دموکراسی به عنوان یک ارزش جهان شمول
اندونزی غیبت بسیار محسوسی داشت؛ کسانی که دارایی خود را از دست دادند مرجعی برای شکایت نداشتند. افت تولیدات خالص ملی ،مث ً ال ،ده درصد ،ممکن است به نظر چندان زیاد نیاید بهخصوص اگر در دورهای اتفاق بیفتد که نرخ رشد در طول دهههای متمادی ساالنه از پنج تا ده درصد بوده است ،و در عین حال ،همان مقدار کاهش ،در صورتی که بار این بحران ،به طور گسترده تقسیم نشده باشد و فقط بر شانههای کسانی نظیر افراد بیکار و قشر بی بضاعت و افراد بیکار که از لحاظ موقعیت اقتصادی ضعیف اند و کمتر از دیگران توانایی از سر گذراندن چنین مشکالتی را دارند ،بیفتد ،میتواند در زندگی میلیونها نفر تأثیر مخرب و خانمان برانداز داشته باشد .تهی دستان اندونزی شاید در زمانی که اوضاع کشور روز به روز بهتر میشد غیبت دموکراسی را حس نکرده باشند، اما واقعیت آن بود که آنان در چالهای افتاده بودند و چون بحران اقتصادی گسترش پیدا کرد ،جز صدایی خفه و محو از ایشان به گوش کسی نرسید .وقتی نقش حمایتگر دموکراسی بیش از همیشه مورد نیاز است ،غیبتش بیش از همیشه به چشم میآید.
کاربردهای دموکراسی
تا اینجای این مقاله اجازه دادم موضوع به وسیلهی منتقدین دموکراسی تعیین شود ،به خصوص منتقدین اقتصادی .دوباره به این انتقادها برخواهم گشت و به ویژه به موضوع منتقدین فرهنگی دموکراسی خواهم پرداخت؛ اما االن وقت آن است که به تحلیلهای مثبت از آن چه دموکراسی قادر به انجام آن است بپردازم و ریشهی این ادعای خود را مبنی بر وجود «دموکراسی به مثابه یک ارزش جهانشمول» دنبال کنم. معنای دقیق دموکراسی چیست؟ دموکراسی رانمیبایست با حکومت اکثریت یکی بدانیم .دموکراسی تقاضاهای دشواری با خود دارد که رأی دادن و احترام به نتیجهی انتخابات از جدیترین و اصولیترین آنهاست ،و بالفاصله پس از آن ،ایجاد امکان مباحثات آزاد و پخش بدون سانسور اخبار و امکان نظردهی .حتی انتخابات نیز اگر در شرایطی صورت گیرد که رقبای انتخاباتی از امکانات مساوی برای عرضهی موضوعات مورد نظر خود بهره نداشته باشند ،یا اگر رأیدهندگان از آزادی دستیابی به اخبار محروم باشند و قادر نباشند نظرگاههای انتخاب شوندگان را در مقایسه با یکدیگر مالحظه کنند ،میتواند عمیقا فاسد باشد .دموکراسی سیستمی بسیار پرتوقع است؛ یک موقعیت مکانیکی نیست (مثل حکومت اکثریت) که در انزوا ب ه وجود بیاید.
22