Farhang 280 for web

Page 1

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫جمعه ‪ 4‬بهمن ‪ - 1392‬شماره ‪ ، 280‬سال يازدهم‬

‫‪Friday, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫فرهنگی ايرانشهر‪:‬‬ ‫عد‬ ‫بُ ِ‬ ‫ِ‬ ‫گفت و گويي با دکتر تورج دريايی‬ ‫صفحه های ‪ 36‬و ‪37‬‬

‫آژانس مسافرتی اطلس‬

‫‪Tel: 604.982.1116‬‬ ‫‪Fax: 604.982.1470‬‬ ‫گالری فرش پازیریک‬

‫‪Atlas Tour & Travel‬‬

‫‪226 - 1500 Marine Dr., North Vancouver‬‬

‫‪Pazyryk‬‬

‫تعميرات و خريد و فروش‬ ‫نقد و يا به اقساط ‪604.770.1784‬‬

‫‪1480 Marine Drive, North Van.‬‬

‫پرتو مشرف زاده‬

‫مشاور امور امالک‬ ‫حواله به تهران در کمتر از ‪ 12‬ساعت‬ ‫خرید و فروش فرش و سکه‬

‫‪604 913 2324‬‬

‫‪604.506.8668‬‬

‫‪Bus: 604.925.2911‬‬

‫‪1408 Marine Drive St.,‬‬ ‫‪West Vancouver, BC, V7P 1B7‬‬

‫صرافی دانیال‬

‫‪Daniel Currency Exchange‬‬ ‫ارسال ارز به ایران و بالعکس‬ ‫خرید حواله های نقدی با بهترین نرخ‬

‫‪108 - 2957 Glen Drive‬‬ ‫‪Coquitlam, BC‬‬

‫نیک جو‬

‫‪Cell: 604.763.1512‬‬ ‫‪Office: 778.285.8840‬‬

‫‪Sussex Realty‬‬

‫‪Partomoshref@gmail.com‬‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫‪AAA ALI RENOVATION‬‬

‫علی وفائی‬ ‫‪Cell: 603.8254‬‬ ‫‪728.3132‬‬

‫‪2397 Marine Drive‬‬ ‫‪West Vancouver, BC V7V 1K9‬‬

‫مهندس محمد خلیل بیگی‬

‫کارشناس امالک‬

‫‪Cell: 604.727.4044‬‬ ‫‪Office: 604.688.6315‬‬ ‫‪Fax: 604.688.6316‬‬ ‫‪mbeigi1960@gmail.com‬‬ ‫‪www.Royalty.ca‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 2‬‬ ‫‪Homework French‬‬

‫‪Study Skills‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫‪Pre-K to Grade 12 Reading Writing Math Grammar‬‬

‫کالسهای تقویتی آکسفورد برای تمام گروهای سنی‬ ‫پیص دبستان‬ ‫‪Develop strong Reading Skills‬‬ ‫‪Get Ready for Grade 1‬‬ ‫‪Learn to Love Learning‬‬

‫آموزش ریاضی‬ ‫‪Develop math confidence‬‬ ‫‪Improve marks‬‬ ‫‪Practice in math contests‬‬

‫زبان فرانسه‬ ‫‪Build vocabulary & Fluency‬‬ ‫‪Increase comprehension‬‬ ‫‪Improve confidence‬‬

‫آمادگی برای آزمونهای ورودی دانشگاهای‬ ‫آمریکا و مدارس خصوصی‬

‫آیا بر اثر تصادف ناشی از اتومبیل آسیب دیده اید؟‬ ‫قبل از تماس با ‪ ICBC‬یک متخصص را به خدمت بگیرید‬ ‫با توجه به تغییر قوانین‪ ،‬مشاوره با ما پیش از‬ ‫هرگونه تماس با ‪ ICBC‬و اقدام جهت تشکیل پرونده‬ ‫برای درخواست خسارت‪ ،‬به سود شما خواهد بود‪.‬‬

‫‪SAT, ACT & SSAT‬‬ ‫‪Take Practice tests‬‬ ‫‪Fine-tune study techniques‬‬ ‫‪Get ready for success‬‬

‫‪ ICBC‬افراد متخصص را به خدمت گرفته تا علیه‬ ‫شما به کار بندد‪ ،‬شما نیز وکالی متخصص را‬ ‫به خـدمت بگیرید تا جهت منافع شما اقدام نمایند‬

‫‪Designed by: Farhang-e-ma.com‬‬

‫ بدون دریافت هزینه تا توافق نهایی‬‫ مشاوره رایگان‬‫ قرار مالقات در بیمارستان و منزل‬‫‪ -‬دریافت دستمزد به میزان درصد پائین‬

‫‪ “ Matthew Fahey‬ماتیو فهی ” به جای شما‬ ‫به پای مذاکره می نشیند‬ ‫همچنین خدمات مهاجرت نیز ارائه می شود‬ ‫دفتر ماتیو به نورت شور بسیار نزدیک است‬

‫‪1760 Marine Drive, Suite 202‬‬ ‫‪West Vancouver, BC V7V 1J4‬‬ ‫‪604.922.5566‬‬ ‫‪westvancouver@oxfordlearning.com‬‬

‫مشاور فارسی زبان بهار افشاری‪604-561-4644‬‬ ‫‪Matthew Fahey‬‬ ‫‪direct: 604-718-6880‬‬ ‫‪mfahey@westpointlawgroup.com‬‬ ‫‪www.westpointlawgroup.com‬‬

‫‪Office: 604-718-6886‬‬ ‫‪1900-1177 West Hastings St.‬‬ ‫‪Vancouver, BC V6E 2K3‬‬

‫اين روزها همه هوندا می خرند شما چطور؟‬ ‫قيمت هاي ويژه اتومبيل هاي دست دوم‬ ‫براي ايرانيان عزيز‬ ‫‪Westwood Honda used Car List‬‬ ‫‪2011 Acura RDX w/Technology Pkg AWD‬‬

‫مدل جديد هوندا ‪ Honda ACCORD SEDAN 2013‬هم اکنون در نمايشگاه ما موجود می باشد‪.‬‬

‫‪Up to $ 5000 on‬‬ ‫‪Select Models‬‬

‫ ‪Price: $30,840‬‬ ‫‪Engine: 2.3L 2.3L‬‬ ‫ ‪Transmission: Automatic‬‬ ‫‪DirectTrain: AWD‬‬ ‫‪Kilometres: Please call‬‬ ‫‪Model Code: TB1H5BKN‬‬ ‫‪Stock Number: 5195A‬‬

‫زيباتر‪ ،‬ارزانتر و با تکنیک برتر‬ ‫هوشنگ دیده بانی‬

‫‪778.898.0701‬‬

‫ما در این نمایشگاه ُگزیده ای از بهترین اتوموبیل های‬ ‫دست دوم را عرضه می داریم‪.‬‬ ‫ساعات کار‪ :‬دوشنبه تا پنج شنبه از ساعت ‪ 9‬صبح تا‬ ‫‪ 9‬شب – جمعه و شنبه از ساعت ‪ 9‬صبح تا ‪ 6‬عصر‪.‬‬ ‫جهت اطالعات بیشتر می توانید با مشاوران فارسی زبان‬ ‫ما هوشنگ دیده بانی و یا مایک افشار تماس حاصل‬ ‫فرمایید‪.‬‬ ‫‪2400 BARNET HWY. PORT MOODY, B.C.‬‬ ‫‪604.461.0633‬‬

‫مایک افشار‬

‫‪604.649.7412‬‬

‫‪2010 Honda Accord EX‬‬

‫ ‪Price: $18,740‬‬ ‫ ‪Engine: 2.4L 2.4L‬‬ ‫ ‪Bodystyle: 4 door Sedan‬‬ ‫ ‪Ext. Colour: Silver‬‬ ‫‪Kilometres: 46,497‬‬ ‫‪Stock Number: 8579Q‬‬

‫‪2006 Audi A3 2.0 T Sportback‬‬ ‫‪Price: $13,800‬‬ ‫ ‪Drivetrain: FrontTrack FWD‬‬ ‫ ‪Engine: 2.0L 2.0L‬‬ ‫ ‪Transmission: Manual‬‬ ‫ ‪Ext. Colour: Silver‬‬ ‫‪Kilometres: 106,118‬‬ ‫ ‪Model Code: 8PA52C‬‬ ‫‪Stock Number: A5695A‬‬ ‫ )‪2013 Honda Accord Touring V6 (A6‬‬ ‫‪Price: $29,940‬‬ ‫ ‪Bodystyle: 4door Sedan‬‬ ‫ ‪Engine: 3.5L 3.5L‬‬ ‫ ‪Ext. Colour: Grey‬‬ ‫ ‪Kilometres: 19,010‬‬ ‫‪Stock Number: 1379A‬‬

‫جهت کسب اطالعات بیشتر می توانید از وب سایت ما دیدن فرمایید‪:‬‬

‫‪www.westwoodhonda.com‬‬ ‫لطفاً با مشاوران فارسی زبان ما تماس حاصل نمایید‪.‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 3‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫گوزن ناياب ايرانی‪ ،‬قربانی سياست؟!!‬ ‫گوزن زرد نر ایرانی‬ ‫که در محیط حفاظت‬ ‫شده پارک پردیسان‬ ‫قرار داشت‪ ،‬روز‬ ‫شنبه ‪ ۲۸‬دی ماه‪،‬‬ ‫توسط فرد یا افراد‬ ‫ناشناس کشته شد‪.‬‬ ‫این گوزن که نسل‬ ‫آن تقریبا منقرض‬ ‫شده است‪ ،‬فقط در‬

‫محیط‌های حفاظت شده نگهداری می‌شود‪.‬‬ ‫به گزارش شاهدان عینی در پارک پردیسان‪ ،‬کسانی که به این گوزن شلیک کرده‌اند‪،‬‬ ‫قصد شکار نداشته و فقط به قصد کشتن گوزن را هدف شلیک گلوله قرار داده‌اند‪ .‬حیوان‬ ‫از ناحیه گردن هدف چهار گلوله قرار گرفته است‪.‬‬ ‫تو‌گو با رادیو‬ ‫ایمان معماریان‪ ٬‬دامپزشک پارک پردیسان‪ ٬‬در خصوص این واقعه در گف ‌‬ ‫فردا گفته است‪« :‬بدون شک کسی که او را هدف گلوله قرار داده‪ ٬‬از ارزش آن باخبر‬ ‫بوده است‪ .‬چرا که در این پارک حیوانات دیگری چون کل و بز‪ ٬‬قوچ و میش‪ ٬‬آهو و یا‬ ‫دیگر حیوانات نگهداری می‌شوند‪ .‬اما این که ضارب یک راست آمده به دنبال مهم‌ترین و‬ ‫با ارزش‌ترین حیوان موجود در پارک‪ ٬‬خود موید چیز دیگری است‪».‬‬ ‫به گفته ایمان معماریان گوزن زرد ایرانی کامال در طبیعت از بین رفته و آن چه باقی‌مانده‬ ‫در محیط‌های تحت حفاظت نگهداری می‌شوند‪.‬‬ ‫پارک پردیسان‪ ،‬مرکز بازپروری برای گونه های در خطر و آسیب دیده است‪.‬‬ ‫در این پارک گونه‌های ارزشمندی چون گوزن زرد ایرانی‪ ٬‬پلنگ ایرانی‪ ٬‬لینکس‪ ٬‬گربه‬ ‫جنگلی‪ ٬‬گرگ‪ ٬‬روباه‪ ٬‬قوچ البرز‪ ٬‬کل‪ ٬‬آهوی ایرانی‪ ٬‬خرس قهوه ای‪ ٬‬باالبان‪ ٬‬بحری‪٬‬‬ ‫شاهین‪ ٬‬قرقی‪ ٬‬پیغو‪ ٬‬فالمینگو‪ ٬‬دال سیاه‪ ٬‬سارگپه‪ ٬‬عقاب طالیی‪ ٬‬عقاب شاهی‪ ٬‬عقاب‬ ‫دشتی‪ ٬‬سنقر تاالبی‪ ٬‬سنقر سفید‪ ٬‬قو فریادکش و قوی گنگ نگهداری می‌شوند‪.‬‬ ‫معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست افزود‪“ :‬بررسی‌های‬

‫آژانس مسافرتی آریا‬ ‫با مدیریت ناهید صعودیان‬

‫تلفن ونکوور‪:‬‬

‫پر فروش ترین و با سابقه ترین آژانس هوایی ‪( 604) 986.0094‬‬ ‫نماینده رسمی کلیه خطوط هوایی برای ایران‬

‫تلفن تورنتو‪:‬‬ ‫‪(416) 229.1313‬‬ ‫ارایه خدمتی نو از آژانس آریا‪:‬‬ ‫روزهای شنبه‪ ،‬یکشنبه و تعطیل تا حد امکان‬ ‫به پیام های فوری شما پاسخ داده خواهد شد‪.‬‬

‫‪3731 Delbrook Ave.‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7N 3Z4‬‬ ‫‪E.mail: info@ariatravel.net‬‬

‫ایران‬

‫اسپشیال‬

‫اسپشیال‬

‫‪ 900‬دالر‬ ‫‪+‬‬ ‫‪Tax‬‬

‫تور‬ ‫مکزیک‬

‫تهران به‬ ‫ونکوور‬

‫اولیه نشان می‌دهد که متخلفان از سمت اتوبان همت به این گوزن شلیک کرده و پس از‬ ‫آن از محل متواری شده‌اند‪”.‬‬ ‫هنوز عامالن این حمله به محدوده تحت اختیار سازمان حفاظت محیط زیست و انگیزه‬ ‫آن‌ها مشخص نیست‪.‬‬ ‫گوزن زرد ایرانی با نام علمی ‪ Dama mesopotamica‬پستانداری از خانواده گوزن‬ ‫است‪.‬‬ ‫تارنمای محیط زیست ایران نوشته است‪“ :‬گمان می‌رفت که نسل این حیوان منقرض‬ ‫شده‌باشد تا این‌که در دهه ‪ ۱۹۵۰‬گلّه‌ای از آن در خوزستان کشف شد‪ .‬اینک گله‌هایی از‬ ‫گوزن زرد ایرانی در دشت ناز ساری در استان مازندران در محوطه محصوری مراقبت‬ ‫می‌شوند‪ .‬در برخی از باغ وحش‌های جهان نیز نمونه‌هایی از آن وجود دارد‪”.‬‬ ‫طبق آخرین گزارش ها‪ ،‬خانم معصومه ابتکار‪ ،‬رئیس سازمان محیط زیست ایران اول‬ ‫بهمن‌ماه در خصوص کشته شدن گوزن زرد نر ایرانی گفت‪« :‬ما تصور می‌کنیم این اتفاق‬ ‫نادر‪ ٬‬پیامی به سازمان محیط زیست است ولی ما اعالم می‌کنیم سازمان‪ ٬‬سیاست محکمی‬ ‫برای مقابله با شکار غیرمجاز دارد و با ستاد کل نیروهای مسلح توافق‌نامه امضا کرده‌ایم‬ ‫تا سالح‌های غیرمجاز جمع شود‪( ».‬رادیو فردا و رادیو زمانه)‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 4‬‬

‫‪ ۲۹‬داستان به مرحله نهايی جايزه هدايت راه يافتند‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫‪« -۱۴‬سگهای شینگ» از وحید باقری‬ ‫‪ S. D -15‬از امیر یغمایی‬ ‫‪« -۱۶‬سیل شانه جاده را برد» از ژیال رفیعی‬ ‫‪« – ۱۷‬شیکر» از آرش دبستانی‬ ‫‪« -۱۸‬صندلی تک نفره» از منوچهر بایندری‬ ‫‪« – ۱۹‬کتاب کوکی» از محمد کربالیی‬ ‫‪« -۲۰‬گاو گاو مجید است» از زهرا فخرائی‬ ‫‪« – ۲۱‬لیوان یکبار مصرف نیمه پر» از بهاره ارشد ریاحی‬ ‫‪« -۲۲‬ماه سیزدهم» از مریم ایلخان‬ ‫‪« – ۲۳‬مسکن مالوف» از فاطمه مقدم‬ ‫‪« -۲۴‬مالقات کوندرا» از داوود زیدی‬ ‫‪« – ۲۵‬من بود او شد» از افشین علی خانی‬ ‫‪« -۲۶‬مون بالن» از جواد ترشیزی‬ ‫‪« -۲۷‬وقتی آسمان باالی سرت بشود ‪ ۴‬انگشت» از مهدی زارع‬ ‫‪« -۲۸‬همیشه خالی» از مهرناز شیرازی اصل‬ ‫‪ ۱۱« - ۲۹‬ماهی خانم الخاندرو دوگابریلو» از رابعه اقدامی‪.‬‬

