق کودک خسته نباشيد ميگويم. راستش اين ميثاق اصال قرار ندارد که از حقوق کودک دفاع کند ،بلکه دارد از نگاه و ديدگاه اسالمی ،بر بی حقوق کردن کودک و بعبارتی بر بی حقوقی جامعه تحت قوانين اسالمی تاکيد مجدد ميگذارد. خود اين ميثاق مخصوصا در عصر حاضر و بربريت آشکار جريانات اسالمی از قبيل ،داعش و جمھوری اسالمی ايران و طالبان و بوکو حرام و القاعده تالشی برای عرضه قوانين اسالمی به شکل يه اصطالح مدنی است. و به ھمين دليل و در دفاع از حقوق کودک و مدنيت جامعه ،بايد نقد و تردش کرد .دغلبازيھای آخوندی آنرا افشا و رسوا کرد. پيش از ھر چيز اين ميثاق شديدا ضد کودک ،عقب مانده و بغايت ارتجاعی است. فرمولبنديھای اين ميثاق ھمان باليی است که امثال طالبان و جمھوری اسالمی و ھمه جيانات اسالمی در قدرت دولتی عمال بر سر کودک و کل جامعه آورده اند .باز گذاشتن دست مذھب و قانونی کردن دخالت مستقيم مذھب در زندگی کودک نتيجه اش را ھمه ما در وضعيت کودکان در جمھوری اسالمی ديده ايم. از رسميت دادن به ازدواج کودک ،تا استفاده از کودکان در امورات نظامی، انتظامی ،امنيتی ،تا ازدواج با فرزند خوانده و تبعيض آشکار و قانونی در
آموزش و پرورش ،جداسازی مدارس دخترانه ،محرم سازی و ديوار کشی مدارس دخترانه ،محدود کردن رشته ھای ورزشی و جشن تکليف و غيره و غيره. ميثاق حقوق اسالمی کودکان ،حتی کنوانسيون جھانی حقوق کودک را عليرغم ھمه کم و کاستی ھايش و در عين حال بی ثمری اش برای احقاق حقوق کودکان ،نميتواند تحمل کند و به نوعی درمقابل آن نوشته شده که دول اسالمی را از اجرای ھمين تاکيدات نيم بند کنوانسيون حقوق کودک ھم معاف کند. موضوع حقوق مساوی به يک معنی "برابری" در ذات ھيچ دين و مذھبی بخصوص مذھب اسالم نيست ،چه رسد به اين ميثاق که بند به بندش عقب گرد به دوران جھالت و قرون وسطی است. در ھمه قوانين اسالمی ،چه فقھی ،چه حقوقی و قضايی ،زن و کودک ،در رده احشام و جزيی از مايملک مرد بحساب می آيند .وقتی دولتھای اسالمی ،جنبش ھای مرتجع اسالمی در مقابل مطالبات بحق و مدرن جامعه قرار می گيرند، برای خنثی کردن اين مطالبات بايد راھی پيدا کنند ،ميروند سراغ آيه و حديث و غيره و جواب جامعه را با "ما مسلمانيم" و "طبق قوانين اسالمی" ميدھند .اسالم ميشود چماق و بر سر مطالبات پيشرو ميخورد .حقوق جھانشمول انسانی را در حد حقوق اسالمی تقليل ميدھند. در ميثاق اسالمی حقوق کودکان ،بر اين پيش فرض قرار دارد که جامعه اسالمی است .پس ھمه مردم ،الجرم ھمه کودکان مسلمانند و بر اساس قوانين اسالمی ھمه آحاد جامعه ،مطيع و فرمانبردار اسالمند. پايه ای ترين بند اين ميثاق در تعريف کودک است" :کودک ھر انسانی است که براساس قانون قابل اعمال در مورد وی، به سن بلوغ نرسيده باشد" دقت کنيد ،خود توضيح اساسا بر دو چيز استوار است :اول اعمال قوانين بر
د ن کودک ،بعد حدود رشد ،اصال تعيين سن و محدوده سنی کودک مشخص نيست .حد رشد ھم ميتواند به معنی بلوغ .مقصود بلوغ جنسی باشد .به زبان ديگر ،خاتمه دوران کودکی دختر نه سال قمری و پسر پانزده سال قمری است .اين مرز برای اجرای فرامين و دستورات اسالمی است و از اين سن به بعد کيفر و جزای اسالمی بر سر کودک ميريزد. اين ھمه افاضات اسالمی در مورد اطالق تعيين دوران کودکی است .تعيين سن کودک يک موضوع محوری و کليدی برای مقابله با کودک ستيزی اسالمی است .کاھش سن کودکی ،راه را بر انواع دست درازی به حقوق کودک مخصوصا حقوق کودکان باز می گذارد.
نابرابری حقوقی کودکان در اسالم از بنياد بر دو اصل جنسيت و مالکيت رقم خورده است .ھمين اصول بنيادی اسالمی عينا در ميثاق اسالمی حقوق ھم آمده است .برابر اکثر بندھای ميثاق حق کودک ،يعنی حق کودک "مسلمان" به عبارتی کودک بدون اختيار خود متعلق به مذھب سرپرست خود است .ھمه جا ھم دست سرپرست کودک برای الغای آنچه ميخواھد باز است .انيھا پيشاپيش مذھب کودک را بعنوان مايملک خود تعيين کرده اند .ھنوز شروع نکرده ،مذھب خود را به کودک تسری داده اند .کودک بی اختيار ،قبل از اينکه حتی بقول ميثاق دوران بلوغش آغاز بشود ،مذھبش را ديگران تعيين کرده اند. در اين ميثاق تاکيد بر حقوق "کودک مسلمان" است .فکر کنم ،باقی کودکان
٧ شايد شانس آورده اند که زير چتر ارتجاعی آن قرار نمی گيرند. اين ميثاق با نابرابر دانستن و جدايی حقوق کودکان بر اساس مذھب ،تالش دارد نابرابری را درجامعه نھادينه کند. کال اين ميثاق ھيچ ربطی به برابری کودکان ندارد.
نشريه کودکان مقدمند :ميثاق سن کودک را چگونه تعريف ميکند؟ و چه ھدفی را دنبال ميکند؟ افسانه وحدت :ميثاق کودک را چنين تعريف ميکند" :ھر انسانی که براساس قانون قابل اعمال درمورد وی ،به ّ سن بلوغ رسيده باشد". و در ماده ١٩بند ز -میگويد "بايستی حداقل سنی که پايين تر ازآن نتواند کودک را محاکمه نمود ،تعيين شود ".اين تعريف عميقا ض ّد انسانی و تحقيرآميز از کودک تصادفی نيست .کودک بايد به اندازهای از رشد برسد که بتوان او را محکوم کرد و يا بتواند نيروی کار باشد. دختر بايد به سنی رسيده باشد که بتوان از او بھره برداری کرد .جمھوری اسالمی عمدا ھرگز ّ سن کودک را به رسميت نشناخته است وحشيانهترين ضديتھا را در قرن ٢١با کودکان اعمال کرده است .در قرنی که بشر به دستاوردھای زيادی رسيده و نتيجه منطقی آن اين بوده که حرمت و حقوق کودک نه تنھا حفظ شود بلکه در ارتقا و پيشرفت آن کوشش شود و به کودک به عنوان يک عضو واال و عزيز در جامعه نگاه شود ،رفاھش و آينده اش تامين شود، بھترين آموزشھا را ببيند ،از حق آزادی
شماره ١٢٠ و برابری با کودکان ديگر برخوردار باشد ،به او به عنوان انسانی که فکرا بايستی آزاد و رھا از ھر دست اندازی مذھبی ،ايدئولوزيکی ،سياسی و اقتصادی باشد نگاه شود .درست در ھمين زمان جمھوری اسالمی عليه ھمه اين خواستھا عمل کرده است .از طرفی کودکان برايشان منبع ثروت فراوانی ھستند و راحت تر ميتوان از آنھا بھره برداری کردو مثل کارگران خاموش و بی حقوق جيب ھای آيت ﷲھای فربه و سران حکومت را پرترمیکنند .درست به اين داليل ساده نظام اسالمی ھيچ عالقهای به تعريف سن کودک ندارند و به قرآن استناد میکنند که ّ سن دختران را ٩سال و پسران را سيزده سال ميداند. اگر جمھوری اسالمی سن کودک را مطابق کشورھای پيشرفته ١٨سال اعالم کند آنگاه ديگر سپاه پاسداران نميتواند از نيروی مجانی کودکان بھره برداری اقتصادی کند ،بھزيستی از اين کودکان برای طرحھای خود استفاده کند .آنگاه ديگر بسيج دانش آموزی تشکيل نميشد. آنگاه ديگر ازدواج با کودکان بايستی ممنوع ميشد .نيروی ارزان کار در بازار به پايان ميرسيد .اتفاقا يکی از بندھای کنوانسيون حقوق کودک که جمھوری اسالمی با وجود امضای ظاھری ،با آن ضديت کرده است و آن را قبول ندارد ھمين بند سن کودک است که کنوانسيون آن را ١٨سال ميداند.
نشريه کودکان مقدمند :ميثاق نكاتی از حقوق كودك را تامين ميكند؟
د ن کريم شامحمدی :می توان گفت ھم بله و ھم نه .ھمانطور که می بينيم جمھوری اسالمی مفاد کنوانسيون حقوق کودک را بنا به مصالح سياستی،اقتصادی،ملی و مذھبی خودش باز نويسی کرده و رنگ و لعاب مذھبی به آن زده است .بنابر اين تا آنجايی که به مصلحت حکومتشان بر می گردد مفادی را که باز نويسی کرده اند و يا تغير داده اند را تامين خواھند کرد. البته و در واقع بی حقوقی به کودکان را تامين خواھند کرد نه حقوق کودک را، چونکه چنين ميثاقی عليه دست آوردھای بشر امروز نسبت به حقوق کودک است .ميثاق حقوق کودک جمھوری اسالمی يک تبعيض عريان نسبت به حقوق کودک است. به نظرم الزم است در فرصتھای ديگر از مقدمه تا موخره اين ميثاق و تا بند بند آنرا مورد نقد قرار داد .کافی است به بند مقدماتی و بند اول مفاد اين ميثاق نگاھی انداخت شود تا ھر نوع بی حقوقی در حق کودکان را مشاھده کرد و آنجا ھم که اين ميثاق مدعی است که ،،آموزش رايگان و اجباری دوره اپتدايی برای ھمه ،،را ھم می توان با اعداد و فاکتا که خود دولتيھا در ايران در روزنامه ھايشان درج می کنند نشان داد که اين ميثاق نمی تواند ادعای خودش را تامين وتضمين کند ،ترک تحصيل بيشتر از ھفت ميليون کودک ،آمار امسال که خودشان درج کرده اند ،نشانگر اين است که تامينی در اين ميثاق نيست" .با اعتقاد به اينکه ارزشھا و اصول اخالقی، الگوی رفتاری جامعه مسلمان را تشکليل می دھد ،به طريقی که امنيت ،ثبات، توسعه و پيشرفت جامعه را در قالب محيط خانواده بعنوان رکن اصلی اجتماع تحقق می بخشد" و ھمچنين تعريف اين ميثاق از سن کودک "از نظر ميثاق حاضر ،منظور از کودک ھر انسانی است که بر اساس قانون قابل اعمال
منفعت کودکان بر ھر مالحظه و منفعت ملی ،مذھبی ،نژادی ،اقتصادی ،فرھنگی و ايدئولوژيک مقدم است!
٨ ادامه از صفحه پيش . . . در مورد وی ،به سن بلوغ نرسيده باشد" ببينيد ،اين ميثاق حقوق کودک در اسالم است .و از ھمينجا معلوم است که اگر خانواده کودکی منتسب به مذھب ديگری باشد ،کودک چنين خانواده ای چه وضعيتی خواھند داشت و اگر خانواده کودکانی به ناگزير پناھنده شده باشند چی؟ کودکان خانواده ھايی که از افغانستان و عراق به ايران مھاجرت کرده اند نمونه گويای بی حقوقی اين جنبش ملی ،مذھبی به کودکان است. کودکی که از خانوادھھای بی مذھب به دنيا آمده باشند ديگر ھيچ .چونکه آزادی بدون مذھب در قانون چنين حکومتھايی جايی ندارد .اينھم آزادمنشی چنين ميثاقی که نسبت به حقوق کودکان دارد. به بند مقدمه اين ميثاق برگرديم ،اينجا ھم می بينيم که قرار نيست حکومت و جامعه اشان حقوق کودک را تامين و تضمين کند بلکه از سر "خانواده به عنوان رکن اصلی اجتماع" قرار است حقوق کودک تامين شود .بايد از حاجی آغاھا پرسيد که از سر سفره خالی اکثريت خانواده ھا چگونه حقوق تامين و تضمين خواھد شد. در بند اول مفاد اين ميثاق ھم ،تا سن بلوغ را سن کودکی فرض گرفته اند ،نه سن ١٨سالگی را .ھمانطور که می دانيم مرز بلوغ ھم دست قوانين شريعت را باز می گذارد که ھر نوع بی حقوقی به کودکان بخصوص کودکان دختران بشود. ما در برنامه ھای تلويزيونی به کرات در مورد اين بی حقوقی به کودکان صحبت کرده ايم و مطالب و مقاالت زيادی در اين رابطه نوشته ايم.
شماره ١٢٠ نشريه کودکان مقدمند :اين ميثاق برای ھر حقی چھارچوب و عبارت ويژه ای تعريف ميكند .مثال چھارچوبھای "اخالقی" يا "مشروع" علتش چيست؟ سيامک بھاری :موضوعاتی مانند اخالق و مشروعيت ،اساسا مفاھيمی نسبی اند. ھيچ تعريف دقيق و جھانشمولی ندارند. فلسفه اين ميثاق ھم ھمين است که با چيزی که خودش ابداع می کند ،برای خودش مشروعيت بتراشد. در ھمه ٢٦بند اين ميثاق تاکيد بر اجرای قوانين شرع اسالم است .از شيردادن به بچه تا ختنه کردن پسران و غيره. به ھمين منظور صريحا در ماده ٣ چگونگی دستيابی به اين اصول مندرج در ميثاق را به احترام به مقررات شريعت اسالمی و مراعات قوانين داخلی کشورھای عضو مشروط می کند. مثال گردن زدن در عربستان سعودی، مشروعيت ازدواج با کودکان زير ھيجده سال تقريبا در ھمه کشورھای اسالم زده، ختنه دختران و اعدام کودکان در ايران و نظاير اين ،احترام به مراعات قوانين کشورھای عضو محسوب ميشود. تحميل بار "اخالقی" آنھم از نوع اسالميش که بستگی دارد کدام دارد و دسته تبھکار و تروريست زمام دار امور باشند ،بر يک ميثاق که بايد از حقوق کودک دفاع کند ،زدن مھر بی حقوقی کودک بر آن است .بعد پای شرع را به ميان می کشد .اينجا ھم بسته به اينکه کدام فقه ،شرع را تعريف کرده باشد و از کدام فرقه شيعه و يا سنی باشد و دستش در گرو کدام اھرم قدرت باشد ،شرعش راھش به سمت ديگری کج می شود .بعد حقوق کودک ميشود توپ فوتبال بين شرع واخالقيات شرعی. اين ميثاق تمام ھنرش در اين است که چيزی بگويد که بشود ھر مرجع قدرتی آنطور که خواست تفسيرش کند.
