Armanshahr
آرمان شهر
هشتم مارچ روز جهانی زن مبارک
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
در این شماره می خوانید:
• کمیته نظارت بر قطعنامه 1325وضعیت زنان افغان را بهتر خواهد کرد1................................................. • نظام سیاسی و عدالت اجتماعی،؛ افغانستان کجای کار است؟1............................................................... • چالش بازسازی «دولت های ناموفق»2.................................................................................................... • بازشناسی نقش زنان افغانستان در مبارزات آزادی خواهی زنان ـ منیژه باختری2..................................... • سه روز در زندان زنان هرات3............................................................................................................... • كنفرانس مشترك نهاد هاي جامعه مدني و دولت افغانستان پيرامون صلح و بازپذيري4........................... • گروه های زنان« :زمان ایجاد جنبش زنان در افغانستان فرا رسیده است»4 ............................................... • گروه عدالت انتقالی :تعهدات ملی و بین المللی ضامن صلح5 ............................................................... • برقع نیلگون؛ هدیه دولت کرزی به مناسبت روز زن ـ خدیجه عباسی5 .................................................. • معرفی کتاب :قضا ،جنایت های علیه بشریت و دادگاه بین المللی جزایی6 ............................................. • شایسته ترین تجلیل از روز جهانی زن ،مبارزه در راه رهایی آنان ـ گاللی حبیب7 ................................. • چاپ دوم «علیه فراموشی»8 .................................................................................................................. • «افغانستان در جستجوی حقیقت و عدالت» ـ کتابی از آرمانشهر8 .......................................................... • نوال السعداوی :ما دوباره یک ملت شدیم ،بدون مرزهای جنسیتی و مذهبی8 ........................................ • در اروپا «افکار عمومي اعتقادي به جنگ افغانستان ندارد» -لوموند دیپلوماتیک9 ................................. • «بازخوانی حافظه جمعی ما» ـ کتابچه ای از آرمانشهر9 .......................................................................... • سیاست نامه 1،2و 3تجدید چاپ شد9 ................................................................................................ • فیض محمد عاطفی ،شاعر 'آیینه محیط' در گذشت10 .......................................................................... • آرشیف ملی افغانستان و 46سال فرود و فراز ـ مصاحبه با سخی منیر10 ................................................ • كنوانسيون چهارم ژنو و پروتوكولهاي الحاقي11 ................................................................................. • جنسیت و تصویرسازی رسانه ای از زنان در جهان سوم ـ خاتمبی کینوتی11 ......................................... • اروپائيان درگير جنگي که ربطي به آنها ندارد -لوموند دیپلوماتیک12 .................................................
بنیاد آرمان ش��هر یک نهاد مس��تقل و غیر انتفاعی ش��هروندی مستقر در کابل اس��ت که به هیچ دس��ته ی اقتصادی ،سیاس��ی ،مذهبی ،قومی ،و هیچ دولتی وابستگی ندارد .آرمان این نهاد ایجاد بسترهای مناسب برای تامین خواس��تهای اجتماعی برای دموکراس��ی ،حقوق بشر ،عدالت و قانون مداری اس��ت و نیز دست زدن به ابتکارات فرهنگی و نشر کتاب در خدمت به ش��کل گیری آگاهی جمعی ش��هروندان .بنیاد آرمان شهر در راس��تای تبادل اندیشه و گفتگو در داخل کشور و در منطقه با هدف ایجاد همبستگی ،پیشرفت و صلح ،می کوشد. بنی��اد آرمان ش��هر عضو فدراس��يون بي��ن المللي جامعه ه��اي حقوق بشر( )FIDHاست. این نشریه با حمایت مالی اتحادیه اروپا منتشر شده است .مسئولیت انتشار نشریه به عهده بنیاد آرمان شهر و مسئولیت محتوای مطالب به عهده نویسنده یا نویسندگان است و به هیچ وجه نمی تواند بازتاب موضع اتجادیه اروپا محسوب شود.
دوست باز آمد و دشمن به مصیبت بنشست باد نوروز علی رغم خزان باز آمد
نوروز باستانی و سال 1390خورشیدی بر شما مبارک باد کمیته نظارت بر قطعنامه ١٣٢٥وضعیت زنان افغان را بهتر خواهد کرد
دوشنبه 28مارس 08 - 2011فروردین 1390 بشیر پیمان بی بی سی موسسه جامعه مدنی و حقوق بشر افغانستان کمیته ای را برای حمایت و نظارت از اجرای قطعنامه ١٣٢٥شورای امنیت سازمان ملل متحد در این کشور ایجاد کرده است. این کمیته که متشکل از نهاد های مدنی ،فعاالن حقوق زن و حقوق بشر است وظیفه دارد تا از اجرای این قطعنامه از سوی حکومت و جامعه جهانی در افغانستان نظارت کند و آنرا مورد ارزیابی قرار دهد .دهها نهاد غیر دولتی فعال در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان ،عضو موسسه جامعه مدنی و حقوق بشر هستند. قطعنامه ١٣٢٥شورای امنیت سازمان ملل که در اکتبر ٢٠٠٠میالدی تطویب شد بر حمایت از حقوق زنان در افغانستان تاکید می کند. این نخستین باری است که کمیته حمایت و نظارت از قطعنامه ١٣٢٥شورای امنیت سازمان ملل متحد در افغانستان ایجاد می شود. نعیم نظری از مسئوالن ارشد موسسه جامعه مدنی و حقوق بشر می گوید« :نظارت و ارزیابی از عمل کرد های حکومت افغانستان ،جامعه مدنی و نهاد های جامعه مدنی و حقوق بشری در قبال این قطعنامه از مسولیت های این کمیته است». آقای نظری همچنین گفت برنامه های این کمیته شامل نشست های آگاهی دهی مشوره دهی و آموزشی می باشد که در ابتدا برای ٣٠٠زن در والیات کابل پروان و بامیان در نظر گرفته شده و حد اقل برای هفت ماه ادامه می یابد. سازمان ملل متحد از ایجاد این کمیته برای حمایت و نظارت از قطعنامه ١٣٢٥سازمان ملل استقبال کرده است. خانم آن فیولر معاون بخش حقوق بشر در دفتر هیات معاونیت
آدرس الکترونیک:
armanshahrfoundation.openasia@gmail.com
سازمان ملل متحد در افغانستان می گوید این سازمان همانند گذشته برحمایتش از زنان ادامه خواهد داد او گفت »:ما واقعا از این پروژه بسیار مهم استقبال می کنیم و انتظار داریم که این شبکه و دیگر اعضای جامعه مدنی و حکومت ،عالوه بر نظارت ،در تطبیق و حمایت از قطعنامه ١٣٢٥نیز تالش کنند. سازمان ملل همانگونه که در 10سال گذشته از آنچه برای بلند کردن صدای زن و صلح سازی انجام شده حمایت کرده پس از این هم قویا حمایت می کند». در همین حال فعاالن جامعه مدنی و حقوق بشر از حکومت و جامعه جهانی می خواهند تا نقش زنان را در برنامه های صلح و تامین امنیت نادیده نگیرند. کمیته حمایت و نظارت از قطعنامه ١٣٢٥شورای امنیت سازمان ملل متحد در حالی ایجاد می شود که برخی از فعاالن جامعه مدنی و حقوق بشر ،نقش زنان در تصمیم گیری های مهم به ویژه تامین امنیت و تامین صلح در این کشور را در سال های گذشته ناچیز می خوانند و حکومت را به رعایت نکردن مفاد این قطعنامه متهم می کنند .به طور مثال خانم سیماسمر رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به ادامه برگ 18 اندک...
شماره متاس0775321697 :
نظام سياسي وعدالت اجتماعي؛ افغانستان در كجاي كار است؟ شصت و نهمين جلسه گفتگوي پلي ميان نخبگان و شهروندان بنياد آرمان شهر به مناسبت روز جهاني عدالت اجتماعي تحت عنوان نظام سياسي و عدالت اجتماعي با سخنراني آقاي ميراحمد جوينده وكيل سابق مجلس ،آقاي عبدالظهور رزمجو معاون حزب پيوند ملي افغانستان ،خانم مسعوده كرخي نماينده مردم در مجلس ،آقاي سيف الدين سيهون استاد دانشكده اقتصاد دانشگاه كابل و آقاي اويناژ محقق در واحد تحقيق و ارزيابي افغانستان به تاريخ 5 حوت 1389برابر با 24فبروري 2011برگزار گرديد. در اين گفتگو بيش از 110نفر از اعضاي جامعه مدني افغانستان ،دانشجويان ،نویسنده ها و فعالين حقوق بشر، رسانه هاي تصویري و صوتي ( تلويزيون فردا ،آينه ،طلوع و راديو كليد) اشتراك نموده بودند. در ابتدا گرداننده جلسه اجمل بلوچ زاده گفت :برای اولین بار بنیاد آرمان شهر در افغانستان از روز جهانی عدالت اجتماعی تجلیل می کند .برای ساختن دنیایی بهتر و زندگی شایسته برای همه انسان ها به طور یکسان با رعایت عدل و انصاف سازمان ملل روز بیستم فبروری را روز جهانی عدالت اجتماعی نام نهاده است. طرح مشاهده و بررسی توسعه عدالت اجتماعی در کشور های دنیا برای اولین بار در سال 1995در کپنهاگ دنمارک برگزار گردید و نتیجه آن نیز در همان شهر اعالم شد و سازمان ملل این روز را هر سال روز مشاهده و بررسی توسعه عدالت اجتماعی در دنیا اعالم نمود .بیستم فبروری نگاهی عمیق و هشیار است بر بی عدالتی های اجتماعی در تمامی کشور های دنیا که در صدر آن فقر و گرسنگی است. زیرا که اولین جز ترکیبی عدالت اجتماعی در دسترس بودن غذای مناسب و کافی برای همه افراد بشر است .در این روز نگاه جستجوگر و هشیار متمرکز است بر بی عدالتی ها و در تمامی کشورهای دنیا حتی در کشور که زندگی می کنیم .فقر ،بیکاری ،نقض حقوق زنان و کودکان ،کشتار در جنگ های خانمانسوز ،بحران عوض شدن آب و هوا و بی ادامه برگ 18 توجهی کشور های ...
آرمان شهر 2
چالش بازسازی «دولت های 1 ناموفق» درس هایی که باید از اشتباه های جامعه بین المللی در کمک به افغانستان آموخت؟ نویسنده مقاله ،سرژ میخائیلوف ،تا چندی پیش مدیر اجرایی موسسه توسعه در فرانسه 2بود و پیش از آن نیز به عنوان یکی از مدیران و مشاوران ارشد بانک جهانی کار می کرد. او که در بیش از 60کشور جهان تجربه اندوخته است در حال حاضر استاد موسسه مطالعات سیاسی پاریس و مشاور دایمی بانک جهانی و دیگر سازمان های بین المللی است و تاکنون چندین کتاب نوشته یا ویرایش کرده است. معرفی مقاله :کمک های بین المللی برای کشورهای ضعیف و دولت های «ناموفق» که از بحران های شدید یا جنگ داخلی بیرون می آیند افزایش یافته است .اما امروزه متوجه می شویم که مصیبت در افغانستان بیشتر ناشی از اشتباه های ائتالف کشورهای غربی و به ویژه نابسامانی کوشش های مربوط به توسعه در آن کشور است .سرژ میخائیلوف در مقاله اش به شیوه نظام مندی اشتباه های کشورهای تمویل کننده در فاصله سال های 2002و 2010را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد .هدف او کسب درس هایی است که بتوان به طور گسترده تری به کار گرفت و از تکرار آن اشتباه ها در جاهای دیگر پرهیز کرد. پس از یادآوری به خواننده که ناکارآمدی در عرضه کمک مالی در کشورهایی که در بحران بوده اند باعث یاس فراوان است ،و عالوه بر وعده ها و اعالمیه های خوش و آب و رنگ ،منابع مالی زیادی برای بازسازی آن کشورها ضروری است ،سرژ میخائیلوف تحلیل صریحی از عملکرد ضعیف تمویل کنندگان در افغانستان به دست می دهد .او بر نبود استراتژی منسجم و اهداف روشن برای هدایت اقدامات آنها تاکید می کند .او تصریح می کند که تامین امنیت مردم و ایجاد یک حکومت محلی در این شرایط حیاتی است و این موضوع را تمویل کنندگان در اصل فراموش کرده اند .از آنجا که نیروهای خارجی نمی توانند به طور نامحدود این نیاز را تامین کنند ،بناکردن نیروهای امنیتی ملی ضروری است. او سپس پیامدهای نبود هماهنگی و مدیریت استراتژیک در امر کمک مالی را شرح و نشان می دهد که این وضع به ناهماهنگی در تخصیص منابع می انجامد ،و الگوی تازه ای برای برطرف کردن این نقص ها ارائه می کند. با تحلیل موردی افغانستان ،او در باره اصول حاکم بر هماهنگی کمک مالی در کشورهای ضعیف و ناکفایتی اهداف توسعه هزاره به عنوان چارچوب کار در شرایط مشابه نتایج کلی تری می گیرد .نویسنده بر پیامدهای وخیم رویکردهای ناشی از مالحظات کوتاه مدت تمویل کنندگان تاکید می کند و نشان می دهد که این رویکردها به ایجاد حکومت موازی متکی بر تمویل کنندگان می انجامد که فقط نهادهای دولتی را تضعیف می سازد. ضرورت کشورسازی تاسیس نهادهای مدرن است و این موضوع را جامعه بین المللی تمویل کنندگان نادیده گرفته است ،گرچه بعضی دستاوردهای موفق در افغانستان نشان داده که این کار در شرایط سخت ممکن است .او نوع سطحی دمکراسی را که جامعه بین المللی همواره در این گونه شرایط تحمیل می کند مورد انتقاد قرار می دهد و بر نیاز به دمکراسی مردمی تاکید می کند .سرانجام بر پایه این تحلیل بسیار عمیق، نویسنده توصیه های متعددی به نهادهای رسمی توسعه و سازمان های غیردولتی می کند که در حال حاضر با چالش های مشابهی در دیگر نقاط جهان روبرو هستند و در آینده نیز خواهند بود. متن کامل مقاله در:
http://factsreports.revues.org/index696.html#text
1- Serge Michailof, THE CHALLENGE OF RECONSTRUCTING ‘FAILED’ STATES: What lessons can be learned from the mistakes ?made by the international aid community in Afghanistan
)2- French Development Agency (AFD
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
بازشناسی نقش زنان افغانستان در مبارزات آزادی خواهی زنان منیژه باختری 17حوت 1389 با دو رویکرد می توان مساله حقوق زنان و جنبش های آزادی خواهی و برابری طلبی آنان را مطالعه کرد .نخست، شناسایی این حقیقت که زنان در بیشتر جوامع از حقوق نابرابر و ستم جنسیتی رنج می برند و از حقوق طبیعی خویش بهره مند نیستند و دو دیگر شناخت راهکار هایی که بتوان حقوق نابرابر و ستم جنسیتی را از بین برد و هسته گذاری مایه های اجتماعی و آغاز مبارزه برای از بین بردن بی عدالتی ها. از آن جایی که می توان به گفتمان حقوق زنان و برابری جنسیتی ،از چشم انداز های گوناگون پرداخت ،من تالش دارم تا در این جستار کوتاه بیشتر به موقعیت زنان باسواد و تحصیل کرده افغانستان در روند مبارزات حق طلبی و برابری خواهی جنسیتی آنان بپردازم .نخستین موضوعی که می توان بحث را با آن آغاز کرد ،بررسی مولفه های جنبش زنان و رفتارهای آزادی خواهانه است. تجربه ها در شمار زیادی از کشورها نشان می دهند که جنبش زنان از کرکترهای متفاوت فکری و سیاسی تشکیل شده است .به بیان دیگر زنان صرف نظر از موقعیت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و نگره های فکری خویش در یک ایتالف ،جنبش های گسترده اجتماعی را به میان آورده اند و در راستای به دست آوردن حقوق برابر و برابری جنسیتی به نام یک گروه اجتماعی که منافع مشترک دارد، دغدغه های خویش را مطرح کرده و بی عدالتی ها را به چالش کشیده اند .زنان باید با درک این که دارای خواسته ها و منافع مشترکی اند که تنها با همبسته گی و درک شعوری از موقعیت فرودستانه شان در برابر سیاست ها و شیوه های فرادستانه جامعه پدرساالر به پیروزی و تحقق می رسند، جنبش زنان را سامان دهند .در این شکی نیست که زنان بنابر وابسته گی های طبقاتی و نژادی به گروه های مختلف با منافع متفاوت صنف بندی می گردند ولی با وجود همین تفاوت ها در جنبش های برابری خواهی ،آرمان های مشترک می یابند و در نتیجه برای دریافت راه حل متحد می گردند .از آن جایی که زنان یک گروه اجتماعی اند نه طبقه، برخی پژوهشگران بر این باور اند که تعریف مشخصی از منافع و جایگاه آن ها صرف با تعریف از جایگاه اجتماعی آن ها که ناشی از ستم جنسیتی می شود ،دشوار است .در حقیقت همین امر سبب پراگنده گی در ارایه دیدگاه منسجم و موجب دریافت متفاوت در راستای تعیین درجة تبعیض جنسیتی و ستم اجتماعی می گردد. عامل تاریخی شی واره گی و شی انگاری زنان در حوزه اقتدار مردانه ریشه در استبداد تاریخی ،خشونت سیستماتیک و ساختاری ،انگاره های دینی و اسطورة تاریخی قدرت مردانه دارد .جنگ و فرهنگ جنگ ،بی امنیتی ،شقاوت های تاریخی ،بنیادگرایی دینی ،محدودیت های اجتماعی و تفکر سنتی مسلط مردانه ،عواملی اند که بیشترین آسیب ها را بر زنان وارد می نمایند .در عین حال ،دولت های پدرساالر و حوزه های قدرت که بیشتر با اشتراک مردان شکل گرفته اند، به زن و موقعیت او نگاه ابزاری دارند .جدا از سایر مولفه ها ،حقوق زنان ،سوژه به شدت سیاسی است و در نتیجه در تقابل با سیاست های پدرساالرانه جوامع قرار گرفته و در تقابل با قدرت و تفکر سیاسی حاکم و نهادهای بازتولید کننده آن عمال امکان تبارز نیرومند نمی یابند از این رو کسب حقوق زنان در یک فرایند برابری طلبانه صرفا می تواند در متن یک کارزار فراگیر سیاسی و اجتماعی معنا و مفهوم بیابد. مبارزات و اندیشه های کسانی چون ماری ولستون کرافت، ویرجینیا ولف ،کالرا زتکین ،سیمون دوبوار ،جولیا کریستوا و یا به سخن دیگر مبارزات برابری خواهی موج های سه گانه فمینستان در طول تاریخ موجب تغییرات بنیادین در زندگی زنان غرب و سامان بخشی هنجارهای مبارزه گردیده است .در بیشتر کشورهای جهان مبارزات زنان با تظاهرات عمومی ،راه اندازی گفتمان های اجتماعی در حوزه عمومی، تشکیل حزب ها و گروه ها از الیه های مختلف جامعه شکل گرفته است .تظاهرات زنان در امریکا در روز هشتم مارچ
سال 1857میالدی یا همین روز در سال 1917میالدی برای به دست آوردن حقوق مدنی و سیاسی و برابری جنسیتی، و در فرجام به رسمیت شناختن روز همبسته گی زنان در سال 1977میالدی از سوی سازمان ملل متحد نشانه های گویای این مدعا اند .تاریخ جنبش های زنان نشان می دهد که زنان روشنفکر دارای برخاستگاه های گوناگون اجتماعی با آفرینش تیوری های سیاسی جنبش های زنانه ،در تعمیم تجارب مبارزاتی زنان نقش به سزایی داشته اند. و یا پایه گذاری نهاد جدید «زنان سازمان ملل متحد» در سال 2010میالدی نمادی از تاثیر گذاری نهادهای مدنی، جنبش های زنان و حمایت سیاست مداران زن از کشورهای مختلف و پذیرش نهادینه ساختن جنبش های برابری طلبانه زنان در ساحت جهانی می باشد. همبسته گی زنان به معنای همسویی نگرش های متفاوت سیاسی -اجتماعی آنان نیست؛ بلکه بیشتر هم صدایی آن ها علی رغم تفاوت ها در ایجاد برابری و حقوق مساوی در ساختارهای جامعه و تبعیض ستیزی است .بدون شک روش های متفاوت و یافته های ناهمسان در متن یک جنبش وجود دارند .ولی این تفاوت ها در رویکردها و هنجارها کمتر می توانند مانع همصدایی زنان در جنبش های رهایی بخش گردند .در جنبش های زنان ،استراتیژی های متفاوت با دورنمای مشابه تبارز می یابند و در آن، زنان سکوالر ،مذهبی ،زنان مدرن و سنتی با وجود تعلقات سیاسی ناهمسان و نگره ها و دغدغه های متفاوت در کنار هم می ایستند و در برابر پیوسته گی مردانه و نهادهای تحکیم حاکمیت آن ها که بی گمان غیرعادالنه است ،قرار می گیرند. ایجاد برابری و دسترسی به حقوق مساوی ،در واقع به فشار دو سویه نیاز دارد .به بیان دیگر ،حرکت های جامعه مدنی و رسانه های پرسش گر و گفتمان اجتماعی آگاهانه و مشارکت در مبارزات و مقاومت های فراگیر از یک سو و تامین حمایت و حاکمیت قانون و دولت سوی دیگر اند. نضج گیری جنبش زنان بدون پیدایی بسترهای اقتصادی و فرهنگی در متن جامعه یی که استبداد ساختاری و رابطه های سنتی در بافت آن گره خورده اند ،دشوار است؛ چون جنبش زنان در چارچوب یک کنش جمعی که نشان گر هویت جمعی ،خرد و خودآگاهی گروهی بزرگ از الیه های اجتماعیست ،در تضاد با زیر ساخت ها و ساختارهایی که غالبا به تابو مبدل شده اند ،قرار گرفته و در نتیجه منافع گروه بزرگ تری را که در قالب پیوسته گی مردانه رشد کرده اند ،به چالش می کشد. * با توجه به تاریخ صد سال اخیر افغانستان و مولفه هایی که برای جنبش زنان قایل شده اند ،مشکل است که رفتار یا کنشی را به نام جنبش اجتماعی زنان در افغانستان تبیین کرد. بازشناسی تاریخی موقعیت زنان در افغانستان نشان گر این حقیقت تلخ است که تا حال جنبش های زنانه خودجوش با مایه های الزمی آن و مبارزات آزادی خواهی و یا روند دسترسی به حقوق طبیعی و مدنی آن چنان که در جهان و حتا شماری از کشورهای منطقه مطرح بوده ،در افغانستان شکل نگرفته است .دلیل این امر را می توان در پسمانی ساختاری ،سخت جانی سنت ها و ایستایی دگرگونی های اجتماعی ناشی شده از آن ها دانست که بحران های چار دهه ادامه برگ 19 اخیر نیز در...
آرمان شهر
Armanshahr
3
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
سه روز در زندان زنان هرات
ویدا سامعی جمعه 20آذر 1388 از جادۀ اس�لام قلع��ه که وارد هرات بش��وی ،پنج منارۀ باال بلند هرات چش��مانت را از دور به ی��ک نقطه ای خیره می کنند .این مناره ها ،به قدمت ش��هر ،قدیم��ی اند .پنج تیرک آجری که در هوای دود آلود ش��هر هرات ،فارغ از هیاهوی کر کنندۀ یک شهر تشنۀ بزرگ شدن ،آرام ایستاده اند و حتی اگر زیر ضربات س��خت روزگار کمی س��ر خم کرده باشند، آن قدر که یکی از همراهانش��ان با تس��مه و سیم سرپا مانده اس��ت ،نگاهشان را از هرات برنمی تابند .این شهر اما به جز این مناره ها بناهای دیگ��ری هم دارد؛ مقبرۀ خواجه عبداهلل انصاری ،ارگ هرات ،مسجد جامع و زندان زنان. در هفت��ۀ دوم حضورم در هرات بود که اجازۀ حضور س��ه روزه در این زندان را به دس��ت آوردم .زندانی که تنها شش م��اه از بازس��ازی آن می گذرد .این زن��دان گنجایش صد و بیس��ت زندان��ی را دارد و در حال حاض��ر نزدیک به صدو ش��ش زن میهمان اتاق های پاک و مجه��ز به امکانات قابل قبول برای زندگی اند .زندان زنان هرات در س��ال گذش��ته توس��ط گروه بازسازی ایتالیا مستقر در هرات و با هزینۀ یک میلیون یورو بازسازی شده است .این زندان مجهز به کارگاه های قالی بافی ،کالس سواد آموزی ،بافندگی ،خیاطی و مهد کودک برای کودکان زندانیان است .کودکانی که تعدادشان به اندازۀ زنان زندانی است .هشتاد و پنج کودک زیر شش سال روزهای شان را به همراه مادران شان می گذرانند و منتظرند پس از اتمام مدت محکومیت ،به همراه مادران شان از درب آبی رنگ زندان به سوی دنیای آزاد بروند ،دنیایی که مادران آن ها زیاد تمایلی برای دوباره دیدن آن ندارند. شفیقه ،زنی س��ی و هشت ساله ،همراه با پسرک هفت ساله اش قبول کرد که به س��واالتم پاسخ دهد .روز عید فطر بود و ش��ب قبل ،زنان به رسم افغان ها حنابندان داشتند .دستان هدایت اهلل ،پس��رک خوش پوش شفیقه سرخ رنگ است و چش��مانش پر از شیطنت .ش��فیقه به جرم همدستی در قتل ش��وهرش از هفت س��ال و نیم پیش تاکنون در زندان است و پس��رش در ساختمان قدیمی این زندان به دنیا آمده است. امس��ال را که به س��ر کند ،دیگر نمی تواند پس��رش را پیش خودش نگه دارد ،یا به پرورش��گاه منتقل می ش��ود و یا به دس��ت عمویش سپرده خواهد شد ،عمویی که از هفت سال و نیم پیش تاکنون اجازه نداده است چهار فرزند دیگر شفیقه به دیدار مادرشان بیایند. شفیقه می گوید »:صبح زود بود که در خانه را زدند ،شوهرم رفت بی��رون و وقتی برنگش��ت ،نگران ش��دم ،رفتم بیرون ببینم چرا دیر کرده اس��ت ،دیدم افتاده و غرق خون اس��ت. کش��اندمش به خانه و همان جا بود که مرد .خودم پلیس را خب��ر کردم ،پلیس هم به ج��ای گرفتن قاتل مرا به جرم قتل بازداشت کرد ،دادگاه تشکیل شد و مرا به جرم همدستی در قتل به هجده سال زندان محکوم کردند .سه سال اول همین
ط��ور در زندان بودم ،بعد وکیل دادن��د و باز هم با وکیل به همان تعداد س��ال زندانی شدم .حاال هفت سال و نیم است که در این زندانم .قالی بافی می کنم و خیاطی .این جا دیگر مثل خانه ام شده ،دل ندارم بیرون بروم». مثل ش��فیقه زیادند .زنانی که ب��دون وکیل ،یا غیابی محکوم ش��ده اند و یا در عرض یکی ــ دو س��اعت حکم ش��ان به دستشان داده شده اس��ت .قتل همسر یکی از جرائمی است ک��ه تعداد زنان محک��وم زیادی در این زن��دان دارد .جرائم دیگری نظی��ر فروش مواد مخدر ،تن فروش��ی ،زنا ،فرار از خانه ،خوردن مش��روبات الکلی و دزدی هم این لیس��ت را کامل می کند .در افغانستان ،فرار از خانه جرم است و حبس های طوالنی چندین س��اله را به دنب��ال دارد .حکم اعدام و سنگس��ار برای زنان لغو شده اس��ت و دولت پس از طالبان هیچ مورد اعدام زنان را در کارنامۀ خود ثبت نکرده اس��ت. اما علی رغم معتدل ک��ردن مجازات برای جرائم زنان ،تنبیه و مجازات های غیر قانونی و غیر رس��می روز به روز بیشتر می شود .بر اساس آمار سازمان ملل ،خشونت علیه زنان در افغانس��تان افزایش یافته و تجاوز یکی از مصائبی اس��ت که زنان با آن دس��ت به گریبانند .ب��ه دنبال هر تجاوز ،زن ،باید قربانی ش��ود تا نام خان��واده از لکۀ ننگی که بر آن نشس��ته پاک شود. شریفه ش��هاب ،معاون ارشد کمیس��یون مستقل حقوق بشر افغانس��تان معتقد اس��ت که س��نت ها در این کشور بیش از هر چی��زی ،زنان را هدف گرفته و امنی��ت و حقوق آنان را تامین نمی کند .ش��ریفه می گوید »:جامعۀ افغانس��تان سنتی اس��ت ،سی سال جنگ داش��ته و در طول این سال ها ،زنان اولین هدف خش��ونت ها بوده اند .حاال حتی با ممنوع کردن سنگس��ار و اعدام ،باز هم از میزان خشونت علیه زنان کاسته نشده است .زنی که با مردی رابطه دارد بدون هیچ شرعیتی، در ذهن جامعۀ افغان س��زایش سنگس��ار و مرگ اس��ت .تا زیر س��اخت های فرهنگی و سنتی این کشور عوض نشود، جامع��ه این قوانین را به واقع تغیی��ر نخواهد داد .در هر دو زمین��ه باید کار جلو برود ،باید زن را به جامعۀ افغان معرفی کرد ».با تمام این تفاس��یر ،برای من که هر روز خبرهایی از سنگس��ار و اعدام زنان در ایران را می ش��نوم ،ش��نیدن لغو احکامی مثل سنگس��ار و اعدام در افغانستانی که همین حاال هم اس��یر تفکرات طالبانی است ،قدم بزرگی به حساب می آید .در کش��وری که روزی زنان را به جرم فحش��ا و زنا در اس��تادیوم های فوتبال به طرز وحشتناکی با قنداقۀ تفنگ به کام مرگ می فرس��تادند ،حاال همی��ن جرائم حداکثر با چند س��ال زندان تمام می ش��ود .البته این شاید شکل قضیه باشد چرا که این س��نت های افغانستان است که زندگی در بیرون از چهاردیواری زندان را برای زنان با س��ابقۀ زندان س��خت تر می کند .فرار از خانه از جمله اقداماتی اس��ت که به وفور توس��ط زنان و دختران افغان ب��رای نجات یافتن از موقعیتی که دارند ،به کار گرفته می ش��ود و جرمی است که بین پنج تا هفت سال حکم زندان دارد ،اما به گفتۀ شریفه شهاب ،در قان��ون جرمی به نام فرار از خانه وجود ندارد و این س��لیقۀ قضات است که بر این نوع رفتار زنان نام جرم نهاده است. فرار از خانه بیشترین گروه زندانیان را به خود اختصاص می دهد .نجات یافتن از خش��ونت های خانواده ،همسر ،حفظ ج��ان از مرگ ،تن ندادن ب��ه ازدواج اجباری و یا حتی برای فرار از فش��ار همسر برای تن فروشی از دالیل عمده ایست که زنان افغان را مجبور به ترک خانه می کند. نجال ،دختر بیس��ت و یک ساله ایس��ت که سه سال گذشته را در زندان هرات ،در س��لول ش��مارۀ شش به همراه هفت همبندی خود ،روزها را شمرده است و باید چهار سال دیگر هم بر این اعداد اضافه کند تا بتواند دوباره از درب آبی رنگ زندان خارج شود. او اما می گوید« :بعد از خروج از زندان دوباره نمی توانم به خان��ه برگردم ،من کاری کرده ام که آبروی خانواده ام را در قبیله و شهر برده ام .روی برگشتن ندارم». نج�لا از کودکی ناف بر پس��ر خاله اش ب��وده اما برای این که بتواند با پس��ر مورد عالق��ه اش ازدواج کند ،راه فرار را انتخاب کرده اس��ت .پس��ر مورد عالقه اش هم چند متر آن س��وتر ،در میان دیوارهای زندان مردان زندانی است ،او اما به جرم داش��تن رابطۀ نامشروع با زینت به چهارسال زندان، محکوم ش��ده است .نجال می گوید« :من این پسر را دوست
دارم ،پس��ر خوبی است .تنها یک راه چاره برایم مانده است، هر روز و ش��ب به این راه فکر م��ی کنم ،تصمیمم را گرفته ام ،اگ��ر دولت بعد از آزادی ام ،مرا ب��ه پدرم تحویل بدهد، خودکشی می کنم ،این همه زندان را فقط برای عملی کردن تصمی��م ازدواج م��ان قبول کرده ام ،اما اگ��ر دوباره به پدرم تحویل داده ش��وم ،یا کش��ته می ش��وم یا مجب��ور به تحمل ی��ک ازدواج اجب��اری ،هر دو برای من مرگ اس��ت .خودم را خواهم کشت». دنیای بیرون از این چهاردیواری برای این زنان پاک نش��ده اس��ت ،وجود دارد و س��خت هم منتظر آن هاست .به همین خاطر است که این زنان سعی دارند به دنبال یاد گرفتن یک حرفه باشند .خیاطی ،قالی بافی ،بافندگی ،نوشتن و خواندن و ...از کارهایی اس��ت که به طور روزانه در برنامۀ این زنان گنجانده شده و هر کدام از این زنان ،سهمی از درآمد حاصل از فروش محصوالت این کارگاه ها را کسب می کنند .پانصد افغانی برای یک قالی که س��ه ماه بافتن آن طول می کش��د، چی��زی معادل ده دالر .زن��دان همچنین برنامه ای دارد که با بودجه ای محدود ،زنانی را که از زندان آزاد می شوند تحت پوش��ش می گیرد .زنانی که جایی برای زندگی ندارند هم به خانه هایی مخصوص زنان تنها فرستاده می شوند ،این خانه ها به شدت کنترل می شوند و زنان نمی توانند آزادانه رفت و آمد به بیرون داشته باشند. اما آن چ��ه که باز هم بر پارادوکس ای��ن چرخه می افزاید، رفتار برخی مردان افغان اس��ت که کم��ی دور از انتظار من اس��ت .حرف هایی که رحمت اهلل ،همس��ری که به مالقات زنش آمده اس��ت ،یک پارگراف جدید در برداشت هایم از ای��ن جامعه باز می کن��د .ثریا ،زن جوانی ک��ه البته زن دوم رحم��ت اهلل هم هس��ت ،به جرم قتل غیر عم��د دختر خود بازداش��ت شده ،محاکمه شده و به هژده سال زندان محکوم اس��ت .دو س��ال از این مدت را پشت س��ر گذاشته و با دو دختر خردس��الش در زندان ،به انتظار سر آمدن چهارده سال آینده نشس��ته اس��ت .روز مالقات حضوری مردان است و در س��الن ورودی زندان زنان ،خانواده ها گروه گروه ،انگار که به س��یزده بدر آمده باش��ند ،س��فره ای پهن ک��رده اند و س��ه س��اعت مهلت دارند هرچه می خواهند بین خود رد و ب��دل کنند .رحمت اهلل می گوید »:ب��ه خانه که آمدم ،به من گفتن��د دختر ده س��اله ام که زیر کرس��ی ذغالی خواب رفته بود ،جان نداش��ت .عین همی��ن را هم به پلیس گفتم ،از من پرس��یدند چه کسی در خانه بوده اس��ت ،گفتم زنم .او را به شانزده س��ال زندان محکوم کردند» .رحمت اهلل مرد خوش صحبتی اس��ت که از عالقه اش به همسرش می گوید و این که همسرش ،بعد از آزادی در خانه ،مثل سابق جای دارد و بازهم زن اوس��ت .می گوید »:خون را با خون نمی شویند، زن من زن خوبی اس��ت ،حتما م��رگ دخترم بر اثر تصادف بوده است» .اما این را هم اضافه می کند که برای چرخاندن خانه و رس��یدگی به دیگر بچه های قدونیم قدی که دارد و صد البته مادر بیمارش ،مجبور اس��ت تا آن موقع زن دیگری اختی��ار کند .ثریا نگاه از دهان مردش برنمی دارد ،می گوید: «رحمت اهلل حق دارد زن بس��تاند ،م��ن که این جایم و نمی توانم به او خدمت کنم ،بچه ها در خانه محتاج یک چاشت گرم هستند». مهلت س��ه روزۀ من برای ماندن در زندان تمام ش��ده است. رئیس زن��دان ،ژنرال صادقی ،مرد مهربانی اس��ت که امکان حض��ور مرا در زندان فراهم کرد .زنان زندانی بارها در میان صحبت های شان از او برایم گفتند و این که مثل پدر به آن ها توجه دارد .از چند زن در خفا و دور از چشم زندان بانان زن می پرسم آیا نگهبانان مرد از آن ها تقاضاهای غیر معمول مثل رابطۀ جنسی می کنند ،شنیده ام که در بسیاری از زندان های زنان ،والیان آن ش��هرها از زنان استفاده می کنند .پاسخ می شنوم »:نه ،این جا راحتیم ،مثل بیرون نیست که از تجاوز بترسیم ،ژنرال خوب به ما می رسد ،مواظب ماست». زندگی این جا جریان دارد ،شاید نه در مسیر جریان بیرون، ام��ا آرام تر و البته با ترس ،ت��رس از فردایی که این زنان از حاال به فکر یافتن چاره ای برای آن هستند .زنانی مثل شفیقه که با جمع و تفریق ،س��ن پسرکشان را با مدت حبسشان در دو کفۀ ترازو می گذارند و مطمئن هستند که چند سال بعد، وقتی درب آبی رنگ زندان هرات پشت سرشان بسته شود، آن س��وی خیابان ،جوان��ی که می داند زندگ��ی مادرش در زندان چگونه گذشته ،منتظرشان است.
http://www.8am.af/index.php?option=com_content&view =article&id=8247:1388-09-25-19-00-26&catid=58:200810-31-09-35-33&Itemid=543
آرمان شهر 4
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
كنفرانس مشترك نهاد هاي جامعه مدني و دولت افغانستان پيرامون صلح و بازپذيري
اين كنفرانس به تاريخ هژدهم و نزدهم حوت 1389كه برابر بود به نهم و دهم مارچ 2011در سالون كنفرانس صافي لند مارك برگزار شد .در اين كنفرانس بيش از دو صد و پنجاه نفر از اعضاي نهادهاي جامعه مدني و شخصيت هاي مستقل اشتراك ورزيده بودند .نهادهاي جامعه مدني افغانستان براي دريافت راه حل براي تأمين صلح پايدار بحث و گفتگوهاي دو روزه اي داشتند كه همه ي آن ها در قطعنامه 12ماده اي براي دولت جمهوري اسالمي افغانستان فرستاده شد. اين كنفرانس توسط عزيز رفيعي رييس مجتمع جامعه مدني آغاز گرديد در اين محفل از پروفيسور برهان الدين رباني رييس شوراي عالي صلح ،ملك ستيز عضو مركز مطالعات جهاني و حقوق بشر دنمارك و آقاي معصوم استانكزي دعوت شده بود تا در مورد پروسه صلح ديدگاه هاي شان را بيان كرده و راه حل هايی را پيشنهاد نمايند. آقاي رباني در این کنفراس گفت كه از آغاز پروسه صلح در افغانستان تشويش هاي زياد وجود داشت و سوال هایي نسبت به اين پروسه در اذهان مردم خلق شده بود هراس از اين مي رفت كه در اين پروسه دست آورد هاي ده ساله مردم افغانستان چه خواهد شد؟ آيا اين صلح واقع ًا به قطع جنگ در كشور كمك خواهد كرد؟ او تأكيد داشت كه نقش جوامع جهاني در آوردن صلح و قطع جنگ در كشور يك امر مهم است و براي تأمين صلح در كشور در سطح ملي و بين المللي كار هاي زياد را انجام داده اند .او افزود كه تا هنوز در سطح كشور فرهنگ صلح و برگشتن به زندگي صلح آميز وجود ندارد و ما تالش داريم تا براي جريان هاي درگير را متقاعد نمايیم تا دست از جنگ بردارند و به زندگي صلح آميز خود برگردند .رييس شوراي عالي صلح گفت در كشوری كه سي سال در حال جنگ قرار داشته و تمام هستي اش را از دست داده نمي شود كه در يك ماه و يا دو ماه به صلح برسيم ،بايد اين مسير را سال ها برويم تا به صلح دايمي در كشور برسيم .آقاي رباني گفت كه در اين پروسه خارجي ها مداخله ي ندارند و اين حركت به ابتكار دولت افغانستان صورت مي گیرد اما در موارد زيادي از اين پروسه حمايت كردند و آن ها به اين باور هستند كه تداوم جنگ در افغانستان راه حل بيرون رفت از بحران موجود نيست .او در سخنانش اشاره اي به طالبان داشت كه آن ها براي ساختن امارات اسالمي تالش نمي كنند و ذهنيت هاي آن ها كام ً ال تغيير كرده است ،آن ها از جنگ خسته شده اند و مي خواهند به زندگي صلح آميز برگردند. ملك ستيز كه سخنران ديگر بود صلح را به دو گونه يكي صلح منفي و ديگري صلح مثبت دسته بندي كرد .او افزود كه صلح منفي را افغانستان تجربه كرده است و اين صلح ناكام از آب در آمده است .صلح منفي در حقيقت صلح سرد است كه بيشتر براي آتش بس ميان دو گروه و مهار كردن خشونت به كار مي رود .ولي صلح مثبت به نام صلح سبز مسما است كه جامعه مدني نیز خواهان اين نوع صلح مي باشد .اين صلح براي آسيب شناسي ريشه هاي جنگ تالش مي ورزد و براي منازعات جاري جوياي راه حل مي باشد .جنگ در افغانستان از ريشه هاي داخلي و منطقه اي برخوردار است. او گفت در تأمين صلح پايدار بايد ريشه هاي اصلي منازعه دريافت گردد ،واكنش هايی كه از طرف شهروندان وجود دارد بايد شناسايي گردد و عوامل اصلي تضاد ها در افغانستان تحليل گردد. ستيز براي شوراي عالي صلح مواردی را پيشنهاد كرد كه به نظر وی الزم است در پروسه صلح در نظر گرفته شود.
