October 119

Page 1

‫نشریه کمیته کردسـتان حزب کمـونیست کارگری‪ -‬حکمتیست‬

‫‪ 7‬مرداد ‪ 29 - 1392‬جوالی‪2013‬‬

‫شماره ‪119‬‬

‫متینگ طرفداران هنرهای مدرن و اعتراضی با حضور گروهای رپ و‬ ‫جوانان در سنندج برگزار شد‬

‫اطالعیه کمیته کردستان حزب حکمتیست‬ ‫گام بعدی برای کارگران ذوب آهن زاگرس‬ ‫کردستان‪ ،‬عملی کردن مفاد توافقات است‬

‫نینا خوشنام‬

‫کارخانه ذوب آهن زاگرس که در منطقه قروه‬ ‫ دهگالن قرار دارد دارای تعداد ‪ 300‬نفرکارگر‬‫می‌باشد که در روز ‪ 92/4/19‬تعداد ‪ 250‬نفر‬ ‫از آنها از کاراخراج شده بودند‪ .‬این کارگران‬ ‫چهار ماه دستمزد را دریافت نکرده وهر یک‬ ‫دارای ‪12‬تا ‪ 15‬سال سابقه کار می باشند و‬ ‫کار آنها از نوع سخت و زیان‌آور است اما از‬ ‫طرف مدیریت کارخانه بیمه سخت و زیان آور‬ ‫برای آنها منظور نشده است‪ .‬و در اعتراض به‬ ‫وضعیت تحمیل شده بر شرایط کاری‪ ،‬معیشتی‬ ‫و زیستی شان از» روز‪ 18 -31‬تیر ما ه ‪1392‬‬ ‫در اعتراض به اخراج ازکار و عدم پرداخت‬ ‫دستمزدهای معوقه و سایر مطالباتشان بویژه‬ ‫بازگشت به سر کار‪ ،‬ازطرف کارفرما دست‬ ‫به تجمعات اعتراضی در شهرهای سنندج‪،‬‬ ‫قروه در تهران جلو دفتر حکومتی خامنه ای‬ ‫و ساختمان مجلس شورای اسالمی زدند و در‬ ‫‪ 31‬تیرماه آخرین روز تجمع اعتراضی شان‪ ،‬بنا‬ ‫بر خبر مندرج در سایت اتحادیه آزاد کارگران‬ ‫ایران « ساعت ‪ 8‬صبح روز ‪ 31‬تیرماه که ‪200‬‬ ‫نفرکارگر اخراجی فوالد زاگرس دست به‬ ‫تجمع در مقابل مجلس شورای اسالمی زده‬ ‫بودند و همزمان پروین محمدی عضو هیات‬ ‫مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و دو‬ ‫نفردیگر از کارگران فوالد زاگرس به نمایندگی‬ ‫از سوی کارگران در جلسه کمیسیون اصل نود‬ ‫شرکت کردند‪.‬‬

‫‪3‬‬ ‫حوزه هاى حزبى و آکسيون هاى کارگرى‬ ‫درباره اهميت آژيتاتور وآژيتاسيون علنى‪ -‬بخش دوم‬ ‫منصور حکمت‬

‫‪12‬‬ ‫مصاحبه اکتبر با ‪:‬‬ ‫مریم افراسیاب پور درباره قتل های ناموسی‬

‫‪6‬‬ ‫مطالبات توده ای؛ نقش رهبران عملی‪ ،‬سازماندهی و‬ ‫محورهای مبارزه علنی قسمت (‪)2‬‬ ‫آزاد زمانی‬

‫‪4‬‬

‫مصاحبه اکتبر با‪:‬‬ ‫لیال حسام شریعتی درباره قتل های ناموسی‬

‫‪7‬‬

‫‪2‬‬

‫اطالعیه خبری‬

‫گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در‬ ‫کردستان شماره ‪56‬‬ ‫اسماعیل ویسی‬

‫کمیته کردستان حزب حکمتیست‪:‬‬ ‫جنایت هولناک در بوکان را محکوم میکنیم !‬

‫‪2‬‬

‫به مناسبت سالروز مبارزات توده‌ای ‪ 23‬تیرماه ‪1358‬‬ ‫(گفتگو با صالح سرداری و همایون گدازگر)‬

‫‪8‬‬

‫‪10‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬

‫صفحه ‪2‬‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬

‫اطالعیه خبری‬ ‫جنایت هولناک در بوکان را محکوم‬ ‫میکنیم !‬

‫در این کمیسیون که مدیر عامل کارخانه‪،‬‬ ‫نماینده های هر یک از سهامداران‪ ،‬نماینده‬ ‫شهرستان قروه و رئیس کمیسیون کارگری‬ ‫مجلس نیز شرکت داشتند و حدود ‪ 5‬ساعت‬ ‫طول کشید این کمیسیون کارفرما را متعهد به‬ ‫توافق زیر کرد‪:‬‬ ‫‪ -1‬کارفرما حق تعطیلی فوالد زاگرس و اخراج‬ ‫کارگران را ندارد و کارگران شاغل در آن‬ ‫کارخانه تحت هر شرایطی کارگر فوالد زاگرس‬ ‫به حساب میایند‪.‬‬ ‫‪ -2‬در صورت فروش کارخانه اسناد و مدارک‬ ‫فروش باید در اختیار کمیسیون اصل نود قرار‬ ‫گیرد تا برای این کمیسیون محرز شود که‬ ‫خریدار تمامی تعهدات مربوط به کارگران‬ ‫فوالد زاگرس را پذیرفته است‪ .‬تعهدات خریدار‬ ‫کارخانه در صورتی مورد قبول واقع خواهد شد‬ ‫که خریدار ادله کافی برای راه اندازی کارخانه‪،‬‬ ‫گسترش تولید و حفظ امنیت شغلی کارگران را‬ ‫ارائه نموده باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬کارفرما متعهد به پرداخت کلیه معوقات‬ ‫کارگران میشود و می باید تمامی تعهدات خود‬ ‫در مورد آنان را اجرا کند‪.‬‬ ‫‪ -4‬از آنجا که در حال حاضر هیچ تولیدی‬ ‫در کارخانه صورت نمیگیرد تا زمان واگذاری‬ ‫کارخانه به خریدار احتمالی‪ ،‬کارفرما می‬ ‫باید ادله های خود را برای توقف تولید به‬ ‫شورایعالی کار ارائه دهد تا این شورا بر اساس‬ ‫آن بیمه مربوط به کارفرمایان را تایید کند‬ ‫تا مبلغ حاصل از دریافت این بیمه به عنوان‬ ‫دستمزد به کارگران پرداخت شود و مابه تفاوت‬ ‫کسری مزد کارگران راسا از سوی کارفرما‬ ‫پرداخت گردد»‪.‬‬

‫رفقای کارگر کارخانه ذوب آهن زاگرس کرد‬ ‫ستان!‬ ‫دستیابی به این توافق گامی مثبت و موفقیت‬ ‫آمیز می باشد که با مبارزه پیگیرانه و متحدانه‬ ‫به آن دست یافته اید‪ .‬کمیته کردستان حزب‬ ‫حکمتیست این پیروزی را به شما و طبقه‬ ‫کارگر در ایران تبریک می گوید!‬ ‫این پیروزی یک گام بزرگ و دستاورد مبارزه‬ ‫اگاهانه و متحد شما کارگران است‪ ،‬باید‬ ‫هوشیارانه برای تامین عملی مفاد آن بکوشیم‪.‬‬ ‫تنها راه متحقق کردن این مفاد‪ ،‬تداوم تالش‬ ‫پیگیرانه‪ ،‬همبستگی و اتحاد شماست‪ .‬کمیته‬ ‫کردستان حزب حکمتیست دراین مبارزه پیگیر‬ ‫همچنان درکنارتان خواهد بود و از اعتراضات‬ ‫شما پشتیبانی میکند‪.‬‬ ‫زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران‬ ‫کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری‪-‬‬ ‫حکمتیست‬ ‫‪ 1‬مرداد ماه ‪1392‬‬

‫بر اساس گزارشات دریافتی از شهر بوکان شب‬ ‫‪ 22‬تیر ماه ‪ 12 ،1392‬ماه ژوئیه ‪ 2013‬محمد‬ ‫محمود پور و همسرش بطور فجیعی به قتل‬ ‫رسیدند‪ .‬این جنایت هولناک از فرهنگ عقب‬ ‫مانده ناموس پرستی – عشیرتی نشات گرفته‬ ‫است‪ .‬محمد محمود پور و همسرش توسط‬ ‫پسرشان وچند نفردیگر ازوابستگان همسر قبلی‬ ‫اش‪ ،‬در نهایت قصاوت وبی رحمی در خواب‬ ‫غافلگیرشده اند و به قتل رسیده اند‪ .‬این جنایت‬ ‫مردم زحمتکش شهر بوکان را داغدار نمود‪.‬‬ ‫زمینه اجتماعی این اعمال جنایتکارانه‪ ،‬فرهنگ‬ ‫ضد انسانی‪ ،‬عقب مانده مرد ساالری‪ ،‬ناموس‬ ‫پرستی و عشیرتی می باشد‪ .‬رژیم اسالمی در‬ ‫ایران ناظر این جنایت ها و مقصر اصلی است‬ ‫زیرا درطول حاکمیت ننگین و عقب مانده اش‬ ‫در گسترش و دامن زدن به فرهنگ ارتجاعی‬ ‫و ضد زن به هرشیوه ممکن دریغ نکرده است‪.‬‬ ‫قتل «محمد محمود پور و همسرش « جنایتی‬ ‫است که قلب هر انسان شریفی را بدرد می‬ ‫آورد‪ .‬کمیته کردستان حزب حکمتیست ضمن‬ ‫محکوم کردن این جنایت‪ ،‬صمیمانه به « قادر‬ ‫محمود پور ساروجه‪ ،‬برادر محمد و سایر افراد‬ ‫فامیل ایشان و همسرش‪ ،‬تسلیت می گوید‪.‬‬ ‫مردم آزادیخواه کردستان!‬ ‫قتل محمد محمود پور و همسرش یک جنایت‬ ‫آشکار است‪ .‬جنایتی که باید ریشه هایش‬ ‫خشکانده شود‪ .‬فرهنگ عقب مانده مذهبی و‬ ‫ناموس پرستی بطور مستمر از زنان قربانی می‬ ‫گیرد تا انجائیکه‪ ،‬تکرار این جنایات و انتشار‬ ‫اخبار آن در افکار عمومی کشتار زنان را به‬ ‫یک نرم عادی مبدل کرده است‪ .‬می توان و باید‬ ‫بطور متحدانه و با هر شیوه ممکن جلو رشد و‬ ‫گسترش این پدیده ضد انسانی را گرفت‪ .‬متحد‬ ‫و یکپارچه به قتل های ناموسی و کشتار زنان‬ ‫اعتراض کنید‪.‬‬ ‫کمیته کردستان حزب حکمتیست‪ ،‬مردم‬ ‫آزادیخواه و برابری طلب‪ ،‬زن��ان‪ ،‬جوانان‬ ‫ونهادهای اجتماعی را فرا می خواند که علیه‬ ‫این فرهنگ عقب مانده و ضد انسانی اعتراض‬ ‫کنند و بانیان و عامالن جنایت را محکوم کنند‪.‬‬ ‫کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری‪-‬‬ ‫حکمتیست‬ ‫‪ 31‬تیر ماه ‪1392‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬

‫صفحه ‪3‬‬

‫متینگ طرفداران هنرهای مدرن و اعتراضی با حضور‬ ‫گروهای رپ و جوانان در سنندج برگزار شد‬

‫روزجمعه ‪ 4‬مرداد ماه ‪ 1392‬متینگی با حضور رپرها وجوانان‬ ‫شهرسنندج درمحل پارک امیریه آبیدربرگزارشد‪ .‬دراین مراسم جوانان‬ ‫هرکدام درنوبتهای مختلف به ارایه کارهای هنری خود پرداختند‪.‬‬ ‫درمورد دیدگاهها و فعالیتهای هنری و اجتماعی خود صحبت کردند‪.‬‬ ‫دراین گردهمایی جوانان هنرمند درمورد ویژگیهای کار فردی و جمعی‬ ‫در هنرهای مدرن پرداخته و استعداد و توانایی خود را درزمینه موسیقی‬ ‫رپ به نمایش گذاشتند‪ .‬یکی از نکات قابل توجه دراین گردهمایی‬ ‫سبک وسیاق آثار این جوانان بود که بیشترین تمرکز را بر روی مسایل‬ ‫ومصایب اجتماعی گذاشته بودند‪ .‬هرکدام برحسب تواناییهای خودبه‬ ‫گوشه ای از مشکالت و معظالت جامعه می پرداختند‪ .‬مشکالتی چون‬ ‫فقر‪ ،‬اعتیاد‪ ،‬فحشا و‪ ...‬درشعرهای خود اشاره میکردند‪ .‬موسیقی رپ‬ ‫بعنوان موسیقی برآمده ازمتن تودهها وباپیشینه تاریخی اعتراضی که‬ ‫دارد اینروزها به ابزاری دردست جوانان برای نشان دادن نارضایت‬ ‫خودنسبت به وضعیت نابرابر وغیرانسانی موجود درجامعه تبدیل گشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫بی شک جوانان مستعد وبه تنگ آمده از این وضعیت غیرانسانی‬ ‫وفالکت بار درجامعه ما که اجازه بیان هیچگونه اعتراضی از طرف‬ ‫رژیم درنده جمهوری‌اسالمی به آنان داده نمیشود از هرابزاری برای‬ ‫نشان دادن اعتراضشان استفاده میکنند‪ .‬موسیقی زیززمینی ‪ ،‬رپ و‬ ‫اعتراضی بعنوان پدیده نسبتاجدیدی که اینروزها جای خود را درمیان‬ ‫جوانان بازکرده است یکی از ابزارها وکانالهای نشان دادن اعتراضات‬

‫جوانان است‪.‬‬ ‫الزم به یاد آوری است که نیروهای انتظامی و امنیتی از فعالیت گروههای‬ ‫رپ و جوانان طرفدار هنرهای مدرن اجتماعی ممانعت میکنند‪ .‬در‬ ‫چندین مورد قبال از تجمع و فعالیت های هنری آنها در شهر سنندج‬ ‫جلوگیری شده است تعدادی از جوانان را بازخواست کرده اند و برای‬ ‫آنها محدویت ایجاد کرده اند‪ .‬هر دفعه که خواسته اند کارهنری و جمعی‬ ‫شان را به نمایش بگذارند یا احضار شده اند یا تهدید شده اند که اگر در‬ ‫مراکز عمومی شهر تجمع بوجود بیاروند با آنها برخورد خواهد شد‪ .‬اما‬ ‫اینبار گروهها بصورت دسته جمعی تصمیم به برگزاری مراسم دریک‬ ‫فضای عمومی گرفتند‪ .‬برگزاری مراسم مدرن جوانان رپ در حالی‬ ‫درسنندج برگزار شد که هم نهادهای دولتی هم اسالمی ها تالش میکنند‬ ‫با برگزاری مراسم های و تبلیغات مذهبی وانمود کنند که شهر سنندج‬ ‫یک شهر مذهبی است‪ .‬این روزها جریانات دست راستی و سلفی ها با‬ ‫تبلیغ در مساجد و محالت پیرامون اختالفات مذهبی مابین شیعه وسنی‬ ‫بحث های را مطرح کرده اند‪ .‬همچنین مبلغین سلفی علیه جوانان و‬ ‫شیوه زندگی مدرن آنها انتقاد کرده اند‪ .‬جوانان سنندج دراین حرکت‬ ‫مدرن و اعتراضی یک بار دیگر نشان دادند که تبلیغات پرسروصدا و‬ ‫ادعاهای مرتجعین درمورد مذهبی بودن جامعه کردستان نادرست است‪.‬‬ ‫مردم شهر سنندج و شهرهای دیگر کردستان طرفدار یک زندگی مدرن‪،‬‬ ‫مرفه و شاد هستند‪.‬‬ ‫تهیه گزارش‪ :‬نینا خوشنام‬


‫اکتبر ‪119‬‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬

‫مطالبات توده ای؛ نقش رهبران عملی‪ ،‬سازماندهی‬ ‫و محورهای مبارزه علنی قسمت (‪)2‬‬