د ن دفاع از حق کودک بايد بشدت سرراست و بدون اما و اگر باشد .مرجع اجرايی و نظارتی اش کامال روشن باشد. تامين زندگی و رشد کودک نبايد به ھيچ شرع و اخالقی گره بخورد .صاف و پوست کننده ھمين بخ اصطالح ميثاق حقوق کودک اسالمی نشان ميدھد که اخالقيات چگونه ميخواھد با اسالمی کردن ،دمار از زندگی کودکان در آورد اين اخالق و شرع بخشی از تالش برای سپردن سرنوشت کودکان به بدست قوانين اسالمی و درعين حال بی مسئوليت کردن دولتھا برای تامين يک زندگی شاد و خالق برای کودکان است. تامين مايحتاج زندگی ،سالمتی و بھداشت و تفريح و بازی و کودک شرع و اخالق بر نميدارد .سياه روی سفيد بايد با پرداختن مخارج آن تامينش کرد .اين ميثاق در قبال اين موضوع اصلی که بالخره مسئوليت زندگی کودک با کی است .زبانش الل است .ھمه را بعھده خانواده و سرپرست می گذارد که با اخالق اسالمی ،مشروعيت نگھداری از کودک را دارد. اين ميثاق بعنوان يک سند اسالمی ضد کودک و پرمخاطره برای کودکان بايد در موزه جنايات اسالمی در حق کودکان نگھداری شود .تا نسل بعد از نسل بشريت متمدن ،متوجه خطر دست درازی مذھب در زندگی کودکان باشد*. نشريه کودکان مقدمند :با تشکر از شما که در اين ميزگرد شرکت کرديد .ھمين جا از خوانندگان نشريه دعوت می کنيم که نظرشان را در باره اين ميثاق و نکات اين ميزگرد با ما درميان بگذارند.
د ن
شماره ١٢٠
٩
وﯾ زاد م ا اهﯿ زا ل د ع از ق د ن
من به حکم جديد زندانی که برايم صادر شده اعتراض دارم نامه بھنام درباره صدور حکم جديد ٩سال و نيم حبس من به حکم جديد زندانی که ب راي م ص ادر شده اعتراض دارم. به تمام انسانھای آزادیخواه در س راس ر جھان؛ من بھنام ابراھيمزاده از زندان رجايی شھر اين نامه را میدھم .قبل از ھر چيز از حمايتھای شما عزيزان در ايران و در ھر کجای جھان که ھستيد تشکر و قدردانی میکنم .من به دنبال تقاضای فرزندم نيما و خانوادهام ،ھمبندانم و دوستان کارگر و با اتکا به حمايت وسيع و گرم و صميمانه شما ،اعتصاب غذايم را خاتمه دادم .اما ھمچنان بر خواستھايم پافشاری میکنم. خواست فوری من بازگرداندن من به سالن ١٢رجايی شھر به ميان زندانيان
سياسی است .ھمچنين به دنبال فشارھايی که در زندان به من وارد شده و ٣١روز اعتصاب غذايی که داشتم در وضعيت جسمانی بدی قرار دارم .درخواست فوری من مرخصی از زندان و امکان معالجه و درمانم است .خبر داريد که فرزندم نيما ابراھيمزاده با بيماری سرطان دست وپنجه نرم میکند .اکنون حال او بدتر شده و به بيمارستان ھفت تير انتقالش دادهاند .میخواھم فورا نزد او باشم. من ۵سال حکم زندان داشتم که ۴سال آن را گذراندهام .اما من را دوباره دادگاھی کردند .در اين دادگاه حتی اجازه ندادند وکيل من خانم منيژه محمدی شرکت کند .در شعبه ٢۶من را محاکمه
کردند و حکم جديدم را شعبه ١۵به رياست قاضی صلواتی در ٨دیماه به من ابالغ کرد .به من اتھاماتی ساختگی و واھی چون اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم عليه امنيت کشور و ارتباط با سرپل مجاھدين ،فعاليت تبليغی عليه نظام و ارتباط با احمد شھيد ،و داشتن ماھواره زده شده است .من اين حکم را قبول ندارم و ھرگونه ارتباطی با مجاھدين را تکذيب میکنم .من با اين سازمان نه ارتباطی داشتهام و نه دارم .و اين را فقط يک اتھام ساختگی و پاپوشدوزی میدانم. من نه دزدم ،نه جنايت کردهام .من يک فعال کارگری ھستم که از حقوق کارگران ،حقوق کودکان ،حقوق انسانھا دفاع کردهام .اتھام من اينھاست و برای اين ٩سال و ۴ماه ديگر من را محکوم به زندان کردهاند .صدور اين حکم نيما فرزندم که بيمار است را دچار فشار روحی و عصبی سنگينی کرده است؛ و ھمسر و خانوادهام به شدت زير فشار ھستند .بازھم میگويم و میخواھم ھمه جھانيان صدای من را بشنوند .من به اين حکم اعتراض دارم .من اتھام ارتباط با سازمان مجاھدين را تکذيب میکنم .من ھمچنان پيگير خواستھايم ھستم .و اگر جرم من دفاع از انسانيت است. من ھمچنان يک انسانم و از حقوق انسانھا دفاع میکنم. از ھمه سازمانھای مدافع انسان در سراسر جھان و از ھمه کسانی که صدای من را میشنويد میخواھم من و خواستھايم را حمايت و پشتيبانی کنند. بھنام ابراھيمزاده ١٦دیماه ١٣٩٣
١٠
شماره ١٢٠
د ن نمیکند که درد بینيمايی. فدای پسر قھرمانم بشوم که چون سرو در طوفان ايستاده است و خم به ابرو نمیآورد. مراقب خودت و مادرت باش. بابا بھنام
تبعيد مجدد بھنام ابراھيم زاده به بند قاتالن زندان مخوف گوھردشت
بھنام ابراھيم زاده به فرزندش نيما مطمئنم تو درک می کنی! بھنام ابراھيمزاده فعال کارگری زندانی در زندانی رجايی شھر کرج ،از روز ١٢آذر ماه ١٣٩٣در اعتراض به انتقال از بند زندانيان سياسی به بند زندانيان محکوم به اعدام دست به اعتصاب غذا زده و اکنون در شرايط جسمی نگران کنندهای بسر میبرد. وی نامهای خطاب به فرزندش که به سرطان خون مبتالست نوشته و در اختيار خبرگزاری ھرانا قرار داده است. متن کامل اين نامه را در ...زير میخوانيد: نيما عزيزم سالم، امروز که بيست روز از اعتصاب غذای من میگذرد بيش از ھر زمان ديگر دردھای تن دردمند و نحيف تو را درک میکنم .ھنوز دبستان را تمام نکرده بودی که مجبور شدم تنھايت بگذارم و حاال پنج سال از آن روزھای سخت میگذرد، و ھزاران شب و روز ما به دور از ھم سپری شده است.
پسر نازنينام مسئوالن پرونده من را به شعبه ١۵دادگاه انقالب دادند تا بار ديگر برايم پرونده سازی کرده و برايم محکوميت تازهای صادر کنند .تازه به اين ھم بسنده نکرده و پس از بازگشت از دادگاه که با توھين و آزار و اذيت ھمراه بود ،من را از بند زندانيان سياسی به بند ١که به زندانيان خطرناک و محکوم به اعدام تعلق دارد منتقل کردند. نيما ،مطمئنم تو درک میکنی چرا من اين روزھا نيستم تا تن رنجورت را در آغوش بگيرم و بر پيشانی بلندت بوسه بزنم. نيما جان متاسفم که بيش از اين چند خط نمیتوانم بنويسم .شايد از من عصبانی باشی .شايد ناراحت ،شايد صبرت تمام شده باشد ،شايد درد سرطان امانت را بريده باشد .شايد وقتی بزرگتر شدی من را ببخشی و درد پدری را که به جرم تالش برای درمان سرطان بدخيم استبداد در زندان اشک میريزد را بفھمی.پسرم! درد بیغذايی آن قدر روحم را شکنجه
طبق خبرھای رسيده ،روز ١٢آذر ،١٣٩٣بھنام ابراھيم زاده ،فعال کارگری و عضو شورای نمايندگان کميته پيگيری بار ديگر به بند يک زندان گوھردشت که مخصوص نگاھداری زندانيان خطرناک و اعدامی است تبعيد شد. طبق اين خبرھا ،صبح امروز بھنام ابراھيم زاده مجدداً به بيدادگاه نظام ضد کارگری اسالمی منتقل گشته و در آنجا با اتھامات بيشتری عليه خود روبرو گشت. اتھامی که به اين کارگر مبارز تفھيم شده "صدور بيانيه" از داخل زندان بوده است. تو گويی که اصوالً قانونی عليه چنين کاری وجود دارد! اين گزارشات حاکی است که پس از بازگرداندن بھنام به زندان گوھردشت ،به جای باز گرداندن وی به بند زندانيان سياسی ،او را به بند يک اين زندان که ويژه نگاھداری محبوسين زير حکم اعدام و قصاص است منتقل کرده اند. اين اقدامات حکومت سرمايه داری اسالمی به ھيچ عنوان نشانی از "اقتدار" و ثبات آنھا نبوده ،بلکه بيانگر ھراس اين زالو صفتان از طغيان طبقه ای است که رھبرانی چون بھنام ابراھيم زاده ،شاھرخ زمانی ،محمد جراحی ،مھدی شانديز و صدھا فعال کارگری از جان گذشته ای چون ايشان را پرورانده است. حکومت سرمايه داری اسالمی به خيال خود فکر می کند که با آزار و اذيت چھره ھای شناخته شده جنبش کارگری می تواند
١١
خروش رو به فزونی طبقه کارگر را "تعديل" کند .اما بوضوح می توان ديد که اين اقدامات نه تنھا اين رھبران را از راه خود بر نخواھد گرداند ،بلکه با عيان شدن نشانه ھای ضعف و ھراس و عدم اقتدار حکومت زالو صفتان ،عزم ايشان را در مبارزه ای بی امان جزم تر کرده است.
حمايت جمعی از فعاالن رسانهای، سياسی و کارگری از بھنام ابراھيمزاده اطالعيه شماره ۴٢کميته دفاع از بھyنyام ابراھيم زاده جمعی از فعاالن رسانهای ،سياسی و کارگری با انتشار بيانيهای ضمن اعتراض به انتقال بھنام ابراھيم زاده، فعال کارگری زندانی و فعال حقوق کودک از بند ٣۵٠زندان اوين به بند يک زندان گوھردشت ،نسبت به وضعيت جسمی اين فعال کارگری ھشدار داده و پشتيبانی خود را از خواستهھا و مطالبات وی اعالم کردهاند.
شماره ١٢٠
بھنام ابراھيم زاده فعال کارگری زندانی و فعال حقوق کودک در اعتراض به انتقال غيرقانونیاش به بند يک زندان گوھردشت کرج ،از تاريخ ١٢آذر ماه دست به اعتصاب غذا زده است و در شرايط جسمی خطرناکی به سر میبرد. بھنام ابراھيمزاده زندانی سياسی زندان گوھردشت از زمان شروع اعتصاب غذا و در طول آن چندين بار دچار افت شديد قند و فشار خون شده ولی با اين وجود دست از اعتراض خود تا تامين خواستهھايش برنداشته است. خواستهھا و مطالبات بھنام ابراھيمزاده جزء اولين و پايهایترين حقوق يک زندانی است که در طول مدت زندانی بودن اين فعال کارگری با بھانهھای مختلفی و بدون حکم قانونی و درست بر خالف قانون مندرج در مورد حقوق زندانيان نقض شده است. بھنام ابراھيمزاده بدون حکم دادگاه و به صورت غيرقانونی به بند يک زندان گوھردشت منتقل شده است .اين بند محل نگھداری زندانيان خطرناک است و نگھداری بھنام ابراھيمزاده در اين يند
د ن خطرات و لطمات جبرانناپذيری را ممکن است برای او به ھمراه بياورد. بھنام ابراھيمزاده قبل از اين نيز به خاطر انتقال غيرقانونیاش از بند ٣۵٠زندان اوين به زندان گوھردشت دست به اعتصاب غذا زده بود. بھنام ابراھيم زاده در اعتراض به انتقال غير قانونیاش از سالن ١٢به بند يک زندان گوھردشت و پرونده سازی عليه او و ھمچنين زير پا گذاشتن قانون تفکيک جرايم دست به اعتصاب غذا زده است و تا برآورده شدن خواستهھايش به اعتراض خود ادامه خواھد داد. اعتصاب غذای بھنام ابراھيمزاده با توجه به وضعيت اين زندانی سياسی آسيبھای جدی جسمی به او وارد کرده و عدم حمايت از او در اين روزھا در فشار آوردن ھمگانی به مسئوالن قضايی و زندان گوھردشت ،تالش سرسختانه و پيگيرانهاش را بینتيجه میگذارد. با حمايت از بھنام ابراھيمزاده و گستردهتر کردن آن ،صدای او را بايد به گوش انسانھای آگاه و حق طلب رساند. رساندن صدای اعتراض بھنام ابراھيم زاده وظيفهی تک تک ما است و نبايد لحظهای در آن تعلل کرد. ما جمعی از فعاالن سياسی ،کارگری، نويسندگان ،روزنامه نگاران و دانشجويان اقدام غير قانونی مسئوالن زندان گوھردشت را در عدم در نظر گرفتن قانون تفکيک جرايم قويا محکوم کرده و خواھان به رسميت شناختن حقوق زندانيان سياسی ھستيم. ما پشتيبانی کامل خود را از خواستهھا و مطالبات بھنام ابراھيمزاده اعالم کرده و ضمن ھشدار در باره به خطر افتادن جان اين زندانی سياسی با اعتصاب غذا، مسئوالن قانونی و قضايی زندان گوھردشت و قوه قضاييه را مسئول جان بھنام ابراھيمزاده میدانيم*.
