خامنهاي و لغو مرجعيت شيعه در ايران ص 18
ايران 4
جهان 8
بختيار: سياستمداری که در تاريخ بزرگ شد ص 50 گوناگون 12
«پرديس» را ماهانه و بطور رايگان از طريق ايميل دريافت کنيد. Send an email to:
pardismag@gmail.com
جدول 44
سينما 22
درشهر 45
حلقه ياران احمدينژاد در حال حاضر چه ميکنند؟ ص 27 تکنولوژي 34
عواقب خطرناک رژيمهاي الغري ناسالم براي سالمتي
شعر 39
ص 30
ورزش 46
فال 49
بازداشت خبرنگار «واشنگتن پست» و سه خبرنگار ديگر در ايران
يکي از مقامهاي قضايي ايران بازداشت خبرنگار روزنامه «واشنگتن پست» در تهران را تأييد کرده است. بنا بر گزارشها جيسون رضائيان، خبرنگار «واشنگتن پست» که تابعيت امريکايي دارد ،همراه با دو خبرنگار امريکايي ديگر و نيز همسر ايرانياش، اکنون در تهران در بازداشت به سر
ميبرد. پست» «واشنگتن نوشت از دليل بازداشت اين خبرنگاران و نهادي که آنها را بازداشت کرده اطالعي ندارد ،اما «عميقًا نگران سالمتي و سرنوشت آنهاست». غالمحسين اسماعيلي دادگستري مديرکل استان تهران در نخستين اظهارنظر رسمي گفت آقاي رضائيان براي پاسخ به چند پرسش بازداشت شده و اطالعات بيشتر در اين باره بزودي منتشر ميشود. اسماعيلي آقاي همچنين به خبرگزاري ايرنا گفت« ،نيروهاي امنيتي ايران نسبت به هر حرکت دشمن هوشيارند»؛ وي به اتهام احتمالي جيسون رضائيان و دو خبرنگار ديگر ،که نامي از آنها ذکر نشده ،اشارهاي نکرد. دنباله در صفحة 14
پرداخت 550ميليون دالر به ايران به عنوان آخرين قسط توافقنامه ژنو
خبرگزاري دولتي ايرنا خبر داد که مبلغ 550ميليون دالر براي پرداخت آخرين قسط از هشت قسط مربوط به ششماهه اول توافقنامه ژنو ،به حساب بانک مرکزي ايران واريز ميشود. دنباله در صفحة 26
قرارداد «بوئينگ» با «ايران اير» براي تامين قطعات هواپيما براي اولين بار در 35سال گذشته، کمپاني امريکايي «بوئينگ» ،يکي از سازندگان اصلي هواپيماهاي مسافربري ،از عقد قرارداد با هواپيمايي جمهوري اسالمي «براي تامين قطعات هواپيما» خبر داد. به گزارش خبرگزاري فرانسه به نقل از اسناد و مدارک عمومي اين کمپاني ،شرکت
امريکايي بر اساس اين قرارداد تازه ،قطعات و خدمات مربوط به «ايمني پرواز» را در اختيار ايران اير خواهد گذاشت. اين نخستين بار از سال 1979با آغاز تحريمهاي اياالت متحده عليه جمهوري اسالمي است که «بوئينگ» با ايران وارد معامله ميشود. دنباله در صفحه 7
ظريف :دور بعدي مذاکرات اتمي اوايل سپتامبر انجام ميشود محمد جواد ظريف ،وزير خارجه ايران، در مصاحبهاي تلويزيوني تاکيد کرده است ايران و طرفهاي مذاکره بر سر برنامه اتمي تهران ،بر سر اصل موضوع ،يعني غنيسازي« ،اختالف ندارند» و دور بعدي مذاکرات اوايل سپتامبر انجام ميشود. تازهترين اظهارات وزير خارجه ايران پس از آن مطرح ميشود که طرفهاي مذاکره اعالم کردند به گفتوگوها براي رسيدن به توافقي جامع ،چهار ماه ديگر ادامه ميدهند. وزير خارجه ايران گفته است «دور بعدي مذاکرات اوايل سپتامبر است و اينکه در چه جايي برگزار خواهد شد بعدا مشخص ميشود». به گفته وزير خارجه ايران که در گفتوگويي با شبکه خبر تلويزيون دولتي ايران شرکت کرده بود« ،سقف زماني ما 24نوامبر است ،اما براي نتيجه گرفتن بايد زمان کوتاهي را طي کنيم .در وين شش
(ششمين دور گفتوگوها) ،ما متن را نگارش کرديم و فقط بايد توافقاتمان را آماده کرده و نهايي کنيم اما همين کار نيز زمان ميبرد». صفحة 7
2
August 2014 1393 مرداد
2
3
August 2014 1393 مرداد
3
4
کاهش 20درصدي درآمدهاي ملي ايران در دو سال گذشته
مسعود نيلي ،مشاور اقتصادي حسن روحاني، رئيسجمهور ايران در يک برنامه تلويزيوني از رکود تورمي و کاهش 20درصدي درآمدهاي ملي در دو سال گذشته خبر
August 2014 مرداد 1393
داده است. مسعود نيلي گفت رکود تورمي حاکم بر ايران از بعد از دوران جنگ عراق با اين کشور تا کنون «بيسابقه» است. نيلي افزود« ،در سالهاي 91و 92رشد منفي اقتصادي داشتيم و در همين دو سال نرخ تورم نيز باالي 30درصد بوده است». بهگفته مشاور ارشد رئيسجمهور ايران در دو دوره قبل از انقالب و هشت ساله اخير اين کشور با وفور درآمدهاي نفتي مواجه شد که در هر دو دوره بنگاههاي توليدي کشور با بحران و تعطيلي روبرو شدند. مشاور اقتصادي حسن روحاني با بيان اينکه «حتي اگر تحريم هم نميشديم باز هم امروز دچار رکود تورمي ميشديم» ،ادامه داد« :درآمدهاي ملي کشور در دو سال گذشته 20درصد کاهش يافته است .مقايسه سال 92با 84نشان ميدهد که نرخ ارز آزاد در اين مدت 3.5برابر، پايه پولي 5.8برابر و شاخص قيمت 4.5برابر شده ،اما توليد فقط 20درصد افزايش يافته است». وي وضعيت اقتصادي امسال نسبت به سال گذشته را «بهتر» توصيف کرد اما گفت« :نبايد انتظار معجزه داشته باشيم». مشاور ارشد رئيسجمهور ايران گفت« :سال 87رشد پايين يعني صفر داشتيم .سال 91و 92اين آهنگ تبديل به دو عدد منفي و قابل توجه ميشود .به لحاظ تورم هم در سال 88آهنگ تورم در اقتصاد ما صعودي بوده و به باالي 30درصد و در سال 92به 35درصد رسيد .البته تورم به خوبي در نيمه دوم سال 92کنترل شد ،وگرنه تا باالي 45 درصد ميرسيد». مسعود نيلي گفت دولت حسن روحاني ميخواهد ايران را از رکود تورمي خارج کند و به همين دليل تيم اقتصادي دولت گزارشي را در اختيار همگان قرار داده تا تمامي نظرات ،پيشنهادات و مقاالت در پيوند با گزارش خروج غير
تورمي از رکود جمعآوري شده و تجزيه و تحليل شوند. بهگفته وي صاحبنظران و کارشناسان دو هفته فرصت خواهند داشت تا درباره سياستهاي اقتصادي خروج غير تورمي از رکود نظرات خود را به دولت ارائه دهند.
مطهري :معلوم ميشود اصوالً منتقد نظام يا بايد در زندان باشد يا در حصر پس از آنکه غالمحسين محسني اژهاي ،دادستان کل کشور ،گفت که «دليلي براي رفع حصر رهبران جنبش سبز وجود ندارد» ،علي مطهري ،نماينده تهران ،در واکنش گفت که «معلوم ميشود ...اصوالً منتقد نظام يا بايد در زندان باشد يا در حصر». به گزارش خبرگزاري ايسنا ،در نامهاي خطاب به آقاي محسني اژهاي با اشاره به اظهارات دادستان کل کشور در مورد حصر رهبران جنبش سبز نوشت« :معلوم ميشود مسئله اصلي اين است که آنها بايد تعظيم عرض کنند تا آزاد شوند و اصوالً منتقد نظام يا بايد در زندان باشد يا در حصر ،نميشود کسي به نظام انتقاد يا اعتراضي داشته باشد و آزاد باشد». آقاي مطهري تاکيد کرد« :اين منطق نه با قانون اساسي ما ،نه با شرع مقدس و نه با سيره اولياء دين سازگار است». غالمحسين محسني اژهاي ،دادستان کل ايران گفته بود« ،سران فتنه جان مردم را به خطر انداختند و در فتنه برخي کشته شدند که اينها در اين مسائل شريک هستند و تا زماني که جبران و توبه نکنند و در مقابل ظلمي که کردند اقدامي انجام ندهند ،چرا بايد رفع حصر شوند؟» «فتنه» واژهاي است که مسئوالن جمهوري اسالمي از آن براي اشاره به اعتراضات به نتايج انتخابات 88استفاده ميکنند.
4
حال علي مطهري در واکنش به اين اظهارت در نامه خود خطاب به آقاي محسني اژهاي نوشتهاست که «خالصه حرف شما اين است که اگر توبه کنند ،بخشيده ميشوند. اين منطق نه با عقل سازگار است و نه با شرع .توبه مربوط به رابطه انسان با خدا و جبران حقاهلل است و با توبه، حقالناس جبران نميشود». علي مطهري در ادامه با اشاره به ميرحسين موسوي و مهدي کروبي که همچنان در حصر بهسر ميبرند نوشته است« :اگر واقعًا تنها عامل خسارات مالي و جاني پديد آمده اين دو نفر هستند و طرف مقابل هيچ نقشي در آن نداشتهاست ،چرا بايد با توبه آنها از جرمشان گذشت؟» وي اضافه کرد« :معلوم ميشود مسئله اصلي اين است که آنها بايد تعظيم عرض کنند تا آزاد شوند». پيش از اين نيز برخي از مسئوالن جمهوري اسالمي تقاضاي «توبه» ميرحسين موسوي و مهدي کروبي را مطرح کرده بودند. به گفته دختران ميرحسين موسوي ،آقاي موسوي در واکنش به اين درخواستها گفته بود« :آنها مرا ميشناسند و ميدانند وقتي به نتيجه برسم که سفيد ،سفيد است، نميتوانند تحت هيچ فشاري وادارم کنند که بگويم سياه است». محمدتقي کروبي ،فرزند مهدي کروبي ،نيز گفته است که پدرش «نزد خدايان زميني توبه نميکند». علي مطهري در ادامه نامه خود خطاب به دادستان کل کشور نوشته است« :با اين منطق حضرتعالي که جرم اينها بزرگ است و تا توبه نکنند از حصر خارج نميشوند، ...برخي از مقامات عالي دولت گذشته جرمشان چه از نظر قانونشکنيها و چه در حوادث سال 88بزرگ است و بايد در حصر باشند و تا توبه نکنند نبايد از حصر خارج شوند». غالمحسين محسني اژهاي همچنين گفته بود که «نظام با تمام سعه صدر خود با سران فتنه برخورد کرده است و دليلي براي رفع حصر وجود ندارد». علي مطهري با اشاره به اين سخنان آقاي محسني اژهاي خطاب به وي نوشت« :در واقع جنابعالي آقايان موسوي و کروبي را بدون محاکمه و حکم قضايي و بدون دادن حق دفاع به آنها محکوم به حبس ابد کردهايد». وي در نامه خود افزوده است که اصل سي و ششم قانون اساسي ميگويد« :حکم به مجازات و اجراي آن بايد
5
August 2014 مرداد 1393
دنباله از صفحة قبل
تنها از طريق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد» .اصل سي و هفتم ميگويد« :اصل ،برائت است و هيچکس از نظر قانون مجرم شناخته نميشود مگر اين که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد ».اصل سي و دوم نيز ميگويد« :هيچکس را نميتوان دستگير کرد مگر به حکم و ترتيبي که قانون معين ميکند .در صورت بازداشت ،موضوع اتهام بايد با ذکر داليل بالفاصله کتبًا به متهم ابالغ و تفهيم شود و حداکثر ظرف مدت 24ساعت پرونده مقدماتي به مراجع صالحه قضايي ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات ميشود». پيش از اين نيز آيتاهلل خامنهاي ،رهبر جمهوري اسالمي در پاسخ به درخواست آقاي مطهري براي رفع حصر ميرحسين موسوي و مهدي کروبي گفته بود که با آنان «مالطفت» کرده چرا که «اگر آنها محاکمه شوند ،حکمشان خيلي سنگين خواهد بود».
سراجالدين ميردامادي به شش سال زندان محکوم شد
سراجالدين ميردامادي ،روزنامهنگار و فعال اصالحطلب، به شش سال حبس تعزيري محکوم شده است .صدرا ميردامادي ،برادر سراجالدين ميردامادي ميگويد که اين حکم توسط قاضي ابوالقاسم صلواتي ،صادر شده است. ميردامادي پس از گذشت نزديک به سه ماه از بازداشت در زندان اوين ،به دادگاه انقالب رفت و اتهام «تبليغ عليه نظام» و «تباني عليه امنيت داخلي کشور» از سوي قاضي صلواتي به وي وارد شد. صدرا ميردامادي ميگويد برادرش سراج ميردامادي بار ديگر به شعبه 15دادگاه انقالب فراخوانده و حکم شش سال حبس به وي ابالغ شده است. صدرا ميردامادي ميافزايد در دو اتهام وارد شده ،قاضي صلواتي حداکثر مجازات را براي سراجالدين ميردامادي در نظر گرفته است. بر اساس قانون ،سراجالدين ميردامادي و وکيلش20 ، روز مهلت خواهند داشت تا درباره حکم صادره درخواست تجديد نظر کنند. به گفته صدرا ميردامادي ،برادرش معتقد است که سپاه پاسداران در مسير اين پرونده نقش داشته است. سراج ميردامادي در زمستان سال 92از فرانسه به ايران بازگشت .وي در سالهاي 78تا ،81معاون مديرکل انتخابات وزارت کشور دولت محمد خاتمي بود.
چراغ سبز ظريف و الريجاني براي تصويب پروتکل الحاقي وزير امور خارجه و رئيس مجلس ايران همزمان در دو مصاحبه جداگانه با دو شبکه خبري غيرايراني تصريح کردند که در صورت حصول توافق با جامعه جهاني بر سر برنامه
گذاشت.
فرودگاه امام خميني مرکز ارسال تسليحات به خاورميانه
اتمي ،مجلس ايران پروتکل الحاقي آژانس انرژي اتمي را تصويب خواهد کرد. محمد جواد ظريف ،وزير امور خارجه جمهوري اسالمي ايران ،در مصاحبه با شبکه خبري «سي.ان.ان» تصريح کرد که ايران در صورت رسيدن به يک توافق «خوب» پروتکل الحاقي آژانس بينالمللي انرژي اتمي را در مجلس تصويب خواهد کرد. وي گفت« :اگر به يک توافق خوب برسيم ما تمام تالش خود را بهکار ميگيريم تا پارلمان ،پروتکل الحاقي را امضا کند تا جامعه بينالملل اطمينان حاصل کند که برنامه هستهاي ايران صلحآميز باقي خواهد ماند». ظريف در توضيح «توافق خوب» اظهار داشت« :ما در مورد يک توافق خوب يا يک توافق بد صحبت نميکنيم بلکه در مورد يک توافق شدني و نهايي صحبت ميکنيم .چيزي که ما به آن نياز داريم دستيابي به توافق در مورد عناصر مهم اين پازل بزرگ است ،بنابراين چنين چيزي به يک توافق منجر خواهد شد که تمام اهداف ما را تضمين خواهد کرد». وي حصول اطمينان جامعه جهاني از صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران را هدفي دانست که ايران آن را روي ميز مذاکره قرار داده است .او تصريح کرد که رسيدن به چنين اطميناني با ابزارهاي علمي کامال شدني است و نيازي به خطوط قرمز مستبدانه و اعداد و ارقام دلخواه ندارد. در صورت تصويب پروتکل الحاقي ،آژانس اين اجازه را دارد که از تمامي مراکز اتمي ايران به صورت سرزده بازديد کند .محمد جواد ظريف در پاسخ به اين سوال که آيا ايران با بازرسيهاي سر زده براي مدت زمان طوالني موافقت خواهد کرد يا نه گفت« ،ايران آمادگياش را براي پذيرش پروتکل الحاقي ،در صورت تصويب پارلمان ،اعالم کرده و ما در صورت داشتن توافقي خوب ،تمامي اقداماتي که اختيار آن را داريم براي متقاعد کردن پارلمان براي تصويب اين پروتکل انجام خواهيم داد تا مهمترين نظام نظارتي بينالمللي در دسترس را براي اطمينان از ماهيت صلحآميز برنامه هستهايمان برقرار کنيم». علي الريجاني ،رئيس مجلس شوراي اسالمي ايران نيز در گفت و گو با شبکه تلويزيوني «العالم» گفت« ،اگر تفاهم کلي در زمينه هستهاي انجام شود و تمامي مسائل را حل کند ،موضوع پروتکل الحاقي قابل طرح در مجلس است». روزنامههاي ايران اين دو اظهار نظر را «چراغ سبز» ايران به غرب ارزيابي کردهاند .طرح اين پروتکل در مذاکرات اتمي ايران با غرب جزو مسائل اصلي نبوده اما همواره از سوي غرب بر آن تاکيد شده است. محمدجواد ظريف در پاييز سال گذشته نيز در گفتوگو با خبرگزاري «ايرنا» آمادگي ايران براي امضاي قرارداد الحاقي انپيتي را اعالم کرده بود .وي گفته بود« :ما چيزي براي پنهان کردن نداريم و بازرسيهاي هر چه بيشتر، ماهيت غيرنظامي برنامههاي ايران را آشکارتر ميسازند». ماه گذشته نيز بهروز کمالوندي ،معاون و سخنگوي سازمان انرژي اتمي ايران ،در گفت و گو با خبرگزاري «خانه ملت» تصريح کرده بود که ايران با شرايطي ميتواند پروتکل الحاقي به معاهده منع گسترش سالحهاي اتمي را بپذيرد. کمالوندي گفته بود« ،اگر تحريمها برداشته شود، خصومتها از بين برود و همه مسائل مربوط به پرونده هستهاي حل شود و تنها شفافيت باقي بماند تا پنج به عالوه يک ،نگراني بيموردي نداشته باشند ،حاضريم پروتکل الحاقي را امضا کنيم ،اما تصميم گيرنده نهايي مجلس است». پروتکل الحاقي موافقتنامهاي است که کشورهاي عضو آژانس بينالمللي انرژي اتمي ميتوانند به طور داوطلبانه آن را امضا کنند .اين پروتکل امکان بازرسيهاي وسيع و سرزده از تمامي مناطق مورد نظر اعم از تاسيسات اعالم شده و نشده را براي بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي فراهم ميکند. الزماالجرا شدن پروتکل براي کشوري که آن را امضا کرده در گرو تصويب آن در پارلمان کشور است .ايران در جريان توافق موسوم به سعدآباد که در پاييز سال 1382 در تهران بين وزراي امور خارجه بريتانيا ،فرانسه و آلمان با حسن روحاني ،دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي و مذاکره کننده ارشد اتمي ،به دست آمد ،با پذيرش اين پروتکل موافقت کرد و پيش از تصويب در مجلس ،آن را به اجرا
روزنامه آلماني «زوددويچه تسايتونگ» درگزارشي به نقل از محافل اطالعاتي مينويسد که سپاه پاسداران از فرودگاه امام خميني تهران موشکهاي کوتاهبرد ،خمپاره، موشکهاي ضدتانک و ضدکشتي و مهمات براي گروههاي شبهنظامي خاورميانه ارسال ميکند. اين روزنامه در مقالهاي مينويسد که فرودگاه بينالمللي امام خميني که در 30کيلومتري جنوب تهران قرار دارد ،به مرکز پخش تسليحات سنگين و سبک بدل شده است و نيروي قدس ،واحد ويژه عمليات برونمرزي سپاه پاسداران، از طريق هواپيماهاي باري و مسافربري داخلي و خارجي به کشورهاي مورد نظر سالح ارسال ميکند. اين روزنامه با استناد به اطالعات سرويسهاي مخفي غربي ميافزايد که واحدهاي قدس از چندين ماه پيش يک آشيانه بزرگ اين فرودگاه را در اختيار گرفتهاند که در ضلع شرقي محوطه بزرگ فرودگاه قرار دارد .گفته ميشود هر کس که از تهران با تاکسي به سمت فرودگاه حرکت کند ميتواند نگاهي به قسمت پشتي و سفيدرنگ اين آشيانه مکعبشکل بياندازد که بامهايي قرمزرنگ دارد. يک ديپلمات غربي که به اطالعات سرويسهاي مخفي دسترسي داشته ،به روزنامه زوددويچه گفته است که اين آشيانه تا حدود دو سال پيش در اختيار شرکت هواپيمايي ايراناير بود ،ولي حاال از قرار معلوم به مرکز لجستيک و انبار تسليحات سپاه پاسداران بدل شده است« .زوددويچه» نقشهاي هوايي از اين بخش فرودگاه را نيز در گزارش خود منتشر کرده است. بر اساس اين اطالعات ،تسليحاتي که در اين آشيانه انبار شده شامل موارد زير ميشود :موشکهاي کوتاهبرد از نوع فتح 110که بيش از 200کيلومتر برد دارند ،همينطور موشکهاي آتشبار فجر 5که گروه حزباهلل در لبنان و جهاد اسالمي در غزه ،و نيز احتماال حماس آن را بهکار بردهاند .از ديگر سالحها بايد از موشکهاي ضدکشتي نور ،موشکهاي پدافندي هوايي و ضدتانک ،خمپاره ،سالحهاي کوچک و انواع مهمات نام برد. اين روزنامه ميافزايد که از اين زرادخان ه سالحهاي مدرن به مقصد جنگ سوريه و براي گروههاي شبهنظامي در لبنان و غزه ،نه فقط درون هواپيماهاي باري ،بلکه همچنين در قسمت بار هواپيماهاي مسافربري نيز بارگيري ميشود. به همين دليل است که آمريکا نه فقط شرکت هواپيمايي دولتي «ايراناير» ،بلکه بزرگترين شرکت خصوصي هوايي «ماهان» را نيز در فهرست تحريمهاي خود قرار داده است. اين مرکز لجستيک زماني افشا شد که در اواسط ماه مي سال جاري (اواخر ارديبهشتماه) انفجاري در اين آشيانه رخ داد که احتماال ناشي از جابهجايي خمپارهها بوده است .بر اثر اين انفجار دو تن از پاسداران زخمي شدند که حال يکي از آنها بسيار وخيم است. در گزارش «زوددويچه» آمده که اين انفجار آسيب چنداني به آشيانه وارد نياورد ،زيرا احتماال يک جعبه چاشنيها منفجر شده بود .ولي اين انفجار توجه سرويسهاي اطالعات و مخفي را به اين آشيانه جلب کرد و اين گمان را برانگيخت که به احتمال زياد از فرودگاه بينالمللي امام خميني تسليحاتي قاچاق ميشوند که نقضکننده تحريمهاي سازمان ملل و ناقض مقررات سازمان بينالمللي ترافيک هوايي غيرنظامي است که ايران از جمله امضاکنندگان اين پيمان است. به گزارش اين روزنامه آلماني ،مقامهاي آمريکايي در اين رابطه گزارش دادهاند که سپاه پاسداران همواره مانع از آن شده که خدم ه هواپيما و پرسنل «ايراناير» و ديگر شرکتهاي هواپيمايي ايراني از محمولههاي قسمت بار
5
هواپيما بازديد کنند يا چيزي درباره آن بپرسند تا اين مواد منفجره و تسليحات بدون مانع و مزاحمتي بار هواپيماهاي باري و مسافربري شوند. بارها محمولههاي هواپيماهاي ايراني ،طبق قطعنامههاي سازمان ملل ،توسط کشور ثالث مورد بازرسي قرار گرفتهاند و هر بار جنگافزار و مهمات در ميان بارها مشاهده شده است. اين روزنامه ميافزايد که سپاه قدس ميخواهد با استفاده از اين آشيانه اين ريسک را تقليل دهد که محمولههاي ارسالي به دمشق ،بيروت و يا خارطوم ،پايتخت سودان ،کشف شوند. نيروي هوايي اسرائيل در اواسط ماه مي 2013يک محمول ه از موشکهاي «فاتح »110را که در محوطه فرودگاه دمشق قرار داشت با يک حمله هوايي نابود کرد. گفته ميشود بخش ويژهاي در فرودگاه دمشق نيز براي تسليحات ارسالي در اختيار سپاه قدس قرار گرفته است.
عفونت در بيمارستانهاي ايران
10تا 15درصد از بيماراني که بدون هرگونه عفونت وارد بيمارستانهاي ايران ميشوند ،دچار عفونت بيمارستاني ميشوند .دو تا سه درصد مرگ و ميرهاي بيمارستاني نيز در اثر اين عارضه است. چندي پيش 10بيمار که در بيمارستان «نيمه شعبان» شهر ساري در استان مازندران تحت عمل جراحي چشم قرار گرفته بودند ،پس از عمل دچار عفونت شدند. از اين تعداد بيماران 8نفر با مصرف آنتيبيوتيک در اين بيمارستان مداوا شدند ،ولي دو بيمار ديگر به خاطر جدي بودن عفونتشان به تهران انتقال يافتند .به گفته پزشکان احتمال بروز مشکالت جدي بينايي براي اين دو نفر وجود دارد. تاکنون علت و منشا آلودگي اتاق عمل بيمارستان نيمه شعبان اعالم نشده ،ولي رئيس دانشگاه علوم پزشکي مازندران از احتمال آلودگي توسط وسايل جراحي خبر داده است. پس از انتشار اين خبر ،حساسيتها نسبت به عفونتهاي بيمارستاني بيشتر شده و از جمله روزنامه «شهروند» گزارشي در اين مورد انتشار داده است. عفونت بيمارستاني به عفونتي گفته ميشود که 48تا 72ساعت پس از پذيرش بيمار در بيمارستان ايجاد شود، به شرط آنکه در زمان پذيرش ،بيمار عاليم آشکار عفونت را نداشته باشد. عفونتهاي بيمارستاني به محض ورود به بيمارستان، وارد بدن بيمار شده و 72ساعت بعد اولين عالمتش را که تب است ،نشان ميدهد .شدت و ضعف عفونت هم به سن و نوع بيماري افراد ارتباط دارد ،ممکن است بيماري حتي متوجه عفونت هم نشود و بيمار ديگري به خاطر همان عفونت جان خود را از دست بدهد. به گزارش روزنامه «شهروند» بين 10تا 15درصد بيماران در ايران دچار عفونت بيمارستاني ميشوند و 2تا 3درصد مرگ و ميرهاي بيمارستاني نيز در اثر اين عارضه است. نايب رئيس کميسيون بهداشت مجلس درباره باال بودن ميزان اين عفونتها هشدار داده و اظهار داشته که ميزان آنها در ايران از متوسط جهاني باالتر رفته و به مرحله خطرناکي رسيده است. مصرف بيرويه آنتيبيوتيکها ،رعايت نکردن مسائل بهداشتي از سوي پزشکان و پرستاران و گروه خدمات که دستمالها و ساير وسايل نظافتي را از بخشهاي آلوده به بخشهاي غيرآلوده ميکشند ،از جمله علل بروز عفونتهاي بيمارستاني در بيماران است. بخش مراقبتهاي ويژه (آيسييو و سيسييو) بيشترين احتمال ابتال به عفونتهاي بيمارستاني را دارا
6
دنباله از صفحة قبل
هستند به طوري که اگر بيماري بيشتر از 10روز در اين بخشها بماند ،حتما به عفونت بيمارستاني مبتال ميشود. روزنامه «شهروند» در گزارش خود کمبود کادر پرستاري را يکي ديگر از عوامل شيوع عفونت بيمارستاني دانسته و از قول دبيرکل خانه پرستار نوشته است« :به دليل کمبود کادر پرستاري در بخش دولتي ،گاهي اتفاق ميافتد که در بخشهايي با 10تخت ،از ساعت 11شب تا 5صبح، تعداد پرستاران نصف ميشود ،بدين ترتيب هر پرستار بايد از چهار بيمار مراقبت کند .همين وضع در بخش «آي سي يو» و «سي سي يو» که تمام بيماران نياز به مراقبت ويژه دارند مشکالت زيادي ايجاد ميکند». محمد شريفي مقدم ،دبيرکل خانه پرستار در گفتوگو با روزنامه «شهروند» ،يکي از مهمترين عوامل ايجاد عفونتهاي بيمارستاني را ضعف مديريت در بيمارستانهاي دولتي دانسته و گفته است« :اعضاي فعال کميته کنترل عفونت در بيمارستانها پزشکان هستند ،اما محوريت آن با پرستاران است .اين کميته موظف است تا سياست عفونتهاي بيمارستاني را بررسي کند و آن را با موازين و استانداردهاي جهاني مطابقت دهد ،همچنين بايد اطالعات مربوط به عفونتها را به روز کرده و حسن انجام اين استانداردها را رصد کند .نوع عفونت و اينکه در کدام بخشها شايعتر است هم از ديگر وظايف اين کميته به شمار ميرود .اما متاسفانه اين موضوع خيلي در بيمارستانها پيگيري نميشود .بيماران هم به خاطر نداشتن اطالعات کافي موضوع را پيگيري نميکنند و بدين ترتيب ماجراي عفونت ،مسکوت ميماند».
August 2014 مرداد 1393
جمهوري اسالمي ايران را متهم ميکند که با پخش برنامههاي اعترافات اجباري فعاالن سياسي ،اقليتهاي مذهبي و فعاالن جامعه مدني ،قوانين عادالنه دادرسي بينالمللي را نقض ميکند. گزارش تاکيد ميکند که پخش اين اعترافات تحت فشار و شکنجه معموال تبديل به مدارک اصلي براي ارائه در دادگاهها ميشود و فعاالن مدني و روزنامهنگاران را به حبس و تبعيد محکوم ميکند. «کمپين بينالمللي حقوق بشر» همچنين تاکيد ميکند که صدا و سيما عليه روزنامهنگاران و فعاالن سياسي و اجتماعي به نشر اکاذيب دست ميزند و اتهامهاي بياساس متوجه آنها ميکند. اتحاديه اروپا نيز در ماه مارچ سال 2013نام عزتاهلل ضرغامي و برخي ديگر از مقامات ايراني را به اتهام نقض فاحش حقوق بشر در ليست افراد تحت تحريم قرار داد .بر اساس اين تحريمها اموال اين مقامات مسدود شده و آنان اجازه مسافرت به کشورهاي عضو اين اتحاديه را ندارند. عزتاهلل ضرغامي ،رئيس صدا و سيماي جمهوري اسالمي به جرم گرفتن اعترافات اجباري و مشارکت در اجراي دادگاههاي نمايشي پس از انتخابات رياستجمهوري سال 88به نقض شديد حقوق بشر در ايران متهم است.
سناي آمريکا مانع دستيابي ايران به بخشي از داراييهاي مسدود «کمپين بينالمللي حقوق بشر ميشود براي ايران» خواستار ادام ه تحريم صدا و سيما شد
پارازيتها مزاحم پيشبيني طوفان تهران شدند
گزارش سازمان هواشناسي به مجلس ايران درباره داليل ضعف اين سازمان در پيشبيني طوفان تهران، نشان داد که فرکانسهاي اضافي در تهران که حاصل ارسال پارازيتهاي ماهوارهاي است ،در عملکرد رادارهاي هواشناسي اخالل ايجاد کرده بودند. عباس رجايي رئيس کميسيون کشاورزي مجلس با تشريح نتايج اين گزارش به خبرگزاري ايسنا گفت که «هواشناسي هم قصورهايي داشته و آن هم در اعالم به موقع يا هماهنگي با ستاد بحران يا بخشهاي اطالعرساني مثل صدا و سيما بوده است». طوفان ،بعدازظهر 12خرداد ماه ،به طور ناگهاني و با گرد و خاک شديد تهران را فراگرفت و شهروندان را غافلگير کرد .اين طوفان که 5کشته و 60مجروح به جاي گذاشت ،موجب انتقادات بسياري از عملکرد سازمان هواشناسي تهران شد .خبرگزاريها و نمايندگان مجلس از اينکه سازمان هواشناسي درباره وقوع طوفان به موقع به شهروندان هشدار نداده است ،انتقاد کردند. دست زند ،اين دارايي از آن دريغ خواهد شد.
ارسال پارازيت محلي ،تهيه و پخش اعترافات اجباري، اتهامزني و ادامهي روند سانسور اتهامهايي است که «کمپين بينالمللي حقوق بشر براي ايران» متوجه سازمان صدا و سيما ميداند .تحريم اين سازمان براي 180روز لغو شده است. اما اين کمپين با انتشار گزارشي خواستار آن شد که تحريم صدا و سيماي جمهوري اسالمي ايران بار ديگر از سوي اياالت متحده آمريکا از سر گرفته شود. کنگرهي اياالت متحده آمريکا در فوريه 2013سازمان صدا و سيماي جمهوري اسالمي ايران را به دليل ارسال پارازيت روي امواج ماهواره و برخي ديگر از موارد مصداق نقض حقوق بشر ،تحريم کرد. با اينحال اين تحريم يک سال بعد در فوريه 2014 به شکل موقت و براي مدت 180روز ،برداشته شد .دولت آمريکا ميگويد ايران ارسال پارازيت را متوقف کرده و فعال دليلي براي ادام ه تحريم نيست. با اينحال «کمپين بينالمللي حقوق بشر براي ايران» ميگويد صدا و سيماي جمهوري اسالمي همچنان حقوق بشر را نقض ميکند و دليلي براي توقف تحريم اين سازمان وجود ندارد. اين نهاد حقوق بشري در گزارش خود تاکيد ميکند که ايران هنوز پارازيت محلي ارسال ميکند .در اين نوع از ارسال پارازيت ،دريافتکنندگان محلي امواج ماهوارهاي هدف پارازيت قرار ميگيرند .اين گزارش ميگويد ايران اگرچه ارسال پارازيت بر روي ماهوارههاي ارسالکننده امواج را متوقف کرده ،اما همچنان پارازيت محلي ميفرستد. بسياري از بينندگان برنامههاي ماهوارياي در ايران به دليل پارازيتهاي محلي در بسياري از ساعات روز نميتوانند برنامههاي شبکههاي تلويزيوني فارسي زبان خارج از کشور را دريافت و تماشا کنند. کمپين بينالمللي حقوق بشر ميگويد با محروم کردن شهروندان ايران از امکان تماشاي برنامههاي ماهوارهاي، ايران عمال به سانسور و سرکوب ادامه ميدهد. اين سازمان حقوق بشري همچنين صدا و سيماي
وب سايت آمريکايي« واشنگتن فري بيکن» ()Washington Free Beaconکه به ديدگاههاي محافظهکاران آمريکايي نزديک است ،در گزارشي به قلم «ادم کردو» ،نوشته است که سناتورهاي آمريکايي ميکوشند کاخ سفيد را از آزاد کردن 2ميليارد و 800ميليون دالر ديگر از دارايي مسدود شده ايران بازدارند ،مگر آنکه دولت آمريکا به قانونگذاران اطمينان دهد که تهران اين پول را صرف حمايت از تروريسم نخواهد کرد« .ادم کردو» نوشته است که اين گزارش را براساس نسخهاي از طرح قانوني جديد ،که دراختيار «واشنگتن فري بيکن» قرار گرفته ،تهيه کرده است. اين گزارش ادامه ميدهد ،اين بار نيز مانند چند ماه گذشته که ايران توانسته است به 4ميليارد و 200ميليون دالر از موجودي مسدود شدهاش دست يابد ،استفاده از اين دارايي مهار ناشده است .به اين معني که ايران ميتواند در صورتي که بخواهد اين پول را براي اقدامهاي تروريستي خود که حمايت از حزب اهلل ،حماس و ديگر فعاليتهاي مشابه است ،به مصرف برساند. سناتورها اکنون تالش ميکنند تا اين بار دست ايران را از اين دارايي کوتاه کنند .مگر آنکه ،آن گونه که در طرح قانوني آمده ،کاخ سفيد تاييد کند که اين پول صرف حمايت از گروههاي تروريستي چون حزباهلل ،حماس ،جهاد اسالمي فلسطين ،و رژيم بشار اسد نخواهد شد. اين طرح که امضاي «مارک کرک» ،سناتور جمهوريخواه از ايلي نوي« ،کلي ايوت» ،سناتور جمهوريخواه از نيو هيون و «جان کارنين» ،سناتور جمهوري خواه از تکزاس را بر خود دارد ،اختيار پرزيدنت اوباما را به عنوان رئيس قوه مجريه، در چشم پوشي از تحريمها و آزاد کردن داراييهاي ايران که مبلغ آن به 100ميليارد دالر ميرسد ،از او سلب ميکند. اين طرح قانوني ،عالوه بر آنکه قصد دارد ايران را ،که وزارت خارجه آمريکا آن را «فعالترين دولت حامي تروريسم» شناخته است ،از مصرف اين پول در راه تقويت تروريسم باز دارد ،در عين حال ميخواهد اطمينان يابد که تهران پول آزاد شده را براي توسعه برنامه موشکي باليستيکي خود مصرف نخواهد کرد و نيز در صورتي که ايران به نقض حقوق بشر
6
هيالري کلينتون: غنيسازي در ايران به رقابت هستهاي در منطقه دامن ميزند
وزير امور خارجه پيشين آمريکا ميگويد هرگونه غنيسازي اورانيوم از سوي ايران ممکن است به رقابت تسليحاتي هستهاي در منطقه خاورميانه دامن بزند. هيالري کلينتون در مصاحبهاي با فريد ذکريا که از شبکه تلويزيوني «سي.ان.ان» پخش شد گفت «قويًا اعتقاد دارم که غنيسازي اورانيوم از سوي ايران بايد براي مدتي طوالني قطع شود يا به کمترين ميزان ممکن برسد؛ چون هر اقدامي براي غنيسازي ،انگيزهاي خواهد بود براي مسابقه تسليحاتي در خاورميانه». خانم کلينتون در زماني که وزير خارجه اياالت متحده بود ،رهبري تالشهاي ديپلماتيک دولت باراک اوباما براي وضع تحريمها عليه ايران ،از جمله تحريم صادرات نفت، را برعهده داشت. وي اوايل سال 2013از سمت خود استعفا داد و اکنون
رئيس کميسيون کشاورزي مجلس ايران بر اساس گزارش سازمان هواشناسي ايران ،ضعف امکانات و تجهيزات تخصصي و همچنين فرکانسها و نويزهاي اضافي که در رادارها اخالل ايجاد ميکنند را از داليل اصلي پيشبيني نشدن طوفان تهران دانست . در همين رابطه ،مديرپيشبيني هشدار سريع هواشناسي کشور نيز گفت که سازمان هواشناسي تاثير پارازيتها در تشخيص پديده هواشناسي را قبل از وقوع طوفان به سازمانهاي ذيربط اطالع داده و با سازمانهاي ذيربط هم در اين رابطه مکاتبه کرده بود. دريافت شبکههاي ماهوارهاي در ايران به دليل فرستادن پارازيت روي امواج آنها ،با اختالل روبرو ميشود اما هيچ دستگاه يا سازمان خاصي در ايران ،ارسال پارازيت را به عهده نگرفته است. طي سالهاي گذشته و با شدت گرفتن ارسال پارازيت ،کارشناسان بارها بر مضر بودن اين امواج براي سالمت جسم و روان شهروندان هشدار دادند.
از نامزدهاي عمده انتخاب رياست جمهوري سال 2016 به شمار ميآيد؛ هر چند هنوز شخصًا نگفته که در مبارزات انتخاباتي شرکت خواهد کرد يا نه. اواسط تيرماه ،ايران و شش قدرت جهاني قبول کردند که گفتگوها بر سر برنامه هستهاي ايران ،به ويژه غنيسازي اورانيوم در ايران به عنوان يکي از موضوعات مورد اختالف، را براي چهار ماه ديگر ادامه دهند تا به توافقي جامع دست يابند.
جنتي باز هم دبير شوراي نگهبان شد
در جلسه اعضاي شوراي نگهبان ،اعضاي هيات رييسه اين نهاد انتخاب شدند و آيتاهلل جنتي در سمت خود ابقا شد. همچنين در اين جلسه عليزاده به عنوان قائم مقام دبير و دکتر ابراهيميان به عنوان سخنگوي شوراي نگهبان انتخاب شدند.
7 دنباله از صفحة قبل احمد جنتي از سال 1371دبير شوراي نگهبان است. وي متولد سال 1305هجري شمسي و هم اکنون 88ساله است. گفتني است که احمد جنتي ،محمد مومن ،غالمرضا رضواني ،هاشمي شاهرودي ،محمدرضا مدرس يزدي و محمد يزدي فقهاي شوراي نگهبان هستند و حقوقدانان اين شورا نيز که توسط مجلس انتخاب ميشوند عبارتند از محمدرضا عليزاده ،نجاتاهلل ابراهيميان ،حسن اسماعيلي، سام سوادکوهي ،محمد سليمي ،سيامک رهپي.
August 2014 مرداد 1393
7
روزنامه گفته است که ايران چندين شرکت داروسازي را مشخص کرده و خواستار معامله با آنها شده است ،ما نيز به اين شرکتها اعالم کردهايم که راه (تبادالت مالي) براي آنها باز است. سخنگوي شرکت «باير» نيز گفته است که مقامهاي وزارت خارجه آمريکا با آن شرکت در ماه جون تماس گرفته و در مورد ساز و کار جديد پرداخت صحبت کرده است. بر اساس آمارهاي گمرک ايران ،طي فصل بهار سال جاري واردات محصوالت دارويي نسبت به دور مشابه سال گذشته بيش از 41درصد افزايش داشته و به باالي 4هزار تن رسيده است.
آمريکا شرکتهاي اروپايي محمدرضا عارف ،رئيس را به فروش دارو به ايران فرهنگستان علوم ميشود تشويق ميکند گزارشها حاکي است که دولت آمريکا شرکتهاي اروپايي را براي افزايش فروش اقالم بشردوستانه ،از جمله دارو به ايران تشويق ميکند. روزنامه «وال استريت جورنال» از قول مقامهاي آمريکايي گزارش داده است که بعد از تمديد توافق هستهاي ميان ايران و شش قدرت جهاني در آخر تيرماه ،آمريکا در حال تشويق شرکتهاي اروپايي براي تامين نيازهاي وارداتي اقالم بشردوستانه ايران است. در ابتداي سال جاري به دنبال توافق ژنو و گرمتر شدن نسبي روابط ايران و غرب ،برخي تحريمها عليه ايران کاسته شد و امکان دسترسي ايران به داراييهاي خارجي بلوکه شدهاش فراهم شد و ايران اعالم کرده که بخشي از آن براي مصرف در برخي زمينهها ،از جمله واردات دارو استفاده خواهد شد. اما گزارشها حاکي از بيميلي شرکتهاي اروپايي
در صادرات اقالم بشردوستانه به ايران بهخاطر مشکالت تحريم بانکي ايران ،ترس از ريسک تحريمهاي آمريکا و نقل و انتقاالت مالي بود؛ آنچه عمال سبب شد تا برخي از آنها از فروش کاال به ايران به طور کلي صرف نظر کنند. اين روزنامه از قول يک مقام آمريکايي نقل کرده است که اين کار براي يادآوري اين موضوع است که شهروندان معمولي ايران هدف تحريمها نيستند. چند مقام آمريکايي آگاه به اين موضوع گفتهاند که آمريکا در حال نقل و انتقاالت مالي با بانکهاي ژاپني و سوئيسي براي کمک به عمليات پرداخت معامالت ايران است و اين بانکها همچنين در حال گرفتن جواز براي دستيابي به درآمدهاي نفتي بلوکه شده ايران هستند، درآمدهايي فراتر از آنچه قبال به خاطر توافق ژنو آزاد شد. درست يک سال قبل ،وزارت خزانهداري آمريکا در بيانيهاي اعالم کرد که واشينگتن فهرست صادرات اقالم بشردوستانه به ايران را گسترش داده و ساز وکار پرداختهاي مالي براي اين کاالها را تسهيل خواهد کرد. وزارت خزانهداري آمريکا همچنين فهرست اقالم مجاز ديگري مانند مواد غذايي ،کشاورزي ،و تجهيزات پزشکي و دارويي را که شهروندان غيرآمريکايي ميتوانند به ايران صادر کنند اعالم کرد ،اما مشکالت حمل و انتقاالت مالي با ايران که بانک مرکزياش از طرف غرب تحريم شده ،باعث شد که مشکالت دارويي ايران تا کنون مرتفع نشود. «وال استريت جورنال» مينويسد که شرکتهاي بزرگ داروسازي اروپايي مانند «باير» و «زيمنس» از طرف مقامهاي آمريکايي تشويق شدهاند که فروش اقالم انساندوستانه به ايران را سرعت بخشند. يک مقام آمريکايي که نامي از او برده نشده ،به اين
محافل خبري در ايران ميگويند که محمدرضا عارف به زودي از سوي رييس جمهور به عنوان رييس فرهگستان علوم برگزيده خواهد شد. به گزارش ايسنا حکم رياست رضا داوري اردکاني که از سال 77تا کنون رئيس فرهنگستان علوم جمهوري اسالمي است در دولت احمدينژاد تمديد نشده بود و گفته ميشود که خود وي ديگر تمايلي به ادامه فرهنگستان رياست علوم ندارد و شخصا دکتر عارف را براي فرهنگستان رياست رياست به علوم جمهوري پيشنهاد داده است. بر اين اساس گفته شده که حسن روحاني هم با اين موضوع موافقت کرده است و به زودي حکم دکتر عارف براي رياست فرهنگستان علوم از سوي شوراي عالي انقالب فرهنگي صادر خواهد شد. الزم به ذکر است که شوراي عالي انقالب فرهنگي مرجع تصميمگيري براي تعيين رئيس جديد فرهنگستان است.
دنباله از صفحة اول
قرارداد «بوئينگ» با «ايران اير» براي تامين قطعات هواپيما پيشتر در فروردينماه سال جاري دو شرکت «بوئينگ»، سازنده هواپيما و «جنرال الکتريک» ،خبر داده بودند که از وزارت خزانهداري اياالت متحده اين اجازه را دريافت کردهاند که تحت توافق موقت اتمي ميان ايران و 1+5قطعاتي براي هواپيماهاي غيرنظامي به ايران فروخته و تعميراتي انجام دهند. «بوئينگ» بزرگترين سازنده هواپيما در جهان ،و «جنرال
دنباله از صفحة اول
ظريف :دور بعدي مذاکرات اتمي اوايل سپتامبر انجام ميشود به گفته او در بخشي ديگر از اين مصاحبه ،توافق موقت ژنو دست ايران را براي غنيسازي «باز گذاشته است». بنا بر گزارشها و آنچه مقامهاي ايراني و طرفهاي مذاکره با تهران از آن سخن گفتهاند يکي از مهمترين مسائل اختالفبرانگيز در مذاکرات« ،ظرفيت غنيسازي» اورانيوم در ايران است. آقاي ظريف نيز ميگويد در مورد شمار سانتريفيوژها در ايران «بحثهايي» هست .اما او تاکيد دارد که «تعداد سانتريفيوژ ربطي به صلحآميز بودن برنامه هستهاي ندارد». وزير خارجه ايران در اين مورد بار ديگر به گفتههاي آيتاهلل خامنهاي ،رهبر جمهوري اسالمي ،اشاره کرده است که ايران نياز به 190هزار «سو» غنيسازي دارد. او افزوده است که همين موضوع خود «دليل صلحآميز
الکتريک» ،سازنده موتور هواپيما است. مقامهاي ايران پيشتر نيز از «لغو تحريم قطعات هواپيما» بر اساس توافقنامه اوليه در ژنو خبر داده بودند. از جمله عليرضا جهانگيريان ،معاون وزير راه و رئيس سازمان هواپيمايي ايران ،در آذرماه سال گذشته گفته بود که در توافقنامه ژنو «بند خاصي براي لغو تحريم قطعات هواپيما پيشبيني شده است». به گفته رئيس سازمان هواپيمايي ايران ،در حال حاضر 100فروند هواپيماي ايران «زمينگير» است که دليل اصلي اين موضوع در دسترس نبودن قطعات آنها عنوان شده است. کمپاني «بوئينگ» همچنين خبر داده است که با يکي از شرکتهاي زيرمجموعه ايران اير يعني «ايران اير تورز» نيز براي تامين خدمات و قطعات مشابه وارد مذاکره شده است.
بودن برنامه اتمي ايران است». آقاي ظريف در جلسه غيرعلني مجلس ايران نيز در مورد مذاکرات توضيحاتي داده بود و گفته بود« ،از ابتدا بر اساس نيازمان پيگير دستيابي به 190هزار سو غنيسازي بودهايم». خبرگزاري رويترز از قول ديپلماتهاي غربي گفته بود که هيئت ايراني با اظهارات آيتاهلل خامنهاي در مورد مقدار «سو» در يک سخنراني «غافلگير» شد و «دو منبع ايراني نيز اين ارزيابي از وضعيت هيئت جمهوري اسالمي را تاييد کردهاند». برخي از کارشناسان اين احتمال را مطرح کردهاند که تمديد زمان مذاکرات ،ناشي از ورود ناگهاني رهبر جمهوري اسالمي در اين مورد بوده است. وزير خارجه ايران در شبکه خبر گفته است «عامل زمان دقيقا” در جاي خوبي که بحثها وارد موضوعات جديتري شده بود تمديد شد». او در عين حال از منتقدان داخلي مذاکرات نيز خواسته است ،اجازه دهند گفتوگوها در فضايي آرام انجام شود. محمد جواد ظريف به گفتوگوهاي دوجانبه با امريکا نيز اشاره کرده و ميگويد جان کري ،وزير خارجه امريکا« ،فهم بهتري نسبت به مواضع ايران و واقعيت کشورمان به دولت امريکا منتقل کرد». جان کري و محمد جواد ظريف مذاکراتي دو جانبه در وين داشتهاند که در نهايت با توافق طرفها به تمديد مهلت گفتوگوهاي اتمي انجاميد.
8
شکست سهمگين ارتش سوريه در رقه
شبهنظاميان وابسته به گروه «داعش» يا «دولت اسالمي عراق و شام» با تسخير يک پادگان بزرگ در سوريه ،حداقل 50سرباز را پس از به اسارت گرفتن آنها سربريدند. اين پادگان بزرگ در شهر «رقه» در شمال شرقي سوريه قرار دارد .گزارشها از اين شهر حاکي از حمله و تسخير پايگاه «گردان هفدهم» ارتش است .طي اين حمالت حداقل 69نفر از نظاميان ارتش سوريه و 28نفر از
August 2014 مرداد 1393
شبهنظاميان داعش کشته شدهاند. خبر سربريدن 50نفر از سربازان اسير را يک نهاد ناظر به نام «گروه نظارت بر حقوق بشر سوريه» تائيد کرده که در لندن مستقر است. يک حساب توييتر وابسته به گروه داعش نيز با انتشار جسد پنج نفر از اين سربازان ،تعلق آنها به «گردان هفدهم» ارتش را تاييد کرده اما گفته است شمار تلفات ارتش سوريه 75نفر است. رسانههاي دولتي سوريه در مورد خبر سربريدن اين سربازان اسير شده سکوت کردهاند .با اينحال ،ارتش سوريه اعالم کرده که در تدارک يک حمله بزرگ به مواضع اين گروه شورشي است. گزارشهاي مربوط به شکست سنگين نيروهاي ارتش سوريه از ستيزهجويان «دولت اسالمي» (داعش) در شهر رقه تدريجا تاييد ميشوند. نهاد «نظارت بر حقوق بشر سوريه» که مرکز آن در لندن است ،اعالم کرد که در اين درگيريها 85 ،سرباز سوري به فجيعترين وضعي کشته شدهاند .عبدلرحمان، مدير نهاد نيروهاي «دولت اسالمي» را متهم ميکند که پس از دستگيري اين سربازان ،شماري از آنان را سر بريدهاند. رقه از مناطق تحت نفوذ جهادگرايان سني است و ارتش سوريه پيش از حملهي نيروهاي «دولت اسالمي» در اين منطقه ،فقط پايگاه نظامي لشکر 17و پادگان هنگ 93و نيز کنترل فرودگاه اين شهر را در اختيار داشت .از وضعيت ساير سربازان اين پادگان که تعداد آنان 200تن تخمين زده ميشود ،هنوز اطالعي در دست نيست. جهادگرايان «دولت اسالمي» اکنون چندين استان سوريه و بخشي از عراق را تحت کنترل خود دارند و در آنجا «خالفت اسالمي» بر پا کردهاند.
اتحاديه براي افزايش تحريمها عليه مسکو به خاطر «نقشش» در بحران اوکراين ،گفت اين موضوع ميتواند بر همکاريهاي امنيتي و مبارزه با تروريسم تاثير منفي بگذارد. پيشتر وزارت خارجه آن کشور در بيانيهاي گزارشهاي مربوط به دخالت مسکو در ارسال تسليحات براي جداييطلبان اوکراين و شليک به سوي مواضع دولت اوکراين را نيز «بي اساس» خوانده بود. وزارت خارجه آمريکا روسيه را متهم کرده بود که از خاک خود به سوي مواضع نظامي دولت اوکراين شليک ميکند. دپيلماتهاي اروپايي اعالم کردند که نمايندگان کشورهاي عضو اتحاديه اروپا براي اعمال تحريمهاي اقتصادي بيشتر عليه مسکو به توافقي مقدماتي دست پيدا کردهاند ،هرچند قرار است رايزنيها در اين مورد ادامه پيدا کند. اتحاديه اروپا عليه روساي سازمان اطالعاتي روسيه، «افاسب» ،و سازمان اطالعات خارجي آن« ،اسوآر» و برخي مقامهاي رسمي آن کشور نيز ممنوعيتهاي مسافرتي و مالي اعمال کرده است.
انتقاد مسکو از اروپا در پي توافق براي تحريم بيشتر روسيه
آنها در حال حاضر مسدوديتهاي مالي و ممنوعيتهاي مسافرتي را عليه دهها مقام روسي و اوکرايني اعمال کردهاند که به گفته غرب در بحران اوکراين نقش دارند. تازهترين تحوالت و افزايش امکان تحريمهاي بيشتر روسيه از سوي غرب ،پس از آن صورت ميگيرد که يک هواپيماي مسافربري خطوط مالزي در شرق اوکراين، منطقهاي که تحت کنترل جداييطلبان هوادار روسيه است، سرنگون شد. آمريکا و دولت اوکراين ميگويند اين هواپيما با موشکي که از سوي جداييطلبان شليک شده ،سرنگون شده است. سامانه موشکي که از طريق آن به هواپيما شليک شده، سامانه «بوک» ،ساخت روسيه است. روسيه دخالت خود در سرنگوني بوئينگ مالزي را ،که همه 298سرنشين آن کشته شدهاند ،رد کرده است. وزارت خارجه روسيه در بيانيه تازه خود در مورد توافقهاي اروپا براي تحريم مسکو ميگويد« ،فهرست تحريمهاي جديد اين شواهد را در اختيار ميگذارد که کشورهاي اتحاديه اروپا راه کاهش کامل همکاريها با روسيه در زمينه مسائل امنيتي منطقهاي و بينالمللي را در پيگرفتهاند». به گفته وزارت خارجه روسيه کاهش همکاريهاي ميتواند «مبارزه با تروريسم ،جنايتهاي تشکيالتي ،مبارزه با تکثير سالحهاي کشتار جمعي ،و چالشها و خطرات جديد» را در بر گيرد. به گفته ديپلماتهاي غربي ،تحريمهاي جديد پيشنهادي عليه روسيه شامل جلوگيري از حضور بانکهاي دولتي روسيه در پايتختهاي اروپايي ،محدوديت در عرضه انرژي و انتقال فنآوريهايي با استفاده دوگانه يا تحريم فروش تسليحات به آن کشور ميشود.
روسيه در واکنشي انتقادآميز و خشمگينانه به تصميم
آمريکا سفارت خود در ليبي را تعطيل کرد وزارت امور خارجه آمريکا اعالم کرده که به دنبال وخامت اوضاع امنيتي و تشديد درگيري بين گروه هاي شبه نظامي در طرابلس ،پايتخت ليبي ،سفارت خود را در اين کشور تعطيل کرده و ديپلماتها و ماموران امنيتي خود را به تونس منتقل کرده است. به گزارش خبرگزاري رويترز ،به دنبال دو هفته درگيري بين شبه نظاميان در طرابلس وضعيت امنيتي در پايتخت ليبي رو به وخامت نهاده است. ماري هرف ،سخنگوي وزارت امور خارجه آمريکا در بيانيهاي گفته است ،مساله تامين امنيت الويت اول ما است .به دليل نزديکي سفارت آمريکا به کانون خشونت و درگيريهاي جاري بين گروه هاي مسلح ليبيايي ناگزير شديم چنين تصميمي اتخاذ کنيم. به گفته سخنگوي وزارت امور خارجه آمريکا ،کارکنان
8
سفارت اين کشور زماني به طرابلس باز خواهند گشت که در پايتخت ليبي آرامش و امنيت برقرار شده باشد. طبق اين گزارش ،سازمان ملل متحد پيشتر کارکنان خود را از ليبي خارج کرده است .ترکيه نيز اعالم کرده است که کليه فعاليتهاي سفارتش را در طرابلس متوقف کرده است.
اين در حالي است که درگيري در اطراف فرودگاه طرابلس بين گروههاي مسلح به شدت در جريان است. از زمان سقوط معمر قذافي ،رهبر پيشن ليبي در سال 2011تا کنون درگيري بين گروههاي مسلح در اين کشور باعث تشديد نا امني و بي ثباتي در ليبي شده است. نگراني آمريکا نسبت به امنيت ديپلمات و کارکنان سفارت اين کشور در ليبي بي سابقه نيست چرا که در جريان حمله سال 2012به کنسولگري آمريکا در بنغازي در شرق ليبي ،جان کريستوفر استيونز ،سفير اياالت متحده در ليبي و سه کارمند ديگر اين کشور کشته شدند.
الشه هواپيماي خطوط هوايي الجزاير پيدا شد
رئيسجمهوري مالي اعالم کرده است که بقاياي الشه هواپيماي خطوط هوايي الجزاير ،که دستکم حامل 116 سرنشين بوده پيدا شده و همه سرنشينان آن کشته شدهاند. خلبان اين هواپيما يک ساعت پس از آنکه از مبدا در بورکينافاسو برخاست ،به دليل توفان درخواست تغيير مسير کرده بود ،پس از اين درخواست -به گفته مسئوالن هوانوردي -ارتباط هواپيما با برج مراقبت قطع شد. هواپيماي «مکدانل »83در راه الجزاير بود. «وال استريت جورنال» از قول يک مقام هوانوردي بورکينافاسو ميگويد 12ساعت پس از قطع ارتباط هواپيما با برج مراقبت در حاليکه مقامهاي بورکينافاسو در جستوجوي دليل آن بودند ،تماسي تلفني از روستايي در شمال مالي ،بر قرار شده و يکي از روستاييان خبر داده بود که از نزديکي محل سقوط هواپيما رد شده است. در نهايت مقامها خبر از پيدا کردن محل سقوط هواپيما دادند که به گزارش خبرگزاري رويترز دو جت فرانسوي و هليکوپترهاي سازمان ملل نيز در عمليات براي يافتن آن شرکت کرده بودند. تلويزيون دولتي مالي ميگويد الشه هواپيما جايي ميان شهر گوسي و مرز بورکينافاسو پيدا شده است. يک مقام ارشد امور امدادي در بورکينافاسو نيز گفته است گروه او بقاياي هواپيما را در روستاي بوليکسي در 50 کيلومتري مرز آن کشور پيدا کرده است. ژنرال ديندره به يک کانال تلويزيوني محلي گفته است تيم او تائيد کرده است که بقاياي الشه هواپيما را ديده که کامال سوخته و روي زمين پراکنده است .او افزوده که بقاياي جسد سرنشينان نيز ديده شده است. به گفته وزارت ارتباطات بورکينافاسو ،اين بدترين سانحه هوانوردي آن کشور است. به گفته مقامهاي بورکينافاسو 51 ،نفر از سرنشينان هواپيما فرانسوي 27 ،نفر بوکينابه (شهروند بورکينافاسو)، هشت نفر لبناني ،شش الجزايري ،پنج شهروند کانادا ،چهار آلماني ،دو نفر از لوکزامبورگ ،يک کامروني ،يک بلژيکي ،يک
دنباله در صفحة بعد
9 دنباله از صفحة قبل مصري ،يک اوکرايني ،يک شهروند سوئيس ،يک نيجريايي و يک تن از مالي بودهاند. اما رويترز از قول وزارت خارجه لبنان ميگويد دستکم 20شهروند آن کشور در اين پرواز بودهاند که البته برخي از آنها ممکن است دومليتي باشند. اين سانحه يک هفته پس از سرنگون شدن هواپيماي مالزي در شرق اوکراين و يک روز پس از فرود اضطراري نافرجام هواپيماي شرکت تايواني ترانسآسيا در تايوان رخ ميدهد. سانحه تايوان با 48کشته نيز طي 12سال گذشته بدترين سانحه هوايي در آن کشور محسوب ميشود. شرکت «سويفتاير» اسپانيا که هواپيماي مکدانل 83 خود را به شرکت هواپيمايي الجزاير اجاره داده بود ،تائيد کرده است که هواپيما حامل 110مسافر و شش خدمه بوده است. سخنگوي اتحاديه خلبانان اسپانيا نيز اعالم کرده است که هر شش خدمه شهروند آن کشور بودهاند.
August 2014 مرداد 1393
9
آخرين وزير امور خارجه اتحاد جماهير شوروي درگذشت
نماينده جديد سازمان ملل براي حل بحران سوريه معرفي شد
دبيرکل سازمان ملل نماينده جديد اين سازمان براي حل بحران سوريه و پايان دادن به جنگ داخلي در اين کشور را تعيين کرد .استافان دميستورا جاي اخضر ابراهيمي را ميگيرد. به گزارش خبرگزاري رويترز ،بان گي مون ،دبيرکل سازمان ملل ،در زماني جانشين آقاي ابراهيمي را تعيين کرده که خشونتها در سوريه باال گرفته و به عراق نيز سرريز کرده است. آقاي بان هدف از انتخاب آقاي دميستورا به اين مقام را «پايان دادن به تمام خشونتها و نقض حقوق بشر و يافتن راه حلي صلحآميز براي بحران سوريه» توصيف کرده است. در يک ماه و اندي گذشته گروه «دولت اسالمي عراق و شام» موسوم به داعش عالوه بر بخشهايي از خاک سوريه قسمتي از خاک عراق را نيز تصرف و تشکيل خالفت اسالمي خود را اعالم کرده است. خشونتها پس از آن باال گرفت که بشار اسد ،رئيس جمهور سوريه ،در آغاز ماه جون گذشته در انتخاباتي که غالبا نمايشي توصيف کردند بار ديگر به اين مقام برگزيده شد. در حالي که بريتانيا ،آمريکا و اپوزيسيون سوريه انتخاب آقاي دميستورا به عنوان نماينده سازمان ملل در اين کشور را ستودهاند ،نماينده دولت سوريه در سازمان ملل اعالم کرد که حکومت اين کشور «در حال بررسي تصميم دبيرکل» سازمان ملل است. استافان دميستورا که تابعيت ايتاليايي و سوئدي دارد برخالف دو نماينده پيش از خود يعني اخضر ابراهيمي و کوفي عنان تنها نمايندگي سازمان ملل را بر عهده دارد و به اتحاديه عرب گزارشي نخواهد داد. اخضر ابراهيمي در ماه مه گذشته به دليل «بنبست جهاني بر سر راهکارهاي پايان خشونت در سوريه» از مقام خود کنارهگيري کرد و پيش از او نيز کوفي عنان در سال 2012دست به اين کار زده بود. سازمان ملل تا کنون در گزارشهاي متعدد آمار دهشتناکي از جنگ داخلي سوريه به دست داده است .به گفته اين سازمان ،نزديک به 11ميليون نفر در سوريه نياز به کمک دارند که از اين تعداد نزديک به پنج ميليون نفر در متاطق دور از دسترس زندگي ميکنند. سه ميليون نفر ديگر از جمعيت سوريه نيز از بيم جنگ و خشونت به خارج از اين کشور يا مناطق ديگر در داخل گريختهاند.
ادوارد شواردنادزه آخرين وزير امور خارجه اتحاد جماهير شوروي که سابقه رياست جمهوري کشور گرجستان را نيز در پرونده فعاليت سياسي خود دارد ،بعد از يک بيماري طوالني در سن 86سالگي درگذشت. خبرگزاريهاي رويترز و آسوشيتدپرس در گفتوگو با منشي وي ،خبر مرگ شواردنادزه را تاييد کردهاند. شواردنادزه در سال 1985ميالدي و در زمان رياست ميخاييل گورباچف بر اتحاد جماهير شوروي سکان دستگاه ديپلماسي اين کشور را در دست گرفت .وي در ابتداي سال 1989 نامه آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي را در پاسخ به پيام تاريخي آيتاهلل خميني به تهران برد. شواردنادزه در سال 90مدتي از پست خود کناره گرفت ،اما دوباره در سال 91و اندکي قبل از فروپاشي شوروي دوباره وزير امور خارجه اين کشور شد. وي در سال 1992و پس از فروپاشي شوروي به عنوان دومين رييس جمهوري گرجستان انتخاب شد ،اما به دنبال اوج گرفتن اعتراضات مردمي و انقالب 2003گرجستان که به انقالب «گل سرخ» معروف شد ،دولت وي سرنگون شد. ادوارد شواردنادزه و خانوادهاش به فساد گسترده مالي متهم شده بودند. در دوران رياست وي بر وزارت امور خارجه شوروي، روابط پر تنش اين کشور با غرب ،خصوصا بعد از فروپاشي ديوار برلين فروکش کرد. شواردنادزه که همانند استالين رييس جمهوري شوروي پيشين زاده گرجستان بود ،در سال 1946به حزب کمونيست پيوست و در سال 1972به عنوان دبير اول حزب کمونيست انتخاب شد. آقاي گورباچف طي پيامي به مناسبت درگذشت شوارنادزه که زماني از نزديکترين دوستان و متحدان وي بود ،گفت که «او رفيق و همراه من بود ،اگرچه ما برخي مواقع بحث و جدلهاي تندي داشتيم ،اما تا آخرين لحظه عمر وي با هم دوست باقي مانديم».