احترام به ارزش هاي حقوق بشر ،تأمين حاكميت قانون بايد از شعار بيرون شود و جنبه عملي دريافت كند ،ايجاد دادگاه ويژه براي نظارت بر پروسه صلح ،تقويت پوليس كه ضامن صلح در جامعه است. او در اخير اشاره كرد كه صلح بدون امنيت مدني -سياسي هيچ گاه مساعد نمي گردد. معصوم استانكزي عضو شوراي عالي صلح استراتيژي شوراي عالي صلح را تشريح كرده گفت: براي برون رفت از وضعيت موجود بايد جامعه را به مسيری سمت داد كه انسان ها بتوانند در كنار هم ديگر زندگي كنند. در این پروسه اشتراك مردم و سهم گيري آن ها يك امر الزمي است .صلح به هيچ عنوان به خاطر معامله صورت نمي گيرد و يك صلح سرد و يا منفي نخواهد بود .ما تالش داريم تا ظرفيت امنيتي باال برود .اما آن چه كه ما را نگران مي سازد سالح هاي غير مجازی است كه در كشور وجود دارد. او كميته هاي كاري شورای عالی صلح را چنین نام برد :كميته دعوت و تماس با مخالفين ،كميته آگاهي عامه ،كميته روابط بين المللي ،كميته حل معضالت محلي و كميته رسيدگي به زندانيان سياسي. استانكزي گفت مردم بايد اعتقاد پیدا كنند كه اين پروسه به نفع آنها است و هيچ راه حل ديگری براي بیرون شدن از وضعيت موجود باقي نمانده است .جوامع بين المللي هم به اين باور رسيده اند كه جنگ هر چه زودتر بايد در افغانستان خاتمه يابد و در اين راستا همكاري هاي متقابل وجود دارد. بعد از ختم سخنراني ها كارهاي گروپي صورت گرفت و خواسته شد تا ديدگاه هاي اعضاي جامعه مدني و اشتراك كننده ها راجع به پروسه صلح دريافت شود .بعد از ختم كار هاي گروپي اشتراك كننده ها 12ماده قطعنامه را با اكثريت آرا تصويب کردند که عنواني دولت جمهوري اسالمي افغانستان و شوراي عالي صلح فرستاده شد. ماده های این قطع نامه: -1چگونگي پروسه صلح بايد با نظر خواهي مردم صورت گيرد تا بتواند از پشتيباني آنان برخوردار باشد كه بعدا ً به بن بست مواجح نگردد؛ -2صلح در افغانستان نمي تواند به قيمت از دست دادن ارزش هاي ديني ،ملي ،مدني ،حقوق بشری و به ويژه حقوق زنان به دست آيد؛ -3پروسه صلح بايد استوار بر اصل شفافيت ،حساب دهي با نظارت مردم و جامعه مدني باشد؛ -4تمام راهكارهايی كه دولت افغانستان يا جامعه جهاني جهت رسيدن به صلح استفاده مي كنند نبايد مخالف ارزش هاي ملي كشور و تعهدات بين المللي شان باشد؛ -5زنان بايد در تمام مراحل پروسه صلح از تصميم گيري تا اجرا حضور و مشاركت گسترده و فعال داشته باشند؛ -6جهت رسيدن به صلح بايد به فرهنگ معافيت خاتمه داده شود ،حاكميت قانون تحكيم بخشيده شود و عدالت انتقالي تأمين گردد؛ -7الغاي قانون عفو و جلوگيري از تصويب و توشيح هر نوع قانون كه ناقض ارزش هاي حقوق بشري باشد؛ -8جامعه مدني افغانستان معتقد است كه جنگ افغانستان داراي عوامل دروني و بيروني بوده بن ًا جهت رسيدن به صلح نه تنها عوامل جنگ در داخل بلكه بيرون از كشور بايد ريشه يابي گردد؛ -9با كساني كه مصالحه صورت مي گيرد بايد هويت شان روشن گردد و در مورد جناياتی كه مرتكب شدند حقيقت يابي صورت گيرد؛ -10از تجارب ممالك همگون با شرايط افغانستان در تأمين صلح استفاده شود؛ -11حضور و عملكرد نيروهاي خارجي در افغانستان بايد قانون مند شود ،نيرو هاي خارجي مكلف اند تا كنوانسيون ژنيو را رعايت كنند .در صورت تلفات غير نظاميان با آن ها بر خورد قانوني صورت گيرد؛ -12دولت بايد تمام گروه هاي مسلح غير قانوني و اربكي ها را در سراسر كشور ملغا و خلع سالح كند و در مقابل قواي مسلح افغانستان را تقويت نمايد؛
«زمان ایجاد جنبش زنان در افغانستان فرا رسیده است» بیانیه کمیته مشارکت سیاسی زنان و کمپاین 50%زنان افغانستان به مناسبت 8مارچ ،روز جهانی همبستگی زنان 12حوت 1389برابر با 3مارچ 2011
صدسال پیش از امروز به ابتکار کالراستکین یک ملیون زن به خاطربدست آوردن حق رای و آموزش برای زنان به جاده ها ریختند .از آن زمان تاکنون جامعه بشری شاهد پیشرفت زنان و دستاوردهای چشمگیری در نقاط مختلف جهان بوده است .میلیون ها زن در سراسر جهان سرنوشت خودرا در دست گرفته اند و فعاالنه برای کسب حقوق اقتصادی، اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی خود مبارزه می کنند .از آن زمان تا کنون عده زیادی از زنان در افغانستان نیز همواره علیه شرایط تبعیض آمیز و نامناسب زندگی خود مبارزه کرده و برای رهایی خود تالش می ورزند .علیرغم مبارزات صدساله اخیر ،امروز زنان افغانستان در شرایط دشوار و تبعیض آمیز اجتماعی ،اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی قرار دارند و با آنکه بزرگترین دانشمندان ،زمامداران و بزرگان جامعه در دامان آنان تربیت می شوند ولی به موازات روحیه مسلط مرد ساالری در جامعه همواره به مثابه جنس دوم شناخته می شوند. متأسفانه ده سال پس از برقراری اداره مؤقت ،انتقالی و انتخابی هنوز جایگاه زنان در نظام سیاسی افغانستان از روی کاغذ به صحنه عمل وارد نشده و به رسمیت شناخته نشده است .آزادی های مدنی زنان به بهانه های واهی در بند کشیده می شود و زنان در محالت افغانستان از ابتدایی ترین حقوق بشری محروم می باشند .با آنکه در این مدت جامعه جهانی به منظور بهبود وضعیت اقتصادی ،اجتماعی و آموزش و پرورش زنان میلیون ها دالر را اختصاص داده و ده ها نهاد ملی و بین المللی برای دفاع از حقوق زنان و بهبود شرایط زندگی آنان آغاز به کار نموده ،ولی متأسفانه از مجموع این تالش ها نتایج قابل مالحظه ای که دگر گونی واقعی را در حیات زنان به وجود بیاورد به دست نیامده است .برخی از این نا رسایی ها و مشکالت حیات زنان را بر می شمریم. امروزه زنان به دلیل وجود جنگ و بحران امنیت در کشور نه تنها امنیت و مصونیت خود را از دست داده اند بلکه علیرغم وجود قطعنامه سازمان ملل و تعهدات بین المللی حکومت نقش آنان به عنوان گروه های میانجی در حل منازعات نا دیده گرفته شده و دولت افغانستان با ارائه راه کارهای ناکارآمد برای مذاکره و مصالحه با مخالفان دولتی بیش از پیش حقوق زنان را در معرض خطر قرار داده است .و این در حالی است که زنان جنوب افغانستان به دلیل بودن در شرایط جنگی نه تنها قربانیان و بازندگان اصلی این جنگ بی پایان هستند بلکه پیشتر از زنان دیگر از حقوق اولیه خود محروم هستند .با این همه زنان در جرگه مشورتی صلح و کمیسیون عالی صلح نقش سمبلیک داشته و بیشتر پیش برنده نظرات حکومت بوده و هستند .علی رغم وجود حکومت مرکزی، به دلیل عدم حاکمیت قانون زنان در تمام نقاط کشور به طور یکسان از امنیت ومصونیت برخوردار نبوده و با برخوردهای قبیلوی و محاکم صحرایی روبرو اند .سنگسار ،قطع اعضای بدن ،قتل های ناموسی ،ازدواج اجباری ،بد دادن ،توهین و تحقیر و عدم توجه به حقوق اولیه بشری دایما آنان را تهدید می نماید .عدم دسترسی زنان به عدالت و محاکم رسمی و فقدان حمایت های اجتماعی ،خشونت های خانوادگی، سطح پایین سواد در میان زنان ،1محرومیت از تحصیل و بسته شدن مکاتب دخترانه ،تیزاب پاشی ،آزارو اذیت دختران دانش آموز و دانشجو ،آمار رو به افزایش زنان و کودکان معتاد ،مشکالت بی پایان اقتصادی و اجتماعی زنان بیوه و سرپرست خانوار ،مرگ و میر مادران ،2عدم حضور... ادامه برگ 21
-1بر اساس آمار ارائه شده از سوی وزارت معارف افغانستان تنها 12 فیصد از زنان افغانستان با سواد هستند. -2سازمان ملل اعالم نموده که افغانستان پس از نایجریا دومین کشور دارای بلندترین آمار هنگام زایمان میباشد .در این گزارش آمده که بیشترین موارد مرگ و میر مادران هنگام زایمان ناشی از بارداری قبل از سن 18سالگی میباشد.
آرمان شهر 5
تعهدات ملی و بین المللی ضامن صلح اعالمیه گروه هماهنگی عدالت انتقالی افغانستان 18حوت 1389برابر با 9مارچ 2011
گروه هماهنگی عدالت انتقالی افغانستان به عنوان یکی از نهادهای طرفدار صلح پایدار که الزمه آن رسیدن به عدالت است و صلح توأم با عدالت البته خواست هر انسان آزاد اندیش و آزادی خواه نیز هست در شرایط حساس فعلی وظیفه خود میداند تا در رابطه به مسایل کالن ملی که سرنوشت مردم ما را متاثر میسازد ابراز نظر کند. ما در کشوری زندگی میکنیم که در جریان سال های متمادی جنگ ،تمام زیر بناهایش فرو ریخته و انسانهای این سرزمین همیشه آیندهای ناروشن را پیش روی خود داشتند و در شرایط فعلی ،افغانستان در وضعیتی قرار دارد که هر قدم نابجایی میتواند این کشور را سالهای سال به عقب برگرداند .این مردم نمیخواهند یک بار دیگر فرصت را از دست بدهند و یا این که به گونهای در مورد سرنوشت آنها تصمیمی گرفته شود که دوباره گذشته سیاه این کشور تکرار شود و یک بار دیگر عدالت و آزادی در این کشور فدای تحجر و سنگوارگی عدهای تاریک اندیش و سیاه فکر گردد. طالبان و حامیان شان به بهانه حضور نیروهای خارجی در کشور همواره در صدد نا آرامی و کشتار مردم بیگناه در این سر زمین بودهاند. پارلمان افغانستان که باید خانه خواستهای مردم زجر کشیده و مظلوم این کشور باشد در دور گذشته قانونی را به نام قانون عفو به تصویب رساند که به صراحت میتوان گفت حق میلیونها انسان بی دفاع که در دهههای گذشته قربانی حس جاه طلبی و تمامیت خواهی عدهای شده بودند را زیر پا کرد و امروز هم سر و صدای شورای عالی صلح بلند شده است که گویا میخواهد باز هم بدون پرسان از مردم ،حق آنها را به عدهای دیگر ببخشد. عفو کردن افراد و گروههایی که در ویرانی و تباهی کشور و مردم نقش داشتند و مانع تحصیل زنان و آزادی های آنها برای سهم گرفتم در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی شان گردیدند جز بیعدالتی و چشم پوشی از تطبیق قانون در کشور معنایی نخواهد داشت. چگونه میتوانیم خواست مردم رنج دیده و قربانی را نادیده بگیریم و برای این همه درد و رنج بهایی قایل نباشیم؟ در حالی که سال هاست در بوق و کرنای آزادی ،مساوات اجتماعی ،حقوق زنان و تطبیق دموکراسی در این کشور دمیده میشود .شعارهایی که رسیدن به هیچ کدام آنها بدون گذر از داالن عدالت ممکن نیست. جامعه مدنی افغانستان به عنوان جریانی که باید همنوا با خواستهای مردم باشد و در راه تحقق عدالت و آزادی در این کشور گام بردارد نیز در طول این سالها آن گونه که شایسته و بایسته است نتوانسته به دالیل مختلفی متضمن هویت خود باشد .آن چه مسلم است اکتفا به دست آوردهای ناچیزی که نمیتواند مسیر تصمیم گیریهای کالن ملی و بین المللی را نسبت به این کشور تغییر دهد راهیست که به ترکستان منتهی خواهد شد در حالی که ما در حساس ترین شرایط زندگی خود به سر میبریم و کوچک ترین اشتباهی نهادهای جامعه مدنی را به سوی پرتگاهی خواهد برد که مطابق میل دشمنان این سرزمین است .بنابراین ،نهادهای جامعه مدنی افغانستان نقش عمدهای را در پروسه صلح و صلح پروری با توجه به عدالت و تطبیق عدالت انتقالی میتوانند بازی کنند. در صورت عدم توجه به تحقق عدالت انتقالی ،صلح پایدار در این کشور و تأمین امنیت سراسری خیال خامی بیش نخواهد بود. در شرایطی که دولت تنها مرجع قدرت در افغانستان نیست و امروز جامعه بین المللی نیز در تصمیم گیریها سهیم است؛آنها باید استوار بر تعهدی بمانند که به مردم افغانستان داده بودند :از جمله تحقق عدالت و تطبیق قانون در افغانستان .بر جامعه بین المللی است تا در مقابل عفو سیاسی و عفو عمومی ناقضین حقوق بشر مواضع روشن خود را بیان کند و باالی دولت افغانستان نیز فشار وارد کند تا در راستای تطبیق تعهدات بین المللی و کنوانسیونهایی که به آن الحاق شده اقدامات عملی را روی دست گیرد .آن چه مبرهن است در طول این ده سالی که از آمدن تحوالت در افغانستان میگذرد جامعه بین المللی هیچ اقدام عملی را برای تحقق عدالت انتقالی نداشته و از سوی دیگر این بی توجهی دولت افغانستان را واداشته است تا در زمینه های مختلف خالف تعهدات ملی و بین المللی اش گام بردارد. اگر جامعه بین المللی توجهی ژرف نسبت به قضایای افغانستان نداشته باشد و به مسایل جاری از دیدگاه عدالت و حقوق بشر ننگرد امکان آن وجود دارد که روزی در مقابل پرسشهایی قرار گیرد که پاسخی برای آنها نداشته باشند. گروه هماهنگی عدالت انتقالی مکررا ً از دولت افغانستان و جامعه بین المللی خواسته است تا در تصمیم گیری های خود به ارزشهای حقوق بشری و بین المللی پایبند باشند نه بر پایهی مصلحتهایی حرکت کنند که گروههاییکه متهم به نقض حقوق بشراند خواهان آن هستند.
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
برقع نیلگون؛ هدیه دولت کرزی به مناسبت روز زن خدیجه عباسی فعال حقوق زنان از بی بی سی سه شنبه 08مارچ 17 - 2011اسفند 1389 با گذش��ت صد سال از نامگذاری ٨مارچ به عنوان روز بینالمللی زن ،زنان کماکان در سراسر جهان به دنبال احقاق خواستههای برابریطلبانهشان هستند. اگ��ر چ��ه در طول این م��دت ،جنبشه��ای زنان، دستاوردهای برجستهای داشتهاند ،ولی همچنان راه درازی در پی��ش دارن��د تا به براب��ری معناداری در قیاس با مردان دست پیدا کنند. نخس��تین گروههایی که برای ارتق��ای حقوق زنان ب��ه طور فع��ال س��ازمان یافتن��د ،در دوران پس از انق�لاب فرانس��ه و در س��ال ١٧٨٩می�لادی پا به عرصه وجود گذاشتند .این گروهها که از آرمانهای برابریخواهی انقالب اله��ام گرفته بودند ،چندین باش��گاه زنان را تاس��یس کردند که تبدیل به محل اجتماع��ات زنان ب��رای انج��ام برنامههای مختلف سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی شد. اگرچه فمینیستهای مسلمان که گرایشهای نظری و عملی آن ها بر اس��اس قرآن اس��ت ،فمینیسم را پدی��دهای منحصر به غرب ندانس��ته و آن را امری جهانی میدانند. فعالی��ت جنبش زن��ان در افغانس��تان ،همانند اکثر کشورهای همس��ایه از چند سده پیش شروع شده اس��ت و با توجه ب��ه بافت و س��اختار اجتماعی و سیاس��ی ،ش��کل خاصی به خود گرفته است .شاید بتوان تالشهای اماناهلل ش��اه جوان و اصالح طلب و خانم��ش ملکه ثریا در س��الهای ١٩١٩تا ١٩٢٩ می�لادی را اولین گامها ب��رای بهبود وضعیت زنان پس از استقالل افغانستان دانست. اولین مکتب دخترانه و اولین مجله مختص زنان در تاریخ افغانستان ،در سال ١٢٩٩خورشیدی گشایش یاف��ت .در همین زمان نیز چندهمس��ری و ازدواج دختران نابالغ منع شد .متاسفانه تالشها و اقدامات شتاب زده اماناهلل پس از سفرهای خارجیاش برای مدرنیزه کردن افغانس��تان و کشف حجاب نتیجهای در بر نداشت و منجر به مخالفتهای شدید علمای دینی و سرانجام سرنگونی حکومتش شد. زنان افغانستان در قدم نخس��ت ،خواهان برقراری صلحی پایدار و عادالنه در کش��ور هس��تند .تحقق عدال��ت انتقالی و مذاکرات ش��فاف ب��ا مخالفان و طالبان ،شکستن مردساالری ،تأمین امنیت اجتماعی، تروی��ج س��وادآموزی ،انحالل قوانی��ن تبعیضآمیز علی��ه زنان ،ایجاد فرصتهای اقتصادی سیاس��ی و اجتماعی و نیز دسترسی آسان به امکانات صحی و بهداشتی ،از مهمترین و اساسیترین مطالبات زنان افغانستان است. از جمله نخس��تین و برجستهترین سازمانهایی که جهت تحقق حقوق زنان در افغانس��تان ش��روع به فعالیت کردهاند ،سازمان دموکراتیک زنان افغانستان اس��ت که در سال ١٣٤٤خورش��یدی بنا نهاده شد. س��ازمان دموکراتیک زنان افغانس��تان ب��ه رهبری آناهیتا راتبزاد تاس��یس ش��د و دوشادوش حزب دموکراتیک خلق افغانس��تان ب��ه فعالیتهای خود ادام��ه میداد .ظاهرا نخس��تین بار ،از روز هش��ت مارچ هم توسط این سازمان در افغانستان تجلیل به عمل آمده است .فعالیتهای این سازمان با انحالل حزب دموکراتیک خلق افغانس��تان در داخل کشور محدود شد. جمعی��ت انقالبی زن��ان افغانس��تان (راوا) از دیگر جنبشه��ای نخس��تین و منس��جمی ب��ود ک��ه در س��ال ١٣٥٦خورش��یدی توس��ط مینا کشورکمال بنیانگذاری ش��د .این سازمان به دنبال تحقق حقوق زنان از طریق دموکراس��ی سکوالر است و اکثریت فعالیتهای خ��ود را به طور مخفیانه انجام میدهد و در مورد ماهیت اصلی آن گمانهزنیهای متعددی
وجود دارد .به نظر میرس��د که این ابهام ،به همراه تندرو ب��ودن راوا و ناهماهنگی و ناس��ازگاریاش ب��ا هرگونه جری��ان در افغانس��تان ،ب��ه خصوص جنبشهای نوپای زنان ،از دالیل محبوبیت بیش��تر این گروه در میان غربیان است تا در داخل کشور. ارتقاء وضعیت زنان در س��اختار سنتی اجتماعی و مردساالرانه کالسیک افغانستان همواره با چالشهای جدی و پیچی��دهای همراه بوده که عمدهترین دلیل آن گسس��ت هایی اس��ت که به دالیل مختلف ،از جمله جنگهای مخرب داخلی و اشغال افغانستان در برهههای مختلف تاریخی در مسیر این روند به وجود آمده است. جنبشهای زنان در کشورهای پیشرفته مانند بریتانیا از ش��کاف عمیق بی��ن معاش زن و مرد ش��کایت میکنند و یا در تالش تخریب س��قف شیش��های و نامرئی هس��تند که مانع رس��یدن آنان به پستهای باال و کلیدی اجرایی میش��ود و ی��ا به دنبال بهبود سیس��تم رفاه اجتماعی که روی زنان تاثیر مس��تقیم دارد ،هستند .در مقایسه با این جنبشها شاید بتوان گفت که زنان و جنبش زنان در افغانس��تان به دنبال خواستههای ابتداییتری هستند. زنان افغانستان در قدم نخس��ت ،خواهان برقراری صلحی پایدار و عادالنه در کش��ور هس��تند .تحقق عدال��ت انتقالی و مذاکرات ش��فاف ب��ا مخالفان و طالبان ،شکستن فضای مردس��االری ،تأمین امنیت اجتماع��ی ،ترویج س��وادآموزی ،انح�لال قوانین تبعیضآمیز علیه زنان ،ایجاد فرصتهای اقتصادی سیاسی و اجتماعی و نیز دسترسی آسان به امکانات صح��ی و بهداش��تی ،از مهمترین و اساس��یترین مطالبات زنان افغانستان است. حمله آمریکا به افغانس��تان ،در سال ٢٠٠١میالدی که به بهانه س��رکوب گروههای القاعده و طالبان و رهایی زنان افغانستان از اسارت طالبان و جنگهای داخلی س��ی سال گذشته بود ،زمینه را برای سرازیر شدن کمکهای بینالمللی و سازمانهای غیردولتی بینالمللی و محلی ،به خصوص سازمانهای مدافع حقوق زنان فراهم کرد. فعالیتهای کنونی فعاالن حقوق زنان و سازمانهای محلی زنان ،اغلب توسط کش��ورها و سازمانهای اهداکنن��ده کم��ک هدایت میش��وند و ل��ذا اکثر برنامهه��ا و پروژههای بهبود وضیعت زنان ،محدود و حول محور این س��ازمانها میچرخند .بنابراین میتوان گف��ت که فعالیتهای برابریطلبانه زنان و س��ازمانهای محلی زنان و س��ایر جوامع مدنی ،نه به ش��کل هماهنگ و جنبشگون��ه بلکه به صورت غیرمنس��جم و پراکنده ص��ورت میگیرد .این گونه جنبشهای اجتماعی ،آس��یبپذیر ،بیدوام و کامال وابسته به نهادهای بینالمللی بار میآیند. به ع�لاوه اکثر این فعالیتها محدود و وابس��ته به ش��رایط امنیتی مناطق مختلف کشور است .مناطقی روس��تایی و دوردس��ت به انضم��ام مناطقی که از کنترل دولت خارج هس��تند ،ش��انس کمتری دارند تا از مزایای نس��بی این گونه فعالیتها و سازمانها سود ببرند. وزارت کنون��ی زنان افغانس��تان را میتوان توفیقی اجباری دانس��ت که نصیب زنان افغانس��تان ش��ده است .وزارتی که از طرف جامعه بینالمللی به زنان ادامه برگ 17 افغانستان...
آرمان شهر 6
معرفی کتاب *تاریخ قضا در افغانستان جلد اول حضرت گل حسامی انتشارات سعید چاپ اول 1388خورشیدی در کش��وری مثل افغانس��تان بحثه��ای حقوقی- قان��ون ،قض��ا در کل «تاری��خ حق��وق» به صورت مح��دود ،در چوکات تاریخ سیاس��ی مورد مطالعه ق��رار میگی��رد .در واقع بحث تاری��خ حقوق مثل تاریخ اجتماعی برای مردم نا آشنا است. جلد اول کتاب «تاریخ قضا در افغانس��تان» ش��اید نخستین کتابی باش��د که به تاریخ تکامل دادگاهها و قضا در کش��ور پرداخته است .این کتاب با طرح یک سلس��له بحثهای قضایی -تاریخی در دوران باستان به خصوص حوزه ی تمدنی ما آغاز میش��ود .حتا نویسنده تا دهه اول قرن بیس��تم هم به ص��ورت گذرا نگاه میکند. اما بعد از جنبش مشروطیت و حاکمیت امان اهلل خان تا کودتای س��ردار محمد داوود را ،اساس��ی و عمیق تر بررس��ی میکن��د .در ای��ن بخش ش��کل گیری ش��اخه ه��ای مختلف محاک��م ،ایجاد مراکز آگاهی دهی ،نشر و پخش کتب و مجالت ،سیمینارهای حقوقی -قضایی در چوکات وزارت دادگستری (عدلیه) و بعدها دادگاه عالی (س��تره محکمه)، ش��کل گیری و ایجاد محاکم (ابتدایی، متوسطه و اس��تیناف) آگاهی حقوقی و قانونی ،و... را مورد مطالعه قرار می دهد. به ب��اور این حقوق دان دهه دوم قرن بیس��تم آغاز ش��کل گی��ری قان��ون و تصوی��ب نظامنام��ه های اصالح��ی بود .حتا قوانینی ک��ه در دهههای چهارم و پنجم (دوره حاکمیت ظاهرش��اه و پسر عمویش داوود خان) تسوید ،تصویب و نافذ گردیده است، ریش��ه در نظامنامههایی دارد که با س��عی و تالش مش��روطه خواهان و امان اهلل خان اعمال ش��د .این قوانی��ن و نظامنامهها در آن زمان (ش��اهی امان اهلل خان) جنجالهای زیادی را بر انگیخت به خصوص از طرف مالها و گروههای محافظه کار .اما در دهه دموکراس��ی و بعد از آن داوود خان هیچ واکنش��ی نس��بت به آنها صورت نگرف��ت .او در صفحه 56 کتاب به نقل از محمود طرزی مینویسد: در مملکت ما «قانون» از بس��یار وقتها یک کلمه نفرت آور تلقی میشده ،هر کس از آن رم و اجتناب ورزیده اس��ت و سبب یگانه آن اعتقاد این که گویا «قانون» ضد ش��رع دانسته شده و محصوص نصارا پنداشتهاند .اگر کدام قانونی وضع شده است آن را قانون نه بلکه «دستورالعمل» یا «نظامنامه» گفته اند». در حالی که این این نظامنامه ها و دستور العمل ها همان قوانین هستند .این نشان دهنده ی سرنوشت تلخ قانون در سرزمین ما است. در کل آن چه نویس��نده در زمین��ه تاریخ قضاء در افغانستان نوشته است ،توصیفی ،شکلی و گزارشی اس��ت و ب��ه مس��ایل محتوای��ی قوانی��ن ،زمینهها، تاثیرات ،نواقص و کمبودیهای آن پرداخته نشده، اگر جایی هم اش��اره شده کلی و سطحی است؛ اما طرح چنین بحث هایی زمینه س��از آگاهی تاریخی حقوقی است.
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
* جنای��ت علیه بش��ریت و محکمه بین المللی جنایی تالیف و ترجمه :اکادمیسن عبداالحد عشرتی ناشر :انتشارات خاور سال نشر1386 : تعداد صفحات303: در محاف��ل اکادمیک افغانس��تان موضوعات حقوق بش��ری به خصوص حقوق بش��ر دوستانه از جمله مس��ایل ناش��ناخته هس��تند .در این اواخر وزارت دادگستری (عدلیه) برخی قوانین و کنوانسیون های بین المللی را ضمیمه قوانین ملی به نش��ر رس��انده است .اما در کلیت بحث های حقوق بین الملل در محفل آکادمی��ک در این زمینه کمتر صورت گرفته است. نویسنده «جنایت علیه بشریت و محکمه بین المللی جنایی » در مقدمه کتاب خود با بررس��ی برخی از جرایم علیه بشریت در افغانستان آغاز می کند .مثل ش��هیدان دش��ت چنتله ،قضیه دشت لیلی که در آن
تعدادی از گورهای دس��ته جمعی توس��ط پزشکان حقوق بش��ری (پ��ی اچ آر) در اواخر س��ال 2000 و اوایل س��ال 2002باز دی��د به عمل آوردهاند ،نام میبرد .در این محل به اس��اس منابعی که نویسنده تذکر داده اس��ت میان 2000تا 5000نفر انسان در داخل کانتینرها و یا پس از آن در این محل کش��ته شدند. بحث های اساسی دیگر کتاب عبارتند از :معاهدات بین المللی به منظور کرامت انس��انی ،جنگ ،قانون بین المللی بش��ر دوس��تانه (قانون بین المللی بشر دوس��تانه و قان��ون بین المللی جنایی��ی ،قانون بین المللی بش��ر دوس��تانه و حقوق بین المللی انسان، قان��ون بی��ن الملل��ی بش��ر دوس��تانه و کمیته بین المللی صلیب س��رخ ،وظایف انجم��ن بین المللی صلیب س��رخ ،مبادی اساس��ی که قانون بین المللی بش��ر دوستانه روی آن اس��توار گردیده است (مبدا مردانگی ،مبدا ضرورت ،مبدا انس��انیت)،تعلیمات فرمانده��ان نظامی ،مطالب بس��یار ارزنده از قوانین لیبر ،ساحه حمایت قانون بین المللی بشر دوستانه، ض��رورت حمایت افراد از آالم جنگ ،دس��ته هایی که از حمای��ت خاص بر خوردار اند (زنان ،اطفال، اش��خاصی که توس��ط پراشتو پیاده ش��ده اند ،و)... مس��ئوولیت قوانین عس��کری ملل متحد ،حمایت در جنگ های مس��لحانه داخلی ،کس��انی که تحت احکام قانون بشر دوس��تانه قرار گرفته نمی توانند، قانون بین المللی بش��ر دوس��تانه از منظر اس�لام، کش��تار جمعی ،قوانین س��ربازی برخی کشور ها، قوانین عسکری برخی از کشور ها (امریکا ،فرانسه، بریتانی��ا ،مصر و )...مس��ئوولیت فرماندهان س��پاه، دادگاه بین المللی جزایی،کشانیدن مجرمین جنگ؛ تعریف دادگاه بین المللی جزایی ،صالحیت دادگاه بین المللی جزایی ،التزامات همکاری دولت مربوط در م��ورد به محاکم��ه کش��انیدن مجرمین جنگی،
اساس��نامه دادگاه بین المللی جنایی ،موازین قانون اساسی افغانس��تان ،قانون بین المللی بشر دوستانه در سطح قانوندگذاری افغانستان است. اما مح��وری ترین بحث کتاب مذکور کنوانس��یون ه��ای چهارگانه ژنو با پروتوک��ول های الحاقی آن است .به باور نویسنده اساس حقوق بشر کنوانسیون های ژنو است .این کنوانسیون ها از ذات و هستی انسان ها به میان آمده اند. * جنای��ات علیه بش��ریت در حق��وق بین الملل کیفری غالم حیدر عالمه چاپ اول پاییز 1385 نشر میزان تیراژ1000: تعداد صفحات 192 این کتاب پایان نامه دوره ماستری (دکتر غالم حیدر عالمه) است .نویسنده در پیشگفتار مینویسد« :در ادبیات فارسی حقوق ،اثری که جنایات علیه بشریت را به طور جامع بررسی کرده ،تحول و تکامل جرم انگاری این جنایات را در حق��وق بین الملل کیف��ری دقیق ًا مورد کنکاش قرار دهد و همچنین مشابهت ها و تفاوت های اساسنامه دادگاههای کیفری بین المللی و دیگر اس��ناد بین الملل��ی در پرداختن به این جنایات را بیان دارد ،تا کنون انتش��ار نیافته است. این در حالیس��ت که سه کشور فارسی زبان ایران ،افغانستان و تاجیکستان هر ک��دام به نحوی ب��ا دادگاه کیفری بین المللی مواجه هستند». عالم��ه در مقدم��ه کتاب مینویس��د: جنایات علیه بش��ریت میتواند در سه سطح مورد بحث قرار گیرد: -1س��طح داخلی :بعضی از کش��ورها این جنایات را در قان��ون داخل��ی خوی��ش وارد کردهاند و در م��ورد آن به قانونگذاری پرداختهاند )2.در س��طح منطقهای :کنوانس��یونهای میان قارهای یا منطقهای منعقد گردیده مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و آزادیهای اساس��ی ،کنوانسیون امریکایی حقوق بشر و )3 ...درس��طح بین المللی :که هدف همین کتاب بحث روی آن است. فصل اول کتاب ،جنایات علیه بشریت در اسناد بین المللی ( )1899-1996یا (آغاز شکل گیری عدالت کیف��ری بین الملل��ی) .در مبح��ث اول آن جنایات علیه بشریت در اس��ناد قبل از تشکیل سازمان ملل متحد ،مبحث دوم جنایات علیه بشریت در منشور دادگاهه��ای نورنبرگ ،توکیو و غیره ،مبحث س��وم مبان��ی ممنوعیت جنایات علیه بش��ریت در اس��ناد س��ازمان ملل متحد و مبحث چه��ارم جنایات علیه بش��ریت در پیش نویس قانون جرایم علیه صلح و امنیت بشری است. فص��ل دوم جنای��ات علیه بش��ریت در اساس��نامه دادگاه کیفری بین المللی :جنایات علیه بشریت در اساس��نامه دادگاههای کیفری بی��ن المللی ،مصادیق جنایات علیه بش��ریت و عناصر آنها در اساسنامه دادگاههای کیفری بین المللی و مس��ئوولیت کیفری و مج��ازات عام�لان جنای��ات علی��ه بش��ریت در اساس��نامههای دادگاهه��ای کیفری بی��ن المللی ،را مورد بحث و بررسی قرار دادهس است. همان گونه که اش��اره ش��د ،این کتاب برای اولین بار در ایران چاپ ش��ده اس��ت؛ امیدواریم با همت نویسنده یا ناشران ،در افغانستان نیز چاپ شود.