شماره ١٢٠
١٢
د ن
در& ا# $%ﯿ" ا اهﯿ زاد از ! رش ا ! ﯾ ن دادن -ا *+,ب ('ا
نامه نيما ابراھيم زاده به پدر زندانيش بھنام ابراھيم زاده تو بايد بمانی اکنون بيش از ۴سال است که تو را به جرم دفاع از کارگران و کودکان دستگير کردند و برايت حکم زندان صادر کردند ،شکنجه و آزار و اذيت شدی و بيشترين توھينھا را متحمل شدی ،از زندانی به زندانی ديگر و از بندی به بند ديگر تبعيد شدی و چند بار در اعتراض به اين ھمه اذيت و آزار و توھين دست به اعتصاب غذا زدی يعنی آخرين وسيله اعتراضی که يک انسان در بند برای اعتراض دارد و تنھا ميتواند به وسيله جسمش اعتراض خود را نشان دھد حتی اگر اين جسم به خاطر تحمل چندين سال حبس و شکنجه بيمار و ضعيف باشد. پدر عزيزم اين چند سال که تو در بند بودی من محکوم به بلوغ فکری شدم ھر چند ھنوز ھم از لحاظ ّ سن کودک حساب ميشوم اما
بايد رشد و بلوغ را تصاعدی طی میکردم تا بتوانم ھم تسکينی برای دردھای خودم باشم تا بتوانم محکم تر به جنگ بيماری بروم و ھم جای خالی تو را برای مادرم پر کنم ،تو برای از بين بردن کار کودک فعاليت ميکردی و اين يکی از جرمھای تو بود که به زندان محکوم شوی اما من به عنوان فرزند تو که کودکی بيش نبودم حتی مجبور به کار کردن شدم و ھمين باعث شد تا بيشتر و بيشتر برای انسانھايی ھمچون تو احترام قائل باشم چون زندگی خود را وقف فعاليت برای از بين بردن کار کودک کرديد. در اين چند سال کمبودھای عاطفی و احساسی زيادی داشته و دارم ھر بار که کودکی را به ھمراه پدرش می بينم بی اختيار اشک میريزم و به فکر تمامی کودکانی ھستم که پدر دارند ولی از ديدنن پدرانشان محروم ھستند و بايد از پشت
ميلهھا با پدرانشان مالقات کنند ،ولی باز به خودم دلداری ميدم و ميگم اين روزھا میگذره و تو آزاد ميشی و اين کمبودھا جبران میشه ،اما ھر دفعه که خبر شکنجه يا تبعيد به زندانی ديگر يا اعتصاب غذای تو را میشنوم تمام روح و جسمم گويی ھمچون تو به بند کشيده شده و استرس باعث ميشود که بيشتر و بيشتر بيماری بر من غلبه کند اما ھر بار که در شرايط بھتری ھستی و صدايت را از پشت تلفن میشنوم من ھم انرژی بيشتری ميگيرم و راحت تر به جنگ بيماری ميروم. تو بايد بمانی پدر ،بايد بمانی چون ما و خيلیھا به وجود تو نياز دارند ،تو بايد بمانی چون بودن تو باعث دلگرمی من، مادرم ،خانواده و خيلی از کودکان کار و کارگرانی که تو به عشق اونھا متحمل زندان شدی+ میدونم که خيلیھا تو اين مدت که اعتصاب غذا کردی و االن يک ماه تو اعتصاب غذا ھستی ازت خواستند که اعتصاب غذا را بشکنی اما تو قبول نکردی ،اما تو بايد بمانی و ماندن تو ھم جسم سالم تری میخواھد ،من و مامان ھم از تو میخواھيم که به اعتصاب غذا پايان بدی چون ما بيشتر از بقيه از نظر عاطفی و احساسی به تو نياز داريم و بودن تو بزرگترين دلگرمی ماست حتی پشت ميلهھای زندان ،پدرم ما از تو تقاضا داريم که به اعتصاب غذا پايان بدی و دوست داريم اين تقاضای ما را رد نکنی. دوستت دارم پدر عزيزم به اميد آزادی تمام پدران در بند نيما ابراھيم زاده فرزند کارگر زندانی بھنام ابراھيم زاده*
شماره ١٢٠
١٣
بھنام ابراھيم زاده با گرفتن قول رسيدگی به خواستھايش به اعتصاب غذای خشک خود پايان داد
بھنام ابراھيم زاده از چھره ھای شناخته شده کارگری بدنبال ٢٠روز اعتصاب غذا در وضعيت جسمانی بدی بسر ميبرد. خصوصا اينکه بھنام سه روز است که در اعتصاب غذای خشک بسر ميبرد .و امروز صبح از ھوش رفته و او را به بھداری انتقال دادند .آخرين خبر اينکه زير فشار اعتراضات بھنام و خانواده اش و کارزاری جھانی و وعده مجدد مسئولين زندان گوھردشت برای رسيدگی به خواستھای بھنام در چھارشنبه اين ھفته، او با قبول وصل سرم به اعتصاب غذای خشک خود پايان داده است .اما بھنام اعالم کرده است که تا وقتی که به بند زندانيان سياسی گوھردشت ،سالن ١٢ منتقل نشود ،به اعتصاب غذای خود ادامه خواھد داد. بھنام به انتقالش به بند ١اندرزگاه رجايی شھر ،و پرونده سازی عليه او و زير پا گذاشتن قانون تفکيک جرايم معترض
است .بھنام ابراھيم زاده با نامه ای از درون زندان و توضيح وضع اسفناک اين بند صدای اعتراض ٧٠٠٠زندانی در اين زندان است. با کارزاری جھانی از خواست بھنام و اعتراضش حمايت کنيم .به بھنام اطمينان دھيم که ما صدای اعتراض او و ھمه زندانيان سياسی در سطح جھان ھستيم و بخاطر سالمت جانی اش از او ميخواھيم که به اعتصاب غذايش پايان دھد. بھنام ابراھيم زاده بايد فورا آزاد شود .او بايد تحت درمان و معالجه پزشکی قرار گيرد و در کنار فرزند بيمار و خانواده اش باشد. وضعيت بھنام ابراھيم زاده نگران کننده است .با کارزاری جھانی صدای بھنام ابراھيم زاده باشيم. کمپين برای آزادی کارگران زندانی ١دی ١٣٩٣ــ ٢٢دسامبر ٢٠١۴
د ن کارزار بھنام را آزاد کنيد طبق خبر منتشر شده از سوی کميته حمايت از شاھرخ زمانی بھنام ابراھيم زاده از چھره ھای شناخته شده و محبوب کارگری و عضو کميته پيگيری برای ايجاد تشکلھای کارگری و فعال دفاع از حقوق کودک ،در محاکمه ای دوباره او به ٩سال و نيم حبس ديگر محکوم شده است .او ابتدا در ٢۶آذر ماه توسط قاضی حکومت اسالمی احمد )صالح( دادگاھی شد .سپس در ٨دی ماه قاضی صلواتی يکی ديگر از قضات جنايتکار حکومت اسالمی بھنام را با اتھاماتی واھی و پاپوش دوزی ھای ساختگی چون اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم عليه امنيت کشور و ارتباط با سرپل مجاھدين )ھفت سال و نيم( ،فعاليت تبليغی عليه نظام و ارتباط با احمد شھيد ) ١٧ماه( و داشتن ماھواره محکوم به نه سال و نيم زندان شد .به اين حکم جنايتکارانه عليه بھنام وسيعا اعتراض کنيم. حکم قبلی بھنام ۵سال بود و ھم اکنون ۴ سال است که در زندان بسر ميبرد .جرم بھنام دفاع از حقوق کارگر ،حقوق کودک و انسانيت است .او را بخاطر اين دوباره دادگاھی کردند ،چون در زندان نيز ايستاده و صدای آزادی و انسانيت است. بھنام در طول مدت زندان بودنش زير فشار شکنجه ھای بسياری قرار گرفته است .او در جريان حمله وحشيانه به بند ٣۵٠اوين در سال گذشته به انفرادی ٢٠۴و بعد از آنھم به ٢٠٩و در آخر نيز به سالن ١٢رجايی شھر انتقال يافت .و از آنجا که وی را از سالن ١٢به بند زندانيان عادی انتقال داده بودند ،او دست به اعتصاب غذا زد .بدليل شکنجه ھايی که بر بھنام وارد شده است و بدنبال اعتصاب غذايی طوالنی اکنون وضعيت جسمانی او خوب نيست .در اين رابطه فرزندش نيما ا
١٤
شماره ١٢٠
د ن وضعيت بھنام ابراھيم زاده بشدت اضطراری است!
ادامه از صفحه پيش . . . براھيم زاده ،و تعدادی از زندانيان سياسی به اسامی شاھرخ زمانی -سعيد ماسوری- محمدعلی منصوری -صالح کھندل -ميثاق يزدان نژاد -جواد فوالدوند -اسدﷲ ھادی- رضا اکبری -مھدی فراھانی -عليرضا فراھانی -فريد آزموده -حشمت ﷲ طبرزدی -حجت ﷲ حاتمی -افشين حيرتيان -ايرج حاتمی -شاھين ذوقی تبار و نيز تشکل ھای مختلف کارگری از بھنام خواستند که به اعتصاب غذايش خاتمه دھد .کمپين ”بھنام آزاد کنيد“ ضمن تاييد اين درخواست ،از ھمگان خواستار اين شد که کنار بھنام باشند ،صدای اعتراض او در جھان باشند و به اين شکل به بھنام اطمينان دھيم که ما خواستھای او را در سطح جھان و ھمه جا پيگيری ميکنيم. وظيفه ماست که با کارزاری جھانی صدای اعتراض بھنام ابراھيم زاده و زندانيان سياسی باشيم .به حکمی که جديدا به بھنام داده شده اعتراض کنيم و خواستار آزادی فوری بھنام و ھمه کارگران زندانی و زندانيان سياسی از زندان شويم. کمپين بھنام را آزاد کنيد ،از روز دوازدھم ژانويه الى ھجدھم ژانويه را
ھفته حمايت از بھنام اعالم کرده است .از ھمگان دعوت ميکنيم که به ھر شکلى که ميتوانيد به اين کارزار بپيونديد .شما ميتوانيد با امضا طومارحمايت از بھنام ابراھيم زاده و خواستھايش ،با ارسال پيام ھمبستگی به صورت نوشته و يا تھيه کليپ ،با برپا کردن پيکت ھای اعتراضی در ھفته حمايت از بھنام شرکت کنيد. ۴ژانويه ٢٠١۵ــ ١۴دى ماه ١٣٩٣ ــ کميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى ــ کمپين برای آزادی کارگران زندانی ــ نھاد کودکان مقدمند
اگر به خواست او جواب داده نشود از فردا دست به اعتصاب غذای خشک ميزند! امروز ٥دی ماه ) ٢٦دسامبر( ،بيست و چھارمين روز اعتصاب غذای بھنام ابراھيم زاده است. بھنام ابراھيم زاده از رھبران شناخته شده و محبوب کارگری و فعال دفاع از حقوق کودک بخاطر انتقال خود به بند ١ اندرزگاه رجايی شھر از ١٢آذر )٣ دسامبر( که بند نگھداری زندانيانی است که مرتکب قتل شده و يا قاچاق مواد مخدر کرده اند ،در اعتراض است و خواھان فوری بازگشت به بند زندانيان سياسی ،سالن ١٢اين زندان است .بھنام در روز ٢٨آذر ) ١٩دسامبر( دست به اعتصاب غذای خشک زد و با وعده رسيدگی به خواستش روز اول ديماه ٢٢دسامبر به اعتصاب غذای خشک خود پايان داد .اما با گذشت ٥روز اين وعده محقق نشده است و بھنام اعالم کرده چنانچه تا فردا ٦ديماه ) ٢٧دسامبر( به خواستش رسيدگی نشود بار ديگر اعتصاب غذای خشک را از سر خواھد گرفت .اگر بھنام فردا به اعتصاب غذای خشک دست بزند ،جانش بشدت در خطر قرار ميگيرد .وضعيت بھنام اضطراری است با کارزاری جھانی به حمايت از بھنام بشتابيم و با دادن اطمينان به او، کاری کنيم که ناگزير نباشد که به اعتصابش ادامه دھد .جمھوری اسالمی در قبال جان بھنام ابراھيم زاده و ھمه زندانيان سياسی مسئول است .بھنام ابراھيم زاده بايد فورا آزاد شود .بھنام بايد تحت درمان پزشکی قرار گيرد .بھنام و ھمه زندانيان سياسی بايد فورا آزاد شوند. کمپين برای آزادی کارگران زندانی ٥دی ١٣٩٣ــ ٢٦دسامبر ٢٠١۴
شماره ١٢٠
١٥ مھراب دشتی
د ن
+در .%و /زش دروغ و & % $# 0ز# /ﯿ -+ است .دراين نوشته کوتاه قصدم اين است که نمونه ھايی از تزريق دروغ و خرافات و خشونت در ذھن کودکان را درکتاب ھای درسی نشان بدھم.
خشونت درجامعه معموال به دو طريق نظری و عملی نھادينه می شود .تزريق خشونت فقط به اين نيست که زد و خورد ھای خونين به صورت روزمره جلوی چشم مردم و به ويژه جلوی چشم کودکان اتفاق می افتد .تزريق خشونت و عادی جلوه دادن آن فقط از راه ترتيب دادن صحنه ھای اعدام در کوچه و خيابان و جلوی چشم مردم و بويژه کودکان انجام نمی گيرد .فقط کشتن حيوانات درمال عام و در حضور کودکان ،خشونت را عادی جلوه نمی دھد .کودکان و دانش آموزان فقط از طريق تنبيھات بدنی و روحی در معرض خطر خشونت نيستند .بلکه سيستم ھای آموزشی ايدئولوژيک ھمزمان با اين جنايات و حتی قبل ازآن ،خشونت را از راه رسانه ھا اعم از راديو و تلويزيون و فيلم ھا و بازيھای کامپيوتری و بطور سيستماتيک و اداری تر ،از راه کتابھای درسی و غير درسی در ذھن کودکان آماده سازی می کنند. در اين زمينه مقاالت زيادی نوشته شده است .البته تکرار اين نوشته ھا الزم
دراين نوشته نگاھی به کتابھای فارسی پايه چھارم و ششم دبستان خواھم داشت. ١ــ کتاب فارسی )خوانداری( چھارم دبستان /چاپ ١٣٩٣ کتاب فارسی اين پايه طبق معمول ،با صلوات و دعا و خداشناسی شروع می شود و در صفحه ھای ٢٣تا ٢٧در درسی تحت عنوان "بخوان و بيندش"، داستانی را چاپ کرده به نام " درجست و جو" که نويسنده اش سميه جاللی است. البته زير نام نويسنده اين عبارت چاپ شده است" :نام اين نويسنده پيش از پذيرش دين اسالم ،کلر ژوبرت بوده است" .تا اينجای کار چندان عجيب نيست .اما چند درس جلوتر که می رويم، يعنی در درس ششم داستان آرش کمانگير آورده شده که مخلوطی از نثر و شعر است .اين درس در دوران پھلوی ،با ھمين نام ولی به زبان شعر بود .شعر اين درس ھم از شاعر بسيارمعروف ايران يعنی سياووش کسرايی بود. اما جمھوری اسالمی دراين درس ،قسمت ھايی از شعر کسرايی را آورده با اين تفاوت که در پايان درس ،نامی از کسرايی نيست .انگار که داستان آرش کمانگير ،نويسنده ندارد! درداستان "جست و جو" نه تنھا نام و فاميلی نويسنده را ذکرکرده بلکه با رنگ ديگری تاکيد کرده که نويسنده اش قبال مسيحی بوده و مسلمان شده است ولی نام کسرايی – شاعر مشھوری که نامش با
داستان آرش تداعی می شود را حذف کرده است .اينگونه تحريف و دزدی ادبی و علمی فقط از جمھوری اسالمی و ماموران کتاب نويسش برمی آيد. سانسورچيان سازمان کتابھای درسی نمی دانند که اگر پدران و مادران دانش آموزان پرده از سانسور آشکار آموزش و پرورش برندارند ،ديری نمی گذرد که کودک بزرگ می شود و در مطالعات سانسور ماموران آزادش متوجه دروغ و ِ قيچی بدست جمھوری اسالمی خواھد شد. اين فقط نمونه ای کوچک از تحريف و سانسوری است که حکومت بطور شبانه روزی مشغول آن است. ٢ــ کتاب فارسی )خوانداری( ششم دبستان /چاپ ١٣٩٣ در اين کتاب ھم بعد از دو درس درقالب شعر و نيايش و يک حکايت درباره شناخت فلسفی ،داستان ھفتخوان رستم را آورده است .دراين درس که پُر از جنگ و خون و خونريزی است از قول فردوسی آمده است: ميانش به خنجر به دو نيم کرد دل جاودان زو پُر از بيم کرد بزد تيغ و بنداخت از بَر ،سرش فرو ريخت چون رو ِد خون از َبرش کودکی که ھنوز يک ماه از بازشدن مدرسه اش نمی گذرد ،ناگھان با صحنه ھايی از آدمکشی و وحشيگری روبرو می شود .با خنجر ،کسی را از وسط دو نيم کردن و سر و گوش و دماغ بريدن و رودھای خون جاری کردن ،کاری است که آدمکشان حرفه ای امروز با نام طالبان و القاعده و حزب ﷲ و بوکوحرام و داعش و بقيه جک و جانورھای دست
١٦ ادامه از صفحه پيش . . . پرورده ی اسالم در قرن بيست و يکم به نمايش گذاشته اند. ھدف طراحان آموزشی و نويسندگان کتابھای درسی از آوردن درسھای جنگی و خشونت بار اين است که کشتار سازمانيافته خود را موجه جلوه دھند و وانمود کنند که خونريزی و قتل و جنايت، فقط مربوط به حکومت اسالمی در قرن ٢١نيست .اين جنايات ،ريشه در تاريخ دارد! و اديبانی مانند فردوسی پاکزاد! آن را نقل کرده اند .تازه ،اين خونريزی به مبارک پھلوان ايرانی يعنی جھان دست ِ پھلوان رستم دستان صورت گرفته و لذا برحق است و آنان که دو نيم شده اند و از خونشان ،نھرھا جاری شده ،دشمنان ايران بوده اند و سزای دشمن ھم ھمين
مھراب دشتی
بخش بزرگی از جھان ،جای امنی برای کودکان نيست .در ماھی که گذشت عالوه بر فشارھا و جنايت ھايی که نسبت به کودکان صورت گرفت ،چند حادثه
شماره ١٢٠ است! اين يعنی آبرو خريدن برای مشتی آدمکش حرفه ای و شستشوی ذھن کودکان و نوجوانان.