‫آزاد زمانی‬

‫ایجاد کانون های اعتراضی – مطالباتی‬ ‫و محورهای مبارزه علنی‬ ‫در وضعیت کنونی‪ ،‬ت��وده ه��ای م��ردم از‬ ‫نابسامانیهای اقتصادی‪ ،‬سیاسی واجتماعی‬ ‫ناراضی هستند‪ .‬کنکاش اجتماعی برای نجات‬ ‫ازوضع موجود در میان مردم جریان دارد‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬زمینه های مساعد برای سازماندهی‬ ‫اعتراضات و طرح مطالبات هدفمند در‬ ‫جامعه مهیاست‪ .‬از اینرو‪ ،‬رهبران عملی و‬ ‫سازماندهنگان جنبش های اعتراضی ‪ -‬مطالباتی‬ ‫باید به مثابه هدایت کنندگان مردم ناراضی علیه‬ ‫و ضع موجود در محیط کار و زندگی تودها‬ ‫فعالیت کنند‪ .‬مطالبات و نیازمندیهای اجتماعی‬ ‫را فرموله کنند‪ .‬مردم ناراضی را حول خواستهای‬ ‫معین متحد نمایند‪ .‬راهکارهای مناسب مبارزه و‬ ‫اعتراض جمعی را برای کسب مطالبات ارائه‬ ‫دهند‪ .‬مجامع عمومی را برای تصمیم گیری‬ ‫درمورد چگونگی پیشبرد اعتراضات و تحصیل‬ ‫مطالبات مورد نظر برپا کنند‪ .‬نمایندگان و پیش‬ ‫قراوالن مبارزه را به اراده جمعی متکی کنند‪.‬‬ ‫نارضایتی ها ی عمومی و پراکنده را منسجم‬ ‫کنند‪ ،‬این نارضایتی ها را مسیر مناسب برای‬ ‫تغییر تناسب قوا به نفع مردم معترض سمت‬ ‫و سو دهند‪ .‬مسایل و مشکالت اجتماعی را به‬ ‫ماتریال اعتراضات و تحرکات توده ای هدفمند‬ ‫تبدیل کنند‪ .‬دریک کالم اعتراضات باید «مطالبه‬ ‫محور» باشند‪.‬‬ ‫جنبش کارگری یک محور بسیار مهم و مهیا‬ ‫برای سازماندهی مبارزه علنی است‪ .‬این جنبش‬ ‫سرچشمه جوشان طرح مطالبات واعتراضات‬ ‫درجامعه علیه وضع موجود اس��ت‪ .‬جنگ‬ ‫طبقاتی در جامعه یک واقعیت اشکاراست‬ ‫جدال طبقه کارگر ونظام سرمایه داری یک‬ ‫واقعیت تعطیل ناپذیر است ازاین نظر‪ ،‬مبارزه‬ ‫برای بهبود وضع معیشت طبقه کارگر درجامعه‬ ‫سرمایه داری جاری است‪ .‬جدال برای تغییر‬ ‫وضع موجود بخش الینفک مبارزه روتین طبقه‬ ‫کارگر علیه نظام موجود است‪ .‬بنابر این‪ ،‬تجربه‬ ‫های زیادی در مورد مبارزات علنی وجنبش‬ ‫اعتراضی ‪ -‬مطالباتی کارگران در رشته های‬ ‫مختلف صنعتی و خدماتی وجود دارد‪ .‬هرکدام‬ ‫از این تجربه ها می تواند راهنمای کار وفعالیت‬ ‫علنی برای رهبران عملی در راس مبارزات توده‬ ‫ای جامعه باشد‪.‬‬ ‫در رابطه با موضوع بحث‪ ،‬یک تجربه عملی از‬

‫مبارزات اخیر کارگران ذوب آهن کردستان قابل‬ ‫تامل وآموختنی است؛ اوایل خردادماه امسال‬ ‫(‪ )1392‬کارفرمای کارخانه ذوب آهن زاگرس‬ ‫کردستان تصمیم گرفت تعدادی از کارگران را‬ ‫اخراج کند‪ ،‬کارگران به محض شنیدن این خبر‬ ‫ساکت نماندند و برای مقابله با این تصمیم‬ ‫تالش خود را آغازکردند‪ .‬پس از آن‪ ،‬در واکنش‬ ‫به اقدام کارفرما‪ ،‬کارگران بطور مرتب دور هم‬ ‫جمع می شدند‪ ،‬باهم مشورت میکردند‪ ،‬نماینده‬ ‫تعیین میکردند‪ ،‬با کارفرما و مسولین دولتی در‬ ‫محل مذاکره و گفتگو داشتند‪ .‬این جنب و جوش‬ ‫ها رهبرانی را از میان کارگران به جلو صحنه‬ ‫راند‪ .‬آنها پیشرو مذاکرات و اعتراضات شدند‪.‬‬ ‫روحیه اعتراضی در میان کارگران را باالبردند‪.‬‬ ‫درابتدای تیرماه که کارفرما لیست نزدیک به‬ ‫‪ 250‬نفر از کارگران را بعنوان تعدیل نیروی‬ ‫کار اعالم کرد‪ .‬بالفاصله رهبران عملی‪ ،‬کارگران‬ ‫را حول دو مطالبه اصلی؛ پرداخت دستمزدها‬ ‫ی معوقه و درخواست بازگشت به سرکارشان‬ ‫متحد کردند‪ .‬دراین پروسه‪ ،‬کانون اعتراضی –‬ ‫مطالباتی کارگران ذوب آهن کردستان فعال‬ ‫شد‪ .‬تعدای از فعاالن کارگری و رهبران عملی‬ ‫در راس رتق و فتق امور اعتراضی قرار گرفتند‪.‬‬ ‫یک سلسله اعتراضات منسجم و هدفمند‬ ‫افکار عمومی را به خود جلب کرد؛ کارگران‬ ‫در مقابل دفتر کارفرما‪ ،‬فرمانداری شهر قروه‪،‬‬ ‫استانداری کردستان‪ ،‬دفتر رهبری جمهوری‬ ‫اسالمی و مجلس شورای اسالمی در تهران‬ ‫تجمع کردند‪ .‬با مسئوالن دولتی چانه زدند و‬ ‫طرح دعوی کردند‪ .‬مجلس شورای اسالمی در‬ ‫برابر اعتراض متحدانه کارگران ناچار به مذاکره‬ ‫شد‪ ،‬مجلسیان ابتدا وعده هایی شفاهی دادند‬ ‫اما نمایندگان کارگری که بر نیروی اجتماعی‬ ‫خویش متکی بودند از تالش دست نکشیدند‪.‬‬ ‫درادامه اعتراضات کارگران توانستند توافق‬ ‫نامه رسمی و مکتوب را به مجلس شورای‬ ‫اسالمی تحمیل کنند‪ .‬همانجا نماینده گان از‬ ‫طرف کارگران اعالم کردند درصورت اینکه‬ ‫مفاد موافقت نامه عملی نشود به اعتراضات‬ ‫بیشتری دست خواهند زد‪ .‬این تنها یک نمونه‬ ‫و تجربه ای ارشمند است که برای رهبران‬ ‫عملی در عرصه های فعالیت علنی و اجتماعی‬ ‫آموزنده است‪.‬‬ ‫جبنش زنان‪ ،‬یکی از محورهای دیگر مبارزه‬ ‫علنی در جامعه ای��ران اس��ت‪ .‬زن��ان تحت‬ ‫حاکمیت رژیم اسالمی در ایران تحت ستم و‬

‫صفحه ‪4‬‬ ‫تبعیض قرار دارند‪ .‬حقوق اسالمی زن را نصف‬ ‫مرد به حساب می آورد‪ .‬خشونت بر زنان یک‬ ‫پدیده اشکار در سایه حاکمیت اسالمی است‪.‬‬ ‫حجاب و پوشش برای زنان اجباری است‪ .‬زنان‬ ‫از حق داشتن شغل در پست های کلیدی و مهم‬ ‫جامعه محرومند‪ .‬زنان بر اساس قوانین اسالمی‬ ‫ازداشتن حق طالق‪ ،‬ارث و حضانت از فرزندان‬ ‫یا محرومند یا با محدویت های جدی مواجه‬ ‫هستند‪ .‬دستمزد وحقوق زنان نسبت به مردان‬ ‫بسیار کمتر است‪ .‬احکام شرعی و اسالمی‬ ‫خشونت و تندخویی بر زنان را روا میدارد‪ .‬قتل‬ ‫های ناموسی زندگی زنان را تهدید میکند‪ .‬اینها‬ ‫و دهها مورد دیگر ماتریال اعتراضی‪ -‬مطالباتی‬ ‫هستند که جنبش زنان را می توان حول آن‬ ‫سازمان داد و به حرکت درآورد‪.‬‬ ‫جنبش دف��اع از حقوق کودکان از دیگر‬ ‫محورهای فعالیت و مبارزه اجتماعی است‪.‬‬ ‫اشکار است که؛ حقوق کودک در جامعه ضایع‬ ‫می شود‪ .‬کودکان استثمار می شوند‪ .‬کودکان‬ ‫بی خانمان هستند‪ .‬کودک خیابانی وجود دارد‪.‬‬ ‫پوشش و حجاب اسالمی برای کودکان زیر ‪18‬‬ ‫سال اجباری است‪ .‬کودکان زیر ‪ 18‬سال همانند‬ ‫بزرگترها به حبس واعدام محکوم می شوند‪.‬‬ ‫سواستفاده و آزار جنسی نسبت به کودکان‬ ‫وجود دارد‪ .‬کودکان زیر ‪ 18‬سال طبق قوانین‬ ‫شریعت اسالمی مجبور به ازدواج می شوند‪.‬‬ ‫تبعیض جنسی درمیان کودکان توسط نهادهای‬ ‫دولتی نهادینه شده است‪ .‬کودک مهاجر از حق‬ ‫تحصیل محروم است ‪ .‬بهداشت ودرمان برای‬ ‫همه کودکان رایگان نیست‪ .‬نابرابری و تبعیض‬ ‫میلیونها کودک را در جامعه رنج میدهد‪ .‬درسایه‬ ‫وضع موجود زندگی شاد ومرفه برای همه‬ ‫کودکان میسر نیست‪.‬‬ ‫از این رو‪ ،‬تمایالت اجتماعی بسیار قوی‬ ‫برای بهبود شرایط زندگی کودکان و برای‬ ‫تحصیل حقوق کودک در جامعه وجود دارد‪.‬‬ ‫افراد‪ ،‬گروهها‪ ،‬نهادها وتشکل های مدنی برای‬ ‫نجات زندگی کودکان تالش میکنند‪ .‬مرتفع‬ ‫کردن مشکالت زندگی میلیونها کودک بدون‬ ‫سازماندهی کانون های اعتراضی – مطالباتی‬ ‫در مقیاس محلی و سراسری جامعه ممکن‬ ‫نیست‪ .‬فعاالن حقوق کودک و رهبران عملی‬ ‫مبارزات اجتماعی باید توده های مردم را در‬ ‫جهت مبارزه مداوم برای کسب حقوق کودکان‬ ‫رهبری و هدایت کنند‪ .‬فعاالن جنبش دفاع از‬ ‫حقوق کودکان درایران تجربه ها ی گرانبهایی‬ ‫را در امر مبارزه علیه نقص حقوق کودک‬ ‫کسب کرده اند‪ .‬فعالیتهای بی همتا و مدرنی‬ ‫در عرصه های متنوع اجتماعی برای نجات‬ ‫زندگی کودکان به سرانجام رسیده است‪ .‬باید‬ ‫این فعالیتها را گسترش داد‪.‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫دراین خصوص‪ ،‬برای کمک به درک موضوع‬ ‫به تجربه های موفق کانون دفاع از حقوق‬ ‫کودکان ایران اشاره می شود‪ .‬درسال ‪1382‬‬ ‫سیستم قضایی جمهوری اسالمی میخواست دو‬ ‫نوجوان ‪ 13‬و چهارده ساله را در شهر مریوان‬ ‫سنگسار کند‪ .‬حکم ‪ 90‬ضربه شالق و سنگسار‬ ‫برای این کودکان صادر شده بود‪.‬‬ ‫درآن وقت‪ ،‬من همراه تعدادی از فعاالن متشکل‬ ‫در کانون دفاع از حقوق کودکان بالفاصله‬ ‫مبارزه علنی و توده ای را علیه این اقدام دستگاه‬ ‫قضایی سازماندهی کردیم‪ .‬در سطح بسیار‬ ‫وسیعی برای نجات جان این کودکان تبلیغ‬ ‫کردیم‪ ،‬افکارعمومی را برای کار مشترک آماده‬ ‫کردیم و مردم را به اعتراض عمومی هدایت‬ ‫نمودیم‪ .‬در سنندج و چندین شهر دیگر سمینار‬ ‫و همایش در دفاع از آن کودکان برپا کردیم‪ .‬در‬ ‫دانشگاه پیام نورمریوان با اساتید و دانشجویان‬ ‫جلسه برگزار کردیم و کانونی اعتراضی را در‬ ‫دانشگاه درجهت حمایت از تالش برای نجات‬ ‫آن دو کودک مهیا کردیم‪ .‬با مردم محالت‬ ‫مختلف شهر تماس گرفتیم‪ .‬در مسجد جامع‬ ‫مریوان با شهروندان جلسه برگزارکردیم‪ .‬کمیته‬ ‫ای یازده نفره برای هدایت مبارزات اجتماعی و‬ ‫نجات جان این کودکان تشکیل دادیم‪ .‬نهادهای‬ ‫دولتی مثل نیروی انتظامی و سازمان بهزیستی‬ ‫و اداره زندانها را به چالش کشیدیم‪ .‬اطالعات‬ ‫و اسناد الزم را برای دفاع ازجان این کودکان‬ ‫جمع آوری کردیم‪ .‬آن اطالعات واسناد را تا‬ ‫آنجا که الزم بود در اختیار رسانه های جمعی‬ ‫قرار دادی��م‪ .‬برای این کودکان طرح دعوی‬ ‫حقوقی کردیم‪ ،‬بعنوان مدافع آنها در دادگستری‬ ‫مریوان حضور پیدا کردیم‪ ،‬قاضی های این‬ ‫پرونده را چالنج نمودیم‪ .‬ازدادگستری و‬ ‫نهادهای دولتی آزادی بدون قید وشرط این‬ ‫کودکان را خواستیم‪.‬‬ ‫دراین مورد تالش ما تنها به یک جمع‪ ،‬نهاد‪،‬‬ ‫گروه یا مجموعه ای محدود نشد بلکه یک‬ ‫کانون اعتراضی‪ -‬مطالباتی که توده های مردم‬ ‫را در برمیگرفت در شهرهای کردستان و خارج‬ ‫از کردستان شکل گرفته بود‪ .‬بااین وجود‪ ،‬رژیم‬ ‫راهی جز پس گرفتن حکم را نداشت‪ .‬درنهایت‬ ‫رژیم اسالمی عقب نشینی کرد‪ ،‬حکم سنگسار‬ ‫لغو شد و جان این کودکان از مرگ نجات‬ ‫یافت‪ .‬این تجربه ها را میتوان به خمیر مایه‬ ‫تحرکات جدی تری برای مقابله با نقض حقوق‬ ‫کودکان در جامعه تبدیل کرد‪.‬‬ ‫جنبش علیه اعدام و خشونت عرصه دیگری‬ ‫از مبارزه علنی است که میتوان مردمی را که‬ ‫علیه قتل عمد دولتی‪ ،‬اعدام و ترور و خشونت‬ ‫هستند برای مقابله با بساط اعدام و خشونت‬ ‫در جامعه سازمان داد‪.‬‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫آشکار است که سرکوب‪ ،‬شکنجه‪ ،‬زندانی‬ ‫ک��ردن‪ ،‬اع��دام و ت��رور شهروندان توسط‬ ‫جمهوری اسالمی بطورمدواوم ادامه دارد‪.‬‬ ‫ارگانهای دولتی حقوق شهروندان را ضایع می‬ ‫کنند‪ .‬پاسدارو بسیجی افسار گسیخته در زندگی‬ ‫شخصی شهروندان دخالت می کنند‪ .‬شهروندان‬ ‫جامعه توسط اعضای سپاه پاسداران‪ ،‬بسیجی‬ ‫ها‪ ،‬نیروهای امنیتی وانتظامی بطور خود سرانه‬ ‫بازداشت و بازجویی می شوند‪ .‬نهادهای تحت‬ ‫فرمان رهبری رژیم اسالمی امول خصوصی‬ ‫مردم را با بهانه های واهی مصادر می کنند‪.‬‬ ‫افراد وابسته به رژیم و نهادهای جکومتی حقوق‬ ‫خصوصی و عمومی مردم را پایمال می کنند‪.‬‬ ‫برای شهروندانی که بصورت فردی در برابر این‬ ‫اجحاف مقاومت میکنند پرونده سازی میشود‪.‬‬ ‫لذا در جامعه تمایل به مبارزه جمعی دراین‬ ‫رابطه قوی است‪.‬نارضایتی و مقاومت علیه‬ ‫بی عدالتی و اجحاف رژیم در حق شهروندان‬ ‫همیشه وجود دارد‪ .‬جنبش علیه اعدام در جامعه‬ ‫ایران یک جنبش واقعی است‪ .‬تود ه های مردم‬ ‫هر جا که بتوانند اعتراض میکنند‪ .‬مبارزه در‬ ‫شهرهای کردستان علیه اعدام در سی سال‬ ‫گذشته به انحا مختلف همیشه وجود داشته‬ ‫است‪ .‬مردم دربرخی موارد همچون شهر کرمان‬ ‫مردم بساط دار اعدام و طناب رژیم را به آتش‬ ‫کشیدند و اعدامی ها را فراری داده اند ‪ .‬اینها‬ ‫و صدها موارد دیگر در جامعه ماده و مصالح‬ ‫سازماندهی اعتراضی‪ -‬مطالباتی هستند که در‬ ‫صورت رهبری وهدایت آن توده های مردم با‬ ‫تمایل از آن استقبال میکنند‪.‬‬ ‫دراین رابطه می توان به دهها تجربه مبارزه‬ ‫علنی وتود ه ای اشاره کرد برای مثال در سال‬ ‫‪ 1384‬عوامل رژیم اسالمی در مهاباد فردی‬ ‫با بنام شوانه قادری به شکل فجیعی به قتل‬ ‫رساندند و بعد از آن جنازه اش را دنبال ماشین‬ ‫کشیدند‪ .‬این خبر سریعا درشهرها و درراسانه‬ ‫های عمومی منعکس شد‪ .‬نارضایتی تود ه ای‬ ‫نسبت به این جنایت در شهرها افزایش پیدا‬ ‫کرد‪ .‬درآن هنگام‪ ،‬با شخصیتها و افراد با نفوذ‬ ‫در شهرهای کردستان تماس گرفتم‪ .‬با آنها‬ ‫دررابطه با پیشبرد یک اعتراض هدفمند رایزنی‬ ‫کردم‪ .‬برای تامین ملزومات و تشکیل کانون‬ ‫های اعتراضی – مطالباتی به شهر مهاباد‪ ،‬سقز‪،‬‬ ‫مریوان و کامیاران رفتم‪ .‬دهها شخصیت و افراد‬ ‫معترض آمادگی خود را برای هدایت و رهبری‬ ‫اعتراضات درآن شهرها اعالم کردند‪.‬‬ ‫در روزپنجم مرداد ماه کمیته ای یازده نفره‬ ‫در شهر سنندج تشکیل دادیم‪ .‬اکثریت اعضای‬ ‫این کمیته اعتراضی‪ -‬مطالباتی از شخصیتها‪،‬‬ ‫فعاالن مدنی و اعضای نهادهای اجتماعی در‬ ‫شهرهای کردستان بودند‪ .‬برای یک اعتراض‬

