به نام ايزد مهربان
شناسنامه: مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی (گفتگوي /40هرات) تاریخ برگزاری 25 :اسد 1388 سخنران ها: خانم ثریا پاکزاد رییس موسسه ندای زن خانم مسعوده کرخی استاد لیسه گوهرشاد و فعال حقوق اجتماعی خانم حسینه نیکزاد مسوول شبکه ی زنان در هرات خانم فاطمه جعفری نویسنده و صاحب نظر گفتگو گردان: خانم نیال اکبری شاعر و نویسنده همراه با سه مقاله ديگر در مورد كمپاين %50 گردآوری ،ویرایش و انتشار :بنیاد آرمان شهر چاپ اول :پاييز 1388 شماره گان1000 : طراحی و برگ آرایی :بنیاد آرمان شهر چاپ خانه :مطبعه مسلکی افغان حق چاپ محفوظ و مخصوص ناشر است استفاده و اقتباس از نوشته های این جزوه با ذکر منبع مجاز است. این جزوه رایگان نیست اما به منظور ترغیب به کتابخوانی در حال حاضر به طور رایگان در اختیار خواننده قرار گرفته است. نظرات مطرح شده در این جزوه الزاما خواست و مشی آرمان شهر نیست. آدرس :افغانستان ،کابل ،قلعه فتح اهلل ،سرک دوم ،خانه شماره 5 شماره های تماس0787195212 / 0775321697 : ایمیلarmanshahrfoundation@gmail.com :
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
گفتگوی 40در هرات مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
گفتگو گردان جلسه: به نمایندگی از بنیاد آرمان شهر شما را به چهلمین جلسه از سلسله جلسات «گفتگو :پلی میان نخبگان و شهروندان» خیر مقدم گفته و امید همراهی شما را تا آخیر برنامه داریم. خیلی جای تأسف است که ما امروز از کمپاین %50زنان صحبت می کنیم ولی خیلی از خانم ها حضور ندارند .از زمانی که این وضعیت را احساس کردم ،دچار غم بزرگتری شدم .ما پس چطور میآییم و روی پنجاه در صد از رأی خود نظر می دهیم و حرف می زنیم؟ کمپاین %50به ابتکار کمیته مشارکت سیاسی زنان، اتحادیه سراسری زنان افغانستان و بنیاد آرمان شهر از مدتی بدین سو آغاز به فعالیت کرده است .پروسه طوری است که امضای اشخاصی جمع آوری می شود که آن ها از انتخابات آینده حمایت
3
بنياد آرمان شهر
4
می کنند .و در همین کمپاین زنان خواسته ها و مطالباتی دارند از رییس جمهوری آینده که در هفت ماده خالصه شده است که من آن را به خوانش می گیرم: .1تالش در جهت دستیابی به صلح پایدار و عادالنه در کشور از طریق یافتن راه حل های مسالمت آمیز و پایان بخشیدن به راه حل های جنگجویانه و مذاکرات غیر شفاف با عاملین جنگ، سرکوب و جنایت. .2تامین امنیت اجتماعی زنان در عرصه های اشتغال ،ازدواج، دسترسی عادالنه به سیستم قضایی. .3اعالم بسیج عمومی برای سوادآموزی زنان و دختران و تخصیص منابع مورد نیاز مالی و انسانی به این امر مهم. .4تالش در جهت رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و گنجاندن اصل برابری جنسی بدون قید و شرط در تمام قوانین. .5تالش در جهت ایجاد فرصت های سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی برابر میان زنان و مردان. .6تالش در جهت ایجاد فرصت های اشتغال و همیاری برای زنان سرپرست خانوار و معلولین و معیوبین. .7تالش در جهت بهبود دسترسی تمام زنان به امکانات بهداشتی و صحی با کیفیت. خانم مسعوده کرخی استاد لیسه گوهرشاد و فعال حقوق اجتماعی: به نام خداوند بخشاینده و مهربان ما زمانی که در انتخابات گذشته شرکت می کردیم ،فکر می کردیم پنج سال پس تر وضع ما بهتر و شرایط امنیتی ما به مراتب بهتر خواهد بود .اما با کمال تأسف آن طوری که ما انتظار داشتیم و فکر می کردیم؛ بر عکس آن شده.مسئله امنیت که در ابتدای خواسته های خواهران ما از رییس جمهوری آینده خواسته شده،
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
مسئله ی گفتگو با طالبان است.به نظر من زندگی بدون امنیت نا ممکن است .در عهد کنفسیوس در شهری زنی باالی قبر پسر خود می گریست و کسی که از آنجا می گذشت از آن زن علت گریستن اش را پرسید .گفت که در این شهر اژدهایی پیدا شده که افراد را می بلعد .وقتی از او پرسید که چرا از این شهر به جای دیگری نمی رود ،گفت چون این جا امنیت است نمیخواهم جای دیگری بروم.چون از زمانی که انسان ها از غارها بیرون شده اند و جامعه و اجتماع ساخته اند و در کنار هم زندگی کرده اند ،یکی از شرایط ا ساسی و اصلی زندگی امنیت بوده. با کمال تأسف امروز توجهی در این زمینه نشده و کار به جایی رسیده که امروز که دو هفته از آغاز دوباره مکاتب می گذرد ,ما در اکثریت مکاتب زنانه حد اکثر تا پانزده شاگرد داریم .و این به خاطر است که اکثر فامیل ها از وضع امنیتی فعلی هراس دارند و نمی گذارند فرزندان شان به مکاتب بروند .وقتی که در هم چنین شرایطی ما در چنین نا امنی زندگی کنیم ،خواهی یا نخواهی مستقیم ًا روی فعالیت ها زنان اثرات منفی خود را می گذارد و از این که دولت زعیم آینده ی ما با طالبان گفتگو کند ،ما مخالفتی نداریم .چون بدون صلح اص ً ال امکان ندارد ما زندگی داشته باشیم. ما هیچ حقی نداریم و نمی توانیم به حقوق اساسی خود برسیم. ما از رییس جمهوری آینده این خواست را داریم که بنشینند و به این مسئله رسیدگی کنند .چون این جنگ های پارتیزانی و چریکیهیچ نتیجه ای در بر ندارد ،به جز ویران کردن .ما سی سال را در جنگ گذرانده ایم .فرزندان زیادی را از دست داده ایم و ما هم به عنوان کسانی که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند بیشتر مصیبت ها روی ما می افتد ،چون ما هستیم که فرزندان خود را از دست می دهیم ،شوهران خود و برادران خود را از دست می دهیم .اگر ویرانی می شود و اگر هر مصیبتی می آید بیشتر ما زنان هستیم که متحمل این مصایب می شویم .ما
5
بنياد آرمان شهر
6
با گفتگو مخالفتی نداریم ،اما می خواهیم کاری نشود که با این گفتگو ها همین قدم های مثبتی که در حصه ی حقوق حقه ی زنان برداشته شده ،طوری معامله گری و سازش کاری در پشت پرده شود که ما خدای ناخواسته همین اندک موفقیت هایی را به دست آورده ایم هم از دست بدهیم .آن طوری که در قانون اساسی گفته شده همه اتباع کشور اعم از زن و مرد دارای حق مساوی اند ،ما به این نکته بسیار تأکید داریم. طی این هفت -هشت سال وعده های بسیاری برای ما داده شده. برای اولین بار در کنفرانس بن که دولت موقت شکل گرفت، کشور های جهان به منظور پشتیبانی از زنان افغانستان ،وزارت زنان را در تشکیل دولت جا دادند و کمک هایی هم که به دولت افغانستان می کردند ،به این شرط بود که به حقوق زنان رسیدگی شود .متأسفانه زعما و رهبران ما آن طوری که ادعا می شد و آن طوری که در قانون به ما وعده داده شد ،بیشتر محافظه کاری کردند .چنانچه ما هیچ وقتی ندیدیم که خانم رییس جمهوری ما در روز های ملی در کنار خود ایشان ظاهر شود .حتا در روز هشتم مارچ که روز همبستگی زنان جهان است ما خانم رییس جمهور را در کنار شان ندیدیم. این همه باعث این شده که ما زنان یک مقدار از لحاظ روحیه هم ضعیف شویم و از لحاظ حمایت دولت مردان خود هم .چنانچه ما اثرات آن را به چشم سر می بینیم .اگر ما پنج سال پیش چنین همایشی می داشتیم ،می توانستیم حدود یک هزار تا دو هزار زن را در کنار خود داشته باشیم .و امروز با کمال تأسف زن به چنان بی باوری و بی اعتمادی ای رسیده که فکر می کند این گفته ها اص ً ال جنبه ی عملی ندارد و همین باعث شده که امروز ی که ما از پنجاه فیصد جامعه صحبت می کنیم کمتر خواهران خود را در کنار خود داریم .پس ما به سمتی رفته ایم که گویا وعده هایی که به ما داده شده صرف شعار بوده و عملی در آن نبوده.
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
ما از زعما ،رهبران و شخص رییس جمهوری آینده می خواهیم آنطوری که در قانون اساسی به ما وعده داده شده ،واقع ًا و عم ً ال دست به کار شود .در کمپاین های انتخاباتی هم متأسفانه خانم هیچ یک از نامزدان در کنار شان نیست .زمانی این پنجاه فیصد زنان می تواند کار موثر و فعال داشته باشد که خانم های نامزدان دوشادوش شوهران شان در مبارزات انتخاباتی شرکت می کردند و ما فعالیتی از آن ها می دیدیم تا ما هم تقویه می شدیم. امروز کار به جایی رسیده که فکر می کنم حتا ما حضور 20 درصدی زنان را هم نداشته باشیم .که متأسفانه این بر می گردد به عملکرد زمامداران ما .آنطوری که ادعا کردند از لحاظ امنیتی، امنیت را هم تأمین نکردند و از لحاظ قانونی هم آن حمایت ها و پشتیبانی هایی که از ما می شد ،عم ً ال انجام ندادند و متاسفانه امروز کار به جایی رسیده که زن دوباره بر گشته به خانه و در همان حصار خانه ها جای گزین شده و بیشتر خانم ها منزوی شده اند و در این جا است که اعتماد و باور خود را از دست داده اند و اگر این کار ادامه یابد ،هم به ضرر جامعه است و هم به ضرر زنان. ما نمی توانیم بدون سهم گیری زنان به رشد و تکامل برسیم .ما زمانی می توانیم یک جامعه ی پویا ،آگاه ،متمدن و مترقی داشته باشیم که زنان فعال ،آگاه و با پشت کاری را در کنار خود داشته باشیم .ما در صورتی شرکت فعال در انتخابات آینده ی ریاست جمهوری و شورا های والیتی داریم که واقع ًا اعتماد داشته باشیم. ما در پروسه ی گفتگوی دولت با مخالفین هیچ مخالفتی نداریم. ما بدون تأمین امنیت نمی توانیم زندگی داشته باشیم .اما به یک شرط :با حفظ حقوق حقه ی ما که در قانون اساسی تثبیت شده .با هر گونه معامله و سازش گری برای این که قدرت مندان ما باز هم بر اریکه ی قدرت تکیه دهند و برای بقای قدرت بخواهند باز هم زنان مظلوم افغانستان را قربانی کنند و سرنوشت ما را به بازی بگیرند جدا ً مخالفت داریم.
