753

Page 1

No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

VIII


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

VII


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

VI


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

V


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

D


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

C


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

156


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

155


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

154


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

153


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

152


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

151


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

150


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

149


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

148


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه آش قلیه گیالنی‬ ‫مواد الزم ‪:‬‬

‫از هر کدام یک پیمانه‬ ‫نخود و لوبی ا‬ ‫یک پیمانه‬ ‫ش‬ ‫کشم ‬ ‫‪ 350‬گرم‬ ‫خ کرده ‬ ‫گوشت چر ‌‬ ‫‪ 100‬گرم‬ ‫قیسی ‬ ‫یک عدد کوچک‬ ‫چغند ر‬ ‫سه عدد متوسط‬ ‫هویج ‬ ‫‪ 700‬گرم‬ ‫سبزی آش شامل اسفناج‪ ،‬تره‪ ،‬جعفری و گشنیز ‬ ‫نصف پیمانه‬ ‫ج‬ ‫آرد برن ‬ ‫نصف فنجان‬ ‫شک ر‬ ‫یک تا دو قاشق غذا خوری‬ ‫آر د‬ ‫یک لیوان‬ ‫آبغور ه‬ ‫‪ 5‬قاشق غذا خوری‬ ‫نعنا داغ ‬ ‫یک عدد ریز خرد شده‬ ‫پیا ز‬ ‫به میزان الزم‬ ‫ن‬ ‫نمک‪ ،‬فلفل و روغ ‬

‫طرز تهیه كوكو پيازچه‬ ‫مواد الزم ‪:‬‬

‫‪ ۴۰۰‬گرم‬ ‫پیازچ ه‬ ‫‪ ۵‬الی‪ ۶‬عدد‬ ‫غ‬ ‫تخم مر ‬ ‫‪ ۴‬الی ‪ ۵‬قاشق غذا خوری‬ ‫گردوی خرد شد ه‬ ‫‪ ۳‬قاشق غذا خوری‬ ‫آر د‬ ‫به میزان الزم‬ ‫نمک و زردچوبه و ادوی ه‬ ‫‪ ۱‬قاشق‬ ‫ن‬ ‫روغن کرمانشاهی یا کره یا روغن مخصوص سرخ کرد ‬ ‫مربا خوری‬ ‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫قسمت ریشه دار پیازچه ها را جدا کنید و بقیه قسمت ساقه را به همان شکل باقی بگذارید تا‬ ‫مانع نفوذ آب و آلودگی به داخل پیازچه در هنگام شستن شود ‪ .‬بعد از اینکه با دقت شسته‬ ‫و خشک شد ‪ .‬پیازچه ها را به اندازه دلخواه ریز کنید و با آرد و نمک و زردچوبه و ادویه و‬ ‫گردو مخلوط کنید ‪ .‬و در آخر تخم مرغ را اضافه کنید‪.‬‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫نخود و لوبیا را از قبل خیس کنید و بعد بپزید ‪.‬‬ ‫در نیمه‌های پخت‪ ،‬آرد برنج را با مقداری آب مخلوط کنید تا کامال حل شده و سپس هویج‬ ‫و چغندر نگینی خرد شده و نمک و فلفل را به آش اضافه کرده و بگذارید با حرارت مالیم‬ ‫پخته شود‪.‬‬ ‫گوشت را هم با پیاز رنده شده و نمک و فلفل و آرد مخلوط و سر گنجشکی درست کنید و‬ ‫تفت دهید‪.‬‬ ‫قیسی و کشمش را هم تفت دهید و به آش اضافه کنید‪.‬‬ ‫سبزی‌ها را پس از پاک کردن و شستن‪ ،‬به آش افزوده و برای چاشنی هم شکر و آبغوره را در‬ ‫انتها اضافه کنید و بگذارید آش جا بیفتد‪.‬‬ ‫آش را در ظرف مناسبی کشیده و روی آن را با پیاز سرخ شده و نعنا داغ تزئین و میل کنید‪.‬‬ ‫در ماهیتابه رژیمی مقدار کمی روغن بریزید و شعله را کم کنید و ماهیتابه را روی آن گذاشته‬ ‫ْ‬ ‫کامال‬ ‫و مواد را در ماهیتابه ریخته و سطح آنرا صاف کنید و درب آنرا ببندید و صبر کنید تا‬ ‫بپزد سپس کوکو را وارونه کرده و سمت دیگر آنرا هم بپزید ‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

145


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

144


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

143


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

142


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


‫‪140‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫زنانی که عشق را‬ ‫دشوار می کنند‬

‫خانم شکوه و شکایتی نمی کند و‬ ‫مسائل قدیمی را پیش نمی کشد‬ ‫تا خواسته ی خود برای حمایت‬ ‫شدن از سوی شوهرش را توجیه‬ ‫کند‪ .‬تنها با استفاده از چند کلمه‪،‬‬ ‫مرد را آزاد می گذارد تا آن گونه‬ ‫که دوست دارد‪ ،‬رفتار کند و با او‬ ‫پاسخی را بدهد که دوست دارد‪.‬‬ ‫_______________________‬ ‫شاید بسیار واژه ی زنان ونوسی و مردان مریخی‬ ‫را شنیده باشید‪ ،‬تفاوت های زن و مرد آنقدر زیاد‬ ‫است که به راستی انگار هر دویشان از سیاره های‬ ‫دیگری آمده اند‪ ،‬اما اگر تفاوت ها را بشناسید‬ ‫و در زندگی پیاده کنید‪ ،‬دیگر شاید از کارهای‬ ‫همسرتان‪ ،‬متعجب و شاکی نشوید! احتماال‬ ‫داستان زیر‪ ،‬تا به حال برای شما اتفاق افتاده‬ ‫است‪ ،‬مردی با وجود مشغله های زیاد‪ ،‬همسرش‬ ‫را برای شام بیرون می برد‪ ،‬اما نیمی از بعد از ظهر‬ ‫مرد‪ ،‬صرف شنیدن صحبت های زن درباره ی این‬ ‫می شود که چطور غذاهای مختلف می توانستند‬ ‫بهتر هم پخته شوند و یا دکوراسیون رستوران‬ ‫اگر طور دیگری بود ‪ ،‬بهتر می شد! برای زن این‬ ‫تنها یک مکالمه است و با صحبت در این مورد‬ ‫کامال تخلیه روانی می شود‪ ،‬اما از دیدگاه مردان‬ ‫چنین موضوع هایی به منزله ی غرغر و شکایت‬ ‫کردن است‪ ،‬او منظور همسرش را از این جمالت‪،‬‬ ‫نپسندیدن رستوران و ندید گرفتن شوق و ذوق‬ ‫شوهرش می پندارد و با خود تصمیم می گیرد که‬ ‫دیگر از این کارها نکند! می بینید توجه نکردن به‬ ‫تفاوت ها چگونه است؟ در یک مالقات عاشقانه‪،‬‬ ‫مرد نیاز دارد که پیام های موفقیت آمیز را بشنود‪،‬‬ ‫زیرا حس موفقیت موجب ترشح هورمون کاهنده‬ ‫ی استرس یعنی تستوسترون می شود‪ ،‬او نیاز دارد‬ ‫از همسرش بشنود که از با هم بودن لذت می برد‪،‬‬ ‫زیرا بعد ًا می تواند از موفقیت در تدارک بعد از‬ ‫ظهری دلپذیر‪ ،‬احساس غرور و شادی کند‪ .‬شوهر‬ ‫فال گیر و پیشگو بعضی وقت ها زنان عشق را‬ ‫برای شوهران خود دشوار می کنند‪ ،‬به عنوان مثال‬ ‫بیشتر زنان از شوهر خود انتظار دارند همه کاری‬ ‫انجام دهد و حرف های عاشقانه بزند‪ ،‬اما زمانی‬ ‫که مردان همه ی تالش خود را می کنند و موفق‬ ‫نمی شوند‪ ،‬زنان احساس ناامیدی می کنند و آن را‬ ‫ابراز می کنند‪ .‬زنان باید در این مسئولیت‪ ،‬خود را‬ ‫سهیم بدانند‪ .‬هر زنی به جای اینکه بازی بیست‬ ‫سوالی برای مرد راه بیندازد‪ ،‬باید به مردش اجازه‬ ‫دهد تا متوجه خواسته ی او شود و از او بخواهد‬ ‫تا آن کار را برایش انجام دهد‪ .‬این رویه ی درست‬ ‫است؛ وظیفه ی زن این است که بداند چه می‬ ‫خواهد و آن را مطالبه کند‪ .‬وظیفه ی مرد بله گفتن‬ ‫و انجام آن خواسته است‪ .‬مردان که فال گیر و یا‬ ‫پیشگو نیستند که از روی شواهد آسمانی تشخیص‬ ‫دهند که شما چه می خواهید؟ پس همه ی آن‬ ‫چیزی را که می خواهید بگویید‪ .‬در اینجا شیوه‬ ‫هایی را به عنوان نمونه مطرح می کنم که زن بتواند‬ ‫توجه شوهرش را جلب کند‪ .‬اینها را امتحان کنید‪،‬‬ ‫اما به جای تمرکز روی خواسته هایی که به آن‬ ‫نمی رسید‪ ،‬باید برای قدردانی از آنچه از جانب‬

‫شوهرتان دریافت می کنید‪ ،‬تمرین کنید‪.‬‬ ‫ «به یک مهمانی دعوت شده ایم‪ .‬می دانم‬‫مهمانی را خیلی دوست نداری‪ ،‬اما به خاطر اینکه‬ ‫من دوست دارم می آیی؟»‬ ‫ «من یک روز خسته کننده داشتم‪ .‬می خواهی‬‫برای شام بیرون برویم؟»‬ ‫ «من امروز موهایم را رنگ کردم‪ .‬توجه کردی؟‬‫من خیلی دوستش دارم‪ .‬تو چطور؟»[‬ ‫ « خوب‪ ،‬چطور شدم؟ می دانم که همیشه فکر‬‫می کنی من زیبا هستم اما دوست دارم این جمله‬

‫را از تو بشنوم‪».‬‬ ‫ «به نظر می آید پایان هفته هوا خیلی خوب‬‫باشد‪ .‬بیا یکشنبه به کنار دریا برویم‪ .‬برویم؟ من‬ ‫برنامه ی پیک نیک را می ریزم و تو رانندگی‬ ‫کن‪« - ».‬من دیگر نا ندارم‪ .‬می شود امشب تو‬ ‫مراقب غذاها باشی؟»‬ ‫ « من باالخره برای تمیز کردن انباری وقت پیدا‬‫کردم‪ .‬ممکن است آخر هفته به من کمک کنی؟»‬ ‫ «گاهی برای اینکه از تو جمله ی دوستت دارم‬‫را بشنوم دلم تنگ می شود‪ .‬می دانم دوستم داری‬

‫اما ترجیح می دم این را بشنوم‪ .‬آیا مرا با گفتن این‬ ‫جمله غافل گیر می کنی؟»‬ ‫همانطور که می بینید همه ی این درخواست‬ ‫ها مستقیم‪ ،‬کوتاه و مثبت است‪ .‬خانم شکوه و‬ ‫شکایتی نمی کند و مسائل قدیمی را پیش نمی‬ ‫کشد تا خواسته ی خود برای حمایت شدن از‬ ‫سوی شوهرش را توجیه کند‪ .‬تنها با استفاده از‬ ‫چند کلمه‪ ،‬مرد را آزاد می گذارد تا آن گونه که‬ ‫دوست دارد‪ ،‬رفتار کند و با او پاسخی را بدهد‬ ‫که دوست دارد‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

139


‫‪138‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪647.521.9591‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪647.521.9591‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

137


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

136


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

135


‫‪134‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫بعضی چیزها باید داده شوند و اگر شما هنوز هم بر ایجاد‬ ‫تغییرات اصرار دارید‪ ،‬پس باید آماده باشید که نیروهایتان را‬ ‫برای یک تحول اساسی ذخیره کنید‪ .‬ممکن است زمانی طول‬ ‫بکشد تا این کار انجام شود‪ ،‬اما شما احتماال می دانید این‬ ‫درگیری ها از کجا ناشی می شوند و چه کار باید بکنید تا برای‬ ‫آنها راه حلی بابید و آنها را حل کنید‪ .‬پیش بروید و همه نقشه‬ ‫هایی را که در ذهن تان دارید را امتحان کنید‪ ،‬اما یک راه حل‬ ‫را قبل از اینکه ببینید شرایط و اوضاع چگونه است انتخاب‬ ‫نکنید‪.‬‬

‫اگر کسی امروز به شما اصرار کند که برنامه های تان را تغییر‬ ‫دهید‪ ،‬شما عکس العملی کامال سرسختانه و لجوجانه نشان می‬ ‫دهید‪ ،‬مخصوصا اگر خودتان بدقت تمام جوانب را سنجیده‬ ‫باشید و بخواهید کاری را انجام دهید که بیشترین درک را به‬ ‫شما می دهد‪ .‬شما می خواهید که ارتباط تان با دیگران را ادامه‬ ‫بدهید‪ ،‬اما نمی خواهید که برنامه های شخصی خود را به خاطر‬ ‫این قربانی کنید که مورد قبول اجتماع باشید‪ .‬کمی توافق داشتن‬ ‫بخشی از یک مذاکره سالم است‪ ،‬اما از نظرات شخصی خود در‬ ‫مذاکره دست نکشید و تسلیم آرای دیگران نشوید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم که حمله بر من درویش یک قبا آورد فلک غالمی‬ ‫حافظ کنون به طوع کند که التجا به در دولت شما آورد‬

‫حافظ‪ :‬در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید از قبله ابروی تو در عین نماز است ای مجلسیان سوز دل‬ ‫حافظ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است‬

‫تعبیر‪:‬حادثه غیر مترقبه ای که برایت اتفاق افتاده به زودی برطرف خواهد شد و نتیجه ی مثبت آن را‬ ‫خواهی دید‪ .‬به زودی خبری مسرت بخش در زندگی‪ ،‬تو را دگرگون خواهد کرد‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬به خوشی های ناپایدار روزگار دل نبند‪ .‬راه چاره برای تو باز است فقط با چشم بینا و دل آگاه‬ ‫می توانی آن را بیابی‪ .‬دوستان مشفق را فراموش نکن‪.‬‬

‫ممکن است امروز دوستان و همکاران شما زیاد تحت تاثیر‬ ‫شما قرار نگیرند و به حرف تان اهمیتی ندهند چرا که شمابیش‬ ‫از حد جدی هستید‪ .‬اما آنها بسرعت می‌فهمند که شما بیهوده‬ ‫صحبت نمی‌کنید‪ .‬اگر لبخند نمی‌زنید به خاطر این است که‬ ‫می‌دانید کار مهمتری دارید که انجام دهید حتی اگر دیگران‬ ‫امور و مسائل را آنطوری که شما می‌بینید نبینند‪ .‬اگرچه سعی‬ ‫می‌کنید که در وهله اول عضوی از گروه باشید ممکن است در‬ ‫یکی دو روز آینده در نقش یک قهرمان ظاهر شوید و در این‬ ‫زمان است که همه می‌فهمند که چکار کرده‌اید‪ .‬حافظ‪ :‬صبح‬ ‫خیزی و سالمت طلبی چون حافظ هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم گر به دیوان غزل صدرنشینم‬ ‫چه عجب سال‌ها بندگی صاحب دیوان کردم تعبیر‪:‬سعی و تالش تو نتیجه خواهد داد و سرانجام به‬ ‫مقصود خود خواهی رسید‪ .‬با دوستان مشورت کن و به سخنان دشمنان گوش فرا نده‪ .‬دوست و دشمن‬ ‫را بشناس‪ .‬عقل و تدبیر را در همه جا به کار ببند تا نادم و پشیمان نشوی‪ .‬خدا را فراموش نکن‪.‬‬

‫سعی برای پیدا کردن راه معقولی برای انجام دادن همه کارهایی‬ ‫که امروز در برنامه تان دارید ممکن است ناامید کننده باشد‪.‬‬ ‫این مسئله به معنی این نیست که شما تقویم تان را با انبوهی از‬ ‫کار پر کرده‌اید؛ هر کاری نیازمند زمان و انرژی بیشتری است ‪.‬‬ ‫احساسات خود را کنترل کنید؛‌ اگر ناراحتی و آزردگی‌های خود‬ ‫را برای دیگران فاش کنید‪ ،‬روزتان را پیچیده تر خواهد کرد‪.‬‬ ‫فقط به یاد داشته باشید اگر بتوانید خط پایان را تصور کنید‬ ‫قادر خواهید بود که در نهایت به آنجا برسید‪.‬‬

‫دی‬

‫اسفند‬

‫حافظ‪ :‬تو پنداری که بدگو رفت و جان برد حسابش با کرام الکاتبین است مشو حافظ ز کید زلفش‬ ‫ایمن که دل برد و کنون دربند دین است تعبیر‪:‬در راه رسیدن به مقصود دچار گرفتاری و مشکالت‬ ‫شده ای‪ .‬از مکر و حیله ی دشمن در امان نباش زیرا به موقعیت تو حسادت می ورزد‪ .‬با کمی درایت و‬ ‫توکل بر خدا می توانی به مقصود خود نائل شوی‪.‬‬

‫‪DJ ARDY‬‬

‫‪647.704.9189‬‬


‫‪133‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬

‫مهر‬

‫سیاره حاکم شما پا به نهمین خانه ایده های بزرگ شما گذاشته‬ ‫است‪ ،‬و شما را مجبور می کند تا قبل از اینکه سفر خود را آغاز‬ ‫کنید‪ ،‬برنامه های خود را دوباره تخمین زده و برآورد کنید‪ .‬اگر‬ ‫مجبور شدید زمان سفر خود را عقب بیندازید نگران نشوید‪.‬‬ ‫بسیار مهم است که اول مهیای سفر شوید و نقطه شروع خود را‬ ‫انتخاب کنید به جای اینکه با شتاب و عجله آن کار را انجام‬ ‫دهید و بخواهید بدون درنظر گرفتن جزییات به اهداف خود‬ ‫برسید‪ .‬حافظ‪ :‬گر رود از پی خوبان دل من معذور است درد‬ ‫دارد چه کند کز پی درمان نرود هر که خواهد که چو حافظ‬ ‫نشود سرگردان دل به خوبان ندهد و از پی ایشان نرود‬

‫ماه محافظ برج سرطان امروز در دومین نشانه شما‪ ،‬یعنی خانه‬ ‫متصرفات و امالک شما قرار دارد و شما بیش از اندازه نسبت‬ ‫به چیزهایی که دارید انحصار طلب شده اید و حس مال دوستی‬ ‫تان گل کرده است! اما وقتی صحبت از مایملک می شود‪ ،‬به‬ ‫خصصوص اگر ازدواج کرده باشید یا وقتی پای یک دوست‬ ‫صمیمی مطرح باشد‪ ،‬الزم است که آنها را هم در نظر بگرید‪.‬‬ ‫هم اکنون سعی نکنید هر چیزی را به پول نسبت دهید‪ ،‬حتی‬ ‫اگر موافقت و موفق شدن در بحث ها مدتی زمان می برد‪ ،‬اجازه‬ ‫بدهید که این بحث ها و گفتگوها در مسیر خودشان پیش‬ ‫بروند‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬در راه مقصود اراده ای محکم و پایدار داشته باش‪ .‬با هر مانع که روبرو شدی‪ ،‬نا امید نشو زیرا‬ ‫نا امیدی بزرگترین آفت برای انسان است‪ .‬شک و تردید را از خود بران‪ .‬در امر زندگی دو دل بودن‬ ‫بسیار بد است‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬مکن از خواب بیدارم خدا را که دارم خلوتی خوش با خیالش چرا حافظ چو می‌ترسیدی از‬ ‫هجر نکردی شکر ایام وصالش تعبیر‪:‬روزگار خوشی در پیش خواهی داشت‪ .‬قدر لحظات آن را بدان و‬ ‫خداوند را سپاسگزار باش‪ .‬مغرور و خودپسند نباش و دوستان را از خود نرنجان‪.‬‬

‫شهریور‬ ‫درست از زمانیکه شما احساس می‌کنید دیگر توانی ندارید‬ ‫و به قول معروف کشتی تان به گل نشسته است پنجره ای از‬ ‫فرصت‌ها به روی تان باز می‌شود‪ .‬ممکن است اعتقاد داشته‬ ‫باشید که قادر به انجام هر کار هستید اما اکنون حتی نمی‌توانید‬ ‫به روشنی درباره آینده خود بیندیشید و تصمیم بگیرید‪ .‬حتی‬ ‫یک تفسیر و تعبیر بی ضرر و بی غرض ممکن است نادرست‬ ‫باشد و شما را به اشتباه بیندازد‪ .‬بنابراین قبل از اینکه حرفی‬ ‫بزنید راجع به آن خوب فکر کنید و خودتان را در دردسر‬ ‫نیندازید‪ .‬سکوت بهترین کار ممکن است!‬

‫آبان‬ ‫امروز دوست ندارید مرتکب هیچ اشتباهی شوید چرا که ماه‬ ‫کامل وارد پنجمین خانه از "تفریح و بازی" شما می‌شود‪ .‬شما‬ ‫نمی‌خواهید کاری انجام دهید که فرصت شادمانی را از شما‬ ‫بگیرد‪ .‬متاسفانه وقتی که تالش می‌کنید تا اسباب راحتی دیگری‬ ‫را فراهم کنید ممکن است زیاده از حد کوشش کنید‪ .‬در کار‬ ‫خود اغراق نکنید؛ چرا که باعث می‌شود دیگران این کار شما‬ ‫را به عنوان راهی بدانند که می‌خواهید از مسائل واقعی و جدی‬ ‫زندگی فرار کنید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬راه عشق ار چه کمینگاه کمانداران است هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد حافظ ار جان‬ ‫حافظ‪ :‬اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست چه باشد ار شود طلبد غمزه مستانه یار خانه از غیر بپرداز و بهل تا ببرد تعبیر‪:‬در سختی های زندگی سست اراده و ترسو‬ ‫نباش‪ .‬منتظر نباش تا دیگران برایت کاری انجام دهند‪ .‬ثابت قدم و با اراده به استقبال خطرات و‬ ‫از بند غم دلش آزاد چو هست حافظ مسکین غالم و چاکر دوست تعبیر‪:‬در انتظار خبری از کسی‬ ‫هستی که برایت مهم است و در اضطراب به سر می بری‪ .‬نا امید نباش‪ .‬به زودی خبرهای خوبی به تو مشکالت برو تا گره از کار فرو بسته ات باز شود‪ .‬امید و ایمان به خدا را فراموش نکن‪.‬‬ ‫خواهد رسید‪.‬‬


‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫امروز شما نیاز به وقت خالی دارید و واقع ًا به استراحت و زنگ‬ ‫تفریح احتیاج دارید‪ .‬مهم نیست که چقدر سرتان شلوغ است‪،‬‬ ‫شما باید بدون اینکه اجازه بدهید کسی بفهمد چه کار می کنید‬ ‫کمی از کار کناره گیری کرده و وقت خود را در خانه و برای‬ ‫کارهای شخصی تان بگذرانید‪ .‬به یاد داشته باشید‪ ،‬زمانی که‬ ‫شما برای خودتان می گذارید مهم نیست‪ ،‬بلکه کیفیت کارهایی‬ ‫که در یک محدوده زمانی کوتاه انجام می دهید اهمیت دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬راستی خاتم فیروزه بواسحاقی خوش درخشید ولی‬ ‫دولت مستعجل بود‬ ‫دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود‬ ‫تعبیر‪:‬افسوس گذشته را مخور‪ .‬آنچه از گذشته باقی می ماند‪ ،‬خاطره است‪ .‬خاطرات خوب را چراغ‬ ‫راه آینده قرار بده و بصیر و بینا باش تا راه رفته را دوباره طی نکنی‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫شما امروز دوست دارید همه چیز در محل کارتان روبراه و‬ ‫درست باشد اما اتفاقا یک جای کار می‌لنگد‪ .‬حتی اگر فکر‬ ‫می‌کنید که بهتر است نارضایتی تان را برای خودتان نگه‬ ‫دارید‪‌،‬می‌دانید که اگر اکنون از آن صحبت نکنید ممکن است‬ ‫فرصت خوبی را از دست بدهید‪ .‬عاقالنه تر این است که لبخند‬ ‫بزنید و نکوهش و انتقاد کردن را به روز دیگری موکول کنید‬ ‫با این حال ممکن است زمانیکه عطارد وارد نشان شما می‌شود‬ ‫یک گفتگوی مسالمت آمیز را برای شما ارمغان بیاورد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬حدیث حافظ و ساغر که می‌زند پنهان چه جای محتسب و شحنه پادشه دانست بلندمرتبه‬ ‫شاهی که نه رواق سپهر نمونه‌ای ز خم طاق بارگه دانست تعبیر‪:‬زمانی پیروز و سرافراز خواهی شد که‬ ‫با سعی و تالش و امید به خدا اقدام کنی‪ .‬هر شکست مقدمه ی پیروزی است و تجربه های دیگران‬ ‫می تواند راهنمای تو باشد‪.‬‬

‫خرداد‬ ‫شما می توانید بدون اینکه تالش‬ ‫زیادی برای پنهان کردن احساسات تان‬ ‫کنید این کار را براحتی انجام دهید و احساسات خود را در دل‬ ‫تان نگه دارید‪ .‬شما حتی نیازی ندارید که لباس مبدل یا ماسک‬ ‫بر چهره بگذارید‪ .‬هر طور که شما خودتان را ببینید‪ ،‬دیگران‬ ‫نیز همانطور شما را خواهند دید‪ .‬شما مشغولتر و گرفتارتر‬ ‫از همیشه به نظر می رسید و این به شما کمک می کند تا کار‬ ‫اضافی انجام ندهید‪ .‬به جای اینکه هاله ای از خیاالت واهی در‬ ‫اطراف خود ایجاد کنید‪ ،‬حد و مرزی برای خود ایجاد کنید و‬ ‫آن را به دیگران منتقل کنید؛ برایشان توضیح دهید که چه کاری‬ ‫را می توانید انجام دهید و چه کاری را نمی توانید! حافظ‪ :‬گفتم مالمت آید گر گرد دوست گردم و‬ ‫الله ما راینا حبا بال مالمه حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین حتی یذوق منه کاسا من الکرامه‬ ‫تعبیر‪:‬در جستجوی چیزی هستی که مانعی برای دستیابی آن وجود دارد‪ .‬از دوری دوستی رنج می بری‪.‬‬ ‫بهتر است که صبر کنی و دست از طلب و کوشش بر نداری‪ .‬راه های دیگر را آزمایش کن‪ .‬با آدم های‬ ‫با تجربه و دانا مشورت کن‪ .‬کمی به تفکر و تعمق بپرداز تا کمبود های خود را بشناسی و در رفع آن‬ ‫بکوشی‪.‬‬ ‫تیر‬

‫مهم نیست که شما بهترین ایده را درباره اینکه چکارباید بکنید‬ ‫دارید؛ امروز این اتفاق نمی‌افتد‪ .‬چرا که ممکن است دیگران‬ ‫به شما گوش نکنند یا برنامه‌های شما را دوست نداشته باشند‪.‬‬ ‫عاقالنه تر این است که سعی کنید قبل از اینکه خودتان را گیج‬ ‫کنید و دیگران را عصبانی دیگران را متقاعد کنید! اما به یاد‬ ‫داشته باشید که یک تغییر در روش و سیاست یک نوع نتیجه‬ ‫ندارد‪ .‬اگر هنوز مشتاق پیشرفت و یادگیری هستید سعی کنید در‬ ‫روزهای دیگر نیز این روش را پیاده کنید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است کب حیات می‌خورد از جویبار حسن حافظ طمع برید که‬ ‫بیند نظیر تو دیار نیست جز رخت اندر دیار حسن‬ ‫تعبیر‪:‬زندگی خوب و سعادتمندی در پیش داری‪ .‬از خانواده ی خوب و مهربانی برخورداری‪ .‬فرصت‬ ‫ها را غنیمت بدان و با عقل و اندیشه‪ ،‬در فکر آینده ای بهتر باش و به خاطر خوشی ها و پیروزی های‬ ‫امروز‪ ،‬مغرور و خودپسند نشو‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

131


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

130


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

129


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

128


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

127


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

126


‫‪125‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سشوار هم برای مو ضرر دارد‪ ،‬هم برای مغز!؟‬ ‫در مو دارند استفاده از سشوارهای ‪UV‬‬ ‫سشواری انتخاب کنید که دکمه‬ ‫(فرابنفش) را توصیه می‌کنند اما در کل ‪UV‬‬ ‫تنظیم دما و وات داشته باشد تا بنا‬ ‫برای مو چندان مناسب نیست و حتی توصیه‬ ‫به نیازتان شدت دستگاه را کم یا‬ ‫شده آقایان از محصوالتیکه ‪ SPF‬دارد و اجازه‬ ‫نمی‌دهد نور خورشید به مو آسیب برساند‪،‬‬ ‫زیاد کنید‪.‬‬ ‫_____________________________ استفاده کنند‪ .‬برای کسانی که موهایشان‬ ‫الکتریسیته ساکن دارد‪ ،‬به جای استفاده‬ ‫س شوار هم برای مو ضرر دارد‪ ،‬هم برای از سشوارهای ‪( UV‬فرابنفش)‪،‬استفاده از‬ ‫م غز!در زندگی پرسرعت امروز همه به سرم‌ها و اسپری‌های مخصوص ضد زبری‬ ‫د نبال راه‌هایی هستند که هرچه سریع‌تر به مو توصیه می‌شود‪ .‬کیفیت پایین سشوار یا‬ ‫ك ارهایشان برسند‪ .‬بسیاری از ما حتی وقت انتخاب نادرست شدت و میزان حرارت آن‪،‬‬ ‫نمی‌كنیم زمانی را به خشك كردن موهایمان حتی در دست گرفتن اشتباه سشوار می‌تواند‬ ‫بعد از استحمام اختصاص دهیم و به سرعت باعث از بین رفتن موهایی شود که سست و‬ ‫سعی می‌کنیم مو های خودمان و فرزندمان را آسیب‌دیده هستند‪.‬‬ ‫س شوار كنیم و آماده رفتن به سركار شویم‪ .‬باد سرد سشوار هم مضر است‬ ‫سرمای هوا ضرورت استفاده از سشوار را در بسیاری از افراد فكر می‌كنند باد سرد سشوار‬ ‫این موارد بیشتر كرده اما سوال اینجاست كه مشكلی ایجاد نمی‌كند اما باد سرد سشوار هم‬ ‫آیا استفاده مرتب از خشک‌کن‌های برقی كه باعث ایجاد الکتریسیته در مو می‌شود و عامل‬ ‫د ر زندگی امروز به یکی از ملزومات تبدیل خشکی مو است‪ .‬اگر شدت باد سشوار زیاد‬ ‫شده‪ ،‬پوست و مو ما را دچار آسیب نمی‌كند؟ باشد‪ ،‬تفاوتی نمی‌کند که با باد سرد سشوار‬ ‫س شواری انتخاب کنید که دکمه تنظیم دما بکشید یا از دمای گرم سشوار استفاده کنید‪.‬‬ ‫و وات داشته باشد تا بنا به نیازتان شدت به هر حال مو را شکننده می‌کند‪ .‬در صورتی‬ ‫دستگاه را کم یا زیاد کنید‪ .‬برخی از انواع که از شدت پایین همراه با باد سرد استفاده‬ ‫سشوار دارای حسگر هستند و وقتی مو داغ کنید‪ ،‬میزان آسیب تا حدی کمتر است اما‬ ‫م ی‌شود‪ ،‬خود به خود خاموش می‌شوند‪ .‬این حتی در این شرایط نیز در اثر استفاده مکرر‪،‬‬ ‫نوع برای کسانی که مرتب مجبورند از سشوار مو آسیب می‌بیند‪ .‬شاید بهترین راه این است‬ ‫استفاده کنند‪ ،‬انتخاب بهتری است و آسیب که حداقل برای خشک کردن روزانه مو از‬ ‫سشوار استفاده نکنید و حوله‌های میکروفیبر‬ ‫کمتری به مو می‌رساند‪.‬‬ ‫فروشندگان به افرادی که الکتریسیته ساکن که قدرت خشک‌کنندگی باالتری دارند‪ ،‬به‬

‫کار برید و هر از گاهی برای حالت دادن به‬ ‫مو سشوار بکشید‪.‬‬ ‫سشوار هم برای مو ضرر دارد‪ ،‬هم برای مغز‬ ‫ا مواج الکترومغناطیسی که از ضعیف‌ترین‬ ‫س شوارها هم ساطع می‌شود‪ 300 ،‬برابر‬ ‫ا مواجی است که از گوشی‌های تلفن همراه‬ ‫ارسال می‌شود پس سشوار غیر از ضرری که‬ ‫ب رای مو دارد‪ ،‬برای مغز هم می‌تواند مضر‬ ‫باشد‪ .‬به همین دلیل مخصوصا برای کودکان‬ ‫ب رای خشک کردن مو تا جای ممکن از‬ ‫س شوار استفاده نکنید‪ .‬کودکان موهای‬ ‫ضعیف و ظریفی دارند و چون میزان مراقبت‬ ‫آنها از موهایشان به مراتب کمتر است‪ ،‬آسیب‬ ‫ب یشتری می‌بیند و در برابر باد داغ سشوار‬ ‫س ست‌تر است‪ .‬سعی کنید ساعاتی از روز‬ ‫بچه‌ها را حمام ببرید که در خانه هستند‪ .‬بعد‬ ‫نم موها را با حوله بگیرید و اجازه دهید موها‬ ‫در هوای آزاد خشک شوند‪ .‬اگر برای بیرون‬ ‫ر فتن عجله دارید‪ ،‬از حمام كردن كودك یا‬ ‫الاقل از شستن موهای او صرف‌نظر كنید‪.‬‬ ‫‪ 10‬فرمان سشوار‬ ‫‪ .1‬قبل از استفاده از سشوار ابتدا مو ها را با‬ ‫حوله خشک کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬مجددا با همان حوله نم مو را از ریشه به‬ ‫سمت پایین بگیرید و اجازه بدهید موها چند‬ ‫دقیقه‌ای الی حوله پیچیده بماند تا رطوبت‬ ‫آن گرفته شود‪ .‬هر چه مو هنگام خشک کردن‬ ‫با سشوار نم بیشتری داشته باشد‪ ،‬احتمال‬ ‫صدمه دیدن آن بیشتر است به همین دلیل قبل‬

‫از کار با سشوار‪ ،‬مو را تا جای ممکن خشک‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ .3‬هرگز روی مو ی نمدار اتوی مو یا سشوار‬ ‫داغ نگیرید زیرا باعث صدمه دیدن آن‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫‪ .4‬بهتر است قبل از خشك شدن كامل مو‬ ‫سشوار کشیدن را متوقف كنید‪ .‬نگذارید‬ ‫هنگام سشوار کشیدن موها کامال خشک‬ ‫شود چون موها به مقداری رطوبت نیاز دارد‪.‬‬ ‫‪ .5‬یکی از اشتباه‌هایی که بسیاری از‬ ‫آرایشگران مرتکب آن می‌شوند‪ ،‬نزدیک بردن‬ ‫بیش از حد سشوار و چسباندن آن به مو برای‬ ‫حالت دادن بیشتر به آن است‪.‬‬ ‫‪ .6‬سشوار باید ‪ 12‬تا ‪ 30‬سانتی‌متر از مو‬ ‫فاصله داشته باشد و هر دسته مو بیش از چند‬ ‫ثانیه در معرض باد گرم قرار نگیرد و مرتب‬ ‫جای سشوار عوض شود‪.‬‬ ‫‪ .7‬اگر مرتب از سشوار استفاده می‌کنید‪،‬‬ ‫ماسک مو را فراموش نکنید‪.‬‬ ‫‪ .8‬برای پیشگیری از آسیب موهای آسیب‌دیده‬ ‫تقویت آنها الزم است‪.‬‬ ‫‪ .9‬هر از گاهی نیز نوک مو ها را کوتاه کنید‬ ‫تا زیباتر به نظر برسند‪.‬‬ ‫‪ .10‬هرگز پشت سشوار و پروانه خنک‌کننده‬ ‫را به سمت مو نگیرید‪ .‬با این کار ممکن‬ ‫است موها وارد پروانه سشوار شود و نه‌تنها‬ ‫به دستگاه آسیب برسد و باعث سوختن موتور‬ ‫‌شود بلکه مو ها هم کنده شوند‪.‬‬ ‫‪-----------------------‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

124


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

123


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

122


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

121


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫صورتی که دالیل او را کافی دیدید مبلغی‬ ‫را به او قرض دهید و از او بخواهید که به‬ ‫شکل ماهیانه بدهی خود را پرداخت کند‪ .‬به‬ ‫این صورت هم از او حمایت کرده اید و هم‬ ‫این که به او برنامه ریزی و مسئولیت پذیری‬ ‫را آموخته اید (یعنی مبلغی به او می دهید‬ ‫و در ماه های بعد مقداری از پول توجیبی‬

‫او کم می کنید) به این ترتیب او از کودکی‬ ‫قناعت را یاد خواهد گرفت‪.‬‬ ‫‪ .5‬پس انداز را تشویق کنید‬ ‫کودک خود را تشویق کنید که بخشی از‬ ‫پول توجیبی خود را برای پس انداز کنار‬ ‫بگذارد و این مبلغ را در برنامه ریزی های‬

‫خود منظور کند‪ .‬با مشورت و همراهی خود‬ ‫او برایش یک حساب بانکی افتتاح کنید و‬ ‫او را برای بیشتر کردن موجودیش تشویق‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫اگر کودک شما در سن مناسبی است‪ ،‬پول‬ ‫توجیبی او را به حساب بانکی او واریز کنید‬ ‫تا پولی را که نیاز دارد از حساب بانکی‬

‫خود برداشت کند و باقی آن را پس انداز‬ ‫کند‪ .‬این کار عالوه بر این که او را برای‬ ‫ورود به اجتماع و ملزومات زندگی اجتماعی‬ ‫آماده می کند‪ ،‬به رشد حس اعتماد به نفس‬ ‫در وجود او نیز کمک خواهد کرد‪.‬‬ ‫دقت کنید که‬ ‫این راهکارها از لحاظ روانی در ذهن‬ ‫کودک می نشیند که بی جهت و بی مهابا‬ ‫خرج نکند‪ ،‬قناعت را فرا خواهد گرفت و‬ ‫از دوران کودکی متوجه می شود (دوران‬ ‫دبستان) که پول بدون زحمت از سوی پدر‬ ‫و مادر فراهم نمی شود‪ .‬او قدر پول را بیشتر‬ ‫خواهد دانست و آن را با نقشه خرج خواهد‬ ‫کرد‪ .‬خیلی از خانواده ها که از وضع مالی‬ ‫خوبی برخوردار هستند‪ ،‬انتظار دارند که پول‬ ‫توجیبی را بی رویه در اختیار فرزندان شان‬ ‫بگذارند‪ ،‬اما باید بدانید پول بی حساب و‬ ‫کتاب باعث می شود که او نه قدر پولش را‬ ‫بداند‪ ،‬نه قدر شما را‪.‬‬ ‫با این جمالت به فرزندان تا اعتماد به نفس‬ ‫بدهید‪ ،‬به او بگویید‪:‬‬ ‫وقتی خدا تو را به ما داد‪ ،‬می دانست ما چه‬ ‫چیزی در زندگی احتیاج داریم‪.‬‬ ‫امشب غذایی رو می پزم که دوستش داری‪.‬‬ ‫به تو افتخار می کنم‪.‬‬ ‫حرفت را باور می کنم‪.‬‬ ‫تو واقعا داری مرد یا خانم برای خودت می‬ ‫شوی‪.‬‬ ‫خیلی خوشحالم که االن خانه هستی و غذای‬ ‫مورد عالقه ات را درست کرده ام‪.‬‬


‫‪118‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پول توجیبی کودکان چقدر و از چه سنی‬ ‫وقتی کودک شما بزرگ تر می‬ ‫شود و راهی مدرسه‪ ،‬شرایط‬ ‫تربیتی او وارد مرحله جدیدی‬ ‫می شود‪ .‬مرحله ای که تا حدود‬ ‫زیادی بعد اجتماعی نیز پیدا می‬ ‫کند و ملزومات رفتاری خاصی را‬ ‫نیز اقتضا می کند‪.‬‬ ‫یکی از مواردی که در این زمان پیش می‬ ‫آید‪ ،‬مربوط به مسائل مالی است‪ .‬پول‪ ،‬نحوه‬ ‫دریافت و برنامه ریزی برای هزینه و پس‬ ‫انداز آن‪ ،‬در همین ایام به کودک آموخته‬ ‫می شود و پایه رفتارهای اقتصادی او در‬ ‫آینده را پی ریزی خواهد کرد‪ .‬بنابراین‬ ‫درخصوص پول توجیبی چند نکته را باید‬ ‫در نظر داشت‪ .‬با ما همراه باشید‪.‬‬ ‫‪ .‬میانه رو باشید‬ ‫در مورد پول توجیبی و مقدار آن متعادل‬ ‫عمل کنید‪ .‬برخی از والدین تخصیص مبلغی‬ ‫به این منظور را بی دلیل می دانند‪ ،‬در حالی‬ ‫که اهمیت دادن به این مسئله باعث رشد‬ ‫شخصیتی کودک‪ ،‬ایجاد حس استقالل و‬ ‫حس تشخص در وجود او می شود و از‬ ‫اهمیت زیادی برخوردار است‪ .‬در مقابل‪،‬‬ ‫برخی والدین در این امر افراط می کنند و‬ ‫پول زیادی را برای این منظور در نظر می‬ ‫گیرند که این مسئله هم خالی از اشکال‬ ‫نیست و باعث رشد خودخواهی و زیاده‬ ‫خواهی در وجود کودک خواهد شد و قدرت‬

‫مدیریت مالی را از او خواهد گرفت‪.‬‬ ‫‪ .2‬مبلغ مشخصی را تعیین کنید‬ ‫برای پولی که به عنوان پول توجیبی به فرزند‬ ‫خود می دهید‪ ،‬زمان و مقدار مشخصی را‬ ‫تعیین کنید و به این قواعد پایبند باشید‪ .‬این‬ ‫کار به کودک شما می آموزد که باید برای‬ ‫هزینه های خود حدودی را تعیین کند‪ .‬به‬ ‫نوعی این کار آغاز آموزش برنامه ریزی به‬ ‫کودکان است‪ .‬در مورد مبلغ این پول دقت‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫هزینه های فرزندتان را مناسب با سن و‬ ‫شرایط او و خانواده برآورده و سعی کنید‬ ‫پولی که به او می دهید‪ ،‬برای او کافی باشد‪.‬‬ ‫پول کمتر از مقدار مورد نیاز او‪ ،‬باعث می‬ ‫شود او خیلی زود با مشکالت اقتصادی رو‬ ‫در رو شود و خود را ناتوان احساس کند و‬ ‫پول بیش از نیاز کودکان هم معموال آنها را‬ ‫به سمت مصارف تصنعی که برای شان خالی‬ ‫از خطر نیست می کشاند و پول توجیبی اش‬ ‫را بدون فکر‪ ،‬خرج کند‪.‬‬ ‫‪ .3‬دریافت پول توجیبی را به انجام وظایف‬ ‫کودک وابسته نکنید‬ ‫یکی از رفتارهای بسیار اشتباه والدین‪،‬‬ ‫وابسته کردن دریافت پول توجیبی به انجام‬ ‫وظایف کودک در منزل‪ ،‬مدرسه و یا انجام‬ ‫امور درسی است‪ .‬این رفتار باعث می شود‬ ‫که رفتار کودک شما شرطی شود و همواره‬ ‫برای انجام اموری که بخشی از وظایف‬ ‫اوست انتظار جبران داشته باشد و این توقع‪،‬‬ ‫آینده او را دچار مخاطره می کند‪ .‬او باید‬ ‫بیاموزد که برخی از امور‪ ،‬جزئی از مسئولیت‬ ‫های اوست‪ .‬مسئولیت هایی که در صورت‬ ‫عدم توجه به آن بازخواست می شود‪ .‬به طور‬ ‫کلی سعی کنید هدیه های نقدی را محدود‬

‫کنید و برای تقدیر از فرزند خود برای‬ ‫انجام وظایف خود هدیه های کوچکی چون‬ ‫کتاب‪ ،‬لوازم التحریر و یا وسایل مورد نیاز‬ ‫او را در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫‪ .4‬قناعت را به او بیاموزید‬ ‫زمان آموزش برنامه ریزی برای مدیریت‬ ‫هزینه ها به کودکان‪ ،‬همین مرحله است‪.‬‬ ‫به او کمک کنید تا در یک دفتر کوچک‬ ‫موارد مورد نیاز و پولی که برای تهیه این‬ ‫موارد نیاز دارد را بنویسد و برای پرداخت‬ ‫هزینه های خود برنامه ریزی کند‪ .‬موارد‬ ‫مورد نیاز خود را دسته بندی کند و هر کدام‬ ‫را به ترتیب در برنامه ماهانه خود قرار دهد‪.‬‬ ‫به این ترتیب میزان هزینه های خود را‬ ‫متناسب با پول دریافتی خود تنظیم کند‪ .‬از‬ ‫تخصیص پول بیشتر به کودک خود بدون‬ ‫دلیل بپرهیزید‪.‬‬ ‫به او بیاموزید که اگر فوریتی مثل هدیه برای‬ ‫جشن تولد یکی از دوستانش برای او پیش‬ ‫آمده این مسئله را در جمع خانوادگی مطرح‬ ‫کند و درباره این موضوع توضیح دهد‪ .‬در‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

117


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

116


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫را مشاهده کردند‪ .‬پس از آن این گربه اخمو‬ ‫بسیار معروف شد و کتاب های زندگی او به‬ ‫‪ 15‬زبان مختلف منتشر شد‪.‬‬ ‫این گربه تا به حال در محصوالت و وسایل‬ ‫مختلفی بوده است و صاحب آن حتی از فیلم‬ ‫های مختلف او نیز درآمدزایی کرده است‪.‬‬ ‫این گربه حاال به درآمد باور نکردنی ‪64‬‬ ‫میلیون پوند رسیده است که عددی معادل‬ ‫‪ 320‬میلیارد تومان است‪.‬‬ ‫صاحب این گربه اخمو یک دختر ‪ 28‬ساله‬ ‫است که پیش از این گارسون یک رستوران‬ ‫بود ولی حاال گربه اش درآمدی بیشتر از‬ ‫ستارگان بزرگ هالیوود دارد‪ .‬او دیگر کار‬ ‫نمی کند و کارهای گربه اش را مدیریت می‬ ‫کند‪.‬‬ ‫این گربه اخمو که به نام گرومپی شناخته‬ ‫می شود احتماال تا چند ماه آینده یک‬ ‫نوع کاپوچینو خاص خود را نیز به نام‬ ‫گرومپیچینو وارد بازار خواهد کرد و احتمال‬ ‫فروش باالی آن وجود دارد‪.‬‬

‫و هتل های بزرگ وی را می شناسند و‬ ‫چندین بار هم پلیس او را دستگیر کرده است‬ ‫اما نتوانسته اند جرم دقیقی برای وی بدست‬ ‫بیاورند و او همچنان آزاد است‪.‬‬

‫باهوش ترین کنترل دنیا به بازار‬ ‫می آید‬ ‫این کنترل جدید به تنهایی می تواند کاربر‬ ‫خود را شناسایی کند‪ ،‬با دستگاه های‬ ‫مختلف هماهنگ شود و کارهایی را که از‬ ‫آن می خواهید‪ ،‬مرتب سازی کند‪.‬‬ ‫با افزایش دستگاه های دیجیتالی در خانه ها‬

‫پیشرفته ترین گدای دنیا‬ ‫متکدیان و تنگدست ها سعی می کنند با‬ ‫گدایی زندگی خود را بگذرانند‪ .‬این افراد‬ ‫معموال در خیابان راه می روند و به راه های‬ ‫مختلف درخواست پول می کنند اما برخی نیز‬ ‫گدایی تبدیل به شغلشان شده است‪.‬‬

‫دایمن پریستون بوث مردی است که به عنوان‬ ‫پیشرفته ترین و شاید باهوش ترین گدای دنیا‬ ‫شناخته شود‪ .‬وی همیشه در مراسم رسمی که‬ ‫افراد پولدار هستند حاضر می شود و از آن ها‬ ‫درخواست پول می کند‪ .‬وی همچنین یک‬ ‫کارتخوان سیار دارد که بتواند به میزان الزم‬ ‫پول بگیرد‪.‬‬ ‫این گدای ‪ 37‬ساله همیشه خودش را به‬ ‫مراسم مهم در لندن می رساند تا با فشار‬ ‫رسانه ها و به کمک دوربین مطبوعاتی از‬ ‫افراد مشهور پول بگیرد‪ .‬ولی دقیقا زمانی‬ ‫گدایی می کند که دوربین ها سمت یک‬ ‫هنرپیشه یا فرد خاص هستند و فرد مشهور‬ ‫نمی تواند مقابل رسانه ها پولی به او ندهد‪.‬‬ ‫دوستان وی اعتقاد دارند او ساالنه چندین بار‬ ‫به سفرهای خارج از کشور می رود و درآمد‬ ‫بسیار باالیی دارد‪ .‬وی به خودش سختی می‬ ‫دهد و در خیابان می خوابد تا بتواند بیشتر‬ ‫مردم را تحریک به پول دادن بکند‪.‬‬ ‫در سراسر لندن مغازه های مشهور یا رستوران‬

‫تعداد بسیار زیادی کنترل هم در خانه دیده‬ ‫می شود که هر کدام برای یک وسیله خاص‬ ‫هستند‪ .‬تعداد فراوان این کنترل ها می تواند‬ ‫باعث سردرگمی و اشتباه کاربران شود‪.‬‬ ‫نئو نام یک دستگاه انقالبی جدید است که‬ ‫می تواند دردسر کنترل داری را برای همیشه‬ ‫از بین ببرد‪ .‬این وسیله بسیار هوشمند است‬ ‫و می تواند افرادی را که آن را در دست می‬ ‫گیرند هم به سرعت شناسایی و طبق خواسته‬ ‫آن ها کارها را مرتب سازی کند‪.‬‬ ‫با این وسیله می توانید تمام دستگاه‬ ‫های دیجیتال خانه از تلویزیون گرفته تا‬ ‫ضبط سوت و حتی در برخی موارد گوشی‬ ‫هوشمندتان را هم هدایت کنید‪ .‬این کنترل‬ ‫هوشمند است و می تواند ذهن شما را بخواند‬ ‫همچنین افرادی که آن را دست می گیرند‬ ‫شناسایی می شوند‪.‬‬ ‫نئو که توسط شرکتی به همین نام ساخته‬ ‫شده است‪ ،‬برای همه خانه ها وسیله ای الزم‬ ‫به شمار می رود‪ .‬با کمک این وسیله دیگر‬ ‫نیازی نیست برای هدایت هر وسیله کنترل را‬ ‫عوض کنید‪ .‬این دستگاه تا چند سال دیگر‬ ‫وارد بازار خواهد شد‪.‬‬


‫‪113‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نرم افزار مخصوص افراد نابینا ویژه تلفن همراه‬

‫خواص زیبایی فلفل قرمز را می دانید !‬

‫«چشم من باش» یک نرم افزار بر روی گوشی هوشمند است که به منظور کمک به نابینایان‬ ‫طراحی شده است‪.‬‬ ‫در سال ‪ 2014‬در سراسر جهان ‪ 285‬میلیون نفر از نظر دید مشکل داشتند؛ ‪ 39‬میلیون نفر‬ ‫از آنها نابینا و ‪ 246‬میلیون نفر از نظر بینایی ضعیف و دید کمی داشتند که مانع یک زندگی‬ ‫عادی برای آنها می‌شد‪.‬‬

‫فلفل قرمز یکی از بهترین منابع ویتامین ث است که با توسعه رشد سلول‌های سفید خون‬ ‫سیستم دفاعی بدن را تقویت کرده و بدین ترتیب تعداد باکتری‌ها و میکروب‌ها را در بدن‬ ‫محدود می‌کند‪.‬‬

‫محققان دانمارکی به دنبال راه حلی برای بهبود زندگی این افراد بودند و در اواخر سال‬ ‫‪ 2014‬نرم افزاری به نام ‪« Be My Eyes‬چشم من باش» برای گوشی‌های هوشمند طراحی‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫این نرم افزار فرد نابینا یا با بینایی ضعیف را قادر می‌سازد از اطراف خود عکس یا فیلم‬ ‫ویدئویی بگیرد و یک هشدار برای کاربری که می‌تواند ببیند و او هم همین نرم افزار را‬ ‫بر روی گوشی هوشمند خود دارد‪ ،‬بفرستد و فرد بینا آنچه می‌بیند را شفاه ًا برای فرد نابینا‬ ‫بگوید‪.‬‬ ‫برای مثال فرد نابینا عکس یا ویدئویی که برای فرد بینا می‌فرستد‪ ،‬از او در مورد تاریخ‬ ‫انقضا محصول سؤال می‌کند یا متن کوتاهی که به دست وی رسیده است را به فرد بینا نشان‬ ‫می‌دهد و فرد بینا آن را برای وی می‌خواند‪.‬‬ ‫این برنامه در حال حاضر بر روی ‪ iOS‬در دسترس است و هنوز بر روی آندروید نصب نشده‬ ‫است؛ در ‪ 19‬ژانویه ‪ 2015‬هزاران نفر از این برنامه استفاده کردند؛ ‪ 4100‬فرد نابینا و‬ ‫افرادی که مشکل در دید دارند از سراسر جهان از این نرم افزار استفاده می‌کنند و ‪8300‬‬ ‫نفر فرد بینا نیز این برنامه را برای کمک به نابینایان بر روی گوشی‌هوشمند خود دارند‪.‬‬

‫فلفل قرمز یکی از بهترین منابع ویتامین ث است که با توسعه رشد سلول‌های سفید خون‬ ‫سیستم دفاعی بدن را تقویت کرده و بدین ترتیب تعداد باکتری‌ها و میکروب‌ها را در بدن‬ ‫محدود می‌کند‪.‬‬ ‫فلفل قرمز به‌خاطر مقادیر باالی ویتامین ث از تشکیل چین و چروک‌های پوستی ممانعت‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫زیرا مواد مغذی موجود در آن تولید کالژن پوست را تحریک می‌کند عالوه بر فلفل قرمز‬ ‫که کلیدی برای دستیابی به پوست جوان و شاداب است‪ ،‬ریحان نیز غنی از آنتی اکسیدان‬ ‫«اوژنول» است که عالوه بر بهبود سالمتی بر کیفیت پوست نیز تأثیر می‌گذارد‪.‬‬ ‫اوژنول به عنوان جزء کلیدی ریحان از گسترش سلول‌های سرطانی دهانه رحم جلوگیری‬ ‫می‌کند‪ .‬ریحان اثرات ضد سرطان زا دارد‪ ،‬این گیاه با رادیکال‌های آزاد مبارزه کرده و از‬ ‫پیری پوست و چین و چروک جلوگیری می‌کند‪.‬‬

‫پردرآمدترین گربه دنیا‬ ‫تا به حال به این موضوع فکر کرده‬ ‫اید که آیا یک حیوان خانگی هم‬ ‫می تواند درآمد زایی کند یا خیر؟‬ ‫اگر این سوال برای شما وجود‬ ‫داشته است باید بگوییم که واقعا‬ ‫یک حیوان خانگی هم می تواند‬ ‫درآمد داشته باشد‪.‬‬ ‫دو سال پیش فیلم جالبی از یک‬ ‫گربه اخمو در اینترنت پخش شد‬ ‫که نزدیک به ‪ 15.5‬میلیون نفر آن‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪112‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫‪2‬کتاب شعر دارد‪ .‬نقاشی می‌کشد و گیتار می‌زند‪ .‬در شرایطی که کتاب‌های مادرش همیشه‬ ‫در صدر فروش عنوان‌های کتاب بوده و آمار فروش کتاب‌های پرویز شاپور (پدر کاریکلماتور‬ ‫ایران) هم باالست‪ ،‬ولی چه کسی می‌داند این روزها کامیار پسر فروغ فرخزاد کجاست و چه‬ ‫می‌کند؟‬

‫رهایی از ترافیک شهری با خودروی پرنده‬ ‫خودروی پرنده ‪ PAL-V‬ترکیبی از بالگرد و خودرو است که امکان فرار از ترافیک شهری‬ ‫و پرواز در آسمان را امکانپذیر می‌کند‪.‬‬ ‫این خودروی ترکیبی (هیبریدی) دو نفره دارای سه چرخ‪ ،‬یک ملخ تاشو مشابه ملخ بالگرد‬ ‫است که از قابلیت حرکت بر روی جاده و پرواز در آسمان برخوردار است‪.‬ملخ خودروی‬ ‫پرنده تنها با فشار دادن یک دکمه باز شده و خودرو ظرف مدت ‪ 10‬دقیقه آماده پرواز‬ ‫می‌شود‪ ،‬برای برخاستن از زمین‪ ،‬خودرو باید مسافت ‪ 165‬متری را روی آسفالت یا چمن‬ ‫طی کند‪.‬‬ ‫این خودرو پرنده تا ارتفاع ‪ 1200‬متری از زمین بلند شده و سرعت آن روی زمین یا در هوا‬ ‫به ‪ 180‬کیلومتر در ساعت می‌رسد‪.‬خودرو ‪ PAL-V‬با موتور بنزینی می‌تواند مسیر ‪1200‬‬ ‫کیلومتری روی زمین و ‪ 500‬کیلومتری در آسمان را طی کند؛ محققان قصد دارند در آینده‬ ‫امکان استفاده از سوخت بیودیزل یا بیواتانول را در این خودرو فراهم کنند‪.‬‬ ‫نمونه اولیه این خودرو در سال ‪ 2012‬به پرواز درآمد و انتظار می‌رود که تا اوایل سال‬ ‫‪ 2016‬با قیمت حدود ‪ 400‬هزار دالر به بازار عرضه شود‪.‬‬

‫کودک ‪ 10‬ماهه ی شگفت انگیز در بجنورد‬ ‫افزایش وزن بی‌رویه کودک ‪ 10‬ماهه بجنوردی پدر و مادرش را به شدت نگران و با‬ ‫مشکالت فراوانی رو ب ‌ه رو کرده است‪ .‬محمد كوچولو درحالي‌ كه فقط ‪10‬ماهه است‪،‬‬ ‫‪35‬كيلو وزن دارد‪ .‬هادي كوهي‪ ،‬پدر اين كودك مي‌گويد‪ :‬محمد وقتي به دنيا آمد ‪ 3‬كيلو بود‬ ‫اما وقتي ‪ 6‬ماهش شد ‪19‬كيلوگرم وزن داشت‪ .‬از آنجا كه نگرانش بوديم نزد پزشك رفتيم‪.‬‬ ‫يكي از متخصصان گفت احتماال به‌خاطر شير مادر است‪ .‬براي همين در ‪6‬ماهگي او را از‬ ‫شير گرفتيم اما پسرم برخالف ديگر كودكان اشتهاي عجيبي دارد گرسنه كه مي‌شود تاب‬ ‫نمي‌آورد قشقرقي به‌پا مي‌كند كه آن سرش ناپيداست‪ .‬اين اتفاق و اين ولع عجيب محمد‬ ‫به خوردن غذا باعث شد كه آقاي كوهي دوباره به پزشك مراجعه كند و در نهايت تصميم‬ ‫گرفته مي‌شود كه اين كودك تپل دوباره شير مادر بنوشد‪ .‬حاال محمد در ‪ 10‬ماهگي شير‬ ‫مادر مي‌نوشد‪ ،‬البته در كنار غذاي كمكي! پدرش مي‌گويد‪ :‬پزشكان گفته‌اند بهتر است محمد‬ ‫به پايتخت برود تا آنجا بستري شود‬ ‫چراكه خطر بزرگي تهديدش مي‌كند اما‬ ‫من شغلم آزاد است و خانه‌نشين شده‌ام‪.‬‬ ‫به‌خاطر نگهداري از محمد مجبور‬ ‫هستم بيشتر اوقات را در خانه بگذارم‪.‬‬ ‫مادرش كه نمي‌تواند به تنهايي اين‬ ‫بچه ر‌ا تر وخشك كند‪ .‬اصال نمي‌تواند‬ ‫تكانش بدهد‪ .‬خانه‌نشيني من باعث‬ ‫شده مشكالت اقتصادي سر راهمان‬ ‫سبز شود‪ .‬ديگر نمي‌توانم فرزندم را‬ ‫بستري كنم چراكه از پس پرداخت‬ ‫مخارج دو‌ا و‌ درمانش بر نمي‌آيم و‬ ‫مانده‌ام چه‌كار كنم‪ .‬اين روزها يكي‬ ‫از آرزوهاي بزرگ خانواده كوهي اين‬ ‫است كه بتوانند محمد را به پايتخت‬ ‫ببرند تا شايد معالجه شود و وزنش به‬ ‫يك وزن متعادل برسد‬


‫‪111‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اکسیون "‪ "Toples‬با محکوم کردن این قانون‪ ،‬در ساحل به اعتراض پرداختند و خواستار‬ ‫لغو این قانون و آزاد شدن شنا بدون سوتین شدند‪.‬‬

‫به نوشته سایت "اشپیگل" در سال ‪ ۲۰۱۳‬نزدیک به ‪ ۳۶۰‬هزار نفر با هدف کاشت مو به‬ ‫ترکیه سفر کردند‪ .‬رقمی که در مقایسه با سال ‪ ۲۰۰۸‬نشان از افزایش ‪ ۳۹۰‬درصدی دارد‪.‬‬ ‫‪ ۱۶‬درصد از این افراد که در اصطالح به آنان "گردشگران درمانی" می‌گویند‪ ،‬اهل آلمان‬ ‫بوده‌اند‪ .‬بیشتر این گردشگران مرد بوده‌‌‌اند و سهم زنان از این رقم‪ ،‬تنها یک دهم بوده است‪.‬‬