‫ایلنا‪ :‬در دوازدهمین دوره جایزه ادبی صادق‬ ‫هدایت که در سال جاری با ارسال آثار از‬ ‫سراسر جهان آغاز و در چند مرحله توسط‬ ‫داوران بازخوانی و گزینش شدند‪ ،‬نامزدهای‬ ‫نهایی خود را شناخت‪.‬‬ ‫جهانگیز هدایت(رییس بنیاد صادق هدایت)‬ ‫ضمن اعالم این خبر به خبرنگار ایلنا گفت‪ :‬در‬ ‫این دوره از مسابقه ‪ ۱۷۷۶‬داستان به دبیرخانه‬ ‫مسابقه رسید که پس از دو مرحله داوری اکنون‬ ‫‪ ۲۹‬داستان که به آخرین مرحله داوری راه‬ ‫یافته‌اند‪.‬‬ ‫وی در مورد تاریخ اعالم نتایج نهایی اظهار‬ ‫داشت‪ :‬برندگان نهایی از میان این ‪ ۲۹‬نامزد‪،‬‬ ‫رايگان شدن حق انشعاب آب و برق حوزه‌های علميه!!‬ ‫انتخاب شده و در سالروز تولد صادق هدایت‬ ‫‪ ۲۸‬بهمن ماه ‪ ۱۳۹۲‬معرفی می‌شوند‪.‬‬ ‫به گزارش ایسنا‪ ،‬غالمرضا کاتب‪،‬‬ ‫اسامی نامزد‌های دوازده‌همین دوره از جایزه هدایت به ترتیب حروف الفبا از این قرارند‪:‬‬ ‫سخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس در حاشیه‬ ‫‪« -۱‬آینه‌های شکسته» از اسماعیل زرعی‬ ‫جلسه علنی دیروز (دوشنبه) در نشست‬ ‫‪« -۲‬بارش زباله از بهشت» ازمرتضی کریم‌پور‬ ‫خبری به توضیحاتی در مورد مصوبات‬ ‫‪« -۳‬پلنگ صورتی» از مالک قنبری اشرفی‬ ‫هفدهمین کمیسیون تلفیق در بعدازظهر روز‬ ‫‪« -۴‬پیچک‌ها از رفتن باز می‌مانند» از مستانه‌پور مقدم‬ ‫چهارشنبه پرداخت‪.‬‬ ‫‪« -۵‬تلنگر» از مهدی کاشانی‬ ‫وی گفت‪ :‬طبق مصوبه کمیسیون تلفیق‬ ‫‪« -۶‬حاج قناد» از عرفان یوسفی‬ ‫دولت درآمدهای شرکت‌های دولتی را‬ ‫‪« – ۷‬خانه‌ها» از حسین یونسی‬ ‫در قالب گردش خزانه به حساب خود‬ ‫‪« -۸‬درخت گردو» از پروانه علی مددی‬ ‫برمی‌گرداند‪ ،‬همچنین یکی از مواد قانون بودجه ‪ 92‬را در بودجه ‪ 93‬در مورد رایگان‬ ‫‪« – ۹‬در میان نیزار» از علی دریس شیالی‬ ‫شدن هزینه حق انشعاب آب و برق اماکن دینی لحاظ کردیم‪.‬‬ ‫‪« -۱۰‬رزهای حوض نفتی» از عبدالرضا بالغتی‬ ‫کاتب توضیح داد‪ :‬با این مصوبه هزینه حق انشعاب برق‪‌،‬آب و گاز برای حوزه‌های علمیه‪،‬‬ ‫‪« -۱۱‬رومانتیک‌ترین رضا تراژیک‌ترین مرضیه» از علی محمدی کاشانی‬ ‫مساجد‪ ،‬دارالقرآن‌ها‪ ،‬حسینه‌ها و اماکن دینی اقلیت‌های دینی مندرج در قانون اساسی رایگان‬ ‫‪« -۱۲‬زندگی دوگانه آقای سعید» از علی یوسفی‬ ‫است‪ .‬این مصوبه به اماکن دینی کمک بسیاری می‌کند‪...‬‬ ‫‪" -13‬سگ" از خلیل نیک‌پور‬

‫کيقباد اسماعيل پور‪ ،‬ناميانگ کيم‬


‫‪Page 5‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫دست بوس و پای بوس و کيف ِکش‬ ‫مینا اسدی‬ ‫نه… نمی نویسم‪ .‬خبر توی سرم راه می رود… می زنم به‬ ‫‪Page 4‬‬ ‫خیابان… به تماشای درختان‪ ...‬و رهگذران و کالغان… راه‬ ‫می روم شتابان… می دوم که خبر از من جدا شود و دست بازداشتشدگان ديروز را ‪۵٠٠‬‬ ‫از سرم بردارد… خودم‪ ،‬با خودم حرف می زنم با صدای نفر اعالم کرد‪ .‬به گفتهی وی‪،‬‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫بلند‪ :‬احساسات را کنار بگذار… مودب و محترم باش… اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫مشاھده کرده‪ ،‬در محدودهی‬ ‫خانم بشو‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫خانم می شوم و لباس های قشنگ می پوشم… به سرم یک خيابان و ميدان آزادی‪ ،‬و توسط‬ ‫گل قرمز می زنم… از خبر می گریزم… به کوچه و در و پليس امنيت دستگير شده بودند و‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫زنبورديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫ساعات پايانی‬ ‫دشت‪ .‬اما خبر خودش را به منبسياری‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫در و مثل‬ ‫آنھاکند‬ ‫آویزانازمی‬ ‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫جنوبی‬ ‫ضلع‬ ‫در‬ ‫واقع‬ ‫فاتب‬ ‫انتظامی‬ ‫نيروی‬ ‫مقر‬ ‫از‬ ‫ديشب‬ ‫او که‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫توی گوشم وزوز می کند که مرا بنویس!‬ ‫خاطرنشانخاص چه در‬ ‫معروف عام و‬ ‫و‬ ‫کشور‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪،‬‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫و من می‬ ‫قراربه آن نرسیده‬ ‫است که‬ ‫شتمکرده‬ ‫آرزو‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬موردزندگی‬ ‫ماموران‬ ‫ضرب و‬ ‫نویسمﺩﺭ‬ ‫ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫ﺍﻭﻝ‬ ‫ﺗﺠﻤﻊ‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫به‬ ‫لچک‬ ‫زنان‬ ‫و‬ ‫پاسدار‬ ‫و‬ ‫نگهبان‬ ‫از‬ ‫پر‬ ‫است‪.‬‬ ‫چلچراغ‬ ‫از‬ ‫پر‬ ‫و‬ ‫بزرگ‬ ‫تاالر‬ ‫یک‬ ‫سرم‬ ‫توی‬ ‫زمان‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫آرا‬ ‫فرمان‬ ‫بهمن‬ ‫است؟‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با آنھا‬ ‫يکی از دانشجويان‬ ‫کارگردانان‬ ‫شاعران و‬ ‫سر… پر از مردان با جالل و جبروت… هنرمندان… نویسندگان و‬ ‫زبانی”جوایز فجر را‬ ‫اعتراض‪،‬‬ ‫احمدی‬ ‫نژاد اوبه “بلبل‬ ‫گفتهی‬ ‫کسانی که به‬ ‫گرفت‪ ،‬مگر‬ ‫صورت نمی‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫یک‬ ‫کش‬ ‫کیسه‬ ‫و‬ ‫دالک‬ ‫معروف…هنرمندان قدیمی و هنرمندان تازه به دوران ‪ ‬رسیده‪.‬میهمه‬ ‫خوردند‪.‬‬ ‫می‬ ‫کتک‬ ‫شدت‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫کردند‬ ‫و‬ ‫روحانی‬ ‫بین‬ ‫فرقی‬ ‫چه‬ ‫است‬ ‫نپذیرفته‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫رژیم ویرانگر و قمه کش… مراسم با سرود جمهوری احمدی نژاد دیده که شتابان به سوی قبله‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫حکومت جوان کش… دالل یک ِ‬ ‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشدگان توقيف شده و به‬ ‫اسالمی آغاز می شود… مردی نقالی می کند‪ .‬جمعیت صلوات می فرستند… فضا روحانی‬ ‫است؛ اين در حالی‬ ‫کنند‪ .‬فیلم جدیدش‬ ‫واجازه ی‬ ‫دویده‬ ‫حاجات‬ ‫ی‬ ‫آنھا گفته شده که بعد از عيد برای پس گرفتن آنھا مراجعه‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫می شود‪ .‬طبقه ی اول از هنرمندان "مردمی" لبریز است‪ .‬محمود‬ ‫شده‪،‬بهباخرده ریزها‬ ‫است‪.‬‬ ‫کردهآزاد‬ ‫دریافت محل‬ ‫موهایديشبرااز ھمين‬ ‫آبادیکهبا او ھم‬ ‫دولتکارگر‬ ‫ھمچنين يک‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫ایشان‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫می‬ ‫او‬ ‫حضور‬ ‫آورده اند و دارند‬ ‫در‬ ‫تخم‬ ‫از‬ ‫سر‬ ‫تازه‬ ‫که‬ ‫سفید در طبقه ی دوم نشسته است… دیری نمی پاید که متوجهابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫متقدمان است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫را به طبقه ی اول می برند و در کنار حجت االسالم والمسلمین "زم" و شهرام ناظری می راه و رسم خودفروشی را از خبر گفته‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫نشانند…‬ ‫فحش می‬ ‫می و به‬ ‫اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند‬ ‫دادند‪ ،‬دوست دارم‬ ‫ندارم اما‬ ‫آموزندھمهکاری‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫ب‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫می‬ ‫توھين‬ ‫ھم‬ ‫امام‬ ‫به‬ ‫حتی‬ ‫که‬ ‫شنيدم‬ ‫خودم‬ ‫ساکنچرا‬ ‫چه اتفاق عجیبی! از خاتمی چی تا طرفداران خامنه ای و احمدی نژاد گوش تا گوش نشسته بدانم که این مشاهیر چراغ به دست‬ ‫خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫حقارتاندو و يا‬ ‫بازداشت داشته‬ ‫افرادی را‬ ‫است‪.‬ی او‪،‬‬ ‫اند غرق در جمال و کمال یک آخوند که رییس جمهورشان ه گفته‬ ‫انگارکهکهقبالیک‬ ‫انگار نه‬ ‫دهند؟‬ ‫خفتبهتن می‬ ‫سابقهیاین همه‬ ‫ھم به‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در حال‬ ‫منتقل‬ ‫امنيت‬ ‫پليس‬ ‫اصلی‬ ‫مقر‬ ‫به‬ ‫دارند‪،‬‬ ‫نگه‬ ‫خواستند‬ ‫می‬ ‫ھرحال‬ ‫دارند چه‬ ‫کوفت و‬ ‫چربی و‬ ‫نقرس و‬ ‫موی سرشان به کل فیضیه می ارزد‪ .‬عزت اهلل انتظامی در آستانه ی نود سالگی می خواهد در سال های آخر زندگی که همه‬ ‫زهرمار برپايه‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫هزار کشته‬ ‫حکومتی‬ ‫قند وماموران‬ ‫دست‬ ‫فرار از‬ ‫مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا‬ ‫به کجا برسد با این همه مقام و منزلت هنری؟ علی نصیریان در هشتاد سالگی چه از جاه جای کم و خم شدن است؟‬ ‫گزارش دانشجو نيوز‪ ،‬اين دانشجو به وسيله ماموران امنيتی از‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫و مال کم دارد؟‬ ‫کلمه‪ :‬يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند‪.‬‬ ‫)راديو فردا(‬ ‫ساحلی کشته شده است‪.‬‬ ‫سالخيابان‬ ‫ژانویه در‬ ‫آقای دولت آبادی هفتاد و دو ساله…نویسنده ی شهیر و سوار بر اسب سفید داخل و خارج مینا اسدی……یکشنبه دوازده خودرو‬ ‫چهارده…استکهلم‬ ‫دوهزار و‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 6‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫و ‪ ۳۰۰‬تن از شخصيت های سرشناس در اين مراسم شرکت خواهند کرد‪.‬‬ ‫‪--------------------‬‬‫اکسفام‪ :‬نيمی از ثروت جهان در دست يک درصد از جمعيت * آکسفام (به انگليسی‪ )Oxfam :‬نام يکی از بزرگترين گروه‌های بين‌المللی امدادرسانی‬ ‫برای ريشه‌کن کردن فقر‪ ،‬گرسنگی و بی‌عدالتی‪ ،‬متشکل از ‪ ۱۷‬سازمان در بيش از ‪۹۰‬‬ ‫بر پايه گزارش جديد کشور‪ ،‬است‪.‬‬ ‫سازمان اُکسفام*‪،‬تقریبا‬ ‫نيمی از ثروت جهان در حمله شبه نظاميان به امدادگران کمپين فلج اطفال در پاکستان‬ ‫دست يک درصد از مردم‬ ‫دنیا است‪ .‬اين يک درصد در پاکستان‪ ،‬کمپين سه روزه محو فلج اطفال در ناحيه قبيله نشين «مهمند» تحت تدابير‬ ‫که ثروتمندترين مردم کره امنيتی شديد در حال اجرا است‪ .‬همزمان با شروع اين کمپين و در شهر کراچی‪ ،‬مردان‬ ‫زمين هستند ‪ ۱۱۰‬تريليون مسلح سه امدادگر اجرای اين کمپين را به ضرب گلوله کشتند‪ .‬شبه نظاميان در پاکستان‬ ‫اغلب به امدادگران و به اين بهانه که آن ها جاسوس غرب هستند يا واکسن به سالمت‬ ‫دالر در اختيار دارند‪.‬‬ ‫اُکسفام اين روند را خطری کودکان لطمه وارد می کند‪ ،‬آن ها را هدف حمالت خود قرار می دهند‪ .‬سازمان جهانی‬ ‫برای «پيشرفت بشريت» بهداشت در آخرين گزارش خود هشدار داده شهر پيشاور در پاکستان‪ ،‬يکی از بالقوه ترين‬ ‫مناطق جهان برای شيوع ويروس فلج اطفال است‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫توصيف کرده است‪.‬‬ ‫به نوشته اکسفام‪ ،‬آنچه مورد پذيرش اين است که تا حدی نابرابری برای به حرکت در‬ ‫دو هزار اسالمگرای اروپايی درگير جنگ داخلی سوريه‬ ‫آوردن موتور رشد و توسعه ضروری است‪ .‬با اين همه‪ ،‬دغدغه اصلی آن است که تمرکز‬ ‫شديد منابع ثروت منافع ديگران را به خطر می اندازد‪ .‬خطری که به بهای دستاوردهای‬ ‫مانوئل والس‪ ،‬وزیر کشور فرانسه‪ ،‬نسبت به موج اسالمگرایانی که این کشور را به قصد‬ ‫افراد و بی ثمر ماندن توانايی ها‪ ،‬استعدادها‪ ،‬نوآوری ها و کارآفرينی آنها تمام می شود‪.‬‬ ‫اکثريت مردم طبق نظرسنجی که اکسفام در شش کشور (آمريکا‪ ،‬بريتانيا‪ ،‬هند‪ ،‬آفريقای سوریه ترک می کنند‪ ،‬ابراز نگرانی کرد‪ .‬او گفت که این پدیده بزرگترین خطری است که‬ ‫جنوبی‪ ،‬اسپانيا و برزيل) انجام داده‪ ،‬معتقدند که اجرای قوانين به نفع ثروتمندان تغییر می فرانسه را در سال های آینده تهدید می کند‪.‬‬ ‫وزیر کشور فرانسه با اشاره به دامنۀ این پدیده افزود که در سال های پیش رو فرانسه و‬ ‫کند‪.‬‬ ‫این بنیاد امداد رسانی برای ریشه کن کردن فقر‪ ،‬می افزاید در سی سال گذشته‪ ،‬هفتاد درصد دیگر کشورهای اروپایی در وضعیتی دشوار و شکننده با این پدیده روبرو خواهند شد‪.‬‬ ‫مردم جهان در کشورهایی زندگی می کردند که نابرابری اقتصادی در آن کشورها افزایش وی در ادامه تصریح کرده است ‪ :‬هر چند اسالمگرایان فرانسوی درگیر در خشونت‬ ‫های افغانستان‪ ،‬مالی یا سومالی اندک به نظر می رسند‪ ،‬اما دست کم هفتصد اسالمگرای‬ ‫یافته است‪.‬‬ ‫اکسفام می نويسد خبر خوش آن است که روند افزايش نابرابری اقتصادی می تواند متوقف فرانسوی مستقیم یا غیرمستقیم در جنگ داخلی سوریه مشارکت دارند‪...‬‬ ‫شود‪ .‬اروپا و آمريکا در سه دهه پس از جنگ جهانی دوم موفق به کاهش اختالف نابرابری در دسامبر گذشته وزرای کشور فرانسه و بلژیک در بروکسل هشدار دادند که شمار فزاینده‬ ‫اقتصادی شدند‪ .‬همين امر در دهه گذشته در آمريکای التين اتفاق افتاده است‪.‬‬ ‫ای از جوانان اروپایی پس از ورود به سوریه در صفوف سازمان ها و گروه های وابسته‬ ‫‪»۲۰۱۴‬‬ ‫«داووس‬ ‫گزارش اُکسفام در حالی منتشر شده که قرار است مجمع جهانی اقتصاد‪،‬‬ ‫به القاعده می جنگند و به همین دلیل خطری بالقوه برای کشورهای اتحادیۀ اروپا و متحدان‬ ‫از دوم تا پنجم بهمن ماه در داووس در کشور سوئيس برگزار شود‪ .‬عنوان اجالس داووس شان به شمار می روند بویژه پس از بازگشت شان به اروپا‪ .‬وزرای کشور فرانسه و بلژیک‬ ‫امسال «شکل دهی دوباره جهان‪ :‬تبعات آن در جامعه‪ ،‬سياست و تجارت»‪.‬‬ ‫معتقدند که بین ‪ 1500‬تا ‪ 2000‬تن از جوانان اروپایی وارد سوریه شده اند‪ ،‬در حالی که‬ ‫بيش از ‪ ۲۵۰۰‬نفر‪ ،‬از جمله ‪ ۴۰‬تن از سران کشورها‪ ۱۵۰۰ ،‬تن از مديران مشاغل مطرح شمار آنان در ژوئن گذشته ‪ 600‬نفر برآورد می شد‪( ...‬رادیو فرانسه)‬ ‫م‬