‫صفحه ‪5‬‬ ‫وسیع با مطالبات معین برنامه ریزی کردیم‬ ‫‪ .‬بیانیه و اطالعیه های خبری را به اطالع‬ ‫عموم رساندیم‪ .‬روز هشت مرداد ماه در مقابل‬ ‫استانداری کردستان علیه خشونت و سرکوب‬ ‫شهروندان تحصن کردیم‪ .‬هیئت نمایندگی‬ ‫از طرف تحصن با مقامات رژیم مذاکره کرد‬ ‫و خواستار آزادی کلیه بازداشت شده گان و‬ ‫متوقف کردن سرکوب اعتراضات در شهرها‬ ‫شد‪ .‬در همان جلسه مذاکره با مقامات رژیم‬ ‫در استانداری بعنوان سخنگوی کمیته تحصن‬ ‫اعالم کردم که اگر بازداشت شده گان فوری‬ ‫آزاد نشوند و رژیم رسما از مردم برای قتل‬ ‫فجیع شوانه قادری معذرت خواهی نکند و‬ ‫عامالن جنایت را در یک دادگاه عادالنه محاکمه‬ ‫نشوند اعتصاب سراسری را اعالم میکنیم‪.‬‬ ‫فرماندار‪ ،‬فرمانده سپاه پاسداران و مهرهای‬ ‫اصلی حاضر در استانداری بر افروختند و ما‬ ‫را تهدید کردند‪ .‬ولی چون ما متکی به نیروی‬ ‫سازمان یافته و معترض مردم بودیم بر خواست‬ ‫و مطالبات معترضین در شهرها و متحصنین در‬ ‫شهر سنندج پافشاری کردیم‪ .‬این روند زمینه‬ ‫گسترش اعتراضات را در همه شهرها تقویت‬ ‫کرد‪ .‬فراخوان اعتصاب را در شهر ها پخش‬ ‫کردیم‪ .‬روزهای ‪ 8‬تا ‪ 16‬مردادماه که در شهرهای‬ ‫کردستان اعتصاب سراسری شد رژیم اسالمی‬ ‫تمام توانش را بکار برد که اعتراضات را مهار‬ ‫کند ولی نتوانست‪ .‬دهها تجربه دیگررامیتوان‬ ‫نام برد که در شهرها علیه اعدام شهروندان و‬ ‫برای آزادی فعاالن کارگری و مدنی سازماندهی‬ ‫شده است‪ .‬اعتصاب سراسری علیه اعدام فرزاد‬ ‫کمانگر و چهار زندانی سیاسی دیگر‪ ،‬تجمع‬ ‫در مقابل دادگستری سنندج برای آزادی فعالن‬ ‫کارگری نمونه های بارز دیگری هستند که می‬ ‫توان ازآنها درس آموخت و آموزه های این‬ ‫اعتراضات را برای گسترش جنبش اعتراضی‪-‬‬ ‫مطالباتی در جامعه باز تولید کرد‪.‬‬ ‫از دیگر محورهای مبارزه علنی جنبش‬ ‫اعتراضی – مطالباتی؛ دانشجویان‪ ،‬علیه گرانی‪،‬‬ ‫علیه فساد اداری‪ ،‬اعتیاد و بیکاری است‪.‬‬ ‫رهبران عملی مبارزات علنی و فعاالن جنبش‬ ‫کمونیستی کارگری باید فوت وفن الزم را برای‬ ‫رهبری و هدایت مبارزات توده ای بیاموزند و‬ ‫در بطن تناسب قوای موجود جنبش اعتراضی‬ ‫– مطالباتی تودها مردم را علیه وضع موجود‬ ‫گسترش دهند‪.‬‬ ‫آزاد زمانی‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫مصاحبه اکتبر با ‪:‬‬ ‫مریم افراسیاب پور درباره قتل های‬ ‫ناموسی‬

‫‪.1‬پدیده قتل های ناموسی و ترور زنان بیشتر‬ ‫در کدام جغرافیای سیاسی واجتماعی اتفاق می‬ ‫افتد؟ چرا آمار قتل های ناموسی در کشورهای‬ ‫اسالمی بیشتر است؟‬

‫سالیانه تعدای بیشماری اززنان و دختران جوان‬ ‫و حتی دختران در سنین کودکی جان خود را‬ ‫تحت عنوان قتل ناموسی از دست میدهند و‬ ‫قربانی قوانین قرون وسطایی و ارتجاعی حاکم‬ ‫بر جامعه و خانواده خود می شوند‪.‬بر اساس آمار‬ ‫رسمی تعداد کشته شدگان به دست نزدیکان‬ ‫برااساس یکی از گزارشات سازمان ملل سالیلنه‬ ‫رقمی چون ‪ 5000‬نفر است‪،‬این در حالی است‬ ‫که براساس آمارغیر رسمی و اعالم نشده است‬ ‫‪ ،‬باالتر از ارقامی چون ‪ 5000‬نفر در سال است‬ ‫‪ .‬به گزارش امنستی بعنوان مثال تعداد قتل های‬ ‫ناموسی در پاکستان در هر ساله ‪،‬سربه هزاران‬ ‫نفر میزند و این تعدادهر ساله رو به افزایش‬ ‫است‪.‬قتا های ناموسی در بسیاری از جوامع و‬ ‫کشورهای دنیا که سرمایه و به طبق آن قوانین‬ ‫ارتجاعی و مردساالرانه حاکم است اتفاق می‬ ‫افتد‪ .‬برا اساس گزارشات قتل های ناموسی در‬ ‫کشورهایی همانند بنگالدش‪،‬برزیل‪،‬یمن‪،‬چین‪،‬‬ ‫پاکستان‪،‬مراکیش ‪ ،‬سوئد ‪ ،‬ایتایا‪،‬عراق‪،‬اسرائیل‬ ‫‪،‬مصر‪،‬هند‪،‬اکوادور‪ ،‬ایران ‪ ،‬ترکیه‪ ،‬اوگاندا و‬ ‫بسیاری از ممالک دیگر به درجات متفاوت‬ ‫اتفاق افتاده است و کماکان رخ میدهد‪ .‬قوانین‬ ‫زن ستیز و خشونت علیه زنان ‪ ،‬حرمت انسانی‬ ‫و حقوق اولیه و پایه ای زنان یعنی آزادی های‬ ‫فردی و حقوقی زنان به شدت زیر سئوال‬ ‫برده و آن را به اهانت میکشد‪ .‬حق طبیعی و‬ ‫بدیهی همه انسانها از جمله زنان است که در‬ ‫جامعه ای عاری از قوانین نا برابر و بدور از هر‬ ‫گونه ستم جنسی ‪ ،‬زندگی امنی داشته باشند‪.‬‬ ‫آمار دقیق این حنایت ها در برخی کشور ها‬ ‫امکان پذیر نیست‪ .‬و آمار قابل توجهی مربوط‬ ‫به کشورهای اسالمی است‪ .‬در رابطه با ایران‬ ‫جنایت و خشونت علیه زنان در ایران پیشنیه‬ ‫ای طوالنی دارد اما پش از استقرار حکومت‬ ‫مذهبی پس از نقالب ‪ 1357‬با افزایش چشمگیر‬ ‫این پدید مواجه هستیم ‪.‬تصویب فوانین زن‬ ‫ستیز از سوی حکومت مذهبی درطول بیش از‬ ‫سه دهه به شکل مستقیم ‪ ،‬خشونت علیه زنان‬ ‫را در جامعه نهادینه کرده است‪.‬براساس بعضی‬ ‫از گزارشات تعداد فابل توجهی از قزبانیان فتل‬ ‫های ناموسی دختران کم سن و سالی هستند‬ ‫که برااساس کنوانسیون خقوق کودک که دولت‬ ‫ایران هم آن را امضا کرده ‪ ،‬در گروه کودکان‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫قرار می گیرند و متاسفانه قربانیان زیادی از‬ ‫این جنایت ها به دلیل خوداری از قبول ازدواج‬ ‫های اجباری جان خود را از دست داده و می‬ ‫دهند‪.‬‬

‫‪ .2‬به نظر میرسد که واکنش اجتماعی به قتل های‬ ‫ناموسی و ترور زنان در کردستان با هر موردی‬ ‫که اتفاق افتاده است متفاوت تر از مناطق دیگر‬ ‫در کشور است‪ .‬در کردستان بال فاصله اخبار این‬ ‫جنایات منتشر می شود و کمپین های اعتراضی‬ ‫واجتماعی را به دنبال داشته است‪ ،‬این تفاوت‬ ‫درچیست؟‬

‫کردستان هم از این دالیل که ذکر شد مبرا‬

‫نیست ‪.‬منتها وجود یک مبارزه آزادی خواهان و‬ ‫برابری طلبانه که طی سه دهه در کردستان ادامه‬ ‫دارد ‪ ،‬هر قتل ناموسی که در کردستان اتفاق‬ ‫می افتد بالفاصله رو به بیرون منتشر می شود‬ ‫و مبارزه علیه این جنایت به عناوین مختلف‬ ‫صورت می‪ ,‬گیرد‪ .‬منتها در سایره نقاط ایران‬ ‫به به شیوه ای این قتل ها مخفی می ماند یا‬ ‫در افکار عمومی کمتر منعکس می شود‪ .‬دالیل‬ ‫دیگری هم که پدیده قتل های ناموسی در‬ ‫کردستان وحود دارد وجود ناسیونالسیم کرد‬ ‫در منطقه است‪،‬وجود سنت های عقب مانده‬ ‫و ارتجاعی با ارزشهای زن ستیز انه هم هست‬ ‫که بغضا چنین جنایاتی را مرتکب میشود‪ .‬باید‬ ‫به مورد هم اشاره کرد که در بعضی جوامع فتل‬ ‫ناموسی تنها مختص به زنان نیست بلکه مردان‬ ‫هم قربانی این سنن ارتجاعی هم میشود ‪ .‬نمونه‬ ‫اخیر فتلی که در ناحیه سردشت رخ داد‪.‬‬ ‫قتل ناموسی یک نوع خشونت علیه زن ‪ ،‬یکی‬ ‫از شنیع ترین‪ ،‬یکی از زشترین و یکی از عقب‬ ‫مانده ترین اشکال ستم کشی بر زن است‪.‬اکثر‬ ‫قتل های ناموسی در ممالک و جوامعی صورت‬

‫صفحه ‪6‬‬ ‫می گیرذ که اسالم دین رسمی و قوانین بر‬ ‫خاسته از آن در این جوامع غالب است و این‬ ‫قوانین بطور رسمی عمل میکند ‪.‬تمام آنچه به‬ ‫عنوان دالیل برای و قوع این قتل ها ذکر شده‬ ‫در واقع ریشه و دالیل پایه ای تری دارد و آن‬ ‫ساختار جامعه طبقاتی و قوانین و عملکرد های‬ ‫بر خواسته ازآن است ‪.‬در جامعه ای که زن کاال‬ ‫محسوب میشود و مرد صاحب این کاال است ‪،‬‬ ‫طبیعی است که مرد دست باال را دارد و مختار‬ ‫است و ابزارهای الزم هم در اختیار دارد برای‬ ‫خفط دارائیش حتی مرتکب قتل و جنایت هم‬

‫بشود‪.‬‬ ‫‪-3‬بعنوان یک انسان آزادیخواه وبرابری طلب‬ ‫چه راهکارهایی را برای فعاالن اجتماعی‬ ‫علیه قتل های ناموسی پیشنهاد میکنید؟‬ ‫برای مبارزه علیه خشونت و ستم بر زنان نباید‬ ‫راه دوری رفت‪ .‬باید این دنیای وارونه را تغییر‬ ‫داد‪ .‬باید انسانیت و حقوق برابر را جایگزین‬ ‫جنسیت تحقیر شده زن قرار داد و بار دیگر‬ ‫حرمت و کرامت انسانها ی زن و مرد اساس‬ ‫پویایی جامعه قرار گیرد و خرافات و تجاوز‬ ‫جنسی و ناموسپرسی به عنوان اخالقیات‬ ‫دوران جهالت انسان به گور سپرده شود‪ .‬باید‬ ‫برعلیه کلیت جمهوری اسالمی‪ ،‬فرهنگ و سنن‬ ‫متحجر و نظام سرمایه داری حافظ آنها مبارزه‬ ‫کنیم‪ .‬باید با فرهنگ عقب مانده و شنیع مرد‬ ‫ساالری‪ ،‬زن ستیزی و ناموس پرستی مبارزه‬ ‫کنیم‪ .‬باید دست این جانیان را از زندگی خود‬ ‫کوتاه کنیم و اجازه ندهیم برای پیشبرد مقاصد‬ ‫خود‪ ،‬مذهب و خرافات را به جامعه تزریق‬ ‫کنند‪ .‬زنان برای آزادی باید از سلطه اسالم و‬ ‫خرافات و نظم کنونی آزاد شوند‪.‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫مصاحبه اکتبر با‪:‬‬ ‫لیال حسام شریعتی درباره قتل های‬ ‫ناموسی‬ ‫آمار قتل های ناموسی و ترور زنان در ایران رو‬ ‫به افرایش است‪ ،‬اخبار دلخراش این جنایات‬ ‫بطور تکراری منتشر می شود‪ .‬واکنش های‬ ‫متفاوتی نسبت به سالخی کردن زنان و مردان‬ ‫با برچسپ های ناموس پرستی و اخالقی نشان‬ ‫داده میشود‪ .‬اسالمی ها و جریانات دست راستی‬ ‫قتل ناموسی را مشروع میدانند‪ .‬کمونیستهای‬ ‫کارگری علیه قتل ناموسی و کشتار زنان هستند‪.‬‬ ‫قتل ناموسی و ترور زنان یک پدیده شنیع و‬ ‫غیر انسانی است‪ .‬جنبش آزادیخواهی و برابری‬ ‫طلبی علیه این معضل اجتماعی است‪ .‬در‬ ‫رابطه با این موضوع سواالتی مطرح است که‬ ‫از زوایای مختلف نشریه اکتبر به آن می پردازد‬ ‫‪.‬‬ ‫‪.1‬پدیده قتل های ناموسی و ترور زنان بیشتر‬ ‫در کدام جغرافیای سیاسی واجتماعی اتفاق‬ ‫می افتد؟ چرا آمار قتل های ناموسی در‬ ‫کشورهای اسالمی بیشتر است؟‬ ‫قتلهای ناموسی یکی از شیوه های خشونت‬ ‫برعلیه زنان محسوب میشه که بر اساس آمار‬ ‫صندوق جمعیت سازمان ملل ساالنه ‪ 5000‬زن‬ ‫تحت لوای قتل ناموسی کشته میشوند‪ .‬میشه‬ ‫گفت که قتلهای ناموسی هم سراسری هستند و‬ ‫هم در یک جغرافیای سیاسی‪ ،‬اجتماعی معینی‬ ‫صورت میگیرند‪ .‬بیشتر قربانیان قتلهای ناموسی‬ ‫را زنانی از جنوب و غرب آسیا و همچنین‬ ‫شمال آفریقا و در کشورهای مسلمان نشین‬ ‫تشکیل میدهند‪ ،‬و همچنین سراسری از این نظر‬ ‫که در سالهای اخیر و با افزایش روند مهاجرت‬ ‫به کشورهای اروپایی در آنجا نیز شاهد کشته‬ ‫شدن زنانی به دست مردان خانواده بوده ایم‪.‬‬ ‫که آخرین نمونه کشته شدن هالله خضری ‪30‬‬ ‫ساله توسط شوهرش در یکی از شهرهای نروژ‬ ‫بود‪.‬‬ ‫‪.2‬جامعه کردستان ال اقل در دو دهه اخیر در‬ ‫تقابل با قتل های ناموسی تجربه های عملی‬ ‫از مبارزه جمعی را پشت سرنهاده است‪ .‬چرا‬ ‫هنوز در کردستان قتل ناموسی بعنوان یک‬ ‫پدیده اجتماعی خود نمایی میکند؟‬ ‫دالیل متعددی برای بروز و تداوم قتلهای‬ ‫ناموسی وجود دارد که به نظر من مهمترین آن‬ ‫ریشه در باورهایی دارد که فرد و جامعه در آن‬ ‫رشد و نمو پیدا کرده و همچنین مسئله قوانین‬ ‫اسالمی که راه را برای قاتلین هموارتر کرده‬ ‫است‪ .‬برای نمونه در ایران و بر اساس ماده ‪۶۳۰‬‬ ‫« قانون مجازات اسالمی» هرگاه مردی همسر‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫خود را در حال زنا با مرد دیگری مشاهده کند و‬ ‫علم به تمکین زن داشته باشد‪ ،‬میتواند در همان‬ ‫حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن‬ ‫مکره باشد‪ ،‬فقط مرد را میتواند به قتل برساند‪ .‬یا‬ ‫َ‬ ‫مثال براساس ماده ‪ ۲۲۰‬قانون مجازات اسالمی‪،‬‬ ‫«در صورتی که پدر یا جد پدری فرزند خود را‬ ‫بکشد قصاص نمیشود و به پرداخت دیه قتل‬ ‫به ورثه و تعزیر محکوم خواهد شد»‪ .‬و ماده‬ ‫‪ ۲۱۹‬میگوید که اگر اولیای دم آمدند و به قاتلی‬ ‫رضایت دادند‪ ،‬قاتل قصاص نمیشود‪ .‬به همین‬ ‫دلیل مجازات نشدن مرتکبین قتل ناموسی و‬ ‫یا در نظر گرفتن کمترین مجازات برای آنها‬ ‫عاملی برای تداوم این پدیده ی اجتماعی بوده‬ ‫است‪ .‬از سوی دیگر تقریبا در اکثر این قتلهای‬ ‫اولیای دم هیچ شکایتی ارائه نمیدهند چراکه‬ ‫در وقوع قتل دست داشته اند و به این ترتیب‬