شستشوی مغزی توسط نويسندگان و کنندگان کتابھای درسی جمھوری تدوين ِ اسالمی به ھمين جا ختم نمی شود. درھمين کتاب ،چند صفحه جلوتر مطلبی از )امام (! محمد غزالی آورده اند به نام
د ن "انواع مردم" که مردم از سه جنس اند: بعضی از مردم چون غذا ھستند که وجودشان برای ما الزم است .بعضی چون دارو ھستند که فقط گاھی به آن ھا نياز داريم .برخی ديگر مانند بيماری ھستند که ما ھرگز به آن ھا نيازی نداريم! دانشمند مورد قبول جمھوری اسالمی، مردم را تا حد آبگوشت و ساندويچ و قرص و کپسول و آبله و وبا پايين می آورد .برای ھمين است که مردم برای حکومت اسالمی ارزشی ابزاری دارند و به ھيچ انگاشته می شوند .با اين ادبيات و تربيت اسالمی است که معلم گزينش شده جمھوری اسالمی ،دانش آموز را وادار می کند تا دست خود را درون کاسه سنگ توالت فرو کند*.
دﯾ ار 2د ن!
جنايت بار در راس اخبار دنيا قرار داشته که قلب ميليون ھا نفر از مردم را به درد آورده است .اين جنايت ھا فھرست وار عبارتند از:
– ١شکنجه کودکان در مدارس ايران اين حادثه در بشاگرد دور و فقير ،يا در کوھستانھای صعب العبور چھارمحال و بختياری ،اتفاق نيفتاده بلکه در بيخ گوش تھران – پايتخت جمھوری اسالمی – صورت گرفته است .پاسدار -معلمی در يکی از مدارس پاکدشت در ٢٠کيلومتری جنوب شرقی تھران به بھانه اين که ٦نفر از دانش آموزان مھاجر افغانستانی، تکليف شب را انجام نداده اند ،به مبصر کالس دستور می دھد تا دانش آموزان "خاطی" را به توالت مدرسه ببرد و دانش آموزان ،دست شان رادر کاسه توالت فرو کنند! حرکت جنون آميز اين پاسدار – معلمشان می دھد که جمھوری اسالمی ،چه جانورانی را در لباس معلم بجان بچه ھا انداخته است .اين نمونه ای است از
١٧ ادامه از صفحه پيش . . . ھزاران جنايتی که در حق کودکان روا داشته می شود. درمدارس جمھوری اسالمی بجای دانش و دوستی و انسانيت ،روشھای تحقير کردن دانش آموزان ،آموزش داده می شود. در مدارس جمھوری اسالمی بجای اعتماد به نفس و آزادگی و گذشت و صفتھای نيک انسانی ،شيوه ھای کينه ورزی ،عقده ای گری ،انتقام و شکنجه آموزش داده می شود. در مدارس جمھوری اسالمی ،به محض ورود کودکان ،روند فاسد شدن شروع می شود .اين تحقير و شکنجه ھای روحی نتايج فاجعه باری در کودکان بجا خواھد گذاشت .اصول تربيتی! جمھوری اسالمی با دست زدن به اين شيوه ھا بدنبال چه چيزی است؟ جز آنکه می خواھد بذر کينه را در ذھن بچه ھا بکارد!؟ مروجين اين رفتاراسالمی انتظاری جز تبديل کردن کودکان پاک به آدمھای کينه ورز و انتقامجو ندارند. ايدئولوگھای خشونت بر کودکان در آموزش و پرورش سعی دارند ،گزينه ھای کثيف و ضدانسانی خود را روی کودکان مھاجر و پناھنده امتحان کنند. زيرا به گمان اين جانيان ،کودکان مھاجر و پناھنده افغانستانی کمترين دفاع را دارند.
– ٢کشتار کودکان در پيشاور درھمسايگی جمھوری اسالمی ايران، گروھی که بوسيله آموزشھای ضد بشری اسالم سياسی تفنگ به دست گرفته اند و
شماره ١٢٠ سالھاست که به کشتار مردم مشغولند، ١٣٢نفر از دانش آموزان و ٩نفر از معلمان و کادر اداری يک مدرسه را به رگباربستند و کشتند تا ضمن ترويج خشونت در جامعه ،خشم کثيف خود را به کودکان ومردم نشان دھند و رعب و وحشت ايجاد کنند .اين گروه اسالمی قبال به تيمھای آبله کوبی کودکان در شھرھا و روستاھای پاکستان حمالت مرگبار داشته است .گروه طالبان پاکستان تحت تاثير نگاھھای ارتجاعی و ايدئولوژيک دست به اين جنايت زده اند تا جامعه ی ناامن پاکستان اسالمزده را نا امن تر نشان دھند وبا ترسی که ايجادمی کنند بچه ھا را از رفتن به مدرسه و مجھزشدن به علم و دانش محروم سازند چون که می دانند اسالم سياسی و انتحاری درفضاھای آلوده به جھل وخرافات رشد خواھد کرد .اين جنايت درحالی رخ می دھد که تالش ھای انساندوستانه مالله يوسف زی بصورت جنبشی مردمی برای سوادآموزی در پاکستان درآمده است و بسياری از مردم و رجال علمی را با خود و جنبش خود ھمراه کرده است .اختالفات سياسی در درون حاکميت پاکستان که سرشار از تبعيض و دزدی و قوم پرستی و قاچاق و اعتياد و فحشا و فقر تحميلی به مردم است از يک طرف و گروھھای فشار و باندھای جنايتکار و آدمکش از طرف ديگر دست در دست ھم داده اند و عرصه را بر زندگی مردم و بيشتر از ھمه زندگی و آسايش را از زنان و کودکان سلب کرده اند. – ٣قتل کودکان در استراليا در ايالت کوئيزلند استراليا ٦ ،کودک دريک خانه به طرز فجيعی کشته شدند که ٤نفر از آن ھا خواھر و برادر بودند. پليس ،چند روز بعد از وقوع جنايت – آن ھم – بنا به گزارش اھالی محل درمحل جنايت حاضرشده و ادعاکرده که عمليات
د ن گسترده ای برای پيدا کردن قاتل يا قاتلين شروع کرده است. کودکان در خانه شان ھم امنيت جانی ندارند درحالی که ساالنه ميليارد دالر خرج پليس می شود تا مثال امنيت مردم را تامين کنند. با توجه به جناياتی که در يک ماه گذشته نسبت به کودکان صورت گرفته ،فارغ از اين که جانيان درچه جامعه ای نشو و نما پيدا کرده اند ،فارغ از اين که اين جنايات درچه جامعه ای رخ داده است ،بيانگر نکاتی است که اھم آن بشرح زير است: الف – کودکان ،بی دفاع ترين شھروندان جھان يشمارمی روند .جانيان از ھمين حلقه ضعيف استفاده کرده و فجايع خود را اجرا کرده اند. ب – جھان با ھمه ثروت و امکانات و تجھيزات و فناوريھای موجود برای پيشگيری از جرائم و جنايات ،جای امنی برای مردم و بويژه برای کودکان نيست. ج – دنيايی که توسط مناسبات سرمايه داری و به طرز بسيار بدی اداره می شود عالوه بر آن که زندگی را بر ٩٩درصد از ساکنان کره زمين سخت و تنگ کرده است ،بوسيله فقر و جنگ و اعتياد ی که به مردم جھان تحميل کرده ،بيشتر از ھرکسی ،کودکان را آماج حمله ھای خود قرارداده است*.
١٨
شماره ١٢٠
د ن
ا ,ام د ن "#ﯾ 5 6رت "ﯿ $در اﯾ ان
حسام يوسفی
مجازات اعدام در قوانين جمھوری اسالمی نھادينهشده است بهگونهای که پايهھای اساسی حکومت را تشکيل میدھد .در کنار فقر و نابرابری اقتصادی و اجتماعی ،اعمال خشونت به زنان و کودکان ،نبود آزادیھای فردی و اجتماعی ،سرکوب گسترده معترضين و مخالفين سياسی عدم وجود آزادی مطبوعات و انتشارات و آزادی بيان ... اعدام ھم يکی از ابزار سرکوب اين نظام بهحساب میآيد. اعدام امری سياسی و شنيع است که در نظامھای ديکتاتور و توتاليتر مانند ايران برای ايجاد رعب و وحشت در جامعه به کار گرفته میشود .به نمايش گذاشتن قدرت حاکمين است .اين قدرتنمايی در اشکال مختلف نمود پيدا میکند؛ اقشار، جنسيت و سنين مختلف جامعه را در برمیگيرد .موضوع موردبحث سنين مشخصی ھست که کودکان زير ١٨سال
است .توليد و بازتوليد خشونت در جامعه مکرراً اتفاق میافتد .نزاعھای خانوادگی و خيابانی تا خشونتھای دولتی که نسبت به جامعه اعمال میشوند .نابرابری و شکاف طبقاتی عظيم و فقر فرھنگی در ساختار اجتماعی که آگاھانه توسط حاکمين نماينده سيستم سرمايهداری به جوامع تحميل میشود میتوانند از عوامل اصلی ايجاد خشونت باشند .در حاکميتی که دستگاه قضايی آن بر اساس قوانين اسالم و شريعه است؛ سن قانونی برای پسران ١٥سال قمری ) ١٤سال و پنج ماه شمسی( و برای دختران ٩سال قمری ) ٨سال و ٨ماه شمسی( در نظر گرفتهشده است .بر ھمين اساس دختران در سن ٩سالگی و پسران در سن ١٥ سالگی قانونا و شرعا ً میتوانند ازدواج کنند و سن قانونی مجازات در دستگاه قضايی برای دختران و پسران ٩و ١٥ سال است .درحالیکه طبق پيماننامه حقوق کودک سن قانونی کودکان ١٨سال تعريفشده و ١٤٠کشور اين پيماننامه را امضا و آن را به اجرا درآوردهاند. اعدام کودکان کودکان قربانی خشونتھای اجتماعیاند که بهمراتب آسيبپذيرتر از ديگر اقشار جامعه ھستند .در جامعهای ديده به جھان
میگشايند که ابتدايیترين حقوق انسان ناديده گرفته میشود .خود تحت خشونت خانوادگی و اجتماعی قرار میگيرند و مورد تعرض و تجاوز جنسی ھستند .در جامعهای پرورده میشوند که بهجای تحصيل رايگان بر اساس استانداردھای جھانی قرآن و قوانين شريعه در گوشھای آنان نجوا میشود .حکم اعدام درمألعام بدون محدوديت سنی اجرا میشود؛ تفريح و بازيشان بازی اعدام میشود .چاقوکشی و قمهکشی را از مراسمھای مذھبی که درمألعام اجرا میشوند میآموزند و ساالنه در اثر نزاع باھم سن و سالھای خود چندين قربانی به خود میگيرد و خود به اعدام محکوم میشوند .به اين شيوه است که طرح بازتوليد خشونت در بين اين قشر سنی مشخص موفق از آب درمیآيد. مادهی ٣٧کنوانسيون حقوق کودک، مجازات اعدام برای افراد زير ١٨سال را منع کرده و ايران نيز اين کنوانسيون را به رسميت شناخته است از سال ٢٠٠٩فقط سه کشور ايران ،عربستان و سودان به اعدام کودکان دستزدهاند .در ايران با آمارھای بااليی از اعدام کودکان روبهرو ھستيم که توجه شمارا به اين آمارھا در زير جلب میکنم: سال ٢٠٠٩دستکم ٥نفر را که ھنگام ارتکاب جرم زير ١٨سال بوده اعدام کردهاند. مال گل حسن شھروند افغانی ٢١ژانويه ٢٠٠٩به جرم قتل اعدام شد او ھنگام ارتکاب جرم ١٧ساله بود. دالرا دارابی به جرم قتل ١مه سال ٢٠٠٩اعدام شد او ھنگام ارتکاب جرم ١٧ساله بود.
١٩
علیجعفری ٢٠مه سال ٢٠٠٩اعدام شد. او ھنگام ارتکاب جرم زير ١٨سال بود. بھنود شجاعی به جرم قتل ١٢اکتبر سال ٢٠٠٩اعدام شد او ھنگام ارتکاب جرم ١٧ساله بود. مصلح زمانی در ١٧دسامبر سال ٢٠٠٩اعدام شد .او در ھنگام ارتکاب جرم ١٧ساله بود. سال ٢٠١٠دستکم يک نفر را که ھنگام ارتکاب جرم زير ١٨سال بوده اعدام کردهاند. محمد به جرم قتل در ١٠ژوئيه سال ٢٠١٠اعدام شد او ھنگام ارتکاب جرم ١٧ساله بود سال ٢٠١١دستکم چھار نفر که زير سن ١٨سال بودهاند به قصاص محکومشدهاند دو نفر از آنان در زمان اعدام زير ١٨ سال بودهاند. عليرضا مال سلطانی ١٧ساله به جرم قتل در ٢١سپتامبر سال ٢٠١١در مال عام در کرج به دار آويخته شد. ا.ن در سال ٢٠٠٨ھنگامیکه ١٧سال داشت ،به جرم تجاوز و قتل به اعدام محکوم شد او در ماه آوريل در شھر بندرعباس ھمراه با سه نفر ديگر درمألعام بدار آويخته شد. ب .ه او شريک جرم ا.ن .بوده و در زمان ارتکاب جرم ١٧سال داشته است.
شماره ١٢٠ وی در ماه آوريل در شھر بندرعباس ھمراه با سه نفر ديگر درمألعام بدار آويخته شد. حميد ھاشم در زندان اھواز ھمراه با ۵ نفر ديگر اعدام شد. وحيد مسلمی به جرم حمل مواد مخدر در ١٨سپتامبر اعدام شد .اين شھروند افغان در ھنگام ارتکاب جرم زير سن ١٨سال بوده است. سازمانھای حقوق بشری ايران در سال ٢٠١٢اعدام ھيچ کودک زير ١٨سالی را ثبت نکرده است .در اين سال اعدام کودکان بهصورت علنی اعالمنشده است و به ھمين دليل آمار دقيق در دست نيست. سال ٢٠١٣دستكم ٩کودک که در ھنگام ارتکاب جرم زير ١٨سال بودهاند اعدام شدند .در تمامی اين ٩مورد زندانيان به قصاص محکومشده بودند. مرتضی پسر ١٨سالهای که در ماه سپتامبر سال ٢٠١٣در زندان کازرون اعدام شد ،او در ھنگام ارتکاب جرم ١٤ ساله بود. پسر ١٨سالهای که در فوريه سال ٢٠١٣ در زندان وکيلآباد مشھد به دار آويخته شد ،او به يقين ھنگام ارتکاب جرم زير ١٨سال سن داشت و به جرم قتل اعدامشد.