7
بنياد آرمان شهر
8
خانم ثریا پاکزاد رییس موسسه ندای زن: من می خواهم یک مقدار خوش بینانه تر قضاوت کنم .می خواهم خوشحال باشم از این که در کمپاین %50تعداد زیاد برادران خود را به عنوان حمایت گران این کمپاین در کنار خود داریم .و این حالت مرا امیدوار می سازد که ما در یک مرحله ای رسیده ایم که در جامعه ی ما این بینش پیدا شده که خواهران ما بتوانند با حمایت برادران شان کار کنند .به خاطری که متأسفانه از سال 2001بدین طرف روحیه ای بود که زنان جدا و برای خود کار می کردند .و هر وقتی که بحث حمایت از زن بود ،متأسفانه برادران ما فکر می کردند که بحث شکایت است برای دایم .اما خوشبختانه امروز تعداد زیادی از مردان این کمپاین را حمایت می کنند که ما توانسته ایم حقوق خود را به شکل خوبی مطرح کنیم که بتوانیم حمایت همه را با خود داشته باشیم .از یک طرف دیگر در هرات باید ما مدیون بزرگانی باشیم که در راستای تأمین امنیت و ارتقای حقوق زن کار کرده اند و آن ها در والیتی زندگی می کنند که خوشبختانه تعداد زیادی از خانم ها در انتخابات شورا های والیتی شرکت کرده اند. این بدین معنا است که خانم ها دانش و شعور سیاسی خود را پیدا کردهاند و حضور این ها در جامعه پر رنگ است .اما شکایت فعلی ما این است که با وجود تضمین قانون اساسی ،رعایت حقوق زن در جامعه ی افغانی ما با وجود برخورد های مسلحانه و دیدگاه های سنت گرایانه نسبت به زنان ،همین روند را بطی ساخته. از این خاطر است که یکی از خواسته های بسیار عاجل و فوری ما پایان دادن به منازعات مسلحانه است .تا زمانی که صدای تفنگ است ،صدای زن شنیده نمی شود .تا زمانی که برخورد های مسلحانه است ،ما هر روز فرزندان و شوهران خود را از دست می دهیم .مردان و نان آوران خانواده را از دست می دهیم و به همان
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
اندازه بیشترین آسیب را زنان متحمل می شوند. بنا ًء ما قربانیان اصلی جنگ هستیم .ما احساس می کنیم که ادامه ی جنگ چه قدر برای خانواده و ملت ما زیان آور است. بدین خاطر تقاضای جدی ما ختم جنگ و برخوردهای مسلحانه است .دقیق ًا برای ختم جنگ و رفتن به طرف پروسه ی صلح ما به مذاکره نیاز داریم و زنان همیشه در این پروسه پیشگام بوده اند .و زنان همیشه در تاریخ و فرهنگ افغانی ما ،خدمات نیکی و کار های خوبی در راستای حل منازعات خانوادگی ،قومی و قبیلوی انجام داده اند. امروز هم ما همان زنان افغان هستیم و می توانیم پیشگامان واقعی در راستای صلح باشیم .در صورتی که در میز های مذاکره ما شرکت داشته باشیم ،در صورتی که مذاکره شفاف باشد ،ما از مذاکرات شفاف و از مذاکراتی که واقع ًا به یک صلح دایمی می انجامد حمایت می کنیم .اما مذاکره ای که شفاف نباشد و مذاکره ای که در حد معامله باشد و دور از انظار همه باشد و زنان در آن حضور نداشته باشند ،با آن موافق نیستیم. بنا ًء ما از گفتگو های شفاف و گفتگو هایی که صادقانه باشد و گفتگو هایی که در آن تبعیض وجود نداشته باشد حمایت می کنیم و چون زن هستیم می خواهیم در پروسه ی صلح پیشگام باشیم. خانم حسینه نیکزاد مسوول شبکه ی زنان در هرات: بسم اهلل الرحمن الرحیم اظهار سپاس دارم از دست اندرکاران این گرد هم آیی که همچو برنامه ای را الزم دیدند و برگزار کردند. من هم با تائید سخنان دو سخنران عزیز می خواهم بگویم که برادران و خواهران ما همه طوری که خداوند گفته ما انسان هستیم .و ما گفته نمی توانیم بگوییم زنان نسبت به مردان حق
9
بنياد آرمان شهر
10
کمتری دارد .زن نیمی از پیکر جامعه ی افغانستان را تشکیل می دهد و ما نمی توانیم بگوییم زن جنس اول است و یا هم جنس دوم چون زن هم یکی از افراد اجتماع است و به همان طوری که تمام افراد جامعه حق مشارکت سیاسی دارند ،زنان نیز از این حق برخوردار هستند و باید در برنامه ها و سیاست گذاری ها و پروسه ها شرکت نموده و برای تعیین سرنوشت شان بسیار دقیق و محتاط باشند. در حضور شما می خواهم بگویم که من هم جانبداری خود را از به راه اندازی کمپاین %50اعالم می دارم .و ما زن ها باید همیشه فکر کنیم که واقع ًا رأی ما مهم است و حتا حضور ما در اجتماع خیلی مهم است .هر گاه حضور زن در خانواده می تواند مدیریت قوی را برپا کند که فرزندان را نگهداری کند و خانه را اداره کند ،ما نباید به آن اکتفا کنیم و در پیوست آن توانمندی ای که داریم باید به این فکر باشیم که حضور ما در بیرون از خانواده نیز بسیار ضروری است و می تواند طوری که در خانه مفید واقع می شود ،در بیرون نیز مفید واقع شود. مطالبات این کمپاین شخص خاصی را برای رأی دادن به آن تعیین نمی کند ،بلکه مهم این است که زنان در پروسه ی رأی دهی سهم بگیرند .چنانچه در انتخابات گذشته 44درصد از رأی دهندگان زنان بودند .در این زمان بود که حقوق زنان در قوانین افغانستان گنجانیده شد اما این قوانین جنبه ی تطبیقی [اجرایی] نداشت .ما نمی خواهیم باز هم رأی بدهیم و باز هم شرکت کنیم و باز هم قوانین حاکمیت نداشته باشد .باز هم کسی از قوانین نظارت و کنترول نکند .و ما به این آرزو هستیم که دولت آینده بتواند حقوق زن را در چوکات [چارچوب] قوانین اسالمی و بین المللی رعایت ،نظارت و کنترول کند که حاکمیت صورت بگیرد .قانونی که حاکمیت نداشته باشد ،همه چیز از هم می پاشد.
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
شعری به خاطرم گذشت که می گوید :قطره ی تنها به دور از قطره ها/با خود آهنگ جدایی می زند/قطره هایی که با هم می روند/آسمان رنگ خدایی می زند پس حق مشارکت سیاسی برای زنان و مردان هیچ فرقی ندارد و ما باید در پروسه ی انتخابات خیلی دقت کنیم و رأی دقیق بدهیم .همچنین ما خواسته هایی از دولت داشته باشیم تا حقوق ما اعاده شود.
11
بنياد آرمان شهر
بخش سواالت 12
گفتگو گردان جلسه: سوال مرکزی بحث ما این است که ما می بینیم اکثریت نامزدان در برنامه های خود صحبت با طالبان را در رأس قرار می دهند، آیا در صورتی که صحبت و یا مذاکراتی صورت بگیرد ،چه ارزش های حقوقی زنان پایمال خواهد شد؟ بهرام رحمان از دفتر فریدریش ایبرت در کابل: من دو سوال مشخص دارم .اول این کهشما فکر می کنید در مذاکرات با طالبان که موضوع زنان یکی از محورهای اصلی آن است تا چه حد می تواند ارزش ها پایمال شود؟ این معضله برای ما به صفت فعال در این عرصه قابل نگرانی است .یعنی طالب یک تعریف خاص دارد و یک تعداد ارزش ها است که اگر این ارزش ها از آن جدا شود ،آن ها طالب نمی مانند و اگر این ها به طالبان داده شود ،برای ما چیزی باقی نمی ماند؟ سوال دوم این است که شما در مورد قانون محو خشونت علیه زنان چه فکر می کنید؟ چون قانون اهل تشیع پاس [تصویب] شد و قانون جدیدی
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
در راه است .و به نظر من این قانون می تواند بعضی از مشکالت را حل کند .اگر نهاد های مدنی در تصمیم گیری آن سهیم باشند .در هرات بحث روی این موضوع چگونه است و آیا نهاد های مدنی واقع ًا در تصمیم گیری و اظهار نظر نقشی دارند یا خیر؟ خانم کرخی: در رابطه به سوال اول آقای بهرام باید گفت که :به نظر من در طی همین هفت سال کسانی هم بودند و پیش از طالبان هم آنان بودند .آن ها نیز اگر به اندازه ی طالبان نکردند کمتر از آن نیز نکردند .آن ها نیز کسانی بودند که مدت سی سال نسل پسر و دختر ما را از نعمت سواد و تعلیم و تربیه محروم کردند .اگر دروازه های مکاتب در ابتدا مسدود نمی شد ،ما امروز نسلی به نام طالب هم نمی داشتیم .همان اشخاص حاال هم واقع ًا کسانی هستند که زن ستیزند .اما امروز در قدرت و حاکمیت جایگاه خاص خود را دارند .اما وقتی به قدرت رسیدند ،تا اندازه ای رفتار های شان تعدیل شد .ما شدیدا ً به امنیت نیاز داریم زیرا نا امنی هم روی فعالیت های ما اثرات منفی خود را به جا گذاشته است. امروز دختر جوان هراتی جرات نمی کند بدون برقع از منزل خارج شود و علت آن نا امنی است .پس دولتی که در آینده روی کار می آید باید طوری گفتگو و مذاکره نماید که حق ما پایمال نشود .ما با هر گونه معامله گری و سازش کام ً ال مخالف هستیم .اما با ادامه ی جنگ نیز به همان پیمانه مخالف هستیم .ما دیگر از جنگ خسته شده ایم و صلح می خواهیم .اما صلح توأم با عدالت می خواهیم .ما دیگر نمی خواهیم زمامداران ما را قربانی کنند و به بهای پایمال کردن حقوق ما یک صلح نسبی پایدار را در جامعه بیاورند تا خود شان بر اریکه ی قدرت باقی بمانند .اما ما با مذاکره هم مخالف نیستیمو در تأمین امنیت هم کوشا هستیم و می خواهیم در کشور ما امنیت برقرار شود چون در سایه ی آن
13
بنياد آرمان شهر
14
ما زنان می توانیم با کمال اطمینان بیشتر ،با آزادی و با استقالل بیشتر فعالیت های اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی داشته باشیم .اگر وضع به همین منوال باشد ،متأسفانه کار ما هم رو به زوال است. در رابطه به سوال دوم تان باید گفت که ما مسئله ی محو خشونت علیه زنان را در چوکات قانون اساسی داریم .در قانون اساسی آمده که دولت از این مسئله حمایت می کند .که متأسفانه ما حمایت آنچنانی از دولت ندیده ایم و ما هرچه داریم در الی کاغذ پاره ها داریم و صرف تا حال نه اجرا شده و نه هم متأسفانه تطبیق. در مورد احوال شخصیه اهل تشیع باید گفت که ما خیلی امیدوار بودیم که همچو قانونی از سوی پارلمان tayidنشود .که با کمال تأسف با وجود این که حدود هفتاد زن در پارلمان حضور داشتند، این قانون از سوی پارلمان qabulشد که واقع ًا باعث تأثر و تألم ما شد که واقع ًا اثرات منفی خود را روی جامعه ی مدنی در هرات نیز به جا گذاشت .در این زمینه تعدادی از زنان آزادی خواه و آزادی منش گرد هم آیی هایی داشتند و تشویش ها و نگرانی های خود را از البالی جلسات و گفتگو ها اعالم کردند که در این زمینه هیچ گوش شنوایی نبود .اما خوشبختانه کشور های خارجی به کمک ما شتافتند که به اثر تالش همین کشور ها این قانون دوباره از تصویب باز ماند و دوباره به وزارت عدلیه برگشت و یک مقدار تعدیالتی در آن وارد شد .که جا دارد از کشور های خارجی ابراز تشکری کنیم که در این حصه ما را کمک کردند. خانم پاکزاد: متأسفانه از شروع همین گفتگو ها تا حال من به عنوان فعال حقوق زن دچار یک نوع سر در گمی هستم .من نمی دانم که دولت افغانستان طالب میانه رو به کی خطاب می کند ? اگر ما از طالبان همان تعریفی را داشته باشیم که از رهبری
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
القاعده سرچشمه می گیرند و شاخه های مختلفی در اکثر کشور های دنیا و از جمله در افغانستان دارند و اعضای این گروه را اکثرا ً چچینی ها ،عرب ها ،پاکستانی ها و حتا افغان ها تشکیل می دهند؛ اگر منظور دولت از طالب همین ها اند ،ما به هیچ عنوان در مذاکرات خود این ها را نمی خواهیم .ما نمی خواهیم القاعده در مذاکرات ما شرکت کند و یک تبعه ی خارجی در مورد زن و یا در مورد افغانستان صحبت کند .ما نمی خواهیم آن ها به مذاکرات بیایند و مذکرات آن ها تأثیر مستقیمی روی اعاده ی صلح در افغانستان داشته باشد .به خاطر این که آن هایی که ما می خواهیم با آن ها بحث کنیم ،بهتر است بیاییم واژه را تغییر بدهیم، نام را تغییر بدهیم و تعریف را تغییر بدهیم و بگوییم نیرو های مخالف دولت .با نیرو های مخالف دولت که برادران افغانی خود ما هستند و به هر عنوانی آزرده خاطر هستند ،ما خواهان مذاکره هستیم .برای دستیابی به صلح پایه دار ،دموکراسی و حقوق زن که یکی از ویژگی های دموکراسی همانا رژیم مردم ساالری و بدون تبعیض است ،مسئله ی عدالت انتقالی است .بحث عدالت انتقالی و امنیت هر دو ویژگی های بسیار مهمی دارند و در راستای به وجود آوردن یک صلح دایمی بسیار موثر هستند و حتا در راستای حقوق شهروندی نقش مهمی دارند .دولت در هر دو بعد متأسفانه ضعیف بوده که هم نتوانسته عدالت انتقالی را تطبیق و اجرا کند و هم نتوانسته امنیت را به گونه ای تأمین کند که ما توان سخن گفتن آزاد را داشته باشیم .بنا ًء تا زمانی که پروسه ی عدالت انتقالی تطبیق نشود و تا زمانی که صلحی برای دسترسی به اهداف و حقوق حقه ی ما وجود نداشته باشد ،هر مذاکره ای می تواند به ما آسیب برساند و هر مذاکره ی پنهانی می تواند حقوق زنان افغانستان و حتا حقوق تمام اتباع افغانستان را مورد سوال قرار بدهد.