نرخ بيکاري در آمريکا در پايينترين حد شش سال گذشته تازهترين گزارش وزارت کار اياالت متحده آمريکا حاکي است که نرخ بيکاري در اين کشور به پايينترين حد خود ظرف شش سال گذشته رسيده است. خبرگزاري آسوشيتدپرس با استناد به آمارهاي وزارت کار آمريکا گزارش داد که کارفرمايان آمريکايي طي ماه گذشته جذب نيروي کار را شتاب داده و بالغ بر 288هزار شغل جديد ايجاد شده است ،به طوري که نرخ بيکاري در
ماه جون به 6.1درصد کاهش پيدا کرد که از سپتامبر 2008 چنين رقم پاييني بيسابقه بوده است. اين براي پنجمين ماه متوالي است که ماهانه باالي 200هزار شغل در اياالت متحده آمريکا ايجاد ميشود که از دهه 90سابقه نداشته است .اين گزارش ميافزايد که طي
12ماه گذشته در مجموع دو و نيم ميليون شغل جديد در آمريکا ايجاد شده است. در سال گذشته ميالدي ماهانه 194هزار و 250شغل جديد در آمريکا ايجاد شده بود ،اما اين رقم در سال جديد به 230هزار و 833مورد ميرسد .به اين ترتيب ،شمار بيکاران از 11ميليون و 700هزار نفر در سال گذشته ،به 9 و نيم ميليون نفر کاهش يافته است. آسوشيتدپرس مينويسد که گزارش وزارت کار حاکي است که اقتصاد آمريکا به صورت پايداري در حال حرکت به سوي بهبودي کامل است ،اگرچه در ابتداي سال جاري اقتصاد آمريکا مقداري دچار تزلزل شده بود. اقتصاد آمريکا در سپتامبر 2008با سقوط بازار بورس وال استريت و آغاز بحران مالي جهاني دچار رکود شد ،اما آسوشيتدپرس مينويسد که اين بحران در حال بهبودي کامل است. با اين حال کارشناسان موسسه «سياست اقتصادي ليبرالي» بر اين عقيدهاند که هنوز بايد شش ميليون و 700 هزار شغل جديد در آمريکا ايجاد شود تا جوابگوي رشد جمعيتي کشور باشد.
شيوع ايبوال و مرگ دهها تن در غرب آفريقا
وزيران بهداشت کشورهاي غرب آفريقا براي آنچه «اقدامي فوري» عليه مرگبارترين همهگير بيماري ايبوال در جهان توصيف کردند گردهم آمدند. به گزارش خبرگزاري فرانسه ،جلسه فوق در حالي انجام شد که دهها مورد جديد بروز بيماري ايبوال به تازگي گزارش شده است. سازمان بهداشت جهاني اعالم کرده است که 759مورد تأييد شده يا مشکوک ابتال به اين تب همراه با خونريزي در کشورهاي گينه ،ليبريا و سيرالئون ثبت شد ه است. ميزان مرگ و مير ناشي از اين بيماري مهلک به 129 نفر -يا 38درصد -افزايش يافته است. سازمان بهداشت جهاني در بيانيهاي که در کنفرانس ياد شده خواند ه شد ،تصريح کرد« ،آمار جديد همهگير جديد ايبوال را به بزرگترين مورد از جهت تعداد بيماران مبتال و گ و مير ناشي از آن تبديل کردهاست» کنفرانس فوق در مر آکرا ،پايتخت کشور غنا ،برگزار شد و 11وزيربهداشت از کشورهاي غرب آفريقا در اين نشست شرکت کردند. در بخش ديگري از بيانيه بهداشت جهاني آمده: «تصميمهايي که در اين ديدار گرفته خواهد شد در مقابله با همهگير کنوني و موارد مشابه در آينده بسيار حياتي خواهند بود».
دنباله در صفحة بعد
10
August 2014 مرداد 1393
دنباله از صفحة قبل
از زمان بروز نخستين همهگير اين تب واگيردار و مرگبار در کشور گينه در ماه ژانويه ،سازمان بهداشت جهاني بيش از 150کارشناس را براي کمک به حل بحران منطقهاي ناشي از اين بيماري اعزام کرده است. با اين همه بهداشت جهاني اذعان ميکند که بهرغم تالشهاي اين نهاد زيرمجموعه سازمان ملل متحد و «رشد ديگر دستاندرکاران بهداشتُ ، چشمگيري» در شمار ابتال و مرگ و ميرهاي ناشي از ابتال به ايبوال مشاهده شده است. پير فورمنتي ،متخصص ارشد بيماري ايبوال از سازمان پزشکان بدون مرز ،در گفتوگو با خبرگزاري فرانسه توضيح داد که يکي از داليل افزايش اخير در شمار مبتاليان به اين بيماري به دليل کاستن زودهنگام اقدامهاي پيشگيرانه بعد از کمشدن اوليه آمار بيماران در ماه اپريل بود. بيماري ايبوال از طريق مايعهاي دفع شده از بدن از قبيل عرق قابل انتقال است ،اين بدان معنا است که تنها لمسکردن بدن فرد بيمار ميتواند موجب انتقال ويروس بيماري به فرد ديگري شود. سازمان بهداشت جهاني همهگير اخير بيماري ايبوال را چالشبرانگيزترين وضعيت از زمان شناسايي بيماري در سال 1976ميالدي توصيف کرده است .اين همهگير مرگبار تا کنون براساس ارقام مورد تأييد بهداشت جهاني جان 280نفر را گرفته است. هيچ داروي خاص يا واکسني براي درمان بيماري ايبوال کشف نشده است.
اتهام رابطه جنسي فرمانده زن نيروي دريايي را به خشکي کشاند
گفته مي شود که نخستين فرمانده زن يک کشتي جنگي بزرگ نيروي دريايي بريتانيا ،پس از آنکه متهم شد با يکي از افسران تحت فرمانش رابطه عاشقانه داشته ،کشتي مذکور را ترک کرده است. ناخدا دوم سارا وست 42 ،ساله ،در حال بازگشت از ماموريتي هفت ماهه بر روي عرشه ناو «اچ.ام.اس پرتلند اف »79بود که با اين اتهام روبرو شد. وزارت دفاع بريتانيا اين خبر را تأييد نکرده ،اما اعالم کرده است که خانم وست در حال حاضر در مرخصي به سر ميبرد .وزارت دفاع همچنين اعالم کرده که از اتهام خانم وست در ارتباط با ناديده گرفتن موازين حرفهاي مربوط به روابط اجتماعي روي کشتي مطلع است. خانم وست از ماه ژانويه امسال به همراه اين ناو جنگي در ماموريت بود .چنانچه اتهام خانم وست اثبات شود او ممکن است با حکم اخراج از نيروي دريايي مواجه شود. ناو «اچ.ام.اس پرتلند» يکي از رزم ناوهاي برجسته نيروي دريايي بريتانيا است که 130متر طول دارد و در سال 1999به ناوگان نيروي دريايي بريتانيا پيوسته است.
بيش از 1000کشته در درگيريهاي غزه نخستوزير اسرائيل ميگويد حماس آتشبسي را که خود اعالم کرده بود ،نقض کرده است. بنيامين نتانياهو ،نخستوزير اسرائيل در مصاحبه خود با شبکه تلويزيوني «سيانان» گفته دولتش هر اقدامي را که
الزم بداند ،براي حفاظت از مردم اسرائيل انجام خواهد داد. از سوي ديگر ،سامح ابو زهري ،يکي از سخنگويان حماس در يک پيامک تلفني به خبرنگاران اعالم کرد که حماس به همراه گروههاي ديگر فلسطيني در پاسخ به درخواست ميانجيگران سازمان ملل ،با آتش بس موافقت ميکنند. اسرائيل به مردم غزه هشدار داده است که به مناطق تخليهشده بازنگردند. شمار کشته شدگان فلسطيني در غزه که اکثرا ي هستند تا اواخر ماه جوالي 2014از مرز 1000 غيرنظام نفر نيز گذشته است .در مقابل 43نيروي نظامي به همراه دو غير نظامي اسرائيلي (از جمله يک عرب اسرائيلي) و يک کارگر تايلندي کشته شدهاند. در همين مدت حدود شش هزار نفر از ساکنان غزه مجروح شده و دهها هزار نفر از آنها هم ناچار به ترک محل سکونت خود شدهاند. حماس ميگويد که شکستن محاصره غزه بايد بخشي از هر طرح آتشبس بلندمدت باشد.
فواد معصوم رئيسجمهور عراق شد
از رهبران اين ائتالف را براي تصدي پست رياستجمهوري اين کشور معرفي کرده بود. فواد معصوم هورامي در سال 1938در شهر کويه اقليم کردستان متولد شده است .خانواده وي اصالتا اهل روستاي «خرپان» هورامان اقليم کردستان است .وي در اوايل دهه 50 ميالدي براي تحصيل به مصر رفت و مدرک دکتراي خود را در رشته فلسفه به دست آورد. فواد معصوم پيش از پيوستن به حزب دموکرات کردستان در سال 1964عضو حزب کمونيست عراق بوده است .وي در سالهاي دهه 60 عالوه بر فعاليتها و مسئوليتهاي حزبيش در حزب دموکرات در دانشگاههاي بغداد و بصره مشغول به
تدريس بوده است. فواد معصوم به دليل آشنايي با دنياي عرب و داشتن رابطه با رهبران مصر در سال 1973از سوي مصطفي بارزاني ،رهبر وقت حزب دموکرات کردستان به عنوان نماينده وي در قاهره انتخاب شد و تا سال 1975به فعاليت خود در اين سمت ماند. فواد معصوم تا سال 1992دبيرکل اتحاديه انقالبي کردستان را بر عهده داشت. وي پس از سقوط رژيم صدام در سال 2003عضو مجلس عراق بوده و در سال 2004به عنوان اولين رئيس مجلس عراق انتخاب شد. گفته ميشود که جالل طالباني و فواد معصوم داراي رابطهاي حسنه هستند .جالل طالباني وي را يکي از روشنفکران محبوب در ميان اعضا و هواداران اتحاديه ميهني معرفي کرده است. نمايندگان مجلس عراق چند هفته پيش سليم جبوري ،سياستمدار سني را به عنوان رئيس مجلس انتخاب کردند. در انتخابات پارلماني اخير عراق، ائتالف کردها پس از فهرست شيعيان توانست بيشترين کرسيهاي پارلمان را از آن خود کند .بر همين پايه و توافق ميان فراکسيونهاي عمده پارلمان ،سمت رياست جمهوري به کردها تعلق گرفت. مقام رياست جمهوري در عراق تشريفاتي است و نخستوزير مهمترين مقام اجرايي کشور به شمار ميرود. با انتخاب رئيسجمهوري و رئيس مجلس، نوبت تشکيل دولت جديد عراق فرا رسيده است. نوري مالکي ،نخستوزير عراق گفته است که ميخواهد براي بار سوم ،اين سمت را در اختيار داشته باشد، اما عملکرد او مخالفاني دارد و گروهي از سياستمداران عراق براي حل بحران اين کشور خواهان آن هستند که فرد ديگري عهدهدار اين سمت شود.
سازمان ملل: سودان جنوبي گرفتار بحران غذا است
پارلمان عراق باالخره در پنجمين جلسه خود توانست تکليف پست رياستجمهوري اين کشور را مشخص کند و بدين ترتيب فواد معصوم با اکثريت آراي نمايندگان رئيس جمهور عراق شد .فواد معصوم ،داراي دکتراي فلسفه ،از بنيانگذاران اتحاديه ميهني کردستان عراق و از سياسيون و روشنفکران محبوب در ميان کردهاي عراق است. رأيگيري در مجلس عراق براي انتخاب رئيس جمهور جديد به دور دوم کشيده شد که در اين رأيگيري رقابت بين فواد معصوم و حنان الفتالوي بود اما الفتالوي به درخواست فراکسيون خود نامزدياش را پس گرفت .پس از آن ،حسين موسوي از سوي پارلمان به عنوان رقيب معصوم تعيين شد. در دور دوم 269 ،رأي به صندوق انداخته شد که از اين تعداد 228رأي صحيح بود .فواد معصوم در اين رأيگيري 211رأي به دست آورد و رقيب وي نيز 17رأي گرفت. ائتالف کردها در پارلمان عراق ،فواد معصوم
شوراي امنيت سازمان ملل گفته است که بحران غذا در سودان جنوبي حادترين بحران غذايي در جهان است و خواستار اقدام فوري براي مقابله با گرسنگي در آن کشور شده است. شوراي امنيت از دولتهايي که خود را به پرداخت 618
10
ميليون دالر کمکهاي غذايي به سودان جنوبي متعهد کرده بودند خواسته است اينک به تعهدات خود عمل کنند. صندوق کودکان سازمان ملل متحد ،يونيسف ،گفته است بحران غذا ميتواند بر چهار ميليون نفر ،يعني يک سوم جمعيت سودان جنوبي ،تاثير بگذارد. يونيسف گفته است که در صورت عدم افزايش کمکهاي خارجي ،ممکن است 50هزار کودک در اثر گرسنگي جان خود را از دست بدهند. از زمان آغاز درگيريهاي داخلي ميان جناحهاي مختلف حکومت سودان جنوبي در دسامبر گذشته ،بيش از يک ميليون نفر ناچار به ترک خانههاي خود شدهاند. ريشه درگيريهاي آن کشور اختالف نظر سالوا کيير ،رئيس جمهور ،با رييک ماچار ،معاون او بوده است که به خشونت و کشتارهاي قومي انجاميده است. چندين ماه درگيري دو طرف سبب شده که کشاورزان نتوانند محصوالت خود را بکارند يا درو کنند و در نتيجه کل کشور با کمبود غذا روبرو است. آغار فصل باراني هم بر مشکالت موجود افزوده و سبب شده که کشاورزان آواره شده سودان جنوبي نتوانند براي فصل درو بعدي محصول بکارند. سودان جنوبي که در سال 2011از سودان استقالل يافت ،توسط يک موسسه تحقيقاتي آمريکايي موسوم به صندوق صلح در صدر فهرست کشورهاي در معرض آسيب قرار گرفته است.
ورود غير قانوني کودکان و بحران مهاجرت در آمريکا
با افزايش تعداد کودکاني که تنها و به شکل غيرقانوني از مکزيک وارد خاک آمريکا مي شوند ،پرزيدنت اوباما به شدت تحت فشار قرار گرفته تا اين مشکل مهاجرت در مرزهاي جنوب غربي آمريکا را هر چه سريعتر حل کند. ورود پر شمار کودکان اهل مکزيک و ساير کشورهاي آمريکاي مرکزي باعث شده که يک بار ديگر موضوع مهاجرت و نحوه کنترل مرزهاي آمريکا به يک موضوع سياسي داغ بدل شده و رييس جمهور و حزب مخالف جمهوريخواه، در مورد نحوه برخورد با اين مشکل و ريشههاي آن در يک مجادله تند درگير شدهاند.
ماجرا از چه قرار است؟
تا کنون هزاران کودک و نوجوان اهل مکزيک و ساير کشورهاي آمريکاي مرکزي به هنگام عبور غيرقانوني از مرز و و ورود به خاک آمريکا بازداشت شدهاند .براساس آمارهاي اداره امنيت ملي آمريکا ،از ماه اکتبر سال 2013تا کنون بيش از 52هزار کودک بازداشت شدهاند .پرزيدنت اوباما اين موضوع را يک «بحران بشردوستانه» توصيف کرده است. اکثر اين کودکان در حال حاضر در اردوگاههاي موقت که براي نگهداري آنها داير شده به سر ميبرند و نهادها و ادارات مسئول امکانات و وقت کافي ندارند تا پرونده استرداد اين افراد را به سرعت تکميل کنند.
داليل وقوع اين وضعيت چيست؟
دليل مهاجرت از مکزيک و ساير کشورهاي آمريکاي مرکزي به سوي آمريکا هميشه انگيزههاي اقتصادي يا فرار از خشونت در کشورهاي زادگاه مهاجران بوده است .اما افزايش يکباره خشونتهاي مربوط به مواد مخدر و درگيري بين باندهاي مسلح در کشورهاي گواتماال ،هندوراس و السالوادور بر تعداد مهاجراني که از اين کشورها خارج ميشوند افزوده است.
11
August 2014 1393 مرداد
11
12
August 2014 مرداد 1393
و استفاده از آنتي باديها ،مکانيزم عمل دقيقتري ارائه ميدهد ،به طوري که اثرات ناتوان کننده مواد شيميايي سمي را بر بيماران به اندازه قابل توجهي کاهش ميدهد.
.9نقشهبرداري DNAدر هنگام تولد رايج ميشود
تکامل فناوري نانو ،به همراه فناوريهاي گستردهتر «داده بزرگ ( )Big Dataکه اطالعات افراد مختلف را ترکيب ميکند باعث ميشوند که نقشه برداري دي.ان.اي در هنگام تولد عادي و تبديل به بخشي از معاينه پزشکي شود .اين موضوع شناسايي بيماريها را در بدو تولد ميسر ميسازد.
.10رواج انتقال اطالعات کوانتومي
10پيشبيني در مورد جهان 2050
موسسه «تامسن رويترز» 10پيشبيني در مورد وضعيت جهان در سال 2050را ارائه کرده است که کوانتومي شدن اطالعات ،گواهينامه خلباني حق عبور جوانان ،پيشگيري از ديابت نوع يک و ديجيتالي شدن همه امور از جمله آنهاست. بر اساس اين گزارش در سال ،2050همه چيز از ماشينها و خانههايي که به هر آرزوي انسان پاسخ ميدهند تا لوازمي که براي خود فکر ميکنند و مناطق جغرافيايي به هم پيوسته ،به صورت ديجيتالي هدايت خواهند شد.
.1کاهش زوال ذهن
بر اساس اين گزارش ،در سال 2050با انفجار جمعيتي افراد باالي 80سال مواجه خواهيم شد و بودجه تحقيقاتي علمي بيشتر و بيشتري صرف مشکالت اين افراد ميشود و زوال ذهن آنها کاهش خواهد يافت.
.2خورشيد بزرگترين منبع تامين انرژي در زمين
بر اساس اين گزارش در سال ،2050روشهاي جمعآوري ،ذخيره سازي و تبديل انرژي خورشيدي به قدري پيشرفته و کارآمد ميشوند که خورشيد به منبع اصلي انرژي در سياره ما تبديل خواهد شد.
.3ديابت نوع يک قابل پيشگيري خواهد بود
اصالح ژنوم انسان به يک واقعيت تبديل ميشود و اين امر پيشگيري از ابتال به بيماريهاي مانند ديابت نوع يک را امکان پذير ميسازد.
.4پايان کمبود مواد غذايي
به لطف بروز پيشرفتها در فناوريهاي روشنايي و روشهاي تصوير برداري به همراه اصالح ژنتيکي گياهان زراعي ،کمبود مواد غذايي و نوسانات قيمت مواد غذايي به تاريخ ميپيوندد.
اگر چه در سال 2050انسان هنوز نميتواند از طريق فضا اقدام به انتقال اطالعات کند ،اما سرمايهگذاري قابل توجهي در زمينه انتقال اطالعات کوانتومي صورت ميگيرد و اين موضوع به امري عادي تبديل ميشود.
هزار سال کتاب فارسي؛
نمايشگاه کتابخانه کنگره آمريکا نمايشگاه «هزار سال کتاب فارسي» در شهر واشنگتن آمريکا تا 20سپتامير 2014ادامه دارد و تالش ميکند با به نمايش گذاشتن 75اثر نوشتاري شامل کتاب ،کتابهاي خطي و سنگنوشته ،گوشههايي از تاريخ زبان فارسي و کتابگزاري در ايران را نشان دهد .اين آثار از ميان کتابهاي بخش آفريقا و خاورميانه کتابخانه کنگره در ساختمان توماس جفرسون برگزيده شده است. کتابخانه کنگره 80هزار کتاب فارسي دارد .آنچه که در نمايشگاه «هزار سال کتاب فارسي» به نمايش گذاشته شده ،دستاوردهاي ادبي فالت ايران ،از جمله کشورهاي تاجيکستان و افغانستان را در برميگيرد. انستيتو «روشن براي مطالعات ايران» در دانشگاه مريلند با کتابخانه کنگره در برپايي اين نمايشگاه همکاري کرده است .در کنار نمايشگاه نزديک به 15برنامه سخنراني سامان داده شده است و سخنرانان ،هم از داخل آمريکا و هم از خارج از اين ،کشور دعوت شدهاند. از کتابها و اشياي به نمايش گذاشته شده ميتوان به «نسخه بازتوليد شده منشور کورش»« ،شاهنامه حکيم ابوالقاسم فردوسي طوسي»« ،سرودهاي گاتها»« ،کتاب عملالصالحين»« ،ترجمه تاريخ طبري»« ،يوسف و زليخا»، «شعر نيما از آغاز تا به امروز»« ،نامههاي جمالزاده در کتابخانه مرکزي تهران»« ،ديوان عايشه»« ،جزيره سرگرداني»« ،بوف کور»« ،نوروز فقط در کابل باصفاست»، «رساله دلگشا» و «بال ه سيمرغ» نام برد. يکي از اين برنامهها در مورد زندگي فروغ فرخزاد شاعر برجسته ايراني و نامههاي منتشر نشده اوست که سخنراني آن را دکتر فرزانه ميالني از دانشگاه ويرجينا در روز 27 آگست در دانشگاه مريلند بهعهده خواهد داشت.
انتشار آلبومي جديد از گروه «پينک فلويد» پس از 20سال
.5آغاز حمل و نقل برقي هوايي
مهندسي هوا فضا و فناوريهاي جديد باتري ،حمل و نقل وسايل نقليه الکتريکي را در روي زمين و در هوا ميسر ميسازد .هواپيماهاي ميکرو تجاري براي سفرهاي هوايي کوتاه مدت در آسمان پرواز خواهند کرد .از آنجايي که اين هواپيماهاي جديد قادر به پرواز و فرود در فضاهاي بسيار کوچکي هستند ،گرفتن گواهينامه خلباني براي جوانان در قرن 21مطرح خواهد شد.
.6همه چيز ديجيتالي ميشود
بر اساس اين گزارش در سال ،2050همه چيز از ماشينها و خانههايي که به هر آرزوي انسان پاسخ ميدهند تا لوازمي که براي خود فکر ميکنند و مناطق جغرافيايي به هم پيوسته ،به صورت ديجيتالي هدايت خواهند شد.
.7بستهبندي مبتني بر نفت به تاريخ ميپيوندد
در سال 2050بستهبندي ناشي از سلولز که 10۰ درصد زيست تخريبپذير است معمول خواهد شد و ديگر اثري از بستهبندي مبتني بر نفت (محصوالت مانند کيسههاي پالستيکي) نخواهد بود.
.۸درمان سرطان ،عوارض جانبي سمي بسيار کمي خواهد داشت ساخت دقيقتر داروها ،اتصال به پروتيينهاي خاص
بيست سال از انتشار آخرين آلبوم گروه اسطورهاي «پينک فلويد» ميگذرد .حال همسر ديويد گيلمور ،خواننده و گيتاريست اين گروه از طريق شبکه توييتر اعالم کرده که آلبومي جديد به نام «رودخانه بيپايان» در راه است. در بهار سال 1994بود که گروه پرآوازه «پينک فلويد» چهاردهمين و آخرين آلبوم استوديويي خود را به انتشار رساند؛ آلبومي به نام »ناقوس جدايي» (The Division )Bellکه قطعات آن عمدتا توسط ديويد گيلمور (گيتاريست و خواننده) و ريچارد رايت (نوازنده کيبورد) ساخته شده بودند .راجر واترز که برخيها او را مغز متفکر «پينک فلويد» ميدانند ،در تهيه اين آلبوم نقشي نداشت.
حال پالي سامسون ،همسر ديويد گيلمور بهطور غيرمرقبه در پيامي که در شبکه توييتر منتشر کرده ،از انتشار آلبوم استوديويي جديد «پينک فلويد» سخن گفته که قرار است در ماه اکتبر سال جاري ميالدي روانه بازار شود. مسئول روابط عمومي دفتر ديويد گيلمور در تماسي که از سوي نشريه معتبر «رولينگ استون» صورت گرفته ،صحت اين خبر را تاييد کرده است. به گفتهي پالي سامسون آلبوم جديد «پينک فلويد» از جمله دربرگيرند ه دستاوردهايي است که اعضاي گروه در همنوازيهاي خود براي تهيه آلبوم «ناقوس جدايي» ساخته بودند .از اين رو قطعات آلبوم جديد به نوعي ميراث ريچارد رايت ،کيبوردنواز «پينکفلويد» نيز هستند .ريچارد رايت در سال 2008بر اثر سرطان درگذشت. «پينک فلويد» را ميتوان يکي از پرنفوذترين گروههاي راک در جهان دانست .اين گروه در سال 1965پايهگذاري شد ،ولي در اواسط دهه هشتاد ميالدي با رفتن راجر واترز، ديگر از آن ترکيب جادويي برخوردار نبود. «پينک فلويد» بزرگترين موفقيتهاي خود را در دهه هفتاد ميالدي جشن گرفت .آلبومهاي «سوي تاريک ماه» و «ديوار» که به ترتيب در سالهاي 1973و 1979به انتشار رسيدند ،از آثار فراموشنشدني و تاثيرگذار در تاريخ موسيقي راک محسوب ميشوند. تاکنون بيش از 70ميليون نسخه از اين دو آلبوم در سراسر جهان به فروش رفته و از اين رو از پرفروشترين آلبومهاي پاپ و راک در جهان به شمار ميروند. آلبوم «ناقوس جدايي» آخرين اثر استوديويي «پينک فلويد» نيز از لحاظ تجاري موفق بود و بيش از 12ميليون نسخه از آن نيز در سراسر جهان به فروش رسيد .اين آلبوم 60هفته در فهرست يکصد آلبوم پرفروش جهان قرار داشت.
توقيف دو موسسه طراحي و مد لباس در ايران فعاليت دو موسسه طراحي لباس «خانه مد» و «ويولت» به دليل نمايش مانتوهايي که از طرح پرچم ايران طراحي شده بود ،توسط کارگروه ساماندهي مد و لباس ممنوع شد.
12
کارگروه ساماندهي مد و لباس وزارت ارشاد ايران با انتشار بيانيهاي اعالم کرده است که اين دو موسسه بدون اخذ مجوزهاي قانوني با نمايش مانتوهايي الهام گرفته از طرح پرچم ايران «به ساحت اررشمند اين نماد ملي توهين کرده» و به همين دليل تا اطالع ثانوي از فعاليت آنها جلوگيري ميشود.
حميد قبادي ،دبير اين کارگروه نيز درباره برنامه نمايش زنده اين مدل لباسها که همزمان با حضور تيم فوتبال ايران در جام جهاني 2014برگزار شده بود گفت که خانه مد براي نمايش زنده مجوز دارد ولي اين نمونهها فاقد مجوز قانوني براي اجرا بوده است و برنامه اجرا شده با ضوابط کارگروه ساماندهي مد و لباس هم منطبق نبوده است. سايت «تابناک» در واکنش به نمايش اين مانتوها اين سوال را مطرح کرده بود که «با توجه به عدم امکان حضور بانوان در مسابقات فوتبال و واليبال مشخص نيست اين طرحها دقيقًا براي استفاده بانوان در محيطهاي ورزشي نظير ورزشگاهها طراحي شده يا استفاده در اماکن عمومي؟» در اين مانتوها از طرح پرچم ايران ،تصوير يوزپلنگ ايراني و برازوکا (توپ جام جهاني) استفاده شده است و «پانچو يوز ،مانتوزا ،آرک ايراني و مانتو يوز» نامگذاري شده است. قانون «ساماندهي مد و لباس» که درباره نظارت و کنترل نوع پوشاک در ايران است در سال 1385تصويب شد و متولي نظارت بر اجراي اين قانون وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمي است. در سالهاي اخير موسسات زيادي با مجوز کارگروه
13 دنباله از صفحة قبل ساماندهي مد و لباس وزارت ارشاد ايران يا بدون مجوز در ايران به طراحي لباس و نمايش زنده لباس ميپردازند.
حبيب خواننده ايراني آزاد شد
رسانههاي ايران از آزادي حبيب محبيان ،خواننده ايراني بعد از يک روز بازداشت در استان گيالن خبر دادهاند. بنا بر اين گزارشها آقاي محبيان در اطراف شهر ماسوله در شمال ايران بازداشت و بعد از يک روز به قيد وثيقه آزاد شده است. روزنامه «شرق» به نقل از يک مقام مسئول در نيروي انتظامي استان گيالن دليل بازداشت يک روزه اين خواننده را ساخت بدون مجوز يک کليپ موسيقي عنوان کرده است. ناصر عاشوري ،نماينده فومن در مجلس ايران هم به روزنامه «شرق» گفته است که «به اين فرد ب ه عنوان يک خارجي مشکوک شدهاند و وقتي از او تقاضاي ارائه مدرک کردهاند ،او مدرک و مجوزي براي ساخت کليپ نداشته است .به همين دليل دستگير و بعدا هم با دستور مقام قضايي آزاد شد». حبيب محبيان سال 1389بعد از سالها اقامت در آمريکا به ايران بازگشت و در شهر رامسر در استان مازندران ساکن شد. او در طي اين سالها تالش کرده تا براي انتشار آلبوم موسيقي در ايران مجوز دريافت کند. زمستان گذشته او خبر از «موافقت مکتوب مقامهاي ارشد» با انتشار آلبوم خود داده بود ،اما تا کنون خبر دريافت چنين مجوزي از سوي هيچ مقام مسئولي در ايران تاييد نشده است. کتاب ترانههاي اين خواننده با نام «مرد تنهاي شب» توانست مجوز چاپ دريافت کند ،اما جزو کتابهايي بود که در نمايشگاه کتاب تهران از عرضه آن جلوگيري شد. حبيب محبيان ،آهنگساز و خواننده شصت ساله، اولين آلبومش را به نام «مرد تنهاي شب» پيش از انقالب سال 1357منتشر کرد .او پس از انقالب دوازده آلبوم را خارج از ايران منتشر کرده است.
نادين گورديمر، برنده جايزه نوبل ادبيات درگذشت
نادين گورديمر ،نويسنده اهل آفريقاي جنوبي و برنده جايزه نوبل ادبيات در 90سالگي در ژوهانسبورگ درگذشت. اين نويسنده که يکي از چهرههاي سرشناس
August 2014 مرداد 1393
جايزه گلشيري متوقف شد
بنياد گلشيري بعد از برگزاري سيزده دوره جايزه ادبي گلشيري ،در بيانيهاي اعالم کرد که از اين پس ديگر مراسم اهداي اين جايزه را برگزار نخواهد کرد. به گزارش خبرگزاري خبرآنالين ،اين بنياد در بيانيه خود آورده است که نيرو و منابع اندک بنياد گلشيري را وقف بخش ديگري از اهداف اين بنياد از جمله فعالتر کردن سايت گلشيري خواهد کرد. در اين بيانيه آمده است ،دوستان و دوستداران جايزه هوشنگ گلشيري. بيش از چهارده سال از گام اول براي تأسيس و برگزاري جايزه هوشنگ گلشيري ميگذرد؛ يعني از آن هفتمين روز پس از رفتنش که بر سر مزارش عهد کرديم جايزهاي به نامش پايه گذاري و به اين ترتيب به يکي از آخرين خواستههاي عمر پرثمر و سرشار از خلق و تالش و تکاپويش براي اعتالي ادبيات داستاني ايران عمل کنيم. ما توانستيم سيزده دوره جايزه را به سرانجام برسانيم. آزمايش و خطاها و تغيير روشهايمان براي غلبه بر مشکالت را همواره با همگان در ميان گذاشتيم ،چون هدفمان جز اين نبود که جايزهاي باشد سالم و شفاف و چنين نيز بماند و سهمي در شکوفاتر شدن حيات ادبيات داستاني کشورمان برعهده بگيرد. امروز اما به اين نتيجه رسيدهايم که بهتر است در وضع کنوني آن نيرو و منابع اندکي را که براي بنياد گلشيري باقي ادبيات جهان عليه آپارتايد بود ،به گفته خانوادهاش پس از بيماري کوتاهي در خانهاش درگذشت. از او بيش از 30کتاب منتشر شده که «دختر برگر»، «خانواده جوالي» و «سرگذشت پسرم» از جمله شناخته شدهترين آنها هستند. او در سال 1974براي رمان «محافظه کار» برنده جايزه بوکر و در سال 1991برنده جايزه نوبل ادبيات شد. کميته نوبل در آن زمان گفت که اين جايزه را براي نوشتههاي «عالي و حماسي» او اهدا ميکند که «کمک بزرگي به بشردوستي» بوده است. گورديمر نوشتن را خيلي زود آغاز کرد و نخستين اثر منتشر شده او در 15سالگياش در مجلهاي در ژوهانسبورگ به چاپ رسيد. موضوع بيشتر داستانهاي او که در قالب رمان و داستان کوتاه منتشر شده ،آپارتايد ،تبعيد و غربت است. خانواده گورديمر ميگويند که براي او بيش از هر چيز «آفريقاي جنوبي ،مردمش ،فرهنگش و دشواريهاي هميشگياش براي درک دمکراسي اهميت داشت». او که از اعضاي ارشد کنگره ملي آفريقا بود ،سالها براي آزادي نلسون ماندال (که بعدها از دوستان نزديک هم شدند) تالش کرد. آخرين اثر او «هيچ زماني مثل امروز» که در سال 2012 منتشر شد نيز درباره مبارزه عليه آپارتايد است.
بازارسياه فروش کليه ايرانيان به خارجيان
بار ديگر موضوع پيوند کليه در ايران و بازار سياه آن بحث روز شده است .پروفسور برومند ،متخصص کليه با اشاره به «تجارت سياه کليه» در ايران از «دستهاي ناپاک قاچاقچيان» ياد ميکند که «به فکر رسيدن به مبالغ کالن» هستند. پروفسور برومند ،متخصص کليه و مجاري ادراري و نخستين رئيس مرکز دياليز و پيوند در ايران ،از کار شرم آور برخي پزشکان و بيمارستانهايي که کليه ايرانيها را از طريق داللها به خارجيها ميفروشند ،ابراز تاسف کرد.
مانده ،وقف بخشي ديگر از هدف هاي مندرج در اساسنامه بنياد کنيم که به دليل مشغله نفسگير جايزه تا حدي مغفول مانده است.
بايد از همه آنها که بي دريغ و بي چشمداشتي در برگزاري سيزده دوره جايزه ـ که در اين ملک و در شرايطي گاه طاقت فرسا تداومي است نظرگير ـ ياريمان دادند سپاسگزاري کنيم ،به ويژه داوران و ارزيابان تمامي دوره ها ،ياورانمان ،و ناشران و داستان نويسان که آثارشان را در اختيارمان گذاشتند .بايد در برابر اعتماد و حسن نيت مخاطبان اين جايزه ،و نيز آنها که با ارزيابي و نقد صميمانه و دلسوزانه شان راهنمايمان بودند ،سر تعظيم فرود بياوريم؛ ارجگذاري همانها ما را نيرو بخشيد که اين همه سال به رغم همه دشواريها به کار ادامه بدهيم. پروفسور برومند به «شفا آنالين» گفته است ،ماههاست پيوند کليه ايرانيها به بيماران خارجي از طريق داللها و قاچاقچيان شايع شده است .او اين اقدام پزشکان و همکاري بيمارستانها با آنها را شرمآور خواند. اين متخصص کليه و مجاري ادراري بر اين نظر است که در حال حاضر برخورد دولت با متخلفان پيوند اعضا از نظر قانوني به هيچ وجه کافي نيست .او خواستار جلوگيري قانوني از ايجاد هر نوع بازار سياه در زمينه پيوند اعضا بهخصوص کليه شد. قوانين ايران در رابطه با خريد و فروش اعضاي بدن افراد زنده موضعي نگرفتهاند .به نظر ميرسد تمايل افراد براي فروش کليه و آگهيهاي علني در اين زمينه ناشي از همين سکوت قانوني باشد. مراجع مذهبي در ايران نيز موضوع فروش کليه را خالف دستورات ديني نميدانند .آيتاهلل سيستاني ،مکارمشيرازي، هادويتهراني و نوريهمداني هيچکدام فروش کليه افراد را از نظر شرعي ممنوع اعالم نکردهاند. مکارم شيرازي در اين باره گفته است: «فروش اعضايي که بدل دارد مانند يکي از دو کليه اشکالي ندارد» .نوريهمداني نيز گفته است« :دريافت پول در ازاي بعضي از اعضا مانند کليه مانعي ندارد ».در سايه خأل قانوني و تائيدهاي برخي از مراجع ،خريد و فروش اعضاي بدن در ايران به راحتي انجام پذير است. ساختمان مرکزي انجمن حمايت از بيماران کليوي در تهران مرکزي شده است براي خريد و فروش کليه .بسياري از بيماران کليوي و افراد نيازمند به پيوند کليه همه روزه رهسپار اين خيابان ميشوند .سرتاسر ديوار خيابانهاي منتهي به اين مرکز پر است از ديوارنويسيهاي حاوي آگهي فروش کليه .در اين آگهيها افراد با نوشتن يک شماره تلفن و گروه خوني خود از تمايل به فروش کليه خبر ميدهند. تماس با بسياري از اين شماره تلفنها حاکي از آن است که دليل اصلي و عمده اين افراد براي فروش کليه مشکالت و نياز مالي است .گروهي از آنها علت تمايل به فروش کليه خود را بدهکاري و ورشکستگي عنوان کردهاند. گروهي ديگر تالش براي تامين پول الزم جهت مواردي از جمله بيماري يکي از نزديکان ،راه اندازي کسب و کار ،تامين جهيزيه و ...را علت آگهي فروش کليه ذکر ميکنند. دکتر برومند ميگويد که از طرفي بايد فرهنگسازي شود تا مردم جامعه نسبت به مرگ مغزي اطالع بيشتري يافته و حاضر شوند اعضاي بدن خويشاوندان فوت شده خود را در اختيار محتاجان قرار دهند .برومند اما از طرف ديگر اعالم کرد که او مخالف هر نوع پيوند اعضا براي افراد خارجي است که در ممالک خودشان امکانش را (براي تعويض عضو) دارند.
13
اينک اما بر آن شدهايم تا تالشهايمان را معطوف به غني تر کردن وبسايت بنياد کنيم تا منابع مربوط به هوشنگ گلشيري را هرچه کاملتر در اختيار عالقهمندان اين نسل و نسلهاي آينده قرار بدهيم .از دسترس پذيرکردن نوشتهها و مصاحبهها و مقاالتي که در جهان مجازي در دسترس نيستند گرفته تا جمع آوردن و عرضه تصاوير و فيلمها و صداي او و نيز آنچه در نقد و بررسي آثارش نوشتهاند و خواندنش را مفيد ميدانيم. قصد داريم آرشيو مربوط به گلشيري را کامل کنيم و در اين راه به ياري همه آنها که يادگاري از گلشيري در اختيار دارند نياز خواهيم داشت .پس نيازهايمان را و فراخوانمان را در وب سايت اعالم خواهيم کرد. قصد داريم بخشي از وب سايت را نيز به نقد و نظر اختصاص دهيم و تالش خواهيم کرد که اين بخش چيزي به فضاي مجازي در حوزه داستان نويسي اضافه کند .اميدواريم اين بخش به کمک اهل فن آن قدر گسترش و عمق بيابد تا بتوان بر آن نام نشريه ادبي گذاشت .کم و کيف اين صفحات و نحوه کار متعاقبا اعالم خواهد شد. انتشار تک داستانهاي برگزيده چند دوره در «مجموعه نقش» که مدتي به تعويق افتاده بود نيز در دستور کار قرار خواهد گرفت. پس اين سيزده دوره جايزه را که به همت و تالش ياوران بنياد و جايزه ،دوستداران ادبيات و بويژه داستان نويسي معاصر ايران برگزار شد چون خاطرهاي در مجموع بسيار خوش در ذهنمان نگاه خواهيم داشت و به اميد روزي خواهيم ماند که بتوانيم با جذب منابع و نيروي انساني الزم به تمامي هدف هايي که خوش بينانه در اساسنامه بنياد پيشبيني کرده بوديم جامه عمل بپوشانيم
دکتر برومند به همين جهت از وزارت بهداشت خواست پيوند اعضاي بدن يک ايراني به بيمار خارجي را ممنوع و با اين اقدام هرچه سريعتر «آبروي کشور و جامعه پزشکي ايران» را حفظ کند. بر اساس گزارشهايي که تا کنون رسانههاي ايران منتشر کردهاند ،دالالن نقش بسيار تعيين کننده و فعالي در بازار خريد و فروش کليه دارند .بر اين اساس گفته ميشود بخش زيادي از خريد و فروشهاي کليه توسط همين افراد انجام ميشود. دالالن تالش ميکنند با فراهم کردن شرايط الزم خريدار و فروشنده کليه را به هم رسانده و با شکل دادن معامله ميان طرفين ،مبالغ کالن خود را دريافت کنند. پروفسور برومند به همين دليل خواستار مقابله با تبهکاران و قاچاقچيان اعضاي بدن است که با همکاري پزشکان متخلف در پي به جيب زدن مبالغ کالن در کوتاهمدت هستند.
تقسيم شش ميليون دالر از دارايي ثريا اسفندياري ميان بنگاههاي خيريه يک دادگاه آلماني حکم به پرداخت شش ميليون و 100هزار دالر از داراييهاي ثريا اسفندياري ،دومين همسر محمدرضا شاه به سه بنگاه خيريه در فرانسه داد. خبرگزاري فرانسه گزارش داد که بر اساس راي دادگاه، اين مبلغ بايد به طور مساوي ميان صليب سرخ فرانسه ،يک گروه مدافع حقوق حيوانات و يک سازمان حمايت از افراد از کار افتاده تقسيم شود. ثريا اسفندياري بختياري که از پدري ايراني و مادري ي زاده شده ،در سال 1329همسر محمدرضا پهلوي آلمان شد .وي در سال 1380در سن 69سالگي بر اثر سکته مغزي در پاريس گذشت و در وصيتنامه خود که در سال 1991تنظيم شده بود ،چند موسسه خيريه و برادرش بيژن اسفندياري را به عنوان وارث جواهرات و آپارتمان خود پس از مرگ تعيين کرد. بيژن اسفندياري که ساکن برلين بود ،يک هفته بعد، در حالي که براي شرکت در مراسم خاکسپاري ثريا به
14 دنباله از صفحة قبل شهر پاريس مسافرت کرده بود ،درگذشت و بعد از آن ،دها مدعي وراثت وي به دادگاه آلمان مراجعه کردند. مانند بيژن ثريا خواهرش هيچ فرزند قانوني نداشت. همين در زمينه سايت خبري آنالين» «ولت آلمان دسامبر سال گذشته خبر داد که 30نفر از بستگان و آشنايان خانم اسفندياري مدعي ارث وي شدهاند .بر اساس اين گزارش، داراييهاي مالي ثريا احتماال 40تا 50ميليون يورو ميباشد، اما وي امالکي نيز داشته است .هنوز هيچ گزارشي درباره ميزان دقيق داراييهاي وي منتشر نشده است. دادگاه آلمان اعالم کرده است که مشخص نيست آيا برادر ثريا (بيژن) که هرگز ازدواج نکرده ،فرزند غيرقانوني دارد يا نه. در همين زمينه شخصي از شهر زيگبورگ آلمان که به دادگاه مراجعه کرده و مدعي شده بود فرزند بيژن است ،بعد از نبش قبر بيژن در سال 2002و آزمايش دي اناي معلوم شد که اين ادعا صحت ندارد. دادگاه آلمان اعالم کرده است که چون ثريا در سال 2000مليت آلماني را قبول کرده و تا روز مرگ همين مليت را حفظ کرده ،بايستي موضوع تقسيم ميراث وي تحت قوانين آلمان انجام شود ،قوانيني که ارجحيت را در مقايسه با فرزند غيرقانوني به بنگاههاي خيريه ميدهند. اين گزارش دقيقا نگفته است که داراييهاي مالي و ملکي ثريا اسفندياري دقيقا چه قدر بوده است. در سال 2012بخشي از جواهرات ثريا اسفندياري در
August 2014 مرداد 1393
حراج کريستي لندن عرضه شد و تنها يکي از انگشترهاي الماس همسر سابق محمدرضا پهلوي حدود 100هزار يورو فروخته شد. ثريا از سال 1329تا 1336ملکه ايران بود ،اما به خاطر اينکه فرزندي به دنيا نياورد ،محمدرضا شاه از وي جدا شد .ثريا همان زمان ايران را ترک کرد و ديگر به کشور بازنگشت.
فايده ايستادن به مدت سه ساعت در روز: به اندازه 10دوي مارتون در سال
بنابر اعالم يک متخصص ارشد انگليسي، ايستادن به مدت سه ساعت در روز در تمامي طول سال به اندازه طي 10دو ماراتون براي بدن مفيد است. دکتر «مايک لوزهمور» ،مشاور ارشد پزشکي ورزش در «موسسه ورزش ،تمرين و سالمت» انگلستان و رئيس بيمارستانهاي دانشگاه کالج لندن ،بر اين باور است حتي ورزشکردن کم نيز ميتواند براي سالمتي بدن فرد موثر باشد. وي در يک مصاحبه تلويزيوني گفت ايستادن به مدت سه ساعت در روز و در تمامي پنج روز هفته به اندازه طي 10دو مارتون در طول سال براي بدن کارآمد است. لوزهمور گفت ،اين تصور معمول اشتباه است که تغييرات کوچک مانند ايستادن بيفايده است زيرا اين عمل موجب ارتقا سالمتي افراد و کاهش خطر ابتالي آنها به بيماريهاي قلبي و ديابت ميشود؛ ايستادن همچنين از خطر ابتالي افراد به سرطان ميکاهد ،سطح کلسترولشان
را کاهش ميدهد و آنها را الغرتر ميکند.
با نامزدهاي بهترين رمان 2014آشنا شويد پايگاه اطالع رساني موسسه بوکر نامزدهاي بهترين رمان سال 2014و برنده جايزه 50هزار دالري را رسما اعالم کرد. اين ليست توسط هياتي به رياست آنتوني گريلينگ انتخاب شده و در آن نام چهار نويسنده آمريکايي ،شش بريتانيايي ،دو ايرلندي و يک استراليايي ديده ميشود .اين ليست اعالم شده روز 9سپتامبر به 6کتاب کاهش پيدا مي کند و در نهايت روز 14اکتبر برنده جايزه 50هزار دالري بوکر مشخص خواهد شد. بر اين اساس ليست نامزدهاي جايزه به اين شرح است« :برخاستن در ساعت مناسب» نوشته جاشوآ فريس از انتشارات وايکينگز« ،جاده باريکي به عمق شمال» نوشته ريچارد فالنگان از انتشارات شاتو اند ويندوس، «همگي پشتيبان خودمان هستيم» نوشته کارن جوي فاولر از انتشارات سپرنتس تيل« ،دنياي مشتعل» نوشته سيري هوستوت از انتشارات اسکپتر، «جي» نوشته هاوارد ياکوبسن از انتشارات جاناتان کيپ« ،بيداري» نوشته پل کينگزنورث از انتشارات آنبوند« ،ساعتهاي استخوان» نوشته ديويد ميشل از انتشارات اسکپتر، «زندگي ديگران» نوشته نيل مخرجي از انتشارات شاتو اند ويندوس« ،ما» نوشته ديويد نيکولز از انتشارات هودر اند سوتون« ،سگ» نوشته جوزف اونيل از انتشارات فورث استيت« ،اورفئو» نوشته ريچارد پاورز از انتشارات آتالنتيک بوکس« ،چگونه بوت باشيم؟» نوشته الي اسميت از انتشارات هميش هميلتون« ،تاريخ باران» نوشته نيال ويليامز از انتشارات بلومزبري.
14
دنباله از صفحة اول
بازداشت خبرنگار «واشنگتن پست» و سه خبرنگار ديگر در ايران وزارت امور خارجه اياالت متحده گفته است از بازداشت خبرنگاران آگاه است ،ولي به دليل حفظ حريم شخصي آنها، اظهار نظري نميکند. روزنامه «واشنگتن پست» و کميته حمايت از خبرنگاران، بازداشت شدگان را جيسون رضائيان و همسرش يگانه صالحي ،خبرنگار روزنامه «نيشن» چاپ امارات متحده عربي معرفي کرد. دو خبرنگار امريکايي ديگر هنوز شناسايي نشدهاند ،ولي گفته ميشود به عنوان روزنامهنگار و عکاس آزاد کار ميکنند. جيسون رضائيان 38ساله از سال 1388به عنوان خبرنگار در ايران فعال است و تابعيت دوگانه ايراني– امريکايي دارد .ايران تابعيت دوگانه را به رسميت نميشناسد. داگالس ِجل ،سردبير سرويس خارجي روزنامه «واشنگتن پست» در بيانيهاي نوشت« :گزارشهاي موثقي درباره بازداشت جيسون رضائيان و همسرش دريافت کردهايم. آنها در تهران بازداشت شدهاند .خبر بازداشت اين دو نفر، ما را شگفتزده کرده و ما نگران سالمتي اين دو نفر و دو خبرنگار بازداشتي ديگر در تهران هستيم .جيسون ،خبرنگار ما در تهران ،گزارشگري باتجربه و آگاه است که کارش قابل احترام بوده و بايد از وي محافظت شود». «کميته حمايت از خبرنگاران» ،که مقر آن در شهر نيويورک است ،به بازداشت اين خبرنگاران در تهران اعتراض کرده است .شريف منصور ،رئيس کميته خاورميانه و شمال افريقا ،از مقامات ايراني خواسته تا بيدرنگ علت بازداشت اين چهار خبرنگار خارجي را توضيح دهند و خواهان آزادسازي فوري آنها شده است .وي همچنين گفته «ايران در مورد رفتار با روزنامهنگاران زنداني سابقه بسيار بدي دارد .ما دولت ايران را مسئول امنيت جان خبرنگاران ميدانيم». به گزارش «کميته حمايت از خبرنگاران» عالوه بر اين چهار نفر 35 ،خبرنگار و روزنامهنگار ديگر هم در ايران زنداني هستند.
15
August 2014 1393 مرداد
15
16
August 2014 1393 مرداد
Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.
16
17
August 2014 1393 مرداد
17
18
August 2014 مرداد 1393
خامنهاي و لغو مرجعيت شيعه در ايران علياصغر رمضانپور زمامداري علي خامنهاي رهبر جمهوري اسالمي تا کنون دو برابر و نيم مدتي به طول انجاميده است که آيتاهلل خميني اداره ايران را به دست داشت .دوران رهبري آقاي خامنهاي با تحوالت اساسي در مباني نظري مشروعيت حکومت و موقعيت دو نهاد مرجعيت و روحانيت و همچنين تکيهگاه اجتماعي قدرت همراه بوده است .در اين تحول عمال عنصر واليت فقيه وجود ندارد و مرجعيت مستقل شيعه از حق هرگونه دخالت در امور مربوط به زندگي روزمره مقلدان باز داشته شده است .به نظر ميرسد اين تحوالت به روندي منجر شده که در صورت تداوم به لغو نهاد مرجعيت مستقل در ايران منجر خواهد شد. با مرگ آيتاهلل خميني ،عمر آنچه او به عنوان واليت فقيه تعريف کرده بود به پايان رسيد .مهدي بازرگان نخستين نخستوزير ايران در جريان بحث بر سر قانون اساسي جمهوري اسالمي و در مخالفت با وارد کردن اين مفهوم به قانون اساسي ، گفته بود که واليت فقيه قبايي است که فقط براي قامت آيتاهلل خميني دوخته شده و قابليت تداوم ندارد .بررسي اطالعات نقل شده از مذاکرات براي تعيين رهبري در اجالس خبرگان رهبري در سال 1368و در پي مرگ آيتاهلل خميني نشان ميدهد که حتي در مجلس خبرگان کسي باوري به مجتهد بودن آقاي خامنهاي نداشته است. بنا بر اين از منظر نظريه واليت فقيه شرط الزم براي احراز مقام واليت فقيه که مجتهد بودن است عمال احراز نشد تا درباره مجتهد جامعالشرايط بودن و مرجعيت به عنوان شروط بعدي بحث شود. در آن مجلس به استناد سخنان مبهمي که اکبر هاشمي رفسنجاني رئيس وقت مجلس شوراي اسالمي و احمد خميني فرزند آيتاهلل خميني در باره باور آيتاهلل خميني به وثوق سياسي آقاي خامنهاي نقل شد ،رهبري آقاي خامنهاي در فضايي تحت تاثير اشاره آقاي هاشمي رفسنجاني به خطير بودن شرايط نظامي و امنيتي کشور و با اعالم ضرورت حفظ نظام به تصويب رسيد .به اين ترتيب خبرگان و گروه روحانيون نزديک به آيتاهلل خميني براي حفط قدرت سياسي خود و پاسخ دادن به نگرانيها درباره از هم پاشيدن جمهوري اسالمي بر سر رهبري آقاي خامنهاي توافق کردند. با وجود توافق سياسي بنا بر مصلحت براي ناديده گرفتن مجتهد نبودن آقاي خامنهاي هنوز دو مشکل حقوقي و فقهي در اعالم رهبري آقاي خامنهاي وجود داشت :نخست اينکه بنا بر قانون اساسي الزمه رسيدن به مقام واليت فقيه مرجعيت بود و ديگر آنکه قيد شده بود که در صورت نبودن اين شرط بايد شوراي رهبري تشکيل شود .اما در اين مورد هم دو اقدام مغاير با قانون اساسي صورت گرفت .براي ناديده گرفتن شرط مرجعيت به نامه آيتاهلل خميني به علي مشکيني استناد شد که 40روز پيش از مرگ آيتاهلل خميني نوشته شده بود .در اين نامه آيتاهلل خميني با اين استدالل که ما نميتوانيم «نظام اسالميمان را بدون سرپرست رها کنيم» گفت که اعتقادي به شرط مرجعيت ندارد. به اين ترتيب او مساله رهبري جمهوري اسالمي را از مرجعيت جدا کرد که اگرچه نوعي حل مشکل نظام سياسي بنيان نهاده شده توسط خودش بود اما از جنبهاي ديگر به معناي به رسميت شناختن استقالل مرجعيت شيعه و جدا کردن آن از ضرورتهاي سياسي رهبري حکومت بود .با وجود اين ،استناد به اين نامه از نظر قانوني ممکن نبود به اين دليل که اين تغيير هنوز در قانون اساسي اعمال نشده بود و جنبه قانوني نداشت. مساله تشکيل شوراي رهبري نيز اگرچه از سوي کساني مانند آيتاهلل موسوي اردبيلي مطرح شد اما گروه نزديک به آقاي هاشمي رفسنجاني با استناد به ضرورتهاي امنيتي و اجرايي از اجراي اين نظر جلوگيري کردند .راهحل در جلسه محرمانه خبرگان چنين ديده شد که رهبري آقاي خامنهاي تا زمان تغيير قانون اساسي به شکلي که بتواند مبناي حقوقي پذيرش رهبري او باشد ،به صورت موقت تصويب شود. اما اين تصميم نيز با اين اشکال منتقدان روبرو شد که با
توجه به اين که آقاي خامنهاي همزمان نايب رئيس شوراي بازنگري قانون اساسي هم بود اين شبهه مطرح ميشود که تصويب رهبري موقت عمال به اين معناست که به آقاي خامنهاي و حاميان رهبري او فرصت داده شود تا قانون
اساسي را به شکلي اصالح کنند که مطابق ميل رهبر موقت جمهوري اسالمي باشد و بيش از آن اينکه عمال اعتبار قانوني همهپرسي بازنگري قانون اساسي مورد ترديد قرار ميگرفت که قرار بود مبناي رهبري دايمي اقاي خامنهاي باشد. به دليل همين مالحظات نگرانکننده بود که سانسور رسانهاي دولتي مساله موقتي بودن رهبري آقاي خامنهاي تا زمان تصويب بازنگري قانون اساسي را از مردم پنهان نگاه داشت و امکان هرگونه ابراز نظر مخالف پيش از همهپرسي درباره مصوبهاي را از بين برد که الزمه تصويب رهبري آقاي خامنهاي بود. با وجود همه اين مقدمات ،ترديدها درباره اعتبار فقهي و قانوني رهبري آقاي خامنهاي همچنان و به ويژه در حوزههاي علميه و در ميان روحانيون مطرح بود .براي مواجهه با اين مشکل ،مجموعه از تدابير در وزارت اطالعات و در دادگاه ويژه روحانيت به کار گرفته شود .در نخستين اقدام جلساتي به نام بازآموزي فقهي و زير نظر آيتاهلل محمود شاهرودي و محمد مومن تشکيل شد تا کار آموزش و رساندن آقاي خامنهاي 52ساله به سطح اجتهاد و توانايي استنباط فقهي را انجام دهد .اما از آنجا که گفته شد که درس دادن به رهبري دور از احترام و موجب دامن زدن به شک و ترديد است جلسات به نام جلسات مباحثه تشکيل ميشد که طي آن گروهي از فقها با هم مباحثه ميکردند تا آقاي خامنهاي مباحث فقهي را« به ياد آورند». اقدامهايي نيز براي تغيير چهره آقاي خامنهاي در نظر گرفته شد ،مانند رنگ کردن مو و بلندتر کردن ريش که هدف آن مسنتر نشان دادن و دادن جذبه روحاني به آقاي خامنهاي بود .در اين جلسات يکي از موضوعات اصلي که بعدا به صورت مقالهاي منتشر شد ،مباحث مربوط به قرداد ترک مخاصمه و آتشبس بود. پس از اين دوره مسيري که آقاي خامنهاي با حمايت وزارت اطالعات و دادگاه ويژه روحانيت طي ميکند ،امري بيش از ضرورت هماهنگسازي با قانون اساسي و تامين چارچوبهاي صوري براي رسيدن به رهبري جمهوري اسالمي يعني رسيدن به مرجعيت در مرحله اول و رسيدن به مرجعيت اعال در مرتبه دوم است. در نخستين گام در وزارت اطالعات معاونتي به نام
معاونت امور روحانيون تشکيل شد که هدف آن زمينهسازي براي مرجعيت آقاي خامنهاي و حل مساله مراجع و روحانيوني بود که همچنان بر استقالل روحانيت و مرجعيت از رهبري سياسي حمهوري اسالمي تاکيد ميکردند. در پي تالشهاي وزارت اطالعات و نماينده قوه قضاييه در وزارت اطالعات يعني آقاي غالمحسين محسني اژهاي در فاصله خرداد تا شهريور 69آقايان محمد يزدي ،عبداهلل جوادي آملي ،مرحوم محمد فاضل لنکراني ،محمد مؤمن قمي ،مرحوم علي مشکيني ،يوسف صانعي و ابراهيم اميني کتبًا بر اجتهاد آقاي خامنهاي براي احراز رهبري شهادت دادند .در اين شهادتنامهها که همگي با اشاره به رهبريت آقاي خامنهاي نوشته شده به تشخيص خبرگان در انتخاب رهبري يا موافقت آيتاهلل خامنهاي با رهبري او يا جلسات فقهي که پس از انتخاب او به رهبري تشکيل شده اشاره شده است.
در هيچ يک از اين شهادتنامهها که تاريخ امضاي آنها نشان ميدهد که به طور هماهنگ طي سه ماه و به ويژه در محرم و صفر آن سال جمعآوري شده ،اشارهاي به مرجعيت آقاي خامنهاي نشده است .از ميان امضاکنندگان دو نفر که در آن زمان در زمره مراجع به معناي سنتي آن به حساب ميآمدند يعني آيتاهلل مشکيني و آيتاهلل فاضل لنکراني شهادت بر اجتهاد را با استناد به موافقت آيتاهلل خميني با رهبري آقاي خامنهاي دادهاند. شهادتنامههاي اين گروه که اکثرا از منصوبين رهبري بودهاند ،تقريبا همزمان با آغاز پرداخت شهريه به طالب از بهار سال 69توسط دفتر رهبري انجام شده است که به عنوان سنتي شناخته ميشود که از سوي مراجع براي هزينه کردن وجوهات شرعيه انجام ميشود .دفتر آقاي خامنهاي عمال” از اواخر سال 68دريافت وجوهات شرعيه را آغاز کرده بود.
18
دو سال پس از آغاز فعاليت دفتر آقاي خامنهاي به عنوان دفتر يک مرجع نخستين مجموعه فتواهاي او در لبنان منتشر شد که در آن زمان دليل آن نياز هواداران و مقلدين در خارج از کشور اعالم شد .عالمه سيد محمد فضلاهلل مرجع شيعيان لبنان که به مرجعيت آقاي خامنهاي اذعان نکرد ،در اين زمان مورد حمله هواداران آقاي خامنهاي قرار گرفت. اما به تدريج دامنه تمايل آقاي خامنهاي به فعاليت به عنوان مرجع به داخل کشور هم رسيد. در دي ماه سال 72آيتاهلل اردبيلي استناد به تعيين مرجع از سوي مرجع پيشين را رويهاي مغاير با تشيع دانست و گفت که آيتاهلل خميني کسي را پس از خود به عنوان مرجع تعيين نکرده است .اشاره آقاي اردبيلي به رويه جدايي مرجعيت از رهبري سياسي حکومت بود که بر آن تصريح کرده بود .پس از آن در سال 73آيتاهلل منتظري با ارسال نامهاي به آقاي خامنهاي او را از دست يازيدن به حوزه مرجعيت و صدور افتا و تصرف در وجوه شرعيه و بياعتبار کردن مرجعيت شيعه برحذر داشت. روند تالش براي تثبيت رهبري آقاي خامنهاي با به دست گرفتن مقام مرجعيت ،با مرگ آيتاهلل اراکي در سال 73سرعت گرفت .براي نخستين بار نهادي اداري به نام جامعه مدرسين حوزه علميه قم که زير نظر رهبر جمهوري اسالمي عمل ميکرد فهرست مراجع جهان شيعه را تعيين کرد. جامعه مدرسين هفت نفر از جمله آقاي خامنهاي را به عنوان مرجع اعالم کرد. همچنين پس از اين تاريخ بنا بر شهادت مرحوم آيتاهلل طاهري امام جمعه اصفهان دادگاه ويژه روحانيت از روحانيون بلندپايه و به ويژه امامان جمعه ميخواسته است تا شهادتنامههايي براي پذيرش مرجعيت آقاي خامنهاي بنويسند. آخرين مرحله ،پس از گرفتن اقرار به مرجعيت آقاي خامنهاي تبليغ براي اعلم بودن او نسبت به ديگر مراجع بود .آيتاهلل آذري قمي که بلندپايهترين روحاني حامي آقاي خامنهاي در زمان رياست جمهوري بود و حتي گفته ميشود که آقاي خامنهاي پس از مرگ آيتاهلل خميني او را براي رهبري پيشنهاد کرده بود ،در سال 76 در نامهاي به محمد خاتمي رئيس جمهوري وقت نسبت به تالش آقاي خامنهاي براي معرفي خود به عنوان «مرجع اعلم» اعتراض کرد .پس از او هم آيتاهلل منتظري نسبت به مغايرت اين روند با سنت شيعه هشدار داد .اين دو اعتراض به محصور شدن اين دو منجر شد. در تازهترين اقدام براي تثبيت جايگزيني رهبري جمهوري اسالمي به حاي نهاد مرجعيت در ايران ،در فروردين 93با حضور احمد خاتمي امام جمعه موقت تهران که منصوب آقاي خامنهاي است ،کتابي رونمايي شد به نام «فقيه اعلم» که در آن آقاي خامنهاي به عنوان مرجع اعلم معرفي شده و قدرت سياسي او و تاييد او توسط چهرههاي سياسي جهان به عنوان شاهدي بر اعلميت فقهي او مورد استناد قرار گرفته است. آيتاهلل وحيد خراساني که 18سال از آقاي خامنهاي بزرگتر است و در ميان روحانيون و علماي ايران و شيعيان ساير کشور از اعتبار فوقالعادهاي برخوردار است ،يک روز پس از اين اقدام در سخناني گفت« :کار به جايي رسيده که بعضيها يک جفتک مياندازند آيتاهلل ميشوند ،يک جفتک ديگر مياندازند آيتاهللالعظمي ميشوند ،حاال هم جفتک انداخته ميخواهند مرجع تقليد اعلم شوند».