‫پرونده ها مختومه اعالم میشوند‪.‬‬ ‫‪.3‬منشاء قتل های ناموسی و ترور زنان چیست‬ ‫؟ به نظر شما عوامل و مسبب تشدید این‬ ‫جنایات در کردستان چ ه جریاناتی هستند؟‬ ‫این قتلهای معموال توسط نزدیکان و بستگان‬ ‫زن و به دنبال داشتن رابطه با دیگری‪ ،‬سوءظن‬ ‫به داشتن رابطه و یا عدم تن دادن به رابطه و ‪...‬‬ ‫روی میدهد و وجه اشتراک همه این نوع قتلها‬ ‫تکیه کردن قاتلین بر واژه هایی چون ناموس و‬ ‫شرف و غیرت است‪ .‬برای اینکه فردی قربانی‬ ‫جنایتهای ناموسی شود‪ ،‬فقط کافی است گمان‬ ‫برده شود او آبروی خانواده را بر باد دادهاست‪.‬‬ ‫در نتیجه میتوان گفت عوامل بهم تنیده ایی‬ ‫چون فرهنگ و سنتهای متحجرانه‪ ،‬ناموس و‬

‫صفحه ‪7‬‬ ‫غیرت واژههایی که بیش از هر چیز در جوامع‬ ‫مردساالر به آن بها داده میشود‪ ،‬تملک حیات‬ ‫زن توسط مرد و ترویج نگاه برتری و سلطه‬ ‫از سوی مرد نسبت به زنان و مهمتر از همه‬ ‫وجود قوانین اسالمی و زن ستیز را منشاء و‬ ‫عامل تداوم این پدیده دانست‪ .‬کردستان تافته‬ ‫جدا بافته نیست جامعه کردستان تحت سیطره‬ ‫مناسبات اقتصادی‪ ،‬سیاسی و فرهنگی است که‬ ‫بر جامعه ایران حاکم است‪ .‬پدیده قتل های‬ ‫ناموسی و خشونت بر زنان را به شکلی میتوان‬ ‫در چهارچوب کلی اوضاع سراسری و منطقه‬ ‫ایگنجاند‪ .‬بعالوه عواملی چون محرومیت‪،‬‬ ‫بیکاری‪ ،‬فقر ‪ ،‬اعتیاد و وجود ستم ملی دراین‬ ‫منطقه وجود دارد‪ .‬اینها معضالتی هستند که‬ ‫تشدید کننده خشونت و بیرحمی در جامعه‬ ‫محسوب می شوند‪ .‬عالوه بر آن فرهنگ عقب‬

‫مانده عشیره ای و تفکرات ارتجاعی و ضد زن‬ ‫در سایه این نا بسامانیها بازتولید می شود و‬ ‫خشونت بر زنان را در جامعه کردستان افزایش‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫‪.4‬بعنوان یک انسان آزادیخواه وبرابری طلب‬ ‫چه راهکارهایی را برای فعاالن اجتماعی‬ ‫علیه قتل های ناموسی پیشنهاد میکنید؟‬ ‫تالش برای تغییر قوانین زن ستیز و به همان‬ ‫اندازه تالش بری تغییر دیدگاههای ضد زن‬ ‫و تبعیض آمیز بر مبنای جنسیت در جامعه را‬ ‫موثرترین راهکار برای مقابله با چنین پدیده‬ ‫ایی میدانم‪.‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬

‫ا‬

‫گزیده ای از اخبار و رویدادهای‬ ‫کارگری و عمومی در کردستان‬ ‫شماره ‪56‬‬ ‫تهیه و تنظیم از‪ :‬اسماعیل ویسی‬

‫اعتراض و اعتصابات کارگری‬ ‫کارخانه ذوب آهن زاگرس و تکذیب مفاد‬ ‫توافق از طرف کار فرما‪ :‬نمایندگان کارگران‬ ‫کارخانه ذوب آهن زاگ��رس در ‪ ۳۱‬تیرماه‬ ‫آخرین روز تجمع اعتراضی شان در مقابل‬ ‫مجلس شورای اسالمی‪ ،‬در جلسه کمیسیون‬ ‫اصل نود که مدیر عامل کارخانه‪ ،‬نماینده های‬ ‫هر یک از سهامداران‪ ،‬نماینده شهرستان قروه‬ ‫و رئیس کمیسیون کارگری مجلس شورای‬ ‫اسالمی نیز شرکت داشتند که برای بررسی‬ ‫این امر تشکیل شده بود‪ ،‬شرکت کردند‪ .‬این «‬ ‫نشست‪ ،‬کمیسیون « کارفرما را متعهد به توافق‬ ‫زیر کرد‪:‬‬ ‫‪ -۱‬کارفرما حق تعطیلی کارخانه فوالد زاگرس‬ ‫و اخراج کارگران را ندارد و کارگران شاغل‬ ‫در آن کارخانه تحت هر شرایطی کارگر فوالد‬ ‫زاگرس به حساب میایند‪.‬‬ ‫‪ -۲‬در صورت فروش کارخانه اسناد و مدارک‬ ‫فروش باید در اختیار کمیسیون اصل نود قرار‬ ‫گیرد تا برای این کمیسیون محرز شود که‬ ‫خریدار تمامی تعهدات مربوط به کارگران‬ ‫فوالد زاگرس را پذیرفته است‪ .‬تعهدات خریدار‬ ‫کارخانه در صورتی مورد قبول واقع خواهد شد‬ ‫که خریدار ادله کافی برای راه اندازی کارخانه‪،‬‬ ‫گسترش تولید و حفظ امنیت شغلی کارگران را‬ ‫ارائه نموده باشد‪.‬‬ ‫‪ -۳‬کارفرما متعهد به پرداخت کلیه معوقات‬ ‫کارگران میشود و می باید تمامی تعهدات خود‬ ‫در مورد آنان را اجرا کند‪.‬‬ ‫‪ -۴‬از آنجا که در حال حاضر هیچ تولیدی‬ ‫در کارخانه صورت نمیگیرد تا زمان واگذاری‬ ‫کارخانه به خریدار احتمالی‪ ،‬کارفرما می‬ ‫باید ادله های خود را برای توقف تولید به‬ ‫شورایعالی کار ارائه دهد تا این شورا بر اساس‬ ‫آن بیمه مربوط به کارفرمایان را تایید کند‬ ‫تا مبلغ حاصل از دریافت این بیمه به عنوان‬ ‫دستمزد به کارگران پرداخت شود و مابه تفاوت‬ ‫کسری مزد کارگران راسا از سوی کارفرما‬ ‫پرداخت گردد‪.‬‬ ‫دستیابی به این توافق گامی مثبت و موفقیت‬ ‫آمیز بود که کارگران با مبارزه پیگیرانه و متحدانه‬ ‫به آن دست یافته بودند‪ .‬روشن بود که تامین و‬ ‫تضمین عملی شدن مفاد توافق اساس می باشد‪.‬‬ ‫که بر اساس خبر منتشره در خبرگزاری ایلنا‬ ‫بتاریخ اول مرداد ماه ‪ ،۱۳۹۲‬کارفرمای کارخانه‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫فوالد زاگرس « ابراهیم مال بیگی « بخش‬ ‫اساسی از توافقات مورد اشاره نماینده کارگران‬ ‫را تکذیب کرد‪ .‬و « زاهد ربیعی « که به عنوان‬ ‫نماینده کارگران در جلسه کمیسیون اصل ‪۹۰‬‬ ‫شرکت کرده بود درباره نتیجه این جلسه به ایلنا‬ ‫گفته بود‪ :‬در جلسه کمیسیون اصل ‪۹۰‬تصویب‬ ‫شد تمامی ‪ ۲۳۵‬کارگر اخراج شده به کار خود‬ ‫بازگردند و کارفرما حق قطع رابطه کاری‬ ‫این کارگران با کارخانه را ندارد‪.‬رابطه‌ای كه‬ ‫كارگران می‌خواهند قطع نشود‪.‬‬ ‫قطع نشدن رابطه همکاری کارگران با کارخانه‪،‬‬ ‫مهم‌ترین موضوعی است که مورد اعتراض و‬ ‫تکذیب کارفرما قرار گرفته است‪ « .‬ابراهیم مال‬ ‫بیگی « مدیر عامل کارخانه فوالد زاگرس در‬ ‫واکنش به اظهارات نمایندگان کارگران گفت‪:‬‬ ‫در جلسه کمسیون اصل نود مصوبه‌ای در‬ ‫خصوص بازگشت به کار کارگران تصویب‬ ‫نشد و قرار شده است همه کارگران برای‬ ‫دریافت بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شوند‬ ‫و صحبت از هیچ شورایی که رابطه کارگر‬ ‫با کارفرما را حفظ کند نشده است‪ .‬مالبیگی‬ ‫همچنین درباره اظهارات نماینده کارگران که از‬ ‫مهلت ‪ ۱۵‬روزه کارفرما برای پرداخت دستمزد‬ ‫معوقه چهار ماه گذشته کارگران خبر داده‬ ‫بود‪ ،‬گفت‪ :‬معوقات حقوقی کارگران پرداخت‬ ‫خواهد شد اما بر خالف گفته نماینده کارگران‬ ‫زمانی برای آن تعیین نشده است‪ .‬در ادامه این‬ ‫کشمکش « صدیق عزیزی « یکی دیگر از‬ ‫نمایندگان گارگران درباره مصوبات این جلسه‬ ‫تاکید کرده است‪ :‬طبق مصوبه کمسیون اصل‬ ‫نود‪ ،‬عالوه بر الزام كارفرما به پرداخت معوقات‬ ‫حقوقی کارگران‪ ،‬مقرر شد او حق اخراج‬ ‫کارگران را ندارد‪ .‬و ‪ ...‬عزیزی درباره ادعای‬ ‫کارفرما درباره معرفی کارگران به بیمه بیکاری‬ ‫گفت‪ :‬در این جلسه مقرر شد کارگران تا زمان‬ ‫راه اندازی کارخانه از بیمه بیکاری استفاده‬ ‫کنند اما در عین حال اعضای کمسیون اصل‬ ‫نود مصوب کردند برای اینکه رابطه کارگران‬ ‫با کارخانه تداوم داشته باشد‪ ،‬کارفرما با اضافه‬ ‫کردن ‪ ۳۵‬درصد به ‪ ۶۵‬درصد بیمه بیکاری‪،‬‬ ‫رابطه کارگران با کارخانه را قطع نکند‪ .‬و ‪ ...‬این‬ ‫کشمکش مبارزاتی همچنان ادامه دارد‪.‬‬ ‫متحقق شدن مفاد توافقات اساس است و باید‬ ‫به کارفرما قبوالنده شود!‬ ‫رفقا‪ ،‬دستیابی به این توافق گامی مثبت و‬ ‫موفقیت آمیز می باشد که با مبارزه پیگیرانه‬ ‫و متحدانه به آن دست یافته اید‪ .‬گام اساسی‬ ‫متحقق ش��دن ای��ن مفاد و رسیدن ت��ان به‬ ‫مطالباتتان می باشد‪ .‬زیرا توافق با کارفرمایان‬ ‫وقبول وعده و وعید شان به هیچ وجه جای‬ ‫اعتماد نیست‪ .‬زیرا اینان در شرایط و موقعیتی‬