‫وفقیت در ور‬

‫ود به دانشگ‬

‫اه معتبر‪،‬‬ ‫نیازمند همک‬

‫تدریس خصوصی‬

‫اری اساتید‬

‫دکتر حسن امتیازی‬

‫استاد با سابقه آموزش عالی در ایران‬ ‫وبا تجربه طوالنی تدریس در کانادا‪ ،‬آمریکا و فرانسه‬

‫تراز اول و‬

‫آموزشی‬ ‫باالتر از سط‬

‫ح‬

‫دبیر‬ ‫ستان است‪.‬‬

‫فیزیک ریاضی و کلکولس‬ ‫دبیرستان‪ ،‬کالج و دانشگاه‬ ‫‪IB, AP, Online, University Transfer,...‬‬ ‫‪SAT, ACT, GRE ... Preparation Exams‬‬ ‫تدریس شیمی‪ ،‬بیولوژی‪ ،‬زبان‪ ... ،‬با همکاری اساتید با تجربه‬

‫جهت دوره تابستانی‪ ،‬تعداد محدودی دانش آموز پذیرفته می شود‪.‬‬

‫‪Tel: (604) 710.9602‬‬

‫‪Msg: (778) 355.1523 Email: hasemt@yahoo.com‬‬

‫امیربانو قاسمی نژاد‬

‫مترجم رسمی عضو انجمن مترجمین بریتیش کلمبیا‬ ‫و شورای مترجمین کانادا‬ ‫مترجم مورد تائید ‪ICBC‬‬

‫‪Certified Translator‬‬ ‫ترجمه کلیه مدارک ‪ ،‬اسناد و متون‬ ‫فارسی به انگلیسی – انگلیسی به فارسی‬

‫‪Tel: 778.998.8402‬‬ ‫‪amirbanou@yahoo.com‬‬

‫‪NASTAX‬‬

‫‪Inc.‬‬

‫ناهيد پاک‬ ‫مشاور در امور شرکتها و اشخاص و ارائه کننده کليه خدمات مالياتی و حسابداری‬

‫‪Nahid Pak _ MSc‬‬

‫‪Accounting , Tax, Payroll‬‬

‫‪Tel: 778.340.0231‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪1254 Rosewood Cres. North Vancouver, BC, V7P 1H4‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 7‬‬

‫صعود تراکتورسازی و استقالل‬ ‫به نيمه نهايی جام حذفی ايران‬ ‫استقالل تهران و تراکتورسازی‬ ‫تبریز در مرحله یک چهارم نهایی‬ ‫جام حذفی ایران‪ ،‬با پیروزی به‬ ‫ترتیب مقابل ذوب آهن و راه آهن‬ ‫به مرحله نیمه نهایی این رقابت‌ها‬ ‫صعود کردند‪.‬روز اول بهمن‪ ،‬در‬ ‫مرحله نیمه نهایی جام حذفی فوتبال‬ ‫ایران‪ ،‬استقالل پس از چهارمین‬ ‫داربی بدون گل مقابل پرسپولیس‬ ‫در اصفهان میهمان ذوب آهن بود‪.‬‬ ‫ذوب آهن پس از آمدن مجتبی تقوی به این تیم در چند بازی گذشته نتایج خوبی گرفته است‪،‬‬ ‫این تیم در تهران مقابل نفت به پیروزی دست یافتند و در زمین خود با فوالد بدون گل‬ ‫مساوی کردند‪.‬‬ ‫در آغاز مسابقه‪ ،‬بازی بیشتر در میانه زمین دنبال می‌شد‪ ،‬استقالل سعی داشت از کناره‌های‬ ‫زمین ذوب آهن روی دروازه این تیم موقعیت گلزنی ایجاد کند‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ ۲۶‬بازی هاشم بیگ زاده روی پاس بلند آندارنیک تیموریان درموقعیت تک به‬ ‫تک با دروازه‌بان ذوب آهن قرار گرفت ولی نتوانست دروازه این تیم را باز کند و توپ‬ ‫را با فاصله از باالی دروازه به بیرون زد‪.‬سه دقیقه بعد میالد غریبی روی یک ضد حمله‬ ‫می‌توانست دروازه استقالل را باز کند ولی ضربه او را مهدی رحمتی با واکنشی یه موقع‬ ‫دفع کرد‪.‬‬ ‫در دقایق پایانی نیمه اول استقالل روی یک پنالتی به گل رسید؛ حنیف عمران زاده پس از‬ ‫برخورد با محمد ایران نژاد مدافع ذوب آهن در داخل محوطه جریمه این تیم سرنگون شد‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫و داور این حرکت را پنالتی تشخیص داد‪ .‬جی لوید ساموئل با گل کردن این پنالتی تنها گل‬ ‫بازی را به ثمر رساند‪ .‬در نیمه دوم بازیکنان ذوب آهن بازی را در کنترل داشتند ولی‬ ‫نتوانستند از دفاع منظم و متمرکز استقالل عبور کنند‪ .‬آبی پوشان استقالل سعی داشتند با‬ ‫کنترل توپ در میانه زمین قصد داشتند بازی را کنترل کنند‪ .‬ذوب آهن در دقیقه ‪ ۸۸‬یک‬ ‫پنالتی به دست آورد‪ .‬حرکت پژمان قرمزی بازیکن ذوب آهن به داخل محوطه جریمه با‬ ‫خطای امیرحسین صادقی همراه شد که داور بازی این حرکت را پنالتی تشخیص داد اما‬ ‫پنالتی قاسم حدادی را مهدی رحمتی دفع کرد‪ .‬استقالل با تک گل جی لوید ساموئل به‬ ‫مرحله نیمه نهایی جام حذفی راه یافت‪ .‬در دیگر بازی مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی‪،‬‬ ‫تراکتورسازی تبریز که پس از استعفای مجید جاللی سرمربی این تیم هفته به دنبال جانشین‬ ‫برای اوست‪ ،‬دو بر صفر مقابل راه آهن به پیروزی رسید و حریف برنده بازی فوالد‬ ‫خوزستان یا پرسپولیس در مرحله نیمه نهایی خواهد شد‪bbc .‬‬

‫‪Bright‬‬ ‫‪Immigration‬‬ ‫‪Bright‬‬ ‫‪FutureFuture‬‬ ‫‪Immigration‬‬ ‫‪Services Services‬‬ ‫د)(‪ !"#$%&' #‬د)(‪!"#$%&' #‬‬

‫‪Bright‬‬ ‫‪Future‬‬ ‫‪Services‬‬ ‫'&‪!"#$%‬‬ ‫د)(‪#‬‬ ‫)‪(ICCRC‬‬ ‫‪%,%-Immigration‬دا‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫‪45,%‬‬‫‪ 589‬ر‪!67‬‬ ‫<;‪#:‬ا‪!,‬‬ ‫?>ا=‬ ‫)‪(ICCRC‬‬ ‫'‪%3‬ور‪%,%-/0‬دا‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫'‪%3‬ور‪/0‬‬ ‫‪45,%‬‬‫ر‪!67‬‬ ‫?>ا= <;‪#:‬ا‪589 !,‬‬ ‫)‪(ICCRC‬‬ ‫'&‪%,%-of.#$%‬دا‬ ‫'‪%3‬ور‪/0‬‬ ‫‪45,%‬‬‫<;‪#:‬ا‪!,‬‬ ‫دار‪5J KL,‬ا‪>?GH !I‬ا=‬ ‫‪(Commissioner‬‬ ‫‪Oaths)of‬‬ ‫‪%@A6B‬‬‫‪C@(0#D‬‬ ‫ر‪!67‬دو<‪E‬‬ ‫‪ C@(0#D‬از‬ ‫‪589‬ا'‪%8‬‬ ‫دو<‪GHE‬‬ ‫‪5J‬ا‪!I‬‬ ‫‪(Commissioner‬‬ ‫)‪Oaths‬‬ ‫‪%@A6B‬‬‫دار‪KL,‬از‬ ‫ا'‪%8‬‬

‫'&‪%,%- !"#$%‬دا‬ ‫‪.%'LM‬‬ ‫"‪ ND#P‬در‬ ‫‪%DGH‬در‪۶‬‬ ‫‪(Commissioner‬‬ ‫‪%,%‬دا‪of‬‬‫)‪Oaths‬‬ ‫ارا‪%@A6B-NO‬‬ ‫‪C@(0#D‬‬ ‫ارا‪NO‬دو<‪E‬‬ ‫‪=%7‬از‬ ‫ا'‪%8‬‬ ‫‪5J=%7‬ا‪!I‬‬ ‫دار‪KL,‬‬ ‫'&‪!"#$%‬‬ ‫‪.%'LM‬‬ ‫"‪ND#P‬‬ ‫‪۶ %D‬‬ ‫ای‪ N)#H،‬ای‪،‬‬ ‫و‬ ‫);!‬ ‫ا‪،!,%(7‬‬ ‫‪%‬ر‪!;0#)T‬‬‫و‬ ‫‪UJ‬اری‬ ‫‪N0%'#7‬‬ ‫‪:‬‬ ‫‪G0#V‬‬ ‫از‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫‪%,%‬دا‬‫'&‪!"#$%‬‬ ‫‪=%7‬و"‪ ND#P‬در‬ ‫'&‪ .#$%‬از ‪۶ %DN0%'#7 :G0#V‬‬ ‫‪N)#H‬‬ ‫‪ !;) .%'LM‬و‬ ‫ارا‪NO‬ا‪،!,%(7‬‬ ‫‪%‬ر‪!;0#)T‬‬‫‪UJ‬اری‬ ‫ا‪،!<%W(X‬‬ ‫‪5M‬د‬ ‫و‬ ‫‪#Y6I‬‬ ‫ا‪Z@X#Y,%[7‬‬ ‫‪،!\,%M‬‬ ‫]‪%(7#‬ر‬ ‫دا‪،!05P3,‬‬ ‫‪ N)#H‬ای‪،‬‬ ‫‪5M‬د );! و‬ ‫ا‪،!,%(7‬‬ ‫‪%‬ر‪!;0#)T‬‬‫‪UJ N0%'#7‬اری و‬ ‫]‪%(7#‬ر‪:G0#V‬‬ ‫"_^^!از‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫ا‪،!<%W(X‬‬ ‫‪ #Y6I‬و‬ ‫ا‪Z@X#Y,%[7‬‬ ‫‪،!\,%M‬‬ ‫"_^^! دا‪،!05P3,‬‬ ‫و‪>0‬ای ‪%-‬ر‪ #]57 ،‬و‪>0‬ا ‪#D‬ای وا<‪/0#$%&' /0L‬‬ ‫ا‪ #Y6I Z@X#Y,%[7‬و ‪5M‬د ا‪،!<%W(X‬‬ ‫‪#D‬ای‪،!\,%M‬‬ ‫]‪%(7#‬ر‬ ‫دا‪،!05P3,‬‬ ‫"_^^!‬ ‫وا<‪/0#$%&' /0L‬‬ ‫و‪>0‬ا‬ ‫‪%‬ر‪#]57 ،‬‬‫و‪>0‬ای‬ ‫در‪%- E)%0‬ر‪#&X .‬و‪L,‬ی ‪%,%-‬دا ‪%- L0L6" ،Citizenship‬ر‪ .‬ا‪ E'%a‬دا‪،PR `O‬‬ ‫'&‪/0#$%‬‬ ‫‪،Citizenship‬و‪>0‬ا‬ ‫در‪%- E)%0‬ر‪#&X .‬و‪L,‬ی ‪%,%-‬دا و‪>0‬ای ‪%-‬ر‪#]57 ،‬‬ ‫دا‪،PR `O‬‬ ‫وا<‪/0L‬ا‪E'%a‬‬ ‫‪#D‬ای‪%-‬ر‪.‬‬ ‫"‪L0L6‬‬ ‫)‪5M c%$#‬ا‪ !I‬از )‪%I b0%‬ی '‪#‬دود ‪ ،Appeal‬در‪5M‬ا‪Refugee !JL;I%;] E7‬‬ ‫‪Refugee‬‬ ‫];‪!JL;I%‬‬ ‫در‪5M‬ا‪E7‬‬ ‫‪،Appeal‬‬ ‫)‪5M c%$#‬ا‪ !I‬از )‪%I b0%‬ی '‪#‬دود‬ ‫دا‪،PR `O‬‬ ‫‪%‬ر‪ .‬ا‪E'%a‬‬‫‪L0L6" ،Citizenship‬‬ ‫‪#&X‬و‪L,‬ی ‪%,%-‬دا‬ ‫!‪Website:www.canaim.com‬‬ ‫‪OfÞce: 604-472‬‬ ‫در‪%- E)%0‬ر‪9220 .‬‬ ‫!‪Website:www.canaim.com‬‬ ‫‪OfÞce:‬‬ ‫‪9220‬‬ ‫‪Refugee‬‬ ‫‪ ،Appeal‬در‪5M‬ا‪!JL;I%;] E7‬‬ ‫)‪%I b0%‬ی‬ ‫‪604-472‬از‬ ‫)‪5M c%$#‬ا‪!I‬‬ ‫‪Email: info@canaim.com‬‬ ‫'‪#‬دود‪Mobile:‬‬ ‫‪604-880‬‬ ‫‪0287‬‬ ‫‪Email:‬‬ ‫‪info@canaim.com‬‬ ‫‪Mobile:‬‬ ‫‪604-880‬‬ ‫‪0287‬‬ ‫‪Website:www.canaim.com! OfÞce: 604-472 9220‬‬

‫‪Mobile:‬‬ ‫‪0287‬‬ ‫‪Office604-880‬‬ ‫‪604.941.6624‬‬ ‫‪Mobile 604.880.0287‬‬

‫‪Email: info@canaim.com‬‬ ‫‪Website www.canaim.com‬‬ ‫‪Email info@canaim.com‬‬


‫‪Page 8‬‬

‫سال يازدهم‬

‫آيا روسيه دالل نفت ايران خواهد شد؟‬ ‫فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی) و رویا کریمی مجد‬