‫اعتراض زنان برزیلی به قانون سوتین‬

‫تورهای کاشت مو در ترکیه برای مردان ثروتمند عرب هم جذابیت دارد‪ ،‬تا جایی که‬ ‫مؤسسات کاشت مو برای سرویس‌دهی مطلوب‌تر‪ ،‬کارمندان عرب زبان استخدام می‌کنند‪.‬‬ ‫رونق اقتصادی با کاشت مو‬ ‫سود اقتصادی حاصل از سفرهای درمانی به ترکیه از دید دولت این کشور پنهان نمانده‬ ‫است‪ .‬مقامات ترک در نظر دارند تا سه سال آینده میزان سود را سه برابر کنند و برای همین‬ ‫برنامه‌ریزی دراز مدتی در این زمینه کرده‌اند‪.‬‬ ‫عمل کاشت مو پرطرفدارترین در میان گردشگرانی است که برای درمان‌و معاینات پزشکی‬ ‫راهی این کشور می‌شوند‪.‬‬ ‫دانشمندان موفق به رویاندن مو روی پوست انسان شدند‪.‬‬ ‫در حال حاضر نزدیک به ‪ ۵۰۰‬مؤسسه ارائه خدمات کاشت مو در ترکیه فعال هستند‪.‬‬ ‫شماری از این مؤسسات با سرویس‌دهی مطلوب و حرفه‌ای به مشتریان برای خود شهرتی به‬ ‫هم زده‌اند‪ .‬در این بین برخی گزارش‌ها نیز حاکی از سوءاستفاده این مؤسسات از مشتریان‬ ‫بوده است‪.‬‬

‫طبق قانون حضور در سواحل برزیل بدون سوتین جرم محسوب می‌شود و شامل تحمل سه‬ ‫ماه تا یک سال زندان یا پرداخت جریمه نقدی سنگین می‌شود‪ .‬شماری از زنان برزیلی در‬ ‫اکسیون "‪ "Topless‬با محکوم کردن این قانون‪ ،‬در ساحل به اعتراض پرداختند و خواستار‬ ‫لغو این قانون و آزاد شدن شنا بدون سوتین شدند‪.‬‬

‫حراج دستکش‌های کلی‬

‫ترکیه؛ مقصدی ارزان‌قیمت برای کاشت مو‬

‫دستکش‌های مشت‌زنی محمد علی کلی با قیمت پایه ‪ ۵۰۰‬هزار دالر به حراج گذاشته‬ ‫می‌شوند‪ .‬وی این دستکش‌های قرمز رنگ را روز ‪ ۲۵‬مه ‪ ۱۹۶۵‬در جریان دومین مسابقه‌اش‬ ‫در برابر سونی لیستون به دست داشت‪ .‬کلی در پایان فاتح این مسابقه شد‪.‬‬

‫ترکیه در سال‌های اخیر به مقصد سفری جذاب نزد مردان تبدیل شده است؛ البته آن دسته‬ ‫از مردان که با مشکل ریزش موی سر روبرو هستند‪ .‬پایین بودن هزینه عمل کاشت مو ساالنه‬ ‫ده‌ها هزار نفر را راهی ترکیه می‌کند‪.‬‬ ‫از هر ده مرد‪ ،‬هشت نفر در طول زندگی به مرور زمان موهای سر خود را از دست می‌دهند‪.‬‬ ‫یکی از راه‌های حل‌‌های موجود که با استقبال زیادی هم از سوی مردان مواجه شده‪ ،‬کاشت‬ ‫موی سر است‪ .‬شمار زیادی از مردان سرشناس عرصه سیاست‪ ،‬ورزش یا سینما به این روش‬ ‫روی آورده و از جمله هزاران مردی بوده‌اند که این راه را آزموده‌اند‪.‬‬ ‫کاشت مو یک عمل جراحی پرهزینه در جهان به شمار می‌رود‪ .‬هزینه این عمل برای مثال در‬ ‫آلمان بالغ بر چندین هزار یورو می‌شود‪ ،‬برای همین نیز مردان آلمانی که مایل به کاشت مو‬ ‫هستند‪ ،‬به دلیل پایین بودن قیمت این عمل در ترکیه به این کشور سفر می‌کنند‪.‬‬

‫پسر فروغ فرخزاد خواننده دوره گرد پارک قیطریه! مستندی تکان‬ ‫دهنده! ‪-‬‬ ‫کامیار شاپور ‪,‬وقتی ‪ 3‬ساله بود‪ ،‬مادرش فروغ فرخزاد از پدرش پرویز شاپور جدا شد‪ .‬پدرش‬ ‫هیچ وقت اجازه نداد مادرش را ببیند‪ .‬کامیار در خانه مادربزرگش با عمو و پدرش زندگی‬ ‫کرد و بزرگ شد‪.‬‬ ‫فروغ در همان سال‌ها پسری به اسم حسین منصوری را از جذام خانه بابا باغی به‬ ‫فرزندخواندگی قبول کرد که بعدها حسین در مصاحبه‌ای گفت دلیل انتخابش توسط فروغ به‬ ‫خاطر شباهت بی اندازه اش به کامیار بوده است‪ .‬کامیار ‪ 8‬سال در انگلیس زندگی کرد‪ .‬اول‬ ‫فیزیک و بعد مهندسی برق را خواند و رها کرد و در نهایت لیسانس نقاشی گرفت‪ .‬کامیار‬


‫‪110‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫این خانه سر و ته ساخته شده است‬ ‫گاهی اوقات اندکی ذوق و خالقیت می تواند یک تنه بار یک بنای تاریخی را بدوش کشیده‬ ‫و توریست های زیادی را به سمت خود جلب کند‪ .‬اهالی سیبری نیز با ساختن یک خانه سر‬ ‫و ته حسابی سود کرده اند!‬

‫شاید برخی ایرانی‌ها شهر «کراسنویارسک» روسیه را به شهری کشتی خیز و محل برگزاری‬ ‫مسابقات جهانی و بین المللی این رشته ورزشی می‌شناسند‪ ،‬اما اخیر ًا در این شهر یک جاذبه‌‬ ‫توریستی عجیب و غریب ایجاد شده است‪ :‬خانه ای که همه چیز در آن معکوس و معلق‬ ‫است‪ .‬در این خانه‪ ،‬زمین مانند سقف است و سقف مانند کف خانه طراحی شده است!‬

‫اسپری خواب‌آور جایگزین قرص خواب‬ ‫محققان آمریکایی اسپری جدیدی طراحی کرده‌اند که با کمک ماده شیمیایی مالنونین‪،‬‬ ‫ظرف مدت یک ساعت فرد را به خواب فرو می‌برد‪.‬‬ ‫این محصول که ‪ Spayable Sleep‬نام دارد‪ ،‬مخلوطی از ماده شیمیایی مالنونین‪ ،‬تیروزین‬ ‫و آب است‪.‬‬ ‫قرص‌های خواب‌آور متداول حاوی‬ ‫‪ 100‬تا ‪ 300‬برابر نیاز بدن به‬ ‫مالنونین هستند و به همین دلیل‬ ‫در روز بعد باعث حالت گیجی‬ ‫و سردرد می‌شوند‪ .‬اما هر پاف‬ ‫این اسپری حاوی ‪ 0.03‬میلی‌گرم‬ ‫از این ماده شیمیایی است و در‬ ‫صورتی که فرد در نیمه‌های شب‬ ‫از خواب بیدار شود‪ ،‬با دو پاف‬ ‫ساده در زیر گردن فرد مجددا به‬ ‫خواب فرو می‌رود‪ .‬نخستین اسپری‬ ‫خواب‌آور حاوی مالنونین از فوریه‬ ‫(بهمن ماه) با قیمت ‪ 85‬دالر به‬ ‫بازار عرضه می‌شود‪-.‬‬

‫سلفی دردسرساز ملکه زیبایی لبنان‬ ‫به گفته سالی جریج‪ ،‬ملکه زیبایی لبنان (نفر دوم از سمت چپ) قصد داشته با ملکه زیبایی‬ ‫اسلوانی و ژاپن عکس بگیرد‪ ،‬که ناگهان دورون ماتالون‪ ،‬ملکه زیبایی اسرائیل نیز خودش‬ ‫را در مقابل دوربین قرار داده‪ .‬ملکه زیبایی لبنان بارها در شبکه‌های اجتماعی از انتشار این‬ ‫عکس عذرخواهی کرد‪ .‬ملکه زیبایی اسرائیل در جواب او نوشت‪«:‬متاسفم که تو در این‌جا‬ ‫هم دشمنی را نمی‌توانی کنار بگذاری»‪.‬‬

‫اعتراض زنان برزیلی به قانون سوتین‬ ‫طبق قانون حضور در سواحل برزیل بدون سوتین جرم محسوب می‌شود و شامل تحمل سه‬ ‫ماه تا یک سال زندان یا پرداخت جریمه نقدی سنگین می‌شود‪ .‬شماری از زنان برزیلی در‬


‫‪109‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫وقتی همسر ساالر عقیلی را‬ ‫از روی سن پایین کشیدند!‬ ‫ حریر شریعت زاده که دیشب قرار‬‫بود در کنسرت ساالر عقیلی در شهرستان‬ ‫طرقبه در استان خراسان رضوی به صحنه‬ ‫برود‪ ،‬پس از اجرای یک قطعه از سن پایین‬ ‫آورده شد و دیگر اجازه حضور در صحنه را‬ ‫پیدا نکرد‪.‬‬ ‫به گزارش ستاره نیوز ‪ ،‬ساالر عقیلی طی‬ ‫تورموسیقی شهرستان امشب در شهرستان‬ ‫طرقبه واقع در مشهد به صحنه رفت که طی‬ ‫یک اقدام عجیب نوازنده پیانو گروه یعنی‬ ‫حریر شریعت زاده پس از اجرای یک قطعه‬ ‫موسیقی از سن پایین آورده شد و دیگر اجازه‬

‫به صحنه رفتن را پیدا نکرد‪.‬‬ ‫ب ه گفته شاهدان عینی ‪ ،‬ساالر عقیلی بدون‬ ‫ح ضور نوازنده پیانو اش کنسرت را برگزار‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬طرح ممانعت از حضور بانوان‬ ‫نوازنده در صحنه از شهر اصفهان آغاز شد‪ .‬از‬ ‫قرار قانون ننوشته در ‪ ۱۳‬شهر بانوان نوازنده‬ ‫ا جازه حضور ندارند و این قانون توسط‬ ‫گروههای فشار به اداره های ارشاد استان ها‬ ‫تحمیل شده است‪.‬‬ ‫همچنین چندی پیش حسین علیزاده در گفت‬ ‫وگویی به کنایه از گروهش به هم آقایان نام‬ ‫برد؛چرا که گروهش در صورت حضور بانوان‬ ‫نمی تواند در شهرستان به صحنه برود‪.‬‬

‫نگار جواهریان در یک‬ ‫قدمی برلین‬ ‫حامد رجبی و مجید برزگر نامزد‬ ‫دریافت جایزه بهترین فیلم اول جشنواره‬ ‫برلین ‪ 2015‬شدند‪ .‬روز پنج شنبه مسئولین‬ ‫برگزاری جشنواره بین المللی فیلم برلین فیلم‬ ‫سینمایی «پریدن از ارتفاع کم» اولین ساخته‬ ‫حامد رجبی به تهیه کنندگی مجید برزگر را‬ ‫که پیش از این اعالم شده بود در بخش‬ ‫پانورامای پذیرفته شده بود‪ ،‬به عنوان یکی‬ ‫از نامزدهای دریافت جایزه بهترین فیلم اول‬ ‫اعالم کردند‪« .‬پریدن از ارتفاع کم» در این‬ ‫بخش با فیلم هایی از کشورهای فرانسه‪،‬‬ ‫آلمان‪ ،‬فلسطین‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬مکزیک‪ ،‬روسیه‪،‬‬ ‫اسپانیا و ‪ ...‬رقابت خواهد کرد‪ .‬فرناندو‬ ‫ایمبک کارگردان مکزیکی‪ ،‬جاشوا اوپنهایمر‬ ‫مستند ساز بزرگ و کارگردان فیلم «بازی‬ ‫کشتار» و اولگا کاریلنکو بازیگر مشهور‬ ‫اوکراینی ‪ -‬فرانسوی داوران این بخش هستند‬ ‫پریدن از ارتفاع کم با بازی نگار جواهریان‬ ‫و رامبد جوان که امکان حضور در جشنواره‬

‫امسال فجر را پیدا نکرد از ‪ 16‬تا ‪ 26‬بهمن‬ ‫ماه طی پنج نمایش در جشنواره برلین شانس‬ ‫خود را برای دریافت جایزه بهترین فیلم اول‬ ‫و ‪ 50‬هزار یورو جایزه نقدی امتحان خواهد‬ ‫کرد‪ .‬این جایزه بر اساس مقررات جشنواره‬ ‫به کارگردان و تهیه کننده فیلم تعلق می گیرد‪.‬‬ ‫این فیلم داستان زنی به نام نهال است که‬ ‫چهار ماهه حامله است و ناگهان می فهمد‬ ‫که جنین در شکمش مرده است‪ .‬سکوت می‬ ‫کند و تصمیم می گیرد از این ماجرا به کسی‬ ‫چیزی نگوید‪.‬‬ ‫حامد رجبی که در مقطع کارشناسی ارشد در‬ ‫رشته سینما از دانشگاه تهران فارغ التحصیل‬ ‫شده است عالوه بر ساخت چند فیلم کوتاه و‬ ‫دریافت جوایز بین المللی در نگارش فیلمنامه‬ ‫فیلمهای «فصل بارانهای موسمی» و «پرویز»‬ ‫با مجید برزگر همکاری داشته است‪ .‬محمود‬ ‫بهروزیان‪ ،‬مهر آل آقا‪ ،‬صدف احمدی‪ ،‬سعید‬ ‫اشتیاقی‪ ،‬شفق شکری‪ ،‬افشین لیاقت‪ ،‬علی‬ ‫اکبر مددی مهر‪ ،‬امیر حسین آصفی و ژیال‬ ‫دایی از دیگر بازیگران فیلم سینمایی «پریدن‬ ‫از ارتفاع کم» هستند‬


‫‪108‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫الناز شاکردوست نقش یک پسر را بازی می کند!‬ ‫بازیگر و دوبلور فیلم رئال انیمیشن "مبارک" گفت‪ :‬جوان ها و نیروهای‬ ‫تازه نفسی که پا به عرصه دوبله می‌گذارند باید عشق به این کار را داشته‬ ‫باشند و زیاد به مسائل مالی فکر نکنند‪.‬‬ ‫تورج نصر" بازیگر و دوبلور فیلم "مبارک" گفت‪" :‬مبارک" قطعه‌ای شیرین و نو‬ ‫دارد و اولین رئال انیمیشن ساخته شده در ایران محسوب می‌شود و برای ساخت‬ ‫آن ‪ 2‬سال وقت و زحمات زیادی صرف شده است‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬در فیلم "مبارک" نقش یک خبرنگار را ایفا می کنم که به دلیل پذیرفتن‬ ‫سناریو از سمت الناز شاکردوست در این قضیه درگیر می‌شود‪.‬‬ ‫این بازیگر در خصوص بازی الناز شاکردوست در این اثر گفت‪ :‬قرار بود نقش‬ ‫وی را یک پسر بازی کند ولی او آن قدر زیبا و عالی کاراکتر را حس و بازی کرد‬ ‫که این نقش به وی واگذار شد‪.‬‬ ‫ن صر ادامه داد‪ :‬فکر می‌کنم "مبارک" فروش بین‌المللی داشته باشد و سنین‬ ‫مختلف از این فیلم استقبال کنند چون در مونتاژ‪ ،‬فیلمبرداری‪ ،‬تهیه عروسک‌ها‪،‬‬ ‫گوینده‌ها‪ ،‬موزیک متن و ‪ ...‬زحمات زیادی کشیده شده است‪.‬‬

‫شهاب حسینی غرق در تفکر و اندوه!‬ ‫"چهارشنبه" به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه کنندگی یوسف وجداندوست‬ ‫ساخته شد و در مرحله تدوین است‪.‬‬ ‫به گزارش ستاره نیوز‪ ،‬این فیلم اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند سروش محمدزاده‬ ‫است‪ .‬شهاب حسینی بازیگر توانمند سینما حضور متفاوتی در فیلم سروش محمد زاده‬ ‫دارد‪ .‬و نسیم ادبی بازیگر قدرتمند تئاتر با شهاب حسینی در این فیلم همراه است‪.‬‬ ‫هستی مهدوی فر نقش پر رنگ دیگر در قصه ای است که روایت می شود‪ .‬آرمان‬ ‫درویش بازیگر جدیدی است که کارگردان جوان "چهارشنبه" آن را معرفی می کند‪ .‬در‬ ‫خالصه قصه آمده است‪ :‬شاید هیچکدام نمی دانستند اتفاقى می افتد که چهارشنبه را‬ ‫برایشان روزى متفاوت می کند‪.‬‬ ‫چهره های به نام سینما سروش محمد زاده را در ساخت این فیلم همراهی کردند که‬ ‫عبارتند از‪:‬‬

‫لیست بازیگران فیلم "چهارشنبه" به شرح زیر است‪:‬‬ ‫آرمان درویش ‪-‬نسیم ادبی ‪ -‬هستی مهدوی فر ‪ -‬امیر حسین شام بیاتی و با حضور‬ ‫شهاب حسینی ‪ -‬الهام حاج فتحعلی ‪ -‬فرخنده فرمانیزاده‪ -‬گیتی قاسمی ‪ -‬رسول‬ ‫ادهمی ‪ -‬نیما راد ‪ -‬پیام اینالویی ‪ -‬محمدرسول صفری ‪-‬حمیدرضا جانباز ‪ -‬امیر‬ ‫کوروش زاده ‪ -‬بهناز بستان دوست ‪-‬صمد عدالت زاده ‪-‬مهدی حاج صفار ‪ -‬آریو ملت‬ ‫دوست‪ -‬ایلیاکیوان‪ -‬پانته آ کیقبادی‪ -‬احسان ناجی‪ -‬علیرضا خاتمی‬

‫نصر در خصوص وضعیت دوبله گفت‪ :‬مدتی است فیلم‌های خوب برای دوبله به‬ ‫ایران وارد نشده و به دوبالژ توجهی نمی‌شود و از زمانی که تعدادی از گوینده‌های‬ ‫خوب را از دست دادیم هنوز نتوانسته‌ایم گوینده‌ای خوبی را جایگزین کنیم‪ ،‬اگر‬ ‫یک زمان فیلم خوبی هم برای دوبله وارد شود متاسفانه مستاصل می‌شویم که‬ ‫باید در نبود دوبلور خوب و جوان چه کار کنیم؟‬ ‫نصر ادامه داد‪ :‬اگر فیلم خوب وارد شود و این چرخه ادامه داشته باشد انگیزه و‬ ‫عشق در جوان‌ها به وجود آمده و با کمبود گوینده خوب مواجه نمی‌شویم‪.‬‬ ‫این دوبلور خاطر نشان کرد‪ :‬جوان‌ها و نیروهای تازه نفسی که به عرصه دوبله پا‬ ‫م ی‌گذارند باید عشق به این کار را داشته باشند و زیاد به مسائل مادی در این‬ ‫زمینه فکر نکنند چون از لحاظ مادی تامین نخواهند شد‪ .‬پس جوان‌های مستعد‬ ‫با حضور خود در این عرصه باعث زنده نگه‌ماندن هنر دوبله در ایران می‌شوند‬ ‫و ایران را در دوبله مثل همیشه جهانی حفظ کنند‪.‬‬


‫‪107‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫باران کوثری در کوچه‬ ‫بی‌نام‬ ‫ سینمایی «کوچه بی‌نام»‬‫یک درام خانوادگی به‬ ‫کارگردانی هاتف علیمردانی‬ ‫است‪.‬‬ ‫«کوچه بی‌نام» چه از لحاظ فرم‬ ‫و چه از لحاظ قصه‌گویی و چه‬ ‫از لحاظ موضوع‪ ،‬فیلمی متفاوت‬ ‫با آثار قبلی هاتف علیمردانی‬ ‫است‪.‬‬ ‫«کوچه بی‌نام» داستان دو‬ ‫خانواده در کوچه شهید بی‌نام‬ ‫است که جایی در جنوب شهر‬ ‫زندگی می‌کنند‪ .‬آن‌ها دچار‬ ‫معضل بزرگی در درون خود‬ ‫می‌شوند و حاج مهدی (فرهاد‬ ‫اصالنی) که معتمد خانواده و‬ ‫محله است‪ ،‬راه را در تعامل در‬ ‫درون خانواده می‌داند اما این‬ ‫تمام ماجرا نیست‪. ...‬‬

‫فرهاد اصالنی‪ ،‬باران کوثری‪ ،‬ستاره‬ ‫پسیانی و فرشت ‌ه صدرعرفایی در این‬ ‫فیلم به ایفای نقش می‌پردازند‪.‬‬

‫صابر ابر و پگاه آهنگرانی با بهرام بدخشانی‪ ،‬تدوین‪ :‬بهرام‬ ‫دهقانی‪ ،‬طراح صحنه و لباس‪ :‬آتوسا‬ ‫«نزدیکتر» به جشنواره آمدند‬ ‫کریستف‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫قلمفرسایی‪،‬‬ ‫فیلم سینمایی «نزدیکتر» به کارگردانی رضایی‪ ،‬صداگذار‪ :‬بهمن اردالن‪ ،‬طراح‬ ‫مصطفی احمدی و تهیه‌کنندگی سپهر چهره‌پردازی‪ :‬سعید ملکان‪ ،‬مدیرتولید‪:‬‬ ‫سیفی‪ ،‬صبح یکشنبه پنجم بهمن ماه حسین اکبری‪ ،‬صدابردار‪ :‬امین‬ ‫میرشکاری‪ ،‬دستیار اول فیلمبردار‪:‬‬ ‫تحویل دبیرخانه جشنواره فجر شد‪.‬‬ ‫ک ریستف رضایی آخرین قطعات مهرداد لشکری‪ ،‬برنامه‌ریز و دستیار‬ ‫موسیقی فیلم را هفته گذشته آماده کرد اول کارگردان‪ :‬مریم نراقی‪ ،‬منشی‬ ‫و بعد از انجام مراحل میکس صدا و صحنه‪ :‬حمیرا نعمت‌الله‪ ،‬عکاس‪:‬‬ ‫م وسیقی و به پایان رسیدن تصحیح عبدالرضا نیکو‪ ،‬دستیار تولید‪ :‬جواد‬ ‫ر نگ نهایی‪ ،‬این فیلم برای شرکت سلیمانی‪ ،‬مدیر تدارکات‪ :‬امیر یمینی‪،‬‬ ‫د ر بخش مسابقه فیلم‌های اول به دستیار تدارکات‪ :‬علیرضا اکبری‪،‬‬ ‫د بیرخانه سی‌وسومین جشنواره فیلم دستیار طراح صحنه و لباس‪ :‬شقایق‬ ‫پورامین‪ ،‬دستیار دوم کارگردان‪:‬‬ ‫فجر ارائه شد‪.‬‬ ‫«نزدیکتر» اولین فیلم مصطفی احمدی نوید صالحی‪ ،‬اجرای چهره‌پردازی‪:‬‬ ‫و ششمین فیلمی است که «ایران‌ آرزو کیقبادی و مسعود علمداری‪،‬‬ ‫نوین فیلم» سرمایه‌گذاری آن را بازیگران‪ :‬صابر ابر‪ ،‬پگاه آهنگرانی‪،‬‬ ‫برعهده دارد‪ .‬داستان این فیلم درباره پارسا پیروزفر‪ ،‬نازنین فراهانی‪ ،‬شیرین‬ ‫خانواده‌ای است که بعد از مدت‌ها یزدانبخش‪ ،‬محمد بحرانی‪ ،‬فراز‬ ‫دور هم جمع می‌شوند‪ .‬صابر ابر‪ ،‬مدیری و ستاره اسکندری‪ ،‬تهیه‌کننده‬ ‫پگاه آهنگرانی‪ ،‬پارسا پیروزفر‪ ،‬نازنین سپهر سیفی‪ ،‬محصول ایران نوین فیلم‪.‬‬ ‫فراهانی‪ ،‬شیرین یزدانبخش‪،‬‬ ‫محمد بحرانی‪ ،‬فراز مدیری و‬ ‫ستاره اسکندری بازیگران این‬ ‫فیلم هستند‪.‬‬ ‫عوامل این فیلم عبارتند از‪:‬‬ ‫کارگردان مصطفی احمدی‪،‬‬ ‫نویسندگان فیلمنامه‪ :‬بهرام‬ ‫توکلی و هستی بشروتنی‪،‬‬ ‫مشاور کارگردان‪ :‬محمدرضا‬ ‫بزرگ‌نیا‪ ،‬مدیر فیلمبرداری‪:‬‬

‫آغاز پخش آلبوم جدید و پربار جان جوانی‬ ‫در آغاز پخش آلبوم جدید و پربار «جان جوانی»‬ ‫ابی خواننده محبوب مردم با دوستداران خود سخن می گوید‬ ‫خرید آلبوم جدید«جان جوانی» از طریق قانونی از آی تونز‬ ‫یا از فروشگاه های معتبر ایرانی‪،‬‬ ‫خونی است تازه به شریان های موسیقی تبعیدی‬ ‫در شرایط بس بغرنج امروزموسیقی تبعیدی‪،‬‬ ‫تنها پشتیبان همیشگی ما شما بوده و هستید و خواهید بود‬ ‫ج دیدترین آلبوم «ابی» خواننده محبوب مردم‪ ،‬اینروزها روانه بازار شده و در‬ ‫سایت های مختلف در دسترس قرار گرفته است‪.‬‬ ‫«ابی» درباره آلبوم «جان جوانی» می گوید از اینکه این آلبوم جدید اینروزها بدست‬ ‫دوستداران همیشه مهربان و حامی ام میرسد‪ ،‬هیجان زده هستم‪ ،‬جالب اینکه‬ ‫تهیه این مجموعه درست ‪ 3‬سال طول کشید و در این راه با مشکالت متعددی‬ ‫مواجه شدیم ولی نهایتا از نتیجه کار بسیار راضی هستم‪.‬‬ ‫آلبوم «جان جوانی» شامل ‪ 11‬آهنگ است‪ ،‬دو آهنگ «بغض» و «آخرین بار» به‬ ‫صورت موزیک ویدیو به مردم عزیز سرزمینم تقدیم شد‪ ،‬که بازتاب بی نظیری‬ ‫داشت‪.‬‬

‫من در راه تهیه این آلبوم یاران خوبی داشتم‪ ،‬بهمین جهت از تمامی دست‬ ‫اندرکاران این آلبوم فوق العاده‪ ،‬سینگل و یک ویدیوی «جان جوانی» به کارگردانی‬ ‫یاسمین آشنا‪ ،‬کارگردان جوان و خوش ذوق که قبل از ارائه آلبوم پخش شد‪،‬‬ ‫سپاس فراوان دارم‪ .‬موزیک ویدیوی «حبس» هم از کارهای زیبای آلبوم است‪،‬‬ ‫باکارگردانی نوید اخوان‪ ،‬یکی از نادر استعدادهای برجسته سالهای اخیر‪ ،‬که‬ ‫همین روزها شاهد پخش آن خواهید بود‪ .‬اینک فرصتی است که از کسانی که‬ ‫امکان تهیه آلبوم را به شکل قانونی دادند تمنا می کنم تا کمکی باشند به موسیقی‬ ‫بی پشتیبان‪ ،‬بی رمق و تنهای در تبعید‪ ،‬هر سی دی اورژینال و هر آهنگی که‬ ‫بطور قانونی از «آی تونز» خریداری میشود‪ ،‬خونی است تازه به شریان های‬ ‫موسیقی تبعیدی‪ .‬هر آلبومی که از فروشگاههای ایرانی خریداری میشود‪ ،‬حمایت‬ ‫بیدریغی است از جامعه هنری‪ ،‬بخصوص دست اندرکاران زحمتکش و پر از‬ ‫ابتکار موسیقی و ترانه که جان تازه ای بگیرند‪ .‬بیائید بپذیریم که موسیقی ایرانی‬ ‫در تبعید در شرایطی بس بغرنج قرار دارد‪ ،‬تنها پشتیبان همیشگی آن شما بودید‬ ‫و هستید و خواهید بود‪ .‬فقط و فقط به کمک شما چراغ موسیقی تبعیدی ما‪ ،‬در‬ ‫عرض ‪ 35‬سال گذشته روشن مانده است‪ .‬این تقاضای من است نه فقط برای‬ ‫آلبوم جدید خودم‪ ،‬بلکه برای کارهای همه همکارانم‪ ،‬اطمینان دارم رویم را زمین‬ ‫نمی اندازید چرا که درعرض تمامی این سالها پشت و پناهم بودید‪.‬‬


‫‪106‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فیلم جدید الهام چرخنده و‬ ‫شوهر سابقش‬ ‫ الهام چرخنده با «پروانه» به‬‫شبکه سه می‌آید‪.‬‬ ‫مجموعه تلویزیونی «پروانه» به‬ ‫نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان از‬ ‫شبکه سه سیما بازپخش می‌شود‪.‬‬

‫چ رخنده‪ ،‬نیما رئیسی‪ ،‬سپیده‬ ‫خداوردی‪ ،‬قطب‌الدین صادقی‪ ،‬شهرام‬ ‫ع بدلی‪ ،‬فرشید نوابی‪ ،‬داود فتحعلی‬ ‫ب یگی‪ ،‬هدایت هاشمی‪ ،‬بهنام قربانی‪،‬‬ ‫الهام خادمی و متین السادات ستوده‬ ‫گروه بازیگران این سریال هستند‪.‬‬ ‫برخی از عوامل و دست اندرکاران‬

‫شاعر‪ :‬عبدالجبار کاکایی‪ ،‬سازنده‬ ‫تیتراژ‪ :‬شهاب الدین نجفی‪ ،‬سازنده‬ ‫آنونس‪ :‬امیر مسعود آقا باباییان‪.‬‬

‫اتمام سریال «همه چیز آنجاست» هر‬ ‫شب ساعت ‪ 21‬روانه آنتن شبکه سه‬ ‫می‌شود‪.‬‬

‫مجموعه تلویزیونی «پروانه» بعد از‬

‫لیال اوتادی شاعر شد‬ ‫الهام چرخنده و فرشید نوابی(همسر‬ ‫سابق الهام چرخنده) در نمایی از فیلم‬ ‫پروانه‬ ‫س ریال «پروانه» محصول گروه فیلم‬ ‫و سریال شبکه سه است که در بهار‬ ‫‪ 1392‬از این شبکه به پخش رسید‪.‬‬ ‫این سریال در ‪ 18‬قسمت ‪ 40‬دقیقه‌ای‬

‫این سریال نیز عبارتند از مدیر تصویر‬ ‫و نور‪ :‬محمد افسری‪ ،‬تدوین‪ :‬رضا‬ ‫بهارانگیز‪ ،‬موسیقی‪ :‬فرید سعادتمند‪،‬‬ ‫طراح گریم‪ :‬جالل‌الدین معیریان‪،‬‬ ‫مدیران تولید‪ :‬ناصر ریحان صفت‪،‬‬ ‫شهاب علی بخشی‪ ،‬ولی الله عباسی‬ ‫نوده‪ ،‬جانشین تولید‪ :‬عباس نصرالله‪،‬‬ ‫طراحان صحنه‪ :‬بهزادکزازی‪ ،‬محسن‬

‫به تهیه کنندگی منصور سهراب‌پور‪،‬‬ ‫درامی است که در بستر سیاسی شکل نوروزی‪ ،‬اصغر نژاد ایمانی‪ ،‬پیام‬ ‫حسین سوری‪ ،‬طراح لباس‪ :‬مه لقا‬ ‫می‌گیرد‪.‬‬ ‫ناقد‪ ،‬مدیرصدابرداری‪ :‬محمدجواد‬ ‫قصه این مجموعه در اواخر دهه پنجاه مقدس‪ ،‬صداگذاری و ترکیب صدا‪:‬‬ ‫می‌گذرد و روایتگر داستان جوانی است آرش قاسمی‪ ،‬بابک شکیبا‪ ،‬برنامه‌ریز‪:‬‬ ‫ک ه در سال‌های دهه پنجاه با گروهی سیدبهمن حسینی‪ ،‬دستیار اول‬ ‫م بارز همراه شده و زندگی پرحادثه‌ای کارگردان‪ :‬امیر سلیمانی‪ ،‬منشی‬ ‫صحنه‪ :‬آتوسا شاه‌سیاه‪ ،‬جلوه‌های‬ ‫را تجربه می‌کند‪.‬‬ ‫ویژه میدانی‪ :‬محسن روزبهانی‪ ،‬رضا‬ ‫ح امد کمیلی‪ ،‬سارا بهرامی‪ ،‬مهدی ترکمان‪ ،‬جلوه‌های ویژه بصری‪ :‬محمد‬ ‫س لوکی‪ ،‬هدایت هاشمی‪ ،‬الهام نبوتی‪ ،‬خواننده تیتراژ‪ :‬مانی رهنما‪،‬‬

‫لیال اوتادی نخستین دفتر شعر‬ ‫خود را با عنوان «در بهشتی‬ ‫که کالغی نیست مترسک هم‬ ‫نیست» منتشر کرد‪.‬‬ ‫انتشارات مروارید با انتشار مجموعه‬ ‫ش عر «در بهشتی که کالغی نیست‬ ‫م ترسک هم نیست» سروده لیال‬ ‫ا وتادی‪ ،‬یکی دیگر از بازیگران سینما‬ ‫و تلویزیون را به عنوان یک شاعر به‬ ‫جامعه معرفی کرد‪.‬‬ ‫این دفتر شعر که در ‪ ۷۶‬صفحه منتشر‬ ‫شده است شامل ‪ ۳۵‬قطعه شعر سپید‬

‫داده است‪.‬‬ ‫ا وتادی که متولد سال ‪ ۱۳۶۲‬است‬ ‫ا ز هفده سالگی سرودن شعر را آغاز‬ ‫کرده است که گزیده‌ای از آنها در این‬ ‫د فتر شعر منتشر شده است‪ .‬یکی از‬ ‫ویژگی‌های قابل اعتنای این دفتر شعر‬ ‫تصویرگری ایلیا تهمتنی در آن است که‬ ‫به زیبایی این مجموعه افزوده است‪.‬‬ ‫د ر یکی از اشعار این مجموعه‬ ‫می‌خوانیم‪:‬‬ ‫دست پر از ماه بود‬ ‫حوض پر از ربنا‬ ‫تازگی عید بود‬ ‫خانه مادربزرگ‬ ‫کرسی و قلیان و چای‬ ‫راه زمستان گرفت‬ ‫از دم مادربزرگ‬ ‫باغچه‌ها جان گرفت‬ ‫خانه مادربزرگ‬ ‫خانه خورشید بود‬ ‫عکس و آینه‬ ‫قاب پر از خنده بود‬ ‫آه! مرا دوست داشت‬ ‫آینه شرمنده بود‬

‫است که با وجود اینکه اولین دفتر‬ ‫شعر شاعرش نیز به شمارم می‌رود به‬ ‫صورت دوزبانه فارسی انگلیسی منتشر‬ ‫شده است‪ .‬ترجمه این اشعار به زبان‬ ‫انگلیسی را یاس گلخدابنده‌لو انجام‬

‫خانه مادربزرگ‬ ‫بوی اقاقی نداشت‬ ‫گرچه همان خانه بود‬ ‫چشم و چراغی نداشت‬ ‫لیال اوتادی در کنار حرفه بازیگری در‬ ‫ر شته تحصیلی خودش‪ ،‬به معماری‬ ‫نیز مشغول است و عکاسی را نیز به‬ ‫صورت حرفه‌ای پیگیری می‌کند‪.‬‬ ‫این کتاب توسط انتشارات مروارید در‬ ‫‪ ۷۶‬صفحه با قیمت هشت هزار تومان‬ ‫منتر شده است‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

105


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

104


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

103


‫‪102‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خطر استرداد پوالنسکی به آمریکا‬ ‫رومن پوالنسکی‪ ،‬کارگردان سرشناس‪ ،‬بار دیگر با خطر استرداد به آمریکا مواجه شده‬ ‫است‪ .‬دادستانی لهستان رسما برای استرداد وی به ایاالت متحده تقاضا داده است‪ .‬البته‬ ‫موافقت با این تقاضا بستگی به نظر وزارت دادگستری لهستان دارد‪ .‬پوالنسکی متهم شده‬ ‫است که در سال ‪ ۱۹۷۷‬به دختری ‪ ۱۳‬ساله در یک مهمانی تجاوز کرده است‪ .‬مقامات‬ ‫آمریکایی سال‌هاست که حکم تعقیب پوالنسکی را صادر کرده‌اند و این حکم همچنان‬ ‫معتبر است‪.‬‬

‫امید آخر‬ ‫پیت دوهرتی‪ ،‬خواننده بریتانیایی‪ ،‬که سابقه چندین بار اقامت در کلینیک‌های ترک اعتیاد‬ ‫را دارد‪ ،‬این بار به امید خالصی کامل از اعتیاد راهی تایلند شده است‪ .‬این ستاره ‪ ۳۵‬ساله‬ ‫در کلینیک "‪ "The Cabin‬واقع در شهر چیانگ مای بستری شده است‪ .‬پیت دوهرتی‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۱‬به خاطر اعتیاد شدید و حمل مواد مخدر شش ماه پشت میله‌های زندان بود‪.‬‬

‫"تک تیرانداز آمریکایی"‪ ،‬پرفروش‌ترین فیلم‬ ‫تازه‌ترین ساخته کلینت ایستوود به نام "تک تیرانداز آمریکایی" در دو روز آخر هفته (‪۲۴‬‬ ‫و ‪ ۲۵‬ژانویه) ‪ ۶۴‬میلیون دالر در گیشه فروش داشت‪ .‬این فیلم از زمان اکران تا کنون‬ ‫‪ ۲۰۰‬میلیون دالر فروش داشته است‪ .‬بردلی کوپر‪ ،‬بازی‌گر نقش اصلی فیلم نامزد دریافت‬

‫مدونا در کنار مایک تایسون‬ ‫آلبوم جدید مدونا‪ ،‬ملکه پاپ با نام "قلب شورشی" (‪ )Rebel Heart‬که در ماه مارس‬ ‫روانه بازار خواهد شد‪ ،‬برای هواداران همراه با جزئیاتی غافلگیرکننده خواهد بود‪ .‬در این‬ ‫آلبوم چندین چهره مهمان هم حضور دارند‪ ،‬از جمله مایک تایسون‪ ،‬مشت‌زن مشهور‬

‫اسکار بهترین هنرپیشه مرد شده است‪" .‬تک تیرانداز آمریکایی" در مجموع در ‪ ۷‬شاخه‬ ‫نامزد اسکار شده است‪.‬‬

‫طالق پس از ‪ ۱۵‬سال‬ ‫زندگی مشترک‬ ‫پاتریک دمپسی‪ ،‬هنرپیشه‬ ‫آمریکایی‪ ،‬پس از ‪ ۱۵‬سال‬ ‫زندگی مشترک و داشتن سه‬ ‫فرزند‪ ،‬از همسرش جدا شد‪.‬‬ ‫دمپسی بیش از همه با بازی در‬ ‫سریال "آناتومی گری" به شهرت‬ ‫جهانی رسید‪.‬‬


‫‪101‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آنجلینا جولی‪ ،‬بازیگر و کارگردان سرشناس امریکایی‪ ،‬شب گذشته در نقش “سفیر ویژه‬ ‫کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد” وارد شمال عراق در نزدیکی مرز ترکیه‬ ‫شد و امروز یکشنبه (‪ ۲۵‬ژانویه‪ ۵-‬بهمن) از کمپ “دهوک” که محل زندگی ده‌ها هزار‬ ‫آواره‌‌ای است که مجبور شده‌اند خانه‌های‌شان در موصل را ترک کنند‪ ،‬بازدید کرد‪.‬‬ ‫او خطاب به آوارگانی که بیشترشان از کردهای ایزدی هستند‪ ،‬گفت‪« :‬از آخرین باری که‬ ‫من در این‌جا بودم‪ ،‬حدود دو میلیون نفر دیگر ‪-‬بیشترشان در شش ماه گذشته‪ -‬مجبور‬ ‫به ترک خانه‌های‌شان شده‌اند‪ .‬عده بسیار زیادی از انسان‌های بی‌گناه در حال پرداخت‬ ‫هزینه درگیری‌های سوریه و گسترش افراط‌گرایی هستند‪ .‬جامعه‌ی جهانی باید قدم بلندتری‬ ‫بردارد و اقدام عملی بیشتری بکند‪».‬‬ ‫این چندمین سفر آنجلینا جولی به خاورمیانه در قالب مسوولیتش در سازمان ملل است‪ .‬او‬ ‫پیش‌تر در سال ‪ ۲۰۱۲‬نیز از اردوگاه آوارگان سوی در اربیل عراق بازدید کرده بود‪-.‬‬

‫فیلم جدید کیج‬ ‫نیکوالس کیج‪ ،‬ستاره هالیوود‪ ،‬قرار است در یک فیلم کمدی آمریکایی به نام ‪Army‬‬ ‫‪ of One‬بازی کند‪ .‬این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده‪ ،‬راویت‌گر قصه‬ ‫مردی به نام گری فالکنر است که چند سال پیش عزم خود را برای کشتن اسامه بن الدن‪،‬‬ ‫رهبر پیشین القاعده جزم کرده بود‪.‬‬

‫اقدام خیریه شکیرا و همسرش‬ ‫شکیرا‪ ،‬خواننده کلمبیایی و همسرش جرارد پیکه‪ ،‬بازیکن فوتبال‪ ،‬که انتظار دومین فرزند‬ ‫مشترک‌شان را می‌کشند‪ ،‬از هواداران خود خواستند تا هدایا‌شان را به صندوق کودکان‬ ‫سازمان ملل متحد (یونیسف) اهدا کنند‪ .‬در آمریکا و بخش‌های وسیعی از آمریکای التین‬ ‫رسم است که پیش از به دنیا آمدن نوزاد توسط آشنایان و دوستان مادر یک مهمانی گرفته‬ ‫می‌شود و به مادر هدایایی داده می‌شود‪ .‬شکیرا از سال ‪ ۲۰۰۳‬سفیر ویژه یونیسف است‪.‬‬

‫کنسرت برای نجات زمین‬

‫افتخاری تازه برای بیانسه‬ ‫بیانسه‪ ،‬خواننده مشهور آمریکایی از سوی‬ ‫وبسایت موسیقی "بیلبورد دات کام" به‬ ‫عنوان مهمترین خواننده پنج سال گذشته‬ ‫لقب گرفت‪ .‬بیانسه ‪ ۳۳‬ساله تا کنون‬ ‫جایزه‌های زیادی در دنیای موسیقی کسب‬ ‫کرده است‪ ۱۷ :‬جایزه گرمی و ‪ ۳‬جایزه‬ ‫گلدن گلوب از آن‌جمله هستند‪.‬‬

‫فرل ویلیامز‪ ،‬ستاره پاپ‪ ،‬به‬ ‫همراه ال گور‪ ،‬معاون بیل کلینتون‬ ‫رئیس‌جمهور پیشین آمریکا‪ ،‬به‬ ‫فکر راه انداختن "بزرگترین کارزار‬ ‫تاریخ" هستند‪ .‬آن‌ها در نظر دارند‬ ‫در فاصله زمانی بین ژوئن تا دسامبر‬ ‫‪ ۲۰۱۵‬در مجموع هفت کنسرت در‬ ‫قالب کنسرت‌های "‪"Live Earth‬‬ ‫در سراسر جهان برگزار کنند‪ .‬این‬ ‫کنسرت‌ها با شعار "اقلیم را نجات‬ ‫دهید!" برگزار خواهند شد‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫خبرگزاری رویترز گفته است که چند هفته پیش با او از سوی مدونا تماس گرفته شد‪ ،‬چون‬ ‫شک کرده بودند که لو رفتن این ترانه‌ها از اسرائیل آغاز شده است‪.‬‬ ‫او گفت‪" :‬کارآگاهان ما متوجه شدند که کامپیوترهای مدونا در استودیو و خانه‌اش توسط‬ ‫کامپیوتری از اسرائیل هک شده است‪ ".‬او اضافه کرد‪" :‬ما با ردیابی کامپیوتر هکر‪ ٬‬مردی‬ ‫را که عامل هک کردن بود‪ ،‬شناسایی کردیم و پس از گردآوری مدارک کافی به پلیس‬ ‫اطالع دادیم که امروز دستگیرش کردند‪ ".‬پلیس نام این مرد ‪ ۳۹‬ساله را فاش نکرده‬ ‫است‪ ،‬اما براساس گزارش‌های محلی‪ ،‬او قبال در یکی از برنامه‌های تلویزیونی استعدادیابی‬ ‫اسرائیل حضور داشته است‪.‬‬ ‫به گفته سخنگوی پلیس‪ ،‬این مرد به ظن "هک کردن کامپیوتر‪ ٬‬نقض قانون کپی‌رایت و‬ ‫جعل رسید خرید" بازداشت شده است‪ .‬چند ماه پیش نیز تصاویر برهنه و خصوصی بیش‬ ‫از ‪ ۲۰‬شخصیت سرشناس‪ ،‬از جمله جنیفر الرنس‪ ،‬هنرپیشه آمریکایی‪ ،‬در دسترس عموم‬ ‫قرار گرفت‪.‬‬ ‫گفته شد که بخشی از این تصاویر از طریق سرویس‌های بایگانی اینترنتی (‪ )Cloud‬از‬ ‫جمله سرویس کمپانی اپل‪ iCloud ،‬به دست منتشرکنندگان تصاویر رسیده است‪ .‬بیشتر‬ ‫افراد این فهرست را بازیگران و چهره‌های سرشناس زن از جمله کسانی چون ریانا‪ ،‬کیت‬ ‫آپتون‪ ،‬سلینا گومز و کیم کارداشیان تشکیل می‌دادند‪.‬‬

‫دمیس روسوس‪ ،‬خواننده مشهور یونانی درگذشت‬ ‫دمیس روسوس‪ ،‬خواننده سرشناس یونانی در سن ‪ ۶۸‬سالگی در گذشت‪ .‬مسئوالن‬ ‫بیمارستانی در آتن بدون اعالم علت فوت این خواننده معروف گفته‌اند که او به دلیل‬ ‫بیماری از مدتی پیش بستری بود‪.‬‬ ‫دمیس روسوس از ‪ ۱۷‬سالگی کار حرفه‌ایش را با نواختن گیتار در گروه «آیدلز» آغاز‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫آرتیموس (دمیس) ونتوریوس روسوس از پدری یونانی و مادری مصری از تبار ایتالیایی‬ ‫در سال ‪ ۱۹۴۵‬در شهر اسکندریه مصر بدنیا آمد‪ .‬پدر او مهندس بود که در جریان بحران‬ ‫کانال سوئز دارایی خود را از دست داد و خانواده‌اش در سال ‪ ۱۹۶۱‬ناچار به مهاجرت به‬ ‫یونان شدند‪.‬‬ ‫کنسرتی به تهران سفر کرده بود‪.‬‬ ‫آخرین باری که او در انظار عمومی حاضر شد در سال ‪ ۲۰۱۳‬در آتن بود که مدال «لژیون‬ ‫د آنر» فرانسه را به خاطر یک عمر کار هنری‌اش دریافت کرد‪.‬‬

‫بازدید آنجلینا جولی از کمپ آوارگان عراقی در نزدیکی مرز ترکیه‬

‫​دمیس روسوس در دهه‌های ‪ ۱۹۶۰‬و ‪ ۷۰‬میالدی با پیوستن به گروه پروگرسیو راک‬ ‫«آفرودایتز چایلد» به شهرت رسید اما بعد از جدایی از آنها بود که با ترانه‌هایی چون‬ ‫«برای همیشه و همیشه» ‪« ،Forever and Ever‬خداحافظ عشق من» ‪Goodbye My‬‬ ‫‪ Love‬و «آقای عاقل» ‪ Mr Reason‬به شهرت جهانی دست یافت و بیش از ‪ ۶۰‬میلیون‬ ‫آلبوم او نیز در سراسر جهان به فروش رسید‪.‬‬ ‫استفاده از ترانه «برای همیشه و همیشه» او در فیلم «میهمانی ابیگیل» ساخته مایک لی‪،‬‬ ‫کارگردان سینما و نویسنده تئاتر انگلیسی در سال ‪ ۱۹۷۷‬بر شهرت او افزود‪.‬‬ ‫دمیس روسوس سال ‪ ۱۹۷۳‬میالدی‪ ،‬چند سالی قبل از انقالب ایران هم برای اجرای‬


‫‪99‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هنوز خبری در مورد سایر عوامل و برنامه تولید فیلم «بچه خفاش» منتشر نشده است و‬ ‫فقط دو تهیه‌کننده دیگر آن‪ ،‬لیزا گیالن و ماریسا ِیرز گیل از شرکت رِ د اوم فیلمز متعلق به‬ ‫جولیا رابرتز به عنوان همکاران تهیه‌کننده این بازیگر معرفی شده‌اند‪.‬‬ ‫جولیا رابرتز متولد ‪ 1967‬در جورجیا‪ ،‬ایاالت متحده آمریکا‪ ،‬از سال ‪ 1987‬وارد حرفه‬ ‫بازیگری سینما و تلویزیون شده است‪ .‬وی در فیلم‌هایی مانند «مگنولیاهای فوالدین»‪،‬‬ ‫«زن زیبا»‪« ،‬پرونده پلیکان»‪« ،‬مایکل کالینز»‪« ،‬همه می‌گویند دوستت دارم»‪« ،‬عروسی‬ ‫بهترین دوستم»‪« ،‬تئوری توطئه»‪« ،‬ناتینگ هیل»‪« ،‬عروس فراری»‪« ،‬ارین براکوویچ»‪،‬‬ ‫«یازده یار اوشن»‪« ،‬آینه آینه» و «آ گوست در ُاسیج کانتی» بازی کرده و برنده سه جایزه‬ ‫گلدن گلوب و نامزد پنج جایزه گلدن گلوب دیگر شده و همچنین نامزد چهار جایزه اسکار‬ ‫شده که یکی از آنها را دریافت کرده است‪.‬‬

‫من به زندگی و حتی دید مرا نسبت به حرفه بازیگری نیز تغییر داد‪ .‬او در کار مقرراتی‬ ‫سخت به وسیله اراده‌ای آهنین دارد و به راستی یک مدیر است‪ ،‬که به خاطر جاذبه ذاتی‌اش‬ ‫بسیار تاثیر گذار است بدون آنکه احساس بدی از نفوذ و قدرتش داشته باشی و من این‌ها‬ ‫را از ستاره هالیود آموختم‪.‬‬ ‫گفتنی است آنجلینا جولی‪ ،‬جک اوکونل ‪ 24‬ساله را پس از تماشای سریال "پوست"‬ ‫کشف و برای نقش "لوئیس زامپرینی" او را انتخاب کرد‪.‬‬

‫اقدام تروریستی یک اسرائیلی علیه مدونا‬

‫جشن تولد پسر شکیرا‬ ‫ستاره‌های باشگاه بارسلونا در جشن تولد فرزند شکیرا و جرارد پیکه حضور داشتند‪.‬‬ ‫بازیکنانی چون "لیونل مسی"‪" ،‬دنی آلوز" و "آندرس اینیستا" با حضور در هتل کینگ‬ ‫دون خوان کارلوس در بارسلونا‪ ،‬تولد دو سالگی فرزند "جرارد پیکه" را جشن گرفتند‪ .‬هم‬ ‫چنین "ایوان راکیتیچ" و "لوییس سوارز" نیز در این تولد با کادو دیده شده‌اند‪.‬‬

‫کشف جدید آنجلینا جولی!‬ ‫جک اوکونل‪ ،‬بازیگر فیلم "شکست ناپذیر" به کارگردانی آنجلینا جولی در مصاحبه‌ای از‬ ‫تجارت خود در این پروژه گفت‪ .‬وی در این مصاحبه گفت‪ :‬لحظه‌های سخت کار آنجا‬ ‫بود که مجبور شدم در طول کار همیشه خسته و گرسنه باشم چون ایفا کردن خوب و درست‬ ‫نقش یک زندانی جنگ در حالیکه همه چیز رو به راه است و با حال کامال خوب‪ ،‬تقریبا‬ ‫غیر ممکن است‪ ،‬اما یادآوری این مطلب که لوئیس زامپرینی چه محرومیت‌هایی را تحمل‬ ‫کرده راه اعتراض را بر من می‌بست‬ ‫وی افزود‪ :‬اما بازی در این فیلم دستاوردهای بزرگی برای من داشت‪ .‬آنجلینا جولی‪ ،‬نگاه‬

‫یک مرد اسرائیلی به ظن هک کردن کامپیوتر چند ستاره موسیقی پاپ از جمله مدونا و‬ ‫دسترسی به آلبوم‌های منتشرنشده آنها و فروختن ترانه‌هایشان بازداشت شد‪.‬‬ ‫پلیس اسرائیل اعالم کرد که این مرد مظنون به سرقت آثار چندین هنرمند بین‌المللی است‪.‬‬ ‫یک کارآگاه خصوصی که در رابطه با این پرونده کار می‌کند‪ ٬‬تائید کرده که مدونا نیز‬ ‫یکی از این هنرمندان بوده است‪ .‬ماه گذشته مدونا تعدادی از ترانه‌های تازه خود را که به‬ ‫اینترنت راه پیدا کرده بود‪ ٬‬بدون برنامه‌ریزی قبلی عرضه کرد‬ ‫این شش ترانه از آلبوم جدید او با نام قلب شورشی (‪ )Rebel Heart‬هستند که یک‬ ‫ماه زودتر از برنامه در ماه دسامبر منتشر شدند‪ .‬این خواننده لو رفتن موسیقی را "نوعی‬ ‫تروریسم" خواند‪ .‬آشر ویزمن‪ ٬‬رئیس یک شرکت کارآگاه خصوصی در اسرائیل به‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫منتظر آلبوم جدید «اَدِ ل» نباشید‬ ‫ِ‬ ‫پايان سال از راه نخواهد رسيد‪....‬‬ ‫استوديويي َا ِدل تا‬ ‫آلبوم‬ ‫اينطور به نظر مي‌رسد كه سومين‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دوم سال گذشته از راه‬ ‫ابتدا گمانه‌زني‌هايي بود كه دنباله‌ي‬ ‫آلبوم ‪ 21‬اين خواننده‪ ،‬نيمه ِ‬ ‫ِ‬ ‫برسد اما گزارشي اقتصادي نشان داد كه هيچ برنامه‌اي درباره آن صورت نگرفته است‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫روال دو آلبوم گذشته‪،‬‬ ‫بنابراين مردم دوباره شروع به گمانه‌زني درباره اين كردند كه همچون‬ ‫اين آلبوم نيز در ما ِه ژانويه خواهد آمد‪ .‬در حال حاضر‪ ،‬ميوزيك بيز ِنس وورلدوايد گزارش‬ ‫پايان ِ‬ ‫ِ‬ ‫سال‬ ‫مي‌دهد كه منابع نزديك به ِادل اينطور نشان مي‌دهند كه آلبوم نمي‌تواند تا‬ ‫‪ 2015‬بيرون بيايد‪.‬‬

‫جولیا رابرتز «بچه‌خفاش» تهیه می کند!‬ ‫جولیا رابرتز بازیگر برنده جایزه اسکار قصد دارد داستان واقعی حرکت گروهی مردم‬ ‫سان‌فرانسیسکو برای برآورده کردن آرزوی یک کودک مبتال به سرطان خون را در قالب‬ ‫یک فیلم سینمایی داستانی روی پرده بیاورد‪.‬‬ ‫فیلم «بچه‌خفاش» (‪ )Batkid‬به تهیه‌کنندگی جولیا رابرتز تولید می شود‪ .‬این بازیگر‬ ‫برنده جایزه اسکار همچنین در فیلم « بچه‌خفاش» بازی خواهد کرد‪ .‬به گزارش‬ ‫هالیوود ریپورتر‪ ،‬روز جمعه اعالم شد که جولیا رابرتز تهیه‌کننده و بازیگر فیلم سینمایی‬ ‫«بچه‌خفاش» خواهد بود که بر اساس مستند «بچه‌خفاش آغاز می‌کند‪ :‬آرزویی که در‬ ‫سراسر جهان شنیده شد» ساخته می‌شود‪ .‬این فیلم مستند قرار است امروز (شنبه ‪ 4‬بهمن)‬ ‫برای اولین بار و در جریان جشنواره فیلم اس َلمدنس به‌نمایش درآید‪.‬‬ ‫مستند «بچه‌خفاش آغاز می‌کند‪ :‬آرزویی که در سراسر جهان شنیده شد» به ماجرایی که‬ ‫در سال ‪ 2013‬در شهر سان‌فرانسیسکو رخ داد می‌پردازد که در جریان آن‪ ،‬شهروندان‬ ‫سا‌فرانسیسکو دست به‌یکی کردند تا آرزوی یک کودک ‪ 5‬ساله مبتال به سرطان خون‬ ‫را برآورده کنند‪ .‬این کودک سرطانی دوست داشت در فیلمی نقش بچه‌خفاش را بازی‬ ‫کند؛قهرمانی خیالی که به داستان «بتمن» افزوده می‌شد‪ .‬مردم سان‌فرانسیسکو برای این‬ ‫منظور در تاریخ ‪ 15‬نوامبر ‪ 24( 2013‬آبان ‪ )92‬نمایش خیابانی بزرگی ترتیب دادند‬ ‫که آن بچه بازیگر نقش اصلی آن بود و باراک اوباما رئیس‌جمهوری آمریکا نیز یک پیام‬ ‫ویدئویی در حمایت از آن حرکت فرستاد که در جریان مراسم پخش شد‪.‬‬ ‫منتظر آلبوم جدید « َا ِدل» نباشید‬ ‫يكي از اين منابع نزديك به خواننده مي‌گويد‪ :‬آلبوم زماني عرضه خواهد شد كه آماده‬ ‫شده باشد‪ .‬اميدواريم كه زماني در ‪ 2015‬باشد‪ .‬اين تمام چيزي است كه در حال حاضر‬ ‫مي‌توانم بگويم‪ .‬يكي ديگر از منابع هم اينطور مي‌گويد‪ :‬تقريبا هيچ شانسي براي اينكه‬ ‫آلبوم تا قبل از نيمه دوم سال آماده شود وجود ندارد‪.‬‬ ‫داستان هر چه باشد‪ ،‬آلبوم ‪ 21‬حتي پس از گذشت چهار سال هم فروش بسيار خوبي‬ ‫دارد‪ ،‬براي همين خيلي عجله‌اي در كار نيست‪.‬‬

‫دستگیری هکر اسرائیلی به ظن هک کامپیوتر مدونا‬ ‫پلیس اسرائیل مردی را به ظن هک کردن کامپیوتر چند ستاره سرشناس و دزیدن شمار‬ ‫زیادی از ترانه‌های آنان دستگیر کرده است‪ .‬این مرد پس از دسترسی به آهنگ‌های‬ ‫منتشرنشده‌ی این خوانندگان مشهور‪ ،‬اقدام به فروش آنها در اینترنت کرده بود‪ .‬مدونا‪،‬‬ ‫ستاره ‪ ۵۶‬ساله و ملقب به "ملکه پاپ" از جمله قربانیان این هکر ‪ ۳۹‬ساله بوده است‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آنچه که زنان‬ ‫آرزو دارند مردان‬ ‫درباره آنها بدانند‬

‫از نظر زنان نوع لباس پوشیدن‬ ‫مردان در هنگام برقراری روابط‬ ‫جنسی تاثیر زیادی برروی آنها‬ ‫خواهد داشت طوری که باید تی‬ ‫شرتها و شلوارهای شیک و زیبایی‬ ‫بپوشید و از پوشیدن لباس های‬ ‫گشاد و زشت خودداری کنید‪.‬‬

‫این سوال که زنان از مردان چه می خواهند‬ ‫حداقل یکبار در ذهن هر مردی نقش می‬ ‫بندد‪ .‬در این مقاله از تعدادی زنان سواالت‬ ‫مشترکی را پرسیده ایم ‪ .‬این که مردان درباره‬ ‫ی آنها چه چیزهایی را نمی دانند و اینکه‬ ‫چه چیزی این روزها باعث نگرانی آنها شده‬ ‫است‪.‬مردان باید به دنبال جواب این سواالت‬ ‫باشند و درباره ی روحیات درونی زنان‬ ‫اطالعات کافی داشته باشند تا بتوانند آنها را‬ ‫بهتر بشناسند و مهارت های خود را در زندگی‬ ‫مشترک افزایش دهند‪.‬‬ ‫‪ - 1‬این اشتباه است که مردان بخواهند‬ ‫منتظر بمانند تا یک روزی یک زن به آنها‬ ‫ابراز عالقه کند‬ ‫خانم ماری ‪ 38‬ساله مقیم ایالت واشنگتن می‬ ‫گوید ‪ :‬مردان و زنان در چگونگی برقراری‬ ‫ارتباط کامال با یکدیگر متفاوتند ‪ .‬زنان در‬ ‫چگونگی برقراری ارتباط و تماس های تلفنی‬ ‫نمی توانند زمان زیادی را منتظر بمانند تا‬ ‫طرف مقابل با آنها تماس بگیرد‪.‬اگرتماس‬ ‫های تلفنی از طرف مردان کم باشد باعث می‬ ‫شود تا جذابیت خود را پیش زنان از دست‬ ‫بدهند‪ .‬اینکه مردان در زمان برقراری ارتباط‬ ‫چه به صورت تلفنی و چه به صورت حضوری‬ ‫چه رفتاری داشته باشند برای زنان بسیار مهم‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ - 2‬زنان به راحتی به کسی اعتماد نمی کنند‬ ‫خانم مارسی ‪ 29‬ساله متولد لس آنجلس می‬ ‫گوید ‪ :‬زنان خیلی راحت در کوچه و خیابان‬ ‫با مردم به صحبت می نشینند و خیلی راحت‬ ‫می توانند با یک لبخند به دیگران خود را‬ ‫نزدیک کنند ولی این به این معنا نیست که به‬ ‫راحتی به کسی اعتماد کنند بلکه فقط مهارت‬ ‫زیادی در برقراری ارتباطات لحظه ای دارند‪.‬‬ ‫اما مردان در این مورد بسیار مالحظه کار‬ ‫هستند و حتی برای یک لحظه هم به سختی‬ ‫می توانند باغریبه ها ارتباط برقرار کنند‪.‬‬ ‫مردها نباید مدتی را به چشمان یک زن خیره‬ ‫بمانند و بعد ابراز عالقه کنند بلکه بهتر است‬ ‫از قبل دختری را زیر نظر داشته باشند‪ .‬ولی‬ ‫در زمان یرقراری ارتباط طوری رفتار کنند که‬ ‫انگار همه چیزکامال اتفاقی است‪.‬‬ ‫‪ - 3‬اینکه در زمان برقراری رابطه ی جنسی ‪,‬‬ ‫تمایالت جنسی مردان از روی حقیقت باشد‬