‫صفحه ‪8‬‬ ‫که طبقه کارگر قاطعانه و در صفی متحد و‬ ‫همبسته برای دستیابی به مطالباتشان ایستادگی‬ ‫بخرج میدهند‪ ،‬برای به بن بست و به شکست‬ ‫کشانیدن مبارزات کارگران و در صورت تداوم‬ ‫پافشاری کارگران بر خواست ها یشان‪ ،‬از‬ ‫سرکوب و ایجاد فضای رعب و وحشت و‬ ‫تفرقه و ‪ ...‬دریغ نمی کنند و اگر از سر ناچاری‬ ‫هم به وعده هائی تن بدهند‪ ،‬برای مهار کردن‬ ‫مبارزات و گریز و عدم برآورده کردن مطالبات‬ ‫کارگران از دست یازی به هر ترفند و تاکتیکی‬ ‫خود داری نخواهند کرد‪ .‬همچنانکه سرباز زدن‬ ‫« ابراهیم مال بیگی « کارفرما ی کارخانه ذوب‬ ‫آهن زاگرس نشان داده است‪ .‬و ‪ ...‬تضمین‬ ‫عملی مفاد این توافقات در گرو مبارزه متحدانه‬ ‫و پیگیرانه شما می باشد‪ .‬تنها با اعتراضات‬ ‫پیگیرانه و متحدانه تان همچنانکه تاکنون نشان‬ ‫داده اید‪ ،‬می توانید مطالباتتان را عمال به کارفرما‬ ‫بقبوالنید‪ .‬الزم است برای متحقق شدن مطالبات‬ ‫بر حقتان و تضمین عملی آن با دیگر مراکز‬ ‫کاری و تولیدی در شهر قروه و دیگر شهرهای‬ ‫کردستان تماس بگیرید‪ .‬در این شکی نیست‬ ‫که‌ خواسته های شما با استقبال و همکاری هم‬ ‫طبقه هایتان روبرو خواهد شد‪.‬‬ ‫اعتراضات در کارخانه قند نقده ‪ :‬بنا به گزارش‬ ‫سولدوز خبر در روز ‪1‬م��رداد ماه ‪،1392‬‬ ‫انتخابات شورای کارگری در کارخانه قند نقده‬ ‫باعث تجمع و اعتراضات کارگری گشته است‬ ‫‪ ،‬شدت اعتراضات به حدی بوده که فرماندار‬ ‫شهرستان نقده مجبور به دخالت و فیصله دادن‬ ‫به موضوع شده است ‪.‬‬ ‫کارگران این کارخانه طی مصاحبه ای با سولدوز‬ ‫خبر ‪ ،‬دلیل اعتراضات خود را مداخله هیئت‬ ‫مدیره کارخانه قند در انتخابات شورا عنوان‬ ‫کرده اند ‪ .‬کارگران میگویند ‪ :‬روز شنبه ‪ 29‬تیر‬ ‫ماه ‪ ،1392‬بعد از مسائل و فشارهای بسیار ‪،‬‬ ‫زمان برگزاری انتخابات بود ولی مدیر مالی و‬ ‫مدیر عامل کارخانه قند ‪ ،‬علنا مانع از برگزاری‬ ‫انتخابات شدند‪ .‬کارگران می افزایند که مدیران‬ ‫کارخانه قصد دارند از طریق نفوذ افراد وابسته‬ ‫به خود در انتخابات شورا ‪ ،‬استقالل شورای‬ ‫کارگری را از بین ببرند که این موضوع به ضرر‬ ‫کارگران این کارخانه خواهد بود ‪.‬‬ ‫کارگران تهدید شده اند که اگر نمایندگان‬ ‫مستقل کارگری از رقابت کنار نکشند ‪ ،‬همگی‬ ‫اخراج خواهند شد ‪.‬‬ ‫اعتراضات تا جایی پیش رفته که پای بازرسان‬ ‫استانی نیز به ماجرا کشیده شده ‪ ،‬بازرسان‬ ‫استانی اداره کار در حال پیگیری موضوع از‬ ‫طریق قانون هستند که در صورت درست بودن‬ ‫ادعای کارگران ‪ ،‬ممکن است بیش از سه ماه‬ ‫حبس در انتظار مدیران این کارخانه باشد ‪.‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫دستمزدها‪،‬اخراج و بیکار سازی‬ ‫اعمال فشار کارفرما کارخانه رویا پالستیک‬ ‫سنندج بر کارگران‪ :‬کارخانه رویا پالستیک‬ ‫واقع در شهرک صنعتی شماره یک سنندج‪،‬‬ ‫سازنده ظروف یکبار مصرف و دارای ‪ 30‬کارگر‬ ‫می باشد‪ .‬بنا بر گزارش رسیده از سنندج‪ ،‬اخیرا‬ ‫کارفرمای کارخانه‪ ،‬تمامی کارگران را به بهانه‬ ‫تعمیر دستگاه ها‪ ،‬به سه روز مرخصی اجباری‬ ‫بدون حقوق فرستاده است‪.‬‬ ‫زندان‪ ،‬شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و‬ ‫سیاسی‪ -‬اجتماعی ‬ ‫احضار و تحمیل زندان به فعالین کارگری در‬ ‫شهر سنندج‪:‬‬ ‫بنا بر گزارش های رسيده از شهر سنندج و‬ ‫اطالعیه های خبری کمیته هماهنگی برای‬ ‫کمک به ایجاد تشکلهای کارگری‪ ،،‬طی هفته‬ ‫های اخیر نهادها ی انتظامی‪ ،‬امنیتی و قضائی‬ ‫حکومت اسالمی در شهر سنندج برای ایجاد‬ ‫جو و فضای رعب و وحشت در ابعاد اجتماعی‬ ‫و برای جلوگیری و ترس از رشد و گسترش‬ ‫جو و فضای اعتراضی مردم در نتیجه فقر و‬ ‫فالکتی که بر زندگی اکثریت مردم تخمیل‬ ‫کرده اند‪.‬تحت عنوان اتهام واهی « اقدام علیه‬ ‫امنیت ملی؟! « که صرفا پاپوش دوزی و ایجاد‬ ‫فضای رعب وحشت در میان فعالین کارگری‬ ‫و کارگران در محیط های تولیدی و کاری و‬ ‫آزادیخواهان درشهر سنندج می باشد را تحت‬ ‫فشار قرار داده است و در این راستا عده ای از‬ ‫فعالین کارگری را احضار و به زندان تحمیلی‬ ‫محکوم نموده است از جمله‪ :‬حامد محمودی‬ ‫نژاد از فعالین کارگری در شهر سنندج که در‬ ‫سال جاری تاکنون بارها از طرف نیروهای‬ ‫انتظامی بازداشت شده است‪ ،‬روز دوشنبه ‪17‬‬ ‫تیر ماه ‪ ،1392‬طی دو احضاريه ی جداگانه به‬ ‫تاريخ های ‪ 92/4/22‬و ‪ « 92/5/2‬برای حضور‬ ‫در شعبه يك دادگاه انقالب سنندج دريافت‬ ‫نمود‪.‬‬ ‫حامد محمودی نژاد در تاریخ ‪ 17‬اسفند سال‬ ‫‪ 1391‬در آستانه ‪ 8‬مارس روز جهانی زن همراه‬ ‫چند نفر دیگر از فعالین کارگری باز داشت‪،‬‬ ‫شدند وبعد از گذراندن ‪ 32‬روز حبس در‬ ‫بازداشتگاه اداره اطالعات سنندج با قرار وثیقه‬ ‫‪ 50‬میلیون تومانی آزاد شد که بعد از گذشت‬ ‫حدود ‪ 20‬روز از آزادی ‪ ،‬مجدد در تاریخ‬ ‫‪ 1392/2/12‬در یکی از خیابان های شهر سنندج‬ ‫دستگیر و بعد از ‪ 16‬روز بازداشت و با قرار‬ ‫وثیقه ‪ 50‬میلیون تومانی آزاد گردید‪ .‬و مجددا‬ ‫روز چهارشنبه مورخ ‪ 1392-05-2‬همراه‬ ‫با وکیل خود در شعبه‌ی اول دادگاه انقالب‬ ‫سنندج حضور یافت و به اتهام عضویت در‬ ‫کمیته‌ی هماهنگی مورد محاکمه قرار گرفت‪.‬و‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫‪ ...‬طی جلسه‌ی دادگاهی‪ ،‬این فعال کارگری‬ ‫تنها جرم خود را دفاع از حقوق ابتدایی خود‬ ‫و دیگر کارگران بیان کرد و هر گونه اتهامی را‬ ‫رد نمود‪ .. . .‬و روز شنبه ‪ 15‬تیر ماه شعبه‌ی‬ ‫یکم دادگاه انقالب سنندج برای خالد حسینی‬ ‫فعال کارگری وعضوکمیته‌ی هماهنگی غیابا‬ ‫دادگاهی شد و حکم ‪ ۱‬سال حبس تعزیری‬ ‫به اتهام واهی» تبلیغ علیه نظام» را صادر کرد‪.‬‬ ‫‪ ...‬قاضي شعبه ي ‪ 1‬دادگاه انقالب سنندج‬ ‫براي وفا قادري فعال كارگري را به يك سال‬ ‫حبس تعزيري محكوم كرد و حكم در تاريخ‬ ‫‪ 92/4/11‬به وكيل نام برده ابالغ شد‪ .‬و همچنین‬ ‫روز چهارشنبه ‪ 92/4/12‬شعبه ی یک دادگاه‬ ‫انقالب سنندج‪ ،‬حکم یکسال حبس تعزیری‬ ‫را به « بهزاد فرج اللهی « فعال کارگری و‬ ‫عضو کمیته ی هماهنگی تحمیل و ابالغ نمود‪.‬‬ ‫و ‪ ...‬روز دوشنبه مورخه ‪ 92/4/31‬شعبه ی اول‬ ‫دادگاه انقالب سنندج برای غالب حسینی فعال‬ ‫کارگری وعضو کمیته ی هماهنگی برای کمک‬ ‫به ایجاد تشکلهای کارگری به اتهام عضویت‬ ‫در کمیته ی هماهنگی و وابستگی به احزاب‬ ‫خارج کشوری ‪ 1‬سال حبس تعزیری وهمچنین‬ ‫به اتهام واه��ی تبلیغ علیه نظام جمهوری‬ ‫اسالمی ایران حکم ‪ 6‬ماه حبس تعزیری را بر‬ ‫وی تحمیل نمود ‪.‬‬ ‫روز پنج شنبه مورخ ‪ 92/4/27‬دادگستری‬ ‫سنندج ‪،‬پدرام نصراللهی فعال کارگری وعضو‬ ‫کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‬ ‫های کارگری که هم اکنون در زندان به سر‬ ‫می برد را به شعبه ی چهارم دادگاه انقالب‬ ‫فراخواند و به دلیل ارسال پیام نامبرده رو‬ ‫به مردم و کارگران به مناسبت ‪ 11‬اردیبهشت‬ ‫دادگاهی کرد‪. ..‬در این جلسه ی دادگاهی بعد‬ ‫از ایراد دستور کار وشکواییه ی نیروهای اداره‬ ‫اطالعات از این فعال کارگری وغیرقانونی‬ ‫خواندن پیام روز کارگر و همچنین دفاع پدرام‬ ‫از این روز‪ ،‬دادگاه تا صدور حکم خود ‪ ،‬مبلغ‬ ‫‪ 10‬میلیون تومان وثیقه صادر نمود وبعد از پایان‬ ‫جلسه ی دادرسی پدرام رامجددا به زندان‬ ‫بازگرداندند‪.‬‬ ‫این سیاست و اقدامات ضد کارگری کامال‬ ‫محکوم اس��ت و باید در صفی متحد و‬ ‫همبستگی طبقاتی‪ -‬اجتماعی به هر شیوه ممکن‬ ‫بدان اعتراض نمود تا بتوان تداوم آنرا خنثی و‬ ‫بشکست کشانید‪.‬‬ ‫پنج نفر از دستگیر شده گان روز جهانی کارگر‬ ‫در سنندج تبرئه شدند‬ ‫بنا بر خبر رسیده از سندج‪ ،‬روز یکشنبه ‪30‬‬ ‫تیرماه ‪ 1392‬جمعی از فعالین کارگری «نسرین‬ ‫محمدی‪ ،‬بختیار چتانی‪ ،‬تیمور امجدی‪ ،‬آرام‬ ‫زندی‪ ،‬و فردین قادری» به اتهام «شرکت در‬

‫صفحه ‪9‬‬ ‫راهپیمایی و تجمع اول ماه مه» در شهر سنندج‬ ‫به دادگاه احضار شدند‪ .‬نامبردگان اتهامات‬ ‫وارده را رد کرده اند‪ .‬گفتنی است قاضی پرونده‬ ‫به آنان اعالم نموده که روز دوشنبه جهت‬ ‫دریافت حکم صادره به دادگاه مراجعه کنند‪.‬‬ ‫و ‪ ...‬در ادامه گزارش آمده است که دادگاه‬ ‫انقالب اسالمی سنندج روز دوشنبه ‪ ٣۱‬تير ‪۹۲‬‬ ‫حکم تبرئه این پنج نفر را به آنان ابالغ کرد‪.‬‬ ‫تبرئه شدن این دوستان را به خود و سایر رفقای‬ ‫کارگر صمیمانه تبریک می گوئیم!‬ ‫گزارشات مسایل‪ ،‬مشکالت و رویدادهای‬ ‫اجتماعی‬ ‫قربانیان مرد س��االری‪ :‬بر اساس گزارشات‬ ‫دریافتی از شهر بوکان شب ‪ 22‬تیر ماه ‪،1392‬‬ ‫‪ 12‬ماه ژوئیه ‪ 2013‬محمد محمود پور و‬ ‫همسرش بطور فجیعی به قتل رسیدند‪ .‬این‬ ‫جنایت هولناک از فرهنگ عقب مانده ناموس‬ ‫پرستی – عشیرتی نشات گرفته است‪ .‬محمد‬ ‫محمود پور و همسرش توسط پسرشان وچند‬ ‫نفردیگر ازوابستگان همسر قبلی اش‪ ،‬در نهایت‬ ‫قصاوت وبی رحمی در خواب غافلگیرشده اند‬ ‫و به قتل رسیده اند‪ .‬این جنایت مردم زحمتکش‬ ‫شهر بوکان را داغدار نمود‪.‬‬ ‫زمینه اجتماعی این اعمال جنایتکارانه‪ ،‬فرهنگ‬ ‫ضد انسانی‪ ،‬عقب مانده مرد ساالری‪ ،‬ناموس‬ ‫پرستی و عشیرتی می باشد‪ .‬رژیم اسالمی در‬ ‫ایران ناظر این جنایت ها و مقصر اصلی است‬ ‫زیرا درطول حاکمیت ننگین و عقب مانده اش‬ ‫در گسترش و دامن زدن به فرهنگ ارتجاعی‬ ‫و ضد زن به هرشیوه ممکن دریغ نکرده است‪.‬‬ ‫قتل «محمد محمود پور و همسرش « جنایتی‬ ‫است که قلب هر انسان شریفی را بدرد می‬ ‫آورد‪ .‬ضمن محکوم کردن این جنایت‪ ،‬صمیمانه‬ ‫به « قادر محمود پور ساروجه‪ ،‬برادر محمد و‬ ‫سایر افراد فامیل ایشان و همسرش‪ ،‬تسلیت می‬ ‫گوئیم‪.‬‬ ‫گزارش بانک مرکزی از تغییرات قیمت ‪ 11‬قلم‬ ‫مواد خوراکی‪ -‬حبوبات ‪ 109‬درصد و چای‬ ‫‪ 101‬درصد گران شد‬ ‫بانک مرکزی متوسط قیمت خرده فروشی ‪11‬‬ ‫قلم مواد خوراکی پرمصرف در تهران منتهی به‬ ‫‪ 21‬تیرماه سال جاری را اعالم کرد که بر اساس‬ ‫آن‪ ،‬قیمت حبوبات و چای نسبت به هفته مشابه‬ ‫سال گذشته بیش از ‪ 100‬درصد افزایش یافته‬ ‫است‪.‬‬ ‫بانک مرکزی متوسط تغییرات قیمت خرده‬ ‫فروشی ‪ 11‬قلم مواد خوراکی پرمصرف در شهر‬ ‫تهران را که مربوط به هفته منتهی به ‪ 21‬تیرماه‬ ‫سال جاری است منتشر کرد‪ .‬بر این اساس‪،‬‬ ‫در هفته مورد گزارش در گروه لبنیات بهای‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫ماست غیرپاستوریزه افزایش داشت و قیمت‬ ‫سایر اقالم این گروه نسبت به هفته قبل بدون‬ ‫تغییر بود‪.‬‬ ‫بهای تخم مرغ کاهش جزئی یافت و شانه ای‬ ‫‪ 69000‬الی ‪ 93000‬ریال فروش می رفت‪ .‬در‬ ‫گروه برنج‪ ،‬قیمت برنج داخله درجه یک اندکی‬ ‫کاهش داشت و بهای برنج داخله درجه یک‬ ‫اندکی کاهش داشت و بهای برنج داخل درجه‬ ‫دو ثابت بود‪ .‬در گروه حبوب‪ ،‬قیمت نخود و‬ ‫لوبیا چشم بلبلی افزایش یافت و بهای سایر‬ ‫اقالم این گروه بدون تغییر بود‪.‬‬ ‫در هفته مورد بررسی‪ ،‬در میادین زیر نظر‬ ‫شهرداری گالبی عرضه نمی شد ولی سایر‬ ‫اقالم میوه و سبزی تازه که تعدادی از آنها از‬ ‫نظر کیفی در سطح پایینی قرار داشتند به نرخ‬ ‫مصوب سازمان میادین میوه و تره بار عرضه‬ ‫می شد‪.‬‬ ‫میوه فروشی های سطح شهر اقالم مرغوب‬ ‫میوه و سبزی تازه را عرضه می نمودند که در‬ ‫گروه میوه های تازه قیمت تمام اقالم این گروه‬ ‫کاهش داشت‪ .‬در گروه سبزی های تازه بهای‬ ‫سبزی های برگی ثابت بود؛ قیمت خیار‪ ،‬گوجه‬ ‫فرنگی و کدو سبز افزایش ولی بهای سایر اقالم‬ ‫این گروه کاهش یافت‪.‬‬ ‫در این هفته قیمت گوشت گوسفند‪ ،‬گوشت‬ ‫تازه گاو و گوساله و گوشت مرغ کاهش‬ ‫داشت‪ .‬در هفته مورد بررسی بهای قند‪ ،‬شکر‪،‬‬ ‫چای خارجی و انواع روغن نباتی بدون تغییر‬ ‫بود‪.‬‬ ‫لبنیات و تخم مرغ ‪ :‬در هفته مورد گزارش‪ ،‬در‬ ‫گروه لبنیات قیمت ماست غیرپاستوریزه معادل‬ ‫‪ 3.4‬درصد افزایش یافت و بهای سایر اقالم این‬ ‫گروه نسبت به هفته قبل بدون تغییر بود‪ .‬قیمت‬ ‫تخم مرغ معادل ‪ 0.7‬درصد کاهش داشت‪.‬‬ ‫برنج و حبوب ‪ :‬در گروه برنج بهای برنج داخله‬ ‫درجه یک معادل‪ 0.1‬درصد کاهش یافت و‬ ‫قیمت برنج داخله درجه دو ثابت بود‪ .‬در گروه‬ ‫حبوب‪ ،‬بهای نخود معادل ‪ 0.1‬درصد و لوبیا‬ ‫چشم بلبلی ‪ 3.1‬افزایش داشت و قیمت سایر‬ ‫اقالم این گروه بدون تغییر بود‪.‬‬ ‫میوه ها و سبزی های تازه ‪ :‬در هفته مورد‬ ‫گزارش‪ ،‬در گروه میوه های تازه بهای تمام‬ ‫اقالم این گروه بین ‪ 1.1‬درصد تا ‪ 9.9‬درصد‬ ‫کاهش یافت‪ .‬در گروه سبزی های تازه قیمت‬ ‫سبزی های برگی ثابت بود‪ .‬بهای خیار معادل‬ ‫‪ 3.4‬درصد‪ ،‬گوجه فرنگی ‪ 2.2‬درصد و کدو‬ ‫سبز ‪ 6.6‬درصد افزایش ولی قیمت سایر اقالم‬ ‫ای گروه بین ‪ 1.0‬درصد تا ‪ 9.2‬درصد کاهش‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫گوشت قرمز و گوشت مرغ ‪ :‬در این هفته بهای‬ ‫گوشت گوسفند معادل ‪ 0.4‬درصد‪ ،‬گوشت‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫تازه گاو گوساله ‪ 0.5‬درصد و گوشت مرغ ‪4.2‬‬ ‫درصد کاهش یافت‪.‬‬ ‫حبوبات ‪ 108.7‬درصد گران شد؛ چای ‪100.8‬‬ ‫درصد‬ ‫در هفته منتهی به ‪ 21‬تیرماه امسال نسبت به‬ ‫مدت مشابه در سال قبل‪ ،‬لبنیات ‪ 22.2‬درصد‪،‬‬ ‫تخم مرغ ‪ 49.5‬درصد‪ ،‬برنج ‪ 64.8‬درصد‪،‬‬ ‫حبوبات ‪ 108.7‬درصد‪ ،‬میوه های تازه ‪20.8‬‬ ‫درصد‪ ،‬سبزی‌های تازه ‪ 84.4‬درصد‪ ،‬گوشت‬ ‫قرمز ‪ 54.4‬درصد‪ ،‬گوشت مرغ ‪ 0.2‬درصد‪،‬‬ ‫قند و شکر ‪ 41.1‬درصد‪ ،‬چای ‪ 100.8‬درصد‬ ‫و روغن نباتی ‪ 58.2‬درصد گران شده است‪.‬‬ ‫منبع‪:‬مهر‪30-‬تیر‪1392‬‬ ‫اسماعیل ویسی‬ ‫‪/ esmail.waisi@gmail.com‬‬ ‫‪ 5‬مرداد ماه ‪1392‬‬ ‫به مناسبت سالروز مبارزات توده‌ای‬ ‫‪ 23‬تیرماه ‪1358‬‬ ‫(گفتگو با صالح سرداری و همایون‬ ‫گدازگر)‬

