سردبير؛ سيامک بھاری siabahari@yahoo.com
شماره ١١٤
ارديبھشت ١٣٩٣ www.barnenforst.com
() *+(,- !./(0د و اﯾ"! 89ا65 7د(5ن !2"3ا10 عظمت و شکوه اول ماه مه ،در اين پيام نھفته است که جھانی بدون استثمار و سرکوب ممکن است .رفاه ،سعادت و خوشبختی ممکن است ،رويا نيست ،دست يافتنی است .ميتوان جھانی بدون مصايب بيشمار داشت! بحرانھای سياسی و اقتصادی ،بيکاری ،فقر و فYکت گسترده تری را روی دست ميليونھا انسانی گذاشته است که خود خالق ھمه ارزشھا و نعمات مادی اند و مداوما از آن بی بھره تر ميشوند .کودکان در اين ميان ،خاموش ترين قربانيان ھجوم به معيشت و منزلت جامعه ھستند. اول ماه مه برای ما قربانيان وضع موجود، يک فرصت بين المللی است تا کيفرخواست قاطع خود را به جھان اعYم کنيم: مسبب و عامل بقای تمام مصايب کنونی جوامع بشری نظام فاسدی است که جز سود و انباشت سرمايه ھيج منظق ديگری ندارد. ھيچ راه حلی برای بيرون رفتن از فYکتی که به ما تحميل کرده ندارد .تنھا راه حل اين نظام تحميل رياضت و گرسنگی بيشتر به ما است. زندگی انسانی ،حرمت و منزلت حق ھمه ماست .رفاه ،شادی و امنيت حق ھمه کودکان است .بھداشت و درمان رايگان حق تک تک ماست .تحصيل رايگان حق ھمه کودکان است .تفريح ،شادی و اوقات فراغت بايستی بخشی از زندگی ھمگان باشد .ھمين خواستهھا را در اول ماه مه با
در صفحات دﯾگر ميخوانيد: • حمله وحشيانه به زندانيان بند ٣٥٠اوين ،استيصال حکومت اسYمی • ميuزگuرد مuمuنuوعuيuت ازدواج کuودکuان ،گuفuتuگuو بuا افسuانuه وحuدت ،کuريuم شامحمدی ،مرجان واعظ و سيامک بھاری. • حجاب و حجاب کودکان ،زرقا فروغ • پسران از دست رفته پاکستانی؛ افسانه وحدت • افزايش کودکان کار در ايران؛ مينا مھاجر • ازدواج کودکان در نپال ــ ترجمه از تھمينه مقدم • افزايش بيسوادی در ايران؛ مينو فتاحی • اپيزود ــ فعالين کوچک اول ماه مه؛ لي Yيوسفی • ھيس! پسرھا ھم فرياد نميزنند • برج ميYد و حقوق کودکان؛ مينو فتاحی • فاصله بردگی و آزادگی؛ رسول بداغی ــ معلم زندانی ــ • خبرھا و رويدادھا . . .گردآوری و تنظيم ،لي Yيوسفی • و...
سه شنبه شبھا از ساعت ٢٣ /١٥تا ٢٣ /٣٠بوقت ايران ٢٠ /٤٥تا ٢١بوقت اروپای مرکزی لطفا ساعت پخش برنامه کودکان مقدمند را به ھمگان اطWع دھيد!
ما را از کيفيت برنامه ھا مطلع کنيد.
شماره ١١٤
٢
صدای بلند فرياد خواھيم زد. اين حقيقت که معيار رفاه جامعه ،رفاه کودکان است! بيشتر از ھر وقت ديگر حقانيت خود را نشان ميدھد! ھيچ زمانی وضعيت کودکان ما چنين مصيبت بار نبوده است .روز به روز ھم وضع بدتر و بدتر ميشود. ما قاطعانه اعYم ميکنيم! کار کودکان بايد فوری و بدون درنگ متوقف شود! کارگر شدن کودکانمان را بھيچ وجه نميتوانيم تحمل کنيم .نظام اقتصادی که بيکاری و فقر و حرمانھای اجتماعی را می آورد، بايد گورش را گم کند. دفاع از حقوق پايه ای کودکان وظيفه فوری ماست و بايد حکومتھا بدون چون چرا حمايت و ضمانت عملی در تامين زندگی کودکان را با آخرين استانداردھای
شناخته شده بين المللی بپذيرند. ھمچنان به صف کودکان کارافزوده ميشود ،تعداد کودکان آواره از جنگھا انبوه و انبوه تر ميشود .وضعيت وخيم کودکان سوريه ،نمونه ای بارز از بيرحمی حاکمان جھان سرمايه داری است .مرگ مير کودکان در اثر بيماری و عدم دسترسی به درمان و بھداشت ،ھمچنان رو به افزايش است .آفت دخالت مذھب در زندگی کودکان ھمچنان فاجعه می آفريند و اين جھان نا امن را از آنچه ھست وخيم تر می کند. حرف آخر ما اين است ،ساختن جھانی شاد و ايمن ممکن است .اين جھان را ما بايد بسازيم! نھاد کودکان مقدمند ماه مه ٢٠١٤
AG9 ?9 ?;"QزA+ا+ﯿ(ن 0ﯿ(*0
خود برای ارعاب جامعه می افزايد و بدين ترتيب وحشت خود را در پس اين حمYت مخفی ميکند.
بامداد روز پنجشنبه ٢٨فروردين ،در اقدامی از پيش طرح ريزی شده ،اوباش گارد ضد شورش زندان اوين به بھانه بازرسی ،به بند ٣٥٠وارد شدند و بمدت پنج ساعت با توھين و تحقير زندانيان اين بند ،اسباب و وسايل شخصی و عمومی آنان را به ھم ريختند .در پاسخ به اعتراض زندانيان ،وحشيانه به آنھا حمله کردند .در اين تھاجم ضد انسانی ،تعداد قابل از توجھی از زندانيان بند ٣٥٠بشدت زخمی و برخی راھی بيمارستان و تعدادی به زندانھای انفرادی و يا نقاط نامعلوم ديگری انتقال داده شدند. بھنام ابراھيم زاده ،فعال مدافع حقوق کودکان کار و خيابان درميان زندانيانی است که به انفرادی انتقال داده شده اند.
نھاد کودکان مقدمند ،حمله وحشيانه گارد زندان اوين و ضرب شتم زندانيان اين بند را بشدت محکوم می کند .ما درکنار خانواده نگران اين عزيزان خواھان آزادی بی قيد و شرط تمامی زندانيان سياسی ھستيم. ما با تمام نيرو و با عزمی جزم تر ،به تYشمان برای رھايی تمامی زندانيان سياسی و از جمله بھنام ابراھيم زاده ،فعال و مدافع حقوق کودکان کار و خيابان خواھيم افزود.
گوشه ای از استيصال حکومت است!
حمله به زندانيان بی دفاع ،چيزی جز وحشت حکومت اسYمی از گسترش دامنه اعتراض به وضعيت فYکتباری که به مردم تحميل کرده نيست .اين سياست شناخته شده دستگاه امنيتی حکومت است که با فرا رسيدن اول ماه مه ،روز جھانی کارگر ،به دامنه سرکوبھا و وحشيگيريھای
از ھمه نھادھا ،سازمانھا و فعالين سياسی ميخواھيم در کارزار آزادی زندانيان سياسی فعال تر از ھر وقت ،عليه توحش افسار گسيخته جمھوری اسYمی به ميدان بيايند و اول ماه مه ،روز ھمبستگی بين المللی کارگری را به روز اعتراض ھمگانی عليه جمھوری اسYمی بدل کنند. نھاد کودکان مقدمند ٢٩فروردين ١٣٩٣ ١٨آوريل ٢٠١٤
(*د('ن !"#!$#
<;6ﯾ:ﯾ6ن ?.@(0 ٢٤
(+(5ل A-ﯾA کانال ج"دي"د ب"رن"ام"ه ھ"ای ٢٤ س""اع""ت""ه خ""ود را در ش""ب""ک""ه "ن"""گ"""اه ش"""م"""ا" از م"""اھ"""واره ھاتبرد پخش ميکند. مشخصات شبکه "نگاه شما"
فرکانس١١٢٠٠ : پوGريزاسيون :عمودی سيمبل ريت٢٧٥٠٠ : FEC: ٥/٦ بqqرنqqامqqه ھqqای کqqانqqال جqqديqqد در شبکه نگاه شqمqا را ھqمqچqنqيqن ميتوانيد از طريق GLwiz در گزينه تلويqزيqونqھqای ايqرانqی مشاھده کنيد:
www.glwiz.com (DEF3ت (+(5ل A-ﯾA را ?9دو(.0ن و (G)Hﯾ((.+ن اMNع دهﯿ.A
شماره ١١٤
٣
ممنوعيت ازدواج کودکان چگونه بايد به اين پديده دردناک پايان داد!؟ گفتگوی زير در شماره ٨٣نشريه کودکان مقدمند ،درج گرديد بود. نظر به اھميت نکqات مqطqرح شqده در ايqqن مqqيqqزگqqرد ،مqqجqqدد در ايqqن شماره منتشر ميگردد.
گفتگوی نشريه کودکان مقدمند با کريم شامحمدی ،افسانه وحدت ،مرجان واعظ و سيامک بھاری به ميزگرد خوش آمديد ،لطفا پاسخ دھيد که پديده ازدواج کودکان در ايران ،را چگونه می بينيد؟ چگونه ميشود مانع اين پديده شد؟
افسانه وحدت
با تشکر از شما ،اين سومين ميزگرد نشريه است و به نظر من اين مباحث ضروری است و برای فعالينی که ميخواھند با کودکان مقدمند کار کنند ھم دسترسی به مواضع نھاد سھل تر ميشود. در مورد ازدواج کودکان ما در برنامهھای تلويزيونی نھاد که از کانال جديد پخش ميشود ،مفصل صحبت کرده ايم .و جا دارد که اين بحث به طور کتبی
ھم ارائه شود. به تمامی جناياتی که حکومت اسYمی در ايران مرتکب شده و به کودک ستيزی سيستماتيک اين حکومت در ٣دھه، ازدواج کودکان ھم بايد اضافه کرد که لکه ننگ ديگری است بر پيشانی ننگين اين حکومت .نزديک به يک ميليون کودک طبق آمار دولتی ازدواج کرده اند که ۶۵٠٠٠آنھا زير ١۴سال ھستند .که البته اينھا ازدواجھای ثبت شده ھستند. در دھات دوردست و بويژه استان سيستان و بلوچستان حتی کودک ثبت نشده وجود دارد چه رسد به ازدواج ثبت شده .به ھمين دليل تعداد کودکان ازدواج کرده خيلی بيشتر از اين رقم است — .زم به تحقيق و بررسی جامعی نيست که بتوان فھميد که تک تک اين کودکان در وقت ازدواج با چه فاجعهای روبرو شده اند و با چه کابوس و ترس و وحشتی پا به آيندهای نامعلوم گذاشته اند .ھنوز باور کردن اينکه در قرن ٢١کودک ١٠ سالهای را کسی با پشتيبانی و ثبت دولتی مجبور به ازدواج کند مشکل است.ازدواج قانونی کودکان اوج بی تمدنی و عقب ماندگی يک حکومت است .اوج ستيز با زندگی و آينده کودکان است و بايستی در صدر فعاليتھای فعالين قرار گيرد .بايستی سريعا ً متوقف شود. آمار ازدواج کودکان در طول حيات
(*د('ن !"#!$# حکومت اسYمی ،سير صعودی داشته است .فقط يک مورد در استان گلستان در ۵ماھه اول سال جاری ،ازدواج ١۴ پسر زير ١۵سال و ۴١۴دختر زير ١۴ سال به ثبت رسيده است .حتما به خاطر داريد حدود ٢ھفته پيش ،در استان ھرمزگان ازدواج ۵دختر زير ١٠سال به ثبت رسيد .در ھمين رابطه مدير کل ثبت احوال ھرمزگان اعYم کرد که طی ١٠ماه امسال ،بيش از ۵٣٠ازدواج زير ١٠و ١۴سال در اين استان به ثبت رسيده است و اين فقط حکايت ٢استان است .از —بYی اين آمارھا خون ميچکد، اين آمار گوشهای از جنايت حکومت اسYمی عليه کودکان ايران است ،اين آمارھا ھمچنين آمار کودکانی است که نگونبخت شده اند ،گاھا مورد آزار و ا ّذيت دائمی قرار گرفته اند ،کودکيشان از آنھا ربوده شده ،آيندهشان ويران شده، ق آموزش از آنھا گرفته شده ،و يا از حٔ ھمه فاجعه آميز تر کودکانی که در حين به دنيا آوردن کودکی ديگر جان باخته اند .ھنوز آماری از تلفات اين ازدواجھا در ايران وجود ندارد.
دختران خردسالی که در دھات دور دست ايران به اسم ازدواج به آنھا تجاوز ميشود و حامله ميشوند .طبق تحقيقات جھانی اکثريت دخترانی که در خردسالی حامله ميشوند در موقع زايمان ميميرند چرا که بدن کودکانه آنھا ھنوز آماده حمل کودک ديگری نيست و تحمل فشار زايمان را ندارد .دخترانی که جثه درشت تری دارند ،و زنده ميمانند ،آسيبھای واژنی جدی ميبينند که تا آخر
٤
شماره ١١٤
عمر با آنھاست .پارگی مثانه و عفونت مزمن مجرای زايمان باعث بيماری آنھا میشود و تعفن شديد موضعی نيز ايجاد میکند .اين مسئله گاھا ً باعث ترد اين دختران از طرف خانواده و اھالی روستايی است که در آن زندگی میکنند. حکومت ايران حکومتی مذھبی است و قوانينش ،قوانين شريعت.مذھب در قدرت افسار گسيخته است ،وحشی است، ظالمانه و غير انسانی است .ض ّد کودک است ،وجود کودکی را نفی ميکند ،ھر بYيی سر کودک مياورد و به روی ھمه وحشی گریھايش مارک قانونی مذھب را ميزند .به ھمين دليل بايستی شجاعانه به جنگش رفت .مذھب و در عصر ما اسYم ،دوران کودکی ميليونھا کودک را به کابوسی حيرت آور تبديل کرده است. دختر ٩ساله زن ناميده ميشود ،تحت نام ازدواج مورد تجاوز جنسی قرار ميگيرد و در صورت نافرمانی مجازات اسYمی ميشود .مذاھب تجاوز به جسم و روان کودک را به امری عادی تبديل کردند. مقام کودک را در رديف احشام که ميتوان آن را برای خدا يشان قربانی کرد و مثل گوسفند سر بريد تنزل دادند .حرمت انسانی کودک را از او ربودند .زشتی ھر تجاوزی به روح و روان کودک را امری طبيعی تلقی کردند .فرمان کشتن ،تحقير زن و کودک جزو برگھای قرآن است. و اين زير پا گذاشتن حقوق انسان در اديان بزرگ ٣گانه به کرات ديده ميشود. اين افتخار اديان است که کودکانشان در برابر خدا ارزشی ندارند" .حضرت" ابراھيم دست پسرش اسماعيل را گرفت به با—ی کوھی رفت که سرش را ببرد و او را در راه خدا قربانی کند .اين وحشی گریھای بيمار گونه که در مذاھب وجود دارد و در اين سه دھه ھم دنيا شاھدش بوده است حرمت و منزلت انسان را خدشه دار ميکند ،مقام کودک را به عنوان
يک انسان عزيز و با ارزش پايين مياورد .در ديدگاه مذھبی زن فتنه گر و عامل انحراف مردان است ،بايد مطيع مرد باشد .بايستی بدنش را بپوشاند و حجاب سرش کند تا جامعه دچار فساد نشود .در مدرسه به دختر می آموزند که وظيفه اش خانه داری و بچه داری است و بايد به شوھرش خدمت کند چرا که نصف شوھرش ارزش دارد .و بايد زود شوھر کند که چشم و گوشش باز نشود و فساد ايجاد نکند.
