سردبير؛ سيامک بھاری
آذرماه ١٣٩٣
شماره ١١٩
siabahari@yahoo.com
www.barnenforst.com
ر ان و ﯿ د ع از ق د ن در ز ان ﯿ #ﯿ "ﯿ زاد و ! م ا اهﯿ زاد' ﯾ ﯿ ر %از ز ان $زاد " ! در اﯾن شماره ميخوانيد:
• • • • • • • • • •
وﯾژه آزادی سعيد شيرزاد و بھنام ابراھيم زاده ميزگرد سوءتغذﯾه در اﯾران ،گفتگو با افسانه وحدت ،کرﯾم شامحمدی و سيامک بھاری اپيزود ،شکنجه روحی به نام محرم ،ليال ﯾوسفی آتش گرفتن بخاری مدرسه درمانلو . . .شمس الدﯾن امانتی ١٥آذر ،سالروز در آتش سوحتن دختران شين آباد خشنونت جنسی به دختران در افغانستان ،گفتگو با کبری سلطانی پيگيری کمپين برﯾشنا ،مالقات ھيئتی از نھاد کودکان مقدمند با سفير افغانستان در سوئد نگاھی به ﯾک مطلب ،آماری از کودکان کار وجود ندارد خبرھا و روﯾدادھا ،تھيه و تنظيم ،ليال ﯾوسفی منع ازدواج دختران زﯾر ١٨سال و . . .
د ن
شماره ١١٩
٢
وﯾ)' $زاد ! م ا اهﯿ زا' و #ﯿ "ﯿ زاد
تبعيد مجدد بھنام ابراھيم زاده به بند قاتالن زندان مخوف گوھردشت طبق خبرھای رسيده ،روز ١٢آذر ،١٣٩٣بھنام ابراھيم زاده ،فعال کارگری و عضو شورای نمايندگان کميته پيگيری بار ديگر به بند يک زندان گوھردشت که مخصوص نگاھداری زندانيان خطرناک و اعدامی است تبعيد شد. طبق اين خبرھا ،صبح امروز بھنام ابراھيم زاده مجدداً به بيدادگاه نظام ضد کارگری اسالمی منتقل گشته و در آنجا با اتھامات بيشتری عليه خود روبرو گشت .اتھامی که به اين کارگر مبارز تفھيم شده "صدور بيانيه" از داخل زندان بوده است .تو گويی که اصوالً قانونی عليه چنين کاری وجود دارد! اين گزارشات حاکی است که پس از بازگرداندن بھنام به زندان گوھردشت ،به جای باز گرداندن وی به بند زندانيان سياسی ،او را به بند يک اين زندان که ويژه نگاھداری محبوسين زير حکم اعدام و قصاص است منتقل کرده اند. اين اقدامات حکومت سرمايه داری اسالمی به ھيچ عنوان نشانی از "اقتدار" و ثبات
آنھا نبوده ،بلکه بيانگر ھراس اين زالو صفتان از طغيان طبقه ای است که رھبرانی چون بھنام ابراھيم زاده ،شاھرخ زمانی ،محمد جراحی ،مھدی شانديز و صدھا فعال کارگری از جان گذشته ای چون ايشان را پرورانده است. حکومت سرمايه داری اسالمی به خيال خود فکر می کند که با آزار و اذيت چھره ھای شناخته شده جنبش کارگری می تواند خروش رو به فزونی طبقه کارگر را "تعديل" کند .اما بوضوح می توان ديد که اين اقدامات نه تنھا اين رھبران را از راه خود بر نخواھد گرداند ،بلکه با عيان شدن نشانه ھای ضعف و ھراس و عدم اقتدار حکومت زالو صفتان ،عزم ايشان را در مبارزه ای بی امان جزم تر کرده است.
اطالعيه شماره ٣٢ کميته دفاع از بھنام ابراھيم زاده ضرب و شتم شديد بھنام ابراھيم زاده از سوی ماموران امنيتی ھنگام انتقال به دادگاه سه شنبه ١١آذر ٠٢ - ١٣٩٣دسامبر ٢٠١۴ کارگران ،تشکلھای کارگری ،انسانھای شريف و آزاده؛ ھمانگونه که مطلع ھستيد بھنام ابراھيم زاده فعال کارگری عضو کميته پيگيری ايجاد تشکلھای کارگری و عضو جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان بيش از ۴ سال است که در زندان مشغول گذراندن حکم ض ّد کارگری است که برايش صادر
شده بود. در حمله به بند ٣۵٠زندان اوين در ٢٨ ارديبھشت ماه سال جاری و ضرب و شتم شديد زندانيان سياسی اين بند ،بھنام ھم يکی از زندانيانی بود که بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بعد از آن چند ماھی را در سلولھای انفرادی بند ٢٠٩ ھمين زندان گذارند و متعاقب آن به زندان رجايی شھر تبعيد شد. امروز دو شنبه ١٠آذر ماه ١٣٩٣يک بار ديگر مسئوالن امنيتی زندان رجايی شھر به بھنام اطالع دادند که بايد برای محاکمه مجدد به دادگاه انقالب تھران منتقل شود، قبل از بردن بھنام به دادگاه انقالب ماموران زندان رجايی شھر بھنام را وادار ميکنند که برای بازرسی بدنی تمامی لباسھای خود را درآورده و لخت شود که بھنام با اين خواسته مخالفت میکند و عليرغم مقاومت شديد بھنام ،ماموران زندان بھنام را مورد ضرب و شتم شديد قرار ميدھند و با بی احترامی تمام او را لخت ميکنند که بخاطر اين ضرب و شتم شديد تمام سر و دست بھنام آغشته به خون ميشود و ماموران زندان با مشاھده وضعيت بھنام از انتقال بھنام به دادگاه صرفنظر کرده و او را به زندان بازميگردانند. کميته دفاع از بھنام ابراھيم زاده ضمن محکوميت شديد اين حرکت ض ّد انسانی از سوی ماموران زندان رجايی شھر خواستار آزادی بدون قيد و شرط تمامی کارگران زندانی و زندانيان سياسی است. دھم آذر ماه ١٣٩٣
٣
د ن
شماره ١١٩ بيانيه اعتراضی دو تن از زندانيان سياسی در بند؛ #ﯿ "ﯿ زاد و ! م ا اهﯿ زاد' بمناسبت روز جھانی عليه سانسور دھم آذر نه به سانسور و ھمصدا با ما در مبارزه عليه سانسور
اعتراض به سانسور و نبود آزادی بيان ھمواره در مرکز ثقل فعاليت ھای وبالگ نويسان و کنشگران سياسی و حقوق بشری و روزنامه نگاران ديگر و انسانھای مترقی در سراسر جھان بوده و ھست .در اين راه چه انسانھايی جان خود را تنھا به صرف انتقاد و عليه سانسور از دست داده اند .ھميشه کسانی برای پايان دادن به سانسور در جامعه به شيوه ھای گوناگون تالش کرده اند و ميکنند .کنشگران سياسی و حقوق بشری ،روزنامه نگاران وخصوصا وبالگ نويسان و ديگر کاربران اينترنت ھر ساله در دھم آذر عليه سانسور بيانيه و مطالبی را در اعتراض به روند سانسور انتشار داده اند و طوفان مجازی به راه انداخته اند که خواست مردم در آن ممنوعيت سانسور بوده است .مبارزه عليه سانسور و دفاع از آزادی ،حقوق انسانی و بديھی شھروندان در يک جامعه است .دفاع از گردش آزاد اطالعات و انديشه است .ما مبارزه برای آزادی انديشه وبيان و مخالف با ھر گونه سانسور را وظيفه خود ميدانيم ،ما ضمن مخالفت شديد با ھرگونه سانسور از ھمه وبالگ نويسان و کاربران اينترنت و کنشگران سياسی و حقوق بشری و نويسندگان و ديگر نيروھای مترقی ميخواھيم برای پايان دادن به سانسور با ما ھمراه و ھمصدا شوند و صدای اعتراض خود را با ما زندانيان در بند در آميزند. متاسفانه دروضع کنونی فضای سانسور و اختناق در بسياری از کشورھا حاکم است .بطوريکه تشديد سانسور و
برخورد تند با وبالگ نويسان و روزنامه نگاران و نويسندگان و ھمه کسانی که در فضای سايبری و فيس بوک فعاليت مکنند ھمچنين تشديد سانسور در سايت ھا و وبالگ ھای اينترنتی ،ھک و فيلترينگ و اجازه ندادن به نشر و چاپ کتاب و روزنامه ،حق سانسور و قيچی در سينما و تئاتر و فيلم و … از مواری است که ميتوان به آن اشاره کرد .در وضع کنونی دھھا روزنامه نگار و وبالگ نويس و نويسنده و… در ايران تنھا به جرم انتقاد و سانسور از سوی دستگاه قضايی محکوم و در حبس بسر ميبرند .زندانيانی چون محمد صديق کبودوند ،عدنان حسن پور و برادران کرد پور نويسنده و روزنامه نگارانی که جرم تک تک اين عزيزان اينست که حاضر نبودند در برابر واقعيت ھا چشم پوشی کنند ،يا محمد رضا پورشجری وبالگ نويسی که به تازگی دستگير شده و در حال حاضر در زندان ندامتگاه مرکزی کرج در ميان زندانيان خطرناک بسر ميبرد. مردم آزاديخواه ،زنان و مردان مبارزه، جوانان و دانشجويان و تمام کسانی که قلبشان برای آزادی و برابری و برای دنيايی بھتر ،بدون سانسور و اختناق می تپد!جرم و اتھام اين عزيران و دھھا وبالگ نويس و روزنامه نگار و فعال کارگری و … تنھا انتقاد و آشکار کردن بی عدالتی ھا و نابرابرای ھا بوده است. ھم اکنون چندين فعال کارگری و معلم از جمله يوسف آب خراباد ،افشين نديمی، واحد سيده ،شاھرخ زمانی ،محمد جراحی ،عبدالرضا قنبری تنھا به خاطر
طرح مطالباتشان و انتقاد از مسئوالن و دولتمردان ايران به حبس محکوم شده اند. زنان و مردان مبارز ،کارگران ،جوانان و دانشجويان و مردم به ستوه آمده! مبارزه عليه سانسور و دفاع از آزادی حقوق انسانی و بديھی شھروندان است. ما مبارزه برای آزادی بيان و انديشه و مخالفت با ھرگونه سانسور و فضای سرکوب و اختناق را وظيفه خود ميدانيم و سکوت نخواھيم کرد .ما نميتوانيم به دفاع از حق مسلم کارگران و معلمان برای طرح مطالباتشان برنخيزيم و سکوت کنيم .نميتوانيم اعدام و نقض حقوق کودکان و زنان و دانشجويان را ببينيم و خاموش باشيم .ما وظيقه خود ميدانيم که سرکوبھا و بازداشت ھای خودسرانه را محکوم و از حق آزادی بيان دانشجويان و… دفاع کنيم. مردم آزاديخواه و به ستوه آمده از فضای سانسور و خفقان! فراخوان ما به شما و ديگر نيروھای مترقی و سازمانھا و نھادھای حقوق بشری و ..اينست که در اين راه در مبارزه عليه سانسور و اختناق و مبارزه برای آزادی انديشه و بيان با ما ھمراه و ھم صدا شويد و ما را تنھا نگذاريد. به اميد دنيايی بھتر و بدن سانسور و اختناق بھنام ابراھيم زاده )اسعد( وبالگ نويس و فعال کارگری و کودک ،زندان رجايی شھر سالن دوازده سعيد شيرزاد زندانی سياسی ،فعال حقوق کودکان ،زندان اوين آذر ماه ٩٣
د ن
شماره ١١٩
٤
سوءتغذيه کودکان در ايران نشريه کودکان مقدمند ،ضمن خRوش آمRد گRRويRRی بRRه شRRمRRا بRRرای شRRرکRRت در ايRRن ميزگرد. گزارش ھای نگران کننده ای از وضعيت تغذيه کودکان منتشر ميشود .نظرشما در اين باره چيست؟
افسانه وحدت
ممنون از اينکه به اين موضوع مھم پرداختيد .بله اين اخبار نگران کننده است و بشدت تکاندھنده ھستند .ھنوز شايد ھمه ابعاد وسيع و سراسری اين فاجعه علنی نباشد. گرسنگی در ايران مثل يک اپيدمی خطرناک به جان مردم افتاده است .در بعضی شھرھای جنوبی ميزان مرگ و مير کودکان در اثر گرسنگی و بيماریھای خيلی ساده و قابل عالج بسيار باالست .افزايش روز افزون بھای کاالھای اساسی خوراکی عمالً ليست غذايی خانوادهھا را به شدت محدود کرده سو است .جان تعداد زيادی کودک از ٔ تغذيه در خطر جدی است . مساله سوء تغذيه کودکان در ايران مبحثی ھمه جانبه و قبل از ھمه سياسی است. وجود حکومتی که به جان مردم افتاده و ھمه امکانات رفاھی را از مردم سلب
کرده و ھر روز سفرهشان را خالی تر ميکند ،حاصلش ميليونھا کودک گرسنه و بدون آينده است .مسله بسيار جدی است. سوء تغذيه بسياری از کودکان در ايران امروز از قبل از تولدشان صورت ميگيرد .خانواده کارگری را در نظر بگيريد که ماه ھاست دستمزدش پرداخت نشده است .پس اندازش ته کشيده و ھمسرش ھم حامله است .اين زن از کجا بايد تغذيه مناسبی داشته باشد؟ چه ميتواند بخورد که امالح و ويتامينھای الزم به جنينش برسد؟ مادری که بايد جنينی را تغذيه کند ،خودش گرسنه است .تازه با گران شدن ٣٠درصدی نان ،را ھم که تنھا خوراک عدهای ھست از سفره خيلی از خانوادهھا حذف ميشود و يا درصد مصرفشان پايين ميايد .تازه اين مادر بايد تحت کنترل دائمی پزشکی باشد تا اگر بيماری دارد که به فرزندش منتقل ميشود ،عفونتی در بدنش وجود دارد، معالجه شود .جنين ھم بايد به طور دائم در شکم کنترل شود و بسياری موارد ظريف ديگر .امثال اين خانواده در کشور سر به ميليونھا میزند .تازه گيريم مادر بتواند از تغذيه مقبولی برخوردار باشد، دانشمندان دريافته اند که مادرانی که در دوران بارداری در مرز ميزان بااليی از آلودگی ھوا قرار دارند ،بيشتر نوزادان با وزن کم به دنيا مياورند .که خود عامل سو تغذيه ميشود. ٔ
وقتی کودک متولد ميشود بالفاصله بايد مورد معاينه پزشکی قرار گيرد .وزن و قدش را بايد اندازه گرفت .و تمامی کنترلھای الزم بايستی به طور مداوم تا ۶سالگی کودک دائمی و رايگان انجام شود.
کودکی که با وزن کم متولد ميشود، بالفاصله بايستی تحت مراقبتھای ويژه پزشکی قرار گيرد .در ايران به علت فقر گسترده و عدم تغذيه مناسب مادران، تعداد کودکانی که زير وزن ٢۵٠٠گرم بدنيا میآيند در سالھای اخير سير صعودی داشته است .ھيچ آمار قابل اتکايی در اين زمينهھا وجود ندارد .ھر چه ھست از مشاھدات پرستاران و يا تعداد مرگ و مير نوزادان است .در کشورھای پيشرفته معموالً يک سازمان دولتی مرکزی آمار وجود دارد که از طرف دولت و پارلمان مأموريت دارد که در مورد تعداد جمعيت کشور ،بيکاری، بيماریھای مختلف ،پديدهھا و معضالت جامعه ھر کجا که الزم است ،آمار قابل
رفتار ھر جامعه با کودکان محک ارزيابی درجه انسانی بودن آن جامعه است!
