نشریه فرهنگی ،اجتماعی و اطالعرسانی ایرانیان مهاجر
سال سوم ،شماره ششم ،شماره پیاپی ،19بهمن ،1392فوریه2014 قیمت 3/5 :دالر کانادا
www.parnianmagazine.com
2014 Apple Store 2014
1392
3/5
19
www.parnianmagazine.com Google Play
bahfeb-20121386-semesf
www.parnianmagazine.com
19
2014
1392
ISSN ۲۹٤۰-۲۲۹۱ (Print) ISSN ۲۹٥۹-۲۲۹۱ (Online) Parnian Media Group Inc.
manager@parscanada.com editor@parnianmagazine.com pr@parnianmagazine.com leili@parnianmagazine.com ads@parnianmagazine.com
Tel: ٤۷۲٦-۹۰۳ (٥۱٤) ۱ fax: ٤۷۲٦-٤۳۹ (٥۱٤) ۱ Toronto: ۱۸٤۸-٤۲۹ (٦٤۷) ۱ Vancouver: ۳۰۷۳-۹۰۹ (٦۰٤) ۱ Tehran: ۸٦۸-٥۰-٥٦-۰۹۳۷ info@parnianmagazine.com www.parnianmagazine.com
Word
February ۲۰۱٤ . No۱۹ ٥ parnianmagazine.com
صفحه 10
سخن سردبیر
« 5جمع مستان» چاره کار است؟
توصیه شده ها 8توصیه شده ها
سخنی با خوانندگان
10کانادایی که دیگر نیست
دیدگاه ها و سیاست های روز
12وقت آن رسیده که کانادا و اسرائیل به دنیای واقعیت بازگردند 14شکست دولت در بررسی سریع و به موقع پرونده های مهاجرتی 16تغییراتی برای رای یا برای اصالح؟
البالی اخبار
18 19 20 21 22 24
اعمال تغییرات اساسی در قوانین شهروندی کانادا توسط دولت هارپر کمبود نیروی کار به نسبت درخواست بازار در البرتا نرخ اشتغال در کانادا در ماه دسامبر 2013 متوسط درآمد ساعتی در 2013و در تحلیل عمومی چند خبر کوتاه در ژانویه 2014 برنامه نیروی متخصص ساسکاچوان تکمیل شد
صفحه 26
قصه من
26ما ز باالییم و باال می رویم! صفحه 14
صفحه 32
فهرست مطالب
بهمن .1392شماره 19
6
parnianmagazine.com
صفحه 46
موضوع ماه
30موانع فکری و فرهنگــی ایرانیان مهاجر در پس انداز برای آینده 32نکاتی درباره RRSPو شیوه های مصرف آن RRSP 38مطلوب اما دور از دسترس
نگاهکاریکاتوریست
37کاریکاتور
توصیه هایکاربردی
40پس می خواهید دکتر شوید؟ 42مرخصی والدین(زایمان) در کبک 44ایمنی و بهداشت میحط کار ،سالمت نیروی انسانی 46زبان آموزی یا درامدزایی :کدام اولویت دارد؟
فرهنگ و ادب
52داستان گونه هایی متفاوت
هنر و سرگرمی
55تحمل فوریه سرد با ابرقهرمانان ،قاچاق چیان و عشق
صفحه 55
فهرست مطالب
7 parnianmagazine.com February 2014 . No19
موانع فکری و فرهنگی ایرانیان مهاجر در پسانداز برای آینده
دکتر وحید طلوعی
دکتر طلوعی در این نوشتار نگاهی دارد به زمینههای فرهنگی بیتوجهی ایرانیان بهویژه مهاجران به سرمایهگذاری و ذخیرهسازی برای آینده و تاثیر عواملی چون باورهای مذهبی ،معضالت پس از مهاجرت ،خوشبینی بیش از حد و حتی ساختارهای زبانی در این باره « .عوامل فرهنگی بر رفتار ایرانیان در زمینه پسانداز و برنامههای بازنشستگی اثر میگذارد. امــا وقتی که این بحث در خصوص مهاجرانی که در فرهنگ دیگری زندگی میکنند مطرح میشود باید دقیقتر شد .بررسیها نشان میدهند که ایرانیان به علل متفاوت در اقتصاد ،متفاوت از دیگر کاناداییها عمل میکنند .نمونههایی از آن را در برخورد تقدیرگرایانه با زندگی میتوان دید که «چو فردا شــود فکر فردا کنیم ».این مسئله حتی گاه به صورت افراطی در خصوص فرزندان نیز مطرح میشــود؛ ایرانیانی که عمدتا برای فراهم آوردن زندگانی بهتری برای فرزندانشان دست به مهاجرت زندهاند ،گمان میکنند که با رســیدن به ســرزمین جدید دیگر کار نهایی صورت گرفته اســت و دیگر نیازی به پسانداز برای آنان نیست». این مقاله تحلیلی را در صفحــات 30و 31 بخوانید .
داستانگونههاییمتفاوت
نگاهی به کتاب «رك و پوست كنده» نوشته آسيه جوادی(ناستين)
الهه عطاردی
«رك و پوســت كنده» شرح احوال زن ايرانی است در زمانهای كه از ديرباز آغاز و تا اكنون ادامه دارد .حكايت خردمندانهای كه برشهايی از زندگیزنان ايرانی را در مجموعهای از يادداشتهای داستانگونه يا داستانهایی كوتاه كه بیشباهت به يادداشت نيست روايت میكند. داستانهای كتاب ٬شامل روايت تكههايی آشنا از زندگی زنانی است كه اكثرا پای در وادی سنت دارند و كمتر با چالشهای زندگی مدرن درگيرند. ی فرهنگیو مدرن اســت كه در تالش برای راوی در اين كتاب زن گريز از ســنت به بازخوانی ،يادآوریو مرور خاطراتش از زندگی خود و زنان آشنایپيرامون خود میپردازد .او اگرچه بخشیاز ميراث بجامانده از سنتها را پاس میدارد اما در تالش برایگريز از آنچه كه در بستر فرهنگ غلط و نگاه سنتیبه زن تنها او را شايسته خانهنشينی میداند نگاه جستجوگر و ظريف خود را متوجه دنيایزنان میكند و در اين سفر ٬سرآغاز كتاب را با نوشتن نامه به آدمهايیشروع میكند كه به تعبيریزندگیزن را از او ربودهاند و حال او با نوشتن نامههايی سعیدر ترك اين بیمعنايیدارد. معرفی کتاب «رک و پوست کنده» را در صفحات 52و 53ببینید .
تغییراتی برای رای یا برای اصالح؟
نکاتی درباره تغییرات قانون شهروندی کانادا
مجیدبسطامی
توصیه شده ها
بهمن .1392شماره 19
8
parnianmagazine.com
مطلب تحلیلی مجید بسطامی در مورد یکی از پیامدهای سیاسی تغییر قانون مهاجرت که کامال به نفع آرا محافظهکاران در انتخاباتهای آینده است را در صفحات 16و 17بخوانید. پو «تحقیقات نشان میدهد که اکثر مهاجران در ده سال اول حضور در کانادا عمدتا به سمت احزاب چ میانه نظیر لیبرال و NDPتمایل دارند که البته سهم لیبرالها در این عرصه بیشتر است... .از آنجا که در چند دهه اخیر و به مرور ،رای مهاجران در شهرهای حاشیهای شهرهای بزرگ (بهویژه در ناحیه تورنتو و اطراف) برای اینکه یکی از احزاب بتواند به اکثریت برسد سرنوشتساز شده ،محافظهکاران سرمایهگذاری زیادی روی این گروه انجام دادهاند تا بتوانند ...از واقعیت آماری اســتفاده کنند که نشان میدهد به مرور و بعد از آن ده سال ،گرایش بخشی از مهاجران که موقعیتهای بهتر شغلی و اجتماعی یافتهاند به سمت محافظهکاران بیشتر میشود ».
مرخصی والدین (زایمان) در کبک نشاط تهرانی
جمعیت کبک نیز مانند بسیاری از نقاط دیگر جهان بهسرعت در حال پیر شدن است .این امر تاثیر زیادی بهویژه بر خدمات اجتماعی خواهد داشت و جوامع محلی و ارگانهایی مانند شهرداری که مسئول اداره امور شهروندان هستند در این راستا باید تمهیدات بسیاری را در نظر بگیرند .دولت استان کبک بهواسطه طبع سوسیالیستتر احزاب حاکم در آن در مقایسه با سایر دولتهای استانی در کانادا از برنامههای حمایتی مفصلتری برخوردار است .البته بسیاری از حقوق و مزایای بازنشستگی در استان کبک که وابسته به برنامههای حمایتی دولت فدرال است پیشتر در مقالههای دیگر پرنیان به آنها معرفی شدهاند .به همین دلیل سعی شده است در این نوشتار به مواردی پرداخته شده که مختص استان کبک است. در صفحه 42با خدماتی که دولت کبک برای حمایت از کهنساالن ارائه میدهد بیشتر آشنا شوید .
ما ز باالییم و باال میرویم!
من فرنازم و این قصه من است
میترا روشن
وظایف قانونی کارفرمایان در برابر نیروی کار- بخش دوم
ایمنی و بهداشــت محیط کار ،سالمت نیروی انسانی محمدعلیشاکرمی
در ادامه مطلب شــماره گذشته از سلسله مطالب مربوط به قوانیــن رابطه کارفرمایان و شــاغلین در انتاریو که به الزامــات مالی از قبیل حق بیمه اشــتغال (بیمه بیکاری)، حقوق بازنشستگی و مالیاتها میپرداخت در این نوبت به مقررات و الزامات کارفرمایان در رعایت موارد مربوط به ایمنی و بهداشت محیط کار و همچنین معرفی WSIBو وظایف این سازمان پرداخته شده است. این مطلب کاربردی برای صاحبان کســب و کارها را در صفحه 44مطالعه کنید .
ستون «قصه من» میخواهد به تجربههای ایرانیان ساکن کانادا در مواجهه با واقعیتهای زندگی در سراســر این کشور بپردازد و در زمان حاضر بیشتر بر روی تجربه زندگی در مونترال کبک متمرکز شده است .هدف این اســت که ببینیم این راویان از رفتار سایر ساکنان این استان بهویژه ساکنان قدیمی و غیرمهاجر با خود چه حکایتهایی دارند؛ آنها را چگونه افرادی یافتهاند و... میترا روشــن در صفحات 26تا 29 قصه زندگی فرناز ،دختر جوانی که هفت سال پیش به کبک آمده تا زندگی جدیدی را تجربه کند برای مخاطبان روایت کرده تا آنها را با جنبههای مختلف مثبت و منفی رفتار کبکیها آشنا سازد .
توصیه شده ها
February 2014 . No19 9 parnianmagazine.com
علی مختاری
manager@parnianmagazine.com
کانادایی که دیگر نیست زمانی کشوری را میشناختم که به صلحدوستی شهره بود .این کشور درست بر خالف همسایه جنوبیاش سودای درگیری و جنگ با دیگران در سر نداشت؛ سهل است که ســرزمین امنی برای آسیبدیدگان جنگ بود .برای همه آنها که سرپناه امنی میخواستند و زندگی آرامی در گوشــهای از دنیا به دور از رنج سرزمین مادری .کانادا را میگویم .کانادایی که دیگر نیســت .کانادایی که در لشکرکشی همسایه جنوبی به آن ســوی آبها با یانکیهای همیشه دستبرماشه همراهی نکرد .کانادایی که فرســتادههایش در نقاط مختلف دنیا سفیر صلح و دوستی بودند .کانادایی که با همه کشــورهای جهان رابطهای معقول و منطقی داشــت و از افراطیگری و دخالت در بحرانهای منطقهای دور بود تا آنجا که اتباع آن ،محبوب جهانیان بودند و اتباع همسایه جنوبی در سفرهای آن سوی آبها ،پرچمش را بر هر چه داشتند نصب میکردند تا محبوبیت کانادایی ،آنها را از هر گزندی دور بدارد. دولــت کانادایی که دیگر نیســت نگــران چهره کشورش در جهان بود؛ برای محیط زیست و آنچه حریصان فرصتطلب بر سر آن میآورند نگران و در فعالیتهای منطقهای و جهانی برای حفظ محیط زیست همواره پیشتاز بود .دشمن نداشت پس الزم نبود بمب و موشــک انبار کند و ارتشــی پر خرج تدارک ببیند و میلیونها دالر اضافه از جیب مردمان سختکوشش هزینه هواپیماهای روی کاغذ کند. سخنی با خوانندگان
بهمن .1392شماره 19
10
parnianmagazine.com
دولت کانادایی که دیگر نیست برای مردمش ارزش قایل بود؛ به رای و نظر آنها توجه نشان میداد و افکار عمومی را جدی میگرفت .کانادایی که میشناختم برای تامین منافع همه کاناداییها و نه تنها بخشــی کوچک از آنها تالش میکرد .کانادایی که گم شــد برای همه آنها که میخواستند به این سرزمین بیایند به برابری فرصتها باور داشت و با مردمی که آنجا را سرزمین آرزوهای خود فرض کرده بودند نامهربانی نمیکرد .کانادایی که میشــناختم باور داشــت که کشورش را در طول تاریخ کوتاهش ،مهاجرینی از همه اقوام دست در دست ساکنان نخستین آن ساختهاند و اقتصادش اگر برپاست بر دوش مهاجرینی است که برای موفقیت ،تالش مضاعف میکنند. کانادا با به قدرت رســیدن هارپر و دوستان گم شد. دولت جدید را سودای دیگر در سر بود .دیگر دغدغه نام و پاکــی آن در کار نبود .بدنامی بهتر از گمنامی بود .جهانیان که هیچ ،افکار عمومی کاناداییها هم اهمیت خود را در تصمیمات دولتی از دســت داد. میلیاردها دالر صرف خرید جنگافزار شد و محیط زیست اهمیت خود را به نفع شرکتهای نفتی شرکا و دوستان از دست داد .با متقاضیان مهاجرت چنان با نهایت نامهربانی و بیانصافی رفتار شد و هر روز داستان جدیدی برای آنها ساز شد .و این قصه هنوز ادامه دارد. کانادای ما گم شــد و کانادای امروز کشوری است
که تالش میکند در هر بحرانی در جهان یک طرف ماجرا باشد .آن هم طرفی که از نظر بسیاری از منصفان و آزادیخواهــان کمتر آبرو دارد .تصمیمات مهم و اساسی در تنظیم روابطش با جهانیان در خاورمیانه گرفته میشــود و آنچه اهمیت دارد خواست کشور فرمانده یعنی اسراییل است .در زمان نوشتن این متن نیز آقای نخســت وزیر برای یک هفته برای تکمیل خدمات نیمهتمام خود به تل آویو رفته است و قرار است به پاس همه خوشقدمتیهای این هشت سال که به اندازه سرسوزنی از طرف مقابل پاسخ مناسب دریافت نکرده ،دکترای افتخــاری بگیرد .پارکی به نامش کردهاند و به او افتخــار دادهاند در مهمترین نهاد دولتیاشان سخنرانی کند و مراتب ارادت خود را برشــمارد .باید منتظر بازگشت او شد و دید چه سوغاتی برای بیچاره مردم کانادایی که دیگر نیست میآورد .
کانادایی که گم شــد بــرای همه آنها که میخواستند به این سرزمین بیایند به برابری فرصتها باور داشت و با مردمی که آنجا را سرزمین آرزوهای خود فرض کرده بودند نامهربانینمیکرد
وقت آن رسیده که کانادا و اسرائیل به دنیای واقعیت بازگردند
تونی برمن-تورنتواستار/برگردان نادیا غیوری
با شــروع تور اسرائیل آقای هارپر و همراهانش که حرکتی بیفایده هم به نظر میرسد ،قطعا من و شما میتوانیم منتظر دو نتیجه قطعی از این حرکت باشیم. یکی اینکه شــهرت و موقعیت کانادا در نظر مردم برخی نقاط دنیا از این هم که هست خرابتر میشود و دوم این که دولت اسرائیل از این به بعد -با داشتن دوستانی مثل نخســتوزیر کانادا -دالیل زیادتری خواهد داشت تا بیش از قبل نگران آینده خود باشد. ماه گذشــته هارپر اسرائیل را اینطور توصیف کرد: «نور آزادی و دموکراســی در منطقــهای که بدون این نور نقطهای تاریک در دنیاســت ».او اینحرف را در 54ســالگی و زمانی که هشت سال از دوران نخستوزیریاش در کانادا میگذرد به زبان آورد و این در حالی اســت که تا به امــروز این فرصت را نداشته که حتی یک روز را در اسرائیل و یا هیچ نقطه دیگری از خاورمیانه بگذراند. بنابر این آیا مــا باید تعجب کنیم وقتی که میبینیم
در سال 2003هارپر ،به عنوان رهبر حزب مخالف دولت وقت ،همراهی کانادا با نیروهای امریکایی و انگلیسی در حمله به عراق را «آشکارا در جهت منافع یداند؟ ملی کانادا» م همین آقای استفن هارپر ،که اکنون معماری روابط خارجی کانادا در دست اوســت ،از سوی اعضای بلندپایه سیاســی و اقتصادی نه چنــدان محبوب اسرائیلی ب ه گرمی استقبال میشود .به گفته یکی از مفسران اســرائیلی ،احتماال با او که یکی از رهبران سیاسی دنیاســت ،که بیشــترین عالقهمندی را به اسرائیل نشان داده ،در اسرائیل همچون یک «ستاره راک» برخورد خواهد شد. اگر هارپر و دیگر افرادی که جزو خیل برگزیدگان کانادایی همراه وی به این ســفر میروند مشــکل اعتماد به نفس داشته باشند ،این سفر میتواند کمک خیلی خوبی برایشــان باشد .چون تعداد بیشماری از پرچمهــای کوچک کانــادا را در دســتان بچ ه
مدرسهایهای از همهجا بیخبر اسرائیلی خواهند دید. حتی بهتر از آن این است که این گروه از کاناداییها - برخالف میلیونها فلسطینی که در سرزمینهای تحت فرمان اسرائیل در شرایط دشواری زندگی میکنندـ مشکلی با جادههای بسته ،ایستبازرسیهای امنیتی و معضالتی که زندگی عربها را بسیار دشوار ساخته نخواهند داشت .برای این کاناداییها زندگی در هفته آینده بسیار خوش و دلپذیر خواهد بود. این سفر برای هر دو طرف به نوعی رخدادی است عاطفی و هیجانبرانگیز از به هم رســیدن دو دنیای فانتزی و خیالی .یکی از آنها طرف کانادایی اســت که در وجود هارپر و دولت محافظهکارش تجســم مییابــد .حتی با وجود این که در انتخابات ســال ،2011بیش از 6نفر از هر 10کانادایی از این حزب حمایت نکردند ،آنها فکر میکنند که باید چندین دهه سیاســت خارجی کانادا را وارونه کنند و اعتقادات تازهای را در مورد خاورمیانه ترویج کنند که از خیلی از حامیان دیگر اسرائیل هم افراطیتر و تندروانهتر باشد. دنیای خیالی و فانتزی دیگر که خیلی هم خطرناک است ،در نخستوزیر اسرائیل ،بنجامین نتانیاهو و حزب دستراستی بسیار افراطی که از وی حمایت میکنند تجسم یافته است .وقتی خط سیر نتانیاهو را در روش اداره یک سیستم ناکارآمد سیاسی در اسرائیل دنبال کنیم ،میبینیم که او توانسته دنیاهایی موازی و سوررئال خلق کند تا به این ترتیب اختالفات عمیقی را که در داخل اســرائیل وجود دارد زیر این نقاب بپوشاند. جهان او تصویری از اســرائیل ارائــه میکند که با همســایگان خود در صلح ب ه ســر میبرد و مقبول
تونی برمن ،رئیس ســابق شــبکه الجزیره انگلیســی ،شــبکه خبری CBCو مدرس
ژورنالیسم در دانشگاه رایرسون است .این مطلب در 17ژانویه و در آستانه سفر هارپر به خاورمیانه نگارش یافته است. دیدگاهها و سیاستهای روز بهمن .1392شماره 12 19
parnianmagazine.com
دنیا نیز هست و البته این تا زمانی است که یهودیان بتوانند آزادانه در کرانه باختری و دیگر سرزمینهای اشــغالی زندگی کنند و تا زمانی که فلسطینیهای شکستخورده و تحقیرشده بپذیرند که مدام مجیز اســرائیل را بگویند .اما این توهمی است که آینده اســرائیل را بیش از هر ارتش عرب دیگری تهدید میکند. برخــاف رئیسجمهور امریکا ،بــاراک اوباما ،که نتانیاهو را از این رویه برحذر داشــت و آن را باعث نابودی اسرائیل دانست ،نخستوزیر اسرائیل هیچگاه چنین توصیههایی را از استفن هارپر نشنیده است. نخســتوزیر کانادا همان چیزهایــی را به نتانیاهو میگوید که او دوســت دارد بشــنود و او هم ملت اســرائیل را تشویق میکند تا همچنان در این دنیای خیالی به زندگی خود ادامه دهند. حامیــان هارپر غالبا این روحیه افراطی طرفداری از اسرائیل در وی را به تالش او برای اصالح عدم توازن موجود در خاورمیانه تعبیر میکنند .به این ترتیب باید نتیجه بگیریم که نخستوزیران قبلی کانادا با اسرائیل عداوت داشته و حتی طرفدار اعراب بودند ،که البته این حرف کامال بیمعنی است.
چندین دهه اســت که کانادا به هنــگام رویکرد به موضوع خاورمیانــه نگاهی کامال همدالنه و همراه نســبت به اســرائیل دارد .البته در مواقعی هم بوده که کانادا در مورد رفتارهای اســرائیل با این کشور به صراحت گفتگو کرده و این همان کاری اســت که همه دوستان واقعی انجام میدهند .اما افتخارات دولت قبلی کانادا به عنوان دولتی «جامعاالطراف» یا دارای رفتاری «چند وجهی» و «کارگزاری صادق»، چیزی اســت که نمیتوان به این سادگیها آن را به ضداسرائیلی بودن تعبیر کرد .با اینحال اینها واقعیاتی اســت که اکنون نخبگان محافظــهکار کانادایی و اسرائیلی هر دو آنها را قبول دارند. برای هر دو کشور زمان آن فرا رسیده که دنیاهای خیالــی خود را کنار بگذارند .اســرائیل باید این هفتــه تالش زیادی کند تا بــه حرفهایی که از نخســتوزیر کانادا میشنود توجهی نشان ندهد. و کاناداییها هم باید به همان سختی تالش کنند تا سیاســت خارجی کانادا را از دســت هارپر و نیروهایــش رهانده و آن را به مســیر قبلی خود بازگردانند .برای هر دو طرف زمان به سرعت در حال گذر و از دست رفتن است .
Since 1998
این ســفر برای هــر دو طرف به نوعی رخدادی است عاطفی و هیجانبرانگیز
از به هم رســیدن دو دنیــای فانتزی و
خیالی
نخســتوزیر کانادا همان چیزهایی را به نتانیاهو میگوید که او دوست دارد بشنود
با بیش از 15سال سابقه
چرا بانک؟ ما را انتخاب کنید .بهترین نرخ تبدیل دالر آمریکا و کانادا را از ما بخواهید.
خدمات ارزی مانی وی انتقال ارز به ایران و بالعکس شرکت ارزی مانی وی ،مفتخر است با بیش از 15سال تجربه در امور ارزی سرویس انتقال پول به ایران را از سر بگیرد
604.923.8000
www.moneyway.com 702 Main st. (Park Royal South), West Vancouver, BC, V7T 0A5 دیدگاهها و سیاستهای روز
February 2014 . No19 13 parnianmagazine.com
شکست دولت در بررسی سریع و بهموقع پروندههایمهاجرتی نیکالس کانگ ،تورنتواستار/برگردان نادیا غیوری
نادیا غیوری
Nadia Ghayouri
دیدگاهها و سیاستهای روز بهمن .1392شماره 14 19
parnianmagazine.com
در فاصله حدود یکسال تا انتخابات سال ۲۰۱۵و در حالیکه محافظهکاران با سرعت دادن به صدور انواع ویزاها تالش میکنند تا از رای قومیتهای کانادا بهویژه در حوزههای حســاس و سرنوشتساز رایگیری ،بهرهمند شــوند ،نظیر چنین مقاالتی در نشریات کانادایی که به آنها و کاناداییها شکستها و خلف وعدههای مکرر دولت محافظهکار را یادآوری میکنند خوشایند نخواهند بود.
پنج ســال بعد از زمانی که دولت ،سیستم مهاجرتی «بررسی سریع و بهموقع پروندهها» را راهاندازی نمود، متقاضیان مهاجرت در گروه نیروهای متخصص با انباشت پرونده و زما ن طوالنی بررسی مواجه هستند. در ســال 2008دولــت محافظــهکار در حرکتی بحثبرانگیز ،در الیحــ ه بودجه خود هزینه حذف صدها هزار متقاضی مهاجرت از روند بررســی را لحاظ نمود .بعد از آن نوبت رســید به وضع قانون «دســتورالعملهای وزیر» که با کمک آن معیارهای تعیین صالحیت افراد برای برخی از مشاغل محدودتر و دشــواتر شد و برای تعداد ورودی تقاضاها در هر سال نیز سقف در نظر گرفته شد. سپس آقای جیســن کنی ،وزیر مهاجرت وقت ،از بررسی 6تا 12ماهه پروندههای نیروی متخصص سخن گفت و در ســال 2008نیز نوید فرارسیدن دورهای تازه در تاریخ مهاجرت کانادا را داد که در آن قرار بود به نیازهای بازار کانادا با سرعت هرچه تمام پاسخ داده شود. اما در حال حاضر متوسط زمان بررسی پروندههای نیروی متخصص در سیستم واجد محدودیت که در ســال 2010میالدی 16ماه بود ،در پاریس و هنگ کنگ به 32ماه و در سنگال و لسآنجلس به 31ماه افزایش یافته است. باقی متقاضیان مربوط به قبل از سال 2008باید حتی بیــش از اینها منتظر بمانند که این زمان انتظار از 62 ماه در مراکش تا 97ماه در ترکیه ،کنیا ،ســریالنکا، پاکستان ،فیلیپین ،هند و جاماییکا متغیر است .اوضاع متقاضیان اروپایی هم چندان بهتر نیست زیرا برای آنها هم متوســط زمان انتظار در مجارستان 89ماه، در لندن 87ماه و در پاریس و وین تا 74ماه است. در برنامه جدیدی که قرار است دولت از سال 2015
«...انتظاراتی داشــتیم و برای زندگیامان هم بر اســاس همان انتظارات برنامهریزی کردیم .حاال احســاس میکنیــم که ما را گمراه کردهاند .واقعا ناراحتکننده است».
تحت عنوان Expression of Interestیا «ابراز عالقهمندی» به اجرا درآورد (که آن را بهطور مخفف EOIمینامند) قصد بر این اســت که مجموعه یا به اصطالح مخزنــی از مشــخصات کاندیداهای متخصص تهیه شود تا کارفرمایان بتوانند از میان آنها دست به انتخاب بزنند .معرفی این طرح چندان توجه یا تعجبی را در میان منتقدان سبب نشده اما در عوض این نگرانی را ایجاد کرده که نکند دولت در آن زمان هم بخواهد با یک الیحه دیگر خود را از شــر باقی پروندههای انباشتشده خالص کند. تا تابستان امسال تعداد 23هزار و 817پرونده نیروی متخصص در ده دفتر اصلی شهروندی و مهاجرت کانادا منتظر بررسی و اخذ تصمیم نهایی بودهاند .از بعد از تغییرات ایجاد شده در برنامه تنها 1233مورد از این تعداد بررسی شده و باقی آنها همچنان منتظرند. خانم سونیا لسژ طی ایمیلی گفته است« :ما در گروه نیروی متخصص بیش از 640هزار پرونده انباشتشده داشتیم .اگر فکری برای این موضوع نمیکردیم این انباشت اکنون به بیش از 800هزار مورد بالغ میشد و زمان بررسی این پروندهها نیز به هفت سال میرسید. دولت تالش دارد تا سیستم مهاجرتی سریعی ایجاد نماید که پاسخگوی نیازهای اقتصادی کانادا باشد. حجم انبوه پروندههای انباشتشده در گروه نیروهای متخصص مانع از حرکت و پاســخگویی سیستم مهاجرتی کانادا شده است». ماریا 27 ،ساله و مدیر ارتباطات راه دور از مسکو ،در ماه اوگست سال 2012و تحت سیستم اصالحشده نیروهای متخصص ،که ادعا میشــد زمان بررسی پروندهها در آن فقط 15ماه اســت ،برای مهاجرت اقدام نمود .وی اکنون بسیار متعجب است که میبیند زمان بررسی را از 15ماه به 25ماه افزایش دادهاند.
