38
سال بیستم .شماره ۱۲۳۰جمعه ۶شهریور ۱۳۹۴
شانتالآﮐرمن و تجربههای یکه سینماییاش شــانتال آکرمن ،یکی از مهمترین زنان ســینماگر جهان اســت اگرچه او با همه اهمیت فیلمهایــش ،تنها در میان نظریهپردازان فیلم ،فمینیســتها و «ســینهفیل»ها ،شهرت دارد و در میان تماشاگران عادی سینما چندان شناخته شده نیست .او بعد از برادران داردن ،مشهورترین فیلمساز بلژیکی است .جی هوبرمن ،منتقد برجسته آمریکایی او را مهمترین فیلمســاز اروپایی از نسلاش دانســته و با گدار و فاسبیندر مقایسه کرده است. خودش گفته اســت که تحــت تأثیر ســینمای تجربی و آوانگارد اســتن براکیج ،جوناس مکاس ،مایکل اســنو ،و اندی وارهول بوده اســت .در نظرخواهی سال ۲۰۱۲نشریه سایتاند ساوند از منتقدان سینمایی ،تنها نام دو فیلمساز زن در لیســت ۱۰۰فیلم برتر منتقــدان قرار گرفت که یکی از آنها کلر دنی بود و دیگری شانتال آکرمن که با فیلم «ژان دپلمن» در جایگاه سی و پنجم قرار گرفت. آکرمن در خانوادهای یهودی و لهستانیتبار در بلژیک به دنیا آمد .مادرش از بازماندگان آشویتس بود .ابتدا میخواست نویسنده شود اما پس از دیدن فیلم «پیرو خله» ژان لوک گدار در سن ۱۵سالگی ،تغییر عقیده داد و تصمیم گرفت فیلمساز شود .آوانگاردیسم سینمایی گدار و رویکرد غیرمتعارف و ساختارشکنانه او ،برای آکرمن هیجانانگیز بود و از نخستین فیلم کوتاهش تا امروز با او باقی مانده است. آکرمن بعد از انصراف از تحصیل در مدرسه سینمایی ،در سن ۲۱سالگی به نیویورک مهاجرت کرد .در آنجا با آثار ســینمای تجربی و زیرزمینی نیویورک از جمله کارهای جوناس مکاس و مایکل اسنو آشنا شد و تحت تأثیر آنها قرار گرفت. آکرمن دومیــن فیلمش یعنی «ژان دیلمن» را در ســن ۲۴ سالگی ساخت یعنی حتی از اورسون ولز هم که «همشهری کین» را در ۲۵سالگی ساخت جوانتر بود و نیز تروفو که در ۲۷سالگی « ۴۰۰ضربه» را ساخت و آیزنشتین که او هم در ۲۷سالگی اولین فیلمش «رزمناو پوتمکین» را ساخت. بیشــتر فیلمهای آکرمن به نوعی اتوبیوگرافی او به حساب میآیند و بر اســاس تجربههای شخصی زندگی او و افراد خانوادهاش به ویژه مادرش شــکل گرفتهانــد .بازی او در
برخی از فیلمهایش نیز این برداشت را تقویت میکند .در مورد فیلم «ژان دیلمن» گفته است که آن را بر اساس آنچه که در کودکی دیده و از روی ژســتهای مادرش ساخته است. مینیمالیسمآکرمن آکرمن را یکی از مهمترین نمایندگان سینمای مینیمالیستی هم معرفی کردهاند .ســینمای مینیمالیستی آکرمن استوار بر برداشــتهای بلند ،دوربین ثابت ،سادگی روایت ،ریتم آرام و فقدان نماهای نقطه نظر (پی او وی) است .استفاده از برداشتهای بلند و پرهیز از کات (برش) در تدوین ،منجر به خلق ریتم کند و کشداری شده که خصلت اصلی فیلمهای آکرمن اســت .در نظر آکرمن ،همه عناصر درون قاب از بازیگــر گرفته تا رنگ ،نور و لــوازم صحنه به یک اندازه اهمیت دارند و میزانسن نهایی او را میسازند .ویژگیهایی که در فیلمهای ســهراب شهید ثالث هم میتوان جستجو کرد .شــباهتهای میان کارهای دو سینماگر انکارناپذیر اســت .تنها ویژگیهای سبکی نیست که سینمای آکرمن را شــبیه سینمای شهیدثالث میکند بلکه تأکید بر زندگی یکنواخــت و مــاللآور روزمره ،نشــان دادن رویدادهای معمولی و پیش پا افتاده در زمان واقعی و پرهیز از دراماتیزه کردن رویدادها ،از وجوه مشترک فیلمهای دو سینماگرند. هر دو فیلمســاز تقریباً همزمان کار فیلمســازی را شــروع کردهاند .آکرمن نخستین فیلم بلندش یعنی «من ،تو ،او» را در ســال ۱۹۷۴ساخت و شهید ثالث نیز «یک اتفاق ساده»