ايرج نصيرى در زندان اروميه به دار آويخته شد .او ھنگام ارتکاب جرم ١٥ ساله بود و به اتھام قتل به اعدام محکوم شده بود و بعد از شش سال انتظار اجرای حکم در ١٨دسامبر ٢٠١٣اعدام شد. در شش ماه نخست سال ٢٠١٤دستکم ٨
د ن نفر که ھنگام ارتکاب جرم زير ١٨سال بودهاند اعدام شدند. قابل توجه است که آمار ذکرشده آمار کودکان اعدام شدهای است که بصورت علنی در ايران به اجرا درآمده است.
وضعيت کودکان در زندان کودکانی که زير سن قانونی مرتکب جرم میشوند دربندھای عمومی ھمراه با ديگر متھمين بزرگسال در زندان نگھداری میشوند .عموما ً کودک دستگيرشده در زندان فقط ترس شکنجه و مجازات از سوی دستگاه قضايی را ندارد بلکه او روزانه در فضای زندان مورد آزار و اذيت قرار میگيرد و ھرلحظه با استرس تجاوز جنسی به خود به سر میبرد. شکنجه و تجاوز جنسی از خشونتھای آشکاری ھستند که در زندان توسط بازجو ،زندانبان ،مأمورين زندان و زندانيان به کودکان اعمال میشود. کودکانی که جرمشان سبکتر است و به اعدام منجر نمیشود و از زندان آزاد میشوند درواقع ھيچوقت به زندگی نرمال و انسانی خود برنمیگردد ،بلکه اين سيستم آگاھانه درون زندان يک قاچاقچی مواد مخدر ،عقدهای ،قاتل و يا جانی را پرورشش داده است و آن را به درون جامعه بازمیگرداند. نقض صريح حقوق کودکان مجرم بهوضوح در سيستم قضايی جمھوری اسالمی ديده میشود .درواقع تحت حاکميت حکومت اسالمی در ايران کودکان در ھيچ کجای جامعه امنيت ندارند*.
شماره ١٢٠
٢٠
د ن
& $# 0در /ارس اﯾ ان گفتگوی تلويزيونی افسانه وحدت ،با مانلی سدا از فعالين دفاع از حقوق کودکان افسانه وحدت :چرا و چطور بyه راحyتyي در مدارس چنين اتفاقاتی مي افتد؟ مانلی سدا :بعد از انقالب مسئله تغيير حکومت و شرايط ،مسلما آموزش و پرورش را ھم زير و رو کرد .نحوه کودک آزاری يا تنبيه که امروز در مدارس شاھدش ھستيم و متاسفانه اين بار بچه ھای افغانستانی گرفتارش شدند، سالھاست که در مدارس ادامه دارد. اصوال از پايه ،نحوه آموزش به بچه ھا و برخورد با آنھا غير انسانی و غلط و بھت ر بگويم فاجعه آميز است و يک ب خ ش ی از آن موثر بر باورھای مذھبی است و ب ق ي ه اش ھم شکنجه گاھی تمام عي ار اس ت ک ه تمام کودکانی که توان مالی برای تحصي ل را دارند ،ح داق ل ده ،ي ازده س ال ب ا اي ن شرايط بروبرو ھستند و تجربه می کنند. اسم اي ن رف ت ارھ ا و خش ون ت ھ ا را ح ت ی نميت وان ب ه اص ط الح "ت ن ب ي ه" گ ذاش ت، مضاف براينکه تنبيه ک ودک خ ودش ي ک رفتار رد شده و غير قانونی است. در مدارس ايران اکثر وقت ھ ا ب چ ه ھ ا را بدون اينکه حتی به اصط الح "خ ط اي ی" مرتکب شده باشند ،اصطالحا مورد تن ب ي ه يا در واقع شکنجه ق رار م ی دھ ن د .ب رای مثال در دھه شصت و شروع جنگ ھشت ساله ،جنازه شھدا را ب ه م دارس اب ت داي ی می آوردند و ک ف ن ھ ا را در ح ي اط م ی گذاشتند و بچه ھ ا را از ک الس درس ب ه حياط می آوردند که باالی سر اجساد نماز بخوانند .ي ک ن م ون ه دي گ ر ب رن ام ه ھ ای مذھبی و آم وزش ن ظ ام ی س خ ت ب رای پسران است .يا بازديد تمام کي ف دخ ت ران برای پبدا کردن يک گل سر رنگی م وی سر .حاال رسيديم به امروز که ي ک م ع ل م
بچه ھا را وادار به اين کار کرده است در جواب سوال شما الزم است بگويم که اي ن مسايل به راحتی اتفاق می افتد ،چون خود آموزش و پرورش می خ واھ د ک ه ات ف اق بيفت د .آم وزش و پ رورش ي ک س ازم ان کامال ضد آم وزش و ض د دان ش آم وزان است و از ھيچ کاری برای آزار و اذي ت آنھا تا به حال دريغ نکرده است. اين ھمان آم وزش و پ رورش ی اس ت ک ه ب چ ه ھ ا را ھ ر س ال ب ه دل ي ل ک م ب ود امکانات ،زنده زنده در آتش بخ اری غ ي ر استاندارد می سوزاند .اين ھ م ان آم وزش و پرورشی است که تفکيک جن س ي ت ی را از دوران دبستان انجام می دھد. اردوھای اجباری ،ھر سال چ ن دي ن ب ار باعث مرگ دان ش آم وزان م ی ش ود .ب ا لوله پوليکا تنبيه م ی ک ن د و ب دون ق ب ول مسئوليت و ب دون پ اس خ گ وي ی در ق ب ال خانوده ھا و مردم به اين کارھا ادام ه م ی دھد .با شھريه ھای کالن ب اع ث م ی ش ود بچه ھا از تحصيل باز بمان ن د .ش راي ط را برای آنھا ناامن کرده است .می گوين د ک ه مدرسه خانه دوم بچه ھاست ،ولی در حال حاضر به يک ی از ن اام ن ت ري ن م ک ان ھ ا برای بچه ھا تبديل شده است. پدر و مادرھايی که توانايی مالی دارن د ي ا با سختی کودکشان را روانه مدرسه م ی کنند واقعا ھيچ اعتمادی ندارند و نميدانن د که چه اتفاقی ممکنه ب ر س ر ک ودک انش ان بيايد. چ ن دی پ ي ش ھ م ت ج اوزی در ي ک ی از مدارس صورت گرفت و با وج ود اي ن ک ه قضيه رسانه ای ھم شد ،مسئولين تا ج اي ی که ممکن بود سعی ک ردن د م اج را را ک م رنگ و پنھان نگه دارند .سکوت پدران و م ادران ،س ک وت ج ام ع ه در ق ب ال اي ن
م وض وع بس ي ار ن اراح ت ک ن ن ده اس ت. درست که در ايران اص وال ج اي ی ب رای شکايت وجود ندارد ،اما نبايد ساکت مان د، چون ک ه ص دم ات اي ن س ک وت را نس ل بعدی و در حال رشد جامعه خواھد ديد. آيا شرايط انتخاب يك معلم در اين نوع حوادث موثر است؟ آنھا چطور انتخاب می شوند؟ ــ مسلما معيارھای انتخاب آموزگار و شرايط انتخاب کردن آن بسيار در اين موضوع دخيل است .جدا از اين مسئله که معلمان آموزش و پرورش خودشان ھم تحت فشار ھستند و مشکالت زيادی از جمله حقوق ،شرايط کاری شان دارند ،اما بخاطر اينکه موضوع االن چيز ديگری است ،وارد اين بحث نمی شوم .اموزش و پرورش تعدادی معلم قراردادی دارد که اکثر با نامه و سفارش شده ھستند. اگر به فرم ھا و شرايط استخدام نگاه کنيد اصال مسئله ی آموزش مطرح نيست، مثل ھميشه شرايط مذھبی شخص ،تعدد دوستان و آشنايان و خيلی مسايل جانبی ديگر دخيل است .کسی سالمت روحی يک معلم را در آغاز کار کنترل نمی کند و به راحتی يک شخص بيمار به عنوان معلم وارد کار می شود و دستشان کامال برای آزار و اذيت بچه ھا باز است و کسی نظارتی ندارد .وای بحال بچه ای که خانواده اش ھم دقتی روی اين موضوعات نداشته باشند و او را حمايت نکنند و پيگير مشکالتش نشود. آنوقت چقدر يک شخص راحت می تواند يک کودک را وادار به چنين حرکتی کند. اين چه آموزش و پرورشی است؟ آيا در اين مدرسه ھيچ کس نبوده؟ کسی صدای
٢١ ادامه از صفحه پيش ... آنھا را نشنيده!؟ اينھا ھمان مدير ،ناظم و مسئول پرورشی مدرسه ھستند که ھمه کيف و وسايل بچه ھا را زيرو رو می کنند .حاال مدير مدرسه خيلی راحت به خانواده ھا اعالم کرد که ساکت بمانند تا مبادا مدرسه بچه ھا به اين خاطر تعطيل بشود .مدرسه که سھل است ،تمام ادارات و سازمانھای مسئول و مربوط که مسبب چنين فجايعی ھستند ،بايد تعطيل بشوند. اين موضوع قابل چشم پوشی نيست .بايد مدير آن مدرسه از کار برکنار بشود .بايد آن شخص به اسم معلم بازخواست بشود. وضعييت تحصيل برای پناھندگان چگونه است؟ ــ من در مورد آزار دانش اموزان توسط مسئولين مدرسه ،روی اينکه اين بچه ھا مھاجر بودند ،پناھنده بودند تاکيد نمی کنم. به اين دليل که اين مشکل ھمه گير است و ھميشه بوده .ھمه بچه ھای ما از جمله خود ما وقتی که بچه بوديم با آن درگير بوديم .ولی مطمئنا مسئله تبعه خارجی بودن در کشور ما بسيار شرايط را سخت تر و پيچيده تر می کند. در يکی از ھمين برنامه ھا صحبت کوتاھی در مورد وضعييت تحصيلی کودکان مھاجر داشتيم .راجع به شھربه مدارس و مشکالت آنھا صحبت کرديم و حاال اين خبر رسيده :بعد از شروع سال تحصيلی و اينکه قرار بود از اتباع خارجی شھريه ای دريافت نشود .بخشنامه ای مبنی بر دريافت شھريه به اداره ھای کل ابالغ شد که طبق آن معادل سه ميليون ﷼ مديران مدرسه در ھنگام ثبت نام بايد از والدين آنھا دريافت کنند که مسلما برای آنھا مقدور نيست. اين اقدام ھم موجب اعتراضاتی از طرف خانواده ھای افغانستانی شد و جلوی در کميساريای عالی سازمان ملل در تھران تجمع کردند و در قم ھم اعتراض کردند. بخش اعظم اتباع خارجی افغانستانی
شماره ١٢٠ ھستند و شرايط زندگی مناسبی ندارند. آنھا معموال در جنوب شھر تھران يا حوالی آن زندکی ميکنند .مشاغل سختی دارند و ھمه ما می دانيم که بچه ھا ھم کار می کنند و در کنار کار درس می خوانند. نسل دوم آنھا نسلی است که در ايران متولد شده و در واقع ايرانی ھستند ،اما ھنوز در جامعه پذيرفته نشدند .در حال حاضر حدود سه ھزار و سيصد دانش آموز افغان در مدارس مشغول به تحصيل ھستند که مسلما نيازمند اين ھستند که رايگان تحصيل کنند و خود دولت ھم به راحتی اعالم کرد که تا بحال با کمکھای مردمی توانستند درس بخوانند و از حاال به بعد بايد شھريه پرداخت بکنند. يک دانش آموز نيازمند چه نوع آموزش و روش تحصيلی است؟ ــ بچه ھا نيازمند يک آموزش سالم در يک محيط آرام و امن ھستند .بايد آموزشھای متنوعی ببينند .چيزی که اصال در ايران وجود ندارد .الزمه ی کار با بچه ھا حتما بايد دارای يک متد و برنامه ريزی قوی باشد .بايد خالقانه باشد و با توجه به تغيير نسل عوض بشود. بچه ھای ايران نه تنھا از خيلی چيزھا محروم ھستند ،بلکه از وجود رنگ و نقاشی و موسيقی و ورزش و بطور کل ھنر و فرھنگ در مدارس محروم ھستند. از معاشرت با ھمديگر ھم محرومند. آموزش ھای فرھنگی و ھنری که مسال جانبی تحصيلی ھستند ،بايد در برنامه درسی گنجانده بشوند .برای مثال موسيقی با تمام ابعاد گسترده اش و نه فقط به منظور نواختن يک ساز ،ميتوان خيلی چيزھا از آن آموخت. از جمله انجام کار گروھی ،پيدا کردن تمرکز و تجربه ھای متفاوت ،شادی و ھيجان ،رقص و حرکات ريتميک و قبول مسئوليت که به بچه ھا روحيه ی سالمی می دھد .در اکثر کشورھا مسئله مشق و حل تمرين و خواندن و نوشتن کتابھای
د ن قطور آموزشی يا بسيار کم شده و يا متوقف شده است. آنوقت در کشور ايران دست بچه را برای نياوردن دفترچه مشق در توالت می کنند. بچه ای که فقط بايد بھترين زمان را با معلم و ھم شاگردی ھايش بگذراند .درگير چنين اتفاقاتی می شود .حکومت ھنر و ورزش را کال از برنامه ی آموزشی سالھاست که حذف کرده و فقط عالقمندان پيگير اين کارھا ھستند .در حاليکه بچه ھا چه موسيقی و چه ھر کار فرھنگی ديگری را بايد در حد ابتدايی در مدرسه آموزش ببينند و تجربه کنند تا بعدھا بتوانند برای ادامه دادن آن خودشان انتخاب کنند .غالبا در سيستم آموزشی ايران ھيچ جايی برای پرورش خالقيت وجود ندارد .مسئله مالی و تورم وحشتناک باعث می شود که ھمه کمتر و کمتر به اين مسايل بپردازند و اگر فقط برای خانواده مقدور باشد ،بچه ھا را برای تحصيل به مدرسه بفرستند ھمين کافی است. بحث آموزشی می تواند بسيار گسترده باشد .ما متاسفانه در ايران مثل بقيه مسايل تنھا به دنبال حقوق اوليه کودک ھستيم .دنبال اينکه او را از خيابانھا نجات بدھيم و سر کالس درس برگردانيم. دنبال اينکه شھريه را برايشان رايگان کنيم .در اين ميان ما خيلی مديون معلم ھای فداکاری ھستيم که در مناطق محروم و در شرايط سخت حاضر می شوند به بچه ھا درس بدھند. روحيه کودک اصال مورد بحث نيست و اھمييتی داده نمی شود .خوشحالی ،شادی و ھيجان و اجازه ی بيان احساساتشان و اجازه اينکه بزرگ شدن را تجربه کنند. کودکان ما گرفتار شرايطی ھستند که کودکی را ھم تجربه نکرده ،با ھزاران آسيب به بزرگی می رسند .برعھده ما و ھمه فعالين است که ھمچنان در اين عرصه کوشا باشيم*.
شماره ١٢٠
٢٢
د ن
چرا می گويم کودکان مذھب ندارند!