عامل ديگر ازدياد و رشد ازدواج کودکان در اين ٣دھه ،عYوه بر شستشوی مغزی از طريق مذھب ،تبليغات و تشويق حکومتی ،فقر و سيه روزی روزافزون مردم است .خانوادهھايی که زير بار فشار مخارج و ھزينهھای سنگين زندگی کمر خم کرده اند و توانائی تامين حتی يک وعده غذا برای سير کردن شکم فرزندانشان را ندارند حاضر ميشوند دختران خردسال خود را در ازای بخور و نميری به مردان دهھا سال بزرگتر بفروشند .اين جنايات وحشيانه آشکارا، قانونن و شرعا ً در ايران و ديگر کشورھای با حکومتھای عقب مانده و وحشی بخصوص کشورھای اسYم زده مثل ايران ھر روزه اتفاق میافتد. بر طبق آمار يونيسف ريسک ازدواج برای ٨٢ميليون دختر از ١٠تا ١٧سال وجود دارد .دو سوم از اين کودکان که ازدواج ميکنند از طرف ھمسرانشان که غالبا سنشان خيلی با—تر است ،مورد
(*د('ن !"#!$# ضرب و شتم دائمی قرار ميگيرند .امکان تحصيل برای ھميشه از آنھا سلب ميشود، آينده آنھا به کلی از ارادهشان خارج ميشود .تعدادی از اين دختران وقتی خطر ازدواج را حس ميکنند از ترس فرار ميکنند و چون پناه گاھی ندارند معمو— به دام گروهھای فاسد قاچاق انسان ميفتند .با دهھا جور خطر روبرو ميشوند .عدهای به قتل ميرسند .يا از طرف عضوی از خانواده که "ناموسش" لکه دار شده و يا سو استفاده گران ديگر .تعدادی به دست ٔ موفق ميشوند و به اروپا ميروند. چگونه ميشود مانع اين پديده شوم شد؟ به نظر من راھھای مختلفی را بايستی پيمود .مھمترين و ايدآلترين راه ريشه کن کردن فقر است ،که البته مبارزه وسيع مردم را ميطلبد .وقتی مردم در رفاه باشند ،به آموزش علمی و به دور از خرافات دسترسی داشته باشند .حقوق کودکان و انسانھا را بدانند ،زير بار اين جنايات عليه کودک نميروند .با دست خودشان آينده جگر گوشهھايشان را خراب نميکنند .او را به اين کابوس وحشتناک نميسپارند .اگر اين جنايات آشکار حکومت مذھبی را قبول نداريم، اگر در پی باز گرداندن حرمت و منزلت انسان و کودک ھستيم بايستی متشکل شويم .سکوت وضعيت را از اين ھم بد تر ميکند .سال ديگر دسترسی به کودک شيرخوار و "شھوت رانی" با نوزاد ھم که طبق رساله رھبر ساديست دولت ،آيت ﷲ خمينی کام ًYشرعی است ھم ساده تر ميشود .راستش عليه اين جنايات ميبايستی ھمه دنيا قيام ميکرد .و خواھان محاکمه سران حکومت اسYمی به جرم عليه انسانيت ميشد .خوشبختانه با وجود اين ھمه توھين ،تحقير ،تبعيض و سرکوب، زنان و دختران جوان از پايهھای مھم مبارزه عليه رژيم اسYمی
رفتار ھر جامعه با کودکان محک ارزيابی درجه انسانی بودن آن جامعه است!
شماره ١١٤
٥ میباشند و حضور خود را تقريبا در تمامی عرص ٔهھا نشان داده اند .ادامه مبارزات موجود با تشکل بھتر و سازمان يافته تر ضروری است .در اين رابطه خوانندگان را به خواستھای فوری جنبش دفاع از حقوق کودکان که در ھمين نشريه درج شده است رجوع ميدھم و اميدوارم فعالين حول اين خواستھا جمع و متشکل شوند. مرحله بعدی اسYم زدايی از ارکان جامعه است .قوانين مذھبی و شريعت بايستی ھر چه زود تر لغو شود .اين قوانين دشمن آزادی و خYقيت کودکان است و به طور کلی با شادی ،خYقيت، علم و مدرنيسم در تضاد آشکار است.
کريم شامحمدی
طبق آخرين آماری که کارشناسان حکومت جمھوری اسYمی ارائه داده اند، از ھشتصد ھزار ازدواج کودکان در سايتھايشان نوشته اند .و می گويند فقر مالي و فرھنگي و ياسطح سواد ،ھم دليل اين ازدواجھا است. ببينيد ،پديده ازدواج کودکان چنان شنيع و تکان دھنده است که کارشناسان ھمين حکومت را ھم واداشته است که عکس العمل نشان دھند و به اصطYح خودشان د—يل آنرا ھم يافته اند .از د—يلی استفاده کرده اند ،رايج البته بی خاصيت و سوخته ،می خواھند به اين وسيله روی عاملين اصلی و د—يل آن سرپوش بگذارند .آبرويی برای جمھوری اسYمی دست و پا کنند و قوانين شريعت را از زير تيغ انتقاد بيرون بکشند .ولی ما مدافعين حقوق کودکان و انسانھای کودک دوست و آزاده ،نخواھيم گذاشت چنين اتفاقی بيفتد و آنرا افشا خواھيم کرد. به نظرم ازدواج کودک يعنی تجاوز به کودک و تجاوز به کودک ھم در دنيای
متمدن امروز جرم سنگينی محسوب می شود .بنابر اين مسببين و عاملين آن مجرمند و بايد اعYم جرم کرد .می گويند ،،فقر مالي و فرھنگی ،دليل اين ازدواجھا است .ناگفته نماند مشابه ھمين تئوری و تز را تحت عنوان تز ،نسبيت فرھنگی، در سوئد يا اروپا داشتيم که بی حقوقی به کودکان ،مھاجر ،را تحت لوای فرھنگ خودشان سرپوش ميگذاشتند .ولی جوابشان را گرفتند و ھمين حرکت اعتراضی در دفاع از حقوق کودک موجب شد که تغيراتی در قوانينشان به وجود بياورند .تز ،نسبيت فرھنگی، پوششی بود و ھست برای ايجاد تبعيض ھمه جانبه اجتماعی ،حقوقی ،فکری، جغرافيايی و مدنی ميان ساکنين يک کشور است که اساسا بر حسب نژاد، مذھب و قوميت اين تقسيم بندی صورت می گيرد .اين يک اقليت تراشی است و ربطی به حقوق جھانشمول کودکان که با تYش انسانھای آزاد انديش و پيشرو بدست آمده است ندارد .کودکان جزء ھيچ اقليتی نيستند بلکه شھروندان متساوی الحقوق ھر جامعه ای ھستند که آنجا زندگی می کنند .به ھر حال به تزھای کارشناس ما برگرديم .اگر برای يک لحظه قبول کنيم که ،فقر و فرھنگ ،دليل اين پديده ھست ،بنابراين سوالی که بايد جوابش را داد اين است که راه حل قرار است چه باشد .آيا حکومت جمھوری اسYمی لطف و عنايت می فرمايد که اين خانوادھھا را ثروتمند کند ،فرض بگيريم به چند خانواده ھم پولی عطا کردند در اين صورت قانون شريعتشان را کجا قرار است مخفی کنند آنجا که رسما از ازدواج کودکان دفاع می کند بنابر اين قبل از ھر چيز بايد فکری به حال قوانين شريعت بکنيد .در مورد فرھنگ ھم ديگر ھيچی ،چونکه از نظر چنين کسانی، فرھنگ ھم نسبی است و مال خودشان ھست و بنابر اين نمی شود کاری کرد. در صورتيکه فرھنگ يعنی روش زندگی
(*د('ن !"#!$# و روش زندگی ھم جلو چشم ھمه انسانھا تکامل پيدا می کند و پيشرفت علم و تکنيک امروزه ،بيشتر از ھر زمانی مرزھا را در نورديده است و اين اقليت تراشيھا بيشتر از ھر زمانی پوچی خودش را نشان می دھد .ببينيد اين خط و نشانھا را که ھواداران تز نسبيت فرھنگی می کشند به غير از بی حقوقی به کودکان چيز ديگری نيست اين آقايان به جای اينکه تYش کنند قانونی تصويب شود که در دفاع از حقوق کودک برخيزد و بساط اين بی حقوقی را جمع کند در عوض به جان قوربانيان می افتند آنھم به خاطر اينکه روی قوانين شريعت و عواملين آن روپوش گذاشته شود اينھم شغل شريفی است که کار شناسان ما دست و پا ميکنند. از نظر من ازدواج کودکان تتمۀ جوامع عشيرتی و مرد سا—رانه است ،ريشه اش در جامعه نابرابر است و مذھب ھم تئوری توجيه اين پديده ھا می باشد. ناموس و ناموس پرستی ،خشونتھای ناموسی و قتلھای ناموسی ھم از اينجا سر چشمه می گيرد.
بی حقوقی به کودکان از ھر تاريخی و جوامعی نشئت گرفته باشد فرقی در قضيه نمی کند مسئولش دولتھا و جامعه است. دولتھا موظف ھستند که قانون برابر، جھانشمول و يکسانی را به نفع کودکان تغير دھند و دست قوانين مذھبی را ھم در زندگی کودکان بايد کوتاه کرد. گر ،،فقر ،،ھم يکی از عوامل چنين بی حقوقی به کودکان باشد باز ھم جامعه و دولتھا ھستند که امکانات رفاھی
شماره ١١٤
٦ برای کودکان به رسميت بشناسند .مدرسه و بيمه ھای اجتماعی تامين و تضمين شود که ھمه کودکان بتوانند ادامه تحصيل بدھند.
مرجان واعظ
پديده ازدواج کودکان در جمھوری اسYمی ايران مبنی بر اين تعريف که يکی از طرفين در موقع ازدواج کمتر از ١٨سال سن دارد ،مشکلی جدی است که ھم برای کودکان و ھم برای جامعه عواقبی آسيب پذير و غير قابل جبران به ھمراه دارد .طبق آمارھای رسمی کشور، حدود ٨۵٠ھزار کودک در ايران در سنين ١٠تا ١٨سالگی ھمسر دارند. اکثريت اين کودکان با افرادی با—تر از ّ سن ١٨سال ازدواج کرده اند. آمار مرکزی ايران در اين مورد به آخرين سرشماری کشور در سال ٨۵ برمیگردد. قانونی بودن ازدواج کودکان پديدهای است غير انسانی که زندگی ھزاران کودک را در بر میگيرد با وجودی که اين پديده ھم بين دختران و ھم بين پسران رايج است ،دختران اکثريت اين گروه را تشکيل ميدھند. سن بلوغ کودکان در اينجا نقش مھمی ايفا میکند .بنا بر ماده ١٢١٠قانون مدنی ايران ،سن بلوغ برای دختران ٨سال و نه ماه ) ٩سال تمام قمری( و برای پسران ١۴سال و ٧ماه ) ١۵سال قمری( است. در سال ٢٠٠٢حداقل سن برای ازدواج بار ديگر تغيير کرد و اين سن برای ازدواج دختران از ٩به ١٣سال افزايش يافت .اين قانون که ريشه مذھبی دارد در را برای اذيت و آزار کودکان باز میکند.
قوانين اسYمی در ايران حتی قدمی فراتر برای نقض حقوق کودکان برداشته اند. اگر کودکی به سن بلوغ که خود قانون اسYمی تعين کرده نرسيده باشد ،نقشی ھم برای قاضی در راستای تحقق ازدواج کودکان در نظر گرفته شده است" :عقد نکاح دختر قبل از رسيدن به سن ١٣سال تمام شمسی و پسر ،قبل از رسيدن به سن ١۵سال تمام شمسی ،منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخيص دادگاه صالح" .مجمع تشخيص مصلحت نظام، اول تيرماه سال ،١٣٨١با رای موافق به اين قانون ،نظر مخالف شورای نگھبان را درباره تغييرات مجلس در ماده ١٠۴١ قانون مدنی تعديل کرد .بر اساس قوانين فعلی ،اگر خانواده ای ميخواھند دخترشان حتی قبل از رسيدن به سن قانونی جمھوری اسYمی ،به ازدواج کسی دربياورند ،می توانند به دادگاه مراجعه کنند و بر اساس شرايطی اجازه ازدواج دخترشان را زير سن قانونی بگيرند .اين شرايط شامل نظريه پزشکی قانونی و جلسه گفتگو با دختر بچه مورد نظر است .در اين جلسات معمو— چند سوال از کودک پرسيده می شود .ھرچند روند کار دادگاھھا در مناطق مختلف کشور با ھم تفاوتھايی دارد و از عرف مناطق بسيار تاثير می پذيرد. ازدواج کودکان نه تنھا در جمھوری اسYمی ايران رايج است بلکه در کشورھايی نظير نيجر ،چاد ،مالی ،گينه و بورکينافاسو ،بنگYدش ،بوليوی، مکزيک و يمن نيز به کرات مشاھده می شود.
سيامک بھاری سYم به شما و خوانندگان نشريه ،ممنون برای ميزگرد ،من نفر آخرم که به اين
(*د('ن !"#!$# پرسش جواب ميدھم ،نکات زيادی از آنچه منھم در نظر داشتم بگويم گفته شد، فرصت ھست که جنبه ديگری را مورد توجه قرار دھم .تاکيد دارم که قبل از ھرچيز بگويم ازدواج کودکان بايد فوری و بيدرنگ ممنوع گردد! بعد می خواھم تاکيد کنم که ھدف ما از اين ميزگرد، اظھار نظر صرف نيست ،بلکه کليد زدن مبارزه ای برای توقف اين آسيب بزرگ اجتماعی است .پيدا کردن راھھايی برای پاپان دادن به اين حرمان اجتماعی که شما ھم مفصل راجع به ابعاد آن صحبت کرديد .ازدواج کودکان ،مشخصا در دوران حاکميت جمھوری اسYمی از ھر وقت ديگر گسترش بيشتری يافته است. کودک بی پناه تر شده است ،رفاه و امنيت بمراتب کمتر شده است ،ارزش انسان و در اين ميان کودکان به وضع فاجعه باری لگدمال شده است .يک نمونه ساده اش سخنان "نيره اخوان بيطرف" ،عضو کميسيون قضايی مجلس شورای اسYمی است که ميگويد . . ." :در کشور قانونی برای منع ازدواج کودکان وجود ندارد. در خصوص ازدواج کودکان زير ده سال متاسفانه بطور کلی نمی توان برای اين موضوع چاره ای انديشيد زيرا منع ازدواج کودکان زير ده سال با شرع تضاد دارد و ممکن است کودکی با سن زير ده سال به بلوغ کامل جنسی و فکری رسيده باشد". اين نه يک نمونه استثانی که قاعده کار جمھوری اسYمی و نمايی واقعی از وضعيت فجيع حقوق کودکان است .اين خانم دارد راستش را ميگويد! نکته ای که او بر آن تاکيد دارد ،دقيقا نشان ميدھد که جمھوری اسYمی مقصر اصلی در بازگذاشتن دست خرافات ،کھنه پرستی، کودک آزاری و پدوفيليسم اسYمی در رابطه با ازدواج کودکان است .وقتی ھم شما به آمارھای رسمی حکومت مراجعه ميکنيد می بينيد که قريب به
منفعت کودکان بر ھر مWحظه و منفعت ملی ،مذھبی ،نژادی ،اقتصادی ،فرھنگی و ايدئولوژيک مقدم است!
٧ يک ميليون کودک زير ھيجده سال قربانی اين تھاجم بيشرمانه به حيات و کودکی اين کودکان شده اند .سوال ساده اين است ،چرا اين حکومت ھيچ مانعی برای توقف و حتی کاھش اين جنايت ايجاد نميکند!؟
برای شما مثالی از تحريرالوسيله روح ﷲ خمينی ،مساله دوازدھم ،می آورم که عمق فاجعه را بخوبی نشان ميدھد .توجه کنيد: "کسيکه زوجه ای کمتر از نه سال دارد وطی او بر وی جاﯾز نيست، چه اﯾنکه زوجه دائمی باشد و چه منقطع ،و اما کامگيری از قبيل لمس بشھوت و آغوش گرفتن و تفخيذ اشکال ندارد ھر چند که شيرخواره باشد .و اگر قبل از ٩ سال باشد و قبل از ٩سال او را وطی کند ،اگر افضاء نکرده باشد بغير از گناه چيزی بر او نيست و اگر کرده باشد ﯾعنی مجرای بول و مجرای حيض او را ﯾکی کرده باشد و ﯾا مجرای حيض و غاﯾت او را ﯾکی کرده باشد تا ابد وطی بر او حرام ميشود". . .
