مارتین ملین
عاشق بیامر
انتشارات نیپون -یک فرصت برای همه info@nyponforlag.se www.nyponforlag.se عنوان :عاشق بیامر Originaltitel: Så sjukt kär نویسنده :مورتن ملین تصویرگر :هلینا بری دال مورتین ملین ،هیلینا بریندال ،انتشارات نیپون 2010 مرتجم :عارف فرمان ويراستار :محمد حسین محمدی Översatt till persiska av Aref Farman, 2018 چاپ اول 2018 تعداد صفحات 20 : ISBN 978-91-7567-978-5
مورتن ملین
عاشق بیامر مرتجم :عارف فرمان ويراستار :محمد حسني محمدي طراح تصاویر هلینا بریندال
Nypon förlag
شجاع باش و بپرس خیلی وقت است که عاشق هستم ،عاشق اِما .او همکالسی ام است. او شیرین است و خوش برخورد. امروز از او میپرسم: با من به سینام میروی؟ اگر امروز به مدرسه بیاید ،درست همین گونه از او خواهم پرسید. دعوتش میکنم .پول پس انداز کرده ام .برای شکالت هم پول دارم. اِما هفته ی پیش بیامر بود .رسما خورده بود و رسفه میکرد ،ولی حاال خوب شده است. دارد میآید! با آملا ،وای!
3
صدایش می کنم: ـ آهای ،اِما؟ اِما رویش را به طرف من برمیگرداند .آملا هم برمیگردد .دهانم خشک میشود. اِما به من نگاه میکند .من هم به او نگاه میکنم. و آملا هم به من نگاه میکند. باید چیزی بگویم ،مگر نه اِما فکر میکند من یک احمقم .آملا نیز همین فکر را خواهد کرد. جرأت منیکنم به چشامن اِما نگاه کنم. به موهایش نگاه میکنم ،به موهای بلند و زیبایش. ــ چه موهای قشنگی داری! اما آیا من بودم که این جمله را گفتم؟
4
5
اِما به دنبالش میرود .اما رویش را برمیگرداند و به من نگاه میکند. در وقت تفریح پیش اِما میروم. آملا با او نیست. اِما لبخند میزند و من نفس عمیقی میکشم. میپرسم :میخواهی جمعه با من به سینام بروی؟ جرا ٔت کردم! جرا ٔت کردم! اما ،او چه جوابی خواهد داد؟ جواب میدهد :بلی ،با کامل میل! اِما جواب مثبت میدهد. بلی! من با اِما به سینام خواهم رفت ،روز جمعه .هورا!
6
دیوانهوار باقیماندهی روزهای هفته را بینهایت خوشحامل. فقط به اِما فکر میکنم .به اینکه با هم به سینام میرویم. من و اِما خیلی با هم حرف منیزنیم. اما به همدیگر لبخند میزنیم. با خود فکر میکنم ،تصور کن ،اِما هم عاشق من باشد. چون به من لبخند میزند .خواست مرا قبول کرد. شاید روز جمعه ،در تاریکی سینام ،از او بپرسم: من بینهایت عاشقت هستم ،آیا تو هم عاشق من هستی؟ اگر جرا ٔت کنم ،همینگونه برایش خواهم گفت. پنجشنبه شب با خود فکر میکنم: 7