آرمان شهر 7
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
شایسته ترین تجلیل از روز جهانی زن مبارزه در راه رهایی آنان
سرمقاله هفته نامه دنیای زن به مناسبت 8مارچ صدمین سالگرد هشتم مارچ روز جهانی زن را حضور همه زنان جهان مبارک باد می گویم. درود می فرس��تم به زن��ان مبارز جهان ک��ه در راه رهایی، آزادی و عدالت اجتماعی رزمیده و می رزمند. در م��ورد این روز میان زنان نظ��رات متفاوتی وجود دارد. برخی از زنان اگر آن را قدردانی و بزرگداش��ت از مقام زن می دانند ،عده ای دیگر آن را مظهر نوعی امتیاز دلسوزانه و تحقیر آمیز نسبت به زنان دانسته و معتقدند اختصاص یک روز به نام زنان خ��ود به معنای پذیرش و تایید محرومیت ها بر زن است. به هر حال س��تم بر زنان ریشه تاریخی دارد و نمی توان از آن چشم پوش��ید بلکه باید جهت رفع و مبارزه علیه آن از هر ش��گرد و فرصتی استفاده جس��ت و راهی گشود برای رهایی ،آزادی و عدالت اجتماعی. اما در افغانس��تان هش��تم مارچ چه معنای��ی را تداعی می کند؟ سرزمین بال دیده و عذاب کشیده و اشغال شده تحت ستم ،کشوری در جنگ سوخته ،وطنی ویران که در تمامی حوادث جاری بر آن قربانی نخس��ت اش زنان بوده و حتی به نام آزادی و دموکراس��ی و حقوق زن بزرگترین خیانت ها به آنان صورت گرفته است .وطنی که زنان اش گاهی به نام مذهب ،شریعت و گاهی هم به نام سنت جان سوزترین زجرها را متحمل ش��ده اند .نه س��اله عروس مرد چهارزنی هفتاد س��اله ش��ده و گاهی قربانی حل اختالفات دو طرف ش��ده اند .ب��دون اّگاهی ،بیوه زن اش به عقد برادر ش��وهر درآم��ده با دره و ش�لاق در محضر ع��ام تادیب به رعایت حجاب برقع اجباری شده اند .زنان و دختران کشورم بوده ان��د که ازین مرز و بوم دفاع کرده و حماس��ه آفریدند ولی ��رف آزادی پنجه هایی س��یاه تر را به فرمان آی اس در ُش ُ آی بر هستی مادی و معنوی شان فرود آمده یافتند .زن بود که مورد تجاوز تفنگ داران مهاجم شهرها قرار گرفت .زن بود که توس��ط برادر و پدرش کشته شد تا به عقد اجباری زورمندان و قوماندان های محلی در نیایند یا پدر و برادرش ش��اهد تجاوز جمع��ی نظامیان بر او نباش��ند .زن بود که از بلندی های آپارتمان ها خود را پرتاب کرد تا عزت اش را قوماندان محل نرباید .زن بود که برای انتقام گیری دو طرف به خاط��ر اختالفات قومی ،مذهب��ی ،منطقوی قرار گرفت. در برابر همه برهنه ش��د و به صورت نابخش��یدنی توهین و تحقیر ش��د .زن بود که تن به روس��پی گری اجباری داد و ب��ه بهای عفت و عزت اش ش��کم کودکان بی پدرش را سیر ساخت. داس��تان تل��خ سرنوش��ت زن را پایان کجاس��ت؟ زنان که در کمپ های س��وزان بی آب و نان پش��اور ش��ب و روز گذرانیدند هر یک سرگذش��ت های هولن��اک اند .در حرم سرای های عرب و پنجابی ها فقط به قیمت پول اربابش به دالر به عرب ها فرخته ش��د .زنانی که پس از سوختن تاک و درخت های زمین ش��ان در ش��مالی زندگی را در دوزخ م��ی گذراندند و حتی در وقت رف��ع حاجت مجبور بودن چادری داشته باشند. زن بود که با ممنوع ش��دن از کار به خانه پرتاب شد و اگر بدون محرم شرعی پابه بیرون می نهاد دره و شالق برسر و دوش��ش می خورد ،چرا رویش پنهان نیست یا بوت سفید به پا دارد و یا لباس اش پس��ند شالق به دستان طالب بچه های پرعقده مدارس دیوبندی پاکس��تانی نیس��ت «ساخت باف��ت خانم بینظی��ر بوتو ،م��ادام البرایت مع��اون وزارت خارجه امریکا ،بانو رابین رافایل عضو س��نای امریکا تحت حمایه استخبارات امریکا و انگلیس وکمک مادی و معنوی عربستان سعودی». بالخ��ره زن یعنی زرمینه در محضر عام اعدام ش��د و هفت کودک بی پدرش فریاد می زدند مادر ما را نکشید .مصایبی را ک��ه درین جا به طور فش��رده برش��مردیم همه محصول جنگ های س��الیان دراز در افغانس��تان بوده اس��ت باز هم تآکید می دارم که بیش��ترین صدمه ناش��ی از آن را زنان با جس��م و روح ش��ان متحمل ش��ده اند .با آن چه که از آن
گذش��ته وضیعت کنونی زنان افغانس��تان چه گونه است آیا زنان افغانس��تان آزاد و رها از س��تم ه��ای گوناگون اند یا خیر؟ پس از یازدهم س��پتمابر دو هزار و یک و سقوط حکومت وحش��ت و دهش��ت طالبان بس��یاری از زنان جهان گمان می بردند که زنان افغانس��تان دیگر به آزادی و رفاه دس��ت یافته اند .اکنون ده س��ال اس��ت که حاکمیت س��یاه طالبان فرو پاش��یده ولی عده ای بر مس��ند قدرت ق��رار گرفته اند ک��ه افکار و اندیش��ه طالبانی در س��ر دارن��د و زنان افغان به ای��ن باوراند که حرکت های مل��ی و دموکراتیک بدون عناصر ملی و دموکرات غیر ممکن است .این را خوب می دانیم که حرکت ما با اهداف واالی انس��انی به سوی آینده بدون آگاهی و ابزار تیوریک فکر و اندیش��ه نوین و مترقی دشواراس��ت .اما آیا دولت فعلی با ترکیب عده ای از جنگ س��االران ناقض حقوق بشر ،سرمایه داران مافیایی و جانب داران مافیایی مواد مخ��در بین المللی می تواند یک دولت ملی و همگانی را برای مردم بال کش��یده افغانستان بسازند. با این افکار و ماهیت سیاس��ی ممکن نیست با هیاهوی ریا کارانه و کاذبانه حقوق زن و دموکراسی و تحمل سیاسی به اقتضای روزپنهان ساخت. زن��ان تحت ظلم مضاعف از ف��رط تعصب و تحجر خود را در هرات می س��وزانند نادیه انجمن به خاطر شعرش و به خاطر صدای رس��ایش کشته می شود .ذکیه ذکی سانگه فقط به خاطر مس��وولیت و کارش��ان در تلویزیون و رادیو به قتل می رس��ند .نخس��تین قربانی��ان زد و خوردهای ناتو و طالب��ان زنان و ک��ودکان اند بارها به خاطر داریم که زنان و ک��ودکان به خاط��ر نجات از ش��ر و آزار و تجاوز جنگ س��االران قوماندان س��االران و نظامیان ناتو خود را به دریا انداخت��ه اند .و ما نمی توانی��م فراموش کنیم حادثه خونین و بمباردمان های ناتو در ش��ندند ه��رات ،هلمند ،قندهار، هسکه مینه ،کنر ،خوس��ت ،حوادث یکاولنگ ،دشت لیلی، ناب��ودی بودای بزرگ ۱۳۷۱تا ۱۳۸۰را در اذهان ما دوباره تداعی می نماید .خون بهای قتل یک افغان در اس��تراتیژی نظامی امریکا و بان��ک جهانی و دولت تحت فرمان امریکا فقط و فقط یک صد هزارافغانی است و بس. انسان س��رزمین من درآشفته بازار سیاست نظامی امریکا و انگلیس به خاطر منافع ش��ان چون متاعی بی ارزش است. در افغانستان مرگ و میر کودکان و زنان در جهان مقام دوم را دارد ،معتاد ش��دن زنان به تریاک هم ارمغان دموکراس��ی و حقوق زن است. در شهر ترور و اختناق در جغرافیای قاتل زن ،صدای زنان قرا و قصبات زیر سلطه تفنگ ساالران داخلی و قوت های خارجی ناتو نمی تواند به گوش رس��انه های جهان برسد. تریاک ،کش��ت خش��خاش فقط به نفع مافیای جهانی مواد مخدر اس��ت بیش��ترین کشت خش��خاش ،تریاک ،قاچاق، تجارت و ترافیک آن در هلمند و قندهار است که بیشترین سپاهیان بی شمار انگلیس و امریکا حضور فعال دارند .مگر زن��ان و کودکان و مردان هلمن��دی دارو و دوای و زهر را فقط و فقط به نام کوکنار در هنگام درمان ش��ان استفاده می کنند در اثر اس��تعمال بمب های مختلف در والیات جنوبی و بعضی مناطق دیگر عده ای از زنان اطفال ناقص الخلقه به دنیا می آورند رنجی که مادران تا اخیر عمر با طفل ناقص، معیوب و معلول خود باید بکشد. بع��د از قتل اجمل نقش��بندی ،قتل ی��ک خبرنگار دیگر در کندز باز هم توسط یک خارجی ،قتل مرموز صمد روحانی منادی و ده ها خبرنگار دیگر به شکل مرموز آن خبرنگاران را ک��دام تضمین وجود دارد که بتوانند رس��انه های داخلی و جهان��ی را یاری رس��اند؟ تا این که هم��ه موضوعات از طریق خود امریکایی ها و انگلیس��ی ها به خاطر تضادهای داخلی خود شان درز می کند .همان گونه که بازسازی محو تروریزم و القاعده ،مبارزه با مواد مخدر ،تطبیق ش��دن پالن مارش��ال و وعده ها در تحکیم دموکراس��ی ،آزادی بیان در عرصه های سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی تا هنوز هم جامه عملی ب��ه تن نکرده ،باز هم تأکید می داریم که بازس��ازی
افغانس��تان در سایه جنگ س��االران ،تفنگساالران داخلی و خارجی ،اقتصاد جنگی و مافیای حقوق زن و حقوق بشری و دموکراس��ی امیدی است در س��راب و رهایی زنان نیز به خواب و خیالی می ماند. در مدت ده س��ال ما زنان باید اعتراف کنیم که نتوانس��تیم جنبش واقعی اجتماعی و سیاس��ی را ب��رای تحقق حقوق حقه انس��انی خود به مثابه یک نهضت ملی و فراگیر ایجاد کنی��م .فعالیت بعضی از نهادهای زنان در افغانس��تان به بقا و تداوم حکومت و دس��تگاه حاک��م انجامیده که عمآل در این ده س��ال در هر مقطع زمانی از گروه های خاص زنان استفاده شده است. و ای��ن را هم م��ی دانیم که در مدت ده س��ال ان جی او و ان جی او بازی ها تحت ش��عار حقوق زنان از جنبش خود ج��وش و آگاهانه و نهض��ت های فراگیر و مل��ی زنان ،از اتحاد و همبستگی ش��ان جلوگیری کرده است .از تعدادی از زن��ان پارلمان و حکومت اس��تفاده ابزاری برای تحکیم قدرت و حفظ قدرت مردان س��ود کالن برده ش��ده است. رون��د جنبش آگاهانه زنان به رون��د ان جی اویی و پروژه یی توسط س��فارت خانه های امریکا و انگلیس مبدل شد. عده ای از زنان تش��نه قدرت و پ��ول فقط زینت المجلس و عروس��ک هایی در دس��ت های اربابان قدرت و سرمایه مافیایی بوده اند که هیچ گونه کاری مثمر را به خاطر منافع ملی کشور انجام ندادند. و ای��ن را همه خوب می دانیم که در مقاطع مختلف زمانی پ��روژه های بزرگ و کوچک به نام زن از جانب س��فارت خانه ها و موسس��ات خیریه ارایه ش��ده و فندهای بزرگی را روی زنان به مصرف رس��انده ان��د که همه حیف و میل شده مگر منافع کشورهای زیربط را تامین نموده است .اکثر پول های جامعه جهانی به ش��رکت ه��ای امنیتی ،کنفرانس ه��ا ،و جرگ��ه ها به مصرف رس��یده و حت��ی امروز هم با مصارف گزاف و تش��کیالت وس��یعی به نام شورای صلح، شورای زنان ،شورای علما ،مذاکره با طالبان ،با حقوق زنان معامالت سیاسی را انجام می-دهند و متاسفانه اندک ارزش ها و دس��تآوردهای ده س��ال اخیر زنان قربانی معادالت و معامالت نظامی استخباراتی سالح فروشان قرن ماست. خورشید را بگو ،در ما هنوز خون سحر موج می زند.... م��ن به مثابه یک زن با نیروی ایمان و اراده ام در برابر همه موانع و مشکالت پنجه نرم می کنم و می دانم که این شب را س��حری اس��ت و ندای اعتراض آمیز خ��ود را به خاطر بی عدالتی ها ،نابرابری ها ،خش��ونت های سیاسی که علیه زنان وجود دارد بلند می نمایم ،خواهان انکشاف اقتصادی، صل��ح و آزادی به مثابه گران بهاترین میراث تمدن بش��ری استم و آن را نه تنها برای کشورم بلکه برای منطقه و جهان عاری از خش��ونت تقاضا می دارم .دیگر نمی خواهم که با تضادها و جنگ های استخباراتی به خاطر منافع کشورهای ق��درت طلب و جاه طلب زنان کش��ورم و م��ردم آزاده ام قربان��ی ش��وند .از کنفرانس بزرگ و زن��ان مبارز جهان در وینزیوی�لا م��ی خواهیم تا فری��اد ما را به گ��وش جهانیان برس��انند و از کش��ورها و پارلمانی های مترقی جهانی در راس��تای تحقق حقوق انسانی کش��ور در بند و اسیر ما می خواهیم که موضوع افغانس��تان زخم خونینی اس��ت که به مرهم و تفکر و اندیشه جهانی همه جهانیان ضرورت دارد. تعهد ما به هش��تم مارچ این خواهد بود که تا آخرین قطره خون ما چون زنان جنبش س��بز ایران ،زنان آزاده مصر ،لیبیا و تونس و عراق و فلس��طین ،زنان مبارز پاکس��تان و زنان اروپا و امریکا از مبارزه به خاطر رهایی مان دست نخواهیم کشید. زنده باد همبس��ته گی زنان جهان با زنان زجرکشیده و ستم دیده افغانستان گاللی حبیب نشریه دنیای زن ،ویژه 8مارچ 2011سال پنجم ،دوشنبه 16 حوت 7/1389مارچ -2011کابل
آرمان شهر 8
چاپ دوم علیه فراموشی
بررسی تجربهی کمیسیونهای حقیقت و دادخواهی کتاب «علیه فراموش��ی» اثر تحقیقی از خان��م منیره برادران (جامعه ش��ناس) برای دومین بار در افغانستان از طرف بنیاد آرمان ش��هر به چاپ رسید .چاپ قبلی آن در زمستان )2007( 1385در 209صفحه نشر شده بود که به زودی نایابشد. مح��ور اصل��ی کت��اب را دو موضوع مه��م تش��کیل میده��د« :حقیقت» و «دادخواهی» .برادران در مقدمه کتاب مینویس��د« :آی��ا چال��ش با گذش��ته، ب��رای زنده ک��ردن رنجهای گذش��ته اس��ت یا هدف دیگ��ری دارد؟ این کار چگونه بای��د صورت گیرد؟ چه درسهایی میتوان از گذش��ته آموخت؟ چگونه میشود از تکرار گذشته جلوگیری کرد؟» در واقع محور بحثهای کتاب کمیس��یونهای حقیقت و آش��تی بعد از فروپاش��ی رژیم های کودتایی و خود کامه در س��ه دهه اخیر قرن بیس��تم است .نویس��نده شرح میدهد که چه گونه مردم بعد از فروپاشی این رژیم ها در پی باز جویی از حقیقت گمشدگان ،تجاوز ها، بیعدالت��ی ها و ...صدای خود را بلند کردند .و این که تا هنوز تجربهای که کمیس��یون حقیقت و دادخواهی درکشورهای امریکای التین و برخی کشور های دیگر (آرژانتین ،شیلی ،افریقای جنوبی ،السالوادور ،گواتماال، پرو ،هائیتی ،اوگاندا ،چاد ،س��ری لئون ،سری النکا و مراکش) چه گونه بوده ،چه موانعی س��د راه آن ها قرار داشت ،به چه نتایجی دست یافتند و عاقب��ت کار جنایت کاران به کجا رس��ید؟ نگارنده فعالیت کمیس��یون های حقیقت و دادخواهی را اصلی ترین مرجع و منبع اظهارات خانواده قربانیان ،شاهدان و باز ماندگان آنها میداند. در بخ��ش دیگر کتاب نگارنده از کارکرد کمیس��یونهای حقیقت که در آن رابط��ه حقیقت و آش��تی ،ضعف ها و محدودیتها ،خش��ونتهای اعمال شده از طرف گروههای مخالف ،انعکاس دخالتهای خارجی در گزارش کمیسیون ،کمیسیون حقیقت و مسأله ی تجاوز به زنان و روش و تکنیکهای کار را مورد پژوهش قرار میدهد. مس��أله دوم کتاب دادخواهی اس��ت ک��ه در آن در مورد )1 :کمیس��یون حقیقت و محاکمات ملی )2 ،کمیس��یون حقیقت و مجازات بین المللی بحث می ش��ود :در این جا کارکرد س��ه دادگاه مهم بی��ن المللی؛ دادگاه نورمب��رگ ،دادگاه بلژیک و دادگاه کیفری بین المللی توضیح داده ش��ده و نق��ش این دادگاه ها در محاکمات بی��ن المللی جنایت کاران توضیح داده شده است. چاپ دوم :زمستان 1389 تعداد صفحه182 : شمارگان1000 :
افغانستان در جستجوی حقیقت و عدالت
(ساز وکارهای ملی و بین المللی قابل دسترس برای قربانیان) ای��ن عنوان کتاب دیگری اس��ت ک��ه مرتبط به همی��ن موضوع به چاپ رس��یده اس��ت .این کتاب حاوی 13مقاله از پژوهش��گران داخلی و خارج��ی در زمینههای دادگاه بین الملل��ی جزایی ،زنان و عدالت ،پروس��ه عدالت انتقالی در افغانس��تان ،و کمیس��یونهای حقیقت است .برنامه عمل دولت اسالمی افغانستان در زمینه صلح، مصالحه و عدالت در افغانس��تان نیز به عنوان پیوس��ت اس��ت .در ای��ن کت��اب معرف��ی کوتاهی از فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و بنیاد آرمان شهر نیز ارائه شده است. تاریخ انتشار:پاییز 1389 تعداد صفحه147 : شمارگان1000 :
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
تغییر برای برابری /ترجمه :نفیسه آزاد
http://ir-women.com/spip.php?article9263
من زندگی کرده ام تا ش��اهد و شریک انقالبی باشم که در مصر از 25جنوری ش��روع شد و تا امروز که این مطلب را می نویسم ،یعنی ششم فبروریفبروری ادامه داش��ت .میلیون ها مصری ،زن و مرد ،مسلمان و مسیحی ،از هر آیین و باوری ،با هم بر علیه رژیم فاسد و ستمکار متحد شدند ،بر علیه آن فرعون واال مقامی که تاج و تخت خود را حتی به قیمت ریختن خون م��ردم حفظ می کند ،بر علیه دولت فاس��د او که مزدورانش را برای کش��تن جوانان استخدام می کند ،برعلیه نمایندگان پارلمان خیانتکار و تقلبی اش که نمایانن��ده دارایی های غیر قانون��ی ،مواد مخدر و رش��وه هستند ،بر علیه روش��نفکرانی که تحصیل کرده نامیده می ش��وند اما آگاه��ی و قلم های خود را فروخت��ه اند و آموزش ،اخالقی��ات و فرهنگ را چ��وب ح��راج زده اند و افکار عموم��ی و فردی را برای به دست آوردن منافع بزرگ و کوچک و تثبیت موقعیت حاکمان گمراه می کنند. جوان��ان و کودکان ،زنان و م��ردان از خانه ها بیرون آم��ده اند ،ب��ه رهبری خودش��ان و در کف حمایت خودش��ان! در غی��اب پلی��س و نیروه��ای امنیتی و نخب��گان کنت��رل کننده ی رس��انه و فرهنگ که این روزها در خود فرو رفته اند .بعد از سرنگونی رهبران ثروتمند و قدرت مداری که صریح یا به طور ضمنی رژیمی فاس��د و دیکتاتور را برای 50سال حمایت کرده بودند ،فرصت طلبی ،تبغیض نسبت به زنان و منح��رف کردن ارزش های اخالقی هم از میان رفته اس��ت .ارزش های منحرفی که خانواده ها و افراد را فاس��د کرده است ،ترویج هرج و مرج به نام امنیت، دیکتاتوری به نام دموکراس��ی ،فقر و بیکاری به نام رفاه و توس��عه ی اقتصادی ،فحش��ا و خیانت به نام اخ�لاق و آزادی انتخاب ،تحقیر و تس��لیم در برابر آمریکا و اسرائیل به نام صلح و همکاری و دوستی... چنی��ن رژیمی که قلم ه��ای آزاد و خالق را به بند کشیده است یا با تمام توان کوشیده که شهرت شان را لکه دار کند ،یا آن ها را به تبعید فرستاده است. میلی��ون ها مصری ،از زن و م��رد ،از خانه ها بیرون آمدن��د در هم��ه ی ش��هرها و روس��تاها ،آس��وان، اسکندریه ،سوئز و همه ی شهرهای وطن .در قاهره، یعن��ی پایتخت ،ما 11روز در میدان التحریر ماندیم، روز و ش��ب .التحریر زندگی ما و خانه ی ما ش��ده است ،روی آس��فالت میدان نشستیم ،سراسر میدان را ده ه��ا هزار زن و م��رد در اختیار خود گرفتند .ما هرگز مکانی را که از آن ماس��ت ترک نخواهیم کرد حتی با وجود این که پلیس و لباس شخصی ها به ما حمله کردن��د و حتی اگر میدان باز هم مورد هجوم نیروهای سازمان یافته توسط رژیم قرار بگیرد ،مانند اتفاقی که در دوم فبروری افتاد ،کس��انی که به آن ها رش��وه داده ش��ده بود ( 50دالر و یک جوجه برای هر کدام و برای مقامات باالتر هدایای بیش��تری هم در نظر گرفته ش��ده بود) با اس��ب و ش��تر به میدان هجوم آوردند در حالی که انواع و اقس��ام اسلحه را با خود داشتند. یکی از این اس��ب ها نزدیک بود که مرا زیر بگیرد، من ب��ا مرد جوان��ی نزدیکی میدان ایس��تاده بودیم، آن ها توانس��تند مرا از این حمل��ه نجات دهند ،من آن ها را با چش��مان خودم دی��دم که دور میدان می چرخیدند و به هر سمتی ش��لیک می کردند ،ورای دود و گ��رد و غباری که م��ا را احاطه کرده بود ،من ش��عله های آتشی را می دیدم که به آسمان زبانه می کش��ید ،مردان جوان بر زمی��ن می افتادند و خون بر زمین جاری بود ،چیزی ش��بیه جنگ میان مزدوران رژیم و زنان و مردان مصری که برای آزادی ،کرامت انسانی و عدالت به خیابان ها آمده بودند در جریان ب��ود ،مردان جوان «کمیته دف��اع از انقالب» از خود دفاع کردند و پاس��خی در خور به آن ها دادند ،آنها
تعدادی اس��ب و ش��تر را واژگون کردند و بیش از 100م��زدور را اس��یر کردند که در می��ان آن ها به گواه کارت های شناس��ایی ،افس��ران امنیتی دولتی، نیروهای اطالعاتی ،نیروهای پلیس و تعدادی مجرم که از زندان به همین قصد آزاد شده بودند یافت می ش��د .برخی از آن ها اعتراف کردند که برای این کار 200دالر رش��وه گرفته اند و قول 5000تای دیگر هم به آن ها داده ش��ده است در صورتی که بتوانند با اس��تفاده از اس��لحه های خود میدان را از جوانان خالی کنند .آن ها جوانانی که این انقالب را رهبری می کردند «ک��ودکان اخاللگر» می خواندند ،کالمی که مبارک -یعنی کس��ی که به آن ها پول و دس��تور کشتار داده بود -به آن ها آموخته بود. م��ردان ج��وان چادره��ای ش��ان را در می��دان برپا کردند ،زنان به همراه کودکانش��ان در سرما و باران
نوال السعداوی:
ما دوباره یک ملت شدیم ،بدون مرزهای جنسیتی و مذهبی
در کن��ار آن ها ماندند .صده��ا زن و دختری که در میدان تحری��ر بودند ،هرگز م��ورد آزار مردان قرار نگرفتن��د ،آن ها با غرور در می��دان ماندند و آزادی و برابری را تجربه کردند .مس��یحیان ش��انه به شانه ی مس��لمانان در انق�لاب مش��ارکت کردند ،من در میان تع��دادی از مردان اخوان المس��لمین بودم ،آن ه��ا به من گفتند :ما با بعضی آراء ش��ما در نوش��ته های تان مخالف هس��تیم ،ولی ما شما را دوست می داریم و تحس��ین می کنیم برای آن که شما هیچ گاه مزورانه با هیچ رژیم یا نیرویی داخل یا خارج کشور معامله نکردید ».در مدت��ی که در میدان تحریر قدم می زدم ،مردم��ان زیادی به اس��تقبالم آمدند ،آن ها م��ی گفتند « :دکتر نوال ،ما نس��ل جدیدی در مصر هستیم ،کس��انی که کتاب های ش��ما را خوانده اند و خالقیت و عصیانگری ش��ما را تحس��ین می کند» اش��ک هایم جاری ب��ود و به آنها گفت��م« :موقعیت خجسته ای برای ماس��ت که بتوانیم آزادی ،کرامت انسانی ،برابری ،خالقیت ،عصیانگری و انقالب خود را جشن بگیریم». زن جوانی به ن��ام رعنا می گوید« :ما به دنبال قانون اساسی جدیدی هستیم ،یک قانونی مدنی تر ،قانونی که تبعیضی بر مبنای نژاد ،جنسیت و مذهب نداشته باش��د .زن جوان دیگری که مسیحی است و نامش بوت��روس داوود اس��ت می گوید« :م��ا قانون مدنی می خواهیم که مردم را بر اس��اس آیین ،جنسیت و ادامه برگ 17 مذهب از هم...
آرمان شهر 9
نوشته :فلیپ له ماری برگردان :منوچهر مرزبانيان فوريه ٢٠١١ از بيس��ت و پنچ کش��ور عضو اتحاديه اروپا که براي درگيري در افغانس��تان به ائتالف نيروهاي س��ازمان پيمان اتالنتيک ش��مالي )ناتو) پيوسته بودند ،اکثريت آن ها اينک به دشواري با [ادامه] مداخله در کشور کنار مي آيند و از ابهام و سردرگمي در باره اهداف جنگ ،افزايش ش��مار قرباني��ان غيرنظامي و نظامي ( ،)۱حضور هم��ه جا گير امريکا، خصومت افکار عمومي و تنگناهاي بودجه اي ناخش��نودند .آقاي پينو آرالکي (Pino ،)Arlacchiمعاون پيش��ين دبيرکل سازمان ملل متحد ،مسئول مبارزه با مواد مخدر که پارلمان اروپا گزارش او را در باره درگيري در افغانس��تان به بحث گذاش��ت ،تصديق مي کند که «نُه س��ال جنگ و درگيري بين المللي نه توانس��ته اس��ت شورش طالبان را فرو نش��اند ،و نه صلح و ثبات را در اين کشور سامان دهد ».اين نماينده با بيان تأسف خود از اين که اروپا «فقط به همين خش��نود اس��ت که از هرچه اياالت متحده تصميم م��ي گيرد ،پيروي کند» ،با داوري درباره اين جنگ مي گويد «در همان حال که اوضاع امنيتي رو به وخامت مي گذاشت اجماع مردمي که در گذشته درمورد حضور نيروهاي ائتالف وجود داش��ت رنگ مي باخت». در اروپا «افکار عمومي اروپ��ا بمثابه ي��ک اتحاديه ،فقط اندک��ي خ��ود را در افغانس��تان اعتقادي به جنگ افغانستان متعه��د س��اخته اس��ت :س��هم ندارد» اتحادي��ه در آموزش پليس افغان (۴۵ميليون يورو در سال )۲۰۱۰ به ان��دازۀ ...دو صدم بودجه اي اس��ت که مجموع��ه ائتالف ،و در ص��در آن اي��االت متح��ده، ب��ه آن اختصاص داده اس��ت. در س��نجش ب��ا ۵۲مليارد دالر کمک اياالت متحده که به ويژه به تجهي��زات و آموزش ارتش افغانس��تان تخصي��ص يافت��ه، کم��ک اتحاديه و کش��ورهاي عضو آن به ثبات و بازسازي آن کشور روي هم به ۸ميليارد يورو در سال هاي ۲۰۰۲تا ۲۰۱۰بالغ گشته است .تعداد نفرات ارتش کشورهاي اروپائي ،يک چهارم سپاهياني است که به آن جا گسيل گشته اند و تازه اين کش��ورها محدويت هاي بس��ياري نيز درباره نحوه به کارگيري نيروهاي خود گذاشته اند. برخي ملت ها مانند هلند ،در س��ال ۲۰۱۰از ائتالف پا پس کشيدند .برخي ديگر خود را براي ترک آن آماده مي سازند .آقاي ستانيسالس وزياتک (،)Stanislas Wziatek رئيس کميسيون دفاع ملي در مجلس قانون گذاري ( )Dièteاين کشور به ما مي گفت که «لهس��تان مي خواهد سپاهيانش را از افغانس��تان فرا خواند» ،هرچند از سوي ديگر کش��ورش به تازگي فوج سپاهيانش را براي پاس��خ به درخواست هاي امريکا افزايش داده است .وي برآن بود که «تسخير قلوب مردم افغاستان» مي بايستي شيوه کار باشد، اما نظر س��نجي ها نش��ان مي دهند که خالف آن روي داده اس��ت .وي به اطمينان مي گويد که اين مأموريت « هرچه زودتر بايد پايان پذيرد» ،از توان نيروهاي ارتش لهستان که امکاناتش رو به کاهش دارد ،خارج است. آق��اي ديم��وس ورت��وس ( ،)Dimos Vrettosرئيس کميته ام��ور خارجي و دفاع پارلمان يونان با ما در ميان گذاش��ت که «افکارعمومي باور ندارد که اين جنگ بهترين وسيله براي خشکاندن ريشه تروريسم باشد .بهتر آن که اين پول به زخم مبارزه عليه مواد مخدر زده ش��ود» او در تقويم بيرون ب��ردن نيروها که باراک اوباما رئيس جمهور امريکا معين کرده اس��ت« ،پيام بدي هم از نظر نظامي و هم از نظر سياس��ي» مي بيند. سربازان اعزامي يوناني به کار لجيستيکي مي پردازند و در تماس مستقيم با رزمندگان نيس��تند« :ما عضو ناتو هستيم ،ناچاريم که در آن جا باشيم .بايد کاري کرد ،اما تا جاي ممکن کمتر درگير نبرد شد .و با مخالفان به مذاکره پرداخت :آن ها وقت دارند و زمان که ما فاقد آنيم »... در بريتانيا ،آقاي اليام فوکس ( )Liam Foxوزير دفاع (از حزب محافظه کار) ،در ماه ژوئيه ۲۰۱۰در سرآغاز بازديد از سپاهيان کشورش با اعالم اين که «آن چه مهم است، امنيت در خيابان هاي بريتانياس��ت» هيجاناتي را برانگيخت[ » .دغدغه ما اين نيس��ت] که زنان جوان افغاني به مدرسه بروند ( )...ما در آن جا هستيم تا مردم بريتانيا و منافع جهاني مان دس��تخوش تهديد نباش��ند )...( .اما ما پليس��ي جهاني نيستيم« .آقاي ويليام هيگ ( )William Hagueرئيس ديپلوماس��ي بريتانيا (محافظه کار) هنگام نشس��ت سران سازمان پيمان اتالنتيک شمالي در ليسبون در ۲۰نوامبر ۲۰۱۰تکرار کرده بود که کش��ورش به مأموريت هاي درگيري در نبردها تا سال ۲۰۱۵پايان خواهد داد .او گفته بود که «اين تعهدي مطلق و بي برو برگرد است». در فرانس��ه %۷۰افکار عمومي «بيش��تر» يا «کامال» با حضور س��ربازان فرانس��وي در افغانس��تان مخالف است ( .)۲از س��ي سال پيش تاکنون اين نخس��تین باري است که اکثريت��ي بارز با عمليات مهمي در خارج از کش��ور که دولت براه انداخته ،به مخالفت ادامه برگ 17 برخاسته اند .فرماندهان نظامي که از...
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
بازخوانی حافظه جمعی ما
بازخوانی حافظه جمعی ما عنوان جزوه جدیدی است که از طرف بنیاد آرمان ش��هر به نش��ر و چاپ رسیده اس��ت .این جزوه حاص��ل یکی از برنامهه��ای آرمان ش��هر (گفتگوی )65در انستیتوت فرانسوی افغانستان اس��ت .هدف از برگزاری این گفتگو بزرگداش��ت از هفته قربانیان و معرفی «پر س��یمرغ» مجموعه اش��عار جشنواره صلح س��یمرغ بود .در این گفتگو آقای روح االمین امینی ( بنیاد آرمان شهر) گفتگو گردان و آقایان کاظ��م یزدانی (تاریخ نگار) ،اس��د بودا (اس��تاد جامعه شناسی) و شیوا شرق (روزنامه نگار) به عنوان سخنران دعوت شده بودند .س��خنرانهای این برنامه هر سه به این نکته معتقد هستند که تاریخ سرزمین ما یک تاریخ جعلی اس��ت .و تاریخی است که به زور و با سفارش قدرتمندان و شاهان نگاشته شده است .تاریخی که پر است از ش��خصیت ها و فرهنگ باستانی ساخته شده. به طور نمونه در سخنرانی آقای یزدانی میخوانید...« : به ط��ور مثال در جنگ میوند تمام طوایف افغانس��تان قهرمان��ی ها نمودند ،اما تمام امتی��ازات آن به نام یک دوشیزه (ماللی) ختم می شود .این قهرمان ملی اسمش در زمان رژیم آل یحی بر زبان افتاد و پیش از آن هیچ منبع تاریخی نامی از آن نبرده است». آقای اس��د بودا در این بحث اش��اره ای به موضوعاتی چون فاجعه ،س��وگواری و بخشایش دارد و بحث آقای شیوا شرق بیشتر تمرکز باالی تعهد روشنفکران گذشته و امروز کشور در برابر تاریخ است .در بخش دیگر این جزوه پرسش و پاسخی است که از طرف شهروندان و پرسش گر این گفتگو (جواد دورازیان -بنیاد آرمان شهر) را در بر میگیرد. ضمیمه این جزوه بحثی زیر عنوان«خاطره ،تاریخ ،فراموشی» یکی از مهمترین سخنرانیهای پروفس��ور پل ریکور (فیلسوف فرانسوی) است .در آغاز سخنرانی خود ،پل ریکور میگوید «من به نسلی تعلق دارم که شاهد فجیع ترین جنایات تاریخ بشر بوده است .جنایاتی که در اروپا در سالهای 1932تا 1945به وقوع پیوست .این نسل امروز در حال اضمحالل است و مسألهی مهم برای آخرین بازماندگان آن ارتباط بین خاطره و تاریخ است».
سیاست نامه 1،2و 3تجدید چاپ شد
سیاست نامه کتاب تئوریکی است که از طرف بنیاد آرمان شهر به چاپ می رسد .این سری کتاب حاوی مقاالت ،مصاحبه ها و تحلیل های تئوریک در زمینه مس��ایل مختلف اس��ت .تا اکنون 7شماره در چهار مجموعه به چاپ رسیده است. نقض حقوق بش��ر و سياس��ت امريكا عنوان شماره اول و دوم آن اس��ت که در پاییز 1388 به چاپ رس��یده بود .همان گون��ه که از عنوان این کتاب پیداست ش��امل مقاالت تئوریک از متفکران و محققان مشهور بین المللی است .عناوین مقاالتی که در این مجموعه آمده اس��ت ،عبارتند از :نقض حقوق بشر در زندان های بَگرام و پل چرخی ،زندان بگرام بدتر از گوانتانامو ،جايگاه حقوق بشر و نقش ناتو در چارچوب «جنگ با ترور» ،س��يا ،پروازهاي «انتقال فوق العاده » -ش��کنجه و مسئوليت پذيري، عدالت و مسئوليت پذيري در اروپا بحثي درباره ي راهبردها ،برنامهي انتقالهاي فوق العاده و بازداشت مخفي :گذشته و آينده ،بيش از پنجاه سال «ضربات ناجوانمردانه»گ��روه ضربت س��ازمان س��يا ،معناي حبس و تروريزم چيس��ت؟ از نویس��ندگانی چون پردیس کبریایی ،فاروم پن��دار ،دیک مارتی ،گوین سیمپسون ،مانفرد نواک ،ولفگانگ کالک ،مارگارت س��ترتوایت ،هرناندو کالوو اوسپینا ،نیکوالس فریز و مصاحبه ای از جیوانا بورادوری با دو فیلس��وف معروف ژاک دریدا و یورگن هابرماس را در این مجموعه می خوانید. ش��ماره س��وم این کتاب زیر عنوان «ناتو ،اس��تثنا بر دموكراس��ي و افول امپراتوري ها» اين عناوين را در خود جاي داده اس��ت :ش��بكه اي از اسرار؟ ناتو و اش��اعه قواعد پنهان كاري، ناتو در افغانس��تان :مشكالت فرماندهي و كنترل ،پيمان آتالنتيك در پي مأموريت هاي تازه، تأمین آينده ما با اس��تثنا قايل شدن در حاكميت قانون و دموكراسی روئساي جمهور عوض ميش��وند ،اما امپراتوري امريكا بر جاي ميماند ،در آس��تانه قرن پس��ا -امريكايي ،از مافوق ابر قدرت ...و افول امپراتوري ها .از نویس��ندگانی مثل آلس��در رابرتز ،اُتفرید ناسائر ،کامیل ماچ��رزاک ،آرنو جی .میر ،آلن گرش و اریک هابزب��ام را در این مجموعه جمع آوری کرده ایم .زمانی که بار اول این کتاب ها را چاپ کردیم به زودی کم یاب ش��د .به این خاطر در زمستان 1389دو باره چاپ کردیم. براي دريافت سياستنامه ها با ما تماس بگيريد.
