Ruznamak 009 1393-10

Page 1



‫سرمقاله‬ ‫ماهنامه فرهنگی‪ -‬معلومات عمومی‬ ‫گستره توزیع‪ :‬سراسری‪ -‬بین المللی‬ ‫دارنده پروانه و مدیر مسئول‪ :‬نوشیروان کیهانی زاده‬ ‫نشانی‪ :‬تهران‪ -‬خیابان دماوند‪ -‬خیابان شهید علی صدیقیان‪ -‬کوچه سوم‪ -‬شماره ‪6‬‬ ‫کدپستی‪17458 -43831 :‬‬ ‫‪nhistorian@cox.net‬‬ ‫تلفن‪)98-21(77425717 :‬‬ ‫مدیر اجرایی (داخلی)‪ :‬کوروش کیهانی زاده‬ ‫‪info@ journalistnushiravan.com‬‬ ‫صفحه آرا‪ ،‬گرافیست و دستیار مدیر‪ :‬حمیده خواجوی راد‬ ‫‪hamideh.khajavirad@gmail.com‬‬ ‫‪n.keihanizadeh@gmail.com‬‬ ‫چاپ‪ :‬موسسه ایران‬ ‫مجله روزنامک با ‪ 40‬درصد تخفیف در تهران مشترک پُستی می پذیرد‪،‬‬ ‫نماینده روزنامک در استان کرمان‪ :‬منیره بهشتی ‪09134410127‬‬ ‫نماینده روزنامک در منطقه راین‪ :‬ایرج میرحسینی ‪03433231383‬‬ ‫در صورت تمایل آدرس بدهید تا ارسال شود‬

‫درباره تورّ م روزنامه‪ ،‬پولی شدن مدارس‪ ،‬آمریکا و کوبا‪ ،‬تحریف سخنان پوتین در غرب و راه تحقّق دمکراسی‬ ‫ســرمقاله جای ابراز نظر ناشر و یا سردبیر یک نشریه پیرامون‬ ‫یک و یا چند موضوع روز اســت‪ .‬به پرسش هایی هم که خواهان‬ ‫ابراز نظر هستند می توان در سرمقاله پاسخ داد و در این سرمقاله‬ ‫به چند پرسش از آن دست پاسخ خواهیم داد‪.‬‬ ‫* یک دانشجو پرسیده است‪ :‬همین چند روز پیش [در آذرماه]‪،‬‬ ‫معاونت مطبوعاتی وزارت ارشــاد در اصفهان گفت که هم اکنون‬ ‫در کشــور ‪ 250‬روزنامه فعّال داریم‪ .‬این همه روزنامه ـ در دنیای‬ ‫آنالین ها ـ ده برابر ظرفیت کشــور‪ ،‬چرا و هدف چیست؟‪ .‬چرا با‬ ‫این تورّم روزنامه و اضافه بر ظرفیت بودن آنها‪ ،‬بازهم هجوم برای‬ ‫دریافت مجوّز انتشار روزنامه است؟‬ ‫پاسخ‪ :‬برای اینکه در قانون مطبوعات به جای «پروانه» واژه‬ ‫«امتیاز!» بکار رفته‪ ،‬شرط «روزنامه نگار بودن» و نیز شرط اثبات‬ ‫داشتن سرمایه و همکار روزنامه نگار ندارد‪ .‬عالوه براین؛ دریافت‬ ‫یارانه از دولت و احســاس قدرت‪ .‬طبق گــزارش‪ 400 ،‬میلیارد‬ ‫تومان (به پول وقت) در ‪ 8‬سال و پیش از آن‪ ،‬حتی پرداخت یارانه‬ ‫ارزی!‪ .‬در دهه‪ 1320‬طرحی به مجلس وقت داده شده بود که اگر‬ ‫تصویب می شد‪« ،‬روزنامه دادن» دارای دو مرحله می شد‪ :‬مرحله‬ ‫اول‪ ،‬صدور پروانه [موقّت] در صورت داشــتن شرایط و مرحله‬ ‫دوم‪ ،‬ارائه ساختمان محل کار‪ ،‬وسائل کار‪ ،‬شماری معیّن خبرنگار‪،‬‬ ‫نویسنده و مترجم‪ ،‬گواهی بانک مبنی بر داشتن حساب و پول معادل‬ ‫هزینه ‪ 100‬شماره و داشتن و یا معرفی چاپخانه و عوامل توزیع‪ .‬در‬ ‫صورت تایید بازرسان‪ ،‬مجوّز قطعی صادر می شد‪ .‬مجوز اول‪ ،‬موقت‬ ‫و یکساله بود و تا دو بار قابل تمدید‪.‬‬ ‫* آیا پولی شدن مدارس قانونی است؟‪.‬‬ ‫پاسخ‪ :‬پاسخ به این ســئوال‪ ،‬کار حقوق دان است‪ .‬بروید از‬ ‫اصل ســی ام و بند ‪ 3‬از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسالمی‬ ‫ایران‪ ،‬اصل ‪ 26‬اعالمیه جهانی حقوق بشر که به تصویب پارلمان‬ ‫ایران هم رســیده اســت‪ ،‬قانون تعلیمات اجباری که ‪ 5‬دهه اجرا‬ ‫می شد و اعالمیه ها‪ ،‬تصمیمات و اقدامات شهریور ‪ 1353‬دولت‬ ‫وقت رونوشــت بردارید و به یک حقوقدان (و یا مشــاور حقوقی)‬ ‫بدهید و سئوال خودرا از او بکنید‪.‬‬ ‫* هدف نهایی آمریکا از تجدید روابط سیاسی با کوبا چیست؟‪.‬‬ ‫پاســخ‪ :‬تعلیق روابط دیپلماتیک دو کشــور سالها پس از‬ ‫محاصره اقتصادی صورت گرفت‪ .‬لغو تحریم ها وعده داده نشده‬ ‫است زیراکه در دست کنگره اســت نه رئیس جمهوری‪ .‬دولت‬ ‫واشینگتن برنامه خود در قبال چین را با کوبا هم به آزمایش خواهد‬ ‫گذارد‪ .‬واشــنگتن همه تالش خودرا کرد و می کند که چین یک‬ ‫کاپیتالیســت کامل شــود و چینیان یک آرزو داشته باشند و آن‬ ‫میلیاردر شدن باشــد از هر طریق و مخالفتی هم با قدرت نظامی‬ ‫شــدن چین پُرجمعیت ندارد زیرا که به آسانی می توان آن را در‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫برابر سیبری (روسیه) کم جمعیت و وسیع قرارداد‪ .‬مسیر حرکت‬ ‫چین و چینیان نشان می دهد که راهی را که واشنگتن‬ ‫طالب آن اســت می روند‪ .‬آمریکا در کوبا از ایجاد‬ ‫تسهیل مسافرت که اینک موانعی دارد آغاز می کند‬ ‫و با ورود میلیــون ـ میلیون آمریکایی به کوبا جهت‬ ‫تفریح و سپس کسب و کار کوچک‪ ،‬توده کوبایی را به‬ ‫خود جلب می کنــد و دولت کوبا در برابر کار انجام‬ ‫شده قرار می گیرد و ‪....‬‬ ‫* پرســیده اند کــه باالخره مــا نفهمیدیم که‬ ‫والدیمیر پوتین [ماه گذشــته] در سخنرانی خود در برابر اعضای‬ ‫دو مجلس قانون گزاری این کشــور و برنامه ‪ 190‬دقیقه ای پاسخ‬ ‫به ‪ 53‬پرسش چه گفت‪ ،‬از نوشــته مطبوعات و گفته تلویزیون ها‬ ‫چیزی دستگیرمان نشد‪.‬‬ ‫پاسخ‪ :‬نقل اظهارات پوتین نشان داد که غرب بر رسانه هایش‬ ‫که شدیدا دچار کمبود روزنامه نگار واقعی هستند ـ نه قلم به مزد ـ‬ ‫کنترل دارد و ژورنالیسم روسیه در پی ترور شدن دهها بلکه صدها‬ ‫روزنامه نگار این کشور به دست مافیا دچار ضعف است‪ .‬رسانه های‬ ‫غرب‪ ،‬سه خبرگزاری فراگیر و سرچ انجین هایش به جای گزارش‬ ‫عین ســخنان پوتین‪ ،‬روی ضعف های اقتصادی روسیه با تفسیر و‬ ‫تحریف اظهارات او در زمینه تحریــمِ [محدود] صادرات نفت و‬ ‫بازیهای های ارزی تمرکز کرده بودند‪ .‬به این ترتیب که بر هر جمله‬ ‫از گفته های اقتصادی پوتیــن و در متن خبر‪ 50 ،‬جمله اظهار نظر‬ ‫نوشته بودند که خالف اصول ژورنالیسم است‪ .‬رسانه های روسیه‬ ‫هم که ل َنگ می زنند در ترجمه مطالب به انگلیســی راه اختصار و‬ ‫بازی های گرافیک رفته بودند‪ .‬بــه هرحال‪ ،‬پوتین به طور صریح‬ ‫حرفی نزد‪ .‬اظهارات او در لفّافه بود و به این واقعیت ‪ 3‬هزارساله ـ از‬ ‫زمان فرعون های مصری ـ توجه نکرده بود که در برابر قدرت های‬ ‫غیر دوســت باید صریح‪ ،‬اخطارگونه و با زبان قدرت سخن گفت‪.‬‬ ‫یکی از جمالت او برای مثال‪« :‬ما به زبان سیاسی هم به غرب حمله‬ ‫نمی کنیم‪ ،‬تنها از منافع خود دفاع مــی کنیم‪ .‬آمریکا در نزدیکی‬ ‫مرزهای ما [در لهستان و رومانی متحدان پیشین مسکو] موشک‬ ‫استراتژیک مستقر کرده و وقتی که می پرسیم چرا؟‪ ،‬می گویند که‬ ‫به شما مربوط نیست!‪.».‬‬ ‫آیا رئیس جمهوری بورکینافاسو چنین جمالت مظلومانه ای‬ ‫بر زبان می راند؟‪ .‬روسیه ـ اگر حقیقت داشته باشد! ـ یک کشور‬ ‫اتمی ـ موشکی ـ فضایی است‪ .‬باید از موضع قدرت سخن بگوید‪.‬‬ ‫پوتین در برنامه پرســش و پاســخ گفت که‪Khodorkovsky‬‬ ‫مــی تواند فعالیت سیاســی کنــد و در انتخابات نامزد شــود‪.‬‬ ‫می دانیدم «خودورکوفسکی» کسی که به اتهام انواع فساد مالی‬ ‫و تقلّب در بلعیدن ‪ Yakos‬ـ موسسه نفتی دولتی روسیه به زندان‬ ‫محکوم شد و ده سال در زندان بود‪ .‬آیا فردی که به جرم فساد ده‬

‫سال در زندان بوده و سال گذشته آزاد شده می تواند نامزد مقام‬ ‫در انتخابات شــود؟‪ .‬این حرف این ادعا را که در میان‬ ‫نزدیکان پوتین از قماش افراد مورد سوء ظن به فساد‬ ‫اداری دیده می شوند به اثبات نزدیک می کند‪ .‬هر وقت‬ ‫که پوتین مصوّبه مجلس روســیه مبنی بر غیر قانونی‬ ‫بودن فروپاشی شوروی (تجزیه روسیه امپراتوری) را‬ ‫امضا کند و از غرب به خاطر نقض عهد (تعهدی که به‬ ‫گورباچف سپرده بودند) غرامت بخواهد‪ ،‬از آلمان به‬ ‫خاطر مرگ دهها میلیون روس خونبها مطالبه و اعالم‬ ‫کند که ناتو را از مناطق شــوروی سابق به بالتیک خواهد ریخت‪،‬‬ ‫آن وقت می شــود پوتین ـ آن پوتینی که در ذهن مردم اســت‪.‬‬ ‫غرب به این گفته او که چطور رفراندم در کوزوو قابل قبول بود و‬ ‫در کریمه نیست می خندد‪ .‬باید زور نشان داد‪ ،‬از موضع قدرت‬ ‫سخن گفت و بیم نداشت‪.‬‬ ‫* می دانیم که از دمکراسی ـ در سراسر دنیا‪ ،‬جز ‪ 5‬ـ ‪ 4‬کشور ـ‬ ‫تنها نام آن باقی مانده است‪ .‬برای تحقّق آن چه باید کرد؟‪.‬‬ ‫پاســخ‪ :‬براي تحقّق دمكراسي؛ نخســت بايد در هر كشور‪،‬‬ ‫هماهنگ با فرهنگ ملّي و روانشــناختی مردم‪ ،‬قانون بنويســند‪.‬‬ ‫پيش نويس اين قانون بايد به دست «انديشمندان‪ ،‬استادان مربوط‬ ‫و به دور از دستگاه دولت» تنظيم شود‪ .‬در اين قانون بايد مشاركت‬ ‫در دمكراسي يك «تكليف» اعالم شود‪ ،‬نه «حق»‪ .‬طبق علم حقوق‬ ‫از «حق» مي شود صرف نظر كرد‪ ،‬ولي از «تكليف»؛ نه‪ .‬براي انجام‬ ‫ندادن اين تكليف (تمرین دمکراسی) بايد جريمه و مجازات تعيين‬ ‫شود یعنی که ضمانت اجرا داشته باشــد‪ .‬وقتي كه مشاركت در‬ ‫دمكراســي «تكليف» قرار گيرد (بمانند نظام وظيفه)‪ ،‬هر دولت‬ ‫مکلّف مي شود كه همگان را براي انجام اين تكليف آماده سازد و‬ ‫كار آموزش دمكراسي را از مدرسه و اجتماعات ـ به صورت فوق‬ ‫برنامه ـ تا با استفاده از رسانه ها كه ستون و پايه اصلي دمكراسي‬ ‫هســتند برعهده گيرد كه نياز به ايجاد يك سازمان و وزارتخانه‬ ‫جداگانه (سازمان آماده سازی برای تحقّق دمکراسی) دارد و رابطه‬ ‫با رســانه ها هم به همين سازمان سپرده شود و ‪ ...‬كه تا كنون ـ به‬ ‫صورت کامل ـ در هيچ يك از كشــورها چنين نشده است‪ .‬آيين‬ ‫نامه (قانون) انتخابات را نمي توان قانون دمكراسي خواند‪ .‬اين آيين‬ ‫نامه چگونگي راي دادن و راي گرفتن و ثبت نام براي انتخابات و‬ ‫محل حوزه ها را روشن مي سازد و وارد اصل دمكراسي نمي شود‪.‬‬ ‫در همه فرضيه هاي دمكراسي‪ ،‬هدف از حكومت نمايندگان‬ ‫مردم ؛ انتخاب افراد بهتر و شايسته تر براي اداره جامعه بوده است‬ ‫كه بتوانند با وضع قوانين جامع‪ ،‬مديريّت امور و ايجاد دســتگاه‬ ‫قضايي دقيق و مُنصِ ف‪ ،‬جامعه را بدون اين كه اعضاي آن دغدغه‬ ‫و كمبود داشته باشند پيش ببرند و ‪ ...‬كه بازهم چنين نشده است‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه‪29‬‬ ‫‪1‬‬


‫پیام ها و پاسخ به پرسش ها‬

‫‪n.keihanizadeh@ gmail .com‬‬ ‫‪nhistorian@cox.net‬‬ ‫در پاسخ به پرسش چند مخاطب باید گفت‪ :‬صراحت لهجه رئیس جمهور‪ ،‬امیدواری به «عمل و‬ ‫پاکسازی» در دلها به وجود می آورد و همگان چشم انتظار به اصالح و حذف فساد و فاسد خواهند‬ ‫دوخت ـ نباید تنها سراغ معلول رفت باید علّت را هم شناخت‪ ،‬یعنی که چرا فساد به وجود آمده‬ ‫است و دست به اصالح زد ـ ضعف ژورنالیسم به گسترش فساد کمک کرده است ـ توجه به تَنبّه‬ ‫به موازات تنبیه ـ راه حل ها از دیدگاه این روزنامه نگار ـ تاریخ نویس‬ ‫در دهه آخر آذرماه چند مخاطب‪ ،‬این ســئوال را از مؤلف تاریخ‬ ‫آنالین برای ایرانیان ‪www.iranianshistoryonthisday.com‬‬ ‫و ناشــر مجله روزنامک کرده بودند که نظر او درباره سخنان‬ ‫حجت االسالم حســن روحانی رئیس جمهور در همایش مبارزه‬ ‫با فساد چیســت و همچنین خواسته بودند که مؤلف ـ با توجه به‬ ‫تجربه طوالنی ـ راههــای مبارزه با فســاد اداری را که از زمان‬ ‫حکومت ایلخانان مغول پدید آمده است به دست دهد‪.‬‬ ‫پاسخ‪:‬‬ ‫‪1‬ـ رئیس جمهور بســیار صریح ســخن گفت‪ 58 .‬سال‬ ‫اظهارات سران دولت ها و سران کشورهارا تنظیم کرده ام‪ .‬یعنی‬ ‫که کلمه به کلمــه آنها را خواندم و روی هرکلمه مکث کردم و‬ ‫اندیشیدم‪ ،‬روی هر عبارت و جمله تأمل کردم‪ ،‬آنهارا باال و پایین‬ ‫بردم و ‪ ...‬و چنین صراحت لهجه ندیده بودم‪ .‬سخنان او که سند‬ ‫هســتند و در «تاریخ» خواهند ماند در عین حال حاوی هشدار‬ ‫بودند‪ .‬چنین صراحت لهجه‪ ،‬امیدواری به عمل و پاکسازی در‬ ‫دلها به وجود می آورد و همگان چشم انتظار به اصالح و حذف‬ ‫فســاد و فاســد خواهند دوخت‪ .‬به این جمالت صریح رئیس‬ ‫جمهور توجه کنید‪:‬‬ ‫«ادامه فساد‪ ،‬گسترش و تعمیق فساد به معنای به خطر افتادن‬ ‫اصل انقالب و نظام اســت‪ .‬مــردم می‌خواهند هم جمهوریت‬ ‫اجرا شود یعنی اراده ملت و هم اســام اجرا شود یعنی فرمان‬ ‫خداوند‪ .‬آن وقت جمهوری اســامی می شود مقدّ س و مورد‬ ‫احترام همه‪ .‬چرا‬ ‫عده‌ای به نــام کار خیر و خیریه تابلو می‌زنند و زیر آن تابلو‬ ‫به فساد می‌پردازند؟‪ .‬موضوع فساد از دیدگاه مردم اینچنین‬ ‫است؛ یا مسئوالن می‌دانند و در برابر فساد نمی‌ایستند‪ ،‬پ َس ـ‬ ‫خودشان آلوده‌اند‪ ،‬و لذا‪ ،‬کُلِ انقالب و نظام زیر سؤال است‪ .‬یا‬ ‫آنکه نمی‌دانند‪ ،‬و بنابراین دولت اسالمی ـ دولتی ناکارآمد است‪.‬‬ ‫مگر امکان دارد در جامعه‌ای فساد باشد‪ ،‬کار اداری با رشوه حل و‬ ‫فصل شود‪ ،‬طبقات ساختمان با رشوه باال برود‪ ،‬جنگل و مرتع که‬ ‫منابع ملّی کشور هستند مورد دست‌اندازی قرار گیرند‪ ،‬آنچه‬ ‫به عنوان مزایده و مناقصه مطرح می‌شــود روی پرده و پشت‬ ‫پرده‌ای داشته باشــد‪ ،‬آن وقت مردم از این حکومت و دولت‬ ‫راضی باشــند؟‪ .‬باید با فساد مبارزه کنیم‪ .‬مالحظه هیچ‌کس را‬ ‫‪2‬‬

‫نکنیم‪ .‬هر کس در هر مقامی که هست‪ ،‬اگر ببینیم که به اموال‬ ‫مردم‪ ،‬بیت‌المال مردم و منابع عمومی کشــور دست‌اندازی‬ ‫می‌کند و کاری می‌کند که شکاف اجتماعی را بیشتر کند ـ فقیر‬ ‫فقیرتر شود و غنی غنی‌تر‪ ،‬باید در برابر او ایستادگی و برخورد‬ ‫کرد‪ .‬هر که می‌خواهد باشد‪ ،‬و هر مقامی می‌خواهد داشته باشد‪.‬‬ ‫برای ما اصل‪ ،‬حکم خدا و رضایت او‪ ،‬حکم مردم و رضایت آنان‬ ‫است‪ .‬از آنجایی که انحصار عامل فساد است‪ .‬ما باید با انحصار‬ ‫رانت اطالعاتی آغاز می‌شود‪.».‬‬ ‫مبارزه کنیم‪ .‬بزرگترین فساد از ِ‬ ‫‪2‬ـ برای این مبارزه تا قطع فساد (کورَپشِ ن) نباید تنها سراغ‬ ‫معلول رفت باید علّت را شناخت‪ ،‬یعنی که چرا فساد به وجود‬ ‫آمده است و دست به اصالح زد‪.‬‬ ‫ایران یک جمهوری اسالمی است و در یک نظام اسالمی‪،‬‬ ‫رعایت اصول و دستورهای اسالم که در قرآن آمده اند در صدر‬ ‫قرار دارند و سپس اصول قانون اساسی کشور‪ .‬باید یک مجمع‬ ‫نسبتا وسیع مرکب از فقهاء‪ ،‬حقوقدانان‪ ،‬جامعه شناسان‪ ،‬منطق‬ ‫دانان‪ ،‬روانشناسان‪ ،‬اقتصاددانان و استادان علم حکومت (و نه از‬ ‫مقامات و اعضای قوای سه گانه) تشکیل شود و این مجمع جدا از‬ ‫سه قوه تشکیل دهنده دولت بکار ادامه دهد‪ ،‬وضعیت را مطالعه‬ ‫و طرح تهیه کند و ضمن قراردادن شهروندان در جریان آن از‬ ‫طریق رسانه ها و دریافت نظرات آنان‪ ،‬طرح خودرا تکمیل و از‬ ‫طریق قوای مربوط به دست اجرا بسپارد و خود بر جریان اجرا‬ ‫نظارت داشته باشــد و این طرح ها باید شامل کاهش مراحل‬ ‫اداری کار‪ ،‬حذف بوروکراسی‪ ،‬انتقال برخی از سازمان های دولتی‬ ‫به شهرهای دیگر و مثال وزارت نفت به اهواز‪ ،‬وزارت کشاورزی‬ ‫به رشــت‪ ،‬وزارت کار به اصفهان و ‪ ،...‬پیشنهاد اصالح قوانین‬ ‫موضوعه که در عمل مسئله ساز بوده اند و یا اینکه برپایه منافعی‬ ‫تدوین شده اند و جامعیت ندارند و ‪ ....‬کشف موارد نقض قانون‬ ‫اساسی و یا عبور قبلی از برخی از اصول آن و اعالم قضیه به قوه‬ ‫قضایی‪ .‬ایجاد یک دادگاه قانون اساســی که آیت اهلل یزدی در‬ ‫زمان ریاست بر قوه قضاییه وعده آن را داده بود جهت سهولت‬ ‫دادخواهی های مربوط‪ ،‬همکاری وسیع و تنگاتنگ دو قوه اجرایی‬ ‫و قضایی با مجمع حذف فساد‪ .‬این مجمع باید یک دفتر روابط‬ ‫عمومی بسیار کارآمد داشته باشد مرکب از روزنامه نگار واقعی‬ ‫نه کارمند اداری دارنده مدرک از دانشگاه (کاغذ) تا شهروندان‬

‫را وسیعا و سریعا در جریان کارهای مجمع قرار دهد و از نظرات و‬ ‫کمک اتباع برخوردار شود و رسانه ها را تشویق به دنبال کردن‬ ‫هر قضیه‪ .‬جلسات مجمع و کمیسیون های آن باید علنی باشد‬ ‫(آزاد بودن حضور روزنامه نگار و شــهروند) و شرکت اعضای‬ ‫مجمع در جلسات‪ ،‬بدون دریافت حق حضور‪.‬‬ ‫این مجمع‪ ،‬نخســت تمامی ضوابــط و مقررات موضوعه‬ ‫از زمان تصویب قانون اساســی جمهوری اسالمی در آذرماه‬ ‫‪ 1358‬را ـ در انشاء و اجراء ـ بررسی کند تا ببیند که مغایرت‬ ‫با شریعت و دستورهای اسالمی و اصول قانون اساسی نداشته‬ ‫باشند و سپس ببیند که کدام یک از اصول قانون اساسی به اجرا‬ ‫در نیامده‪ ،‬رعایت نمی شود و یا اینکه تفسیر و تعبیر شده اند و یا‬ ‫دَور زده شده باشند‪ .‬طبق نظرات سانتایانا فیلسوف و نویسنده‬ ‫اســپانیایی و وارالس اقتصاددان و رفورمیســت اجتماعی و‬ ‫تئوریسین فرانسوی ـ سویسی‪ ،‬رعایت نشدن و یا نقض و تفسیر‬ ‫یک و یا چند اصل قانون اساسی (ام القوانین) یک کشور‪ ،‬ایجاد‬ ‫فساد (کورَپشِ ن) می کند‪ .‬طبق اصول ‪ 113‬و ‪ 121‬قانون اساسی‬ ‫جمهوری اسالمی‪ ،‬رئيس جمهور مسئول اجرا و رعایت یک به‬ ‫یک اصول قانون اساسي است و پیش از آغاز كار خود‪ ،‬در حضور‬ ‫اعضاي دو قوه ديگر به رعايت اين وظيفه سوگند ياد می كند‪.‬‬ ‫‪3‬ـ «روزنامه نگار» پاسدار سالمت جامعه و قلم او به موازات‬ ‫تفنگ ســرباز ـ دو وســیله دفاع از میهن و شهروندان است و‬ ‫ِ‬ ‫نگار تمام عیار موجودی است کمیاب‪ .‬رادیوتلویزیون‬ ‫روزنامه ِ‬ ‫دولتی است‪ ،‬کتاب ها پیش از انتشار باید بازبینی شوند و مجوّز‬ ‫انتشار روزنامه‪ ،‬پس از تصویب قانون جاری مطبوعات در سال‬ ‫‪( 1364‬زمان وزارت محمــد خاتمی) عمال به روزنامه نگاران‬ ‫حرفه ای داده نشده است تا تکلیف خود ـ پاسداری از سالمت‬ ‫جامعه را به انجام برســانند و در غیاب روزنامه و روزنامه نگار‬ ‫حرفه ای بوده است که فساد رشد کرده است‪ .‬رئیس جمهور در‬ ‫سخنانش از روزنامه ها خواست که به صحنه بیایند و تاکید کرد‬ ‫که بدون همکاری رسانه ها و بدون یک مبارزه عمومی هماهنگ‪،‬‬ ‫بدون حضور مردم‪ ،‬ما نمی‌توانیم در زمینه مبارزه تا قطع فساد به‬ ‫مقصد برسیم‪ ،‬تبلیغات دستگاه اجرایی کافی نیست‪.‬‬ ‫ایــن اظهار رئیس جمهور یک واقعیت اســت‪ ،‬ولی با کدام‬ ‫رسانه؟‪ .‬از زمان انتشار این ســخنرانی هفته ها می گذرد‪ ،‬آیا‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫پیام ها و پاسخ به پرسش ها‬ ‫رفته اند ببیننــد که کدام روزنامه آن را دنبال کرده اســت و‬ ‫برای دنبال کردن‪ ،‬کدام روزنامه تیم تشــکیل داده است؟‪ .‬تا‬ ‫زمــان آغاز جنگ عراق با ایران و ‪ 5‬ســال بعد از آن‪ ،‬تصویب‬ ‫قانون جاری مطبوعات‪ ،‬آن کار (دنبال کردن خبر و تشــکیل‬ ‫تیم برای آن) انجام می شــد‪ .‬در کشورهای دیگر هم می شود‪.‬‬ ‫روزنامه ملّی (روزنامه ایران) برای تحقق برنامه رئیس جمهور‬ ‫کافی نیســت؛ زیرا که یک دســت‪ ،‬صدا ندارد‪ .‬وبسایت ها و‬ ‫خبرگزاری ها که رئیس جمهور به آنها اشــاره کرده اســت‬ ‫ـ در تعریف؛ رســانه نیستند‪ ،‬کمک رســانه هستند‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫رئیس جمهور با اختیاراتی که دارد کمک کند که چند روزنامه‬ ‫ماهر پــرورش یافته پس از انقالب (نه‪ ،‬لزوما‬ ‫نگار حرفه ای و ِ‬ ‫قدیمی ها) روزنامه منتشــر کنند‪ .‬آنان خودشان می دانند که‬ ‫چه بکنند تا فساد از جامعه ایران رخت بربندد‪.‬‬ ‫‪ 4‬ـ رئیس جمهور در سخنانش گفت‪« :‬درکار قضاء‪ ،‬اگر زود‬ ‫به پرونده ای مهم رسیدگی شود و مردم از جریان قضیه اطالع‬ ‫یابند‪ ،‬این «بازدارنده» می‌شود‪ .‬هدف اصلی از تعقیب قضایی و‬ ‫مجازات‪ ،‬بازدارندگی است که دیگران بفهمند و بدانند که راه‬ ‫ناصواب پایانش کجا خواهد بود‪ .‬اگر در یک کشوری قُبح رشوه‪،‬‬ ‫دزدی و فساد از بین برود باید به خدا پناه ب ُرد‪.».‬‬ ‫این اظهار رئیس جمهور یک اصل و قاعده اســت‪ .‬هدف از‬ ‫مجازات؛ تنبیه است و ت َنبّه ـ ت َنبُه (بیدارشدن و به خود آمدن‬ ‫و هشــدار گرفتن) دیگران‪ .‬بنابراین‪ ،‬انتشار اخبار یک تعقیب‬ ‫قضایی و بعضا بدون ذکر نام متهم نباید زیانی داشــته باشــد‪.‬‬ ‫جامعه مایل است که بداند‪ .‬تا مدرک و سندی نباشد که فردی‬ ‫را دستگیر و قرار تأمین صادر نمی کنند‪ .‬روزنامه نگاری «گرامر‬ ‫ویژه» خود دارد‪ .‬با گزارش یک رویداد با این گرامِر‪ ،‬حق کسی‬

‫نقض نمی شود‪ .‬متأسفانه برخی از روزنامه نگاران این گرامر را‬ ‫نمی دانند‪ .‬من سالها خبر پلیسی ـ قضایی نوشته ام و در این زمینه‬ ‫یک برنامه رادیویی داشتم و دبیر صفحه اخبار پلیسی ـ قضایی‬ ‫روزنامه اطالعات بودم‪ .‬بنابراین‪ ،‬بدون تجربه حرفی نمی زنم‪.‬‬ ‫در هر کشوری‪ ،‬پخش اخبار تلویزیون در اغلب روزها با یک و یا‬ ‫چند خبر قضایی ـ پلیسی آغاز می شود و این اخبار صفحه اول‬ ‫روزنامه ها را پوشــانده است‪ .‬برای نمونه‪ :‬در اینجا‪ ،‬صفحه اول‬ ‫شماره ‪ 13‬دســامبر ‪ 22( 2014‬آذرماه ‪ )1393‬یک روزنامه‬ ‫ایالتی آمریکا که تیتر باالی تمامی صفحه اول خودرا به احتمال‬ ‫محکوم شدن فرماندار سابق ایالت ویرجینیا اختصاص داده که‬ ‫متهم به گرفتن ‪ 177‬هزار دالر (و به گفته خودش؛ وام) از یک‬ ‫آشنای قدیمی اش شــده و در عوض به او در یک معامله و نیز‬ ‫تبلیغ تجاری مساعدت کرده است‪.‬‬ ‫متهم تا ‪ 11‬ماه پیش فرماندار انتخابی ایالت بود‪ .‬خبر دیگر‬ ‫این روزنامه همانطور که دیده می شود در باره بازپرسی از یک‬ ‫نماینده مجلس است که متهم به رابطه سِ کس با یک تین ایجر‬ ‫( ‪ Teenager‬ـ فرد ‪ 13‬تا ‪ 19‬ساله) شــده است‪ .‬روزنامه نام و‬ ‫عکس این نماینده را ـ همانطور که می بینید چاپ کرده است‬ ‫که درس عبرت و بازدارنده دیگران باشــد‪ .‬در آمریکا سِ کس‬ ‫حتی در صورت ازدواج‪ ،‬با فردی که به سن قانونی نرسیده باشد‬ ‫جرم است‪ .‬خبر دیگر این روزنامه که جداگانه کُپی شده حاکی‬ ‫از آن است که دادگستری آمریکا گفته است که «جیمز رایزن»‬ ‫خبرنگار نیویورک تایمز را که از قول یک مأمور سیا (بدون ذکر‬ ‫نام این مأمور) مطلبی را افشاء کرده است مجبور نخواهد کرد‬ ‫که نام این مأمور را بدهد‪ .‬ایــن روزنامه هر روز بیش از ‪400‬‬ ‫هزار نسخه فروش دارد‪.‬‬

‫خبر احتمال محکوم شدن فرماندار سابق در‬ ‫صفحه اول روزنامه‬ ‫خبر اتهام روابط نامشروع نماینده مجلس‬

‫خبر اجبار نکردن‬ ‫خبرنگار به افشاء نام‬ ‫منبع خبر‬ ‫افشاء کننده‬

‫جامعه ایران نیاز به یک انقالب فرهنگی برای بازگشت به معنویات و اخالقیات دارد‬ ‫نخست اخالق اسالمی سپس اقتصاد‬

‫یــک مخاطــب تاریخ آنالیــن بــرای ایرانیــان ‪www.‬‬ ‫‪ iranianshistoryonthisday.com‬تألیف ناشر مجله روزنامک‬ ‫که در دو دهه گذشته‪ ،‬وسیع ترین آنالین فارسی از این دست در‬ ‫اینترنت بوده است ‪ 22‬آذرماه ‪ 1392‬دو کُپی روزنامه (صفحه‬ ‫اول روزنامه اطالعات مورخ ‪ 21‬آذرماه ‪ 1346‬و بخشی از صفحه‬ ‫‪ 4‬روزنامــه ایران تایمز بین المللی مورخ ‪ 15‬آذرماه ‪6 = 1392‬‬ ‫دســامبر ‪ 2013‬و گوشه ای از صفحه ‪ 11‬این روزنامه) را با یک‬ ‫مطلب نسبتا طوالنی ارسال داشــته بود که الزم دیدم‪ ،‬با توجه‬ ‫به اظهارات ‪ 17‬آذرماه ‪ 1393‬رئیــس جمهور‪ ،‬آن را در اینجا‬ ‫نقل کنیم‪.‬‬ ‫این مخاطب (درست یک سال پیش) نوشته بود که پیش از‬ ‫انقالب‪ ،‬به مدت ‪ 8‬سال در سه شهر ایران ازجمله تهران‪ ،‬دادیار‬ ‫و بازپرس دادسرا بود‪ .‬می دانید که سر و کار دارنده این شغل ـ‬ ‫از بام تا شام ـ با ضعف های انسانی و مشکالت ناشی از آن (نقض‬ ‫حق دیگران و قانون) است‪.‬‬ ‫با این تجربه‪ ،‬من به این نتیجه رســیدم که این مسائل‪ ،‬راه‬ ‫حلی ندارنــد جز اصالح روان آدم ها که رفتــار و پندار خودرا‬ ‫تنظیم کننــد و تعدیلِ تفکّر مادی گری و بازگشــت به اخالق‬ ‫حسنه و انســانیّت به صورتی که پیامبران و اندیشمندان آن را‬ ‫تعریف کرده اند‪ .‬زمانی که در دبیرســتان درس می خواندم‪،‬‬ ‫کتاب‬ ‫یکی از دروس اساسی ما «تعلیمات دینی و فقه» و نیمی از ِ‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫مربوط‪ ،‬درباره دستورهای اخالقی اسالم بود‪ .‬در هر پرونده ای‬ ‫که به من ارجاع می شــد‪ ،‬علت را فقر اخالق‪ ،‬ضعف انسانیت و‬ ‫رعایت نکردن همان تعلیمات مــی دیدم و آرزو می کردم که‬ ‫گردانندگان کشــور این را بدانند و چاره جویی کنند ولی دستم‬ ‫کوتاه بود و خُ رما بر نخیل‪.‬‬ ‫یک روز یک اندیشــمند معروف که نــام اورا در روزنامه‬ ‫ها خوانده بودم به عنوان شــاکیِ یک پرونده به دفتر من آمد و‬ ‫گفت که می خواهد گذشت کند‪ ،‬در کالنتری پلیس رضایت اورا‬ ‫نپذیرفتند و گفتند که «سرقت» جرمی است در جنبه عمومی و‬ ‫با گذشت شاکی‪ ،‬قضیه فیصله نمی یابد‪ .‬به اینجا آمده ام تا ببینم‬ ‫«گذشت من» چه خواهید کرد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫که شما با دریافت‬ ‫قضیه از این قرار بود که این اندیشــمند برای خرید میوه از‬ ‫یک دســتفروشِ کنا ِر ِ خیابانی از اتومبیل خود پیاده شده بود‬ ‫بدون اینکه پنجره را باال ببرَد که چشم مرد جوانی که از آنجا می‬ ‫گذشت به کیف دستی او در اتومبیل می افتد و آن را بر می دارد‬ ‫و پا به گزیر می گذارد‪ .‬اندیشمند‪ ،‬فروشنده میوه و دیگران مرد‬ ‫جوان را دنبال و دستگیر می کنند و ‪....‬‬ ‫اســتنباط خودم را از ضعف اخــاق در جامعه برای آن‬ ‫استاد گفتم‪ ،‬گفت که از هفتصد ـ هشتصد سال پیش وضعیت بر‬ ‫همین منوال بوده و نیاز جامعه ما به یک انقالب فرهنگی بسیار‬ ‫گسترده و پیگیر است‪« .‬تاریخ» نشان می دهد که تاکنون [زمان‬

‫مراجعه اندیشمند به دادســرا] انقالب ها به دست کارگران و‬ ‫افراد ناراضی صورت گرفته و عمدتا جنبه مادی و پایه اقتصادی‬ ‫ـ سیاسی داشته نه معنوی‪ .‬مثال‪« :‬مارکس» از انقالب پرولتاریا‬ ‫سخن گفته و ‪ ...‬ولی فکر نکرده که وقتی توده ها به هدف برسند و‬ ‫قدرت را به دست گیرند طولی نخواهد کشید که همان راه قبل‬ ‫از انقالب را به شکلی دیگر درپیش خواهند گرفت و فساد از سر‬ ‫گرفته خواهد شد ـ نمونه اش بلوک شرق [سابق]‪ .‬او [اندیشمند]‬ ‫همچنین گفت که با مجازات یک و چند مجرم و فاسد مسئله جرم‬ ‫و فساد حل نخواهد شد باید اعضاء و افراد جامعه اصالح شوند و‬ ‫این اصالح اخالقی و معنوی از مقامات و مؤسسات آغاز شود و‬ ‫آیین نامه ها و ضوابط‪ .‬باید برپایه نظرات توماس هابز [که انسان‬ ‫را موجودي ذاتا خودخواه‪ ،‬قدرت طلب‪ ،‬خواهان سلطه بر همنوع‬ ‫و استثمار ديگران به هر طریق دانسته و گفته است که سه عامل‬ ‫باعث منازعه انسانها مي شود‪ :‬رقابت بر سر منابع محدود براي‬ ‫تملّك‪ ،‬بي اعتمادي نســبت به يكديگر‪ ،‬و باالخره عشق و عالقه‬ ‫وافر به جالل و شكوه و قدرت‪ .‬هابز راه حل را‪ ،‬وجود يك دولت‬ ‫نيرومند در جامعه به دست داده ـ دولتی که بتواند بر خودخواهي‬ ‫افراد فائق آيد‪ .‬چنين دولتي بايد قدرت تمام عيار داشته باشد و‬ ‫متناسب با نياز روز وارد عمل شود‪ .‬در جامعه ای که کینه افراد‬ ‫نسبت به فرد وجود نداشته باشد آرامش برقرار خواهد بود‪،].‬‬ ‫دولت ها با وضع قوانین و ضوابط مناســب و اجرای دقیق آنها ـ‬ ‫‪3‬‬


‫پیام ها و پاسخ به پرسش ها‬ ‫افراد را کنترل کنند که سختگیری و نظارت دقیق بمانند نظامت‬ ‫مدرســه‪ ،‬در درازمدت افراد را اصالح می کند‪ .‬دولت باید بر‬ ‫تغییرات دارایی و درآمد افراد جامعه نظارت کامل داشته باشد‪.‬‬ ‫حرف این اســتاد همچنان در ذهن بود و داشتم از اصالح‬ ‫افراد جامعه مأیوس می شدم که انقالب سال ‪ 1957‬از نیم ِه راه‬ ‫مذهبی تر شد و روحانیون ارشد وعده ساخت یک جامعه معنوی‬ ‫و اخالقی را برپایه تعالیم اسالم دادند ـ جامعه ای که در آن فکر‬ ‫تجاوز به حقوق فرد و یا افراد (ملت) نباشــد و عدل و حق در آن‬ ‫رعایت شود‪ .‬بارزترین این اعالمیه ها که تاریخی است؛ اعالمیه‬ ‫آیت اهلل خمینی در فروردین ‪ 1358‬و پس از انتشار نتایج رفراندم‬ ‫و اعالم نظام اسالمی بود‪ .‬وی در سخنرانی هایش با تاکید گفته‬ ‫بود که نخست اخالق اسالمی و سپس اقتصاد ـ انقالب‪ ،‬تنها برای‬ ‫اقتصاد نبود‪ .‬ولــی پس از فوت او‪ ،‬وضعیت اداری و مدیریت ها‬ ‫به تدریج به شــکل پیش از انقالب بازگشت که گزارش حجت‬ ‫االسالم حســن روحانی در پایان صد روز حکومت خود‪ ،‬خاصه‬ ‫خرجی در ســازمان تأمین اجتماعی بویــژه در زمانی که یک‬ ‫دادستان سابق و قاضی در راس آن بود که شهرت سختگیری‬ ‫داشت‪ ،‬و نیز موارد متعدد دیگر ازجمله حیف و میل ها‪ ،‬انحصار‬ ‫طلبی ها‪ ،‬اختالس های متعدد و کالهبرداری ها نمونه هایی از آن‬ ‫است‪ .‬این حرف ها باید زده شود و ادامه یابد تا به انقالب فرهنگی‬ ‫بیانجامد ـ نه به صورت «انقــاب فرهنگی مائو»‪ ،‬بلکه انقالب‬ ‫برای بازگشت به تفکّر و عمل معنوی و اخالقی و دورشدن واقعی‬ ‫(نه ظاهری) از آزمندی‪ ،‬پولپرســتی و خودخواهی‪ .‬با تجربه ای‬ ‫که من [مخاطب] دارم‪ ،‬بدون انقالب فرهنگی و اصالح رفتار و‬ ‫پندار مردم‪ ،‬جامعه پاک و آرامی نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫دو ماه است که برای دیدار پسر ‪ 40‬ساله ام که از ‪ 15‬سال‬ ‫پیش در آمریکا و در مجاورت شهر واشنگتن زندگی می کند به‬ ‫اینجا آمده ام‪ .‬چون حوصله ام از خانه نشستن سر می رود چند‬ ‫روز است که هر روز مرا به کتابخانه کنگره آمریکا می رساند و‬ ‫در اینجا کار من خواندن روزنامه ها و کتاب های فارسی قدیم و‬ ‫جدید است‪ .‬دنبال مطلبی در روزنامه های چاپ آذرماه ‪1346‬‬ ‫می گشــتم (که در این کتابخانه بزرگ به صورت های مختلف‬

‫نگهداری می شوند) که چشمم به تیتر صفحه اول شماره ‪ 21‬آذر‬ ‫‪ 1346‬روزنامه اطالعات افتاد که خبر از اجرای انقالب اداری‬ ‫و اصالحات در رفتــار در این زمینه داده بود‪ .‬مطلب را خواندم‬ ‫و فتوکپی گرفتم و با اظهارات حجت االسالم حسن روحانی به‬ ‫مناســبت ‪ 100‬روز نخست ریاستش بر دولت مقایسه کردم و‬ ‫دیدم مسائل اداری ما و فســاد مورد بحث همان است که ‪46‬‬ ‫سال پیش بود و شاید هم بیشتر‪ .‬با خود گفتم که این‪ ،‬مربوط به‬ ‫ایرانیان داخل کشوراست که دیدم روزنامه ایران تایمز که پسرم‬ ‫آبونه آن است و به خانه اش ارســال می شود در شماره ششم‬ ‫دسامبر ‪ 2013‬خود در یک صفحه اش سه خبر از اتهامات وارده‬ ‫به ایرانیان در آمریکا و مالزی درج کرده اســت که یکی از سه‬ ‫خبر مربوط به یک ایرانی متهم به دست داشتن در سرقت بانک‬ ‫در کالیفرنیا است و دیگری محکوم شدن دو ایرانی به اعدام در‬ ‫مالزی به جرم قاچاق مواد مخدر و ســومی داستان یک بانوی‬ ‫ایرانی ساکن کالیفرنیا است و صاحب صدها هزار دالر پول‪ ،‬ولی‬ ‫خودرا «بی نوا» قلمداد کــرده و از دولت آمریکا و دولت ایالتی‬ ‫کالیفرنیا انواع کمک مالی دریافت می کند‪ .‬وی مدعی است که‬ ‫به دالیل سیاســی! از ایران فرار کرده و از طریق مکزیک وارد‬ ‫آمریکا شده و پناهنده این کشور‪.‬‬ ‫مرحوم پدرم می گفت که ما مردمی نفرین شــده هستیم‬ ‫که درست نمی شویم و صراط مســتقیم را نمی شناسیم‪ .‬من از‬ ‫مخاطبان تاریخ آنالین شما هســتم‪ .‬همیشه گفته ام که در این‬ ‫زمانه که کسی حتی یک گام به رایگان برنمی دارد‪ ،‬شاید همین‬ ‫شما یک نفر باشید که وقت و پول خودرا صرف می کنید تا بزرگی‬

‫ایران و ایرانی را منعکس ســازید و در حقیقت یک غرورآفرین‬ ‫برای ایرانیان هستید‪ .‬خواستم که با ارسال این نامه که اطمینان‬ ‫دارم درج خواهد شد من هم به ســهم خود برای اصالح رفتار‬ ‫کمک کرده باشم که گفته اند مشــاهده عیب دیگران درس و‬ ‫سرمشق است و خودداری از تکرار‪ .‬با این نامه‪ ،‬کُپی صفحه اول‬ ‫روزنامه اطالعات ‪ 21‬آذر سال ‪ 1346‬که شرح آن گذشت و کُپی‬ ‫سه خبر ایران تایمز را برایتان می فرستم تا اگر بخواهید درج کنید‬ ‫شــاید کمک کوچکی به اصالح رفتار و بازداری از جرم و فساد‬ ‫شود‪ .‬من تفسیرهای شما در صفحه ششم روزنامه اطالعات در‬ ‫سال های ‪ 1356‬و ‪ 1357‬و مطالب ستون «امروز در تاریخ» به‬ ‫قلم شــما در این صفحه را در منزل در تهران نگهداری و گاهی‬ ‫مطالب به قلم شــما در صفحه پنجم روزنامه‬ ‫ِ‬ ‫مرور می کنم‪ .‬از‬ ‫اطالعات در نیمــه دوم دهه ‪ 1340‬برای نوشــتن ت ِز خود در‬ ‫دانشگاه استفاده فراوان کردم و سپاسگزار هستم‪.‬‬ ‫به سبب ضیق جا‪ ،‬در اینجا تنها تیترهای کُپی های دریافت‬ ‫شده درج شده است که می بینید و قضاوت با خودتان‪.‬‬

‫شب يلدا (شب چله)؛ فلسفه‪ ،‬تاريخچه و ارتباط آن با کريسمس‬

‫شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ايرانيان نزديك به‬ ‫‪ 4‬هزار سال است كه شب يلدا ــ آخرين شب پاييز و آذرماه ــ‬ ‫را كه درازترين و تاريكترين شب در طول سال است تا سپيده دم‬ ‫بيدار مانده‪ ،‬در كنار يكديگر خود را سرگرم كرده تا اندوه غيبت‬ ‫خورشيد و تاريكي و نيز سردي هوا روحيه آنان را تضعيف نكند‬ ‫و با به روشني گراييدن آســمان (حصول اطمينان از بازگشت‬ ‫خورشيد در پي يك شب طوالني و سياه كه تولد تازه آن عنوان‬ ‫شده است) به رختخواب رفته و لختي بيآسوده اند‪.‬‬ ‫پيشــتر‪ ،‬ايرانيان (مردم سراســر ايران زمين) روز پس از‬ ‫شــب يلدا (يكم دي ماه) را «خــور روز» و «ديگان = دي گان»‬ ‫مي خواندند و به اســتراحت مي پرداختند‬ ‫و تعطيل عمومي بــود‪ .‬در اين روز عمدتا به‬ ‫اين لحاظ از كار دست مي كشيدند كه نمي‬ ‫خواســتند احيانا مرتكب بدي كردن شوند‬ ‫كه ميترائيسم ارتكاب هر كار بد‪ ،‬ولو كوچك‬ ‫را در روز تولد خورشــيد گناهي بزرگ مي‬ ‫شمرد‪.‬‬ ‫«هرمــان هيرت» زبانشــناس بزرگ‬ ‫آلمان كه گرامر تطبيقي زبانهاي آريايي را‬ ‫نوشته است كه پارســي از جمله اين زبانها‬ ‫‪4‬‬

