دیوان غزلیات نوید اخگر بانوی غزل در 254 صفحه

Page 142

‫لحظه های تو و آن حال خراب دل من‬ ‫حال من حال تو و جان خراب دل من‬ ‫از همان روز ازل گفت که عاشق شده ای‬ ‫چشم و آن فتنه و آن حال خراب دل من‬ ‫نقد هر بوسه بروی لب جانان که زدیم‬ ‫داغش آتش به همان حال خراب دل من‬ ‫شب به شب بخت من و رویت ماه رخ تو‬ ‫اختران گر همگی مست بگو وای بحال دل من‬ ‫او به هنگامهء شب نور شهابی شده بود‬ ‫شعله از او همه آتش برخ حال خراب دل من‬ ‫تن من شعله ور عشق تو سودا زده بود‬ ‫جام اخگر بکفش مست بگو وای بحال دل من‬ ‫الف ‪143‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.