آرمان شهر 10
فیض محمد عاطفی ،شاعر 'آیینه محیط' در گذشت
روح االمین امینی
فیض محم��د عاطفی ه��روی ،ش��اعر و نویس��نده افغانس��تان، ی��ک ش��نبه پانزده��م حوت /اس��فند 1389 در سن هش��تاد و سه سالگی درگذشت. استاد عاطفی در زمان حکوم��ت ظاهر خان مدت��ی مدیر مس��ئول مجل��ه اردو (ارت��ش) بود و در پس��ت های ریاست نشرات وزارت دفاع و ریاست مطبعه عسکری ایفای وظیفه کرد. محمد ظاهر رس��تمی در تذکره «کاج ها هنوز ایستاده اند» در مورد عاطفی مینویسد: «استاد فیض محمد عاطفی هروی در سال 1306خورشیدی چش��م به جهان گش��ود و تحصیالتش را در مکاتب بابا ولی مس��ت ،لیسه رشدیه و مکتب نظامی به پیش برد و بعدا وارد دانشکده حربیه دانشگاه کابل شد». فیض محمد عاطفی هروی از آن دسته شاعران و نویسندگانی ب��ود که در چوکات (زمان) خفق��ان حکومت و در حالی که خود یک ارتش��ی بود آثارش که اکثرا در همین دوره ش��کل یافت��ه س��خن از آزادی خواه��ی و عدالت اجتماع��ی را به صراح��ت به میان م��ی آورد و نقد بی پ��رده حکومت از او چهره ای استثنایی در آن دوره ساخته است. از اس��تاد عاطفی هروی مجموعه شعری به نام «آیینه محیط» تا به حال سه بار چاپ شده است؛ یک بار در اروپا و توسط یکی از دوس��تان اس��تاد ک��ه من این چاپ را ندی��ده ام و از زبان خود اس��تاد می گویم ،یک بار به کوش��ش اسیر هروی در شهر مش��هد ایران و آخرین بار توس��ط انتشارات فدایی هروی در هرات. هم��ان گونه که از نام ای��ن کتاب بر می آی��د «آیینه محیط» تصویری اس��ت کامل از دوره ای مشخصی در تاریخ معاصر افغانستان که حرف های زیادی را با زبان منظوم بر زبان می آورد و ش��عر بلندی با مطلع( :ای شاه جوان چار به خوابی/ مفتون کدام لعل نابی) صحبت از کاستی ها ،ناراستی ها و بی عدالتی ها در آن دوره می کند. کس��انی که این تکه از تاریخ افغانس��تان را می شناس��ند به خوبی می دانند که این گونه صریح به نقد حکومت پرداختن م��ی توانس��ته چه عواقبی را برای ش��اعر و نویس��نده ای به خصوص اگر در دس��تگاه حکومت مش��غول کار بوده باشد در پی بیاورد: حکام تو خون خلق خوردند عمال تو مال جمله بردند از بس که گدا شده است ملت محکوم فنا شده است ملت بدخواه تو گشته افسر تو با خون تو تشنه عسکر تو از بدو جلوس تا به این دم بر مسند جم نشسته بی غم در راه راه مفاد قوم و توده کاری که تو کرده ای چه بوده؟ نوش��ته هایی از این دست تند و انتقادی از نظام و حکومت ظاهرش��اهی در آن دوره را بس��یار کم م��ی توانیم بجوییم و بس��یاری از همان ک��م را هم باید در «آیین��ه محیط» عاطفی جستجو کنیم. آن چه مسلم است مجموعه آیینه محیط فیض محمد عاطفی ب��ا وصف قطر کمش آیینه ایس��ت از ی��ک دوره طوالنی در تاریخ معاصر افغانس��تان که در آن نابسامانی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دوره را می توان به خوبی دید.
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
آرشیف ملی افغانستان و 46 سال فرود و فراز مصاحبه با آقای سخی منیر 1رییس آرشیف ملی افغانستان
دولت یک استراتیژی مشخص و اساسی در زمینه فرهنگی ندارد .این یک نکته غیر قابل انکار است که دولت کمترین توجه را به بخش فرهنگ داشته است. جواد دروازیان * چرا نهادی مثل آرشیف ملی اهمیت دارد؟ √ در اساس آرشیف ملی افغانستان یک نهاد هویتی مبتنی بر فرهنگ ،تاریخ و مبتنی بر هویت ملی مردم افغانس��تان است .آرشیف ملی افغانستان کانون مشخصی برای مردم افغانستان است .آرش��یف مرکز ،کانون یا نهاد یا خانهای مبتن��ی بر فرهن��گ ،تاریخ و مجموع پرانس��یبهای ملی یک کش��ور است .آرش��یفها از زمانی به وجود آمدهاند که دول��ت به وجود آمد .آرش��یفها متصل به دولت ها بودهاند .در کل نخ اساس��ی آرش��یف ه��ا را رویکردها و راه کاره��ای دولته��ا و حکومتها تش��کیل میداد و شامالس��ناد و اوراق اس��ت .و ریش��ه ه��ای آن نزدیک به ایجاد خط اس��ت .س��ر نخ آرش��یف ه��ا در جهان به آش��وریها ،س��ومریها ،ایتی ها ،یونانی ها و مصری ها ب��ر میگردد .در آن زمان وظایف آرش��یف در س��ه خط برجسته بود :خط آرشیفی شخصی ،خط آرشیفی سلطنتی و خط آرش��یفی معابدی که وجود داشت .باالخره بعد از قرن 12آن چه را که امروز به نام آرش��یف میخوانیم یا نوعی از ایجاد آرشیفی که امروز در جهان معمول است، ایجاد شده است .از دوره رنسانس تا انقالب کبیر فرانسه، فرانسه یکی از پیشگام ترین کشورهای دنیا است و نقش اساس��ی را داشته است؛ یک طرز العمل جدید در دنیا به وجود آمد .آرشیف مرجع تحقیق شد ،منبع تجدد شد ،و به عنوان منبعی از آفرینش های مس��تند به اوراق تاریخ و فرهنگ در دنیا جای گرفت.
آرش��یف ملی افغانستان که در حدود 40سال از عمر آن میگذرد ،دورهی پر فراز و نش��یبی را سپری کرده است . ش��ما اطالع دارید که 45سال پیش افغانستان وزارتی به نام اطالعات و فرهنگ نداشت .ریاست مستقل مطبوعات بود که کارهایی را انجام میداد .تمام نس��خهها و اس��ناد آرشیفی در ریاست مستقل مطبوعات نگهداری میشد .از آن جا این اس��ناد آرشیفی به تعمیر موزیم ملی انتقال داده شد .باز به منزل پنجم وزارت «اطالعات و کلتور» وقت. باالخره در اواخر دهه دموکراسی و صدارت موسی شفیق که ش��خصی محقق ،دانشمند و آشنا با مسایل آرشیف و نس��خه ،اس��ناد و قوانین و معاهدات بود و به آن اهمیت م��یداد ،تصمیم گرفت ک��ه در همی��ن تعمیر(فعلی) که توس��ط عبدالرحمان خان برای فرزندش حبیب اهلل خان به غرض تمرین پادشاهی ساخته شد ،و توسط معمارانی که از بخارا همراه خود آورده بود با ظرافتهای معماری، هنری و میناتوری ،بهحیث آرش��یف ملی که در آن زمان برای هر کشوری ضروری بود در نظر گرفت .اما به دلیل کودت��ای داوود خان مهلت برای انجام این کار را نیافت. وقتی که داوود خان با کودتا قدرت را به دس��ت گرفت، با وجودی که نظامی بود ،اما به پیش��نهاد پروفسور نوین این تعمیر را به آرش��یف ملی اختصاص داد .زمان دوباره س��ازی این تعمیر ش��خص داوود خان کنترول مس��تقیم داش��ت ت��ا باالخره در س��ال 1356به نام آرش��یف ملی افغانستان مس��ما گردید .مجموع اس��ناد آرشیفی و مواد آرش��یفی بنابر مقررهها و بنابر ضوابط و قانون آرش��یف ملی در همین مکان جابجا شد. * در زمان حزب دموکراتیک خلق نوع نگاه به آرش��یف ملی چه گونه بود؟ √زمان��ی که ح��زب دموکراتیک خلق افغانس��تان قدرت سیاسی را بهدس��ت گرفت ،به تعقیب آن تهاجم گسترده اتحاد ش��وروی وقت آغاز شد و کشور ما توسط یک ابر قدرت اش��غال گردید .اشغال یک کشور به وسیله کشور ب��زرگ دیگر به این معنا اس��ت که دیگر کش��ور مغلوب نمیتواند از نظر فرهنگ رش��د کند .کش��وری که اشغال کرده اجازه رشد را نمیدهد تا انکشاف فرهنگی بهوجود بیاید .در هر کشوری که انکشاف فرهنگی وجود نداشته باشد ،آن کشور نمیتواند روئیت و هویت ملی و تاریخی و فرهنگی پیدا میکند .کسانی که در راس قدرت سیاسی دوره حزب دموکراتیک خلق افغانس��تان (خلق و پرچم) بودن��د ،چون پیروان ش��وروی وقت بودن��د ،دکترین و تزهایی که برای ش��ان داده میش��د همانها را تعقیب و پی��روی میکردند .بنابراین ،در جری��ان دوران زمامداری رهبران این حزب آرش��یف ملی به گونهای که باید رشد و توس��عه مییافت ،ذخایر غنامند آن نقش اساس��ی می داش��ت ،واحدهای دیگر آن در والیات ایجاد می شد ،از اس��ناد و نسخههای با ارزشی که نزد مردم وجود داشت، جمع آوری می ش��د و به یک آرش��یف سراسری مبدل میشد ،متاسفانه نشد. چند نکته برای غنامندی فرهنگ یک کشور بسیار اساسی است :دامنههای رشد و انکشاف فرهنگی ،تایید و تقویت رش��د فرهنگی و سوم حد و مش��ارکت در فرهنگ .این مشارکت باید سراسری باشد و نکته دیگری که (آرشیف مل��ی آن را ب��ا خ��ود دارد) همکاریهای بی��ن المللی- فرهنگی یک کش��ور است .آن چه که ما در آرشیف ملی داریم در واقع س��اخته ،نوشتارها ،اسناد و مجموع نسخ، تراوش فکری بسیار بزرگی از اشخاص مهم ،رویدادها و حادثه هایی که زمامداران افغانس��تان انجام دادهاند و این ادامه برگ 15 جا بر چهره هویتی...
-1آقای سخی منیر در رکاخانه شهر کابل 49سال پیش متولد شده است ،دوره مکتب را در لیسه نجات (امانی) به پایان رسانیده ،مدرک لیسانس را در دانشکده ادبیات دانشگاه کابل (سال )1359به دست آورد .از جمله 65نفری بود که غرض تحصیل در سال 1361باید به بیروت می رفتند ولی به جای بیروت در افغانستان از طرف یونسکو دوره ماستری را به پایان رساند .او در بخش هایی چون عضو بورد متخصصان وزارت آموزش و پرورش، سرپرستی لیسه محمود طرزی ،معاون علمی انستیتوت تعلیم و تربیه کابل شد (دانشگاه آموزش وپرورش فعلی) ،به حیث معاون محقق در اکادمی علوم افغانستان (در زمان ریاست جمهوری دکتر نجیب اهلل و زمان ریاست آقای سلیمان الیق در اکادمی علوم از آن مرکز پژوهشی اخراج می شود)، باالخره در سال 1374به حیث عضو هیأت مدیره و مسئوول بخش سیاسی و اجتماعی ،مسئوول اطالعات ،مسئوول شعبه خبرنگاران در روزنامه انیس کار کرد .در زمان جنگ های داخلی راهی مهاجرت شد .ایشان در پاکستان مسئوولیت 4مکتب خصوصی را به عهده داشته و همزمان در نشریه آرمان با یک تعداد روزنامه نگاران دیگر کار می کردند .در سال 1380دو باره به وطن باز گشت و دوباره در روزنامه انیس به حیث ویراستار ،سکرتر مسئوول و مدت 5سال مدیر مسئوول روزنامه و رییس موسسه نشراتی انیس تا 1387کار کرد .در سال 1387به حیث رییس آرشیف ملی مقرر شد و تا اکنون در این پست کار می کند.
آرمان شهر 11
كنوانسيون چهارم ژنو و پروتوكولهاي الحاقي
جواد دروازیان
1
كنوانس��يون چهارم ژنو اساس��ي ترين كنوانسيون دفاع از افراد غير مسلح و غیر نظامیان و افراد کشوری است. این كنوانس��يون (راجع به حمايت افراد کشوري در زمان جن��گ12 -آگس��ت )1949در 159ماده با دو پيوس��ت به تصویب رس��یده اس��ت .ای��ن کنوانس��یون از افراد زیر در ه��ر م��کان و زمانی حمایت میکند :غی��ر نظامیانی که در س��رزمین دشمن ،سرزمین اش��غالی یا منطقه جنگییکه تابعی��ت تجاوزات��ی را ک��ه آنه��ا خ��ود را در اختیار آن مییابن��د ،ندارند ،اش��خاص بدون تابعی��ت غیر نظامیکه پناهنده هس��تند ،و در نتیج��ه تابعیت هیچ دولتی را ندارند ی��ا از حمایت سیاس��ی طرف مخاصمی ک��ه آنها خود را در اختیارش مییابن��د ،بیبهرهاند (مثل یهودیهایی که از آلمان به فرانسه مهاجرت کردند و مدتی بعد فرانسه تحت اش��غال آلمانیها قرار گرف��ت 1).در کل براي جلوگيري از «جنای��ات جنگی» 2و «جنايت عليه بش��ريت» و دفاع از غير نظاميان ،زن��ان و كودكان و جلوگيري از تجاوزات به حقوق انس��انها در خالل جنگ يا مخاصمات مسلحانه مهم ترین مس��ایل کنوانس��یون را تش��کیل میدهد« .يك مخاصمه مسلحانه زماني وجود دارد كه به نيروهاي مسلح بين دولتها صورت گيرد و يا خشونت مسلحانه طوالني مدت ميان مقامات دولتي و گروههاي مس��لحانهي سازمان يافته بين اين گروه ها در درون يك كش��ور وجود داش��ته 3 باشد». مواد اول ،دوم و س��وم در هر چهار كنوانس��يون مش��ترك اس��ت :م��اده دوم مق��ررات معاه��ده را نه تنه��ا در مورد جنگهای اعالن ش��ده و علنی ن��ه بلکه در مورد هر گونه نزاع مس��لحانهای که میان گروههای مختلف واقع ش��ود، قاب��ل اعمال میداند .و نیز در این ماده آمده اس��ت «:چنان چ��ه یکی از دولتهای داخل در جنگ عضو این قرار داد نباش��د دولتهای عضو معذال��ک در روابط خود تابع این ق��رار داد خواهند بود و اگر آن دولت این قرار داد را قبول و مق��ررات آن را اجرا کند در مقابل او نیز ملزم به اجرای این قرار داد خواهند بود». در ماده س��وم هر چهار کنوانسیون آمده است« :4چنان چه نزاع مس��لحانه جنبه بين المللي نداشته و در خاك يكي از دول معظم��ه متعاهد روي دهد ه��ر يك از دول داخل در جنگ مكلفند الاقل مقررات زير را اجرا نمايند: -1ب��ا کس��اني که مس��تقيم ًا در جنگ ش��رکت ندارند به انضمام افراد نيروهاي مسلحي که اسلحه به زمين گذاشته باش��ند يا کس��انيکه به علت بيماري يا زخم يا بازداشت و ي��ا به هر عل��ت ديگري قادر به جنگ نباش��ند ،بايد در همه احوال بدون هيچگونه تبعيض نامساعد از نژاد ،رنگ، مذهب ،عقيده ،جنس ،اصل و نسب و يا ثروت يا هر علت
-1چایساری ،کریانگ ساک کیتی ،حقوق كيفري بين المللي (با اصالحات و اضافات ،ترجمه دکتر حسین آقائی جنت مکان؛ تهران: انتشارات جنگل ،چاپ دوم 1387ص167 -2ر ک به عالمه ،غالم حیدر؛ جنایت علیه بشریت در حقوق بین المللی کیفری ،نشر میزان؛ پاییز 1385 -3چایساری ،همان ص -4کنوانسیون چهارم ژنو «راجع به حمايت افراد کشوري در زمان جنگ»:
www.unic-ir.org/hr/hr51.pdf
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
مشابه آن با اصول انسانيت رفتار شود». به اساس همین ماده اعمال زیر در هر زمان و مکان ممنوع است: ال��ف) لطمه بهحيات و تماميت بدني منجمله قتل به تمام اشکال آن ،زخم زدن ،رفتار بيرحمانه ،شکنجه و آزار. ب) اخذ گروگان. ج) لطمه به حيثيت اشخاص منجمله تحقير و تخفيف. د) محکومي��ت و اع��دام ب��دون حکم قبل��ي دادگاهيکه صحيح ًا تش��کيل ش��ده و جامع تضمينات قضاييکه ملل متمدن ضروري میدانند ،باشد. -2زخم��داران و بيماران جمعآوري و تحت معالجه قرار خواهند گرفت .يک دس��تگاه نوعپ��روري بیطرف مانند کميته بين المللي صليب سرخ ميتواند خدمات خود را به دولتهاي داخ��ل در جنگ عرضه دارد .دولتهاي داخل در جنگ نيز به سهم خود سعي خواهند کرد تمام يا قسمتي از ساير مقررات اين قرارداد را به موجب موافقتنامههاي اختصاصي به موقع اجرا گذارند. قابل تذکر اس��ت که دیوان بین المللی دادگستری در رای خوی��ش در قضیه نیکاراگوئه مفاد ماده 3کنوانس��یونهای ژنو را «اصول کلی و بنیادین حقوق بشر دوستانه» خوانده 5 است. به اساس ماده چهارم کنوانسیون «اشخاصي که در هر موقع و به هر ش��کل در موقع جنگ يا اش��غال به دست دولت داخل در جنگ يا دولت اش��غال کننده غير از دولت متبوع خود ميافتند ،تحت حمايت اين کنوانسیون قرار دارند». ع�لاوه بر مواد 3م��اده 27نیز به صراحت از غیر نظامیان در جریان جنگ دفاع میکند « :اشخاص مورد حمايت در هر مورد ذيحق به احترام ش��خص خود ،شرافت ،حقوق خانوادگي ،اعتقادات ،اعمال مذهبي ،آداب و رس��وم خود ميباش��ند .در ه��ر زمان به آنان بايد با انس��انيت بر خورد خواهد ش��د و از جمله در مقابل هر گونه عمل خش��ونت آميز يا تخويف و در برابر دشنام و كنجكاوي عامه حمايت خواهند گرديد». ماده 32ب��ه صراحت هر نوع صدمات جس��مانی ،بریدن اعضای اشخاص ،شکنجه ،آزمایش های پزشکی یا علمی، و هر گونه خش��ونت دیگر که عاملین آن اعم از مامورین کش��وری یا نظامی باش��د ،ممنوع قرار داده است« .دولت معظم��ه متعاهد هر گونه اقدامی را ک��ه خواه موجب آالم جس��مانی اشخاص مورد حمایت موجود در اختیار ایشان و خ��واه موجب قت��ل آنان گررد ،صریح�� ًا بر خود ممنوع میسازند ».به اس��اس ماده 33هیچ شخص مورد حمایت را نمیتوان برای خالفیکه ش��خص ًا مرتکب نش��ده باشد، تنبیه کرد .تنبیهات دس��ته جمعی و هر گونه عمل تخویف یا تروریسم ممنوع است .غارت و هر نوع اقدام قصاصی درباره اشخاص مورد حمایت و اموال آنان ممنوع است. به اس��اس ماده « 49تبعید اجباري دسته جمعي يا انفرادي و نقل مکان اشخاص مورد حمايت از اراضي اشغال شده به خاک دولت اش��غال کننده يا به خاک هر دولت ديگري اعم از اينکه اشغال شده يا نشده باشد ،به هر علتي ممنوع اس��ت ».ماده 53میگوی��د« :انهدام ام��وال منقول يا غير منقول ...توس��ط دولت اشغال کننده ممنوع است .مگر در مواردي که انهدام آنها به واسطة عمليات جنگي ضرورت حتمي يابد»6. م��اده 47در حمایت از اش��خاص و مالکی��ت آنها آمده: «اش��خاص مورد حمايتی که در اراضي اشغال شده باشند، در هي��چ مورد يا به هي��چ نحو از مزاياي اي��ن قرارداد ... محروم نخواهند گرديد» .ماده 44مطرح میکند :دولت پناه دهنده حق ندارد این دسته مردم را به حیث بیگانه بشناسد. «دولت بازداش��ت کننده در موقع اخذ تصميمات نظارتي پناهندگان��ي را ک��ه عم ً ال از حمايت هي��چ دولتي بهرهمند نيس��تند صرف ًا به اعتب��ار اينکه از نظ��ر حقوقي به دولت دشمن تعلق دارند ،مشمول معامله با خارجيان دشمن قرار نخواهد داد ».ماده 46انتقال اش��خاص مورد حمایت را به کشوری که عضو این کنوانسیونها نیست ممنوع قرار داده ادامه برگ 13 است... -5عالمه ،همان ص71 -6کنوانسیون چهارم ژنو «راجع به حمايت افراد کشوري در زمان جنگ» منبع باال.
جنسیت و تصویرسازی رسانه ای از زنان در جهان سوم جاي خالي زنان در رسانه ها
1
نویسنده:خاتمبی کینوتی ترجمه :محبوبه حسین زاده در مبارزه ب��رای برابری جنسیتی ،رس��انه ها باید دوست و هم پیمانی قوی باش��ند .ولی متاس��فانه، آن ه��ا به خص��وص در کش��ورهای جهان سوم، به شدت وضعیت کنونی را استحکام می بخشند. پانزده سال بعد از برنامه اق��دام پک��ن ،همچن��ان صدای زنان تا حد زیادی در رس��انه های متداول و عامه پسند غایب است .با شناخت نقش نیرومند رس��انه ها در ش��کل دهی به چش��م اندازها و جنبه های فکری ،کنفرانس پکن پیش��نهادهای جامعی برای ارتقای تصویر زنان و صدای آنان و توسعه متوازن و تصویر غیرکلیش��ه ای از زن��ان آم��اده کرد .برخی از این پش��نهادها عبارتند از: *تغییر تصاوی��ر همواره منفی و تحقیرآمیز از زنان در برنامه سازی ها _*ارتق��اء مهارت های زن��ان ،آگاهی و دسترس��ی آن ها به تکنولوژی اطالعاتی در راستای بهبود قابلیت های شان برای مبارزه با تصاویر منفی از زنان *جریان س��ازی جنس��یت در برنامه ریزی و سیاس��ت های رسانه ب��ا انجام مطالعه مانیتورینگ رس��انه در 12کش��ور افریقای جنوبی ،مش��خص شد که کلیش��ه های فراوانی وجود دارند که ش��دیدا به وسیله رسانه ها ترویج شده اند .نویسنده های این گزارش می نویسند «:رسانه ها که به صورت بالقوه نقش عظیمی در آزادی اذهان دارند ،بیش��تر از این که راه حلی در این زمینه باش��ند خود بخشی از مش��کل بوده اند» .زنان در رس��انه ها به عنوان شیئ جنسی ،اغواکنندگان ،مادر یا همسر به تصویر کش��یده می شوند .وقتی که روزنامه ها ،رادیوها و یا ایس��تگاه های تلویزیونی برای موضوعی به کارشناس نیاز دارند ،احتمال این که با زنان تماس بگیرند ،کمتر اس��ت .در این تحقیق مش��خص ش��ده که زنان سیاس��تمدار که به طور میانگی��ن 18درص��د پارلمان های منطقه ای را تش��کیل می دهن��د ،به ندرت منب��ع خبرها بوده اند و فق��ط در 8درصد موارد نقل قول ها از جانب آنان بود. اگرچه دولت ها برنامه اقدام پکن را امضا کرده اند ،اما رسانه های آن ها بهتر از بنگاه های تجاری خصوصی نیستند ،و در حقیقت ،مطابق این گزارش ،اغلب خیلی بدتر عمل می کنند. در حققیت به برابری جنس��یتی به عنوان موضوع عامه پسند قابل پخش و انتش��ار نگریسته نمی شود و اشاره خیلی کمی به حقوق زنان و یا دس��تگاه هایی می شود که تضمین کننده ای��ن حقوق اند .گزارش مطالعه افریقای جنوبی کاریکاتوری را که در روزنامه تانزانیایی وجود داشت ،مجددا چاپ کرده است .این تصویر کلیشه های منفی را در مورد حامیان حقوق زنان که در پکن حضور داش��تند ،ترویج می کند؛ به صورت طعنه آمیزی اولین فروم جهانی بزرگی که به صورت جامع و مبسوط به رسانه و تصاویر و وضعیت جنسیت می پردازد. زنان بهره و سهم مناسبی از آزادی های بسط یافته ای که در یک دهه گذش��ته به حوزه های اطالعات و ارتباطات رسیده اس��ت ،نداش��ته اند .گزارش مانیتورینگ رس��انه در افریقای جنوبی ابراز تاس��ف می کند« :در همه کشورهای این منطقه و دنیا ،ش��اغالن حوزه رس��انه_زن و مرد_ در معرض نوعی خودسانس��وری قرار دارند که حتی شاید خودشان هم از آن آگاه نباش��ند چون عمیقا در طول دوره های رشد و پرورش مان ،ثابت و مستحکم شده است». هنوز هم به برابری جنس��یتی به عن��وان «موضوع مربوط به ادامه برگ 16 زنان» نگریسته می شود... 1- http://www.irwomen.com/spip.php?article9054
آرمان شهر
Armanshahr
12
نوشته :فلیپ له ماری برگردان :منوچهر مرزبانيان به رغم گس��يل انبوه نيروهاي کمکي آمريکا به افغانس��تان، س��ازمان پيم��ان اتالنتيک ش��مالي (ناتو) موفق نمي ش��ود اراده اش را در آن کش��ور تحمي��ل کن��د .از زمان کنفرانس س��ران کش��ورهاي عضو پيمان در ماه نوامبر س��ال گذشته در ليسبون ،اين س��ازمان تا سال ۲۰۱۴به خود مهلت داده اس��ت تا اختي��ارات خويش را به پليس افغانس��تان واگذار کند .عمليات پيش��ين «کمک براي حف��ظ امنيت» اينک به جنگي تمام عيار مبدل ش��ده اس��ت که بر رهبران و افکار عموم��ي کش��ورهاي اروپائي تاثير نهاده و آن��ان را به فکر «رهي��دن از اين مهلک��ه» انداخته .بح��ث و گفتگو در باره تجدي��د مأموريت س��پاهيان اعزام��ي آلمان به افغانس��تان –س��ومين نيروي ائتالف– ريشه در شالوده و بنيان سياست ملي کشور آنسوي کرانۀ رود راين دارد. «م��ا يکه خورده بودي��م .فهميده بوديم که آنه��ا مطالبي را از م��ا پنهان مي کنند .هيچ چيز روش��ن نبود :تعداد کش��ته شدگان ،اجساد جابجا شده »...در آن روز ۴سپتامبر ،۲۰۰۹ هنگام��ي که يک��ي از فرمانده��ان س��پاهيان اعزامي آلمان در صحن ني��روي بين المللي کمک به اس��تقرار امنيت در افغانس��تان (ايساف) ،از نيروي هوائي ناتو خواستار بمباران دو کاميون س��وخت بَري ش��د که شورش��يان ربوده بودند، سيتا مآس ( ،)Citha Maassکارشناس سياست آلمان در افغانس��تان از مؤسسه سياست بين الملل و امنيت آلمان ،در چهار چوب مأموريتي رس��مي در افغانستان به سر مي برد. بهانه درخواست آن افسر بلندپايه خطري بود که در صورت دس��ت زدن به عمليات زميني براي بازپس گيري خودروها جان سربازان آلماني را تهديد مي کرد. آنچه س��ريعا «افتضاح ُقندور» ناميده ش��د جان صد و چهل و دو افغ��ان را گرفت که بيش��تر آنها غيرنظام��ي بودند .و تصويري را در هم شکس��ت که آلمان ميل داشت در اذهان مردم برجاي گذارد .اين کش��ور مدتها بُعد نظامي درگيري خوي��ش را ان��کار ک��رده و آنرا چ��ون «کمک به توس��عه [افغانس��تان] در س��ايه حمايت نيروهاي مسلح» جلوه داده بود ،اقدامي بشر دوس��تانه و آرمانخواهانه که با پيکار عليه شورشيان فاصله بسياري داشت :برپا داشتن يک دموکراسي به س��بک غربي ،آزادي زنان ،دس��تيابي دخت��ران جوان به آموزش ،و غيره. «جن��گ همچنان در پس پرده اقدامات بشردوس��تانه پنهان مان��ده ب��ود ».مآس ي��ادآور مي ش��ود که س��امانه اينترنتي وزارت دف��اع آلم��ان لبري��ز از مطالبي درباره پش��تيباني از دولت افغانس��تان ،توزيع خواربار ،بازگشت پناهندگان بود اما تقريبا هرگز س��خني از چگونگ��ي بازگرداندن امنيت به کشور به ميان نمي آورد« :تا پيش از ماجراي ُقندوز ،دولت آلم��ان تصوير افغانس��تان نيکبخت تري را ب��ه نمايش مي گذاش��ت که از آنچه واقعيت نش��ان مي داد مثبت تر بود و وضعي��ت را به واژه هاي ديپلوماتيک توصيف مي کرد ،بي آنکه جزئيات زيادي را به دس��ت دهد ».سال ۲۰۱۰دور از آنک��ه ثباتي که مژده داده بودند را به ارمغان بيآورد ،خش��ن تري��ن و مرگبارترين دوره اي بود که افغانس��تان از هنگام ايجاد نيروي بين المللي کمک به امنيت در س��ال ۲۰۰۳به خود ديده است. جامع��ه آلمان ،درس��ت نظير نمايندگان مجلس ،احس��اس مي کرد که فريب خورده اس��ت .براي آرام کردن آنها ،يک بررس��ي پارلماني به راه انداختند .پيش از آنکه گزارش اين بررسي در هياهوهاي تغيير ائتالف دولتي گم شود ،استعفاي وزير دفاع ،معاون وي و رئيس ستاد ارتش را به دنبال آورد. در آوريل ۲۰۱۰خانم آنگال مرکل براي نخس��تين بار پس از گزينش به مقام صدراعظمي ،در محوطه فرودگاهي براي اداي احترام ،به پيش��باز اجساد هفت سرباز آلماني رفت که در افغانس��تان جان داده بودند .و خود وي س��رانجام – به اکراه – واژه جنگ را بر زبان آورد که تا آنزمان تابو بود. س��ون هانس��ن ( )Sven Hansenروزنامه ن��گار تاگس زايتونگ ( ،)Tageszeitungروزنامه دس��ت چپي چاپ برلين ( )۱که دفترش در رودي-دوچکه-اشتراسه (Rudi- ،)Dutschke-Strasseدر چند متري ايس��تگاه بازرسي پيشين چارلي ( )۲قرار دارد مي گويد «ناگهان کشف کرديم ک��ه فرمانده آلماني درس��ت مثل يک بزن به��ادر رفتار مي کرده اس��ت .پيش��ترها امريکائي ها بودند ک��ه اين نقش را
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
اروپائيان درگير جنگي که ربطي به آنها ندارد
آخر آلمان در افغانستان چه کار دارد؟ بازي مي کردند[ .آنها مي گفتند] :اول شليک کن ،بعد پرس و ج��و کن! اما م��ا آباد گران ،آدم خوب ه��ای بوديم[ .مي گفتي��م] :ابتدا بپرس و فقط بع��د از آن ،اگر جانت در خطر بود اخطار بده »... تصوير س��ربازان آبادگر ،در ناحيه اي از ش��مال کشور ،در منطقه اي ايمن انگاش��ته ،ناگهان در هاله ابهامي فرو رفت. کليساهاي آلمان ،هر چند عاقل و سربراه ،دست از حمايت دولت برداش��تند .اس��قف مارگوت کاس��مان (Margot ،)Kässmannشاخص ترين شخصيت کليساي اوانژليک آلم��ان ( ،)۳در خطاب��ه اي طنين ان��داز در روز اول ژانويه ،۲۰۱۰بانگ برآورد که «هيچ چيز خوشايندي در افغانستان نيست» .عاليجناب روبرت ثوليچ (،)Robert Zollitsch همت��اي کاتولي��ک وي و اس��قف اعظ��م فرايب��ورک ( ،)Fribourgخواس��تار تغيير سياست شد ،که «از چشم انداز اخالق مسيحي امري ناگزير شده است» .از چند سال پيش ،دين ياران س��پاهي که از افغانس��تان باز مي گشتند با ش��رح آنچه ش��اهد بوده ان��د و با بحث و گفتگ��و در پهنه دانش��گاه ها ،س��ازمان هاي غير دولتي يا کليساها ،شکافي را بر مال مي س��اختند که ميان اهداف رسمي [درگيري در افغانستان] و واقعيت آن وجود داشت. بالي نازل ش��دۀ ديگر :افشاگري هاي سامانه ويکي ليکس ( )WikiLeaksدر ماه اوت ۲۰۱۰از همکاري عناصري از نيروهاي ويژه آلمان با يگاني از ارتش آمريکا پرده برداشت که مأموريت س��ربه نيس��ت کردن فرماندهان طالبان به آن واگذار ش��ده بود .اين نيروهاي ويژه مي بايس��ت يا آنان را مي کش��تند و يا بدون محاکمه در بند نگه مي داش��تند .به نوشته شپيگل ( )Der Spiegelگاهنامه مهم آلمان ،ارتش ( )Bundeswehrبه ميل خود سران طالبان را به فهرست کساني افزوده بود که مي بايستي کشته شوند. در افغانستان« ،پيش از هر چيز مي دانيم که نمي دانيم» در وزارت ام��ور خارجه اطمينان خاطر م��ي دهند که اين وظيف��ه نيروهاي ويژه ،علني و مأموريت آنان ش��فاف و با ش��ورهاي پياپي مجلس همراه بوده است .اما آقاي وينفريد ناختواي ( ،)Winfried Nachtweiس��خنگوي پيش��ين سبزها ( )Die Grünenکه خود متخصص افعانستان هم هس��ت ،عقيده دارد که اين افشاگري ها تائيدي بر «اوضاع ننگين» حاصل از يک درگيري است که وي آنرا «احمقانه» و بي ارتباط با امنيت آلمان مي داند .تأسف او از آنست که در اين ستيز «پيش از هر چيز مي دانيم که نمي دانيم». بندلربلوک ( ،)Bendlerblockساختمان ساده و بي پيرايه اي در قلب برلين اس��ت که هنگام جنگ جهاني دوم ستاد نيروي دريائ��ي آلمان بود و ام��روز وزارت فدرال دفاع را در خود جاي داده :در همآنجا بود که افس��ران عاليرتبه سؤ قص��دي را تدارک ديدند ک��ه نزديک بود در روز ۲۰ژوئیه ۱۹۴۴جان آدلف هيتلر را بگيرد؛ س��رهنگ کالوس گراف فون ش��تآوفنبرگ ()Claus Graf von Stauffenberg و دسيس��ه چينان ديگر را در همين ساختمان اعدام کردند. س��تايش امروزين از اين چهره هاي (نادر) نظامي مقاومت ب��ر عليه نازيس��م ،تائيدي ب��ر دموکراتيک ب��ودن ارتش نو آلمان اس��ت که در سال ۱۹۵۴با موافقت –و تحت نظارت – متفقين و مجلس فدرال ( )Bundestagتش��کيل ش��د
ت��ا کابوس قش��ون رژيم نازي [ورماخ��ت۱۹۳۵ - ۱۹۴۵ : «» ]Wehrmachtرا از خود دور سازند. افس��ري که در آنجا پذيراي ماس��ت به راحت��ي مي پذيرد ( )۴که از هنگام جنگ جهاني دوم ،نخس��تين باري اس��ت که اينهمه انس��ان با دخالت ارتش آلمان کش��ته مي شوند. گذشته از آن س��تاد فرماندهي سپاهيان اعزامي ارتش آلمان نخستين نهادي بود که قواعد تازه گشودن آتشي را به طور جدي زيرپا نهاد که ژنرال ستانلي مک کريستال (Stanley ،)McChristalفرمان��ده وق��ت نيروي کم��ک به امنيت افغانس��تان به تازگي ،دقيقا ب��ه منظور پرهيز از گزند به غير نظاميان ،وضع کرده بود (.)۵ «پذيرش ميزان قابل قبولي از خشونت» اما ،بيش از يک سال بعد [از قتل غيرنظاميان] ،در ساختمان وزارت ف��درال دفاع ترجيح مي دهند که «از زاويه مثبتي به قضايا بنگرند» :اين حادثه ها و افشاگري ها دست کم نشانه آن است که نظاميان آلمان –که چند سالي است از درگيري ناچي��ز آنه��ا در ميدان هاي نبرد خرده م��ي گيرند– با تمام وجود در پيکارهاي واليات ش��مالي ،که به دس��ت طالبان افتاده ،مش��ارکت داشته اند .در ماه فوريه ،۲۰۱۰به تقاضاي مصرانه امريکائي ها ،برلين پذيرفت که نيروي کمکي ۵۰۰ نف��ره اي را به افغانس��تان گس��يل دارد ،و بدينگونه جايگاه خود را در مقام س��ومين نيروي اعزام��ي در ميان نيروهاي ائتالف اس��توار سازد (که هرچند مجلس سقف آنرا ۵هزار و ۳۵۰رزمنده تعيين ک��رده ،اما غالب ًا اين تعداد در عمل به ۴هزار و ۶۰۰نفر نزديک تر بوده است) .بدينگونه نيروهاي اعزام��ي آلم��ان در رده بندي پس از اي��االت متحده (۱۳۰ ه��زار) و بريتانيا (۱۰هزار) ،اما پيش از فرانس��ه ( ۳هزار و )۸۵۰جاي دارند. بيش از ۴۰۰نظامي که ۲۰۰مأمور پليس نيز دس��تيار آنانند، خ��ود را منحصرا وقف آم��وزش نيروهاي افغاني کرده اند. اعتب��ارات تخصيص يافته به ارتش دو برابر و س��از و برگ نظامي آنها را براي روياروئي با خطرات س��ازگار کرده اند: زره پوش هاي چنداليه ،پش��تيباني توپخانه ،برخورداري از هواپيماهاي بدون سرنشين .يکي از افسراني که خاطر نشان مي س��اخت ارتش آلمان در عملي��ات بازيگري تمام عيار است ،به خود مي باليد که «به نطر من ،ساز و برگ شخصي س��رباز آلماني در افغانس��تان بهترين تجهيزاتي است که تا کنون کسي توانسته از آن بهره مند شود» .و اينکه اين ارتش با رعايت همان قواعد گش��ودن آتش پ��ا به ميدان رزم مي گ��ذارد ،البته با در نظر گرفتن يک محدوديت :ناحيه اي که ب��ا تائيد مجلس ،به ارتش آلمان واگ��ذار گرديده ،همچنان واليات شمالي است (.)۶ افس��ر مخاطب ما عالوه بر اين ،بيش��تر از «س��ؤ تفاهمي» متأس��ف اس��ت که ميان ارتش و جامعه آلم��ان پديد آمده، حال آنکه ،به عقيده وي که گرفتار جنگي اس��ت که اکنون ديگر بايس��ته نامش است ،مس��ئله دقيقتر شايد آن باشد که «[سياس��تمداران و افکار عمومي مي بايست] ميزان مناسبي از خشونت را بپذيرند». يک ديپلوم��ات در وزارت امور خارجه ،پ��ژواک پر طنين رخ��داد اندوهبار ُقندوز را در کف��ه ترازوئي مي گذارد که کفه ديگرش کم و بيش چش��م پوشي مقامات محلي افغاني اس��ت ،که به اعتق��اد آنها در گرماگرم وضعيتي س��خت نا ايمن ،رفتار نظاميان ش��يوه اي معمول بوده .اين ديپلومات منت مي گذارد که «خس��ارت» قرباني��ان بمباران – ۵هزار ي��ورو براي هرخان��واده طبق موازين نات��و– را از ماه اوت ۲۰۱۰واري��ز کرده ان��د .وي با تأکيد بر اي��ن که پرداخت اين کمک نه الزامي حقوقي که اقدامي انديشيده است ،آنرا پيش از هرچيز همچون «نذري در سوکواري به سياق سنت محلي» جلوه مي دهد. درگيري در افغانس��تان و بحران اقتصادي ،باعث شدند که ارتش آلمان از س��ال ۲۰۱۱ش��اهد ژرفترين تغيير و تحول در ط��ول حي��ات پنجاه و پنج س��اله خود باش��د .گزارش کميسيون وايس ( ،)Weiseکه مسئول موسسه فدرال براي کاريابي رياس��تش را بر عهده داش��ت ،آن را «نهادي ديوان س��االر ،با ابعادي غول آسا و بسيار پرهزينه نسبت به دست آوردهايش» بر شمرده است که در وضعيتي نيست که بتواند به وظايفش عمل کند ( .)۷از س��وي ديگر مؤسسه پژوهش ادامه برگ 14 اقتصادي آلمان...