‫اســت نظر داده كه «دي» به معناي «روز» به اين دليل بر اين‬ ‫ماه ايراني گذارده شده كه شروع طوالنی تر شدن مجدد روز و‬ ‫نورافشانی خورشــيد است‪ .‬بايد دانست كه انگليسي يك زبان‬ ‫گِرمانيك (خانواده زبانهاي آلماني) و ازخانواده بزرگتر زبانهاي‬ ‫آريايي (آرين) است‪ .‬آداب شب يلدا در طول زمان تغيير نكرده‬ ‫و ايرانيان در اين شب‪ ،‬باقيمانده ميوه هايي را كه انبار كرده اند‬ ‫و خشكبار و تنقالت مي خورند و دور هم‪ ،‬گرد هيزم افروخته و‬ ‫بخاري روشن مي نشينند تا سپيده دم بشارت شكست تاريكي‬ ‫و ظلمت و آمدن روشــنايي و گرمي [در ايران باستان‪ ،‬از ميان‬ ‫نرفتن و زنده بودن خورشــيد كه بدون آن حيات نخواهد بود]‬ ‫را بدهد‪ ،‬زيرا كه به زعم آنان در اين شب‪ ،‬تاريكي‬ ‫و سياهي در اوج خود است‪« .‬خور روز ـ دي گان‬ ‫ـ يكم دي ماه» در ايران باســتان درعين حال روز‬ ‫برابري انسانها بود‪ .‬در اين روز همگان از جمله شاه‬ ‫لباس ســاده مي پوشيدند تا يكسان به نظر آيند و‬ ‫كسي حق دســتور دادن به ديگري را نداشت و‬ ‫كارها داوطلبانه انجام مــي گرفت‪ ،‬نه تحت امر‪.‬‬ ‫در اين روز جنگ كردن و خونريزي‪ ،‬حتي كشتن‬ ‫گوسفند و مرغ هم ممنوع بود‪ .‬واژه «يلدا» از دوران‬ ‫ساســانيان كه متمايل به بكار گيري خط سرياني‬

‫(الفباي از راست به چپ) شــده بودند بكار رفته است‪« .‬يلدا »‬ ‫همان «ميالد» به معناي زايش‪ ،‬زادروز يا تولد اســت كه از آن‬ ‫زبان سامي وارد پارسي شده اســت‪ .‬بايد دانست كه هنوز در‬ ‫بسياري از نقاط ايران مخصوصا در جنوب و جنوب خاوري براي‬ ‫ناميدن بلندترين شب ســال ‪ ،‬به جاي شب يلدا از واژه مركب‬ ‫شب چله ( ‪ 40‬روز مانده به جشن ســده ــ شب سياه و سرد)‬ ‫اســتفاده مي شود‪ .‬مراسم شب يلدا (شب چله) از طريق ايران‬ ‫به قلمرو روميان راه يافت و در اینجا جشــن «ساتورن» خوانده‬ ‫مي شد‪ .‬جشن ساتورن پس از مسيحي شدن رومي ها هم اعتبار‬ ‫خود را از دســت نداد و ادامه يافت كه در همان نخستين سده‬ ‫آزاد شدن پيروي از مسيحيت در ميان روميان‪ ،‬با تصويب رئيس‬ ‫وقت كليسا‪ ،‬كريســمس (مراسم ميالد مسيح ) را ‪ 25‬دسامبر‬ ‫قراردادند كه چهار روز و در سالهاي كبيسه سه روز پس از يلدا‬ ‫(شب ‪ 21‬دسامبر) اســت و مفهوم هر دو واژه هم يكي است‪ .‬از‬ ‫آن پس اين دو ميالد تقريبا باهم بر گزار مي شــده اند‪ .‬آراستن‬ ‫سرو وكاج در كريسمس هم از ايران باستان اقتباس شده است‪،‬‬ ‫زيراكه ايرانيان به اين دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر‬ ‫مقاومت در برابر تاريكي و سرما مي نگريستند و در «خور روز»‬ ‫در برابر سرو مي ايستادند و عهد مي كردند كه تا سال بعد يك‬ ‫نهال سرو ديگر كشت كنند‪.‬‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫گشتی در رویدادهای ماه‬

‫‪:‬‬

‫س جمهور در همایش مبارزه با فساد ما با فساد همزمان با تورّم‪ ،‬رکود و بیکاری مبارزه می‌کنیم‪.‬‬ ‫حجت االسالم حسن روحانی رئی ‌‬

‫مالحظه هیچ‌کس را نخواهیم کرد‪ .‬هر کس در هر مقامی که هست‪ ،‬اگر ببینیم که به اموال مردم‪ ،‬بیت‌المال مردم و منابع عمومی کشور دست‌اندازی‬ ‫می‌کند و کاری می‌کند که شکاف اجتماعی بیشتر شود ـ فقیر فقیرتر شود و غنی غنی‌تر‪ ،‬و اگر کاری می‌کند که فقر در جامعه گسترده‌تر و بیکاری‬

‫بیشتر شود‪ ،‬باید در برابر او ایستادگی و برخورد کرد‪ .‬هر که می‌خواهد باشد‪ ،‬و هر مقامی داشته باشد‪ .‬برای ما اصل‪ ،‬حکم خدا و رضایت او‪ ،‬حکم‬

‫مردم و رضایت آنان است‪ .‬ما در امر مبارزه با فساد نظارت عامه را می‌خواهیم‪ .‬عده‌ای به نام کار خیر و خیریّه تابلو می‌زنند و زیر آن تابلو به فساد‬ ‫می‌پردازند‪ ،‬چرا با این کار برخورد نمی‌شود؟‪ .‬در کار قضاء‪ ،‬اگر زود به پرونده ای مهم رسیدگی شود و مردم از جریان قضیه اطالع یابند‪ ،‬این‪،‬‬

‫«بازدارنده» می‌شود‪ .‬هدف اصلی از تعقیب و مجازات‪ ،‬بازدارندگی است که دیگران بفهمند و بدانند که راه ناصواب پایانش کجا خواهد بود‪ .‬مردم‬

‫انقالب کردند برای اینکه کشور از فساد پاکسازی شود‪ .‬مردم انقالب کردند تا هیچ مفسدی بر صندلی ریاست تکیه نزند‪ .‬اگر در یک کشوری قُبح‬ ‫رشوه‪ ،‬دزدی و فساد از بین برود باید به خدا پناه ب ُرد‪.‬‬

‫حجت االسالم حســن روحانی رئیس‌ جمهور ‪ 17‬آذرماه‬ ‫‪ 1393‬در همایش ملّی ارتقاء سالمت اداری و مبارزه با فساد‬ ‫شرکت کرد و ســخن گفت که رسانه های بین المللی سخنان‬ ‫اورا جامع‪ ،‬بی پرده‪ ،‬تند و سخت و سرآغاز یک فساد زدایی در‬ ‫جمهوری اسالمی تفســیر کرده اند‪ .‬در زیر پاراگراف هایی از‬ ‫سخنان او درج شده است‪:‬‬ ‫رئیس جمهور در ســخنرانی خــود در همایش ملّی ارتقاء‬ ‫سالمت اداری و مبارزه با فساد با تأکید بر اینکه مبارزه قاطع‪،‬‬ ‫عملی و بدون مالحظه با فســاد‪ ،‬خواست مقام رهبری است‪،‬‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫«مردم انقالب کردند برای اینکه کشور از فساد پاکسازی‬ ‫شود‪ .‬مردم انقالب کردند تا هیچ مفسدی بر صندلی ریاست‬ ‫تکیه نزند‪ .‬اگر خدای ناکرده ما در مبارزه با فساد ناتوان باشیم‪،‬‬ ‫این به مفهوم ضعف انقالب اســامی‪ ،‬ناتوانی انقالب و دست‬ ‫نیافتن به یکی از اهداف مهم انقالب اسالمی است‪.‬‬ ‫موضوع فساد از دیدگاه مردم اینچنین است؛ یا مسئوالن‬ ‫می‌دانند و در برابر فساد نمی‌ایستند‪ ،‬پ َس ـ خودشان آلوده‌اند‪،‬‬ ‫ُل انقالب و نظام زیر ســؤال است‪ .‬یا آنکه نمی‌دانند‪ ،‬و‬ ‫و لذا‪ ،‬ک ِ‬ ‫بنابراین دولت اسالمی ـ دولتی ناکارآمد است‪.‬‬ ‫چه فاســد بودن نظام‪ ،‬چه ناکارآمد بودن نظام که یکی از‬ ‫این دو مور ِد قضاوت مردم است‪ ،‬به معنای آن است که ما به‬ ‫یکی از مهم‌ترین اهداف انقالب دست نیافته‌ایم‪ .‬مبارزه با فساد‬ ‫و ریشه‌کنی فساد‪ ،‬آرمانی همچون استقالل‪ ،‬مبارزه با استعمار و‬ ‫استبداد و ایجاد حاکمیت ملّی است‪ .‬رهبر معظم انقالب مسأله‬ ‫فســاد را در کنار فقر و تبعیض قرار داده و خواســته است که‬ ‫جامعه ما از فقر‪ ،‬فساد و تبعیض مبرّا باشد‪.‬‬ ‫اگر این دولت نتواند راه حل پیدا کند و ناتوان باشد‪ ،‬یا راه‬ ‫حل پیدا کند ولی در اجرا ناتوان باشــد به معنای بی‌توفیقی و‬ ‫ناکارآمدی این دولت است‪.».‬‬ ‫حسن روحانی گفت‪« :‬مگر امکان دارد در جامعه‌ای فساد‬ ‫باشد‪ ،‬کار اداری با رشوه حل و فصل شود‪ ،‬طبقات ساختمان با‬ ‫رشوه مرتفع‌ شود [باال برود]‪ ،‬جنگل و مرتع به عنوان منابع ملّی‬ ‫کشور مورد دست‌اندازی قرار گیرد‪ ،‬آنچه به عنوان مزایده و‬ ‫مناقصه مطرح می‌شود روی پرده و پشت پرده‌ای داشته باشد‪،‬‬ ‫آن وقت مردم از این حکومت و دولت راضی باشند؟‪.‬‬ ‫برای چه راضی باشــند؟‪ .‬ما باید همــه توانمان را در این‬ ‫زمینه بــکار بگیریم‪ .‬اینکه رهبر معظــم انقالب در ذیل نامه‬ ‫همین سمینار خواســتار اتخاذ تصمیمی قاطع‪ ،‬عملی و بدون‬ ‫مالحظه‌کاری برای مبارزه با فساد شدند‪ ،‬این خواست عموم‬ ‫مردم است‪ .‬اگر ما بخواهیم آن مشکالت را حل بکنیم و امروز‪،‬‬ ‫کشور در ریل درســت قرار بگیرد‪ ،‬باید با فساد مبارزه کنیم‪.‬‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫مالحظه هیچ‌کس را نکنیم‪ .‬هر کس در هر مقامی که هست‪ ،‬اگر‬ ‫ببینیم که به اموال مردم‪ ،‬بیت‌المال مردم و منابع عمومی کشور‬ ‫دســت‌اندازی می‌کند و کاری می‌کند که شکاف اجتماعی را‬ ‫بیشتر کند ـ فقیر فقیرتر شود و غنی غنی‌تر‪ ،‬و اگر کاری می‌کند‬ ‫که فقر در جامعه گسترده‌تر شود‪ ،‬بیکاری در جامعه بیشتر شود‪،‬‬ ‫باید در برابر او ایستادگی و برخورد کرد‪ .‬هر که می‌خواهد باشد‪،‬‬ ‫و هر مقامی می‌خواهد داشــته باشد‪ .‬برای ما اصل‪ ،‬حکم خدا و‬ ‫رضایت او‪ ،‬حکم مردم و رضایت آنان است‪.‬‬ ‫پ َس اگر می‌خواهیم در این دولت مشکالت را حل بکنیم‪،‬‬ ‫بدون مبارزه با فســاد‪ ،‬مشــکالت ما حل نخواهد شد‪ .‬در هر‬ ‫زمینه‌ای وارد شــویم‪ ،‬فســاد همانند آن موریانه‌ای است که‬ ‫پایه‌ها را تباه و فاسد می‌کند و از پای در می‌آورد‪.‬‬ ‫ما با فســاد همزمان با تــورّم‪ ،‬رکود و بیــکاری مبارزه‬ ‫می‌کنیم‪.».‬‬

‫رئیس جمهور گفت‪« :‬از آنجایی که «انحصار» عامل فساد‬ ‫است‪ .‬ما باید با انحصار مبارزه کنیم‪ .‬ما باید شرایط رقابت را در‬ ‫همه امور فراهم بکنیم و باالتر از آن شفافیّت و دادن اطالعات‪.‬‬ ‫رانت اطالعاتی آغاز می‌شود‪ .‬ما باید رابطه‬ ‫بزرگترین فساد از ِ‬ ‫مردم را برای حل مســائل روزمره از رودررو شدن با کارمند‬ ‫کاهش دهیم‪ .‬با نصیحت که ما بگوییم رشــوه نگیرید‪ ،‬درست‬ ‫نمی‌شود‪ .‬چرا قوای سه گانه درست کردند؟‪ ،‬این کار چه لزومی‬ ‫داشــت؟‪ .‬تفکیک قوا برای «کنترل قدرت» است‪ .‬امام اصول‬ ‫قانون اساسی را [پس از تصویب در مجلس مربوط و رفراندم‬ ‫آذرماه ‪ ]1358‬امضا کرده است‪.‬‬ ‫ما باید در هر موردی نظارت بکنیم تا فســاد ایجاد نشود‪.‬‬ ‫فســاد یک معنا و مفهوم بسیار گسترده دارد‪ .‬حتی آنجایی که‬ ‫ما اولویّت‌ها را خدای ناکرده عوض کنیم‪ ،‬این ـ یعنی فســاد‪.‬‬ ‫ّت آنجا است‬ ‫مثال؛ اگر در مکانی [محلی] به جای جاده که اولوی ِ‬ ‫سَ د بسازیم که اولویّت آنجا نیست‪ ،‬این یعنی فساد‪ .‬به عبارت‬ ‫ّت برنامه‌ها هم دقّت کامل نشود‪،‬‬ ‫دیگر؛ اگر در [توجّ ه به] اولوی ِ‬

‫لگو همایش ملی ارتقاء‬

‫یعنی فساد‪ .‬تخصیص منابع هم اگر عادالنه نباشد‪ ،‬فساد است‪.‬‬ ‫قانون اساســی کشور ما دســتگاه‌های ناظری [نظارت]‬ ‫را در نظر گرفته؛ بازرسی کل کشــور‪ ،‬دیوان عدالت اداری و‬ ‫دیوان محاسبات‪ .‬اینها برای این است که نظارت‌ها دقیق‌تر و‬ ‫حساب‌شده‌تر انجام شــود‪ .‬ما باید در نظارت‌ها دقیق‌تر عمل‬ ‫کنیم‪ .‬اولویّت‌بندی در نظارت یک اصل است‪ .‬در کار قضاء‪ ،‬اگر‬ ‫زود به پرونده ای مهم رســیدگی شود و مردم از جریان قضیه‬ ‫اطالع یابند‪ ،‬این «بازدارنده» می‌شود‪ .‬هدف اصلی از تعقیب و‬ ‫مجازات‪ ،‬بازدارندگی است که دیگران بفهمند و بدانند که راه‬ ‫ناصواب پایانش کجا خواهد بود‪ .‬اگر در یک کشوری قبح رشوه‪،‬‬ ‫دزدی و فساد از بین برود باید به خدا پناه ب ُرد‪.‬‬ ‫ادامه فســاد‪ ،‬گسترش و تعمیق فســاد به معنای به خطر‬ ‫افتادن اصــل انقالب و نظام اســت‪ .‬مــردم می‌خواهند هم‬ ‫جمهوریت اجرا شــود یعنی اراده مردم و هم اسالم اجرا شود‬ ‫یعنی فرمان خداوند‪ .‬آن وقت جمهوری اسالمی می شود مقدّ س‬ ‫و مورد احترام همه‪ .‬من چند ماه پیش که به مناسبتی خدمت‬ ‫رهبر معظم انقالب گزارشی دادم‪ ،‬ایشان در مورد مسأله فساد‬ ‫فرمودند در این امور جدّ ی باشید تا هر کجا باشد من حمایت‬ ‫و کمک می‌کنم‪.‬‬ ‫اگر قوای سه‌گانه هم به همین نسبت پافشاری کنند‪ .‬همه‬ ‫مردم به صحنه بیایند [در امر مبارزه با فساد] موفقیت خواهیم‬ ‫داشت‪ .‬ما در امر مبارزه با فساد نظارت عامه را می‌خواهیم‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم که رحمت خدا شامل ما بشود باید بیایید و در‬ ‫زمینه امر به معروف و نهی از منکر تالش کنیم‪.».‬‬ ‫حسن روحانی همچنین گفت‪:‬‬ ‫«چرا عده‌ای به نام کار خیر و خیریه تابلو می‌زنند و زیر آن‬ ‫تابلو به فساد می‌پردازند؟‪ ،‬چرا با این کار برخورد نمی‌شود؟‪،‬‬ ‫همه باید به صحنــه بیاییم؛ رئیس‌ جمهور‪ ،‬قــوه مجریه‪ ،‬قوه‬ ‫مقننــه‪ ،‬قوه قضائیه و مــردم ـ همه مــردم ازجمله نهادهای‬ ‫مدنی و روزنامه‌ها‪ .‬تبلیغات دستگاه اجرایی کافی نیست‪ ،‬همه‬ ‫ســندیکاها‪ ،‬انجمن‌ها‪ ،‬احزاب و گروه‌ها باید در مبارزه با فساد‬ ‫نقش خود را ایفا کنند‪ .‬تمام ســازمان‌های مردم‌نهادی که این‬ ‫امر به آنها مربوط می‌شــود به صحنه بیایند‪ .‬همه روزنامه‌ها‪،‬‬ ‫وبسایت‌ها و صدا و سیما به صحنه بیایند‪ .‬بدون همکاری رسانه‬ ‫ها و بدون یک مبارزه عمومــی هماهنگ‪ ،‬بدون آمدن جامعه‬ ‫‪5‬‬


‫گشتی در رویدادهای ماه‬ ‫مدنی و بدون حضور مردم ما نمی‌توانیم در زمینه مبارزه تا قطع‬ ‫فساد به مقصد برسیم‪ .‬همه چیز باید شفّاف باشد نه در ابهام‪.‬‬ ‫مقررات و ضوابط باید صحیح‪ ،‬شفّاف و کوتاه باشد‪ .‬اگر راه کسی‬ ‫که مجوّزی می‌خواهد کوتاه باشــد‪ ،‬فسادش هم کم است‪ .‬هر‬ ‫چه طوالنی‪ ،‬و مقررات دســت و پاگیر باشد‪ ،‬فسادساز خواهد‬ ‫بود‪ .‬همین طور قوانین مجلس شورای اسالمی هم باید شفّاف و‬ ‫جامع باشد و نیز وظیفه نظارتی آن‪ .‬و از همه مهم‌تر قوه قضائیه‬ ‫که پایان راه و پایان کار است‪ ،‬باید بتواند دقیق‪ ،‬سالم و عادالنه‬ ‫عمل کند‪ .‬این ســمینار و امثال این سمینارها در صورتی مؤثر‬ ‫اند که در پایان آن‪ ،‬همه دنبال عمل برویم‪.».‬‬ ‫***‬ ‫سخنان جامع و بی پرده حجت االسالم حسن روحانی چند‬ ‫ساعت پیش از آغاز روز جهانی مبارزه با فساد ‪International‬‬ ‫‪ Anti - Corruption Day‬ایراد شــد و در این روز در رسانه ها‬ ‫انعکاس یافت‪ .‬به این مناسبت نگاهی داریم به مبارزه جهانی‬ ‫با فســاد و تعیین چنین روز جهانی برای یادآوری ساالنه آن و‬ ‫انتشار آمارها و گزارش های مربوط به فساد دولتی (اداری ـ‬ ‫اقتصادی) در سطح جهان و نتایج مبارزه با آن‪:‬‬ ‫یک کنوانسیون سازمان ملل پس از بحث بسیار و بررسی‬ ‫آمارها و شنیدن دالیل و عقاید اصحاب نظر‪ 31 ،‬اکتبر ‪2003‬‬ ‫(‪ 9‬آبان ‪ )1382‬نگرانی خودرا از گسترش فساد دولتی در گوشه‬ ‫و کنار جهان که دمکراسی‪ ،‬حکومت قانون‪ ،‬اخالقیات و شئون‬ ‫انســانی را تضعیف و در نتیجه‪ ،‬ثبات و امنیت در جوامع را که‬ ‫بعضا ناشی از افزایش بی اعتمادی است متزلزل می سازد اعالم‬ ‫داشــت و از دولتهای عضو سازمان ملل خواست که با وسائل‬ ‫موثر به فساد اداری و سوء استفاده از اموال عمومی (متعلق به‬ ‫تمامی اتباع) که زاینده جرائم دیگر و ناامنی است پایان دهند‪.‬‬ ‫این کنوانســیون همچنین از دولتهای عضو خواست که به‬

‫یکدیگر در کشف و دستگیری و استرداد فاسدین و مفسدین‪،‬‬ ‫با استفاده از همه تکنیک ها و وسائل کمک کنند‪.‬‬

‫لگو ترانسپیرنسی اینترنشنال‬

‫کنوانســیون همچنین تصویب کرد که ایجاد ســازمانها و‬ ‫دادگاههای بین المللی به منظور حذف فساد و یافتن و مجازات‬ ‫فاسدین و مفسدین را پیشنهاد کند‪.‬‬ ‫این کنوانسیون روز «نهم دسامبر=‪ 18‬آذر» هرسال را روز‬ ‫جهانی مبارزه با فساد ‪International Anti - Corruption Day‬‬ ‫اعالم کرد که از آن پس برگزار می شــود و در آستانه این‬ ‫روز‪ ،‬بنیادها و ســازمانهای غیر انتفاعی که چگونگی ارتکاب‬ ‫فساد‪ ،‬حجم فســاد و سطح مبارزه با فســاد را در کشورهای‬ ‫مختلف دنبال می کنند آمارهای مقایســه ای خودرا منتشر‬ ‫می سازند و کشورها را طبق این آمارها [که برآورد خودشان‬ ‫است] ردیف بندی می کنند‪ Corruption .‬در استعمال لغت‬ ‫(یوسیج) عمدتا به مفهوم فســاد عمومی بويژه «فساد اداری‬ ‫ـ دولتی ـ اقتصادی» اســت‪Transparency International .‬‬ ‫و اختصارا ‪ TI‬در سال ‪ 1993‬تاسیس شــده و در بیش از صد‬

‫کشور دارای دفتر است‪ .‬آمارها و ردیف بندی های ساالنه این‬ ‫بنیاد سهم بزرگی در افزایش نگرانی جهانی از سرطان و خوره‬ ‫فساد و تشکیل کنوانسیون مذکور(کنوانسیون سازمان ملل)‬ ‫شده بود‪ Peter Eigen .‬اقتصاددان آلمانی (و اینک ‪ 76‬ساله)‬ ‫از موسسان ‪ TI‬اســت و گویا صاحب اصلی این تفکّر‪ .‬وی یک‬ ‫کارشــناس اقتصاد پول و بانکداری است‪ .‬این سازمان اخیرا و‬ ‫با هدف کاستن از فساد اداری در کشورها‪ ،‬به انتشار فهرست‬ ‫رشوه دهندگان به مقامات دولتی بویژه رشوه دهندگان خارجی‬ ‫که تالش برای برنده شدن اجرای پروژه ها‪ ،‬معامالت و خرید‬ ‫و فروش ها دارند دســت زده است‪ .‬چند ســال پیش درباره‬ ‫ایجاد دســتگاهی برای کشف و دستگیری و استرداد فاسدین‬ ‫و مفسدین اداری با استفاده از همه تکنیک ها و وسائل ازجمله‬ ‫تاســیس یک دادگاه بین المللی ویژه‪ ،‬یک نشست جهانی در‬ ‫مکزیک برگزار شد و قطعنامه حاوی پیشنهاد اساس نامه آن‬ ‫را تصویب و منتشر کرد‪.‬‬

‫‪Peter Eigen‬‬

‫ماه گذشته در حالی که در تهران گزارش از صدور مجوز واردات سیگار بود در آمریکا تبلیغات گسترده برضد دودکردن آن ـ دود سیگار عامل‬

‫بیماری های ریوی ازجمله برونشیت مزمن و آمیفزم‪ ،‬بیماری های قلب و عروق‪ ،‬سکته مغزی‪ ،‬چند نوع سرطان و ‪ ...‬است و قاتل ‪ 6‬میلیون انسان در‬

‫دود دست دوم سیگار نیز همین خطرات را دارد ـ موادی که کارخانه های دخانیات آمریکا به برگ توتون و تنباکو هنگام ساخت‬ ‫هر سال است ـ ِ‬

‫سیگار و توتون پیپ می زنند تا تاثیر بیشتری داشته‪ ،‬خوشبو و خوش طعم شود خطر مرگ از دخانیات را افزایش می دهد ـ در آمریکا بزرگترین‬ ‫سازنده سیگار‪ ،‬هرپاکت سیگار ‪ 7‬تا ‪ 10‬دالر و فروش آن به زیر ‪ 18‬ساله و هرگونه تبلیغ ممنوع است ـ تالش دولت ها بر ضد سیگار ـ احکام‬

‫دادگاهها و پرداخت غرامت سنگین سیگار سازها به قربانیان سیگار ـ گزارش مشروح در این زمینه‪:‬‬ ‫در آذرماه ‪ 1393‬گــزارش هایی درباره صدور مجوز ورود‬ ‫ســیگار آمریکایی مارلبرو ‪ Marlboro‬ساخت کمپانی فیلیپ‬ ‫موریس ‪( Philip Morris‬مستقر در ریچموند ویرجینیا) به ایران‪،‬‬ ‫در تهران انتشــار یافته بود و یک مقام وزارت مربوط در برابر‬ ‫انتقاد یک نماینده مجلس ضمن اشــاره به قانون برنامه پنجم‬ ‫گفته بود که ممنوعیت کاالی غیــر ضروری طی برنامه پنجم‬ ‫برای سیگار الزم االجرا نیست (در برخی گزارش ها اشاره ای‬ ‫مبهم به قانون برنامه پنجم‪ ،‬تبصره ‪ 3‬شده بود)‪ .‬این مجوّز ـ طبق‬ ‫گزارش ها ـ به شرکت زرین تجارت خاورمیانه داده شده است‪.‬‬ ‫یک مقام دولتی دیگر گفته بود که این نوع سیگار به ایران قاچاق!‬ ‫می شــد که ورود قانونی آن‪ ،‬عایدی گمرکی دارد‪[ .‬به گزارش‬ ‫ایسنا در ‪ 26‬آذرماه ‪ ،1391‬در سال ‪ 1390‬حدود ‪ 21‬میلیارد‬ ‫و ‪ 900‬میلیون نخ [دانه] سیگار به صورت قاچاق! به جمهوری‬ ‫اسالمی ایران وارد شده بود‪ .‬به این ترتیب؛ حجم قاچاق سیگار‬ ‫بیش از سه برابر واردات قانونی این کاال به کشور بود!‪ .].‬نخستین‬ ‫سیگار مارلبرو معروف به سیگار ویژه بانوان در ‪ 90( 1924‬سال‬ ‫پیش) ساخته شد‪.‬‬ ‫‪6‬‬

‫در این میان کمیسیون اصل ‪ 90‬مجلس با اختیارات وسیع‬ ‫خود به بررسی موضوع پرداخته و مقامات مربوط را دعوت به‬ ‫ادای توضیح کرده و ‪....‬‬ ‫درست همزمان با انتشار این گزارش ها‪ ،‬در آمریکا تبلیغات‬ ‫تازه برضد دودکردن سیگار در جریان بود و در همه جا‪ ،‬بروشور‬ ‫و کارت ضد سیگار توزیع می شــد که یک نمونه از این کارت‬ ‫جانبه ضد دود‬ ‫ِ‬ ‫ها در اینجا کُپی شده اســت‪ .‬این تبلیغات همه‬ ‫کردنِ سیگار به مناسبت گذشــت پنج دهه از انتشار اعالمیه‬ ‫رئیس نظام پزشکی آمریکا درباره مضار دود سیگار بود‪ .‬دکتر‬ ‫لوتر تری‪ Luther L. Terry‬متخصّ ص بیماری های قلب‪ ،‬استاد‬ ‫دانشگاه و رئیس نظام پزشکی آمریکا از ‪ 1961‬تا ‪( 1965‬دوران‬ ‫ریاست جمهوری جان اف‪ .‬کندی و لیندن جانسون) با توجه به‬ ‫کشف یک انستیتوی پژوهش پزشکی انگلستان که دود سیگار‬ ‫عامل بیماری های ریوی ازجمله برونشــیت مزمن و آمیفزم‬ ‫‪ ، Emphisema‬بیماری های قلب و عروق‪ ،‬ســکته مغزی‪ ،‬چند‬ ‫دود دست دوم آن نیز همین خطرات‬ ‫نوع سرطان و ‪ ...‬است و ِ‬ ‫را دارد یک شورای پزشکی ویژه را مأمور بررسی همه جانبه این‬

‫قضیه کرد و این شورا پس از بررسی های عملی ازجمله معاینه‬ ‫بیماران و مصاحبه با معتادان بــه دخانیات به همان نتیجه ای‬ ‫رسید که انگلیسی ها قبال رسیده بودند‪.‬‬ ‫دکتری تری برپایه گزارش این شورا‪ ،‬اعالمیه معروف سال‬ ‫‪ 1964‬را صادر کرد که مبارزه جهانی با دود کردن سیگار را به‬ ‫دنبال داشته و کنگره آمریکا و متعاقب آن دستگاههای مقنّنه‬ ‫چندین کشور دیگر قانون ضد دودکردن سیگار تصویب و به‬ ‫اجرا گذارده اند‪.‬‬ ‫دکتر لوتر تری در اعالمیه رسمی خود تصریح کرده است که‬ ‫دخانیات کشنده و عامل چند نوع سرطان از جمله سرطان ریه‪،‬‬ ‫حلق و زبان‪ ،‬همچنین به وجود آورنده و تشــدیدکننده بیماری‬ ‫های قلب و عروق‪ ،‬سکته مغزی‪ ،‬برونشیت و ‪ ...‬و نیز کوتاه شدن‬ ‫[متوسط] عُمر هستند‪.‬‬ ‫دراعالمیه دکتر تری آمده است‪ :‬موادی که کارخانه های‬ ‫دخانیات آمریکا به برگ توتون و تنباکو هنگام ساخت سیگار و‬ ‫توتون پیپ می زنند تا تاثیر بیشتری داشته‪ ،‬خوشبو و خوش طعم‬ ‫شود خطر مرگ از دخانیات را افزایش می دهد‪ .‬این اعالمیه در‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫گشتی در رویدادهای ماه‬ ‫آن روز در جهان همانند بمب صدا کرد‪.‬‬ ‫در پی اعالم مضار بهداشتی سیگار و مسائل روانی ناشی از‬ ‫هرگونه اعتیاد که بدون دسترسی به ماده مربوط ازجمله سیگار‪،‬‬ ‫الکل و مواد مخدر‪ ،‬فرد ـ حالت عادی خودرا از دست می دهد‪،‬‬ ‫نخست انتشار آگهی تبلیغ سیگار در رسانه های بیشتر کشورها‬ ‫ممنوع شد و بازیگران فیلم های سینمایی از دود کردن سیگار‬ ‫هنگام فیلمبرداری که مشاهده آن ایجاد تشویق در بیننده می‬ ‫کند منع شــدند و حتی به مؤلفان کتاب و سردبیران نشریات‬ ‫توصیه شــد که حتی االمکان عکس هــای معاریفی همچون‬ ‫چرچیل‪ ،‬فیدل کاسترو‪ ،‬استالین و ‪ ...‬درحال دودکردن سیگار و‬ ‫یا به دست داشتن آن را چاپ نکنند‪ ،‬سپس دودکردن سیگار‬ ‫در ادارات‪ ،‬رستورانها‪ ،‬وسائط نقلیه عمومی ازجمله هواپیماها و‬ ‫حتی منازل (در زیر ســقف) ممنوع شد و در آمریکا قانون منع‬ ‫فروش دخانیات به افراد زیر ‪ 18‬سالگی تمام به تصویب رسید‬ ‫و آنگاه در بیشتر کشــورها تبلیغات دولتی برضد مصرف آن‬ ‫آغاز گردید و سازمان جهانی بهداشت در یک اعالمیه رسمی‬ ‫دخانیات را قاتل شماره یک انسان اعالم داشت و تاکید کرد که‬ ‫سیگار هر سال شــش میلیون انسان را می کُشَ د ـ از هر جنگی‪،‬‬ ‫بیشتر‪ .‬در کشورهای پیشرفته در چندسال اخیر کارخانه های‬ ‫سیگار سازی و یا شرکتهای وارد کننده آن مجبور شده اند که بر‬ ‫هر پاکت سیگار برچسبی بزنند که خطرات ناشی از مصرف آن‬ ‫را ذکر کرده باشد‪ .‬در این کشورها دادگاهها به قبول دادخواست‬ ‫ادعای غرامت از کارخانه و وارد کننده سیگار دست زده اند و‬ ‫بعضی احکام در این زمینه در دادگاههای آمریکا سر به صدها‬ ‫میلیون دالر مــی زند ـ چند مورد آن در ایالــت فلوریدا‪ .‬این‬ ‫غرامات سنگین به شاکیانی داده می شود که ثابت کرده باشند‬

‫مصرف سیگار آنان را ســرطانی‪ ،‬مرض قلبی و ‪ ...‬کرده باشد‪.‬‬ ‫بسیاری از وارثان متوفّیان که مرگ آنان مربوط به اعتیاد سیگار‬ ‫تشخیص داده شده باشد چنین دادخواست هایی به دادگاهها‬ ‫داده و موفق شده اند‪.‬‬ ‫این تبلیغات باعث شده است که در کشورهای پیشرفته و‬ ‫از جمله آمریکا مصرف سیگار تا ‪ 42‬درصد کاهش یابد ولی به‬ ‫رغم این تبلیغات‪ ،‬مصرف سیگار در کشورهای دیگر و عمدتا‬ ‫فقیر ـ به سبب بی اطالعی از مضار ـ ‪ 3‬و ‪ 4‬دهم درصد افزایش‬ ‫یافته است و تالش کارخانه های سیگارسازی آمریکا به ایجاد‬ ‫شعبه در کشورهایِ با پیشــرفت کم افزایش یافته و از طرفی‬ ‫می کوشند که محصول خودرا به کشورهای دیگر صادر کنند‪.‬‬ ‫در پی انتشار اطالعیه سازمان جهاني بهداشت که دخانيات‬ ‫را قاتل شماره يک انسان اعالم داشته است بسياري از کشورها‬ ‫دود کردن ســيگار در اماکــن عمومي و اماکن ســقف دار را‬ ‫غيرقانوني کرده و برخــي از دولت ها براي انصراف اتباع خود‬ ‫از اعتياد به دخانيات‪ ،‬ماليات ســنگين بر سيگار وضع و فروش‬ ‫دخانيات به افراد زير ‪ 18‬و بعضا ‪ 21‬ســاله را ممنوع کرده اند‪.‬‬ ‫در اجراي همين مقررات است که سيگار ساخت آمريکا در اين‬ ‫کشور ده بار گرانتر ار کشورهايي است که همان سیگار را وارد‬ ‫مي کنند‪ .‬بهای یک پاکت ســیگار در دسامبر ‪( 2014‬آذرماه‬ ‫‪ )1393‬در آمریکا برحسب ایالت ـ از ‪ 7‬تا ‪ 10‬دالر (‪ 24‬تا ‪34‬‬ ‫هزار تومان) بود‪ .‬در آمریکا‪ ،‬به خریدار کمتر از ‪ 18‬ســال تمام‬ ‫سیگار نمی فروشــند‪ .‬بنابراین‪ ،‬در این کشور نه تنها سیگاری‬ ‫ها رو به کاهش هستند بلکه نســل جوان هم کمتر به اندیشه‬ ‫سیگاری شدن می افتد‪.‬‬ ‫دولت برزيل که در این زمینه ســکوت کــرده بود از ‪16‬‬ ‫دسامبر‪ 2011‬دود کردن سيگار در اماکن عمومي اين کشور‬ ‫را ممنوع کرده است‪.‬‬ ‫قانون سال ‪ 1971‬ضد دخانیات آمریکا که مکمل قانون قبلی‬ ‫و تصمیمات دولتی است فروش سیگار به افراد را برحسب سن‬ ‫آنان محدود‪ ،‬دود کردن سیگار در مکان های معیّن را ممنوع‪،‬‬ ‫پخش آگهی تبلیغ ســیگار را از رادیوتلویزیــون غیرقانونی و‬ ‫کارخانه های سیگارسازی را مجبور به افزودن برچسبی بر پاکت‬ ‫های سیکار کرده است که در آن به خریدار اخطار می شود که‬ ‫سیگار یک کشنده انسان است‪.‬‬ ‫هشتم ژانویه ‪ 2014‬آمار جهانی معتادان به دخانیات انتشار‬ ‫یافت و نشان داد که سیگاری های روسیه‪ ،‬چین‪ ،‬هند و اندونزی‬ ‫به نسبت جمعیت این کشورها‪ ،‬بیش از کشورهای دیگر است‪.‬‬ ‫طبق این آمار‪ 39 ،‬میلیون از جمعیت ‪ 143‬میلیونی روسیه ـ‬ ‫به رغم ممنوعیت دود کردن سیگار در اماکن عمومی این کشور‬ ‫و برقرارشدن جریمه ـ معتاد به سیگار هستند یعنی از هر هفت‬ ‫نفر‪ ،‬دو نفر‪ .‬سیگار و الکل از عوامل کوتاهی عمر روس ها اعالم‬

‫دکتر‪Luther Terry‬‬

‫شده است‪ 20 .‬سال پیش‪ ،‬روسیه ‪ 38‬میلیون سیگاری داشت که‬ ‫به رغم هشدارهای سازمان جهانی بهداشت افزایش یافته اند‪،‬‬ ‫زیراکه این کشور محدودیت ساخت و فروش و واردات نداشته‬ ‫است‪ .‬تنها در سال ‪ 2012‬روس ها ‪ 340‬میلیارد سیگار مصرف‬ ‫کرده بودند یعنی هر معتاد بیش از ‪ 20‬سیگار در شبانه روز!‪.‬‬ ‫چین با یک میلیــارد و ‪ 350‬میلیون جمعیت دارای ‪280‬‬ ‫میلیون سیگاری اســت‪ .‬آمریکا با ‪ 318‬میلیون جمعیت‪38 ،‬‬ ‫میلیون سیگاری دارد (از هر هشــت نفر تقریبا یک نفر)‪ .‬جمع‬ ‫سیگاری های جهان یک میلیارد نفر است یعنی از هر هفت نفر‬ ‫یک نفر به دود کردن سیگار معتاد است‪.‬‬ ‫میزان مصرف ســیگار در جمهوری اسالمی ایران در سال‬ ‫‪ 1390‬بالغ بر ‪ 63‬میلیارد و ‪ 800‬میلیون نخ [دانه] برآورد شده‬ ‫بود‪ .‬میزان سیگار قاچاق سال ‪ 1389‬نیز معادل ‪ 28‬میلیارد نخ‬ ‫اعالم شــده بود‪ .‬ترکیه و امارات عربی متحده از مبادی اصلی‬ ‫ورود سیگار به جمهوری اسالمی گزارش شده بودند‪ .‬واردات‬ ‫قانونی سیگار به ایران درســال ‪ 1390‬با رشد ‪ 111‬درصدی‪،‬‬ ‫به ‪ 6.6‬میلیارد نخ رسید‪ .‬این‪ ،‬در حالی بوده است که همزمان با‬ ‫افزایش نرخ ارز در ایران پیش‌بینی می شد که واردات قانونی و‬ ‫همچنین قاچاق سیگار به کشور با کاهش مواجه شود‪.‬‬ ‫چندی پیش ‪ 55‬درصد از ســهام شرکت دخانیات ایران‬ ‫بابت ر ّد دیون دولــت‪ ،‬از «وزارت صنعت‪ ،‬معدن و تجارت»‬ ‫به وزارت «تعــاون‪ ،‬کار و رفاه اجتماعی» منتقل شــد‪ .‬رییس‬ ‫کمیسیون ویژه حمایت از تولیدات ملّی با انتقاد از نحوه واگذاری‬ ‫سهام برخی شرکتهای دولتی همانند شرکت دخانیات گفته بود‬ ‫مجلس قصــد دارد اصالحاتی را در قانون بودجه صورت دهد‬ ‫تا جلوی زیاد‌ شــدن چنین واگذاری‌ ها را به روش [به نام] ر ّد‬ ‫دیون بگیرد‪.‬‬ ‫نخستین سیگار در سال ‪ 1558‬توسط فرانسيسكو فرناندز‬ ‫با توتوني كه از كوبا به اروپا برده شده بود آغاز شد‪ .‬آمار تلفات‬ ‫ناشی از سیگار و توتون از آن زمان تاکنون نزدیک به یک میلیارد‬ ‫است‪ .‬آمریکای شــمالی از زمان مهاجرت انگلیسی ها در قرن‬ ‫هفدهم‪ ،‬بزرگترین تولید کننده توتون‪ ،‬تنباکو و بعدا سیگار بوده‬ ‫است‪ .‬توتون و تنباکو از گیاهان قاره آمریکا بودند که کریستف‬ ‫کلمب در دهه آخر قرن پانزدهم بذر آن را از کوبا به اروپا برد‬ ‫و مصرف دخانیات جهانی شد‪.‬‬

‫دانشگاه پلیس ایران و پذیرش دختر برای افسر شدن‬ ‫از دهه ‪ 1340‬دانشــگاه پلیس ایران (قبال آموزشگاه عالی و‬ ‫واقع در مجاورت زندان قصر) پذیرفتن دانشجوی زن برای دوره‬ ‫افسری پلیس (دوره لیسانس) را آغاز کرده بود و منع استخدام‬ ‫زن برای پلیس شدن هم برداشته شده بود که گزارش رسید در‬ ‫پاکســتان‪ ،‬باکره بودن را بر شرایط ورود زنان به آموزشگاههای‬ ‫پلیس این کشــور افزوده اند‪ ،‬و یک دختر داوطلب ورود به این‬ ‫آموزشــگاهها عالوه بر تحصیالت متوسطه و شرایط دیگر‪ ،‬باید‬ ‫«گواهی بکارت» هم از پزشک مورد اعتماد پلیس در دست داشته‬ ‫باشد تا بتواند وارد آموزشگاه مربوط شود‪.‬‬ ‫این گزارش به همین صــورت از خبرگزاری ها دریافت و در‬ ‫میز اخبار بین الملل روزنامه اطالعات ترجمه و برای چاپ به میز‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫اخبار حوادث و قضایی روزنامه که کارهای پلیس (شهربانی) را‬ ‫هم پوشش می داد ارجاع شده بود‪.‬‬ ‫خبرنگار حوزه شهربانی روزنامه برای تکمیل خبر و کسب نظر‬ ‫رئیس دانشگاه پلیس‪ ،‬با این مقام تماس گرفته بود که کار مخالفت‬ ‫با انتشار گزارش آغاز شد‪ ،‬نه تنها از ناحیه شهربانی بلکه ساواک‬ ‫و وزارت اطالعات و جهانگردی (امروزه؛ ارشاد) که این‪ ،‬یک بی‬ ‫اطمینانی و اهانتی است به دختران‪ .‬کار به ج ّر و بحث هم کشیده‬ ‫شد‪ .‬گزارش چاپ نشد ولی دلخوری مقامات پلیس باقی ماند و‬ ‫سردبیر وقت برای رفع این دلخوری‪ ،‬چند روز بعد که مناسبتی به‬ ‫دست آمد (سالروز ‪ 21‬آذر)‪ ،‬عکس رژه دانشجویان دختر دانشگاه‬ ‫پلیــس را در صفحه اول و آن هم باالتر از تمام تیترها درج کرد و‬

‫قضیه فیصله یافت‪[.‬در اینجــا کاپی آن صفحه روزنامه با عکس‬ ‫دختران دانشجو که بعدا افسر پلیس شدند و به درجه سرگرد ـ‬ ‫سرهنگی هم رسیدند آورده شده است‪.].‬‬ ‫‪7‬‬


‫خاطرات ژورنالیستی نوشیروان کیهانی زاده‬

‫‪ ...‬و به این ترتیب‪ ،‬ستون «امروز در تاریخ» را در خبرگزاری پارس (ایرنا) و روزنامه های‬ ‫تهران را باز و متداول کردم ـ خاطره ای از تجدید حیات روزنامه ملّی ایران‬

‫اين نگارنده براي نخســتين بار از بهمن ماه سال ‪1350‬‬ ‫مطلب «امــروز در تاريخ» را براي كانال دوم تلويزيون ملي‬ ‫(در آن زمان تلويزيون رنگي) ايجاد كرد که در دنباله آخرين‬ ‫بخش اخبار شب که قسمت بين المللي آن را خود او تنظيم‬ ‫مي کرد مي آمــد به اين صورت‪ :‬اين بود رويدادهاي امروز‬ ‫جهان و حاال نگاهي داريم بــه رويدادهاي جهان در چنين‬ ‫روزي در طول تاريخ‪.‬‬ ‫این نگارنده (نوشیروان کیهانی زاده) سپس و در طول سال‬ ‫‪ 1353‬ـ روز به روز ـ مطالب «امروز در تاریخ» را در بولتن‬ ‫خبرگزاري پارس (ايرناي امروز) براي استفاده مطبوعات‬ ‫هم قرارداد‪ .‬این بولتن هر روز در سه شماره ـ بامداد‪ ،‬ظهر و‬ ‫شب ـ چاپ و با پیک ارسال می شد‪ .‬در آن زمان از فاکس و‬ ‫اینترنت خبری نبود‪ .‬همه دریافت کنندگان اخبار و مطالب‬ ‫خبرگزاری پارس تلکس نداشتند که با آن ارسال شود‪.‬‬ ‫چرا پس از یک ســال‪ ،‬درج آن قطع شــد؟‪ ،‬برای اینکه‬ ‫کار خبرگزاری تکرار مطالب نیست مگر اینکه یک مطلب‪،‬‬ ‫نوســازی و با اطالعات بیشتر نوشته شود و یا اینکه مطلب‪،‬‬ ‫تازه باشد‪ .‬بپاس نوشتن ستون روزانه «امروز در تاریخ» برای‬ ‫من تقدیرنامه ارسال شد که در فرصت دیگر‪ ،‬کُپی آن در این‬ ‫مجله به چاپ خواهد رسید‪.‬‬ ‫نگارنده به خواســت مخاطبان روزنامــه اطالعات‪ ،‬از‬ ‫زمستان ســال ‪ 1356‬دست به نوشتن ســتون «امروز در‬ ‫تاریخ» در این روزنامه زد که در صفحه ششم منتشر می شد‪.‬‬ ‫در ســال ‪ 1373‬تصمیم بر تجدید حیات روزنامه ایران‬ ‫گرفته شــد که در دهه ‪ 1320‬انتشار آن متوقف شده بود‪.‬‬ ‫آخرین مدیر آن حمید رهنما و سردبیرش بهرام بوشهری‬ ‫پور بــود‪ .‬این روزنام ِه دولت مســیری از وقایع اتفاقیه (در‬ ‫زمان صدارت امیر کبیر) با هدف انتشــار اخبار دارالخالفه‬ ‫(دستگاه دولت در پایتخت) تا روزنامه ایران دهه ‪ 1320‬طی‬ ‫کرده و چند بار تغییر نام داده بود؛ از وقایع اتفاقیه به روزنامه‬ ‫دولت علیه ایران‪ ،‬به روزنامه دولت ایران‪ ،‬به روزنامه ایران‬ ‫ســلطانی و به روزنامه ایران‪ .‬مدیر آن از سال ‪ 1302‬زین‬ ‫العابدین رهنما‪ ،‬از سال ‪ 1316‬عبدالمجید موقر و از ‪1320‬‬ ‫حمید رهنما بود‪ .‬در نیمه اول دهه ‪ 1340‬جلســات متعدد‬ ‫برای احیاء روزنامه دولتی تشــکیل و تاکید شــد که وجود‬ ‫یک روزنامه ملّی برای توجیه سیاســت ها و برنامه های هر‬ ‫دولت ضروری است و نیز دفاع در برابر حمله قلمی دیگران‪.‬‬ ‫ایزوستیا (روزنامه دولت شوروی) منظما به ما حمله می کند‬ ‫و ما حریف روزنامه های داخلی خود نمی شــویم که پاسخ‬ ‫مارا برسانند‪ .‬روزنامه دولت همچنین مکلّف به نشر نظرات‬ ‫شهروندان و پاسخ ادارات و مقامات به انتقادات از کارکرد‬

‫دولت است ولی روزنامه های غیر دولتی هر نامه و پاسخ را‬ ‫که بخواهند نشر می دهند و این روش‪ ،‬یک نوع تبعیض است‪.‬‬ ‫این جلسات به نتیجه نرسید زیراکه سردبیران روزنامه های‬ ‫وقت که نگاه به دهان صاحبان این روزنامه ها داشتند در این‬ ‫جلسات شــرکت و منفی گویی می کردند‪ .‬آنان ـ خودشان‬ ‫هم رقیب نمی خواســتند‪ .‬تا سرانجام تصمیم گرفته شد که‬ ‫به جای روزنامه ملّی‪ ،‬تلویزیون ملّی ایجاد کنند که در سال‬ ‫‪ 1345‬کردند‪.‬‬ ‫ابتکار احیاء روزنامه ملّی ایران که پس از «کاغذ اخبار»‬ ‫قدیمی ترین روزنامه کشوراست از دکتر فریدون وردی نژاد‬ ‫مدیرعامل وقت ایرنا است‪ .‬وی برای احیاء این روزنامه ملّی‬ ‫‪ 7‬ماه جلسه تشــکیل داد و با اهل تجربه مذاکره و مشورت‬ ‫کرد بویژه روزنامه نگاران قدیمی و معروف ازجمله منصور‬ ‫تاراجی‪ ،‬محمد بلوری‪ ،‬مســعود برزین‪ ،‬حسین آل ابراهیم‪،‬‬ ‫بهروز بهزادی‪ ،‬محسن میرزایی‪ ،‬حسین الهامی‪ ،‬این نگارنده‬ ‫(نوشــیروان کیهانی زاده)‪ ،‬پرویز ایران زاد‪ ،‬مســعود فقیه‪،‬‬ ‫وطندوســت و ‪ ....‬حتی برخی از آنان برای مشورت و دادن‬ ‫پیشــنهاد و نظر‪ ،‬از خارج دعوت شــده بودند‪ ،‬برای مثال؛‬ ‫منصور تاراجی از فرانســه‪ .‬این جلسات طوالنی که در آنها‬ ‫سردبیران پیشــین و وقت ایرنا ازجمله حسین ضیائی هم‬ ‫شــرکت می کردند و مجید رضائیان قائمقام وقت وردی‬ ‫نژاد حضور داشت بدون پرداخت حق حضور بود و خدمت‬ ‫به وطن محسوب می شد‪ .‬درویش که همچنان رئیس دفتر‬ ‫مدیریت موسسه ایران است شاهد این جلسات و چگونگی‬ ‫احیاء این روزنامه ملّی بوده است‪ .‬در همین جلسات بود که‬ ‫وردی نژاد گفت که می خواهد در فرصت مناسب در جوار‬ ‫روزنامه ایران یک روزنامه با همین محتوا به زبان انگلیسی‬ ‫و یک روزنامه به زبان عربی منتشر کند زیرا که خبرگزاری‬ ‫های ‪ 4‬گانه واقعیت های مارا‪ ،‬درست منعکس نمی کنند تا‬ ‫ذهن خارجیان بویژه عرب زبانان روشن باشد‪ .‬قرار شد که‬ ‫در زمینه روزنامه عربی زبان‪ ،‬با کاظم چایچیان که تجربه این‬ ‫کار را دارد تبادل نظر شود‪ 7 .‬ماه تبادل نظر و فراهم ساختن‬ ‫مقدمات ـ تنها در گفتن آسان است‪.‬‬ ‫در این جلسات شــالوده دوره نوین روزنامه ملّی ایران‬ ‫ریخته شد‪ ،‬اختصاص صفحات و دبیران میزها و نویسندگان‬ ‫تعیین شدند و حتی سالون های تحریریه آن مطابق روزنامه‬ ‫های بزرگ جهان طراحی شــد‪ :‬ســالون اخبار روز‪ ،‬سالون‬ ‫فیچرنویسی (صفحات الیی) و ‪ ....‬این روزنامه بمانند روزنامه‬ ‫های بزرگ جهان تا چند سال دارای مدیر تحریریه بود که‬ ‫تمشــیّت کارها از ماموریت های خبری‪ ،‬تشکیل تیم برای‬ ‫پوشــش و دنبال کردن اخبار یک رویداد تا مرخصی ها و ‪...‬‬ ‫را می داد‪ .‬در حال حاضر تنها روزنامه شرق مدیر تحریریه‬