‫خبرگزاری رویترز به نقل از منابع روسی و ایرانی گزارش می‌دهد که تهران و مسکو بر‬ ‫سر دستیابی به یک موافقت‌نامه تجاری بسیار مهم گفت‌وگو می‌کنند که در صورت تصویب‬ ‫آن‪ ،‬ایران در ازای صدور نفت به روسیه‪ ،‬از این کشور کاال و تجهیزات دریافت خواهد‬ ‫کرد‪ .‬اگر این خبر تایید شود‪ ،‬امضای احتمالی این موافقت‌نامه دربردارنده چه منافعی برای‬ ‫ایران و روسیه خواهد بود؟‬ ‫در این خصوص نظر فریدون خاوند‪ ،‬استاد اقتصاد در پاریس‪ ،‬را جویا شده‌ایم‪:‬‬ ‫فریدون خاوند‪ :‬خبر منتشر شده از سوی رویترز هنوز از سوی منابع رسمی در تهران و‬ ‫مسکو تایید نشده و به همین سبب باید آن را با احتیاط زیاد تلقی کرد‪ ،‬به خصوص از این نظر‬ ‫که چنین توافقی می‌تواند ابعاد مهمی داشته باشد هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اقتصادی‪.‬‬ ‫رویترز می‌نویسد که قرار است ایران در ازای دریافت کاالها و تجهیزات روزانه پانصد‬ ‫هزار بشکه نفت به روسیه صادر کند‪ .‬به بیان دیگر بعد از برقراری تجارت پایاپای بین‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫جمهوری اسالمی با هند‪ ،‬چین‪ ،‬ترکیه و بعضی دیگر از کشورها‪ ،‬ایران (البته اگر گزارش‬ ‫رویتر درست باشد) به سوی یک قرارداد «نفت در برابر کاال» با روسیه پیش می‌رود‪،‬‬ ‫ولی با ابعاد مهم‪ ،‬چون ارزش قرارداد به گفته همان خبرگزاری معادل هیجده میلیارد دالر‬ ‫در سال خواهد بود‪.‬‬ ‫در مورد این قرارداد احتمالی‪ ،‬می‌شود سریع بر چند احتمال تاکید کرد‪:‬‬ ‫نکته اول این که روسیه در کنار عربستان سعودی یکی از دو تولیدکننده اول نفت در دنیا‬ ‫است و نفت ایران را نه برای مصرف داخلی‪ ،‬بلکه برای صدور مجدد به بازارهای جهانی‬ ‫می‌خرد‪ ،‬شاید به منظور تاکید بر اتحادش با جمهوری اسالمی‪.‬‬ ‫طبعاً روسیه که خود صادرکننده نفت است‪ ،‬به نفت ایران احتیاج ندارد و تنها نقش واسطه‬ ‫یا دالل را ایفا می‌کند و‪ ،‬با استفاده از فرصت‪ ،‬علقه‌های تازه‌تری را با تهران برقرار می‌کند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫احتماال فکر می‌کنند‬ ‫از طرف دیگر بعضی از کانون‌های قدرت در جمهوری اسالمی هم‬ ‫که از این بازار تازه نفتی در روسیه می‌توانند به عنوان وسیله‌ای برای اعمال فشار در‬ ‫مذاکرات با غرب استفاده کنند‪ ،‬شاید هم با ارسال این پیام که هرگونه تاخیر در برداشت‬ ‫تحریم‌های غرب به خصوص در عرصه نفت‪ ،‬می‌تواند به نفوذ بیشتر مسکو در سیاست‌های‬ ‫داخلی و روابط بین‌المللی ایران منجر بشود‪.‬‬ ‫و باالخره این نکته را هم باید در نظر گرفت که هر چند پیشرفت‌های فنی در مورد توافق‬ ‫ماه نوامبر ژنو ظاهرا سریع است‪ ،‬شاید تهران امیدی ندارد به این که به این زودی‌ها بتواند‬ ‫صدور نفتش را در شرایط عادی از سر بگیرد‪ ،‬و راه گریز را در همین قراردادهای پایاپای‬ ‫می‌بیند‪.‬‬ ‫از لحاظ صرفاً اقتصادی‪ ،‬روسیه در ازای دریافت نفت چه کاالهایی را می‌تواند به ایران‬ ‫تحویل بدهد؟‬ ‫تردیدی نیست که ایران مجبور است نفتش را ارزان‌تر از قیمت جهانی به روسیه بفروشد‪،‬‬ ‫تا صدور مجدد این نفت برای روسیه سودآور باشد‪.‬‬ ‫این معامله به صورت پایاپای انجام می‌گیرد‪ ،‬به این معنی که ایران مجبور خواهد بود پول‬ ‫نفت صادراتی خودش را تنها و تنها در بازار روسیه خرج کند‪ .‬روسیه دارای اقتصاد‬ ‫عجیبی است‪ ،‬چون از یک طرف در صنایع نظامی و فضایی پیشرفت‌های مهمی دارد‪،‬‬ ‫ولی از طرف دیگر در بقیه عرصه‌ها چیز دندانگیری برای عرضه کردن ندارد و عمال‬ ‫با صدور نفت و گاز زندگی می‌کند‪ .‬به بیان دیگر بافت اقتصادی روسیه به کشورهای‬ ‫واپس‌مانده شباهت فراوان دارد‪ ،‬و دستگاه‌های تولیدی این کشور از صدور کاالهای مصرفی‬ ‫و تجهیزات و تکنولوژی مناسب محرومند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 9‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪ ...‬روسیه هم مثل ایران با رانت برآمده از نفت و گاز زندگی می‌کند و این قرار داد «نفت‬ ‫در برابر کاال» هم‪ ،‬اگر امضا بشود‪ ،‬بر صدور کاالهای محدودی از سوی روسیه تکیه‬ ‫خواهد کرد‪ ،‬با سطحی پایین‌تر از آنچه در ایران تولید می‌شود‪ .‬در مورد کاالهایی که روسیه‬ ‫می‌تواند در ازای نفت دریافتی به ایران تحویل بدهد‪ ،‬آنچه سریع به ذهن می‌رسد‪ ،‬اسلحه و‬ ‫شیر سویا و گندم است‪ .‬البته روسیه نفت ایران را در بازارهای جهانی می‌فروشد و در ازای‬ ‫آن دالر و یورو می‌گیرد‪.‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫اعتراض صدها فعال حقوق زنان به اليحه‬ ‫"طرح جامع جمعيت و تعالی خانواده"‬

‫در حالی که الیحه مربوط به‬ ‫تغییر استراتژی ازدیاد جمعیت‬ ‫در کشور به مجلس برده شده‬ ‫ولی در عوض ایران می‌تواند صادرات نفتی‌اش را‬ ‫و هم اکنون در کمیسیون‌های‬ ‫باال ببرد‪...‬‬ ‫مجلس در حال بررسی است‪،‬‬ ‫اگر خبر رویترز راست باشد و توافق مورد نظر امضا‬ ‫گروه کثیری از فعاالن جنبش‬ ‫بشود‪ ،‬ایران می‌تواند صادرات نفتی‌اش را از حدود‬ ‫زنان با انتشار بیانیه ای از‬ ‫یک میلیون بشکه در روز به یک میلیون و پانصد‬ ‫نمایندگان مجلس خواسته اند‬ ‫هزار بشکه در روز برساند‪ .‬در واقع روسیه تبدیل به‬ ‫که دست از تصویب این قانون‬ ‫یک حلقه واسطه بین ایران و بازارهای جهانی نفت در‬ ‫بردارند‪ .‬امضا کنندگان این نامه‬ ‫شرایط تحریم خواهد شد‪.‬‬ ‫این نکته را هم باید اضافه کرد که روسیه همیشه از انزوای ایران سود برده و نفعش در همچنین از معاونت زنان ریاست جمهوری خواسته اند که از تصویب شدن این الیحه‬ ‫این است که نفت و گاز ایران در شرایط عادی به بازارهای جهانی نرسد‪ .‬روسیه‪ ،‬همراه با جلوگیری کند‪.‬‬ ‫عربستان سعودی و امارت متحده عربی‪ ،‬از این که روزی یخ‌های موجود در روابط ایران این بیانیه می نویسد‪« :‬قانونی در مجلس در حال تصویب است که براستی عقب‌گردی باور‬ ‫نکردنی در عرصه حقوق فردی و اجتماعی برای زنان به حساب می‌آید»‪.‬‬ ‫و غرب آب بشوند‪ ،‬وحشت دارد‪.‬‬ ‫برخوردار شدن از روابط ویژه با ایران‪ ،‬یکی از مهم‌ترین دستاوردهای والدیمیر پوتین در به عقیده امضاء کنندگان این بیانیه‪ ،‬طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده در واقع دنباله همان‬ ‫سیاست خارجی است و قرارداد احتمالی هم که رویترز از آن صحبت می‌کند‪ ،‬اگر تحقق سیاست هائی است که ً‬ ‫قبال سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی به دختران جوان خواستار‬ ‫تحصیل در دانشگاه‌ها را به جامعه زنان ایران تحمیل کرده بود‪.‬‬ ‫یابد‪ ،‬این روابط ویژه را تحکیم می‌کند‪.‬‬ ‫ولی در عمل‪ ،‬به سود روسیه است که منابع گازی ایران (که بر پایه آمار بریتیش پترولیوم بیانیه می افزاید‪« :‬قانون گذاران قصد دارند …حق اشتغال و استقالل مالی را به بهانه تکریم‬ ‫در رده اول جهان قرار دارد) به بازارهای صادراتی راه نیابد و با گاز روسیه‪ ،‬که یکی از ازدواج و خانواده؛ حق دسترسی به وسایل پیشگیری و مراقبت‌های بهداشتی را به بهانه‬ ‫پایه‌های قدرت «پوتینیسم» است‪ ،‬رقابت نکند‪ .‬به عالوه طی یک سال گذشته‪ ،‬در مورد نفت کم شدن جمعیت؛ و حق برابری در قوانین مربوط به طالق و ازدواج را به بهانه تحکیم‬ ‫هم مسکو از تحریم ایران سود فراوان برد‪ .‬مثال وقتی چین واردات نفتش را از ایران کم خانواده‪ ،‬برای زنان نادیده بگیرند»‪.‬‬ ‫بروایت این بیانیه حاکمیت تمایل خود به داشتن جمعیت بیشتر را تحت عنوان تکریم خانواده‬ ‫کرد‪ ،‬سهم روسیه را در وارداتش افزایش داد‪.‬‬ ‫کوتاه سخن آنکه روسیه هم به سهم خودش یکی از ویژه‌خواران یا دالالن یا کاسبان تحریم پیش می برد‪.‬‬ ‫ایران بوده و هست و از این راه به نان و نوا رسیده‌است‪ .‬به این زودی‌ها هم حاضر نیست امضاءکنندگان بیانیه اظهار نظر کرده اند که در این الیحه زن تنها در جایگاه تولید نسل دیده‬ ‫از سر سفره ایران بلند شود‪ .‬امیدش هم در درجه اول به جیره‌خواران یا دالالن تحریم در شده است‪ .‬آنان این طرح را «مداخله گر و مستبدانه» توصیف کرده اند که با نگاهی تنگ‬ ‫و ابزاری به زنان نگاشته شده است‪( .‬رادیو فرانسه)‬ ‫درون جمهوری اسالمی است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫به مديريت محمد وکيلی‬

‫فوآد احمدی‬

‫‪604.722.7202‬‬

‫مشاور در امور امالک مسکونی و تجاری و سرمایه گذاری ‪www.FoadAhmadi.com‬‬ ‫)‪Member of National Commercial Council of Canada and BC(NCC and CREA‬‬

‫‪foad@foadahmadi.com‬‬

‫‪Qualified Real estate consultant in Residential and Commercial‬‬

‫برای دیدن تمام امالک فروشی در‬ ‫ونکوور بزرگ با نقشه‪ ،‬ماهواره‪ ،‬ایمیل‬ ‫اتوماتیک‪ ،‬اندازه اتاق ها و ‪ ...‬به وب‬

‫‪ONE OF TOP‬‬ ‫‪10% REALTORS‬‬ ‫‪IN GREATER‬‬ ‫‪VANCOUVER‬‬ ‫)‪(Medalion club 2006‬‬

‫سایت من مراجعه کنید‪.‬‬ ‫)‪(Properties/Member Access/ Sign up‬‬ ‫”‪“RE/MAX Crest Westside‬‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 10


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 11


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 12


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 13‬‬

‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬ ‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫اصفهان ‪ 1500‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬ ‫تبریز ‪ 1500‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬


‫سال يازدهم‬

Farhang, November January 24,1,2014, 2013,No. No.280 274

Page 14

Capilano Volkswagen 1151 Marine Drive, North Vancouver, BC V7P 1T1 )604) 985.0694 capilanovw.ca ‫ سال گذشته بنگاه اتوموبیل فولکس واگن شما در‬30 ‫کپیالنو فولکس واگن مفتخر است که در طی بیش از‬ ‫ هر یک از دپارتمان های ما خود را به ارائۀ عالیترین خدمات به مشتریان متعهد می داند و‬.‫نورت شور بوده است‬ .‫ما تضمین می نماییم که خرید از این بنگاه بهترین تجربۀ خرید شما باشد‬

$1,000 Cash Trade Allowance to Purchasers of

Brad Nakhaei )Brad( ‫بهداد نخعی‬ Fleet & Lease Manager (604) 649.3618

new 2013 Passat Gas and TDI Models*

‫برای تست درایو اتومبیل های جدید شرکت‬ )Brad( ‫ با بهداد نخعی‬،»‫«فولکس واگن‬ .‫تماس بگیرید‬

2013 Tiguan

2013 Passat

2013 Golf Wagon *Must trade-in a Volkswagen model other than a Tiguan, Touareg, CC or Eos. Offer ends July 2, 2013.

Capilano Audi

813 Automall Drive, North Vancouver, BC Telephone: )604) 985.0693 capilanoaudi.com

1970 ‫نمایندۀ فروش مورد اعتماد شما در آئودی نورت شور از سال‬

‫ برخوردار از یک سالن نمایش اتوموبیل بی مانند و نیز برجسته ترین متخصصان تولیدات که راهنمایی های‬،‫کپیالنو آئودی‬ ‫الزم برای انتخاب اتوموبیل آئودی مورد نظرتان را در اختیارتان قرار می دهند‬ FINANCE from

3.9% APR up to 60 months

ON NEW 2014 AUDI A4 MODELS

Ali Bani-Sadr Audi Brand Specialist ‫علی بنی صدر متخصص اتوموبیل های آئودی‬ (604) 250.6711 ali.bani-sadr@capilanoaudi.com

‫برای تست درایو اتومبیل های جدید شرکت‬ .‫ با علی بنی صدر تماس بگیرید‬،»‫«آئودی‬

Receive: ● $ 2000 CASH DISCOUNT

2014 Audi A4 FINANCE from

FINANCE from

3.9

3.9

%

%

APR up to 60 months

APR up to 60 months

ON NEW 2014 AUDI Q5

2014 Audi Q5

● FREE AUDI CARE MAINTENANCE PACKAGE

ON NEW 2014 AUDI Q7 2014 Audi Q7

*Offer ends October 31, 2013. + cannot be combined with any other offer. See us for details / limitations. Hurry up for best selection!


‫‪Page 15‬‬

‫سال يازدهم‬

‫مستند 'محترمه' و داستان زنان 'تحت مالکيت مردان'‬ ‫عبدالحسین دانش‪ ،‬منتقد و فیلمساز افغان مقیم سوئد‬ ‫فیلم محترمه‪ ،‬کار مشترک‬ ‫دیانا ثاقب و ملک شفیعی‬ ‫را می‌توان یکی از بهترین‬ ‫فیلم‌های مستند افغانستان‬ ‫نامید‪.‬‬ ‫این فیلم در سال ‪۲۰۱۳‬‬ ‫در فستیوال یاماگاتا در‬ ‫ژاپن جایزه برتر را به‬ ‫صورت مشترک با یک فیلم‬ ‫هنگ‌کنگی دریافت کرد و در‬

‫فستیوال آسیاتیکا در ایتالیا جایزه تماشاگران را گرفت‪.‬‬ ‫فیلم در جستجوی یافتن جنبش مدنی زنان در افغانستان بعد از سال ‪ ۲۰۰۱‬است و در بستر‬ ‫این جستجو به موجودیت نابرابری و تبعیض علیه زنان در این کشور می پردازد‪.‬‬ ‫فیلم تنها به طرح و نشان دادن این موضوع اکتفا نمی‌کند بلکه تالش کرده است تا برخی‬ ‫عوامل عمده ترویج نابرابری علیه زنان را هم به نمایش بگذارد‪ .‬عواملی که در واقع مانع‬ ‫اصلی حرکت‌های مدنی و اجتماعی زنان در افغانستان و جوامع سنتی مانند آن است‪.‬‬ ‫فیلم سیاه و سفید است و از فضای بارانی وگرفته شهر آغاز می‌شود و فیلمساز به عنوان‬ ‫راوی و جستجوگر به سراغ چند زن تحصیل کرده به شهر هرات می‌رود‪ .‬اجبار اکثر‬ ‫خانواده‌ها برای استفاده از برقع‪ ،‬حاکمیت دستگاه‌های سنتی و مذهبی بر افکار عامه‪،‬‬ ‫ازدواج های ناخواسته‪ ،‬خشونت علیه زنان و خودسوزی آنان در یکی از شهرهای فرهنگی‬ ‫افغانستان‪ ،‬دست‌مایه فصل آغازین فیلم است و نشان از شرایط دشوار برای زندگی زنان و‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫تبعیض علیه آنان در افغانستان دارد‪.‬‬ ‫زنی که در دانشکده اقتصاد درس خوانده اما اکنون در هرات خانه دار است معتقد است‬ ‫که زن در جامعه سنتی خوشبخت نیست و مردان در این جامعه زن را جزء مالکیت خود‬ ‫حساب می کنند‪ .‬او می گوید‪ :‬چرا زن باید خوشبخت باشد‪ ،‬همین که در این آب و خاک نفس‬ ‫می‌کشی بدبخت هستی‪ ،‬آب و خاکی که مردانه است‪ .‬بیرون می‌روی از چهار طرف به تو‬ ‫نگاه می‌کنند‪ ،‬صدای کفش‌ات نباید شنیده شود‪ ،‬بوی عطرت نباید به مشام مردها برسد چون‬ ‫گناه است‪ ،‬اینجا یک شهر مذهبی است و زنان تحت حمایت و مالکیت مردان هستند‪.‬‬ ‫در جای دیگر فیلم بحثی میان این زن و شوهرش پیش می آید‪ .‬شوهر که خود آدم باسواد‬ ‫است می گوید تو محکوم شرایط اجتماع هستی و فقط می توانی در چارچوب قدرت و اقتدار‬ ‫شکل گرفته در جامعه سهمی داشته باشی‪ .‬اما زن این باور را به نقد می گیرد‪ .‬شوهر طفره‬ ‫می رود و می گوید باید زود برویم و این بحث را خاتمه دهیم و زن در هراس و ترسی که‬ ‫در او دیده می شود با شوهرش می رود‪.‬‬ ‫"تاکید فیلمساز بر روایت غیر مستقیم از زندگی رابعه بلخی بسیار نمادین است و حکایت‬ ‫از استمرار آن در زندگی زنان امروز افغانستان دارد‪ .‬فیلمساز معتقد است که اقتدار سنتی‬ ‫و مذهبی و اندیشه مرد محور‪ ،‬تاکنون هزاران رابعه را در این سرزمین به قربانگاه برده‬ ‫است‪".‬‬ ‫آنچه در تصویر این زن می‌توان دید حس عمیق نابرابری است که برای زنانی مانند او در‬ ‫یک جامعه سنتی وجود دارد‪ .‬او می‌گوید اینجا زن مانند اموال زندگی است یعنی ‪ :‬زن ‪ -‬گاو‬ ‫ زمین‪ .‬من نمی خواهم جزو اموال کسی باشم‪.‬‬‫باور و تفسیر این زن از نظام پدرساالری و مرد محور در یک جامعه سنتی واقعیت انکار‬ ‫ناپذیر است‪ .‬در جوامع سنتی با وجود نشانه‌های ابزاری زندگی مدرن‪ ،‬فکر و اندیشه تغیری‬ ‫نکرده و الگوی مردساالری‪ ،‬مهمترین میراث پدری برای مردان است‪.‬‬ ‫زهر باید خورد و انگارید قند‬ ‫دو فیلمساز‪ ،‬از هرات به والیت بلخ و شهر مزارشریف می‌روند‪ .‬در آنجا هم وضع زنان‬ ‫تفاوتی با دیگر شهر ها ندارد‪ .‬تبعیض و نابرابری و فشار های خانوادگی درد مشترک آنان‬ ‫است‪.‬‬ ‫فیلمساز به سراغ زن جوان و شاعری می رود که او مسئولیت یک رادیو محلی را بر عهده‬ ‫دارد‪ .‬او به اجبار خانواده با یکی از وابستگان خانوادگی ازدواج کرده است‪ .‬وصلتی که‬ ‫طی یک دهه از زندگی شان ‪،‬هیچ عشق و عالقه ای در آن نبوده است‪ .‬او نتوانسته است‬ ‫طالق بگیرد چرا که خانواده‪ ،‬سنت و اجتماع در برابر اوست و قوانین به نفع مردان است‪.‬‬ ‫او سه بار اقدام به خودکشی کرده‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)16‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 16‬‬

