Iran Nameh 28.1

Page 9

‫مأخذ‪bible-history.com :‬‬

‫‪26‬ـ درماندگي‌­هاشان را چاره كردم و ايشان را از بيگاري (؟)‬ ‫برهانيدم‪ .‬مردوك‪ ،‬خداي بزرگ از كردارهاي من شاد شد و‬ ‫‪27‬ـ (آنگاه) مرا‪ ،‬كورش‪ ،‬پادشاهي كه پرستندۀ وي است‬ ‫و كمبوجيه‪ ،‬فرزن ِد زاده شدۀمن و همگي سپاهيانم را‬ ‫‪28‬ـ با بزرگواري‪ ،‬افزوني داد و ما به شادماني‪ ،‬در‬ ‫آشتي تمام‪ ،‬كردارهايمان به چشم او زيبا جلوه كرد‪( ،‬و‬ ‫ما) واالترين پايۀ [خدایي‌­اش] را ستوديم‪ .‬به فرمان او‬ ‫(=مردوك) همۀ شاهان بر اورنگ شاهي برنشسته‪،‬‬ ‫‪29‬ـ و همگي (شاهان) جهان از زبرين‌­دريا (= درياي‬ ‫مديترانه) تا زيرين‌­دريا (= درياي پارس)‪( ،‬همۀ)‬ ‫باشندگان سرزمين‌­هاي دوردست‪ ،‬همۀ شاهان آموري‬ ‫(‪ = Amurru‬غرب)‪ ،‬باشندگان در چادرها‪ ،‬همۀ آنها‪.‬‬ ‫‪30‬ـ باج و ساو بسيارشان را از بهر من (= كورش) به بابل‬ ‫اندر آوردند و بر دو پاي من بوسه دادند‪ .‬از [‪ ]. . .‬تا (شهر)‬ ‫آشور )‪ (Assur‬و شوش )‪(MUS. ERIN= Susan‬‬ ‫اشنون (‪،(Esunnna‬‬ ‫‪31‬ـ ا َ َگ ِد )‪ ، (Agade‬سرزمين َ‬ ‫(شهر) َز َمبن )‪( ، (Zamban‬شهر) م‪-‬تورنو ‪(Me-‬‬ ‫)‪ ،Turnu‬دير )‪ (Der‬تا (پايان) نواحي سرزمين گويتان‬ ‫(=شمال) و نيز (همۀ) شهرهاي آن سوي دجله كه از‬ ‫ديرباز ويرانه گشته بود‪( ،‬از نو باز ساختم)‪.‬‬ ‫‪32‬ـ (و نيز پيكرۀ) خدايان باشنده در ميانۀ آنها (كه از‬ ‫آن شهرها نبونائيد به بابل آورده بود) را پس از بازسازي‬ ‫پرستشگاه‌­هايشان) به جاهاي نخستين‌­شان بازگردانيدم و‬ ‫(همۀ آن پيكره‌­ها را) تا به جاودان در جاي (نخستين‌­شان)‬ ‫بنشاندم (و) همگي آن مردم را (كه پراكنده شده بودند)‪،‬‬

‫گرد آوردم و آنان را به جايگاه‌­هاي خويش بازگردانيدم‪.‬‬ ‫‪33‬ـ (و نيز پيكرۀ) خدايان سومر واكد را كه نبونائيد (بي‌­‬ ‫بيم) از خشم سرور خدايان (=مردوك) به بابل اندر آورده‬ ‫بود‪ .‬به فرمان مردوك‪ ،‬خداي بزرگ‪ ،‬به شادي و خوشي‬ ‫‪34‬ـ در نيايشگاه‌­هايشان بنشاندم ـ جاي‌­هايي كه دل آنها‬ ‫شاد گردد‪ .‬باشد كه خداياني كه من به جاي‌­هاي مقدس‬ ‫(نخستين‌­شان) بازگردانيدم‪،‬‬ ‫‪35‬ـ هر روز در برابر خداوند (=مردوك) و نبو زندگي‬ ‫ديربازي از بهر من بخواهند و هماره در پايمردي من‬ ‫سخن‌­ها گويند‪ ،‬با واژه‌­هايي نيك‌­خواهانه‪ ،‬باشد كه به‬ ‫مردوك‪ ،‬خداي من‪ ،‬بگويند كه ”به كورش‪ “،‬پادشاهي‬ ‫كه (با بيم) ترا پرستنده است و كمبوجيه پسرش‪،‬‬ ‫‪36‬ـ بي‌­گمان باش‪ ،‬بهل تا آن زمان {سهميه‌­رسا ِن‬ ‫نيايشگاه‌­هايمان باشند} با روزهايي بي‌­هيچ گسستگي {‪.‬‬ ‫‪ . .‬و} همگي مردم بابل پادشاهي را گرامي داشتند و من‬ ‫همۀ (مردم) سرزمين‌­ها را در زيستگاهي آرام بنشاندم‪.‬‬ ‫‪37‬ـ [‪( . . .‬به پيشكش‌­هاي پيشين) ‪ . . .‬غا]ز‪ ،‬دو اردك‬ ‫و ده كبوتر وحشي (فربه) بيش از (آنچه پيش‌­تر داده‬ ‫مي‌­شد از) غازها‪ ،‬اردك‌­ها و كبوتران وحشي افزودم‪.‬‬ ‫‪38‬ـ [‪ . . .‬رو]زانه بر آنها بيفزودم‪ .‬در استوار گردانيدن‬ ‫به [ناي] ديوار ”ايمگور ـ انليل“ باروي دفاعي بزرگ‬ ‫شهر بابل كوشيدم و‬ ‫‪39‬ـ [‪ ]. . .‬ديوار كناره‌­اي (ساخته از) آجر را بر كنار‬ ‫خندق شهر كه (يكي از) شاهان پيشين [ساخته و‬ ‫ایران‌نامه‪ ،‬سال ‪ ،28‬شمارۀ ‪ ،1‬بهار ‪2013/1392‬‬

‫‪9‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.