October 121

Page 1

‫نشریه کمیته کردسـتان حزب کمـونیست کارگری‪ -‬حکمتیست‬

‫‪ 4‬شهریور ‪ 26 - 1392‬آگوست ‪2013‬‬

‫شماره ‪121‬‬

‫حوزه هاى حزبى و آکسيون هاى کارگرى‬ ‫درباره اهميت آژيتاتور وآژيتاسيون علنى‪ -‬بخش سوم‬

‫مصاحبه با فاتح شیخ‬ ‫فرمان حمله به کردستان توسط رژیم‬ ‫اسالمی‬

‫اسماعیل ویسی ‪ :‬فاتح شیخ‪ ،‬سی و یک سال پیش‬ ‫در ‪ ۲٨‬مرداد ‪ ١٣٥٨‬خمینی زیر عنوان «سرکوب‬ ‫اشرار و برقراری امنیت» فرمان حمله به کردستان‬ ‫صادر کرد‪ .‬کوهی اسناد غیر قابل انکار در رابطه با‬ ‫شرایط سیاسی‪ -‬احتماعی و امنیتی آن روز جامعه‬ ‫کردستان ثابت میکنند که بر سراسر کردستان‬ ‫فضای آزاد سیاسی و امنیت و آسایش حاکم بود و‬ ‫احزاب سیاسی در آزادی بی قید و شرط فعالیت‬ ‫می کردند‪ .‬پس چرا این فرمان سرکوبگرانه صادر‬ ‫شد؟ حکومت اسالمی چه اهدافی را دنبال میکرد؟‬ ‫فاتح شیخ‪ :‬عینا به همان دلیل! فرمان ‪ ۲٨‬مرداد ‪٥٨‬‬ ‫خمینی برای یورش نظامی به کردستان دقیقا به‬ ‫خاطر آن بود که در آن مقطع در آن منطقه فضای‬ ‫آزاد سیاسی به معنی واقعی و انقالبی حاکم بود؛‬ ‫به عبارت دیگر انقالبی که رژیم شاه را ساقط‬ ‫کرده بود با نیروی کارگران و زحمتکشان انقالبی‬ ‫کردستان نه فقط ادامه داشت بلکه روز به روز‬ ‫بیشتر در بسط و گسترش بود‪ .‬ظرف همان شش‬ ‫هفت ماه پس از سقوط شاه‪ ،‬فضای آزاد و انقالبی‬ ‫در کردستان چنان میان مردم آزادیخواه و انقالبی‬ ‫سراسر ایران صدا کرده بود که کردستان «سنگر‬ ‫انقالب» لقب گرفته بود‪ .‬آن زمان چون هنوز‬ ‫خفقان اسالمی نتوانسته بود حاکم شود‪ ،‬مردم‬ ‫مناطق دیگر ایران بخصوص تهران و شهرهای‬ ‫بزرگ‪ ،‬از آنچه در کردستان میگذشت کم و بیش‬ ‫اطالع داشتند‪ .‬خمینی و کل ارتجاع اسالمی حاکم‬ ‫از سرایت این فضای مقاومت انقالبی و توده ای‬ ‫به سراسر ایران وحشت داشتند‪ .‬فرمان ‪ ۲٨‬مرداد‬ ‫‪ ٥٨‬خمینی اعالم جنگ ارتجاع اسالمی بقدرت‬ ‫رسیده علیه یک عرصه مهم تداوم انقالب ‪ ٥۷‬بود‪.‬‬ ‫جنگی که خمینی علیه مردم آزادیخواه و بپاخاسته‬ ‫کردستان اعالم کرد جنگ سرکوبگران انقالب ‪٥۷‬‬ ‫علیه مدافعان دستاوردهای همان انقالب بود‪ .‬برای‬ ‫نسل جوان الزم به یادآوری است که فرمان یورش‬ ‫خمینی درست دو هفته پس از پایان پیروزمند کوچ‬ ‫تاریخی مردم مریوان صادر شد‪ .‬مردم مریوان با‬ ‫حرکت پرشکوه و قدرتمندشان‪ ،‬در حمایت مردم‬ ‫دیگر شهرهای کردستان (ازجمله با راهپیمائی توده‬ ‫ای از سنندج و سقز و بانه به مریوان)‪ ،‬یک عرصه‬ ‫مقاومت توده ای در برابر سرکوبگری رژیم تازه‬

‫‪2‬‬

‫منصور حکمت‬

‫‪7‬‬

‫ایران بعد از « انتخاب » حسن روحانی‬ ‫عبداله دارابی‬ ‫جمهوری اسالمی ای ران‪ ،‬در یازدهمین دوره نمایش»انتخابات» رئیس جمهور اسالمی‬ ‫خود به سبک و سیاق همیشگی اش نام یک مستبد و آدمکش دیگر را از کیسه‬ ‫رأی گیری درآورد تا با وعده و وعید های همیشه دروغین شان چند صباحی دیگر‬ ‫را به طول عمر ننگین نظام اضافه کنند‪ .‬همه می دانند بخاطر تنفر و انزجار مردم‬ ‫از جمهوری اسالمی‪ ،‬پروژه «انتخابات» دوره ای ریئس جمهوری در ای ران‪ ،‬همواره‬ ‫ِ‬ ‫چرت‬ ‫چون کابوس بزرگی یقیه رژیم را سفت چسبیده و ب رای مدت زمانی معین‬ ‫همه س ران آن را پاره کرده و آنها را در ترس و وحشت عمیقی فرو برده است‪.‬‬ ‫کابوس «انتخابات» امسال ریئس جمهور اسالمی در ای ران‪ ،‬نسبت به دوره های‬ ‫قبل بم راتب سنگین تر و پر مخاطره بود چون عمق بح ران سیاسی و اقتصادی‬

‫‪3‬‬

‫گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در‬ ‫کردستان ‪ -‬شماره ‪58‬‬ ‫تهیه و تنظیم از‪ :‬اسماعیل ویسی‬

‫‪5‬‬

‫حمله رژیم به کردستان در ‪ 28‬مرداد ‪ 1358‬و مقاومت‬ ‫توده ای و مسلحانه علیه رژیم‬ ‫مصاحبه اکتبر با همایون گدازگر‬ ‫رژیم اسالمی فرمان حمله به کردستان را در ‪ 28‬مرداد ‪ 58‬صادر کرد‪ .‬مردم در‬ ‫کردستان در ب رابر این فرمان مقاومت کردند‪ .‬از جنب و جوش های توده ای تا‬ ‫سنگر بندی مسلحانه و تشکیل واحد های نظامی علیه رژیم اسالمی و مبارزه‬ ‫مسلحانه مداوم در کردستان عرصه هایی از مبارزه مردم علیه این تهاجم بود‬ ‫شما بعنوان یکی از شخصیت های سیاسی از آن مقطع تا کنون دراین مبارزات‬ ‫شرکت داشته اید‪ .‬آیا می توانید یکی از خاط رات خود را ب رای نسل امروز بازگو‬ ‫کنید؟‬ ‫ حمله رژيم اسالمى به كردستان ‪ ،‬حمله به دستاورد هاى انقالب ‪ ٥٧‬بود كه در‬‫كردستان در شكل يك حاكميت اعالم نشده ادامه داشت ‪ .‬مردم با پ رپايي تشكلهاى‬

‫‪11‬‬


‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬

‫اکتبر ‪121‬‬ ‫مصاحبه با فاتح شیخ‬

‫در رابطه با ‪ ۲٨‬مرداد ‪ ١٣٥٨‬فرمان حمله به کردستان‬ ‫توسط رژیم اسالمی‬ ‫آمده را با موفقیت تمام آفریدند و راه نشان‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫در آن مقطع پروژه اصلی ارتجاع اسالمی و‬ ‫شخص خمینی در راس آن‪ ،‬سرکوب انقالب به‬ ‫نام انقالب بود که آن را با استفاده از باقیمانده‬ ‫ماشین سرکوب رژیم شاه و ایجاد ارگانهای‬ ‫سرکوبگر دیگر (سپاه پاسداران و غیره) به پیش‬ ‫میبرد‪ .‬این ارتجاع ازگوربرخاسته که در قامت‬ ‫حکومت اسالمی میراثدار استبداد سلطنتی‪،‬‬ ‫دست به ماشه رودرروی مردم بپاخاسته ایستاده‬ ‫بود و رسالت ناتمام رژیم شاه در دفاع از‬ ‫بنیادهای سلطه سرمایه را به عهده گرفته بود‪،‬‬ ‫تالش میکرد همه آن جنبش ها و جریانات تشنه‬ ‫آزادی و رهائی را‪ ،‬که با سقوط دستگاه استبداد‬ ‫و سرکوب شاه و ساواکش مجال تحرک پیدا‬ ‫کرده و به میدان آمده بودند‪ ،‬به خانه برگرداند و‬ ‫در صورت مقاومت با نهایت توحش فاشیستی‬ ‫به خون بکشاند‪ .‬در طرف مقابل‪ ،‬از میان جنبش‬ ‫ها و جریانات به میدان آمده‪ ،‬نیروی انقالبی‬ ‫کارگران و زحمتکشان محروم‪ ،‬در دو عرصه‬ ‫در برابر پروژه سرکوب انقالب ایستادگی و‬ ‫سنگربندی کردند‪ :‬عرصه اول مبارزه کارگران‬ ‫علیه فالکت و بیکاری و در دفاع از حق و‬ ‫حقوق کارگری در سطح سراسری بود و عرصه‬ ‫دوم در سطح منطقه کردستان مقاومت انقالبی‬ ‫کارگران و توده های زحمتکش در دفاع از‬ ‫دستاوردهای انقالب و با خواست آزادی و‬ ‫اداره امور به دست خود مردم بود‪ .‬شوراهای‬ ‫کارگری در سطح کشور و شوراهای انقالبی در‬ ‫کردستان‪ ،‬این ارگانهای اقتدار توده ای جوشیده‬ ‫از دل فضای انقالب‪ ،‬ابزار مبارزاتی کارگران و‬ ‫زحمتکشان در این دو عرصه نبرد طبقاتی بود‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬تحول اوضاع و صفبندی سیاسی‬ ‫در کردستان دوره انقالب ‪ ٥۷‬دو ویژگی‬ ‫برجسته داشت‪ :‬اول به میدان آمدن یک جریان‬ ‫تازه نفس پرشور چپ و کمونیست از نوع‬ ‫انقالبی‪ ،‬دخالتگر و صاحب نفوذ توده ای و‬ ‫دوم ضعف آشکار ارتجاع اسالمی طرفدار رژیم‬ ‫اسالمی حاکم در منطقه کردستان‪ .‬این معادله‬ ‫بخصوص در سنندج و مناطق جنوب کردستان‪،‬‬ ‫سرچشمه قطبی شدن جامعه حول دو قطب‬ ‫«کمونیستها» و «مفتی زاده ایها» شد‪ .‬کمونیستها‬ ‫و چپها (عمدتا حول سازمان کومه له)‪ ،‬قطب‬ ‫انقالبی و دارای نفوذ توده ای در صفوف کارگر‬ ‫و زحمتکش و پائین جامعه بودند و مفتی زاده‬

‫ایها مشتی مرتج متعصب متوهم به خمینی‪،‬‬ ‫که فقط توانستند قشر ضعیفی از فئودالهای‬ ‫ورشکسته روستا و لمپنیسم حاشیه شهرها را‬ ‫دور خود جمع کنند‪.‬‬ ‫این دوقطبی باعث شد که جنبش ناسیونالیستی‬ ‫بورژوازی کردستان (عمدتا حول حزب‬ ‫دمکرات) به رغم تندنس طبقاتی شدید به ختم‬ ‫انقالب یا دستکم سد کردن راه بسط و تداوم‬ ‫انقالب‪ ،‬و تمایل سیاسی آشکار به سازش و‬ ‫بندوبست با رژیم حاکم در مرکز و ارتجاع‬ ‫مذهبی مفتی زاده در محل‪ ،‬چنانکه دیدیم‬ ‫در عرصه سیاست پی در پی به دنبال قطب‬ ‫چپ کشیده شد و در منگنه کشاکش و نوسان‬ ‫ناشی از معادله واقعی جامعه کردستان دوران‬ ‫انقالب‪ ،‬که وزنه سنگینی به چپ و به اردوی‬ ‫کارگر و زحمتکش داده بود‪ ،‬عمال نه توان سد‬ ‫کردن راه تداوم انقالب را پیدا کرد و نه امکان‬ ‫سازش و معامله با رژیم اسالمی را‪( .‬دو جلد‬ ‫کتاب حزب دمکرات به نام «تالش در راه‬ ‫تفاهم»! چاپ اسفند ‪ ،١٣٥٩‬شرح حال مستند‬ ‫تالشهای ناموفق آن حزب از لبیک گفتن به‬ ‫خمینی بعنوان «رهبر انقالب» تا دیگر اقدامات‬ ‫و مکاتبات سران حزب با سران حکومت از‬ ‫ابتدای روی کار آمدنشان تا اواخر سال ‪ ،٥٩‬در‬ ‫راه سازش با حاکمیت فاشیستی رژیم اسالمی‬ ‫است)‪.‬‬ ‫بنابراین روشن است که هدف استراتژیک رژیم‬ ‫اسالمی تازه بقدرت رسیده با فرمان ‪ ۲٨‬مرداد‪،‬‬ ‫اساسا سرکوب انقالب در یک عرصه مهم‬ ‫تداوم آن در کردستان بود‪ .‬مرکز آن استراتژی‬ ‫سرکوب خونین کمونیستها و نابودی قطب‬ ‫چپ و انقالبی جامعه کردستان بود؛ در درجه‬ ‫اول به نفع مرتجعین مذهبی طرفدار رژیم و‬ ‫در درجه دوم به نفع حزب دمکرات‪ ،‬حزب‬ ‫بورژوازی کردستان که میتوانست متحد بالقوه‬ ‫رژیم در سرکوب انقالب و نابودی قطب‬ ‫کمونیست و چپ جامعه کردستان باشد‪ .‬اما‬ ‫دیدیم چگونه مقاومت انقالبی و توده ای‬ ‫و مسلحانه مردم آزادیخواه کردستان و در‬ ‫پیشاپیش آنها کمونیستها باعث شد که فرمان‬ ‫‪ ۲٨‬مرداد ‪ ٥٨‬نه تنها برای رژیم پیروزی ببار‬ ‫نیاورد‪ ،‬بلکه صاحب فرمان را وادار کند که سه‬ ‫ماه بعد در ‪ ۲٦‬آبان با صدور پیام عاجزانه پر‬ ‫از «تقیه» و دروغش خطاب به «برادران کرد»‪،‬‬ ‫عمال به شکست موقت خود اذعان کند‪.‬‬

