سردبير؛ سيامک بھاری
شماره ١٢٢
siabahari@yahoo.com
اسفند ماه ١٣٩٣ www.barnenforst.com
ﯿ ن ر ا و ش در اﯾن شماره ميخوانيد: •
رو به آﯾنده . . .گفتگو با سيامک بھاری
•
سازمان نجات کودک . . .کرﯾم شامحمدی
•
او نه اولين است و نه آخرﯾن . . .مينو فتاحی
•
شعر ،نقاشی مھنا . . .ناھيد وفاﯾی کودک کشی تدرﯾجی . . .شادی صبوری
•
آسيب ھای مادر شدن در کودکی
•
گزارش جشن نوروز برای کودکان در استکھلم
•
بوی عيد بدون عيدی . . .احسان رﯾاحی
•
سن عاﯾشه ھمسر پيامبر اسالم
•
وضعيت دردناک کودکان معتاد . . .گزارش تحقيقی
•
دانش آموزان محروم سيستان و بلوچستان
•
صفحه وﯾژه آزادی بھنام ابراھيم زاده کودکان از ﯾاد رفته ،وضعيت در کمپھای پناھنگی
•
ر ان و ﯿ د ع از ق د ن در ز ان ﯿ ن #ﯿ "ﯿ زاد و ! م ا اهﯿ
•
زاد& در $%ا. #
•
تعدی جنسی به کودکان در کمپھای پناھنگی
•
خبرھا و روﯾدادھا . . .ليال ﯾوسفی
•
اپيزود . . .ليال ﯾوسفی
( ! ﯾ ﯿ ر ) از ز ان (زاد " !
استراليا . . .آنا فام
و...
د ن
شماره ١٢٢
٢
رو ( ,ﯾ & %ا #ه و / $0ت -د ن گفتگوی نشريه کودکان مقدمند با سيامک بھاری نشريه کودکان مقدمند :به پايان سال رسيديم ،اگر به پشت سر نگاه کنيم چه می بينيم؟ اوضاع کودکان در يک سال گذشته چطور بود؟
سيامک بھاری اجازه بدھيد که از اين فرصت برای تبريک سال نو به ھمه خوانندگان و ھمکاران نشريه که طی يکسال با ھم ھمسفر بوديم ،در کنار ھم تالش کرديم، استفاده کنم و به ھمه اين عزيزان تبريک و خسته نباشيد بگويم .بھاران ھمگی خجسته باد. بدون ترديد سالی را پشت سر ميگذرايم که پر از فراز و نشيب بود. جمھوری اسالمی در مصاف با حق معيشت و آزادی مردم شمشيرش را از رو بسته است .در مقابل موجی از اعتراضات و اعتصابات و حضور فعال و چشمگير و در نوع خود بيسابقه ،مقاوم ايستاده و ھر روز گامھای محکمتری برميدارد. ھر درجه پيشروی اين صف مبارزاتی که برای احقاق حقوق پايمال شده خود ايستادگی می کند ،مستقيما به حق و حرمت کودکان مربوط است. موج گرانی و بيکاری کمرشکن و فلج کننده ای که حکومت اسالمی روی دست مردم گذاشته ،وضعيت اقتصادی فلج کننده ای که ميليونھا مردم گرفتار آن ھستند، چنان عرصه را بر زندگی مردم تنگ
کرده است که ھر موضوعی از ھر زاويه ای به آن گره می خورد .فالکت اقتصادی عمال بخش وسيعتری از کودکان را از خانه و خانواده ھا جدا و در بازار بيرحم و بی تامين کار رھا ميکند. سال به سال وضعيت وخيم تر از پيش زندگی مردم را در خود مچاله می کند. جامعه فقر زده ،اما بشدت معترض و طغيانگر است. طی چند سال گذشته تعداد قابل توجھی از فعالين جنبش اعتراضی کارگری و نيز دفاع از حق کودک دستگير و زندانی شده اند .معلمين زيادی از کار بيکار ،اخراج، دستگير و به زندانھای طويل المدت محکوم شده اند. اما اين جو امنيتی سنگين ،موفق به ارعاب جامعه نمی شود. استقامت و ايستادگی ھمين زندانيان آنھا را به سمبلی از شجاعت و مايه و انگيزه برای ادامه راه آنان بدل کرده است. خواست آزادی بھنام ابراھيم زاده ،سعيد شيرزاد و صدھا زندانی سياسی ديگر، دفاع از معليمن و کارگران دستگير شده، به بخشی از مبارزات مطالباتی اخير بدل شده است. جوّ سرکوب و بگير و ببند ،فضای امنيتی که جمھوری اسالمی راه انداخته است، برای مقابله با ھمين اعتراضاتی است که مداوما رو به گسترش دارد .ابعاد مبارزاتی جامعه روز به روز دارد شفاف تر ،تيز تر و ھمه گير تر می شود. تحصن و تجمعات اعتراضی معلمين و پرستاران و دھھا اعتصاب کارگری ،گواه
آنست که در بطن جامعه جوش و خروشی جدی در جريان است. مطالبات و خواستھای دفاع از حق کودکان را چگونه ميتوان در دل اين مبارزاتی که مطرح کرديد ،گنجاند؟ قبل از ھرچيز ،اين فضای اعتراضی را بايد ديد ،برای دامن زدن و گسترده تر کردنش برايش برنامه داشت .فعاالنه در آن نقش ايفا کرد .تالشھای چند دھه برای يک صف آرايی جدی و تعيين کننده دارد به ثمر ميرسد. ھر قدمی که به جلو برداشته ميشود ،ھر خيابان و ميدانی که به محلی برای اعتراض بدل ميشود .بايد به جلوه ای از طرح مطالبات دفاع از حقوق کودک ھم بدل شود. مبارزه برای احقاق حقوق کودکان دقيقا از ھمين راه پيش ميرود .مبارزه ای جداگانه با اھداف جداگانه نيست. مبارزه برای افزايش دستمزد متحقق شود، نتيجه اش بالفاصله در بھبود وضعيت معيشتی و امنيت اقتصادی برای کودکان خود را نشان ميدھد. اخراج سرپرست خانوداده دقيقا بمنزله پرتاب کودک آن خانواده به بازار کار است ،چرا که از اين پس بايد بخشی از معيشت خانواده را تامين کند .تامين و اشتغال و بازگشت به کار برعکس ھمين پروسه است. تاکيد من بر اين است که تيز کردن مبارزات جاری دقيقا ادامه در صفحه ٢٨
د ن
شماره ١٢٢
٣
ﮔﺰارش ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ از ﺟﻠﺴﻪ ﺳﺎﻻﻧﻪ ب
ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﺠﺎت ﻛﻮدك ﺑﺨﺶ اﺳﺘﻜﻬﻠﻢ
عکس تزيينی است
کريم شاه محمدی fرای دومين بار در جلسه ساالنه سازمان نجات کودک شرکت می کردم .قطعنامه ای تحت عنوان "يک مدرسه برای ھمه" را از دو ھفته قبل برای دبير سازمان نجات کودک فرستاده بودم که در جلسه در مورد آن تصميم گيری شود .جلسه طبق سنت و روال معمولی که سازمان نجات کودک دارد وارد دستور جلسه شد و مسئول سازمان در مورد فعاليتھای اجتماعی، فرھنگی وکار مالی گزارش را به جلسه ارائه داد و ما اعضا ھم در مورد گزارش به بحث و گفتگو پرداختيم ٩ .نفر ھم بعنوان دفتر استھکلم انتخاب شدند .تا اينجا نکته چندانی ندارم که برای شما خوانندگان نشريه کودکان مقدمند توضيح بدھم. قطعنامه پيشنھادی که در اختيار سازمان نجات کودک قرار داده بودم تا تصميم گيری بشود با موانعی رو برو شد که می بايست برای رفع آن تالشھايی می کردم.
قبل از اينکه وارد سالن بشويم يکی از اعضای دفتر استکھلم پيش من آمد و گفت کميسيون تصميمش بر اين شد که اين قطعنامه در دستور جلسه قرار نگيرد! سوال کردم که چرا چنين تصميمی گرفته شده است؟ در جواب گفت اين موضوعی که شما می خواھيد در موردش صحبت کنيد در توان اين جلسه محلی نيست ،بلکه الزم است که اين را به جلسه سراسری سازمان نجات کودک سوئد که در ژانويه سال ٢٠١۶انجام می گيرد موکول شود. در جواب گفتم من چنين تصميمی را درست نمی دانم و اين را ھم می دانم که اعضای دفتر استھکلم اين توانايی را دارند که در مورد اين موضوع صحبت کنند .به ھر حال از ھمين اولش تصميم گرفته شده بود که قطعنامه وارد دستور جلسه ساالنه نشود. اين سياست دست راستی شناخته شده ای است که می خواھد ھمه مدارس را خصوصی کند و در بطن اين سياست ھم ديديم که مدارس مذھبی سر در آورد و طبق تحقيقاتی که شده است چنين مدارس و
محيطھای مذھبی بر حقوق جھانشمول کودکان سايه انداخته و در عوض احکام مذھبی بر کودکان قالب می شود و از طرف ديگر سياست مماشت با جريانات اسالمی و سياست نسبيت فرھنگی يکی از موانعھايی است که در سازمان نجات کودک ھم عمل می کند .به ھر حال موقعی که نوبت قطعنامه رسيد ،دبير سازمان نجات کودک آمد و تصميم کمسيون را به اطالع حضار رساند ،تحت اين عنوان که اين قطعنامه در توان دفتر استھکلم نيست و بنابراين پيشنھاد کمسيون اين است که به جلسه ساالنه سراسری سازمان نجات کودک موکول شود. ھمانطور که در باال اشاره کردم با تصميم کمسيون مخالفت کردم و گفتم اين جمع توانايی آنرا دارند که در مخالفت و موافقت اين موضوع اظھار نظر کنند .در ادامه اشاره کردم که "يک مدرسه برای ھمه" از چندين لحاظ درست است .ھم عدالت خواھانه و برابری طلبانه است و ھم عليه انواع جدا سازيھا و تبعيضات می باشد .با اين صحبتھايی که کردم قطعنامه در دستور قرار گرفت و توضيحات الزم را در مورد قطعنامه دادم .دو نفر عليه قطعنامه صحبت کردند و گقتند بعضی از کلمات و جمالت قطعنامه گنگ و مشکل ساز است .دو نفر ديگر از قطعنامه دفاع کردند و گفتند اين قطعنامه در دفاع از حقوق کودک مثبت است و ما کمک خواھيم کرد که نکات گنگ و ناروشن آنرا تدقيق کنيم .دفاعيه من و اين دو نفر از اعضا جمع را به اين نتيجه رساند که يک کمسيسونی برای تدقيق اين قطعنامه تشکيل
د ن
شماره ١٢٢
٤
دھيم و در جلسه بعدی سازمان نجات کودک در استھکلم به بحث و گفت گوی بيشتر بنشينيم و به رای گذاشته شود .اين پيشنھاد رای آورد و قرار شد ما چھار نفر اين قطعنامه را تدقيق کنيم .البته تصميم من بر اين است که اگر به جلسه سراسری سازمان نجات کودک دست يابی پيدا کنم به آن جلسه ھم خواھم رفت و تکليف ممنوعيت ختنه کودکان که در جلسه پارسال استھکلم رای آورد ولی در جلسه سراسری در دستور جلسه ھم نياورده بودند روشن شود.
يك مدرسه برای ھمه با توجه به اينكه مدرسه جايی است برای علم و دانش كودكان ،جايی است كه توانايى كودكان به لحاظ جسمی و فکری بر اساس آخرين داده ھا تكامل پيدا می کند با توجه به اينکه حقوق کودک جھانشمول بوده و به ھيچ مذھبی گره نخورده است از آنجايی که حق ھر كودك است که در يك مدرسه سكوالر آموزش ببيند ،گذشته
از اينکه اوليای کودک چه مذھب ويا سنتی دارد. از آنجايی که کودک مايملک پدر و مادر نيست بلکه شھروند متساوی الحقوق جامعه می باشد و جامعه موظف است که از حقوق کودکان محافظت کند. ولی مدارس خصوصی كه بر اساس پايه ھای مذھبی پيش می رود مانع استقالل كودكان و جنبه ھای انتقادی آنھا می شود. مدارس مذھبی ھمچنين مانع تكامل طبيعی كودكان می گردد و در ادامه اش كودكان را متعصب ،غيره مدرن و ظالم بار مي آورد. مدارس مذھبی دستجاتی از انسانھا بر اساس مذھب ،مليت و فرھنگ خودی به وجود می آورد که بر ھويت جھانشمول انسانی سايه می اندازد .ھمانطور که ميدانيم در سوئد آزادی مذھب و بی مذھبی ھست ،انسانھا حق دارند ھر باوری را داشته باشند تا آنجايی که ناقض حق ديگران نشوند .چونکه اين قضيه مربوط به بزرگساالن است. کسانی به ميعاد عيسی باور دارند و يا به برزخ اعتقاد دارند که آدمھای گناھکار را آنجا شکنجه می دھند و يا به داستان آدم و ھوا معتقدند ،با اين حال بحث و جدل مدارس مذھبی به آزادی مذھب ربطی ندارد ،چونکه موضوع بحث ما در رابطه با آزادی مذھب بزرگساالن نيست بلکه حقوق کودک مد نظر ما است.
فيلمھای ترسناک معموال برای کودکان ممنوع ھستند .چون متمايز کردن تخيالت با واقعيات برای کودک سخت است و تاثير منفی روی کودک می گذارد .برای کودک سختر است که در مقابل ادعاھايی که در اطراف رخ می دھد بيستد ،چونکه کودک از چنين توانايی ھای فکری و جسمی برخوردار نيست .کافی است که کودک ادعاھای اطرافيانش را از جمله معلم مدرسه يا کودکستان را بشنود و آنرا به عنوان يک حقيقت بپذيرد .اگر کودک در معرض فشارھای مذھبی قرار گيرد به اين معنا است که مانع تکامل آزادانه آنھا شده و موجب نقش بستن افکار او در چھار چوبه ارزشھای تنگ نظرانه مذھبی می باشد. متن قطعنامه: ١ـ ممنوعيت مدارس مذھبی برای کودکان ٢ـ متوقف شدن انواع حمايتھای مالی از طرف دولت و نھادھای دولتی به مدارس مذھبی. ٣ـ بايد جرم محسوب شود اگر کسی مانع شرکت آزادانه کودکان در فعاليت ھای تفريحی ،ورزشی و يا فعاليت ھای ھنری و اجتماعی بشود ،تحت عنوان اين که چنين فعاليتھايی با احکام دينی در تضاد ھستند. ۴ـ ممنوعيت ھر نوع اجبار فيزيک و روحی برای پذيرش مذھب.
منفعت کودکان بر ھر مالحظه و منفعت ملی ،مذھبی ،نژادی ،اقتصادی ،فرھنگی و ايدئولوژيک مقدم است!
به کمپين دفاع از حقوق کودکان بپيونديد. نھاد کودکان مقدمند ،کمپين بين المللی برای دفاع از حقوق کودکان است.
د ن
شماره ١٢٢
٥
او ,او ﯿ ا #و %( ,ﯾ . . .
مينو فتاحی نامش امير محمد منصوری بود .فقط دو سال داشت ،نه چيزی از ريزگردھا ميدانست و نه چيزی از علت آن و نه چيزی از ھيچ چيز ديگر ،اصال نميدانست که چرا ھوا طوفانی و يا آفتابی است .يا چرا بجای اکسيژن خاک تنفس ميکند .شير و غذا ميخورد و ميخوابيد ،بازی ميکرد و دلش به اسباب بازيھايش خوش بود وھر وقت دستھايش
خاکی ميشد ،مادر با مھربانی ونگرانی می شست ،که مبادا کودکش مريض شود. اما مادر برای خاکھای انباشته در ريه امير محمد که با ھر نفس ،سنگين و سنگين تر ميشد کاری نمی توانست بکند .مدت زيادی نبود که کودک به جای بازی و ديدن کارتون ،رفتن به دکتر وبيمارستان کار ھر روزش شده بود. سالم بدنيا آمده بود رشد عادی وزندگی معمولی ،مثل خيلی از بچه ھا اما زندگی معموليش زود تمام شد .اسمش به ھمراه
گواھی فوتش در خبرھا آمد .زندگی حق اوبود نه درد و بيماری .اما چه کسی اين حق را از اوگرفت؟ کارشناسان زيادی در مورد داليل بروز ريزگردھا و راھھای مقابله وکنترلش مطلب نوشته اند ،مسئوالن حکومتی ھم ھردفعه با ناله گفته اند ،مقصر کشورھای ھمسايه ھستند .يا از طرحھای مختلف درازمدت حرف ميزنند ،طرحھايی که برايش بودجه ای ندارند وخالصه به خودشان زمين و زمان را مقصر ميدانند. اما امير قربانی آلودگی ھوا که نه! قربانی حکومت مرگ ،حکومتی که باعث درد ورنج ھر روزه برای مردم است .تنھا فردی نبوده ونيست که در اثر آلودگی ھوا و ريزگردھا می ميرد. سالی ٤٥ھزار نفر در کشور به دليل ابتال به بيماريھای ريوی در ايران جانشان را از دست ميدھند .به اضافه افرادی که بدليل ريزگردھا و آلودگی ھوا ،آسم ،سرطان ريه ،سل ،عفونت ريه ،آلرژی ،مشکالت سيستم عصبی، بيماريھای پوستی ،بيماريھای چشمی، ناراحتيھای قلبی و تنفس وغيره دچارمشکالت جدی در زندگيشان ميشوند .مسلما داشتن چنين بيماريھايی تاثير بسيار جدی و سختی در زندگی روزمره دارد .فرد احساس شادابی و خستگی نميکند. وآرامش بيحوصلگی بر زندگی خصوصی و اجتماعی فرد بيمار تاثير منفی ميگذارد و او نمی تواند به فعاليتھای روزانه وطبيعی خود برسد .با توجه به مشکالت اقتصادی جدی مردم و تحت پوشش نبودن
رفتار ھر جامعه با کودکان محک ارزيابی درجه انسانی بودن آن جامعه است!