‫نشریه اکتبر‪ :‬در جریان انقالب ‪ ۵۷‬اتفاقات مهم‬ ‫و تاریخی ای در کردستان بوقوع پیوست‪ .‬یکی‬ ‫از این اتفاقات مهم‪ ،‬کوچ مردم مریوان و راه‬ ‫پیمایی مردم سنندج در حمایت از این کوچ‬ ‫بود‪ .‬در اینجا نمیخواهم در مورد خود کوچ‬ ‫بپرسم‪( .‬متعاقبا به این تجربه تاریخی مهم می‬ ‫پردازیم) در اینجا می خواهم در مورد زمینه‬ ‫های آن اتفاق تاریخی سوال کنم‪.‬‬ ‫بر این اساس اولین مساله ای که دارای اهمیت‬ ‫است‪ ،‬اساسا موقعیتی است که کمونیسم و چپ‬ ‫و مردم کارگر و زحمتکش مریوان در ان مقطع‬ ‫تاریخی داشتند‪ .‬برای مثال بعد از قیام بهمن و‬ ‫سرنگونی رژیم شاه‪ ،‬مردم زحمتکش مریوان‬ ‫کنترل شهر و اداره آن را در دست داشتند‪ .‬آیا‬ ‫این کنترل و اداره شهر‪ ،‬اتفاقی خودبخودی یا‬ ‫طبق نقشه کمونیست هایی بود که شما از اعضا‬ ‫و رهبران آن جنبش بودید؟ همچنین میدانیم‬ ‫که نیروهای ارتجاعی منطقه بخصوص مالکین‬ ‫و طرفدارانشان علیه این ابراز وجود مردم‬ ‫زحمتکش و بویژه جنبش کمونیستی دررهبری‬ ‫آن به تحریکات و تهدیدات مختلفی دست‬

‫صفحه ‪10‬‬ ‫زدند‪ .‬شما چگونه توانستید این تحریکات و‬ ‫تهدیدها را خنثی کنید؟‬ ‫صالح سرداری‪ :‬در جواب سوال شما‪ ،‬کمونیستها‬ ‫در شهر مریوان انسان های محبوب و خوشنامی‬ ‫بوده و هستند که سالیان درازی در میان مردم‬ ‫کارگر و زحمتکش جایگاه و اعتباری بدست‬ ‫آورده اند‪ .‬اکثر کمونیستهای آن دوره آگاهانه‬ ‫شغل معلمی را برای خود انتحاب کرده بودند‬ ‫برای اینکه بتوانند بیشتر به مردم نزدیک شوند‬ ‫درد و مرگ آنها را از نزدیک بشناسند‪ .‬در میان‬ ‫آنها زندگی می کردند‪ .‬در دورانی که مردم به‬ ‫مبارزه بر میخواستند در صف اول این مبارزات‬ ‫شرکت می کردند‪ .‬فقط به دو نمونه اشاره کنم‪:‬‬ ‫در هنگامیکه زحمتکشان روستای بیلو با مالکین‬ ‫و دولت شاه برای بدست آوردن زمین هایشان‬ ‫در شهر مریوان تحصن کردند کمونیستها تا‬ ‫آخرین روز مبارزاتشان لحظه ای آنها را تنها‬ ‫نگذاشتند‪.‬‬ ‫در جریان مبارزات مردم دارسیران بر علیه‬ ‫مالکین و ساواک شاه و ژاندارمری وقتی که‬ ‫مردم به اعتراض به حمایت دولت از مالکین‬ ‫دسته جمعی بطرف مرز عراق کوچ کرده و‬ ‫در سه کیلومتری مرز عراق بیشتر از دوهفته‬ ‫سکنی گزیدند که بعد از یکسال الگویی برای‬ ‫کوچ شهر مریوان نیز شد‪ .‬کوچ مردم دارسیران‬ ‫همزمان بود با برداشت محصوالت تابستانی‬ ‫اما کمونیستها شب ها دور از چشم ساواک‬ ‫و ژاندارمری هم از محصوالت و گندم زارها‬ ‫و‪ .....‬حفاظت میکردند و هم هر شب کارهای‬ ‫کشاورزی را در نوبت های سازماندهی شده‬ ‫به انجام می رساندند‪ .‬البته رفقای دیگری از‬ ‫سابر شهرهای کردستان در همه ابن کارها سهیم‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫نمونه ها ی دیگری از جمله مبارزات‬ ‫زحمتکشان روستای سرنژمار و نقش و دخالت‬ ‫رفیق جانباخته حسین پیرخضرانی و‪ ...‬را می‬ ‫توان نام برد‪.‬‬ ‫می خواهم بگویم بطور واقعی کمونیست‬ ‫های آن دوره در شهر مریوان در تغییر زندگی‬ ‫کارگران و زحمتکشان نقش مهمی از هر لحاظ‬ ‫داشتند‪ .‬اکثر معلمین در شهر و روستاهای‬ ‫مریوان انسان هایی که واقعا دلسوز و فداکار‬ ‫برای مردم بودند‪ .‬در مدارس صمیمانه تالش‬ ‫می کردند به شاگردان سواد و درس یاد بدهند‪.‬‬ ‫کارشان پر کردن ساعت کار و صرفا از سر‬ ‫وظیفه و فرمال نبود‪ .‬معلمین کمونیست آن دوره‬ ‫در مریوان آگاهگری در مورد زندگی کارگران‬ ‫و زحمتکشان و راه نجات از ستم و تبعیض را‬ ‫بخش مهمی از وظایف خود میدانستند‪ .‬خالصه‬ ‫در همه عرصه های زندگی مرجعی معتمد برای‬ ‫حل مشکالت بودند‪.‬‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫این فعالیت های دلسوزانه باعث شده بود که‬ ‫کارگران و زحمتکشان به آنها اعتماد کنند آنها‬ ‫را از خود و مدافع حقوق خود می دانستند‪.‬‬ ‫چپ ها و کمونیستها در آن دوره در محافلی‬ ‫سازمان پبدا کرده بودند که بعدها اکثریت شان‬ ‫به کومه له پیوستند‪.‬‬ ‫در جریان قیام بهمن ‪ ۵۷‬در شهر مریوان چپ‬ ‫ها و کمونیستها نقش اصلی را در سازمان دادن‬ ‫اعتراضات و مبارزات را به عهده داشتند‪ .‬دارو‬ ‫دسته مفتی زاده که در مکتب قرآن سازماندهی‬ ‫شده بودند علیرغم حمایت جریانات اسالمی‬ ‫در شهر مریوان نتوانستند رقیب کمونیستها‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫بعد از اینکه جمهوری اسالمی بقدرت رسید با‬ ‫توجه به اعتبار و نفوذی که کمونیستها داشتند‬ ‫دست باال را درشهر مریوان پیدا کردند‪.‬‬ ‫برای دفاع از دستاوردهای انقالب شورای شهر‬ ‫ازانسان های خوشنام و کمونیستهای شهرتشکیل‬ ‫شد‪ .‬برای حفاظت از شهر ستاد شهر که نیروهای‬ ‫مسلح مردمی را سازمان داده بود ایجاد گردید‪.‬‬ ‫همه اسلحه ها و تجهیزات بدست آمده از خلع‬ ‫سالح پایگاههای ژاندارمری بدست آمده بود‬ ‫جمع آوری گردید نیروی مسلح مردمی در ‪۵‬‬ ‫گروهان که ‪ ۴‬گروهان آن طبق برنامه از شهر و‬ ‫گروهان پنجم از دارسیران در مقابل تهدیدات‬ ‫ارتجاع محلی سازمان دهی شده بودند‪ .‬درست‬ ‫است که پادگان دست نخورده باقی ماند اما‬ ‫با توجه به مرزی بودن شهر مریوان با عراق‬ ‫پاسگاههای ژاندارمری زیادی وجود داشت که‬ ‫همه اینها توسط کمونیستها خلع سالح شدند‪.‬‬ ‫رژیم اسالمی و ارتجاع در منطقه نمی توانست‬ ‫این را قبول کند که کمونیستها اداره و کنترل‬ ‫شهر را در دست داشته باشد‪ .‬توطئه های‬ ‫زیادی با تکیه به نیروهای مکتب قرآن مفتی‬ ‫زاده که بخش اصلی آن را مالکین و عوامل آنها‬ ‫تشکیل میدادند علیه ما تدارک دیدند که همه‬ ‫آنها را یکی یکی با تکیه بر حمایت مردمی‬ ‫خنثی کردیم اما باز ادامه دادند و ستادی را در‬ ‫ساختمان جدید ساواک بنام ستاد سپاه پاسداران‬ ‫مریوان از عوامل مفتی زاده و مالکین و چند‬ ‫جوان فریب خورده تشکیل دادند پادگان شهر‬ ‫مریوان همه امکانات و تجهیزات نظامی را در‬ ‫اختیارشان قرار داده بود مرتب آنها را تقویت‬ ‫میکرد‪.‬‬ ‫ایجاد ستاد سپاه‪ ،‬نگرانی های بسیاری را برای‬ ‫مردم بوجود آورده بود‪ .‬افرادی شرور و مزدور‬ ‫در آن حضور داشتند‪ .‬خطری جدی برای همه‬ ‫دستاوردهای انقالب و اداره شهر و زحمتکشان‬ ‫شده بود‪ .‬آنها هیچ نوع آزادی و برابری را‬ ‫تحمل نمی کردند‪ .‬مردم شهر از این اوضاع‬ ‫ناراضی و نگران بودند‪ .‬بخصوص زحمتکشان‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫روستاها هم بیم قدرتگیری فئودالها که در این‬ ‫ستاد بودند را داشتند‪.‬‬ ‫ما کمونیستها هم در این مدت بی برنامه و پالن‬ ‫نبودیم با توجه به تحلیلی که از ماهیت رژیم‬ ‫اسالمی داشتیم غیر از تقویت ستاد حفاظتی‬ ‫شهر‪ ،‬نیروی مسلح اتحادیه دهقانان را تشکیل‬ ‫دادیم تا نطفه نیرویی شود که در صورت حمله‬ ‫رژیم به کردستان بتواند مقاومت را سازمان دهد‬ ‫و این کار را هم کرد‪ .‬نقش رهبری این اقدامات‬ ‫انقالبی را رفیق فواد مصطفی سلطانی ایفا می‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫در جریان بحث هایی که در شورای شهر و‬ ‫اتحادیه دهقانان و نهادهای دیگری چون‬ ‫شورای دانش آموران و جمعیت زنان و‪......‬‬ ‫صورت گرفت همه بر این باور بودند که وجود‬ ‫ستاد پاسداران برای شهری که خود نهادهای‬ ‫مردمی آن را اداره می کنند ضرورتی ندارد و‬ ‫باید از آنان خواسته شود آن را بر چینند‪.‬‬ ‫بعد از بحث ها در همه نهادهای مردمی و‬ ‫با مردم در کوچه و محله و خیابان باالخره‬ ‫تصمیم گرفته شد در روز ‪ ۲۳‬تیر ‪ ۵۸‬تظاهراتی‬ ‫در اعتراض به سانسور در دولت بازرگان در‬ ‫جلو ساختمان رادیو مریوان سازمان داده شود‬ ‫و بعد از آن به ایجاد این ستاد سپاه پاسداران‬ ‫اعتراض شود و خواستار تعطیل شدن آن شویم‬ ‫در تظاهرات بیش از ده هزار نفر شرکت کردند‬ ‫در جلو ساختمان رادیو تلویزیون نمایندگان‬ ‫نهادها در سخنرانی های خود به سانسور در‬ ‫رادیو و تلویزیون اعتراض کرده و خواستار‬ ‫رعایت آزادی های بیان و‪ ...‬در رسانه ها و از‬ ‫جمله رادیو و تلویزیون شدند من پیام اتحادیه‬ ‫دهقانان را خواندم و در آن خواستار برچیده‬ ‫شدن این ستاد سپاه شدم‪.‬‬ ‫جمعیت ده هزار نفری در مسیر بازگشت در‬ ‫جلو این ستاد سپاه توقف کرد و در شعارهایی‬ ‫خواستار شدند که وجود این نهاد سرکوبگر‬ ‫ضرورتی ندارد و لطفا به پادگان برگردید ما‬ ‫خودمان اداره امورات خود را در دست داشته‬ ‫و نیازی به حضور شما نیست‪.‬‬ ‫در جریان این شعارها آنها بطرف تظاهرات‬ ‫کنندگان تیراندازی کرده و سه نفر بنام های‬ ‫رئوف کهنه پوشی از کمونیستهای شناخته‬ ‫شده و محمد درسید کارگر مبارز شهرداری‬ ‫و محمود بالکی از اتحادیه دهقانان جانباختند‬ ‫و درگیری شروع شد و دست آخر مقر سپاه‬ ‫مزدوران به تصرف نیروهای مردمی درآمد‪.‬‬ ‫از همان روز بعد این بهانه ای شد برای تدارک‬ ‫دیدن توطئه های بیشماری علیه حاکمیت مردم‬ ‫در شهر مریوان ‪ .‬شورای شهرمذاکرات زیادی‬ ‫با فرمانده پادگان مریوان برای جلوگیری از‬ ‫جنگی زودرس انجام داد رژیم مزدوران مسلح‬