19
August 2014
آزادي قربانيان ،وعدهاي مرده
عبدالکريم الهيجي يک سال پس از انتخاب حسن روحاني به رياست جمهوري ،مراحل پيشرفت ديپلماتيک رژيم ايران توسط روحاني به سمتي هدايت شد که در واقع کامال متضاد با روش محمود احمدينژاد بود ،اما نبايد فقدان تغييرات در زمينه حقوق بشر را پنهان کرد. اما ديپلماتها در ايران شادمان هستند .يک سال پس از انتخاب حسن روحاني به رياست جمهوري ايران ،روابط بين ايران و دولتهاي غربي تقريبا موفقيتآميز و با ثبات بوده است .حسن روحاني که گاهي در مطبوعات و روزنامهها، «اصالحطلب» قلمداد ميشود ،به ويژه در گفتمان خصمانه و خشونتبار يهوديستيزانه ،نقيص احمدينژاد نشان داده
شده است. حسن روحاني که توسط مشاوران هوشمند احاطه شده پس از انتخابش به رياست جمهوري براي آغاز مذاکرات گسترده در زمينه برنامه اتمي [ايران] هيچ تعللي به خرج نداد تا بتواند تحريمهايي را که بر فعاليتهاي اقتصادي ايران فشار سنگيني وارد کرده است ،از سر راه بردارد. بر اساس نظر وزير امور خارجه ايران ،محمد جواد ظريف ،مذاکرات اتمي در ژنو به طور قطع «دشوار» بودهاند، اما اين مذاکرات و همين طور مذاکرات با آژانس بين المللي انرژي اتمي ( )AIEAدر حال پيشرفت است و آژانس بارديگر اجازه يافته تا از سايتهاي حساس اتمي ايرانيها بازديد کند .پيشرفت اين مذاکرات و گرم شدن نمايشي روابط ايران و اياالت متحده آمريکا هم به طور گستردهاي
مرداد 1393
رسانهاي شده است .در يک عکس ،تماس تلفني تاريخي بين رئيس جمهور ايران و همتاي آمريکايياش در سپتامبر 2013همچون لحظهاي بزرگ در روابط بينالمللي مورد ستايش قرار گرفت .اما اين بهبود روابط با انتصاب حميد ابوطالبي به عنوان سفير جديد ايران در سازمان ملل متحد اندکي مغشوش شد .حميد ابوطالبي مظنون به نقش داشتن در گروگانگيري سفارت آمريکا در سال 1979است. وضعيت ديپلماتيک پيشآمده کافي بود تا جامعه بينالمللي رضايت دسته جمعي خود از تاکتيک رئيس جمهور ايران را ،به مناسبت نخستين سالگرد انتخابش ،ابراز کند و تصميم بگيرند که بخش کوچکي از تحريمها را بردارند، تحريمهايي که به ايران ضربه زده است. حتي سوريه بحرانزده با کمکهاي ايران و با وجود حمايتهاي بارزي که ايران از رژيم بشار اسد نشان داده است ،هنوز موفق نشده که بازگشتاش به عرصه جهاني را به صورت پايدار آغاز کند .جامعهي بين المللي همچنين چشمانش را به وضعيت حقوق بشر در ايران بسته است. تصويري که توسط رئيس جمهور اين حکومت در مقابل دوربينهاي جهان به نمايش گذاشته شده با واقعيت موجود فاصلهاي زياد دارد. پيشرفتهاي ديپلماسي رئيس جمهور ايران بر شايستگي او تاکيد ميکند ،اما در واقع وضعيت داخلي ايران به سرعت به فراموشي سپرده شده است .از اين جنبه وضعيت داخلي ايران از زمان احمدينژاد تغيير نکرده است. موج اميدي که با پيروزي حسن روحاني همراه شده بود ،در واقع عملي و عيني نشده و از آن چيزي که بايد باشد فاصله زيادي دارد .آنها در ايران امروز همانند دوران احمدينژاد به طور قطع هنوز هم اعدام ميکنند ،ميکشند و به زندان مياندازند .از اين رو تعداد زيادي از وعدههاي انتخاباتي روحاني با عناوين آزادي مطبوعات ،اجتماعات و آزادي زندانيان عقيدتي کالم بيتاثيري بيش نيستند. حق برخورداري از يک دادگاه منصفانه به طور سيستماتيکي نقض شده است و مجازات اعدام هر روز بيش از پيش در دادگاهها و در اغلب اوقات در موارد قاچاق مواد مخدر استفاده ميشود .هزاران نفر از اقليتهاي مذهبي و حتي بلوچ ،کرد و عرب امروز در راهروهاي مرگ زندانهاي ايران به سر ميبرند. باوجود فقدان شفافيت و فقدان ثبت رسمي اعدامها، تعداد اعدامهايي که اعالم ميشود همان انبوه اعدامهايي است که در مال عام اجرا ميشود .در سال 2013ايران با
19
بيش از هفتصد مورد اعدام رکورد سرانه اعدام در جهان را زده است ،حداقل هشت مورد از اين اعدامها براي افراد کم سن و سال و زير سن قانوني بوده است .اين روند به نظر ميرسد که در سال 2014نيز پيگيري شود زيرا تا کنون در سال 2014بيش از 330اعدام انجام شده است که هفت مورد از اين اعدامها براي افراد کم سن و سال و زير سن قانوني بوده است. البته چندين مورد آزادي زندانيان سياسي هم در سپتامبر 2013انجام گرفت که يکي از آنها آزادي همکار ما نسرين ستوده ،وکيل حقوق بشري و برنده جايزه ساخارف در سال 2012بود .اما نبايد اين موضوع به فراموشي سپرده شود که تعداد بسيار زيادي زنداني عقيدتي هنوز در حبس هستند و دستگيري آنها هنوز ادامه دارد. امروزه دو تن از همکاران ما از فدراسيون بينالمللي جامعههاي حقوق بشر به نام عبدالفتاح سلطاني و محمد سيفزاده و چندين مدافع حقوق بشر از جمله بهاره هدايت، محمد صديقي کبودوند و رضا شهابي زکريا هنوز در بند هستند .بيش از صد و سي نفر از پيروان بهايي و بيش از پنجاه نفر از نوکيشان مسيحي و دهها صوفي (درويش) و مسلمان سني به خاطر باورهاي مذهبيشان در بند هستند. اغلب اين افراد در زندان اوين يا زندان رجايي شهر در حبس هستند و انواع شکنجهها و رفتارهاي بد را تحمل ميکنند. با وجود وعدههاي روحاني در زمان نامزدي انتخابات رياست جمهوري ،آزادي مطبوعات در ايران همچنان موضوع نقص شدهاي مانده است .تعداد بسيار زيادي از نشريات از جمله روزنامههاي اصالحطلبي همچون «آسمان»« ،قانون» و «بهار» ممنوع و توقيف شدهاند .انجمن روزنامهنگاران هم از زمان انتخابات سال 2009در ايران تعطيل شده است و هنوز نتوانسته بازگشايي شود .سرکوب اعتراضات اجتماعي با دستگيري تعداد زيادي از اعضاي سنديکاها در باالترين حد خود قرار دارد.
زير نظر رهبر معظم ايران
با اين حال کمي مبالغه آميز است که سرکوبها اعمال شده در ايران امروز را فقط به حساب حسن روحاني بگذاريم. وکال ،روزنامهنگاران ،اساتيد هميشه بهاي ماهيت متصلب رژيم را پرداختهاند ،رژيمي که قادر به پيشرفت و تحول نيست .رژيم هنوز به طور گستردهاي توسط ارباب واقعي تهران ،آيتاهلل خامنهاي کنترل ميشود .رهبر معظم
دنباله در صفحة 26
20
توقف روند بررسي آراي انتخابات رئيس کميسيون مستقل انتخابات افغانستان اعالم کرد که روند بررسي دور دوم انتخابات رياست جمهوري را تا زماني که نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري به موافقت نهايي برسند ،متوقف کردهاست. يوسف نورستاني در يک نشست خبري در کابل گفته که تمام کميشنرهاي کميسيون انتخابات افغانستان تصميم گرفتند که به نفع کميسيون نيست که ناظران دو ستاد آقايان عبداهلل و احمدزي به دليل اختالفهاي جزئي از روند بررسي آراء خارج و باعث توقف اين روند شوند. آقاي نورستاني تاکيد کرد ،تا زماني که آنان (ستاد انتخاباتي احمدزي و عبداهلل) بر سر معيارها به توافق نهايي برسند ما روند بررسي آرا را متوقف ميکنيم .او در ادامه افزود که انتظار ميرود تا آن زمان ناظرين بينالمللي بيشتر به کابل وارد شوند ،نامزدها نيز به توافقاتي دست يابند و کميسيون نيز در آن صورت تعداد تيمهاي بررسي کننده را افزايش خواهد داد تا روند سرعت بگيرد. فيضاهلل ذکي ،سخنگوي ستاد تيم «تحول و تداوم» درباره توقف بررسي مجدد آراء دور دوم گفت که آنان باعث توقف اين روند نشده ،بلکه ناظران تيم «اصالحات و همگرايي» بوده که باعث اين کار شدهاند. او افزود که اين تيم سندي را که دفتر نمايندگي سازمان ملل (يوناما) تهيه کرده بود درباره روند ابطال و بررسي آراء با توجه به اينکه مالحظاتي هم داشته ،در نهايت پذيرفته است. آقاي ذکي گفت که «يوناما» مورد اعتماد تيم «اصالحات و همگرايي» نيز است و بايد آنان نيز آن را بپذيرند ،زيرا مردم افغانستان منتظر دريافت نتيجهاند و خروج ناظران و اين اتهامات متقابل مردم را نيز خسته کردهاست. فضلالرحمن اوريا سخنگوي ستاد «اطالحات و همگرايي» نيز تيم «تحول و تداوم» را متهم ميکند که باعث توقف روند بررسي آراء شده است. او با تاييد اينکه روند بررسي آراء متوقف شده ،گفت که داليل اين توقف مسايل ذيل بوده و در قدم اول تيم تحول و تداوم ماده 12چک ليست تهيه شده توسط «يوناما» را نميپذيرد و عالوه بر آن ماده 16اين چک ليست را نيز قبول ندارد. آقاي اوريا انتقال تعداد از کارمندان واليتي کميسيون انتخابات را به کابل و به کار گماشتن آنان در روند بررسي آراء
August 2014 مرداد 1393
را از چالشهاي ديگر ميداند و ميگويد که تيم «اصالحات» در صدد محاکمه اين افراد هستند و به کار گيري آنها در روند بررسي آراء قابل قبول نيست. به گفته او در ماده 12اين چک ليست آمده که عاليم مشابه بر روي اوراق اگر دهتا باشد اشکال ندارد ،ولي بيشتر از آن باعث ابطال آراء ميشود و عالوه بر آن در ماده 16 آمده است که تفاوت آراء نامزدها در دور اول و دور دوم بايد بررسي شود که تيم «تحول و تداوم» به کار نيز تن نميدهد. نامزدهاي انتخابات دور دوم افغانستان با ميانجيگري جان کري وزير خارجه آمريکا ،براي حل بحران انتخابات توافق کردند که تمامي آراي دور دوم انتخابات رياست جمهوري افغانستان در کابل مورد بررسي دوباره قرار بگيرد تا آراي پاک از آراي ناپاک جدا شود. در تاريخ شانزدهم سرطان/تير ،کميسيون مستقل انتخاباتي نتيجه مقدماتي انتخابات را که اشرف غني احمدزي را پيش قدم نشان مي داد ،اعالم کرد اما عبداهلل عبداهلل رقيب او ،بالفاصله اين نتيجه را غيرقابل قبول اعالم کرد و ستاد انتخاباتي او ضمن مخالفت با زمامداري آقاي احمدزي ،از تشکيل دولت موازي و جداي از دولت بعدي سخن گفت. در مقابل ،آقاي احمدزي ضمن ابراز خرسندي از نتيجه اعالم شده ،از برخورد رقيب انتخاباتي خود ابراز تاسف کرد و از او خواست تا به قانون تمکين کند. براي حل بحران به وجود آمده ،وزير امور خارجه آمريکا به کابل سفر کرد. او با آقايان عبداهلل و احمدزي و حامد کرزي ،رئيس جمهوري افغانستان ديدار کرد و بعدا اعالم کرد که بحران از بين رفته و نامزدان به بررسي صد درصد آراء و تشکيل حکومت وحدت ملي تفاهم کردند. باراک اوباما رئيس جمهوري آمريکا در صحبت تلفني با آقايان عبداهلل و احمدزي خواهان ادامه همکاري دو نامزد و علني شدن توافقات صورت گرفته شد.
مهاجمان مسلح به خانه فرمانده پليس قندهار حمله کردند گروهي از مهاجمان مسلح در ولسوالي/شهرستان مرزي سپينبولدک قندهار در جنوب افغانستان با نيروهاي امنيتي درگير شدند.
مقامهاي امنيتي در قندهار ميگويند که حمله افراد مسلح وقتي شروع شد که شش مهاجم وارد يک مکتب/ مدرسه شدند و به تيراندازي پرداختند. ضيا دراني سخنگوي پليس قندهار گفته است که درگيري دو ساعت ادامه داشت و در اثر آن يک کودک و يک عضو پليس مرزي و شش فرد مهاجم کشته شدند و سه سرباز پليس مرزي هم زخم برداشتند. هدف مهاجمان خانههاي عبدالرازق عتيقزي فرمانده پليس و جانان مسئول قطعه واکنش سريع واليت قندهار بود که در نزديکي محل درگيري قرار دارد. پيشتر دواخان مينهپال ،سخنگوي والي قندهار گفته بود که در اين درگيري دست کم هشت عضو گروه طالبان سهم داشتند. ايوب سالنگي معاون وزارت امور داخله/کشور افغانستان هم در صفحه تويتر خود نوشته که در اين درگيري يک کودک و يک عضو نيروي محافظتي کشته شدند. گروه طالبان که عليه دولت افغانستان ميجنگد در خبرنامهاي که به رسانهها فرستاده مسئوليت سازماندهي اين حمله را به عهده گرفته و گفته که هدفشان ،مهمانخانه فرمانده پليس و مسئول قطعه واکنش سريع قندهار بوده است. گزارش شده که آقاي عتيقزي و مسئول قطعه واکنش سريع ،هنگام حمله مهاجمان در خانههاشان بودهاند. خبرنگاران حاضر در محل ميگويند که خانه آنها در يک شهرک کوچک رهايشي/مسکوني است که در آن بيش از پنجاه واحد مسکوني وجود دارد. ولسوالي سپينبولدک قندهار ،در خط مرزي ديورند با قبايل پاکستان هممرز است .از قندهار به نام زادگاه طالبان ياد ميشود و مخالفان مسلح دولت ،جنگجويان گروه طالبان و شورشيان خارجي در روستاها و ولسواليهاي اين واليت فعاليت دارند و در سالهاي گذشته حمالت خونيني در آن سازماندهي کردهاند. چند هفته پيش نيز افراد گروه طالبان در رويدادي مشابه به دفتر والي و مقر فرماندهي پليس اين واليت حمله کردند .اين از حمالت سنگين گروه طالبان به تاسيسات دولتي قندهار بود که در نتيجه آن 22مهاجم انتحاري5 ، پليس و 4غير نظامي کشته و 16نفر ديگر شامل 7پليس و 9غير نظامي زخمي شدند.
سپنتا :افغانستان در آستانه صفآرايي خطرناکي قرار داشت
20
به بن بست ميرسند بايد سياست دموکراتيک راهگشا باشد. مشاور شوراي امنيت ملي افغانستان ميگويد که به دنبال برگزاري دور دوم انتخابات در اذهان بسياري از مردم اعتبار روند و نهادهاي دموکراتيک از بين رفته بود و نيمي از مردم افغانستان احساس ميکردند در معرض يک تبعيض سيستماتيک در نتيجه انتخاباتي مهندسي شده قرار دارند. آقاي سپنتا گفت که اين مساله منتج به برانگيخته شدن احساساتي شد که کنترل و نظارت بر آن سخت و دشوار بود و در نتيجه ،افغانستان در آستانه يک صفآرايي بسيار خطرناک قرار داشت. اشاره آقاي سپنتا به برگزاري دور دوم انتخابات رياست جمهوري ميان اشرفغني احمدزي و عبداهلل عبداهلل است که هر دو ادعا دارند پيروز اين انتخابات بودهاند. در حال حاضر دو نامزد توافق کردهاند که پس از بررسي کل آراي دور دوم انتخابات ،هر کس که برنده اعالم شود ،رئيس جمهوري افغانستان باشد. مشاور امنيت ملي افغانستان ميگويد اين نظر که چنين صف آرايي ،افغانستان را آسيب نميرساند و کم آسيب ميرساند يا نتايج اگر اعالم ميشد مورد قبول قرار ياي است که با واقعيتهاي افغانستان ميگرفت خوشبين وفق نميکند. آقاي سپنتا گفت که اين صفآرايي موجب ميشد تروريسم و طالبان و آنچه که دوستان خارجي ما [به تروريسمي وحشتناک] بسيار نوازشگرانه و شاعرانه شورشگري ميگويند موقع مييافت که بخشهايي از کشور ما را بيشتر از اين حالتي که است ناآرام سازد. رنگين دادفر سپنتا افزود که ايجاد حکومت وحدت ملي به معني اين نيست که کسي که از طريق نهادهاي موجود (کميسيونهاي برگزاري انتخابات) رئيس جمهوري اعالم شد ،هر کاري که دلش خواست انجام دهد بلکه به معني آن است که دو ميله بزرگ سياسي که امروز سر بلند کردهاند، ساختار حکومت آينده را ترسيم کنند. آقاي سپنتا گفت ،حکومت وحدت ملي ميان اين دو گروه و تيمهايشان است و هر نوع دامن زدن به گرايشها و رويکردهاي ديگر که نمايندگان اين قوم را زياد کنيم يا آن قوم را زياد کنيم و تالش براي بيرون کردن يکي از گروهها از دولت وحدت ملي به نظر من سياست خطرناکي است که افغانستان را نميتواند از بن بست نجات دهد. او گفت که در مورد جزئيات حکومت وحدت ملي، چارچوبها ،اصالح قوانين ،کاستيهاي ده سال گذشته و دامن زدن به گفتمان گسترده ملي براي اصالحات در آينده، هر دو ستاد انتخاباتي کار خواهند کرد اما اين تصور که با توسل به نهادهاي موجود فاقد اعتبار ملي ميتوانيم بر مشکالت غلبه کنيم توهم و بازي خطرناک است. در پاسخ به اين توضيحات نادر نادري رئيس اجرايي بنياد انتخابات آزاد و عادالنه از طرح حکومت وحدت ملي انتقاد کرد و گفت که ايجاد اين حکومت نهادهاي دموکراتيک را زير سوال ميبرد. آقاي نادري گفت که حکومت وحدت ملي شکننده است و نخستين قرباني که حکومت وحدت ملي ميگيرد ساختارهاي اصلي دموکراتيک است و تجربه حکومت سازي ده سال گذشته ما دوباره منتج به حالتي است که نهادهاي دموکراتيک ما قرباني وضعيتي ميشود که نتوانستيم ثبات سياسي الزم را ايجاد کنيم. او گفت که به اساس ايجاد حکومت وحدت ملي نفس اپوزيسيون از بين ميرود و با توجه به اينکه در افغانستان نهادهاي جامعه مدني قدرتمند نيستند ،نميتوانند نقش اپوزيسيون را پر کنند.
ديدار با دلدادگان بامياني؛ شادند اما آزاد نيستند رنگين دادفر سپنتا ،مشاور شوراي امنيت ملي افغانستان در نشستي در کابل در مورد اهداف و ماهيت طرح «حکومت وحدت ملي» که براي پايان دادن به بن بست سياسي افغانستان پيشکش شده ،توضيحاتي داده است. آقاي سپنتا گفته است که هدف از ايجاد نهادهاي دموکراتيک ،تضمين افغانستاني با ثبات ،امن ،دموکراتيک، کثيرالقومي و بدون سلطه طلبي است و زماني که اين نهادها
ايوب آروين ،بي.بي.سي محمدعلي و زکيه عاشقان معروف بامياني پس از ماهها فرار از دست پليس و خانواده زکيه ،به شهر خود بازگشتهاند، اما هنوز هم زندگي پنهاني دارند چرا که به دليل عشق منجر به ازدواج فراقومي تهديد به مرگ شدهاند.
دنباله در صفحة بعد
21 علي 21ساله هزاره شيعه و زکيه 18ساله تاجيک سني است .پدر ،برادران و حتي مردان طائفه پدر زکيه به دنبال اين زوج هستند .هر دو در سايه ترس آزادي خود را از دست دادهاند .پدر و سه برادر علي شبها به نوبت کشيک ميدهند تا اگر کسي به قصد سوء بيايد ،از آنها دفاع يا دست کم همسايهها و پليس را خبر کنند. در دل شب به محل زندگي علي و زکيه ميروم .لباس سفيد بسماهلل برادر علي از دور نمايان است .چوبي به دست دارد و کشيک ميدهد؛ اين طرف و آن طرف ميگردد و به صداها گوش ميدهد .ميگويد برخي از همسايههاي هزارهاش هم حاال به مخالفان جديدي تبديل شدهاند ،چرا که ميگويند اين جنجالها آرامش آنها را هم برهم زده است. زکيه در خانه جديدش کار زيادي ندارد .در کارهاي روزانه با همسران برادران علي همکاري ميکند که شامل دوشيدن گوسفندها ،پختوپز و شستوشو ميشود. ميگويد ديگر تحمل فرار در کوهها را ندارد .وزنش زياد ميشود و منتظر است که تا چند ماه ديگر کودکي به دنيا بيايد .علي در آبياري و زدن گياههاي هرز مزرعه به پدرش کمک و گاهي در بازار کار روزمزد ميکند. وقتي با علي و زکيه درون حياط ميروم ،متوجه ميشوم که سوخت اصلي آنها سرگين حيوانات و هيزمي است که برادران علي از کوه ميآورند .ديوارههاي سرگين روي بام خانه تا خزان خشک و براي زمستان سرمايهاي ميشود. اعضاي خانواده 17نفري محمد انور در همين خانه زندگي ميکنند. پيش از آنکه پدر و برادران علي بيايند ،او ميگويد خانوادهاش ازدواجش را ناممکن و باعث دشمني دو قوم ميدانستند .هر دو باري که زکيه براي پيوستن به علي به خانه او در «سرخدر» آمد ،پدر علي دختر را به خانه پدرش در دهکده «خم کلک» بازگرداند .فشارها بر زکيه افزايش يافت و علي را هم برادرانش زدند. در جامعه سنتي باميان بيان داستانهاي عاشقانه شخصي بهويژه در ميان دختران معمول نيست .علي و زکيه به هر سوالي را با تبسمي پاسخ ميدهند .ولي در واقع سخن از نگراني عميقي دارند .زکيه ميگويد« :زندگي ما را تهديد ميکنند .به دنبال ما هستند ،هر جا گير بياورند ،زنده نميگذارند ».با وجود اين ،هر دو ميگويند تا پاي جان عاشق همديگر خواهند ماند. باميانيها عشق علي و زکيه را به عشق ليلي و مجنون تشبيه کردهاند ،اما رسانههاي غربي زندگي و عشق آنها را بيشتر به داستان رومئو و ژوليت شبيه دانستهاند .در افغانستان از ماهها پيش کاراز گستردهاي در رسانهها و
شبکههاي اجتماعي براي حمايت از آنها به راه افتاده است. ميخواهم داستان دلدادگي خود را شرح دهند .زکيه ميخندد و ميگويد« :ما را نگذاشتند که به مکتب برويم، در عوض پشت گوسفندها فرستادند ».بيسواد ماندند و در هيچ حرفهاي ماهر نشدند .محصول دوره چوپاني ،عشقي بود که چهار سال پيش به زبان آوردند .آنگاه مردم و بعد خانوادههاي آن دو خبر شدند .براي خانواده زکيه اما اين عشق جرم بود. خانوادههاي محمد زمان و محمد انور روستايياني پابند باورها و سنتهايند .آنها در گذشته در حد ساکنان دو دهکده با هم ارتباط داشتند .دو شکاف قومي و مذهبي بر محدوديت روابط آنها اثرگذار بود .حاال خويشاوندي آنها منجر به دشمني شده است .هر دو خانواده زير خط فقر به سر ميبرند. محمد انور 65ساله را در مزرعهاش ميبينم .مشغول زدن گياهان هرز است .نيمي از دو جريب زمينش را کچالو/ سيبزميني و بقيه را گندم کاشته که در کانون توجه خانواده است ولي محصول آن براي مخارج آنها ناکافي .انور انتظار
August 2014 مرداد 1393
«آينهها دروغ نميگويند» نگاهي به اثر جديد لطيف ناظمي «آينهها دروغ نميگويند» دفتر تازه شعر لطيف ناظمي ،شاعر و پژوهشگرسرشناس افغانستان است که به تازگي از سوي انتشارات مصلح در آلمان منتشر شده است. اين دفتر حاوي 131پارچه شعر است که بيشترشان در قالبهاي غزل و نيمايي سروده شدهاند .اما قالبهاي ديگر از جمله دو مثنوي« ،نعره سرخ انا الحق» و «ني نامه» و چند شعر سپيد نيز در آن به چشم ميخورد .جاي قالبي از شعر که طرح يا ترانه خوانده ميشود ،نيز درين دفتر خالي نمانده است. از دفترهاي پيشين ناظمي« ،سايه در مرداب» و «باد در فانوس» ،تنها دو سروده در «آينهها دروغ نميگويند» چاپ شده است. درين دفتر در پاي برخي از سروده ها تاريخ گذاشته شده است و برخي ديگر تاريخ ندارند. شاعر در توضيح اين تفاوت گفته است که« :تنها در پاي سرودههاي غيرغنايي و آن دسته از شعرهاي تغزلي که پيش از مهاجرت ،در سرزمينم سروده بودم ،تاريخ گذاشتهام نه در شعرهاي ديگر». زمان و مکان در پاي پارهاي ازين سرودهها نوشته شده است ،اما بسياري هم تاريخي ندارند. با وجود اين ،اولين شعري که پس از عاشقانههاي ناب آمده است تاريخ سرايش آن به سال 1358خورشيدي بر ميگردد. لطيف ناظمي در سال 1325خورشيدي در شهر هرات ديده به جهان گشود .آموزش ابتدايي و ثانوي را در ليسه سلطان غياث الدين آن واليت فرا گرفت. تحصيالت عالي را دردانشکده ادبيات دانشگاه کابل در سال 1348به پايان رساند .پس از تحصيالت عالي دارد که ارزش محصول امسالش به حدود 20هزار افغاني برسد .اگر کار روزمزد پيدا شود ،هر پنج مرد خانواده آماده کارند. انور ميگويد وقتي دانست که جدايي دختر و پسر ناممکن است ،از آنها پشتيباني و در روزهاي دشوار حمايت مالي کرد .پارسال پاي علي به دادگاه و پاي زکيه به خانه امن کشيده شد .پس از هشت ماه ديدن جنجال و تهديد ،نزد ماليي عقد بستند و فرار کردند .زکيه ميگويد« :پليس در تعقيب ما بود .قوم و خويش پدر و خود پدرم هم به دنبال ما بودند». آنها دو ماه در کوهها و روستاهاي دور دست باميان و زير بارش برف و باران در حال فرار بودند .سرانجام پليس در کابل علي را گرفته و زکيه خود را به خانه امن معرفي کرد .پدر زکيه علي را متهم به آدمربايي کرد .پرونده او در دادستاني کل کشور تنها با دخالت حامد کرزي رئيس جمهوري به درخواست سيما سمر رئيس کميسيون حقوق بشر بسته شد. هر چند پليس ديگر مانند يک ماه پيش به دنبال آنها نيست ،اما زکيه ميگويد که خانوادهاش هيچگاهي دست از سر او و همسرش بر نخواهد داشت و اگر دستش برسد، انتقام زير پا گذاشتن خطهاي قرمز غيرت ،قوم و مذهب در ازدواج اين دو جوان را خواهد گرفت. در جامعه سنتي افغانستان از جمله باميان اين مرزها همچنان پررنگ است .اگر اين مرزها با عشق شکسته شود، در موارد بسياري بخشودني نيست .گاه جوانان جان خود را بر سر اين خطوط از دست ميدهند. بخت با علي و ذکيه بود که توانستند بههم برسند ،هر چند در سايه ترس و نگراني .اگرچه باالترين مراجع دولتي و قضايي ازدواجشان را قانوني و شرعي دانستهاند ،ولي هنوز اين سوال جدي است که آيا مخالفان زندگي مشترک آنها خواهند گذاشت که اين دو جوان با هم پير شوند؟
21
کرد. اين شاعر و نويسنده در آغاز قصيده و غزل ميسرود. پس از آن به شيوه نيمايي روي آورد ،اما شعر سپيد يا شعر منثور را نيز فراموش نکرد .او در نثر هم آثار متعددي دارد از جمله «مقدمهاي بر داستان نويسي معاصر» و مقاالت متعدد. ناظمي يکي از منتقدين شناخته شده ادبيات افغانستان نيز است .نقدهايي که او چندين سال براي برنامه راديويي «ترازوي طاليي» مينوشت ،جايگاه او را در نقد نويسي معاصر افغانستان رقم زده است. آقاي ناظمي مضامين اجتماعي و ميهني را با نيرومندي در شعرش بازتاب داده است و در شعر غنايي هم از شاعران مطرح سرزمينش است. در مجموعه تازه چاپ شده «آينهها دروغ نميگويند»، شمار شعرهاي نوستالژيک ،يادمانهها و دريغ نگاشتهايي که دلتنگي شديد شاعر را فرياد ميکشد ،هم کم نيست: هميشه پنجرههاي من آفتابي بود هميشه چتر سرم سقف دور آبي بود هميشه باغچه کوچک پر از گل من حرير زرد و بنفشينه و گالبي بود در شعرهايي که در پاي آنها تاريخ سالهاي هفتاد خورشيدي ،تاريخ سالهاي جنگ و تفنگ ديده ميشود، شاعر حال واحوال مردم و سرزمينش را با تصويرهاي عاطفي بديع بازتاب ميدهد:
سالهايي در راديوي افغانستان کارکرد و پس از آن به کادر علمي دانشکده ادبيات کابل پيوست .بعد ،دو سال و اندي به عنوان استاد مهمان در دانشگاه هامبولت برلين درس داد. ناظمي سالها مسئوليت بخشهاي گوناگون عرصه فرهنگي را در وزارت اطالعات و فرهنگ افغانستان داشت. مدتي رياست نشرات راديوي افغانستان و در پي آن رياست کميته دولتي فرهنگ افغانستان را به عهده گرفت. او سرانجام در اواخر دهه 60خورشيدي به آلمان مهاجرت
در سرزمين من جغرافياي زخمي تاريخ تقويمهاي سربي سنگين با نقطههاي کوچک ياقوتي آويخته به گردن ديوارهاي شهر يعني امسال ،سال بارش خون است سال تگرگ مرگ سال وفور ترس سال شيوع تخته و تابوت
22
جيمز گارنر ،بازيگر «کارآگاه راکفورد» درگذشت جيمز گارنر بازيگر سريال «کارگاه راکفورد» در 86 سالگي در لس آنجلس درگذشت. او در سالهاي 1950 تا 1980يکي از ستارگان سينماي آمريکا و بازيگر شناختهشده سريالهاي تلويزيوني بود. گارنر در وسترن کمدي «ماوريک» به کارگرداني ريچارد دانر نقش يک قمارباز باهوش را ايفا کرد و در «کارگاه راکفورد» در نقش يک کارآگاه خصوصي ظاهر شد. «کارآگاه راکفورد» پيش از انقالب در سالهاي دهه 1350 از تلويزيون ملي ايران به نمايش درميآمد و از سريالهاي بسيار پربيينده و محبوب بود. جيمز گارنر در سال 1985براي بازي در فيلم «افسانه مرفي» موفق به دريافت جايزه اسکار شد و در سال 2005 از او به دليل خدمات سينمايياش تقدير شد. او در آن زمان گفته بود« :نميدانم اين جايزه واقعًا حق من است يا نه .اما اجازه بدهيد حداقل امشب تصور کنيم که اين جايزه بهراستي حق من است». جيمز گارنر 7اپريل 1928در ايالت اوکالهما متولد شد ،در شانزدهسالگي مدرسه را رها کرد و به ارتش آمريکا پيوست .او در جنگ کره دو بار مجروح شده بود. گارنر در سال 1957با بازي در وسترن «ماوريک» مشهور شد و در سال 1977به خاطر بازي در سريال تلويزيوني «کارآگاه راکفورد» جايزه گرامي را به دست آورد.
جديدترين فيلم مشترک آنجلينا جولي و براد پيت باز هم سياسي است؟ قر ا ر است برد و پيت آ نجلينا جولي يک بار ديگر همکا ر ي مشتر کي د ا شته باشند .آنها که پس از «آقا و خانم ا سميت » با ديگر هم همکاري سينمايي نداشتهاند ،ميخواهند فيلم مشترکي بسازند. همکاري جديد آنها به کلي با فيلم پرفروش قبليشان متفاوت است .در همکاري جديد اين زوج ،آنجلينا جولي روي صندلي کارگرداني مينشيند .البته اين بازيگر سرشناس هاليوودي نوشتن فيلمنامه را هم بر عهده داشته و قرار است در فيلم بازي هم کند.
August 2014 مرداد 1393
اگرچه هنوز خط داستاني «در کنار دريا» منتشر نشده است اما حضور برد پيت در اين فيلم هم در مقام بازيگر قطعي است و احتمال آن وجود دارد که کمپاني «پلن بي» که متعلق به او است در کنار يونيورسال آن را تهيه کند. اين فيلم در واقع سومين اثري است که آنجلينا جولي را در مقام کارگردانش ميبيند« .در سرزمين خون و عسل» و «شکست ناپذير» فيلمهاي ديگري هستند که اين بازيگر کهنه کار را در مقام کارگردان داشتهاند. فيلم «شکست ناپذير» جديدترين ساخته جولي است که آن هم مانند «در سرزمين خون و عسل» مضموني سياسي دارد .اين فيلم داستان قهرمان المپيک ،لوييز زامپريني است که قهرمان جنگي هم ميشود .زامپريني چندي پيش دارفاني را وداع گفت .اين فيلم آماده است تا براي اکران در فصل جوايز آماده شود. گفتني است آنجلينا جولي در جديدترين اظهار نظر خودش در مورد اين فيلم بعد از تشکر از کمپاني يونيورسال به جهت حمايتهايش ،اعالم کرده که دوست دارد بيشتر روي صندلي کارگرداني بنشيند و اصال تعجب بر انگيز نخواهد بود اگر کارگرداني الويت اصلي او قرار گيرد.
در جشنواره فيلم ونيز حاضر است ساخته تازه محسن مخملباف ،فيلمساز شناخته شده است .اين فيلم «پرزيدنت» نام دارد و به عنوان محصولي از گرجستان ،فرانسه ،بريتانيا و آلمان بخش افقها را افتتاح ميکند .در اين بخش نام يک فيلم کوتاه ايراني به نام «بچه» ساخته علي عسگري به عنوان محصول مشترک ايران و ايتاليا هم به چشم ميخورد. در همين بخش نام فيلمي به نام «نبات» با بازي فاطمه معتمدآريا به عنوان محصولي از جمهوري آذربايجان به چشم ميخورد .سال گذشته در اين بخش فيلم «ماهي و گربه» ساخته شهرام مکري به عنوان تنها نماينده سينماي ايران در ونيز به نمايش درآمد. ديگر نماينده سينماي ايران در جشنواره ونيز امسال فيلم «ملبورن» اولين ساخته فيلمساز جوان نيما جاويدي است که در بخش هفته منتقدان اکران خواهد شد .اين فيلم نيز سال گذشته در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمده بود .پيمان معادي و نگار جواهريان بازيگران اصلي اين فيلم هستند. هفتاد و يکمين دوره جشنواره فيلم ونيز امسال از 27 آگست در اين شهر آغاز ميشود و تا 6سپتامبر به طول ميانجامد .رئيس هيات داوران بخش مسابقه جشنواره امسال ونيز را الکساندر دسپالت آهنگساز مهم و مشهور فرانسوي بر عهده دارد.
اکران تازهترين فيلم پناهي در آمريکا
حضور پرتعداد سينماگران ايراني در هفتاد و يکمين دوره جشنواره فيلم ونيز
سينماي ايران و سينماگران ايراني در هفتاد و يکمين دوره جشنواره فيلم ونيز حضور پرباري خواهند داشت. با اعالم اسامي فيلمهاي بخشهاي مختلف اين جشنواره معتبر مشخص شد که سينماگران ايراني با ساختههاي تازهشان در بخشهاي مختلف جشنواره ونيز هفتاد و يکم حضور محسوسي دارند. مهمترين حضور به نمايش فيلم «قصهها» ساخته تازه رخشان بنياعتماد در بخش مسابقه جشنواره مربوط ميشود .فيلم «قصهها» که نخستين بار در جشنواره فيلم فجر گذشته به نمايش درآمد ،روايت زندگي شخصيتهاي فيلمهاي قبلي خانوم بنياعتماد در ايران امروز است .اين فيلم در دولت محمود احمدينژاد نتوانست پروانه نمايش بگيرد ،اما سال گذشته اعالم شد که توانسته اجازه نمايش پيدا کند با اين همه باوجود نمايش در جشنواره فيلم فجر ،تا کنون فرصت اکران عمومي پيدا نکرده است. فيلم «قصهها» در بخش مسابقه بايد با ساختههاي تازه تعدادي از شناخته شدهترين فيلمسازان دنيا رقابت کند .از جمله فاتح آکين فيلمساز ترک تبار با فيلم «کات» ،آبل فِرارا فيلمساز فرانسوي با فيلم تازهاش «پازوليني» ،ديويد گوردن گرين آمريکايي با فيلم «منگلهورن» و الخاندرو گونزالز ايناريتو که فيلم تازهاش با نام «پرنده باز» بخش مسابقه را افتتاح ميکند .نام فيلم تازه رامين بحراني فيلمساز ايرانيتبار مقيم آمريکا با نام « 99خانه» هم در اين بخش به چشم ميخورد. در بخش خارج از مسابقه هم که اختصاص به نمايشهاي ويژه چند فيلم شاخص دارد ،بهمن قبادي فيلمساز ايراني حاضر است .او در کنار کارگرداناني چون اميرکوستوريتسا ،گيلرمو آريهگا ،ميرا ناير و آموس گيتاي يکي از چند سازنده فيلمي «اپيزوديک» است به نام «کلماتي با خدا». از ديگر فيلمهاي ساخته سينماگران ايراني که
فيلم «پرده» ساخته مشترک جعفر پناهي و کامبوزيا پرتوي که همزمان با تولد پناهي ،در آمريکا شده ،نقدهاي مثبتي را جذب کرده است. به گزارش خبرگزاري خبرآنالين ،اکران اين فيلم سينمايي در سينماهاي آمريكا آغاز شده و در مدت زماني که از شروع نمايش ميگذرد ،توانسته تا 95درصد نظرات مثبت را به دست بياورد .اين آماري است که سايت «راتن توميتوز» منتشر کرده است. همين طور تا کنون 16نقد درباره اين فيلم در نشريات معتبري توسط منتقدان صاحبنامي از جمله گادفري چشاير ،دبورا يانگ ،لي مارشال ،اريك كوهن و ...نوشته شده که از اين نوشته 15نقد مثبت بوده و فقط در يك نقد نويسنده نگاهي نسبتا منفي به فيلم داشته است .همچنين براساس آمار اعالم شده در سايت «راتن توميتوز» 71درصد تماشاگران بعد از تماشاي فيلم به آن راي مثبت دادهاند. همزمان با اکران اين فيلم در آمريکا نسخهاي براي دانلود آن در سايت www.closedcurtain.vhx.tv از سوي پخشکننده فيلم قرار گرفته است. پخشکننده براي مخاطبان خارجي شرايط پرداخت وجه و سپس دانلود را قائل شده در صورتيکه مخاطبان که از ايران وارد اين سايت ميشوند ميتوانند بدون پرداخت فيلم را دانلود کنند. اين فيلم جايزه خرس نقرهاي جشنواره برلين را براي سازندگانش به همراه آورد.
دانيل رادكليف ديگر «هري پاتر» نخواهد بود دانيل رادكليف كه از كودكي در نقش هري پاتر بازي كرده ،در داستان جديد رولينگ در نقش اين قهرمان ظاهر نخواهد شد. به نظر ميرسيد داستان جديد رولينگ كه درباره هري پاتر نوشته و در وبسايت «پاتر مور» مربوط به «هري پاتر» منتشر شده ،توجه رادكليف را براي بازي در آن جلب نكرده باشد. در جديدترين داستاني كه رولينگ در باره هري پاتر
22
نوشت و هشتم ماه جوالي منتشر شد ،اين داستان را با جام جهاني فوتبال مرتبط ساخت و هري پاتر را در حالي كه 34 سال دارد و داراي 2فرزند است ،با ماجرايي جديد روبرو كرد . رادكليف گفت موضوع اين داستان را ميداند اما تصور نميكند كه قرار باشد اين داستان به فيلم درآيد. او افزود :آنچه رولينگ نوشته و من هنوز آن را نخواندهام اما اين كار را ميكنم -يک متن بسيار كوتاه است و درضمن هري در اين داستان 10سال بزرگتر از آن چيزي است كه من حاال هستم. اين بازيگر 24ساله گفت تصميمش اين است كه در سينماي مستقل و درامهاي تلويزيوني بازي كند .او گفت ،من در مدتي طوالني فقط در يک نقش ظاهر شدم و فكر ميكنم حاال قابل قبول باشد كه بخواهم سعي كنم تا آنجا كه ممكن است ،نقشهاي متفاوتي را به دست آورم. شاهدان صنعت فيلم منتظرند تا ببينند كدام استوديو ممكن است حق ساختن اين داستان جديد رولينگ را به دست بياورد .اين در حالي است كه سايت «پاتر مور» تا اپريل 2014با همكاري سوني فعاليت ميكرد ،اما فيلم هاي «هري پاتر» با همكاري كمپاتي برداران وارنر ساخته شدند. در همين حال طرفداران هري پاتر منتظرند تا فيلم جديد رولينگ با عنوان« هيوالها و زيستگاههايشان» در نوامبر سال 2016راهي پردههاي سينماها شود. اين فيلم جديد نيز حاصل همكاري كمپاني برادران وارنر با رولينگ است كه در سپتامبر سال پيش كليد خورد و بر داستان «نوت اسكماندر» آن هم 70سال پيش از ماجراهاي هري پاتر و دوستانش متمركز است. رادكليف پيش از اين اظهار تاسف كرده بود كه ديگر نميتواند درنفش هري پاتر ظاهر شود چون سنش ديگر آنقدر باال رفته كه نميتواند هيچ جور به اين بچه مرتبط باشد.
وودي آلن :اگر براي کوين اسپيسي نقشي داشته باشم يک دقيقه هم تأمل نميکنم
وودي آلن ،کارگردان سرشناس سينماي جهان که همواره در جذب بازيگران سرشناس مرد ناکام بوده ،در يک مصاحبه از داليل روي آوردن به بازيگران زن گفت. وودي آلن ،کارگردان صاحبنام آمريکايي در جديدترين مصاحبه خود در پاسخ به پرسشي درباره دليل عدم همکاري با بازيگران مرد طراز اول سينماي جهان در فيلمهايش گفت« ،در طول اين سالها همواره با بزرگترين بازيگران زن سينما همکاري کردهام؛ بازيگران مرد فوق العادهاند اما در اختيار گرفتن آنها دشوار است چرا که بسيار پرمشغلهاند». آلن در ادامه افزود« ،تا کنون براي فيلمهايم با رابرت دنيرو تماس گرفتم و با داستين هافمن و جک نيکلسون صحبت کردهام ،اما در نهايت هيچ يک از آنها نتوانستند در فيلمهايم ايفاي نقش کنند». اين کارگردان 78ساله نسبت به همکاري با کوين
دنباله در صفحة بعد
23 دنباله از صفحة قبل اسپيسي ،ديگر بازيگر برجسته آمريکايي نيز ابراز عالقه کرد و گفت« ،اگر نقشي براي او داشته باشم يک دقيقه هم تأمل نميکنم». خالق« رز ارغواني قاهره» همچنين توضيح داد« ،در حال حاضر مشغول کار با يواخين فينکس و شان پن هستم که بازيگران فوقالعادهاي هستند ،اما هنوز فرصت همکاري با آل پاچينو ،دنيرو و نيکلسون را نداشتهام». وودي آلن که فيلم« جادو در مهتاب» از او با بازي اما استون و کالين فرت در حال نمايش است ،هم اکنون مشغول فيلمبرداري فيلم جديدش با بازي يواخين فينکس و اما استون در رود آيلند است .او طي سه دهه فيلمسازي بيش از 45فيلم ساخته که با آنها افتخارات و جوايز سينمايي متعددي کسب کرده است که از مهمترين آنها به چهار جايزه اسکار و دو جايزه گلدن گلوب ميتوان اشاره کرد. دو جايزه بهترين کارگرداني و شش جايزه بهترين فيلمنامه از جوايز بافتا انگليس ،خرس نقرهاي جشنواره برلين در سال ،1975جايز ه فيپرشي جشنواره کن در سال 1985 براي« رز ارغواني قاهره» ،دو جايز ه بهترين فيلم خارجي از جوايز سزار فرانسه براي« منهتن» و« رز ارغواني قاهره»، جايزه بهترين فيلم اروپايي از جوايز گويا اسپانيا در سال 2006براي« امتياز نهايي» ،شير طالي افتخاري جشنوار ه ونيز در سال ،1995جايزه يک عمر دستاورد سينمايي از جشنواره سنسباستين در سال 2004از ديگر افتخارات سينمايي اين کارگردان بزرگ محسوب ميشوند.
رابرت داوني جونيور، پردرآمدترين بازيگر هاليوود داوني رابرت جونيور ،براي دومين سال پياپي به عنوان پردرآمدترين بازيگر هاليوود شناخته شد. گزارش در ساالنه مجله «فوربز»، اين بازيگر 49ساله با درآمدي حدود 75 ميليون دالر در يک سال در صدر اين جدول قرار گرفت. درآمد عمده داوني جونيور،بين جون 2013تا جون 2014از محل دستمزد بازي در سومين قسمت رشته فيلمهاي «مرد آهني» ( )Iron Manبوده است. اين فيلم که در ماه مي امسال به نمايش در آمد تاکنون بيش از 1.2ميليارد دالر فروش داشته است. در رده دوم اين جدول دواين جانسون ،که به «صخره» ( )The Rockمعروف است ،با درآمدي 52ميليون دالري جاي گرفته است. اين کشتيگير حرفهاي سابق ،سال گذشته رده پنجم را در اختيار داشت .اما با بازي در دو فيلم پرفروش «جي آي جو: تالفي» ( )G.I. Joe: Retaliationو قسمت ششم رشته فيلمهاي «سريع و خشمگين» ( )Fast and Furiousجهش قابل توجهي داشت. پردرآمدترين بازيگران هاليوود در سال گذشته ،عبارت بودهاند از :رابرت داوني جونيور 75 :ميليون دالر ،دواين جانسون 52 :ميليون دالر ،بردلي کوپر 46 :ميليون دالر، لئوناردو دي کاپريو 39 :ميليون دالر ،کريس هموورث37 : ميليون دالر ،ليام نيسن 36 :ميليون دالر ،بن افلک 35 :ميليون دالر ،کريسچن بيل 35 :ميليون دالر ،ويل اسميت 32 :ميليون دالر ،مارک والبرگ 32 :ميليون دالر. لئوناردو دي کاپريو هم با توجه به بازي در فيلمهاي «گرگ وال استريت» و «گتسبي بزرگ» سال پرسودي را پشت سر گذاشته و درآمدي حدود 39ميليون دالر کسب کرد .کريس هموورث بازيگر «تور» با 37ميليون دالر در رده پنجم قرار دارد .ويل اسميت و مارک والبرگ که سال گذشته درآمد بيشتري داشتند ،امسال با 32ميليون دالر درآمد مشترکا در رده آخر اين فهرست دهگانه قرار گرفتند. در فهرست دهگانه پردرآمدترين بازيگران هاليوود، بازيگر زني حضور ندارد و پردرآمدترين بازيگران زن (آنجلينا جولي ،سارا جسيکا پارکر و جنيفر انيستون) در ردههاي بعدي قرار دارند. «فوربز» اين فهرست را بر اساس تخمينها و گفتوگو با تهيه کنندگان فيلمها ،مديران برنامه و کارگزاران بازيگران تنظيم ميکند.
August 2014 مرداد 1393
«تور» ابرقهرمان پتک بهدست ،زن ميشود «مارول کا ميکس » ناشر آمريکايي د ا ستا نها ي گفته مصور، است که «تور» از ()Thor مشهو ر تر ين شخصيت ها ي داستاني اين کمپاني از اين پس يک زن خواهد بود. هدف اين کمپاني جذب بيشتر مخاطبان مونث به اين ابرقهرمان پتک به دست است که در حال حاضر بيشتر طرفداران آن را پسران تشکيل ميدهند. اين ابرقهرمان که تا پيش از اين در قالب مردي با هيکلي تنومند شناخته ميشد ،در شخصيت سازي جديد به زني با موهاي طاليي تبديل شده است. پيشتر ،ناشران داستانهاي مصور براي جذب بيشتر مخاطبان زن ،ابرقهرماناني مونث در کنار شخصيتهاي مشهور داستاني خلق ميکردند« .زن گربهاي» در داستانهاي بتمن« ،زن عنبکوتي»« ،سوپرزن» (نمونه مونث سوپرمن) ،از نمونههاي مونث ابرقهرمانان مشهور بودهاند. اما اين بار جنسيت يک ابرقهرمان با حفظ همان اسم و همان ويژگيها تغيير ميکند .جالب اينکه «تور» که در اسطورههاي کشورهاي نورديک (اسکانديناوي) خداي آذرخش است ،همواره مرد بوده است. جيسون آرون نويسنده مجموعه جديد «تور» ميگويد، «اين (شخصيت جديد) «تور» زنانه نيست ،زن «تور» نيست، «توريتا» نيست .اين خود «تور» است». «تور» نخستين بار توسط مارول در سال 1962به تصوير کشيده شد و از آن زمان دو فيلم پرهزينه با محوريت اين شخصيت ساخته شد. قرار است ماجراهاي جديد «تور» که توسط راسل داتمن تصويرسازي شده ،در اکتبر امسال منتشر شود.
درخشش «بازي تاج و تخت» و «فارگو» در امي 2014 نامزدهاي شصت و ششمين دور ه جايزه تلويزيوني امي سال 2014معرفي شدند .سريال داستاني «بازي تاج و تخت» در 19رشته نامزد شده است .سريال تلويزيوني «فارگو» نيز از سوي هيات داوران در 19رشته نامزد شده است. فصل اول سريال تلويوني «بازي تاج و تخت» ،اين سريال پر بيننده آمريکا که محصول شبکه اچبياو ( )HBOاست اپريل سال 2011پخش شد .تا کنون 4فصل از اين سريال تهيه شده و قرار است دو فصل ديگر نيز به آن افزوده شود. اولين فصل «بازي تاج و تخت» در سال 2011براي 13 جايزه امي نامزد شده بود .که در آن فصل ،دو جايزه بازيگر مکمل فوقالعاده در مجموعه درام و طراحي تيتراژ فوقالعاده را دريافت کرد. فصل دوم سريال در سال 2012نيز توانست 6جايزه در بخش هنرهاي خالقه جايزه امي بهدست بياورد .در سال 2013نيز مجموعه «بازي تاج و تخت» دو جايزه بخش «هنر خالق امي» را براي جلوههاي ويژه و گريم به دست آورد. ديگر مجموعه موفق امسال که بيشترين تعداد نامزدي جوايز را به خود اختصاص داده سريال تلويزيوني «فارگو» است که در 18بخش رقابت ميکند. «فارگو» يک مجموعه کمدي سياه -درام جنايي است و از روي فيلمي به همين نام ساخته برادران کوئن (محصول سال )1996تهيه شده است. در بخش بهترين سريال کمدي ،مجموعه «خانواده مدرن» براي پنجمين سال متوالي نامزد دريافت اين جايزه شده است .اين سريال ،در چهار سال گذشته اين جايزه را کسب کرده است. سريال «کارآگاه واقعي» ( )True Detectiveنيز از نامزدهاي بهترين سريال درام است. نام برندگان جوايز تلويزيوني 2014امي روز 25آگست در لسآنجلس اعالم خواهد شد.
23
سينماگران ايراني و هشت حضور شاخص در عرصه داوري جهاني بهار و ماه اول از فصل تابستان ،1393همراه با حضورهاي پراهميت سينماگران ايران در عرصه داوري جشنوارههاي جهاني بوده است. به گزارش خبرآنالين سينماگران ايراني بهار 93را با خبر حضورشان به عنوان داور در جشنوارههاي معتبر و مطرح جهاني به فصلي خوشايند براي عالقمندان به سينما تبديل کردند .شش رياست هيئت داوران از جشنواره کن تا ادينبورگ و مراسم آسياپاسيفيک در کنار داوري در بخش اصلي جشنوارههايي چون کن ،مونيخ و شانگهاي همگي از جمله مهمترين داوريهاي ايرانيان در بهار و نيمه ماه نخست تابستان امسال محسوب ميشود.
اصغر فرهادي
فرهادي به عنوان رئيس هيئت داوران در جشنواره فيلم استانبول حضور داشت و همچنين مسئوليت رياست گروه داوران بينالمللي جوايز اسکرين آسياپاسيفيک نيز بر عهده اوست .فرهادي که تا کنون سه بار به عنوان برنده اين جايزه انتخاب شده و جوايز بهترين فيلمنامه و جايزه بزرگ داوران را براي فيلم« درباره الي» در سال 2009گرفته ،جايزه بهترين فيلم را نيز براي« جدايي» در سال 2011از اين جشنواره در کارنامهاش دارد. فيلمهاي فرهادي تا کنون و در مدت هفت سال اخير ،در مجموع 10بار نامزدي دريافت جايزه اين جشنواره سينمايي را به دست آوردهاند. فرهادي سومين ايراني است که در هيئت داوران اين جوايز جاي ميگيرد .پيش از او جعفر پناهي و تهمينه ميالني داور اين جشنواره شده بودند. فرهادي رياست شش عضو گروه داوري را برعهده خواهد داشت که از ميان سينماگران بينالمللي انتخاب ميشوند. همچنين زماني که فرهادي به عنوان رئيس هيئت داوران در جشنواره استانبول حاضر شد ،در حاشيه جشنواره کالسهاي آموزشي با حضور او ترتيب داده شد ،که اين کالسها با استقبال قابل توجه عالقمندان به سينما در ترکيه برگزار شد.
عباس کيارستمي
کارگردان صاحب نخل طالي سينماي ايران در 10 سال اخير دو بار در ترکيب داوران بخشهاي مختلف جشنواره کن حضور داشته ،يکبار امسال به عنوان رئيس داوارن بخش سينهفونداسيون و فيلمهاي کوتاه و دفعه قبل سال 2005به عنوان رئيس داوران بخش دوربين طاليي .او سال 2005همچنين به عنوان رئيس داوران
بخش جريان نو جشنواره پوسان در اين جشنواره حضور يافته بود.
ليال حاتمي
با وجود آنکه بسياري تالش کردند يک اتفاق را به اندازهاي بزرگ کنند که حضور پراهميت ليال حاتمي به عنوان داور بخش اصلي جشنواره فيلم کن در حاشيه قرار بگيرد ،اما چندان موفق نشدند و همچنان آنچه در ذهنها خواهد ماند ،اين مسئوليت پررنگي است که سينماگر ايراني در جشنواره فيلم کن برعهده داشت .ليال حاتمي بعد از عباس کيارستمي دومين سينماگر ايراني است که در جشنواره فيلم کن در بخش اصلي به عنوان داور حضور داشت.
نيکي کريمي
حضور به عنوان داور در جشنواره پوناي هند، بيستمين داوري نيکي در عرصه جشنوارههاي جهاني بود. او به تازگي به عنوان رئيس هيئت داوران بخش بينالملل در جشنواره ادينبورگ حضور يافت .نيکي کريمي پيش از اين در جشنواره بيناالمللي کن نيز به عنوان داور حضور يافته بود .دو سال بعد از آنکه يک شب به کارگرداني او در جشنواره کن حاضر شد و در بخش جايزه دوربين طاليي مورد ارزيابي قرار گرفت ،به عنوان داور بخش سينهفونداسيون و فيلمهاي کوتاه در اين جشنواره حضور پيدا کرد. کارگردان فيلمهاي« يک شب»« ،چند روز بعد» و« سوت پايان» سابقه داوري در جشنواره برلين را نيز دارد .او در بخش فيلمهاي اول اين جشنواره در سال 2007به عنوان داور حضور داشت .بازيگر فيلمهاي «پري» و «سارا» در سال 2009در بخش اصلي جشنواره کارلووي واري نيز به عنوان داور حضور يافته بود.
فاطمه معتمدآريا
سي و دومين جشنواره فيلم مونيخ از 6تا 14تير ماه در کشور آلمان برگزار شد و معتمدآريا بازيگر مطرح سينماي ايران به عنوان داور بخش مسابقه اصلي در اين جشنواره حضور يافت .مارک آدامز منتقد سرشناس نشريه «اسکرين اينترنشال» و اينتشال تميمي از برنامهريزان جشنواره فيلم ابوظبي ديگر داوران بخش مسابقه اصلي اين جشنواره بودند.
پيمان معادي
بازيگر فيلم اسکار گرفته« جدايي نادر از سيمين» به تازگي به عنوان داور در هفدهمين دوره جشنواره بينالمللي فيلم شانگهاي حضور داشت .او يکي از داوران بخش مسابقه بينالملل جايزه جام طاليي اين دوره جشنواره فيلم شانگهاي بود .گونگ لي بازيگر چيني رياست داوران اين بخش را به عهده داشت.
ميالني و رياحي
در نخستين دوره جشنواره اربيل تهمينه ميالني رياست هيئت داوران را برعهده داشت .اين جشنواره که در شهر اربيل برگزار شد ،ميزبان تعداد قابل توجهي از فيلمهاي سينماي ايران بود و جوايز اصلي جشنواره هم به سينماگران ايراني اختصاص يافت ،از جمله دو جايزه اصلي بازيگري و کارگرداني که به مهناز افشار و پيمان معادي تعلق گرفت .شش جايزه ديگر از اين جشنواره نيز در به سينماگران منتخب ايراني تعلق گرفت. مرجان رياحي نيز رئيس هيات داوران نتپک در هجدهمين جشنواره بينالمللي فيلم «پوچان» کره جنوبي شد .اين مستندساز به عنوان رئيس هيات داوران «نتپک» بنياد توسعه سينماي آسيا به هجدهمين جشنواره بينالمللي فيلم «پوچان» کره جنوبي ميرود. هيات داوري نتپک در جشنواره «پوچان» شامل دو عضو ديگر نيز هست؛ ريکارد گلي از ايتاليا که موسس و دبير جشنواره فيلمهاي کرهاي فلورانس است و ايو ال سئون ،کارگردان و تهيهکننده کرهاي .جشنواره «پوچان» عالوه بر جايزه نتپک ،دربخشهاي فيلم بلند،کوتاه و بهترين فيلم اروپايي جوايزي اهدا ميکند .جشنواره «پوچان» در سال 1997تاسيس شده و در بخشهاي رقابتي ،تمرکزش بر فيلمهاي آسيايي است.
24
August 2014
24
مرداد 1393
«بهار دلنشين»« ،گرد باد»« ،صبرم عطا کن»« ،جام مدهوشي»، «زمين مست ،آسمان مست» و «با دلم مهربان شو» ،از آثار ماندگار موسيقي ايران به شمار ميآيند.
ميزده شب
آهنگ :پرويز ياحقي سراينده :بيژن ترقي خواننده :مرضيه
ميزده شب از حوادث مطلوبي که در دهه 1330خورشيدي ،هنر موسيقي ايران را تحت تأثير قرار داد ،آشنايي تصادفي پرويز ياحقي و بيژن ترقي است .اين آشنايي که بعدها به دوستي پايداري انجاميد ،در تحول و تکامل موسيقي معاصر ايران ،تأثير فراوان بر جاي نهاد .پيوندگر اين دو جان شيفته ،ساز و آواز و آهنگ و ترانه بود و پرويز همواره آهنگهاي غوغاآفرين خود را براي بيژن مينواخت و هر روز او را شيفتهتر از روز پيش ميکرد. چندي بعد به خاطر بيژن رسيد که شعري بر روي يکي از آثار پرويز بگذارد .ياحقي موافقت کرد و اولين آهنگي که
در اختيار او قرار داد ،اثر زيبايي در دستگاه ماهور بود که ملوديهاي بديع و دلآويزي داشت .بيژن در نهايت هنرمندي ترانه« :مي زده شب» را بر روي آن سرود که خانم اشرفالسادات مرتضايي، مشهور به «مرضيه» آن را به وجه مؤثر و جذابي خواند و از راديو تهران پخش شد و آن چنان مورد توجه مردم و دوستداران شعر و موسيقي قرار گرفت که در اندک مدتي به شهرت رسيد و در همه جا ،در خيابانها ،رستورانها ،پيکنيکها و مجالس و محافل مختلف ،مردم آن را زمزمه مي کردند .علت استقبال مردم از اين اثر ،در درجه اول آهنگ به غايت زيبا و ريتميک و دلنشيني بود که تا آن تاريخ کمتر نظير آن بوجود آمده بود و حتي اگر بدون کالم و آواز هم اجرا ميشد ،باز بر شنوندگان صاحبدل تأثير باقي مينهاد. عامل مهم ديگري که موجبات توفيق اين اثر را فراهم نمود ،صداي جذاب و لطيف و هنرمندانه خانم «مرضيه» بود که در نهايت شور و گرمي ميخواند و مفاهيم عاشقانه شعر و ترانه را به وجه احسن به شنوندگان انتقال مي داد و به باور کارشناسان ،هيچ کس نميتوانست مانند او ،پيامها و رمز و رازهايي را که در شعر و آهنگ بود ،چنين استادانه بيان کند .و باالخره بايد از کالم شيرين و پرمعنا و دل آويزي ياد کرد که عميقًا بر دلها مينشست و شنوندگان در هر مصرع و جمله و کلمه آن مهر تأييد ميزدند و اين توفيق از آن رو بود که زبان اين ترانه ،زبان زندگي بود .گرچه حديث عشق و مستي در ميان بود ،اما کمترين اثري از لفاظي هاي شاعرانه و عشقهاي مجازي و توصيفهاي اغراقآميز در آن ديده نميشد ،بلکه اين ترانه بازتاب عشقي واقعي بود و به همين جهت در دلها اثر ميگذاشت. انگيزه خلق اين ترانه و علت شهرت و موفقيت آن را پرويز خطيبي ،شاعر ،نويسنده و هنرمند مشهور چنين بيان ميکند« :يک روز من به کتابفروشي ترقي واقع در خيابان شاهآباد رفته بودم .در آنجا با جواني ريزنقش و الغر اندام به نام بيژن آشنا شدم که به زودي فهميدم همان بيژن ترقي شاعر خوش نواست که نام او و نام پرويز ياحقي در آن روزها به خاطر ترانه معروف« :مي زده شب» بر سر زبانها
مي زده شب چو ز ميکده باز آيم بر سر کوي تو من ز نياز آيم دلدادهي رهگذرم از خود نبود خبرم اي فتنه گرم
بود .بعدها فهميدم که بيژن اين ترانه را براي دختري که حاال همسر اوست ساخته است .پرويز ياحقي مي گفت ،من و بيژن وقتي آخر شبها مست و خراب به سمت خانه مي رفتيم ،بيژن هر طور بود مرا به طرف خانه معشوقهاش ميکشاند و ما دو نفر ساعتها در سرما و گرما ،زير درختي که نزديک خانه مزبور بود مينشستيم و بيژن از عشق و شوريدگي خود براي من حرف مي زد و من دلداريش مي دادم و باالخره همين عشق سوزنده و شبگرديهاي رندانه و مستي هاي شبانه بود که موجب آفرينش آهنگ و ترانه به ياد ماندني «ميزده شب» به وسيله اين دو هنرمند بزرگ شد ،اثري که دلها و جانها را تسخير کرد». «مي زده شب» ،نه تنها توده هاي کوچه و بازار را به خود جلب کرد ،خواص جامعه نيز ،ويژگي هاي هنري اين شعر و آهنگ و آواز را ستايش کرده و همان گونه که در بخش هاي ديگر اين مجموعه مقاالت نوشته شده ،حتي افرادي چون« :علي دشتي» ،اديب و نويسنده و دولتمدار مشهور و «رهي معيري» ،شاعر و ترانهسراي بزرگ ،از دوستداران اين ترانه و آهنگ بودند. موفقيت «مي زده شب» موجب شد تا بيژن ترقي به کار خود در دنياي ترانه سرايي ادامه دهد و آثار جاودانه اي بر روي آهنگهاي پرويز ياحقي و ديگر استادان آهنگ ساز بسرايد و يکي از پايه هاي اصلي هنر ترانه سرايي ايران شود .او ضمنًا 90ترانه براي پرويز ياحقي و صدها ترانه براي روحاهلل خالقي ،علي تجويدي ،حبيب اهلل بديعي و همايون خرم و ديگر آهنگسازان سرود که بسياري از آن ها مانند« :بيداد زمان»« ،به زماني که محبت شده همچون افسانه»، «آتش کاروان»« ،کعبه دلها»« ،اشک من هويدا شد»،
مي زده شب چو ز ميکده باز آيم بر سر کوي تو من ز نياز آيم دلدادهي رهگذرم از خود نبود خبرم اي فتنه گرم شبها سر کوي تو آشفته چو موي تو ميآيم ،تا جويم ،خانه به خانه مگر از تو نشانه ميخانه به ميخانه ،پيمانه به پيمانه راه تو ميپويم اين مي و مستي بود بي تو بهانه ميسوزم ،شبها با شمع رخ تو ،با سوز نهان ميسازم ،با اين آتش دل خود با کاهش جان تشنهاي به راه سرابم به لب رسيده جان ،چو حبابم مستم و خرابم فارغ از غمم چه نشستي؟ چرا دل مرا بشکستي؟ همچو من تو مستي مست از باده يا از آن نگه بر تو عاشقم يا بر روي مه من بر تو عاشقم بر تو عاشقم قلب من نشد ،شاد از عشق تو داد از عشق تو مي زده شب چو ز ميکده باز آيم بر سر کوي تو من ز نياز آيم دلدادهي رهگذرم از خود نبود خبرم اي فتنه گرم
اينرو آماده شدنم براي اين سفر اساسي بود .من کتابها و راهنماهاي سفر به ايران را خواندم و فيلمهاي ايراني تماشا کردم .و با خودم قراري گذاردم :اگر متوجه شوم که اين سفر بيهوده و ناپسند است ،باز ميگردم و به ترکيه ميروم. اشپيگل آنالين 21 ،جون 2014 ِ از برگردان :دکتر بهروز تابش
«ايران مهماننوازترين کشوري است که ميشناسم»
خانم هلنا هنکن دو ماه در ايران بسر برده است80 . دعوت 390 ،استکان چاي و 28هديه ،و اکنون وي شيفتهي ايران گرديده است .او در مصاحبهاش از مقررات سختگيرانه و از خوابيدن روي تشکهاي گسترده شده روي زمين بازگو ميکند.
اشپيگل آنالين :هنگامي که از تصميم به سفرتان به ايران تعريف ميکرديد ،بازتاب دوستانتان چگونه بود؟ هنکن :برخي گفتند“ :ايران؟ چقدر هيجان انگيز است”. ِ ولي اينان در اقليت بودند .بسياري از دوستان و آشنايان ناباورانه ميپرسيدند :از همه گذشته ،چرا ايران؟ بيشينهي مردم عنوانها و تيترهاي بيشتر اندوهبار سياسي را به خود کشور ربط ميدهند .براي من هم همين گونه بود .ولي من گرايش داشتم که در بارهي مردم آنجا بيشتر آگاه شوم.