شماره ١١٩
٥
ادامه از صفحه پيش . . . اعتماد ،قابل دسترس و آبديت شده وجود داشته باشد .در ايران چنين آماری از زير سانسور و صافیھای مختلف سالم بيرون نميآيد و وجود دهھا ھزار انسانھايی که ثبت نشده اند ،اين آمارھا را بی ارزش ميکند .کشورھای پيشرفته عالقمند به داشتن آمار در اين زمينهھا از جمله سوءتغذيه کودکان . . ھستند چون درمان رايگان است و سالمت کودکان وظيفه دولت .اگر در اين زمينه اخالل شود به ضرر جيب دولت است .بدون وجود يک آمار قابل اتکا، سازمان دھی جامعه دچار اشکال اساسی ميشود .معنی عملی اينکه دولتی آمار درستی از تعداد کودکان متولد شده و يا بيکاران و يا مثال تغذيه کودکان کشور را نداشته باشد خود نشان ميدھد که اين دولت چه کاره است. طبق آماری که عضو ھيات رئيسه کميسيون بھداشت و درمان مجلس ،در تير ماه امسال ارائه داده ٣٠درصد افراد جامعه از گرسنگی رنج می برند و شرايط اين بخش از جامعه را "فاجعه بار" توصيف کرده است .ايشان گفته است" :در کشور ٢٠درصد افراد پروتئين و انرژی کافی دريافت نمیکنند. شايد بتوان گفت ۵٠درصد دچار کمبود مواد غذايی ھستند و ٣٠درصد از گرسنگی سلولی رنج میبرند ".اين ديگر حرف ما نيست .خود حکومت عمال اعالم ميکند که ٣٠درصد مردم گرسنه ھستند. نشريه کودکان مقدمند :در ميان خانواده ھا در ايران سوء تغذيه در حال گسترش است .چرا؟
کريم شاه محمدی
با تشکر و خسته نباشيد .سوء تغذيه در
ميان خانوادھھا در ايران در حال گسترش است .البته نه ھر خانواده ای ،بلکه اکثريت مردم .در سالھای اخير روند تراکم فقر و فالکت و گرسنگی ،بيکاری و بی خانمانی و خانه خرابی گسترش يافته است و اکثريت جامعه دامنگير چنين اوضاعی شده اند و در نتيجه ھمين امر باعت شده است که سوء تغذيه ھم گسترش پيدا کند.
البته در جامعه ای مثل ايران که جمھوری اسالمی با زور اعدام ،شکنجه و زندان خودش را تحميل کرده است ،نه تراکم فقر ،بلکه صحبت از زندگی زير خط فقر است .ھمچنين اينرا ھم می دانيم که چنين شرايطی که خود جمھوری اسالمی بانی و مسبب آن است ،ھمه با ھم فقير نيستند، زير خط فقر نيستند که سوء تغذيه ھمه با ھم گسترش پيدا کرده باشد ،صحبت ھم از طرز عادت نيست که خانوادھھا بلد نباشند که چه غذاھای ويتامين دار و يا پروتئين دار به بچه ھايشان بدھند که موجب انواع و اقسام مريضی ھا و پوکی استخوان نشود .بلکه مردم پول و امکانات ندارند، بيکارند و اگر ھم کاری داشته باشند به خرج و مخارج زندگی نمی رسد .می گويند ھمه چيز ھست ولی آنقدر گران است که نمی شود خريد و کسانی که پولدار ھستند از عھده اش بر خواھند آمد. بله ھمانطور که در باال اشاره کردم ،در
د ن چنين شرايط و وضعيتی است که سوء تغذيه ھم گسترش می يابد .بنابر اين بانی سوء تغذيه ھم مانند ھر کدام از پديدھای اجتماعی ديگر ،حکومتھا و جامعه اشان می باشد و در ايرانی مسبب سوء تغذيه عمومی مردم ھم جمھوری اسالمی است. ولی آقازاده ھا ،آيت ﷲ ھا ،انصار حزب ﷲ و رئيس و روسا و در کل اين اقليت مفتخور که ثروت جامعه را تحط کنترل خود دارند و چپاول می کنند از چنان وضعيت مالی بدی ھم برخوردار نيستند که خانواده اشان دچار سوء تغذيه ای شده باشد .اين را ھم مطمئن ھستم حکومتی که به فکر رفاه عمومی جامعه نباشد، حکومتی که به فکر آموزش و پرورشی نباشد ،که با استاندارد امروز دنيا خودش را وفق بدھد ،با وصف اينکه امکانات غذايی برای عموم به وفور می تواند ممکن باشد .ولی از رفاه عموم چشم پوشی کند و برای سرکوب مردم و به انقياد کشيدن ھر چه بيشتر جامعه امکانات را به کار بگيرد ،طبيعی خواھد بود که فقر و فالکت و سوءتغذيه گسترش می يابد. نشريه کودکان مقدمند :آيا اين ادعا که سوء تغذيه در ميان کودکان ايران شايع است صحت دارد؟ نمونه و آمار و ارقامی داريد؟ چگونه ميشود صحت مشاھده را تاييد کرد؟
سيامک بھاری
راستش من شخصا آرزو داشتم سوءتغذيه در کودکان ايران نه تنھا حقيقت نداشته باشد ،بلکه به ھيچ وجه نشود حتی يک نمونه از سوءتغذيه را در ميان کودکان ايران نشان داد .عليرغم اين آرزو، حقيقت تلخ اين است که سوء تغذيه در
٦ ادامه ازصفحه پيش . . . ابعاد حيرت آور و بسيار مزمن در ميان کودکان ايران شايع است .حتی متاسفانه ميتوان گفت در برخی نقاط ايران به يک اپيدمی شناخته بدل شده است .آمار وارقام موجود فقط يک بخش شناخته شده و به بيان ديگر بخش غير قابل کتمان آنرا نشان ميدھد. قبل از ھر چيز بايد يک استاندارد قابل قبول را تعريف کرد که سوءتغذيه اساسا چيست و تعريف جھانی و مورد قبول آنرا روی ميز گذاشت و با آن قضاوت کرد.
جھت تعيين وضع تغذيه ،شاخصھای شناخته شده و معتبر علمی وجود دارد که نشان ميدھد و ثابت ميکند که اين عالئم مشاھده شده در کودک ،سوءتغذيه است. تطابق وزن و سن کودک ،که نشان ميدھد وضع تغذيه کودک در طول زمان رشد او چطور بوده و ھمينطور سنجش اندازه قد و سن کودک که نشاندھنده وضعيت تغذيه کودک در زمان حال است و نيز مقايسه وزن و قد کودک ،اين اساس کار است .در نتيجه کاھش وزن ،کوتاه قدی تغذيهای ميزان انحراف يا طبيعی بودن تغذيه کودک مشخص ميشود. ميزان سوءتغذيه مزمن )تاثير تغذيه دوران گذشته بر وضعيت كودك( ،کامال قابل سنجش و براساس استاندارد باال قابل مشاھده است .بر اساس اين معيار پذيرفته شده جھانی ،وضعيت سوء تغذيه در ايران يک فاجعه به تمام معنی است. گرانی سرسام آور کنونی ھر روز مواد غذ ايی بيشتری را از سفره تھيدستان
شماره ١١٩ جامعه محو ميکند .مواد پروتئينی، گوشت ،شير ،لبنيات ،ميوه و سبزيجات، مغزدانه ھا و ...به مرور به کاالھای خاص و لوکس بدل ميشوند .وقتی خط فقر تعريف شده دولتی در تھران دو ميليون پانصد ھزار تومان باشد و دستمزدھای رايج عموما زير يک ميليون تومان باشد ،انتھای سقوط به دره فقر کامال قابل مشاھده است. يک نمونه کوچک ذکر کنم ،شھيندخت موالوردی معاون رئيس جمھور در امور زنان و خانواده ناچارا اعتراف می کند که" :در کنار زنان سرپرست خانوار ،ھم اکنون به الگوی جديدی به نام زنان خودسرپرست رسيده ايم که حدود ٥/٣ ميليون نفر را شامل می شوند و آنچه در اين ميان نگران کننده است زنانه شدن چھره فقر در خانواده ھاست" .جدا از نگاه و روش غلط خانم معاون ،حاال حساب کنيد اگر ھر زن خودسرپرست دو تا سه فرزند باشد ،يک قلم با جمعيت ٧تا ١٠ميليونی کودکانی رو برو ميشويم که تأمين مالی خانوادگی ندارند .ناگفته پيداست که اين فقط بخش ناچيزی از فقر در جامعه است .در واقع سوء تغذيه چيزی بجز فقر نيست ،در عين حال خودش زاييده فقر است. يک نمونه تحقيق را برايتان ذکر کنم که مثال پايه و اساس و علمی ھم دارد و يک موسسه دانشگاھی ــ دولتی منتشر کرده است .کل موضوع را بدون ھيچ شرحی نقل ميکنم ،قضاوت را بخود شما ميسپارم: ") ٩٦١نفر از دانش آموزان مقطع سوم راھنمائی شھر يزد به صورت تصادفی و از بين کليه دانش آموزان دختر و پسر مقطع سوم راھنمائی شھر يزد انتخاب شدند .قد و وزن دانش آموزان با استفاده از قدسنج و ترازوی استاندارد و با حداقل پوشش محاسبه شد .بر اساس اطالعات حاصل از تحقيق حدود ١٥ /٣درصد از
د ن کل دانش آموزان تحت بررسی دچار کم وزنی و الغری بودند. در مقاسه ديگری :نوجوانان )گروه سنی ١٠تا ١٩سال( بطور وسيع دچار مشکالت سوءتغذيه ،کمبود ريز مغذيھا )ويتامينھا و مواد معدنی( و بيماريھای مزمن وابسته به تغذيه می باشند .در جامعه ما ٢٠درصد از مردم كمتر از ميزان نياز واقعی بدنشان غذا می خورند. طبق برآوردھا در حال حاضر ٢٠درصد از دانشآموزان به تغذيه تکميلی در مدرسه نياز دارند. نمونه ديگر وضعيت وخيم کودکان در سيستان و بلوچستان است :دکتر ايرج ضاربان رييس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بھداشتی درمانی ايرانشھر گفت: آمار سوء تغذيه مادران و کودکان استان سيستان و بلوچستان نسبت به آمار کشوری دو برابر است".
طبق بررسیھای انجام شده در کشور، ٦/١٦درصد کودکان کم وزناند و ٤٣/٧ درصد ھم به سوءتغذيه و عوارض آن مبتال ھستند .شاخص کوتاھی قد در سيستان و بلوچستان ٢١درصد )سه برابر کشوری( در کھکيلويه و بوير احمد ١٢درصد و ھرمزگان ١١درصد است. مھدی طباطبايی معاون بھداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاھدان ميگويد شاخصھای سوءتغذيه در سيستان و بلوچستان دو برابر استانھای کشور است و دسترسی به غذای سالم مورد نياز در استان برای ھمگان بويژه زنان باردار و کودکان امکانپذير نيست ٢٠ .درصد کودکان زير پنج سال درسيستان و بلوچستان دچار سوءتغذيه ھستند و به عارضهھای
منفعت کودکان بر ھر مالحظه و منفعت ملی ،مذھبی ،نژادی ،اقتصادی ،فرھنگی و ايدئولوژيک مقدم است!
٧ ادامه ازصفحه پيش . . . کم وزنی و کوتاه قدی دچار شدهاند، شيوع کمخونی در تمام گروھھای سنی دو برابر شاخصھای کشوری است. ٢٠درصد زنان استان از عارضه کمخونی رنج میبرند ،کمبودھای ناشی از تغذيه موجب شده است تا زنان در اين استان دارای زايمانھای پرخطر باشند و به ھمين دليل آمار مرگ و مير مادران نسبت به شاخصھای استاندارد افزايش يابد. ٣٨درصد کودکان زير ٥سال استان سيستان و بلوچستان مبتال به کوتاه قدی، ٣٥درصد دچار کم وزنی و ١٠درصد الغری متوسط و شديد ھستند. فقط ٤درصد از کودکان در فواصل مناسب وزن ثبت شده ای بر روی کارت رشد خود دارند .در مورد مصرف مکمل ھا )ويتامين آ +د و آھن( حدود ٨٠ درصد از کودکان مکملھا را دريافت نمی کنند ٣٥ .درصد کودکان زير ٥سال تحت مراقبتھای بھداشتی قرار ندارند، ھمچنين در مناطق شھری و روستايی حدود نزديک به پنجاه درصد کودکان لعاب برنج را بعنوان اولين غذايی کمکی استفاده کرده اند٦١ .درصد کودکان ١١- ۶ماھه شھری و ٥٢درصد از کودکان ھمين گروه سنی در مناطق روستايی انواع پفکھا ،آب ميوه ھای صنعتی، نوشابه ھای صنعتی ،شکالتھا و آب نباتھا( مصرف کرده اند ھمچنين در مناطق شھری و روستايی به ترتيب ٤١درصد از کودکان ٦تا ١١ماھه از تخم مرغ يا گوشت استفاده نکرده اند. بايد ببخشيد توضيحات اينقدر طوالنی شد، اما بايد تاکيد کنم وضعيت در ساير نقاط کشور چيزی شبيه ھمين است که ذکر کردم .حاال ديگر تو خود خديث مفصل بخوان از اين مجمل .اين وضعيت فاجعه باری است که فعال در آمارھای دست چندم دولتی منتشر شده است.
شماره ١١٩ حقيقت بسيار خطرناکتر و دردناکتر از اين است که نقل شد.
نشريه کودکان مقدمند :راه کار عملی برای کمک فوری به تغديه کودکان به نظر شما چيست؟ افسانه وحدت :وضعيت کودکان مدتھا است در ايران در حالت اورژانس قرار دارد .پيامدھای نامطلوب سوءتغذيه کودکان از جمله اختالل در رشد و تکامل مغزی ،جسمی و افت تحصيلی ،آينده آنھا را به تباھی ميکشد .باعث افزايش ھزينه درمانی برای خانواده ھايی که از ھستی ساقط شده اند ميشود .برخی خانواده ھا، کودکانی دارند که بدليل سوء تغذيه ھميشه مريض ھستند. مدير کل دفتر "بھبود" وزارت بھداشت حکومت اسالمی ازگرسنگی مردم دستکم ۵استان خوزستان خبر داده .اين فاجعه ای عظيم و دردناک است .حکومت اسالمی با غارت ثروت عمومی ،تمامی امکانات رفاھی را از مردم سلب کرده وايران را به جامعهای ناامن و گرسنه تبديل کرده است .ابعاد اين فاجعه بسيار گسترده است .ادامه اين وضع يعنی نابودی کامل يک نسل .خانوادهھا با جيب خالی نميتوانند مانع سوء تغذيه کودکانشان شوند راه کار عملی برای متوقف کردن سوء تغذيه با يک سازماندھی سراسری امکان پذير است و اين فقط از عھده يک دولت برمی آيد که امکانات عمومی کشور را در دست دارد. تنھا راه مقابله و نجات کودکان گرسنه از
د ن جانب مردم اعتراضات وسيع عمومی است .تجمع در مقابل بنگاهھای اخاذی مثل کميته امداد امام ،مجلس اسالمی، وزارت بھداشت و درمان .بايد وادارشان کرد که پولھای غارت شده از مردم را صرف رفاه عمومی کنند .راه ديگری وجود ندارد .ھر روز که بگذرد خانوادهھای بيشتری از ھستی ساقط ميشوند و قدرت خريد نان را ھم از دست خواھند داد .اين يک جنگ است .بايد به ميدان آمد و برای حق کودکان جنگيد.