‫دارد‪ .‬برای روزنامه ایران پابلیک ادیتور (دبیر در ارتباط با‬ ‫مخاطبان) انتخاب شد که قبال در روزنامه های کشور سابقه‬ ‫نداشت و نیز یک میز نظرسنجی و کسب نظر مردم پیرامون‬ ‫موضوعات روز و از این طریق مشــارکت آنان در تصمیم‬ ‫گیری های دولتی‪.‬‬ ‫روزنامه ایران یک روزنامه ملّی اســت و طبق تعریف؛‬ ‫یک روزنامه ملّی‪ ،‬روزنامه عمومی محسوب می شود (و نه‪،‬‬ ‫اختصاصی بمانند همشهری و ‪ )...‬و منعکس کننده تصمیمات‬ ‫و برنامه های ســه قوه تشــکیل دهنده دولت ـ بدون کم و‬ ‫کاست‪،‬گوش و زبان ملت است و مدافع وطن در یک جنگ‬ ‫سرد با خارجی‪ .‬روزنامه ایران پس از ‪ 7‬ماه بحث و تبادل نظر‪،‬‬ ‫از زمستان ‪ 1373‬کار انتشار خودرا آغاز کرد‪.‬‬ ‫وردی نژاد که توجه به تکلیــف روزنامه به عنوان یک‬ ‫آموزشگر عمومی و ارتقاء سطح معلومات عمومی و آگاهی‬ ‫ها داشت از این نگارنده خواست که ستون «تاریخ در امروز»‬ ‫برای روزنامه ایران بنویسم و عنوان ستون را «دانایی توانایی»‬ ‫گذارد و گفت که وقوف بر تجربه گذشتگان دانایی را افزایش‬ ‫می دهد و دانایی در فرد توانمندی ایجاد می کند‪ .‬وی چندی‬ ‫بعد این ستون را به صفحه آخر منتقل کرد و با افزودن پرسش‬ ‫و پاسخ پزشکی‪ ،‬خالصه یک کتاب روز و ‪ ...‬عنوانش را «دانش‬ ‫و زندگی» گذاشت و گفت که «تاریخ» تنها شرح سیاست ها‬ ‫و جنگ ها نباشد به علم و اندیشه هم توجه شود‪.‬‬ ‫پيــش از روزنامه ايــران‪ ،‬این نگارنده بــراي روزنامه‬ ‫همشهري مطلب تاریخ می نوشــت که در اين روزنامه در‬ ‫ســتوني با عكس ـ در صفحه «دور دنيا» به چاپ مي رسيد‬ ‫كه مهندس عطريانفر ســردبير وقت اين روزنامه خواست‬ ‫به «برگي از تاريــخ» تغيير عنوان دهد و در صفحه آخر اين‬ ‫روزنامه چاپ شود و به همين ترتيب در روزنامه شرق پس‬ ‫از اينکه ســردبير اين روزنامه شده بود‪ .‬پس از شرق هم در‬ ‫اعتماد و ‪ ...‬به چاپ رسيد‪.‬‬ ‫‪ 13‬ســال اســت که مطالب تاریخ به صورت کرونیکل‬ ‫(روزشــمار ـ امروز در تاریخ) شــامل تاریخ ایران‪ ،‬تاریخ‬ ‫عمومی‪ ،‬رسانه ها‪ ،‬نظرات‪ ،‬علوم و ادبیات‪ ،‬هنر‪ ،‬تاریخ نگاری‪،‬‬ ‫تاریخ روز (تاریخ جاری)‪ ،‬تاریخ از نگاه دوربین‪ ،‬خاطرات و‬ ‫نامه های وارده و پاسخ به پرسش ها آنالین شده و بزرگترین‬ ‫آنالین به زبان فارسی (با هر دو حروف‪ :‬الفبای عربی و الفبای‬ ‫سیریلیک) در اینترنت اســت‪ .‬این آنالین مطلقا از افراد و‬ ‫دولت ها کمک مالی نگرفته و نخواهد گرفت و تا کنون ‪220‬‬ ‫هزار دالر هزینه آن شده است‪.‬‬ ‫برخي از مطبوعات فارسي و دو زبانه در کشورهاي ديگر‬ ‫بخش هايي را که بپســندند از تاريخ آنالين و با ذکر مأخذ‬ ‫نقل مي کنند ازجملــه روزنامه ايران تايمز بين المللي چاپ‬ ‫واشنگتن و مجله جوانان چاپ لس آنجلس‪ .‬طبق یک اصل‬ ‫اعالمیه حقوق بشر و قوانین داخلی و بین المللی‪ ،‬نقل بدون‬ ‫ذکر مأخذ جرم است‪.‬‬ ‫نشانی این آنالین‪:‬‬ ‫‪www.iranianshistoryonthisday.com‬‬

‫لگو ستون «امروز در تاریخ»‪ ،‬نوشت ِه این نگارنده در صفحه ‪6‬‬ ‫روزنامه اطالعات‪ .‬این کُپی از یک شماره اردیبهشت ‪1357‬‬ ‫(ماه می) این روزنامه گرفته شده است‬ ‫‪8‬‬

‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫خاطراتی از نوشیروان کیهانی زاده که داستان خواهند شد‬

‫عادت تکرار ازدواج ـ مردی که ‪ 16‬بار ازدواج کرده بود درصدد شوهر دادن دختر ‪ 12‬ساله اش برآمده بود‬ ‫آذرماه ‪ 1346‬بود و در تحریریه روزنامه اطالعات‪ ،‬دبیری میز‬ ‫حوادث (اخبار قضایی و پلیســی) نیز بر عهده من‪ .‬خبرنگار حوزه‬ ‫دادســرای تهران تلفن کرد که نماینده سازمان حمایت از زنان‬ ‫دختر جوانی را برای دادخواهــی به دفتر َگرِکانی ‪Ga - re - kani‬‬ ‫داســتان [وقت] تهران آورده و این دختر حرف های شنیدنی می‬ ‫زند ازجمله اینکه پدر ‪ 45‬ســاله اش ‪ 16‬زن گرفته و ‪ ...‬و خواست‬ ‫که عکاس برای گرفتن عکس دختر که موافقت به گرفتن عکس‬ ‫و درج در روزنامه کرده بود بفرستیم‪.‬‬ ‫به خبرنگار گفتم که شــما کار خودتان را بکنید‪ ،‬من هم خواهم‬ ‫آمد‪ .‬آن دختر که خودش را مِهری معرفی کرد گفت که هنوز ‪13‬‬ ‫ساله نشده و پدرش می خواهد با شناسنامه خواهر متوفایش اورا‬ ‫شوهر بدهد که منع قانونیِ سِ نی نداشته باشد‪[ .‬ازدواج دختر کمتر‬ ‫از ‪ 13‬سال تمام غیرقانونی بود]‬ ‫او گفت که پدرش معتقد است که اگر دختر در سنین زیر ‪16‬‬ ‫و ‪ 17‬سالگی شوهر کند زنی وفادار‪ ،‬سر بزیر‪ ،‬گوش به حرف و قانع‬ ‫خواهد بود‪ ،‬خودش را با وضعیت شوهر تطبیق خواهد داد و زندگی‬ ‫خوبی خواهند داشت‪.‬‬ ‫این دختر درباره پدرش گفت که وی راننده تاکسی بود و عادت‬ ‫کرده بود هر زنی از مســافران تاکسی را که آماده ازدواج می دید‬ ‫خواستگاری کند و این زنان از آن دسته بودند که یا چند بار شوهر‬

‫کرده و طالق گرفته و یا بیوه‪ ،‬بیکار و نیازمند به درآمد شوهر‪ .‬او ‪16‬‬ ‫بار به همین ترتیب ازدواج کرد و طالق داد و محصول این ازدواج‬ ‫ها ‪ 23‬فرزند بود که تنها ‪ 8‬تَن از آنان زنده هستند‪ .‬علت آن شاید‬ ‫این باشد که انتخاب اول او متناسب نبود و تغییرات ذهنی و روانی‬ ‫در او به وجود آورده بود‪.‬‬ ‫مهری گفت‪ :‬پدرم اخیرا با تجربه از دردسر های ازدواج پی در‬ ‫پی و گاهی هر ازدواج ـ کمتر از دو ـ سه ماه و پرداخت نفقه و مَهریه‬ ‫و ‪ ...‬تصمیــم به تَرک این عادت گرفت که به قول خودش برایش‬ ‫بمانند عادت به دود سیگار شده بود و چون «تاکسی داری» را باعث‬ ‫آن می دانست‪ ،‬تاکسی اش را فروخت و راننده کامیون شد و از آن‬ ‫پس به فکر بچه هایش افتاد و به خواستگار من که هنوز ‪ 13‬ساله‬ ‫خواهر متوفی‬ ‫ِ‬ ‫هم نشده ام پاسخ مثبت داد که بکارب ُردن شناسنامه‬ ‫و تا زمان ثبت عقد نکاح‪ ،‬صیغه شفاهی شدن ـ به خاطر مَحرم بودن‬ ‫و مشروع بودن رفت و آمد خواستگار به خانه ما دنباله آن بود‪.‬‬ ‫من راضی به این طرز ازدواج در این سن کم و پیروی از خواست‬ ‫کور کورانه پدر نبودم و گریه ام قطع نمی شــد تــا اینکه یکی از‬ ‫همسایگان که از قضیه آگاه شــده بود گفت که به سازمان زنان‬ ‫بروم و خودرا زیر چتر حمایت آن ســازمان قرار دهم و من چنان‬ ‫کردم ولی نمی خواهم که پدرم به دردســر افتد‪ ،‬سوء نیّت ندارد‪،‬‬ ‫طرز فکرش درست نیســت‪ .‬او با آن ازدواج ها به حد کافی برای‬

‫خودش دردسر درست کرده است‪.‬‬ ‫مطلبی که خبرنگار از این ماجرا نوشــته بــود‪ ،‬به قلم خود او و‬ ‫عکس دختر و تنها به خاطر روشــن شــدن خانواده ها و مِن باب‬ ‫بازداری از تکرار چنین قضایایی در صفحه ‪ 18‬شماره ‪ 21‬آذرماه‬ ‫‪ 1346‬روزنامه چاپ شد و یادداشت من از آن گفت و شنود‪ ،‬ماند‬ ‫برای خاطرات و نوشتن داستان کوتاه‪.‬‬

‫عکس مِهری و اظهاراتش به همان صورت که در روزنامه درج‬ ‫شده بود‬

‫داستان شنیدنی دو ازدواج و پندهایی که می توان از آنها گرفت‬ ‫ســتون من «در گوشه و کنار شــهر» که مدت ها در روزنامه‬ ‫اطالعات و مجله اطالعات هفتگی چاپ می شد می تواند دستمایه‬ ‫چندین مجموعه داستان کوتاه (ماجراهای واقعی) قرار گیرد‪ .‬گمان‬ ‫نمی کنم که عمر من کفاف مجموعه کردن آن همه ماجرا را بدهد‬ ‫که حاصل پَرسِ ه زدن من از این کالنتری پلیس به آن کالنتری ـ از‬ ‫این بیمارستان به آن بیمارستان و از این مجتمع قضایی به مجتمع‬ ‫دیگر هستند‪ .‬دو مورد از آنها را از مطالب «در گوشه و کنار شهر»‬ ‫که در یک شــماره روزنامه اطالعات (صفحه ‪ )18‬چاپ شده بود‬ ‫پس از تطبیق با یادداشت های شخصی خودم و کُپی کردن قسمتی‬ ‫از ستون را به عنوان سند در اینجا می آورم‪:‬‬ ‫یک بانوی نســبتا جوان و کارمند دولت به دادگستری آمده‬

‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫بود تا به مسأله دار شدن زندگی زن و شوهری او رسیدگی شود‪.‬‬ ‫این زن به من گفت که پدرش عادت به کوهنوردی داشــت‬ ‫و روزهای تعطیل به کوه دربند و یا درکه و گاهی هم لشــکرک و‬ ‫شمشک می رفت‪ .‬یک روز هنگام پایین آمدن از قله توچال بر زمین‬ ‫می افتد و دچار شکستگی استخوان می شود که مرد جوانی اورا بر‬ ‫دوش می گیرد‪ ،‬با زحمت زیاد از کوه پایین می آورد و به بیمارستان‬ ‫می رساند‪ .‬تا رسیدن به بیمارستان‪ ،‬مقداری نسبتا زیاد از خون پدرم‬ ‫از بدن او بیرون رفته بود و نیاز به تزریق خون داشــت و موجودی‬ ‫خون بیمارستان تمام شده بود‪ .‬پرستارها برای خون گرفتن متوسل‬ ‫به این و آن شده بودند و چون گروه خونی این جوان «بی مثبت» و‬ ‫هم گروه خون پدرم بود حاضر به دادن خون نیز شده بود‪.‬‬ ‫این جوان تا رسیدن ما به بیمارستان همانجا منتظر شده بود و در‬ ‫این میان‪ ،‬ضمن صحبت به پدرم گفته بود که به قصد خودکشی به‬ ‫کوه رفته بود و اگر پدرم بر زمین نیافتاده و مجروح نشده بود‪ ،‬ای‬ ‫بسا که زنده نمانده بود‪ .‬پدرم علت را پرسیده بود و او این جواب را‬ ‫داده بود که چون دختر مورد عالقه اش با مردی دیگر که ثروتمند‬ ‫است ازدواج کرده‪ ،‬زندگی بر او سیاه شده است‪.‬‬ ‫پس از رسیدن ما به بیمارستان اولین خواست پدرم این بود که‬ ‫آن جوان را با خود به خانه ببریم و تا مرخص شدن او از بیمارستان‪،‬‬ ‫اورا مطلقا تنها نگذاریم‪ .‬پدرم نگران بود که جوان تصمیم خودکشی‬ ‫را عملی کند‪ .‬این جوان پس از دیدن من به پدرم گفته بود که دختر‬ ‫مورد عالقه اش بی شباهت به من نبود‪.‬‬ ‫این جــوان دو هفته در خانه ما بود تا اینکه پدرم به خانه منتقل‬ ‫شد و چون در گچ بود‪ ،‬از خانه بیرون نمی رفت و آن جوان‪ ،‬ندیم و‬ ‫عمال پرستار او شده بود و ماندگار در خانه ما‪ .‬سرانجام پدرم از من‬ ‫خواســت که با این جوان ازدواج کنم و چون اصرار کرد پذیرفتم‪.‬‬ ‫پدرم همچنین وصیت کرد که پس از مرگ‪ ،‬سهمی هم از میراث‬ ‫به شوهرم بدهند‪.‬‬ ‫آسیب دیدگی استخوان پدرم کار اورا ساخت و شش ماه بیشتر‬

‫زنده نبود‪ .‬پس از فوت پدر‪ ،‬شوهر من که به پول مُفت دست یافته‬ ‫بود دست از کار کشید و به عیاشی پرداخت و فقط ماهی ‪ 4‬روز با‬ ‫من خوب بود و آن هم ‪ 4‬روز اول ماه که حقوق گرفته و پول داشتم‪.‬‬ ‫پس از این ‪ 4‬روز‪ ،‬بد خُلقی را شــروع می کرد و با زور مطالبه پول‬ ‫داشت که به تنگ آمده ام و راهی جز جدایی نمی بینم‪.‬‬ ‫***‬ ‫یــک دادگاه جنحه تهران‪ ،‬در پاییــز ‪ 1346‬مردی را به جرم‬ ‫ازدواج غیر رسمی (غیر ثبتی) به ســه ماه زندان محکوم کرد‪ .‬از‬ ‫اجرای قانون حمایــت خانواده که گویا به اصــرار زنان درباری‬ ‫ازجمله خواهر دوقلوی شاه تنظیم شده بود چند ماه می گذشت و‬ ‫ازدواج های منقطع (صیغه ـ مُتعه) هم باید ثبت می شدند‪.‬‬ ‫این مرد به من گفت‪ :‬اشــتباه من این بود که با زنی ‪ 13‬ســال‬ ‫بزرگتر از خودم ازدواج کرده ام‪ .‬پس از گذشــت ده سال از این‬ ‫ازدواج احســاس کردم که پیر شده است‪ .‬پس از مشورت‪ ،‬دختر‬ ‫خدمتکار خانه را که به تازگی از شوهرش طالق گرفته بود با مادر‪،‬‬ ‫پدر و عمویش نزد روضه خوان و پیشــنماز محله خودمان بردم‬ ‫و صیغه کردم (نکاح شــفاهی)‪ .‬این روحانی گفت که نکاح یعنی‬ ‫موافقت زن و مرد‪ ،‬حضور دو شــاهد مَــرد‪ ،‬تعیین مَهر و خواندن‬ ‫صیغه نکاح و اگر منقطع باشــد تعیین مدت‪ .‬بقیه اش را دولت ها‬ ‫و ‪ 30‬سال پس از مشروطیت درست کرده اند که زن و مرد بعدا‬ ‫حاشا نزنند و تکذیب نکنند و ‪....‬‬ ‫مادر این دختر قبال هر روز برای تمیز کردن خانه ما چند ساعتی‬ ‫به آنجا می آمد و ما با هم آشــنا بودیم و از وضعیت آگاه‪ .‬دختر او‬ ‫به من گفته بود که بچه دار نمی شــود و به همین علت شوهر اورا‬ ‫طالق گفته است که پس از ازدواج یک روز خبر داد حامله است‪.‬‬ ‫به او گفتم که از دو زن بچه نمی خواهم‪ ،‬سقط جنین کند که مرافعه‬ ‫راه انداخت و از من شکایت کرد که بدون اجازه دادگاه اورا صیغه‬ ‫کرده ام و صیغه نکاح ثبت نشده است و دادگاه مرا محکوم به زندان‬ ‫کرد که تقاضای تجدید نظر کرده ام‪.‬‬ ‫‪9‬‬


‫دوربین هم تاریخ می نویسد‬

‫‪ ...‬و با این ‪ 5‬مالقاتِ ريگن و گورباچف در ‪ 3‬سال‪ ،‬عُ مر بلوک شرق‪ ،‬جماهيریه شوروي و احزاب مارکسیستی پایان‬ ‫یافت که بزرگترین رویداد تاریخ بشر بود‪ ،‬آمریکا تنها ابرقدرت جهان شد‪ ،‬کنفدراسیون یوگوسالوی فروپاشی‬ ‫کرد‪ ،‬جهان اسالمی دچار مشکالت و خونریزی شد‪ ،‬هرکس به اندیشه میلیاردر شدن از جیب دیگران افتاد‪ ،‬روسیه‬ ‫ورود به دنیای فساد و مافیا کرد‪ ،‬ولی معمّای کار همچنان باقی است ـ پوتین برخالف تصور عمومی‪ ،‬از هیچیک از‬ ‫ابزارهایش استفاده نکرده است ـ نگاهی به این ابزارهای تغییر وضعیت‬ ‫در پي توافقهاي رونالد ريگن و گورباچف (رهبران وقت آمريكا‬ ‫و شــوروي) در مذاکرات پنج گانه از سال ‪ 1985‬در ژنو تا دسامبر‬ ‫‪ 1988‬در نيويويورک‪ ،‬تاچر و ريگن سران وقت دولتهاي انگلستان‬ ‫و آمريكا ‪ 14‬دسامبر سال ‪ 1988‬اعالم کردند که جنگ سرد قرن‬ ‫‪ 20‬را بايد پايان يافته تلقي کرد كه اندک زمانی پس از پایان جنگ‬ ‫جهاني دوم میان دو بلوک غرب و شرق آغاز شده بود‪.‬‬ ‫تاســيس اتحاديه هاي نظامي با هــدف محاصره جماهیریه‬ ‫شوروی و هموار ساختن زمینه برای ایجاد این اتحادیه ها متأثر از این‬ ‫جنگ سرد بود از جمله براندازی دولت مصدق و ماندن پهلوی دوم‬ ‫در صدر ایران برای ‪ 25‬سال دیگر‪ ،‬پيروزي افراد مائو بر دولت ملیّون‬ ‫در چين با کمک مسکو‪ ،‬مسائل کره و منطقه هندوچين‪ ،‬کمونیست‬ ‫شدن کوبا و تحریم اقتصادی آن از جانب آمریکا‪ ،‬مسائل شبه قاره‬ ‫هند‪ ،‬جنگهاي داخلي کنگو و آنگوال و ‪....‬‬ ‫در مذاکرات سران آمريكا و شوروي در واشنگتن‪ ،‬گورباچف‬ ‫موافقت كرده بود كه ‪ 500‬هــزار نظامي و ده هزار تانك از اروپاي‬ ‫شرقي خارج سازد و به شوروي باز گرداند‪ ،‬دو كشور به آزمايشهاي‬ ‫اتمي پايان دهند و موشكهاي ميان ب ُرد خودرا كه ويژه جنگ در اروپا‬ ‫بودند نابود سازند‪ .‬در آن زمان و در محدوده اروپا‪ ،‬شوروي يكهزار‬ ‫و ‪ 752‬و آمريكا ‪ 859‬موشك اتمي در اختيار داشتند‪.‬‬ ‫در سازش بعدي ســران آمریکا و شوروی (که در مذاکرات‬ ‫این دو در جزیره مالت حاصل شــد) قرار شــد که اتحادیه نظامی‬ ‫معروف به پيمان ورشو منحل و اتحادیه نظامی غرب (ناتو) بتدریج‬ ‫به صورت یک انجمن سیاسی درآید و مسکو چتر حمایت خودرا از‬ ‫باالی سر رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي بردارد‪.‬‬ ‫در اجراي همين سازشــها و يک رشــته مذاکــرات علني و‬ ‫محرمانه بود كه پيمان نظامي ورشو منحل و رژيمهاي كمونيستي‬ ‫اروپاي شرقي که حمايت مسکو را از دست داده بودند؛ تحت فشار‬ ‫و تحريکات غرب فروپاشيده شــدند و مخالفان آنها که در دوران‬ ‫نظامهاي کمونيســتي تحت تعقيب و يا فراري بودند بازگشــته و‬ ‫برجايشان نشستند و حاکم شدند‪.‬‬ ‫با اين كه بلوك شرق و جماهیریه شوروي منحل شدند‪ ،‬غرب‬ ‫نه تنها به تعهد خود مبني بر انحالل ناتو و يا تبديل آن به يك انجمن‬ ‫سياســي عمل نكرد بلكه وارد به قلمرو شــوروي سابق در منطقه‬ ‫بالتيک شد‪ ،‬به گسترش خود تا مرزهاي روسيه فدراتيو پرداخت‬ ‫و اگر ایستادگی مسکو در ســال ‪ 2004‬نبود؛ اوکراین و گرجستان‬ ‫را هم وارد «ناتو» کرده بود و طرح انقالب مخملی در چند کشــور‬ ‫دیگر شوروی سابق به آزمایش گذارده می شد که این فعالیت در‬ ‫اوکراین در سال ‪ 2014‬با دامنه ای وسیع تر از سر گرفته شده است‪.‬‬ ‫در پی ســازش گورباچف با ریگن (که دولــت لندن در آن‬ ‫نقش موثر داشت و بازیگر صحنه بود) همچنین نيروهاي شوروي‬ ‫از افغانستان فراخوانده شــدند که در دهه یکم قرن ‪ 21‬آمریکا و‬ ‫ناتو به نام مبارزه با القاعد ِه چند صد نفري و طالبانِ دســت ساخت‬ ‫‪ ...‬وارد افغانســتان شده و جای شوروی سابق را در آنجا گرفته اند؛‬ ‫حــال آنکه مبارزه با القاعده و هرگروه ديگر از اين دســت‪ ،‬وظیفه‬ ‫پلیس ملّی است‪.‬‬ ‫همان سازشهاي ريگن و گورباچف باعث شد که رفت و آمد‬ ‫منظم ناوگان شــوروي در درياهاي دوردســت و پرواز هواپیمای‬ ‫‪10‬‬

‫نظامی اش به دور دنیا متوقف شود‪ .‬نتيجه همين سازش ـ سازش‬ ‫با يــک فرد‪ ،‬گورباچف ـ بود که در شــوروی به انحصار دولت در‬ ‫دست حزب كمونيست پايان داده شد‪ .‬آنگاه قراردادهاي دوستي‬ ‫شوروي با كشورهاي ديگر كان لم يكن اعالم شد و در نتیجه مسکو‬ ‫نتوانست به عراق (در جریان جنگ با آمریکا بر سر کویت) كمك‬ ‫كند و در این جنگ دولت بغداد در ســال ‪ 1991‬شكســت خورد‬ ‫و در ســال ‪ 2003‬عراق بــه تصرف آمریکا درآمــد و ‪ ...‬و در پی‬ ‫دیدار یلتســین از آمریکا‪ ،‬ناگهان! در دسامبر ‪ 1991‬سران وقت‬ ‫جمهوري هاي روسيه‪ ،‬اوكراين و بالروس در يك ديدار خصوصي‬ ‫در تفریحگاه جنگل‬ ‫‪ Belavezhdkaya‬در بالروس‪ ،‬جماهيریه شوروي ـ قلمرو روسیه‬ ‫سلطنتی تا زمان پیروزی انقالب بلشویکی را منحله اعالم كردند!‬ ‫بدون اين كه رفراندمي سراسري برگزار شود که طبق اصول و منطق‬ ‫باید می شد و گورباچف بدون مقاومت!‪ ،‬به اين عمل آنان تسليم شد‬ ‫و چراغ عمر شوروي با آن همه قدرت اتمي ــ موشكي [که مدعي‬ ‫آن شده بود] و ارتش ســرخ و هزاران ژنرال و ميليونها كمونيست‬ ‫بدون سر و صدا و بمانند برف بر شیروانی داغ پايان يافت و يكشبه‬ ‫سرزميني كه ‪ 74‬سال سوسياليست و مردم عاري از سرمايه بودند‬ ‫كاپيتاليست و شــماری اندک (عمدتا از یهودیان روسیه)‪ ،‬معلوم‬ ‫نبود از كجا ؟!‪ ،‬ميليونر‪ ،‬ميلياردر و ســرمايه دار شدند و موسسات‬ ‫دولتي (ملّی و متعلق به عموم مردم و میراث مشترک آنان) را در‬ ‫حرّاجهاي معلوم الحال باال كشيدند‪.‬‬ ‫به اظهار برخي انديشــمندان‪ ،‬در پی انحالل بلوک شــرق و‬ ‫فروپاشی شوروی بود که بحرانهای جهانی و گسترش فساد اداری‬ ‫(دولتی) و آلودگی دمکراسی در همه جا پديد آمده است‪.‬‬ ‫حقايــق مربوط به كارهايــي كه از زمــان روي كار آمدن‬ ‫گورباچف در دسامبر سال ‪ 1985‬ـ پس از درگذشت ناگهاني و به‬ ‫قولی اسرارآمیز چرننكو و پيش از او آندروپوف ـ در كرملين انجام‬ ‫شــد و بزرگترین رويداد تاريخ بشر بوده است هنوز در پرده ابهام‬ ‫است و معلوم نيست كه چه وقت آشگار شوند!‪ .‬تا زماني که درباره‬ ‫اقدام هاي گورباچف يک تحقيق دولتي (رسمي و یا قضایی) صورت‬ ‫نگيرد حقايق آشگار نخواهد شد و روس ها نخواهند دانست که بر‬ ‫سرشان چه آمده است تا به خود آيند‪ .‬دومای روسیه با مصوّبه ای‬ ‫فروپاشی جماهیریه را (بدون انجام رفراندم سراسری و کسب نظر‬ ‫همه شهروندان) غیر قانونی اعالم کرد ولی یلتسین این مصوّبه را در‬ ‫کشوی میز خود گذارد و پوتین جانشین او هم نه آن را امضا کرد و‬ ‫نه به پارلمان بازگردانید تا دوباره تأیید کند که اگر کرده بود روس‬ ‫ها از مسائل امروز و فردا در امان مانده بودند‪.‬‬ ‫برخالف برنامه ای که غرب در چین اجرا کرده و همانا فروبردن‬ ‫این کشور در کاپیتالیسم و ایجاد عشق به میلیاردر شدن در هر چینی‬ ‫از راه ساخت و صدور اشــیاء معمولی از قبیل عروسک و پیراهن و‬ ‫جوراب بود‪ ،‬در روسیه مافیابازی و فساد را به راه انداختند و بیش‬ ‫از ‪ 200‬روزنامه نگار و نویسنده که تالش کرده بودند واقعیت هارا‬ ‫کشف و منتشر سازند تا شاید روس ها از خواب طوالنی و تأثیر الکل‬ ‫و سیگار بیدار شوند ترور‪ ،‬سر به نیست و به کنار زده شدند‪ .‬گزارش‬ ‫های رسانه ای حکایت از وجود همین میلیاردرهای یکشبه در میان‬ ‫نزدیــکان و اطرافیان پوتین دارد!‪ .‬برخي از اصحاب نظر با توجه به‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫دوربین هم تاریخ می نویسد‬ ‫حرف های مالیم پوتین در برابر روحیه و حالت تعرّضی غرب و بکار نبردن سالح تهدید و اخطار صریح‪،‬‬ ‫ترديد دارند که روســيه در دوران زمامداری او قد علم کند و بتواند دست کم به مرزهاي امپراتوري‬ ‫تزارها برسد‪ .‬تزلزل پول ملی روسیه در پی تحریم های سال ‪ 2014‬نشانه از آن است که روسیه دارد‬ ‫به «پترو ستیت = کشور متّکی به درآمد مُفت نفت» تبدیل می شود حال آن که در طول ‪ 74‬سال نظام‬ ‫سوسیالیستی با داشتن آن همه منابع نفت و خودداری غرب از خرید‪ ،‬این چنین نبود‪ .‬روسيه مسائل‬ ‫داخلي فراوان دارد‪ .‬در روسیه هنوز ضعف میهندوستی که کمونیست ها آن را عمیقا تضعیف کردند‬ ‫مشاهده می شود‪ .‬کساني که در ظاهر‪ ،‬دم از روسيه ـ روسیه مي زنند سهام خارجي مي خرند‪ ،‬پولشان‬ ‫را در بانکهاي ساير کشورها پس انداز مي کنند و در کشورهاي ديگر مالک مستغالت مي شوند و براي‬ ‫فرار از پرداخت ماليات‪ ،‬در مناطق معروف به «آف شور» ثبت شرکت مي کنند‪ .‬مفهوم اين کارها اين‬ ‫اســت که به بقاء وطن خود اعتماد ندارند‪ .‬روسیه بزرگترین کشور جهان به لحاظ وسعت است و در‬ ‫جنوب شــرقی آن چین پُرجمعیت قرار دارد که در آن‪ ،‬جای نفس کشیدن نیست‪ .‬برخی از مورّخان‬ ‫گفته اند که به رغم ابراز دوســتی کنونی‪ ،‬بعید نیست که چین بخواهد جایی در سیبری برای جمعیت‬ ‫اضافی خود دســت و پا کند و اینکه غرب در برابر تقویت روزافزون قدرت نظامی چین سکوت کرده‬ ‫است به همین دلیل است‪ .‬روســیه با سفارش ساخت دو کشتی نظامی «میسترال ‪ Mistral‬به فرانسه‬ ‫به بهای یک میلیارد و پانصد میلیون دالر‪ ،‬بزرگترین ضعف خودرا نشــان داد مخصوصا پس از اینکه‬ ‫فرانســه گفت که به خاطر مداخله روسیه در اوکراین (بخشی از مناطق سابق خودش و به حمایت از‬ ‫روس تبارها) این کشــتی ها تحویل نمی دهد!‪ .‬هنگامی می شود پوتین را باور کرد که از این ابزارهایی‬ ‫که در دست دارد استفاده کند‪:‬‬ ‫ـ مصوبه مجلس (دوما) مبنی بر غیرقانونی و خالف اصول دمکراســی بودن فروپاشی جماهیریه‬ ‫شوروی را امضاء کند تا قانون شود و مجاز به مداخله و از جنجال رسانه ای غرب هراس نداشته باشد‬ ‫که باد هوا هستند‪.‬‬ ‫ـ معامله لغو پیمان ورشو‪ ،‬خروج نظامی از شرق و مرکز اروپا (آلمان) در برابر عمل به مثل (متقابل)‬ ‫غرب را‪ ،‬یک فریب اعالم کند زیراکه غرب به تعهد خود عمل نکرد‪ .‬متعاقب آن (با حکم یک دادگاه‬ ‫روسیه) از آلمان مطالبه غرامت و خونبهای دهها میلیون روس را کند که در تعرّض آلمان به روسیه‬ ‫کشته شدند و اجرای آن را به ارتش بسپارد‪.‬‬

‫ريگن و گورباچف‬ ‫هنگام امضاي‬ ‫اعالميه مشترک در‬ ‫واشنگتن ـ دسامبر ‪1987‬‬

‫ـ اخطار کند که ناتو پایگاههای خودرا از بالتیک شوروی برچیند زیرا که این تاسیسات با پول روس ها‬ ‫و به دست آنان ساخته شده اند‪ ،‬تهدید هستند و وجود آنها‪ ،‬خواب و آرامش را از روس ها ربوده است‪.‬‬ ‫ـ به غرب اخطار کند که از افغانستان خارج شود زیراکه گسترش کشت خشخاش در این سرزمین‬ ‫روس ها تهدید می کند‪.‬‬ ‫ـ تحریکات خارجی در چچن و داغستان را با ذکر نام دولت مربوط اعالم و اخطار تالفی دهد‪.‬‬ ‫ـ دســتور دهد (ولو ســمبولیک) پناهگاههای ضد بمباران اتمی در روســیه مرمت و آماده بهره‬ ‫برداری شوند‪.‬‬ ‫ـ افسران و کشتی های بازنشســته را بکار بازگرداند و همچنین احضار چند دوره سربازان وظیفه‬ ‫منقضی خدمت را‪.‬‬ ‫ـ یک ناسیونالیست را معاون اول خود و یک ناسیونالیست دیگر را وزیر دفاع کند‪.‬‬ ‫ـ با ســوریه پیمان نظامی امضاء کند که با این امضاء‪ ،‬بسیاری از طرح ها و برنامه ها برهم خواهد‬ ‫خورد‪.‬‬ ‫ـ از حمایت کوبا و دوستی با التین های آمریکا‪ ،‬ویتنام‪ ،‬کره شمالی و هند دست بر ندارد و تحکیم کند‪.‬‬ ‫پوتین باید مطمئن شود که هیچ فرد و دولتی آماده برای یک جنگ اتمی نخواهد بود‪ .‬بنابراین تهدید‬ ‫و اخطار و نشان دادن شاخ و شانه کارگر خواهد افتاد‪.‬‬

‫ایجاد بلوکی نوین در جهان‬ ‫با عضویت ‪ 33‬کشور‬

‫تصاوير اجتماع دوم و سوم دسامبر ‪ 2011‬کاراکاس براي ايجاد ‪CELAC‬‬

‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫سوم دسامبر ‪ 12( 2011‬آذر ‪ )1390‬بلوک تازه ای در جهان به وجود‬ ‫آمد‪ .‬در این روز و در پی دو روز مذاکره و تبادل نظر‪ ،‬سران ‪ 33‬کشور‬ ‫آمریکای التین و کارائیب ایجاد جامعه ای واحد از ملت های خودرا که‬ ‫به اختصار‬ ‫‪ CELAC‬نامیده می شود اعالم داشتند‪ .‬این جامعه همه کشورهای قاره‬ ‫آمریکا به استثنای ایاالت متحده و کانادا را شامل می شود‪.‬‬ ‫سران این ‪ 33‬کشور برای بنیادگذاری جامعه خود درشهر کاراکاس‬ ‫ـ زادگاه سیمون بولیوار ـ ‪ El Librador‬ـ آزادیبخش ملل التین قاره‬ ‫آمریکا ـ گرد آمده بودند و آغاز کار نشست آنان مصادف بود با‬ ‫سالروز صدور اعالمیه (دکترین) مونرو (جیمز مونرو‬ ‫‪ James Monroe‬پنجمین رئیس جمهوری ایاالت متحده آمریکا)‬ ‫در دوم دسامبر ‪ 1823‬که اخطاری بود به قدرتهای اروپایی که از آن‬ ‫پس در قاره آمریکا مداخله نکنند‪ .‬در آن زمان ایاالت متحده وسعتی‬ ‫به اندازه امروز نداشت و ‪ 5‬دهه بود که از صورت یک مهاجرنشین‬ ‫انگلیسی خارج شده بود و بخش های بزرگی از غرب و جنوب آن در‬ ‫قلمرو مکزیک (اسپانیای نو) قرار داشت‪ .‬کشورهای آمریکای التین‬ ‫به استثنای ‪ 3‬ـ ‪ 4‬کشورکوچک و بزرگ‪ ،‬در دو دهه اخیر دارای سران‬ ‫چپگرا شده اند و زیر نفوذ افکار فیدل کاسترو‪ .‬یکی از انگیزه های دولت‬ ‫واشنگتن به تجدید فعالیت سفارت خود در کوبا که ‪ 17‬دسامبر ‪2014‬‬ ‫آن را اعالم داشت (بدون لغو تحریم های تجاری پنجاه و چند ساله)‪،‬‬ ‫کمرنگ کردن این نفوذ و نیز دور ساختن کوبا از روسیه بوده است و‬ ‫همچنین داشتن امکانِ هر لحظه تماس و مذاکره و بیان خواست های‬ ‫خود که در طول تعطیل بودن سفارت‪ ،‬عمدتا از طریق اخبار و مقاله های‬ ‫رسانه ها و واسطه ها ابراز می شد‪.‬‬ ‫‪11‬‬


‫دوربین هم تاریخ می نویسد‬

‫نتیجه دست برداشتن قذافي از معارضه طوالني خود با آمريکا‪ ،‬موافقت با انهدام سالحهاي کشتار جمعي ليبي‪،‬‬ ‫ارسال مواد و وسائل به آمریکا و پس انداز کردن دهها میلیارد دالر ذخایر ارزی لیبی در بانکهای آمریکا‪ ،‬ولی ‪...‬‬ ‫معمر قذافي رهبر وقت ليبي پس از يك مقاومت دهها ساله‪ 20 ،‬دسامبر ‪ 29( 2003‬آذرماه ‪ )1382‬از سر‬ ‫راه سياست آمريكا كنار رفت و اعالم داشت كه از تالش براي ساختن هرگونه اسلحه كشتار جمعي منصرف‬ ‫شده و درهاي كشورش به روي بازرسان مربوط بازاست‪ .‬دولت واشنگتن سالها حکومت لیبی را تحت فشار‬ ‫قرارداده بود و تحریم ا ِعمال کرده بود‪.‬‬ ‫قذافی در آن روز اعالم کرده بود که سالحهای کشتار جمعی را که در اختیار دارد نابود می کند به عالوه‪،‬‬ ‫موشکهایی را که بردشان از ‪ 300‬کیلومتر بیشتر است و برای ورود بازرسان سازمان ملل قید و شرط قرار نمی‬ ‫دهد‪ .‬هنوز تعجب جهانیان از این اقدام غیر منتظره قذافی به پیایان نرسیده بود که جورج دبلیو بوش رئیس‬ ‫جمهور وقت آمریکا اعالم داشت که موافقت قذافی با انهدام سالحهای کشتار جمعی لیبی نتیجه مذاکرات‬ ‫محرمانه ‪ 9‬ماهه او و قول و قرارهای متعدد بوده است‪ .‬بوش گفت گه قذافی اطالعات مارا تأئید کرده و گفته‬ ‫است که سرگرم فراهم ساختن مقدمات ساخت بمب اتمی بوده‪ ،‬مواد اولیه و وسائل کار را به دست آورده‬ ‫و در اختیار دارد‪ .‬بوش افزوده بود که با این اقدام قذافی و نیز موافقت او به پرداخت غرامت به خانواده های‬ ‫مقتولین سقوط جمبوجت پان امریکن در الکربی‪ ،‬تحریم ها به تدریج و پس از کسب اطمینان برداشته و‬ ‫روابط با لیبی عادی خواهد شد‪.‬‬ ‫قذافی بعدا مواد و وسائل تهیه اسلحه کشتار جمعی را که در اختیار داشت به آمریکا فرستاد و در آگوست‬ ‫سال ‪ 2004‬حاضر شد که به قربانیان یک دیسکوتک برلین نیز غرامت بپردازد‪.‬‬ ‫در پی لغو تحریم ها‪ ،‬قذافی به پس انداز کردن پول اضافی ناشی از فروش نفت در آمریکا دست زد و این‬ ‫ذخیره در پایان سال ‪ 2010‬نزدیک به ‪ 32‬میلیارد دالر بود‪.‬‬ ‫به اظهار مورخان‪ ،‬از دهه ‪ 1980‬كه هنوز شوروي بر سر پا بود‪ ،‬سياست آمريكا بر اين پايه قرار گرفته بود كه‬ ‫معارض نداشته باشد ـ كوچك و يا بزرگ‪ .‬براي آمريكا دارندگان اسلحه استراتژيك و نيز آن دسته از سران‬ ‫کشورها که نيرومند و صاحب اختیارات وسیع بوده اند هر دو خطر محسوب مي شوند‪.‬‬ ‫به رغم تسلیم شدن قذافی به فشار و خواست آمریکا و دوست و نزدیک شدن به این دولت و سایر دولت های‬ ‫غرب‪ ،‬دیدیم که دیری نگذشت که با کمک همین دولت ها و اعالم لیبی به عنوان «منطقه پرواز ممنوع» چه‬ ‫بالیی بر سرش آمد‪ .‬تجربه نشان داده است که قدرت ها سیاست ها کلی خودرا به آسانی تغییر نمی دهند‪.‬‬

‫شترمرغ سواري‬ ‫اين عكس هفته اول دسامبر‪ 2005‬تحت عنوان «عكس روز»‬ ‫در رسانه ها انتشار يافته بود كه ديدني است‪ .‬عكس‪ ،‬يك‬ ‫صحنه «شترمرغ سواري» را در كشور كنيا واقع در آفريقاي‬ ‫خاوري نشان مي دهد‪ .‬شترمرغي كه در عكس ديده مي شود‪،‬‬ ‫ن َر و دو ساله است كه بر پشت آن زين نهاده اند‪ .‬گفته شده‬ ‫است كه طاقت شتر مرغ در سواري دادن بيش از اسب است‬ ‫ولي سرعت اسب را ندارد‪.‬‬

‫از آن قذافي تا اين قذافي‪ ،‬تنها ‪ 5‬سال‪ ،‬که گفته اند‪ :‬چرخ بازيگر از اين بازيچه‬ ‫ها بسيار دارد‬

‫مسکو تايمز‪ :‬سرانجام تلخ والديمير كراسنيخ !‬ ‫زندگاني در چنين اطاقي! ـ عاقبت مردي که دهها سال کار کرد و براي‬ ‫نجات وطنش با آلمان جنگيد‬ ‫مسكو تايمز (نشريه اي به زبان انگليسي) در دسامبر ‪( 2006‬آذرماه) ضمن درج اين عكس كه اقامتگاه «والديمير‬ ‫كراسنيخ» ‪ 82‬ساله را نشان مي دهد‪ ،‬نوشته بود‪ :‬اين والديمير يك بازنشسته روس است كه اينك در اطاقي به اين شكل‪،‬‬ ‫پر از تار عنكبوت و آكنده از بوي فضوالت انساني زندگي مي كند و در انتظار به پايان رسيدن عمر است‪ .‬او نه تنها دهها‬ ‫سال كار كرده بود که تا اواخر عمر آسوده زندگي كند‪ ،‬بلكه در جريان جنگ جهاني دوم به عنوان يك سرباز پياده جان‬ ‫بركف نهاده بود تا آلماني ها را از وطن سوسياليستي (كه اينك ‪ 15‬قسمت شده و گروهي اندک را قدرتمند و شمار ديگر‬ ‫را ثروتمند كرده است) بيرون راند‪ .‬او هرگز تصوّر فروپاشي وطنش‪ ،‬به تاريخ سپرده شدن سوسیاليسم و افتادن خود به‬ ‫اين روز را نمي توانست بكند‪.‬‬ ‫والديمير داراي فرزند است‪ ،‬ولي تنها و به اين صورت‬ ‫زندگي مي كند!‪ .‬او مي گويد که در روسیه امروز انتظار‬ ‫کمک داشتن از فرزند يک سراب است زیراکه آنان‬ ‫گرفتار مشکالت خودشان هستند‪.‬‬ ‫تنها وسيله ارتباط والديمير با جهان خارج از اين اطاق‪،‬‬ ‫يك راديو است و آن هم از بس فرسوده شده صدايش‬ ‫از ته چاه درمي آيد‪ .‬والديمير كه اقامتگاهش را‬ ‫سگداني مي نامد‪ ،‬براي انتقال به اطاقي بهتر درخواست‬ ‫داده است ولي بايد تا ‪ 15‬سال ديگر (‪ 96‬سالگي) در‬ ‫انتظار بماند!‪ ،‬آيا او تا آن زمان زنده خواهد ماند؟‪.‬‬ ‫مي دانيم كه روسيه امروز كشوري پهناور [وسيعترين‬ ‫سرزمين بر سطح کره زمين]‪ ،‬نفتدار‪ ،‬دارای معادن طال‬ ‫و تنها با کمي بيش از ‪ 140‬ميليون نفوس است‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫دوربین هم تاریخ می نویسد‬

‫زني که به خاطر حفظ محيط زيست و جلوگیری از قطع درختان‬ ‫چوب سرخ کالیفرنیا دو سال باالي درخت زندگي کرد!‬ ‫بانو «جوليا هيل» و اینک ‪ 40‬ساله ‪ 18‬دسامبر ‪ 27( 1999‬آذرماه ‪ )1378‬پس از دريافت این قول و تعهد که قطع‬ ‫درختان «چوب سرخ» کاليفرنيا متوقف خواهد شد که از بلندترين درختان روي کره زمين هستند و عُمر پاره ای از آنها‬ ‫از هزار سال تجاوز مي کند به زندگي خود روي درخت پايان داد‪.‬‬ ‫جوليا از دهم دسامبر ‪ 1997‬و به مدت ‪ 738‬روز در ارتفاع ‪ 55‬متري از زمين روي شاخه يک درخت « ِرِد وود» بیش‬ ‫از هزار ساله در منطقه هومبولت ايالت کاليفرنياي آمريکا زندگي مي کرد‪ .‬وي که از مبارزان بنام حفظ محيط زيست‬ ‫است شنيده بود که مي خواهند درختان آن منطقه از جمله آن درخت بیش از هزار ساله را قطع کنند و چون از راه‬ ‫مذاکره و توسل به مقامات مربوط و نطق و مقاله موفق نشده بود از اين کار ممانعت کند بر باالي آن درخت که خود او‬ ‫نام آن را «لونا» گذارده بود مسکن گزيده و در آنجا زندگي مي کرد تا اگر آن درخت را قطع کنند او هم کشته شود‪.‬‬ ‫جولیا که دختر یک واعظ سیّار است (روحانی آیین مسیحیت که از یک شهر و آبادی به شهر و آبادی دیگر می رود‬ ‫و مردم را موعظه می کند) گفته بود دست به آن کار زد و رنج را بر خود هموار ساخت که خبر رسانه ها شود و توجه‬ ‫جهانیان را به حفظ محیط زیست جلب کند‪.‬‬ ‫جوليا در باره زندگي دو ساله خود روي شاخه هاي اين درخت‪ ،‬کتابي به روش «روزنگار» تحت عنوان‬ ‫‪ Legacy of Luna‬منتشر ساخته که پرفروش اعالم شده است و درآمد صرف تالش برای حفاظت از محیط زیست‬ ‫خواهد شد‪ .‬وی قبال هم کتاب تألیف کرده بود و یک کتاب او در اهمیت گیاهخواری است‪.‬‬

‫جولیا ‪ 738‬روز روی این درخت زندگی‬ ‫کرد تا آن را قطع نکنند‬ ‫روی جلد کتاب جولیا‬

‫لشکرکشي آمريکا به پاناما براي دستگيري ژنرال نوريه گا‬ ‫رئيس اين دولت و محاکمه و مجازات و سپس استرداد او به‬ ‫فرانسه و پاناما! ـ رویداد بی سابقه و درس عبرت‬