اشپيگل آنالين :شما تنها به اين سفر رفتيد .ميدانستيد ممکن است با چه مخاطراتي روبرو شويد؟ هنکن :اين نکته را در سفر جهاني چند سال پيش که تنها بودم ،تجربه کرده بودم و ميدانستم که :بخوبي توانايي
آن را دارم .و در بيشينهي کشورها امکانات مناسب براي سفر با کوله پشتي فراهم است .ولي در ايران ،نيست ،از
اشپيگل آنالين :ولي شما ناگزير نشديد زودتر بازگرديد. درست برخالف ،يعني هتا ويزاي توريستيتان را هم تمديد
کرديد و دو ماه تنها در راه بوديد .همواره با احساس خوب؟ هنکن :پيوسته .البته روشن است که عقل سليم را نبايد از کار بازداشت ،و من هنگامي که به مرز خطر برسد ،براي آن فهم و درک خوب دارم .ولي من هرگز احساس ناجور نداشتم .باالترين امتياز تنها سفرکردن در اين است که: آدم بيشتر گشادهرو ميباشد ،بيشتر با او سخن ميگويند و دعوتش ميکنند .و درست همين را در سفر دوست دارم :برخوردهاي نامنتظره و صحبت کردن با کساني که نميشناسم.
اشپيگل آنالين :شما در کتابتان از ديدارهايي با شهروندان تهراني ،دهنشينان کردي ،مالها ،دانشجويان هرج و مرج طلب ،هنرمندان ،و کدبانوان شرح ميدهيد. در درازاي سفر 59روزه ،هشتاد بار از شما دعوت شده است _ آيا اينهمه مهماننوازي و عالقهمندي در عين حال توانفرسا نبود؟ هنکن :اما هرگز احساس تنهايي به من دست نداد. ايران مهماننوازترين کشوريست که تاکنون شناختهام. آدميان به کامل ناشناخته پيوسته در خيابان ،سوپر مارکت، يا در پارک سر صحبت را با من ميگشودند .دست کم مبالغهآميز ميگفتند “خوش آمديد به ايران” .و سپس بيشتر وقتها مرا دعوت مينمودند .در يک دهکده پنج روز آزگار مهمان خانوارهاي مختلف بودم .هيچگاه نميگذاشتند که من هم کمک کنم ،هديه به مهمان هم بر خالف اينجاست: ميزبان هديه نميپذيرد ،و بجاي آن به مهمان هديه داده ميشود .دستبندها ،سي دي ،آلبوم ،يک تي _ شرت گلگون با پولکهاي گوهرين و پوشش بنددار تلفن همراه به من دادند که همواره هنوز آن مردم و آن سفر دلانگيز را بيادم ميآورند.
دنباله در صفحة بعد
25
يک تاريخ و دو شخصيت،
نويسنده الکساندر دوال – آستاال
قسمت پنجم فرانسه يک تاريخ است .يک زندگي و نوعي تفکر که جايگاهش در جهان تاللويي چشمگير دارد .هيچ پارهيي از اين سرزمين را که بر روي آن چنين تاريخ ،زندگي و تفکري زاده و شکوفا شده است را ما فرانسويها نميتوانيم به آساني قرباني کرده و بر روي آن سنگ گوري را نهيم تا خود، فرزاندانمان و نسلهايي که از آنان زاده خواهند شد را براي هميشه به دست خويش مدفون سازيم.
ژرژ کلمانسو از سال 1895موضوع پايان کار باغ ژيورني بيش از هر چيز ذهن مونه را به خود مشغول داشته و همچنان در محور اصلي فعاليتهاي او قرار گرفته بود .به ويژه نشست و برخاستهاي وقتگير اداري و پيگيري با مسووالن شهرداري منطقه مدام بر پيچيدگي و مشکالت امر ميافزود. ساختمان حوضچههاي آبي جهت ايجاد زيستگاه مناسب براي گياهان آبزي موردنظر نقاش ابتدا نياز به منبع آبي دايم را طلب ميکرد که ميبايست از رودخانهاي به نام «اپت» در محلي نزديک باغ تامين گردد ،اما پيش از آن ضروري بود که صاحبکار مجوز استفاده از آبراه عمومي را دريافت کند تا بتواند عمليات راهاندازي حوضچهها را محقق گرداند و همزمان خطري بسيار جدي نيز کل محوطه ژيورني را از سوي کارخانه توليد مواد شيميايي که پشتيباني و تاييد
دنباله از صفحة قبل اشپيگل آنالين :ديدارکنندهي غربي در ايران جلب توجه ميکند ــ نه فقط براي ميزبانان مهربان .ايران کشوري است تحت نظر و کنترل .آيا هرگز احساس ميکرديد که مواظبتان هستند؟ هنکن :نه .البته بسياري قضايا و جريانات شنيدم و مکرر از من پرسيده ميشد که آيا آنقدر ساده دل هستيد که متوجه نميشويد زير نظر هستيد؟ همچنين سخت در شگفت بودم که ايرانيان نه تنها در چارديواري خود ،بلکه همه جا در اماکن عمومي ،به مثل در تاکسي ،چقدر از سياست ميگويند .چنين انتظاري نداشتم .استنباط من اين است :با وجود مقررات اکيد و مطلق ،مردم آزادي خود را بکار ميگيرند ،و چيزهايي هم ناديده انگاشته ميشوند.
August 2014 مرداد 1393
مقامات دولتي را در پشت سر داشت تهديد مينمود. مونه با اطالع از بروز چنين واقعه خطرزايي نهايت تالش را براي متوقف ساختن عمليات ساختماني کارخانه مذکور به کار انداخته زيرا که ميدانست شکست در اين امر يعني پايان غمانگيز داستان ژيورني و آينده طاليي است که او در ذهن خود براي آن متصور ساخته است .لذا در مالقاتهاي مکرر با مسووالن شهرداري با پافشاري تمام همواره ابراز ميداشت« ،آقايان يازده سال است که من مالک اين باغ زيبا هستم .فقط ميخواهم ميراثي ارزشمند براي نسلهاي آينده به جا گذارم .اما متاسفانه اخيرأ پي بردهام که صاحبان اين کارخانه منحوس تعهد کردهاند تا با پرداخت مبلغي هنگفت به شهرداري طرح مزبور را تسريع نمايند .لذا تصميم گرفتهام به خاطر مصالح کشورم به پا خاسته و مبلغي بيش از آنچه آنان پيشنهاد کردهاند به شما بپردازم تا همه محوطه مردابي و تاالبهاي اطراف به مالکيت باغ ژيورني انتقال و اختصاص يابد». سرانجام مقامات شهرداري در مقابل پافشاريهاي مونه تسليم شده و ميپذيرند که با دريافت مبلغ پيشنهادي طرح کارخانه مذکور را متوقف و بدو اجازه دهند تا پروژه باغ ژيورني را عملي سازد .و بدين روي امروز هنردوستان جهان شاهد تحقق يافتن پروژه جاهطلبانه نقاشي امپرسيونيست هستند که توانست ژيورني را به نمايشگاه مهم هنري و مرکزي با جذابيتهاي جهانگردي مبدل سازد. ** دوراني که مونه همه نيروي خود را متمرکز امر ساماندهي ژيورني مينمود ،کلمانسو درگير نبرد سرنوشتسازي ديگري ميرفت که همه هستي و اعتبار سياسي و حتي زندگي خصوصياش را در راه احقاق حق و اعاده حيثيت از درجهدار يهودي به نام «آلفرد دريفوس» قرباني نمايد. پرونده سياهي که در پشت درهاي بسته دادگاه نظامي در 22دسامبر 1894اين افسر برجسته ارتش فرانسه را به جرم واهي خيانت به ميهن گناهکار شناخته و عواقب سهمگيني را در پيش رويش قرار داده بود. کلمانسو بالفاصله پس از راي دادگاه در صفحهاي از روزنامهاش با عنوان «طلوع» چنين نوشت« ،شرم آور است مردي را با آن همه تحصيالت عالي که سالهاست عهدهدار ماموريت مهمي چون پاسداري از اسرار دفاع ملي است به يک باره و بدون دليل خاين قلمداد کرده و نامنصفانه او را به جزيرهاي دورافتاده تبعيد نماييم!!!» پس از گذران سه سال و طنين پي در پي مقاالت روزنامه روزانه کلمانسو در فضاي افکار عمومي مردم فرانسه، موضوع دلخراش يهودي ستيزي در ارتش فرانسه سخن روز گشته و بسياري از روشنفکران تحت تاثير مقاالت روزنامه «طلوع» گرد هم آورده تا زبان به اعتراض گشايد که سرآمد آنان نويسنده پرآوازه اميل زوالست که در همان روزنامه در ستوني با عنوان «من متهم ميکنم» تالشي خستگيناپذير را شانه به شانه کلمانسو براي رهايي دريفوس از بند آغاز کرده و دامنه انتقادات را به کل ساختار حقوقي و قانوني کشور ميکشاند که پيامدش دستگيري و دادگاه نظامي ديگري است که اين بار زوال را در رديف متهمان به جرم خيانت محاکمه مينمايد. وکيل متبحري به نام «فرنان البوري» دفاع از نويسنده شهير را به عهده گرفته ،اما سنخگوي اصلي زوالست که در دفاع از خود چنين سخن آغاز ميکند« ،آقايان من تا پاي جان ايستادهام ،زيرا نميخواهم ملتم به دستان شما در حفره سياهي از دروغ و تزوير و بيعدالتي فرو رود .شما امروز به خوبي قادر هستيد مرا از سر راه خود برداريد ،اما بدانيد که روزي فرانسه به پاس آنکه شرافت ملياش از آسيبها مصون مانده است از ما فرزندانش قدرداني خواهد کرد». قلم تند و بيمحاباي کلمانسو در حمايت از ياران زنداني و همزمان با وارد آوردن اتهام بر عوامل دولتي و نظامي، خشم و ناخوشنودي کارگزاران دولتي و حتي شخص رييس جمهوري «فليکس فور» و همه مخالفان آزادي دريفوس اشپيگل آنالين :براي نمونه؟ هنکن :ديشهاي ماهواره بطور رسمي ممنوع اند ،با اينهمه فراوان همه جا هستند و خوب هم ديده ميشوند که روي خانهها نصب شدهاند .دسترسي به فيسبوک يا تويتر را رسمي بستهاند _ ولي وقتي به فهرست دوستان فيس بوکيام مينگرم ،با ايرانيان بيشتر رابطه دارم تا با آلمانيان. چگونگي پوشاک زنان نيز جاي شگفتي دارد .باورمندان، مانتو ميپوشند و بيشتر مواظباند که گيسويشان زير روسري باشد .ديگران تنها روي گيسويشان را ميپوشانند فقط چونکه قانون تعيين کرده است .آنان روسريشان را به گونهي زيور ،روي پس سرشان ميکشند و به محض برون شدن از خانه ،مانتوهاي تا اندازهيي تنگ روي پوشاک غربي خود ميپوشند. اشپيگل آنالين :بدون آنکه به خشم پاسداران گرفتار
25
را برميانگيزاند که به دنبالش کلنل پيکارد همرزم زوال و کلمانسو در پرونده مذکور دستگير و مورد پيگرد در دادگاه نظامي ميگردد .فرداي دستگيري پيکارد کلماسنو در ستون «من متهم ميکنم» مينويسد« ،بار ديگر انقالب مردم فرانسه و جمهوري زاده شده از کمون پاريس ،به دست عواملي که خود را رهبران اين مملکت ميخوانند مورد تهاجم و تهديد قرار گرفته است .آنان به جاي برپايي حکومت قانون و عدالت بار ديگر بساط جور و ستم کليسايي را بر پا کرده تا اين پرونده ننگين که نمونهاي از سياستهاي تبعيض و نژادپرستانه آنان است اجرا شود و اگر اجازه دهيد که چنين روي دهد ،حيثيت فرانسه براي هميشه لکهدار باقي خواهد ماند». سرانجام زير فشارهاي مداوم افکار عمومي ،شوراي عالي وزيران حکم به بازبيني و تجديدنظر در پرونده دريفوس را ميدهد و در جون 1906دادگاه عالي حکم برايت را صادر و بازگشت و الحاق او را به ارتش فرانسه بالمانع تشخيص ميدهد. پس از رهايي دريفوس از زندان ،کلنل پيکارد به چهرهاي محبوب در فرانسه مبدل ميگردد و با ترفيع به درجه ژنرالي به ارتش فرانسه پيوسته و چند سالي بعد نيز در کابينه کلمانسو به مقام وزير دفاع ارتقا مييابد .با مرگ زوال در جون 1908سال غمانگيزي براي آزاديخواهان
فرانسه و طرفداران حقوق انساني رقم ميخورد .با تمهيدات بسيار کلمانسو ،زوال در محوطه پانتيون پاريس در حضور همرزمانش به خاک سپرده ميشود. ** در پايان دوران سياه پرونده دريفوس کلود مونه که همواره سعي داشت خود را از دايره سياست به دور نگاه دارد ،در نامههاي مکرر به زوال ،از پايمرديهاي او در برابر بيعدالتي تحسين و تمجيد بسيار نموده و از آنکه در آن دوران پرتالطم به ياري و حمايت دوست ديرين برنخاسته است پوزش طلبيده و تالشهاي او را در راه اعتالي حقوق انساني سخت مورد ستايش قرار داده است و به عنوان قدرداني تابلوي رنگ و روغني از سري نقاشيهاي «صخرههاي فرو رفته در آب» را به کلمانسو اهدا ميکند که پس از چندي نامهاي دريافت ميدارد که در آن چنين نوشته شده است« ،دوست عزيز من شديدأ تحت تاثير بزرگواري شما قرار گرفتهام .ارزش اين اثر آنقدر واالست که نميتوانم آن را قبول کنم .نوري که در اين شاهکار تابانده شده چنان قدرتمند است که فقط تشکري ساده از سوي انسان کوچکي چون من نميتواند هيچ تاللويي در اين تابلو داشته باشد .شما را بيش از هميشه دوست دارم و هنرتان را عميقأ تحسين ميکنم». (ادامه دارد)
آيند؟ هنکن :پوشاک ناجور (غير قانوني) در زمان سفر من در سال ،2013ظاهرًا بدون مانع به نگر ميرسيد .آشنايان ايرانيام در آلمان برايم شرح دادند که مساله همواره به اوضاع سياسي بستگي مييابد :رژيم گاهي مهار را شل ميکند ،و دوباره سختگيري ميکند.
بود و نادر نبود .گذشته از اينها ،تفاهم به زبان انگليسي نيز اغلب بدون اشکال بود.
اشپيگل آنالين :شما چپ و راست به همه جا در ايران سفر کرديد .وسيلهي نقليهي شما چه بود و شبها را کجا بسر ميبرديد؟ هنکن :بيش از هر چيز با وسايط نقليه همگاني سفر ميکردم .در اتوبوسهاي مسافري ،ترن ،يا تاکسيهاي جمعي .همه بدون گرفتاري .گاهي شب در هتل ميماندم، ولي بيشتر در خانهي ايرانيان .آنان بهترين اتاق خانهشان را براي من آماده ميکردند ،يا من را ميان مادر بزرگ و نوهها روي تشک بر کف اتاق نشيمن جاي ميدادند .و اين هنگامه
اشپيگل آنالين :برگههاي کتاب گزارش سفرتان که با فرتورهاي فراوان همراه است ،از چپ براست ورق زده ميشوند که شيوهي خواندن فارسيست .اين کتاب به همهي ايرانياني اهدا شده که شما را به درون زندگي خود دعوت کرده بودند ،کساني که سرگذشتها و انديشههايشان را با شما که يک بيگانهي آلماني هستيد، در ميان گذاردند .عنوان اين کتاب را They would rock ناميدهايد… هنکن :با تکيه بر آنچه دختري 16ساله به من گفت: اگر مردم ما در کشوري ديگر ميزيستندThey would ، rockــ اگر ايرانيان در کشوري ديگر ميزيستند ،کامروا ميبودند .ولي از ديدگاه من ،آنان هم اکنون کامروا هستند!
26
August 2014
تقلب بالي جان آموزش عالي ايران ابراهيم خندان _ بي.بي.سي سعداهلل نصيري قيداري معاون حقوقي وزارت علوم گفته است که با اليحهاي که به زودي به امضاي وزير علوم خواهد رسيد ،با افراد يا بنگاههايي که اقدام به خريد و فروش پاياننامه ميکنند مطابق قوانين مجازات اسالمي برخورد خواهد شد .اين اليحه هر دو طرف اين بازار پر رونق را نشانه گرفته است؛ اساتيد و دانشجويان به عنوان خريدار و افراد و بنگاههاي عرضه کننده و فروشنده مقاله و پايان نامه. اين اليحه پس از امضاي وزير از طرف هيات دولت به مجلس ارائه خواهد شد تا پس از بررسي مجلس و تائيد شوراي نگهبان ،در صورت تائيد، براي اجرا در اختيار دولت قرار گيرد که راهي پر پيچ و خم و طوالني است. البته در بخش برخورد با خريداران (دانشجويان و اعضاي هيات علمي) هماکنون نيز بخشنامهها و شيوهنامهها و دستورالعملهاي انضباطي داخلي هم در وزارت علوم و هم در وزارت بهداشت وجود دارند و در ظاهر خالي قانوني در اين زمينه وجود ندارد. مظفر شريفي مدير کل دفترسياستگذاري وبرنامهريزي امور پژوهشي وزارت علوم پيش از اين در سال 1392از تدوين آيين نامه براي برخورد با متخلفان علمي خبر داده بود و گفته بود که برخورد با تخلفات پژوهشي از برنامههاي در دست اجراي وزارت علوم است .او به تدوين و انتشار کتابچهاي در زمينه اصول و موازين اخالق پژوهشي که در آن اصول و موازين اخالقي و درستکاري علمي تعريف شده است تا زمينهاي براي کاهش تخلفات علمي باشد ،اشاره کرده بود. شريفي همچنين از تشکيل کميتهاي براي رسيدگي به تخلفات علمي و پژوهشي در وزارت علوم خبر داده بود که کار آن تعيين حد و حدود تخلفات پژوهشي از جمله خريد و فروش پايان نامهها ،مقاالت تقلبي و مجالت تقلبي و همچنين چگونگي برخورد با تخلفات علمي است. در اين ميان ،همه مشکل را در برخورد با فروشندگان ديدهاند و اين همان بخش از اليحه مورد اشاره است که نيازمند تصويب قانون است. آقاي شريفي پيش از اين گفته بود که افرادي که بيرون از وزارت علوم و دانشگاهها پايان نامههاي دانشجويي را خريد و فروش ميکنند ،در حيطه اختيارات وزارت علوم نيستند و تنها ميتوان اين تخلفات را به مراجع قانوني باالتر اعالم کرد .چگونگي گزارش و مجازات مرتبط با اين جرم چيزي است که در اليحه آمده است. آقاي نصيري هم گفته است که بر اساس اين اليحه چنانچه فردي يا بنگاهي تخلفي به عنوان شخص حقيقي در اين زمينه انجام دهد ،با معرفي وزارت علوم و وزارت بهداشت ،با او بر اساس قانون مجازات اسالمي برخورد خواهد شد. البته برخي از کارشناسان آموزشعالي نيز سوال ميکنند که اگر وزارتخانههاي علوم و بهداشت توانايي کنترل مجموعههاي زير نظر خود را ،بر اساس گفتههاي مسئوالن ،دارند و ميتوانند با خريداران پاياننامهها و مقاالت برخورد کنند ،ديگر چه ضرورتي در برخورد با فروشندگان وجود دارد. به عقيده اين گروه ،به طور طبيعي اگر خريداري وجود نداشته باشد ،فروشندهاي هم در کار نخواهد بود که براي برخورد با او راه پر پيچ وخم تصويب قانون در مجلس را طي کنيم.
چرا تقلب
تقلب علمي با تعريفي که جامعه از تقلب دارد کمي متفاوت است .در اين نوع از تقلب ،مرتکب با روشهاي گوناگون سعي ميکند از يافتههاي پژوهشي ديگران يا جعل نتايج يک پژوهش به انجام نرسيده يا ناموفق در يک مقاله يا پايان نامه ،از مزاياي مرتبط با آن بهرهمند شود؛ از تغيير در جايگاه علمي و شغلي و اجتماعي گرفته
تا دستيابي به مشاغل يا موقعيتهاي اقتصادي ممتاز. تقلب علمي در آموزشعالي و مراکز تحقيقاتي در همه دنيا کم و بيش وجود دارد و امروزه حتي نرم افزارهايي وجود دارند که ميتوانند بدون دخالت مستقيم انسان ،مقالههاي علمي با استفاده از بانک اطالعاتي بزرگ خود براي انتشار در مجالت و سمينارها توليد کنند ،ولي عالوه بر غير اخالقي بودن ،به دليل تاثير مخربي که اين کار بر پيشرفت علمي و فناوري و اعتبار جامعه دانشگاهي يک کشور در بين ديگر کشورها ميگذارد ،تقلب علمي مسئلهاي بسيار مذموم قلمداد شده و با آن به طور جدي برخورد ميشود. در جوامع بيشتر توسعه يافته ،فاش شدن تقلب يک پژوهشگر يا يک دانشجو در هر مقطعي و در هر زماني موجب از دست دادن همه مزايايي ميشود که بطور مستقيم يا غير مستقيم از آن تقلب به دست آورده است، به طوري که در بسياري از موارد فرد متقلب بايد با شغل و مقام خود و به طور کلي فعاليت در حوزهاي که با تقلب به آن دست يافته ،خداحافظي کند. با اينکه تقلب پديدهاي جهاني است ،اما صاحبنظران گستردگي و ابعاد آن را در ايران نگران کننده ميدانند .از نظر آنها پديده تقلب علمي اين روزها چنان گسترده شده که حتي به مقاطع پايينتر تحصيلي نيز راه يافته است .براي مثال ميتوان به بازار تازه فروش پژوهشهاي دانشآموزي که گزارشهاي متنوعي براي پروژهاي درسي دورههاي دبستان و دبيرستان توليد ميکنند اشاره کرد. به عقيده اين صاحبنظران به جز برخي از مسايل اجتماعي و سياسي ،داليل مختلفي براي اين معضل جامعه علمي وجود داد: -1مديران متعهد متخصص .پس از انقالب اسالمي و نياز حکومت به افراد تحصيلکردهاي که بتواند به آنها اعتماد کند و در همان حال از سوي جامعه نيز پذيرفته شوند ،سبب شد که بسياري از مسئوالن در همان دوران مسئوليت به روشهاي گوناگون وارد دانشگاهها شوند تا پس از مدتي با اخذ يک مدرک دانشگاهي در مقاطع کارشناسي ارشد يا دکترا ،حضور خود را در مناصبي که تناسبي از نظر توانايي علمي در آنها نداشتند ،توجيه کنند. با توجه به اينکه تحصيل ،به خصوص در دوره دکترا، کاري تمام وقت محسوب ميشود و چنين دانشجوياني با توجه به مشغله فراوان فرصتي براي مطالعه و پژوهش نداشتند ،رفته رفته بازاري براي پايان نامه و مقاله نويسان به وجود آمد و کار به آنجا رسيد که شرکتهايي براي نشر کتاب و پايان نامه و گزارش پژوهشي براي اينگونه دانشجويان شکل گرفت. به مرور زمان خدمات اين شرکتها از انحصار مديران دولتي خارج شد و ديگر متقاضيان نيز از آن بهرهمند شدند ،تا جايي که در دهه هفتاد پديده کتابهاي سفارشي در جامعه خبرساز شد .کتاب سفارشي کتابي بود که به وسيله برخي از شرکتهاي انتشاراتي براي ارتقاي شغلي يا داليل ديگري ،به نام متقاضي با شمارگان اندک
تهيه و منتشر ميشد. خلق چنين بازاري و استفاده گسترده از آن از سوي مسئوالن موجب شد تا حدود زيادي زشتي پديده تقلب علمي در جامعه از بين برود و به مسئلهاي ساده و پيش پا افتاده تبديل شود که برخورد با آن امروز کم هزينه و ساده نيست. -2تورم آموزش عالي .گسترش بي محابا و بدون مطالعه آموزش عالي، به خصوص در مقاطع کارشناسي ارشد و دکترا در ده سال گذشته ،که کارشناسان آن را تورم آموزش عالي مينامند ،موجب شده که از يک سو نسبت تعداد استاد به دانشجو به طور چشمگيري کاهش پيدا کند و استاد وقت کافي براي بررسي و کنترل فعاليتهاي دانشجو را نداشته باشد و از سوي ديگر تعداد دانشجوياني که ميخواهند با سرعت بيشتر و زحمت کمتر به مقصود برسند ،افزايش يابد. به باور کارشناسان ،اين تورم زمينه بسيار مناسبي براي بوجود آمدن و رشد روزافزون اين بازار و کاالهايي را که در آن عرضه ميشود فراهم کرده است. -3دليل ديگري که در توسعه بازار تقلب علمي موثر است ،ضعف هيات علمي در برخي از دانشگاهها و گستردگي حوزههاي تخصصي علم و فناوري است که امکان شناسايي و برخورد با تقلب دانشجويان را براي اساتيد مشکل کردهاست. -4نا آگاهي از روشهاي تقلب علمي و مصداقهاي آن نيز يکي ديگر از زمينه سازهاي افزايش تقلب علمي است .عدم توانايي اساتيد و مسئوالن در تشخيص تقلب ،دست سوء استفاده کنندگان را در استفاده از اين ناآگاهي باز ميگذارد. البته در اين مورد ميتوان به ناآگاهي مرتکب از کاري که ميکند نيز اشاره کرد .براي مثال گاهي يک دانشجو يا پژوهشگر نميداند که روش او در تهيه يک مقاله در عرف بينالمللي تقلب ناميده ميشود. -5کم بودن ارتباطات دانشگاههاي ايران با ديگر مراکز علمي بينالمللي که به داليل مختلف سياسي و اقتصادي و مديريتي امروز شاهد آن هستيم ،يکي ديگر از عوامل گسترش تقلب علمي در دانشگاههاي کشور است .ارتباطات بينالمللي و همکاري بين دانشگاهها موجب ميشود که امکان سوء استفاده از منابع اطالعاتي چه به طور جزئي و چه کلي کاهش يابد و چون چنين ارتباطي امروز در ايران وجود ندارد ،زمينه خوبي براي متخلفان در استفاده غيرقانوني از منابع اطالعاتي دانشگاههاي خارجي به وجود آمده است. صاحبنظران حوزه آموزش عالي داليل مختلف ديگري از قبيل عدم وجود زيرساختها و نرم افزارهاي تشخيص تقلب يا مشوقهاي نامتناسب با روح فعاليت علمي براي بهرهمندي از مزاياي اجتماعي يا اقتصادي را نيز از داليل بوجود آمدن و گسترش بازار تقلب علمي در ايران ميدانند. آنان معتقدند براي برخورد با اين مسئله بايد بسيار جديتر و ريشهايتر از پلمب مراکز خريد و فروش پايان نامه و مقاله (مجازاتي که در اليحه دولت آمده) و جريمه نقدي ،عمل کرد .از نظر اين افراد بايد تبعات تقلب ،دامن هر متخلفي را در هر پست و در هر زماني بگيرد حتي اگر از زمان تقلب سالها گذشته باشد .جامعه در اين حالت متوجه خواهد شد که اين تخلف تا چه حد ميتواند پرهزينه باشد. البته آنها به اين نکته نيز معترفند که چنين برخوردي ممکن است هر مسئولي را که شجاعت اجراي آن را داشته باشد از قدرت به زير بکشاند، ولي به نظر مي رسد اين تنها راه و قدم محکم در برچيدن نسبي يا محدود کردن اين بازار غيرقانوني بزرگ در ايران باشد.
مرداد 1393
26
دنباله از صفحة 19
آزادي قربانيان ،وعدهاي مرده ايران که بر سه قوه حکومت ،به ويژه قوه مجريه نظارت دارد ،هرگز دشمنياش را با تحوالت سياسي پنهان نکرده است .از اين رو رئيس جمهور جديد تنها ابزار و مقامي در رده دوم است. سيستم قضايي هم در مقابل روحاني مسووليت پاسخگويي ندارد و از اين رو دليل منطقي براي خود نميبيند تا به آزاديهاي مدني عموم مردم احترام بگذارد .درباره مجلس شورا هم بايد گفت که تعداد زيادي از نمايندگان رد صالحيت ميشوند ،زيرا نمايندگان مجبور هستند تا قبل از کانديدا شدن توسط شوراي نگهبان گزينش شوند تا بتوانند به عنوان نماينده کانديد شوند. شوراي نگهبان هم که خودش نهادي بسيار محافظهکار است ،نيمي از اعضاي آن توسط خود رهبر انتخاب ميشوند و نيم ديگر اعضاي آن نيز توسط قضات دادگاه انتخاب ميشوند .در واقع شش عضو حقوقدان شوراينگهبان از سوي رئيسقوهقضاييه به مجلس پيشنهاد ميشود و پس از تصويب توسط مجلس ،به عنوان عضو شواري نگهبان منصوب ميشوند. حسن روحاني تنها مسوول اين بن بست سياسي و اقتصادي نيست. اين بن بستي است که در آن ايران روز به روز بيشتر گرفتار ميشود. به بيان ديگر ميتوان گفت رئيس جمهور ايران تمام قدرت را براي اصالح همين سياستهاي سرکوبگرانه در دست ندارد .اما روحاني از همين موقعيت خود نيز استفاده نميکند .وعدههاي کمپين انتخاباتي او که متعهد شده بود از سانسور رسانهها بکاهد و به سنديکاها اجازه کار و فعاليت با آزادي بيشتري را بدهد ،تا شايستگي رئيس جمهور را نشان دهد ،محقق نشدهاند. با ابراز شک و ترديد در مورد توافق اتمي ايران با غربيها ،علي خامنهاي از مرز بحران عبور کرده است و در کشمکشي واقعي با حسن روحاني قرار گرفته است .حسن روحاني در اين مذاکرات براي راه انداختن و احياي ماشين اقتصاد ايران همه کاري انجام داده است .وراي اين صحنه نمايشي ديپلماتيک ،اگر حسن روحاني واقعا ميخواهد که در سال اول به دست گرفتن قدرت در اين ماموريت موفق شود نبايد در ماموريتاش تنها به برداشتن تحريمها و احياي مجدد اقتصاد ايران اکتفا کند ،بلکه بايد بر قانون اساسي غير دموکراتيک هم دست بگذارد و با استفاده از اندک مشروعيتي که او در سال اخير از راي مردم کسب کرده است ،رژيم را وادار کند تا به پايهايترين حقوق بشر مردم ايران احترام بگذارد .تکليف و وعدهايي که هنوز مانده است که توسط او کامل شود.
دنباله از صفحة اول
پرداخت 550ميليون دالر به ايران به عنوان آخرين قسط توافقنامه ژنو بنا بر اين گزارش ،رضا نجفي ،نماينده دائم ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي گفته است که بعد از گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره تاييد اجراي برنامه اقدام مشترک ژنو توسط ايران ،آخرين قسط از هشت قسط مربوط به ششماهه اول گام اول توافقنامه ژنو واريز ميشود. پيش از اين سه ميليارد و 650ميليون دالر در هفت قسط به حساب بانک مرکزي ايران واريز شده است. خبرگزاري ايرنا در گزارش خود با اشاره به تجربه تاخيرهاي قبلي اشاره کرد که «نبايد انتظار دريافت اين قسط 550ميليون دالري را در همين روز داشت». آژانس بينالمللي انرژي اتمي در گزارش ماهانهاش تاييد کرده که ايران به تعهداتش مطابق توافق هستهاي ششماهه عمل کرد ه است. ايران بر اساس توافقنامه موقت سوم آذر سال گذشته ميان نمايندگان تهران و شش قدرت جهاني در ژنو ،متعهد شد تا ذخاير اورانيوم با غلظت 20 درصدي خود را اکسيد و تا سطح پنج درصد رقيق کند. بر اساس اين توافقنامه کشورهاي 1+5نيز متعهد شده بودند تا از شدت تحريمها عليه ايران بکاهند و از جمله مبلغ 4.2ميليارد دالر از داراييهاي بلوکه شده ايران را به تدريج و در هشت نوبت در اختيار ايران قرار دهند. به گزارش ايرنا قسط ششم و هفتم داراييهاي بلوکه شده ايران از طريق کشور هند در اختيار ايران قرار گرفته بود ،اما هنوز مشخص نيست که قسط هشتم از چه منبعي قرار است پرداخت شود. مقامات بانک مرکزي ايران اعالم کردهاند از اين وجوه براي واردات کاالهاي اساسي و کاالهايي که اجازه واردات آن را دارند ،استفاده شده است. عباس عراقچي ،عضو تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران خبر داده بود که بر اساس توافق اخير در وين قرار است در چهار ماه آينده دو ميليارد و 800 ميليون دالر ديگر در شش قسط به حساب ايران واريز شود. به گفته وي اين مبلغ در چهار قسط هرکدام به مبلغ 500ميليون دالر و دو قسط هر يک به مبلغ 400ميليون دالر به فاصله هر سه هفته ،به ايران پرداخت خواهد شد. به گفته آقاي عراقچي ايران اورانيوم غنيشده 20درصد خود را که قبال” در شش ماه اول توافق ژنو به اکسيد تبديل کرده بود ،به سوخت راکتور تهران تبديل ميکند.
27
August 2014 مرداد 1393
حلقه ياران احمدينژاد در حال حاضر چه ميکنند؟
محمدرضا رحيمي ،پروندههاي آقاي م.ر.
پس از ثبت نام محمدرضا رحيمي در انتخابات رياست جمهوري سال 92ديگر خبري از مرد حاشيه دار دولت احمدينژاد نبود تا آنکه قاضي محسن افتخاري سرپرست دادگاههاي تجديد نظر و کيفري استان تهران خبر از محاکمه وي داد و محسني اژهاي سخنگوي قوه قضاييه هم کيفرخواست را تاييد کرد .به نظر ميرسد اين روزها محمدرضا رحيمي در دادگستري مشغول پيگيري پروندههايي است که با توجه به اظهارات غيررسمي حداقل هفت مورد اتهام است.
مسعود ميرکاظمي ،پايداري در مخالفت با دولت اينگونه که به نظر ميرسد وزير نفت و بازرگاني دولت احمدينژاد با تمام تصميمات نادرست ريز و درشت در نفت که عاقبت به عزل وي از وزارت نفت هم انجاميد ،بيشتر از ساير ياران احمدينژاد موقعيت خويش را در قدرت حفظ کرده است .ميرکاظمي پس از جدايي از دولت به مجلس رفت و به عنوان رئيس کميسيون انرژي مجلس نيز انتخاب شد و همزمان رابطه خود با جبهه پايداري را حفظ کرده است تا همچنان به ماندن در قدرت اميدوار باشد .وي يکي از متهمان ورود بنزين آلوده به کشور است.
محمد سليماني ،حضور در قدرت با فرکانس معمولي
پيام نو ياران محمود احمدينژاد هم اکنون مشغول چه کاري هستند؟ پاسخ به اين پرسش شايد تا حدودي نشان دهد که آنها در آينده مشغول چه کاري خواهند بود .اگر اکثر ياران سيد محمد خاتمي پس از پايان دولت به مراکز علمي و دانشگاهي بازگشتند؛ ياران محمود احمدينژاد نيز تا حد زيادي به جستجوي خاستگاههاي خود رفتند. به گزارش« پيام نو» بر اين اساس حلقه فعاليت حلقه ياران محمود احمدينژاد در حال حاضر را ميتوان به سه دسته فعاليت تقسيم کرد؛ گروه بازگشت به دانشگاه ،گروه سرگردان در راهروهاي دادگستري و گروه ساخت و سازهاي کالن. اين تقسيم بندي در عمده اعضا به چشم ميخورد و تعداد اندکي از ياران رئيس جمهور سابق به کاري غير از اين سه حالت مشغول هستند .با اينهمه توان حلقه احمدينژاد نه در قدرت سياسي ايشان که در نوع بازي آنهاست.
صادق محصولي ،ارتزاق از برج
برجهاي ميرداماد و زمينهاي بزرگ منطقه حسني کيا تنها بخش کوچکي از دارايي مرد 165ميليون دالري دولت محمود احمدينژاد است که هم اکنون از محل اينگونه داراييها فعاليت اقتصادي خود را ادامه ميدهد و نامش در فهرست 10ثروتمند نخست ايران ديده مي شود .باجناق دکتر واليتي آنقدر درآمد دارد که روحاهلل حسينيان در وصف وي ميگويد« ،اصولگرايان بايد يک نفر پولدار داشته باشند تا از آنها حمايت کند تا بتوانند راي بياورند ».محصولي به اين توصيف عمل کرده تا اکنون هزينههاي تبليغاتي «جبهه پايداري» را به عنوان خمس و هديه بر دوش بگيرد.
حميدرضا بقايي ،آزاد در مناطق آزاد
دبير شوراي عالي مناطق آزاد کشور و ويژه اقتصادي کشور و رئيس پيشين سازمان ميراث فرهنگي آنقدر حاشيه دارد که سالها پس از پايان دولت محمود احمدينژاد هم به آن مشغول باشد .بقايي هم اکنون به عنوان معاون پشتيباني دانشگاه جامع ايرانيان از طرف محمود احمدينژاد منصوب شده است .از ديگر فعاليتهاي کنوني بقايي در شرکت سرمايهگذاري ميراث فرهنگي و گردشگري ايران مشهور به «سمگا» است .يکي از شرکتهاي مولود «سمگا» ،بانک جديدالتأسيس «گردشگري» است که در بدو تولد ،سرمايه آن از 200ميليارد به 600ميليارد تومان افزايش پيدا کردهاست. اسفنديار رحيم مشايي و حميد بقايي جزو اولين سهامداران شرکت «سمگا» بودهاند.
محمد علي آبادي ،بازگشت به ساخت و ساز
يکي از عجايب دولت احمدينژاد محمد علي آبادي، تحصيلکرده معماري بود که در هر پست بي ارتباطي با تخصص خويش ،از شيالت و وزارت نفت تا تربيت بدني و کميته ملي المپيک مشغول بود .آنگونه که گفته ميشود علي آبادي هنوز درگيريهايي بر سر مسائل پيش آمده با مسئولين کنوني کميته ملي المپيک دارد .پس از پايان دولت دهم و کنار
گذاشتن علي آبادي وي به تخصص خود بازگشته است و به کار ساخت و ساز مشغول است.
علي اکبر محرابيان ،همچنان بالتکليف
دستيار ويژه محمود احمدينژاد و عضو ديگر حلقه علم و صنعت که هنوز پروندههاي متعددش در دادگستري در جريان است .محرابيان پس از پايان دولت ،همچنان بر سر پرونده فساد سوخت در راهروي دادگستري در رفت و آمد است .او سالها پيش شرکتي با عنوان توسعه و سرمايهگذاري استان اردبيل تاسيس کرده بود که اکنون خود وي موسس و عضو هيئت مديره شرکت محسوب ميشود و فعاليت ساخت و ساز خود را با نام اين شرکت به انجام مي رساند.
عبدالرضا شيخ االسالمي ،رئيس مجتمع فني دانشگاه ايرانيان
وزير کار و امور اجتماعي برکنار شده دولت محمود احمدينژاد که همگي با جمله طاليي «وزارت کار وظيفهاي براي اشتغال ندارد» او را به خاطر ميآورند ،مانند ديگر اعضاي حلقه علم و صنعت به دانشگاه بازگشته است .شيخ االسالمي که داراي دکتراي مهندسي عمران از دانشگاه علم و صنعت است ،اينک عضو هيات علمي دانشکده مهندسي عمران اين دانشگاه است .محمود احمدينژاد در شهريور 1392طي حکمي عبدالرضا شيخاالسالمي را به عنوان رييس مجتمع فني و مهندسي دانشگاه بينالمللي ايرانيان منصوب کرد.
علي سعيدلو ،ستاد کل نيروهاي مسلح
مرد تربيت بدني و آخرين رئيس سازمان تربيت بدني ايران ،هم اکنون در ستادکل نيروهاي مسلح مشغول به کار است .تا کنون سردار محمد رويانيان نيز پس از مشکالت پرونده دادگستري و ابهامات مالي به ستادکل نيروهاي مسلح رفته است .گفتني است سعيدلو تا کنون سابقه حضور در ستادکل نيروهاي مسلح را نداشته است.
مهدي کلهر ،تردد در مسير ولنجک و گلبهار
مشاور رسانهاي محمود احمدينژاد که در مقاطع پاياني دولت دهم به منتقد سرسخت دولت بدل شد و دوباره به حلقه نزديکان احمدينژاد بازگشت .مهدي کلهر هم اکنون در گلبهار مشهد با دوستان نزديک با برگزاري کالسهايي مشابه فعاليت فرهنگي مشغول است و هر از گاهي به ساختمان ولنجک محل دفتر احمدينژاد ميرود.
سيد محمدرضا ميرتاج الديني ،همچنان رابط پارلماني معاون پارلماني محمود احمدينژاد که نامش در ماجراي پرداخت چک پولهاي 50هزار توماني بر سر زبان افتاد ،پس از دولت دهم به صدا و سيما رفت تا به عنوان معاون پارلماني سازمان صدا و سيما مشغول فعاليت شود و به قول خودش تالش کند تا نمايندگان مجلس بيشتر در برنامههاي مختلف صدا و سيما حضور داشته باشند؛ اتفاقي که به نظر نميرسد تصميمگيري در آن در اختيار ميرتاج الديني باشد.
وزير ارتباطات و فناوري اطالعات در کابينه اول محمود احمدينژاد هم اکنون به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسالمي مشغول است و با توجه به مدرک دکتراي الکترونيک فرکانس باال که از دانشگاه پاريس گرفته است ،همزمان به تدريس در دانشگاه علم و صنعت در رشته الکترونيک فعاليت دارد و همچنين عضو شوراي دانشگاه علم و صنعت ايران نيز هست.
علي نيکزاد ،از وزارت راه تا هيات امناي اردبيل
وزير محبوب رئيس جمهور علي نيکزاد هم از وزاريي بود که احتمال حضور در قدرتش را تنها مديون محمود احمدينژاد بود ،آنگونه که پس از برکناري هر وزير ،نيکزاد سرپرست آن وزارتخانه ميشد .نيکزاد پيش از رسيدن به احمدينژاد در هيچ دورهاي سابقهاي مديريتي کالن نداشته است .بيشترين شائبه حضور ياران احمدي براي رياست جمهوري پس از رحيم مشايي ،علي نيکزاد بود که وي هم حضور نيافت تا عاقبت راهي اردبيل شود و فعاليتهاي دانشگاهي را در کنار فعاليت اقتصادي انجام بدهد .وي عضو هيات امناي دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي و درماني استان اردبيل است.
کامران دانشجو ،آقاي استاد تمام
هم دانشگاهي محمود احمدينژاد از عجايب سيستم دانشگاهي کشور بود که مدرک ناتمام دکتراي وي سروصداي زيادي به پا کرد .وي زماني به عنوان استاندار تهران فعاليت داشت و دورهاي هم به عنوان وزير علوم انتخاب شد .پس از پايان دولت محمود احمدينژاد کامران دانشجو با مدرک دکترايي که براي وي صادر شده بود دوباره به عضويت هيأت علمي دانشکده مکانيک دانشگاه علم و صنعت بازگشت تا با درجه استاد تمام فعاليت خود را ادامه دهد .دانشجو همچنين در دانشگاههاي تربيت مدرس و طباطبايي مشغول به تدريس رشته مکانيک است.
سيد محمد حسيني ،صدا و سيما يا مرکز تحقيقات؟ «حجاب،آسيبشناسي سياستهاي گذشته ،نگاهي به آينده» جلسه اي بود که به خاطر آن سيد محمد حسيني وزير سابق ارشاد دولت احمدينژاد در مرکز بررسيهاي استراتژيک رياستجمهوري ديده شد .اينگونه که به نظر ميرسد ،سيد محمد حسيني در کنار تدريس در دانشگاه تهران با مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز همکاري دارد .درعين حال از وي به عنوان يکي از گزينههاي رياست صدا و سيما هم نام برده ميشود.
حميدرضا حاجي بابايي ،بازگشت به بوعلي
ليسانس دبيري الهيات و معارف اسالمي از دانشگاه تهران ،فوق ليسانس الهيات و معارف اسالمي از دانشگاه آزاد اسالمي کرج و دکتري الهيات و معارف از دانشگاه آزاد اسالمي تهران ،مدارج علمي حميدرضا حاجي بابايي وزير آموزي و پرورش دولت احمدينژاد است .نام حاجي بابايي پس از گذشت چندين سال هنوز يادآور حادثه حريق در مدرسه «شين آباد» و مرگ و سوختگي براي دانشآموزان آن است که به گفته وي اين حادثه ربطي به او نداشت! حاجي بابايي اکنون عضو هيأت علمي دانشگاه بوعلي سينا همدان است.
27
حميد بهبهاني ،ريش سفيد علم و صنعت
حلقه علم و صنعت را بدون ريش سفيدترين عضو آن يعني حميد بهبهاني نميتوان تصور کرد .با اين سابقه عجيب نيست وزير سابق راه و ترابري که خيلي زود استيضاح و برکنار شد ،پس از پايان دولت دوباره به دانشگاهي که با نام وي پيوند خورده بازگردد .بهبهاني با توجه به مدرک دکترايش در رشته حمل و نقل از دانشگاه فلوريدا ،در دانشگاه علم و صنعت تدريس مي کرد و رئيس دانشکده عمران اين دانشگاه نيز بود .بهبهاني اکنون از اعضاي اصلي هيات علمي علم و صنعت به شمار مي رود .وي همچنين در سازمان نظام مهندسي ساختمان استان تهران نيز عضويت دارد .حميد بهبهاني عالوه بر تدريس ،مدير عامل شرکت ساختماني «تراورس» نيز هست که به گفته نماينده دادستان ،نام اين شرکت و بهبهاني به همراه ديگر مديران سابق وزارتخانه راه و ترابري به علت فساد مالي در دادگاه مفتوح است و اين بدان معناست که حميد بهبهاني عالوه بر تدريس در دانشگاه و حضور در شرکتش ،هر از گاهي بايد راهي دادگستري شود تا تکليف وي مشخص شود.
مجتبي ثمره هاشمي ،دستيار ديروز، معدندار امروز
خواهرزاده محمدرضا باهنر بودن آنقدر هم براي مجتبي ثمره هاشمي بد نبوده است؛ چون نه تنها محمود احمدينژاد را از گزينشهاي متعدد براي پست شهرداري عبور ميداد، بلکه همزمان هواي خواهرزاده خود را نيز داشت .آنچنان که نام ثمرههاشمي را بايد در رديف اول حلقه ياران احمدينژاد جستجو کرد .ثمرههاشمي زماني مدير عامل در شرکت «آتي ساز» از شرکتهاي انبوه ساز کشور بود .گذشته از آن ،نام وي در شرکت «زرين معدن قراکند بيجار» به چشم ميخورد. همچنين شرکت فوالد «صبانور» که سهامدار اصلي آن شرکت سرمايهگذاري توسعه معادن و فلزات با مديرعاملي سيد مجتبي ثمره هاشمي است ،دستيار ارشد و و سابق رئيس جمهور پيشين را مشغول کرده است.
محمدشريف ملکزاده ،در ابهام دانشگاه ايرانيان
عضو عليالبدل منصوب شده در هيئت تجديدنظر رسيدگي به تخلفات انتظامي اعضاي هيئت علمي دانشگاه آزاد توسط جاسبي که به منتقد و مخالف سرسخت وي تبديل شد. ملکزاده که به علت اتهامات مالي راهي زندان شده بود مدتي با قيد وثيقه آزاد شد و به نظر ميرسيد همچون ديگر حلقه نزديکان احمدينژاد همچنان در راهروهاي دادگستري در رفت و آمد باشد که مورد عفو رهبر معظم انقالب قرار گرفت. ملکزاده اکنون مسئول اجرايي پيگيري راه اندازي و اتمام دانشگاه ايرانيان است .او پس از اتمام دوره دولت احمدينژاد به عنوان مشاور امور اجرايي در دفتر آيتاهلل شاهرودي مشغول شده است .اين انتصاب به سبب رابطهاي است که از مدتها قبل آيتاهلل شاهرودي با ملکزاده داشته است.
غالمحسين الهام ،مرد هميشه سخنگو
گويا محمود احمدينژاد خاطرهاي بسيار خوب از دوران سخنگويي ابوالمشاغل دولت خود دارد که در دانشگاه ايرانيان هم او را به عنوان سخنگو معرفي کرده است .حقوقدان سابق شوراي نگهبان در حال حاضر استاديار گروه جزا و جرم شناسي دانشکده حقوق دانشگاه تهران است و به عنوان عضو هيات امناي دانشگاههاي شهيد چمران و عالمه طباطبايي نيز فعاليت دارد.
علي اکبر جوانفکر ،مطبوعاتي وفادار
يار وفادار مطبوعاتي احمدينژاد که در زندان و بيمارستان همچنان وفاداري به احمدينژاد را از دست نداد، اين روزها هر از گاهي مصاحبهاي ميکند و با حرفهايش جنجالي پديد ميآورد .علي اکبر جوانفکر هم اکنون در سايتي موسوم به «شاهد» يادداشتهايي مينويسد و از افکار رئيس جمهور محبوبش حمايت ميکند و همزمان نقدهاي تندش عليه آيتاهللهاشمي رفسنجاني را از ياد نميبرد.
اسفنديار رحيم مشايي ،همواره مرموز
هيچکس از اسفنديار رحيم مشايي خبر ندارد .کسي نميداند به محمود احمدينژاد نزديک است يا رئيس جمهور سابق از او فاصله گرفته است .برخي ياران احمدينژاد از ديدارهاي مستمر او با احمدينژاد خبر ميدهند و برخي ديگر از قطع رابطه اين دو .با اينهمه رابطه دوستي عميق و همچنين پيوند خويشاوندي محکمي که بين فرزندان اين دو بوجود آمده است ،محکمتر از آن است که بتواند فاصلهاي بين احمدينژاد و رحيم مشايي بياندازد .گفته ميشود اسفنديار رحيم مشايي ديدارهاي منظمي در ساختمان ولنجک با احمدينژاد دارد اما وضعيت کنوني وي مانند شخصيت وي مبهم است .اخبار وي از سال 90تا کنون در سايت شخصي رحيم مشايي منتشر ميشود.
28
August 2014 1393 مرداد
28
29
August 2014
29
1393 مرداد
SHOPPING FOR CAR INSURANCE? CALL ME FIRST. AVERAGE ANNUAL SAVINGS:
Protect your world
498
$
Auto • Home • Life • Retirement
*
DRIVERS WHO SWITCHED FROM:
Progressive State Farm
562 * on average with Allstate * $ saved 467 on average with Allstate * saved $362 on average with Allstate
saved
$
Save even more than before with Allstate. Drivers who switched to Allstate saved an average of $498* a year. So when you’re shopping for car insurance, call me first. You could be surprised by how much you’ll save.
Call me today to discuss your options. Some people think Allstate only protects your car. Truth is, Allstate can also protect your home or apartment, your boat, motorcycle - even your retirement and your life. And the more of your world you put in Good Hands®, the more you can save.
Hooman Moaveni (678) 366-7979
Hooman Moaveni (678) 366-7979
11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell hoomanmoaveni@allstate.com
55367
Annual savings based on information reported nationally by new Allstate auto customers for policies written in 2012. Acutal savings will vary. Allstate Fire and Casualty Insurance Company © 2013 Allstate Insurance Company
11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell Hoomanmoaveni@allstate.com Insurance subject to terms, qualifications and availability. Allstate Property and Casualty Insurance Company, Allstate Fire and Casualty Insurance Company. Life insurance and annuities issued by Lincoln Benefit Life Company, Lincoln, NE, Allstate Life Insurance Company, Northbrook, IL, and American Heritage Life Insurance Company, Jacksonville, FL. In New York, Allstate Life Insurance Company of New York, Hauppauge, NY. Northbrook, IL. © 2010 Allstate Insurance Company.
53422
Geico
30
August 2014 مرداد 1393
عواقب خطرناک رژيمهاي الغري ناسالم براي سالمت مازيار مهدويفر _ زمانه جستجويي ساده در فضاي اينترنت ما را با انواع و اقسام رژيمهاي غذايي براي کاهش وزن روبرو ميکند. فهرستي پايانناپذير که هر روز اسامي و روشهاي جديدتري نيز به آن اضافه ميشود .بسياري از افراد ،حداقل براي مدتي محدود از زندگي خود هم که شده باشد ،يکي از انواع رژيمهاي الغري را انتخاب و اجرا ميکنند. در ايران ،آمار دقيقي از استفاده مردم از رژيمهاي الغري و انواع اين رژيمها وجود ندارد .در کشورهاي درحالتوسعه داراي اقتصاد آزاد، رژيمهاي الغري صنعت پرسودي است که در آن سرمايهگذاري خصوصي و دولتي زيادي انجام ميگيرد .به همين دليل ساالنه پژوهشهاي متعددي در حوزه رژيمهاي الغري منتشر ميشوند . بر اساس آماري که وبسايت رسمي مرکز کنترل و پيشگيري از بيماريها در اياالت متحده ارائه داده است 47 درصد مردم آمريکا از رژيمهاي الغري براي کاهش وزن استفاده ميکنند .اين در حالي است که تخمين زده ميشود يکسوم از افراد بزرگسال در اين کشور دچار چاقي هستند. اغلب رژيمهاي غذايي رايج ،بر مبناي کاهش کالري مصرفي روزانه، محدوديت يا ممنوعيت مصرف بعضي از گروههاي خاص غذايي از جمله چربيها و هيدراتهاي کربن و جايگزيني آنها با انواع ديگر مواد غذايي از جمله ميوهها و سبزيها طراحي شدهاند. با اين حال تفاوتهاي زيادي در شيوه صحيح اجرا و تداوم اثربخشي انواع آنها وجود دارد .رژيمهاي الغري کوتاهمدت و سنگين ،در يک محدوده زماني کوتاه ميتوانند منجر به کاهش وزن قابل توجهي شوند ،اما اثرات منفي بلندمدت بسياري از اين رژيمها بر سالمت انسان انکارناپذير است. به منظور کاهش خطرات ابتال به بيماريهاي مختلف در گذر زمان ،حتمًا بايستي کاهش کالري دريافتي در يک محدوده واقعگرايانه و زير نظر پزشک ،با تمرينات ورزشي مختص اين کار توأم شود. زماني که وزن کاهش پيدا کرد ادامه رعايت رژيم غذايي سالم و انجام منظم تمرينهاي ورزشي براي باقي ماندن در شرايط فيزيکي مناسب الزم است .ضمنًا افرادي که از نظر وزني در شرايط مناسبي قرار دارند ،اما براي رسيدن به شرايط فيزيکي متناسب با تصوير ايدهآل ذهني خود ،رژيمهاي غذايي سختي را متحمل ميشوند بايد بدانند که اين شرايط ميتواند صدمههاي جبرانناپذيري به سالمتشان وارد کند. در ادامه مطلب به نمونههاي از مضرات رژيمهاي غذايي نادرست و کاهش وزن غيرضروري و بيرويه اشاره خواهيم کرد.
رژيم الغري و افزايش استرس
مطالعهاي که نتايج آن در سال 2010در نشريه «سايکوسوماتيک مديسين» منتشر شد ،بر بررسي تأثيرات دو رفتار مختلف در رژيمهاي غذايي يعني شمارش کالريهاي دريافتي روزانه و محدود کردن آنها استوار بود. اين مطالعه نشان ميدهد که محدودکردن ميزان کالري دريافتي ،مقدار هورمون کورتيزول ،يا همان هورمون فاز استرس توليدشده در بدن را افزايش ميدهد. يکي از عملکردهاي هورمون کورتيزول افزايش انرژي در دسترس بدن است و اين ميتواند دليلي براي افزايش ترشح اين هورمون در زمان کمبود انرژي باشد .يافته بعدي
براي کاهش وزن به شکلي بيمارگونه دست برنميدارد. نشانههايي که ميتوان بر اساس آنها به بروز اين بيماري در فرد مشکوک شد عبارتند از کاهش شديد وزن ،ترس از افزايش وزن، نخوردن غذا يا خوردن به ميزان بسيار کم ،ادامه رژيم غذايي الغري عليرغم کاهش شديد وزن و انجام تمرينهاي شديد ورزشي به شکلي وسواسي. اگرچه روند کاهش وزن در اين بيماري در ابتدا با يک تصميم شخصي و به صورت ارادي شروع ميشود اما در گذر زمان شکلي غير ارادي به خود گرفته و از کنترل فرد خارج ميشود ،تا جايي که همان طور که گفتيم ميتواند شدت يافته و در صورت عدم درمان به مرگ فرد منجر شود.
وسواس براي انجام تمرينات ورزش
اين مطالعه نشان ميدهد که شمارش کالريهاي دريافتي روزانه نيز ميتواند منجر به افزايش استرس فرد شده و در درازمدت مبدل به استرسي مزمن شود.
صدمههاي رواني
باال و پايين شدن مکرر وزن ،ميتواند تأثيرات منفي بر سالمت رواني انسان بگذارد. چرخه تغييرات وزن زماني رخ ميدهد که فرد در کم کردن وزن خود از طريق کاهش ميزان دريافت کالري موفق است ،اما پس از مدتي دوباره دچار افزايش وزن ميشود و در نتيجه هيچگاه نميتواند به صورت طوالنيمدت وزن خود را در شرايط طبيعي حفظ کند .بنابراين هر بار که دچار اضافه وزن ميشود مجددًا تالش ميکند تا از شر کيلوهاي اضافي خالص گردد. اين روند به دست آوردن و از دست دادن وزن به صورت يک چرخه تکرار ميشود و به همين دليل در اصطالح پزشکي به آن رژيم «يويومانند» ( )Yo Yo Dietingگفته ميشود. امروزه اين نوع از کاهش وزن ،چه در افراد داراي اضافهوزن و چه در افراد داراي وزن طبيعي و در هر دو جنس مرد و زن ،بسيار شايع است .حالتي که ميتواند بر سالمت رواني و اعتماد به نفس فرد تأثيري منفي گذاشته و منجر به افزايش خطر بروز بيماريهاي رواني ،عدم رضايت از زندگي و حتي رو آوردن به الکل و مواد مخدر شود.
بياشتهايي عصبي
بيماري «آنورکسي نرووزا» ( )Anorexia nervosaيا بياشتهايي عصبي ،اختاللي رواني فيزيکي است که شيوع آن به ويژه در سالهاي اخير و در ميان فعاالن عرصه مد و مانکنها منجر به سر و صداي فراواني شده است .تا جايي چند مانکن در نقاط مختلف دنيا بر اثر ابتال به اين بيماري جان خود را نيز از دست دادهاند. در اين بيماري ،فرد به علت ترس وسواسگونه از افزايش وزن ،عليرغم گرسنگي و نياز بدن به غذا ،به روشهاي مختلف مثل نخوردن غذا و يا تحريک خود به استفراغ ،وزن خود را کاهش ميدهد و حتي پس از قرار گرفتن در محدوده وزني پايينتر از حد طبيعي نيز از تالش خود
فعاليتهاي انجام ورزشي مختلف يکي از روشهاي مناسب براي داشتن سالمت فيزيکي و رواني است ،اما زماني که ورزش از حالت سالم خود خارج شده و به صورت وسواسگونه درآيد ميتواند براي سالمت انسان مضر باشد. در صورت انجام بيش از اندازه فعاليت ورزشي که در گروهي از افراد و با هدف کاهش وزن صورت ميگيرد ،فرد ممکن است دچار عوارضي مثل خستگي مفرط ،کاهش بيش از اندازه وزن ،سوء تغذيه ،صدمات فيزيکي و حتي کاهش ارتباطات اجتماعي و افسردگي شود. بر اساس اطالعات منبع وزارت کشاورزي اياالت متحده محدوده سالم براي انجام فعاليت ورزشي براي سنين 18تا 64سال به اين شکل تعريف شده است، حداقل 2.5ساعت فعاليت ورزشي هوازي در هفته يا حداقل يک ساعت و پانزده دقيقه فعاليت شديد ورزشي در هفته. اين ميزان از فعاليت ورزشي بايستي ترجيحًا به چند بخش تقسيم شده و در طول هفته انجام شود .عالوه بر آن بايد فعاليتهاي کششي و عضلهساز مثل وزنه زدن را نيز دو بار در هفته به مدت نيم ساعت به حرکات ورزشي هوازي اضافه
30
کنيد تا برنامه تمريني خود را کامل کرده باشيد. بر اساس پارادايم جديدي که توسط متخصصين سالمت ارائه شده است ،بهترين روش براي قرار گرفتن در شرايط بدني مناسب ،داشتن سبک زندگي متحرک در همه ابعاد زندگي است. در اين ديدگاه رفتن به باشگاه ورزشي اگرچه مفيد تلقي ميشود اما به عنوان روش اصلي کاهش وزن مطرح نيست. در کنار يک سبک زندگي فعال ،فعاليتهاي نشاطآوري از جمله قدم زدن ،شنا ،دوچرخهسواري و کوهنوردي همگي به عنوان موج جديد فعاليتهاي ورزشي جايگزين تمرينات سخت ورزشي در باشگاههاي بدنسازي شدهاند. فعاليتهايي که ميتوانيد به اتفاق خانواده و دوستان خود انجام دهيد و در عين داشتن اوقاتي خوش ،وزن خود را نيز در حد مورد نياز کاهش دهيد.
شاخص توده بدني :شاخصي نسبي براي ارزيابي سالمت
«بي.ام.آي» BMIيا شاخص توده بدني ،کميتي است که ميتواند به شما کمک کند تا تفسيري کلي از ميزان فاکتورهاي خطر بروز بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي عروقي بر اساس وزن و قد خود به دست آوريد. براي به دست آوردن ميزان شاخص توده بدني خود بايد عدد وزن خود بر پايه کيلوگرم را بر مجذور عدد قد خود بر پايه متر تقسيم کنيد .در صورتي که عدد به دست آمده کمتر از 5.18باشد شما دچار کمبود وزن هستيد .در صورتي که اين عدد مابين 5.18و 9.24قرار داشته باشد وزن شما در محدوده سالم يا طبيعي قرار دارد .اگر عدد شاخص توده بدني شما بين دو عدد 25و 29.9قرار بگيرد شما دچار اضافهوزن هستيد و در صورتيکه بيشتر از 30باشد شما به عنوان فردي چاق شناخته خواهيد شد. به عنوان مثال اگر وزن شما 70کيلوگرم و قدتان 170سانتيمتر باشد کميت شاخص توده بدني معادل 24.2 خواهيد داشت که حاصل تقسيم عدد ( 70عدد وزن) بر عدد ( 2.89مجذور قد بر مبناي متر) است. نکته بسيار مهمي که بايد به آن توجه داشته باشيد اين است که هيچ فرمول قطعي براي محاسبه دقيق ميزان وزن طبيعي بر اساس قد وجود ندارد .به اين دليل که شکل بدن، ژنتيک ،تراکم استخوانها و توده عضالني در انسانهاي مختلف متفاوت است و اين ميتواند تناسب طبيعي تعريفشده را تا حدي دچار تغيير کند. تالش براي رسيدن به وزني که واقعگرايانه نيست تنها منجر به عدم موفقيت شما و ابتال به بيماريهاي مختلف خواهد شد .اگرچه رژيم غذايي و ورزش ميتوانند منجر به کاهش وزن شوند اما براي آنها نيز محدوديتهايي وجود دارد ،بنابراين نبايد سالمت خود را قرباني هدفي دستنيافتني کنيد. شايد تصور کنيد هر قدر بيشتر وزن کم کنيد سالمتر خواهيد بود .اما تمرکز بر عددي که ترازو به شما نشان ميدهد ممکن است ذهن شما را از تمرکز بر اعداد مهمتري دور کند. اعدادي مثل فشار خون ،ميزان کلسترول ،تريگليسريد و قند خون کميتهايي هستند که ميتوانند اهميتي بيشتر از عدد وزن شما داشته باشند. صرف اينکه الغر هستيد يا وزن کمي داريد به اين معني نيست که ميزان اين کميتها در بدن شما در حدي طبيعي قرار دارد .فراموش نکنيد که در بسياري از موارد جايگزين کردن يک تصوير ايدهآل ذهني از شکل فيزيکي بدن با تصويري واقعگرايانه و در عين حال سالم ،مهمترين گام براي انتخاب سبک زندگي و روش تغذيه مناسب است.
31
August 2014
سازمان سيا ،حکومتي نامريي
ادامه از شماره پيشين «دالس» در درون و برون از چهارديواري «سيا» از محبوبيتي بسزا و به ميزاني باال برخوردار بود. جز دوستان بسيار نزديک «دالس» کمتر کسي از رويداد اندوهباري که در زندگي او رخ داده بود ،خبر داشت. فرزند دلبندش که در جنگ کره به سختي زخمي شده بود، مغزش صدمه ديده و حافظهاش را از دست داده بود و مردم را نميشناخت و گذشته خود را فراموش کرده بود .به ناچار او را در آسايشگاهي در آلمان غربي بستري کردند که در کرانه درياچه کنستانس نزديک مرز سوييس واقع بود. «دالس» در مدت 9سالي که رياست دستگاه اطالعاتي را در دست داشت ،معاونان خود را که عبارت بودند از «چارلز پيرکابل» (ژنرال هوايي چهار ستاره ،سفيدموي اما جوان چهره) که رييس پيشين اداره اطالعات نيروي هوايي بود که به سال 1953به «سيا» پيوست و «ريچارد بيل» (معاون رييس طرحها که از سال 1954براي «سيا» خدمت ميکرد) ،عوض نکرد. «رابرت آموري» (برادر کليولند) نويسنده و استاد پيشين حقوق در «هاروارد» مردي بلندقامت و سي ه موي بود .وي در سال 1953به معاونت «سيا» (در امور اطالعات) گمارده شد .نامبردگان در باال گروهي را تشکيل ميدادند که در سالهاي دهه 1950به دوراني که «سيا» گسترشي بسيار فوقالعاده يافت ،اين آژانس را به خوبي اداره ميکردند .با اين وصف ،از پيشتر هم روشن بود که آژانس مورد بحث در بسياري از نقاط جهان ،دستاندرکار فعاليتهاي گستردهاي است. در اين مبحث ،سخن را با ذکر اين نکته به پايان ميبريم :برخي مدعي شده بودند که «حکومت نامريي» وجود خارجي ندارد .اما اين اشتباهي بزرگ است ،چه «سيا» و عمليات زيرزميني و مخفياش زير کنترل و نظارت دقيق رياست جمهوري است. ضمنأ بدانيم که در سال 1972فاش شد که دزدان «واترگيت» سابقههاي شغلي در «سيا» داشتهاند و يکي از آنان در زمان تجاوز به «واترگيت» از حقوقبگيران «سيا» بوده است!