15
بنياد آرمان شهر
ماللی نورزی روزنامه نگار: در صورت مذاکره با طالبان آیا زنان به زمان حکومت طالبان برنخواهند گشت؟ آیا مفکوره ی (اندیشه ی) طالبان نسبت به زنان بعد از مذاکره با ایشان تغییر خواهد کرد؟ اگر مفکوره ی طالبان نسبت به زنان تغییر نکند ،چه مشکالتی زنان افغان را تهدید می کند؟ 16
خانم نیکزاد: بحث مفکوره ی طالبان بر همگان روشن است که ایشان کام ً ال مخالف تحصیل دختران و مخالف حضور زن در اجتماع اند. بنا ًء هیچ جای خوشبینی وجود ندارد که ما در مذاکرات طالبان جایگاهی داشته باشیم .طوری که قب ً ال گفتم با حضور طالبان در حکومت آینده هیچ گونه منفعتی در راستای حقوق زنان دیده نمی شود و آن را جدا کردم و گفتم که اگر با مخالفین دولت که عبارت از افغان ها هستند ،مذاکره صورت بگیرد ،می شود توجیه کرد .اما با طالبان و القاعده که افراد بیرونی اند ،دقیق ًا مفکوره ی ایشان حضور زن در اجتماع نیست .به خاطری که دیدگاه زن ستیزانه و تنگ نظرانه ای که آن ها دارند این است که باید زن در خانه باشد و حق هیچ گونه ابراز نظر نداشته باشد .این که چه اتفاقی می افتد؟ هرگز آن روز مباد و خدا آن روز را نیاورد که زمانی باشد که ما دوباره به خانه ها برگردیم و زمانی باشد که دیگر زن افغان بر روی جاده ها شالق بخورد و زمانی باشد که ما دیگر صدای خود را بلند کرده نتوانیم .که انشااهلل دیگر آن روز بر نخواهد گشت ،در صورتی که ما متحد باشیم و در انتخابات هوشیار باشیم و در رأی دهی شعور و بینش سیاسی خود را به کار بگیریم تا بتوانیم کسی را زعیم ملی خود تعیین کنیم که در معامله گری ها نرود و افغانستان را یک بار دیگر به زمان های حضور طالبان بر نگرداند.
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
روح االمین امینی از بنیاد آرمان شهر: با توجه به برخوردی که طالبان با زنان دارند و نگاهی که نسبت به زنان دارند ،حتا به قول خانم پاکزاد از جنس دوم هم نگاه کمتری نسبت به زنان دارند و ما در این روز ها بحث مشارکت سیاسی زنان را در وضعیت افغانستان می بینیم .آیا فکر می کنید که ما در همین وضعیت که چنین نگاهی هنوز نسبت به زنان وجود دارد ،طرح کردن بحث مشارکت سیاسی زنان و حتا بحث های کالن تری از بحث مشارکت سیاسی زنان چه قدر می تواند نتیجه ی عملی داشته باشد؟ آیا ما باید اول به این فکر نباشیم که خیلی از چیزهای دیگری که امروز زن ها در اجتماع ما با آن ها مواجه اند ،از جمله آن نگاه طالبانی که نسبت به زنان وجود دارد، تغییر یابد و بعد به فکر بحث مشارکت سیاسی زنان و بحث های کالن تری که طبیع ًا حق مسلم زنان است و باید داده شود باشیم. خانم نیکزاد: ما سی سال و یا هم سی و پنج سال پیش خیلی زن های آزاده ی سیاستمداری داشتیم که خیلی به افغانستان خدمت کردند .خیلی زن هایی بودند که پا به پای مردان گام برداشتند و ما نباید منکر آن دوره ها باشیم .زنان این نسل هم فرزندان همان زنان هستند و تا هنوز در کنار مادران خود قرار دارند و تا امروز از حرف های آن ها می شنوند که زنان افغان کی ها بودند. من فکر می کنیم که گر به بهانه ی طالب ،وضعیت و ...خیلی از مواقع از زن ها گرفته شود و مشارکت سیاسی به بهانه هایی به تعویق بیفتد ،دیگر زن آن توانایی را نخواهد داشت و به طرف ضعیف شدن حرکت می کند و خواستار حقوق خود نمی شود. به نظر من در پهلوی این چیز ها امروز از همه اولتر زنان به حمایت خانواده های خود نیاز دارند .چون خانواده هایی اند که خواهر ،خانم و ...را از حضور در اجتماع جلوگیری می کنند.
17
بنياد آرمان شهر
18
نیاز اول این است که باید زنان اول از سوی خانواده های شان حمایت شوند .تنها مشکل طالب نیست .فکر می کنم دلیل عمده ای که خانواده ها نمی گذارند زنان از خانه بیرون شوند ،عدم امنیت است .زمانی هم که با طالبان گفتگویی صورت می گیرد، اگر زن هم به عنوان طرف گفتگو در جلسات حضور داشته باشد و چیز هایی را بخواهد ،آن زمان دیگر طالب نمی خواهد ببیند. به احتمال زیاد فکر می کنم وقتی که سخن از مذاکره زده می شود ،تمایل دو طرف در میان است و اگر یک طرف گفتگو این مسئله را رد کرد ،دیگر نیازی نیست که باز هم دوباره و سه باره تجربه صورت بگیرد. به نظر من این بهتر خواهد بود که به جای این که ما اول وضعیت را آماده کنیم و بعد از زنان بخواهیم حضور یابند ،باید به آن ها اجازه بدهیم تا ایشان در جامعه حضور یابند چون زن ها نیز اعضای جامعه اند و باید زنان نیز مبارزات خود را برابر با مردان ادامه بدهند. حضور دوباره طالبان تنها برای زنان افغانستان نه ،بلکه برای مرد ها نیز مشکل ساز است .این بدین معنا نیست که اگر گفتگویی با طالبان صورت می گیرد ،باید مرد ها حضور داشته باشند و زن ها معطل باشند .هیچ وقت نباید ما زنان ساکت بنشینیم و تماشاگر اوضاع باشیم تا چه کار می شود .زنان هم منحیث [به عنوان] افراد یک جامعه حق دارند تا مبارزه کنند و هر لحظه از حقوق خود دفاع کنند .و اگر در این گفتگویی که با طالبان صورت می گیرد ،زنان حضور ندارند ،این گفتگو بیهوده است و نباید این گونه گفتگو هایی صورت گیرد چون طالبان نمی خواهند زنان حضور داشته باشند. خانم کرخی: برای تکمیل حرف های خواهر مان باید گفت طوری که شما
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
گفتید واقع ًا چون سی سال جنگ بوده و زنان در همه عرصه ها از رشد و تکامل خود عقب مانده اند می پذیریم .اما در همین مقطع زمانی بسیار حساس مشارکت بسیار فعال سیاسی زنان ،حضور فعال شان در انتخابات است .اگر از 50درصد جامعه که زنان اند 40در صد حضور فعال نداشته باشند؛ رییس جمهور آینده ی ما قادر نخواهد بود نصاب را تکمیل کند .پس ما می توانیم بگوییم که شرکت فعال سیاسی زنان در همین وقت بسیار الزم و ضروری است .ما زنان ادعای این را نداریم که به ما پست های ریاست ،سفارت و یا هم وزارت داده شود .اما در همین مقطع حساس زمانی مشارکت فعال سیاسی زنان حضور بسیار فعال و گسترده ی آن ها این است که در سایت های انتخاباتی شرکت کنند و ما می توانیم در دور اول رییس جمهور ایده آل خود را انتخاب کنیم .در غیر آن حتا ما شاید در دور دوم و یا سوم هم در صورتی که عدم شرکت فعال زنان در عرصه ی سیاسی باشد ،به هیچ عنوانی نمی توانیم رییس جمهور آینده را انتخاب کنیم. رأی دادن حق سیاسی زن و مرد است و بدین لحاظ حضور سیاسی زنان در همین وقت بسیار مهم است. خانم پاکزاد: در همین برهه ی زمانی ای که ما قرار داریم و وقتی که ما می گوییم %50از نفوس کشور را تشکیل می دهیم و %50رأی دهندگان زنان بودند ،آیا این ثواب است که ما در مشارکت سیاسی حضور نداشته باشیم. ما وقتی از اعاده ی حقوق زن حرف می زنیم و وقتی که از این حقوق دفاع می کنیم ،حضور زن در همه عرصه ها می تواند باشد. حضور زن تنها در عرصه ی اقتصاد نمی شود درد این وطن را دوا کند .یک مثل است که می گوید« :واگن سیاست را اقتصاد حمل می کند».
19
بنياد آرمان شهر
20
اگر ما بخواهیم زن را در همه عرصه ها توانمند بسازیم ،باید زن در عرصه ی سیاسی هم حضور داشته باشد .اگر بخواهیم در عرصه ی فرهنگی تغییری در زندگی زن افغان بیاوریم ،باید زنان مشارکت سیاسی داشته باشند .حضور ما و مشارکت سیاسی ما تضمینی برای حیات ما و تضمینی برای اعاده ی حقوق ما در نظام آینده است. باید به این اعتراف کنیم که در طول هشت سال گذشته یک مقدار کارهای قابل مالحظه ای انجام پذیرفته .حضور 68زن در پارلمان افغانستان ،حضور زنی به عنوان والی ،حضور زنی برای اولین بار به عنوان شهردار در والیت دایکندی ،حضور زنان در عرصه های مختلف ،حضور زن به عنوان دادستان در والیت هرات با وجود همه چالش های امنیتی ای که دادستان های مرد در والیات دارند، این ها اقدامات و گام هایی اند که برداشته شده اند. بنا ًء همین حضور ما باعث می شود و ما را وادار می کند تا ما در مشارکت های سیاسی شرکت کنیم ،تا بتوانیم نقش فعال تری داشته باشیم .هرچند همیشه متأسفانه نه تنها در زمان حکومت آقای کرزی ،بلکه در سال های 75-71و حتا زمان های قبل از آن را اگر حساب کنیم ،پیشرفت های زنان یک گام به جلو و ده گام به عقب بوده .بنا بر سنت های جامعه ،بنا بر برخورد های مسلحانه ،بنا بر دیدگاه های مردساالرانه در جامعه ،کمتر باوری به حضور زن بوده ،کمتر باوری به قدرت زن بوده و هیچ گاه ما نتوانسته ایم این باورمندی را به مردم تبلیغ کنیم که زنان عین مردان می توانند در پیشبرد وظایف موثر و موفق باشند. بنا ًء حضور یافتن زنان در مشارکت سیاسی یک امر ضروری پنداشته می شد و به همین خاطر ما فکر کردیم در این برهه ی حساس اگر ما حضور نداشته باشیم ،بدین معنا است که ما خود نقش خود را نادیده گرفته ایم .و زمانی که مشارکت سیاسی داشتیم ،به نامزدان نشان دادیم که ما می توانیم آرا را تغییر بدهیم،
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
ما می توانیم شخصی را برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری کمک کنیم و می توانیم جلو رسیدن کسی را به این کرسی بگیریم. بنا ًء ما احساس کردیم و ضروری پنداشتیم که مشارکت سیاسی ما باعث پیشرفت های ما در آینده است و مشارکت سیاسی ما باعث اعتالی افغانستان است .بدین خاطر مجددا ً تأکید می کنم که هیچ جامعه ای به پیشرفت ،ترقی و تعالی سوق نمی شود ،اگر حضور زنان آن کشور نادیده گرفته شود. سید احمد محمدی ،خبرنگار روزنامه ماندگار: سوال من متوجه خانم پاکزاد است .شما فکر می کنید که با تبلیغاتی که امروز پیرامون ذهنیت طالبانی خواسته و یا ناخواسته صورت می گیرد ،آیا تأثیر منفی روی ذهنیت سنتی افغان ها می گذارد یا نه؟ خانم پاکزاد: بحث ها روی این بوده که اگر ما بر بگردیم به گذشته ی افغانستان و به حد اقل پنجاه سال قبل ،ما در همین جامعه ی سنتی زندگی می کردیم ،همین فرهنگ افغانی را داشتیم و الحمدهلل کشور مسلمان بودیم و هستیم. در آن زمان زمامداران ما حقوق زن را به رسمیت شناختند و هیچ کسی آن ها را به کفر و الحاد نکشانید .زن بلند ترین حقوق را در آن سال ها داشت و حتا در سطح منطقه حضور زنان در فاکولته ی طب در بزرگترین و بلند ترین سطح قرار داشت .حتا افغانستان دارای تعداد بیشتر زنان نسبت مردان در فاکولته ی طب نه تنها در افغانستان بلکه در سطح منطقه بود .که این خود نشان دهنده ی این است که در سنت ما چنین عقب گرایی برای زن وجود ندارد. این ها سنت های ناپسندی است که در جامعه ی ما متأسفانه به