د ن
شماره ١٢٢
٦ ادامه از صفحه پيش . . . ميليونھا نفر از خدمات درمانی مناسب مشخص است در ھنگام ابتال به يکی از اين بيماريھا چه وضعيت سخت و دشواری برای خانواده پيش می آيد .البته باقی مردمی ھم که دفترچه ھای بيمه در دست دارند نمی توانند بطوررايگان از امکانات درمانی مناسب استفاده کنند و دريافت دارو برای افراد تحت پوشش گاھی مستلزم صرف وقت زيادی است. بطوريکه بيمار بايد ساعتھا و ھفته ھا و ماھھا در انتظار دريافت دارو باشد .مثال تھيه يک اسپری برای افراد مبتال به آسم ھزينه بسيار بااليی دارد و براحتی امکان تھيه اش وجود ندارد .تھيه ماسک ،کپسول
ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻬﻨﺎ! ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻬﻨﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻫﻴﭻ ﻛﻮدك دﻳﮕﺮي ﻧﺒﻮد در ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻬﻨﺎ ﻣﻬﻨﺎ روي ﺗﺎب ﻧﻨﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮد... ﺗﺎ ﺑﺎﺑﺎ او را ﻫﻮل دﻫﺪ و ﻣﺎﻣﺎن از او ﻋﻜﺲ ﺑﮕﻴﺮد ﻣﻬﻨﺎ ﺑﺎ ﭘﺪر و ﻣﺎدرش ﻗﺎﻳﻤﻮﺷﻚ ﺑﺎزي ﻧﻤﻲ ﻛﺮد ﺳﺮﺳﺮه ﺑﺎزي ﻧﻤﻲ ﻛﺮد آدم ﺑﺮﻓﻲ درﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﺮد
اکسيژن و عينک محافظ ،خصوصا برای بچه ھا حتی در مراکز بھداشتی درمانی ھم از مشکالت جدی اينگونه بيماران است. عالوه براين ساير اعضای خانواده ھم درگير مشکالت بيماری فرد ميشوند و اين مسئله روی تحصيل بچه ھا و اشتغال والدين و انجام ساير فعاليتھای اجتماعی، آموزشی ،ورزشی وغيره تاثير ميگذارد. اما يکی از مھمترين مشکالتی که برای فرد بيمار و خانواده اش پيش می آيد، پرداخت سرسام آور ھزينه ھای درمان و دارو است .در چنين شرايطی بيمار و خانواده اش به حمايت مالی و درمانی کامل اختياح دارند .دغدغه مسائل مالی به
ريزگردھا عفريت مرگ را برسر مردم و کودکان آنھا گرفته اند. امير محمد نه اولين است و نه آخرين*.
ﺑﺮف ﺑﺎزي ﻧﻤﻲ ﻛﺮد
ﻛﻪ در زﻧﺪﮔﻲ ﻳﻚ ﻛﻮدك
ﺗﻮپ ﺑﺎزي ﻧﻤﻲ ﻛﺮد
ﻛﻪ ﺳﺮﺷﺎر اﺳﺖ
در ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻬﻨﺎ
از ﺗﺨﻴﻞ و روﻳﺎ و اﻣﻴﺪ و آرزو
ﻣﻬﻨﺎ دﺳﺖ در دﺳﺖ ﭘﺪر و ﻣﺎدر
ﺗﻤﺎم روزﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﻪ ﮔﺮدش ﻧﻤﻲ رﻓﺖ
و ﺷﻘﺎوت ﻣﺮگ ﺑﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﻫﺎي ﺧﻮﻓﻨﺎك اش
در ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻬﻨﺎ
ﺑﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﻪ اش ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻛﻨﺪ؟!.
ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻤﻲ ﺧﻨﺪﻳﺪ
.....
ﺟﺸﻦ ﺗﻮﻟﺪ ﻣﻬﻨﺎ ﻧﺒﻮد
آه ،آﻳﺎ روزي ﻣﻬﻨﺎ
ﺗﺎ ﺷﻤﻊ ﻫﺎ را ﺧﺎﻣﻮش ﻛﻨﺪ
ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻛﻮدﻛﺎن دﻳﮕﺮ ﺧﻮاﻫﺪ
و ﭘﺪر و ﻣﺎدرش او را ﺑﺒﻮﺳﻨﺪ.
ﻛﺸﻴﺪ؟
در ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻣﻬﻨﺎ
آﻳﺎ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻃﻮﻓﺎن ﺣﺎدﺛﻪ ﺑﺮ ﺟﻮاﻧﻪ ي زﻧﺪﮔﻲ اش
ﺣﺘﻲ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮاي روﻳﺎي ﻛﻮدﻛﺎﻧﻪ ي آﻏﻮش ﭘﺪر
ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺎدر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد
ﻧﺒﻮد
ﺑﻪ ﺧﻮاﺑﻲ آرام و ﻛﻮدﻛﺎﻧﻪ ﻓﺮو رود؟
ﻣﻬﻨﺎ دﺳﺖ در دﺳﺖ ﻣﺎدرش
ﻳﺎ دﺳﺘﺎن ﻛﺎﺑﻮس وار زﻧﺪﮔﻲ
از ﺻﺤﻨﻪ ي اﻋﺪام ﭘﺪرش ﺑﺎز ﻣﻲ ﮔﺸﺖ
او را ﺑﻪ ﺟﻮاﻧﻲ ﭘﮋﻣﺮده و ﺑﺰرگ ﺳﺎﻟﮕﻲ اﻓﺴﺮده
ﻛﻮدﻛﻲ ﺑﺎر ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﻲ ﭘﺪري را
ﻫﻮل ﺧﻮاﻫﺪ داد؟
ﺑﺮ ﻣﻬﺮه ﻫﺎي ﻧﺎزك و ﻟﺮزان ﭘﺸﺘﺶ
)اي ﻣﺮدم! ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﻮاب آرام و ﺷﻴﺮﻳﻦ
ﺑﺎ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎز ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ
ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﺎن ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪه ،ﻛﺎري ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺮد!(.
ھيچ وجه نبايد مانعی برای درمان بيمار شود اطالع رسانی و علنی سازی چنين فجايعی با ذکر عاملينش ھيچگاه امير حسين و امثالھم را برنميگرداند. اما اين حق اين کودک و خانواده اش است که مسببين قتلش محاکمه شوند واز حق از دست رفته زندگی اين کودک دفاع شود. امير حسين اين کودک اھوازی يکی از کودکانی است که دليل تمام شدن زندگی کوتاھش بطور مشخص ،عفونت ريه و آلودگی ھوا اعالم شد.
....... ﭼﻘﺪر ﺑﻲ رﺣﻤﻲ ﺑﺎﻳﺪ
ﻧﺎﻫﻴﺪ وﻓﺎﺋﻲ
شماره ١٢٢
٧
د ن
ﻛﻮدك ﻛﺸﻲ ﺗﺪرﻳﺠﻲ!
شادی صبوری برای داشتن جامعهای سالم واستوار ،بايد ناھنجاريھای جامعه را ريشه يابی کرد تا بتوان ريشه کن کرد. آنچه در اين مقاله می خواھم به ان بپردازم بررسی اجمالی فاجعه ازدواج کودکان است. انتخاب ھمسر و زندگی زناشويی که يکی از مھمترين رويدادھای زندگی انسان به شمار می رود .تنھا وقتی ميتواند شيرين و لذت بخش باشد که افراد در انتخاب ھم مختار باشند .با اختيار و عشق به يکديگر زندگی مشترک را انتخاب کنند. درحال حاضر جامعه ايران با پارادوکس شديدی روبه رو شده است .در حاليکه شاھد افزايش نرخ سن ازدواج در ميان جوانان ھستيم از سويی ھم شاھد گسترش دردناک ازدواج زودھنگام کودکان نيز می باشيم ،ازدواج زود ھنگام به ازدواجی گفته می شود که زوجين يا يکی
از آنان به سن ١٨سالگی نرسيده باشند . مشخصه بارز اين ازدواج ،اجباری بودن است .در واقع کودک را به ازدواج ميدھند! ھيچ کودکی خودش تصميم به ازدواج نمی گيرد .بر اين رابطه حتی اطالق نام ازدواج صحيح نيست .اين يک خريد و فروش و معامله کثيف و ضد انسانی است .در بيشتر موارد والدين و سرپرست کودک بانی چنين فاجعه ای ھستند .دولت ھم بعنوان متولی آنرا قانونی و ثبت می کند و جواز ازدواج صادر می کند .از سوی ديگر حکومت اسالمی با تبليع شعار مذھبی ازدواج، مبلغ و مروج به ازدواج دادن کودکان می گردد. تاجايی که اغلب قريب به اتفاق آيت ﷲ ھا در کتب دستورات دينی خود ،به خانه شوھر رفتن دختران نابالغ را پله ای برای به بھشت رفتن والدين آن دختر تبليغ ميکنند .خود نيز پيشقدم اين امر غير انسانی ھستند. بيش از يک قرن است که دانش بشر به
ويژگی ھای اختصاصی دوران کودکی پی برده است و بشر متمدن توجه خاصی به ديدگاھھای روان شناختی ،جامعه شناختی برای درک کودکی ،نشان می دھد .به ھمين سبب ،حمايت از حقوق کودک به يک شاخص اصلی برای جامعه مدرن و پيشرفته بدل شده است. عليرغم اين پيشرفت انسانی و دستاورد ارزشمند جھان معاصر ،چگونه می توان از آثار روانی ،اجتماعی ،عاطفی و روحی که اين نوع ازدواج ھا بر کودک تحميل می کند ،غافل ماند .در جھان بيش از ٧٠٠ميليون زن در کودکی و حدود ٢٥٠ميليون نفر قبل از ١٥سالگی ازدواج کردهاند .دخترانی که قبل از رسيدن به ١٨سالگی ازدواج کردهاند، معموال در مدرسه نمیمانند بسرعت خشونت خانگی را تجربه می کنند، احتمال مرگ آنھا به دليل مشکالت روابط جنسی زناشويی ،دوران بارداری يا زايمان واحتمال اينکه نوزادان آنھا مرده به دنيا بيايد يا در اولين ماه ،زندگی خود بميرد نيز باالست .بايد قويا تاکيد کرد که ازدواج قبل از ١٨سالگی ،نقض اساسی حقوق کودک به طور کامل است. طبق گزارشھای يونيسف اغلب ازدواجھای زودھنگام به ترک رابطه زناشويی توسط شوھران می انجامد و به اين ترتيب دختران نوجوان بعلت عدم تامين مالی ،گرفتار باندھای خالفکار شده و مجبور به فحشاء می شوند .خودکشی يا خودسوزی دختران جوان نيز بخشی از بروزات اين رابطه است. افزايش دردناک آمار ازدواج و طالق
٨
کودکان درجمھوری اسالمی ايران بويژه در چندسال اخير ،زنگ خطر جدی اين فاجعه انسانی را بصدا در آورده است. براساس آمارھای منتشره سازمان ثبت احوال ايران ،فقط در سال گذشته ٢٩ ھزار و ٨٣١دختر و پسر کمتر از ١۵ سال در کشور ازدواج کرده اند .در اين ميان پايينترين ميزان ازدواج زودھنگام در تھران و بيشترين آن در مناطق روستايی کشور ازجمله روستاھای استان اصفھان و سيستان و بلوچستان رخ داده است .برای مثال مديرکل ثبت احوال استان ھرمزگان از ثبت پنج مورد ازدواج دختران ١٠ساله در اين استان خبر ميدھد .اين مقام مسئول چيزی در مورد غيرقانونی بودن اين ازدواجھا نگفته است .اينگونه ازدواجھا ثبت و با اجازه دادگاه صورت گرفتهاند . قابل ذکر است که طبق تحقيقات انجام شده تعداد بسيار زيادی از اين ازدواجھا در روستاھای دور افتاده ايران ،اصال به ثبت رسمی نمی انجامد و تنھا با خواندن يک صيغه عقد طوالنی مدت مجوز ازدواج شرعی بر اساس دستورات اسالم جاری
شماره ١٢٢
می شود. از اين نظر ميتوان گفت که تعداد ازدواج ھای ثبت نشده از آمار رسمی بسيار، بسيار بيشتر است. عامل اصلی اين فاجعه بزرگ چيست؟ اين نوع ازدواجھا میتواند پيامدھای فراوانی داشته باشد که در رشد آمار طالق نيز موثر است .اما اصلیترين دليل ازدواج در سنين پايين و در کودکی پيش از ھر چيز بی پناھی کودک و عدم حمايت دستگھای قضايی و قانونی در حمايت از کودک است .رسم و رسوم سنتی و فقر فرھنگی و اقتصادی در پناه عدم حمايت قانونی از کودک ،نھادينه ترين دليل به ازدواج دادن کودکان است. نگاه عميق تر ،ما را به خالء قانونی نسبت به اين مسئله می رساند. ھمانطور که تاکيد شد ،رسوم کھنه و ارتجاعی طايفهای و عشيرهای ،فقر فرھنگی ،مشکالت اقتصادی و نيز نبود قوانين بازدارندهی قضايی وقوع اين ازدواجھا را ميسر می کند. صرف نظر از مسئله روانی و حقوقی
د ن ازدواج کودکان و اينکه اين امر نقض آشکار قوانين بين المللی ای است که جمھوری اسالمی ھم روی کاغد و بصورت فرمال آنھا را پذيرفته بدون آنکه نسبت به آنھا مسئوليتی بپذيرد. عواقب اجتماعی اينگونه ازدواجھا بسيار زياد است .کودک ـ مادران درحاليکه از رشد جسمی و جنسی کافی برخوردار نيستند ،بايد مسئوليت تربيت و بزرگ کردن کودک ديگری را بپذيرند .اين موضوع اسف بار نشان ميدھد که در پی اين ھمه سال که جامعه با اين مشکل دست و پنجه نرم ميکند ھيچ نھادی نبوده که مسئوليت بپذيرد و از اين فاجعه ممانعت کند .بھمين دليل مداوما رشد صعودی داشته و ھمچنان نيز به قوت خود باقی است. اگر يک NGOيا يک نھاد فرھنگی و آموزشی بيايد در منطقهای کار فرھنگی کند ،با مانع جدی امنيتی و قضايی و حقوقی راھش را سد خواھند کرد .ولی قانون ،دست مذھب و رسوم و عقايد کھنه را برای اين قضيه باز ميگذارد ،بطور قطع کار آن NGOيا فعالينی که تالش دارند با دست خالی و بدون ھيچ پشتوانه دولتی به نجات کودکان از ازدواج دادن آنھا بپردازند ،با انواع موانع و کارشکنی ھا مواجه ميشوند. عواقب دطدناک ازدواج برای کودکان نابودی دوران کودکی و تخريب شخصيت کودک با تحميل رابطه زناشويی و پذيرفتن مسئوليت خانوادگی بدون ترديد غيرقابل بازگشت است. زيردست و مطيع کردن کودک با فروش او تحت نام رضايت ازدواج او ،يک آسيب دردناک ديگر برای خود کودک و بر پيکر جامعه است .يک خصوصيت بارز احکام اسالمی ،به رسميت نشناختن و نپذيرفتن خصوصيات حياتی دوران کودکی و تخريب و نابود کردن آن تحت
٩
شماره ١٢٢
د ن سن بلوغ ،بعنوان جنون يا عدم رشد، محجور نمود ،مگر آنکه رشد يا جنون او ثابت شده باشد. تبصره :١سن بلوغ در پسر ١٥سال تمام قمری و در دختر ٩سال تمام قمری است. تبصره :٢اموال صغيری را که بالغ شده است ،در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد«.