‫صفحه ‪2‬‬ ‫داستان پیروزی دور اول جنبش مقاومت مردم‬ ‫کردستان و بازتاب آن در باالبردن روحیه‬ ‫انقالبی نه تنها در کردستان بلکه در سراسر‬ ‫ایران صفحه درخشانی از تاریخ پرفراز و نشیب‬ ‫انقالب ‪ ٥٧‬است که در اینجا نه نیاز به بازگو‬ ‫کردن آن هست و نه مجال آن‪ .‬اما باز درست‬ ‫با هدف دنبال کردن استراتژی سرکوب انقالب‬ ‫و تلخ کردن طعم آن پیروزی به کام انقالبیون‬ ‫و آزادیخواهان کردستان و سراسر ایران‪ ،‬رژیم‬ ‫اسالمی حاکم در بهار سال ‪ ٥٩‬لشکرکشی دوم‬ ‫خود به کردستان را این بار با بنی صدر بعنوان‬ ‫«فرمانده کل قوا» سازمان داد و متعاقبا طی‬ ‫چند سال با میلیتاریزه کردن سراسر کردستان‬ ‫با استفاده از جنگ خود با عراق توانست‬ ‫حاکمیت فاشیستی اش را بر مردم کردستان‬ ‫تحمیل کند‪ .‬اما به رغم تسلط نظامی رژیم بر‬ ‫کردستان‪ ،‬حاصل سیاسی آن فرمان جنایتکارانه‬ ‫و فاشیستی‪ ،‬پس از سی و یک سال چه بوده‬ ‫است جز خریدن نفرت بی پایان و مبارزه آشتی‬ ‫ناپذیر توده مردم آزادیخواه کردستان برای‬ ‫جمهوری اسالمی؟ مردمی که تا نابودی این‬ ‫رژیم سراپا جنایت یک پای مبارزه رادیکال و‬ ‫انقالبی علیه آن خواهند ماند‪.‬‬ ‫اسماعیل ویسی ‪ :‬به اهداف استراتژیک‬ ‫حکومت اسالمی در رابطه با این یورش‬ ‫وحشیانه و همچنین به مقاومت مسلحانه و‬ ‫اعتراضات توده ای در کردستان که در تقابل با‬ ‫این فرمان یورش‪ ،‬تحت عنوان «جنبش مقاومت‬ ‫خلق کرد» شکل گرفت اشاره کردید‪ .‬تا آنجائی‬ ‫که اسناد نشان میدهند و من خود بعنوان یکی‬ ‫از فعالین سیاسی چپ و کمونیست و تا حدی‬ ‫مؤثر در فعل و انفعاالت سایسی و اجتماعی‬ ‫شهر سنندج و ارتباطات با دیگر نقاط کردستان‪،‬‬ ‫مفاهیم و مطالباتی چون «آزادی‪ /‬برابری و‬ ‫آزادی بی قید و شرط فعالیت سیاسی‪ ،‬بیان‬ ‫و تامین بیمه های اجتماعی‪ ،‬بیکاری‪ ،‬درمانی‬ ‫و ‪ ...‬مطرح و در سرلوحه خواسته های مردم‬ ‫بود‪ .‬اما اکنون جریانات ناسیونالیستی مقوله و‬ ‫مطالبه «خودمختاری» را بعنوان مطالبه اصلی و‬ ‫علت فرمان حمله عنوان میکنند‪ .‬هر چند این‬ ‫خواست به سرلوحه رانده شد‪ .‬چرا؟ عوارض‬ ‫مثبت و منفی این یورش وحشیانه در ابعاد‬ ‫سراسری ایران و کردستان چه بودند؟‬ ‫فاتح شیخ‪ :‬دو تبیین مختلف درباره ویژگی‬ ‫مقاومت توده ای مردم کردستان در برابر رژیم‬ ‫اسالمی‪ ،‬رایج بوده و هست‪ :‬یکی اینکه این‬ ‫مقاومت انقالبی و توده ای ادامه انقالب ‪٥۷‬‬ ‫است و دیگری اینکه این مقاومت در ادامه‬ ‫سنت «جنبش ملی کرد» بازمانده از رویاروئی‬ ‫ناسیونالیسم کرد و رژیم شاه از دوران جنگ‬ ‫جهانی دوم («جمهوری مهاباد») است‪ .‬این‬


‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬

‫اکتبر ‪121‬‬ ‫دو تبیین از همان روزهای ابتدای انقالب ‪،٥۷‬‬ ‫مشخصا به دنبال جنگ نوروز خونین سنندج‬ ‫(نوروز ‪ )٥٨‬و مقاومت قهرمانانه مردم آزادیخواه‬ ‫سنندج وجود داشته اند و بتدریج روشنتر و‬ ‫شفافتر در برابر هم ابراز شده اند‪ .‬این دو تبیین‬ ‫به دو جنبش در طول سه دهه گذشته تعلق‬ ‫داشته و دارد؛ دو جنبش واقعا موجود حاضر در‬ ‫سیاست و جامعه کردستان‪ :‬جنبش کمونیسم و‬ ‫جنبش ناسیونالیسم کرد‪ .‬امروز (و البته از خیلی‬ ‫سالها پیش) برای کمونیستها بسیار روشنتر از‬ ‫دورانی که در قلب رویدادهای داغ انقالب ‪٥۷‬‬ ‫بودند روشن شده است که آن مقاومت انقالبی‬ ‫توده ای‪ ،‬واقعا یک عرصه پرشور ادامه انقالب‬ ‫‪ ٥۷‬بوده است‪ .‬اما در همان زمان هم به رغم هر‬ ‫ناروشنی و آغشتگی نظری‪ ،‬کمونیستهای رهبر‬ ‫آن مقاومت توده ای‪ ،‬به کار خود دقیقا به عنوان‬ ‫«دفاع از آزادی و انقالب» نگاه میکردند‪ .‬شاهد‬ ‫این مساله‪ ،‬اسم بامسمائی است که کمونیستها‬ ‫و چپها در همان روزهای بعد از پیروزی قیام‬ ‫بهمن‪ ٥۷‬بر «جمعیت دفاع از آزادی و انقالب»‬ ‫سنندج گذاشته بودند‪.‬‬ ‫در عین حال واقعیت اینست که سنت جنبش‬ ‫ملی کرد ‪ -‬ناسیونالیسم کرد – هم از همان‬ ‫روزها‪ ،‬و حتی قبل از سقوط شاه‪ ،‬مهر خود را‬ ‫به مبارزه و مقاومت آزادیخواهانه مردم کردستان‬ ‫زده بود‪ .‬اثرات این مهر را بخصوص در ناکامیها‪،‬‬ ‫اهداف مبهم‪ ،‬سازشکاریها و ناپیگیریهایی که‬ ‫این سنت به مقابله مردم با رژیم اسالمی تحمیل‬ ‫کرده است‪ ،‬میتوان به وضوح دید‪ .‬باز هم اگر به‬ ‫جمعیتهای شهرهای کردستان که به ابتکار چپها‬ ‫و کمونیستها و اساسا کومه له برپا شدند رجوع‬

‫کنیم میبینیم که بجز «جمعیت دفاع از آزادی و‬ ‫انقالب» سنندج‪ ،‬نام بقیه جمعیتها بیش و کم از‬ ‫سنت ناسیونالیستی و پوپولیستی رایج آن دوره‬ ‫اثر گرفته اند‪.‬‬ ‫درباره خواست خودمختاری هم روشن‬ ‫است که این خواست حاضر و آماده جنبش‬ ‫ملی کرد بود که در آن دوره به یک خواست‬ ‫سیاسی همه گیر بدل شد‪ .‬اما سرچشمه همه‬ ‫گیر شدن این خواست در آن شرایط این بود‬ ‫که توازن قوای بین مردم انقالبی و آزادیخواه‬ ‫و رژیم در دیگر مناطق ایران (بجز کردستان)‬ ‫به زیان مردم و بسود رژیم اسالمی پیش رفته‬ ‫بود و پیش میرفت‪ .‬در چنان شرایطی خواست‬ ‫مردم آزادیخواه کردستان به اینکه از آزادیهای‬ ‫دستاورد انقالب به سود «اداره امور جامعه به‬ ‫دست خود» استفاده کنند‪ ،‬برای اینکه بعد از‬ ‫رهائی از استبداد رژیم شاه مجددا زیر استبداد‬ ‫رژیم اسالمی نروند‪ ،‬ناگزیر بودند به خواست‬ ‫«خودمختاری» عقب نشینی کنند‪ .‬خواست‬ ‫«خودمختاری» هم نقطه سازشی با رژیم بود‬ ‫که در آن شرایط به تنهائی قادر به سرنگونی‬ ‫آن نبودند و هم نقطه سازشی بین دو جنبش‬ ‫چپ و راست حاضر در سیاست کردستان و در‬ ‫جامعه کردستان بود‪:‬‬ ‫هدف بورژوازی کردستان از خواست‬ ‫خودمختاری‪ ،‬سهیم شدن در قدرت سیاسی در‬ ‫محل بود‪ .‬اما هدف کمونیستها از خودمختاری‬ ‫این بود که حضور دولت مرکزی در کردستان‬ ‫باعث نشود تناسب قوای طبقاتی درون جامعه‬ ‫کردستان به نفع بورژوازی و به زیان طبقه‬ ‫کارگر و کمونیستها تغییر کند‪ .‬به بیان دیگر‬

‫ایران بعد از « انتخاب » حسن روحانی‬ ‫عبداله دارابی‬ ‫حاکم بر جامعه‪ ،‬ابعاد تنفر و انزجار طبقه کارگر‬ ‫و مردم آزادیخ واه از جمهوری اسالم را صد‬ ‫چندان کرده و به اق رار خودِ رژیم‪ ،‬بیش از پانزده‬ ‫میلیون رأی دهنده در «انتخابات» امسال ریئس‬ ‫جمهوری شرکت نکرده اند‪ .‬حزب حکمتیست‪،‬‬ ‫قبل از «انتخابات» خطاب به جامعه ای ران گفت‪:‬‬ ‫تغییر سیاست های کالن نظام در اختیار فرد‬ ‫جنایتکار و امتحان پس داده ای چون روحانی‬ ‫نیست و طبق قانون ضد انسانی خودشان چنین‬ ‫دخالتی صرفا در حیطه اختیارات شخص‬ ‫خامنه ای است و هیچ فردی دیگری در این‬ ‫زمینه تصمیم گی رنده نیست‪ .‬چون هر نوع‬ ‫تغییر و تحول بنیادی در سیستم نظام جمهوری‬ ‫اسالمی‪ ،‬تعادل کنونی نظام را بهم خ واهد زد‬ ‫و خطر سقوط رژیم را هموار تر می سازد و‬

‫بدینوسیله هیچ راه گ ریزی را ب رای ادامه حیات‬ ‫نظام باقی نخ واهد گذاشت‪ .‬همان موقع توضیح‬ ‫دادیم که در آوردن نام حسن روحانی جنایت‬ ‫پیشه ممکن است بصورت موقت فضای‬ ‫ف ریب و تحمیق در جامعه را دامن زند ولی این‬ ‫ترفند نخ نما در ک وتاه مدت مجددا جای خود را‬ ‫به گسترش مبارزه و اعت راض علیه رژیم خ واهد‬ ‫داد و شکاف بین جناحهای درون نظام را هم‬ ‫عمیق تر خ واهد کرد‪ .‬اکنون با گذشت بیش‬ ‫از یک ماه از»انتخابات»‪ ،‬گمانه زنی های زیادی‬ ‫پی رامون وعده و وعید های دورغین رژیم از درون‬ ‫جناحهای آن سر باز کرده و نشان می دهد که‬ ‫هیچ یک از سیاست ها و وعده های «انتخاباتی»‬ ‫رژیم در راستای بهبود منافع مردم نبوده و هیچ‬ ‫تغیی راتی در زندگی کارگر و مردم زحمتکش‬