نشريه کودکان مقدمند :برنامه نھاد کودکان مقدمند در باره تأمين تغذيه مناسب برای کودکان چه ميگويد؟ چگونه ميشود آنرا عملی کرد؟ کريم شاه محمدی :برنامه نھاد کودکان مقدمند برای تامين تغذيه مناسب برای کودکان ،قبل از ھر چيز راه مبارزه را نشان داده است .چونکه در اين دنيای وارونه بغير از کشورھای معدودی که يک وعده غذای گرم به دانش آموزان می دھند ،رفاه عموم در اکثر کشورھا به اينجا نرسيده است که اين جزء کوچک و حداقل رفاه به کرسی نشانده شود. حکومتھايی که به فکر يک وعده غذای گرم برای ھمه کودکان در مدارس نيستند. جامعه ای که به فکر رفاه عموم نيست و امکانات جامعه را برای مقاصد خود و اقليت مفتخور جامعه به کار می گيرد که جامعه را به انقياد خود در آورد ،لياقت حکومت کردن ندارند. ما نھاد کودکان مقدمند از ھر امکانی
٨
شيوه ممکنی،ا عتراضات عمومی را سازمان ميدھيم که حکومتھايی مثل جمھوری اسالمی ايران را زير فشار بگذاريم که مرگ و مير و انواع و اقسام مريضيھای گوناگون کودکان ،بخاطر بی غذايی و يا سوء تغذيه ،قابل تحمل نيست، بايد به ميدان آمد و به اين بی حقوقی کودکان در اين دنيای پر از ثروت اعتراض کرد .ما بايد بيشتر از پيش صدای دفاع از حقوق کودکان باشيم. برنامه ای که کودکان مقدمند برای تغذيه مناسب برای کودکان در نظر دارد و بر اين باور ھم ھست که در ھمين دنيای وارونه ممکن می داند اين است،، . نظارت مستقيم دولت در امر تغذيه کودکان .ھمه کودکان بايد از تغذيه مناسب ،مکفى و مقوى برخوردار باشند. در مدارس و مھد کودکھا غذاى مجانى بايد در اختيار کودکان قرار گيرد .،،وقتی اين حد اقل امکانات رفاھی را در امر تغذيه به دولتھا قبوالند ،حتمی وعده غذاھايی خواھد بود که پروتئين، ويتامينھای بدن را تامين کند .حداقلش يک وعده غذای گرم ھمراه با شير و در فاصله غذا ميوه ھم می باشد .برای مھد کودکھا حد اقل صبحانه و نھار و ھمچنين ميان وعده غذاھا ميوه و شير می باشد.
استاندارد برای تغذيه مناسب کودکان چيست؟ آيا اين استاندارد در موقعيت کنونی و توسط جمھوری اسالمی ميسر است؟ سيامک بھاری :استاندارد واقعی يعنی ميليونھا مردم از زير خط فقر تحميلی جمھوری اسالمی بيرون بيايند ،وقتی
شماره ١١٩ آنچه در سبد غذايی مردم باقی مانده در بھترين حالت آرد و روغن و شکر است که قيمت ھر کدام از اينھا نيز مداوما توسط دولت افزايش پيدا ميکند دسترسی به مواد غذايی و نيز بھداشت غذايی، ممکن نيست .ھمين ھفته اعالم شد نان سی درصد گران ميشود .خودشان مييگويند ١٢ ،ميليون نفر فقير غذايی داريم. اما وظيفه دولت و ناتوانی اش دو موضوع مجزا است .اول به ادعاھای صد من يک غاز حضرات نگاه کنيد .اقتصاد را در ١٠٠روز سامان ميدھيم ،تورم را کاھش ميدھيم ،کار و اشتغال ايجاد ميکنيم و غيره ،اما در عمل ميورند اورانيوم غنی ميکنند ،تسلييحات بشار االسد امثالھم را تأمين می کنند .بودجه نظامی و امنيتی نجومی دارند .نان مردم را خرج نگھداشتن حکومتشان می کنند .بودجه برای ھمه نوع جنگ و تقالی ايدئولوژيک دارند اال برای تأمين زندگی مردم. وضعيت کنونی بدون ترديد حاصل کارکرد کل نظام جمھوری اسالمی است. مشتی فاسد ،دزد و چپاولگر بيرحم بر مسند قدرت نشسته اند ،ثروت مردم را باال کشيده اند و صرف توپ و تانک و فشفشه کرده اند .سبيل حماس و حسن نصرﷲ و ھر درنده و جانور تروريست اسالمی را چرب کرده اند ،آيت ﷲ ھای گردن کلفت و ميلياردر و آقازاده ھا فربه شده اند و مردم به خاک سياه افتاده اند. اين حکومت بايد جوابگو باشد .اينطور نيست که چون در ناصيه اينھا نميشود ذره ای از بھبود را يافت پس دست از سرشان برداريم .زندگی مردم را گرو گرفته اند ،دو قورت و نيم شان ھم باقی است .معلوم است که بايد پاسخگو باشند! مسئول حکومت اسالمی است .پس برويم يقه کی را بگيريم؟ ميدانيد اين حکومت چه ميکند ،خانواده را
د ن ميکند مسئول سير کردن شکم بچه، مسئول سوءتغذيه کودکان ،والدين ھستند. اين رفتار مشمئز کننده را بايد به گردنشان آويزان کرد. مقصر ،بانی ،مسبب و عامل بقاء اين وضعيت فقط و فقط جمھوری اسالمی است. اينجاست پای مطالبات بحق مردم بميان می آيد .سالمت جسمی و حتی روانی کودک از زمان جنينی تا بزرگسالی تا حد بسيار زيادی عموما به تغذيه مناسب گره ميخورد .فقر اقتصادی ،بيکاری و گرانی بالی جان سالمتی کودکان است .اينھا را والدين سبب نشده اند .پس حکومت گردن خردش جواب بدھد. ما مطالبات روشنی داريم .ھر کودک به محض تولد از ھزينه رايگان برخوردار شود .شير و مکمل ھای غذايی بايد کامال رايگان در اختيار مادران قرار گيرد. دوره شيردھی مادر نبايد از حد مجاز فراتر رود و جای کمبود غذايی را شير مادر بگيرد. برای جبران سوءتغذيه در کودکستانھا و مدارس بايد حداقل يک وعده غذای گرم مناسب بصورت رايگان به کودکان داد. واکسيناسيون ھمراه تست سالمت و تأمين نياز ويتامينھا و مواد معدنی کودک توأم گردد. بودجه و ھزينه تأمين غذايی کودکان بايد بصورت گزارشی قابل محاسبه و پيگری در اختيار جامعه قرار بگيرد. سالمتی حق مردم و ھمه کودکان است و دولت موظف به تأمين آن است .به کمتر از اين ھم نبايد رضايت داد. اين تعھد و وظيفه سراسری در قبال کودکان را نبايد بعھده ھيچ نھاد خيريه ای و )ان جی او( و غيره گذاشت. جمھوری اسالمی نميتواند اين توقع را به جا بياورد؟ گورش را گم کند! حرف آخر اين است*.
тАл╪┤┘Е╪з╪▒┘З тАк┘б┘б┘йтАмтАм
тАлтАк┘йтАмтАм
тАл ╪п ┘Ж тАм тАл тАм
тАл ╪▒тАм тАл тАк┘жтАмтАм
тАл ╪▒┘И ┘Е ┘ЕтАм тАля╗Гя╗оя╗╗я╗зя╗▓ я║╖я║ктАк .тАмя╗Ыя║┤я╗▓ я║Чя╗оя║Яя╗к я╗зя╗Ья║о╪птАк .тАмя╗гя║О╪п╪▒ ╪▒╪зя║┐я╗▓ я╗ля╗в яоФя║оя╗│я╗к я╗гя╗▓ я╗Ыя║о╪птАк .тАмя╗гя║о╪п┘К я║Ся║О ян╝я║Оя╗Чя╗о ╪вя╗гя║к я║Ся╗ктАм тАл┘Д┘К╪з┘Д ┘К┘И╪│┘Б█МтАм
тАля╗Ыя╗о╪п┘Г я╗зя╗дя╗▓ ╪п╪зя╗зя║к я╗гя║мя╗ля║Р ян╝я╗┤я║┤я║Ц╪ЯтАм тАля╗Ыя╗о╪п┘Г ╪з╪▓ я╗ля║о ╪вя╗зян╜я╗к я╗Ыя╗к я║Ся╗к я║зя╗о╪▒╪п╪┤ я╗гя╗▓ ╪пя╗ля╗┤я║ктАм тАл┘И я║Ся╗к я║│я║о╪┤ я╗гя╗▓ ╪в┘И╪▒я╗│я║ктАк ╪МтАмя║Ся╗▓ я║зя║Тя║о ╪зя║│я║ЦтАк.тАмтАм тАля║Ся╗▓ ╪пя╗Уя║О╪╣ ╪зя║│я║Ц тАк.тАмтАм тАля╗Ыя╗о╪п┘Г ╪зя╗гя║О я║Чя║о╪│ ╪▒╪з я╗гя╗▓ я╗Уя╗мя╗дя║ктАк .тАмя╗Пя║╝я╗к я╗гя╗▓тАм тАля║зя╗о╪▒╪птАк .тАм╪▓я║Яя║о я╗гя╗▓ я╗Ыя║╕я║к ╪з╪▓ я║зя╗┤я║О┘Д я║Ся║Оя╗Уя╗▓тАм тАля╗ля║О┘К я║Ся╗мя║╕я║Ц ┘И я║Яя╗мя╗ия╗в я╗гя║м╪зя╗ля║Р! ╪пя╗Яя╗мя║о┘ЗтАм тАля╗гя╗▓ яоФя╗┤я║о╪птАк .тАм╪з┘И я║Чя╗ия╗мя║О янШя║о ╪з╪▓ ╪зя║гя║┤я║Оя║│я║О╪к ┘ИтАм тАля╗Ыя╗ия║ая╗Ья║О┘И┘К ╪зя║│я║ЦтАк:тАмтАм тАл╪з┘Ия╗Яя╗┤я╗ж я║Ся║О╪▒ я╗гя║О╪п╪▒╪┤ яоФя╗Фя║ЦтАк :тАмян╝я╗к я╗Ля║ая║Р! я║Ся╗╝тАм тАляоФя║оя╗Уя║Шя╗ктАк ╪МтАмя║Ся╗╝я║зя║о┘З я║зя╗о╪зя║Ся╗┤я║к!тАм тАля║зя╗о╪зя║Ся║╢ ╪п╪▒ ╪в┘Ж я╗Чя╗┤я╗Ю ┘И я╗Чя║О┘Д я║зя╗┤я╗ая╗▓тАм
тАля║Ся╗о╪птАк .тАм┘Ия╗Чя║Шя╗▓ я╗Ыя╗к я║Ся╗┤я║к╪з╪▒ я║╖я║ктАк ╪МтАмя║Ся╗▓ я╗Чя║о╪з╪▒ я║Ся╗о╪п ┘И я╗Гя║оя╗Уя╗втАк ╪МтАмя║Яя╗┤я╗О я╗Ыя║╕я╗┤я║к┘ЕтАк .тАмя╗Ыя╗дя╗Ъ я║зя╗о╪зя║│я║Шя╗втАк.тАмтАм тАляоФя║оя╗│я╗к я╗Ыя║о╪птАк .тАмя╗Гя╗оя╗╗я╗зя╗▓ ┘И ┘Ия║гя║╕я║Ц ╪▓╪п┘ЗтАк .тАмя╗Уя║о╪п╪з ╪зя╗гя║О ╪зя╗гя║О я╗ля╗дя╗к яоФя║оя╗│я╗к я╗гя╗▓ я╗Ыя║о╪пя╗зя║ктАк .тАмя║Ся║кя╗зя╗в я╗Яя║о╪▓я╗│я║к ┘ИтАм тАл╪п╪▒ я║зя║Оя╗зя╗ктАк ╪МтАмя╗гя║О╪п╪▒ я║Ся╗▓ я╗ля╗о╪┤ я║╖я║кя╗зя║╢ ╪▒╪з я║Ся╗к ян╝я║╕я╗дя║Оя╗зя╗в я║│я╗┤я║Оя╗ля╗▓ ╪▒я╗Уя║ЦтАк.тАмя║Ся╗Мя║к я╗ля╗дя╗к ян╝я╗┤я║░тАм тАлян╝я║╕я╗в я║зя╗о╪п ╪пя╗│я║к ┘И я║Ся╗Мя║к яоФя║оя╗│я╗к ┘И яоФя║оя╗│я╗ктАк .тАмян╝я╗ия║к ╪▒┘И╪▓ ян╝я║оя║зя╗┤я║к ┘И ян╝я║оя║зя╗┤я║ктАк .тАмя║гя║Оя╗╗ я╗ля╗дя╗к ╪з╪┤ я║Ся╗к я╗│я║О╪п я╗гя╗▓тАм тАля║Ся╗к я╗ля╗дя╗┤я╗ж я╗гя╗ия╗о╪з┘Д яоФя║мя║╖я║ЦтАк .тАм╪▒я╗Уя║Шя╗ия║к янШя╗┤я║╢ ╪в┘И╪▒┘ЕтАк .тАмя╗гя╗▓ я║Чя║оя║│я╗втАк.тАмтАм тАл╪пя╗Ыя║Шя║отАк .тАмянШя╗┤я║╢ ╪пя╗Ыя║Шя║о я╗ля╗Ц я╗ля╗Ц я╗Ыя╗ия║О┘Ж тАк ╪МтАмя║Ся╗к ╪з╪▓ ян╝я║о╪з╪║ я║зя║Оя╗гя╗о╪┤тАм тАл╪▓я║Ся║О┘Ж я╗Ыя╗о╪пя╗Ыя╗▓ ╪з╪┤ я║Ся╗к я║│я║ия║Шя╗▓ я║Чя╗Мя║оя╗│я╗Т я╗Ыя║о╪птАк :тАм╪з╪▓ я╗Уя║оя╗│я║О╪п я╗гя║о╪п╪з┘ЖтАм тАл╪в┘Ж я║╖я║Р я╗гя║Оя╗гя║Оя╗зя╗в я╗гя║о╪з я║Ся╗к я╗гя║┤я║ая║к я║Ся║о╪п ┘И яоФя╗Фя║Ц ╪з╪▓ я║┐я║ая╗к ┘К ╪▓я╗зя║О┘ЖтАм тАля╗Ыя╗к я╗гя╗▓ я║Чя╗о╪зя╗зя╗в я║Ся║О я║Сян╜я╗к я╗ля║О я║Ся║О╪▓┘К я╗Ыя╗ия╗втАк .тАм╪з╪▓ я║│я╗┤я║Оя╗ля╗▓ ┘И я║зя╗о┘ЖтАм тАл╪з┘Ия╗Яя║╢ я║зя╗о╪и я║Ся╗о╪птАк ╪МтАм╪зя╗гя║О я╗│я╗Ъ я╗гя║оя║Чя║Тя╗к ян╝я║о╪зя╗Пя╗мя║О я╗гя╗ж ╪з╪▓ я╗гя║дя║о┘Е я╗гя╗▓ я║Чя║оя║│я╗втАк.тАмтАм тАля║зя║Оя╗гя╗о╪┤ я║╖я║ктАк .тАмя╗гя║о╪п╪з┘Ж я║│я╗┤я║О┘З янШя╗о╪┤ я╗Уя║оя╗│я║О╪п я╗гя╗▓тАм тАл╪▓╪пя╗зя║ктАк .тАмя║Чя╗о┘К я║│я║оя║╖я║О┘Ж я╗Ыя╗оя║Ся╗┤я║кя╗зя║к ┘И я╗│я╗Шя╗к янШя║О╪▒┘З )╪зя╗│я╗ж я╗Ыя╗о╪п┘Г я╗ля╗ия╗о╪▓ я║Чя║дя║Ц ╪п╪▒я╗гя║О┘Ж ╪зя║│я║Ц ┘ИтАм тАля╗Ыя║о╪пя╗зя║ктАк .тАмя╗Чя╗дя╗к ╪▓╪пя╗зя║к ┘И я║зя╗о┘Ж ╪▒я╗│я║ия║ЦтАк .тАмя╗Уя╗Шя╗В я╗ля║о ╪▒┘И╪▓ я║Ся╗▓ я╗ля╗о╪┤ я╗гя╗▓ я║╖я╗о╪птАк .тАм╪з┘И я╗Яя╗Ья╗ия║ЦтАм тАля║Чя║О╪▒я╗│я╗Ья╗▓ я║Ся╗о╪п ┘И я║┐я║ая╗ктАк .тАмя║зя╗┤я╗ая╗▓ я║Чя║оя║│я╗┤я║к┘ЕтАк .тАмя╗гя║О╪п╪▒┘Е ╪п╪з╪▒╪п(тАк.тАмтАм
شماره ١١٩
١٠
د ن
, - ./$ر +ر"*#در" 1 + " 1ﯿ*2 3ه !؟ شمس الدين امانتی
با مروری مختصر بر وضعيت مدارس درمييابيم که مرگ و مير ناشی از حوادث ناگوار در سال تحصيلی جاری در مدارس محل تحصيل دانش آموزان و تدريس معلمان و خارج از مدرسه ،در ايران تحت حاکميت رژيم سرمايه داری اسالمی کماکان ادامه دارد. به گزارش ايرنا ،آتش گرفتن بخاری مدرسه "درمانلو" در روز سه شنبه ٤ آذر١٣٩٣زمانی اتفاق افتاد که بخاری نفتی يکی از کالسھای درس در دبيرستان غياثی روستای "درمانلو" در شھرستان گرمی ،از استان اردبيل آتش گرفت که با اقدام به موقع معلم اين دبيرستان ،کسی آسيب جانی شديدی نديد و تنھا چند نفری از دانش آموزان بعلت مشکالت تنفسی راھی بيمارستان شدند .حال "صمد سليمانزاده" ،معلم اين مدرسه رضايت بخش است و از بيمارستان مرخص شده است" .خبر اين حادثه به آتش نشانی اطالع داده شده بود ولی آنھا در محل حادثه حاضر نشدند و آتش بخاری نفتی با تالش عوامل مدرسه و روستائيان مھار شد". به گزارش پايگاه خبری آران مغان "روز شنبه ٢٤آبان سال جاری در جلسه شورای برنامه ريزی استان اردبيل اعالم شد که در نواحی ١٩گانه آموزش و پرورش استان اردبيل از ٨٦٦٦کالس
درس ١٨٠٠ ،کالس در استان اردبيل بخاری ھای نفتی دارند". "علی کامرانی" ،رئيس آموزش و پرورش شھرستان گرمی ،به خبرنگار خبرگزاری فارس ،گفت" اين حادثه به علت شيطنت تعدادی از دانش آموزان که در زمان زنگ تفريح در کالس درس حضور داشتند اتفاق افتاده است". مسئولين رژيم اسالمی نه تنھا در رابط با رويداد مدرسه "درمانلو" بلکه در اغلب رويدادھا و حوادث ناگواری که منجر به مرگ معلمان ،دانش آموزان ،سوختگی بر اثر آتش بخاری در مدارس و صدمات ناشی از حوادث جاده ای به ھنگام رفت و بر گشت کاروان راھيان نور که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از دانش آموزان شده ،بالفاصله از خود سلب مسئوليت کرده و به منظور فريب افکار عمومی عوامل حاشيه ای در اين حوادث را بر جسته و قربانی را عامل حادثه معرفی ميکنند .در حادثه مدرسه "درمانلو" آگاھانه دست به دامن شيطان بزرگ و "شيطنت" دانش آموزان شدند تا پروژه حيله شرعی مسئولين رژيم اسالمی عامه پسندتر جلوه کند. به گزارش پايگاه خبری تحليلی سيفار شھرستان گرمی ،چند ساعت بعد از اين حادثه فرماندار شھرستان "گرمی" وارد ماجرا شد و گفت" ،اختالف معلم با رئيس آموزش و پرورش خبر آتش سوزی در مدرسه روستای"درمانلو"را غير واقعی کرد! وی در ادامه با ھزار اما و اگر گفت "بخاری دچار آتش سوزی می شود ،يکی