‫نوريه گا‪ :‬در زمان قدرت‪ ،‬انتقال در کسوت مجرم با یک هواپیمای نیروب َر‬ ‫آمریکا به این کشور جهت محاکمه‪ ،‬با شماره زندان‪ ،‬در ‪ 77‬سالگی و پس از‬ ‫گذرانیدن سالها از عُمر خود در زندان های آمریکا و فرانسه انتقال از فرانسه به‬ ‫پاناما و انتقال به زندان پاناما ـ کشوری که سالها بر آن ریاست کرد با ويلچر تا‬ ‫در اینجاهم اگر زنده بماند ‪ 20‬سال در زندان باشد‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫‪ 20‬دسامبر سال ‪ 29( 1989‬آذر‪ )1368‬نيروهاي اعزامي جورج بوش (پدر) رئيس جمهوري وقت آمريكا با‬ ‫کمک هزاران تن نظاميان آمريکايي مستقر در منطقه کانال پاناما (جمعا ‪ 27‬هزار نظامي) حمله خود به واحدهاي‬ ‫ژنرال مانوئل نوريه گا رئيس وقت دولت پاناما را آغاز کردند كه در آمريكا متهم به معاونت درصدور كوكايين‬ ‫و مانی الندری (تبدیل غیر قانونی پول) شده بود‪ .‬ولی درعرف بین المللی‪ ،‬چنین اتهامی نمی توانست دلیل‬ ‫تعرض نظامی به یک کشور مستقل قرار گیرد‪ .‬زمانی نگذشت که بهانه لشکرکشی به دست افتاد و آن قتل یک‬ ‫آمریکایی بود که پلیس پاناما به او ایست بازرسی داده بود و ظاهرا او به اين ايست توجه نکرده و هدف گلوله‬ ‫قرار گرفته بود‪ .‬نوريه گا متولد سال ‪ 1934‬از جواني در ارتش پاناما فعاليت داشت و به اظهار آگاهان‪ ،‬با کمک‬ ‫آمريكا به قدرت رسيده بود‪ .‬اسناد منتشره حاکی از آن بوده است که نوریه گا سالها حقوق بگیر «سیا» بود و هر‬ ‫سال يکصد هزار دالر دريافت مي کرد‪ .‬وی در آمریکا آموزش کار اطالعاتی دیده بود‪.‬‬ ‫نوریه گا که از ‪ 1983‬تا ‪ 1989‬بر پاناما حکومت کرده بود در پاسخ به اتهامات وارده گفته بود كه اتهام وارده‬ ‫در آمريکا به او ‪ ،‬سياسي است و از هنگامي وارد آمده كه او حاضر نشد به خواست دولت واشنگتن وارد جنگ‬ ‫نيكاراگوئه شود و راه استقالل در پيش گرفت‪ .‬به عالوه‪ ،‬دولت واشنگتن خواهان انحالل شبه نظاميان معروف به‬ ‫گردانهاي «حيثيت» بود که وی آنهارا ایجاد کرده بود‪.‬‬ ‫نوریه گا پیش از اینکه تفنگداران دریایی آمریکا به مقر او برسند آنجا را ترک کرده بود که بعدا به سفارت‬ ‫واتیکان پناهنده شده بود‪ .‬چند روز محاصره سفارت ادامه داشت که نوریه گا بیرون آمد و تسلیم شد‪ .‬اورا‬ ‫همانند یک مجرم با دستبند به آمریکا بردند و در اپريل ‪ 1992‬در یک دادگاه فدرال در ايالت فلوريدا به ‪40‬‬ ‫سال زندان محکوم شد که دادگاه بعدی مجازات اورا به ‪ 30‬سال کاهش داد و قرار بود در سال ‪ 2007‬با استفاده‬ ‫از آزادی مشروط رها شود که دولت فرانسه تقاضای استرداد اورا به اتهام تبديل و انتقال غير قانوني پول (ماني‬ ‫الندري) به آن کشور کرد‪ .‬این امر بهانه قرارگرفت که دولت آمریکا اورا در بازداشت نگهدارد‪ .‬همزمان در‬ ‫پاناما نیز براي نوريه گا پرونده جنايي تنظيم و غیابا به ‪ 20‬سال زندان محکوم شده بود‪.‬‬ ‫نوريه گا در اپريل ‪ 2010‬از سوي آمريکا به فرانسه مسترد و مستقيما به زندان اين کشور منتقل شد‪ .‬يک‬ ‫دادگاه فرانسه وي را به ‪ 7‬سال زندان محکوم کرد ولي دولت فرانسه اورا که بیمار و علیل بود در ‪ 23‬دسامبر‬ ‫‪ 2011‬به پاناما ـ کشوري که سالها ژنرال و رئيس دولتش بود ـ انتقال داد و نوريه گا مستقيما از فرودگاه و با‬ ‫ويلچر به زندان «ال رناسر» انتقال يافته است‪ .‬این رویداد در تاریخ جهان کم سابقه خوانده شده است زیراکه‬ ‫سابقه نداشته برای دستگیری یک رئیس دولت به یک کشور لشکرکشی شده باشد‪ .‬به گفته يک تاريخدان‪،‬‬ ‫سرنوشت نوريه گا بايد درس عبرت شود‪ .‬نبايد به سادگي از این رویداد بی سابقه گذشت‪ .‬سرگذشت او بعدا‬ ‫فصلی از تاريخ عمومي خواهد شد زيرا که بازتابي است از وضعيت جهان معاصر‪.‬‬ ‫‪13‬‬


‫آذرماه در گذر تاریخ‬

‫هرکه نامُخت از گذشت روزگار ‪ -‬نيز ناموزد ز هيچ آموزگار‬ ‫این صفحات ماهانه را با بیت رودکی‪ ،‬متول ّد ‪ 858‬و متوفی در ‪ 940‬میالدی ـ پدر شعر فارسی نوین که در باال آمده است آغاز کرده ایم که یک‬ ‫روزنگار(کرونیکل) به روش تاریخ نویسی ژورنالیستی است که در این روش‪ ،‬سَ بک‪ ،‬اصول و قواعد خبر و نظرنویسی (کوتاه‪ ،‬روشن و آموزنده‬ ‫ـ فرهنگی) بکار برده می شود و درباره کارها و نظرات افراد و رویداد های پندآموز گذشته است و هدف از آن آموزش عمومی‪ ،‬ارتقاء سطح‬ ‫دانش و آگاهی ها‪ ،‬سرمشق گرفتن و نیز پیشگیری از اشتباه با درس گرفتن از اشتباه دیگران و گذشتگان است‪ .‬در تاریخ نگاری ژورنالیستی‬ ‫باید یک مبدأ ـ روز‪ ،‬هفته و ماه ـ در دست داشت و نوشتن مطلب را از آن آغاز کرد بنابراین‪ ،‬مطالبی که در زیر آمده است ارتباط با آذر ماه‬ ‫(‪ 22‬نوامبر تا ‪ 21‬دسامبر) داشته است‪.‬‬

‫‪ 35‬ساله شدن قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران که الزم است بند ‪ 3‬اصل ‪ 3‬و اصل ‪ 30‬آن (درباره آموزش‬ ‫رایگان) کامال رعایت شوند ـ نگاهی به بسیاری از اصول این قانون ـ وسعت اختیارات اصل ‪ 90‬بیش از هر‬ ‫کشور دیگر ـ اصل هفدهم‪ :‬فقط «جمعه» تعطیل هفتگی است ـ طبق اصل چهل و نهم دولت موظف شده است‬ ‫كه ثروتهاي ناشي از ربا‪ ،‬غصب‪ ،‬رشوه‪ ،‬اختالس‪ ،‬سوء استفاده از موقوفات‪ ،‬سوء استفاده از مقاطعه كاري ها و‬ ‫معامالت دولتي‪ ،‬فروش زمين هاي موات‪ ،‬و نيز موارد غير مشروع را بگيرد‪ .‬بازرسی کل کشور ناظر بر حسن‬ ‫جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری است‬

‫‪ 12‬آذرماه ‪ 1358‬رفراندم قانون اساسي جمهوري اسالمي‬ ‫كه در دو روز متوالي انجام شــده بود پايان يافت و ايران داراي‬ ‫يک قانون اساسي تازه شد‪ .‬در رفراندم ‪ 12‬فروردين همين سال‬ ‫نظام سلطنتي كهن ايران لغو شده بود‪.‬‬ ‫در اصل اول این قانون اساسي‪ ،‬جمهوري اسالمي «حكومت‬ ‫حق و عدل» اعالم شــده اســت‪ .‬بند «ج» اصل دوم هرگونه‬ ‫ستمگري‪ ،‬ستمكشي و سلطه پذيري را نفي كرده است‪ .‬متن آن‪:‬‬ ‫نفی هرگونه ستم گری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری‪،‬‬ ‫قسط و عدل و استقالل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی‬ ‫و همبستگی ملّی را تأمین می کند‪.‬‬ ‫بند یکم اصل سوم‪ :‬ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل‬ ‫اخالقی بر اســاس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد‬ ‫و تباهی‪.‬‬ ‫بند ‪ 2‬اصل سوم قانون اساسی‪ :‬باال ب ُردن سطح آگاهی های‬ ‫عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانه‬ ‫هاي گروهي و وسائل ديگر‪[ .‬مفهوم اين بند اين است که رسانه‬ ‫ها در جمهوري اسالمي بايد توجه بيشتري به وظيفه آموزش‬ ‫عمومي داشته باشند تا سیاست‪ ،‬بازی های روابط عمومی و ‪ ...‬و از‬ ‫انتشار مشروح گزارش ارتکاب برخی جرائم که بدآموزی دارند‬ ‫ـ بدون یادآوری قبح قضیه و دادن اندرز با هدف بازدارندگی ـ‬ ‫بپرهیزند‪ .‬کتاب ـ در تعریف ـ یک رسانه است و لذا باید به امر‬ ‫گسترش كتاب نويسي به ويژه كتب مرجع نیز توجه ويژه شود‪.].‬‬ ‫بند ‪ 3‬اصل ســوم‪ :‬آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان‬ ‫برای همه در تمام سطوح‪ ،‬و تسهیل و تعمیم آموزش عالی‪[ .‬با‬ ‫داشتن این بند بسیار حیاتی از اصل سوم‪ ،‬نباید باردیگر مدرسه‬ ‫پولی در ایران دایر می شد که هنگام طرح و تصویب این قانون‬ ‫اساسی در سال ‪ 1358‬چنین مدارسی در کشور وجود نداشت‪.].‬‬ ‫بند ‪ 5‬اصل ســوم‪ :‬محو هرگونه استبداد و جلوگیری از نفوذ‬ ‫اجانب‪.‬‬ ‫بنــد ‪ 6‬هميــن اصل تاكيــد صريح بر محو «اســتبداد و‬ ‫خودكامگي و انحصار طلبي» دارد‪ .‬بند ‪ 9‬اين اصل مبني بر رفع‬ ‫تبعيضات نــاروا و ايجاد امكانات عادالنــه براي همه در تمام‬ ‫زمينه ها است‪[ .‬براي مثال‪ :‬در صدور پروانه ها و مجوزّها و ‪.]....‬‬ ‫بند ‪ 9‬اصل سوم‪ :‬رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادالنه‬ ‫‪14‬‬

‫برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی‪.‬‬ ‫بند ‪ 10‬اصل ســوم‪ :‬ایجــاد نظــام اداری صحیح و حذف‬ ‫تشــکیالت غیر ضرور‪[ .‬اگر این بند کامال رعایت شــود‪ ،‬نه‬ ‫تنها در هزینه ها صرفه جویی خواهد شد بلکه مسائل اداری و‬ ‫بوروکراسی وجود نخواهد داشت‪.].‬‬ ‫بند ‪ 12‬اصل سوم تاکید بر پی ریزی اقتصاد صحیح و عادالنه‬ ‫بر طبق ضوابط اسالمی دارد‪[ .‬حذف ربا]‪.‬‬ ‫بند ‪ 15‬تاکید بر توســعه و تحکیم برادری اسالمی و تعاون‬ ‫عمومی بین همه مردم دارد‪.‬‬ ‫اصل ‪ 4‬قانون اساسی صراحت دارد که همه قوانین و مقررات‬ ‫مدنی‪ ،‬جزایی‪ ،‬مالی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬اداری‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬نظامی و سیاسی‬ ‫باید بر اساس موازین اسالمی باشد‪[ .‬نفی ربا‪ ،‬احتکار‪ ،‬کم فروشی‪،‬‬ ‫گران فروشــی‪ ،‬فروش کاالی نامرغوب و زیان آور‪ .‬مبارزه با‬ ‫اعتیادات زیان آور ازجمله دود کردن سیگار که قاتل شماره ‪1‬‬ ‫انسان اعالم شده و هزینه های درمان بیماری های ناشی از آن‬ ‫بار سنگینی خواهد بود بر بودجه کشور‪.].‬‬ ‫اصل دهم تاکید دارد که همــه قوانین و مقررات مربوط به‬ ‫خانواده باید برپایه حقوق و اخالق اسالمی باشد‪.‬‬ ‫اصل هفدهم درباره تقویم رسمی کشور است و فقط «جمعه»‬ ‫را تعطیل رسمی هفتگی قرار داده است‪.‬‬ ‫اصل بيستم قانون اساسي جمهوري اسالمي چنين دستور‬ ‫مي دهد‪ :‬همه افراد ملت اعم از زن و مرد يكســان درحمايت‬ ‫قانون قرار دارند و از همه حقوق انســاني‪ ،‬سياسي‪ ،‬اقتصادي‪،‬‬ ‫اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اســامي برخوردارند‪.‬‬ ‫[که بايد باشند‪.].‬‬ ‫اصل بيســت و دوم حيثيت‪ ،‬جان‪ ،‬مال‪ ،‬مســكن و شغل‬ ‫اشخاص را از تعرّض مصون داشته است‪ [ .‬با توجه به این اصل‪،‬‬ ‫نبايــد پس از تصويب و اجراي اين قانــون‪ ،‬كاركنان تحريري‬ ‫روزنامه هاي مصادره شده ـ دست كم بدون پرداخت غرامت‬ ‫اخراج ـ از شــغل خود طرد مي شــدند و یا اینکه اموال وفات‬ ‫یافتگان دارای وارث در خارج از کشور مصادره و یا واگذار شود‬ ‫که اگر شود‪ ،‬مرافعات قضایی دهها ساله بعدی خواهد داشت‪.].‬‬ ‫اصل بيســت و هشتم گويد‪ :‬هركس حق دارد شغلي را كه‬ ‫به آن مايل اســت و مخالف اســام و مصالح عمومي و حقوق‬

‫ديگران نيســت برگزيند‪ .‬در همين اصل‪ ،‬دولت موظف شده‬ ‫است كه براي همه افراد [با رعايت نياز جامعه] امكان اشتغال‬ ‫به كار و شرايط مساوي را براي احراز مشاغل ايجاد كند‪[.‬یعنی‬ ‫که انتصابات باید با توجه به شایستگی صورت گیرد و از میان‬ ‫بهترها‪.].‬‬ ‫در اصل ســي ام قانون اساســی جمهوری اسالمی‪ ،‬دولت‬ ‫موظف شده است كه وسائل آموزش و پرورش رايگان را براي‬ ‫همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد [که از سالها پیش‬ ‫از انقالب و بعضا از سال ‪ 1323‬تأمین بود] و وسائل تحصيالت‬ ‫عالي را تا حد خودكفايي كشــور به طور رايگان گسترش دهد‪.‬‬ ‫[بنابراين نبايد در آن سطوح در ايران مدرسه پولي وجود داشته‬ ‫باشد‪ .‬در همان روز نخست برگزاری رفراندم‪ ،‬دولت با صدور‬ ‫اعالمیه ای که در مطبوعات نیز انتشار یافت دریافت شهریه از‬ ‫داوطلبان تحصیل در دوره های متوسطه شبانه را هم لغو کرد‪،‬‬ ‫ولی از دهه ‪ 1370‬دوباره سر و کله مدارس غیر دولتی زیر نام‬ ‫مدارس غیر انتفاعی ظاهر شده است‪ .‬این مدارس را دولت وقت‬ ‫در سال ‪ 1353‬منحل و اموال شان را خریداری و کارکنانشان را‬ ‫به استخدام خود در آورده بود‪ .‬اخیرا سخن از واگذاری برخی از‬ ‫مدارس دولتی! است‪ ،‬کاری که در هیچ کشوری سابقه نداشته‬ ‫است‪ .‬رئیس جمهور مسئول اجرا و رعایت اصول قانون اساسی‬ ‫است‪.].‬‬ ‫اصل ‪ :36‬حکم به مجازات و اجــراء آن باید تنها از طریق‬ ‫دادگاه صالح و به موجب قانون باشد‪[ .‬می دانیم که در استاندارد‬ ‫بین المللی‪ ،‬مصادره اموال نوعی مجازات و جریمه اســت یعنی‬ ‫که دادگاه صالحه باید حکم مصادره ـ سلب مالکیت ـ بدهد‪.].‬‬ ‫در بند ‪ 4‬اصل چهل و سوم بار ديگر رعايت آزادي انتخاب‬ ‫شغل مورد تاكيد قرار گرفته است‪[ .‬يعني كه روزنامه نگار حرفه‬ ‫اي مي تواند‪ ،‬از آن خود نشريه داشته باشد و مؤلفان و محقّقان‬ ‫کتاب منتشر کنند‪.].‬‬ ‫قانون اساسي جمهوري اسالمي موارد متعدد ديگر را در بر‬ ‫مي گيرد از جمله اصل ‪ 44‬آن كه اين اصل روشن مي سازد چه‬ ‫موسساتي نمي تواند غير دولتي باشند‪« .‬انقالب» بانکها و بیمه‬ ‫ها و ‪ ...‬ملی (دولتی) کرده بود‪.‬‬ ‫متن پاراگراف اول اصل ‪ 44‬از اين قرار است‪ :‬نظام اقتصاد‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه در گذر تاریخ‬ ‫جمهوري اســامي ايران برپايه ســه بخش دولتي‪ ،‬تعاوني و‬ ‫خصوصي با برنامه ريزي منظم و صحيح استوار است‪.‬‬ ‫پاراگراف دوم اصل ‪ :44‬بخش دولتي شــامل كليه صنايع‬ ‫بزرگ‪ ،‬صنايع مادر‪ ،‬بازرگاني خارجي‪ ،‬معادن بزرگ‪ ،‬بانكداري‪،‬‬ ‫بيمه‪ ،‬تامين نيرو‪ ،‬سدها و شبكه هاي آبرساني‪ ،‬راديو و تلويزيون‪،‬‬ ‫پســت و تلگراف و تلفن‪ ،‬هواپيمايي‪ ،‬كشتيراني‪ ،‬راه و راه آهن و‬ ‫مانند اينها است كه به صورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت‬ ‫است‪[ .‬موسسه خیریه و بنیادهای مشــابه «دولت و موسسه‬ ‫دولتی» نیســتند‪ .‬مجمع تشــخیص مصلحت نظام با تصویب‬ ‫سیاست های اجرایی بر اصل ‪ ،44‬عمال دست تاسیس بانک و‬ ‫‪ ...‬غیر دولتی را باز کرده است‪ .‬طبق يک قاعده کلي و استاندارد‬ ‫جهاني‪ ،‬هرگونه تغییر در کلمــات و عبارات اصول یک قانون‬ ‫اساسی باید توسط مجلس موسسان ـ با هرنامی که این مجلس‬ ‫داشته باشد ـ صورت گیرد و مصوّبه این مجلس به تایید ملت‬ ‫در یک رفراندم برســد‪ .‬از گزارش های رسانه ای چنین بر می‬ ‫آید که اجرای این سیاست ها تا حدی مسئله ساز شده است‪.].‬‬ ‫دراصل چهل و ششم سلب كســب و كار از افراد منع شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در اصل چهل و نهم دولت موظف شده است كه ثروتهاي‬ ‫ناشي از ربا‪ ،‬غصب‪ ،‬رشوه‪ ،‬اختالس‪ ،‬سرقت‪ ،‬قمار‪ ،‬سوء استفاده‬ ‫از موقوفات‪ ،‬سوء استفاده از مقاطعه كاري ها و معامالت دولتي‪،‬‬ ‫فروش زمين هاي موات‪ ،‬و نيز موارد غير مشروع را بگيرد‪.‬‬ ‫در اصل پنجاهم‪ ،‬حفاظت از محیط زیست یک وظیفه تلقی‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫طبق اصل ‪53‬؛ کلیه دریافت های دولت در حســاب های‬ ‫خزانه داری کل متمرکز می شود و همه پرداخت ها در حدود‬ ‫اعتبارات مصوّب به موجب قانون انجام باید بگیرد‪.‬‬ ‫اصل ‪ 54‬درباره دیوان محاســبات کشور است که زیر نظر‬ ‫مستقیم مجلس شورای اسالمی قرار دارد و در اصل ‪ 55‬وظایف‬ ‫این دیوان که رســیدگی به همه حســاب های وزارتخانه ها و‬ ‫موسسات و شرکت های دولتی و نیز دستگاههایی است که به‬ ‫نحوی از بودجه کل کشور استفاده می کنند‪.‬‬ ‫اصل ‪ ،57‬قوای حاکم در جمهوری اســامی ایران را (قوای‬ ‫مقننه‪ ،‬اجرائیه و قضائیه) که باید مســتقل و مُنفَک از هم باشند‬ ‫امامت اُمّت قرار داده است‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫زیر نظر والیت مطلق ِه امر و‬ ‫اصل ‪ 61‬درباره قوه قضائیه است که باید طبق موازین اسالمی‬ ‫تشکیل شــود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و‬ ‫گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد‪.‬‬ ‫اصل ‪ 69‬تاکید بر علنی بودن جلســات مجلس شــورای‬ ‫اسالمی دارد مگر در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب‬ ‫کند و اصل ‪72‬چنین صراحت دارد‪ :‬مجلس شورای اسالمی نمی‬ ‫تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور‬ ‫یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد‪ .‬تشخیص این امر بر عهده‬ ‫شورای نگهبان است‪[ .‬به این ترتیب مجلس نمی تواند با عبارات‬ ‫مستقیم و یا غیر مستقیم مصوّبه ای داشته باشد که تایید و اشاره‬ ‫بر پولی شدن مدارس در سطوح ابتدایی و متوسطه کند که در‬ ‫اصل ‪ 30‬و بند ‪ 3‬اصل ‪ 3‬تاکید بر رایگان بودن آن شده است‪.].‬‬ ‫اصل ‪ 76‬قانون اساســی حق تحقیق و تفحّ ص در تمام امور‬ ‫کشور را به مجلس شورای اسالمی داده است‪ .‬اصول ‪ 77‬و ‪125‬‬ ‫تاکید بر طرح و تصویب عهدنامه ها‪ ،‬مقاوله نامه ها‪ ،‬قراردادها‬ ‫و موافقت نامه هــای بین المللی و با خارجی را در مجلس کرده‬ ‫اند‪ .‬طبق اصل ‪ 125‬قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران امضای‬ ‫عهدنامه ها‪ ،‬مقاوله نامه ها‪ ،‬موافقت نامه ها و قراردادهای دولت‬ ‫ایران با سایر دولت ها و همچنین امضای پیمان های مربوط به‬ ‫اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس با رئیس جمهور‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫روزنامه اطالعات و رفراندم قانون اساسی در آذرماه ‪1358‬‬

‫است‪[ .‬به این ترتیب‪ ،‬هرگونه توافق قطعی و جامع بر سر فعالیت‬ ‫های اتمی باید قبال به تصویب مجلس و تایید شــورای نگهبان‬ ‫قانون اساسی برسد تا بتواند اجرایی شود‪ .‬قطعا بررسی خواهد‬ ‫شد که ناقض بند «ج» اصل دوم قانون اساسی نباشد‪.].‬‬ ‫اصل مهم ‪ :90‬هرکس شــکایتی از طرز کار مجلس یا قوه‬ ‫مجریه و یا قوه قضائیه داشته باشد‪ ،‬می تواند شکایت خودرا کتبا‬ ‫به مجلس شورای اسالمی عرضه کند‪ .‬مجلس موظف است به‬ ‫این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی بدهد و در مواردی که‬ ‫شکایت به قوه مجریه و یا قوه قضائیه مربوط است رسیدگی و‬ ‫پاســخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعالم‬ ‫کند و در موردی کــه مربوط به عموم باشــد به اطالع عامه‬ ‫برساند‪[ .‬برای اجرا و رعایت این اصل‪ ،‬کمیسیونی به همین نام‬ ‫در مجلس تاسیس شده اســت‪ .‬این کمیسیون با اختیاراتی که‬ ‫در اصل ‪ 90‬به مجلس داده شده است می تواند به حل مسائل‬ ‫اداری و قضایی و مشکالت ناشی از قوانین موضوعه کمک موثر‬ ‫کند‪ .‬چنین کمیسیونی ـ از زمان دادن پتیشِ ن = عریضه از سوی‬ ‫اتباع یک حق شناخته شــده ـ در پارلمان های سایر کشورها‬ ‫وجود دارد و در نظام حکومتی ســابق ایران هم وجود داشت‬ ‫ولی نه با این وســعت اختیارات ـ قدرت ـ بویژه اینکه می تواند‬ ‫عامه مردم را از یک مشکل اداری و قضایی آگاه سازد ـ اعالمیه‬ ‫بدهد و مســئله را رسانه ای و تا به آخر کند‪ .‬در نظام سابق‪ ،‬این‬ ‫کمیسون ـ کمیسیون عرایض نام داشت اما با اختیارات محدود‪.‬‬ ‫پیش از تاسیس ساواک‪ ،‬دسترسی روزنامه نگاران به شکایات‪،‬‬ ‫اعالمیه ها و اطالعیه های ارسالی و واصله به این کمیسون آزاد‬ ‫بود‪ ،‬ولی پس از آن ‪.]....‬‬ ‫اصل ‪ :93‬مجلس شورای اسالمی بدون وجود شورای نگهبان‬ ‫اعتبار قانونی ندارد مگر در مورد تصویب اعتبارنامه نمایندگان‬ ‫و انتخاب شش حقوقدان اعضای شــورای نگهبان‪[ .‬اصل ‪91‬‬ ‫پاســداری از احکام اسالم و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت‬ ‫مصوّبات مجلس با آنها را بر عهده شــورای نگهبان مرکب از‬ ‫شش فقی ِه عادل و آگاه از مقتضیات زمان و مسائل روز و شش‬

‫حقوقدان قرار داده اســت‪ .‬طبق اصل ‪ ،99‬شــورای نگهبان بر‬ ‫انتخابات مجلس خبرگان رهبــری‪ ،‬رئیس جمهور‪ ،‬مجلس و‬ ‫همه پرسی ها نظارت خواهد داشت‪.].‬‬ ‫در اصول ‪ 113‬و ‪ ،121‬رئيس جمهور پاسدار قانون اساسي‬ ‫اعالم شــده كه بايد قبل از آغاز كار خود در حضور اعضاي دو‬ ‫قوه ديگر به رعايت اين وظيفه سوگند ياد كند‪.‬‬ ‫اصل ‪ 141‬قانون اساسی رئیس جمهور‪ ،‬معاونان وی‪ ،‬وزیران‬ ‫و کارمندان دولت را از داشتن بیش یک شغل ـ و داشتن شغل‬ ‫دیگر در موسساتی که در این اصل مشخص شده اند ـ ممنوع‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫اصل ‪ 150‬سپاه پاسداران را نگهبان انقالب و دستاوردهای‬ ‫آن قرار داده است‪.‬‬ ‫اصل ‪ 152‬گوید که سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران‬ ‫بر اساس هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری و حفظ استقالل‬ ‫همه جانبه و تمامیت ارضی کشور است‪.‬‬ ‫بندهای ‪ 2‬تا ‪ 5‬اصل ‪ 156‬احیاء حقوق عامه و گسترش عدل‬ ‫و آزادی های مشــروع‪ ،‬نظارت بر حسن اجرای قوانین‪ ،‬کشف‬ ‫جرم ‪ ،‬تعقیب و مجازات مجرم و اقدام مناسب برای پیشگیری از‬ ‫وقوع جرم و اصالح مجرمین را بر عهده قوه قضائیه گذارده است‪.‬‬ ‫اصل ‪ 165‬گوید که محاکمات‪ ،‬علنی انجام شــوند و حضور‬ ‫افراد بالمانع اســت مگر آنکه به تشخیص دادگاه‪ ،‬علنی بودن‬ ‫آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی و یا در دعاوی خصوصی‬ ‫طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشــد‪ .‬طبق اصل‬ ‫‪ 168‬رسیدگی به جرائم سیاســی و مطبوعاتی علنی است و با‬ ‫حضور هیأت منصفه‪.‬‬ ‫اصل يكصد و هفتاد و يكم مي گويد‪ :‬هرگاه بر اثر تفســير و‬ ‫يا اشتباه قاضي در موضوع يا در حكم يا در تطبيق حكم بر مورد‬ ‫خاص‪ ،‬ضرر مادي يا معنوي متوجه كســي گردد؛ در صورت‬ ‫تقصير‪ ،‬مقصر طبق موازين اســامي ضامن است و در غير اين‬ ‫صورت خسارت بوسيله دولت جبران مي شود‪ ،‬و در هرحال از‬ ‫متهم اعاده حيثيت مي گردد‪[ .‬بنابراين‪ ،‬افراد و وارثان کساني‬ ‫که اموالشان برپايه گزارشهاي نادرست به حکم دادگاه مصادره‪،‬‬ ‫منتقل و حراج شده و بعضا دوباره سازي شده و بفروش رفته اند‬ ‫نبايد در مورد پس گرفتن و احقاق حق نگراني داشته باشند]‪.‬‬ ‫اصل ‪ 174‬درباره تاسیس بازرسی کل کشور با هدف نظارت‬ ‫بر حســن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای‬ ‫اداری است‪ .‬اصل ‪ 175‬درباره تأمین آزادی بیان و نشر افکار‬ ‫در صدا و سیمای جمهوری اســامی [رادیوتلویزیون دولتی]‬ ‫با رعایت موازین اســامی و مصالح کشور است و اصل ‪176‬‬ ‫درباره شورای عالی امنیت ملی اســت که هدف از ایجاد آن‪،‬‬ ‫تأمین منافع ملی‪ ،‬پاسداری از انقالب اسالمی‪ ،‬تمامیّت ارضی‬ ‫و حاکمیت ملّی است‪.‬‬ ‫در بسياري از كشورها‪ ،‬كاركنان دولت و موسسات عمومي‬ ‫بايد هر چند وقت يك بار قانون اساســي خودرا امتحان بدهند‬ ‫تا قرارداد كار آنان تمديد و يا تجديد شــود‪ .‬در اين ممالك‪ ،‬از‬ ‫ماموران پليس هر سال چنين امتحاني به عمل مي آيد تا بتوانند‬ ‫در اين شغل ادامه كار دهند‪.‬‬ ‫بررسي كارنامه هاي قوای ‪ 3‬گانه دولت جمهوری اسالمی از‬ ‫زمان اجراي قانون اساسی در آذرماه ‪ 1358‬نشان خواهد داد كه‬ ‫اصول آن تا چه ميزان رعايت و اجرا شده است‪.‬‬ ‫يکي از شعارهاي انقالب سال ‪ 1357‬اين بود که اصول قانون‬ ‫اساســي نظام وقت جز آن موارد كه شاه و يا دولت الزم داشت‬ ‫رعايت نمي شدند و اين شعار به صورت طرح يک اتهام به آن‬ ‫مقامات بود که بسياري از آنان که دستگير شده بودند محاکمه‬ ‫و مجازات شدند و عمدتا اعدام‪.‬‬ ‫‪15‬‬


‫آذرماه در گذر تاریخ‬

‫گزارش آذرماه ‪ 1392‬حسن روحاني درباره تورّم پول‪ ،‬استقراض‪ ،‬واردات بیش از حد‪ ،‬هزینه‬ ‫درآمد ارزی ‪ 750‬میلیارد دالری دولت احمدی نژاد و فرصت‌های شغلی ‪ ،‬امّا برای چینی‌ها! ـ‬ ‫دولت مقروض احمدی نژاد باالترین درآمد ارزی در طول تاریخ ایران را داشت‬ ‫کشور در سال ‪[ 1384‬ســال روی کار آمدن محمود احمدی‬ ‫نژاد] ‪ 68‬هزار میلیارد تومان نقدینگی داشت و در پایان دولت‬ ‫دهم (امُرداد ‪ 470 )1392‬هزار میلیــارد‪ ،‬یعنی که نقدینگی‬

‫صد روز اول» حجت االسالم حسن روحانی رئیس‬ ‫«گزارش ِ‬ ‫دولت یازدهم جمهوری اســامی کــه آن را در یک مصاحبه‬ ‫طوالنی با تلویزیون دولتی بیان داشت و خبرگزاری های داخلی‬ ‫پنجم آذر ‪ 1392‬آن را منتشر ساختند مسائل اقتصادی ایرانِ‬ ‫یک سال پیش را بازتاب می دهد‪ ،‬در تاریخ خواهد ماند و مورد‬ ‫بحث و تفسیر و استناد قرار خواهد گرفت‪.‬‬ ‫وی بدون پرده پوشــی‪ ،‬مسائل اقتصادی را به گردن دولت‬ ‫پیش از خود (دولت های نهم و دهم) انداخته بود‪ .‬رئيس سازمان‬ ‫آمار کشور ـ که در دوران ریاست احمدي نژاد بر قوه مجریه ـ‬ ‫منصوب شده درستي و دقت آمار و ارقام ارائه داده شده توسط‬ ‫حسن روحاني در «گزارش صد روز اول» را تاييد کرده بود‪.‬‬ ‫رئیس جمهــور در آن مصاحبه تلويزيوني گفته بود که در‬ ‫آغاز کار او معلوم شد که ایران از لحاظ کاالهای اساسی از جمله‬ ‫گندم دچار مشکل است مثال در سیلوهای یک شهرستان تنها (اسکناس درجریان) در طول هشت ســال گذشته (تا اَمُرداد‬ ‫برای سه روز گندم وجود داشــت‪ .‬مسئله دوم که با آن روبرو ‪ )1392‬هفت برابر شــده اســت!‪ .‬این‪ ،‬در حالی بود که دولت‬ ‫شــدیم «خالی بودن خزانه» بود‪ .‬می‌دانید که خزانه کشــور ‌های نهم و دهم [دولت احمدی نژاد] پولدارترین دولت از نظر‬ ‫آن جایی اســت که درآمدهای دولت بــه آن واریز و هزینه درآمدهای ارزی نفتی و غیرنفتی بودند‪ .‬در طول هشــت سال‬ ‫ها برداشــت می‌شــود‪ .‬در اَمُردادماه ‪[ 1392‬ماهی که دولت گذشــته (تا اَمُردادماه ‪ )1392‬درآمدهای نفتی و گاز طبیعی‬ ‫تازه زمام امور را به دســت گرفت] ما بــرای پرداخت حقوق جمهوری اســامی ایران ‪ 600‬میلیــارد دالر و کُل آن (جمع‬ ‫کارمندان باید ‪ 7‬هزار و ‪ 500‬میلیارد تومان موجودی در خزانه همه درآمدهای ارزی) ‪ 750‬میلیارد دالر بود که در نوع خود‬ ‫می‌داشــتیم‪ ،‬یعنی درآمد‪ .‬حال آنکه کُلِ موجودی‪ 2 ،‬هزار و بی‌سابقه اســت‪ .‬باوجود این‪ ،‬دولتی که پولدارترین دولت های‬ ‫‪ 800‬میلیــارد تومان بود و بنابراین‪ ،‬مــا برای پرداخت حقوق ایران در طول تاریخ معاصر بــود بدهکارترین دولت نیز بوده‬ ‫دولت قبل [دولت احمدی نژاد] به سیستم بانکی‬ ‫ِ‬ ‫کارمندان نیاز به اســتقراض ‪ 4‬هزار و ‪ 600‬میلیارد تومان (از است!‪ .‬بدهی‬ ‫بانک مرکزی) داشــتیم [یعنی چاپ اسکناس به این مبلغ]‪ .‬ما در روز تحویــل دولت در اَمُــرداد ‪ ،1392‬هفتاد و چهارهزار‬ ‫در شــرایط رکود تورّمی بودیم‪ :‬تورّم باالی ‪40‬درصد و رشد میلیارد تومان بود و بدهی آن دولت به صندوق تأمین اجتماعی‬ ‫اقتصادی منفی‪ .‬رکود و تورّم در ایران ـ تا این حد‪ ،‬در ‪ 50‬ساله و صندوق بازنشستگی ‪ 60‬هزار میلیارد تومان!‪ .‬آمار و ارقامی‬ ‫که از بخش‌های مختلف می‌رسد حاکی از بدهی‌های دیگر آن‬ ‫گذشته بی‌سابقه بود‪.‬‬ ‫روحانی دلیل این افزایش تورّم را‪ ،‬رشد بی‌حساب نقدینگی دولت است [که برای دولت یازدهم به ارث رسیده است] و به‬ ‫[اسکناس چاپ شده و در دســت مردم] بیان داشت و گفت‪ :‬عنوان مثال بدهی آن دولــت به پیمانکاران و بخش خصوصی‬

‫چیزی حــدود ‪ 55‬هزار میلیــارد تومان اســت و بدهی‌های‬ ‫بازنشستگی نیروهای مسلح نیز رقم‌های سنگینی‬ ‫ِ‬ ‫صندوق‌های‬ ‫را نشان می دهد‪ .‬به این ترتیب؛ رقم بدهی‌ها چیزی باالتر از ‪200‬‬ ‫تعهدات مالی ـ سفرهای استانی دولت‬ ‫ِ‬ ‫هزار میلیارد تومان است‪.‬‬ ‫های نهم و دهم درطول هشت سال گذشته ‪ 211‬هزار میلیارد‬ ‫تومان بوده است که از این تعهّدات تنها ‪ 32‬درصد محقّق شده‬ ‫و ‪ 68‬درصد بــرای دولت ما باقی مانده اســت که اجرای این‬ ‫تعهدات ـ با همان پول و درآمد کشور در هشت سال گذشته ـ‬ ‫‪ 16‬سال طول خواهد کشید!‪.‬‬ ‫رئیس دولت یازدهم با اشاره به طرح مسکن مِهرگفته بود که‬ ‫این طرح برای خانه دار شــدن افراد کم‌درآمد تهیه شد ولی باید‬ ‫پرسید که مسکن بسازیم ولی چگونه‪ ،‬با چه حجم‪ ،‬در کجا [در بیابان‬ ‫و به دور از محل کسب و کار] و با چه پولی؟‪ .‬برای مسکن مِهر ‪43‬‬ ‫هزار میلیارد تومان پول از بانک مرکزی استقراض شده است‪ .‬کُلّ ِ‬ ‫پای ِه پولی کشور صد هزار میلیارد تومان بوده که ‪ 43‬هزار میلیارد از‬ ‫این نقدینگی و پای ِه پولی به مسکن مِهر اختصاص داده شده است!‪.‬‬ ‫یعنی که بخش بزرگ تورّم پولی ما [که نتیجه اش گرانی ها است]‬ ‫از اینجا نشأت می‌گیرد چون اسکناس وارد چرخه شده و حدود ‪5‬‬ ‫برابر‪ .‬به عبارت دیگر؛ بخش بزرگی از تورّمی که امروز مردم مارا‬ ‫تحت فشــار قرار داده به دلیل مسکن مِهر است و من از مسئوالن‬ ‫اقتصادی خواســته ام که اعالم کنند این ‪ 43‬هزار میلیارد تومان‬ ‫چه مقدار تورّم خلق کرده است‪ .‬تورّم یعنی مالیات فقرا؛ آیا اجازه‬ ‫گرفته بودیم که از جیب «تهی ـ دستان» برای عده‌ای [که روستاها‬ ‫را رها ساخته و به شهرهای بزرگ روی آورده اند] مسکن درست‬ ‫کنیم؟‪ .‬مسکن مِهر درعین حال مشکالت متعدد به لحاظ تسهیالت‪،‬‬ ‫حمل و نقل [دور بودن از شــهر و محل کسب و کار افرادی که در‬ ‫آنها سکونت می کنند] و نیز مسائل جنبی دارد‪ .‬دولت برای ادامه‬ ‫پرداخت یارانه نقدی [پرداخت پول به هریک از اتباع‪ ،‬هرماه ‪45‬‬ ‫هزار تومان] باید هر ماه سه هزار میلیارد تومان پرداخت کند!‪.‬‬

‫نیرنگ های لندن با هدف تحت الحمایه کردن ایران در پي اعالميه لنين داير بر لغو سازشنامه‬ ‫تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ‬

‫‪ 14‬دســامبر ‪ 23( 1917‬آذرماه) لنين در اعالميــه اي به امضاي‬ ‫شخص خود سازشنامه آگوست ‪ 1907‬انگلستان و روسيه داير بر تقسيم‬ ‫ايران به دو منطقه نفوذ و يك منطقه بي طرف في مابين (حائل) و ضمائم‬ ‫محرمانه آن را ساقط از درجه اعتبار اعالم داشت و تاكيد كرد كه هرگونه‬ ‫قراردادي كه با استقالل‪ ،‬حاكميت ملي‪ ،‬تماميت ارضي و آزادي ايرانيان‬ ‫مغايرت داشته و آن را محدود كند از اين لحظه بي اثر و كان لم يكن است‬ ‫و همه را پــاره كرده و ديگر وجود خارجي كه بتوان به آنها اســتناد كرد‬ ‫نخواهند داشت‪.‬‬ ‫در پي صدور اعالميه لنين‪ ،‬تروتســكي به عنوان كميسر نيروهاي‬ ‫مسلح روسيه (ارتش سرخ) اعالم داشت كه به واحدهاي نظامي روسيه‬ ‫كه بر طبق سازشــنامه انگلستان و روســيه مبني بر تقسيم ايران در اين‬ ‫كشور مستقر شده اند دستور خروج فوري از ايران را داده است‪ .‬سران‬ ‫انقالب روسيه سپس براي جلب اعتماد ايرانيان به حرفهاي خود «براوين»‬ ‫ديپلمات روسيه را به تهران فرســتادند تا افكار عمومي ايران را حضورا‬ ‫‪16‬‬

‫از ماوقع آگاه ســازد و به عنوان نماينده سياسي دولت انقالب روسيه در‬ ‫ايران بماند‪.‬‬ ‫‪ 20‬روز پس از صدور اعالميه لنين‪ ،‬نيروهاي روســيه به فرماندهي‬ ‫«ژنرال باراتف» ايــران را ترك گفتند‪ .‬در همــان روز كه آخرين واحد‬ ‫روس از ايران خارج مي شد‪ ،‬نيروهاي انگليسي که برای جنگ با عثمانی‬ ‫ـ متحد آلمان ـ وارد بین النهرین (عراق امروز) شــده بودند چند شهر را‬ ‫در كرمانشاه تصرف كردند كه دولت وقت ايران باالخره به خود جرأت‬ ‫داد و در بهمن همين ســال از دولت انگلستان خواست كه با توجه به لغو‬ ‫سازشنامه دوجانبه ســال ‪( 1907‬انگلستان و روسیه) از سوي لنين كه با‬ ‫كنار رفتن يك طرف قضيه‪ ،‬از صورت عهدنامه خارج شــده است بنوبه‬ ‫خود لغو آن را اعالم دارد و نيروهاي انگليسي را از قلمرو ايران بيرون برَد‪،‬‬ ‫و واحد نظامي «اس پي آر» را كه افراد آن ايراني ولي مزدبگير انگلستان‬ ‫و زير نظر افســران انگليسي هستند منحل ســازد‪ .‬به عالوه‪ ،‬باشركت‬ ‫نمايندگان ايران در مذاكرات صلح ورســاي مخالفت نكند و بپذيرد كه‬

‫از كاالي انگليســي وارده به ايران عوارض گمركي گرفته شود و دخالت‬ ‫خودرا در امور گمركات ايران تعديــل كند و درآمد گمركات را پس از‬ ‫برداشت اقساط طلب خود به ايران مسترد دارد‪[ .‬اين‪ ،‬يک بدبختي بزرگ‬ ‫بود كه ایــران ـ روزگاري يك قدرت جهانی ـ در امور گمركات خود هم‬ ‫حق دخالت نداشــت]‪ .‬دولت انگلستان درست يك سال بعد (آذر ماه‬ ‫‪ )1297‬وعده تحويل نيروي نظامي دست ساخت خود ـ «اس پي آر» را به‬ ‫دولت ايران و لغو سازشنامه سال ‪ 1907‬را داد كه بعدا معلوم شد كه اين‬ ‫«دو مورد گذشت» را هم برای اغفال ایرانیان (مجلس ايران) به تصویب‬ ‫قرارداد در دست تهيه سال ‪ 1919‬معروف به قرارداد وثوق الدوله کرده‬ ‫بود تا به اســتناد این قرارداد‪ ،‬بدون رقيب همه ايران را تحت الحمايه و‬ ‫تحت سرپرســتي خود قرار دهد كه چون مجلس قرارداد تازه را رد كرد‬ ‫و روشنفکران مستقل‪ ،‬رشــوه گيري وثوق الدوله براي امضاي قرارداد را‬ ‫افشاء کردند از طريق ديگر وارد عمل شد و آن‪ ،‬راه اندازي كودتاي ‪1299‬‬ ‫هجري خورشيدي (فوريه‪1921‬ميالدي) بود و ‪....‬‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه در گذر تاریخ‬

‫قرارداد گلستان سرآغاز کوچک شدن ایرانزمین ـ با قرارداد گلستان که یک دیپلمات انگلیسی‬ ‫مَتن آن را نوشته بود! قفقاز پس از دو هزار سال از ایران جدا شد‬ ‫اوراق امضاء شده قرارداد گلستان که مورّخانِ تحت نفوذ‬ ‫استعمارگرانِ اروپایی عنوان آن را عهدنامه و پیمان ( ‪) Treaty‬‬ ‫گذارده اند و ‪ 24‬اکتبر ‪( 1813‬دوم آبان) با میانجی گری دولت‬ ‫لندن میان ایران و روسیه امضاء شد درست ماه بعد به دربار‬ ‫تهران رســید! و فتحعلی شاه (شاه مغول تبار) وقت از متن آن‬ ‫اطالع یافت‪ .‬این قرارداد سرآغاز مرحله سوم کوچک شدن‬ ‫ایرانزمین بود ـ مرحله اول با شکست نظامی ایران از اسکندر‬ ‫مقدونی و مرحله دوم با شکست نظامی ایران در نبرد قادسیه‪.‬‬ ‫گور اوزلی (دارای لقب سِ ر) ‪ Sir Gore Ouseley‬دیپلمات‬ ‫انگلیســی پیشــنویس قرارداد را تهیه کرده بود!!‪ .‬طبق این‬ ‫قرارداد‪ ،‬دولت ناآگاه تهــران از اوضاع جهان و تاریخ ایران و‬ ‫تکالیف خود در قبال حفظ تمامیت کشور و حقوق شهروندان‬ ‫نسبت به آن‪ ،‬از داغستان (جنوب روسیه امروز) و شهر معروف‬ ‫آن؛ دربند (دربنت)‪ ،‬تمامی گرجســتان و مناطق چهارگانه‬ ‫ساحلی غرب آن ازجمله آبخیزستان (آبخازیا)‪ ،‬مناطق باکو‪،‬‬ ‫قره باغ‪ ،‬شَ کی و بخشی از طوالش که بیش از ‪ 2‬هزار سال گوش ِه‬ ‫شمال غربی ایران بودند و دولت های ایران بویژه اشکانیان و‬ ‫ساسانیان برای محافظت از آنها جنگ ها کرده و خون ها داده‬ ‫بودند گذشت‪ .‬گلســتان یک روستا در قفقاز جنوبی است که‬ ‫این قرارداد در آنجا به امضای نیکالی رتیسچف ‪N. Rtischev‬‬ ‫نماینده امپراتور روســیه و میرزا ابوالحسن خان (معروف به‬ ‫ایلچی = سفیر) نماینده شاه ایران رسیده بود‪.‬‬ ‫جنگ یکم روســیه با ایران که به امضای قرارداد گلستان‬ ‫انجامید در پی لشکرکشــی روســیه به تفلیس (حاکم نشین‬ ‫گرجستان شرقی وقت) و استقرار در آن منطقه که گوشه ای‬ ‫از قلمرو ایران در قفقاز بود روی داده بود‪ .‬دولت تهران با اتکاء‬ ‫بر اتحاد خود با ناپلئون بناپارت [که ناپلئون در ســال ‪1807‬‬ ‫در تیلسیت ‪ Tilsit‬با تزار روسیه آشتی کرد و از آن پس تعهد‬ ‫خود در قبال ایران را نادیــده گرفت!] و اینکه ارتش ایران از‬ ‫لحاظ نفر پنج برابر نیروهای اعزامی روسیه به قفقاز بود وارد‬ ‫جنگ شده بود‪.‬‬ ‫الکســاندر یکم تزار وقت روســیه در آغاز سلطنت خود‬ ‫اعالم کرده بود که تصمیم قاطع به توســعه روسیه دارد [به‬

‫انجام رســانیدن آرزوهای پتر بزرگ و رسیدن به آب های‬ ‫گرم اقیانوس هند] و از تصــرف قفقازآغاز می کند‪ .‬این خبر‬ ‫باعث نگرانی دولت لندن شده بود که بیم داشت‪ ،‬روس ها از‬ ‫طریق ایران [که افغانســتان بخشی از آن بود] و خلیج فارس‬ ‫به هندوستان رخنه کنند‪ .‬تعرّض به قلمرو ایران در قفقاز در‬ ‫دو ستون توسط دو ژنرال روس آغاز شــده بود؛ ژنرال پاول‬ ‫دمترییویچ سیســیانوف ‪Pavel Dmitryevich Tsitsianov‬‬ ‫حمالت نظامی به باکو و ژنرال ایوان گودویچ ‪Ivan Gudvich‬‬ ‫به ارمنستان را فرماندهی می کردند‪ .‬سیسیانوف بیستم فوریه‬ ‫‪ 1806‬و در ‪ 50‬ســالگی در جریان معارضه با ایران در باکو‬ ‫کشته شــد و در آخرین سال نبرد‪ ،‬ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی‬ ‫‪ Pyotr Kotlyarevsky‬برنده بود‪.‬‬

‫‪Sir Gore Ouseley‬‬

‫دولت لندن که از پیشروی روس ها در قلمرو ایران نگران‬ ‫شــده بود دســت به میانجیگری زد و روس ها که با تعرّض‬ ‫ارتش ناپلئون رو به رو بودند [که پس از آشــتی در تیلسیت‪،‬‬ ‫دوباره برضد تزار روسیه شده بود] و نیاز به دوستی با انگلستان‬ ‫[دشمن شماره یک ناپلئون] داشتند با این میانجیگری و مذاکره‬ ‫برای ت َرک مخاصمه موافقت کردند مخصوصا که میانجیگری‬ ‫بر عهده سِ ر گور اوزلی ‪ Sir Gore Ousely‬ـ دیپلمات انگلیسی‬ ‫آشنا با تزار روســیه واگذار شده بود‪ .‬متن قرارداد که با انشاء‬