نام بلوغ شرعی است که امنيت کل کودکان را در جامعه مداوما تھديد می کند .درعين حال ازدواج کودکان سبب رواج بيسوادی و کمسوادی بخصوص بين زنان ميگردد .دختر بچه ھايی که مجبور به ازدواج میشوند ،امکان ادامه تحصيل را تقريبا ً برای ھميشه از دست ميدھند .از سوی ديگر آمار موجود ،ھر چقدر ناقص ،گويای اين است که تنھا ١۵ درصد از کودکان دختر با ھمسن و سالھای خود مجبور به ازدواج می شوند. اين بدان معنی است که بيشتر آنان قربانيان تصميمات کور بزرگترھايشان ھستند. فقر يکی ديگر از عوامل به ازدواج دادن دختران کم سن و سال به بزرگساالن است .والدين به دليل عدم استطاعت مالی، وجود دختران را بار اضافی بر ھزينه خانوار محسوب کرده و با به ازدواج دادن آنان ،نه تنھا بار ھزينه را میکاھند، بلکه گاه با ازدواج دختر بچه شان ،با
افراد بمراتب مسنتر د رپی سامان دادن وضعيت رقت بار خود و فرزندشان ھستند .در اين جا ازدواج برای خانواده دختر به نوعی امتياز اقتصادی بدل میشود ،اين تصميم در سايه شوم فقر و تاييد و سکوت قوانين رسمی کشور صورت می گيرد" .فاطمه آليا" مسئول امور بانوان جبھه پايداری انقالب اسالمی يکی از نمايندگان زن مجلس اسالمی رسما می گويد ھيچ مانع شرعی و قانونی در راه ازدواج دخترانی که به سن بلوغ شرعی رسيده اند وجود ندارد .اين فاجعه تنھا يک معنا دارد آن ھم قانونی بودن فروخته شدن دختران براساس حکم شرعی اسالمی و قانونی است. موارد قانونی در اين باره بدين قرار است: ماده ١٢١٠قانون مدنی اصالحی سال :١٣٦١ ھيچکس را نمی توان بعداز رسيدن به
ماده ١٠٤١اصالحی سال :١٣٧٠ نکاح قبل از بلوغ ممنوع است. نکاح اناث ،قبل ازرسيدن به سن ١٥سال تمام و نکاح ذکور ،قبل ازرسيدن به سن ١٨سال ،تمام ممنوع است .مع ذلک در مواردی که مصالحی اقتضا کند ،با پيشنھاد مدعی العموم و تصويب محکمه، ممکن است استثنائا معافيت از شرط سن اعطا شود ،ولی در ھر حال اين معافيت نمی تواند به اناثی داده شود که کم تر از ١٣سال تمام و به ذکوری شامل گردد که کم تر از ١٥سال تمام دارند. تبصره :عقد نکاح ،قبل از بلوغ با اجازه ولی ،به شرط رعايت مصلحت مولی عليه صحيح می باشد«. ھمراھی و ھم آوايی رسانه ھای حکومتی در ايران يک وجه ديگر اين کودک ستيزی آشکار است که سعی می کنند تا وضعيت را آرام و رتوش شده نشان دھند. رسانه ھايی که اساسا با امکانات مالی حکومت اسالمی سرپا ھستند ،مانند فارس نيوز ،تابناک ،مشرق نيوز ،جام نيوز، روزنامه جام جم و ...پيروی از احکام اسالمی در باره ازدواج شرعی و بويژه بلوغ شرعی دختران را تبليغ ميکنند .که البته گاھا ضد و نقيض ھم از آب در می آيند. برای نمونه :به گزارش رجانيوز احمد تويسرکانی رئيس سازمان ثبت اسناد و امالک کشور ،در نشستی ثبت ازدواجھای
١٠
شماره ١٢٢
زير ١۵سالگی را غير قانونی اعالم کرده و ابراز می کند :موردی در اين زمينه که پائينتر از سن قانونی ازدواجی به ثبت برسد را سراغ ندارم .اين در حالی است که در جام نيوز ،آمار ثبت احوال در سال ٨٩بيش از ۴٢ھزار ازدواج کودکان ١٠تا ١۴سال را به ثبت رسانيده است و بنا بر گفته کارشناسان اين حوزه اين اظھار نظر بيشتر به انکار معضل ازدواج کودکان شبيه است. تعداد ازدواجھای کودکان به دليل رسم و رسومات سنتی در مناطق روستايی خيلی بيشتر از نقاط شھری است اما براساس آمارھا با توجه به مھاجرت روستاييان به شھرھا آمار ازدواج کودکان در نقاط شھری ۵۵درصد و در روستاھا ۴۵ درصد است .افزايش ازدواج کودکان زير ١٠سال در سال ٨٩تعداد ازدواجھای کودکان زير ١٠سال ٧١۶مورد بوده که نسبت به سه سال قبل آن حدود دو برابر آمار اين ازدواجھا در کشور افزايش يافته است .و براساس آمارھای مطرح شده در
د ن
ھر سال ٨٠٠کودک دختر ١٠تا ١۴ سال و ١۵ھزار کودک دختر ١۵تا ١٩ سال در کشور طالق گرفته اند. ازدواج
زودھنگام
برای
عوارض کودکان. از نظر جامعه شناسی ازدواج زود رس کودکان بزرگترين ضربه را به جامعه انسانی وارد می کند که از آن ميتوان به تعدد زوجات که يکی از نتايج اين ازدواجھا است چرا که دخترانی که زود ازدواج کرده و باردار میشوند ،دچار پيری زود رس ،از کار افتادگی، افسردگی میشوند که ھمين باعث طرد آنھا توسط شوھرانشان می شود که به ناچار به سمت فساد اخالقی گرايش پيدا ميکنند. راه حل چيست؟! بدون ھيچ اما و اگری بايد ازدواج کودکان ،ـ زير ١٨سال ـ را تحت ھر عنوانی ممنوع اعالم کرد .ھيچ عذر و بھانه ای مانند بلوغ شرعی و يا
جواز رشد از ھيچ مرجعی قابل قبول نيست .اين را بايد به يک قانون بشدت سخت گيرانه که سرپيچی از آن جرم جنايی محسوب می شود ،بدل کرد .ھيچ مرجعی اعم از قضايی و حقوقی نظير دادگاھھا و دفاتر ثبت احوال رسمی مجاز به ارايه مجوز و يا ثبت ازدواج افراد زير ھيجده سال نيستند .ازدواج دادن کودکان بايد يک امر جنايی تلقی گردد .دولت نظارت جدی بر اين امر داشته باشد. ھيچ نوع عقد شرعی ازدواج ،توسط مراجع مذھبی در ھيچ کجای کشور، رسميت و وجاھت قانونی نداشته باشد وجرم محسوب شود .ولی و يا سرپرست کودک ،اعم از پدر ،مادر ،برادر و . . . که در اين امر دخالت داشته باشند بايد تحت پيگرد قرار گيرند .طرف ديگر ازدواج اگر فرد بزرگسال باشد ،ونيز کسی که صيغه عقد را جاری ميکند ،ھر دو بعنوان متھمين رديف يک تحت پيگرد و مجازات قرار بگيرند. در چنين شرايطی امکان حمايت از کودک ،صرفا با ممنوعيت به ازدواج دادن ،ميسر می گردد. ھمه کودکان ازدواج داده شده بايد سريعا تحت سرپرستی و تامين دولت قرار گيرند .پروسه بازپروی اين کودک ـ مادران و يا کودک ـ پدران ،شامل مراقبتھای پزشکی ،روانپزشکی و روانشناسی ،کامال مجانی و بعھده دولت باشد. تامين امکانات تحصيلی و يا ادامه تحصيل آنان توسط وزارت آموزش و پرورش بايد پيگيری گردد*.
ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻗﺎﻃﻊ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﺟﻨﺴﻲ از ﻛﻮدﻛﺎن .ﺣﺘﻲ ﺗﺤﺖ ﻧﺎم ازدواج ،ﺟﺮم ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺟﻨﺎﻳﻲ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻴﺸﻮد .راﺑﻄﻪ ﺟﻨﺴﻲ اﻓﺮاد ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﺑﺎ اﻓﺮاد زﻳﺮ 18ﺳﺎل ،وﻟﻮ ﺑﺎ رﺿﺎﻳﺖ آﻧﻬﺎ ،ﻣﻤﻨﻮع اﺳﺖ و ﺟﺮم ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻴﺸﻮد
١١
د ن
شماره ١٢٢
ﺁﺳﯿﺐ ﻫﺎی ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ لرستان ۵۶مورد ،مازندران ٣۵مورد، مرکزی ١۴مورد ،ھرمزگان ۵٧مورد، ھمدان ۴٢مورد و استان يزد نيز ١۶ مورد تولد نوزادان توسط مادران کمتر از ١۵سال گزارش شده است.
قوانين موجود افراد کمتر از ١٨سال سن را کودک می داند اما با اين حال ساالنه حدود ھزار و پانصد تا دو ھزار نوزاد از مادران کمتر از ١۵سال در کشور متولد می شوند و اين کودکان با انواع آسيب ھا مواجه ھستند به گزارش خبرنگار مھر، بر اساس پايگاه اطالعات سازمان ثبت احوال در ٩ماھه امسال يک ھزار و ٢٧٧مورد والدت از مادران کمتر از ١۵سال گزارش شده است .ھمچنين در سال گذشته نيز آمار اين والدت ھا در مادران کم سن يک ھزار و ٧٢٧مورد بوده است .اين در حالی است که کل والدت سال گذشته يک ميليون و ۴٧١ ھزار و ٨٣۴مورد بوده و در مجموع می توان گفت والدت مادران زير ١۵ سال يک دھم درصد کل آمار مواليد را به خود اختصاص داده است. بر ھمين اساس استان ھايی مانند سيستان و بلوچستان با ۴۶٢مورد والدت از مادران زير ١۵سال دارای بيشترين آمار و استان خراسان جنوبی با ثبت سه مورد
دارای کمترين آمار در ميان استان ھای مختلف بوده است. در استانھای خراسان رضوی ،خوزستان، آذربايجان شرقی و غربی و ھمچنين کرمان به ترتيب بعد از سيستان و بلوچستان دارای بيشترين آمار تولد تعداد والدت از نوزادان از مادران کم سن را به خود اختصاص داده اند که به اعتقاد مادران زير ١۵سال کارشناسان و جامعه شناسان دراين ٣مورد استانھا به دو دليل عمده فقط و ھمچنين ۴مورد خرده فرھنگھای موجود امکان تحصيل و اشتغال به دختران داده نمی شود و اين ۵مورد خانواده ھا دختران خود را در سنين ٨مورد کودکی به خانه بخت می فرستند. ١٠مورد تعداد والدت از مادران زير ١۵سال
نام استان
۴۶٢تولد
سيستان و بلوچستان
١۵٨تولد
خراسان رضوی و خوزستان
٩٩تولد
آذربايجان شرقی
٩٠تولد
آذربايجان غربی
٨٧تولد
کرمان
از سوی ديگر آمار اين والدتھا در استانھای اردبيل با ۶٩مورد ،البرز ٢٠ مورد،بوشھر ٢٠مورد ،تھران ۴۶ مورد ،چھارمحال بختياری ١۴مورد و خراسان شمالی ۵١مورد گزارش شده است. ھمچنين استان ھای زنجان با ٢٩مورد، فارس ٢٧مورد ،قزوين ٢٢مورد، کردستان ٢۵مورد ،کرمانشاه ٢۴مورد، گلستان ۴٢مورد ،گيالن ٢۶مورد،
نام استان خراسان جنوبی سمنان ايالم قم و کھکيلويه اصفھان
برخی از استانھا نيز در کشور ھستند که در مقايسه با استانھای مختلف کشور آمار والدت از سوی مادران کم سال در آنھا کمتر است که البته ھم می تواند مربوط به فرھنگ سازی باشد و ھم به جمعيت کم استان مربوط باشد. ھمچنين بر اساس آمارھای به دست آمده در سال ٨۴تولد کودکان توسط مادران زير ٢٠سال ١٠.۴درصد کل والدت ھا و تولد کودکان از مادران ٢٠تا ٣۴سال ٨٠درصد و ھمچنين والدت ھا در مادران ٣۵سال به باال ٩.۶درصد گزارش شده است در حالی که در سال ٩١آمار والدت کودکان در مادران زير ٢٠سال به ٨.٣١درصد و در مادران ٢٠تا ٣۴سال ٨٠.٢درصد و در مادران ٣۵سال و بيشتر نيز به ١١.٣ درصد رسيده است. تحليلی که بر اين آمارھا توسط کارشناسان انجام شده نشان می دھد که آمار والدت در زنان ٢٠تا ٣۴سال
١٢
تقريبا طی سال ھای مختلف ثابت بوده اما از سھم تولد در سن پايين کم شده درحالی که آمار والدت از مادران ٣۵سال به باال با توجه به باال رفتن سن ازدواج ،از افزايش برخوردار بوده است. آمار ٩ماھه نشان می دھد که تعداد تولد کودکان از مادران زير ٢٠سال به ٧ درصد و باالی ٣۵سال به ١٢.٩درصد رسيده و اين در حالی است که آمار والدت در زنان ٢٠تا ٣۴سال ھمچنان ٨٠.١درصد ثبت شده و ثابت مانده است. فقر اقتصادی دليل درصد زيادی از ازدواج ھای کودکان دکتر غالمرضا عليزاده جامعه شناس و عضو ھيات علمی دانشگاه تھران: درصد بااليی از ازدواج ھای دختران که در سنين پايين انجام می شود به دليل فقر اقتصادی و برخی نيز بعلت خرده فرھنگ ھايی است که در جامعه وجود دارد و ربطی به مشکالت مالی ندارد. بر اساس طبقه بندی ھای حقوقی افراد زير ١٨سال کودک تلقی می شوند و بر ھمين اساس باز کردن دفترچه حساب و يا دريافت گواھينامه نياز به تمام شدن ١٨ سال سن دارد و اين گونه موارد نشان می دھد که کودکان از لحاظ جسمی و روانی آمادگی بسياری از کارھايی که
شماره ١٢٢
بزرگساالن انجام می دھند را ندارند. وی تاکيد کرد :ازدواج در سنين پائين يک سری عوارض و پيامدھای منفی دارد به طوريکه از نظر آمادگی ھای جسمی و روانی ھنوز فرد ،کودک بوده و آمادگی اينکه بتواند وارد مسئوليت بزرگ خانوادگی به عنوان ھمسر و مادر شود را ندارد به ھمين دليل ازدواج در سن زير ١۵سال می تواند به فرد آسيب ھايی از لحاظ روحی ،روانی ،عصبی و اجتماعی و ھمچنين فرھنگی وارد کند و طبيعتا فرد نمی تواند از عھده نقشی که بايد ايفا کند، برآيد. کودک در ازدواج در سن کم از تحصيل بازمانده و نمی تواند در مدارس روزانه درس بخواند که در اين شرايط بسياری از دختران ترک تحصيل می کنند و روند آموزشی آنھا متوقف خواھد شد. از نظر فيزيک بدنی نيز ازدواج دختران کم سن و ھمچنين مادر شدن آنان می تواند عوارض زيادی برای او و فرزندش ايجاد کند بخصوص در مناطقی که پزشک ،درمان و بيمارستان کم است ممکن است جان مادر و کودک به خطر بيافتد. ناسازگاری و عدم انسجام حاصل ازدواج در سنين پايين.
د ن او معتقد است از نظر مناسبات اجتماعی نيز چون فرد ھنوز به درجه ای از بلوغ اجتماعی نرسيده و نياز به تشکيل خانواده در وی نھادينه نشده وارد يک فرايند زودرس می شود و در اين شرايط فرد از زندگی مشترک آزرده خواھد شد، بنابراين ناسازگاری و درگيری با ھمسرش زياد شده و در نھايت تمامی اين موارد باعث خواھد شد که انسجام و ھماھنگی ھای الزم در آن زندگی ايجاد نشود. اين استاد دانشگاه عنوان کرد که مادر شدن در سن کم ،باعث بروز بيماری ھای روانشناختی در فرد شده وسالمت جسمی ،اجتماعی و روانی وی به خطر بيفتد و در نتيجه نقش واقعی خود را نمی تواند ايفا کرده و احساس پشيمانی می کند. وی در مورد مناطقی که در آن ازدواج دختران در سنين کم و به تبع آن مادر شدن دختران کم سن و سال رخ می دھد، گفت :معموال در چند اليه اجتماعی اين نوع ازدواج ھا بيشتر انجام می شود برخی افرادی که درآمد کمی داشته و از نظر اقتصادی با مشکالتی مواجه ھستند که در اين گونه خانواده ھا دختران خود را زودتر از حد معمول به خانه بخت می فرستند و ھمچنين در برخی اليه ھای ديگر نيز که ممکن است فقر نباشد اما بر اساس خرده فرھنگ ھا ،دختر زود ازدواج می کند و در مجموع خانواده ھای تھی دست يا بد سرپرست ،دختران خود را زودتر شوھر می دھند. ضرورت حمايتھای فردی و اجتماعی از مادران کمتر از ١۵سال فرھاد اقطار کارشناس و مديرکل آسيبھای اجتماعی سازمان بھزيستی :مادر شدن دختران کمتر از ١۵سال نياز به ارائه خدمات پزشکی و مددکاری ويژه ای دارند که اين موضوع در اغلب کشورھای دنيا
١٣
شماره ١٢٢
د ن
ادامه از صفحه پيش . . . مشاھده شده و وجود دارد .به طوری که از ھمان آغاز زمان بارداری يک مددکار در کنار مادر برای بررسی و آموزش موارد مختلف از لحاظ بھداشت و تغذيه حضور دارد. وی تاکيد کرد :در حوزه پزشکی نيز مادران کمتر از ١۵سال حتما نياز به اين دارند که به طور مرتب از نظر جسمی مورد آزمايش و بررسی قرار گيرند چون اين افراد در سنين کم توان جسمی و روحی فرزند آوری را ندارند و از نظر بدنی ضعيف ھستند بنابراين امکان بروز اختالالت در آنھا وجود دارد و نيازمند مراقبت ويژه ھستند. اين زنان ممکن است بعد از زايمان دچار اختالالتی مانند افسردگی و کم خونی شوند بنابراين چنانچه مورد حمايت قرار نگيرند با مشکل مواجه خواھند شد.