از دانش آموزان نيز برای بيرون بردن بخاری شيطنت کرده که موجب آتش سوزی بيشتر بخاری می شود". به اين ترتيب فرماندار مشخص نکرد که اين اظھارات او آنھم با آن آب و تاب، قرار است چه مسئله ای را "حل"کند؟ اختالف معلم اين مدرسه و رئيس آموزش و پرورش چه ربطی به آتش گرفتن بخاری در مدرسه"درمانلو"ميتواند داشته باشد؟! برابر آمار خود رژيم ١٨٠٠کالس درس در استان اردبيل از ھم اکنون تا حداقل ٦ماه ديگر به دليل سرمای شديد در اين استان ،از بخاری نفتی استفاده خواھند کرد که ھر روز احتمال تکرار چنين حوادثی ممکن خواھد شد. در جريان حادثه مدرسه شين آباد در روز چھارشنبه ١٥ ،آذر ،١٣٩٣که در آن ٢٩ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و دو نفر از آنھا جانباختند ،نه تنھا ھيچ کدام از دختران اين کالس "شيطنتی نکردند"، بلکه در ميان آتش و دود بخاری نفتی سوختند و جان باختند .تنھا تفاوت در حيله شرعی مسئولين آموزش و پرورش رژيم اسالمی در اين دو رخداد ناگوار است که در حادثه اخير" ،شيطنت" دانش آموزان را عامل اصلی و در جريان آتش سوزی مدرسه شين آباد ،سرايدار زحمتکش مدرسه در ھنگام کمک کردن به دانش آموزان و بيرون بردن بخاری نفتی از کالس به منظور نجات آنان ،بعنوان مقصر معرفی شد. به گزارش فارس ،روزيکشنبه ٢٥خرداد ،١٣٩٣فانی وزير آموزش و پرورش در
١١
دولت روحانی ،در صحن علنی مجلس اسالمی گفت" ١٣٠ھزار کالس درس سيستم گرمايشی استاندارد ندارد".باتوجه به آمار اين وزير خطرات ناشی از عدم استاندارد سيستم گرمايشی در مدارس تحت حاکميت رژيم اسالمی ،حادثه مدرسه دخترانه"شينآباد" و "درمانلو" اولين و آخرين حادثه از اين نوع نخواھد بود. به گزارش خبر گزاری فارس" ،رضا سرگزی"معلم يکی از روستاھای شھرستان قصرقند در روز ٢٦فروردين سال جاری ،در حالی که بعد از تعطيلی از مدرسه به سمت منزل خود در حرکت بود به ضرب گلوله افراد ناشناس به قتل رسيد .در روز ٢٦فروردين ماه سال جاری نيز در اقدامی مشابه "جواد نوروزی" ،معلم پايه ششم روستای "حيط" از توابع شھرستان راسک ھنگام رفتن به محل کار به ضرب ٥گلوله توسط افراد مسلح ترور شد. آيا جواب رژيم به ترور اين دو معلم چيست؟ شکی نيست که اين اقدامات جنايتکارانه بخشی از ناامنی در مکانھای تحصيلی برای معلمين است کە مسئوليت آن برعھده مقامات رژيم می باشد .ھر چند کارگزاران رژيم اين ترورھا را ھمچون ديگر جنايات صورت گرفتە در داخل
شماره ١١٩
کشور را متوجه "توطئه ھای انگليس و شيطان بزرگ" به جامعه معرفی ميکنند. به گزارش خبرگزاری مھر ،شب ٢٨مھر ماه سال جاری "کاظم صفرزاده" مدير مجتمع شبانه روزی ويسيان از توابع خرم آباد يکی از دانش آموزان اين مجتمع را که دچار آسيب شده بود به درمانگاه ويسيان انتقال ميدھد که به دليل کمبود امکانات و نبود آمبوالنس مسئول درمانگاه تشخيص می دھد که دانش آموز آسيب ديده بايد به خرم آباد اعزام شود. مدير مجتمع ويسيان ھمراه دو دانش آموز ديگر و با ماشين شخصی خود در شب بارانی به جاده می زند و در نھايت روی پل شور آب ،سيالب راه او را می بندد و در اين حادثه پس از سقوط خودرو در داخل رودخانه سه دانش آموز و معلم آنھا جان خود را از دست می دھند". کمبود يا در واقع نبود امکانات پزشکی و درمانی در درمانگاه "ويسيان"جھت مداوای در رفتگی قوزک پای يک دانش آموز که از ارتفاع دو متری سقوط کرده، دليل اصلی اين رخداد ناگوار است که مرگ چھار انسان را به دنبال داشت. به گزارش خبرنگار مھر ،روز چھارشنبه ٣آذر ١٣٩٣اتومبيل حامل دختران دانش آموز اھل روستای مورانی ،در محور
د ن پلدختر تصادف کرد و منجر به زخمی شدن پنج دانش آموز دختر می شود". تنھا دبيرستان روستای"مورانی"از توابع استان لرستان پسرانه است که با توجه به سياست ارتجاعی_مذھبی تفکيک بر مبنای جنسيت ،دختران اين روستا ناچارآ جھت ادامه تحصيل ،روزانه به دبيرستان ھای دخترانه پل دختر ميروند که متأسفانه بجای مدرسه راھی بيمارستان شدند. به گزارش ايرنا ،روز ٦آذر،١٣٩٣ "خودروی پرايد حامل ٥نفر از فرھنگيان شيراز در حال عزيمت از يک مدرسه در منطقه "سياخ دارنگون" به شيفت دوم کاری آنھا در مدرسه ای در ھمين منطقه در اثر تصادف" ،موسی قربان پور"جانباخت و ٤سرنشين ديگر آن به دليل مصدوميت شديد به بيمارستان منتقل شدند ".اين دومين سانحه رانندگی خودروی حامل فرھنگيان در استان فارس در سال تحصيلی جاری است .اواخر مھرماه سال جاری نيز سانحه رانندگی خودروی حامل چھار فرھنگی و معلم دبيرستان دخترانه روستای "کوه سبز" شھرستان مرودشت در جاده درودزن دو کشته و دو مصدوم بر جای گذاشت ".اين گروه از معلمان زن در حال بازگشت از محل کار خود در روستای کوه سبز به محل زندگی در شھر شيراز بودند. به گزارش ايسنا" ،پسری ١٥ساله بنام "محمد" ساعت ١١صبح اول آذر سال جاری زمانی که معلمش "محسن خشخاشی" در حال تدريس فيزيک در دبيرستان حافظی شھرستان بروجرد بود، وارد کالس شد و وقتی که معلم او را بابت غيبت ھايش بازخواست کرد ،به سمت وی حمله ور شد و با زدن ٣ضربه چاقو به وی جان معلمش را گرفت و گريخت". تلفات جانی دانش آموزان ،معلمان و دانشجويان در ايران تحت حاکميت رژيم
شماره ١١٩
١٢
اسالمی ،تنھا محدود به عدم سيستم استاندارد بخاری ھای نفتی و آتش سوزی ناشی از آن در مدارس نيست .اگر چه آسيبھای روحی و جسمی اين حوادث مدتھا در ذھن دانش آموزان و خانواده ھای آنھا باقی خواھد ماند ،بلکه اساسآ سيستم حاکم بر اداره آموزش و پرورش در ارگانھای وابسته به رژيم اسالمی بر اساس اولويت آموزش مذھب بجای علم و تفکيک جنسيتی به جای امنيت و سالمت جسمی و روحی ،عدم امکانات امنيتی ،تاخت و تاز مأمورين امر به معروف و نھی از منکر در انزار عمومی ،بی توجھی و عدم احساس مسئوليت دستاندرکاران رژيم مخصوصا در اين نھاد آموزشی ،تلفات جانی و مصدوميت دانش آموزان ،معلمان و
دانشجويان که ساالنه سير صعودی دارد، از عوامل اصلی رويدادھای ناگوار روزانه به حساب می آيند. به گزارش خبرگزاری ايرنا ،روز ٨آذر ماه سال جاری "حمله گروھی ناشناس با چاقو به دستکم شش زن که پنج نفر از آنھا دانشجو ھستند در شھر جھرم استان فارس ،جوّ روانی اين شھر را ناآرام کرده است .اين حمالت در روزھای گذشته رخ داده و مسئوالن امنيتی و انتظامی استان فارس ھم از دستگيری عوامل آن خبر دادهاند". چاقوکشی و مصدوم کردن دانشجويان و بويژه زنان در معابر عمومی آنھم با حضور پليس و به توصيه و تحريک مأمورين امر به معروف و نھی از منکر که طبق شواھد و اعتراف آخوندھای
د ن حکومتی فتوای مذھبی چنين جناياتی را از مسئولين باالی مذھبی نظام می گيرند، به دنبال اسيد پاشی يک ماه گذشته به امری عادی و روز مره تبديل شده است. تنھا راه مبارزه با اين مأمورين چاقوکش ،الت و لمپن رژيم اسالمی و آمرين و فتوا دھندگان چنين توحشی، اعتراض جمعی و سازمان يافته مردم معترض به وضع موجود و کليت نظام مذھبی حاکم در ايران است*.
$ ١٥ذر #وز در -8 # ./$د -8ان "ﯿ $د
بر اثر سانحه آتش گرفتن بخاری نفتی در مدرس ٔه دخترانه اين روستا در ١۵ آذر ١٣٩١دو سال پيش ٣٢ ،دانشآموز اين دبستان دچار سوختگی شدند .حادثه زمانی روی داده که بخاری نفتی اين کالس دچار آتشسوزی شد و تالش سرايدار مدرسه برای خاموش کردن آن با استفاده از کپسول آتش نشانی اقدام کرد. اما کپسول کار نکرد .بخاری منفجر شد و
آتش به تمام سطح کالس سرايت کرد. آتشسوزی در اين مدرسه دخترانه يکی از سلسله آتشسوزيھا به دليل بکارگيری بخاريھای نفتی پر خطر و غير استاندارد در مدارس ايران است .فاجعه ای که موجب سوختگی شديد ١٢دانش آموز و حادثه ديدن ٢٠تن ديگر گرديد. دو دانش آموز به اسامی سيران يگانه دانش آموز ده ساله ،چھار روز بعد در اثر شدت جراحات شديد سوختگی و عدم رسيدگی بموقع در گذشت .ديری نگذشت که ساريا رسولزاده يکی ديگر از قربانيان اين فاجعه دردناک آتشسوزی مدرسه شينآباد در روز ٨ديماه در بيمارستان سينای تبريز جان باخت. انگشتان سه تن از دانشآموزان بدليل
شدت سوختگی و عدم قبول پيوند قطع شد. نشت نفت بخاری ،عدم آموزش مسئولين مدرسه و ھراس و ازدحام دانش آموزان موقع خروج از کالسی که تنھا يک درب خروج داشت و وجود نرده ھای آھنی پشت پنجرهھای کالس ،دانش آموزان نتوانستند از کالس خارج شوند .نيروی آتش نشانی يک ساعت بعد به محل رسيد. مرتض رئيسی معاون وزيرآموزش و پرورش و رئيس سازمان تجھيزات و نوسازی مدارس ،ادعا کرد که امکانات موجود در دبستان و کالس درس استاندارد بوده است .وزير آموزش و پرورش وقت ،بکلی منکر نقش و مسئوليت ادامه در صفحه ١٩
شماره ١١٩
١٣
د ن
* 9 :8د -8ان در ا ; -ن گفتگوی تلويزيون کودکان مقدمند با = 9 31#ل د ع از ق د ن
افسانه وحدت :در مورد تجاوز جنسی به دختر ده ساله توسط مالی مسجد در واليت کندز به بينندگان که در جريان نيستند توضيح دھيد کبری سلطانی :با سالم خدمت بيندگان عزيز و تشکر از شما حسينه خانم گذارش طبق سروری مسوول خانه امن واليت کندز,بتاريخ ٢ثور )ارديبھشت ( سال جاری دختر ده ساله به اسم برشنا در قريه التی گنبد واليت کندز از طرف يک مالی مسجد به اسم امين ﷲ بارز مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است امين ﷲ مالی مسجد التی گنبد از طرف
پليس اين واليت دستگير و به جرمش اعتراف کرده است برشنا اظھار ميکند که او نزد اين مال برايی فرا گرفتن علوم دينی ميرفته که بتاريخ ٢ثور )ارديبھشت ( امين ﷲ دست ,پا و دھن طفل را بسته و او را در باغ نزديک به مسجد برده و به او تجاوز که جنسی کرده است .برشنا ميفزايد بعد از عمل تجاوز جنسی مال مسجدالتی گنبد او را تھديد کرده که اگر در مورد اين تجاوز به کسی صحبت کند تمام فاميل او را خواھد کشت مادر برشنا نيز تاکيد ميکند که دختر شان برای فرا گرفتن علوم دينی نزد مال به مسجد ميرفته اين رويداد در زمانی اتفاق می ا فتد که در ھمان ھفته گوش و بينی مالی ديگری بخاطر تجاوز بيک دختر خورد سال توسط پدر و مادر آن دختر بريده شده است. افسانه وحدت :اين اولين بار نيست که ماليی با استفاده از موقعيت اش به کودکان تعرض ميکنند علتش را در چه ميدانيد؟ کبری سلطانی :بلی اين يک موضوع تازه و يا اولين بار نيست که تجاوز به
مال،کشيش طرف از کودکان وياسايررھبران دينی صورت ميگيرد.در طول تاريخ آلوده وضد انسانی مذھب ھمواره اين وقايع ننگين تکرار شده است. در کشور ھای عقب مانده مذھبی اعتقاد به مذھب سبب ميشود که کودکان از سنينن بسيار پايين از طرف والدين شان وادار شوند تا به مسجد بروند و از ھمان سنن کودکی ذھن و جسم شان عرصه تجاوزمالھا و نمايندگان دينی قرار ميگيرند. يکی ديگر از مشکالت جوامع عقب مانده و مذھبی تا بو بودن آموزش در مورد مسايل جنسی است.صحبت کردن در مورد روابط جنسی شرم و جرم حساب شده لذا نه تنھا کودکان و اطفال در مورد آزار جنسی و سو استفاده جنسی و تجاوز معلومات ندارند بلکه در صورت وقوع آن حتی بعضی شان نميدانند که مورد سو استفاده جنسی و يا تجاوز قرار گرفته اند و الفاظی برای توضيح ان نميابند ويا بعضی کودکان و اطفال آنرا طبيعی تصور کرده و بدن ترتيب فرد متجاوز با دست باز تری عمل کثيف اش را به دفعات تکرار ميکند. نبايد فراموش کنيم که در جوامع مردساالر و مذھبی بنا بر موجوديت
١٤
شماره ١١٩
د ن که اين خود باعث خاموش ماندن اطفال و تکرار تجاوز جنسی ميگردد. تمام اين عوامل دست بدست ھم زمينه تعرض به کودکان را مساعد ميسازد.