‫و یا اینکه فقط یک شهوت باشد برای زنان‬ ‫اهمیت زیادی دارد‬ ‫از نظر زناننوع لباس پوشیدن مردان در هنگام‬ ‫ب رقراری روابط جنسی تاثیر زیادی برروی‬ ‫آ نها خواهد داشت طوری که باید تی شرتها‬ ‫و شلوارهای شیک و زیبایی بپوشید و از‬ ‫پوشیدن لباس های گشاد و زشت خودداری‬ ‫کنید‪.‬تشویق و تعریف کردن از زنان هم می‬ ‫تواند در ایجاد روابط تاثیر گذار باشد ‪93.‬‬ ‫درصد از آراء نشان داده است که کمک کردن‬ ‫در کارهای خانه و مخصوصا پخت و پز تاثیر‬

‫بسیار خوبی را روی زنان خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫‪ - 4‬این برای زنان بسیار مهم می باشد که‬ ‫مردان دست در حساب و کتاب داشته باشند و‬ ‫حواسشان به تامین مالی آینده ی خانواده باشد‬ ‫خانم لیندا ‪ 37‬ساله از ویرجینیا می گوید ‪:‬‬ ‫زنان از مردانی که در کار و درآمد شغلی خود‬ ‫ساده هستند متنفرند‪ .‬از نظر زنانیک مرد‬ ‫ایده ال باید اصطالحا اهل عمل باشد و در‬ ‫طول روز برای از دست ندادن بیهوده ی زمان‬ ‫برنامه ریزی داشته باشند‪.‬‬ ‫‪ - 5‬زنان در تمامی لحظات به فکر استفاده‬

‫از زمان برای برقراری ارتباط هستند‬ ‫مثال یک روزی را در نظر بگیرید که به یک‬ ‫پارک تفریحی رفته اید‪ .‬زنان در این شرایط‬ ‫در ابتدا خود را در میان انبوهی از هیجانات‬ ‫پیدا می کنند و در نهایت خیلی سریع به دنبال‬ ‫آن هستند که بتوانند در این میان تمام سهم‬ ‫خود را از لحظات شاد خود با کسی که در‬ ‫کنارش هستند تقسیم کنند و به خانه برگرشته‬ ‫و خود را ریلکس کرده و درباره ی لحظات‬ ‫گذشته صحبت کرده و خیلی سریع دوباره می‬ ‫خواهند به استقالل خود برسند ‪.‬این روزها‬ ‫ززناننان استقالل زیادی نسبت به زمانهای‬ ‫قبل دارند و کامال مستقل هستند‪.‬‬ ‫‪ - 6‬زنان از یک بصیرت و بینش باطنی‬ ‫برخوردارند طوری که بدون استفاده از زبان‬ ‫و به صورتی کامال غیر شفاهی می توانند‬ ‫رهنمودهایی را برایتان داشته باشند‬ ‫زنان از غریزه ی زیادی برخوردار هستند‪.‬‬ ‫بنابراین مردان باید بدانند که در مقابل‬ ‫سواالتی چون ‪ :‬در حال انجام چه کاری‬ ‫هستی ؟ و یا اینکه اگر روزی من در کنارت‬ ‫نبودم چه خواهی کرد؟ حتما جواب درستی‬ ‫دهید و بدانید که اگر راستش را بگویید و‬ ‫باعث ناراحتی طرف مقابل شوید بهتر از آن‬ ‫است که به او دروغ بگویید و او این دروغ را‬ ‫بفهمد‪ .‬اگر فقط یکبار بفهمد که او را گول‬ ‫زده و یا به او دروغ گفته اید شاید دیگر تا‬ ‫آخر عمر نتواند به شما اعتماد کند‪.‬‬ ‫‪ - 7‬هیچ زنی به عنوان یک همسر نمی‬ ‫خواهد که مانند یک مادر رفتار کند‬ ‫مردان بعد از ازدواج نباید از همسرشان توقع‬ ‫داشته باشند که مانند یک مادر با آنها رفتار‬ ‫شود‪ .‬زنانمی دانند که اختالف زیادی بین‬ ‫احترامی که یک مرد به همسر خود و مادر‬ ‫خود می گذارد وجود دارد‪ .‬نوع دوست‬ ‫داشتن و مدل عشق ورزیدن به مادر و همسر‬ ‫کامال با یکدیگر متفاوت است و مردان باید‬ ‫به این نکته خیلی اهمیت دهند‪.‬‬ ‫‪ - 8‬به مشکالت و مسائلی که همسرتان‬ ‫برایتان بازگو می کند اهمیت دهید‬ ‫به موارد ریزهم توجه کنید چرا که هرچه‬ ‫بیشتر به مسائل آنها اهمیت دهید از جذابیت‬ ‫بیشتری در برابر آنها برخوردار خواهید بود‪.‬‬ ‫بدانید که نوشیدنی مورد عالقه و یا گل مورد‬ ‫عالقه ی همسرتان چه می باشد‪ .‬همیشه به یاد‬ ‫داشته باشید که در اولین مالقات چه لباسی‬ ‫به تن داشته است‪ .‬زنان باید مطمئن باشند که‬ ‫آنها یک شخصیت منحصر به فرد در برابر‬ ‫شما هستند‪.‬‬ ‫‪ - 9‬زنان برای رویارویی با هر مساله ای نیاز‬ ‫به آمادگی دارند‬ ‫خانم تریش ‪ 28‬ساله از ویرگینیا می گوید ‪:‬‬ ‫زنانبرای پایان دادن به یک ارتباط هرچند‬ ‫ارتباطی کوتاه به کندی عمل می کنند‪.‬حال‬ ‫با این روحیه ای که زنان دارند هنگامی که‬ ‫مردان تصمیم دارند که یک مطلبی را به‬ ‫پایان رسانند که باعث ناراحتی زن شود باید‬ ‫به این نکته توجه کنند که حتما قبل از بیان‬ ‫مساله با تواضع و مهربانی کل مساله را تجریه‬ ‫و تفکیک کند و به این ترتیب بتوانند آمادگی‬ ‫کامل را برای زن در رویارویی با مساله ایجاد‬ ‫کنند‪ .‬امیدوارم در این مقاله هرچند کوتاه‬ ‫توانسته باشیم به مردان عزیز بگوییم که زناناز‬ ‫آنها چه می خواهند‪.‬‬


‫‪95‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شدم‌‪ .‬بارداري انگيزه‌اي قوي بود كه هر دو‬ ‫نفرمان به آن شديد ًا نياز داشتيم‌‪ .‬بهادر از‬ ‫وقتي خبر بارداري‌ام را شنيد هر مرتبه‬ ‫مي‌گفت‌‪« :‬بايد زودتر اسم معنادار و وزيني‬ ‫براي اين مرد كوچولو پيدا كنيم‌!» به همين‬ ‫دليل اسمي زيبا براي فرزندمان انتخاب كرديم‬ ‫ولي خريدن وسايل الزم را به ماه‌هاي آخر‬ ‫بارداري‌ام موكول كردم چون دوست نداشتم‬ ‫همسرم را خسته كنم‌‪ .‬اما هرچه شكمم بزرگتر‬ ‫مي‌شد بيشتر نگران همسرم مـي‌شـدم‌‪ .‬او يـك‬ ‫دفعه ضعيف و بي‌حال شده بود و گاهي از‬ ‫درد شانه‌هايش مي‌ناليد‪ .‬همان روز كه او‬ ‫تحت اسكن‌ام آر آي قـرار گـرفـت‌‪ ،‬مـن بـراي‬

‫درمـاني را ادامـه مـي‌دهم و هر كاري كه الزم‬ ‫باشد انجام مـي‌دهـم‌‪ ».‬روحيه و خوش‬ ‫بيني‌اش به من انگيزه مي‌داد‪ .‬اما همسر عزيزم‬ ‫مانند يك شمع روز به روز در برابر ديدگانم‬ ‫ضعيف‌تر مي‌شد و هيچ شباهتي به مرد چند‬ ‫ماه قبل نداشت‌‪ .‬مدتي بعد اشتهايش را به كلي‬ ‫از دست داد و اين زنگ خطري بود كه‬ ‫ديوانه‌ام كرد‪ .‬هر وقت براي خوردن غذا‬ ‫صدايش مي‌كردم آهي مي‌كشيد و مي‌گفت‌‪:‬‬ ‫«عزيزم گرسنه نيستم‌‪ ».‬و اين بدترين شكنجه‬ ‫براي هر دو نفرمان بود‪ .‬با وجود ضعيف شدن‬ ‫سريع او هر دو سعي داشتيم خوش بين باقي‬ ‫بمانيم و اميدمان را از دست ندهيم‌‪ .‬دو‬ ‫هفته‌ي بعد به توصيه‌ي يكي از متخصصان‬ ‫همسرم در بيمارستان بستري شد چون از نظر‬ ‫جسماني به شدت ضعيف شده بود‪ .‬با اين‬ ‫حال مصرانه مي‌گفت‌‪« :‬حالم خوب است‬ ‫نـگـران مـن نـباش و به فـكر پسرمان باش‌‪».‬‬ ‫اما متخصص بـدتـرين خـبر را به مـن داد تا‬ ‫آمـاده‌ام كنـد‪« :‬همـسرتـان در وضعيت بحراني‬ ‫به سر مي‌برد و شـايد تا صبح فردا هم دوام‬ ‫نـياورد‪ ».‬تصميم گرفتم بهادر را در جـريان‬ ‫قرار ندهم ولي از اقـوام و دوسـتـان نـزديـك‬ ‫درخواست كردم كه به ديدنش بـيايـند‪ .‬وقتي‬ ‫همسرم همه‌ي عزيزانش را در كنار خود ديد‬ ‫با تعـجب گفـت‌‪« :‬عجب مرد خوشبختي‬ ‫هستم‌!» به شدت احساس درماندگي مي‌كردم‬ ‫و از اينـكـه كـاري براي نجات عـزيـزتـرين‬ ‫عـزيزم از دسـتم ساخته نبود غصه مي‌خوردم‌‪.‬‬ ‫بـدون او چـگـونه مي‌توانستم زندگي كنم‌؟ او‬ ‫براي من‌مانند اكسيژن‌بودوحتي‌فكر از دست‬ ‫دادنش ديوانه‌ام مي‌كرد‪ .‬وقتي آن‌شب‌به‌صبح‬ ‫رسيد و همسرم زنده ماند از فرط خوشحالي‬ ‫حـال خـود را نمـي‌فهميدم‌‪ .‬احساس مي‌كردم‬ ‫معجزه‌اي رخ داده و به آينده اميدوار شدم‌‪.‬‬ ‫همسر مثبت انديش من مي‌توانست بر تمام‬ ‫مشكالت غلبه كند‪ .‬همسرم را تا چند هفته‌ي‬ ‫بعد در بيمارستان نگه داشتند و بعد از آن‬ ‫متخصص دوره‌اي فيزيوتراپي را برايش‬ ‫توصيه كرد‪ .‬بدن نحيف و ضعيف‌اش نياز به‬ ‫تقويت داشت‌‪ .‬بهادر لبخند ضعيفي زد و‬ ‫گفت‌‪« :‬به تو گفته بودم كه به خاطر پسرمان‬ ‫هر كاري كه الزم باشد انجام مي‌دهم‌‪ ».‬او‬ ‫باعث حيرت پزشكان شـده بود‪ .‬حـتي كمـي‬ ‫وحشـت‌مـان ريخت و در مورد آينده صحـبت‬ ‫كرديم‌‪ .‬به شكمم اشاره مي‌كردم و مي‌پرسيدم‌‪:‬‬ ‫«به نظـرت پسرها با اين مرد كوچولو چگونه‬ ‫كنار مي‌آيند؟» و بـهادر از ته دل مي‌خنديد‪.‬‬ ‫ولي چند روز بعد دوباره وضعيت جسـماني‌اش‬ ‫وخيم شد‪ .‬براي آنكه روحيه‌اش را عوض كنم‬ ‫كـنارش مي‌نشستم و مي‌گفتم‌‪« :‬پسرت محكم‬ ‫لگد مي‌زند و پـدرش را صـدا مـي‌كند!‬ ‫س ـونـوگرافي هفته‌ي بيستم بارداري‌ام در‬ ‫جوابش را بده‌!» ولي حاال آن قدر ضعيف‬ ‫م طب پزشك بودم‌‪ .‬خوشبختانه وضعيت‬ ‫شده بود كه حتي حرف زدن برايش دشوار‬ ‫جسماني من و جنين طبيعي بود و پزشك‬ ‫شده بود و فقط لبخند مي‌زد‪ .‬قلبم به درد‬ ‫جنسيت فرزندمان را پسر تشخيص داد‪ .‬فكر‬ ‫مي‌آمد ولي همچنان اميدوار بـودم كه حالش‬ ‫مي‌كردم اين خبر بهادر را از صميم قلب‬ ‫بهتر شود‪ .‬او قهرمان من بود و نبايد تنهايم‬ ‫خوشحال مي‌كند ولي خبرهاي بدي در مورد‬ ‫مـي‌گذاشت‌‪ .‬چند روز بعد مطابق معمول كنار‬ ‫وضعيت جسـماني او در راه بـودنـد‪.‬‬ ‫تختش نشسته بودم كه ناگهان چشمانش باز‬ ‫متـخصـص گفتـه بود‪« :‬متأسفانه سرطان عود‬ ‫شد‪ .‬مستقيم به چشمانم خيره شـد و دهـانش‬ ‫كرده و به ستون فقرات و كبد سرايت كرده‬ ‫به آرامي كمي باز شد‪ .‬جويده جويده گفت‌‪:‬‬ ‫است‌‪ »...‬با شنيدن اين خبر احساس كردم كه‬ ‫«دوستت دارم و هميشه دوستت خواهم‬ ‫قلبم در شرف انفجار است‌‪ .‬اما بهادر گفت‌‪:‬‬ ‫داشت‌‪ »...‬بعد نفس آخـر را كـشيد و‬ ‫«مي‌خواهم پسرم را ببينم‌‪ .‬اين تنها آرزويم‬ ‫چشمانش بسته شد براي هميشه‌‪ ...‬در حالتي‬ ‫قبل از مرگ است‌‪ ...‬به خاطر پسرمان شيمي‬

‫شوكه نگاهم به همسر عزيزم خيره مانده بود‪.‬‬ ‫او براي هميشه به خـواب ابـدي فـرو رفتـه بود‬ ‫در حالي كه ‪ 45‬سال بيشتر نداشـت‌‪ .‬روزگار‬ ‫با ما بي‌رحم بود و چاره‌اي به جز تسليم شـدن‬ ‫در بـرابـرش نـداشـتـم‌‪ ...‬در حـالتـي شـوكه‬ ‫مراسم خاكسپاري و سوگواري عزيزمان را‬ ‫برگزار كرديم‌‪ .‬هرچه اشك مي‌ريختم در سوگ‬ ‫همسر فوق العاده و نازنينم كافي نبود‪ .‬بعد از‬ ‫آن پسرها به خانه‌ي مادربزرگ شان رفتند و‬ ‫مادرم از من خواست كه مدتي پيش‌شان بروم‌‪.‬‬ ‫ولي من هق هق كنان گفتم‌‪« :‬مي‌ترسم اگر اين‬ ‫كار را انجام دهم ديگر هرگز جرأت برگشتن‬ ‫به خانه‌ي پرخاطره‌ام را نداشته باشم‌‪ ».‬جاي‬ ‫جاي خانه پر از خاطرات زيباي‌مان بود ولي‬ ‫جاي خالي همسر از دسـت رفته‌ام اشك به‬ ‫چشمانم مي‌آورد‪ .‬لباس‌هايش را بو مي‌كردم و‬ ‫اشك مي‌ريختم و با او در آسمان حرف‬ ‫مي‌زدم‌‪ .‬سرانجام طاقت نياوردم و چند روز‬ ‫بعد به خانه‌ي پدرم رفتم‌‪ ،‬نمي‌خواستم‬ ‫فرزندمان در شكمم تحت تأثير غصه‌ي من‬ ‫قرار بگيرد‪ .‬در ضمن به ماه آخر بارداري‌ام‬ ‫نزديك شده بودم و امكان زايمان وجود‬ ‫داشت‌‪ .‬هرچه به سالروز تولدام نزديك‌تر‬ ‫مي‌شدم پريشان‌تر مي‌شدم‌‪ .‬مادرم تعدادي از‬ ‫اقوام و دوستان را دعوت كرد و در روز تولدم‬ ‫دو هديه از طرف همسرم به من داد‪ :‬يك‬ ‫گردنبند طال كه نام من و بهادر در كنار هم‬ ‫رويش حك شده بود و پالكي طال براي‬ ‫پسرمان كه وان يكاد‪ ...‬روي آن به چشم‬ ‫مي‌خورد‪ .‬او حتي در روزهاي آخر عمرش به‬ ‫فكر من و پـسرمـان بود‪ .‬ايـن يـك دنيا براي‬ ‫مـن ارزش داشـت‌‪ .‬او در بيمارستان سفارش‬ ‫خريد آنها را به مادرم داده بود‪ .‬يك هفته بعد‬ ‫نيمه‌هاي شب درد زايمان به سراغم آمد و پدر‬ ‫و مادرم مرا به بيـمارسـتان رسـاندنـد‪ .‬در‬ ‫حـالي كه از فرط درد بي‌قرار بودم اشـك‬ ‫مـي‌ريختم و شيون كنان نام همسرم را صدا‬ ‫مي‌زدم‌‪ .‬مادرم هم اشك مي‌ريخت و دلداري‌ام‬ ‫مي‌داد‪ .‬بعد از دردي طـوالني و طاقت فرسا‬ ‫پسرم با وزن چهار كيلوگرم با پوستي گنـدمي‬ ‫و مـوهايي مشكي و لخت به دنيا آمد‪ .‬فتوكپي‬ ‫اصل پدرش بود انگار كه سيبي را از وسط‬ ‫نصف كرده باشند! وقتي براي اولين بار پسرم‬ ‫را در آغوش گرفتم اشك از چشمانم جاري‬ ‫شد و زير گوشش زمزمه كردم‌‪« :‬بابا خيلي‬ ‫دوستت دارد‪ ،‬عزيز دلم‌‪ ».‬حاال هفت ماه از‬ ‫مرگ عزيزم گذشته است‌‪ .‬يادگار او چهار‬ ‫ماهه است و هر روز شباهت بيشتري به پدرش‬ ‫پيدا مي‌كند‪ .‬اكنون مادر سه پسر شجاع و‬ ‫نازنين هستم و سعي دارم جاي خالي پدرشان‬ ‫را پر كنم‌‪ .‬با اينكه دلتنگي‌ام براي همسر از‬ ‫دست رفته‌ام غيرقابل تحمل است با نگاه‬ ‫كردن به اين سـه پـسر احـساس مـي‌كنـم كـه‬ ‫قسمتي از وجود او در كنار مـاست‌‪ .‬دفتـرچـه‬ ‫خـاطراتي درست كرده‌ام و تمام خاطرات‬ ‫مشترك‌مان را در آن نوشته‌ام تا در آينده به‬ ‫پسرمان نشان دهم و به او بگويم كه چه پدر‬ ‫فوق العاده‌اي داشت كه تنها آرزويش ديدن او‬ ‫بود‪ .‬عشق بهادر به ما براي همه‌مان ابدي و‬ ‫جاوداني است‌‪ .‬به شدت دلتنگ خنده‌ها و‬ ‫زندگي عاشقانه‌مان هستم و مـي‌دانم كه از‬ ‫آسمان‌ها به ما مي‌نگرد و به وجود پسرانش‬ ‫افتخار مي‌كند‪...‬‬ ‫‪-----------------------‬‬


‫‪94‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پا به پاي زندگي‬ ‫در حالي كه مانند دو زوج‬ ‫نوجوان و شاد مي‌خنديديم سر‬ ‫به سر هم مي‌گذاشتيم و بساط‬ ‫صبحانه را آماده مي‌كرديم‌‪،‬‬ ‫احساس خوشبختي در قلبم‬ ‫موج مي‌زد و اطمينان داشتم كه‬ ‫همسرم بهادر نيمه‌ي گمشده‌ي‬ ‫من است‌‪ .‬حتي در آن زمان‬ ‫بعد از پنج سال زندگي مشترك‬ ‫در زير يك سقف با يك نگاه‬ ‫بـه هـمـسـرم عـشـق را حـس‬ ‫مي‌كردم‌‪.‬‬ ‫بله به تمام معنا و از هر لحاظ زني خوشبخت‬ ‫بودم و عاشقانه همسرم را دوست داشتم و‬ ‫روزي نبود كه بابت اين خوشبختي خداوند را‬ ‫شكر نكنم‌‪ .‬در همان حال ترانه‌ي مورد عالقه‬ ‫و خاطره‌انگيزمان از راديو پخش شد و همسرم‬ ‫گفت‌‪« :‬عزيزم هنوز هم با شنيدن اين آهنگ‬ ‫به ياد خاطرات قشنگ‌مان مي‌افتم‌‪ .‬مي‌داني كه‬ ‫خيلي دوستت دارم و اميدوارم همسر خوبي‬ ‫برايت بوده باشم‌‪ ».‬درست همان موقع دو پسر‬ ‫همسرم از زندگي مشترك سـابق‌اش وارد‬ ‫آشـپزخـانه شـدنـد و در شادماني‌مان شريك‬ ‫شدند‪ .‬بهادر بهترين پدر دنيا براي پسرانش‬ ‫بود و آنها نيز درست مانند من پدرشان را‬ ‫دوست داشتند‪ .‬و به همين دليل بود كه وقتي‬ ‫صاعقه‌اي ناگهاني بر سر زندگي‌مان فرود آمد‬ ‫همگي شوكه شديم‌‪ .‬باورش براي همه‌ي ما‬ ‫دشوار بود ولي همـسر سـرزنده‌‪ ،‬پرانرژي و‬ ‫ورزشكار من مبتالء به سرطان شـده بود‪ .‬وقتي‬ ‫با بهادر آشنا شدم سرپرست يك ورزشگاه‬ ‫بزرگ بود و چندين مدال قهرماني كسب كرده‬ ‫بود‪ .‬خوش بنيه بود و روحيه‌اي شاد و پر جنب‬ ‫و جوش داشت و ويژگي‌هاي خاص‬ ‫شخصيتي‌اش مرا به او عالقمـند كرد‪ .‬طولي‬ ‫نكشيد كه به دو يار جدا نشدني تبديل شديم‬ ‫و وقتي به من پيشنهاد ازدواج داد احساس‬ ‫كردم در آسمان‌ها به پرواز در آمده‌ام‌‪ .‬همسرش‬ ‫را چند سال قبل از دست داده بود و به تنهايي‬ ‫دو پسرش را بزرگ مي‌كرد‪ .‬خوشبختانه دو‬ ‫پسرش مانند پدرشان فهميده و عاقل بودند و‬ ‫من از ابتدا ارتباطي دوستانه با آنها برقرار‬ ‫كردم‌‪ .‬عشق آنچنان در وجود ما رخنه كرده‬ ‫بود كه حتي دوازده سال تفاوت سني‌مان اص ً‬ ‫ال‬ ‫براي من اهميتي نـداشـت‌‪ .‬در عوض احساس‬ ‫مي‌كردم بهادر حالت حـمايتگـرانه‌اي نسـبت‬ ‫بـه مـن دارد و مـي‌توانم سـال‌هـاي سـال بـه‬ ‫شـانـه‌هـايـش تكيه كنم‌‪ .‬آينده‌ام را فقط در‬ ‫وجود او مي‌ديدم و تنها آرزويم اين بود كه در‬

‫براساس سرگذشت نازيال‬

‫كنارش زندگي كنم‌‪ ،‬بچه‌دار شويم و در كنار‬ ‫هم دوران پيري‌مان را سپري كنيم‌‪ .‬گاهي‬ ‫بهادر به شوخي مي‌پرسيد‪« :‬فكر مي‌كني وقتي‬ ‫پير بشويم باز هم مي‌توانيم مثل حاال از زندگي‬ ‫لذت ببريم‌؟» و من لبخند مي‌زدم و مي‌گفتم‌‪:‬‬ ‫«تا زماني كه تو را دارم هيچ غمي ندارم‌‪».‬‬ ‫جشن عروسي‌مان را با حضور اقوام و دوستان‬ ‫نزديك برگزار كرديم و در پيراهن عروسي و‬ ‫دسته‌گل رزهاي سرخ خود را خوشبخت‌ترين‬ ‫زن دنيا مي‌دانستم‌‪ .‬بهادر چون ورزشكار و‬ ‫فعال بود اص ً‬ ‫ال سن واقعي‌اش را نشان نمي‌داد‬ ‫و هيچ كس نمي‌دانست او دوازده سال از من‬ ‫بزرگتر است‌‪ .‬اما خوشبختي هم مانند هر چيز‬ ‫ديگري در اين دنياي بزرگ‌‪ ،‬غيرقابل‬ ‫پيش‌بيني است و وقتي همسرم دچار خونريزي‬ ‫شد و تحت معاينات پزشكي قرار گرفت و‬ ‫پزشكان اعالم كردند كه دچار سرطان روده‬ ‫شده است احساس مي‌كردم گلوله‌اي به قلبم‬ ‫شليك شده و دوست نداشتم باور كنم كه عمر‬ ‫خوشبختي‌مان چون عمر گل كوتاه بوده است‌‪.‬‬ ‫متخصص گفته بود‪« :‬متأسفانه بايد بگويم كه‬ ‫شما بين شش ماه تا دو سال فرصت داريد‪.‬‬ ‫براي افزايش اين مدت مي‌توانيد تحت شيمي‬ ‫درماني قرار بگيريد اما احتمال درمان قطعي‬ ‫بسيار بعيد است‌‪ ».‬دلم مي‌خواست فرياد‬ ‫بكشم و به زمين و زمان بد و بيراه بگويم اما‬ ‫در عـوض به هق هق افتادم‌‪ .‬همسرم‬ ‫سـالـم‌تـرين فـرد دنيـا بـود چگـونه دچار‬ ‫چنين بيماري وحشـتناكي شـده بـود؟ كـمي‬ ‫كـه آرام گـرفتم گفتم‌‪« :‬تو مي‌تواني مبارزه‬ ‫كني و پيروز شوي‌‪ .‬فقط روحيه‌ات را از‬ ‫دست نده و بدان كه من در همه حال در‬ ‫كنارت هستم‌‪ ».‬بهادر فقط سر تكان داد و‬ ‫گفت‌‪« :‬به خاطر تو نهـايت تالش خود را به‬ ‫كار مي‌بندم‌‪ ».‬روز بعد تولد من بود و بهادر با‬ ‫گردنبندي زيبا غافلگيرم كرد‪ .‬بعد از آن سعي‬ ‫داشتيم روال عادي زندگي‌مان را حفظ كنيم و‬ ‫قدر لحظات را بيشتر بدانيم و عشق‌مان‬ ‫كمك‌مان كرد تا بر مشكالت و دشواري‌هاي‬ ‫ماه‌هاي آينده فائق آييم چون همسرم طي آن‬ ‫مدت دو بار تحت شيمي درماني و يك عمل‬ ‫جراحي برداشتـن قسـمتـي از روده قـرار‬ ‫«خوب‬ ‫گـرفـت‌‪ .‬در ابتـدا مصرانه مي‌گفت‌‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫خوبم‌» و تا مدتي عوارض جانبي درمان‌ها‬ ‫نمايان نشدند‪ .‬دوست صميمي او مي‌گفت‌‪:‬‬ ‫«بهادر‪ ،‬تو واقع ًا ابر انسان هستي و به نظرم‬ ‫بيشتر از همه‌ي ما عمر خواهي كرد‪ ».‬و چقدر‬ ‫اميدوار بودم كه وضعيت به اين شكل پيش‬ ‫برود‪ ...‬زماني كه متخصص اعالم كرد كه‬ ‫سرطان تحت كنترل قرار گرفته از فرط شادي‬ ‫در پوست خود نمي‌گنجيدم و اين موفقيت را‬ ‫با سفري چند روزه جشن گرفتيم‌‪ .‬حاال به نظر‬ ‫مي‌رسيد كه سرطان ميليون‌ها كيلومتر از او‬ ‫فاصله گرفته است‌‪ .‬همسرم تحت دارو درماني‬ ‫بود و واقع ًا احساس مي‌كردم كه در نبرد با‬ ‫بيماري پيروز شده است‌‪ .‬چند ماه بعد باردار‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

r e o h f t s a g f p i n o i Ts S 4 oo ht h g i CR

93


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

Aside from the kitchen, we spend a majority of our time relaxing or gathering with friends and family i n either our living or family r ooms on or around the sofa. B ecause of this, it is important t o choose this piece of furniture w isely, as sofas are often a c onsiderable investment. You’ll want to keep a few guidelines in mind when purchasing a new sofa t o be sure that you are choosing the right one for your space. Colorful Family Room designed by Amber Interiors 1. Determine How It Will Be Used If it is a family room sofa that you’ll be using for lounging, it’s likely you’ll want a deeper sofa. Standard sofa depth ranges anywhere from 36 to 38 inches. If you anticipate using the sofa for curling up and really sinking in, or if a family member is particularly tall, opt for a deeper version, such as one of Restoration Hardware’s Luxe depths that are 41 inches instead. If the sofa will be used as part of a more occasional sitting area that won’t necessarily be used as your m ain lounging area, consider a

smaller sofa like this 2-seater from C rate & Barrel, which you can pair with a few occasional chairs and an ottoman to create a seating a rea conducive for conversation where people can sit across from o ne another rather than side by side on a large couch. Also consider the logistics of getting the new piece into your space. Be sure that your new purchase is physically able to fit through your home’s doorways, especially if you have an older home. Measure twice to be safe and avoid a big headache! Check with your retailer for delivery and clearance specifications also, as it may have a quick reference tool such as Restoration Hardware’s Delivery Brochure. Measuring Furniture for Delivery visual from Restoration Hardware 2. Stay True to Your Personal Style Knowing your personal style can h elp narrow down your quest for the perfect sofa and help you c hoose a style that reflects your l ifestyle and personal taste. If you lean toward the more formal, t raditional design aesthetic, a

s ofa with tufting or a tailored u pholstered piece with exposed legs may be a good option, such a s the Jayson Home’s Kennedy Sofa pictured below. Kennedy Sofa by Jayson Home and Garden If you tend to be more casual, a slipcover is a less formal statement and is especially perfect for high-traffic areas or families with small children because you can quickly throw the slipcovers in the wash. Pottery Barn’s Catalina Slipcovered sofa is a great, classic shape with a nicely tailored slipcover. 3. Consider Comfort & Fill The sofa’s placement and how it will be used determines the type of fill you want in the piece. Sofas are traditionally made of a dense polyfiber wrapped around a foam core, but many retailers offer upgrades such as down-feather cushions instead, for an additional cost. O bviously, comfort should a lways be a consideration, but i f you can’t afford upgraded fill i n each of your sofas, determine where you’d like to splurge on fill

92

by weighing which room receives more traffic. You will likely want to choose an upgraded fill in a TV room where you and your family spend a majority of your time. Patterned Harper Sofa by Anthropologie 4. Pick a Color That Fits the Feel of the Space The fourth consideration when choosing a sofa is determining what color you will choose for the piece. If the piece is intended for the main living space, you will likely want to choose a neutral fabric such as an oatmeal or charcoal color that is timeless and will fit with any décor style. Then furnish the room with colorful accessories such as pillows, an ottoman and art to add color to the space. If the sofa is to be used in a more occasional sitting room, you can go bolder with your fabric choice, such as a fun pattern from Anthropologie or a bright color, as these pieces tend to be more aesthetic than your staple sofa in the main living area.


‫‪91‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫زنان کمابیش و در بیشتر اوقات منظم است‪،‬‬ ‫تعادل هورمون های مسئول تخمک گذاری‬ ‫می تواند تحت تاثیر عوامل گوناگونی مانند‬ ‫سن‪ ،‬استرس و داروها دچار اختالل شود‪ .‬به‬ ‫همین علت مشخص کردن روزهای تخمک‬ ‫گ ذاری و یا روزهای "بی خطر" می تواند‬ ‫کمی مشکل باشد‪.‬‬ ‫آیا مصرف قرص های پیشگیری از بارداری‬ ‫باعث سرطان می شوند؟‬ ‫خیر‪ ،‬در واقع عکس این مسئله بیشتر محتمل‬ ‫است‪ .‬با وجود آنکه ممکن است در بعضی‬ ‫موارد این داروها دارای اثرات جانبی باشند‬ ‫اما به هیچ عنوان ارتباطی با سرطان ندارند‪ .‬بر‬ ‫مبنی تحقیقات اخیر امکان دارد در صورت‬ ‫وجود رابطه میان مصرف قرص های بارداری‬ ‫و خطر ابتال به سرطان‪ ،‬مصرف این قرص‬ ‫ها ممکن است با خطر رشد سرطان سینه در‬ ‫ارتباط باشد‪ .‬در واقع‪ ،‬بر اساس یکی از این‬ ‫تحقیقات‪ ،‬زنانی که از این قرص ها استفاده‬ ‫می کنند در مقایسه با زنانی که برای پیشگیری‬ ‫از قرص استفاده نمی کنند‪ ،‬تنها یک سوم‬ ‫بیشتر احتمال ابتال به سرطان یا تخمدان ها‬ ‫یا پوشش داخلی را دارند‪.‬‬ ‫آیا در صورت نزدیکی در وضعیت ایستاده و‬ ‫یا قرار گرفتن زن روی مرد‪ ،‬احتمال بارداری‬ ‫وجود دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬بعضی از مردم فکر می کنند که نزدیکی‬ ‫در بعضی از حالت های خاص باعث خروج‬ ‫ا سپرم از واژن زن می شود اما در حقیقت‬ ‫اسپرم ها به خوبی در واژن جمع می شوند‪.‬‬ ‫با انزال مرد‪ ،‬اسپرم ها به خوبی درون واژن‬ ‫ذ خیره می شوند‪ .‬اسپرم ها به طور طبیعی‬ ‫ب الفاصله بعد از انزال شروع به حرکت به‬ ‫سمت کانال سرویکس می کنند‪.‬‬ ‫آیا اگر کاندوم کوچک باشد‪ ،‬امکان بارداری‬ ‫وجود دارد؟‬ ‫ا ین یک باور نادرست مبنی بر این تصور‬ ‫است که هر چه کاندوم تنگ تر و کوچک تر‬ ‫باشد‪ ،‬امکان خروج اسپرم از آن بیشتر است‬ ‫و یا امکان دارد در طول نزدیکی خارج شود‪.‬‬ ‫به هر حال احتمال پاره شدن کاندومی که زیاد‬ ‫کوچک باشد در زمان مقاربت بیشتر است‪.‬‬ ‫د ر صورت استفاده از کاندوم بهتر است‬ ‫فضایی را نزدیک سر آن آزاد بگذارید تا با‬ ‫ا منیت کامل اسپرم های را درون خود نگه‬ ‫دارد‪ .‬با در نظر گرفتن این موضوع از کشیده‬ ‫ش دن زیاد کاندوم در زمان انزال جلوگیری‬ ‫می کنید‪.‬‬ ‫آیا با انجام پیشگیری طبیعی‪ ،‬امکان بارداری‬ ‫وجود دارد؟‬ ‫ب له‪ ،‬این مسئله به این علت است که خارج‬ ‫کردن آلت پیش از انزال‪ ،‬که به آن پیشگیری‬ ‫طبیعی هم گفته می شود‪ ،‬روش کامال ایمنی‬ ‫ب رای پیشگیری نیست زیرا ممکن است‬ ‫مقداری از منی که به آن پیش آب گفته می‬ ‫ش ود و حاوی اسپرم است پیش از انزال‬ ‫خارج شود‪ .‬عالوه براین ممکن است بعضی‬ ‫از مردان اراده یا توان کافی را برای این شیوه‬ ‫پیشگیری نداشته باشند‪.‬‬ ‫آ یا اگر بالفاصله بعد از خوردن قرص‬

‫پ یشگیری نزدیکی انجام شود‪ ،‬احتمال‬ ‫بارداری وجود دارد؟‬ ‫پاسخ این سوال تقریبا منفی است‪ .‬به محض‬ ‫اینکه شروع به مصرف قرص می کنید‪ ،‬شروع‬ ‫به تاثیر خواهد کرد اما برای اطمینان بیشتر‬ ‫در ماه اول میزان پیشگیری را افزایش دهید‪.‬‬ ‫آ یا امکان بارداری در اولین نزدیکی وجود‬ ‫دارد؟‬ ‫ب له‪ ،‬احتمال بارداری در اولین‪ ،‬دومین و یا‬ ‫سومین نزدیکی وجود دارد‪ .‬شانس زنان برای‬ ‫باردار شدن همیشه برابر است‪ ،‬در حدود ‪1‬‬ ‫ن فر از ‪ 5‬نفر در اولین نزدیکی باردار می‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫آ یا در صورت استفاده از خمیر دندان به‬ ‫ع نوان اسپرم کش‪ ،‬امکان بارداری وجود‬ ‫دارد؟‬ ‫ب له‪ ،‬با استفاده از این روش نمی توانید از‬ ‫بارداری پیشگیری کنید‪ .‬هرگز از خمیر دندان‬ ‫ب ه جای کشنده اسپرم استفاده نکنید چون‬ ‫برخالف باور بسیاری از افراد‪ ،‬اسپرم ها را‬ ‫نمی کشد‪.‬‬ ‫آیا با باال و پایین پریدن بعد از نزدیکی امکان‬ ‫بارداری وجود دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬باالو پایین پریدن‪ ،‬عطسه و سرفه کردن‬ ‫بعد از نزدیکی باعث بیرون راندن اسپرم ها‬ ‫نمی شود‪ .‬به طور طبیعی اسپرم ها به قدری‬ ‫سریع و کوچک هستند که هیچ کدام از این‬ ‫روش ها برای دفع آنها کارآمد نخواهد بود‪.‬‬

‫آ گه ا‌‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905-237-7470‬‬


‫‪90‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آیا ممکن است در این شرایط باردار شوم؟‬ ‫آیا امکان دارد زمانی که به نوزاد‬ ‫شیر می دهم‪ ،‬باردار شوم؟‬

‫بله‪ ،‬شما می توانید در زمانی که به نوزاد شیر‬ ‫می دهید‪ ،‬باردار شوید‪ .‬با وجود آنکه شیر‬ ‫دادن باعث تعویق تخمک گذاری می شود‬ ‫اما این مسئله قطعی نیست و تنها برای حدود‬ ‫دوماه تخمک گذاری را به تعویق می اندازد‪.‬‬ ‫تخمک گذاری ممکن است وقتی مادر در‬ ‫حال شیردهی است و قبل از اینکه عادت‬ ‫ماهانه شود‪ ،‬اتفاق بیفتد‪ .‬بنابراین در صورت‬ ‫تمایل به جلوگیری از بارداری مجدد‪ ،‬مادر‬ ‫در حال شیردهی باید از ابزار پیشگیری از‬ ‫بارداری استفاده کند‪.‬‬ ‫آیا امکان دارد با وجود اینکه عادت ماهانه‬ ‫نشده ام‪ ،‬باردار شوم ؟‬ ‫ب له‪ ،‬شما می توانید حتی بدون اینکه عادت‬

‫م اهانه شده باشید‪ ،‬باردار شوید‪ .‬تخمگ‬ ‫گذاری می تواند در صورتی که زن پریود نشده‬ ‫باشد هم اتفاق بیفتد‪.‬‬ ‫آیا در صورت شستشوی واژن بعد از نزدیکی‬ ‫امکان بارداری وجود دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬شما حتی با شستن واژن بعد از نزدیکی‬ ‫هم می توانید باردار شوید‪ .‬شستن واژن یکی‬ ‫از بی اثرترین شیوه های پیشگیری از بارداری‬ ‫است‪ .‬اسپرم ها در مدت چند ثانیه به سمت‬ ‫سرویکس و رحم حرکت می کنند و شاید‬ ‫بتوانید با شستن سریع واژن جلوی وارد شدن‬ ‫اسپرمها به رحم و بارور کردن تخمک را‬ ‫بگیرید اما حتی اگر بالفاصله بعد از نزدیکی‬ ‫واژن را بشویید‪ ،‬باز هم برای پیشگیری از‬ ‫بارداری دیر است‪.‬‬ ‫آیا امکان دارد با وجود تخلیه مثانه بعد از‬ ‫نزدیکی و حمام کردن باردار شوم؟‬ ‫بله‪ ،‬حتی با وجود ادرار کردن بعد از نزدیکی‬ ‫ی ا حمام کردن و دوش گرفتن هم امکان‬ ‫ب ارداری وجود دارد‪ .‬ادرار کردن‪ ،‬دوش‬

‫گرفتن و حمام کردن باعث خروج اسپرم نمی‬ ‫ش ود‪ .‬این نظریه مبنی بر اینکه دوش گرفتن‬ ‫ب ا نوشابه می تواند باعث کشته شدن اسپرم‬ ‫ه ا شود‪ ،‬صحت دارد اما انجام آن به هیچ‬ ‫وجه توصیه نمی شود چون می تواند به آهنگ‬ ‫باروری آسیب برساند‪ .‬الزم به ذکر است که‬ ‫ا ستفاده از شیاف ها یا اسپری های عطری‬ ‫هم نتیجه بخش نیست و می تواند به همان‬ ‫نسبت مضر باشد‪.‬‬ ‫آیا در صورت نزدیکی در زمان عادت ماهانه‬ ‫و با وجود خونریزی‪ ،‬امکان بارداری وجود‬ ‫دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬امکان دارد با نزدیکی در زمان عادت‬ ‫ماهانه و خونریزی باردار شوید‪ .‬امکان‬ ‫بارداری با انجام نزدیکی در حدود ‪ 5‬تا ‪6‬‬ ‫روز قبل از تخمک گذاری وجود دارد‪ .‬این‬ ‫امکان برای زنان وجود دارد که با داشتن‬ ‫نزدیکی در زمان عادت ماهانه و خونریزی‬ ‫باردار شوند‪ .‬اسپرم می تواند بیشتر از ‪ 5‬روز‬ ‫در بدن زن زنده بماند‪ ،‬بنابراین اگر تخمگ‬ ‫گذاری با فاصله ‪ 5‬تا ‪ 6‬روز بعد از نزدیکی‬ ‫انجام شود‪ ،‬می توانید باردار شوید‪.‬‬

‫آیا در صورت عدم ارگاسم زن امکان بارداری‬ ‫وجود دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬شما می توانید بدون ارگاسم باردار شوید‪.‬‬ ‫بارداری زمانی اتفاق می افتد که اسپرم مرد‪،‬‬ ‫ت خمک زن را بارور می کند‪ .‬در حالی که‬ ‫مردان برای آزاد کردن اسپرم نیاز به ارگاسم‬ ‫د ارند اما در مورد زنان این مسئله صادق‬ ‫نیست‪ .‬زنانی که در سن فرزند آوری هستند‪،‬‬ ‫هر ماه یک تخمک آزاد می کنند که به چرخه‬ ‫قاعدگی آنها وابسته است و این اتفاق ربطی‬ ‫به مقاربت و یا ارگاسم ندارد‪.‬‬ ‫آ یا به علت اینکه تخمک گذاری یکبار در‬ ‫م اه اتفاق می افتد‪ ،‬اگر مقاربت در زمان‬ ‫"بی خطر" صورت بگیرد‪ ،‬در این زمان برای‬ ‫ج لوگیری از بارداری نیازی به استفاده از‬ ‫روش های پیشگیری نیست؟‬ ‫این باور کامال اشتباه است‪ .‬امکان بارداری‬ ‫د ر هر زمانی در طول چرخه قاعدگی شما‬ ‫وجود دارد زیرا تخمک گذاری می تواند هر‬ ‫لحظه اتفاق بیفتد‪ .‬تا زمانی که چرخه قاعدگی‬


‫‪89‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ك نارم بود دور از چشم مراقب‌ها از من‬ ‫خ واست جواب چند سؤال را به او بگويم‪.‬‬ ‫من كه دختر درس خواني بودم و هيچ وقت‬ ‫احتياج به تقلب كردن نداشتم دست و پايم‬ ‫ش روع به لرزيدن كرد‪ .‬نمي‌دانستم اگر يكي‬ ‫ا ز مراقب‌ها من را در حال صحبت كردن‬ ‫ب ا اردشير ببيند چه اتفاقي خواهد افتاد‪ .‬در‬ ‫آن شرايط تصميم‌گيري برايم سخت بود اما‬ ‫نتوانستم به اردشير نه بگويم و با هر زحمتي‬ ‫بود جواب چند سؤال را به او گفتم‪ .‬يك روز‬ ‫بعد از آن امتحان اردشير با من تماس گرفت‪.‬‬ ‫از اينكه به او تقلب رسانده بودم و توانسته بود‬ ‫يك درس سه واحدي را به راحتي پاس كند‬ ‫خوشحال بود‪ .‬اما خوشحالي اصلي او به خاطر‬ ‫خ ود من بود‪ .‬اين كارم باعث شد عالقه او‬ ‫نسبت به من بيشتر شود و بار ديگر درخواستي‬ ‫را كه چند هفته قبل داشت مطرح كند‪ ،‬وقتي‬ ‫ي اد حرف‌ها و درد دل‌هايي كه او در پارك‬ ‫با من در ميان گذاشته بود افتادم‪ ،‬ناخودآ گاه‬ ‫همه چيز را ناديده گرفتم و به خواستگاري‌اش‬ ‫جواب مثبت دادم‪ .‬چند روز بعد هم بدون آنكه‬ ‫هيچ كدام از بچه‌هاي دانشگاه بويي ببرند‪ ،‬او‬ ‫و مادرش به خواستگاري‌ام آمدند‪ .‬آشنايي با‬ ‫م ادر اردشير باعث شد عالقه‌ام نسبت به او‬ ‫تقويت شود‪ .‬او زن متين و خوش قلبي بود‬ ‫ا ما از البه‌الي حرف‌هايش فهميدم با ادامه‬ ‫ت حصيل من مخالف است‪ .‬چاره‌اي نداشتم‬ ‫و نمي‌توانستم در ميانه راه همه چيز را خراب‬ ‫كنم‪ .‬اردشير وابستگي شديدي نسبت به من‬ ‫پيدا كرده بود و يك مشكل كوچك كافي بود‬ ‫تا او وارد وضعيت بحراني شود‪ .‬هر چند برايم‬ ‫سخت بود اما نمي‌توانستم خواسته مادر شوهر‬ ‫آ ينده‌ام را ناديده بگيرم‪ .‬به همين دليل بعد‬ ‫از پايان ترم دوم بدون آنكه هيچ كس دليل‬ ‫اصلي ترك تحصيلم را بداند درس خواندن را‬ ‫رها كردم‪ .‬چند روز بعد كه كار جدي‌تر و قرار‬ ‫شد درباره مهريه صحبت كنيم اردشير من را‬ ‫به گوشه‌اي كشيد و يكي از رسوم خانواده‌شان‬ ‫را برايم بازگو كرد‪ .‬او گفت در خانواده آنها‬ ‫رسم است مهريه عروس كم باشد‪ .‬او گفت در‬ ‫خانواده ما هيچ عروسي مهريه‌اش بيشتر از ‪14‬‬ ‫سكه نيست و عروس‌هايي كه مهريه‌شان زياد‬ ‫باشد زندگي خوبي ندارند‪ .‬او در شرايطي اين‬ ‫ح رف‌ها را گفت كه من تصميمم را گرفته‬ ‫بودم و ميزان مهريه نمي‌توانست در تصميمم‬ ‫تأثيري بگذارد‪ .‬بنابراين بدون اينكه مخالفتي‬ ‫با حرف‌هاي اردشير كنم همه چيز را پذيرفتم‬ ‫و نتوانستم به او نه بگويم‪ .‬چند ماه بعد از آنكه‬ ‫پاي سفره عقد نشستيم اردشير جشن كوچكي‬ ‫گرفت و به اين ترتيب زندگي مشترك‌مان را‬ ‫شروع كرديم‪ .‬اردشير مرد خوبي بود و روزهاي‬ ‫ا ول زندگي مشترك‌مان به خوبي گذشت اما‬ ‫ي ادآوري چيزهايي كه با ازدواج كردن با او‬ ‫از دست داده بودم آزارم مي‌داد‪ .‬وقتي حسي‬ ‫را كه به خاطر قبولي در كنكور تجربه كردم‬ ‫به يادم مي‌آمد‪ ،‬وقتي روزهاي خوش دانشگاه‬ ‫را با خودم مرور مي‌كردم‪ ،‬وقتي به نقشه‌هايي‬ ‫كه براي آينده خودم طراحي كرده بودم فكر‬ ‫م ي‌كردم دچار يأس مي‌شدم اما از طرفي دلم‬ ‫به اين خوش بود كه در ازاي از دست دادن‬ ‫تمام آنها اردشير را به دست آورده‌ام‪ .‬روزها‬ ‫را به تنهايي در خانه مي‌گذراندم خودم را با‬ ‫ك ارهاي خانه مشغول مي‌كردم‪ .‬يك سال به‬

‫ه مين ترتيب گذشت تا اينكه شوهرم گفت‬ ‫به خاطر موقعيت شغلي‌اش بايد به شهرستان‬ ‫ب رويم‪ .‬او گفت در آنجا مي‌تواند پيشرفت‬ ‫زيادي كند و به من اطمينان داد بعد از چند‬ ‫س ال دوباره به تهران بر مي‌گرديم‪ .‬اردشير‬ ‫گفت خاله‌اش در آنجا ساكن است و با وجود‬ ‫آنها مـا ديگر در آنجا غريب نيستيم‪ .‬در حالي‬ ‫كه نظر من تأثيري در رفتن‌مان نداشت بدون‬ ‫اينكه مخالفتي كنم خودم را با اردشير هم نظر‬ ‫ن شان دادم‪ .‬دور شدن از تهـران زندگي‌ام را‬ ‫و ارد مرحله تازه‌اي كرد‪ .‬در آنجا تنهايي را‬ ‫در باالترين شكل تجربه كردم‪ .‬اردشير صبح‬ ‫ز ود از خانه بيرون مي‌رفت و آخر شب بر‬ ‫مي‌گشت‪ .‬او بيشتر اوقاتش را در محل كارش‬ ‫مي‌گذراند و به كلي من را فراموش كرده بود‪.‬‬ ‫ه ـر روز روحـيه‌ام بـدتر از قبل مي‌شد‪ .‬فقط‬ ‫تماس‌هاي تلفني با مادرم مـي‌تـوانست كـمي‬ ‫آرامـم كـند‪ .‬اگر دلگرمي‌هاي مادرم نبود شايد‬ ‫ه مان سال اول كـار يكسره مي‌شد‪ .‬كم كم‬ ‫كار به جايي رسيد كه من و شوهرم به خاطر‬ ‫اينكـه خـيلي كم يكديگر را مي‌ديديم حرف‬ ‫مشتركي هم با يكديگر نداشتيم‪ .‬وقـتي او به‬ ‫خانه مي‌آمد دير وقت بود و من ساعت‌ها قبل‬ ‫غذايم را خورده بودم‪ .‬فاصـله‌ي مـا بيشتر و‬ ‫بيشتر مي‌شد و من چيزي براي تكيه كردن به‬ ‫آن نداشتم‪ .‬وقتي مجرد بودم و گاهي با مادرم‬ ‫د چار اختالف مي‌شدم با خودم مي‌گفتم‬ ‫ا ين روزهـا را تحمل مي‌كنم اما بعد كه‬ ‫ازدواج كردم مي‌توانم به شوهرم اتكاء كنم‪.‬‬ ‫ش ـوهر مـن كسي است كه هيچ وقت تنهايم‬ ‫نمي‌گذارد‪ .‬مرور گذشته باعث تركيدن بغضم‬ ‫مي‌شد و رنجورترم مي‌كرد‪ .‬روزهاي زندگي‌ام‬ ‫بدون هيچ اميدي مي‌گذشت تا اينكه يك روز‬ ‫به يك باره همه دنيا برايم تيره و تار شد‪ .‬يك‬ ‫روز وقـتي مـي‌خـواستم لـباس‌هـاي شـوهرم را‬ ‫ب شويم داخل جيب شلوارش شناسنامه‌اش را‬ ‫ديدم‪ .‬اول با بي‌اعتنايي آن را كنار گذاشتم‬ ‫اما بعد سراغش رفتم و نگاهي به صفحات‬ ‫آ ن انداختم‪ .‬وقتي شناسنامه اردشير را ورق‬ ‫زدم در صفحه دوم آن چيزي ديدم كه نفسم‬ ‫بند آمد‪ .‬عرق سردي كردم و نبضم كند شد‪.‬‬ ‫در همانجا كه ايستاده بودم نشستم و بار ديگر‬ ‫با دقت به شناسنامه نگاه كردم‪ .‬كمي پايين‌تر‬ ‫ا ز اسم من نام زن ديگري به عنوان همسر‬ ‫ا ردشير ثبت شده بود‪ .‬شوهرم بدون اطالع‬ ‫من ازدواج كرده بود و هووي من كسي نبود‬ ‫جز راحله‪ ،‬دختر خاله اردشير‪ .‬در يك لحظه‬ ‫تمام زنـدگـي مشتركم با اردشير جلـوي چشمم‬ ‫آمد‪ .‬به تمام نـه‌هـايي كه نتوانسته بودم به او‬ ‫ب گـويـم فـكر كـردم‪ .‬آن روزي كـــــه او از‬ ‫مــــن خواستگاري كرد و به خاطر تنـهايي‌اش‬ ‫ن توانستم به او نه بـگـويم بيشتر از روزهاي‬ ‫د يگـر آزارم مـي‌داد‪ .‬هـمان روز به تهران‬ ‫برگشتم و تصمـيم گرفتم به پنج سال زندگي با‬ ‫اردشير پايان دهم‪ .‬سـال‌هـايـي كـه بـه خـاطر‬ ‫نـاتـواني‌ام در نـه گـفـتن از دست رفته بود‪».‬‬ ‫وقتي درد دل‌هاي نگار به انـتها رسـيد آسـمان‬ ‫كام ً‬ ‫ال تـاريـك شـده بود‪ .‬صـداي خـش خـش‬ ‫ب ـرگ‌هـا جاي خـودش را به زوزه باد داده‬ ‫بـــود‪ .‬اي كــاش بـــــاد مـي‌توانست غصه‌هاي‬ ‫نگار را با خود ببرد‪.‬‬


‫‪88‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ماجراي زني که نمي‌توانست بگويد‪« :‬نه»‬ ‫محمد جعفري‬

‫آسمان كم كم رو به تاريكي‬ ‫مي‌رود‪ ،‬هوا سردتر از گذشته‬ ‫است و آمدن پاييز را بيشتر از‬ ‫روزهاي قبل حس مي‌كنم‪ .‬روي‬ ‫نيمكت پارك نشسته‌ام و با شنيدن‬ ‫صداي خش خش برگ‌ها زير پاي‬ ‫عابران‪ ،‬به طرف صدا بر مي‌گردم‬ ‫اما هنوز خبري از نگار نيست‪.‬‬ ‫بعد از حدود يك ساعت معطلي‬ ‫چشم‌هايم را مي‌بندم و شروع‬ ‫مي‌كنم به شمردن‪.‬‬

‫با خودم مي‌گويم تا عدد ‪ 20‬مي‌شمارم و‬ ‫چشم‌هايم را باز مي‌كنم‪ .‬اگر نگار تا آن زمان‬ ‫نيامد راهم را به طرف خانه كج مي‌كنم‪ .‬به‬ ‫عدد ‪ 10‬كه مي‌رسم شمارش را كمي آهسته‌تر‬ ‫مي‌كنم‪ .‬هرچه به ‪ 20‬نزديك‌تر مي‌شدم فاصله‬ ‫شمارشم را بيشتر مي‌كردم و با اين كار به نگار‬ ‫زمان مي‌دادم تا برسد‪ .‬وقتي به ‪ 19‬رسيدم‬ ‫سكوت كردم‪ .‬دلم نمي‌آمد ‪ 20‬را بشمارم‪.‬‬ ‫اگر به ‪ 20‬مي‌رسيدم بايد بعد از يك ساعت‬ ‫انتظار براي ديدن دوست قديمي‌ام به خانه‬ ‫مي‌رفتم‪ .‬چند ثانيه‌اي از شمردن ‪ 19‬گذشته‬ ‫بود و من هنوز براي گفتن ‪ 20‬مردد بودم كه‬ ‫صداي خش داري گفت‪ . 20 :‬چهره نگار‬ ‫با آن تصوير قديمي كه از او در ذهنم مانده‬ ‫بود تفاوت زيادي داشت‪ .‬چهره‌اش خسته‬ ‫و تكيده بود و نشان مي‌داد در اين سال‌ها‬ ‫سختي‌هاي زيادي كشيده است‪ .‬او سال اول‬ ‫دانشگاه با من همكالس بود‪ .‬اما بعد از دو‬ ‫ترم دانشگاه را رها كرد‪ .‬بعد از آن هيچ وقت‬ ‫او را نديدم و ارتباط‌مان فقط به چند تماس‬ ‫تلفني محدود شد‪ .‬نگار در همين تماس‌هاي‬ ‫كوتاه هم چيزي از زندگي‌اش نمي‌گفت و‬ ‫بيشتر سعي مي‌كرد از اوضاع من با خبر شود‪.‬‬ ‫محكم در آغوشش گرفتم و وقتي روبرويم‬ ‫نشست فرصت بيشتري داشتم تا چهره‌اش را‬ ‫نگاه كنم‪ .‬سن او بيشتر از ‪ 35‬سال نبود اما‬ ‫چين‌هاي زيادي روي پيشاني‌اش خودنمايي‬ ‫مي‌كرد‪ .‬لب‌هايش تيره و دندان‌هايش ديگر‬ ‫به سپيدي قبل نبود‪ .‬دست‌هايش را روي‬ ‫يكديگر مي‌ماليد و چند دقيقه يك بار آهي‬ ‫مي‌كشيد و نفسش را بيرون مي‌داد‪ .‬وقتي از‬ ‫اوضاع و احوال زندگي‌اش پرسيدم خودش‬ ‫را جمع و جور كرد و سرش را تكان داد‪.‬‬ ‫بعد مثل چند دقيقه قبل آهي كشيد و گفت‪:‬‬ ‫«ديگر راحت شدم‪ .‬همه چيز تمام شد‪ .‬جانم‬ ‫را برداشتم و آمدم‪ .‬براي يكبار هم كه شده از‬ ‫«نه» استفاده كردم‪»...‬‬ ‫دو ترمي كه با نگار درس خواندم‪ ،‬از بهترين‬

‫س ال‌هاي عمرم بود‪ .‬تا آن زمان دوستي با‬ ‫د ختري به خوبي او را تجربه نكرده بودم‪.‬‬ ‫ا و براي من يك رفيق تمام عيار بود‪ .‬از‬ ‫همان هفته‌هاي اول من و نگار به دو دوست‬ ‫صميمي تبديل شديم‪ .‬اما دوستي ما فقط چند‬ ‫ماه دوام آورد و بعد از دو ترم همه چيز تمام‬ ‫شد‪ .‬يكي از پسرهاي دانشگاه به نام اردشير‬ ‫ا ز نگار خواستگاري كرد و او هم با وجود‬ ‫اينكه قصد داشت به تحصيلش ادامه دهد اما‬ ‫سرانجام تسليم شد‪ .‬آن روزها رفتار نگار كمي‬ ‫عجيب‌تر از هميشه بود‪ .‬كمتر با من صحبت‬ ‫م ي‌كرد و بيشتر ترجيح مي‌داد تنها باشد‪ .‬يك‬ ‫روز هم من را صدا كرد و گفت مي‌خواهد ترك‬ ‫تحصيل كند و يك شماره تلفن تنها چيزي بود‬ ‫كه به من داد تا در مواقع ضروري با آن تماس‬ ‫بگيرم‪ .‬مي‌دانستم ازدواجش با اردشير با ميل‬ ‫او نبود اما تا او نارضايتي‌اش را ابراز نمي‌كرد‬ ‫م ن هم نمي‌توانستم چيزي بگويم‪ .‬همانطور‬ ‫كه سرش پايين بود ادامه داد‪« :‬ترم اول وقتي‬ ‫ا ستاد درس روش تحقيق ما را گروه‌بندي‬ ‫كرد من و اردشير در يك گروه قرار گرفتيم‪.‬‬ ‫همين بهانه كافي بود تا او شماره تلفنم را به‬ ‫دست بياورد و چند مرتبه با من تماس بگيرد‪.‬‬ ‫ت صويري كه از اردشير در ذهنم بود با آن‬ ‫چ يزي كه بعد از او فهميدم خيلي متفاوت‬ ‫ب ود‪ .‬وقتي پروژه در آخر راه بود يك روز‬ ‫اردشير با من تماس گرفت گفت بايد در جايي‬ ‫ب يرون از دانشگاه من را ببيند‪ .‬نمي‌دانستم‬ ‫ا و مي‌خواهد بيرون از دانشگاه درباره چه‬ ‫موضوعي با من صحبت كند اما راضي نشدم‬ ‫ج واب رد به درخواستش بدهم و به محلي‬ ‫ك ه او خواسته بود رفتم‪ .‬اردشير بر خالف‬ ‫ت صورم از زندگي شخصي‌اش برايم تعريف‬ ‫كرد‪ .‬او گفت پدر و مادرش سال‌ها است از‬ ‫ي كديگر جدا شده‌اند و او با مادرش زندگي‬ ‫م ي‌كند‪ .‬زندگي او از تنهايي پر بود‪ .‬اردشير‬ ‫در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود‬ ‫از من خواستگاري كرد و گفت من مي‌توانم‬ ‫همدم خوبي برايش باشم و تنهايي‌هايش را‬ ‫پ ر كنم‪ .‬من به سختي توانسته بودم از سد‬ ‫كنكور بگذرم و به دانشگاه بيايم اما نمي‌دانم‬ ‫چطور شد كه همه سختي‌هاي زندگي خودم را‬ ‫به يكباره فراموش كردم و محسور حرف‌هاي‬ ‫اردشير شدم‪ .‬وقتي او درباره روزهاي سختي‬ ‫كه به خاطر جدايي پدر و مادرش گذرانده بود‬ ‫صحبت كرد‪ ،‬ناخودآ گاه خودم را در جايگاه‬ ‫ا و فرض كردم و تالش كردم او را دلداري‬ ‫دهم‪ .‬آن روز گذشت و من بدون آنكه جواب‬ ‫م شخصي به اردشير بدهم اعالم نظرم را به‬ ‫ب عد از امتحانات موكول كردم‪ .‬اما روزهاي‬ ‫امتحان هم براي خودش ماجراهايي داشت‪.‬‬ ‫م ن و اردشير به خاطر نام‌خانوادگي‌مان در‬ ‫ا غلب امتحان‌ها كنار يكديگر مي‌نشستيم‪.‬‬ ‫در يكي از امتحان‌ها كه اردشير طبق معمول‬