‫صفحه ‪3‬‬ ‫هدف کمونیستها از خودمختاری این بود که‬ ‫رژیم مرکزی که یک رژیم بورژوائی تا مغز‬ ‫استخوان ضد آزادی بود ناچار شود تناسب‬ ‫قوای طبقاتی جامعه کردستان را به حال خود‬ ‫بگذارد‪ .‬ارزیابی و تحلیل مشخص کمونیستها‬ ‫در آن دوره به درست این بود که اگر رژیم‬ ‫اسالمی نتواند سلطه خود را بر کردستان‬ ‫تحمیل کند‪ ،‬کمونیستها‪ ،‬چپها و کارگران‬ ‫کردستان با نیروی بالفعل و رشدیابنده خود از‬ ‫عهده بورژوازی کردستان و حزب سیاسی آن‬ ‫حزب دمکرات برخواهند آمد‪ .‬تجربه سیاسی‬ ‫سه دهه اخیر‪ ،‬صحت این تحلیل و ارزیابی را‬ ‫صد بار اثبات کرده است‪ .‬از این زاویه میتوان‬ ‫گفت که بدون شک خود فرمان ‪ ۲٨‬مرداد ‪٥٨‬‬ ‫خمینی و یورش نظامی رژیم به کردستان‪،‬‬ ‫کفه ناسیونالیسم کرد را تقویت کرد‪ .‬این تنها‬ ‫به خاطر برخورد انقالبی کمونیستها به فرمان‬ ‫خمینی و بلند کردن فوری و بی تردید پرچم‬ ‫مقاومت انقالبی و تالش بالفاصله و همه جانبه‬ ‫آنها در بسیج و سازماندهی مقاومت مسلحانه‬ ‫و اعتراضات توده ای بود که تمام جنگ و‬ ‫کشمکش بسود ناسیونالیسم و به زیان کمونیسم‬ ‫و جبهه کارگران و زحمتکشان کردستان تمام‬ ‫نشد‪.‬‬ ‫امیدوارم توانسته باشم به سوالتان درباره‬ ‫عوارض یورش ‪ ۲٨‬مرداد ‪ ٥٨‬را ولو به اختصار‬ ‫جواب داده باشم‪ .‬واضح است که جواب کافی‬ ‫و وافی به عوارض این رویاروئی تاریخی باید‬ ‫بسیار همه جانبه تر و تفصیلی تر باشد‪.‬‬ ‫با سپاس از شما!‬ ‫‪10‬اوت ‪2010‬‬ ‫بعمل نیامده است‪ .‬زندگی زیر خط فقر بخش‬ ‫اعظم جامعه را در خود فرو برده و ب رای تغییر‬ ‫و بهبود زندگی مردم هم هیچ طرح و ب رنامه‬ ‫در کار نیست و هیچ اتفاقی در این زمینه هم‬ ‫صورت نخ واهد گرفت‪ .‬بر عکس‪ ،‬س ران ریز و‬ ‫درشت رژیم با پشت سر نهادن پروژه «انتخابات»‪،‬‬ ‫بالفاصله به کارگ ران و مردم تهی دست هشدار‬ ‫میدهند بخاطر بقای رژیم باید کم ربند های‬ ‫خود را سفت تر کنند و ب رای ریاضت کشی دوره‬ ‫بعد از «انتخابات» آماده شوند‪ .‬با توجه به آن‪،‬‬ ‫اولین هشدار را از محمد خاتمی م رتجع در ‪19‬‬ ‫ژوئن ‪ 2013‬می شنویم که در باره «شتابزدگی» و‬ ‫«ایجاد توقعات بی جا» از دولت روحانی‪ ،‬هشدار‬ ‫میدهد و میگوید‪« :‬دولت نمی تواند معجزه‬ ‫کند‪ .‬فردا تورم و بیکاری وی ران کننده از بین‬ ‫نخ واهد رفت و روابط خارجی اصالح نخ واهد‬ ‫شد‪ .‬نباید این توقعات را داشته باشیم»‪ .‬ولی‬ ‫این مهره جنایتکار در ج ریان پروسه «انتخابات»‪،‬‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫ب رای ف ریب دادن مردم و کسب رأی از آنها تمام‬ ‫وعده و وعید های دوران مبارزات انتخاباتی‬ ‫روحانی را»بسیار خوب»‪« ،‬پخته» و «تأمین کننده‬ ‫خ واستهای اصالح طلبان» خ واند و بشدت از آن‬ ‫تع ریف و تمجید کرد‪.‬‬ ‫عیسی کالنتری‪ ،‬یکی از وزرای کهنه کار در‬ ‫امور کشاورزی‪ ،‬در مصاحبه با روزنامه قانون‪،‬‬ ‫نوشته‪ 30« :‬سال دیگر ای ران کشور ارواح می شود‪.‬‬ ‫چون سفره آب زیر زمینی در اثر سوء مدی ریت‬ ‫خشک شده و دیگر کسی نمی تواند در (ای ران)‬ ‫سکونت کند»‪ .‬اما این مهره بی شرم در بخش‬ ‫چه باید کرد خود نوک تیز پیکانش رو به مردم‬ ‫گرفته و اظهار میدارد‪ »:‬وقتی گ رانی پاییز از‬ ‫راه رسید از چشم دولت روحانی نبینید‪ .‬چون‬ ‫خزانه کشور و بانک مرکزی و انبار و بنادر را‬ ‫خالی تح ویل گرفته اند و حد اقل ‪ 2‬سال دیگر‬ ‫زمان الزم است تا ریئس جمهور جدید از‬ ‫سال ‪ 1384‬به ‪ 1392‬برسد»‪ .‬از چ رندیات عیسی‬ ‫کالنتری چنین بر می آید که‪ ،‬مردم در ب رابر‬ ‫چپاولگری های س ران رژیم مسئول هستند و‬ ‫باید بجرم آن حداقل تا ‪ 2‬سال دیگر دندان رو‬ ‫جگر بگذارند و صبر کنند تا این بخش از‬ ‫تازه بدوران رسیده های قوه مج ریه هم کیسه‬ ‫هایشان را پر کنند و رو آن لم دهند‪.‬‬ ‫از اصولگ رایان هم حسین ش ریعتمداری‪ ،‬با‬ ‫ص راحت اع�لام ک ��رده‪« :‬با انتخاب روحانی‪،‬‬ ‫سیاستهای کالن نظام تغییری نکرده و نخ واهد‬ ‫کرد و مطابق ماده ‪ 110‬قانون اساسی تعیین‬ ‫سیاستهای کلی و کالن نظام از اختیارات رهبری‬ ‫است»‪ .‬علی خامنه ای هم هنگام خداحافظی‬ ‫احمدی نژاد و اعضای کابینه اش از او‪ ،‬تمام‬ ‫تالشهای ‪ 8‬سال اخیر اورا ستود و از وی بعنوان‬ ‫کسی که احیا کننده شعار های انقالب بوده و‬ ‫ب رای پیشبرد آن از خود مایه گذاشته است‬ ‫ستایش کرد و اورا بدرقه نمود‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫نکات فوق الذکر اظهارات خود علی خامنه ای و‬ ‫بخشی از رهب ران جناح های موجود در جمهوری‬ ‫اسالمی را تشکیل می دهد که با فروکش کردن‬ ‫جار و جنجالهای تبلیغاتی انتخابات‪ ،‬دهان باز‬ ‫کرده اند و دارند کمافی سابق علیه همدیگر‬ ‫شانه باال می زنند و همدیگر را گاز میگی رند‪.‬‬ ‫این روی��داد‪ ،‬قبل از هر چیز عجز و نگ رانی‬ ‫جناحهای های خودِ رژیم از آینده العالج نظام‬ ‫جمهوری اسالمی را بنمایش میگذارد‪ .‬سپس‬ ‫خودِ همین چالشها نشان می دهد که سیاست‬ ‫ع وامف ریبانه ملی و اسالمی بمنظور دامن زدن به‬ ‫سیاست توهم پ راکنی در جامعه‪ ،‬بی پایه است‬ ‫و راه بجایی نمی برد و در آینده نزدیک روی‬ ‫سیاه همه ج ریانات م رتجع پرو رژیم و روحانی‬ ‫چی را سیاه تر خ واهد کرد‪.‬‬ ‫امروز بخشی از اپوزیسیون ملی و اسالمی و‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬ ‫رسانه های طرفدار روحانی‪ ،‬بجای متحقق کردن‬ ‫وعده و وعید های ما قبل»انتخابات»‪ ،‬شعار‬ ‫پوچ و بی اساس» تدبیر و اعتدال» روحانی را‬ ‫نشخ وار میکنند و حول آن جار و جنجال به راه‬ ‫می اندازند‪ .‬در صورتیکه ق رار بود از ط ریق سد‬ ‫کردن تورم و گ رانی‪ ،‬باال بردن دستمزد کارگر و‬ ‫پایان دادن به سیاست بیکار سازی و‪ ،...‬سطح‬ ‫زندگی مردم را تغییر دهند و آن را بهبود بخشند‪.‬‬ ‫ولی بجای آن‪ ،‬رابطه با آم ریکا و دول غرب و‬ ‫حل مساله اتمی و ‪ ....‬را در بوق و ک رنا کرده و‬ ‫آن را بصورت مستمر در رسانه های خود تبلیغ‬ ‫کرده و آن را بخورد مردم می دهند‪.‬‬ ‫ما بر خالف تصورات بخشی از اپوزیسیون و‬ ‫تبلیغات روحانی چی ها‪ ،‬مجددا یاد آور میشویم‬ ‫که‪ ،‬جمهوری اسالمی ب رای برون رفت از بح ران‬ ‫کنونی‪ ،‬فاقد سیاست اقتصادی درست و آینده‬ ‫سیاسی روشن و دراز مدت ب رای ثبات و کنترل‬ ‫سرمایه های خارجی و داخلی است‪ .‬و تا‬ ‫جمهوری اسالمی سر کار باشد ثبات سیاسی‬ ‫و روبنای حقوقی و اداری قابل اعتماد ب رای‬ ‫هیچ بخشی از جامعه ای ران از جمله سرمایه‬ ‫داران خارجی قابل تحقق نیست و رابطه‬ ‫دولت و سرمایه خصوصی و امنیت ساختاری‬ ‫مالکیت فردی و خصوصی بر سرمایه هم بدون‬ ‫چنین فاکتور هایی عمال ضمانت نمیشود‪.‬‬ ‫وجود حاکمیت رژیم اسالمی در ای ران این‬ ‫مشکل پایه ای سرمایه را همچنان الینحل باقی‬ ‫خ واهد گذاشت و جدال کنونی بین جناحهای‬ ‫رژیم را هم دامن خ واهد زد و آن را گسترده تر‬ ‫خ واهد کرد‪ .‬چون نفس اسالمی بودن رژیم و‬ ‫ق وانین و احکام دست و پاگیر و ضد انسانی‬ ‫آن‪ ،‬مانع جدی برق راری امنیت سیاسی و ثبات‬ ‫ب رای شهروندان خود خ واهد بود‪ .‬از سر گیری‬ ‫رابطه با آم ریکا هم مشکلی را حل نخ واهد کرد‬ ‫چون جمهوری اسالمی در انظار طبقه کارگر و‬ ‫مردم آزادیخ واه ای ران ماندگار بحساب نمی آید‬ ‫و س رنگونی رژیم جمهوری اسالمی یکی از‬ ‫خ واست های اصلی و بی چون و چ رای مردم‬ ‫ای ران را تشکیل می دهد‪ .‬همه میدانیم که‬ ‫پهلوان اصلی اپوزیسیون پرو رژیم(رفسنجانی)‬ ‫در پیشبرد این سیاست نا کام ماند‪ .‬مطمئن‬ ‫باشید در این زمینه از روحانی (نوچه پهلوان) نیز‬ ‫کاری ساخته نیست‪ .‬عالوه بر اینها‪ ،‬سیاست‬ ‫خارجی رژیم حاکم بر ای ران که عمدتا در چ وار‬ ‫چوب خاور میانه دور می زند‪ ،‬یکی دیگر از‬ ‫سیاستهای مشکل زای آن بشمار میرود که تنها‬ ‫از کانال حل بنیادی مساله اع راب و اس رائیل و‬ ‫تعیین تکلیف آینده خاورمیانه سد میشود و‬ ‫بدون آن همچنان بقوت خود باقی خ واهد ماند‪.‬‬ ‫اکنون ای ران در عرصه سیاست خارجی خود در‬ ‫بخشی از کشور های خاورمیانه دخالت آشکار‬

‫صفحه ‪4‬‬ ‫دارد و در کشور هایی چون سوریه و ع راق و‬ ‫لبنان و یمن در حال جنگ وستیز با نیرو های‬ ‫طرفدار غرب و آم ریکا است‪ .‬رژیم اسالمی ای ران‬ ‫بدون عقب نشینی کامل از این سیاست‬ ‫توسعه طلبانه خود‪ ،‬بسادگی قادر به باز گشایی‬ ‫رابطه با آم ریکا و دول غرب نخ واهد بود و آنها‬ ‫هم به چیزی کمتر از آن راضی و قانع نخ واهند‬ ‫شد‪ .‬در نهایت امر حتی اگر این فاکتور ها‬ ‫هم بر وفق م راد جمهوری اسالمی پیش بروند‬ ‫مشکل اصلی طبقه کارگر و مردم تهی دست‬ ‫ای ران سر جای خود باقی است و چیزی از‬ ‫خ واستهای بر حق طبقه کارگر و مردم محروم‬ ‫جامعه را کم نمی کند‪ .‬بهمین خاطر با این‬ ‫نوع ترفند خ واست س رنگونی جمهوری اسالمی‬ ‫ای ران از لیست مطالبات فوری طبقه کارگر و‬ ‫مردم تشنه آزادی پاک نمی شود و تحقق آن‬ ‫در صدر اولویتهای اش ق رار گرفته است‪ .‬تاریخ‬ ‫‪ 34‬سال مبارزه آشکار و رو در رو طبقه کارگر‬ ‫علیه جمهوری اسالمی نشان می دهد که‪ ،‬ب رای‬ ‫رسیدن به اهداف طبقاتی خود به چیزی کمتر‬ ‫از س رنگونی جمهوری اسالمی در ای ران راضی‬ ‫نخ واهند شد و هیچ مانع و مشکالتی هم آنها‬ ‫را از ادامه این راه پر افتخار باز نخ واهد داشت‪.‬‬ ‫کارگ ران و سیاست های امروز رژیم‬ ‫ب رای مبارزه علیه رژیم‪ ،‬محور های ف راوانی وجود‬ ‫دارند که تحقق هر یک از آنها موقعیت طبقه‬ ‫کارگر و جامعه ای ران تغییر داده و آن را گامی‬ ‫بجلو می برد‪ .‬اما بمنظور پیشروی و تقابل‬ ‫علیه وضع سیاسی و اقتصادی موجود حاکم‬ ‫بر جامعه‪ ،‬کارگ ران و مردم تهی دست جامعه‪،‬‬ ‫امروز بایستی محور افزایش دستمزد و مساله‬ ‫بیکاری را رو میز خود ق رار دهند و سفت محکم‬ ‫بمبارزه ب رای متحقق کردن هر دوی آنها بپردازند‬ ‫و یقه رژیم را حول این محور ها محکم بچسبند‬ ‫و از این ط ریق در ب رابر وضع اقتصادی موجود‬ ‫بایستند‪ .‬این دو خ واست‪ ،‬صرفا جنبه محلی و‬ ‫لوکالی ندارند چون رژیم م رتب این معضل را ابقا‬ ‫میکند‪ .‬بنا بر این عطف توجه جنبش کارگری‬ ‫ای ران به سمت سطح دستمزد ها به نسبت هزینه‬ ‫زندگی امروز‪ ،‬جمهوری اسالمی را در مقابله با‬ ‫اعت راضات کارگری ضعیف تر خ واهد کرد و در‬ ‫برخورد به این خ واست عمومی‪ ،‬ح ربه ع وامف ریبی‬ ‫ملی و اسالمی را از دست آنها می اندازد‪.‬‬ ‫مبارزه ب رای افزایش دستمزد و مساله بیکاری‬ ‫هم جنبه قانونی دارند و هم جنبه علنی‪ .‬اگر‬ ‫مبارزه ب رای افزایش دستمزد ب ویژه در این ش رایط‬ ‫حساس بر اشکال مناسب توده کارگ ران متکی‬ ‫باشد حاصل و دستاورد آن نسبت به گذشته ده‬ ‫چندان خ واهد بود‪ .‬و این کاری است که طبقه‬ ‫کارگر در ای ران امروز باید رو آن فوکوس نماید‪.‬‬ ‫در رابطه با بیکاری هم که پدیده ای آشکار و‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫عمومی است بایستی «نهاد اتحاد کارگری علیه‬ ‫بیکاری» را بعنوان ظرف مبارزاتی کارگر شاغل‬ ‫و بیکار سازمان داد‪ .‬بش ریطیکه کارگ ران با نفوذ‬ ‫و شناخته شده در رأس آن ق رار بگی رند و بطور‬ ‫مشخص رو مساله بیکاری فوکوس نمایند و‬ ‫ضرورت آنی و دراز مدت آن را میان توده کارگر‬ ‫تبلیغ و ترویج نمایند‪ .‬در ش رایط حاضر مساله‬ ‫بیکاری و اضافه دستمزد میتواند امکانات زیادی‬ ‫را ب رای اب راز وجود رهب ران عملی کارگری در‬ ‫سطح عملی و «قانونی» ف رام کند تا در پ رتو آن‬ ‫مشروعیت اجتماعی وسیعی در سطح جامعه‬ ‫نسبت به خ واست افزایش دستمزد و مساله‬ ‫بیکاری بخشیده شود و به شعار همه گیر و‬ ‫عملی در صفوف طبقه کارگر و کل جامعه‬ ‫تبدیل گردد‪.‬‬ ‫رژیم جمهوری اسالمی از ترس اعت راضات‬ ‫عمومی مردم ب ویژه کارگ ران در زمینه بهبود‬ ‫زندگی مردم وعده و وعید زیادی داده که‬ ‫بایستی به طور مستمر بمنظور تحقق آن یقه آن‬ ‫را گرفت و ب رای دستیابی به آن مبارزات جمعی‬ ‫و پیگیر را سازمان داد‪.‬‬ ‫عبداله دارابی‬ ‫‪ 24‬اوت ‪2013‬‬

‫مردم آزادیخواه ‪ ،‬کارگران‪،‬‬ ‫زنان و جوانان‬ ‫به حزب مدافع آزادی و برابری‪،‬‬ ‫کارگری‬ ‫کمونیست‬ ‫حزب‬ ‫حکمتیست بپیوندید‪.‬‬ ‫این حزب برای سرنگونی جمهوری‬ ‫اسالمی‪ ،‬برای ایجاد جامعه ای آزاد‬ ‫وبرابر‪ ،‬مرفه و شاد تالش میکند‪.‬‬ ‫حزب حکمتیست حزب شماست!‬ ‫اهداف و برنامه این حزب را تبلیغ‬ ‫کنید‪ .‬در عرصه های متنوع مبارزه‬ ‫سیاسی و اجتماعی حزب مشارکت‬ ‫کنید ‪ .‬حزب را به دوستان و‬ ‫آشنایان خود معرفی کنید و آنها را‬ ‫به پیوستن به حزب تشویق نمایید‪.‬‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬

‫صفحه ‪5‬‬

‫گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان ‪ -‬شماره ‪58‬‬ ‫تهیه و تنظیم از‪ :‬اسماعیل ویسی‬ ‫اعتراض و اعتصابات کارگری‬ ‫کارگران ذوب آهن زاگرس کردستان کسب یک‬ ‫موفقیت مهم ‪ :‬در ادامه کشمکش و تقابل طبقاتی‪-‬‬ ‫اجتماعی پیگیرانه مابین ‪250‬نفرکارگران اخرا‬ ‫ج شده " کارخانه درب آهن زاگرس کردستان‬ ‫و کارفرما و نهادها و ارگانهای حکومت‬ ‫اسالمی‪ .‬که در نتیجه تجمعات اعتراضی خود‬ ‫در روز ‪ 31‬تیر ماه ‪ ،1392‬کمسیون اصل نود‬ ‫مجلس شورای اسالمی و " ابراهیم مال بیگی‬ ‫کارفرمای این مرکز تولیدی " را موظف به‬ ‫امضای مفاد توافق نامه ای نمودند که بظاهر‬ ‫مطالبات کارگران اخراجی را برآورده می کرد‪.‬‬ ‫همانوقع نیز مشخص بود که این ترفندی بیش‬ ‫نیست و برای مهار و گسترش صف اعتراضات‬ ‫و متفرق کردن صف متحد کارگران معترض‬ ‫می باشد‪ .‬وتاکید کردیم که عملی شدن این مفاد‬ ‫اساس می باشد و باید آنرا به کارفرما قبوالند‪.‬‬ ‫روزبعد از امضاء توافق نامه‪ ،‬ابراهیم مال بیگی‬ ‫آنرا تکذیب نمود و عمال در حمایت نهادها‬ ‫و ارگانهای سرکوبگراز زیر بار اجرای مفاد‬ ‫توافقات شانه خالی کرد‪ .‬و نهادهای مربوطه‬ ‫حکومتی نیز آنها را بسر دوانده اند‪ .‬اما‪ ،‬کارگران‬ ‫زاگرس همچنان بر مطالبات و مفاد توافق برای‬ ‫قبوالندن آن به کارفرما پیگیرانه و متحدانه‬ ‫به اعتراض خود در جلو اداره کار و شرکت‬ ‫تعاونی و دیگر نهادهای حکومتی شهر قروه‬ ‫ادامه داده اند‪.‬‬ ‫بر اساس اطالعیه خبری اتحادیه آزاد کارگران‬ ‫ایران در روز های ‪ 28‬و ‪ 31‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫در ادامه این کشمکش و تقابل طبقاتی آمده‬ ‫است که‪ :‬کارفرمای کارخانه فوالد زاگرس از‬ ‫پرداخت ‪ 5‬ماه دستمزد معوقه این کارگران‬ ‫خود داری می ورزید و در حالی که شکایت‬ ‫‪ 235‬کارگر اخراجی فوالد زاگرس در هیات‬ ‫تشخیص اداره کار شهرستان قروه در حال‬ ‫رسیدگی بود‪ ،‬کارفرما در ادامه اقدامات خود‬ ‫برای خالی کردن کارخانه از دارائی هایش‪،‬‬ ‫اقدام به فروش خاک ضایعات چدنی در روز‬ ‫‪ 27‬مرداد ماه جاری ‪ ،‬در شش مرحله و در هر‬ ‫مرحله به مبلغ ‪ 160‬میلیون تومان کرد‪ .‬کارفرما‬ ‫در تدارک تحویل اولین محموله به خریدار‬ ‫بود‪ .‬و ‪ ...‬کارگران با شنیدن خبر‪ ،‬بالفاصله در‬ ‫محل کارخانه حاضر شدند و حدود ‪ 100‬نفر‬ ‫از کارگران بالفاصله در مقابل درب کارخانه‬ ‫حضور پیدا کردند و تا صبح در محل ماندند و‬ ‫و علیرغم تالش مامورین انتظامی در کمک به‬

‫کارفرما برای انتقال اولین محموله‪ ،‬مانع خروج‬ ‫اموال کارخانه شدند‪.‬‬ ‫در ادامه این کشمکش‪ ،‬کارگران فوالد زاگرس‬ ‫موافقت کردند در صورتی که پول هر شش‬ ‫مرحله فروش خاک ضایعات چدنی‪ ،‬قبل از‬ ‫بارگیری به حساب کارگران واریز شود اجازه‬ ‫خارج کردن این ضایعات را از کارخانه خواهند‬ ‫داد‪ .‬در نتیجه مبارزات متحدانه و پیگیرانه خود‬ ‫توانستند " واریز شدن مبالغ حاصل از فروش‬ ‫خاک ضایعات چدنی را به حساب کارگران و‬ ‫هم حکم قضائی توقف فروش این ضایعات‬ ‫توسط کارفرما " را کسب کنند‪ .‬این گامی‬ ‫موفقیت آمیز است و به دوستان کارخانه ذوب‬ ‫آهن زگرس تبریک می گوئیم و باید همچنان‬ ‫متحدانه تالش نمود مطالبات خود از جمله‬ ‫بیمه بیکاری را به کارفرما و نهادهای مربوطه‬ ‫حکومتی تحمیل و آنرا تثبیت کرد!‬ ‫دستمزدها‪،‬اخراج و بیکار سازی‬ ‫سنندج ‪ /‬بر اساس اخبار منتشر شده از کمیته‌ی‬ ‫هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های‬ ‫کارگری‪ ،‬شرکت " پیش‌تنیه سازنده لوله و‬ ‫دیوار بتونی پیش‌ساخته و لوله‌های سبک و‬ ‫فشرده پالستیکی در ‪ ۵‬کیلومتری شهر سنندج‬ ‫و جنب فرودگاه این شهر" قرار دارد‪ .‬کارفرمای‬ ‫این شرکت محمود کرباسیان می باشد‪ .‬اخیرا‬ ‫اقدام به اعمال فشار و زورگوئی با کارگران‬ ‫کرده است و برای اخراج کارگران فشار زیادی‬ ‫آورده است‪ .‬تا جایی که نام‌برده با یکی از‬ ‫کارگران به نام عابدین صلواتی درگیر و پس از‬ ‫ضرب و شتم این کارگر‪ ،‬وی را اخراج می کند‪.‬‬ ‫و بعد از سعی نموده است که کارگران را وادار‬ ‫نماید تا قضیه کتک‌کاری را برعکس گواهی‬ ‫کنند‪ .‬با مقاومت یکی دیگر از کارگران به نام‬ ‫سعدی‌خانی روبرو می شود‪ ،‬نام‌برده مجددا‬ ‫شروع به توهین و تهدید کارگران به اخراج می‬ ‫کند‪ .‬این اعمال ضد کارگری در طول یک ماه‬ ‫گذشته بسیار شدت گرفته است‪.‬‬ ‫سنندج اخراج کارگران شرکت بانتا آبیدر‪ /‬بر‬ ‫اساس خبر منتشر شده‪ ،‬کار فرمای این شرکت‬ ‫در طی چند هفته اخیر" ‪ 44‬نفر ازکارگر این‬ ‫شرکت را اخراج کرده است‪ .‬و در ادامه این‬ ‫سیاست ضد کارگری روز پنج شنبه مورخ‬ ‫‪ 92/5/24‬تعداد ‪ 8‬نفر دیگراز کار گران شرکت‬ ‫بانتا آبیدر از کار اخراج نمود‪ .‬اخراج این‬ ‫کارگران بدلیل واهی و تکراری اتمام مراحل‬ ‫کار صورت گرفته است‪ ،‬اما کارفرما در اصل‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫برای ادغام شرکت با چند شرکت پیمانی دیگر‬ ‫و بکارگیری نیروی جدید کار اقدام به اخراج‬ ‫این کارگران کرده است تا به آنان تمام حقوق‬ ‫ومزایایشان را پرداخت نکند‪.‬‬ ‫طومار اعتراضی کارگران خباز سنندج‬ ‫برپایه گزارش دریافتی حدود ‪ 1000‬تن از‬ ‫کارگران خبازیهای سنندج با امضای طوماری‬ ‫نسبت به عدم افزایش دستمزدهای سال ‪92‬‬ ‫و همچنین عدم پاسخگویی نهادهای دولتی‬ ‫اعتراض کردند‪.‬‬ ‫در این طومار اعتراضی قید شده مدتی قبل که‬ ‫اعضای سه سندیکای صنفی خبازان شهرهای‬ ‫سنندج‪ ،‬مریوان و سقز که به استانداری‬ ‫استان کردستان مراجعه و خواهان افزایش‬ ‫دستمزدهایشان تا روز ‪ 20‬مردادماه شده بودند‬ ‫ولی هیچگونه پاسخی دریافت نکردند‪ ،‬لذا روز‬ ‫شنبه ‪ 19‬مردادماه حدود ‪ 200‬تن از کارگران‬ ‫خباز با تجمع در محل انجمن صنفی خود که‬ ‫نیروهای امنیتی نیز در آنجا حضور داشتند‪،‬‬ ‫اعالم کردند در صورتی که تا پایان وقت اداری‬ ‫روز چهارشنبه ‪ 23‬مردادماه به خواست هایشان‬ ‫پاسخ داده نشود‪ ،‬روز پنجشنبه دست از کار‬ ‫خواهند کشید‪.‬‬ ‫بنا به گزارش دریافتی به دنبال تهدید کارگران‬ ‫خباز سنندج مبنی بر اعتصاب در صورت‬ ‫عدم پاسخگویی نهادهای رژیم به خواستها و‬ ‫مطالباتشان‪ ،‬روز چهارشنبه مدیران دولتی با‬ ‫عجله تشکیل جلسه دادند‪.‬‬ ‫کارگران خباز سنندج قبال اعالم کرده بودند در‬ ‫صورت عدم رسیدگی به خواست هایشان از‬ ‫سوی نهادهای رژیم‪ ،‬روز پنجشنبه ‪ 24‬مردادماه‬ ‫دست از کار می کشند و اعتصاب خواهند کرد‪.‬‬ ‫از همین رو روز چهارشنبه مدیران و دست‬ ‫اندرکاران رژیم با تشکیل جلسه ای فوری‬ ‫در محل استانداری کردستان که نمایندگان‬ ‫کارگران نیز به این جلسه دعوت شده بودند‪،‬‬ ‫وعده رسیدگی و برآورد کردن خواست های‬ ‫کارگران را تا تاریخ ‪ 10‬شهریور به آنان اعالم‬ ‫کردند‪ .‬بعداز ظهر همین روز حدود ‪ 300‬تن از‬ ‫کارگران با حضور در محل سندیکای خبازان‬ ‫که "ذوالفقاری" رئیس اداره کار نیز در آن‬ ‫حضور داشت‪ ،‬خواهان اطالع از نتایج جلسه‬ ‫صبح چهارشنبه شدند‪ .‬این در حالی است که‬ ‫روز پنجشنبه "جمیل شهابی" یکی از نمایندگان‬ ‫کارگران به ستاد خبری اداره اطالعات احضار‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫حوادث کاری‬ ‫آمار حوادث کاری در مناطق مختلف ایران‪/‬‬ ‫طبق گزارش اخیر منتشر شده مرکز پزشکی‬ ‫قانونی جکومت اسالمی‪ ،‬در دوماهه اول سال‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬ ‫جاری ‪ 265‬نفر بر اثر حوادث کار جان باختند‪.‬‬ ‫کشته و زخمی شدن ‪ 10‬کارگر در آتش‌‌سوزی‬ ‫یک مجتمع تولیدی واقع در خیابان مخبرالدوله‬ ‫تهران‪ ،‬آتش‌سوزی در کارخانه روغن‌نباتی گلناز‬ ‫کرمان که منجر به مجروح شدن چند کارگر‬ ‫شد‪ ،‬کشته شدن محمد بخشی‌زاده کارگر‪35‬‬ ‫ساله در اثر برق گرفتگی در گچساران‪ ،‬سقوط‬ ‫یک کارگر ساختمانی درخیابان فرشته تهران که‬ ‫منجر به مرگ او شد‪ ،‬سقوط کارگر ‪ 16‬ساله‬ ‫به نام حامد در اصفهان که در اثر فرو رفتن‬ ‫میله‌های آهنی در بدنش به شدت مصدوم شد‪،‬‬ ‫سقوط کارگر ‪ 26‬ساله به نام مهدی و فرورفتن‬ ‫میلگرد در پیشانی اودر خیابان شاهعلی دوست‬ ‫تهران‪ ،‬ریزش چاه در قیامدشت که منجر به‬ ‫مرگ کارگر‪ 32‬ساله شد‪ ،‬مصدوم شدن کارگر‬ ‫ساختمانی درخیابان شهدای سنندج به نام طالب‬ ‫محمدنیا که در حین کار دچار برق گرفتگی‬ ‫شد تنها چند نمونه از حوادث هفته‌های اخیر‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫سلیمانیه ‪ /‬طبق خبر دریافتی‪ ،‬روز چهارشنبه ‪30‬‬ ‫مردادماه ‪" ،1392‬معروف نمکی" اهل سنندج‬ ‫که در جستجوی کار به شهر سلیمانیه کردستان‬ ‫عراق مهاجرت کرده بود درحین کار بدلیل عدم‬ ‫امکانات ایمنی مناسب در محل کار‪ ،‬از داربست‬ ‫ساختمانی سقوط و به شدت مجروح گردید‪ .‬و‬ ‫متاسفانه به دلیل شدت جراحات وارده جان‬ ‫خود را از دست داد‪.‬‬ ‫جانباختن معروف را صمیمانه به خانواده‪،‬‬ ‫بستگان و دوستانش تسلیت می گوئیم‪ .‬یادش‬ ‫گرامی باد!‬ ‫زندان‪ ،‬شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و‬ ‫سیاسی‪ -‬اجتماعی‬ ‫در محکومیت تحمیل زندان به فعالین کارگری‬ ‫در شهر سنندج‪:‬‬ ‫طی هفته های اخیر نهادها ی سرکوبگر"‬ ‫انتظامی‪ ،‬امنیتی و قضائی حکومت اسالمی در‬ ‫شهر سنندج " برای ایجاد جو و فضای رعب و‬ ‫وحشت در ابعاد اجتماعی و برای جلوگیری و‬ ‫ترس از رشد و گسترش جو و فضای اعتراضی‬ ‫مردم در نتیجه فقر و فالکتی که بر زندگی‬ ‫اکثریت مردم تحمیل کرده اند‪.‬تحت عنوان اتهام‬ ‫واهی " اقدام علیه امنیت ملی؟! " که صرفا‬ ‫پاپوش دوزی و ایجاد فضای رعب وحشت در‬ ‫میان فعالین کارگری و کارگران در محیط های‬ ‫تولیدی و کاری و آزادیخواهان و برابری طلب‬ ‫درشهر سنندج و کال درجامعه کردستان می‬ ‫باشد را تحت فشار قرار داده اند و در این راستا‬ ‫عده ای از فعالین کارگری را احضار و به زندان‬ ‫های تحمیلی محکوم نموده است‪.‬‬ ‫شرایط تحمیلی پیش آورده شده مورد اعتراض‬