روحيه مالکيت والدين بر اطفال اين والدين اند که برای اطفال شان تعيين تکليف ميکنند و ذھنيت حاکم بر جامعه نيز اين شيوه بر خورد را تآييد مينمايد. . و الدين به دليل تخدير ذھنيت شان در داشتن اعتقادات مذھبی به مال و مسجد جايگاه و احترام خاصی قايل اند .لذا اطفال نميتوانندب خاطر ترسشان از والدين از گفته ھای مال سر پيچی کنند اين خود زمينه ساز استفاده جنسی از اطفال در ھمچو جوامع است. ناگفته نبايد گذاشت که در چنين جوامع مالھا به عنوان رھبران دينی از قدرت و سلطه ای بزرگ بر خوردار ھستند. ھمزمان به دليل عدم حمايت اجتماعی از کودکان ،کودکان قربانی تجاوز به داليل ناموسی در معرض خطر مرگ قرار ميگرند .طوريکه خانم حسينه سروری مسوول خانه امن کندز ميگويد :که او بخاطر مصونيت بر شنا )قربانی تجاوز
جنسی( موا فق نبوده که او را به والدينش تحويل دھند زيرا اکثر قربانيان بخاطر مسله ناموسی به قتل ميرسند . ويس الدين تالش امر جنايی پليس کندز ميگويد حيات اين دختر مصوون نيست... او ميگويد تھديد يکی از احتماالتی است که از طرف اقارب او متوجه اوست ضمنآ متھم يک مالست و موضوع در حريم خود مال ھا آسيب بزرگی در موقعيت اجتماعی آنھا به حساب ميايد .طالبان نيز برای جلوگيری از خدشه دار شدن دين که وسيله مٶثری برای کنترل افکار و عقايد مردم است، قربانی جنايات تجاوز را مسٶل دانسته و به حکم شريعت اقدام به قتل آنھا مينمايند. احتماالت چندين تھديد اجتماعی و عقيدتی متوجه کودک بيچاره است. بعضا ديده شده که گفته ھای اطفال از طرف بزرگان بخصوص والدين جدی گرفته نشده و يا اصال بدان اعتماد نميشود
فکر ميکنيد با اين ھمه فجايع ای که در مساجد و از طريق آخوند ھا اعمال شده و ميشود ھنوز ھم مردم به اين شکل اعتماد می کنند و کودکانشان را به آنھا ميسپارند؟ کبری سلطانی :مسله تجاوز جنسی توسط مالھا يک پديده ای جديد نيست اجازه دھيد تا مستندی را برايتان بيان کنم! شما حتما با اسم شيخ اصف قندھاری رھبر حزب حرکت اسالمی آشنا ھستيد روايتی است واقعی از اين قرار که مشتاق يکی از قوماندانھای حزب حرکت اسالمی خواھری داشت دوازده ساله ،که در زمان اقامتش در اسالم آباد پاکستان ،خواھرش را به خانه محسنی برد تا ھمراه با فاميل شيخ زندگی کند وھم از شيخ آصف محسنی خواست تا به او احکام اسالمی را تدريس نمايد. مشتاق پس ازآنکه وعده حفاظت از خواھرش را از محسنی بعنوان عالم دينی و رھبر حزبش دريافت کرد و مطمئن شد که خواھر نابالغش سرپناھی يافته است، به افغانستان باز گشت برای به اصطالح جھاد. از اين اطمينان مشتاق ديری نگذشته بود ،که خبررسيد خواھرش در سن دوازده سالگی از طرف آيت ﷲ محسنی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و حامله شده است. نظر به حرفھای ھمسنگران مشتاق، قوماندان مشتاق از اين پيشامد بسيار خشمگين گرديده و نامه اعتراضی شديد الحنی را به محسنی فرستاد .محسنی ،با دريافت نامه اعتراضی مشتاق ،ازترس پراکنده شدن اين خبر در بين مردم، تصميم می گيرد او را از بين ببرد.
١٥ شيخ محسنی خواھر ١٢ساله مشتاق را به عقد نکاح خويش درآورد و پس از آن به سيد حسين انوری دستور داد ،تا مشتاق را برای ھميشه خاموش کند. دخترک توسط شيخ پير مورد تجاوز قرار ميگيرد .به اينگونه مشتاق تا ھنوز اين موضوغ را چندی قبل يک ژورناليست بخاطر پرده برداری از روی خيانتھای رھبران جھادی و از جمله شيخ اصف محسنی که خودش را مبليغ اسالم شيعی ميگويد و مدارس مذھبی را به کمک جالدان جمھوری اسالمی در افغانستان بنانھاده باز گو شد .چندی نگذشت که مسليم فھيمی سردبير روزنامه ھريوا در واليت ھرات نا پديد گشت و تا حاال مفقود االثر است. اخبار منتشر شده در مورد تجاوز جنسی بر کودکان در مساجد بخش کوچکی از جنايات آخوند ھا و واعظان دين را در افغانستان را منعکس ميکند. در اين اواخر قضايای تجاوز جنسی در افغانستان بخصوص در واليات کنر ،بلخ و اکنون در سمنگان گزارش شده اند ،اما نگرانی ھا وجود دارند که عامالن اين جنايات به ندرت مورد مجازات قرار می گيرند .به گفته کارل مارکس مذھب افيون توده ھاست.در جوامع بسته ،فقير و مذھبی والدين در تنگناه افتاده ،تجاوز بر اتإال توسط آخوند ھا را امری صرفآ مرتبط به آن آخوند و مال دانسته و در مجموع مذھب را مقصر نميدانند .با آنکه نقش باالفعل آخوندھا و مالھا را عمآل در تجاوز بر کودکان شاھد ھستند ،کماکان مساجد را اماکن مقدس پنداشته و با اعتماد اطفال شان را به آن مکانھا ميفرستند. دليل عمده اين امر تخدير ذھنيت توده ھا به وسيله دين است .امکانات وسيعی مالی و تبليغاتی را که دين در اختيار دارد، زمينه را برای تحميل افکار قدرتمندان دين مدار در ذھن مردم مھيا می نمايد
شماره ١١٩ در کنار اعتماد والدين عوامل ديگر نيز مسبب اين بدبختی ھاست مثال در جوامع بسته در سنتھا ،مذاھب ،تابوھا و نافھمی ھا ،تحميل فرھنگ محافظه کارانه بر تفکر آحاد جامعه ،فقر مادی و فرھنگی چنان در جامعه سايه افکنده است که مردم به مشکل متوجه نقش پای دين و در گسترش آن جنايات ،ميگردند. نه تنھا بريشنا که دختران ديگری که مورد تجاوز قرار ميگيرند در خفا ھم از طرف خانواده و ھم از طرف فرد متجاوز بخاطر فرھنگ و سنتھای عقب مانده سرکوب و شکنجه ميشوند و مجالی به او داده نميشود تا در مورد خودش سخن بگوييد زيرا آبروخانواده ريخته می شود سوال پيدا ميشود ،آيا باز گوی اين واقعه به معنای آبروداری خانواده قربانی است؟ يا آبرو ريزی آيا خانواده و والدينی که به بھانه آبروداری ،سکوت اختيار ميکنند باورمندی به آبرو و شرف دارند؟ آيا از سکوت آنان ،آبروداری درک می شود يا بی اعتنايی به آبرو؟ بعضا شرايط کار و تامين اقتصاد نيز زمينه ساز اينگونه تجاوزات ميگردد مثال اطفالی که از سنين پايين در اماکن و يا فابريکھای کوچک کار ميکنند و يا اطفال خيابانی ،دم دست ترين و ارزانترين و بی دردسرترين منبع در تداوم پديده نکبت پدوفيلی ميباشد. بی اعتنايی ،عدم توجه و عدم اعتماد و کم رنگ بودن رابطه عاطفی بين والدين و فرزندان نيز زمينه ساز تجاوزات جنسی بر کودکان اند.
د ن اگر در اينجا بحثم را جمع کنم ميتوان گفت در جوامع بسته ،عقب مانده ،سنتی و مذھبی ھم اطفال وھم والدين ضرورت به آموزش در مورد روابط اجتماعی و جنسی دارند .تابوھای اخالقی که دين نگھبان آنھاست ،بايد شکستانده شوند، مسآله تجاوزجنسی نبايست دامن قربانی را بگيرد. با زدن عالمت ناموسی به اين پديده غير انسانی ،نبايست متجاوزين در امان بمانند. ھر قدر روابط عاطفی بين والدين و اطفال صميمی تر باشد بھمان اندازه اطفال در گفتن رازھا و وقايع خودشان را مصونتر احساس ميکنند. افسانه وحدت :دولت ملی مذھبی افغانستان که دولت وحدت ملی نام
گذاشته شده است ،چه بر خوردی به اين مسله داشت و نقش دولت را چه گونه بررسی مينماييد؟ کبری سلطانی :يک مسله را ھميشه بياد داشته باشيم که در يک جامعه طبقاتی ھمه ارکانھای دولت مارک طبقاتی بر خود دارند .قانون و پليس آن زمان آدمھا را جدی ميگيرند که ميديا بدان توجه کند و آنرا انعکاس بيشتر دھد .تا جايی که من از ميديا شنيدم مال امين ﷲ دستگير و به ٢٠سال حبس و جريمه نقدی محکوم شده است. ادامه مصاحبه از صفحه پيش . . .
١٦
چه بسا دختران و کودکانی که خاموشانه مرده اند يا در بين مرگ و زندگی بسر برده اند .ولی نميشود به سيستم فاسد دولتی در افغانستان اعتماد کرد به نوشته سازمان ديدبان حقوق بشر ،با تاسف که سطح خشونتھا عليه زنان در افغانستان خيلی افزايش يافته است ،يکی از داليل آن ھم اينست جزای تجاوز باالی زنان بر خود زنان اعمال ميشود و در محاکم افغانستان به عامالن بعنوان تجاوز جنسی جزا داده نمی شود ،در اين حالت زنان قربانی تجاوزھای جنسی ھم به نام جرايم اخالقی روانه زندان می شوند. چنانچه صدھا زن از اين درد در زندانھای افغانستان با کودکانشان يکجا در رنج اند. افسانه وحدت :به چه شکل ميتوان کمپين اعالم شده را از طرف کودکان مقدمند در افغانستان از پيش برد؟ کبری سلطانی :تحقق ھر نوع کمپاين يا پروژه ضرورت به ثبات و امنيت دارد، افغانستان بعد از يک سلسله جنگھای داخلی و تغيير و تبديلھا ھنوز ھمچنان دستخوش ھمان بحرانھا است. اين بحران تمام زمينه ھا را در افغانستان زير تاثير دارد. سيستم مافيايی دولتی و غير دولتی ،عدم امنيت مردان تفنگدار و قاچاقچيان محلی و سيستم دولتی فاسد و ضعيف زمينه را برای فعاليتھای باندھای جنايتکار ،تجاوز جنسی بر زنان و کودکان به اشکال بچه بازی ،فحشا و غيره مساعد ساخته است. از ھمه مھم تر مسله مذھب و سنت ھاست
شماره ١١٩ که مالکيت والدين و کالنساالن را بر اطفال مھر تاييد ميزند و در جامعه افغانستان اکثرت مردم مسلمان و سنتی اند و ايشان با استفاده از قوانين غير انسانی اسالمی خودشان را تبريه ميکنند. البته تحقق کمپاين اعالم شده از طرف کودکان مقدمند کاری آسانی نيست و تمام اين مشکالت را در مقابل خودش دارد، ولی نميتوان بخاطر اين مشکالت انسانھايی که ضرورت به کمک و ھمنوايی دارند را بحال خودشان رھا کرد تا دستخوش اين ناماليمات گردند. لذا بر تمام انسانھای آگاه و آزاديخواه و انساندوست است تا کوشش نمايند برای شکستن تابوھای مذھبی ،بی حقوقی اطفال و کودکان ،ساديسم فکری و جنسی مال، مجاھد و رھبران مذھبی سياسی و طالبانی جامعۀ مرد ساالر فاسد و طبقاتی افغانستان منسجم شوند و در ضمنا برای برچيدن مدارس مذھبی و ايجاد موانع در راه پخش افکار و عقايد بنيادگرايی مذھبی کار نمايند .بی ترديد اين مبارزه خيلی دشوار و پر بھاست ولی راه ديگری جز به گورستان سپردن نظام موجود و باورھای قرون وسطايی طالبانی ،جھادی و امثال آن وجود ندارد.
افسانه وحدت :چطور خانواده ای ميتوانند اينقدر ساده و علنی حكم قتل جگر گوشه شان را صادر كنند؟ کبری سلطانی :خوب ھمانطور که در جواب به سواالت قبلی ھم اندکی بدان
د ن پرداخته شد ،در اين جا مسله قتل ناموسی مطرح است .قتل ناموسی با ساير خشونتھای خانگی متفاوت است. واژه ھای چون ناموس ،شرف ،عفت، حيا ،عصمت ،شرم و آبرو مفاھيمی اند که چون زنجير بر تن و روان زن و رابطه برده دار و برده را در عرصه روابط جنسی بيان ميکنند .مالکيت مرد بر زن به زبانی دقيق با رعايت ھمين مفاھيم اعمال ميگردد ،و برده گی زن را بيان ميکند. برده با زيرپا گذاشتن عرف يا قانون بردگی به آسانی جانش را از دست ميدھد. زن نيز با نقض مناسبات پاتريارکی به راحتی به قتل ميرسد» .لکه دار شدن ناموس« مرد و خانواده و طايفه ،مقام و منزلت آنھا را در سطح عشيره و طايفه و ده و شھر پايين ميآورد ،آنھا را در سلسله مراتب قدرت ضعيفتر ميکند ،به ھمين دليل الزم می بينند که اين »لکه« را پاک کنند. در واقع سرپيچی برده ،مقام برده دار را آنقدر زير سئوال نميکشد که دست از پا خطا کردن زن ،شان و منزلت مرد را پايين ميکشد. قتل ناموسی در دين نيز تاکيد شده است. برای مثال شريعت اسالم مقام خاصی برای ناموس قائل است و قتل زن را به داليل ناموسی مجاز ميشمارد. دولت فاسد افغانستان نيز مسله را خانوادگی شمرده پيگيری نميکند .لذا دست مردان خانواده در اعمال قتل ناموسی باز است. بايد گفت که بريشنا نه اولين قربانی است و نه آخرين با تاسف تا زمانيکه زنان در افغانستان با آگاھی و توان اين سيستم نابرابر را با تمام روبنای مضخرف )منظورم عرف و سنت و فرھنگ و مذھب و ساير پديده ھايش( اش به زير نکشد ھمواره قربانی اين برده داری ھا خواھد بود*.