خوب شما ميخواھيد قوانين اسYمی چه گلی به سينه دفاع از حق کودک بزند؟ از اين کثيف تر نمی توانيد بيابيد .اين پايه و بنياد و زيرساخت صدور قوانين و مصوبات جاری قانونی است. يک پدوفيليسم آشکار و عيان است که توسط حکومت اسYمی ،شرعی و قانونی شده است! اين جمله معروف خمينی را برای دوستی خواندم ،با تعجب آنرا نگاه
شماره ١١٤ کرد و گفت ،زنده بگور کردن نوزادان دختران بھتر از شکنجه بی پايان آنان نيست!؟ اين ادامه سنت پيغمبر و امامان است! عايشه ھمسر پيامبر وقتی به خانه محمد ميرود ،ھفت،ھشت ساله است ،گفته شده که عروسکھايش را ھم باخودش به خانه محمد ٥٤ساله برده است! و محمد در ٩ سالگی با او ھمبستر ميشود .عايشه ھيجده ساله است که محمد در ٦٣سالگی فوت ميکند .فاطمه و علی ھم يک نمونه ديگر است .فاطمه در نه سالگی به ازدواج علی در می آيد و در ده سالگی اولين فرزندش حسن را ميزايد .سنت عشيره ای و صحرانشينی بدون ھيچ ممانعتی به سنت اسYمی است بدل ميشود! بنا بر آمارھای "يونيسف" در کمتر از يک ثانيه يک ازدواج کودک )دختر و پسر( در جھان اتفاق ميافتد! در جمھوری اسYمی ايران ،حکومت خودش ضامن اجرايی اين جنايت است. وقتی گفته شده که در سال جاری ،ده فقره ازدواج کودکان زير ده سال در استان ھرمزگان ثبت شده است ،اولين چيزی که در ذھن ھر کسی جرقه ميزند .ھمين کلمه "ثبت" است! اين ديگر در قبيله و عشيره ای که کودک حتی شناسنامه ندارد و به شماره ھم در نمی آيد اتفاق نيفتاده است. اينجا دولت و يک نھاد دولتی به نام اداره ثبت احوال ،راسا در به اجرا در آمدن و قانونی شدن اين پديده نقش رسمی ايفا کرده است .وقتی که چنين جنايتی را بتوان ثبت کرد ،پس وجاھت قانونی دارد! بنابراين جمھوری اسYمی قصاب محل است! و کودک سYخی ميکند! وقتی شما ميشنويد که ٥٢درصد دختربچه ھای يمنی زير ١٥سال به ازدواج در آورده شده اند ،ويا در نيجريه اين رقم به ھشتاد درصد ميرسد ،طبيعی ترين واکنش شما اين است که می پرسيد ،پس حکومت کدام گوری بوده است! غير از اين است!؟ در صحبتھا به اين ماده قانونی اشاره شد
(*د('ن !"#!$# که برطبق ماده ١٠٤١قانون مدنی؛ عقد نکاح دختر ١٣سال و پسر ١٥سال منوط به اخذ اجازه ولی )پدر و جد پدری( يا حکم دادگاه است! خوب ھمين قانون رسما دست ھر مرتجعی را به نام ولی باز ميگذارد! تازه اين ماده قانونی است که جمھوری اسYمی به ھزار مقاومت به آن تن داد و گرنه طبق ماده ١٢١٠قانون مدنی مصوب "١٣٦٠سن بلوغ برای پسران ١٥سال قمری و دختران ٩سال قمری است" .بنابراين ازدواج کودکان را بدون ھيچ تخفيفی ،بايد جنايت دولتی قلمداد کرد! دھنه اين ھيو— را فقط به قدرت اعتراض ميشود بست .بايد قانونی وضع شود که ازدواج کودکان تا مقطع ھيجده سال را بطور قطع ممنوع کند و سرپيچی از آن را جرم جنايی قلمداد کند! نتيجه عملی اين ست که بايد حکومت اسYمی را به عقب نشينی وا داشت و به او تحميل کرد .می بينيم که اينجا ھم تعيين سن کودکی برای ثبت ازدواج چقدر مھم است.
فقر و فYکت عمومی بستر اصلی چنين جنايتی را آماده ميسازد ،قوانين و سنن مذھبی آنرا شرعی ميکند و جمھوری اسYمی آنرا قانونی ميکند .آنوقت ما با کودک مادران و يا کودک پدرانی مواجه ميشويم ،در حاليکه خود کودک اند، مسٶليت تربيت و نگھداری کودک ديگری را عھده دار ميشوند. بيش از سی ھزار کودک ١٠تا ١٤ساله متاھل ھستند! بيش از ٢٤٠٠٠ھزار دختر زير ١٤سال و بيش از ٥٠٠٠پسر زير ١٤سال زن و مرد متاھل محسوب ميگردند!
٨
صحنه ھای رقت انگيز در دادگاھھای خانواده که کودکان خردسال با در بغل داشتن طفلی ديگر بعنوان فرزند،در پی حکم طYق خود ھستند! از اينجا منشا ميگيرد .شکنجه شدگان خاموشی که قربانی جنايتات بيشمار حکومت اسYمی اند! براساس سرشماری سال ) ١٣٨۵مرکز آمار ايران( از مجموع ٢٦،٤٠٦،٠٠٠ جمعيت کودکان در ايران حدود ٨٩٠ ھزار نفر کودک زير ١٩سال تن به ازدواج اجباری داده اند ٧٨٧ .ھزار کودک دارای ھمسر و ١٨٢٨٢کودک در اثر مرگ يا طYق بی ھمسر بوده اند! ٧٨ھزار نفر کودک ١٠تا ١۴سال، حداقل يکبار ازدواج کرده اند! از اين تعداد ۶٢٣٨٣نفر دارای ھمسر و ٩۵٩٧ نفر فاقد ھمسر بوده اند .رقم بی ھمسران نشانگر اين است که دراين گروه ۵٣ درصد براثر طYق و ۴٧درصد براثر فوت ھمسر درسنين کودکی بجای آموزش ،بازی ،رشد فکری وجسمی، طYق را تجربه کرده اند!
نشريه کودکان مقدمند :نقش قوانين قضايی و حقوقی جمھوری اسWمی در باره ازدواج کودکان چيست؟ افسانه وحدت :ازدواج کودک اصو— پديدهای قديمی و قرون وسطا يی است که در ايران احيا شده و شيوع پيدا کرده .در قرون وسطی کودکی به رسميت شناخته نميشد و کودکان را از بيخردی مثل بزرگسا—ن کوچک ميديدند .کودک
شماره ١١٤ ميتوانست برابر بزرگسا—ن در خردسالی کار کند و مورد بی توجھی و بھره کشی قرار گيرد .ازدواج کودک امری عادی بود .و حا— با اسYم در قدرت و قوانين شريعت ھمه قرون وسطا و ارزشھای صدر اسYم و دوران جاھليت باز گشته و بر سر کودکان خراب شده است .طبق تبصره ١ماده ١٢١٠قانون مدنی جمھوری اسYمی ،حد بلوغ دختران ٩ سال قمری يعنی ھشت و نيم سال ّ سن خورشيدی است .يعنی ميتوان از ھشت و نيم سالگی به دختران قانونن تجاوز کرد .يعنی از اين سن ديگر مکلف است .تکليفش اين است که حجاب کامل داشته باشد ،بلند نخندد ،معاشرتش با پسران ھمسالش بايستی قطع شود و اگر آماده پدرش اراده کرد که ازدواجش دھد، ٔ ازدواج شود و کشتزار مردش شود و گر نه در آتش جنم ميسوزد و ،. . .طبق ماده — ۵يحه قصاص ،ارزشش نصف مرد ميشود ،شھادتش نصف شھادت مرد ارزش دارد ،اگر ھمسرش او را با مرد ديگری ببيند ،و ھر دو آنھا را بکشد ،از مجازات معاف خواھد بود. در مدارس و کتابھای درسی ھم ھمين تبليغات بطور روزمره در جريان است. روان کودک را از خرافات پر ميکنند و ترس فاحشی از گناه کار بودن و سوختن در آتش جھنم بر او تحميل ميکنند .انسان را از ھمان ورودش به جھان در سالھای اوليه زندگيش تحقير ميکنند ،که راحت تر به انقيادش در آورند .حاکمين از کودکی ارزش دختر را نصف مرد ميشمارند ،در قوانين زن را بی ارزش ميکنند تا به جامعه بھتر مسلط شوند .به نظر من ھر چند که مبارزهای دائمی در ايران عليه قوانين غير انسانی حاکم وجود داشته ولی از آنجا که حکومت اسYمی تمامی ارگانھای مملکتی و ثروت کشور را در قبضه خود دارد ،و از طريق رسانهھای جمعی و آموزش در مدارس سعی در
(*د('ن !"#!$#
ترويج خرافات و اشاعه ارزشھای قرون وسطايی داشته ،ھزينه ھنگفتی را به تبليغات در اين زمينه اختصاص داده است ،متاسفانه تاثير مخرب خود را به روی مردم داشته است .به اين دليل افشای اين طرفندھا و آگاھی دادن به مردم از طريق فعالين و دوست داران حقوق کودک امری ضروری است .زن ستيزی و آزادی ستيزی در تمامی کتب و ادبيات اسYمی و مذھبی و در —بYی قوانين جمھوری اسYمی وجود دارد .به اين دليل بايستی ھر چه سريع تر لغو شوند .ھر روز وجود اين قوانين قربانيان بيشتری ميگيرد .چھرهھای نفرت انگيز کودک ستيزی مثل خمينی راه ھر جنايتی عليه کودکان را ھموار کرده است .آيا بيشتر از اين ميتوان اين بی حرمتیھا عليه کودکان را پذيرفت؟ با بوجود آوردن جمعھای کودکان مقدمند بايستی ھمين امروز به ياری کودکان شتافت .فردا دير است.
نشريه کودکان مقدمند :نقش سنتھای عقب مانده در باره ازدواج کودکان چيست؟ کريم شاه محمدی: طبعا سنتھای عقب مانده در مورد ازدواج کودکان ھم نقش دارد ولی اين را نبايد فراموش کرد که اين سنتھا ھم ،خالقش جوامع و حکومتھا بوده و ھستند و مذھب ھم در دل چنين جوامعی سنتھايی را به نرم جامعه تبديل کرده است و ھمين سنتھا که به نرم جامعه تبديل شده اند ،ھم به عنوان روش زندگی انسانھا در آمده است. بنابر اين نقش اصلی را حکومتھا و
٩ جامعه ايفا می کنند ،روش زندگی را می سازند ،قانونيت می دھند و در کل فرھنگ جامعه اش می کنند .فرھنگ جامعه يعنی فرھنگ حاکم .و اگر قرار است کار موثر و ريشه ای اتفاق بيفتد بايد سراغ اصل کاريھا رفت و در اين رابطه مھمتر از ھر چيزی بايد دست مذھب را در آموزش و پرورش و زندگی انسانھا قطع کرد و مذھب بايد امر خصوصی افراد باشد. سی صد سال پيش در اروپا چنين اتفاقی افتاد -دست کليسا را در زندگی مردم قطع کردند و مردم آزاد شدند .اگر چنين اتفاقی در ايران بيفتد که اميدواريم بيفتد و دارد می افتد .آنموقع تعداد انگشت شماری از خانواده ھا يا از قبيله ھايی که اگر آثاری از آنھا در کوره دھا باقی مانده باشد شايد چنين کاری بکنند و طبق سنتھايشان کودکشان را به ازدواج کسی در بياورند .اگر چنين اتفاقی بيفتد جامعه و دولتی که دست مذھب را در زندگی مردم قطع کرده است جواب اين خانواده ھا را خواھد دارد و طبق يک جامعه سکو—ر و قوانين آن جامعه بر خورد خواھد کرد .ولی تا آن موقع ما بايد عکس العمل نشان دھيم کمپينھای را عليه اين پديده راه بيندازيم ،بانی و مسببين اين پديده را افشا کنيم .يک دنيای ديگری را جلو چشم چنين کسانی که دارند چنين کارھايی را می کنند ترسيم کنيم که دنيا تغير کرده است .بنا بر اين نه به قوانين شريعت ،نه به جمھوری اسYمی و نه به عشيره گرايی.
شماره ١١٤ نشريه کودکان مقدمند :تاثير روانی و جسمی ازدواج بر کودکان چيست؟ مرجان واعظ؛ پژوھشھای محدودی که در مورد تاثير ازدواج زود ھنگام وجود دارد بيانگر عوارض جسمی و روحی گسترده بر اين کودکان است .بارداری زود رس يکی از نتايج اين پديده شوم است .بسياری از اين کودکان در موقع زايمان بدليل ضعيف بودن بدن ،جانشان را از دست ميدھند .اغلب نوزادان اين کودکان ھم می ميرند .بيماريھای دستگاه ادراری و تناسلی از عوارضی است که در بين اين کودکان رايج است. ازدواج زود ھنگام باعث ميشود که اين کودکان از تحصيYت حتی در حد ابتدايی دست بردارند ،از والدين خود جدا شوند و نقش يک فرد بزرگسال را با مسئوليتھای مختلف به عھده بگيرند .اين کودکان از کYس درس و مدرسه جدا ميشوند و به زندگی که خودشان ھيچ نقشی در انتخاب آن نداشته اند وارد شده و مسئوليتھای ازدواج به آنھا تحميل ميشود .اين کودکان ھمچنين امکان تصميمگيری در مورد رابطه جنسی، بارداری ،پيشگيری از بارداری و کنترل سYمت خود را ندارند .سوء استفاده جنسی ،ترس از ارتباط جنسی ،کار اجباری برده وار ،بھرهکشی جنسی و خشونت ،به نام ازدواج از ديگر عواقبی است که زناشوئی در کودکی به ھم راه دارد .برای کودکانی که مجبور به ازدواج در سنين پايين ميشوند ،در جوامعی نظير ايران به واسطه ساختار ناھنجار اجتماعی ،حتی در سنين بعدی ھم ،امکان چندانی برای رھايی از شرايط سخت زندگی برايشان فراھم نيست .کودکی که به جای تحصيل و فراگرفتن مھارتھای کاری و اجتماعی —زم مسوليت خانوادگی بر عھده اش گذاشته شده ،در صورت ترک ھمسر و چنين خانواده ای ،امکان زيادی برای
(*د('ن !"#!$# زندگی نخواھد داشت چرا که نه حرفه ای فرا گرفته است و نه آموزشی ديده که بتواند برای گذران امور زندگی اش از آن استفاده کند .در ساختار اجتماع ھم محلی برای مراجعه و مشاوره و کمک رسانی به قربانيان ازدواج کودکان در نظر گرفته نشده و قانون شريعت که حاکم بر کشورھای اسYمی است ،ھرگونه عدم تبعيت از ھمسر را برنمی تابد.
در اينجا سوال پيش می آيد که آينده اين کودکان چگونه فرم میگيرد؟ چطور روابط جنسی زود رس و قبول کردن مسئوليتھای ھمسری زندگی ھزاران ھزار کودک را دگرگون میکند .اين عوارض چه تاثيری بر روی ارزشھای کل جامعه دارد .تصور يک کودک در يک رابطه جنسی پديده ای است غير انسانی و جنايتکارانه که دولت و مسئولين به آن مھر رسميت با نام ازدواج زده اند .مساله ازدواج ،پذيرش روابط جنسی و يا حتی آشنا شدن با رفتارھای جنسی احتياج به بلوغ واقعی جسمی و روانی دارد .در بسياری از کشورھا کودکان و نوجوانان راجع به روابط جنسی و عوارض آن تعليم داده ميشوند. اين تعليم و تربيت ذھن نوجوانان را برای فھميدن اين موضوع حساس آماده میسازد .درک اين مسائل حتی برای بسياری از بزرگسا—ن ھم سخت است. ازدواج کودکان چه دختر و چه پسر بايد ممنوع شود .از ھر نوع و
١٠ اشکلی ،جباری ،داوطلبانه ،با اجازه والدين ،با حکم دادگاه و قاضی و ھر چيز ديگری. بسياری از خانوادهھای فقير به دختران به چشم يک بار مالی اضافی نگاه ميکنند و از فقر و بدبختی دختران خود را در کودکی شوھر ميدھند که از لحاظ اقتصادی کمکی به آنھا بشود ،با اين تصور که زندگی بھتری برای بچهھايشان فراھم ميشود. اين وظيفه دولتھا است که رفاه کودکان را تامين کنند .اگر جامعه برای کودکان ارزش قائل است و برای رفاه و سYمتی آنھا ھدفی در بر دارد اولين قدم به رسميت شناختن سن ١٨سالگی برای کودکان است .تحمل و قبول ازدواج کودکان زير سن ١٨سالگی بايد در جامعه به درجه صفر برسد .بايد به دولتھا و سياست مداران فشار آورد تا قانون اجازه ازدواج زير سن ١٨سالگی را لغو کنند. ازدواج در سنين پايين سا—نه ميليونھا کودک را محکوم به زندگی در فقر، نادانی ،بيماری و حتی مرگ میکند. عليرغم اينکه پديده ازدواج زود رس يکی از بزرگترين موانع پيشرفت کودکان به شمار ميايد و اين معضل در بسياری از کشورھا رو به افزايش است .چرا جامعه بينالمللی در اين مورد سکوت میکند!؟
شماره ١١٤ نشريه کودکان مقدمند :چه کسی مسول است؟ خانواده ،سنتھا؟ قوانين ،کداميک؟ سيامک بھاری؛ مشخصا در رابطه با ازدواج کودکان در ايران ،قبل از ھر چيز حکومت اسYمی مقصر است .در سوال پيشين به اين نکته اشاره کردم. وقتی اداره ثبت احوال ،ازدواج کودک زير ده سال را ثبت کرد ،اينجا ديگر ولی مرتجع قيم قانونی دارد و اين حکومت است که اين جنايت را قانونی ميکند .مگر "گواھی رشد" تاييد قضايی بر رشد کودک برای ازدواج نيست!؟ اين گواھی را چه مرجعی صادر ميکند؟ اين ديگر مYی عشيره نيست ،اين يک مرکز پزشکی قانونی دولتی است. اگر مرز سنی ھيجده سال مYک گرفته شود ،آنوقت سنتھای قرون وسطايی ناچارا غYف خواھند کرد .وجاھت قانونی معنی دارد و ھمين است که قبح چنين جنايتی را در جمھوری اسYمی می ريزد .بدون ترديد ،سنن ارتجاعی، عشيرتی و مذھبی نقش دارد ،عمل ميکند و تاثيرات مخرب دارد ،دوستان به آنھا اشاره کردند .نکته من اين است که اين سنن بايد از جايی ساپورت شوند تا به عمر خود ادامه دھند ،وگرنه در قرن بيست و يکم چطور ميشود کودک زير ده سال را به ازدواج داد؟ وقتی چنين پشتيبانی وجود دارد ،دولت قيم و مدافع کودک نيست که ھيچ ،دقيقا برای بی حقوق کردن او حاضر و آماده است ،ھر جنايتی در حق کودک امکان پذير است. خانواده ای که بر اساس سنت پيامبر ميخواھد عمل کند و کودک را قربانی کند ،وقتی راه را باز ديد ،حتما مرتکب چنين عمل زشتی ميشود .اما اگر در بسته باشد ،بايد يا مخفيانه انجام دھد که غير قانونی است و جرم محسوب ميشود و يا از انجام اين عمل ميگذرد .با—خره کودک نجات پيدا کرده است .فرمان و امر به اين
(*د('ن !"#!$# کار در دستان حکومت است! ازدواج کودکان زاييده سنن عشيرتی و قوانين مذھبی است .فقر تعيين کننده است از ھر سنتی ھم مخرب تر است ،اما در اين ميانه ،اين دولت و اجرای قوانين است که حرف آخر را ميزند .در اکثر موارد اين ازدواجھا ،يک معامله است .خريدار کودک را ميخرد و بعنوان ملک خود تصاحب ميکند .اکثر دختر بچه ھايی که به ازدواج مردان بزرگسال در آمده اند، در قبال بدھکاری سرپرست خانواده و يا در پی تطميع او قيمت گذاری و معامله شده اند .از اين به بعد نابودی دوران کودکی و تخريب ھويت کودکی مھيب، ھولناک و حتمی است! دختران بيش از پسران در اين معامله کثيف قربانی ميشوند و آسيب پذيرترند. کودک نميتواند بر سر ازدواجش توافق کند ،اختيار ندارد .اما بايد قوانينی باشند و با قاطعيت عمل کنند و ترمز اين حرکت باشد .ازدواج کودکان ممنوع بايد گردد. اين اصل قضيه است.