آرمان شهر
Armanshahr
13
كنوانسيون چهارم ژنو و پروتوكولهاي...
و به اس��اس همین ماده بعد از ختم مخاصمات مسلحانه هر نوع «مضیقه» و اعمال تضییقی خاتمه خواهد یافت.
2
پروتوکولهای الحاقی: کنوانس��یونهای ژنو در جهت حمای��ت از قربانیان جنگی شامل یک دس��ته مقررات کامل بود ،اما در مورد ضمانت اجرای��ی این مقررات ،حرفی برای گفتن نداش��ت .دولت س��ویس در س��ال 1974دعوتنامههای��ی ب��رای برگزاری نشس��ت دیپلوماتیک برای کشورها فرستاد .این نشستها به طور متناوب سه س��ال ادامه یافت و نتیجه آن تصویب مقررات بیشتر و کاهش بیش از پیش امیدواری به ضمانت اجرایی آن بود .در این نشس��تها سه پروتوکول تهیه شد. در این پروتوکولها ،به عنوان اولین گام عملی ،کنوانسیون های س��ال 1949را از نظر شیوه بیان امروزی کردند 7.این پروتوکوله��ا برای ارزیابی فرمانده��ان و فرمانبرداران در جنگ که س��ه اص��ل زیر را نادیده میگیرنداس��ت :ابزار جنگی محدود میش��ود ،حمله به افراد غیر نظامی ممنوع میشود ،قبول و تصویب مرتن کلواس. قواع��د مرتن کلواس چهار چوب آداب رفتار در جنگ را تعیین میکند و اس��اس آن :سنت و آداب و رسوم ،وجدان و انسانیت است. ای��ن پروتوکولها در 8جوالی 1977ب��ه منظور تکمیل مقررات بشردوس��تانه در ارتباط با جنگهای بین الملل و غیر بین المللی نافذ و الزم االجرا گردیده اس��ت .در سال 2007پروتوکول ش��ماره س��وم برای ایجاد لوگوی س��وم به تصویب رس��ید .بنا به اعالم کمیته بی��ن المللی صلیب س��رخ در تاریخ 18اکتبر ،2010تا آن زمان 170کش��ور پروتوک��ول ،1و 165کش��ور پروتوکول 2و 53کش��ور پروتوک��ول 3را پذیرفته بودند .افغانس��تان نیز پروتوکول های 1و 2را امضا کرده است. پروتوکول یک) در خصوص حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بین المللی تسوید و نافذ گردیده است که شامل یک مقدمه و 103ماده اس��ت .قسمت اول این پروتوکول ش��امل مقررات کلی ،درباره مجروحان ،بیماران و غریقان، ترابری و بهداری و اش��خاص مفقود االثر و متوفی است. قس��مت دیگر آن شیوهها و وس��ایل جنگی ،رزمندگان و وضعیت اس��یران جنگی را شامل میشود .ماده 35در این زمینه سه اصل را چنین بیان میکند: -1حق طرفهای مخاصمه در انتخاب ش��یوهها و وسایل جنگی در هیچ مخاصمه مسلحانهای محدود نیست. -2ب��ه کار بردن س�لاحها ،پرتاب ش��ونده ه��ا و مواد و شیوههای جنگی از نوعی که منجر به آوردن صدمات بیش از حد و درد و رنج غیر ضروری میشود ،ممنوع است. -3به کار بردن شیوهها و یا وسایل جنگی که هدف آنها وارد آوردن خسارات شدید،گسترده و دراز مدت بر محیط زیس��ت طبیعی باشد یا احتمال میرود چنین اثراتی داشته باشد ،ممنوع است. طبق قاعده س��ه بمباردم��ان موقعیتهای غی��ر نظامیها، تخریب کلیس��ا ،مس��اجد ،آبدات تاریخ��ی و دیگر مراکز فرهنگی ممنوع اس��ت .همچنان بر مبنای ماده 48به خاطر احترام و جلوگی��ری از تلفات غیر نظامیان ،نظامیان و غیر نظامیان را باید از همدیگر باز شناسد و مواضع غیر نظامی از مواضع نظامی تفکیک شود. در بند دوم ماده 75این پروتوکول اعمال زیر در هر زمانی و مکانی به وس��یله هرکس��ی انجام شود چه نظامی یا غیر نظامی ممنوع بوده و خواهد بود: الف) خش��ونت نسبت به حیات ،سالمت ،صحت جسمی و روانی اشخاص ،به خصوص: -1قتل؛ -2انواع شکنجه روحی و یا جسمی؛ -3مجازات بدنی؛-4قطع عضو؛ ب) اهان��ت به حیثی��ت فردی ،به خص��وص رفتار تحقیر آمی��ز و خفت بار ،یا فحش��اء اجباری و ه��ر گونه حمله غیر محرمانه؛ د) گروگان گیری ه) مجازات های دسته جمعی -7عالمه ،همان ص 75-73
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
و) تهدید به ارتکاب هر کدام از اعمال فوق الذکر ماده 49انتقال اجباری دسته جمعی یا انفرادی و نقل مکان اش��خاص مورد حمایت را از اراضی اشغال کننده و یا هر خاک دیگری که اش��غال شده باش��د یا نشده ممنوع کرده است. )2پروتوک��ول دوم در خص��وص حمای��ت از قربانی��ان مخاصمات غیر بین المللی (داخلی) است .این پروتوکول 28ماده اس��ت که در یک پیش��گفتار و 5بخش نافذ شده اس��ت :بخش اول قلمرو پروتوک��ول ،بخش دوم برخورد انسانی ،بخش س��وم مجروحین ،بیماران و غریقان ،بخش چه��ارم جمعیت غیر نظامی و بخش پنجم مقررات نهایی. اساس این پروتوکول جنگهای مسلحانه داخلی ،تبیین و توسعه مفاد ماده سوم مش��ترک کنوانسیونهای ژنو است. به اس��اس ماده 20ش��ش ماه بعد از تودیع آن الزم االجرا گردیده اس��ت .این پروتوکول باالی ه��ر نوع مخاصمات مس��لحانهای ک��ه ش��امل م��اده اول پروتوکول ی��ک قرار نمیگیرد ،اجرا می شود .احکام این پروتوکول جنگ های مسلحانه داخلی را که در یک مملکت تحت پوشش خود قرار میدهد ،در بر میگیرد. قواعد مربوط به رفتار انسانی که در پروتوکول دوم تصریح گردیده است ،در سه دسته ارائه گردیده است: الف -حق��وق بنیادینی که توأم با حمایت از افراد اس��ت (تضمینهای بنیادی در ماده )4 ب -تضمینقواع��دی که حداقل تضمین��ات را درباره ی رفتار قابل اعمال نسبت به اشخاص محروم از آزادی ،بیان میدارد( .ماده )5 ج -تضمینه��ای قضایی ( ماده 6که مربوط به پیگردهای کیفری است). ماده 17پروتوک��ول دوم انتقال اجباری غیر نظامیان را نیز صریح ًا منع نموده اس��ت« .تخلیه جمعیت غیر نظامی نباید به دلیل مخاصمه مس��لحانه مورد حکم قرار گیرد مگر این که ب��ه دلیل تامین امنی��ت آنها به اقتض��ای دالیل امنیتی باشد»... «ش��هروندان نباید وادار به ترک س��رزمین ش��ان به دالیل 9 جنگی بشوند». )پروتوک��ول س��وم که در 14جن��وری 2007به تصویب رس��ید با تعیین یک لوگوی تازه (به نام کریس��تال یا بلور س��رخ) بر اهمیت اصول بشردوس��تانه تاکی��د و امکان آن را فراه��م کرد تا همه کش��ورهایی که مایل به اس��تفاده از لوگوی «صلیب س��رخ» یا «هالل احمر» نیستند از لوگوی 10 تازه استفاده کنند. . 8
3
دستههایی که مورد حمایت خاص قرار میگیرند -1زنان: زنان در تم��ام جنگها و مخاصمات مس��لحانه و حتا در زمان صلح بيش��تر در معرض هتك حرمت ،تجاوز ،اهانت و تعرض ق��رار میگیرند .در كنوانس��يونهاي ژنو به اين مساله واضح پرداخته شده است .طبق ماده 27كنوانسيون چهارم ژنو و م��اده ي 76پروتوكول الحاقي یک ،زنان در مقابل هر گونه لطمه به ش��رافت ب��ه ويژه در برابر تجاوز، اجبار به فحشا و هر گونه هتك حرمت دیگر مورد حمايت قرار دارند .و به اس��اس ماده 27کنوانس��یون چهارم «زنان در جاه��ای مجزا و تحت مراقبت مس��تقیم زنان قرار داده خواهن��د ش��د» .در بند 2و 3این م��اده ،بند 5ماده 75و بند 26ماده 5پروتوكول اول مقرر ميدارد كه بايد نس��بت ب��ه زنان بار دار و مادران كودكان كم س��ن و س��ال توجه خاصي مبذول گردد« .طرفهای مخاصمه تا باالترین حد ممکن ،اهتم��ام خواهند نمود که از صدور حکم اعدام در مورد زنان باردار یا مادران دارای فرزندان وابس��ته به آنان، ب��ه دلیل جرایم مربوط به مخاصمه مس��لحانه ،خود داری ش��ود .حکم اعدام در مورد این قبیل زن��ان اجرا نخواهد ش��د 11.اگر چ��ه در پروتوكول دوم م��ادهاي به حمايت از -8ماده 75پروتوکول یک
http://www.unic-ir.org/hr/hr53.pdf
-9عالمه ،همان صص 76-77و ماده 17پروتوکول الحاقی کنوانسیون ژنو:
http://www.unic-ir.org/hr/hr54.pdf
-10برای اطالع بیشتر مراجعه کنید به:
http://www.icrc.org/eng/assets/files/annual-report/icrcannual-report-2009-states-party.pd
-11همان منبع؛ ماده 76
زنان اختصاص نيافته است ،ولی زنان مشمول بند 1ماده 4 اين پروتوكول بوده و همانند ديگر افرادي كه در منازعات مشاركت ندارند ،مس��تحق رفتار انساني بوده و شخصيت آن ها بايد مورد احترام قرار گيرد .ديگر اين كه بند 2ماده 4هم از زنان نامي نبرده است ،ولي اعمالي را كه نسبت به انس��انها ممنوع اعالم كرده است ،ناظر بر زنان نیز هست. مطابق اين بند هتك حرمت نس��بت به انس��ان ،رفتارهاي تحقي��ر آميز ،تجاوز به عنف ،فحش��اي اجباري و هر نوع اهانت و تعرض بيس��رانه در هر زمان و مكان ممنوع بوده و ممنوع خواهد ماند. -2كودكان: «ك��ودكان نيز تصوي��ر نمايان��ي از قربانيان بيگن��اه ارائه ميدهند كه مقررات بشر دوستانه حمايت از آنها را مورد توجه قرار داده اس��ت 12».بر اس��اس ماده 24كنوانس��يون چهارم ژنو طرفين مخاصم بايد تدابير الزم را اتخاذ كنند تا كودكان كمتر از 15س��ال كه بر اثر جنگ یتیم ميشوند و يا از خانوادهي خود جدا ميافتند ،به حال خود واگذاش��ته نشوند و در هر ش��رايطي تسهيالت الزم جهت نگهداري و انج��ام فراي��ض مذهب��ي و تربيتي آنان فراهم ش��ود .به موج��ب ماده 77پروتوكول نخس��ت ك��ودكان بايد مورد احترام خاصي قرار گيرند و در برابر هر گونه هتك حرمت حمايت شوند .مطابق اين ماده «مخاصمات هر گونه اقدام ممكن به ويژه پرهيز از اس��تخدام در نيروهاي مسلح را به عمل خواهند آورد تا كودكان زير پانزده س��ال مستقيم در منازعهها شركت نكنند ».همچنان بند 2ماده 50پروتوکول اول ال��زام میدارد «هم��ه گونه اقدام��ات الزم برای ثبت هویت اطفال و ثبت آنها به عمل خواهد آمد». ب��ه همين گون��ه حمايتهاي مق��رر در ماده 3مش��ترك كنوانس��يونهاي ژن��و در خصوص غير رزمن��دگان ،يعني كس��اني كه در مخاصمه شركت ندارند ،كودكاني را هم كه 13 در مخاصمات شركت ندارند در بر ميگيرد. تصويب پروتوكول دوم موجب توقيت حمايت از كودكان در منازعات مس��لحانه داخلي گرديد .م��اده 4پروتوكول دوم ،حمايت بيشتري براي كودكان زير پانزده سال منظور نموده اس��ت .بر پايه آن ،ب��رای کودکان طبق رضایت ولی آنها تعلیم و تربیت داده ش��ود ،همه مراحل متناس��ب به پیوس��تن به خانواده باید فراهم شود ،شركت كودكان زیر 15س��ال به نیروهای مسلح و هم در منازعات ممنوع شده اس��ت .14همچنین تطبیق حکم اعدام کس��انی که سن 18 سالگی را پوره نکردهاند ممنوع است. دس��تههای دیگریکه مورد حمایت خاص کنوانسیونهای ژنو و پروتوکولهای الحاقی آن قرار میگیرند :اش��خاصی که به وسیله پراش��وت پیاده میشوند (ماده 24پروتوکول اول) ،فدائیانیک��ه برای آزادی خود مب��ارزه میکنند ،پیام آوران جنگ ،مهاجرین و پناهندگان ،اش��خاصی که خارج از عملیات جنگی قرار دارند( ،مثل اس��یران دست دشمن و کس��انی که صریح به تس��لیمی خود به دس��ت دش��من اق��دام کنند و س�لاح خود را به زمی��ن بگذارند)،گروگان گیری؟؟؟؟ ،اشخاص هم صحبت با مربوطین قوای نظامی که از افراد نظامی نبوده ولی در اثنای عملیات نظامی رفت و آمد آن ها بس��ان کسانی که برای رسانیدن خوراکه باب و یا پیام آوری وظیفه داشتند ،مفقودین و مردگان ،افرادی که مسئول خدمات طبیاند ،خانوادهها و اعضای فرقههای دفاع مدنی 15.نیز مورد حمایت خاص قرار میگیرند. در ی��ک جمع بندی کوتاه کنوانس��یونهای ژنو س��عی و تالش وجدان بش��ری هستند حد اقل برای قانونی ساختن و کاهش قتل و کش��تار م��ردم در جریان جنگها ،و ایجاد مق��ررات به خاطر جلوگیری از کش��تار جمعی ،قتل هتک حرمت ،تجاوز ،انواع شکنجه روحی و یا جسمی ،مجازات بدن��ی ،قطع عضو ،اهانت به حیثی��ت فردی ،به خصوص رفت��ار تحقیر آمی��ز و خفت بار ،یا فحش��اء اجباری و هر گون��ه حمله غیر محترمانه ،مفقود کردن اجباری ،قتل افراد بیگناه،گروگان گیری ،مجازاتهای دسته جمعی ،استفاده از س�لاحهای غیر مج��از ،تهدید به ارت��کاب هر کدام از اعمال فوق الذکر. و همچنان مراجعه شود به :قربانیان ،ناصر ،حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه ،ناشر سازمان انتشارات ،چاپ اول 1387صص 180-182 -12همان -13همان -14ماده 4پروتوکول الحاقی دوم -15ر ک به عشرتی ،همان منبع صص 99-105
آرمان شهر 14
اروپائيان درگير جنگي که ربطي...
هزينه ساليانه واقعي درگيري در افغانستان را –به جاي فقط ي��ک ميلياردي که در بودجه دفاع بدان اختصاص يافته– تا ۳ميليارد يورو برآورد کرده اس��ت ،صورت حسابي معادل ۳۶ميليارد يورو در فاصله س��ال هاي ۲۰۰۱تا ،۲۰۱۳يعني تاريخي که قرار اس��ت بي��رون بردن محتم��ل نيروها آغاز گردد. آقاي کارل-تئ��ودور زو گوتنبرگ (Karl-Theodor zu )Guttenbergوزي��ر دفاع فدرال ،ب��ه داليل اقتصادي و کارآئ��ي نظامي ،ميل دارد با تکيه به پش��تيباني خانم مرکل ش��مار ي��گان هاي مأمور در خ��ارج از کش��ور را دو برابر کند ،اما در عين حال يک س��وم از ش��مار س��ربازان بکاهد (تعداد آنه��ا به ۱۸۰هزار تن خواهد رس��يد) که هماهنگ با حذف عملي خدمت اجباري مش��موالن است ،که ارتش آلمان از هنگام تأس��يس در س��ال ۱۹۵۵برآن تکيه داشته. احزاب ليبرال ،س��بز و چپ حاضرند با تعليق سربازگيري از مش��موالن نظام وظيفه ،که (از هنگام کاهش مدت آن به ش��ش ماه) از لحاظ نظامي بس��يار تبعيض آميز و ناکارآمد ش��ده است کنار آيند ،اما دموکرات هاي مسيحي ()CDU و مس��حيان باواريا ( ،)CSUکه هن��گام کنگره خود در ماه اکتبر ۲۰۱۰در باره آن به بحث نشستند ،وزنه خويش را به کار گرفتن��د تا نظام وظيفه داوطلبانه گس��ترده تري را براي انجام خدم��ات مدني جايگزين آن کنند .نظ��ام تازه از ماه ژوئيه آينده جايگزين سربازگيري خواهد. ارتش آلمان که از بنياد مي بايس��ت دموکراتيک ،صلح جو، و مرکب از «س��ربازاني ش��هروند» باش��د ،در آغاز به حال خود رها نش��ده بود .پيش از سال ،۱۹۹۰جمهوري فدرال آلم��ان ( )RFAو جمهوري دموکراتي��ک آلمان (،)RDA که هيچک��دام از حاکميتي همه جانبه برخوردار نبودند ،در عمليات بين المللي موس��وم به «حفظ صلح» ش��رکت نمي کردن��د .روز ۲اکتبر ۱۹۹۰به دنبال س��قوط «ديوار برلين»، مذاک��رات معروف به « ،)۹( »۴ + ۲ب��ه عهدنامه وحدت و انتق��ال حاکميت انجاميد .قانون اساس��ي آلمان غربي که به آلمان متحد تحميل ش��د ،برخالف قاعده اي که در شماري از کش��ورها (از جمله فرانسه) جاري است ،مقرر داشته که هم��ه مأموريت هاي نظامي در خارج از کش��ور را مجلس بايد تصويب کند. ه��ر تصمي��م مهمي –مانن��د تمديد مأموري��ت– ناگزير به «مش��قي سرگيجه آور از سياس��ت داخلي ( »)۱۰تبديل مي ش��ود ،که به تصويب زنجيره اي از تنگناهاي دست و پاگير م��ي انجامد ،تا جائي که اين احس��اس را در نظاميان برمي انگيزد که پش��تيباني رهبران سياسي بدون ايراد هم نيست. گذشته از آن س��لوک ارتش آلمان را يک بازرس پارلماني نيروهاي مسلح بطور روزمره دنبال مي کند .اين بازرس که مجلس ،با رأي مخفي ،براي مدت پنج س��ال برمي گزيند، نه س��مت نمايندگي دارد ،نه کارمند دولت اس��ت ،و نه به طري��ق اولي يک نظامي؛ وي «ب��ا دغدغه حمايت از حقوق بنيادي��ن ،و در مقام رکن کمکي مجلس براي اعمال کنترل» انتخاب مي شود. دولت آلمان ناگزير مي بايس��ت اوض��اع و احوالي را پديد آورد تا افکار عمومي رفته رفته گس��يل ارتش به س��رزمين هائ��ي بيرون از اروپا و فراس��وي ناحيه طبيعي مداخله اين پيم��ان را بپذي��رد؛ ناتو پ��س از نابودي دش��مني که اتحاد ش��وروي ب��ود ،ديگر خود را «ب��دون مرز» مي انگاش��ت. نخستن مش��ارکت بين المللي [ارتش آلمان] در کامبوج در سال ،۱۹۹۳در قالب مأموريتي پزشکي از همين رويکرد بر مي خاس��ت .سپس مأموريت سومالي در سال ۱۹۹۴باز در چهار چوب اقدامي بشر دوستانه پيش آمد. «دشمن ما نه طالبان که تروريسم است» اما گذار واقعي «از فرهنگي خويش��تندار به مش��ق و مشي قدرت ( ،»)۱۱در س��ال ۱۹۹۹به تصميم گرهارد ش��رودر ( )Gerhard Schröderصدر اعظم سوسيال دموکرات اين کش��ور با مش��ارکت آلم��ان در عملي��ات نظامي عليه صربستان و جنگ کوسوو سرگرفت :نخستين محک تجربه در ميدان نبرد .پس از س��ؤ قصدهاي سپتامبر ،۲۰۰۱درگير ش��دن در کنار آمريکائي ها در «جنگ عليه تروريس��م» در س��ال ۲۰۰۳با پديداري نيروي بين المللي کمک به استقرار امنيت افغانس��تان دنبال ش��د .آلمان يکپارچه که «وضعيت
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
اس��تثنائي تاريخي عدم حاکميت ( »)۱۲را پش��ت سر نهاده و بازيگر اقتصادي عمده اي بود ،آنگاه به لطف نس��ل تازه اي از رهبراني که پس از جنگ جهاني دوم چش��م به جهان گشوده بودند خواست تا «عادي بودن» خويش را به نمايش گذارد ،نسلي که بر آن بود «وظيفه زنده نگهداشتن خاطرات دروان نازي ديگر [نمي بايد] مانع بازدارنده اي بر س��ر راه آلمان در صحنه بين المللي باشد». از آن هنگام ارتش آلمان رس��التي را در مداخالت خارجي براي خود بازشناخته است :کنگو ( ،)۲۰۰۶چاد ( ،)۲۰۰۷يا (از س��ال )۲۰۰۸عليه دزدان دريائي سوماليائي در اقيانوس هند .اما همواره در عملياتي محدود به زمان و مکان دس��ت ب��ه عمل زده که مجلس نيز با دقت آنها را زير نظر داش��ته است؛ عملياتي از چش��م انداز همبستگي بين المللي و باز س��ازي هاي دوران پس از ستيزه ها ،بدون ادعاي ارتباط با امني��ت جمهوري فدرال آلمان و با اي��ن نگراني که کاربرد جن��گ افزاره��ا در چارچوب حفاظ��ت از نظاميان محدود بماند. در آلم��ان همانند کش��ورهاي ديگر اروپا ،اف��کار عمومي حساس��يت اندکي به برهاني نش��ان مي دهد که مي خواهد ثابت کند سرنوش��ت آزادي شهروندان شان ،در کوهساران افغ��ان ،رقم مي خورد .آقاي کارل فون ووگو (Karl von )Wogoاز ح��زب دموک��رات مس��يحي و رئيس پيش��ين کميس��يون فرعي دف��اع در پارلمان اروپا ،ک��ه خود هوادار مداخله غرب بوده اس��ت ،مي پرس��د «چرا امروز بايد آنجا بمانيم؟» .اين سردسته و راه بر ديپلوماسي اروپائي با تصريح اينکه «دشمن ما تروريسم بين المللي است و نه طالبان؛ اين وظيفه اي نظامي نيس��ت بلکه کار پليس است» ،يادآور مي ش��ود که آلمان با ه��دف تضمين ثبات افغانس��تان خود را درگير س��اخته ،به همانگونه که پيشترها براي ثبات کوسوو پا ب��ه ميدان نهاده ب��ود :اولويت براي پليس ،دادگس��تري، آموزش ... مس��ئله منطقه بالکان يک نگراني واقع��ي براي مردم آلمان ب��ود که لزوم درگيري نظامي را به چش��م مي ديدند و مي خواس��تند از وق��وع قتل عام هائي در يک کش��ور اروپائي جلوگي��ري کنند .حال آن که افغانس��تان در دوردس��ت ها قرار دارد .همانوقت ها هم به دش��واري مي توانستي براي «فروش» در گي��ري ها در آفريقا –کنگو ،چاد– خريداراني بياب��ي .فقط عملي��ات ضد دزدان دريائ��ي در اقيانوس هند ب��ود که خصلت هائ��ي آرماني ارائه م��ي داد :برکنار از بيم قربان��ي کردن غي��ر نظامي��ان؛ جنگي ميان «حرف��ه اي ها» (دزدان دريائي عليه س��ربازان)؛ گون��ه اي خيال برانگيزي (رومانتيس��م)( ،راهزنان درياها ،آب ه��اي گرم)؛ حفاظت از مس��يرهاي بازرگاني (مأموريتي براي سالمت عمومي)؛ اقدامي چند مليتي ،و غيره. به عقيده هانسن ،راهبرد کنوني اشتباه است :سربازاني بيشتر براي وضعيتي که رو ب��ه وخامت مي رود .اما اين روزنامه نگار ،هواخواه جهان سوم ،ميليتاريسم گريزي که مي گويد همانند گروه نويس��ندگان روزنامه اش برآش��فته است ،مي پرسد که آيا راهبرد ديگري مي توان يافت؟ «مداخله کنوني چندان ثمري به بار نياورده اس��ت .خوب ،حاال چه؟ افغان هائي را که تا به حال به دنبال خود کش��يده ايم رها کنيم و برويم؟ اما اگر ناتو افغانس��تان را ترک کند ،آيا همان اندک چيزهائي هم که وجود دارد از هم نخواهد پاشيد؟» خانم مرکل همانند بيش��تر همتاي��ان اروپائيش به تأکيد مي گوي��د که «ما در افغانس��تان ،براي [حف��ظ] امنيت آلمان و [رعايت] حقوق بش��ر نبرد مي کنيم» .يک ديپلومات روي دس��ت وي بلند مي ش��ود «تاکنون در آلم��ان بخت يارمان بوده است .اما س��ؤ قصدهاي لندن و مادريد رخ دادند .»... وي اين نکته را برجس��ته مي سازد که حدود چهل ملت در ائتالف نيروي بين المللي کمک به امنيت افغانستان حضور دارند« :همه هستند ».و ما از اينکه بخواهيم «افغانستان را به يک سوئيس تازه تبديل کنيم» چشم پوشيده ايم. مخاطبان ما يادآور مي شوند که اين ستيزه بُعدي ژئوپوليتيک يافته که به سرتاس��ر آسياي مرکزي مربوط است ،و نه فقط به س��بب خطوط لول��ه نفتي يا مواد اولي��ه .اينها بر آنند که «اين ناحيه ،پهنه خاکي ش��کننده اي است که مي بايد ثبات يابد ».به عقيده يکي از آنها ،همين دليل نياز اين کش��ور به کمکي دراز مدت است :از سال هاي دهه ،۱۹۷۰آلمان سه بار خود را موظف به آم��وزش مأموران پليس افعاني ديده
بود .در س��ال هاي دهه ،۱۹۶۰افغانس��تان نخستين کشور برخوردار از کمک هاي آلمان بود .امروز هم باز دوباره اين کشور کمک گيرنده نخست شده است (... )۱۳ نبايد براي «خشنودي آمريکائي ها جنگيد» آغ��از رابطه ژرمن و افغان به بيش از صد س��ال پيش برمي گردد .در سال ۱۹۱۹پادشاه افغانستان به قيصر آلمان کمک کرده بود تا پس از شکست [در جنگ اول جهاني] از انزواي ديپلوماتيک بيرون آيد .هنگام جنگ جهاني دوم ،هيتلر –که ب��ه زعم وي افغان ها از تبار اريائي بودند– کوش��يد که از اين کش��ور ب��راي دور زدن بريتانيائي ها اس��تفاده کند .در جه��ت عکس ،آلم��ان غربي از مهاجراني اس��تقبال کرد که از اش��غال کشورشان به دست اتحاد شوروي مي گريختند. و دانش��جوياني از آن کش��ور نيز در دانش��گاه هاي آلمان ش��رقي ثبت نام کردند .دبيرس��تاني در کابل ،به نام مدرسه «جرمن اماني» –که با مؤسس��ات فرانس��وي و ترک رقابت دارد– گواهي بر اين نزديکي کهن است که چنانچه سخنان مخاطبانمان راس��ت باشد ،افغان ها هرگز نخواهند توانست آلماني ها را چون اش��غالگراني به س��ياق اتحاد شوروي يا امريکائي ها بنگرند .ضربه تکان دهنده پس از رخداد ُقندوز بيشتر از آنرو گزنده و آزاردهنده بود که افکار عمومي آلمان ناگهان دريافت که «س��ربازان در خدمت پيشرفت» مهربان و بي آزارش��ان تا چه اندازه در کش��وري دوست همچون جنگجويان غارتگر رفتار کرده اند. اين آگاهي اثري بيدار کننده داشت[ .ماجراي] افغانستان به آلم��ان کمک کرد تا خود را در چش��م خويش در وضعيت عادي جلوه دهد :آيا ممکن است اين ملت وحدت يافته اي که همواره قدرت عمده اقتصادي بوده« ،کوتوله اي سياسي» باقي مانده باش��د ،تا آنجا که مثال ارتش براي نگاهداش��تن حرم��ت خويش در چش��م ديگران دچار زحمت باش��د؟ سخنان هورست کوهلر ( )Horst Köhlerرئيس جمهور آلمان که در بازگش��ت از بازديد سپاهيان آلماني مستقر در افغانس��تان در ماه مه ۲۰۱۰تصريح کرده بود که کش��ورش همچنين بايد «از منافع خود ،آزادي بازرگاني و داد و س��تد به طرق نظامي دفاع کند» ،حتي نزد دوس��تانش هم رسوائي ب��ه بار آورد .او پ��س از آنکه زو گوتنب��رگ وزير دفاع در پاس��خ به وي تاکيد کرد که «منافع اقتصادي توجيهي براي لش��کر کش��ي به افغانستان نيس��ت» ،ترجيح داد که از مقام خود کناره گيرد. ب��ه دنبال ماج��راي اندوهبار قن��دوز ،رئي��س جمهور کار درهم شکس��تن آئينه اي را به پايان برد ،که در س��ال هاي اخي��ر تصويري از آلماني ب��از مي تاباند که به رس��الت يا به ضرورت ،صلحجو و بازس��ازنده و انس��ان دوست بود. آق��اي کوهلر اطمين��ان مي داد که س��خنانش را بد فهميده اند[ :زيرا] او به مش��ارکت آلمان در عمليات اروپائي اتالنتا ( )Atlantaبراي تضمين امنيت کشتيراني در اقيانوس هند اشاره مي کرده است و نه به درگيري در افغانستان .اما ديگر دير بود :به تفسير مآس «در آلمان ما عادت نکرده ايم که به زبان مصالح ملي سخن بگوئيم». دولت آلم��ان؛ عجالت ًا در روز ۱۲ژانوي��ه تمديد مأموريت ارتش در صحن نيروي بين المللي کمک به اس��تقرار امنيت افغانس��تان را تصويب کرد –که مجلس مي بايستي در ۲۸ ژانوي��ه ،۲۰۱۱در پايان مهلت رس��مي مأموريت کنوني بر آن صحه بگذارد .همه س��ازمان هاي سياسي ميل دارند که پايان امسال آغاز خروج نيروها باشد .تنها تشکل کمونيست پيشين و دس��ت چپ سوس��ياليت کنوني ()Die Linke خواس��تار خروجي بي درنگ اس��ت .در عوض ،چنانچه تا ۲۸ژانويه ۲۰۱۲اوضاع و احوال سياس��ي و نظامي به نحو دلخواهي تحول نيابد ،دريافت مجوز ديگري از مجلس در سال آينده بسيار دشوارتر خواهد بود .بخش هاي بزرگي از س��بزها ،سوسيال دموکرات ها نظير دموکرات هاي مسيحي ش��ايد تغيير موضع دهند و به اردوگاه کس��اني بپيوندند که «ضد [مداخل��ه]» اند .به عقيده مآس «ديگ��ر نمي توان در افغانس��تان به سادگي براي خش��نودي آمريکائي ها جنگيد و ماده همبس��تگي پيمان ناتو پ��س از حمالت به برج هاي نيويورک را پيش کش��يد .هيچ دليل مبرمي نيس��ت که يک آلماني «براي افغانستان بميرد»». ادامه برگ 17
آرمان شهر 15
آرشیف ملی افغانستان و 46سال...