١٧
شماره ١١٩
د ن
مالقات ھيئتی از نھاد كودكان مقدمند با سفير افغانستان در سوئد پيگری کمپين بريشنا را تنھا نخواھيم گذاشت
)بريشنا دختر بچه ای است که توسط مالی ده در کندوز مورد تعرض جنسی قرار گرفت .خانواده او تصميم گرفتند برای دفاع از آبرويشان ،بريشنای صدمه ديده را به قتل برسانند .او فعال توسط يک نھاد نيمه دولتی نگھداری ميشود(. نھاد کودکان مقدمد .پس از انتشار اين خبر دردناک ،کمپينی برای نجات او بعنوان سمبل بی حقوقی کودک در افغانستان را در دستور خود گذاشت ،اين مالقات در ادامه پيگيری اين کمپين صورت گرفت. روز جمعه ٢١نومبر ٢٠١٤ھيئتی سه نفره از طرف نھاد كودكان مقدمنمد، پروين سليمی ،كيوان رضائی و من كريم شامحمدی راھی سفارت افغانستان شديم. در طی راه راجع به توقعاتمان صحبت ميکرديم ،چه کنيم که به نجات بريشنا منتھی شود .مالقات با سفارت نھايتا ديپلماسی است و ھيچکدام از ما دل خوشی از روابط ديپلماتيک نشان نميداد. باالخره به محل سفارت رسيديم .توضيح داديم كه آمده ايم سفير را مالقات كنيم.
چيزی نگذشت که "حميد حامی" سفير افغانستان در سوئد و معاون اول او آمدند، تا اينجا کار رضايت بخش بود .بعد از خوش آمد گويی و معارفه معمول ،کمی از نھاد کودکان مقدمند گفتيم و اھميت دفاع از حقوق کودکان و ويژگی کمپين نجات بريشنا .پيشتر نامه ای در اختيار سفارت گذاشته بوديم و به آن اشاره کرديم .ماجرای درد ناك بريشنا و ھمچنين تجاوز سه جوان به يك دختر سه ساله كه با شنيدن آن قلب ھر انسانی را به درد می آورد و متحير ميماند. آقای سفير ھم خودش را با احساس ما نسبت به اين وقايع دردناک ھمسو ميدانست .پاسخ داد که در جريان ماجرا ھست و شنيدن تجاوز سه جوان به يك دختر سه ساله آنھا را ھم چنان متحير كرده كه باور ندارند اين اتفاق واقعيت است بلكه بيشتر به يك داستان جنايی شبيه است. مستقيم رفتيم سر اصل موضوع و پرسيديم ،برای اين تجاوز وحشيانه از طرف مالھا به كودكان و در كل اتفاقات ناگواری كه در سطح جامعه به وقوع می پيوندد چه بايد كرد؟ با توجه به اينكه می دانيم اين وقايع درد ناك ،يكی ،دو تا نيستند ،پس برنامه دولت شما برای حل اين معضالت چيست؟ ھمچنين برای خروج بريشنا چه كمكی از دست شما بر می آيد؟ ھمانطور كه در نامه ما آمده است ما نگران وضعيت درد ناك بريشنا ھستيم كه اوال از طرف ماليي مرتجع به شيوه ای وحشيانه به او تجاوز شده است و از طرف ديگر به جای اينكه خانواده اش او را كمك كنند ،حمايتش كنند او را به مرگ تھديد كرده اند و می خواھند او
را بكشند .ما نھاد كودكان مقدمند برای نجات جان بريشنا مجموعه اقداماتی را در دستور کار خود گذاشته ايم ،به تعدادی از نھادھای دولتی و غيره دولتی مراجعه كرده ايم و در تماسيم از جمله سازمان نجات كودك ،امنستی ،صليب سرخ، سازمان ملل ،وزارت امور خارجه سوئد و دو حزب و سازمانی كه در افغانستان فعاليت دارند و ھمچنين تا حاال دو خانواده اعالم كرده اند كه بريشنا را به فرزندخوانده گی قبول می کنند ،يك خانواده در كانادا و ديگری در سوئد. برای خروج او ھم كسانی متقبل شده اند كه به افغانستان سفر كنند .در ھر صورت ما برای اين كار آماده ايم كه راھھای قانونی را طی كنيم .بريشنا را بايد از افغانستان خارج كنيم اميدواريم شما در اين راه ما را ھمراھی كنيد. آقای حميد حامی پاسخ داد :زمينه ھای اجتماعی و شرايط جنگی در چند دھه در افغانستان و وجود طالبانھا عوامل وقوع اين حوادث می باشند .ما ھم به لحاظ انسانی در مورد اين حوادث ناگوار با شما ھمدرديم ولی برای خروج بريشنا راه ھای قانونی الزم است كه او را از کشورخارج كنيم. اگر چنين راه قانونی وجود داشت ،من خودم بريشنا را به فرزند خواندگی قبول می كردم و او را از افغانستان بيرون می آوردم .ولی قانون اين اجازه را به ما نمی دھد چون رضايت پدر و مادر بريشنا الزم است و در ضمن قانونی ھم بعنوان قانون فرزند خوانده در افغانستان وجود ندارد .بنا بر اين و با توجه با اين دو علل كار ما دشوار است .به ھر حال ھمانطور كه اشاره كردم الزم است قبل از ھر چيز
١٨ ادامه از صفحه پيش . . . ريشه ھای اجتماعی اين حوادث را بايد خشكاند ،و برای اين كار ما خيلی وقت الزم داريم كه به اين خشونتھا و تجاوزاتی كه اتفاق می افتد فايق آييم .اين خشونتھا ويژه افغانستان نيست در ديگر نقاط جھان ھم اتفاق می افتد و ھمچنين اگر نگاھي به كشورھاي ھمسايه بيندازيم مي بينيم كه كودكان افغان كه به آنجا پناه برده اند چنان روزگار خوشي ندارند. پاسخ داديم :از نكته آخر كه مربوط به وضعيت وخيم کودکان افغان در کشورھای ھمسايه از جمله ايران می باشد شروع كنيم ،ولی قبل از ھر چيزی الزم است به اطالع برسانيم كه ما در دفاع از حقوق كودكان ھيچگونه مرز جغرافيايی ،ملی ،مذھبی و ايدئولوژی را به رسميت نمی شناسيم .ما مدافع حقوق جھانشمول كودك ھستيم ،بنابراين ھر روز از يك منطقه ای در دفاع از حقوق كودك برميخيزيم يك روز در سودان برای نجات جان دو مادر كه با كودكان خردسالشان در زندان منتظر سنگسار بودند ،با اعتراض جھانی انسانھای كودك دوست و متمدن جلو اين قتل عمد دولتی گرفته شد و ھر دو مادر آزاد شدند. روزی در نيجريه عليه گروگان گيری دختر دانش آموز توسط گروه اسالمی بوكوحرام برخواستيم و به كمپين دختران ما را آزاد كنيد پيوستيم و ھر روزه ھم با مديای اجتماعی كه داريم عليه جنايت جمھوری اسالمي ايران نسبت به كودكان و كودكانی كه از افغانستان و ھر جای ديگر به ايران مھاجرت كرده اند و يا به دنيا آمده اند جنگيده ايم .آمار نشان می دھد كه بيشتر از صد ھزار كودك كه مادرشان شھروند ايران است و پدرشان شھروند افغانستان ،از ھيچگونه حقوقی كه در جامعه برسميت شناخته شده است برخوردار نيستند ،چون از نظر حكومت اسالمی ايران ،خاك و خون مربوط به
شماره ١١٩ مرد است و زن حقی بر تصاحب فرزند ندارد ،مرد ھم كه افغان است و به اين خاك و خون ھم بی ربط می شود و كودك از ھمه چيز بی خبر و بدون اينكه در مورد اين سرنوشت تصميمی گرفته باشد از ھيچگونه مزايای اجتماعی بر خوردار نيست .به نظر شما اين نوع حاكميت را چه چيزی می توانيد بناميد به غير از نژاد پرستی و فاشيسم ناب نسبت به كودكان. دوم اينكه اشاره كرديد كه اين تجاوز مختص افغانستان نيست و در كشورھای اروپايی ھم اتفاق می افتد .بله اين اتفاقات ممكن است ھر جايی بيفتد و اين ھم حاصل بقايای تتمه عشيرتی و مردساالری است ،ھر چه جامعه و بشر متمدن از آن گذر كرده است ولی ھنوز در گوشه و كنار دنيا اين توحش ھنوز ديده می شود .اما اين حوادث درد ناك ھمانطور كه خود واقف ھستيد در افغانستان يكی و دو تا نيست كه اگر ھمين ھم باشد خيلی زياد است و بايد جلويش را گرفت. سوم اينكه ،ما ھم بر اين امر واقف ھستيم كه اين تجاوز و خشونت پايه ھای اجتماعی دارد ،شرايط جنگی و ھم چنين وجود طالبانھا ،سنتھای عشيرتی و غيره می تواند زمينه ھای اين خشونت و تجاوزات باشد ولی سوال اين است سياست دولت شما چيست ؟ حاال چه كارھايی را بعنوان قدمھای اوليه در دستور خودتان گذاشته ايد كه بر اين حوادث ناگوار فايق آيد و زمينه ھای اجتماعی آنرا بخشكانيد؟ برای مثال در كشوری مانند سوئد آزادی تشكيل انجمنھای غيره دولتی مجاز است و تعدادشان ھم دويست ھزار می باشد و دولت ھم كمكشان می كنند و آنھا ھم بر جامعه كم يا زياد تاثير می گذارند و ھمچنين اگر می خواھيد جامعه سكوالر داشته باشيد ،بايد دست مذھب را از
د ن آموزش و پرورش کوتاه كنيد و اين ھم وظيفه دولت است. چھارم اينكه ،برای خروج بريشنا از كشور افغانستان و مشروط كردن آن به رضايت خانواده اش نقض غرض است، چونكه آنھا می خواھند او بكشند ،چگونه می توان انتظار داشت كه آنھا برای خروج او رضايت بدھند؟ در ھر صورت ما نجات جان بريشنا را بعنوان يك نمونه می خواھيم برجسته كنيم و روی آن فكوس کنيم .اوال جان او را نجات بدھيم و دوم اينكه می خواھيم در سطح بين المللی اين پديده اجتماعی، مردساالرانه ،عشيرتی و سنتھا و طرز تفكرھای عقب افتاده را از جامعه بر اندازيم. سفير در آخر گفت ،ھمانطور كه در اول اشاره كردم اوال الزم است ضمينه ھای اجتماعي را خشكاند .دوم اينكه برای خروج بريشنا راه قانونی وجود ندارد. ولی به خاطر اينكه موضوع بريشنا رسانه ای شده است ،دفتر رياست جمھوری مسئوليت او را به عھده گرفته است و نزديكانش كه می خواستند او را بكشند دستگير شده اند ،ما اطمينان می دھيم كه بريشنا جايش امن است ولی در ھر صورت ما اين نامه شما و توضيحات خودمان را برای وزارت امور خارجه خواھيم فرستاد. پس از اين گفتگو ،محل سفارت را ترک کرديم .در بين راه بحث و گفتگوی ما حول نجات بريشنا ،و پاسخ سفارت ھمچنان ادامه داشت .اگرچه ما توقع چندانی از اين مالقات نداشتيم ،اما راھی بود که بايد می پيموديم. کمپين نجات بريشنا ھمچنان ادامه خواھد يافت. نھاد کودکان مقدمند ٢٣نومبر ٢٠١۴
١٩ ادامه از صفحه . . . ١٢ خود شد و با دروغپردازی و حتی تھديد خبرنگاران با خونسردی از کنار اين حادثه گذشت. سرگذشت تلخ بازماندگان و دخترانی که بخش ھايی از سر و صورتشان سوخت و با توجھی حيرت انگيز مسئولين آموزش و پرورش روبرو شدند .بسرعت توسط دستگاھھای امنيتی سانسور گرديد، خانواده ھا تحت فشار قرار گرفتند که اگر با رسانه ھای خارجی مصاحبه کنند تحت تعقيب قرار خواھند گرفت و رسيدگی به کار فرزندانشان متوقف خواھد شد. پس از دوسال )خبرگزاری مھر( جمھوری اسالمی گزارشی از وضعيت اين دختران تھيه کرده است. توجه شما را به قسمتھايی از اين گزارش جلب می کنيم:
خالصه شده توسط نشريه کودکان مقدمند . . .ديگر کمتر کسی ھست دختران دبستانی که زيبايی و سالمتشان در آتش کمبود امکانات و فقر آموزش و پرورش سوخت را نشناسد. پانزدھم آذرماه سال ٩١بود که بخاری به جان ٢٩دانشآموز کالس چھارم ابتدايی مدرسهای در شين آباد پيرانشھر افتاد و آنھا را با شعلهھايش بلعيد. ٧٢٨روز گذشته» ،سيران« و »سارينا« ديگر در ميان ھمکالسیھايشان نيستند و مابقی سرگردان راھروھای بيمارستان و اتاق عملاند و ھر از گاھی صدای اعتراضی از خانواده آنھا مبنی بر رسيدگی بيشتر به اوضاع و احوالشان به گوش میرسد. اين دختران ھنوز ھم در نمازخانه درس
شماره ١١٩ میخوانند .با توجه به آنکه وضعيت سوختگی اين دانش آموزان متفاوت است و مداوما در حال تردد بين اتھران و پيرانشھر ھستند در شرايط ويژهای برای ادامه تحصيل خود قرار دارند.
آموزش و پرورش متعھد شده امکان تحصيل اين دانش آموزان در محيط مناسب با معلم خصوصی زمانی که در تھران ھستند را فراھم کند ،اما ھنوز اين وعده محقق نشده است .مرادی» ،پدر سيما« يکی از دانشآموزان شين آبادی از وضعيت نامناسب آموزشی دختر خود و ھمکالسیھايش گاليه میکند و ميگويد: چندين بار از آموزش و پرورش درخواست کردهايم برای اين دختران بويژه ١٢نفری که وضعيتشان وخيمتر است معلم خصوصی بگذارند .اينھا سال گذشته درس نخواندند و حاال بشدت از درسشان عقب ماندهاند. حسين احمدی نياز ،وکيل اين دانشآموزان نيز از عدم وجود شرايط آموزشی مناسب دختران گاليه دارد و عنوان میکند :آموزش و پرورش متعھد شده است تا ١۵آذرماه امسال کالس درس بچهھای شينآباد را بھبود ببخشد. آنھا در حال حاضر در نمازخانه مدرسه محل سکونت خود تحصيل میکنند و با توجه به آنکه ھمواره در حال رفت و آمد بين تھران و پيرانشھر ھستند ،دچار افت تحصيلی شده و بايد برای آنھا معلم خصوصی بگيرند. در ھمين خصوص علی اصغر فانی، وزير آموزش و پرورش در آخرين نشست خبریاش که ٣١شھريورماه برگزار شد ،درباره مشکالت آموزشی
د ن دانش آموزان شين آبادی و اينکه چرا آنھا را از دانش آموزان عادی جدا نمیکنند میگويد :آموزش و پرورش از تاسيس يک کالس ويژه دانش آموزان شين آبادی عاجز نمانده است. اين در حالی است که رئيسی ،معاون وزير آموزش و پرورش به تازگی از راه اندازی مدرسه ويژه دانش آموزان شين آبادی خبر داده بود! اما »مرادی« پدر يکی از دانش آموزان شين آباد مدعی میشود :آنطور که از ظواھر امر بر میآيد اين مدرسه که در کنار مدرسه قبلی بچهھا ساخته شده تا پايان بھار سال آينده ھم آماده نمیشود. »پدر سيما شادکام« نيز از اين وضعيت گاليه میکند و میگويد :شايد از اول مھر تا کنون دخترم ٢٠روز به مدرسه رفته باشد و مابقی را تحت درمان بوده است. آموزش و پرورش میتواند معلم برای اين دانشآموزان معين کند تا در تھران به ھنگام مداوا درسشان را ھم بخوانند.