نشريه کودکان مقدمند :با تشکر از ھمه شما برای شرکت در اين گفتگو و به اميد اينکه خوانندگان نشريه با دخالتگری بيشتری در اين ميزگردھا شرکت کنند. با ما درتماس باشيد.
شماره ١١٤
١١
(*د('ن !"#!$#
(SQب و (SQب 65د(5ن زرقا فروغ حجاب چيست: حجاب عبارت از پوشش و يا سطر بدن زنان است که از جانب مذھب و رژيم ھای مذھبی بعنوان مشخص کننده ھويت يک زن مسلمان و متدين مجوز گرديده. حجاب در بر گيرنده ايديولوژی بنيادگرائی اسYمی برای تحقير زنان است .حجاب نه تنھا وسيله ايديولوژيک برای تحقير زنان است بلکه ابزار سياسی برای سرکوب مقاومت زنان نيز ميباشد. علت تاکيد اسWم واسWميست ھا بر حجاب: در زمان ظھور اسYم در شبه جزيره عر بستان در کنار قبايل پدر سا—ر ,قبايل مادر تبار نيز وجود داشت که زنان ز قدرت بيشتری بر خوردار بودند و مردان عرب آنھا را احترام می گذاشت )که شخصيت ھای زنان بر جسته اسYم نيز ميراث آن زمانه ھا ميباشد( .محمد با اسYم اش به اين دوگانگی ھا خاتمه داد و قبايل مادر تبار را از بين برد .آن بت ھائيکه محمد آنھا را از بين برد اکثرشان الھه ھای زن بود که مردمان عرب به آنھا عYقمند بودند و آنھا را عبادت ميکردند. با از بين بردن اين بت ھا محمد از يک طرف جايگاه اجتماعی زنان را ضربه زد و از جانبی ديگر محمد ،ﷲ را با خصوصيات مردانه اش جاگزين آن بت ھا کرد که به اين ترتيب وحدت قبايل عرب را تامين کرد وآنھا را از پرستش
الھه ھای متعدد و فرقه گرائی بيرون ساخته و متوجه يک ﷲ واحد کرد تا محمد با اعراب بتواند دست به کشورگشائی ھائی متعدد بزند .آيه ھايی را بدين منظور نازل کرد و زن را به اغواگری و فساد محکوم کرد و راه اصYح آن را در حجاب يا سطر بدن زنان از چشم مرد بيگانه دانست تا با شد مالکيت مرد بر زن تضمين گردد. از جانبی زن را به عنوان يک موجود حقير متوجه ساختمان طبيعی بدنش ساخت که بايد از نمايان کردن آن شرم داشته باشند ،بدين ترتيب محمد توانست اعتماد به نفس را از زنان بگيرد تا نيازی به نيروی سر کوبگر برای توليد و باز توليد مناسبات پدر سYری نباشد و اين نظام خود بخودی نظم گرفته و پا بر جا باقی ماند. حجاب کودک امروز ھم وقتی دختران کوچک سه چھار ساله با حجاب ميبينم ،آيا واقعآ می توانيم ادعا کنيم که اين کودکان داوطلبانه و به خواست خودشان حجاب بر سر کرده اند وبه اعتقادات مذھبی شان چنان پا بند و دل بسته اند!؟ اطفال بی دين و مذھب ،آزاد به دنيا می آيند .اين والدين ھستند که آزادی آنھا را محدود کرده و آنھا را به صورت يک ملکيت در معامله ميگيرند ،شخصيت تعيين ميکنند و مھر دين و آيين و مذھب را به آنھا ميزنند .ابتکار داشتن يک شخصيت مستقل را از ايشان سلب ميکنند. با پوشاندن حجاب بر دختران خردسال يک ھويت تبعيض آميز بر آنھا تحميل
شده که اين يک جرم غير انسانی و از نظر اجتماعی غير قابل قبول است. والدين با آموزش دين و ترس از خدا، گناه ،روز قيامت ،آتش جھنم و غيره برای اطفال شان يک خيال کاذب ايجاد کرده و يک ترس دايمی را در ذھن کودکان پديد آورده ،شادی و طراوت کودکانه را ازايشان ميگيرند وآنھا تمام عمر را در خوف از يک خدای وحشی وانتقام جو بسر ميبرند که بYخره اين اطفال با شخصيت غير سالم و از خود بيگانه در يک فضای بسته و زندان افکار محدود و بسته دينی زير فشارھای عصبی قرار داشته و ھميشه در يک تناقض با جھان بيرون و آزاد بوده که درنتيجه اين اطفال از نظر روانی غير نرمال و مريض بار می آيند .استعدادھای نقادانه و مستقل شان از بين ميرود ،اين اطفال ھمواره عقده ای و افسرده می باشند. بعضا اطفال سرکش و بی باک بوده و در مقابل مغز شوئی ھای والدين و مذاھب تن در نميدھند لذا بر اساس قانون مجازات اسYمی تعزيز ميگردند )تعزير يا تأديب جزايی است که اندازه و مقدار آن بروی شرعيت معلوم شده است و از قبيل حبس و جزای نقدی و شYق ميباشد در بعضی از موارد تعزير کودکان جبری است(. مجازات و تنبه جسمی کودکان نه تنھا از نظر اسYمی بلکه بخش —ينفک از وظايف دينی والدين و کليه مذاھب و اديان است .مکانھای ايزوله و بسته مدارس دينی ،مساجد ،کليسا ،معابد ،از مناسب ترين مکانھای اذيت و آزار جسمی کودکان ميباشد .لذا اطفال حرف ناشنو و نافرمان ھمواره مورد مجازات و آزارھای جسمی و روحی
١٢
والدين و مذاھب قرار داشته و وادار به فرمان برداری ميشوند. اطفال دختر ھيچگاھی به خودی خود انتخاب نمی کنند که در سن ٩سالگی شوھر بگيرند و يا ختنه شوند و يا آشپز و خدمتگار افراد مذکر خانواده ھای شان باشند ،از حق تحصيل ،ورزش و بازی با اطفال ھم سن و سال ھمجنس و غيرھم جنسشان محروم باشند و يا حجاب بر سر کنند. اين ھمه مقررات از جانب والدين با در نظر داشت مذھب ،سنت و فرھنگ حاکم در جامعه وضع شده و بعضا اطفال اين روش ھا را نظر به عYقه و محبتی که به والدينش دارد می پذيرد ،زيرا برای اطفال بزرگترين بد بختی قھر و نا راضی بودن والدين است .بنابرين اطفال اين افکار را بصورت خود بخودی بعنوان
(+هﯿV" Aـ:ل" *GVزادW
ﻗﺮﺑﺎﻧﮕﺎه ﻛﻮدﻛﺎن اي ﺗﻠﺨﺘﺮﻳﻦ اﺳﻄﻮرة زﻣﺎﻧﺔ ﻣﺎ ﺑﺎز از درد و اﻟﻢ و رﻧﺞ ﺑﮕﻮي ﻛﻪ اﻳﻦ ﻇﻠﻤﺖ ﺗﻴﺮه را روح زﺧﻢ ﺧﻮردة ﺗﺎرﻳﺦ ﮔﺎﻫﻲ ،ﻓﺮاﻣﻮش ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ در دل دﺷﺘﻬﺎي ﺷﺒﺰدة ﺳﺮزﻣﻴﻨﻢ
شماره ١١٤ يک روش متعارف زندگی می پذيرند. حجاب در حقيقت تحميل يک پوشش خاص بر کودکان دختر و سلب حق انتخاب پوشش از آنھا است که اين نمائی از ستمکشی کودک و بخصوص دختران خردسال است .زيرا اين حجاب در مجامع رسمی چون مکتب ،کودکستان و غيره دختران را ايزوله وانگشت نما و گوشه گيرمی سازد. پوشاندن حجاب و تمام لباسھای مذھبی بر کودکان تحميل يک سيستم عقيد تی به آنھا ميباشد .بنابر اين ،ھر انسان مترقی و آزاديخواه بايد مانعی در برابر اين عقايد دگم و عتيق گردند و خواھان جدائی کامل مذھب از زندگی شخصی از آموزش، پرورش و مصونيت مادی و معنوی کودکان و اطفال باشند. چرا توحش و درنده خوئی مذاھب و اسYم نسبت به کودکان طبيعی قمداد
ﻻﻟﻪ ﻫﺎي دﻟﺴﻮﺧﺘﻪ را ﻫﻴﭻ ﭼﺸﻤﻪ اي ﺑﺎ ﺗﺪاوم اﺷﻚ از درد ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎ ﺟﺪا ﺑﺎ ﺷﻜﻮه ﺟﺎدوﺋﻲ ﻃﺮاوﺗﻲ ﻫﻤﺪوش ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ در ﺧﻮاب ﻧﺎز آﻫﻮﺑﺮه ﻫﺎي ﺑﻴﮕﻨﺎه ﺷﺒﺨﻮﻧﻲ ﭼﻪ آﺷﻮب ﻧﻤﻮد ﺑﺎران ﺳﺮد زﻣﺎﻧﻪ ﺻﻴﻘﻞ آﺳﻮدﮔﻲ را رﺑﻮد ﭘﺎﺳﺪاري ﻛﻨﻮن
(*د('ن !"#!$# گرديده و چرا زير سايه مذھب اين بی حقوقی کودکان مھر تأئيد زده شود .نبايد مذھب را ابزار خفه کردن و مطيع نگاه کردن اطفال و کودکان سا خت. لذا بايد به اطفال اجازه دھيم تا بعنوان يک شخصيت مستقل ،بدون وابستگی ھا ،آزاد رشد کرده و خود آنان تصميم گيرنده سرنوشت شان باشند ،نبايد اطفال و کودکان را زير تأثير عواطف از حقوق و آزاديھای مدنی شان محروم کرد. نقش مذھب توجيه بی حقوقی ،فYکت و بدبختی بشراز قبل تا حال بوده است. منابع : اسYم ،حقوق کودک و حجاب – گيت راه کارگر) ،منصور حکمت( دين کودک آزاری سيستماتيک است )اعظم کم گويان(
ﻧﻴﺎﻳﺶ و ﻧﻴﺎز را داد و ﻧﺎﻟﻪ و آواز را دﮔﺮ ﮔﻮش ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ؟ ﻗﺮﺑﺎﻧﮕﺎه ﻛﻮدﻛﺎن را ﮔﻞ ﺑﻜﺎرﻳﺪ ﮔﻠﮕﻮﻧﻪ ﺳﺎزﻳﺪ در ﻏﺼﻪ ﮔﺎه ﻣﻠﺖ رﻧﺠﻜﺸﻢ و آن ﺳﺮزﻣﻴﻦ ﺳﺒﺰ ﻣﺎ دردﻧﺎﻛﺘﺮ از ﻧﺎﻟﺔ ﻣﻦ و ﺗﻮ دﻳﮕﺮ ﻛﺴﻲ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﺮوش ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ وﻳﺮﺟﻨﻴﺎ 2014 16ﻣﺎرس 2014
(*د('ن !"#!$#
شماره ١١٤
١٣
8XYان از د 10ر(.X5(Y ?.Zن!
افسانه وحدت مستندی تکان دھنده از وضعيت کودکان فقر در پاکستان اين نام مستند تکان دھندهای است که توسط بنگاه تلويزيون انگلستان از "بچه بازی" در پاکستان تھيه شده است. کشوری که غربیھا آنرا کشور اسYمی دمکرات و دوست غرب ميدانند. من سعی کردم تکهھايی از اين مستند که از زندگی خشن ،حيوان وار ،تحقير آميز، پر از نکبت و فقر بخش زيادی از کودکان در پاکستان است را برای آن دسته که دسترسی به اين فيلم ندارند ،بر روی کاغذ بياورم .اين فيلم گوشه کوچکی از عملکرد يک سيستم بيدادگر است که ھر روز بوی تعفنش بيشتر ميشود و انسانھای بيشتری را در کام خود فرو میبرد. پاکستان يکی از فاسدترين حکومتھا را در جھان دارد .رشوه گيری و باند بازی،
نھادھای دولتی آن را از کار انداخته است .توليد با—ی سYحھای ھستهای و باز توليد دائمی تروريستھای اسYمی که در ٣٠ھزار مدرسه قرآن اين کشور تعليم نظامی و عمليات تروريستی ميبينند، اين کشور را به يکی از خطرناکترين کشورھای جھان برای مردم عادی بخصوص کودکان تبديل کرده است. کودکانی که اين مستند در مورد آنھاست، يعنی فقيرترين کودکان پاکستان ،طعمه جانانهای برای برای تروريسم اسYمی و مدارس قرآنی ھستند. کودکانی که از نظر روحی و روانی در وضعيت بد و شکنندهای قرار دارند. عشق و دوستی را ياد نگرفته اند ،محبتی نديده اند و فقط تحقير شده اند و خيانت و تجاوز ديده اند .کودکانی که به ھيچ بزرگسالی اعتماد ندارند و ميتوانند دست به ھر کاری بزنند .آن دسته از اين کودکان که به اين مدارس راه می يابند، بطور دائم شستشوی مغزی ميشوند ،به طور دائم مورد تجاوز مسئولين و پسرھای بزرگتر قرار میگيرند و برای
کشتن و کشته شدن آماده ميشوند. مستند میگويد اين کشور يک راز سياه دارد و آن تجاوز گسترده به کودکان است .يکی از ھر ۴پسر بچه قبل از ١۶ سالگی مورد تعرض و تجاوز يک مرد بزرگسال قرار گرفته است" .ھمه جا وجود دارد در ھمه شھرھا گسترده است ".اين جمله را ضيا اوان که به شغل وکالت مشغول است و در تمام مدت وکالتش از حقوق کودکان خيابانی دفاع کرده است ميگويد. طبق اين مستند ۴ ،ميليون کودک کار در پاکستان وجود دارد که ١،۵ميليون از آنھا بيخانمان ھستند و در خيابان ميخوابند .اين کودکان که فقيرترين کودکان پاکستان ھستند ١۴ ،ساعت در روز کار میکنند. پسربچه ٩ساله :ساعت ۶صبح بيدار ميشم و شروع به کار میکنم برای روزی ٢٠٠روپيه ) ٢د—ر(. اين کودکان با خطرات بسيار زيادی ھر روزه مواجه ھستند .گوينده از دو پسر بچه خردسال ميپرسد :شما ھر روز در خيابان کار میکنيد آيا مورد تجاوز قرار گرفته ايد؟ ھر دو جواب ميدھند که رانندگان اتوبوس و کاميون ما را با خود ميبرند و کارھای خيلی بدی با ما میکنند. گاھی يک شيشه نوشابه برای ما ميخرند. ھمه مردان کارھای بد با ما میکنند .ما از مردم ميترسيم. تو چه ميکنی وقتی کسی کار بدی با توميکند .پسرک غمگين و با خشم میگويد: فحششان ميدھم. افضل شا سعی ميکند با اين کودکان دوست شود و آنھا را کمک کند .او م ّد کار اجتماعی است .به چند پسر نوجوانی که در حلقهای نشسته اند نزديک ميشود )قيافهھا بين ٧سال تا ١١
١٤ سال ھستند( و ميپرسد- :اينجا چه میکنيد؟ شبھا کجا ميخوابيد؟ -در خيابان. چه ميخوريد؟ -گدايی میکنيمافضل شا به آنھا میگويد :اينجا برای شما خطرناک است .به مواد مبت Yخواھيد شد. با من بيائيد .ما از نوجوانانی مثل شما مراقبت میکنيم .