وی ،که نمیخواهد نام خانوادگیاش در این مطلب عنوان شود ،میگوید« :برای مهاجران جوانی مثل من، هر سال نقش مهمی در روند شغلی ایفا میکند .وقتی ما تقاضای مهاجرت دادیم،انتظاراتی داشتیم و برای زندگیامان هم بر اساس همان انتظارات برنامهریزی کردیم .حاال احساس میکنیم که ما را گمراه کردهاند. واقعا ناراحتکننده است». ماریو بلیسیمو ،رئیس بخش مهاجرت Canadian Bar Associationمعتقد اســت که محاسبات دولت درست نیســت .به گفته وی کانادا در برنامه مهاجرتی اقتصادی خود تعداد مشخصی را پذیرش میکند و اولویت هم با برنامههای «نامزدهای استانی» و «دارای تجربه کانادایی» است. بلیسیمو ،که پیشبینی میکند دولت در سال 2015 و قبل از شروع به کار سیستم EOIبرای خالصی از انباشــت پروندهها الیحه تازهای را تصویب کند، میگویــد« :دولت مدام میگوید 12ماه ،اما واقعیت امر این نیست .آنها پایان بررسی پروندههای موجود
را حالل همه مشکالت میدانند در حالیکه اگر تعداد پذیرش متقاضیان افزایش پیدا نکند هیچ مشکلی حل نخواهد شد». دولت کانادا حســاب زیادی روی سیستم EOIو نقش آن در بررسی سریع پروندهها باز کرده است. آقای کریس الکساندر ،وزیر مهاجرت و شهروندی ماه گذشته در نشســتی در تورنتو در همین زمینه گفته اســت« :ما به همه دنیا خواهیم گفت که اگر مایل به مهاجرت به کانادا هستید اعالم کنید و ابراز تمایل نماییــد و بعد از آن از میــان این افراد آن عدهای را که واقعا به آنها نیاز داریم دعوت خواهیم کرد ...این پروندهها در عرض شــش ماه بررسی خواهند شد .کار دشواری اســت .رسیدن به این هدف بسیار سخت خواهد بود .اما ما میدانیم که میتوانیم این کار را بکنیم و الزم است که این کار را بکنیم». این دقیقا همان چیزی اســت که پنج سال پیش هم آقای کنی گفته بود .
پنج سال بعد از زمانی که دولت ،سیستم مهاجرتی «بررسی سریع و بهموقع پروندهها» را راهاندازی نمود ،متقاضیــان مهاجرت در گروه نیروهای ن طوالنی بررسی مواجه هستند متخصص با انباشت پرونده و زما دیدگاهها و سیاستهای روز
February 2014 . No19 15 parnianmagazine.com
تغییراتیبرای رای یا برای اصالح؟ نکاتی درباره تغییرات قانون شهروندی کانادا
مجیدبسطامی
editor@parnianmagazine.com
دیدگاهها و سیاستهای روز بهمن .1392شماره 16 19
parnianmagazine.com
اعالم تغییرات قانون شهروندی (نگاه کنید به صفحه 18همین شــماره) که باید آن را اولین قانون جدی وزیر نسبتا جدید مهاجرت ،کریس الکساندر دانست میتواند ســواالت متعددی را به همراه بیاورد :چرا تغییرات درست در آخرین سال قبل از انتخابات؟ آیا این تغییرات الزم است؟ آیا این تغییرات به نفع حزب محافظهکار یا به ضرر احزاب دیگر است؟ آیا افکار عمومی از این تغییرات حمایت میکنند؟ و... در ابتدا باید متذکر شــد که اگرچــه این قانون در زمان وزیر جدید نهایی و اجرایی میشود اما به یک معنا پدیده جدیدی نیست و ادامه برنامههای دولت محافظهکار بهویژه از زمان اکثریت یافتن این حزب اســت .مهمترین محورهای این تغییرات در قانون جدید عبارتند از: افزایش زمان الزام حضــور در کانادا برای دریافت شهروندی؛ به همراه بررســیهای بیشتر (که همین االن هم در قالب قانون فعلی تشدید شده و از نتایج آن کاهش محسوس آمار دریافتکنندگان شهروندی کانادا در دو سال اخیر است)؛ حذف امکان دریافت اتوماتیکوار «شــهروندی به شرط تولد» که با تغییرات فعلی قرار است این امکان حذف و تعدیل شود و شرایط و محدودیتهایی برای والدین بچه در نظر گرفته شود که امکان سواستفاده از این وضعیت را بگیرد؛ و نهایتا ادعای کاهش زمان انتظار برای انجام آزمون
و ادای قسم به منظور دریافت شهروندی که در چند سال اخیر این زمان به شدت افزایش یافته است. همه اینها در چند سال اخیر مرتبا از سوی جیسن کنی وزیر ســابق مهاجرت و شهروندی به عنوان مسائل مهمی که باید به آنها پرداخت مورد تاکید قرار گرفته بودند و بعضا مشخص شده بود که محافظهکاران چه برنامههایی در این زمینه دارند .اما میتوان در مورد بخشی از حقایق البالی سطور بیشتر تعمق کرد. تغییری به نفع رای محافظهکاران در مناطق حساس تغییرات مورد اشاره در درازمدت به نفع محافظهکاران است یعنی آنها قطعا بر روی دستآوردهای سیاسی این تغییرات که بیش از همــه در مورد «تعداد رای شــهروندان جدیــد» خودنمایی میکند حســاب بازکردهاند. تحقیقات نشان میدهد که اکثر مهاجران در ده سال اول حضور در کانادا عمدتا به ســمت احزاب چپ و میانه نظیر لیبــرال و NDPتمایل دارند که البته سهم لیبرالها در این عرصه بیشتر است .عمده این عالیق به دلیل شعارهای سوسیالیستیتر این احزاب، توجه به اقشار کمدرآمد از طریق کمکهای دولتی و صرف بودجه برای مهاجران برای پیوستن به بازار کار اســت .از آنجا که در چند دهه اخیر و به مرور، رای مهاجران در شهرهای حاشیهای شهرهای بزرگ (بهویژه در ناحیه تورنتو و اطراف) برای اینکه یکی از احزاب بتواند به اکثریت برسد سرنوشتساز شده، محافظهکاران سرمایهگذاری زیادی روی این گروه انجام دادهاند تا بتوانند از یکسو روی مواردی که برای آنها جذابتر است (از جمله پیوستن سریع والدین) تبلیغات اغراقآمیز کنند و از سوی دیگر از واقعیت آماری دیگری استفاده کنند که نشان میدهد به مرور و بعد از آن ده ســال ،گرایش بخشی از مهاجران که موقعیتهای بهتر شغلی و اجتماعی یافتهاند به سمت محافظهکاران بیشتر میشود .از جمله اینکه این گروه که خود به بخش مالیاتدهنده جامعه تبدیل شدهاند از بذل و بخششهای گاه افراطی دولتهای لیبرال نسبت به گروههای فرودستتر شکایت دارند. نکتهای که هماکنون در تغییر قانون محسوس است کاســتن از وزن رای مهاجران زیر ده سال و افزودن زمینههای جذاب برای کســب رای مهاجران باالی ده ســال است .اگر فرض کنیم که تصمیم دولت بر افزایش شرط حضور در کانادا برای امکان تقاضای شــهروندی تنها در همان میزان «چهار سال از شش سال» -هماکنون سه سال از چهار سال است -باشد (که البته تا زمان نگارش این یادداشــت ،این زمان
اعالم نشده و ممکن است حتی بیش از این باشد) ،با توجه به سایر موارد و زمینهها از جمله تاخیر مرسوم خود متقاضیان در تکمیل مدارک و ارسال ،تاخیر در بررسیها و دعوت به جلسه آزمون و نظایر اینها که عمدتا چیزی حدود یک سال و نیم تا دو سال طول میکشد (یعنی در بهترین حالت ۶ ،سال بعد از ورود به کانادا) ،عجیب نخواهد بود اگر فرض کنیم مهاجران تازهشهروند شــده (بسته به زمانی که حق رای پیدا میکنند و فاصله آن با انتخابات بعدی) تنها یکبار آن هم در آخرین سالهای قبل از دهسال حضور در کانادا میتوانند رای بدهند و بعد از آن به جرگهی «مهاجران با اقامت ده سال به باال» که طرفداران محافظهکاران در آنها پرشمارتر هستند میپیوندد .درحالیکه پیش از استقرار محافظهکاران در سال ۲۰۰۸و ایجاد انواع موانع و تاخیرات در مورد دریافت شهروندی و حق رای ،در دوران لیبرالهــا امکان رای دادن پیش از ده سال ،گاه تا دو نوبت هم برای یک تازهشهروند فراهم بود .تنها تحقیقات آتی نشــان خواهد داد که همین اقدام بــه ظاهر کوچک و کماهمیت تا چه اندازه بر شانس موفقیت محافظهکاران در انتخاباتهای بعد از این خواهد افزود .آن هم محافظهکارانی که در دو دهه گذشته بهرغم همه اقدامات تبلیغاتی از یکسو و انواع روشهای تخریبی علیه رقبای خود از سوی دیگر، هیچگاه نتوانستهاند میزان محبوبیت خود در سراسر کانادا را به ۴۰درصد برسانند. کاناداییهای حامی سختگیری بیشتر نکته دومی که در این مورد اهمیت دارد پشتیبانی نسبتا قاطع مالیاتدهندگان کانادایی از تصمیماتی از این دست که حداقل در ظاهر در جهت دشوارتر کردن دریافت شــهروندی و جلوگیری از تبعات سهولت آن اســت میباشد .حتی بســیاری از کاناداییهایی که طرفدار دولت محافظهکار نیســتند از مجموعه سواستفادههای کالنی که برخی مهاجران یا شهروندان جدید از سیستم و در واقع از جیب آنها میکنند خسته شدهاند و خواستار ســختگیریهای بیشتر هستند؛ مهاجران قدیمیتر در خط مقدم پشتیبانی از چنین اقدامی قرار دارند( .به یاد داشته باشیم که تحقیقات نشان میدهد بزرگترین مخالف تصمیماتی از نوع افزایش تعداد مهاجران ،نه کاناداییهای متولد کانادا بلکه مهاجران قدیمیتر هستند که توصیف دالیل این امر مجال دیگری میخواهد). نگارنده در این سالها بارها شاهد این بودهاست که برخی از مهاجران یا شهروندان جدیدتر با افتخار تمام در مهمانیها و جمعهــای عمومی از اینکه چطور
بهرغم داشــتن درآمد خوب از ایران ،از کمکهای دولتــی اســتفاده میکنند یا بــرای دریافت فالن و بهمان اعتبار چه جعلها و تقلبهایی کردهاند و چه دروغهایی گفتهاند درافشانی کردهاند .همچنین بسیار شاهد بودهایم که کسانی کانادا را محلی برای درمان مجانی یا کمهزینه بیماریهای خود یا والدینشــان فرض کردهاند .یعنی میتوان مثال در ایران و دوبی و ترکیه و جاهای دیگر زندگیهای مجلل شکل داد و تنها برای چکاپ یا درمان رایگان به کانادا آمد. نمونه دیگری از این دست سواستفادهها بحرانهایی بوده که در ســالیان گذشته هم از نظر سیاسی و هم اقتصادی کانادا را با مشــکل روبرو کرده است نظیر مورد درخواست تعداد زیادی کانادایی لبنانیاالصل برای مســاعدت دولت کانادا برای خــروج آنها از بیروت در زمان حمله اســراییل به این کشور که با صرف هزینه چند صد میلیونی ممکن شــد .بخش تلخ قصه آنجا بود که مردم نوعدوست و رسانههای حســاس کانادا که در آن ایام از هیچ کوششی برای فشار به دولت برای اقدام عاجل کوتاهی نکردند بعدا دریافتند که بسیاری از این کاناداییهای نیازمند کمک برای دهههای متمادی حتی پا به کانادا نگذاشتهاند، مدارک شهروندی خود را بدون رعایت کامل قانون دریافت کرده بودنــد و در هیچ اقدام مثبتی در این کشور از قبیل پرداخت مالیات یا سرمایهگذاری برای ایجاد کار و ثروت هم در همه این سالها و تا قبل از اینکه فریاد «درخواست کمک به یک هموطن» آنها بلند شودسهیم نبودهاند. همینها و دهها مورد دیگر اســت که پشتیبانی افکار عمومی کانادا از چنین قوانین سختگیرانهای را به همراه دارد .اگرچه بر اهل تحقیق پنهان نیســت که بخشی از این فشار افکار عمومی از تبلیغات مسموم خود دولت محافظهکار و شخص وزیر-شومن سابق وزارت مهاجرت ،جناب جیسن کنی در این موارد بوده و بخشی هم ناشی از تعصبات و افکار یکجانبه در برخی کاناداییها و تصورات نادرســتی که آنها نســبت به مهاجران به ویژه تازهواردان دارند ناشی میشود .اما همزمان نمیتوان منکر آن ایرادات مورد اشاره هم شد. مشــکل عمدهای کــه آن مهاجــران عالقهمند به سواستفاده و تقلب دارند این است که همچنان نوع رابطه دولت و ملت در کانادا را با کشورهایی که از آنها مهاجرت کردهاند شبیهسازی میکنند و چون در کشورهای مبدا چنین مرسوم است که دولت را مالک و ارباب مطلق همه چیز و بقیه را رعیتهایی میدانند که زرنگهای در میان آنها میدانند چطور ســر آن
ارباب بــزرگ را کاله بگذارند پس باید به اقدامات غیرقانونی و غیراخالقی خود در کشــور جدید هم افتخار کنیم .واقعیت این اســت که در کانادا قاطبه مردم دولت را تنها امانتدار و مدیریتکننده منابع و داراییهای خودشان (به ویژه پول مالیات که مهمترین درآمد دولت محسوب میشود) میدانند و بنابراین سواســتفاده از این منابع را در واقع دزدی از جیب خود میبینند و سواستفادهگر و امانتدار ناتوان ،هر دو را مجرم و مســتحق مجازات میدانند .حال اگر دولتی بتواند نشان دهد که امانتدار بهتری است یا میخواهد چنین باشد ،مردم پشتیبانی بیشتری از وی خواهند کرد و همین نکته ،برگ برنده محافظهکاران در تصویب قانون جدید و قوانین مشابه (که برخی در سال ۲۰۱۳عملیاتی شدند) است. مهاجران جدید یا آنها که در راه هستند باید چه کنند؟ خیلی ساده! باید تالش کنند که متناسب با استانداردها و تعاریف این جامعه جدید ،کانادایی بهتری باشند و بخشــی از آن ،تحمل و صبر بیشتر برای دریافت شهروندی کانادا است .به همین دلیل ،تصمیم به اقامت دائم در کانادا بالفاصله بعد از ورود به این کشــور، ســپری کردن زمان مورد نیاز و دریافت شهروندی کانادا نه تنها تضمینــی برای خالصی از مخاطراتی است که بازگشت زودهنگام به ایران میتواند به دنبال داشته باشد بلکه مقدمهای است بر اینکه یک شهروند واقعی و نه اسمی این کشور شویم؛ چیزی بیشتر از دریافتکننده صرف یک کارت و پاسپورت کانادایی. البته این قانون میتواند در مورد نحوه تمدید اقامت دائم تبعات خاص و عمیقی داشته باشد که قطعا در آینده باید به این وجه از موضوع هم پرداخت .
حتی بسیاری از کاناداییهایی که طرفدار دولت محافظهکار
نیستندازمجموعهسواستفادههای کالنی که برخــی مهاجران یا شهروندان جدید از سیستم و در واقع از جیب آنها میکنند خسته شدهاند دیدگاهها و سیاستهای روز
February 2014 . No19 17 parnianmagazine.com
آقای الکساندر هم معتقد است که باید با این پدیده برخورد مناسبی صورت بگیرد و راهی برای مقابله با آن اندیشیده شود. اما آقای کرلند این موضوع را تا حدی پیچیده میداند و معتقد اســت که وارد شــدن دولت در این حوزه میتواند تبعات حقوقی برایش داشته باشد. از الیحه شــهروندی ارائه شده توســط نماینده محافظهکار مجلس ،آقای دویندر شوری ،چه خبر؟
با تصویب الیحه در سال ۲۰۱۴اتفاق خواهد افتاد
اعمال تغییرات اساســی در قوانین شهروندی کانادا توسط دولت هارپر
برگردان نادیا غیوری
دولت فدرال آماده اســت تا اجرای طرح تازهای را اعالم کند که خود آن را «نخستین اصالحات جامع قانون شهروندی بعد از یک نسل» نام نهاده است. گرچه این امر با هدف افزایش اهمیت و حفظ ارزش شــهروندی کانادا انجام خواهد گرفت ،اما همه به شدت منتظرند تا ببینند در الیحهای که در سال 2014 به مجلس ارائه میشود چه چیزهایی وجود خواهد داشت. این تغییرات که میتوان آنها را آخرین موارد اعمال شده از سوی دولت در وزارت شهروندی و مهاجرت ( )CICدانست ،توسط وزیر جدید این وزارتخانه، آقای کریس الکساندر به اجرا درخواهد آمد .وی به همراه دیگر دست اندرکاران این امر با Postmedia Newsدر این زمینه گفتوگویی کرده اســت که چکیــدهای از اهم مباحث مطرح شــده را در اینجا میخوانید.
که مشارکت در زندگی کانادایی است و آن هم فقط با زندگی در کانادا محقق میشود». البته وی در این زمینه عدد و رقم خاصی را اعالم نکرد اما کسانی چون ریچارد کرلند ،وکیل و تحلیلگر امور مهاجرتی ،معتقدند که افزایش این شــرط زمانی به چهار سال از شش سال مناسب است .به اعتقاد وی بد نیســت اگر از متقاضیان خواسته شود که حداقل دو برگه پرداخت مالیات ساالنه خود را نیز به هنگام تقاضای شهروندی ارائه نمایند.
صــرف به دنیا آمدن در کانــادا موجب کانادایی شدن نخواهد شد.
آقای جیسن کنی ،وزیر سابق مهاجرت و شهروندی معتقد بود که برخورداری از حق شــهروندی یک کشور به دلیل به دنیا آمدن در آن دیگر قدیمی شده و با توجه به زیاد شــدن تعداد نوزادان گذرنامهای (کودکانی که برنامهریزی میشود تا برای گرفتن حق چه مدت زمانی الزم خواهد بود تا شــما بتوانید شهروندی در کانادا به دنیا بیایند -م) ،قوانین در این زمینه باید تغییر کنند. برای دریافت حق شهروندی اقدام کنید؟ مقیمان دائم باید حداقل سه سال از چهار سال دوره افزایش زمان زندگی در کانادا برای اقامتشــان را در کانادا بوده باشند تا بتوانند برای این درخواست شهروندی و تالش برای امر اقدام کنند .اما به اعتقاد آقای الکساندر اکنون زمان کاهش زمان بررسی و اعطا شهروندی افزایش این مدت است .وی میگوید« :برای فهمیدن مفهوم واقعی کانادایی بودن فقط یک راه وجود دارد از تغییرات مهم قانون جدید است البالی اخبار
بهمن .1392شماره 19
18
parnianmagazine.com
در الیحه اصلی وی پیشنهاد شده بود که روند اعطای حق شــهروندی برای مقیمان دائمی که سه سال در نیروهای ارتش کانادا خدمت کردهاند تسریع شود و به آنها این اجازه داده شــود که به جای سه سال در مدت دو سال دارای حق شهروندی شوند. وقتی مشخص شد که یکی از بمبگذاران اتوبوسی در بلغارستان شهروندی دوملیتی از کانادا بوده ،آقای کنی پیشــنهاد داد تا از این پس شهروندان دوملیتی در صورت ارتکاب جرائم جنگی از حق شهروندی کانادا محروم شوند. آیا از ماحصل کار خود راضی هستید؟
بر اســاس گزارش عملکرد اداره مهاجرت در سال ،2012 -2013تعداد شــهروندیهای اعطا شده در این مدت بسیار کمتر از انتظار بوده است .در حالیکه تخمین زده میشد که در این دوره زمانی 214هزار و 944نفر دارای حق شهروندی شوند ،اما تعداد این افراد فقط به 106هزار و 353نفر رســید .افزایش میزان بررسیهای امنیتی برای مقابله با جعل و تقلب در خصوص شهروندی ،آزمون شهروندی دشوارتر و نیز کمبود شــدید قضات شهروندی را میتوان از دالیل این امر برشمرد. در پایــان ســال 2012میزان انباشــت پروندههای متقاضیان شهروندی به 349هزار و 249مورد رسید و متوسط زمان بررسی پروندهها نیز بین 25ماه تا 35 ماه شد .در بودجه قبلی به این انباشت به عنوان یک معضل توجه شده بود و مقرر شد تا ظرف دو سال و با صرف هزینهای 44میلیون دالری زمان بررسی پروندهها کوتاهتر شود. به اعتقاد آقای کرلند مشــکل اینجاست که قانون شــهروندی تابع قانون هزینههای پرداختی کاربران User Fees Actنیســت .به نظر وی از آنجا که متقاضیان شهروندی برای دریافت این خدمت وجهی را میپردازند باید این قانونها تابع یکدیگر باشند و این حق آنان اســت که از مــدت زمان دریافت این خدمت اطالع داشته باشــند .به نظر میرسد که در بودجه جدید بخواهند هزینه این درخواست را تا دو برابر هزینه 200دالری فعلی افزایش دهند .
کمبود نیروی کار به نسبت درخواست بازار در البرتا در پاییز سال 2013استان البرتا بهترین نقطه کشور برای جویندگان کار بود .در ماه سپتامبر بیزینسها در این استان اعالم کردند که به 52هزار و 800نیروی کار جدید نیاز دارند. اداره آمار کانادا میگوید که این رقم گرچه کمتر از سال گذشــته بوده اما همچنان باالترین رقم نیاز به نیروی کار در کل کشور است. به گفتــه آقای بــروس گراهام CEO ،شــرکت ،Calgary Economic Development در حــال حاضر این اســتان دارای پایینترین نرخ بیکاری از زمان بحران اقتصادی ســال 2008به این سو اســت .وی میگوید« :ما در امریکای شمالی از نظر چشــمانداز اقتصادی همچنان یکی از مناطق خوشموقعیت هستیم ».وی میافزاید که کارفرمایان در استان البرتا برای استخدام نیرو با مشکل مواجه هستند و« :مجبورند برای یافتن متخصصان و افراد مورد نظر خود به خارج از مرزهای استان نظر داشته باشند».
بر اســاس دادههای اداره آمار کانادا ،در حال حاضر 1.3میلیون نفر در سراسر کشور در جستجوی کار هستند و این امر نرخ بیکاری 6.9درصدی در کشور را رقم زده است. آقای جیسن کنی ،نماینده پارلمانی از شهر کلگری و وزیر اشتغال و توسعه اجتماعی دولت فدرال معتقد است که در حال حاضر آموزش افراد و آمادهسازی آنها برای پرکردن خال موجود در بازار کار استان از اولویتهاست .وی میگوید« :اقتصاد این استان در حال رشد است و جمعیت آن نیز رو به پیری دارد. این تغییرات جمعیتشناختی به معنای این است که ما باید برای آماده ســاختن کاناداییها برای مشاغل آینده هوشمندانه عمل کنیم». البتــه آقای گراهام در مورد آینده اقتصاد در اســتان البرتــا تا حدودی دچار تردید اســت زیرا اســتان همچنان منتظر اســت تا در مورد احداث خط لوله نفتی تصمیمگیری شــود .این خط لولهای است که قرار است نفت مناطق غربی کانادا را برای پاالیش به
امریکا ببرد اما چندین سال است که دولت اوباما به دلیل آنچه مسائل زیست محیطی میخواند حاضر به تصویب این طرح نشده است .البته قرار است در سال 2014تکلیف این طرح مشخص شود .برخی آگاهان معتقد هستند که دلیل اصلی بیعالقگی امریکا به این خط لوله ،افزایش تولید نفت شنی در امریکا و امید به تامین انرژی مورد نیاز از این طریق اســت .به هر حال موافقت یا عدم موافقت امریکا با این طرح تاثیر فراوانی در آینده اقتصاد البرتا و وضعیت بازار کار آن خواهد داشت .
در ماه سپتامبر بیزینسها در این
اســتان اعالم کردند که به 52 هزار و 800نیروی کار جدید نیاز دارند
البالی اخبار
February 2014 . No19 19 parnianmagazine.com
آمار شوک آور
نرخ اشتغال در کانادا در ماه دسامبر ۲۰۱۳
درحالی که بر اســاس برآورد اقتصاددانان ،بازار کار کانادا باید در این ماه در مجموع حدود 14هزار شغل اضافه بر گذشــته تولید میکرد ،بیش از سه برابر این عدد یعنی 46 هزار شغل از دست داد .بدین ترتیب نرخ بیکاری کانادا به 7.2درصد سقوط کرد که برابر با همین نرخ در حدود سه ماه قبل است. این اعداد از این نظر ناگوار هســتند که کانادا بهرغم یک رشد اقتصادی چشمگیر در نیمه اول سال ،2013در ادامه سال دچار مشکالت عدیده شد بهگونهای که در مجموع ســال 2013تنها 102هزار شــغل جدید به بازار کار این کشــور اضافه شد .همچنین برای اولین بار از دوران رکود سال ،2008وضعیت بازار کار امریکا بهتر از کانادا شد. این اخبار عــاوه بر کارجویان بهویــژه جوانان ،نه برای سرمایهگذاران کانادایی که انتظار داشتند نرخ بهره در این کشور در سه ماهه اول سال افزایش یابد و نه برای دولت محافظهکار که نگران چشــم به انتخابات سال 2015دارد خوشایندنیست. البته بســیاری از متخصصــان بازار کار تاکیــد دارند که نباید صــرف آمار یک ماه را مــاک گرفت و همانطور که افزایشهای شــدید در برخی ماهها نشان از رفع همه مشــکالت بازار کار نبود ،این افت چشــمگیر هم نشانه وجود بحران نیســت و بازار کار کانادا به صورت پیوسته اما خیلی کند و آرام به سمت جلو حرکت میکند .با این حال نمیتوان کتمان کرد که این آمار آنهم برای ماه دسامبر که اکثر شرکتهای عمومی برای نشان دادن موفقیت مالی خود به سهامداران ،بسیار فعالتر میشوند و مشاغل فصلی هم به دلیل حراجها و رونق فروش آخر سال افزایش زیادی پیدا میکند دلسردکننده است. نکتهای که کمتر به آن پرداخته شد سرمای شدید و بحران ناشــی از بروز طوفان یخی در اکثر مناطق مهم انتاریو و چند استان شرقی دیگر بود که ضمن مختل کردن فعالیت شرکتها به خصوص فروشندگان بزرگ ،اساسا عامه مردم را از خریدهای عمده آخر سال ،که یکی از موتورهای مهم محرکه ایجاد شغل بهویژه مشاغل فصلی است بازداشت. عامل دیگر موثر در این زمینه بحرانهای پدید آمده برای چند شرکت بزرگ کانادایی و تعدیل شدید نیرو در آنها بود که عمدتا در دو ماه آخر ســال اتفاق افتاد تا این شرکتها بتوانند در تراز مالی پایان سال ضرر کمتری را به سهامداران نشــان دهند .از جمله این شرکتها میتوان به بلکبری البالی اخبار
بهمن .1392شماره 19
20
parnianmagazine.com
( BlackBerryکــه در کل ســال 40 ،2013درصد از نیروهایش را تعدیل کرد) و سیرز Searsکانادا اشاره کرد. در میان استانها ،انتاریو در مجموع 39هزار شغل از دست داد و نــرخ بیکاری آن از 7.2به 7.9درصد افزایش یافت. البرتــا هم در این ماه از بحران بــازار کار در امان نماند و 12هزار شــغل از دست داد اما نرخ بیکاری در این استان کماکان یکی از پایینترینهاست و تنها از 4.7به 4.8درصد افزایش یافت. در مقابل ،بریتی ش کلمبیا اوضاع خوبی داشت و در مجموع 13هزار شــغل به مجموعه مشاغل آن اضافه شد .در این استان فقط در بخش بهداشت و درمان 22هزار شغل اضافه شد و نرخ بیکاری استان از 6.7به 6.6درصد کاهش یافت. در کبک وضعیت همانند انتاریو رضایتبخش نبود و نرخ بیکاری این استان از 7.2به 7.7افزایش یافت. در مجموع همانند اکثر ماههای سال ،2013وضعیت کار در اســتانهای غربی کانادا به مراتب بهتر از شرق است و در ساسکاچوان که کماکان بهترین عملکرد شغلی را در تمام کشور دارد ،با افت نرخ بیکاری به زیر 4درصد ( 3.9درصد بیکاری در ماه دسامبر در مقابل 4.1درصد ماه نوامبر) عمال میتوان گفت هیچ کارجویی نیست که بیکار بماند .