حادثه شينآباد يک کابوس برای ھمه اين کودکان بود و به ھمين خاطر بايد رواندرمانی آنھا به صورت جدیتری مدنظر قرار بگيرد .آتش گرفتن کالس و سوختنشان در آتش تبديل به کابوس ھميشگی شان شده و آنھا را میآزارد. پدر سيما شادکام ،دانش آموز ديگر حادثه ديده مدرسه انقالب اسالمی شين آباد میگويد :سر دخترم بعلت اعمالی که انجام میدھد مدام درد میکند .ساالنه چندين بار دخترم را برای درمان به تھران میآورم و به گفته پزشکان اين درمان تا حدود شش سال ديگر ادامه دارد وضعيت روحی دخترم مناسب نيست.
٢٠
ھنوز مستمری مادامالعمر برای دانشآموزان شين آباد برقرار نشده است. وکيل دانشآموزان شينآباد میگويد: مستمری که سازمان بھزيستی قرار است برقرار کند ،آن چيزی نيست که مدنظر ماست .چند تن از اين کودکان انگشتان دست خود را از دست داده و معلول به حساب میآيند انتظار داريم دولت مستمری ويژهای برای اين کودکان در نظر بگيرد که ورای مستمری بھزيستی
شماره ١١٩ باشد. پدر سيما شادکام ،دانش آموز حادثه ديده شين آبادی نيز در اين باره نيز لب به گاليه باز میکند و میگويد :از دکتر نوبخت میخواھيم به اين موضوع که چرا ديه ناقص به ما پرداخت شده است رسيدگی کند .دختران ما از بين رفتهاند و ما زندگی خود را برای درمان آنھا گذاشتهايم .بيمه ايران اين کار را خودسرانه انجام داده در حالی که روی پرونده ما حکمی مبنی بر پرداخت ديه با توجه به درصد سوختگی نخورده است. پزشکی قانونی درصد سوختگی دخترم را ١٢١درصد اعالم کرده بود در حالی که پزشک در تھران گفت ميزان سوختگی ٣٠درصد است*.
د ن
1/ﯾ>ﯾ ن *-A # ٢٤ ل ﯾ کانال جديد ب رن ام ه ھ ای ٢٤ س اع ت ه خ ود را در ش ب ک ه "ن گ اه ش م ا" از م اھ واره ھاتبرد پخش ميکند. مشخصات شبکه "نگاه شما"
فرکانس١١٢٠٠ : پوالريزاسيون :عمودی سيمبل ريت٢٧٥٠٠ : FEC: ٥/٦
+$ر دGﯿ 9از د ن ر و د ارد آنچه در زير می خوانيد سند بی مباالتی و بی قيدی دستگاه حکومتی جمھوری اسالمی در باره کودکان کار است .بخش ھايی ااز يک نوشته بلند در باره کودکان کار و نبودن آمار و تعدادشان .گويی بايد کودکان کار را شمرد تا برای رفع مشکلشان اقدامی کرد. فالکت اقتصادی صدھا ھزار خانواده را
به خاک سياه نشانده است ،کار کودکان به بخشی از ممر درآمد خانواده ھا تبديل شده است و ديگر نميتوان وجود اين ھمه کودک را که به جای درس و تحصيل و آغوش گرم خانواده آواره بازار بيرحم کار گشته اند ناديده بگيرندو شانه باال بياندازند .الجرم نمايش مشمئز کننده ديگری را شروع کرده اند .حاال زانوی
بRRرنRRامRRه ھRRای کRRانRRال جRRديRRد در شبکه نگاه شمRا را ھRمRچRنRيRن ميتوانيد از طريق GLwiz در گزينه تلويزيRونRھRای ايRرانRی مشاھده کنيد:
www.glwiz.com C,:+ت ل ﯾ را * دو -#ن و "$ﯾ -ن اDEع دهﯿ .
شماره ١١٩
٢١
د ن آسيبھای اجتماعی« شده بود. خبرگزاری مھر ھم پيش از اﯾن گزارش داده بود که براساس آمارھای سازمان بھزﯾستی ٧۵ ،درصد کودکان کار و خيابان دارای سرپرست ھستند و با بازگشت به خانواده ،درصد زﯾادی از آنان به خيابان باز میگردند. تحقيقی که به تازگی توسط سازمان بھزﯾستی
انجام
شده
نيز
نشان
میدھد که حدود ٣٠درصد از کودکان کار به مدرسه نمیروند .ھمچنين حدود ٣١درصد اﯾن کودکان شش تا ١١ سال و ٩درصد نيز زﯾر شش سال سن دارند.
غم به بغل گرفته اند که آمار نداريم. روزانه ھزاران کودک در سراسر کشور به کودکان کار و خيابان ملحق ميشوند. کارگران کوچک ارزانی که بزرگترين قربانيان تراژدی فقر و فالکت جامعه ھستند ،کودکی و نوجوانی شان برای ھميشه پرپر ميشود .و تازه نھادی بی مسئوليت و باسمه ای که تا ديروز افتخارش اسالمی بودنو شرعی بودن ازدواج با فرزند خوانده بود ،سينه سپر کرده که آمار کودکان کار را ندارد ،مثال اگر داشن چه گلی به سر جامعه ميزد؟ اين ھمه وقت اين نھاد و دھھا نھاد بی مسئوليت ديگر چه غلطی ميکرده اند که حاال ميخواھند ادعای يا مفت به مردم بفروشند .روز روشن چراغ برداشته اند توی شھر بی دروازه بدنبال آمار می گردند .ميدانند که اين چاه بی انتھاست. ميدانند ،ميدانند که اگر قرارا است کاری برای ميليونھا کودکی که آواره کار خيابان شده اند بايد بساط مفتخوری و چپاول و رانت خواری و اختالسھای چندين ميلياردی و پر کردن جيب بی انتھای آيت ﷲ ھای گردن کلفت و ھمه جيره و مواجب بگيرھای اطالعاتی و امنيتی و برادران قاچاقچی را بگيرند. مردم را نفه فرض کرده اند. گوشه ھايی از اين نمايش چندش آلود را در زير خواھيد خواند:
ــ دبير مرجع ملی کنوانسيون حقوق
ضــرورت بــانــک اطــالعــات جــامــع
کودک در اﯾران با اشاره به ضعف آماری
کودکان
موجود درباره کودکان کار گفته است:
حاال اما دبير مرجع ملی کنوانسيون
»تا وقتی آمار درست و دقيقی از تعداد کودکان
کار
وجود
نداشته
حقوق
کودک
میگوﯾد
که
»بانک
باشد،
اطالعات جامع کودکان جزو برنامهھای
تصميماتی که گرفته میشود درست
اصلی اﯾن مرجع محسوب میشود که
نخواھد بود«.
در حال حاضر در مرحله صفحهبندی و تدوﯾن قرار دارد«.
٧٥درصد کودکان کار و خيابان دارای سرپرست ھستند مظفر الوندی ابراز اميدواری کرده است که با تکميل شدن فاز دوم بانک اطالعات جامع کودکان که مربوط به مدﯾرﯾت حماﯾت از کودکان از طرﯾق سيستمھای جامع الکترونيکی است، تحول مھمی در وضعيت کودکان اﯾجاد شود. ميگوﯾد» :ھر روز و ھر ساعت و ھر لحظه اطالعات مختلفی از وضعيت کودکان چه از مقامات رسمی و چه غير رسمی دارﯾم .ما بعنوان مرجع ملی کنوانسيون حقوق کودک ھر زمان که مورد سئوال قرار میگيرﯾم که چه تعداد کودک کار در کشور وجود دارد، نمیتوانيم بهطور قاطع آمار را اعالم کنيم«. اﯾن در حالی است که پيشتر ،ميترا امام ،عضو کانون فرھنگی حماﯾتی کودکان کار )کوشا( ،بدون اﯾنکه آماری از تعداد کودکان کار بدھد ،از افزاﯾش شمار آنھا در اﯾران خبر داده بود و خواستار
رسيدگی
مسئوالن
برای
»جلوگيری از ورود اﯾن کودکان به چرخه
* * * اين بخشی از افاضات حضرات است. کور شده اند که ببينند چرا فوج فوج کودک از مدرسه و خانه و زندگی کنده ميشود .کور شده اند که ببينند چه بر سر جامعه و مردم آورده اند .زبانشان الل شده است که بگويند دھان اين جھنم را کی زير پای کودکان باز کرده است .چرا آموزش و پرورش با خصوصی سازی و شھريه و تعرفه و ھزار زھر مار ديگر چگونه کودکان خانواده ھای تھيدست را از درس و تحصيل محروم کرده است. تمام دردشان نداشتن آمار است. نمی گويد چرا بودجه ای در اختيار ندارند! نمی گويد امکاناتی در اختيار ندارند تا کاری بکنند .بساط خالی بھزيستی و مرجه ملی کنوانسيون حقوق کودک نمايشی تر ،باسمه ای تر و نخ نما تر از آن است که پز دفاع از حق کودک بگيرد. اينھا دستگاھھای وصله پينه کن و ماله کاری جمھوری اسالمی اند نه بيشتر!
شماره ١١٩
٢٢
اند که در حين وقوقع قتل کمتر از 14 سال داشته اند .
د$ور و H /ﯿ
ﯿ Dﯾ 9I# اعدام کودکان و نوجوانان ھمچنان ادامه دارد رحيم نورﷲ زاده نوجوان متھم به قتل در زندان تبريز اعدام شده است رحيم نورﷲ زاده نوجوان متھم به قتل که در سن 14سالگی به صورت غير عمد مرتکب قتل دوست خود شده بود بعد از تحمل سالھا شکنجه و فشارھای روحی بامداد خونين روز سه شنبه چھارم آذر در زندان تبريز اعدام شد.حکم اعدام وی چند سال قبل صادر شده و بعد از اينکه وی به سن قانونی رسيده است اين حکم غير انسانی در خصوص وی اجرا شده است .اجرای حکم اعدام در زندان تبريز طی سالھا و ماھھای اخير به شدت افزايش يافته است به خصوص در مورد نوجوانان متھم به قتل اين که به سن قانونی رسيده اند بدون ھيچگونه توجھی به شرايط سنی و روانی اين متھمين حين ارتکاب قتل اجرا ميشود .از جمله اين نوجوانان که اخيرا" اعدام شده اند رحيم نورﷲ زاده ،فردين جعفريان ،احد اکبری ،بھنام حکيم خانی ،محسن مقدم و...ميباشند که اغلب آنھا متھم به قتل بوده
برخورد شديد معلم ،دانش آموز ١۵ ساله را روانه بيمارستان کرد خبرگزاری ھرانا – تنبيه بدنی يک دانش آموز ١۵ساله از سوی معلمش ،در يکی از دبيرستانھای تھران اين دانش آموز را روانه بيمارستان کرد. به گزارش ھرانا به نقل از ايلنا ،ھفته گذشته پدر يک دانشآموز دبيرستانی در منطقه ٩تھران از تنبيه بدنی فرزندش توسط معلم ادبيات در کالس درس خبر داد به نحوی که دانش آموز در نتيجه اين تنبيه روانه بيمارستان شده است. بنابر اظھارات اين دانشآموز که تنھا ١۵ سال دارد و در ضمن از بيماری شديد قلبی نيز رنج میبرد ،دبير ادبيات به اين دليل که اين دانشآموز از ھمکالسی خود پاکن درخواست کرده ،با عصبانيت به سمت وی حمله ور میشود و با کتک )ضربه شديد پا به آلت تناسلی( و ناسزا وی را از کالس درس به بيرون پرتاب میکند به طوری که قفسه سينه اين دانش آموز به شدت با زمين برخورد میکند. ھمچنين بنا بر اظھارات ناظم مدرسه زمانی که وی متوجه میشود که اين دانشآموز از شدت درد به خود میپيچد، علت را جويا میشود و دانشآموز به او میگويد که معلم ادبيات با لگد به آلت تناسلی او ضربه زده است که در نتيجه ناظم مدرسه بالفاصله او را به دستشويی دبيران برده و از آنجا که اين دانشآموز سابقه بيماری قلبی نيز داشته سريعا از مدرسه با والدين وی تماس میگيرند و مادر دانشآموز ھراسان خود را به
د ن
مدرسه میرساند و به تنھايی فرزندش را از مدرسه به بيمارستان منتقل میکند.
قتل فجيع دختر ١٣ساله در پی رابطه با مرد متاھل پرونده قتل دختری نوجوان که در پی رابطه با مردی متاھل کشته و جسدش به آتش کشيده شده است برای رسيدگی به دادگاه کيفری استان تھران فرستاده شد. خانواده دختری نوجوان به نام مريم يکسال قبل به ماموران خبر دادند او گم شده است .پدر مريم گفت» :دخترم ١٣ساله است .او روزی که از خانه بيرون رفت گفت با يکی از دوستانش قرار دارد و زود برمیگردد اما ديگر برنگشت .ھرچه با تلفنش تماس میگيريم جواب نمیدھد و من فکر میکنم اتفاقی برايش افتاده است«. پرونده با اعالم مفقودشدن مريم به جريان افتاد .بررسی تماسھای او نشان داد اين دختر آخرينبار با مردی به نام حميد صحبت کرده و اين تماس در غرب تھران برقرار شده ،در حالیکه خانه مريم در جنوب تھران است .وقتی ماموران حميد را برای توضيح فرا خواندند او مدعی شد نه مريم را میشناسد و نه با او مکالمهای داشته است .گفتهھای پر تناقض اين جوان ٣٠ساله کارآگاھان را ظنين کرد.
٢٣ در حاليکه حميد ھمهچيز را منکر میشد ،پليس متوجه شد او نگھبان شرکتی در منطقه غرب تھران است و بيشتر وقتش را در روز در يک کانکس میگذراند و آن کانکس روز گمشدن مريم آتش گرفته و آتشنشانی حريق را عمدی تشخيص داده بود.اين يافتهھا حميد را در بنبست قرار داد و او مجبور به اعتراف شد.
٨٠درصد از کودک آزاریھا توسط والدين انجام میشود. به نقل از ايرنا ،مسوول اورژانس اجتماعی سازمان بھزيستی کشور گفت: ٨٠درصد از کودک آزاریھا توسط والدين انجام میشود. »حسين اسد بيگی« درھمايش حقوق کودک و پيشگيری از کودک آزاری اظھار کرد :معضل کودک آزاری ناشی از عوامل متعددی است که افراد به ويژه والدين کودکان را از نظر جسمی ،روحی و جنسی مورد آزار و اذيت قرار میدھند .برخی از موارد کودک آزاری بسيار دلخراش و ناراحت کننده است ،به صورتی که ديده شده برخی از والدين برای شب ادراری دست و پای کودک را در آب جوش فرو کردهاند. وی ھمچنين آزار جنسی کودکان را از ديگر موارد بغرنج کودک آزاری عنوان کرد و گفت :برخی افراد کودکان را در مواجه با برخی مسايل جنسی که الزم نيست بدانند قرار میدھند که بدترين نوع کودک آزاری است. غفلت از نيازھای عاطفی ،مالی و معنوی کودکان و ھمچنين سھل انگاری و
شماره ١١٩ بیتوجھی به مسايل آموزشی کودکان نيز از ديگر موارد کودک آزاری است. دانش آموزان دبستان شھيدجاسم عساکره روستای گيداری شادگان )فالحية( از کمترين امکانات آموزشی محرومند. به گزارش خبرگزاری ھرانا ،ارگان خبری مجموعه فعاالن حقوق بشر در ايران ،دانش آموزان اين مدرسه از ابتدای سال تحصيلی به علت نبود امکانات در تمام طول مدت کالس بر روی زمين مینشينند. دانش آموزان اين دبستان ھمچنين با مشکالت ديگری ھمچون کمبود فضای آموزشی ،مشکالت سرويس بھداشتی و … دست به گريبانند. گفتنی است ،طی روز گذشته اھالی کوت عبدﷲ )شھرستان کارون( روبروی فرمانداری بخاطر بيکارى بيش از حد و باال آمدن فاضالبھا و بی توجھی مسولين به وضعيت شھر ،دست به اعتراض زدند. افزايش آزار جنسی کودکان کار در خيابان روزآنالين :در شرايطی که گزارش مرجع ملی کنوانسيون کودک نشان می دھد آمار دقيقی درباره تعداد کودکان کار در ايران وجود ندارد ،علی ربيعی وزير کار و تامين اجتماعی با ابراز ناتوانی از تاثيرگذاری دستگاه تابع خود بر اين معضل ،تاکيد کرده که دستور داده چھره شھر از آسيب تکدی گری پاک شود.