‫‪87‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫می کنند و برای رویارویی با آن ‪ ،‬انکار کردن‬ ‫را انتخاب می کنند‪ .‬در زندگی تک تک این‬ ‫افراد نکته های بسیار دردناک و غم انگیز‬ ‫وجود دارد که آن را انکار می کنند‪ .‬درد‬ ‫فرزند خواندگی‪ ،‬رنجش از داشتن والدینی‬ ‫سرد و بی توجه‪ ،‬غم جدایی والدین(طالق)‪.‬‬ ‫آن ها برای کنار آمدن با دردشان ‪ ،‬خیلی زود‬ ‫و در سنینی پایین ‪ ،‬انکار کردن احساسات را‬ ‫می آموزند و در واقع دیگر نمی دانند چگونه‬ ‫می توانند دوباره این احساسات را بیابند‪.‬‬ ‫گاهی اوقات غم آن ها بسیار عمیق و سنگین‬ ‫است مانند لطمه مرگ والدین و گاهی اوقات‬ ‫این غم نهفته و بی صداست مانند سرمایی که‬ ‫از بی احساسی و کم توجهی والدین بوجود‬ ‫می آید و به تدریج باعث دل شکستگی شان‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫مورد دیگری که احساسات را در جوانان‬ ‫سرکوب می کند داشتن والدینی است که‬ ‫نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند‬ ‫و به قول خودشان دائم می خواهند مراقب‬ ‫فرزندانشان باشند و جوّ ی را به وجود می‬ ‫آورند که فرزندان دیگر دوست ندارند به‬ ‫دنیای احساسات برگردند‪.‬‬

‫اگر شما هم فکر می کنید که احساساتتان را‬ ‫انکار می کنید این تمرینات را انجام دهید‪:‬‬ ‫آشنایی با پایه های اصلی احساسات‬ ‫پایه های اصلی احساسات همان چهار حسی‬ ‫هستند که به سراغ تمام انسان ها می آیند‪:‬‬ ‫شادی‪ ،‬غم‪ ،‬ترس و خشم‪ .‬در ابتدا یا انتهای‬ ‫روز این پرسش ها را از خود بپرسید‪:‬‬ ‫ چه چیزی مرا غمگین می کند‬‫ چه چیزی مرا شاد می کند‬‫ چه امری باعث عصبانیت من می شود‬‫ چه چیزی باعث می شود که بترسم‬‫سعی کنید به تمام موضوع ها و مسائل روزانه‬ ‫خود فکر کنید تا پاسخ این چهار پرسش‬ ‫را بیابید‪ .‬مثال" می ترسم آفتاب پوستم را‬ ‫بسوزاند" یا " وقتی امروز ساعت ‪ 5‬صبح‬ ‫صدای زنگ تلفن مرا بیدار کرد عصبانی‬ ‫شدم" یا " از این که همسرم امشب نمی تواند‬ ‫با من به مهمانی بیاید غمگینم" با گذشت‬ ‫زمان و با انجام دادن این تمرین ها کم کم‬ ‫به این نتیجه خواهید رسید که شما هم با‬ ‫احساسید‪ .‬باید با غم وجودی تان و آن حادثه‬

‫ای که باعث به وجود آمدن این غم شده‬ ‫ارتباط برقرار کنید ‪ .‬نیاز دارید دوباره گریه‬ ‫کنید‪ .‬تمامی این اشک های سرکوب شده می‬ ‫تواند کم کم شما را به احساستان باز گرداند‪.‬‬ ‫نسبت به دردهای فیزیکی خود ابراز‬ ‫احساسات کنید‬ ‫مثال کمرتان درد می کند ‪ ،‬محل این دردها را‬ ‫مشخص کنید و بعد وانمود کنید که هر یک‬ ‫از این درها بیانگر یک احساس اند‪ .‬آیا درد‬ ‫پایتان برای این نیست که از خرید خانه خسته‬ ‫شده اید؟! هر روز که می گذرد انسان بیشتر‬ ‫می آموزد که احساسات تأثیر فراوانی بر روی‬ ‫جسم می گذارند‪.‬‬ ‫شادی وغم های دوران کودکی را به خاطر‬ ‫آورید‬ ‫دردناک ترین خاطره دوران کودکی خود را‬ ‫به یاد بیاورید‪ .‬عامل اصلی آن اتفاق چه کسی‬ ‫بود و االن چه تاثیری روی شما می گذارد؟(‬ ‫سعی کنید آ گاهانه ارتباطی بین آن حادثه و‬ ‫احساسات اکنون خود را بیابید‪).‬‬ ‫برای تصمیم گیری هایتان از احساس کمک‬

‫بگیرید‬ ‫م قدار احساس خود را بسنجید‪.‬ببینید در‬ ‫ت صمیم گیری هایتان بیشتر از منطق کمک‬ ‫می گیرید یا احساس‪ .‬اگر فقط منطق را در‬ ‫ن ظر می گیرید فهرستی از جایزه هایی تهیه‬ ‫ک نید که اگر تصمیم های خود را بر پایه‬ ‫احساس بنا کنید دیگران به شما خواهند داد‪.‬‬ ‫از دیگران بیاموزید‬ ‫به افرادی توجه کنید که تصمیم های خود را‬ ‫بر پایه احساسات می گیرند‪.‬‬ ‫در رفتار خود تغییر ایجاد کنید‬ ‫منکر احساسات بودن یعنی زندگی کردن‬ ‫با احساساتی که سال هاست دفن شده و‬ ‫ابراز نشده است‪ .‬پس سعی کنید تا به کند‬ ‫و کاو در دنیای احساسات خود بپردازید ‪.‬‬ ‫وقتی عملی متفاوت انجام می دهید باعث‬ ‫شکستن الگوهای رفتاری ریشه دار خود می‬ ‫شوید‪ .‬پس در رفتار خود تغییر ایجاد کنید‬ ‫و کارهایی ناگهانی انجام دهید تا بتوانید‬ ‫با احساسات خود ارتباط برقرار کنید و از‬ ‫خوشی ها و مبارزه های زندگی لذت ببرید‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آخه خونسردی تا این حد!‬ ‫شادی وقتی به سراغ رابطه ای‬ ‫می آید که در آن احساس باشد‪.‬‬ ‫زمانی که نتوانیم احساسات خود‬ ‫را بیان کنیم شادی از روابطمان‬ ‫َپر می کشد‪.‬‬ ‫افراط در هر بعدی می تواند زیبایی زندگی را‬ ‫از ما بگیرد‪ .‬گاهی سرکوب کردن احساسات‬ ‫نه تنها بد نیست بلکه ستودنی است‪ .‬مواردی‬ ‫در زندگی وجود دارد که انسان باید بتواند‬ ‫احساسات خود را کنترل کند ‪ .‬اما بعضی ها‬ ‫آن قدر احساسات خود را سرکوب می کنند‬ ‫که حتی وقتی به دلیل سالمتی شان نیازمند‬ ‫ابراز احساسات اند از فراخواندن آن عاجزند‪.‬‬ ‫کسانی که همیشه احساساتشان را انکار می‬ ‫کنند ویژگی هایی دارند‪:‬‬ ‫‪ )1‬از احساسات دوری می کنند‬ ‫تا جایی که بتوانند از دنیای احساسات دوری‬ ‫می کنند‪ .‬این افراد همیشه سعی می کنند‬

‫کارهایی را انجام دهند که احساساتشان‬ ‫را تحریک نکند و تالش می کنند تا با‬ ‫احساسات خود کنار آیند‪.‬‬ ‫‪)2‬احساسات دیگران را هم انکار می کنند‬ ‫همیشه سعی می کنند تا حد ممکن احساسات‬ ‫را بی ارزش نشان دهند‪ .‬همواره می خواهند‬ ‫مطمئن شوند که حادثه ای آشفته و ناگوار‬ ‫نتواند آرامششان را به هم بزند‪ .‬مثال وقتی‬ ‫همسرش از اتفاقی که افتاده ناراحت و آشفته‬ ‫است و گریه می کند فقط می گوید ناراحت‬ ‫نباش چیزی که نشده‪.‬‬ ‫‪ )3‬بر اساس منطق تصمیم می گیرند‬ ‫بسیار اهل تفکر هستند‪.‬آن ها تمام تصمیم‬ ‫های خود حتی موارد احساسی را بر پایه‬ ‫عقل و منطق می گیرند و گاهی اوقات برای‬ ‫تصمیم گیری تحقیقات فراوانی می کنند‪.‬‬ ‫مثال در تصمیم گیری برای ازدواج یا بچه دار‬ ‫شدن می توان نقش احساس را کامال حس‬ ‫کرد‪ .‬اما آن ها به گونه ای درباره این موارد‬ ‫تحقیق می کنند که انگار می خواهند پایان‬

‫نامه دکتری بنویسند‪ .‬به جای این که کمی هم‬ ‫از احساس خود کمک بگیرند فقط به نتیجه‬ ‫تحقیق توجه می کنند و بر پایه آن تصمیم می‬ ‫گیرند‪.‬‬

‫و به قول خودشان دائم می خواهند مراقب‬ ‫فرزندانشان باشند و جوّ ی را به وجود می‬ ‫آورند که فرزندان دیگر دوست ندارند به‬ ‫دنیای احساسات برگردند‬

‫‪ )4‬متوجه نیستند که رفتارهایشان ‪ ،‬تأثیری‬ ‫احساسی بر طرف مقابلشان می گذارد‬ ‫دیگران از دست آن ها عصبانی می شوند‬ ‫چون آن ها هیچ ارزشی برای احساسات قائل‬ ‫نیستند و این امر باعث می شود همسر این‬ ‫افراد عصبانی شوند‪.‬‬

‫چگونه با رفتارشان دیگران را آزار می دهند‬ ‫آن ها به گونه ای رفتار می کنند که همسر‬ ‫و دوستداران و اطرافیانشان نمی توانند با‬ ‫آن ها احساس نزدیکی کنند و همین باعث‬ ‫بروز مشکل می شود‪ .‬سعی می کنند انگشت‬ ‫روی چیزی نگذارند و نسبت به هیچ‬ ‫موضوعی حساس نشوند‪ .‬از آن جایی که فقط‬ ‫احساسات است که می تواند روابط را گرم و‬ ‫صمیمی کند پس هیچ گاه نمی توانید با آن ها‬ ‫رابطه ای صمیمی برقرار کنید‪ .‬در نتیجه آنان‬ ‫را افرادی سرد ‪ ،‬بی توجه‪ ،‬نجوش و درون گرا‬ ‫می نامید‪ .‬دلیل دیگری که باعث می شود تا‬ ‫همسر و اطرافیانشان خسته شوند این است که‬ ‫لذت ها را نادیده می گیرند‪.‬‬

‫‪ )5‬آن ها انسان هایی آرام و خونسردند به‬ ‫خصوص به وقت مشکالت‬ ‫آن ها همیشه خونسردند و دنیایی به نام دنیای‬ ‫احساسات برایشان وجود خارجی ندارد‪ .‬این‬ ‫افراد هیچ گاه احساساتی نمی شوند حتی در‬ ‫مواقعی که اتفاقی هولناک رخ می دهد‪.‬‬ ‫‪ )6‬گریه نمی کنند‬ ‫مورد دیگری که احساسات را در جوانان‬ ‫سرکوب می کند داشتن والدینی است که‬ ‫نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند‬

‫چرا احساسات را انکار می کنند‬ ‫آن ها در زیر منطق گرایی و واقع بینی‪ ،‬با‬ ‫زخمی احساسی به نام غم دست و پنجه نرم‬


‫‪85‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بند شلوار‪ ،‬منحصر به فردتان می کند‬ ‫بند شلوار‪ ،‬این اختراع کوچک‬ ‫مد را نخستین بار آلبرت تراستون‪،‬‬ ‫طراح انگلیسی‪ ،‬سال ‪ 1820‬اختراع‬ ‫کرده است‪ .‬هنوز هم برند آلبرت‬ ‫تراستون مشغول به فعالیت است‬ ‫که برند تخصصی برای طراحی‬ ‫بند شلوار محسوب می شود و بین‬ ‫طرح هایش می توان مدل های‬ ‫منحصر به فرد و وینتیج پیدا کرد‪.‬‬ ‫_______________________‬ ‫اینکه بند شلوار بعد از دو قرن هنوز هم ویژگی‬ ‫منحصر به فردی در استایل شخصیت های‬ ‫مختلف به حساب می آید‪ ،‬نشاندهنده قدرتش‬ ‫در دنیای مد است‪ .‬هر چند هم کوچک‪ ،‬آیا‬ ‫حاال وقتش نیست که بند شلوارها بعد از‬ ‫دو قرن از تاریخ بیرون بیایند و در ‪2014‬‬ ‫بدرخشند؟‬ ‫‪ Suspenders‬یا ‪Brace‬‬ ‫اگر شما هم مثل من بین این دو کلمه همیشه‬ ‫گیج شده اید‪ ،‬باید بگویم که در آمریکا به‬ ‫بند شلوارهایی که با گیره های فلزی به شلوار‬ ‫یا دامن متصل می شوند ساسپوندرز می‬ ‫گویند ولی در بریتانیا به کمربندهای زنانه‬ ‫برای دامن و جوراب ها ساسپوندرز گفته می‬ ‫شود‪ .‬در مقابلش آمریکایی ها بریس را به‬ ‫بند شلوارهایی که دکمه اتصال می یابند‪ ،‬می‬ ‫گویند‪.‬‬ ‫ا لبته این مدل از بند شلواری ها در آمریکا‬

‫شلوارهای مخصوصی دارند اما در بریتانیا به‬ ‫ه ر مدل از بند شلوار بریس گفته می شود‪.‬‬ ‫ا ینکه چه تفاوتیدارند‪ ،‬باید بگویم هیچ‪،‬‬ ‫ک مپانی ها و برندها به این دو کلمه فقط‬ ‫ب ه عنوان تفاوت دو زبان مختلف برای‬ ‫نامگذاری نگاه می کنند‪.‬‬ ‫چه بند شلواری بپوشیم؟‬ ‫برای تیپ های رسمی بهتر است بند هشلوار‬ ‫ز یر کت پنهان باشد‪ .‬با پوشیدن جلیقه هم‬ ‫چ ند برابر رسمی تر به نظر می‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫از رنگ های متفاوت بند شلوار‬ ‫ب رای تیپ های کاری‬ ‫استفاده کنید‪ ،‬مثل قرمز‪،‬‬ ‫آبی‪ ،‬زرد و سبز‪ ،‬به شرط‬ ‫آ نکه طرح دار نباشند‪.‬‬ ‫پوشیدن بند شلوار با یک‬ ‫پاپیون می تواند شما را از‬ ‫بقیه متمایز کند‪.‬‬ ‫برای تیپ های اسپرت تر‬ ‫ب ند شلوارهایی با عرض‬ ‫ک م و باریک به همراه‬ ‫ک راوات های باریکو‬ ‫ی ک کاله شما را خیلی‬ ‫م تفاوت تر نشان می‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫ب عد از فیلم «آنی هال»‬ ‫س اخته وودی آلن‪ ،‬بند‬ ‫ش لوار دوباره به چشم‬ ‫خ انم ها آمد‪ .‬حواستان‬ ‫ب اشد که طرح بند‬ ‫ش لوارتان با دامن یا‬ ‫ش لواری که کنارش می‬

‫پوشید‪ ،‬ست باشد و از طرح های شلوغ پرهیز‬ ‫کنید تا بقیه جزییات لباس تان هم به چشم‬ ‫بیاید‪.‬‬ ‫برای انتخاب کفش فرقی ندارد که پاشنه بلند‬ ‫ب پوشید یا تخت؛ با هر مدل کفشی متفاوت‬ ‫جلوه می کنید‪.‬‬ ‫اندازه شانه تا کمر خود‪ ،‬یعنی حد فاصلی که‬ ‫ب ند شلوار قرار می گیرد را جایی یادداشت‬ ‫ک نید؛ برای خرید بند شلوار به دردتان می‬ ‫خورد‪.‬‬ ‫ب ند شلوارها دو طرح دارند‪ :‬یکی بند‬ ‫شلوارهایی که روی پشت پیراهن مثل ایکس‬

‫ق رار می گیرند که برخی معتقدند می توان‬ ‫راحت تر آنها را روی شلوار تنظیم کرد‪ .‬یکی‬ ‫بند شلوارهایی که از پشت حالت ایگرگ می‬ ‫ایستند‪ ،‬که خیلی توی تنظیم شان دست بازی‬ ‫ندارید اما فشار را به مرکز کمر وارد می کنند‪،‬‬ ‫برای همین از جهاتی مناسب تر است‪.‬‬ ‫خیلی هم سخت نگیرید‪ ،‬با یک بند شلوار‬ ‫مشکی ساده و گیره های فلزی و بندینک های‬ ‫چرم هم خوش پوش به نظر می رسید‪ .‬گروه‬ ‫وان دایرکشن (گروه موسیقی بریتانیایی)‬ ‫مدت هاست که بند شلوار را به لباس اعضای‬ ‫گروهش اضافه کرده‪.‬‬ ‫کافی است این بار با دقت بیشتری به این‬ ‫گروه نگاه کنید تا قدرت بند شلوار را در‬ ‫متفاوت جلوه کردن ببینید‪ .‬دانیل کریگ در‬ ‫آخرین فیلم «جیمز باند» با پوشیدن بند شلوار‬ ‫سفید سالن را به تکاپو انداخت‪.‬‬ ‫اگر بند شلوار اینقدر برای دانیل کریگ‬ ‫خوب است‪ ،‬چرا برای شما نباشد؟ اگر می‬ ‫خواهید در مصاحبه یا قرار مالقات خود به‬ ‫چشم بیایید‪ ،‬از همین حاال بند شلوار را به‬ ‫لباس هایتان اضافه کنید‪.‬‬ ‫جزو دسته ای هستید که تا حاال فقط یک بند‬ ‫شلوار توی کمدش داشته؟ به سراغ برند آلبرت‬ ‫تراستون بروید تا از این به بعد بند شلوارهای‬ ‫متفاوت تری بپوشید‪ .‬بند شلوارهایی با گیره‬ ‫های فلزی را فقط با شلوار جین و کتان‬ ‫استفاده کنید چون به بقیه شلوارها صدمه‬ ‫می زنند‪ .‬عالوه بر آن می توانید شلوارهای‬ ‫مخصوص بند شلوارهای دکمه ای را تهیه‬ ‫کنید تا از تنوع بند شلوارها راحت تر استفاده‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫ب ند شلوار را از روی شانه تنظیم کنید تا نه‬ ‫خیلی آویزانق رار بگیرد و نه به بدن بچسبد‬ ‫و کش‬ ‫بیا ید ‪.‬‬ ‫بهتر‬ ‫ا ست‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

84


‫‪83‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ریاست کند باید جلو بیاید و کاندیداتوری‬ ‫خود را اعالم کند‪ .‬متاسفانه همه نظرات‬ ‫مخالف من از نیون سوئیس و مقر یوفا می‬ ‫آید‪.‬‬ ‫آنها اگر شجاعت جلو آمدن ندارند‪ ،‬بهتر‬ ‫است خفه شوند و اجازه دهند من کارم را‬ ‫انجام بدهم‪ .‬بهتر است احترام من حفظ‬ ‫شود‪.‬فوتبال یک ورزش تیمی است پس‬ ‫بهتر است همه باهم یک تیم باشیم‪ .‬من از‬ ‫یوفا و به ویژه رئیسش (پالتینی) دعوت‬ ‫کرده ام که در این چالش به ما ملحق شود؛‬ ‫چراکه فوتبال یک جامعه جهانی است‪".‬‬

‫حاشیه های بازگشت تیم ملی به‬ ‫ایران‬

‫*خسرو حیدری‪ ،‬خانزاده‪ ،‬ابراهیمی‪ ،‬آرین‬ ‫قاسمی و‪ ...‬اولین گروهی بودند که از پله ها‬ ‫پائین آمدند‪.‬‬ ‫*دسته گل های از سوی فدراسیون فوتبال‬ ‫برای بازیکنان و کادر فنی تیم در نظر گرفته‬ ‫شده که به ترتیب به آنها تقدیم می شود‪.‬‬ ‫*برخی هواداران که از طبقه دوم سالن‬ ‫سرمربی تیم ملی را راحت تر می بینند اقدام‬ ‫به تشویق او کردند‪.‬کی روش به محض‬ ‫حضور در سالن به شدت تشویق شدو با‬ ‫حرکات دست به تشویق ها پاسخ داد‪.‬‬ ‫*علیرضا حقیقی دروازه بان تیم ملی مورد‬ ‫تشویق قرار گرفت‪.‬‬ ‫*کی روش با هوادار معلول در تیم ملی که‬ ‫در سالن حضور دارد خوش و بش گرمی‬ ‫کرد‪.‬‬

‫کی‌روش اظهار داشت‪ :‬چنین بحثی را‬ ‫نداریم ما از ابتدا برای جام جهانی بعدی با‬ ‫او قرارداد بستیم و کی‌روش را به کار گرفتیم‬ ‫و اگر بخواهیم قراردادش را فسخ کنیم‬ ‫باید پولش را هم بدهیم بنابراین کی‌روش‬ ‫است و کارش را انجام خواهد داد‪ .‬البته با‬ ‫او جلسه‌ای خواهیم داشت تا قبل از رفتن‬ ‫به تعطیالت در مورد برنامه‌هایش برای‬ ‫مقدماتی جام جهانی صحبت کنیم و ببینیم‬ ‫که او چه برنامه‌ای دارد و به سوی جام‬ ‫جهانی برویم‪.‬‬ ‫رئیس فدراسیون فوتبال در مورد بحث‬ ‫حضور حسین فرکی به عنوان سرمربی در‬ ‫تیم ملی‪ ،‬گفت‪ :‬فرکی قرارداد یک سال و‬ ‫نیمه با سپاهان بسته است و او مد نظر ما هم‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫کفاشیان در مورد حضور اسدی به عنوان‬ ‫دبیر فدراسیون فوتبال گفت‪ ‌:‬هنوز هیچ چیز‬ ‫مشخص نیست‪ ،‬باید نبی بیاید و با او جلسه‬ ‫بگذاریم‪.‬‬

‫پیروزی ملی پوشان امید ایران بر‬ ‫اوکراین‬ ‫تيم ملي اميد ايران در يک ديدار تدارکاتي و‬ ‫در ضربات پرتعداد پنالتي در نهايت اوکراين‬ ‫را شکست داد‪.‬‬

‫تيم ملي فوتبال ايران دقايقي است که به‬ ‫کشور بازگشته است‪.‬‬ ‫ده ها خبرنگار و فیلمبردار و عکاس در‬ ‫سالن ترانزیت فرودگاه امام حضور دارند تا‬ ‫با ملی پوشان گفت و گو کنند‪.‬‬ ‫*بنر بزرگی که برای خوشامد به ملی پوشان‬ ‫از شیشه های مشرف به سالن آویزان بود‬ ‫جمع آوری شده تا مردم حاضر در سالن‬ ‫بتوانند راحت آمدن ملی پوشان را ببینند‪.‬‬ ‫*مسووالن فرودگاه امام برای نصب بنر‬ ‫خوشامد به تیم ملی از فدراسیون فوتبال‬ ‫تقاضای پول کرده اند‪.‬علی کفاشیان اعالم‬ ‫کرد‪ :‬فرصت نداشتیم که امور اداری مربوط‬ ‫به این کار را انجام دهیم و به همین خاطر‬ ‫از خیر این کار گذشتیم‪.‬‬ ‫*یکی از پالکاردهای هواداران ‪ ،‬برای کی‬ ‫روش نوشته شده و از او خواسته شده که در‬ ‫ایران به کارش ادامه دهد‪.‬‬ ‫*کفاشیان گفت‪ :‬تیم ملی زحمتش را‬ ‫کشیده و ما برای قدردانی به فرودگاه آمده‬ ‫ایم‪.‬‬ ‫*ملی پوشان با لباس های ورزشی هم اینک‬ ‫از گیت گذشتند‪.‬‬

‫کفاشیان‪ :‬جرأت ندارم از‬ ‫کی‌روش ناراضی باشم‬ ‫رئيس فدراسيون فوتبال گفت‪ :‬جرأت ندارم‬ ‫که از عملکرد کي‌روش ناراضي باشم‪.‬‬ ‫علی کفاشیان که برای استقبال از تیم ملی به‬ ‫فرودگاه آمده بود در مورد وضعیت تیم ملی‬ ‫گفت‪ :‬از تیم ملی راضی هستم‪ ،‬بازیکنان ما‬ ‫زحمت خودشان را کشیدند و حقشان هم‬ ‫خورده شد‪ .‬آمدم بگویم که از آنها رضایت‬ ‫دارم البته اخراج یک بازیکن ما در بازی‬ ‫با عراق شرایط را برای ما سخت کرد‪.‬‬ ‫بازیکنان ما زحمت خودشان را کشیدند و‬ ‫تمام تالش شان را کردند‪.‬‬ ‫وی در مورد اینکه از عملکرد کی‌روش‬ ‫راضی است یا نه‪ ،‬گفت‪ :‬مگر جرأت دارم‬ ‫که از عملکرد او ناراضی باشم‪.‬‬ ‫کفاشیان در مورد بحث فسخ قرارداد با‬

‫دیدار تیم‌های ملی فوتبال امید ایران و‬ ‫اوکراین با نتیجه ‪ 13‬بر ‪( 12‬در مجموع‬ ‫‪ 90‬دقیقه و ضربات پنالتی) به نفع ملی‬ ‫پوشان ایران یایان یافت‪.‬‬ ‫در این دیدار دوستانه که در ورزشگاه‬ ‫استاندارد کمپ ورزشی بلیش اسپورت‬ ‫برگزار شد‪ ،‬پیش از آغاز همه چیز به صورت‬ ‫رسمی تدارک دیده شد و سرود ملی دو‬ ‫کشور در ورزشگاه بلیش نواخته شد‪.‬‬ ‫محمدرضا اخباری‪ ،‬وحید حیدریه‪ ،‬محسن‬ ‫حسین مرادمند‪ ،‬علی عبدالله زاده‪ ،‬روزبه‬ ‫چشمی‪ ،‬علیرضا نقی‌زاده‪ ،‬احمد نورالهی‪،‬‬ ‫علی کریمی‪ ،‬حسین فاضلی‪ ،‬ارسالن مطهری‬ ‫و شاهین ثاقبی ترکیب اصلی تیم ملی امید‬ ‫ایران در این دیدار را تشکیل می‌دادند‪.‬‬ ‫این دیدار تا دقیقه ‪ 20‬به صورت پایاپای‬ ‫دنبال می‌شد تا در ادامه و در دقیقه ‪23‬‬ ‫توپ ارسالی از جناح راست همراه با ضربه‬ ‫تمام کننده مهاجم اوکراین دروازه ملی‬ ‫پوشان امید ایران را باز کرد‪.‬‬ ‫درست ‪ 5‬دقیقه بعد یک ضربه پنالتی به نفع‬ ‫ایران گرفته شد و علی کریمی در دقیقه ‪28‬‬ ‫نتیجه دیدار را به تساوی کشاند‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ 37‬نیز بازیکن اوکراین به دلیل‬ ‫خطا کردن بر روی بازیکن ایران کارت زرد‬ ‫دریافت کرد‪ .‬در دقیقه ‪ 41‬یک موقعیت‬ ‫حساس برای ملی پوشان ایران به دست آمد‬ ‫اما علی کریمی این ضربه ایستگاهی را در‬ ‫آستانه ورود به دروازه به کرنر فرستاد‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ 43‬کرنر ارسالی نقی زاده پس از‬

‫برخورد با تیر افقی دروازه اوکراین به بیرون‬ ‫رفت‪ .‬دومین کارت زرد این دیدار در دقیقه‬ ‫‪ 44‬به مدافع اوکراین داده شد‪ .‬در نهایت‬ ‫این دیدار در نیمه اول با نتیجه یک _ یک‬ ‫به پایان رسید‪.‬‬ ‫در آغاز نیمه دوم و در دقیقه ‪ 49‬مهاجم‬ ‫اوکراین سومین کارت زرد این دیدار‬ ‫را دریافت کرد‪ .‬در دقیقه ‪ 55‬کادر فنی‬ ‫اوکراین به صورت همزمان ‪ 3‬تعویض انجام‬ ‫داد تا شیوه بازی را عوض کند‪.‬‬ ‫ملی پوشان ایران نیز در دقیقه ‪ 65‬تعویضی‬ ‫را انجام دادند و احسان پهلوان جانشین‬ ‫شاهین ثاقبی شد‪ .‬در دقیقه ‪ 67‬حسین‬ ‫فاضلی نخستین کارت زرد تیم ملی امید‬ ‫ایران در این دیدار را دریافت کرد‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ 69‬نیز روزبه چشمی با اخطار‬ ‫داور روبه‌رو شد‪ .‬در نیمه دوم برتری‬ ‫ملی‌پوشان ایران بر اوکراین کامال محسوس‬ ‫بود و ملی‌پوشان ایران حمالت زیادی را بر‬ ‫روی دروازه اوکراین تدارک دیدند‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ 89‬میالد محمدی جانشین حسین‬ ‫فاضلی شد و در دقیقه ‪ 90‬بهنام برزای به‬ ‫جای ارسالن مطهری به میدان آمد‪ .‬نتیجه‬ ‫این دیدار در پایان ‪ 90‬دقیقه یک _ یک‬ ‫مساوی شد اما براساس توافقی که مسئوالن‬ ‫و کادر فنی دو تیم انجام داده بودند این‬ ‫دیدار در صورت تساوی در وقت قانونی به‬ ‫ضربات پنالتی کشیده می‌شد‪.‬‬ ‫دو تیم برای ضربات پنالتی پشت توپ قرار‬ ‫گرفتند‪ .‬یک ماراتن زیبا و حساس بین‬ ‫پنالتی‌زنان و دروازه‌بانان به وجود آمد‪ .‬در‬ ‫ابتدا ضربات اول‪ ،‬دوم و سوم پنالتی هر‬ ‫دو تیم گل شد‪ .‬ضربه چهارم پنالتی دو تیم‬ ‫نیز توسط دروازه‌بانان گرفته شد و در ادامه‬ ‫ضربه پنجم پنالتی‌زنان دو تیم گل شد‪ .‬پس‬ ‫از آنکه پنالتی ششم ایران را گلر اوکراینی‬ ‫مهار کرد‪ ،‬بازیکن اوکراین نیز پنالتی خود‬ ‫را به تیر دروازه ایران زد تا نتیجه همچنان‬ ‫پایاپای باشد‪ .‬پنالتی زن ایران هفتمین‬ ‫پنالتی خود را به تیر دروازه زد و در ادامه‬ ‫دروازه‌بان ایران پنالتی هفتم اوکراین را مهار‬ ‫کرد‪ .‬در ادامه پنالتی هشتم و نهم و دهم هر‬ ‫دو تیم گل شد‪ .‬پنالتی یازدهم و دوازدهم و‬ ‫سیزدهم و چهاردهم دو تیم هم گل شد اما‬ ‫پنالتی پانزدهم هر دو تیم گل نشد‪.‬‬ ‫در نهایت پنالتی شانزدهم تیم ملی فوتبال‬ ‫ایران توسط نقی زاده وارد دروازه اوکراین‬ ‫شد و در ادامه پنالتی زن اوکراین ضربه خود‬ ‫را زد که این ضربه توسط دروازه بان ایران‬ ‫مهار شد که در نهایت ملی پوشان ایران در‬ ‫این دیدار نفس‌گیر با پیروزی میدان را ترک‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫این دیدار در پایان با نتیجه ‪ 13‬بر ‪( 12‬در‬ ‫مجموع ‪ 90‬دقیقه و ضربات پنالتی) به سود‬ ‫ایران به پایان رسید‪.‬‬ ‫تیم ملی امید ایران که برای برپایی یک‬ ‫اردوی تدارکاتی عازم آنتالیای ترکیه شده‬ ‫در طول حضورش در این شهر چند دیدار‬ ‫تدارکاتی نیز برگزار می‌کند‪.‬‬ ‫‪-----------------------‬‬


‫‪82‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪81‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫است‪ .‬در آن لحظات ما فوتبالیست ها باید‬ ‫منطقی فکر کرده و عقالنی تصمیم بگیریم‪.‬‬ ‫فکر می کنم رونالدو بخاطر این اقدامش‬ ‫باید مجازات می شد‪ .‬وظیفه داور‪ ،‬محافظت‬ ‫از بازیکنان درون زمین است و در چنین‬ ‫مواقعی از کارت قرمز استفاده می کند تا از‬ ‫تشنج بیشتر جلوگیری کند‪".‬‬

‫جراحی هلمکه و دوری ‪ 6‬هفته‬ ‫ای از میادین‬ ‫کميته پزشکي باشگاه استقالل در گزارش‬ ‫خود به مديريت اين باشگاه اعالم کرد که‬ ‫هافبک آلماني برزيلي راه جز جراحي ندارد‪.‬‬ ‫هندریک هلمکه هافبک آلمانی برزیلی تیم‬ ‫استقالل که در جریان دیدار دوستانه این تیم‬

‫نکرد و حتی از مسئوالن این باشگاه‬ ‫خواست خودش وضعیت درمانی‌اش را‬ ‫پیگیری کند اما از آنجا که باشگاه استقالل‬ ‫با این بازیکن قرارداد بسته بود وی را در‬ ‫اختیار کمیته پزشکی قرار داد‪ .‬کمیته پزشکی‬ ‫باشگاه استقالل که از هلمکه تست پزشکی‬ ‫نگرفته بود و این بازیکن خودش زیر نظر‬ ‫کمیته فدراسیون پزشکی فوتبال آزمایشات‬ ‫پزشکی پیش از فصل را پشت‌سر گذاشت‬ ‫در نامه‌ای به مدیریت باشگاه استقالل اعالم‬ ‫کرد که این بازیکن تنها با عمل جراحی باید‬ ‫به بهبودی برسد‪.‬‬ ‫به این ترتیب هلمکه حدود ‪ 6‬هفته از‬ ‫میادین فوتبال دور خواهد بود و مسئوالن‬ ‫باشگاه استقالل هنوز تصمیمی برای خارجی‬ ‫کردن وی از فرست این تیم نگرفته‌‌اند‪.‬‬ ‫مهدی کربالیی مدافع جوان تیم استقالل در‬ ‫جریان دیدار دوستانه مقابل نفت آبادان با‬ ‫شکستگی پا روبه‌رو شد و این بازیکن هم‬ ‫مدتی از میادین فوتبال دور خواهد بود‪.‬‬

‫از سوي خبرنگاران محاصره شده است ‪ ،‬به‬ ‫سواالت آنها پاسخ مي دهد‪.‬‬ ‫کی روش حرف هایش را با تمجید از‬ ‫تیمش شروع کرد و گفت‪ :‬عملکرد ما در‬ ‫جام ملت های آسیا باعث افتخار بود و‬ ‫من اعتقاد دارم باید حداقل تا نیمه نهایی‬ ‫در تورنمنت باقی می ماندیم‪ .‬ضمن اینکه‬ ‫بازیکنان جوانی به تیم ملی اضافه شده اند‬ ‫که آینده فوتبال ایران را گارانتی می کنند‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬من ‪ 50‬بازی با تیم ملی ایران‬ ‫انجام داده ام که ‪ 26‬بازی را برده ایم و ‪15‬‬ ‫مساوی داشته ایم‪.‬این نشان می دهد عملکرد‬ ‫ما بد نبوده است‪.‬‬ ‫کی روش با تشکر از هواداران تیم ملی در‬ ‫استرالیا ادامه داد‪ :‬آنها واقعا برای تیم ملی‬ ‫همه تالش خود را کردند و الهام بخش ما‬ ‫بودند‪.‬‬

‫نمی کنم و امیدوارم اتفاقات آتی به سود‬ ‫فوتبال ایران باشد و افراد تصمیم گیر بهترین‬ ‫برنامه ریزی ها را در دستور داشته باشند‪.‬‬

‫بالتر‪ :‬یوفا اگر شجاعت ندارد بهتر‬ ‫است خفه شود‬ ‫سپ بالتر باالخره ترجيح داد در مقابل‬ ‫اظهارات چند ماه اخير ميشل پالتيني و‬ ‫برخي مديران يوفا واکنش نشان دهد‪.‬‬ ‫انتخابات ریاست فیفا نزدیک است و بالتر‬ ‫‪ 78‬ساله‪ ،‬بار دیگر خود را برای این پست‬ ‫کاندید کرده است‪ .‬او که سالهاست بر مسند‬ ‫فیفا نشسته‪ ،‬در ماه های اخیر و بخصوص‬ ‫پس از اظهار عالقه اش به ادامه ریاست بر‬

‫او درباره احتمال باقی ماندنش در ایران‬ ‫گفت‪ :‬در حال حاضر باید آنالیز وسیعی‬ ‫انجام بشود و قبل از تصمیم گیری درباره‬ ‫بقا یا ادامه کار من بدانیم چه اتفاقی خواهد‬ ‫افتاد‪ .‬زمان فعلی زمان لذت بردن از لیگ‬ ‫و نگاه به آینده است اما قبل از هر چیز من‬ ‫باید بدانم چه چیزی پیش روی ما قرار دارد‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬کلمه راحت در فوتبال وجود‬ ‫ندارد‪ .‬ما باید آماده سازی خود را برای‬ ‫صعود به جام جهانی از هفته آینده آغاز کنیم‬ ‫و در غیر اینصورت شانسی نخواهیم داشت‪.‬‬

‫مقابل نفت آبادان از ناحیه مینیسک خارجی‬ ‫دچار مصدومیت شد تنها باید تحت عمل‬ ‫جراحی قرار بگیرد‪.‬‬ ‫این بازیکن پس از گرفتن عکس ام‌آر‌ای‬ ‫چند روزی را در تمرین استقالل شرکت‬

‫برای جام‌جهانی از هفته بعد باید‬ ‫شروع کنیم‬ ‫کارلوس کي روش سرمربي تيم ملي ايران که‬

‫کی روش ادامه داد‪ :‬ما نتیجه فوق العاده ای‬ ‫در جام جهانی داشتیم‪ .‬با دو اردو و دو بازی‬ ‫تدارکاتی‪ ،‬تیم های بحرین و امارات و قطر‬ ‫را شکست داده ایم و ‪ 10‬نفره مقابل عراق‬ ‫و داور شکست نخوردیم اما به هر حال آماده‬ ‫سازی ما خیلی خوب نبود گرچه بازیکنان‬ ‫تعهد فوق العاده ای از خود نشان دادند‪.‬‬ ‫سرمربی تیم ملی حرف های خود را اینطور‬ ‫تمام کرد که‪ :‬من به هیچ وجه به خودم فکر‬

‫فیفا‪ ،‬مورد انتقاد شدید پالتینی رئیس یوفا و‬ ‫برخی مدیران این ارگان قرار گرفت و آنها از‬ ‫وی خواستند از ریاست بر فیفا دست بردارد‬ ‫و به شغل دیگری مشغول شود‪.‬‬ ‫بالتر امروز در مصاحبه با ‪ ،CNN‬واکنش‬ ‫تندی به این اظهارنظرات نشان داد و گفت‪":‬‬ ‫هر کسی می خواهد به جای من در فیفا‬


‫‪80‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬

‫اخراج کریس رونالدو به دلیل کتک زدن حریف‬ ‫کريس رونالدو‪ ،‬ستاره پرتغالي رئال‪ ،‬به دليل حمله فيزيکي به بازيکن حريف در ديدار با‬ ‫کوردوبا از بازي اخراج شد‪.‬‬ ‫رونالدو که هفته گذشته برای سومین بار توپ طالی بهترین بازیکن دنیا را از آن خود کرد‪،‬‬ ‫در حالی که تیمش برای رسیدن به گل برتری مقابل کوردوبا تالش می کرد‪ ،‬با تحریک‬ ‫بازیکن حریف و ممانعت از زدن ضربه‪ ،‬ناگهان کنترلش را از دست داد و ضرباتی را به‬ ‫بازیکن کوردوبا زد که به دریافت کارت قرمز مستقیم مواجه شد‪.‬‬ ‫به نظر می رسد مشکالتی که او در زندگی شخصی اش در هفته گذشته داشته و از نامزدش‬ ‫جدا شده بود‪ ،‬در عصبی بودن او در دیدار امروز بی تاثیر نبود‪.‬‬

‫این موضوع را از کجا باب کرده‌اند‪ .‬این بازیکن به پرسپولیس انتقال پیدا کرده است و همان‬ ‫زمان باید درباره این موضوع فکر می‌کردند نه اینکه هر وقت با پرسپولیس بازی دارند این‬ ‫مسایل را مطرح کنند‪.‬‬ ‫وی درباره رد اعتراض تیم ملی توسط کنفدراسیون فوتبال آسیا عنوان کرد‪ :‬به نظر من شان و‬ ‫شخصیت تیم ملی را پایین آورد ‌ها‌ند‪ .‬رفتار این آدم موجه نبوده است‪ .‬سرمربی تیم ملی مدام‬ ‫در حال جنجال بوده است و در کنار زمین می‌خواست داور را بزند‪ .‬ما دنبال الگوی اخالقی‬ ‫هستیم ولی این مسایل را در تیم ملی داریم‪ .‬سرمربی پرسپولیس ادامه داد‪ :‬ایشان مدام‬ ‫می‌گوید داور باعث شکست تیم ملی شد‪ .‬اگر قرار است فقط به این مسایل بپردازیم باید‬ ‫بگویم که مگر بازی با ازبکستان در مقدماتی جام جهانی نیم متر توپ بازیکن حریف رفت‬ ‫داخل دروازه ما نرفته بود که داور آن را نگرفت پس چطور آن موقع داور بد نبوده است‪.‬‬ ‫حاال می گوید که امیر قلعه نویی و درخشان مصاحبه کرده اند و عوامل باخت تیم ملی بودند‪.‬‬ ‫این حرفها فقط توجیه است‪ .‬درخشان با اشاره به هزینه های این مربی برای فوتبال ایران‬ ‫تاکید کرد‪ :‬ایشان سومین یا چهارمین مربی گران دنیا است‪ .‬اما من می پرسم که شما چه‬ ‫تاثیری برای فوتبال ما گذاشته‌ای؟ این بازیکنان حاصل زحمات لیگ و مربیان داخلی بوده‬ ‫است نه اینکه از خانه خودت جهیزیه آورده باشی؟ شما برای این فوتبال چه کاری کردی؟ آیا‬ ‫سیستم روز دنیا را برای ما آورده ای؟ آیا فوتبال زیبا را به نمایش گذاشته ای؟‬ ‫وی با اشاره به سوابق کروش بیان کرد‪ :‬ایشان می‌آید سوابق مار ا وسط می‌کشد‪ .‬آقای کروش‬ ‫سوابق خودت مشخص است و همه می‌دانند که در رئال مادرید در هفته هشتم بیرونت‬ ‫کردند‪ .‬در پرتغال بازیکن تو دوپینگ کرده بود و تو را اخراج کردند‪ .‬بعد آمده‌ای برای‬ ‫فوتبال ما تصمیم بگیری‪ .‬فوتبال ما بزرگتر از تو او امثال تو است و اجازه نداری برای ما‬ ‫تعیین تکلیف کنی‪ .‬این مربی در خصوص رد شدن بازیکن خارجی در تست‌های اخیر‬ ‫گفت‪ :‬بازیکن خارجی قرار است که یک تست دیگر گرفته شود و اگر مثبت نبود به دنبال‬ ‫بازیکن دیگری خواهیم رفت‪ .‬رضا نوروزی هم برسد وضعیت ما بهتر خواهد شد‪-.‬‬

‫نیمار‪ :‬رونالدو باید مجازات می شد‬ ‫درخشان‪:‬آقای کروش همه می‌دانند چطور ازرئال وتیم ملی پرتغال‬ ‫بیرونت کردند‪/‬این بازیکنان جهیزیه شمانبودند ‪-‬‬ ‫سرمربی پرسپولیس با انتقاد از اظهارات کارلوس کروش گفت‪ :‬آقای کروش سوابق شما برای‬ ‫همه مشخص است و همه می‌دانند چطور از رئال مادرید و تیم ملی پرتغال بیرونت کردند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار مهر‪ ،‬حمید درخشان عصر امروز یکشنبه در حاشیه تمرین تیم پرسپولیس‬ ‫در جمع خبرنگاران در خصوص درخواست باشگاه ذوب آهن برای حق رشد پیام صادقیان‬ ‫گفت‪ :‬من این موضوع را نشنیدیم‪ .‬دو سال است این بازیکن در پرسپولیس است ولی حاال‬ ‫حق رشد می‌خواهند ولی این را نمی‌دانم که این موضوع را از کجا آورده‌اند‪ .‬واقعا نمی‌دانم که‬

‫بحث اخراج شدن رونالدو در بازي مقابل کوردوبا به دليل ضرب و شتم مدافع مستقيمش‪ ،‬به‬ ‫بحث روز رسانه هاي اسپانيايي بدل شده است‪.‬‬ ‫البته با انتشار برخی تصاویر مشخص شده است که رونالدو پیش از اخراج‪ ،‬از سوی دو‬ ‫مدافع کوردوبا درون محوطه جریمه به سختی کنترل شده بود و حتی داور در آن صحنه می‬ ‫توانست به نفع رئال بخاطر خطای ادیمار و کرسپو‪ ،‬اعالم پنالتی کند‪.‬‬ ‫نیمار که امروز در نشستی خبری شرکت کرده بود در پاسخ به سوالی در مورد اخراج رونالدو‬ ‫گفت‪ ":‬البته من رونالدو را درک می کنم‪ .‬برخی مواقع در فوتبال شما را درون زمین‬ ‫تحریک می کنند‪ .‬این اتفاق پیش از این برای زیدان و حتی خود من رخ داده است‪ .‬کار به‬ ‫جایی می رسد که ممکن است نتوانید آرامشتان را در بازی حفظ کنید‪.‬‬ ‫هیچکس نمی تواند در طول بازی‪ 100 ،‬درصد تمرکزش را حفظ کند و این کار دشواری‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 82‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

79


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

78


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

77


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

76


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

75


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

74


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هشت قدم برای بازنشستگی‬

‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬ ‫سال ها از جوانی تا میان سالی‬ ‫به سختی کار کرده ایم؛ ثروت‬ ‫اندوخته ایم؛ رویاهای مان را‬ ‫زندگی کرده ایم؛ دست همسر و‬ ‫همراهمان را گرفته ایم و بوسیده‬ ‫ایم و سپاس گفته ایم از بودن‬ ‫همیشگی اش در کنارمان قدم‬ ‫به قدم و شانه به شانه‪ .‬بالندگی‬ ‫کودکان مان را نظاره کرده ایم و‬ ‫اکنون زمان آرامش و لبخند است‪.‬‬ ‫در این مقاله با شما از راه های‬ ‫رسیدن به این آرامش در دوران‬ ‫بازنشستگی خواهیم گفت‪.‬‬ ‫زندگی ما با پیشینیان مان تفاوت دارد‪ .‬ما‬ ‫سال های بیشتری زندگی می کنیم‪ .‬سیستم‬ ‫های پزشکی و بهداشتی پیشرفت کرده است‬ ‫و درصد کمتری به علت بیماری از دنیا می‬ ‫روند؛ اما این بدان معنا نیست که همه ی ما در‬ ‫صحت و سالمت این دوران را می گذرانیم‪.‬‬ ‫‪ %80‬از کانادایی ها در دوران بازنشستگی‬ ‫خود مشکالت سالمتی دارند و به طور‬ ‫متوسط یک دهه را این چنین می گذرانند‪.‬‬ ‫سن امید به زندگی به حدود ‪ 90‬سال رسیده‬ ‫است و این یعنی بسیاری از ما به احتمال زیاد‬ ‫‪ 30 ،20‬یا حتی ‪ 40‬سال پس از بازنشستگی‬ ‫مان زندگی خواهیم کرد و از مرز ‪ 100‬سالگی‬ ‫خواهیم گذشت‪.‬‬ ‫ریسکی که وجود دارد این است که پول کافی‬ ‫برای خرج کردن در زمانن بازنشستگی نداشته‬ ‫باشیم‪ .‬بنا بر آخرین آمارها ‪ %67‬از کانادایی‬ ‫ها با مشکل نداشتن منابع مالی کافی در این‬ ‫زمان مواجه خواهند بود و علت اصلی آن‬ ‫نداشتن یک برنامه ریزی مالی درست است‪.‬‬ ‫مطالعات نشان می دهند که خانواده هایی‬ ‫که از راهنمایی یک مشاور مالی استفاده می‬ ‫کنند بیش از ‪ 4‬برابر ثروت مند تر از خانواده‬ ‫هایی هستند که مشاور مالی ندارند‪ .‬در حال‬ ‫حاضر بیش از ‪ %50‬از افراد باالی ‪ 65‬سال‬ ‫مجبور به کار کردن برای تامین مخارج شان‬ ‫هستند و اساسی ترین دلیل آن این است که‬ ‫زمانی که جوان بودند از فرصت های قانونی‬ ‫و امکانات سرمایه گذاری های مالی پیش‬ ‫روی شان استفاده نکردند و از مشاوران مالی‬ ‫فرصت ها و قوانین را نپرسیدند و جریمه ی‬ ‫نداشتن اطالعات در جوانی‪ ،‬کار کردن در‬ ‫زمان پیری است‪ .‬اطمینان حاصل کردن از‬ ‫این که می توانید سبک زندگی ای که برای‬ ‫بازنشستگی تان آرزو دارید را داشته باشید‬ ‫کار ساده ای نیست‪ .‬این که چه قدر کنار می‬ ‫گذارید تنها نکته ی مهم نیست؛ باید یک‬

‫برنامه ریزی درست هم داشته باشید‪:‬‬ ‫حساب کنید که به چه مقدار پول‬ ‫⦁ ‬ ‫احتیاج دارید‪.‬‬ ‫برای خودتان یک صفحه ی بودجه بندی‬ ‫از مخارج ماهیانه تان در زمان بازنشستگی‬ ‫درست کنید‪ .‬در این جدول عالوه بر مخارج‬ ‫همیشگی باید عواملی مانند هزینه های‬ ‫درمانی را هم در نظر بگیرید اما ممکن است‬ ‫عواملی مثل پرداخت وام خانه یا اجاره ی‬ ‫ماهیانه از آن حذف شوند‪ .‬بسته به این که‬ ‫رویای بازنشستگی تان چیست ممکن است‬ ‫هزینه های سفرهایی که همیشه دوست داشتید‬ ‫بروید‪ ،‬گلف‪ ،‬هدیه به فرزندان و نوه های تان‬ ‫و ‪ ...‬نیز به آن اضافه شود‪.‬‬ ‫منابع درآمد خود در زمان‬ ‫⦁ ‬ ‫بازنشستگی را بررسی کنید‪.‬‬ ‫ا گر در دوران پیش از بازنشستگی حساب‬

‫ه ای پس انداز بازنشستگی مانند ‪RRSP‬‬ ‫د اشته اید‪ ،‬می توانید آن را تبدیل به محل‬ ‫د رآمد ماهیانه برای خود کنید‪ .‬برنامه های‬ ‫دولتی مانند ‪ CPP‬و ‪ OAS‬نیز وجود دارند‪.‬‬ ‫چنان چه دارایی مانند خانه ای که به منظور‬ ‫سرمایه گذاری خریده اید و پس از تسویه ی‬ ‫وام آن می توانید از درآمد اجاره دادن آن نیز‬ ‫ا ستفاده کنید‪ ،‬آن را نیز به محاسبات خود‬ ‫بیافزایید‪ .‬اگر بیمه های عمر و سرمایه گذاری‬ ‫دارید و اگر سهام های مدیریت شده دارید‪،‬‬ ‫آ ن ها نیز منبع درآمدتان خواهند بود‪ .‬اگر‬ ‫قصد دارید به کار کردن مثال به صورت پاره‬ ‫وقت در زمان پس از بازنشستگی تان ادامه‬ ‫بدهید‪ ،‬آن را نیز در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫دارایی ها و سرمایه گذاری های‬ ‫⦁ ‬ ‫کنونی تان را در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫دارایی ها و سرمایه گذاری های کنونی تان‬ ‫را که در زمان بازنشستگی برای تان محل‬ ‫درآمد خواهند بود بنویسید و مقدار پولی که‬ ‫از هر کدام از آن ها به دست خواهید آورد را‬

‫تخمین بزنید‪ .‬اگر برخی از آن ها در حساب‬ ‫های مدت دار هستند زمان آزاد شدن پول تان‬ ‫را حساب کنید‪ .‬اگر به عنوان مثال در حال‬ ‫حاضر بیش از یک خودرو دارید اما در زمان‬ ‫بازنشستگی فکر می کنید که داشتن حداکثر‬ ‫یک خودرو کفایت می کند مبلغ ناشی از‬ ‫فروش آن را نیز در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫سرمایه گذاری های کنونی تان را به‬ ‫⦁ ‬ ‫منبع درآمد بازنشستگی تان تبدیل کنید‪.‬‬ ‫ب سته به این که دارایی ها و سرمایه گذاری‬ ‫ه ای کنونی تان در چه حوزه ها یا حساب‬ ‫هایی هستند از مشاور مالی تان بخواهید که‬ ‫بهترین امکان تبدیل هر یک از آن ها به منبع‬ ‫د رآمد بازنشستگی را به شما بگوید چون‬ ‫ب رخی از حساب ها دارای محدودیت ها و‬ ‫یا مسایل قانونی هستند که ندانستن آن ها به‬ ‫ضرر شما و حتی گاهی جریمه شدن تان منجر‬

‫خواهد شد‪.‬‬ ‫مزایا و معایب روش های مختلفی‬ ‫⦁ ‬ ‫که می توانید از آن ها در زمان بازنشستگی به‬ ‫عنوان منبع درآمد استفاده کنید را بشناسید‪.‬‬ ‫در نهایت خود شما هستید که تصمیم می‬ ‫گیرید با چه ترکیب درآمدی از دارایی های‬ ‫تان استفاده کنید‪ .‬این که سبک سرمایه‬ ‫گذاری شما و زمان بندی نیازهای مالی تان‬ ‫چگونه است کامال بستگی به سبک زندگی‬ ‫خودتان دارد و کار یک مشاور مالی این‬ ‫است که از پیش اطمینان حاصل کند که‬ ‫در زمان هایی که الزم دارید پول کافی در‬ ‫دسترس تان است‪.‬‬ ‫کل درآمد سالیانه تان در زمان‬ ‫⦁ ‬ ‫بازنشستگی را محاسبه کنید‪.‬‬ ‫اگر بخواهید همان سبک زندگی قبل از‬ ‫بازنشستگی تان را در دوران پس از آن نیز‬ ‫حفظ کنید‪ ،‬بسیاری از کارشناسان مالی‬ ‫اعتقاد دارند این رقم نباید کم تر از ‪%70‬‬ ‫درآمد شما در آخرین سال کاری تان پیش‬

‫از بازنشستگی باشد‪ .‬ببینید که چه مقدار با‬ ‫رقمی که به دست آمده از آخرین درآمدتان‬ ‫خواهد بود فاصله دارید و برای پر کردن این‬ ‫اختالف برنامه ریزی کنید‪.‬‬ ‫اختالف درآمدتان از هزینه های‬ ‫⦁ ‬ ‫احتمالی سالیانه تان را به دست آورید‪.‬‬ ‫گام بعدی نه تنها به دست آوردن اختالف‬ ‫درآمدتان از آن چه که حدس می زنید‪ ،‬بلکه‬ ‫به دست آوردن اختالف درآمدها و هزینه‬ ‫های تان در زمان بازنشستگی است‪ .‬اگر این‬ ‫اختالف مثبت باشد‪ ،‬معنی آن این است که‬ ‫شما پول اضافه برای لذت بردن از این دوران‬ ‫و سپری کردن لحظه های بی دغدغه و خاطره‬ ‫انگیز دارید و اگر این اختالف منفی باشد‬ ‫یعنی باید از هم اکنون به فکر تغییر رویه ی‬ ‫پس انداز کردن تان باشید تا در زمان پیری به‬ ‫مشکلی برنخورید‪.‬‬

‫با داشتن اطالعات فوق برنامه‬ ‫⦁ ‬ ‫ریزی بازنشستگی تان را مدون کنید‪.‬‬ ‫برای داشتن اطالعات و آمار درست به عنوان‬ ‫مثال هزینه های درمانی در زمان بازنشستگی‬ ‫از مشاوران مالی کمک بخواهید‪ .‬آن ها‬ ‫با داشتن اطالعات آماری وسیع و نیز نرخ‬ ‫افزایش قیمت ها و تورم های احتمالی می‬ ‫توانند درست ترین پیش بینی ها را به شما‬ ‫بدهند‪ .‬داشتن حساب ها و ابزارهای مالی‬ ‫زیر برای یک دوران بازنشستگی آرام و بی‬ ‫دغدغه الزامی است و از اجزای مهم برنامه‬ ‫ریزی های بازنشستگی به شمار می روند‪:‬‬ ‫وصیت نامه و وکالت نامه‬ ‫⦁ ‬ ‫مقرری بازنشستگی‬ ‫⦁ ‬ ‫بیمه بیماری های سخت‬ ‫⦁ ‬ ‫بیمه مراقبت های طوالنی‬ ‫⦁ ‬ ‫کمک هزینه ی درمانی بازنشستگی‬ ‫⦁ ‬ ‫بیمه ی عمر و سرمایه گذاری‬ ‫⦁ ‬ ‫حساب پس انداز اضطراری‬ ‫⦁ ‬


‫‪71‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پرسش درباره جزئیات ماجرا را آغاز کردند‪.‬‬ ‫این مرد ادعا کرد ‪ :‬ساعاتی قبل از حادثه‬ ‫با همسرم در یک میهمانی حضور داشتیم‪.‬‬ ‫حدود یک بامداد بود که به خانه برگشتیم‪.‬‬ ‫همسرم خیلی خسته شده بود به همین دلیل‬ ‫هنگامی که من سرگرم پارک کردن خودرو‬ ‫بودم او زودتر داخل خانه ویالیی مان رفت‬ ‫تا دوش بگیرد‪ .‬دقایقی بعد از پارک کردن‬ ‫خودرو در حال قفل کردن درهای خودرو و‬ ‫بستن در ورودی خانه مان بودم که ناگهان‬ ‫صدای جیغ همسرم را شنیدم‪ .‬با احتمال‬ ‫اینکه حادثه ای رخ داده باشد بسرعت خودم‬ ‫را داخل خانه رساندم‪ .‬در آنجا ‪ 4‬مرد نقابدار‬ ‫را دیدم که به طرف همسرم حمله کرده و با‬ ‫کارد ضرباتی به او وارد آوردند‪ .‬آنها وقتی به‬ ‫طرف من حمله کردند من زود به داخل حیاط‬ ‫دویده و همسایه‌ها را به کمک خواستم‪.‬‬ ‫مهاجمان نیز از ترس دستگیری بسرعت خانه‬ ‫را ترک کرده و در تاریکی شب ناپدید شدند‪.‬‬ ‫مأموران که نسبت به اظهارات مرد خانواده‬ ‫مظنون شده بودند در این باره به تحقیق‬ ‫پرداخته و متوجه شدند که سناریوی تعریف‬ ‫شده از سوی مرد جوان خیالی بوده و هیچ‬ ‫نشانه‌ای از وقوع درگیری و حمله به خانه‬ ‫ویالیی در محل حادثه دیده نمی‌شود‪.‬‬ ‫بدین ترتیب مأموران بار دیگر مرد جوان را‬ ‫تحت بازجویی‌های فنی و پلیس و دقیق قرار‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫وی در حالی که بشدت گریه می‌کرد وقتی با‬ ‫ارائه دالیل و مستندات از سوی پلیس روبه‌رو‬ ‫شده و دانست که رازش فاش شده است و‬ ‫پلیس او را عامل قتل می‌داند لب به اعتراف‬ ‫گشوده و پرده از سناریوی ساختگی برای قتل‬ ‫همسرش برداشت‪.‬‬ ‫وی در این باره به مأموران گفت‪ :‬در نخستین‬ ‫ازدواجم شکست خورده و مجبور به جدایی‬ ‫از همسر اولم شدم‪ .‬دوهفته بود که با طاهره‬ ‫زندگی مشترکمان را شروع کرده بودیم‪.‬‬ ‫همسرم ‪ 30‬ساله بود و من تنها ‪ 24‬سال سن‬ ‫داشتم‪ .‬ما حرف همدیگر را نمی‌فهمیدیم‪.‬‬ ‫این شرایط باعث شده بود تا درباره بسیاری‬ ‫از مسائل تفاهم نداشته باشیم‪ .‬این اواخر‬ ‫اختالفات ما شدت گرفته بود و بر سر هر‬ ‫موضوعی با هم جرو بحث می‌کردیم‪ .‬آن‬ ‫شب در باره موضوعی دچار اختالف شدیم‪.‬‬ ‫همسرم حاضر نبود کوتاه بیاید به همین دلیل‬ ‫سعی کردم او را ساکت کنم‪ .‬چاقویی را‬ ‫برداشته و به سمتش رفتم اما او هر لحظه‬ ‫صدایش را بلندتر می‌کرد‪ .‬خیلی عصبانی‬ ‫شده بودم در یک لحظه نفهمیدم دارم چه کار‬ ‫می‌کنم‪ .‬وقتی به خودم آمدم خون فضای خانه‬ ‫را رنگین کرده بود و او روی زمین بی‌حرکت‬ ‫افتاده بود‪.‬‬ ‫مرد همسرکش که به شغل برقکاری مشغول‬ ‫است در ادامه گفت‪ :‬از کاری که کرده بودم‬ ‫خیلی ناراحت شدم‪ .‬از طرفی کام ً‬ ‫ال ترسیده‬ ‫بودم‪ .‬در یک لحظه داستان حمله مهاجمان‬ ‫نقابدار به خانه و قتل همسرم به ذهنم خطور‬ ‫کرد‪ .‬به حیاط دویده و همین موضوع را با‬ ‫داد و فریاد به مردم گفتم‪ .‬فکر می‌کردم با این‬