او آنھا را به محلی میبرد که به اندازه ١۵ -١٠نفری کودک را ميتواند جا دھد، مخارجش از طريق مردم خير تامين ميشود .در آنجا به آنھا غذا ميدھند ولی جای خواب برای ھمه آنھا وجود ندارد و عده ای از آنھا شبھا ميبايست به خيابان برگردند .اين تعداد کودک به اين شکل در اين مرکز کمک میگيرند ولی ھزاران کودک از اين دست فقط در پيشاور وجود دارد که ھيچ کمکی دريافت نمی کنند. نعيم ١٣سال دارد و از اين مرکز کمک گرفته است .حکايت روزھای زندگی او موضوع اين مستند است .او میگويد انسانھای خوبی در اينجا از ما مراقبت میکنند .کودکان را از جاھای پر خطر و کثيف به اينجا می آورند و به آنھا کمک میکنند. کودکانی که ھيچ جايی برای خواب ندارند به ترمينالھای اتوبوسرانی میروند به اين اميد که بتوانند روی تختھای اجاری بخوابند .در آنجاست که تعداد زيادی از آنھا مورد تجاوز رانندگان قرار میگيرند. اين تختھا در ھوای آزاد است و رانندگان برای اطراق و خواب آنھا را اجاره میکنند .گوينده از مردی که تخت
شماره ١١٤ اجاره ميدھد ميپرسد : رانندگان با کودکانی که به اينجا میآيندچه میکنند؟ آنھا به کودکان تجاوز میکنند. خودت ديدهای به آنھا تجاوز میکنند؟ -بله ،روزی رانندهای کودکی را که روی يکی از تختھا خوابيده بود با خشونت برد و به او تجاوز کرد - .خوب تو چه کردی؟ وايسادی نگاه کردی؟ -ھيکل مرد بزرگ بود من نتوانستم کاری کنم. خودت چه؟ خودت ھم به کودکیتجاوز کرده ای؟ -بله .دو برادر بودند٨ ، و ١٠ساله .جای خواب و پول ميخواستند .من پول نداشتم ،جای خواب به آنھا دادم و به آنھا تجاوز کردم . تو خدمات ديگری ھم به رانندگانميدھی ،ميتوانی تعريف کنی؟ بله اکثراً که به اينجا میآيند در مقابلپول بيشتر پسر بچه ميخواھند .من ھم در قبال خوراک و غذا که به اين پسرھا ميدھم آنھا را به رانندگان ميفروشم . نعيم ١٣ساله میگويد :شبی روی يکی از اين تختھا خواب بودم که ۴مرد آمدند مرا کشيدند بردند و در ماشينی انداختند و ھر ۴تا به من تجاوز کردند .راننده و ٣ مرد ھرويينی و معتاد .من خونريزی کردم و از ھوش رفتم . . . پاکستان اتوبوسھای رنگارنگ و شادی دارد ولی پشت اين ظاھر شاد ،داستانھای وحشتناک و تاريکی وجود دارد .داستان تعرض و تجاوز به پسران خردسال. ترمينالھای اتوبوس بيشترين جايی در پاکستان است که کودکان در آن مورد تجاوز قرار میگيرند. رانندهای به گوينده مستند میگويد :اينجا کمتر انسان خوبی پيدا ميکنی .از ده نفری که اينجا می بينی نه نفر در فقر شديد به دنيا آمده اند و بزرگ شده اند- .شاگرد خودت چه؟ آيا او ھم اين کاره است؟ بله ،او وقتی برای استراحت میرود وشب برنميگردد به اين کار مشغول است.
(*د('ن !"#!$# گوينده به سراغ شاگرد راننده میرود. مرد حدود ٣٠ -٢۵سال . تو ھم اين کار را کرده ای؟ به کودکیتجاوز کرده ای؟ -بله مرد با گستاخی و بدون شرم از کودکی میگويد که در اتوبوس آورده بود و ھمه به او تجاوز کردند او میگويد :من را ھم به اين کار دعوت کردند. قبول کردی؟ تو ھم به آن کودک تجاوزکردی؟ -بله ،چکار کنم .نياز دارم . بھش پول دادی؟ نه من ندادم .ديگران دادند.او در ادامه میگويد که مسلمان است و در مورد زن آينده اش میگويد .بايد خوب و پارسا باشد ،قرآن را حفظ باشد و نماز بخواند. به چند کودک تا به حال تجاوز کردهای؟ ١١،١٢تا. چند ساله بود؟ ١٠ ،٩ ،٨ ،٧ -نعيم گروه تھيه مستند را به جايی از شھر میبرد که به گفته او برای کودکان خطرناک است" .اينجا معروف است. اينجا ھمه معتادين و بچه بازھا میآيند". ـ نمی ترسی؟ میترسم ،ولی دوست دارم به شما نشاندھم چقدر تجاوز به پسر بچهھا متداول است. نعيم از ماشين پياده ميشود و در گوشهای از خيابان میايستد .فوراً مردی به او نزديک ميشود و از او سکس ميخواھد. نعيم او را پس میزند. بYفاصله مرد ديگری ميايد. در عرض ٢٠دقيقهای که تيم فيلمبرداری در آنجاست تعداد زيادی مرد به او نزديک ميشوند و از او سکس ميخواھند. نعيم خودش معتاد است .میگويد اگر مواد مصرف نکند ھمه بدنش درد می گيرد. "احساس وحشتناکی است .مثل
١٥ شکنجه است ".چند شب اولی که در خيابان خوابيد مردھای مسن او را معتاد کردند. تيم فيلمبرداری به سراغ مرد جوان حدود ٢٨سال میرود .مرد میگويد :در ترمينالھا تعداد زيادی کودک بيخانمان ھستند .ما آنھا را معتاد میکنيم تا وقتی کودکان پولی ندارند پيش ما بيايند و در ازای سکس به آنھا مواد میدھيم .يا چند روپيه به آنھا میدھيم که بتوانند مواد بخرند. خودت بچه داری؟ -بله يک پسر و يک دختر. فکر کردهای که ھمين ب Yميتواند سر کودکان خودت بيايد. – بله ميدانم .آدم ھر چه بکارد برداشت میکند.
ضيا وکيل و فعال حقوق کودک میگويد: در پاکستان "بچه بازی" خيلی متداول است .کام ًYجا افتاده است که مردان ھمراھشان پسر خردسال يا نوجوانی ھست که پارتنر او به حساب ميايد. صدھا کودک در روز مورد تجاوز قرار میگيرند ،فروخته ميشوند و يا به تنفروشی مجبور ميشوند .اين مساله در تمام پاکستان گسترده است .عدهای قبول نميکنند و ميگويند شما مبالغه میکنيد . در بخشی از مستند ،دوربين به مکالمه افضل و نعيم ميپردازد .به نظر افضل نعيم افسرده شده و حالش از ھميشه بدتر است. در اين گفتگو نعيم اعتراف ميکند که به پسر کوچکتر از خودش تجاوز کرده است.
(*د('ن !"#!$#
شماره ١١٤ نعيم چند جای بدنش را زخمی کرده و میگويد خودش با تيغ خودش را زده چون به شدت خشمگين بوده است .نعيم دچار ناراحتیھای روانی بسيار از جمله افسردگی است و در پاکستان جايی برای مداوای او وجود ندارد. پژوھشی در پاکستان در بين مردان راننده نشان ميدھد که ٩٠درصد رانندگان اتوبوس و کاميون بودن با پسر بچهھا را تنھا تفريح زندگيشان ميدانند .و پژوھشھای ديگری نشان ميدھد که ٩٠ درصد کودکان خيابانی مورد تجاوز و تعرض جنسی قرار میگيرند. در پزوھشی ديگردر پاکستان که در آن از ١٨٠٠مرد در مورد تعرض به پسر بچهھا سوال شده است ،يک سوم آنھا آن را نه جرم ميدانند و نه گناه . تعدادی از روانشناسان ميگويند که دليل اينکه مردان به پسر بچهھا تمايل دارند، محيط مذھبی و جدايی زن و مرد در ھمه عرصهھای جامعه است .زنان از ارزش پايينی برخوردار ھستند و در م Yعام ظاھر نميشوند .پاکستان يکی از بدترين ديدھا را به زنان دارد و بی حقوقی زنان در آنجا در جھان يک کشور به آخر مانده است. در پاکستان قوانينی وجود دارد که ميتوان با آنھا از کودکان حمايت کرد .ضيا وکيل در اين مورد میگويد :نھادھای دولتی ھيچ عYقهای با حمايت از کودکان ندارند و پليس اين امر را وظيفه خود نميداند. پليس به فرياد کمک اين کودکان وقعی نميگذارد. وقتی تيم فيلمبرداری به پليس مراجعه ميکند ،آنھا ميگويند که سرگرم مبارزه با طالبانھا ھستند و امر کودکان را مق ّدم نميدانند. اين مستند که در اواخر ٢٠١٣تھيه شده است چندی پيش در تلويزيون سوئد به نمايش درآمد.
با عروج اسYم سياسی در بخشھايی از جھان ،قبح و زشتی پدوفيلی و داشتن رابطه جنسی با کودک کمرنگ شد. تبليغ برای ازدواج کودک و اينکه در مدارس ايران به پيروی از دستورات قرآن و محمد ،برای کودکان نه ساله جشن تکليف میگيرند و او را زن ميخوانند راه را ھر چه بيشتر برای تجاوز به کودک باز کرد . تشويق خمينی به ھماغوشی با کودک شيرخواره مثال ديگری است. تجاوز آشکار طالبان به پسر بچهھا در مدارس قرآن و تجمعھايشان ،به اوضاع وحشتناک و ناامنی کودکان در کشورھای اسYم زده کمک کرد .در اين مستند مردان با وقاحت و بی شرمی باور نکردنی از تعرض به کودک حرف ميزنند.
* *
*
اگر اميد به يک آينده بھتر و انسانی تر نبود ،ھر کدام از اين رپورتاژھا ميتوانست يک انسان را از پا درآورد و کام ًYناميد کند .اينکه ميدانيم ساختن يک دنيای انسانی عملی است و به دست خودمان عملی است ،عزم ما را راسخ تر ميکند .رشد عظيم تکنولوژی و ثروت بينھايتی که در جھان وجود دارد و بخش اعظم مردم جھان در زندگی روزمرهشان از ثمرات آن محرومند ،بايستی تغيير کند. با سيستم ھار سرمايه و ھيو—ی تروريسم اسYمی و اسYم سياسی که بيش از سه دھه است ھارتر از ھميشه به بی حقوقی، بی حرمتی و در جھت مشقت برای مردم دنيا عمل کرده بايد جنگيد .نميتوان فقط نظاره گر بود. اگر در پی تغيير اين اوضاع ھستيم بايد به ٩٩درصدی که نيمه بيدارند پيوست. بايد ھمه را بيدار کرد و برای آينده کودکانمان به پا خواست.
(*د('ن !"#!$#
شماره ١١٤
١٦
ا,-اﯾ*) +د)(ن )(ر در اﯾ$ان ٧ميليون کودک کار در ايران مينامھاجر؛ روزھای عيد نوروز ھمه جا به چشم می خورند کودکانی که ايام عيد را به جای بازی و سرگرمی مجبور به تامين معاش خانواده شان بودند و پس از ايام عيد ھم بايد ھمين کار را ادامه بدھند .زھرا يکی از ھمان کودکان است که در اتوبان بھشت زھرا گل فروشی می کند. خبرنگار از او می پرسد :اسمت چيه؟ پاسخ می دھد :زھرا ،چند سالته :نميدونم، مدرسه نميری؟ نه بايد برای خانواده ام پول ببرم. خبرگزاری حکومتی ايلنا ٥اسفند ٩٢در گزارشی از يک سمينار حکومتی درمورد کودکان کار نوشت :کار کودک درجھان کاھش و در ايران افزايش داشته است .در اين سمينار يک کارشناس رژيم ٢٠٠٠ به نام رحيمی گفت :در سال تعداد کودکان کار در جھان ٢٤٦ميليون بوده که اين رقم در سال ٢٠١٢به ١٩٠ ميليون رسيد .کشورھايی ھم وجود دارند که کار کودک در آنھا رو به افزايش است مثل ايران.
٧ميليون کودک کار آمارھای غير رسمی حاکی از وجود ٧ ميليون کودک کار است .کودکان کار قربانيان شکاف طبقاتی وحشتناکی ھستند
که ناشی از چپاولگری آخوندھای حاکم، پاسداران و کارگزاران رژيم است. "خوشدل" يک کارشناس رژيم در امور آسيب شناسی به اين موضوع اعتراف کرده و به تلويزيون رژيم گفت :در واقع در اين قضيه توزيع نامتوازن ثروت و رفاه در حوزه ھای مختلف شھری و به ھرحال عدم برخورداری اقشاری از مردم به ويژه از امکانات رفاھی، امکانات اشتغال ،مسکن مناسب ،بھداشت شايسته و بخشھای مختلفی که در واقع شايسته برای زندگی اوليه قلمداد ميشوند نبود اين فرصتھا و نبود اين امکانات باعث می شود که ما با آسيب ھايی ھم در حوزه کودکان ,در حوزه خشونتھای خانگی مواجه باشيم . در مصاحبه ديگری خبرنگار از پسری می پرسد: چند ساله کار می کنی؟ ٣سال ،چند سالته؟ نميدونم١٠ ،ميشه ١٥ميشه، مدرسه نرفتی؟ نه! چرا؟ نرفتم .علت نرفتن مدرسه ات چی بوده؟ نرفتم .پدر و مادرم فوت کرده نرفتم. آنھا ھمه کاری می کنند .از فال فروشی در مترو تا گل فروشی .از آدامس فروشی تا زندگی در کارتن .برخی نيز مانند محمد ٩ساله با دعا خوانی کسب درآمد می کند .خانه اش ھم در کارتن کنارش است .خبرنگار گفتگويی با محمد در ھمدان کرده است. سYم محمد ،آقا اين جايی ،سYم آقا آره، پس چند روزی نبودی گفتم شايد کارت درست شده .ديگه نرفتی؟ نه آقا دوشنبه شھرداری و نيروی انتظامی اومدن بردنم ترمينال .دوباره اومدم .از خانواده ات اينھا خبرداری؟ تا ديروز نداشتم اما
امروز که رفتم پول بدم ببرن واسه مامانم ،راننده دھاتمون گفتن خوبن اما نگرانم بودن .روزی چقدر در مياری؟ روزی ٧تا ٨ھزار تومن .دعا برات بکنم؟ باشه يه دعا کن تا آرزوم برآورده بشه .آرزوم اينه که ريشه اين ھمه ظلم خونخوارھای حاکم مملکتمون از زمين کنده بشه. اينم ٥٠٠تومن .شبھا کجا می خوابی؟ ا—ن که ھوا بھتر شده ديگه نميرم دھات. فقط جمعه ھا ميرم .شبھا ھم ھمين بغل زير اين کارتن کناری می خوابم .ھمين کارتن که روش اجر گذاشتی؟ کنار خيابون نميترسی؟ بھت گير نميدن؟ چرا ميترسم .تازه ٢بار ھم مامورھای شھرداری اومدن بردنم ترمينال تا برم خونمون اما در رفتم و برگشتم ،چند روز پيش وسايلم رو برده بودن. چند سالته؟ کYس چندی؟ کجا ميری مدرسه؟ ٩سالمه و ھمون کYس اول رو خوندم و ديگه نرفتم .يعنی نگذاشتن برم. دوست داری چيکاره بشی؟ چرا نمی ری يه جا سرکار؟ آخه آقا کار نيست ،می خوام يه سوپر مارکت بزنم تا ديگه گرسنه نباشم بعد درس بخونم و يه مھندس ساختمون بشم. بعضی از اين کودکان کار ھم موسيقی می نوازند يا آواز می خوانند .اينھا استعدادھايی ھستند در حاکميت غارتگر و—يت فقيه ،به جای نشستن در کYسھای درس ،در کوچه و خيابان دنبال نان می گردند تا دزدھای ميلياردی برجھای خود را با—تر ببرند. آينده روشن برای اين کودکان با آينده ايرانی آزاد و عاری از ديکتاتوری رقم خواھد خورد.