21
بنياد آرمان شهر
22
خاطر برخورد های مسلحانه و به خاطر جنگ سی ساله و به خاطر عدم امنیت به وجود آمده است. هیچ پدری و هیچ مادری مانع پیشرفت فرزند دختر خود نمی شود .اما چیزی که خانواده ها را از این امر باز می دارد ،عدم امنیت است. بنا ًء این سنت ها سنت های ناپسند و زن ستیزانه بوده و دیدگاه ناب افغانی ما نیست و جبرا ً زمان ما را مجبور کرده تا دیدگاه عقب گرایانه نسبت به زنان داشته باشیم .ما به یاد داریم که زنان در تمام سطوح حضور داشتند .ما نقش و حضور خانم ها را در اولین پارلمان و بعد از آن را به یاد داریم .ما زمانی را به یاد داریم که اولین مکتب دخترانه در افغانستان ایجاد شد و آن زمانی بود که نه کنوانسیون منع خشونت علیه زنان وجود داشت و نه فشار های جامعه ی جهانی .فقط ما افغان ها بودیم و همان روحیه و دیدگاه واقع ًا عدالت خواهانه ی هر فرد افغان. امروزه در ایالت متحده ی امریکا هم حقوق زن و مردم مساوی نیست اما تا یک حدی با هم نزدیک شده اند .به همین ترتیب در افغانستان هم حقوق زن و مرد به آن سطح برابری نرسیده بود اما گام های بسیار محکمی برداشته شده بود که متأسفانه به دلیل جنگ های سه دهه در افغانستان ما حدودا ً یکصد سال عقب رانده شدیم و امروز خوشبختانه دوباره ما گام های ابتدایی برداشتیم و در مراحل ابتدایی پیشرفت هستیم .من امیدوارم ما بتوانیم با سنت های ناپسند جامعه مبارزه کنیم و خوشبختانه ما امروز برادران خود را در کنار خود داریم ،روحانیون محترم را در کنار خود داریم و آگاهان و نخبگان کشور در کنار ما هستند و امیدوارم ما یک روز به مرحله ای برسیم که دیگر تبعیض میان فرزند دختر و پسر وجود نداشته باشد و همه ی ما این فرصت را داشته باشیم که برای بازسازی افغانستان ،برای تعیین رییس جمهوری آینده افغانستان و برای داشتن محیط صلح آمیز برای زندگی همه توفیق
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
خدمت داشته باشیم. عبدالرزاق احمدی عضو بنیاد شهید احمدشاه مسعود: هفت سال قبل پروسه ای شروع شد و آن این بود که ما نسبت به احیای حقوق زنان و در واقع بنیادی شدن مشکالتی که زنان در جامعه ی ما دارند و رفع این مشکالت قدم هایی برداریم .بعد از هفت سال تحلیل عمومی این است که روند مجموعی کار ها ،چه موسسات خارجی ای که در این راستا فعالیت کردند و چه نهاد های دولتی ای که ما داشتیم ،نتیجه ی مطلوبی متأسفانه نداده. با توجه به این که بزرگواران ما فعالیت هایی در طول این چند سال داشتند ،می خواهم بدانم عوامل و اسبابی که نتوانسته موثریت الزم را در این فعالیت ها داشته باشد و ما واقع ًا در عمل یک روند صعودی را شروع کرده باشیم ،کدامند .که امروز ما ادعا کنیم در این سیر مث ً ال سی درصد به جلو آمده ایم و هفتاد درصد از راه را در جلو خود داریم و زمان به کار داریم. آمار ها هم این را نشان می دهد که ما پیشرفت قابل مالحظه ای نداشته ایم و در بعضی زمینه ها حتا پس رفت وجود داشته .بدین معنا که ذهنیت مردم یک جریان واکنشی را ایجاد کرده علیه شعار هایی که نسبت به حقوق زنان گفته شده. بحث این است که عیوب و نواقص گذشته چه بوده و چگونه می شود برای آینده و فعالیت هایی که در آینده می شود انجام داد، تضمینی برای رفع این مشکالت و پیشرفت زنان وجود داشته باشد و از جمله در حوزه ی مشارکت سیاسی. خانم کرخی: من هم واقع ًا از این ناحیه به عنوان یک فعال اجتماعی تشویش و نگرانی دارم و فکر می کنم سی سال جنگ شیرازه ی اجتماعی و بافت های و ارزش ها و همه چیز را از بین برده .اکثریت مردم
23
بنياد آرمان شهر
24
ما مهاجر شدند .دنیا افغانستان را به دست فراموشی سپرد ،نخبگان و مغز های متفکر ما از افغانستان فرار کردند ،یک تعداد مردم محروم و مظلوم و بیچاره در افغانستان ماندند و بس .بعد از آن زمانی که حادثه یازدهم سپتامبر به وقوع پیوست ،یک باره دنیا به فکر این افتاد که جهان خانه ی بشریت است که اگر یک گوشه ی محرومی به دست فراموشی سپرده می شود ،چه مصیبتی در جهان ایجاد می شود. باالخره راه حل این است که ما می توانیم از تجارب گذشته پند بگیریم و در دوره های بعدی ما همآهنگ بسازیم تمام فعالین اجتماعی را ،تمام موسساتی را که به نفع زنان کار می کنند و... همه دست به دست هم بدهیم و یک هم آهنگی کامل را به وجود بیاوریم .و تجارب کشور های بیرونی را با بافت های افغانی خودمان پیوند داده و از آن استفاده کنیم .چون احیا و دوباره سازی یک کشور همیشه به وسیله ی مردمان همان کشورها باید صورت بگیرد نه دستوراتی که از خارج صادر می شود. چون خارجی ها فکر می کنند همین کاری که در کشور خودشان نتیجه ی خوب داده در افغانستان هم شاید همینطور باشد .اما نه! مردم افغانستان خصوصیات و ویژگی های خاص خود را دارند. باید ما همه این ها را در قالب های افغانی و زنانه ی خود جای دهیم تا بتوانیم یک نهضت زنانه ی خود جوشی را به وجود بیاوریم که زن ها خودشان بدون تحریک مردانه بتوانند قیام کنند و بتوانند موانعی را که سر راه شان قرار دارد به کمک و همکاری خواهران و برادران از میان بردارند. خانم مونسه حسن زاده: سوال من از خانم نیکزاد است که ایشان در جریان صحبت هایشان از آن یاد کردند .می خواهم بپرسم که این قانون چه مقدار مطابقت با فقه شیعه دارد؟
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
خانم نیکزاد: وقتی که افغانستان به عنوان یک کشور اسالمی کنوانسیون و قوانین بین المللی را برای حمایت از زنان امضا می کند و وقتی که قانون سیدا را افغانستان امضا می کند و در قانون اساسی محو هر گونه تبعیض علیه زنان را امضا می کند ،بدین اساس وقتی که قانون احوال شخصیه اهل تشیع پاس می شود ،نگرانی تمام اعضای پارلمان را بر می انگیزد و هر کسی به نحوه ی خود می خواست خود را شریک بدانند تا در آن تغییری بیاورند. بعضی اوقات الفاظ را هر کسی به نحوی تعریف می کند .در تعریف الفاظ آن ها می توانند هر چیزی را بیان کنند .همین که اجازه ی ترجمه ی قرآن کریم داده نشده به علت این است که هر کسی به نفع خود آن را تعریف می کند. و تعریفی که از قانون احوال شخصیه وجود داشت نه تنها در بحث میراث ،حتا در بحث های روابط زن و شوهر که آزادی های زن را از او گرفته بود و چیزی را که دین مقدس اسالم به آن حکم کرده بود مورد سوال قرار داده بود .بنا ًء تمام روشنفکران ،خانم ها و حتا روحانیون یکجا شدند و خوبی دیگر آن این بود که در کمیته تعدیل این قانون خواهران و برادران اهل تشیع و اهل تسنن و از نهاد های مختلفی بودند که این قانون را نقطه به نقطه و هر زعمی که تعریف می شد ،آن را تعریف کردند و بعد دریافتند که بعضی از مواد آن حتا مخالف دین اسالم است .باالخره تصمیم بر این شد که یا در مواد تغییر وارد شود ،یا نام آن تغییر یابد و یا هم این مواد حذف شوند .که خوشبختانه به کمک دانشگاه کاتب بعضی تغییرات در این قانون ایجاد شد و باالخره مورد قبول همگان قرار گرفت. گفتگو گردان جلسه:
25
بنياد آرمان شهر
می خواهم نظر خانم فاطمه جعفری را که حاال تشریف آوردند در مورد سوال محوری بحث داشته باشیم که آیا در صورتی که مذاکراتی با طالبان و یا مخالفین دولت صورت بگیرد ،حقوق زنان پایمال خواهد شد؟
26
خانم فاطمه جعفری نویسنده و صاحب نظر: بسم اهلل الرحمن الرحیم عرض سالم و ادب و احترام دارم خدمت یکایک خواهران و برادران محترم. در قسمت سوالی که پرسیده شد می خواهم یک چیز را عرض کنم و این تنها حرف من نیست ،بلکه حرف اکثریت زنانی است که ادعا می کنند مسلمان هستند. ما سیاست اسالمی را می پذیریم و اما آنچه که برای ما قابل پذیرش نیست اسالم سیاسی است .از صدر اسالم تا کنون زنانی که در صدر اسالم بودند ،آیا فعالیت های خارج از منزل داشته اند یا نه .انسان جایگاهی را برای زن در امور اجتماعی قایل شده یا نه. در اسالم جایگاه ویژه ای به زن داده شده .نه این که بخواهیم شعار بدهیم .وظایف و مسوولیت های زن در دو بخش خالصه می شود: وظایف و مسوولیت هایی که در داخل خانواده دارد، وظایف و مسوولیت هایی که در خارج از خانواده دارد. در قسمت وظایف و مسوولیت های اساسی ،ذاتی و اصلی ای که در خانواده دارد ،تربیت فرزندان و اداره ی خانواده است .این که نقش بسیار مهمی را دارد و چیزی که به نظر من امروز کمرنگ تر شده و ما کمتر شاهد آن هستیم این است که زنان ما در قسمت تربیت فرزندان ،آن طوری که باید و شایسته است آموزش ببینند، آموزش ندیده اند .اگر ما زنانی داشته باشیم که فرزندان سالمی را
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
تربیت کنند و به جامعه تحویل بدهند ،مسلم ًا بسیاری از مسایل و مشکالت اخالقی و اجتماعی ای که امروز در جامعه ی ما است، وجود نخواهد داشت .در قسمت اداره ی خانواده هم عین مسئله است .اما صحبت اصلی ما روی این است که نقشی که زن در خارج از خانواده دارد به چند دسته تقسیم می شود. مشخص ًا زن در مسایل اجتماعی نقش داشته همانطوری که زنانی که در صدر اسالم بودند نقش داشتند .نقش حمایت کننده گی داشتند که هیچ کدام از ما نمی توانیم از آن منکر شویم .نقشی که حضرت خدیجه داشت و ثروتی که حضرت خدیجه داشت برای دفاع از اسالم و انکشاف آن چیزی است که همه ی ما قبول داریم .که اگر خدیجه نمی بود و اگر سیاست خدیجه نمی بود و اگر ثروت خدیجه نمی بود ،اسالم در همان شیب ابی طالب در همان سال های اولیه از بین می رفت و امروز ما چیزی به اسم اسالم و مسلمانی در جامعه نداشتیم. نقشی که زن در اقتصاد دارد ،چیزی است که در اسالم بوده و حتا همسر پیامبر بزرگوار اسالم تاجر بوده .این مسئله ای است که در صدر اسالم وجود داشته .نقش مدیریتی ای که زن در اجتماع 1400سال پیش داشته ،از نظر هیچ کدام از ما و شما پنهان نیست. نقشی که زن در هدایت جامعه داشته ،از نظر ما پنهان نیست. نقشی که حضرت زینب در قیام عاشورا داشت ،اگر امروز ما امام حسین را به حیث یک مرد آزادی بخش و آزادی خواه می شناسیم ،به خاطر فعالیت و درایت سیاسی ای است که حضرت زینب داشت .و اگر نه امام حسین به عنوان یک خارجی ،یک شورشی و به عنوان کسی که علیه خلیفه ی اسالم قیام کرده، معرفی شده بود .حرکتی که زینب کرد ،صحبتی که زینب کرد و حقیقتی را که زینب با سخنانش گفت ،همان را امام حسین با خون خودش گفت .نقش رهبری ای که حضرت زینب داشت، در همان منطقه و در همان برهه از تاریخ هیچ کدام از ما نمی