‫صفحه ‪11‬‬ ‫را در پادگان شهر برای حمله جمع کرده بود‪.‬‬ ‫اما تدابیر هوشمندانه کمونیستها و شورای شهر‬ ‫این حمله را به عقب انداخت از جمله سازمان‬ ‫دادن کوچ دسته جمعی مردم شهر مریوان که‬ ‫این خود داستان دیگری است‬ ‫اگر بخواهم جواب سوال شما را جمعبندی کنم‬ ‫باید به این چند نکته اصلی اشاره کرد‪:‬‬ ‫کمونیست ها در میان کارگران وزحمتکشان‬ ‫دارای اعتبار و نفوذ بوده مردم آنها را حافظ‬ ‫منفعت خود می دانستند چون در جریان زندگی‬ ‫مبارزاتی این را ثابت کرده بودند به درجه ای‬ ‫از سازمان در محافلی برخوردار بودند‪ .‬از‬ ‫اوضاع سیاسی و ماهیت ضد انقالبی رژیم‬ ‫تحلیل درست داشته توهمی به آن نداشتند‪.‬‬ ‫برای پیشبرد فعالیت های خود برنامه داشته و‬ ‫برای آن کار می کردند‪.‬‬ ‫نشریه اکتبر‪ :‬بدنبال قیام بهمن ‪٥٧‬پادگانهای‬ ‫اغلب شهرها از جمله پادگان شهر مریوان دست‬ ‫نخورده باقی ماندند‪ .‬همزمان سپاه پاسداران‬ ‫باکمک طرفداران خمینی شعبه ای دایر کردند‬ ‫‪ .‬کمونیستها ومردم زحمتکش شهر مریوان این‬ ‫ستاد پاسداران را برچیدند‪ .‬چرا مردم وجود این‬ ‫پایگاه را تحمل نکردند؟ توان بسیج توده ای‬ ‫که شما کمونیستها در آن دوره داشتید از چه‬ ‫چیزی ناشی می شد؟ از ناسیونالیست یا سنی‬ ‫بودن مردم ناشی می شد ؟ یا یک نوع هوشیاری‬ ‫و بیداری دربرابررژیم ارتجاعی خمینی وجنبش‬ ‫اسالم سیاسی بود؟‬ ‫همایون گدازگر‪ :‬درست است پادگان مریوان‬ ‫در آنزمان ضربه آنچنانی نخورد ‪ ،‬اما بقیه مراکز‬ ‫نظامی رژیم تارومار و خلع سالح شدند ‪ .‬در‬ ‫همان روزهای اول که شورای شهر و ستاد‬ ‫حفاظتی آن تازه تشکیل شده بود ‪ ،‬هرروز‬ ‫تعدادی از پایگاه ها و پاسگاه های ژاندارمری‬ ‫در حومه ومناطق مرزی توسط انقالبیون خلع‬ ‫سالح شده و سالح و مهمات آنها تحویل ستاد‬ ‫حفاظتی شهر داده می شد ‪ .‬البته خلع سالح‬ ‫این پاسگاه ها بعد از تـصرف و خلع سالح‬ ‫شهربانی مریوان شروع شد ‪ .‬شهربانی مریوان‬ ‫در غروب یکی از روزهای اول انقالب ابتدا‬ ‫برای آزادی زندانیان داخل شهربانی و سپس‬ ‫به قصد تصرف مورد حمله مردم انقالبی قرار‬ ‫گرفت ودر مدت کمتر از یک ساعت بطور‬ ‫کامل خلع سالح شد و سالح ومهمات آن در‬ ‫مسجد جامع شهر جمع آوری شده و تحویل‬ ‫شورای شهر داده شد ‪ .‬از آنجا که کمونیستها‬ ‫رهبری وهدایت این خلع سالحها را در دست‬ ‫داشتند ‪ ،‬مرتجعین و همکاران آینده جمهوری‬ ‫اسالمی نتوانستند به این سالحها دسترسی پیدا‬ ‫کنند‪.‬در جریان خلع سالح شهربانی همچنینن‬


‫اکتبر ‪119‬‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬

‫چند تن از پاسبانهای شرور رژیم سابق که در‬ ‫اذیت و آزار کمونیستها و مردم مشهور بودند‬ ‫توسط ستاد حفاظت دستگیر و زندانی و بعد‬ ‫از مدتی آزاد شدند‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی پادگان و فرماندهان ارتش‬ ‫بشدت در ترس رعب بسر میبردند‪ .‬مرتب‬ ‫نمایندگانی به شهر می فرستادند و پیام میدادند‬ ‫که ارتش با مردم است و از مردم پشتیبانی‬ ‫میکنند‪ .‬خودشان شایعه پخش می کردند که‬ ‫پادگان خالی شده است و اسلحه و مهمات‬ ‫آن را به پادگان سنندج منتقل کرده اند ‪ .‬همه‬ ‫اینها برای جلو گیری از تعرض مردم به پادگان‬ ‫بود‪ .‬اما اینها دلیل عدم حمله مردم به پادگان‬ ‫نبود‪ .‬کمونیستها ومردم انقالبی پخته تر از آن‬ ‫بودند که با این ترفندها گول بخورند‪ .‬دلیل‬ ‫اصلی ضعف سازمان نظامی ‪ ،‬کم تجربگی‪،‬‬ ‫کمبود امکانات نظامی ‪ ،‬کمبود نیرو و عدم‬ ‫یک استراتژی وفرماندهی نظامی سراسری در‬ ‫کردستان بود‪ .‬در شرایط عدم چنین سازمان و‬ ‫فرماندهی ای سراسری‪ ،‬هر شهری از جمله‬ ‫ما در مریوان می باید با اتکاء به نیروی شهر‬ ‫خود به فکر تسخیر پادگان شهر می بودیم‪.‬‬ ‫آمادگی و امکانات ما به تنهایی برای این کار‬ ‫کافی نبود‪ .‬شاید سرعت تحوالت و درگیر بودن‬ ‫کمونیستها درپراکتیک روزانه یک انقالب حی‬ ‫وحاضر فرصتی برای این سازماندهی مهم باقی‬ ‫نگذاشته بود‪ .‬همه ما بخاطر داریم در مواردی‬ ‫که از نیروی انقالبیون مسلح در عملیات های‬ ‫سراسری وبه شیوه متمرکز استفاده می شد به‬ ‫پادگانها ضربات کاری وخرد کننده ای زده می‬ ‫شد‪ .‬برای نمونه پادگان های بانه و سنندج ‪.‬‬ ‫اما چرا مردم مریوان مقر سپاه پاسداران را‬ ‫بقول شما تحمل نکردند و روز ‪ ٢٣‬تیر‪ ٥٨‬آن را‬ ‫خلع سالح کردند؟ من فکر می کنم خلع سالح‬ ‫این مقر که توسط مرتجعین محلی‪ ،‬مالکین‬ ‫ظالم و ضد مردم و طرفداران مفتی زاده بر‬ ‫پا شده بود ‪ ،‬تنها یک نمونه دیگر از رویارویی‬ ‫بود که از مدتها قبل واز زمان رژیم قبلی بین‬ ‫مردم آزادیخواه و زحمتکش از یک طرف و‬ ‫مرتجعین ومالکین واپسگرا و از قدرت افتاده‬ ‫در جریان بوده است ‪.‬‬ ‫برای ریشه یابی این رویارویی باید روندهای‬ ‫اجتماعی ا ی را که در متن آن مبارزه سیاسی‬ ‫ـ طبقاتی در منطقه مریوان رشد و ارتقا پیدا‬

‫کرد بررسی و تحلیل کرد‪ .‬ازنظر من این روند‬ ‫اجتماعی در منطقه مریوان از بعد از اصالحات‬ ‫ارضی و بخصوص از اوایل دهه پنجاه ‪ ،‬قابل‬ ‫مشاهده و بررسی است که در این مصاحبه‬ ‫کوتاه نمی توان به آن پرداخت‪.‬‬ ‫م��ردم انقالبی در شکل گیری مقر جدید‬ ‫پاسداران قدرت گیری دشمنان قدیم خود را‬ ‫می دیدند‪ .‬صف رویارویی انقالبیون و صف‬ ‫ارتجاع روشن و آشنا بود‪ .‬از آن زمان آشنا بود‬ ‫که هم نسلهای من در دبیرستان مریوان از دست‬ ‫فرزندان خبر چین و ساواکی این مرتجعین در‬ ‫امان نبوده ومدام تحت کنترل و اذیت وآذار‬ ‫ساواک رژیم شاهنشاهی بودیم ‪ .‬بازهم از آن‬ ‫زمان آشنا بود که در جریان مبارزات چندین‬ ‫ساله دهقانان و مردم زحمتکش کمونیستها و‬ ‫انقالبیون درمقابله با مالکین غاصب فعاالنه‬ ‫کوشیدند‪ .‬وباالخره صف متفاوت ما در جریان‬ ‫انقالب و مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی متفاوت‬ ‫ومتضاد بود ‪.‬اینها را مردم انقالبی مریوان می‬ ‫دانستند‪ .‬چیزی که تازه بود آمدن یک ارتجاع‬ ‫مذهبی به رهبری خمینی بود که به ارتجاع‬ ‫محلی در مریوان هم قوت قلب داده وجانی‬ ‫تازه در کالبد پوسیده اشان دمیده بود ‪ .‬تا اینجا‬ ‫برای کمونیستها و مردم انقالبی معلوم بود که‬ ‫چرا باید النه جدیدارتجاع را برچینند‪.‬‬ ‫این تنها دلیل تنفر مردم مریوان از مقر دایر شده‬ ‫مزدوران نبود ‪ .‬بلکه مردم از شکل گیری یک‬ ‫حکومت مذهبی نگران بودند‪ .‬هنوز خمینی در‬ ‫پاریس بود که کمونیستها و آزادی خواهان در‬ ‫مورد ارتجاع مذهبی و دشمنی اش با آزادی‬ ‫وآزادیخواهی هشدار می دادند‪ .‬و متعاقبا در‬ ‫مورد حمله به کردستان ‌هیچ شکی نداشتند‪.‬‬ ‫بحث این بود که باید برای مقاومت آماده بود‬ ‫و از همین حاال باید خود را سازمان داد‪ .‬در‬ ‫مورد افشای رژیم آینده و خمینی و طرفدارانش‬ ‫در شهر مریوان جلساتی برای مردم برگزار‬ ‫شد ‪ .‬ازاین رو مردم در شهر مریوان به این‬ ‫واقعییت آگاه بودند ‪ ،‬که در صورت بقدرت‬ ‫رسیدن خمینی و جریان مذهبی ‪ ،‬آنها با کمک‬ ‫مرتجعین محلی به صف آنقالبی و آزادیخواهی‬ ‫در کردستان حمله خواهند کرد‪ .‬در این رابطه‬ ‫بود که بدرستی مقر مرتجعین را اولین جا پای‬ ‫دولت مذهبی خمینی می شناختند و میبایست‬ ‫هرچه زودتر به مصاف آن رفته وآن را برچینند‪.‬‬

‫صفحه ‪12‬‬ ‫دراین مبارزه و آمادگی برای مقابله با ارتجاع‬ ‫اسالمی در راه‪ ،‬نه تنها مذهب و سنی گریی‬ ‫نقشی نداشت بلکه‪ ،‬ناسیونالیسم کرد هم منفعل‬ ‫و نظاره گر بود‪.‬‬ ‫در منطقه مریوان و در این دوره ‪ ،‬هژمونی‬ ‫کمونیستها بر این مبارزات تثبیت شده بود ‪.‬‬ ‫ناسیونالیستها و حزب دمکرات دشمنی و‬ ‫تضاد آنچنانی با مرتجعین محلی و یا با ارتجاع‬ ‫مذهبی خمینی نداشتند‪.‬‬ ‫خالصه‪ ،‬مبارزات سال ‪ ٥٧‬در شهر مریوان تحت‬ ‫رهبری کمونیستها و رهبران خوشنام آن جامعه‬ ‫‪ ،‬چنان اگاهی و روشنبینی ای در صف مردم‬ ‫مبارز بوجود آورده بود که بدون هیچ توهمی‬ ‫آماده مقابله با ارتجاع محلی و سراسری بودند‬ ‫‪ .‬خلع سالح مقر پاسداران در ‪٢٣‬تیر سال ‪٥٧‬را‬ ‫باید در راستای این روند مبارزاتی دید‪.‬‬ ‫و اما در پایان چند کلمه در مورد این سئوال‬ ‫شما بگویم که توان بسیج توده ای کمونیستها‬ ‫درآن دوره از چه چیز ناشی می شد؟ من گفتم‬ ‫مبارزات سیاسی ـ طبقاتی درمریوان سابقه‬ ‫ای دارد که باید درجایی دیگر مفصل به آن‬ ‫پرداخت ‪ .‬من فکر می کنم نقش کمونیستها را‬ ‫هم باید در دل این مبارزه طبقاتی بررسی کرد‪.‬‬ ‫نقش کمونیستها در دخالت و رهبری مبارزات‬ ‫کارگران و زحمتکشان در شهر مریوان ‪ ،‬تنها به‬ ‫دوران قیام محدود نمی شود‪.‬‬ ‫از سالهای قبل از قیام سال‪ ٥٧‬صف طویلی از‬ ‫کمونیستها با مبارزات کارگران و زحمتکشان‬ ‫شهر و روستاهای مریوان آمیخته و عجین شده‬ ‫اند‪ .‬دهها رهبر کمونیست و صدها کمونیست‬ ‫فعال و دخالت گر را می‌شود نام برد که بعنوان‬ ‫چهره های مورد اعتماد و دوست داشتنی مردم‬ ‫با یک تاریخ مبارزاتی فراموش ناشدنی تداعی‬ ‫می شوند‪ .‬تعداد نسبتا زیادی از این عزیزان‬ ‫متاسفانه امروز در بین ما نیستند اما خاطراتشان‬ ‫در مبارزات رهایبخش کارگران و مردم‬ ‫زحمتکش زنده خواهد ماند ‪.‬‬ ‫( این مصاحبه در نشریه اکتبر شماره ‪ ،70‬در‬ ‫تاریخ ‪ 20‬تیرماه ‪ 1390‬منتشر شده است)‬

‫زنده باد سوسیالیسم !‬


‫اکتبر ‪119‬‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬

‫حوزه هاى حزبى و آکسيون هاى کارگرى‬ ‫درباره اهميت آژيتاتور وآژيتاسيون علنى‬

‫بخش دوم قسمت (‪ )1‬و (‪)2‬‬ ‫منصور حکمت‬

‫‪ )١‬اهميت «سبک کارى» مبحث آژيتاتور‪:‬‬ ‫بحث اهميت آژيتاتور کمونيست را بايد قبل‬ ‫از هر چيز در يک سطح پايه اى و به اصطالح‬ ‫«سبک کارى» مد نظر قرار داد‪ .‬در اين سطح‪،‬‬ ‫هنوز بحث بر سر اين نيست که براى مثال‬ ‫تعداد رهبران عملى و کارگران صاحب نفوذ در‬ ‫صفوف ما کم است و بايد افزايش يابد‪ .‬بحث‬ ‫بر سر اين است که اصوال حزب ما‪ ،‬فعالين‬ ‫حزب در شهرها و حوزه هاى ما بايد داراى‬ ‫چنان سنت ها و عادات و روشهاى فعاليتى‬ ‫باشند که جذب اينگونه کارگران را امکان پذير‬ ‫ميکند‪ .‬به همين معنى است که قبال از ضرورت‬ ‫«هضم» پديده اى بنام آژيتاتور پرولتر در سيستم‬ ‫عملى فعاليت حزبى صحبت کرديم‪ .‬روشهاى‬ ‫ما بايد چنان باشد که آژيتاتور و رهبر عملى‬ ‫کارگران بتواند در اين سيستم جا بيفتد‪ .‬کار با‬ ‫حزب نه تنها با خصوصيات و نيازهاى فعاليت‬ ‫آژيتاتور در تناقض نباشد‪ ،‬بلکه برعکس‪ ،‬محيط‬ ‫کامال مناسبى براى شکفتن اين خصوصيات و‬ ‫تقويت آنها ايجاد کند‪ .‬سبک کار پوپوليستى‪ ،‬که‬ ‫منطبق با نحوه زيست واشکال اعتراضى خرده‬ ‫بورژواهاى از لحاظ توليدى منفرد است‪ ،‬طبيعتا‬ ‫جائى براى يک آژيتاتور پرولتر و رهبر توده اى‬ ‫کارگرى باقى نميگذارد‪.‬‬ ‫وقتى مبارزه سياسى به نوسانى ميان اعمال‬ ‫فشار مسالمت آميز بر ب��ورژوازى و عصيان‬ ‫کور تروريستى بدل شود‪ ،‬وقتى ابراز وجود‬ ‫سياسى به ابراز وجود خيابانى منحصر شود‪،‬‬ ‫وقتى کار مخفى تا حد عمليات توطئه گرانه‬ ‫دستجات بريده از جامعه مسخ شود و دخالت‬ ‫در عرصه علنى مبارزه را کمابيش مطلقا منتفى‬ ‫کند‪ ،‬طبعا يک کارگر صاحب نفوذ و يک‬ ‫رهبر کارگرى که نقش خود را تنها مى تواند‬ ‫در جلوى صف کارگران بازى کند‪ ،‬جايى در‬ ‫سازمان نمى يابد‪ .‬بيهوده نيست که عظيم ترين‬ ‫سازمانهاى پوپوليستى در اوج رونق شان نه تنها‬ ‫فاقد قدرت و نفوذ جدى مبارزاتى در صنايع‬ ‫بزرگ نظير صنعت نفت بودند‪ ،‬بلکه حتى از‬ ‫سازماندهى و رهبرى يک اعتصاب در يک‬ ‫کارگاه ‪ ٥٠‬نفره نيز ناتوان بودند و تا آنجا که به‬ ‫اعتراضات و مبارزات به معنى اخص کارگرى‬ ‫مربوط ميشود‪ ،‬حداکثر به دنباله رو و خبرنگاران‬ ‫آن بدل ميشدند‪.‬‬