بروز اختالل در مادران کوچک پس از زايمان به نظر نمی رسد در کشور ما با توجه به شرايط زندگی کودکان اين افراد به سرعت به بلوغ فکری و جسمی برسند. دختران برای ازدواج بايد به بلوغ کامل رسيده باشند اما در کشور ما کودکان زير ١۵سال ھنوز به بلوغ کامل نرسيده اند بنابراين شرايط ازدواج و فرزندآوری را ندارند و به نظر می رسد درصدی از آنھا پس از فرزندآوری دچار اختالالتی شوند که در اين صورت نيازمند حمايتھای ويژه ای از سوی خانواده ھا و ھمچنين مسئوالن ذيربط ھستند. از سوی ديگر با توجه به اينکه اين مادران کم سن خود کودک ھستند به ھمين دليل نمی توانند تربيت درستی برای نوزادان و فرزندان خود داشته باشند و جا دارد که مددکار و يا مشاوری در کنار اين خانواده ھا قرار گيرد تا بتواند فرزندی
خوب تربيت کنند. ازدواج در سنين کم اغلب در استانھای محروم و مناطقی که سنتی بوده و به آداب و رسوم گذشته پايبندند رخ می دھد و در اين جوامع زنان مانند شھرھای بزرگ به تحصيل و اشتغال روی نمی آورند بنابراين خانواده آنھا را در سن کم ترغيب به ازدواج می کنند. ازدواج دختران و به تبع آن فرزند آوری آنان در سنين کمتر از ١۵سال با توجه به اينکه به رشد جسمی ،روحی و روانی کافی نرسيده اند ،باعث می شود که در اغلب موارد فرد از لحاظ روحی روانی و خانوادگی دچار مشکل و اختالل شود بنابراين جا دارد که دختران و مادران کم سن و سال از سوی خانواده ،مسئوالن و جامعه مورد حمايت ھای ويژه ای قرار گيرند*.
گزارش کوتاھی از جشن نوروز
نوروزی بزرگی برای كودكان در نظر گرفتند كه شامل مسابقات و سرگرمی ھای شاد ،نقاشی روی صورت ،آواز ورقص كودكانه توسط شخصيت ھای معروف عروسكی ديزنی ،آوازھای محلی و شاد كودكانه و توزيع ھديه ھای نوروزی برای مھمانان توسط بابا نوروز بود. برنامه با خوش آمدگويی مجريان شاد و پر انرژی نوا و عباس آغاز شد كه ضمن ارائه برنامه ،اطالعات مورد نياز را در اختيار مھمانان گذاشتند .در ادامه دبير نھاد كودكان مقدمند ،كريم شاه محمدی و رئيس كانون ھمبستگی زنان فاطمه صادقی به مھمانان عزيز جداگانه خوش آمدگويی گفتند. پی پی جوراب بلند با رقص و شادی وارد صحنه شد و بچه ھا را به شور و ھيجان آورد .به كودكان نازنين وقت داده شد تا شعر بخوانند و در دنيايی كامال كودكانه و زيبا نوروز را جشن بگيرند و ھمزمان در مركز توجه باشند .عروسكھای برنامه
ھمزمان با آھنگھای شاد دی جی با كودكان به رقص و پايكوبی پرداختند. سفره ھفت سين بسيار زيبايی تزيين و در معرض ديد ھمگان قرار گرفت كه بچه ھا ھم در كنار آن و ھمراه عمو نوروز عكس يادگاری انداختند .در حاليكه تعدادی از كودكان نازنين به مسابقه و رقص مشغول بودند تعدادی ديگر ھم در حين برنامه صورتھای خود را توسط سه نفر از اعضای دست اندركار نقاشی كردند .از مھمانان نازنين با چای وشيرينی پذيرايی شد .مانند ھرسال عمو نوروز درميان بچه ھا ھدايايی را توزيع ميکرد .در انتھای برنامه از دست اندركاران برنامه با شيرينی قدردانی صورت گرفت*.
بھار آرام آرام به ما سر ميزند و جامه رنگ رنگ خود را بر تن طبيعت می پوشاند و شادی كودكانه ای به جانھا ميبخشد. ھر سال در پيشواز سال نو اين شادمانی بھارانه را به كودكان و اطفال نازنين مان كه اميد ھای امروز وآينده ھستند اختصاص ميدھيم .اين بار در سال ١٣٩٤ نھاد كودكان مقدمند به ھمراه كانون ھمبستگی زنان برای روز ١٤مارس در سالن بزرگتری در شمال استکھلم برنامه
١٤
شماره ١٢٢
د ن
ﺑﻮي ﻋﻴﺪ ،ﺑﺪون ﻋﻴﺪي!
احسان رياحی ماه مارس که شروع می شه بوی بھار رو ھر جا که باشی حس می کنی. مثل ھميشه پای ميزتحرير کنار پنجره اتاقم نشسته بودم و به بيرون نگاه می کردم .چشمم افتاد به شيشه مغازه اون طرف خيابون که بخاطره جابجايی تا ٧٠درصد حراج زده. بی اختيار من رو برد به زمان کودکی و ياد اون روزايی که با مامانم و خواھرم می رفتيم بازار برای خريد عيد و خيلی از مغازه ھا حراج نوروزی داشتن. يادش بخير چه روزايی بود ،مادرم دوھفته مارو ميبرد و مياورد ھربار کلی خريد می کرد برای خونه برای مھمونی برای مھمونا و برای عيدی دادن به بچه
ھای فاميل ،به ھر حال رسمه ديگه بايد عيدی بدی... يادش بخير سمونو عمه ليال ،سبزی کاشتن ھا ،تخم مرغ رنگ کردن ھا ،يادش بخير يواشکی لباس عيدی ھارو پوشيدن ھا ،قلک برای عيدھا خريدن و روز سيزده شکوندن ھا.... اون روزھا رو دوست داشتم چون لباس تازه می خريدم و ھمش به عشق اين که بتونم لباسام رو زودتر بپوشم صفحه تقويم رو يکی در ميون پاره می کردم تا زودتر عيد بياد. تو ھمين حال و ھوا بودم که زنگ زدم به مادرم تا ھم حالش رو بپرسم و ھم ببينم چه خبره اين سالھا ھم ھمون شورو شوق عيد شدن رو داره. خالصه کلی باھم گفتيم و خنديديم و ياد قديم ھا کرديم تا به امروز رسيديم. گفت :مغازه ھا که خوب حراج می گذارند،اما کو پول که بشه خريد کرد؟ می گفت :يک کيلو آجيل ٨٦ھزار تومان بوده. گوشت کيلو ٣٧:ھزار تومان يک کيلو مرغ ٩و ١١ھستش .کی ديگه جرات داره مھمونی بده؟ ــ داره حال و ھوای عيد مياد اما بازارھا ديگه به شلوغی قديم نيست ،مردم ديگه دستاشون خاليه. ــ يکی از فاميل ھا چند روز پيش زنگ زده گفته فالنی يکی از ھمسايه ھام اومده در خونه گفته به فاميالت بگو دم عيدی اگر خواستن به کسی کمک کنند به من کمک کنند. شوھرم کارگره چندماه حقوق نگرفته بچه
ھام کوچيک ھستن بده براشون لباس عيدی نخرم ،خوب نيست شوھرم سرش پايين باشه .اما دستمون حسابی خاليه. ــ مردم به حال خودشون در موندن امروز ديگه بچه ھا ھم دوست ندارن عيد بياد، می گفت دختر بزرگه يکی از آشناھا که در ده زندگی می کنن تازه رفته دانشگاه آزاد .خوب خانوادش بيچاره درآمدی ھم ندارن می گفت داشتم با مادرش صحبت می کردم می گفت :سحر چند روز پيش داشت با خواھر برادراش تو اتاق يواشکی که من نشنوم صحبت می کرد که راضی شون کنه امسال لباس عيد نخرن تا به من و شوھرم فشار نياد بعدش پسر کوچيکم اومده به من می گه مامان نمی شه ما اصال عيد نگيريم؟ البته وضعيت تو ھمه جای ايران خرابه: کلی کارگرھا بيچاره ھا رفتن کار کردن تو سرما و گرما ،اون وقت اين بيشرف رئيس ھاشون ھمين دوزار حقوق شون رو ھم نمی دن .خوب اين کارگر بيچاره از کجا بياره ببره برای زن و بچه اش. آره خيلی وضعيت بد شده.چند روز پيش تلويزون خودمون )مادرم به کانالھای ماھواره ای ميگه تلويزيون خودمون(. يادم نيست کدوم برنامه بود می گفت :يه عدده رفتن وام گرفتن نياوردن پس بدن خوب اين پول ھمون کارگره ديگه مگه نيست؟ حاال يه آدم عادی بخواد بره وام بگيره اشکش رو در ميارن آخرش يک چندرغاز بھت می دن بعدم بايد پدرت در بياد پس بدی. وقتی داشت اين ماجراھا رو برام تعريف می کرد بغض . . . ادامه در صفحه بعد
١٥
شماره ١٢٢
گلوش رو گرفته بود و می گفت وضعيت مردم روز بروز داره بدتر می شه .منم امسال لباس برای خودم نمی خرم می خواھم پولش رو بدم به کسايی که نياز دارن. اين چه رسم مسخره ای ھا چشم و ھم چشمی انداختن بين مردم .پدر مردم در آوردن با اين وضعيت گرونی مردم بايد برای يه مھمونی رفتن کلی پول خرج کنن .خوب اين فاميل ھمون فاميل ھستش ديگه کل سال که خونه اش ميره ھر دفعه مگه لباس جديد می خری که حاال بايد بخری؟ گفتم خوب اين يه بھانه است برای ديدو بازديد.
می گفت:ديد و بازديد و خونه ھم رفتن که بد نيست,اما اين لباس ھای ھم ديگرو ديد زدن و اون چه مارکی پوشيده اين چه مارکی تنشه پدر مردم رو در آورده. ای بابا مادرجان اين مارک و مارک بازی ھا رو ھمين تاجرا مد کردن سود کنن و گرنه خوب چند سال پيشتر اين حرفھا کمتر بود .می رفتيم مغازه لباس می خريديم اصال نمی دونستيم مارک يعنی چی. االن اين قدر تبليغ کردن که يه بچه سه ساله ھم می خوای براش لباس بخری می گه من "شلوار لی زارا" می خواھم چون بھتر از "لی وايز" ھست. واال من که اصال سر در نميارم .اميدوارم
سن پايين عايشه ھمسر خردسال پيامبر اسالم از منابع اھل تسنن و کتابھای شيعی از عايشه نقل شده است:
خود گفتم« اگر اين از طرف ﷲ است، پس اين )لخت شدن عايشه( بايد واقعا اتفاق بيافتند«. صحيح بخاری ٩٫٨٧٫١۴٠
رسول ﷲ به من گفت »تو دوبار قبل از اينکه من با تو ازدواج کنم در روياھای من ظھور کرده بودی .من فرشته ای را ديدم که ترا در تکه ای لباس ابريشمی حمل ميکرد ،من به او گفتم ،لباسش را در بياور و اورا نگاه دار ،او تو بودی .به
پيامبر اسالم وقتی با من ازدواج کرد که من شش يا ھفت ساله بودم .وقتی ما به مدينه آمديم ،چند زن آمدند ،ام رومان وقتی من در حال تاب بازی بودم پيش من آمد ،مرا بردند ،آماده و آرايشم کردند، بعد مرا نزد پيامبر خدا بردند ،و او وقتی
د ن فقط ھرچی زودتر يه اتفاقی بی افته اين مردم راحت بشن .تو خيابون ھمين بگی کيش از کيشميش دعوا می شه ،خوب اين فشار عصبيه ديگه مگه نيست؟ وگرنه مردم مريض نيستن که بخاطره يک موضوع کوچيک باھم گالويز شن که .ای بابا چه می دونم واال ما که يه روز خوش نديديم اميدواريم بچه ھامون حداقل وضعيت براشون تغيير کنه. خالصه درد و دل ھای مادرم ھمين جوری ادامه داشت و ديگه حرفم که حرف مياره کلی صحبت کرديم و اين قدر از درد ھای مردم گفتيم که از درد خودمون يادمون رفت. اما بعدش که قطع کردم حرفھای مامانم توی گوشم مونده بود و وقتی می خواستم برای اين ماه نشريه بنويسم تصميم گرفتم روی اين موضوع بنويسم .آھنگ فرھاد رو گذاشتم و روی صندلی تکيه دادم و فکر ميکردم ،با خودم گفتم اگر فرھاد زنده بود و امروز قرار بود بوی عيدی رو بازخونی کنه آيا بازھم ھمين شعر رو می خوند؟ به ھرحال من نويسنده نيستم اما بدم نمياد چيزھای که فکر می کنم مھم ھست رو بنويسم .اميدوارم از اين دست نوشتم خوشتون آمده باشه.
من ٩ساله بودم با من جماع کرد .او مرا جلوی در نگه داشت و من از خنده در حال ترکيدن بودم. سنن ابو داوود ٣١٫۴٩١۵و ٣١٫۴٩١۶ , عايشه روايت کرده است که وقتی پيامبر با او ازدواج کرده وی ٧سال داشته ،و وقتی به خانه پيامبر وارد شده است ٩ سال داشته است ،و عروسکھايش ھمراه وی بوده اند ،و وقتی پيامبر اسالم فوت شد ،وی ١٨سال سن داشته است.
شماره ١٢٢
١٦
د ن
و 3ﯿ درد 2د ن 1 0د در اﯾ ان سمينار بررسی اعتياد کودکان در ايران
اين مطلب توسط نشريه کودکان مقدمند خالصه شده است پژوھشی که ابعاد نگران کنندۀ وضعيت درناک کودکان معتاد در ايران را برمال میکند سن اعتياد اين کودکان را پژوھش مذکور بين ٧تا ١٣سال اعالم کرده است و حيرتانگيز اينکه تعداد کودکان نوزاد تا سن ٢سالگی که به اعتياد دچار شده اند فراوانی بيشتری نسبت به ساير گروهھای سنی دارد. اين پژوھش تأکيد می کند که ٤٢درصد از جمعيت مورد مطالعه -يعنی حدود نيمی از آنھا -از طريق مصرف شير مادر معتاد شدهاند. در سميناری که اخيراً در تھران برگزار شد و "اعتياد کودکان و نو جوانان در محالت معضلخيز" نام داشت ،مسئوالن سمينار از يک پژوھش ميدانی در
١٠استان کشور خبر دادند .آمار مربوط به اين تحقيقات ميدانی ،واقعيات دردناکی را درباره اين قربانيان خردسال ارائه میدھد. مطابق يافتهھای اين پژوھش٢٧» ، درصد از اين کودکان را دخترکان خردسال تشکيل میدھند« .اين دختران در سطح جامعه ديده نمیشوند چرا که بدليل سوءاستفاده از آنھا از ديد جامعه پنھان نگاه داشته شدهاند. اين پژوھش ھمچنين نشان می دھد که گرچه بخشی از اين کودکان افغان ھستند اما تعداد کودکان معتاد ايرانی به مراتب بيشتر است. مطابق تحقيقات انجام گرفته ،نزديک به نيمی از اين کودکان فاقد اوراق ھويت ھستند .موضوعی که باعث میشود از ھمۀ حقوق اجتماعی محروم باشند. رابطه آشکاری ميان اعتياد اين کودکان با اعتياد خانوادهھايشان وجود دارد ،به اين
معنی که ٦٢درصد از مادران اين کودکان معتاد و ٨٠در صد پدران آنھا خود مبتال به اعتياد ھستند. پژوھش مذکور بر اين نکته انگشت میگذارد که ٣ماده مخدر :ھروئين، ترياک و شيشه ،بيشترين مواد مصرف شده توسط کودکان بوده است. در سمينار اعتياد کودکان ،محسن روشن پژوه ،معاون پيشگيری و درمان سازمان بھزيستی ،اعتراف کرد که بھزيستی و وزارت بھداشت ،برای کودکان فکری نکرده اند. او میگويد» :به ھمين دليل تعداد اندکی واحد تخصصی برای درمان اعتياد کودکان داريم« و اضافه می کند» :ما ھنوز در تھران مرکز اختصاصی حمايت از کودکان درگير اعتياد نداريم«. مريم پناھی ،عضو "کانون فرھنگی- حمايتی کودکان کار" )کوشا( ،در تھران، ِ وی بر شرايط دشوار زندگی اين معتادان خردسال تأکيد میکند. وی می گويد که سازمان آنھا در ناصر خسرو ،خيابان سيروس و امام زاده يحيی ،فعاليت می کند و معتقد است کم نيستند کودکان کاری که به اعتياد مبتال شده اند .او اعتقاد دارد که اگر دولت بخواھد کاری برای اين بچهھا انجام دھد بسادگی ميسر است. يعنی بايد بچهھا را از زندگی پدر و مادرشان جدا کرد .محلی برای زندگيشان فراھم کرد و با کمک ھزينه تحصيلی، آينده آنھا را تأمين نمود .بعقيده وی ،در اين صورت ترک اعتياد آنھا تضمين می غير اين صورت اين بچهھا شود ،در ِ دوباره به اعتياد کشيده خواھند شد*.