بعد از چند ماه شرایط رو به رشد یا توقف ،اخبار منفی ماه دسامبر 2013در بــازار کار کانادا همه را شوکه کرد
متوسط درآمد ساعتی در ۲۰۱۳و در تحلیل عمومی
رشد متوسط دستمزدها در گروه شاغالن non-farm اداره آمار کانادا در گزارشی که بهتازگی منتشر ساخته اعالم نموده اســت که در ماه اکتبر متوسط دستمزد هفتگی کارکنان حقوقبگیر در گروه non-farm به میزان 0.5درصد افزایش داشــته که این میزان از رقم 0.3درصدی پیشبینی شده توسط تحلیلگران اقتصادی باالتر بوده است. البته رشــد دستمزدها در ماه اکتبر درست بعد از ماه سپتامبر بود که در آن ارقام نشان از کاهش دستمزدهای هفتگی داشــتند به طوری که از 0.3درصد به 0.2 درصد رسیده بودند. حقوقبگیران گروه non-farmدر این ماه چهارمین ســهماهه مثبت خود را از نظر تعداد آغاز نمودند و 0.1درصد یا 16هزار و 900نفر بر عده آنها افزوده شــد و همین امر توانســت کاهش 10هزار و 400 موردی ماه قبل از آن را جبران کند. در گزارش اداره آمار آمده اســت« :چندین بخش از صنایع در ماه اکتبر اعالم افزایش نیرو داشتند که در راس آنها بخش آموزش قرار میگیرد و بعد از آن به ترتیب نوبت به بخشهای خدمات اداری و حمایتی و بخش سرگرمی و تفریحات میرسد». بر اســاس همین گزارش طی 12مــاه ،تعداد کل شــاغالن 169هزار 400نفر یا 1.1درصد افزایش داشته است که از نظر نسبی بیشترین این افزایش در میان دو گروه معامالت امالک و خدمات لیزینگ (با +4.7درصد) اتفاق افتاده اســت که دارای باالترین رشد عددی نیروهای خود از ماه دسامبر سال 2012 تا کنون بودهاند. طی یک سال ،میزان متوســط درآمد هفتگی هم 1.4 درصد افزایش داشته اســت که بر اساس این گزارش عوامل متعددی در آن دخیل بودهاند .در این گزارش از جملهاینعواملبهمواردیچون«رشددستمزد،تغییرات در بافت شــاغالن در صنایع ،مشاغل و میزان تجربه کاری و نیز ســاعات کاری در هفته» اشاره شده است. عالوه بر این در این گزارش آمده اســت« :کارکنان حقوقبگیر گروه non-farmدر ماه اکتبر به طور متوسط هفتهای 32.9ســاعت کار کردهاند که این رقم نسبت به هفتهای 33.1ساعت در ماه اکتبر سال 2012کاهش نشان میدهد». اداره آمــار کانــادا گزارش خود در مــورد کارکنان
حقوقبگیر مــاه نوامبر 2013را در تاریخ 30ژانویه 2014ارائه خواهد کرد. برخی مشخصات کلی در مورد میزان درآمد از آنجا که اطالعات سال 2013هنوز نهایی نشده ،در اینجا مشخصات کلی از درآمد هفتگی ساکنان کانادا تا پایان ســال 2012ارائه میشود .الزم به یادآوری است که در کانادا شاخص «درآمد هفتگی» weekly earningsمهمترین شاخص در محاسبات درآمدی محسوب میشود: در سال ،2012متوسط درآمد هفتگی کانادایی پیش از کســر مالیات و سایر کسورات 867دالر در هفته بوده است .در مقایســه با سال ،1997این درآمد از 772دالر به میزان 95دالر در هفته افزایش داشــته است (عدد مربوط به سال 1997با محاسبه تاثیر تورم بیان شده است و اختالف 95دالری بر اساس ارزش پول امروز است). در تفکیک این میزان بر اســاس سن ،افراد 25تا 54 ساله (طیف اصلی شاغالن بازار کار) به طور میانگین 964دالر ،باالی 54سال 909دالر و 15تا 24سال 406دالر دریافتی داشتهاند. در ســال ،2012مردان به طور متوسط 988دالر در هفته و زنان 744دالر در هفته درآمد داشتهاند .البته
در طول زمان و با مقایسه درآمد سال 2012با ،1997 متوسط درآمد زنان (با رشد 18.8درصد) چیزی دو برابر متوسط درآمد مردان (با رشد 9.2درصد) رشد داشته است. از نظر استانی ،کمترین متوسط درآمد هفتگی مربوط به پرینس ادوارد آیلند با 733دالر در هفته و بیشترین مربوط به البرتا با 1023دالر در هفته است .در انتاریو این عدد ،888در بریتیشکلمبیا 854و در کبک 787 دالر در هفته است. یادآوری میشــود که این درآمدها بر اساس متوسط درآمد همه افراد از تخصصیترین مشاغل تا پایینترین دستمزدهاســت و در مورد هر نوع شــغل خاصی، اعداد مربوط (مثال بر اساس بررسیهای شرکتهای کاریابی ،متوسط درآمد هفتگی مهندسین عمران در استان انتاریو حدود 1250دالر در هفته و حداکثر آن حدود 2100دالر در هفته گزارش شده است ).
از نظر اســتانی ،کمترین متوســط درآمد هفتگی مربوط به پرینــس ادوارد آیلند با 733دالر در هفته و بیشترین مربوط به البرتا با 1023دالر در هفته است
البالی اخبار
21 parnianmagazine.com February 2014 . No19
چند خبر کوتاه در ژانویه 2014 سنگ تمام دولت هارپر برای شارون با مرگ آریل شارون بعد از سالها کما ،رسانههای کانادایی منهای آنها که بهطور مشخص حامی اسراییل هستند -درمجموعتالشکردندهمانسیاستمیانهروانهکاناداییهارا تداومببخشندوتصویریچندوجهیازشخصیتشارون ارائه دهند .به عنوان مثال در کنار اقدامات و تاثیر شارون در شکلگیری اسراییل به اقدامات ضدانسانی و کشتار فلسطینیانهماشارهکردند.رهبراندوحزبلیبرالوNDP هم در یادداشتهای خود همین رویکرد را ادامه دادند. این در حالی بود که استفن هارپر و سایر اعضا ارشد کابینه با تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز از شارون فاصله خود با رهبران دو حزب دیگر و رویکرد رسانهای را نشان دادند. اما اقدام عجیبتر ،ســفر بلندپایهترین هیات سیاسی کانادا به منطقه خاورمیانه در هفته ســوم ژانویه بود که البته اصلیترین و طوالنیترین اقامتش در اسراییل بود و به بهانه ادای احترام به شارون دیدارهای گستردهای با هیات حاکمه اسراییل انجام شد .تقریبا تمامی اعضا اصلی هیات دولت در این ســفر حضور داشــتند و حضور برخی وزرا نظیر جیسن کنی که حوزه مسئولیت جدیدش چندان ارتباطی با چنین سفرهایی ندارد عجیب به نظر میرسد .عالوه بر این روزنامه گلوب اند میل در جمعه ۱۷ژانویه خبر داد که حدود ۲۰۰نفر همراهان این سفر خواهند بود و هزینه بسیار سنگین اقامت آنها را قرار اســت مالیاتدهندگان کانادایی پرداخت کنند. البته دولت بعد از گسترش اعتراضات رسانهای تالش
عالوه بر این روزنامه گلوب اند میل در جمعه ۱۷ژانویه خبر داد که حدود ۲۰۰نفر همراهان این سفر خواهند بود و هزینه بســیار سنگین اقامــت آنها را قرار اســت مالیاتدهندگان کانادایی پرداخت کنند
البالی اخبار
بهمن .1392شماره 19
22
parnianmagazine.com
کرد که نشان دهد هزینه برخی از این همراهان توسط خود آنها پرداخت میشود اما زمان الزم است تا چنین ادعایی را تایید کند بهویژه که به نظر نمیرسد این افراد با چنین شرطی به همراهی در سفر دعوت شده باشند. نکته عجیب این است که این هیات به مراتب بزرگتر از هیاتهای همراه هارپر به چین و هند در سالهای گذشته است درحالیکه حجم ارتباطات تجاری ،مالی، آموزشی ،شغلی ،مهاجرتی و نظایر اینها با آن دولتها قابل مقایسه با اسراییل نیست. اما خود سفر هم توام با پرسشهای جدی و جنجالهای رسانهای-سیاسی جدید بود بهویژه که هارپر در پاسخ به پرسشهای بسیار دقیق و روشن رسانهها مبنی بر اینکه «با توجه به اعالم رسمی سیاست دولت محافظهکار در وبســایت این دولت مبنی بر غیرقانونی بودن ساخت شــهرکهای جدید در کناره باختری رود اردن ،نظر وی در این باره چیســت؟» حاضر نشد به این موارد پاسخ دهد .این درحالی است که اعضا ارشد دولت وی نظیر جان برد ،وزیر خارجه و کریس الکساندر ،وزیر مهاجرت و شهروندی ،سیاست خارجی کانادا در مورد مسائل خاورمیانه را بســیار روشن و شفاف crystal clearارزیابی میکنند! البته به نظر میرســد ادعای شفاف بودن این سیاستها به اندازه میزان اهمیت سفر خاورمیانهای هارپر فقط برای محافظهکاران قابل فهم و پذیرش باشد .
افزایش اعتراضات در مورد پخش آگهی معرفی سرویسی که هنوز وجود خارجی ندارد رســانههای کانادایی و به ویژه CBCدر این هفته بهطور مشخص بر روی یک آگهی تبلیغاتی دولت فــدرال تمرکز کردند که به معرفی برنامه جدیدی با عنوان Canada Job Grantمیپردازد .این برنامه در واقع تغییر یافته برنامههای دیگری اســت که در سالهای گذشــته برای حمایت و یاری به جوانان، تــازهواردان و بیکاران بــرای فراگیری مهارتهای جدید و جذب شدن به بازار کار انجام میشده است. دولت فدرال از چند سال قبل اعالم کرده بود که یکی از تغییراتی که در بودجه به منظور کاهش هزینهها و بهینه کردن مخارج در نظر دارد همین برنامه بوده و آن را در قالب بودجه سال ۲۰۱۳اعالم کرد اما عمال این برنامه تا این تاریخ که در ابتدای سال ۲۰۱۴هستیم اجرایی نشــده چرا که اکثر استانهای کانادا بهویژه اســتان انتاریو با آن مخالف هستند و معتقد هستند که این برنامه به شکلی که دولت معرفی کرده قابلیت اجرایی ندارد و مشکلساز خواهد شد. مهمترین نکته این برنامه این اســت که در قالب ۱۵
هزار دالری که هر کارآموز برای کســب مهارتهای شــغلی تقاضا میدهد دولت فدرال ،دولت استانی و کارفرما باید سهم برابر در پرداخت هزینهها داشته باشند. دولتهای استانی نظیر انتاریو که هماکنون با مشکالت عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند معتقدند که نه استان توان پرداخت تمام سهم خود در قالب جدید را دارد و نه کارفرمایان که بهطور طبیعی با استخدام این نیروها و آموزش آنها در کار مشــارکت دارند از چنین چیزی استقبال خواهند کرد. اما نکتهای که بیش از همه جنجالآفرین شده این است که دولت در خالل همه چند ماه گذشته بیش از دو و نیم میلیون دالر صرف پخش این آگهی کرده درحالیکه خود برنامه هنوز عملیاتی نشده است .محتوای آگهی به شــکلی است که گویی این کار در حال انجام است و دولت فدرال را دولتی مســئول و بسیار عالقهمند به افزایش اشتغال نشان میدهد. نکته جالب توجه این است که اصلیترین وزارتخانه مربوط به امور اشــتغال هماکنون زیر نظر اقای جیسن کنی اداره میشــود که سابقه درخشانی در تبلیغات پر سر و صدا در مورد «فعالیتهای آینده» دارد و یکی از نمونههای آن را هماکنون متقاضیان مهاجرت که با قول ایشان مبنی بر دریافت ویزا در فاصله ۶تا ۱۲ماه ،بیش از ۴ســال پیش اقدام کردند و بسیاری هنوز منتظرند، بیش از هر کس دیگری درک کردهاند .
دولت در خالل همه چند ماه گذشته بیش از دو و نیــم میلیون دالر صرف پخش این آگهــی کرده درحالیکه خود برنامه هنوز عملیاتی نشده است
انتاریو بوی انتخابات زودرس میدهد بعد از اینکه خانم کتلین وین ،نخستوزیر انتاریو فیلم تبلیغاتی متفاوت و بســیار موفقی با عنوان Never Stopرا در آخرین ماههای ســال ۲۰۱۳منتشر کرد و در ایام تعطیالت آخر ســال هم نشریات مختلف با انجام مصاحبهها و رپورتاژآگهیها به ابعاد مختلفی از زندگــی خصوصی و کاری وی پرداختند احتمال اعالم انتخابات زودرس در بهار ۲۰۱۴قوت گرفت. این احتمال زمانیکه رهبر حزب محافظهکاران انتاریو، تیم هوداک در دوشنبه ۱۳ژانویه در قالب یک الیحه، برنامه مفصل اقتصادی حزبــش را برای آنچه ایجاد شغل در استان خواند منتشر کرد این احتمال تا قطعیت فاصله بســیار اندکی یافت؛ بهویژه که متن الیحه به گونهای طراحی شــده که بعید به نظر میرسد برای تصویب در مجلس فعلی استان تدوین شده باشد و بیشتر حالت نوعی پلتفورم انتخاباتی را دارد. هوداک در این الیحه بر روی کاهش مالیات شرکتها
(از ۱۱.۵بــه ۱۰درصــد) ،تثبیــت freezeحقوق دریافتی کســانیکه خدمات دولتی و شــهری ارائه میدهند ،همچنین افزایــش بودجه برای برنامههای آموزشهای فنی و حرفهای (که در واقع بخشــی از برنامه گستردهتری از سوی حزب محافظهکار کانادا اســت و در ادامه به آن اشاره میشود) و تنظیم یک قرارداد جدید با استانهای غربی کشور تاکید کرده و الیحه خود را یک برنامه برای افزایش شغل در استان معرفی کرده اســت .انتاریو هماکنون از نظر اشتغال اوضاع خوبی ندارد و نرخ بیکاری آن باالتر از متوسط ملی است. البته همین شعار یعنی افزایش شغل بیش از همه مورد حمله اعضا ارشد دو حزب دیگر قرار گرفت و آنها این الیحه را در زمینه تولید شغل مبهم و فاقد کارایی و در مجموع ،برنامه اعالم شده را به نفع شرکتهای بزرگ و به ضرر طبقات متوسط و فرودست استان دانستند .
متــن الیحه (حــزب محافظهکار انتاریو) به گونهای طراحی شده که بعید به نظر میرسد برای تصویب در مجلس فعلی استان تدوین شده باشد و بیشتر حالت نوعی پلتفورم انتخاباتی را دارد البالی اخبار
23 parnianmagazine.com February 2014 . No19
در فاصله کمتر از ده روز و با یک نمایش ضعیف و انتقادبرانگیز
برنامه نیروی متخصص ساسکاچوان تکمیل شد برنامه نیروی متخصص استان ساسکاچوان که پیشتر اعالم شــده بود از دوم ژانویــه با پذیرش تنها ۲۵۰ پرونده بدون نیاز به معرفینامه از ســوی کارفرمای کانادایی آغاز بکار خواهد کرد ،در فاصله حدود ده روز (در واقــع ،یک هفته به صورت عملی) تکمیل شد و دیگر پروندهای دریافت نمیکند. وبسایت اداره مهاجرت این استان از دوم ژانویه برای دریافت پروندهها آغاز بکار کرد اما از همان لحضات اولیه ،احتماال به دلیل اســتقبال زیاد و عدم آمادگی فنی برای پذیرش بار زیاد ،از دسترس خارج شد و در فواصل زمانی کوتاهی هم که فعال میشد قادربه بهپایان رســاندن کل پروسه پذیرش پرونده نبود .بر اســاس گزارشها که یک نمونه آن در وبالگ آقای علی مختاری ،مدیریت کنپارس منعکس شده است، این اشکال تا چند روز ادامه داشت .البته به مرور از شدت آن کاسته شد. آقای مختاری در این باره نوشــته است« :قرار بود از روز دوم ژانویــه برنامه نیروی متخصص بینالمللی ساســکاچوان آغاز به کار کند و به صورت آنالین درخواســت متقاضیان را بپذیرد .مجموعه ما تمام همت خود را به کار گرفت تا درخواست متقاضیان را آماده ثبت کند .با همه مشکالت ،پروندهها آماده ثبت شد و کادر دفتر مونترآل روز نخست سال ۲۰۱۴ خود را به دفتر رسانده و مشغول آمادهسازی پروندهها برای وارد کردن به سیستم شدند .همه منتظر ۱۲شب به وقت ساسکاچوان بودند و باز شدن سایت برای دریافت آنالین پرونده در آغازین ســاعت روز دوم ژانویه. ساعت از ۱۲گذشت و سایت باز نشد ۴ .نفر از کادر مونترآل و ۵ نفر از کادر تهران در ارتباط مداوم تمام شب را بیدار ماندند و هر چند دقیقه یکبار سایت را چک کردند .اما پیــام همان بود و به محض کلیک بر لینک apply onlineپیام خارج بودن ســرور از ســرویس اعالم میشــد .این حکایت تا ساعت ۱۱صبح به وقت ساســکاچوان ادامه داشت .لینک ســرانجام جواب داد اما بــا ورود اولین اطالعات و کلیک بر دکمه enterباز سرور به کما میرفت. ساسکاچوان در ســایت اداره مهاجرت خود اعالم البالی اخبار
بهمن .1392شماره 19
24
parnianmagazine.com
کرده است که سایت ایراد دارد و مشکل رفع میشود ولی تا این لحظه که برای شما مینویسم مشکل حل نشده است و همچنان کادر دفتر مونترآل که االن۲۶ ساعت است ســر کار خود بدون استراحت حاضر بودهاند منتظر رفع مشکل سایت هستند .بر خود الزم میدانم از همراهی همه همکارانم در این ماجرا تشکر کنم به خصوص از آقای توتونچی و خانمها فروغی و ســرحدی در مونترآل و خانمها امیریان ،باقری، معالی ،شریف ،عنابستانی ،پارسان و ابدی در تهران. واقعا در عجبم که چگونه دولت ساســکاچوان در آمادهســازی یک سایت ساده و سرپا نگهداشتن آن ناتوان است .نگفته پیداست که آنها انتظار تعداد زیادی کاربر در زمان واحد را نداشــتهاند و تصور میکنم که برادران چینی هم در تالش برای ثبت پرونده بار زیادی را به سیستم تحمیل کردهاند و احتماال سرور ناتوان ساسکچوانی متعجب و از دسترس خارج شده است .با این هوشی که در کارمندان دولتی کانادایی سراغ دارم بعید میدانم مشکل به زودی حل شود تنها امیدوارم این اختالل موجب تضییع حقوق موکلین ما نشود. موکلین ما البته اطمینان داشــته باشند که دوستان ما بدون وقفه منتظر حل مشــکل سایت هستند و به محض ایجاد امکان پروندهها ثبت خواهد شد». بر اساس اطالعات تکمیلی از دفتر کنپارس در تهران
و مونترال ،کارشناســان این شرکت برای حدود ۷۲ ســاعت اولیه بهطور تماموقت و پیوســته در حال بررسی وضعیت وبسایت و اقدام برای ثبت پروندهها بودهاند تا شــرکت کنپارس بتواند از تمام ظرفیت ســقف ۲۵۰پرونده برای ثبت پرونده موکالن خود بهره ببرد و نهایتا موفق به ثبت همه پروندهها شدند. به هر حال این برنامه نیز بسته شد و تنها کسانیکه دارای نامه کارفرمای کانادایی هســتند میتوانند از طریق برنامه نیروی متخصص این استان اقدام کنند اما باید دید درحالیکه مرتبا بر وزن برنامههای استانی در جذب مهاجران اضافه میشود چه تمهیداتی اندیشیده شده تا مخاطبان با چنین اتفاقات ناخوشایندی روبرو نشــوند و اعتبار کانادا به عنوان یکی از کشورهای پیشرفته گروه جی 8-آسیب نبیند.
برنامــه جدیــد و بینالمللی نیروی متخصص ساسکاچوان
نشان داد که فاصله تواناییهای وزارتخانههــای مهاجــرت استانها و تبلیغ شده از سوی دولت فدرال بــا واقعیتها چقدر زیاد است
ما ز باالییم و باال میرویم!
میترا روشن
من فرنازم و این قصه من است
Mitra Roshan
ستون «قصه من» میخواهد به تجربههای ایرانیان ساکن کانادا در مواجهه با واقعیتهای زندگی در سراسر این کشور بپردازد و در زمان حاضر بیشتر بر روی تجربه زندگی در مونترال کبک متمرکز شده است .هدف این است که ببینیم این راویان از رفتار سایر ساکنان این استان بهویژه ســاکنان قدیمی و غیرمهاجر با خود چه حکایتهایی دارند؛ آنها را چگونه افرادی یافتهانــد و چه جنبههای مثبت و منفی در این رفتارها مشاهده کردهاند .شــما هم میتوانید قصه خود را برای مخاطبان این صفحات بیان کنید ...و یک یادآوری :اسامی مطرح شده از جمله اسم راوی برای حفظ حریم شخصی افراد تغییر کردهاند.
قصه من
بهمن .1392شماره 19
26
parnianmagazine.com
سالم .من فرناز هستم .هفت سال است که به کبک آمدهام .اینکه برایتان مینویسم بهخاطر بحث جالبی اســت که از تجربیات و زندگی واقعی مهاجران در نشریه پرنیان براه انداختهاید .حیف که وقتی ما آمدیم کســی نبود تا از مسائل کاریاش بگوید و تا همین االن هم باید همه چیز را خودمان از اول تجربه کنیم. و امــا از من :در تهران بــه دنیا آمدم ،مادرم مومن و مذهبی و پدرم تقریبا روشنفکر بود .مثل بیشتر والدین ایرانی خیلی فداکار بودند .هردویشان به من و برادرم خیلی رسیدند و تنها توقعشان این بود که بچههای خوبی باشیم .در ایران با خانوادهام زندگی میکردم. در خانهای دوطبقه که پس از فوت مادرم ،من و پدرم در یک طبقهاش بودیم و برادرم و خانمش در طبقه دیگر .پس از مهاجرت ،پدرم تقریبا هرســال به من سر میزند و البته هیچوقت نتوانستم قانعش کنم که اینجا بماند. من در ایران دو لیســانس را بــه راحتی خواندم ،در اداره خوبی استخدام شــدم ،کارم را خیلی دوست داشتم ولی مثل بیشترمان که اینجا هستیم ناگهان فکر مهاجرت به سرم زد .بهخاطر تسلطم به زبان ،به سراغ سایت مهاجرت کانادا رفتم ،فرمها را پر کردم ،کمی بعد جواب مثبت گرفتم ،خودم را بازخرید کردم و در سی و پنج سالگی به کبک آمدم .هفت سال گذشته و تنهایی زندگیام را با کار و درس پر کردهام و البته بیشتر درس خواندهام .سه دیپلم یکساله در سه رشته
هرچی هســتی برای خودت هســتی .کســی تو را به خاطر شغلت یا لباست قضاوت نمیکند
مختلف ولی نزدیک به هم را گذراندهام .این آخری مدیریت اداری است .اینجا از همان اول ورود کارم را از فروشــندگی در یک بقالی نزدیک خانه شروع کردم .بعد به بانک رفتم که مزایای خوبی داشت ولی کارکردن در یک اتاق دربسته با روحیهام جور نبود و نماندم .بعد در یکی دو سازمان کبکی شروع به کار کردم که به مهاجران کمک میکرد و باالخره االن دارم رشتهای میخوانم که پس از گرفتن مدرکش میتوانم در ادارهای که برای مشاوره و کاریابی مهاجران است مشغول به کار شوم .به دلیل تجربیات کاری که تقریبا همهاش در محیطهای کبکی بوده است ،توانستهام تا حد زیادی با خصوصیات این استان و مردم اینجا آشنا شوم .از خوب و بد .و البته بیشتر خوبی دیدهام تا بدی. از خوبیهایش شــروع میکنیــم .اول اینکه اینجا خیلی امن است .به عنوان یک زن حتی اگر شب و دیروقت از سر کار برگردم میتوانم راحت در خیابان راه بروم .میتوانم مثل یک مرد کار یا مسافرت کنم و در هر رشتهای که میخواهم درس بخوانم .مردم به کار هم کاری ندارند .هرچی هستی برای خودت هستی .کسی تو را به خاطر شغلت یا لباست قضاوت نمیکند .در مجموع مردم مهربان و باادبی هستند .اما خوب نژادپرست هم هستند .بخصوص وقتی پای اســتخدام در میان باشد حتما بین من و یک کبکی، او را انتخاب خواهند کرد .بخصوص اگر کار راحت و با پرستیژ باشد شانس اینکه به خارجی برسد کمتر است .البته من درکشان میکنم و به آنها تا حد زیادی حق میدهم .کبکیها همیشــه در اقلیت بودهاند و مجبور بودند از همدیگر حمایت کنند تا بتوانند دوام بیاورند. من در دو تا ســازمان خوبی که قراردادی کار کردم
به چشــم خودم دیدم که اول که نیرو الزم دارند از همه جا میگیرند ولی بعد که کارشان تمام میشود مهاجران را میفرســتند و خودیهایشــان را نگه میدارند و اســتخدام رسمی میکنند .اگر بخواهی دائمی شوی باید تخصصی داشته باشی که هم نیاز داشته باشــند و هم اینجا از خودشان کسی رقیبت نباشــد .البته ناگفته نماند که حتی در همان کارهای قراردادی هم به عنوان مهاجر آسان نیست که جای خودت را باز کنی .اینجا در محیط کار رقابت شدید است ،حتی بین خودشان تضاد زیاد است .ولی اگر در مقابلشــان یک خارجی باشد ،آنوقت همه با هم یکدست میشوند. یکبار از یکــی از همکارانم ،یک خانم مال هاییتی، پرســیدم راز موفقیتش چیســت که توانسته مدت زیادی در این اداره بماند گفت اینجا باید هیپوکریت (دورو و ریاکار) باشی تا بمانی .گفتم این که اخالقی نیست .کشور خودمان هم همینطور بود و من اینجا آمدم که این کارها را نکنم! یکی از مشــکالتی کــه در اینجا همیشــه با آن روبرو هستم این اســت که اینها هیچی از ایران نمیداننــد! فکر میکنند که ایــران یک ده کوره ماقبل تاریخ اســت .سواالتی میکنندکه شاخ در میآورم« :شما در کشــورتان ماشین هم دارید؟» یا «راســت اســت که مردهایتان میتوانند چهار تا زن بگیرند؟» بعد بایــد کلی توضیح بدهم که باباجان اول اینکه ما عرب نیستیم .زبان و فرهنگ و همه چیزمــان فرق میکند ،فقط الفبایمان یکی اســت ،مثل فرانســه و انگلیســی ،مردهایمان چهار تا که خیــر بلکه یکیاش را هم به زحمت میتواننــد بگیرند .مخصوصا این چند ســاله که بحران اقتصادی و تحریم است .بعد هم ایران
قصه من
February 2014 . No19 27 parnianmagazine.com
به چشــم خودم دیدم که اول که نیرو الزم دارند
از همه جا میگیرند ولی بعد که کارشــان تمام میشود مهاجران را میفرستند و خودیهایشان را نگه میدارند
خیلی ثروتمند است و همین از مشکالت بزرگ ماست چون ثروت کشور عادالنه تقسیم نمیشود و... ولی بین خودمان باشــد من به آنها ایراد نمیگیرم. تقصیر از ماست که نتوانستهایم کشور خودمان را درست معرفی کنیم .باید از اول برایشان توضیح دهم که منظورم ایران است و عراق نیست (چون همیشه این دو را باهم اشتباه میگیرند) بعد متوجه میشوند که بعله همان ایران یا پرسن (پرشین-پرشیا) است، بعد هم بالفاصله اســمهای شاه و انقالب اسالمی و احمدینژاد یادشان میآید! ولی من اصال به این حرفها اهمیت نمیدهم .وظیفه خودم میدانم تا آنجا که میتوانم از کشورم تعریف کنم و آن را درست معرفی کنم .دوســتان یا همکارانم را به رستوران ایرانی میبرم ،چون غذا خیلی تاثیر دارد .در ضمن خودم برایشان ســالی-ماهی یک غذای خوشمزه ایرانی درســت میکنم و به اداره میبرم و به همه یک لقمه میدهم! این بار به نذر ســربلندی ایران! چند بار هــم آنها را به دیدن فیلمهای ایرانی بردم. فقط مشکل اینجاست که فیلمهای ما که به خارج میآیند ،مخصوصا آنها که جایزه گرفتهاند ،بیشتر از فقر مردم نشان دادهاند ،اینها اگرچه موجب دلسوزی غربیها میشود ولی باعث انعکاس تصویر مثبتی از ایران نمیشود. یکی دیگر از کارهای که برای آشنایی بیشتر انجام دادم مهمانی در خانه بود که اینجا زیاد رسم نیست.