‫صفحه ‪6‬‬ ‫خود این فعالین قرار گرفته است و در ادامه این‬ ‫اعتراض و در محکومیت این فشار و شرایط با‬ ‫برنامه تحمیل شده و دامن زدن به فضای ارعاب‬ ‫و وحشت بر اساس اطالعیه ای منتشر شده در‬ ‫اواخر ماه مرداد ‪ 1392‬از " کمیته هماهنگی‬ ‫برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری "‬ ‫کارگران و فعالین کارگری در شهرهای مریوان‬ ‫و پاوه و کارگران و زحمتکشان مناطق کالترزان‬ ‫و آویهنگ طی انتشار بیانیه هائی فشارهای‬ ‫وارده و محکومیت های زندان های تعطری و‬ ‫تعلیق را بدرست بر این فعالین ‪ ،‬رسما محکوم‬ ‫کرده اند‪ .‬و در بیانه هایشان آورده اند که؛ ما‬ ‫جمعی از فعالین کارگری و کارگران فصلی‬ ‫و کشاورزی " شهرمریوان و پاوه و مناطق‬ ‫آویهنگ و کالترزان " ‪ ...‬از تشکل‌یابی کارگران‬ ‫سرسختانه دفاع می‌کنیم و خواهان حمایت‬ ‫همه جانبه‌ی کارگران و دیگر فعالین کارگری‬ ‫ِ‬ ‫کارگری‬ ‫در داخل و خارج از ایران ازفعالین‬ ‫دربند هستم‪ .‬و ‪ ...‬و همگام وهم‌سخن با هم‬ ‫طبقه‌ای‌هایمان دستگیری و بازداشت و صدور‬ ‫احکام سنگین زندان علیه فعالین کارگری‬ ‫واعضای کمیته‌ی هماهنگی برای کمک به‬ ‫ایجاد تشکل‌های کارگری را محکوم می‌کنیم‬ ‫و ضمن خواستار پایان دادن به صدور این نوع‬ ‫احکام غیرانسانی‪ ،‬خواهان آزادی بی قید و‬ ‫شرط کارگران و فعالین کارگری زندانی وتمامی‬ ‫زندانیان سیاسی هستیم‪ .‬زنده باد مبارز ‌ه طبقاتی‬ ‫کارگران علیه سرمایه داری‪ /‬زنده باد تشکل‌یابی‬ ‫کارگران‪ /‬زنده باد صفوف متشکل کارگران!‬ ‫این سیاست و اقدامات ضد کارگری کامال‬ ‫محکوم است و باید در صفی متحد و‬ ‫همبستگی طبقاتی‪ -‬اجتماعی به هر شیوه ممکن‬ ‫بدان اعتراض نمود تا بتوان تداوم آنرا خنثی و‬ ‫بشکست کشانید!‪.‬‬ ‫گزارشات مسایل‪ ،‬مشکالت و رویدادهای‬ ‫اجتماعی‬ ‫محرومیت هزاران نفر بیمه شده در مریوان‬ ‫و سروآباد از امکانات درمانی‪ /‬به گزارش‬ ‫" خبرگزاری حکومتی ایلنا " رئیس انجمن‬ ‫صنفی کارگران خباز مریوان و سروآباد تاکید‬ ‫کرده است که ‪ ۶‬هزار نفرکارگر بیمه شده در‬ ‫این شهرها از امکانات درمانی تأمین اجتماعی‬ ‫محرومیت هستند‪ .‬در ادامه گزارش آمده‬ ‫است که‪ ،‬طبق قوانین سازمان تامین اجتماعی‬ ‫رژیم اسالمی ‪ ،‬در هر شهرستانی که تعداد‬ ‫بیمه شدگان به بیش از ‪ ۶‬هزار نفر برسد باید‬ ‫بیمارستانی رایگان جهت خدمت رسانی به بیمه‬ ‫شدگان و خانواده های آنان احداث شود‪ .‬گفتنی‬ ‫است‪ ،‬نزدیک به ‪ ۲‬سال از تشریفات کلنگ زنی‬ ‫درمانگاه در شهرهای سروآباد و مریوان گذشته‬


‫اکتبر ‪121‬‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬

‫اما تا کنون فقط خاک برداری این درمانگاه‬ ‫انجام شده است‪.‬‬ ‫مریوان ‪ /‬به گزارش منتشر شده‪ " ،‬شعله زن ‪24‬‬ ‫سال سن اهل شهر مریوان که دارای یک فرزند‬ ‫‪ 4‬ساله می باشد به دلیل مشکالت و فشارهای‬ ‫خانوادگی اقدام به خودکشی نمود بعد از‬ ‫یک ماه در کما بسر بردن و بستری شدن در‬ ‫بیمارستانی در شهر کرمانشاه‪ ،‬تالش پزشکان‬ ‫بدون تاثیر بود و متاسفانه روز " دوشنبه ‪28‬‬ ‫مرداد ماه ‪ 19 / 1392‬ماه اوت ‪ " 2013‬جان‬ ‫خود را از دست داد‪.‬‬ ‫جانباختن " شعله " و دیگر زنانی که فشارهای‬ ‫عقب مانده و ضد انسانی آنچنان تحت‬ ‫فشارهای روانی‪ -‬اجتماعی قرارشان می دهند‬ ‫و ناچارا اقدام به خودکش می کنند‪ .‬بسیار غم‬ ‫انگیز و درد ناک است! جان باختن شعله را‬ ‫به فرزند و تمامی دوستان نزدیکش صمیمانه‬ ‫تسلیت می گوئیم‪ .‬یاد و خاطره اش گرامی باد!‬ ‫زیرا‪ ،‬همچنانکه در تعقیب اخبار منطثه و شهر‬ ‫مریوان می توان متوجه شد که متاسفانه پدیده‬ ‫و خبر خودکشی و کشتار زنان در مریوان زیاد‬ ‫شده است‪ .‬و ارتجاع و فرهنگ و سنت عثب‬ ‫مانده مرد ساالرانه و اسالمی دارد به شیوه های‬ ‫متفاوت زندگی زنان را تهدید می کند و میرود‬ ‫آنرا به نرمی عادی زندگی زنان مبدل کند‪.‬‬ ‫حکومت اسالمی در ایران بانی اصلی دامن زدن‬ ‫به این پدیده ضد انسانی است‪ .‬ولی می توان‬

‫آنرا خنثی کرد و باید به شیوه های ممکن و‬ ‫متفاوت در صفی متحد و همبسته رو در روی‬ ‫رشد و گسترش این پدیده شوم و ضد انسانی‬ ‫ایستاد و آنرا به عقب راند‪.‬‬ ‫مریوان ‪ /‬طبق خبر منتشره شده در صفحه‬ ‫فیسبوک انجمن زنان مریوان در روز ‪ 19‬اوت‬ ‫‪ ،2013‬در جریان یک حادثه رانندگی " قمری‬ ‫احمدی" معلم زبان انگلیسی در شهر مریوان‬ ‫و یکی از اعضای فعال انجمن زنان مریوان که‬ ‫با نوشتن مقاالت و برگزاری سمینار ات نقش‬ ‫ارزنده ای در اطالع رسانی به زنان در خصوص‬ ‫جامعه مردساالری ایفاء میکرد‪ .‬روز سه شنبه‬ ‫همراه با چند تن از اعضای خانواده اش در‬ ‫بزرگراه زنجان ـ قزوین دچار حادثه رانندگی‬ ‫شده بودند‪ ،‬پس از یک هفته بستری بودن در‬ ‫یکی از بیمارستان های زنجان‪ ،‬متاسفنه جان‬ ‫خود را از دست داد‪.‬‬ ‫جانباختن قمری احمدی را به خانواده‪ ،‬فامیل‬ ‫‪،‬دوستان‪ ،‬دانش آموزان و دوستان انجمن زنان‬ ‫مریوان‪ ،‬صمیمانه تسلیت می گوئیم‪ .‬یاد و‬ ‫خاطره اش گرامی باد!‬ ‫آمار در صد بیکاران در مناطق مختلف در ایران‬ ‫‪ /‬مسجد سلیمان با ‪ ۴٣،۴‬درصد‪ ،‬ایرانشهر ‪،۴٣،٢‬‬ ‫زابل ‪ ۴٣‬درصد‪ ،‬سیب و سوران با ‪ ٣٨،٨‬درصد‪،‬‬ ‫باوی با ‪ ٣٧،٧‬درصد‪ ،‬هیرمند با ‪ ،٣٧،٣‬دشت‬ ‫آزادگان ‪ ،٣۶‬زهک با ‪ ٣۵،٩‬درصد‪ ،‬شادگان با‬ ‫‪ ٣۵،٩‬درصد‪ ،‬اندیمشک با ‪ ٣۴،٢‬و خرامه با‬

‫حوزه هاى حزبى و آکسيون هاى کارگرى‬ ‫درباره اهميت آژيتاتور وآژيتاسيون علنى‪ -‬بخش سوم‬ ‫منصور حکمت‬ ‫در بخش هاى قبل در توضيح اهميت آژيتاتور‬ ‫کمونيست از نظر تلفيق کار مخفى و علنى در‬ ‫فعاليت روتين حزب‪ ،‬سازماندهى و هدايت‬ ‫آکسيون ها و تاثيرگذارى بر توده کارگران‬ ‫نسبتا به تفصيل صحبت کرديم‪ .‬در انتهاى‬ ‫بخش دوم به يک سلسله سواالت عملى مهم‬ ‫در زمينه سازماندهى آژيتاتور و رابطه عملى او‬ ‫با حوزه و تشکل حزبى اشاره کرديم‪ .‬رئوس‬ ‫کلى سواالت اينها بود‪ :‬تماس آژيتاتور با حوزه‬ ‫مخفى چگونه بايد برقرار و حفظ شود؟ هدايت‬ ‫عملى و کنترل فعاليت آژيتاتور چگونه بايد‬ ‫توسط تشکل مخفى انجام شود؟ آموزش منظم‬ ‫آژيتاتور علنى کار توسط سازمان مخفى چگونه‬ ‫تامين ميشود؟ آژيتاتور چگونه در حيات درونى‬ ‫يک حزب مخفى دخالت و شرکت ميکند؟‬ ‫و باالخره مسانل معيشتى و امنيتى آژيتاتور‬

‫چگونه حل مى شود؟‬ ‫اينجا‪ ،‬در انتهاى بحث الزم است در حد امکان‬ ‫نکاتى در جهت پاسخگويى به اين مسانل‬ ‫عملى‪ ،‬با توجه به اوضاع اختناق کنونى‪ ،‬طرح‬ ‫کنيم‪ .‬واضح است که آنچه اينجا بعنوان "راه‬ ‫حل" يا راه حل هاى نسبى ذکر مى کنيم دگم‬ ‫هاى اليتغيرى نيستند‪ .‬هم تغيير اوضاع و هم‬ ‫انباشت تجربه و گسترش امکانات‪ ،‬اشکال‬ ‫عملى سازماندهى و فعاليت آژيتاتور علنى‬ ‫در رابطه با تشکل مخفى را تحت تاثير قرار‬ ‫ميدهد‪ .‬اما‪ ،‬بهررو آنچه اينجا گفته ميشود‬ ‫ميتواند الگوى ابتدائى و کمابيش قابل تعميمى‬ ‫براى فعاليت ما در اين زمينه در دوره حاضر‬ ‫باشد‪ .‬الزم به يادآورى است که به دليل سه‬ ‫تکه شدن اين مقاله‪ ،‬در هر قسمت برخى نکات‬ ‫براى زنده کردن زمينه عمومى بحث‪ ،‬احتماال‬