‫مستند محترمه و ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)15‬‬

‫‪ ...‬اما به قول خودش عزرائیل قبولش نکرده است‪ .‬وی شرایط زندگی خود و اکثر زنان در‬ ‫جوامع مردساالر را به این مصراع شعر رابعه بلخی شاعر قرن چهارم هجری تشبیه می‬ ‫کند که گفته است ‪ :‬زهر باید خورد و انگارید قند‪.‬‬ ‫زن جوان شاعر در یک روایت سمبلیک داستان زندگی خود و رابعه بلخی را شرح می‌دهد‬ ‫که سنت و نظام مردساالر‪ ،‬رابعه را از رسیدن به آرزوها و عشق‌اش محروم کرد و او به‬ ‫حکم برادرش حارث در حمام کشته شد‪.‬‬ ‫تاکید فیلمساز بر روایت غیر مستقیم از زندگی رابعه بلخی بسیار نمادین است و حکایت‬ ‫از استمرار آن در زندگی زنان امروز افغانستان دارد‪ .‬فیلمساز معتقد است که اقتدار سنتی‬ ‫و مذهبی و اندیشه مرد محور‪ ،‬تاکنون هزاران رابعه را در این سرزمین به قربانگاه برده‬ ‫است‪.‬‬ ‫قانون جنجالی و حرکت مدنی زنان‬ ‫بخش مهمی از فیلم مستند 'محترمه' متمرکز است بر حرکت مدنی زنان علیه موادی از‬ ‫قانون احوال شخصیه شیعیان که در سال ‪ ۲۰۰۹‬توسط شورای علمای شیعه افغانستان تنظیم‬ ‫و پس از عبور از پارلمان به تائید رئیس جمهورکرزی رسید‪.‬‬ ‫"فیلم نشان می‌دهد که گروهی از زنان که در نهادهای جامعه مدنی افغانستان فعال هستند‪،‬‬ ‫تظاهراتی را علیه این قانون در برابر ساختمان پارلمان افغانستان به راه می‌اندازند اما در‬ ‫مقابل‪ ،‬طالب مدرسه دینی که شماری از زنان نیز در میان آنها است‪ ،‬نیز به میدان می‌آیند‬ ‫و در حمایت از قانون احوال شخصیه شعار می‌دهند‪".‬‬ ‫در این قانون آمده بود که زن بدون اجازه شوهر حق خروج از منزل را ندارد‪ .‬این مواد که‬ ‫در تناقض با قانون مدنی افغانستان بود‪ ،‬موجی از اعتراض های داخلی و بین‌المللی را بر‬ ‫انگیخت و از آن به عنوان بازگشت افغانستان به دوران طالبان یاد شد‪.‬‬ ‫فیلم نشان می‌دهد که گروهی از زنان که در نهادهای جامعه مدنی افغانستان فعال هستند‪،‬‬ ‫تظاهراتی را علیه این قانون در برابر ساختمان پارلمان افغانستان به راه می‌اندازند اما در‬ ‫مقابل‪ ،‬طالب مدرسه دینی که شماری از زنان نیز در میان آنها است‪ ،‬نیز به میدان می‌آیند‬ ‫و در حمایت از قانون احوال شخصیه شعار می‌دهند‪.‬‬ ‫دو جریان فکری متفاوت در تقابل با هم قرار می‌گیرند‪ .‬دوربین تصویربرداری به درون‬ ‫هر دو جریان فکری می رود و دیدگاه های هر دو را در بطن یک تظاهرات به تصویر‬ ‫می کشد‪.‬‬ ‫طالب خشمگین مدرسه‪ ،‬تظاهر کنندگان را نوکران غرب می نامند اما در مقابل زنان می‬ ‫گویند که ما فقط برای دفاع از حقوق خود اینجا جمع شده ایم‪ ،‬قانون احوال شخصیه را قبول‬ ‫نداریم و به هیچ جایی هم وابسته نیستیم‪ .‬طلبه جوان شعار می دهد‪ :‬مرگ بر شما بی دین‬ ‫ها ‪ ،‬مرگ بر شما نوکران غرب‪ ...‬برخی علیه جمعیت زنان به خشونت متوسل می شوند‪.‬‬ ‫برخی به زنان فحش می دهند‪ ،‬مرد دیگری در مقابل مدرسه علمیه به صورت یک دختر‬ ‫جوان تف می‌اندازد‪ ،‬دوربین دختر را از بین جمعیت دنبال می کند‪ .‬او گریه می‌کند و با‬ ‫بغض می‌گوید اگر دین آنها این باشد‪ ،‬من این نوع دین را قبول ندارم‪ .‬سپس تصاویر آرام‬ ‫زنان معترض را می بینیم که با چترهای بارانی شان همچنان تجمع کرده اند‪ .‬باران می بارد‬ ‫و صدای چک چک آب بر چترها شنیده می شود‪.‬‬ ‫این فصل از بخش‌های کلیدی فیلم است که به نوعی تقابل میان اندیشه سنتی و مدرن در‬ ‫افغانستان را به نمایش می گذارد و اینکه حرکت های مدنی زنان در یک جامعه سنتی با‬ ‫وجود چالش ها و موانع موجود‪ ،‬می تواند تاثیر گذار باشد‪.‬‬ ‫رئیس جمهوری افغانستان که با اعتراض‌های داخلی و بین‌المللی در خصوص این قانون‬ ‫جنجالی مواجه شده بود‪ ،‬خواستار بررسی مجدد این قانون و تعدیل آن می شود‪ .‬فیلم تصاویر‬ ‫شیخ آصف محسنی را نشان می دهد که بر پرده تلویزیون خصوصی ظاهر می شود و تاکید‬ ‫می کند که این قانون به نفع زنان است و غربی ها باید از ما یاد بگیرند‪.‬‬ ‫خیابان آزاری و تحقیر زنان‬ ‫خیابان آزاری و تحقیر و توهین زن در جوامع سنتی یکی از مصادیق خشونت اجتماعی‬ ‫علیه زنان در جامعه است‪ .‬بخش پایانی فیلم محترمه به حرکت مدنی و مبارزه دختران جوان‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫علیه خشونت و خیابان آزاری زنان پرداخته است‪ .‬نور جهان اکبر از سازمان دهندگان‬ ‫جوان این جنبش مدنی می گوید ‪ :‬ما زنها از رفتار برخی مردها در بیرون خسته شده ایم‪.‬‬ ‫در بازار و مجامع عمومی ما زنها را یکی فاحشه می گوید‪ ،‬یکی به بدن ما دست می زند‪،‬‬ ‫بعضی می گویند چه کمری باریکی داری ‪ ،‬یکی چادر ما را می کشد و دیگری ما را تحقیر‬ ‫و توهین می کند‪.‬‬ ‫سمیه رامش از فعالین مدنی زن در هرات می گوید‪ :‬نا امنی این نیست که فقط خطر گلوله‬ ‫و انفجار باشد‪ .‬برای ما زنها امنیت روحی و روانی در جامعه وجود ندارد‪.‬‬ ‫جنبش مبارزه با خیابان آزاری زنان که متشکل از دختران جوان است‪ ،‬حرکت شان را آغاز‬ ‫می کنند‪ .‬آنان در خیابان های کابل به حمل پارچه نوشته ها‪ ،‬مردها را به رعایت حقوق و‬ ‫امنیت روانی زنان در جامعه فرا می خوانند‪.‬‬ ‫صدا سلطانی‪ ،‬شاعر جوان در صحنه ای از فیلم به این موضوع اشاره می کند که اگر‬ ‫اینجا کوتاه بپوشی یا بلند‪ ،‬اگر آرایش کنی یا نکنی ‪ ،‬اگر چادر بپوشی یا نپوشی‪ ،‬بالخره‬ ‫یک کسی در بیرون یک گپ به تو می زند و امنیت روحی ترا سلب می کند‪ .‬زن دیگری‬ ‫می گوید‪ :‬گاهی آرزو می کردم که کاش یک مرد می بودم چرا که زن بودن در افغانستان‬ ‫بسیار دشوار است‪.‬‬ ‫نکاتی که می توانست بر قوت فیلم بیفزاید‬ ‫در عرصه محتوایی‪ ،‬بخش میانی فیلم بیشتر به نقش مراکز قدرت سنتی و مذهبی در اعمال‬ ‫تبعیض علیه زنان در جامعه اشاره دارد و به نقش دستگاه قدرت سیاسی و تبانی آن با مراکز‬ ‫سنتی نپرداخته است‪ .‬انتخاب نام محترمه برای فیلم هرچند تاکید بر استفاده کنایه آمیز آن در‬ ‫مورد زنان در افغانستان دارد و یک واژه عربی است اما برای مخاطب جهانی فیلم‪ ،‬عنوان‬ ‫گیرا و جذب کننده نیست‪ .‬در عرصه فنی‪ ،‬تدوین فیلم در برخی جا ها قدری شتابزده است‪.‬‬ ‫پس از بازگشت گروه فیلمساز از هرات به کابل‪ ،‬تماشاگر یک مرتبه صحنه تظاهرات زنان‬ ‫علیه قانون احوال شخصیه را می بیند و هیچ پیش زمینه ذهنی در مورد علت تظاهرات زنان‬ ‫برای مخاطب نا آشنا وجود ندارد‪.‬‬ ‫تدوین دیالکتیک در برخی صحنه ها مانند شمشیر بازی و اجرای تئاتر دختران جوان‪،‬‬ ‫نوعی رجزخوانی و ترکیب تند آن با صحنه های تظاهرات زنان که هیچ ارتباط منطقی با‬ ‫هم ندارند‪ ،‬فیلم را دقایقی از یک اثر مستند خارج می کند‪ .‬اگر بجای انتخاب فرمت سیاه و‬ ‫سفید در هنگام تدوین‪ ،‬از ابتدا فیلم به صورت سیاه و سفید تصویربرداری می شد‪ ،‬بر کیفیت‬ ‫تصویری آن می افزود و می شد با استفاده بهتر از نور‪ ،‬تصاویر سایه روشن و خاکستری‬ ‫را خلق کرد که به هدف بیانی فیلم بیشتر نزدیک شد‪.‬‬ ‫با وجود استفاده درست از صدا در برخی صحنه‌ها ‪ ،‬صدابرداری فیلم می توانست بهتر از‬ ‫این باشد‪ .‬فیلم محترمه با وجود برخی کاستی های فنی از چنان قدرت و جذابیتی برخوردار‬ ‫است که تماشاگر را تا پایان با خود می‌کشاند و سواالت جدی را در ذهن مخاطب نسبت به‬ ‫استمرار تبعیض و خشونت علیه زنان در افغانستان مطرح می کند‪bbc .‬‬

‫آموزش‬

‫مکتب موسیقی شاملو‬

‫ویلن ایرانی‪ ،‬ویولن کالسیک‪،‬‬ ‫سه تار و پیانو‪،‬‬ ‫تئوری موسیقی‪ ،‬سولفژ‬ ‫ردیف های آوازی‬ ‫(میرزا عبدالله‪،‬صبا‪،‬‬ ‫تجویدی)‬ ‫فراگیری آهنگ های قدیمی‬ ‫همراه با ویولن و ریتم‬ ‫آهنگساز _ مدرس دانشگاه‬ ‫با ‪ 40‬سال تجربه آموزشی_‬ ‫تکنواز ویولن در رادیو تلویزیون‬