مل��ت خود و مردم خود ،از خود به یادگار گذاش��ته اند ،را در بر می گیرد .اما شخصیتهایی که ما از آنها آثار داریم، از حیطه جغرافیایی سیاس��ی افغانستان بیرون اند .برخی از این آثار جهانی هستند. * به طور خاص اش��اره کنید که در زمان زمام داری حزب کمونیست چه فرصتهایی بود که از دست رفت؟ در زمان حزب دموکراتیک خلق افغانستان روند سیاسی این کش��ور بر سه مسأله متمرکز بود :مهاجرت ازدیاد یافته بود؛ مهاجرین سه بخش بودند ،بخش جنگی ،بخش اقتصادی و بخش سیاسی .همین مهاجرینی که به طرف کشورها رفتند؛ هرچه اس��ناد ،نس��خهها و مدارکی که نزدشان بود با خود بردند ،یا انتقال دادند ،یا فروختند و یا توس��ط همین دست اندرکاران رژیم ،خاد و اس��تخبارات رژیم به سادگی بهنام راهبردهای سیاسی و تکنیک های سیاسی مورد تهاجم قرار گرف��ت .به طور نمونه در آن زمان کتابداران بس��یار خوب افغانس��تان مثل هاش��م میوندوال که ی��ک کتابخانه بزرگ داش��ت ،یونس حیران ش��خصیت دیگری که من کتابخانه بزرگ��ش را از نزدیک دیده بودم ،آق��ای پرونتا کتاب ها و نس��خه های بسیار با ارزش��ی نزد خود داشتند؛ همه این ها گم شدند .متاس��فانه فرزندان این ها و کسان دیگری که با این ها روابط فامیلی داشتند؛ و سایر اقوام این ها آن ارزشی که این کتابخانه ها داشت را نمی دانستند. در مجموع سه همس��ان برای مواد آرشیفی بسیار ارزشمند اس��ت :قدامت ،نس��خه هایی که در پهلوی ارزش محتوایی ارزش های دیگری نیز دارند مثل زیبایی ،عنصر سوم عبارت از آثاری که منحصر به خود مولف است .به طور نمونه یک نویسنده و مولف خودش هم اثر نوشته است و این اثر را به قلم خود نوشته است .مثلی محیط اعظم اثر ابوالمعانی بیدل که به قلم خود بیدل نزد ما وجود دارد ،یا سراج التواریخ اثر کاتب که به قلم خود او در آرشیف ملی وجود دارد .همین طور بس��یاری از آثار دیگر به قلم خود نویس��ندگان در نزد همین کتابدارانی که گفتم و سایر شهروندان وجود داشت، وقتی این آثار توسط ارگان های کشفی و استخباراتی زمان گرفته می ش��د ،کمیس��یونی وجود نداش��ت که این آثار را ارزیاب��ی کند و آثارگ��ران بهای آن را جمع آوری کنند و به آرش��یف ملی انتقال دهند .با وجودیکه اندک کارهایی در این زمینه صورت گرفت .زمانی که قصر ش��اهی ظاهر شاه ب��ه تصرف حزب دموکراتیک خلق افغانس��تان قرار گرفت تصاویر ،آلبوم ها و برخی از اسناد را که بعضیها دلسوزی داشتند به آرشیف ملی انتقال داده شد و بقیه نشد. * در دوره مجاهدین بر این نهاد چه گذشت؟ در آن زمان یک ش��انس آرش��یف ملی افغانستان این بودک��ه با وجودی که آق��ای ربانی قدرت سیاس��ی را با جمع ش��رکای خ��ود گرفت ،در بعضی نقاط ش��هر غارت ش��د. یک��ی از نهادهایی ک��ه مورد تهاجم وحش��یانه قرار گرفت موزی��م ملی بود .اما آرش��یف مل��ی در آن زمان مورد هیچ گون��ه چپاول قرار نگرفت به این دالیل )1 :در موقعیتی که آرشیف ملی قرار دارد ،بخش��ی از حزب جمعیت اسالمی و ش��ورای نظار قدرت داش��تند با تجرب��های که از موزیم ملی وجود داش��ت ،تالش کردن��د از هر گونه غارت گری و چپاول در امان باش��د )2 .ش��خصی ک��ه از آن هیچ کس ن��ام نمیبرد و ب��ا وجودی از کار م��ن در این بخش مدت زمان کمی می گ��ذرد ،آگاهی دقیق دارم که نیالب رحیمی رییس کتابخانههای عامه افغانس��تان در همین محل با چند نفر از همکاران خود بس��تره خ��واب انداخت و تالش کرد ک��ه هیچ گونه غ��ارت و چپاولی صورت نگی��رد .آن ها به عنوان دی��وار محافظتی مقاومت کردند )3 .برای آرش��یف ملی از ایجاد تاس��یس آن تا حکوم��ت آقای ربانی تبلیغاتی که باید صورت می گرفت نگرفت ،آگاهی در این زمینه کم بود مردم و کس��انی که با کتاب و با نسخ سر و کار داشتند، دقیق آگاهی نداش��تند که با ک��دام ارزش ها و محور های ارزشی در آرش��یف آثاری وجود دارد .یعنی نمی دانستند که در این جا چه چیزی وجود دارد ،این ها باعث ش��د که در امان بماند. * در زمان طالبان چه طور؟ آرش��یف ملی در دوره طالبان قفل و مجموع مخزنهای آن
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
بس��ته بود ،هیچ اجازهی ورودی برای مشاهدان نمیدادند. یعنی از آغ��از دوره زمامداری طالبان تا آخرین لحظاتی که طالبها از افغانس��تان بیرون گردیدند ،قف��ل بود .دلیل آن ه��م این بود که اوالً طالبان مصروف جنگ و مبارزه بودند. تالش ش��ان این بود که چه طور تمام افغانس��تان را اشغال کنن��د .اما بر اس��اس اطالعی که از صحب��ت های مامورین سابق آرشیف ملی دارم؛ زمانی که مال متقی وزیر اطالعات و فرهن��گ طالب��ان بود ،یک ب��ار با افراد خود به آرش��یف ملی آمده که رییس آرش��یف ملی هم بوده .در پیش تمام ماموران میگوید که می خواهم مخزن آرشیف ملی را ببینم اما قب��ل از ورود به مخزن به کارمندان آرش��یف می گوید «اول م��را همراه ب��ا بادیگارد هایم تالش��ی کنید ،بعد وارد آرش��یف ملی می شوم» وقتی که دوباره بیرون می شود باز هم می گوید «ما را تالشی کنید که چیزی از آرشیف ملی را ما دزدی نکرده باشیم .چون این مال بیت المال مردم است». دوباره تمام مخزن ها بسته شد. * ش��ما هم اطالع دارید که انجمن نویسندگان افغانستان با تمام داشته هایش سوخت ،تفاوت این دو در چه بود؟ ی��ک نکته دیگر که در زمان طالبان مهم بود این اس��ت که طالبان مخالف تصویر بودند ،در این جا به اس��اس دس��تور ریی��س آرش��یف ملی تمام تصاوی��ر را از ویترین ها جمع آوری و پایین شد .اما مخالفت با اسناد و نسخهها نداشتند. یک نکته دیگر هم که در خور اهمیت اس��ت این است که همین اکنون در آرش��یف ملی ما حدود 8000هزار نس��خه وجود دارد که بخش اساس��ی آن را می سازد ،بخش نسخه های خطی اس��ت .بخش دیگر آن عبارت از اسناد تاریخی اس��ت که بیش از 160000هزار اس��ناد و مدارک تاریخی، مل��ی و فرهنگی اس��ت .از این جمل��ه در حدود 614جلد قرآن کریم با ارزش های مختلف (از نظر میناتوری ،قطع و قدامت) که قدیم ترین آثار هس��تند در آرشیف ملی وجود دارد ،قرآنهای��ی منصوب ب��ه خط حضرت عثم��ان ،امام حسن ،امام حسین و حضرت علی که اینها در پوست آهو با خط کوفی نوش��ته شده هس��تند؛ بخشی از آثار حکمت، فلسفه ،االهیات ،ش��رعیات ،بخش تفسیر ها ،تاویل ها ،در پهلوی دیوان هایی از موالنا ،بیدل ،حافظ ،شمس ،شاهنامه و گنجینه های کالن دیگر مقفایی و نثری وجود .ش��اید این آثار باعث ش��ده باش��د که طالبان گویا به حیث پیشروان و پیش قراوالن ش��ریعت به هم چون نهاد نخواس��تند صدمه بزنند. * ده س��ال آخ��ر چه گون��ه بود ،در جمع آوری اس��ناد و م��دارک و باز س��ازی یا نوس��ازی این نهاد چ��ه کارهایی صورت گرفت؟ در ده سال اخیر اول این که حامد کرزی به حیث رییسدول��ت وقت انتقالی در س��ال 1381مجددا ً آرش��یف ملی را بعد از باز س��ازی ،بازگش��ایی ک��رد .این حرکت خوب فرهنگی بود .هم از نظر پالیس��ی فرهنگی دولت ،هم از نظر کار مج��دد فرهنگی و هم از نظ��ر ایجاد یک مرجع تحقیق و پژوهش برای دس��ت اندرکارانی که بر وقایع افغانستان و منطقه پژوهش میکنند .اما تب و تالش��ی را که باید ظرف ده سال میشد صورت نگرفت ،به چند دلیل )1 :با این پول فراوانی که به افغانستان سرازیر شد ،هم اکنون آرشیف ملی تعمیر درست ندارد ،البراتوار مدرن ندارد ،و یکی از وجیبه ه��ا و مکلفیت های اساس��ی دولت و حکومت افغانس��تان حفاظت ،وارس��ی و بررس��ی حفظ محیط زندگی این نسخ و اس��ناد اس��ت .روز به روز ما در این زمینه آس��یب پذیر تر می ش��ویم .بس��یاری چیز ها از نظر فرهنگی اس��ت که در افغانس��تان دوباره س��ازی می شود ،ولی اسناد و نسخ با ارزش و معتبری که در منطقه وجود ندارد یا بی نظیر است، اگر از نظر امراضی ،حش��ره زدگ��ی ،وقایع ،عدم مجادله با ام��راض گونه گونی که دچار آن میش��ود و از نظر ماحول محیط زیس��تی ،مورد آس��یب پذیری قرار گیرد و آس��یب پذیری آن کلی ش��ود ،از طرف دیگر برنامه ای برای حفظ آن نداش��ته باشیم؛ این بزرگترین جنایت و خیانت به تاریخ و حق مردم افغانس��تان اس��ت )2 .مش��کل دیگر این است که به فرهنگ افغانس��تان کس��ی کمک نمیکند .نه خارجی ه��ا ،کم��ک کنندگان (دونر ها) و نه ه��ر کس دیگری که هست .جانب دیگر یونسکو که بخشی از کار آن حافظت از فرهنگ است ،متاسفانه با ما کار الزمی را که باید انجام می
داده تا حال انجام نداده اس��ت .امروز به این عقیده هس��تیم که چه طور بتوانیم با ش��یوه های مختلف و با مذاکره توجه این نهادها را جلب کنیم. * آرش��یف ملی امروز چن��د نمایندگی ،در کدام والیتها دارد؟ واحد های آرشیف ملی افغانستان حاال در ده والیت هست؛ در والیت هایی چون دایکندی ،بامیان ،خوست ،سرپل و... ام��ا مجم��وع واحدهای ما در والیات منت��ج به یک اتاق یا بخش��ی از یک اتاق است .آرشیف های والیتی ما زیر چتر ریاس��ت های اطالع��ات و فرهنگ والیت ها اس��ت .این ریاستها به دش��واری های کالن بودجوی گرفتار هستند، بخش آرش��یف نیز به این مش��کل مواجه است .ما در نظر داریم سال آینده در ده والیت دیگر نمایندگی های آرشیف را ایجاد کنیم .برنامه کاری عمده ی امروز ما را یکی والیت هرات تشکیل می دهد که یک ماه بعد آرشیف هرات را به ش��کل مدرن و اساس��ی آن افتتاح می کنیم که این کمک را آلمانی ها انجام داده اند .بخش کار عمده دیگر ما در والیت غزنی است .در سال 2013غزنی به حیث پایتخت یا مرکز ثقافت جهان اس�لام شناخته می ش��ود؛ تالش می کنیم که یک آرشیف مدرن و عصری برای غزنی ایجاد کنیم ،برنامه بعدی ما ایجاد آرش��یف ملی در مزار شریف ،قندهار ،بلخ، فاریاب و هلمند است. * بودجهای را که برای ش��ما تخصیص داده می ش��ود چه قدر نیازمندی های تان را رفع میسازد؟ آرش��یف ملی متاس��فانه بودجه ای ندارد ب��ه دو دلیل :یک دلی��ل این که بیرحمی که در مورد بودجه وزارت اطالعات و فرهنگ افغانس��تان می شود .این وزارت یکی از وزارت های کلیدی است .به نظر من باید بودجه و تخصیص مالی وزارت اطالع��ات وفرهن��گ برابر وزارت ام��ور داخله و وزارت دفاع باش��د .متاسفانه از کنفرانس بن تا همین لحظه (امیدواریم در کنفرانس دوم بن به این مسأله توجه صورت گی��رد) باید ب��ه وزارت هایی چون اطالع��ات و فرهنگ و زراعت بس��یار توجه می شد .متاسفانه از همان آغاز به این مس��أله توجه صورت نگرفت .اکن��ون وزارت اطالعات و فرهن��گ با وظایف بس��یار عمدهای چ��ون بخش فرهنگ، رس��انه ها ،جوانان و بخش توریس��م می چرخد اما بودجه بسیار ناچیزی دارد .وزارت مالیه بودجه ناچیزی (انکشافی عادی) برای آن تخصیص داده است .درحالی که ما یکی از نهادهای ضربت پذیر از نظر بودجه هستیم. * ب��ه طور خاص چه چیزهای بوده که ش��ما توانایی جمع آوری آن را نداشتید؟ نمونه ی کوتاه آن همین سالی که گذشته ،برای اولین بار در تاریخ آرش��یف ملی سه هزار نسخه و اسناد به آرشیف ملی افغانس��تان مراجعه کرد .از آغاز س��ال 1389تا همین حاال 45مصاحبه با رس��انه ه��ای چاپی و تصویری از طرف من صورت گرفته اس��ت که همه آن ها در باره ی آرشیف ملی بوده اس��ت .در این مصاحبه ها تالش صورت گرفته به سه نکته مردم افغانستان متوجه شوند )1 :بیایند از آرشیف ملی دیدار کنند و بدانند که در آرشیف ملی افغانستان چه است و از ک��دام غنا مندی برخوردار و با کدام معیار ها آراس��ته اس��ت )2 .اش��خاص و افرادی که نسخ و اس��ناد با ارزش آرش��یفی را دارند آن را اهدا کنند که امسال خوشبختانه در حدود 11210سند و نسخ از طریق شخصیتهای فرهنگی و و وطندوس��ت به آدرس آرش��یف ملی افغانس��تان جمع آوری ش��ده است .این یک رقم استثنایی است که در طول تاریخ آرش��یف ملی نظیرش را نداش��ته ایم )3 .کسانی که نمی خواهند اهدا کنند و کسانی که ضرورت های اقتصادی دارند ،داش��ته های خود را به آرشیف ملی بیاورند که ما آن را هدی��ه و ی��ا خریداری کنیم .قب ً ال یک تع��داد قصدا ً نمی آوردند .ما جلس��ه ای داشتیم با کتابدارانی که در جوی شیر کابل هستند .آن ها را خواستیم و احترامانه تقاضا کردیم که دیگ��ر کار مافیایی را در افغانس��تان از نظر فرهنگ و کتاب ختم کنیم و گنجینه ها را به آرشیف ملی افغانستان بیاوریم. از همان وقت مراجعه ش��روع ش��د که امسال 3000نسخه از ای��ن بخش آمد که ما تنها با داش��تن ی��ک میلیون افغانی 68نس��خه و اسناد را برای غنا مندی که یکی از وظایف ما اس��ت خریداری کردیم اما نتوانستیم 3000نسخه ای را که ادامه برگ 16 مراجعه کرده بودند ،خریداری کنیم...
آرمان شهر 16
آرشیف ملی افغانستان و 46سال...
ای��ن نکته را نی��ز می خواه��م بگویم ک��ه تنها مس��ئوولین افغانس��تان ،وزارت اطالع��ات و فرهنگ افغانس��تان و مردم ما مکلف نیستند ،در پهلوی آن جهان نیز در برابر آن مکلفیت دارد به همین خاطر ما به یونسکو و سوسیسکو مراجعه م��ی کنیم و همین طور به نهاده��ای بین المللی دیگر .مرجع آرش��یف ملی افغانستان تنها مرجع تحقیقاتی ،اکادمی و پژوهشی به مردم افغانستان تنها نباشد و بلکه به جهان باشد و مستند سازی مسایل از نویسنده هر کشوری باید باشد. * اگر به طور آم��اری بگویید چه تعداد آثار در آرشیف ملی وجود دارد؟ در آرش��یفهای ملی حدود 45( 180000نوع س��ند) و بیش از 8000نس��خه وجود دارد .این نسخ و اس��ناد ش��امل تصویرها ،پروتوکول ها، معاهدات ،محضر ،قباله و ...می شود. * مراجعه مردم طی س��ال ه��ای اخیر چه گونه بوده است؟ خوشبختانه ماهانه س��ه صد نفر از آرشیف ملی افغانستان مش��اهده میکنند .این مشاهده در سه بخش است؛ بخش عامه .بخش محققان و بخش فامیل ها بخ��ش اخیر را ما جدید آغاز کردیم تا فامیل ها هم بیایند و دیدار کنند .آنچه طی س��ال های اخیر ما سعی کردیم این بوده که خطی میان مردم امروز و دیروز افغانستان اتصال کنیم .چون مردم هنوز هم ذهنیت جنگ ،ذهنیت باال نسبت به وحشت ،دهشت تروریس��م دارند ،اما امکان این است که س��ود و عبرتی مردم باید از داشته های آرشیفی بگیرند. * در دراز مدت چه برنامه هایی دارید؟ میخواهیم آرشیف ملی را از نظر معیار و از نظر ارزش ها یک آرش��یف بزرگ ملی بس��ازیم .راه برد اول ما این است که ما چه طور بتوانیم اسناد و مدارک و نس��خه ها و داشته های با ارزش را در آرشیف ملی جمع آوری کنیم .هر قدر که ما بتوانیم داش��ته های آرشیف ملی را غنی بسازیم به همان اندازه زمینه تحقیق ،زمینه کار اکادمیک برای مجموع محققان و برای پژوهش��گران چه داخلی و چه خارجی مساعد تر می شود .این دو فایده دارد .به این وس��یله تمدن های گذشته در این سرزمین ،اسناد و ش��واهد گذشته تاریخ را، فرهنگ را و هم رویدادهای ملی را مس��تند می س��ازد .از جانب دیگر هجوم سیاهین و محققان و توریس��ت ها به دور آرشیف ملی از دیاد پیدا میکند همین طور اهل تحقیق .در آرش��یف ملی خارج از زبان فارس��ی ،پشتو به زبان های ترکی، عرب��ی و اردو نس��خه های با ارزش��ی داریم .به خصوص در این مس��اله با جامعه عرب در حال مذاکره هس��تیم که چه طور بتوانی��م با توجه به اش��تراکاتی که وجود دارد از توانایی های آن ها استفاده کنیم .بخش دیگری که روی دست داریم جمع آوری آرش��یف های شخصی است که در افغانستان سابقه ندارد .ما می خواهیم کسانی که کتابدار هس��تند ،داش��ته های خود را به آرشیف هدیه کنند .در گام اول س��الونی را به نام این ها می س��ازیم ،تا زمانی که در قید حیات هستند به نام خودشان باش��د ،زمانی که وفات کردند ،به جمع آرش��یف ملی حساب شود .تا این که مثل دوره های قبلی دوباره برباد نروند. * نکته مهمی که در آرش��یف ها است این است که جایگاه کس��انی ک��ه بی��رون از حیطه دولت هس��تند ،کجا است؟ یعنی به جز اسناد و مدارک دولتی و رس��می که در واق��ع بیانگر درد مردم، مش��کالت تاریخی ،توانایی ها و خالقیت های مردم را نش��ان دهد کجا است؟ به طور نمونه در مورد همین جنگ هایی که طی سال های گذشته بوده است آیا اسناد و مدرکی وجود دارد؟ من از دوره های گذش��ته اطالع ندارم .از همین دوره ای ک��ه خ��ودم بودم صحبت م��ی کنم .به اساس قانون آرش��یف ملی افغانستان هر سندی که 40سال از آن سپری شود ،بعد مواد آرشیفی می ش��ود .و قبل از آن هم متاسفانه به این بخش زیاد توجه صورت نگرفته است. چرا چهل سال؟ این قانونی بوده اس��ت که قب ً ال تایید شده است. ما باالی قانون آرش��یف ملی بازنگری را شروع
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
کردیم و در نظر داریم که قانون جدید بس��ازیم، من هم مخالف این قانون هس��تم .نمی شود که از قدامت یک س��ند چهل سال سپری شود بعد باید شامل مواد آرشیفی محسوب شود .اما اسناد و مدارکی نیز وجود دارد که درد گذش��ته ما نیز در آن تبارز یافته است .آرشیف ملی بخشی دارد به ن��ام کتابخانه چاپی ،در ای��ن کتابخانه چاپی، ش��ما مجموعی از کلکس��یون ها ،نش��ریه های موافق و مخالف زمان ،رسانه های چاپی گذشته را م��ی توانی��د دریافت کنید که تعل��ق به تاریخ معاصر افغانس��تان دارد .در این بخش خاطرات، یادداشت ها ...،وجود دارد .اما یک نکته را نباید فراموش کنیم .ش��ما به حیث نس��ل جوان وقتی تاریخ غب��ار ،فرهنگ ،کهزاد ،حبیبی ،هاش��می، س��رهنگ ،و سایر مورخان گذشته رامیخوانید، در آن ج��ا تفاوت های فاحش��ی را می بینید .در ه��ر کدام این ها یک زاویه ای را می بینید که به دیگ��ری کم رابطه دارد .دلی��ل آن یا قوم گرایی مورخ بوده اس��ت ،یا احساس��ات ایدئولوژیکی و ی��ا دلیل دیگ��ر این بوده که م��ورخ بنابر نبود اس��ناد موثق تاریخ تاریخ واقعی را ننوشته است، تالش امروزی ما با باز گذاشتن دروازه آرشیف بر روی پژوهشگران این خالء پر شود یا حداقل جل��ب توجه به تاری��خ صورت گی��رد .به همه مورخانی که در بیش��تر از یک س��الی که بودم، مراجعه کردند ،تاکید کردیم که همه اسناد را در اختیار شما قرار می دهیم ولی تاریخ واقعی این سرزمین را بنویسید. * ذهنیت دولت مردان نس��بت به آرش��یف ملی چه گونه است؟ برداشت شخصی من این است که ذهن وزارت اطالعات و فرهنگ نسبت به این بخش دلسوزانه بوده اس��ت .اما دولت ،ش��ورای وزی��ران و ...تا همی��ن حال ک��دام توجه جدی که الزم اس��ت، ننمودهاند.ب��ه ط��ور نمونه همین ح��اال در ارگ ریاست جمهوری اسناد زیادی است .و ما در آن جا 5000س��ند را ارزیابی کردیم .متواتر به اداره امور مکتوب می فرس��تیم ،اما نسبت بروکراسی، افت��راق نظر ،ایجاد نظره��ای متفاوت تا حاال در اختیار ما قرار نگرفته اس��ت .الزم نیس��ت چنین اس��ناد معتبر و تحقیقی -تاریخی در ارگ وجود داشته باش��د .تا آن جایی که من اطالع دارم این ها در حال نابودی هس��تند .وزارت اطالعات و فرهنگ فریاد می کش��د ،اما حکومت آن را نمی ش��نود .مشکل دیگری که وجود دارد دولت یک استراتیژی مشخص و اساسی در زمینه فرهنگی ن��دارد .این ی��ک نکته غیر قابل انکار اس��ت که دولت کمترین توجه را به بخش فرهنگ داش��ته اس��ت .به دلیل :عدم دلسوزی و عدم عالقمندی دونره��ا و کش��ورها ،کمبود بودج��ه و امکانات خود دولت ،یک دلیل دیگر این اس��ت که غنای فرهنگی روئیت و هویت یک کشور است .حاال دیگر کس��ی نمی خواهد که افغانس��تان در یک روئیت و هویت باش��د و آن چه داش��ته ،ظاهر شود. * دورنمایی آرشیف ملی را چه گونه می بینید؟ م��ن اکتومیس��ت هس��تم ،بد بی��ن نیس��تم .کار انکش��افی تنها از ب��اال آغاز نمی ش��ود .از پایان آغاز میش��ود .این دو در پهل��وی هم پیش می روند از پایان وقتی آغاز می شود که در آرشیف ملی کادر مسلکی ،متخصص و کادر وجیبه وی ایجاد ش��ود .به طور نمونه خود من متاسفانه من متخصص این بخش نیستم .اساس دیگر عبارت از سیاس��ت گذاری خ��وب از جان��ب وزارت اطالع��ات و فرهنگ و معینی��ت فرهنگی برای دولت است .اما آن چه که ما را خوشبین ساخته ب��ه آینده ی این س��ازمان باز دی��د و عالقمندی نسل جدید اس��ت که مکرر مراجعه می کنند .و من هم س��عی می کنم این نسل را بیشتر تقویت کنم .و این نس��ل نباید مثل نسل های گذشته به این فکر باشد که کسی تحقیق کند که پروفسور یا دکترا داشته باشد. * سپاس از شما از ش��ما نیز س��پاس گزارم .خدا کند به پرسش های شما پاسخ قانع کننده داده باشم.
جنسیت و تصویرسازی رسانه ای...
مطابق پروژه مانیتورینگ جهانی رسانه ،این مساله به ندرت در رسانه ها مورد توجه قرار می گیرد و در چند مورد معدودی هم که این امر صورت می گیرد ،احتماال گزارشگر تهیه کننده گزارش، زن اس��ت -جز در آس��یا .رسانه ها در آمریکای التین و جزایر دریای کارائیب به نحو فزاینده ای در گزارش موضوعات برابری جنسیتی ،کارهای بهتری انجام می دهند .پروژه مانیتورینگ جهانی رسانه گزارش می دهد که بهبود چشمگیری در آمریکای التین_از 4درصد بخش های خبری در س��ال 2005به 47درصد در س��ال 2010و در جزایر کارائیب از کمتر از 5درصد در سال 2005 به 28درصد در سال 2010وجود داشته است. این گزارش مقدماتی بیان می کند«:پیش��رفت ها در آمریکای التین در طول پنج س��ال گذشته که به نحو مثبتی مشارکت زنان را در مشاغل عالی سیاسی تحت تاثیر قرار داده است شاید تا اندازه ای توضیح افزایش شگفت انگیز تمایل گزارشگران به برجسته تر کردن مسائل مربوط به برابری جنسیتی در پوشش های خبری شان باشد». رس��انه در سراس��ر دنیا کلیش��ه ها را تقویت می کند ،اما آن ها در خاورمیانه بدترین مقصران و متهم��ان در اين زمینه هس��تند چ��را که که 98درصد از گزارش ها در این منطقه از کلیش��ه های جنسیتی حمایت می کنند .فقط 4درصد از گزارش ها در پاسیفیک با کلیشه ها مبارزه می کنند و آن ها را به چالش می کش��ند .رس��انه های آمریکای التین مجددا در به چالش کشیدن و مبارزه با کلیشه ها پیشرو هستند ،در 14درصد گزارش ها ،فعاالنه این اقدام صورت می گیرد ،ولی هنوز نسبتا بیشتر از 24درصد کلیشه ها را تقویت می کند. همچنان بیشتر کارکنان رسانه ها در کلیه سطوح ،مردان هستند چه گزارش گر باشند و چه تصمیم گیرنده .تنها حوزه ای که زنان در آن به برابری دست یافته اند ،به عنوان مجری تلویزیون است- ولی آن ها هم تاریخ انقضا دارند؛ س��ن 34س��الگی و یا کمتر از آن .مطابق مطالعه جنوب افریقا و یافته های مانیتورینگ جهانی رس��انه؛ زنان باالی س��ن 35سال در رسانه ها نامرئی و نامعلوم می شوند .این امر کلیشه ها را درباره خوشایند و مورد پسند بودن زنان جوان و نقص زنان مسن تر در این زمینه تقویت می کند؛ چیزی که بر مجری های مرد در همان سطوح یکسان اثری ندارد. از بع��د از برنامه اقدام پک��ن ،صدا و تصویر زنان روزنامه نگار به مقدار کمی بهبود یافته اس��ت ولیک��ن به آن ها به احتمال زیاد ،گزارش اخبار«نرم»اختصاص داده می ش��ود :هنر ،س��رگرمی و تفریحات و سبک زندگی ،در حالی که اخبار«سخت» -سیاسی ،اقتصادی ،دولت ،تا حدود زیادی در س��لطه و تسلط مردان باقی می ماند .ارقام گزارش ش��ده به وسیله مطالعه مانیتورینگ جهانی رس��انه ،قالب ثابتی را برای افزایش تعداد و تاثیر زنان در رس��انه آماده می کند .احتمال بیش��تری وجود دارد که زنان روزنامه نگار موضوعات زنان را نمایان و برجس��ته کنند و نسبت به روزنامه نگاران مرد به کارشناس��ان زن تکیه و اعتماد بیش��تری می کنند .همچنین احتمال بیشتری وجود دارد که آن ها معیارهای جنس��یتی را در گزارش ها در نظر بگیرند؛ گزارش هایی که در غیر این صورت ،نابینای جنسیتی می شد. امیدواری به دگرگونی؟ برغم همه تمایالت و گرایش های دلسرد کننده در تصویرسازی از زنان در جهان سوم ،مطالعات مانیتورینگ رسانه نشان می دهد که برخی پیشرفت های مثبت هم در این میان وجود دارد .کادر موظفی از داوطلبان وجود دارد که رسانه ها را مانیتور می کنند و آنان را پاسخگو به زنان نگه می دارند .ضرورت دارد که تاثیر آن ها ،مورد حمایت بیشتری قرار بگیرد. آمریکای التین با انجام متفاوت کارها ،پیشتاز این راه است و تبادل جنوب -جنوب بین سازمان های زنان در این منطقه و س��ازمان های زنان در افریقا ،آس��یا ،س��واحل کارائیب ،خاور میانه و پاس��یفیک ،درس های با ارزش��ی از این س��وی مرزها به آن س��و عرضه خواهد کرد .رسیدن از وضعیت «از جانب زنان» به برابری جنسیتی و به طرف متداول و عمومی سازی برابری جنسیتی با داش��تن روزنامه نگاران زن و مرد برای تهیه گزارش درباره موضوعات جنس��یت ،درس هایی اس��ت که آس��یا می تواند عرضه کند .خاور میانه در تهیه گزارش از دس��تگاه های حقوق زنان، اطالعاتی که باید در اخبار و اطالعات حوادث به اندازه تحلیل و توصیف متداول و عمومی شود، رهبری بقیه دنیا را برعهده دارد. مطالعه مانیتورینگ جهانی رس��انه ،پیش��نهاداتی ارائه می کند که بر نقش مهم تر و عمده جامعه مدنی در ترویج تصویرسازی مثبت از زنان در رسانه اصرار دارد .تعدادی از آن ها عبارتند از: *گردآوری دفترچه های راهنمای منطقه ای از کارشناسان زن در مسائل موضوعی مختلف .زنان ب��ه صورت موردی به عنوان کارش��ناس فقط در موضوعات برابری جنس��یتی ،زیبایی ،مد ،خانه داری به تصویر کش��یده می ش��وند ولی در واقعیت آن ها در همه دیگر حوزه های فعالیت های انسانی حاضر هستند و باید در این موارد هم شناخته شوند. *ایجاد دوره تحصیالت جنس��یت و رس��انه در مدارس روزنامه نگاری .آگاهی های جنس��یتی و حقوق زنان باید در همه جنبه های کار روزنامه نگاری القا ش��ود ،پس توانمندس��ازی زنان فقط پوش��ش خبری گزارش های خاص مورد عالقه نیست بلکه موضوعی کامال درک شده و شدیدا ترویج شده است. _*تصمیم گیران حوزه رس��انه باید آموزش های آگاهی های جنس��یتی دریافت کنند که تعصبات دیرینه عمیق و اغلب ناآگاهانه -علیه زنان را به چالش می کشد. *قبول و اجرای سیاس��ت های تساوی جنسیتی در رسانه .این نیاز وجود دارد که حضور زنان و مردان در همه سطوح از گزارشگری تا مدیریت برابر باشد. *حمایت و پشتیبانی از زنان در رسانه به وسیله عرضه و پشنهاد آموزش و تصویر به آنان _*ایجاد حساس��یت جنس��یتی در برنامه عمل رسانه که اصحاب رسانه را برای گزارش های شان پاس��خ گو نگه می دارد -برای آن ها غیراخالقی اس��ت که به معامله تحریف نمایش زنان ادامه بدهند. *تشویق به مانیتورینگ رسانه از سوی سازمان های جامعه مدنی در عین حال که مانیتورینگ اولیه رسانه های رایج تصویرغم انگیزی را گزارش می دهد ،اما یک نقش��ه راه هم برای حرکت به س��مت جلو فراهم می کند .یک گام اساسی در این پروسه ،مجاب کردن رس��انه به درک مسئولیت اخالقی اش است .گزارش مانیتورینگ جهانی رسانه مطابق گفته های آیدان وایت ،دبیر عمومی فدراسیون بین المللی روزنامه نگاری ،نقل می کند« :تصویرسازی منصفانه و بی طرف از جنس��یت ،آرزویی حرفه ای و اخالقی اس��ت ،مش��ابه احترام به درستی، عدالت و صداقت» اخالق روزنامه نگاری نیاز دارد تا به روز شود و شامل تصویرسازی منصفانه و بی طرف از جنسیت به عنوان اصل و مرام مرکزی شود.
سال اول ،شماره ششم ،زمستان ،1388فبروری -مارچ 2010
آرمان شهر
Armanshahr
17
برقع نیلگون؛ هدیه دولت...
تحمیل شده است .این وزارت ،صالحیت اجرائی ندارد و فعالیتهایش محدود به دادن پیشنهاد به وزارتخانههای افغانستان و همکاری با سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق زنان است. در ح��ال حاض��ر ،فع��االن حق��وق زن در افغانس��تان با محدودیته��ای فراوانی مواجه هس��تند .جامعه مدنی افغانس��تان آن چنان که باید ،نتوانس��ته در توسعه مدنی و فعالیتهای بشری نقش مؤثری داش��ته باشد .عدم وجود جامعه مدنی منسجم و مستقل ،یکی از دالیل اصل��ی کمرنگ ب��ودن و پراکنده بودن جنبش زنان در افغانستان است. چندی پیش سفری کاری به یکی از ولسوالیها در والیت قندوز داشتم؛ این سفر همزمان بود با روز جهانی زن .ولسوال دولت آقای کرزی از کارمن��دان زن به مناس��بت روز جهانی زن دع��وت به عمل آورده ب��ود و تحفهای به هر یک از زن��ان داد .این تحفه چی��زی نبود جز برقعی نیلگون و خوش��رنگ به تک تک زنان به شمول خودم! وجود نهاده��ای مدنی تابع قانون اساس��ی و در چارچوب دول��ت قانونمن��د ،میتواند به ارتقاء حقوق بش��ر ،حقوق مدنی و اجتماعی و فرهنگ��ی افراد کم��ک کند ،چرا ک��ه افراد جامعه قادر خواهند بود دس��ت به مش��ارکت و جنبشهای اجتماع��ی بزنند .تقویت جامعه مدن��ی افغانس��تان و افزای��ش نق��ش ،تاثیر و اس��تقالل آن ،از جمل��ه گامهای��ی اس��ت که میت��وان جهت ایج��اد جنبشه��ای منظم و مداومی چون جنبش زنان برداشت. دولت نیز میتواند با در نظر داشتن و رعایت قان��ون اساس��ی و پیمانه��ای بینالمللی ،به خواس��تهای جنبشه��ای اجتماعی داخلی پاس��خ بده��د .هماهنگ��ی می��ان بخشهای سیاس��ی ،اقتص��ادی و جامع��ه مدن��ی از اساس��یترین نیازه��ای دول��ت کنونی جهت ارتقاء جنبش و وضعیت زنان افغانستان است، ولی عملکردهای فعلی دولت کرزی جز یأس و سرشکس��تگی ارمغانی دیگ��ری برای زنان نیافریده است. به عنوان نمونه ،س��هلانگاری و عجله کرزی در امض��ای عجوالنه قانون احوال ش��خصیه که طبق آن ،اساس��یترین حقوق انسانی یک زن نادیده گرفته میش��ود از نش��انههای بارز بیتفاوت��ی دولت ب��ه تحقق حق��وق زنان و دهنکجی به آن اس��ت .این قان��ون نه تنها با قانون اساس��ی افغانستان در تضاد بود ،بلکه با اعالمیههای جهانی حقوق بش��ر و پیمانهای بینالمللی حقوق بش��ر مغایرت داش��ت .البته این قان��ون پس از اعتراض های ش��ماری از زنان تعدیل شد. از ط��رف دیگ��ر ،اصرار ک��رزی ب��ر مذاکره غیرش��فاف و به اصصالح آش��تی با «برادران طال��ب» ،نگرانیهای جدی را به وجود آورده است .آپارتاید جنس��یتی که در دوران طالبان بر افغانستان حکم فرما بود ،بر همگان آشکار اس��ت و تالش دولت کنونی ب��رای مذاکره با طالبان ،ارمغانی جز بازگش��ت قوانین ش��دید جداسازی جنسیتی نمیآورد. قرار خ��روج نیروه��ای ناتو در س��ال ٢٠١٤ میالدی ،با توجه به صلح نس��بی و آسیبپذیر کنونی کش��ور نگرانی دیگری است که اذهان را مص��روف ک��رده اس��ت .ب��ه راس��تی اگر آقای ک��رزی اعتقاد به براب��ری و آزادگی زن میداش��ت ،بانوی اول کش��ور را در خفا نگه نمیداشت. http://www.bbc.co.uk/persian/ _afghanistan/2011/03/110306_l25_abasi women_day_iwd2011.shtml
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
نوال السعداوی :ما دوباره یک ملت...
ج��دا نکن��د و تبعیض میان ش��ان نگ��ذارد» مرد جوانی ب��ا نام طریق الدمی��ری می گوید» جوانان این انقالب را به ثمر رس��اندند و ما خود بای��د دولت خ��ود را انتخاب کنیم و کمیته ای ملی ب��رای تغییر قانون اساس��ی تشکیل بدهیم» مرد جوان دیگری با نام محمد امین می گوید «ما حکومتی مردمی می خواهیم و ش��ورایی و فرآیندی که در طی آن بتوانیم انتخاباتی ش��فاف و درست برای برگزیدن رئیس جمهور خود برگزار کنیم». م��رد جوان دیگری با نام احمد جالل م��ی گوید «ما انقالبی مردمی را س��امان داده ایم ،بنا نهادن قرارد اجتماعی جدید نه تنها خواس��ته ی ما که ش��عار انقالب مان بوده است» آزادی ،برابری و عدالت اجتماعی، چیزهایی اس��ت که انقالب را ساخته اس��ت و قوانین دولتی جدید را می س��ازد ،دولت انتقالی را انتخاب می کند ،کمیته ی ملی برای تغییر قان��ون اساس��ی را انتخاب م��ی کند و کمیته ای از رهب��ران انقالب را س��امان می ده��د ،بنابراین فرصت طلبان صاحب پ��ول و قدرت نمی توانند بیش از این چیزی را به ما تحمیل کنند .بسیاری از سیاستمداران با ما در این انقالب مش��ارکت نداش��تند ولی بعد از مدتی با هواپیما از اروپا و آمریکا به میان ما آمدند ،کس��انی که زندگی ش��ان را بیرون از مص��ر گذرانده بودند و حاال برای رهبری به وطن بازگش��ته بودند ،ما می گوییم« :کس��ی که انقالب را به ثمر رس��اند همان کسی است که باید رهبری آن را بر عهده داش��ته باش��د ،در میان مارهبرانی 40 ،30یا 50س��اله هس��ت .ما در میان خود متخصصانی از تمامی رشته ها مثل
در اروپا «افکار عمومي اعتقادي...
افغانس��تان باز مي گردند از پيش��رفت هائي در محل خبر مي دهند و م��ي خواهند که به ارتش و پليس افغان زمان داده ش��ود تا براي خود زمينه مناسبي براي پرورش کادرها فراهم آورند و به خود متکي شوند. اما نه بحثي در کار اس��ت و نه آئين و طريق و نظريه اي .درست است که نيکال س��ارکوزي از تاکيد بر اين نکته باز نمي ايس��تد که س��ربازان فرانسوي «تا زماني که الزم باشد» در افغانستان خواهند ماند ،اما فرانسه آخرين کش��وري بود که در ماه فوريه ۲۰۱۰ب��ه تقاضاي امريکا براي اعزام نيروهاي تقويتي پاس��خ داد و س��رانجام نيز (به جاي يک هزار و پانصد رزمنده اي که واش��نگتن مي خواس��ت) ،بي��ش از دوصد مربي اضافي ،نفرستاد)۳( . آق��اي ويکت��ور اوزروف ( ،)Viktor Ozerovرئي��س کميت��ه دفاع و امنيت ش��وراي فدراس��يون روس��يه اطمينان مي دهد که «در روسيه دشواري هاي امريکائي ها و هم پيمانانش در افغانستان مايه خشنودي ما نيس��ت» :شکس��ت ناتو دامنگير جمه��وري هاي آس��ياي مرکزي، همپيمانان طبيعي روس��يه خواهد شد .اما ابدا ً صحبت از آن نيست که روس��يه کوچکترين گروه رزمنده اي را به افغانستان اعزام دارد« :ما هم اينک هم سهم خود را ادا کرده ايم ...و طعم آن را هم چشيده ايم!» اين
اروپائيان درگير جنگي که ربطي...