‫صفحه ‪7‬‬ ‫‪ ٣١،٨‬درصد جزو ‪ ٢٠‬شهر بیکار اول کشور‬ ‫محسوب می شوند‪ .‬مریوان با ‪ ٣٠،۶‬درصد‪،‬‬ ‫سرپل ذهاب ‪ ،٣٠،۴‬اندیکا ‪ ،٣٠،٣‬پاوه ‪٣٠،٢‬‬ ‫درصد‪ ،‬خرمشهر با ‪ ٣٠،٢‬و سرباز با ‪ ٣٠‬درصد‬ ‫در گروه ‪ ٢٠‬شهر اول بیکار کشور قرار دارند‪.‬‬ ‫مسجد سلیمان‪،‬ایرانشهر ‪ ۴٣،٢‬و زابل دارای‬ ‫باالترین نرخ بیکاری‪ .‬نرخ بیکاری در شهرستان‬ ‫بشاگرد به میزان ‪ ۵٣،٢‬درصد و باالترین نرخ‬ ‫بیکاری کشور است‪ .‬همچنین شهر جوانرود‬ ‫با ‪ ۴۶،٩‬درصد و سراوان در استان سیستان و‬ ‫بلوچستان با ‪ ۴۴،٨‬درصد به ترتیب دومین و‬ ‫سومین شهر با نرخ بیکاری باال در کشور است‪.‬‬ ‫به صورت کلی‪ ،‬برررسی ها نشان می دهد در‬ ‫حال حاضر فاصله نرخ بیکاری در بیکارترین‬ ‫شهر کشور به میزان ‪ ۵٣،٢‬درصد با ابوموسی با‬ ‫نرخ بیکاری ‪ ١،٢‬درصد به میزان ‪ ۴٨،٨‬درصد‬ ‫است‪ .‬فاصله حدود ‪ ۴٩‬درصئدی نرخ بیکاری‬ ‫در شهرهای کشور نشان دهنده توزیع نامتوازن‬ ‫فرصت ها در کشور از سویی و توسعه نیافتگی‬ ‫مناطقی از کشور به لحاظ بهره مندی از صنعت‪،‬‬ ‫کارخانجات و تولید است‪(.‬منبع خبرگزاری‬ ‫مهر)‬ ‫اسماعیل ویسی‬ ‫‪esmail.waisi@gmail.com‬‬ ‫‪/http://www.october-online.com‬‬ ‫‪ 3‬شهریورماه ‪1392‬‬ ‫بناگزير تکرار خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ )١‬کار با رهبران موجود‬ ‫قبال گفتيم که کارگرانى را که ما براى پرورش‬ ‫آژيتاتورهاى کمونيست بر روى آنها کار ميکنيم‬ ‫ميتوان‪ ،‬در مجموع و بطور نسبى‪ ،‬به دو دسته‬ ‫تقسيم کرد‪ .‬اول رهبران عمال موجود جنبش‬ ‫هاى اعتراضى کارگرى‪ ،‬يعنى کارگران مبارزى‬ ‫که هم اکنون داراى نفوذ عملى جدى بر‬ ‫توده کارگران در واحدهاى خويش اند؛ دوم‪،‬‬ ‫استعدادهاى در حال شکل گيرى‪ ،‬کارگران‬ ‫معترض باشهامت و هوشيارى که تازه پا به‬ ‫عرصه رهبر شدن ميگذارند‪.‬‬ ‫کار با رهبران موجود داراى ويژگى هاى خاص‬ ‫خود است‪ .‬تشکل گريزى آنان‪ ،‬درک مبهم‬ ‫شان از اهداف و روشهاى حزب کمونيست که‬ ‫حاصل تحريفات رويزيونيستى از کمونيسم و‬ ‫محدوديت هاى دامنه فعاليت تاکنونى حزب‬ ‫ماست‪ ،‬محافظه کارى امنيتى در تماس با‬ ‫تشکيالت مخفى و توهمات اکونوميستى و‬ ‫سنديکاليستى‪ ،‬اينها رئوس عمده موانعى است‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫که پيوستن اين کارگران به صفوف حزب را‬ ‫دشوار ميکند‪ .‬در مقابل‪ ،‬تجربه غنى‪ ،‬شناخت‬ ‫مکانيسم هاى کار علنى در ميان کارگران و‬ ‫حفظ خود در برابر فشار سرکوب و تحريکات‬ ‫عوامل بورژوازى‪ ،‬درک سريع موقعيت و‬ ‫روحيات کارگران‪ ،‬نقاط مثبتى است که اين‬ ‫کارگران از آن برخوردارند و در صورت روى‬ ‫آورى به مارکسيسم انقالبى و متحد شدن در‬ ‫حزب ما‪ ،‬آنان را به اهرمهاى نيرومندى در‬ ‫پيشبرد سياست کمونيستى در درون کارگران‬ ‫تبديل ميکند‪.‬‬ ‫دوره جذب اين رفقا به حزب عمدتا دوره اى‬ ‫است که آنها به اهميت کار با حزب کمونيست‬ ‫پى ميبرند و به ضرورت قرار گرفتن در صف‬ ‫تشکيالت حزبى مجاب ميشوند‪ .‬محور اين‬ ‫دوره جذب‪ ،‬معنى کردن کمونيسم از ديدگاه‬ ‫ما توضيح و آموزش روش ها و اهداف‬ ‫کمونيستى است‪ .‬اگر نقد باورهاى نادرست‬ ‫نقش حياتى دارد‪ ،‬آموزش روشهاى ويژه ما نيز‬ ‫به همان درجه حياتى است‪ .‬بنابراين رفقايى که‬ ‫مسئوليت جذب رهبران کارگرى به حزب را‬ ‫برعهده دارند بايد از مسلط ترين مروجين ما‬ ‫باشند‪ .‬رابطه اين رفقا با اين کارگران پيشرو از‬ ‫همان ابتدا بايد با ضريب امنيتى بااليى برقرار‬ ‫شود‪ .‬قرار دادن اين پروسه در متن يک رابطه‬ ‫طبيعى‪ ،‬سپردن پيشبرد اين رابطه به يک نفر‬ ‫و کاهش دادن اطالعات ديگر اعضاى کميته‬ ‫يا حوزه مخفى حزبى از هويت و عرصه کار‬ ‫و فعاليت اين رفقاى کارگر به حداقل ممکن‪،‬‬ ‫شرط الزم حفظ امنيت حوزه و رفقاى کارگر‬ ‫مورد نظر هر دو است‪.‬‬ ‫در گزارشدهى راجع به نحوه پيشرفت اين‬ ‫روابط کارگرى به ارگانهاى باالى حزبى‪ ،‬بايد‬ ‫حداکثر دقت به عمل آيد که با محدود کردن‬ ‫اطالعات امنيتى در گزاشات و با استفاده جدى‬ ‫از محکم ترين اشکال رمز و رد و بدل کردن‬ ‫اطالعات‪ ،‬امنيت کارگرانى که با آنها در تماسيم‬ ‫حتى در صورت افتادن گزارشات بدست‬ ‫عوامل دشمن محفوظ بماند‪ .‬بايد کارى کرد‪،‬‬ ‫و اين تالش خود را به کارگران مورد نظر نيز‬ ‫توضيح داد‪ ،‬که ريسک امنيتى تماس گرفتن‬ ‫با حزب کمونيست براى کارگران پيشرو به‬ ‫حداقل ممکن کاهش يابد‪ .‬فداکارى در پيشبرد‬ ‫امر کمونيسم و حزب کمونيست براى اعضاى‬ ‫حزب فرض است‪ ،‬اما انتظار فداکارى براى‬ ‫تماس با حزب از کارگرانى که هنوز حقانيت‬ ‫راه انقالبى ما را به روشنى که بايد درنيافته اند‬ ‫بيجاست‪.‬‬ ‫اين مائيم که بايد بر موانع اوليه فائق آئيم و اگر‬ ‫يکى از اين موانع محافظه کارى‪ ،‬تشکل گريزى‬ ‫و بى اعتمادى ايست که در درجه اول جالدان‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬ ‫جمهورى اسالمى و در درجه دوم سطحى‬ ‫کاريهاى پوپوليستى در گذشته در دل کارگران‬ ‫انداخته اند‪ ،‬آنگاه اين مائيم که بايد به عنوان‬ ‫حزب سياسى و متعهد طبقه کارگر با صرف‬ ‫انرژى بيشتر اين موانع را خنثى کنيم‪ .‬بدرجه اى‬ ‫که کارگران به امر کمونيسم و حزب کمونيست‬ ‫مومن ميشوند‪ ،‬بهمان درجه نيز از خود مايه‬ ‫خواهند گذاشت‪ .‬اما اين شرايطى است که ما‬ ‫بايد براى آن کار کنيم نه آنکه مفروض بگيريم‪.‬‬ ‫بهر رو در اين روابط ما قادر خواهيم شد بخشى‬ ‫از اين رهبران عملى را به کمونيستهاى متعهد‬ ‫به حزب و متشکل در حزب تبديل کنيم‪ .‬اينجا‬ ‫ديگر عملکرد اين رفقا در عرصه آژيتاسيون‬ ‫و رهبرى عملى به امرى براى حزب تبديل‬ ‫ميشود‪ .‬مسائل تکنيکى و عملى سازماندهى‬ ‫حزبى آژيتاتور ديگر بطور جدى براى ما طرح‬ ‫ميشود‪.‬‬ ‫ارتباط‪ ،‬آموزش‪ ،‬هدايت‬ ‫اولين مسئله اى که بايد حل کرد‪ ،‬مسئله ارتباط‬ ‫و تماس دائمى تشکيالت مخفى با آژيتاتور‬ ‫است‪ .‬در شرايط موجود مطمئن ترين راه‬ ‫حفظ اين تماس‪ ،‬قرار دادن آژيتاتور در رابطه‬ ‫با يک مروج کارآزموده حزبى است که تنها‬ ‫وظيفه (و يا وظيفه عمده) سازمانى او حفظ‬ ‫ارتباط‪ ،‬آموزش‪ ،‬تغذيه سياسى و گزارش دهى‬ ‫از کار آژيتاتور است‪ .‬اختصاص يک رابط ويژه‬ ‫به هر آژيتاتور‪ ،‬حداقل امکاناتى است که بايد‬ ‫در خدمت فعاليت آژيتاتور قرار داده شود‪ .‬اما‬ ‫رفيق رابط تنها وظيفه حفظ ارتباط آژيتاتور و‬ ‫حوزه را ندارد‪ .‬برعکس او در واقع نماينده تمام‬ ‫اتوريته حوزه در رابطه با آژيتاتور خواهد بود‪.‬‬ ‫از لحاظ سياسى و کارآکتر مبارزاتى رفيق مروج‬ ‫بايد رفيقى باشد که بتواند به مسانل نظرى و‬ ‫عملى آژيتاتور پاسخ گويد‪ ،‬در حين عمل او را‬ ‫هدايت کند و نقاط ضعف و قدرت کار او را‬ ‫جمعبندى نمايد‪ .‬رفيق مروج بايد بتواند به يک‬ ‫اتوريته معنوى و سياسى براى آژيتاتور تبديل‬ ‫شود‪ .‬هر چه آژيتاتور مورد بحث با سابقه تر‪،‬‬ ‫مجرب تر و فعالتر باشد‪ ،‬خصوصياتى که رفيق‬ ‫مروج رابط با او بايد داشته باشد به همان نسبت‬ ‫بايد در سطح باالترى قرار داشته باشد‪.‬‬ ‫شيوه روزمره کار مروج با آژيتاتور‬ ‫رفيق مروج براى آنکه قادر به هدايت آژيتاتور‬ ‫باشد بايد در همان محيط فعاليت آژيتاتور‬ ‫(کارخانه و محله) حضور داشته باشد‪ ،‬و حتى‬ ‫المقدور در همان واحد توليدى شاغل باشد که‬

‫صفحه ‪8‬‬ ‫آژيتاتور در آن کار و فعاليت ميکند‪ .‬رابطه اين‬ ‫دو رفيق بايد رابطه دو دوست و همکار نزديک‬ ‫باشد‪ .‬اما سطح علنى اين دوستى بايد چنان‬ ‫حفظ شود که از يکسو آژيتاتور و رفيق مروج‬ ‫حزبى بطور خودبخودى همواره با هم تداعى‬ ‫نشوند‪ .‬مروج بايد دوستى در ميان دوستان‬ ‫متعدد آژيتاتور باشد‪ .‬از سوى ديگر اين رفاقت‬ ‫بايد آنچنان نزديک باشد که تماس نسبتا مکرر‬ ‫آژيتاتور و مروج براى هر ناظر خارجى امرى‬ ‫طبيعى بنظر برسد‪.‬‬ ‫بر خالف آژيتاتور که دخالت علنى و نيمه‬ ‫علنى در مبارزات کارگرى وظيفه اوست‪ ،‬رفيق‬ ‫مروج بايد حتى المقدور حداکثر بعنوان يک‬ ‫کارگر عادى در اعتراضات شرکت جويد‪ .‬اگر‬ ‫مروج خود راسا در امر آژيتاسيون دخالت کند‪،‬‬ ‫آنگاه حوزه حزبى عمال دو آژيتاتور بدون‬ ‫پشتوانه و بدون ارتباط خواهد داشت! مساله‬ ‫را ميتوان به اينصورت در نظر گرفت که هر‬ ‫واحد آژيتاسيون ما حداقل شامل دو نفر است‬ ‫که يکى خود آژيتاتور و ديگرى مسئول سياسى‬ ‫و رابط اوست‪ .‬حفظ تقسيم کار موجود ميان‬ ‫اين دو حياتى است‪ .‬رفيق مروج بايد ترتيبى‬ ‫بدهد که در متن روابط طبيعى آژيتاتور بتواند‬ ‫از طريق و به کمک او نشريات حزبى را مطالعه‬ ‫کند‪ ،‬به کتب و جزوات الزم دسترسى پيدا کند‬ ‫و با مباحثات درون حزبى آشنا شود‪ .‬آژيتاتور از‬ ‫طريق رفيق مروج نظرات و گزارشات خود را‬ ‫به حوزه و تشکيالت حزبى ارائه ميکند‪ .‬اساسى‬ ‫ترين نکته در رابطه مروج و آژيتاتور‪ ،‬اعتماد‬ ‫سياسى آژيتاتور به مروج و اتوريته معنوى رفيق‬ ‫مروج است‪ .‬بدين ترتيب مرتبط کردن رهبران‬ ‫عملى با حوزه ها اساسا در گرو داشتن رفقايى‬ ‫است که بتوانند نقش رابط مروج را بدرستى‬ ‫ايفا کنند‪ .‬هر رابطى نمى تواند اين وظيفه را به‬ ‫عهده بگيرد‪ .‬چرا که ضعف سياسى و تجربى‬ ‫مروج‪ ،‬به عقب ماندگى آژيتاتور‪ ،‬دلسردى او از‬ ‫کار و جدايى سياسى اش از حزب منجر خواهد‬ ‫شد‪ .‬اگر اين اتوريته معنوى بدست آيد فعاليت‬ ‫روزمره آژيتاتور‪ ،‬با شادابى‪ ،‬با کمترين ابهامات‬ ‫عملى و اعتماد به نفس کافى انجام خواهد شد‪.‬‬ ‫در اينجا مسئله ما‪ ،‬بيش از آنکه تشکيالتى و‬ ‫اجرايى باشد‪ ،‬يک مسئله سياسى است‪ .‬ما بايد‬ ‫کادرهاى مروج ورزيده خود را در خدمت‬ ‫جلب و سازماندهى و حفظ ارتباط با بهترين‬ ‫رهبران عملى در جنبش کارگرى قرار بدهيم‪.‬‬ ‫ضرورت استقالل عمل نسبى آژيتاتور‬ ‫حتى در صورت امکان برقرارى محکم ترين‬ ‫تماسها با حوزه ها و تشکيالت حزب‪ ،‬يعنى‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫در شرايطى بسيار مساعدتر از امروز‪ ،‬يک مبلغ‬ ‫توده اى حزبى و يک رهبر کمونيست کارگران‬ ‫بايد از آزادى عمل نسبى بااليى برخوردار باشد‪.‬‬ ‫ابتکار عمل‪ ،‬تصميم گيرى سريع و تشخيص‬ ‫فورى موقعيت در لحظات مختلف مبارزه‪،‬‬ ‫شرط الزم فعاليت يک آژيتاتور کمونيست‬ ‫است و اين مترادف با درجه بااليى از استقالل‬ ‫در فعاليتهاى جارى است‪ .‬در شرايط کنونى ما‬ ‫بايد به درجه حتى باالترى از آزادى عمل براى‬ ‫آژيتاتورها "رضايت" بدهيم‪ .‬محدوديت هاى‬ ‫امنيتى و عملى تماس و کنترل‪ ،‬تا درجه زيادى‬ ‫دراين مرحله بايد توسط آموزش آژيتاتور‪،‬‬ ‫همدلى ايدنولوژيک _ سياسى ميان آژيتاتور و‬ ‫تشکيالت مخفى و سنت هاى جاافتاده فعاليت‬ ‫جبران شود‪.‬‬ ‫هر جا "کنترل" به عنوان يک امر تشکيالتى و‬ ‫اجرايى تضعيف ميشود‪ ،‬نقش انسجام سياسى‬ ‫افراد‪ ،‬روى خط بودن آنها و احاطه آنها به‬ ‫سنت هاى کار حزبى افزايش مييابد‪ .‬در اين‬ ‫مرحله خاص از فعاليت حزب‪ ،‬ما بايد بطور‬ ‫قطع بدرجات زيادى به اين عوامل سياسى‬ ‫_ ايدنولوژيک و به اين سنت ها (که بايد با‬ ‫پشتکار تثبيت شود) متکى شويم‪ .‬سنت هايى‬ ‫که اساسا تاکنون غايب بوده و جمعبندى و‬ ‫تثبيت آن وظيفه ماست‪ .‬هرچه آژيتاتور از لحاظ‬ ‫سياسى و ايدنولوژيکى استوارتر باشد‪ ،‬نيازهاى‬ ‫حزب را بدرستى بشناسد و در کار خود مجرب‬ ‫باشد‪ ،‬تشکيالت مخفى مى تواند به همان درجه‬ ‫بر صحت تصميم گيريهاى فردى او بيشتر تکيه‬ ‫کند‪ .‬اين وظايف رفيق رابط و مروج را سبک‬ ‫تر ميکند و همچنين از ضربه پذيرى تشکيالت‬ ‫ميکاهد‪.‬‬ ‫امنيت حوزه ها‬ ‫چگونه ميتوان حوزه را از ضرباتى که مى تواند‬ ‫در نتيجه فعاليت آژيتاتور در عرصه علنى آن‬ ‫را تهديد کند مصون داشت‪ .‬رفيق مروج خود‬ ‫يک حلقه واسط است که آژيتاتور را از حوزه‬ ‫منفک ميکند و به ما امکان ميدهد تا حوزه را از‬ ‫دسترس پليس دور نگهداريم‪ .‬هوشيارى رفيق‬ ‫مروج در تشخيص احتمال وارد شدن ضربه‬ ‫پليسى به آژيتاتور‪ ،‬اعالم خطر به موقع او به‬ ‫آژيتاتور و حوزه ما را قادر ميکند تا از ضربه‬ ‫اجتناب کنيم و يا آن را در همان محدوده کنترل‬ ‫کنيم‪ .‬در شرايط فعلى‪ ،‬بايد اطالعات آژيتاتور از‬ ‫حوزه بسيار ناچيز و تنها در حدى باشد که براى‬ ‫فعاليت او حياتى است‪ .‬دامنه اين اطالعات بايد‬ ‫به حدى باشد که حتى در صورت لو رفتن همه‬ ‫آنها به پليس سياسى‪ ،‬حوزه قابل رديابى نباشد‪.‬‬ ‫اطالعات رفيق مروج از حوزه نيز بايد بر طبق‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬ ‫اصل "حداقل اطالعات" محدود نگاهداشته‬ ‫شود‪ ،‬به نحوى که در صورت ضربه خوردن‬ ‫رفيق مروج‪ ،‬حوزه فرصت کافى براى پاکسازى‬ ‫کامل خود داشته باشد‪ .‬در شرايط کنونى بايد از‬ ‫شرکت دادن رفيق آژيتاتور در جلسات حوزه‬ ‫اى صرفنظر کرد‪ .‬در شرايط بهتر مى توان‬ ‫آژيتاتور را به جلسات حزبى ديگرى‪ ،‬که در‬ ‫آن امکان شناسايى متقابل افراد شرکت کننده‬ ‫وجود نداشته باشد‪ ،‬دعوت کرد‪ .‬در هر شرايطى‬ ‫در آينده نيز شرکت آژيتاتور در جلسات حزبى‬ ‫بايد با نهايت دقت‪ ،‬تعمق و اطمينان خاطر از‬ ‫کليه جنبه هاى امنيتى صورت بگيرد‪.‬‬ ‫امنيت آژيتاتور‬ ‫مهمترين مسنله در امنيت آژيتاتور کمونيست‪،‬‬ ‫رابطه اى است که او به عنوان يک رهبر با‬ ‫توده کارگران برقرار ميکند‪ .‬جلب حمايت فعال‬ ‫توده کارگران از خود و متکى شدن به اراده و‬ ‫تصميمات جمعى آنها‪ ،‬دخيل کردن کارگران در‬ ‫کليه سطوح مبارزه اعتراضى و متکى شدن به‬ ‫پشتوانه قدرت توده ها‪ ،‬اين حياتى ترين سرمايه‬ ‫آژيتاتور در عرصه حفظ امنيت خود در جريان‬ ‫رهبرى مبارزات اعتراضى و نيز در تماسهاى‬ ‫روزمره اش با کارگران است‪ .‬دشمن‪ ،‬هر قدر‬ ‫هم که در سطح جامعه سايه اختناق و سرکوب‬ ‫را گسترده باشد‪ ،‬نمى تواند به سادگى به رهبران‬ ‫کارگران‪ ،‬به کسانى که در دل توده کارگران‬ ‫جاى دارند و نمايندگان صالح و شناخته شده‬ ‫آنها هستند دست درازى کند‪.‬‬ ‫امنيت آژيتاتور در جريان فعاليت به مثابه يک‬ ‫آژيتاتور‪ ،‬اساسا از همين راه بايد تضمين شود‪.‬‬ ‫اما شرط الزم اين امر در شرايط موجود اينست‬ ‫که پليس سياسى نتواند به تعلق تشکيالتى و‬ ‫تماس هاى عملى آژيتاتور و تشکيالت پى ببرد‪.‬‬ ‫در ذهن و در پرونده هاى پليس رفيق آژيتاتور‬ ‫ما بايد حداکثر کارگر فعال و مبارزى ترسيم‬ ‫شود که در برابر حرف زور دولت و کارفرما‬ ‫سرخم نميکند و از حق کارگران دفاع ميکند‪،‬‬ ‫اما ارتباط تشکيالتى با هيچ جريانى ندارد‪ .‬اين‬ ‫يک نقطه قدرت آژيتاتور در مواجهه با پليس‬ ‫سياسى است‪ .‬او بايد رابطه تشکيالتى اش را‬ ‫در يک گوشه دور از دسترس ذهن خود پنهان‬ ‫کند و بطور جدى روانشناسى يک رهبر توده‬ ‫اى‪ ،‬يک کارگر معترض‪ ،‬يک ناراضى باشهامت‪،‬‬ ‫يعنى بخشى از آنچه که واقعا هست‪ ،‬را به‬ ‫خود بگيرد‪ .‬هر قدر ارتباط تشکيالتى بر روابط‬ ‫طبيعى جاافتاده ترى استوار باشد‪ ،‬آژيتاتور از‬ ‫لحاظ روحى و عملى در برابر پليس سياسى در‬ ‫موضع قدرتمندترى قرار خواهد گرفت‪.‬‬