‫دارنده تالیفات و آثار متعدد در زمینه موسیقی ایرانی‬

‫‪E.mail: shamloukia@gmail.com‬‬ ‫‪WEbsite: www.shamlouviolin.com‬‬

‫‪Tel: 604.983.3985‬‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 17


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 18‬‬

‫مديحه سرايی در ادبيات فارسی‬ ‫دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی‬ ‫در نگاه نخست به شعرهای مدیح ممکن‬ ‫است كه خواننده‌ی عصر ما بگوید‪ :‬چه‬ ‫سود از خواندن مجموعه‌ای از تملق‬ ‫حراف‪ ،‬و گیرم با ذوق‪،‬‬ ‫كه یاوه‌گویی ّ‬ ‫نثار یك مشت قل ُدر آدم‌كش و بی‌رحم در‬ ‫هشت صد سال پیش كرده است‪ ،‬به من‬ ‫چه كه امروز از زبان انوری بخوانم‪:‬‬ ‫گر دل و دست‪ ،‬بحر و كان باشد ‪ /‬دل و‬ ‫دست خدایگان باشد‬ ‫ِ‬ ‫ولی چنین برخوردی‪ ،‬چندان خردمندانه‬ ‫نیست‪ ،‬زیرا شعر مدیح‪ ،‬گذشته از‬ ‫ارزش های هنری‌ای كه می‌تواند داشته باشد‪ ،‬یك ارزش اجتماعی و تاریخی عام نیز دارد‬ ‫كه رسیدگی به ژرفای آن ما را با گذشته‌ی اجتماعی ما‪ ،‬بیش از هر سن ِد مستقیم تاریخی‪،‬‬ ‫آشنا می‌كند و اگر روزی بخواهیم تاریخ اجتماعی مردم ایران را قدری دقیق‌تر از آن چه‬ ‫تاكنون شناخته شده است‪ ،‬مورد بررسی قرار دهیم‪ ،‬كاوش در اعماق این مدیحه‌ها بهترین‬ ‫زمینه‌ی این‌گونه مطالعات می‌تواند باشد‪.‬‬ ‫این شعرهای مدیح‪ ،‬از یك سوی‪ ،‬مدینه‌ی فاضله ی موجود در ذهن جامعه را تصویر می‌كند‬ ‫اعماق تاریخ ما را آینگی می‌كند‪ .‬وقتی كه انوری‬ ‫و از سوی دیگر جریان های اجتماعی‬ ‫ِ‬ ‫یا فرخی‪ ،‬ممدوح خویش را به فالن صفت می‌ستایند‪ ،‬مجموعه‌ی این صفات اگرچه در آن‬ ‫ممدوح ممكن است اصال وجود نداشته باشد‪ ،‬كه اغلب هم ندارد‪ ،‬نشان‌دهنده‌ی این نكته‬ ‫است كه به هر حال معیار ارزش های اجتماعی حاكم بر اعماق ضمیر جامعه و آرزوهای‬ ‫مردمی‪ ،‬چیزی است در دایره‌ی همان صفات‪.‬‬ ‫اگر رودكی می‌گوید‪ :‬دایم بر جان او بلرزم ازیراك ‪ /‬مادر آزادگان كم آرد فرزند (‪)١‬‬ ‫و روی "آزادگی" ممدوح تكیه و تأكید می‌كند‪ ،‬این نشانه‌ی آن است كه در اعماق جامعه‪،‬‬ ‫مسأله ی رگ و ریشه‌ی ایرانی و نژاد ایرانی داشتن ممدوح‪ ،‬از خواسته‌های مردمی است و‬ ‫دست آزادگان یعنی ایرانیان باشد‪ ،‬نه كسانی‬ ‫تمایل طبیعی زمانه آن است كه فرمانروایی در ِ‬ ‫از قوم های دیگر‪.‬‬ ‫حال اگر به عصر سلجوقی نگاه كنیم‪ ،‬وقتی كه امیرمعزی ممدوح ترك خویش‪ ،‬سلطان‬ ‫بركیارق‪ ،‬را بدین‌گونه مور ِد ستایش قرار می‌دهد‪:‬‬ ‫ز افریدون و نوشروان‪ ،‬چه گویم من كه بگذشت او‬ ‫به ملك اندر ز افریدون‪ ،‬به عدل اندر ز نوشروان‬ ‫ایدئولوژیك حاكمیت را آشكارا پیش چشم می‌بینیم‪.‬‬ ‫تغییر اوضاع تاریخی و تحول‬ ‫ِ‬ ‫استاد سید جعفر شهیدی در‬ ‫مقاله‌ی سودمند خود تحت‬ ‫عنوان "تطور مدیحه‌سرایی‬ ‫در ادبیات فارسی تا قرن‬ ‫ششم" (‪ )٢‬تأكید دارد بر‬ ‫این كه اغراق و مبالغه‌ای‬ ‫كه در مدح های درباری‬ ‫عصر سلجوقی دیده می‌شود‬ ‫نتیجه‌ی این است كه‬ ‫سلجوقیان مردمی بیابانی‬ ‫تربیت چندانی‬ ‫بودند و‬ ‫ِ‬ ‫ندیده بودند‪ ،‬بنابراین تمام‬ ‫معیارهای حاكم بر آداب و‬ ‫رسوم و دیوان ها را زیر پا گذاشتند و این كار سبب شد كه شاعران‪ ،‬هر كس را به نوعی كه‬ ‫خواستند با مبالغه‌ها و گزافه‌گویی‌ها ستودند‪ .‬اما همین نقطه‌ی ضعف كه در مورد سالجقه‬ ‫به نظر ایشان رسیده است‪ ،‬عیناً در مورد غزنویان نیز مصداق دارد‪ ،‬چه آنان نیز قومی از‬ ‫همین مقوله بودند‪ .‬بنابراین باید این مبالغه‌گویی ها را از نتایج سیر تكاملی ادبیات درباری‬ ‫دانست و تابعی از متغیر سلیقه‌های شاعران و مخاطبان شعر‪ .‬دقیقاً همان‌طور كه شاعرانی‬ ‫از نوع انوری تشبیه های عصر فرخی و منوچهری را نمی‌پسندیده‌اند و ظهور شاعرانی از‬ ‫نوع ابوالفرج رونی برای ایشان تازگی داشته است‪ ،‬در مدیحه نیز مالك و معیارهای حاكم‬ ‫بر شعر سامانی و غزنوی را چندان نمی‌پسندیده‌اند و نكته‌ی اصلی در مور ِد ریشه‌یابی این‬ ‫ارتباط مستقیم "استبداد" و "شناوری‬ ‫مبالغه همان است كه [بدان می‌پردازم] و آن نشان دادن‬ ‫ِ‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫زبان" است‪.‬‬ ‫از میان برخی از این مدح های درباری می‌توان به بسیاری از خوی و خصلت های حاكم‬ ‫بر این دربارها‪ ،‬به گونه‌ای غیرمستقیم‪ ،‬پی برد و دریافت كه تا چه اندازه انحطاط اخالقی‬ ‫در درون این جامعه رواج داشته و چه بسیار "مُنكر"ها كه در آن جا "معروف" بوده است و‬ ‫صاحبان آن گونه خوی و خصلت ها بدان "فضایل" خویش می‌بالیده‌اند و برخی شاعران‪ ،‬از‬ ‫قالب نوعی از طنز‬ ‫نوع سوزنی سمرقندی‪ ،‬ایشان را بدان "فضایل" می‌ستوده‌اند‪ ،‬گیرم در ِ‬ ‫و طیبت‪ .‬نمونه‌های این‌گونه مدایح كه دیوان سوزنی سرشار از آن است به ما نشان می‌دهد‬ ‫كه ً‬ ‫مثال "انحراف جنسی" و آمیزش مرد با مرد‪ ،‬در چنین محیط هایی نه تنها امری آشكار‬ ‫بوده‪ ،‬بلكه شاعران‪ ،‬ممدوحان خود را بدان "فضایل" حتا می‌ستوده‌اند‪)۳( .‬‬ ‫شناور شدن زبان و ارتباط آن با رشد خودكامگی‪:‬‬ ‫برای مقایسه‌ی تطور این اغراق‌گویی ها بد نیست بیت هایی از چهار قصیده از چهار شاعر‬ ‫را در مدح و ستایش چهار پادشاه بیاوریم كه هم شاعران حالت نمونه دارند و هم پادشاهان‬ ‫موقعیت تاریخی قابل مقایسه‪ .‬شعرها نیز‪ ،‬از لحاظ‬ ‫كه بسیار قوی‌شوكت بوده‌اند و از لحاظ‬ ‫ِ‬ ‫صورت و قالب‪ ،‬دارای تشابه و وحدت‌اند‪ ،‬یعنی وزن و قافیه در تمام آن ها یكی است و‬ ‫طبعاً‪ ،‬زمینه‌ای بیش تر برای مقایسه می‌تواند داشته باشد‪ .‬زیرا اگر وزن و قافیه متعدد‬ ‫می‌شد‪ ،‬جای آن بود كه بگوییم ضرورت وزن و قافیه است كه هر كدام را به گونه‌ای از‬ ‫سخن وادار كرده است‪ .‬از هر كدام از شاعران‪ ،‬سه بیت برای نمونه می‌آوریم‪:‬‬ ‫از قصیده‌ی عنصری (درگذشته در سال ‪ ٤۳١‬ق) در مدح سلطان محمود غزنوی (كه از‬ ‫‪ ۳٨٩‬تا ‪ ٤٢١‬سلطنت كرده است)‪:‬‬ ‫خسرو مشرق یمین دولت و بنیا ِد مجد‬ ‫آفتاب ملك امین ملت و فخر تبار‬ ‫ِ‬ ‫یا ببندد یا گشاید یا ستاند یا دهد‬ ‫تا جهان باشد همی مر شاه را این باد كار‪:‬‬ ‫آنچه بستاند والیت‪ ،‬آنچه بدهد خواسته‬ ‫آنچه بندد دست دشمن‪ ،‬آنچه بگشاید حصار (‪)٤‬‬ ‫و منوچهری (درگذشته در جوانی در سال ‪ ٤۳٢‬ق) در ستایش سلطان مسعود غزنوی (كه‬ ‫از ‪ ٤٢١‬تا ‪ ٤۳۳‬سلطنت كرده است) گوید‪:‬‬ ‫خسرو عادل كه هست آموزگارش جبرئیل‬ ‫كرده رب‌العالمینش اختیار و بختیار‬ ‫این نكردش اختیار االّ بحق و راستی‬ ‫و آن نبودش جز به خیر و جز به عدل آموزگار‬ ‫دولت سعدش ببوسد هر زمانی آستین‬ ‫ِ‬ ‫طایر میمونش باشد هر زمانی خواستار (‪)۵‬‬ ‫و امیر معزی (درگذشته در سال ‪ ۵٤٢‬ق) در ستایش سلطان ملكشاه سلجوقی (كه از ‪٤٦۵‬‬ ‫تا ‪ ٤٨۵‬سلطنت كرده است) گفته است‪:‬‬ ‫آفتاب خسروان‬ ‫سایه‌ی یزدان‪ ،‬ملكشاه‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫شهریار كامران و پادشاه كامگار‬ ‫آن شهنشاهی كه هست اندر عرب وندر عجم‬ ‫دست او تیغ و قلم را افتخار‬ ‫از مبارك ِ‬ ‫اندر آن وقتی كه ایزد شخص آدم آفرید‬ ‫این جهان فرمان عدلش را همی كرد انتظار (‪)٦‬‬ ‫و انوری (درگذشته در سال ‪ ۵٨٢‬ق) در مدح سلطان سنجر (كه از ‪ ۵١١‬تا ‪ ۵۵٢‬سلطنت‬ ‫كرده است) گفته است‪:‬‬ ‫آب لطف و آتش شمشیر او‬ ‫خسروی كز ِ‬ ‫باد بی‌مقدار گشت از دشمن چون خاك‪ ،‬خوار‬ ‫سنجر آن كز آب و آتش گرد و گل پیدا كند‬ ‫مهر و كین او چو باد و خاك از تیر و بهار‬ ‫آنكه آب و آتش انگیزند تیغ و تیر او‬ ‫روز كار (‪)۷‬‬ ‫از دل باد هوا و ِ‬ ‫خاك میدان ِ‬ ‫برای این كه هیچ‌گونه شایبه‌ی مداخله در انتخاب‪ ،‬به ذهن خوانندگان نرسد‪ ،‬ما این شعرها را‬ ‫از هركدام از قصیده ها‪ ،‬از همان سه بیت نخست كه شاعر وارد مدح شده است‪ ،‬آورده‌ایم‪.‬‬ ‫از تأمل در این چهار نمونه به آسانی می‌توان دریافت كه‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫عنصری محمود را كه پادشاهی كشورگشای و غازی و تا حدی در اذهان عامّه ِقدیس و‬ ‫دارای كاریزما ‪ charisma‬است به این‌گونه ستایش كرده است كه او "پادشاه مشرق" است‬ ‫لقب او بوده است كه در کتاب های تاریخ‬ ‫و این حقیقتی است و "یمین دولت" است و این ِ‬ ‫ثبت است و "امین دولت" است و این تعبیر اگر راست نباشد‪ ،‬می‌توان گفت ادعایی است‬ ‫پذیرفتنی كه پادشاهی با چنان فتوحات اسالمی و افسانه‌ها و استوره‌ی دین‌پروری‪ ،‬امین ملت‬ ‫باشد‪ .‬در دو بیت بعد می‌گوید‪ :‬او "والیت"ستان است (و چه كسی درین تردید دارد ؟) و او‬ ‫مال می‌بخشد (تاریخ پُر است از شواهد این ادعا كه او مال های بسیاری به ویژه به شاعران‬ ‫می‌بخشیده) و دست دشمنان را می‌بندد و سر حصارهای دشمنان را می‌گشاید‪ .‬این ها عین‬ ‫واقعیت تاریخی است و سر سوزنی‪ ،‬در این سه بیت‪ ،‬عنصری‪ ،‬از گزارش حقیقت خارج‬ ‫نشده است‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 19‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪ ...‬ما نمی‌گوییم تمام مدح های عنصری همین‌گونه واقع‌گرایانه است‪ ،‬بلكه مقصو ِد ما این‬ ‫است كه نشان دهیم در این نمونه‌گیری ساده كه اكنون مور ِد سخن ماست‪ ،‬عنصری به هیچ‬ ‫روی از گزارش حقیقت خارج نشده است و هیچ دعوی دروغینی نكرده است‪.‬‬ ‫در سه بیت منوچهری كه ستایش سلطان مسعود است‪ ،‬اندكی بوی ادعا و خروج از واقعیت‬ ‫دیده می‌شود‪ :‬این كه جبرئیل (كه پیغام‌گزار وحی به انبیاست) آموزگار سلطان مسعود باشد‬ ‫و پروردگار او را برگزیده باشد و او را سعادت بخشیده باشد‪.‬‬ ‫اما در سه بیت نقل شده از امیرمعزی در مدح ملكشاه‪ ،‬درجه‌ی اغراق و گزافه‌گویی به نسبت‬ ‫چشم‌گیری باالتر رفته است‪ .‬اگر در دو بیت نخست‪ ،‬امیر معزی مدعی شده است كه ملکشاه‬ ‫دست مبارك اوست‪ ،‬تمام‬ ‫"آفتاب خسروان" است و در "عرب و عجم" افتخار "تیغ و قلم" از ِ‬ ‫ِ‬ ‫قراین تاریخی‪ ،‬ادعا بودن و دروغ بودن این سخن را گواهی می‌دهند‪ .‬با این‌همه‪ ،‬درجه‌ی‬ ‫اغراق‌گویی شاعر‪ ،‬در قیاس منوچهری با عنصری و سیر تاریخی ادبیات درباری‪ ،‬قابل‬ ‫قبول است‪ ،‬ولی در بیت سوم كه می‌گوید‪:‬‬ ‫اندر آن وقتی كه ایزد شخص آدم آفرید ‪ /‬این جهان فرمان عدلش را همی كرد انتظار‬ ‫دیگر تمام معیارهای شناخته‌شده‌ی اغراق در شعرهای قبلی عنصری و منوچهری را به یك‬ ‫سوی نهاده و گزافه‌گویی را از حد برده است و ادعایی كرده است كه با هیچ معیاری از‬ ‫معیارهای استوره و افسانه هم قابل پذیرش نیست‪.‬‬ ‫بیت انوری در ستایش سنجر‪ ،‬اثری از حرف های قابل قبول و نزدیك به واقع‪ ،‬اصالً‬ ‫در سه ِ‬ ‫واقعیت تاریخی‬ ‫وجود ندارد‪ ،‬یعنی اگر عنصری در حق محمود تا ح ّد زیادی نزدیك به‬ ‫ِ‬ ‫شخصیت مسعود‬ ‫واقعیت‬ ‫محمود بود و مدح منوچهری از سلطان مسعود‪ ،‬شكل نزدیك به‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بیت آغازی معزی جایی برای توجیه باقی بود‪ ،‬در هر سه‬ ‫بود با اندكی اغراق‪ ،‬و در دو ِ‬ ‫بیت انوری جای توجیه‪ ،‬به هیچ روی وجود ندارد‪ ،‬زیرا شاعر بنای كار خود را بر اغراق‬ ‫ِ‬ ‫واقعیت تاریخی سنجر ندارند‪:‬‬ ‫ها و مجازهایی قرار داده است كه كوچك ترین ریشه‌ای در‬ ‫ِ‬ ‫این كه سنجر می‌تواند از "آب" غبار برانگیزد و از "آتش" گل بیرون آورد‪ ،‬محاالتی هستند‬ ‫كه فقط در داستان معجزه های پیامبران و افسانه‌ها‪ ،‬نمونه‌اش را می‌توان دید‪ ،‬آن هم نه به‬ ‫این شكل كه مور ِد ادعای انوری است‪.‬‬ ‫می‌بینید كه در فاصله‌ی كم تر از یك صد و پنجاه سال‪ ،‬شعر مدیح چه تطوری به خود دیده‬ ‫و چه قدر ستایش های شاعران‪ ،‬از واقعیت و هسته‌های مركزی واقعیت به دور رفته است‪.‬‬ ‫اکنون یك بار شعرهای انوری را با شعرهای عنصری مقایسه كنید تا فاصله‌ی محسوسی را‬ ‫كه مدح عنصری نسبت به مدح انوری دارد‪ ،‬آشكارا احساس كنید‪.‬‬ ‫خصوصیت شعر انوری و اغراق های بیش از ح ّد او در مدح بوده است كه‬ ‫به دلیل همین‬ ‫ِ‬ ‫حتا ناقدی از نوع شمس قیس رازی‪ ،‬كه چشم و گوشش پُر از انواع شعر مدیح و دیوان‬ ‫های شاعران درباری فارسی و عربی بوده است‪ ،‬كاسه‌ی صبرش لبریز می‌شود‪ .‬شمس‬ ‫اوصاف مدح و‬ ‫قیس در فصلی كه ویژه‌ی اغراق پرداخته است‪ ،‬می‌گوید‪" :‬آن است كه در‬ ‫ِ‬ ‫درجات ممدوحان‪،‬‬ ‫تفاوت‬ ‫حسب‬ ‫هجا و غیر آن غلو كنند و مبالغت نمایند و وجو ِه مدایح‪ ،‬به‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اختالف احوال ایشان‪ ،‬در ارتفاع و اتضاع (‪ ،)٨‬متفاوت و از‬ ‫موجب‬ ‫مختلف است و بر‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بطرفی (‪ )٩‬افراط و تفریط‪ ،‬بیرون برند‪،‬‬ ‫عیوب مدح‪ ،‬یكی آن است كه از حد جنس ممدوح َ‬ ‫ِ‬ ‫چنان كه انوری گفته است‪:‬‬ ‫دست تو بر سر آفرینش‬ ‫زهی ِ‬ ‫وجو ِد تو سردفتر آفرینش‬ ‫قضا خطبه‌ها كرد‪ ،‬در مُلك و ملت‬ ‫به نام تو بر منبر آفرینش‬ ‫چهل سال مشاطه‌ی كون كرده‬ ‫رسوم ترا زیور آفرینش‬ ‫اگر فضله‌ی (‪ )١٠‬گوهر تو نبودی‬ ‫حقیر آمدی گوهر آفرینش‬ ‫و این نوع مدح‪ ،‬جز پیغامبر را نشاید و بیرون ازو در حق هر كس كه گویند‪ ،‬تجاوز باشد‬ ‫از حد مدح‪.)١١( ".‬‬ ‫حال تصور می‌كنید این كسی كه دستش بر سر آفرینش است و وجودش سردفتر هستی و‬ ‫سرنوشت‪ ،‬در قلمرو پادشاهی و دین‪ ،‬بر منبر آفرینش به نام او خطبه می‌خواند و چهل سال‪،‬‬ ‫مشاطه‌ی وجود‪ ،‬رسوم او را زیور آفرینش قرار داده است و اگر افزونی گوهر وجود او‬ ‫نبود‪ ،‬گوهر آفرینش چیزی حقیر و بی‌ارج می‌شد‪ ،‬چه كسی بوده است؟ یكی از وزیران‬ ‫سلطان سنجر به نام ابوالفتح ناصرالدین از فرزندان خواجه نظام‌الملك (‪ )١٢‬یعنی كسی كه‬ ‫در هر عصری صدها مثل او و صدها بهتر از او حتا با همان معیارهای درباری وجود‬ ‫داشته‌اند‪.‬‬ ‫ادبیات درباری و سیر تكاملی آن تا روزگار انوری‪ ،‬كه اوج این‌گونه‬ ‫برای فهم اغراق های‬ ‫ِ‬ ‫شعر است‪ ،‬ما باید به یك قانونمندی عام در تاریخ اجتماعی سرزمین ایران توجه داشته‬ ‫باشیم‪ ،‬قانونی كه شاید تاكنون كسی به آن كوچك ترین توجهی نكرده است و یكی از مبانی‬ ‫شناخت دوره های‬ ‫عمده‌ی "جامعه‌شناسی ادبیات ایران" و شاید هم یكی از اصول كلی‬ ‫ِ‬ ‫تاریخی ایران است‪.‬‬ ‫از تأمل در دو نمونه از جوامع تاریخ معاصر به چند و چون این قانون می‌توان پی برد‪ً .‬‬ ‫مثال‬ ‫اگر نگاهی كنید به دو كشور پادشاهی "انگلستان" و "عربستان"‪ ،‬به راحتی می‌توانید با این‬ ‫قانون‌مندی برخور ِد تجربی داشته باشید و سپس این قانون عام را در مسیر تاریخی كشور‬ ‫خودمان و دوره های سیاسی آن گسترش دهید‪.‬‬ ‫انگلستان به عنوان یك جامعه‌ی بهره‌مند از خر ِد متكی به تجربه‌ی آزادی و عربستان‪ ،‬یا‬ ‫هر كشوری از سنخ آن‪ ،‬كشوری "نفس‌كشنده در موجودیتی استبدادی"‪ .‬ما این دو جامعه‬ ‫را فقط از دیدگا ِه زبان‪ ،‬مور ِد مطالعه قرار می دهیم‪ .‬منظور ما در این جا مقایسه‌ی زبان‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫عربی شبه‌جزیره‌ی عربستان و زبان انگلیسی رایج در جزایر بریتانی نیست‪ .‬زبان در این‬ ‫جا مفهومی دیگر دارد‪ ،‬و با مثال های ساده‌ای كه می‌آوریم برای شما روشن خواهد شد‪ .‬در‬ ‫یك كالم‪ ،‬سخن بر سر زبان نیست‪ ،‬بلکه بر سر رفتار جامعه با زبان است‪:‬‬ ‫ما به اعماق پیچیده‌ی مفهوم های فلسفی و هنری و اخالقی و االهی كاری نداریم و به چند‬ ‫نمونه‌ی ساده از واژگانی كه در زندگی روزمره‌ی انسان معاصر در هر كدام ازین دو كشور‬ ‫جریان دارد نگاهی می‌افكنیم و کوشش می‌كنیم از كلمه های عاطفی (‪ )emotive‬كه ذاتاً‬ ‫شناورند صرف نظر كنیم و به واژگان "زبان گزارشی" (‪ )discoursive‬بپردازیم‪ً ،‬‬ ‫مثال‬ ‫به كلماتی مانن ِد "مهندس"‪" ،‬دكتر"‪" ،‬استاد"‪" ،‬دانشمند"‪" ،‬فیلسوف"‪" ،‬كشیش"‪" ،‬اسقف" و‬ ‫"تیمسار" و مانند آن ها كه دارای مفاهیم عام و جهانی هستند در هر كدام ازین دو جامعه‬ ‫محیط زندگی مردم این دو جامعه و رسانه‌های موجود در آن ها دقت‬ ‫توجه كنید‪ .‬اگر به‬ ‫ِ‬ ‫كنید‪ ،‬محال است در انگلستان كسی را كه "دكتر" نیست‪ ،‬در خطاب خواه كتباً و خواه شفاهاً‬ ‫"دكتر" بخوانند یا كسی را كه "مهندس" نیست‪" ،‬مهندس" بنامند‪ .‬در جامعه‌ی برخوردار از‬ ‫حیثیت‬ ‫تربیت دمكراسی‪ ،‬كلمات را به راحتی نمی‌توان شناور كرد‪ ،‬كلمات مانند انسان ها‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سرنوشت مفهومی كلمات تصمیم‬ ‫باب‬ ‫در‬ ‫‌تواند‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫كه‬ ‫است‬ ‫جامعه‬ ‫كل‬ ‫و‬ ‫دارند‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫خاص‬ ‫ِ‬ ‫بگیرد‪.‬‬ ‫بنابراین اگر كسی "كشیش" است‪ ،‬شما در چنان جامعه‌ای نمی‌توانید به راحتی او را "اسقف‬ ‫بابت تجاوز‬ ‫اعظم" یا باالتر خطاب كنید‪ .‬هم او ناراحت می‌شود و هم جامعه شما را از ِ‬ ‫به حدود كلمات‪ ،‬مور ِد شماتت قرار خواهد داد؛ بر همین قیاس‪ ،‬كلماتی از نوع "استاد" و‬ ‫"دانشمند" و "فیلسوف" و "صاحبقران" و "تیمسار" و امثال آن‪ .‬اما در جامعه‌ی استبدادی‪،‬‬ ‫مسایل بر عكس جریان دارد‪ ،‬شما جای هر كلمه را با همسایه‌های آن و با مدارج باالی آن‬ ‫به راحتی می‌توانید عوض كنید‪ ،‬نه مخاطب شما ازین بابت احساس شرمساری خواهد كرد‬ ‫و نه جامعه شما را مور ِد انتقاد قرار خواهد داد كه این كسی كه تو ً‬ ‫مثال فالن عنوان را به‬ ‫او داده‌ای‪ ،‬دارای چنین مقامی نیست‪ .‬تجاوز به حریم كلمات در جامعه‌ی استبدادی‪ ،‬چنان‬ ‫راحت انجام می‌شود كه خیلی به آسانی می‌توان كلمه‌ی مانند "پاپ" را كه مفهومی است‬ ‫منحصر به فرد و هیچ‌گاه در تاریخ دو تا نبوده است اندك‌اندك بر هر عزایم‌خوان و دربان‬ ‫و كشیشی‪ ،‬بی‌هیچ‌گونه ارتسام (‪ ،)consecration‬اطالق كرد و این تجاوز به حدود كلمات‬ ‫را تا آن جا گسترش داد كه در هر روستایی‪ ،‬چندین پاپ‪ ،‬در عرض هم وجود داشته باشند‪.‬‬ ‫‪...‬چنین شایع بود كه یكی از مشاهیر فرنگ را با پول گزافی كه به او داده بودند‪ ،‬وادار كرده‬ ‫مبارك همایونی بكند و او‪ ،‬به زبان انگلیسی‪،‬‬ ‫ذات‬ ‫ِ‬ ‫بودند كه در سر میز شام نطقی در محامد ِ‬ ‫اما با معیار فارسی شناور ما‪ ،‬گفته بود‪:‬‬ ‫‪"Your shahanshah Aryamehr is the best shahanshah Aryamehr, all over‬‬ ‫"!‪the world‬‬ ‫این قانون‪ ،‬اصلی است محسوس و ملموس كه در این دو نوع جامعه جاری و ساری است‬ ‫و هرچه بیش تر در اعماق این موضوع تأمل كنید‪ ،‬میدان تجربی این مشاهده را گسترده‌تر‬ ‫كلمات محسوس و ملموس قدری پا را فراتر بگذارید و به قلمرو‬ ‫می‌بینید؛ به ویژه كه از‬ ‫ِ‬ ‫واژگانی وارد شوید كه ذاتاً میدانی برای "تجاوز" دارند‪ .‬اتفاقاً "مجاز" و متافورای یونانی‬ ‫هم از همین "تجاوز" به وجود آمده است‪ .‬همان‌طور كه در جامعه‌ی استبدادی می‌توان‬ ‫به حقوق افراد تجاوز كرد‪ ،‬به حدود كلمات هم می‌توان تجاوز كرد‪ ،‬و همان‌طور كه در‬ ‫جامعه‌ی برخوردار از آزادی و قانون به حقوق افراد نمی‌توان تجاوز كرد‪ ،‬به حدود كلمات‬ ‫هم نمی‌توان تجاوز كرد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)20‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 20‬‬