‫«اوزلی» تنظیم شده بود ‪ 24‬اکتبر ‪ 1813‬در دهکده گلستان‬ ‫امضاء شد و برپایه آن؛ گرجستان‪ ،‬مناطق ساحل دریای سیاه‬ ‫واقع در غرب گرجســتان ازجمله آبخیزســتان [آبخازیا =‬ ‫آبخازیه]‪ ،‬ایمِرتیا ‪ ، Imeretia‬مِگرلیا ‪( Megrelia‬اودیشــی) و‬ ‫گوریا ‪ ، Guria‬همه داغستان (قفقاز شمالی) و ازجمله شهر دربند‬ ‫(دربنت)‪ ،‬و نیز باکو‪ ،‬گنجه‪ ،‬شیروان‪ ،‬شکین (شکی ‪،) Shakki‬‬ ‫قره باغ‪ ،‬لنکران و ‪ ...‬از ایران جدا شدند‪ .‬از زمان تاسيس كشور‬ ‫ايران تا آن روز‪ ،‬تمامی قفقاز ازجمله اران (قفقاز جنوبي) گوشه‬ ‫اي از خاك اصلي ايران بود و به شهادت تاریخ‪ ،‬ایرانیان برای‬ ‫محافظت این منطقه دائما و با تمامی امکانات با رومیان و اقوام‬ ‫مهاجر آسیای شمال شرقی ازجمله خزرها جنگیده بودند‪.‬‬ ‫مورّخان‪ ،‬قراردادهاي گلستان و تركمن چاي و از دست‬ ‫رفتن قفقاز ایران‪ ،‬قرارداد تخليه هرات و رسمیت یافتن جدایی‬ ‫ایران خاوری (افغانستان) از بدنه ایرانزمین‪ ،‬موافقت ضمنی‬ ‫(بدون مقاومت) با استقرار روســیه در منطقه فرارود و تأیید‬ ‫تصرف منطقه شــمال سرخس (اشــک آباد)‪ ،‬بی اعتنایی به‬ ‫تصرف جزایر خلیج فارس از ســوی خارجی‪ ،‬تسلیم منطقه‬ ‫سلیمانیه به عثمانی‪ ،‬از دست رفتن منطقه شیعه نشین بصره‪،‬‬ ‫بی اعتنایی به ترســیم خطوط مرزی مسئله دار ایران و عراق‬ ‫و ایران و هندوستان (امروزه؛ پاکستان) در منطقه بلوچستان‬ ‫توسط دولت لندن را نتيجه سوء حكومت ‪ 131‬ساله قاجاریه‬ ‫بر ايران بشمار آورده اند‪ .‬بلشویک های روسیه برای بلعیدن‬ ‫آذربایجــان ایران‪ ،‬نــام آذربایجان بر قفقــاز جنوبی (اران)‬ ‫گذاردند که اینک جمهوری آذربایجان شده است‪.‬‬ ‫به اظهار برخی اصحــاب نظر‪ ،‬رويدادها و تحوالت قرن‬ ‫‪ 20‬به ويژه انحالل امپراتوري روســيه (يك طرف قرارداد با‬ ‫ایران) و بعدا فروپاشــی اتحاد شــوروي [جانشین آن] و نيز‬ ‫وضعیت افغانســتان فرصت به دست تهران داده بود که اگر‬ ‫بخواهد قراردادهاي گلستان‪ ،‬تركمنچاي‪ ،‬هرات و ‪ ...‬را كه طبق‬ ‫عرف تاريخ‪ ،‬تحميالت نظامي بشمار مي روند و قابل اعراض‬ ‫و اعتراض هســتند ـ دســت كم روي كاغذ ـ ابطال و كان لم‬ ‫يكن اعالم كند‪ ،‬همچنانکه پس از انقالب‪ ،‬قرارداد سال ‪1921‬‬ ‫روسيه شوروي با ایران را به طور يكجانبه لغو کرد!‪.‬‬

‫زمينخواري گسترده در پنج استان جمهوری اسالمی ایران‬

‫روزنامه خراســان ســیزدهم آذرماه ‪ 4( 1392‬دسامبر‬ ‫‪ )2013‬در شماره ‪ 18567‬خود به نقل از ایسنا گزارش داده‬ ‫بود که رئيس کميســيون اصل ‪ 90‬مجلس شورای اسالمی‬ ‫[کمیسیون عرایض] از وجود یک رشته زمينخواري گسترده‬ ‫در پنج استان تهران‪ ،‬گيالن‪ ،‬مازندران‪ ،‬سمنان و البرز [کرج]‬ ‫خبر داده و گفته است که اين کميسيون در حال بررسي پرونده‬ ‫اين زمينخواري ها است‪.‬‬ ‫گــزارش گروه‬ ‫ِ‬ ‫رئیــس این کمیســیون گفتــه بود که‬ ‫کارشناسي پس از بررسي موضوع زمينخواري نشان دهنده‬ ‫اين است که وسعت زمينخواري کم و محدود نيست‪.‬‬ ‫به گفته وي‪ ،‬در اين زمينخواري ها نه تنها اشخاص بلکه‬ ‫تعاوني ها هم دخيل بوده اند‪ .‬زمینخواران برای فروش اراضی‬ ‫غَصب و تصاحب کرده‪ ،‬از طريق پيامک زدن (ارسال پیام با‬ ‫سِ لفون) و آگهي‪ ،‬وانمود کرده بودند که زمين ها داراي سند‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫مالکیّت است‪.‬‬ ‫رئيس کميســيون اصل ‪ 90‬اشاره کرده بود که در رابطه‬ ‫با زمینخواری‪ ،‬قرار است از ت َنی چند از شخصيت هاي دولتي‬ ‫تحقیق شود‪.‬‬ ‫اصل ‪ 90‬قانون اساسی جمهوری اسالمی‪ :‬هرکس شکایتی‬ ‫از طرز کار مجلس یا قوه مجریه و یا قوه قضائیه داشته باشد‪،‬‬ ‫می تواند شکایت خودرا کتبا به مجلس شورای اسالمی عرضه‬ ‫کند‪ .‬مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ‬ ‫کافی بدهد و در مواردی که شــکایت به قوه مجریه و یا قوه‬ ‫قضائیه مربوط است رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و‬ ‫در مدت متناسب نتیجه را اعالم کند و در موردی که مربوط‬ ‫به عموم باشد به اطالع عامه برساند‪.‬‬ ‫[برای اجرا و رعایت این اصل‪ ،‬کمیســیونی به همین نام‬ ‫در مجلس تاسیس شــده است‪ .‬این کمیسیون با اختیاراتی‬

‫که در اصل ‪ 90‬به مجلس داده شده است می تواند به حل‬ ‫مسائل اداری و قضایی و مشکالت ناشی از قوانین موضوعه‬ ‫کمک موثر کند‪ .‬چنین کمیســیونی ـ از زمان دادن پتیشِ ن‬ ‫‪ = Petition‬عریضه و درخواست از سوی اتباع به مقامات‬ ‫ارشــد که یک حق شناخته شده اســت ـ در پارلمان های‬ ‫همه کشــورها وجود دارد و در نظام حکومتی سابق ایران‬ ‫هم وجود داشــت ولی نه با این وسعت اختیارات ـ قدرت ـ‬ ‫بویژه اینکه می تواند عامه مردم را از یک مشــکل اداری و‬ ‫قضایی آگاه سازد ـ اعالمیه بدهد و مسئله را رسانه ای و تا‬ ‫به آخر دنبال کند‪ .‬در نظام سابق‪ ،‬این کمیسیون ـ کمیسیون‬ ‫عرایض نام داشت اما با اختیارات محدود‪ .‬پیش از تاسیس‬ ‫ساواک‪ ،‬دسترسی روزنامه نگاران به شکایات‪ ،‬اعالمیه ها و‬ ‫اطالعیه های ارســالی و واصله به این کمیسیون آزاد بود‪،‬‬ ‫ولی پس از آن ‪.]....‬‬ ‫‪17‬‬


‫آذرماه در گذر تاریخ‬

‫شکست نظامی ایران در نبرد نینوا (موصل)‬ ‫و آغاز پایان کار ساسانیان و نظم جهانی وقت ـ مثالی از فلسفه تاریخ‬ ‫‪ 12‬دســامبر ‪ 21( 627‬آذرماه) ارتش امپراتوری ایران در‬ ‫منطقه نینوا (موصل ـ شمال عراق امروز) از ارتش امپراتوری‬ ‫روم شــرقی (بیزانس ـ بیزانتیوم ‪)Byzantium = Byzantine‬‬ ‫شکســت خورد و این شکســت نه تنها آغــاز پایان حکومت‬ ‫ساســانیان بر ایرانزمین بلکه نظم جهانی وقت و شــروع یک‬ ‫دوران تاریخی نوین بود‪ 9 .‬ســال بعد در همین فصل‪ ،‬ایران در‬ ‫چندصد کیلومتری جنوب موصل در نبرد قادســیه از عرب‬ ‫مسلمان شکست خورد و فروپاشید‪ 958 .‬سال پیش از آن در‬ ‫همان منطقه ـ در ناحیه اربیل‪ ،‬شــمال عــراق امروز ـ ایران از‬ ‫اسکندر مقدونی شکســت خورده بود که آغاز پایان حکومت‬ ‫هخامنشیان بود‪.‬‬ ‫نهم دسامبر ‪ ،627‬خسرو پرویز شاه وقت ایران میدان نبرد‬ ‫را ترک گفته و عازم بازگشت به تیسفون شده بود!‪ .‬تا زمان این‬ ‫بازگشــت ناگهانی و بدون دلیل او‪ ،‬اثری از ضعف در نیروهای‬ ‫ایران دیده نشده بود و احتمال شکست نمی رفت!‪ .‬ژنرال ارمنی‬

‫ـ ایرانی؛ رهازاد ‪ Razad = Rhazad‬یکانهای نظامی ایران را در‬ ‫این جنگ فرماندهی می کرد‪ 12 .‬دســامبر با کشته شدن این‬ ‫ژنرال دالور در یک زد و خورد ت َن به ت َن (دو نفره)‪ ،‬نیروهای ایران‬ ‫دست به ت َرک صحنه جنگ و عقب نشینی زدند‪ .‬در این جنگ‬ ‫که در جهان به ‪ Battle of Nineveh‬معروف اســت شش هزار‬ ‫نظامی ایرانی کشته شدند‪[ .‬چنین نبردی اینک در همین منطقه‬ ‫ـ ایالت نینوا ـ میان نیروهای ائتالف و داعش در جریان است]‪.‬‬ ‫خسروپرویز از سال ‪ 605‬میالدی به مدت ‪ 24‬سال بدون‬ ‫اینکه ضرورت داشته باشــد متصرفات روم را در همه جهات‬ ‫مورد حمله قرارداده و نه تنها ســوریه و فلسطین بلکه مصر را‬ ‫هم تصرف و یک ســتون ارتش او تا کنار دیوارهای قسطنطنیه‬ ‫(اســتانبول) پیش رفته بود‪ .‬همین پیشــروی و پیروزی های‬ ‫نظامی اولیه ایران سبب شــده بود که یک ژنرال رومی به نام‬ ‫هراکلیوس با کمک پدرش که او هم ژنرال بود برضد امپراتور‬ ‫‪ Phocus‬دست به کودتا بزند و زمام حکومت را به دست گیرد‪،‬‬

‫احساسات ناسیونالیستی شهروندان روم شرقی را برانگیزاند و‬ ‫به جان ایران افتد ـ ایرانی که خســروپرویز ژنرالهایش را یکی‬ ‫پس از دیگری کشــته‪ ،‬فراری داده و یا خانه نشین کرده بود و‬ ‫شهرت به خوشگذرانی ـ سِ کس و شراب ـ داشت‪.‬‬ ‫می دانیم که شهر نينوه (نينوا‪ ،‬مجاور موصل امروز) پايتخت‬ ‫امپراتوري آشــور دهم و به قولي ‪ 14‬دسامبر سال ‪ 612‬پيش‬ ‫از ميــاد به تصرف نيروهاي مشــترك دولتهاي ماد (ايران)‬ ‫و بابل (بيــن النهرين جنوبي) در آمــد و آن امپراتوري كه در‬ ‫تاريخ‪ ،‬شهرت ستمگري يافته است براي هميشه از ميان رفت‪.‬‬ ‫نيروهاي فاتح نينوا اين شهر را باخاك يكسان كردند كه ديگر‬ ‫آباد نشــد‪ .‬دولت همدان ســپس هزاران ایرانی را با خانواده‬ ‫هایشان به منطقه آشورنشين انتقال داد تا آشوريان در اقليت‬ ‫قرارگيرند و بارديگر نتوانند دولت تشــكيل دهند و كُردهاي‬ ‫عراق‪ ،‬ســوريه و تركيه امروز ـ نزدیک به ‪ 25‬میلیون ـ اعقاب‬ ‫همان ايرانيان منتقله هستند‪.‬‬

‫تصميم خليفه بغداد به برگزاري آیین های نوروز و مهرگان در دربار عباسيان‬ ‫«منصور» دومين خليفه عباسيان (متولد ‪ 712‬و متوفی در‬ ‫‪ 775‬میالدی) با اين كه ابومسلم خراساني و بسياري از ايرانيان‬ ‫وطندوست از جمله استاذسيس (استاد سيستاني) را كشته و‬ ‫لشكر به سركوبي المقنّع (هاشم بن حکیم) به خراسان فرستاده‬ ‫بود ‪ 14‬دسامبر سال ‪ 770‬ميالدي اعالم داشت كه از آن پس‪،‬‬ ‫در دربار او در بغداد [كه خــود او اين آبادی قبال ايراني را به‬ ‫صورت شهر درآورده بود] آیین های نوروز و مهرگان به همان‬

‫گونه كه شاهان ساساني برپا مي داشتند برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫عباسيان از همان اوايل کار‪ ،‬به بهره گيري از ايرانيان در‬ ‫مديريّت و مشاوره دســت زده بودند که اين اقدام در زمان‬ ‫هارون الرشيد و پسرش مأمون (و از مادر؛ ایرانی) به اوج خود‬ ‫رســيد و درحقيقت‪ ،‬اين ايرانيان بودند که امپراتوري وسيع‬ ‫عباسيان را اداره مي کردند‪.‬‬ ‫منصور که باکمک ابومسلم بر امویان پیروز شده و خالفت‬

‫آنان را در بخش شــرقي اش (شرق مديترانه) برانداخته بود‬ ‫از ســال ‪ 745‬به خالفت دســت یافته بود‪ .‬به رغم آن همه‬ ‫کمک‪ ،‬منصور در سال ‪ 775‬میالدی ابومسلم را با طرح توطئه‬ ‫مقتول ساخت که با این عمل خشــم ایرانیان را برانگیخت و‬ ‫المقنّع ‪( Almughanna‬مقنعه دار)که زمانی از افســران سپاه‬ ‫ابومسلم بود با پیروان خود مبارزه با دستگاه خالفت را شدّ ت‬ ‫و وسعت داد‪.‬‬

‫از اعالم تجدید روابط دیپلماتک با لندن‪ ،‬ورود ديپلماتهاي انگلیسی به تهران‪ ،‬اظهارات آیت اهلل‬ ‫کاشانی که مناسبات با انگلستان را يك ننگ تاريخي خوانده بود‪ ،‬انتشار برنامه دیدار ریچارد‬ ‫نیکسون از تهران تا کشتار دانشجویان در ‪ 16‬آذرماه ‪1332‬‬ ‫ســوم آذر ‪ 24( 1332‬نوامبر ‪ )1953‬ســه ماه و شش روز‬ ‫پس از براندازي ‪ 28‬اَمُرداد‪« ،‬دنيس رايت» ديپلمات انگليسي‬ ‫براي باز گشودن ســفارت اين كشور در تهران با ‪ 14‬ديپلمات‬ ‫و كارمند وارد پايتخت ايران شد‪ .‬اين‪ ،‬درحالي بود كه محاكمه‬ ‫دكتر مصدق در محكمه نظامي تهران ادامه داشــت‪ .‬همچنين‬ ‫اعالم شــده بود كه ريچارد نيكســون معاون آيزنهاور رئيس‬ ‫جمهوری وقت آمريكا ‪ 18‬آذر براي مذاكره با شــاه به تهران‬ ‫خواهد آمد‪ .‬يازده روز بعد اعالميه تجديد مناسبات دیپلماتیک‬ ‫ایران و انگلستان انتشار يافت و همان روز ژنرال زاهدي‪ ،‬نخست‬ ‫وزير دولت كودتا‪ ،‬در يك نطق راديويي تجديد مناسبات ايران‬ ‫و انگلســتان را امري ضروري و الزم! اعالم كــرد‪ .‬اين اخبار‬ ‫خشم مردم را برانگيخته بود كه نطق زاهدي آن را به اوج خود‬ ‫رسانيد‪ .‬آيت اهلل كاشاني نيز در همان روز تجديد مناسبات با‬ ‫انگلستان را يك ننگ تاريخي خواند و چنين روزي را روز عزاي‬ ‫ملي اعالم كرد‪.‬‬ ‫دانشــجويان دانشــگاه تهران كه از نــكات تلخ روابط با‬ ‫انگلستان در طول ‪ 150‬ســال پيش از آن آگاه بودند به ورود‬ ‫‪18‬‬

‫ديپلماتهاي انگليسي‪ ،‬تجديد مناسبات و برنامه دیدار نیکسون‬ ‫اعتراض كردند و چون صداي اعتراضشــان شنيده نشد ‪16‬‬ ‫آذرماه كالس هاي درس را تعطيل و در دانشكده فني اجتماع‬ ‫كردند كه دولت وقت‪ ،‬نظامي به دانشگاه فرستاد و اين نظاميان‬ ‫از داخل و خارج دانشگاه دانشجويان و ساختمان دانشكده فني را‬ ‫به گلوله بستند كه ضمن آن سه دانشجو كشته و شماري مجروح‬ ‫و گروهي هم دستگير و بازداشت شدند‪.‬‬ ‫دولت زاهدی ســپس براي جلوگيري از طغيان عمومي‬ ‫مــردم به خاطر اين كشــتار‪ ،‬روزنامه هايــي را در اين زمينه‬

‫سه دانشجوي مقتول‪ :‬شريعت رضوي‪ ،‬قندچي و بزرگ نيا‬

‫مطالبي نوشــته بودند توقيف و نســخه هاي چاپ شده انها را‬ ‫جمع آوري كرد‪.‬‬ ‫روابط انگلستان با ايران پرونده اي سياه دارد؛ از داللي در‬ ‫قراردادهاي پايان جنگهاي ايران و روسيه به سود روسيه‪ ،‬سازش‬ ‫با روسيه بر سر منطقه فرارود و کوتاه کردن دست ايران از اين‬ ‫منطقه تا مجبور كردن ايران به دست كشيدن از مناطق شرقي‬ ‫خود به ويژه شهر تاريخي هرات‪ ،‬از تصرف جزاير ايراني خليج‬ ‫فارس و سپس بذل و بخشش كردن آنها به اين و آن تا گرفتن‬ ‫امتيازات متعدد از جمله نفت‪ ،‬ازتشــويق غير مستقيم ايرانيان‬ ‫به اعتياد و كشت ترياك تا بردن و آوردن دولت ها در ايران‪ ،‬از‬ ‫تقسيم ايران ميان خود و روسيه تا انشاء قرارداد تحت الحمايه‬ ‫کردن ايران [قرارداد ‪ 1919‬با وثوق الدوله که مجلس آن را رد‬ ‫کرد] و سپس اشغال نظامي ايران در جريان جنگ دوم و ترتيب‬ ‫دادن كودتاي ‪ 28‬اَمُرداد برضد دولت منتخب مردم و پيش از‬ ‫آن تحريم اقتصادي ایران و جلوگيري از صدور نفت و هزاران‬ ‫مداخله ديگر‪ .‬به باور برخي از اصحاب نظر‪ ،‬گمان نمي رود كه‬ ‫توطئه هاي دولت لندن برضد ايرانيان به پايان رسيده باشد‪.‬‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه در گذر تاریخ‬

‫پايان کار گروه پيشه وري و شکست برنامه گسترش نفوذ دولت مسکو‬ ‫در خاورمیانه از طریق آذربایجان و مناطق کُردنشین ايران‬ ‫‪ 21‬آذر ‪ 12( 1325‬دســامبر ‪ )1946‬عمليات برای سرکوبی‬ ‫گروه پيشــه وری در آذربايجان به پايان رسيد و عوامل آن کشته‪،‬‬ ‫دستگير و يا به خارج از کشور فرار کردند‪.‬‬ ‫مرحله اصلی اين عمليات با ورود واحدهای چهار لشکر‪ ،‬از ‪19‬‬ ‫آذرماه آغاز شده بود ولی آذربايجاني های میهندوست پيش از آغاز‬ ‫عمليات ارتش‪ ،‬خود به ســرکوب کردن گروه پيشه وری پرداخته‬ ‫بودند‪ .‬افراد گروه پيشــه وري که در حزبي بــه نام فرقه دمکرات‬ ‫فعاليت داشتند با پنجاه خودرو از طريق جلفا به شوروي رفتند و در‬ ‫باکو اقامت داده شــدند‪ .‬باقرا ُف مسئول وقت آذربايجان شوروي‬ ‫جعفر پيشه وري و در آن سال ‪ 54‬ساله را مسئول شکست فرقه مي‬ ‫دانســت و انتقاد مي کرد‪ .‬در تابستان سال بعد (‪ 11‬ژوئن ‪)1947‬‬ ‫در باکو اعالم شد که پيشه وري در يک حادثه اتومبيل در آن شهر‬ ‫مجروح و درگذشــته اســت‪ .‬گزارش هاي بعدي ترديد به اتفاقي‬ ‫بودن مرگ افزايش داده است‪ .‬تأخير یکساله اين سرکوبی به اين‬ ‫ســبب بود که دولت شوروی حاضر نمی شد به تعهدی که در سال‬ ‫‪ 1943‬در جريان کنفرانس تهران سپرده بود عمل کند و نيروهای‬

‫خود را از آن منطقه از ايران که از ‪( 1941‬شهریور ‪ )1320‬اشغال‬ ‫نظامی کرده بود خارج سازد و يا اجازه دهد كه واحدهاي ارتش ایران‬ ‫به آن منطقه وارد شــوند‪ .‬پس از آنکه بلشویک های روس با قصد‬ ‫بلعیدن همه آذربایجان‪ ،‬نام منطقه ا َران و شمال اَرَس را آذربایجان‬ ‫گذاردند که قبال نبود‪ ،‬وطن دوستان ایرانی از دولت تهران خواستند‬ ‫که استان های کشــور را به جای نامگذاری‪ ،‬شماره گذاری کند تا‬ ‫مستمسک تفکّر تجزیه قرار نگیرد که به آن توجه نشده بود‪ .‬دولت‬ ‫بلشویکی مسکو از همان زمان كه شــهرهاي متصرفي از ايران در‬ ‫قفقاز را (به موجب قراردادهاي ننگين گلســتان و تركمن چاي که‬ ‫دستنویس دولت لندن بودند) «آذربايجان» نام نهاد‪ ،‬مقاصد سوء‬ ‫براي تماميت ايران داشت‪ .‬پیروزی شوروی بر آلمان در بهار سال‬ ‫‪ ،1945‬سران مسکو را بر آن داشته بود تا در اجرای برنامه قدیمی‬ ‫رسیدن به خلیج فارس‪ ،‬اقیانوس هند و مدیترانه (شمال آفریقا) از‬ ‫کمونیست کردن یونان‪ ،‬تحریک دولت کابل (دوست وقت روسیه)‬ ‫به برانگیزی پشــتونها و بلوچهای هند (امرزه پاکستان) به کسب‬ ‫استقالل و پیشروی از آذربایجان و کردستان ایران به عراق‪ ،‬جزیرة‬

‫پیشه وری‬

‫العرب و خوزستان آغاز کنند که دکترین ترومن راه را در یونان بر‬ ‫آنان بست‪ ،‬با اخطار وی راه بر ورود ارتش ایران به آذربایجان نیز‬ ‫باز شد و با ایجاد پاکستان از بطن هندوستان‪ ،‬برنامه تحریک کردن‬ ‫دولت کابل هم عملی نشد‪ ،‬نقشــه محاصره شوروی تکمیل شد و‬ ‫جنگ سرد را باخت و فروپاشید‪ .‬مســکو می دانست که کُردهای‬ ‫عراق به دالیل متعدد ازجمله اصالت آریایی‪ ،‬مورد حمایت آمریکا‬ ‫و دولت های آلمان (از زمان امپراتوری و بیسمارک) بوده اند و لذا‬ ‫در جریان ماجرای آذربایجان می کوشید تا مناطق کُردنشین ایران‬ ‫را در دست داشته باشد‪.‬‬

‫انتقال سلطنت از قاجارها به پهلوی ها‪ ،‬اما ‪ ...‬ـ نگرانی از تحقّق فرضیه قدرت های قدیم‬

‫‪12‬دسامبر سال ‪ 1925‬ميالدی (‪ 1304‬هجري خورشيدی‬ ‫و در آن سال مصادف با ‪ 22‬آذرماه) مجلس موسسان که انتخاب‬ ‫اعضای آن پانزدهم آذر تکميل شــده بود ظرف پنج جلسه در‬ ‫هفت روز‪ ،‬چهار اصل از اصول متمم قانون اساســی مصوب سال‬ ‫‪ 1906‬را اصالح کرد که برپايه آن‪ ،‬حکومت قاجارها پايان يافت و‬ ‫سلطنت به دودمان پهلوی منتقل شد و دو روز بعد ژنرال رضاخان‬ ‫پهلوی در مجلس شورا حاضر شد‪ ،‬ســوگند وفاداری به قانون‬ ‫اساسی ياد کرد و رضاشاه شــد‪ .‬وي روز بعد (‪ 25‬آذر) بر تخت‬ ‫سلطنت نشســت و نزديک به ‪ 16‬سال پادشاهی کرد‪ .‬مجلس‬ ‫شــورا ‪ 43‬روز پيش از مصوبه مجلس موسسان‪ ،‬به نام سعادت‬ ‫ملت ايران انقراض قاجاريه را اعالم داشته بود و تا تعيين تکليف‬ ‫نطام حکومتي‪ ،‬به رغم مخالفت دكتر مصدق نماينده تهران‪ ،‬موقتا‬ ‫ژنرال رضا پهلوي سردا ِر ســپه (فرمانده سپاه) و رئيس الوزراء‬ ‫(نخست وزير) را رئيس و مسئول کشور قرار داده بود‪ .‬در جريان‬ ‫عزل دودمان قاجارها و پيش از اصالح متمم قانون اساســي‪ ،‬در‬ ‫تهران برسر زبان افتاده بود كه نظام حكومتي ايران «جمهوري»‬ ‫خواهد بود و سردا ِر سپه هم موافق جمهوري شدن ايران است‪.‬‬ ‫از لحظه کودتــای نظامی فوريه ‪ 1921‬چنين تغييری قابل‬ ‫پيش بينی بود‪ .‬ايرانيان از قاجاريه که حکومت آن ازسال ‪1794‬‬ ‫آغاز شده بود به سبب شکســت ها‪ ،‬تسليم شدنها‪ ،‬ت َن به تجزيه‬ ‫ايران دادنها‪ ،‬پَسرفت ها و ضعف هاي متعدد که نشان داده بود‬

‫اخطار وثوق الدوله‬ ‫نگاهي به يک نمونه‬ ‫از بازي هاي او‬

‫راضی نبودند‪ .‬انتقال سلطنت از قاجارها به پهلوی ها انجام شد‪،‬‬ ‫ولی مقامات دولتی که عمدتا از عوامل لندن بودند تغییر نکردند‬ ‫و همینکه رضاشاه خواست از لندن دور و به آلمان نزدیک شود‬ ‫توطئه خیانت و اشغال نظامی آغاز شد‪ .‬دمکراسی مصدق که می‬ ‫رفت مدنیّت ایرانی را درخشان سازد سرکوب شد‪ ،‬پهلوی دوم‬ ‫که ســختی زندگی را ندیده بود عمال در چاردیواری کاخ قرار‬ ‫گرفت و در محاصره همان عوامل نزدیک به خارجی و آزمند و ‪....‬‬ ‫تحوالت ‪ 94‬ساله ایران‪ ،‬این فرضیه را به اثبات رسانیده است‬ ‫که قدرت های جهانی نگران بازگشــت قدرت های پیشین به‬

‫سرتیپ رضاخان‬

‫‪ 4‬دسامبر سال ‪ 13( 1918‬آذر ‪ 23 ،)1297‬روز پس از پايان‬ ‫جنگ جهاني اول‪ ،‬وثوق الدوله كه سلطان احمدشاه كناره گيري اش‬ ‫را از رياست وزراء نپذيرفته بود به مخالفان خود اخطار كرد كه اگر‬ ‫بازهم با برنامه ها و سیاست هايش [خیانت به وطن و خدمت به‬ ‫دولت لندن] مخالفت كنند‪ ،‬آنان را شديدا تنبيه خواهد كرد‪ .‬وثوق‬ ‫الدوله كه مورد حمايت انگلستان بود چون از قبل مي دانست كه‬

‫صحنه هستند ازجمله روم (اتحاد مدیترانه ای ها)‪ ،‬ایران (اتحاد‬ ‫ایرانزمینی ها)‪ ،‬روسیه (احیاء امپراتوری تزارها)‪ ،‬تشکیل دوباره‬ ‫امپراتوری اسالمی (خالفت به سبک امویان‪ ،‬عباسیان و عثمانیان)‬ ‫و احیاء امپراتوری هندوستان (سراسر آسیای جنوب غربی با یک‬ ‫میلیارد و چهارصد میلیون جمعیت) و ‪ ....‬از گزارش های رسانه‬ ‫ای چنیــن بر می آید که قدرت های کنونــی به همان اندازه که‬ ‫از اتمی شدن ایران و پاکســازی اداری آن نگران هستند که از‬ ‫فعالیت های ژنرال قاسم سلیمانی که یک آرین و برخاسته از میان‬ ‫جیرفت کرمان است‪ .‬او صاحب فرضیه و تاکتیک نظامی‬ ‫ِ‬ ‫عشایر‬ ‫ویژه ای است که قبال در طول تاریخ وجود نداشت‪.‬‬ ‫قدرت ها همچنین نگران خروج روس ها از فســاد اداری ـ‬ ‫اقتصادی هستند که پس از فروپاشی آســان و ارزان شوروی‪،‬‬ ‫خودشان آن را میان روس ها تولید کردند‪ .‬قدرت ها می دانند که‬ ‫اگر روس ها دارای یک ژورنالیسم خوب و احساس ناسیونالیستی‬ ‫شوند چه توفانی بپا خواهند کرد‪ .‬قدرت های معاصر‪ ،‬غیر مستقیم‬ ‫دســت چینی ها را برای قدرت شدن باز گذارده اند تا در آینده‬ ‫و تحت فشار جمعیت و پولپرستی این نفوس‪ ،‬سیبری روسیه کم‬ ‫جمعیت را تصاحب کنند و کرملین که احتماال این را می داند به‬ ‫هند نزدیک شده است که هم دلِ خوشی از چینی ها ندارد و هم‬ ‫ماشین جنگی بزرگی است ـ دولت لندن با نظامیان هندی‪ ،‬یکی‬ ‫از فاتحان جنگ های اول و دوم قرن ‪ 20‬شد‪.‬‬

‫استعفايش پذيرفته نخواهد شد‪ ،‬ششم آذرماه ژست كناره گيري‬ ‫گرفت تا پس از ر ّد آن با قدرت بيشتري حكومت و میهندوستان را‬ ‫سرکوب كند‪ .‬دولت انگلستان كه با كمونيست شدن روسيه و کنار‬ ‫رفتن از صحنه‪ ،‬يكه تاز ميدان ايران شده بود هر روز وعده حمايت‬ ‫به وثوق الدوله مــي داد تا اين كه با او قراردادي را امضاء كرد كه‬ ‫دست كمي از تحت الحمايه شدن ايران نداشت!‪.‬‬

‫به علت ضیق جا‪ ،‬مطالب مربوط به رویدادهای گذشته (تاریخ) در ماهی چون آذرماه را در اینجا پایان می دهیم‪ .‬برای مشاهده و خواندن همه مطالب‬ ‫تاریخ ـ تاریخ ایران‪ ،‬جهان‪ ،‬علوم‪ ،‬فنون‪ ،‬ادبیات‪ ،‬نظرات و ‪ ...‬به تاریخ آنالین برای ایرانیان تألیف ناشر مجله روزنامک به آدرس زیر مراجعه کنید‪:‬‬

‫‪www.iranianshistoryonthisday.com‬‬

‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫‪19‬‬


‫آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان‬

‫سالروز درگذشت جهانگیر تاتا‪ ،‬پارسی معروف هند که نظریه رعایت اخالقیات در مدیریت و کسب و کار از اوست‬ ‫و این نظریه وارد کتاب های درسی علم مدیریت شده است‬ ‫جهانگیر تاتا از مشاهیر پارســیان هند ‪ 29‬نوامبر ‪1993‬‬ ‫(هشتم آذرماه ‪ )1372‬در هشتاد و نه سالگی از بیماری کلیه‬ ‫درگذشت‪ .‬وی که عنوان نخســتین خلبان هندوستان را به‬ ‫دســت آورده بود در ‪ 1932‬اولین شرکت هواپیمایی هند به‬ ‫نام «تاتا ایرالین ‪ » Tata Airline‬را تاســیس کرد که در سال‬ ‫‪ 1946‬به ایر ایندیا ‪ Air India‬تغییر نام داد و شرکت هواپیمایی‬ ‫ملّی هند شد‪.‬‬ ‫جهانگیر که ‪ 29‬جوالی ‪ 1904‬به دنیا آمده بود در صنعتی‬ ‫و تکنولوژیک کردن هند تالش بســیار و موسسات متعدّ د‬ ‫فوالدســازی‪ ،‬برق‪ ،‬شــیمیایی و در ‪ 1945‬کارخانه اتومبیل‬ ‫سازی «تاتا موتور» را تاسیس کرد‪ .‬وی سالها بزرگترین گروه‬ ‫صنعتی هند را مدیریت کرد‪ .‬جهانگیر با افزودن اخالقیات ـ‬ ‫طبق آموزش های زرتشــت بر روش و شرایط مدیریت‪ ،‬نام‬ ‫خودرا وارد کتاب های درسی علم مدیریت کرده است و نظریه‬ ‫و روش او؛ اصل «اخالق در مدیریت» نام گرفته است‪ .‬چنین‬

‫مدیریتی (برخالف روش چینی ها) با هرگونه احتکار با هدف‬ ‫ایجاد کمبود در بازار و فروش گرانتر در آینده‪ ،‬کمفروشــی‪،‬‬ ‫گرانفروشی‪ ،‬رشوه دادن به نمایندگان خریداران و واسطه ها‬ ‫برای انجام معامله‪ ،‬تولیــد کاالی نامرغوب و زیان آور (غیر‬ ‫بهداشتی) و هرگونه تقلّب و حسابسازی مخالف است‪ ،‬آن را‬ ‫نهی کرده و از آن اجتناب دارد‪.‬‬ ‫جهانگیر که به وطن نیاکان ـ ایران ـ عشق می ورزید دارای‬ ‫دو برادر و دو خواهر بود که یکی از برادرانش «داراب» و یکی از‬ ‫خواهرانش «رودابه» نام دارند‪ .‬پارسیان هند ـ ایرانیانی هستند‬ ‫که پس از افتادن ایران به دست عرب‪ ،‬با هدف حفظ فرهنگ‬ ‫ایرانی و آیین زرتشــت‪ ،‬ت َرک وطن کردند‪ ،‬به هند رفتند و‬ ‫مقیم آن کشور شدند‪ .‬آنان عمدتا از مازندران به هندوستان‬ ‫مهاجرت کردند‪ .‬افسران ارتش ایران در دوران اشکانیان و‬ ‫ساسانیان غالبا از مازندران بویژه منطقه آمُل بودند‪ .‬پارسیان‬ ‫بودند که هند را اتمی‪ ،‬صنعتی و تکنولوژیک کرده اند‪.‬‬

‫جهانگیر تاتا‬

‫اندرز مهم دكتر مصدق به راي دهندگان در يک انتخابات‪:‬‬ ‫تحت نفوذ و تلقين هيچكس نباشيد‪ ،‬جز اراده خودتان و با چشم باز ـ ‪ Meritocracy‬از ديدگاه مصدق‬ ‫‪ 26‬آذرمــاه ‪ 17( 1330‬دســامبر ‪ )1951‬دكتر محمد‬ ‫مصدق رئیس دولت وقت در آستانه انتخابات دوره هفدهم‬ ‫قانونگذاري يک نطق مهم سياســي ــ آموزشــي خطاب به‬ ‫ايرانيان ايراد و ضمن آن تاكيد كرد كه اين انتخابات‪ ،‬نخستين‬ ‫انتخابات پس از مشــروطيت خواهد بود كه‬ ‫در آن نفوذ خارجي و دخالت ارباب قدرت و‬ ‫سياست وجود نخواهد داشت‪ .‬اين انتخابات‪،‬‬ ‫كامال آزاد خواهد بــود و راي دهندگان بايد‬ ‫با درنظرگرفتن وجــدان و منافع ملّي (وطن)‬ ‫هركس را كه مايل باشــند و به شایســتگی‪،‬‬ ‫دلسوزي و درستی او اطمینان دارند انتخاب‬ ‫كنند و تحت نفوذ و تلقين هيچكس نبايد باشند‬ ‫جز اراده‪ ،‬خواست و تشــخیص خودشان و با‬ ‫چشم باز و پس از بررســی های قبلی بسیار‪.‬‬ ‫فلســفه «مخفی بودن ورقه راي» هم همين اســت یعنی که‬ ‫نوشــتن ورقه رای ـ انتخاب وکیل [نماینده در مجلس و ‪]...‬‬ ‫ـ باید به تصمیم و اراده شــخص رای دهنده باشــد نه دیکته‬ ‫دیگران‪ .‬تمرین دمکراسی یعنی چگونگی شرکت در انتخابات‬

‫و امیدوارم که نتیجه این تمرین شما خوب باشد و نمره قبولی‬ ‫بگیرید‪ .‬مطالب امروز من تنها برای روشن ساختن شما و اشاره‬ ‫مختصر به اهمیت تکلیف افراد در انتخابات و مشــارکت در‬ ‫دمکراسی است‪.‬‬ ‫مصدق در این نطق معروف خود خطاب‬ ‫به ملت افزود‪ :‬شــما با ورقه اي كه به صندوق‬ ‫مي اندازيد براي دو ســال سرنوشــت خود و‬ ‫كشور[همه ملت] را در اختيار وكيل منتخب مي‬ ‫گذاريد‪ ،‬لذا بايد قبال اين فرد يا افرادرا به خوبي‬ ‫بشناسيد که امانت دار باشند ـ وطن امانتي است‬ ‫كه شما به دست ايشان مي سپاريد‪ ،‬وطن یعنی‬ ‫«خانه‪ ،‬کاشانه و همه چیز» اتباع‪[ .‬در آن زمان‬ ‫دوره نمایندگی مجلس دو سال بود‪.].‬‬ ‫«شایسته ساالری[ ‪ »] Meritocracy‬یعنی‬ ‫انتخاب شایســته تریــن و بهترین نامزد و یــا نامزدها‪ .‬این‬ ‫اصطالحی اســت که در کتابها و دروس دمکراســی و علم‬ ‫حکومت بکار می رود‪ .‬دمکراسی یعنی حکومت همه شما و شما‬ ‫انجام این مهم را وکالتا به منتخب خود واگذار می کنید که رفاه‪،‬‬

‫سربلندی و آتیه و به عبارت ساده تر؛ مسیر زندگانی شما ـ وطن‬ ‫ـ را تعیین کند‪ ،‬بنابراین «انتخاب کردن» کار ساده ای نیست‪،‬‬ ‫سرنوشت ساز است‪ .‬غفلت و سهل انگاری در انتخاب کردن و‬ ‫انتخابات و تمرین دمکراسی یعنی شکست ملّی و وارد مسئله‬ ‫و مشکل شدن کشور و پشیمانی فردا سودی نخواهد داشت‪.‬‬ ‫وظيفه دولت درجريان انتخابات‪ ،‬تنها اين است كه از صندوق‬ ‫ها محافظت شود و آراء شما محفوظ بماند و خوانده شود و روز‬ ‫راي گيري آرامش و امنيت برقرار باشــد‪ .‬از سر و صداها در‬ ‫جريان مبارزات انتخاباتي واهمه نكنيد كه تمرين دمكراسي‬ ‫همين است‪ ،‬همان طور كه نبايد از قهر و آشتي هاي نمايندگان‬ ‫و اظهارات تند و تيزشان در جلسات نگران شويد كه اينها هم از‬ ‫ضمائم دمكراسي هستند و از آن جدا نيستند‪ .‬بايد توجه داشته‬ ‫باشــيد با كارهايي كه شده است‪ ،‬وطن ما ايران اينك زير ذره‬ ‫بين جهانيان قرار دارد‪ ،‬بايد رشد سياسي و فرهنگي خودرا در‬ ‫اين انتخابات آزاد به ثبوت برســانيد که سلطه گران در اراده‬ ‫و رُشد شــما منفذي نيابند تا دوباره از آنجا وارد شوند و رخنه‬ ‫خودرا شروع كنند كه اخراج مجدد شان اگر محال نباشد نياز‬ ‫به زحمت و مرارت فراوان و صرف وقت دارد و ‪....‬‬

‫«توماس هابز» فيلسوف بزرگي كه انسان را موجودي ذاتا خودخواه‪ ،‬سلطه گر و استثمارگر خواند و راه حل‬ ‫ارائه داد ـ به مناسبت سالمرگ او‬ ‫چهارم دسامبر ‪ 13( 1679‬آذرماه) توماس هابز ‪Thomas‬‬ ‫‪ Hobbes‬اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم كه انسان را موجودي‬ ‫ذاتا خودخواه‪ ،‬قدرت طلب‪ ،‬خواهان ســلطه بــر «هَم ـ نوع» و‬ ‫استثمار ديگران توصیف کرده است در ‪ 91‬سالگی درگذشت‪.‬‬ ‫هابز پنجم اپریل ‪ 1588‬در لندن به دنیا آمده بود‪ ،‬در دانشــگاه‬ ‫آکسفورد تحصیل کرده بود‪ ،‬و از بسیاری از کشورهای اروپایی‬ ‫دیدار و با اندیشمندان این کشورها‪ ،‬بحث و تبادل نظر کرده بود‪.‬‬ ‫‪20‬‬

‫هابز در طول عُمر دهها کتاب و رساله نوشته بود‪.‬‬ ‫نظرات هابز در دهه های اخیر و بویژه در جریان بحران مالی‬ ‫سال ‪ 2009‬که آزمندی چند آمریکایی آن را به وجود آورده و‬ ‫همه جهان را در آن غرق و گرفتار ساخته بود بیش از هر زمان‬ ‫دیگر نقل و یادآوری شده است زیرا که وی راه حل مسئله را هم‬ ‫به دست داده است‪ .‬در پی به شکست کشانده شدن سوسیالیسم‬ ‫در دهــه ‪ 1980‬که آن هم نتیجه خودمحــوری ت َنی چند بود‪،‬‬

‫خودخواهی بشر وارد مرحله تازه ای شده و هرکس می خواهد‬ ‫میلیاردر شود و چون ظرفیت کره زمین امکان آن را نمی دهد ‪....‬‬ ‫هابز كه واقعيت عقايد و فرضيه هاي او هر روز آشگارتر از‬ ‫روز پيش مي شود‪ ،‬طبيعت بشر را در ارتباط با نفس خود و جامعه‬ ‫تعريف كرده و گفته است كه رفتار يك انسان تابع خودخواهي‬ ‫ذاتي اوست و سه عامل باعث منازعه انسانها مي شود‪ :‬رقابت بر‬ ‫سر منابع محدود براي تملّك‪ ،‬بي اعتمادي نسبت به يكديگر‪ ،‬و‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان‬ ‫باالخره عشق و عالقه وافر به جالل و شكوه (قدرت)‪ .‬وي تصريح‬ ‫مي كند كه تا اين عوامل وجود داشــته باشد نزاع (جنگ) و در‬ ‫نتيجه «ترس» از ميان نخواهد رفــت و در چنين محيطي همه‬ ‫چيز نامطمئن است‪.‬‬ ‫به اظهار هابز‪ ،‬تا بي اعتمادي نسبت به ديگران در زندگاني‬ ‫روزمره وجود داشــته باشــد بيم و خطر نزاع و جنگ هم ادامه‬ ‫خواهد داشــت‪ .‬هابز گفته است‪ :‬پيشــرفتهاي مادي و ساختن‬ ‫شهرهاي قشنگ‪ ،‬طبيعت انسان را تغيير نمي دهد‪ .‬متمدن ترين‬ ‫كشور اگر بر كشور ديگر پيروز شود نسبت به مغلوب رفتاري‬ ‫غیر انسانی خواهد داشــت‪ .‬هابز نوشته است كه در غياب يك‬ ‫قانون بين المللي داراي ضمانت اجرايي استوار و اطمينان بخش‪،‬‬ ‫كشورهاي ضعيف شــكار قوي ترها مي شوند‪ ،‬و به همين گونه‬ ‫انسانها در چنگال انسان دارای نیرو و اختیارات‪.‬‬ ‫هابز می گوید که براي تحت كنترل درآوردن اين وضعيت‬ ‫نامطلوب در يك جامعه ملّي و بر طرف كردن احساس ترس و‬ ‫نیز تامين آسايش و جلوگيري از تجاوز افراد به حقوق و آزادي و‬ ‫اموال يكديگر و ‪ ...‬نياز به وجود يك دولت نيرومند در آن جامعه‬ ‫است كه بتواند بر خودخواهي افراد فائق آيد‪ .‬چنين دولتي بايد‬ ‫توانمندي همه جانبه و قدرت تمام عيار داشته باشد و اين «حاكم‬ ‫«نياز روز» وارد عمل شود و از قدرت‬ ‫تمام عیار» بايد متناسب با ِ‬ ‫و اختیارات خود اســتفاده كند‪ .‬هابــز گويد كه «قدرت حاكم»‬ ‫باید بگونه ای به چشم خورد و مسلط برکار خود باشد که حس‬ ‫استثمار و زورگويي در یک فرد از افراد را براي حصول به برتري‬ ‫و زندگاني بهتر برای شخص خود مهار كند تا آرامش برقرار باشد‬ ‫و در جامعه ای که کینه افراد نسبت به فرد وجود نداشته باشد‬ ‫آرامش برقرار خواهد بود و نبود کینه و احساس ستم؛ آرامش‬ ‫روان به وجود می آورد که الزمه خوشبخت زیستن است‪.‬‬

‫هابز درباره شــرايط دولت گويد‪ :‬دولــت ـ فرد يا گروه ـ (ملي و بين المللي) كنترل خودخواهي افراد از دســت حاكم و‬ ‫وقتي مشــروعيت حكومت كردن خواهد داشت و مردم بايد مجري قانون (قانون طبيعي ـ قوانین موضوعه) خارج شود صلح‬ ‫اختيار و سرنوشت خود را به آن بسپارند كه همه اتباع را به يك و آرامش‪ ،‬آزادي و امنيت‪ ،‬سعادت و آسودگي رخت بر خواهد‬ ‫چشم بنگرد و تبعيض قائل نشــود‪ .‬يك دولت نبايد كاري كند بست و برقراركردن مجدد نظم‪ ،‬كاري آسان نخواهد بود‪ .‬به اين‬ ‫ترتيب‪ ،‬هابز اهميت ويژه براي دستگاه قضايي‬ ‫كه به اتباعش آســيب و زيان وارد آيد‪ .‬انجام‬ ‫يك جامعه قائل است و بر عادل و بي نظر و عالم‬ ‫دقیق تکالیف و وظایف‪ ،‬میزان شایستگی یک‬ ‫بودن قاضي تاكيد مي كند و قاضی واجد شرایط‬ ‫دولت را به دســت می دهــد‪ .‬در برابر‪ ،‬اتباع‬ ‫را موجودي كمياب و در نتيجه گرانبها مي داند‪.‬‬ ‫هم بايد وفادار باشــند و از انجام تكاليف شانه‬ ‫هابز در جاي ديگري از نوشــته هايش ‪15‬‬ ‫خالي نكنند‪.‬‬ ‫اصل براي كنترل خودخواهي افراد بيان داشته‬ ‫هابز تاكيد بر يافتن راهي جهت پايان دادن‬ ‫كه مهمترين اصل آن نفــي و تقبيح «ن ِخوَت»‬ ‫به احساس تنفر آشگار و پنهان ميان انسان ها‬ ‫است‪.‬‬ ‫و جوامع دارد و هنر دولت را در تحقق اين امر‬ ‫تاليفات مهم هابز عبارتنــد از‪ :‬لوي ياتان‬ ‫مي داند‪ .‬به زعــم هابز‪ ،‬دولت بايد مانع تنازع‬ ‫‪Thomas Hobbes‬‬ ‫‪( Leviathan‬عِفريــت دريايــي)‪ ،‬ترجمه به‬ ‫مردم بر ســر منافع و ربودن آن توسط قوي‬ ‫انگلیسی کتاب جنگ های پلوپونز نوشت ِه توسیدیدِ س‪ ،‬طبیعت‬ ‫ِ‬ ‫تر ها و زرنگتر ها شــود‪ .‬هدف يك دولــت از مجازات افراد نه‬ ‫تنها بايد اصالح مقصر‪ ،‬بلکه «تنبّه» ديگران باشد تا تفکر خالف انسان‪ ،‬تاریخ پارلمان‪ ،‬عناصر یک قانون (طبیعی‪ ،‬منطقی‪ ،‬مورد‬ ‫کردن وارد ذهن آنان نشــود‪ ،‬نه چشم در برابر چشم‪ .‬بی طرفی نیاز جامعه‪ ،‬حالل مسئله و نه مسئله ساز بودن‪ ،‬متناقض و متضاد‬ ‫و بلوغ دســتگاه قضایی یک کشور بیش از هرعامل دیگر باعث نبودن با فرهنگ و رسوم و ‪ )...‬تردید به دمکراسی (که به نظر هابز‪،‬‬ ‫کنترل دولت و اتباع و محافظت از حقوق هر دو می شود و وای به اگر رهبری کشور به حد کافی توانمند نباشد‪ ،‬اصحاب کسب و کار‬ ‫حال کشوری که از یک دستگاه قضایی واجد شرایط برخوردار ـ امروزه صاحبان کمپانی ها ـ به ا ِعمال نفوذ در دولت و پارلمان‬ ‫نباشد و در این مورد‪ ،‬شرط اصلی یافتن قاضی عادل دارای توان خواهند پرداخت)‪ ،‬شش درس‪ 7 ،‬مســئله فلسفی‪ ،‬پيشنويس‬ ‫تشخیص و قضاوت و رعایت بی طرفی و انصاف است و انتصاب فلســفي رابطه حكومت و جامعه‪ ،‬مســائل مربوط به آزادي و‬ ‫و حمایت همگانی از او‪.‬‬ ‫ضرورت ها و فرصت ها‪ ،‬بحث فيلسوف و دانشجو (بیان نظرات‬ ‫هابز قانون طبيعي و طبقه بندي آن را به تفصيل شرح داده خود به طریقه پرسش و پاســخ)‪ ،‬علل جنگ داخلي انگلستان‪،‬‬ ‫و آن را به قانون عمومي و مصوبات پارلماني را قانون موضوعه ترجمه «ايلياد و اديسه» تألیف ُهمِر و ‪....‬‬ ‫فرضيه هابز درباره حكومت‪ ،‬وي را به صورت يكي از پدران‬ ‫تعبير كرده كه افــراد را از انجام كارهايي منع و به انجام اموري‬ ‫تشــويق مي كند و همه تاكيد او بر اين است كه اگر در جامعه علوم سياسي در آورده است‪.‬‬