قصه من
بهمن .1392شماره 19
28
parnianmagazine.com
ولی من میخواستم مهماننوازی ایرانیها را در کنار چیزهای خوب دیگرمان نشان دهم .دعوت همکاران کبکیام به خانه هم نتایج مثبت داشت و هم منفی. عکسها و فیلمهای خانه و زندگی و فامیلهایم را در ایران به آنها نشان دادم ،مخصوصا دیدن زنهای پشت فرمان یا در خیابان ،یا فیلمهای میهمانیهای فامیلی که بعضی زنان با روســری و بعضی با سر آزاد هستند ،خیلی تاثیرگذار بود .سعی کردم خوب حالیشان بکنم که ایران مثل عربستان یا افغانستان نیســت و از لحاظ حقوق زنها واقعا پیشــرفتهتر است؛ به اضافه اینکه زنان و دختران ایرانی با وجود همه محدودیتهای مشترک تاریخی و اجتماعی، شهامت و تحصیالت باالتری نسبت به بقیه زنهای خاورمیانه دارند .اینها مخصوصا برای همکاران زن بسیار تحسینآمیز بود .واقعا خوشحالشان کرد. اما میهمانیهای خانگیام نتایج منفی هم داشت. مثال دیدن اثــاث و زندگیام ناراحتشــان کرد! نمیتوانستند باور کنند که بقول خودشان دختر جوان و دانشجویی که تازه چند سال است به اینجا آمده بتواند به تنهایی برای خودش چنین زندگی درست کند .با اینکه برایشان هر بار داستانم را میگفتم« :که در مقایســه با خانه و زندگیمان در ایران ،در اینجا هیچچیز ندارم ،تازه کلی هم وام تحصیلی بدهکار هستم ،که از سی-چهل هزار دالر سرمایه نقدی و پول بازخریــدم از کار به آن خوبی ،همهاش خرج شــده و فقط همین چهار تا تیکه اثاث برایم مانده،
این کریستالها و چینیها هم مال جهیزیهام است و هر بار که پدرم از ایران میآید برایم میآورد ،تازه از هر سه تا ،دوتایش در راه میشکند و یکیاش سالم میرسد »...ولی همه این توضیحات بیاثر بود. شاید انتظار داشتند مثل اکثر مردم اینجا یک آپارتمان کهنــه و نمــور را با چهار-پنج نفر تقســیم کرده بودم ،در عوض وقتــی آپارتمانی کوچک و دلباز و بســیار تمیز با اثاثیهای شیک دیدند جا خوردند! من همانجا فوری فهمیدم ولی هیچ بهروی خودم نیاوردم .گفتم من دختر ایرانی هستم و کوتاه نمیآیم! اصال به من چه که شــما خوشتان نمیآید ،من که نمیتوانم بهخاطر شما گل به روی خودم بمالم و قیافه بدبختهــای قافیهباخته را به خودم بگیرم؟! من قبلش همیشه خوشلباس و باسلیقه بودم ولی بعد از این جریانات تصمیم گرفتم بیشتر به خودم برسم! از آن به بعد هر روز که سرکار میرفتمهای رنگ و وارنگ میپوشــیدم و طالهایم را به خودم آویزان میکردم و از اینکه میدیدم حرصشان در میآید در دلم میخندیدم! بعدها هم به گوشم رسید که همین چیزها از مسائلی بوده که خیلی اذیتشان میکرده است! البته با همه این حرفها با همکارانم هنوز دوست هستیم و از هم خبر میگیریم .کبکیها مردم ساده و مهربانی هستند .بیشترشان پیچیدگی ندارند ولی خوب آدمهای دورو و نژادپرست همه جا هستند و در کبک هم .فقط چون من در اینجا انتظارش را
نداشتم و حتی در ابتدا باورم نمیشد ،جا خوردم .بعد هم دیدن این راسیسم به یادم آورد که ما در ایران با افغانیها چکار میکنیم و بیشتر نارحت شدم... راســتش من برخالف جثهام ولی همیشه خودم را زنی قوی و مصمم میدانستم ولی اینجا و بخصوص در این ســالهای آخر دیگر چنین بــاوری ندارم. تالش برای یافتن جایی مناســب برایم خستهکننده و توانفرسا شده اســت .گاهی حس میکنم دیگر رمقی برایم نمانده و دیگر حتی مغزم یاری نمیکند، کلمات فرانسه و انگلیسی را با هم اشتباه میگیرم و یا فراموش میکنم .من که همیشه کارهایم را بدون نقص انجام میدادم ،االن میبینم خستگی و ناامیدی روی کارایــیام تاثیر میگــذارد و از میزان مقاومتم کم میکند .با اینحال ســعی میکنم بیاد بیاورم که چه دختر سرســختی بودهام .همیشه وقتی مشکلی سر راهم باشــد ،کمی عقب مینشینم و اوضاع را بررســی میکنم تا راه بهتری پیدا کنم؛ بعد انرژیام را جمع میکنم و دوباره به مشــکل حمله میکنم. ولی این یکی انگار نفســم را بریده است .تنهایی و غربت زندگی مهاجرت یک طرف ،مبارزه برای پیدا کردن کاری که دوست دارم از طرف دیگر و باالخره ارتباط برقرار کردن به دو زبانی که هیچکدامشان زبان مادریام نیستند ،اینها مرا فرسوده کرده است. با اینحال هنوز سعی میکنم روحیه تالش و مقاومت را حفظ کنم .بعد هم من از خودم مطمئن هستم .یک شعر موالنا همیشه آویزه گوشم است :ما ز باالییم و باال میرویم! من باور دارم که برای بدبختی و بیچارگی و فقر آفریده نشدهام .به یاد خودم میآورم که من برای زندگی بهتر و پیشرفت به اینجا آمدم .تا به معلومات و تجربیاتم اضافه کنم .همانطور که تمام عمرم در ایران کالسهای مختلف رفتهام .از موسیقی و زبان و سفالگری وآشپزی گرفته تا خیاطی و بافتنیبافی، همــه را خوب یاد گرفتم ،همینجا هم همانطور کار
میکنم و درس میخوانم ،مثل قبل زندگی ســالمی دارم .در همه عمرم یک سیگار نکشیدهام ،جز چایی، نوشیدنی دیگری نمیخورم! تفریحم ورزش کردن اســت .تنها فرقش این است که اینجا برای ورزش هفتگی به جیم میروم ،در ایران دنبال یوگا بودم یا با دوستانم یا برادرم به کوه میرفتم. موازی با زندگی فعلــیام ،دارم برنامههای دیگری میریزم .آرام آرام انگلیسیام را به حد عالی میرسانم. کنار درسهای دیگرم شبها مطالعه میکنم .قصد دارم پس از پایان درس مدیریت اداری ،یکبار دیگر برای اســتخدام دائم تالش کنم .فعال در ادارهای که نشــان کردهام درخواست کار داوطلبانه دادم تا راهم را باز کنم .ولی اگر این بار هم نتوانم پیشرفت کنم، دیگر از اینجا میروم؛ به یک استان انگلیسیزبان و یا حتی به یک کشور دیگر .بدم نمیآید به امریکا بروم، مخصوصا بهخاطر هوایش .آنجا یک دختر عمو دارم
که پارســال هم به دیدنش رفتم .میگفت اینجا اگر سرمایه بیاوری و شرکت ثبت کنی میتوانی راحت سیتیزنی بگیری .ولی راستش نمیدانم بخواهم وارد کار تجارت شــوم .تا حاال همیشه یا درس خواندهام و یــا کارهای اداری کردهام .هنوز ترجیح میدهم در رشته خودم و در همین کانادا کار کنم .خیلی دوست دارم بدانم در استانهای دیگر کانادا وضع از نظر کاری و راسیسم چگونه است .بعضی میگویند مثل همین کبک است و بعضی دیگر میگویند شرایط بهتر است و آدم بیشتر شانس دارد بنا به تخصصاش کار خوب گیر بیاورد .کاش ایرانیهایی که در استانهای دیگر کار میکننــد چند کلمه از رمــز و رازهای موفقیت اجتماعی و اقتصادی آنجا بنویسند. در پایان هم از همه شما دستاندرکاران نشریه تشکر میکنم که فرصت استفاده از تجربیات به دردبخور را برای مهاجران و تازهواردان بوجود میآورید .
فقط مشکل اینجاســت که فیلمهای ما که
به خارج میآیند ،مخصوصا آنها که جایزه گرفتهاند ،بیشتر از فقر مردم نشان دادهاند قصه من
29 parnianmagazine.com February 2014 . No19
موانع فکری و فرهنگی ایرانیان مهاجر در پسانداز برای آینده
دکتر وحید طلوعی Vahid Tolooei
موضوع ماه
بهمن .1392شماره 19
30
parnianmagazine.com
از دست نهادن لذت اکنون برای فرار از رنج فردا که گویا برخــی هم آن را وجه ممیز انســان از [دیگر] حیوانات میداننــد نیاز به آمــوزش دارد ،آموزشــی که از خالل فرهنگ و شیوۀ زندگی شکل میگیرد .فرهنگ از سویی رابطهای معنیدار بین حــال و آینده آنها ایجاد میکند و از ســویی دیگر ،برای تثبیت شیوۀ زندگی فرایندی برای یکسانساختن حال و آینده پیش مینهد .برای همین است کــه افراد تالش میکنند روزگار خود را از اکنونی که در آن کار میکننــد تا آیندهای که گمان میبرند از کار کردن وامیمانند در سطحی نسبت ًا یکسان بگذرانند و به همین سبب ،بازنشســتگی و برنامهریزی برای آن معنا مییابد. بــا این همه ،نباید از یاد برد که بازنشســتگی در جوامع انسانی فقط وابسته به دو دورۀ زیست آدمی نیست؛ یعنی دورهای که فرد در آن توانایی کارکردن دارد و دورهای که
در آن فرد دیگر توان کار نــدارد و در آن عمدت ًا زندگی بر اساس چرخۀ طبیعی زیستشناختی توانایی و ناتوانی تقسیم میشود .در این میان عوامل دیگری نیز مهماند که از جمله یکی نقش دولت در جامعه است و دیگری نقش فرهنگ در ساخت تصوری از زندگی در سطحی همانند برای دورههای متفاوت عمر. برای فهم نقش دولــت در این زمینه هم باید به کنترلی که دولت بر جمعیت دارد اشاره کرد و هم به دیدگاه اقتصادی آن .از آن جمله اســت سیاستهای بازنشستگی که تا حد بسیار زیادی وابسته به سیاستهای جمعیتی است و در کنار آن وضعیت اقتصادی و کنترلهای اجتماعی .بر اساس همین است که دولتها در سن بازنشستگی تغییراتی اعمال میکنند یا برای پرداخت حق و حقوق بازنشستگی میزان و اساسی متفــاوت فراهم میآورند .این تغییرات بســته به وضعیت اقتصادی دولت و میزانی اســت که دولت توان پرداخت به بازنشستگان برای حفظ کیفیت زندگیشان را دارد .از سوی دیگر ،نیروی منتظر برای ورود به بازار کار هم از جانبی بر این سیاســتگذاری اثر میگذارد و مثال انبوه بیکاران ،سن بازنشستگی را کاهش میدهد .با این همه ،هم سیاستهای دولت و هم برنامهریزیهای فردی متکی بر پساندازند ،امروز باید کار کرد و از دید دولت به چرخه اقتصادی کمک رساند تا از بهرۀ فراهمآمده بخشی را در سالهای بعد دریافت کرد. اینهماناستکهبرنامههایپرداختبازنشستگیدولتهایی چون کانادا بر اساس آن کار میکنند؛ میزان حضور در کشور، مثال بیش از ده سال برای دریافت حداقل و چهل سال برای دریافت میزان نهایی کمک ،بر این اساس تعیین شده است که وقتی فردی حضور دارد در نهایت در مبادالت مالی مشارکت میکند و در مجموع به اقتصاد ســود میرساند .این همان پسانداز ناخواستهای است که دولت فقط بر اثر میزان حضور فرد آن را محاسبه کرده است .در کشورهایی هم که اصل بر مشارکت در صندوقهای بازنشستگی است ،از جمله ایران و نیز در طرحهای برخی کارفرمایان در کانادا ،این مشارکت از درآمد فعلی فرد کسر میشود و با سرمایهگذاری به حدی میرســد که مجموع اصل سپرده و ســود آن برای گذران زندگی فرد کفایت کند. با این همه ،افراد بنا به تجربه و بر اساس انتخاب عقالنی در پی بیشینه کردن میزان درآمد خود در سنینی-اند که کار نمیکنند، هرچند که بتوانند کار کنند و به همین منظور طرحهایی چون برنامههای پسانداز بازنشستگی رسمی ( )RRSPتعریف میشوند .اما نکته در این است که مشارکت در این برنامهها تصمیمی شخصی است و به دیدگاه و نگرش فردی ،تجربه و فرهنگ وابسته است .برای اینکه ببینیم تاثیرات فرهنگی بر رفتارهای اقتصادی و از جمله برنامه پسانداز بازنشستگی چقدر است به چند عدد و رقم توجه کنیم. در آخرین گزارشــی که بانک جهانی منتشر کرده و در آن
رفتار اقتصادی مردمان 138کشور را مقایسه کرده است، بخشــی به میزان نسبت جمعیت پساندازکنندۀ کشورها اختصاص دارد که بر اســاس آن ،به طور متوســط 35.9 درصد مردم جهان در سال 2011پسانداز کردهاند – فعال از نوع پسانداز صرف نظر میکنیم .ولی نکته در این است که تفاوت بین درصد پساندازکنندگان در کشــورهای با درآمد باال و پایین بســیار است 53.9 ،برای کشورهای با درآمد باال و 29.9برای کشورهای با درآمد پایین .ایرانیان در این میان با نسبت 32.3درصد در جای 57قرار دارند. این میزان برای افغانستان 14.6و برای سوئد 82.8است و 65.5درصد مردم کانادا هم اهل پساندازند. اما آیا فقط ثروت بر رفتار اقتصادی موثر است یا عوامل دیگری هم دخیلاند؟ ماکس وبر ،جامعهشــناس آلمانی، برای پاســخ به پرسشی مشابه دست به تحقیقی تاریخی زد .او میخواســت بداند که چرا سرمایهداری در برخی کشورها شکل گرفت و در برخی کشورها در شرق ،که از قضا به واسطۀ تجارت و جنگ بسیار هم ثروتمند بودهاند، شکل نگرفت .پاسخ وبر البته به تاثیر دین بر رفتار اقتصادی اشاره دارد :مسیحی پروتستان رحمت الهی را در زندگی خود بــا عنایتی که خداوند در افزایش ثروت او نشــان میدهد در مییابد و به همین سبب درحالی که مصرف اندکی دارد ،با بهره بردن از سرمایهگذاری و افزایش ثروت خــود در اصل میخواهد بداند – یا بنمایاند – که لطف خدا شامل حال او بوده است .این تحقیق کالسیک درباره رفتار اقتصادی نشان از اثر فرهنگ ،که دین هم جزو آن به شمار میآید ،دارد. در بررسی دیگری ،که به لطف سردبیر پرنیان از آن آگاه شدم ،محققی چینی تاثیر ساختار دستوری زبان را بر رفتار اقتصادی و از جمله پسانداز افرادی بررسی کرده بود که به آن زبان سخن میگویند و از جمله یافته بود که سخنگویان به زبانهایی که در آنها صیغه آینده صرف نمیشود ،مثل زبان چینی ،بیشــتر عالقه به پسانداز دارند تا آنان که در زبانشان [نظیر فارسی] آینده صرف میشود .این نمونهها نشان از اثر فرهنگ بر رفتار عقالنی اقتصادی دارد. حال به صحبت اصلی برگردیم .با این مقدمات میدانیم که الجرم عوامل فرهنگی بر رفتار ایرانیان در زمینه پسانداز و برنامههای بازنشستگی اثر میگذارد .اما وقتی که این بحث در خصوص مهاجرانی کــه در فرهنگ دیگری زندگی میکنند مطرح میشود باید دقیقتر شد .بررسیها نشان میدهنــد که ایرانیان به علل متفاوت در اقتصاد ،متفاوت عمل میکنند .نمونههایی از آن را در برخورد تقدیرگرایانه با زندگی میتوان دید که «چو فردا شود فکر فردا کنیم». این مســئله حتی گاه به صــورت افراطی در خصوص فرزندان نیز مطرح میشود؛ ایرانیانی که عمدتا برای فراهم آوردن زندگانی بهتری برای فرزندانشان دست به مهاجرت
زندهاند ،گمان میکنند که با رسیدن به سرزمین جدید دیگر کار نهایی صورت گرفته است و دیگر نیازی به پسانداز برای آنان نیست. صورت دیگر البته تصور نوعی آینده روشــن است که خود حجابی بر دیدن وضع امروز میشود .بسیار از ما گمان میبریم در روزهایی کــه در راهاند چنان اوضاع جهان به وفق مرادمــان خواهد بود که نیاز به پسانداز نداریــم ،در حالی که واقعیت امــر ،بنا به گزارشهای رسانهها کانادایی ،چیزی غیر از این میگوید؛ از کسانی که در شهرهای بزرگ به سن بازنشستگی میرسند 15 درصد مجبور به تغییر در شــیوه زندگیشــان با پایین آوردن 25درصد از هزینههایشــان خواهند بود که البته این ارقام برای کسانی اســت که از مزایای کمکهای دولتی به بازنشســتگان هم بهره میبرند .به اینها عالوه کنیم ناآگاهــی مهاجران از قوانیــن و حقوق مالی در سرزمین جدید را ،پایین بودن سطح درآمد تازهمهاجران را و شاید مقایسه با ایران را. درســت اســت که ایرانیان ،بنا به گزارش پیشگفته ،در حد متوسط جهانی پسانداز میکنند ،اما از یاد نبریم که آنان دو برابر متوسط جهانی مایلاند که در پساندازهای غیررسمی مشارکت کنند .این موضوع برای ایران که در آن سرمایهگذاری بیرون از نهادهای رسمی سودآوری بیشتری دارد صدق میکند .همین امر البته مقایسه جالبی را هم بین سودآوری سپردهها در ایران و کانادا مطرح میکند .بنابراین کســی که در کانادا با نگاه به نظام مالی ایران میاندیشد، کمتر به پسانداز و مخصوص ًا به پسانداز بازنشســتگی فکر میکند .درست است که اگر کسی در کانادا با درآمد بسیار کم زندگی کرده باشد ،متاهل فرزندداری باشد که در سن بازنشستگی فرزندانش به دنبال زندگی خود بروند با پرداخت کمکهای دولتی بازنشستگی تا حدودی در همان سطح زندگی پیشین میماند ،ولی از یاد نباید برد اگر این افراد زمان کمی در کانادا زندگی کرده باشند ،به دفعات از شغلی کمدرآمد به شغل کمدرآمد دیگری رفته باشند، از برنامههای بازنشستگی سازمان یا کارفرما بهرهمند نباشند و خانهای از آن خود نداشته باشند در دوران بازنشستگی بسیار به زحمت خواهند افتاد و برای اجتناب از این امر بهترین راه پساندازی رســمی است که با سرمایهگذاری مطمئن درآمد فرد را در آینده تامین کند. اگر برای زندگــی در کانادا الزم اســت مانند کاناداییان بیندیشیم ،ناگزیر بخش پسانداز ،به صورتهای متفاوت که با بخشــودگی مالیاتی هم همراهاند ،اهمیت مییابند. بنابراین الزم اســت که در این بخش نیز به دنبال جذب رویکردهای فرهنگی در ســرزمین جدید به برنامههای اقتصادی باشــیم و بکوشــیم زندگی اقتصادی خود را کاناداییوار سامان دهیم .
بســیار از ما گمــان میبریم در روزهایی کــه در راهاند چنان اوضاع جهان بــه وفق مرادمان خواهد بــود که نیاز به پسانداز
نداریم
اگر بــرای زندگــی در کانادا الزم اســت ماننــد کاناداییان بیندیشیم ،ناگزیر بخش پسانداز، بــه صورتهای متفــاوت که با بخشودگی مالیاتی هم همراهاند، اهمیتمییابند
موضوع ماه
February 2014 . No19 31 parnianmagazine.com
نکاتی درباره RRSPو شیــوههای مصرف آن ماههــای ژانویه و فوریه و بهویــژه این دومی برای بســیاری از کاناداییهــا توام با عبارتی آشناســت .RRSPاما آیا واقعــا به همان اندازه که خود واژه به گوش ما آشــنا و مانوس شده با مفهوم و معنای آن ،میــزان اهمیتش و چگونگی بهرهگیری از منافع آن هم آشــنایی داریم؟ در این صفحات تالش شده تا اطالعات اولیه در مورد این بحث به مخاطب ارائه شود تا تصویری روشنتر از یکی از ابزارهای مالی مفید برای بهبود بخشیدن به مالیات و پسانداز برای آینده داشته باشند. RRSPچیست؟
حسابپساندازبازنشستگیثبتشدهRegistered موضوع ماه
بهمن .1392شماره 19
32
parnianmagazine.com
Retirement Savings Planکــه به اختصار RRSPخوانده میشــود همانطور که از عنوانش پیداســت یک نوع حساب پسانداز شخصی است که دولت فدرال کانــادا آن را ثبت کرده و به دارنده حســاب امکان میدهد با رعایــت ضوابط قانونی، مبالغی را برای دوران بازنشستگی خود پسانداز کند بدون اینکه نیاز باشــد هر سال برای سود حاصله از این حساب مالیات بپردازد.مهمترین شرط پرداخت به این حساب داشتن درآمد است. در واقع این حســاب عــاوه بر پسانــداز برای بازنشستگی ،به دو طریق مستقیم به دارنده خود کمک مالی میرساند :اول ،چون مبلغی که هر سال با این عنوان به حساب پسانداز میرود قابل کسر مالیاتی tax
deductibleاست ،دارنده حساب مالیات کمتری باید به دولت بپردازد و دوم ،سودی که از طریق این حســاب به دارنده آن میرسد (و در داخل حساب ذخیره میشود) مشمول پرداخت مالیات نمیشود و از این نظر با بقیه حســابهای سرمایهگذاری و پسانداز (منهای )TFSAتفاوت دارد.
مشخص ممکن است در حســابهای مختلف و دورانی طوالنی ،درآمدهای بسیار متفاوتی را نتیجه دهد .همانطور که گفته شد RRSP ،یک حساب شخصی است و به همین دلیل انتخاب نوع حساب و موسسه مالی مناسب در میزان سوددهی آن اهمیت دارد.