‫مدیحه سرايي در ادبيات فارسی ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)19‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫دیگر خودبه‌خود با این قفس خوگر شده است و واکنش چندانی نشان نمی‌دهد‪ .‬با این‌همه‪،‬‬ ‫می‌توان با آمار نشان داد كه شناوری كلمات در فاصله‌ی عصر سامانی تا سلجوقی به اوج‬ ‫خود می‌رسد‪ ،‬زیرا استبداد چنین حركتی دارد و در دوره‌ی مغول‪ ،‬به علت گسیختگی از‬ ‫دست‌كم می‌توانیم بگوییم كه استبداد متوقف‬ ‫مركز قدرت‪ ،‬از رشد استبداد كاسته می‌گردد یا ِ‬ ‫می‌شود‪ ،‬و همین امر هم سبب شده است كه در مدایح عصر مغول‪ ،‬آن افراط و تفریطی را‬ ‫كه در اغراق های انوری می‌توان مشاهده كرد‪ ،‬در مدایح امثال سعدی نمی‌بینیم‪ ،‬چرا كه‬ ‫سعدی در نظامی با استبداد متمركز از نوع استبداد عصر انوری زندگی نمی‌كند‪.‬‬ ‫بر روی هم قصیده های مدحی اوج ستایشگری های درباری است و اوج شناور شدن زبان‬ ‫مدیح در شعر فارسی و از این نكته می‌توان پی برد كه جامعه‌ی ایرانی عصر سلجوقی‪ ،‬در‬ ‫متمركزترین دوران استبدا ِد خویش به سر می‌برده است‪.‬‬ ‫چنان‌كه در جای دیگر یادآور شده‌ایم‪ ،‬تكامل معیارهای ادبی نیز كه روی دیگر سكه‌ی آزادی‬ ‫و فقدان آزادی است در شكل‌گیری این اغراق ها و گزافه‌گویی ها و شناور كردن زبان‪ ،‬تأثیر‬ ‫خاص خود را داشته است و اندیشه‌ی "انسان كامل" و "ولی" در تصوف نیز سهم عمده‌ای‬ ‫درین شناوری زبان به عهده گرفته است‪.‬‬ ‫در این جا‪ ،‬پیش از به پایان بردن این سخن‪ ،‬ناگزیرم یادآور شوم كه استبداد‪ ،‬ضرورتاً در‬ ‫قلمرو "واژگان مدیح"‪ ،‬زبان را شناور نمی‌كند‪ ،‬بلكه در زبان جامعه‌ی استبدادی تمامی‬ ‫واژگان زبان بالقوه می‌تواند دستخوش "بیماری شناوری" باشد‪ .‬در چنین زبانی نویسنده‬ ‫و هنرمندش نیز به ساحت كلمات تجاوز می‌كند و زبان را محترم نمی‌شمارد و به جای‬ ‫این كه بگوید‪" :‬خودكارم را از میان جیبم درآوردم و چند سطر نامه نوشتم" به راحتی‬ ‫می‌گوید‪" :‬خواهرم را از میان غصه‌هایم در آوردم و با آن چند شعله نامه رقصیدم"‪ .‬در‬ ‫زبان چنین جامعه‌ای "خواهر" می‌تواند جانشین "خودكار" شود و "رقصیدن" جانشین‬ ‫نوشتن و "شعله" جانشین "سطر" و "غصه‌ها" جانشین "جیب"‪ .‬نویسنده‌ی این سطرها‬ ‫دست‌كم در مطاوی "صور خیال در شعر‬ ‫خود به اهمیت مجاز در زبان توجه كامل دارد و ِ‬ ‫خالقیت هنری شاعران توجه داشته است‪ .‬شناور بودن زبان‬ ‫فارسی" به سهم "مجاز" در‬ ‫ِ‬ ‫هیچ ربطی به زایندگی زبان ندارد‪ ،‬شك نیست كه زبان انگلیسی در عصر حاضر به دلیل‬ ‫هزار عامل فرهنگی و سیاسی و اقتصادی زاینده‌ترین زبان جهان است‪ ،‬ولی ممكن است‬ ‫به اعتبار عارضه‌ی "شناور بودن" با زبان فالن كشور عقب‌مانده‌ی نیمه‌مرده در زنجیر‬ ‫استبداد در اعماق قاره‌ی سیاه‪ ،‬قابل مقایسه نباشد‪ ،‬یعنی زبان آن كشور از زبان انگلیسی‬ ‫ً‬ ‫اصال شاید یكی از دالیل نازایی زبان باشد‪ .‬زیرا زایایی از‬ ‫شناورتر باشد‪ .‬شناور شدن زبان‬ ‫خواص رشد اجتماعی و فرهنگی است و شناور شدن از لوازم عقب‌گرد و فروماندگی‪ .‬وقتی‬ ‫زبانی‪ ،‬حرفی برای گفتن ندارد‪ ،‬با شناور كردن كلمات خود‪ ،‬خودش را گول می‌زند كه من‬ ‫حرف تازه‌ای دارم می‌زنم‪ ،‬در صورتی‌كه هیچ حرف تازه‌ای ندارد‪ .‬اندكی به مثنوی های تو‬ ‫خالی عصر صفوی و بعضی شعرهای دیگر توجه كنید كه در یك صفحه‌ی آن ها به اندازه‌ی‬ ‫تمام شاهنامه یا مثنوی موالنا می‌توان "مجازهای نو" پیدا كرد‪ ،‬هر فعلی را به جای هر فعل‬ ‫دیگری به كار می‌برند و هر كلمه‌ای را جانشین هر كلمه‌ی دیگر می‌كنند‪.‬‬ ‫شناور شدن زبان نشانه‌ی فقدان اندیشه‌ی فلسفی و عقالنی در زیربنای جامعه است و‬ ‫جامعه‌ای كه در آن اندیشه‌ی حكیمان و فرزانگان نقشی نداشته باشد‪ ،‬به ناگزیر‪ ،‬بازیچه‌ی‬ ‫خودكامگان و عوام‌فریبان است‪.‬‬