پي نوشت ها -۱اين روزنامه هرماه نس��خه لومون��د ديپلوماتيک به زبان آلماني را منتشر مي کند. -۲ايس��تگاه بازرسي چارلي معروفترين قرارگاه مرزي ميان برلين ش��رقي و غربي در زمان وجود ديوار بود .اين ايس��تگاه که در ماه ژوئ��ن ۱۹۹۰فرو ريختند ،امروز محل بازدي��د از قلم نيانداختني جهانگردان است. -۳در م��اه فوريه ،۲۰۱۰خانم کاس��من ( )Kässmannپس از بازداش��ت به علت رانندگي در حال مس��تي وادار به کناره گيري شد. -۴وي مانن��د مخاطبان ما در وزارت امورخارجه ميل داش��ت که نامش برده نشود. -۵ژنرال مک کريستال ( )McCrystalدر ماه ژوئن ۲۰۱۰از مقام فرماندهي برکنار و ژنرال ديوي��د پترائوس ()David Petaeus جانش��ين وي ش��د .نگاه کنيد به نوشته «افغانس��تان :با پترائوس»؛ در سامانه انترنتي دفاع (۲۵ ،)http://blog.mondediplo.net ژوئن .۲۰۱۰ -۶انتق��ال ه��اي احتمالي به نواح��ي ديگر ،به انج��ام مأموريتي مش��خص در زماني معين ،به کس��ب مجوز از وزارت دفاع بدون مشورت با پارلمان محول گشته است. -۷مثال ،براي هر سربازي که به سرزميني در خارج از کشور اعزام شود ،به ۳۵نظامي و ۱۶غيرنظامي نياز است؛ و خود وزارتخانه به ۱۷دايره تقسيم شده است که اختيارات بسياري از آنها در يکديگر تداخل دارند .نگاه کنيد به – TTUآگاهي نامه س��وق الجيشي و
سیاس��ت و اقتصاد داریم .ما کسانی هستیم که باید کمیته ی ملی تغییر قانون اساس��ی را ش��کل دهیم .محمد جوان می گوید »:برای اولین بار در زندگیم به مصری بودن خود مباهات می کنم ،یاس و افس��ردگی از میان رفته اس��ت و شکس��ت به پیروزی تبدیل شده است .ما هزینه ی این آزادی را با خون ش��هیدان مان دادی��م ،هیچ قدرتی نمی تواند این قدرت را از ما بازپس بگیرد. التحریر تبدیل به کل شهر شده بود با همه ی امکاناتش ،در بیمارستانی همان نزدیکی به مجروحان و زخمی ها رس��یدگی می ش��د ،دکترها و پرس��تاران از میان جوانان داوطلب این وظیفه را بر عهده گرفته بودند. داوطلب��ان با پتو و دارو و پارچه ه��ای کتان و گاز و باند و غذا و آب به میدان می آمدند ،چیزی که برای من بیش��تر ش��بیه رویا بود .من با این زنان و مردان جوان ش��ب و روز زندگ��ی کردم .کمیته ای از میان همین مردان و زنان جوان تش��کیل داده شده بود که وظیفه ی سازمان دهی انتقال مجروحان به بیمارس��تان ،تهیه ی آب و غذا برای س��اکنین میدان ،دفاع از میدان در برابر هجوم مزدوران و پاس��خگویی به دروغ های رس��انه های دولتی و دولت موقت دروغی��ن و دیگر کارها را بر عهده گرفته بود .دیوارهای خانه ها ،نهادها و تابوها که میان شهروندان کش��یده شده بود از میان رفته بود ،زنان و مردان ،مسلمانان و مسیحیان بدون هیچ مرزی در کنار هم بودند .ما یک ملت ش��دیم بدون جدایی بر اس��اس جنسیت ،مذهب یا دیگر چیزها ،ما همه رفتن مبارک را می خواستیم ،دادگاهی شدن خود و همکارانش در حزب ،آن هایی که در ریختن خون مردم دست داشتند و در ظلم و ستمی که 30سال بر مردم مصر روا داشته شده بود. نماينده مجلس از اعطاي حق عبور در دو جهت براي نيروهاي ائتالف در چهارچ��وب ت��دارکات و نيازمندي های آن ه��ا از جمله –اعطاي معافيت از قانون – براي تجهيزات نظامي ،راضي اس��ت .دغدغه خاطر وي انفجار توليد و قاچاق مواد مخدر ،احتماال آميخته با تروريسم است که هم اينک هم به پشت دروازه هاي روسيه رسيده. پي نوشت ها -۱نيروهاي ائتالف از آغاز مداخله در افغاس��تان در پايان سال ۲۰۰۱ تاکنون ۲هزار و ۳۰۰تن سرباز از دست داده اند. -۲نظ��ر س��نجي ،IFOBکه به س��فارش روزنامه اومانيت��ه در تاريخ ۱۸ژوئيه ۲۰۱۰به انجام رس��يد ،نظرس��نجي هاي پيشين را تائيد کرده است. -۳سس��تي و بي رمقي درگيري فرانسه ،از چشم انداز امريکا« ،سلول سرخ» س��ازمان اطالعات مرکزي امريکا (سيا) را برانگيخت تا در روز ۱۱مارس گذش��ته يادداش��تي تدوين کند که در آن پيش��نهاد شده بود «احساس گناه را در فرانسويان ،به ويژه زنان ،به واسطه آن که افغان ها را به حال خود رها کرده اند تلقين کنند». منبع :لوموند دیپلماتیک http://ir.mondediplo.com/article1660.html
امور دفاعي ،شماره ،۷۷۵پاريس ۲۷اکتبر.۲۰۱۰ -۸اي��ن رقم هزينه هائي ک��ه وزارتخانه ه��اي ديگر متحمل مي شوند ،مخارج مداوا و مس��تمري زخميان ،کمک به خانواده هاي نظاميان و غيره را در بر مي گيرد. -۹عه��د نامه معروف ب��ه « ،»۴ +۲که جمهوري ف��درال آلمان، جمهوري دموکراتيک آلمان ،فرانس��ه ،اتحاد ش��وروي ،بريتانيا و اياالت متحده درماه س��پتامبر ۱۹۹۰در مسکو امضاء کردند ،چون پي��ش درآمد اتحاد آلمان تدوين گرديده بود ،که وضعيت حقوقي بين المللي آن کش��ور را به طور پايداري س��امان داد .اين عهدنامه مقرر داش��ته اس��ت که کشور تازه از دس��تيابي به سالح هسته اي چش��م مي پوش��د و «تغيير ناپذيري» مرزهايش را به رسميت مي شناسد. -۱۰مارکوس کائيم (« ،)Markus Kaimدرگيري نظامي آلمان در افغانستان .شرايط ،ارزيابي ،چشم اندازها» ،در نشريه يادداشت ه��اي س��رفا ( ،)Notes du Cerfaش��ماره ،۷۶پاريس ،ژوئيه .۲۰۱۰ -۱۱ژاک –پي��ر ک��وژون (،)Jacques-Pierre Gougeon «آلمان ،قدرتي جديد» ،لوموند ۵ ،اکتبر .۲۰۱۰ -۱۲هاينري��ش اوگوس��ت وينکل��ر (Heinrich August ،)Winklerتاريخ آلمان ،در قرون نوزدهم و بيس��تم .راهي دراز به سوي غرب ،انتشارات فايار ،پاريس.۲۰۰۵ ، * -اعتبارات همکاري غيرنظامي به دوبرابر افزايش يافت و به نيم ميليارد يورو در سال رسيد. منبع :لوموند دیپلماتیک
http://ir.mondediplo.com/article1659.html
آرمان شهر 18
نظام سياسي وعدالت...
صنعتی به آب و هوای کره زمین و بسیاری موارد اجتماعی دیگر در روز جهانی توسعه عدالت اجتماعی به وسیله وجدان های بیدار و مسوول پی گیری و به سران دولت ها گوشزد و یاد آوری می گردد. آقاي جوينده ،اولين سخنران اين گفتگو گفت :در طول تاريخ افغانستان تاريخ نظام هاي سياسي مسلط در كشور چه در دوران نبود احزاب سياسي و ديكتاتوري هاي سياهي كه در طول تاريخ وجود داشته و چه در نظام بعد از سقوط طالبان و بعد از كنفرانس بن داير شده هميشه مورد سوال مردم بوده كه اين نظام هاي سياسي در افغانستان تا چه حد و تا چه اندازه جواب گوي نيازمندي هاي مردم افغانستان بوده است. او گفت :نظام سياسي در افغانستان بر پايه نظام رياستي است. در اين نظام سياسي بر پايه قانون اساسي اصل تفكيك قوا در نظر گرفته شده است و سه قوه اجراييه ،مقننه و قضایيه در كنار هم وجود دارند .رييس جمهور افغانستان در رأس هر سه قوه قرار دارد و صالحيت قوه اجراييه از آن رييس دولت است که در بسياري از موارد بنابر نبود يك نظام عادالنه و متخصص تالش شده تا رييس جمهور افغانستان را در تقابل با قوه مقننه قرار بدهند كه نمونه هاي آن را در اين اواخر مشاهده كرديم .صالحيت هاي هر سه قوا مشخص است، صالحيت شوراي ملي تصويب بوديجه افغانستان ،تصويب قوانين ،الحاق با كنوانسيون هاي بين المللي و اعالم جنگ و صلح از صالحيت هاي آن ها است .در پهلوي آن صالحيت هاي خاص به مجلس افغانستان داده شده از جمله رد و يا تأييد وزراي افغانستان ،سلب صالحيت رييس جمهور و سلب صالحيت اعضاي ستره محكمه است كه همه ي اين موارد در قانون اساسي افغانستان تعريف شده است .به همين ترتيب صالحيت هاي رييس جمهور نيز به اساس قانون اساسي تعريف شده است .حكومت افغانستان بايد تمام برنامه ها و پالن هايی را كه براي انكشاف اقتصادي ،فرهنگی و اجتماعی دارد به طور مدون به دسترس شوراي ملي افغانستان قرار دهد كه متأسفانه در طول اين پنج سال هيچ برنامه مشخصی از طرف حكومت به دسترس شوراي ملي قرار نگرفت .به همين دليل بود كه مجلس نمايندگان حكومت را و حكومت مجلس نمايندگان را به كم كاري و كارشكني متهم مي كردند .جوينده افزود تا وقتی كه اين سه قوه كارهاي شان را مطابق قانون اعمال نكنند اين ناهماهنگي ادامه خواهد يافت. قوه قضايیه افغانستان سه مرحله دارد كه شامل ستره محكمه، محكمه استيناف و محكمه ابتدايي است كه نظر به قانون اساسي تمام مسايلی كه در كشور صورت مي گيرد باید از طريق اين سه محكمه مورد بررسي قرار بگيرد. ساختار دولت افغانستان متأسفانه مركزي است و تمام صالحيت ها به مركز واگذار شده است .واليات و ارگان هاي محلي مثل شهرداري ها صالحيت هاي زيادی را در اختيار ندارند .زمانی مي شود ما از اين وضعيت بيرون شويم كه تطبيق قانون و قانون ساالري در كشورسراسري گردد .عدالت اجتماعي زمانی به وجود خواهد آمد كه قانون تطبيق گردد اما در شرايط فعلي عدالت اجتماعي به گونه مناسب آن تطبيق و تأمين نشده است. مسعوده كرخي ،سخنران دوم گفت :اوالً بايد نگاه کرد كه افغانستان با كمك هاي جهاني و مردمي كه در طول اين ده سال داشته در كجاي كار است؟ در ابتدا مي خواهم نظری بیاندازم به اين كه نظام سياسي چگونه به وجود آمد طوري كه روسو در كتاب قرار دادهاي اجتماعي خود مي نويسد« :زماني كه هيأت حاكمه و دولت طبق قرارداد اجتماعي به وجود مي آيد هر يك از اعضا حقوق خود را با تمام نيرو و دارايي در اختيار هيأت حاكمه قرار مي دهند ».طبق اين قرار داد هر فرد حاكميت خود را به فرمان روا مي بخشد تا فرمان روا به خاطر ايجاد نظم در جامعه كارهايی را انجام بدهد .اين امر بدان معني نيست كه انسان آزادي هاي فردي خود را از دست بدهد .اما متأسفانه بعد از سقوط طالبان در برگزاري كنفرانس بن نظريات مردم افغانستان و خواسته هاي آنها در آن جا در نظر گرفته نشد ،فقط خواست و نظر چهار گروه پشاور، قبرس ،ايتالف شمال و روم در آن كنفرانس مد نظر گرفته شد. در كنفرانس بن كه بيشتر قدرت اين چهار گروه به نمايش گذاشته شد و هر يك از آنها مي خواستند تا نظرات خودشان را به كرسي بنشانند نتيجه اين شد كه نظام سياسي در اثر چانه
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
زني ها ،و زورگويي ها شكل گيرد .تا اين كه دولت موقت شكل گرفت و به افغانستان آمدند ،زيرا كه در آن نظام نه مردم وجود داشتند و نه رأي مردم .تنها قرار داد بين جامعه جهاني و چهار گروهی كه در آن جا حضور داشتند صورت گرفت. تمام تعهدات به خاطر به وجود آمدن دموكراسي و تحكيم قانون صورت گرفت. او گفت :بعدها ما شاهد دولت انتقالي و لويه جرگه تصويب قانون اساسي بوديم .ولي آن چه آشكار است اين است كه مردم ما تا هنوز هم در گرو گروه هايی هستند كه در كنفرانس بن حضور داشتند و اولين و آخرين حرف را زدند .اگر توجه صورت گيرد رابطه بسيار مستحكمی بين نظام سياسي و عدالت اجتماعي وجود دارد بدون تأمين عدالت اجتماعي غير ممكن است كه ما جامعه ای داشته باشيم كه در آن صلح ،آرامش و امنيت ،ترقي و تمدن باشد .عدالت به مفهوم توزيع عادالنه قدرت ،ثروت و امتيازات است .ولي متأسفانه نظام سياسي افغانستان بر بنياد عدالت اجتماعي شكل نگرفته است و اين همه مشكالت و نابرابري ها از آن جا منشأ مي گيرد .خانم كرخي در ادامه حرف هایش افزود :زماني عدالت اجتماعي مي تواند در جامعه تأمين گردد كه حاكميت قانون وجود داشته باشد و قانون در برابر همه يكسان تطبيق گردد .گرچه در قانون اساسي از دموكراسي و آزادي هاي فردي ياد شده است اما متأسفانه كه روي ورق ها جا گذاشته شده است. سخنران سوم ،آقاي ظهور رزمجو گفت :نظام سياسي مجموعه ای از افراد ارگان ها و ديپارتمنت هايی است كه با هم يك جا به خاطر بهبود وضعيت فعاليت مي كنند .منظور از نظام سياسي اين است كه مردم در فضاي امن زندگي كنند و عدل بر قرار باشد .او گفت زماني مي شود يك زندگي انساني داشت كه نعمات مادي به اندازه وافر باشد و انسان بتواند به اندازه نياز خود كار كند و كار به احتياج اش تبديل شود .و به اندازه احتياج خود از جامعه مزد دريافت كند .يعني نعمات مادي را كه انسان ها توليد مي كنند طوری با هم تقسيم كنند كه به اندازه احتياج آن ها براي شان برسد .نظام هاي سياسي و مكاتبی كه امروز وجود دارند همه به خاطر تأمين عدالت اجتماعي به ميان آمده اند و خواسته اند حق و حقوق انسان ها پامال نشود و همه انسان ها به گونه يك سان از امتياز ها بر خوردار شوند .در نظام بازار آزاد و متمركز كه امروز برخي از كشورهاي بزرگ بر پايه اين نظام مديريت مي شوند ،هر يك از اين نظام ها اصول و قواعدی دارند .در نظام بازار آزاد اصل اين است كه سودی كه فرد از تجارت به دست مي آورد اين سود به زيان ديگران تمام نشود و منافع ديگران را تهديد نكند .امروز در افغانستان نظام دموكراسي حاكم است و تمام تالش براي اين است كه ما بايد در تمام سطوح اصالحات را به وجود بياوريم .در شرايط فعلي بايد ما به منافع ملت خود توجه داشته باشيم و از اين امكانات و شرايط موجود استفاده نمايیم. سخنران بعدی ،استاد سيف الدين سيهون گفت: افغانستان در يك سياست به نام سياست دموكراسي سازي غرب قرار دارد .دموكراسي سازي غرب از سه مرحله گذشته است .يك دوره در آخر سال هاي 1980و در طول سال هاي 90شعارهاي دموكراسي و حقوق بشر و ساير ارزش ها را مي دادند .اما در سال 2001دموكراسي غربي چهره ای ديگر گرفت و در افغانستان و عراق با حمله نظامي به نمايش گذاشته شد كه اين امر سرشار از پيروزي بر ضد هراس افگني و تروريزم بود .مرحله سوم دموكراسي سازي در افغانستان شروع شده كه معني آن دموكراسي به هر قيمت است .امروز در افغانستان شعار آوردن صلح است و اين صلح با طالبان صورت مي گيرد .آيا صلح كردن با طالبان واقع ًا امنيت مي آورد؟ رويكرد سوم دموكراسي سازي در جهان توسط امريكا و عوامل غربي آن ها صورت مي گيرد .يعني اين ها دنبال دولت سازي ،تحقق دموكراسي و حقوق بشر نيستند .وقتی كه ما به توافقات بن نگاه كنيم تمام هدف اين توافقات مبارزه عليه هراس افگني بود و بحث دولت سازي و موارد ديگر در حاشيه بودند .او گفت با گذشت زمان پي برديم كه اگر دولت ،نظام ،و نهاد را احيا نكنيم هيچ كاری نتيجه نخواهد داد و بحران تداوم پيدا مي كند .در بسياري از كشورها دولت ها براي افراد حقوق اجتماعي را قايل مي شوند مثل حق كار، حق تعليم ،حق دسترسي به خدمات صحي ،حق داشتن محيط زيست ،حق برخورداري از طول عمر و پديده هاي ديگر كه
جز عدالت اجتماعي دانسته مي شوند .تنها اين موارد عدالت اجتماعي نيست بلكه عدالت اجتماعي مشاركت مردم در امور اقتصادي است و يا به اين مفهوم كه مردم از تمام منابع مستفيد شوند و بهره ببرند .او افزود دولت ها مكلف هستند تا به خاطر تأمين عدالت اجتماعي پول ها و سرمايه هايی را كه انباشت مي كنند در خدمت رفاه اجتماعي و پيشرفت جامعه قرار دهند. آخرين سخنران اين گفتگو آقاي اويناژ به موارد زير اشاره داشت: مدل هاي سياسي در كشور ها به گونه يكسان قابليت تطبيق را ندارد هر كشور شرايط خاص خود را دارد و بايد بر پايه نيازها و شرايط اجتماعي مدل هاي سياسي اقتصادي در نظر گرفته شود .در بسياري از جوامع مثل افغانستان عدالت تطبيق نشده است .در جوامعی كه عدالت تأمين باشد حقوق بشر و حقوق زنان و ساير حقوق تآمين مي گردد .يكي از ضرورت هاي اصلي انسان تأمين سر پناه و آب و غذا است. براي دسترسي به اين ها بايد اهداف مشخصی وجود داشته باشد .در افغانستان با توجه ساختارهايی كه وجود دارد بايد اين ساختارها قوي و نيرومند گردند .در غير آن اگر دنبال ساختارهاي جديد در كشور مثل افغانستان باشيم به موانع و چالش هاي زياد روبرو مي شويم. نظام سیاسی و عدالت اجتماعی در افغانستان می تواند مبحث گسترده ای باشد با توجه به شرایطی جدیدی که از ده سال گذشته بدین سو در کشور حاکم است .می توان گفت افغانستان در طول ده ها سال گذشته نظامی متمرکز و مبتنی بر اصول بین المللی و متعهد به مبانی حقوق بشر را به خود ندیده و آن چه دولت امروز ما را از دولت های پیش از وی متمایز می کند شعارهاییست که در تایید این مفاهیم بر زبان می آورد در حدی که این شعارها وارد کتاب های قانون نیز شده است اما زمینه عملی شدن این شعارها در حدی که نسبتا بتوان با اتکا به آن دولت افغانستان و جامعه بین المللی در این کشور را متعهد به این شعارها دانست هنوز فراهم نشده است. شصت و نهمین جلسه گفتگو پلی میان نخبگان و شهروندان آرمان شهر به دنبال پیدا کردن پاسخی برای سوال های فراوانی که در این زمینه می تواند مطرح شود بود؛ سوال هایی که سخنران های این جلسه برخی از آن ها را پاسخ گفتند و با توجه به گستردگی دایره بحث پاسخ به برخی از این سوال ها نیاز به مجالی دیگر دارد.
کمیته نظارت بر قطعنامه...
بودن نقش و شمار زنان در نیروهای امنیتی اشاره کرد. مقام های افغان می گویند حکومت در سال های گذشته تالش کرده با سهیم ساختن زنان در برنامه های سیاسی این کشور نقش زنان را برجسته سازد .اما فعاالن حقوق زن این تالش ها را ناکافی می خوانند و خواستار توجه بیشتر حکومت در این زمینه هستند. مقام های افغان می گویند در شورای عالی صلح که تازه از سوی رئیس جمهور کرزی به منظور مذاکره با مخالفان دولت راه اندازی شده 9زن عضویت دارند و همچنان حدود ٣٠ درصد اعضای مجلس نمانیدگان جدید را زنان تشکیل می دهند. کشاکش میان دولت و نهاد های مدنی و غیر دولتی بر سر مسایلی چون ،حقوق بشر ،حقوق زنان ،آزادی بیان و حقوق و آزادی های دیگر ،همواره بوده است .در این گیر و دار همیشه دولت بر دست آوردها تاکید می کند و جامعه مدنی و حقوق بشر بر نیازها. هنوز مشخص نیست تشکیل چنین کمیته ای که به لحاظ قانونی اختیارات اجرایی ندارد ،تا چه حدی می تواند نهاد های تشکیل دهنده این کمیته را به هدفی که می خواهند برساند .اما آنچه مشخص است این است که نهاد های مدنی در افغانستان به نظر می رسد روز به روز به اقدامات مشخص تر و جدی تری دست می زنند. http://www.bbc.co.uk/persian/ _afghanistan/2011/03/110328_l09_women_rights commity.shtml
سال اول ،شماره ششم ،زمستان ،1388فبروری -مارچ 2010
آرمان شهر 19
بازشناسی نقش زنان افغانستان...
زوال و نابودی اندک دستاوردها نقش به سزایی داشته اند. مبنای فکری فمینیسم سیاه با فمینیسم زنان سپید پوست تفاوت های بنیادینی دارد؛ چون در گونه نخست ،زنان از یک نوع تبعیض رنج می برند در حالی که زنان سیاه پوست از تبعیض نژادی و طبقاتی نیز به شدت متاثر اند و یا برای زنان کشورهای جهان سوم ،میراث دوران استعمار نیز مزید بر علت رنج های آنان می شود .پس با این رهیافت ،تعریف مبارزات زنان و خواسته های آنان در افغانستان با شناسایی ویژه گی های بومی و دریافت دشواری های محلی توام با شاخصه های جهانی امکان پذیر می گردد. تفاوت های فرهنگی و ساختاری ،مبارزات و خواست های زنان را متفاوت می سازند .آن چه برای یک زن اروپایی می تواند به عنوان معضله مطرح گردد ،برای یک زن افغان شاید قابل شناخت نیست و آن چه زن افغان به آن نیاز دارد، برای زن امریکایی قابل درک نیست .بنا در تمام مطالعات، این تفاوت ها را بایست در نظر داشت .به باور چندرا تالپاد موهانتی ،بانوی اندیشه ورز هندی و استاد مطالعات زنان، فمینیسم غربی به تمام زنان آزادی خواه جهان سوم نگاه یکسان داشته و تفاوت های تاریخی ،فرهنگی ،سیاسی و اقتصادی را نادیده می انگارد؛ در نتیجه در طبقه بندی و شناخت هنجار و ساز و کار مبارزات زنان در شرق دچار توهم و خطا می گردد. زنان روشنفکر در ایران کوشیدند تا با تز فمینیسم اسالمی، فمینسم را بومی بسازند و تغییراتی در ساختارهای جامعه به وجود بیاورند .در این راستا زنان مذهبی و زنان سکوالر همراه با هم به جنبش زنان پیوستند و با آرمان مشترک و حفظ دیدگاه های متفاوت مبارزات آزادی خواهی را آغاز کردند. سوای این که زنان فمینیست در ایران تا چه اندازه دستاورد داشته اند ،در افغانستان چنین تالشی در سطح گسترده صورت نگرفته است .از یک سو تصور تباین ها و تناقض های فلسفه فمینیسم با اسالم و از سوی دیگر عدم شکل گیری حوزه عمومی برای تبیین چیزی به نام فمینیسم اسالمی و راه اندازی گفتمان اجتماعی برای شناخت معضالت ساختاری و تغییر زندگی زنان و از سوی دیگر شاخصه های فرهنگی ویژه جامعه افغانی با زیرساخت های ویران شده در اثر جنگ های طوالنی و عدم امنیت فیزیکی و فکری ،همراه با آن شیوع گسست های قومی در میان نخبه گان زن ،راه را برای مبارزات گسترده و مطالعات برابری خواهی تنگ کرده اند. زنان مسلمان در ایران حق طالق ،حق حضانت ،حق قضاوت و تعدد زوجات را نقد کرده (با نام آن چه مصلحت اجتماعی نیست) به پرسش کشانده و در این راستا پیروزی هایی هم داشته اند؛ اما در افغانستان به وقت بیشتری نیاز است تا زنان به طرح این پرسش ها بپردازند. در افغانستان تنها مساله تبعیض جنسیتی به عنوان یک معضله مطرح نمی گردد ،بل مجموعه یی از تبعیض و ستم همراه با تبعات جنگ و شاخصه های جوامع پس از جنگ ،نا امنی ،فقر و خشونت ساختاری ،مساله جایگاه زنان و توازن جنسیتی را با دشواری جدی مواجه ساخته است. در جوامع سنتی حتا فردگرایی مردانه در ساختار های پیشا مدرن قبیله یی دشوار است؛ در چنین ساختار هایی هویت فرد در یک جمع تعریف می گردد .در تعریف از زنان قضیه پیچیده تر از این است و به دلیل باورهای سنتی -مذهبی ،زن، به نام فرزند ،خواهر ،مادر و همسر مردان معرفی می گردد. چنین تعریفی مبتنی بر جنسیت هویت مستقل زن و زن باوری را انکار می کند .این نگرش با داشتن ریشه های عمیق در فرهنگ و ساختارهای جامعه در بیشتر موارد حتا در تناقض با اساسات دینی قرار می گیرد .به گونه مثال در بیشتر مناطق افغانستان ،در حین تقسیم میراث و ترکه اصال نامی از زنان به عنوان افراد برده نمی شود و تنها کرکترهای مرد خانواده در مورد میراث تصمیم می گیرند .دیده می شود که مولفه های فرهنگی -سنتی چگونه حتا دین باوری را به چالش کشانیده زنان را طرد می کنند .حتا زنان خود از پیرامون آموخته اند تا از حق میراث به نفع مردان خانواده چشم پوشی کنند و در مقابل لقب «زن عالی و فوق العاده» را به دست بیاورند. از آن جایی که نقد فرهنگی کنش ها و رفتارهای سنتی این چنینی ،با واکنش تفکر سنتی رو به رو می شود ،به یک گفتمان مسلط اجتماعی مبدل نمی شود. از تاریخ معاصر افغانستان این مهم دستیاب می شود که یکی
Armanshahr
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
از شاخصه های روند تغییر در زندگی زنان افغان ،ایجاد تغییر و فشار از باال به پایین بوده است .با مطالعه پس منظر تاریخی می توان دریافت که دسترسی به حقوق زنان از طریق سیاست های دولتی صورت گرفته است .در این راستا اگر تک رفتارهای معدود و حرکت های ضعیفی هم دیده می شوند ،نمی توان از آن ها به نام اهرم فشار اجتماعی یاد کرد. با این هم ،هرگاه پالیسی های سیاسی -دولتی و تک رفتارهای معدود زنان را در بستر زندگی اجتماعی به عنوان هنجارهای تعیین کننده روند تاریخی اجتماعی مبارزات زنان بدانیم، متاسفانه به این نتیجه می رسیم که سیاست گذاری ها و رفتارها چونان محدود و متمرکز در یک سطح – اطراف شاه یا رییس جمهور -بوده اند ،که به مجرد تغییر دولت و سیاست هر بار دچار دگرگونی ساختاری عمیق گردیده اند. به بیان دیگر ،گاهی سیاست مداران مرد ،زنان را از خانه به اجتماع رهنمایی کرده و گاهی با بینش و نگره سیاسی -دینی دوباره خانه نشین ساخته اند .این در حالیست که زنان تصمیم حضور در حوزه خانه و حوزه اجتماع را با درک شعوری در یک گفتمان اجتماعی بررسی نکرده و سهمی در تصمیم گیری نداشته اند .به این معنا که قدرت های مذکر با بینش پدرساالرانه و یک سویه در مورد تصمیم گیری کرده با توجه به منافع گروه حاکم غالبا زنان را با چیدمان شطرنجی و شی انگاری از متن بیرون رانده اند. نگاه فشرده به تاریخ معاصر افغانستان و مسایل حقوق زنان در دوران امیرعبدالرحمن خان سیستم قانونی تدوین شده یی وجود نداشت ،با این هم او با صدور فرامینی کوشید تا بعضی برخوردهای سنتی با زنان را که از دیدگاه او در تعارض با اسالم بودند ،کمرنگ سازد .در این زمینه می توان به فرمان هایی در ارتباط به آزادی ازدواج زن بیوه ،حق میراث دختران و شرط برای ازدواج کودک مبنی بر پذیرش آن در دوران بلوغ اشاره کرد .هرچند معلومات دقیق در این مورد در دست نیست که تا چه اندازه این فرمان ها کارآیی داشته اند ،ولی مسلم این است که تاثیرات این فرمان ها نتوانستند از حوزه دربار و درباریان به برون سرایت کنند .از سوی دیگر امیر با یک فرمان دیگر حق کامل نظارت زنان را به همسران شان داد که در نتیجه افزون بر این که فرمان های پیشین تغییری در زندگی زنان به وجود نیاوردند ،بلکه با این فرمان زنان دوباره بخشی از اموال مردان شمرده شدند .گفته می شود که خانم حلیمه ملقب به بوبو جان ،همسر امیر عبدالرحمن ،زن قوی و با اراده یی بود که در محیط کار گویا مردانه حضور می یافت و بحث و گفتگو می کرد؛ اما متاسفانه او بیشتر نماد قدرت امیر بود تا الگوی رفتاری برای همه زنان. در دوره سلطنت امیر حبیب اهلل ،با مداخله مستقیم خانواده طرزی ،دیدگاه های جدیدی در مورد نقش زنان در حلقات دربار به میان آمد .محمود طرزی که پرورش یافته جریانات نوگرایی در حوزه امپراتوری عثمانی بود ،با استدالل و منطق، تحصیل زنان و نقش اجتماعی ایشان را که بر اثر سنت و عرف غیر اسالمی تلقی می گردید ،اسالمی و مطابق مذهب عنوان کرد و سلسله مقاالتی را در جریده سراج االخبار زیر ستون «نامور زنان جهان» در مورد پیشرفت های زنان و نقش آنان در اجتماع به نشر رساند .مخاطبان این نشریه غالبا حلقات دربار و معدود خانواده های شهری بودند .این ستون با این که با اعتراض گروهی از خواننده گان مواجه گردید، کماکان منتشر می شد)1( . نخستین مایه های روشنفکری و ایجاد تغییر در زندگی سنتی را می توان در اوایل سلطنت شاه امان اهلل خان جستجو کرد. نخستین تالش ها در ایجاد نقش متفاوت زنان در افغانستان با حرکت نمادین ملکه ثریا و پس اندازی حجاب و شرکت او در جشن استقالل همراه با همسران وزرای دفاع و خارجه بدون حجاب ،گشایش نخستین مکتب دخترانه 1921میالدی، نشر جریده ارشاد النسوان 1922میالدی ،اعزام نخستین گروه دختران به خارج از کشور برای تحصیل ،تحصیل اجباری از شش تا یازده ساله گی ،تدوین قانون اساسی و پایه گذاری سیستم قانونی مرکزی و رسمی آغاز گردید .همچنان شاه امان اهلل خان در مجلسی که با نمایندگان مردم در سال 1927 میالدی در پغمان داشت ،در مورد تعیین سن ازدواج و محدود کردن تعدد زوجات به مذاکره پرداخت که با واکنش تند نمایندگان رد گردید. این حرکت های نوگرایانه در جامعه بسته و قبایلی افغانستان
با تفکر سنتی رو به رو شد و شاه امان اهلل در قیمت بر پایی حرکت های مدنی و حمایت از نقش اجتماعی زنان هزینه یی گزافی پرداخت که در فرجام به ترک سلطنت و تبعید وی از کشور انجامید .این بار نخست نبود که استبداد و استعمار با یاری از تفکرات سنتی کلیشه یی و تابوهای مورد ستایش مردم برای پیروزی خویش سود می جست .قشر مذهبی و سنتی جامعه که منافع خویش را با ایجاد حکومت مقتدر مرکزی و حاکمیت قانون دولتی در خطر می دیدند ،از نام مذهب و دین به این اصالحات نه گفتند و بدین گونه سلسله نوگرایی در افغانستان از هم گسیخت. از آن جایی که در تاریخ افغانستان ،مردان با نقش اجتماعی زنان و پوشش آنان بیشتر از هر موضوع دیگری مساله داشته اند ،یکی از مسایل خیلی جدی مورد تضاد در صد سال اخیر تاریخ افغانستان نظریه پردازی در همین راستا بوده و حجاب و پوشش اسالمی بیشتر از این که یک حکم دینی باشد به ابزار سیاسی سیاست مداران و بازدهی قدرت مردانه و حس مالکیت مبدل شده است. در دروان امارت امیر حبیب اهلل کلکانی ،تمام اصالحات از جمله حرکت های مدنی مبنی بر تغییر دیدگاه ها و نقش زنان دگرگون گردید و معدود زنان شهری و درباری که از مزایای تغییر مستفید شده بودند ،دوباره ناگزیز به پوشش گویا اسالمی تن در داده و از نقش های اجتماعی محروم گردیدند. در دورة محمد نادر شاه و محمد ظاهر شاه ،برای حمایت از زنان کار همه گستر و درخور که ثبت تاریخ شده باشد، وجود ندارد .با این هم موسسه خیریه نسوان (موسسه نسوان و بعدها میرمنو تولنه) 1946میالدی در همین دوره تاسیس گردید .در این موسسه زنانی از خانواده شاهی و خانواده های متمول کابل فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و خیریه را آغاز کردند .در این سال ها آزادی هایی هم برای زنان خانواده های سلطنتی و شهری ثروتمند وجود داشت که بیشتر به برنامه های خانه گی و مجالس خصوصی محدود می گردید تا یک حرکت اجتماعی فراگیر .این دور تا زمان صدارت سردار محمد داوود تا سال 1953ادامه داشت. در دورة صدارت سردار محمد داوود ،توجه به معارف، پیشرفت و تحصیل زنان بخشی از استراتیژی دولت شد و مشمول پالن های کاری پنج ساله گردید .مکاتب رسمی دخترانه تاسیس گردید ،زنان طبقات باال و خانواده های متمول در شماری از اداره های رسمی به کار آغاز کردند، آواز میرمن پروین ،نخستین آواز خوان زن ،از طریق امواج رادیو پخش گردید .داوود خان در سال 1959میالدی از دختران خانواده سلطنتی و ارکان بلند پایه دولتی خواست تا بدون چادری در مراسم گرامی داشت از جشن استقالل حضور یابند .بدین گونه نهضت نسوان و رفع حجاب که مقدمات آن از سال 1958میالدی گذاشته شده بود با بهانه درخواست معلمان مکتب قابله گی و مکتب متوسطه نسوان به اجرا گذاشته شد .داوود خان در این راستا خود به گفتگو و مناقشه با قشر محافظه کار جامعه پرداخت .زنان در این دوره با تصویب قانون اساسی سال 1964میالدی به حقوق سیاسی و حق رای دهی رسیدند .در کمیتة تسوید قانون اساسی 1964میالدی برای بار نخست دو خانم حضور یافتند و در انتخابات پارلمانی سال 1965میالدی چند خانم به پارلمان حضور یافتند و دو خانم دیگر به عنوان سناتوران انتصابی تعیین شدند. نخستین نهاد مدنی زنانه مستقل از چارچوب دولت ،سازمان دموکراتیک زنان که شاخه یی از حزب دموکراتیک خلق به شمار می رفت ،در سال 1965میالدی پایه گذاری شد .این نهاد ،که بیشتر روی حوزه سیاست تمرکز داشت ،از دید ایدیولوژیک و طبقاتی قسما به دفاع از موقعیت زنان می پرداخت .یکی از حرکت های مدنی که گفته می شود از سوی این سازمان راه اندازی گردیده بود مظاهره جمعی از زنان در اعتراض به مسوده منع تحصیل دختران در خارج از کشور و دریافت تضمین قانونی حضور در پارلمان در سال 1968 میالدی است؛ حرکتی که صرف نظر از عدم گسترده گی آن می توان آن را گونه یی از یک کنش اجتماعی نامید. خالف دوران صدارت ،سردار محمد داوود پس از کودتا و گزینش سامانة جمهوریت نظر به فشارهایی که بیشترینه از قشرهای سنتی – مذهبی بر او تحمیل شده بود ،با محافظه کاری نسبت به حقوق زنان برخورد کرد و بیشتر مصروف ادامه برگ 20 خنثا سازی توطئه ها...