‫صفحه ‪9‬‬ ‫به اين منظور بايد نکات ديگرى بطور جدى‬ ‫مد نظر گرفته شوند‪ .‬نبايد پليس بتواند نزد مبلغ‬ ‫حزبى اسناد و مدارک سازمانى و حتى نشريات‬ ‫علنى پيدا کند‪ .‬خانه او بايد کامال از اسناد و‬ ‫نشريات "پاک" باشد‪ .‬آژيتاتور هيچ وظيفه‬ ‫سازمانى ديگرى بجز ايفاى نقش آژيتاتور‬ ‫نبايد برعهده بگيرد‪ .‬نبايد در چاپ و توزيع‬ ‫نشريات‪ ،‬نقل و انتقال اسناد‪ ،‬در جمع آورى‬ ‫کمک مالى بنام حزب‪ ،‬در جذب افراد جديد به‬ ‫حزب (بطور مستقيم) شرکت کند‪ .‬آژيتاتور بايد‬ ‫وظيفه خاص خود را انجام بدهد‪.‬‬ ‫اين وظيفه حوزه مخفى و محافل و شبکه هاى‬ ‫پيرامونى آن است که بر زمينه مساعدى که در‬ ‫نتيجه فعاليت رفيق آژيتاتور به وجود مى آيد‪،‬‬ ‫فعاليت هاى روتين حوزه را گسترش دهند‪ .‬در‬ ‫شرايط موجود‪ ،‬هويت آژيتاتور حزبى و تعلق‬ ‫او به حزب را کسى جز رفيق مروج حزبى نبايد‬ ‫بداند (قرار و مدار خاصى ميان رفيق آژيتاتور با‬ ‫مرکز سازماندهى تشکيالت حزبى بايد برقرار‬ ‫شود تا در صورت قطع رابطه او با رفيق مروج‪،‬‬ ‫ارتباط آژيتاتور با حوزه در صورت لزوم مجددا‬ ‫از مرکز وصل شود)‪ .‬بطور خالصه انرژى‬ ‫زيادى بايد صرف شود تا آژيتاتور بتواند در‬ ‫امنيت کافى فعاليت کند‪ .‬اين نکته را هم اضافه‬ ‫مى کنيم که حفظ امنيت رفيق مروج نيز بسيار‬ ‫حياتى است‪ .‬هم ارزش فردى او به عنوان يک‬ ‫کادر کمونيست و هم نقش حساسى که در اين‬ ‫ميان برعهده دارد‪ ،‬ايجاب مى کند که‪ ،‬على رغم‬ ‫اينکه به اندازه آژيتاتور مستقيما در معرض‬ ‫ضربه هاى حين آکسيون نيست‪ ،‬حداکثر‬ ‫امکانات براى حفظ امنيت او بسيج شود‪ .‬در‬ ‫صورت وقوع هر مخاطره پليسى براى حوزه‬ ‫که ميتواند مروج را هم آلوده کند‪ ،‬بايد سريعا‬ ‫به او هشدار داده شود‪ .‬امکانات الزم براى‬ ‫حفظ امنيت فردى وى بايد بوجود آيد‪ .‬رساندن‬ ‫نشريات بدست رفيق مروج‪ ،‬دريافت گزارشات‬ ‫او و جلساتى که او در آنها شرکت ميکند بايد با‬ ‫درجه ايمنى بااليى سازماندهى شود‪.‬‬ ‫‪ )٢‬کار با استعدادهاى جديد‬ ‫اگر رهبران جاافتاده کارگرى در يک پروسه‬ ‫آموزش انتقادى به حزب کمونيست نزديک‬ ‫ميشوند‪ ،‬استعدادهاى جديد و رهبران جوانتر‬ ‫بيشتر نيازمند آموزش اثباتى مارکسيسم و‬ ‫روشهاى عملى رهبرى کارگرى هستند‪ .‬کار‬ ‫آموزش و جذب روى اين دسته از کارگران‬ ‫بايد از همان ابتدا توسط رفقايى انجام شود که‬ ‫در همان محيط کار و زيست حضور دارند‪ .‬اين‬ ‫رفقا هستند که بايد استعداد و آمادگى کارگرانى‬ ‫را که ميتوانند به رهبران عملى مبارزى بدل‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫شوند‪ ،‬تشخيص دهند و خود آنها هستند که‬ ‫اولين مراحل اين پروسه را به پيش ميبرند‪ .‬هر‬ ‫رفيق حزبى در کارخانه و محله ميتواند با چند‬ ‫کارگر مستعد در رابطه باشد‪ ،‬و بطور همزمان‬ ‫امر آگاه گرى و آموزش را در ميان آنها به پيش‬ ‫برد‪ .‬بخش مهمى از اين آموزش‪ ،‬آموزش عملى‬ ‫و تجربى است‪ .‬تربيت آژيتاتور يک پروسه‬ ‫نسبتا طوالنى است‪ .‬رفيق کارگر بايد تمام هنر‬ ‫آژيتاسيون را بياموزد‪ ،‬و به اين منظور مانند هر‬ ‫رشته علمى و هنرى ديگر‪ ،‬بايد مراحل مختلفى‬ ‫را طى کند‪ ،‬کارآموزى کند‪ ،‬از کار ساده به کار‬ ‫پيچيده حرکت کند‪.‬‬ ‫آژيتاسيون فقط شهامت اعتراض کردن و ديگران‬ ‫را به اعتراض فراخواندن نيست‪ ،‬بلکه روش‬ ‫متشکل کردن و هدايت کردن توده کارگران‬ ‫بطور علنى و نيمه علنى است‪ .‬آنچه آژيتاتور‬ ‫کارآموز بايد از لحاظ نظرى بياموزد چندان‬ ‫تفاوتى با آنچه هم اکنون در محافل ترويجى‬ ‫مورد بحث قرار ميگيرد ندارد‪ .‬اما از لحاظ عملى‬ ‫اين امر ويژگيهاى خود را دارد‪ .‬از روز اول نمى‬ ‫توان در راس يک اعتصاب قرار گرفت و همه‬ ‫جنبه هاى آن را به درستى هدايت کرد‪ .‬فرد بايد‬ ‫قبال کار با توده کارگران را در سطوح مختلف‬ ‫آموخته باشد و ملزومات رهبرى اقدام اعتراضى‬ ‫را بشناسد‪ ،‬دوره کارآموزى به معنى واقعى‬ ‫کلمه يک دوره کارآموزى است با "پروژه ها"‪،‬‬ ‫تمرين ها و آزمونهايش‪ .‬رفيق مروج ما بايد‬ ‫آگاهانه آژيتاتور کارآموز را در اين آزمونها قرار‬ ‫دهد (محافل "خودبخودى" کارگران پيشرو فى‬ ‫الحال اين سنت را در آموزش کارگران مستعد‬ ‫جديد بکارميبرند)‪.‬‬ ‫براى مثال‪ ،‬اختالفات شخصى مناسبات ميان‬ ‫کارگران در يک قسمت را سرد و غير رفيقانه‬ ‫کرده است‪ ،‬آيا کارآموز ما ميتواند با سخن گفتن‪،‬‬ ‫استدالل و توضيح منافع طبقاتى کارگران‪ ،‬اين‬ ‫اختالفات را از ميان بردارد و جو رفاقت را‬ ‫برقرار کند؟ کارگرى حين کار صدمه ديده و‬ ‫بسترى شده است‪ ،‬آيا کارآموز ما ميتواند کارى‬ ‫کند که کارگران‪ ،‬بطور دسته جمعى و ترجيحا‬ ‫با تعطيل کردن کار از او عيادت کنند‪ ،‬به‬ ‫خانواده اش سر بزنند و براى دريافت خسارت‬ ‫از کارفرما اعمال فشار نمايند؟ آيا کارآموز ما‬ ‫مى تواند يک صندوق کمک به خانواده رفيق‬ ‫کارگرى که از کار افتاده است سازمان دهد؟‬ ‫در حمايت از يک کارگر مبارز زندانى چطور؟‬ ‫آيا کارآموز ما ميتواند ترتيبى بدهد که کارگران‬ ‫اين يا آن قسمت فالن عضو انجمن اسالمى را‬ ‫که دست به ارعاب کارگران ميزند با يک برنامه‬ ‫حساب شده سر جايش بنشانند؟‬ ‫اين آزمونها بسيارند و در زندگى هر روزه‬ ‫کارگران بارها پيشاروى هر کارگر آگاه و‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬ ‫مبارزى قرار ميگيرند‪ .‬در اين پروسه آژيتاتور‬ ‫عميقا با مسائل کارگران‪ ،‬قدرت آنها‪ ،‬اشکال‬ ‫مختلف متشکل کردن آنها‪ ،‬عواملى که به آنها‬ ‫شهامت ميدهد و يا نگرانشان ميکند‪ ،‬روانشناسى‬ ‫توده اى کارگران و غيره آشنا ميشود‪ .‬اينها همه‬ ‫ملزومات تبديل شدن به رهبر عملى کارگران‬ ‫است‪.‬‬ ‫از نظر عملى دوره آمادگى و جذب بايد تحت‬ ‫نظر يک رفيق مروج حزبى طى شود‪ .‬به درجه‬ ‫اى که آگاهى و تجربه آژيتاتور آتى ما افزايش‬ ‫مييابد‪ ،‬به همان درجه نيز از لحاظ عملى به‬ ‫حزب نزديکتر ميشود‪ .‬اين آگاهى وآمادگى بايد‬ ‫چنان باال برود که خود آژيتاتور خواستار کار‬ ‫جدى و مستقيم با حزب کمونيست و عضويت‬ ‫در حزب باشد‪.‬‬ ‫هنگامى که آژيتاتور جاى خود را بعنوان‬ ‫يک کمونيست در حزب و بعنوان يک رهبر‬ ‫در راس کارگران احراز کند‪ ،‬مسائل عملى‬ ‫سازماندهى او از نوعى خواهد بود که قبال به‬ ‫آن اشاره کرديم‪ .‬هر چند پرورش آژيتاتور از‬ ‫همان مراحل ابتدايى به معناى آن خواهد بود‬ ‫که بتدريج روابط طبيعى مستحکمى ميان او و‬ ‫مروج يا مروجين حزبى بوجود آمده است‪،‬‬ ‫رفاقت کهنه و قابل اتکايى ايجاد شده است‬ ‫و شناخت متقابل عميقى از ظرفيتها و کارآکتر‬ ‫فردى ميان مروج و آژيتاتور وجود دارد‪ .‬اين‪،‬‬ ‫که خود يکى از مولفه ها و نشانه هاى توده‬ ‫اى شدن حوزه هاى پايه در ميان کارگران‬ ‫است‪ ،‬دست ما را بدرجات زياد در سازماندهى‬ ‫مناسب رابطه تشکل مخفى با آژيتاتور علنى‬ ‫باز ميکند‪.‬‬ ‫‪ )٣‬قدرت آژيتاتور در تشکل اوست‬ ‫قدرت طبقه کارگر در تشکل اوست‪ ،‬اين‬ ‫حکم ابتدايى مبارزه طبقاتى کارگران است‪ .‬اما‬ ‫در مورد هر تک کارگر مبارزى نيز اين حکم‬ ‫صدق ميکند‪ .‬تشکل‪ ،‬اگر تشکل پرولترى‬ ‫باشد‪ ،‬به کارگر مبارز قدرت ميدهد‪ ،‬به اعتماد‬ ‫به نفس او مى افزايد‪ ،‬شهامت و جسارت و‬ ‫اطمينان خاطر از عاقبت مبارزه اش را ده چندان‬ ‫ميکند‪ .‬رهبرانى که به صفوف ما مى پيوندند‬ ‫نيز بايد چنين احساسى پيدا کنند‪ .‬متشکل شدن‬ ‫در حزب بايد به معناى اين باشد که آنان امر‬ ‫رهبرى را بهتر انجام ميدهند‪ ،‬امنيت بيشترى‬ ‫حس ميکنند‪ ،‬به ادامه کارى مبارزه شان اطمينان‬ ‫بيشترى مييابند‪ ،‬تاثير بيشترى به جاى ميگذارند‪،‬‬ ‫در برابر دشمن خود را قوى تر حس ميکنند‬ ‫و اطمينان خاطر بيشترى در مورد عواقب‬ ‫فعاليتشان براى خانواده و همسر و فرزندان‬ ‫خود‪ ،‬چه از لحاظ مادى و چه معنوى‪ ،‬حس‬