شماره ١٢٢
١٧
د ن
دا 0( 4زان 70وم #ﯿ 1ن و 1 5 6ن ١٢٠ھزار کودک و نوجوان در سيستان و بلوچستان از تحصيل بازمانده اند!
پايگاه خبری تحليلی عصر ھامون، خبرگزاری سيستان و بلوچستان ،در ھشتم بھمن ماه گزارشی از نرخ محروميت آموزشی در اين استان منتشر کرده است .در اين گزارش می خوانيم: "بر اساس آمار موجود از نظر شاخص ھای آموزشی بويژه ميانگين سرانه آموزشی استان سيستان و بلوچستان با ٣٫٧مترمربع بعنوان پھناورترين استان کشور با حدود بيش از ۵۵٠ھزار دانش آموز در پايين ترين رده کشور قرار دارد. اما عجيب ترين بخش اين محروميتھا، وضعيت اسفبار سرانه پايين آموزشی در شھرستان ويژه چابھار به عنوان محور و نگين توسعه شرق کشور است. اين موضوع و عمق محروميت موجود در شھرستان چابھار بقدری گسترده و عميق است که تصور درستی اين ادعا را سخت می کند ،اما آمار و واقعيتھای موجود اين نقصان و کاستی را غير قابل کتمان میکند. شھرستان چابھار با توجه به نقش
اقتصادی آن ،از نظر شاخصھای توسعهای بويژه آموزشی در پايين ترين رتبه شھرستانھای کشور قرار دارد تا جاييکه اين شھرستان در محرومترين استان کشور و در بين ١٩شھرستان نيز متاسفانه نيز در رتبهھای آخر قرار دارد. بر اساس آخرين آمار اداره کل نوسازی استان سيستان و بلوچستان ،سرانه آموزشی به ازای ھر دانشآموز در شھرستان چابھار ٢٫۴۴مترمربع است که اين حدود يک متر پايينتر از ميانگين استان سيستان و بلوچستان به حساب میآيد و اين در حاليست که در اين آمار فضای مدارس خشت و گلی و ٢٠۴ مدرسه فرسوده و تخريبی و ٢۴٨مدرسه نيازمند مقاومسازی نيز لحاظ شده است که اگر اين فضاھای تخريبی را از سرجمع آمار کم کنيم آنگاه بدون ترديد شھرستان چابھار در آخرين رتبه کشوری از نظر سرانه آموزشی قرار خواھد گرفت. از سوی ديگر با توجه به اينکه در بھترين سالھای اعتباری و بودجهای
کشور متوسط کل اختصاص بودجه در استان سيستان و بلوچستان حدود ۵۵٠ ميليارد ﷼ بوده است و اگر برای ارتقای سرانه آموزشی چابھار بخواھيم بر اساس بودجهھای ساالنه ھمانند گذشته حساب کنيم برای رسيدن به ميانگين سرانه استان و نه کشور بايستی حدود ۶٠سال انتظار را تحمل کرد! دولت سالھاست که دست کمک به سوی خيرين دراز کرده است. بر اساس قوانين جاری کشور در صورتيکه خيرين ھزينه ٣٠درصدی مدارس را در روستاھا و ۵٠درصدی اين ھزينه را در شھرھا تعھد کنند ،آنگاه دولت موظف است مابقی ھزينه احداث ھر مدرسه را پرداخت کند. اما کامال روشن است که دولت به وظايف خود عمل نکرده است .چرا که اگر عمل کرده بود ،اگر در طول سالھای گذشته با وجود درآمدھای نفتی ھنگفت ،کمی ،فقط کمی ،محروميت زدايی در دستور کار مسئوالن قرار می گرفت ،امروز نمی گفتيم سرانه آموزشی چابھار فاجعه است. امروز شاھد اين ھمه تبعيض و بی عدالتی و محروميت در جنوب شرقی ترين نقطه کشور نبوديم .در شعار، آموزش کيفی ،رايگان و برابر حق ھمه کودکان است اما در عمل ،از آموزش کيفی خبری نيست و اين تبعيض آشکار در تخصيص بودجه ھا و فضاھای آموزشی ،برابری را ھم کامال زير سوال برده است. دولت به وظايفش عمل نمی کند ،صد و بيست ھزار کودک و نوجوان در سيستان و بلوچستان از تحصيل بازمانده اند!*
شماره ١٢٢
١٨
د ن
وﯾ( &8زاد ! م ا اهﯿ زا& ز ا # :ﯿ :#ل د ع از ق د ن کارزار سازمان عفو بين الملل در حمايت از بھنام ابراھيم زاده بدنبال نشست روز ١۶فوريه افسانه وحدت سخنگوی نھاد کودکان مقدمند با سازمان عفو بين الملل در سوئد در شھر استکھلم ،اين سازمان با گذاشتن پتی شنی بر روی سايت خود کارزاری را در حمايت از بھنام ابراھيم زاده فعال کارگری و دفاع از حقوق کودک که ھم اکنون در قرنطينه رجايی شھر بسر ميبرد اعالم کرده است.
مالقات افسانه وحدت ،نماينده نھاد کودکان مقدمند با سازمان عفو بين الملل مالقات افسانه وحدت ساعت چھار تا پنج و نيم روز ١۶بھمن با مسئولين عفو بين الملل انجام گرفت .او در اين ديدار به نمايندگی از کمپين ”بھنام را آزاد کنيد“ با گونليا اودن از مسئولين عفو بين الملل و برتيل اوتسون مسئول بخش اتحاديه ھای کارگری اين سازمان گفتگو داشته و با توضيح اضطراری بودن وضعيت بھنام
ابراھيم زاده پيشنھاد اعالم کمپينی از سوی اين سازمان را داشت .در اين نشست افسانه وحدت ضمن گزارش آخرين اخبار از وضعيت بھنام ابراھيم زاده ،مسئولين عفو بين الملل را درجريان وضعيت نگران کننده وی قرار داد .او از عفو بين الملل خواست که ضمن اطالع رسانی از وضعيت بھنام به جمھوری اسالمی فشار بياورند که او ھر چه زودتر آزاد شود ،تحت درمان و مداوای پزشکی قرار گيرد و فورا مرخص شود و کنار خانواده اش باشد .ديدار افسانه وحدت با مسئولين عفو بين المللی موفق بود و نتيجه فوری آن اعالم کارزاری در حمايت از بھنام ابراھيم زاده از سوی اين سازمان است .وسيعا به اين کارزار و کمپين ”بھنام را آزاد کنيد“ بپيونديد. کمپين ”بھنام را آزاد کنيد“ تا آزادی بھنام ادامه دارد بھنام ابراھيم زاده از رھبران شناخته شده کارگری و فعال دفاع از حقوق کودک است .او از سال ٨٩در بازداشت بسر ميبرد و جرمش دفاع از حقوق کارگر و انسانيت است .بھنام يکی از آنجا که در زندان نيز ھمواره صدای آزاديخواھی و انسانيت را سر داده است ،ھمواره زير فشار شکنجه و اذيب و آزاد قرار داشته است .بھنام عليرغم اينکه ۵سال حکم زندانش رو به اتمام رسانده است ،دوباره دادگاھی شده و نه سال و ۴ماه حکم جديد زندان به وی داده شده است .بھنام در ١۶ فوريه ) ٢٧بھمن( بعد از ٢۶روز انتقال
به بند ٢٠٩اوين و بيخبری از وی به قرنطينه رجايی تبعيد شده است .و وضعيت او نگران کننده است. بھنام به لحاظ جسمانی در وضعيت بدی بسر ميبرد .بخاطر شکنجه ھای درون زندان و اعتصاب غذای طوالنی ای که در اعتراض به اين فشار ھا داشته است، آسيب جسمی بسياری ديده است .اين درحاليست که فرزندش نيما به بيماری سرطان مبتالست و بھنام از بودن در کنار او محروم است .در عين حال فشار بر روی بھنام ابراھيم زاده ،بطور واقعی فشار بر روی خانواده او نيز ھست و ھمراه وی پسر جوانش و ھمسرش زير فشار و شکنجه دائمی روحی قرار دارند. بھنام و خانواده اش نياز به بيشترين حمايت و پشتيبانی جھانی دارند. با گسترش اعتراضات خود فشار بياوريم و بکوشيم که فشار از روی بھنام را برداريم .بھنام ابراھيم زاده بايد فورا آزاد شود. ١٨فوريه ٢٠١۵ کميته مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی. کمپين برای آزادی کارگران زندانی. کودکان مقدمند. حمايت کننده: نھاد مادران عليه اعدام ،کميته حمايت از شاھرخ زمانی اتحاديه سراسری کارگران سوئد ،ال او،
١٩
اتحاديه سراسری کارگران تونس ،جی يو تی تی سازمان سراسری کارگران ساختمانی عراق شبکه ھمبستگی کارگری خاورميانه و شمال آفريقا سازمان عفو بين الملل شعبه سوئد، جمعی از زندانيان سايسی در زندان رجايی شھر، اتحاديه کارگران پست کانادا و…
وضعيت بھنام ابراھيم زاده
نگران کننده است! اول مه ،روز جھانی کارگر ،در ھمبستگی با بھنام ابراھيم زاده بھنام ابراھيم زاده به قرنطينه زندان گوھردشت منتقل شد. بنا بر خبرھا بھنام ابراھيم زاده ساعت ٦ عصر امروز ٢٧بھمن به قرنطينه زندان
شماره ١٢١
گوھردشت منتقل شد .به گفته خانواده اش معلوم نيست او به کدام بخش اين زندان منتقل شده است بھنام ابراھيم زاده در دوم بھمن به بند ٢٠٩منتقل و به دليل اينکه در اين مدت ھيچگونه تماسی با خانواده اش نداشته است ،موجب نگرانی ھمگان شده بود .با انتقال او به قرنطينه گوھردشت ھمچنان وضعيت وی نگران کننده است. بھنام يکی از رھبران شناخته شده کارگری و فعال دفاع از حقوق کودک است .او از سال ٨٩در بازداشت بسر ميبرد و جرمش دفاع از حقوق کارگر و انسانيت است .بھنام يکی از چھره ھای سمبوليک در ميان زندانيان سياسی است که در زندان نيز ھمواره صدای آزاديخواھی و انسانيت را سر داده است، از جمله او طی نامه ای از زندان رجايی شھر از وضعيت اسفناک ٧٠٠٠زندانی در بند در آنجا سخن ميگويد .ھمچنين او به مناسبت ھای مختلف در دفاع از حقوق کارگر ،حقوق کودک ،حقوق زن و حقوق ھمبندان دربندش و حقوق انسانھا حرف ميزند .و اينھا ھمه جرائم بھنام است و بخاطر آن ھمواره زير فشار شکنجه و
د ن اذيت و آزاد قرار داشته است. بھنام در جريان حمله وحشيانه به بند ٣٥٠ اوين در ٢٨فروردين ٩٣مورد ضرب و شتم شديدی قرار گرفت و به انفرادی ٢٤٠منتقل شد .او جزو آخرين زندانيانی بود که در ١٢ارديبھشت به ٣٥٠ بازگردانده شد و يک روز بعدش دوباره به انفرادی ٢٠٩انتقال يافت .در آنجا ٥٤ روز تحت بازجويی و شکنجه و آزار بود و در اعتراض به اين وضعيت دست به اعتصاب غذايی طوالنی زد و خواست فوری اش بازگرداندنش به بند عمومی ٣٥٠بود .تا اينکه زير فشار اعتراضات وی و کارزاری جھانی او به بند زندانيان سياسی گوھردشت بازگردانده شد.اما دوباره او را برای بازجويی به ٢٠٩ بردند .بازھم بھنام با اعتصاب غذا به اين بازجويی ھا و تبعيد کردن ھا اعتراض کرد و به جای اينکه وی را به بند عمومی انتقال دھند ،در ١٨مرداد ٩٣او را به بند زندانيان عادی در زندان گوھردشت انتقال دادند.او دوباره ناگزير به اعتصاب غذا شد و تا ١٣شھريوربه اعتراضش ادامه داد تا اينکه وی را به بند زندانيان سياسی بازگرداندند .در اين ھنگام موضوع دادگاھی شدن دوباره بھنام شروع شد و او با اتھامات جديدی چون "اغتشاش در زندان ،ارتباط با احمد شھيد ،داشتن ماھواره ،ارتباط با سازمان مجاھدين خلق ،اقدام عليه امنيت ملی و"..مواجه شد و سپس در ١٢آذر دوباره به بند زندانيان عادی در گوھردشت تبعيد گرديد .او در اعتراض به تبعيدش دوباره دست به اعتصاب غذا زد و تا ١٣شھريور به اعتراضش ادامه داد .او بعد از ٢٠روز به درخواست فرزندش ،ھمسر و خانواده اش ،تشکلھای کارگری در ايران و ھمه کسانيکه حمايتش ميکردند ،اعتصاب غذايش را خاتمه داد .اما دوباره وی را در دوم بھمن به انفرادی ٢٠٩انتقال دادند و بعد از ٢٦روز بيخبری از وی و نداشتن
٢٠
ھيچگونه تماسی با وی ،ساعت ٦عصر روز ٢٧بھمن به قرنطينه رجايی شھر انتقال يافت که باز ھم معلوم نيست او اکنون در کدام بخش از اين زندان بسر ميبرد .بھنام عليرغم اينکه ٥سال حکم زندانش رو به اتمام است ،دوباره دادگاھی شده و به وی نه سال و ٤ماه حکم جديد زندان داده شده است. اما بھنام در برابر ھمه اين فشارھا ايستاده است و در نامه اش از زندان در اعتراض به حکم جديدی که به او داده شده، اتھاماتی را که بر وی وارد شده است شديدا تکذيب کرده و آنھا را پاپوش دوزی خوانده و دفاع از آزاديخواھی و انسانيت را حق مسلم خود اعالم نموده است. کمپين "بھنام را آزاد کنيد ،به پاس مبارزات او ،اول مه روز جھانی کارگر را فرصت مناسبی برای اعالم ھمبستگی با بھنام دانسته و از ھم اکنون به استقبال اين روز ميرود. بھنام به لحاظ جسمانی در وضعيت بدی بسر می برد .بخاطر شکنجه ھای درون زندان و اعتصاب غذای طوالنی ای که در اعتراض به اين فشارھا داشته است، آسيب جسمی بسياری ديده است .نگرانی وضعيت فرزندش نيما که به بيماری سرطان مبتالست اين فشار ھا را بر بھنام مضاعف کرده است .از سوی ديگر ھمراه با بھنام ھمسرش و پسرش نيما نيز بخاطر وضعيت نگران کننده بھنام و حکم جديد زندانی که به وی داده شده است، زير فشار سنگينی قرار دارند .به اين ترتيب وضعيت بھنام و خانواده اش اضطراری است و آنھا نياز به بيشترين
شماره ١٢٢
حمايت و پشتيبانی جھانی دارند. ما به خاطر موقعيت اضطراری بھنام و خانواده اش و در اعتراض به آزار و شکنجه دائمی بھنام و صدور احکام جديد زندان به وی بر يک ھمبستگی جھانی تاکيد داريم و اول مه را روز مناسبی در دفاع از بھنام و ھمه کارگران زندانی و زندانيان سياسی ميدانيم .از ھم اکنون تا اول مه روز جھانی کارگر با ابتکارات مختلف تالش کنيم که صدای بھنام ابراھيم زاده در جھان باشيم. شما در ھر کجا که ھستيد ميتوانيد نقش مھمی در پيشبرد يک کارزار قوی جھانی داشته باشيد .از جمله اگر در داخل ايران ھستيد ميتوانيد: ــ عکس بھنام ابراھيم زاده را بر در و ديوار بزنيد و زيرش بنويسد "بھنام را آزاد کنيد" عکس بگيريد و عکسھای آنرا وسيعا در مديای اجتماعی ،از جمله در صفحات فيس بوک و سايت ھای خبری منتشر کيند .ھمچنين بدست ما برسانيد تا آنھا را رسانه ای کنيم. ــ کليپ تھيه کنيد و با گرفتن عکس بھنام در مقابل صورت خود اعالم کنيد که ما بھنام را حمايت ميکنيم" .بھنام را آزاد کنيد" کليپ آنرا بر روی يوتيوپ بگذاريد و برا ی ما نيز ارسال کنيد. ــ کمپين "بھنام را آزاد کنيد" پتی شنی در حمايت از او بر روی سايت ھا گذاشته است .اين پتی شن را در لينک زير ميتوانيد امضا کنيد و به دوستانتان نيز خبر دھيد که آنرا امضا کنند. http://chn.ge/1xr3BZD خانواده بھنام ابراھيم زاده را تنھا نگذاريد
د ن
و آنھا را در حلقه حمايت و پشتيبانی خود قرار دھيد. ــ در خارج کشور می توانيم در کشورھای مختلف تدارک پيکت اعتراضی ببينم و عکس بھنام و پتيشن حمايت از او را ھمراه داشته باشيم و در مورد او و خواست زندانيان سياسی بيشترين اطالع رسانی را کنيم. ــ برای تھيه پوستر ويژه کمپين" بھنام را آزاد کنيد" به سايت ھای سه نھاد فراخوان دھنده اين کارزار ،مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی ،کمپين برای ازادی کارگران زندانی و نھاد کودکان مقدمند مراجعه کنيد. ــ شبھای ھمبستگی با بھنام ابراھيم زاده ھمبستگی خود را با او اعالم کنيد. ــ با در دست داشتن عکس بھنام و پيامی کوتاه دو دقيقه ای ،حمايت خود را از بھنام و خواستھايش اعالم کنيد و اين کليپھا را بر روی يوتيوپ و صفحات فيس بوک بگذاريد و برای رسانه ای کردن آنھا برای ما بفرستيد. ــ کارت پستال حمايت از بھنام برای ما ارسال کنيد که منتشر کنيم. ــ با سازمانھای کارگری و نھادھای انساندوست در کشورھای مختلف جھان تماس برقرار کنيد و خواستار حمايت و پشتيبانی آنان از بھنام و خواستھايش بشويد. به ھر شکلی که ميتوانيد با کمپين "بھنام را آزاد کنيد" ھمکاری کنيد .با گسترش اعتراضات خود فشار بياوريم و بکوشيم که فشار از روی بھنام را برداريم و خواستار آزادی فوری او از زندان شويم. بھنام ابراھيم زاده و خانواده اش را در حمايت وسيع خود قرار دھيم*.