27
بنياد آرمان شهر
28
توانیم منکر آن شویم. امروز اگر هم مذاکره با طالبان مطرح می شود ،صحبتی است که مذاکره باشد نه این که پذیرفته شود تمام درخواست ها و پیشنهادات شان .اگر طالبان ادعا می کنند که یک گروه مسلمان اند ،این ادعا زمانی می تواند پذیرفتنی باشد که حرام خدا را حرام بدانند و حالل خدا را حالل .یعنی جایی که طالبان از اسالم پیشی می گیرند و جایی که از دستورات پیغمبر ما پیشی می گیرند، جایی که می آیند و دساتیر اسالمی را زیر سوال می برند ،چیز هایی نیست که در مذاکره هم پذیرفتنی باشد. بنا بر این ما هم خواهان این هستیم که مذاکره صورت بگیرد .با توجه به این که احترام متقابل حفظ شود ،با توجه به این که همان حقوقی که در اسالم برای زنان در نظر گرفته شده ،مد نظر قرار داده شود .چون صحبتی را که امروز طالبان می کنند این است که ما مسلمان هستیم و می خواهیم ارزش های اسالمی را پیاده کنیم. اما صحبت با آن کسانی که به ارزش های اسالمی پایبند هستند، نه آن کسانی که از اسالم به نام مسلمانی و به عنوان ابزار سیاسی استفاده کنند .این که طالبی بیاید و کسی مذاکره کننده با او باشد که آن برنامه ای که طالبان در شش سال حکومت شان داشتند و بر سر زنان ما تطبیق کردند ،اگر بخواهند همان برنامه امروز هم تطبیق شود ،مسلم ًا این چیزی است که به ضرر کل جامعه ی افغانی و کل جهان اسالم خواهد بود. ما شاهد هستیم که در شش سال حکومت طالبان زنان از تحصیل باز ماندند و تبعات آن را امروز جامعه ی افغانستان تحمل می کند. کسانی که در آن دوران نتوانستند تحصیل کنند و بعد از این که آزادی آمد نتوانستند وارد دانشگاه ها و مراکز دولتی شوند و در کار های مختلف دولتی و غیر دولتی وارد شوند ،آدم هایی بودند که شاید ظرفیت هایی داشتند اما ظرفیت ها بسیار پایین نگه داشته شد و امروز بزرگترین معضل آن دامنگیر من و شمایی
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
که ساکن افغانستان هستیم ،من و شمایی که شهروندان افغانستان هستیم ،می شود. بنابراین صحبت اصلی ما همین است که ما پیرو اسالم هستیم، پیرو سیاست های اسالمی هستیم و اما مخالف این هستیم که از اسالم به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده شود. نور الرحمن نوری عضو بنیاد فرهنگی طلوع سعادت: با تجاربی که از گذشته و خاطرات دوران سیاه طالبان که در گذشته کسب نموده ایم که باعث مسدود شدن مکاتب و مدارس شد و همچنان مانع رفتن خانم ها به مکاتب شد و به این تازه گی ها تجربه ای که در این اواخر شاهد آن هستیم که در پاکستان این موضوع پیش آمد که طالبان مناطقی از پاکستان را اشغال نمودند و بعد از اشغال نمودن با همان قوانینی که خودشان روی آن تأکید داشتند ،باز هم دیدیم که مانع رفتن دختران به مکاتب شدند و حتا مکاتب را به آتش کشیدند .آیا شما باز هم خوشبین به این هستید که دوباره همان تجارب گذشته تکرار نشود؟ خانم جعفری: صحبتی که ما داریم این است که زنان نیمی از جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند و زنان به عنوان یک قشر تأثیر گذار خواهان این نیستند که بخشی از افغانستان طرد شود و در جامعه ی افغانی حضور نداشته باشند .صحبت ما بر این است که حضور همه ی اقوام افغانستان و حضور همه ی احزاب و گروه ها به شرط ها و شروط ها .و این شرط ها منوط بر این است که اگر یک گروهی ادعا می کند که ما پیرو اسالم ناب محمدی هستیم و اگر یک گروهی ادعا می کند که ما می خواهیم اسالم واقعی را زنده و احیا کنیم؛ آن ها پایبند ارزش های واقعی اسالمی باشند .مسئله دقیقا در همین قسمت است که گفتگو پذیرفته شود برای این
29
بنياد آرمان شهر
30
که ذهنیت ها پاک شود و نقاط قوت و ضعف مشخص شوند و درخواست ها و مسایلی که قرار است مطرح شود ،مطرح شود. این بدین معنی نیست که حتم ًا برنامه ها و قوانینی که طالبان دارند پذیرفتنی باشد به نظر گروهی خواهران .مسئله این است که ما خواهان این هستیم که گفتگو صورت بگیرد و ما خواهان این هستیم که گروه هایی که در افغانستان جهاد کردند و به هر حال در بخشی از تاریخ این سرزمین سهم داشتند امروز هم بیایند و در اداره ی افغانستان سهم داشته باشند .اما با توجه به معیار هایی که وجود دارند .اگر آن ها ادعای مسلمانی می کنند ،معیار های اسالمی باید حکومت کند .اگر ادعای روشنفکری می کنند ،معیار های حقوق بشری باید بیاید تا این مسئله را روشن کند. صحبتی که ما داریم در قسمت صحبت و گفتمان است برای این که مقداری از مشکالت حل شود ،نه این که بدون قید و شرط هر آنچه را طالبان می گویند پذیرفته شود. خانم کرخی: وقتی ما از زنان صحبت می کنیم؛ تنها زنان والیت هرات و سمت شمال جزو افغانستان نیست؛ بلکه در جنوب و شرق افغانستان نیز زنان به تعلیم و تربیه نیاز دارند .با کمال تأسف امروز در هلمند، در ارزگان ،در زابل ،در پکتیا ،ننگرهار و ...اکثریت دختران به مکتب نمی روند .تا کی وضع بدین منوال باشد؟ در یک افغانستان یک بام و دو هوا باشد .یک قسمت از زنان افغانستان از نعمت سواد و تعلیم برخوردار باشند و یک قسمت دیگر دختران جوان محروم .ما نمی خواهیم وضع افغانستان برای همیشه به همین منوال باقی بماند .باید رشد ،رشد متوازن در همه عرصه ها باشد .ما گفتگو را در شرایط امروزی ضرورت مبرم می دانیم .هفت سال جنگ جز ویرانی ،نابودی و ...نتیجه ی دیگری نداده.
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
طوری که خواهر ما گفتند ما گفتگو ها را با حفظ حقوق حقه ی همه زنان افغانستان می پذیریم .و باید آن ها نیز بپذیرند .در صورتی که قانون اساسی را می پذیرند ،در صورتی که همه ی شرایط موجوده را می پذیرند ،ما مذاکرات را الزم می دانیم در غیر آن ما نمی خواهیم دوباره برگردیم به همان ایده ی متحجرانه طالبانیزمی که بیایند و دروازه های مکاتب به روی ما بسته شود. و این هم منصفانه نیست که دختران هراتی به مکاتب و مدارس بروند و دختران هلمندی برای همیشه از آن محروم باشند .وقتی ما از افغانستان صحبت می کنیم ،باید دید ما افغانستان شمول باشد. روح االمین امینی: سوال من از خانم جعفری در مورد قانون احوال شخصیه اهل تشیع این است که قانونی که اول به پارلمان برای تصویب رفته بود و قانونی که بعدا ً از طرف پارلمان تأیید شد ،هر کدام این ها چقدر با فقه جعفری واقع ًا مطابقت دارد و چقدر بیرون از دایره ی این فقه است؟ خانم جعفری: ً باید گفت که این قانون کامال با فقه جعفری مطابقت دارد اما بعضی از مسایل نباید به صورت واضح مطرح می شد و باید عفت کالم حفظ می شد؛ نکاتی بود که مورد توجه قرار می گرفت و در قسمت دوم هم مورد اصالح قرار گرفت و ک ً ال مخالفتی با اصول فقهی وجود نداشته .اما این که نحوه ی بیان به شکلی بوده که بهتر بود اصالح شده تر آن در اختیار مردم قرار می گرفت که بدین منظور برای بار دوم اصالحاتی صورت گرفت و به پارلمان تقدیم شد که مورد تصویب هم قرار گرفت. گفتگو گردان جلسه:
31
بنياد آرمان شهر
از سخنرانان محترم می خواهم پرسم در صورتی که شما فکر می کنید مذاکرات با طالبان و یا مخالفین دولت بر حقوق زنان صدمه هایی وارد می کند ،پیشنهادات مشخص خود را بیان کنید.
32
خانم جعفری: ما طالبان افغانی را به عنوان بخشی از جامعه ی افغانی و زنان را به عنوان بخش دیگری از این جامعه می دانیم. بنابراین پیشنهاد ما این است که اگر خواست های طالبان اسالمی است ،همان سیاست اسالمی باشد در چارچوب همان سیاست اسالمی گفتگو هم پذیرفته می شود در صورتی که منافع طرفین در نظر گرفته شود .چیزی که زنان افغانی در هزاره ی سوم ادعا می کنند ،چیزی نیست که مخالف با مبانی دین مقدس اسالم باشد .ما در چارچوب اسالم ،همان خط قرمز هایی را که اسالم برای زنان مسلمان در نظر گرفته و همان بایدها و نبایدهای اسالم را زنان افغان پذیرفتنی هستند و این چیز هایی است که یک فرد مسلمان اگر نخواهد سیاست ها را تغییر دهد و اگر نخواهد اسالم را سیاسی کند ،همه ی مسلمان ها باید بپذیرند زنان و حضور زنان را به عنوان بخشی از جامعه و پیکر اسالمی و همینطور حضور طالبان افغانی را به عنوان بخشی از ملت افغانستان. پیشنهادی که ما داریم این است که در چارچوب قوانین اسالمی و در چارچوب خط قرمزها و خط سبزهایی که در قانون و در دین مقدس اسالم قرار دارند ،حاضر هستیم که مذاکرات هم پذیرفته شود و الزم است مذاکراتی صورت بگیرد .اما خارج از آن مورد پذیرش ما نیست. خانم کرخی: پیشنهاد من این است که رییس جمهور آینده ی افغانستان وقتی تشکیل دولت می دهد ،وظیفه ی اصلی و اساسی دولت تأمین
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
امنیت است .در صورتی که اردو و پولیس بسیار نیرومندی دارد، باید به زودترین فرصت طالبان را شکست بدهد و امنیت و صلح را در سراسر افغانستان حاکم سازد که مردم افغانستان دیگر از جنگ خسته شده اند .در صورتی که ارتش و پولیس این توانمندی را ندارند ،با همان طرح و پالن ها حقوق همه ی شهروندان اعم از زن و مرد باید تأمین شود .بدون هیچ گونه سازش کاری و معامله گری و باید حق هیچ انسان تلف نشود .اگر به مذاکره و تفاهم هم می رسند با همین شرایط و در غیر آن اگر آن ها اهل مذاکره نیستند ،باید هرچه زودتر امنیت و صلح سراسری در افغانستان تأمین شود. خانم نیکزاد: دولت افغانستان در گفتگو با طالبان باید شرایطی را در نظر بگیرد پیش از این که طالبان شرایطی را مطرح کنند .دولت باید شرایطی را برای طالبان مطرح کند که حقوق زن چه است و حقوق شهروندان چه؟ دولت باید با در نظر داشت همین شرایط با طالبان گفتگو کند در غیر آن فکر نمی کنم نتیجه ی مطلوب به دست آید. خانم پاکزاد: ما مذاکره و مفاهمه را در حد رعایت اصول مفاهمه و مذاکره با جانب افغانی می پذیریم .طبع ًا هر کسی که جانب مذاکره است، شرایط و پیش شرط های شان باید مالحظه شود که نه تنها به ضرر زن افغان ،بلکه نباید به ضرر هیچ افغانی باشد. یکی از خواست های ما حضور ما در حکومت های آینده است. وقتی که ما %50از این جامعه را می سازیم ،پس در ساختار این جامعه هم حق داریم سهیم باشیم و بدون حضور ما هم که مشکل است.