‫ترفند قادر خواهم بود تا از مجازات فرار کنم‬ ‫اما دستگیر شدم‪.‬‬ ‫با توجه به این اظهارات به دستور بازپرس‬ ‫ویژه قتل دادسرای عمومی و انقالب بابل‬ ‫متهم صحنه قتل را در حضور مأموران‬ ‫بازسازی کرده و چگونگی وقوع حادثه را‬ ‫تشریح کرد‪.‬‬ ‫بدین ترتیب تا انجام تحقیقات تکمیلی‬ ‫متهم با صدور قرار قانونی در اختیار مأموران‬ ‫آ گاهی شهر بابل قرار گرفت‪- .‬‬

‫قتل همسر به دلیل رابطه با برادر‬ ‫شوهر‬ ‫حکم زندان مردی که برادر خود را به خاطر‬ ‫ارتباط پنهانی با زن برادرش به قتل رسانده‬ ‫بود‪ ،‬از سوی قضات دیوان عالی کشور تایید‬ ‫شد‪.‬‬ ‫ب ه گزارش باشگاه خبرنگاران‪ ،‬ساعت ‪19‬‬ ‫سیزدهم دی ماه سال ‪ ۹۲‬دو پسر بچه حدودا‬ ‫‪۱۱‬ساله به کانکس پلیس مراجعه و اعالم‬ ‫کردند که جسد مردی جوان در حوالی پارکی‬ ‫در شهرک امام حسین (ع) افتاده است که‬ ‫ب الفاصله اکیپی از ماموران کالنتری ‪۱۷‬‬ ‫ش هرک کامیونداران و تیم اداره تشخیص‬ ‫هویت پلیس آگاهی به محل اعزام شدند‪.‬‬ ‫ب ا مراجعه ماموران پلیس آگاهی و معاینات‬ ‫اولیه پزشکی قانونی از جسد متوفی مشخص‬ ‫ش د مردی به نام مهدی ‪۲۴‬ساله به دلیل‬ ‫اصابت چندین ضربه شدید چاقو فوت کرده‬

‫ک ه در همین خصوص همسر مقتول به نام‬ ‫س وسن‪۲۱‬ساله در اظهارات خود گفت‪ :‬به‬ ‫همراه همسرم از خانه خارج و پس از خرید‬ ‫ت نقالت قصد رفتن به پارک را داشتیم که‬ ‫ن اگهان مردی بلند قد به من متلک گفت‪،‬‬ ‫شوهرم هم با او درگیر شد که آن مرد از پشت‬ ‫ب ه همسرم حمله‌ور شده و با چاقو به گردن‬ ‫وی زد‪ ،‬من هم از محل فرار کرده و به خانه‬ ‫مادرم رفتم‪.‬‬ ‫در ادامه تحقیقات در این خصوص آغاز شد‬ ‫و مشخص شد که شب حادثه فردی که ظاهرا‬ ‫مهمان مقتول بوده به همراه مقتول در محل‬ ‫م شاهده شده و این در حالی بود که همسر‬ ‫م قتول هیچگونه صحبتی در خصوص فرد‬ ‫یاد شده نکرده بود‪ ،‬بنابراین همسر مقتول به‬ ‫عنوان مظنون دستگیر شد‪.‬‬

‫‪.‬‬ ‫‪10087 Yonge St. Richmond Hill‬‬ ‫‪:‬‬

‫)‪(Yonge & Major Mackenzie Drive‬‬


‫‪70‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چگونه این نقشه را طراحی کردی؟‬ ‫از مدتی قبل سعید را انتخاب کردیم و‬ ‫مسیر رفت و آمد او را زیرنظر گرفتیم‪ .‬روز‬ ‫گروگانگیری او به داخل یک بانک رفت و‬ ‫من و ‪ ٣‬همدستم در خودرو منتظرش نشستیم‪،‬‬ ‫وقتی از بانک خارج شد او را صدا زدم و‬ ‫وقتی به سمت ما آمد او را به داخل خودرو‬ ‫هل دادیم‪.‬‬ ‫بعد چه شد؟‬ ‫قضیه پول را به خاطر رد گم کردن مطرح‬ ‫کردیم‪ .‬در این مدت هم با گروگان محترمانه‬ ‫رفتار کردیم و آزاری به او نرساندیم‪.‬‬ ‫به چه نتیجه‌ای رسیدید که تصمیم گرفتید‬ ‫گروگان را آزاد کنید؟‬ ‫وقتی متوجه شدیم پای پلیس به این ماجرا‬ ‫باز شده است تصمیم گرفتیم او را آزاد کنیم‪،‬‬ ‫چون تصور می‌کردیم با آزادی او دیگر شاکی‬ ‫خصوصی نداریم و پرونده‌مان مختومه خواهد‬ ‫شد‪.‬‬

‫اعتراف موادفروش به قتل مامور‬ ‫پلیس‬ ‫فروشنده موادمخدر که مامور پلیس را به قتل‬ ‫ر سانده بود در جریان تحقیقات تخصصی‬ ‫پلیس دستگیر شد و به جرمش اعتراف کرد‪.‬‬

‫به گزارش خبرنگار ما کارآگاهان ویژه مبارزه و کشاورزی امرار معاش می‌کردم تا اینکه‬ ‫ب ا قتل پلیس آگاهی تهران ساعت ‪ ٢١:٢٠‬تصمیم گرفتم برای پولدارشدن به تهران بیایم‪.‬‬ ‫روز ‪٢٨‬مهر در جریان قتل یک‌مامور پلیس حدود یک‌سال قبل به پایتخت مهاجرت‬ ‫د ر حاشیه بزرگراه حکیم قرار گرفتند و به کردم و در‌این‌مدت در حوالی فرحزاد ساکن‬ ‫م حل حادثه رفتند‪ .‬آنها در بررسی‌های اولیه بودم‪ .‬همشهری‌هایم به من پیشنهاد کردند‬ ‫ف همیدند مامور کشته‌شده سروان محمدجالل موادمخدر خرید و فروش کنم‪ ،‬من هم این‬ ‫ک اشانی –مامور کالنتری مرزداران ‪ -‬است کار را قبول کردم و در این مدت ماهانه پنج تا‬ ‫ک ه حین انجام ماموریت هدف گلوله‌های شش‌میلیون‌تومان درآمد داشتم‪ .‬پدر و مادرم‬ ‫فردی ناشناس قرار گرفته است‪ .‬این جنایت خبر داشتند چه‌کار می‌کنم‪».‬‬ ‫در تاریکی انجام شده و به همین دلیل ردی متهم ادامه داد‪« :‬چون چندبار از من‬ ‫ا ز قاتل وجود نداشت و شاهدان نتوانستند زورگیری کرده بودند تصمیم گرفتم سالح‬ ‫ا طالعات دقیقی به پلیس ارایه دهند اما بخرم تا بتوانم از خودم دفاع کنم موضوع را‬ ‫م شخصات ظاهری متهم را شرح دادند‪ .‬با یکی از اقوامم در میان گذاشتم و او سالحی‬ ‫ب ه‌این‌ترتیب تالش‌ها برای دستگیری قاتل به قیمت چهارمیلیون‌و‪٨٠٠‬هزارتومان به‬ ‫آغاز شد و ماموران بعد از یک هفته تحقیقات من فروخت البته همه پول را ندادم و هنوز‬ ‫ویژه توانستند هویت قاتل را به دست بیاورند بخشی از آن مانده است‪ ».‬موسی درباره شب‬ ‫اما هنگامی که برای دستگیری او وارد عمل حادثه توضیح داد‪« :‬آن شب چند عدد پایپ‬ ‫شدند فهمیدند متهم محل سکونتش را ترک را در کیسه پالستیکی مشکی گذاشته بودم و‬ ‫کرده است و به پاتوق‌های سابقش نیز رفت می‌خواستم آن را برای مخفی‌کردن به ‌جایی‬ ‫و آمد ندارد‪ .‬متهم پسری جوان بود که از ببرم‪ .‬در حاشیه بزرگراه پیاده می‌رفتم که مامور‬ ‫طریق خرید و فروش موادمخدر امرار معاش کالنتری به من مشکوک شد و دستور ایست‬ ‫م ی‌کرد‪ .‬کارآگاهان با ردیابی‌های گسترده داد‪ .‬تصمیم گرفتم فرار کنم اما او دنبالم آمد‬ ‫‪١٠‬محلی را که احتمال داشت متهم به آنجا و من برای اینکه آن مامور نتواند به تعقیب‬ ‫برود زیرنظر گرفتند و در نهایت توانستند متهم ادامه بدهد سالحم را بیرون کشیدم‪ .‬سه گلوله‬ ‫را روز سه‌شنبه در منطقه‌ای در حاشیه پایتخت داخل سالح بود که هر سه‌تیر را شلیک کردم‬ ‫دستگیر کنند‪ .‬ماموران بعد از دستگیری متهم البته قصد نداشتم آن مرد را بکشم‪ .‬بعد از این‬ ‫محل اختفای او را بازرسی کردند و توانستند حادثه فراری شدم و مرتب محل سکونتم را‬ ‫ی ک قبضه کلت‪٢٠،‬تیر فشنگ‌جنگی و تغییر می‌دادم تا اینکه دستگیر شدم‪».‬‬ ‫مقداری تریاک و شیشه کشف کنند‪ .‬همچنین‬ ‫ل باس‌هایی که متهم روز قتل به تن داشت‬ ‫پیدا شد‪ .‬پسر جوان که موسی نام دارد بعد از را ‌ز آدمکش‌های نقابدار در قتل‬ ‫ا نتقال به پلیس اگاهی تحت بازجویی قرار عروس روستایی‬ ‫گ رفت و به جرمش اعتراف کرد‪ .‬سرهنگ‬ ‫ع باسعلی محمدیان‪ ،‬رییس پلیس آگاهی‬ ‫مرد جوان برای از میان برداشتن همسرش‬ ‫تهران بزرگ دیروز با تایید این خبر گفت‪:‬‬ ‫سناریوی هولناکی را طراحی و اجرا کرد‪ .‬این‬ ‫«باتوجه به اینکه قتل در تاریکی شب اتفاق‬ ‫جوان ‪ 24‬ساله ادعا کرده بود همسرش در‬ ‫افتاده بود و سرنخی وجود نداشت در کمترین‬ ‫جریان حمله دزدان نقابدار به خانه‌اش از پای‬ ‫ز مان ممکن موفق به دستگیری متهم شدیم‬ ‫درآمده است‪ .‬بنابر این گزارش‪ ،‬ساعت یک‬ ‫و امیدوار هستیم زودتر عدالت کیفری در‬ ‫بامداد دوشنبه ‪ 29‬دی ماه سال جاری بود‬ ‫مورد او اجرا شود‪ ».‬محمدیان درباره اینکه‬ ‫که ساکنان روستایی در منطقه بندپی غربی‬ ‫چرا مامور پلیس از لباس ضد گلوله استفاده‬ ‫شهر بابل با شنیدن فریاد‌های کمک‌خواهی‬ ‫ن کرده بود‪ ،‬توضیح داد‪« :‬لباس ضدگلوله‬ ‫همسایه جوانشان سراسیمه از خانه‌های خود‬ ‫د ر همه خودروهای پلیس موجود است اما‬ ‫بیرون دویده و خود را به خانه ویالیی این‬ ‫ف قط در ماموریت‌های خاص از آن استفاده‬ ‫مرد رساندند‪.‬‬ ‫می‌شود و این مورد‪ ،‬موضوع خاصی نبود بلکه‬ ‫آنان با ورود به حیاط خانه با مرد همسایه‬ ‫مامور به فردی مشکوک شده بود و فقط قصد‬ ‫در حالی روبه‌رو شدند که بشدت خود را‬ ‫داشت اوضاع را بررسی کند‪».‬‬ ‫مضطرب نشان داده و ادعا می‌کرد همسرش‬ ‫می‌خواستم پولدار شوم‬ ‫مورد حمله مردان نقابدار ناشناس قرار گرفته‬ ‫موسی دیروز در گفت‌وگو با خبرنگار ما‬ ‫است‪ .‬مأموران پلیس منطقه که با هماهنگی‬ ‫جزییات قتل را توضیح داد‪ .‬او که اهل‬ ‫مرکز پلیس ‪ 110‬بابل از طریق تماس تلفنی‬ ‫یکی از شهرستان‌های غرب کشور است‬ ‫یکی از همسایه‌ها در جریان ماجرا قرار گرفته‬ ‫گفت‪« :‬متاهل هستم و قبال از راه دامداری‬

‫بودند بسرعت خود را به محل حادثه رساندند‪.‬‬ ‫آنان با ورود به خانه ویالیی محل حادثه‬ ‫با اظهارات عجیب مرد صاحبخانه درباره‬ ‫چگونگی وقوع حمله قرار گرفتند‪ .‬این مرد‬ ‫در حالی که بشدت ترسیده بود و گریه می‌کرد‬ ‫با اشاره دست مأموران را داخل خانه و محلی‬ ‫که همسرش هدف حمله قرار گرفته بود‪،‬‬ ‫هدایت کرد‪.‬‬ ‫مأموران وقتی وارد خانه ویالیی شدند با به‬ ‫هم ریختگی محوطه داخلی اتاق‌ها روبه‌رو‬ ‫شدند‪ .‬آنان پس از ورود به یکی از اتاق‌ها‬ ‫با پیکر نیمه‌جان زن جوان خانواده در حالی‬ ‫روبه‌رو شدند که هدف ضربات چاقو قرار‬ ‫گرفته و دچار خونریزی شدیدی شده بود‪.‬‬ ‫نیروهای پلیس بالفاصله امدادگران اورژانس‬ ‫را در جریان قرار داده و مقدمات انتقال زن‬ ‫جوان را به بیمارستان فراهم کردند‪.‬‬ ‫در حالی که زن جوان به دلیل ضربات کاری‬ ‫که به قسمت‌های مختلف بدنش وارد شده‬ ‫بی‌حرکت مانده بود و از سوی تیم پزشکی‬ ‫بیمارستان به اتاق عمل انتقال داده شد‪ .‬تیمی‬ ‫از پزشکان مجرب بیمارستان عملیات احیای‬ ‫نجات زن جوان را آغاز کردند ولی لحظاتی‬ ‫بعد با وجود تالش‌های انجام گرفته او روی‬ ‫تخت بیمارستان با زندگی وداع کرده و در‬ ‫آغوش مرگ آرام گرفت‪.‬‬ ‫با مرگ این زن به دستور سرهنگ فقیه‬ ‫فرمانده پلیس بابل تجسس‌های پلیسی برای‬ ‫ردیابی عامل یا عامالن حادثه در دستور کار‬ ‫پلیس این شهر قرار گرفت‪.‬‬ ‫مرد خانواده که شاهد عینی حادثه بود و خود‬ ‫ماجرای حمله به خانه‌اش را به همسایگانش‬ ‫اطالع داده بود به مقر پلیس انتقال داده شده‬ ‫و در این باره مورد بازجویی قرار گرفت‪.‬‬ ‫وی در مراحل مقدماتی بازجویی‌ها با اعالم‬ ‫اینکه حالش خوب نیست‪ ،‬ادعا کرد قادر به‬ ‫پاسخگویی به سؤاالت مأموران نیست‪.‬‬ ‫ب دین ترتیب مأموران با آرام کردن این مرد‬ ‫و فراهم کردن مقدمات الزم برای تحقیق‪،‬‬


‫‪69‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ب ود و من وحشت کرده بودم‪ ،‬موقع خارج‬ ‫ش دن از خانه‌شان مادرش به من التماس‬ ‫م ی‌کرد‪ ،‬اما او با عصبانیت از من خواست‬ ‫تا خانه‌شان را ترک کنم و تنهایش بگذارم‪.‬‬ ‫ب ه همین خاطر با پلیس تماس گرفتم‪ .‬با‬ ‫حالت غیرعادی که سیامک داشت می‌دانستم‬ ‫حادثه‌ای هولناک رخ خواهد داد‪ ».‬با انتقال‬ ‫جسد این پیرزن به پزشکی‌قانونی برای تعیین‬ ‫ع لت اصلی مرگ‪ ،‬تحقیقات برای روشن‬ ‫ش دن زوایای مبهم این جنایت خانگی آغاز‬ ‫ش د‪ .‬توهمات یک نابغه نجوم سیامک که‬ ‫م ردی تحصیلکرده و میانسال است تنها‬ ‫ی ک‌بار با زنی آمریکایی ازدواج کرده بود‬ ‫و چند‌سال بعد از یکدیگر جدا شده بودند‬ ‫و به همین خاطر با مادرش زندگی می‌کرده‬ ‫ا ست‪ .‬او یک نابغه ریاضیات‪ ،‬نجوم و‬ ‫کامپیوتر بود و اتاق‌اش مملو از کتاب‌هایی‬ ‫به زبان‌های روسی و انگلیسی بود‪ .‬با دستور‬ ‫ق اضی حسین‌پور‪ ،‬سیامک همان شب در‬ ‫م حل جنایت دست به بازسازی صحنه‬ ‫ق تل زد‪ .‬حالت عجیبی داشت و رفتارهای‬ ‫غیرعادی‌اش نشان می‌داد ساعت‌های بحرانی‬ ‫را سپری کرده و شاید توهماتش ناشی از یک‬ ‫بحران روانی بود‪ .‬اما در محل جنایت به جز‬ ‫د اروهای ضدافسردگی و اعصاب وسیله یا‬ ‫چیزی که نشان دهد توهمات قاتل ناشی از‬ ‫م صرف موادمخدر بوده است کشف نشد‪.‬‬ ‫سیامک در بازسازی صحنه به بازپرس جنایی‬ ‫گفت‪« :‬مادرم شیطان بود‪ .‬به جسد بی‌جانش‬ ‫نگاه نکنید او همین چند ساعت پیش وقتی‬ ‫من با هواپیما از اکراین به ایران بر می‌گشتم‬ ‫‪ ٢‬میگ (هواپیمای جنگی) به آسمان فرستاد‬ ‫ت ا هواپیمای من را منفجر کند‪ .‬امشب هم‬ ‫وقتی با او درگیر شدم هرچه بیشتر کتکش‬ ‫م ی‌زدم او قدرتش بیشتر می‌شد و به همین‬ ‫خاطر دستم را در دهانش فرو بردم و ناگهان‬ ‫ا و دیگر نفس نکشید‪ ».‬اعترافات سیامک‬ ‫ک افی بود تا با تشخیص قاضی پرونده‪ ،‬او‬ ‫ب رای آزمایش تأیید عدم سالمت روانی در‬ ‫ز مان ارتکاب جرم به کمیسیون پزشکی‬ ‫سازمان پزشکی قانونی منتقل شود‪.‬‬

‫پایان آدم‌ربایی یک میلیاردی در‬ ‫پایتخت‬ ‫‪ ٤‬عضو یک باند آدم‌ربایی که فرزند یکی‬ ‫از صاحبان نمایشگاه خودرو را گروگان‬ ‫گرفته بودند‪،‬دستگیر شدند‪ .‬در میان اعضای‬ ‫این باند یکی از اعضای سابق تیم‌ملی‬ ‫پاورلیفتینگ به نام محسن حضور داشت‪.‬‬ ‫وقتی پسر مالک نمایشگاه خودرو ربوده شد‬ ‫معمای پیچیده‌ای پیش روی کارآگاهان اداره‬ ‫آ گاهی قرار گرفت تا این‌که این آدم‌ربایی بعد‬ ‫از ‪ ٤٨‬ساعت به طرز عجیبی پایان یافت‪.‬‬ ‫آدم‌ربایان که با درخواست یک‌میلیارد تومان‬ ‫پول نقد خانواده گروگان‌شان را تحت فشار‬ ‫روحی و روانی قرار داده بودند هرگز تصور‬ ‫نمی‌کردند پای پلیس به بازی خطرناک‌شان‬ ‫کشیده شود‪.‬‬ ‫اول آذرماه امسال یکی از تلخ‌ترین روزهای‬ ‫خانواده پولدار رقم خورد‪ .‬در این روز‬ ‫«سعید» پسر ‪ ٢٣‬ساله آنها به طرز مشکوکی‬ ‫ناپدید شد‪ .‬درحالی‌که جست‌وجو‌ها برای‬ ‫پیدا کردن ردی از او آغاز شده بود تماس‬ ‫تلفنی مشکوک راز این ماجرا را برمال کرد‪.‬‬ ‫پسرک توسط افرادی ناشناس ربوده شده بود‬ ‫و حاال آنها در ازای آزادی پسرک تقاضای‬ ‫یک‌میلیارد پول داشتند‪ .‬همین ماجرا کافی‬ ‫بود تا خانواده گروگان پلیس را در جریان‬ ‫ماجرا قرار بدهند‪ .‬پدر سعید وحشت‌زده به‬ ‫اداره آگاهی رفت و به کارآگاهان گفت‪:‬‬ ‫«پسرم به‌نام سعید که ‪‌٢٣‬ساله است توسط‬ ‫افرادی مرموز ربوده شده و آدم‌رباها در یک‬ ‫تماس تلفنی با من‪ ،‬درخواست یک‌میلیارد‬ ‫تومان پول نقد کردند‪ .‬آنها تنها ‪ ٤٨‬ساعت‬ ‫به ما فرصت دادند‪ .‬مرد آدم‌ربا در تماس‌های‬ ‫بعدی تهدید کرد اگر یک‌میلیارد تومان پول‬ ‫درخواستی را فراهم نکنم‪ ،‬پسرم را خواهد‬ ‫کشت‪».‬‬ ‫آزادی گروگان بدون پرداخت پول‬ ‫کارآگاهان که از همان ساعات اولیه‬

‫آدم‌ربایی در جریان ماجرا قرار گرفته بودند‬ ‫تحقیقات گسترده‌ای را برای به دام انداختن‬ ‫آدم‌ربایان آغاز کردند‪ .‬با اطالعات به دست‬ ‫آمده در رابطه با این پرونده‪ ،‬تحقیقات برای‬ ‫دستگیری آدم‌ربایان و نیز نجات گروگان‬ ‫آغاز شد‪ .‬تا این‌که اتفاق عجیبی مسیر‬ ‫پرونده را عوض کرد‪.‬پسر گروگان گرفته‬ ‫شده در عملیات پلیسی‪ ،‬از چنگال آدم‌ربایان‬ ‫آزاد شد‪.‬این درحالی بود که ماموران برای‬ ‫دستگیری آدم‌ربایان وارد عمل نشدند‪ .‬با‬ ‫این حال این پایان ماجرا نبود و ماموران‬ ‫می‌دانستند که آدم‌ربایان متوجه حضور پلیس‬ ‫شده‌اند و به همین خاطر چند نفرشان مخفی‬ ‫شده بودند‪ .‬این آدم‌ربایان مرموز درحالی‌که‬ ‫تصور می‌کردند با آزاد کردن گروگان‌شان‬ ‫پرونده بسته خواهد شد اما‪ ،‬تحت تعقیب‬ ‫پلیس قرار گرفتند‪ .‬سعید به کارآگاهان‬ ‫گفت‪ « :‬آدم‌ربایان ‪ ٤‬نفر بودند و من را در‬ ‫مسیر خانه‌مان ربودند‪».‬‬ ‫بدین ترتیب پاتوق‌های احتمالی آدم‌ربایان‬ ‫فراری زیر نظر گرفته شد‪ ،‬تا این‌که بعد از ‪٢‬‬ ‫ماه ماموران در عملیاتی هماهنگ و همزمان‬ ‫‪ ٤‬عضو این باند آدم‌ربایی را در شهرهای‬ ‫تهران‪ ،‬کرج و ‪ ٢‬شهر حاشیه‌ای دستگیر‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫ردپای عضو سابق تیم‌ملی پاورلیفتینگ در‬ ‫باند آدم‌ربایی‬ ‫با آغاز بازجویی‌ها از اعضای این باند‬ ‫آدم‌ربایی مشخص شد یکی از افراد دستگیر‬ ‫شده از اعضای سابق تیم‌ملی پاورلیفتینگ و‬ ‫یکی از شرکت‌کنندگان در مسابقه قوی‌ترین‬ ‫مردان ایران بوده است‪.‬‬ ‫س رهنگ محمدیان رئیس پلیس آگاهی‬ ‫درخصوص دستگیری ‪ ٤‬عضو باند آدم‌ربایان‬ ‫گ فت‪ « :‬اول آذرماه‌سال جاری مردی با‬ ‫مراجعه به پایگاه چهارم پلیس آگاهی اعالم‬ ‫کردکه فرزندش سعید ربوده شده و آدم‌رباها در‬ ‫یک تماس تلفنی درخواست یک‌میلیارد پول‬ ‫نقد داشتند‪ .‬در ادامه با دریافت این گزارش‪،‬‬ ‫ت یمی از ماموران پلیس آگاهی رسیدگی به‬ ‫م وضوع را در دستور کار خود قرار داده و‬ ‫م حل‌های احتمالی نگهداری فرد گروگان‬

‫گ رفته شده را تحت بررسی قرار دادند‪ ،‬اما‬ ‫در این حین آدم‌ربایان متوجه ورود پلیس به‬ ‫ماجرا شدند که همین موضوع عملیات را با‬ ‫د شواری‌هایی روبه‌رو کرد‪.‬سرانجام ماموران‬ ‫در عملیاتی پلیسی پسر گروگان گرفته شده‬ ‫را آزاد کرده اما برای دستگیری دیگر متهمان‬ ‫و ارد عمل نشدند تا به دیگر اعضای باند‬ ‫آ دم‌ربایی نیز دسترسی پیدا کنند‪ .‬سعید به‬ ‫کارآگاهان گفت که آدم‌ربایان ‪ ٤‬نفر بودند‪.‬‬ ‫تا این‌که سرانجام با مدتی کار تحقیقاتی این‬ ‫افراد در عملیات هماهنگ پلیس در ساعت‬ ‫‪ ٥‬صبح ‪ ٢٣‬دی‌ماه در شهر تهران‪ ،‬کرج و ‪٢‬‬ ‫شهر حاشیه‌ای دستگیر و به مقر پلیس منتقل‬ ‫ش دند‪٤,‬متهم دستگیر شده پس از انتقال به‬ ‫مقر پلیس به گروگانگیری اعتراف کردند‪.‬‬ ‫اشد مجازات برای آدم‌ربایان‬ ‫رئیس پلیس آگاهی پایتخت با تأکید بر‬ ‫این‌که پرونده در دادسرای ناحیه ‪ ٢٧‬درحال‬ ‫رسیدگی است‪ ،‬گفت‪« :‬جرم آدم‌ربایی‬ ‫مجازات سنگینی دارد‪ ،‬ضمن این‌که این ‪٤‬‬ ‫نفر هدف خود را دریافت پول اعالم کرده‬ ‫بودند‪ .‬رسیدگی به پرونده متهمان ادامه دارد‬ ‫و درخواستمان از دستگاه قضایی این است‬ ‫که اشد مجازات را برای این افراد در نظر‬ ‫بگیرد‪».‬‬ ‫گفت و گو با طراح باند آدم‌ربایی‬ ‫مرد ‪ ٤٢‬ساله به نام شروین که طراح اصلی‬ ‫این آدم‌ربایی است و پای ‪ ٣‬دوستش را به‬ ‫این نقشه مجرمانه باز کرد مدعی شد‪ ،‬قصد‬ ‫گوشمالی یکی از اقوام گروگان را داشته و‬ ‫هرگز برای پول آدم‌ربایی نکرده است‪.‬‬ ‫چند‌سال داری؟‬ ‫‪ ٤٢‬سال‬ ‫شغلت چیست؟‬ ‫دالل خودرو و ملک هستم و پدرم هم‬ ‫کارخانه‌دار است‪.‬‬ ‫چه شد که آدم‌ربایی کردی؟‬ ‫از مدتی پیش با چند نفر اختالف داشتم‪.‬‬ ‫به همین خاطر تصمیم گرفتم یکی از اقوام‬ ‫این فرد را گروگان بگیرم تا از او زهر چشم‬ ‫بگیریم‪.‬‬


‫‪68‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫ط عمه‌هایمان که از بانک بیرون می‌آمدند به‬ ‫تعقیبشان رفته و در فرصتی مناسب اقدام به‬ ‫دزدی می‌کردیم‪.‬‬ ‫اشکان در پایان گفت‪ :‬اگر پدر و مادرم از من‬ ‫حمایت می‌کردند هیچ وقت با احسان دوست‬ ‫نمی‌شدم تا برای به دست آوردن پول‪ ،‬روزی‬ ‫پشت میله‌های زندان بیفتم‪.‬‬ ‫احسان ‪ 21‬ساله که در خانواده‌ای تبهکار‬ ‫زندگی می‌کند به مأموران گفت‪ :‬به خاطر‬ ‫اعتیاد به شیشه نیاز به پول داشتم و وقتی دیدم‬ ‫اشکان نیز دنبال کار است پیشنهاد دزدی‬ ‫دادم‪ .‬من و او به خیابان امیرکبیر که شلوغ‬ ‫است رفته و در چشم بر هم زدنی اقدام به‬ ‫کیف قاپی می‌کردیم‪.‬‬ ‫سرهنگ «کهیایی» فرمانده پلیس آبادان به‬ ‫خبرنگار شوک گفت‪ :‬این دو دزد تازه کار‬ ‫پس از اعترافات ابتدایی برای افشای دیگر‬ ‫جرایم احتمالی‌شان در اختیار پلیس آگاهی‬ ‫مرکز آبادان قرار گرفته‌‌اند‬

‫فرجام نامعلوم پرونده قتل شهروند‬ ‫‪ 18‬ساله سرابی توسط افسر نیروی‬ ‫انتظامی‬ ‫ن قی محمودی‪ ،‬حقوقدان‪ :‬حسین محبوب‬ ‫کالک آبادی شهروند هجده ساله سرابی روز‬ ‫ا ول آبان ماه سالجاری در این شهر توسط‬

‫س توان دوم ابوالفضل سجادی‪ ،‬از افسران‬ ‫پ اسگاه شماره یازده سراب‪ ،‬به قتل رسید‬ ‫اما یک ماه بعد این مامور نیروی انتظامی با‬ ‫قرار وثیقه آزاد شد و پیگیری ها در خصوص‬ ‫ا ین قتل تاکنون بی نتیجه مانده است‪ .‬روز‬ ‫وقوع این قتل‪ ،‬حسین محبوب متولد هفدهم‬ ‫ا ردیبهشت سال ‪ 1375‬در حال رانندگی با‬ ‫اتومبیل پیکان پدرش بود که ماموران انتظامی‬ ‫به او دستور توقف می دهند‪ .‬حسین محبوب‬ ‫به دلیل ترس از نداشتن گواهینامه ی رانندگی‪،‬‬

‫ت وجهی به این امر نکرده و به رانندگی خود‬ ‫ادامه می دهد‪ ،‬اما ستوان دوم نیروی انتظامی‬ ‫ا بوالفضل سجادی شروع به تیراندازی به‬ ‫ا تومبیل حامل حسین محبوب می کند‪ .‬پنج‬ ‫ت یر از اسلحه ی ابولفضل سجادی به سوی‬ ‫ا تومبیل حسین محبوب شلیک شده که در‬ ‫ا ثر این شلیک ها حسین محبوب زخمی و‬ ‫در حالی که تعادل خود را از دست داده بود‬ ‫مجبور به توقف اتومبیل شده و پس از پیاده‬ ‫شدن از اتومبیل نقش زمین می شود‪ .‬پس از‬ ‫این ستوان دوم ابوالفضل سجادی به حسین‬ ‫م حبوب نزدیک شده و در حالی که وی از‬ ‫زخم ناشی از تیراندازی به خود می پیچیده با‬ ‫"دو تیر خالص" به حیات حسین محبوب‪،‬‬ ‫نقطه ی پایان می گذارد عصر همان روز عده‬ ‫ای از بستگان متوفی به پاسگاه شماره یازده‬ ‫س راب حمله کرده و اقدام به شکستن شیشه‬ ‫های پاسگاه می کنند اما ماموران حاضر در‬ ‫پاسگاه هیچ گونه واکنشی به این اقدام نشان‬ ‫ن دادند‪ .‬قتل حسین محبوب کالک آبادی‬ ‫توسط افسر نیروی انتظامی‪ ،‬تطابقی با موارد‬ ‫ده گانه ی مندرج در ماده ‪ 3‬قانون به کارگیری‬ ‫سالح توسط مأموران نیروهای مسلح در موارد‬ ‫ضروری نداشته و مامور متهم‪ ،‬یک ماه پس‬ ‫ا ز وقوع این جنایت با فک قرار بازداشت‬ ‫و تبدیل آن به قرار وثیقه از زندان آزاد شده‬ ‫و هنوز از نتیجه ی رسیدگی به این پرونده‬ ‫اطالعی در دست نیست‪.‬‬

‫جنایت یک نابغه نجوم در غرب‬ ‫تهران‬ ‫مرد نابغه ریاضیات و نجوم‪ ،‬با انگیزه‌ای مرموز‬ ‫مادرش را به قتل رساند‪ .‬این مرد بعد از کشتن‬ ‫م ادر‪ ٨٠‬ساله‌اش با خونسردی شام خورد‪،‬‬ ‫آبمیوه نوشید و هرگز از جنایتش پشیمان نشد‪.‬‬ ‫او تحصیلکرده و ریاضیدان بود و به زبان‌های‬ ‫انگلیسی و روسی مسلط‪ ،‬با این حال او در‬

‫عرض چند ساعت به یک جانی تبدیل شد و‬ ‫پا به دنیای جنایتکاران گذاشت‪ .‬التماس‌های‬ ‫ی ک مادر پیرزن در انتظار بازگشت پسرش‬ ‫از سفر بود‪ ،‬غذا پخته بود‪ ،‬میز شام را برای‬ ‫‪ ٢‬نفر چیده بود و هرگز تصور نمی‌کرد این‬ ‫آخرین شب زندگیش است‪ .‬سیامک که از سفر‬ ‫برگشت اما اوضاع چندان جالب نبود‪ .‬حالت‬ ‫عادی نداشت و بی‌دلیل و با لحنی خشن با‬ ‫مادرش صحبت می‌کرد‪ .‬او را تهدید به مرگ‬ ‫م ی‌کرد و همین موضوع باعث شد تا پیرزن‬ ‫برای رهایی از مخمصه از دوست پسرش به‬ ‫نام «امید» کمک بخواهد‪ .‬امید که همسایه‬ ‫طبقه پایین خانه آنها بود خیلی زود پشت در‬ ‫خانه‌شان رفت تا مردعصبانی را آرام کند‪ .‬اما‬ ‫حالت‌های عجیب و متوهم سیامک‪ ،‬خبر از‬ ‫وضعیتی غیرقابل پیش‌بینی می‌داد‪ .‬امید برای‬ ‫چند دقیقه میهمان خانه آنها شد تا دوستش‬ ‫را به آرامش دعوت کند اما سیامک پشت‌سر‬ ‫هم سیگار می‌کشید و پرخاش می‌کرد‪ .‬پیرزن‬ ‫وحشت‌زده خود را در اتاق حبس کرده بود‪.‬‬ ‫س یامک حالت عادی نداشت و حرف‌های‬ ‫عجیبی می‌زد‪ ،‬که ناگهان با فریاد از دوستش‬ ‫خواست تا خانه‌شان را ترک کند؛ و این لحظه‬ ‫آغاز یک قتل بود‪ .‬قتل پس از بازگشت از‬ ‫اوکراین ساعت ‪ ٢٠ :٣٠‬دقیقه ‪ ٢٩‬دی‌ماه‬ ‫م اموران کالنتری ‪ ١٣٣‬شهرزیبا در جریان‬ ‫ی ک دعوای خانوادگی در آپارتمانی واقع‬ ‫در سازمان برنامه مرکزی قرار گرفتند‪ .‬مردی‬ ‫ا ز آن سوی خط با صدایی لرزان حرف‬ ‫م ی‌زد و به ماموران گفت‪« :‬پسر همسایه‌مان‬ ‫حالت عادی ندارد و با مادرش درگیر شده‪،‬‬ ‫د ر خانه‌شان را باز نمی‌کند‪ ،‬احساس خطر‬ ‫م ی‌کنیم و ممکن است حادثه ای برای‬ ‫آ نها اتفاق بیفتد‪ ».‬چند دقیقه بعد تیمی از‬ ‫ماموران برای رازگشایی از این ماجرا راهی‬ ‫محل حادثه شدند‪ .‬ساختمان ‪ ٣‬طبقه ظاهرا‬ ‫آ رام بود و ماموران با راهنمایی‌های امید‬ ‫همان مردی که آخرین مکالمه را با سیامک‬ ‫د اشت وارد ساختمان شدند‪ ،‬بدون مجوز‬ ‫قضایی راه ورود به آپارتمان وجود نداشت و‬ ‫به همین خاطر ماموران زنگ خانه را به صدا‬ ‫د ر آوردند‪ .‬آن سوی در اما درحالی‌که همه‬ ‫می‌دانستند سیامک و مادرش در خانه هستند‬ ‫کسی پاسخگو نبود‪ .‬سکوت سنگینی فضای‬ ‫آ پارتمان را ُپر کرده بود و ماموران بدون‬ ‫رسیدن به نتیجه به ماموریت‌شان پایان دادند‪.‬‬ ‫اما امید هنوز آرام نگرفته بود و می‌دانست در‬ ‫خ انه همسایه‌شان حادثه‌ای هولناک درحال‬ ‫ر قم خوردن است‪ .‬این بار با اورژانس و‬ ‫آتش‌نشانی تماس گرفت تا شاید راهی برای‬ ‫و رود به خانه پیرزن پیدا کنند‪ .‬خودروی‬ ‫آ تش‌نشانی همزمان با ماموران کالنتری به‬

‫م حل حادثه اعزام شدند‪ .‬تا این‌که وقتی‬ ‫م امور آتش‌نشانی در مقابل در خانه مرموز‬ ‫قرار گرفت راز جنایتی هولناک بر مال شد‪.‬‬ ‫سیامک این بار با زنگ آیفون در خانه‌شان‬ ‫را باز کرد‪ .‬خونسرد بود و لیوان آبمیوه‌ای در‬ ‫دست داشت و با آرامش به مامور آتش‌نشانی‬ ‫گ فت‪« :‬مادرم را کشتم و جسدش در اتاق‬ ‫است بروید و ببینید‪ ».‬با بازداشت سیامک‪،‬‬ ‫دقایقی بعد قاضی کشیک ویژه قتل‪ ،‬بازپرس‬ ‫حسین‌پور به همراه تیمی از کارآگاهان جنایی‬ ‫و کارشناسان بررسی صحنه جرم‪ ،‬راهی محل‬ ‫ج نایت در خیابان سازمان برنامه مرکزی‬ ‫ش دند‪ .‬خیابان خلوت بود و تنها چند زن و‬ ‫م رد همسایه در راه پله‌های این ساختمان‬ ‫تجمع کرده بودند‪ .‬همه از قتل حرف می‌زدند‬ ‫و صحنه‌های جنایت سیامک را برای‬ ‫یکدیگر بازگو می‌کردند‪ .‬ماموران با احتیاط‬ ‫وارد واحد طبقه دوم آپارتمان شدند‪ .‬سکوت‬ ‫س نگین بر خانه حکمفرما و فضای خانه‬ ‫آ کنده از بوی سیگار بود‪ .‬با آغاز تجسس‌های‬ ‫جنایی‪ ،‬کارآگاهان با صحنه هولناکی روبه‌رو‬ ‫شدند‪ .‬پیرزنی ‪ ٨٠‬ساله در یکی از اتاق‌های‬ ‫خ انه‌اش به قتل رسیده بود‪ .‬با تجسس‌های‬ ‫ب ازپرس پرونده مشخص شد پسر جنایتکار‬ ‫بعد از کشتن مادرش‪ ،‬خونسردانه شام خورده‪،‬‬ ‫س ناریوی جنایت را مرور کرده و بی‌وقفه‬ ‫سیگار کشیده است تا این‌که با رسیدن پلیس‬ ‫ب ه در خانه‌شان‪ ،‬خودش را تسلیم کرده بود‪.‬‬ ‫س یامک ‪٥٠‬ساله مردی که می‌گویند یک‬ ‫نابغه ریاضی و نجوم است جانی شده بود و‬ ‫با انگیزه‌ای عجیب دست به قتل مادرش زد‪.‬‬ ‫جسد پیرزن درحالی‌که آثار کبودی و ضرب‬ ‫و شتم روی بدنش دیده می‌شد در اتاق افتاده‬ ‫ب ود‪ .‬در بررسی‌های بیشتر‪ ،‬آثار خون روی‬ ‫د ستگیره در خانه نشان می‌داد پیرزن برای‬ ‫ل حظاتی توانسته بود از دست پسر جانی‌اش‬ ‫ف رار کند اما به محض رسیدن به در دوباره‬ ‫اسیر ضربات سنگین سیامک شده و درنهایت‬ ‫به کام مرگ فرو رفته بود‪ .‬شاهد جنایت امید‬ ‫ک ه از سال‌ها پیش همسایه سیامک در این‬ ‫س اختمان بود در رابطه با شب جنایت به‬ ‫شهروند گفت‪« :‬سیامک تازه از سفر اوکراین‬ ‫ب رگشته بود اما ناگهان مادرش با من تماس‬ ‫گ رفت و درخواست کمک کرد‪ .‬او به من‬ ‫گ فت با سیامک صحبت کنم تا کمی آرام‬ ‫شود‪ .‬به همین خاطر به در خانه‌شان رفتم تا‬ ‫ببینم ماجرا از چه قرار است‪ .‬سیامک حالت‬ ‫ع ادی نداشت‪ ،‬حرف‌های عجیبی می‌زد و‬ ‫م ی‌گفت مادرش برای کشتن او توطئه کرده‬ ‫است‪ .‬ادعا می‌کرد مادرش ‪٢‬فروند هواپیمای‬ ‫جنگی را برای منفجر کردن هواپیمای او به‬ ‫آسمان فرستاده بود‪ .‬حرف‌هایش خیلی متوهم‬


‫‪67‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ا و خیانت می‌کند و با دختری رابطه دارد‪.‬‬ ‫آ ن دختر خیلی اتفاقی دوست فائزه بود و‬ ‫پ وریا به آن دختر نگفته ‌بود ازدواج کرده‬ ‫‌است‪ .‬وقتی درگیری آنها سر این موضوع باال‬ ‫گرفت و پوریا دوباره همسرش را کتک زد‪،‬‬ ‫من دخالت کردم‪ .‬پوریا به من گفت می‌خواهد‬ ‫ف ائزه را طالق دهد‪ .‬به‌عنوان عمویش این‬ ‫پ یشنهاد را قبول کردم چون بیشتر کارها و‬ ‫تصمیم‌گیری‌ها در خانواده توسط من انجام‬ ‫م ی‌گرفت تنها خواسته‌ام از پوریا این بود‬ ‫ک ه به کارهایش پایان دهد و آنها با احترام‬ ‫ا ز هم جدا شوند‪ .‬گفتم تا قبل از روزی که‬ ‫درخواست طالق می‌دهید با هم خوش باشید‬ ‫و این مدت کینه‌ها را کنار بگذارید و با هم‬ ‫ت فریح کنید بعد که درخواست طالق دادید‬ ‫دیگر همدیگر را نبینید و از هم جدا شوید‪.‬‬ ‫ح تی قبول کردم اگر سفر می‌روند هزینه‌اش‬ ‫را بپردازم‪ .‬مدتی بعد پوریا توانست فائزه را‬ ‫راضی کند با هم آشتی کنند‪ ،‬اما فائزه شرط‬ ‫کرده ‌بود شوهرش حق طالق را به او بدهد‬ ‫و از خانواده فائزه هم عذرخواهی کند‪ ،‬پوریا‬ ‫هم قبول کرده ‌بود‪ .‬پوریا مدتی بعد از اینکه‬ ‫حق طالق را به فائزه داد‪ ،‬دوباره او را کتک‬ ‫ز د و این‌بار فائزه تصمیم خود را گرفت و‬ ‫جدا شد‪ ».‬جمعه‌زاده در ادامه می‌گوید‪« :‬بعد‬ ‫از طالق یک روز پوریا سراغ من آمد و گفت‬ ‫ف ائزه می‌خواهد با کسی ازدواج کند‪ .‬به او‬ ‫گ فتم این تصورت اشتباه است‪ .‬او از دفتر‬ ‫من بیرون رفت اما آزارهایش در مورد فائزه‬ ‫ادامه داشت‪ .‬او یک‌بار با لگد در آرایشگاهی‬ ‫را که فائزه آنجا کار می‌کرد شکسته و وارد‬ ‫شده‌بود‪ .‬یک‌بار هم برادرزاده‌ام را مقابل در‬ ‫آرایشگاه کتک زد ‌ه بود‪ .‬آخرین‌بار هم وقتی‬ ‫فائزه از ماشین پیاده شده و پوریا را دیده‌بود‬ ‫از ترس با عجله به سمت آرایشگاه رفته ‌بود‬ ‫که متاسفانه پشت چراغ قرمز از شدت هراس‬ ‫زمین خورده و همین باعث شده‌ بود پوریا به‬ ‫او برسد و او را مقابل چشم مردم با ضربات‬ ‫چاقو بکشد‪».‬‬ ‫ع موی فائزه درباره اعترافات متهم توضیح‬ ‫م ی‌دهد‪« :‬پوریا در تحقیقات گفته‌ است به‬ ‫فائزه شک کرده‌ بود و فکر می‌کرد چون او‬

‫حق طالق را گرفته پس با کسی رابطه دارد‬ ‫و از همان موقع می‌خواسته با مردی دیگر‬ ‫ا زدواج کند اما ما اطمینان داریم این ادعا‬ ‫د رست نیست ضمن اینکه تحقیقات پلیس‬ ‫ه م ثابت کرد فائزه با کسی رابطه نداشت و‬ ‫آنقدر از زندگی با پوریا خسته ‌بود که دیگر‬ ‫به ازدواج فکر نمی‌کرد‪ .‬به فائزه تهمت زدند‬ ‫ک ه روز حادثه از پژو‪ ٢٠٦‬پیاده ‌شده بود‪،‬‬ ‫ا ما ماموران دوربین‌های مداربسته منطقه را‬ ‫ب ررسی کردند و ثابت شد این ادعا صحت‬ ‫ن دارد و این حرف‌ها را برای خراب‌کردن‬ ‫خانواده ما گفته‌اند‪».‬‬ ‫عموی فائزه درباره سوابق کیفری پوریا نیز‬ ‫می‌گوید‪« :‬متاسفانه در این مورد خیلی به ما‬ ‫اجحاف شد به این دلیل که پوریا ‪١٢‬پرونده‬ ‫‌و حتی حکم جلب داشت و در این خصوص‬ ‫به ما چیزی گفته ‌نشده ‌بود‪ ،‬حتی زمانی که‬ ‫علیه او به خاطر ضرب‌‌و‌جرح پوریا شکایت‬ ‫کردیم حرفی به ما زده‌نشد و بعد از بازداشت‬ ‫به خاطر قتل بود که مشخص شد او متهم‬ ‫تحت تعقیب است و در این مدت هم‬ ‫چند‌بار او را به دادگاه‌های مختلف برده‌‌اند‪.‬‬ ‫‌ای‌کاش قبل از این مساله به ما گفته می‌شد او‬ ‫پرونده شرارت و ضرب‌وجرح دارد‪ ،‬این‌طور‬ ‫بهتر می‌توانستیم مساله را مدیریت کنیم و‬ ‫آ گاهانه‌تر برخورد می‌کردیم‪ ».‬وی درباره‬ ‫اینکه چه تصمیمی برای دادگاه گرفته‌اند‪،‬‬ ‫می‌گوید‪« :‬در این خصوص فقط پدر و مادر‬ ‫فائزه تصمیم می‌گیرند و آنها هم درخواست‬ ‫قصاص را مطرح کرده‌اند‪ .‬با اینکه اصال‬ ‫دوست نداریم به کسی آسیبی وارد کنیم اما‬ ‫کاری که پوریا کرده غیرقابل بخشش است‬ ‫و تاثیری در منطقه گذاشته‌ که غیرقابل‌انکار‬ ‫است‪ .‬این روزها هر زوجی که در منطقه ما با‬ ‫هم درگیر می‌شوند‪ ،‬شوهر به همسرش می‌گوید‬ ‫کمتر از پوریا که نیستم می‌توانم تو را بکشم‪.‬‬ ‫آیا واقعا گذشت از چنین مجرمی می‌تواند‬ ‫به نفع جامعه ‌باشد؟ البته همه‌چیز به دادگاه‬ ‫بستگی دارد و ما منتظر هستیم قانون در این‬ ‫خصوص تصمیم‌گیری کند‪:».‬‬

‫تبهکاری پسر در ایستگاه جدایی‬ ‫پدر و مادر‬ ‫دو دزد تازه‌کار که در منطقه تجاری آبادان‬ ‫اقدام به کیف‌قاپی می‌کردند در عملیات‬ ‫غافلگیرانه پلیس دستگیر شدند‪ .‬چندی‬ ‫پیش مأموران کالنتری ‪ 16‬آبادان در جریان‬ ‫کیف قاپی‌های حرفه‌ای دو جوان در خیابان‬ ‫امیرکبیر قرار گرفتند و تیمی از مأموران برای‬ ‫ردیابی عامالن این سرقت‌های مشابه وارد‬ ‫عمل شدند‪.‬‬ ‫مأموران در گام نخست تحقیقات به سراغ‬ ‫طعمه‌های این باند رفته که مشخص شد دو‬ ‫پسرجوان‪ ،‬سوار بر موتور دست به دزدی‬ ‫می‌زنند‪.‬‬ ‫بدین ترتیب تیم ویژه پلیس به خیابان امیرکبیر‬ ‫آبادان رفته و با تحقیقات گسترده پی بردند‬ ‫ب یشتر سرقت‌ها پس از خروج طعمه‌ها از‬ ‫ب انک‌ها صورت گرفته و همین کافی بود تا‬ ‫م أموران در این مرحله به سراغ دوربین‌های‬ ‫مداربسته بانک‌ها بروند‪ .‬مأموران در بررسی‬ ‫ف یلم‌های ضبط شده‪ ،‬تصویر و مشخصات‬ ‫موتور دو جوان کیف‌قاپ را به دست آوردند‪.‬‬ ‫ردیابی‌ها ادامه داشت تا اینکه عصر شنبه ‪27‬‬ ‫د ی ماه مأموران گشت کالنتری ‪ 16‬آبادان‬ ‫ب ه رفتارهای دو جوان موتورسوار مشکوک‬ ‫ش دند و زمانی که خود را به نزدیک آنها‬ ‫ر ساندند مشخص شد این دو جوان همان‬ ‫تبهکاران تحت تعقیب هستند‪ .‬دستور ایست‬ ‫برای دزدان خیابانی صادر شد اما دو جوان‬ ‫ب ا دیدن خودروی پلیس با بی‌اعتنایی به‬ ‫دستورها تصمیم به فرار گرفتند و همین کافی‬ ‫بود تا تعقیب و گریز پلیسی کلید زده شود‪.‬‬ ‫م أموران در این عملیات وقتی مسیر فرار‬ ‫د زدان موتورسوار را بستند دیدند آنها با‬ ‫ج اگذاشتن موتورشان با پای پیاده اقدام به‬ ‫ف رار کرده‌اند که سرانجام توانستند یکی از‬ ‫د زدان را دستگیر کنند و وی نیز در همان‬ ‫بازجویی‌های ابتدایی مخفیگاه همدستش را‬ ‫لو داد‪.‬‬

‫ت یم پلیسی با اطالعات به دست آمده و‬ ‫ب ا حکم ورود به مخفیگاه دزد فراری در‬ ‫ع ملیاتی شبانه‪ ،‬خانه وی را تحت محاصره‬ ‫قرار دادند و در اقدامی غافلگیرانه کیف قاپ‬ ‫جوان را دستگیر کردند‪.‬‬ ‫اشکان و احسان که راهی جز اعتراف نداشتند‬ ‫در همان بازجویی‌های ابتدایی از چهار‬ ‫کیف‌قاپی و سرقت موبایل پرده برداشتند‪.‬‬ ‫اشکان ‪ 19‬ساله در اعترافاتش گفت‪ 4 :‬ساله‬ ‫بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر‬ ‫کدام برای خود زندگی جدیدی را شروع‬ ‫کردند‪ .‬آنها حاضر به نگهداری من نبودند به‬ ‫همین خاطر به آبادان آمدم و در کنار پدر و‬ ‫مادربزرگم زندگی جدیدم را آغاز کردم‪ .‬وی‬ ‫افزود‪ :‬چون خانواده پدربزرگم در وضعیت‬ ‫مالی خوبی قرار ندارند قصد داشتم با کار‬ ‫کردن زحمات آنها را جبران کنم اما نتوانستم‬ ‫کاری پیدا کنم‪.‬‬ ‫پسرتنها ادامه داد‪ :‬در این مدت با احسان که‬ ‫بچه محل‌مان است آشنا شده بودم‪ ،‬وی نیز‬ ‫وقتی دید به دنبال کار می‌گردم پیشنهاد دزدی‬ ‫داد و چون نیاز به پول داشتم وسوسه شدم و‬ ‫پذیرفتم تا کیف‌قاپی کنم‪.‬‬ ‫و ی گفت‪ :‬برای اجرای نقشه‌مان جلوی‬ ‫بانک‌ها می‌رفتیم و پس از زاغ‌زنی و شناسایی‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫ا گر این مرد را می شناسید به ‪۴‬‬ ‫سال کابوس زندگی او پایان دهید‬ ‫پنجره اتاق را گشوده و باز هم منتظر نگاهی‬ ‫آشنا مانده است‪ .‬این مرد ‪ 60‬ساله چهار سال‬ ‫است که هر روز چشم به پنجره می‌دوزد تا‬ ‫نگاهی آشنا با نگاهش تالقی کند‪ .‬او در این‬ ‫مدت هیچ نشانی از خانواده‌اش نداشته و در‬ ‫بی‌خبری به سر برده است‪.‬‬ ‫وارد اتاق که می‌شوی نگاهت به مردی‬ ‫خوشرو و خوش برخورد می‌افتد‪ .‬میهمان نواز‬ ‫است و دلش می‌خواهد درد دل کند‪ .‬مسئول‬ ‫مددکاری مرکز با صدایی گرم و آرام با او‬ ‫حرف می‌زند تا هر آنچه را که به خاطر دارد‬ ‫بازگو کند‪.‬‬ ‫بغض گلویش را می‌فشارد و اشک در‬ ‫چشمانش حلقه می‌بندد‪ ،‬می‌گوید‪« :‬هر چه به‬ ‫حافظه‌ام فشار می‌آورم چیزی به یاد نمی‌آورم ‪،‬‬ ‫فقط به خاطر دارم که همه چیز در یک لحظه‬ ‫اتفاق افتاد و زندگی‌ام را زیر و رو کرد‪».‬‬ ‫‪ 4‬سال است مسیر زندگی این مرد ‪ 60‬ساله‬ ‫تغییر کرده است‪.‬‬ ‫می گوید‪« :‬آنچه را که به خاطرم می‌آید بارها‬ ‫و بارها گفته‌ام‪ ،‬سال ‪ 89‬در ایستگاه مترو‬ ‫امام خمینی دچار حادثه مغزی شدم‪ ،‬در یک‬ ‫لحظه تمام مردم کنارم جمع شدند‪ .‬انگار‬ ‫حافظه‌ام را از دست داده بودم‪ ،‬آدرس خانه‌ام‬ ‫را به خاطر نمی‌آوردم‪‌،‬نمی‌دانستم کیستم و در‬ ‫ایستگاه مترو چه می‌کنم‪ .‬با راهنمایی مردم‬ ‫به کالنتری ‪113‬بازار رفتم‪ ،‬چند روزی در‬ ‫کالنتری بودم حتی مدارک شناسایی همراه‬ ‫نداشتم‪».‬‬ ‫او در ادامه می‌گوید‪« :‬نام واقعی‌ام را به یاد‬ ‫ن می‌آوردم‪ .‬در همان لحظه که کام ً‬ ‫ال همه‬ ‫ز ندگی‌ام را فراموش کرده بودم‪ ،‬یاد امام‬ ‫حسینافتادم و نامم را حسین گذاشتم و چون‬ ‫یادم مانده بود که امام حسین مظلوم بوده‌اند‬ ‫فامیلی مظلومی را انتخاب کردم‪ .‬از آن به بعد‬

‫مرا با نام حسین مظلومی می‌شناسند‪».‬‬ ‫او که از زندگی در این مکان رضایت دارد و‬ ‫در طول این مدت دوستان زیادی پیدا کرده‬ ‫ا ست‪ ،‬می‌گوید‪« :‬درست است که زندگی‬ ‫در اینجا برایم راحت است و آرامش دارم‪،‬‬ ‫اما زمانی به آرامش واقعی دست می‌یابم که‬ ‫خانواده‌ام را پیدا کنم‪».‬‬ ‫تو‌جوی‬ ‫‪ 4‬سال است روزها و شب‌ها در جس ‌‬ ‫هویت واقعی‌اش است و آرزو می‌کند زودتر‬ ‫خانواده‌اش را پیدا کند‪‌ ،‬آنها را در آغوش‬ ‫بگیرد و غرق بوسه کند‪.‬‬ ‫پس از انجام ام آر آی و آزمایش های‌‬ ‫تخصصی‪ ،‬پزشکان به این نتیجه رسیدند‬ ‫بخشی از مغز او دچار اختالل شده و به همین‬ ‫علت است که حافظه‌اش را برای مدتی از‬ ‫دست داده است‪‌ ،‬به دلیل لخته خونی که در‬ ‫مغزش قرار دارد قادر نیست گذشته را به یاد‬ ‫آورد‪.‬‬ ‫در طول این ‪ 4‬سال به باغبانی مشغول بوده‬ ‫است‪ .‬اهل مطالعه است و هر روز ساعتی‬ ‫از وقت خود را در کتابخانه به خواندن‬ ‫کتاب‌های علمی سپری می‌کند‪.‬‬ ‫بازی شطرنج را دوست دارد و می‌گوید‪« :‬هر‬ ‫روز سعی می‌کنم قسمتی از زمان خود را به‬ ‫بازی شطرنج اختصاص دهم تا حافظه‌ام را‬ ‫تقویت کنم‪ ».‬او که به زبان انگلیسی و تا‬ ‫حدودی آلمانی مسلط است‪ ،‬عالقه خاصی به‬ ‫رایانه دارد‪.‬‬ ‫او ادامه می‌دهد‪« :‬دوست دارم هر روز‬ ‫نکته‌های جدیدی یاد بگیرم‪ .‬احساس می‌کنم‬ ‫به درس‌هایی چون فیزیک‪ ،‬شیمی و ریاضی‬ ‫عالقه‌مند بوده‌ام‪ .‬کشاورزی‌ام خوب است‬ ‫و تسلط زیادی در امور باغبانی دارم اما‬ ‫نمی‌دانم چرا هر چه به حافظه‌ام فشار می‌آورم‬ ‫رد و نشانی از خانواده و شغلم در ذهنم باقی‬ ‫نمانده است‪».‬‬ ‫دلتـــــنگ خانـواده‌اش است و در ال به الی‬ ‫حرف هایش می‌گوید‪« :‬هر روز با خود‬

‫؟ چرا فرزندان‬ ‫زمزمه می‌کنم چرا اینجا هستم ‌‬ ‫و خانواده‌ام به سراغم نمی‌آیند؟ فکر می‌کنم‬ ‫چهار فرزند داشته‌ام‪‌،‬برادر داشته‌ام و‪»...‬‬ ‫***‬ ‫تا به امروز هیچ سرنخ و نشانی از خانواده‬ ‫این مرد به دست نیامده است‪ .‬مددکار‬ ‫می‌گوید‪ :‬با توجه به اینکه در صحبت‌های او‬ ‫اصطالحات علمی در حوزه کشاورزی وجود‬ ‫دارد تصورمان بر این بود که شاید کارمند‬ ‫جهاد کشاورزی استان تهران بوده ولی با‬ ‫مراجعه به این سازمان هیچ نام و نشانی از او‬ ‫به دست نیاوردیم‪ .‬بررسی‌ها و تحقیقات در‬ ‫ثبت احوال هم بی‌نتیجه بود؛ فکر می‌کردیم‬ ‫حسین مظلومی نام واقعی‌اش باشد ولی افراد‬ ‫زیادی با نام حسین مظلومی وجود داشتند که‬ ‫نهایت ًا تحقیقات مان به بن‌بست رسید‪.‬‬ ‫***‬ ‫در فکر فرو می‌رود و حکایت زندگی سرشار‬ ‫از رنج و اندوهش را مرور می‌کند و باز هم‬ ‫زمزمه می‌کند‪« :‬دلم برای خانواده‌ام تنگ‬ ‫شده است‪ ».‬آرزو می‌کند یک روز نام و‬ ‫چهره‌ای آشنا به دیدنش برود و او را پدر صدا‬ ‫بزند تا غم و اندوهی که در طول سال‌ها تحمل‬ ‫کرده است تسکین یابد و او را از دلنگرانی‌ها‬ ‫نجات بخشد‪.‬‬ ‫دفترچه خاطرات مرد پر از واژه‌های محبت‬ ‫آمیزی چون خانواده‪ ،‬فرزند‪‌ ،‬خواهر و برادر‬ ‫است؛ مفهوم زیبایی از داشتن یک خانواده‬ ‫گرم و صمیمی را هر روز با خود زمزمه‬ ‫می‌کند‪ .‬هر روز خاطراتش را گوشه دفتری‬ ‫یادداشت می‌کند تا روزهای تلخ دور ماندن از‬ ‫خانواده را یک روز برای فرزندانش یادآوری‬ ‫کند‪.‬‬ ‫برای رهایی از تاریک‌ترین زاویه زندگی‬ ‫مردی که فراموش کرده کیست با شماره‬ ‫‪ 88757758‬گروه زندگی روزنامه ایران‬ ‫تماس بگیرید و او را از سرگردانی نجات‬ ‫دهید‪.‬‬

‫پشت‌پرده قتل زن جوان در‬ ‫خیابان‬ ‫اولیای‌‌دم دختری که به دست شوهر سابقش‬ ‫در چهارراه تابلوی گرگان به قتل رسید‪،‬‬ ‫برای قاتل درخواست قصاص کردند‪ .‬فائزه‪،‬‬ ‫زن ‪١٩‬ساله گرگانی ‪٤٥‬روز قبل در چهارراه‬ ‫تابلوی گرگان مقابل چشمان عابران با‬ ‫ضربات متعدد چاقوی همسرش به قتل رسید‬ ‫و متهم نیز در همان محل بازداشت شد‪.‬‬ ‫ق تل فائزه در مأل‌عام وحشت زیادی بین‬ ‫م ردم به‌وجود آورد و این ماجرا را به یکی‬ ‫از پرونده‌های خاص تبدیل کرد تا جایی که‬ ‫دادستان این شهر اعالم کرد پرونده به‌صورت‬