‫درباره «برنشتاين» صاحب فرضيه تعديل ماركسيسم‪ ،‬و از پدران سوسيال دمکراسي‬ ‫( تحوّل نه انقالب پرولتاریا)‪ ،‬به مناسبت سالروز درگذشت او‬

‫ادوارد برنشــتاين ‪ Eduard Bernstein‬صاحب فرضيه كه كاپيتاليســم با تضادهاي داخلي اش از درون متالشي‬ ‫تعديل ماركسيسم ‪ 18‬دسامبر ‪ 27( 1932‬آذرماه) در ‪ 82‬شــود‪ .‬طبق فرضيه برنشتاين‪ ،‬طبقه زحمتكش يك جامعه‬ ‫سالگي درگذشت‪ .‬كمونيســتها تا زمان فروپاشي شوروي‪ ،‬بايد نخســت روشن و آگاه شود‪ ،‬رشــد كند و به تدريج به‬ ‫برنشتاين را يك «تجديد نظر طلب» مي خواندند كه اينك صورت يك وزنه سياســي در آيد و از راههاي دمكراتيك‬ ‫(صندوق رای) به قدرت (حكومت) برسد و يا اين كه سهم‬ ‫راه اورا در پيش گرفته اند‪.‬‬ ‫برنشتاين ـ يك روزنامه نگار آلماني ـ نخست از پيروان چشــمگيري از آن را به دست آورد (شريک قدرت شود)‬ ‫سرسخت ماركسيسم (سوسياليسم تمام عيار) بود و آن را و از اين جايگاه به تضعيف بنيادهاي كاپيتاليستي بپردازد‪.‬‬ ‫تنها راه نجات بشر از بدبختي‪ ،‬غم‪ ،‬جنگ و تباهي مي دانست آنگاه با سوسيال دمكراسي کار را آغاز کند و سپس‪ ،‬مرحله‬ ‫به مرحله ـ سوسياليسم را جايگزين آن سازد‬ ‫و با اين افكار چون نتوانســت در آلمان به‬ ‫و در جريــان عبور از مراحــل‪ ،‬بايد مراقب‬ ‫كار روزنامه نگاري ادامه دهد به انگلستان‬ ‫فرصت طلبان باشــد كه خود را وارد جریان‬ ‫رفت و در آنجا به مدت ‪ 21‬سال به انتشار‬ ‫تحوّل نكنند‪ ،‬دســت اندر کار آن نشوند كه‬ ‫روزنامه پرداخت‪ .‬با توجه به روانشناسي‬ ‫ورود آنان‪ ،‬تكامل را از مســير خود منحرف‬ ‫بشــر و ذات و طبیعت او‪ ،‬برنشتاين بعدا‬ ‫و با شكســت رو به رو خواهد ساخت‪[ .‬دهها‬ ‫پاره اي از اصول ماركسيسم را غير عملي‬ ‫سال بعد‪ ،‬شكست سوسياليسم در شوروي و‬ ‫ديد و در اين زمينه‪ ،‬به نشــر نظرات خود‬ ‫اروپاي شرقي درستي اخطار برنشتاين را كه‬ ‫در روزنامه سوسيال دمكرات ‪Der Sozial‬‬ ‫همانا برحذر بودن از فرصت طلبان اســت‬ ‫‪ Demokrat‬دست زد‪.‬‬ ‫‪Bernstein‬‬ ‫ثابت كرد]‪ .‬يكي از مثالهاي او در اين زمينه این‬ ‫يكي از موارد اختالف نظر برنشتاين با‬ ‫ماركسيسم اين بود كه عقيده داشت طبقه متوسط جامعه بوده است كه شكارچي ماهر‪ ،‬نخست شكار خود را خسته مي‬ ‫نبايد از ميان برداشــته شــود؛ همين نتيجه اي كه اینک كند و از پاي در آوردن شكار خسته كار بسيار آساني است‪،‬‬ ‫بسياري از احزاب كمونيست به آن گردن نهاده‪ ،‬و پذيرفته ولي بايد توجه داشت كه در اين شرايط هم هر فرد و گروهي‬ ‫اند كه ساختن بناي سوسياليسم بايد تدريجي‪ ،‬و شروع آن مي خواهد آن «خسته و فرسوده» را شكار كند‪ .‬بايد مراقب‬ ‫فرصت طلبان و ریابت های زیان آور بود‪.‬‬ ‫از سوسيال دمكراسي باشد [تحوّل نه انقالب پرولتاریا]‪.‬‬ ‫وي مي گويد كه تنها‪ ،‬با ورود طبقه كارگر به پايگاههاي‬ ‫مورد اختالف ديگر اين بود كه برنشتاين باور نداشت‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫قدرت نمي توان زيربناي كاپيتاليسم را ويران ساخت به گونه‬ ‫اي كه قابل مرمت كردن (بازگشت) نباشد؛ بايد همزمان‬ ‫كارهاي ب َد‪ ،‬روش ها و خصلت هاي ســوء كاپيتاليســم را‬ ‫براي مردمي كه هنوز روشن نيســتند افشاء كرد تا ريشه‬ ‫كني كاپيتاليســم در ذهن آحاد مــردم نقش بندد و براي‬ ‫رسيدن به اين هدف به ياري روشــنفکران و ژورنالیسم و‬ ‫مؤلف نياز است‪ .‬بنابر اين‪ ،‬در بطن مبارزه‪ ،‬نياز به همکاري‬ ‫و معاضدت يك طبقه روشــنگر است از جمله اهل جرايد‪،‬‬ ‫كتاب نويسان مخصوصا داستان نويسان كه حرف هايشان‬ ‫در مغز عوام الناس فرو مي رود‪ ،‬و همچنین اصحاب نمايش‬ ‫[تئاتر و سينما]‪.‬‬ ‫برنشــتاين نقش روشنفكران (نويسنده ‪ ،‬روزنامه نگار‪،‬‬ ‫هنرمند و مدرّس) در ويران ســاختن بناي كاپيتاليســم‬ ‫و اســتثمار و هرگونه بنياد ارتكاب ظلم و ســلطه جویی را‬ ‫با انعكاس زشــتي هاي آنها بيش از هر عامل ديگر‪ ،‬موثر‬ ‫دانسته و گفته اســت كه تخريب آن بنيادها با قلم‪ ،‬بيان و‬ ‫هنر به گونه اي اســت كه مرمّت پذير نخواهند بود‪ ،‬زيرا‬ ‫كه نوشــته و بيان در اذهان افراد نقش مي بندد و آنان را به‬ ‫صورت دشمن آشــتي ناپذير استثمارگران و ستمگران در‬ ‫مي آورد‪ .‬به زعم برنشتاين‪ ،‬يك كتاب داستان؛ يك مقاله‬ ‫مستدل؛ يا يك نمايش‪ ،‬يك تصوير [عکس ژورنالیستی] و‬ ‫حتي يك قطعه شعر و يك كاريكاتور مي تواند جامعه اي را‬ ‫منقلب و آماده پذيرفتن هر تغيير و انجام هر اقدام كند [نقش‬ ‫رســانه ها]‪ .‬برنشــتاين در توضيح اين نظريه خود گويد‪:‬‬ ‫‪21‬‬


‫آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان‬ ‫«تا طبقه زحمتکش که نگران تأمين معاش روزانه اســت‪،‬‬ ‫متوجه آينده خود و احقاق حق نشود و به مجالس و تريبون‬ ‫راه نيابد و اهل قلم و ســخن (خطابه = پابلیک سپیچ) با خود‬ ‫همراه نکند نمي توان به پيروزي اميدوار بود‪ .‬با طبقه متوسط‬ ‫كه از نظر شــمار برتر از طبقه باال ست و كارايي زياد دارد‬ ‫نبايد درافتاد كه بدون کمک اين طبقه‪ ،‬پيروزي زحمتکشان‬ ‫و استثمار شــوندگان دشوار و احيانا غير ممكن خواهد شد‪،‬‬ ‫زيرا كه طبقه باال‪ ،‬نيروي بازدارنده زحمتکشــان را از طبقه‬ ‫متوسط به دست مي آورد و بدون داشتن چنين عاملي نمي‬ ‫تواند به سلطه خود ادامه دهد [بر خَ ر مُراد سوار باشد]‪ .‬به‬ ‫عبارت ديگر‪ ،‬طبقه باال كه پاسدار كاپيتاليسم است با اسب‬ ‫طبقه متوسط مي تازد‪.‬‬ ‫بنا براين‪ ،‬تا طبقه متوســط كه از دو طبقه ديگر دانش‪،‬‬ ‫مهارت و كارايي بيشــتري دارد و کارگزار طبقه اول است‬ ‫مطمئن نشود كه با فرو پاشــي كاپيتاليسم منافع خود را از‬ ‫دست نخواهد داد دشوار اســت که تمام عيار در خدمت‬ ‫زحمتکشــان قرار گيرد‪ .‬پس‪ ،‬يک طالب سوسياليســم به‬ ‫همان اندازه كه طبقه متوسط را به سوي خود مي طلبد بايد‬ ‫به سوي اين طبقه برود و با رفتار خود نشان دهد که افراطی‬ ‫نیست و تعدیل می خواهد‪ ،‬و نتيجه اين كار همان دستیابی‬

‫به سوسيال دمكراسي يعني راه ميانه است كه پس از پادار‬ ‫شدن‪ ،‬چاره اي جز حركت به سوي سوسياليسم و شاید هم‬ ‫سوسیالیسم مطلق ندارد‪.».‬‬ ‫برنشــتاين که با انقالب پرولتاريا مخالف شــد گفته‬ ‫اســت كه از اين طريق‪ ،‬پيروزي كوتــاه مدت خواهد بود؛‬ ‫زيرا كه چنين انقالبي همه چيز را مي خواهد برق آســا زير‬ ‫و زب َر كند كه براي پيشــرفت‪ ،‬ديگر چيزي باقي نمي مان َد و‬ ‫چون انقالبيون‪ ،‬بدون داشتن تجربه الزم ـ خود مي خواهند‬ ‫سررشــته امور را به دســت گيرند باعث پشيماني و عدم‬ ‫رضايت توده ها مي شوند و در اين شرايط براي حفظ نظم‪،‬‬ ‫ديكتاتوري نظامي و يا هر شكل ديگر جاي ديكتاتوري طبقه‬ ‫كارگر را خواهد گرفت و توده مردم حســرت گذشــته را‬ ‫خواهند خورد‪ .‬برنشتاين با اين استدالل نتيجه مي گيرد که‬ ‫به جاي انقالب پرولتاریا‪ ،‬بايد تحوّل صورت گيرد‪.‬‬ ‫برنشــتاين حاضر نمي شــود كلمه اي درباره «مدينه‬ ‫فاضله» بشنود‪ .‬او مي گويد كه اگر به موازات تحوّل در جهت‬ ‫سوسيال دمكراسي و تکامل‪ ،‬سطح فهم و آگاهي ها و دانش‬ ‫مردم باالنرود موفقيت به دست نخواهد آمد‪.‬‬ ‫برنشتاين که بعدا چند دوره عضو مجلس آلمان شد در‬ ‫يكي از رساله هايش نوشته است‪:‬‬

‫«نبايد منتظر فرارسیدن روزگاری شد که زمینه انقالب‬ ‫مورد پیش بینی مارکس فراهم شــود و تا آن زمان دست‬ ‫روی دست گذارد‪ ،‬بايد از طرُق دمكراتيك (صندوق رای) و‬ ‫مسالمت آميز قدرت را در جامعه به دست گرفت و تحوّل‬ ‫مورد نظر را آغاز کرد‪ .‬بايــد وجدان و ضمير عوام الناس و‬ ‫طبقه ساكت را روشن ساخت و فعّال كرد و به آنان فهماند‬ ‫که نبايد تنها در انديشــه امرار معاش روزانه خود باشند‪،‬‬ ‫بايد به آينده بينديشــند و به سوي تأمین عدالت اجتماعي‬ ‫ـ اقتصادي پيش بروند؛ زيرا که آزادي سياســي و آزادی‬ ‫فردی براي خوشــبخت زيســتن و دغدغه نداشتن کافي‬ ‫نيست‪.».‬‬ ‫برنشتاين اندرز داده است‪« :‬مردم نسبت به اخالقيات‪،‬‬ ‫بااينكه گاهي خودشان آن را نقض مي كنند حساسيّت دارند‬ ‫و به كسي اعتماد مي كنند كه ضعف اخالقي و سابقه فساد‬ ‫نداشته باشد؛ بنابراين مبارزان راه تأمین عدالت اجتماعی ـ‬ ‫اقتصادی و حذف طبقه و کالس‪ ،‬نخست بايد خودرا مجهز‬ ‫به سالح اخالقيات كنند و در جامعه‪ ،‬نمونه باشند تا مردم‬ ‫حــرف و عمل آنان را بپذيرند و حمايتشــان كنند و پیش‬ ‫شــرط؛ مادی و آزمند نبودن اســت و پاک بودن از تفکر‬ ‫لوکس گرایی‪.».‬‬

‫نظرات ژورنالیستی تره کي‪ :‬ترجمه عين مقاله‪ ،‬تحليل‪ ،‬تفسير و فيچر از جرايد خارجي براي انتشار‬ ‫در رسانه هاي داخلي يک گناه مضاعف است و ناني كه از اين طريق به دست مي آيد؛ حرام‬ ‫نورمحمــد تره كي ســردبير وقــت خبرگــزاري باختر‬ ‫(افغانســتان) ‪ 23‬آذر ‪1340‬در تهران در برابر شــماري از‬ ‫روزنامه نگاران ايران ازجملــه دبيران خبر‪ ،‬مترجمان اخبار و‬ ‫مقاالت خارجي خبرگزاري پارس (ايرنا) گفت كه ترجمه عين‬ ‫مقاله‪ ،‬تفسير‪ ،‬تحليل و فيچر از جرايد و آژانسهای خارجي براي‬ ‫انتشار در رسانه هاي داخلي يك ملّت؛ يك گناه مضاعف است‬ ‫و ناني كه از اين طريق به دست مي آيد حرام‪ .‬زيراكه اين عمل‬ ‫همانا القاء كردن عقيده و سياست ديگران به مردمي است كه‬ ‫به مترجم و دبير رســانه صادقانه اعتماد كرده و معاش او را‬ ‫تامين مي كنند‪.‬‬ ‫تره كي گفت‪ :‬با ترجمه كامل يك مقاله خارجي (تفسير و‬ ‫نظر)‪ ،‬ناخــودآگاه به دولت مربوط و گروهي كه مي خواهند از‬ ‫آن (مقاله) نفع ببرند و زمينه سياست خود را آماده و راه اجراي‬ ‫آن را هموار سازند كمك و تأمين نظر مي شود‪.‬‬ ‫تره كي كه مدتي را در آمريكا بسرب ُرده بود (و ‪ 17‬سال بعد‬ ‫رئيس دولت افغانستان شد) و در آذر ‪( 1340‬دوران نخست‬ ‫وزيري دكتر علي اميني) براي ديدار از ايران وارد تهران شده‬ ‫بود گفت‪« :‬اين مطلب را به اين لحاظ بر زبان راندم كه مشاهده‬ ‫كردم رسانه هاي ايران بيش از هركشور ديگر‪ ،‬مطالب نشريات‬ ‫خارجي را «عينا» ترجمه مي كنند و منتشر مي شود‪ ،‬بدون آن‬ ‫كه بدانند پشت هر مقاله و حتي فيچر (خبر تفصيلي = رپورتاژ)‬ ‫چه سياست و كدام دولت ايستاده است‪ .‬اين سادگي است كه‬ ‫تصور كنيم كه نويسنده مقاله واقعا نظر خودش را مطرح ساخته‬ ‫است و تازه اگر هم چنين باشد‪ ،‬انتشار كامل آن به ملت ديگر‬ ‫مربوط نيست‪ .‬نقل دو ـ سه پاراگراف به دقّت انتخاب شده از‬ ‫هر نظر و نكته نه تنها عيبي ندارد بلكه ضروري است‪ ،‬اما نه متن‬ ‫كامل آن ـ كه نمي خواهم بگويم يك خيانت به اعتماد است‪ .‬به‬ ‫جاي ترجمه مقاله ديگران‪ ،‬نظر خودتان را بنويسيد و يا اين كه‬ ‫از اصحاب نظر داخلي بخواهيد كه برايتان مقاله بنويسند و یا به‬ ‫صورت مصاحبه نظر خودرا درباره موضوع مورد بحث بگويند‬ ‫‪22‬‬

‫به تهران آمــده ام هروقت راديو را باز كرده‬ ‫و شما بنويسيد (مقاله شفاهي)‪.».‬‬ ‫ام اين اعالن را شنيده ام كه «روغن نباتي قو‬ ‫تره کي همچنين گفت‪« :‬ضرورت ندارد که‬ ‫طعم كره دارد»‪ .‬آيا پيش خود مجسّ م کرده‬ ‫خبر يك خبرگزاري خارجي عينا ترجمه شود‪،‬‬ ‫ايد اگر كسي پيدا شود كه ثابت كند طعم كره‬ ‫زيرا كه اين خبرگزاري ها بــا تأييد و حمايت‬ ‫ندارد و دســتگاه دولتي (مثال راديو) واسطه‬ ‫دولت خود به كار ادامه مي دهند‪ ،‬بايد عناصر‬ ‫تبليغ دروغ يعني شــريك جرم شده است‪،‬‬ ‫مطلق خبر ترجمه شود نه ســابقه رويداد که‬ ‫چه خواهد شد؟‪.‬‬ ‫نظر خبرنگار‪ ،‬دبير و سردبير و به احتمال زیاد‬ ‫[در طول اقامــت تره کی در تهران‪ ،‬به‬ ‫متبوع شان است‪ .‬خبر‬ ‫ِ‬ ‫خواست و دیکته دولت‬ ‫نوبت یکی از دبیــران خبرگزاری پارس‬ ‫خبرگــزاري خارجي را بايد نخســت از فيلتر‬ ‫تره کی‬ ‫برای چند ســاعت مهماندار او می شــد‬ ‫(صافي) عبور دهيد‪ ،‬بخشهاي اضافي اش را كه‬ ‫نظر نويسنده خبر و سردبير خبرگزاري و ‪...‬است حذف كنيد که در پارک هتل اقامت داشــت‪ .‬به این دبیران گفته شده‬ ‫و قســمتهاي ناآلوده اش را [آنچه كه زائد بر شش عنصر خبر بود که تره کی افکار کمونیســتی دارد‪ ،‬مواظب زبان خود‬ ‫اســت] برداريد و «خالص [مطلق]» آن را منتشر سازيد ـ اين باشند‪ .‬ناشــر مجله روزنامک و در آن زمان از سردبیران‬ ‫كار سانسور نيست‪ ،‬وظيفه حرفه اي ـ اگر نگویم ملّي ـ يك دبير خبرگزاری‪ ،‬نخســتین مهماندار او بود‪ ،‬به مدت ‪ 5‬ساعت‪.‬‬ ‫اطاق خبر است‪ ،‬سانسور معنا و مفهوم ديگري دارد و عمدتا از نخستین ســئوال تره کی از او این بود که جهت قبله را در‬ ‫ســاختمان پارک هتل نمی داند تا نمازش را پیش از آنکه‬ ‫سوي مقامات خارج از تحريريه و يا ناشر تحميل مي شود‪.».‬‬ ‫تره كي گفت كه نمي داند چه كساني و عواملي ترجمه كامل قضا شــود بخواند زیراکه طرز قرار گرفتن ســاختمانها‬ ‫و كلمه به كلمه مطلب خارجي را در كلّه مترجمان [وقت] خبر متفاوت است و خورشــید هم امروز زیر ابر پنهان است تا‬ ‫و مقاله در ايران فرو كرده اند كه عادت و روال آنان شده است‪ ،‬از طریق آن جهت قبله را به دســت آورد‪ .‬نگارنده تعجب‬ ‫من مطبوعات ايران را كه به كابل مي رســد مي خوانم و اخبار خودرا پنهان نکرد و در بازگشت به ساختمان خبرگزاری‬ ‫راديو ايران را گوش مي كنم‪ ،‬خريــدار اين خبر ها [مخاطبان که در میدان ‪ 15‬خرداد قرار داشت قضیه را به ابوالحسن‬ ‫فارسي زبان] گمراه مي شوند و فعال كسي هم نيست كه از حقوق کمالی مدیرعامل وقت خبرگــزاری ـ خواهرزاده محمد‬ ‫خريدار خبر و مقاله [مصرف كننده آن = مخاطبان] دفاع كند‪ .‬مســعود روزنامه نگار معروف ـ و دیگران گفت و در دفتر‬ ‫تکرار مي کنم‪ :‬اخبار آژانســها و رسانه هاي ملل ديگر‪ ،‬کتاب خاطراتش نیز یادداشت کرد که تا کنون در چند نشریه با‬ ‫تیتر «کمونیست نماز خوان» نقل شده است‪.].‬‬ ‫نيست که ترجمه کتاب بايد کلمه به کلمه باشد‪.‬‬ ‫نورمحمد تره كي كه يك روزنامه نگار با تجربه بود در سال‬ ‫تره كي سپس به پخش اعالن تجاري از راديو دولتي ايران‬ ‫اشاره كرد و گفت كه در جاي ديگر دنيا نديده است يك رادیو ‪ 1358‬در جريــان كودتاي معاونش حفيظ اهلل امين كه دولت‬ ‫و یا تلویزیون دولتي‪ ،‬اعالن تجاري و متن ترجمه مقاله خارجي شوروي وي را عامل «سيا» اعالم كرده بود كشته شد و قتل او‬ ‫پخش كند‪ .‬دولت ها با هدفهاي فرهنگي و آموزشي رسانه داري باعث ورود نيروهاي شوروي به افغانستان گرديد كه مسائل‬ ‫مي كنند نه كسب مال‪ ،‬كه در شأن دولت نيست‪ .‬از روزي كه جاري دنباله همان رويداد است‪.‬‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان‬

‫زادروز «كاراليل» و نظر او درباره تاريخنگاري ‪ -‬مورخ در نقش يك کارآگاه (پليس)‬

‫تألیف تاریخ انقالب فرانسه بدون فوت نُت و بیبلیوگرافی‬

‫امــروز زادروز «توماس كاراليــل ‪» Thomas Carlyle‬‬ ‫مورخ‪ ،‬نويسنده‪ ،‬مدرّس و انديشمند بزرگ اسكاتلندي است‬ ‫كه چهارم دسامبر سال ‪ 13( 1795‬آذرماه) به دنيا آمد و آتار‬ ‫متعدد از او باقي مانده اســت كه مهمترين آنها كتاب چند‬ ‫جلدي «تاريخ انقالب بزرگ فرانسه» است‪.‬‬ ‫«كاراليل» در حرفه تاريخ نگاري انقالب كرد و تاليفاتش‬ ‫را بدون «فوت ن ُت» منتشــر ساخت و روشي را پايه نهاد كه‬ ‫اينك به «تاريخنگاري ژورناليستيك = ژورنالیستی‪ ،‬نوشتن‬ ‫رویدادهای گذشته به سبک روزنامه نگاری ـ خبرنویسی و‬ ‫نظرنویسی توأم» معروف شده است‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫وي معتقد بود مردمي كــه به يك مورّخ اعتماد دارند‬ ‫بايد حرف هاي او را بپذيرند و لذا نيازي به ذكر غير ضروري‬ ‫مآخذ و اصحاب قول نيســت و نباید مطلــب تردید دار را‬ ‫نقل کرد که مســتلزم ذکر منبع و مأخذ اســت‪ .‬مورّخ باید‬ ‫قبال درســتي مطالبي را كه به دست آورده آزمايش كرده‬ ‫باشد‪ .‬اگر مورّخ که نوشته او تا ابدیت باقی خواهد ماند‪ ،‬پاک‬ ‫کردنی نخواهد بود و به آن استناد و از آن پندگیری خواهد‬ ‫شد‪ ،‬شخصا به موردي ترديد داشته باشد بايد ترديد خود را‬ ‫ذكر كند و به گردن ديگران انداختن و تكرار «شایعه و مطلب‬ ‫مورد ترديد» از طریق نقل قول درست و پذیرفتنی نيست‪.‬‬ ‫ذكر مآخذ كه خود آنها هم معلوم نيست معتبر باشند باعث‬ ‫پيچيدگي نوشته و اطاله كالم مي شود‪ .‬بكار بردن همه مآخذ‬ ‫و رفرنس ها تنها براي يك سكال ِر (کار دانشگاهي ـ مدرّس و‬ ‫پروفسور ـ رساله و كتاب درسي) الزم است‪.‬‬ ‫«كاراليل» تاييد كرده اســت كه فردی که در جريان‬ ‫یک قضيه و رویداد جاری اســت [امروزه؛ مقام‪ ،‬شــاهد‪،‬‬ ‫قاضی و روزنامه نگار] بايد مشــاهدات و اطالعات خودرا‬

‫به نام «تاريخ جاری» بنويســد كه پژوهشگران و مورخان شرح رويداد است كه چرا شروع شد‪ ،‬چگونه انجام گرفت و‬ ‫پس از او‪ ،‬اين ســر نخ بگيرند و دنبال کنند‪ .‬مطالب «تاریخ به كجا ختم شد [نتيجه چه بود]‪.‬‬ ‫به عقيده «كاراليل» و پيروان نظر او‪ ،‬هيچ فرد [عمدتا؛‬ ‫جاری» قطعی نیســت و با بدست آمدن واقعیت های تازه‪،‬‬ ‫قابل اصالح و دوباره نویسی اســت‪ .‬تفسيرنگاران نظرات مقام] و گروه و هیأت راه فرار از دست کارآگاه و قاضي تاريخ‬ ‫«کاراليل» منظور اورا از «فردی که در جریان یک قضیه و [مورخ و کتاب تاریخ] را نخواهد داشت؛ لذا بايد مراقب ا َعمال‬ ‫رویداد جاری است»‪ ،‬روزنامه نگار‪ ،‬خاطره نويس‪ ،‬مقام وقت‪ ،‬هر روز خود باشد‪ .‬پلیس تاريخ با ديگر پلیس ها‪ ،‬بازپرس ها‬ ‫منشي و ‪ ...‬نوشته اند‪ .‬به اين ترتيب‪« ،‬کارالیل» راهي را گشود و داديارها اين فرق را دارد كه هم برضد و هم در دفاع از يك‬ ‫كه به قبول اين اصل انجاميد كه روزنامه نگار «تاريخ امروز» رويداد و اصحاب آن‪ ،‬به جمع آوري سند مي پردازد و کار او‬ ‫يکطرفه نيست و نبايد باشد‪[ .‬در کشورهایی‬ ‫را مي نويســد و عناصرش را به دست مي‬ ‫که سیســتم قضایی انگلوساکســون دارند‪،‬‬ ‫دهد و تاريخنگار بعدا پس از حصول نتيجه‬ ‫ازجمله ایاالت متحــده آمریکا ـ بازپرس و‬ ‫با حوصله بيشتر و انتخاب يك روش تحقيق‬ ‫دادیار دنباله کار پلیس را می گیرند و قاضی‬ ‫مطمئن و متدولوژي‪ ،‬آن را دنبال خواهد كرد‬ ‫محسوب نمی شوند‪ .‬به عبارت دیگر؛ قضاوت‬ ‫و با جمع آوري اسناد الزم‪ ،‬كل «رويداد» از‬ ‫کار دادگاه است ـ دادگاه دارای هیأت منصفه‬ ‫علل تا نتایج را شــرح مي دهد و «علت و يا‬ ‫در جوار خود‪ .‬بنابراین‪ ،‬بیشــتر بررســی ها‬ ‫علل» و «نتيجه و يا نتايج» را باید روشــن‬ ‫و تعقیب قضیــه بــر دوش کارآگاه پلیس‬ ‫سازد تا درس بياموزد و اشتباه تکرار نشود‪.‬‬ ‫‪ Detective‬قراردارد‪ .].‬با اين استدالل‪ ،‬تاريخ‬ ‫بنابراين‪ ،‬اين دو حرفــه (روزنامه نگاري و‬ ‫‪Thomas Carlyle‬‬ ‫نگار همان روزنامه نگار است كه به جاي امروز‬ ‫تاريخ نویسی) داراي يك قلمرو واحد هستند‬ ‫و هرچه که امروز «خبر» رسانه است فردا می شود «تاریخ»‪ .‬در باره ديروز و ديروزهاي دور تحقيق مي كند و مي نويسد تا‬ ‫بنابراین‪ ،‬اگر روزنامه نگار وظیفه خودرا در نوشتن خبر یعنی تجربه گذشتگان هدر نرود و در امور جاري بكار گرفته شود‬ ‫جمع آوری همه عناصر آن [عناصر شش گانه] انجام نداده و اشتباهات تكرار نگردد‪.‬‬ ‫باشد‪ ،‬وظیفه تاریخ نگار مضاعف می شود‪.‬‬ ‫«كاراليل» نسبت به مورخان پيش از خود‪ ،‬به «ناراتيو ‪-‬‬ ‫«كاراليل» مورّخ را به مثابه يك پلیس می داند [کارآگاه شرح نويسي به زبان ساده» يك رويداد تاريخي توجه بيشتري‬ ‫پلیس ـ پلیسی که ماجرارا تا رسیدن به نتیجه دنبال می کند دارد تا به رديف كــردن مآخذ و منابع و رفع مســئوليت‬ ‫که ســند به دست قاضی محکمه برســد] كه براي «قاضي كردن از خود‪ ،‬و تاريخ نگاري پُر از فوت ن ُت نويسي را نوعي‬ ‫تاريخ» مدرك جمع آوري مي كند و «قاضي زمان» جز نوشته رونويسي ( رونوشت برداشــتن) و تکرار کار به جای تکرار‬ ‫و يا كتاب تاريخ كسي ديگر نمي تواند باشد و «دادرسي» همان چاپ خوانده است‪.‬‬

‫‪ 25‬آذرماه امسال‪ ،‬معارضه آمریکا با ایران‬ ‫و تحریم ها که در آمریکا «قانون» شده اند ‪ 35‬ساله شدند‬

‫ســناي آمريکا ‪ 16‬دســامبر ‪ 25( 2011‬آذرماه ‪)1390‬‬ ‫متعاقب مجلس نمايندگان اين کشــور راي به تحريم بانک‬ ‫مرکزي جمهوري اســامي ايران داد‪ .‬قبال کانادا و انگلستان‬ ‫اين بانک را تحريم کرده بودند‪.‬‬ ‫شايد اين نخســتين بار در تاريخ بانکداري باشد که بانک‬

‫مرکزي يک کشور تحريم مي شد‪ .‬معارضه آمریکا و جمهوری‬ ‫اسالمی ایران که از نیمه نوامبر ‪ 35( 1979‬سال پیش و از زمان‬ ‫تصرف سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارکنان آن‬ ‫به مدت ‪ 444‬روز) آغاز شــده و سال به سال ابعاد تازه ای به‬ ‫خود گرفته است‪.‬‬

‫از آنجا که بیشتر این تحریم ها قانون شده است‪ ،‬قوه مجریه‬ ‫آمریکا ـ اگر زمانی تصمیم به لغو آنها بگیرد ـ باید لغو قانون را‬ ‫از قوه مقننه بخواهد که در کنترل حزب دیگری است ـ حزب‬ ‫سختگیر و محافظه کار جمهوریخواه که بیشتر سیاست های‬ ‫«اوباما] را قبول ندارد‪.‬‬

‫بپاخیزی سراسري هواداران بابك خُ رّم دين در سال ‪ 842‬ميالدي‬

‫هــواداران «بابك خُ رّم دين» و پيــروان عقايد اجتماعي ـ‬ ‫اقتصادي او (نوعی سوسیالیسم و مالیم تر از فرضیه مَزدک)‬ ‫از دهه سوم نوامبر ‪ 842‬ميالدي (آذر ماه ‪ )221‬درآذربايجان‪،‬‬ ‫اصفهان‪ ،‬فارس و كرمان بر ضد حكومت خليفه عباسي دست‬ ‫به يــك عصيان گســترده زدند كه به نوشــته مورّخان‪ ،‬در‬

‫يکم آذرماه ‪ 1377‬و در ســاعات شــب‪ ،‬چند نفر به خانه‬ ‫داريوش فروهر ناسيوناليست ‪ 70‬ساله و از مردان سياسي وقت‬ ‫رفتند و او را در اطاق كارش (طبقه دوم خانه اش واقع درخيابان‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫بيداركردن ايرانيان موثر واقع شد‪.‬‬ ‫اين بپاخیزی پنج ســال پس از قتل فجيع بابك به دست‬ ‫المعتصم (خليفه وقت) روی داده بود كه در ســامرا صورت‬ ‫گرفته بود‪ .‬المعتصم مازيار و افشــين دو سردار ايراني ديگر‬ ‫را هم كه در دست او گرفتار بودند‪ ،‬متعاقب قتل بابك كشته‬

‫قتل داريوش فروهر و بانو پروانه‬ ‫هدايــت) با وارد آوردن ضربات متعدد كارد به ناحيه ســينه‬ ‫كشتند و همسر ‪ 58‬ساله وي بانو پروانه را هم در طبقه اول خانه‬ ‫به همان صورت (ضربات كارد) از پاي درآوردند و اجسادشان‬

‫بود‪ .‬معتصم به افشين هم كه با او از در مسالمت وارد شده بود‬ ‫رحم نكرده بود‪ .‬پیروان بابک پرچم سرخ به دست داشتند و‬ ‫جامه سرخ برت َن می کردند که بیادگار مانده و از آغاز قرن ‪20‬‬ ‫کمونیست ها را «سرخ ها» می خوانند و پرچم های کشورهای‬ ‫سوسیالیسی سرخ رنگ است‪.‬‬

‫را روي صندلي قرار داده و خانه را ترك گفتند‪ .‬اين دو قتل كه‬ ‫در ادامه ناپديد شــدن و قتل چند نويسنده صورت گرفته بود‬ ‫عنوان «قتلهاي زنجيره اي» به خود گرفته است‪.‬‬ ‫‪23‬‬


‫آذرماه در دنیای رسانه ها‪ :‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله‪ ،‬رادیو و تلویزیون‪ ،‬فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها‪ :‬خبرگزاری ها‪ ،‬سرچ اینجین ها‬

‫سالگرد درگذشت غالمحسين صالحيار روزنامه نگار بزرگ ايران ‪ -‬اشاره اي کوتاه به کارهاي او ـ دیدار او از‬ ‫روزنامه ایران و تأیید وجود یک روزنامه ملّی در هر کشور‬ ‫فریدون وردی نژاد به زنده کردن آن روزنامه‬ ‫غالمحسين صالحيار روزنامه نگار نامدار ايران نوزدهم اند تا عناصر خبر كامل و داراي عكس باشد و‬ ‫قدردانی‪ .‬وی ضمــن بازدیــد از تحریریه‬ ‫آذرمــاه ‪( 1382‬دهم دســامبر ‪ )2003‬در تهران و در ‪ 71‬بداند كه تيتر روز بعد او چه خواهد بود‪.‬‬ ‫روزنامه ایران گفت کــه در دهه ‪ 1340‬در‬ ‫سالگي درگذشت‪.‬‬ ‫جلسات مربوط به انتشــار مجدد روزنامه‬ ‫يكي ديگــر از ابتكارهــاي صالحيار كه در‬ ‫به تأييد انجمن هاي جهاني فعّال در حرفه ژورنالیســم‪،‬‬ ‫ایران شرکت داشت که به نتیجه نرسید‪ .‬وی‬ ‫وي در دو دهه روزنامه نگار شــماره يك ايران بشــمار مي اجرايش تعصب مي ورزيد؛ از دســت نرفتن‬ ‫وجود یک روزنامه ملّی در هر کشور را مغایر‬ ‫رفت‪ .‬صالحيار دو بار سردبير روزنامه اطالعات بود و تيراژ اخبار مربــوط به روزنامه نــگاري و روزنامه‬ ‫ژورنالیســم حرفه ای ندانســت و گفت که‬ ‫اين روزنامه را به مرز يك ميليون نزديك ســاخته بود‪ .‬وي نگاران از هرگوشــه دنيا (صرف نظر از كدام‬ ‫«روزنامه ملّی» بماننــد رادیوتلویزیون ملّی‬ ‫همچنين موسس خبرگزاري راديو تلويزيون (واحد مركزي كشــور) بود‪ .‬وي هر روز ـ حتــي تعطيالت‪،‬‬ ‫صالحیار در دهه ‪1940‬‬ ‫تعریف ویژه خودرا دارد ـ جز ‪ 3‬ـ ‪ 4‬کشــور‪،‬‬ ‫خبر)‪ ،‬نخستين سردبير روزنامه آيندگان‪ ،‬موسس نخستين ســاعت چهار بامداد به روزنامه مي رفت‪ .‬وي‬ ‫رادیوتلویزیون در سایر کشورها دولتی است‪.‬‬ ‫خبرگزاري غيردولتي ايران (پرِس ا ِي جِنت)‪ ،‬از موسســان بارها گفته بود‪ :‬ما اجناسي «ن َديد» و به انتخاب‬ ‫سنديكاي خبرنگاران و نويســندگان و مؤلف چند كتاب از خودمان به مشتري عرضه مي کنيم (مي فروشيم) و لذا بايد روزنامه ملّی طبق تعریف آن‪ ،‬باید هر سه قوه حکومتی را به‬ ‫بکوشيم که حتي االمکان اين کاال مورد نياز و خواست او باشد یک چشم بنگرد و یکسان پوشش دهد‪ ،‬به آموزش عمومی‬ ‫جمله «چهره مطبوعات معاصر» بود‪.‬‬ ‫ابتكار افزودن خبرهاي همان ساعت‪ ،‬معروف به «سپات تا خودمان‪ .‬بنابراين‪ ،‬بايد دائما از مخاطبان نظرسنجي کنيم (ارتقاء سطح معلومات و آگاهی های شهروندان) کمک کند‪،‬‬ ‫نيوز» ايران و تهران بر اخبار راس هر ســاعت در راديو ـ از تا بدانيم که چه مطالبي را مــي خواهند و چه مطالبي را نمي اخبار حوادث را اندرزگونه و بازدارنده بنویســد‪ ،‬گذشته با‬ ‫زمستان سال ‪( 1350‬اخبار معروف به سه دقيقه اي كه قبال خواهند‪ ،‬نیازشان که هرچند ســال یکبار به مقتضای زمان عظمت میهن را یادآور شود و بمانند نیروهای مسلح از کشور‬ ‫و سیاست های آن دفاع کند و با مهارت تمام‪ ،‬زمینه اجرای‬ ‫به گزارشهاي ساير كشــورها اختصاص داشت) از اوست‪ .‬تغییر می کند چیست‪.‬‬ ‫صالحيار فارغ التحصيل دانشكده حقوق و نيز نخستين برنامه های دولت را هموار سازد و در عین حال از طریق «میز‬ ‫همچنين تحليل مهمترين خبرهاي روز (ايران و ساير ملل)‬ ‫در پايان اخبار ساعت هفت بامداد راديو و تكرار آن در اخبار دوره آموزش روزنامه نگاري ايران (ســال ‪ 1335‬هجري نظرسنجی» خود زبان شــهروندان باشد‪ .‬صالحیار گفت که‬ ‫= ‪ )1956‬در ســالهاي آخر عمر درصدد تاســيس بنيادي در جوانی مدتی مترجم اخبار شــب خبرگزاری پارس بود و‬ ‫ساعت هشت‪.‬‬ ‫صالحيار ‪ 18‬سال پيش از قرار گرفتن اخبار رويدادها در غيرانتفاعي مركب از روزنامه نگاران حرفه اي به منظور ارتقاء اخبار ‪ 3‬دقیقه ای س ِر هر ساعت را برای پخش از رادیو تنظیم‬ ‫اينترنت‪ ،‬به نشست بين المللي ناشران و سردبيران نوشت كه كيفيت ژورناليســم ايران برآمده بود و طرح خودرا همراه با می کرد‪ .‬وی در پاسخ به پرسش یک عضو تحریریه روزنامه‬ ‫رسانه هاي چاپي بايد توجه بيشتري به تحليل و تصويرهاي امضاي دهها روزنامه نگار موافق اين طرح براي تصويب به ایران‪ ،‬تأیید کرد که در جوانی که اهل تئاتر و هنر نمایش هم‬ ‫خبري‪ ،‬حاشــيه نويســي و مطالب آموزش دهنده كنند تا وزارتخانه هاي مربوط و دفتر رياست جمهوري فرستاده بود بود تفکّر کمونیســتی داشت و هنوز هم سوسیالیسم مالیم و‬ ‫انتشار خبر مطلق‪ ،‬زيرا اينك ابزارهاي خبررساني سريعتري كه پيش از اخذ نتيجه درگذشــت که الزم است اين طرح از عملی را رد نمی کند ـ آن چیزی که در الهیات هم آمده است‪.‬‬ ‫در جهان پديد آمده انــد [در آن زمان راديوتلويزيون] كه بايگاني خارج و نكات آن دقيقا بررسي شود‪.‬‬ ‫صالحیار روزنامه نگاران قدیمی ازجمله دکتر انور خامه ای را‬ ‫تيتر معروف «شــاه رفت» در روزنامه اطالعات يادگار تشویق به دیدار از اطاق خبر روزنامه ایران کرده بود‪ .‬صالحیار‬ ‫مخاطبان را تا حدي زياد از خوانــدن آنها در روزنامه (که‬ ‫اوست‪ ،‬در پي مصادره شــدن اين روزنامه در حضور در پنجشنبه ها در کافه نادری تهران را دهها سال و تا‬ ‫ســاعت ها پس از وقوع رويداد منتشــر و‬ ‫تابســتان ســال ‪ ،1358‬صالحيار كه با دولتي آخرین ماهی که در قید حیات بود ت َرک نکرد و در این روز‬ ‫به دست آنان می رســد) بي نياز مي كنند‪.‬‬ ‫شــدن روزنامه عمومی (حرفه ای) مخالف بود در آنجا با دوستانش دیدار داشت‪.‬‬ ‫صالحيار به جاي شركت در اين نشست (كه‬ ‫در آذرماه ‪ 1382‬روزنامه نگاران قديمي از اين كه برخي‬ ‫خودرا خانه نشين‪ ،‬و به اصرار ديگران كه ايران‬ ‫از او دعوت به عمل آمده بود)‪ ،‬رساله فرستاده‬ ‫را ترك گويد اعتناء نكرده بــود‪ .‬با وجود این‪ ،‬از رسانه هاي تهران ازجمله روزنامه اطالعات كه صالحيار‬ ‫بود‪ ،‬زيرا كه نمي خواست حتي براي چند روز‬ ‫پس از تجدید حیات روزنامــه ایران ـ قدیمی مويش را در راه پيشــرفت آن ســپيد كرده بود جز چاپ‬ ‫از روزنامه اطالعات غيبت داشته باشد‪.‬‬ ‫صالحیار در دهه ‪1370‬‬ ‫ترین روزنامه کشــور که دهها سال پیش از آن آگهي های ترحیم و تسليت افراد‪ ،‬اشاره ديگري به درگذشت‬ ‫در دوران سردبيري‪ ،‬صالحيار در ساعات‬ ‫کار خــودرا به نام «وقایــع اتفاقیه» آغاز کرده او نكرده بودند گله داشتند‪ .‬صالحيار از شهريورماه سال ‪1335‬‬ ‫شب‪ ،‬اگر فرصتي مي يافت‪ ،‬خود با خبرنگاران‬ ‫به دنبال پوشش اخبار حوادث شهری می رفت که پرخواننده بود‪ ،‬از این موسســه دیدن کرد و از تــاش و ابتکار دکتر (سپتامبر ‪ )1956‬در روزنامه اطالعات قلم مي زد‪.‬‬

‫«جَ ك لندن» نويسنده سوسياليست آمريكايي که صداي مردم فقير بود‪ ،‬برضد طبقاتي شدن جوامع و استثمار‬ ‫مي نوشت و از تفسیرنگاران می خواست که اندرزگوی دولت و ملت باشند‬ ‫«جك لنــدن ‪ » Jack London‬نويســنده و روزنامه نگار‬ ‫سوسياليســت آمريكايي كه ‪ 12‬ژانويه ‪ 1876‬ميالدي در‬ ‫سانفرانسيسكو به دنيا آمده بود ‪ 22‬نوامبر (یکم آذرماه) در‬ ‫سال ‪ 1916‬و در ‪ 40‬ســالگي از بيماري كليه درگذشت‪ .‬از‬ ‫وي ‪ 50‬كتاب و عمدتا داستانی و داستان کوتاه و دهها رساله‬ ‫بجاي مانده است‪.‬‬ ‫جك لندن که نام او قبــا ‪ John Griffith Chaney‬بود‬ ‫به يك نشست روزنامه نگاران پيشنهاد كرده بود كه به جاي‬ ‫مقاله سياسي رســاله سياسي نوشته شــود‪ ،‬زيرا كه ستون‬ ‫روزنامه جاي كافي براي اداي همــه مطلب را ندارد و كوتاه‬ ‫نوشتن يك تحليل سياسي‪ ،‬خواننده را به جايي نمي برَد و احيانا‬ ‫او را گيج و گمراه مي كند‪.‬‬ ‫‪24‬‬

‫داستانهاي جک لندن آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند ـ مرد محبوب چپگرایان جهان ـ درخارج از آمريكا بيش از‬ ‫كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را ن َقد كند‪ .‬داخل اين كشور بوده است‪.‬‬ ‫کارهای چشــمگیر جَک در حرفه روزنامه‬ ‫بر ضد اســتثمار و جوامع طبقاتی نوشته‪ ،‬صدای‬ ‫نگاری؛ پوشش جنگ ژاپن با روسیه در خاور دور‬ ‫فقیران و ستمدیدگان شده و راه ریشه کنی علل فقر‬ ‫در ســال ‪ ،1904‬انقالب مکزیک و حریق بزرگ‬ ‫را به دست داده است‪ .‬جک علل پیدایش مسائل‬ ‫سانفرانسیسکو بود که این گزارش ها در روزنامه‬ ‫اجتماعی را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه‬ ‫هــای آمریکا و بویژه روزنامه «سانفرانسیســکو‬ ‫زحمتكش به دفاع برخاسته است‪ .‬وي می گوید‬ ‫ا ِگزامینِر» به چاپ رسیدند‪ .‬در زمينه تفسیرنگاري‪،‬‬ ‫که علت و یا علل هر مســئله باید شناخته‪ ،‬اعالم‬ ‫جک لندن‬ ‫نظر جک بر اين بود كه یک تفسیرنگار باید خودرا‬ ‫و از میان برداشــته شود‪ .‬از به جان معلول افتادن‬ ‫اندرزگوی جامعه ـ مردم و دولت ـ بپندارد و امین‬ ‫نتیجه ای حاصل نخواهد شد‪.‬‬ ‫كتاب های «جک لندن» به ‪ 70‬زبان ترجمه شده و برخي باشد و گمراه نکند‪ .‬فرضیه او که چرا مردم به اندیشه انقالب‬ ‫به صورت فيلم سينمايي درآمده اند‪ .‬شمار خوانندگان جک می افتند و یا سوسیالیست می شــوند همچنان مورد استناد‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه در دنیای رسانه ها‪ :‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله‪ ،‬رادیو و تلویزیون‪ ،‬فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها‪ :‬خبرگزاری ها‪ ،‬سرچ اینجین ها‬ ‫است‪ .‬به باور جک‪ ،‬وجود فساد و تبعیض [انحصار] و قدرت‬ ‫گرفتن تایکون ها (سرمایه داران) و بی نظمی دولتی [اداری]‬ ‫در یک جامعه باعث گرایش مردم به سوی سوسیالیسم و یا‬ ‫انقالب می شود و در این شرایط یک جرقّه کافی است‪.‬‬ ‫داســتانهای جَک زمینه واقعی دارند‪ .‬برای نوشتن هر‬ ‫داستان دست به مسافرت زده و آنچه را که در نظر داشته‬ ‫بنویسد مشــاهده عینی و تجربه کرده است‪ .‬او برای نوشتن‬

‫داستانِ افســانه دریای جنوب‪ ،‬به منطقه استرالیا سفر کرد‪.‬‬ ‫جک هر وقت که فرصت می یافت در شهر اوکلَند (به فاصله‬ ‫ای کوتاه از سانفرانسیســکو) در خیابانی که به دانشــگاه‬ ‫کالیفرنیا (شاخه ب ِرکلی) منتهی می شود برای مردم سخنرانی‬ ‫انتقادی ـ پیرامون یک موضــوع روز ـ می کرد‪ .‬همین کار‬ ‫او‪ ،‬این شهر و شــهر مجاور آن ـ برکلی را به صورت کانون‬ ‫روشنفکران در آورده و هراعتراض سیاسی ازجمله اعتراض‬