33
بنياد آرمان شهر
34
ما شاهد گفتگوی موسی قلعه هستیم که زنان در آن هیچ حضور نداشتند و این یک مذاکره ی واقعی هم نبود و دیدیم بعد از یک توفانی این مذاکره از هم پاشید و هیچ پایبندی ای هیچ طرف قایل نشدند .بنا ًء ما چنین مذاکره هایی را نمی پذیریم. ما مذاکراتی را می پذیریم که در آن نقش زن به عنوان پیش شرط اصلی در نظر گرفته شود ،حضور زن در حکومت آینده به عنوان پیش شرط اصلی مذاکره ،نه عدم حضور زن به عنوان شرط مذاکره بلکه حضور زن به عنوان پیش شرط از جانب دولت افغانستان. انشااهلل همه با هم یک روز شاهد این خواهد بودیم که ما همان هویت از دست رفته ی افغانی خود را و هویت از دست رفته ی زن افغان را دوباره در اجتماع افغانی خود دریابیم و به دنیا ثابت کنیم که ما هم دیگر اهل جنگ و خونریزی نیستم و ما فرهنگ صلح را می پذیریم و ما پیشگامان صلح هستیم. گفتگو گردان جلسه: بحث امروز ما در همین جا خاتمه می یابد و باز هم تشکر زیاد از خانم ثریا پاکزاد مسوول موسسه ندای زن ،خانم حسینه نیکزاد مسوول شبکه ی زنان زون غرب ،خانم مسعوده کرخی استاد و هم چنان فعال حقوق اجتماعی و خانم فاطمه جعفری یکی از نویسنده ها و صاحب نظران در حوزه ی غرب .و تشکر بسیار زیاد از حوصله ی شما عزیزان که تا این دم ما را یاری کردید. نور دیده تاج سر خدا نگهدار
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
جایگاه مسائل زنان در دومین کارزار انتخابات ریاست جمهوری افغانستان ش.ر
با یک نگاه واقع گرایانه به کیفیت زندگی زنان در کشور افغانستان ،نقش و جایگاه آنان در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ،این واقعیت را روشن می سازد که زنان در هیچ کدام از این موقعیت ها جایگاه شایسته ای ندارند .این امر عالوه بر اینکه زمینه های تاریخی متعددی دارد که زنان را همیشه جنس دوم مطرح نموده و مسائل مربوط به آنان را نه به عنوان نیمی از جمعیت انسانی جامعه بلکه با رویکرد نجات زن به عنوان یک موجود ضعیف از این وضعییت اسفبار نگریسته است. حال آنکه زن به عنوان یک انسان نقشی اساسی و مهم در ساختار خانواده و جامعه دارد که فرهنگ مردساالر و زن ستیز از به رسمیت شناختن این نقش و جایگاه همیشه سرباز زده است .و باعث شده است که فعاالن حقوق زن ،با هر دیدگاه و تفکری
35
بنياد آرمان شهر
36
سالها برای به رسمیت شناساندان جایگاه زنان ،نقش ها و مسئولیت های آنان در جامعه تالش کنند. امروزه مفاهیم توسعه پایدار ،توسعه انسان محور ،مشارکت سیاسی شهروندان و بسیاری دیگر از مفاهیمی که دخالت تمامی افراد جامعه انسانی را در حرکت جامعه به سوی رشد ،تعالی و تعین سرنوشت آن ضروری می دانند ،به نقش و جایگاه زنان در توسعه جامعه اهمیيت ویژه ای قائل هستند. اگر بخواهیم واقعییت عینی وضعیت زنان در جامعه افغانستان و موقعیت فرو دست آنان را در این کشور بررسی کنیم ،باید به نگرش ها و بینش های جامعه به زنان اشاره کنیم که در طول تاریخ همراه زنان بوده است و حتی در شکل دهی به شخصیت و خواست های زنان نیز تاثیر گذار بوده است .و مشکالتی را که زنان امروز با آن دست به گریبان هستند می توان به جرات گفت معلول همان نگاه ها و آموزه های سنتی جامعه است .که با صرف نظر از دالیل تاریخی این موقعییت فرو دست می توان به مواردی اشاره نمود که اگر جامعه افغانستان خواهان رسیدن به توسعه پایدار و جامعه معتدل است باید به تک تک آن ها بپردازد و برنامه ای عملی ارايه دهد و انتظار می رود هم اکنون که 41 کاندید ریاست جمهوری برای مسند ریاست جمهوری افغانستان به رقابت پرداخته اند ،این مسايل را مورد توجه قرار دهند. -1به رسمیت شناختن زنان به عنوان بازیگران اجتماعی و سیاسی :به این معنی که نقش زنان در جنگ ها ،در پروسه عدالت انتقالی ،در مذاکرات صلح و ...باید به رسمیت شناخته شود. -2سواد آموزی :ما نیک می دانیم که سواد آموزی راه حل اساسی بزرگترین مشکالت جهان است .سوادآموزی مهمترین و اساسیترین نیاز مردمِ کشورهای در حا ِل رشد و از جمله کشور ماست و باید در صدر اولویت ها قرار بگیرد .تجربه ی بسیاری از کشورها منجمله کشورهای همسایه ما نشان داده است که مبارزه
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
با بیسوادی می تواند در مدت زمان کوتاهی ،نتایج چشمگیری داشته باشد .نسبت سواد در همه ی کشورهای منطقه از ،افغانستان باالتر است .بیسوادی از ارکان فرهنگ سکوت است و به گونهای جبرانناپذیر ،افراد و جوامع را خاموش میسازد .کارشناسان به این واقعیت پی بردهاند که سوادآموزی زنان به عنوان امری قوی ،نقش بسزایی در رشد معیارهای زندگی ،سالمت خانواده و گسترش مشارکت آنان در فعالیتهای اجتماعی ایفا میکند .از اینرو سوادآموزی زنان از اولویت بیشتری برخوردار است. سواد ،بنیاد رهایی از فقر و عقب ماندگی ،بیماری و ظلم است و نیز ابـزار اصلـي تـوسعـه اقتـصــادي -اجـتمـاعـي و پيـش بـرد مـسـاوات جـنسـي ،گسـتـرش فـرصـتهـاي شـغلـي، بـهبـود بهـداشـت خـانـواده ،حفاظت از محيـط زيسـت و تـرويـج مشـاركـت دموكراتيك است .سوادآمــوزي بـراي همه ،بخش يكپـارچـه اي از نظام تعلیم و تربیت محسوب می شود و به منظور دستيابـي بـه تـوسـعـه حقيقي پايـدار الزامی است. با توجه به ضرورت و اهمیت سوادآموزی برای زنان ،بایسته است که این امر در مرکز اولویت های برنامه دولتی قرار دهد. -3حقوق سیاسی و مشارکت سیاسی زنان :اذعان به اهميت حقوق سياسي به عنوان منشاء ساير حقوق انساني و معياري معتبر براي بررسي وضعيت حقيقي زنان در هر جامعه و با درك واقعيتها و وضعيت موجود مشاركت سياسي زنان در كشور (اعم از انتخابات و انتصابات) و حضور بسيار كمرنگ و شكنندهي آنان در عرصههاي قدرت و تصميمگيري ،بر ضرورت رفع موانع ،كمبودها و چالشهاي موجود در برابر زنان براي احقاق حقوق سياسي خود ،پافشاری می کند .لزوم برون رفت از شرايط نابرابر و ناعادالنه حاكم بر فعاليتهاي سياسي در سطح كشور و نيز ضرورت آگاهي جامعه از اهميت و تأثير مشاركت
37
بنياد آرمان شهر
38
سياسي زنان بر كل جامعه و توسعه ی كمي و كيفي آن ،باید از اهداف كلي نامزدهای ریاست جمهوری باشد. امروز مشاركت زنان و چگونگي آن در تعيين شاخص توسعه برمبناي جنسيت تأثير مستقيم دارد و اين باور موجوديت خود را به اثبات رسانيده كه تحقق اهداف توسعه و ايجاد تحول در امور تنها با مشاركت زنان و مردان و در کنار هم امكانپذير است. یعنی بدون حضور فعال و ثابت زنان ،جامعه به رشد ،تعالی و بالند گی تمام افراد دست نمی یابد. شرکت در 6جلسه روبرو :شهروندان و نامزدهای انتخاباتی و شنیدن برنامه ها و استراتژی ها و پاسخ های نامزدان در برابر شهروندان در زمینه حقوق زن این واقعیت تلخ را آشکار می سازد که بسیاری از این نامزدان مسأله حقوق و مشارکت سیاسی زنان و بهبود زندگی آنان را به اندازه کافی مورد تعمق قرار نداده اند و با بینش های واگرایانه و سطحی که برنامه مشخصی را برای چگونگی ارتقا سطح کیفی مشارکت زنان در عرصه های مختلف ارايه نمی نماید مورد بحث قرار داده اند .برای نمونه آقای سلیمی معاون آقای شهنواز تنی در مقابل این سوال که برنامه کاری شما در قبال زنان و میزان مشارکت سیاسی آنان در کابینه شما چقدر خواهد بود :این گونه پاسخ دادند« :به جواب شما باید عرض کنم که از البالی برنامه یا خطوط اساسی ما این طور معلوم می شود که ما زمینه ی مشارکت زنان را در برنامه ی خود جا داده ایم. ما در برنامه ی خود از کلمات جمع استفاده کرده ایم بطور مثال: کارکنان یا کارمندان که در آن زن و مرد جمع شامل هستند و یا هم مث ً ال معلمان که زن و مرد را شامل می شود .در سیاست ما میان زن و مرد در عرصه ی کار و سیاست و در عرصه ی فعالیت های اجتماعی تفاوتی وجود ندارد .تفاوتی که وجود دارد در توانمندی و شایستگی است». و آقای عبدالجبار ثابت در تشریح چگونگی نگاهشان به مسأله
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
زنان این طور توضیح دادند« :حقوق خانم ها نزد ما محفوظ است. زمانی که من به صفت سارنوال ایفای وظیفه می نمودم فقط یک زن به حیث رییس کار می کرد و من تعداد آن ها را به سیزده بلند بردم». آقای اسماعیل قاسم یار معاون آقای هدایت امین ارسال ،در ابتدای معرفی برنامه های خود تنها به این جمله در البالی جمالت خود اشاره نمودند « اذعان به اهمیت جایگاه زن در شکل دهی کشور و پرورش اطفال ما ،دسترسی مساویانه و عمومی به تعلیم و تربیه ی اساسی و خدمات صحی به شمول غذای مکفی و تغذیهی مناسب برای حیات سالم ،نقش قوی تر اداره ی والیات جهت پشتیبانی برنامه ریزی ملی برای ارایه ی خدمات اساسی به مردم کشور». و آقای محبوب اهلل کوشانی در مقابل این سئوال که نظرتان راجع به حقوق زن و در نظر گرفتن این حقوق در مذاکره با مخالفان که به آن اعتقاد دارید و نیز جایگاه سیاسی زنان در تشکیل کابینهی دولت خود چیست؟ گفتند« :در فشردهی منشوری که قبالً خدمت دوستان ارایه کردم ،عنوان کامالً جداگانهیی وجود داشت در رابطه به تالشهایی که باید برای تساوی حقوق زن و مرد صورت بگیرد .در برنامهی ما یکی مسایل جنسی است و یکی هم مسایل جنسیتی .زن و مرد هردو آفریده شدهی خداونداند اما به صورت طبیعی اگر از نگاه جنسی این ها تمایز دارند ،از نظر جنسیتی جایگاه شان در جامعه و مناسبات اجتماعی تعیین می شود .در همین جا است که ما محرومیتی که زن در مجموع در سطح جهان دارد و به خصوص در کشور ما که طی سالیان جنگ و بحران از یک طرف بیشترین آسیب را به حیث مادر و همسر متحمل شده و بعد فراوان دست و پاگیری هایی که سنت های عقب مانده در جهان می آید ،متأسفانه باز هم دست و پای زن را بسته است .به این خاطر زن در برنامه های ما جایگاه خاص خود را دارد .زنی که در شهر است ،متأسفانه روز تا روز از مدیریت
39
بنياد آرمان شهر
40
سیاسی رانده می شود ،زنی که در روستا هست و بعد در مجموع زن چه از نگاه قانونی و چه از نگاه سنتی مورد سیاست های تبعیضی قرار میگیرد که ما شاهد وضع بعضی قوانین در این اواخر هستیم .حتا شخصیت انسانی زن در سطح یک متاع و وسیله ای برای استمتاع تنزل داده می شود .مسلم ًا ما با چنین سنت های ناپسند و تأویل و قرائت نادرست از معتقدات موافق نیستیم .اما راه نجات خانم ها ،چه در شهرها و چه در روستا که طبع ًا زنان روستا نشین بیشتر به کمک و مساعدت نیاز دارند را در تشکل و انسجام خود خانم ها میبینیم و بدون این که خودشان برای به دست آوردن حقوق شان سازمان های زنانه را ایجاد کنند و واقع ًا در پیکار بسیار جسورانه با یک شجاعت مدنی با سنت های ناپسند دست به مبارزه بزنند ،راه دیگری وجود ندارد .یقین ًا شعور مردم ما هم باید تغییر کند و از زیر تأثیر سنت ها خود را بیرون بکشد. در رابطه به حضور زنان در کابینهی ما ،هیچ جای شکی نیست و این یک امر طبیعی است و حتا قایل شدن فیصدی یک نوع تحقیر است .چه در رابطه به اقوام باشد و چه در رابطه به زنان». و آقای اوریا در مقابل این سوال نظر خود را این چنین بیان نمودند« :باید گفت که در تاریخ این وعده ی ما بوده و حاال هم وعده ی ما است و فردا هم ،اگر مردم افغانستان به ما رأی دادند و ما در انتخابات پیروز شدیم ،در مقابل حقوق زن افغان که تمام رنج بزرگ افغانستان را طی قرون متحمل شده اند و بار بزرگ جنگ کنونی و جنگ فرسایشی را به دوش کشیده اند، ما یک خط عقب نشینی نخواهیم کرد .در هیچ مذاکره و هیچ معامله ما دست به این معامله نخواهد زدیم .در مورد مخالفینی که شما مطرح می کنید ،طالبان مخالفین افغانستان نیستند .نام طالب مخالف افغانستان است که مردم از آن بهره کشی می کنند». با دقت در این مباحث روشن می شود که نامزدهای محترم ،در مورد زنان کلی گویی کرده اند و کدام برنامه مشخصی را که
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
در آن اهداف ،استراتژیها ،منابع مالی ،انسانی ،جهت حرکت و برنامه های عملیاتی برای پیاده کردن آن معین شده باشد ،ارايه نکردند. مسائلی که انتظار می رفت در این فرصت ها به آن ها پرداخته شود و مورد غفلت واقع شدند عبارتند از: -1نحوه تعامل آنها با مسأله حقوق زنان در روند مذاکره با مخالفان که همه کاندیدا ها به نحوی مهر تایید بر آن زدند. -2ضرورت بسیج سواد آموزی برای دختران در سن مکتب و زنان و دختران بازمانده از مکتب. -3چگونگی ارتقا ظرفیت های سیاسی و اجتماعی زنان به منظور سهم گیری بیشتر زنان در عرصه های کالن تصمیم گیری. -4توجه به ایجاد زمینه های اشتغال برای زنان به عنوان یکی از اهرم های دستیابی به استقالل مالی و نیز مساله اشتغال زنان بیوه و سرپرست خانوار. -5چگونگی تالش آنان در راستای قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و گنجاندن اصل برابری جنسی بدون قید و شرط در تمام قوانین -6ارايه برنامه مشخص در راستای بهبود وضعیت صحی زنان و دسترسی تمام زنان به امکانات بهداشتی و صحی با کیفیت. قابل ذکر است گزارش ارايه شده بر مبنای مباحث طرح شده در جلسات گفتگوی بنیاد آرمان شهر با عنوان « روبه رو :شهروندان و نامزدهای انتخاباتی» تهیه شده است.