آرمان شهر 20
بازشناسی نقش زنان افغانستان...
علیه خود گردید .این در حالی بود که هیچ گونه فشار اجتماعی نیز مبنی بر تغییر نقش زنان در متن جامعه دیده نمی شد .ولی با این هم گروهی از زنان در شهرها ،به زندگی اجتماعی -اقتصادی خویش کماکان ادامه می دادند و قشر محافظه کار نیز با تسامح و احتیاط با این گروه ها برخورد می کردند. در دوران حکومت چهارده سالة حزب دموکراتیک خلق افغانستان ،دولت مداران بیشتر با شتاب زدگی ایدیولوژیک و نسخه برداری ناشیانه از کشور بزرگ شوراها که هیچ گونه مشابهت و همسانی با افغانستان نداشت ،به جنبه های روبنایی زندگی زنان توجه کردند .برنامه های گسترده مبارزه با بی سوادی و تقسیم زمین که با فشار و تهدید و تعذیب اجرا می گردید با شورش و واکنش اکثریت مردم در محالت غیر شهری رو به رو گردید .سوژه های حقوق زنان و برابری اجتماعی با استراتیژی های نادرست و تب و تاب حزبی منجر به عقب گرد حرکت های زنانه و تفسیر نامناسب از آزادی زنان و حقوق آنان گردید .در این جریان حرکت های خودجوشی از سوی گروهی از زنان در واکنش به برنامه های حزب دموکراتیک خلق در چندین مرحله سامان یافت .این حرکت ها که بیشتر احساسات ضد دولتی را بازتاب می دادند تا صدای برابری خواهی زنان را ،نیز خیلی همه گستر نشدند و به زودی فروکش کردند .بزرگترین و مهم ترین تظاهرات زنان را در سال 1982میالدی در آستانه تجلیل از دومین سالگرد انقالب ثور در شهر کابل می توان مشاهده کرد .زنان در سایر شهرها نیز مقاومت های نه چندان پررنگی داشتند. با این که شمار زندانیان زن در این دوران مشخص نیست، اما شواهد نشان می دهند که تعدادی از زنان نیز ،زندان و مرگ بر اثر شکنجه را در داخل زندان متقبل شدند .با این هم صرف نظر از بررسی و تحلیل موقعیت های سیاسی و بازتاب دیدگاه های ایدیولوژیک در این سال ها ،جنبش کوچک یا گستردة زنان به معنای متعارف شکل نگرفت و در حد تالش های سازمانی و فردی باقی ماند. هنگامی که مجاهدین در اوایل دهه نود کنترول کشور را به دست گرفتند ،نقش و پوشش زنان شهری و باسواد را که در حوزه اجتماعی و اقتصادی فعال بودند ،دگرگون ساختند بدون این که زنان مقاومتی از خود نشان دهند و یا هم هنگامی که طالبان به قدرت رسیدند ،با فرمان و فتوای طالبانی پوشش و موقعیت اجتماعی سیاسی زنان را تغییر دادند و باز هم زنان کنش یا واکنشی یا گپ و گفت محسوسی نداشتند؛ همان سان که در به دست آوردن آزادی ها و حقوق نسبیی که در دوره های قبل به دست آورده بودند ،نیز نقشی نداشتند .هر چند در زمان امارت طالبان گزارش هایی مبنی بر تظاهرات زنان علیه پوشیدن چادری و نشستن در خانه در شهر های هرات ،مزار شریف و قندهار وجود دارد .اما این در حالیست که شمار تظاهر کننده گان از مرز دو صد نفر فراتر نرفت .در حین زمان موضوع مهم دیگر ،در جریان جنگ های داخلی افغانستان 1998 -1992میالدی تغییر نگاه جنگجویان به زنان است .قبل بر آن نگاه حاکم به زن ،نگاه ناموسی مالک بر مال بود که در چارچوب خانه باید ازش مراقبت می شد .حتا در حین منازعات و جنگ ها ،زن را در مکان امنی نگه می داشتند تا آسیبی به او نرسد ،ولی در این دوره ،هزاران زن با ابژه نگری سیاسی و جنسی گروه های متخاصم مورد تجاوز و خشونت جنسی قرار گرفتند -با این که در سیاست های قبلی نیز رفتارهای این چنینی وجود داشتند ،اما صبغه خیلی عمومی نداشتند؛ به گونه مثال برده گیری از زنان هزاره در دوره امیر عبدالرحمن خان و معدود زنانی از شمال کشور در دورة نادر خان و سو استفاده جنسی از آنان به نام های کنیز و صیغه. از دیدگاه من ،اما دشواری بزرگتر در تمام این دوره ها نقش خنثا و منفعالنه زنان در کنش و واکنش به کارکرد های سیاست مداران و زورمداران و ناتوانی در طرح بسیج یک جنبش همه گستر است .البته دالیل فراوانی را که در این راستا موجب خاموشی و انقیاد غیرقابل باور عموم زنان گردیده است از نظر دور نمی کنم؛ ولی آن چه همواره برای من شگفتی آور بوده ،نقش منفعل زنان به اصطالح روشنفکر و درس خوانده و فعال اجتماعی است .گذشته از تک رفتارهای محدود و حرکت های ضعیف اجتماعی ،آنان ،قادر به ایجاد جنبش سراسری زنان نگردیده و خاموشانه سرنوشت زنان را
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
به عنوان مشیت الهی پذیرفته اند. نخبه گانی چون ملکه ثریا ،اسما طرزی ،رقيه ابوبکر ،کبرا نورزايي ،زينب سراج ،شفيقه سراج ،صالحه فاروق اعتمادي، نفيسه شايق مبارز ،معصومه وردک و بی نظیر هوتکی، الگوهای شایسته یی برای زنان بوده اند ،اما هیچ کدام بانی و موسس یک جنبش همه گستر در افغانستان نشده اند. با تاسف که تاریخ صد سال اخیر افغانستان نشان می دهد که مایه های شعوری زنان ،آبخشور حرکت های برابری خواهی، عدالت و حقوق زنان نبوده یا دست کم نقش پویا و فعال زنان آن سانی که باید می بود تا هشت سال پیش وجود نداشت. با این که تحوالت ده سال اخیر و تالش ها در راستای تغییر زندگی زنان ،نیز زاده مداخله و فشار از باال به پایین بوده است، اما این فضای باز موجب پیدایی گفتمان های زنانه و حرکت های فردی و گروهی گردیده است .ایجاد وزارت امور زنان و کمیسیون مستقل حقوق بشر 2001میالدی ،حضور زنان در کابینه ،پارلمان و شوراهای والیتی ،پالن کاری ملی زنان افغانستان ،استراتیژی انکشاف ملی افغانستان ،پروتوکل محو ازدواج اجباری و ازدواج اطفال ( 24نوامبر 2005میالدی)، کمیسیون محو خشونت علیه زنان ( 9جوالی 2003میالدی)، الحاق و تصویب کنوانسیون محو کلیه تبعیضات علیه زنان ( 5مارچ 2003میالدی) ( )2باز هم حرکت هایی از باال به پایین اند. این حرکت ها را نمی توان جنبش زنان نامید .برای پیدایی چنین جنبشی بیشتر از هر کار دیگری به تولید فکر ،آگاهی شعوری و بلند بردن ظرفیت های فکری و کاری زنان نیاز است .هر حرکت قوی اجتماعی ریشه در اندیشه ،برخاستگاه فلسفی و ساختارهای متناسب اجتماعی دارد. بیشتر تشکل های زنانه سال های پسین ،همسان با بعضی از نهادهای غیردولتی ،محصول جامعه پس از جنگ و فرآوردة استعمار نوین در افغانستان اند .چنین نهادهایی ،فارغ از کنش گری اجتماعی هدفمند ،برنامه های کوتاه مدتی را برای زنان اجرا می کنند که نه تنها در سازگاری با استراتیژی انکشاف ملی افغانستان قرار ندارند ،بل به حاکمیت و اقتدار دولتی نیز صدمه می زنند و به شکل گیری جنبش اجتماعی زنان نیز یاری نمی رسانند .این تشکل ها بیشتر در سطح حرکت می کنند ،بدون این که فشار و مایه های اجتماعی الزم را که از متن جامعه بر می خیزد ،با خود داشته باشند. نابخردانه است اگر از کارکردهای نهادهای مدافع حقوق زنان و نهادهای غیردولتی در ده سال اخیر انکار کرد و یا هم در پی انکار تاثیر هسته گذاری های دولتی بود .تنها می خواهم بگویم که در تمام این برنامه ها نقش اجتماعی زنان و خرد جمعی در برپایی یک جنبش گسترده زنان در بطن جامعه کمرنگ بوده است .فشار اجتماعی و شاخصه هایی از حرکت های جمعی را در ده سال اخیر در بعضی حرکت هایی چون اعتراض و تظاهرات علیه قانون «احوال شخصیه اهل تشیع»، راه اندازی راهپیمایی برای حمایت از عدالت انتقالی و دفاع حقوق قربانیان جنگ ،تصویب و توشیح قانون منع خشونت علیه زنان ،راه اندازی برنامه کمپاین پنجاه فیصد می 2009 میالدی ،پایه گذاری کمیته مشارکت سیاسی برای زنان و شبکه زنان افغان ،مرکز تعلیمی زنان افغان ،ایجاد خانه های امن ،نشست های جامعه مدنی در ارتباط به حقوق زنان و تحقق و هماهنگی ماده های قطع نامه 1325ملل متحد (،)3 گزارش های نهادهای مدنی و کمیسیون مستقل حقوق بشر و رسانه ها در دیده بانی از حقوق زنان ،نشست های نمایندگان زن با رییس جمهور ،نامه های سرگشاده تشکالت زنان به رییس جمهور و یا حرکت هایی از این دست می توان دید. کارکردهای مشترک میان دولت و نهادهای مدنی نیز یکی از پایه های اساسی ایجاد جنبش زنانه می تواند بود .بهترین مثال از مشارکت دولتی و بسترسازی از سوی حرکت های زنان، تصویب قانون منع خشونت علیه زن 2010میالدی است .این قانون آمیزه یی از سیاست دولتی و مشارکتی در راستای منع خشونت به عنوان یک جرم بین المللی است که با مشارکت دولت و مداخله جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی تدوین گردیده است .به همین منوال قانون خانواده و قانون اطفال بی سرپرست نیز در مرحله تصویب قرار دارند)4( . نبایست فراموش کرد که حقوق برابر ،به معنای فرصت برابر نیست .قانون اساسی افغانستان سال 2003میالدی افزون بر رعایت اعالمیه جهانی حقوق بشر و سایر کنوانسیون های بین المللی که به آن ها الحاق نموده است (مادة ،)7حقوق مساوی
در برابر قانون را برای همه شهروندان افغانستان تضمین می کند( .مادة ،)22و طرح پروگرام برای ایجاد توازن و انکشاف تعلیم زنان (مادة ،)44حمایت از زنان بی سرپرست (مادة )53و طفل و مادر (مادة ،)54را در نظر دارد .در این قانون حتا تبعیض مثبت که وجه اجرایی در کشورهای رو به توسعه دارد ،نیز در ارتباط به حضور زنان در شورای ملی در نظر گرفته شده است( .مادة )83 ولی با این هم شکاف عمیق بین قانون و زندگی عملی مردم وجود دارد .عدم مراجعه شهروندان به قانون ،عدم پایندی و ارج گزاری به قانون و ارجحیت سنت و عرف نسبت به قانون سبب شده است که قانون در بیشتر مناطق افغانستان حاکمیت نداشته باشد و مردم به قرارداد های عرفی مراجعه نمایند. در سرزمینی که هنوز مسایل حقوقی زنان حل نشده است و زنان مطابق قانون نتوانسته اند که حقوق خود را به دست بیاورند ،شاید ادعای برابری جنسیتی گزافه یی بیش نباشد. برابری جنسیتی تنها با قانون محقق نمی گردد .در این راستا مسایل ساختاری جامعه ،عقب ماندگی اقتصادی ،مسایل روان جمعی ،تاریخی ،سیاسی و فرهنگی ،به صورت یک کمپلکس قوی و مستحکم عمل می کنند .این در حالیست که زن در قانون عرفی که مجری آن بیشترینه جرگه ها و شوراهای قومی و قشرهای سنتی – مذهبی اند ،به عنوان طرف مساوی به شمار نمی رود و در چنین شوراها اگر احترامی به زن وجود دارد ،ناشی از نقش مادری زن است تا نقش اجتماعی او)5( . از آن جایی که بیشتر حرکت های زنان در افغانستان بستر مناسب نداشته و با حرکت های شعوری جمعی و بلوغ سیاسی -مدنی آغاز نشده اند به صورت تک رفتارها و تجمعات کوچک در یک محدوده باقی مانده و از حمایت و عمق الزم برخوردار نبوده اند و با تغییر در سیاست های دولتی با فرسایش ،سرکوب و شکننده گی غیرقابل باوری رو به رو شده اند. تصویب قانون احوال شخصیه اهل تشییع ( 2009میالدی) از سوی پارلمان مثالیست از عدم رویکرد بانو وکیالن به قضیه از دید و منافع عمومی زنانه .این تجربه نشان داد که زنان پیوسته گی الزم را که برای منافع گروه زنان الزامیست حس نکرده اند ،و درگیر نگرش های سیاسی و قومی و زبانی و تضادهای درونی داخل پارلمان استند .در برخورد به این مساله به جز چند بانو وکیل ،دیگران منافع گروهی و قومی و زبانی را بر منافع اجتماعی زنان ارجحیت دادند. مذهب گرایان با تصویب این قانون با رجعت به بحث تشابه و تساوی در اسالم قسمتی از حقوق زنان را نادیده گرفتند. این در حالیست که عدالت خواهی و حقوق مساویی که از سوی جنبش زنان در کشورهای اسالمی مطرح گردیده است، تفسیر کامال متفاوتی از تفسیر عدالت و حقوق مشابه بعضی فقهای افغانی دارد. تغییر و تعدیل قانون مدنی ،از اولویت های کاری تشکل های مدنی و جنبش زنان است .هرگاه جنبش قوی شعوری و گستردة زنان در افغانستان پا می گرفت بی گمان مانع اجرای قانون عرفی و به رسمیت شناختن آن در شماری از مناطق افغانستان می گردید. به باور من تا جنبش زنان در افغانستان شکل نگیرد و زنان خود خواستار تغییرهای بنیادین در رابطه به حقوق و نقش های اجتماعی شان نشوند ،موجودیت قوانین عادالنه ،سیاست ها و پالیسی های دولتی قادر به ایجاد تغییر در شرایطی که ثبات سیاسی ،امنیت و حاکمیت قانون میسر نیستند ،راه های حل به شمار نمی روند .تغییرات و پیشرفت هایی که در این راستا تا حال به میان آمده اند چون روی یک استخوان بندی محکم اجتماعی استوار نیستند ،با اندک لرزش چونان عقب گرد خواهند داشت که حتا تصور آن هراس آور است. این گفته به هیچ صورت گزافه یی نیست و نیم نگاهی به زندگی زنان پایتخت در دهه چهل خورشیدی و مقایسه آن با وضعیت اسفبار زنان در دهه هفتاد خورشیدی به خوبی بیان گر این واقعیت تلخ است .زنان افغانستان در صد سال اخیر شاهد چنین چرخش های دهشتناک در سیاست دولتمداران بوده اند بی این که بتوانند کمترین تاثیری در این روند داشته باشند .اما با افزایش روز تا روز آگاهی و کارکردهای شماری از زنان امید چنین زایشی را می توان داشت تا جنبش قوی زنان به وجود بیاید و مدافع منافع عمومی زنان و حامی ادامه برگ 21 حقوق مساوی باشد...
آرمان شهر 21
بازشناسی نقش زنان افغانستان...
Armanshahr سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
بحث برابری جنسیتی بایست به گفتمان اجتماعی مبدل شود و از حلقه های کوچک زنانه برون آورده شود و تدوام گفتمانی بیابد .رهیافت ها ،تجربه ها و امکانات گونه گون در سطوح مختلف مطالعه گردند و هنجارها و ساز و کار کنش ها و حرکت ها به دقت بررسی گردند .بدون شک در مبارزات جنسیتی ،مردان نیز زنان را همراهی کرده اند. هرچند بدون همراهی و همصدایی مردان دشوار است تا به یک راهبرد منطقی و عقالنی دست یافت ،اما نباید فراموش کرد که مردان ،به دلیل ساختارهای پدرساالرانه در جامعه از امتیازاتی فرادستانه برخوردارند .پس حتا اگر مردان طرفدار برابری جنسیتی نیز باشند ناآگاهانه از ،امکانات بیشتری سود می برند و عمال درک تبعیض و فرودستی زنان برای شان دشوار می گردد. توانمند سازی زنان افغانستان و داعیه برابری خواهی بدون مقوله هایی چون ثبات سیاسی ،امنیت ،اشتغال ،دسترسی به تحصیالت عالی ،ضمانت اجرایی کارکردهای نهادهای چون وزارت امور زنان و کمیسیون مستقل حقوق بشر و افزایش آگاهی شعوری زنان و سیاست گذاری های دراز مدت و مطالعات اکادمیک ،و باالخره در نظر گرفتن نقش زنان در روند صلح در مطابقت با قطع نامه 1325میالدی سازمان ملل متحد امکان پذیر نیست. اشاره ها: .1این ستون از شماره هفتم سراج االخبار به نشر مطالبی در مورد زنان مشهور جهان پرداخت .محمود طرزی در توضیح این ستون نوشت« :سراج االخبار مي خواهد كه ســر ازين نسخه ،گاه گاهي در بعضي نسخه هاي خود ،يك قدري از احوال زنان مشهوري كه درين سپنج سراي فاني زندگاني بسر آورده اند ،و نام هاي خود شان را در ورق هاي تاريخ به يادگار مانده اند ،براي فايده بر داشتن بي بي هاي مستورات
و بيگم هاي مخدرات وطن عزيز خود ،درج صفحه هاي اوراق اخبار نمايد .درين باب ،اگر چه بعضي اشخاص بر ما ايراد و اعتراض هم بگيرد ،كه در ميان مردان ما هم هنوز در صدي يك خواننده اخبار و داناي آثار پيدا نمي شود ،و از مطالعه «سراج االخبار افغانيه» فايد مند معارف نمي گردد، چه جائي كه زنان!»... شخصی به نام مال رفیق طی نامه یی به محمود طرزی در واکنش به این ستون چنین نوشت« :مديرصاحب ،يک طرفه مردان را از خاطر محوکرده ،از« زنان نام آور جهان» بحث مي رانند؟ چون افغان يک طايفه جليله با حميت وذي غيرت و شجيع همت اند؛ هرگاه عوض آن در تعريف توپ و تفنگ و اسلحه و آالت جنگ افزوده مي شد بهتر بود» .2قابل یادآوریست که افغانستان این کنوانسیون را در سال 1980میالدی امضا و در سال 2003میالدی بدون درنظر داشت هیچ گونه تحفظی تصویب نموده است. .3نهاد جدید «زنان سازمان ملل متحد» در اواخر سال 2010 میالدی با بودیجه در حدود یک میلیارد دالر در راستای عدالت جنسیتی و توانمند سازی زنان تشکیل گردید .این نهاد در راس چهار نهاد قبلی صندوق توسعه سازمان ملل متحد برای زنان (یونیفم) ،نهاد بین المللی پژوهش و آموزش برای پیشرفت زنان (داو) ،دفتر مشورتی مسایل جنسیتی و ظرفیت سازی (اوسیج) و ارتقای زنان قرار گرفته است .نهاد «زنان سازمان ملل متحد» پس از تالش های گسترده نهادهای جامعه مدنی و فشارهای شدید زنان سیاستمدار در حال قدرت ،پایه گذاری شد .پیش از این انتقادهایی مبنی بر عدم توجه کافی به مسایل زنان و بودیجه ناکافی در سازمان ملل وجود داشت .خانم میشل بچلت رییس جمهور پیشین چیلی به حیث رییس این نهاد ،از جنوری 2011میالدی کار را در این سازمان آغاز کرد. .4کمیته تسوید قانون خانواده که متشکل از وزارت امور زنان ،وزارت عدلیه ،ستره محکمه ،شبکه زنان افغانستان،
کمیسیون مستقل حقوق بشر ،موسسه حقوق و دموکراسی، انجمن وکالی مدافع است ،مسوده قانون خانواده را برای تصویب به وزارت عدلیه پیشنهاد کرده اند .این قانون در حقیقت ،اصالح ،تعدیل و افزایش فصل خانواده مندرج در قانون مدنی است .این در حالیست که شماری از حقوق دانان گفته اند که با موجودیت قانون مدنی نیازی به قانون خانواده نیست. .5در چند سال اخیر بحث به رسمیت شناختن قانون عرفی داغ شده است و حتا کشورهایی چون ایاالت متحد امریکا برای تثبیت جایگاه قانون عرفی در داخل افغانستان تالش می ورزند و پروژه هایی را روی دست دارند. .6قطع نامه 1325در اکتوبر سال 2000میالدی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب گردید .این قطع نامه به موقعیت زنان در کشورهای در حال جنگ و منازعه و پس از جنگ و مشارکت آنان در فرایند صلح پرداخته و نقش زنان را در تامین امنیت و پروسه های صلح حیاتی می داند. تضمین حقوق زنان و پایان خشونت های جنسی علیه آنان موضوع دیگر این قطع نامه است .افغانستان با پذیرفتن این قطع نامه ملزم به سهم دادن زنان و ارج گذاشتن به تصمیم های آنان در جریان حل منازعات و بحران های ناشی از جنگ است .یکی از موضوعات مورد انتقاد تجمعات زنان، سهم اندک زنان در شورای عالی صلح است .در این شورا تنها شش خانم حضور دارند که با توجه به تعداد کلی شمار اعضا که مشمول هفتاد تن نمایندگان مرد است ،این ترکیب جنسی شورا غیرمنصفانه به نظر می آید. رویکرد ها: • افغانستان در پنج قرن اخیر .میر محمد صدیق فرهنگ .جلد اول و دوم .تهران :انتشارات عرفان .پاییز 1380 • یک قرن مبارزه زن افغان برای دستیابی به مساوات.
و تقرر واقعی زنان در مناصب دولتی ،حضور ناچیز و کم تاثیر زنان در احزاب سیاسی کشور ،عملکرد ضعیف قوای سه گانه و سایر نهادهای دولتی و ...تنها گوشه یی از مشکالتی است که زنان افغانستان با آن دست و پنجه نرم می کنند و در بستر دولت و حکومتی ضعیف و غرق در فساد اتفاق می افتد که هیچ کدام از قوای سه گانه در برابر هیچ امری خود را مسئول ،پاسخگو و حسابده نمی دانند .در حالی که هر روز صدای مذاکره و مصالحه از سوی حکومت افغانستان بلند تر می شود ،مخالفان بر حمالت انتحاری خود بیشتر می افزایند و نیروهای نظامی خارجی برای پاسخ گویی به آنها بر گستره و میزان حمالت خود بیشتر می افزایند .و در این میان خونی که بیشتر بر زمین می ریزد ،خون غیرنظامیان، زنان و کودکان است .افغانستان به بهانه جنگ با تروریسم هر روز بیشتر از دیروز در گرداب جنگ فرو می رود و زندگی باشندگان این سرزمین بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد و این خطر زمانی پررنگ تر خواهد شد که پایگاههای دائمی نظامی امریکا در این سرزمین نیز ایجاد شود .به وضوح آشکار است که این امر هم با صالی صلح طلبی حکومت افغانستان در تضاد است و هم منطقه را بیش از پیش در حالت جنگی و نظامی قرار خواهد داد و واکنش کشورهای همسایه را برخواهد انگیخت .آیا زیستن در صلح نیاز به ایجاد پایگاه نظامی دارد؟ آنچه ناگفته میماند اینکه :با این مجموعه از مشکالت و چالش های دست و پا گیر چگونه می توان مقابله نمود و با کدام اسلوب و روش می توان آنها را از سر راه زنان افغانستان برداشت؟ بی شک اولین گام برای رفع این موانع به رسمیت شناختن زنان به عنوان بازیگران تاثیرگذار در جامعه است .به رسمیت شناختن زنان به معنی تهی نمودن چهره نیمی از پیکره جامعه از شعارها و بیرون کشیدن آنها از چاردیواری خانه ها و حضور سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی زنان در جامعه است. در این راستا باید فکر کنیم که چگونه می توان زنان را درتصمیم گیری های کالن که بر سرنوشت کل جامعه تاثیرگذار است ،سهیم ساخت؟ چگونه می توان مشارکت سیاسی زنان در قدرت را تأمین نمود و در پُست های دولتی، دیپلوماتیک ،پارلمان و شوراهای والیتی سهم شان را اعاده
نمود؟ چگونه می توان در حل منازعات نقش زنان را برجسته ساخت و از پایمال شدن حقوق شان در معامالت سیاسی جلوگیری کرد؟ چگونه میتوان مسأله اشتغال برای زنان را حل کرد؟ چگونه میتوان آگاهی های حقوقی زنان را ارتقاء بخشید؟ چگونه میتوان از مرگ و میر مادران جلوگیری کرد؟ چگونه میتوان نقش زنان را در دستگاه قضایی کشور تأمین نمود؟ چگونه میتوان شرایط تعلیمات ابتدایی و تحصیالت عالی را برای زنان تأمین کرد و چگونه میتوان در جهت سواد آموزی زنان اقدامات عملی را رویدست گرفت؟ یافتن پاسخ های ملی به اینها و ده ها چگونه دیگر دغدغه همیشگی کمیته مشارکت سیاسی زنان ،کمپاین 50%زنان افغانستان و دیگر فعاالن حقوق زن است و بخاطر رفع آن راه حل های مشخص پیشنهاد می-نمایند. ما با اعتقاد به اینکه بدون رفع تبعیض جنسی در جامعه و بهبود کیفیت زندگی نیمی از شهروندان جامعه ،هیچ جامعه ای به دموکراسی ،عدالت و توسعه پایدار دست نخواهد یافت ،مطالبات زنان را به اختصار چنین بیان می کنیم و خود را مکلف میدانیم تا جهت تحقق آن مبارزه نماییم: -1تالش در جهت دستیابی به صلح پایدار و عادالنه در کشور از طریق یافتن راه حل های مسالمت آمیز و پایان بخشیدن به راه حل های جنگجویانه و مذاکرات غیر شفاف با عاملین جنگها و سرکوب. زنان قربانیان اصلی بیش از 3دهه جنگ بوده اند .پرداختن به جنگ و بودن در شرایط جنگی باعث از بین رفتن بسیاری از فرصت های اجتماعی ،اقتصادی ،فرهنگی و عقب ماندگی جامعه و مهاجرت میلیونها انسان از این کشور شده است .از این رو از دولت افغانستان می خواهیم به منظور دستیابی به صلح پایدار و پایان بخشیدن به منازعاتی که بیش از 3دهه به طول انجامیده ،خواست دادخواهانه ما را پاسخ گفته و مسئولیت پذیری در مقابل قربانیان را پیش شرط هر نوع دستیابی به صلح و در صدر برنامه های کاری خود قرار دهد. -2تامین امنیت اجتماعی زنان ( در عرصه های کاری، ازدواج ،دسترسی به سیستم قضایی عادالنه) الزمه گام برداشتن در عرصه های مختلف اجتماعی، برخورداری از امنیت اجتماعی و آزادی های فردی است که خود دربرگیرنده امینت سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و قضایی
می باشد .ما از دولت می خواهیم در راستای تامین امنیت اجتماعی که موجب باز شدن درهای انکشاف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به روی زنان می شود ،تالش عملی نماید و در گام نخست در جهت ایجادو استحکام زیر ساختار ها گام بردارد. -3اعالم بسیج عمومی برای سواد آموزی زنان و تخصیص منابع مورد نیاز مالی و انسانی به این امر مهم. بسیاری از مشکالتی که جامعه فعلی افغانستان با آن دست به گریبان است به ویژه وضعییت نابسامان زنان ،بر خواسته از سطح پایین سواد و آگاهی در میان مردم است که در این میان نسبت بی سوادی در میان زنان بیشتر از مردان است .ما از دولت افغانستان می خواهیم که در عین توجه به آموزش کودکان و کسب اطمینان از دسترسی تمام کودکان این سرزمین اعم از دختر و پسر به امکانات آموزشی و تحصیلی رایگان و با کیفیت ،با استفاده از امکانات و مجموعه ظرفیت های خود، در جهت رفع معضل بیسوادی در میان زنان بزرگسال اقدامات بسیارموثری انجام دهد و با اعالن بسیج عمومی برای سواد آموزی از تمام ظرفیت های داخلی و خارجی استفاده نماید. -4تالش در جهت رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید و شرط در تمام قوانین. همه قوای سه گانه باید خود را مسئول و متعهد در برابر رفع قوانین تبعیض آمیز بدانند که در این زمینه ابتدا باید قوانین عادی به نفع حقوق زنان اصالح شوند .برای تغییر کیفی قوانین نابرابر و حتی رسوم ،تعصب ها و سنت های ضد زن می بایست سیاست های مشخص فرهنگی و آموزشی بلند مدت و حمایت های قانونی از طرف دولت روی دست گرفته شود و هم در سطح مکاتب و هم از طریق رسانه های عمومی تبلیغ و تکثیر شود .تجربه جهانی حکومت های مردمی که هدف پیشرفت و انکشاف کشور را دارند نشان می دهد که برای مقابله با معضل سنت های عقب مانده و تبعیض آمیز روابط قدرت می بایست سیاست های همه جانبه و طوالنی مدت را در پیش گرفت. -5تالش در جهت ایجاد فرصتهای سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی برابر میان زنان و مردان زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی کشور افغانستان از ادامه برگ 22 بسیاری از فرصتهای...
زمان ایجاد جنبش زنان در...
http://shaharnosh.blogfa.com/post-142.aspx
آرمان شهر
Armanshahr
22
زمان ایجاد جنبش زنان در...
اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی محروم اند .همانطور که در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان که کشور افغانستان نیز آن را امضا نموده است ،آمده است زنان باید بتوانند در کلیه انتخابات و همه پرسی ها ،چه به عنوان رای دهنده و چه به عنوان کاندیدا شرکت کنند و دولت ها باید زنان را بدون هیچگونه تبعیض و در شرایط مساوی با مردان ،در مدیریت کشور ،یعنی در تمامی ادارات ،مجامع و سازمان های دولتی، چه در داخل و چه خارج از کشور سهیم سازند. -6تالش در جهت ایجاد فرصت های اشتغال برای زنان سرپرست خانوار و معلولین و معیوبین کشور جنگ زده افغانستان دارای تعداد زیادی زنان بیوه است که بعد از فوت یا کشته شدن همسرانشان در جنگ ،اکنون سرپرست خانواده های خود هستند .ما از دولت افغانستان می خواهیم که توجه ویژه ای به این افراد نماید و با ایجاد فرصت های اشتغال و سیستم تامین اجتماعی و نیز با ایجاد
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
سال سوم شماره 15و -16حمل ،1390اپریل 2011
ی سرپرست، بیمه های خاص برای زنان بیوه ،سالخورده ،ب معلولین و معیوبین ،آنان را در جهت حمایت از خانواده های خود تقویت نماید. -7تالش در جهت بهبود دسترسی تمام زنان به امکانات بهداشتی و صحی هنوز در کشور افغانستان دسترسی به تسهیالت صحی با کیفیت در سطح پاینی قرار دارد و بسیاری از زنان به دلیل عدم دسترسی به امکانات صحی ابتدایی در هنگام بارداری و یا زایمان جان خود را از دست می دهند .ما از دولت می خواهیم گامهای عملی را در راستای ایجاد امکانات الزم برای مراقبت های صحی از زنان ،دسترسی آنان به خدمات بهداشتی و صحی از جمله وسایل پیشگیری از بارداری و نیز خدمسات الزم در رابطه با بارداری ،زایمان و دوران پس از زایمان و شیردهی به زنان را در شهرها ،روستاها و مناطق محروم برداشته و برنامه های عملی خود را در این راستا ارائه نماید.
کمیته مشارکت سیاسی و کمپاین %50زنان افغانستان به بهانه تجلیل از هشتم مارچ ،روز همبستگی جهانی زنان از همه زنان این کشور می-طلبد تا جهت ایجاد جنبش قوی زنان افغانستان با هم متحد شوند و برای افغانستان عاری از نابرابری به مبارزه برخیزند .مطالبات و خواسته های برحق زنان این سرزمین را به مثابه شهروندان متساوی الحقوق مطرح نمایند و از دولت این کشور خواستار مراقبت های اساسی و ساختاری بهداشتی ،آموزشی ،رفاهی،کار و امنیت حقوقی گردند. کمیته مشارکت سیاسی زنان و کمپاین %50زنان افغانستان کابل -افغانستان تماس: وبالگ:
womenspoliticalparticipation.c@gmail.com Campaign50darsad@gmail.com Campaign50darsad.blogfa.com
انتشارات آرمان شهر
کاروان شعر برای صلح و دموکراسی در افغانستان ،بهار ۱۳۸۲خورشیدی کاروان مهر (ویژه جوانان) ،بهار ۱۳۸۲خورشیدی تجلیل از احمد شاملو :وجدان آگاه شعر جهان ،قوس 1385خورشیدی شهروند کیست ،چه وظایف و اختیاراتی در مقابل دولت و جامعه دارد؟ قوس 1385خورشیدی نقش شهروندان در حقیقت یابی و عدالت جویی ،قوس 1385خورشیدی عدالت اجتماعی در اسالم :سیستمهای دولت داری و مکاتب دیگر ،جدی 1385خورشیدی چالشهای آزادی بیان :رسانهها و مطبوعات در افغانستان ،دلو 1385خورشیدی دموکراسی و عدالت اجتماعی در کشورهای کثیرالقوم ،حوت 1385خورشیدی در جستجوی جامعه مدنی :تجارب بین المللی و حقیقتهای محلی ،حمل 1386خورشیدی تهاجم فرهنگی و تأثیر یک ربع قرن مهاجرت در امور فرهنگی و سیاسی ،ثور 1386خورشیدی علیه فراموشی ،تجربه کمیسیونهای حقیقت و دادخواهی ،ثور 1386خورشیدی آیا دانشگاههای افغانستان ظرفیت پرورش نخبگان جامعه را دارد یا خیر؟ جوزای 1386خورشیدی دو تعبیر از جهانی شدن ،سرطان 1386خورشیدی ما همه فمینیستیم (شاید خبر نداریم) ،اسد 1386خورشیدی جنبش زنان :نهضت ملی یا روند تصنعی ،اسد 1386خورشیدی زنان صلح را می سرایند (ویژه زنان) ،بهار 1388خورشیدی« ،سكوت را بشكنیم» سنت و تجدد :رویارویی یا همسویی ،بهار 1388خورشیدی سید جمال الدین و نواندیشی دینی ،بهار 1388خورشیدی جای خالی اندیشه در تحصیالت عالی افغانستان :دالیل و راه حلها بهار 1388خورشیدی نقض حقوق بشر و سیاست امریکا ،تابستان -پاییز 1388خورشیدی« ،سیاست نامه »2-1 سیمرغ (مجموعه ی شعر برای صلح) ،پاییز 1388خورشیدی« ،سكوت را بشكنیم» جوانان و شورای والیتی -شورای والیتی چه می كند ،مردم چه می خواهند؟ پاییز 1388خورشیدی راهنمای قربانیان به دادگاه بین المللی جنایی ،پاییز 1388خورشیدی« ،سكوت را بشكنیم» مذاکره ملی با زنان :دادرسی یا عقب نشینی؟ پاییز 1388خورشیدی این جا زمان متروكیست ،روح االمین امینی ،زمستان 1388خورشیدی « ،سكوت را بشكنیم» ناتو ،استثنا بر دموکراسی و افول امپراتوریها ،زمستان 1388خورشیدی« ،سیاست نامه »3 صدای قربانیان برای عدالت ،تابستان 1389خورشیدی «سکوت را بشکنیم» از ساختار پارلمان تا نگاه انتقادی به کارنامه مجلس اول در افغانستان ،تابستان 1389خورشیدی پَر سیمرغ (برگزیده اشعار جایزه صلح سیمرغ) ،پاییز 1389خورشیدی «سکوت را بشکنیم» قتصاد بازار در افغانستان ،پاییز 1389خورشیدی ز کتاب تا آزادی بیان ،پاییز 1389خورشیدی قلعه حیوانات ،تابستان 1389خورشیدی« ،سیمرغ» بررسی یک دهه حضور بینالمللی در افغانستان ،پاییز 1389خورشیدی افغانستان در جستجوی حقیقت و عدالت ،پاییز 1389خورشیدی «سکوت را بشکنیم» تا سیگار بیست و یکم ،پاییز 1389خورشیدی «سیمرغ» تبعیض و مشارکت سیاسی زنان :نقش آموزش و پرورش «سیاست نامه » 5-4 صالحیت قضایی جهانی :راه کار هایی برای پیگرد ناقضان حقوق بشر «سیاست نامه »7-6 جوانان جهانی میان بیم و تردید ،زمستان 1389خورشیدی بازخوانی حافظه جمعی ما ،زمستان 1389خورشیدی نقض حقوق بشر و سیاست امریکا ،تابستان -چاپ دوم زمستان 1389خورشیدی« ،سیاست نامه »2-1 ناتو ،استثنا بر دموکراسی و افول امپراتوریها ،چاپ دوم زمستان 1389خورشیدی« ،سیاست نامه »3 علیه فراموشی ،تجربه کمیسیونهای حقیقت و دادخواهی ،چاپ دوم زمستان 1389خورشیدی To receive regular information about Armanshahr Foundation you can join one of the following groups: http://groups.google.com/group/armanshahrfoundationopenasia?hl=en http://groups.yahoo.com/group/armanshahrfoundation_openasia On Facebook: Armanshahr Foundation/OPEN ASIA http://jayezasimorgh.blogfa.com/ http://campaign50darsad.blogfa.com/ http://afpa.blogfa.com/