Tax Deductibleبودن چیســت و در اینجا چه اهمیتی دارد؟
آیا RRSPفقط به صورت حساب پسانداز ساده است؟
شــاید ارزش مورد اول یعنــی tax deductible بودن برای برخی مخاطبان چندان محسوس نباشد. کسانیکه در کانادا به طریقی درآمد incomeکسب میکنند (حال چه به صورت دریافت حقوق یا کار برای خود یا کار در خانه یا دریافت اجاره یا کسب سود بانکی )...باید در پایان سال مالی خود (که برای اشخاص ،پایان سال میالدی است) بر اساس میزان درآمد کسب شده و جداولی که ادارات مالیات دولت فدرال و دولتهای اســتانی تنظیم کردهاند مالیات بپردازند .اکثر این محاســبات هم به صورت پلهای است یعنی تا سقف مشخصی از درآمد ،افراد معاف از مالیات هســتند و پس از آن تا سقف مشخصی، درصدی مالیات میدهند و بعدا اگر درآمدشان بیشتر از آن سقف بود برای درآمد اضافه ،درصد بیشتری مالیات پرداخت میکنند و همینطور الی آخر. حال بفرض اگر کسی 75هزار دالر درآمد داشته باشد و بر اساس درآمد سالهای گذشتهاش اداره مالیات به او اجازه دهد که تا سقف 15هزار دالر به حساب RRSPخود منتقل کند ،مالیات بر درآمد این فرد نه برای 75هزار دالر بلکه برای 60هزار دالر محاسبه میشــود که هم به دلیل کاهش خود عدد ،مالیات کمتری میشــود و هم به دلیل قرار گرفتن در یک پله پایینتر (البته بسته به استان محل زندگی ،شرایط متفاوت است) باز میزان مالیاتش کمتر میشود. در درازمدت و مثال بعد از باالی 25ســال پرداخت به این شیوه ،پرداختکننده هم از محل صرفهجویی عظیمی که از عدم پرداخــت مالیات اضافه برایش حاصل شده و هم به دلیل حفظ اندوختهاش به عنوان پسانداز برای فردا و هم به دلیل ســودی که به این پسانداز تعلق گرفته (و دولت از این سود هم مالیاتی دریافت نکرده) بــا یک رقم قابل توجه از پسانداز برای فردا روبروست که میتواند بر اساس مقررات خاصی از آن برداشت کند. البته باید توجه داشت که حسابهای RRSPانواع گوناگونی دارند و بســته به شرایط متغیر اقتصادی و نوع ریسکپذیری حســاب ،یک میزان اندوخته
خیر ،انواع گوناگونی اعم از حســابهای پسانداز ،savingسبد سهام ،mutual fundsحسابهای سرمایهگذاری تضمینشده GICsو سایر ابزارهای مالی و ســرمایهای از قبیــل bondsو equities میتوانند به عنوان RRSPاســتفاده شوند مشروط به اینکه رجیستر شده باشند .در این مورد باید در هر موسســه مالی از قبیل بانک یا موسسات اعتباری یا شرکتهای بیمه و نظایر آنها از کسی که دارای مجوز ارائه خدمات در زمینه RRSPباشد سوال کنید تا دریابید چه نوع حسابهایی موجود است و هر یک چه شرایطی دارند. چه کسی باید RRSPداشته باشد؟
هر کســی که کار میکند ،در کشــور کانادا مالیات میپردازد و دوســت دارد که دوران بازنشســتگی مطمئنی در پیش رو داشــته باشــد ،باید به داشتن RRSPفکر کند .ای ن هم چند دلیل :
حســابهای RRSPانواع گوناگونی
دارند و بســته به شرایط متغیر اقتصادی و نــوع ریســکپذیری حســاب ،یک میزان اندوخته مشخص ممکن است در حسابهای مختلف و دورانی طوالنی، درآمدهای بسیار متفاوتی را نتیجه دهد
موضوع ماه
33 parnianmagazine.com February 2014 . No19
حداکثر مجاز میزان واریز به حساب RRSP حد مجاز واریز به حساب سال
2009
21هزار دالر
2011
22هزار و 450دالر
2010 2012 2013
22هزار دالر
22هزار و 970دار
23هزار و 820دالر
میزان مجاز واریز پول به حســاب RRSPدر هر سال یکی از مقادیر زیر است که کمتر از بقیه باشد: 18درصد از درآمد به دستآمده در سال قبل ،یاحداکثر میزان مجاز واریز پول برای سال مالی ،یامیزان باقیمانده مجاز بعد از کسر مقداری که کمپانیرایجتریــن نــوع RRSP برای RRSPدر وجه شما پسانداز نموده است. حسابی است که به نام یک درآمدها عبارتند از دستمزد یا حقوق ،نفقه دریافتی نفر ثبت شده است و درآمــد حاصل از اجاره اما مــواردی چون درآمد حاصل از سرمایهگذاری را شامل نمیشوند. میتوانید میزان دقیق پسانداز مجاز RRSPخود را -کسانی که در مدت اشتغال یا خوداشتغالیاشان مرخصی زایمان ،تغییر شغل یا وقفه در اشتغال میزان در برگه Notice of Assessmentکه اداره مالیات درآمد کسب میکنند ،میتوانند با پسانداز بخشی از درآمدتان دســتخوش تغییر شود ،همیشه موجودی کانادا یا همــان Canada Revenue Agency درآمد خود تحت عنوان RRSPبرای آینده ،میزان پسانداز شــده در یک حساب RRSPبرای شما بعد از بررســی مالیات سال قبل شما برایتان ارسال مالیات ساالن ه خود را کاهش دهند. کرده ببینید .بدین ترتیب برای اســتفاده از RRSP قابل استفاده خواهد بود. بــرای افــرادی که از طرف محــل کار خود بیمهبرای سال ،2013رقم محاسبه شده بر اساس درآمد سال 2012شما مالک است و همینطور الی آخر. بازنشســتگی دارند ،باز هم داشتن RRSPسبب انواع RRSP میشود تا در دوران بازنشستگی برای تامین نیازهای موجودی حساب RRSPمیتواند فقط به نام یک خود شرایط بهتری داشــته باشند؛ برای آن عده نیز نفر یا به نام همســر باشد .بسته به زمانی که در نظر بیمهبازنشستگیشرکتهایاطرحبهاشتراکگذاری که از بیمه بازنشستگی محل کار برخوردار نیستند ،داریــد تا موجودی RRSPخود را مصرف کنید و سود معوق داشتن RRSPدر واقع اساس سرمایهگذاری برای انتخاب شما از میان انواع سرمایهگذاریهایی که بیشتر به عنوان کسی که از بیمههای بازنشستگی ازطرف تامین نیازهای دوران بازنشستگی است. میپسندید و با آنها راحتتر هستید ،به شما داشتن شرکت محل کار خود برخوردار هستید یا از مزایای برای زوجهای مزدوجــی که یکی از آنها بیش از حساب RRSPمعمولی یا نوع Self-directedرا طرحهای به اشــتراکگذاری ســود معوق استفادهمیکنید ،باید هر مبلغی که به حساب RRSPخود دیگری درآمد دارد هم داشــتن RRSPمشــترک پیشنهادمیشود. همســران یا Spousal RRSPمیتواند از میزان واریز میکنید از کل ارزش اعتبار بیمه بازنشستگی که در یک سال کسب کردهاید کسر شود. مالیات پرداختی بکاهد .در دوران بازنشستگی و به حساب RRSPفردی هنگام برداشت موجودی حساب RRSPبا استفاده رایجترین نوع RRSPحسابی است که به نام یک بــه این مقــدار انطبــاق بازنشســتگیpension از استراتژی تقسیم درآمد یا Income-splittingنفر ثبت شده است .سرمایهگذاریهای این حساب adjustmentیــا به اختصار PAمیگویند که در میتوان از میزان مالیات کلی که به این حساب تعلق و مزایای مالیاتی ناشــی از افتتاح آن به فرد صاحب برگــه T4که از کارفرمای خود دریافت میکنید در میگیرد کاست. مورد آن توضیح داده شده است. حساب تعلق مییابد. اگر در نظر دارید که اولین خانه خود را بخرید یا بهمهلت ساالنه واریز پول به حساب RRSP ادامه تحصیل عالقهمند هستید ،میتوانید در حساب محدودیت واریز پول به حساب RRSP RRSPخود پول بگذارید و سپس از موجودی این شما میتوانید تا تاریخ 31دسامبر سالی که در آن 71برای اینکه بتوانید در یک ســال مالی مشخص از حســاب به عنوان منبعی برای سرمایهگذاری خود ساله میشــوید به حساب RRSPخود پول واریز مزایای مالیاتی واریز پول به حســاب RRSPخود استفاده کنید. کنید .ارقام جــدول زیر محدودیتها و مهلتهای اســتفاده کنیــد ،میتوانید در هر موقع از ســال که بخواهید به حساب خود پول واریز کنید ،یا تا 60روز اگر پیشبینی میکنید که بــه دالیل مختلف مثل ساالنه را نشان میدهد.موضوع ماه
بهمن .1392شماره 19
34
parnianmagazine.com
اول از سال بعد .بدین ترتیب مثال کسی که میخواهد از مزایای مالیاتی RRSPبرای سال 2013استفاده کند میتوانســته در تمام سال 2013و یا تا سوم ماه مارچ (چون فوریه 28 ،2014روزه است) 2014پول به حساب RRSPخود واریز کند. یک عامل و مشاور (ایجنت) در موسسه مالی چگونه در انتخاب حساب RRSPبه شما کمک میکند؟
انتخاب حســاب RRSPبه پارامترهای مختلفی از جمله سن ،شــغل ،درآمد ،روحیات شخصی و میــزان خطرپذیری ،انتظارات از حســاب و نظایر اینها بســتگی دارد .معموال در موسسات معتبر مالی نرمافزارهای ویژه این کار برای کمک به مشــاوران مالی طراحی و تعبیه شــده و این افراد با گفتگو با متقاضی و تکمیل چندین پرسشنامه گزینههایی را به متقاضی پیشــنهاد میدهند تا از میان آنها بهترین مورد را به تشخیص خود برگزیند .معموال انتخابها که بیشتر از میان انواع mutual fundsاست بسته به میزان ریسکپذیری افراد از شرایط ریسک پایین- سود کم-بازپرداخت سریعتر تا ریسک خیلی باال- احتمال سود بسیار -زمان بازپرداخت طوالنیتر در نوسان است .همچنین اینکه افراد احیانا بخواهند چه ترکیبی از انواع ســهامهای بینالمللی یا امریکایی یا کانادایی را در پروفایل خود داشته باشند میتواند در این انتخابها تاثیر داشته باشد .البته معموال در این مرحله هم بسیاری از متقاضیان نظر مشاور را بر نظر خود مقدم میدانند به همین دلیل انتخاب مشاور آگاه،
امین و مورد وثوق میتواند دردسرهای این مرحله را کم کند. این اقدامات معموال تنها در زمان افتتاح حساب انجام میشود و اگر تغییرات خاصی در وضعیت متقاضی حساب پدید نیاید ،در سالهای بعد عمدتا فقط در مورد میزانی که فرد قصد خرید دارد مذاکره میشود. شیوههای پرداخت به حساب RRSP؟
شــما میتوانید همه مبلغی را که برای پسانداز در حســاب RRSPدر نظــر دارید (و حداکثر آن در برگه Notice of assessmentســال قبل از ســوی اداره مالیات کانادا درج شده) در یک زمــان و یکجا پرداخت نماییــد و یا اینکه بهتــر اســت پرداخت مورد نظــر را به صورت یک جدول منظم زمانــی (هفتگی ،دوهفتگی یا ماهانه) انجام دهید تا فشــار کمتری به شما وارد شود و ســود تدریجی هم (متناسب با رقمی که پسانداز میکنید) عاید حسابتان بشود .لزومی ندارد که این پرداخــت منظم عدد خیلی زیادی باشــد و مثال میتوانیــد از 50دالر در ماه آغاز کنیــد و اگر برایتان امکان داشــت بعدا (یا در ســال بعد) این رقم را افزایش دهید .بعد در ماه ژانویه و یــا فوریه که زمــان ارزیابی وضعیت مالی ،دریافت T4و محاســبه اولیه مالیات است میتوانیــد مانده رقمی را کــه مجاز به پرداخت به حســاب RRSPخود برای کارهای مالیاتی هستید یکجا پرداخت کنید.
آیا میتوان برای پرداخت RRSPوام گرفت؟
آری ،از آنجا که ممکن اســت افــراد در دو ماه اول سال برای تکمیل سقف RRSPقابل خرید دچار کمبود نقدینگی باشــند ،بسیاری از موسسات مالی و اعتباری به مشتریانی که در آنها حساب RRSP بازکردهاند برای تامین این وجه وام با سود بسیار کم میدهند تا افراد بتوانند از این فرصت استفاده کنند و بعد در طی سال آن را بازپرداخت کنند .توجه داشته باشــید که تهیه این وام در صورتی منطقی است که شــما بتوانید اقساط آن را (چه بسا هر چه سریعتر) پرداخت کنید و مشــمول دیرکرد و جریمه نشوند. همچنین این پرداخت نباید شما را از خرید RRSP سال آینده به دلیل بازپرداخت اقساط این یکی بازدارد وگرنه ممکن است اقدامی منطقی و بهصرفه نباشد. بهتر اســت قبل از انجام این کار با یک مشاور مالی خبره و معتمد مشورت کنید. آیا باید همه سقف RRSPرا خریداری کرد؟
عموم مشــاوران مالی به شما توصیه میکنند که به انــدازه مورد نیاز و در حد بهینه RRSPتهیه کنید. مثال اگر شــما میتوانید 10هزار دالر RRSPتهیه کنیــد اما با تهیه 5000دالر RRSPو کســر آن از درآمد ،رقم درآمدی شــما به پایینتر از میزانی که باید مالیات پرداخت کنید میرسد لزوما خرید همه RRSPتا حداکثر ســقف مجاز یک کار اقتصادی نیست و شاید بهتر باشــد از ابزارهای مالی دیگری استفاده کنید که ســودآوری بیشتری برای شما
عموم مشــاوران مالی به شما توصیه میکنند که به اندازه مورد نیــاز و در حــد بهینه RRSPتهیه کنید
موضوع ماه
February 2014 . No19 35 parnianmagazine.com
داشته باشند .در این مورد دریافت مشاوره از افراد امین و متخصص راهگشاست .توجه داشته باشید که بخش استفاده نشده RRSPامسال به سال بعد منتقل میشود و شــما فرصت بهرهگیری از آن را در سال آینده که چه بسا برای فعالیتهای مالیاتی شما بسیار ضروریتر خواهد بود است ،دارید. استفاده از موجودی RRSP
اولین دلیل برای واریز پول به حساب RRSPتامین منبع مالی قابل اســتفادهای برای دوران بازنشستگی اســت .البته این کار مزایای مالیاتی هم برای شما به دنبال خواهد داشت. اگر حساب spousal RRSPدارید ،مزایای بالقوه این حســاب برای شما بیشتر هم میشود .در طول سال مالی همزمان دو حساب را برای رسیدن به زمان بازنشستگی پر میکنید .عالوه بر این استراتژی تقسیم درآمد یا همان income-splittingدر طول دوران بازنشستگی کاهش میزان مالیات شما را در پی خواهد داشت. این هم از دیگر مزایای حساب :RRSP برنامه خرید خانه: برنامه خرید خانه به شــما این امکان را میدهد که برای خرید نخستین خانه خود از حساب RRSP اتان برداشت کنید. شما و همســرتان میتوانید مجموعه تا سقف 25هزار دالر برای خرید خانه اول از حسابهای خود برداشت کنید. این پول قبل از برداشت باید حداقل برای مدت 90روز در حساب RRSPبوده باشد. بعد از گذشــت دو سال از زمان برداشت این پول،هر ساله حداقل یک پانزدهم مبلغ برداشتشده باید به حساب بازگردانده شود. ارائه قرارداد امضاشده خرید خانه الزامی است.تنها یک بار میتوانید از این امتیاز استفاده کنید.در این باره پیشــتر در شــماره 13پرنیان به تفصیل توضیح دادهایم. برنامه تحصیل مادامالعمر: برنامه تحصیل مادامالعمر به شما این امکان را میدهد که از موجودی حســاب RRSPبــرای پرداخت هزینههای تحصیل خود استفاده کنید .بعضی از موارد مهم در این برنامه عبارتند از: در هر سال تحصیلی میتوانید از حساب خود تا 10هزار دالر برای تحصیل تماموقت یا تحصیالت بعد از دیپلم برداشت کنید. دانشــجو میتواند خود شما یا همسرتان باشد اماموضوع ماه
بهمن .1392شماره 19
36
parnianmagazine.com
فرزندانتان نمیتوانند از این پول استفاده کنند. اگر دانشــجو دارای شــرایط خــاص ناتوانی یاازکارافتادگی باشد ،میتواند برای دورههای نیمهوقت هم از این امکان استفاده کند. مجموع رقم برداشتی از حساب RRSPمیتواند 20هزار دالر باشد و حداکثر زمان این برداشت نیز چهار سال مداوم است. به مبلغ برداشتشــده مالیات برداشت از حسابتعلقنمیگیرد. حداکثر در مدت 10ســال و هر سال -حداقل 10 درصد از رقم برداشتشده باید به حساب RRSP بازگردانده شود. برداشت در موارد اضطراری شــما میتوانید از موجودی RRSPخود در موارد اضطراری هم اســتفاده کنید .البته در این موارد باید برای مقدار برداشتی مالیات پرداخت کنید و این کار بر موجودی دوران بازنشستگیاتان هم تاثیر خواهد گذاشت .هر مقدار برداشت از حساب RRSPدر هر سال به منزله درآمد در آن سال است که باید در ازای آن مالیات پرداخت شــود و هر زمان که شما مبلغی از حسابتان برداشت کنید پیشاپیش باید مالیات آن را بپردازید. در زمان بازنشستگی چه خواهد شد؟
شما تا سالی که در آن به 71سالگی میرسید میتوانید در حساب RRSPخود سرمایهگذاری کنید و پس از آن قانونا مجاز به این کار نیســتید و باید در این سال تکلیف این حساب را روشن کنید یعنی یا مبلغ
آن را دریافت کنید یا به حساب RRIFخود منتقل کنید .این حساب برای این است تا بتوانید از ذخیره گردآمده در حساب RRSPخود به شکلی منطقی و باصرفه برای برنامههای زندگی و اهداف مالیاتی، پول برداشت کنید. توجه داشته باشید که برای پرداخت آخرین مبلغ به حساب RRSPخود تنها تا آخرین روز ماه دسامبر ســالی که در آن 71ساله میشوید فرصت دارید و نمیتوانید از فرصت 60روزه سال بعد از آن استفاده کنید .البته اگر هنوز از ظرفیت RRSPشما چیزی مانده و همسر شما به 71سالگی نرسیده میتوانید این ظرفیت را به وی منتقل کنید. در پایان...
این توضیحات مقدماتی برای آشنایی اجمالی شما با موضوع ارائه شده است .برای تهیه RRSPحتما از خدمات افراد مطلع ،صاحب صالحیت و معتمد استفاده کنید .
برنامــه خرید خانه به شــما این امکان را میدهد که برای خرید نخســتین خانه خود از حســاب RRSPاتان برداشت کنید
کاریکاتور
محمد رضا بابایی babaei_mohammadreza42@yahoo.com
نگاه کاریکاتوریست
February 2014 . No19 37 parnianmagazine.com
RRSPمطلوب اما دور از دسترس
لوآن السال-کندینپرس/برگردان ساقی مطهری
برگردان :ساقی مطهری Saghi Motahari
نتایج نظرسنجیها RRSP:نامطلوب نیست ،اما بسیاری از افراد از عهده خرید آن برنمیآیند سرشماریهای انجام شــده توسط دو بانک بزرگ حاکی از آن اســت که در سال جاری ،کاناداییهای کمتری قصد افتتاح حســاب پسانداز بازنشستگی ثبتشــده Registered Retirement Saving )Plan (RRSPدارند ،تنها به این دلیل که از عهده آن برنمیآیند .بر اساس مطالعات انجام شده توسط بانک نوااسکوشیا )Scotiabank (BNSو بانک مونترال )Bank of Montreal (BMOبرای بسیاری از کاناداییها ،پرداخت هزینههایی مانند مخارج مربوط به اتومبیل و یا بازپرداخت بدهیهایشان در اولویت است که در نتیجه از اختصاص مبلغی اضافی برای موضوع ماه
بهمن .1392شماره 19
38
parnianmagazine.com
پرداخت هزینههای جاری و اقساط ماهیانه به این معناســت که برای بیشتر افراد پولی به منظور پسانداز باقینمیماند حســاب پسانداز بازنشستگی RRSPجلوگیری میکند. بر اســاس تحقیقات 31 ،BNSدرصد افراد قصد افتتاح حساب RRSPدارند که این رقم نسبت به عدد 39درصدی ســال گذشته ،کاهش یافته است. ایــن میزان طبق گفته بانــک BMOاز 50درصد
در ســال 2013به 43درصد در سال جاری کاهش نشان میدهد .کریس بوتیگیگ ،مدیر ارشد استراتژی برنامهریزی ثروت بانک BMOمیگوید« :شــاید بهترین جواب این باشد که بگوییم مردم پول کافی جهت پسانداز کردن دوران بازنشستگی تحت عنوان حسابهای RRSPرا ندارند». مایــک هنری ،معاون مدیرعامل بانــک Scotiaبا این مسئله موافق است و با توجه به آمارگیریهای انجام شــده توســط این بانک میگوید« :مردم از عهده پسانداز کردن برای دوران بازنشستگیشــان برنمیآیند ،آنها هزینهها و مخارج دیگری دارند که مجبور به مدیریت پرداخت آنها هستند ».به طور کلی ســه چهارم از آن دسته افرادی که حساب RRSP دارند در مصاحبه با Scotiabankاظهار داشتهاند که به فکر افزایش ســرمایه در حســابهای خود هستند اما پول الزم را ندارند. با توجه به اینکه ســوم ماه مــارچ به عنوان آخرین فرجه بــرای واریز ( RRSPبه میزان تعیین شــده توســط دولت) در حال نزدیک شــدن اســت ،آن دسته از افرادی که قصد افتتاح و یا تکمیل حساب مربوطهشان را دارند ،میبایست هر چه زودتر نسبت به تامین منبع مالی مورد نیاز اقــدام نمایند .البته از طرف دیگر بانکها ترجیح میدهند مبالغ مربوطه به صورت اتوماتیک هر ماهه از حساب مشتریانشان برداشت و به حساب پسانداز RRSPواریز شود تا مطمئن شوند که مبلغ مورد نیاز به طور منظم برای این کار کنار گذاشته میشود. بوتیگیگ معتقد است که خرید 2000دالر RRSP در ســال به این معناست که در هرماه 167دالر و یا به عبارتی کمتر از 6دالر در روز (به اندازه قیمت دو نسکافه در یک کافیشاپ) کنار گذاشته شود. او میگویــد« :ما ،کاناداییها را به افتتاح و یا تکمیل حســاب RRSPبا هر میزان ســرمایه تــا قبل از زمان سررسید سالیانه تشویق میکنیم ».و میافزاید: «کاناداییها حدود 500میلیارد دالر کمتر از ســقف تعیین شده توسط دولت (که برای هر فرد و با توجه به درآمدش متفاوت است) در حسابهای RRSP مشارکت داشــتهاند که انتظار آن میرود این رقم به 1000میلیارد دالر تا سال 2018افزایش یابد».
از طرف دیگر به نظر میرســد که اکثــر کانادایی متوســط کل بدهیهای غیر از وام عالقهای به پسانداز در حسابهای پسانداز بدون مسکن مشتریان تا پایان سال 2014به مالیات موســوم به TFSA (Tax Free Saving )Accountنیز ندارند .یک آمارگیری جدید نشان باالترین سطح خود در تاریخ کانادا و داده که 53درصد کاناداییها هنوز حساب TFSAبه عدد 28853دالر میرسد باز نکردهاند و بر اســاس گفتههای موسســه مالی ING Directعلت اصلی آن ،نداشــتن توان مالی الزم اســت .محدودیت ســالیانه برای پسانداز در بازنشســتگی در الویت قرار دارد ،البته در مقایسه با حسابهای 5500 ،TFSAدالر برای هر نفر است آن 48درصدی که بر پرداخت بدهیهایشان تمرکز کردهاند .این دقیقا برعکس آمار و ارقام ســال قبل [ 11هزار دالر در سال برای یک زوج]. سیلویو استروســکو ،رئیس واحد سرمایهگذاری و اســت که برای پاسخگویان به نظرسنجیها ،کاهش پسانداز در شرکت ING Directمیگوید« :افراد بدهیها در جایگاه باالتری نسبت به پسانداز برای مجبورند مقداری پول برای RRSPکنار بگذارند و بازنشستگی قرار داشت. به همان اندازه برای TFSAو البته هزینههای دیگر در عین حال ،آژانس بررســی اعتبار ترانس یونیون Trans Unionپیشبینی نموده است که متوسط زندگی همچنان به قوت خود باقی هستند». استروســکو میگوید :با کم شروع کنید و رفته رفته کل بدهیهای غیر از وام مســکن مشتریان تا پایان و البته با افزایش میزان پسانداز و در یک بازه زمانی سال 2014به باالترین سطح خود در تاریخ کانادا و مشــخص ،راحتتر به نتیجه مورد نظر دست پیدا به عدد 28853دالر برسد .یافتههای RBCهمچنین حاکــی از آن اســت که یک چهــارم کاناداییهای خواهید نمود. در عین حال ،سرشماری سالیانه RRSPکه توسط میانسال ( )35-54معتقدند که باید به طور متوسط رویال بانک RBC Bankانجام شده نشان میدهد 545000دالر بــرای گذراندن دوران بازنشســتگی که برای بیش از نیمی از کاناداییها ،پسانداز دوران راحت ،پسانداز داشته باشند.
شرکت مالیاتی H&R Blockبه کاناداییها یادآوری مینماید که چنانچه در 2014سنشان به 71سالگی میرسد ،آنها باید حسابهای RRSPشان را تا پایان سال جاری به یک فرم دیگری از درآمد بازنشستگی تبدیل نمایند و یا مالیات آن را بر اساس ارزش فعلی حساب در بازار پرداخت نمایند. در این زمینه ،مطالعات آنالین Scotiabankتوسط شرکت تحقیقاتی Harris/Decimaنمونه جامعه آماری 1029نفــری از کاناداییها در فاصله زمانی 12نوامبر تا 27نوامبر انجام گرفته است و مطالعات آنالین BMOتوسط شرکت بازاریابی Pollaraو با نمونه آماری 1003نفــری از جامعه کانادایی در فاصلــه زمانی 18نوامبر تا 22نوامبر صورت گرفته است. دو اداره رســمی آمارگیــری و ســازمان تحقیقات بازاریابــی و اطالعاتــی معتقدند کــه تحقیقات و بررسیهای آماری آنالین به دلیل اینکه نمیتوانند به صورت تصادفی نمونهای آماری از کل جامعه کانادا برای آمارگیری برگزینند ،دارای خطای آماری باالیی بوده و کمتر قابل اعتماد هستند. یادآوری :متن اصلی در نسخه آنالین نشریه مانیسنس به تاریخ دهم ژانویه 2014منعکس شــده اســت .
موضوع ماه
February 2014 . No19 39 parnianmagazine.com
پس میخواهید دکتر شوید؟ تا زههای آمار و حکایت دشواریهای بازار کار پزشکان
شارون کرکی /برگردان نادیا غیوری
در این مقاله روشنگر از روزنامه گزت مونترال ،ضمن اینکه راهنماییهای خوبی برای کسانیکه قصد ادامه تحصیل در رشــته پزشکی را دارند ارائه شده اســت ،میتوان از آخرین اطالعات در مورد میزان متوسط درآمد پزشکان هم مطلع شد .باید توجه داشت که بخش عمدهای از مشکالت پدید آمده نه به دلیل کمبود نیاز ،بلکه بهواسطه مشکالت مالی استانها (و بیتدبیری دولت محافظهکار فدرال که اساسا به سیستم فعلی باور ندارد) در تخصیص بودجههای درمانی و بهویژه بودجههای مربوط به بیمارستانها –سیستم بهداشت و درمان کانادا اساسا یک سیستم دولتی است و سهم بخش خصوصی در آن بسیار اندک است -.پدید آمده و رسانههای کانادایی به تفصیل به این مشکل دوسویه -نیاز به پزشک از یکسو و مشکالت استخدامی پزشکان از سوی دیگر -پرداختهاند .همچنین باید این نکته را یادآور شد که در پزشکی ،نظیر هر شغل دیگری ،یافتن اولین موقعیت شغلی همیشه دشوار است؛ ضمن اینکه انتخاب استان و شهر محل کار هم اهمیت بهسزایی در سرعت اشتغال دارد.