41
بنياد آرمان شهر
42
کمپاين ٥٠در صد زنان افغانستان در آستانهی انتخابات رياست جمهوری ج .پلوشه
در آستانهی انتخابات رياست جمهوری در افغانستان شماری از فعاالن برابری حقوق زنان ،جامعه مدنی ،حقوق بشر و نهادهای غيردولتی از جمله کارمندان وسايل جمعی و اتحاديههای صنفی زنان و نمايندگان ساير گروهها و اليههای اجتماعی در کار مطرحسازی ،آگاهی بخشيدن و نهايت ًا تحقق آزادیهای دمکراتيک ،حقوق مدنی و بشری زنان دست به ابتکاری يازيدند تا نه نتها خواستهها ،نيازها و حقوق زنان افغانستان را به بحث بکشانند بلکه گروههای وسيعي از زنان و مردان را از محتوای اين خواستهها و نيازهای برخاسته از حقوق و مطالبات ٥٠در صد مردمان آن سرزمين يعنی زنان آگاهی بخشيده و به آن تجهيز نمايند .اين شيوه نوين مبارزه را اساس گذاران آن ،کمپاين ٥٠ در صد نام گذاردند. کمپاين ٥٠درصد يا کارزار ٥٠در صد به ابتکار جبههی
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
مشارکتسياسی زنان افغانستان ،اتحاديه سراسری زنان افغانستان و بنياد آرمان شهر و شماری از نمايندگان سازمانهای جامعهی مدنی در ٢٧ثور ١٣٨٨پس از نشست میديوتيک عمال با حمايت وسيع زنان و مردان آزادهای که پشتيبانی از اين کمپاين را اعالم نمودند ،کار خويش را آغاز کرد .همزمان که اين کمپاين اعالم هستی نمود و به بحث پيرامون خواستههای زنان با حضوريابی در کمپاين انتخاباتی کانديدهای متفاوت با استفاده از نشرات تلويزيونها ،روزنامهها و نشر جزوه مطالبات زنان پرداختند و همزمان به معرفی کمپاين ٥٠درصد که خواستههای زنان را انعکاس مي داد و برای آن مبارزه مینمود ،پرداختند .در مدت زمان کوتاهی بيش از ٣٠٠٠عضو جديد اعم از مرد و زن از واليات کابل ،هرات و بلخ به اين جنبش پيوستند که اين روند ادامه دارد(.اين آمار در زمان نگارش اين مقاله ارايه شده و اكنون رقم داده شده به چند برابر رسيده است). شيوه نوين به كنكاش کشانيدن مسايل ،خواستهها و طرح روشن پرابلمهای فراه راه مبارزه زنان در افغانستان که بدون شک در شرايط نهايت پيچيدهی سياسی ،نا امن و مملو از دسايس نيروهای مافيایی در درون قدرت و بيرون از آن و در شرايط حضور نيروهای بيگانه ،فضای جنگ و خشونت ،گام استوار و بلندی به جلو در راه اعالم حضورموثر و عامالنه زنان و مبارزه برای آزادیهای دموکراتيک و حقوق برابر آنان در جامعه افغانستان است. به هر پيمانهی که فعاالن زنان در کشور با جسارت در راه به کنار گذاشتن نقشهای سنتی که در آن زنان بايد جای پای مردان را در عرصههای اجتماعی و سياسی دنبال نمايند ،گام میگذارند ،به همان اندازه اعتماد به نفس ،آگاهی جنسيتی ،هنر سازماندهی و رهبری اين روندها در نزد آنان افزايش می يابد .گام گذاشتن در راههای کام ً ال جديد چنان که خود اين سازماندهندگان در آخرين
43
بنياد آرمان شهر
44
بيانه به مناسبت آغاز کار کمپاين ٥٠در صد ابراز میدارند: «محتاج آنست تا ثابت سازيم که از ظرفيت ،هوشياری و جسارت آزمون راههای گوناگون مدنی برخورداريم». بدون شک تا هنوز هم مانند دورههای پيشين هم در جريان انتخاب ريـس جمهوری ،انتخابات برای ارگانهای قانون گذاری و هم ارگانهای محلی از کارت رای دهی و حضور زنان در آرايش جديد سياسی ،مذهبی ،قومی و زبانی سؤ استفادههای بزرگی صورت گرفته و خواهد گرفت .جلوگيری از اين امر دردناک که از رای زنان برای بقای موقف زنستيزان استفاده نگردد بر میگردد به درجهی آگاهی و بينش جنسيتی زنان. البته رسيدن به اين مامول امر يک روز و دو روز نخواهد بود. برای رسيدن به چنين مرحلهی بايستی حوصلهمندانه کار کرد و پيگيری داشت. طيف وسيع شرکت کنندگان اين کمپاين اعم از سازمانها و افراد ،اعم از زنان و مردان حکايت از يک اصل خيلی با ارزش ديگر نيز دارد و آن کار و پيکار مشترک ديگرانديشان در اين کمپاين است .حضور سازمانها و افرادی دارای برداشتها و ديدگاههای متفاوت و غيرمتجانس ولی در برخی مسايل از زمره خواستههای زنان همسو در اين پروسه ،از سطح الزم شکيبایی و تحملپذيری در درون اين کمپاين حکايت میکند .امر تحمل دگراندشان و مراعات پلوراليزم نه تنها در اصول بلکه در عمل برای نهادهای فعال از ارزش بزرگی در شرايط افغانستان برای رسيدن به صلح و ثبات برخوردار است. پيکار مشترک در راه اهداف انسانی و حقوق زنان و آزادیهای مدنی نه تنها به توسعهی ظرفيت کاری ،ارتقای سطح آگاهی جنسيتی و تحمل دگرانديشان میانجامد بلکه تجارب حاصله از آن به مثابهی اساس استوار و پرباری برای گامهای بعدی و کارزارهای آينده به شمار میرود.
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
شرکت مردان آگاه و مصصم به نمايندگی از سازمانها و يا شرکت انفرادی آنان در کارزار مبارزه برای حقوق برابر و موقف انسانی زنان ارزش بلندی به اين کارزار میدهد .اين امر نه تنها حکايت از آگاهی ،فهم و درايت آنها مینمايد بلکه وجود اين پديده روايت از کار موثر زنان و بخصوص فعاالن آنان نيز دارد. ً مطالبات کمپاين ٥٠در صد اساسا ٧گرهگاه و چالش عمده را که در شرايط کنونی در برابر زنان قرار دارد ،برجسته میسازد. مقدم ِه بيانه آغاز کار «کمپاين ٥٠در صد» با صراحت اعالم می دارد که زنان حاضراند در تمام تصميمگيریهای بزرگ و سياستگذاریهای کالن در کشور حضور يابند .اين بدان مفهوم است که زنان در کشور ديگر اجازه نمیدهند تا درباره سرنوشت افغانستان و سرنوشت ،موقف و آزادیهای زنان در غياب آنان تصميم اتخاذ گردد .آنان برای خود اين حق و در عين حال اين صالحيت را قايل اند تا زمان بحث روی اين موضوعات حياتی دربارهی زنان و جامعهی افغانستان حضور داشته باشند و يکی از جوانب ذیدخل محاسبه گردند زنان در رابطه به هر نوع مذاکره با جناحهای مختلف جنگ در افغانستان که حقوق و دستآوردهای دموکراتيک زنان و مردم در آن مورد معامله قرار بگيرد ،هشدار میدهند. هشدار به روشنی تاکيد به اين امر دارد که زنان حاضر نيستند ديگر معامالت را در غياب خويش و برحول و محور بربادی و محو دستآوردهای دموکراتيک و آزادیها و حقوق مدنی خويش بپذيرند .برای اين ارزشها آنان با چنگ و دندان رزميده اند و برای آن قربانی دادهاند و میدهند .ماه و هفته ای در افغانستان نيست که از فعاالن زنان يکی با وحشيانهترين شيوه ای بدست جامه سپيدان سياهدل نابود نشود و خانوادهای داغدار نگردد .زنان به اين باور اند که از اين همه پيکار و سر دادن های آگاهانه،
45
بنياد آرمان شهر
46
نمیتوان گذشت. آنان در خطاب به زنان تاکيد میدارند که :زنان در همه جا که در مورد سرنوشت آنان تصيم گرفته میشود ،بايستی حضور داشته باشند ورنه خالی حضور آنان را «زن ستيزان» ُپر خواهند کرد و بدين وسيله رفتارهای خشونتبار و محدوديتهای غير انسانی بقا خواهد يافت. کمپاين ٥٠درصد از کانديدای خاصی جانب داری نمیکند. سازماندهندگان کمپاين ٥٠در صد به اضافهی مسايل باالیی در مقدمه به صراحت زنان را به يک حق ديگر آنان در کشور يعنی حق نظارت مستقيم برچگونکی تأييد صالحيت نامزدان رياست جمهوری و نحوه برگزاری انتخابات شفاف ،به مثابهی حق شهروندی متوجه میسازند. اندکی مکث بر نکته اخير و بطور کل در مورد شرکت عامالنه زنان و فعاالن آنان در جريان انتخابات و ساير رويدادهای سياسی از اين دست را در اين جا الزم میدانم .بنا به داليلی بیشمار از زمره حضور حکومت مافيايی ،جنگساالر و زنستيز ،موجوديت نيروهای بيگانه در کشور ،پايين بودن سطح آگاهی زنان و در نتيجه آن مساعد شدن امکان برای سؤاستفاده از رای و حضور زنان در انتخابات ...و غيره ...دقيق ًا مؤثريت و ضرورت اين کارزارها را قوي ًا توجيه میکند .مزيد برآن من اصوال میخواهم توجه بيشتر و عميقتر را بر يکی از اين موارد جلب نمايم و آن کار با زنان بوسيله کمپاين و از طريق کمپاين است .در بردن شعارها در ميان زنان ،آگاهی بخشيدن آنان و هم ِه مردم افغانستان و بحث کردن در باره مطالبات زنان در آستانه انتخابات َرياست جمهوری در کشور ،کمپاين از اهميت بزرگی برخوردار است .بدون شک اين موضوع اولويت خاصی برای برگذارکنندگان اين کار زار دارد. کمپاين اين هفت عرصه را در راستای تحقق برابری حقوق زنان در اوضاع و احوال کنونی برجسته میسازد:
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
.١تالش در جهت دستیابی به صلح پایدار و عادالنه در کشور از طریق یافتن راه حلهای مسالمتآمیز و پایان بخشیدن به راه حلهای جنگجویانه و مذاکرات غیر شفاف با عاملین جنگها و سرکوب. .٢تامین امنیت اجتماعی زنان (در عرصههای کاری ،ازدواج و دسترسی به سیستم قضایی عادالنه). .٣اعالم بسیج عمومی برای سوادآموزی زنان و تخصیص منابع مورد نیاز مالی و انسانی به این امر مهم. .٤تالش در جهت رفع قوانین تبعیضآمیز علیه زنان و گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید و شرط در تمام قوانین. .٥تالش در جهت ایجاد فرصتهای برابر سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی میان زنان و مردان. .٦تالش در جهت ایجاد فرصتهای اشتغال برای زنان سرپرست خانوار و معلولین و معیوبین. .٧تالش در جهت بهبود دسترسی تمام زنان به امکانات بهداشتی. سازماندهندگان کمپاين در آخرين ياداشت خويش نه تنها گروههای جديد را به همکاری فرا میخوانند بل از ادامه کار آن به نحو خيلی باز و همهگير در زير عنوان اما چگونه؟ چنين بشارت میدهند »:ما در این حرکت مسالمتآمیز و دستهجمعی سعی خواهیم کرد با اجماع هرچه گسترده تر در میان گروههای جنبش زنان و نیز دیگر گروههای اجتماعی ،مسیر آینده این ائتالف را با مشارکت همه عالقهمندانی که به آن میپیوندند مشخص سازیم .از این رو از تمامی گروهها و افرادی که تمایل دارند به این ائتالف ملحق شوند و مسیر حرکت آن را شکل دهند میخواهیم با ما تماس بگیرند و در گردهماییها و جلسات بحث و تصمیم گیری در مورد چگونگی ادامه حرکت مشارکت داشته باشند تا از این طریق بتوانیم با همفکری و توافق هرچه وسیعتر
47
بنياد آرمان شهر
به طرح مطالبات زنان در این مقطع موفق شویم». در پایان به جامعه افغانستان اعالم میدارند که: حقوق زنان ،مادران ،همسران ،دختران و خانوادهی شما تامینکننده آزادی ،استقالل ،دموکراسی ،عدالت و سربلندی کشورمان افغانستان است. 48
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
«کمپاین 50فیصد» و مطالبات زنان افغانستان از رییس جمهور آینده نکیسا کابلی
جنبش های اجتماعی کنش های پیگیر و ماندگاری استند که در مجموع پیش زمینة شکل گیری سایر سازمان ها و احزاب سیاسی می گردند .در این میان جنبش های آزادیخواهانة زنان در تمامی جهان ،از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده از چند سده بدین سو ،سبب تغییرات بنیادی در زنده گی زنان جهان شده اند. حرکت های رهایی بخش و جنبش های زنان محصول نا برابری ها و نا به سامانی های وضعیت زنده گی زنان در چنین جوامعی اند؛ اما نباید فراموش کرد که شکل گیری جنبش زنان به آسانی مقدور نیست. هویت یابی زنان محصول یک فرایند تاریخی است .هر جامعه یی در پیوند با یک فرایند تاریخی می تواند زمینه های هویت یابی را برای انسان ها در مناسبات قدرت فراهم سازد. مناسبات قدرت از قول میشل فوکو چند گانه و غیر متمرکز اند