١٧
شماره ١١٤
(*د('ن !"#!$#
ازدواج 65د(5ن در (\+ل اگر ببينيد کودکی را وادار به ازدواج کرده اند چه عکس العملی نشان می دھيد!؟ ترجمه :تھمينه مقدم دومايا دختر ١٤ساله ای از محله گروکا، کشور نپال در مورد ازدواجش می گويد: وقتی که در روستا زندگی می کردم با ھمسرم آشنا شدم و برای اولين بار او را ديدم .او ٢سال از من بزرگتر است ،ما عاشق ھمديگر بوديم و ازدواج ما با عشق و عYقه بود .ما به روستای ديگری رفتيم و مدتی را با ھم گذرانديم وقتی به روستای خودمان برگشتيم مردم به ما گفتند که شما ازدواج کرده ايد. داستان دومايا در بسياری از روستاھای نپال مرسوم است .ھنگامی که شمار ازدواجھای کودکان در حال کاھش است با آمار متناوبی و متناقضی روبرو می شويم ٤١ ،درصد دختران زير سن ١٨ سالگی ازدواج کرده اند در صورتی که اين نقض قانون است زيرا سن ازدواج قانونی در نپال ٢٠سال می باشد. با وجود اين که ازدواج کودکان نقض حقوق کودک می باشد و اثرات مخرب و منفی آن برروی دختران به خوبی اثبات شده است ،اما در مناطق روستايی نپال با افزايش نرخ ازدواجھای عاشقانه روبرو ھستيم .اين ازدواجھا با ازدواجھای سنتی که دو خانواده با ھمديگر برای ازدواج کودکان تصميم می گيرند کام Yمتفاوت است .به دليل نرم ھای حاکم بر جامعه روستايی معمو— مYقات دختر و پسر قبل از ازدواج غيرممکن است بنابراين نوجوانان وقتی تصميم به ازدواج می گيرند برخYف تصميمات والدينشان عمل می کنند و از خانه فرار می کنند زيرا انتخاب ديگری برای آنھا وجود ندارد.
اينگونه ازدواجھا به اسم ازدواج عاشقانه معروف است. نپال کشوری است با فرھنگھای مختلف و متنوع ،و ازدواج ھای عاشقانه معمو— بين جوامع مختلف ،مذاھب ،کاستھای اجتماعی و گروھھای قومی مختلف )که معمو— والدين مخالف اين گونه ازدواجھا می باشند( صورت می گيرد.
مطالعات ميدانی نشان می دھد که نوجوانان تمايل زيادی به ازدواجھای عاشقانه دارند ،تحقيقات قبلی نشان داده است که ١٠درصد ازدواجھای روستايی عاشقانه توسط دختران تعيين و برنامه ريزی می شود ،اما مطالعات اخير ثابت کرده است که اين رقم به بيش از ٢٥درصد افزايش پيدا کرده است. به دليل گسترش رسانه ھا از قبيل Hindi soap operasو افزايش سواد الدين تمايل به ازدواجھای با عشق و عYقه بيشتر شده و به آن افتخار می کنند. ھمچنين گفته می شود که تلفنھای ھمراه نقش مھمی در ايجاد ارتباط بين نوجوانان بازی می کند ،به طوری که بدون اطYع والدينشان می توانند با شريک آينده اشان تماس داشته و با او صحبت کنند. واقعيت جديدی در حال گسترش است و آن نقش ارزشھای سنتی است که در مقابل
ارزشھای مدرن کاھش می يابد .ما با اعضای مختلف جامعه صحبت کرديم و آنھا معتقد بودند :ھمان طور که تکنولوژی مدرن از قبيل رسانه ،سرمايه و مھاجرت رو به رشد است آگاھی نسبت به ازدواج کودکان ،در ميان بزرگسا—ن در حال تغيير است ،و ازدواج زود ھنگام کودکان به تاريخ سپرده می شود. سازمانھای غيردولتی -NGO-محلی و بين المللی سالھای زيادی است که در مورد موضوع ازدواج کودکان به سياستگذاران ھشدار می دھند ،و به طور مکرر خواھان تغيير برای قوانين موجود در مورد ازدواج زود ھنگام کودکان می باشند. فعا—ن حقوق کودک توصيه می کنند "تحصيYت" يکی از مھمترين عوامل عليه ازدواج کودکان است ،که اين کار نه تنھا در زمينه ثبت نام دختران برای درس خواندن انجام شود بلکه بايد امتداد يابد و ھمگانی شود. بھرحال زمانی که ازدواج زودھنگام به دليل تصميم يک دختر رخ می دھد، چالشھای جديدی در مقابل برنامه ای که ھدف نھايی اش درگيری با فرھنگ در زمينه ازدواج کودکان است بوجود می آيد. بنابراين معنی و ھدف اين قبيل فعاليتھا چه می باشد؟ چطور اين برنامه ھا گسترش پيدا می کند و چگونه اثرگذار خواھد بود؟ از جمله سازمانی که با ھدفی روشن به پرداخته برنامه اين
(*د('ن !"#!$#
شماره ١١٤
١٨ است Her Turnدر اين کارگاه برای دختران ١٠تا ١٤سال برنامه آموزشی ازدواج زود ھنگام کودکان را انجام داده است ،که ھدف افزايش آگاھی نوجوانان نسبت به مضرات ازدواج کودکان است. تجربه ما نشان می دھد :زمانی که دختران آموزش بھداشتی و موضواعات اجتماعی را فرا می گيرند ،نه تنھا زود ازدواج نمی کنند بلکه بر دوستانشان ھم فشار بازدارنده ای وارد می کنند که اثر مثبتی ھم دارد. "برنامه آموزشی ملی" ھمچون پتانسيل عظيم و دست نخورده ای برای کودکان دبستانی است ،که ٩٥درصد کودکان دختر و پسر در آن ثبت نام کرده اند و به زودی ١٠٠درصد خواھد شد ،بدين معنی
است که ھر بچه ای می تواند به مطالبی دست يابد که فعالين حقوق کودک قصد دارند در ھمه مدارس کشور به کودکان بياموزند .ھمچنين کودکانی که به علت فقر به حاشيه رانده شده اند يا از طبقات فرودست جامعه می باشند و به مدرسه دسترسی ندارند بيشتر در معرض آسيب ھستند و فرصت خوبی خواھد بود که بزرگسا—ن را مجبور به تصميم گيری ھمراه با آگاھی در مورد آينده کودکانشان بکنند. دومايا خوشبختانه ھنوز در مدرسه است اما نميداند برای چه مدتی می تواند آنجا باشد. ھنگامی که او تصميم داشت ازدواج کند والدينش از او حمايتی نکردند در نتيجه او
يکبار فرار کرد و آنھا مجبور شدند با ازدواج او موافقت کنند .در حال حاضر او در خانه پدر شوھرش زندگی می کند، جايی که کار سخت و طاقت فرسای خانگی زمان کمی برای تحصيل برايش باقی ميگذارد .او می گويد که از خانواده جديدش راضی است اما چنين به نظر می رسد که " :اگر من آگاھی و اطYعاتم در حد با—تری بود و چيزی را که ا—ن ياد گرفتم در زمان قبل از ازدواجم می دانستم ،ھرگز ازدواج نمی کردم". منبع: http://www.theguardian.com Gardian Professional, Monday
ا:Zاﯾ^ 9ﯿ6Xاد 7در اﯾ8ان مينو فتاحی؛ فقط کافی است دو خبر را باھم مقايسه کنيم :تا نگاه جمھوری اسYمی در امر آموزش خود را نشان بدھد. -١تغيير کاربری مدارسی که در مناطق مناسب تجاری واقع شده اند به پاساژو اماکن تجاری )علی اصغر فانی وزير آموزش وپرورش ) ٢٨فروردين (١٣٩٣ -٢وجود بيش از ده ميليون بيسواد در کشور .معاون آموزشی سازمان نھضت سواد آموزی ) ٢٥فروردين (١٣٩٣ وقاحت اين رژيم ضد بشر بحدی است که عYوه براينکه تYشی برای بھتر شدن وضعييت آموزشی کودکان نمی کند ھمان حداقلھا را نيز از زير پايشان ميکشد. سود آوری و روحيه کاسب کارانه برای حکومت اسYمی اولين حرف را ميزند.
معامله گری در ھمه جا خودش را نشان ميدھد از فروش مدارس تا جان آدمھا .اما تعريف استانداردھای آموزشی عاليجنابان چيست؟ به گفته معاون نھضت سواد آموزی داشتن مدرک ابتدايی از اولويت ھای آموزشی است! مسلما ميليونھا بيسواد بازماندگان رژيم سابق نيستند. کودکانی که طی سالھای حکومت جمھوری اسYمی بدنيا آمده اند حال تبديل به بزرگسا—نی شده اند که حتی سواد خواندن و نوشتن ھم ندارند .در اين سالھا دانش آموزان به اشکال مختلفی مجبور به ترک تحصيل شده اند ،ازبيکاری پدران، از دست دادن سرپرست خانواده ،نداشتن انگيزه برای ادامه تحصيل ،دوری راه، تبعيض جنسيتی و ازدواج زير سن، محدود کردن مدارس شبانه روزی روستايی ،گرانی و تورم و با— رفتن ھزينه ھای سرسام آور تحصيل ،اجبار در
يادگيری مسائل ايدئولوژی ،سخت گيريھای مذھبی مانند اجبار در نماز و روزه ،نداشتن مدارک ھويتی واقامتی، اخراج ،مشکYت روحی و روانی، معلوليتھا و ...ا—ن ھم به بھانه گسترش فضای آموزشی ضربه ديگری به روند آموزش و رشد دانش آموزان در ابعاد وسيع ميزنند ھر حرکت اين حکومت صرفا در جھت تحکيم پايه ھای خودش است و به ھر شکل وقيمتی که ميتواند به ثروت اندوزی خودش می انديشد تا بتواند خرج وزارت اطYعات ،استخدام صدھا ھزارآخوند و طلبه در آموزش و پرورش ،سرکوب مردم و دزديھای ميلياردی اوباش اسYمی را تامين کند. يک روز از پول دارو و درمان بچه ھای سرطانی ميزند روز ديگرمدارس را ميفروشد .واقعا ننگ براين حکومت.
شماره ١١٤
١٩
فعالين کوچک اول مه ِ لي Wيوسفی روزی از روزھا ،اول می ،نزديکی ھای ظھر ،موقعی که ديگر جماعت توی ميدان پخش و پ Yشده بودند .پرچم ھا و پYکاردھا يواش يواش سرشان چپ و راست ميرفت و بعد دراز کش ميافتند روی زمين .ھرکسی يک گوشه ولو شده بود و داشت خستگی در ميکرد و عده ای ھنوز عرق ريزان و پرھيجان مشغول رقصيدن و آواز خواندن بودند .روی يک نرده پت و پھن نشسته بوديم و يکی از سر کم آشناھای چپ تندرو داشت ِ تحرکی مردم غرغر ميکرد و من ھمان طور که با دوربين عکاسيم ور ميرفتم ،ھر از گاھی ميپريدم وسط حرفش و سربه سرش ميگذاشتم .انگار ناراحت بود که چرا آخرش به خشونت و مصيبت کشيده نشده است .ـ اينکه روز اول می نشد! اين کارناواله! آخر سر از گرما کYفه شد و بدو رفت دنبال آب . کمی بعد سروکله ی پسرک جوانی با يک خورجين قرمز که کلی برگه توش ريخته بود ،پيدا شد .ظاھرا داشت امضا جمع ميکرد .تا چشمش خورد به من از —ی برگه ھا يکی را بيرون کشيد و دستش را به طرف من دراز کرد .يک تک سرفه ای کرد و خواست توضيحاتی بدھد .اما نتوانست ،چون که يک صدای نازک و رسا گفت :منم امضا ميکنم! پسرک ھاج و واج دوربرشو نگاه کرد. ھر دومان يک دختر ريزه ميزه ای را با
يک دسته گل بزرگ و قرمز زير بغل ديديم که خيلی جدی به ما نزديک شد و پرسيد :خب کجا را امضا کنم ؟ پسرک در حالی که داشت خنده اش را کنترل ميکرد ،گفت اين يک اعYميه در مورد اتحاد با کارگران در روز ...دختر ريزه ميزه با کلی ناز و ادا گفت :نه به درد من نميخوره! من که کارگر نيستم! کارگر خودتی! پسر که چشمھايش گرد شده بود با لبخند پرسيد :پس چی ھستی؟ دوباره با کلی اطوار گفت :گل فروش ،مگه نميبينی؟ تازه مدرسه ھم ميرم .تو چی؟ مدرسه رفتی؟ يا کارگری!؟ اين بار پسر روی دو زانو خم شد و
سرش را پايين آورد ،شروع کرد توضيح دادن به دخترک .يک مدتی ھمينطور درمورد کارگر ،کودک خيابانی و حق و حقوق ،تحصيل رايگان باھم حرف زدند. در آخر دخترک ريزه ميزه آھی کشيد و گفت :خيلی خوب ،پس من امضا ميکنم و به حقم ميرسم! سپس در حالی که من و پسر جوان گردن کشيده بوديم و برگه را نگاه ميکرديم ،اول چند تا نقاشی اجق وجق کشيد و بعد امضا کرد .خودکار را که به پسر پس ميداد ،لبخندی موذيانه صورتش را پر کرد و گفت حا— نوبت تو
(*د('ن !"#!$# ھستش ،پسر گفت خوب؟ چکار کنم؟ دخترک جواب داد :گل بخر! زود باش! بايد برم .درحالی که از کلک دخترک زده بودم زير خنده ،چند تا بچه قد و نيم قد ديگر ھم سررسيدند .پرسيدم :شما ھم ميخواھيد امضا کنيد؟ يکيشان جواب داد: نه بابا! اين روزنامه ھا روی دستمان مانده ،بايد زودتر پخش کنيم .گفتم : شماھم ھر روز کار ميکنيد؟ چه کسی اين ھا را به شما داده؟ ھمان بچه بادی به غبغب انداخت و جواب داد :نه ،فعال سياسی ھستيم! مامان باباھامان برای اول می آمدند ،ما ھم اصرار کرديم که بايد بياييم .اون وقت ايناھا را دادند ما پخش کنيم .ديدم کلی مجله ی محيط زيست توی دستشان است. آشنا تندرويمان که به دنبال آب رفته بود با دو سه شيشه سر رسيد .با تعجب به من و بچه ھا نگاھی کرد و گفت :تو ھرجا مينشينی ،بايد يک عده بچه يا گربه دوربرت جمع کنی؟ خنديدم و جوابش را ندادم .حواسم پرت قيل و قال بچه ھای دست فروشی شده بود که جلوی گارد پليس قر ميدادند و مسخره بازی در مياورند .آن طرف تر ،مرد جوانی از اعضای يک حزب به دنبال پسرک وروجکی می دويد که از سر شيطنت پرچم قرمزی را از روی زمين کش رفته بود . کمی بعد انگار خستگی ھمه در رفته بود و بعضی ھا خواندن بيانه ھايی را از سر گرفتند .سروصدای کودکان رفته رفته ميان بلندگوھای معترض کمرنگ شد. چيزی به پايان روز نمانده بود .نوبت بزرگترھا بود که دوباره فريادی سر بدھند .برای کودکان کارگر ،برای کودکان بی پناه ،برای کودکان کار ،برای کودکان جنگ . . . به اميد دنيايی پر ازصلح و آرامش برای ھمه.