‫و یژه مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت‪.‬‬ ‫حسین جمعه‌زاده ‪ -‬عموی فائزه‪ -‬که وکیل‬ ‫ی است‪ ،‬به خبرنگار ما می‌گوید‪:‬‬ ‫د ادگستر ‌‬ ‫«پدر و مادر فائزه چندروز بعد از کشته‌شدن‬ ‫دخترشان به دادسرا مراجعه و ضمن شکایت‬ ‫د رخواست قصاص را مطرح کردند‪ .‬ما‬ ‫ه مه‌چیز را به قوه‌‌قضاییه سپرده‌ایم و منتظر‬ ‫هستیم قانون درباره متهم تصمیم‌گیری کند‪».‬‬ ‫او درباره زندگی فائزه توضیح می‌دهد‪« :‬این‬ ‫دختر آخرین فرزند برادرم بود‪ .‬فائزه چهارسال‬ ‫قبل در راه مدرسه با پوریا ‪ -‬متهم‪ -‬آشنا شده‬ ‫‌ بود‪ .‬وقتی پوریا به خواستگاری فائزه آمد‬ ‫چون این دختر از نظر تحصیلی وضع خیلی‬ ‫خ وبی داشت ما موافق ازدواج آنها نبودیم‬ ‫ض من اینکه فکر می‌کردیم فائزه با توجه‬ ‫ب ه زیبایی و شخصیتی که دارد می‌تواند فرد‬ ‫بهتری را برای زندگی مشترک انتخاب کند‪.‬‬ ‫اما پوریا اصرار کرد؛ البته باید بگویم فائزه‬ ‫خودش هم بر این ازدواج اصرار داشت‪ .‬وقتی‬ ‫د یدیم فائزه هم اصرار دارد با این ازدواج‬

‫م وافقت کردیم و مدتی بعد مراسم عقد و‬ ‫نامزدی آنها برگزار شد‪ .‬تا مدتی بعد از این‬ ‫م اجرا در جریان اختالفات فائزه و پوریا‬ ‫نبودیم چون فائزه خودش برای ازدواج اصرار‬ ‫ک رده‌ بود‪ ،‬خجالت می‌کشید موضوع را به‬ ‫م ا بگوید اما بعدها فهمیدم اولین اختالف‬ ‫آنها فردای روز عقد به‌وجود آمده و پوریا به‬ ‫ص ورت فائزه سیلی زده‌ بوددر مدتی که آنها‬ ‫عقد بودند پوریا چندبار فائزه را کتک زد‪.‬‬ ‫برادرزاده‌ام چندبار بینی‌اش را جراحی کرد در‬ ‫حالی‌که بینی‌اش مشکل زیبایی نداشت وقتی‬ ‫موضوع را پیگیری کردیم فهمیدیم شوهرش‬ ‫بینی او را شکسته است‪ ».‬عموی فائزه ادامه‬ ‫داد‪« :‬وقتی متوجه شدیم اختالفات آنها خیلی‬ ‫ز یاد است‪ ،‬چند‌بار صحبت از این شد که‬ ‫از هم جدا شوند‪ .‬به‌تدریج درگیری‌های آنها‬ ‫ع لنی شد‪ ،‬تا اینکه فائزه فهمید شوهرش به‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۶‬عددی که شما‬ ‫باید از آنها مطلع‬ ‫باشید‬

‫هیــچ چیــز مهمتــر از ســامتی‬ ‫شــما نیســت‪ .‬شــما بایــد همیشــه‬ ‫بــرای مراقبــت از خودتــان‬ ‫تــاش کنیــد‪ .‬کار خیلــی ســختی‬ ‫نیســت فقــط بایــد اعــداد مربــوط‬ ‫بــه خودتــان را کنتــرل کنیــد‪.‬‬ ‫درســت اســت کــه در حــال‬ ‫حاضــر‪ ،‬مطمئــن هســتید کــه‬ ‫ورزش می‌کنیــد و درســت غــذا‬ ‫می‌خوریــد امــا لزومــا بــه ایــن‬ ‫معنــی نیســت کــه شــما ســالم‬ ‫هســتید‪.‬‬ ‫بعنــوان مثــال ممکــن اســت فشــار خــون یــا‬ ‫کلســترول بــاال داشــته باشــید‪ .‬اگــر ایــن‬ ‫اعــداد را کنتــرل کنیــد‪ ،‬نــه تنهــا وزن بیشــتری‬ ‫از دســت می‌دهیــد بلکــه یــک گام دیگــر‬ ‫بــه زندگــی ســالمتر‪ ،‬نزدیکتــر می‌شــوید‪ .‬در‬ ‫اینجــا ‪ ۶‬عــدد وجــود دارد کــه شــما بایــد بــه‬ ‫آنهــا توجــه کنیــد‪:‬‬ ‫ فشار خون‬‫داشــتن فشــار خــون بــاال می‌توانــد از قلبتــان‪،‬‬ ‫بیــش از حــد کار بکشــد‪ ،‬منجــر بــه صدمــه‬ ‫مغــزی‪ ،‬آســیب بــه کلیــه‪ ،‬نابینایی و مشــکالت‬ ‫دیگــر شــود‪ .‬میــزان فشــار خــون مناســب‪،‬‬ ‫چیــزی کمتــر از ‪ ۸۰/۱۳۰‬میلــی لیتــر جیــوه‬ ‫اســت‪.‬‬ ‫ کلسترول خون‬‫در اینجــا یــک واقعیــت جالــب وجــود دارد‪.‬‬ ‫ک لســترول نمی‌توانــد بــه تنهایــی توســط‬ ‫خــون شــما جابجــا شــود زیــرا نمی‌توانــد‬ ‫در خــون حــل شــود بنابرایــن بایــد توســط‬

‫لیپوپروتئین‌هــا حمــل شــود‪ .‬لیپوپروتئین‌هــای ‪ -‬کالری مورد نیاز روزانه‬ ‫ی تــری گلیســیرید در جریــان خــون شــما‬ ‫کم ـ ‌‬ ‫بــا چگالــی پاییــن‪ ،‬کلســترول بــد نامیــده اکثــر خانمهــا روزانــه بــه حــدود ‪ ۲۰۰۰‬وجــود دارد امــا مقادیــر بــاالی‌ تری گلیســیرید‬ ‫م ی‌ ش ـ ـ و ند و لیپوپروتئین‌هــای بــا چگالــی کالــری نیــاز دارنــد‪ .‬بهتریــن راه بــرای می‌توانــد نشــانه‌ای از بیمــاری عــروق کرونــر‬ ‫بــاال‪ ،‬کلســترول خــوب هســتند‪ .‬یــک عــدد فهمیــدن اینکــه بــه چــه مقــدار کالــری نیــاز باشــد‪ .‬اگــر شــما تــری گلیســیرید بــاال بــه‬ ‫کلســترول کل مناســب بایــد کمتــر از ‪ ۱۸۰‬داریــد‪ ،‬ضــرب کــردن وزنتان(بــه پونــد)در همــراه ‪HDL‬پاییــن داریــد‪ ،‬خطــر مقاومــت‬ ‫میلــی گــرم در هــر دســی لیتــر باشــد‪.‬‬ ‫عــدد ‪ ۱۳‬تــا ‪ ۱۵‬اســت کــه بســتگی بــه مقــدار بــه انســولین و ســندرم متابولیــک در شــما‬ ‫وزن بدن‬ ‫ورزش و تحرکتــان دارد‪ .‬بــرای هــر وعــده افزایــش می‌یابــد‪ .‬میــزان تــریگلیســیرید‬ ‫وزن شــما هــر چقــدر باشــد می‌توانــد روی غذایــی معمــوال در حــدود مقادیــر زیر اســت‪ :‬نرمــال چیــزی کمتــر از ‪ ۷ .۱‬میلــی مــول در‬ ‫ســامتی شــما‪ ،‬تاثیــرات مهمــی بگــذارد‪ ۳۰۰- .‬تا ‪ ۴۰۰‬کالری برای صبحانه‬ ‫هــر لیتــر اســت‪.‬‬ ‫داشــتن فقــط ‪ ۱۰‬پونــد اضافــه وزن می‌توانــد ‪ ۵۰۰ -‬تا ‪ ۶۰۰‬کالری برای ناهار‬ ‫ ضربان نبض‬‫احتمــال فشــار خــون بــاال را در شــما افزایــش ‪ ۶۰۰ -‬تا ‪ ۷۰۰‬کالری برای شام‬ ‫شــما بایــد در حالــت ایــده آل‪ ،‬ماهــی یکبــار‬ ‫دهــد‪ .‬همچنیــن می‌توانــد خطــر ابتــا بــه ‪ ۱۰۰-‬تــا ‪ ۲۰۰‬کالــری بــرای یــک تــا دو نبضتــان را بگیریــد‪ .‬ضربــان نبــض شــما‬ ‫مقاومــت بــه انســولین و ســندرم متابولیــک میــان وعــده‬ ‫تعــداد دفعاتــی اســت کــه قلبتــان در هــر‬ ‫را بــاال ببــرد‪ .‬وقتــی دور کمــر شــما بیشــتر اگــر ســعی داریــد وزن کــم کنیــد‪ ،‬کالــری دقیقــه می‌زنــد‪ .‬بررســی ضربــان قلــب بــه‬ ‫از ‪ ۳۵‬اینــچ شــود‪ ،‬خطراتــی بــرای ســامتی مصرفــی تــان را بــه میــزان ‪ ۵۰۰‬کالــری شــما ایــن امــکان را مــی دهــد تــا بفهمیــد‬ ‫شــما بوجــود می‌آیــد‪ .‬در حالــت ایــده آل‪ ،‬کاهــش دهیــد‪.‬‬ ‫آیــا برنامــه تمرینــی شــما بــه تقویــت قلبتــان‬ ‫شــاخص تــوده بدنــی یــا ‪ BMI‬شــما بایــد بیــن تری گلیسیرید‬ ‫کمــک می‌کنــد یــا نــه‪ .‬ضربــان قلــب نرمــال‬ ‫‪ ۲۴.۹‬و ‪ ۱۸.۶‬باشــد‪ .‬بــا ایــن حــال وزن ایــده‬ ‫چ ر ب ی‌ ه ـ ـ اوک ر ب و ه ی د ر ا ت‌ ه ا ی ـ ـ یک ـ ـ ه در حالــت اســتراحت‪ ۶۰ ،‬تــا ‪ ۹۰‬ضربــان‬ ‫آل شــما بــر اســاس ســن‪ ،‬جنســیت و قدتــان می‌خوریــد بــه شــکلی تبدیــل می‌شــوند کــه در دقیقــه اســت‪ .‬اگــر بطــور منظــم ورزش‬ ‫متغیــر اســت‪ .‬هــم ‪ BMI‬و هــم دور کمــر بتواننــد در ســلول‌های چربــی شــما ذخیــره می‌کنیــد و اگــر انــدام مناســبی داریــد‪،‬‬ ‫شــما‪ ،‬شــاخص‌های خوبــی هســتند کــه بــه شــوند و بعــدا در زمانــی کــه شــما بیــن شــاید ضربــان قلــب کمتــری داشــته باشــید‬ ‫شــما می‌گوینــد کــه آیــا در یــک وزن ســالم وعده‌هــای غذایــی بــه انــرژی اضافــی نیــاز زیــرا عضــات قلبتــان از نظــر فیزیکــی‪ ،‬در‬ ‫هســتید یــا نــه (از طریــق قلــب)‪.‬‬ ‫داشــته باشــید‪ ،‬آزاد می‌شــوند‪ .‬همیشــه مقــدار وضعیــت خوبــی هســتند‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ن ش و ن ه‬

‫گرفتم‪..‬خودمم باورم نمیشد‪...‬کال تو ورزش پله رو نمی رم باال‪- ...‬می خواستی شرط‬ ‫استعداد عجیبی دارم‪ ...‬سامان‪-‬کارت حرف بندی نکنی‪...‬بــــــــرو‪+ ...‬تا رفت بیرون یه‬ ‫ن د ا ر ه ‪...‬مرگ من راستشو بگو‪..‬قبال کالس نخ برداشتم رفتم رو میز بادکنکه که توش پر‬ ‫ر ف ت ی ‪. .‬مارو سر کار گذاشتی؟ ‪-‬نه به خدا آب بودو به سقف بستم‪...‬اومدم از رو میز‬ ‫ک ال س م کجا بود‪( ....‬البته بچه که بودم با پایین‪...‬وسیله ی پذیراییم آماده شد‪...‬نشستم‬ ‫ت ف ن گ ساچمه ای پرنده ها رو نشون می همه چیو با ولع خوردم‪...‬بدون اینکه ذره ای‬ ‫گرفتم‪....‬با خودم می گفتم چون دوستم دارن از چیزی به سامان بدم‪- ...‬بیا جلو ‪+‬اومد‪...‬‬ ‫صاف میوفتن پایین که بیان پیشم‪...‬نگو دستمو اساسی با لباسش پاک کردم‪...‬‬ ‫بیچاره هارو نفله می کردم) (یه بارم داشتم با سامان‪-‬میدونی چیه؟ ‪-‬چیه؟ سامان‪-‬دوست‬ ‫همین ساچمه ای ها تو پذیرایی بازی می دارم با همین دستام خفت کنم‪ِ ....‬‬ ‫د آخه‬‫کردم‪...‬توش خالی بود هیچی نداشت‪ 1..‬نمی تونی‪...‬االن دور‪،‬دورِ منه‪+ ....‬پاهامو‬ ‫ساعت خشابشو می کشیدمو الکی تیر می انداختم رو میز‪- ...‬مچ پای چپم خیلی درد‬ ‫زدم‪..‬بعد ‪ 1‬ساعت رفتم پیش مامانم‪ ...‬می کنه‪...‬یکم ماساژ بده‪ ...‬سامان‪-‬عمرا‪...‬‬ ‫مامان‪ ..‬مامان‪-‬جونم عزیزم‪- ...‬دستتو ببر ‪-‬نامردا زیر قولشون می زنن تو هم نامردی؟‬‫باال‪+ ...‬بهم لبخند زد‪...‬دستشو برد باال‪...‬منم سامان‪-‬ای تو اون روحت‪...‬عزیزم به موقعش‬ ‫تفنگو از باال سرم آوردم پایین‪...‬خیلی شیک تالفیشو در میارم‪+ ...‬دیگه چه دستوری‬ ‫گفتم‪َ - :‬بنــــــــــگ‪+ ....‬ننم یهو جیغ زدو بدم؟بسشه بالخره اون هم واسه خودش غرور‬ ‫صورتشو گرفت فکر کردم داره فیلم بازی می داره‪...‬آهام یه کار کوچولو مونده‪1...‬تیر‬ ‫کنه‪...‬هر هر خندیدم‪...‬دستشو برداشتو اومد دیگه تو اسلحم داشتم‪....‬باد کنک باالی سر‬ ‫جلوم یکی خوابوند تو گوشم‪...‬شکه شدم‪ ...‬سامانو نشونه گرفتم و به قول‬ ‫دیدم دقیقا وسط ما بین ابروش‬ ‫قرمز‪ ...‬بچگیام‪َ ،‬بنـــــــــــــگ‪ .. ..‬آبا خالی شد رو‬ ‫ِ‬ ‫مامان بخدا من ‪1‬ساعت الکی شلیک کردم کلش‪...‬دستمو بردم باال‪- ..‬ناراحت نشو‬‫تیر نداشت‪+ ...‬مامان همون جا جلو چشمم تالفی اینکه پرتم کردی تو وان‪....‬پاهامم‬ ‫تفنگو گرفت و خوردش کرد‪...‬منم دیگه بی بسه‪+ ...‬پاهامو از رو میز برداشتم‪- ....‬اینجا‬ ‫خیال این حرفه شدم(این داستان واقعیه خود دیگه کار نداریم؟ سامان‪-‬نه‪+ ..‬رفتم رو‬ ‫سر مامانم در صندلی‪- ...‬باید کولی بدی‪...‬منو ببری باال‪..‬‬ ‫خیر ندیدم همچین بالیی رو ِ‬ ‫ِ‬ ‫سال سیاه‪...‬‬ ‫آوردم)) ‪+‬چند بار دیگم نشونه گرفتم‪ ...‬این آخریشه‪ ....‬سامان‪100-‬‬ ‫دست هرچی جومونگو‪...‬رابین ِ‬ ‫هود از پشت مگه من حمالم‪- ...‬یعنی انقدر نامردی؟؟‬ ‫بستم‪ ...‬سامان‪-‬بیا شرط بندی کنیم‪- ...‬چی؟ ‪+‬غضبناک زل زد بهم‪...‬اومد سمتم‪..‬پشتشو‬ ‫سامان‪-‬نشونه می گیریم هر کی بیشتر به هدف کرد‪ ...‬سامان‪-‬بپر باال‪+ ...‬ابروهامو چند بار‬ ‫زد‪،‬به بازنده دستور میده‪+ ...‬با اینکه ریسک انداختم باال‪...‬دستامو انداختم دور گردنش‪...‬‬ ‫بود‪،‬ولی قبول کردم ‪-‬باشه قبول‪ ....‬سامان‪ -‬پاهامو گرفتم دورش‪...‬رفت بیرون‪..‬‬ ‫همین جا باش االن بر می گردم‪+ ...‬خدایا ‪-‬چراغارو خاموش نمی کنی؟ سامان‪-‬به‬ ‫خودمو سپردم به تو‪..‬منو جلو این ضایع نظرت اون وقت جایی رو می بینم؟ ‪-‬خوب‬ ‫نکنی‪...‬رفت ‪5‬مین بعد برگشت‪...‬اون هم با چه کاریه بعدا خاموش می کنی‪+ ...‬سری از‬ ‫دست پر‪...‬چند تا سیبو توپ واز این چرتو روی تاسف تکون داد‪...‬از پله رفت‬ ‫پرتا دستش بود‪...‬همه رو با نخ با چند جا باال‪6،7...‬تا پله رفت باال که یهو برقا رفت‪...‬‬ ‫وصل کرد‪ ...‬چندتام بادکنک باد کرد توشون سامان هم پاشو یک پله دیگه گذاشت باال که‬ ‫آب ریخت‪...‬یکی از باد کنکا رو کش رفتم از پشت شوت شدیم پایین‪...‬یعنی به معنای‬ ‫واسه روز مبادا‪ ...‬سامان‪-‬خوب حاضری؟ واقعی شدم ضد ضربه‪...‬با کمر افتادم رو‬ ‫آره‪ ...‬سامان‪-‬تو اول بگو کدومو بزنم‪ ...‬زمین‪ ...‬سامان راحت بود چون افتاد رو‬‫اون سیبه که اون گوشس‪+ ...‬زد به هدف‪ ...‬من‪- ...‬آ آآ آخ کمرم‪...‬تو روحت‪...‬پرس‬‫تند تند نشونه می گرفتیم‪..‬آخرش یکی موند‪ ...‬شدم‪....‬ننت برات بگر َید ‪+‬برگشت سمتم‪...‬‬ ‫من زدم خورد‪...‬موند‪ ،‬سامان که اون هم دستشو گذاشت پشت سرم‪ ...‬سامان‪-‬بهار‬ ‫‪ 100%‬میزد‪...‬پس باید نامردی کنم‪...‬تا زنده ای!!!سرت نشکسته!!! ‪-‬واای کمرمو‬ ‫خودم برنده شم‪...‬نشونه گرفت‪،‬تا اومد شلیک شکستی‪...‬خاک تو سرت‪ ....‬آخه کی به تو‬ ‫کنه‪...‬یه جیغ بنفش زرد قناری کشیدم‪ ...‬گواهی نامه داده؟؟؟ ‪+‬بلند خندید‪ ...‬سامان‪-‬‬ ‫دستش کج شد وبه هدف نخورد‪ ...‬سامان‪ -‬چه ربطی داره‪- ...‬بلد نیستی یه مسیرو باال‬ ‫چی شد؟!!!! ‪-‬وای فکر کردم سوسکه‪ ....‬بری‪ ....‬سامان‪-‬خوب چشمم جایی رو‬ ‫ببینم زدی به هدف؟؟ ِا نخورد که‪...‬ایول من ندید‪- ...‬احیانا نمی خوای از بغل من بیای‬ ‫بردم‪ .....‬سامان‪-‬نخیر اینجوری نامردیه‪...‬تو بیرون؟؟ سامان‪-‬مگه تو بغل تو َام؟ ‪-‬شواهد‬ ‫حواسمو پرت کردی‪- ....‬به من چه می اینطور نشون میده‪ ...‬سامان‪ِ -‬ا میگم زمین چه‬ ‫خواستی شلیک نکنی‪...‬و امــــــــــــا شرط‪ ...‬نرم شده‪- ....‬بکش کنار‪+ ...‬جابه جا شد‪..‬‬ ‫سامان‪-‬گفتم قبول نیست‪- ...‬منم گفتم به هیچ حرفی نزدیم‪...‬هنوز دستش زیر سرم‬ ‫من ربطی نداره‪ ...‬سامان‪-‬سخت باشه انجام بود‪...‬اومدم بلند شم‪...‬ولی کشیده شدم تو‬ ‫نمی دما‪- ....‬نه زیاد سخت نیست‪...‬برو برام بغلش و گرمی لبشو رو لبم حس کردم‪...‬‬ ‫یه میزو صندلی بیار‪ ...‬سامان‪-‬دیگه چی؟! خواستم ازش فاصله بگیرم‪..‬سفت منو گرفته‬ ‫ببین‪،‬حوصله ی تکرار یه حرفو ندارما‪ ....‬بود‪...‬همش تقال می کردم‪،‬فایده نداشت‪...‬‬‫آورد‪...‬‬ ‫صندلیو‬ ‫‪+‬میزو‬ ‫دلم بعد یه مدت منو جابه جا کردو گذاشت رو‬‫میوه‪،‬شربت‪،‬شیرینی می خواد بدو‪+ ...‬از زمین‪...‬سرشو برد سمته گردنم‪ - ..‬سامان‬ ‫قیافش معلومه تو دلش داره ‪1000‬تا فوش ازت خواهش می کنم‪...‬من متاهلم‪...‬تو مثل‬ ‫بارم می کنه‪..‬همه رو گذاشت رو میز‪ِ - ...‬ا داداشمی‪+ ...‬گرمیه نفساش به صورتم می‬ ‫یادم رفت شکالتم می خوام‪ ...‬سامان‪-‬می خورد‪...‬هیچ کاری نکرد‪...‬انگار به خودش‬ ‫خواستی همون موقع بگی‪..‬من دیگه این همه اومد‪...‬از روم بلند شد‪..‬داد زد‪...‬‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪62‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمــان‬

‫قسمت ‪13‬‬

‫اگه گفتی من کیم‬

‫کجا می خوای بری؟ سامان‪-‬یه سری‬‫خرید دارم‪...‬زود میام‪- ...‬خوب می خوای‬ ‫منم همراهت بیام؟ سامان‪-‬اگه دوست داری‬ ‫بیا‪- ...‬نه برو‪...‬تو ماشین می مونم ‪+‬خندید‪...‬‬ ‫سامان‪-‬کال مردم آزاری رو دوست داری‬ ‫نه؟؟ ‪-‬اگه یه نفر تو این دنیا مظلومو ساکت‬ ‫باشه‪..‬بدون اون نفر فقط منم‪...‬شک نکن‪...‬‬ ‫سامان‪-‬آره از وجناتت پیداست‪....‬بشین زود‬ ‫میام‪- ...‬دیر اومدی هم اومدی‪...‬عیب‬ ‫نداره‪...‬منم اینجا غاز می چرونم‪+...‬از ماشین‬ ‫پیاده شد و رفت‪5...‬مین گذشت‪...‬برام اس‬ ‫اومد‪ ...‬پرهام‪-‬چی کارا می کنی؟ ‪-‬جز عشق‬ ‫و حال کار دیگه ای هم هست؟؟؟‪....‬‬ ‫پرهام‪-‬دارم ‪2‬هفته میرم مسافرت ‪-‬خوش‬ ‫بگذره‪ ...‬پرهام‪-‬نمی خواب بدونی با کی‬ ‫میرم؟ ‪-‬برام مهم نیست‪ ...‬پرهام‪-‬دوست‬ ‫داشتم با تو برم ‪..‬اما‪ ...‬چرا باید زندگیمون‬ ‫اینجوری شروع شه‪- ...‬مگه چشه؟؟ پرهام‪-‬‬ ‫هر چی که هست عین بقیه نیست‪- ...‬آره‪...‬‬ ‫چون هر کی ازدواج کنه‪،‬با یه نفر ازدواج می‬ ‫کنه‪...‬تو تنوع کاریت باالس با ‪1‬نفر قانع‬ ‫نمیشی‪ ...‬پرهام‪-‬بزار این کارم تموم شه‪...‬‬ ‫برات بهترین زندگی رو می سازم‪+ ...‬جالبه‬ ‫همه به فکر منافع خودشونن‪..‬سامان غیر‬ ‫مستقیم همین حرفو میزنه‪ ..‬پرهامم همش‬ ‫میگه بعد کارم‪- ...‬البد بعدش می خوای‬ ‫بری سراغ یکی دیگه‪..‬بگی بعد کارم‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬نــــه‪...‬به خدا خودمم خسته شدم‪....‬‬ ‫قول میدم وقتی کارم تموم شد‪،‬باهم برگردیم‬ ‫ایران‪...‬یا نخواستی همین جا میمونیم‪...‬با یه‬ ‫دختروپسر خوشکل‪...‬دخترمون به تو بره‪..‬‬ ‫پسرمونم به من‪+ ...‬با صدای بلند خندیدم‪...‬‬ ‫این واقعا فکر کرده من از پشت کوه‬ ‫اومدم؟؟یه مدت من مسخره ی این بودم‪...‬‬ ‫چطوره حاال من بفرستمش سر کار‪- ...‬اسم‬ ‫پسرمونو من انتخاب می کنم‪ ...‬پرهام‪-‬پس‬ ‫دخترمونم من‪...‬دخترمون بشه هستی‪...‬‬ ‫پسرمون چی؟؟ ‪-‬اوووم‪...‬رادین‪ ...‬پرهام‪-‬‬ ‫دلم هم هواتو کرده‪...‬هم تنگ شده‪+ ...‬می‬ ‫خواستم گوشیو پرت کنم بیرون‪- ...‬جدا؟‬ ‫پرهام‪-‬آره عشقم‪..‬بدون همیشه مواظبتم‪...‬‬ ‫‪+‬فعال که من مواظبتم‪- ...‬از اینکه حمایتم‬ ‫می کنی ممنونم‪ ...‬پرهام‪-‬بهــــــــــار‪...‬‬ ‫هان‪ ...‬پرهام‪-‬شد ‪1‬بار درست جواب‬‫بدی؟ بگو‪ ...‬پرهام‪-‬صمیمی تر‪- ...‬بلـــــه‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬یکم دیگه‪- ...‬جانم عزیزم‪...‬‬ ‫خبـــــــــــــرت بیاد‪...‬حرفتو بزن دیگه‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬می گم همون هان بهتر بود‪+ ...‬بنال‬ ‫دیگه حوصلمو سر بردی‪ ...‬پرهام‪-‬دوستت‬ ‫دارم‪...‬دوستم داری؟؟ ‪+‬این چه دله خجسته‬ ‫ای داره‪...‬گذاشتم برات‪ - ...‬پرهام میدونی‬ ‫چیه؟ پرهام‪-‬تو بگو تا بدونم‪- ...‬د‪ ...‬دو‪...‬‬ ‫دوس‪ ...‬دوسس‪ ...‬دوس ت‪ ....‬دو‪،‬سه تا که‬ ‫پس گردنی بخوری‪..‬آدم میشی‪ ...‬هه فکر‬ ‫کردی میخوام بگم دوستت دارم؟‪...‬‬

‫زرشـــــــــــــک‪+ . ...‬دیگه جوابشو ندادم‪...‬‬ ‫یعنی این روی هر چی بچه پررو ِا کم کرده‪...‬‬ ‫سامان با دست پر اومد‪- ...‬این همه وسایل‬ ‫برای چیه؟ سامان‪-‬تو این مدت که ویلیام‬ ‫نیست کارمونو شروع می کنیم‪...‬باید بهت تیر‬ ‫اندازی هم یاد بدم‪..‬بیشتر این وسایل برای تو‬ ‫ِا‪ - ...‬سامان گفتم که اسلحه دستم نمی‬ ‫گیرم‪...‬پس نیازی به آموزش نیست‪...‬‬ ‫سامان‪-‬وقتی جونت در خطر باشه حتما این‬ ‫کارو می کنی‪- ...‬مگه می خوایم چی کار‬ ‫کنیم؟!! سامان‪-‬داریم با دم شیر بازی می‬ ‫کنیم‪- ...‬هر چی باشه من نمی تونم آدم‬ ‫بکشم‪ ....‬سامان‪-‬حاال تو آموزش ببین‪..‬‬ ‫انگار‪ 100%‬می خوادآدم بکشه‪- ...‬تو مگه‬ ‫تیر اندازی هم بلدی؟! سامان‪-‬آره منم مثل‬ ‫تو‪،‬تو همه ی ورزشا یه فضولی کردم‪- ...‬من‬ ‫نشونه گیریم خیلی دقیقه ها‪ ....‬سامان‪ِ -‬ا با‬ ‫اسلحه کار کردی‪- ...‬نه اون جوری‪...‬مثال‬ ‫آشغال نشونه گرفتم از راه دور‪،‬انداختم تو‬ ‫سطل‪...‬دمپایی پرت کردم پس کله دوستام‪...‬‬ ‫آهان یه بارم دایی میثمم شوخی شهرستانی‬ ‫بازی در آورد‪...‬حرصم گرفت یه سیب شوتیدم‬ ‫جایی که نباید بخوره‪ ...‬سامان‪-‬نه‬ ‫بابا!!!امیدوارم نشونه گیری با اسلحتم خوب‬ ‫باشه‪+ ...‬رفتیم خونه‪...‬تو اتاقم پای لب تابی‬ ‫که سامان بهم داده بود نشستم‪...‬کلیپی که از‬ ‫ویکی گرفتم‪..‬واردش کردم‪...‬سایت پی ام‬ ‫سی‪...‬کلیپو ارسال کردم‪..‬ویکی جون برو که‬ ‫معروف شدی‪....‬داشتم کلیپو میدیدم‪...‬‬ ‫سامان اومد تو‪...‬سریع در لب تابو بستم‪...‬‬ ‫بلد نیستی در بزنی؟!شاید هیچی تنم نبود‪...‬‬‫سامان‪ِ -‬ا چه خوب‪- ...‬خیلی پررویی‪...‬‬ ‫سامان‪-‬چی داشتی می دیدی‪...‬که تا من‬ ‫اومدم‪،‬زود جمعش کردی؟؟؟ ‪-‬ناموسیه‪...‬‬ ‫سامان‪-‬منظورت از اون فیلماس؟ ‪-‬هم خیلی‬ ‫بی تربیتی‪..‬هم بی حیا‪...‬چی کار داری‬ ‫اومدی؟ سامان‪-‬بیا بریم ناهار بخوریم‪...‬بعد‬ ‫بریم سر تمرین‪- ...‬برو اومدم‪ ...‬سامان‪-‬‬ ‫نخیر با هم میریم‪...‬حوصله این همه پله رو‬ ‫ندارم دوباره بیام صدات کنم‪- ...‬بقیه‬ ‫کجان؟سامان‪-‬سارا با دوستاش رفته بیرون‪..‬‬ ‫بابارو نمی دونم‪....‬پاشو ‪+‬باهم رفتیم‬ ‫پایین‪....‬وقتی بحث غذا میشه(خودتون می‬ ‫دونین دیگه)‪...‬شانس آوردم استعداد چاقی‬ ‫ندارم‪...‬وگرنه با این وضع تا االن قد به گاو‬ ‫بودم‪...‬غذامو که حسابی خوردم‪،‬سرمو آوردم‬ ‫باال‪ ...‬سامان زل زده به من‪- ....‬چیه؟شاخ‬ ‫در آوردم یا دم؟ سامان‪-‬هیچ کدوم ‪...‬غذا‬ ‫خوردنتو دوست دارم‪+ ...‬داشتم آبمیوه می‬ ‫خوردم تا این حرفو زد‪...‬آبمیوه پرید تو‬ ‫گلومو هرچی تو دهنم بود شوت شد رو‬ ‫صورتش‪...‬خیلی خجالت کشیدم‪..‬بلند شدم‬ ‫خراب کاریمو درست کنم‪- ...‬اصال نگران‬ ‫نباش االن صورتتو می شورم‪+ ...‬یه پارج آب‬ ‫بغل شربت بود‪..‬اومدم بردارم‪...‬گوشیم زنگ‬

‫خورد‪...‬مامان‪- ...‬سالم بر مادر گله خودم‪...‬‬ ‫چطور مطوری؟ مامان‪-‬علیک سالم‪...‬یه‬ ‫وقت دستتو تو اون سوراخ گوشی نکنی یه‬ ‫زنگ بزنی‪- ...‬من که زنگ می زنم‪...‬‬ ‫مامان‪-‬آره جونه عمت‪...‬چه خبرا‪...‬نی نی تو‬ ‫راه نداری؟ ‪-‬نه بابا حاال زوده‪...‬تو چه‬ ‫خبر‪ ...‬مامان‪2-‬تا خبر توپ دارم برات‪..‬میثم‬ ‫و مهرشاد دارن بابا میشن‪+ ...‬جیغ زدم‪...‬‬ ‫راســــــــــت می گی؟!!‪ ....‬مامان‪-‬آره‬‫بابا‪...‬گوشم کر شد‪- ...‬به سالمتی مبارک‬ ‫باشه‪....‬زنگ میزنم تبریک می گم‪ ...‬مامان‪-‬‬ ‫حال کردی‪...‬دارم عمه میشم‪+ ...‬تو دلم‬ ‫گفتم‪...‬عمه شدن که افتخار نداره‪...‬از این به‬ ‫بعد باید کلی فوش بخوری‪...‬هر کی فوش‬ ‫میده می گن عمته‪...‬یا آره جونه عمت‪...‬‬ ‫وچندتا موارد دیگه که اینجا جاش نیست‪...‬‬ ‫دستمو گذاشتم رو گوشی تا به سامان خبر‬ ‫بدم‪..‬امـــــا‪....‬شربتی بود که رو سرش چکه‬ ‫می کرد‪...‬یعنی من ریختم؟؟!!! ‪-‬تو‪...‬تو چرا‬ ‫اینجوری شدی؟! سامان‪-‬تلفنو قطع کن دارم‬ ‫برات‪+ ...‬بلند شد رفت باال‪...‬من کی این‬ ‫کارو کردم؟!! مامان‪-‬الو بهار هستی؟ ‪-‬جانم‬ ‫مامان بگو‪ ...‬مامان‪-‬من دلم نوه می خواد‪...‬‬ ‫می خوام تا پیر نشدم‪..‬نوه هام دورم باشن‪...‬‬ ‫‪+‬یه لبخند تلخ نشست گوشه ی لبم‪- ...‬عجله‬ ‫نکن‪...‬همه چی به موقعش‪..‬تازه من اون سر‬ ‫دنیام‪..‬تو این سر دنیا‪...‬بزار وقتی برگشتیم یه‬ ‫فکری می کنیم‪ ...‬مامان‪-‬مرغ تو همیشه یه پا‬ ‫داره‪...‬هر جور خودت صالح می دونی‪...‬برو‬ ‫دخترم‪...‬برو گمشو که کلی کار دارم ‪...‬‬ ‫مراقب خودت باش‪...‬به همگی سالم‬‫برسون‪...‬از قول من به میثمو مهرشاد تبریک‬ ‫بگو‪ ...‬تا خودم بعدا بهشون زنگ بزنم‪...‬‬ ‫مامان‪-‬باشه‪..‬کاری نداری‪- ...‬نه عزیزم‪...‬‬ ‫قربونت خداحافظ‪ ...‬مامان‪-‬قربونم بری‪...‬‬ ‫کنم؟بهتر االن‬ ‫بای‪+ ....‬وای سامانو چی کار‬ ‫ِ‬ ‫دورو برش آفتابی نشم‪...‬تو اتاقم خوابیدم‪....‬‬ ‫در خواب ناز بودم‪...‬حس کردم رو هوام‪...‬‬ ‫انگار یکی بغلم کرده‪...‬بیشتر جمع شدم‪...‬چه‬ ‫حالی میده‪...‬اما این حالم زیاد طول نکشید‪...‬‬ ‫پرت شدم تو وان آب یخ‪...‬شکه شدم‪...‬‬ ‫چشمامو باز کردمو خودمو کشیدم باال‪...‬‬ ‫سامان وایساده بودو هر هر می خندید‪...‬جیغ‬ ‫زدم‪- ...‬رو آب بخندی‪...‬این چـــــــه کاری‬ ‫بود؟؟!!! ‪+‬دوییدم دنبالش‪...‬از سرما می‬ ‫لرزیدم‪...‬مهم نبود‪...‬االن فقط باید حال‬ ‫سامانو بگیرم‪...‬رفت تو اتاقش تا اومد درو‬ ‫ببنده‪...‬شیرجه رفتم تو در‪...‬ناسالمتی‪،‬جدیدا‬ ‫زورم زیاد شده‪..‬در بکوب باز شد‪ ...‬سامان‬ ‫افتاد رو زمینو منم افتادم بغلش‪...‬کلم صاف‬ ‫رفت تو گردنش‪...‬لبم رو گردنش بود‪...‬‬ ‫اوهَ ــــــــــــــ‪...‬چ ه وضعیتی‪...‬پرهام جون‬ ‫چشمت روشن‪ ...‬سامان قفسه ی سینش تند‬ ‫تند باال و پایین میشد‪..‬سرمو آوردم باال‪...‬ای‬ ‫ننه‪...‬باید جو رو عوض کنم‪...‬اوضاع داره‬

‫خطری میشه‪....‬دستمو گذاشتم رو گردنشو‬ ‫فشار دادم‪- ...‬خجالت نمی کشی ‪....‬نمی گی‬ ‫سینه پهلو کنم؟؟؟هان؟؟؟ ‪+‬از جاش تکون‬ ‫نخورد‪...‬اصال تو باغ نبود‪...‬حتی دستمم‬ ‫نگرفت‪...‬دستمو بلند کردم‪- ...‬سامان‬ ‫خوبی؟؟!!!!الــــــــــو‪+ ....‬جواب نداد‪...‬‬ ‫جیغ زدم‪ - ....‬سامــــــــــــان‪ ......‬سامان‪-‬‬ ‫برو لباساتو عوض کن‪...‬سالن پایین منتظرم‪...‬‬ ‫‪+‬بلند شد رفت‪...‬یه تخته اینم کمه انگار‪...‬‬ ‫شلوارک آدیداس سرمه ایم که یکم باالی‬ ‫زانومه‪...‬با تاپ هم رنگش پوشیدم‪...‬اوه‪..‬‬ ‫سامان‪،‬چه جفتکی می پرونه‪...‬این چشه؟؟!!!‬ ‫جناب من اومدم چی دستور می فرمایین؟؟‬‫‪+‬اومد پیشم‪..‬دستمو گرفت برد سمت یه در‬ ‫که همیشه دوست داشتم بدونم توش چه‬ ‫خبر‪...‬درو باز کرد‪..‬یه راهرو که پله می خورد‬ ‫ِ‬ ‫به سمت پایین‪...‬وایسادم‪..‬کلید یه جارو زد‬ ‫همه جا روشن شد‪...‬ایول ‪ 1‬سالن دیگه!!!‬ ‫اینجا سالن چیه؟ سامان‪-‬تیراندازی‪...‬‬‫چـــــــــــ‪ .....‬سامان‪-‬نشنیدی گفتم تیر‬‫َ‬ ‫اندازی‪+ ...‬اطرافو نگاه کردم شاید در دیگه‬ ‫ای داشته باشه‪،‬بازم بره پایین‪...‬اون وقت‬ ‫میشه زندان‪..‬ذهنمو خوند‪ ..‬سامان‪-‬نگرد این‬ ‫آخرین طبقس‪...‬نباید وقتو هدر بدیم‪...‬با من‬ ‫بیا‪2+ ...‬تا گوشی و عینک برداشت با هم‬ ‫رفتیم یه قسمت‪...‬داخل اسلحه رو پر کرد‪...‬‬ ‫نمی دونم واقعیه یا نه‪ ...‬سامان‪-‬خوب نگاه‬ ‫به دستام و پاهام و ایستادنم می کنی‪...‬االن‬ ‫هدف می گیرم‪+ ..‬ژستت تو حلقم‪...‬‬ ‫تیراندازیش عالی بود‪- ...‬این تیرا واقعیه؟‬ ‫سامان‪-‬نه ولی قدرت شتابش جوریه که‬ ‫میتونه‪،‬شیشه رو بشکته‪...‬حاال نوبته تو‬ ‫ِا‪+....‬کلی ژست گرفتمو مسخره بازی در‬ ‫آوردم‪..‬حرصش در اومد‪ ...‬سامان‪-‬بهار االن‬ ‫وقت شوخی نیست‪...‬آماده ای؟ ‪-‬خوب بابا‬ ‫تو َام‪...‬االن برات یه نشونه بگیرم حال کنی‪...‬‬ ‫‪+‬اگه صغری بند انداز نشونه می گرفت بهتر از‬ ‫نشونه های من بود‪...‬به همه چی زدم اال‬ ‫هدف‪...‬سرمو خاروندم‪- ...‬اولشه‪...‬خودتو‬ ‫زیاد ناامید نکن‪...‬درست میشه‪+ ...‬داخل‬ ‫اسلحه رو دوباره پر کرد‪...‬پشت سرم‬ ‫وایساد‪...‬دوتا دستاشو گذاشت رو دستام‪...‬‬ ‫سامان‪-‬حواستو قشنگ جمع کن‪...‬رو هدفت‬ ‫تمرکز کامل می کنی‪...‬فهمیدی‪+ ...‬نفهم که‬ ‫بهتر‪...‬صاف تو‬ ‫نیستم‪...‬اگه دستشو برداره‬ ‫ِ‬ ‫بغلشم می خواد تمرکزم داشته باشم‪...‬برا‬ ‫اینکه از دستش خالص شم‪...‬همه ی حواسمو‬ ‫دادم به نشونه‪...‬به خودم دلداری می دادم‪...‬‬ ‫فکر کن داری مثل دفعه های قبل آشغال پرت‬ ‫می کنی تو سطل‪...‬کاری نداره که‪...‬یه‬ ‫چشممو بستم ونشونه گرفتم‪...‬پشت سرهم‬ ‫شلیک کردم‪ ...‬سامان زد صفحه اومد جلو‪...‬‬ ‫چشمای جفتمون از کاسه در اومد‪...‬همش به‬ ‫مرکز خورده‪...‬خودم بودم؟؟!!!نه نبودم‪...‬‬ ‫سامان‪-‬بیا یه بار دیگه بزن ببینم‪- ...‬دوباره‬


‫‪61‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬ ‫به نظر میرسد‪ ،‬فیلم ‪ ،3-Taken‬آخرین از‬ ‫این سری فیلم ها باشد‪ ،‬چون با کشته شدن‬ ‫همسر سابق برایان و انتقام خونین اش‪ ،‬تقریبا‬ ‫بهانه های خانوادگی بجز کیم دختر برایان‬ ‫باقی نمی ماند‪ ،‬که بعید بنظر میرسد‪ ،‬که‬ ‫جنایتکاران با او کاری داشته باشند!‬ ‫در این فیلم هم برایان میلز یک مامور رتبه‬ ‫باالی بازنشسته سازمان سیا‪ ،‬با وجود سن و‬ ‫س ال باال‪ ،‬هنوز چابک و بزن بهادر وسریع‬ ‫است و امان از جنایتکاران و گروه مافیایی‬

‫میگیرد‪ .‬خصوصا زمانی که همسر سابق اش‬ ‫د رون آپارتمان خودش به قتل می رسد و‬ ‫خ ود متهم به قتل میشود و مسلما بموقع از‬ ‫د ست مامورین می گریزد تا بقولی بیگناهی‬ ‫اش را ثابت کند‪ .‬این فیلم صحنه های اکشن‬ ‫ب سیار دارد‪ ،‬برخالف فیلم قبلی‪ ،‬حوادث‬ ‫د ر روند طبیعی پیش میرود‪ ،‬هیجان کافی‬ ‫ب رای تماشاگر عاشق اینگونه فیلم ها وجود‬ ‫د ارد‪ ،‬لیام نیسان هم با وجود باال رفتن‬ ‫سن و سالش‪ ،‬در این قالب جا افتاده است‬ ‫و بحق از پولسازترین «اکشن هیرو»های‬ ‫س ینماست‪ ،‬پخش کننده ها و کارگردانان به‬

‫ا و توجه خاصی دارند‪ ،‬ولی در عین حال‬ ‫راه نیسان را بسوی فیلم های دیگر می بندد‬ ‫چ ون نیسان در طی ‪ 4‬سال گذشته هر فیلم‬ ‫د یگری در زمینه های عاشقانه‪ ،‬خانوادگی‬ ‫و اجتماعی بازی کرده‪ ،‬مورد استقبال قرار‬ ‫ن گرفته‪ ،‬چون تماشاگر او را در قالب یک‬ ‫جمزباند در مسیری متفاوت می بیند شاید هم‬ ‫یک رمبوی شهری است که همه حوادث اش‬ ‫در قلب شهر می گذرد‪ .‬این فیلم یک امتیاز‬ ‫بزرگ دیگر دارد‪ ،‬آنهم بازیگر توانائی چون‬ ‫ف ارست وایتیکر است که بیشتر صحنه ها و‬ ‫ل حظات حساس را از دست لیام نیسان و‬

‫دیگران می دزدد‪ ،‬او بازیگر توانایی است که‬ ‫بقولی مارک و لوگو و لیبل خود را دارد‪ ،‬در‬ ‫هر فیلمی می تواند در قالب خود نه تنها جا‬ ‫ب یفتد‪ ،‬بلکه حتی آن نقش راهم تحت تاثیر‬ ‫خود قرار بدهد و براستی حضور او در فیلم‪،‬‬ ‫ب ه امتیازات فیلم افزوده است‪ .‬فیلم دیدنی‬ ‫است‪ ،‬ولی انگار خبر میدهد که آخرین رمق‬ ‫این سری قصه هاست و مامور بازنشسته سیا‪،‬‬ ‫باید تن به بازنشستگی بدهد و با دوستان خود‬ ‫به بازی گلف بپردازد‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

60


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

59


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

58


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

57


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

56


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

55


‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪54‬‬

‫‪ 10‬گام بسوی خودباوری‬ ‫خودباوری تقریب ًا همان داشتن‬ ‫اعتمادبه‌نفس است اما من فکر‬ ‫می‌کنم خیلی از آن بیشتر است‪.‬‬

‫اگر دور و برتان آدم‌های عیب‌جو زیاد باشد‪،‬‬ ‫حرف‌های آنها می‌تواند بر درک شما از‬ ‫خودتان تاثیر منفی بگذارد‪ .‬تازمانیکه نتوانید‬ ‫مسائل زیر را قبول کنید‪ ،‬بهتر است این افراد‬ ‫را از زندگیتان بیرون کنید یا ارتباطتان را با‬ ‫آنها کم کنید‪.‬‬

‫اعتماد‌به‌نفس چیست؟ اعتماد‌به‌نفس معمو ً‬ ‫ال‬ ‫با عزت‌نفس و اطمینان به خود مرتبط‬ ‫است‪ .‬یعنی باور داشته باشید چیز بیشتری‬ ‫برای عرضه دارید و فردی ارزشمندید‪.‬‬ ‫قسمت عمده اعتماد‌به‌نفس با دستاوردها و‬ ‫موفقیت‌هایی که کسب می‌کنید و مقداری از‬ ‫آن هم با نظرات دیگران به دست می‌آید‪.‬‬ ‫اعتمادبه‌نفس داشتن یعنی به خودتان اطمینان‬ ‫داشته باشید که می‌توانید از عهده هر موقعیتی‬ ‫که بر سر راهتان قرار می‌گیرد‪ ،‬بربیایید‪ .‬این‬ ‫یعنی پیدا کردن آمادگی با کسب دانش و‬ ‫تجربه‪.‬‬

‫ اینکه بدانید حرف‌های آنها فقط نظر‬‫شخصی خودشان است‪.‬‬ ‫ اینکه بدانید نظرات آنها برابر با واقعیت‬‫نیستند‪.‬‬ ‫ اینکه یاد بگیرید همه چیز را به خودتان‬‫نگیرید‪.‬‬

‫خیلی وقت‌ها برای اینکه به چیزهایی که‬ ‫می‌خواهیم برسیم‪ ،‬تالشی نمی‌کنیم‪ .‬دلیل آن‬ ‫این است که باور نداریم که توانایی انجام آن‬ ‫را داریم یا اینکه انگیزه‌ای برای انجام آن‬ ‫نداریم‪ .‬ممکن است بخاطر ترس از شکست‬ ‫باشد که معمو ً‬ ‫ال بخاطر اعتماد نداشتن به‬ ‫توانایی‌های خودمان ایجاد می‌شود‪ .‬انگیزه‬ ‫نیاز به اعتماد‌به‌نفس دارد‪.‬‬ ‫این حق ذاتی و انسانی شماست که بدانید‬ ‫ارزشمندید‪ .‬توصیه‌های زیر می‌تواند در این‬ ‫زمینه کمکتان کند‪.‬‬ ‫‪ .۱‬داوطلب شوید‪.‬‬ ‫هیچ چیز بیشتر از کمک کردن به دیگران‬ ‫و بهتر کردن زندگی آنها احساس بهتری به‬ ‫شما نمی‌دهد‪ .‬احساس مفید بودن و دوست‬ ‫داشته شدن به شما احساس اعتماد و ارزش‬ ‫می‌دهد‪ .‬چیزهای جدیدی درمورد خودتان یاد‬ ‫می‌گیرید‪ :‬چیزهایی که در آن مهارت دارید‬ ‫و کارهایی که به شما اعتمادبه‌نفس می‌دهد‪.‬‬ ‫مهربانی کردن با باال بردن تولید سروتونین در‬ ‫بدنتان روحیه‌تان را تقویت می‌کند‪ .‬در هر دو‬ ‫حالت به نفعتان است!‬ ‫‪ .۲‬لیست تهیه کنید‪.‬‬ ‫لیستی از همه کارهایی که در طول زندگیتان‬ ‫توانسته‌اید در آن موفق شوید‪ ،‬تهیه کنید‪ .‬بعد‬ ‫می‌توانید هر بار که موفقیت جدیدی به دست‬ ‫آوردید‪ ،‬آن را به این لیست اضافه کنید‪.‬‬ ‫‪ .۳‬اطرافتان را با کسانی پر کنید که حمایتتان‬ ‫می‌کنند‪.‬‬

‫آدم‌هایی با ارزش‌ها و عالیق شبیه به خودتان‬ ‫پیدا کنید که از شما حمایت کرده و برای‬ ‫پیشرفت تشویقتان کنند‪ .‬وقتی اطرافتان را با‬ ‫افرادی اینچنینی پر کنید‪ ،‬اعتماد و اطمینان‬ ‫آنها به شما و اینکه می‌دانید همیشه پشتتان‬ ‫هستند‪ ،‬به شما انگیزه و اعتمادبه‌نفس خواهد‬ ‫داد‪.‬‬

‫برای آن شکرگزارید جایگزین کرده و لبخند‬ ‫بزنید!‬ ‫‪ .۶‬وارد چالش شوید‪.‬‬

‫علم و خرد شما را باال می‌برد‪ .‬این علم و‬ ‫آ گاهی هم اعتماد‌به‌نفستان را باال می‌برد‪.‬‬ ‫‪ .۸‬هدف تعیین کنید‪.‬‬

‫فرصت‌هایی ایجاد کنید که بتوانید به خودتان‬ ‫ثابت کنید بیشتر از آن چیزی هستید که باور‬ ‫دارید‪ .‬کسی که االن باور دارید هستید‪،‬‬ ‫احتما ً‬ ‫ال توسط دیگران تعریف شده و نظر‬ ‫آنها بوده است‪.‬‬

‫هدف‌هایی کوچک‪ ،‬قابل دستیابی و‬ ‫کوتاه‌مدت برای خود تعیین کنید تا به‬ ‫خودتان ثابت کنید که می‌توانید به آنچه‬ ‫در ذهنتان است و برای آن تالش می‌کنید‪،‬‬ ‫برسید‪.‬‬

‫می‌توانید از کم شروع کنید؛ در یک کالس‬ ‫جدید ثبت‌نام کنید یا در کارگاهی شرکت‬ ‫کنید که چیزی به شما آموزش می‌دهد که در‬ ‫آن ضعف داشتید‪.‬‬

‫‪ .۹‬با توقعات خودتان زندگی کنید‪ ،‬نه‬ ‫توقعات دیگران‪.‬‬

‫چیز بزرگ‌تری می‌خواهید؟ یک چیز کام ً‬ ‫ال‬ ‫جدید یاد بگیرید‪ .‬به تنهایی به یک سفر‬ ‫بروید‪ .‬یک کار یا تجارت جدید را شروع‬ ‫کنید‪ .‬کاری انجام دهید که شما را می‌ترساند‪.‬‬

‫خ یلی اوقات‪ ،‬نداشتن اعتمادبه‌نفس از این‬ ‫و اقعیت ناشی می‌شود که به دنبال اهداف‬ ‫دیگران برای خودمان هستیم‪ ،‬نه هدف‌های‬ ‫ا صلی خودمان‪ .‬این وظیفه شما نیست که‬ ‫انتظارات دیگران از خودتان را برآورده کنید‪.‬‬ ‫وظیفه شما این است که برای توقعات خودتان‬

‫‪ .۴‬اگر هنوز به چیزی که می‌خواهید‬ ‫نرسیده‌اید‪ ،‬خودتان را بپذیرید‪.‬‬ ‫برای اینکه خودتان را باور کنید‪ ،‬اول باید‬ ‫خودتان را بپذیرید‪ .‬چطور می‌توانید به چیزی‬ ‫اعتماد کنید که به طور کامل قبولش ندارید؟‬ ‫اگر خودتان را قبول نداشته باشید‪ ،‬یعنی‬ ‫قسمت هایی از خودتان را رد کرده یا حتی از‬ ‫آن نفرت دارید‪ .‬در چنین شرایطی باور قلبی‬ ‫ایجاد نمی‌شود‪.‬‬ ‫بعضی باور دارند که خیلی راحت می‌توانید‬ ‫تصمیم بگیرید که خودتان را بپذیرید‪ ،‬اگر‬ ‫شما هم می‌توانید اینکار را بکنید‪ ،‬خیلی عالی‬ ‫است‪ .‬اما برای همه به این سادگی‌ها نیست‪.‬‬ ‫وقتی بچه بودیم‪ ،‬قسمت عمده‌ای از‬ ‫اعتمادبه‌نفسمان از حرف‌هایی که دیگران‬ ‫درموردمان می‌زدند ناشی می‌شد‪ .‬اما برای‬ ‫خیلی‌ها اینطور نیست‪ .‬خیلی‌ وقت‌ها حتی‬ ‫وقتی بچه هستیم نمی‌توانیم حرف دیگران را‬ ‫درمورد خودمان قبول کنیم و به همین خاطر‬ ‫مجبور می‌شویم خودمان یاد بگیریم که چطور‬ ‫خودمان را باور کنیم‪.‬‬ ‫‪ .۵‬تمرکزتان را تغییر دهید‪.‬‬ ‫روی چیزی که در زندگیتان کم یا اشتباه‬ ‫است تمرکز نکنید‪ .‬درعوض‪ ،‬سعی کنید برای‬ ‫چیزهایی که دارید و همه قسمت‌های خوب‬ ‫زندگی‌تان شکرگزار باشید‪.‬‬ ‫هربار که احساس می‌کنید به چیزی منفی فکر‬ ‫می‌کنید‪ ،‬آن را با یک چیز مثبت و چیزی که‬

‫‪ .۷‬به یادگیری و رشد ادامه دهید‪.‬‬ ‫هرچه بیشتر بدانیم و درک کنیم‪ ،‬بهتر می‌توانیم‬ ‫ب ا موقعیت‌های مختلف کنار بیاییم‪ .‬این‬ ‫ش امل یادگیری درمورد خودتان هم می‌شود‪:‬‬ ‫به دست آوردن خودآ گاهی‪.‬‬ ‫برای این منظور باید زیاد بخوانید‪ ،‬کالس‌های‬ ‫مختلف بروید و در سمینارها و کارگاه‌های‬ ‫مختلف شرکت کنید‪ .‬نوشتن خاطرات روزانه‬ ‫هم ابزارهایی عالی برای کشف خودتان است‪.‬‬ ‫کشف کنید که شما چطور کار می‌کنید و‬ ‫آدمها به طور کل چطور کار می‌کنند‪ .‬این‬ ‫دانشتان را باال برده و می‌توانید از این دانش‬ ‫در موقعیت‌های مختلف زندگی استفاده کنید‪.‬‬ ‫با این کار تجربه کسب می‌کنید و تجربه نیز‬

‫زندگی کنید‪ ،‬آرزوهای خودتان را دنبال کنید‬ ‫و از استعدادها‪ ،‬مهارت‌ها و نعمت‌هایی که‬ ‫دارید برای خدمت به دنیا استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .۱۰‬از مقایسه کردن خودتان با دیگران‬ ‫دست بکشید‪.‬‬ ‫ظاهر‪ ،‬موفقیت‌ها‪ ،‬داشته‌ها و همه چیزهای‬ ‫دیگر‪ ،‬برای خودتان است‪ .‬شما همه ابزارهای‬ ‫الزم برای رسیدن به اهداف خودتان را دارید‪،‬‬ ‫نه اهداف دیگران‪.‬‬ ‫برای باور کردن خودتان‪ ،‬بهترین‌ها را برایتان‬ ‫آرزو می‌کنیم‪ .‬مطمئن باشید تالش برای به‬ ‫دست آوردن این باور‪ ،‬بسیار ارزشمند است‪.‬‬ ‫وقتی خودتان را باور داشته باشید‪ ،‬همه چیز‬ ‫ممکن می‌شود!‬


‫‪53‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جنیفر انیستون‬ ‫درباره مشکالت‬ ‫دوران کودکی و‬ ‫جدایی‌اش از براد‬ ‫پیت می گوید‬

‫اگر مراسم گلدن گلوب را دیده‬ ‫باشید‪ ،‬حتما می دانید که جنیفر‬ ‫انیستون چقدر مشتاق بردن جایزه‬ ‫بود و از نبردن گلدن گلوب‪،‬‬ ‫سرخورده شد‪ .‬با این حال او در‬ ‫تازه ترین مصاحبه اش در هالیوود‬ ‫ریپورتر اعالم کرده است که حاال‬ ‫همه چیز خوب است‪.‬‬ ‫به گزارش ستاره نیوز‪ ،‬جنیفر انیستون‪ ،‬بازیگر‬ ‫‪ ۴۵‬ساله هالیوودی‪ ،‬در تازه ترین مصاحبه‬ ‫اش در هالیوود ریپوتر‪ ،‬حقایق جالبی درباره‬

‫زندگی اش برمال کرده است‪ .‬او برای اولین‬ ‫ب ار اعالم کرده که در کودکی و نوجوانی‬ ‫ا ز بیماری دیسلکسیا که نوعی اختالل در‬ ‫یادگیری خواندن است‪ ،‬رنج می برده است‪.‬‬ ‫ا ین بازیگر محبوب هالیوود که امسال‬ ‫ب ازی اش در فیلم کیک‪ ،‬مورد توجه مردم‬ ‫ق رار گرفته‪ ،‬گفت که دوران کودکی چندان‬ ‫خ وشایندی نداشته‪ ،‬زیرا به دلیل بیماری‬ ‫د یسلکسیا‪ ،‬نمی توانسته خوب بخواند و‬ ‫ب نویسد و برای این همیشه فکر می کرده به‬ ‫اندازه کافی باهوش نیست‪.‬‬ ‫جنیفر انیستون در سال ‪ ،۱۹۹۰‬آن روزها‬ ‫هنوز بیماری اش تشخیص داده نشده بود‪.‬‬ ‫جنیفر انیستون در این مصاحبه به روابطش‬ ‫با مادرش اشاره کرده و گفته‪ :‬مامان همیشه‬ ‫خیلی نقادانه به من نگاه می کرد‪ ،‬شاید به‬ ‫خاطر اینکه خودش یک مدل بود و مرا نمی‬ ‫پسندید‪ .‬اخالقمان هم با هم فرق داشت‪ .‬من‬ ‫وقتی ناراحت هستم‪ ،‬دوست دارم صحبت‬ ‫کنم و در آرامش مشکل را بر طرف کنم‪،‬‬ ‫اما مامان این طور نبود‪ .‬یادم هست یک بار‬ ‫در مقابل هیاهوی مامان‪ ،‬کنترلم را از دست‬ ‫دادم و شروع کردم به فریاد زدن‪ .‬می دانید چه‬ ‫دیدم؟ مامانم از اینکه من در جواب داد و‬ ‫فریادش‪ ،‬فریاد می زدم‪ ،‬خنده اش گرفته بود‪.‬‬ ‫ج نیفر تایید کرد که چندین سال با مادرش‬ ‫ص حبت نکرده‪ ،‬اما حاال روابطشان خوب‬ ‫است و سعی می کنند تا رابطه مادر و دختیر‬

‫شان را حفظ کنند‪.‬‬ ‫انیستون در قسمتی دیگر از مصاحبه راجع‬ ‫ب ه نامزدش جاستین تیوراکس صحبت کرده‬ ‫و گفته که وقتی با دوستش کورتنی کاکس‬ ‫ب ه هاوایی سفر کرده بود‪ ،‬جاستین را برای‬ ‫اولین بار دیده و از همان اول با او احساس‬ ‫راحتی کرده است‪ :‬او بهترین مردی است که‬ ‫می توانید راحت با او وقت بگذرانید‪ .‬کامال‬ ‫خودش است و همین باعث شد بفهمم چقدر‬ ‫با او راحت هستم‪.‬‬

‫جنیفر انیستون در بخش دیگری از مصاحبه‬ ‫راجع به جدایی اش از براد پیت گفته‪ :‬هیچ‬

‫کس اشتباه نکرده‪ .‬حرفم را متوجه می شوید؟‬ ‫باالخره همه ما انسان هستیم دیگر‪.‬‬ ‫به نظر می رسد جنیفرانیستون‪ ،‬این روزها از‬ ‫د وران سخت زندگی اش فاصله گرفته و با‬ ‫شادی و آرامش در کنار نامزدش زندگی می‬ ‫کند و پرونده جدایی براد پیت و رفتار آنجلینا‬ ‫جولی را برای همیشه بسته است‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

52


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

51


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

50

READ THIS MAGAZINE ONLINE . www.