احسان رياحی
چندروز پيش با يکی از دوستانم که در مھدکودکی که بيشتر کودکان مھاجر ھست کار می کند درحال قدم زدن بوديم و طبق معمول ھميشه به کتابفروشی رفتيم,درحالی که در ميان قفسه ھا کتاب ھا را ديد ميزديم ناگھان دوستم گفت به سمت قفسه کتابھای کودکان بريم تا برای دو شاگردش کتابی بخرد. يکی از کتابھای که انتخاب کرد کتاب انجيل برای کودکان بود که داستانھای انجيل نوشته بود ھمراه با عکس ھا و نقاشی ھای رنگارنگ و زيبا که کودکان را به سمت خود جلب می کرد. وقتی دوستم خواست اين کتاب را بخرد از او خواستم دست نگاه دارد و بريم باھم قھوه ای بخوريم و گپی بزنيم بعد اگر خواست دوباره بيايم و اين کتاب رو بخريم. در حالی که در کافی شاپ منتظر آماده شدن قھوه بوديم,سر صحبت را باز کردم و گفتم: ــ فکر نمی کنم از اخبار داعش بی خبر باشی. ــ نه می خونم اخبارش رو. ــ پس می دونی که چقدر دختروپسرھای زيادی با سنين کمتر از ٢١سال از کشورھای گوناگون جذب داعش شدن. ــ آره می دونم. ــ وقتی به پيشنه اين بچه ھا نگاه می کنی غالبا يا در سن کودکی ھمراه خانواده مھاجرت کردن يا از يک پدرومادر مھاجر زاييده شدند.
اين بچه ھا بخاطر تفاوت رنگ پوست و مو ھميشه در ميان دوستان خود مورد سوال قرار می گيرند که تاثير بسزای در ذھن آنھا می گذاره. و باعث می شه تا آنھا در سنين نوجوانی دنبال پيشينه خود بگردن که از کجا آمدن ويا چرا آمدن.بشتر پناھندگان در دو دھه گذشته از کشورھای اسالمی بودن؛ پس يکی از مسيرھای که اين بچه ھا در پيش ميگيرند راه مسجد برای پيداکردن پيشينه خودشان است. و با توجه به وضعيت زندگی سخت در زمان موجود و نارضايتی عمومی مردم جوامع مختلف از وضعيت نامناسب سياسی اقتصادی اين بچه ھا را به سمت آرمانگرای می برد راھی که فکر می کنند با رفتن در آن آينده ای برده وار ھمچون پدرومادرھاشان نخواھند داشت. بيشتر اين بچه ھا ھيچ گونه تحقيقی در رابط با مذھب انجام نمی دھند و آرمانگرايان مذھبی با وعددھھای گوناگون آنھا را جذب خود می کنند و در نھايت می بينی وقتی داعشی در جايی از جھان سربلند می کند اين بچه ھا از خانه و زندگی خود فرار می کنند و برای به دست آوردن مدينه فاضله آخوند محل پا به راھی بی انتھا می گذارند. پس بنظرم بھتره بجای اين که بخوای به رشد افکار مذھبی پابگذاری بھتره گامی در جھت کمک به آنھا برای شناخت حقيقی زندگی انسانی گامی برداری. بگذار ھروقت ١٨ساله شدن خودشون برن و ھرمذھبی رو دوست داشتن انتخاب کنند. دوستم گفت :ــ ببين حرفت تا اندازه ای درست می تونه باشه اما خوب ما بايد به بچه ھمه چيز رو بگيم مذھب موضوعی نيست که بخوايم مخفی کنيم.
92ﯾ8ﯾ ن -+, % ٢٤ #ل < ﯾ کانال جديد ب رن ام ه ھ ای ٢٤ س اع ت ه خ ود را در ش ب ک ه "ن گ اه ش م ا" از م اھ واره ھاتبرد پخش ميکند. مشخصات شبکه "نگاه شما"
فرکانس١١٢٠٠ : پوالريزاسيون :عمودی سيمبل ريت٢٧٥٠٠ : FEC: ٥/٦ بyyرنyyامyyه ھyyای کyyانyyال جyyديyyد در شبکه نگاه شمyا را ھyمyچyنyيyن ميتوانيد از طريق GLwiz در گزينه تلويزيyونyھyای ايyرانyی مشاھده کنيد:
www.glwiz.com *=0/ت #ل < ﯾ را -دو +%ن و > ﯾ +#ن ا@?ع دهﯿ .
شماره ١٢٠
٢٣ ادامه از صفحه پيش . . . ــ تو با يک بچه ٦ساله در مورد نوع نعشگی و خماری شيشه يا کراک و کوکائين صحبت می کنی؟ يا ازچگونگی تھيه اين مواد باھاشون صحبت می کنی؟ ــ نه ،الزم نيست براشون بگم. ــ يعنی ازشون داری مخفی می کنی؟ ــ نه خوب اون رو وقتی بزرگتر بشوند داخل مدرسه يا خونه بھشون ياد ميدن. ــ خوم اين ھم بزرگتر بشوند می تونن برن داخل کتابخونه و ياد بگيرند,صحبت نکردن در رابط با مذھب بيانگر مخفی کردن آن نيست بلکه نشون. ببين مذھب نه نون به بچه می ده نه آب حاال بماند که يکی از اصلی ترين داليل گرفتن نون و آب مردم ھم ھست,اما نبايد به بچه ھا مذھب رو آموزش داد و اساسا مذھب و درس ھای مذھبی بايد از بخش آموزش کودکان و نوجوانان حذف بشه. ــ بنظرم ھمون طور که ورود به کالپ شبانه و کازينو برای افراد زير ٢١سال ممنوع است بايد ورود به مکانھای مذھبی
ھم برای افراد زير ١٨سال ممنوع باشه. ــ خوب تو ديگه خيلی با مذھب مشکل داری اينجوری که تو می گی نمی شه! ــ بحث مشکل من با مذھب نيست بحث منافع طبقه حاکم در سودی که باور مذھبی مردم می بره است. بذار برات دوتا نمونه بگم سال ٢٠١١مردم در مادريد اسپانيا جمع شدن و عليه وضعيت اقتصادی دست به اعتراض زدن ،جواب دولت به اين حرکت مردم می دونی چی بود؟ ــ نه. ــ پاپ رو کردن داخل يک ماشين شيشه ای آوردن برای مردم صحبت کنه و آنھا رو از اعتراض عليه اين وضعيت منصرف کنه. ھمين اتفاق يک سال بعد يعنی ١٠١٢در برزيل افتاد دوباره پاپ رو بردن تا مردم رو آروم کنه. خوب کدوم افراد تحت تاثير حرف پاپ قرار می گيرند ،افرادی که باوری به داستانھای مذھبی داشته باشند ديگه،
کودکان قربانی جنگ تروريستھا ھجوم تروريستھای اسالمی طالبان به مدرسه ای در پيشاور پاکستان به کشته شدن ١٣٢دانش آموز و ٩نفر از کارکنان مدرسه انجاميد .اين جنايتی خونين و رسوا و بخشی از سياست دائمی جريانات تروريستی اسالمی است. حمله به مدارس ،ترور آموزگاران، مسموم کردن آب و غذای مدارس ،پخش گازھای شيميايی مرگ آور در مدارس، بستن مدارس و ايجاد مدارس قرآنی ھمه و ھمه بخشی از کارنامه سياه تروريسم اسالمی درمنطقه است. اين حمله ظاھرا برای انتقام از عمليات ارتش پاکستان در منطقه وزيرستان شمالی صورت گرفته است .ھمين توجيه
وقيحانه و انتقام گرفتن و کشتار دانش آموزان بی گناه ،بخوبی نشان ميدھد که چه توحشی در پس اين حمله تروريستی نھفته است. حمله طالبان پاکستان در ادامه آدم ربايی ھای تروريستی بوکوحرام در نيجريه و داعش در عراق و سوريه ،ھمه حلقه ھای يک زنجير اند .کودکان قربانيان بالفصل تھاجمات تروريستی اند. اين نه اولين و نه آخرين تھاجم تروريستی است .کل منطقه را جنگ تروريستھا به جھنمی برای کودکان و مردم بدل کرده است. وضعيت وخيم کودکان در خود وزيرستان شمالی که در دست طالبان است ،تا
د ن درسته؟ پس نشون ميده نقش مذھب برای آروم کردن مردمی ھست که از وضعيت موجود خسته شده اند. حاال اگر بری ريشه يابی کنی تمام اون افرادی که با حرفھای پاپ آروم می شوند در کودکی براشون با ھمين قصه ھای مذھبی مقدس سازی ھا انجام شده و آنھا تحت تاثير اون مقدسات قرار دارند. اما اگر افراد در سنين جوانانی يا ميان سالی با پديده ای به نام مذھب آشنا بشوند از ١٠٠نفر حتی يک نفر ھم اون رو قبول نخواھد کرد .بعد وقت اعتراضات ديگه حکومت ھا نمی تونن از اين راحل استفاده کنند. از قديم گفتن حرف ،حرف مياره خالصه اون روز ديگه بحثامون رفت و به جاھای ديگه ای رسيد اما موفق شدم بصورت موقت از خريدن کتاب قصه ھای مذھبی جلوگيری کنم .اما خوب بحث ھای ما ادامه داره و تالش می کنيم در شماره ھای بعدی نشريه ھم موضوعات ديگه ای از کودکان و مذھب رو بنويسم*. وضعيت کودکان بی پناه در کوھھای شنگال در عراق و اردوگاھھای آورگان سوريه ای در ترکيه و اردن حکايت از مرگ و نابودی کودکان دارد .ھمه دول منطقه و تروريسمی که آشکار و نھان از سوی آنھا ھدايت و حمايت می شود شريک اين قتل عامھا ھستند .ھمه آنھا با ھم اين جھنم را زير پای مردم گشوده اند. ما ـ نھاد کودکان مقدمند ـ اکيدا حمله تروريستی به دانش آموزان در پيشاور را محکوم می کنيم .خود را عميقا در سوگ دردناک خانواده ھا شريک ميدانيم. کودکان بيش از ھر زمان ديگر بی پناه و نيازمندند. حمايت از کودکان يک وظيفه فوری جھان متمدن عليه جنگ تروريستھاست. نھاد کودکان مقدمند ١٧دسامبر ٢٠١٤
شماره ١٢٠
٢٤
Cد ور و B 2ﯿ
Eﯿ? ﯾ .D% تعويق سه ماه »اضافه تدريس« نيم ميليون معلم ايلنا :اضافه تدريس فرھنگيان با گذشت بيش از سه ماه از آغاز سال تحصيلی پرداخت نشده است .اين در حالی است که از يک ميليون و ١٣ھزار فرھنگی شاغل در وزارت آموزش و پرورش، حدود نيمی از آنھا در مدارس اضافه تدريس انجام میدھند. اضافه تدريس فرھنگيان با گذشت بيش از سه ماه از آغاز سال تحصيلی پرداخت نشده است. حق تصحيح برگهھای امتحانی و مراقبت از جلسات امتحان در ماهھای خرداد و شھريور نيز به معلمان پرداخت نشده است. دولت و وزارت آموزش و پرورش پول فرھنگيان را در حسابھای خود نگه داشتهاند ،فرھنگيان مجبورند فشار شرايط نامناسب اقتصادی کشور را تحمل کنند.
برقراری مستمری برای »دانش آموزان شين آبادی« از فروردين ٩٤ ايسنا :وکيل دانش آموزان شين آبادی از اختصاص رديف بودجهای مشخص برای حمايت از دانش آموزان شين آباد در اليحه بودجه ٩٤خبر داد. اگر مجلس بودجه فوق را تصويب کند، ٢٩نفر از دانش آموزان حادثه ديده شين آباد از فرودين ماه سال ١٣٩٤از صندوق بيمه اجتماعی کشاورزان روستائيان و عشاير مستمری دريافت میکنند.
قاچاق کودکان از افغانستان به ايران ده درصد افزايش يافته است. بی بی سی :مسئوالن کميسيون حقوق بشر در افغانستان میگويند که تنھا در ٩ ماه اول سال ،ھشت ھزار کودک از ايران خارج و به افغانستان باز گردانده شدهاند. قاچاقبران ماھر کودکان را به بھانهھای مختلف از جمله فراھم سازی زمينه اشتغال به ايران میبرند. آقای رحيمی گفت :روزانه بطور متوسط بين ١۵٠تا ٢٠٠کودک به افغانستان بازگردانده میشوند .در بيشتر موارد اين کودکان با رضايت خانوادهھايشان به دست قاچاقبران سپرده میشوند .بيشتر کودکانی که روزانه از مرزھای ايران به
د ن
افغانستان بازگردانده میشوند بين ٧تا ١۶سال سن دارند. فقر و فالکت مردم و قتل فجيع کودکان ايسنا :پدری با به ھمراه داشتن جسد دو فرزند خردسالش ،خود را به جرم قتل اين دو کودک ،به کالنتری معرفی کرد. طبق اظھارات وی ،بدليل اينکه با ھمسر خود اختالف پيدا کرده و ھمسرش خانه را ترک کرده است ،دو کودک ٣و ٧ ساله خود را به پارکی در جاده رامھرمز – ھفتکل برده ،و در يک اقدام جنونآميز خفه میکند .سپس اجساد آنھا را درون خودرو گذاشته و به کالنتری میبرد. کم ھوشی ،ميراث شوم فقر برای نسل آينده ايسنا :بر اساس تحقيق جديد دانشمندان دانشگاه لندن ،فقر بر ھوش کودکان دو ساله اثر میگذارد و اثرات آن با افزايش سن آنھا ،بيشتر میشود. نمره ھوشی کودکان محروم بطور متوسط در مقايسه با کودکان خانوادهھای ثروتمند ،شش نمره پايينتر است. اين گسست در طول دوران کودکی بيشتر ميشود و زمانی که اين کودکان به سن نوجوانی میرسند ،اين تفاوت ھوشی به سه برابر ميرسيد.