شماره ١٢٢
٢١
د ن
ﻛﻮدﻛﺎن از ﻳﺎد رﻓﺘﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﮐﻤﭙﻬﺎی ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﮔﯽ ﺍﺳﺘﺮﺍﻟﯿﺎ
آنا فا
برگردان :آمادور نويدی »اميدم به پايان رسيده است .ھيچ اميدی ندارم .احساس می کنم که در بازداشتگاه می ميرم«.
از گفته يک کودک ١٧ساله بدون ھمراه در بازداشتگاه فسفيت ھيل ،جزيره کريسمس استراليا)۴مارس.(٢٠١۴ ، اين تنھا يکی از بسيار عبارات روانی غم انگيز کودکان تحقيرشده و دچار آسيب ھای روانی است که در بازداشت خودسرانه و نامحدود نگه داری شده اند . به نقل از گزارش کميسيون حقوق بشر کودکان از ياد رفته :تحقيقات سراسری از بازداشتگاه ھای اداره مھاجرت در سال .٢٠١۴ نقاشی کودکی در بازداشتگاه جزيره کريسمس استراليا در سال.٢٠١۴ )عرضه شده :کميسيون حقوق بشر استراليا( پروفسور گيليان تريگز رئيس گزارشگر کميسيون حقوق بشر در پيشگفتار اين گزارش می گويد »:از يافته ھای فراوان
اين تحقيقات طوالنی مدت آن است که، بازداشت اجباری کودکان پناھجو باعث بيماری ھای قابل توجه روانی و جسمی آن ھا گشته ،از رشد آنان جلوگيری می کند ،که در نقض تعھدات بين المللی استراليا می باشد«. اين گزارش ،منتشر شده توسط دولت در ١١فوريه ، ٢٠١۴از دولت خواھان تحقيق کميسيون رويال بر بازداشت کودکان تحت دولت کارگر)سوسيال دمکرات – م( و ائتالف )ليبرال -ناسيونال ارتجاعی( از سال ١٩٩٢است ،که بازداشت اجباری به سياست دولت تبديل شد. زمانی که کميسيون حقوق بشر تحقيقات خود را آغاز نمود ١١٣٨ ،کودک در بازداشتگاه بود .امروز ھنوز ھم ٣٣٠ کودک وجود دارد ،که ١١٩نفر از آنھا بطور نامحدود در جزيره نائورو نگه داشته شده اند. طبق آمار دولتی برای کودکان در طول ١۵ماه از سال ھای ، ٢٠١٣-٢٠١۴ اتفاقات زير رخ داده است: * ٣٣ضرب و شتم که کودکان درگير بوده اند * ١٢٨حادثه واقعی خود آزاری)کودکان ١٢تا ١٧سال سن( * ١٧١واقعه تھديد به خود آزاری * ٣٣مورد تجاوز جنسی گزارش شده است )در اکثر آن ھا کودکان درگير بوده اند( * ٢٧حادثه اعتصاب غذا /گرسنگی
٢٢ داوطلبانه )اقدام به خودکشی جداگانه ثبت نشده اند!( عالوه براين آن ھا شاھد خشونت ،خود آزاری و خودکشی توسط بزرگ ساالن و قلدری /گردن کلفتی ،سوء استفاده و ديگر اعمال تنبيھی توسط گارد ھای خصوصی شده اند. صداھای ناشنيده يک کودک ١٣ساله در بازداشتگاه باليدين ،در داروين می گويد»:من بدليل جنگ کشورم را ترک کردم و من آزادی می خواستم .کشورم را ترک کردم و برای آينده بھتری به اين جا آمدم ،نه اين که در زندان باشم .اگر در زندان بمانم، آينده خوبی نخواھم داشت .آمدم که مرد خوبی بشوم تا در آينده به مردم فقير کمک کنم… من از زندگی خسته شده ام. بيش از اين نمی توانم منتظر بمانم .چه بر سر ما خواھد آمد؟ گناه ماه چيست؟ چه کرده ايم که بايد در زندان باشيم؟ )١٢ آوريل (٢٠١۴ کودک اضافه کرد» :من فقط يک بچه ام، من ھيچ کار خطائی نکرده ام .آنھا مرا در اين زندان گذاشته اند .ما نمی توانيم با مردم استراليا حرف بزنيم«. بسياری از کودکان مواردی از آسيب ھای قابل توجه را توصيف می کنند که قبل از ورود به استراليا برايشان رخ داده است .برای برخی ،سفر مشکل يا وحشتناک با قايق از اندونزی ،ھمراه با وحشتی است که در کشور خود تجربه کرده اند . کودکی بدون ھمراه در جزيره کريسمس به کميسيون تحقيقات گفت» :پدر و برادرم کشته شدند .در مسير راه شاھد مرگ بودم .من اگر مجبور نبودم که به اين جا نمی آمدم«. گزارش شده که مادر کودکان ۶ماھه٨ ، و ١١ساله در باداشتگاه ملبورن ،که سه بار اقدام به خودکشی کرده است ،در باره صدمه زدن به کودکانش فکر کرده است.
شماره ١٢٢ چگونه ممکن است کسی از نقل قول کودکان که در گزارش کميسيون تحقيقات منتشر شده است تحت تأثير قرار نگيريد. از زمان انتشار گزارش کميسيون تحقيقات ،بيش از ٢٠٠سازمان و گروه ھای استراليائی باھم در بيانيه ای مشترک از تمام اعضای پارلمان استراليا خواسته اند تا در پايان دادن به بازداشت کودکان يک بار و برای ھمه اقدام کنند. اين بيانيه می گويد» :دولت ،اپوزيسيون و تمام اعضای پارلمان استراليا بايد فورا اقدام کنند و مطمئن شوند که تمام کودکان از مراکز بازداشتگاه ھائی که توسط استراليا تأمين مالی شده ،در استراليا و نائورو آزاد شوند و اطمينان حاصل شود که اين سياست ھا ھرگز تکرار نگردد«. گزارش در درجه اول بر مبنای مصاحبه ھائی با ١٢٣٣کودک و والدين آنھا در موسسات بازداشتگاھی و جامعه استراليا ٔ است .اين تيم ،به رھبری تريگز رئيس کميسيون حقوق بشر ،با روانپزشکان بسيار شايسته و باتجربه کودک ،پزشکان اطفال و ديگر کارشناسان ھمراه بود. در ماه ژوئيه ، ٢٠١۴به تعداد ۵۶ کودک بازداشت شده در سن و سال مدرسه در جزيره کريسمس ،آموزش و پرورش منظم با مدرسه جديد ارائه شد. اين مدرسه با بودجه دولت استراليای غربی بود و عليرغم اين واقعيت که بسياری ،اگر نه اغلب آنھا کودکان خانواده مسلمان بودند ،توسط دفتر کاتوليک آموزش داده شد. نقض قوانين بين المللی گزارش رکوردی عميقا نگران کننده و غم انگيز از آسيب وارده بر بسياری از کودکان توسط دولتھای پی در پی کارگر )سوسيال دمکرات( و ائتالف )ليبرال- ناسيونال( ارائه می دھد .اين گزارش يک سند سياسی نيست .تمرکز گزارش بر طرز برخورد و اثرات آن بر کودکان در بازداشتگاھھا است.
د ن
< 6ﯾ;ﯾ ن ,1? # ٢٤ ل ﯾ کانال جديد ب رن ام ه ھ ای ٢٤ س اع ت ه خ ود را در ش ب ک ه "ن گ اه ش م ا" از م اھ واره ھاتبرد پخش ميکند. مشخصات شبکه "نگاه شما"
فرکانس١١٢٠٠ : پوالريزاسيون :عمودی سيمبل ريت٢٧٥٠٠ : FEC: ٥/٦ ب رن ام ه ھ ای ک ان ال ج دي د در شبکه نگاه شم ا را ھ م چ ن ي ن ميتوانيد از طريق GLwiz در گزينه تلويزي ون ھ ای اي ران ی مشاھده کنيد:
www.glwiz.com @AB0ت ل ﯾ را ,دو 1#ن و (" ﯾ 1ن اCDع دهﯿ .
٢٣ گزارش با دالئل بسيار محکم از شواھد ثابت می کند که »قوانين ،سياست ھا و شيوه ھای کار دولت ھای کارگر)سوسيال دمکرات( و ائتالف)ليبرال -ناسيونال( در نقض جدی حقوق تضمين شده توسط کنوانسيون حقوق کودک و ميثاق بين المللی بر حقوق مدنی و سياسی است«. گزارش اظھار می دارد »:طرز برخورد استراليا با پناھجويان کودک منحصر به فرد است .ھيچ کشور ديگری فرمان بازداشت نامحدود و بسته کودکان را به محض رسيدن به سواحل خود نمی دھد«. کميسر تريگز گفت»:ھيچ کشوری در جھان ،بويژه کشورھای قابل مقايسه مانند انگلستان ،کانادا ،زالند نو و آمريکا، فرمان بازداشت نامحدود کودکان را به عنوان اولين گزينه نمی دھد و سپس موثر به دادگاه ھا را برای به دسترسی ٔ چالش کشيدن ضروری جھت بازداشت آنان را پس از ماه ھا و حتی سال ھا رد کند«.
خواسته ھا اھداف مھم اين کميسيون آن بود که داستانھای »کودکان از ياد رفته« را بگويد و »اطمينان حاصل شود که ”ھرگز دوباره “ کودکان پناھنده با چنين تعدادی برای اين چنين مدت طوالنی يا چنين شرايط مخربی بازداشت نشوند «.توصيه ھای ويژه از جمله شامل آن است که: * تمام کودکان و خانواده ھا ی آن ھا در بازداشتگاه ھای استراليا و نائورو ھرچه زودتر که ممکن است آزاد شوند و پس از آزادی ،حمايت ھای پزشکی و آموزشی
شماره ١٢٢ مورد نياز آينده آن ھا داده شود. * قوانينی تصويب شود ک تضمين کند کودکان تنھا برای شناسائی سالمت، ھويت و امنيت در دوره ای بشدت محدود بازداشت شوند. * بايد يک حامی مستقل برای کودکان بی سرپرست منصوب شود ،چون که وزير »در مسئوليت خود جھت اقدام در منافع آن ھا به نحو احسن قصور کرده است«. * يک کميسيون رويال جھت بررسی ادامه استفاده از سياست بازداشت اجباری سال ، ١٩٩٢استفاده از زور توسط مشترک المنافع عليه کودکان در بازداشت و اتھامات تجاوز جنسی عليه کودکان تنظيم شود و راه حل ھائی برای نقض وظيفه مشترک المنافع در مراقبت از کودکان بازداشت شده درنظر گرفته شود. پروفسور نيک تالی ،پريزيدنت دانشکده پزشکان رويال استراليا گفت»:خواندن باعث افسردگی می گردد .داستان ھای زياد کودکانی که در شب با گريه خوابشان می برد ،نقاشی ھای مصور کودکان با ميله ھای زندان ،چھره ھای ناراحت و اشک ھا ،ھمراه با شھادت پزشکان متخصص کودکان مبنی بر آن که آسيب ھای روانی و جسمی برکودکان ممکن است در بسياری از موارد برگشت ناپذير باشد«. »بطور خالصه ،گزارش نشان می دھد که دولت ھای پی در پی به وضوح در وظايف خود از مراقبت نسبت به گروه بشدت آسيب پذير مردم که صدائی برای دفاع از خود ندارند ،کوتاھی کرده اند ،و با اين عمل خود کنوانسيون بين المللی سازمان ملل برای حقوق کودک را نقض کرده اند«. سياست کميسيون می گويد»:ھمان گونه که در طول بيش از ھشت ماه گذشته مدارک تحقيقات جمع آوری شده است ،درک سياست ھر دو حزب کارگر و دولت ائتالف بطور فزاينده ای مشکل شده است.
د ن ھر دو وزرای مھاجرت قبلی و کنونی، کريس بوون و اسکات موريسون ،در سوگند قبل از پرس و جو قبول کردند که نگه داشتن کودکان در بازداشتگاه نه منجر به جلوگيری از ورود پناھجويان می شود و نه انصراف قاچاقچيان انسان. ھيچ توضيح رضايت بخشی برای بازداشت طوالنی مدت کودکان پناھجو در استراليا ارائه نشده است) «.از زمان نوشتن اين گزارش پيتر داتون جايگزين اسکات موريسون شده است(. از زمان انتشار اين گزارش ،رسانه ھای روپرت مرداک و دولتی کينه و عقده ھای خود را روی کميسيون حقوق بشر و گيليان تريگز خالی کرده اند .طبق گزارش رسانه ھا ،حتی برای متقاعد ساختن او به استعفا تالش شد. دولت به جای پاسخ به محتوای ھشدار دھنده گزارش ،به حمالت خود بر کميسيون و پريزيدنت آن ادامه می دھد. تونی ابوت ،نخست وزير استراليا گفت: »کميسيون حقوق بشر بايد از خودش شرمنده باشد« ،و در ادامه اظھار داشت که»:گزارش حامی تمرين پرھياھوی سياسی است .«.گزارش می گويد که او )تونی ابوت( يا دروغ می گويد و يا ھيچ چيز در مورد گزارش نمی داند. حزب کارگر در بسياری از جھات بدتر از ائتالف ليبرال -ناسيونال عمل کرده است و بايد سرش را از شرم پائين برد. ابوت گفت»:به نظرم کميسيون حقوق بشر بايد نامه تبريکی به اسکات موريسون بفرستد و بگويد که دوست عزيز کار خوبی انجام داده ای «.و وقتی که از تونی ابوت نخست وزير پرسيده شد که آيا او ھيچ احساس گناھی نسبت به کودکانی که ھنوز در بازداشتگاه ھستند دارد ،ھيچ عالمتی از ارزش مسيحی ادعائی خود نشان نداد و گفت»:به ھيچ وجه«. دولت ابوت بايد بازی سياسی با جان و آينده کودکانی را ادامه در صفحه ٢٥
٢٤
شماره ١٢٢
د ن
دولت استراليا وجود آزار و تعدی جنسی به کودکان در اردوگاھھای مھاجران را تاييد کرده است!