سرنگوني حکومت ملي ايران با نقش «سيا» انجام گرديد
ما پيش از اينکه در مورد کودتاي 28مرداد 1332 (مترادف با سال 1953ميالدي) که منجر به سقوط حکومت ملي تنها پيشواي زمان ما گرديد سخن گوييم ،اشاره ميکنيم که «سيا» در بسياري از کشورها و امور داخلي آنها، عملياتي داشته است که از جمله ميتوان از فعاليتهاي «سيا» در کلمبيا ،شيلي ،کره ،کوبا ،چين کمونيست ،مصر، کوستاريکا ،اتحاد جماهير شوروي پيشين ،برمه ،اندونزي، ويتنام ،گواتماال و دهها کشور ديگر نام برد.
ايران در سال 1953
ابعاد عمليات چريکي در قياس با عملياتي که براي تغيير يک رژيم يا يک دولت صورت ميگيرد ،بسيار اندک و ناچيز است .در اينکه «سيا» به سال 1953در راستاي سرنگون کردن دولت دکتر محمد مصدق و پايدار نگهداشتن
تخت و تاج محمدرضا شاه پهلوي ،کودتايي ترتيب داد و آن را به خوبي به ثمر رساند ،کمترين ترديدي وجود ندارد (سپاسگزاري خود شاه ،که با حضور ملکه ثريا از ژنرال آيزنهاور در کاخ سفيد و توام با گريه به عمل آورد و گفت، شما بوديد که مجددأ مرا بر اريکه سلطنت نشانديد ،مويد واقعيت اين رويداد تاريخي است و دکتر مصدق در يکي از جلسههاي محاکماتش ،که از وي خواستند تا پاي ورقه دفاعيات خود را امضا کند ،عينکش را از قاب درآورد و به شرکتکنندگان در جلسه دادگاه گفت ،من اين عينک را در آمريکا تهيه کردم و اکنون شما را آمريکايي ميبينم!! آن گفته که دقيقأ حساب شده از سوي او ادا شد و آن هم در آن شرايط خاص ،موجب شليک خنده بسياري از حاضران گرديد ،بيآنکه در آغاز به نکته موردنظر دکتر مصدق پي برده باشند!) برميگرديم به بخشهاي مربوط به رويداد شوم 28 مرداد برگرفته از کتاب «سيا ،حکومت نامريي» .آمريکاييان انگشتشماري هستند که ميدانند کارگردان اصلي کودتايي که دولت وقت ايران را سرنگون کرد ،يک جاسوس خادم «سيا» و نوه تيودور روزولت (رييس جمهوري پيشين اياالت متحده) بود که «کيم روزولت» نام داشت. براي آگاهي بيشتر خوانندگان گرامي يادآور ميشويم که از خاندان روزولت دو تن به رياست جمهوري آمريکا رسيدند .آنان نسبت عموزادگي با هم داشتند .نخستين آنها «تيودور روزولت» بود که به سال 1859زاده شد و در سال 1919درگذشت .تيودور معاون رييس جمهوري «مککينلي» بود و هنگامي که مککينلي درگذشت ،در سال 1901به جانشيني او رسيد و دوباره در سال 1904به رياست جمهوري برگزيده شد. اما «فرانکلين روزولت» (که گفتيم عموزاده تيودور بود) در سال 1882پا به جهان گذاشت و در سال ( 1945که هنوز جنگ دوم جهاني به پايان نرسيده بود) درگذشت .او نخستين بار در سال 1932به رياست جمهوري رسيد .بار ديگر در سال 1936بدين سمت برگزيده شد و بار سوم از 1940تا 1944رييس جمهوري بود .وي کسي است که آمريکا را در جنگ دوم جهاني شرکت داد و يکي از عاملين مهم پيروزي متفقين در آن جنگ به شمار ميرفت. اکنون چندين دهه است که از سرنگوني حکومت ملي مصدق بزرگ وسيله «کرميت (کيم) روزولت» عامل «سيا» ميگذرد .هنوز که هنوز است به خاطر قدرداني از «کيم» در عمليات خارقالعادهاش در تهران ،در چهار ديوار سازمان «سيا» به بزرگي و شجاعت ياد ميشود و از اين رو به وي «آقاي تهران» لقب دادهاند« .کرميت» بعدها از «سيا» کناره گرفت و در شعبه «واشنگتن کمپاني نفت خليج» (گالف اويل) به سمت رابط با دولت استخدام گرديد و در سال 1960به معاونت مديريت عامل نفت خليج برگزيده شد. يکي از افسانههايي که در چهار ديوار «سيا» در باره ماجراجوييهاي روزولت زبانزد شد ،اين بود که وي را در حالي که تفنگي حمايل کرده بود ،در جايگاه فرماندهي ستوني از تانکها ،با يک حمله غافلگيرانه خشونتآميز ،به تهران يورش برد و قيامي را عليه مصدق «هميشه گريان» برانگيخت! يک عامل «سيا» که با وضع ايران آشنايي دارد ،اين داستان را تا حد زيادي «افسانه مانند» ناميده و گفته است،
«کيم» از يک مخفيگاه زيرزميني در تهران به دور از محوطه سفارت آمريکا عمليات را هدايت ميکرد .اين شخص با لحني سخت ستايشآميز افزود ،آن عمليات ،عملياتي به راستي جيمز باندي بود! ژنرال فضلاهلل زاهدي که اول سپتامبر 1963در سن 67سالگي درگذشت ،توسط «سيا» براي جايگزيني دکتر محمد مصدق برگزيده شده بود .وي نيز يک ويژگي عمده داشت ،که يک جاسوس تخيلي را منعکس ميکرد .او يک متر و 85سانتيمتر قد و ترکيبي زنپسندانه داشت .او با بلشويکها جنگيده و به دست کردها اسير شده بود .زاهدي در سال 1942توسط انگليسيها ربوده شد و آنان بر اين باور بودند که وي به سود آلمانيها توﻃﺌﻪ ميچيند! در جنگ
31
مرداد 1393
دوم جهاني ،انگليسيها و شورويها کشور ما ايران را اشغال کرده بودند (نويسنده که به هنگام حمله متفقين در تهران بودم و در آن هنگام نوجواني بيش نبودم ،ساعت 8شب به وقت تهران در حضور بزرگان خانواده به راديوي «بيبيسي» گوش ميدادم و ابوالقاسم طاهري گوينده مشهور راديو طبق روش هميشگياش که در آغاز اجراي برنامه ميگفت ،اينجا لندن است بنگاه سخنپراکني انگلستان...وي پس از پايان آخرين خبرها ،به دنبال مکثي گفت ،چو فردا برآيد بلند آفتاب، من و گرز و ميدان افراسياب!) همگي ما دچار تعجب شده بوديم و کسي از ما و شايد هزاران نفري که همانند ما در آن شب و در آن ساعت که دوم شهريور ماه 1320خورشيدي بود ،از آن بيت کنداي توس فردوسي سر در نياورديم (شبي که فردايش سوم شهريور بود و آن رويداد شوم که ايران ما را به مدت 4سال در اشغال داشت ،تجربه کرديم). به سخنمان برميگرديم :عاملين انگليسي پس از ربودن زاهدي اعالم کردند که در اتاق خواب او چيزهايي به اين شرح پيدا کردهاند :کلکسيوني از اسلحههاي خودکار ساخت آلمان ،شورتهاي ابريشمي ،نامههايي از چتربازان آلماني که در ناحيههاي کوهستاني فعاليت داشتند و باالخره يک دفترچه مصور از روسپيان گلچين شده (همراه با نام و نشاني آنان) .زاهدي پس از جنگ ،مدارج ترقي را به سرعت پشت سر نهاد .در سال 1951هنگامي که دکتر مصدق نخستوزير شد ،ژنرال زاهدي وزير کشور بود. مصدق در اپريل همين سال کمپاني انگليسي نفت ايران و انگليس را ملي کرد و پااليشگاه عظيم آبادان را که مشرف است به خليج فارس ،مصادره کرد .تعطيلي پااليشگاه ،منجر به بيکار شدن هزاران کارگر شد و ايران را در بحران مالي فرو برد. بريتانيا با برخورداري از پشتيباني ديگر دولتهاي غربي، خريد نفت را بويکات کرد .کارکنان بومي قادر نبودند بدون ياري کارکنان فني انگليسي پااليشگاه را با ظرفيت کامل اداره کنند (اين نظر به هيچ وجه درست نيست و منشاي آن ،تبليغات سوء انگليسيها و شرکت سابق نفت ايران و انگليس بود) کارشناسان نامدار نفت مانند «شوادران»، «لونگريک» و حتي «الول ساتن» آن نظر را رد کرده بودند.
ادامه دارد.
رفاه حال زنان يا حذف آنان؟ آزاده دواچي- روز آنالين در طول هفتههاي شهرداري گذشته تهران بخشنامهاي را ابالغ کرده که بر اساس آن از مديران ارشد و مياني اين سازمان درخواست شده که تنها از مردان به عنوان کارمند مسئول دفتر، اپراتور ،منشي و... استفاده کنند. بالفاصله پس از اعالم اين بخشنامه ،صداي اعتراض زنان در روزنامهها و رسانههاي مجازي و شبکههاي اجتماعي نسبت به اين تبعيض به گوش رسيد .پخش خبر تفکيک جنسيتي و حذف گستردهتر زنان از بازار کار ،البته واکنشهاي متفاوتي را در ميان فعاالن حقوق زن و همينطور زنان در ديگر پستهاي مديريتي دولتي برانگيخت. از نخستين واکنشهاي رسمي زنان ،واکنش «شهيندخت موالوردي» معاون رئيس جمهور در امور زنان و خانواده بود که در گفتگو با خبرنگار ايلنا ،خبر منتشر شده مبني بر دستور شهرداري به استفاده نکردن از زنان کارمند در دفاتر مديران ارشد و مياني اين نهاد را تأييد شده ندانست و افزود ،اين مسئله از سوي معاونت امور زنان و خانواده در حال پيگيري است. هر چند که بعد از انتشار اين خبر ،سردار محمدباقر قاليباف شهردار تهران آن را سر و صداي اينترنتي و رسانهاي تلقي کرد و توجيه خود را در حمايت از تفکيک جنسيتي در بخش اداري شهرداري به نوعي مرتبط با «غيرت ديني» و تاکيد بر جايگاه زن در خانواده دانست.
قابل پيش بيني بود که ابالغ اين بخشنامه ،موضوع «تفکيک جنسيتي» را بار ديگر به عنوان يکي از مسائل مناقشه آميز و مورد اعتراض زنان کشور ،به متن خبرها وارد کند چنان که اين اتفاق هم افتاد .جالب است که اين بخشنامه در حالي ابالغ و از سوي سردار قاليباف مورد حمايت قرار ميگيرد که طرح کلي تفکيک جنسيتي در دولت گذشته هم با شکست مواجه شده است. از سوي ديگر با توجه به تاکيد آقاي روحاني بر قانون شهروندي زنان و مردان ،ابالغ چنين بخش نامههايي به نوعي در تضاد با سياستهاي کلي دولت در قبال زنان است .دفاع سردار قاليباف از تفکيک جنسيتي که به بهانه تاکيد بر غيرت ديني و باورهاي مذهبي است ،بار ديگر مسئله تن زنان و کار زنان در جامعه را دچار مشکل ميکند. نگاه راديکال و حساس مردان سياستمدار به حضور زنان و تالش براي حذف آنان به هر بهانه ،در واقع ريشه در همان ايدئولوژي نخ نما شده سنتي عليه حضور اجتماعي زنان دارد که با هرگونه ارتقاء شغلي زنان در سطوح مختلف مخالف است.
دنباله در صفحة 51
32
فرهنگ گفتگو
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا گويا تعدادي از خوانندگان عزيز بعضي بطور مستقيم و بعضي غيرمستقيم ،منظور از نوشتن مطالب چند شماره گذشته را زير سوال بردهاند که براي روشن شدن ذهن اين افراد و تمام خوانندگان عزيز مجبور به بيان توضيحاتي هستم.
چرا مينويسم: زماني که ميبينم که تعصب عقيدتي و دگر آزاري و يا بهتر بگويم قانون تنازع بقا بر تعاون بقا پيشي گرفته است احساس مسوليت ميکنم و قلم به دست ميگيرم تا به سهم خودم مطالبي را که مفيد ميدانم بنويسم. زماني که ميبينم که :براي نشستن بر کرسي قدرت جان انسانها ،ارزش خود را از دست ميدهد و حتا افراد ديندار براي رسيدن به کرسي قدرت 400نفر انسان بيگناه را که هيچ نقشي در گرداندن جامعه نداشتهاند ،زنده زنده در آتش ميسوزانند (سينما رکس آبادان) و يا زماني که مردم از شدت ظلم به ستوه ميآيند و براي رهايي از آنچه به نام خدا و دين او صورت ميگيرد به خيابانها ميآيند ،و حکومتي که بايد حافظ آنان باشد ،با قمه و چاقو و باالخره تفنگ و مسلسل به جانشان ميافتد (تظاهرات سال ،)88دلم ميخواهد که قلم به دست گيرم و اين ظلم بيجهت را که به نام خدا و ديانت او صورت ميگيرد ،بر صفحه کاغذ آورم. زماني که ميبينم :ديني که براي ايجاد اتحاد و اتفاق بين انسانها بوجود آمده است ،توسط رهبران ديني قدرتطلب و به بهانه برتريجويي ديني مورد سوء استفاده قرار ميگيرد بطوري که پيروان دين را به فرقههاي متفاوت تقسيم کردهاند و به آنها آموزش ميدهند که :نه تنها ريختن خون پيروان اديان ديگر بلکه پيروان فرقهاي غير از فرقه خودشان از واجبات ديني است ،دلم ميخواهد که قلم به دست گيرم و فرياد بر آرم که به خاطر همان خدايي که در راهش خون ميريزيد بس کنيد! زماني که مشاهده ميکنم که آيين خداوندي که در حقيقت آخرين پناهگاه هر درماندهاي است که دستش از همه جا کوتاه شده است اينچنين به فساد و تباهي کشيده شده است ،و يا زماني که مشاهده ميکنم که کساني که به نام روحاني مشهور بودند در زمان گرفتاري تنها مشاور مورد اعتماد مردم بودند ،امروزه به علت اعمال خالف اخالق و انسانيتي که انجام دادهاند نه تنها مورد مشورت قرار نميگيرند بلکه مورد نفرت خاص و عام شدهاند ،دلم ميخواهد که قلم به دست گيرم و اين سوء استفاده از وجدان ديني را بر صفحه کاغذ آورم!
براي که مينويسم:
آنچه در اين مدت طوالني نوشتهام نبايد تعبير به اين گردد که قصدم تبليغ آيين بهايي است ،و يا آنکه اين تصور ايحاد گردد که قصدم برتريجويي ديني است ،زيرا به تجربه ثابت شده است که برتريجويي از هر نوع فقط به خشونت بيشتر دامن ميزند و با تمام وجودم معتقدم که دوران تبليغ به موعظه و حرف گذشته و دوران عمل است ،چه فايدهاي
August 2014 مرداد 1393
که مرتب بگويم که اي مردم با يکديگر محبت داشته باشيد اما زماني که پاي عمل پيش ميآيد از همه خشونت بارتر عمل ميکنم! قصدم از نوشتن اين مطالب آن است که خود و همفکرانم را معرفي کنم تا بدانيد چه انتظاراتي از اين بزرگترين اقليت عقيدتي ايراني و يا 7ميليون نفر بهايي غير ايراني بايد داشته باشيد ،و اگر هر کدام از آنها راهي به جز همزيستي مسالمتآميز پيش گرفتند ،نه تنها در مقابل وجدان خود شرمنده شوند بلکه در مقابل جامعه نيز رسوا گردند! چگونه ميتوان در يک نشريه عموميبه بيان اين مطلب پرداخت که« :دين بايد سبب ايجاد محبت باشد و اال نبودن آن بهتر از بودن آن است» و آنگاه ديانت را وسيله کدورت ،دشمني و قتل نمود! آخر مگر نه اينکه ديانت براي ايجاد صلح و آرامش بوجود آمده است؟ پس اين پيروان اديان را چه ميشود که نه تنها به جان دگر دينان افتادهاند بلکه به مال و جان همکيشان خود رحم نميکنند؟ چگونه ممکن است که گفت: «گوهري به نام انسانيت در قلب هر انساني موجود است که به صيقل تربيت ظاهر ميشود». آنوقت من گوينده دارندگان باورهاي ديگر را مردود و گمراه بشناسم و نه تنها خودم به باورهاي ديگران احترام نگذارم بلکه فرزندانم را براي آيندهاي که بهتر از امروز ما باشد تربيت نکنم که دست از برتري جويي ديني بردارند و همه را برگ يک شاخه و ميوه يک درخت آنهم درخت انسانيت بدانند. براي خودم مينويسم که :به وجدانم يادآوري کنم که راه ديگري غير از خشونت نيز موجود است و آن راه محبت و انسانيت است. براي خودم مينويسم که وجدانم بيدار شود و آگاهانه ي انجام بدانم که اگر فرزندانم را دوست داشتم کار مهم ندادهام زيرا هر حيواني ولو وحشي فرزندانش را دوست دارد! اما زماني که فرزندان ديگران را چون فرزندان خودم دوست داشتم و شادي آنها شادي من و غم دل آنان را غم خود احساس کردم آنگاه است که از حيوان متمايز شده و به انسانيت رو آوردهام. براي خودم مينويسم و مرتب به وجدانم نهيب ميزنم که اگر خيرت به ديگران نميرسد سعي کن که شرت دامنگير ديگران نگردد! هدفم از نوشتن اين مطالب :تغيير هيچکس حتا فرزندانم نيست .سعي و کوشش آگاهانهام در تمام مراحل زندگي بر آن بوده است که ديگران را همانگونه که هستند بپذيرم و دوستشان داشته باشم ،من اين مسوليت را از خود سلب ميکنم که ديگران را تغيير دهم ،اما اين مسوليت را به جان و دل پذيرا هستم که خودم را به راه انسان دوستي بکشانم و در اين راه هزينههاي مادي و معنوي فراواني پرداخت کردهام و هرگز به شهادت آناني که مرا ميشناسند عقيده و باورم را پنهان نکرده و نميکنم ،و اين انتظار بيجايي است که از من داريد ،که در مهد تمدن باورم را پنهان کنم! هرگز از هزينه پرداختن در راه انکار نکردن عقيده خود پشيمان نبوده و نيستم ،زيرا معتقدم که پافشاري در عقيدهام به نهادينه کردن آزادي انتخاب عقيده کمک ميکند، و اين کوچکترين خدمتي است که براي رسيدن به آرمان شهر آزادي انجام داده ،ميدهم و خواهم داد. شما ميتوانيد به من بگوييد که نگو ،دست بر دهان ميگذارم و نميگويم! ميتوانيد به من امر کنيد که نبين، ديده بر هم ميگذارم و نميبينم! اما نه تنها شما بلکه خودم نيز نميتوانم خويشتن را از فهم و درک حقيقت باز دارم. براي من :حقيقت در حقيقت گوهري از مهر انسان است که بنا به باور من ،در قلب يکايک ما وجود دارد،اما متاسفانه در زير هزاران اليه از تعصب ،کينه و دشمني پنهان است. بر اين باور پا ميفشارم که :زماني که با ديگران بدون هيچ توقع و انتظاري نشست و برخواست کرديم مشاهده ميکنيم که همه قلبي داريم که ميخواهد در شادي به طپد و لباني داريم که ميخواهند به خنده گشوده گردند ،پس چه بهتر که دست از برتريجويي بردارم و با تمام افراد صرفنظر
از باور عقيدتي ،قومي ،جنسيتي و از هر طبقه اجتماعي که هستند درآميزم ،و با اين عمل قدم در راهي گذارم که به آرمان شهر يگانگي منتهي خواهد شد. ديگران آزادند که به هر بهانهاي خود را از ديگران جدا کنند ولي من به حکم انسانيت هرگز به خود اجازه نميدهم که خود را از ديگران جدا بدانم ،تا چه رسد به آنکه خود را برتر از آنان مشاهده کنم. برايم مهم نيست که شما چه عقيده و مرامي داريد ،از چه قوم و قبيلهاي هستيد ،آنچه برايم مهم است اين است که شما انسانيد و تا آن جا که به ايران ارتباط پيدا ميکند شما ايراني هستيد ،پس به حکم انسانيت و به حکم ايراني
32
آزادي زندگي کنند و با آزادگي خود اجازه دهند که ديگران نيز آزاد زندگي کند. از آنها ميخواهم که به خاطر انسانيت اين مسوليت را بر دوش گيرند و آغازگر راه محبت بدون قيد و شرط باشند، بدون توقع دوست داشته باشند و با اين عمل نقطه پاياني بر دوستيهاي شرطي گذارند و خودي و ناخودي را به بايگاني تاريخ سپارند. اين شعر را به فرزندان عزيزم و تمام کساني که دغدغه آينده بشريت را دارند تقديم ميکنم:
خواهشي از روي نياز
آنچه خواهم من ز فرزندان خود به ،رها گردند از زندان خود با تمام خلق گردند مهربان تا بر افتد دشمني از اين جهان فکر و ذکر و جمله کردارشان باشداندر حرمت آزادگان آنچه درمان شفاي کينه است الزمش دلهاي دور از کينه است گر که خواهيد عشق گردد پايدار تيغ تيز دشمني نايد بکار جمع گرديد در کنار يکديگر تا که بذر دوستي آرد ثمر قلبها با عشق پيوند ميخورند نيستند انسان که انسان ميدرند افتخار ما همين آزادگيست افتخاري اينچنين پايندگي است جمع ما پاينده و سرزنده باد در بساط دوستي سازنده باد
برگرديم به پي گرفتن مطلب براي رسيدن به آرمان شهر برابري انسانها ،الزم است که اصول چندي را نه تنها به حکم جبر زمان ،بلکه به خاطر حفظ موجودي به نام انسان و پديدهاي به نام تمدن بپذيريم و آنان را به جسم و جان خود زندگي کنيم ،زيرا جهان ما در اثر برتريجويي عقيدتي به آنچنان بنبستي رسيده است که بيم نابودي انسان ،انسانيت و تمدن آن ،همه انسانهاي خيرخواه را به فکر چار ه انداخته است. بودن ،من هرگز به خود اجازه نميدهم که افکار ،گفتار و کردارم را در راه کينهورزي يا دشمني با شما بکار گيرم. من از سرزميني ميآيم که پندار نيک ،گفتار نيک و کردار نيک به مدت هزارهها در سر لوحه اهداف زندگي مردم بوده است. من از دياري هستم که سعدي با همه تعصب مذهبي که داشته است چون به حيطه فرهنگ ايران زمين وارد شده است چنين بيان کرده است که: يني آدم اعضاء يک پيکرند که در آفرينش ز يک گوهرند چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت ديگران بيغمي نشايد که نامت نهند آدمي و به همين دليل اين افتخار را نصيب تمام ايرانيان نموده است که شعرش را بر سردر يونسکو قرار دهند. من راه حافظ لسانالغيب را انتخاب کردهام: منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالودهام به بد ديدن وفا کنيم و مالمت کشيم و خوش باشيم که در طريقت ما کافريست رنجيدن به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات؟ بخواست جام ميو گفت راز پوشيدن عنان به ميکده خواهيم تافت زين مجلس که وعظ بيعمالن واجبست نشيندن مبوس جز لب ساقي و جام ميحافظ که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن من از سرزميني هستم و به آن افتخار ميکنم و آن را ن آموخته است: مقدس ميدانم که به م «اي اهل عالم سراپرده يگانگي بلند شد به چشم بيگانگان يکديگر را مبينيد همه بار يک داريد و برگ يک شاخساريد». براي فرزندانم مينويسم که اگر از خشم و کينه و دشمنيهاي بيجهتي که به نام دين روا ميدارند خسته شدهاند بدانند که راه ديگري نيز وجود دارد و آن راه انسانيت است ،براي فرزندانم مينويسم که اگر ديانت آنها جدايي آنها را از ديگر دينان طلب کرد ،بيدرنگ بيديني را انتخاب نمايند ،به شرطي که نمونهوار در ايجاد محبت بکوشند ،تا شايد با ادامه اين روش ،نسلهاي آينده چون ما در دنيايي پر از نفرت زندگي نکنند ،مجبور به تحمل اختناق نباشند ،با
اصل جستجوي مستقل حقيقت منطبق با واقعيت: در اينچنين زمان سرنوشتسازي ،هر يک از ما وظيفه داريم که بطور مستقل به جستجوي حقيقت پردازيم ،قبول اين اصل به ما استقالل خواهد بخشيد که کورکورانه عامل دست ديگران قرار نگيريم و از ما و جمع ما بعنوان ابزار و وسيله براي رسيدن به قدرت استفاده نکنند. اين اصل هرگز تحقق نخواهد يافت مگر آنکه همه ما با آزادگي وجدان اجازه دهيم که ديگران نيز يافتهها و باورهاي خود را براي ما بازگو کنند تا بدينوسيله بتوانيم حقيقت واحد انسانيت را از زواياي مختلف در جلوي چشمان خود ببينيم ،زيرا به اعتقاد من فرهنگ پر بار ايراني سرشار است از انساندوستي و مدارا ،و ما مردم ايران سابقهاي چندين هزار ساله در ايجاد دوستي و همآهنگي بين اقوام، ملل ،فرهنگهاي متفاوت داشته و داريم و اين تجربيات انساندوستانه ما نه تنها در اين وضع بحراني مملکت و ي جهان منطقهاي که کشور ما در آن قرار دارد ،بلکه تمام ارزنده و کارآامد است. حال که سخن بدينجا کشيد بر خود الزم ميدانم که آزادگي وجدان گردانندگان پرديس را بستايم و از آنان سپاسي صميمانه داشته باشم که با اين آزادگي مرا به آينده نه تنها ملت ايران بلکه به آينده مردم جهان اميدوار ساختهاند. سپاس من از آن جهت است که دستاندرکاران پرديس آزادي بيان را که يکي از اصول رسيدن به آرمان شهر يگانگي است رعايت ميکنند بلکه در اين راه هزينههاي فراواني را تحمل کرده و ميکنند. در دنيايي که سرنوشتها بهم گره خورده است به طوري که افکار ،گفتار و کردار حتا يک نفر ميتواند سرنوشت دنيا را تغيير دهد ،نميتوان و نبايد بيتفاوت از کنار وقايعي که در دنيا ميگذرد گذشت. با توجه بهمين مسوليت است که قلم بدست گرفتهام و تا جان در بدن و قوتي در دستان خود دارم از نوشتن باز نخواهم نشست .من به اميد روزي قلم ميزنم که انسانها را به انسانيت تعريف کنند نه به خاطر نژاد ،باور ديني و مرامي، جنسيت و يا طبقه اجتماعي. اميدوارم که اگر خودم زنده نبودم ،فرزندان ،نوهها و نتيجههاي من در اينچنين دنيايي زندگي کنند. به اميد خوشبختي يکايک شما .دلتان شاد و لبتان خندان باد.
33
August 2014 مرداد 1393
آشنايي با روانشناسي
مهاجرت _ قسمت دوم در اين سري مقاالت که از ماه پيش شروع شدند، مسائل روانشناسي مهاجرت را مورد بررسي قرار ميدهيم و تأثير رواني مهاجرت را بر مسائل شخصي و خانوادگي زير ذرهبين ميبريم. در پايان مقاله شماره قبل نوشتم که خوشحال ميشوم اگر داستان مهاجرت خود را به صورت نوشته با من در ميان بگذاريد .هموطن عزيزي لطف کردند و براي من نامه اي نوشتند و اگر چه داستان مهاجرت خود را به قلم نياوردند، ولي نظر خود را در مورد مقاله ماه پيش نوشتند. نامه اين هموطن عزيز با اين سه جمله آغاز شده است، «ما مهاجر نيستيم! ما به ميل و اراده خود کشورمان را ترک
نکردهايم .ما تبعيدي و پناهندهايم ».نامه يک صفحه اي اين هموطن پر از اظهار خشم و عصبانيت در مورد مسائل سياسي ايران بود .معلوم بود که دلش پر خون ،و تنگ براي ايران است. در اين شماره بحث خود را در مورد مسائل روانشناسي مهاجرت ادامه خواهيم داد .يادآور مي شوم که هدف اين سري مقاالت ،آشنايي با روانشناسي است و اگر چه مسائل سياسي مي توانند نقش بزرگي در حاالت رواني ما داشته باشند ،ولي باز آن حاالت رواني هستند که مورد بحث ما خواهند بود نه مسائل سياسي. وقتي راجع به تاريخ آمريکا فکر کنيم مي بينيم که اکثر مردم آمريکا از طريق مهاجرت به اين ديار آمده اند، حاال يا مهاجرت خودشان ،يا مهاجرت پدر و مادرشان يا مهاجرت اصل و نسبشان ،البته همه اينطور نبودند .بوميهاي
آمريکايي (که به آنها زماني سرخ پوست مي گفتيم) از بدو تاريخ نوشته شده ،از همين ديار بودند و سياهپوستاني که از آفريقا به صورت برده به اين ديار کشيده شدند ،با زور و ستم به اين مملکت آمدند .گذشته از آن دو گروه ،و شايد چند تبصره کوچک ديگر ،باقي کساني که به اين ديار آمدند يا از ابتدا به قصد کوچ کردن هميشگي ،يعني مهاجرت، به اين سرزمين آمدند ،يا به عنوان پناهنده عازم اين ديار شدند و صد در صد تصميم به بازگشت به مملکت خود را داشتند يا به عنوان پناهنده به اين ديار آمدند و به راستي قصد بازگشت نداشتند. تاريخ آمريکا نشان ميدهد که اکثريت قاطع کساني که از قرون شانزده تا بيست و يکم ميالدي به اين مملکت آمدند کساني بودند که به قصد کوچ کردن هميشگي ،يعني مهاجرت ،به اين سرزمين آمدند .عکسهاي مهاجرين اروپايي که در قرن نوزدهم در کشتي Mayflowerبه «جزيره اليس» ( )Ellis Islandآمدند ،نمايانگر خانواده هايي هستند که با هر چه دار و ندارشان بود ،به اين مملکت کوچ کردند تا زندگي جديد و بهتري براي خود و خانواده شان بسازند .اکثر آن مهاجرين اص ً ال اميدي به بازگشت به سرزمين خود نداشتند و بزرگترين اميد آنها به دوباره ديدن اقوامشان اين بود که در امريکا به سختي کار کنند ،زندگي بهتري براي خود بسازند و بعد کمک کنند که باقي افراد خانوادهشان به امريکا مهاجرت کنند .اين گروه از مهاجرين اص ً ال فکر بازگشت به مملکت خود را نمي کردند .پس با تصميم و ارادهاي بسيار قاطع در راه ساختن زندگي بهتري براي خود و خانوادهشان در امريکا کوشا ميشدند. ببينيد که مهاجرت اين گروه از مهاجرين ،با مهاجرت بسياري از هموطنان ما که پس از انقالب از ايران خارج شدند ،چقدر فرق داشته است! بسياري از ايرانيان که در اواخر سالهاي دهه 1970ميالدي از ايران خارج شدند ،يا دانشجو بودند و تصميم به بازگشت به ايران را داشتند ،يا افراد و خانوادههايي بودند که به خاطر مسائل سياسي ايران را ترک کرده ،عازم امريکا شدند و عده زيادي از اين گروه در ابتدا قصد بازگشت داشتند. از نظر روانشناسي سوال مهم اين است :چه تفاوتي بين اين گروه از ايرانيان و مهاجريني که در قرن نوزدهم به آمريکا مهاجرت کردند هست؟ يک جواب به اين سؤال اين است که مهاجريني که از کشورهاي اروپايي و ديگر کشورهاي جهان در قرن نوزدهم به امريکا آمدند ،اميد را در بهبود زندگي خويش در آمريکا ميديدند .ايرانياني که پس از انقالب با قصد برگشت به ايران به آمريکا آمدند ،اميد را در بهبود وضع ايران ميديدند تا بتوانند به مملکت خويش بازگردند. اکثر مهاجرين قرن نوزدهم در راه اميد خود سخت کوشا بودند ،يعني سعي در بهبود وضع خود داشتند و کنترل وضع خود را تا حدود زيادي در دست خود ميديدند .اکثر ايرانياني که پس از انقالب به آمريکا آمدند ،چون اميد را در بهبود وضع ايران ميديدند گويي همواره در انتظار به سر مي بردند .انتظار به تغييراتي که تا حد زيادي در کنترل خودشان نبود. پس براي مهاجرين قرن نوزدهم ،منشأ اميد دروني بود و براي ايرانياني که پس از انقالب به آمريکا آمدند ،منشأ اميد بروني ،يعني خارج از کنترل خودشان بود. تحقيقات روانشناسي به ما نشان داده اند که مادامي که احساس کنيم کنترل زندگي و اميد به تغيير در شرايط زندگيمان در دست خود ما است ،يعني دروني است ،از سالمتي روحي بيشتري برخوردار خواهيم بود .بر عکس، مادامي که احساس کنيم که کنترل زندگي و اميد به تغيير شرايط زندگيمان در دست خود ما نيست ،احتمال اينکه از افسردگي يا اضطراب رنج بريم بيشتر است. اين يکي از داليلي است که بسياري از هموطنان ما که در سالهاي بعد از انقالب به آمريکا آمدند در دورهاي از زندگيشان ،کوتاه يا طوالني ،از افسردگي يا اضطراب رنج بردهاند .اتفاقًا در زندگي بعضي از اين هموطنان ،روزي که سرانجام تصميم به ماندن در آمريکا را گرفتند و يکباره گويي به خود آمده و خود را «مهاجر» دانستند ،حاالت روحيشان شروع به بهبود کرد .اميدوارم داليل اين بهبود حاالت رواني با توجه به بحثي که تا بحال کردم ،برايتان واضح باشد :قبول اينکه شخص مهاجر است سبب ميشود که اميد به بهبود زندگيش را در کشور جديد (مث ً ال آمريکا) ببيند و منشأ کنترل زندگيش را در درون خود بيابد و احتمال تغييرات مثبت در زندگيش را در دست خود ببيند نه در تغيير مسائل سياسي رژيمي که کنترلي چندان در آن تغييرات ندارد. نوشتم «کنترلي چندان» چرا که همه ما مي توانيم کنترلي ،حتي اگر کم ،در آينده مملکتمان داشته باشيم ،حتي اگر آن کنترل از راه آموزش شخصي يا آموزش و پرورش هم ميهنانمان باشد. احساس اينکه کنترل زندگيمان از دست ما خارج است سبب افسردگي رواني مي شود ولي احساس اينکه در هر شرايطي تا حدي ،و بر روي مسائلي کنترل داريم ،سبب
33
بهبود حاالت رواني ما ،از جمله شادي و اميد به آينده مي گردد. حاال برگرديم به سه جملهاي که هموطن عزيز براي من در نامهشان نوشته بودند: «ما مهاجر نيستيم!» دوست عزيز ،بعضي از ما مهاجر هستيم! اگر چه در بدو خروجمان از ايران و تا سالها بعد هدفمان بازگشت به ايران بود ،ولي براي گروه زيادي از ايرانيان بازگشت انتخابي جدي نيست .در طول سالها ،بسياري از ايرانيان به روزي و به لحظهاي رسيدند که در درون خود تغييري احساس کردند، گويي درآن لحظه قبول کردند که ديگر مهاجر هستند ،آن لحظه هميشه و براي همه لحظه شادي نبوده ،ولي آن لحظه حقيقي بوده و آن هويت جدي بوده و آن تصميم پايدار بوده است. البته ناگفته نماند که براي بسياري از هموطنان ما آن لحظه هنوز پيش نيامده و هنوز اميد به بازگشت دارند .و اگر آن اميد از نظر روحي و در زندگي کمکشان ميکند ،داشتن آن اميد خيلي هم خوب است .ولي اگر آن اميد سبب ميشود که از زندگي خود در آمريکا لذت نبرند ،يا همواره احساس کنند که وجودشان در آمريکا مثل وجود پرنده اي در قفس است ،آنوقت احتمال رنج بردن از افسردگي و اضطراب برايشان زياد است. اين صحبت ما را به جملههاي دوم و سوم اين هم وطن ميرساند« :ما به ميل و اراده خود کشورمان را ترک نکرده ايم ،ما تبعيدي و پناهندهايم». اين دو جمله نمايانگر دردهاي دروني زيادي هستند، دردهايي که بسياري از هموطنان ما از آنها آگاهي دارند .من درد اين هموطن عزيز را ميفهمم و ميتوانم تصور کنم که چه داستانهايي پشت سر آن درد است .ولي حتي براي آن گروه از هموطنان عزيز ما که با ميل خود به اين ديار نيامدند و به عنوان پناهنده وارد اين ديار شدند ،معموالً لحظهاي وجود دارد که نگاهي به شرايط خود ،و به شرايط خانواده خود در آمريکا ميکنند و متوجه ميشوند که ديگر زندگيشان اينجا است و ديگر مقيم اين ديار هستند. اين نتيجه گيري در لحظات به خصوصي صورت مي گيرد .مث ً ال وقتي يکي از فرزندانشان به مدرسه مي رود ،يا بهشان ميگويد که لباس پرام ( )Promمي خواهد تا در جشن رقص آخر دبيرستان شرکت کند! يا زماني که متوجه ميشود همسر يا بچههايش ديگر تمايل برگشت به ايران را ندارند .وقتي يکي از ما به آن مرحله ميرسيم ،آن وقت الزم است که معني جديدي به اقامتمان در آمريکا بدهيم .در يک مقطع زماني معموالً به جايي ميرسيم که از خود سوال مي کنيم که تا کي ميخواهيم هويت خود را در تعريف «تبعيدي» يا «پناهنده» ببينيم؟! وقتي معنايي که به وجودمان در آمريکا ميدهيم به جاي «تبعيدي» و «پناهنده» « ،مهاجر» باشد ،احساس کنترل زيادتري در شرايط فعلي خود خواهيم کرد و اين در بهبود حاالت روحي و رواني ما تأثير بزرگي خواهد گذاشت. ايرانيان تنها گروه انسانهايي نيستند که به خاطر مسائل سياسي ،يا با اميد آزادي بيشتر ،به آمريکا آمده اند و در اين سرزمين باقي مانده اند .ما گروهي هستيم مثل بسياري گروههاي ديگر که با اميد زندگي بهتر ،يا با اميد آزادي بيشتر ،يا خطر کمتر ،در اين مملکت باقي ماندهايم .آيا ما مهاجرت را قبول کردهايم؟ آيا الزم است يا بهتر است که قبول کنيم که مهاجر هستيم؟ يا اينکه الزم و بهتر است که به خود به صورت تبعيدي و پناهنده نگاه کنيم؟ اينها سواالتي هستند که هر يک از ما بايد براي خود جوابگو باشد! تا شماره بعد براي شما هموطنان عزيز آرزوي سالمتي و شادي دارم.
34
August 2014
34
مرداد 1393
صفحهي Appsبرويد. برخالف All Programsدر ويندوز ،7در اينجا ميتوانيد ليست اپليکيشنها را دستهبندي ( )sortکنيد. در حالت پيشفرض بر اساس نام اپليکيشن دستهبندي ميشود ولي ميتوانيد بر اساس زمان نصب ،ميزان استفاده يا بر اساس نوع اپليکيشن نيز دسته بندي کنيد.
در حالت لمسي چگونه کليک راست بکنم؟
انگشتهاي ما کليک راست و چپ ندارند و صفحه نمايشهاي لمسي نيز فرق بين انگشتها را تشخيص نميدهند .براي کليک راست کردن و رسيدن به منوي contextبايد بر روي هر آيکوني که ميخواهيد انگشتتان را آنقدر نگه داريد تا يک مربع دور آن ظاهر شود .سپس انگشت را برداريد و بالفاصله منو ظاهر ميشود.
جستجو
آموزش ويندوز :8
پاسخ به يازده پرسش اساسي
در ويندوز 7قسمت Search programs and files را داشتيم و در ويندوز 8به جاي آن Search charmرا داريم .راههاي زيادي براي دسترسي به آن وجود دارد :در دسکتاپ کليدهاي ويندوز S+را بزنيد .در صفحه اصلي ( )home screenهمين که شروع به تايپ کردن بکنيد، جستجو آغاز ميشود.
چطور خاموش بکنم؟
اوايل که ويندوز 8آمده بود ،اين قضيه براي خيلي جاي سوال شده بود. در صفحه اصلي از لبه سمت راست به سمت داخل سوآيپ بکنيد يا با ماوس به يکي از گوشههاي سمت راست برويد و از قسمت Settingsبه Powerبرويد .در آنجا گزينههاي مربوطهي مختلفي پيش رويتان قرار خواهد گرفت. در دسکتاپ بر روي دکمه استارت يا کليک راست بکنيد يا در حالت لمسي ،انگشتتان را رويش نگه داريد .منويي ظاهر ميشود و در قسمت پايين منو به گزينه Shut down or sign outبرويد .البته چون صحبت از دکمه استارت هست ،پس بايد ويندوز 8.1يا ويندوز 8.1آپديت داشته باشيد.
چه باليي سر Windows Explorerآمد؟
باالخره شما هم توانستيد از ويندوز 7دل بکنيد و به سراغ ويندوز 8بياييد .ظاهر همه چيز عوض شده است. کارکرد همه چيز عوض شده است .حتي کار سادهاي مثل خاموش کردن کامپيوتر هم تبديل به چالشي بزرگ شده است .ما هم اين دوران را گذرانديم و اينک از ما پرسشهاي زيادي دربارهي ويندوز 8ميشود و 11عدد از اين پرسشها را با هم مرور ميکنيم .پس از خواندن اين مطلب شما ديگر يک تازه وارد به حساب نخواهيد آمد.
تفاوت بين « ويندوز » 8و « ويندوز » 8.1و « ويندوز 8.1آپديت » چيست؟
در حال حاضر سه نسخه از ويندوز 8موجود است که به ترتيب زماني عبارتاند از يک :ويندوز 8اصلي .دو :ويندوز 8.1که بسيار بهتر است .سه :ويندوز 8.1آپديت که از همه بهتر است ،اگرچه اسم احمقانهاي دارد. حاال براي اينکه بدانيد مال شما کدام است ،به قسمت Desktopبرويد و به گوشه سمت چپ در پايين نگاه کنيد. اگر دکمه Startنداريد ،ويندوز 8اصلي است .اگر دکمه استارت داريد ،بر روي آن کليک کنيد تا به Start screen برويد .به گوش ه باال و سمت راست نگاه کنيد .اگر آيکون ذرهبين ديديد پس ويندوز 8.1آپديت است .اگر دکمه Startداريد ولي ذرهبين نداريد ،پس ويندوز شما ويندوز 8.1است و بايد آن را به ويندوز 8.1آپديت ارتقا بدهيد چون مايکروسافت فقط از ويندوز 8و ويندوز 8.1آپديت پشتيباني ميکند و برايشان patchامنيتي منتشر ميکند. از طرفي ويندوز 8.1آپديت (8.1 Windows )Updateبا اختالف بسيار زيادي از بقيه نسخهها ،آسانتر و کاربرپسندتر است و باالخره هر دو رابط کاربري يعني Modernو Desktop با هم همکاري ميکنند. خبر خوب اين است که اگر يک سيستم جديد خريدهايد، نيازي به اين زحمات نيست و به احتمال قوي سيستم عامل آن ويندوز 8.1آپديت است.
منوي استارت ( )Start Menuچي شد؟
از همان روز عرضه ويندوز 8بزرگترين شکايت
کاربران اين بود« :منوي استارت کجاست؟» حتي با وجود تغييراتي که در ويندوز 8.1و ويندوز 8.1آپديت داده شد و دکمه استارت اضافه شد ،باز هم چيزي به نام منوي استارت وجود ندارد .ممکن است بگويند که استارت اسکرين که با کليک بر روي دکم ه استارت ميآيد ،تمام کارکرد منوي استارت را دارد .ولي اين طور نيست و مثال شما نميتوانيد در حالت Modernبر روي يکي از کاشيها ( )tilesبرويد و با نگهداشتن ماوس روي آن ،منويي باز شود که فايلهايي که اخيرا با آن اپليکيشن باز شدهاند را ببينيد .يا وقتي که در محيطي ويندوزي همچون دسکتاپ کار ميکنيد ،دوست نداريد که با استفاده از روشي که تقليدي بد از آيپد اپل است، برنامهها را اجرا کنيد. خوشبختانه کاري را که مايکروسافت انجام نداده است، بقيه انجام دادهاند و شما اپليکيشنهاي زيادي خواهيد يافت که براي ويندوز 8استارت منو فراهم ميکنند .يکي از بهترينها Classic Shellاست و به شکلي رايگان به شما استارت منويي ميدهد که بسيار شبيه استارت منو در ويندوز 7است و البته امکانات ديگري نيز براي ايجاد تغييرات مختلف در منوي استارت دارد.
آن صفحه که پر است از کاشيهاي کوچک چيست؟
شايد در صفح ه استارت ( )Start screenبودهايد و کاري کردهايد که حتي خودتان هم نميدانيد و يهو اين صفحه ظاهر شد که به جاي کاشيهاي بزرگ ،با کاشيهاي کوچک پر شده است .اين صفحه اپليکيشنها ()Apps screen است که در ويندوز 8.1متولد شد و تمامي اپليکيشنهايي که بر روي دستگاه نصب شده است را نمايش ميدهد و معادلي براي قسمت All Programsدر منوي استارت ويندوز 7است .قسمت All Appsدر اندرويد هم کارکرد مشابهي دارد. صفحه Appsاز طريق صفحه Startقابل دسترسي است و اگر از صفحه لمسي استفاده ميکنيد ،به باال سوآيپ کنيد و اگر از ماوس استفاده ميکنيد ،در گوشهي سمت چپ و پايين يک آيکون فلش است ،بر روي آن کليک کنيد تا به
اسم و ظاهر فايل منيجر ويندوز عوض شده است که هر دو پيشرفت بهحساب ميآيد .ويندوز اکسپلورر اينک File Explorerناميده ميشود .اگرچه مخالف تغيير نام امکانات مشهور و محبوب سيستمعاملها هستم ولي اين يکي استثنا محسوب ميشود چون نام جديد به خوبي نشاندهندهي کاري است که برنامه انجام مي دهد. فايل اکسپلورر داراي يک نوار روبان است که در آن تبهايي قرار دارند .مانند اين را قبال در آفيس ديده بوديم و از طريق آيکوني به شکل فلش که در باال و سمت راست پنجره قرار دارد ،قابل کنترل و حذف است .روبان اصلي شامل Home ، Share ، Viewو Searchاست .روبانهاي ديگر بسته به موقعيت ظاهر ميشوند .مثال اگر به قسمت Pictures libraryبرويد ،تبهاي اضافهاي ميبينيد: Libraryو تب Pictureو البته اگر يک فايل عکس را در حالت انتخاب قرار بدهيد اين تب اخير را باز ميبينيد.
قسمت Librariesکجاست؟
حاال که فايل اکسپلورر را پيدا کرديد ،ميبينيد که در سمت چپ فقط Favoritesو ( This PCدر نسخههاي قبلي )My Computer :و Networkليست شدهاند و ظاهرا خبري از Librariesنيست .قسمت Librariesکه شامل قسمتهاي Documentsو Musicو Pictures ي مربوط به و Videosميشود ،کمک ميکند که فايلها آنها را مرتب کنيم و يکي از بهترين امکاناتي بود که از ويندوز 7شروع شد .خبر خوب اين است که مايکروسافت قسمت اليبرريز را حذف نکرده است ولي آن را مخفي کرده است! ميپرسيد چرا؟ احتماال به اين دليل که مايکروسافت نميخواهد شما فايلها را در هارد ديسک ذخيره کنيد و ترجيح ميدهد از سرويسهاي ابري آن همچون OneDrive استفاده کنيد و بابت آن پول بپردازيد.
چه بر سر Task Managerآمده؟
پيشرفتي بزرگ .اين چيزي است که بر سر «تسک منيجر» آمده است .همچون فايل اکسپلورر اين هم جزو معدود اقداماتي است که مايکروسافت از همان ويندوز 8 اوليه خوب اجرا کرده است .دسترسي به آن مانند سابق است و اکثر اطالعاتي که در نسخه هاي قبلي ارائه ميشد را نيز دارد ولي اينجا هم واضحتر و هم خواناتر است .اگر در تبهاي مختلف آن بچرخيد ،حتي بيشتر از نسخهي ويندوز 7اطالعات به دست ميآوريد.
چگونه کاربر را عوض کنيم؟
وقتي بيش از يک نفر از يک سيستم استفاده ميکنند، بهتر است هر يک براي خود يک اکانت در ويندوز بسازند و با اکانت خود از ويندوز استفاده کنند .بعضي وقتها هم يک اکانت Administratorهست که اختيارات بيشتري نسبت به اکانت عادي دارد. در ويندوز 8مايکروسافت ديگر از گزينههاي Switch Userو Log Offاستفاده نميکند .گزينهي اول سريعتر بود و بالفاصله کاربر عوض ميشد ولي در عوض برنامههايي که کاربر اول اجرا کرده بود ،بسته نميشدند و در پسزمينه اجرا ميشدند .گزينه دوم ولي کال کاربر اول را خاموش ميکرد. در ويندوز 8مايکروسافت آن دو گزينه را کنار گذاشته است و فقط از گزينه ي جديد Sign Outاستفاده ميکند.
آيا بايد با اکانت مايکروسافت به ويندوز وارد بشوم؟
از آنجايي که مايکروسافت بهشدت عالقهمند است که شما از OneDriveاستفاده کنيد ،پس ميخواهد که از اکانت مايکروسافت نيز استفاده کنيد چون بدون اکانت مايکروسافت نميتوانيد از واندرايو استفاده کنيد! وقتي ويندوز 8را نصب ميکنيد و ميخواهيد تنظيمات اوليه را انجام بدهيد ،مايکروسافت اجازه نميدهد که يک اکانت منحصر به پي سي بسازيد و مجبور هستيد با اکانت مايکروسافت Log onکنيد. البته خيلي هم مجبور نيستيد اين کار را بکنيد و درواقع ميتوانيد اين قضيه اکانت مايکروسافت را بعدا دور بزنيد. براي اين کار ،در Search charmکلمه Account را جستجو کنيد .گزينه Manage your accountرا انتخاب کنيد .در صفحه Accountsکه باز ميشود ،اکانت مايکروسافت خود را انتخاب کنيد و Disconnectرا کليک کنيد .برنامه را ادامه دهيد و از شما ميخواهد پسور فعليتان را بزنيد و سپس با پرکردن يک فرم ميتوانيد يک اکانت Lدر ويندوز 8داشته باشيد و پس از اتمام کار خواهيد ocal ديد که با وجود تغيير اکانت از مايکروسافت به ،Local همان تنظيمات و فايلها و برنامههاي قبلي را داريد و ديگر نيازي نيست به مايکروسافت کانکت باشيد.
رييس ايراني پروژه عينک گوگل ،گوگل را ترک کرد
دانشمند ايراني که نقش اساسي در خلق عينک هوشمند گوگل داشت ،شرکت گوگل را ترک کرده و طبق گفته خودش با هيجان بسيار به آمازون محلق شدهاست. بابک پرويز ،تحصيلکرده دانشگاه شريف و ميشيگان است .او يکي از 35مخترع جواني بود که از طرف ماهنامه «تکنولوژي ريويو» به عنوان يکي از بهترينهاي علمي سال 2007در حوزه اختراعات و اکتشافات انتخاب شد. او که در آن سال 34سال سن داشت به سبب خلق يک روش تازه در بخش نانو تکنولوژي در ليست اين نشريه قرار گرفت .با استفاده از روش ابتکاري پرويز ،ميتوان امکان توليد حسگرهاي بيولوژيک ارزانقيمت را براي شناسايي و معالجه بيماريهاي مرگبار در ابعاد ميکروسکوپي را فراهم کرد. بابک پرويز دانشمند ايراني /آمريکايي و از اعضاي اصلي پروژه ايکس آزمايشگاه اختصاصي گوگل و نخستين رئيس تيم پروژه عينک هوشمند گوگل ،اکنون اعالم کرده است که با هيجان بسيار به آمازون پيوسته است .پرويز پيش از پيوستن به گوگل از پژوهشگران دانشگاه واشنگتن در شهر سياتل امريکا بود و در همانجا هم بود که نخستين لنزهاي تماسي را با مدارهاي مجتمعي خلق کرد. پرويز در بيانيه پيوستن به آمازون نگفته است که قرار است دقيقا چه کاري را براي آمازون انجام دهد .البته در ارتباط با حوزه تخصصي بابک پرويز در آمازون دست کم در حال
دنباله در صفحة 36
35
August 2014 مرداد 1393
دکتر بهروز تابش
پارس /ايران ايران و ايرانيان آفريننده بزرگترين و ارزندهترين نمادهاي تمدن آدمي
پيش از درآمدن به جستارهاي بنيادين ،روشن شدن چند نکته گرانبار تاريخي بايسته است .چنانکه خواهيم ديد، باختريان ،و يهوديان نسبت به فرهنگ و تمدن ايراني دست درازي کردهاند .همياري ،همسدايي و همدستي باختريان با يهوديان (به انگيزه دين يهودي /مسيحيشان) ،شگفتي آورست .هر دو در اين مهم سهيم هستند و با پايمالي واقعيتها و روا داشتن ستمکاري به ايراني و تاريخ فرهنگ و تمدن ايراني ميخواهند ارزندهترين جلوههاي تمدن آدمي را بنا به گرايشي که دارند ،به نابودي بکشانند .يهوديان آشکارا با آرمانهاي سرزميني و تاريخي در راستاي فرهنگ ربايي، سنگ نخستين بناي ناراستي را کار گذاردهاند .اروپاييان بنا به داشتن آرمانهاي همانند و ريشههاي همبستگي ژرف ديني ،زمينه را براي پيشبرد آرمانهاي نژادپرستي و ادعاهاي برتري نژادي خود فراهم يافتند و به ياري يهوديان شتافتند. شگفت نيست که بسياري از دستکاريهاي تاريخي يهوديان از سوي باختريان برگرفته و در راستاي جهاني پذيرانده شده است .فراواناند تاريخ نگاران نوين فرنگي که دستکاريهاي مشکوک يهوديان در تورات ،ادعاي سامي بودن منشأ خط ،يا يهودي بودن مردمان و تمدن ايالم ( عيالم!) و شوش را به عنوان واقعيت وانمود ميکنند .يا شماري بزرگ از دانشمندان و آفريدههاي ايرانيان را زير عنوان کلي «تمدن اسالمي» جا ميزنند ،يا آنها را به انگيزه کاربرد زبان تازي ،متعلق به تازيان مينمايانند ،تنها با اين هدف که ايراني شناخته نشوند. سبکسرانهترين پندارهايشان همين نکته آخرين است .زيرا تازيان ،به داليل بسيار ،نيک ميدانند که بخشش باختريان به آنان واقعيت ندارد و به راستي بيشينه گشاده دستيهاي اروپاييان ،از آن تازيان نيست .تازيان ،خود ،چنين ادعاهايي پيش نکشيدهاند که به مثال ،ابوريحان بيروني ،رازي و پورسينا و… ،يا هنداد (سيستم) شمارهها ،از عربها بودهاند .تازيان مردمي بيابانگرد و داراي تمدني بدوي بودهاند .عربان در گامه نخست ،برگيرنده فرهنگ و تمدن ايراني بودهاند .افزون بر اين ،چون بسياري از بنمايههاي باختري ،اين دروغها را پراکندهاند و هنوز هم در سده بيست و يکم ميپراکنند ،ناگزير بايد پذيرفت که هدفشان اتفاقي و ناآگاهانه نميتواند بود. باختريان ،به ويژه اروپاييان به منظور اثبات باو ِر دروغين خود که يونان و روم سرچشمه تمدن در جهان بودهاند چنين ميکنند و يهوديان با برخورداري از ياري دانشمندان همفکر خود ،براي پيشبرد هدفهاي ديني ،گسترش سرزمين کوچک غصبيشان و دستکاري و تغيير متنهاي عهد عتيق به منظور تصاحب آتي بخشهايي از آنچه ايراني است و براي هدفهاي درازمدت خود روياهاي فراوان در سر ميپرورانند. […] متأسفانه برخي از خاورشناسان روي نظراتي درباره تمدن ،هنر و فرهنگ ايران آريايي اعالم داشتهاند که بهيچوجه نميتواند قابل قبول باشد و به طور آشکار نشان ميدهد که اينگونه محققان تحتتأثير سحرآميز تمدن يونان قرار گفته و بهيچوجه نميتوانند خود را از سيطره اين طرز فکر و انديشه
برکنار دارند و براي ايشان غيرقابل قبول است که پيش از يونان ملت ديگري فرهنگ و هنر و تمدن پيشرفته داشته و يونانيان هنر و فکر و فرهنگ خود را از ملتهاي ديگري مأخوذ داشتهاند ،چنانکه هيتيهاي آريايي که شاخهاي از آريانهاي ايراني هستند قرنها پيش از يونانيان فرهنگ و تمدن در آسياي صغير و حدود آذربايجان ايران داشتهاند و به اعتراف مورخان اروپايي ،يونانيها خود شاخهاي از هيتها بودهاند و در واقع تمدن و فرهنگ يوناني بازمانده و مأخوذ از تمدن و فرهنگ هيتهاست)1( . «ميدانيم که هنر هخامنشي جلوهاي از هنر يوناني بوده و با تهاجم يونانيان وارد ايران شده است)2( ». آيا خندهدار نيست که دانشمندي متعصب يک چنين سخنان پرت بگويد به اين اميد که ديگران آن را باور بدارند؟ با آگاهي از شکست هخامنشيان و برافتادن پادشاهي آنان بر اثر پيروزي يونانيان ،چگونه پذيرفتنيست که هنر هخامنشي جلوهيي از هنر يوناني باشد؟ مگر اين هنر پس از براندازي هخامنشيان پديد آمده است؟ اگر چنين بپنداريم که ديگر «هنر هخامنشي» به شمار نميرود .پس از شکست هخامنشيان و چيرگي يونانيان بر سرزمين ايران ،ديگر هخامنشياني در ميان نبودهاند که هنرشان جلوهيي از هنر يوناني باشد .و اين نمونهيي است شايان از پيروي کورکورانه از يک ايده و انديشه پتياره. پروفسور آلماني ،دکتر هانس هنينگ فون در استن در سراسر کتاب خود ،تمدن و فرهنگ ايران را متأثر از تمدن يونان و ديگران دانسته و با اينهمه يکسر به چشم خواري به آن مينگرد و گزارش ميدهد .ولي هر کجا هنر ايراني را تقليد محض ميداند ،با سخناني پسنديده آن را ميستايد: «تنديس برنزي هنگامه ناپيراسو ،همسر اوتاش -گل را شوش يافتهاند .اين اثر ،استاندارد عالي فلزکاري را مينماياند. ولي از اين کار هنرمندانه ميتوان وابستگي کامل به الگوهاي بين النهريني را مشاهده نمود)3( ». براي آنچه در جاهايي از اين نوشتار بحث خواهد شد، نيازمنديم يک بار براي هميشه وضعيت دو فرايند تاريخي را به دقت بررسيم زيرا انگلک و تحريف واقعيت در اين دو ،به وسيله باختريان و يهوديان ،انگيزهيي به دستشان داده تا ادعاهاي نادرست پيش بکشند:
– 1روزمه (= تاريخ) زادروز زرتشت -2تاريخ ايالم -1زادروز زرتشت
آرياييان و همدستشان ،يهوديان ،به منظور انکار واقعيت ،تاريخ زادروز زرتشت را چندين هزار سال پس از تاريخ واقعي آن گزارش کرده و آن را پيرامون 1500 پيش از زايش مسيح به شمار آوردهاند .گذشته از هدفهاي فراوان ،مهمترين آنها پيش انداختن زمان پيدايش موسا است تا اندک زمان جلوتر از ظهور زرتشت باشد .به سخن ديگر ،از پيامبران ،نخست موسا بوده نه زرتشت .آنگاه چقدر
مضحک است که دانشمنداني در اروپا و امريکا نشان دادهاند که بسياري از مطالب تورات برگرفته از انديشههاي زرتشت است .اندوهمندانه آوردن همه اين اسناد در اين نوشتارها شدني نيست و موکول به کتاب خواهد بود .يک حقيقت را نميتوان انکار نمود و آن اين است که انديشهمندان ،مورخان و نويسندگان روزگاران کهن اروپا ناگزير بسي نزديکتر به زمان زرتشت بودهاند و امکان اشتباه يا ژاژخواهي نزد آنان بسي کمتر بوده تا مورخان امروزي .افزون بر اين ،اتکاي من به يک تن از آنان نيست ،بلکه به بسياري از آنان: ــ «کهنترين سند تاريخي در مورد مهاجرت و پيدايش اقوام آريايي ،کتاب ورجاوند اوستا است که به شرح مندرج در آغاز کتاب حاضر ،قريب 6500سال پيش از ميالد مسيح به وسيله زرتشت پيامبر ايراني و با الهام از اهورامزدا آورده شده است)4( «. ــ «اکزانتوس ،از کهنترين نويسندگان يونانيست که از زرتشت نام برده .وي در روزگار کورش بزرگ و در نتيجه پيرامون پانسد سال پيش از زايش مسيح ميزيسته است. اکزانتوس زمان پيدايش زرتشت را شش هزار سال پيش از کورش و پيش از لشکرکشي خشايارشا دانسته است». لشکرکشي خشايارشا به يونان در سال 480پي .ز .بوده است. ــ ديوگنس ( )Diogenes Laeritosديگر دانشمند يوناني پيرامون سال 220پس از زايش نيز ،زمان پيدايش زرتشت را شش هزار سال پيش از لشکرکشي خشايارشا به يونان و پنج هزارسال پيش از زمان جنگ ترويا آورده است. ديوگنس 10جلد کتاب درباره تاريخ فلسفه نگاشته که از مهمترين منابع و مراجع فلسفه باستان است. ــ زادروز پالتو (افالتون) 429پي .ز .بوده .شاگردانش به نام هاي ارستاتاليس و هومودورس ،در کتاب وي زير سرنام (آلکي بيادس )Alkibiadesپانويسها و يادداشتهايي بر جاي گذاردهاند که در آنها روزگار ظهور زرتشت شش هزار سال پيش از مرگ افالتون تعيين شده است. ــ پلينيوس ( )Peliniusدانشمند رومي در زمان پيرامون 40پس.ز .در کتاب خود به نام تاريخ طبيعي ( )HistoriaNaturalisزمان ظهور زرتشت را شش هزار سال پيش از افالتون نوشته .به ويژه مهم اين است که پليني برانگيختن موسا را چندين هزار سال پس از زرتشت دانسته است و اين نکته يکي از جلوههاي ناجور تاريخ را براي جهان باختر و يهوديان برجاي گذارده زيرا با ادعاهاي آنان کنار نميآيد .پلينيوس ،يا پليني ،با استناد به هرميپوس ،پيدايش زرتشت را پنج هزار سال پيش از جنگ ترويا ( )5دانسته است. ــ اردشير خبردار ،از دانشمندان پارسي ،در ترجمه گاثاها به انگليسي يادآور شده که روزگار زرتشت 6500سال پيش از زايش بوده است. ــ بارون بونزن ( )Bunsenآلماني در کتاب «جاي مصر در تاريخ عمومي» نيز زمان زرتشت را پيرامون شش هزار و پانسد سال پي .ز .دانسته است. ــ سپنسر ( ) H. S. Spencerاز رده پارسيان و دانشمند هنديست که در کتاب «دوره تيرگي شکوه آريايي» ( )6بنا به پژوهشهاي ستاره شناسي خود ،زمان زرتشت را سال 7129 پي .ز .دانسته است. ــ ولتر ،فيلسوف نامدار فرانسهيي که نوشتارهايي وابسته به تاريخ ايران باستان دارد ،روزگار زرتشت را شش هزار سال پيش از کورش بزرگ دانسته است. ــ تيوتمپوس .بنا به نوشته هارلز فرانسهيي در کتاب «پيشگفتاري بر اوستا» از تيوتمپوس که همزمان اسکندر بوده نقل ميکند که زمان زرتشت پنج هزار سال پيش از جنگ ترويا بوده است. ــ سويداس ( )Suidasيوناني که پيرامون سال 970 پس .ز .ميزيسته فرهنگي نوشته که دانشمندان ،فراوان از آن نام بردهاند .او در اين کتاب از زرتشت پيامبر ماد و پارس نام برده و زمان او را پنج هزار سال پيش از جنگ ترويا ذکر کرده است. ــ پلوتارک در کتاب خود ميگويد :کساني بر اين باورند که دو خدا وجود دارد ،به سان رقيب در هنر ،يکي آفريننده نيکي ،ديگري آورنده پليدي .برخي ،همانگونه که زرتشت 5 هزار سال پيش از جنگ ترويا گفته ،بهترين را خدا ،و ديگري را شيطان ميدانند)7( . جنگ ترويا (که به احتمال بسيار افسانه است) ،جنگ ميان يونانيان و شاه ترويا به نام پريام درروزگار برنز در شهري که اکنون حصارليک نام دارد (در آسياي کوچک ،ترکيه) و نزديک تنگه داردانل است ،رخ داده .شهر ترويا در اين جنگ به دست يونانيان ويران شده است .ترويا در سال 1870تا 1890 توسط شليمان ( )Heinrich Schliemannآلماني کافته شد. آغاز نخستين کوچ نشيني در ترويا 3500تا 2500پي .ز .بوده است .بنا به محاسبه زمان کهن ،اين جنگ (محاصره ترويا) 10سال به درازا کشيده از 1194تا 1184پي .ز ..پس در سال 1184پي .ز ،.جنگ ترويا با ويراني شهر ،فرجام يافته ،يعني پيرامون 3180سال پيش .پلوتارک زمان زرتشت را 5هزار سال پيش از جنگ ترويا دانسته ،که در جمع ميشود 8180 سال پيش. پلوتارک ،تاريخ نويس و فيلسوف يوناني نزديک به 2 هزار سال پيش ( 40پس .ز ).ميزيسته و ميبايد بسنده نيکو
35
تاريخ زمان خويش و پيش از خود را را بداند تا ما که تنها به نوشتههاي کارشناساني همچون او تکيه داريم. امير حسين خنجي مينويسد ] …[ :محققيني چون آلتهايم و هرتسفلد و اومستد خود را به اشتباه زده و گمان آوردهاند که آن گشتاسبي که در گاته از او نام برده شده همين گشتاسب پدر داريوش بوده است ،و بر اساس همين توهم، تاريخ ظهور زرتشت را ـ با يک اشتباه عمدي ـ سده ششم پ .م .دانستهاند .به نظر ميرسد که علت اين اشتباه تعمدي آنها آن بوده که عالقه داشتهاند زرتشت را متعلق به دوران متأخر بدانند تا وجود او را متأخر بر موساي اسراييليان بشمارند و دين ايراني را متأخرتر از ديني بشمارند که توسط اسراييليان بنياد نهاده شده و بعدها مسيحيت از درون آن بيرون آمد و سپس دين اروپاييان شد ]…[.حتي پارهيي از ايران شناسان غربي در سده اخير براي آنکه بتوانند زمان زرتشت را به دوران هخامنشي نسبت دهند و از اين حيث دين ايراني را موخر بر دين يهود قلمداد کنند ،نام داريوش بزرگ را ـ بدون سند تاريخي ـ اسپند داته پنداشتهاند .در صورتي که در هيچ جا چنين نامي براي داريوش بزرگ آورده نشده است […] و نزد تاريخ نگاران يونان باستان نيز تنها نام او داريوش است)8( . در کتابهاي بيشمار فرنگي همواره کوشيدهاند به دروغ ايرانيان را بنا به ادعاهاي پوچ مورخان يوناني و رومي (به ويژه هرودت که دشمني شخصي با ايران و ايراني داشته) ،ايرانيان را مردمي وحشي و به زبان يونانيان «بربر» بنامند ( .)9غربيها نيز اين انديشهي ناآدمي را همواره تکرار کردند و رونالد ريگان رييس جمهور پيشتر امريکا از نامداراني است که ايرانيان را علني بربر ناميد .پيوسته دانشمندان و انديشهمنداني را ميتوان يافت که بر حقيقت و دانش خود بيشتر ارج مينهند تا پيگيري دروغهاي اندوهبار به خاطر دين و تمدن اکتسابي خود .نمونهها آنچنان فراوانند که در اين مختصر نميگنجند ،با اينهمه دو تا از آنها: «ما بايد بکوشيم تا دريابيم که ايرانيان الزامأ نه فزونخواه، ستمگر و خودکامه ،يا حتا ديوانگاني بودهاند که هرودت توصيف و تصوير نموده و نه زيردستانشان برده بودهاند .درست برعکس ،آنان به قانون ،انضباط ،بردبار ،بزرگوار ،بيتعصب، دادگر و درستکار بودهاند)10( ». در باره جنگ!؟ ماراتن (که ايرانيان به راستي با هدف جنگ به آنجا نرفته بودهاند بلکه براي بازسازي صلح آميز هيپياس) ،بسيار شنيده و خواندهايم .فرنگيان براي پيشبرد هدفهاي ناپاک خود در زمينه شکست ايرانيان در ماراتن افسانهها ساخته و در سراسر جهان پراکندهاند .يکي از آنان John Stuart Millاست که درباره اهميت پيروزي يونانيان سخت افراط کرده است .خوشبختانه کساني هم هستند که دروغ و پرت و پالهاي مدعيان را نميپسندند .رابرت گريوز Robert Gravesيکي از آنان است که در چکامه خود از تندرويها کاسته و ايرانيان را نيکو ستوده است: Truth-loving Persias do not dwell upon The trivial skirmish fought near Marathon. As for the Greek theatrical tradition Which represent that summer’s expedition Not as a mere reconnaissance in force By three brigades of foot and one horse (Their left flank covered by some obsolete )Light craft detached from the main Persian Fleet ;But as a grandiose, ill-starred attempt And only incidentally refute Major Greek claims, by stressing what repute The Persian monarch and the Persia nation Won by this salutary demonstration: Despite a strong defense and adverse weather All arms combined magnificently together. -1دکتر رکنالدين همايونفرخ :سهم ايرانيان در پيدايش و آفرينش خط در جهان ،چاپ افق ،تهران 1350 ،رويه .264 -2آندره گدار ،در کتاب تاريخ تمدن ايران ،برگرفته از رويه 264 کتاب باال. 3 - Prof. Dr. Hans Henning Von der Osten,”Grosse ”Kulturen der Fruezeit چاپ پنجم ،اشتوتگارت ،آلمان“Die Welt der Perser ” ،1965 ، .رويه 33 -4عبدالعظيم رضايي :تاريخ ده هزار ساله ايران ،انتشارات اقبال، ،1379رويه .121 -5جنگ ترويا در سال 1184پي .ز .رخ داده .پس بنا به اين تاريخ، زمان پيدايش زرتشت سال 6184پي .ز .بوده است. ،Aryan Ecliptic Cycle -6چاپ ،1965بمبي ،هندوستان ،رويه .223 Plutarch, Chapter 46-47. -7 khonji@irantarikh.com -8 -9يونانيان و روميان مردمان ديگر را «بربر» = Barbarianوحشي، خشن ،بيتمدن ميناميدهاند و در گامه نخست مورخان يوناني چون هرودت ايرانيان را بربر خواندهاند همواره با يک هدف :پنهان داشتن تمدن پيشرفتهتر ايران. 10 - L. L. Orlin,”Athens and Persia ca 507 B.C.: A Neglected Perspective” in Michigan Studies in Honor of George G. Cameron, ed.L. L. Orlin (Ann Arbor: University of Michigan Press, 1976) p. 265.