38 PAIVAND Vol. 20 Issue 1230 Friday August 28, 2015 میخورد .زمین را نظافت میکند و در همان حال درزهای در و پنجره اتاق را با نوار چسب میگیرد .حرکات عجیب و دیوانهواری میکند .جلوی آینه میرقصد .وسایل آشپزخانه را روی زمیــن میریزد .پاهایش را واکس میزند .با اینکه ظاهــرش آرام اســت و زیر لــب آواز میخوانــد اما همه حرکاتش عصبی و عصیانگرانه اســت .در انتهای فیلم ،او کنار اجاق گاز میرود .کاغذی را آتش میزند و پیﭻ گاز را میچرخاند و به آن تکیه میدهد و فیلم تمام میشود. آکرمن خــود آن را «تصویر معکوس ژان دیلمن» خوانده اســت ،چرا که دختر جوان این فیلم ،برخالف ژان دیلمن نمیخواهد به قواعد نرمال زندگــی روزمره تن دهد و در نتیجه علیه آنها طغیان کرده و خود را نابود میکند. جاناتان رزنبام فیلم «شهرم را منفجر کن» را ترکیبی از چارلی چاپلین و ژان دیلمن خوانده و آن را با فیلم کوتاه «ســاعت یک صبــح» ( )۱۹۱۶چاپلین مقایســه کرده اســت .رفتار دخترک ،شــورش علیه همه عادتهــا و کارهای روزمره زنها (به طور مشخص زنان خانهدار) است از آشپزی گرفته تا خوردن ،شستن ظروف ،تمیز کردن زمین ،واکس زدن (نخستین فیلم بلندش) را در سال ۱۹۷۳ساخته است. فیلمهــای آکرمــن انباشــته از شــخصیتهای عــادی و کفشها ،و مرتب کردن وسایل خانه. زندگیهای معمولی و روزمره اســت .او تصویرگر دنیای یکنواخت و کســلکننده زنــان خانهدار و تنهاســت .در ژان دیلمن ،بیانیه فمینیستی آکرمن فیلم «ژان دیلمن» ،آکرمــن ،از زندگی عادی ،یکنواخت و بیحادثــه زنی خانهدار در بروکســل که بــرای گذران فیلمهــای آکرمن ،به خاطــر تمرکز روی دنیــای زنان و زندگیاش ،خودفروشی میکند ،درامی بزرگ و تأثیرگذار رویکرد فمینیستی آنها مورد توجه نظریهپردازان فمینیست بوده اســت .به اعتقاد شــوهینی چودوری نویسنده کتاب ساخته است. تأثیــر رویکــرد ســینمایی آکرمــن از جمله اســتراتژی «نظریههای فمینیستی فیلم» ،آنها در فرم آوانگارد و تجربی مشــاهدهگرانه ،برداشــت بلنــد ،دوربین ثابــت و نمایش سینمای او ،ایده «اختراع دوباره سینما» را کشف کردهاند. زندگی آدمها در زمان واقعی را امروز میتوان در فیلمهای آکرمن با فیلمهایش ،رویکرد تازهای را در ســینمای زنان سینماگرانی چون جیا ژانکه ،پدرو کوستا و آپیچاتپونگ و نمایش میل زنانه بر پرده ســینما ،معرفی کرد که پیش از او دیده نشده بود .او بازنمایی تصویر زنان در سینمای مِین ویراسه تاکول مشاهده کرد. استریم (جریان مسلط) را به چالش کشید. به نوشته پروفسور ژانت برگســتروم در مقالهاش در مجله «شهرم را منفجر کن» ،یﮏ تجربه عﺼیانگرانه «سایتاند ساوند» ،آکرمن در دورهای فعالیت فیلمسازیاش نخســتین فیلم آکرمن ،فیلم کوتاهی است به نام «شهرم را را شــروع کرد که فمینیســم وارد عصر تازهای شده بود و منفجر کن» که در سال ۱۹۶۸در سن ۱۸سالگی ساخت .در فیلمهــای آکرمن نیز به عنوان متنهــای کلیدی در حوزه واقع با همین فیلم کوتاه بود که او تمها و استراتژیهایی را مطالعات سینمایی و نظریههای فمینیستی فیلم مورد استفاده از نظر سبک سینمایی برگزید که تا امروز هم در فیلمهایش قرار گرفت. نخستین فیلم بلند آکرمن« ،من ،تو ،او» ( ،)۱۹۷۶داستان زن به آنها پایبند بوده است. دختر جوان این فیلم ،از بســیاری جهات شبیه ژان دیلمن ،جــوان همجنسگرایی به نام ژولی اســت که تنها زندگی شــخصیت زن فیلم معروف آکرمن اســت .او همانند ژان میکنــد و اوقات بیکاریاش را به نامه نوشــتن و خوردن دیلمن ،دختری تنها و منزوی است .او را میبینیم که وارد میگذراند تا اینکه با دختر دیگری آشــنا میشــود و با او اتاق تنگ و کوچکش میشود .ماکارونی درست کرده و رابطه جنسی شورانگیزی برقرار میکند.