‫به ادامه جنگ ویتنام‪ ،‬آزمندی کمپانی ها و ‪ ...‬از این دو شهر‬ ‫آغاز شده است‪.‬‬ ‫کتابهــای معروف جَک عبارتند از‪ :‬سرنوشــت بشــر‪،‬‬ ‫پیش از آدم (خلقت)‪ ،‬جنگ طبقاتی‪ ،‬عشــق به زنده ماندن‪،‬‬ ‫گرگ دریایی‪ ،‬انقالب‪ ،‬توانایی و توانا‪ ،‬پســر خورشــید‪ ،‬چرا‬ ‫سوسیالیست شدم‪ ،‬پاشــنه آهنین‪ ،‬نیش سفید‪ ،‬ستاره سیّار‪،‬‬ ‫دختر برف‪ ،‬دردسر سازان مکزیک و ‪....‬‬

‫مترجم آیات قرآن مجید به انگلیسی‪ ،‬نظرات و اظهارات او‬ ‫دهم دسامبر ‪ 1953‬عبداهلل یوسف علی از شیعیان هند‬ ‫در ‪ 81‬ســالگی در انگلستان درگذشت‪ .‬وی در دهه ‪1930‬‬ ‫(از ‪ 1934‬تــا ‪ ،)1938‬آیات قرآن مجید را به انگلیســی‬ ‫ترجمه کرد که در الهور به چاپ رسید و به توزیع داده شد‪.‬‬ ‫از آن پس تجدید چاپ این ترجم ِه آیات قرآن مجید ادامه‬ ‫داشته و در بیشتر کتابخانه ها در سراسر جهان در دسترس‬ ‫است‪ .‬یوسف علی که یک استاد معارف اسالمی بود و زمانی‬ ‫علمه محمد اقبال‪،‬‬ ‫رئیس کالج اسالمیه الهور و از نزدیکان ّ‬ ‫بر زبانهای عربی و انگلیسی مسلط بود و عالوه بر هند و چند‬ ‫کشور دیگر‪ ،‬در دانشگاه لیدز انگلستان تحصیل کرده بود‪.‬‬

‫و مروّت داده اســت با کاپیتالیسم‪ ،‬امپریالیسم و‬ ‫عبداهلل یوســف علی که در مومبای (بمبئی) به‬ ‫هرنوع سلطه گری موافقت ندارد و بر ضد هرگونه‬ ‫دنیــا آمده بود تمامی آیات قــرآن را به ذهن‬ ‫فساد‪ ،‬تباهی و تجاوز است‪ .‬وی استدالل کرده بود از‬ ‫سپرده بود‪.‬‬ ‫آنجا که مارکسیسم به معنویات که خواست بشر‬ ‫عبداهلل یوســف علی در دیدارهایی که پس‬ ‫است توجه نکرده سرانجام شکست خواهد خورد‪.‬‬ ‫از سال ‪ 1938‬از کشــورهای مختلف ازجمله‬ ‫کانادا و آمریکا داشت‪ ،‬در چند سخنرانی ضمن عبداهلل یوسف علی یوسف علی ضمن دفاع از دمکراسی اسالمی گفته‬ ‫بود که دست هایی در کار بوده که نگذاشته اند در‬ ‫برشــمردن اهمیت کار خود در آشناساختن‬ ‫مغرب زمین‪ ،‬مردم با مکتب اسالم و واقعیت های‬ ‫انگلیســی زبانان و انگلیسی دانان با شریعت و‬ ‫دستورهای اسالمی گفته بود از آنجا که اسالم هرگونه بهره آموزش های آن آشنا شوند‪ .‬وی قرآن مجید را قانون اساسی‬ ‫کشی از افراد (اســتثمار) را رد کرده و امر به عدل‪ ،‬انصاف اسالم و مسلمانان خوانده بود‪.‬‬

‫شناخته شده ترين روزنامه نگار‬ ‫تاريخدان كانادايي‪ ،‬و نگاهي كوتاه به نظرات او‬ ‫«پير برتون» شناخته شده ترين روزنامه نگار و تاريخدان كامل آن به زبان ساده» را ترجيح مي داد و دنبال مي كرد‬ ‫كانادايي ‪ 30‬نوامبــر ‪ 9( 2004‬آذرماه) در ‪ 84‬ســالگي و مي گفت‪ :‬چرا تاريخ را به گونه اي بنويســيم كه كسي آن‬ ‫را نخواند‪ ،‬خواندنش خسته كننده و وقت گير‬ ‫درگذشــت و ‪ 50‬كتاب( ‪ 45‬كتــاب تاريخ و ‪5‬‬ ‫باشــد و با يك بار خواندن‪ ،‬مفهوم نشــود و بر‬ ‫كتاب درباره روزنامه نگاري) از خود به يادگار‬ ‫ذهن نقش نبندد‪.‬‬ ‫گذارد‪ .‬نظرات او درباره «كريتيكال آناليسِ س»‪،‬‬ ‫وي بر اين اصل كه مــورّخ تاريخ داخلي‬ ‫«چشــم اندازهاي تازه» درباره چگونگي تحليل‬ ‫(ملّي) قطعا يك وطندوست و مورخ تاريخ ملل‬ ‫رويدادهاي روز و «كاوش در درون رويدادهاي‬ ‫(عمومي) يك انســان دوســت است پاي مي‬ ‫گذشــته» كه در كتابهايش منعكــس اند در‬ ‫پیر برتون‬ ‫فشرد و تحريف منفي هر دو تاريخ را اگر عالما‬ ‫دانشــگاهها در كالســهاي «تاريخ نگاري» و‬ ‫و عامدا باشد يك خيانت مي دانست‪.‬‬ ‫«نوشتن مقاله هاي ويژه» تدريس مي شوند‪.‬‬ ‫برتون كه از معتقدان به نظام مدني كنفدراسيون كانادا‬ ‫برتون كه درعين حال يك ناسيوناليست كانادايي بود‬ ‫حرفه نوشتن را از روزنامه نگاري آغاز كرده بود ـ روزنامه بود مورّخان را تشويق به نوشتن داستان بر پايه رويدادهاي‬ ‫نگاري نوشــتاري و گفتاري ـ و هرگز روزنامه نگاري را به آموزنده و ميهني تاريخ و فيلمسازان را به تهيه و توليد فيلم‬ ‫خاطر تاريخ نگاري ت َرك نكرد‪ .‬او از آن دسته مورخاني بود ســينمايي بر پايه اين داستانها مي كرد و بر اين باور بود كه‬ ‫كه تاريخ نگاريِ ِ «ناراتيو ـ شرح جزئيات رويداد و تفصيل اين كار به آموزش عمومي كمك مي كند‪.‬‬

‫‪ 133‬ساله شدن لس آنجلس تایمز‬ ‫‪ 4‬دســامبر ‪1881‬لس آنجلس‬ ‫تایمز که توسط ناتان کول‪Nathan‬‬ ‫‪ Cole‬و توماس گاردینر ‪Thomas‬‬ ‫‪( Gardiner‬اســکاتلندی) و هر دو‬ ‫روزنامه نگار تاسیس شده بود به نام‬ ‫«لس آنجلس دیلی تایمز» نخستین‬ ‫‪Nathan Cole‬‬ ‫شماره خودرا به توزیع داد‪ .‬مالکیّت‬ ‫لس آنجلس تایمز ـ یکی از چهار روزنامه ردیف اول آمریکا‬ ‫ـ تاکنون چندین بار دســت به دست شده است‪ .‬دو مؤسس‬ ‫نخســت این روزنامه چون نتوانستند به ســود دهی برسند‬ ‫آن را به کمپانی میرور‪ Mirror‬که لــس آنجلس تایمز را در‬ ‫چاپخانه خود چاپ می کرد فروختنــد‪ .‬کمپانی مالک «لس‬ ‫آنجلس تایمز» در جوار این روزنامه‪ ،‬شــبکه تلویزیونی ‪CBS‬‬ ‫را تاسیس کرد و بعدا آن را فروخت‪ .‬به سبب کثرت ایرانیان‬ ‫در کالیفرنیــای جنوبی‪ ،‬لــس آنجلس تایمز بیش از ســایر‬ ‫روزنامه های آمریکا ـ درباره ایران و ایرانی خبر و مقاله دارد‪.‬‬

‫نویسنده برزیلی که روش داستان نگاری قرن ‪ 21‬را به دست داد‬ ‫داستان نگار بايد جامعه شناس‪ ،‬روانشناس‪ ،‬انسانشناس و عاشق مردم باشد‬ ‫‪ 17‬دسامبر(‪ 26‬آذرماه) زادروز اریکو وریسیمو ‪Erico‬‬ ‫‪ Lopes Verissimo‬نویسنده بنام برزیلی است که در ‪1905‬‬ ‫به دنیا آمد و ‪ 70‬ســال عمر کرد‪ .‬روش داستان نگاری او‪،‬‬ ‫از آغاز قرن ‪ 21‬جهانی شده و عمومیت یافته است زیراکه‬ ‫نسل عصر اینترنت و تکنولوژی پیشرفته‪ ،‬داستان به سبک‬ ‫قرون ‪ 16‬تا ‪ 19‬و عهد رومانتیسیسم را بر نمی تابد‪.‬‬ ‫روش وریسیمو که به فرضیه ای به نام او شهرت یافته‬ ‫این است که نویسنده باید آنچه را که خود لمس می کند و‬ ‫یا دیگران لمس و تجربه می کنند و با او ـ بدون کم و کاست‬ ‫ـ در میان می گذارند برنگارد تا در مخاطبان موثر واقع شود‬ ‫و شمعی باشد که راه آنان را روشن سازد تا به بیراهه نیافتند‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫داستان نگار باید مســافرت کند و در‬ ‫و اتالف عمر نداشته باشند که عمر انسان کوتاه‬ ‫میان مردم باشــد‪ .‬دنیای امروز داستانگار‬ ‫و محدود است‪.‬‬ ‫کافه نشین و خیالباف نمی خواهد‪.‬‬ ‫وی معتقد به شکافتن مشکالت حتی مسائل‬ ‫داستانگار باید در عین حال روزنامه نگار‪،‬‬ ‫سیاسی از طریق نوشتن داستان است و داستان‬ ‫تاریخنگار‪ ،‬و عاشــق مردم بوده و آزمندی‬ ‫باید آموزش عمومی دهد نه اینکه فقط سرگرم‬ ‫نداشته باشد‪.‬‬ ‫کننده باشد‪ .‬او داســتان نگار را انسانی بزرگ و‬ ‫‪Erico Lopes Verissimo‬‬ ‫داســتانهای معروف اریکو عبارتند از‪:‬‬ ‫با قدرت تخیّل وســیع و دارای مهارت بسیار‬ ‫گربه ســیاه روی زمین پُر از برف‪ ،‬شبهای‬ ‫در زبــان مادری خود می دانــد و می گوید که‬ ‫یک داســتان نگار باید مقدمات همــه دانش ها را بداند و مکزیک‪ ،‬جناب سفیر‪ ،‬باد و گذر زمان‪.‬‬ ‫کتاب های غیر داستانی مهم اریکو‪ ،‬تاریخ ادبیات برزیل‪،‬‬ ‫بحرالعلوم باشد تا بتواند خوب بنویسد و مقصود را بیان دارد‬ ‫که مطلب او بر دل نشیند و در ذهن نقش بندد‪.‬‬ ‫فنون نگارش‪ ،‬ادبیات تطبیقی و ‪ ...‬هستند‪.‬‬ ‫‪25‬‬


‫آذرماه در دنیای رسانه ها‪ :‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله‪ ،‬رادیو و تلویزیون‪ ،‬فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها‪ :‬خبرگزاری ها‪ ،‬سرچ اینجین ها‬

‫کمپاني رسانه اي «تريبيون» چون نتوانست با وب سايتها و آنالين ها رقابت کند اعالم ورشکستگي کرد!‬ ‫وضعیت بد رسانه ها (نشــریات‪ ،‬تلویزیونها و سینماها)‬ ‫که اینترنت و خبر و نظررسانی های آنالین رقیب آنها شده‬ ‫اند گریبانگیر «تریبیون»‪ ،‬کمپانی بزرگ رســانه ای ردیف‬ ‫سوم آمریکا شد و این شرکت هشتم دسامبر ‪ 2008‬خودرا‬ ‫از دســت طلبکاران زیر حمایت قاضی دادگاه ورشکستگی‬ ‫قرارداد که این عمل در آمریکا به «مشمول فصل ‪ »11‬قانون‬ ‫ورشکستگی قرارگرفتن معروف است‪.‬‬ ‫یک کمپانــی و یا فرد کــه از بازپرداخــت دیون خود‬ ‫در سررســيد عاجز باشــد برای جلوگیری از حرّاج شدن‬ ‫امــوال و نیز جهــت ادامه کار‪ ،‬خــودرا در پنــاه حمایت‬ ‫قاضی قرار می دهــد و به این ترتیب بــرای خود «وقت»‬ ‫می خرد‪.‬‬ ‫کمپانــی تریبیون صاحب نشــریات متعدد از جمله‬ ‫ده روزنامه يوميه اســت که معروفترين آنها لس آنجلس‬ ‫تایمز‪ ،‬شــیکاگو تريبيون‪ ،‬بالتیمور سان‪ ،‬هارتفورد کورنت و‬ ‫اورالندو سنتينِل هســتند‪ ،‬و همچنين دهها مجله و رادیو و‬ ‫‪ 23‬شبکه تلويزيونی‪ .‬شمار کارکنان اين کمپاني از رقم ‪20‬‬ ‫هزار تجاوز مي کند‪ .‬روزنامه هاي يوميه اين کمپاني ظرف‬ ‫يک سال منتهي به دسامبر ‪ 2008‬يک سوم تيراژ خود را از‬

‫دســت داده بودند و از همه بيشتر لس آنجلس تايمز که از‬ ‫يک ميليون و يکصد هزار نسخه در روز به ‪ 740‬هزار نسخه‬ ‫کاهش يافته بود‪.‬‬ ‫در دســامبر ‪ 2008‬ناشــران و صاحبان شــبکه های‬

‫لگوهاي ‪ 5‬روزنامه از ده روزنامه کمپانی تريبيون‬

‫تلویزیونی مدعی شده بودند که آگهی ها و مخاطبان خودرا به‬ ‫وبسايت ها و آنالین ها باخته اند‪ ،‬ولی استادان روزنامه نگاری‬ ‫و اصحاب نظر در این رشته گفته بودند که عدم تطبیق با عصر‬ ‫اينترنت و از دست دادن روزنامه نگاران خوب و ماهر باعث‬ ‫کاهش مخاطبان آن رســانه ها شده است و ضرورت دارد‬ ‫که رسانه هاي ســنتي وضعیت خودرا با خواست مخاطبان‬ ‫قرن ‪ 21‬تطبیق دهند و محصولی را که انتظار این مخاطبان‬ ‫است ارائه دهند‪ ،‬نه هرچه را که به نظر خودشان خوب و یا‬ ‫ارزان مي آيد‪.‬‬ ‫طبق برخی گفته ها‪ ،‬یک قســمت از آسیب های وارده‬ ‫به «روزنامه شــیکاگو تریبیون» مربوط به لو داده شدن بانو‬ ‫«والری پلِیم» از مدیران عملياتي «سیا» به اشاره کاخ سفید‬ ‫برای گرفتن انتقام از شوهر او بود که اعالم کرده بود عراق‬ ‫از آفریقا اورانیــوم خریداری نکرده و عاری از فعالیت اتمی‬ ‫است‪ .‬رابرت نواک نویسنده وقت تریبیون نام این زن را فاش‬ ‫کرده بود که مخاطبان روزنامه‪ ،‬دلزده شدند زیرا که انتظار‬ ‫نداشتند یک رسانه حرفه ای ابزار انتقام گیری دولت شود‪.‬‬ ‫رابرت نواک که يک روزنامه نگار محافظه کار (راســتگرا)‬ ‫بود در سال ‪ 2009‬درگذشت‪.‬‬

‫سالمرگ جک اندرسون روزنامه نگار اینوستیگیتیو معروف جهان ـ اشاره ای به چند کار تاريخساز او‬ ‫جک اندرسون ‪ Jack Anderson‬روزنامه نگار اینوستیگیو‬ ‫آمریکا = ‪ Investigative Journalist‬که در جهان به پدر این‬ ‫نوع روزنامه نگاری معروف شده است ‪ 17‬دسامبر ‪2005‬‬ ‫(‪ 26‬آذرماه) درگذشــت‪ .‬وی که بسال ‪ 1922‬به دنیا آمده‬ ‫بود ‪ 83‬سال عمر کرده بود‪.‬‬ ‫جک از نوجوانی به کار قلم و خبرنگاری پرداخته بود و در‬ ‫طول جنگ ژاپن با چینیان در چین بسر می ب ُرد‪ .‬وی می گفت‬ ‫که نقل اخبارعادی و رسمی و بدون تحقیق بیشتر‪ ،‬مصاحبه ها‬ ‫و نطق ها کافی نیست باید مردم از آنچه که در پس پرده می‬ ‫گذرد‪ ،‬از خالف کاری ها‪ ،‬از توطئه ها‪ ،‬از اشتباهات‪ ،‬آزمندی‬ ‫ها و ‪ ...‬با خبر شــوند و در صدد اصالح جامعه خود برآیند و‬ ‫این بازگرداندن آب رفته به جوی ـ از طریق صندوق آراء‪ ،‬از‬ ‫طریق دادن دادخواست به دادگاه و نوشتن نامه به روزنامه‬ ‫ها و پارلمان و ‪ ...‬عملی خواهد بود‪.‬‬ ‫جک اندرسون عالوه بر دادن مطلب به روزنامه ها‪ ،‬در‬ ‫مجله میلیون تیراژی پارید ‪ Parade‬کار می کرد‪ ،‬مفسر شبکه‬ ‫تلویزیون ای بی سی ‪ ABC‬بود و مطالب او در برنامه «صبح‬

‫بخیر آمریکا» این شبکه پخش می شــد و با یک فرستنده‬ ‫رادیوئی نیز به صورت مصاحبه همکاری داشت که ابتکاری‬ ‫تازه بود و در این مصاحبه ها پیرامون مسائل روز نظر می داد‪.‬‬ ‫برخی از مطالب اینوستیگیتیو جنجال برانگیز او (روزنامه‬ ‫نگار در نقش کارآگاه) عبارتند از‪:‬‬ ‫کشــف ماجرای ایران کونترا‪ ،‬نقشــه «سیا» برای قتل‬ ‫کاســترو و یا دود کردن ریش او‪ ،‬اطــاع قبلی ادگار هوور‬

‫‪Jack Anderson‬‬

‫‪ Edgar Hoover‬رئیــس وقت اف‪ .‬بــی‪ .‬آی (پلیس امنیت‬ ‫داخلی آمریکا) از نقشه قتل جان اف‪ .‬کندی در شهر داالس‬ ‫تکزاس‪ ،‬ارتباط هوور با مافیا‪ ،‬دست داشتن هوور در مسئله‬ ‫واترگیت‪ ،‬همجنس باز بودن هوور‪ ،‬و همچنین کشــف این‬ ‫قضیه که چرا ریچارد نیکســون اصرار داشت که جان لنون‬ ‫(خواننده انگلیسی) از آمریکا دیپورت شود (زیرا که لنون بر‬ ‫ضد جنگ بود و علیه نیکسون تبلیغ می کرد) و نیز کشف یک‬ ‫تصمیم گیری محرمانه آمریکا و پاکستان در جریان جنگ‬ ‫‪ 1971‬هند و پاکستان بر سر بنگالدش‪ ،‬کشف تقلّب کاری‬ ‫در بورس سهام (وال استریت)‪ ،‬کشف علل بحران بانکهای‬ ‫معروف به صندوق پس انداز و وام‪ ،‬کشف آزمندی برخی‬ ‫از کمپانی های بزرگ و اعمــال نفوذ در تصمیم گیری های‬ ‫دولتی‪ .‬و به این جهت مقامات دولتی نظر خوبی با جک اندر‬ ‫سون نداشتند‪ .‬جک اواخر عمر به بیماری پارکینسون (لقوه)‬ ‫مبتالء و از عوارض این بیماری درگذشت‪ .‬پس از مرگ او‪،‬‬ ‫تالش بســیار به عمل آمد تا فایلهای او یافت شود و معلوم‬ ‫گردد که کدام منابع به وی اطالعات می دادند‪.‬‬

‫پرداختیارانهنقدیبهمطبوعاتجمهوریاسالمیایراندر‪ 8‬سال‪ 400‬میلیاردتومان!‬ ‫‪ 1500‬پروانهتازهباکدامروزنامهنگارحرفهاي؟ـچراهایروزنامهدارشدندرجمهوری‬ ‫اسالمیوراهحللزومبازنگریقانونمطبوعاتمصوبسال‪1364‬‬ ‫از گزارش خبرگزاری های داخلی در ‪ 17‬دسامبر ‪2012‬‬ ‫(‪ 26‬آذرماه ‪ )1391‬به نقل از معــاون مطبوعاتی وزارت‬ ‫ارشــاد جمهوری اســامی ایران چنین بر می آمد که که‬ ‫پرداخت یارانه نقدی به نشریات‪ ،‬به آنها آسیب [حرفه ای]‬ ‫وارد می‌کند و باید تصمیم تازه ای در این‌باره گرفته شــود‪.‬‬ ‫معاون وقت گفته بود که اصــاح آیین‌نامه تغییر در نحوه‬ ‫پرداخت یارانه به نشریات در دستور کار است و بنا داریم تا‬ ‫‪26‬‬

‫یارانه به جای پرداخت نقدی به یک نشریه‪ ،‬صرف کارهای‬ ‫زیرساختی در حوزه نشریات شود‪ .‬ولی اگر تغییر آیین نامه‬ ‫تا پایان عمر دولت دهم تحقق نیابد‪ ،‬امید اســت که دولت‬ ‫بعدی این اصالحیه را دنبال کند تا یارانه نشــریات صرف‬ ‫امور زیربنایی فعالیت‌های مطبوعاتی شود‪.‬‬ ‫وی دربــاره میزان کمک نقدی کــه تاکنون پرداخت‬ ‫شده است [بدون گفتن زمان مشــخّ ص] اشاره کرده بود‬

‫که در دو دوره [عمر جمعا ‪ 8‬ساله یک دولت] ‪ 400‬میلیارد‬ ‫تومان![پول آن زمان]‪ ،‬و گفته بود کــه با این پول هنگفت‬ ‫می‌شد همه مشکالت مطبوعات کشور را یکجا برطرف کرد‪.‬‬ ‫با وجود این‪ ،‬وی گفته بود که در دوران تصدی دو ساله او هر‬ ‫نشریه‌ای که منتشر شده‪ ،‬یارانه گرفته است!‪*.‬‬ ‫معاون مطبوعاتی وقت وزارت ارشاد همچنین گفته بود‬ ‫که در دو سال گذشته در ایران هزار و ‪ 500‬مجوّز [پروانه]‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه در دنیای رسانه ها‪ :‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله‪ ،‬رادیو و تلویزیون‪ ،‬فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها‪ :‬خبرگزاری ها‪ ،‬سرچ اینجین ها‬ ‫انتشار نشریه صادر شده است!‪.‬‬ ‫***‬ ‫*در جهان امروز‪ ،‬جمهوری اســامی ایران شاید تنها‬ ‫کشــوری باشــد که به مطبوعات غیر دولتی یارانه نقدی‬ ‫(سوبسید) پرداخت می کند‪ .‬مطبوعات رکن (قوه) چهارم‬ ‫دمکراســی خوانده می شوند و باید جدا و مستقل از سه قوه‬ ‫دیگر عمل کنند و درآمد آنها از فروش و چاپ اعالن باشد‪،‬‬ ‫زیرا که هرکدام یک کســب و کار مستقل باید باشند‪ ،‬مگر‬ ‫دولت به رستوران ها‪ ،‬آرایشــگاهها‪ ،‬کفاشی ها وامثال این‬ ‫کســب و کار کمک مالی می کند‪ ،‬نــه ـ مالیات هم از آنها‬ ‫می گیرد‪ .‬اگر محتوای یک نشــریه مطلوب مخاطب باشد‬ ‫و مورد نیاز او‪ ،‬فروش هم خواهد داشــت و در نتیجه جلب‬ ‫آگهی‪.‬‬ ‫آیا در جمهوری اســامی ایران هزار و پانصد روزنامه‬ ‫نگار حرفه ای اضافی (بدون کار) وجود داشــت که پروانه‬ ‫انتشار ‪ 1500‬نشریه تازه در دو سال داده شود؟‪ .‬برای انتشار‬ ‫یک نشریه در استاندارد جهانی به شماری روزنامه نگار نیاز‬ ‫است که جهان امروز با کمبود شدید آن مواجه است‪ .‬کسی‬ ‫با دانشگاه رفتن روزنامه نگار نمی شود به همانگونه که شاعر‬ ‫و پهلوان کُشتی و آوازخوان نمی تواند بشود‪.‬‬ ‫در دنیای اینترنــت که روزنامه ها و مجله های بزرگ‬ ‫و قدیمی ـ مجله هایی همچون نیوزویک ـ آنالین شــده و‬ ‫دارند می شوند‪ ،‬انگیزه تالش برای گرفتن پروانه با آن همه‬ ‫دوندگی و سالها در لیســت انتظار بودن‪ ،‬چیست و چرا؟‪.‬‬ ‫احتماال همین کمــک نقدی دولت ـ دولتی که گرفتار تورّم‬ ‫پــول (نقدینگی) و تحریم اقتصادی خارجی اســت‪ .‬قانون‬ ‫مطبوعات مصوّب سال ‪ 1364‬فاقد پیش شرط «روزنامه‬ ‫نگار بودن» متقاضی مجوّز نشریه است و با این قانون همه‬ ‫ایرانیان دارای مدرک لیسانس از دانشگاه و تایید صالحیت‬

‫امنیتی و نداشتن پیشینه بد و نیز و مؤسسات دولتی و عمومی‬ ‫ازجمله شــهرداری ها می توانند نشریه دار شوند‪ ،‬ولی اگر‬ ‫یک فرد بخواهند چاپخانه دار شود باید گواهی تجربه ارائه‬ ‫دهد و همچنین مشاغل دیگر‪.‬‬ ‫در سه دهه گذشته در جمهوری اسالمی ایران به چند‬ ‫روزنامه نگار حرفه ای معروف ـ معروف در سطح کشور و‬ ‫جهان ـ پروانه انتشار روزنامه داده شده است؟‪.‬‬ ‫چرا در جمهوري اســامي بمانند ساير کشورها‪ ،‬يک‬ ‫سازمان غير دولتي حمايت از مصرف کننده وجود ندارد که‬ ‫تيراژ نشريات (شماره فروش رفته‪ ،‬فقط) را به دست آورد و‬ ‫در فواصل معيّن در سال اعالم کند تا اعالن دهندگان هنگام‬ ‫دادن آگهي بدانند که به کدام نشريه بدهند؟‪.‬‬ ‫جمهوری اســامی ایران دارای یک روزنامه ملّی است‬ ‫ـ روزنامه ایران که پس از چند دهه وقفه از زمســتان سال‬ ‫‪ 1373‬تجدید حیات کرده اســت و همین روزنامه برای‬ ‫انتشار نظرات و برنامه های دولت کافی است‪ .‬هرکس که‬ ‫بخواهد از نظرات دولت (قوای ‪3‬گانه) آگاه شــود می رود‬ ‫آن را می خرد و می خواند ـ در همه کتابخانه های عمومی‬ ‫و پژوهشــی هم قرار دارد و به رایگان در دسترس‪ ،‬و قطعا‪،‬‬ ‫مطابق سایر کشورهایی که روزنامه ملّی دارند باید به ادارات‬ ‫و موسسات دولتی هم ارسال شود‪ .‬حکومت نیز در جوار دفتر‬ ‫رهبری دو روزنامه بزرگ و بسیار مجهز دارد‪ .‬به هرکس که‬ ‫تجربه روزنامه نگاری ندارد و تمایل به اطالع رسانی و ابراز‬ ‫بیان دارد باید بگویند برود سراغ آنالین ساختن‪ .‬چرا کاغد‬ ‫و مرکّب مصرف کند و هزینه لیتوگرافی و چاپ و مشــکل‬ ‫توزیع داشته باشــد‪ .‬اگر فرضا روزی ـ روزگاری بخواهد‬ ‫تفسیر‪ ،‬تحلیل و نظر خودرا پیرامون مسئله ای و امری بیان‬ ‫دارد می تواند در روزنامه های موجود آگهی دهد و بگوید‬ ‫که هرکس که تمایل دارد برود در آنالین ‪ ...‬چنین مطلبی‬

‫را بخواند و کُپی بگیرد‪.‬‬ ‫الزم است که یک هیأت حرفه ای به مسئله مطبوعات‬ ‫در جمهوری اسالمی رسیدگی و راه حل ارائه دهد تا مجلس‬ ‫با تصویب قانون مسئله را حل کند‪.‬‬

‫یک مورد‪ ،‬توزیع روزنامه به صورت تکفروشی در تهران! ـ این‬ ‫عکس در شهریورماه ‪ 1393‬در خیابان مجاور مصالی تهران که به‬ ‫خیابان دکتر بهشتی (عباس آباد سابق) وصل می شود گرفته شده و‬ ‫نشان می دهد که روزنامه ها به این صورت‪ ،‬مقابل یک کیوسک بر‬ ‫زمین پهن شده بودند‪ .‬یکی از علل آن‪ ،‬کثرت روزنامه هاست‪ ،‬ولی با‬ ‫تیترها و مطالب تقریبا مشابه!‬

‫زادروز روزنامه نگاري كه تهيه خبر از مردم را ترجيح مي دهد ـ روش حادثه نویسی صفایی و ‪ In – Depth‬نویسی و‬

‫تالش او به توسعه کتاب نویسی و تولید کتاب دیجیتالی‬ ‫دهم آذرماه زادروز داود صفايي اســت که بسال ‪1341‬‬ ‫در تهران به دنيا آمده اســت و روزنامه نگاری اســت كه‬ ‫تهيه خبر از مــردم را ترجيح مي دهد‪ .‬صفايي كار در حرفه‬ ‫روزنامه نگاري را از سال ‪ 1370‬آغاز كرده و به موازات آن‪،‬‬ ‫از سال ‪ 1378‬در دانشگاه هم تدريس مي كند‪ .‬تز دكتراي‬ ‫داود صفايي نيز در زمينه تخصّ ص خود اوست و «خشونت‬ ‫و مطبوعات» عنوان دارد‪ .‬هدف از بکار واژه «خشونت» در‬ ‫عنوان این ت ِز‪ ،‬ارائه روش نوین و ابتکاری خود در نوشتن اخبار‬ ‫حوادث شهری است تا کمک به بازدارندگی و پیشگیری از‬ ‫وقوع آنها باشد‪ .‬صفايي كوشيده است كه در ت ِز خود‪ ،‬تاثير اين‬ ‫دو پديده را بر يكديگر و اثر آن بر جامعه را به اثبات برساند‪.‬‬ ‫صفايي پیشه روزنامه نگاري را از «هفته نامه حوادث»‬ ‫آغاز كرد و از ســال ‪ 1373‬در تحريريــه روزنامه «ايران»‬ ‫بكار پرداخت‪ .‬وي تهيه خبر از سازمانهاي دولتي را كه به او‬ ‫پيشنهاد شده بود نپذيرفت و در ميز حوادث شهريِ روزنامه‬ ‫ایران بــكار ادامه داد تا تماس او تنها با مردم و مشــكالت‬ ‫روزمره آنان باشــد‪ .‬صفايي اين ناهنجاري ها را به صورتي‬ ‫تنظيم و منعكس مي كرد كه آموزنده باشند و مردم از ضعف‬ ‫ديگران براي اصالح خود پند بگيرنــد و دولت نيز متوجه‬ ‫دشواري هاي جامعه شود و راه حل بيابد‪.‬‬ ‫صفايي در پوشش اخبار حوادث تهران‪ ،‬مطالب جنايي‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫نام كريســتين بر او نهاده و اين دختر پس از ‪40‬‬ ‫و جريان محاكمات قضايي به آن چنان مهارتي‬ ‫سال به ايران آمد و پدرو مادر بيولوژيك خود را‬ ‫دست يافت كه دبير ميز حوادث روزنامه ايران‬ ‫پيدا كرد و ‪ ....‬صفايي مدتي نيز با يک خبرگزاري‬ ‫شد‪ .‬وي كه در طول كار حادثه نويسي و مطالب‬ ‫داخلي همکاري داشــت‪ .‬صفايي که همچنان به‬ ‫مربوط به درون جامعه‪ ،‬به اهميت تصوير و نفوذ‬ ‫تدريس روزنامه نگاري در دانشــگاه ادامه مي‬ ‫آن در مخاطب پي برده بود؛ به موازات تهيه اخبار‬ ‫دهد تصميم دارد همانند همــه حادثه نگاران‪،‬‬ ‫براي چاپ‪ ،‬به توليد گزارشــهاي مصور (عكس‬ ‫داود صفایی‬ ‫كار داســتان نگاري ـ داســتان کوتاه ـ را هم بر‬ ‫ثابت و متحرك) كه اصطالحا «فيلم مستند» هم‬ ‫فعاليت هاي خود بيافزايد و به عالوه‪ ،‬ناشر كتاب‬ ‫خوانده مي شــوند پرداخت و در اين زمينه نيز‬ ‫پيشرفت چشمگير كرد؛ به گونه اي كه از او خواستند كه در شود زيرا بر اين باوراست جامعه اي كه در آن توجه بيشتري‬ ‫دانشگاه‪« ،‬خبرنگاري عكس ‪ » Photo Journalism‬تدريس به نشر كتاب و کتاب خواني باشد فرهنگی و متمدن تر است و‬ ‫كند و به دانشجويان بياموزد كه چگونه با دوربين بنويسند و نشر كتاب شغلي است شريف و کمک بزرگی است به مؤلفان‬ ‫عكس خبري را طوري تهيه كنند كه خود آن‪ ،‬شرح و واقعیّت و پژوهشگران‪ .‬او در اندیشه تأسیس یک بنگاه تولید کتاب‬ ‫را بيان دارد‪ .‬از ميان كارهاي مصوّر صفايي‪ ،‬فيلم مستند «الله به طریقه دیچیتالی و سی‪ .‬دی‪ .‬و دیجیتالی کردن کتاب های‬ ‫و الدن» دوقلوي هاي به هم چسبيده معروف تر است و اين‪ ،‬موجود درصورت تمایل و درخواست مؤلفان آنها است‪ .‬به‬ ‫تنها فيلم كامل مربوط به اين دو خواهر است كه چندي بعد موازات کار ژورنالیستی و تدریس در دانشگاه‪ ،‬صفایی مدتی‬ ‫نیز در زمینه کتاب طرف مشــورت وزارت ارشاد قرار می‬ ‫در جريان عمل جراحي در سنگاپور فوت شدند‪.‬‬ ‫صفايــي در عين حــال از مروّجــان روزنامه نگاري گرفت و تالش به توسعه کتاب نویسی و کمک دولت به این‬ ‫« ‪ » Investigative‬اســت و در زمينــه تهيه گزارش هاي امر و ایجاد یک باشگاه مؤلفان و یک نمایشگاه دائمی کتاب‬ ‫آموزشی برگشتی از توزیع‪ ،‬به‬ ‫ِ‬ ‫« ‪ » In - Depth‬نمونــه هاي فــراوان دارد ازجمله گزارش و ارســال مجالت فرهنگی و‬ ‫دختري كه در طفوليت در جنوب تهران رها شده بود و يك رایگان و با کمک دولت به دانشگاهها‪ ،‬کتابخانه های عمومی‬ ‫خانواده سوئدي او را به فرزندي پذيرفته به آن كشور برده‪ ،‬و مدارس متوسطه داشت‪.‬‬ ‫‪27‬‬


‫آذرماه در دنیای رسانه ها‪ :‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله‪ ،‬رادیو و تلویزیون‪ ،‬فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها‪ :‬خبرگزاری ها‪ ،‬سرچ اینجین ها‬

‫روزی که شهرداری تهران روزنامه نگار شد! ـ هدف کرباسچی از تاسیس همشهری ـ همشهری پس از کرباسچی و ‪...‬‬ ‫‪ 24‬آذرماه ‪ 1371‬تهرانی ها یک روزنامه رنگی را روی‬ ‫بساط روزنامه فروشی ها مشاهده کردند به نام «همشهری»‬ ‫و اعالم شد که مالک و ناشر آن شهرداری تهران است‪ .‬شاید‬ ‫این نخستین بار در جهان بود که شهرداری یک شهر بزرگ‬ ‫روزنامه عمومی [روزنامه دارای تکفروشی و اعالن تجاری]‬ ‫منتشر می کرد و با پول بدست آمده از عوارض پرداختی‬ ‫تهرانی ها که درآمد آن است پای به حرفه روزنامه نگاری‬ ‫می گذاشــت!‪ .‬یکی از روزنامه های حکومتی انتقاد از این‬ ‫عمل را که همین یک کار شهرداری تهران باقی مانده بود‬ ‫که روزنامه نگار هم بشود و آن هم روزنامه کامال رنگی [به‬ ‫نوشته این روزنامه‪ :‬رنگین نامه] مطرح ساخته بود و انتقاد‬ ‫کردن خــودرا مدت ها ادامه می داد‪ .‬شــهرداری تهران‬ ‫پروانه همشهری را در شرایطی گرفته بود که هیات نظارت‬ ‫(وزارت ارشاد) درخواست روزنامه نگاران معروف و حرفه‬ ‫ای را رد می کرد!‪[.‬اگر در آن زمان به روزنامه نگاران حرفه‬ ‫ای مجوّز انتشــار روزنامه داده بودند و یا مجوزهای سابق‬ ‫آنان را تجدید کرده بودند امروزه مســائلی همچون فساد‬ ‫اداری که رئیس جمهور در آذرماه ‪ 1392‬و آذرماه ‪1393‬‬ ‫به آن اشاره کرده است به وجود نمی آمد‪ .].‬پروانه همشهری‬ ‫در زمان ریاست هاشمی رفسنجانی بر قوه مجریه و وزارت‬ ‫علی الریجانی صادر شده است‪.‬‬ ‫برای منتشرکردن همشهری‪ ،‬غالمحسین کرباسچی ـ‬

‫غالمحسین کرباسچی‬

‫شهردار وقت و مدير مسئول آن روزنامه از روزنامه نگاران‬ ‫قدیمی و خانه نشین دعوت بکار کرده بود‪ .‬این شمار قبال‪،‬‬ ‫و عمدتا در اطالعات و کیهان کار می کردند که بدون ذکر‬ ‫دلیل و برخی بدون دريافت «غرامت اخراج» بیکار شــده‬ ‫بودند‪ .‬کرباســچی در یک جلســه مالقات با این روزنامه‬ ‫نگاران با تاکید گفته بود که «همشــهری» اجازه سیاسی‬ ‫نویسی ندارد‪ ،‬سراسری نیست و تنها در تهران منتشر می‬ ‫شود‪[ .‬اخيرا سراسري شده است]‪ .‬چون روزنامه ها حاضر به‬ ‫درج همه اطالعیه ها و شرح کارهای ما [شهرداري تهران]‬ ‫نبودند و ما وسیله ای برای توجیه برنامه های مان و هموار‬ ‫ساختن زمینه برای اجرای آنها نداشتیم تصمیم به انتشار‬ ‫همشــهری گرفتیم‪[ .‬بولتن داخلي شهرداري به همين نام‬ ‫تبدیل به روزنامه شد]‪ .‬به عالوه‪ ،‬با این روزنامه می توانیم‬ ‫تهرانی ها را راهنمایي بهداشــتی کنیم و به آنان راه و رسم‬ ‫رفتار شهری بهتر و استفاده بهینه از وسائل و رعایت آیین‬ ‫نامه و ضوابط بیاموزیم‪ .‬برای مثال؛ اگر اتومبیلرانان بدانند‬ ‫که میزان بودن باد الستیک های خودرو مانع مصرف اضافی‬ ‫بنزین می شــود و اتومبیل با ترمزکردن به این سوی و آن‬ ‫سوی منحرف نمی شود و احیانا تصادف نمی کند مراقب‬ ‫باد الستیک ها خواهند بود‪ .‬اگر ما عکس فردی را بگیریم‬ ‫که در چند قدمی خط عابر‪ ،‬از محل غیرمجاز خيابان براي‬ ‫پيادگان حرکت می کند و درد سرساز اتومبیلرانان می شود‬ ‫و با یک زیرنویس جالب و آموزنده چاپ کنیم درسی برای‬ ‫‪28‬‬

‫دیگران می شود و ‪....‬‬ ‫ما شما را دعوت به همکاری کرده ایم که هرکدام سالها‬ ‫تجربه روزنامــه نگاری دارید و می دانیــد و می توانید با‬ ‫محتوای تازه‪ ،‬جالب و ضروري روزنامه ای بدهید که مردم‬ ‫همانند نان شــب به آن احســاس نیاز کنند‪ ،‬البته برپایه‬ ‫وظایف شهرداری‪.‬‬ ‫وی در پاســخ به ســئوالی گفت که «همشهری» برای‬ ‫همیشه متعلق به شهرداری و يکايک مردم تهران خواهد‬ ‫بود‪ ،‬و در صورت تصمیم به واگذاری آن‪ ،‬این تصمیم باید‬ ‫به تصویب مردم شهر [در جریان انتخابات عمومی] برسد‬ ‫نه مراجع دیگر [شورای شهر و ‪ ،.]...‬زیراکه هرگونه دخل و‬ ‫تصرف خالی از دعاوی قضایی [دور و نزديک] نخواهد بود‪.‬‬ ‫زحمات شما همیشه مدّ نظر خواهد بود‪ ،‬مالک معنوی این‬ ‫روزنامه شما خواهید بود‪ ،‬نام هرکدام از شما در تاریخچه‬ ‫این روزنامه باقی خواهــد ماند و هیچکس حق اخراج و بی‬ ‫اعتنایی به شــمارا نخواهد داشت‪ .‬همه ابتکار خودرا برای‬ ‫خدمت به شــهرتان ـ تهران و همشهریان خود بکار برید‪.‬‬ ‫امکانات مالی ما فعال زیاد نیســت و دستمزد شما ممکن‬ ‫است در آغاز کار در حد انتظارتان نباشد‪ ،‬نیاز به گذشت‬ ‫شما داریم‪.‬‬ ‫وی سپس سه عضو شورای سردبیری را معرفی کرد و‬ ‫گفت که سردبیر‪ ،‬منتخب این سه نفر خواهد بود که ممکن‬ ‫است یکی از خود آنان باشد‪.‬‬ ‫محمد ستّاری نخستین سردبیر همشهری بود که عمر‬ ‫سردبیری او کوتاه بود و سردبیر بعدی برای مدتی بیش از‬ ‫ده سال محمد عطریانفر بود ـ قبال یکی از سه عضو شورای‬ ‫ســردبیری‪ .‬مهندس عطریانفر قبــا در کیهان و رادیو ـ‬ ‫تلویزیون تجربه این کار را به دست آورده بود و از فعاالن‬ ‫بنام انقالب سال ‪ 1357‬بود‪ .‬وی مدتی هم مدیر و سردبیر‬ ‫همشهری بود‪.‬‬ ‫روزنامــه نگاران قدیمی دعوت شــده به همشــهری‬ ‫همانهایی بودند که در سمت خبرنگاری‪ ،‬دبیری و معاونت‬ ‫ســردبیر‪ ،‬تیراژ اطالعات و کیهان را تا زمان اخراج (سال‬ ‫‪ )1359‬به میلیون نسخه رسانده و حفظ کرده بودند‪ .‬اینان‬ ‫همه تالش و ابتکار خودرا بکاربردند‪ ،‬ستون ها‪ ،‬صفحات و‬ ‫مطالب تازه به وجود آوردند تا همشهری ـ به رغم سیاسی‬ ‫نبودن به صدر روزنامه های ایران دســت یافت‪ .‬برخی از‬ ‫ایــن روزنامه نگاران قدیمی‪ ،‬تحصیلکــرده و تجربه دیده‬ ‫ممالک پیشرفته و حتی مقیم کشــورهای دیگر بودند که‬ ‫مطالــب خودرا با فاکس می فرســتادند و بعدا ایمیل می‬ ‫کردند‪ .‬همانطور که کرباسچی خواسته بود ستون درمانگاه‬ ‫اتومبیل و پرسش و پاسخ پزشکی‪ ،‬تاریخ نویسی‪ ،‬آموزشی‬ ‫کردن خبرهای جهان تحت عنوان «گشتی در دنیای خبر»‬ ‫و حتی پاورق نویسی را از نو زنده کرده بودند تا مخاطب به‬ ‫دست آورند‪ .‬یکی از روزنامه نگاران دعوت شده که مقیم‬ ‫آمریکا بود در سال نخست کار‪ ،‬از همشهری هرماه تنها ‪20‬‬ ‫هزار تومان حق التحرير می گرفت حال آنکه هزینه اش در‬ ‫آمریکا بیش از دو هزار دالر در ماه بود و باید مالیات همین‬ ‫‪ 20‬هزار تومان را هم بــه دولت آمریکا پرداخت می کرد‬ ‫‪[.‬در سال های ‪ 1371‬و ‪ 72‬هر دالر برابر ‪ 145‬تا ‪ 150‬تومان‬

‫بود]‪ .‬چرا تحمل این فداکاری را می کرد؟ برای اینکه عاشق‬ ‫حرفه خود بود و روزنامه ديگري نبود که مطالب اورا منتشر‬ ‫کند‪ ،‬مدت ها بود که بیکار شده و همچنین می خواست که‬ ‫انحصار روزنامه داری در تهران که در سالهای دهه ‪1360‬‬ ‫تا ‪ 1373‬تنها دارای دو روزنامه بزرگ بود شکسته شود‪.‬‬ ‫با رفتن کرباسچی و سپس عطریانفر از همشهری‪ ،‬قدیمی‬ ‫ها هم که اصطالحا شــق القمر کرده و روزنامه شهرداری‬

‫محمد عطریانفر‬

‫را تا به این حد به میان مردم بــرده بودند ـ مردمی که از‬ ‫دیرزمان با هرگونه شــهرداری روابط حسنه نداشتند به‬ ‫تدریج پراکنده شدند‪ .‬بی اعتنایی‪ ،‬تغییر ستون‪ ،‬مدیریت‬ ‫غیر حرفه ای و ‪ ...‬در یک روزنامه باعث پراکندگی روزنامه‬ ‫نگار می شــود‪ .‬همشــهري بعدا به رغم اینکه یک نشریه‬ ‫اختصاصی (نشریه شــهرداری) بود و نیز اعتراض برخي‬ ‫روزنامه هاي حرفه اي‪ ،‬وارد کســب و کار آگهی تجاری و‬ ‫آگهی های کالسه بندی به نام نيازمنديها شد‪[ .‬در ایران‪،‬‬ ‫روزنامه اطالعات و از نیمه دهه ‪ 1330‬مبتکر آگهي هاي‬ ‫کوتاه و کالسه شده بوده است و عنوان «نیازمندی ها» نیز‬ ‫از همین روزنامه اســت‪ .].‬قدیمی های موسسه اطالعات‬ ‫تجربه آگهی تجــاری گرفتن و ایجاد ضمیمه نیازمندی را‬ ‫به مدیریت وقت همشــهری در زمان مهندس عطریانفر‬ ‫آموختند‪ ،‬ولی‪ .‬از آن قدیمی ها تا آذر ماه ‪( 1392‬دسامبر‬ ‫‪ )2013‬تنهــا دو نفر باقی مانده بودند [خســرو قديري از‬ ‫کيهان و اسماعيل عباسي از اطالعات که قدیری هم اخیرا‬ ‫به روزنامه ای دیگر رفته است]‪.‬‬ ‫معلوم نیست که قدیمی های رفته از همشهری که این‬ ‫روزنامه شهری را با زحمت زیاد ساخته و به اینجا رسانده‬ ‫اند اگر روزگاری فوت شوند‪ ،‬در این روزنامه یادی از آنان‬ ‫بشود و شرحی برایشان بنویسند‪.‬‬ ‫در اســتاندارد جهانی‪ ،‬قاعدتا یک روزنامه اختصاصی‬ ‫که با هدف خاص [همان که کرباســچی در آغاز انتشــار‬ ‫همشهری گفته بود] انتشــار می یابد نباید آگهی تجاری‬ ‫بگیرد و تکفروشــی (فروش خیابانی) داشته باشد‪ .‬تمرکز‬ ‫آگهي های تجاری و نیازمندی ها در همشهری و سراسری‬ ‫شدن این روزنامه (روزنامه شــهرداری تهران) روزنامه‬ ‫هاي ديگررا تــا حدی دچار کاهش درآمد (آگهی و تیراژ)‬ ‫کرده است‪ .‬این آگهی ها مخاطب فراوان دارد و درنتیجه‬ ‫فروش همشهري باالرفته است ـ به قولي؛ فروش نه بخاطر‬ ‫مطالب‪ ،‬بلکه اعالن هاي کوتاه نيازمندي ها‪[ .‬که اگر بمانند‬ ‫ديگر کشورها‪ ،‬اين آگهي هاي کوتاه‪ ،‬اينترنتي بشود و يا يک‬ ‫شرکت آنها را بمانند آمريکا جمع آوري و به صورت نشريه‬ ‫رايگان به نام شاپ ِر در فروشگاهها عرضه کند‪ ،‬ديگر تيراژي‬ ‫به اندازه امروز نخواهد داشت‪.].‬‬ ‫در زمان سردبیری علیرضا شــیخ عطار (بعدا معاون‬ ‫وزارت امور خارجه و پس از آن ســفیر جمهوری اسالمی‬ ‫در آلمان) خواستند که سیاســی نویسی را در همشهری‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه در دنیای رسانه ها‪ :‬کتاب‪ ،‬روزنامه‪ ،‬مجله‪ ،‬رادیو و تلویزیون‪ ،‬فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها‪ :‬خبرگزاری ها‪ ،‬سرچ اینجین ها‬ ‫آغاز کنند و وارد کار انتخابات شــود که زیر بار نرفت و به‬ ‫رسم اعتراض کناره گیری خودرا تسلیم داشت‪ .‬که دیدیم‬ ‫«همشهری» ضمیمه دیپلماتیک هم منتشر کرد ـ وظایف‬ ‫شهرداری چه ارتباط به دیپلماسی دارد!‪.‬‬ ‫یک صاحب نظر گفته بود اعــان تجاری گرفتنِ یک‬ ‫روزنامه وابســته به یک سازمان عمومی جای ایراد است‪.‬‬ ‫یک روزنامه که با ســرمایه عمومی (عوارض و مالیات و یا‬ ‫درآمدهای عمومی دیگر) تاسیس شده قاعدتا نباید وارد‬ ‫رقابت در کسب و کار روزنامه های حرفه ای شود و آنها را‬ ‫کم درآمد کند‪ .‬اعتراض به این وضعیت تا قرنها به حال خود‬ ‫باقی خواهد ماند و مشمول مرور زمان نخواهد شد‪ .‬اعالن‬ ‫اختصاصی‬ ‫ِ‬ ‫تجاری [نه‪ ،‬آگهی دولتی] گرفتن یک نشــریه‬ ‫سراسری شده باید با مجوز پارلمان (نه شورای شهر) باشد‬ ‫زیراکه موضوع کوچکی نیست و در مباینت با اصول حرفه‬ ‫روزنامه نگاری (ژورنالیسم) است که این اصول به صورت‬ ‫اســتاندارد بین المللی درآمده اند‪ .‬چاپ عکس مربوط به‬ ‫اعالن «گشت هند» که نزدیک بود باعث توقیف همشهری‬ ‫در سال ‪ 1388‬شود هشداری است که یک نشریه عمومی‬ ‫نباید وارد کسب و کار اعالن تجاری شود به همانگونه که‬ ‫وزارت بهداشــت نمی توانــد در کار وزارت امورخارجه‬ ‫دخالت کند‪ .‬اعالن گیری (اعــان تجاری‪ ،‬نه دولتی) کار‬ ‫روزنامه حرفه ای است‪.‬‬