Javanantoronto.com

$19

.99


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫همه چیز درباره شایع ترین نوع ناتوانی جنسی مردانه‬ ‫اختالل در نعوظ اختاللی شایع در‬ ‫مردان است و مشکالتی در زندگی‬ ‫زناشویی زوج‌ها به وجود می‌آورد‪.‬‬ ‫‪ 20‬تا ‪ 30‬درصد از مردان در طول‬ ‫زندگی‌شان به این مشکل گرفتار‬ ‫می‌شوند‪ .‬اگر علت اختالل نعوظ‬ ‫از همان ابتدا بدرستی تشخیص‬ ‫داده نشود‪ ،‬پزشک در درمان بیمار‬ ‫به بیراهه خواهد رفت و بیمار‬ ‫متحمل هزینه‌های زیادی خواهد‬ ‫شد‪ .‬بنابراین اختالل و مهم‌تر از‬ ‫همه علت‪ ،‬باید تشخیص داده شود‪.‬‬ ‫برای رخ دادن نعوظ طبیعی دو دستگاه در‬ ‫بدن باید به‌طور منظم و هماهنگ عمل کنند‪،‬‬ ‫دستگاه عصبی که تحریکات را از راه نخاع‬ ‫به مغز می‌رساند و دستگاه عروقی که مسئول‬ ‫خون‌رسانی به آلت‌تناسلی است‪.‬‬ ‫نعوظ بر دو نوع است‪:‬‬ ‫نعوظ روانی که فرد با دیدن یا شنیدن یا‬ ‫رفتارهای محرک جنسی از طریق ذهن مغز‬ ‫را تحریک می‌کند و از همان جا اعصاب‪،‬‬ ‫تحریکات را از راه نخاع به آلت تناسلی‬ ‫می‌رسانند و نعوظ رفلکسی که با تماس‬ ‫پوستی اتفاق می‌افتد‪ .‬هرگونه تغییر یا اختالل‬ ‫در دستگاه عصبی یا عروقی مانع از نعوظ‬ ‫طبیعی در مرد خواهد شد ‌‪ .‬اختالل نعوظ هم‬ ‫منشأ جسمی دارد و هم منشأ روانی‪ .‬بنابراین‬ ‫در ابتدای درمان بیمار را باید در یکی از این‬ ‫گروه‌ها قرار داد‪.‬‬

‫علل اختالل نعوظ جسمی نیز متعددند و به‬ ‫چند دسته تقسیم می‌شوند‪:‬‬ ‫علل عصبی‪ ،‬هورمونی‪ ،‬عروقی‪ ،‬اختالالت‬ ‫آناتومیک‪ ،‬مصرف بعضی از داروها و‬ ‫تعدادی از بیماری‌ها که هر یک به طور‬ ‫مختصر‌ شرح داده خواهد شد‪.‬‬ ‫اختالل عروقی‪ :‬اصلی‌تر‌ین علت این اختالل‪،‬‬ ‫اختالالت عروقی است‪ .‬این حالت کامال به‬ ‫دستگاه عروقی وابسته است‪ .‬علل عروقی به‬ ‫دو دسته بزرگ تقسیم می‌شود‪ :‬علل شریانی و‬ ‫علل وریدی‪.‬‬ ‫شریان وظیفه رساندن خون اکسیژن‌دار‬ ‫به عضو را به عهده دارد و ورید نیز خون‬ ‫بی‌اکسیژن را از عضو خارج می‌کند‪ .‬برای‬ ‫این‌که حالت نعوظ بدرستی در مرد پدید‬ ‫بیاید‪ ،‬باید تعادلی بین این ‌دو برقرار باشد‪.‬‬ ‫یعنی خون به طور متناسب وارد دستگاه‬ ‫مربوط شود‪ ،‬اما همزمان با این وضع وریدها‬ ‫باید مسدود ‌شوند‪ .‬پس مشاهده می‌کنیم که‬ ‫آسیب به عروق به هر دلیلی چنین سازوکاری‬ ‫را برهم می‌زند ‌‪ .‬بیمارانی که دچار انسداد‬ ‫شرایین شده‌اند یا بیماری‌های قلبی ـ عروقی‬ ‫یا بیماری دیابت دارند که درگیری عروقی‬ ‫ایجاد کرده است‪ ،‬افرادی که دچار شکستگی‬ ‫آلت تناسلی شده‌اند یا به‌طور کلی دارای آسیب‬ ‫به شریان‌های انتهایی بدن هستند‪ ،‬به احتمال‬ ‫بسیار زیاد دچار اختالل نعوظ هم خواهند‬ ‫شد‪ .‬یکی از علل بسیار مهم ناتوانی جنسی‬ ‫اشکال در ورید یا سیاهرگ‌هاست؛ چون‬ ‫وریدها هنگام نعوظ باید مسدود باشند‪ .‬نشت‬ ‫وریدی یکی از مواردی است که به سختی‬ ‫درمان می‌شود‪.‬‬ ‫ا ختالل عصبی‪ :‬منظور از علل عصبی‬ ‫ا ختالالت روان‌شناختی نیست؛ بلکه‬ ‫ب یماری‌هایی است که دستگاه عصبی بدن‬

‫را گرفتار می‌کند‪ .‬دستگاه عصبی خود به دو‬ ‫بخش تقسیم می‌شود‪ :‬مرکزی (مغز و نخاع) و‬ ‫محیطی (اعصابی که در محیط یعنی اندام‌ها‬ ‫و جود دارند‪ ).‬هر عاملی که به این دستگاه‬ ‫آ سیب بزند‪ ،‬موجب اختالل نعوظ در فرد‬ ‫می‌شود‪ .‬اگر در سکته مغزی که بخشی از مغز‬ ‫مربوط به تحریک لمسی تناسلی است گرفتار‬ ‫شود‪ ،‬دیگر پیامی به مغز صادر نخواهد شد یا‬ ‫در آسیب به نخاع شوکی که در اثر تصادف‬ ‫فرد دچار قطع نخاع می‌شود و همه عواملی از‬ ‫قبیل جراحی یا رادیوتراپی لگن یا شکستگی‬ ‫لگن که به اعصاب داخل لگن صدمه می‌زند‪،‬‬ ‫باعث اختالل خواهد شد‪.‬‬ ‫دیابت از مهم‌ترین علل این نوع اختالل در‬ ‫مرد است که درمان در این بیماران نسبتا‬ ‫مشکل است‪ .‬هر قدر بیماری دیابت کهنه‌تر‬ ‫باشد‪ ،‬شدت این اختالل هم بیشتر می‌شود‪ .‬از‬ ‫دیگر بیماری‌هایی که ممکن است این اختالل‬ ‫ایجاد کند می‌توان به بیماری پارکینسون و‬ ‫ام‪.‬اس اشاره کرد‪.‬‬ ‫اختالل هورمونی‪ :‬این علت چندان شایع‬ ‫نیست و فقط ‪ 2‬درصد از مردان دارای اختالل‬ ‫نعوظ به آن گرفتار می‌شوند‪ .‬دیده می‌شود‬ ‫وقتی مردی با این مشکل یا مشکل جنسی‬ ‫دیگری به پزشک مراجعه می‌کند در تعداد‬ ‫زیادی از موارد بالفاصله برایش هورمون‬ ‫تجویز می‌شود‪ .‬این درمان کامال اشتباه است‬ ‫و نه‌تنها مشکل بیمار را حل نمی‌کند‪ ،‬بلکه بر‬ ‫مشکالت بیمار نیز می‌افزاید‪ .‬قبل از تجویز‬ ‫هورمون باید بیمار از نظر میزان هورمون‌های‬ ‫خونی مورد سنجش قرار بگیرد‪ .‬همچنین‬ ‫هورمونی به نام پروالکتین باید اندازه گرفته‬ ‫شود‪ .‬باال بودن پروالکتین در بدن مرد ممکن‬ ‫است باعث ناتوانی جنسی در او شود‪.‬‬ ‫ع لل آناتومیک‪ :‬آلت تناسلی در برخی از‬

‫م ردان شکل کج دارد‪ .‬این عامل نیز ممکن‬ ‫است از رابطه زناشویی درست جلوگیری کند‬ ‫و به‌صورت ناتوانی جنسی بروز کند‪.‬‬ ‫مصرف دارو‪ :‬وقتی مردی با ناتوانی جنسی‬ ‫به پزشک مراجعه می‌کند‪ ،‬حتما باید از او‬ ‫شرح حال درست گرفته شود‪ .‬در شرح حال‬ ‫برخی بیماران مشاهده می‌شود که بیمار از‬ ‫دارویی استفاده می‌کند که با بررسی بیشتر‬ ‫متوجه می‌شویم‪ ،‬دارو دارای عارضه‌ ناتوانی‬ ‫جنسی است‪ .‬در این مواقع برای حل کردن‬ ‫مشکل کافی است دارو را با داروی جایگزین‬ ‫یا مشابهی عوض کنیم‪ .‬البته افرادی که دارو‬ ‫مصرف می‌کنند و مشکل اختالل نعوظ‬ ‫دارند‪ ،‬نباید با خواندن این مقاله به طور‬ ‫سرخود دارو را قطع کنند‪.‬‬ ‫برای هر اقدامی‪ ،‬بیماران باید با پزشک‬ ‫خود مشورت کنند‪ .‬این داروها ممکن‬ ‫است داروهای ضد فشار خون‪ ،‬داروهای‬ ‫ضدافسردگی‪ ،‬داروهای روانگردان یا‬ ‫داروهای ضد هورمون‌های مردانه باشند‪ .‬البته‬ ‫مصرف الکل و مواد مخدر‪ ،‬کشیدن سیگار‪،‬‬ ‫چاقی بیش از حد و عدم فعالیت جسمانی‬ ‫هم ممکن است منجر به ناتوانی جسمی شود‪.‬‬ ‫غیر از داروها در بقیه موارد افراد می‌توانند‬ ‫خودشان اقدام کنند؛ مثال کسی که چاق است‬ ‫می‌تواند وزن خود را پایین بیاورد‪ .‬فردی که‬ ‫الکل مصرف می‌کند‪ ،‬الکل را کنار بگذارد‪،‬‬ ‫ورزش کند و‪ ...‬در واقع سبک زندگی خود‬ ‫را تغییر دهد‪ .‬برای درمان ناتوانی‌های جنسی‬ ‫همیشه نیاز به تجویز دارو نیست‪.‬‬ ‫بیماری‌ها ‪ :‬بیماری‌هایی غیر از بیماری‌های‬ ‫دستگاه عصبی و عروقی نیز ممکن است‬ ‫باعث ناتوانی جنسی شوند؛ مثل بیماری‌های‬ ‫غده فوق کلیه یا بیماری‌هایی که نیاز به‬ ‫شیمی‌درمانی یا پرتو درمانی دارند‪.‬‬ ‫درمان در درجه اول تغییر در سبک زندگی‬ ‫است و در مرحله بعدی یافتن علت و برطرف‬ ‫کردن آن‪ .‬مثال در بیماران قلبی ـ عروقی‬ ‫مشکل قلبی باید برطرف شود و فشار خون و‬ ‫قند خون کنترل و استرس برطرف شود‪ .‬خیلی‬ ‫مهم است که دیدگاه فرد را نسبت به ناتوانی‬ ‫جنسی تغییر دهیم‪ .‬ناتوانی جنسی فشار زیادی‬ ‫به روان مردان وارد می‌کند‪ .‬البته باید گفت‬ ‫که بعضی مردان یا زنان از روابط زناشویی‬ ‫انتظارات نادرستی دارند که با فیزیولوژی‬ ‫مردانه و زنانه سازگار نیست و تصور می‌کنند‬ ‫که علتش ناتوانی جنسی است‪.‬‬ ‫اگر با همه موارد ذکر شده مشکل بیمار‬ ‫همچنان وجود داشته باشد یا علت دیگری‬ ‫مطرح باشد‪ ،‬درمان دارویی آغاز می‌شود‪.‬‬ ‫در صورت نگرفتن نتیجه بیمار وارد خط‬ ‫سوم درمانی یا استفاده از بعضی دستگاه‌ها‬ ‫می‌شود‪ .‬خط چهارم درمانی مصرف داروهای‬ ‫تزریقی است و خط پنجم استفاده از پروتز در‬ ‫آلت تناسلی است‪.‬‬


‫‪47‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ما‌‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905‬‬‫‪237-7470‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

46


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مشکالت خواب‪:‬‬ ‫چطور شما و‬ ‫همسرتان خوابی‬ ‫هماهنگ داشته‬ ‫باشید‬

‫شاید این مشکل خیلی از شما‬ ‫باشد‪ ،‬همسرتان نیمه‌شب از خواب‬ ‫می‌پرد‪ ،‬حرف می‌زند‪ ،‬لگد می‌زند‪،‬‬ ‫خروپف می‌کند و …‬ ‫در تحقیقی که در سال ‪ ۲۰۰۵‬انجام گرفت‪،‬‬ ‫مشخص شد که بیش از یک چهارم زوج‌ها‪،‬‬ ‫بخاطر وضعیت خواب همسرانشان‪ ،‬خوابشان‬ ‫را از دست می‌دهند و یک نفر از هر چهار‬ ‫ن فر‪ ،‬بخاطر این مشکالت در اتاق‌ها و‬ ‫تختخواب‌هایی جداگانه می‌خوابند‪.‬‬

‫یکی از بزرگترین مشکالت است‪ .‬بی‌خوابی‬ ‫نیز یکی دیگر از این اختالالت است که در‬ ‫تحقیقات اخیر مشخص شده ‪ ۱۰‬درصد از‬ ‫افراد از آن رنج می‌برند‪.‬‬ ‫بااینکه این مشکالت بسیار جدی هستند‬ ‫اما گاهی‌اوقات مسائلی به ظاهر جزئی جمع‬ ‫شده و به مشکالتی مخرب تبدیل می‌شوند‪.‬‬ ‫داشتن برنامه‌های ناهماهنگ برای خواب نیز‬ ‫می‌تواند یکی دیگر از این مشکالت باشد که‬ ‫زوج‌ها را درگیر می‌کند‪ .‬یک طرف دوست‬ ‫دارد تشک تختش سفت و اتاق خوابش‬ ‫خنک باشد‪ ،‬درحالیکه طرف‌مقابل تخت‬ ‫نرم را دوست دارد و تا صبح بخاطر آن سرما‬ ‫می‌لرزد‪ .‬یک طرف دوست دارد در آغوش‬ ‫همسرش بخوابد درحالیکه همسر او دوست‬ ‫دارد فضای باز کافی برای غلت خوردن موقع‬ ‫خواب داشته باشد‪ .‬خروپف کردن هم یکی‬ ‫دیگر از این مشکالت جدی است‪.‬‬ ‫ی اسمن‪ ،‬خانم ‪ ۲۳‬ساله‌ای که دو سال است‬

‫جویس والس‌لیبن‪ ،‬محقق مرکز اختالالت‬ ‫خواب دانشگاه نیویورک‪ ،‬می‌گوید‪« ،‬وقتی‬ ‫اذیتتان می‌کند‪ ،‬اولین عالمت است‪ .‬اگر‬ ‫صبح که از خواب بیدار می‌شوید دلتان‬ ‫بخواهد همسرتان را بخاطر طرز خوابیدن‬ ‫دیشبش خفه کنید‪ ،‬نه برای سالمتی‌تان خوب‬ ‫است و نه رابطه‌تان‪».‬‬ ‫ربکا اسکات‪ ،‬متخصص خواب در موسسه‬ ‫خواب نیویورک اضافه می‌کند که افراد‬ ‫به محض اینکه متوجه می‌شوند خواب یا‬ ‫کمبود آن بر زندگی روزمره‌شان اثر گذاشته‬ ‫و موجب اذیت آنهاست باید به دنبال کمک‬ ‫متخصصین باشند‪ .‬در برخی موارد‪ ،‬افراد‬ ‫اینگونه مشکالت را سال‌ها رها می‌کنند تا‬ ‫جایی که به مشکلی مزمن تبدیل می‌شود‪.‬‬ ‫اسکات می‌گوید که به ندرت زوج‌ها با هم‬ ‫برای درمان می‌آیند‪ .‬و زمانی هم که با هم‬ ‫می‌آیند معمو ً‬ ‫ال به این دلیل است که یک‬ ‫طرف وضعیت خواب همسرش را شهادت‬ ‫دهد‪.‬‬

‫را پیشنهاد می‌دهند که هوای مداوم برای فرد‬ ‫تامین می‌کند‪.‬‬ ‫اما برای زوج‌هایی که مشکالت خوابشان‬ ‫اختالالت متداول نیست‪ ،‬پاسخ به‬ ‫مشکالتشان کمی متفاوت است و معمو ً‬ ‫ال‬ ‫حول «مصالحه» می‌چرخد‪.‬‬ ‫بررسی محیط خواب افراد می‌تواند مفید‬ ‫باشد تا مطمئن شوند که تاریک و آرام است‬ ‫و تخت‌خواب به اندازه کافی برای دو نفر‬ ‫بزرگ است‪ .‬تخت‌های جداگانه می‌تواند‬ ‫برای مدتی کوتاه خوب باشد اما هیچکدام از‬ ‫متخصصینی که برای این مقاله با آنها مصاحبه‬ ‫شد‪ ،‬آن را برای طوالنی مدت پیشنهاد ندادند‪.‬‬ ‫البته خیلی از زوج‌ها جدا شدن موقع خواب‬ ‫را برای سالمت جنسی و عمومی خود بسیار‬ ‫عالی گزارش کرده‌اند‪.‬‬ ‫یکی از این افراد می‌گوید‪« ،‬ما می‌توانستیم به‬ ‫تنهایی خوابی عالی و باکیفیت داشته باشیم‬ ‫و به همین دلیل من پیشنهاد کردم که در طی‬

‫همه اینها یک سوال در ذهنتان ایجاد می‌کند‪:‬‬ ‫چرا کنار هم خوابیدن و تجربه یک خواب‬ ‫باکیفیت و راحت برای زوج‌ها تا این اندازه‬ ‫دشوار است؟‬ ‫مسئله تختخواب زناشویی‪ ،‬موضوع‬ ‫جدیدی نیست‪ .‬از زمان‌های دور افراد نه‬ ‫تنها با همسرانشان بلکه با فرزندانشان در‬ ‫تختخواب‌هایی اشتراکی می‌خوابیده‌اند‪.‬‬ ‫مسئله حریم شخصی زناشویی مسئله‌ای کام ً‬ ‫ال‬ ‫جدید است‪.‬‬ ‫طی قرن نوزدهم‪ ،‬زوج‌ها بخاطر ایدئولوژی‬ ‫جدیدی که ظهور کرد ‌ه بود‪ ،‬اتاق‌خواب‌های‬ ‫خود را جدا کردند اما در قرن بیستم‪ ،‬همه‬ ‫چیز دوباره به روال سابق برگشت‪.‬‬ ‫استفانی کونز‪ ،‬پروفسور تاریخ و مطالعات‬ ‫خانوادگی در دانشگاه اورگرین واشنگتن‪،‬‬ ‫می‌گوید‪« ،‬تخت‌های دونفره از دهه شصت‬ ‫و هفتاد بسیار متداول شد‪ .‬در این زمان تا‬ ‫حد بسیار زیادی بر رابطه زناشویی زوج‌ها‬ ‫و رضایت جنسی متقابل در ازدواج تاکید‬ ‫می‌شد‪».‬‬ ‫با متداول شدن تخت دونفره بعنوان یک‬ ‫هنجار فرهنگی‪ ،‬مطالعات علمی در این‬ ‫زمینه انجام گرفته و نشان دادند که فواید‬ ‫خواب برای سالمتی فراتر از این است که‬ ‫برای روز بعد استراحت کامل کرده باشید‪.‬‬ ‫کمبود خواب با مشکالت و اختالالت مزمن‬ ‫مختلفی مثل دیابت‪ ،‬بیماری‌های قلبی‪-‬‬ ‫عروقی و افسردگی در ارتباط است‪ .‬تا آنجا‬ ‫که مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها بر‬ ‫داشتن خواب کافی ‪ -‬هفت تا نه ساعت در‬ ‫شبانه‌روز ‪ -‬بعنوان موضوعی مهم در سالمت‬ ‫عمومی‪ ،‬تاکید می‌کند‪.‬‬ ‫برای خیلی از زوج‌ها اختالالت خوابی مثل‬ ‫سندرم پای بیقرار یا آپنه خواب که در آن‬ ‫تنفس فرد طب شب قطع و وصل می‌شود‪،‬‬

‫ا زدواج کرده‪ ،‬می‌گوید‪« ،‬قبول دارم که‬ ‫م ن اص ً‬ ‫ال فرد خوبی نیستم که کسی کنارم‬ ‫بخوابد»‪ .‬او خود را در خواب بسیار «فعال»‬ ‫می‌داند‪ ،‬طوریکه در تختخواب خیلی حرکت‬ ‫ک رده و حتی به بالش همسرش هم رحم‬ ‫ن می‌کند‪ .‬البته می‌گوید که دوست دارد از‬ ‫م تخصص برای رفع این مشکالت خود‬ ‫کمک بگیرد‪.‬‬ ‫یاسمن می‌گوید‪« ،‬این چیزی است که‬ ‫باید با آن کنار بیاییم‪ .‬به آن می‌خندم چون‬ ‫کمی خنده‌دار است‪ .‬تا حاال مشکلی با این‬ ‫وضعیت خوابیدن من نداشته‌ایم‪».‬‬ ‫اما پزشکان اعتقاد دارند که متخصصین‬ ‫می‌توانند کمک کنند‪.‬‬

‫او می‌گوید‪« ،‬فقط یکبار در تمام طول دوران‬ ‫کاری من‪ ،‬زوجی برای مالقات آمدند که هر‬ ‫د و آنها مشکل خواب داشتند و هر دو آنها‬ ‫متوجه شده بودند که وضعیت خوابیدنشان بر‬ ‫طرف مقابلشان اثر می‌گذارد‪».‬‬ ‫متخصصین می‌توانند از تکنیک‌ها و روش‌های‬ ‫مختلفی برای برطرف کردن مشکالت خواب‬ ‫استفاده کنند‪ .‬اگر متخصص یک اختالل‬ ‫خواب در فرد تشخیص دهد‪ ،‬فرد یک شب‬ ‫برای بررسی وضعیت تنفس و عملکردهای‬ ‫جسمی تحت نظر قرار می‌گیرند‪ .‬پزشکان‬ ‫می‌توانند برای آنها که دچار بی‌خوابی هستند‪،‬‬ ‫دارو تجویز کرده یا رفتاردرمانی را امتحان‬ ‫کنند‪ .‬برای آپنه خواب نیز استفاده از ماسکی‬

‫ه فته و روزهای کاری‪ ،‬شب‌ها جدا از هم‬ ‫بخوابیم‪».‬‬ ‫دکتر کونز اعتقاد دارد که بهتر است افراد‬ ‫طبق آنچه که تصور می‌کنند برایشان بهتر عمل‬ ‫می‌کند‪ ،‬تصمیم بگیرند زیرا همه از اهمیت‬ ‫خواب برای سالمت خود آگاهند‪.‬‬ ‫او می‌گوید‪« ،‬کام ً‬ ‫ال مشخص است که زمان‬ ‫خ واب‪ ،‬زمان در آغوش گرفتن همدیگر و‬ ‫رابطه‌جنسی برای زوج‌هاست و این برای آنها‬ ‫الزم و عالی است‪ .‬اما باید آن را با اتفاقی‬ ‫که با کمبود خواب پیدا کردن یکی یا هر دو‬ ‫شما برای رابطه‌تان می‌افتد سبک‬ ‫و سنگین کنید‪ .‬کدام برایتان‬ ‫مهم‌تر است؟»‬


‫‪43‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫امکان پرداخت‬ ‫قسطی‬ ‫ِ‬ ‫حق بیمه سوپر‬ ‫ویزای والدین‬

‫خوانندگان مقاالت ما اگر به یاد‬ ‫داشته باشند بیش از‪ 10‬سال پیش‬ ‫‪ ،‬یعنی زمانی که بیمه مسافرتی ‪،‬‬ ‫در اخذ ویزا امری اجباری نبود‪،‬‬ ‫همیشه تاکید داشتیم که همراهی‬ ‫بیمه مسافرتی در کنار مدارک‬ ‫فرستاده شده برای گرفتن ویزا‬ ‫می تواند تاثیر مثبتی داشته باشد‪.‬‬ ‫‪----------------------‬‬‫جدا از این داستان‪ ،‬یادآوری می کنیم داشتن‬ ‫این بیمه در موارد مهمی مانند پوشش هزینه‬ ‫های پزشکی و بستری در بیمارستان‪،‬‬ ‫بازگرداندن بیمه شده به کشور مبدا در صورت‬ ‫بیماری‪ ،‬وقوع حادثه و یا فوت‪ ،‬خدمات‬ ‫مربوط به تاخیر پرواز هواپیما و یا گم شدن‬ ‫چمدان‪ ،‬مفقود شدن گذرنامه‪ ،‬گواهینامه‬ ‫رانندگی و شناسنامه‪ ،‬خدمات فیزیوتراپی‪،‬‬ ‫کایروپرکتور‪ ،‬پرستار خصوصی‪ ،‬پوشش دارو‬ ‫و همچنین بازگشت اعضای خانواده همراه‬ ‫بیمه شده به کشور مبداء نقش مهمی دارد‪.‬‬ ‫در حال حاضر بیمه های سوپر ویزا‪ ،‬رفت‬ ‫و آمد والدین به سفارت برای گرفتن ویزا را‬ ‫کاهش داده است‪ .‬والدین ما تا ‪ 10‬سال از‬ ‫گرفتن ویزا ‪ ،‬معاف خواهند بود و می توانند‬ ‫به دفعات‪ ،‬مادامی که هر بار اقامت آنها بیش‬ ‫از ‪ 2‬سال نباشد در کنار فرزندانشان سکونت‬ ‫کنند‪ .‬در این زمینه عده ای از پرداخت هزینه‬ ‫یکجای بیمه یکساله‪ ،‬خرسند نبودند‪ .‬به همین‬ ‫جهت‪ ،‬برای رفاه حال بیشتر عزیزانی که واجد‬ ‫شرایط باشند‪ ،‬به تازگی طرحی ارائه شده‬ ‫است‪ .‬این طرح‪ ،‬قانونهای منحصر به خود‬ ‫را شامل می شود‪ .‬در این طرح به شخص‪،‬‬ ‫این امکان داده می شود که بتواند ماهیانه از‬ ‫کردیت کارت وی‪ ،‬هزینه بیمه پرداخت شود‪.‬‬ ‫قیمت ها براساس شرایط سالمتی و سن فرد‬ ‫تعیین می شود‪ .‬این نوع طرح بیمه سوپر ویزا‪،‬‬ ‫دارای هزینه ‪ Admin‬و نیز ‪( Deposit‬‬ ‫اداری و پیش پرداخت) می باشد‪ .‬در صورت‬ ‫رد شدن ویزا‪ ،‬شما پیش پرداخت خود را‬ ‫دریافت خواهید کرد‪ .‬در صورت بازگشت به‬ ‫کشور مبداء‪ ،‬زودتر از یکسال ‪ ،‬ازپرداخت‬

‫مابقی پول (قرارداد یکساله) می توانید معاف‬ ‫شوید‪ .‬درک بیشتر از سرویس ها و قوانین در‬ ‫این خصوص از دیگر مواردی است که باید‬ ‫به آن بخوبی توجه کرد‪.‬‬ ‫نکته مهم دیگر‪ ،‬چگونگی گرفتن این بیمه‬ ‫است که باید آن را جدی تر مورد بحث و‬ ‫بررسی قرار داد‪ .‬مشکالت زمان " درخواست‬ ‫پول" ‪ ،‬اغلب به دلیل پاسخ های ناصحیح و‬ ‫درک نشده روز نخست است‪ .‬برخی از افراد‬ ‫در پی گرفتن این بیمه ازافراد غیر متخصص‬ ‫‪ ،‬آژانس های مسافرتی هستند و یا به طریق‬ ‫آنالین نسبت به خرید آن اقدام می کنند‪ .‬و به‬ ‫دلیل نداشتن الیسنس بیمه‪ ،‬اطالعات کافی‬ ‫و جامع در زمینه آنچه ارائه می دهند ندارند‬ ‫و این یکی از دالیل مهمی است که در زمان‬ ‫درخواست پول(‪ ،)Claim‬فرد بیمه شده‬ ‫دچار مشکل می شود‪ .‬در مورد خرید آنالین‬ ‫هم به همین گونه است‪ ،‬بسیاری از ما برخی از‬ ‫اقالم مورد نیاز خود را از این طریق فراهم می‬ ‫کنیم اما خرید آنالین در حالی که تخصص‬ ‫بیمه به همراه نداشته باشد می تواند به دلیل‬ ‫اطالعات ناقص و یا اشتباه در پر کردن فرم‪،‬‬ ‫هزینه جبران ناپذیری به فرد بیمه شده بزند‪.‬‬ ‫قابل ذکر است که در صورت عدم توجه‬ ‫متقاضی بیمه ویا حتی عامل فروش ‪،‬در‬ ‫چنین بیمه نامه ای ‪،‬چه بسا دچار مشکالت‬ ‫بشود‪ .‬قوانین هر بیمه نا مه ای و یا هر شرکتی‬ ‫جوابگوی همه افراد نخواهد بود ‪،‬به عبارتی‬ ‫دیگر اشراف به تمامی شرکتها و تخصص‬ ‫موجب می شود بهترین انتخاب را با بهترین‬ ‫نرخ و سرویس داشته باشیم‪.‬‬ ‫شرکت بیمه رحیمیان ‪ Insufin‬از خوانندگان‬ ‫و عالقمندان دعوت به عمل می آورد که‬ ‫تجربه های خوب و بد خود را پیرامون بیمه‬ ‫با در میان بگذارید‪ .‬مطالب این مقاالت‬ ‫صرفن در جهت اطالع رسانی می باشد و به‬ ‫هیچ عنوان جایگزین مشاوره با متخصصین‬ ‫مربوطه نمی شود‪.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬مطرح کنید‪ .‬ازشما عالقمندان رادیو‬ ‫دعوت می شود شنونده برنامه رادیویی بیمه‪،‬‬ ‫سه شنبه در میان‪ ،‬از ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از‬ ‫رادیو صدای ایران باشید‪.‬‬ ‫از طریق وب سایتهای شرکت و همچنین وب‬ ‫الگ و رسانه های اجتماعی ما را دنبال کنید‬ ‫‪www.cover4u.ca‬‬ ‫‪www.insufin.‬‬ ‫‪com‬‬ ‫‪www.sherkatbimeh.com‬‬ ‫‪w w w . y o u t u b e . c o m /‬‬ ‫‪sherkatbimeh‬‬ ‫‪www.facebook.‬‬ ‫‪com/Insufin‬‬ ‫محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه‬ ‫گذاری و عضو رسمی مشاوران متخصص‬ ‫بیمه و امور مالی کانادا به شماره‬ ‫ثبت ‪ 2065817‬است ‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمزگشایی از رفتارهای عجیب و غریب کودکان‬ ‫حتی خنده زیر زیرکی باشد‪ .‬کاری که شما‬ ‫باید انجام دهید‪ ،‬توجه به رفتارهای مثبت‬ ‫کودک و تقویت این رفتارهاست‪ .‬هر چه‬ ‫بیشتر رفتارهای مناسب را مورد تشویق قرار‬ ‫دهید‪ ،‬کودک آنها را بیشتر تکرار می کند‪.‬‬

‫کودکان نوپا مثل غارنشین ها‬ ‫هستند‪ .‬مثال وقتی عصبانی میشوند‬ ‫چنگ می اندازند‪ ،‬گاز می گیرند‪،‬‬ ‫در اتاق نشیمن ادرار می کنند‪،‬‬ ‫انگشتشان را در بینی می کنند‪،‬‬ ‫غذا را به موهایشان می مالند و یا‬ ‫ناگهان ناپدید می شوند‪.‬‬

‫کودک نوپا با نیمکره راست مغزش زندگی‬ ‫می کند که بخش احساساتی‪ ،‬هیجانی و‬ ‫غیرکالمی مغز است‪ .‬نیمکره چپ مسئول‬ ‫کنترل احساسات است‪ .‬همه ما وقتی ناراحت‬ ‫و غمگین هستیم‪ ،‬نیمکره چپ مغزمان‬ ‫خاموش است‪ .‬در این وضعیت بی منطق‪ ،‬کم‬ ‫صبر و بدزبان می شویم و شاید بتوان گفت‬ ‫مانند انسانهای اولیه رفتار می کنیم‪ .‬همانطور‬ ‫که گفته شد‪ ،‬کودک نوپا از نظر رشد عقلی‬ ‫در مرحله ای قرار دارد که مثل انسان های‬ ‫غارنشین رفتار می کند و وقتی ناراحت می‬ ‫شود‪ ،‬رفتارهای عجیب و غریب انجام می‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫دنیا را از دید یک کودک ببینید‬ ‫کودکان برخالف بزرگساالن از انگشت در‬ ‫بینی کردن و یا حتی نگاه کردن داخل لباس‬ ‫زیر خودشان خجالت نمی کشند‪ .‬در این سن‬ ‫هنوز اخالقیات و بایدها و نبایدها در کودک‬ ‫شکل نگرفته است‪ .‬به همین دلیل کاری که‬ ‫از نظر شما نباید انجام دهد‪ ،‬حس قدرتمند‬ ‫کنجکاوی و اکتشاف را در کودک ایجاد می‬ ‫کند‪.‬‬

‫رشد استقالل و آموزش مهارت های ارتباط‬ ‫اجتماعی است تا کودک یاد بگیرد در سنین‬ ‫باالتر از کلماتی مانند "لطفا" و "ممنونم"‬ ‫استفاده کند‪ ،‬اسباب بازی هایش را به‬ ‫همساالنش بدهد‪ ،‬در صف منتظر بماند و‬ ‫قادر به کنترل هیجانات و احساساتش باشد‪.‬‬ ‫این آموزش ها باید به مرور انجام شوند تا‬ ‫الگوهای رفتاری مناسب در کودک شکل‬ ‫بگیرند‪.‬‬ ‫وقتی فکر می کنید رفتار کودک مانند‬ ‫انسانهای غار نشین است‪ ،‬می توانید‬ ‫راهکارهای ساده زیر را برای کنترل رفتار‬ ‫کودک به کار ببرید ‪:‬‬ ‫‪ .1‬با صدای آرام حرف بزنید‪ :‬در موقعیت‬ ‫هایی که رفتار کودک منجر به وضعیت زرد‬ ‫می شود‪ ،‬باید شفاف و روشن و در عین‬ ‫حال تاثیرگذار باشید‪ .‬برای مثال می توانید‬ ‫بگویید ‪ ":‬بله‪ ،‬تو داری لباس هایت را در می‬ ‫آوری‪ .‬اما عزیزم ما در پارک لباس هایمان‬ ‫را از تنمان در نمی آوریم‪ ".‬یا اگر کودک‬ ‫حرف بدی زد‪ ،‬برای تذکر از صدای خشک‬ ‫و جدی استفاده کنید و به او بگویید ‪ ":‬اگر‬ ‫یکبار دیگر این کلمه را تکرار کنی‪ ،‬مجبور‬ ‫می شویم به خانه برگردیم‪" .‬‬

‫کودکان نوپا دانشمندان کوچکی هستند که‬ ‫می خواهند همه چیز را امتحان کنند و با‬ ‫دنیای اطرافشان تعامل کنند‪ .‬آنها می خواهند‬ ‫لمس کنند‪ ،‬احساس کنند‪ ،‬بو بکشند‪ ،‬مزه‬ ‫کنند‪ ،‬ببینند و اشیا را بررسی کنند تا با این‬ ‫روش دنیای اطراف را مشاهده و کشف کنند‪.‬‬ ‫کودک در این مرحله در میانه ی تنش قرار‬ ‫دارد به این معنی که از یک سو احساس‬ ‫هیجان انگیز و جالب استقالل – می توانم‬ ‫راه بروم‪ ،‬می توانم حرف بزنم‪ ،‬می توانم‬ ‫خودم را احساس کنم‪ ،‬می توانم خودم لباس‬ ‫بپوشم‪ ،‬دنیا مال من است‪ -‬و از سوی دگیر‬ ‫فقط کمی از زمانی که قادر به انجام این‬ ‫کارها نبوده‪ ،‬گذشته است‪ .‬این مسئله باعث‬ ‫می شود که کودک میان احساس استقالل و‬ ‫عدم وابستگی و احساس وابستگی به مادر‬ ‫سرگردان باشد‪.‬‬

‫‪ .2‬راه حلی که برای شما کارآمد است را‬ ‫انتخاب کنید‪ :‬در بسیاری از موارد به عنوان‬ ‫والدین متوجه خواهید شد که چه راهکارهایی‬ ‫برای فرزند شما مناسب هستند‪ .‬ممکن است‬ ‫راهکار شما برای جلوگیری از تالش کودک‬ ‫برای بازکردن پوشکش‪ ،‬استفاده از چسب‬ ‫باشد!‬

‫وظیفه والدین تربیت کودک و کمک به‬

‫‪ .3‬رفتارهای مناسب را تقویت کنید‪ :‬وقتی‬

‫کودک کار خوبی انجام می دهد‪ ،‬او را‬ ‫تشویق کنید‪ .‬اغلب وقتی کودک در اتاقش‬ ‫ساکت است‪ ،‬والدین از این فرصت برای‬ ‫انجام کارهای عقب افتاده استفاده می کنند‬ ‫اما بهتر است از این فرصت برای وقت‬ ‫گذرانی با کودک و آموزش استفاده کنید‪.‬‬ ‫مناطق خصوصی بدن را به کودک آموزش‬ ‫دهید‬ ‫بسیاری از کودکان در این مرحله ممکن است‬ ‫رفتارهایی داشته باشند که شبیه رفتارهای‬ ‫جنسی بزرگساالن و یا به طور کلی نامتعارف‬ ‫باشد است‪ .‬بنابراین الزم است نسبت به این‬ ‫رفتارهای خودسرانه آگاه باشید‪ .‬کودکان در‬ ‫این سن عاشق توجه هستند و برایشان فرقی‬ ‫نمی کند که این توجه تحسین‪ ،‬تمسخر یا‬

‫یکی از داغ ترین بحث های میان والدین‬ ‫کودکان نوپا‪ ،‬صحبت بر سر "کشف جنسی"‬ ‫است و این که کودک برای کشف بدن و‬ ‫کسب آگاهی در مورد آن‪ ،‬خودشان را لمس‬ ‫می کنند‪ .‬اولین چیزی که والدین باید بدانند‬ ‫این است که رفتارهای اینگونه‪ ،‬مرحله ای‬ ‫طبیعی از رشد است و تا وقتی که کودک‬ ‫د ر انجام آن اغراق نمی کند‪ ،‬جای نگرانی‬ ‫نیست‪ .‬بسیار مهم است که مناطق شخصی و‬ ‫خصوصی بدن را به کودک آموزش دهید و‬ ‫برایش توضیح دهید که نباید به آنها دست‬ ‫بزند و به غیر از افراد و شرایطی که شما به‬ ‫او می گویید مانند حمام یا مطب پزشک‪ ،‬به‬ ‫کسی اجازه ندهد که آن را ببنید یا لمس کند‪.‬‬ ‫کودکان در این سن‪ ،‬با کشف تفاوت های‬ ‫جنسیتی شگفت زده می شوند‪ .‬اگر کودک‬ ‫خود را در حال کنجکاوی جنسی با یک‬ ‫کودک همسال دیگر دیدید‪ ،‬با آرامش‬ ‫برایش توضیح دهید که نباید قسمت های‬ ‫خصوصی بدن افراد دیگر را لمس کند‪،‬‬ ‫همانطور که دیگران هم نباید به قسمت های‬ ‫خصوصی بدن کودک دست بزنند‪ .‬رفتاری که‬ ‫والدین باید در این شرایط انجام دهند این‬ ‫است که آرام باشند و برای آموزش کودک‬ ‫با تن صدای آرام و خونسرد‪ ،‬مانند زمانی که‬ ‫پوشیدن کفش را به کودک یاد می دهند‪ ،‬با‬ ‫او صحبت کنند‪.‬‬ ‫‪-----------------------‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

41


‫‪40‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هالیوودی های دست و دلباز!‬

‫تیلور سوئیفت سال گذشته خیرترین ستاره هالیوودی بوده است و حاال‬ ‫که دو هفته بیشتر از سال ‪ 2015‬نمیگذرد به نظر می رسد قصد دارد‬ ‫امسال نیز همین روند را در پیش بگیرد‪.‬‬

‫‪-----------------------------------------------‬‬‫تیلور سوئیفت سال گذشته خیرترین ستاره هالیوودی بوده است و حاال که دو هفته بیشتر از‬ ‫سال ‪ 2015‬نمیگذرد به نظر می رسد قصد دارد امسال نیز همین روند را در پیش بگیرد‪.‬‬ ‫این خواننده موفق ‪ 25‬ساله این هفته به خاطر هدیه دادن یکی از گردنبندهای قدیمی و یکی‬ ‫از نقاشی هایش به عالوه یک چک ‪ 1989‬دالری به یکی از هوادارانش‪ ،‬که صفحه تامبلر‬ ‫خود را به تیلور و گربه اش اختصاص داده‪ ،‬حسابی خبر ساز شده است‪ .‬او در پیامی به ربکا‬ ‫بورتنیکر گفته بود‪« :‬ربکا حاال ‪1989‬دالر به تسویه وام های دانشجویی ات نزدیکتر شده‬ ‫ای» و اشک در چشم های ربکا حلقه زده بود‪.‬‬

‫ووپی گلدبرگ سال ‪ 2013‬صورت حساب ‪ 400‬دالری یکی از هوادارانش در رستوران‬ ‫‪ Old Homestead Steakhouse‬نیویورک را به خاطر اینکه هنگام دیدن این هنرپیشه‬ ‫اسکاری ذوق کرده بودند پرداخت کرد‪ .‬گزارش شده است که دختر بچه نه ساله خانواده پیش‬ ‫گلدبرگ رفته و به او اظهار عالقه کرده است و ووپی هم بی سر و صدا صورتحساب آنها را‬ ‫پرداخته و درخواست کرده بود که تا زمانی که رستوران را ترک نکرده است به آنها نگویند‬ ‫که او این کار را کرده است‪.‬‬ ‫جان استیموس هنرپیشه سریال پرطرفدار ‪ Full House‬در همین سال‪ ،‬برای دیدن طرفدار‬

‫پر و پا قرص ‪ 19‬ساله خود‪ ،‬کیتلین دوبرو‪ ،‬که دست ها و پاهای خود را در اثر یک بیماری‬ ‫عفونی از دست داده بود به بیمارستان رفت و سپس او را به دیزنی لند برد‪.‬‬

‫ولی خوب تیلور سوئیفت تنها هالیوودی خیرخواه نیست‪ .‬افراد دیگری نیز هستند که سعی‬ ‫می کنند به مردم و به ویژه طرفداران و اطرافیانشان کمک کنند‪.‬‬ ‫جنیفر هادسون کریسمس سال ‪ 2013‬بزرگترین هدیه کریسمس را که می توان به کسی هدیه‬ ‫داد به دستیارش والتر ویلیامز اهدا کرد‪ :‬یک خانه! او یک ویدیو از زمانی که والتر هدیه اش‬ ‫را گرفته بود در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک گذاشته بود‪ .‬راستش را بخواهید عکس‬ ‫العمل والتر کمی ترسناک بود‪.‬‬

‫در سال ‪ 2011‬تام هنکس پول بلیط برخی از هوادارانش که برای دیدن فیلم «لری کرون»‬ ‫رفته بودند را به آنها پس داد‪ .‬تام که خودش کارگردانی‪ ،‬نویسندگی و هنرپیشگی این فیلم را‬ ‫انجام داده بود به یک پمپ بنزین در لس آنجلس رفته بود که برخی طرفدارانش نزد او آمده‬ ‫و گفتند که همین االن فیلم جدیدش را دیده اند‪ .‬وقتی که تام نظرشان را در مورد فیلم پرسید‬ ‫آنها گفتند که خیلی فیلم خوبی نبوده است‪ .‬تام هنکس نیز از آنها عذر خواهی کرده و اجازه‬ ‫گرفت تا پول بلیط را به آنها بازگرداند‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بیا باهم‬ ‫شنا کنیم‪....‬‬

‫زندگی مشترک مانند دریاییست‬ ‫که گاهی آرام و گاهی پر تالطم‬ ‫است‪ .‬زوج های موفق‪ ،‬آنهایی‬ ‫هستند که می توانند شناگران‬ ‫ماهری باشند و از پس موج های‬ ‫گاه و بیگاه بر بیایند‪.‬‬

‫یکی از مسائلی که همه ی همسران به‬ ‫خصوص در سال های اول زندگی باید آن را‬ ‫خوب درک کنند ‪ ،‬شباهت زندگی مشترک‬ ‫به دریاست‪.‬اگر بخواهیم یک زندگی همیشه‬ ‫آرام و بدون هیچ گونه تالطم داشته باشیم ‪ ،‬در‬ ‫حقیقت ازدواج مان مانند برکه و مردابی می‬ ‫شود که ساکن است و خیلی زود بو می گیرد‪.‬‬ ‫این تفکر اشتباه که برخی از زوج های جوان‬ ‫را درگیر می کند ‪ ،‬از آن جایی ناشی می شود‬ ‫که وقتی بزرگ تر ها برای شان دعا می کنند‬ ‫‪ ،‬می گویند‪ :‬الهی خوشبخت شوی! وقتی قرار‬ ‫است برای دختری خواستگار بیاید و یا پسری‬ ‫به خواستگاری برود ‪ ،‬والدینش دعا می کنند‬ ‫‪ :‬الهی کسی باشد که خوشبختت کند! اینها‬ ‫جمالت زیبایی است که بدرقه ی زندگی همه‬ ‫ی ما بوده است اما واقعیت این است که باید‬ ‫کمی آنها را در باورمان تغییر دهیم‪ .‬شاید بهتر‬ ‫است دعای مان برای کسی که در آستانه ی‬ ‫ازدواج است‪ ،‬این باشد که خدا کمک کند‬ ‫تا بتوانی یک انسان خوب و مناسب پیدا کنی‬ ‫و تمام تالشت را داشته باشی تاخوشبختش‬ ‫کنی! اینکه منتظر باشیم کسی بیاید و مارا‬ ‫خوشبخت کند و یا جز برنامه کاری مان‬ ‫بدانیم که دیگری را خوشبخت کنیم ‪ ،‬تفاوت‬ ‫زیادی در نوع نگاه مان و عملکردمان ایجاد‬ ‫خواهد کرد‪.‬کسی که در انتظار شاهزاده با‬ ‫اسب سفید و یا دختر شاه پریان است که با‬ ‫ورودش به زندگی او ‪ ،‬همه چیز را تغییر دهد‬ ‫و خوشبختی از آسمان به دامن شان بیافتد ‪،‬‬ ‫خیلی زود می فهمد که ‪ :‬چو عاشق می شدم‬ ‫گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این‬ ‫دریا چه موج بی کران دارد! همه ی ما نه‬ ‫تنها باید در زندگی مان تالش کنیم تا شناگر‬ ‫ماهری باشیم بلکه گاهی حتی نجات غریق‬ ‫هم شویم و شریک زندگی مان را نفسی دوباره‬ ‫بدهیم اگر در میانه ی راه کم آورد و موج‬ ‫های دریا به او غلبه کرد‪ .‬البته طبق اعتقاد ما‬ ‫خوشبختی از آسمان به دامن مان می افتد اما‬ ‫حفظ و نگهداری آن کار سختی است که باید‬ ‫نگاه درستی به زندگی مشترک داشته باشیم تا‬ ‫موفق شویم‪ .‬وقتی صیغه ی عقد ‪ ،‬بین دختر‬ ‫و پسر خوانده می شود و آن ها زن و شوهر می‬ ‫شوند ‪،‬محبت اولیه را خداوند در دلشان می‬ ‫اندازد اما چون سرمایه ای که پدری در اختیار‬ ‫فرزند قرار می دهد و می تواند از بین برود‬ ‫یا چند برابر شود ‪ ،‬این محبت هم می تواند‬ ‫با ندانم کاری ها سوخت شود و اثری از آن‬ ‫نماند یا در طول زمان بر کمیت و کیفیتش‬ ‫اضافه شود‪ .‬باید قصه های دوران کودکی‬

‫را فراموش کنیم که در آنها دو دلداده بعد از‬ ‫مشکالت زیاد به هم می رسیدند و جمله ی‬ ‫آخر این بود که آنها به خوبی و خوشی سال‬ ‫های سال با هم زندگی کردند‪ .‬به جای این‬ ‫قصه ها ‪ ،‬قصه هایی را بخوانیم از زندگی‬ ‫واقعی‪ ،‬ازاطرافیانمان‪ .‬همان ها که سال های‬ ‫سال باهم زندگی کرده اند ‪ ،‬سال هایی که‬ ‫اتفاقا همیشه خوبی و خوشی نبوده است‪.‬‬ ‫همه ی ما نه تنها باید در زندگی مان تالش‬ ‫کنیم تا شناگر ماهری باشیم بلکه گاهی حتی‬ ‫نجات غریق هم شویم و شریک زندگی مان‬ ‫را نفسی دوباره بدهیم اگر در میانه ی راه کم‬ ‫آورد و موج های دریا به او غلبه کرد‪ .‬زندگی‬ ‫زناشویی نیاز به شناگران ماهری دارد که‬ ‫برای استخراج گنج تفاهم ‪ ،‬می توانند سال‬ ‫ها در کنار هم شنا کنند و از پس حوادث آن‬ ‫بر بیایند‪ .‬آنها که برای آفتاب گرفتن در ساحل‬ ‫‪،‬خود را آماده کرده اند‪ ،‬با اولین موجی که به‬ ‫سر و صورتشان بخورد‪،‬جا خالی می دهند و‬ ‫در خواست طالق می کنند‪ .‬این تفکر باید‬ ‫بین زوج ها نهادینه شود که قرار نیست همیشه‬ ‫گل و بلبل در کار باشد ‪ .‬و از طرفی باید به‬

‫فرزندان هم آموزش داد که زندگی مشترک و‬ ‫به طور کلی زندگی دو رو دارد‪ .‬باید به آنها‬ ‫یاد بدهیم همانطور که نمی توان دنیایی بدون‬ ‫شب و روز را تصور کرد ‪ ،‬در طول زندگی‬ ‫و حتی زمانی که تشکیل خانواده می دهند ‪،‬‬ ‫گاهی شب است و گاهی روز! یکی از دالیلی‬ ‫که آمار طالق نسبت به گذشته باال رفته است‬ ‫‪ ،‬ازدواج افرادی است که تا قبل از آن ‪،‬‬ ‫اصطالحا آب در دلشان تکان نخورده است و‬ ‫جز مدرسه و کالس کنکور و نیمکت دانشگاه‬ ‫‪ ،‬کار دیگری انجام نداده اند‪ .‬آنها با حمایت‬ ‫والدین خود به سر زندگی شان می روند و‬ ‫از فردای مراسم پاتختی که نمایش قدرت دو‬ ‫خانواده تمام می شود ‪ ،‬آنها می مانند و زندگی‬ ‫که باید آن را بسازند و تحمل مشکالتی‬ ‫که ندارند و داستان تکراری اختالفاتی بر‬ ‫سر موضوعات پیش پا افتاده! همه ی ما نه‬ ‫تنها باید در زندگی مان تالش کنیم تا شناگر‬ ‫ماهری باشیم بلکه گاهی حتی نجات غریق‬ ‫هم شویم و شریک زندگی مان را نفسی دوباره‬ ‫بدهیم اگر در میانه ی راه کم آورد و موج‬ ‫های دریا به او غلبه کرد‪ .‬موردهای زیادی از‬

‫همسران افراد معتاد هستند که بجای ترک‬ ‫خانه ‪ ،‬می مانند و همسرشان را ترک می‬ ‫دهند و زندگی شان را سر و سامانی دوباره می‬ ‫بخشند‪ .‬اینها همان شناگران ماهری هستند‬ ‫که چون نجات غریق هم عمل کرده اند‪.‬‬ ‫شاید اگر تعریفمان از زندگی تغییر کند ‪،‬‬ ‫تعریفمان از زندگی مشترک هم اصالح شود‪.‬‬ ‫زندگی بودن نیست‪ ،‬زندگی بودن و آسودن‬ ‫نیست‪،‬زندگی چون دریاست‪،‬سرکشی عاصی‬ ‫و بی سامان است‪،‬زندگی زورق سرگردانیست‬ ‫‪،‬که در آن باید زیست‪،‬جنگلی انبوه است‬ ‫که پر از شاخه‪،‬پر از ساقه‪،‬پر از برگ و پر‬ ‫است‪ ،‬ودر آن حیوان ها‪،‬همه وحشی همه‬ ‫خوناشامند‪،‬همه تشنه همه بی آرامند‪،‬زندگی‬ ‫بودن نیست‪ ،‬زندگی بودن وآسودن نیست ‪،‬‬ ‫زندگی گذریست ‪ ،‬گذر از دریاها‪،‬گذر از‬ ‫طوفانها‪،‬گذر از جنگل پر ابهام است ‪،‬و ستیز‬ ‫است و گریز‪،‬زندگی مزرعه است که در آن‬ ‫باید کاشت‪،‬دانه عشق و محبت و عطوفت و‬ ‫وفا‪،‬زندگی باغ گلی است که در آن باید چید‬ ‫عشق را عاطفه را‪،‬و به گلدان دل خویش نهاد‪،‬‬ ‫زندگی زیستن است‪،‬عشق ورزیدن است‪.....‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

37


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

36


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

35


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

34


‫‪33‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پاچینو که در ‪ 17‬سالگی مدرسه را رها کرده بود‬ ‫تا بازیگری را دنبال کند‪ ،‬برای شهرت کمترین‬ ‫آمادگی را داشت‪.‬‬ ‫او می‌گوید‪ :‬از یک توپ شلیک شده بودم‪ .‬واقعا‬ ‫برایم ناآشنا بود‪ .‬یادم می‌آید لی استراسبرگ‪،‬‬ ‫دوست و معلم بزرگم نگاهم کرد و گفت‪:‬‬ ‫"می‌دانی عزیزم‪ ،‬فقط باید خودت را تطبیق‬ ‫بدهی‪ ".‬خب‪ ،‬االن من اینجا هستم‪ .‬شاید خیلی‬ ‫خودم را تطبیق نداده باشم‪ ،‬اما هنوز ایستاده‌ام‪".‬‬ ‫گرتا گرویگ که در "تحقیر" در نقش زنی بسیار‬ ‫جوان‌تر ‪ -‬که شخصیت سایمن رابطه‌ای پیچیده‬ ‫و شبه رمانتیک با او برقرار می‌کند – مقابل‬ ‫پاچینو نقش‌آفرینی کرده است‪ ،‬می‌گوید‪ :‬شاید‬ ‫گفتن این حرف که حس می‌کردم باید از او‬ ‫مراقبت کنم‪ ،‬عجیب باشد‪ ،‬برای اینکه او خوب‬ ‫است‪ ،‬اما من این حس را داشتم که "این مرد‬ ‫یک هنرمند است‪ .‬او برای فروش نیست!""‬ ‫پاچینو همچنان به صورت پیگیر به کار خود‬ ‫ادامه می‌دهد‪ .‬او سال ‪ 2015‬دو فیلم دارد‪:‬‬ ‫درام "منگلهورن" که در آن نقش یک کلیدساز‬ ‫در شهری کوچک را بازی می‌کند و کمدی‬ ‫"دانی کالینز" که در آن نقش یک ستاره راک‬ ‫سالخورده را بازی می‌کند‪( .‬او با دستپاچگی‬ ‫می‌گوید‪ :‬باید آواز بخوانم‪ .‬وقتی خودم را در‬ ‫حال خواندن تصور می‌کنم‪ ،‬پس می‌کشم‪).‬‬ ‫او همچنین قرار است در درام "ایرلندی" که‬ ‫خیلی وقت است قرار است ساخته شود با دنیرو‬ ‫و جو پشی همبازی شود‪ .‬این فیلم را مارتین‬ ‫اسکورسیزی که پاچینو تاکنون با او کار نکرده‬ ‫است‪ ،‬کارگردانی می‌کند‪.‬‬ ‫او اذعان می‌کند گاهی اوقات خودش شگفت‌زده‬ ‫می‌شود که چرا هنوز این کار را ادامه می‌دهد‪ .‬با‬ ‫خنده می‌گوید‪" :‬پس‪ ،‬رفتن به کتاب‌‌فروشی‌ها‪،‬‬ ‫قدم زدن و دیدن دوستان چه شد؟ کمی زیادی‬ ‫شده است! دوست دارم مدتی کار نکنم‪ .‬واقعا‬ ‫همین‌طور است‪ .‬میل زیادی به یک صندلی‬ ‫گهواره‌ای و یک ایوان دارم‪ .‬دوست ندارم‬ ‫چیزی پیدا کنم که تخلیم را به کار بیندازد‪".‬‬ ‫اما او با کی شوخی می‌کند؟ بد یا خوب این‬ ‫چیزی است که او ساخته است‪ .‬مانند مایکل‬ ‫کورلیونه‪ ،‬هر وقت تالش می‌کند کنار بکشد‪،‬‬ ‫چیزی او را برمی‌گرداند‪.‬‬ ‫او می‌گوید‪ :‬روی نمایشی از دیوید ممت کار‬ ‫می‌کنم ("عروسک چینی" که قرار است پاییز‬ ‫سال آینده در برادوی روی صحنه برود)‪ .‬دنیای‬ ‫مالل‌آوری است‪ .‬این چیزها باعث می‌شود اشتها‬ ‫داشته باشم‪".‬‬ ‫پاچینو حتی بعد از این همه سال نمی‌داند نقش‬ ‫بزرگ بعدی یا صحنه بزرگ بعدی چیست‪.‬‬ ‫او با اشاره به یکی از فراموش‌نشدنی صحنه‌های‬ ‫سینمایی خود ‪،‬می‌گوید‪ :‬به آن صحنه "آتیکا!‬ ‫آتیکا! (در فیلم "بعد از ظهر نحس") نگاه‬ ‫کنید‪ .‬چطور این کار را کردی؟ یک نفر پیش‬ ‫من آمد‪ ،‬یکی از دستیاران کارگردان و گفت‪:‬‬ ‫"به آن آدم‌هایی که بیرون ایستاده‌اند‪ ،‬بگو‬ ‫آتیکا"‪ .‬من گفتم "آتیکا!" و می‌دانی‪...‬‬ ‫کل جمعیت منفجر شد‪".‬‬


‫‪32‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آل پاچینو‪ :‬اغراق‬ ‫نمی کنم‪،‬از‬ ‫بازیگری چیزی‬ ‫نمی‌دانم!‬

‫آل پاچینو در فیلم جدیدش‬ ‫«تحقیر» که از جمعه ‪ 23‬ژانویه‬ ‫(سوم بهمن) روی پرده سینماها‬ ‫رفته است‪ ،‬نقش یک بازیگر مسن‬ ‫را ایفاء می‌کند که پس از یک‬ ‫دوره کاری طوالنی حس می‌کند‬ ‫استعدادهایش در حال از بین‬ ‫رفتن است‪.‬‬ ‫او می‌داند وقتی پا به یک اتاق می‌گذارد‪،‬‬ ‫شهرتش جلوتر وارد می‌شود‪ .‬در ‪ 74‬سالگی‪،‬‬ ‫با یک سابقه کاری طوالنی و افسانه‌ای در‬ ‫پشت سرش‪ ،‬به خوبی آگاه است که می‌تواند‬ ‫آدم‌ها مرعوب کند‪ .‬آن‌ها به او نگاه می‌کنند و‬ ‫مایکل کورلیونه "پدرخوانده"‪ ،‬سانی ورتزیک‬ ‫«بعد از ظهر نحس"‪ ،‬تونی مونتانا "صورت‬ ‫زخمی" یا ریکی روما "گلن‌گری گلن راس"‬ ‫را می‌بینند‪ .‬هشت نامزدی اسکار و یک‬ ‫پیروزی‪ .‬دو جایزه تونی‪ .‬دو جایزه امی‪ .‬او آل‬ ‫پاچینو است!‬ ‫او همه این‌ها را می‌داند‪ .‬هر روز این را حس‬ ‫می‌کند‪ ،‬حتی بعد از این همه سال‪ .‬و انگار‬ ‫هنوز یک جوری او را شگفت‌زده می‌کند‪.‬‬ ‫"وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنم‪ ،‬مهم نیست‬ ‫کجا باشم‪ ،‬آن‌ها می‌خواهند درباره کارهایی‬