د ن علی ربيعی ،عالم کرد که دولت طرحی موسوم به "مبارزه با تکدی گری" را در دست اجرا دارد. تعدادی از کودکان نيز که مورد سوءاستفاده قرار میگرفتند نيز جمعآوری شدند و بايد چھره شھر را از اين آسيبھا پاک کنيم. دستور داديم کارتنخوابھا از سطح شھر جمعآوری شود ،اما بايد در نظر گرفت که بخشی تکدیگری حرفهای را دنبال میکنند و جمعآوری آنھا دشوار است ،اما بايد به افرادی که تحت فشارھای اجتماعی به تکدیگری روی آوردهاند را کمک کنيم".
٧۵ھزار دانش آموز ترک تحصيل کردند معاون آموزش ابتدايی وزير آموزش و پرورش گفت :در سال تحصيلی جاری ٧۵ھزار دانشآموز ترک تحصيل کرده شناسايی شدند. به گزارش فارس ،محمد ديمهور ،معاون آموزش ابتدايی وزير آموزش و پرورش در پاسخ به اين پرسش که »تعداد
سه شنبه شبھا از ساعت ٢٣ /١٥تا ٢٣ /٣٠بوقت ايران ٢٠ /٤٥تا ٢١بوقت اروپای مرکزی لطفا ساعت پخش برنامه کودکان مقدمند را به ھمگان اطالع دھيد!
ما را از کيفيت برنامه ھا مطلع کنيد.
٢٤ دانشآموزان بازمانده از تحصيل چند نفر است؟« ،اظھار داشت :دانشآموزان بازمانده از تحصيل را از طريق انطباق با سامانه سناد )ثبتنام دانشآموزان در مدرسه( و سامانه مواليد ثبت احوال شناسايی میکنيم. وی افزود :بيشترين بازماندگان از تحصيل در پايه اول ،محل توجه ھستند؛ در تمامی استانھا کار گروه انسداد مبادی بيسوادی تشکيل شده است تا بچهھايی که شناسايی شدهاند ،وارد مدرسه شوند*.
تمام کتاب ھای درسی طی چھار سال آينده تغيير می کنند مبانی اسالمی و قرآنی از منابع اصلی تدوين کتب درسی است رييس سازمان پژوھش و تاليف کتب درسی با اشاره به اين که مبانی اسالمی و قرآنی از منابع اصلی تدوين کتب درسی است ،از تغيير تمامی کتاب ھای درسی در چھار سال آينده خبر داد. بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش برنامه تحول در کتابھای درسی کليد خورده است و ھر سال دو کتاب از ھر پايه درسی تغيير می کند. رويکرد در تغيير کتاب ھا ،توليد محتوا و دستيابی به حيات طيبه با رويکرد شکوفايی فطرت و توجه به تعليم و تربيت اسالمی است .در اين زمينه ١١بستر و حوزه يادگيری پيش بينی کرده ايم که برنامه ھای درسی ما در حوزه آنھا صورت گيرد که شامل حوزه تفکر و حکمت ،قرآن و معارف اسالمی ،زبان و ادبيات فارسی ،مطالعات اجتماعی،
شماره ١١٩ رياضيات ،علوم تجربی ،بھداشت، سالمت و تربيت بدنی ،فرھنگ و ھنر، کار و فناوری ،آداب و مھارت زندگی و خانواده و آموزش زبان ھای خارجی است. امسال ھمه کتاب ھای جديد التاليف را به ائمه جمعه ،نمايندگان ولی فقيه و شخصيت ھای علمی فرستاده ايم که نظر خود را بيان کنند تا در مسير مناسبی گام برداشته باشيم. وی با اشاره به اين که قرآن بايد مبنای برنامه ريزی درسی قرار گيرد افزود: درآموزش قرآن ھدف گذاری کرده ايم که در مقطع سوم ابتدايی روخوانی و روان خوانی تثبيت شود و در سه سال بعد ابتدايی و سه ساله متوسطه اول آشنايی با مفاھيم تکميل شده و در سه سال آخر آموزشی دانش آموزان با فرھنگ قرآنی نيز آشنا شوند و تربيت قرآنی پيدا کنند*.
ساخت مرکز ترک اعتياد نوزادان در تھران رئيس کميته اجتماعی شورای شھر تھران گفت :متاسفانه برخی از نوزادانی متولد میشوند که به مواد مخدر اعتياد دارند که برای درمان اين نوزادان بايد مراکز ترک اعتياد ھمانند يک بيمارستان مجھز راهاندازی شود. به گزارش فارس ،فاطمه دانشور در ادامه يکصدوپانزدھمين جلسه شورای شھر تھران با اشاره به اينکه قانون اساسی رفاه عمومی را به وظيفه دولت قرار داده است گفت :دولت نيز اين وظيفه را به وزارت تعاون ،کار و رفاه اجتماعی
د ن سپرده است و در اين ميان بحث آسيبديدگان اجتماعی به عھده سازمان بھزيستی است. وی با بيان اينکه سازمان بھزيستی با مسائل مختلفی سر و کار دارد گفت: موضوع کارتنخوابھا ،کودکان کار و خيابانی ،معلوالن و سالمندان و ھمچنين آسيبھای نوپديد از جمله موضوعاتی است که بھزيستی در تھران با آن روبرو است و اين در حالی است که برخی از آسيبھا رو به افزايش است. دانشور با تاکيد براينکه در بحث پيشگيری از آسيبھا عملکرد ضعيفی را داشتهايم گفت :اگر به اين موضوع توجه میشد قطعا ميزان آسيبھا کمتر از شرايط فعلی بود*. شھرداری تھران به کارگيری کودکان در جمعآوری زباله را تاييد کرد خبرگزاری ايلنا ـ رئيس سازمان بازرسی شھرداری تھران ،تاييد کرده است که در تھران شماری کودک با يونيفرم برای جمعآوری زباله به کار گرفته شدهاند. وی گفته است :من اين نکته را قبول میکنم و نمیخواھم از آن فرار کنم. »درست است که برخی از آنھا لباس فرم دارند ،اما اين افراد کارمند ما نيستند و از سوی پيمانکاران به کار گرفته میشوند. مطابق قانون کار ايران استخدام افراد زير ١۵سال ممنوع است و نوجوانان بين ١۵تا ١٨سال نيز بايد تحت شرايط ويژهای به کار گرفته شوند. مصطفی فيضی گفته است که شھرداری تھران قصد دارد با اجرای سياست تفکيک زباله از مبدا بسياری از اين گونه حاشيهھا را که به دليل بیسامان بودن مساله جمع آوری زباله ايجاد شده است، برطرف کند. شبکه خبر به نقل از مرکز آمار ايران گزارش داده است که حدود يک ميليون و ٧٠٠ھزار کودک در ايران کار میکنند.
د ن
شماره ١١٩
٢٥
L +ازدواج ز* #١٨ Jه ) # P# /ز +ن (O1+ در !Sر ا 9+D#ا Jان " J ;+ ،ع ا! # #ل .T *-"Uاز ٤١ه>ار Iز # ١٥ Jل در اﯾ ان ازدواج د سازمان ملل ،قطعنامه ايی را برای منع ازدواج كودكان يا به عبارتی افراد زير ١٨سال تصويب كرده است ،قطعنامه ايی كه در كميته حقوق بشر سازمان تصويب شد ،خبر از اين میداد كه بيشتر كشورھا به آن پيوستهاند و اندك كشورھايی ھم ھستند كه به آن نپيوستهاند يا مشروط پيوستهاند .ايران يكی از اين كشورھاست كه زيربار منع ازدواج افراد زير ١٨سال نرفته است و به طور مشروط به كنوانسيون حقوق كودك پيوسته است. موارد ديگری ھم در كنوانسيون ديده ميشود كه ايران با پذيرش آنھا مشكل داشته و در مغايرت با موازين اسالمی میديده است ٢١ .نوامبر ،سازمان ملل با تصويب اين قطعنامه ،ھمه كشورھای عضو را متعھد كرد كه ازدواج كودكان را ممنوع و قوانين الزم برای پيشگيری و مجازات متخلف را تصويب و اجرا كنند. سازمان ملل متحد میگويد ديگر توجيه فرھنگی و عرفی برای ازدواج ھيچ كودك زير ١٨سالی قابل پذيرش نيست قطعنامه برای تصويب نھايی به مجمع عمومی خواھد رفت. ايران در اين مخالفت تنھا نيست و سودان ھم ظاھرا زيربار منع ازدواج كودكان نرفته است .به گزارش سازمان ملل ،در حال حاضر بيش از ٧٠٠ميليون زن در سراسر جھان زير سن ١٨سال ازدواج كردهاند كه از اين تعداد ٢٥٠ميليون نفر زمان ازدواج زير ١٥سال سن داشتند. سازمان ملل متحد در گزارشھای رسمی خود اعالم كرده كه اين گروه از زنان بيش از ديگر زنان در معرض خشونت خانگی قرار دارند بسياری از آنھا از حق تحصيل
برای ھميشه محروم شدند و فقر در ميان اين زنان جدیتر است. اما محمدعلی اسفنانی ،عضو كميسيون قضايی مجلس ،در گفتگو با »اعتماد« ميگويد گاھی اوقات پيوستن به ھر پروتكلی الزاما خوب نيست .اسفنانی معتقد است» :پيوستن به پروتكلھای اينچنينی منعی ندارد ،نظر شخصی من اين است اما آثار و تبعاتش را بايد ببينيم .من يك نفر تصميمگيرنده نيستم ،بايد دوسوم مجلس رای بدھند تا تصويب شود «.آمار اعالم شده از سوی ثبت احوال ايران نشان میدھد كه تعداد زنان زير ١٥سالی كه در سال گذشته در ايران ازدواج كردهاند ،بيش از ٤١ھزار نفر است ،اين در حالی است كه اين ازدواجھا ،ازدواجھای ثبت شدهاند و با اضافه كردن ازدواجھای غير ثبتی در اين مورد عددی بيش از آنچه اعالم شده خواھد شد .اما با در نظر گرفتن كل ازدواجھای انجام شده در سال ،٩٢كه ٧٧٤ھزار و ٥١٣مورد بوده ،ميتوان دريافت كه ٣/٥درصد از كل ازدواجھا به ازدواج زنان زير ١٥سال برمیگردد، اين در حالی است كه ازدواج زنان بين ١٥تا ١٩سال ھم سھم قابل توجھی از كل را دارد؛ ٣٠درصد. در تعريف سن كودكی با دنيا تعارض داريم! درھم آميختن مباحث شرعی با اصول روانشناسی و حقوقی كودكان، مساله ايی است كه بايد توسط روانشناسان و حقوقدانان و البته علما و فقھای دينی مورد بررسی قرار گيرد ،به توافق نرسيدن بر سر تعريف كودك يكی از اين موارد است ،محور قرار گرفتن سن بلوغ شرعی در ايران ،مسالهيی است كه از
تعريف كودك و سن كودكی بوده است. كميته حقوق كودك اذعان كرده كه تفاوت قانونی موجود ميان سن كودك در مورد پسران و دختران با اصل منع تبعيض ،در تعارض است ،تعارضی كه در ايران سن قانونی و شرعی اتمام دوران كودكی را برای دختران ٩سال قمری و برای پسران ١٥سال قمری میداند و در سطح جھانی اين عدد برای ھر دو جنس ١٨ ،سال است*.
از صفحه فيسبوک کودکان مقدمند ديدن کنيد ،عضو اين صفحه بشويد و با آن ھمکاری کنيد .اخبار، مقاالت ،عکس و ھر اطالعی از وضعيت کودکان را دراين صفحه منتشر کنيد )(Kodakan moghadamand دبير نھاد کودکان مقدمند کريم شامحمدی
karimshamohammadi@yahoo.se
تماس با نھاد کودکان مقدمند
barnenforst@hotmail.com Tel: 0046-702468454 Fax: 0046-706199054 Address: Barnen Först Box 48 151 21 Södertälje Sweden سردبيرنشريه فارسى سيامک بھاری siabahari@yahoo.com نشريه فارسى ماھانه منتشر ميشود و در سايت كودكان مقدمند قابل دسترس است.
www.barnenforst.com
٢٦
شماره ١١٩
د ن
خواستھای فوری جنبش دفاع از حقوق کودکان نھاد کودکان مقدمند به منظور تسھيل پيشروی و متشكل شRدن ھRرچRه بRيRشRتRر جRنRبRش دفRاع از حقوق کودکان و احقاق حقوق کودک مفاد زير را بعنوان خواستھای فوری و حداقل جنRبRش دفRاع از حقوق کودکان در ايران اعالم ميدارد: ١ــ تضمين و تامين امکانات رفاھی ،آموزشی ،بھداشتی و درمانی کودکان برابر آخرين استانداردھای جھانی بوسيله دولت .دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را ،در باالترين سطح ممکن ،تضمين کند و کمک ھزينه ھای الزم و خدمات رايگان پزشکی و آموزشی و فرھنگی را مستقل از وضعيت خانوادگی کودکان و نوجوانان تامين کند. ٢ــ ايجاد مھد کودک ھای مجھز و مدرن به منظور برخورداری ھمه کودکان از يک محيط زنده و خالق تربيتی و اجتماعی ،مستقل از شرايط خانوداگی . ٣ــ تضمين حقوق برابر برای ھمه کودکان صرفنظر از محل تولد ،انتساب به مليت يا مذاھب مختلف .ممنوعيت ھرنوع تبعيض عليه کودکان دختر و پسر ،مھاجر و غير مھاجر و کودکانی که داخل يا خارج ازدواج بدنيا آمده باشند. ٤ــ ممنوعيت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان ٥ــ لغو کليه قوانين قصاص و اعدام درمورد کودکان ،ممنوعيت نگھداری کودکان در زندان .ايجاد مراکز بازآموزی با امکانات رفاھی ،آموزشی و پرورشی مدرن ھمراه با کمک ھای مؤثر پزشکی و روانپزشکی برای نوجوانان بزھکاربا ھدف بازگرداندن زندگی شايسته به آنان. ۶ــ ممنوعيت حجاب کودکان! ٧ــ کودک مذھب ندارد .کودکان بايد از ھر نوع دست اندازی مادی و معنوی مذاھب و نھادھای مذھبی مصون باشند .جلب افراد زير شانزده سال به فرقه ھای مذھبی و مراسم و اماکن مذھبی ممنوع است. ٨ــ ممنوعيت دخالت مذھب در آموزش و پرورش و لغو فوری تبعيض و تمايز در ھمه عرصه ھا و سطوح آموزشی ميان دختر و پسر .مختلط شدن مدارس در ھمه سطوح تحصيلی ٩ــ مقابله قاطع قانونی با استفاده جنسی از کودکان ،حتی تحت نام ازدواج ،جرم سنگين جنايی محسوب ميشود. رابطه جنسی افراد بزرگسال با افراد زير ١٨سال ،ولو با رضايت آنھا ،ممنوع است و جرم محسوب ميشود . ١٠ــ ممنوعيت ھر نوع آزار کودکان در خانواده ،مدارس و موسسات آموزشی و در سطح جامعه بطور کلی. ممنوعيت اکيد تنبيه بدنی .ممنوعيت فشار و آزار روانی و ارعاب کودکان. ١١ــ ممنوعيت بخدمت گرفتن کودکان در نھادھای نظامی ،انتظامی و امنيتی. اين مطالبات فوری جنبش انسانی دفاع از حقوق کودکان در ايران و خواستھای حداقل و عاجل برای رھانيدن کودکان از محروميت و بيحقوقی و دست درازی مذھب و مقابله با کودک آزاری سيستماتيک توسط جمھوری اسالمی است .نھاد "کودکان مقدمند" ھمه انسانھايی که قلبشان برای حقوق کودک ميطپد و کليه تشکلھا و نھادھای مدافع حقوق کودک را بمبارزه برای تحقق اين خواستھا فراميخواند.
برپايی يک دنيای بھتر برای کودکان ممکن است ،به نھاد کودکان مقدمند بپيونديد!