49
بنياد آرمان شهر
50
و فرد با هویت و درک تاریخی خود به شناسایی این مراکز می پردازند ،پس ایجاد یک جنبش عظیم برای شناسایی مطلق یک پدیده ظالمانه کار دشواریست و نسبی گرایی فرهنگی نیز از عواملیست که کار شناخت دقیق مراکز قدرت و زمینه های شکل گیری نظر واحد را در مورد مسایل اجتماعی دشوار می سازد .از سوی دیگر توسعه یافته گی سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی زنان، نیز پیش شرط های مایه گذاری جنبش زنان است .با بر شماری این شاخصه ها میتوان به درک الزم رسید که چرا در افغانستان، جنبش سراسری زنان به وجود نیامده و حتا مایه های آن هم گذاشته نشده است. حرکت های مدرن چون انتخابات در یک جامعة پیش مدرن، همواره با این چالش ها دست می یازد .توسعه نیافته گی در تمام عرصه ها در تقابل با ابزار های نوین در تحقق دموکراسی قرار می گیرند و بنابر همین توسعه نیافته گی ،غالبا مردم از پیامد های استفاده از این ابزار ها آگاهی ندارند. زنان افغانستان بیشترین بار این توسعه نیافته گی را بر دوش می کشند .شمار اندک از زنان – آن هم در شهر ها -توانسته اند که به خودآگاهی ،رشد ذهنی و خودکفایی برسند .مفهوم انتخابات و نقش زنان در این فرایند برای زنانی که در دهکده ها و روستا های دوردست به سر می برند ،شناخته نیست و حتا فهم عمیق از انتخابات و نقش زنان نزد عده یی از زنان باسواد نیز مسأله است. با دو رویکرد میتوان در مورد انتخابات در افغانستان و نقش زنان تحلیل ارائه کرد .نخست نقش زنان در رای دهی و دوم سهم زنان در قدرت بعد از انتخابات. تجربه و ساختار های اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی در این سرزمین تعیین کنندة نقش زنان در انتخابات است با اندوه میتوان گفت که در این راستا یک شاخص ،سهمگیری اندک زنان در این فرایند
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
است .متاسفانه زنان اکثریت بیسواد جامعه را تشکیل می دهند. آنان عالوه بر این که بیسواد استند به دلیل عدم اشتراک در برنامه های اجتماعی،کمترین آگاهی ها را در مورد انتخابات به دست می آورند .نقش زنان در جامعة روستایی و محافظه کار ،تنها در کار های خانه گی خالصه می گردد .بنابرین نمیتوان ادعا کرد که همه زنان در افغانستان با مفهوم و چندی وچونی انتخابات آشنا استند. و افزون بر آن نمیتوان مشخص کرد که آنانی که رای می دهند ،چقدر ممکن است که آگاهانه رای بدهند و فردیت خود را از سایه تاثیر عمیق ساختار های قبیلوی و خانواده گی دور نگهدارند .داشتن فردیت و هویت مستقل برای زنان هنوز یک مسأله است .حتا در خانواده های به اصطالح روشنفکر و با سواد نیز این معما همجنان بغرنج و حل ناشدنی باقی مانده است .پیوند های سیاسی و قبیله یی و زبانی مردان خانواده ،رای دهی زنان را نیز متاثر می سازد .تجربه موضع گیری های زنان در پارلمان افغانستان نشان می دهد که کمتر زنان پارلمانی توانستند به دور از تاثیرات این عوامل در تصمیم گیری های پارلمانی موقف و دیدگاه شخصی خویش را داشته باشند .دید مردانه نسبت به قضایا، آسیبی است که غالب ًا هویت زنانی را که به فرصت هایی هم دست یافته اند ،شکننده ساخته است. رای دهی و گزینش رییس جمهور ،اعضای پارلمان و اعضای شورای والیتی یک حرکت سیاسی در یک نظام دموکرات است و چون در معادالت اجتماعی این سرزمین ،سیاست حوزه مردانه تلقی شده است ،مردان و زنان با افکار سنتی پیش مدرن رای دهی زنان را هیچ و دستکم می گیرند ،گویارای دهی زنان مهم نیست و اگر در این فرایند شرکت هم بورزند رای آنان تعیین کننده نیست. رویکرد دومی را میتوان در مشارکت در قدرت دانست .زنان
51
بنياد آرمان شهر
52
چقدر می توانند در نظام سیاسی در رده های قدرت شامل گردند؟ آیا برای پر ساختن خال ها از نام و عنوان زنان استفاده می گردد و یا اصوال دولت باورمند به توانمندی و سهمگیری زنان است؟ اگر در معادالت اقتصادی از زنان و زیبایی های جنسی آنان در آگهی های بازرگانی استفاده سو می گردد و زن در حد شی تقلیل داده می شود ،در معادالت سیاسی -اجتماعی از حضور زن نیز در بسا کشور های جهان استفاده ابزاری و شکلی صورت گرفته است .حتا در ساختار های قدرت های جهان ،کمتر زنان حضور دارند چه برسد به نظام نوپای دموکراسی در کشور در حال گذاری چون افغانستان. افغانستان بعد از تحمل سه دهه جنگ ،نا به سامانی و نا به هنجاری های اجتماعی ،دولت داری ،نظام دموکراتیک و آزادی بیان را تجربه می کند .دشواری های یک جامعة در حال گذار کم نیستند و زنان بخش عظیمتری از بار این بحران را به دوش دارند. عدم شکل گیری جنبش زنان در این سرزمین را شاید مهمترین عامل در این راستا دانست .گروه های کوچک و پراگنده زنان تنها در شهر ها فعال استند .این گروه ها با این که مجدانه و با تالش بی نظیر در راستای اعاده حقوق زنان ،تغییر و تعدیل قوانین تبعیض آمیز ،تعیین سهم زنان در قدرت ،سهمگیری زنان در فعالیت های اجتماعی و سیاسی فعالیت دارند ،کمتر توانسته اند پیوند های مناسب را برای همکاری و همیاری همدیگر به میان بیاورند و بتوانند به عنوان یک جنبش قوی عرض اندام کنند. بحث اصلی ما در این مقال مطالبات زنان از رییس جمهور آینده و تیم کاری او و نقش زنان بعد از انتخابات و سهمگیری و مشارکت آنان در قوای سه گانه دولت و نهاد های مستقل که به نحوی با دولت مرتبط استند و معرفی کمپاین 50فیصد می باشد. این کمپاین را میتوان آغازی برای کار مشترک و باهمی زنان در پیوند به زنده گی اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی شان دانست.
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
کمپاین 50فیصد متشکل از تعداد زیاد بانوان فعال اجتماعی، سیاسی ،فعاالن جامعة مدنی و مدافعان حقوق زن است که صرف نظر از ملیت ،زبان و گرایشات سیاسی با هم گرد آمده اند و با مطالبات معقول و منطقی از دولت و رییس جمهور آیندة افغانستان خواهش بر آورده شدن مطالبات خویش را دارند. این کمپاین با ابتکار سازمان های «کمیته مشارکت سیاسی زنان»« ،اتحادیة سراسری زنان افغانستان» و « بنیاد آرمان شهر» از روز 27ثور سال 1388به صورت رسمی کار را آغاز کرده است و تا حال توانسته است که حمایت تعداد زیادي بانوان و آقایان را از سراسر کشور با خود داشته باشد .عالوه براین سازمان های زیر نیز حمایت و همکاری خود را با کمپاین 50فیصد اعالم نموده اند « :مرکز آموزش حقوق بشر برای زنان» « ،مجتمع جامعة مدنی افغانستان» « ،نهاد همبسته گی برای عدالت»« ،نشریة دنیای زن» « ،روزنامة 8صبح» »،موسسه زن امروز افغان»« ،مرکز مطالعات اجتماعی -فرهنگی آسیا»، «موسسه سالم»« ،مرکز جوانان کابل»« ،موسسه حمایت از زنان بی بضاعت افغانستان»« ،موسسه نوا» « ،روزنه صلح برای زنان افغانستان»« ،زنان افغان به سوی انکشاف» و « نشریة سروش ملت» . مطالبات کمپین 50فیصد از این قرارند: « .1تالش در جهت دستیابی به صلح پایدار و عادالنه در کشور از طریق یافتن راه حل های مسالمت آمیز و پایان بخشیدن به راه حل های جنگجویانه و مذاکرات غیر شفاف با عاملین جنگها و سرکوب، .2تامین امنیت اجتماعی زنان (در عرصه های کاری ،ازدواج، دسترسی به سیستم قضایی عادالنه)، .3اعالم کمپاین سراسری برای سواد آموزی زنان و تخصیص منابع مورد نیاز مالی و انسانی به این امر مهم،
53
بنياد آرمان شهر
54
.4تالش در جهت رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید وشرط در تمام قوانین، .5تالش در جهت ایجاد فرصت های سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی برابر میان زنان و مردان، .6تالش در جهت ایجاد فرصت های اشتغال برای زنان سرپرست خانوار و معلوالن و معیوبین، .7تالش در جهت بهبود دسترسی تمام زنان به امکانات بهداشتی و صحی». این اجتماع در قسمتی از بیانیه آغازین خویش اعالم می دارند« :ما بخشی از فعاالن حقوق شهروندی و حقوق زنان ،به عنوان فعاالن جامعة مدنی در عرصه های مختلف صنفی ،مطبوعاتی ،سازمان های غیر دولتی ،احزاب و نهاد های سیاسی و اجتماعی هستیم که طی سالیان گذشته راه های گوناگون و صعب العبوری را برای تحقق خواسته ها و مطالبات زنان و بهبود وضعیت زنده گی آنان پیموده ایم و هرگاه ضرورت اقتضا می کرده برای تحقق این خواسته ها در کنار هم گام برداشته ایم .امروز نیز مصمم شده ایم به منظور ارائه بخشی از مطالبات خود و زنان سرزمین مان ،با بهره گیری از فضای انتخاباتی ائتالف دیگری را شکل بدهیم .این ائتالف که هدف آن طرح مطالبات زنان است ،در صدد حمایت از کاندیدای خاص و یا مداخله در حق شهروندان در انتخابات نیست بلکه می خواهد صدای زنان این سرزمین را هر چه رساتر به گوش جامعه برساند. ما می خواهیم از این طریق بگوییم که زنان همواره در سخت ترین شرایط اجتماعی و اقتصادی پا به پای مردان قدم در راه های سخت فقر و مهاجرت گذاشته اند اما تا به امروز از دستیابی به حقوق انسانی خویش محروم بوده اند. ما می خواهیم در عین نظارت غیر مستقیم بر چگونه گی تایید صالحیت نامزدان ریاست جمهوری و نحوه برگزاری انتخابات
مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی
شفاف که حق شهروندان است تنها به این امر بسنده ننموده و مسؤوالن را متوجه مطالبات و خواسته های نیمی از شهروندان جامعه یعنی زنان بسازیم. ما می خواهیم از این طریق نشان دهیم که اگر نیک بنگریم در سخت ترین شرایط اجتماعی و سیاسی هم میتوان شهروند تاثیر گذار بود وبرای زنده گی بهتر و عادالنه تالش کرد ولی تحقق این امر مشروط بر آن است که ما زنان بتوانیم و ثابت کنیم که از ظرفیت ،هوشیاری و جسارت آزمودن راه های گوناگون مدنی برخورداریم .زیرا تجربه نشان داده که هر فضا و روزنه ای را که زنان بدون حضور خود رها ساخته اند بالفاصله با حضور «زن ستیزان» فتح شده و زنده گی یکایک زنان کشور را بیش از پیش دستخوش محدودیت های غیر انسانی و رفتار های خشونت بار کرده است». با این که دقیقا نمیتوان این کمپاین را به عنوان یک جنبش سراسری اعالم کرد اما در خراب آباد سیاست و اقتصاد این کشور ،این هم غنمیتی است که آگاهان و نخبه گان جامعه گرد آمده و آرمان های تغییر و بهبود زنده گی زنان را مطرح می سازند. پیوست با این کمپاین ،نمایانگر ایجاد بن مایه های جنبش های اجتماعی و بازتابگر این آرمان است که زنان در راه مطالبات معقول ومنطقی خویش با هم استند و حمایت مردان را نیز با خود دارند.
55