36
شازده و بانو حسين مخملباف بخش هفتم آنچه گذشت :داريوش مرا عمو اسماعيل مينامد، گرچه عموي واقعي او نيستم .من و پدرش ابراهيم ميرزا که از نوادگان قاجار و شازده بود در کالس اول دبستان با هم آشنا شديم و دوستي پايداري بين ما به وجود آمد .پس از کالس نهم ابراهيم ميرزا را به تهران فرستادند .با پايان دوره دبيرستان دختري به نام زرين تاج را برايش گرفتند و آنان را روانه انگلستان کردند .چند سال بعد به ايران بازگشتند و نخستين فرزندشان که او را داريوش ميرزا ناميدند به دنيا آمد .بين اين بچه و من که عموي غيرهمخونش بودم با وجود اختالف سن، الفتي باور نکردني پديد آمد .داريوش پس از اخذ ليسانس فيزيک به آمريکا رفت و در همين رشته دکترا گرفت و در دانشگاه معتبري به تدريس پرداخت و سپس با خانمي که پزشک بود ازدواج کرد .ابراهيم ميرزا پدر داريوش بر اثر يک حمله قلبي در گذشت. چند سال بعد در يک تابستان براي ديدن داريوش و خانوادهاش به آمريکا رفتم .بانو همسر داريوش و دو پسرشان در سفر بودند و نتوانستم آنها را ببينم .روزي که قرار بود نازنين به خانه پدرش بيايد ،بيصبرانه انتظارش را ميکشيدم. نازنين که پدرش او را پرنسس هم صدا ميزد، دختري با وقار بود .از نشستن و گپ زدن با او بسيار لذت بردم .از داريوش خواستم داستان هر دو ازدواجش را برايم تعريف کند .قول داد در فرصت مناسب اين کار را خواهد کرد .چند روز بيشتر به بازگشت من باقي نمانده بود. روز آخر داريوش مرا به فرودگاه رسانيد و هنگام خداحافظي دفتري را به دستم داد و گفت ماجراي باورنکردني آشنائي با بانو را در اين دفتر نوشتهام ،آن را در اختيارت ميگذارم تا بخواني ،اگر سوالي در اين باره داشتي به من تلفن بزن. دوست داشتم هرچه زودتر نوشتههاي دفتر را بخوانم ،اما خستهتر از آن بودم که بتوانم فکرم را متمرکز سازم .سر را به پشتي صندلي هواپيما تکيه داده به خواب فرو رفتم .پس از رسيدن به خانه ،چند روز استراحت و ديد و بازديدهاي الزم ،به گوشه خلوتي پناه بردم و به خواندن آنچه داريوش نوشته بود مشغول شدم .او نوشته بود :در يکي از سفرهايم به کشوري در امريکاي مرکزي به توصيه دوست و همکارم دکتر ادوارد که در باره تمدنهاي کهن تحقيق ميکرد، به هتلي رفتم .فکر ميکردم در يکي از سالنهاي آنجا نمايشگاهي داير است يا نمايش جالبي را به روي صحنه ميبرند .وقتي دانستم محل تجمع زنهاي تن فروش است از توصيه دکتر ادوارد شگفت زده شدم و به هتل خويش بازگشتم ،اما حس کنجکاوي موجب شد بار دگر به آنجا بروم و ببينم منظور دکتر ادوارد از اين توصيه چه بوده است. زنهاي جوان و زيبائي در انتظار مشتري بودند .من هم در گوشهاي ايستادم تا يکي از بهترينها را انتخاب کنم.
August 2014
36
مرداد 1393
ادامه داستان:
ميدانستم صورت زيباي ظاهر در مورد بعضي از آدمها ميتواند فريب دهنده باشد و اگر تنها به هواي صورت خوش پيش ميرفتم چه بسا که طرف ،گندم نماي جو فروش از کار در ميآمد و آن وقت بايد حسرت اشتباه کاري خود را ميخوردم .عزم را جزم کرده بودم تا اين بار بر خالف آنچه متداول است گول ظاهر زيبا را نخورم و براي امتحان هم شده آني را برگزينم که در قانون زيباشناسي ،نه زشت و نه زيبا محسوب ميشد. از سوئي به مصداق عجله کار شيطان است ،من که عجلهاي نداشتم .نه آنقدر جوان بودم و نه لهله ميزدم تا بخواهم هرچه زودتر کام تشنه خود را سيراب سازم و نه کسي انتظارم را ميکشيد تا براي دير بازگشتن بايد حساب پس ميدادم. بار دگر آرام و با تاني به سوي بار رفتم ،نوشيدني ديگري درخواست کردم و در گوشهاي ايستادم و زنهاي نشسته بر پشت ميزها را از نظر گذرانيدم. حرکت خاصي براي فراخواندن ديده نميشد ،اما از اشارههاي چشم و ابرو معلوم بود هر کس ميخواهد بخت خود را بيازمايد ،هر چه زودتر تن گرانبها را به بهائي ناچيز بفروشد و البد تا وقت نگذشته باز گردد تا شايد شانس بياورد بتواند پذيراي مهمان ديگري باشد .کمي هراس داشتم ،نگران بودم فرد آشنائي مرا در چنين مکاني ببيند و کوس رسوائيم را بر سر بازار بزنند .به اين جور جاها عادت نداشتم .گرچه به خود دلداري ميدادم مرد مجردي هستم و تعهدي به کسي ندارم ،آزادم آن گونه که دوست دارم وقتم را بگذرانم
و خوش باشم ،اما صدائي از درونم ميگفت آري آزادي و ميتواني هرکاري دلت ميخواهد انجام بدهي ،اما فکر نميکني براي اين گونه تفريح کردنها راههاي مناسبتر و مکانهاي بهتري براي آدمي با موقعيت تو وجود داشته باشد .فراموش نکني اينجا يک فاحشه خانه عمومي است .اين زنها تن فروشهاي حرفهاي هستند که با هر کس و ناکسي ميخوابند و براي آنان مهم نيست طرف بوئي از اخالق برده يا نبرده ،خوش تيپ است يا بد قواره ،پير يا جوان ،تحصيل کرده يا بيسواد .هدف تنها پول است و بس .به معلم اخالق درونم نهيب زدم و گفتم آمادگي شنيدن اين حرفها را ندارم و درسهاي اخالقي بماند براي زماني ديگر. چند بار همه سرهاي برافراشته ،صورتهاي بزک کرده و سينههاي برآمده را از نظر گذرانيدم .اي کاش به جاي نشستن ،ايستاده بودند تا بهتر بتوانم چگونگي اندامشان را ارزيابي کرده به نتيجه دلخواه برسم .دلم ميخواست يکي يکي برخيزند ،جلو بيايند ،چرخي بزنند تا بتوانم آن يک را که با سليقهام جور بود پيش بخوانم ،باب گفتگو را بگشايم و از چند و چون کار او آگاه شوم .پيشتر در بحثهاي کلي مردانه که موضوع گفتگو به روسپيها و ميزان درآمدشان کشيده شده بود ،کسي ميگفت اگر در يک طبقهبندي کلي آنان
را سيه روزان جامعه بخوانيم ،در بين آنها نيز خوش شانس و بد شانس وجود دارد .به نظر ميرسيد اين جمع ،از دسته دوم بودند. دگر بار به ياد دکتر ادوارد افتادم .آيا اين امکان وجود داشت او به چنين مکاني پا گذاشته باشد؟ مردي که مثل پروانه دور همسرش بتي ميگشت و يکسره او را عزيزم ،عشقم و عسلم ميناميد! نکند شيريني زياد عسل دلش را زده بوده ،به دنبال طعم گس و ملس ميگشت! شايد هم در برنامه تحقيقاتي اخير خود در مورد تمدن قوم اينکا که ساکن کشور پرو فعلي بودهاند رد پاي آن قوم باستاني را گرفته ،جلو آمده تا سرانجام به اين سالن و اين دخترهاي جوان زيبا رسيده است! اگر چنين بوده باشد بدون شک در دست اندازهاي راههاي پر پيچ و خم تاريخ ،بر اثر آميزش اقوام مختلف به زور يا به ميل ،نسل به نسل دگرگونيهائي اساسي پديد آمده تا از آن مردم نه چندان خوش تيپ ،اين دخترکان زيبا بوجود آمده باشند .هنوز از فکر دکتر ادوارد و اينکه به نظر ميرسيد طي تحقيقات خود يک سر طنابي را به قوم اينکا در دو هزار سال پيش وصل و سر ديگر طناب او را وارد اين سالن کرده بيرون نيامده بودم که فکرم به سوي ديگري پرواز کرد ،به سوي چگونگي راههاي نان درآوردن و شکم سير کردن. در مورد اينکه چرا اين زنان جوان به چنين شغلي رو آورده بودند ،بديهي است ،پيشبند بستن و در خانهاي يا رستوراني به عنوان کارگر مشغول به کار شدن و نان حالل به دست آوردن سخت است ،تازه مگر چقدر به چنين کسي دستمزد ميدهند ،پس بايد به سراغ کارهاي سادهتر ،کم زحمتتر و پر درآمدتر رفت که جمع حاضر اين راه را برگزيده و تن خود را عرصه تاخت و تاز مردان شهوتران ساخته بودند. محو تماشا شده بودم و داشتم در پس آن صورتهاي بزک کرده درد و رنجي را مشاهده ميکردم. دردي که شايد بيعدالتي حاکم بر جامعه انساني بر آنان تحميل کرده بود .داشتم گروهي زن جوان سقوط کرده در منجالب فساد را ميديدم که در تقسيم غنائم اين جهان ،سرشان بيکاله مانده بود .سهمشان را خورده و رهايشان کرده بودند تا تن بفروشند و لقمهاي به شکمهاي گرسنه خود برسانند .چه ميگويم کاش در همين شرايط به حال خودشان گذاشته بودند .درست است که در دوره بردهداري به شکل قديمي که فالن آدم ثروتمند ميرفت بردهاي از بازار ميخريد به خانه ميبرد ،به بيگاري ميگمارد و اگر کنيز بود چند جانبه از او کار ميکشيد گذشته و نام کساني به عنوان قهرمان لغو بردهداري در تاريخ ثبت شده است ،اما اگر ميشد آن آقا يا خانم قهرمان ،سر از گور برميداشت، ميديد که انواع بردهداري به دهها گونه ديگر سر برداشته ،مدرن شده، در زر ورق پيچيده شده و نامهاي زيبا و فريبندهاي به خود گرفته اما ذات آن همان بردهداري و بهرهکشي سرمايهداري است. الزم نيست يک محقق باشي ،ذرهبين در دست بگيري و به زندگي مردم اين دوره نظر بيفکني .هر آدم معمولي با اندک بينشي ميتواند اين نابساماني و اين بردهکشي در قرن بيست و يکم را در زندگي روزمره خودش مشاهده کند .اين همه آدمي که هر روز مثل ماشين به سمت کارهاي خود ميدوند و سخت کار ميکنند ،تحت تاثير تبليغهاي شبانهروزي با کارتهاي اعتباري خود به خريدهاي جورواجور ميپردازند و بايد کلي از درآمدشان را به نام سود در حلق سرمايهدار بريزند و در اصل براي او کار کنند ،اگر برده نيستند پس نامشان چيست؟ داشتم از زنهاي آن سالن هتل ميگفتم .همه چهرهها به ظاهر خندان بود ،اگر غمي داشتند، که داشتند ،بايد آن را در زير چهرهاي خندان و مشتريپسند پنهان ميکردند .مردي که براي لذت بردن گام به چنين مکاني ميگذارد دوست ندارد با قيافه غمزده زني برخورد کند که ميبايد موجب لذتش شود .باور نميکردم اين زنها مستقل باشند و حتي براي اجاره دادن تن به حال خود گذاشته شوند تا هر
دنباله در صفحة 44
دنباله از صفحة 34 حاضر پروژه دوربينهاي حساس جهت يابي در گوشي هوشمند فاير فون وجود دارد که سطح بااليي از دانش اپتيک را طلب ميکند. البته آمازون تا کنون نشانهاي از عالقه به سمت برنامهها و فنآوريهاي پوشيدني يا فنآوريهاي پزشکي و بهداشتي نشان نداده است.
ش روي چگونه خرا صفحه و بدن ه موبايل را از بين ببريم؟ کليد ،سوييچ ماشين ،سکه ،خودکار و مدادي که داخل کيف يا جيب است همگي بر روي صفحه موبايل يا تبلت ما خش مياندازند .ممکن است اتفاقي تبلت از دستتان بيفتد و خراشي روي بدنه آن ايجاد شود .ما 8روش آسان را به شما ياد ميدهيم تا با وسايلي که در خانه داريد ،خراشها را از روي صفحه نمايش پاک کنيد. فراموش نکنيد که قبل از انجام اين کارها ،دستگاه را خاموش کنيد ،باتري را در بياوريد و پورتها و اسالتهاي دستگاه را بپوشانيد تا مبادا مواد استفاده شده داخل دستگاه بروند.
خمير دندان
تعجب کرديد؟ بله نيازي برويد نيست تعميرگاه موبايل، کافي است يک سر تا حمام برويد تا از شر خراشهاي سطحي بر روي صفحه نمايش راحت شويد .فوت و فن قضيه در اين است که از خمير دندانهاي واقعي و کالسيک استفاده کنيد و نه از خميردندان ژلهاي. مقدار کمي خميردندان را بر روي يک پارچهي تميز نخي يا پنبهاي بزنيد .به آرامي و به شکل دايرهوار ،پارچ ه آغشته به خميردندان را بر روي سطح صفحه نمايش آن قدر بکشيد تا خراشها محو شوند. سپس با يک دستمال پارچهاي نرم و مرطوب سطح را تميز کنيد تا اثري از خميردندان نماند.
جوش شيرين
اين هم يک روش دم دستي ديگر براي زدودن خراشهاي روي سطح موبايل و تبلت است. جوش شيرين را با آب به نسبت 2به 1ترکيب کنيد .آنقدر هم بزنيد تا ترکيبي غليظ به دست بيايد .آن را بر روي يک پارچه نرم بزنيد و به آرامي و با فشاري بسيار کم ،به صورت دايرهاي بر روي خراشها بکشيد .پس از محو شدن خراشها ،محل را با دستمالي نرم و مرطوب تميز کنيد.
پودر بچه
پودر بچه را با آب به نسبت 2به 1قاطي کنيد و آن قدر هم بزنيد تا محلولي غليظ درست شود .سپس با پارچهاي نرم و تميز اين محلول را بر روي سطح خراش ديده به صورت دايرهاي و به آرامي بماليد تا خراشها محو شوند .پس از اتمام کار ،با پارچهاي مرطوب بقاياي محلول را تميز کنيد.
روغن نباتي
براي خراشيدگيهاي سطحي و کوچک از روغن نباتي استفاده کنيد و يک قطره از آن را بر روي خراش بريزيد .البته اين روش يک راهحل موقتي است.
تخم مرغ و زاج سفيد
ترکيب سفيده تخم مرغ با زاج سفيد (سولفات آلومينيوم پتاسيم) ميتواند شما را از شر خراشها راحت کند .براي اين کار به يک پارچهي ميکروفيبر ،يک تخم مرغ ،فويل آلومينيومي و زاج سفيد نياز داريد .سفيده تخم مرغ را با يک قاشق چايخوري زاج سفيد در يک ماهيتابه بريزيد و تا دماي 65درجه گرم کنيد .پارچه ميکروفيبري را کامال به محلول آغشته کنيد و سپس آن را در فويل آلومينيومي بگذاريد و در فر در دماي 150درجه بگذاريد تا کامال خشک شود .سپس پارچه را به مدت 20تا 30ثانيه در آب سرد بگذاريد .اين مراحل را 3بار تکرار کنيد و بعد به مدت 48ساعت پارچه را در مکاني خشک و غير مرطوب قرار بدهيد .اکنون پارچه آماده است تا خراشها را از بين ببرد.
پاليش
اين يکي را با مسئوليت خودتان انجام بدهيد چون بعضي از پاليشها باعث ميشوند پوشش صفحه نمايش از بين برود .پاليش را در يک کاسه بريزيد .يک پارچه نرم و لطيف و تميز را داخل کاسه بگذاريد تا کامال به پاليش آغشته شود .سپس پارچه را به صورت دايرهاي بر روي خراشها بکشيد تا محو شوند .سپس با يک پارچه
دنباله در صفحة بعد
37
دنباله از صفحة قبل خشک و تميز بقاياي پاليش را پاک کنيد.
کرمهاي خشگير ماشين
اين کرمها ميتوانند خراشهاي روي صفحه را کوچک يا محو کنند .مقداري از آن را بر روي يک پارچ ه نرم بزنيد و به صورت مدور بر روي صفحه بکشيد.
سمباده يا سنگ مخصوص تيز کردن
اين روش مناسب خراشهايي است که بر روي بدن ه دستگاه ايجاد شده است و بسيار کارايي دارد .فراموش نکنيد که بايد از نرمترين نوع سمباده استفاده کنيد و بسيار مواظب باشيد که اينکار را آرام انجام دهيد و ترجيحا آن بر روي صفحه نمايش نکشيد. اگر کال آدم محتاطي نيستيد و توانايي انجام کارهاي ظريف را نداريد ،اين روش را بيخيال شويد چون نه تنها کمکي به حل مشکلتان نميکند بلکه خراشهاي بيشتري ايجاد خواهيد کرد.
کدام بهتر است: اندرويد يا ويندوزفون؟ ويندوزفون بخريم يا گوشي اندرويدي؟ نميشود پاسخي کلي به اين پرسش داد ولي ميشود خوبيها و بديهاي هر دو را بررسي کرد تا ببينيم کداميک به کار ما ميآيد. البته به غير از ويندوزفونها و گوشيهاي اندرويدي، گوشيهاي آيفون و بلکبري هم هست .آيفون در آمريکا و کانادا بسيار محبوب است و بلکبري ()BlackBerry کاربري اداري و پشتيباني سمت سرور ()server side فوقالعادهاي دارد ولي باز هم سوال اصلي اکثر کاربران اين است که ويندوزفون بخرم يا اندرويدي؟ اندرويد و ويندوز فون 8هر دو تقريبا کارايي مشابهي دارند .هر دو کيفيت يکساني دارند و دستگاههاي اندرويدي و ويندوزي هر دو در مدلهاي متنوع و با قيمتهاي متنوع عرضه ميشوند .براي هر کسي و با هر سليقه و بودجهاي،
August 2014 مرداد 1393
حتما يک گوشي اندرويدي مناسب و يک گوشي ويندوزي مناسب وجود دارد. پس به جاي اينکه يک پاسخ کلي به سوال باال بدهيم ،معايب و مزاياي هر کدام را بررسي ميکنيم.
خوبي اندرويد در چيست؟
به عنوان محبوبترين سيستم عامل موبايل در دنيا ،اندرويد از لحاظ قيمت گوشي ،تنوعي غير قابل مقايسه دارد .براي هر بودجهاي يک گوشي اندرويد موجود است. بعد از ،iOSاندرويد بيشترين پشتيباني را از توسعه دهندگان نرم افزار و صاحبان رسانهها ميگيرد .هر اپليکيشني که به فکرتان برسد براي اندرويد در گوگل پلي استور موجود است و ميتوانيد هر آلبوم موسيقي و هر فيلم و سريالي را که بخواهيد بخريد. اندرويد به سازندگان سخت افزار و خريدار گوشي (مصرف کننده نهايي) سطح بااليي از سفارشي سازي و شخصي سازي را ارائه ميکند .درنتيجه همه اندرويدها يکسان نيستند ولي کثرت باالي دستگاههاي مختلف اندرويدي باعث ميشود سخت افزارهاي طرف سوم و سازگار زيادي براي اندرويد موجود باشد. از همه مهمتر :حاال که چند سال از ارائه اندرويد ميگذرد و آزمون و خطاهاي بسياري را پشت سر گذاشته است ،کار با اندرويد تجربه خوبي است .همانند همه سيستم عاملهاي اصلي موبايل ،زيبا و سرراست است .مخصوصا در نسخهها و دستگاههاي جديدتر.
بدي اندرويد در چيست؟
تنوع باالي گوشيها و تبلتها هميشه هم چيز خوبي نيست .درست است که ميتوانيد با هر بودجهاي باالخره يک گوشي يا تبلت پيدا کنيد ولي بعيد است که دوست داشته باشيد ارزانترين گوشي اندرويدي را استفاده کنيد و از طرفي قيمت باالتر گوشي يا تبلت هم ديگر دليلي بر ارزش و کارايي باالتر آن نخواهد بود ،چون برندهاي مختلف سياست
قيمتگذاري متفاوتي دارند. بدي ديگر تنوع باالي محصوالت هم اين است که کيسها و ساير لوازم جانبي ممکن است با هم ه دستگاهها سازگار نباشند. مشکل فقط در سخت افزار نيست .چون اندرويد اوپن است، سازندگان سخت افزار مجبور نيستند و انگيزه زيادي ندارند که حتما محصول خود را با آخرين آپديت هاي نرم افزاري به روز نگه دارند .درنتيجه در گوشيها و تبلتهاي موجود در بازار ،تنوعي گيجکننده از نسخههاي مختلف اندرويد وجود دارد .از اين هم بدتر اين است که توليدکنندگاني همچون «سامسونگ» يا «اچ تي سي» ،نسخهاي اختصاصي از اندرويد را براي خودشان مينويسند تا حال و هواي نرم افزاري گوشيهايشان منحصر بهفرد باشد. پس تجرب ه کاربران دو دستگاه متفاوت اندرويدي ،با يکديگر فرق خواهد داشت و اين يعني تنوع و هرج و مرج در کيفيت .از طرفي همه اپليکيشنها در هم ه دستگاهها قابل اجرا نيستند و حتي دستگاههايي وجود دارد که دسترسي مستقيم به گوگل پلي استور ندارند .بعضي از اپليکيشنهاي اندرويدي هم واقعا مزخرف هستند. تنوع و گزينههاي زياد براي انتخاب کردن لزوما هميشه مطلوب نيست .سازندگان گوشي هم لزوما به فکر منافع شما نيستند و شما را به سوي استفاده از فروشگاهها و استورهاي خودشان هل ميدهند .حتي اگر قبال هم تجربه کار با اندرويد داشته باشيد ،ممکن است با ورژني که در گوشي جديدتان است آشنا نباشيد .درکل هيچ تجربه يکساني از کار با اندرويد وجود ندارد. از طرفي هم ريسک امنيتي ثابت شدهاي در اندرويد وجود دارد .توسعه دهندگان اندرويدي به راحتي به گوگل پلي استور دسترسي دارند و گوگل سختگيري زيادي انجام نميدهد .اما به سختي بتوان به همه اپليکيشنهاي موجود در گوگل پلي استور اعتماد کرد .البته همه اين ايرادات مربوط
37
به شرايط حال حاضر اندرويد است و ربطي به ساختار و کارکردهاي اندرويد ندارد .مخصوصا که گوگل در تالش است پروژه «اندرويد سيلور» را اجرا کند که تقريبا تمامي ايرادهايي را که برشمرديم برطرف خواهد کرد.
خوبي ويندوزفون در چيست؟
خوب کار ميکند و زيبا است .ويندوزفون کامال يکدست است و تجربهاي يکسان را براي کاربران ايجاد ميکند .از اين لحاظ هيچ شباهتي به اندرويد ندارد و بيشتر شبيه آيفون و بلکبري است .پس فقط يک نسخه از ويندوزفون بر روي همهي دستگاهها وجود دارد. اکنون که مايکروسافت شرکت نوکيا را خريده است ،در واقع نرم افزار و سخت افزار را يک شرکت خواهد ساخت. ويندوزفون از لحاظ امنيتي بسيار عالي است و تا به حال شاهد ريسک امنيتي نبودهايم .تنوع قيمتي آن به خوبي اندرويد نيست ولي بازهم فقط با 150دالر مي شود يک نوکيا لوميا 520خريد .ويندوزفون براي کارهاي اداري و شرکتها و موسسات تجاري عالي است و امنيت اطالعات هم در گوشيهاي ويندوزي بهتر است.
بدي ويندوزفون در چيست؟
کاربران ويندوزفونهاي پايينتر از ويندوزفون هشت نميتوانند بيشتر از ويندوزفون 7.8را به صورت آپديت دريافت کنند و اين يعني ناسازگاري با اپليکيشنهاي جديد. البته خريد حال حاضر شما را تحت تاثير نميگيرد چون شما فقط دستگاههايي با ويندوزفون 8در بازار خواهيد ديد. مايکروسافت ويندوزفون 8.1را هم معرفي کرد ولي اگر مايکروسافت نخواهد ،خبري از آپديت دستگاه شما نيست. ويندوزفون هشت مثل آيفون و اندرويد نيست و جور ديگري کار ميکند .پس بدانيد که مدتي زمان ميبرد تا ياد بگيريد و به آن عادت کنيد. آخرين بدي ويندوزفون اين است که عضو قسمت کوچکي از بازاري بزرگ خواهيد شد .اپليکيشنهاي بسيار زيادي ندارد .مايکروسافت ميگويد که اپليکيشنهاي عمدهاي که مردم استفاده ميکنند را دارد ولي اين هم ه ماجرا نيست .بسياري از اپليکيشنها اورجينال نيستند و يک طرف سوم آن را براي ويندوزفون ساخته است نه مايکروسافت يا شرکت اصلي سازنده اپليکيشن.
38
August 2014 مرداد 1393
يک چهارم نقدينگي ايران در دست 600نفر است
ک چهارم يک نماينده مجلس ايران ميگويد که ي نقدينگي موجود در کشور به صورت تسهيالت مختلف بانکي در دست 600نفر است .اين نماينده مجلس همچنين گفته است که آقازادهها بيتالمال مردم را در دست خود دارند. عزتاهلل يوسفيان مال ،نماينده مجلس شوراي اسالمي و عضو «ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي » به خبرگزاري دولتي ايران (ايرنا) گفت« :کل نقدينگي کشور در حال حاضر حدود 400هزار ميليارد تومان است که حدود 100هزار ميليارد تومان آن در قالب تسهيالت به عنوانهاي مختلف در اختيار 600نفر قرار داده شده است». يوسفيان مال در اين گفتوگو به يک نمونه از در اختيار گرفتن تسهيالت کالن از بانکهاي دولتي اشاره کرده و ميگويد ،هشت هزار ميليارد تومان در اختيار يک شرکت خودرويي که غيردولتي است ،قرار گرفته است. بر اين اساس ،مديران عامل و هيأت مديره اين شرکت، افراد صاحب نفوذ و سهامدار در بانکهاي خصوصي کشور هستند و پول را در آن بانکها گذاشتند و سود حاصله را بين خودشان تقسيم ميکنند و ضرر آن را به حساب شرکت قرار ميدهند. اين عضو «ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي» در گفتوگوي خود با «ايرنا» افزوده است که خاکي بودن و دزد نبودن هنر نيست ،بلکه اگر فردي مدير باشد و خيانتکار نباشد هنر کرده است. اين نماينده مجلس گفت« ،بعد از گذشت 35سال از پيروزي انقالب اسالمي هنوز براي گفتن حقيقت با هم تعارف
داريم و اگر تعارفات را کنار بگذاريم بسياري از مشکالت برطرف خواهد شد». يوسفيان مال يادآورشد« ،اگر بتوانيم حقايق را به مردم بگوييم به يقين آقازادههايي که در همه مسائل اقتصادي نفوذ پيدا کردند ديگر به خود اجازه نخواهند داد که بيتالمال مردم را در دست داشته باشند».
بدهکاران اصلي چه کساني هستند؟
به نظر ميرسد 600نفري که به گفته عزتاهلل يوسفيان مال يک چهارم نقدينگي کشور را در اختيار دارند، همان افرادي هستند که نامشان در فهرست بدهکاران کالن بانکي ذکر شده است .گفته ميشود اکثر اين افراد کارگزاران يا مديران نزديک به دولت محمود احمدينژاد در سالهاي 1384تا 1392بودهاند. وجود چنين فهرستي از بدهکاران «ويژه» بانکي پيشتر توسط اسحاق جهانگيري ،معاون اول رئيسجمهوري تاييد شده بود .جهانگيري ارديبهشت ماه گذشته از 82هزار ميليارد تومان مطالبات بانکها خبر داد که بخش عمدهي آن تسهيالت کالن بانکي است که در اختيار حدود 600 نفر قرار گرفته است .معاون اول حسن روحاني گفته بود، تا کنون 575نفر به عنوان بدهکاران کالن سيستم بانکي کشور شناسايي شدهاندو اسامي آنها به قوه قضائيه ارسال شده است. چندي پس از اظهارات معاون اول رئيس جمهور
دنباله در صفحة بعد
از آبهاي خزر تا وين: يک راهبرد ،دو شکست! رضا تقيزاده _ راديو فردا بازماندن مذاکرات اتمي ايران و گروه 1+5از دستيابي به نتيجه قطعي پيش از انقضاي مهلت تعيين شده 20جوالي و تمديد ناگزير زمان آن به مدت تقريبي چهار ماه ،بيش از هر عامل ديگري ناشي از مداخله غير مستقيم ولي تاثيرگذار رهبر جمهوري اسالمي در آخرين دقايق و اعالم رقم مورد نياز ايران به در اختيار داشتن ظرفيت 190هزار (سو) براي انجام غنيسازي اورانيوم در آينده است. حدود تقريبي زيانهاي اقتصادي ايران در نتيجه اعمال تحريمها در سطح کنوني ،در صورت ادامه وضع موجود بهمدت چهار ماه ،با احتساب محدوديتهاي ناشي از صادرات نفت خام ،عدم افزايش ظرفيت توليد گاز و همچنين دشواريهاي تجارت خارجي حداقل 50ميليارد دالر خواهد بود. دستاوردهاي ايران در نتيجه ادامه وضع موجود، گذشته از چند ده کيلوگرم اورانيوم غنيسازي شده با غلظت 3.5درصد و توليد چند کيلوگرم اکسيد اورانيوم به بهانه تغذيه راکتور اتمي اسقاطي 57ساله آزمايشگاهي تهران ،که در صورت داشتن امکان ادامه کار هم اکنون سوخت کافي براي 15سال آينده آن تامين شده ،چيز ديگري نخواهد بود. جان کري وزير خارجه آمريکا هنگام اعالم خبر به نتيجه نرسيدن مذاکرات وين ،در واشنگتن اظهار داشت: «ما مصمم بوديم تا با توسل به ديپلماسي ،خطر دست يافتن ايران به بمب اتمي را که يکي از جديترين اولويتهاي جهان است خنثي کنيم». جواد ظريف وزير خارجه جمهوري اسالمي پيش از انتشار بيانيه مشترک با کاترين اشتون ،در وين ،با اشاره به اهميت توافق نهايينشده اتمي ،آن را «فرصتي تاريخساز» معرفي کرده بود. با اين وجود مذاکرات «وين -شش» ضمن اعالم تمديد شرايط مشابه با مفاد قرارداد موسوم به «طرح اقدام مشترک» و ازسرگيري مذاکرات در سطح کارشناسي ،از نتيجه بازماند و تا مدتي عم ً ال نامعلوم سرنوشت آن در مسير تحوالت سياسي آينده در ايران ،آمريکا و تغييرات امنيتي در منطقه آشوبزده خاورميانه قرار داده شد.
راهبرد محاسبهنشده
پيش از اظهارات رهبر جمهوري اسالمي در مورد مذاکرات اتمي و اعالم شمار 190هزار واحد جداسازي اورانيوم (سو) به عنوان نياز مشخص ايران ،با وجود اختالفهاي جدي مابين انتظارات دو طرف ،رسيدن به تفاهم کلي در وين ،و ادامه کار برروي جزئيات باقي مانده کامال فراهم بود ،اما پس از اعالم رقم مشخص توسط آقاي خامنهاي ،صحنه مذاکرات عم ً ال تغيير کرد. مفهوم ساده رقم مورد اشاره آقاي خامنهاي در اختيار داشتن 190هزار دستگاه سانتريفيوژ از نوع قديمي موسوم به پي 1-يا 70 تا 120هزار سانتريفيوژ از نوع بهبود کيفيت يافته است :سقفي که دست يافتن به 10درصد آن نيز طي مذاکرات اتمي معلقمانده آسان نمينمود. پس از اعالم سقف يادشده توسط رهبر جمهوري اسالمي ،مذاکرات محکوم به رسيدن به دو نتيجه ممکن بود :يا بازماندن از ادامه و رسيدن به بنبست (که اکنون به آن رسيدهاست) ،يا ادامه و گردن گذاشتن طرف ايراني به پذيرش 4تا 9هزار (سو) ظرفيت غنيسازي و در بهترين شرايط حفظ تعداد کنوني سانتريفيوژها در نطنز. در صورت گردن گذاشتن به 5درصد از سقف تعيين شده از سوي رهبر جمهوري اسالمي و رسميت دادن به آن در يک سند نه تنها مذاکرهکنندگان ايران را بار ديگر به ارزانفروشي از سوي مخالفان داخلي توافق متهم مينمود ،که اين بار اعتبار توصيهها و خط قرمزهاي رهبر جمهوري اسالمي را نيز بياعتبار ميساخت.
38
به اين ترتيب رهبر جمهوري اسالمي با اعالم يک عدد مشخص عم ً ال استفاده مذاکرهکنندگان ايران از ظرفيتهاي ديپلماسي و توسل به تعامل (که بخش بزرگي از آن در صورت حصول ميتوانست يا محرمانه و بر اساس توافقهاي شفاهي دو جانبه قابل تفسير تلقي شود) را بازداشت. در حالي که رهبر جمهوري اسالمي چنانچه قصد مداخله غير مستقيم در مذاکرات داشت ،ميتوانست بدون طرح رقم و عدد مشخص« ،حق طبيعي ايران براي تامين سوخت اتمي بر اساس نيازهاي آينده» را مورد تاکيد قرار دهد و بدون اشاره به يک رقم دقيق مسير مذاکرهکنندگان را براي تعامل بر اساس واقعيات صحنه باز بگذارد.
تکرار راهبرد تقسيم خزر
جمهوري اسالمي پيشتر و بر اساس ارزيابي غلط از واقعيات صحنه و به خصوص بضاعتهاي خود ،در فاصله اندکي بعد از فروپاشي اتحاد شوروي با ارائه تفسيري از قراردادهاي سال 1921و 1940با همسايه شمالي وقت ايران ،ابتدا مدعي مالکيت 50درصد از آبها و منابع کف درياي خزر شد و بعد طي يک تعديل ثانوي اين رقم را به 20درصد (سهم مساوي با ديگر همسايگان تازه) تقليل داد. چنانچه جمهوري اسالمي از ابتدا بر «حقوق مالکيت طبيعي و تاريخي ايران در درياچه خزر و سهم عادالنه و منصفانه از آب و منابع کف درياچه» بدون طرح عدد و رقم خاص اصرار ميورزيد ،مذاکرات سياسي بعدي ،همراه با توسل به نمايش قدرت در صحنه ،فرصت احقاق حقوق ايران در منطقه خزر را آسانتر ميساخت. طي برخوردي متفاوت و با اشراف بر واقعيات در صحنه و طي مذاکرات محرمانه سياسي ،ايران طي دهه هفتاد با قبول به راي گذاشتن استقالل بحرين ،تحکيم مالکيت ملي بر سه جزيره ابوموسي و تنبها ،و گسترش حدود مرزهاي آبي در خليج فارس را بر اساس داشتن مالکيت سه جزيره، ممکن ساخت. در مورد تقسيم حدود و سهم ملي ايران در خزر، ايران از سقفي آغاز کرد که به هيچ وجه قادر به تامين آن نبود .با اعالم سهم مورد درخواست ،اينک ايران نه قادر به عقبنشيني از خواستههاي گذشته است و نه داراي بضاعت تامين هدف اعالم شده. در نتيجه طي 20سال گذشته که سيل سرمايهگذاريهاي خارجي متوجه توسعه منابع انرژي خزر گرديده ،ايران نه تنها در جذب حتي يک دالر از سرمايههاي خارجي توفيقي نداشته که به طور کامل از اقتصاد انرژي خزر و حتي مسير لولههاي انتقال نفت و گاز نيز محروم ماندهاست. اعالم رسانهاي سقف مورد نظر ايران براي ادامه غنيسازي اورانيوم توسط آقاي علي خامنهاي ،اشتباه راهبردي تازه جمهوري اسالمي است که ارتکاب (آگاهانه يا بيمالحظه آن) مذاکرهکنندگان اتمي را در هر دو سوي معادله از پرداختن به ديگر مشکالت موجود باز داشته و روند گفتوگوها را به بنبست کنوني کشيده است؛ وضعيتي که آقاي حسين شريعتمداري نماينده رهبر جمهوري اسالمي در روزنامه کيهان طي نوشتهاي با عنوان «دو راهي باخت باخت» از آن ياد کرده و يادآور شده« :تأکيد رهبر معظم انقالب بر نياز کشور به 190هزار سو ،ترسيم رسمي خط قرمز نظام در يکي از اصليترين محورهاي مناقشه و چالش مذاکرات هستهاي است .اين خط قرمز ،از آن جهت سرنوشتساز و تعيينکننده است که از سوي باالترين و عاليرتبهترين مقام جمهوري اسالمي ايران مطرح شدهاست و بديهي است که به هيچ وجه قابل تغيير نخواهد بود و حريف نميتواند و دليلي هم ندارد که آن را يک «تاکتيک» تلقي کند».
39
August 2014 مرداد 1393
39
است.
الشخورها کورش سليماني براي خداوندان قدرت در کشورها بود ولي حاال به بهرهگيري از اينترنت و ماهواره ميتوان برنامههاي خبري تلويزيوني بيشتر کشورهاي دنيا را ديد. شبکههاي تلويزيوني «الجزيره» و «العالم» مردم کشورهاي غربي را با آنچه که اعراب و مسلمانان در تلويزيون خود ميبينند آشنا ميکند و شبکههاي «سي.ان.ان» و «فاکس» و ديگر شبکههاي خبري و اطالعاتي غربي اخبار و ديدگاه خود را در اختيار کشورهاي عربي و مسلمان ميگذارند و خوشبختانه با ديدن چند کانال تلويزيوني ميتوان با واقعيات بيشتر آشنا شد و اگر کسي واقعيات را نگويد و ننويسد يا بيطرف نباشد ،مشتش به آساني باز ميشود. ولي اشکال اينجاست که خيليها همان چيزهايي را باور ميکنند که ميخواهند باور کنند. K@Kourosh123.com
خبرهاي خوب از خبرهاي بد به برکت پيشرفت علم و صنعت ،گزارش خبر ،اطالعات و تفسيرها از انحصار دولتها بيرون آمده و حاال هر کسي ميتواند با استفاده از يک «آي فون» يا ايميل ،عکس ،فيلم يا گزارشي را تهيه کرده و در اختيار جهانيان بگذارد. در گذشته راديو و تلويزيون و نشريات ،وسايل تبليغاتي
دنباله از صفحة قبل ايران ،فهرستي از بدهکاران بانکي در فضاي مجازي منتشر شد که نشان ميداد اين افراد 70ميليارد دالر به سيستم بانکي کشور بدهکارند .اسامي اصلي اين فهرست را نزديکان محمود احمدينژاد ،رئيس جمهور سابق تشکيل ميدادند. منابع رسمي در ايران اين فهرست را تاييد يا تکذيب نکردهاند. در عين حال ،غالمحسين محسني اژهاي ،دادستان کل کشور ،در گفتوگو با خبرگزاري کار ايران (ايلنا) با تاکيد بر اينکه «ليست بدهکاران بانکي مسئله پنهاني نيست» ،افزود که برخي فهرستهاي منتشرشده از بدهکاران بانکي اشکال دارد. محسني اژهاي در خصوص صحت ليست بدهکاران بانکي که در آن نام مسئوالن ارشد دولت احمدينژاد ديده ميشود ،به ايلنا گفت« :ما ليست دقيق بدهکاران بانکي را در اختيار داريم و اگر افرادي را به طور مشخص اعالم کنيد آن زمان ميتوان گفت که فرد مورد نظر در ليست بدهکاران بانکي قرار دارد يا خير ».به گفته دادستان کل کشور ،ليست بدهکاران بانکي اصال مسئله پنهاني براي بانک مرکزي يا ساير نهادها نيست. اژهاي در مورد حضور مقامها و مسئوالن ارشد دولت احمدينژاد در فهرست بدهکاران منتشر شده در فضاي مجازي گفت« ،ليستي از مفسدان اقتصادي در گذشته و در يکي از شبکههاي اجتماعي مجازي منتشر شد که برخي از موارد آن حتما غلط بود و چون از اسامي مد نظر شما آگاهي ندارم نميتوانم بگويم که فرد مورد نظر در ليست قرار دارد يا خير». تا کنون هيچ نهاد قضايي يا سياسي جمهوري اسالمي نامها و ارقام مندرج در اين ليست را رد نکرده است .افزون بر اين ،اظهارات احمد بخشايش ،نماينده مجلس ،در اين رابطه مؤيد صحت اين ليست است که فقط بخشي از بدهي 70ميليارد دالري کارگزاران دولت احمدينژاد را بازتاب داده است. اين ليست را نخستين بار روحاهلل زم ،فرزند محمدعلي زم ،از مديران امور فرهنگي و هنري جمهوري اسالمي ،در وبالگ خود منتشر کرد .روحاهلل زم از دستگيرشدگان حوادث پس از انتخابات سال 88است که اکنون در خارج از کشور به سر ميبرد. در فهرست زير به برخي نامهاي مندرج در اين ليست تا کنون محرمانه در ايران اشاره ميشود؛ با اين تأکيد که نميتوان موثق بودن اين ليست را تأييد کرد.
تاثير احمدينژاد بر سياستمداران دنيا جوابهاي احمدينژاد را در گفتوگو با خبرنگاران حتمأ به ياد داريد و حاال بدانيد و آگاه باشيد که روش اين بزرگوار مورد توجه بسياري قرار گرفته و در برنامههاي خبري و راديو و تلويزيوني وقتي که پرسشي از سخنگوهاي سازمان حماس يا اسراييل ميشد ،جواب ،تاريخچه مختصري از اعمال نارواي طرف مقابل بود که از قبل تمرين و آماده و حفظ شده بود ،بدون اينکه کوچکترين ربطي به پرسش خبرنگار فلکزده داشته باشد .ولي لطف موضوع به اينجاست که هر دو طرف قضيه فرصت مساوي چند دقيقهاي براي استفاده يا سوء استفاده تبليغاتي دارند و اين هم جاي شکرش باقي
•محمد شريف ملکزاده ،رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري دولت احمدينژاد و شرکت تحت مديريت وي به نام «شرکت رنوس» (شش هزار ميليارد تومان)
•مجتبي خوشرو ،شريک آرمين محمدي و سازنده برج در کامرانيه (چهار هزار ميليارد تومان)
•اميرمنصور آريا (مهآفريد اميرخسروي)، محمودرضا خاوري ،مديرعامل فراري بانک ملي ايران ،و همکاران آنها (سه هزار ميليارد تومان)
•آرمين محمدي ،واردکننده آلومينيوم تحت نام «هولدينگ ياس» (شش هزار ميليارد تومان)
•بابک زنجاني (هفت هزار ميليارد تومان)
•حميد بقايي ،معاون سابق احمدينژاد ( 3100ميليارد تومان)
•سعيد مرتضوي ،در زمان تصدي رياست سازمان تأمين اجتماعي ( 1340ميليارد تومان)
•دانشگاه ايرانيان متعلق به محمود احمدينژاد ( 1200ميليارد تومان)
•صادق محصولي ،وزير کشور و وزير رفاه در دو دولت احمدينژاد ( 2370ميليارد تومان)
•محمدرضا رحيمي ،معاون اول احمدينژاد در اختالس از شرکت بيمه ( 1400ميليارد تومان)
•بهزاد ظهيري ،مديرعامل پيشين ايساکو (شرکت تهيه و توزيع قطعات انواع خودروها) که در زندان اوين بازداشت بود و سپس آزاد شد (300 ميليارد تومان)
موضوع هندي بودن آيتاهلل خميني مدت مديدي است که موضوع هندي بودن اجداد آيتاهلل خميني از طرف برخي از انديشمندان ما مورد توجه قرار گرفته و به حساب نقطه ضعف يا ننگ بزرگي براي بنيانگذار جمهوري اسالمي گذاشته ميشود که اشتباه و گمراه کننده است. مصيبت خميني هندي بودن پدران او نبود، بلکه افکاري بود که از اعراب 1400سال پيش در سر داشت .در درازاي تاريخ تاريخسازان بزرگي در کشورهاي ديگري جز کشور خود زاده شده بودند .براي مثال هنري کيسينجر که يهودي آلماني بود و هيچگاه در رسانههاي آمريکايي اين نکته به عنوان نقطه ضعف او استفاده نشد. کاترين ملکه روسيه زاده کشور آلمان و آن کشور را به اوج قدرت رساند و در ميان نظاميان روس محبوبيت فراواني
•و 45نفر ديگر (در مجموع 56هزار ميليارد تومان)
رئيسجمهور
•اسفنديار رحيممشايي ،رئيسدفتر رئيسجمهور احمدينژاد ،از محل کميسيونهاي مختلف معامالت دولتي ،از مسکن مهر گرفته تا قراردادهاي نفتي ( 8900ميليارد تومان)
سقوط هواپيماي MH17در منطقه جنگ اوکراين نشانگر اين موضوع بود که در آنجا از کرکس و کفتار خبري نيست، زيرا که اين حيوانات استعداد و قدرت فوقالعادهاي در پيدا کردن مردهها يا کشتهها دارند و ميتوانند راهنماي خوبي براي پيدا کردن جسدهايي باشند که هنوز هم که هنوز است ،پيدا نشدهاند. البته بسياري به منطقه رفته و وسايل خصوصي و پول و کرديت کاردهاي کشتهشدگان را به يغما بردند .شايد نوع الشخورها عوض شده و ما از آن بيخبر بودهايم.
•معاون وقت بانک مرکزي ( 1300ميليارد تومان)
•نعمتاهلل پوستين دوز ،مديرعامل شرکت مس ايران و مديرعامل پيشين گروه خودروسازي سايپا که به هنگام خروج از کشور دستگير شد ( 2500ميليارد تومان)
فساد مالي بيسابقه و سيستماتيک
از نظر تحليلگران ،اختالسي در ابعاد 70ميليارد دالر در طول فقط هشت سال ،حتي در حکومت 50ساله پهلويها هم سابقه نداشته است. به اين اختالسها و سوءاستفادهها از منابع مالي ملي، بايد ديگر سوءاستفادههاي مالي را نيز افزود ،از جمله فساد مالي در «بنياد شهيد» که به گفت ه يک نماينده مجلس« ،اگر ارقام آن منتشر شوند ،مردم شوکه خواهند شد». به گزارش ايسنا ،ناصر سراج ،رئيس سازمان بازرسي کل کشور ،در اسفندماه 92با اشاره به تخلفات در يکي از استانها گفته بود« :در يکي از استانهاي کشور فردي دوازده ميليارد تومان حق ماموريت گرفته بدون اينکه حتي يک دقيقه به ماموريت برود ».رقم 12ميليارد تومان معادل حدود چهار ميليون دالر است. سراج همچنين گفته بود« :همين فرد 500ميليون تومان نيز هزينه صرف غذا گرفته است ».روحاهلل زم در وبالگ خود مينويسد فردي که رئيس سازمان بازرسي به سوءاستفادههايش اشاره کرده «مهرزاد خرد» ،مدير جهاد کشاورزي استان فارس است که چند ماه قبل به همراه سه نفر ديگر به نامهاي مظفر قنبري ،حسين آهني و محمد جعفر انديشگر دستگير و پس از مدتي آزاد شدند .وي به تفصيل
داشت. ماري آنتوانت ملکه لويي شانزدهم که در فرانسه به گيوتين سپرده شد ،گناهش اتريشي بودنش نبود. در مورد باراک اوباما هم عدهاي موضوع محل تولد او و مسلمان بودنش را مطرح کردند که نتيجهاي جز بياعتبار کردن خودشان نداشت. اگر نمونههاي بيشتري به خاطرم رسيد ،نوشتن آنها را فراموش نخواهم کرد. به سوءاستفادههاي وي اشاره کرده است. رئيس سازمان بازرسي کل کشور افزوده بود« :در استان ديگري فردي 70ميليارد تومان حقوق عوارضي دولت را پرداخت نکرده که پيشبيني ميشود اين مبلغ به 100ميليارد تومان برسد». افرادي که رئيس سازمان بازرسي کل کشور به آنها اشاره ميکند ،همگي از کارگزاران دولت محمود احمدينژاد بودهاند؛ دولتي که خود را «پاک دست» ميناميد و علي خامنهاي، رهبر جمهوري اسالمي، بارها از آن به عنوان «دولت خدمتگزار مردم» ياد کرده است. افضليفرد، مصطفي سخنگوي کميسيون اصل نود مجلس ايران ،در ارديبهشتماه اعالم کرد که 118هزار ميليارد تومان از معوقات بانکي پرداخت شدهاند اما 122 هزار ميليارد تومان ديگر همچنان به بانکها برنگشتهاند. پيشتر گفته شده بود که ميزان بدهيهاي معوقه166 ، هزار ميليارد تومان ،مساوي با 16برابر پولهاي بلوکه شده ايران است. خبرگزاري «فارس» به تازگي به نقل از افضليفرد نوشته است که از 2400ميليارد تومان بدهيهاي کالن بانکي ،نيمي از آن تاديه شده و در صورت بروز هر تخلف در پرداختها ،کميسيون اصل نود با مسئوالن ذيربط جلسهاي را برگزار خواهد کرد». اسحاق جهانگيري ،معاون اول رئيسجمهوري ،در جلسهاي با مجمع عمومي فراکسيون اصولگرايان مجلس اعالم کرده است که در حال حاضر مجموع مطالبات بانکها به 82هزار ميليارد تومان رسيده است. هر روز ارقام نجومي هزاران ميلياردي بيشتري به فهرست سوءاستفادهها و فساد مالي در جمهوري اسالمي افزوده ميشود .احمد توکلي ،نماينده و کارشناس اقتصادي مجلس شوراي اسالمي ،چندي پيش گفته بود که فساد مالي به طور سيستماتيک ساختار جمهوري اسالمي را در بر گرفته است.
40
August 2014 1393 مرداد
40
41
August 2014 1393 مرداد
41
42
August 2014
42
1393 مرداد
EXCELLENCE IN CARDIOLOGY N orthside Cardiology is committed to
provide unparalleled expertise, timely communication, and personalized care. Our board certified cardiologists and highly experienced medical staff work together to put the patient first. In addition to General Consultative Cardiology, we provide: • Diagnostic Imaging, Including Echocardiography and Nuclear Cardiology • Cardiac CTA • Cardiac Catheterization, Leaders in Radial Access • Transradial Intervention • Pacemaker Implantation • Cardiac Electrophysiology To schedule an appointment, please call (404) 256-2525.
Dr. Mohammad Kooshkabadi
Dr. Jack Chen
Dr. Marcus Brown
Dr. Barry Silverman
Dr. Nabeel Hafeez Dr. Michael Balk
nscatl.com Atlanta: 5670 Peachtree Dunwoody Road Suite 880, Atlanta, GA 30342 Alpharetta: 3400-C Old Milton Parkway Suite 360, Alpharetta, GA 30005 Forsyth: (electrophysiology clinic only) 1400 Northside Forsyth Drive, Suite 340 Cumming, GA 30041 Canton: (electrophysiology clinic only) 15 Reinhardt College Parkway Suite 105, Canton, GA 30114
43
August 2014 مرداد 1393
به شکوه نادر گلچين
اين شعر براي شاعرش «يک سال و سه ماه و يک روز حبس» در پي داشت
محمدرضا عالي پيام ملقب به «هالو» شاعر و طنزپرداز مردمي به علت سرودن و انتشار يک شعر انتقادي در زندان به يک سال و سه ماه و يک روز حبس محکوم شد. عالي پيام دو سال پيش در زمان حضور در بند 350زندان اوين ،شعري را با عنوان «اين گونه زندان گشت دانشگاه» سروده بود و حاال او به اتهام سرودن اين شعر و شعرهاي انتقادي و طنز ديگر ،از سوي شعبه 26دادگاه انقالب به حبس محکوم شده است. موارد اتهامي وي در حکم صادره، «فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسالمي ايران با سرودن اشعار طنز در بين مردم و ارسال آن از طريق پيامک و اينترنت براي افراد ديگر؛ توهين به مقدسات قرآن کريم و امام زمان (عج)؛ توهين به حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري؛ و توهين به رياست محترم جمهوري اسالمي و مسئولين نظام» ذکر شده است. عالي پيام عضو کانون فيلمنامه نويسان سينماي ايران ،عضو شوراي مرکزي و دبير انجمن تهيه کنندگان مستقل سينماي ايران ،انجمن صنفي شرکتهاي تبليغاتي و عضو دائمي آکادمي داوري خانه سينما ،عضو چند انجمن ادبي هنري در تهران ،مديرعامل موسسه مينا فيلم و با حفظ سمت ،مدير مسئول موسسه تبليغاتي دايره مينا بوده که چند سالي است که به شعر و شاعري روي آورده است.
در بهمن پنجاه و هفت ،اين را دارم به خاطر بين آن آشوب بر روي ديوار اوين ،شخصي بنوشت اين جمله به خط خوب: «مردم بدانيد اينکه خيلي زود با سرنگوني رژيم شاه با همت روحانيون ،زندان تبديل ميگردد به دانشگاه». بعد از گذشت سالهاي سال همواره با خود کردهام تکرار پس کو؟ چه شد آن وعدههاي خوب پس کي محقق ميشود اين کار؟ تا اينکه افتادم به زندان و ديدم به چشم خويشتن اينجا مملو از دانشجو و استاد است اين گونه زندان گشت :دانشگاه
43
وز ستم آزاد نميبينمت از ملکان قوت و ياري رسد از تو به ما بين که چه خواري رسد بندهاي و دعوي شاهي کني شاه نهاي چونکه تباهي کني عالم را زير و زبر کردهاي تا توئي آخر چه هنر کردهاي مسکن شهري ز تو ويرانه شد خرمن دهقان ز تو بيدانه شد چند زني تير بهر گوشهاي غافلي از توشه بي توشهاي شرم درين طارم ازرق نماند آب درين خاک معلق نماند خيز نظامي ز حد افزون گري بر دل خوناب شده خون گري
به شکوه گفتم برم ز دل ياد روي تو آرزوي تو به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوي تو ياد روي تو ولي ز من دل چو برکني حديث خود بر که افکني هرکجا روي وصله مني ،ساغر وفا از چه بشکني؟ گذشتم از او به خيره سري ،گرفته رهه مه دگري گذشتم از او به خيره سري ،گرفته رهه مه دگري کنون چه کنم با خطاي دلم؟ گرم برود آشناي دلم به جز رهه او نه راهه دگر ،دگر نکنم ،خطاي دگر به شکوه گفتم برم ز دل ياد روي تو آرزوي تو به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوي تو ياد روي تو ولي ز من دل چو برکني حديث خود بر که افکني چون جويمت؟ هرکجا روي وصله مني ،ساغر وفا از چه بشکني؟ عطار نيشابوري نخفتهام به خيالي ،نخفتهام به خيالي که ميپزد دل من خمار صد شبه دارم ،خمار صد شبه دارم ،شراب خانه جانا دلم ببردي ،در قعر جان نشستي کجاست؟! من بر کنار رفتم ،تو در ميان نشستي گر جان ز من ربودي ،الحمدهلل اي جان چون تو بجاي جانم ،بر جاي جان نشستي دل زارم گرچه تو را نبينم ،بي تو جهان نبينم فريدون فرخزاد يعني تو نور چشمي ،در چشم از آن نشستي چون خواستي که عاشق ،در خون دل بگردد به مناسبت سالگرد مرگ دلخراش اين هنرمند ارزنده در خون دل نشاندي ،در المکان نشستي گفتي مرا چو جويي ،در جان خويش يابي دل زارم...فغان کم کن چون جويمت که در جان ،بس بي نشان کن تو اشک از ديدگان کم نشستي غم و ناله ز جان کم کن برخاست ز امتحانت ،يکبارگي دل من واي چه نالهها که از دل به راهت نمودم من من خود کيم که با من ،در امتحان نشستي بهرهاي از آن به عمرم ،به جز غم نديدم من تا من تو را بديدم ،ديگر جهان نديدم مرا کشته ...نگاه تو گم شد جهان ز چشمم ،تا در جهان نشستي نشينم ...چشم به راه تو عطار عاشق از تو ،زين بيش صبر نکند که بينم روي ماه تو نبود روا که چندين ،بي عاشقان نشستي گشته سجده گاه من ماه من کعبه رويت دل شده اسير دام خم و تاب گيسويت بازا و بنشين يکدم ،که به لب آمد جان عزيزم از انتظارت قهر و جدايي بس کن که بسته دامم و مرغ دل شد شکارت بهر تو ميسوزد دل ولي تو نداري ز حال زارم خبري آه جگر سوزم را به دل تو زيبا ز چه نبود اثري بيا بر من ،بيا و ببين که آمده بي تو چه به سر من مه پيکر من سيمين بر من بيا و ببين تو چشم تر من جان بت ديرين شب پيشين که به خوابم ماهي آمد شده آگاه دلم اي ماه که تو پيشم خواهي آمد گذري کن نظري کن چه خوش اندام و شيريني دل ما را تو دل آرا ز وفا ده تسکيني
پيرزني را ستمي درگرفت نظامي (مخزن االسرار) پيرزني را ستمي درگرفت دست زد و دامن سنجر گرفت کاي ملک آزرم تو کم ديدهام وز تو همه ساله ستم ديدهام شحنه مست آمده در کوي من زد لگدي چند فرا روي من بيگنه از خانه برويم کشيد موي کشان بر سر کويم کشيد گفت فالن نيمشب اي کوژپشت بر سر کوي تو فالن را که کشت رطل زنان دخل واليت برند پيرهزنان را به جنايت برند کوفته شد سينه مجروح من هيچ نماند از من و از روح من گر ندهي داد من اي شهريار با تو رود روز شمار اين شمار داوري و داد نميبينمت
زرد و پژمرده قيصر امينپور
سراپا اگر زرد و پژمردهايم ولي دل به پائيز نسپردهايم چو گلدان خالي لب پنجره پر از خاطرات ترك خوردهايم اگر داغ دل بود ،ما ديدهايم اگر خون دل بود ،ما خوردهايم اگر دل دليل است ،آوردهايم اگر داغ شرط است ،ما بردهايم اگر دشنهي دشمنان ،گردنيم اگر خنجر دوستان ،گردهايم گواهي بخواهيد ،اينك گواه همين زخمهايي كه نشمردهايم! دلي سر بلند و سري سر به زير از اين دست عمري به سر بردهايم.
همچو مه تيز رو و چابک و موزون باشيم همچو عشقيم درون دل هر سودايي ليک چون عشق ز وهم همه بيرون باشيم چونک در مطبخ دل لوت ،طبق بر طبق است ما چرا کاسه کش مطبخ هر دون باشيم؟ وقف کرديم بر اين باده جان ،کاسه سر تا حريف سري و شبلي و ذاالنون باشيم شمس تبريز پي نور تو زان ذره شديم تا ز ذرات جهان در عدد افزون باشيم
علي عربي دو گله اسب وحشي لبهايت از قرمزي عنابند گونههايت از سرخي شكوفههاي گيالس و چشمانت دو گله اسب وحشي در دامنهاي از كوههاي كبكان پيشانيت آسمان است مرتع ستارگان حكايتي است از تو بلند و دست نيافتني درهي گز را من را دست كم نگير كه اسفنديارم و بي يار و روئين تن كه كشته گزهاي دره خود نخواهم شد. بر نهر بابِل درختي بود از شكوفهي گيالس و ميوه عناب و بر بطي شكسته كه بر رود ميرفت و هيچ نميخواند. شواليي از گل ميخك به پرچم خسته كشورم خيره ميشوم در عصري كه دور تا دور ما را سيمهاي خاردار احاطه كرده است در هيچ پرچمي نميگنجم مرا در شواليي از گل ميخك دفن كنيد بر خط افق ايستاده اسمها و يكي يكي تاريك ميشويم.
اگر من جاي او بودم، نه طاعت ميپذيرفتم، نه گوش از بهر استغفار اين بيدادگرها تيز کرده، پاره پاره در کف زاهد نمايان، سبحه صد دانه ميکردم. عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم، براي خاطر تنها يک مجنون صحراگرد بي سامان هزاران ليلي نازآفرين را کو به کو، آواره و ديوانه ميکردم! عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم، بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان، سراپاي وجود بي وفا معشوق را، پروانه ميکردم! عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم، به عرش کبريايي ،با همه صبر خدايي، تا که ميديدم عزيز نابجايي، ناز بر يک ناروا گرديده خواري ميفروشد. گردش اين چرخ را وارونه ،بيصبرانه ميکردم. عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم، که ميديدم مشوش عارف و عامي ،ز برق فتنه اين علم عالم سوز مردم کش، به جز انديشه عشق و وفا ،معدوم هر فکري در اين دنياي پر افسانه ميکردم. عجب صبري خدا دارد! چرا من جاي او باشم: همين بهتر که او خود جاي خود بنشسته که تاب تماشاي زشتکاريهاي اين مخلوق را دارد! و گرنه من به جاي او چو بودم. يک نفس کي عادالنه سازشي، با جاهل و فرزانه ميکردم. عجب صبري خدا دارد! عجب صبري خدا دارد!