کن دوگالس ،از مقامات وزارت مھاجرت و مرزبانی استراليا در گزارشی به کميته امور مھاجرت سنای اين کشور گفته است که در مراکز ويژه نگھداری پناھجويان مواردی از آزار و تعدی جنسی بروز کرده و در چند مورد ،کودکان و نوجوانان از قربانيان اينگونه وقايع بودهاند. اين مقام استراليايی گفته است که ھنوز نمیتواند از موارد آزار جنسی و شمار کودکان قربانی آنھا آمار دقيقی ارائه بدھد. پيشتر برخی از رسانهھای استراليا گزارش کرده بودند که مقامات دولتی مشغول بررسی ۴۴مورد آزار و تعدی جنسی نسبت به کودکان طی سالھای ٢٠١٣و ٢٠١۴ھستند که پنج مورد با آزار و تعدی به افراد زير سن شانزده سال در مراکز پناھجويان در جزيره نورو در اقيانوس آرام ارتباط داشته است. روزنامه مورنينگ ھرالد سيدنی ھم نوشته است که طی دو سال گذشته١٩ ،
گزارش از بروز تعدی و آزار جنسی در "تسھيالت بازداشتگاه" نورو دريافت شده است که پنج مورد آن به کودکان و نوجوانان زير شانزده سال مربوط بوده است. روز سه شنبه ،مايکل پزولو ،مديرکل وزارت مھاجرت استراليا ،در جلسه ويژه سنای اين کشور گفت که در حال حاضر، ١٢۶کودک و نوجوان در اردوگاهھای ويژه پناھجويان اقامت دارند اما کمتر از ٢٠تن از آنان با احتمال اقامت بلند مدت در اين مراکز مواجه ھستند .کودکانی که احتمال اقامت بلند مدت آنان در اردوگاه میرود از کسانی ھستند که والدين يا افراد بزرگسال ھمراه آنان دارای مسايل قضايی و امنيتی ھستند. آقای پزولو گفت که گزارشھای آزار و تعدی جنسی به کودکان در اين مراکز به سال ٢٠٠٨باز میگردد. مقامات وزارت مھاجرت استراليا گفتهاند که دولت تمامی تالش خود را برای انتقال کودکان از اين مراکز به کار گرفته است و افزودهاند که موضوع تعدی جنسی به کودکان به طور جدی پيگيری میشود. در سالھای اخير ،دولتھای استراليا از ھر دو حزب اصلی اين کشور به خاطر سياست سختگيرانه نسبت به پناھجويان ھدف انتقاد شديد نھادھای مدافع حقوق بشر آن کشور قرار داشتهاند .به خصوص ،تصميم به انتقال پناھجويان به مراکزی در خارج از سرزمين اصلی استراليا تا پايان رسيدگی به درخواست پناھندگی آنان انتقاد گسترده مدافعان حقوق بشر و ھمچنين نھادھای سازمان ملل را به دنبال داشته است.
دولت استراليا پناھجويانی را که با قايق خود را به سواحل اين کشور میرسانند به خارج از خاک استراليا انتقال میدھد .در صورتی که درخواست پناھندگی اين افراد مورد قبول قرار نگيرد ،آنان به محل اوليه عزيمتشان بازگردانده میشوند. معموال پناھجويان قايق سوار که اکثر آنان از ايران ،افغانستان ،سريالنکا و عراق ھستند ،برای ورود غيرقانونی به استراليا به اندونزی می روند و از آنجا به اميد دستيابی به امنيت يا زندگی بھتر ،با پرداخت پول به "قاچاقچيان انسان" با قايق عازم خاک استراليا می شوند .در طول اين سفر دريايی ،شماری از پناھجويان جان خود را ھم از دست میدھند. با افزايش شمار پناھجويان قايق سوار در سال ھای ٢٠١٢و ،٢٠١٣دولت وقت استراليا با اتخاذ سياست سختگيرانه در مورد پناھجويان ،کوشيد تا انگيزه اين گروه ای پناھجويان را کاھش دھد. براساس سياست جديد ،تمامی پناھجويانی که وارد استراليا می شوند ،به مراکزی در جزاير نورو و پاپوا گينه نو انتقال میيابند و کسانی که تقاضای آنان پذيرفته شود ،اجازه اقامت در ھمين جزاير يا در کشور کامبوج را خواھند يافت .دولت جديد استراليا ھمچنين سياست "يدک کشی" قايقھا را نيز به اجرا گذاشته که شامل بازگرداندن قايقھای حامل پناھجويان از ميانه راه است. جزيره نورو در اقيانوس آرام يک کشور مستقل با حدود ده ھزار جمعيت است و پاپوا گينه نو ،شامل بخش شرقی جزيره گينه نو نيز کشوری با بيش از ھفت
٢٥
ادامه از صفحه ٢٤ ميليون جمعيت است .بخش شرقی جزيره گينه نو به اندونزی تعلق دارد .کشور کامبوج نيز پذيرفته است به تعدادی از پناھجويان تاييد شده در استراليا اجازه اقامت بدھد. سياست جديد استراليا بر اين فرض
ادامه مطلب کودکان از ياد رفته از صفحه ٢٣ تقاضای کمک از ماست متوقف کند و بطور کامل توصيه ھای گزارش کميسيون حقوق بشر را اتخاذ نمايد. ائتالف اکشن پناھنده )حاميان پناھندگان – م( خواھان بستن فوری کامل بازداشتگاه نائورو ،و آوردن تمام کودکان و خانواده ھای آنان و و ھمه پناھجويان و پناھندھگان به سرزمين استرالياست ،تا بتوانند اجازه زندگی و کار در جامعه را داشته باشند. کميسر تريگز در يک يادداشت شخصی گزارش خود را به پايان می برد: »رھبری اين تحقيقات برای من تجربه ای بود که زندگی ام را تغئير داد .اگرچه من ھمواره به مدت ۴۶سال يک وکيل بوده ام ولی اين تحقيقات به من ياد داد که چقدر اھميت دارد که به شأن و مقام ھر
شماره ١٢٢
استوار است که پناھجويان صرفا به خاطر فرار از ناامنی آزار و اذيت بی مورد ،از وطن خود گريختهاند و با بھبود شرايط در کشورشان ،به وطن خود باز خواھند گشت بنابراين از اقامت در ھر نقطه امنی در جھان استقبال میکنند. دو ھفته پيش ،کميسيون حقوق بشر استراليا در گزارشی ،ضمن محکوم
انسانی احترام گذاشت و اين که چگونه از حکومت قانون ،حتی در يک دمکراسی رشد يافته مانند استراليا سوء اتفاده می شود… » زندانی کردن کودکان تمام ما را خدشه دار می سازد و خالف آن ارزش ھای تحسين آميز استراليائی است؛ يک خوش آمد سخاوتمندانه برای آن کسانی که نياز به حفاظت ما دارند و يک راه حل عادالنه .من استدعای يک رويکرد انسانی تر و از لحاظ قانونی مسئول برای
د ن کردن نحوه رفتار دولت با کودکان پناھجويان و اجبار آنان به اقامت در مراکز ويژه ،تعدادی از نقاشیھای آنان را نيز منتشر کرد که از شرايط ناگوار اين مراکز حکايت داشت. در اين گزارش که با عنوان "کودکان فراموش شده" منتشر شده آمده است که يک سوم از کودکانی که در اين مراکز ھستند به عوارض روانی مبتال شدهاند تا حدی که به روان درمانی نياز يافتهاند. رئيس اين کميسيون گفته است که "ھدف جلوگيری از فعاليت قاچاقچيان انسان و ممانعت از مرگ پناھجويان در دريا، توجيه کننده فشار و برخورد غيرقانونی دولت با پناھجويان نيست". در واکنش به اين گزارش ،دادستان کل استراليا گفته است که دولت نتيجهگيری اين گزارش را قبول ندارد*.
پناھندگانی ھستم که به کمک ما نياز مندند«. از خوانندگان گاردين می خواھيم که گزارش کميسيون حقوق بشر را بخوانند و از ائتالف ليبرال -ناسيونال ،حزب کارگر ،حزب پاپ و نمايندگان مستقل بخواھند تا در جھت اتخاذ اين گزارش فورا اقدام نمايند .حزب سبزھا در حال حاضر درباره اين موضوع بشدت پايبند است .گزارش کامل را می توان در وب سايت کميسيون حقوق بشر پيدا کرد*.
سه شنبه شبھا از ساعت ٢٣ /١٥تا ٢٣ /٣٠بوقت ايران ٢٠ /٤٥تا ٢١بوقت اروپای مرکزی لطفا ساعت پخش برنامه کودکان مقدمند را به ھمگان اطالع دھيد!
ما را از کيفيت برنامه ھا مطلع کنيد.
٢٦
گرد آوری و تنظيم ليال يوسفی تجاوز بوکو حرام دانش آموزان ربوده را مادر کرد نخستين گروه از دخترانی که سال گذشته از سوی گروه بوکو حرام ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفتند کودکان خود را به دنيا اوردند .اين دانش آموزان که اغلب آنھا مسيحی اند از مدرسه ای در شيبوک در شمال شرقی نيجريه ربوده شده اند. شخصی که مدعی است با بوکو حرام رابطه دارد ،در اين باره به روزنامه ی بيل گفت :رابطم با بوکو حرام به من گفت ،اولين بچه ھای اين دخترھا به دنيا آمدند .اين دانش آموزان که مورد تجاوز شورشيان قرار گرفته اند ،از مدرسه ای در شيبوک در شمال شرقی نيجريه دزديده شدند. ٨٠کودک که از يک اردوگاه تحت کنترل بوکوحرام در کامرون نجات يافته اند به گفته يک مقام امدادرسانی حدود ٨٠ کودک که از يک اردوگاه تحت کنترل بوکوحرام در کامرون نجات يافته اند اسم خود و اينکه از کجا آمده اند را به ياد نمی
شماره ١٢٢
آورند .کريستوفر فومونيو از مديران موسسه دموکراتيک ملی )ان دی آی( که در آمريکا مستقر است گفت اين کودکان - که پنج تا ١٨ساله ھستند -انگليسی، فرانسوی يا ھيچ کدام از زبان ھای محلی را صحبت نمی کنند .اين کودکان در ماه نوامبر در اردوگاھی در شمال کامرون پيدا شدند.پيکارجويان گروه بوکو حرام که در نيجريه فعال است عمليات خود را اخيرا به کامرون ھم گسترانده اند. طوالنی بودن دوره اسارت اين کودکان و بمباران ذھن آنھا با ايدئولوژی جھادی، باعث شده که ھويت خود را گم کنند. "تماس آنھا با والدينشان قطع شده .تماس آنھا با مردم روستايشان قطع شده ،آنھا قادر نيستند به زبانی روشن در مورد خود توضيح بدھند تا روابط خانوادگی شان کشف شود ،آنھا حتی نمی توانند اسم خود را بگويند". ١٢درصد زنان مطلقه ايران زير بيست سال رئيس انجمن مددکاری ايران ميگ ويد در نه ماه اول سال جاری ١٢درصد زنانی که طالق گرفته اند ،زير بيست سال سن داشتند .بيشتر جدايی ھا در ٢ سال وال زندگی مشترک رخ می دھد .بر اساس آمار سازمان ثبت احوال ،در نه ماه اول سال گذشته ،ازدواج بيش از سی و يک ھزار دختر زير پانزده سال در ايران ثبت شده است .در نوامبر سال گذشته قطعنامه منع ازدواج کودکان در کميته ی حقوق بشر سازمان ملل متحد تصويب شد،ايران و سودان تنھا کشورھايی بودند که به اين قطعنامه رای منفی دادند و با
د ن
تصويب ان مخالفت کردند. ۵٩دانش آموز به دنبال نشت گاز روانه بيمارستان شدند. نشت گاز در يکی از مدارس شھر کرمان ،دانش آموزان به بيمارستان منتقل شدند. در پی تماس يکی از مسئولين مدرسه و اعالم گزارشی مبنی بر سرگيجه ی دانش اموزان ،اين دانش آموزان به دليل مسموميت ناشی از گاز منوکسيد کربن به مراکز درمانی منتقل شدند.
امام مرکز اسالمی شيکاگو به اتھام آزار جنسی زنان و کودکان تحت تعقيب قرار گرفت از امام مرکز اسالمی شيکاگو به جرم استفاده جنسی به دادگاه شکايت شد .او در حال حاضر به قيد ضمانت آزاد شده و منتظر تشکيل دادگاه ميباشد. در مجموع عليه اين امام مسلمان کودک آزار ٣٧مورد شکايت صورت گرفته ھمينطور از مرکز اسالمی شيکاگو نسز ھمين شکايت در جريان است.
٢٧
شماره ١٢٢
اعتراض دانش آموزان شين آباد به عدم پرداخت ديه و مستمری ١٢نفر از دانش اموزان شين آبادی در اعتراض به مشکالتشان در وزارت اموزش و پرورش حضور يافتند ھمچنين ١٨نفر از اين دانش اموزان ھنوز ديه کامل را درسافت نکردند. ماجرای دانش اموزان شين آبادی و مشکالت متعدد انھا ھمچنان ادامه دارد و ھر چند وقت يک بار والدين آنھا در اعتراض به عدم رسيدگی به مشکالت، مقابل مجلس و يا وزارت آموزش و پروش تجمع می کنند .پدر يکی از اين دانش اموزان می گويد :ھم اکنون مدت سه ماه است که فاکتور ھزينه ھای بيمارستان و رفت و آمد در دست ما باقی مانده و آموزش و پرورش برای پرداخت آنھا پاسخگو نيست .مشکل ديه ھشت دانش اموز حل شده است .اما ھنوز ١٨ نفر از دانش اموزان ديه را دريافت نکردند .و برای دختر بنده ٧٢ميليون ديه در نظر گرفتند. ديه ٢دختر فوت شده در شين آباد نصف حساب شد خبرگزاری ھرانا – وکيل دانش آموزان شين آبادی از تعلل بيمه ايران در پرداخت ديه کامل دو دختر فوت شده در حادثه
آتش سوزی مدرسه شين آباد انتقاد کرد. به گزارش ھرانا به نقل از سرويس حوادث جام نيوز به نقل از جام جم،حسين احمدینياز در مورد پرداخت ديه دختران فوت شده در حادثه آتش سوزی مدرسه شينآباد اظھار کرد :سيران يگانه و اسرين رسولزاده دو دختری بودند که در حادثه شين آباد جان خود را از دست دادند و بيمه ايران مقرر کرد که تفاضل ديه اين دختران را بپردازد. وی يادآور شد :به علت جنسيت اين دختران نصف ديه به آنان پرداخت شده بود اما با فشارھايی که از سوی قانون بر بيمه وارد شد ،بيمه ايران تصويب کرد که تفاضل ديه اين دختران را بپردازد اما متاسفانه با وجود گذشت دو ماه از زمان مقرر ،ھنوز بيمه ،اين مبلغ را پرداخت نکرده است. در ١۵آذر سال ١٣٩١آتش سوزی به دليل نقص تجھيزات گرمايشی در مدرسه دخترانهای در روستای شين آباد از توابع پيرانشھر رخ داد که بر اثر اين حادثه ٢٩ تن از دانش آموزان اين کالس دچار سوختگی شده و دو تن از آنان نيز جان خود را از دست دادند.
د ن سازمان ملل ،حمله به دبستانھا در ٧٠ کشور سازمان ملل متحد در گزارشی اعالم کرده است که در چندسال اخير در ٧٠ کشور جھان به دبستانھا حمله شده است. اين حمالت بيشتر به مدارس دخترانه، محصالن دختر يا معلمانی انجام میشود که خواستار آموزش برابر دختران و پسران ھستند. ھدف از اين حمالت ايدئولوژيک دينی بازداشتن دختران از حق تحصيل و به وحشت انداختن خانواده کودکان است تا از فرستادن فرزندانشان به دبستان خودداری کنند. ــ حمله طالبان در دسامبر سال ٢٠١۴به دبستانی در پاکستان که طی آن ١٠٠ محصل جان باختند. ــ ربوده شدن حدود ٢٧٠محصل دختر در شمال شرق نيجريه توسط بوکوحرام ــ حمله سال ٢٠١٢به مالله يوسفزی، است. حمله ھدفمند به دبستانھا در سالھای بين ٢٠٠٩تا ٢٠١۴در دستکم ٧٠کشور جھان از جمله در کنگو ،السالوادور، ھائيتی ،اندونزی ،عراق ،مالی ،ميانمار، فيليپين و سوريه روی داده است. مدارس در بسياری از کشورھا مکانی امن برای دانشآموزان نيستند و کمبود آموزش دختران سبب میشود که آنھا در آينده ھرچه بيشتر ھدف خشونتھای خانوادگی و قاچاقچيان انسان قرار گيرند. اسيدپاشی به دختران دانشآموز در افغانستان و خشونت نسبت به آنھا در سومالی و ھند و ھمچنين خشونتھای جنسی نسبت به معلمان مدارس دخترانه در کشورھايی چون کنگو ،السالولدور، ھائيتی ،اندونزی ،عراق ،مالی ،ميانمار، فيليپين و سوريه است.