٢٥ ١٧در صد کودکان خيابانی الکل مصرف کرده اند ايلنا :ميانگين سن شروع روابط جنسی در دختران خيايانی ۵.١٢در پسران ٧.١٣سال است. بر اساس يافته ھای سازمان بھزيستی درباره کودکان کار و خيابان ،کودکان ١٠ساله بيشترين تعداد کودکان خيابانی را تشکيل ميدھند .ميانگين درآمد اين کودکان ٢٣ھزار تومان در روز است. ٣.١٧درصد کودکان خيابانی حداقل يک بار در عمر مصرف الکل داشته اند٢١ . درصد اين کودکان تجربه رابطه جنسی داشته اند .ميانگين سن شروع روابط جنسی در دختران ۵.١٢سال و در پسران ٧.١٣سال است و ۵.۴درصد اين کودکان آزار جنسی را گزارش داده اند. تولد ۴٣٠نوزاد مبتال به ايدز در ايران ھمشھری :دکتر عباس صداقت ،رئيس اداره کنترل و مبارزه با ايدز و بيماريھای اميزشی وزارت بھداشت :اگر اطالع رسانی خوبی نشود ،زنان بارداری که از ابتالی خود بيخبر ھستند با تولد نوزاد مبتال به اچ آی وی روبه رو خواھند شد که اين مسئله عوارض جبران ناپذيری به دنبال خواھد داشت. ضرب و شتم دانش اموز به خاطر تعلل در پوشيدن لباس ورزشی فارس نيوز :ضرب و شتم شديد دانش آموز توسط معلم مدرسه ،تنھا بخاطر تعلل در پوشيدن لباس ورزشی. پدر اين دانش آموز می گويد :اگر ما اين فرد را ببخشيم نميتوانيم ھيچگاه آثار روانی را که بر فرزندم در اين حادثه وارد شده و تحقيری که به وی تحميل شده است را پاک کنيم .با گذشت شش روز از اين اتفاق ھنوز اثار تورم بر پھلو و لگن پسرش قابل مشاھده است. خود اين کودک در حالی که اشک می ريخت در شرح حادثه چنين گفت :معلم
شماره ١٢٠ بر باالی يک بلندی ايستاده بود و ما داشتيم خودمان را برای زنگ ورزش آماده می کرديم که ناگھان با صدايی بلند و لفظی غير اخالقی به ما گفت :که سريعتر لباس ھای ورزشی را بپوشيد .به محض اينکه خواستم شلوارم را با شلوار ورزشی عوض کنم ،با ضربه ی محکم پای معلم مان مواجه شدم و بطرف ديگر کالس پرت شدم و ھم کالسيھا به کمک ام آمادند و مرا از روی زمين بلند کردند. مسموميت ھجده دانش آموز در بشاگرد، پس از مصرف شير رايگان خبرگزاری مھر ١٨ :نفر از دانش آموزان مدرسه ابتدايی نصر سردشت پس از مصرف شير رايگان در مدرسه مسموم شده و به بيمارستان منتقل شدند. خوشبختانه اين دانش آموزان بصورت سرپايی درمان و مرخص شدند و يک نمونه از شير ھای مصرف شده جھت آزمايشات بيشتر به معاونت بھداشت استان ارسال شد. شورای فقھی در حوزه مھد ھای کودک تشکيل می شود . خبرگزاری حوزه :رييس سازمان بھزيستی :اين سازمان از نظرھای رھبر جمھوری اسالمی و مراجع تقليد بھره می گيرد. اين سازمان در پی تشکيل شورای فقھی در حوزه ی مھدھای کودک است .احمد کارگر رييس بنياد حفظ آثار و ارزش ھای دفاع مقدس ،خواھان آن شده که
د ن اشاعه ارزشھای دفاع مقدس بجای دانشگاه ،از مھد کودک ھا شروع شود . ناصر مکارم شيرازی ،در قم :مھدھای کودک سراسر کشور بايد بر اساس کتابھای جديد عمل کنند .پايشگران تخصصی سازمان بھزيستی ،ساالنه سه مرتبه به بازديد از مھدھای کودک و ديگر بخشھا بپردازند. بھترين نھاد تربيتی برای کودکان دامان مادران است و به ھمين دليل ،توسعه ک ّمی مھدھای کودک در دستور کار سازمان بھزيستی قرار ندارد. باد يک مدرسه روستايی را تخريب کرد در اين ماجرای ھولناک معلم مشکين شھری و يکی از اھالی روستا پس از نجات شش دانش اموز روستا زير آوار گرفتار شدند و در چند قدمی مرگ قرار گرفتند .در زمان آغاز طوفان ،آقای صادقی در حال تدريس به شش دانش اموز روستايی بود ،اما ناگھان ديوارھای قديمی که از جنس ورقه ی آھن بود از ھم جداشد و معلم به کمک يکی تاز اھالی محل ،دانش آموزان را با عجله از کانکس خارج کردند .اما پس از خروج آخرين دانش آموز ،خودشان زير آوار گرفتار شدند .بچه ھا روستاييان را در جريان گذاشتند و آنھا با اورژانس تماس گرفتند و باعجله خود را به محل حادثه رساندند. اين کانکس نيز که بعنوان کالس درس برای حدود شش دانش آموز مورد استفاده قرار می گرفت بيست و پنج سال پيش با کمک دولت و ھمکاری اھالی روستا
سه شنبه شبھا از ساعت ٢٣ /١٥تا ٢٣ /٣٠بوقت ايران ٢٠ /٤٥تا ٢١بوقت اروپای مرکزی لطفا ساعت پخش برنامه کودکان مقدمند را به ھمگان اطالع دھيد!
ما را از کيفيت برنامه ھا مطلع کنيد.
٢٦ ساخته شده بود .اين کانکس بايد ھر سال مورد بازيد و تعمير قرار می گرفت اما متاسفانه اين کار انجام نشده است. زندگی بدون شناسنامه کودکان بلوچ را به بازار کار مشاغل کاذب می کشاند ايلنا :بدليل مشکالتی که برای خانوادھھای کارگر مھاجر سيستان و پلوچستان در کالنشھرھايی مانند تھران وجود دارد ،ھم اکنون فرزندان بسياری از اين خانواده ھا به دور از محيط ھای بيمارستانی متولد می شوند .سالھاست که مھاجران سيستان و بلوچستانی بدليل نداشتن اوراق ھويت برای استفاده از حقوقی ھمچون برخورداری از شغل، يافتن مسکن و دسترسی به خدمات بھداشتی و رفاھی با مشکل مواجه اند. وی در تشريح داليل نداشتن اوراق ھويت اين مھاجرا توضيح داد :بدليل باورھای فرھنگی و سنتی حاکم بر استان سيستان و بلوچستان ھنوز درصد قابل توجھی از اھالی اين استان موفق به دريافت شناسنامه نشده اند و تا زمانی که بطور جدی درگير مناسبات حقوقی و اداری نشده اند متوجه نقش کليدی داشتن اوراق ھويت و شناسايی نمی شوند .بيشتر مردان خانه نشين و در مقابل ھمسران و فرزندان آنھا با اختيار کردن مشاغل کاذب در خيابانھا به نيروی فعال بازارھای غير رسمی کار تبديل شده اند. قطع رگ دانش آموز بر اثر تنبيه بدنی در يکی از مدارس گناوه تنبيه يک دانش اموز توسط مدير مدرسه ،موجب قطع رگ دست راست او شده است .ھنگامی که دانش آموزان به دليل درس نخواندن، توسط مدير مدرسه با لوله پوليکا تنبيه شدند ،دست راست اين دانش آموز عفونت می کند .دانش آموز پانزده ساله بدليل تھديد مدير مدرسه ،تا سه روز از اين واقعه حرفی نميزند .اعضای خانواده وی
شماره ١٢٠ گفتند :که تاکنون شکايتی از اين موضوع نکردند و تنھا به سالمت و بھوبدی فرزندشان فکر ميکنند .اين نوجوان مضروب که عفونتش حتی ممکن است به قلبش صدمه وارد کند برای ادامه ی مداوا به شيراز منتقل شده است.
بازداشت يک نجوان در ترکيه به اتھام توھين به اردوغان در شھر قونيه ،واقع در مرکز ترکيه يک نوجوان ١۶ساله دبيرستانی به اتھام »توھين به رئيسجمھور« ،رجب طيب اردوغان ،بازداشت شد. محمد امين آلتونسس از مسئوالن يک گروه دانشآموزی چپ است به گزارش خبرگزاری فرانسه ،اين نوجوان که نام وی محمد امين آلتونسس است ،عضو يک گروه دانشآموزی چپ است و روز چھارشنبه ٢۴دسامبر ــ ٣ ديماه در مراسم يادبود مصطفی فھمی، معلم الئيکی که در سال ١٩٣٠توسط اسالمگرايان تندرو کشته شد ،به اردوغان »توھين« کرده است. روزنامه حريت ،چاپ ترکيه نوشته است محمد امين در سخنانی که در اين مراسم ايراد کرد رجب طيب اردوغان ،رئيس جمھوری ترکيه و حکومتش را به باد انتقاد گرفت و بويژه آن را متھم »فساد مالی« کرد. اين نوجوان شامگاه چھارشنبه توسط پليس به دستگاه قضايی سپرده شد و سپس متھم و زندانی شد .اين خطر وجود دارد
د ن که او تا چھار سال در زندان بماند. بنا به اين گزارش ،وکيل محمد امين روز پنجشنبه قرار است دادخواستی را به دادگاه ارائه کند تا بتواند او را از زندان آزاد کند. دولت ترکيه از سال ٢٠٠٣تا ماه اوت ٢٠١۴در دست رجب طيب اردوغان بود و پس از اين تاريخ ،اردوغان به رياست جمھوری ترکيه برگزيده شد. اردوغان از تابستان سال ٢٠١٣با اعتراضات مردمی روبهرو شد .مخالفان اردوغان وی را متھم به »استبداد« و »اسالمی کردن ترکيه« میکنند. پدر ١٣سyالyه :ھyمyسyن وسyالyھyايyم بyازی میکنند روزنامه شرق :بھزاد آريش کمی بيشتر از دوھفته است که پدر شده .ھمسرش زينب ١٥سال دارد و خودش ١٣سال .از عمر ازدواجشان دوسال میگذرد. سواد ندارد و نمیتواند تخمين بزند ھمسرش فرزند چندم خانواده است يا متولد چه ساليست. در ميدان شھر محل زندگیاش کارگری میکند .مرتب در طول گفتگو تکرار میکند که زندگی سخت است و خرج، گران و از مسووالن کمک میخواھد. پاسخ خيلی از سوالھا را با »قسمت است و قسمت بود« میدھد. . .
شماره ١٢٠
٢٧
د ن
% ./ # %ء'F2ﯾ -در اﯾ ان مينو فتاحی
از کارکردھای مھم تغذيه ،تامين انرژی سوخت وساز بدن ،ترميم سلولھای مرده ودفاع ازبدن در مقابل بيماريھا است .اما در بچه ھا عالوه بر موارد ذکر شده تغذيه نقش اساسی در فرآيند رشد کودکان دارد. اين نقش قبل از تولد کودک شروع ميشود و تا ١٨سالگی ادامه دارد .در تمام برنامه ھای غذايی و کتب تغذيه۵ ، گروه اصلی غذايی برای ھمه انسانھا ضروری اعالم شده است .پروتئين، لبنيات ،ميوه و سبزی ،نان ونشاسته. اين مواد غذايی برای رشد مغز واستخوانھا وماھيچه ھا قد و بينايی پيشگيری از کم خونی و بيماريھای عفونی و ...الزم وحياتی ھستند .از ميان گروھھای مواد غذايی گروه نشاسته شامل :نان ،برنج ،سيب زمينی، ماکارونی از اھميت بااليی برخوردار است .از آنجا که نان و غالت نقش تامين انرژی را برای انسان دارند .خصوصا در ايران که نان منبع اصلی تامين غذا است اين گروه از اھميت بسزايی برخوردار است.
طبقه کارگر و زحمتکش با وجود فقر ومشکالت مالی ،اگرچه تا به حال نمی توانستند از سايرگروھھای غذايی به اندازه کافی استفاده کنند ،نان را بر سر سفره ھای خود داشتند .اما با گرانی نان عمال طيف وسيعی از مردم بطورجدی دچار مشکالت تغذيه ای ميشوند .عمق فاجعه سوءتغذيه آنقدر وحشتناک است که آمار بانک مرکزی ھم اعالم ميکند که مصرف نان ومواد غذايی ظرف ١٠سال گذشته ٣٧درصد کاھش يافته است. الگوی مصرف استاندارد در ايران بشکل ھرم است ،که مانند کوه يخ روزبروز ذوب ميشود و عواقب وحشتناک آن دامنگير سالمتی ميليونھا نفر است. علی اکبر سياری معاون وزير بھداشت ميگويد٨٨ :درصد جمعيت ١۵تا ۶۵ساله شامل ۴٧ميليون نفر ،مقادير کمی ميوه وسبزی مصرف ميکنند و مصرف کم ميوه وسبزی را از عوامل تھديد کننده سالمت ميداند .او ھمچنين کمبود ويتامين دی در ٩٠درصد خانواده ھا و ٨٠درصد کودکان دبستانی را دليل کمبود کلسيم
ميداند و به ھمين دليل ،در واقع ۴٠درصد زنان و ٣۵درصد مردان دچار پوکی استخوان ھستند .وی ھمچنين اشاره ميکند که مصرف شير بعنوان عامل تامين کننده کلسيم است که در حال حاضر سرانه مصرف روزانه ١٩٠گرم ميباشد در صورتيکه حداقل مقدارضروری ٢۵٠ گرم ميباشد .سياری تاکيد ميکند که ھمه ما بايد ماھيانه يک داروی ويتامين دی ۵٠ھزار ،مصرف کنيم) .کمبود ويتامين در بدن باعث عوارضی چون راشيتيسم در کودکان ،پوکی استخوان در زنان و دير دندان درآوردن و دير نشستن و دير راه افتادن در کودکان ،ھمچنين نافرم شدن لگن که اين بيماری در دخترھا باعث تنگی لگن شده و به ناچار بايد از طريق سزارين زايمان کنند .ھمچنين کمبود اين ويتامين باعث افزايش احتمال ابتال به سرطان سينه يا پروستات میشود.کمبود اين ويتامين باعث میشود که دستگاه ايمنی بدن ضعيف شده و فرد مبتال به سرطان و ديابت حتی عفونت بگردد ھمچنين در سالمندی ھم خطر ابتال به آلزايمر را افزايش ميدھد. مسلما برای پيشگيری از اين عوارض بر اساس مطالعات وتحقيقات بھترين سن دريافت ويتامينھا دوران کودکی ونوجوانی است.در حاليکه به استناد ويکی پديا و اظھارات مسئولين مختلف حداقل ٨٠٪کودکان ايرانی دچار کمبود ويتامين د ھستند(. ناصر ايروانی منش مدير بھداشت وسالمت بيمه ھای اجتماعی کميته امداد ميگويد :از تعداد کودکان زير شش سال
٢٨ که دچار سوءتغذيه ھستند ۵ھزار نفر تحت پوشش کميته امداد ھستند و بررسی ٢٠ھزار دانش آموز تحت پوشش کميته امداد نشان داده است از اين تعداد ٨۶٠٠ نفر باالی شش سال دچار کم خونی و بيماريھای ناشی از فقر ھستند او ھمچنين ذکر ميکند در سيستان و بلوچستان ٨٠٠٠ کودک به مواد غذايی الزم دسترسی ندارند. عيسی کالنتری رييس خانه کشاورز ھم گفته بود :در بخشی از مناطق روستايی کودکان در حد کشورھای افريقايی مشکل دارند. و دچار سوءتغذيه ھستند .محمد رضا شاھجانی معاون سالمت کميته امداد ھم اخيرا اعالم کرد ٩٨درصد کودکان سوءتغذيه تحت پوشش کميته امداد نيستند.
شماره ١٢٠ با وجود تمام اين مشکالت ،دولت ھيچگونه تالشی برای حمايت ازمردم نمی کند .حتی بيمه ھای بی خاصيت درمانی ھم ،ھيچکدام از اقالم دارويی مکمل را نمی پردازند و کلسيم و ويتامينھای مختلف شامل تعرفه بيمه نمی شوند و بيماران بايد ھزينه ھنگفتی برای آن بپردازند .تازه اين در مورد آنھايی است که دفترچه بيمه دارند ،خيل عظيم کارگرانی که ھر روز بيکار واخراج ميشوند مھاجرين وآنھايی که ھيچ وقت تحت بيمه نبوده اند حتی از آن حداقل نيز برخوردار نيستند. براستی مردم بايد چه بکنند .ميليونھا نفر از اين مردم دانش آموز ھستند واقعا اين وضعيت اورژانس است .چيزی مثل زلزله ،سيل ،آوار.
رفتار غير انسانی با دانش آموزان افغانستانی محکوم است انتشار خبر تکان دھنده تنبيه چھار دانش آموز کالس سوم دبستانی در پاکدشت ورامين يک بار ديگر وضعيت دردناک ھزاران دانش آموز افغانستانی در ايران را برجسته کرد. شکنجه غير انسانی اين دانش آموزان ھيچ توجيھی بر نميدارد .آنھا را مجبور کرده اند که مدفوع داخل توالت مدرسه را بخورند! اين ھمه رفعت اسالمی است که شامل حال ھزاران کودک آواره افغان در جمھوری اسالمی گرديده است. جدا کردن کودکان افغانستانی از ساير دانش آموزان در پاکدشت خود يک نشانه جدی طبقه بندی کودکان بر اساس مليت است! سپس با رفتار فوق خشنی که فقط از ھمپالگی ھای جمھوری اسالمی ساخته است ،اين کودکان مورد شکنجه قرار گرفته اند. مدير مدرسه موضوع را کامال تکذيب می کند ،يکی از مسئولين آموزش و پرورش
می پذيرد اما حاشا ميکند که چه شکنجه ای بر اين کودکان روا داشته شده است. نيم ميليون کودک که عمدتا افغانستانی و عراقی ھستند از سوی جمھوری اسالمی بدون ھويت و بی شناسنامه خطاب می شوند و از ھر حقوق اجتماعی و از جمله حق تحصيل محروم گشته اند .آنھا که توانسته اند از اين مانع عبور کنند چنين وحشيانه مورد شکنجه قرار می گيرند. شکنجه دانش آموزان در جمھوری اسالمی به امری روزمره بدل گرديده است .در ھمين مدت کوتاه میتوان تنبيه بدنی گروھی دانشآموزان کالس پنجم توسط مدير دبستان در بندرعباس ،تنبيه بدنی دانشآموز شيروانی توسط سرايدار مدرسه و تنبيه دانش آموز ١٥ساله در شھرستان گناوه استان بوشھر با لوله پوليکا که منجر به عفونت دست وی گرديد و تنبيه دانشآموز مدرسه ابتدايی روستای ميرجاوه با شالق و دھھا نمونه ديگر اشاره کرد.