با توجه به آمارها دیده میشود که در کانادا از هر شش متخصص تازه فارغالتحصیل شده در حوزه پزشکی یک نفر موفق به یافتن کار نمیشود .انجمن پزشکی کانــادا Canadian Medical Association (به اختصــار )CMAوضعیت نمایه 38تخصص پزشــکی از رشته آسیبشناســی تخصصی گرفته تا رشــته اورولوژی را بهروز نموده تا به این وسیله دانشجویان رشتههای پزشکی بتوانند در مورد آینده شغلی خود برنامهریزی کنند. در این نمایه مــواردی چون مهارتهای تخصصی الزم ،متوسط ساعات کار در هفته از جمله ساعات on-callیا در دسترس بودن فرد،میزان رضایت از تعادل میان کار و زندگی و باالخره متوســط درآمد مورد انتظار هر رشته نشان داده شده است که برخی از آنها را با هم میبینیم: آیا میخواهیدپزشــک اورژانس شوید؟ در این شــغل که نیاز به سرعت عمل باال دارد و از استرس زیادی هم برخوردار است باید «دارای قدرت بدنی و عاطفی باال ،اعتماد و آرامش باشــید» و از توانایی «مواجهه با بیماران در سنین و شرایط متفاوت و نیز با طیف گستردهای از انواع بیماریها» -در اغلب موارد حتی قبل از اینکه در مورد تشــخیص نوع بیماری اطمینان حاصل کنید -برخوردار باشید .میزان درآمد ناخالص این شــغل؟ متوسط 325هزار و 103دالر در سال. برای دکتر بیهوشی بودن باید «توانایی کار زیر فشار را داشته باشــید ،بتوانید در مواقع پراسترس سریع تصمیمگیری کنید ،از دستانتان بهخوبی استفاده کنید و به عنوان عضوی از یک تیم کار کنید» .متخصصان بیهوشی در اتاقهای بیهوشــی ،واحدهای مراقبت ویــژه ،بخشهای زایمان و کلینیکهای کاهش درد pain clinicsکار میکننــد .درآمد ناخالص این متخصصان در سال 2012-13بهطور متوسط 338 هزار و 335دالر در سال بوده است. در این بررســی تازه دیده میشود که تعداد زیادی از تخصصهای پزشــکی با مشــکالت تازهای در
عوامل متعددی در افزایش میزان بیکاری پزشکان و یا اشتغال آنان در موقعیتهای شغلی نامتناسب تاثیر داشته است توصیههای کاربردی
بهمن .1392شماره 19
40
parnianmagazine.com
در ســال 2012-2011حدود 39
هزار پزشــک خانواده در کانادا به طور متوســط درآمد ساالنهای ی تازه معــادل 246هــزار و 266دالر زمینه اشتغال مواجه شدهاند .بر اساس بررس کالج سلطنتی پزشکان و جراحان کانادا ،که در سال داشتهاند 2013انجام شــده 16 ،درصد متخصصان جدید و ق متخصصان در یافتن یک شغل مطمئن ناموفق فو بودهاند که این رقم در مقایســه با رقم 7.1درصدی که در مورد همه مشاغل در کانادا مصداق دارد ،بسیار در وبســایت خود گزارش داده است که با توجه به مدت زمان طوالنیای که اکنون کاناداییها باید برای باال به نظر میرسد. به اعتقاد دکتر لوئیس هوگو فرنسســکوتی ،رئیس جراحیهای زانو و لگن خاصره منتظر بمانند ،وجود انجمن پزشــکی کانادا ،این وضعیت یک موقعیت مشکل اشتغال برای جراحان ارتوپدی به هیچ عنوان قابل قبول نیست. بیسابقه است. عوامل متعددی در افزایش میزان بیکاری پزشکان و بر اساس گزارش ،CMAآن عده از فارغالتحصیالن یا اشتغال آنان در موقعیتهای شغلی نامتناسب تاثیر رشته مذکور که موفق به یافتن کار در یک بیمارستان داشته است .بر اساس یافتههای کالج ،امکان رقابت میشوند ،بهطور متوسط باید منتظر درآمد ساالنهای برای پزشکان جدید کمتر شده است .بیمارستانها در حدود 389هزار و 268دالر باشند. از تعداد تختها و زمان کار اتاقهای جراحی خود یکی دیگر از رشــتههای پردرآمد پزشــکی از آن کاستهاند .عالوه بر این بسیاری از پزشکان پیرتر هم جراحان قلب و عروق و قفسه سینه ( )CTVبا به دلیل ضعف نسبی بازار سهام [که مستقیما بر روی متوســط درآمد 472هزار و 625دالر در سال است ارزش پساندازهای دوران بازنشستگی آنها از جمله که 25درصد این درآمد صرف هزینههای ســربار RRSPو RRIFتاثیر میگذارد-.توضیح مترجم] از جمله هزینه پرســتاران و هزینههای دفتری این جراحان میشــود .آنها بهطور متوسط هفتهای 77 زمان بازنشستگی خود را به تعویق انداختهاند. اما برخی دیگر معتقدند که مدارس پزشکی ترکیب ساعت و نیم کار میکنند و در ماه نیز باید 73ساعت و تعداد مناسبی از پزشکان را تربیت نمیکنند .برای به صورت on-callآماده به کار باشند .در این شغل مثال جمعیت کانادا در حال پیر شــدن است .اما در «ساعات کاری ،زیاد و نامنظم» است و پزشک در آن سال 2012همچنان مدارس پزشکی کانادا فقط « 17با شرایط مرگ و زندگی بیماران مواجه میشود و نفر فارغالتحصیل در رشــته طب سالمندان را روانه باید در مواقع اضطرار و اورژانس از سرعت عمل باال بازار کار نمودهاند در حالیکه در همین سال 142نفر و قدرت تصمیمگیری سریع برخوردار باشد ».سی و متخصص و فوق تخصص در حوزه درمان کودکان چهار درصد از جراحان CTVدر سنین 55به باال هستند و اکثریت قریب به اتفاق آنها 91-درصد -را از مدارس پزشکی فارغالتحصیل شدهاند. آقای فرنسسکوتی معتقد است برای اینکه مدارس نیز مردان تشــکیل میدهند .فقط 34درصد از این پزشکی بتوانند بر اســاس نیازهای جمعیتی و نیز جراحان از وجود تعادل میان زندگی حرفهای خود و منابع موجود در این حــوزه افراد را آموزش دهند ،تعهدات فردیاشان ابراز «رضایت» یا «رضایت زیاد» الزم است که در زمینه آموزش متخصصان در کشور کردهاند. متوســط درآمد جراحان مغز و اعصاب در ســال استراتژی جامعی تدوین و اجرا شود. بیشترین مشکل برای فارغالتحصیالن جدید در حوزه 2012-2011میالدی 424هــزار و 963دالر بوده پزشکی در رشــتههای مراقبتهای ویژه ،گوارش ،است .این افراد بیماریها و جراحات جمجمه ،مغز جراحی مغز و اعصاب ،چشمپزشکی ،تومورشناسی و نخاع را درمان میکنند و این جراحات هم معموال و اورولوژی به چشم میخورد .برای نمونه انجمن از جمله مواردی هســتند که در خارج از ســاعات ارتوپدیک کانادا اعالم نموده است که برای حدود 50معمول و در روزهای تعطیل و پایانی هفته و شبها نفر از جراحانی که اکنون در حال آموزش هستند و اتفاق میافتند .براســاس گزارش CMAاین شغل سال آینده از سمت رزیدنسی فارغالتحصیل میشوند «برای افرادی که به آسایش زندگی خود بهای زیادی جایی برای اشتغال وجود ندارد .انجمن پزشکی کانادا میدهند» شغل مناسبی نیست« .گرچه باید این شغل
را شغلی بسیار دشوار و ارزشمند توصیف کرد». از دیگر مشاغل پردرآمد در این حوزه را باید شغل متخصصان زنان و زایمان دانســت که در ســال 2012-2011متوســط درآمد آنها 417هزار و 976 هزار دالر بوده اســت .بعــد از آنها به ترتیب دکتر پوســت (با 406هزار و 69دالر) ،جراح عمومی (با 402هزار و 297دالر) ،پزشک عمومی داخلی و باالخره پزشک سالمندان و پزشک انکولوژی (با 387هزار و 967دالر) قرار میگیرد. باالترین رقم درآمد در میان پزشکان به چشمپزشکان اختصاص داشته که وظیفه آنها درمان نارساییها یا بیماریهای چشمی است .متوسط ساعات کاری این افراد 52ساعت در هفته است و بیماران آنها از نوزادان تا سالخوردگان را شامل میشود .اغلب جراحیهای چشــم ،جراحیهای ظریف یا مایکرو هستند و به همین دلیل فرد جراح باید از «مهارت دســت عالی و سرعت و چابکی فوقالعاده» برخوردار باشد .در سال 2012 -2011در آمد متوسط ناخالص ساالنه آنها 716هزار دالر بوده است که تقریبا س ه برابر یک پزشک خانواده ـ عدهای که باالترین دستمزد را هم در کشور داشتهاندـ بوده است. در گزارش CMAآمده اســت که «مردم کانادا به دلیل نقشی که پزشکان خانواده در سالمت آنها ایفا میکنند ،ارزش زیادی برای آنها قائل هستند» و این گروه از پزشــکان با این که در میان دیگر گروههای پزشکی از کمترین تخصص برخوردارند اما تردیدی نیست که برای تشــخیص انواع مختلف بیماریها در گروهها و شــرایط مختلف که برخی نیز بسیار خطرناک هستند و نیز مواجهه با آنها ،باید «از نظم و انضباط دقیقی» برخوردار باشند. در ســال 2012-2011حدود 39هزار پزشــک خانواده در کانادا به طور متوســط درآمد ساالنهای معادل 246هزار و 266دالر داشتهاند. توصیه آقای فرنسســکوتی به دانشجویان پزشکی بسیار ساده است« :همان کاری را بکنید که نسبت به آناشتیاق دارید چون باالخره کار پیدا خواهید کرد. اگر عالقه شما پزشکی است ،بدانید که ما هم به دنبال افراد عالقهمند هستیم...فقط به دلیل اینکه در رشتهای که دوستش ندارید کار هست ،به دنبال آن نروید .به کار آینده خود عالقه داشته باشید و بدانید که باالخره کار هم خواهید یافت ». توصیههای کاربردی
February 2014 . No19 41 parnianmagazine.com
مرخصی والدین (زایمان) در کبک
نشاط تهرانی
Neshat Tehrani
اگر فردی بخواهد در دوران استفاده از مرخصی به طور موقت کار کند و حقوقی دریافت کند باید مراتب را در اسرع وقت به اطالع QPIPبرساند
توصیههای کاربردی
بهمن .1392شماره 19
42
parnianmagazine.com
از تاریخ اول ژانویه سال 2006قانون جدید مرخصی والدیــن Régime québécois d’assurance parentaleدر استان کبک به تصویب رسید .طبق این قانــون هر یک از والدینی کــه صاحب فرزند میشوند یا کودکی را به فرزندخواندگی قبول میکنند از حق مرخصی والدین استفاده میکنند (چون این مرخصی شامل پدران هم میشود ترجیح دادیم از آن به عنوان مرخصی والدین نام ببریم ).یعنی تا سقف 52هفتــه میتوانند ضمن ترک کار ،حقوق خود را دریافت کنند .البته شروع مرخصی باید حتما بعد از تولد نوزاد یا بعد از مســجل شدن فرزندخواندگی باشــد .خانمهای باردار میتوانند تا 18هفته قبل از تولد نوزاد از مرخصی استفاده کنند اما این مرخصی بدون حقوق خواهد بود .این مرخصی شــامل تمام کســانی که تابع قانون کار هستند خواهد شد .چه افراد خوداشــتغال و چه افراد کارمند؛ چه کارمندان تماموقت و چه کارمندان نیمهوقت. باید توجه داشــت در این قانون فرض بر این است که پدر ،مادر یا هر دو قرار است در دوران مرخصی از نوزاد خود مراقبت کنند و به طور کلی این برنامه برای حمایت از خانوادهها و حفظ سالمت جسمی و روانی کودک و والدین است به همین دلیل والدین قانونا مجاز نیستند ضمن استفاده از این برنامه به کار دیگری مشغول شــوند ،درآمدی داشته باشند و یا کودک را به مهدکودک بسپرند و از یارانههای دولتی برای مهدکودک استفاده کنند .اگر این نکات رعایت نشود حتی سالها بعد از این دوران ،اگر به هر شکلی دولت متوجه این امر شود تمام وجه پرداختی را به اضافه هزینههای دیگر ،جریمه و سود مبلغ پرداخت شده را از فرد بازپس خواهد گرفت. اگر فردی بخواهد در دوران اســتفاده از مرخصی به طور موقت کار کند و حقوقی دریافت کند باید مراتب را در اسرع وقت به اطالع QPIPبرساند .اگر این اقدام به ســرعت انجام گیرد امکان دارد که QPIP پرداخــت حقوق مرخصی والدین را به طور موقت
و تا زمانی که والد یا والدین به کار مشــغول هستند معلق کند و بعد از این که دست از کار کشیدند دوباره پرداخت را از سر گیرد. نوشتار زیر در مورد مرخصی والدین برای کارمندان است و در شــماره بعدی نشریه پرنیان از مرخصی والدین برای افراد خوداشتغال خواهیم گفت. شرایط استفاده از این مرخصی کسانی که شرایط استفاده از مرخصی والدین را دارا هستند عبارتند از: والدینــی که به تازگی صاحب فرزند شــدهاند یاکودکی را به فرزندخواندگی پذیرفتهاند؛ در تاریخ شــروع استفاده از حق مرخصی والدین،شهروند کبک هستند؛ بعد از تولد فرزند کار را ترک کردهاند یا با کاهشیدست کم 40درصدی در میزان درآمد خود مواجه شدهاند؛ در دوران اشتغال بیمهای معادل 2000دالر دریافتکردهاند (صرف نظر از سابقه کار)؛ الزم به ذکر است کسانی که تماموقت کار میکنند و از حداقل دستمزد برخوردار هستند در طول 52هفته به این حد نصاب خواهند رسید اما برای کسانی که به صورت نیمهوقت کار میکنند جدولهای خاصی وجود دارد که باید بسته به تعداد ساعت کار ،شرایط و نوع کار و ســایر عوامل تحقق این شرط بررسی شود. هر یک از والدیــن باید فرمهای مربوط را جداگانه پــر کنند و برای ســازمان کار و امــور اجتماعی یا Ministère de l’emploi et de la Solidarité socialeبفرستند .والدین باید توجه داشته باشند تا برای ثبت پرونده به موقع اقدام کنند .هرچند زودترین زمانی کــه والدین میتوانند برای دریافت مرخصی اقدام کنند همان هفتهای است که انتظار به دنیا آمدن فرزنــد خود را دارند و نه قبل از آن تاریخ .اگر اقدام برای دریافت مرخصی به موقع صورت نگیرد ممکن است والدین بخشی از مرخصی را از دست بدهند. شــروع پرداختها و تصمیمگیری در مورد پرونده افراد متقاضی حــدود 14روز کاری بعد از دریافت مدارک و فرمهای درخواست خواهد بود. در کل دو نــوع برنامه برای مرخصی والدین وجود دارد که برنامه پایه (میزان دریافت کمتر و مدت زمان طوالنیتر) و برنامه ویژه (میزان دریافت بیشــتر و مدت زمان کمتر) نام گرفته است .در هر یک از این برنامهها میزان حقوق دریافتی در طول مرخصی و نیز تعداد هفتههایی که مرخصی به والیدن تعلق خواهد
گرفت متفاوت است .والدین باید به نوع برنامهای که اگر کارمندی در تاریخ مقرر به انتخاب میکنند دقت کافی داشــته باشند چون بعد سرکار خود برنگردد این به معنی از بــه جریان افتادن پرونده دیگر امکان تغییر وجود ندارد .از این رو به والدین توصیه میشود قبل از اقدام ترک کار تلقی شده و از حقوق برای مرخصی با مراجعه به وبسایت سازمان www.خود محروم خواهد شد rqap.gouv.qc.caو در صــورت لزوم صحبت تلفنی یا حضوری با مشاورین سازمان ،مناسبترین برنامه را برای خود انتخاب کنند. میشود و واریز وجه یا ارسال چک بالفاصله صورت مقدار حقوق پرداختی در طول مرخصی والدین بر میگیرد .اما در صورتیکه اطالعات ارائه شــده در چه اساس مشخص میشود؟ فرمهای تقاضا درست نبوده باشد و میزان پرداخت از سابقه کار یا طول مدتی که فرد به طور رسمی شاغل آنچه باید بیشتر باشد QPIPبالفاصله تغییرات موردبوده و حق بیمههای مختلف را پرداخت کردهاست؛ نظر را اعمال میکند و وجوه پرداخت شده که بیش درآمد؛از مقدار واقعی بوده را مســترد میکند .اگر متقاضی نــوع برنامهای که والد یــا والدین برای مرخصی قادر نباشــد مدارک تکمیلی و درخواست شده ازانتخابمیکنند؛ طرف QPIPرا ارائه کند (مدارکی مانند گواهی تولد پرداخــت ویــژه خانوادههــای کمدرآمــد یعنی و شناسنامه کودک) پرداخت وجوه بالفاصله متوقفخانوادههایی که کمتر از 25921دالر در سال دریافت شــده و تمام مبلغ پرداخت شده به متقاضی از وی میکنند؛ بازپس گرفته میشود. در وب ســایت QPIPنرمافــزار ویــژهای برای معموال کارمند و کارفرما قبــل از پرکردن فرمها ومحاســبه تقریبی حقوق دریافتی در طول مرخصی تصمیمگیری برای انتخاب برنامه مرخصی باید با هم والدین وجــود دارد که افراد میتوانند برای تخمین به توافقهای الزم رسیده باشند .اگر کارمند و کارفرما میزان دریافتی حود از آن استفاده کنند. نتوانند بر ســر مدت زمان مرخصی و شرایط آن به توافق برسند باید با مشاورین QPIPتماس بگیرند انواع برنامههای مرخصی والدین واختالف نظرها را حل کنند. مرخصی مادر Maternityتنها برای مادر و بعد از زایمان اســت .مدت آن بین 15تا 18هفته (بسته به چند نکته قانونی... نوع برنامه) و مقدار آن بین 70تا 75درصد حقوق -در پایان مرخصی (چه با حقوق و چه بدون حقوق) دریافتی شخص در نظر گرفته شده است. کارفرما موظف است کارمند را بر سر کار خود و در مرخصی پدر Paternityتنها برای پدر بیولوژیکی همان رده شــغلی قبلی و با حقوق و مزایای گذشته فرزند است .مدت آن بین 3تا 5هفته و مقدار آن بین برگرداند. 70تا 75درصد حقوق دریافتی فرد میباشد. اگر پست مورد نظر به دالیلی دیگر موجود نباشدمرخصی والدین Parentalکه میتواند به هر نسبت کارفرما موظف است شرایطی مشابه با شرایط کاری دلخواه بین پدر و مادر بیولوژیکی تقسیم شود؛ مدت قبلی برای کارمند خود ایجاد کند. آن 25تا 37هفته اســت و مقــدار آن بین 55تا - 75اگر کارمندی که در مرخصی والدین به سر میبرد درصد حقوق دریافتی والدین میباشد. بخواهد زودتر از زمان تعیین شــده به سر کار خود مرخصــی فرزندخواندگــی Adoptionکه بین برگردد باید مراتب را سه هفته قبل از تاریخ مورد نظر 28تا 37هفته اســت و میتواند بین پدرخوانده و به کارفرما به صورت کتبی اطالع دهد. مادرخوانده به نسبت دلخواه تقسیم شود و میزان آن -اگر کارمندی در تاریخ مقرر به سرکار خود برنگردد بین 55تا 75درصد حقوق دریافتی والدین است. این به معنی ترک کار تلقی شــده و از حقوق خود نحوه پرداخت به این شــکل است که پس از ارسال محروم خواهد شد. فرمها برای QPIPاین سازمان وجه مورد درخواست -مرخصی والدین تاثیری بر مرخصی عادی سالیانه را به شکل چک یا به صورت واریز مستقیم به حساب که شامل کارمندان میشود نخواهد داشت و شخص متقاضی پرداخت میکند .میزان پرداخت براســاس به خاطر استفاده از مرخصی والدین مرخصی عادی اطالعات و مدارک ارائه شده توسط متقاضی تعیین خود را از دست نخواهد داد . توصیههای کاربردی
February 2014 . No19 43 parnianmagazine.com
در شــماره گذشته و در اولین بخش از این سلسله مطالب به الزامات مالی که کارفرمایان در انتاریو در زمان اســتخدام نیروی کار باید به آنها توجه داشته باشند اشاره کردیم .این الزامات مواردی از قبیل حق بیمه اشــتغال (بیمه بیکاری) ،حقوق بازنشستگی و مالیاتها را شامل میشدند .در این بخش به مورد مهم دیگری میپردازیم.
طبق قوانین کار استان انتاریو در کانادا ،تمام کارفرمایان دارای نیروی انسانی ،به هدف ایجاد محیط کاری ایمن و سالم موظف به رعایت قوانین ایمنی و بهداشت در محیط کار موسوم به Occupational( OHSA )Health & Safety Actبوده و مسئولیت باالیی در این زمینه دارند .بر اساس قانون ،کارفرمایان تحت پوشش OHSAموظف به: راهنمایی و آموزش نیروی انســانی در حفاظت ازخود و رعایت ایمنی و بهداشت در محل کار؛ همکاری با بخشهای درمانی استان انتاریو در زمانوقوع احتمالی حادثه برای تمامی شــاغالن اعم از کارمندان و یا کارگران؛ تعیین فردی در سازمان که به قوانین مربوطه اشرافکامل داشــته و نسبت به موارد ایمنی و بهداشتی در محیط کار اطالعات کافی داشته باشد؛ جلوگیری از استخدام افرادی که به لحاظ سنی و یافیزیکی ،مناسب شغل مربوطه نبوده و حضورشان در پروسه کار منجر به افزایش ریسک احتمالی هر گونه حادثهای خواهد شد؛ نصب چک لیست الزامات رعایت ایمنی و بهداشتمحیط کار در مکانهای مناسب و مختلف سازمان بطوریکه در معرض دید شاغالن قرار گیرد؛ تهیه و تنظیم آییننامه ایمنی و بهداشت محیط کاربرای تمامی بنگاههای کاری که بیش از پنج کارمند و یا کارگر دارند؛ اطمینان از اینکه شاغالن در تمام مراحل مختلفتولیدی و در فضای کارشــان از وسایل و تجهیزات اســتاندارد و ایمن اســتفاده مینمایند .وجود کاله ایمنی ،دستکش مخصوص ،کفش و ماسک ایمنی، میز و صندلی مناسب ،نور کافی ،هواکش ،سیستمهای گرمایشی و سرمایشــی متناسب با فصل ،پارکینگ و ورودیهای ایمــن ،درهای خــروج اضطراری در محیطهای کاری برخی از مواردی هســتند که کارفرمایان به نســبت نوع فعالیتشان اعم از اینکه تولیدی و یا خدماتی باشند ،ملزم به فراه م کردنشان هستند. البته با وجود تمامی اقدامات پیشــگیرانه ذکر شده، توصیههای کاربردی
بهمن .1392شماره 19
44
parnianmagazine.com
وظایف قانونی کارفرمایان در برابر نیروی کار-بخش دوم
ایمنی و بهداشت محیط کار، سالمت نیروی انسانی
از وظایف کارفرما در انتاریو :اطمینان از اینکه شــاغالن در تمام مراحل مختلف تولیدی و در فضای کارشان از وسایل و تجهیزات استاندارد و ایمن استفاده مینمایند
محمد علی شاکرمی Ali Shakarami
احتمال بروز حادثه در محیطهای کاری اجتنابناپذیر بوده و به همین دلیل دولت با کمک بخش خصوصی اقدام به ایجاد ســازمانی موسوم به شورای ایمنی و بیمه در محل کار و به منظور کمک به افراد آســیب دیده و بازگرداندن آنها به محل کارشان نمود. شورای ایمنی و بیمه در محل کار (Workplace )Safety & Insurance Board طبق قانون ایمنی و بیمــه در محل کار کانادا که در ســال 1998وضع گردیده اســت ،تمامی شاغالن و کارفرمایــان موظف به همکاری مشــترک برای بازگرداندن کارمند و یا کارگر صدمه دیده به محیط کار هستند. شورای ایمنی و بیمه در محل کار ( )WSIBنقشی بسیار اساسی در تشکیالت ایمنی و سالمتی در محل کار در اســتان انتاریو را ایفا میکند .این سازمان که با سرمایهگذاری کارفرمایان و کمک دولت استانی تشکیل شــده اســت ،به عنوان یکی از ده سازمان تــراز اول در خصوص بیمه از کار افتادگی در تمام آمریکای شمالی شناخته میشود.
این شورا عالوه بر پیگیری برنامههای پیشگیرانه و آموزش به کارفرمایان و شــاغالن ،افراد را در مقابل صدمات کاری و مشکالت سالمتی ناشی از کار نیز بیمه کرده و بازگشت سریع و بدون خطر کارمندان صدمهدیده به محل کارشان را تسهیل مینماید. بر اساس قانون ،کارفرمایان حداکثر تا 10روز پس از استخدام یک نیروی انسانی جدید موظف به ثبت اطالعات فرد تازه استخدام شده و ارائه گزارش نوع شغل و میزان ایمنی محیط کار به WSIBهستند. مزایای ارائه گزارش کارفرمایان به شورای ایمنی و بیمه در محل کار WSIBعبارتند از: -1کمک شورا به بازگشــت دوباره نیروی انسانی صدمه دیده به کار؛ -2پرداخت بیمه جهت جبران خسارتهای وارده حاصل از حادثه در محل کار؛ -3برخــورداری از بیمههای تضمینی No-Fault Insuranceکه در این نوع بیمهها صرفنظر از اینکه کدامیک از طرفین شاغل و یا کارفرما در حادثه مقصر بودهاند ،شرکت بیمه خسارت را به طرف صدمهدیده پرداخت کرده و ضرر و زیان وارده را جبران میکند؛
-4برگــزاری کارگاهها و برنامههای پیشــگیرانه و آموزشی برای هر دو طرف شاغل و کارفرما؛ -5حمایت از کارفرمایــان در مواردی که کارمند یا کارگر به سبب بروز یک حادثه در محل کار بر علیه کارفرما شکایتی را تنظیم نماید. خوانندگان گرامی جهت کســب اطالعات بیشتر در این زمینه میتوانند به وبسایتهای زیر مراجعه نمایند: www.cbo-eco.ca www.wsib.on.ca یادآوری :این اطالعات بر اساس منابع رسمی دولت انتاریو در ژانویه 2014تهیه و تنظیم شده است .