نور صبح مذاهب سهراب سپهري
آه ،در ايثار سطحها چه شكوهي است اي سرطان شريف عزلت سطح من ارزاني تو باد يك نفر آمد عجب صبري خدا دارد! تا عضالت بهشت دست مرا امتداد داد رحيم معيني کرمانشاهي يك نفر آمد كه نور صبح مذاهب در وسط دگمههاي پيرهنش بود عجب صبري خدا دارد! از علف خشك آيههاي قديمي اگر من جاي او بودم، پنجره ميبافت طبق بر طبق همان يک لحظه اول، که اول ظلم را ميديدم از مخلوق بي وجدان ،مثل پريروزهاي فكر ،جوان بود موالنا حنجرهاش از صفاي آبي شطها جهان را با همه زيبايي و زشتي، پر شده بود بر روي يک دگر ،ويرانه ميکردم. جز ز فتان دو چشمت ز کي مفتون باشيم؟ يك نفر آمد كتابهاي مرا برد جز ز زنجير دو زلفت ز کي مجنون باشيم؟ روي سرم سقفي از تناسب گلها كشيد جز از آن روي چو ماهت که مهش جويان است عجب صبري خدا دارد! عصر مرا با دريچههاي مكرر وسيع كرد اگر من جاي او بودم، دگر از بهر که سرگشته چو گردون باشيم؟ که در همسايه صدها گرسنه ،چند بزمي گرم ميز مرا زير معنويت باران نهاد نار خندان تو ما را صنما گريان کرد بعد ،نشستيم عيش و نوش ميديدم، تا چو نار ،از غم تو با دل پرخون باشيم حرف زديم از دقيقههاي مشجر تحسين نعره مستانه را خاموش آندم، چشم مست تو قدح بر سر ما مي ريزد از كلماتي كه زندگيشان ،در وسط آب ميگذشت بر لب پيمانه ميکردم. ما چه موقوف شراب و مي و افيون باشيم فرصت ما زير ابرهاي مناسب گلفشان رخ تو ،خرمن گل ميبخشد مثل تن گيج يك كبوتر ناگاه عجب صبري خدا دارد! ما چه موقوف بهار و گل گلگون باشيم حجم خوشي داشت اگر من جاي او بودم، همچو موسي ز درخت تو حريف نوريم که ميديدم يکي عريان و لرزان ،ديگري نصف شب بود ،از تالطم ميوه ما چرا عاشق برگ و زر قارون باشيم طرح درختان عجيب شد پوسيده از صد جامه رنگين، هر زمان عشق درآيد که حريفان چونيد؟ رشته مرطوب خواب ما به هدر رفت زمين و آسمان را ما ز چون گفتن او واله و بيچون باشيم بعد واژگون مستانه ميکردم. ما چو زاييده و پرورده آن درياييم دست در آغاز جسم آب تني كرد صاف و تابنده و خوش چون در مکنون باشيم بعد در احشاي خيس نارون باغ عجب صبري خدا دارد! ما ز نور رخ خورشيد چو اجرا داريم صبح شد
باز هوش
باز ش پير م اي د بوي اي بر اين س يوسف بر چه بر زم ريخت تا نپن گريه داغ م در دل اي د بي ج در به ريخت ارغو در غ آن ش گوش نغم ه تا بخ چشم کز د از نگ وز رخ پر زد ناله گ آذرخ تندر هر ک زخمي هرکج من د
44
August 2014 مرداد 1393
44
جدول متقاطع: افقي: – 1شتردار _ مشهور و پرآوزه. – 2توجه کردن _ ابزار مطبخ _ بهشت. – 3پايين کوه _ از پرتاب کردنيهاي ورزشي _ نباتي. – 4جديد آذري _ سوره قديم _ به بندگي درآوردن _ جوانمرد. – 5اصيل و خوشگوهر _ نوعي از خربزه _ عالمت مفعول. – 6حرف درد _ رودي در اروپا _ داور مسابقه. – 7سخت و دشوار _ گريه و مويه _ امر به ماندن. – 8متحير _ شأاق _ منزل بزرگ. – 9آلياژي مرکب از مس و روي _ واجب شدن _ کمياب. – 10يگانگي _ گونهها _ حرف جمع. – 11تکان و جنبش _ پاره آتش _ با ما خصومت
دارد. – 12ساز اصيل ايراني _ زيرکي _ پسوند آلودگي _ پيروان يک دين. – 13بردش معروف است _ مژدهدهنده _ فرمانروايان. – 14يکي از اناجيل معتبر _ لقب شيطان _ برخاستن. – 15کشوري با پايتخت ايروان _ ياريدهنده.
عمودي:
دنباله از صفحة 36 وقت خواستند بيايند و هر وقت خواستند بروند .بدون ترديد گروههاي مافيائي پشت اين ماجرا بودند و بيشتر درآمد حاصل از تن فروشي اين بدبختها نصيب آنان ميشد که هم از توبره ميخوردند و هم از آخور! مردهائي با قيافههاي جور واجور ميآمدند ،گشتي ميزدند انگشت بر يکي از زنها گذاشته و در صورت توافق بر سر مبلغ ،در همان هتل اتاقي ميگرفتند يا به جاي ديگري ميرفتند .روسپيگري در اين کشور آزاد بود و جاذبههاي توريستي ،عده زيادي را به آنجا ميکشاند. به دليل همين ازدحام توريست ،زنهائي از کشورهاي مجاور نيز براي تنفروشي به آنجا ميشتافتند .شايد در
بين اين سيهروزها ،زنهاي شوهردار نيز يافت ميشدند که پنهان از شوي يا آشکار ،پا به اين جهنم گذاشته بودند. با رفتن زنهاي انتخاب شده ،کمبودي در سالن احساس نميشد زيرا تازه واردها يا از کار برگشتهها جاي خالي را پر ميکردند تا دکان هميشه پر باشد و کمبودي احساس نشود .ساعتي که از توقف من در آنجا گذشت ديدم آنچه در ذهنم گذشته بود جامه عمل به خود پوشيد. زنها به تناوب بر ميخاستند تا به بهانه دستشوئي ،آب خوردن يا سرکي به اين سو و آن سو کشيدن ،اندام و ساقهاي عريان خود را در معرض ديد قرار داده ،آتش اشتياق را در وجود مشتري شعلهورتر سازند. ادامه دارد.
جدول واژهگذاري 2حرفي: ان _ وي _ وا _ سد _ را _ اس _ نا _ ين _ آش _ بر _ سد _ ام. 3حرفي: نما _ اشک _ اسو _ آني _ اجر _ رمي _ امي _ درا _ متد _ ورا _ يان _ الو _ رقم _ لزس _ ينا _ ابر _ اسن _ دوا _ ينم _ نشت. 4حرفي: دلها _ شرنگ _ ونيز _ ساوه _ راوي _ اشيا _ سيني _ آتيه _ تورم _ تونل _ کاوه _ اينچ _ رييس _ ورام _ لوار _ ناير _ مرسل _ جاده _ يتاق _ اميل _ ميگو _ پنير _ روان _ تيوا _ يارا _ بانه. 5حرفي: ايرنا _ هوراس _ اسمار _ ميراب _ سالوس _ ورمير _ ويران _ مارسل _ رمارم _ يکران _ ندامت _ زاﺋﺪه. 7حرفي: کاالمين _ پاياپاي _ درايتون _ استمالت _ چالدران _ فرمانده _ هاريسون _ نيروانا _ تاليران _ پاراشوت _ استنکاف _ ريوالدو.
– 1نام ديگر بوستان اثر منظوم سعدي شيرازي _ برتري يافتن. – 2اشاره جمع به دور _ جاي قشنگ _ موفق و پيروز. – 3دلداده ويس _ خجالتي _ نويسنده. – 4درميان _ بحث و گفتگو _ شوم _ قوت اليموت. – 5گوشت ترکي _ سلطان جنگل _ دانشآموز در انتظار امتحان دوباره. – 6روشندل _ ساقه درخت _ برهنه و عريان. – 7گروه ورزشي _ فرود آينده _ محل به محل. – 8کرشمه _ کشتزار برنج _ يک حرف و سه حرف. – 9خياالت _ کوبنده مطبخ _ نصف هر چيز. – 10بزرگ _ قسمتي از پا _ جدول معرف چيزي. – 11در آنجا شوخ از تن ميزداييم _ مرواريد چشم _ پسوند مانند. – 12سنگانداز _ گوارش _ بله عرب _ تا آنکه. – 13زادبوم _ قانون چنگيزي _ نامراد. – 14رودها _ تارمي _ والده. – 15اتفاق و ماجرا _ مريد.
45
August 2014
45
مرداد 1393
فروش رستوران
بزرگداشت دکتر سعيد فاطمي مراسم بزرگداشت دکتر سعيد فاطمي استاد دانشگاه، نويسنده و شاعر در روز دوم ماه آگست در هتل دابلتري هيلتن و با دعوتنامه توسط دکتر مينو ورزگر برگزار ميشود و در آن جمعي از چهرههاي سرشناس در مورد اين انسان فرهيخته و خيرخواه سخنراني ميکنند.
کنسرت هنگامه ،منصور و حميد طالبزاده در آتالنتا «موسسه پيرعلي» که در برگزاري کنسرتهاي منظم و موفق سابقه درخشاني از خود به جا گذاشته است ،غروب روز 27 سپتامبر در «مرکز فرست جورجيا تک» کنسرتي با حضور هنرمندان هنگامه ،منصور و حميد طالبزاده و با هنرنمايي «ديجي فيروز» برگزار ميکند .بليت اين برنامه از طريق فروشگاههاي ايراني يا تلفن (404) 894-9600قابل تهيه است.
فيليپس ارينا 28آگست ،ارو اسميت 5و 6سپتامبر ،اپرا وينفري، درسهاي زندگي 15اکتبر ،پال مککارتني 17دسامبر ،فليتوود مک براي تهيه بليت با شماره تلفن )(404 878-3000تماس بگيريد.
چستين پارک 15آگست ،جيپسي کينگز 22آگست ،بويز تو من با همراهي «ان وگ» 13سپتامبر ،چارلي ويلسن
استخدام فاکس تياتر ادامه فستيوال فيلمهاي سينمايي (از جمله، «فرانکنستاين جوان و زينهاي شعلهور» روز 3آگست« ،غرامت مضاعف» روز 14 آگست« ،مري پاپينز» 17( ،آگست) 30آگست ،استندآپ کمدي کريس کارتر 12تا 14سپتامبر ،نمايش «سسامي استريت» 23تا 28سپتامبر ،شوي برادوي «ماما ميا!» 3اکتبر تا 16نوامبر« ،سيرک دو سولي :آمالونا» براي کسب اطالعات بيشتر در مورد برنامههاي اين نهاد و تهيه بليت ميتوان با شماره تلفن (800) 745-3000يا آدرس اينترنتي www.ticketmaster.comتماس گرفت.
آمفيتاتر ورايزن (در آلفارتا) 2آگست ،بلوز تراولر و شوگر ري 5آگست ،جيمز تيلور 16آگست ،ماتلي کرو به همراه آليس کوپر 24آگست ،کيت اربن 6سپتامبر ،زيزي تاپ 7سپتامبر ،آستين ماهون 11اکتبر ،وايداسپرد پانيک
موزه آتالنتا نمايشگاه طراحيهاي اتوموبيلهاي مدرن و پيشرفته و تخيلي تا 7سپتامبر نمايشگاه طرحها و کارهاي نصبي «جيم واترز» تا 20جوالي مجموعه آثاري از سزان و ديگر هنرمندان مدرنيست اروپا ،از 25اکتبر 2014تا 11ژانويه . 2015
به يک آشپز و يا سرآشپز باتجربه در منطقه «کامينگ -جورجيا» نيازمنديم.
)770( 337 - 3333
)240( 274 - 5863
استخدام به شخصي با تجربه در کارهاي خياطي و دوزندگي نيازمنديم.
)770( 663 - 8888
اجاره يک خانه در بهترين منطقه آلفارتا (ويند وارد) 4خوابه با 2و نيم حمام ،جهت اجاره موجود است.
)770( 882 - 7568
جهان از اين قاعده مستثني نبوده است.
حدود شش ماه پيش حادثه اي ناگوار براي يکي از هموطنان دانشجو رخ داد .با آن که “سامر اخشابي “ براي اکثريت قريب به اتفاق ما نامي ناشناخته بود ،اما تفکر در قصه ي تلخ او ،ما را به باز انديشي گذشته و کاستي هايش برانگيخت .سامر تنها يک ماه در بيمارستان بستري بود ولي ما سالها به هم نزديک تر شديم .در حالي که دوستان سامر در يک ماهي که در بيمارستان به سر مي برد چونان پروانه هايي به دور او مي گشتند ،ديگر ايرانيان شهر در تکاپوي فراهم آوردن شرايط مناسب براي والدين سامر بودند که حداقل در آخرين لحظات در کنار او باشند .اين اتحاد و همدلي پس از مرگ سامر هم در همکاري و هماهنگي بي نظير هموطنانمان در مراسم خاک سپاري و دادن تسلي به بازماندگان داغ ديده وي مجددا تجلي يافت .سامر از ميان ما رفت ،اما ما آموختيم که نياز به با هم بودن جدي تراز هميشه است .سامر از ميان ما رفت اما آموختيم که اگر در کنار هم و پشت به پشت هم باشيم ,سامر هاي ديگري که
سنگ بناي گيسو بر چهار هدف زير استوار گشته است:
-١حمايت از دانشجويان مهاجر و فراهم آوردن بستري مناسب براي ارتباط خانواده هاي مقيم با دانشجويان و تداعي محيط گرم خانواده براي آنان -٢ ،ايجاد فرصت هاي شغلي براي جوانان ايراني شهرمان و ايجاد فرصت هاي مناسب براي صاحبان تجارت به منظور شناسايي اين استعداد ها -٣ ،نزديک کردن دانشجويان ،جوانان ،بزرگتر ها و کوچکتر ها در شهر آتالنتا ،آتن و حومه ي آن و - ٤ ارايه ي خدمات اجتماعي به منظور نماياندن چهره ي حقيقي جامعه ايراني به عنوان يکي از اقليت هاي ساکن آتالنتا.
فروش يا اجاره
)404( 245 - 7937
Light Fixtures For Sale Attn: Commercial Builders A large quantity of Metalux heavy duty fluorescent light fixtures with covers ideal for warehouses and commercial buildings, ranging from 1 to 3 lamps and 4 to 8 feet long are available to serious buyers. For more information please call:
(678) 707-9667
افتت استا
شعبه در ش رستو ي ديک بيشتر تماس صفحه
سمي سالم
به هم در س 29ج اسپري بسيار عرضه سه ج اطالع 9727
فيلي
5و زندگي 28آگ 15اک براي 3000
چس
11ج
معرفی انجمن GISO - Georgia Iranian Student Organization حضور ايرانيان در غربت در نيم قرن اخير ،گرچه با دستاورد هاي علمي و فرهنگي فراواني همراه بوده ,اما نياز به يک صدايي و اتحاد ،به دور از گرايش هاي سياسي و مذهبي براي جامعه ايراني ،به عنوان جامعه اي که با يک زبان مشترک به هم پيوند داده شده اند را بيش از پيش آشکار کرده است .شهر آتالنتا نيز به مانند ديگرمراکز مهاجرت ايرانيان در اقصي نقاط
)404( 333 - 4416
يک سالن آرايش در بهترين منطقه سندي کمک در امور خانه پلينز با 12صندلي و 25سال سابقه کار آماده فروش و يا اجاره ميباشد. به يک خانم براي انجام کارهاي خانه بطور تمام وقت در شارلوت ،کارواليناي شمالي ،لطفا" بين ساعات 10صبح تا 7بعدازظهر نيازمنديم .از داوطلبان خواهشمند است با تماس بگيريد. شماره تلفن زير تماس حاصل فرمايند.
ﮔﻴﺴﻮﻳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻓﺘﻦ ﺭﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮔﺴﺴﺘﻪ ﻣﺤﺒﺖ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﻳﺮﺍﻧﯽ در اطرافمان هستند شکوفا مي شوند ،نه پر پر .سامر از ميان ما رفت ،اما ميراث عشق و محبتش در بين ما به جا ماند . اين يادگار ،مقدمه اي شد براي آنکه طرحي نو در اندازيم براي بافتن قلب هايي که بايد سال ها پيش به هم بافته مي شد .با محبت و دلسوزي بي نظير ساکنين قديمي تر شهر ،به خصوص خانم فلوريا ايزدي ،دکتر حميد گرمستاني ،دکتر حميد عرب نيا و دکتر بهاره عماد زاده و پشتکار مثال زدني دانشجويان دانشگاه هاي جورجيا تک ،يو جي اي و ديگر مراکز تحصيلي جورجيا گروهي به نام گيسو( انجمن دانشجويان ايراني جورجيا ) تشکيل شد که ره صد ساله را يک شبه پيمود و بستري را براي بافتن دلهايمان ايجاد کرد. گيسو نه تنها متعلق به دانشجويان ايراني ،بلکه متعلق به تمام ايرانيان مي باشد.
يک رستوران در منطقه مريتا با لوکيشن عالي و سابقه خوب و دکوراسيون مدرن و سنتي با ظرفيت بيش از 170نفر ،داراي بار و وسايل کامل ،بفروش ميرسد.
با آنکه باورش براي همه ي ما سخت بوده است ، اما گيسو در هر چهار زمينه و در کوتاه ترين زمان ممکن پيشرفت هاي چشمگيري حاصل نمود .در راستاي هدف اول ،بسياري از خانواده هاي ايراني ساکن آتالنتا و آتن داوطلب شدند که يکي از دانشجويان تازه وارد را تحت حمايت خود بگيرند ،حمايتي که هرچند کوچک ،با تداعي لحظات شاد و بي دغدغه ي بودن در کانون خانواده ،تحمل دوري عزيزان را براي دانشجويان آسان تر و شهرمان را تبديل به خانه اي جديد براي آنان مي کند .به اين منظور در ماه سپتامبريک گردش دسته جمعي (پيک نيک ) برگزار خواهيم کرد که امکان آشنايي بيشتر دانشجويان و خانواده ها را فراهم آورد. در کنار اين ها اعضاي گيسو کتابچه راهنمايي را براي کمک به دانشجويان تازه وارد تدوين کرده اند که در سطح گروه هاي ايراني در خارج از کشور کاري کم نظير است .همچنين خدمات اياب و ذهاب از فرودگاه آتالنتا که توسط دانشجويان قديمي به دانشجويان جديد ارائه مي شود ،از ديگر تالش هاي گيسو براي ساختن خانه اي دور از خانه است. در راستاي هدف دوم ،گيسو نخستين نمايشگاه کاريابي ويژه ايرانيان را در سطح آتالنتا برگزار نمود که با استقبال بسيار خوب صاحبان مشاغل و دانشجويان روبرو و نتايج عيني دربرداشت .به طوري که به اذعان اکثر شرکت کنندگان کاري کم نظير در آتالنتا بوده که بايد ادامه يابد.
سومين هدف گيسو نيز با موفقيت هاي گسترده همراه بود .برگزاري شب شعرو موسيقي با حضور شخصيت هاي برجسته ي آتالنتا و استقبال مثال زدني دانشجويان، برگزاري يک گردش دسته جمعي بسيار موفق با حضور گسترده ايرانيان شهر از سنين و رده هاي مختلف درروز ياد بود ( مموريال ) تنها گوشه اي از اين تالش ها بود. در کنار اين ها گيسو به سرعت جايگاه خود را در شبکه هاي اجتماعي نيز باز نمود ،به طوري که در کمتر از ۴ماه در فيسبوک ( )facebook.com/groups/giso1داراي نزديک به ٤٠٠عضو بوده و در ساير شبکه هاي اجتماعي چون تويتر( )twitter.com/gisowebو لينکدين هم فعال مي باشد .همچنين تارنماي آن نيز در gisoweb.comقابل دسترسي است. آخرين هدف گيسو که همان ارائه ي خدمات اجتماعي است ،نيزخالي از پيشرفت نبوده و با همکاري reconnecting familiesبرنامه اي را براي مادران گرفتار در دام اعتياد و الکل در روز ٢٨آگوست تدارک ديده ايم که فرصتي خوب براي معرفي جامعه ايراني به عنوان جامعه اي مفيد و خير خواه در آتالنتا مي باشد. تمام اين موفقيت ها حاصل محبت و عشقي بوده که گيسوي جورجيا به هم بافته است ،اما براي روشن ماندن اين شعله نياز به همکاري بيش از پيش تمام هموطنان ايراني شهرمان داريم .بدين روي اگر احساس ميکنيد که اين عشق و عالقه براي اتصال به هموطنان در وجودتان هست ،با پيوستن به شبکه بزرگ گيسو ،گره اي به يادگار بر گيسوان عشق و محبت شهرمان بيفزاييد. آدرس ايميل ما info@gisoweb.comميباشد و همچنين ميتوانيد اطالعات بيشتر را از خانم فلوريا ايزدي floriaizadi@gmail.com ، ٤٠٤ - ٢٢٤ -٦٦٤٢کسب کنيد. از طرف گيسو، عليرضا خوش گفتار
46
علي دايي گرانترين مرد نقل و انتقاالت فوتبال ايران
اغلب باشگاههاي ليگ برتر فوتبال ايران رقم قرارداد بازيکنان و کادر فني خود را براي حضور در فصل جديد ليگ برتر منتشر کردهاند. در فهرست پرسپوليس ،تمام بازيکنان با مبلغي کمتر از يک ميليارد تومان به اين تيم پيوستهاند اما علي دايي با قرارداد دو ميليارد و صد ميليون تومان ،گرانترين عضو تيم فوتبال اين باشگاه است .دايي بين تمام تيمها نيز گرانترين رقم قرارداد بازيکنان و مربيان را به خود اختصاص داده است. دايي فصل قبل هم در دوران مديريت محمد رويانيان با يک ميليارد و 750ميليون تومان بيشترين رقم قرارداد پرسپوليس را به خود اختصاص داده بود. محسن بنگر ،رضا حقيقي ،رضا نوروزي و پيام صادقيان با قرارداد 950ميليون توماني ،گرانترين بازيکنان پرسپوليس هستند .محمد نوري کاپيتان اين تيم هم 900 ميليون تومان دريافت خواهد کرد. سيدجالل حسيني از بازيکنان شاخص تيم ملي ايران در جام جهاني 2014قراردادش را با پرسپوليس تمديد نکرد و با باشگاه االهلي قطر به توافق رسيد تا همبازي مجتبي جباري شود .االهلي فصل گذشته با سرمربيگري ميالن ماچاال نتايج خوبي کسب کرد. اما در تيم استقالل پنج بازيکن با رقم دريافتي يک ميليارد تومان حضور دارند که عبارتند از اميرحسين صادقي، هاشم بيکزاده ،خسرو حيدري ،جاسم کرار و اميد ابراهيمي. با اين حال ،طبق اعالم مهدي تاج در قراردادهايي که سازمان ليگ به ثبت رسانده احمد آل نعمه از تراکتورسازي تبريز يک ميليارد و 400ميليون تومان دريافتي خواهد داشت تا گرانترين بازيکن فصل چهاردهم باشد. رتبه دوم به مهدي رحمتي دروازهبان پيکان اختصاص دارد که يک ميليارد و 350ميليون تومان از تيم جديدش دريافت خواهد کرد .طبق اعالم مهرزاد خليليان مديرعامل باشگاه سپاهان ،قرارداد محمدرضا خلعتبري با اين تيم يک ميليارد و 200ميليون تومان است. حسين ماهيني مدافع تيم ملي ايران در جام جهاني و عليرضا نورمحمدي از مدافعين مياني پرسپوليس هر کدام 800ميليون تومان دريافت خواهند کرد. رقم قرارداد سوشا مکاني سنگربان جديد پرسپوليس که از فوالد به اين تيم پيوسته 700ميليون تومان است، بيست ميليون تومان کمتر از اميد عاليشاه .نيلسون کوريا سنگربان اصلي سرخپوشان در فصل گذشته 660ميليون تومان خواهد گرفت. در قرارداد هادي نوروزي مهاجم اين تيم 650ميليون تومان درج شده اما محمد عباسزاده که مهاجميموثر براي پرسپوليس بوده 330ميليون دريافت خواهد کرد. باشگاه پرسپوليس توضيحي درباره علت تفاوت چشمگير رقم قرارداد برخي بازيکنان هم تراز ،نداده است. انتشار ارقام پرداختي به بازيکنان و کادر فني تيمهاي مختلف به خاطر درخواست وزير ورزش بوده است .وزارت صنايع در نامهاي به باشگاههاي صنعتي اعالم کرد که مبلغ قرارداد بازيکنان و کادر فني خود را منتشر کنند. ميثم حسيني 684ميليون تومان و محمدرضا خانزاده که فصل قبل به ذوب آهن رفته بود هم 600ميليون تومان
August 2014 مرداد 1393
ميگيرند .رقم پرداختي به مهرداد کفشگري و حميدرضا علي عسگر نيز بيش از 500ميليون تومان خواهد بود. پرسپوليس در فصل جديد بايد در ليگ قهرمانان آسيا هم بازي کند و بر اين اساس ،بازيکنان جديدي را به خدمت گرفته است .مهدي دغاغله با قراردادي به مبلغ 475ميليون تومان ،يکي از اين بازيکنان است. دستياران علي دايي در فصل جديد عبارتند از جواد منافي ،بهزاد غالمپور ،رضا فروزاني و محمدرضا مواليي که رقم دريافتي يکساني خواهند داشت. در اين بين ،مواليي که از متهمين پرونده محسن قهرماني داور محروم شده در فصل قبل است ،مدتي را از هر گونه فعاليت در اين رشته ورزشي محروم بود. فوالد خوزستان مدافع عنوان قهرماني ليگ برتر هم رقم قرارداد بازيکنانش را منتشر کرده .البته رقم قرارداد بختيار رحماني کاپيتان فوالد در اين فهرست نيامده و دليل آن هم ذکر نشده. بکليس برايان از هندوراس با يک ميليارد تومان گرانترين بازيکن اهوازيهاست. اسماعيل شريفات 800ميليون ،چاگو دنگو از کامرون 810ميليون ،آرش افشين 700ميليون ،ايمان موسوي و ايوب والي هر کدام با 600ميليون تومان در ردههاي بعدي هستند. تراکتورسازي تبريز هم فهرست خود را منتشر کرده. مهدي کياني و محمد ايرانپوريان 900ميليون توماني هستند و عال عبدالزهرا نيز 300هزار دالر .خالد شفيعي 700ميليون خواهد گرفت .رقم دريافتي برخي بازيکنان ،با بازيکنان تيم ملي حاضر در جام جهاني برابري ميکند. باشگاه سايپا در فهرستي که منتشر کرده مقابل نام ابراهيم صادقي کاپيتان اين تيم رقم 300ميليون تومان را درج کرده ،در حالي که سيدصالحي 650ميليون ،حامد فالحزاده 450ميليون ،ابراهيم شکوري 420ميليون، شاهعليدوست ،زينالي و ميداودي هر کدام 400ميليون تومان دريافت خواهند کرد. در تيم استقالل که نسبت به پرسپوليس هم بازيکنان بيشتري به خدمت گرفته و هم ستارگان فصل قبل خود را حفظ کرده است ،محمد قاضي 900ميليون تومان دريافت خواهد کرد و حنيف عمرانزاده هم 800ميليون تومان. رافائل داسيلوا ،پژمان نوري ،آرش برهاني ،مهدي کريميان و ميالد فخرالديني نيز بازيکناني هستند که از 700 ميليون به باال در برگه قراردادشان ثبت شده است. هراير مکويان (ارمنستان) ،يعقوب کريمي ،سجاد شهباززاده و محسن فروزان نيز بازيکنان جديد اين تيم هستند که هر کدام دست کم 600ميليون تومان دريافت ميکنند.
حمله شديد نکونام به قلعهنوعي و شکايت استقالل
جواد نکونام کاپيتان تيم ملي فوتبال ايران و بازيکن سابق تيم فوتبال استقالل تهران ،در مصاحبهاي به شدت به امير قلعهنوعي سرمربي استقالل تاخت و او را به «باند بازي» متهم کرد. نکونام قلعهنوعي را متهم کرد که برخي بازيکنان را بر اساس دالل بازي در ترکيب تيم قرار ميدهد .او افزود که سرمربي استقالل گاهي در رختکن به بازيکنان فحش
ميدهد و با آنها دست به يقه ميشود. کاپيتان تيم ملي فوتبال ايران در بخشي از مصاحبه خود درباره امير قلعهنوعي سرمربي استقالل گفته « ،من فقط يک سؤال دارم .چطور سرمربياي که ادعايش ميشود قدرت دارد و جلوي همه ميايستد ،با حرفهاي يک دالل ،بازيکن را از ترکيب بيرون ميگذارد يا او را وارد ترکيب ميکند؟» او سپس ادامه داد« ،يک نکته درباره آقاي سرمربي (قلعهنوعي) بگويم که خيلي زود همه چيز را فراموش ميکند. فوقالعاده دهنبين است و اگر 20سال با شما دوست باشد و يک نفر پشت سرتان حرفي بزند ،سريعًا باور ميکند و ناگهان تبديل به دشمن شما ميشود». وي درباره آنچه فساد در باشگاه استقالل ناميد اينگونه ادامه داد« :يک نکته ديگر هم يادم آمد که براي همه مردم و طرفداران استقالل جالب خواهد بود .يکي از بازيکنان در ابتداي ورود به استقالل خيلي خوب کار ميکرد تا زماني که ماشينش را به دوست آقايان نداد و در قطر سکونشين شد! به او گفت يا ماشينت را بده يا در قطر سکونشين ميشوي. او هم نداد و رفت روي سکو». نکونام با اشاره به اينکه مدارک بيشتري درباره باند بازي در استقالل دارد گفت« ،اگر بعدها نياز باشد ،يکسري از مدارک موجود از آن زمان را در اختيار مردم و رسانهها قرار ميدهم تا بفهمند چه اتفاقاتي ميافتاده و آقايان با خبر بودند ولي چشمشان را به راحتي روي همه چيز ميبستند». بازيکن سابق استقالل که فصل آينده را با تيم اسپانيايي اوساسونا سپري خواهد کرد در عين حال گفته که به تيم استقالل عشق ميورزد و تنها به دليل وجود قلعهنوعي نتوانسته به بازي در اين باشگاه ادامه دهد. در واکنش به اين مصاحبه جنجالي نکونام ،محسن بزرگي معاون حقوقي باشگاه استقالل بيان کرد« ،اتهاماتي که نکونام به سرمربي باشگاه استقالل داده بايد ثابت شود در غير اين صورت طبق قانون به دليل نشر اکاذيب با او برخورد خواهد شد». او ادامه داد « :ما اظهارات نکونام را بررسي خواهيم کرد و قطعا آن را بيپاسخ نخواهيم گذاشت و با تصميميمناسب پاسخگوي اين اتهامات خواهيم بود». امير قلعهنوعي هم گفته است که نکونام را به دادگاه خواهد کشيد و او بايد حرفهايش را اثبات کند.
تهران و لسآنجلس ميزبان جامهاي جهاني 2015کشتي شدند
بار ديگر فدراسيون جهاني کشتي ميزباني جامهاي جهاني فرنگي و آزاد را به تهران و لسآنجلس داد. به گزارش ايسنا ،فدراسيون جهاني کشتي ،تقويم سال 2015اين رشته را اعالم کرد که تهران همانند سال 2014 ميزبان جام جهاني کشتي فرنگي شد .همچنين ميزباني جام جهاني 2015کشتي آزاد نيز مانند سال قبل به لسآنجلس رسيد. از جمله نکات جالب تقويم سال 2015فيال ميتوان به ميزباني ميانمار براي اولين بار در تاريخ فدراسيون جهاني کشتي اشاره کرد .اين کشور ميزبان رقابتهاي جوانان آسيا شده است. تقويم ميزباني مسابقههاي مهم کشتي در سالن 2015 به ترتيب زير است: مسابقههاي قهرماني جهان (آزاد ،فرنگي ،زنان) –
46
السوگاس (آمريکا) جام جهاني کشتي فرنگي – تهران (ايران) جام جهاني کشتي آزاد – لس آنجلس (آمريکا) مسابقههاي جوانان جهان – رسيف (برزيل) مسابقههاي نوجوانان جهان – سارايوو (بوسني و هرزگوين) مسابقههاي بزرگساالن قهرماني آسيا – دوحه (قطر) مسابقههاي بزرگساالن قهرماني اروپا – باکو (آذربايجان) مسابقههاي قهرماني آفريقا (نوجوانان ،جوانان و بزرگساالن) – اسکندريه (مصر)
سفير کشتي امريکا در ايران :سخاوت در روح ايراني ريشه دارد
وقتي «کريستينا کِلي» مربي تيم کشتي فرنگي امريکا اولين بار در سال 2014براي شرکت در مسابقههاي «جام جهاني کشتي فرنگي» وارد ايران شد ،خودش را از سر تا پا در لباسي سياه پوشانده بود؛ درست مانند حجابي که در عربستان سعودي اجباري است. او که 43سال دارد و اهل «مينه سوتا» است ،به محض ورود ،به اشتياق عميق ايرانيها به کشتي پي برد و همينطور فهميد که لباسش را خيلي درست انتخاب نکرده است. با اين حال ،پوشش محافظه کارانه به کلي امکان داد که بتواند يک مسابقه حرفهاي کشتي را در يکي از مجموعههاي ورزشي ايران از نزديک تماشا کند .از زمان انقالب سال ،1979او اولين زني بوده که چنين امکاني يافته است. او به «ايرانواير» از تشويقهاي استاديومي پر از هواداران کشتي و نيز سفري گفت که نظرش درباره ايران را براي هميشه عوض کرد. پيش از سفر به ايران ،چه تصوري از اين کشور داشتيد؟ هرچند نگران امنيتم نبودم اما فکر ميکردم بايد ساکت بمانم ،نگاهم به پايين باشد ،خيلي لبخند نزنم و بيشتر در پس زمينه بمانم .اما وقتي رسيدم ،خيلي زود فهميدم که انتظاراتم اشتباه بودهاند .ظاهرًا من بسيار محافظه کارتر بودم تا زنان ايراني و براي همين طول کشيد تا مرا بشناسند. اما وقتي شناخته شدم ،حلقهاي امن به دورم شکل گرفت و چند مربي خندان ايراني به گرمياز من استقبال کردند.
رابطه ايران را با کشتي چگونه توصيف ميکنيد؟
عشق ايرانيها به کشتي را فقط بايد از نزديک ببينيد تا بتوانيد آن را توصيف کنيد .چيزي است شبيه حس امريکاييها به چهار بازي نهايي ليگ بسکتبال« ،جام هاکي استنلي» ( ،)Stanley Cupيا حتي «سوپر بول» (Super
47
دنباله از صفحة قبل
)Bowl؛ مسابقههايي براي انتخاب قهرمان ليگ ملي فوتبال امريکايي. کشتيگيران امريکايي در طول اين سفر چه حسي داشتند؟ بچههاي ما ميدانستند که کشتي در ايران چه قدر مهم است و مربيان آنها گفته بودند که کشتيگيران در ايران ستارهاند .اما فکر ميکنم هيچ يک از آنها تا از نزديک نديدند ،باور نکردند .ما حتي پيش از شروع جام جهاني در تهران ،گشتي در اطراف هتل زديم و به فروشگاهي دعوت شديم تا هرچه بخواهيم انتخاب کنيم .اين واقعًا براي ما شگفتآور بود چون چنين چيزي در امريکا غيرممکن است. اما در ايران ،غيرطبيعي نبود چون اين تازه شروع سخاوت و ميزباني ايرانيها بود که ظاهرًا در روح ايراني ريشه دارد.
در مسابقه «رابرت رابي اسميت»Robert Robbie( ،)Smithکشتيگير امريکايي چه اتفاقي افتاد؟
رابرت رابي اسميت ،کشتيگير سنگين وزن ما، بزرگترين ستاره تيم کشتي اعزامي امريکا بود .رابطه متقابل رابي و تماشاگران ايراني غريب بود .او داشت مسابقهاش را ميباخت تا اينکه طبلچي ايراني شروع به کوبيدن کرد و جمعيت همراه او با شور و هيجان نام رابي را فرياد ميکشيد« .جيم راواناک» ( )Jim Ravannackبه سوي جمعيت دويد و شروع به پخش تي شرت بين آنها کرد .رابي بعد از پيروزي ،طبلچي را در آغوش گرفت و اين لحظهاي تماشايي بود که جمعيت را ميخکوب کرد .او و طبلچي با پرچم ايران در دستش دور استاديوم ميدويدند.
آينده روابط فدراسيونهاي کشتي امريکا و ايراني را چگونه ميبينيد؟ ما توافقي را بين دو کشور براي مبادله کشتيگيران در اردوهاي تمريني ،قطعي کردهايم .رييس فدراسيون کشتي ايران« ،رسول خادم» اين برنامه را در ميهماني اختتاميه «فيال» رسمًا پيشنهاد کرد .اميدواريم ساير فدراسيونهاي کشتي هم به اين توافق بپيوندند و به گسترش ديپلماسي و حسن نيت از راه روح ورزش کمک کنند.
بحث درباره ممنوعيت ورود زنان به ورزشگاهها جدي شده است
August 2014 مرداد 1393
علي کريمي از فوتبال خداحافظي کرد علي کريمي ،کاپيتان سابق تيم پرسپوليس و بازيکن پيشين تيم ملي از فوتبال خداحافظي کرد. کريمي پيش از اين يک بار در زماني که پيراهن پرسپوليس را به تن داشت ،پس از شکست سرخپوشان در ديدار پاياني جام حذفي برابر سپاهان اصفهان همراه با مهدي مهدويکيا از فوتبال خداحافظي کرده بود ولي در ادامه از تصميم خود منصرف شد و با پوشيدن پيراهن تراکتورسازي به فوتبال بازگشت. کريميمرد سال 2004فوتبال آسيا نيز شناخته شد و سابقه بازي در بايرن مونيخ و شالکه را نيز در کارنامه داشت .او 127بازي ملي را به نام خود ثبت کرد و در جامجهاني 2006نيز يکي از 23بازيکن تيم ملي بود.
علي کريميچنين نوشته است: ميخي بر ديوار کوبيدم و کفشها را آويختم خداحافظي هميشه تلخ و ناگوار است .جدايي از عشقي که تار و پود وجودت را در تصرف دارد ،کار آساني نيست .يک بار صرفا تحت تاثير خداحافظي غريبانه مهدويکيا تصميمي احساسي گرفتم و از فضاي اندوه بار آن همه بي اعتنايي مرا از فوتبال بيزار کرد و خود را در پايان ديدم. هر چند همين تصميم احساسي و عجوالنه باعث شد
تهران نوشته و از آنها به عنوان مديران و ناظران بينالمللي ورزش واليبال خواسته شده بود که از حق حضور زنان ايراني در ورزشگاهها دفاع کنند. فعاالن زن ايراني نوشته بودند که جامعه ايراني جزيرهاي جدامانده از ساير نقاط زمين نيست و فدراسيونهاي ورزشي
تا برخيها همه چيز را تمام شده بدانند و مرا با دست خود به مسلخ ببرند .با توجه به شرايطي که در آن قرار دارم راهي جز ترک صحنه برايم نمانده .اين تصميم را در حالي که تمام وجودم را شک ،ترديد و اندوهي ناشناخته گرفته با مردم خوب و مهربان وطنم به اشتراک ميگذارم... تصميمي قطعي و برگشت ناپذير. از اين پس هوادار متعصب براي تيم محبوبم پرسپوليس و تيم ملي کشورم خواهم بود .من علي کريمي هر چه دارم بعد از خدا از فوتبال و محبت مردم است که البته هرگز خود را شايسته اين همه محبت و لطفا نميدانم چرا که در حقيقت قهرمان واقعي اين مرز و بوم آنهايي هستند که به خاطر آرامش من و امثال من از آسايش و جان خود
گذشتند تا اين آرامش و آسايش نصيب ما شود .از همين رو دورود و سپاس به شهدا و جانبازان راه وطن و آزادي .اين عزيزان را شايسته و اليق باالترين ستايشها ميدانم. اما از اينکه نتوانستم با پيراهن تيم محبوبم پرسپوليس فوتبال را ترک کنم اصال ناراحت نيستم زير اين اتفاق عجيبي نيست. هرگز تن به بازي خداحافظي که متاسفانه در فوتبال ما نوعي حرکت تشريفاتي ،تبليغاتي و بعضا رياکارانه است نخواهم داد .بسياري از بزرگان فوتبال ما بي سروصدا خاموش شدند و به گورستان فراموشي رهسپار گرديدند.
ببرد .ناکامي ليونل مسي در رسيدن به عنوان قهرماني با آرژانتين ،مصدوميت بدموقع ستاره برزيل ،پايان تلخ تيم ميزبان ،حذف زودهنگام ايتاليا ،اسپانيا و انگليس و ..از جمله مهمترين اتفاقات جام بيستم بودند. در زير به بيست اتفاقي که در طول برگزاري اين جام رخ داد و نسبت به موارد ديگر مورد توجه بيشتري قرار گرفت اشاره ميشود:
– 1آغاز جام با اعتصاب
بيستمين دوره مسابقات فوتبال جام جهاني در حال به ميزباني 12شهر برزيل آغاز شد که از مدتها قبل اعتراض به شرايط نامناسب اقتصادي از سوي قشرهاي مختلف آغاز شده بود .در اين ميان اعتصاب کارمندان مترو نمود بيشتري داشت و تا روز افتتاحيه هم اين اعتصابها ادامه داشت. حتي در روز برگزاري مراسم افتتاحيه هم بخشهايي از ي بود. شهر سائوپائولو شاهد صحنههايي از اعتراض مردم
– 2شروع شيرين و پايان تلخ
آري گريسا ،رئيس فدراسيون جهاني واليبال به درخواست فعاالن حقوق زن مبني بر تالش براي رفع تبعيض از زنان در ورزشگاهها براي تماشاي ورزش واليبال پاسخ گفت. در نامهاي که از دفتر آري گريسا رئيس فدراسيون جهاني واليبال و در پاسخ به نامه فعاالن زن ارسال شده، پس از تشکر به دليل توجه به ممانعت مقامهاي ايران از ورود زنان به ورزشگاه آزادي براي تماشاي مسابقات واليبال ،آمده است که اين موضوع در دستور کار شوراي ليگ جهاني واليبال قرار خواهد گرفت و اعضا ،آن را مورد بحث قرار ميدهند. آري گريسا از اينکه بازي واليبال مورد توجه بسياري از زنان ايراني قرار گرفته ابراز خوشحالي کرده است. پيش از اين ،نامهاي با امضاي 130نفر از فعاالن حقوق زنان به رئيس فدراسيون جهاني واليبال و نيز ناظر بازيها در
47
ايران بايد به نافرماني سليقهاي خود که نه با مقررات بينالمللي بازيها منطبق است و نه با فرهنگ و خواست مردم ايران پايان دهند. اين ممانعت تا دو سال پيش در ورزشگاههاي واليبال وجود نداشت و زنان ميتوانستند بدون محدوديت براي تماشاي مسابقات واليبال در ورزشگاهها حضور يابند.
بيست اتفاق جام جهاني بيستم بيستمين دوره مسابقات فوتبال جام جهاني در شرايطي با قهرماني تيم ملي فوتبال آلمان به پايان رسيد که اين تيم براي نخستين بار موفق شد جام را از قاره آمريکا به اروپا
تيم ملي فوتبال برزيل که با پنج عنوان قهرماني پرافتخارترين تيم حاضر در جام بيستم بود و ميزبان اين دوره از مسابقات بود ،در ديدار افتتاحيه موفق شد کرواسي را با سه گل شکست دهد و شروع خوبي در جام داشته باشد، اما شاگردان اسکوالري پس از صعود به مرحله نيمه نهايي پايان تلخي را رقم زدند و با دريافت 7گل از آلمان به ديدار ردهبندي رفتند و در اين ديدار هم سه گل از هلند خوردند تا ناکاميآنان تکميل شود.
– 3ظهور يک پديده
به روال جامهاي گذشته جهاني در اين دوره هم يک تيم شگفتيساز شد .اين بار نوبت به کاستاريکاييها رسيد که در حضور تيمهاي مطرح و مدعي چون انگليس و ايتاليا موفق شدند به عنوان تيم اول از گروه خود صعود کنند. کاستاريکا در گروه Dاين مسابقات صاحب دو پيروزي و يک تساوي شد و با 7امتياز به عنوان تيم نخست به مرحله بعد رفت .آنها در مرحله دوم هم برابر يونان در ضربات پنالتي به پيروزي رسيدند اما در مرحله يک چهارم نهايي و در ضربات پنالتي مغلوب هلند شدند و از دور مسابقات کنار رفتند.
– 4آقاي گلي يک مهاجم گمنام
حامس رودريگز مهاجم جوان و گمنام تيم ملي کلمبيا که در تيم موناکو فرانسه بازي ميکند ،در پايان رقابتهاي
خاک پاي تمام ايرانيان _ علي کريمي
جام جهاني با به ثمر رساندن 6گل به عنوان آقاي گل رقابتها معرفي شد .توماس مولر با به ثمر رساندن 5گل در اين رقابتها بعد از رودريگس در جايگاه دوم ايستاد.
– 5خداحافظي دردناک قهرمان
تيم ملي فوتبال اسپانيا که عنوان قهرماني اروپا را با خود يدک ميکشيد و قهرمان جام جهاني 2010شده بود، يکي از تيمهايي بود که براي کسب قهرماني جام بيستم جزو مدعيان به شمار ميرفت ،اما اين تيم در گروهي که تيمهاي هلند ،شيلي و استراليا حضور داشتند نتوانست به مرحله بعد صعود کند .اسپانيا با قبول دو شکست و يک پيروزي با 3 امتياز در رده سوم گروه خود قرار گرفت و خيلي زود با جام خداحافظي کرد .شکست 5بر يک برابر هلند از شکستهاي تلخ اسپانيا بود .البته باخت 2بر صفر برابر شيلي هم تلخي خاص خودش را داشت.
– 6ناکاميبزرگ ايتاليا و انگليس
ي که به عنوان مدعيان حضور در بين چهار تيم دو تيم برتر و حتي کسب عنوان قهرماني وارد جام بيستم شده بودند ،خيلي زود از دور مسابقات کنار رفتند .ايتاليا و انگليس که در گروه Dاين مسابقات با کاستاريکا و اروگوئه همگروه بودند ،برخالف از پيش بينيها نتوانستند از اين گروه صعود کنند و به عنوان دو ناکام بزرگ با جام بيستم خداحافظي کردند.
– 7چهارميچهار آسيايي
قاره آسيا يک بار ديگر فاصله فوتبال خود با ساير قارهها را به نمايش گذاشت و در حالي که چهار نماينده در اين دوره از مسابقات داشت ،اما هيچ نمايندهاي در مرحله يک هشتم نهايي نداشت .ايران ،استراليا ،ژاپن و کره جنوبي نمايندگان آسيا بودند که هر چهار تيم در گروه خود عنوان چهارم را کسب کردند و از دور مسابقات کنار رفتند .در اين ي بود که امتياز نگرفت ،اما سه تيم ميان استراليا تنها تيم ديگر يک امتياز گرفتند.
– 8گاز دردسرساز سوارز
لوييس سوارز در ديدار تيم ملي فوتبال اروگوئه با ايتاليا در چارچوب مرحله گروهي رقابتهاي جام جهاني شانه مدافع تيم ملي ايتاليا را گاز گرفت که اين کار وي محروميتي چهار ماهه براي اين بازيکن به همراه داشت .البته اين تنها جريمه اين بازيکن نبود و زماني که از ليورپول به بارسلونا
48 دنباله از صفحة قبل
August 2014 مرداد 1393
يونان صعود کند و ساحل عاج از دور مسابقات کنار برود.
– 18آلمان از ايتاليا پيشي گرفت
تيم ملي فوتبال آلمان با کسب عنوان قهرماني در بيستمين دوره مسابقات جام جهاني موفق شد در رده بندي کلي پرافتخارترين تيمهاي ادوار مختلف جاي ايتاليا را در رده دوم بگيرد .اين تيم با چهار عنوان قهرماني و چهار عنوان نايب قهرماني و چهار عنوان سوميو يک عنوان چهارمي بعد از برزيل در جايگاه دوم ايستاد.
– 19رکوردشکني يک آلماني
ميروسالو کلوزه با گلزني در بازي برزيل ،تعداد گلهاي خود در ادوار جام جهاني را به 16گل رساند تا رکورد بهترين گلزن تاريخ جامهاي جهاني که در اختيار رونالدو برزيلي بود ،را از آن خود کند .در حال حاضر بعد از کلوزه 16گله، رونالدو برزيلي با 15گل ،گرد مولر آلماني با 14گل ،ژوست فونتن فرانسوي با 13 گل و پله برزيلي با 12گل ،در ردههاي دوم تا پنجم قرار گرفتند.
منتقل شد 25 ،ميليون پوند به باشگاه خود لطمه زد و قيمتش افت کرد.
– 9شکست عجيب برزيل
يکي از نتايج عجيبي که در بيستمين دوره مسابقات جام جهاني رقم خورد، شکست سنگين تيم ملي برزيل برابر آلمان در مرحله نيمه نهايي جام جهاني بود .اين ديدار در شرايطي برگزار شد که برزيليها اميدوار بودند با پيروزي برابر حريف اروپايي خود راهي فينال شوند اما در چند دقيقه مرگبار به توپ بسته شدند. برزيليها اين ديدار را 7بر يک به آلمان واگذار کردند و به ديدار ردهبندي رفتند و در نهايت 3گل هم از هلند خوردند و چهارم شدند.
– 10مرگ و سرقت
اتفاق تلخ ديگري که در طول برگزاري بيستمين دوره مسابقات جام جهاني رقم خورد ،مرگ چند خبرنگار به خاطر تصادف در شهرهاي مختلف برزيل بود. ضمن اينکه اموال برخي خبرنگاران و عکاسان نيز به سرقت رفت که معموال چنين اتفاقاتي در تورنمنت بزرگي مثل جام جهاني کمتر رقم ميخورد .يکي از عکاسان مالباخته از گروه اعزاميايران بود.
– 11ايران و کيروش
تيم ملي فوتبال ايران و کارلوس کيروش نيز به خاطر همگروهي با آرژانتين مورد توجه ويژهاي بودند .شايد قبل از جام جهاني بسياري از عالقمندان به فوتبال انتظار شکست پرگل ايران برابر آرژانتين را داشتند اما نمايش خوب تيم ملي برابر اين تيم و شکست يک بر صفر در وقتهاي اضافه پيش بينيها را برهم زد .ايران همچنين برابر نيجريه هم به تساوي رسيد اما برابر بوسني با نتيجه 3بر يک، شکست دور از انتظاري را متحمل شد.
– 12مصدوميت بدموقع نيمار
ستاره تيم ملي فوتبال برزيل که يکي از شانسهاي کسب عنوان بهترين بازيکن و گلزن اين دوره از مسابقات بود و تا مرحله يک هشتم نهايي هم نمايش قابل قبولي براي تيم ملي کشورش داشت ،در ديدار مرحله يک چهارم نهايي برابر کلمبيا مصدوم شد و ادامه جام را از دست داد .در دقايق پاياني اين بازي ،خوان کاميلو زونيگا ضربهاي را به کمر نيمار وارد کرد .شدت ضربه به حدي بود که اين بازيکن قادر به همراهي برزيل در ادامه رقابتها نبود.
ي ستاره جنجالي – 13ناکام
بدون شک يکي از مورد توجهترين بازيکنان جام بيستم کريستيانو رونالدو مهاجم تيم ملي پرتغال بود که اميدوار بود با تيم ملي کشورش بتواند در اين مسابقات نمايش قابل قبولي داشته باشد و به مراحل باال هم صعود کند ،اما پرتغال نتوانست به روياهاي ستاره جنجالي رئال مادريد رنگ تحقق ببخشد و با قرار گرفتن در رده سوم گروه Gاز راهيابي به مرحله بعد بازماند.
– 14حسرتي که بر دل مسي ماند
ليونل مسي که در پايان جام بيستم عنوان بهترين بازيکن اين دوره از مسابقات را به خود اختصاص داد اميدوار بود بتواند با تيم ملي آرژانتين جاي خالي کلکسيون افتخاراتش را پر کند و عنوان قهرماني را به خود و تيمش اختصاص دهد ،اما با وجود تالشي که کرد نتوانست به اين مهم دست پيدا کند و با نايب قهرماني جام را به پايان برد.
– 15اولين قهرماني يک غيرآمريکايي
در هفت دورهاي که جام جهاني به ميزباني کشورهايي از قاره آمريکا برگزار شده بود ،تيمهايي از همين قاره عنوان قهرماني را به خود اختصاص داده بودند و هيچ تيم اروپايي نتوانسته بود اين عنوان را به خود اختصاص دهد ،اما آلمان اين رکورد را شکست و با پيروزي برابر آرژانتين اولين تيم اروپايي لقب گرفت که جام را از چنگ آمريکاييها در آورد و به قاره سبز برد.
– 16اشتباهات داوري
در بيستمين دوره مسابقات جام جهاني اشتباهات داوري بر سرنوشت تيمها تاثير زيادي داشت .در همان ديدار افتتاحيه در حالي که تيم ملي کرواسي يک بر صفر از برزيل پيش بود ،نيشيمورا داور ژاپني يک پنالتي اشتباه براي تيم ميزبان گرفت و برزيل با زدن گل تساوي و سپس پيروزي ،شروع خوبي در اين مسابقات داشت .در ساير ديدارها هم اشتباهات داوري تاثيرگذار بود .در ديدار ايران و آرژانتين در حالي که بازي بدون گل در جريان بود ،داور پنالتي روي اشکان دژاگه را نگرفت تا ايران شانس باز کردن دروازه حريف را از دست بدهد و در نهايت هم با گل وقتهاي اضافه مسي ،بازي را به آرژانتين واگذار کند.
– 17عجيبترين صعود
در مرحله مقدماتي گروه Cو در ديدار تيمهاي ملي يونان و ساحل عاج ،در حالي که تيم آفريقايي براي صعود تنها به يک تساوي نياز داشت تا راهي مرحله بعد شود و تا دقيقه 90هم با تساوي يک بر يک به خواستهاش رسيده بود ،در وقتهاي اضافه ساماراس دروازه ساحل عاج را از روي نقطه پنالتي باز کرد تا
– 20ضررهايي که ميزبان ديد
برزيل به عنوان ميزبان بيستمين دوره مسابقات جام جهاني که اميدوار بود با قهرماني در اين مسابقات به وضعيت اقتصادي خود سروسامان دهد و معيشت مردمش را بهتر از قبل کند ،با قبول شکست در مرحله نيمه نهايي و ردهبندي ضررهاي مالي بسياري را متحمل شد تا اقتصاد اين کشور حتي اوضاع بدتري نسبت به قبل پيدا کند.
48
انتخاب شد. او براي تيم ملي سه کشور مختلف بازي کرد ولي هرگز در جام جهاني حضور پيدا نکرد .دي استفانو شش بار با پيراهن آرژانتين به ميدان رفت ،چهار بار براي تيم ملي کلمبيا بازي کرد ولي اين چهار بازي ي توسط او به صورت رسم فيفا ثبت نشده است. فيفا در سال 1954اعالم کرد که او نميتواند براي تيم ملي اسپانيا بازي کند ولي در سال 1957پس از آنکه او به تابعيت اسپانيا در آمد نظر خود را تغيير داد .او با پيراهن تيم ملي اسپانيا 31بازي انجام داد و 23گل براي اين تيم به ثمر رساند.
تيم منتخب جام جهاني 2014اعالم شد ،شش آلماني در جمع برترينها
قرارداد 750ميليون پوندي آديداس و منچستريونايتد آديداس ،کمپاني بزرگ توليد لوازم ورزشي با امضاي قراردادي 10ساله به ارزش 750ميليون پوند ،حق انحصاري توليد پيراهنهاي تيم فوتبال منچستريونايتد را خريد. قرارداد باشگاه و منچستريونايتد آديداس در حالي منعقد شده است که نايکي ،رقيب آمريکايي آديداس تصميم گرفته بود تا در پايان فصل 15-2014همکاري خود را با باشگاه منچستر يونايتد پايان دهد. شرکت آمريکايي نايکي که از سال 2002توليد کننده اختصاصي پيراهنهاي منچستريونايتد است ،در حال حاضر بابت توليد لباسهاي اين تيم ساالنه 23.5 ميليون پوند به شياطين سرخ پرداخت ميکند ،ولي طبق توافق جديد اين باشگاه و آديداس ،منچستريونايتد هر فصل رقم 75ميليون پوند از اين شرکت توليد البسه ورزشي ،دريافت خواهد کرد. قرارداد جدي باشگاه منچستريونايتد و آديداس ،رکورد باالترين رقم قرارداد يک شرکت توليد لوازم ورزشي با يک تيم حرفهاي فوتبال را شکسته است .پيش از اين رئال مادريد ،قهرمان فصل گذشته ليگ قهرمانان اروپا با دريافت 31ميليون پوند در سال از آديداس رکورددار باالترين رقم بود. رقم 750ميليون پوندي اين قرارداد تنها 40ميليون پوند کمتر از ميزاني است که خانواده گليزر براي خريد باشگاه در سال 2005پرداخت کرده است. قراردداد آديداس با منچستريونايتد در حالي اعالم ميشود که اين شرکت يکي از حاميان اصلي جام جهاني 2014و توليد کننده پيراهنهاي هر دو تيم آرژانتين و آلمان در فينال جام جهاني بود. لباسهاي بايرن مونيخ ،چلسي ،آ.ث ميالن و فالمينگو را هم آديداس توليد ميکند .يونتووس هم از فصل 16-2015توليد لباسهاي خود را به آديداس ميسپارد. بسياري پيش بيني ميکنند که قرارداد جديد رقابت تنگاتنگ دو شرکت ورزشي بزرگ يعني نايکي و آديداس را بيشتر خواهد کرد. منچستريونايتد به تازگي آخرين پيراهني را که توسط نايکي توليد شده رونمايي کرد که براي اولين بار نام شورولت ،شرکت بزرگ توليد کننده اتومبيل روي آن به چشم ميخورد .شورولت بابت درج نام خود روي پيراهن منچستريونايتد هر سال 53ميليون پوند به اين باشگاه پرداخت ميکند.
آلفردو دي استفانو اسطوره باشگاه رئال مادريد درگذشت آلفردو دي استفانو اسطوره باشگاه رئال مادريد و يکي از بزرگترين بازيکنان تاريخ فوتبال در سن 88سالگي درگذشت. دي استفانو که دچار سکته قلبي شده بود ،در حالت کما قرار داشت .او در بيمارستان گريگوريو مارانون شهر مادريد تحت مراقبتهاي ويژه پزشکي بود. باشگاه رئال مادريد با تاييد خبر مرگ دي استفانو گفته که رئيس افتخاري اين باشگاه از دنيا رفته است. اين مهاجم به همراه باشگاه رئال مادريد و در فاصله سالهاي 1956تا 1960پنج بار پياپي قهرمان اروپا شد و در همه فينالها گلزني کرد. آلفردو دي استفانو متولد آرژانتين بود و به همراه رئال هشت بار قهرمان ليگ اسپانيا شد .او در سالهاي 1957و 1959بهعنوان بهترين بازيکن سال اروپا
شش بازيکن از تيم قهرمان جام جهاني در تيم منتخب قرار گرفتند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ،تيم ملي آلمان با گل دقيقه 113ماريو گوتسه مهاجم 22ساله توانست آرژانتين را شکست دهد و به عنوان قهرماني برسد. فيفا تيم منتخب جام جهاني را اعالم کرد که به شرح زير است: دروازهبان :مانوئل نوير (آلمان) مدافعان :داويد لوئيز (برزيل) ،مارکوس روحو (آرژانتين) ،متس هوملس (آلمان)، فيليپ الم (آلمان) هافبکها :باستين شواين اشتايگر (آلمان) ،توني کروس (آلمان) ،حامس رودريگز (کلمبيا) مهاجمان :آرين روبن (هلند) ،توماس مولر (آلمان) ،ليونل مسي (آرژانتين)
49
فروردين (بره)
مقاومت کردن در برابر اطرافيانتان ميتواند منجر به يک بحث شديد بشود و اگر اين سرسختي ادامه پيدا کند نتايج بدي به همراه خواهد داشت ،اما شما بيشتر با خودتان لجبازي ميکنيد .به جاي اينکه مسائل غير قابل حل را به حال خود واگذار کنيد ،سعي کنيد از آنها چيزي بياموزيد. مشکالتي بر سر راه شما قرار دارد که اگر ارادهاي راسخ و قوي داشته باشيد به زودي از بين ميرود .ترديد را از خودتان دور کرده و عاقالنه فکر کنيد. خودخواهي را رها کنيد تا بتوانيد به مقصود خود برسيد .به کساني که به شما نياز دارند کمک کنيد. در اين ماه ،اگر در فکر ايجاد تغييراتي در کار تکراري و روتين خود بودهايد ،وقت عمل فرا رسيده است .هر چيزي که توليد و کارآيي شما را افزايش بدهد مفيد است ،حتي ايجاد يک برنامه براي خودتان که بتوانيد شروع خوبي داشته باشيد .اما تا فردا صبر نکنيد؛ شما نياز داريد که امروز کاري براي لذت بردن از لحظه حال انجام دهيد.
August 2014 مرداد 1393
انعطافپذيري باعث ميشود که ديگران بيشتر با شما احساس راحتي کنند .غرور و آبروي خود را به خاطر منافع کوچک و بيارزش از دست ندهيد .به آنچه داريد قناعت کنيد و بلندپروازيهاي بيهوده را کنار بگذاريد. در اين ماه ،به خواستهها و نظرات اطرافيان و عزيزان خود توجه بيشتري داشته باشيد و به آنان امکان بدهيد تا در زمينههاي مختلف خودي نشان بدهند .گردش روزگار به کام شماست و اگر دچار مختصر رنج و غمي شديد ،نگران نباشيد .خونسرد باشيد و حوصله کنيد.
ارديبهشت (گاو) دو جمله «عجله نکنيد» و « نگران نباشيد» ميتواند دو پند مناسب براي شما باشد .هر چيزي به وقت خودش اتفاق خواهد افتاد و نيازي نيست که شما سعي و تالش اضافي بکنيد .عجيب اينکه شما در حال حاضر نميخواهيد اين واقعيت را قبول کنيد ،ولي اين انکار کردنها زياد ادامه نخواهد داشت .به جاي اينکه به دنبال راههايي باشيد که به امکاناتي که داريد در آينده توسعه بدهيد ،سعي کنيد از چيزهايي که در اختيار داريد هم اکنون لذت ببريد .به آنچه که داريد قناعت کنيد و مغرور نباشيد .با خانواده خود مهربان باشيد و از لحظات زندگي بهره ببريد. در اين ماه ،فرصت خوبي خواهيد داشت که تفريح کنيد؛ ممکن است ديگران به شما حسادت کنند ،به خاطر اينکه آنها هنوز کارهاي ناتماميدارند که وقتي براي تفريح و بازي برايشان نميگذارد .با اين حال شما زياد سرحال نيستيد و بايد کاري را که قبال» به اتمام ميرسانديد انجام دهيد. بيشتر از توان خود مسئوليت قبول نکنيد.
خرداد (دو پيکر) الزم است که روش پول خرج کردن خود را تغيير دهيد. از يک سو شما دوست داريد طوري پول خرج کنيد که هميشه مقداري پس انداز داشته باشيد .ولي از سوي ديگر گاه وسوسه ميشويد که با دوستانتان همراه شده و همراه آنها ولخرجي کنيد .اين کار باعث خوشبختي شما در آينده نخواهد شد و بايد آينده خود را نيز در نظر داشته باشيد. زندگي منزلگاه صد دام و حادثه است .از دست کسي در رنج و عذاب هستيد. در اين ماه ،براي درصدي باال از متولدين اين ماه ،عشق دردسرآفرين بوده است البته شايد براي بعضي اين دردسرها شيرين و پرهيجان باشد ولي براي برخي مشکل ساز و مانع زندگي راحت است .بخت و اقبال مساعد به شما روي ميآورد .از موقعيتها به بهترين نحو استفاده کنيد. مغرور نباشيد ،زيرا ممکن است عقل و انديشه را از بين ببرد و گمراه شويد .
تير (خرچنگ)
با يکي از اعضاي خانواده مشکالتي داريد اما کام ً ال واضح است که اين مشکل مربوط به شما نيست ،براي اينکه شما دوست داشتهايد که از مجادله دوري کنيد .حتي اگر با صحبت کردن هم توانستيد اين مشکل را حل کنيد ،اما در اين آزمايش ميفهميد که شما در شرايط جدي و مهم، عدم توانايي خود را به ديگران ربط ميدهيد .تمرين کردن
49
مرداد (شير) در بين خانواده و دوستانتان جنجالي به پا کردهايد و همه ميخواهند بدانند که شما در مورد يک مسأله خاص چه احساسي داريد .اگرچه ممکن است شما نسبت به هميشه خودرأيتر باشيد ،ولي عاقالنهتر آن است که تفکراتتان را بيمهابا و نسنجيده با ديگران در ميان نگذاريد .اگر شما ميخواهيد ايدههايتان را به مرحله اجرا بگذاريد و آنها را خيلي زود و سريع براي ديگران افشا کنيد ،به نتيجه نخواهيد رسيد .غرور و تعصب را رها کنيد و آيندهنگر باشيد .اوضاع هميشه بر وفق مراد نيست .در روزگار توانمندي به ياد تنگدستان باشيد. در اين ماه ،پيگيري کردن برنامههاي اجتماعي براي شما از اهميت ويژهاي برخوردار است .اما اولويتها را فراموش نکنيد و از پيش براي فعاليتهايتان برنامهريزي کنيد. احساس ميکنيد که به آرزوي خود نخواهيد رسيد ،اما بايد اين افکار مأيوس کننده را از خود دور کنيد .به ظاهر دنيا توجه نکنيد .روي خوش دنيا عاقبت به کام شما خواهد چرخيد به شرط آنکه صبر کنيد و نااميد نباشيد.