‫سبک کار حزب سياسى طبقه کارگر‪ ،‬بايد با‬ ‫زيست اقتصادى و اشکال مشخص مبارزه و‬ ‫اعتراض کارگرى سازگار باشد‪ .‬کارگر در‬ ‫متشکل شدن قدرت مييابد‪ .‬اعتراض انفرادى‬ ‫کارگران بى ثمر و تنها مبارزه متشکل آنها‬ ‫ثمربخش اس��ت‪ .‬ک��ارگ��ران از اه��رم فشار‬ ‫نيرومندى در عرصه توليد برخوردارند‪ .‬از اينرو‬ ‫کارخانه و محل توليد يکى از اساسى ترين‬ ‫عرصه هاى مبارزه کارگرى را تشکيل ميدهد‬ ‫و اعتصاب به شکل پايه اى اعتراض کارگران‬ ‫در اقصى نقاط جهان تبديل ميشود‪ .‬کارگر‬ ‫برخالف خرده بورژوا يک طبقه اجتماعى و‬ ‫مرتبط با توليد بزرگ است‪ .‬اعتراض و مبارزه‬ ‫اين طبقه ناگزير اشکال توده اى‪ ،‬علنى و رو در‬ ‫رو به خود ميگيرد‪.‬‬ ‫کارگران را نمى توان در خانه هاى امن و‬ ‫جوخه هاى رزمى و تيم هاى «چسب قطره‬ ‫اى» سازمان داد و انتظار داشت که همچون‬ ‫کارگران مبارزه کنند‪ .‬و باالخره کارگران بمثابه‬ ‫يک طبقه سراسرى‪ ،‬در عين حال در زير‬ ‫مجموعه هاى فابريکى و محلى خاصى جاى‬ ‫گرفته اند که در هر يک توده وسيع کارگران‬ ‫رهبرى حضورى و محلى خود را نياز دارد‪.‬‬ ‫مبارزه سراسرى کارگرى ارتباط ناگسستنى با‬ ‫سازماندهى و حرکت بخشهاى مختلف اين‬ ‫طبقه دارد‪ .‬کارگران را نمى توان چون بورژواها‬ ‫و خرده بورژواها‪ ،‬با علم کردن يک مرجع تقليد‬ ‫و يک دولت در تبعيد و نظير آن از راه دور به‬ ‫خط کرد‪ .‬سازماندهى و رهبرى محلى براى هر‬ ‫عملکرد طبقاتى کارگران‪ ،‬از اعتصاب و قيام تا‬ ‫کنترل کارگرى و اعمال برنامه ريزى اقتصادى‬ ‫در فرداى کسب قدرت‪ ،‬يک امر حياتى و غير‬ ‫قابل چشم پوشى است‪.‬‬ ‫سبک کار کمونيستى‪ ،‬سبک کارى سازگار با‬ ‫اين خصوصيات عينى زيست و مبارزه طبقه‬ ‫کارگر است‪ .‬تمام جوهر نقد ما به سبک کار‬ ‫پوپوليستى را ميتوان در اين خالصه کرد که ما‬ ‫دريافتيم بايد آگاهانه و از طريق نقد سنت هاى‬ ‫بورژوايى حاکم بر جنبش چپ‪ ،‬راه خود را در‬ ‫جهت سازگار کردن شيوه هاى فعاليت حزبى با‬ ‫عينيات حيات توليدى و مبارزاتى طبقه کارگر‬

‫صفحه ‪13‬‬ ‫باز کنيم‪ .‬پوپوليست ها مجازند که به هر شکل‬ ‫که ميخواهند قشر جتماعى اى را که پايگاه و‬ ‫موکل آنهاست بسيج و هدايت کنند‪.‬‬ ‫ما موظفيم طبقه خود‪ ،‬طبقه کارگر‪ ،‬را در آن‬ ‫اشکال و با تکيه بر آن مکانيسم هايى سازمان‬ ‫بدهيم که به قدرت واقعى طبقه کارگر به‬ ‫بهترين وجه امکان مادى شدن ميدهد‪ .‬مبارزه‬ ‫طبقه کارگر‪ ،‬از اعتصاب تا قيام تا اداره جامعه‪،‬‬ ‫نيازمند رهبران عملى محلى و آژيتاتورهاست‪.‬‬ ‫پس حزب کمونيست بايد خود تشکلى از‬ ‫آژيتاتورهاى پرولتر نيز باشد‪ .‬تجسم رابطه‬ ‫حزب و طبقه بصورت رابطه دو قطبى «سازمان‬ ‫مخفى توده کارگران» يک تصور مکانيکى‬ ‫است‪ .‬اين بيان ديگرى از فرمولبندى چريکى‬ ‫«موتور کوچک _موتور بزرگ» است‪.‬‬ ‫در جهان واقعى آژيتاتورها و رهبران محلى و‬ ‫توده اى با نفوذ آن حلقه اى هستند که حزب‬ ‫مخفى پيشروان طبقه را با توده وسيع کارگرانى‬ ‫که عمدتا علنا آموزش مى بينند‪ ،‬علنا اعتراض‬ ‫ميکنند و علنا متشکل ميشوند متصل نگاه‬ ‫ميدارد و مربوط ميکند‪ .‬مساله اى که ما با آن‬ ‫روبروييم اينست‪ :‬در حزب ما و در سبک کار‬ ‫ما چه جايگاهى به اين عنصر حياتى مبارزه‬ ‫پرولترى اختصاص داده شده است؟ آيا سنت‬ ‫هاى فعاليت تشکيالتى ما بطور طبيعى ظرف‬ ‫مناسبى را براى ايفاى نقش اين قشر تعيين‬ ‫کننده در طبقه کارگر بوجود مى آورد؟ آيا‬ ‫حزب ما ميتواند دو گانگى و جدانى سنتى‬ ‫ميان حزب سياسى از يکسو و رهبران عملى‬ ‫و علنى از سوى ديگر را از ميان بردارد و خود‬ ‫حزب سياسى را به حزب دربرگيرنده رهبران‬ ‫کمونيست صاحب نفوذ محلى بدل کند؟‬ ‫به اين ترتيب بحث حاضر گام ديگرى در‬ ‫جهت تدقيق روشهاى عملى فعالين محلى و‬ ‫حوزه هاى حزبى است‪ .‬مستقل از هر اولويت‬ ‫يا کمبود مقطعى‪ ،‬توجه ما به رهبران عملى‬ ‫جنبش کارگرى‪ ،‬قابليت ما در پرورش رهبران‬ ‫کمونيست براى جنبشهاى اعتراضى کارگران و‬ ‫بخشهاى مختلف طبقه کارگر و تالش ما در‬ ‫تبديل کردن حزب کمونيست به حزب متشکل‬ ‫کننده اين رهبران‪ ،‬يک امر و وظيفه دائمى و‬ ‫هميشگى ماست‪ ،‬اعم از اينکه آکسيونى در کار‬ ‫باشد يا نه‪ .‬بخش مهمى از تبليغ و ترويج و‬ ‫سازماندهى روتين حزبى تنها به مدد فعاليت‬ ‫آژيتاتورها امکانپذير است‪ .‬ما بايد به سمتى‬ ‫برويم که حزب ما بطور طبيعى همواره بخش‬ ‫قابل مالحظه اى از رهبران عملى جنبش‬ ‫کارگرى را در صفوف خود داشته باشد‪ .‬قابليت‬


‫اکتبر ‪119‬‬ ‫سازماندهى اين بخش از طبقه کارگر‪ ،‬يکى از‬ ‫شاخص هاى مهم در تشخيص اين است که آيا‬ ‫واقعا حزبى به يک جريان در درون طبقه کارگر‬ ‫تبديل شده است‪ ،‬يا خير‪.‬‬ ‫‪ )٢‬سلول پايه حزبى و «فعاليت پايه» حزب‬ ‫حوزه سلول پايه حزب است‪ ،‬سلولى از حزب‬ ‫که در کارخانه يا محله تشکيل شده است‪ .‬از‬ ‫اين نقطه نظر حوزه وظايف روتين و تعريف‬ ‫شده اى را برعهده دارد‪ .‬اما «فعاليت پايه» حزب‬ ‫در کارخانه و محله از حد فعاليت روتين يک‬ ‫سلول فراتر ميرود‪« .‬فعاليت پايه» حزب‪ ،‬يعنى‬ ‫تبليغ‪ ،‬ترويج‪ ،‬سازماندهى و رهبرى مبارزات‬ ‫در يک کارخانه يا بخش (شامل مجموعه اى‬ ‫از کارخانه ها و محالت کارگرى) چيزى بيش‬ ‫از تبليغ و ترويج و سازماندهى اى است که‬ ‫توسط يک يا چند سلول پايه انجام ميشود‪ .‬آن‬ ‫واحد تشکيالتى که بنا به تعريف وظيفه پيش‬ ‫بردن چنين سطحى از فعاليت را دارد ديگر‬ ‫حوزه نيست‪ ،‬بلکه يک کميته تشکيالتى (کميته‬ ‫کارخانه‪ ،‬بخش‪ ،‬ناحيه و غيره) است‪ .‬وظايف‬ ‫تبليغى‪ ،‬ترويجى و سازماندهى يک حوزه‬ ‫حدود و ثغور معينى دارد‪ .‬ميتوان سازماندهى‬ ‫محافل ترويجى‪ ،‬شبکه هاى توزيع نشريه و‬ ‫جمع آورى کمک هاى مالى و نظاير آن را از‬ ‫يک حوزه طلب کرد‪ ،‬اما سازماندهى اعتصاب‬ ‫و تظاهرات را نميتوان به همين سادگى از يک‬ ‫حوزه انتظار داشت‪ .‬اينها ديگر نمى توانند‬ ‫جزء وظايف حتمى و الزم االجراى يک حوزه‬ ‫باشند‪ .‬اينها ديگر وظيفه کميته هاى تشکيالتى‬ ‫است‪ .‬بعبارت ديگر بايد ميان وظايف حوزه‪،‬‬ ‫بعنوان يک سلول پايه با «فعاليت پايه» حزبى‬ ‫يعنى آن کميت و کيفيتى از فعاليت که از‬ ‫حضور همه جانبه حزب در يک کارخانه يا‬ ‫ناحيه انتظار ميرود تفاوت گذاشت‪ .‬در مورد‬ ‫اول ما از عملکردهاى يک واحد و سلول پايه‬ ‫تشکيالتى سخن ميگوييم‪ .‬در مورد دوم بحث‬ ‫بر سر مجموعه آن فعاليتهايى است که حزب‬ ‫بايد در تحليل نهايى در هر واحد فابريکى و‬ ‫محلى قادر به پيشبرد آن باشد‪.‬‬ ‫اما اين نکات چه ربطى به مسنله آژيتاتور و‬ ‫آژيتاسيون دارد؟ رابطه مسئله در اينست که تا‬ ‫آنجا که حوزه ها به معنى اخص کلمه را مد نظر‬ ‫داريم‪ ،‬نمى توان بعنوان وظيفه قطعى آنها (يعنى‬ ‫وظيفه اى که بدون انجام آن حوزه هاى کاملى‬ ‫نيستند) سازماندهى و هدايت آژيتاتورها را‬ ‫قرار داد‪ .‬هر حوزه سازمانى موظف نيست حتما‬ ‫يک يا چند رهبر علنى کارگرى را سازمان داده‬ ‫باشد و تغذيه کند‪ .‬سازماندهى آژيتاتورهاى‬ ‫کمونيست توده اى و علنى به معناى فراتر رفتن‬

‫‪ 7‬مردادماه ‪1392‬‬ ‫از محدوده وظايف تعريف شده يک حوزه‬ ‫است‪.‬‬ ‫بنابراين اوال همواره حوزه هاى متعددى ميتوانند‬ ‫وجود داشته باشند که فاقد آژيتاتورهاى توده‬ ‫اى اند‪ ،‬و ثانيا آن حوزه هايى که از اين امکان‬ ‫و توانايى برخوردارند که رهبران عملى جنبش‬ ‫کارگرى را در رابطه با خود و تحت پرچم‬ ‫حزب کمونيست متشکل کنند‪ ،‬ديگر کمابيش‬ ‫دارند خود را از محدوده يک حوزه فراتر‬ ‫ميبرند‪ .‬اينجا ديگر يک گام جدى براى شکل‬ ‫گيرى ارگانهاى باالتر حزبى (نظير کميته هاى‬ ‫کارخانه) دارد برداشته ميشود‪.‬‬ ‫ما‪ ،‬بعنوان يک اصل و به عنوان يک اولويت‪،‬‬ ‫مصرانه خواهان تشکيل و تکثير حوزه هاى‬ ‫پايه وانجام منظم وظايف تعريف شده حوزه‬ ‫ها توسط آنها هستيم‪ .‬اين آن طپش دانمى و‬ ‫آن عنصر هميشگى رشد است که هر فعاليت‬ ‫پيچيده تر و متکامل تر حزبى‪ ،‬در هر مرحله‬ ‫از حيات حزب‪ ،‬بايد بر آن متکى و استوار‬ ‫شود‪ .‬اين کار تعطيل بردار نيست و هرگز از‬ ‫اولويت نخواهد افتاد‪ .‬اما بر مبناى اين رشد‬ ‫دائمى در پايه‪ ،‬حزب ما امکان مييابد به عرصه‬ ‫هاى «جديدى» پاى بگذارد‪ ،‬وظايف پيجيده تر‬ ‫و ترکيبى ترى را در دستور بگذارد و باالخره‬ ‫اندامهاى تشکيالتى مرکب و باالترى را در‬ ‫هرم تشکيالتى حزب بوجود آورد‪ .‬جذب و‬ ‫سازماندهى آژيتاتورها و پيشبرد امر آژيتاسيون‬ ‫توده اى و رهبرى عملى آکسيونها يکى از اين‬ ‫عرصه هاست‪.‬‬

‫صفحه ‪14‬‬ ‫در اين دوره از کار حزب کمونيست‪ ،‬پا گذاشتن‬ ‫به اين عرصه ها و شکل دادن به ارگانها‬ ‫واندامهاى عاليتر حزبى يعنى کل تشکيالت‬ ‫حزبى کارخانه با وظايف متنوع آن‪ ،‬قبل از آنکه‬ ‫نتيجه يک تصميم «از باال» و اساسنامه اى باشد‪،‬‬ ‫نتيجه يک تکامل و رشد از پايين است‪ .‬هدف‬ ‫از بحث حاضر آنست که اين دورنماى رشد‪،‬‬ ‫در يکى از ابعاد مهم آن‪ ،‬ترسيم شود‪.‬‬ ‫اما اينکه توجه حوزه ها على العموم را به‬ ‫مسنله آژيتاتور و آژيتاسيون توده اى جلب‬ ‫ميکنيم و در اين بحث همه حوزه ها را خطاب‬ ‫قرار ميدهيم‪ ،‬از اينروست که اوال‪ ،‬کل حوزه‬ ‫ها و فعالين حزب را به سمت کار سياسى (و‬ ‫در مراحل بعد‪ ،‬تشکيالتى) با رهبران عملى‬ ‫جنبش کارگرى جهت بدهيم‪ .‬اهميت اين قشر‬ ‫از طبقه بايد براى همه ما معلوم باشد‪ ،‬و ثانيا‪،‬‬ ‫گامهاى بعدى آن حوزه هايى را که هم اکنون‬ ‫از امکانات اوليه و توانانى الزم براى پا گذاشتن‬ ‫به اين عرصه فعاليت برخوردارند‪ ،‬مشخص‬ ‫کنيم‪ .‬براى بسيارى از حوزه ها‪ ،‬بحث ما در‬ ‫حد يک آموزش سبک کار و تاکيدى بر يک‬ ‫جهت گيرى عمومى‪ ،‬اما مهم‪ ،‬باقى ميماند‪.‬‬ ‫براى برخى ديگر‪ ،‬مضامين اين بحث ميتواند‬ ‫رهنمودى براى عمل مشخص در دوره حاضر‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬

‫سردبیر نشریه‪ :‬آزاد زمانی‬ ‫‪sasansaeed@gmail.com‬‬ ‫دبیر کمیته کردستان‪ :‬عبداهلل دارابی‬ ‫‪darabi.abe@gmail.com‬‬ ‫روابط عمومی‪ :‬ابوبکر شریف‌زاده‬ ‫‪rawabet.omumi.k@gmail.com‬‬ ‫مسئول سایت اکتبر‪ :‬اسماعیل ویسی‬ ‫‪Esmail.waisi@gmail.com‬‬ ‫سایت اکتبر‬ ‫( سایت کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ـ حکمتیست)‬ ‫‪www.october-online.com‬‬ ‫اکتبر هر دو هفته یکبار و دوشنبه‌ها منتشر می‌شود!‬ ‫با اکتبر همکاری کنید! نشریه اکتبر را به دست دوستان و آشنایان‬ ‫خود برسانید ‪ ،‬درتکثیر و توزیع نشریه بکوشید‪ ،‬برای نشریه اکتبر‬ ‫اخبار و مطالب خود را ارسال نمایید ‪.‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.