ســازمان WSIBکــه با ســرمایهگذاری
کارفرمایان و کمک دولت استانی تشکیل شده است ،به عنوان یکی از ده سازمان تراز اول در خصوص بیمــه از کار افتادگی در تمام آمریکای شمالی شناخته میشود
توصیههای کاربردی
45 parnianmagazine.com February 2014 . No19
زبانآموزی یا درامدزایی: کدام اولویت دارد؟
در پرسشی مربوط به شیرینیپزی در خانه و کار در جامعه ایرانی کانادا
مجیدبسطامی
دوستی پرسیدهاند« :بنده همسر مین اپلیکنت هستم و دوست دارم که وارد بازار کار بشم .عالقه به قنادی دارم .مــدرک درجه ۲فنی و حرفهای دارم و چند تا دستور شیرینی و کیک و غذا بنام خودم در یکی از مجالت داخلی چاپ شده. زبان انگلیسیم ضعیفه .گیرنده بدی نیستم ولی جمل ه سازیم ضعیفه .آیا برای شروع کار باید که از شستن ظرف و تمیزکاری شروع کرد یا اجازه میدن برای کار؟ اگر خــودم بخــوام مغازهای داشــته باشــم؛ باید کــه دوره بگذرونــم و با مــدرک شــروع کنم؟ کار خانگی در چه حدی میتونه باشه؟ مجاز هست یا باید که مراحل قانونی طی کنه؟» در اینجا میخواهم به بهانه این پرسش که نظیر آن را بارها شنیده و پاسخ دادهام به نکاتی اشاره کنم که به نظرم از پاسخ مستقیم به این پرسش مهمتر هستند. در پایان و در بند آخر نوشته ،پاسخی به این پرسش دادهام که بیشتر به صورت ارجاع به منابع رسمی و معتبر است. اما پاسخ، اول ،قبل از هر چیز باید روحیه شــما در کمک به اقتصاد خانواده را ستود .متاسفانه گاهی دیده میشود که اعضا خانواده متقاضی اصلــی به گونهای رفتار میکنند که گویی وظیفــه اصلی تامین مالی و حل مشــکالت عدیده مهاجرت تنها بر عهده متقاضی اصلی است و بقیه صرفا همراهان وی هستند .قطعا چنین تفکر و منشــی کمککننده نیست و میتواند منشا بسیاری از چالشها و اختالفات بعدی شود. دوم ،شــما به محض اینکه در کانادا SINدریافت کنید (که ایــن اتفاق معموال در همان چند روز اول حضور شــما در کانادا میافتد) میتوانید مشغول به کار شوید .کسی از شما به اجبار آزمون زبان نمیگیرد
توصیههای کاربردی
بهمن .1392شماره 19
46
parnianmagazine.com
و شرط و محدودیت زبانی برای اشتغال ندارید مگر اینکه کار شما رگولیتد و نیازمند دریافت مجوز کاری باشــد و یکی از شــروط آن مجوز کاری ،دریافت نمره زبان باشد .در غیر این صورت یعنی اگر جایی قانون ،شما یا کارفرما را محدود نکرده باشد ،داشتن مهارتهای زبانی شرط نیست .اینها البته تئوری است و در مقام عمل ،قصه تفاوت دارد .معموال کارفرمایان دنبال استخدام کسانی هستند که در سطح نیازهای آن شغل ،مهارتهای زبانی الزم را داشته باشند ،بتوانند با بقیه همکاران ،کارفرما و مشتریان ارتباط برقرار کنند، نکات ضروری را بخوانند ،در صورت نیاز عباراتی بنویســند و نظیر اینها که بسته به ماهیت هر شغل تفاوت دارد. ســوم ،پرتاکیدترین سخن من با دوستانی که چنین پرسشی را در میان میگذارند این است که اگر سطح
زبانی شــما ضعیف است اولویت اول باید حل این مسئله باشد .هیچ امری ،تاکید میکنم هیچ امری بر این موضوع اولویت ندارد .ضعف در زبان به خودی خود از بین نمیرود؛ باید برای آن برنامه داشــت و آن را با تداوم رفع کرد یا کاهش داد .توصیه میکنم اگر فرصت زیادی تا ورود شما به کانادا باقی نمانده، قبل از ورود به کانادا با یک برنامهریزی فشرده سعی کنید همه امور زندگی را بر این اساس که حداقل با یک آمادگی نســبی به کانادا بیایید مرتب کنید .البته زبانآموزی یک فرایند پیوســته ،پرچالش و نیازمند صبر و حوصله و زمان است اما گاهی برخی فشارهای مقطعی میتواند به جهشهای مثبت منجر شود. مثال اگر شــما میدانید که تا زمان ورود به کانادا 3 ماه فرصت دارید و بعــد از آن بدون ایجاد وقفه به کانادا خواهید آمد بد نیست که در یک دوره فشرده
اگر جایی قانون ،شــما یــا کارفرما را محدود نکرده باشد ،داشتن مهارتهای زبانی شرط نیست با روزی حداقل 8-6ســاعت زبانآموزی شرکت کنید .در این باره بحث را طوالنی نمیکنم اما شدیدا توصیه میکنم که تا قبل از دستیابی به سطح 6آیلتس عمومی ،بقیه فعالیتها را متوقف یا کم اهمیت کنید. این حداقل سطح ،باید سطح واقعی زبان شما باشد و نه سطح موقت ناشی از فشارهای درسی؛ همچنین بهتر است که ســطح مهارتهای زبانی شما از این باالتر باشــد (معموال افراد با سطح 7و باالتر بهویژه اگر در مهارتهای گویش و شــنوایی امتیاز باالیی داشته باشند هیچ مشکل جدی برای ورود سریع به بازار کار ندارند). تالش شما این باشد که قبل از ورود به کانادا به چنین سطحی برســید اما اگر نرسیدید قاعده همان است، اول حل مقدماتی مشکل زبان و سپس برنامهریزی بــرای کاریابی و تدوام زبانآموزی .این را باور کنید که هیچ کمکی به همســر شما مهمتر از این نیست که شــما بتوانید با گذر از موانع اولیه مربوط به زبان برای همراهی بهتر او ،یافتن مشــاغل پردرآمدتر یا ادامه تحصیل اقدام کنید .هر چقدر که این مشــکل طوالنیتر شود به همان نسبت همراهی شما برای حل مشکالت خانواده و کمک به بچهها هم طوالنیتر و کمتاثیرتر میشود .حتی اگر میخواهید با انجام یک کار به مخارج خانه کمک کنید بهتر این اســت که برای غروبها یا آخر هفتهها یک کار پارهوقت در بیزینسهای غیرایرانی پیدا کنید و بقیه ساعات را به زبانآموزی اختصاص بدهید. چهارم ،تــا آنجا کــه میتوانید از انجام مشــاغل خوداشتغالی برای جامعه ایرانیان و یا استخدام یک کارفرمای ایرانی شدن اجتناب کنید .نکتهای که دقیقا برخالف فرض این دوست عزیز در این سوال است. چرا چنین کارهایی ثمره آنچنانی ندارد؟ اگر بخواهید
خودتان کارفرمای خودتان باشید با مسائل متعددی روبرو میشــوید که من به برخی از آنها پیشــتر در مطلبی با عنوان «دالیل عدم موفقیت کسب و کارهای ایرانی» اشــاره کردهام و آنها را تکرار نمیکنم .این مشــکالت برای تازهواردی که میخواهد بیزینس شخصی (حاال هر چقدر هم کوچک و حتی خانگی) راهاندازی کند نسبت به سایر مهاجران بیشتر است و اگــر بخواهد تنها در محــدوده ایرانیان خدمات ارائه دهد (که به دلیل مشــکالت زبانی از نوعی که ســوالکننده محترم مطرح کردهانــد ،این امر عادی است) مشــکالت به مراتب بیشتر میشود .لطفا در همان مطلب مورد اشاره ،بخش «محدودیت بازارهای مختلف» را بخوانید. بزرگترین مشــکل این نوع فعالیتها این است که جامعه ایرانیان به هر حال جامعه بســیار محدودی است .درست است که آمار افراد آن قابل توجه است اما این به معنای آن نیست که تعداد زیادی از این افراد هم نیازهای خود را از ایرانیان تامین میکنند .هر چه زمان اقامت افراد در کانادا طوالنیتر میشود مراجعه آنها به بیزینسهای ایرانی کمتر میشود .وقتی شما به دلیل مشــکالت زبانی ،خود را محدود به جامعه ایرانی میکنید با هر فعــل و انفعال این جامعه هم کارتان بــاال و پایین میرود حاال چه میخواهد این اتفاق به صورت یک بیزینس خانگی بیافتد یا یک کار و کسب شخصی و آزاد .همچنین چون نظیر شما هم افراد زیادی در این جامعه حضور دارند کار و کسب شما مرتبا در خطر است. فرض کنید که امروز شــیرینی یا شــور یا ترشی درســت میکنید و فکر میکنید اگر آن را کیلویی فالن دالر بفروشــید میتوانیــد روی فروش آن حساب کنید و بخشــی از مخارج ماهانه را تامین
کنیــد .فراموش نکنید که شــما بــرای تهیه این محصوالت باید هزینه کنیــد و زمان و انرژی هم صــرف کنید .همچنین مدتــی باید صرف معرفی تدریجی و بازاریابی و یافتن مشــتریان (که در این حالت بیشتر به صورت سینه به سینه است) کنید و با مشــتریهای بدقول و بیانصاف هم مدارا کنید. ســه ماه بعد ناگهان یکی پیدا میشود دو قدم آن طرفتر از شــما و همان محصول یا کاالیی مشابه را کیلویی دو دالر ارزانتر از «فالن دالر»ی که شما قیمت گذاشتهاید میفروشد و همه محاسبات شما را به هم میزند؛ یا باید از کیفیت کار بزنید و یا از سود .این اتفاق اصال عجیب یا نادر نیست و یکی از دالیل عمده نابودی کسب و کارهای ایرانی است چون بزرگترین رقبای کســب و کارهای ایرانی، کسب و کارهای مشابه هستند که حداقلی از اصول حرفهای مربوط به رقابت را رعایت نمیکنند .من همین االن میتوانم پالزایی در همین ریچمندهیل به شما نشــان دهم که 4-3قنادی در داخل آن یا بــه فاصله چند قدم پیاده از آن فعال هســتند .من نمیدانــم صاحبان آنها (به ویــژه آنها که جدیدتر مغازه باز کردند) بر روی چه حساب و کتابی فکر کردهاند که این تعداد بیزینس مشابه در شهری که کل جمعیت آن 200هزار نفر است و حداکثر 15 درصد آنها ایرانی هســتند میتواند جواب بدهد. و این تنها یکی از پالزاهای موجود اســت .تعداد قنادیهای رسمی و یا ســوپرمارکتهایی که در کل این شهر کموسعت ،شیرینی ایرانی میفروشند خیلی بیشتر است و خدا میداند چه تعدادی هم در حال تولید شیرینی خانگی برای همین فروشگاهها یا عرضه مستقل یا برای میهمانیها و ...هستند. به مرور میبینید که همــه این افراد فقط تالش
شما به محض اینکه در کانادا SINدریافت کنید (یعنــی در همان چنــد روز اول) میتوانید مشغول به کار شوید
توصیههای کاربردی
February 2014 . No19 47 parnianmagazine.com
میکنند که سر پا بیاســتند و در این سالها من شاهد دهها بیزینس اینجوری بودهام که اتفاقا کارشان هم خوب بوده اما مشکالت متعدد که به بخشی از آنها در همان سلسله مطلب «دالیل عدم موفقیت کسب و کارهای ایرانی» اشــاره کردهام سبب ورشکستگی آنها شده است .خیلی بیش از این مغازهها هم شاهد بیزینسهای خانگی بودهایم که 3ماه و 6ماه و کمی کمتر یا بیشتر شــیرینی یا ترشی یا زیتون پرورده یا حلیم یا کلهپاچه تولیــد کردهاند و بعد ،از ادامه کار انصــراف دادهاند ،چرا؟ چون بــه مرور دیدهاند اگر بروند در یک فروشــگاه پای دخل Cashierکار کنند احتماال با دردســر خیلی کمتر ،پولی در همان حد و حدود بخور و نمیر به دست میآورند و الزم نیست منت ایرانیانی را که در میان آنها افراد پرتوقع و بدپرداخت هم یافت میشود بکشند. امــا برعکس اگر همیــن افراد توان خــود را برای راهاندازی یک بیزینس درست و حسابی برای همه (از جمله ایرانیان) در زمان مناســب (که معموال در یک ســال اول ورود نیســت) متمرکز میکردند و راههای درســت و برنامهریزی شده این کار را هم میرفتند قطعا موفقتر بودند .اگرچه در همان حالت هم این احتمال وجود دارد که در میان مشتریان آنها، ایرانیها اکثریت داشته باشند اما بیزینس آنها وابسته به ایرانیها نمیبود .شما هیچ بیزینس موفق و پایداری در این عرصهها نمیبینید که همه تمرکزش را تنها روی مشتریان ایرانی گذاشته باشد. پنجم ،امــا اگر بخواهید صرفا به دلیل ضعف زبانی برای کارفرمایان ایرانی کار کنید اوضاع میتواند به مراتب بدتر شود .کارفرمایان ایرانی را میتواند خیلی کلی به دو گروه تقســیم کرد .گروه اول (که شــاید اقلیت باشند) کسانی هستند که همه نکات درست و قانونی را در مورد مستخدمین خود رعایت میکنند و با شــما نظیر هر متقاضــی کاری از هر ملیت که
میخواهید باشید برخورد میکنند .شما با این دسته از افراد زیاد مواجه نمیشوید چون اصوال آنها جذب بازار کار متداول کانادا شدهاند و اگر ماهیت شغلشان ضروری نسازد ،دلیلی ندارد که به دنبال شما به عنوان یــک ایرانی تازهوارد متقاضی کار بگردند .اما اگر به یکی از آنها برخورد کنید احتماال شانس بسیار بزرگی آوردهایــد .هیچچیز بهتر از کارفرمایی که در اشــل جهانی فکر و عمــل میکند اما هموطن و همخون و آشنای با ظرایف و خوب و بد فرهنگی شماست نمیتواند در سالهای اولیه آشنایی با بازار کار کانادا
من نمیدانم صاحبان آنها ...بر روی چه حساب و کتابی فکر کردهاند که
این تعداد بیزینس مشابه در شهری که کل جمعیت آن 200هزار نفر است و حداکثر 15درصد آنها ایرانی هستند میتواند جواب بدهد توصیههای کاربردی
بهمن .1392شماره 19
48
parnianmagazine.com
برای افزایش مهارتها و قابلیتهای انطباقپذیری شما با محیط ،شما را یاری کند. اما گــروه دوم (که از نظر من در اکثریت قرار دارند و) معموال در همین محدوده اشتغال ایرانیان تازهوارد برای ارائه ســرویس به تــازهواردان ایرانی فعالیت میکنند ،صرفنظر از عدهای کــه وجدان کاری و انسانی دارند بقیه عمدتا نه درست سرویس میدهند و نه کارفرمایان خوبی هستند .از هر فرصتی هم برای اینکه به شما به عنوان یک تازهوارد نا آشنا به قوانین بازار کار سواستفاده کنند (پرداخت حقوق کمتر از
نهایت چنین روشی هم اگر فرد ...خیلی موفق باشد این است که یک بیزینس مشابه راهاندازی کند و همه این شگردهای غیرقانونی و بالهایی که هموطنان بیانصاف سرش آوردهاند ،او ...سر دیگران بیاورد
رقــم قانونی ،پرداخت نقدی و عدم ثبت رســمی، پیــروی نکردن از مقررات در مورد میزان ســاعات کار و مرخصیهای قانونی ،عدم پرداخت حقوق در زمان آموزش نیروی کار )...کوتاهی نمیکنند و البته یک دلیل قانونگریزی آنها این اســت که خودشان به درســتی متوجه موارد غیرقانونی و تبعات بسیار سنگین آن در صورت اطالع مقامات رسمی نیستند یا آنقدر مار خوردهاند که افعی شدهاند. متاسفانه بسیاری از ایرانیان تازهوارد که مشکل زبان و نیاز مالی دارند به شــکلی در زنجیره ناکارآمد این دسته از کارفرمایان میافتند؛ زیاد کار میکنند و کمتر اما به صورت نقدی cashدریافت میکنند به امید اینکه مالیات کمتری بدهند (یا اصال مالیات ندهند) و کمک هزینههای دولتی بگیرند؛ با اضافهکاری زیاد فرصتی برای حل مشــکالت زبان پیدا نمیکنند و در محیطهای شــدیدا فارسیزبان که فارسی را هم آمیختــه با صدها جور ترکیبــات مختلف صحبت میکنند ،فارســی درســت را هم از یاد میبرند و هیچوقت هم فرصت بهبود انگلیســی خود را پیدا
نمیکنند .به مــرور در همین محیطها صدها جور دور زدن قانون و رفتارهای شــبهخالف یا حداقل مشکوک را هم فرامیگیرند و چون به محض اینکه کارشــان به جای سفت برخورد کند (مثال تهیه وام مســکن یا وام برای کار و کسب و )...درمییابند آن فرار کردن از اعالم رقم واقعی درآمد و عدم پرداخت مالیات حاال به ضررشان تمام میشود مجبورند سراغ یک سری آدم متقلب دیگر در همین بازار بروند تا با سندسازی برایشــان وام جور کنند و این چرخ همینطور میچرخد و این زنجیره به این سادگیها پاره نمیشــود .نهایت چنین روشی هم اگر فرد (به شــکلی از آن میانه خود را خالص نکند و) خیلی موفق باشد این است که یک بیزینس مشابه راهاندازی کند و همه این شگردهای غیرقانونی و بالهایی که هموطنان بیانصاف سرش آوردهاند ،او کم یا بیش و بسته به تربیت و وجدانش ،سر دیگران بیاورد .آیا شــما میخواهید در این سیکل بیافتید؟ اگر قرار به انتخاب بین مورد 4و 5باشــد من 4را به صورت کسب و کار خانگی ترجیح میدهم اما همانطور که
بیان کردم همه اینها بیشتر سراب است تا آب. ششــم ،خوب با این حرفها پاســخ من به شما این اســت که خودتــان و آیندهتان را بر اســاس محدودیتهای فعلی از جمله محدودیتهای زبانی تعریف نکنید .تالش کنید که این محدودیتها را کاهش دهید .ببینید اگر بتوانید ســطح مهارتهای زبانی خود را به مرزی که برای گذراندن یک دوره کالج الزم اســت برسانید آن وقت میخواهید چه کاره شوید .آیا همین مســیر شغلی فعلی را ادامه میدهید یا مسیر جدیدی انتخاب میکنید .اگر در آن شرایط هم باز احساس کردید که ادامه مسیر در آشپزی یا شیرینیپزی (که هر دو هم بازار کار فعال و قابل قبولی در کانادا دارند) الزم اســت بررسی کنید که آیا بهتر اســت یک دوره کوتاه یا بلند در کالج برای آشــنایی با قوانین و مقــررات و ذائقه کاناداییها و ســایر قومیتهای در کانادا بگذرانید یا مســتقیما میتوانید برای راهاندازی یک بیزینس اقدام کنید. مثال بــه صفحه مربوطه در وبســایت کالج جورج براون که یکی از مشهورترین و موفقترین برنامههای آموزش آشپزی و شیرینیپزی دارد را مطالعه کنید تا با انواع مشاغل مرتبط با این رشته از جمله مدیریت این حوزه آشنا شوید. همچنانکه پیشتر در مطالبی در وبسایت پارسکانادا توضیح داده شده است ،رشتههای مرتبط با پخت و پز در اکثر نقاط کانادا از جمله انتاریو رگولیتد نیستند یعنی شــما ملزم به دریافت مجوز کاری برای اینکه تحت عنوان آشپز یا سرآشپز یا شیرینیپز کار کنید نیســتید اما این رشتهها یک مســیر داوطلبانه برای دریافت عنوان رسمی دارند که بهتر است آن مسیر را بروید و این عنوان را دریافت کنید تا برای کاریابی موفقتر باشــید .در صفحه مربــوط به معرفی
توصیههای کاربردی
49 parnianmagazine.com February 2014 . No19
هر چه کار شما برای ســامتی افراد حساستر باشد و زمان
بیشتری هم مشتریها در محل کار شما حضور داشته باشند معموال استانداردها و جزییات بیشتری را باید رعایت کنید مسیر شغلی این رشته در انتاریو (عبارات ontario career map cook and bakerرا در گوگل جستجو
کنید) با جزییات الزم در این باره بیشتر آشنا شوید. اما اگر بخواهید کســب و کار خودتان را راهاندازی کنیــد فقط صرف آگاهی از مهارتهای آن شــغل کفایت نمیکند بلکه بسته به نوع بیزینس( ،مکان جدا یا در خانه) شما باید استانداردها و شرایط متعددی را رعایت کنید. -به بخشی از آنها در این مقاله (www.cbo-eco.ca/
en/index.cfm/starting/how-to-start-a/howto-start-a-restaurant-or-catering-business )/in-ontarioخوب و روان اشاره شده است. در این صفحه (www.canadabusiness.ca/eng/ )page/2843/sgc-35/#sgcselectشــما میتوانید
جســتجو کنید که در انتاریو براساس نوع بیزینسی که میخواهیــد راهاندازی کنید نیازمند دریافت چه مجوزها و گواهیهایی هستید. اگر در ادامه فرصت داشتید سری هم به این صفحه(www.ontario.ca/business-and-economy/
small-business-advice-support-services )regulationsبزنید تا اطالعات تکمیلی بیشتری در
مورد حمایتهای اطالعاتی و مالی احتمالی بهدست آورید. البته معنای این حرفها این نیست که همه کسانیکه در خانه شــیرینی میپزند اینها را میدانند و به آن عمل میکنند ،خیر .اما اگر خدای نکرده شــیرینی شما کسی را مســموم کند و یا در اثر حادثهای ،در آپارتمان یا خانهای که مشغول بهکار هستید اتفاقی بیافتد و پس از بررســی مشــخص شــود که شما یکی از استانداردهای بهداشتی یا ایمنی را رعایت نکردهاید با دردسر مواجه میشوید .هر چه کار شما
توصیههای کاربردی
بهمن .1392شماره 19
50
parnianmagazine.com
برای سالمتی افراد حساستر باشد و زمان بیشتری هم مشتریها در محل کار شما حضور داشته باشند معموال استانداردها و جزییات بیشتری را باید رعایت کنید .مثال کســی که میخواهد در خانه یا آپارتمان مهدکودک daycareیا آرایشــگاه بزند باید خیلی مراقبتر از کسی باشــد که فقط میخواهد ترشی بفروشد (رعایت استانداردهای بهداشتی البته همیشه مهم هستند). همچنین توجه داشته باشید که برخی آپارتمانها در متن قرارداد خود تاکید میکنند که شما حق ندارید بدون مجوز مدیریت ساختمان ،در واحد خود فعالیت بیزینسی داشته باشید .مسلما چنین صاحبخانههایی به اینکه شما در آپارتمان از طریق کامپیوتر و آنالین کار کنید حساسیتی ندارند؛ حتی اموری مثل خیاطی که تردد محدودی را میطلبد حساسیتساز نیست اما اگر مثال شما بخواهید از تعدادی بچه مراقبت کنید، یا چند دیگ غذا برای یک رستوران بار بگذارید (که پیامد آن مصرف بیش از حد معمول برق در واحد شما و بوی نامطبوع برای همسایگان است) عالوه بر مواردی که قانون به صورت کلی به شما تکلیف کرده و باید رعایت کنید ،جلب نظر و دریافت اجازه از صاحبخانه (اگر چنین موردی شرط اجاره محل
باشد) الزم است و بیتوجهی به آن میتواند تبعات قانونی داشته باشد. در مورد رستورانها یا قنادیهای خارج از خانه که موضوع جدیتر است و حتما باید این استانداردها را بشناسید و مجوزهای مربوطه را کسب کنید و با بازرسیهای وقت و بیوقت هم کنار بیایید .عالوه بر این باید حتما با مقررات مربوط به استخدام افراد و حقوقی که مستخدمین دارند و وظایفی که شما به عنوان کارفرما برعهده دارید بهخوبی آشنایی داشته باشید و آنها را رعایت کنید .چون اگر بر اثر بازرسی یا بدتر از آن بروز حادثهای ناگوار مشخص شود شما به تکالیف قانونی خود عمل نکردهاید ،این موضوع میتواند پیامدهای ناخوشــایندی برای شما داشته باشــد .در این باره پیشتر نکات آموزشی در سایت پارسکانادا و در نشریه پرنیان منتشر شده و در دست انتشار است. فرض من این اســت که شــما آن قدر از نظر زبانی توانایی پیدا کردهاید که با پیگیری لینکهای رسمی معرفی شده در این نوشــتار بتوانید مسیر قانونی و الزامات مربوط به راهاندازی یک بیزینس مطلوب خود را بیابید .اگر چنین نیست ،پیشتر در بند سوم گفتهام که از نظر من اولویت کاری شــما چه باید باشد .
د ا س ت ا ن گ ن
گ و ا ن ه ه ه ی به ا ی « ر ی ك م ت و پ ف ا و ست كنده» وت
نوش ت ه آ الهه عطار سيه ج و ا د ی دی (نا س ت ي ن ) ٬تهر ا ن : آ موت ٬ 9 8 13
که شما چه کردید؟ چه میکنید؟ چه کار دارید؟ تمام سالهای دراز عمرم را با شما زندگی کردهام .به شما فکر کردهام .با غمها و شادیهایتان باال و پایین شدهام. دلــم میخواهد بیتعلق به کســی ،حتی به خودم، باشم .میپندارید بزرگم کردهاید تا در هنگام نیاز ،به یاریتان بشتابم .میگویم من از شدت یاری به تنگ آمدهام .دوری از همه شــاید بتواند کمک کند که به خودم یاری برسانم .ضعف من در این است که برای دیگران زاده شدهام ،نمیتوانم به کسی بگویم نه .پس درمانم این است که گوشه دنجی بنشینم و فکر کنم که اگر تنهای تنها بودم ،چگونه زندگی میکردم. میخواهم هزاران نامه بنویســم به هــزاران کس، در هزاران جا .به تمامیکســانی که خواهان تملک من هســتند و وقتی که نوشــتم ،برخیزم ،بروم و از نظرها پنهان شــوم تا در تنهایی و سکوت راه حلی بیابم(».ص)9 اگرچه ريشههایاين زن در سنت گره خورده است اما نوشــتن مجالیاســت برایاو تا برایبار ديگر فارغ از دغدغههایهمیشــگیبه خويشتن خويش بيانديشد .تشنگیزن راویبرایگريز از محدوديت چارديواریخانه و رفت و آمدهای همیشــگیوی بين اتاق و هال و آشپزخانه ٬سلحشور گريزپایدرون
«رك و پوســت كنده» شرح احوال زن ايرانی است در زمانهای كــه از ديرباز آغاز و تا اكنون ادامه دارد. حكايت خردمندانهای كه برشهايی از زندگیزنان ايرانی را در مجموعهای از يادداشتهای داستانگونه يا داستانهایی كوتاه كه بیشباهت به يادداشت نيست روايت میكند .داســتانهای كتاب ٬شــامل روايت تكههايی آشنا از زندگی زنانی است كه اكثرا پای در وادی سنت دارند و كمتر با چالشهای زندگی مدرن درگيرند .اين روايتها ٬تصاويری آشــنا از زنانی را به نمايش میگذارند كه مادرانی دلسوز و دخترانی ل روبهانقراض سربهراه و دلبهكار هستند و خاطره نس زنانی كه روزگاری در اين مرز و بوم میزيستند را بار ديگر برای خواننده زنده میكنند. راوی در اين كتاب زنیای فرهنگیو مدرن است كه در تالش برایگريز از سنت به بازخوانی ،يادآوری و مــرور خاطراتش از زندگیخود و زنان آشــنای پيرامون خود میپردازد .او اگرچه بخشیاز ميراث بجامانده از ســنتها را پاس مــیدارد اما در تالش برایگريز از آنچه كه در بستر فرهنگ غلط و نگاه نشينی میداند ســنتیبه زن تنها او را شايسته خانه نگاه جستجوگر و ظريف خود را متوجه دنيایزنان میكند و در اين سفر ٬سرآغاز كتاب را با نوشتن نامه به آدمهايیشروع میكند كه به تعبيریزندگیزن را از او ربودهاند و حال او با نوشتن نامههايیسعیدر داستانهای كتاب ٬شــامل روايت تكههايی آشنا از زندگی ترك اين بیمعنايیدارد. زنانی اســت كه اكثرا پای در وادی ســنت دارند و كمتر با «کاغذ بر میدارم ،مینویســم به خانوادهام ،به پدر، مادر ،خواهر و برادرانم :دیگر نمیخواهم فکر کنم چالشهای زندگی مدرن درگيرند فرهنگ و ادب
بهمن .1392شماره 19
52
parnianmagazine.com
او را زنده میكند .او در آن ســویديوارها فرديت خود را میجويد و در اين ســفر با زبانیصريح و رك و پوستكنده ٬رفتارها ٬عادتها و اخالق زنان اطراف خود را نقد میكنــد .راویدر اين بازنگری و بازخوانــیخاطرات بیطرف نيســت .او اگرچه صبوریو مهر بیپايان زنان خانهدار را میستايد اما با نمايش آن سویچهره ويران شده اين زن ٬بر قربانی بودن او نيز تاكيد دارد .اين زنان خسته پس از چيدن میز ناهار ٬پس از تدارك غذایخانواده و بعد از مرور روزمرگیهايشان راه گريز را انتخاب میكنند .آنها میروند تا در جايیكه هيچجا نيست دور از شوهر و فرزندانشان و دور از شلوغیو هياهویزيستن در جمع آشنا اما بيگانه خانواده ٬خود را پيدا كنند. «مامان همه چيز را جمع میكرد و ســماور را برای صبح آب میكرد تا ُكلر آب بپرد .بيصدا مســواك میزد .به ما شــببخير میگفت .ما را میبوسيد و به اتاق خوابشــان میرفت تا بخوابد .میدانستم كه هر وقت صبح بيدار شــويم مامان زودتر بيدار شده و قوریچایرویســماور آماده است و گرمايش شيشــههایآشــپزخانه را بخار انداخته .همیشــه همینطور بود ٬فقط گاهیاين اواخر به من میگفت كه نمیتواند پيچ آبمیوهگیریرا سفت كند .پيچ را
كوتاه كتاب ٬تصويریكه از زن ايرانیارائه میشود با چهره مانوس آن در آثار ســالهایاخير آشكارا متفاوت اســت .اين زن برخالف همگنان خود در داستانهایديگر ادعایفرهيختگیندارد ٬فمینیسم را نمیشناســد و در تالش برایاحقاق حق خود از جامعه مردان نيست .زن در كتاب رك و پوست كنده يك زن معمولیاست؛ زنیكه دغدغه رسيدگیبه امور خانواده و شــوهر و فرزندان خود را دارد و در طلب مهر شوهر آرام و پرطمانينه به درون و دنيای خيال خود پناه میبرد .زنیكه گاه طغيان میكند .زنی كه همیشــه خود را در عرصه رقابتهایپنهان و آشكار میبيند و زنیكه هرگز به او فرصت كشف خود داده نشده است. «ســقوط میكنم چون ليوان بلوریاز بلندایدستی و بیصدا هزار قطعه میشــوم .تكههايم از هم دور
میشــوند .هركــدام از تكهها برایدور شــدن از هم ٬بر يكديگر پيشــیمیگيرند .از هر روزنیكه میيابند بيرون میجهند .پخش میشوم ٬در تمامی جهان و كهشكشان .اينك جسم كه میرود تا زوال يابد ٬شعور يكپارچه ايستاده است و زوال جسم را میپايد(».ص)124 «رك و پوســت كنده» كه در پاييز 91به چاپ سوم رســيد ٬پيش از اين نيز در قالب يادداشتهايیدر روزنامه فرهيختگان به چاپ رسيده است« .آزارهای ما زنان ،آشــپزخانههای ما زنان ،الفتهای ما زنان، داییهای ما زنان ،پزهای ما زنان ،تبعیضهای ما زنان و ترسهای ما زنان» عنوانهای برخی از داستانهای این مجموعه است .نويسنده آسيه جوادی(ناستين) همسر جواد مجابیاست و به زودیمجموعهایاز داستانهایكوتاهش نيز منتشر خواهند شد .