شماره ١١٤
٢٠
هﯿ!! پسرھا ھم فرياد نمیزنند . . . . . .ھر بار در مھمانیھا حضور داشت و با پدرم برنامه سفر میريخت و با لبخندی چندشآور میگفت 'ديگه مرد شده و بايد با من بيايد شکار' ...وقتی مرد خوشحال شدم .ھنوز ھم نتوانستهام به پدرم بگويم که دوست صميمیاش مرا اذيت کرده است". اسماعيل که وارد دھه ٣٠زندگی خود شده ،با اشاره به اينکه حتی يادآوری اين خاطره ھم برايش آزار دھنده است، میگويد" :من ھنوز ازدواج نکردهام ،به اين دليل که نمیخواھم پدر فرزندی باشم که شايد روزی در جايی ھمان بYيی که سر من آمد ،سر او ھم بيايد". کتايون خوشابی ،روانپزشک کودکان در ايران ،با اشاره به اينکه طبق آمار جھانی ،قربانيان اکثر سوءاستفادهھای جنسی دختران ھستند ،گفته که در ايران به نظر میرسد "پسران بيشتر از دختران مورد سوء استفاده جنسی قرار می گيرند و دليل آن را می توان قيدھا و محدوديتھا و مراقبتھايی دانست که خانوادهھا بيشتر برای دختران قائل ھستند و پسرھا به دليل آزادی عمل بيشتری که دارند و نظارت کمی که والدين روی رفت و آمد آنھا اعمال می کنند بيشتر مورد آزار جنسی افراد غريبه قرار می گيرند". تعريف آزار جنسی کودکان آزار جنسی ممکن است تماسی يا غير تماسی باشد. افرادی که مرتکب آزار جنسی از نوع تماسی می شوند معمو— بدن و اندام تناسلی کودک را به قصد تحريک جنسی خود لمس يا دستمالی می کنند. در آزار جنسی غير تماسی فرد آزار
دھنده آلت خود را يا تصاوير پورنو را نشان کودک میدھد ،يا ماجراھا و داستانھای شھوانی برای او تعريف میکند و از ديدن آثار ترس و اضطراب در چھره او لذت میبرد. در حضور کودک دست به استمنا ميزنند و در مواردی شديدتر با کودک رابطه جنسی کامل برقرار می کنند. فرد مھاجم حتی ممکن است اعمال جنسی انجام ندھد و فقط کاری کند که باعث آزار کودک شود .مانند داغ کردن اندام تناسلی کودک .به گفته مددکاران اجتماعی وجود اين مسئله در فرھنگ عامه به معنی پذيرش چنين مسئلهای در ھمه سطوح جامعه نيست ،اما تابو بودن صحبت کردن در خصوص اين موضوع سبب شده اين مسئله به شکل يک موضوع زيرپوستی در سطح کشور وجود داشته باشد. به اعتقاد فعا—ن حوزه کودک ،امنيت جنسی پسر بچهھا موضوع کم اھميت تری از موضوع امنيت جنسی دختران تلقی می شود و والدين به اينکه پسرشان شب را مث Yدر خانه دوستی سپری کند کمتر حساسيت نشان می دھند تا اينکه دخترشان بخواھد چنين کاری کند .در سالھای اخير اين نوع نگاه کمی تغيير کرده و حساسيت والدين در مورد امنيت پسران ھم افزايش يافته است. اسماعيل احمدی مقدم ،فرمانده کل پليس ايران در سال ٩١در گفتگو با روزنامه قانون اعYم کرد که "در ٩٠٠پرونده ثبت شده از تجاوز در سال ١٣٩٠حدود ۴٠درصد آمار تجاوز مربوط به زنان و ۶٠درصد آن مربوط به مردان بوده که بيشتر عليه افراد زير ١۵سال صورت گرفته است". رضا در دوران دبستان و راھنمايی از
(*د('ن !"#!$# مدرسه تا خانه سوار مينیبوس میشد ،او که در حال حاضر ٣۵ساله است، می گويد" :سوار مينیبوس می شدم، احساس میکردم ،آقايی به شکل عجيبی به من چسبيده ،يا در يک لحظه دست مردی را بين پاھايم میديدم ،میترسيدم، جرات نمیکردم به خانواده چيزی بگويم، از ترس مدتی سوار مينیبوس نمیشدم و تا خانه پياده میرفتم ،ھر روز ھم پدر و مادرم به شدت مرا دعوا میکردند که برای چی اينقدر دير به خانه میرسم ،اما میترسيدم که بگويم چه اتفاقی می افتد". منصوره مقاره عابد ،رئيس انجمن ايرانی مطالعات زنان در اين مورد گفته است: "به کودکان اجازه داده نمی شود که بتوانند درباره اينکه مورد سوء استفاده قرار گرفته اند صحبت کنند و بزرگسا—ن نيز نمی توانند از احتمال خطر بروز خشونت جنسی در خانه حرف بزنند و حتی نمی دانند در صورت مشھود شدن اتفاق چگونه بايد برخورد کنند". ھمچنين آرش اکمل ،متخصص روان شناسی نوشته که بسياری از بيماران او در آمريکا ايرانيانی ھستند که در دوران کودکی توسط يکی از اعضای خانواده مورد آزار جنسی قرار گرفته اند و امکان صحبت کردن در مورد آن را نداشتند. به گفته آقای اکمل ،بسياری به دليل کمبود آموزش و آگاھی فکر میکنند اتفاقاتی که برای کودکان در دوران کودکی روی میدھد به سرعت فراموش میشود درحاليکه اين طور نيست. از سوی ديگر به اعتقاد برخی از مشاوران امور کودک ،وقتی دختر بچهای حاضر میشود در مورد آزار جنسی صحبت کند ،به او به چشم يک قھرمان نگاه میشود ،اما با توجه به فرھنگ مردسا—ری حاکم بر ايران ،اگر پسر بچهای در اين مورد صحبت کند ،نگاه ترحم آميز ھمراه با کنايهھای مختلف را بايد تحمل کند يکی از راھھا برای مقابله با اين پديده آموزش است.
(*د('ن !"#!$#
شماره ١١٤
٢١
$6ج 4ﯿ2د و */0ق )*د)(ن مينو فتاحی؛ بيشتر از يک ماه از لحظه تحويل سال نو ميگذرد .امسال در برج ميYد مراسم سال نو با حضور تعدادی از ھنرمندان، ورزشکاران ،معلولين و حدود ٣٠٠ کودک ايتام برگزار شد .مراسم دعای سال نو برای کودکان وارتباط مستقيم با حرم رضوی وايجاد فضای تبليغی مذھبی انجام شد .در اخبار کميته امداد بھزيستی و سايرسايتھا تقريبا خبر را يک جور ميبينی بدون توضيح اضافه اينکه تعدادی کودک چند ساعتی در برج ميYد در ميان ازدحام جمعييت و مقابل دوربين و چاپلوسی و تملق مجريان و مسولين سرگرم بوده و ھدايايی ھم دريافت کرده اند. شايد در ذھن و روان آنھا خاطراتی نقش ببندد و سوژه ھايی برای تعريف نزد دوستانشان داشته باشند. برج ميYدی که با کنسرتھا ،رستورانھا و بستنی ھای با—ی ١٠٠ھزار تومان
معروف است .اما مثل ھميشه جمھوری اسYمی از اين نمايش قصد وھدفی دارد نشان دادن بيماران وکودکان ،برای دريافت کمک مالی و جذب افراد خير ھمانطور که در اين نمايش و برنامه ھای ساعات اول عيد در تلويزيون پخش شد، نگاه مرد سا—رانه حکومت در اين قضيه و تحقير کودکان است اينکه بچه ھا پدر و سرپرست خانواده ندارند ،نيازمند ترحم ھستند .آنھا را در زير نور دوربينھا نشان ميدھند و کاسه گداييشان را بطرف مردم ميگيرند وضع بد مالی کودکان نه بخاطر پدر نداشتنشان بلکه بخاطر خود حکومت است. درست است که اين کودکان پدر ندارند اما وظيفه تامين مسکن ،بھداشت تغذيه، تفريح و تحصيل آنھا دقيقا بعھده دولت است. آيا واقعا اگر پدرانشان بودند با اين وضعييت معيشتی معجزه ميکردند؟ يا مثل ميليونھا کودک ديگر شب عيد در حسرت لباس ،مسافرت وعيدی و . . .
89 ?;`(Zد_* و Hزاد_* شعری از معلم زندانی رسول بداغی فاصله بردگی و آزادگی دلم گروگان کودکی است بس بی گناه مادری بی کس و کار از اين پس ،تنھا انديشمندی ،سر به دار است ،سحر . . . کجاست روياھای کودک او؟ ميان ھمھمه کودکان شھربازی؟ يا غوغای مھمانيھای ھزار فاميل؟ در گھوراه خوشبختی ھای باد آورده يا
مست خنده قلقلک ھای پدر؟ * * * نه ،نه ،ھيچکدام پشت ديوار پيچ در پيچ زندان ، در خيا—ت وھم آلود سياست ، زندان و مرگ و شکيبايی، در پای ديوار چشم انتظاری درتماشای اينھمه سنگدلی در رويای واپسين بوسه ھای پدر به دنبال معنای اشک پنھان مادر * * * سراغ خدا را از که بايد گرفت؟ گلوله ھای سربی؟ چوبه ھای دار؟
بودند و چيزی که از پدرشان ميشنيدند، غم و اندوه نداری بود. حکومت برای پنھان کردن بی مسئوليتی، بيکفايتی و بی توجھی خودش ،بی پدری بچه ھا را عامل فقر و نداری آنھا معرفی ميکند .اما جالب است ھمزمان پدرانی ھم که زنده ھستند و دغدغه تامين زندگی بھتر برای فرزندان خود و ديگر بچه ھا را دارند در زندان به باد کتک وشکنجه ميگيرند .مانند بھنام ابراھيم زاده فعال حقوق کودک و ساير زندانيان. حال بعد از يک ماه دلم ميخواھد بدانم در اين شو و نمايش که کودکان را تحقير کردند برای حداقل ھمان تعداد محدود کودک چه کردند؟ آيا مشکل مسکن و حمايت مالی و درمان بھداشت و چيزھای ديگرشان حل شد؟ يا از خيرين وعدھای پولی گرفته شد؟ به ھرحال برای خيرين ھم بد نميشود تخفيفھای مالياتی شوخی نيست. اما دو طرف ھر قصد و نيتی داريد ،لطفا کودکان را ببازی نگيريد. يا ديوارھای ھزار پستوی زندان؟ گلبانگ مسجدھای شھر؟ —بYی کتاب ھوسناک قانون، يا مردمان سر در گريبان بی درد؟ * * * کدام اسباب بازی؟ کدامين بوسه ھا؟ کدامين خاطرات؟ تلخي حکم بيدادگران را از خاطرش خواھد زدود؟ * * * پدر آنجاست ھنوز! پايش چرا يک وجبی، با زمين فاصله دارد؟ مادرش با گريه گفت! اين است فاصله بردگی و آزادگی،
شماره ١١٤
٢٢
_8دHور 7و <bGﯿa
dﯿ Mﯾ*c06 رييس شورای فرھنگی اجتماعی زنان، خواستار بارداری زنان ١٥ساله شد. فارس نيوز :کبری خزعلی تاکيد کرد که سن باروری زنان از ١٥تا ٤٩سال است که به اشتباه از ٢٠تا ٣٥سال گفته می شود .به گفته ی وی مسئولين برای افزايش جمعيت در حال فرصت سوزی ھستند. وی بيماری ايدز را مشکل ايرانيان ندانست و با ر ّد روش سزارين ،بر زايمان طبيعی زنان تاکيد کرد. تولد ٢۶نوزاد از مادران زير ١۵سال در کرمانشاه در ده ماھه نخست امسال احمد جودی مديرکل ثبت احوال استان کرمانشاه ضمن بيان اين مطلب گفت :از اين تعداد نوزاد ١۴ ،نفر پسر و ١٢نفر دختر بودهاند. با— بردن سن ازدواج زنان در قوانين ايران يکی از خواستهھای فعا—ن حقوق زنان در اين کشور است. شماری از مقامات ايران ازدواج زودھنگام دختران را راھی برای جلوگيری از "فساد" میدانند. اين در حالی است که بنا به آمار ارائه شده از سوی صندوق حمايت از کودکان
سازمان ملل متحد )يونيسف( ،عوارض ناشی از بارداری و زايمان يکی از مھمترين علل مرگ دختران در سنين ١۵ تا ١٩سال در سطح جھان است و سا—نه منجر به ٧٠ھزار مرگ میشود. بنا به اين گزارش ،نوزادان مادران کمتر از ١٨سال نيز ۶٠درصد بيشتر از ساير نوزدان با خطر مرگ و بيماری روبرو ھستند. به گفته مرکز آمار ايران ،سيستان و بلوچستان ،بيشترين زنان ازدواج کرده زير ١۵سال را دارد.
فيلم چھارده ميليون فرياد عليه ازدواج دختر بچه ھا اين فيلم چھار دقيقه ای که زشتی بی حد و خارج از تصور پديده ازدواج دختران کوچک را به تصوير می کشد١٤" ، ميليون فرياد در ھر سال" نام دارد. فريادھايی که ھيچکس نمی شنود. فريادھايی که می گويند دختران کوچک زن نيستند. ١٤ميليون دختر بچه در ھر سال در دنيا به اجبار ازدواج می کنند. "ليزا آزولو" تھيه کننده فرانسوی اين فيلم می گويد :اين فيلم فرياد من است بر من، چرا که اين دخترکان ما را وادار به شنيدن می کنند ،برای اينکه عادی جلوه دادن اين پديده را خدشه دار کنيم .تصاوير فريادھای خود را بر روی اينستاگرام به
(*د('ن !"#!$#
آدرس انتھای خبر بفرستيد .سال گذشته چھل ھزار دختر نا بالغ در ايران به اجبار ازدواج کردند. www.facebook.com/14millionsc reams §يحه ازدواج کودکان درسن ٩سالگی در عراق به مجلس رفت اين —يحه ،معروف به قانون خانواده جعفری ،برگرفته از اسم محمد جعفر صادق ،تجاوز شوھران را قانونی میکند و مردان را قيم زنان میسازد .ھمچنين در صورت طYق ،به مردان خود به خود حق حضانت کودکان با—ی ٢سال داده میشود. به گفته مقامات— ،يحهای که به مجلس عراق رفته است تا ازدواج کودکان در سن ٩سالگی را قانونی کند و حقوق زنان در سرپرستی کودکان ،طYق و ارث را محدود سازد ،حرکتی سياسی است تا ھويت اکثريت شيعه کشور را پيش از انتخابات ماه آينده تعريف کند. اين قانون که دو ھفته پيش توسط شورای وزاری عراق تصويب شد ،شش ھفته پيش از اولين انتخابات ملی از زمان عزيت نيروھای آمريکايی ،بحث گستردهای را در عراق دامن زده است. گروهھای حقوق بشری بينالمللی آن را عقبگردی فاجعه بار در وضعيت زنان توصيف کردهاند. اين —يحه ،معروف به قانون خانواده جعفری ،برگرفته از اسم محمد جعفر صادق ،تجاوز شوھران را قانونی میکند و مردان را قيم زنان میسازد .ھمچنين در صورت طYق ،به مردان خود به خود حق حضانت کودکان با—ی دو
٢٣ سال داده میشود .از ھمه مجادله برانگيزتر ،به دختران از سن ٩سالگی حق طYق داده میشود – مادهای که معنايش اين است که آنھا ابتدا بايد ازدواج کرده باشند .رھبران شيعی عراق – از جمله آيتﷲ سيستانی ،که اکثريت شيعيان کشور مقلد او ھستند – تا کنون در اين بحث نظری نداده است. يکی از سخنگويان وزارت دادگستری مدافعانه میگويد" :افرادی ھستند که با اين قانون مخالفند ،ما به آنھا اھميتی نمیدھيم؛ زيرا آنھا مخالف اسYماند. افرادی ھستند که فکر میکنند ما بايد قانون را اصYح کنيم )که قابل تفسير مذھبی باشد( ،اما برای بقيه اين يک کارزار انتخاباتی است و اھميتی نمیدھيم چه میگويند". "حــتـی اگــر ايــن قــانــون تصــويــب شــود، شيعيان حق انتخاب دارند .اين قانون فـقـط در مورد شيعيان اجرا میشود و آنھا حق دارند وقتی تصويب شد ،آن را اجرا کـنـنـد يا نکنند".صفيه السھيل ،يکی از ٨٢زن مجلس عـراق ،مـیگـويـد " :امـيـدوارم ايـن قانون در مجلس به رأی گـذاشـتـه شـود تـا تــوســط اکــثــريــت رد شــود" ".ايــن قــانــون توھينی است به زنان و به تمام عراقـیھـا. اين يک فاجعه است نه فـقـط بـرای زنـان، بلکه برای کودکان ھم .کودکـان نـبـايـد در چنين شرايط ناھنجاری قرار گـيـرنـد .ايـن نشــان مــیدھــد کــه مــا داريــم بــه عــقــب بازمیگرديم. معاون ديدهبان حقوق بشـر خـاورمـيـانـه و شــمــال آفــريــقــا ،جــو ســتــورک ،گــفــت: "تصويب قانون جعفری يک گام فاجعهبار و تــبــعـيــضآمــيـز بــرای زنــان و کــودکــان عراق است" تظاھرات عليه کاھش حداقل سن ازدواج دختران به ٩سال در عراق تاکنون دختران در عراق می توانستند تنھا در صورت "اضطرار" با حداقل سن ١٥سال ازدواج کنند ،اما اکنون قانونی
شماره ١١٤ مطرح شده که طبق آن سن ازدواج آنھا به ٩سال کاھش می يابد .حداقل سن ازدواج دختران در عراق ١٨سال است. شعيمه عبدل ستار ،يک نماينده زن پارلمان عراق از حزب شيعه "ال فضيلت" ،در موافقت با اين قانون گفته است که تظاھر کنندگان عليه آن نماينده ھمه مردم عراق نيستند. ديده بان حقوق بشر از دولت عراق خواسته است که قانون ارائه داده شده توسط اين دولت به پارلمان را پس بگيرد.
معترضان به کاھش سن ازدواج دختران
آمار کودکان کار ،رو به رشد است به گزارش عصردنا؛ "سيد علی فتح ميرمحمدی" مديرکل فرھنگی و اجتماعی استانداری کھگيلويه و بويراحمد ،در گفتگو با خبرنگاران در ياسوج گفت: متاسفانه آمار کودکان کار در کھگيلويه و بويراحمد رو به رشد است. وی با بيان اينکه ،ضعف مسائل فرھنگی فقر ،بيکاری و در برخی مواقع فشارھای والدين معتاد و يا متارکه از مھمترين عوامل کودکان کار در کھگيلويه و بويراحمد است ،اظھار داشت :ھيچگونه فضا و يا مکانی برای ساماندھی کودکان کار در استان وجود ندارد. ميرمحمدی ،تعداد کودکان کار در کھگيلويه و بويراحمد را نامعلوم دانست و خاطرنشان کرد :آماری از کودکان کار در اين استان وجود ندارد. وی گفت :کودکان کار بدون شک دچار تھديدات و آسيبھای اجتماعی می شوند.