‫به باور اصحاب نظر‪ ،‬اگر جمهوری اسالمی ايران داراي‬ ‫يک نظام مطبوعاتي مدوّن و مطابق اســتاندارد جهانی‬ ‫ژورنالیسم باشد چنين مســائلي وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫[نظام مطبوعاتي جدا از قانون مطبوعات اســت و شامل‬ ‫تعریف روزنامه و روزنامه نگار‪ ،‬سازمان يک روزنامه ـ‬ ‫نیوز پ ِی پ ِر ا َسِ مبلی ـ سلسله مراتب و شرح وظايف اعضای‬ ‫تحریریه‪ ،‬شرايط روزنامه نگار بودن و ‪ ....‬است‪ .‬یک فرد‬ ‫که کار خبر نکرده باشــد با نوشتن چند مقاله و تحلیل و‬ ‫تفسیر‪ ،‬روزنامه نگار محســوب نخواهد شد‪ ،‬صاحبنظر‬ ‫خواهد بود‪.].‬‬ ‫مطلب تازه درباره همشهری این است که در شناسنامه‬ ‫آن دیگر ذکری از «ناشر‪ :‬شهرداری تهران» مشاهده نمی‬ ‫شود حال آنکه سالها و تا زمان شهردار بودن احمدی نژاد‬ ‫می نوشتند‪ :‬دارنده پروانه (ناشر‪ ،‬صاحب امتیاز)‪ :‬شهرداری‬ ‫تهران‪ ،‬مدیر مسئول‪ :‬شهردار (با ذکر نام)‪ .‬چندی است که‬ ‫به جای شهرداری نام «موسسه همشهری» را می نویسند‬ ‫ولی ذکر نمی کنند که ماهیّت این موسســه چیست‪ ،‬آیا‬ ‫وابســته به شهرداری اســت؟‪ ،‬چه نوع وابستگی‪ .‬قاعدتا‬ ‫هرگونه تغییر در مالکیّت همشهری باید به اطالع و تصویب‬ ‫مردم تهران برسد که سرمایه اولیه آن را تأمین کرده بودند‬ ‫و اگر قرار باشــد که واگذار شود باید اعالم مزایده عمومی‬ ‫بدهند و بمانند هر نقطــه دیگر در جهان‪ ،‬مزایده با حضور‬

‫دادستان شهر و یا نماینده او برگزار شود‪.‬‬ ‫در کشــورهای دیگر درباره واگــذاری اموال عمومی‬ ‫(دولت و یا شهرداری) نظر مردم‪ ،‬در جریان هر انتخابات‬ ‫عمومی استعالم می شود‪ .‬عقیده بر این است که «همشهری»‬ ‫نه تنها متعلق به میلیونها تهرانی بلکه روزنامه نگارانی است‬ ‫که ســالها ازعمر خودرا در راه ایجاد آن از دست دادند ـ‬ ‫عمر کوتاه است و قابل تعویض با پول نیست‪ .‬روزنامه نگاری‬ ‫کاری اداری نیست‪ ،‬کار دل و جان است و توأم با استرس‬ ‫دائمی‪« .‬حق» مشــمول مرور زمان نمی شود‪ .‬با استناد به‬ ‫همين اصل‪ ،‬پس از انقالب چند مقام دهه اول ســده جاری‬ ‫(‪ 50‬سال پیش از انقالب) را که نقض حق کرده و یا اتهامات‬ ‫اداری ـ اقتصادی داشتند محاکمه و مجازات و یکی از آنان‬ ‫را اعدام کردند‪ .‬همه این محکومان مصادره اموال شدند‪.‬‬ ‫هدف اصلی از هر مجازات‪ ،‬تنبّه است‪.‬‬ ‫نظر دیگر بر این اســت که شــورای وزیران آیین نامه‬ ‫ای تدوین کند که انتخاب ســردبیر و مدیر یک نشــریه‬ ‫اختصاصی (نشریه وابسته به یک مؤسسه عمومی) توسط‬ ‫یک هیات کارشناس از میان داوطلبان واجد شرایط باشد‪.‬‬ ‫روزنامه ایران یک روزنامه ملّی است و مشمول این قاعده‬ ‫نمی شود‪ .‬طبق تعریف‪ ،‬یک روزنامه ملّی‪ ،‬روزنامه عمومی‬ ‫محسوب می شــود و گوش و زبان ملت و مدافع وطن در‬ ‫یک جنگ سرد با خارجی‪.‬‬

‫سالروز درگذشت سعدی که گفته است‪:‬‬ ‫روزي كه زير خاك‪ ،‬تَن ما نهان شود ـ وآنها كه كرده ايم يكايك عيان شود‪....‬‬

‫به نوشــته قريب به اتفاق كرونيكلر ها‪ ،‬مشــرف الدين‬ ‫مصلح ابن عبداهلل ــ سعدي شيرازي ــ نهم دسامبر ‪1292‬‬ ‫(‪ 18‬آذر) در زادگاه خود ـ شهر باستاني شيراز وفات يافته‬ ‫است‪ .‬يكي ــ دو ت َن ديگر نوشته اند‪ :‬سعدي كه بسال ‪1210‬‬ ‫ميالدي در شــيراز به دنيا آمده بود در نهم دسامبر ‪1290‬‬ ‫فوت شد‪.‬‬ ‫سعدی كه درجواني شيراز را ت َرک کرده بود تا در نظاميه‬ ‫بغداد ـ دانشــكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته‬ ‫بود ـ تحصیل کند تا سال ‪ 46( 1256‬سالگي) به زادگاه خود‬ ‫بازنگشــت و در اين مدت از عراق امروز‪ ،‬ســوريه بزرگتر‬ ‫(شامل ســوریه امروز‪ ،‬لبنان و جنوب غربي تركيه)‪ ،‬مصر‪،‬‬ ‫حجاز و قسمتهايي از آناتولي ديدار كرده و در طرابلس لبنان‬ ‫به دست صليبيون اسير شده بود كه او را به نوشته خودش «به‬ ‫كار گِل بداشتند» يعني عملگي در ساختن بناء به او تحميل‬ ‫شــده بود‪ ،‬كه در اينجا توسط يك تاجر بازخريد و آزاد شد‪.‬‬ ‫سعدي كه اين نام او از اسم «سعد ابن زنگي» حكمران وقت‬ ‫فارس گرفته شــده است در سال ‪ 1257‬بوستان و سال بعد‬ ‫گلستان را به پايان رسانيد‪.‬‬ ‫نظم و نثر ســعدي كه تا آن زمان چنين سَ بك و روشي‬ ‫سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعال درجه رسانيد‪.‬‬

‫اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد‪.‬‬ ‫حكايات و ابيات ســعدي آكنــده از پند و اندرز‬ ‫براي اصالح مردمان است‪ .‬وي در عين حال يك‬ ‫صوفي بود‪ .‬نمونه هايــي از اندرزهاي منظوم او از‬ ‫اين قرارند‪:‬‬ ‫يك نمونه‪:‬‬ ‫روزي كه زير خاك‪ ،‬ت َن ما نهان شــود ـ وآنها كه‬ ‫كرده ايم يكايك عيان شود‪....‬‬ ‫نمونه ديگر ‪:‬‬ ‫چو دخلت نيســت‪ ،‬خرج آهسته تر كن ـ كه مي گويند‬ ‫مالحان سرودي ‪....‬‬ ‫همچنين‪:‬‬ ‫شــنيدم كه در وقت نزع روان ـ بــه هرمز چنين گفت‬ ‫نوشيروان‬ ‫كــه خاطر نگهدار و درويش باش ـ نه‪ ،‬دربندآســايش‬ ‫خويش باش‬ ‫نياسايد اندر ديار تو ‪ ،‬كس ـ چو آسايش خويش خواهي‪،‬‬ ‫و بس‬ ‫ســعدي يك انساندوســت واقعي و كامــل بود‪ .‬درباره‬ ‫انساندوستي او‪ ،‬ذكر اين شعر كافي است‪:‬‬

‫بنــي آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز‬ ‫يك گوهرند‬ ‫چو عضوي بــه درد آورد روزگار دگر عضوها‬ ‫را نماند قرار‬ ‫وي همچنين گويد‪:‬‬ ‫اگر پادشاهســت‪ ،‬وگر پينه دوز ـ چو خفتند‪،‬‬ ‫گردد شب هر دو روز‬ ‫ايران كه در قرون قديم به مدت ‪ 12‬قرن يك ابرقدرت‬ ‫نظامي ــ سياسي بي چون و چرا در جهان بود‪ ،‬در قرون وسطا‬ ‫هم از نظر انديشه‪ ،‬دانش و ادبيات‪ ،‬تنها بزرگ جهان بشمار‬ ‫مي رود كه در اين زمينه همتا نداشــته است و سعدي يكي‬ ‫از ستارگان آسمان اين دوران ايران بود ــ دوراني كه اروپا‬ ‫درجهل وظلمت دست و پا مي زد و شرق تا آن سوي روسيه‬ ‫گرفتار تاخت و تاز مغوالن و طوايفي از اين دســت بود‪ .‬اين‬ ‫دوران نــا آرام و بي ثبات كه مانع اقدام گروهي مي شــد‪،‬‬ ‫ايرانيان را متوجه خالقيّت انفرادي خود كرد كه پيشرفت‬ ‫در علم و ادب نتيجه تالش فردي است‪.‬‬ ‫سعدي يك شخصيت جهاني است كه در اروپا بسياري‬ ‫از مردم اين نام را بر فرزندان پسر خود مي گذارند‪ .‬نام اول‬ ‫يك رئيس جمهوري فرانسه قرن گذشته «سَ عدي» بود‪.‬‬

‫درباره تورّ م روزنامه‪ ،‬پولی شدن مدارس‪ ،‬آمریکا و کوبا‪ ،‬تحریف سخنان پوتین در غرب و راه تحقّق دمکراسی‬ ‫ادامه از صفحه اول‬ ‫بدون حذف فساد و محدود کردن دست کمپانی ها‪ ،‬سرمایه‬ ‫داران بزرگ و اصحاف منافع از دخالــت در تصمیم گیری ها و‬ ‫ا ِعمال نفوذ نمی شود دمکراسی واقعی را پیاده کرد‪ .‬در حال حاضر‬ ‫و عمدتا در ربع قرن اخیر در بیشــتر کشــورها‪ ،‬اصحاب منافع‬ ‫هستند که دولت و مقام تعیین می کنند و ‪ ....‬اگر نگاهي به گوشه‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫و کنار جهان بيافكنيم و مقامــات انتخابي را بنگريم خواهيم ديد‬ ‫كه بيشترشان «بهتر» هاي جامعه خود نيستند‪ .‬طبق روانشناسی‬ ‫انسان‪ ،‬وقتی یک فرد به مقامی دســت یافته‪ ،‬دیگر نخواسته که‬ ‫بی مقام شــود و مقام داشــتن و مطرح بودن شده است برایش‬ ‫یک اعتیاد‪.‬‬ ‫در اين ميان‪ ،‬هنگام تدوين منشور ملل در نيمه دهه ‪ 1940‬هم‬

‫تا حدي زياد نسبت به تحقّق دمکراسی ـ اين آرزوي بزرگ بشر‬ ‫كه در عين حال ضامن صلح و پيشرفت و نيكبختي است كم لطفي‬ ‫شده است‪ .‬به نظر بسیاری از اندیشمندان و آرزومندان نیکبختی‬ ‫بشر‪« ،‬سازمان ملل» باید «سازمان دمکراسی ها» نام می گرفت و‬ ‫دولت های غیر دمکراتیک به آن راه نمی یافتند‪.‬‬ ‫نوشیروان کیهانی زاده‬ ‫‪29‬‬


‫آذرماه و دانستنی ها‬

‫اصول اعالميه حقوق بشر به مناسبت سالروز تصويب نهايي آن در مجمع عمومي سازمان ملل که به تأیید‬ ‫پارلمان های کشورهای عضو رسیده است ـ اصل ‪ 26‬این اعالمیه در زمينه حق برخورداري از آموزش و‬ ‫پرورش عمومي و رايگان‪ ،‬و اجباري بودن تعليمات ابتدايي است‬

‫دهم دسامبر سال ‪ 1948‬ميالدي اعالميه حقوق انسان‬ ‫در يك مقدمه و ‪ 30‬اصل به تصويب نهايي مجمع عمومي‬ ‫سازمان ملل رسيد كه بايد از سوي اعضاي اين سازمان‬ ‫به عنوان يك استاندارد عمومي درباره هر فرد و هر گروه‬ ‫و جمعيت رعايت شود و در مدارس تدريس گردد تا در‬ ‫حافظه همگان باقي بماند‪ .‬اين اعالميه بعدا و به تدريج و‬ ‫به طور جداگانه از ســوي پارلمانهاي ملل عضو سازمان‬ ‫نيز مورد تاييد قرار گرفت‪.‬‬ ‫اين اصول بــا مفاد اعالميه اي كه در ‪ 26‬آگوســت‬ ‫سال‪(1789‬و ‪ 159‬سال پيش از آن) به تصويب مجلس‬ ‫انقالب فرانسه رسيده بود فرق چنداني ندارد‪« .‬توماس‬ ‫پين» انديشــمند قرن هجدهم اعالميه مصوّب مجلس‬ ‫دوران انقالب فرانســه را در كتابي تحت عنوان «حقوق‬ ‫انسان» تفسير‪ ،‬ســابقه نويسي و در سال ‪ 1791‬به توزيع‬ ‫داده است تا اين موضوع مهم مورد توجه همه نسلها قرار‬ ‫گيرد و از ياد نرود‪ .‬نخستين اعالميه از اين دست در سال‬ ‫‪ 538‬پيش از ميالد (‪ 25‬ســده پيش) از سوي كوروش‬ ‫بزرگ بنيادگذار كشور ايران درشهر باب ِل [که در جنوب‬ ‫عراق امروز واقع بود] صادر شده بود كه سفالنبشته آن‬ ‫(به نام استوانه كوروش بزرگ) موجود است‪.‬‬ ‫اصولي كه در دهم دسامبر سال ‪ 1948‬تصويب شد كم‬ ‫و بيش در تعاليم اديان و فرضيه هاي فالسفه و رساالت‬ ‫انديشمندان هم آمده است‪.‬‬ ‫اعالميه جهاني حقوق بشر در مقدمه خود‪ ،‬اين اصول‬ ‫را آرمان مشــترك مردم و حقوق يكسان و انتقال ناپذير‬ ‫انســان و پايه و زير بناي آزادي‪ ،‬عدالت و صلح در جهان‬ ‫خوانده اســت كه احترام به آن مانع از بپاخيزي توده ها‬ ‫(برضد ظلم) و هرگونه عصيان و شورش خواهد شد‪.‬‬ ‫اصــل اول اين اعالميه همه مردم را از لحاظ حيثيت‬ ‫و حقوق‪ ،‬برابر مي داند كه بايد در طول زندگاني برادروار‬ ‫(بدون احساس وجود طبقه در جامعه خود) رفتاركنند‪.‬‬ ‫در اصول دوم و هفتم هرگونه تبعيض رد مي شود‪ .‬اصل‬ ‫دوم از اين قرار اســت‪ :‬هركس مي تواند بدون هيچگونه‬ ‫تمايز‪ ،‬از همه حقوق و آزادي هاي مندرج در اين اعالميه‬ ‫(اعالميه جهاني حقوق بشر) برخوردار شود‪.‬‬ ‫اصل سوم حق زندگي‪ ،‬داشتن آزادي و امنيت شخصي‬ ‫را مورد تاكيد قرار داده اســت [كه دولت ها بايد آن را‬ ‫براي اتباعشان فراهم آورند]‪.‬‬ ‫اصل چهارم هرگونه بردگي را ممنوع ســاخته و اصل‬ ‫پنجم گويد‪ :‬احدي را نمي توان تحت شكنجه‪ ،‬يا مجازات‬ ‫و يا رفتاري قرار داد كه ظالمانه و يا برخالف انســانيت و‬ ‫شئون بشري و يا موهن باشد‪.‬‬ ‫اصل ششــم تاكيد بر رعايت حقوق يك انســان در‬ ‫هرجا كه باشــد (صرفنظر از مرزهاي جغرافيايي) دارد‬ ‫و اصل هفتــم گويد‪ :‬همه در برابر قانــون برابرند و حق‬ ‫دارند بدون تبعيض و بالسويه از حمايت قانون (دادگاه و‬ ‫پليس) برخوردار شوند‪ ،‬و هر كس حق دارد در مقابل هر‬ ‫تبعيضي كه ناقض مفاد اين اعالميه [اعالميه جهاني حقوق‬ ‫‪30‬‬

‫بشرمصوب مجمع عمومي سازمان ملل و بعدا دولت هاي‬ ‫عضو] باشد و درقبال هر تحريك و اقدام كه براي برقراري‬ ‫تبعيض به عمل آيد حمايت شود‪.‬‬ ‫اصول هشتم‪ ،‬نهم‪ ،‬دهم و يازدهم در يك راستا قرار‬ ‫دارند و اصل هشتم از اين قرار اســت‪ :‬هر فرد در برابر‬ ‫اعمالي كه حقوق اساسي وي را مورد تجاوز قرار دهد و آن‬ ‫حقوق در قانون اساسي (كشور متبوع) يا قانون و ضوابط‬ ‫ديگري براي او شناخته شده باشد‪ ،‬حق رجوع به محاكم‬ ‫ملّي [داخلی] صالحه را دارد‪.‬‬ ‫اصل نهم‪ :‬احدي را نمي توان خودســرانه بازداشت‪،‬‬ ‫زنداني و تبعيد كرد‪.‬‬ ‫اصل دهم‪ :‬هر فرد حق دارد كه يك دادگاه مســتقل و‬ ‫بيطرف با رعايت مساوات كامل به دعاوي او منصفانه و‬ ‫علني (با حضور روزنامه نگار و تماشــاگر) رسيدگي كند‬ ‫[حق مراجعه به دستگاه قضايي]‪.‬‬ ‫اصل يازدهم صراحت دارد كه بايد به هر متهم به بزه‪،‬‬ ‫تا ثبوت جرم به چشم بي گناه نگريسته شود‪ ،‬و هيچكس‬ ‫براي انجام يا عدم انجام عملي كه در زمان ارتكاب‪ ،‬جرم‬ ‫شناخته نمي شده محكوم نخواهد شد (عطف به ماسبق‬ ‫نشدن قوانين)‪.‬‬ ‫اصل ‪ 12‬دخالت در زندگي خصوصي‪ ،‬امور خانوادگي‬ ‫و مكاتبات مردم را منع كرده است (حق رعايت پرايوسي)‬ ‫و چنين صراحت دارد‪ :‬احدي در زندگي خصوصي‪ ،‬امور‬ ‫خانوادگي‪ ،‬اقامتــگاه و مكاتبات خود نبايد مورد مداخله‬ ‫هاي خودسرانه واقع شود و شرافت‪ ،‬شهرت و نامش مورد‬ ‫تعرض قرار گيرد‪.‬‬ ‫اصل ‪ 13‬بازگشــت به وطــن را يك حق براي همه‬ ‫افراد دانســته اســت و چنين گويد‪ :‬هركس حق دارد‬ ‫هركشوري از جمله وطن خود را ترك كند و يا به كشور‬ ‫خود بازگردد (حق بازگشــت به وطن ـ كشــوري كه‬ ‫در آنجا بــه دنيا آمده و نام او به عنوان تبعه ثبت شــده‬ ‫باشد)‪.‬‬ ‫اصل ‪ 14‬كه درهمين زمينه است از اين قرار است‪ :‬هر‬ ‫فرد حق دارد در برابر تعقيب و شكنجه و آزار پناهگاهي‬ ‫جســتجو و در كشوري ديگر پناه اختيار كند؛ مگر اين كه‬ ‫تعقيب او به خاطر ارتكاب جرم عمومي و غير سياســي‬ ‫باشد‪.‬‬

‫سفالنبشته منشور كوروش بزرگ درباره حقوق انسان ـ اين‬ ‫استوانه از مارس ‪( 2013‬نوروز ايراني) تا پايان اين سال‬ ‫(‪ 31‬دسامبر) در ‪ 5‬شهر بزرگ آمريکا به معرض تماشاي‬ ‫عمومي گذارده شد‬

‫در اصل ‪ 15‬اخراج از تابعيت رد شــده است و گويد‪:‬‬ ‫احدي را نمي توان از تابعيت کشور زادگاه محروم كرد‪.‬‬ ‫اصل ‪ 17‬تاكيد دارد كه نمي توان كسي را خودسرانه‬ ‫از حق مالكيت محروم كرد‪.‬‬ ‫اصول ‪ 18‬و ‪ 19‬آزادي فكر و عقيده و بيان بدون بيم‬ ‫و ترس آن را يك حق مسلم هر انسان خوانده است‪ .‬اصل‬ ‫‪ :18‬هركس حــق دارد از آزادي فكر‪ ،‬وجدان و مذهب‬ ‫برخوردار باشــد و اصل ‪ :19‬هركس حق آزادي عقيده و‬ ‫بيان دارد و نبايــد از طرح و اعالم آن بيم و ترس به خود‬ ‫راه دهد‪ .‬اصل ‪ 20‬كه تا حدي در همين راستا است گويد‪:‬‬ ‫هركس حق دارد آزادانه گروه و جمعيت مسالمت آميز‬ ‫تشكيل دهد‪.‬‬ ‫اصل ‪ :21‬هركس حق دارد كه در اداره امور عمومي‬ ‫كشورخود مســتقيما و يا غير مستقيم (از طريق انتخاب‬ ‫نماينده) مشــاركت كند و همين اصل‪ ،‬احراز به مشاغل‬ ‫عمومي را با تساوي شرايط‪ ،‬حق هر تبعه دانسته و چنين‬ ‫گويد‪ :‬هريك از اتباع حق دارد با تســاوي شــرايط‪ ،‬به‬ ‫مشاغل عمومي كشور خود نائل آيد‪ .‬در بند ديگر همين‬ ‫اصل آمده اســت‪ :‬اساس و منشاء قدرت حكومت‪ ،‬اراده‬ ‫مردم اســت و اين اراده در انتخابــات آزاد كه از روي‬ ‫صداقت انجام گيــرد ا ِعمال مي گردد (حق برخورداري‬ ‫از دمكراسي)‪.‬‬ ‫اصل ‪ 22‬گويد‪ :‬هركس حق امنيت اجتماعي دارد و‬ ‫مجاز به فعاليت هاي اقتصادي‪ ،‬فرهنگي و اجتماعي است‬ ‫كه الزمه رشد و نمو شخصيت او است؛ بارعايت تشكيالت‬ ‫و منابع كشور‪.‬‬ ‫اصل ‪ 23‬صراحت دارد كــه هركس حق دارد كار‬ ‫كند و كار خود را آزادانه انتخاب كند و شرايط منصفانه و‬ ‫رضايت بخش براي كار داشته باشد و در مقابل اخراج و‬ ‫بيكاري حمايت شود (حق اشتغال)‪.‬‬ ‫اصل ‪ 24‬در زمينه استفاده مرخصي از كار و اصل ‪25‬‬ ‫در باره تامين رفاه و بهداشت است‪.‬‬ ‫اصــل ‪ 26‬در زمينه حق برخــورداري از آموزش و‬ ‫پرورش عمومي و رايگان‪ ،‬و اجباري بودن (دســت كم)‬ ‫تعليمات ابتدايي است‪.‬‬ ‫اصل ‪ 27‬كه تاكيد بر حمايت از آثار علمي و فرهنگي‬ ‫و هنري دارد (حق اختراع‪ ،‬ابتكار‪ ،‬تاليف و تصنيف) گويد‬ ‫كه هركس حق دارد آزادانــه در حيات فرهنگي جامعه‬ ‫خود مشــاركت جويد و ازحمايت منابع معنوي و مادي‬ ‫آثار علمي‪ ،‬فرهنگي و هنري خود به عنوان مؤلف و مصنف‬ ‫برخوردار شود‪.‬‬ ‫اصل ‪ 28‬به هر فرد حق داده است كه درخواست كند‬ ‫براي اجراي اصول اين اعالميه؛ نظم و ضابطه اجتماعي و‬ ‫جهاني به وجود آيد‪.‬‬ ‫در اصل ‪ 29‬آمده است كه هركس در مقابل آن جامعه‬ ‫اي وظيفه (تكليف) دارد كه رشد آزاد و كامل شخصيت‬ ‫اورا ميسّ ر سازد‪.‬‬ ‫اصل ‪ 30‬افراد را از تفسير نادرست اصول اين اعالميه‬ ‫برحذر داشته است‪.‬‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


‫آذرماه و دانستنی ها‬

‫روزی که موالنا جالل الدين محمد‪ ،‬صوفي بزرگ و صاحب مثنوي‬ ‫درگذشت‬

‫مي ســازد‪ .‬براي مولوي در سرودن شعر‪،‬‬ ‫موالنا جالل الدين محمد صوفي بزرگ‬ ‫اداي مقصود بر زينــت هاي لفظي ترجيح‬ ‫و صاحب مثنوي ‪ 17‬دسامبر ‪26( 1273‬‬ ‫داشته است‪ .‬همه جا بر ضد خودپسندي‪،‬‬ ‫آذرماه) در قونيه (تركيه امروز) درگذشت‬ ‫غرور‪ ،‬جاه‪ ،‬ظاهردوستي و ريا بوده و تاكيد‬ ‫و هر ســال به اين مناســبت مراسمي در‬ ‫بر راهنمايي و نجات بشر داشته است‪ .‬موالنا‬ ‫كنار مــزار او بر پا مي شــود كه يك هفته‬ ‫از این جهت به رومی معروف اســت که‬ ‫به طــول مي انجامد‪ .‬موالنــا جالل الدين‬ ‫مدتی و اواخر عمر در قونیه و در آن زمان‬ ‫محمد متخلّص بــه مولوي که بيش از ‪26‬‬ ‫تصویرموالنا‬ ‫در قلمرو روم شــرقی (دولت قسطنطنیه)‬ ‫هزار شــعر عرفاني ســروده است بسال‬ ‫زندگی کرد‪ .‬از ســال ‪ 1336‬به این سوی‬ ‫‪ 586‬هجري خورشيدي (سی ام سپتامبر‬ ‫‪ 1207‬ميالدي = هشــتم مهرماه) در بلخ خراســان يكي از مراسم بزرگداشت مولوي منظما در تهران برگزار شده است‪.‬‬ ‫مراكز بزرگ فرهنگ و ادبيات فارســي و تمدن ايراني به دنيا مراسم سال ‪ 1336‬که هشتم آبان این سال (‪30‬اکتبر ‪)1957‬‬ ‫آمده بود‪ .‬مثنوي وسعت انديشــه و صفاي موالنا را منعكس برگزارشده بود «بسیار باشکوه» توصیف شده بود‪.‬‬

‫سالروز درگذشت ابوالحسن صبا استاد موسيقي ‪ -‬صبا در يک نگاه‬

‫محلي ايران را فراهم ســاخته بود كه عمر‬ ‫استاد ابوالحســن صبا موسيقيدان نامدار‬ ‫پُربارش به پايان رسيد و پس از او كسي ديگر‬ ‫ايرانزمين ‪ 19‬دسامبر سال ‪ 28( 1957‬آذر‬ ‫اين كار را دنبــال نكرد و ميهن ما از معدود‬ ‫ماه سال ‪ )1336‬درگذشت‪ .‬وي بسال ‪1281‬‬ ‫به دنيا آمده بود‪.‬‬ ‫كشورهاي جهان است كه ترانه هاي محلي‬ ‫آن كه پاره اي قدمت چند صد ساله دارند‬ ‫استاد صبا مدرّس هنرستان موسيقي ايران‬ ‫در همه رشته هاي موســيقي مهارت و نبوغ‬ ‫جمع آوري نشــده اند و بعضــي از آنها در‬ ‫شــرف انقراض و از ياد رفتن هستند‪ ،‬و اين‬ ‫داشت‪ .‬او يك موسيقي شناس برجسته بود و‬ ‫استاد ابوالحسن صبا‬ ‫ميراث ملّي از دست خواهد رفت‪ .‬استاد صبا‬ ‫رويموسيقيملّيومحليایرانــقديموجديد‬ ‫ــ كار كرد (كاري كــه بعدا تاجيك ها انجام‬ ‫در عين حال يك پژوهشگر بزرگ در علم و‬ ‫داده اند)‪ .‬اســتاد صبا مقدمات كار جمع آوري ترانه هاي هنر موسيقي بود و تحقيقات فراوان از او باقي مانده است‪.‬‬

‫زادروز سازنده ویولن در قرون وسطی ـ نگاهی به تاریخچه این ساز‬

‫مغول ها نخستین کســانی بودند که از‬ ‫نیکولو آماتی ‪ Nicolo Amati‬سازنده‬ ‫این نوع ســاز بکار می بردند و در ساخت‬ ‫معروف ویولن ‪ Violin‬ســوم دسامبر‬ ‫آن از موی اسب استفاده می کردند‪ .‬این‬ ‫‪ 12( 1596‬آذرماه ‪ 418‬ســال پیش)‬ ‫ساز از طریق ایران به روم شرقی و جهان‬ ‫در شــهر ‪ Cremona‬واقع در درّه رود‬ ‫غرب رسیده است و در ایران قدیم به آن‬ ‫پو ‪ Po‬به دنیا آمد و ‪ 88‬سال عمر کرد‪.‬‬ ‫«ت َنبور» می گفتند و عــرب ها «رباب»‪.‬‬ ‫ویولن ســازی و نوازندگی با ویولن در‬ ‫ایتالیایی ها از قرون وســطی مشتاق این‬ ‫خانواده آماتــو ارثی بود‪ .‬شــارل نهم‬ ‫ساز شــدند که آن را ‪ Vyollon‬و ‪Violino‬‬ ‫پادشاه فرانسه در ‪ 1560‬به پدر بزرگ‬ ‫تصویرنیکولوآماتیترسیمِ لوکوریو‬ ‫تلفظ می کردند‪ .‬پرویــز یاحقی معروف‬ ‫نیکولو سفارش ساخت ‪ 24‬ویولن داده‬ ‫بود که یکی از آنها تا به امروز باقی مانده است‪ .‬آلتائیک ها و ترین ویولن نواز ایران توصیف شده است‪.‬‬

‫مخترع بارکُد‪Barcode‬‬

‫نهــم دســامبر ‪ 2012‬نورمــن وودلنــد ‪Norman J.‬‬ ‫‪ Woodland‬یکــی از دو مخترع بارکُــد ‪ Barcode‬در ‪91‬‬ ‫سالگی درگذشــت‪ .‬وی زمانی که در دانشگاه درِکسِ ل در‬ ‫فیالدلفیــا تدریس می کرد با کمک یک دانشــجوی فوق‬ ‫لیسانس در رشته تکنولوژی‪ ،‬بارکُد را اختراع کرد که کمک‬

‫‪Barcode‬‬

‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬

‫بزرگی به دریافت اطالعات به‬ ‫طریقه ا ُپتیکال ‪ Optical‬است‪.‬‬ ‫بارکُد که مرکب از یک رشــته‬ ‫خطوط مــوازی متغیّر در ابعاد‬ ‫‪Norman J. Woodland‬‬ ‫و فاصله در هر مورد است یک‬ ‫‪( Machine – Readable‬قابــل‬ ‫خواندن با دســتگاه مربوط) اســت و باعث تسریع کار در‬ ‫دریافت اطالعات شــده اســت‪ .‬وودلند این اختراع را در‬ ‫سال ‪ 1952‬به ثبت داد‪ .‬وی و همکارش چهار سال برای این‬ ‫اختراع تالش کرده بودند‪ .‬وودلند در اواخر دهه ‪ 1940‬در‬ ‫طرح مَنهتَن (تولید سالح اتمی) همکاری داشت‪.‬‬

‫جمعيت ايران در سال ‪1976‬‬ ‫(‪ 1355‬هجري)‪ 34 :‬میلیون‬ ‫به گــزارش روزنامه هاي تهــران در ‪ 23‬آذر ‪1355‬‬ ‫(‪ 14‬دســامير ‪ 1976‬و دو سال پيش از انقالب)‪ ،‬جمعيت‬ ‫ايران ‪ 34‬ميليون شــده بود و نفوس تهران و حومه اش به‬ ‫ســه ميليون و هفتصد هزار تن رســيده بود‪ 1355 .‬سال‬ ‫سرشماري هر ده ســال يك بار ايران بود‪ .‬جمعيت ايران‬ ‫‪ 30‬ســال پس از آن زمان دو برابر و نفوس تهران بيش‬ ‫از سه برابر شــده بود‪ .‬جمعیت این شهر که روي کمربند‬ ‫زلزله قرارگرفته به صورتی خــارج از قاعده‪ ،‬روزافزون‬ ‫بوده است‪ .‬ایران که پیش از انقالب عمدتا روستانشین و‬ ‫شهرک نشین بود اینک به صورت معکوس‪ ،‬شهرنشین‬ ‫و بویژه کالن شهرنشین شده است‪ .‬در سال ‪ 1355‬جمع‬ ‫ایرانیان برون مرز و عمدتا دانشجو‪ ،‬از رقم ‪ 207‬هزار ت َن‬ ‫باالتر نبود و اینک حدود پنج میلیون‪.‬‬

‫روزي كه درويش خان از پدران‬ ‫موسيقي معاصر ايران فوت شد‬

‫غالمحســين درويش‬ ‫(درويش خــان) از پدران‬ ‫موسيقي معاصر ايران ‪22‬‬ ‫نوامبر ســال ‪( 1926‬يكم‬ ‫آذر ‪ )1305‬در يك رويداد‬ ‫رانندگي در خيابان اميريه‬ ‫تهــران مجــروح و چند‬ ‫درویش خان‬ ‫ســاعت بعد پس از انتقال‬ ‫به بيمارستان درگذشت‪.‬‬ ‫وي هنگام وفات ‪ 54‬ساله بود‪ .‬درويش خان موسيقي را‬ ‫در دارالفنــون تحصيل كرده بود و نه تنها يك نوازند ِه تار‬ ‫و سه تار بود بلكه دستگاههاي موسيقي سُ نّتي ايران را به‬ ‫هفت دســتگاه تبديل كرد و آهنگهاي فراوان ساخت كه‬ ‫‪ 22‬آهنگ آن به جاي مانده است‪ .‬درويش خان در عين‬ ‫حال يك تكنواز هنرمند بود و بيش از دستگاههاي ديگر‬ ‫به «ماهور» عالقه داشت‪.‬‬ ‫وي از نخســتين كساني اســت كه در ايران كالس‬ ‫آموزش موسيقي داير كرد و شماري از نامداران موسيقي‬ ‫ايراني شاگردان او بوده اند‪.‬‬

‫ايجاد دادگاه بين المللي و ‪...‬‬ ‫جامعه ملل ‪ 13‬دســامبر ‪ 22( 1920‬آذرماه ‪ 94‬سال‬ ‫پیش) تصميم به ايجاد يك دادگاه جهاني در شــهر الهه‬ ‫(هلند) گرفت‪ .‬اين دادگاه پس از تاســيس سازمان ملل‬ ‫وظايف بيشــتري به دســت آورد كه اخيرا به تصويب‬ ‫مجمع عمومي اين ســازمان‪« ،‬دادرســي بين المللي» و‬ ‫تعميم آن وارد مرحله جدّ ي خود شده‪ ،‬یک دادگاه جهانی‬ ‫کیفری به وجود آمده و احتمال گســترش دادرسی های‬ ‫جهانی افزايش يافته است که مورد نياز مبرم ملل است‪.‬‬ ‫ولی‪ ،‬مسئله کار در اين است که اين دستگاه قضايي نيز در‬ ‫کنترل برخي از قدرتهاست که به صورت ابزار و حربه از‬ ‫آن استفاده مي کنند‪.‬‬ ‫‪31‬‬


‫آذرماه و دانستنی ها‬

‫ورود اروپاییان به استرالیا و نیوزیلند‬

‫هلندی ها راه را باز کردند و انگلیسی ها متصرف شدند!‬

‫چهاردهم (و طبق برخي اســناد سيزدهم) دسامبر سال نيوزيلند از مهاجران اروپايي‪ 15 ،‬درصد مائوري و مابقی از‬ ‫‪ 1642‬ميالدي «آبل تاســمان» دريانــورد هلندي كه در نژادهاي ديگر و عمدتا از نژاد زرد (مهاجرین چینی ـ ژاپنی‬ ‫كمپاني هندِ هلند (اندونزي) كار مي كرد و ماموريت يافته و کره ای) هســتند‪ .‬درياي ميان نيوزيلند و استراليا به نام‬ ‫بود راه دريايي به اروپا از جنــوب اقيانوس آرام و از طريق تاسمان ‪ Tasman Sea‬نامگذاري شده است‪.‬‬ ‫تاســمان پيش از نيوزيلند به جزيره بزرگي كه به نام او‬ ‫اقيانوس اطلس را بيابد‪ ،‬در ‪ 1500‬کيلومتري شرق استراليا‬ ‫به جزايري رسيد که مسکون بودند‪ .‬دو جزيره از اين جزاير «تاسمانيا» اســم گذاري شده است رسيده بود‪ .‬بعدا دولت‬ ‫بزرگتر و مابقي کوچک بودند و دو جزيره بزرگ به صورت انگلستان اين جزيره را تصرف و ضميمه کلني خود ـ استراليا‬ ‫شــمالي ـ جنوبي قــرار گرفته بودند‪ .‬بوميــان اين جزاير كرد‪ .‬تاسمان بود که این سرزمین را استرالیا (جنوبی) خواند‬ ‫مائوري ‪ Maori‬و از نژاد ‪ Polynesian‬بودند و جزاير خودرا که به همین نام مانده است‪.‬‬ ‫در آن زمــان و تا قرن ‪ 19‬تملك! جزاير دور دســت‬ ‫‪ Aotearoa‬مي گفتند که هلندي ها هنگام ترسيم نقشه اين‬ ‫جزاير‪ ،‬نــام ‪ Nova Zeelandia‬بر آنها گذاردند (زيرا که از (جزاير مســکوني و حتي داراي دولت محلي و تشکيالت)‬ ‫توسط اروپاييان كاري عادي بود‪ .‬انگلستان‬ ‫لحاظ منظر طبيعي شبيه منطقه زيلَند هلند‬ ‫بعدا اســتراليا (به مفهوم قــاره جنوبي) را‬ ‫بودند‪ .‬بعدا انگليسي ها که آنجارا با جنگ‬ ‫به محل اقامت زندانيــان‪ ،‬جانيان و زنان‬ ‫متصرف شدند اين نام را تغيير تلفظ و امالء‬ ‫خودفروش منتقله از آن کشور تبديل كرده‬ ‫دادند و نيوزيلند ‪ New Zealand‬نوشتند)‪.‬‬ ‫بود‪ .‬نخستين دسته هاي مهاجران انگليسي‬ ‫ديري نگذشت که مائوري ها هلندي‬ ‫از اين قماش دست به كشتاري عجيب از‬ ‫هارا از جزاير خــود دور کردند که چندي‬ ‫بوميان اســتراليا و جزاير مجاور آن زدند‪.‬‬ ‫بعد انگليسي ها برجايشــان نشستند و با‬ ‫اعقاب همين مهاجران اينك مردم ديگررا‬ ‫مائوري ها وارد چند رشــته جنگ شدند‪.‬‬ ‫تاسمان هلندی‬ ‫به ســرزميني كه به اين صورت تصاحب‬ ‫انگليســي ها با هدف تضعيف مائوري ها‬ ‫كرده اند راه نمي دهند!‪.‬‬ ‫و ايجاد جنگ داخلي ميان آنان‪ ،‬به توزيع‬ ‫ملل آسياي شرقي نسبت به تصاحب استرالياي مسکون‬ ‫تفنگ در اين جزاير دست زدند و به نتيجه رسيدند و آنگاه‬ ‫راه ورورد مهاجران اروپايي را باز کردند و در سال ‪ 1840‬با توسط انگليسي ها و عمدتا در قران نوزدهم همواره به ديده‬ ‫مائوري قرارداد صلح و مشارکت در حکومت امضا کردند‪ .‬اعتراض نگريســته اند و امپراتوري ژاپن با همين بهانه در‬ ‫نيوزيلند بــا ‪ 4‬ميليون و ‪ 540‬هزار تن جمعيت و ‪ 268‬هزار جريان جنگ جهاني دوم چندبار استراليا را بمباران هوايي‬ ‫کيلومتر مربع وســعت از اعضاي جامعه مشترک المنافع کرد‪ .‬باوجود اين‪ ،‬فکر آســيايي کردن استراليا همچنان در‬ ‫است و پادشاه انگلســتان را رئيس کشور مي داند‪ .‬پس از ذهن آسيائيان باقي است ـ آسيائياني که دارند قدرت مي‬ ‫جنگ جهاني دوم ـ نيوزيلند‪ ،‬آمريکا و استراليا پيمان دفاع شوند‪ .‬قدرت گرفتن آسیایی ها سبب شد که در پاييز ‪2011‬‬ ‫مشترک امضا کردند که به آنزوس ‪ ANZUS‬معروف است‪ .‬رئيس جمهور آمريکا به استراليا برود و قول فرستادن نيروي‬ ‫طبق نتايج آماري سال ‪ ،2013‬هفتاد و ‪ 4‬درصد جمعيت نظامي به استراليا و استقرار بدهد‪.‬‬

‫اندرزهای بانویی که ‪ 116‬سال عُمر کرد‬

‫اليزابت بولــدن ‪ Elizabeth Bolden‬كه طبق گيِنس براي روزي كه آن را برای همیشه ت َرك مي كند جمع و جور‬ ‫(كتاب ركوردها) ‪ 116‬ســاله بود يازدهم دسامبر ‪ 2006‬ساخته بود‪ .‬تنها دلواپسی او این بود که بازماندگانش اشیائی‬ ‫درگذشت‪ .‬اين زن كه ‪ 15‬آگوست ‪ 1890‬به دنيا آمده بود را که مورد عالقه اش هستند ازجمله عکس هایش‪ ،‬کتاب‬ ‫هایش‪ ،‬نامه هایش و ساعت های مچی از‬ ‫در يك خانه ســالمندان در ايالت تنسي‬ ‫کار افتاده اش را دور نریزند و اندرزهای‬ ‫آمريكا بســر مي ب ُرد‪ .‬تا آگوست ‪2006‬‬ ‫او را که در دفتری نوشته شده اند تکثیر و‬ ‫ماريا اســتر دو كاپوويال (بانويي از كشور‬ ‫میان خود توزیع کنند تا تجربه های او به‬ ‫ا ِكوادور) كهنسالترين انسان در روي كره‬ ‫گور نرود‪ .‬چه بهتر که مواردی از آنها را‬ ‫زمين بود كه او نيــز در آن ماه در ‪116‬‬ ‫سالگي فوت شد‪.‬‬ ‫قاب کنند تا جلوی چشمشان باشد‪ .‬اندرز‬ ‫بزرگ او «دقّت در ازدواج» است‪ .‬بی دقتی‬ ‫اليزابت ‪ 6‬سال پيش از درگذشت‪،‬‬ ‫الیزابت‪ ،‬زمانی که ‪ 110‬ساله بود در این مهمترین اقدام مســاوی است با‬ ‫در مصاحبه اي که انتشار یافته است گفته‬ ‫فرورفتن در باتالق و درد سر و گذرانیدن‬ ‫بود كه هر غذايي را که دوست داشت مي‬ ‫خورد (پرهيز نمي كرد) ولي خواب خود را از دست نمي داد عمر بدون شادی و شادمانی‪ .‬در ازدواج نباید شتاب کرد‪.‬‬ ‫و به خود غم و ترس (نگراني) راه نمي داد‪ .‬هر وقت كه غم مشورت‪ ،‬مشورت و بازهم مشورت را نباید از دست داد‪.‬‬ ‫را در نزديكي خود مي ديد به خواندن داستان و يا خيالبافي اندرز مهم دیگر او‪ ،‬گریز از هرگونه اعتیاد اســت از سیگار‬ ‫(خياالت زيبا) مي پرداخت و يا اين كه به گورستان مي رفت تا الکل و قمار و خودداری از ورود به فساد و قانونشکنی که‬ ‫و در میــان گورها قدم می زد و ســنگ قبرها را می خواند عمر را تباه می کند‪ .‬حرص مال زدن‪ ،‬چرا؟‪ .‬معلوم نیست‬ ‫که طول عمر متوفی روی آنها نوشــته شده است‪ .‬پس از که پس از مرگ‪ ،‬بر سر مال زائد بر نیاز چه خواهد آمد‪ .‬پول‬ ‫‪ 70‬سالگي خودش را براي مردن آماده كرده بود و خانه را مُفت [ارث] همه را فاسد می کند‪.‬‬ ‫‪32‬‬

‫نخستين بانو كه در دوران‬

‫معاصر در قاره آفريقا رئيس‬ ‫كشور شد‬

‫بانــو «ا ِلــن جانســون‬ ‫ســيرليف ‪Ellen Johnson‬‬ ‫‪ » Sileaf‬متولــد ‪،1938‬‬ ‫بيست و سوم نوامبر ‪2005‬‬ ‫برنــده انتخابات كشــور‬ ‫آفريقايي «ليبريا» اعالم شد‬ ‫‪Ellen J. Sileaf‬‬ ‫كه از ‪ 16‬ژانويه ‪ 2006‬پس‬ ‫از اداي سوگند كار خودرا در اين سمت آغاز كرده است‪.‬‬ ‫در دوران معاصر‪ ،‬وي نخســتين بانويي است كه در قاره‬ ‫آفريقا رئيس يك كشور شده است‪.‬‬ ‫بانو اِلن جانســون قبال وزير دارايــي ليبريا بود‪ .‬وي‬ ‫درآمريكا (دانشــگاه كلرادو) در رشته اقتصاد لیسانس‬ ‫گرفته و از دانشــگاه هاروارد‪ ،‬فوق لیســانس مديريت‬ ‫عمومی (مدیریت موسسات دولتی)‪ .‬الن از اعقاب بردگان‬ ‫سياهپوست آمريكايي اســت كه به آفريقا بازگردانيده‬ ‫شدند و برايشان كشور ليبريا را به وجودآوردند‪ .‬بانو اِلن‬ ‫جانسون سیلیف تا ‪ 25‬درصد هم دارای تبار آلمانی است‪.‬‬ ‫انتخابات ليبريــا پس از يك دوره حكومت كودتا و جنگ‬ ‫داخلي ازسرگرفته شده بود‪.‬‬

‫نخستین پرواز با هواپیما‬

‫‪17‬دسامبر سال ‪ 1903‬در صحراي «كيتي هاك» ايالت‬ ‫كاروليناي شــمالي آمريكا برادران رايت (ارويل و ويلبر‬ ‫رايت) هواپيمايي را كه در كارگاه دوچرخه ســازي شان‬ ‫بر پايه اســتفاده از مقاومت هوا ساخته بودند به پرواز در‬ ‫آوردند كه به عنوان نخستين پرواز بشر با هواپيما ثبت شده‬ ‫است‪ .‬پرواز بشر با بالون هوای گرم در چهارم ژوئن ‪1783‬‬ ‫صورت گرفته بود‪ .‬این بالون توسط دو برادر فرانسوی ـ‬ ‫ژاک و ژوزف مون گلفیه ـ ساخته شده بود‪ .‬بالون ساخت‬ ‫این دو برادر در نوامبر و دسامبر آن سال چند مسافررا هم‬ ‫حمل و در ارتفاع ‪ 500‬متری با ســرعت ‪ 22‬کیلومتر در‬ ‫ساعت پرواز کرده بود‪.‬‬ ‫برادران رايت ‪ 18‬دسامبر‪ ،‬و يك روز پس از نخستين‬ ‫پرواز كه پيروزمندانه بود‪ ،‬از دولت آمريكا خواستند كه‬ ‫اختراع آنان را خريداري كند‪ .‬وزارت جنگ آمريكا مامور‬ ‫بررسي اين درخواست شــد و پس از مذاكره و مشاهده‬ ‫اختراع‪ ،‬تصميم گرفت براداران رايت را به خدمت بگيرد‬ ‫و كمك مالي به تكميل اين صنعت بكند‪.‬‬

‫عکسی تاریخی از نخستین پرواز‬ ‫در صحرای کیتی هاک‬ ‫روزنامک‪ -‬دی‪ -1393‬شماره نهم‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.