شهريور (خوشه) به نظر ميآيد که حساسترين دوره زندگي متولدين اين ماه فرا رسيده است .در اين مرحله اکثريت ميتوانند مشاغل آينده ،همسر و حتي محل زندگي خود را انتخاب کنند. خيليها ميتوانند از کلي دردسرهاي قبلي خود دور شوند و به مسيري آرام گام نهند و بعضي مجردها زمان اين را پيدا ميکنند به تخصصهاي بسيار ارزشمندي دست يابند. با درايت و کمک از دوستان خوب ميتوانيد مشکالت را از پيش روي خود برداريد .سعي کنيد به پند و اندرز ناصحان مشفق عمل کنيد و بيهوده مشکالت را به گردن اين و آن نيندازيد .ترديد را کنار بگذاريد و در تصميمگيريها عاقالنه فکر کنيد. در اين ماه ،شرکت کردن در يک گروه فعال اجتماعي ايده خوبي به نظر ميرسد به خاطر اينکه شما ميتوانيد در اين بين سرگرمي جديدي براي خود ايجاد کنيد .اما ممکن است زياد از اين کار راضي نباشيد مگر اينکه تاثير اجتماعي خوبي بر شما بگذارد .با وجود اينکه ممکن است از کار کردن با ديگران در يک پروژه لذت ببريد جايي را انتخاب کنيد که در آن بتوانيد نتيجه زحمات خود را مشاهده کنيد.
مهر (ميزان ،ترازو) فراموش نکنيد که کوچکترين مسئله جزئي و بياهميت مربوط به فعاليتهاي روزانهتان ميتواند تأثير مستقيمي بر زندگي شما و احساستان نسبت به زندگي داشته باشد. عمدتأ کارهايي را انجام دهيد که ميدانيد از عهده انجام دادن آنها بر ميآييد .رژيم غذايي و تمرينات ورزشي خود را تا حدي تغيير دهيد تا سالمتيتان تضمين شود. از هرجا ميتوان به اشتباه و خطاي خود پي برد و راه درست را انتخاب کرد .از تجربه ديگران استفاده کنيد، گاه پيش ميآيد که انسان به تنهايي نميتواند راه مشکلي را طي کند .هوشيار و عاقبت انديش باشيد و فريب لحظههاي زودگذر را نخوريد. در اين ماه ،شايد احساس کنيد که داريد به بنبست ميرسيد و نميتوانيد روي هيچکس حساب نمائيد ،بنابراين بهترين فرصت را داريد که تمام قيد و بندهاي بيهوده را از دور خود جدا نموده و با تمرکز کردن روي آنچه که واقعا ميتواند خوشحالتان سازد ،هدف و روش جديد زندگي را پيش گيريد .زندگي دو روز بيشتر نيست و دنيا ارزش آن را ندارد که خودتا را گرفتار آرزوهاي بيهوده کنيد .دوران ناکامي عاقبت به سر خواهد آمد.
آبان (کژدم) فکر ميکنيد که يک نفر عمدًا ميخواهد در خفا براي شما دردسر و استرس درست کند و اين موضوع خوشايند شما نيست .به جاي اينکه سعي کنيد اتفاقاتي را که در خفا پيش آمده به ديگران بگوييد ،فقط با ديگران روراست باشيد و به مشغلههاي شغلي خودتان بپردازيد .اگر شما سعي کنيد با کسي که شما را فريب داده است متقاب ً ال رفتار کنيد مطمئنًا برنده نخواهيد شد .بيهوده زندگي خود را در طلب آرزوهاي ناممکن به مخاطره نيندازيد .مراقب دوستان رياکار و حيلهگر خود باشيد تا شما را با وعدههاي تو خالي نفريبند. در اين ماه ،گير کردن در جزييات شما را آزار خواهد داد ،چون شما معموال» ترجيح ميدهيد که روي مسائل کلي و بزرگ تمرکز کنيد .با اين وجود ممکن است با مسئله مهم و ضروري مواجه شويد که به مسائل اساسي بازگرديد .يک تعادل سالم بين جاهطلبيها و افکار ماجراجويانه خود ايجاد کنيد. نااميد نباشيد و در روشي که انتخاب کردهايد تجديد نظر کنيد و با عقل و تدبير به سوي هدف برويد.
آذر (کمان) ديگر نيازي نيست که خالقيتها و تواناييهاي خود را کتمان کنيد .اگر شما منتظر فرصتي بوديد تا پروژه جديدي را شروع کنيد ،تا تنور داغ است اين کار را بکنيد. اما فراموش نکنيد هر قولي که داديد بايد با رضايت خاطر به آن عمل کنيد .اگر از انجام دادنش لذت نميبريد ،پس کار ديگري انجام دهيد .عاقبت آرزوهاي شما برآورده ميشود و سختي و غم از شما دور ميشود .عشق و ايمان به خدا و اخالص ،زندگي را بر شما راحت و آسوده ميکند. در اين ماه ،احساس درماندگي ميکنيد ،مثل اينکه نميتوانيد به همان روشي که هميشه در پيش ميگرفتيد به خالقيت دست پيدا کنيد .انگار اتفاقاتي که در زندگي شخصيتان روي داده ،قدرت خالقيت و تخيل شما را کور کرده است. حفظ کردن ديدگاههاي متعادل و ميانهرو براي شما کليد دستيابي به قدرت است ،بنابراين سعي کنيد به خاطر عدم پيشرفت خودتان را ناراحت نکنيد .فردا بيشتر از قبل
احساس رهايي و آزادي خواهيد کرد.
دي (بز) برايتان سخت است که احساساتتان را براي مدت زمان زيادي پنهان نگه داريد .صحبت نکردن در مورد آسيب پذيريهاي خود يک چيز است ،اما احساس اينکه نميتوانيد در مورد چيزهايي که برايتان مهم هستند صحبت کنيد چيز ديگري است .پس جلو برويد و حرفهايي را که بايد گفته شوند بگوييد ،اما حواستان باشد که بعد از گفتن اين حرفها چه کارهايي ميخواهيد انجام دهيد .دليلي براي شرمندگي و خجالت وجود ندارد .نگرشهاي منفي ميتوانند خيلي سريع به خود شما برگردند .افسوس خوردن براي آنچه که از دست رفته نتيجهاي جز نااميدي و يأس ندارد .براي جبران مافات، دوباره سعي و راههاي تازهاي را آزمايش کنيد. در اين ماه ،اگرچه تالش ميکنيد که فرد آسانگير و بي قيدي باشيد ،اطرافيانتان باز هم شما را انسان سختگيري ميدانند که هميشه به هر درخواستي جواب منفي ميدهيد. خودتان باشيد و به خاطر افکار ديگران خودتان را نگران نکنيد .آنچه که مدتها در انتظارش بوديد به دست خواهيد آورد .از طعنه و سرزنش دشمن نترسيد و ثابت قدم باشيد.
بهمن (دلو ،کمان) در حال برنامهريزي و روياپردازي کردن براي فعاليتهاي مربوط به آينده خود هستيد .اما اين برنامهريزيها در مورد توهمات غيرواقعي نيست .يکي از ويژگيهاي شما هميشه اين بوده که دوست داشتيد آينده را براي خودتان ملموس کنيد .با تجسم کردن چيزهايي که ميخواهيد بهشان برسيد، ميتوانيد اموري را که در حال حاضر غيرممکن به نظر ميرسند ،در آينده به واقعيت تبديل کنيد .دشمنان ظاهر صالحي در کمين شما نشستهاند .کام ً ال با احتياط با آنان رفتار کنيد .از رياکاران دوري گزينيد .هر کسي را محرم اسرار خود قرار ندهيد. در اين ماه ،در ميان دوستان و آشنايان افکاري بوجود آمده که بعضي مثبت و سازنده و بعضي نيز دردسرساز هستند .با ظرافت خاصي اين مسائل را حل و فصل خواهيد کرد .در زمينه مسائل احساسي و عاطفي بايد همچنان محتاط و دورانديش باشيد .به آنچه که داريد قناعت کنيد تا رنج بيهوده نبريد .مال و ثروت دنيا ناپايدار و فاني است .
اسفند (ماهي) گزينههاي زيادي براي انتخاب کردن نداريد ،چون ديگران به شما تکيه کردهاند و بايد تعهداتي را که به ديگران دادهايد عملي کنيد .با وجود اينکه شما از تحت فشار قرار گرفتن ناراحت ميشويد ،همه چيز طبق انتظار شما پيش ميرود. خودتان را براي تغييرهاي بزرگي آماده ميکنيد .با سعي و کوشش شما همه چيز عالي پيش خواهد رفت .آنچه که ميگوييد و فردي که با او صحبت ميکنيد اکنون بسيار مهمتر از مسائل ديگر است .ديگران را از نقطه نظرات خود آگاه کنيد و حتي دوستان و همکارانتان را با تصميم گيريهاي سريع و به موقع خود و برنامهها و نقشههاي منطقي تحت تاثير قرار دهيد. در اين ماه ،کمي بيش از سابق به فکر سالمتي خود باشيد و خانواده را نگران نکنيد .با خانواده خو د از اهدافي که داريد حرف بزنيد و سپس آماده باشيد که آنها را به عمل تبديل کنيد .راه دشواري در پيش داريد .براي رسيدن به هدف، ارادهاي محکم الزم است .بايد هوشيار و مراقب باشيد تا دچار لغزش و خطا نشويد.
50
August 2014
بختيار:
سياستمداری که در تاريخ بزرگ شد
حسين باقرزاده انقالب سال 1375تنها يک تحول ساختاری در صحنه سياسی ايران نبود .اين انقالب ،همچنين ميدانی بود برای آزمايش انديشه و عمل نخبگان فکری و سياسی و اجتماعی ايران -آزمايشی که عموما در آن مردود شدند و تنها معدود افرادی از آن سربلند بيرون آمدند .يکی از اين افراد شاپور بختيار بود ،کسی که در آخرين لحظات در سنگر دفاع از يک حکومت سکوالر قرار گرفت و سعی کرد به مانند يک سرباز وطنپرست تا آخرين گلوله خود مقاومت کند .اين تالش، اما ،در برابر توپخانه سهمگين دشمن که از هر طرف بر سر او میباريد محکوم به شکست بود و سرانجامی هم جز اين نداشت. حکومت 37روزه بختيار در زمان خود از سوی جامعه سياسی روز مردود شناخته شد ،ولی با گذشت زمان ،اهميت تاريخی آن به صورت فزايندهای مورد تصديق دوست و دشمن قرار گرفته است .بختيار از معدود سياستمدارانی است که در زمان خود تنها و مهجور زيست ،ولی در تاريخ بزرگ شد. انقالب 57حرکت کوری بود که جامعه سياسی و روشنفکری ايران را هيجان زده کرد .اين حرکت همه نيروهای سياسی از چپ و راست و ميانه را به خود جذب کرد و هر کسی از ظن خود به حمايت از آن برخاست .به مرور زمان ،اما ،روشن میشد که خصلت اين انقالب مذهبی و واپسگرايانه است. در اين شرايط ،وظيفه رهبران سياسی سکوالر بود که خطر پيش رو را درک کنند و برای دفع و پيشگيری از تحقق آن چاره بينديشند و وظيفه نخبگان جامعه و به خصوص قشر روشنفکر اين بود که به جای اينکه مجذوب حرکت تودهای مردم و شعارهای انقالبی آنان شوند مشعل به دست بر سر راه اين حرکت قرار گيرند و راه پيش رو را روشن کنند تا مردمی که از استبداد رژيم شاه به فغان آمده بودند از چاله به چاه نيفتند .ولی غالب اين نيروها نه فقط در انجام وظيفه خود قصور ورزيدند ،بلکه خود به اين حرکت کور پيوستند و آن را به سوی پرتگاه جمهوری اسالمی سوق دادند. اين سخن را من در آبان 57که هنوز حرکت انقالبی اوج نگرفته بود در دفتر نشريه «ايرانشهر لندن» به زندهيادان احمد شاملو و غالمحسين ساعدی گفتم .شماره 5اين هفتهنامه به سردبيری شاملو با سر مقالهای به قلم ضيا موحد حالت کامال شعاری در حمايت از جنبش انقالبی به خود گرفته بود .من به عنوان بنيانگذار و ناشر «ايرانشهر» که در باره خط مشی آن در آغاز مفصال با شاملو صحبت کرده بودم ،از اين کار بر آشفتم و به آنان اعتراض کردم .به شاملو و ساعدی گفتم آن چه که ما میبينيم حرکت کوری بيش نيست و معلوم نيست سرانجام آن به کجا ختم خواهد شد و وظيفه ما به عنوان يک روزنامهنگار نه اين است که آن را به سوی جلو هُل دهيم و بلکه بايد با اطالع رسانی دقيق و انعکاس نظرات مختلف ،چراغی فراراه آن قرار دهيم تا مردم راه خود را آگاهانه انتخاب کنند. سخن من با اين دوستان البته به سادگی به نتيجه نرسيد و تا مشترکًا بر روی اين موضوع توافق کنيم و «ايرانشهر» را به مسير از پيش تعيين شده آن برگردانيم نشريه يک هفته از انتشار باز ماند.
آن چه که در دفتر «ايرانشهر» در لندن گذشت نمونه کوچکی بود از آنچه که در جامعه سياسی و روشنفکری ايران در آن روزها میگذشت .تب انقالب همه کس و همه جا را فرا گرفته بود و کمتر کسی به سرانجام آن میانديشيد .حرکت کوچکی که با يک مقاله در روزنامه اطالعات در سال 56 شروع شده بود ،به تدريج به بهمن عظيمی تبديل گرديد و بر سر راه خود همه چيز را نابود میکرد. عنصر سياسی و روشنفکری ايران نيز مبهوت و مقهور اين حرکت کور شده و به آن پيوسته بود. کمتر کسی به دموکراسی و حقوق بشر میانديشيد يا خطر استبداد مذهبی را جدی میگرفت .اين خصوصيت حتي در ماههای آخر پيش از انقالب که به تدريج آشکارتر میشد نتوانست باعث بيداری شيفتگان انقالب شود و آنان را به چارهجويی وادارد. و نتيجه اين شد که وقتی شاپور بختيار در آخرين روزهای رژيم شاه وارد عمل شد تا شايد بتواند از استقرار رژيم مذهبی مانع شود کمتر کسی به ياری او شتافت. بختيار از معدود کسانی بود که خطر استبداد مذهبی را به خوبی درک کرده بودند و مهمتر از آن اينکه او حاضر شده بود با شنا کردن بر خالف جريان آب ،بر اساس تشخيص خود عمل کند .يعنی درک واقعيت و عمل بر اساس آن. بسياری در اولی لنگ زدند و کمتر کسی حاضر بود که دومی را مرتکب شود .بينش و شجاعت عمل، اين دو خصوصيتی بود که بختيار داشت و هيچ کس ديگر در موقعيت او نداشت .آنچه که بختيار نداشت زمان بود .بختيار در شرايطی به نخست وزيری ايران برگزيده شد که زوال رژيم شاه قطعی به نظر میرسيد .حکومت شاه در سراشيبی سقوط قرار گرفته بود و به سختی میشد تصور کرد که کسی بتواند از سرنوشت محتوم آن جلوگيری کند .ولی اين واقعيت نه از اهميت کار بختيار کم میکند و نه میتواند توجيهگر کار آنانی باشد که به رغم همه ادعاهای سکوالريزم ،ملیگرايی ،ترقیخواهی، آزادیخواهی و دموکراسی و حقوق بشر او را در آن روزهای حساس تنها گذاشتند يا حتي او را طعن و لعن کردند. بختيار در فاصله کوتاهی از روی کار آمدن خود اصالحات سياسی را آغاز کرد .ساواک منحل شد ،زندانيان سياسی آزاد شدند ،تيغ سانسور از روی مطبوعات برداشته شد و فضايی دموکراتيک بر جامعه ايران حاکم گرديد .او معتقد به سوسيال دموکراسی بود و انجام انتخابات آزاد را به مردم ايران وعده میداد. بعدها تقريبا برای همه مسلم شد که حکومت بختيار آخرين شانس استقرار يک نظام دموکراتيک در ايران بوده است. اگر درد انقالبيون ،استبداد رژيم شاه بود با ادامه حکومت بختيار میشد انتظار داشت که اين استبداد خاتمه پيدا کند. ولی آنان که برای برقراری حکومت مذهبی تالش میکردند، به نفی استبداد شاه قانع نبودند و بلکه استقرار استبداد ديگری را تدارک میديدند .در اين ميان ،خيل نيروهای سياسی سکوالر چپ و ملی و مذهبی بودند که به جای اينکه به ياری بختيار بشتابند ،جانب انحصارطلبان مذهبی را گرفتند .حتي ياران قديمی بختيار در جبهه ملی نيز او را تنها گذاشتند و به حمايت از خمينی برخاستند. حکومت کوتاه بختيار در آن روزها جدی گرفته نشد و زود به پايان رسيد .اخطارهای او در باره خطر استبداد نعلين کمتر گوش شنوايی يافت و بايد زمان میگذشت تا واقعيت دردناک و خونبار تاريخ درستی آنها را ثابت کند .زمان زيادی به طول نکشيد تا اين واقعيتها بروز کند و يک يک کسانی که آن روزها اخطار او را ناديده گرفتند ،شالق آن را بر تن خود احساس کنند. آنچه که رخ داد البته صدها برابر خشنتر و مخوفتر از آن بود که حتي خود بختيار میتوانست آن را تصور کند يا اخطار آن را میداد و اين خشونتها همه کسانی را که با استبداد مذهبی /فقهی مخالف بودند و در عين حال در آن روزها به حمايت از خمينی شتافتند و بختيار را تنها گذاشتند يا فعاالنه عليه او به مبارزه برخاستند ،در بر گرفت .کسی نبود که از
مرداد 1393
اين سرنوشت در امان بماند .تنها زمان الزم بود تا اين شتر خشن بر در خانه همه بخوابد. پيش از همه ياران پيشين خود بختيار طعم استبداد مذهبی را چشيدند .جبهه ملی که به حمايت از خمينی برخاسته بود جزو اولين گروههايی بود که در فاصله کوتاهی پس از انقالب طرد شدند و سپس وقتی جبهه ملی در 25خرداد سال 60 در مخالفت با قانون قصاص قصد تظاهرات داشت ،خمينی آنان را مهدورالدم اعالم کرد. به فاصله کوتاهی ،مجاهدين خلق پاداش حمايت از خمينی را با اعدامهای دسته جمعی و سرانجام قتل عام سال 67گرفتند .طولی نکشيد تا گروههای چپ حامی خمينی و جمهوری اسالمی مغضوب او قرار گيرند و با خشونت
سرکوب شوند .در اين ميان ،تقريبا همه روشنفکران و نويسندگان و هنرمندان و دگرانديشانی که آن روزها بختيار را تخطئه میکردند و به حمايت از انقالب برخاسته بودند، هر يک به شکل و نوعی طعم استبداد خشن نعلين را با جان و تن خود چشيدند و آواره و معزول و مطرود و ممنوع و زندانی يا کشته شدند .بی دليل نيست که در طول زمان ،همه آنانی که با استبداد شاه به مبارزه برخاسته بودند و بختيار را در آن روزها طعن و لعن میکردند ،به تدريج زبان و واژگان خود را تغيير دادند و اکنون کمتر کسی است که از او جز به نيکی ياد کند. در تاريخ لحظاتی پيش میآيد که عمل يک سياستمدار سرنوشتساز میشود .اهميت اين عمل معموال در همان زمان شناخته میشود و مورد تأييد قرار میگيرد .کار بختيار، اما ،از نوع ديگری بود .کمتر کسی اهميت کار بختيار را در آن زمان درک کرد و بلکه هر چه از زمان بيشتر گذشت گروههای بيشتری به اهميت کار بختيار پی بردند و به تلويح يا تصريح به آن اذعان کردند. اکنون ديگر تنها گروههای سکوالر نيستند که به اشتباه خود در حمايت از خمينی پی بردهاند .حتي اسالمگرايانی
50
که ستونهای اصلی رژيم خمينی را تشکيل میدادند و امروز مغضوب همين نظام قرار گرفتهاند به اين واقعيت رسيدهاند. برای نمونه امروز مصطفی تاجزاده عضو مرکزيت سازمان مجاهدين انقالب اسالمی و معاون سابق وزير کشور صريحًا میگويد که زمان شاه همه آزادیها از قبيل آزادی عقيده و مذهب و پوشش و هنر و ادبيات و روابط شخصی و مانند اينها بود به جز آزادی سياسی ،و نتيجه میگيرد که کمبود ما فقط آزادی سياسی بود. او در واقع میپذيرد که با روی کار آمدن بختيار که آزادی سياسی را تأمين میکرد ،نيازی به انقالب نبود و اکنون در اين حسرت تاريخی به سر میبرد که با انقالب عالوه بر آزادی سياسی ،بسياری از آزادیهای ديگر را نيز از دست
دادهايم. به اين ترتيب ،هر چه زمان میگذرد اهميت کار بختيار بيشتر شناخته میگردد .عمل بختيار در زمان خود سرنوشتساز نبود ،ولی کاری تاريخی بود .او برای جلوگيری از استقرار نظامی پا جلو گذاشت و طعن و لعن دوست و دشمن را به خود خريد ،که میرفت تا استبدادی خشن و مخوف را برقرار کند .اين نظام مستقر شد و هزاران هزار دوست و دشمن و از جمله خود او را قربانی خشونت عريان خود کرد. بختيار پس از حکومت کوتاه خود به مبارزه با رژيم از خارج کشور ادامه داد و فعاليتهايی کرد که موضوع سخن من نيست و میتوان به صورت انتقادی با آنها برخورد کرد. ولی اقدام بینتيجه او در دی ماه 57در مقابله با استقرار استبداد مذهبی به عنوان يک عمل مسئوالنه و شجاعانه در تاريخ معاصر ايران ثبت شده و روز به روز اهميت آن بيشتر شناخته میشود. آن روز دور نيست که مردم ايران ياد او را گرامی دارند و کار او را در آن لحظه تاريخی قدر بشناسند.
51
August 2014 مرداد 1393
افسانه و واقعيت در مورد عمليات "نوپو" در ايران حسين باستاني حکم انتصاب فرمانده جديد «نوپو» در رسانههاي ايران منتشر شده است« .نوپو» زبدهترين بخش از «يگان ويژه» نيروي انتظامي ايران (ناجا) است. حسن کرمي ٬فرمانده يگان ويژه« ،نوپو» را از برترين نيروهاي ويژه در آسيا و کارآزمودهتر از ديگر واحدهاي ويژه نيروهاي مسلح ايران همچون يگان «صابرين» سپاه و «کاله سبزهاي» ارتش دانسته است. فرمانده جديد «نوپو» ،حسين امجديان نام دارد که جانشين محمد طراقيه شده است .حکم او را نيز، اسماعيل احمدي مقدم فرمانده کل نيروي انتظامي صادر کرده است. مسئوالن پليس ايران ،نام «نوپو» را مخفف «نيروي ويژه پاد وحشت» دانستهاند .در خبر انتصاب فرمانده جديد «نوپو» ،اين واحد پليس ،تحت عنوان «يگان رهايي گروگان» مورد اشاره قرار گرفته است. نام «نوپو» نخستين بار 15سال پيش به فضاي رسانهاي ايران راه يافت و دليل آن ،اشاره گذراي شوراي عالي امنيت ملي به نقش اين يگان در حمله به کوي دانشگاه تهران در 18تير 1378بود .در آن زمان ،برخي روزنامههاي اصالح طلب «نوپو» را مخفف «نيروي ويژه پاسدار واليت» دانستند ،که اين امر تکذيب مسئوالن پليس را به دنبال داشت. در پي انتشار گزارش شوراي عالي امنيت ملي در سال ،1378فرهاد ارجمندي فرمانده وقت «نوپو» به خاطر حمله به کوي دانشگاه مورد محاکمه قرار گرفت ،اما با وجود دفاع کامل از حمله به دانشجويان ،تبرئه شد. از آن زمان به بعد ،رسانهها هر از گاه تصاوير عمليات اين يگان پليس را -بدون توضيح بيشتر در مورد نقش و ساختار آن -منتشر کردهاند .عدم شفافيت فعاليتها و ساختار «نوپو» ،باعث شده تا طي اين مدت ،شايعات فراواني در مورد آن منتشر شود که اغلب ،ريشهاي در واقعيت نداشته است. شايد رايجترين باور نادرست در مورد «نوپو» ،تلقي آن به عنوان «يگان ويژه نيروي انتظامي ايران» باشد .اين در حالي است که واحد «نوپو» يگان ويژه پليس نيست و «يکي از» زير مجموعههاي آن محسوب ميشود؛ زيرمجموعهاي که اعضايش اغلب -و نه هميشه -با لباس و نقاب سياه رنگ در انظار عمومي ظاهر ميشوند. نيروهاي ويژه پليس ،در سه يگان «موسي بن جعفر»، «امام خميني» و «امير المومنين» سازماندهي شدهاند که «نوپو» ،زيرمجموعه يگان آخري محسوب ميشود. واحدهاي ضد شورش يگان ويژه ،با يونيفورمهاي مشهور به «پلنگي» يا سياه رنگ ،کاله کاسکت (بعضا داري نقاب شفاف) ،زانو بند و مچ بند ،از جمله واحدهايي هستند که در تصاوير منتشر شده از اعتراضات سال ،1388به راحتي قابل تشخيصاند. براي داشتن تصوير بهتري از تفاوت اعضاي «نوپو» با نيروهاي ساير بخشهاي عادي و ويژه پليس ،ميتوان به اظهارات اسماعيل احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي در خرداد 1392اشاره کرد که سطح مطلوب مهارت تيراندازي نيروهاي پليس را در کالنتريها ،80در يگان ويژه 90و در «نوپو» ( 100از )100دانسته است. شايد بخش مهمي از تصور يکي بودن «نوپو» و يگان ويژه ،ناشي از انتشار اطالعات غلط در فضاي مجازي باشد. به عنوان نمونه ،در 20آذر 1390اسداهلل هادينژاد جانشين فرمانده وقت يگان ويژه در جريان مصاحبهاي در مورد يگان ويژه ،اشاره کوتاهي نيز به «نوپو» کرد ،اما همين مصاحبه با ن ويژه نوپو ،سريترين تيتر نادرست «همه چيز درباره يگا پليس ايران» در بسياري از سايتهاي ايران به چاپ رسيد و تا کنون ،به کرات به عنوان «منبع اطالعات» راجع به «نوپو» مورد استناد رسانهها قرار گرفته است..
وظايف اصلي «نوپو»
يکي از چند تصور نادرست رايج در مورد «نوپو» ،تلقي آن به عنوان يک واحد ويژه پليس با هدف اختصاصي مقابله
با گروگان گيري است. مهمترين عامل ايجاد اين تلقي ،اظهارات مقامهاي رسمي پليس ايران است که در اشارههاي خود به «نوپو»، عمدتا آن را يگان رهايي گروگان معرفي ميکنند .به نظر ميرسد بخش مهمي از اين شيوه اشاره به «نوپو» در اظهارت رسمي فرماندهان پليس ،بازتاب دهنده رويکردي کلي در سطح نيروي انتظامي در پرهيز از رسانهاي کردن «نوپو» و فعاليتهاي آن باشد .تمايلي که وجود آن ،بعد از رسانه اي شدن نام «نوپو» به واسطه حوادث 1378کوي دانشگاه تهران قابل تصور بود و پس از آن نيز ،کمابيش مشهود بوده است. با وجود اين ،شواهدي محکم از نقش نيروهاي «نوپو» در مقابله با معترضان به حکومت در شرايط «خاص» حکايت دارد .مهمترين سند اثبات کننده اين نقش ،ذکر صريح نام «نوپو» در گزارش سال 1378شوراي عالي امنيت ملي در خصوص ماجراي کوي دانشگاه است. در جريان اعتراضات خياباني به نتايج انتخابات رياست جمهوري 1388نيز ،اخباري غير رسمي در مورد نقش داشتن نيروهاي «نوپو» در مقابله با معترضان منتشر شد، هرچند اين حضور ،مربوط به زماني بود که گستردگي بي سابقه اعتراضات خياباني ،باعث به ميدان آمدن «همه» نيروهاي پليس ايران (فارغ از وظيفه تخصصي آنها) شده بود. يکي ديگر از مستنداتي که از نقش «نوپو» در مقابله با اعتراضات مردمي حکايت دارد ،اظهارات حسن کرمي فرمانده يگان ويژه ناجا در خرداد ماه 1393است .وي در اشارهاي نادر به اين يگان ،اعضاي «نوپو» را برجستهترين نيروهاي پليس در زمينههاي مختلف و از جمله عمليات «ضد اغتشاش» دانسته است. در عين حال ،شواهدي نيز وجود دارد که از به کارگيري نيروهاي «نوپو» در «زهر چشم گرفتن» از -به اصطالح- «گندهالت»هاي محلهها حکايت دارد .به ويژه در زمان رياست جمهوري محمود احمدينژاد که پليس مکررا طرحهاي خبرسازي را تحت عنوان مقابله با «ارذل و اوباش محلهها» به اجرا ميگذاشت و در جريان آنها ،ماموران قوي هيکل سياهپوش و نقابدار به ضرب و شتم شديد دستگيرشدگان در مال عام ميپرداختند. در برخي از اظهارنظرهاي رسمي مسئوالن ايراني راجع به برخورد با جرايم شهري ،اشاراتي مستقيم به نقش «نوپو» صورت گرفته است .مثال ،اظهارات مرداد ماه 1387دادستان عمومي و انقالب اردبيل که گفته «نوپو» تحت نظر مستقيم دادستان مرکز استان «آماده مقابله سريع و جدي با اراذل و اوباش است». در هر صورت ،شواهدي مشخص -همچون نوشتههاي روي لباسها يا ماشينهاي مورد استفاده ماموران سياهپوش و نقابدار حاضر در محلهها -نشان ميدهد که اين افراد
لزوما از اعضاي «نوپو» نبوده بلکه ترکيبي از اعضاي قوي هيکل يگان ويژه (از جمله «نوپو») بودهاند. «نوپو» تنها واحد مسئول مقابله با گروگانگيري در نيروهاي مسلح ايران نيز نيست .مواردي مشخص از مقابله با گروگانگيري ،در حيطه وظايف سپاه پاسداران است و مشخصا نيروهاي «سازمان حفاظت و امنيت سپاه» ،براي آن تحت آموزش قرار ميگيرند. اين سازمان ،پيش از انتخابات 1388واز تجميع سه يگان حفاظتي يعني «سپاه ولي امر» (که مسئول حفاظت از رهبر جمهوري اسالمي ايران است)، «سپاه انصار المهدي» (که مسئوليت حفاظت از ساير مقامهاي حکومتي را دارد) و «سپاه حفاظت هواپيمايي» (که به مقابله با هواپيماربايي ميپردازد) به وجود آمد. در ارتش ايران نيز ،جدا از واحدهاي تکاور يا «نوهد» (نيروي ويژه هوابرد) يک يگان تخصصي رهايي گروگان وجود دارد .اين يگان ،بر خالف رويه معمول ارتش ،در شرايط حساس از امکان انجام عمليات در داخل شهرها نيز برخوردار است. بر تن کردن لباس سرتاپا سياه و استفاده از کالههاي کشي سياه رنگ که تمام صورت – به جز چشمها و دهان – را ميپوشانند ،نشانه آشناي اعضاي «نوپو» است .استفاده از اين نوع پوشش ،ظاهرا براي پنهان ماندن هويت اعضاي «نوپو» و نيز ارائه تصويري «رعبآور» از آنهاست. با وجود اين ،موارد استفاده ساير پرسنل نيروي انتظامي از پوششي مشابه نيز مشاهده شده است. نوشتههاي روي لباسها يا ماشينهاي مورد استفاده گروهي از ماموران سياهپوش و نقابدار حاضر در عمليات موسوم به «برخورد با اراذل و اوباش محالت» ،ظاهرا حکايت از عدم عضويت آنها در «نوپو» دارد .ماموران پليس مسئول اجراي احکام اعدام هم ،از پوشش و ماسکي سياه رنگ استفاده ميکنند. از سوي ديگر ،تصاوير منتشر شده از مانورهاي شهري نيروهاي مسلح ،به ويژه در دوره دوم رياست جمهوري محمود احمدينژاد ،نشان دهنده استفاده برخي از نيروهاي ويژه سپاه پاسداران از پوشش ونقاب سياه به شيوه کامال مشابه با نيروهاي «نوپو» است. واحدهاي مقابله با گروگانگيري ارتش ايران نيز، پوششي مشابه با «نوپو» را بر تن ميکنند که تنها تفاوت آن ،پوشيده نبودن چهره است. حتي در جريان اعتراضات خياباني پس از انتخابات رياست جمهوري دهم ،عکسهايي از «نيروهاي ويژه بسيج» با پوششي دقيقا مشابه نيروهاي «نوپو» (سرتاپا سياه و با صورت پوشيده) منتشر شده است .اگرچه وجود چنين نيروهاي ويژهاي در اين سازمان شبه نظامي که پس از تبديل نام آن از «نيروي مقاومت بسيج» به«سازمان بسيج مستضعفين» در سال 1388اعالم کرده خود را يک نيروي مسلح تلقي نميکند -به راحتي قابل فهم نيست. اما گذشته از همه اينها ،نميتوان فراموش کرد که در جريان حمله به کوي دانشگاه در سال ،1378هيچ نيروي سياهپوش ماسکداري حضور نداشته ،در حالي که حضور «نوپو» در آن حمله محرز شده است. از اين واقعيت ،ميتوان نتيجه گرفت که «نوپو»، ممکن است در صورت لزوم ،با پوششي کامال متفاوت با کليشههاي تصويري شناخته شده براي آن ،وارد عمليات شود. نيروهايي از جنس «نوپو» ،در بسياري از کشورهاي دنيا وجود دارند و بنابراين ،نفس فعاليت اين واحد پليس در ايران ،اتفاق غيرمنتظرهاي محسوب نميشود .اما آنچه در ارتباط با اين يگان مشخص قابل توجه به نظر ميرسد، توسعه «الگوي نوپو» در سطح نيروهاي مسلح ايران است. پديدهاي که منجر به پيدايش و قدرت نمايي رسانهاي نيروهاي مسلح ،سياه پوش و نقاب دار در ساير بخشهاي پليس و همچنين در سطح نيروهايي مانند سپاه يا بسيج شده است. افزايش يگانهاي ضربت سياه پوش و داراي چهره پوشيده ،به معني توسعه الگوي امنيتي مشخصي محسوب ميشود که ويژگي آن ،به کارگيري سالح با «حداکثر سرعت» و «حداقل شفافيت» است .الگويي که گسترش آن در سطح نيروهاي امنيتي کشورها ،همواره نگراني مدافعان حقوق بشر و حاکميت قانون را به دنبال داشته است.
51
دنباله از صفحة 31
رفاه حال زنان يا حذف آنان؟ به نظر ميرسد يکي از پايههاي اصلي اين ايدئولوژي تاکيد بر نقش زنان در خانه و خانواده است ،ايدئولوژييي که هنوز حتي با حضور گسترده زنان در سطوح باالي آموزشي و اداري و شغلي ،در ميان سياستمداران به قوت خود باقي مانده است .ميتوان گفت که حمايت از کار زنان به صورت جدا ،تفکيک مرد و زن در محيط کار ،تاکيد بر حساسيت شغل زنان به عنوان همسر و مادر و تاکيد بر گذراندن وقت با همسر نيز از ديگر مباني تشکيل دهنده اين ايدئولوژي است که در توجيه ارائه چنين قانونهايي بيان ميشود. شايد بتوان يکي از داليل ابالغ و اجراي چنين بخش نامههايي را رشد حضور زنان در محيطهاي کاري و تقاضاي بيشتر براي فعاليت اقتصادي دانست .به اين ترتيب نيروهايي اجرايي و اقتدارگرا با ديدن اين گونه تقاضاها از يک سو و از سوي ديگر با برهم خوردن توازن ميان کار زن در خانه و در بيرون از خانه (عبور موفقيت آميز زنان از نقشهاي سنتي و تحميل شده) ،به نوعي در تالشند تا در مقابل اين رشد بايستند. شايان تأمل است که به هر ميزان که رشد آگاهي زنان، تاکيد بر زندگي مدرن و استقالل و تاکيد بر تواناييهايي اقتصادي در ميان زنان شاغل باالتر ميرود ،به همان ميزان نيز واکنشهاي سازمان يافته و سيستماتيک نيروهاي بازدارنده از سوي اقتدارگرايان ،تحميل ميشود .نيروهاي اقتدارگرا به جاي توجه به وضعيت کنوني زنان و تالش براي يافتن راه حل معضل بيکاري (که از سالهاي گذشته به خصوص در ميان زنان تحصيلکرده واقعاَ افزايش يافته) برعکس به حذف زنان از مشاغل دولتي و غيردولتي روي ميآورند. روشن است که تاکيد بر جداسازيهاي جنسيتي و استفاده انحصاري از نيروي مردان ،به نوعي همين ايستادگي در برابر تقاضاي ورود زنان به بازارهاي کار است .از سوي ديگر ابالغ اين بخش نامههاي غيرکارشناسي و اقتدارگرايانه بدون ارتباط با سياستهاي ديگر و براي مثال سياست دستوري افزايش جمعيت نيست .با اينکه هنوز دستور رسمي براي اين جداسازيها ابالغ نشده است ،اما حمايت سردار قاليباف از نقش زن در خانواده (به بهانه گذراندن وقت بيشتر با همسر و فرزندان!!) به نوعي تبليغ همين سياست است . آقاي قاليباف در حمايت از قانون تفکيک جنسيتي در شهرداري در خطبههاي پيش از نماز جمعه گفته است، «نبايد اجازه دهيم يک خانم در طول وقت اداري و در طي روزها و ماهها ،ساعت تماس و معاشرتش با نامحرمان بيشتر از محرم ،شوهر و فرزند او باشد .با گذشت زمان اين موضوع کانون خانواده را تحت تأثير منفي قرار ميدهد. غيرت ما کجا رفته است؟» حال بايد از سردار قاليباف پرسيد که غيرت مردان سياستمدار در سطوح اجرايي و دولتي در حذف زنان و قرار دادن آنها در گوشه خانههاست؟ آقاي قاليباف با حمايت از چنين طرحهايي خواسته يا ناخواسته تواناييها و مهارتهاي ميليونها زن را براي نگه داشتن آبروي مرد ايراني و مسائل سنتي غيرت پروري و حفظ ناموس ناديده گرفتهاند و به جاي ارتقاي زنان به ردههاي باالتر براي تشويق تواناييهاي آنان ،بر عکس از جدا سازي و حذف زنان حمايت ميکند. با اينکه زناني از ردههاي سياسي نسبت به اين بخش نامه اعتراض کردهاند ،اما در عين حال يکي از اعضاي زن شوراي شهر تهران از اين بخش نامه حمايت کرده و آن را ارتقاي شغلي دانسته است .وي در پاسخ به سؤال خبرنگاري که آيا اين مسئله اجتماع گريزي زنان نيست ،تصريح کردهاند که اين قانون براي رفاه حال خانمهاست!! حال بايد از ايشان پرسيد اگر به همين دليل يعني رفاه حال خانمها ،بسياري از زنان به دليل اينکه سمتهايي برابر با مردان دارند حذف شوند يا نتوانند به شغل گذشته خود بازگردند و از لحاظ اقتصادي دچار مشکل شوند ،آيا باز هم رفاه کافي دارند. توجيه اين گونه از افراد با اين پرسش اساسي روبرو است که :اگر مسئله ايدئولوژيک بر روابط کاري زن و مرد در محيطهاي کاري داخل کشور سايه نينداخته است ،پس چرا مسئوالن به جاي فراهم کردن امکانات برابر شغلي، تحصيلي و اقتصادي براي زنان ،بيشتر به حذف آنان روي ميآورند. ايدههاي تبعيضآميزي مانند ايده تفکيک جنسيتي يا تاکيد بر نقشهاي سنتي زنان که هر روز به شکلي متفاوت در ادارهها و سطوح اجرايي بيان ميشود ،ايده هايي ناکارآمد، ناواقعي و عمال غير قابل تعميم است .ابالغيههايي از اين دست ،صرفا” ميتواند امنيت رواني و خانوادگي بسياري از زنان شاغل را تحت تاثير قرار دهد و متزلزل سازد.
52
52
August 2014 1393 مرداد
POOIA - Representing the True Image of Iranian American’s Today
Sarah Moosazadeh According to the U.S. Census Bureau an estimated five hundred thousand to one million Iranian-American’s are living in the United States today. Yet, what’s so remarkable about this group of individuals is not their demographics in and of itself but the level of success they have achieved in such a short span of time. From arts and entertainment to business and academic research, Iranian-Americans have excelled within every segment of American culture. However, their greatest asset does not lie within the board room but inside the community instead. This segment thrives on success and in an effort to attain it, have seamlessly paved the way for the next generation. One clear example of this is POOIA, the Professional Organization of IranianAmericans. Headquartered in Atlanta, Georgia POOIA aims to bring Iranian American professionals together based on a notion of networking, fellowship, and the desire to give back to the community. As a means to counter balance the negative stereotypes the media portrays about Iranians, the organizations stands as a conduit through which Iranian-Americans may showcase their success. Since its establishment, the organization has developed three main objectives to meet its goals. The first is in regards to networking and creating a sense of synergy among professionals who are eager to give back to the community. The second concerns Generation Y and assisting them with their professional growth and the third involves protecting and portraying Iranian-Americans true image. Professionals and members alike
who are eager to share their experiences may finally do so on an entirely new platform regardless of their political or cultural affiliation. Whether this is through mentorship opportunities or extended education programs, the goal is to provide a positive
impact within society. POOIA is a prime illustration of this very endeavor and in an effort to reach a larger demographic has recently recruited new volunteers to help spread the word. A mass email was distributed calling for candidates who were willing to offer
Dr. Saeid Fatemi
Professor, Writer, Poet, Editor, Translator, Orator, Journalist and Activist Dr. Saeid Fatemi was born in Nain, Yazd to Ms. Saltanat Fatemi, a brave activist, and Mr. Mirza Mohammad Khan Fatemi. He lost his father when he was nine months old. He is the nephew of Dr. Hossein Fatemi and Professor Nassrollah Seif Pour Fatemi. He is married to Dr. Minoo Varzegar, Professor of Tehran University, Columbia University and Rutgers University and together they have two daughters, Dr. Delaram Fatemi, Pathologist, and Dr. Arezou Fatemi, Internist, and they have three grandchildren: Shayan Mortazavi ( a high school student), Donna and Tara Bagheri (first grade students). He did his elementary and high school education in Isfahan. He received two BAs in Persian Literature and Law simultaneously from the University of Tehran. He started teaching at Darolfonoon while he was studying towards his Ph.D. in Persian Literature. He also received a scholarship and went to Paris to study towards a Ph.D. in Comparative Literature. He received his Ph.D. in Persian Literature from the University of Tehran and then a doctorat en vue d’etat from Sorbonne with mension honorable. Dr. Saeid Fatemi is a professor, writer, poet, editor, translator, researcher, orator, journalist and an activist. Dr. Fatemi was the Editor-inchief of the popular Bakhtar Emruz Newspaper.
He has published 9 books on Humanities and two books on Greek and Roman Mythology, 1500 socio-political articles and 1200 literary articles to promote our Persian literature and culture. He has also had 50 radio and TV talks and has presented more than 400 papers in national and international conferences. He has been granted numerous national and international awards for his academic and sociopolitical endeavors. He was full professor at the University of Tehran and a Visiting Professor at Princeton University, Kent University and the University of Illinois. When he was 17, he was fascinated by Dr. Mohammad Mossadegh’s ideas of democracy and he became his follower and he has been following his principles ever since then. After the 1953 coup, which thwarted democracy in Iran, his uncle, Dr. Hossein Fatemi, the Minister of Foreign Affairs, was executed by the ExShah and Dr. Saeid Fatemi, who had served as Dr. Mossadegh’s Special Secretary in the Hague
their expertise within the realm of membership, public relations, education, event planning and community service. Candidates were asked to identify two roles they felt passionate about and indicate how they could contribute. The response was tremendous and a follow-up email was delivered days later listing the new volunteers as well as their titles. Since then, the organization has had an outstanding kick start as volunteers’ work diligently to revamp POOIA’s website and attract new members. Yet, one may still beg to ask the question, why POOIA? Why now? The answer is simple. In no other time has it been so important for Iranian-Americans to reveal their true image than now. Iranian-Americans continue to play an integral role in our society and with each successful endeavor they pursue, the community benefits. However, very seldom does this group have the chance to join other like-minded individuals to help foster change and exchange ideas. Until now that is. POOIA stands as a tool in which members from various communities may come together to further their ambitions. Whether this includes attending a local networking event, working behind the scenes as a volunteer, or donating one’s time to mentor an up and coming young adult professional, the possibilities are endless and so too are the rewards. Please check out our website and like us on Facebook! Source: http://www.paaia.org/CMS/ demographics--statistics.aspx Tribunal, was imprisoned for his democratic ideas and his efforts to restore freedom and his struggles against the dictatorial regime of the time. He was held a political prisoner where he was ruthlessly tortured physically and mentally. Dr. Fatemi’s neck was broken but it could not be bent; his eyes were damaged but his vision could not be altered; his throat was cut but his voice could not be silenced and his hand was burnt but his pen could not be stopped. He was sent from one horrific life threatening prison to another, but he stood by his ideas firm and fast and no prison could change his beliefs. He has been writing, speaking, going to prison and striving for peace and liberty following Dr. Mossadegh’s liberalism from the time he was 17. There has not been a single moment in his life when it has even occurred to him to choose his own peace of mind over the peace of his nation. He is man of honor and integrity and for him nothing is above humanity, unity and solidarity. He pays no attention to mundane affairs and he is humane aspects are very solid and strong. All his life he has put himself at the stake for his nation and its prosperity. We salute him for all his humanistic endeavors. May God bless this phenomenal multidimensional human being who has devoted his life to fruitful to bringing pride for our land. On August 2, 2014, Dr. Minoo Varzegar is honoring this hero in a formal ceremony at the Double Tree by Hilton Hotel. In this celebration, Dean Hamid Akbari, Dr. Mohammad Rafi, Mr. Parviz Nezami, Dr.Minoo Vaziri Gorji, Dr. Tahereh Bagheri, Dr. Arezou Fatemi, Dr. Delaram Fatemi and Dr. Minoo Varzegar will talk about the life and legacy of Dr. Saeed Fatemi. Hundred people are invited to this memorable event to celebrate Dr. Fatemi‘s deeds and achievements in his fruitful life.
CONTINUED FROM PAGE 53
The morning after the election, a few senior members of the Bush administration advocated giving Hamas a chance to engage Israel on practical issues, including travel permits, the power grid, water, and commerce. If Hamas failed to do so within a couple of months, these officials argued, the United States and Israel would pull the rug from under Hamas. That argument, which according to media reports at the time, was favored by President Bush, lasted for one day. The counter argument favoring an immediate isolation of Hamas, which was strongly advocated by neoconservatives in the United States and in Israel, carried the day. The Gaza wars in 2008-9, 2012, and now are arguably a direct result of the refusal of Israel and the United States to accept the 2006 election results and engage Hamas. Had engagement occurred, the living standards of Gazans would have improved markedly; there would have been no need for a “tunnel economy” or a “tunnel military.” Unfortunately, Israeli politicians today seem to be viewing Hamas and the continued occupation and encirclement through the same narrow prism of 2006.
The Way Forward In a recent article on this blog I argued the two-state solution was dead and called for new thinking. The same applies to the current conflict. After 47 years of occupation, nine years of blockading Gaza, two intifadas, and three wars, Israel, the Palestinians, and the United States must accept the fact that war, terrorism, and occupation cannot solve the Israeli-Palestinian conflict. With the death of the two-state option, the peaceful coexistence of Israelis and Palestinians between the Mediterranean Sea and the Jordan River can only be achieved through a new paradigm grounded in justice, human dignity, equality, and tolerance. Including Hamas in talks for an enduring end to the conflict could be done through a joint Palestinian delegation comprised of the PA, Hamas, and other factions. For this approach to succeed, however, it must include an end to the blockade of Gaza. Once the two peoples living together embark on this path, they will reject the logic of occupation and terrorism and focus on building a more hopeful future. For its part, the United States should jettison all futile attempts to push for a so-called peace process. Rather, we should begin serious efforts to help the two peoples operationalize the new paradigm. About the author: Emile Nakhleh is an expert on Middle Eastern society and politics and on political Islam. He is a member of the Council on Foreign Relations and a Research Professor at the University of New Mexico. He previously served in the Central Intelligence Agency from 1993-2006, first as scholar in residence and chief of the Regional Analysis Unit in the Office of Near Eastern and South Asian Analysis and subsequently as director of the Political Islam Strategic Analysis Program. Until 1993 Nakhleh taught at Mount St. Mary's University, where he was the John L. Morrison Professor of International Studies. Nakhleh's publications include, among others, A Necessary Engagement: Reinventing America's Relations with the Muslim World (2009), Bahrain: Political Development in a Modernizing Society (1976 and 2011), and The Gulf Cooperation Council: Policies, Problems, and Prospects (1986). Nakhleh holds a PhD from American University, an MA from Georgetown University, and a BA from Saint John's University, Minnesota.
53
August 2014
53
1393 مرداد
CONTINUED FROM COVER PAGE
The bloody confrontations between West Bank Palestinians and the Israeli forces in Jerusalem at the Kalandia crossing, and between Arabs in Israel and Israeli police demonstrate that the Gaza war has spread to other parts of Palestine. This bodes ill for Israel and neighboring countries. Israel’s glee at the Egyptian government and media’s enmity toward Hamas is ephemeral and transitory. The Sisi autocratic regime would be unable to withstand its people and other Arabs’ anger at what they view as Israeli aggression against the Palestinians. Having followed this conflict, including the rise of Hamas, for decades, both in academia and in government, and having briefed senior officials on these issues for years, I argue that longlasting peace between Israelis and Palestinians will remain elusive unless regional and global leaders begin to re-examine their decades-old assumptions about the conflict. Such a step would be severely criticized by partisans from, and on behalf of, both sides, including many in the US Congress. Therefore, courage, perseverance, and new thinking are needed to empower stakeholders to push the process forward.
Hamas and Israel Destroying Gaza, killing thousands of innocent civilians, blowing up Hamas tunnels, and liquidating its leaders will not eradicate Hamas or silence its drive against the Israeli blockade. Hamas draws strength not from its religious ideology but from its resistance to the encirclement, which has strangled and impoverished most of the 1.6 million Palestinians in the Gaza Strip. The current Israeli war on Gaza plus the two previous ones in 2008-9 and 2012 have not really been about the perceived existential threat Hamas poses to Israel. These conflicts have been rooted in the failure of the so-called peace process. The asymmetry between Israel’s military might and Hamas’ weaponry, which includes homemade and home-upgraded rockets, cannot possibly allow Hamas to pose a credible mortal threat to Israel. The terrorizing of civilians along the Gaza-Israel border is abhorrent and must not be tolerated, but it is also not an existential threat to Israel, nor does it justify Israel’s massive bombardment of residential neighborhoods, hospitals, and schools in Gaza City and across the strip. Israel could easily destroy the tunnels on both sides of the border without destroying thousands of homes and reducing Gaza to rubble. The Israeli assault could also be seen as a response to the recent reconciliation between the PA administration in Ramallah and Hamas in Gaza and the formation of a Palestinian national unity government of technocrats. The support the US and EU showed for the new Palestinian government concerned Netanyahu deeply, and he proceeded to torpedo it. Netanyahu’s Gaza war belies his claim that he was genuinely looking for a so-called Palestinian “partner.”
Precursor to Hamas’ Tunnels The Bush administration and the Israeli government supported holding elections in Gaza in January 2006, which Hamas won fairly and convincingly. Both Washington and Tel Aviv were stunned by the results and proceeded to delegitimize the election results and torpedo the new Hamas administration. Gazans voted for Hamas not because of its religious ideology but because of its community service and resistance to the Israeli blockade. The legendary corruption of the PA administration in Ramallah also underpinned the vote for Hamas.
PLEASE GO TO PAGE 52
Iranian football player Ali Karimi announces his retirement Source: Tehran Times Former Iran international and Persepolis star Ali Karimi has decided to hang up his boots. The 35-year-old made the announcement in a letter published on his Instagram account. Karimi was without a team since his oneyear deal with Tractor Sazi expired in May. For the past two months, it was reported that he was holding negotiations with clubs in Iran and other countries, but he finally decided to retire. “All I have is due to the help of God and the support of my fans. The fans will always stay in my heart. I’m not sad because I couldn’t spend the last season of my career on my favorite team, Persepolis. Here in Iran, it is not strange at all. We had great legends who bid farewell to their careers in silence,” he said in the statement. Karimi began his career with the Fath Tehran youth club and joined Persepolis in 1998. In his first season, he won the domestic double in 1999 and the championship again in 2000. Karimi attended a trial with Italy’s Perugia Calcio, but the transfer was aborted when Perugia deemed the transfer fee too high. There was also reportedly an offer from Spain’s Atletico Madrid, which was ready to pay Karimi $5 million in a six-year contract, but Karimi rejected the offer. Karimi signed with Al Ahli in the United Arab Emirates in 2001. In that season, Al Ahli won their first trophy, when they won the President Cup in the 2001-02 season. He scored a league-high 14 goals for Al Ahli in 2004 and was named the Asian Footballer of the Year in that year. On May 3, 2005, Bundesliga champions Bayern Munich’s website announced that Karimi had signed a one-year contract with the club for an undisclosed fee. On August 13, 2005, in the second week
CONTINUED FROM PAGE 54
of the Bundesliga, Karimi made his debut for Bayern when coach Felix Magath put him in the starting lineup for a game against Bayer Leverkusen. He made an assist to Roy Makaay for Bayern’s second goal followed by his first goal in the Bundesliga in a 5-2 victory. In his first UEFA Champions League appearance, Karimi scored against Rapid Vienna on November 22, 2005. After leaving Bayern Munich, Karimi had some Bundesliga offers but rejected them to return to the Middle East, playing for Qatar SC, Al-Sailiya, Steel Azin, Persepolis, and Tractor Sazi. Internationally, Karimi has been capped 127 times since making his debut in October 1998, and has scored 38 goals. He is currently Iran’s third most capped player and third highest scorer in history. He has participated in five major tournaments, the 1998 Asian Games, the 2000, 2004, and 2007 Asian Cups and the 2006 FIFA World Cup. Karimi, who was known for his amazing dribbling skills, was arguably one of Iran’s alltime best players. He was often referred to as the Asian Maradona and was regarded as one of Asia’s greatest footballers.
Iranian Satellite Jamming Causes Storm Of Controversy By Frud Bezhan, RFE/RL The Iranian regime has long used signal jamming to disrupt the flow of information into the Islamic republic, but it couldn't have forecast the strategy's deadly consequences. Satellitejamming technology is being blamed for disrupting Iran's ability to predict a major dust storm that hit Tehran in June, killing five people. In a report presented to parliament this week, the Iran Meteorological Organization claimed it was unable to forecast the massive dust storm because of signals emitted by jamming devices, according to the semiofficial ISNA news agency on July 22. In addition to the five killed, the June 2 storm injured several dozen people and knocked out power to around 50,000 homes in the capital, according to Iranian media reports. ISNA quoted Iran Meteorological Organization official Ahad Vazifeh as saying that pertinent authorities had been warned of the effect of jamming signals on meteorology forecasts before the deadly storm hit Tehran. Iran has been known to use jamming technology to prevent satellite transmissions of foreign-based television and radio channels.
Iran has long been accused of interfering in many other countries – including in Iraq, where it has supported the Shiite-first government of Prime Minister Nouri al-Maliki, and backed Shiite militias. The two helped alienate the Sunni minority and paved the way for Islamic State’s surge. Iran is also accused of supporting Houthi rebels on the Yemen-Saudi border, and adding to Shiite agitation in Bahrain – though it denies such meddling. “The Persian Gulf countries would like to have relations with Iran, confident that Iran does not want to create any tensions in their countries,” says Seyyed Reza Borgaei, Mr. Khomeini’s representative to Persian Gulf countries in the 1980s, noting longstanding accusations by Sunni governments of Iranian meddling with Shiite communities within their borders. But the specter of an Iranian nuclear bomb – despite repeated assertions from officials that they reject nuclear weapons – has given Persian Gulf countries an excuse to ask the US and Europe for billions of dollars in weaponry. “Nuclear technology turned out to be an excuse for the Arab world, because Saudi Arabia has been very interested in having American involvement in their hardware strategy vis-àvis Iran,” says Mr. Bavand, the Iranian political analyst. He should think of the future’ Seeking solutions has high backing in Iran. Mr. Borgaei was in Mecca, Saudi Arabia, during those riots in 1987. He says it was the Saudis who wanted to ban annual protests by Iranians, and thereby “ruined the peace of that place after 14 centuries.” But he also says there is no reason today to even bring up such divisive history, which could cloud the need to work together now. “It is our belief that any step taken to become closer with these countries will mean many, many problems will be solved exponentially, for every step taken,” says Borgaei, now a cleric in Iran’s holy city of Qom. “Today we should think of the future, of the interests of Islam,” Borgaei adds. “We should emphasize our common beliefs and work on these, and respect the differences we have.”
The government seems to intensify its jamming e ff o r t s d u r i n g sensitive t i m e s , such as the widespread protests that followed Iran's 2009 presidential election, and the Arab Spring revolutions. Iranian officials have acknowledged that signal jamming takes place, and have even warned of potentially negative consequences, including health dangers posed by signal jamming. In February, the Iranian Health Ministry set up a committee to investigate whether the government's jamming of satellite signals could pose a health risk to citizens.
54
54
August 2014 1393 مرداد
5 Things to Know About the Extended Nuclear Talks with Iran
by Paul Pillar (source: LobeLog, via the National Interest)
Can Iran build bridges to regional foes?
Islamic State extremists in Iraq have created a common enemy in the region. But Iran has to tackle deep distrust – and keep nuclear talks on track – to forge a new relationship with its Arab neighbors. By Scott Peterson, ChristianScienceMonitor
TEHRAN, IRAN — To clinch a nuclear deal, Iranian President Hassan Rouhani has to reassure world powers. But to achieve long-term regional stability, he has to overcome deeply sown suspicions and rivalries withIran’s Persian Gulf neighbors at a time of tremendous sectarian tension. Iran and five world powers agreed on July 18 to extend by four months a deadline for reaching a final deal aimed at preventing Iran from acquiring a nuclear bomb, in exchange for sanctions relief. The negotiators now have until November 20 to reach a deal. But Mr. Rouhani is up against more than 30 years of distrust. In 1987, Iranian revolutionaries carrying images of Ayatollah Ruhollah Khomeini sparked riots during the hajj pilgrimage in Saudi Arabia, leaving more than 400 dead. For years, Saudi Arabia and smaller Gulf states have accused Iran of sowing discord within their own Shiite communities. And in 2010, WikiLeaks revealed that Saudi King Abdullah had been secretly and repeatedly pushing Washington to “cut off the head of the snake” by launching military strikes against Iran. The rivalry between these regional heavyweights has defined power politics in the Gulf for decades. But today Rouhani calls Saudi Arabia a “friend and brother.” He traveled to Oman in March, and he hosted the emir of Kuwait in early June. His outreach has helped set hardliners in Sunni states back on their heels. “The moderation discourse brought by Dr. Rouhani is isolating the extremist voices inside these [Persian Gulf] countries,” says Kayhan Barzegar, head of the Institute for Middle East Strategic Studies in Tehran. “Saudi Arabia, under pressure to accept the new reality of Iran, is trying to manage its relations with Iran – they can’t just ignore that something new has happened inside Iran, the moderate government,” Mr. Barzegar says. The enmity cuts both ways. Though Iran has always couched its 1979 revolution in Pan-Islamic terms – as an example of religious rule to be followed by both Shiites and Sunnis – its majority ethnic Persians have historically looked down on their Arab neighbors. In the devastating Iran-Iraq War of 1980-88, every Arab nation but Syria
lined up to support Iraqi strongman Saddam Hussein – a link with Syria that continues today. “If Iran is a strong state, past experience shows that the Arab states try to get much closer to us,” says Davoud Hermidas Bavand, a political analyst and professor in Tehran. “Whenever and wherever we are in a very weak position, they try to develop a sense of hostility towards Iran. This is a reality.” The Syrian war is driving Iran and the Gulf further apart. Iran has backed Syrian President Bashar al-Assad, while Syrian rebels and foreign jihadists fighting alongside them have received critical support from Saudi Arabia, Qatar, and Kuwait.
Mutual danger The Gulf support – which has included calls from some radical clerics to wage an anti-Shiite battle in Syria – has strengthened the most radical and best-equipped group, the Islamic State (formerly the Islamic State of Iraq and the Levant), which in early June advanced across north and central Iraq, where it now threatens Shiite shrines. But Islamic State’s threats extend to Sunni states that cooperate with the West – aspirational maps of the new Islamic State stretch from Algeria to Afghanistan, gobbling up every Persian Gulf state. The mutual danger could help mend relations. With Islamic State militants controlling chunks of two Arab countries (Syria and Iraq), capturing military equipment, and attracting recruits with the declaration of the first Sunni caliphate in 90 years, Iran and its neighbors have plenty to talk about other than their differences. The menace of Islamic State has created common ground between even Iran and its greatest enemy, the United States. Rouhani announced in mid-June he might be willing to work with the US in Iraq, though other officials reject that possibility.
Accused of meddling While Rouhani has pledged to extend his message of “moderation” and “wisdom” to ties with neighbors, the view looking back across the Persian Gulf is skeptical. “[Iran] has never been an easy neighbor,” says Abdulkhaleq Abdulla, a political scientist in the United Arab Emirates. “It’s difficult as a society, as a political system, as a negotiator. Sometimes it becomes more difficult, sometimes less difficult, but it is always difficult.” PLEASE GO TO PAGE 53
The recently extended nuclear negotiations with Iran have had to compete for front-page attention with acute crises elsewhere. The agreement to extend both the negotiations and the interim commitments associated with them for another four months has nonetheless provoked comments from the usual quarters, including those who have never wanted any agreement with Iran and continue to try to sabotage the negotiations. Here are some key facts to bear in mind about the extension itself: 1) The extension makes possible a continuation of major negotiating progress. The progress to date has been remarkable. Few would have predicted it even a year ago. As Secretary Kerry commented in a statement, it was less than a year ago that a U.S. secretary of state and an Iranian foreign minister met for the first time in more than three decades. The key events making this possible were the advent of a new Iranian president with a much different orientation from that of his predecessor, and the willingness of the United States and its negotiating partners to seize this opportunity. The negotiations have gone from a standing start with no communication to an important interim agreement and a common text for a final agreement, with some remaining bracketed language and gaps yet to be negotiated. 2) The need for an extension is not surprising. In fact, the interim agreement, known as the Joint Plan of Action, that was reached last November specifically provided for the possibility of an extension beyond the original target date. The matters being negotiated are complicated and highly technical, from the design of nuclear reactors to the details of international financial transactions. 3) Both sides are negotiating seriously. The Iranian side has demonstrated its seriousness through its compliance, as confirmed by the International Atomic Energy Agency, with all of its commitments under the Joint Plan of Action. It also has demonstrated its seriousness through its acceptance already of lopsided concessions while gaining little
so far in return (see next key fact). Nothing in the history of these talks, or of the history of the Iranian nuclear issue before the talks began, suggests that Iran needs to be squeezed harder to get it to negotiate earnestly and flexibly. 4) Iran already has the biggest motivation to conclude the negotiations swiftly. The P5+1 (the United States and its negotiating partners) clearly got the better deal in the interim agreement. The Joint Plan of Action froze or rolled back the aspects of Iran’s nuclear program with the most concern regarding possible weapons proliferation, as well as introducing international inspections more intrusive and frequent than what any other nation undergoes. In return Iran got only minor sanctions relief, involving peripheral matters such as airplane parts and access to a small fraction of its overseas financial assets to which it has been denied access. This pattern continues under the additional agreement struck as part of last week’s extension of the talks. Iran has committed to hasten the conversion of its remaining supply of medium enriched uranium into reactor fuel plates, which would make it even more difficult to use the material in weapons. In return it gets access to only a small additional slice ($2.8 billion out of more than $100 billion) of its frozen overseas financial assets. The main, debilitating sanctions regarding oil and banking remain in place. Iranian President Hassan Rouhani directly, and Supreme Leader Ali Khamenei indirectly, have a big economic and political stake in reaching a final agreement promptly. 5) Diplomacy remains the surest way to preclude an Iranian nuclear weapon. The extension does not change this reality. With a negotiated agreement, Iran’s nuclear activities would be subject to the most extensive international inspection and monitoring arrangements ever implemented, and Iran would have multiple major motivations not to let the agreement break down. Without an agreement, there would be far less comprehensive inspections, much less of an Iranian stake in keeping its program peaceful, and a political swing in Tehran away from those most determined to keep it peaceful.
55
August 2014 1393 مرداد
55
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
August 2014 - Vol 20 - Issue 249
Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com
How to End the Gaza War By Emile Nakhleh (source: LobeLog) As the killing and destruction rages on in Gaza, and as Israeli Prime Minister Benjamin Netanyahu and the Hamas leadership exchange recriminations and threats, key regional and world players must accept a central truism: No peace can be achieved between Israel and the Palestinians without including Hamas. The quicker they internalize this fact, the faster the cycle of violence can be broken. The Gaza wars have failed to liquidate Hamas; on the contrary, Hamas has emerged stronger and better equipped despite the pummeling it frequently receives from Israel.
At the same time, Israel’s assault on Gaza reflects Tel Aviv’s concern about the region as a whole, not just about Hamas. Such concerns are driven by the rise of Islamic radicalism in Gaza and across the region, the growing influence of right-wing radical Jewish groups and political movements in Israel, the brutal civil war in Syria, the collapsing state structures in Libya and Yemen, a failing state in Iraq, the marginalization of the Palestinian Authority (PA) leadership in Ramallah, and the fragile political systems in Lebanon and Jordan. Israeli worries also stem from a resurgent Iran, a potential nuclear agreement between Iran and world powers, and the perceived diminishing influence of the United States across
the region. Unable to influence these “seismic shifts” in the region, Israel has resisted any long-term workable accommodation with the Palestinians as well as ending its occupation of Arab lands. The Obama administration and other governments must work to end the 47 year-old occupation of the West bank and the blockade of Gaza. The Gaza Strip is considered the world’s largest open-air prison, blockaded on three sides by Israel and on one side by Egypt. This economic and political encirclement must be broken if the economic and social conditions of Gazan residents are to improve.
Poverty, unemployment, poor health and hygiene, and a lack of power and clean water have generated anger and hopelessness, which have often resulted in the frequent firing of rockets toward Israel. While mostly ineffective, these rockets have terrorized Israeli residents in the southern part of the country. This too must stop. PLEASE GO TO PAGE 53