‫صفحه ‪10‬‬ ‫ميکنند‪ .‬سطحى گرايى سياسى و تشکيالتى‬ ‫سازمانهاى پوپوليستى‪ ،‬کم توجهى آنها به‬ ‫مجموعه نيازهاى کارگران مبارزى که به کار‬ ‫سازمانى روى مياورند‪ ،‬عمال در موارد زيادى‬ ‫تشکل سياسى را به وزنه اى بر پاى کارگران‬ ‫مبارز و بارى بر دوش آنان بدل ميکرد‪ .‬روش‬ ‫حزب کمونيست روش ديگرى است‪ .‬اين را‬ ‫بايد در عمل اثبات کرد‪.‬‬ ‫‪ )٤‬در پايان‪ ،‬باز هم درباره اهميت آژيتاتور‬ ‫کمونيست‬ ‫جذب و تربيت آژيتاتورهاى کمونيست پروسه‬ ‫اى دشوار و طوالنى است‪ .‬اما از ابتدا نيز قرار‬ ‫نبود انقالب کمونيستى امرى ساده و زودفرجام‬ ‫باشد‪ .‬آژيتاتور کمونيست يک رکن اين انقالب‬ ‫کمونيستى است‪ .‬مادام که کمونيست ها در‬ ‫حيطه کار صرفا مخفى مقيد باشند (با فرض‬ ‫اينکه در اين قلمرو مهم وظايف خود را‬ ‫بدرستى هم انجام دهند)‪ ،‬و عرصه کار علنى و‬ ‫رهبرى توده اى را به آن بخش هايى بسپارند که‬ ‫حداکثر قادر به مبارزه براى رفرم و اصالحات‬ ‫اند و پتانسيل انقالبى طبقه کارگر را در محدوده‬ ‫قوانين و مقررات جامعه بورژوايى مهار ميزنند‪،‬‬ ‫انقالب کمونيستى امکان پذير نيست‪ .‬کمونيست‬ ‫ها حکماى خيرانديشى نيستند که طبقه کارگر‬ ‫را "بطور کلى" آگاه کنند‪ ،‬اما بطور مشخص‬ ‫و در مبارزه عملى در دست سنديکاليسم و‬ ‫رفرميسم رها سازند‪.‬‬ ‫آژيتاتور کمونيست نه تنها جزء اليتجزاى هر‬ ‫تالش براى رهبرى توده کارگران است‪ ،‬بلکه‬ ‫در همان وجه آگاهگرى نيز‪ ،‬بدرجه اى که‬ ‫اين آگاهى بايد در دل مبارزه جارى و عملى‬ ‫آموخته شود‪ ،‬نقش حياتى دارد‪ .‬حزب بدون‬ ‫آژيتاتور حزبى ناقص و الجرم ناموفق است‪.‬‬ ‫اما آژيتاتور کمونيست بر درخت سبز نميشود‪.‬‬ ‫حاصل کار پيگير و طوالنى کمونيستها در عمق‬ ‫طبقه کارگر است‪.‬‬ ‫بايد کارى کنيم که دوران بى رهبرى کارگران‬ ‫خاتمه يابد‪ .‬بهترين عناصر طبقه کارگر‪،‬‬ ‫کارگران کمونيست‪ ،‬رهبران و سازماندهان عمل‬ ‫توده اى به همت حزب کمونيست و متشکل‬ ‫در اين حزب جاى خود را در راس توده هاى‬ ‫وسيع طبقه کارگر‪ ،‬در کارخانه ها و محالت‪،‬‬ ‫در اعتصابات‪ ،‬تظاهرات‪ ،‬باريگاد و در قيام‪،‬‬ ‫بازيابند‪.‬‬ ‫بايد کارى کنيم که در فردانى نه چندان دور هر‬ ‫جا بورژوازى با کارگران معترض و بپاخاسته‬ ‫روبرو ميشود‪ ،‬در راس و پيشاپيش صفوف آنان‬ ‫کارگران کمونيست استوارى را ببينند که در‬ ‫يک حزب سياسى مخفى با انضباط پوالدين‬


‫اکتبر ‪121‬‬ ‫به هم بافته شده اند‪ .‬کارگران کمونيستى که‬ ‫حلقه هاى متصل کننده توده عظيم کارگران‬ ‫با سازمان انقالبيون حرفه اى اين طبقه‪ ،‬يعنى‬ ‫حزب کمونيست ايران اند‪ .‬اگر مى خواهيم اين‬ ‫روز زودتر فرا برسد‪ ،‬امروز بايد بطور جدى‬ ‫امر ساختن و بسط تشکل مخفى کمونيستى‬ ‫در ميان کارگران را با وظيفه پروش و جذب‬ ‫مبلغين کمونيست ترکيب کنيم‪ .‬درک اهميت‬ ‫و جايگاه آژيتاتور کمونيست گام اول در اين‬ ‫راه است‪.‬‬ ‫منصور حکمت‬ ‫حمله رژیم به کردستان در ‪ 28‬مرداد‬ ‫‪ 1358‬و مقاومت توده ای و مسلحانه‬ ‫علیه رژیم‬ ‫مصاحبه اکتبر با همایون گدازگر‬ ‫توده اى وجمعيت هاى دمك راتيك امورات كار و‬ ‫زندگى خود را سازمان داده و در يك فضاى باز‬ ‫بدور از سركوب و اختناق در واقع بدست خود‬ ‫بخش كوچكى از اهداف انقالب ‪ ٥٧‬را عملى‬ ‫كرده بودند ‪ .‬جمهورى اسالمى به اين دست‬ ‫أوردها حمله كرد و با صف مقاومت توده اى‬ ‫ومسلح مردم روبرو شد ‪ .‬در نتيجه اين مقاومت‬ ‫يورش رژيم بعد از سه ماه به شكست كشيده‬ ‫شد و خمينى جنايتكار كه خود دستور كشتار‬ ‫ج وانان مردم را داده بود مجبور به سر كشيدن‬ ‫جام زهر شد و از كردستان عقب نشست ‪ .‬در دل‬ ‫آن همه مبارزه وتالش متاسفانه خاط رات تلخى‬ ‫هم بجاى مانده كه حاصل جنايات جمهورى‬ ‫اسالمى است ‪ .‬آنهم قصارى كردن مردم و ج وانان‬ ‫توسط خلخالى جالد است ‪ .‬بدون هيچ دليل‬ ‫و مدركى وبا همكارى نيروهاى مزدور محلى‬ ‫از قبيل مفتى زاده و كهنه فئودالهاى ساواكى‬ ‫به إعدام كور ج وانان پر داختند ‪ .‬حس انتقام‬ ‫ج ويي حاكمان م رتجع اسالمى به حدى بود‬ ‫كه در م واردى كسانى را هم كه ربطى به مبارزه‬ ‫وسياست نداشتند تي رباران كردند ‪ .‬از جمله در‬ ‫شهر م ري وان راننده يك ماشين مسافر برى را ‪.‬‬ ‫همچنين در شهر م ري وان رفيق جالل نسيمى را‬ ‫ابتدأ آزاد كردند وبعدا به منزلشان ريختند واز زير‬ ‫دوش حمام بيرون آورده به جوخه إعدام سپردند ‪.‬‬ ‫جنايات جمهورى اسالمى در كردستان را بايد با‬ ‫نسل كشى هاى قرن قبل در گوشه وكنار جهان‬ ‫مقايسه كرد ‪ .‬امروز پس از ‪ ٣٤‬سال هنوز مردم‬ ‫وكارگ ران وزحمتكشان آن خاط رات را در ذهن‬ ‫دارند وحساب اين جنايات را هنوز با جمهورى‬ ‫اسالمى تصفيه نكرده اند و مبارزه در سطح‬

‫‪ 4‬شهریور ‪1392‬‬ ‫س راسرى ب راى جاروكردن ارتجاع اسالمى از سر‬ ‫راه مردم اي ران همچنان ادامه دارد‪.‬‬ ‫چ را لکشکر کشی رژیم به کردستان ب رای پایان‬ ‫دادن به قول خمینی غائله کردستان با ناکامی‬ ‫مواجه شد و رژیم نتوانست به اهدافش برسد؟‬ ‫ همانطور كه باالتر گفتم مردم از ادامه انقالب‬‫دفاع مى كردند و جمهورى اسالمى ضد انقالب‬ ‫‪ ٥٧‬بود ‪ .‬مردم در كردستان كارى نكرده بودند ‪.‬‬ ‫رژيم شاه را بخاطر استبداد و بى عدالتى هايش‬ ‫س رنگون كرده بودند ‪ .‬مى خ واستند زندگى‬ ‫اى آزاد و انسانى داشته باشند ‪ .‬مى خ واستند‬ ‫حاكميت مردمى خودشان را داشته باشند ‪ .‬مردم‬ ‫اينها را حق مسلم خود مى دانستند و مشغول‬ ‫پياده كردن آن بودند ‪ .‬جمهورى اسالمى به اين‬ ‫دست أوردها حمله كرد ‪ .‬اين بود كه بسيج مردم‬ ‫عليه اين درنده خ وئي كارى برحق و بسيار الزم‬ ‫بود ‪ .‬از طرف ديگر تب وتاب انقالب هنوز در‬ ‫جامعه وجود داشت و جامعه به اين راحتى در‬ ‫مقابل اين گردنكشى تسليم نمى شدند ‪ .‬مسئله‬ ‫ديگر وجود نيروها و ج ريانات چپ و انقالبى‬ ‫بود كه مردم را در ب رابر حمله رژيم سازمان دادند‬ ‫‪ .‬به همين دالئل بود كه تمام كردستان يكپارچه‬ ‫مقاومت وتنفر بود از رژيم ‪ .‬بحق نيروهاى رژيم‬ ‫بعنوان اشغالگ ران تلقى مى شدند و اعت راض‬ ‫تظاه رات به مناسبت هاى مختلف عليه آنها در‬

‫صفحه ‪11‬‬ ‫ج ريان بود ‪.‬اين ش رايط به اضافه تعرض نيروهاى‬ ‫پيشمرگ به نيروهاى رژيم ‪ ،‬حكومت را وأدار به‬ ‫عقب نشينى كرد‪.‬‬ ‫مبارزه مسلحانه چه تاثیری در اشکال دیگر‬ ‫مبارزه توده ی و اعت راضی در کردستان علیه‬ ‫رژیم اسالمی داشته است ؟‬ ‫ نمى دانم منظورشما از تأثير مبارزه مسلحانه‬‫بر روى أشكال مبارزه توده ا ى چيست ‪ .‬اما‬ ‫قطعا مبارزه مسلحانه در به شكست كشاندن‬ ‫جمهورى اسالمى بعد از حمله ‪ ٢٨‬مرداد ‪٥٨‬‬ ‫نقس مهمى داشت و مايه اميد مردم بود در‬ ‫مقابله با جمهورى اسالمى ‪ .‬در دورهاى بعد و‬ ‫حمالت بعدى جمهورى اسالمى هم همينطور‬ ‫بود ‪ .‬مردم عاشق أسلحه نبودند ‪ .‬ب راى ج ريانات‬ ‫ناسي وناليست أسلحه سنتا ابزارى بوده است ب راى‬ ‫فشار آوردن به دولت مركزى ب راى گرفتن امتياز ‪.‬‬ ‫اما سال ‪ ٥٨‬يك رژيم ارتجاعى خ ونخ وار به مردم‬ ‫حمله كرد وآنها مجبور بودند مسلحانه به دفاع‬ ‫از خود بپردازند ‪ .‬در واقع جنگ مسلحانه به‬ ‫مردم تحميل شد ودفاع مسلحانه كامال درست‬ ‫وبرحق بود ‪ .‬تا زمانيكه استبداد وسركوب وجود‬ ‫دارد مردم ب راى دفاع از خود حق دارند بهر وسيله‬ ‫اى از خود دفاع كنند ‪ .‬در كردستان هم بدون اين‬ ‫مقاومت ‪ ،‬رژيم عده بيشترى را كشتارمى كرد‪.‬‬

‫سردبیر نشریه‪ :‬آزاد زمانی‬ ‫دبیر کمیته کردستان‪ :‬عبداهلل دارابی‬

‫‪sasansaeed@gmail.com‬‬ ‫‪darabi.abe@gmail.com‬‬

‫روابط عمومی‪ :‬ابوبکر شریف‌زاده‬ ‫‪rawabet.omumi.k@gmail.com‬‬ ‫مسئول سایت اکتبر‪ :‬اسماعیل ویسی‬ ‫‪Esmail.waisi@gmail.com‬‬ ‫سایت اکتبر‬ ‫( سایت کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ـ حکمتیست)‬ ‫‪www.october-online.com‬‬ ‫اکتبر هر دو هفته یکبار و دوشنبه‌ها منتشر می‌شود!‬ ‫با اکتبر همکاری کنید! نشریه اکتبر را به دست دوستان و آشنایان‬ ‫خود برسانید ‪ ،‬درتکثیر و توزیع نشریه بکوشید‪ ،‬برای نشریه اکتبر‬ ‫اخبار و مطالب خود را ارسال نمایید ‪.‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.