٢٨
شماره ١٢٢
د ن آماده است بجنگد و بخشی از اعتراض او به وضعيت موجود ھم باشد .اين فضا ھر روز بيشتر از پيش دارد مھيا ميشود .اگر به آن دامن بزنيم ،وسيعتر و ھمه گيرتر ھم ميشود. اعالم افزايش ١٢درصدی حداقل دستمزد را چگونه با مطالبات و خواستھايی که اشاره کرديد می توان تلفيق کرد؟
ادامه مصاحبه از صفحه ٢ به يک معنی شکلی از مبارزه برای احقاق حقوق کودکان است .ولی مستقيما نامی از حقوق کودک برده نميشود. مشخصا بايد حق کودک را با اسم و نوع مطالبه مطرح کرد. اين جلوه از مبارزه را بايستی متعين و در بستر اصلی مبارزات جاری مطرح کرد .اينجا حق کودک به حق جامعه برای يک زندگی بھتر ،به معيشت و منزلت بيشتر بدل ميشود. اين نکته ظريفی است .نبايد به سادگی از کنار آن گذشت .ھمانطور که حضور خانوادھھای کارگری در تجمعات و تحصن ھا يک ضرروت چند فوريتی برای ھر چه اجتماعی تر کردن آن مبارزه است ،طرح خواسته ھای تامين حقوق کودکان ھم ھمين نقش را دارد .آنقدر بايد بر اين خواست ھا کوبيد و تاکيد کرد که به بخش جدايی ناپذير مطالبات اعتراضی بدل شود. تاکيد بر بيمه درمانی و بھداشتی رايگان برای کودکان .تاکيد بر تحقق آموزش اجباری و رايگان برای کودکان نمونه ھايی است که بايد بسرعت جايی برای طرح آنھا اختصاص داد. در ھمين اعتراضات آموزگاران و طرح مطالبات رفاھی و اجتماعی آنان، وضعيت فضای آموزشی اعتراض به پادگانی کردن آن مطرح می شود .اين ھا فرصت ھايی است که بايد از آن به نفع
ھر چه بيشتر مطرح کردن مطالبات حقوق کودکان در اين اعتراضات ،از آنھا سود جست .اين را بعنوان مثال گفتم. اين موضوع با اھميتی است و بايد مفصلتر در امکانی ديگر به آن بپردازيم و جزييات بيشتر آنرا روشن کنيم. اگر بخواھيد بر طرح چند خواست اساسی تاکيد کدام اولويتھا را مطرح ميکنيد؟ تاکيدات ما در خواستھای فوری که از چندين سال پيش مطرح کرديم ذکر شده است .ھمان موقع که يازده خواست را دقيق کرديم و به تصويب دفتر مرکزی کودکان مقدمند رسانديم .تاکيد ما اين بود که با مطرح شدن آن ،سطحی از توقع ايجاد کنيم .فوريتھا را بگوييم! آنچه ما مطرح کرديم طرح مطالبات فوری است. در واقع اضطراری و خطير بودن وضعيت را ميخواھد گوشزد کند. با ھمين ترمينولوژی ھم بايد اين يازده خواست فوری دفاع از حق کودک را مطرح کرد .در ھر تجمعی بسته به شرايط و فضا و امکان طرح چند خواست را انتخاب کرد و جلوی ديد جامعه قرار داد .ارتقاء سطح مبارزات جاری اخير فضا را برای طرح مطالبات دفاع از حق کودکان آماده کرده است .يک پيش شرط طرح ھر مطالبه ای اين است که مطرح کننده ای داشته باشد که برای آن خواست
نکته خوبی مطرح کرديد .اول اشاره کنم، اين خواستھا در آخرين صفحه نشريه کودکان مقدمند مداوما چاپ ميشود .در ھمين شماره ھم ھمينطور. دولت با بکار گرفتن عوامل خود نظير خانه کارگری ھا و کل شورايعالی تعيين دستمزد رسما و علنا گرسنگی و فقر بيشتری را به ميخواھد به دستمزد بگيران تحميل کند .سطح دستمزد و به يک بيان سطح رفاه در جامعه را تنزل دھد. بنابراين نظر به اينکه دولت دست به چنين اقدامی عليه ما زده است ،بايد برای جبران بخشی از اين محروميت ،آموزش اجباری و رايگان را تامين کند .بساط شھريه مدارس و تحميل ھزينه ھای آموزشی ديگر را از روی سر خانواده ھا بردارد .مھدکودکھا را مجانی کند .يک وعده غذای گرم با کيفيت در مدارس به دانش آموزان داده بدھد .تبعيض در سطوح دسترسی به آموزش را برچيند. مدارس خصوصی و آموزش خصوصی را تعطيل کند و ھمه را يکسان و رايگان در اختيار جامعه بگذارد. اين ھا شعارھای ناممکن نيست .ھمين ھا را به اشکال مختلف در اعتراض به تحميل فقر بيشتر با تحميل حداقل دستمزد بايد مطرح کرد .بر آن پافشای کرد .سطح مبارزات اخير را با طرح ھمين خواستھا بايد افزايش داد. تشکر از شما ،اين بحث مھمی است و بيشتر در باره آن صحبت خواھيم کرد*.
٢٩
د ن
شماره ١٢٢
ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ .اﻣﺎ ﻗﻠﺒﺖ ات ﺳﻨﮕﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻮد از اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻠﺨﻲ. ليال يوسفی
ﭘﻴﺎدهرو اول !
ﺑﻐﺾ و ﺧﺸﻢ ﺑﺪي وﺟﻮد آدم را ﭘﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﺴﻞ ﺗﺎزه ﻧﻔﺲ و ﻛﻮﭼﻜﻲ اﻳﻨﻄﻮر ﺳﺮﮔﺮدان و آواره در ﺧﻴﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﻲ ﻟﻘﻤﻪ ﻏﺬاﻳﻲ ﻣﻲ دود.
ﻳﻚ ﺗﻜﻪ ﻛﻮﭼﻚ ﺷﻠﻨﮓ ﭘﺎره و ﻛﻬﻨﻪ ﭘﻴﺪا ﻛﺮده ﻛﻪ ﻣﻴﮕﺬﺷﺘﻲ ،ﻛﻤﻲ ﺳﻪ ﭼﻬﺎر ﺗﺎ ﺑﭽﻪ از ﻳﺨﭽﺎل دوﺳﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﺎزه از ﻛﺸﻮر دﻳﮕﺮي آﻣﺪه و ﻫﻤﺮاﻫﻢ ﺑﻮد و از آﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻗﺪ و ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻮﭼﻜﻲ ﺷﻴﺸﻪ ي ﺑﺴﺘﻨﻲ ﻓﺮوﺷﻲ آوﻳﺰان ﺑﻮدﻧﺪ ،ﺑﺴﺘﻨﻲ ﺷﺪه ﺑﻮد ،ﺣﻴﺮان ﺑﻪ اﻃﺮاﻓﺶ ﻧﮕﺎه ﻛﺮد ،ﺑﻪ او داﺷﺖ ،ﻫﻦ ﻫﻦ ﻛﻨﺎن آن را دﻧﺒﺎل ﺧﻮد ﻫﺎ را ﺑﺎ اﻧﮕﺸﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دادﻧﺪ و ﮔﻔﺘﻢ :آﻣﺎده ﺑﺎش ،اﻳﻦ ﺗﺎزه ﭘﻴﺎده روي اول روي زﻣﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﺸﻴﺪ .ﺧﻮاﻫﺮش ﻫﻢ ﻛﻪ ﻧﺼﻒ ﺣﺮف ﻣﻲ زدﻧﺪ .ﭼﺸﻢ ات را ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻨﻈﺮه ﻫﻢ اﺳﺖ! ﻗﺪ او را داﺷﺖ ،ﺳﺮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎﻟﺶ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺑﻮد .ﺑﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻲ ﺑﺴﺘﻲ و ﮔﺬر ﻣﻲ ﻛﺮدي .اﻣﺎ ﻛﻤﻲ وﺟﻮد آن ﻫﻤﻪ ﺷﻠﻮﻏﻲ و ﺳﺮوﺻﺪاي ﺧﻴﺎﺑﺎن و ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻳﺴﺘﺎده اي، ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻫﺎ ،ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻲ ﺻﺪاي ﺟﺒﻎ و ﻓﺮﻳﺎد ﻳﻚ ﻓﺴﻘﻠﻲ ﻛﻮﭼﻚ آﺳﺘﻴﻦ ات را ﻣﻲ ﻛﺸﺪ و ﻗﻬﻘﻬﻪ ﺷﺎن ﻛﻪ ﭘﻴﺎده رو را ﭘﺮ ﻛﺮده ﺑﻮد ،ﺑﻪ و در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ زﻳﺮ ﻟﺐ ﺣﺮﻓﻲ ﻣﻲ زﻧﺪ ،دﺳﺘﺶ راﺣﺘﻲ ﺑﺸﻨﻮي .زن ﭼﺎق و درﺷﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺎن را ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺖ دراز ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﭼﺸﻤﻬﺎﻳﺶ را ﻣﻲ
از صفحه فيسبوک کودکان مقدمند ديدن کنيد ،عضو اين صفحه بشويد و با آن ھمکاری کنيد .اخبار، مقاالت ،عکس و ھر اطالعی از وضعيت کودکان را دراين صفحه منتشر کنيد )(Kodakan moghadamand
ﻳﻚ ﻣﺸﺖ ﭘﺎرﭼﻪ رﻧﮕﻲ وﺻﻠﻪ زده روي زﻣﻴﻦ دوزد ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻳﺖ! ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮد ،ﺻﺪاﻳﺸﺎن زد ،اﻣﺎ آﻧﻬﺎ آﻧﻘﺪر ﺧﻴﻠﻲ ﺗﺮاﻓﻴﻚ ﺑﻮد و از ﺧﻴﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﮔﺬﺷﺘﻢ و
دبير نھاد کودکان مقدمند کريم شامحمدی
ﻣﺸﻐﻮل ﺑﺎزي ﺑﺎ ﺷﻠﻨﮓ ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺮوع ﻛﺮدم ﺑﻪ ﻗﺪم زدن ،دم ﻣﺎرﻛﺖ ﺑﺮاي
تماس با نھاد کودکان مقدمند
ﻧﺸﺪﻧﺪ .ﺟﻠﻮي زن ﻳﻚ روزﻧﺎﻣﻪ ﻛﺜﻴﻒ و ﭘﺎره دوﺳﺘﻢ ﻛﻪ ﺳﺮﻣﺎﺧﻮرده ﺧﻮاﺳﺘﻢ ﻛﻤﻲ ﻣﻴﻮه ﺑﺮدارم ﭘﻬﻦ ﺑﻮد و روي آن ﻳﻚ ﻛﺎﺳﻪ ﺑﻮد و ﺗﻮي ﻛﻪ دﺳﺖ ﻛﻮﭼﻜﻲ ﻛﻴﺴﻪ ﻣﻴﻮه را ﻟﻤﺲ ﻛﺮد .ﻛﻴﺴﻪ ﻛﺎﺳﻪ ﭼﻨﺪ ﺳﻜﻪ ،ﺑﻪ ﻏﻴﺮ از آن ﻳﻚ ﻣﻘﻮا ﻫﻢ ﺑﻮد ﻣﻴﻮه را ﺑﻪ دﺳﺖ اش دادم .وﻗﺘﻲ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻛﻪ ﻛﻪ روي ان درﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻮد ،ﺳﻮرﻳﻪ! ﺑﺮود دﻳﺪم ﭘﻨﺞ ﺷﺶ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ دﻳﮕﺮ ﻛﻤﻲ آن ﻃﺮف ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﺮاي ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺗﻤﺎم وﺿﻌﻴﻴﺖ و ﺗﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮش ﻫﺴﺘﻨﺪ! ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻗﺪم در اﻳﻦ ﭘﻴﺎده ﻓﻼﻛﺘﻲ ﻛﻪ دﭼﺎرش ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﻮد .از ﻛﻨﺎر آﻧﻬﺎ روﻫﺎ ﻛﻪ راه ﺑﺮوي ،روز ﻳﺎ ﺷﺐ اش ﻓﺮﻗﻲ
karimshamohammadi@yahoo.se
barnenforst@hotmail.com Tel: 0046-702468454 Fax: 0046-706199054 Address: Barnen Först Box 48 151 21 Södertälje Sweden سردبيرنشريه فارسى سيامک بھاری siabahari@yahoo.com نشريه فارسى ماھانه منتشر ميشود و در سايت كودكان مقدمند قابل دسترس است.
www.barnenforst.com
٣٠
شماره ١٢٢
د ن
خواستھای فوری جنبش دفاع از حقوق کودکان نھاد کودکان مقدمند به منظور تسھيل پيشروی و متشكل ش دن ھ رچ ه ب ي ش ت ر ج ن ب ش دف اع از حقوق کودکان و احقاق حقوق کودک مفاد زير را بعنوان خواستھای فوری و حداقل جن ب ش دف اع از حقوق کودکان در ايران اعالم ميدارد: ١ــ تضمين و تامين امکانات رفاھی ،آموزشی ،بھداشتی و درمانی کودکان برابر آخرين استانداردھای جھانی بوسيله دولت .دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را ،در باالترين سطح ممکن ،تضمين کند و کمک ھزينه ھای الزم و خدمات رايگان پزشکی و آموزشی و فرھنگی را مستقل از وضعيت خانوادگی کودکان و نوجوانان تامين کند. ٢ــ ايجاد مھد کودک ھای مجھز و مدرن به منظور برخورداری ھمه کودکان از يک محيط زنده و خالق تربيتی و اجتماعی ،مستقل از شرايط خانوداگی . ٣ــ تضمين حقوق برابر برای ھمه کودکان صرفنظر از محل تولد ،انتساب به مليت يا مذاھب مختلف .ممنوعيت ھرنوع تبعيض عليه کودکان دختر و پسر ،مھاجر و غير مھاجر و کودکانی که داخل يا خارج ازدواج بدنيا آمده باشند. ٤ــ ممنوعيت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان ٥ــ لغو کليه قوانين قصاص و اعدام درمورد کودکان ،ممنوعيت نگھداری کودکان در زندان .ايجاد مراکز بازآموزی با امکانات رفاھی ،آموزشی و پرورشی مدرن ھمراه با کمک ھای مؤثر پزشکی و روانپزشکی برای نوجوانان بزھکاربا ھدف بازگرداندن زندگی شايسته به آنان. ۶ــ ممنوعيت حجاب کودکان! ٧ــ کودک مذھب ندارد .کودکان بايد از ھر نوع دست اندازی مادی و معنوی مذاھب و نھادھای مذھبی مصون باشند .جلب افراد زير شانزده سال به فرقه ھای مذھبی و مراسم و اماکن مذھبی ممنوع است. ٨ــ ممنوعيت دخالت مذھب در آموزش و پرورش و لغو فوری تبعيض و تمايز در ھمه عرصه ھا و سطوح آموزشی ميان دختر و پسر .مختلط شدن مدارس در ھمه سطوح تحصيلی ٩ــ مقابله قاطع قانونی با استفاده جنسی از کودکان ،حتی تحت نام ازدواج ،جرم سنگين جنايی محسوب ميشود. رابطه جنسی افراد بزرگسال با افراد زير ١٨سال ،ولو با رضايت آنھا ،ممنوع است و جرم محسوب ميشود . ١٠ــ ممنوعيت ھر نوع آزار کودکان در خانواده ،مدارس و موسسات آموزشی و در سطح جامعه بطور کلی. ممنوعيت اکيد تنبيه بدنی .ممنوعيت فشار و آزار روانی و ارعاب کودکان. ١١ــ ممنوعيت بخدمت گرفتن کودکان در نھادھای نظامی ،انتظامی و امنيتی. اين مطالبات فوری جنبش انسانی دفاع از حقوق کودکان در ايران و خواستھای حداقل و عاجل برای رھانيدن کودکان از محروميت و بيحقوقی و دست درازی مذھب و مقابله با کودک آزاری سيستماتيک توسط جمھوری اسالمی است .نھاد "کودکان مقدمند" ھمه انسانھايی که قلبشان برای حقوق کودک ميطپد و کليه تشکلھا و نھادھای مدافع حقوق کودک را بمبارزه برای تحقق اين خواستھا فراميخواند.
برپايی يک دنيای بھتر برای کودکان ممکن است ،به نھاد کودکان مقدمند بپيونديد!