(*د('ن !"#!$# شيوع بيسوادی در ميان کودکان ايرانی به گزارش ايرنا؛ علی باقرزاده رئيس سازمان نھضت سوادآموزی با استناد به آخرين سرشماری سال ٩٠در ايران گفت ٥٣» :دھم درصد کودکان ايرانی )گروه سنی ٦تا ٩سال( معادل ٢٣٦ ھزار نفر بیسواد ھستند و وضعيت سواد حدود ٣درصد آنھا نيز مشخص نيست«. »يکی از د—يل بیسوادی بیرغبتی مردم است که در اين ارتباط اصYح محتوای آموزشی و بازتأليف کتابھای درسی را در دستور کار قرار داده است«. ايران سومين کشور در جھان مين خنثی نشده است به نقل از بی بی سی :بر اساس اطYعات سازمان ملل ،ايران يکی از سه کشور اول دنياست که ميليون ھا مين خنثی نشده ھمچنان در خاک خود دارد که دولت عراق طی حمله خود به اين کشور طی ھشت سال ان را در مناطق جنگی به کار برده است .سا—نه صد ھا نفر که بخش اعظم انھا را کودکان تشکيل ميدھند ،جان و يا اعضای بدن خود را در ايران به خاطر انفجار از دست ميدھند .طبق برآوردھا استان کردستان بيشترين آمار قربانيان مين را دارد .تعداد قابل توجھی از شھروندان شھرستانھای سنندج، مريوان ،سقز ،بانه ،سروآباد و ديواندره در طول سالھای پس از جنگ ،جان خود را براثر مين گذاری ھا از دست داده و يا معلول شده اند مدارس تبديل به واحدھای تجاری و اداری می شوند ايسنا :وزير آموزش و پرورش از تغيير کاربری برخی از مدارس به واحدھای تجاری و اداری خبر داد. علیاصغر فانی در گردھمايی روسای ادارات حقوقی ،امYک و حمايت قضايی آموزش و پرورش سراسر
٢٤ کشور ،اظھار کرد :طبق احکام در بودجه ٩٣بعضی از مدارس که در موقعيت تجاری قرار دارند ،با تغيير کاربری قانونی به واحدھای اداری و تجاری تبديل میشوند. وی ادامه داد :اين طرح در قالب —يحه در مجلس شورای اسYمی تصويب شده است و وزارت آموزش و پرورش از طريق قانونی و با ھمکاری بخشھای حقوقی اختيار اين تغيير کاربری را دارد. وزير آموزش و پرورش با اشاره به اينکه اجرای اين طرح سبب ايجاد يک سرمايهگذاری در آموزش و پرورش است ،تاکيد کرد :درآمد حاصل از فروش اين امYک صرف فضاسازی آموزشی شود و تحت ھيچ شرايطی صرف ھزينهھای جاری نشود. الزامی شدن زنگ اذان و نماز در مدارس روزنامه آرمان :حميدرضا کفاش معاون پرورشی و فرھنگی آموزش و پرورش الزامی شدن زنگ اذان و نماز را از مھمترين برنامهھايش در سال ٩٣اعYم کرد، . وی با بيان اينکه »زنگ اذان و نماز« الزامی است و بخشنامه آن نيز به ھمه مدارس سراسر کشور اعYم شده است، کفاش ،درباره برنامه جديد آموزش و پرورش برای مدارس قرآنی نيز گفت: مدارس قرآنی ھمچنان به قوت خود باقی است. مردی ٣٠ساله دو پسر يکساله خود را در کف يکی از اتاقھای منزل مسکونیاش در شھرستان شادگان زنده بهگور کرد. به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا ،روز گذشته ٢٣فروردين ماه سال جاری زنی حدوداً ٢٠ساله به پاسگاه انتظامی »خنافره« در شھرستان شادگان خوزستان مراجعه کرد و از زنده بگور
شماره ١١٤ شدن دوقلوھای خود خبر داد. اين زن جوان با پاھای برھنه و فرياد زنان وارد پاسگاه انتظامی پليس میشود و اطYع میدھد ھمسرش »ط .ش«، لحظاتی قبل دو پسر يک سالهشان به نام »سيف« و »ليث« را زنده به گور کرده است. در بازرسیھا مشخص میشود مرد قاتل، دو فرزند خردسال خود را در کف يکی از اتاقھای منزل مسکونی اش دفن کرده است. فرد متھم ،دليل قتل فرزندانش را اختYف خانوادگی اعYم کرده و اقرار کرده که قصد کشتن ھمسرش را نيز داشته است. اعدام سه نوجوان در بندر عباس سه نوجوان در بندرعباس اعدام شدند. فعالين حقوق بشر و دموکراسی در ايران اعدام ھای جمعی زندانيان که ٣تن از آنھا ھنگام بازداشت زير ١٨سال سن داشتند را به عنوان جنايت عليه بشريت محکوم می کند و از کميسر عالی حقوق بشر و ساير مراجع بين المللی برای پايان دادان به موج جديد اعدام ھا در ايران خواستار ارجاع پرونده جنايت عليه بشريت رژيم ولی فقيه آخوند علی خامنه ای و ساير آخوندھای ھمدست وی به دادگاه بين المللی کيفری است. . بازداشت کودکان به د§يل مھاجرتی و پناھجويی در بريتانيا يک سازمان خيريه کودکان در بريتانيا مدارکی منتشر کرده است که نشان میدھد ھر سال صدھا کودک در بنادر و فرودگاهھای اين کشور توسط ماموران اداره مھاجرت بازداشت می شوند. امسال در فاصله ماهھای مه تا اوت )در مدت چھار ماه( نزديک به ٧٠٠نفر که زير ١٨سال داشتهاند ،بازداشت شدهاند و در مدتی که بررسیھای مربوط به اقامت
(*د('ن !"#!$# آنھا در بريتانيا انجام میشد ،برای ساعتھا در بازداشت به سر بردهاند. گفته شده است که يک چھارم اين افراد، تنھا بودهاند و کسی آنھا را ھمراھی نمیکرده است. اين کودکان برای ساعات طو—نی در شرايط نامناسبی نگھداری میشوند و با افرادی سر و کار دارند که اطYعات و تجربه چندانی برای برخورد مناسب با کودکان ندارند. عليرغم اينکه دولت بريتانيا در سال ٢٠١٠ميYدی اعYم کرد که به بازداشت کودکان به د—يل مھاجرتی و نگھداری آنھا در مراکز ويژه مھاجران پايان میدھد ،ولی در فاصله ماه مه تا پايان ماه اوت سال ٢٠١١ميYدی ۶٩٧ ،کودک در مبادی ورودی لندن و بنادر جنوب شرقی بريتانيا بازداشت شدهاند. با در نظر داشتن ميزان بازداشت کودکان در مدت چھار ماه ،احتما— در طول يک سال ،تقريبا ٢ھزار کودک در مبادی ورودی بريتانيا در شرايط نامناسبی بازداشت میشوند. وزارت کشور بريتانيا اطYعات چندانی را درباره مدت يا د—يل بازداشت و نيز سن اين کودکان ثبت نکرده است. تعداد زياد کودکانی که در جنوب شرق کشور بازداشت میشوند ،وحشتناک است .به ويژه آن که به نظر میرسد اين اتفاق ،بدون نظارت مناسب مقامات مرکزی وزارت کشور انجام میشود. حمله نيروھای نظامی بوکوحرام به يک مدرسه دخترانه در نيجريه در حمله شبه نظاميان اسYمگرای بوکو حرام) ،مدرسه حرام( به يک مدرسه شبانه روزی در شمال شرقی نيجريه تعدادی دانش آموز ربوده شدند. خبرگزاری فرانسه از امانوئل سم يکی از مقامات آموزش پرورش محلی نقل کرده که "مردان مسلح با کاروانی از خودرو با خشونت به مدرسه ھجوم برده و تعداد زيادی دختر دانش آموز را ربوده اند. تعدادی از دختران توانستند از دست نيروھای بوکو حرام بگريزند.
شماره ١١٤
٢٥
6\"0ز6fم و <(bه8ات @;65 ?G./ ?gد(5ن 8XYدر )("dH !;5 8,ن دو سال بعد از تصميم دادگاھی در شھر کلن آلمان مبنی بر ممنوعيت ختنه کودکان پسر و اتفاقات بعد از آن ،کلن ميزبان کارشناسان و فعالين عليه ختنه کودکان پسر خواھد بود
روز ٧ماه مه ٢٠١٢يک دادگاه در شھر کلن اعYم کرد که ختنه کودکان پسر اگر دليل پزشکی نداشته باشد ،تعرض به جسم کودکی است که نميتواند در مورد خود تصميم بگيرد .اين يک جرم است و بايد ختنه کودکان پسر بدون دليل پزشکی مجازات بشود. برای اولين بار يک دادگاه در آلمان اعYم ميکند که پسران نيز حق دارند در مورد جسم خود و عدم تعرض به جسمشان تصميم بگيرند .پارلمان آلمان در تاريخ ١٢دسامبر ٢٠١٢اين تصميم دادگاه در کلن را وتو کرد و يک تصميم ديگر گرفت .پارلمان اعYم کرد که: ختنه کودکان پسر قانونی است و اين قطع بخشی ازا ندام جنسی مردان را يک نمونه از تربيت کودک نام نھاد. آلمان و اروپا و به نوعی دنيا ،يکبار ديگر بدليل اين اتفاقات و عکس العمل سازمانھای مدافع حقوق کودک ،پزشکان، روانپزشکان و مخالفين ختنه کودکان پسر و دختر ،توجه شان به اين موضوع جلب شد و فعاليتھای گسترده ای در دنيا شکل گرفت. چون شھر کلن ،مرکز توجه به اين موضوع بود ،امسال در دومين سالگرد اعYم ممنوعيت از سوی دادگاھی در کلن آلمان ،بيش از ٢٢سازمان عليه ختنه کودکان از آلمان و اروپا و ھمچنين کانادا
و امريکا يک مجموعه برنامه را سازمان داده اند. سازمان اکس مسلم يکی از اين فراخوان دھندگان است .از ھمگان دعوت ميکنيم در اين برنامه ھای جالب حضور بھم رسانند. سمپوزيوم عليه ختنه کودکان پسر با حضور پزشکان ،روانپزشکان و حقوقدانان روز ۶ماه مه از ساعت ده و نيم صبح تا پنج و نيم بعد از ظھر در دانشگاه کلن يک سمپوزيوم با حضور کارشناسان در مورد ختنه کودکان پسر برگزار ميشود. موضوع سمپوزيوم: حق کودک بر جسم خود ،آزادی مذھب و حق تصميم گيری فرد بر سکسواليته از تئوری تا عمل. در اين جلسه ابتدا شھردار کلن يک خوشامد گويی کوتاه خواھد داشت .سپس سخنرانيھا شروع ميشود. سخنرانان: دکتر يورگ فگرت مسئول بخش کودکان دانشگاه اولم مسئول جامعه آلمان برای روانشناسی و روانپزشکی کودکان دکتر ماکسيميليان اشته ھر :پروفسور مسئول بخش جراحی کودکان در نورنبرگ مسئول گروه کاری جراحی کودکان در آلمان. پروفسور دکتر ماتياس فرانک مسئول بخش روانپزشکی و روان درمانی در دانشگاه دوسلدرف معاون رييس روانپزشکی و روان درمانی. پروفسور دکتر توبه له وين دانشگاه مريلند از دانشگاه ھاروارد. ھانس يوآخيم لنس جامعه شناس از دانشگاه فرايبورگ از موسسه خشونت عليه مردان. دکتر يورگ شاينفلد استاد و مدرس در
(*د('ن !"#!$# مورد جرائم پزشکی. ميشاييل اينگبر حقوقدان دانشگاه ماربورگ و پاساو. دکتر جورمو سگه ل از دانشگاه وين و پاريس عضو جامعه فرھنگی يھودی در وين. تظاھرات در مرکز شھر کلن آلمان و سخنرانی مينا احدی در اين ميتينگ. ٦ماه مه ،ساعت ١١صبح ،مقابل دادگاه کلن ،خيابان لوکزامبورگ ١٠١ ميتينگ مرکزی در رونخالی پWتس ساعت دوازده و نيم شورای مرکزی اکس مسلم نھاد کودکان مقدمند
از صفحه فيسبوک کودکان مقدمند ديدن کنيد ،عضو اين صفحه بشويد و با آن ھمکاری کنيد .اخبار، مقا§ت ،عکس و ھر اطWعی از وضعيت کودکان را دراين صفحه منتشر کنيد )(Kodakan moghadamand
دبير نھاد کودکان مقدمند کريم شامحمدی
karimshamohammadi@yahoo.se
تماس با نھاد کودکان مقدمند
barnenforst@hotmail.com Tel: 0046-702468454 Fax: 0046-706199054 Address: Barnen Först Box 48 151 21 Södertälje Sweden سردبيرنشريه فارسى سيامک بھاری siabahari@yahoo.com نشريه فارسى ماھانه منتشر ميشود و در سايت كودكان مقدمند قابل دسترس است.
www.barnenforst.com
٢٦
شماره ١١٤
(*د('ن !"#!$#
خواستھای فوری جنبش دفاع از حقوق کودکان نھاد کودکان مقدمند به منظور تسھيل پيشروی و متشكل شqدن ھqرچqه بqيqشqتqر جqنqبqش دفqاع از حقوق کودکان و احقاق حقوق کودک مفاد زير را بعنوان خواستھای فوری و حداقل جنqبqش دفqاع از حقوق کودکان در ايران اعWم ميدارد: ١ــ تضمين و تامين امکانات رفاھی ،آموزشی ،بھداشتی و درمانی کودکان برابر آخرين استانداردھای جھانی بوسيله دولت .دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را ،در با—ترين سطح ممکن ،تضمين کند و کمک ھزينه ھای —زم و خدمات رايگان پزشکی و آموزشی و فرھنگی را مستقل از وضعيت خانوادگی کودکان و نوجوانان تامين کند. ٢ــ ايجاد مھد کودک ھای مجھز و مدرن به منظور برخورداری ھمه کودکان از يک محيط زنده و خYق تربيتی و اجتماعی ،مستقل از شرايط خانوداگی . ٣ــ تضمين حقوق برابر برای ھمه کودکان صرفنظر از محل تولد ،انتساب به مليت يا مذاھب مختلف .ممنوعيت ھرنوع تبعيض عليه کودکان دختر و پسر ،مھاجر و غير مھاجر و کودکانی که داخل يا خارج ازدواج بدنيا آمده باشند. ٤ــ ممنوعيت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان ٥ــ لغو کليه قوانين قصاص و اعدام درمورد کودکان ،ممنوعيت نگھداری کودکان در زندان .ايجاد مراکز بازآموزی با امکانات رفاھی ،آموزشی و پرورشی مدرن ھمراه با کمک ھای مؤثر پزشکی و روانپزشکی برای نوجوانان بزھکاربا ھدف بازگرداندن زندگی شايسته به آنان. ۶ــ ممنوعيت حجاب کودکان! ٧ــ کودک مذھب ندارد .کودکان بايد از ھر نوع دست اندازی مادی و معنوی مذاھب و نھادھای مذھبی مصون باشند .جلب افراد زير شانزده سال به فرقه ھای مذھبی و مراسم و اماکن مذھبی ممنوع است. ٨ــ ممنوعيت دخالت مذھب در آموزش و پرورش و لغو فوری تبعيض و تمايز در ھمه عرصه ھا و سطوح آموزشی ميان دختر و پسر .مختلط شدن مدارس در ھمه سطوح تحصيلی ٩ــ مقابله قاطع قانونی با استفاده جنسی از کودکان ،حتی تحت نام ازدواج ،جرم سنگين جنايی محسوب ميشود. رابطه جنسی افراد بزرگسال با افراد زير ١٨سال ،ولو با رضايت آنھا ،ممنوع است و جرم محسوب ميشود . ١٠ــ ممنوعيت ھر نوع آزار کودکان در خانواده ،مدارس و موسسات آموزشی و در سطح جامعه بطور کلی. ممنوعيت اکيد تنبيه بدنی .ممنوعيت فشار و آزار روانی و ارعاب کودکان. ١١ــ ممنوعيت بخدمت گرفتن کودکان در نھادھای نظامی ،انتظامی و امنيتی. اين مطالبات فوری جنبش انسانی دفاع از حقوق کودکان در ايران و خواستھای حداقل و عاجل برای رھانيدن کودکان از محروميت و بيحقوقی و دست درازی مذھب و مقابله با کودک آزاری سيستماتيک توسط جمھوری اسWمی است .نھاد "کودکان مقدمند" ھمه انسانھايی که قلبشان برای حقوق کودک ميطپد و کليه تشکلھا و نھادھای مدافع حقوق کودک را بمبارزه برای تحقق اين خواستھا فراميخواند.
برپايی يک دنيای بھتر برای کودکان ممکن است ،به نھاد کودکان مقدمند بپيونديد!