‫که کرده‌ام صحبت کنند‪ ".‬این را پاچینو این‬ ‫اواخر عصر یک روز می‌گوید‪ .‬او مکث‬ ‫می‌کند‪" .‬خیلی برایم جالب است‪ .‬مردم‬ ‫درباره دهه ‪ 1970‬ازم می‌پرسند‪ .‬گاهی‌اوقات‬ ‫فقط می‌گویم دهه ‪ 1970‬را یادم نیست!"‬ ‫پاچینو به لحاظ شخصی جوری رفتار می‌کند‬ ‫که دیگران با او راحت باشند‪ .‬خود را تا‬ ‫ابعاد انسانی جمع می‌کند‪( .‬اینکه قد او تنها‬ ‫حدود ‪ 174‬سانت است به این مسئله کمک‬ ‫می‌کند‪ ).‬پاچینو که ذاتا آدمی خجالتی است‪،‬‬ ‫در اولین سال‌هایی که جایگاه یک ستاره را‬ ‫پیدا کرد‪ ،‬دیواری محافظ دور خود درست‬ ‫کرد و توانست کناره‌گیر و اسرارآمیز بماند‪،‬‬ ‫اما در گذر سال‌ها توانست با این مسئله که‬ ‫یک فرد اجتماعی باشد‪ ،‬راحت‌تر کنار بیاید‪.‬‬ ‫حاال دیگر او برای مصاحبه کردن حساسیت‬ ‫نشان نمی‌دهد‪ .‬انگار دوست دارد از زندگی و‬ ‫کارش بگوید‪ .‬او حتی در یک سال گذشته در‬ ‫نمایشی تک‌نفره در سراسر کشور روی صحنه‬ ‫رفت و داستان‌ها گفت و به پرسش‌های‬ ‫تماشاگران پاسخ داد‪ .‬خودش می‌گوید‪:‬‬ ‫"فقط حرف است!"‬ ‫او دائم لبخند می‌زند‪ .‬شوخی می‌کند‪ .‬ابایی‬ ‫ندارد نشان بدهد که آسیب‌پذیر است‪ .‬یک‬ ‫لحظه اخم‌ می‌کند‪ ،‬از روی صندلی بلند‬ ‫می‌شود و این طرف و آن طرف می‌رود تا‬ ‫درد قدیمی ناشی از آسیب‌دیدگی عضالت‬ ‫شانه‌اش کمتر شود‪"( .‬وقتی عود می‌کند‪،‬‬ ‫تحملش برایم سخت است‪)".‬‬ ‫در حالی که ممکن است بعضی به او به چشم‬ ‫یک نماد نگاه کنند‪ ،‬او خودش را تنها یک‬ ‫بازیگر فعال می‌داند که می‌کوشد کارش را‬ ‫درست انجام بدهد که البته همیشه نیز موفق‬ ‫نیست‪" .‬وقتی یک نقش را بازی می‌کنم‪ ،‬با‬ ‫یک بوم خالی روبرو هستم‪ .‬من از بازیگری‬ ‫چیزی نمی‌دانم‪ .‬اغراق نمی‌کنم‪ .‬اگر این همه‬ ‫کار کرده‌ام باید خیلی چیزها درباره بازیگری‬ ‫یاد گرفته باشم‪ ،‬اما چنین حسی ندارم‪ .‬به‬

‫خودم می‌گویم‪" ،‬قرار است چه کار کنم؟"‬ ‫بعضی وقت‌ها واقعا چیزی ندارم که روی آن‬ ‫بوم بکشم‪ .‬یا خوش‌شانس هستم یا واقعا کار‬ ‫را درست انجام نمی‌دهم‪".‬‬ ‫پاچینو در فیلم جدیدش "تحقیر" (‪The‬‬ ‫‪ )Humbling‬که از جمعه ‪ 23‬ژانویه (سوم‬ ‫بهمن) ‪ -‬پس از یک نمایش محدود در ماه‬ ‫گذشته برای داشتن فرصت رقابت در جوایز‬ ‫اسکار ‪ -‬در سینماهای آمریکای شمالی روی‬ ‫پرده سینماها رفته است‪ ،‬نقش یک بازیگر‬ ‫پا‌به‌سن‌گذاشته را ایفاء می‌کند که خود را در‬ ‫موقعیتی می‌بیند که نمی‌تواند هیچ چیز روی‬ ‫بوم بکشد‪.‬‬ ‫سایمن اکسلر با بازی پاچینو یک بازیگر‬ ‫تحسین‌شده تئاتر است که پس از یک‬ ‫دوره کاری طوالنی ناگهان حس می‌کند‬ ‫استعدادهایش‪ ،‬تمایالتش ‪ -‬و دریافتش از‬ ‫واقعیت ‪ -‬در حال از بین رفتن است‪.‬‬ ‫پاچینو می‌گوید‪" :‬او تاخت و تاز زمان را‬ ‫حس می‌کند‪ :‬حافظه می‌رود‪ ،‬بنیه می‌رود‪،‬‬ ‫ابزار فرسوده می‌شود‪ .‬وحشت فرا می‌رسد و‬ ‫فروپاشی زمانی اتفاق می‌افتد که او به خود‬ ‫می‌گوید‪" :‬با زندگی‌ام چه خواهم کرد؟ چطور‬ ‫زنده بمانم؟"‬ ‫قطعا پاچینو در مقام بازیگر می‌تواند تا حدی‬ ‫با سایمن ارتباط برقرار کند‪ ،‬اما او به سرعت‬ ‫بین خودش و این نقش فاصله می‌اندازد‪.‬‬ ‫"یکی از دالیلی که نخواستم اسمم به عنوان‬ ‫تهیه‌کننده در فیلم باشد‪ ،‬همین بود‪ .‬به خودم‬ ‫گفتم‪" ،‬خدای من‪ ،‬آن‌ها فکر می‌کنند این‬ ‫زندگی‌نامه من است‪"".‬‬ ‫هرچند "تحقیر" با واکنش‌های متفاوت‬ ‫منتقدان روبرو شده است‪ ،‬اما آن‌ها نقش‌آفرینی‬ ‫پاچینو را تحسین کرده‌اند و در ردیف اجرای‬ ‫به همین اندازه ظریف او در نقش جک‬ ‫کورکیان‪ ،‬معروف به دکتر مرگ در فیلم‬ ‫تلویزیونی "شما را جک را نمی‌شناسید"‬ ‫(‪ ،)2010‬تولید شبکه اچ‌بی‌ا ‌و و فیل‬ ‫اسپکتور‪ ،‬تهیه‌کننده مشهور دنیای موسیقی‬ ‫در فیلم تلویزیونی دیگری تولید اچ‌بی‌او در‬ ‫‪ 2013‬قرار می‌دهند‪.‬‬ ‫گری گلدستاین منتقد نشریه تایمز بازی‬ ‫پاچینو در "تحقیر" را "خالقانه‪ ،‬سرگیجه‌آور‪،‬‬ ‫عمیق و اغلب بامزه" توصیف می‌کند‪.‬‬ ‫در رمان اصلی نوشته فیلیپ راث که سال‬ ‫‪ 2009‬منتشر شد و مبنای فیلم بوده است‪،‬‬ ‫افتادن اکسلر در ورطه ناامیدی‪ ،‬بسیار ناگوار‬ ‫است‪ ،‬اما از نظر پاچینو که از طرفداران‬ ‫قدیمی راث است و کتاب او را برای اقتباس‬ ‫سینمایی انتخاب کرد‪ ،‬این قصه پتانسیل‬ ‫یک کمدی سیاه درباره مصائب یک بازیگر‬ ‫سالخورده را داشت‪ .‬او بری لوینسن کارگردان‬ ‫و باک هنری فیلمنامه‌نویس را پای کار آورد‬ ‫تا کمک کنند این فضا ایجاد شود‪.‬‬ ‫او می‌گوید‪" :‬فکر کردیم الزم است بامزه‌تر‬ ‫باشد‪ .‬کمک می‌کرد این مرثیه و این سفر‬

‫تراژیک‪ ،‬تقویت شود‪ .‬در غیر این صورت‬ ‫چه کسی حاضر بود آن را ببیند؟"‬ ‫فیلم با بودجه‌ای حدود دو میلیون دالر ساخته‬ ‫و بخش زیادی از آن در خانه لوینسن در‬ ‫کانه‌تیکت فیلمبرداری شد‪" .‬حس می‌کردیم‬ ‫باید این کار را سریع انجام بدهیم‪ .‬این طور‬ ‫کار کردن را دوست دارم‪".‬‬ ‫لوینسن که اولین بار سال ‪ 1979‬پاچینو را‬ ‫در درام دادگاهی "‪ ...‬و عدالت برای همه"‬ ‫کارگردانی کرد و بعدها در "شما را جک را‬ ‫نمی‌شناسید" بار دیگر در کنار او قرار گرفت‪،‬‬ ‫می‌گوید‪" :‬او میل زیادی برای یادگیری دارد‪،‬‬ ‫برای سعی کردن‪ ،‬برای تجربه کردن‪ .‬او می‌پرد‬ ‫و تمایلش این است که یا غرق شود یا شنا‬ ‫کند‪ .‬هیچ احتیاطی در کار نیست و این کار‬ ‫کردن با او را هیجان‌انگیز می‌کند‪".‬‬ ‫مرد بازیگری متد‬ ‫پاچینو به همراه بازیگرانی چون داستین‬ ‫هافمن‪ ،‬رابرت دنیرو‪ ،‬جین هکمن و رابرت‬ ‫دووال در "اکتورز استودیو" در نیویورک‬ ‫بازیگری را به شیوه متد آموزش دید (او‬ ‫اکنون در کنار الن برستین و هاروی کایتل‬ ‫رئیس این موسسه بازیگری است) و در یک‬ ‫عصر بسیار متفاوت – و از بسیاری جهات به‬ ‫لحاظ خالقانه‪ ،‬پرانرژی‌تر و ریسک‌پذیرتر ‪-‬‬ ‫در هالیوود کار خود را شروع کرد‪.‬‬ ‫او اولین بار سال ‪ 1971‬با بازی در نقش‬ ‫یک معتاد به هروئین و باج‌بگیر خرده‌پا در‬ ‫فیلم "وحشت در نیدل پارک" مورد توجه‬ ‫قرار گرفت‪ .‬خودش می‌گوید‪" :‬آن فیلم را‬ ‫یک استودیو بزرگ ساخت‪" .‬وحشت در‬ ‫نیدل پارک" فیلمی از فاکس بود! آن زمان‬ ‫کمتر نقشی برای کسی پیدا می‌شد‪ ،‬حتی برای‬ ‫بازیگران جوان‪".‬‬ ‫این به آن معنی نیست که پاچینو با فیلم‌های‬ ‫استودیویی مشکل دارد‪ .‬مثال او یکی از‬ ‫طرفداران "نگهبانان کهکشان"‪ ،‬فیلم پرفروش‬ ‫تابستان امسال بود‪" .‬بچه‌ها من را به دیدن‬ ‫این فیلم بردند و خیلی تحسین‌برانگیز بود‪.‬‬ ‫(پاچینو سه فرزند دارد که دو تای آن‌ها‬ ‫دوقلوهای ‪ 13‬ساله هستند و در بورلی هیلز‬ ‫زندگی می‌کنند)‪ .‬تحت تاثیر کار خالقانه و‬ ‫بامزه آن‌ها قرار گرفتم‪".‬‬ ‫پاچینو در ‪ 1972‬با "پدرخوانده" شهرت‬ ‫جهانی پیدا کرد‪ .‬این فیلمی بود که مدیران‬ ‫پارامونت پیکچرز درباره حضور پاچینو در‬ ‫آن تردید داشتند و چیزی نمانده بود او را‬ ‫اخراج کنند‪ .‬پاچینو نتوانست به راحتی با قرار‬ ‫گرفتن در مرکز توجه کنار بیاید‪ .‬او در گذر‬ ‫سال‌ها با اعتیاد به الکل و افسردگی دست‬ ‫و پنجه نرم کرده است و برای چهار سال در‬ ‫اواخر دهه ‪ 1980‬از دنیای سینما فاصله‬ ‫گرفت و منحصرا تئاتر کار کرد‪.‬‬ ‫پاچینو در هارلم شرقی در نیویورک به دنیا‬ ‫آمد‪ .‬پدر و مادرش آمریکای‪/‬ایتالیایی بودند‬ ‫و وقتی او دو سال داشت از هم جدا شدند‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

31


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

30


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

29


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

28


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مغز مردان برای‬ ‫خیره‌شدن به زنان‬ ‫برنامه‌ریزی شده !‬

‫آیا درک چیزهایی که در ذهن‬ ‫شوهرتان می‌گذرد‪ ،‬برایتان سخت‬ ‫است؟ این کار برایتان ساده‌تر‬ ‫خواهد شد اگر این ‪ 10‬نكته را که‬ ‫دانشمندان در مورد مغز مردان‬ ‫كشف کرده‌اند‪ ،‬بدانید‪ .‬مغز مرد‬ ‫در طول زندگی‌اش تغییر وتحول‬ ‫پیدا می‌کند‪...‬‬

‫هر زنی برای انتخاب جفتی برای ادامه‬ ‫زندگی‪ ‌،‬باید این چیزها را بداند‪.‬‬ ‫‪ .1‬مردان احساساتی‌ترند‬ ‫گرچه تصور عمومی این است که زنان‬ ‫احساسی‌تر از مردان هستند‪ ،‬اما پژوهش‌ها‬ ‫نشان داده است که نوزادان پسر نسبت به‬ ‫نوزادان دختر واکنش‌‌های عاطفی بیشتری‬ ‫از خود نشان می‌دهند‪ .‬یک بررسی در سال‬ ‫‪ 2008‬نشان داد که مردان در بزرگسالی نیز‬ ‫واکنش‌های عاطفی را با شدت بیشتری بروز‬

‫می‌دهند‪ .‬البته پیش از آنکه از عواطفشان در‬ ‫موردی آگاه شوند‪.‬‬ ‫‪ .2‬مردان در برابر تنهایی حساس‌ترند‬ ‫گرچه تنهایی می‌تواند برای سالمت مغز هر‬ ‫کسی زیانبار باشد‪ ،‬اما مردان سالمند نسبت به‬ ‫آن خیلی آسیب‌پذیرترند‪ .‬مردان نسبت به زنان‬ ‫کمتر برای برقراری ارتباط تالش می‌کنند ‌‪ ،‬در‬ ‫نتیجه تنهایی‌ آنها تشدید می‌شود و این تنهایی‬

‫اثر آسیب‌رسانی را بر مدارهای اجتماعی‬ ‫مغزشان باقی می‌گذارد‪.‬‬ ‫‪ .3‬مردان بر حل مسائل متمرکزند‬ ‫با اینکه بسیاری از بررسی‌ها نشان می‌دهند‬ ‫زنان نسبت به مردان احساس همدلی بیشتری‬ ‫از خود بروز می‌دهند اما ممکن است قضیه به‬ ‫این سادگی نباشد؛ ممکن است سیستم همدلی‬ ‫مغز مردان هنگامی که شخصی تحت استرس‬ ‫قرار دارد یا مشکلی را ابراز می‌کند‪ ،‬به سرعت‬ ‫عمل نكند‪ ،‬اما بخشی از مغز که مسوول «حل‬ ‫مسائل» است‪‌ ،‬به سرعت عكس‌العمل نشان‬ ‫می‌دهد و باعث کمک رساندن مردان به‬ ‫دیگران می‌شود‪.‬‬ ‫‪ .4‬مغز مردان برای خیره‌شدن به زنان‬ ‫برنامه‌ریزی شده است‬ ‫هورمون تستوسترون را به پرخاشگری و‬ ‫خصومت ارتباط می‌دهند اما این هورمون‬ ‫مسوول میل جنسی هم هست و مردان نسبت‬ ‫به زنان ‪ 6‬برابر بیشتر از این هورمون در‬ ‫خونشان دارند‪ .‬دانشمندان دریافته‌اند این‬ ‫هورمون بخش تسلط بر رفتارهای تکانه‌ای‬ ‫و غریزی را مختل می‌کند‪ .‬گرچه این موضوع‬ ‫نیاز به بررسی بیشتری دارد‪ ،‬اما می‌توان‬ ‫گفت مردان درست مثل هواپیمایی كه روی‬ ‫دستگاه «خلبان خودکار» قرار گرفته باشد‪،‬‬ ‫به زنان خیره می‌شوند و در عین حال وقتی زن‬ ‫از میدان دیدشان خارج ‌شد‪ ‌،‬او را فراموش‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ .5‬مردان از قلمروشان دفاع می‌کنند‬ ‫بخشی از غریزه مردانه‪ ،‬دفاع از قلمر ‌و است‪.‬‬ ‫گرچه در مورد انسان‌ها باید پژوهش‌های‬

‫بیشتری انجام شود‪ ،‬اما در پستانداران مذکر‪،‬‬ ‫بخشی از مغز که مسوول «دفاع از قلمرو»‬ ‫است‪ ،‬از بخش مشابه در پستانداران مؤنث‬ ‫بزرگ‌تر است‪ .‬با اینکه زنان نیز دارای حس‬ ‫مالکیت هستند‪ ،‬اما مردان با احتمال بیشتری‬ ‫ممکن است هنگامی که زندگی عشقی یا‬ ‫قلمرو‌شان در معرض تهدید قرار می‌گیرد‪،‬‬ ‫پرخاشگری كنند‪.‬‬ ‫‪ .6‬مردان از سلسله مراتب فرماندهی استقبال‬ ‫می‌کنند‬ ‫مردان هنگامی كه سلسله مراتب قدرت‬ ‫حالت ناپایداری دارد‪ ،‬احساس اضطراب‬ ‫می‌کنند اما سلسله مراتب فرماندهی ثابت و‬ ‫پایدار‪ ،‬مانند نیروهای نظامی یا محیط‌های‬ ‫کاری‪ ،‬تستوسترون آنها را کاهش می‌دهد و‬ ‫پرخاشگری‌شان را مهار می‌کند‪.‬‬ ‫‪ .7‬مغز مردان واقعا در طول زمان بالغ می‌شود‬ ‫اشتغال خاطر با سلسله مراتب قدرت که از‬ ‫سنین بسیار پایین (حدود ‪ 6‬سالگی) آغاز‬ ‫می‌شود‪ ،‬برانگیزاننده رقابت میان مردان است‬ ‫و به همین دلیل مدام به هم متلک می‌گویند‪.‬‬ ‫البته بروز پرخاشگری کالمی بسیار بهتر‬ ‫از نمود عملی بیرونی آن است‪ .‬بررسی‌های‬ ‫روان‌شناختی نشان داده‌اند که با افزایش سن‪،‬‬ ‫عالقه مردان به برتری‌طلبی کاهش می‌یابد و‬ ‫در عوض توجه بیشتری به رابطه‌هایشان و‬ ‫بهبود روابط اجتماعی پیدا می‌کنند‪ .‬احتماال‬ ‫این تغییر مردان‪ ،‬تا حدی به کاهش تدریجی‬ ‫میزان تستوسترون با افزایش سن مربوط است‪.‬‬ ‫‪ .8‬مغز مردان برای پدر شدن آمادگی پیدا‬ ‫می‌کند‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫می خواهید از شوهرتان مرد دیگری بسازید؟!‬ ‫بعــد از ازدواج تــا كجا دسـت‌تان‬ ‫بــراي تغييــر كــردن و تغييــر‬ ‫دادن شــريك زندگي‌تــان بــاز‬ ‫اســت يــا اينكــه از لحظــه خشــك‬ ‫شــدن امضاي‌تــان در ســند‬ ‫ازدواج‪ ،‬موظــف بــه ايجــاد چــه‬ ‫تغييرهايــي در رفتــار و ســبك‬ ‫زندگي‌تــان هســتيد؟‬

‫روانشــناس‌ها مي‌گوينــد نمي‌شــود از هيــچ‬ ‫زن و مــردي‪ ،‬انتظــار ســاكن بــودن و تغييــر‬ ‫نكــردن را داشــت‪ ،‬امــا از نظــر آنهــا بعضــي‬ ‫تغييــرات اگــر اتفــاق نيفتنــد پايه‌هــاي‬ ‫زندگــي را مي‌لرزاننــد و بعضــي ديگــر ناگزيــر‬ ‫بــه رخ دادن هســتند‪ .‬مــا بــه شــما خواهیــم‬ ‫گفــت كــه كجــا بايــد تغييــر كنيــد و كجــا‬ ‫بايــد خودتــان بمانيــد‪.‬‬ ‫نبايد‬ ‫از او مرد ديگري بسازيد‬ ‫اگــر مي‌خواهيــد زندگي‌تــان دوام داشــته‬ ‫باشــد و تغييــرات بــه رابطــه شــما آســيبي‬ ‫نزنــد‪ ،‬بايــد خيــال تغييــر در مــورد اصل‌هــاي‬ ‫اساســي كــه به‌خاطرشــان يكديگــر را‬ ‫انتخــاب كرده‌ايــد را از ســرتان بيــرون كنيــد‪.‬‬ ‫اگــر به‌خاطــر پــر تــاش بــودن و اجتماعــي‬ ‫بودن‌تــان انتخــاب شــده باشــيد‪ ،‬احتمــاال‬ ‫خانه‌نشــيني و گوشــه‌گير شــدن‌تان مي‌توانــد‬ ‫بــه رابطــه شــما آســيب بزنــد‪ .‬امــا تنهــا تغييــر‬ ‫كردن‌هــاي شــما نيســت كــه مي‌توانــد گاهــي‬ ‫خطرســاز باشــد‪ .‬تــاش شــما بــراي تغييــر‬ ‫دادن شــريك زندگي‌تــان هــم گاهــي مي‌توانــد‬ ‫زندگــي تــان را بــه خطــر بينــدازد‪.‬‬ ‫تصــور نكنيــد مــردي كــه بــراي زندگــي‬ ‫مشــترك انتخــاب مي‌كنيــد‪ ،‬مثــل مومــي‬ ‫در دســتان شماســت و مي‌توانيــد بــا خيــال‬ ‫راحــت بعــد از ازدواج از او فــرد ديگــري‬ ‫بســازيد‪ .‬شــما بــا همــان مــردي زندگــي‬ ‫خواهيــد كــرد كــه حــاال در مقابل‌تــان اســت‪.‬‬ ‫پــس اگــر بــه انگيــزه تغييــر دادنــش بلــه را‬ ‫گفته‌ايــد‪ ،‬براي‌تــان متاســفيم‪.‬‬ ‫نبايد‬ ‫كساني كه خوش‌تان نمي‌آيد را خط بزنيد‬ ‫از آدم‌هــاي گوشــه‌گير خوش‌تــان نمي‌آيــد و‬ ‫دوســت داريــد بــا آدم‌هــاي اجتماعــي و شــاد‬ ‫رفــت و آمــد كنيــد؟ ميانــه‌اي بــا آدم‌هــای‬ ‫حســاس نداريــد و از كســاني كــه گلــه مي‌كننــد‬ ‫فاصلــه مي‌گيريــد؟ براي‌تــان خبــر خوبــي‬ ‫نداريــم! شــما بعــد از امضــا كــردن قــرارداد‬ ‫ازدواج‌تــان‪ ،‬چــاره‌اي جــز ســاختن يــا حتــي‬ ‫رك‌تــر بگوييــم‪ ،‬تحمــل ايــن آدم‌هــا نخواهيــد‬ ‫داشــت‪ .‬تــا قبــل از ازدواج‪ ،‬مي‌توانيــد گــروه‬

‫دوســتانتان را بــا آزادی بیشــتری انتخــاب‬ ‫کنیــد و بــا هــر كــه نمي‌خواهيــد‪ ،‬قطــع ارتبــاط‬ ‫كنيــد امــا بــا شــروع يــك زندگــي مشــترك‪،‬‬ ‫ديگــر نظــر شــما در مــورد يــك فــرد‪ ،‬تنهــا‬ ‫عامــل تعيين‌كننــده نخواهــد بــود‪ .‬شــما وارد‬ ‫يــك خانــواده تــازه مي‌شــويد و بــا دوســتان و‬ ‫وابســتگان همســرتان آشــنا مي‌شــويد‪.‬‬ ‫افــرادي كــه شــايد همه‌شــان را دوســت نداشــته‬ ‫باشــيد و از بــودن در كنــار تــك تك‌شــان‬ ‫لــذت نبريــد‪ .‬اگــر خواهــر شــوهري گوشـه‌گير‬ ‫و افســرده داريــد‪ ،‬مجبوريــد به‌خاطــر‬ ‫همســرتان گاهــي بــا او هــم وقــت بگذرانيــد و‬ ‫نمي‌توانيــد ارتباط‌تــان را بــا مــادر شــوهرتان‬ ‫به‌خاطــر اينكــه گاهــي حساســیت بــه خــرج‬ ‫مي‌دهــد و گلــه مي‌كنــد‪ ،‬قطــع كنيــد‪ .‬تنهــا‬ ‫كاري كــه مي‌توانيــد بكنيــد‪ ،‬ايــن اســت كــه‬ ‫بــه آدم‌هــا خــود واقعي‌تــان را نشــان دهيــد و‬ ‫بــراي پذيــرش ايــن خــود بــه آنهــا كمــك كنيــد‬ ‫و البتــه حــد تعــادل را در رابطه‌تــان رعايــت‬ ‫كنيــد و بــه كســاني كــه آرامــش بيشــتري بــه‬ ‫شــما مي‌دهنــد نزديك‌تــر شــويد و بــا آنهايــي‬ ‫كــه ممكــن اســت بــه شــما يــا زندگي‌تــان‬ ‫آســيب بزننــد‪ ،‬بــا احتيــاط بيشــتري مــراوده‬ ‫داشــته باشــيد‪ .‬مطمئــن باشــيد زمــان خيلــي‬ ‫چيزهــا را بهتــر مي‌كنــد امــا رفتــار صفــر و‬ ‫صــدي در رابطــه بــا آدم‌هاي زندگي همســرتان‬ ‫تنهــا بــه زندگــي مشــترك شــما آســيب مي‌زنــد‪.‬‬ ‫نبايد‬ ‫مثل قبل وقت بگذرانيد‬ ‫شــما هــر پنجشــنبه تنيــس تمريــن مي‌كرديــد‬ ‫و هــر جمعــه بــا دوســتان‌تان بــه اســتخر‬ ‫مي‌رفتيــد؟ نمي‌خواهيــم بگوييــم بعــد از‬ ‫ازدواج بايــد همــه ايــن تفريح‌هــا و برنامه‌هــا‬ ‫را لغــو كنيــد امــا بايــد شــرايط زندگي‌تــان‬ ‫را هــم كمــي در نظــر بگيريــد‪ .‬اگــر تمــام‬ ‫هفتــه تــا ســاعت ‪ 7‬شــب مشــغول كار‬ ‫هســتيد‪ ،‬نمي‌توانيــد تنهــا روزي كــه فرصــت‬ ‫وقت‌گذرانــي بــا همســرتان را داريــد بــه‬ ‫اســتخر‪ ،‬تنيــس و كالس زبــان اختصــاص‬ ‫دهيــد‪ .‬اگــر مي‌خواهيــد بــه همــه برنامه‌هــاي‬ ‫شــخصي‌تان برســيد‪ ،‬بايــد كمــي بــه خودتــان‬ ‫ســختي بدهيــد و آنهــا را در روزهــاي مختلــف‬ ‫هفتــه جــا دهيــد‪.‬‬ ‫از طــرف ديگــر بايــد همســري انتخــاب كنيــد‬ ‫كــه او هــم اهــل چنيــن برنامه‌هايــي بــراي‬ ‫خــودش باشــد و در فرصتــي كــه شــما مشــغول‬ ‫واليبــال كــردن بــا دوســتان‌تان هســتيد‪ ،‬او‬

‫هــم تنهــا نمانــد و بــا رفقايــش فيلــم ببينــد و‬ ‫گــپ بزنــد‪ .‬امــا اگــر چنيــن شــرايطي نداريــد‪،‬‬ ‫همســرتان را بــه گوشــه‌گير بــودن و خلــل‬ ‫وارد كــردن در برنامه‌هاي‌تــان متهــم نكنيــد‪.‬‬ ‫ايــن خــود شــما بوديــد كــه چنيــن فــردي را‬ ‫انتخــاب كرديــد و حــاال مجبوريــد به‌خاطــر‬ ‫كنــار آمــدن بــا او از برخــي دلخوش ـي‌هاي‌تان‬ ‫بگذريــد‪.‬‬ ‫نبايد‬ ‫مثل قبل دست به جيب باشيد‬ ‫تغييراتــي كــه بايــد بعــد از ازدواج در‬ ‫زندگي‌تــان اعمــال كنيــد‪ ،‬تنهــا بــه شــيوه‬ ‫انتخــاب دوســتان و معاشــرت‌هاي‌تان‬ ‫محــدود نمي‌شــود‪ .‬شــايد شــما پيــش از‬ ‫ازدواج زندگــي مرفهــي داشــته‌ايد يــا اينكــه‬ ‫الاقــل‪ ،‬بــدون فكــر كــردن بــه خيلــي چيزهــا‬ ‫پول‌هاي‌تــان را خــرج مي‌كرديــد‪ ،‬امــا بعــد‬ ‫از شــروع زندگــي مشــترك اوضاع‌تــان فــرق‬ ‫خواهــد كــرد‪ .‬بايــد بپذيريــد كــه اعمــال تغييــر‬ ‫در برنامه‌ريزي‌هــاي اقتصــادي‪ ،‬اصلــي اســت‬ ‫كــه بعــد از ازدواج حتمــا بايــد آن را رعايــت‬ ‫كنيــد‪.‬‬ ‫اگــر پذيرفته‌ايــد كــه چالش‌هــاي زندگــي را‬ ‫در كنــار همســرتان تحمــل كنيــد‪ ،‬نمي‌توانيــد‬ ‫ســهم‌تان را در تحمــل چالش‌هــاي مالــي‬ ‫ناديــده بگيريــد‪ .‬ممكــن اســت بــا همســرتان‬ ‫در مــورد درآمدهــاي مشــترك و شــيوه هزينــه‬ ‫كردن‌شــان توافق‌هايــي كــرده باشــيد امــا‬ ‫بعيــد اســت كــه بــا شــرايط امــروزي جامعــه‪،‬‬ ‫در توافــق شــما صددرصــد بــار اقتصــادي‬ ‫زندگــي برعهــده همســرتان باشــد و شــما تنهــا‬ ‫مصــرف كننــده‌اي باشــيد كــه بــدون توجــه‬ ‫بــه داشــته‌هاي او دوســت داريــد ماننــد قبــل‬ ‫زندگــي كنيــد‪.‬‬ ‫حتــي اگــر پولــي از جيــب شــما كمــك خــرج‬ ‫خانــه مشــترك‌تان نشــود‪ ،‬ممكــن اســت‬ ‫مجبــور شــويد گاهــي خواســته‌هاي‌تان را‬ ‫تعديــل كنيــد و تــا فراهــم شــدن شــرايط‪،‬‬ ‫انتظــار رســيدن بــه آنها را بكشــيد‪ .‬يــك زندگي‬ ‫جديــد‪ ،‬بــه نــوع تــازه‌اي از مســووليت‌پذيري‬ ‫نيــاز دارد و اگــر احســاس مي‌كنيــد بــراي‬ ‫پذيــرش چنيــن مســووليت‌هايي آمــاده‬ ‫نيســتيد يــا آن را وظيفــه ديگــري مي‌دانيــد‪،‬‬ ‫حــاال حاال‌هــا بــراي ازدواج برنامه‌ريــزي‬ ‫نكنيــد‪ .‬امــا دســت روی دســت نگذاریــد روی‬ ‫خودتــان کار کنیــد و از تجربــه افــراد موفــق‬ ‫اســتفاده کنیــد‪.‬‬

‫نبايد‬ ‫به تنهايي قانون وضع كنيد‬ ‫نمي‌خواهيــد هيــچ وقــت بچــه‌دار شــويد و‬ ‫ميان ـه‌اي بــا بچه‌هــا نداريــد؟ حتمــا مي‌دانيــد‬ ‫كــه نبايــد چنيــن موضوعــي را بعــد از ازدواج‬ ‫طــرح كنيــد‪ .‬اگــر چنيــن عقايــد ســفت و‬ ‫ســختي در مــورد موضوعــات مختلفــي كــه بعد‬ ‫از ازدواج ضرورت‌شــان احســاس مي‌شــود‬ ‫داريــد‪ ،‬حتمــا بايــد قبــل از شــروع زندگــي‬ ‫مشــترك و در دوران نامــزدي در موردشــان‬ ‫بــا همســر آينده‌تــان صحبــت كنيــد‪ .‬اگــر ســر‬ ‫ســري و كوتــاه توضيــح دهيــد‪ ،‬ممكــن اســت‬ ‫او اميدوارانــه بــه فكــر تغييــر دادن نظــر شــما‬ ‫بيفتــد‪ ،‬پــس بــا شــفافيت و قاطــع مواضع‌تــان‬ ‫را برايــش روشــن كنيــد‪ .‬هرگــز تصــور نكنيــد‬ ‫شــما تنهــا تصميم‌گيرنــده زندگــي هســتيد‬ ‫و مي‌توانيــد بــه تنهايــي بــراي زندگــي‬ ‫مشــترك‌تان قانــون وضــع كنيــد‪ .‬درســت‬ ‫از لحظــه‌اي كــه حلقــه ازدواج را بــه دســت‬ ‫مي‌كنيــد‪ ،‬بايــد از موضوعــات اقتصــادي‬ ‫گرفتــه‪ ،‬تــا محــل زندگــي و زمــان صاحــب‬ ‫فرزنــد شــدن‪ ،‬در مــورد همــه بــا همســرتان‬ ‫صحبــت كنيــد و بعــد از رســيدن بــه ديدگاهــي‬ ‫مشــترك تصميــم بگيريــد‪.‬‬ ‫نبايد‬ ‫هــر وقــت دل‌تــان خواســت تلويزيــون را‬ ‫خامــوش كنيــد‬ ‫شــما اهــل ســر و صــدا نيســتيد و ميانــه‌اي‬ ‫بــا تلويزيــون نداريــد يــا اينكــه طرفــدار‬ ‫برنامه‌هــاي شــاد هســتيد و از اخبــار شــنيدن‬ ‫خوش‌تــان نمي‌آيــد؟ حتــي اگــر چنيــن باشــد‪،‬‬ ‫بعــد از ازدواج مجبــور بــه تحمــل صــداي‬ ‫تلويزيــون يــا گــوش دادن بــه اخبــار خواهيــد‬ ‫بــود‪ .‬نبايــد فرامــوش كنيــد كــه شــما تنهــا‬ ‫ســاكن خانه‌تــان نيســتيد و تنهــا كســي نيســتيد‬ ‫كــه در مــورد تماشــاي برنامه‌هــا تصميــم‬ ‫مي‌گيــرد‪ .‬حتــي اگــر از فوتبــال ديــدن بيــزار‬ ‫باشــيد‪ ،‬حــق نداريــد مانــع تماشــاي رقابــت‬ ‫حساســي شــويد كــه همســرتان مدت‌هــا بــراي‬ ‫ديدنــش برنامه‌ريــزي كــرده اســت‪.‬‬ ‫اگــر كمــي صبــور باشــيد و خيلــي ســخت‬ ‫نگيريــد‪ ،‬بعــد از مدتــي عاليــق هــر دوي شــما‬ ‫شــبيه هــم خواهــد شــد و جــز در مــواردي بــر‬ ‫ســر ديــدن برنامه‌هــا اختــاف نظــر نخواهيــد‬ ‫داشــت امــا اگــر بخواهيــد حــرف حــرف‬ ‫شــما باشــد و كار خودتــان را بكنيــد‪ ،‬چنيــن‬ ‫اشــتراكي هيــچ وقــت حاصــل نمي‌شــود‪.‬‬ ‫شــايد بــه نظرتــان تــا ايــن انــدازه مهــم و‬ ‫تاثيــر گــذار نباشــد امــا بــاور كنيــد اگــر بعــد‬ ‫از ازدواج بــه ايــن دســته از عاليــق ظاهــرا‬ ‫كوچــك همســرتان‌اهميت ندهيــد‪ ،‬انــگار بــه‬ ‫هيــچ يــك از خواســته‌هاي بزرگــش توجهــي‬ ‫نكرده‌ايــد‪ .‬پــس هوشــیار و مراقــب باشــید تــا‬ ‫بــه خاطــر نادیــده‌ گرفتــن یــک موضــوع بــه‬ ‫ایــن ســادگی زندگــی و رابطه‌تــان را دســتخوش‬ ‫بحــران قــرار ندهیــد‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫یک بغل مهر می خواهم‬ ‫مرا در آغوش بگیر‬ ‫هر انسانی از اینکه به آغوش گرفته‬ ‫شود یا عزیزی را به آغوش بگیرد‪،‬‬ ‫احساس رضایت و آرامش خاطر‬ ‫خواهد کرد‪ ،‬اما چرا آغوش تا این‬ ‫حد‪ ،‬آرامش بخش است؟‬ ‫شاید اولین تصویر ذهنی که با شنیدن کلمه‬ ‫آغوش به ذهن بیشتر ما می رسد آغوش مادر‬ ‫باشد‪ ،‬آغوشی امن و پرمهر که به نظر می رسد‬ ‫با هیچ آغوش دیگری قابل مقایسه نیست‪ .‬با‬ ‫این حال‪ ،‬آغوش در هر سنی برای انسان لذت‬ ‫بخش و آرامش دهنده است‪ ،‬فرقی ندارد‬ ‫که این آغوش‪ ،‬آغوش پدر و مادر باشد یا‬ ‫فرزندان‪ ،‬خواهر و برادر یا همسر‬ ‫آغوش مادر امن ترین جای دنیاست‬ ‫طبیعی است که برای هر نوزادی آغوش‬ ‫مادری که ‪ 9‬ماه او را حمل کرده است‪ ،‬امن‬ ‫ترین جای دنیا باشد‪ .‬آغوش مادر به نوزاد این‬ ‫پیام را می دهد که دنیا جای امنی است و او‬ ‫کودکی دوست داشتنی است که مادر از وجود‬ ‫او خوشحال و راضی است‪ .‬اریکسون‪ ،‬یکی‬ ‫از روان شناسان برجسته معتقد بود از زمانی‬ ‫که نوزادی به دنیا می آید تا سن ‪ 2‬سالگی‬ ‫دوره شکل گیری دلبستگی ایمن است‪.‬‬ ‫دوره ای بسیار مهم که رفتارهای نادرست و‬ ‫بی توجهی مادر به کودک در این دوره می‬ ‫تواند زمینه ساز مشکالت عاطفی و رفتاری‬ ‫فرد در آینده شود‪ .‬یکی از نیازهای بسیار‬ ‫مهم هر کودکی در این سنین نیاز به آغوش‬ ‫مادر است‪ ،‬در صورتی که مادری به هر دلیلی‬ ‫مثال ترس از وابستگی یا بغلی شدن نوزاد‬ ‫یا وسواس‪ ،‬فرزندش را بسیار کم در آغوش‬ ‫بگیرد‪ ،‬باعث دلبستگی ناایمن در نوزاد می‬ ‫شود و این فرد ممکن است در سال های‬ ‫بعدی زندگی اش به انسانی به شدت وابسته‬ ‫که همواره در جستجوی محبت از دیگران‬ ‫است‪ ،‬تبدیل شود‪ ،‬انسانی که مدام از دیگران‬ ‫توقع مهر و محبت دارد و گاهی این نوع رفتار‬ ‫ها باعث خستگی طرف مقابل می شود و می‬ ‫تواند در زندگی مشترک فرد در آینده تاثیر‬ ‫منفی بگذارد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬ممکن است‬ ‫این کودکان در آینده بیشتر در معرض انواع‬ ‫اعتیاد ها قرار بگیرند چراکه تصویر ذهنی‬ ‫این افراد نسبت به خودشان مطلوب نیست و‬ ‫آن ها خود را موجودی دوست داشتنی نمی‬ ‫بینند‪ .‬این افراد در دوره بزرگسالی نمی توانند‬ ‫خیلی راحت در برابر مشکالت بایستند و‬ ‫همواره از احساس ناامنی رنج می برند و ترس‬ ‫و اضطراب همراه آن ها خواهد بود‪ .‬بنابراین‬ ‫مادر ها باید به خاطر داشته باشند نوزادان به‬ ‫آغوش آن ها نیاز دارند و هرگز از در آغوش‬ ‫گرفتن نوزادان به هیچ دلیلی امتناع نکنند‪.‬‬ ‫آغوش نیازی دوطرفه است‬

‫اما تنها نوزادان نیستند که به آغوش گرم مادر‬ ‫و حتی پدر نیاز دارند بلکه والدین هم هنگامی‬ ‫که نوزادشان را در آغوش می گیرند احساس‬ ‫شادی‪ ،‬آرامش و امنیت می کنند‪ .‬در واقع نیاز‬ ‫به در آغوش گرفتن و در آغوش کشیده شدن‪،‬‬ ‫نیازی است که همیشه و در هر سنی با ماست‬ ‫و هرگز در هیچ سنی از آن بی نیاز نیستیم‪.‬‬ ‫متاسفانه در فرهنگ ما گاهی به این نیاز در‬ ‫سنین بزرگسالی بی توجهی می شود یا آن‬ ‫را نادیده می گیریم‪ .‬مثال خیلی از آقایان از‬ ‫این گالیه می کنند که بعد از به دنیا آمدن‬ ‫فرزند‪ ،‬همسرشان از آن ها دور شده؛ این در‬ ‫حالی است که یکی از دالیل این امر توجه‬ ‫ناکافی مرد به همسرش بعد از تولد نوزاد‬ ‫است‪ ،‬چرا که بعد از زایمان‪ ،‬مادر به دلیل‬ ‫تغییرات هورمونی بیش از همیشه در معرض‬ ‫افسردگی (افسردگی بعد از زایمان) قرار‬ ‫دارد و در این دوران نیاز دارد همسرش بیشتر‬ ‫از قبل کنارش باشد‪ .‬در آغوش گرفتن یکی‬ ‫از نمادهای ظاهری احساسات ماست و هر‬ ‫چقدر هم ما یک نفر را دوست داشته باشیم‬ ‫تا زمانی که این محبت و عشق را در کالم‬ ‫و رفتارمان نشان ندهیم طرف مقابل اعم از‬ ‫فرزند یا همسر و‪ ...‬نمی تواند متوجه آن شود‪.‬‬ ‫خجالت را کنار بگذارید‬ ‫گاهی پدر ها خجالت می کشند دختر نوجوان‬ ‫خود را بغل کنند یا مادر ها ترجیح می دهند‬ ‫پسر نوجوانشان را کمتر بغل کنند‪ ،‬در حالی‬ ‫که این تصورات کامال اشتباه است و فرزندان‬ ‫در سنین نوجوانی همچنان به توجه و آغوش‬ ‫والدین خود نیاز دارند و در صورتی که این‬ ‫نیاز در خانواده تامین نشود ممکن است آن را‬ ‫در محیطی خارج از خانه بجویند‪.‬‬ ‫گفتنی است دختر ها در سنین ‪ 12‬تا ‪18‬‬ ‫سالگی به شدت به توجه و مهر و محبت‬ ‫پدرشان نیاز دارند و پسر ها هم به محبت‬ ‫و حتی آغوش مادر‪ ،‬بنابراین اصال از اینکه‬ ‫فرزند نوجوانتان را در آغوش بگیرید و او را‬ ‫نوازش کنید‪ ،‬خجالت نکشید‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬وقتی والدین در حضور‬ ‫فرزندان به یکدیگر محبت می کنند و حتی‬ ‫یکدیگر را در آغوش می گیرند‪ ،‬به کودکان‬ ‫خود این پیغام را می دهند که آن ها همدیگر‬ ‫را دوست دارند و خانواده محیط پرمهر و امنی‬ ‫است و همین طور که پدر و مادر‪ ،‬یکدیگر را‬ ‫دوست دارند‪ ،‬آن ها را نیز دوست دارند‪.‬‬ ‫یادمان باشد بعد از نیاز به امنیت‪ ،‬نیاز به عشق‬ ‫یکی از مهم ترین نیازهای روانی هر فردی‬ ‫است و در آغوش کشیدن یکی از رفتارهایی‬ ‫است که عشق و محبت ما را نشان می دهد‪.‬‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫افراد مشهور ‪ -‬چرا دوستشان داریم و چرا از آنها متنفریم‬ ‫احتما ً‬ ‫ال شما هم تابحال به این فکر‬ ‫کرده‌اید که چرا زندگی شخصی‬ ‫ستاره‌ها و افراد مشهور تا این‬ ‫اندازه برای عامه مردم مهم است‪.‬‬ ‫چرا اطالعات این افراد که حتی‬ ‫در عمرمان از نزدیک ندیدیم‪ ،‬تا‬ ‫این اندازه برایمان اهمیت دارد؟‬ ‫همه این داستان‌ها یک چرخه دارند‪ .‬اول‬ ‫مطالبی درمورد اینکه فالن خواننده با فالن‬ ‫هنرپیشه می‌چرخد می‌خوانید‪ .‬بعد مطلبی تایید‬ ‫می‌کند که خبرهایی بین این دو نفر است‪ .‬بعد‬ ‫هم خبر هیجان‌انگیز ازدواج آنها را از همه‬ ‫جا می‌شنوید و می‌خوانید‪ .‬بعد از آن شایعاتی‬ ‫درمورد مشکالتی در زندگی آنها می‌شنوید و‬ ‫بعد هم به احتمال زیاد خبر جدایی‌شان‪ .‬برای‬ ‫تکمیل کردن این چرخه‪ ،‬مطالبی هم درمورد‬ ‫طالق پرماجرای آنها عنوان می‌شود‪ .‬البته این‬ ‫چرخه می‌تواند شکل‌های دیگری هم داشته‬ ‫باشد اما الگوی کلی همه آنها تقریب ًا یکی‬ ‫است‪ .‬همه این چرخه‌ها از ایدآل نشان دادن‬ ‫زندگی یک نفر شروع شده‪ ،‬با تردید درمورد‬ ‫خوبی زندگی او دنبال شده و در آخر فرجام‬ ‫فاجعه‌بار آن را عنوان می‌کند‪.‬‬

‫که می‌خواهد را نمی‌تواند داشته باشد‪ ،‬سعی‬ ‫می‌کند ارزش آن چیز را پایین آورده‪ ،‬شکل‬ ‫نامطلوبی به آن بدهد تا دیگر به آن حسادت‬ ‫نکند‪.‬‬ ‫درواقع آن آرمان‌گرایی آنقدر قوی است که‬ ‫خیلی از افراد دوست دارند یک ستاره بدبخت‬ ‫باشد تا یک آدم عادی خوشبخت‪ .‬با خود‬ ‫می‌گویند‪« ،‬درست است که ستاره‌ها گاهی‬ ‫دچار غم و غصه می‌شوند اما زندگی‌هایشان‬ ‫از لحاظ دیگر آنقدر عالی و ایدآل است که‬ ‫تحمل آن غم و غصه‌ها را راحت‌تر می‌کند‪».‬‬ ‫راهکار مخصوص خودتان را پیدا کنید‪:‬‬ ‫به کسی که به او حسادت می‌کنید فکر‬ ‫کنید و همه دالیل خود برای این احساس‬

‫آیا باور دارید که آن فرد زندگی «ایدآلی»‬ ‫دارد؟ احتما ً‬ ‫ال خواهید گفت‪« :‬البته که نه‪،‬‬ ‫زندگی هیچکس کامل و ایدآل نیست» و‬ ‫حرفتان خیلی هم منطقی به نظر خواهد رسید‬ ‫اما احتما ً‬ ‫ال هنوز هم باور دارید که نواقصی‬ ‫که در زندگی آن فرد وجود دارند آنقدر جزئی‬ ‫هستند که زیر سایه سایر مزایایی که برایشان‬ ‫وجود دارد‪ ،‬می‌توانند آن را برطرف کنند‪.‬‬ ‫روی چیزهایی متمرکز شوید که آن فرد دارد‬ ‫و شما ندارید‪ .‬چه حسی به شما می‌دهد؟‬ ‫نمی‌خواهیم احساسات بد و خجالت را به‬ ‫میان بکشیم‪ .‬هدف ناراحت شدنتان نیست‪.‬‬ ‫فقط می‌خواهیم که با فانتزی‌ها و تخیالت‬ ‫غیرواقع‌گرایانه خود درمورد ممکن‌های‬ ‫زندگی و اینکه این فانتزی‌ها چطور می‌تواند‬ ‫در شما حس حسادت ایجاد کند‪ ،‬آشنا شوید‪.‬‬

‫اینجا دو نیروی روانشناختی قوی در کار‬ ‫هستند ‪ --‬آرمان‌گرایی و دشمنی‪ .‬این‬ ‫دو معمو ً‬ ‫ال با هم هستند‪ .‬در ابتدای کار‪،‬‬ ‫می‌خواهیم باور کنیم که برخی افراد ممتاز‬ ‫زندگی‌هایی عالی و ایدآل دارند که پر از هیجان‬ ‫و عاری از ناراحتی‌ها و خستگی‌های زندگی‬ ‫مردم عادی است‪ .‬از یک طرف از زندگی‬ ‫پرزرق و برق آنها به وجد می‌آییم و از طرف‬ ‫دیگر‪ ،‬این امید برایمان وجود دارد که اگر‬ ‫آنها توانسته‌اند چنین زندگی باشکوهی داشته‬ ‫باشند‪ ،‬برای ما هم این امکان وجود دارد‪.‬‬ ‫اما با گذشت زمان‪ ،‬نسبت به آن زندگی عالی‬ ‫و فوق‌العاده‌ای که خودمان نداریم‪ ،‬احساس‬ ‫حسادت می‌کنیم‪ .‬منظور حسادت‌های عادی‬ ‫روزمره نیست‪ .‬منظور حسی بسیار نزدیک به‬ ‫نفرت است که فرد آنقدر احساس حسادت‬ ‫می‌کند که این احساس برایش غیرقابل‌تحمل‬ ‫می‌شود‪ .‬حسادت نیرویی بسیار مخرب است‬ ‫که همه ما گاهی دچار آن می‌شویم‪.‬‬ ‫بنابراین بخاطر اینکه به آن ستاره‌ها حسادت‬ ‫می‌کنیم‪ ،‬از شکست و زمین خوردن آنها شاد‬ ‫می‌شویم‪ .‬آنوقت در دلمان می‌گوییم‪« ،‬اگر‬ ‫من نمی‌توانم زندگی عالی مثل آنها داشته‬ ‫باشم‪ ،‬نمی‌خواهم آنها هم داشته باشند‪».‬‬ ‫طبیعت انسان همینطور است‪ .‬وقتی چیزی‬

‫را یادداشت کنید‪ .‬آیا بخاطر ظاهر اوست؟‬ ‫بخاطر وضعیت اقتصادی‌اش است؟ بخاطر‬ ‫رابطه عاشقانه‌ای است که دارد یا اینکه او‬ ‫بچه دارد و شما ندارید؟ شاید هم بخاطر‬ ‫شهرتش باشد‪.‬‬

‫ممکن است تصور کنید که این افراد دیگر‬ ‫هستند که احساسات بد و منفی به شما‬ ‫می‌دهند اما بیشتر اوقات تخیالت خودمان‬ ‫است که برایمان مشکل ایجاد می‌کند‪.‬‬


‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪19‬‬

‫چهارم فنجان میل کنید‪.‬این مخلوط عالوه بر‬ ‫طراوت بخشیدن و نرم نگه داشتن پوست از‬ ‫پیری زودرس نیز جلوگیری می کند‪.‬‬ ‫‪. ١٥‬برطرف کردن جوش صورت‪:‬‬ ‫قبل از خواب مخلوط ‪ ٣‬قاشق غذاخوری‬ ‫عسل و ‪ ١‬قاشق چای خوری دارچین را‬ ‫روی جوش ها قرار دهید و روز بعد با آب‬ ‫ولرم بشویید‪.‬تکرار روزانه این کار به مدت ‪٢‬‬ ‫هفته‪،‬جوش ها را از بین می برد‪.‬‬ ‫‪ . ١٦‬درمان عفونت های پوستی‪:‬‬ ‫قرار دادن مخلوطی به مقدار مساوی از عسل‬ ‫و پودر دارچین روی قسمت های مختلف‬ ‫پوست‪ ،‬عفونت های پوستی و اگزما را نیز‬ ‫درمان می کند‪.‬‬ ‫‪ . ١٧‬درمان سرطان‪:‬‬ ‫تحقیقات جدید انجام گرفته در ژاپن و‬ ‫استرالیا نشان داده‪،‬سرطان های پیشرفته معده‬ ‫و استخوان به طور موفقیت آمیزی درمان شده‬ ‫است‪.‬بیماران مبتال به این سرطان ها ‪ ٣‬بار در‬ ‫روز و به مدت ‪ ٣‬ماه یک قاشق غذاخوری‬ ‫عسل و یک قاشق چای خوری دارچین را‬ ‫مخلوط و مصرف می کنند‪.‬‬

‫‪ . ١٨‬از بین بردن خستگی مفرط‪:‬‬ ‫مصرف نصف قاشق غذاخوری عسل و‬ ‫مقداری پودر دارچین در یک لیوان آب اول‬ ‫صبح و بعد از ظهر که بدن با افت نشاط روبه‬ ‫رو است طی یک هفته نیروی حیاتی بدن را‬ ‫افزایش می دهد‪.‬‬ ‫‪ . ١٩‬از بین بردن بوی بد دهان‪:‬‬ ‫شما می توانید پس از بیدار شدن از خواب‬ ‫با محلولی از یک قاشق چای خوری‬ ‫عسل‪،‬مقداری پودر دارچین و آب گرم غرغره‬ ‫کنید تا در طول روز مشکل بوی بد دهان را‬ ‫نداشته باشید‪.‬‬ ‫‪ . ٢٠‬مشکل شنوایی‪:‬‬ ‫مصرف روزانه مقدار مساوی از عسل و پودر‬ ‫دارچین در صبح و شب مشکل شنوایی را‬ ‫برطرف می کند‪.‬‬ ‫شایان ذکر است‪ ،‬عسل مورد مصرف باید‬ ‫خام و پاستوریزه نشده باشد‪.‬زیرا که آنزیم‬ ‫های الزم به هنگام عمل پاستوریزه به علت‬ ‫حرارت دیدن از بین می رود‪.‬‬

‫‪Dr. Visa‬‬

‫‪HjIºI¨Â±Ã~dU ÁHqÄ» » xoÄmQ miH‬‬

‫‪·ITv±«ºH » ÂM»j ,Áq²I¶ ,·HoÄH pH‬‬

‫‪SAAD.inc‬‬ ‫‪High School‬‬

‫‪uºIvò» ,·ITwoÃMj ,ÂÄIµ¹ÀHn ,·ITvMj‬‬ ‫‪S¤» ÌowH nj HjIºI¨ µwn ®Ã¨» ÁnI§µÀ IM‬‬

‫‪¾õwH» ·»kM‬‬ ‫‪¸Fµõ¶ » ÍÄow‬‬

‫‪416-221-2111‬‬

‫‪10087 Yonge St. Richmond Hill‬‬

‫‪¾Äo¿{ ¸ÄoT²pIº‬‬


‫‪18‬‬

‫‪ 8‬بهمن ‪No. 753 | Jan , 29, 2015|1393‬‬ ‫‪905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خواص مصرف عسل با دارچین به‬ ‫شرح زیر است‪:‬‬ ‫‪ . ١‬درمان بیماری قلبی‪:‬‬ ‫مخلوطی از عسل و پودر دارچین را تهیه‬ ‫کنید و به جای مربا روی نان قرار دهید و‬ ‫به طور منظم در وعده صبحانه صرف کنید‪.‬‬ ‫این روش در کاهش کلسترول‪،‬جلوگیری از‬ ‫بروز حمله قلبی‪ ،‬تنفس راحت و تقویت‬ ‫ضربان قلب موثر است‪.‬بیماران مبتال به حمله‬ ‫قلبی نیز با مصرف روزانه این مخلوط از‬ ‫حمله قلبی بعدی درامان خواهند بود‪.‬بررسی‬ ‫روی سالمندان در آمریکا و کانادا نشان داده‬ ‫است‪،‬با باال رفتن سن شاهرگ های حیاتی و‬ ‫سیاهرگ ها خاصیت انعطاف پذیری خود را‬ ‫از دست می دهد‪.‬عسل و دارچین به شاهرگ‬ ‫ها و سیاهرگ ها قدرتی تازه میبخشد‪.‬‬ ‫‪ . ٢‬از بین بردن اثر خارش نیش های‬ ‫حشرات‪:‬‬ ‫مخلوطی از یک سهم عسل‪ ٢ ،‬سهم آب ولرم‬ ‫و یک قاشق چای خوری پودر دارچین را‬ ‫روی قسمتی از بدن که احساس خارش می‬ ‫کنید‪،‬قرار دهید خارش و درد در عرض یک‬ ‫یا ‪ ٢‬دقیقه فروکش خواهد کرد‪.‬‬ ‫‪ . ٣‬درمان التهاب مفصل (آرتریت)‪:‬‬ ‫روزانه‪ ،‬یک وعده صبح و یک وعده شب‪،‬‬ ‫مخلوطی از یک فنجان آب گرم‪ ٢ ،‬قاشق‬ ‫چای خوری عسل و یک قاشق چای خوری‬ ‫پودر دارچین مصرف شود‪.‬این مخلوط معجزه‬

‫گر در صورت مصرف به طور منظم آرتریت‬ ‫های مزمن را نیز درمان می کند‪.‬بررسی های‬ ‫اخیر روی ‪ ٢٠٠‬بیماری که قبل از صرف‬ ‫صبحانه از این مخلوط استفاده کردند نشان‬ ‫داد‪ ٧٣ ،‬نفر از آنان در عرض یک هفته کامال‬ ‫از درد رهایی پیدا کردند و پس از یک ماه‬ ‫بیشتر افرادی که قادر به راه رفتن یا حرکت‬ ‫نبودند‪،‬بدون احساس هیچ دردی توانایی راه‬ ‫رفتن و تحرک خود را به دست آوردند‪.‬‬ ‫‪ . ٤‬جلوگیری از ریزش مو‪:‬‬ ‫قبل از دوش گرفتن مخلوطی از مقداری‬ ‫روغن زیتون داغ‪ ،‬یک قاشق چای خوری‬ ‫عسل و یک قاشق پودر دارچین را به مدت‬ ‫‪ ٥‬تا ‪ ١٥‬دقیقه روی سر قرار دهید و سپس‬ ‫آن را بشویید‪.‬‬ ‫‪ . ٥‬از بین بردن عفونت مثانه‪:‬‬ ‫‪ ٢‬قاشق غذاخوری عسل به همراه یک قاشق‬ ‫چای خوری پودر دارچین را با مقداری آب‬ ‫ولرم حل کنید و آن را بنوشید‪ .‬این روش باعث‬ ‫می شود که میکروب های مثانه از بین برود‪.‬‬ ‫‪ . ٦‬درمان درد دندان‪:‬‬ ‫مخلوطی از یک قاشق چای خوری پودر‬ ‫دارچین و ‪ ٥‬قاشق چای خوری عسل تهیه‬ ‫کنید و روی دندان خراب بمالید‪ .‬این عمل را‬ ‫‪ ٣‬بار در روز تکرار کنید تا درد تسکین یابد‪.‬‬ ‫‪ . ٧‬کاهش کلسترول‪:‬‬

‫‪ ٢‬قاشق غذاخوری عسل را با ‪ ٣‬قاشق چای‬ ‫خوری پودر دارچین در یک لیوان چای حل‬ ‫کنید و بنوشید‪ .‬این کار میزان کلسترول خون‬ ‫را طی ‪ ٢‬ساعت به ‪ ١٠‬درصد کاهش می‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫‪ . ٨‬درمان سرماخوردگی‪:‬‬ ‫به مدت ‪ ٣‬روز از مخلوط یک قاشق‬ ‫غذاخوری عسل با یک چهارم قاشق چای‬ ‫خوری پودر دارچین استفاده کنید‪.‬این روش‬ ‫برای درمان سرفه مزمن و سرماخوردگی و‬ ‫سینوزیت به کار می رود‪.‬‬ ‫‪ . ٩‬درمان ناباروری‪:‬‬ ‫برای برطرف کردن این مشکل‪،‬به مردان‬ ‫توصیه می شود ‪ ٢‬قاشق غذاخوری عسل‬ ‫را قبل از خواب میل کنند‪.‬در کشورهای‬ ‫چین‪،‬ژاپن و خاوردور که با مشکل ناباروری‬ ‫مواجه اند‪،‬در طول روز مخلوطی از مقداری‬ ‫پودر دارچین و یک دوم قاشق چای خوری‬ ‫عسل را به طور مرتب روی لثه و داخل دهان‬ ‫خود قرار می دهند تا مخلوط حاصل از طریق‬ ‫بزاق وارد بدن شود‪.‬زوجی که مدت ‪ ١٤‬سال‬ ‫بچه دار نمی شدند با شروع مصرف عسل و‬ ‫دارچین پس از مدت کوتاهی صاحب دوقلو‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫‪ . ١٠‬درد معده‪:‬‬ ‫مصرف عسل و پودر دارچین عالوه بر درمان‬ ‫درد و نفخ معده‪،‬زخم معده را نیز درمان می‬ ‫کند‪.‬‬

‫‪ . ١١‬تقویت سیستم ایمنی‪:‬‬ ‫استفاده روزانه از عسل و پودر دارچین‬ ‫سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و بدن را‬ ‫از حمله باکتری و ویروس محافظت می کند‪.‬‬ ‫دانشمندان دریافتند که عسل دارای مقدار‬ ‫زیادی ویتامین و آهن است‪.‬مصرف مداوم‬ ‫عسل گلبول های سفید خون را تقویت می‬ ‫کند تا بتواند با باکتری ها و بیماری های‬ ‫ویروسی مقابله کند‪.‬‬ ‫‪ . ١٢‬برطرف کردن سوء هاضمه‪:‬‬ ‫قبل از هر وعده غذا‪،‬پودر دارچین را روی ‪٢‬‬ ‫قاشق غذاخوری عسل بریزید و میل کنید تا‬ ‫از ترشح اضافی اسید معده رهایی پیدا کنید‬ ‫زیرا این مخلوط غذاهای سنگین را به راحتی‬ ‫هضم میکند‪.‬‬ ‫‪ . ١٣‬جلوگیری از آنفلوآنزا‪:‬‬ ‫دانشمندی در اسپانیا ثابت کرده که مخلوط‬ ‫عسل و دارچین دارای مواد مفید طبیعی است‬ ‫که از میکروب های آنفلوآنزا و سرماخوردگی‬ ‫جلوگیری به عمل می آورد ‪.‬‬ ‫‪ . ١٤‬افزایش طول عمر‪:‬‬ ‫مصرف دائم و مرتب عسل و پودر دارچین‬ ‫مانع پیری زودرس می شود‪.‬مخلوطی از ‪٤‬‬ ‫قاشق چای خوری عسل‪،‬یک قاشق چای‬ ‫خوری پودر دارچین و ‪ ٣‬فنجان آب گرم‬ ‫را با هم بجوشانید‪.‬سپس مخلوط به دست‬ ‫آمده را ‪ ٣‬الی ‪ ٤‬بار در روز به مقدار یک‬


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

17


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

16


13

No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

15


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

14


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

13


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

12


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

11


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

10


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

9


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

8 8


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

7


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

6


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

5


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

4 6


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

3


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

2


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

1


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

B


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

A


IV

No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

IV


No. 753 | Jan , 29, 2015|1393 ‫ بهمن‬8 905.237.7470 - 647.521.9591

III


II



Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.