د ن بايد دولت را مجبور کرد روزی يک وعده غذای گرم ومناسب به دانش آموزان بدھد. سالمتی کليه دانش آموزان از طريق تيمھای سالمتی با حضور پزشک، پرستار ،کارشناسان تغذيه وبھداشت مورد بررسی قرارگيرد و وضعيت سالمت آنان ثبت و پيگيری شود. کودکانی که دچار سوتغذيه ،بيماری و مشکالت سالمتی ھستند ،بايد بطور رايگان تحت درمان قرار گيرند .اعم از درمان دندانھای پوسيده ،عينک ،داروھای مکمل کلسيم ويتامينھا. تمام اين حمايتھا بعنوان حق کودکان در نظر گرفته شود .فقط کافی است کمی از بودجه ھای اعزام گله ھای آخوند به مدارس کم شود*.
کالسھای مخروبه و ناامن ،مدارس غير استاندارد ،رفتار غير انسانی با دانش آموزان ،سرکيسه کردن خانواده ھا به بھانه ھای مختلف ،به کشتن دادن دانش آموزان در اردوھای راھيان نور و نھادينه کردن تبعيض در دسترسی به حق تحصيل با شھريه بندی و طبقه بندی مدارس خصوصی و غيره ھمه و ھمه بخشی از سيستم غير انسانی آموزشی در جمھوری اسالمی است. ما ـ نھاد کودکان مقدمند ـ خواھان برچيدن بساط تنبيه و شکنجه در مدارس ايران و پايان دادن به محروم کردن کودکان از حق تحصيل به بھانه نداشتن شناسنامه ايرانی ھستيم. از ھمه مردم شريف و آزاديخواه ميخواھيم که از حقوق اجتماعی شھروندان افغانستانی و عراقی دفاع کنند و مانع محروميت کودکان آنان از تحصيل گردند. نھاد کودکان مقدمند ١٧دسامبر ٢٠١٤
د ن
شماره ١٢٠
٢٩
اﯾ
دﻳﺪم ﻛﻪ ﻛﺘﻚ ﻣﻲ زدي! ﻣﮕﺮ اﺧﺒﺎر ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻲ! ر
ﯿ ه ص ر !؟
ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﻛﻪ ﺗﺎ اﻻن ﺳﺎﻛﺖ ﺑﻮدﻧﺪ ،ﻣﺜﻞ ﺑﻤﺐ از ﺧﻨﺪه ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪﻧﺪ .ﮔﻔﺘﻢ :دﻳﺪي! ﻻزم ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻴﺰي ﻳﺎدش ﺑﺪﻫﻴﻢ! ﺧﻮدش ﻛﺜﺎﻓﺘﻜﺎري ﺷﻤﺎ را در ﺧﻴﺎﺑﺎن و ﻛﻮﭼﻪ و در ﻧﻬﺎﻳﺖ در ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن ﻣﻲ ﺑﻴﻨﺪ.
و ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻣﺸﻐﻮل ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮدن ﺑﻮد ،ﭘﻠﻴﺲ ﻛﻪ اﻋﺼﺎﺑﺶ ﭘﺎك ﺑﻬﻢ رﻳﺨﺘﻪ ﺑﻮد ،ﮔﺬاﺷﺖ و
ﻟﻴﻼ ﻳﻮﺳﻔﻲ
دﺳﺖ ﻣﺮا رﻫﺎ ﻛﺮد و ﺷﺮوع ﻛﺮد ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻫﻤﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻦ رﻓﺖ .ﻧﻮه ام دﺳﺘﻢ را ﮔﺮﻓﺖ و آﻫﻲ ﻛﺸﻴﺪ و و ﺷﻴﺮﻳﻦ زﺑﺎﻧﻲ ،ﻫﻤﻪ ﺑﻪ او ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻴﺰدﻧﺪ و ﺳﺮ ﺑﻪ ﮔﻔﺖ :ﺑﺮﻳﻢ دﻳﮕﻪ ،ﻳﻚ ﻣﺪﺗﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﻫﻴﭻ ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ
اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا را ﭘﺪر ﺑﺰرﮔﺶ ﻛﻪ ﻋﻜﺎس ﻣﻌﺮوﻓﻲ اﺳﺖ ،ﺳﺮش ﻣﻲ ﮔﺬاﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎن ﻣﺮدي ﻛﻪ ﻳﻮﻧﻴﻔﺮم ﭘﻠﻴﺲ ﻧﺪاره! ﺷﻬﺮ ﺳﺎﻛﺖ و آروﻣﻪ! ﻛﻲ دوﺑﺎره ﺑﻬﻢ ﻣﻴﺮﻳﺰه! ﺑﺮاﻳﻢ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮد و ﻣﻦ ﺧﻮد ﺷﺎﻫﺪ آن ﻧﺒﻮدم .
را ﺑﻪ ﺗﻦ داﺷﺖ ،ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺰدﻳﻚ ﺷﺪ و ﺷﺮوع ﻛﺮد از او ﺷﻠﻮغ ﺑﺸﻪ! اﻳﻦ ﭘﻠﻴﺲ ﻫﺎ ﺣﺮص ﺑﺨﻮرﻧﺪ!
اﻣﺎ ﻣﻲ داﻧﻢ ﻛﻪ ﭼﻬﺎرﺳﺎل دارد و دﺧﺘﺮك ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺎﻣﺰه ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮدن و ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﭼﻪ دﺧﺘﺮك ﺑﺎﻣﺰه و دوﺳﺖ و ﺷﻴﻄﺎﻧﻲ ﺳﺖ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﻲ ﺑﻪ رﻧﮓ درﻳﺎ .از ﺳﺮ داﺷﺘﻨﻲ اﺳﺖ .ﻧﻮه ام ﻛﻪ ﻏﺎﻟﺒﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ
از صفحه فيسبوک کودکان مقدمند ديدن کنيد ،عضو اين صفحه بشويد و با آن ھمکاری کنيد .اخبار، مقاالت ،عکس و ھر اطالعی از وضعيت کودکان را دراين صفحه منتشر کنيد
زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .ﻣﺎدرش و ﭘﺪرش ﻫﺮ دو ﺑﺮاي دﻛﺘﺮا ﻫﻤﻪ ي اﻃﺮاﻓﻴﺎن ﻳﻚ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺳﺎﻛﺖ ﺷﺪﻧﺪ ،آﻗﺎي
)(Kodakan moghadamand
ﺷﻴﺮﻳﻦ زﺑﺎﻧﻲ و ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮاﺑﻲ ﻫﺎﻳﺶ ﻫﻤﻪ اﻫﻞ ﻣﺤﻞ ﻛﺮد ،ﻧﺎﮔﻬﺎن اﺧﻢ ﻫﺎﻳﺶ را در ﻫﻢ ﻛﺸﻴﺪ و ﺟﻠﻮي او را ﻣﻲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ،راﺳﺘﻲ ﻳﺎدم رﻓﺖ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻛﻪ او در ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺖ :ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺗﻮ را دوﺳﺖ ﻧﺪارم و اﺻﻼ ﻫﻢ ﺷﻬﺮي ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﻮرﻳﻪ ﻫﻢ ﻣﺮز اﺳﺖ ،در ﺟﻨﻮب ﺗﺮﻛﻴﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاد از ﻣﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻨﻲ! ﻣﻲ ﺧﻮاﻧﻨﺪ و در داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎر ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و او اﻛﺜﺮا در ﭘﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺟﺎ ﺧﻮرده ﺑﻮد ،ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮا؟ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﻴﺶ ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﺰرﮔﺶ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ .ﭘﺪرﺑﺰرﮔﺶ ﻛﻪ ﺟﻮاب داد :ﺗﻮ آدم ﻫﺎ رو ﺑﺎزداﺷﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ و ﻛﺘﻚ
دبير نھاد کودکان مقدمند کريم شامحمدی
ﺑﺮاي ﻋﻨﻮان ﭘﺪرﺑﺰرگ ﺑﻮدن ﻫﻨﻮز ﺧﻴﻠﻲ ﺟﻮان ﻣﻲ زﻧﻲ و ﺗﻮي ﺧﻴﺎﺑﻮن ﺗﻴﺮ ﻣﻲ زﻧﻲ و ﺧﻮن ﻣﻲ
تماس با نھاد کودکان مقدمند
اﺳﺖ ،ﺑﺮاﻳﻢ ﮔﻔﺖ:
رﻳﺰه! اﺻﻼ دوﺳﺘﺖ ﻧﺪارم .اﻟﻜﻲ ﻫﻢ ﻣﻦ را دوﺳﺖ
ﻳﻚ روز دﻳﺪم ﺗﻮي ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﻜﺎر ول ﻣﻲ ﮔﺮدد و ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎش! ﺣﻮﺻﻠﻪ اش ﺳﺮ رﻓﺘﻪ .ﻓﻮري دﺳﺘﺶ را ﮔﺮﻓﺘﻢ و ﮔﻔﺘﻢ ﭘﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺧﺸﻤﮕﻴﻦ ﺷﺪه ﺑﻮد رو ﻛﺮد ﺑﻪ ﻣﻦ و ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺎ ﺑﺮوﻳﻢ ﻓﺮوﺷﮕﺎه ،ﻛﻤﻲ ﺧﺮﻳﺪ ﻛﻨﻴﻢ .ﻣﺜﻞ ﺧﺮﮔﻮش ﻫﻤﻴﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ را ﺗﻮي ﻛﻠﻪ ي ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮن ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ در ﺣﺎﻟﻲ ﺑﺎﻻ و ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻴﭙﺮﻳﺪ ،ﻓﺮﻳﺎد زد :ﻋﺎﻟﻴﻬﻬﻬﻬﻪ! در از ﻛﻮدﻛﻲ از ﻣﺎ ﻧﻔﺮت دارﻧﺪ .ﺧﻮاﺳﺘﻢ ﺟﻮاﺑﺶ را ﻃﻮل راه ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﺣﺮف ﻣﻲ زد ،ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺪﻫﻢ ﻛﻪ ﻧﻮه ام ﭘﺮﻳﺪ ﺗﻮي ﺣﺮﻓﻢ و ﮔﻔﺖ :ﻧﺨﻴﺮم ﻫﻢ ﺳﻼم و اﺣﻮال ﭘﺮﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﺮد .رﺳﻴﺪﻳﻢ ﻓﺮوﺷﮕﺎه ﻛﺴﻲ ﭼﻴﺰي ﺑﻪ ﻣﻦ ﻳﺎد ﻧﺪاده .ﺧﻮدم در ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮن
karimshamohammadi@yahoo.se
barnenforst@hotmail.com Tel: 0046-702468454 Fax: 0046-706199054 Address: Barnen Först Box 48 151 21 Södertälje Sweden سردبيرنشريه فارسى سيامک بھاری siabahari@yahoo.com نشريه فارسى ماھانه منتشر ميشود و در سايت كودكان مقدمند قابل دسترس است.
www.barnenforst.com
٣٠
شماره ١٢٠
د ن
خواستھای فوری جنبش دفاع از حقوق کودکان نھاد کودکان مقدمند به منظور تسھيل پيشروی و متشكل شyدن ھyرچyه بyيyشyتyر جyنyبyش دفyاع از حقوق کودکان و احقاق حقوق کودک مفاد زير را بعنوان خواستھای فوری و حداقل جنyبyش دفyاع از حقوق کودکان در ايران اعالم ميدارد: ١ــ تضمين و تامين امکانات رفاھی ،آموزشی ،بھداشتی و درمانی کودکان برابر آخرين استانداردھای جھانی بوسيله دولت .دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را ،در باالترين سطح ممکن ،تضمين کند و کمک ھزينه ھای الزم و خدمات رايگان پزشکی و آموزشی و فرھنگی را مستقل از وضعيت خانوادگی کودکان و نوجوانان تامين کند. ٢ــ ايجاد مھد کودک ھای مجھز و مدرن به منظور برخورداری ھمه کودکان از يک محيط زنده و خالق تربيتی و اجتماعی ،مستقل از شرايط خانوداگی . ٣ــ تضمين حقوق برابر برای ھمه کودکان صرفنظر از محل تولد ،انتساب به مليت يا مذاھب مختلف .ممنوعيت ھرنوع تبعيض عليه کودکان دختر و پسر ،مھاجر و غير مھاجر و کودکانی که داخل يا خارج ازدواج بدنيا آمده باشند. ٤ــ ممنوعيت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان ٥ــ لغو کليه قوانين قصاص و اعدام درمورد کودکان ،ممنوعيت نگھداری کودکان در زندان .ايجاد مراکز بازآموزی با امکانات رفاھی ،آموزشی و پرورشی مدرن ھمراه با کمک ھای مؤثر پزشکی و روانپزشکی برای نوجوانان بزھکاربا ھدف بازگرداندن زندگی شايسته به آنان. ۶ــ ممنوعيت حجاب کودکان! ٧ــ کودک مذھب ندارد .کودکان بايد از ھر نوع دست اندازی مادی و معنوی مذاھب و نھادھای مذھبی مصون باشند .جلب افراد زير شانزده سال به فرقه ھای مذھبی و مراسم و اماکن مذھبی ممنوع است. ٨ــ ممنوعيت دخالت مذھب در آموزش و پرورش و لغو فوری تبعيض و تمايز در ھمه عرصه ھا و سطوح آموزشی ميان دختر و پسر .مختلط شدن مدارس در ھمه سطوح تحصيلی ٩ــ مقابله قاطع قانونی با استفاده جنسی از کودکان ،حتی تحت نام ازدواج ،جرم سنگين جنايی محسوب ميشود. رابطه جنسی افراد بزرگسال با افراد زير ١٨سال ،ولو با رضايت آنھا ،ممنوع است و جرم محسوب ميشود . ١٠ــ ممنوعيت ھر نوع آزار کودکان در خانواده ،مدارس و موسسات آموزشی و در سطح جامعه بطور کلی. ممنوعيت اکيد تنبيه بدنی .ممنوعيت فشار و آزار روانی و ارعاب کودکان. ١١ــ ممنوعيت بخدمت گرفتن کودکان در نھادھای نظامی ،انتظامی و امنيتی. اين مطالبات فوری جنبش انسانی دفاع از حقوق کودکان در ايران و خواستھای حداقل و عاجل برای رھانيدن کودکان از محروميت و بيحقوقی و دست درازی مذھب و مقابله با کودک آزاری سيستماتيک توسط جمھوری اسالمی است .نھاد "کودکان مقدمند" ھمه انسانھايی که قلبشان برای حقوق کودک ميطپد و کليه تشکلھا و نھادھای مدافع حقوق کودک را بمبارزه برای تحقق اين خواستھا فراميخواند.
برپايی يک دنيای بھتر برای کودکان ممکن است ،به نھاد کودکان مقدمند بپيونديد!