ســفت میكردم .آب هويج صبحانه را همه دوست داشتند .شيرين بود و خوشــمزه .مامان میدانست كه كدام هويجها شــيرينتر اســت .مامان تازگیها مینشست و چایمیريخت .گاهیچايیهايش لب پر مــیزد و روی میز میريخت .او تند ٬تند میز را پاك میكرد. آن روز ساعت حدود پنج بود كه با صدايیبيدار شدم. خواستم دوباره بخوابم خوابم نبرد .بلند شدم .خانه ساكت و خلوت بود و از صداهایآشنایهمیشگی خبرینبود .به آشــپزخانه رفتم تا آب بخورم .روی میز چشمم به تكه كاغذیصورتیرنگ افتاد كه روی آن مامان با خط بســيار خوشینوشته بود« :بچهها من رفتم .خداحافظ .».همین .نه امضايیداشت و نه نشانیديگری .مامان را گم كرديم (».ص)97 رك و پوست كنده ٬پنجرهایاست كه ما را به تماشای دوباره شــمايل زن ايرانیدعوت میكند .زنیكه به عادت معهود ٬هويــت خويش را از خدماتیكه به ديگران ،به اعضایخانواده و دوستان و...ارائه میدهد اگرچه ريشههایاين زن در سنت گره خورده است اما نوشتن كســب میكند و در نهايت خود و آرزوهايش را به فراموشیمیسپارد .زبان در اين مجموعه داستانها مجالیاســت برایاو تا برایبار ديگر فــارغ از دغدغههای لحنیصريح اما شــوخطبعانه دارد .در روايتهای همیشگیبه خويشتن خويش بيانديشد
فراخوان انتخاب بازیگر
از عالقهمندان به بازیگری دعوت میشود چنانچه تمایل دارند جهت ایفای نقش در فیلم کوتاهی که قرار است توسط جمعی از دانشجویان رشته سینمای دانشگاه کنکوردیا ساخته شود اعالم آمادگی کنند تا هماهنگیهای الزم با آنها برای تست و احیان ًا حضور در فیلم ،صورت پذیرد. این فیلم کوتاه روایتگر داستان یک خانواده مهاجر ایرانی در مونترال است .مدت زمان فیلمبرداری دو روز بوده که در روزهای پایانی هفته و در نیمه اول ماه مارچ 2014انجام خواهد شد .هزینه آمد و رفت و پذیرایی به عهده گروه سازنده فیلم خواهد بود. تسلط به زبان فارسی و دارا بودن شرایط سنی زیر برای ایفای نقشهای در نظر گرفته شده ،الزامی است: پسر 18تا 22سال دختر 16تا 22سال مرد 40تا 50سال داوطلبان چنانچه از شرایط فوق برخوردارند میتوانند عکس (به انتخاب خود) و رزومه (در صورت داشتن سابقه پیشین) خود را به آدرس الکترونیکی castingconcordia417@gmail.comارسال کنند. فرهنگ و ادب
February 2014 . No19 53 parnianmagazine.com
تحمل فوریه سرد با ابرقهرمانان، قاچاقچیان و عشق این نوشتهها با تغییراتی ،پیشتر در ماهنامه سینمایی 24منتشر شدهاند. مجیدبسطامی
تور :جهان تاریک
Thor: The Dark World کارگردان :آلن تیلور بازیگران :کریس همسورث ،نتلی پورتمن ،تام هیدلستون ،آنتونی هاپکینز داستان :قرنهــا قبل در نبردی میان برو ،پدر اودین و پدربــزرگ تــور فرمانــروای ازگارد با مالکیث، فرمانروای تاریکی ،که با پیروزی برو خاتمه مییابد اسلحه بسیار قوی و مرگبار مالکیث به شکل مکعبی، در کهکشــان مخفی میشود و خود وی زندانی .در زمان حاضر ،تور بعد از شکست دشمنان سرزمینش فرصت مییابــد تا بعد از غیبتی طوالنی به زمین و نزد محبوبش دکتر جین فاستر بازگردد که ناخواسته درگیر ماجرایی شده که با سالح مالکیث مرتبط است و نتیجه آن بازگشــت سپاه سیاهی برای نبرد نهایی میشــود .حاال تور هیچ چــارهای ندارد مگر اینکه دست نیاز به سوی نابرادرش لوکی دراز کند که در غم نامادریاش عزادار است. به نظر میرسد کمپانی مارول خود را متعهد میداند که ســالی 3-2اثــر روانه پردههای ســینما کند و ارتباطات داستانی ،بین متنی و گرامری این آثار هم آن چنان در حال گســترش است که یک دهه دیگر اگر کسی همپای این آثار پیش نیامده باشد با بخشی از سینما غریبه خواهد ماند .خصوصا اگر پای خدایان و ثمرات آنها در میان باشد. بعــد از موفقیتهای پی دی پی محصوالت مربوط به گروه اونجرز (آیرنمن -کپتن امریکا )...انتظار از قسمت دوم تور هم افزایش چشمگیری یافت .بهویژه که بعد از موفقیت نه چندان زیاد یک شکســپیری، کنت برانا در مقام کارگردانی قســمت اول که مثال قرار بود عمق بیشتری به شخصیتهای اساطیری اثر بدهد – انتخاب آنتونی هاپکینز به عنوان فرمانروای ازگارد فقط یکی از آنها بود -برای این قسمت فردی تماشای آگهی فیلم
آشناتر به محتوای کامیک انتخاب شد .نتیجه از نظر کامیکبازان و نسل جوان خیلی موفقیتآمیز بود و اکثرا این یکی را چند پله برتر از اولی معرفی کردند اما شخصا معتقدم این فاصله این قدر زیاد نیست که بتوان آن را برجسته کرد .مشخصا اثر هنوز از دو جا رنج میبرد ،قصه و انتخاب بازیگر. در مــورد قصه این چالش میان خدایان و زمینیان با بافت محافظهکار هالیوود که برتری اندیشه مسیحیت در آن همچنان و بهرغم افول نســبی ،غالب است اجازه طرح و گســترش قصههای حساســی چون این را نمیدهد تا حدی که میبینیم در چالش میان لوکی و ناپدریاش ادوین ،فرمانروای آزگارد در برابر استدالل لوکی که ما خدایانیم و زمینیان موجوداتی پســت و میرا ،پرخاشگرانه اســتدالل میکند که ما چگونــه میتوانیم خدا باشــیم درحالیکه ضعیف میشــویم و میمیریم .این نوع تعریف از «خدا» در واقع تغییر مفهوم نگاه سنتی یونانی-رومی به ساکنان المــپ و مهاجهای از زبان یک یکتاپرســت موحد است که اساسا نباید یک سده بعد از پیدایش سینما و ســاخت این میزان فیلم بر مبنای فانتزی «خدایان یونانی» طرح شود اما میشود چون احتماال در جایی مشکلی پیش آمده است .حل مشکل ،هر چه باشد
به صورت ســاختاری ،فیلم دوم را به یک نبرد میان بیگانگان فضاپیمانشین با الگوهای قصههای علمی- خیالی فروکاسته است که در آن رابطه جهان آزگارد با زمین بیشــتر از نوع حرکت میان سیارههاست تا آسمانهای اساطیری .همین نگاه بر همه ابعاد فیلم حاکم است و ضمن تغییر ژانر آن از فانتزی-حماسی بــه علمی-خیالی در مورد شــخصیتها و روابط میان آنها هم گســترش یافته است .البته خود این بر جذابیتهای بصری فیلم برای جوانان گیمباز افزوده و احتماال به فروش محصوالت جانبی بیشتری کمک خواهد کرد اما تــور را به چیزی دیگر که دورتر از فلسفه وجودیاش است مبدل ساخته است. ضعــف دوم همچنان حضــور کریس همسورث در نقش تور اســت که چیزی جز عضله و هیکل نیست –باید عکسالعمل نیمی از سالن را درحالیکه عضالت سر و سینه نیمه برهنه او در سکانسی بدون هیچگونه ضرورت روایتی عیان میشــد مشــاهده میکردیــد! – و مثال کمیکال او و نتلی پورتمن که آشکارا در این قسمت وزن بیشتری به او داده شده در نمیآید ضمن اینکه اصوال ورود دوباره پورتمن به قصه در آن شکل تصادفیاش هم ضعف دیگری است و اگر نبود حضور پرقدرت تام هیدلستون در نقش لوکی به عنوان شخصیت منفی قصههای تور – که البته در اینجا به دلیل حضور دشــمنی دیگر، به خاکستری میگراید -واقعا معلوم نبود چه بر سر این فیلم میآمد .همینقدر بدانیم که چندین ماه بعد از پایان فیلمبرداری ،سکانسهای جدیدتری از وی در کانــادا فیلمبرداری و به قصه اضافه شــد تا این ضعفها اندکی کاهش یابد .از آنجا که بعید اســت این دو مشــکل را بشود تا پایان این مجموعه چاره کرد باید پذیرفت که در مقام مقایســه با دیگر اعضا اونجرز ،تور از دسترفتهترین است .
اگــر نبود حضــور پرقــدرت تام هیدلستون در نقش لوکی به عنوان شخصیت منفی قصههای تور واقعا معلوم نبود چه بر سر این فیلم میآمد هنر و سرگرمی
55 parnianmagazine.com February 2014 . No19
وکیل/کانسلر
The Counselor کارگردان :ریدلی اسکات فیلمنامه :کورمک مککارتی بازیگران :مایکل فاسبندر ،پنهلوپه کروز ،خاویر باردم ،کمرون دیاز ،برد پیت داستان :مردی که همه جا با عنوان شغلیاش ،وکیل
خوانده میشود به همکاری با شبکههای انتقال مواد مخدر از مکزیک به امریکا مشغول است .عالقهاش بــه دختری به نام لورا که با خرید یک حلقه الماس بسیار گرانقیمت و پیشنهاد ازدواج با او کامل میشود وکیل را به وسوسه همکاری در انتقال یک محموله بسیار سودآور سوق میدهد .این در حالی است که وســتری ،امریکایی دیگری که سالها در این حرفه مشــغول به کار بوده به او خطرات سنگین این کار هنر و سرگرمی
بهمن .1392شماره 19
56
parnianmagazine.com
را یــادآوری میکند .وکیل را رینر یک مکزیکی که از همین راهها ثــروت غیرقابل تصوری به هم زده به این کار تشویق میکند درحالیکه به نظر میرسد دوستدختر رینر ،مالکینا خوابهای دیگری در سر دارد. انتظار طوالنی عالقهمندان جدی سینما برای شکار یک لقمه لذیذ پر از چهرههای جذاب این ســو و آن سوی دوربین به یاس تبدیل میشود در اثری که جای صید و صیاد در آن بهروشنی مشخص نیست. وکیل نه از ســوی منتقدین و نه مخاطبان با استقبال روبرو نشد .البته هر کدام دالیل خاص خود را داشتند. منتقدین که در پس اسامی مطرح و دستاندرکاران نــامآور اثر منتظر یک «قدیمیها جایی ندارند» No Country for Old Menدیگر بودند از اینکه با اثری دهها پله پایینتر روبرو میشدند کامال مایوس شده بودند .فیلم در مورد پیشینه ،انگیزهها و روابط میان شخصیتها بسیار الکن است و در پس ظاهر بسیار حراف و اندیشــمندی که دارد ،همه چیز را به امید آگاهیهای پیشــینی و کلیشهای مخاطب از چنین شــخصیتهایی رها کرده است تا بتواند یک دفعه به بیان چیزی متمایز از آن کلیشهها جهش کند. مثال ببینید سکانس گفتگوی لورا (کروز) و مالکینا (دیاز) در کنار اســتخر تا چه میزان باید وابســته به پیشداوریهــای مخاطب در مورد مکالمات چنین زنانی در این مکانها در مورد مردانشان و هدیههایی که میگیرنــد و پدیده غیبتکردن و حســادت و ...باشد و در عین حال باید همزمان در کالم مالکینا که میدانیم یکی از شــکارچیان اصلی قصه است (و این از همان ســکانس ابتدایی عالقه او به نحوه شکار بچه یوزپلنگهای نیمه وحشی و کالم آخرش در رستوران« ،وحشتناک گرسنمه» که با آن فیلم به اتمام میرسد مشــهود است) به طرحها و ایدههای وحشتناکی که او در مورد چگونگی به دست آوردن محموله ســرقت شده و تبعات سنگینی که این کار برای شخصیتهای قصه دارد فکر کنیم. تکلیف مخاطبان هم که روشن است .در فیلمی که این همه ســتاره صاحبنام سینما سرگردان هستند و قصــه موازی حرکت کامیون حاوی مواد مخدر و نحوه دست به دســت شدن آن که مسیر سفرش از ابتدا تا انتهای فیلم طول میکشد برای مخاطب عام با بقیه قصه پیوند نمیخورد و اشخاص پشت پرده بســیاری از وقایع روشن نمیشوند و او در نمییابد که کدام اقدام به دســت اشخاص اصلی قصه انجام میشود و کدامها تبعات این اقدامات از سوی مافیای
صاحب کاالســت و از همه بدتر ،همه آدمهای فیلم با هر میزان پسزمینه و سواد و موقعیت اجتماعی و شــغلی که دارا هستند ساعتها در حال فلسفهبافی در مورد حیات و ترقی و خیانت و شــیطان و از این دست موضوعات باشند (فقط دیالوگهای سکانس بازگشایی بشــکهها و یافتن جنازهای دیگر در آن را مرور کنید) نه حوصلهای بــرای مخاطب عام باقی میماند و نه ارتباط ایــن وراجیها و قصه را درک میکند .بهویــژه که برخالف نمونه No Country for Old Menشیوه روایت چند داستانی فیلم و نحوه انتخابها عناصر جلوی دوربین (هنرپیشههای خوشترکیب با گریمهای جذاب و در فضاهای گران و شیک و روابط عجیب و نامتعارف –سکانس خلوت کردن رینر و مالکینا در اتومبیل ،به عنوان نمونه ) -نه برای مخاطب خاص که برای جلب و جذب مخاطب عام طراحی شده بوده و البته نتیجه نمیگیرد .اما وکیل با همه این منفیبافیها! فیلمی نیست که شما از یکبار دیدن آن سرخورده شوید .
فیلم ...در پس ظاهر بســیار حراف و اندیشمندی که دارد، همه چیز را به امید آگاهیهای پیشــینی و کلیشهای مخاطب از چنین شــخصیتهایی رها کرده است
تماشای آگهی فیلم
از موقعش گذشته
About Time
نویسنده و کارگردان :ریچارد کرتیس بازیگران :دامنال گلیسون ،ریچل مکآدامز ،بیل نایی داستان :بعد از ورود به سال جدید در بیست و یکمین سال زندگی تیم ،پــدرش رازی را با او درمیان میگذارد ،همه مردان خانواده آنها این امکان را داشتهاند که به سادگی –با رفتن به یک نقطه تاریک ،مشت کردن دستها و فکر کردن به اتفاقات گذشته و زمان مورد نظر -در زمان به عقب سفر کنند و وقایع را به شکل محدودی دستکاری کنند .پدر او البته بیش از همه از این امکان برای مطالعه کتابهای مورد عالقهاش استفاده کرده است .تیم بالفاصله به میهمانی سال نو شــب قبل میرود تا خطایی که ناشی از خجالتی بودن شدید وی است را جبران کند .وقایع تابستان بعد و شکست عشقی به او میفهماند که چنین توانایی قادر به جبران همه چیز نیست .به لندن سفر میکند تا در منزل هری ،دوست عجیب و غریب پدرش که یک نمایشنامهنویس فوقالعاده منفینگر و بدعنق اســت ساکن شــود و به شغل وکالت بپردازد .در فرصتی استثنایی به دختر مورد عالقه خودش، مری میرســد اما تالش برای تغییر فاجعهبار سرنوشت نمایشــنامه هری از طریق سفر در زمان سبب میشود که مری را از دست بدهد .اما تیم دست بردار نیست.
ریتم ســریع در اینجا قدرت شــوخی را باال میبرد و یا اساسا آن را خلق میکند تماشای آگهی فیلم
کارگردان/نویســندهای که البته شهرتش به دلیل نگارش فیلمنامههای کمدی-رومنس با غلظت باال از فرهنگ ،آداب و رسوم و جغرافیای انگلیسی است در این نسخه علمی- خیالی از یک کمدی-رومنس مدرن -که البته وزن علم در آن بسیار اندک و به فانتزی صرف نزدیک است -گام بلندی رو به جلو برداشته است. ریچارد کرتیس در آثــار قبلی خودش به ویژه در ناتینگ هیل (در مقام نویســنده) و ( love actuallyنویسنده و کارگردان که یکی از بهترین نمونههای کمدی-رومنسهای پرشــخصیت است) نشان داده که چقدر خوب قدر خلق شوخیهای کوتاه مرتبط با متن و درآمیختن آنها با بافت قصه را در عین توجه به ریتم تند و غیرکشدار (که معضل برخی کمدی-رومنسهای دهه 80و 90است) میداند .در واقع خود ریتم سریع در اینجا قدرت شوخی را باال میبرد و یا اساسا آن را خلق میکند .مثال نگاه کنید به تکرارهای برای حل مشکل نمایشنامه هری و یا اشتباهات مربوط به معرفی دوســت شارلوت و چالش بر سر معنای امروزین دوســت دختر girlfriendکه اگر ریتم تکرارها این قدر
سریع نبود ،شوخیها شاید اصال پدید نمیآمدند .اما حاال همزمان هم شوخی میبینیم و هم این شوخیها در بافت قصه ،به گسترش روابط میان آدمها و وقایع بعدی معنا و هویت میدهند. بازیها فوقالعــاده خوب و در خدمت فیلم هســتند و کلکســیون آدمهای به ظاهر معمولی اما عجیب و غریب فیلم (پدر روشنفکر ،همکار دست و پا چلفتی ،صاحبخانه گوشــتتلخ )...که خیلی ساده و بیتکلف به نقش خود هویت بخشیدهاند به دو بازیگر اصلی فیلم این فرصت را دادهاند که این قصه پر از زندگی را به لحظاتی پرنشــاط برای مخاطب تبدیل کنند و به خالق اثر هم امکان دادهاند مرزهای کمدی-رومنس متعارف را بشکند بدون اینکه به احساس مخاطب اسیب وارد شود .به عنوان مثال نگاه کنید به سکانس عروسی که به کمدی سیاه میگراید اما کدورتی در ما پدید نمیآورد. اما تماشای این فیلم شخصا حاوی یک موقعیت خارج از کادر بود که بر جذابیتهای آن افزود .فیلم را در زمان ه اخبار پرغصه و در کنار عزیزی که پدرش را چندی قبل از دست داده بود میدیدم .همه آن اتفاقات ســکانس پایانی فیلم را برای من جذابتر از پیش میکنند؛ اینکه اگر قرار باشد با پدر درگذشتهات وداع پایانی دیگری داشته باشی ،چه کاری میتوانی انجام دهی .همین ایدهها و فلسفه پشت آنهاست که میان آثار مختلف ،تمایزات کیفی پدید میآورد . هنر و سرگرمی
57 parnianmagazine.com February 2014 . No19
It appears that Iran is a lot more liberal and modern in this aspect (plastic surgery)
Vanity in Persian Culture: Part 2 Pouneh Vaziri
In the last issue of Parnian, we discussed the topic of vanity and its prevalence in Iranian culture despite repression by the Islamic regime. From the liberal use of cosmetics to plastic surgery, it seems that vanity has persisted, and in some ways been strengthened, by the implementation of strict dressing restrictions. I’m sure many readers are wondering what is so special about Iran’s case when the rest of the world partakes in plastic surgery and cosmetic use as well. What makes Iran unique is the way in which these beauty enhancement avenues have been targeted mostly to the face. Rhinoplasties, better known as “nosejobs”, for example, have become common practise in Iranian culture, and much more common than in other cultures; so much, in fact, that others outside of the race have referred to the post-operative nose as a “typical” trait for Iranians to possess. It is also particularly interesting to note that this beauty standard is not limited by sex
as it is also very common among males. It appears that Iranians adore the small and perfect nose altogether. Just as how females have a particular interest in cosmetic use however, males have also attained a reputation for overusing hair and gel products. In Iran, the highly perfected and put together hair styles could be interpreted as an outlet for expressing individuality, especially in a society that constantly attempts to minimize individuality and self-expression. All of these traits are not being outlined here in order to criticize. In fact, everything mentioned above is a part of what makes us Iranians and embodies our culture as a whole. Just as how other cultures, such as Japanese or Indian, have very particular traits that they recognize as beautiful, Persian culture also possesses traits that it recognizes as attractive. Immigration happens to offer an interesting twist on this; in other issues of Parnian, we
discussed how Iranians may, at times, be closed minded on certain topics, such as in regards to relationships or their children’s education. In this particular case however, it is Iranian culture that is acting as more open and accepting; plastic surgery, although still common in Canada, is definitely not as common as it is in Iran and still possesses a certain stigma. It appears that Iran is a lot more liberal and modern in this aspect! All in all, in looking at Iranian standards of beauty, it is important to consider the culture and context as a whole. Beauty standards are subjective and influenced by a variety of factors, and Iran’s case is not an exemption. Iranians are resilient however, and our culture possesses a rich and eventful history. Our individuality and self-expression will most definitely persist, despite attempts to silence or repress it, especially in a culture that values art, music, and dance as much as we do. 2nd Generation
19 شماره.1392 بهمن 7 parnianmagazine.com
We Don’t Belong to Shallows Mitra Roshan
My name is Farnaz and this is my story. The column “My story” is going to talk about the experience of Iranians living in Canada, Iranians faced with the realities of life in this country. At present, it only speaks about the experience of living in Montreal, Quebec. The purpose of this column is to give the stories of Iranians living in the province of Quebec: how the residents of this province, especially the first dwellers and non-immigrants, treat them, their attitude towards them, and … Mitra Roshan tells the story of Farnaz, a young single girl having two university degrees from Iran, who came to Quebec seven years ago to experience a new life, in order to familiarize the reader with positive and negative aspects of Quebecois’ behavior, their wrong stereotypes about Iranians, and the factors leading to misunderstanding between them. Farnaz’s mother died many years ago and her father, who has frequently visited her in Montreal, has refrained from applying for permanent Canadian residency. That’s why sometimes she feels that she is really lonely, tired, hopeless, and lethargic coping with the problems of a Middle Eastern immigrant in a province where there is serious discrimination against foreigners, but she remembers this verse of a poem by Rumi: “We are all from “the Top” and one day we will go there.” Read the full article in Persian in page 26.
… sometimes she feels that she is really lonely, tired, hopeless, and lethargic coping with the problems of a Middle Eastern immigrant…
Maternity (Parental) Leave in Quebec Neshat Tehrani
Quebec has a very comprehensive law to support the parents of a new-born or adopted baby. According to this law, both parents who have just had a baby or adopted a child have the right to have paid vacation (this being because both parents should have a vacation). They can have up to 52 weeks of paid vacation. Of course, it begins after the baby is born or the adoption is confirmed. Pregnant women can have unpaid vacation within 18 weeks before childbirth. This kind of vacation applies to all people who work under the Labor Law, including both self-employed people and part-time and full-time employees. Read the full article in Persian in page 42.
Snapshots
February 2014 . No19 6 parnianmagazine.com
A Different Story-like Narration
A look at Frankly (“Rock and Post-kandeh”) written by Asieh Javadi (Nasteen) Ela Atarodi
Caring about Tomorrow When It Becomes Today! Vahid Tolooei, PhD
What mental and cultural obstacles prevent Iranian immigrants from saving for the future? There are cultural factors which affect Iranians’ behaviour in saving for the future and applying for retirement programs. But when it involves immigrants who have lived in a different culture, we should pay more attention. Studies show that Iranian Canadians act differently than other Canadians due to different economic reasons. For instance, the saying “We will think about the future when it arrives” shows that they somehow believe in the decisive role of fate in this regard. The same thing even applies for their children. Iranians who have immigrated mainly to prepare a better life for their children think that they achieved their goal as soon as they have arrived in the new land and that there is no need to save for the future. On the other hand, they assume that they will have a brighter future in the new country and this assumption acts as a veil that prevents them from seeing the current situation. Many of us think that everything will be so fine in the forthcoming days that there is no need to save. But the fact is that reports published in the Canadian media show something different. 15 percent of the people who reach retirement age in big cities have to change their lifestyle and cut 25 percent of their daily costs. Note that these figures pertain to those who use retirement pensions. We should add to this the issue of immigrants’ ignorance of the financial laws and rights in the new country, the low income of newcomers, and perhaps compare the situation with that of Iran. Read the full article in Persian in page 30.
Frankly is about Iranian women over the course of time, from ancient times until now. It wisely narrates sections of the lives of Iranian women in the form of a collection of story-like notes or short stories that look like notes. The stories of the book consist of familiar sections of the lives of women who are mostly stuck in tradition and less involved in the challenges of modern life. These stories depict familiar images of women who are loving and caring mothers and docile and hardworking daughters. They revive, for the reader, the memories of an about-to-become-extinct generation of women who used to live in this country. The narrator of this book is a cultivated and modern woman who reads, remembers, and reviews the memories of her life and those of familiar women around her in order to evade tradition. Although she respects some of the heritage remaining from traditions, she also precisely explores the world of women in an attempt to escape the wrong beliefs and the traditional look at women which assume that they are made just for household chores. She begins the book by writing letters to people who have robbed women of their lives, trying to prevent this from happening. Read the full article in Persian in page 52.
The book wisely narrates sections of the lives of Iranian women in the form of a collection of story-like notes or short stories that look like notes
15 percent of the people who reach retirement age in big cities have to change their lifestyle and cut 25 percent of their daily costs Snapshots
5 parnianmagazine.com 19 شماره.1392 بهمن
Dramatic Changes for Votes or Improvements? Majid Bastami
The new federal bill on Canadian citizenship can change the political game in Canada in the long term. An increase in the number of years required for immigrants to stay in Canada in order to get citizenship is in the long term in the best interest of the Conservatives, who have definitely counted on the political consequences of these changes, especially on “the number of votes cast by new citizens”. Research shows that most immigrants are attracted to leftist and centralist parties, such as the Liberal and New Democratic parties (mostly Liberal) in the first years of their residence in Canada, mostly because of the more socialist mottos of these parties, their attention to low-income strata given through governmental aid, and the budget set aside by them to help immigrants find jobs. Since the votes cast by immigrants in the suburban areas of big cities (especially Toronto and its suburbs) have played a decisive role in the last few decades in the victory of a given party, the Conservatives invest in this group and launch advertising campaigns for more attractive issues (such as helping parents join their children more easily) and use other statistical facts showing that after spending 10 years in Canada, immigrants who have managed to gain a better job and social position will be attracted by Conservatives. The most attention-grabbing point in changing the immigration law is to reduce the weight of votes by immigrants who have lived in Canada for less than 10 years and increase the incentives to vote for immigrants who settled here more than 10 years ago. Assuming that the government decides to increase the number of years of residence required to apply for citizenship to at least “four years out of six years” – now it is three out of four years – and given other facts, including deliberate or systematic delays Snapshots
February 2014 . No19 4 parnianmagazine.com
made by the immigration office which have been common in the last few years, it would not be surprising if we assume that new citizens will be able to vote only in the last few years during their first 10 years of residence in Canada. Then, they will be among “the immigrants with at least 10 years of residence”, most of whom are supporters of Conservatives. Future research will show that this seemingly unimportant decision will increase the success rate of Conservatives in the next elections. Note that during the last two decades and despite all their exaggerated advertising campaigns and use of many destructive methods against their rivals, these Conservatives have never managed to increase their popularity rate in Canada more than 40 percent. Read the full article in Persian in pages 16-17.
The most attention-grabbing point in changing the immigration law is to reduce the weight of votes by immigrants who have lived in Canada for less than 10 years
Ali Mokhtari
manager@parnianmagazine.com
A “Canada” that Does Not Exist Anymore Ali Mokhtari
I used to know a country which was wellknown for being peaceable. Unlike its southern neighbour, this country was not looking for reasons to quarrel and fight with other countries. It was not surprising that it was a safe land for war refugees; those who were looking for a safe shelter and a peaceful life in a corner of the world far away from the sufferings and pains of their homeland. By this country, I mean Canada -- a country that does not exist anymore; a Canada which did not accompany its southern neighbour, the ever-ready-to-fight Yankees, in invading overseas; a Canada whose envoys were the ambassadors of peace and friendship all over the world; a Canada that had a reasonable, logical relationship with the rest of the world and avoided any extremism and interference in regional crises. That was why its subjects were popular worldwide, and why the subjects of its southern neighbor used its flag on their belongings in their overseas trips so that the Canadian popularity kept any harm from them. This Canada, which does not exist
anymore, was concerned about its reputation in the world, worried about the environment and what greedy opportunists do to it, and a pioneer in regional and global activities to preserve the environment. It did not have any enemies, so it did not have to have bombs and rockets, or a costly army, or to spend millions of dollars from the pockets of its hard working people on aircrafts which exist only on paper. The country of Canada which does not exist anymore used to respect its own people and their opinions and would take public opinion seriously. The Canada I used to know made efforts to secure the interests of all Canadians, not just a small number of them. The Canada that we have lost used to believe in the equality of opportunities for all people who wanted to immigrate to this country. It would not mistreat the people who thought it their land of wishes. The Canada I used to know believed that over the course of its short history, it had been immigrants from different ethnic backgrounds, along with its first dwellers, who built this
country and that if its economy is running well, this is due to the endeavors of its immigrant citizens. We lost Canada after Harper and his comrades took power. This new government had different concerns and intentions. It was not concerned about our reputation and honesty anymore. It now believes that having a bad reputation is better than being unknown. Neither worldwide nor Canadian public opinion is important now in governmental decisions. Billions of dollars have been spent on purchasing weapons and the environment has lost its significance for the benefit of oil companies belonging to fellows and partners of this party. Immigration applicants have been treated unfairly and faced with new problems daily. The sad part is that this story still continues. We have lost our Canada and the current Canada is a country which tries to be part of any crises in the world. And this part is always one that many fair and freedomseeking people think less dignified. The most important decisions for its relationship with the world are made in the Middle East and all that really matters is what the commander-country, i.e., Israel, wants. As this has been written, Mr. Prime Minister has gone to Tel Aviv for one week to complete his unfinished services to Israel. He is going to get an honorary PhD for all the services he has done for eight years -- services for which he has not been appreciated whatsoever. A park has been named after him and he has had the honor to give a speech in their most important governmental institution in order to speak of his loyalty to this Middle Eastern state. We should wait for him to return to see what he will bring back from there for the abandoned people of a country named Canada, one which no longer exists.
We have lost our Canada and the current Canada is a country which tries to be part of any crises in the world Publishers Note
19 شماره.1392 بهمن 3 parnianmagazine.com
Page 6
A Magazine for Iranian Immigrants
Page 7 Volume 3, Number 6, February 2014
ISSN 2291-2940 (Print) ISSN 2291-2959 (Online) Publisher: Parnian Media Groups Inc. Manager: Ali Mokhtari manager@parscanada.com Editor-in-Chief: Majid Bastami editor@parnianmagazine.com Deputy Editor: Mostafa Mokhtari pr@parnianmagazine.com Director, Public Relations and HR:Leili Sarhadi leili@parnianmagazine.com Graphic and Layout: Mohammad Khoshkam, Hossein Esmaeili, IT Manager and Applications Developer: Shahab Mokhtari Persian to English translator: Mahdi Fallah English editor: Mark Lee Contributors: Abdolrasoul Dayyani, Ela Atarodi ,Ensieh Ghafourian, Nadia Ghayouri, Saghi Motahari ،Vahid Namazi, Yahya Natanzi, Mitra Roshan, Farahnaz Samii, Ali Shakarami, Neshat Tehrani, Vahid Tolooei, Pouneh Vaziri Address: 1980 Sherbrooke W, Suite#860 Montreal, Quebec, Canada, H3H1E8 Tel: 1 (514) 903-4726 Fax: 1 (514) 439-4726 Toronto: 1 (647) 429-1848 Vancouver: 1 (604) 909-3073 Email: info@parnianmagazine.com Web site: www.parnianmagazine.com
Content
2 parnianmagazine.com February 2014 . No19
Publisher's Note 3 A “Canada” that Does Not Exist Anymore Snapshots 4 Dramatic Changes for Votes or Improvements? 5 Caring about Tomorrow When It Becomes Today! 5 A Different Story-like Narration7 6 We Don’t Belong to Shallows 6 Maternity (Parental) Leave in Quebec 2nd Generation 7 Vanity in Persian Culture: Part 2
Page 4
A Magazine for Iranian Immigrants
Volume 3, Number 6, February 2014 C$ 3.5