abubaker mohamad ben zikriae razi

Page 10

‫وجود داشته باشد پديد آيد‪ .‬او بر خمسهً قدم ( پنج قديم ) بود و جهان را مرکب از همين پنج گوهر‬ ‫ازلی می دانست که عبارت است از ‪ :‬عقل فعال ‪ ،‬روح ‪ ،‬ماده ‪ ،‬مکان و زمان ‪ ،‬به عقيده او زمان و‬ ‫مکان و حرکت و جسم بی نهايت قديم است و زمان جوهری است دونده و بی قرار‪)12( .‬‬ ‫داکتر ذبيح هللا صفا دراين باره می نويسد ‪ :‬رازی در مابعد الطبيعه معتقد به وجود پنج قديم بود يعنی ‪:‬‬ ‫خالق ‪ ،‬نفس کلی ‪ ،‬هيولی اولی ‪ ،‬مکان مطلق يا خالء ‪ ،‬زمان مطلق يا دهر و ظاهرا رازی اين عقيده‬ ‫را از ايرانيان گرفته بود زيرا حکمای ايران هم پنج قديم را معتقد بودند‪)13( .‬‬ ‫چيزيکه دراين بيان استاد ذبيح هللا صفا به اشتباه آمده است ‪ ،‬اينست که زکريای رازی عرب نبود که‬ ‫عقيده خويش را با خرد آريايی ( ايرانی ) ها آراسته باشد‪ .‬او خود اهل ری بود و عجم ‪ ،‬يعنی از‬ ‫زادگاه حضرت زرتشت پيغمبر‪.‬‬ ‫چنانکه قاضی صاعد اندلسی مينويسد ‪ « :‬تعاليم زرتشت عبارت بود از احترام به آتش و نور های‬ ‫ديگر ‪ ،‬اعتقاد به ترکيب جهان از روشنايی و تاريکی ‪ ،‬و عقيده بر پنج ذات قديم که عبارت است از ‪:‬‬ ‫خالق متعال ( اهوارا مزدا ) ‪ ،‬ابليس ( اهريمن ) ‪ ،‬هيوال ( ماده بی شکل نخستين ) ‪ ،‬زمان و مکان‪».‬‬ ‫‪10‬‬ ‫ناصر خسرو قباديانی از قول رازی می نويسد ‪ «:‬هيولی قديم است ‪ ،‬و روانيست که چيزی پديد آيد‬ ‫نه از چيزی ‪ ( .‬زادالمسافرين ‪ ،‬ص ‪ . ) 55‬ازاين نقل قولها کامال روشن است که رازی به ابدی بودن‬ ‫ماده و محال بودن خلق از عدم ‪ ،‬يا به اصطالح فلسفی « ابداع » معتقد بوده‪12 ».‬‬ ‫مرتضی راوندی در کتاب تاريخ فلسفه در ايران می نويسد ‪ « :‬برعالوه بر هيولی که رازی آنرا قديم‬ ‫می شمارد ‪ ،‬قديم بودن زمان و مکان که از صفات الينفک ماده اند پس از قبول قديم بودن ماده (‬ ‫هيولی ) حکمی است احتراز ناپذير ‪ ،‬اما نفس کلی را رازی وسيله ارتباط مبدأ الهی و هيولی قرار‬ ‫ميدهد ‪ ،‬قدامت هيولی در زمان و مکان عمال برای مبدأ الهی وظيفه و عملی باقی نمی گذرارد ‪ ،‬زيرا‬ ‫سلب وظيفه خلقت برای خالق ‪ ،‬در حکم نفی آن است‪ .‬رازی بقول زادالمسافرين جهان را مرکب از‬ ‫اجزای اليتجزی می دانست که فراز آمدن ( انقباض) و گشاده شدن « انبساط » آن اجزای اليتجزی‬ ‫موجب بروز و تنوع کيفيت در جهان است يعنی تنوع کيفی ناشی از تنوع در کميت است‪11 » ....‬‬ ‫اين بينش متعالی حضرت زکريای رازی خالف نظريات مشائيان چون ابونصر فارابی و ابن سينا بود‪.‬‬ ‫با آنکه نمی توان فرابی و ابن سينا بلخی را کامال ناموفق با انديشه های فلسفی و مادی قلمداد نمود‪.‬‬ ‫مثال « در آراء فارابی گاه تمايلی به ماديگری ديده می شود ‪ :‬ابونصر معتقد است عقايد فلسفی در‬ ‫موضوع ابتدايی آفرينش از اخبار مذهبی دقيقتر و به توحيد نرديکتر است ‪ ،‬زيرا عقايد ارباب ملل و‬ ‫نحل مستلزم قدم ماده است‪11 ».‬‬ ‫اما چيزيکه نمی شود آنرا پنهان نمود اينست که در جامعه ايکه ابر سيآه استبداد دينی بر آسمان آن‬ ‫حاکم است ‪ ،‬از آفتابينه های خرد نور و گرمی الزم نبايد توقع کرد ‪ ،‬و کم پيدا ميشود کسانی مانند‬ ‫زکريا رازی که در ظلمتکده ی آنچنانی بی هراس از گردباد ديو و دد ‪ ،‬چراغ خورشيد خرد را‬ ‫بيافروزند‪.‬‬ ‫برخالف مذهبيون و دين ساالران متحجر که بر تغيير ناپذيری و جاويدانگی پنداشت ها و احکام مورد‬ ‫قبول خويش سم بر زمين می کوبند ‪ ،‬حضرت زکريای رازی ‪ « :‬معتقد بود که اطالعات علمی و‬ ‫فلسفی در ترقی است‪ .‬برطبق مقالهً دايره المعارف اسالم ‪ ،‬در باب رازی ‪ :‬وی ( رازی ) مدعی است‬ ‫که از اغلب فلسفهً قديم پيشتر رفته است و حتی خود را برتر از ارسطو و افالطون می شمارد‪ .‬در‬ ‫طب همپايهً بقراط است و در فلسفه مقامش نزديک سقراط ولی پس از وی مسلما دانشمندانی خواهد‬ ‫آمد که بعضی از نتايجی را که او به آنها رسيده است ‪ ،‬طرد خواهند کرد ‪ ،‬چنانکه او کوشيده است که‬ ‫تعاليم خود را ‪ ،‬جايگزين نظريات پيشينيان قرار دهد‪11 ».‬‬ ‫اين اظهار ‪ ،‬گذشته از آنکه مبين وسعت نظر رازی بزرگوار است ‪ ،‬اين نکته را نيز تاکيد می نمايد ‪،‬‬ ‫که دعوای ابديت هرگونه احکام و قوانين و اوامر چيزی بيش از يک سفسطه نيست‪ .‬بويژه در تاکيد‬ ‫رد ابديت ‪ ،‬حضرت رازی می خواهد بگويد که يک پديده از پديده ديگری به وجود می آيد ‪ ،‬فرزند‬

‫‪1‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪/‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬

‫‪N‬‬ ‫‪e‬‬ ‫‪z‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪m‬‬ ‫‪i‬‬

‫‪10‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.