‫‪ ...‬اكنون به یاد ندارم كه در كجا‬ ‫خوانده‌ام ولی یقین دارم گفتار‬ ‫یكی از حكیمان بزرگ چین است‬ ‫كه گفته است‪" :‬روزی‪ ،‬اگر‬ ‫زمان اصالح جامعه را به من‬ ‫بسپارند‪ ،‬نخست زبان ایشان را‬ ‫اصالح می‌كنم‪ ".‬گویا مقصود او‬ ‫نشان دادن همین رابطه‌ی استبداد‬ ‫اجتماعی و شناور شدن زبان‬ ‫است‪ .‬ممكن است كسانی بگویند‬ ‫این نكته كه تو می‌گویی مرتبط‬ ‫است با تمایز طبیعی دو زبان انگلیسی و عربی كه در یكی كلمات ذاتاً محترم‌اند و در‬ ‫حیثیت ثابتی ندارند‪ .‬من این سخن را به دو گونه می‌توانم پاسخ بدهم؛ یكی آن‬ ‫دیگری كلمات‬ ‫ِ‬ ‫كه بگویم از مطالعه‌ی در نوع كاربرد "عربی" و "انگلیسی" در دو كشور متفاوت‪ ،‬فرض‬ ‫كنید انگلستان و افریقای جنوبی‪ ،‬و عربستان و لبنان قبل از آشوب ها‪ ،‬بی‌گمان می‌توان تا‬ ‫ح ِد زیادی به عمومیت داشتن این قانون پی برد‪ .‬مسلماً در انگلیسی مورد استفاده‌ی افریقای‬ ‫جنوبی كلمات حرمتی را كه در انگلیسی بریتانیایی دارند‪ ،‬ندارند؛ همچنین شناوری كلمات‬ ‫در عربی لبنانی آن سال ها مسلماً كم تر از عربی "حجاز" خواهد بود‪ ،‬مگر این كه كوچك‬ ‫ترین تمایزی‪ ،‬به لحاظ آزادی و استبداد‪ ،‬میان افریقای جنوبی و انگلستان از سویی و میان‬ ‫عربستان و لبنان آن سال ها دیگر وجود نداشته باشد‪ .‬وگرنه اگر تمایزی‪ ،‬به لحاظ دمكراسی‬ ‫و فقدان آن‪ ،‬در این نمونه‌ها وجود داشته باشد‪ ،‬بی‌گمان آن درجه‌ی شناوری نیز قابل مشاهده‬ ‫و اندازه‌گیری است‪ .‬اگر فرض محال كنیم كه نتوان به اندازه‌گیری درجه‌ی شناوری كلمات‬ ‫در این قلمروهای اجتماعی پرداخت‪ ،‬تازه اول بحث و میدان طبیعی استدالل ما خواهد‬ ‫بود كه چرا زبان عربی این قدر شناور است و زبان انگلیسی بدان‌پایه شناور نیست و باز‬ ‫می‌رسیم به همان اصل و قانون اولیه‌ی مورد نظرمان كه هر قدر جوامع برخوردار از‬ ‫اندیشه‌ی دمكراسی باشند‪ ،‬زبانشان از شناوری های تند بر كنار است و هر قدر استبدادی‬ ‫باشند‪ ،‬به همان میزان‪ ،‬زبانشان شناور است‪ .‬این مقدمه قدری طوالنی‌تر از ذی‌المقدمه شد‬ ‫ولی از آن جا كه نكته‌ی بسیار مهمی است و روزی باید بر اساس آن‪ ،‬كتاب و كتاب هایی‬ ‫نوشته شود‪ ،‬از نوشتن این سطور دست بازنداشتم و اكنون برمی‌گردم به ذی‌المقدمه كه آن‬ ‫نگاهی بود به ارتباط این "شناوری كلمات در جامعه‌ی استبدادی" و بازتاب آن در تطور‬ ‫مدیحه‌های شعر فارسی و به طور كلی ادبیات درباری‪.‬‬ ‫هر كس با شعر فارسی كوچك ترین آشنایی داشته باشد و مدایح رودكی را با مدایح فرخی‬ ‫و مدایح فرخی را با مدایح انوری سنجیده باشد‪ ،‬شناور شدن كلمات را از حوزه‌ی قاموسی‬ ‫آن ها در مسیر این سه دوره‌ی تاریخی آشكارا مشاهده خواهد كرد‪ :‬در شعر رودكی‪،‬‬ ‫تجاوز به حدود كلمات بسیار اندك است‪ ،‬زیرا جامعه‌ی سامانی‪ ،‬جامعه‌ای است تا حد‬ ‫زیادی برخوردار از قانون و آزادی؛ و من این جا دمكراسی را به معنی شناخته شده در‬ ‫فلسفه‌ی سیاسی غرب و مبانی سیاست ارستو (ارسطو) و جمهور افالتون (افالطون) یا پی‌نوشت ها‪:‬‬ ‫اندیشه‌های هگل و ماركس و الك و روسو به كار نمی‌برم‪ ،‬بلكه دوری از زور و قلدری را ‪ -١‬رودكی با تبدیل "كرام" (=كریمان) به "آزادگان" (احرار و بنواالحرار كه لقب عام ایرانیان بوده‬ ‫دمكراسی و آزادی می‌نامم و طبعاً زورگویی و ظلم را استبداد‪ .‬در تاریخ اجتماعی ایران است) این مضمون را عیناً از ابن‌معتز (متوفی‪ )١٩٦‬گرفته و به شیواترین بیانی آن را در فارسی‬ ‫عصر سامانی و به ویژه در قلمرو فرمانروایی سامانیان‪ ،‬كم تر نشانه‌ای از زورگویی های ادا كرده است كه از اصل عربی آن بسیار زیباتر است‪ .‬با این كه بیت ابن‌معتز هم از شاهكارهای‬ ‫اجتماعی دوره‌ی غزنوی وجود دارد و با همه‌ی استبداد غزنویان‪ ،‬استبداد مذهبی سالجقه اوست (دیوان ابن‌معتز‪ ،‬برگ ‪:)٢۳۵‬‬ ‫بسی بی‌رحمانه‌تر از استبداد غزنویان است‪ ،‬زیرا در عصر سامانی اندیشه‌های فلسفی حاكم ما اِ ْن اری ِشبْهاً ل ُه فیما اری‪ /‬ام‌ُ ال ِكرام قلیلة األوال ِد‪.‬‬ ‫‪" -٢‬نامه مینوی"‪ ،‬برگ های ‪ ٢٨۳‬و ‪.٢٨۵‬‬ ‫بر ذهن حكیمان و روشنفكران عصر‪ ،‬تفكرات اومانیستی یا نزدیك به اومانیستی امثال‬ ‫‪ -۳‬برای نمونه مراجعه شود به "دیوان سوزنی"‪ ،‬چاپ امیركبیر‪ ،١۳۳۷ ،‬برگ ‪. ٤٦‬‬ ‫اخوان‌الصفا و ابوسلیمان منطقی سجستانی است و زیربنای فلسفی دوره‌ی غزنوی را نیز‬ ‫‪" -٤‬دیوان عنصری"‪ ،‬چاپ دكتر دبیرسیاقی‪ ،‬برگ ‪.١٠٦‬‬ ‫تفكر بزرگانی از نوع بیرونی و ابن‌سینا می‌سازد‪ .‬به هر حال‪ ،‬در چنین جامعه‌ای به ِ‬ ‫لحاظ ‪" -۵‬دیوان منوچهری"‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬برگ ‪.٢٨‬‬ ‫"اسب‬ ‫فرهنگی میدان برای استبدا ِد دینی چندان باز نیست‪ ،‬ولی از آن هنگام كه سالجقه بر‬ ‫ِ ‪" -٦‬دیوان معزی"‪ ،‬برگ ‪.٢٢۷‬‬ ‫تفكر اشعری" و تفكر اشعری با "قصیل تر و تازه‌ی دشت های عرفان" وار ِد میدان سیاست ‪" -۷‬دیوان انوری"‪.١٩٠/١ ،‬‬ ‫و كشورداری شدند‪ ،‬و ستون‬ ‫ِ‬ ‫فقرات استبداد مذهبی خود را اندیشه‌ی ضد فلسفی اشاعره قرار ‪ -٨‬اتضاع‪ :‬در فرود بودن‪ ،‬پایین بودن‪.‬‬ ‫طرفی‪ =( :‬طرفین) دو سوی‪.‬‬ ‫دادند‪ ،‬تفكر فلسفی روزبه‌روز از محیط اجتماعی كشور ما گریزان‌تر شد و هر گاه خواست ‪َ -٩‬‬ ‫سری از ِ‬ ‫الك خود بیرون كند‪ ،‬با دشنام های عارفان بزرگی از نوع عطار و مولوی روبرو ‪ -١٠‬افزونی‪ :‬آنچه از چیزی زیادتی آید‪.‬‬ ‫گردید‪ .‬در نتیجه‪ ،‬میدان برای استبدا ِد دینی روزبه‌روز بیشتر و بیشتر شد و نباید فراموش ‪" -١١‬المعجم"‪ ،‬چاپ دانشگاه تهران‪ ،‬برگ ‪ ۳٨۵‬و "دیوان انوری" ‪.٢٦٤/١‬‬ ‫كرد كه سالجقه راهی جز این نداشتند كه تكیه‌گا ِه دینی را اختیار كنند‪ ،‬زیرا نه روزگار‪ -١٢ ،‬برای مختصری از احوال او مراجعه شود به "دیوان انوری" ‪.۵٦/١‬‬ ‫روزگار ایدئولوژی های ملی و ارزش هایی از آن دست بود و نه آنان می‌توانستند با چنان‬ ‫ایدئولوژی ها و معیارهایی وارد عمل شوند‪.‬‬ ‫منبع ‪ :‬كتاب "مفلس كیمیافروش"‪ ،‬محمدرضا شفیعی كدكنی‪ .‬تهران‪ :‬سخن‪1372،‬‬ ‫در دوره‌ی مغول‪ ،‬از فشار استبدا ِد دینی بازمانده از عهد سلجوقی كاسته می‌شود‪ ،‬ولی جامعه‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫علی وفائی‬

‫‪Cell: 603.8254‬‬ ‫‪728.3132‬‬

‫‪AAA ALI RENOVATION‬‬ ‫کاشی کاری‬ ‫لمینیت‬ ‫تغییرات داخلی‬

‫درای وال‬ ‫نجاری‬ ‫بتون‬

‫مسکونی کردن زیرزمین‬ ‫لوله کشی‬ ‫برق‬ ‫رنگ‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 21‬‬

‫باغ دزاشيب‬ ‫امیرحسن چهلتن‬ ‫درباره امیرحسن چهلتن‬

‫امیرحسن چهلتن به سال ‪ ۱۳۳۵‬متولد شده است‪.‬‬ ‫نخستین آثار داستانی چهلتن در سال های میانی دهه‬ ‫پنجاه و در حالی كه او تنها ‪ ۲۰‬سال سن دارد منتشر‬ ‫شدند‪ .‬اولین كتاب او یعنی «صیغه» ‪ ۱۳۵۵‬بیانگر‬ ‫ذهنیتی است كه بعدها و در كارهای مهم تر نویسنده‬ ‫به آن توجه شد‪ .‬چهلتن نویسنده پركاری است‪ .‬او در‬ ‫طول سه دهه حضور د ر جریان ادبیات داستانی ایران‪،‬‬ ‫آثار متعددی در دو حوزه داستان كوتاه و رمان منتشر‬ ‫كرده است‪ .‬از جمله آثار او می توان به «دخیل بر پنجره‬ ‫فوالد»‪« ،‬روضه قاسم»‪« ،‬تاالر آینه»‪« ،‬تهران شهر‬ ‫بی آسمان»‪« ،‬ساعت پنج برای مردن دیر است» و‪ ...‬اشاره كرد‪ .‬او سال ها به عنوان‬ ‫یك داستان نویس فعال در حوزه هایی مانند نقد ادبی و حضور در كارگاه های تجربی‬ ‫داستان فعالیت كرده است‪ .‬جهان داستانی امیرحسن چهلتن عمدتا بر بازخوانی های‬ ‫ذهنی شخصیت های او از گذشته و اتفاق هایی بنا می شود كه در رقم خوردن سرنوشت‬ ‫انسانی اش تاثیر داشته اند‪ .‬تنهایی ‪ ،‬ترس و شاید تلخی مفرط زمان از اهم عناصر تفكر‬ ‫داستانی چهلتن به شمار می آیند‪ .‬او در مونولوگ نویسی و روایت های گزارشی قدرت‬ ‫خاصی دارد و همین امر باعث می شود تا اغلب آثارش بر پایه روایت های یك شخصیت‬ ‫از گذشته و یا دیگران شكل بگیرد‪ .‬در آثار امیرحسن چهلتن شاهد فروریزی ارزش ها‬ ‫و تابوهای ذهنی هستیم كه اغلب زندگی انسان او را دچار انفعال و سردرگمی كرده اند‪.‬‬ ‫این اتفاق به واسطه روحیه جست وجوگری ای به وجود می آید كه قهرمان های او‬ ‫ناچار به تن دادن به آن می شوند‪ .‬با این توصیف جهان داستانی امیرحسن چهلتن را‬ ‫باید جهان ذهن نویسنده ای دانست كه به تاریخ و عناصر سازنده اش مشكوك است‪.‬‬ ‫انسان اش مدام در حال حرف زدن با خود است و در هر شرایط و موقعیتی هم كه قرار‬ ‫داشته باشد كمی از زمان حال خود عقب یا جلوتر قرار گرفته است‪ .‬چهلتن در شهر‬ ‫تهران سكونت دارد‪.‬‬ ‫خاله جان گفت‪ :‬راه گم كرده ای‬ ‫گفتم‪ :‬راستش این طرف ها بودم با خودم گفتم خوب است‪...‬‬ ‫جوری كه انگار مچم را گرفته باشد‪ ،‬گفت‪ :‬پس همان‪ ...‬راستش حسنعلی كه آمد گفت مهندس‬ ‫آمده‪ ،‬دلم هری ریخت پایین‪ ...‬نه كه شماها اهل این جور معجزات نیستید گفتم نكند‪...‬‬ ‫خندیدم‪ ،‬گفتم‪ :‬آدم جرات ندارد یك وقت سری به خاله اش بزند‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬بگذار برایت از این نان برنجیه بیاورم‪ ... ،‬كجاست این عصاهه؟‬ ‫نگذاشتم‪ ،‬اصرار می كرد‪ ،‬همه اش می گفت نمی دانی چه شیرینی ای است‪ ،‬توی دهان آب‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬نه خاله جان‪ ،‬شما با این پادردتان‬ ‫گفت‪ :‬مگر می خواهم بروم سفر پتل پورت‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬پس خودم می آورم‪ ،‬كجاست؟‬ ‫گفت‪ :‬همین جا‪ ،‬توی همین گنجه‪.‬‬ ‫همه چیز خانه برایم آشنا بود‪ ،‬تابستان های كودكی را یك سره آنجا گذرانده بودم‪ ،‬بارها و‬ ‫بارها در آن گنجه را باز كرده بودم و از تویش چیزی برداشته بودم‪ ،‬و آن روز وقتی درش‬ ‫را باز كردم همان بوهای همیشگی را شنیدم كه یك جور گرمای به خصوص داشت و حسی‬ ‫را منتقل می كرد كه اطمینان‪ ،‬امنیت یا این جور چیزها می شد اسمش را گذاشت‪ ،‬گفتم‪ :‬خاله‬ ‫جان من چقدر خانه ات را دوست دارم‪.‬‬ ‫آه كشید‪ ،‬بعد گفت‪ :‬نمی آیید كه‪ ...‬چه می شود اگر یك روز دست زن و بچه ات را بگیری‬ ‫و بیاوری اینجا‪ ...‬هان؟‬ ‫گفتم‪ :‬شرمنده ام خاله جان‪.‬‬ ‫این بار عمیق نگاهم كرد‪ ،‬گفت‪ :‬می دانم تو هم گرفتاری‪.‬‬ ‫قوری چای روی بخاری بزرگ آهنی بود‪ ،‬برای خودم ریختم‪ .‬گفت‪ :‬حسنعلی همین پیش‬ ‫پای خودت آمد و دم كرد‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬خاله جان چه عطری!‬ ‫چشم ها را بستم و فنجان را به بینی ام نزدیك كردم‪ ،‬خاله جان گفت‪ :‬نوش جانت‪.‬‬ ‫همیشه همه چیز خانه شان مرغوب و درجه یك بود‪ ،‬خب وضع شان هم البته روبه راه‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫بود‪ ،‬همیشه مصدر و باغبان‬ ‫داشتند‪ ،‬شوهرش داوود خان‬ ‫نظامی بود البته بعدها هم‬ ‫امیر شد اما خاله جان همیشه‬ ‫سرهنگ صدایش می زد‪ ،‬می‬ ‫گفت تیمسار توی دهانم نمی‬ ‫چرخد‪ .‬پرسیدم راستی از‬ ‫فریبرز چه خبر خاله جان؟‬ ‫خاله جان سری تكان داد‪ ،‬گفت‬ ‫خوب است و این را جوری‬ ‫گفت تا در ضمن دل تنگی اش‬ ‫را هم آشكار كرده باشد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫آن وقت ها الاقل پاری وقت‬ ‫ها نامه ای هم می داد اما حاال‬ ‫هف هش ده روزی یك بار‬ ‫فقط یك تلفن‪ ،‬همین‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬خب تلفن كه بهتر است‪،‬‬ ‫صدایش را هم می شنوید‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬خب بله‪ ،‬اما به شرطی‬ ‫كه بشود آدم دو كلمه هم‬ ‫حرف بزند‪ ،‬نامه كه می داد‬ ‫هر كدامش را صد دفعه می‬ ‫خواندم‪ ،‬چشمم به خط نامه بود‬ ‫اما صدای فریبرز توی گوشم‬ ‫می پیچید‪ ،‬نامه ها همین جا روی طاقچه كود بود‪ ،‬حاال گذاشته ام شان توی َمجری‪ ،‬هنوز‬ ‫هم بعضی وقت ها می آورم و می خوانم شان‪ ،‬نامه هایی كه بگو ده بیست سال پیش تر‬ ‫فرستاده‪ .‬اما با تلفن بیشتر وقت ها هنوز سالم و علیك نكرده می گوید دیرم شد دیگر باید‬ ‫بروم‪ ،‬یا اینكه آیدا از توی دستشویی صدایم می زند یا اینكه‪...‬‬ ‫پرسیدم‪ :‬دختر كوچیكه اش را می گویید‪.‬‬ ‫به تایید سر تكان داد‪ ،‬بعد یكهو چهره اش شكفت‪ ،‬گفت‪ :‬دختر به این خوشگلی به عمرم ندیده‬ ‫ام چشم ها رنگ زمرد همان جور برق می زند‪.‬‬ ‫پرسیدم‪ :‬حاال چند تا بچه دارند؟‬ ‫گفت‪ :‬سه تا‪ .‬شیده از بس بچه دوست دارد‪ ،‬یعنی فریبرز هم همین طور‪ .‬گفتم دیگر بس‬ ‫تان است‪ ،‬همین ها را بزرگ كنید‪ .‬خب می دانی آنجا آدم ها از زن و مرد باید بیست و‬ ‫چهارساعته كار بكنند‪ .‬شب ها شیده از فریبرز هم دیرتر به خانه می رسد‪.‬‬ ‫فریبرز یك دانه اوالد بود‪ ،‬ما چهارتا بودیم‪ ،‬من همه دوران كودكی بگو تا آخر دبستان فقط‬ ‫یك دوچرخه داشتم كه تازه گاهی وقت ها می دادم به خواهران و برادرم آنها هم سوار شوند‬ ‫اما فریبرز هر تابستان یك دوچرخه می شكست‪ .‬داوودخان مرا با انگشت نشان می داد و به‬ ‫فریبرز می گفت‪« :‬از این امیر یاد بگیر»‬ ‫من و فریبرز هم سن و همكالس بودیم‪ ،‬من شاگرد نمونه بودم و او هر سال تجدیدی داشت‪،‬‬ ‫داوودخان راغب بود كه تابستان ها من همراه شان به باغ دزاشیب بروم‪ ،‬خب من از‬ ‫خداخواهی ام بود‪.‬‬ ‫آنها همیشه مهمان داشتند‪ ،‬شب ها روی آن ایوان پهن تشك ها را كنار هم پهن می كردیم و‬ ‫می خوابیدیم‪ ،‬من و فریبرز تا نیمه های شب پچ پچ می كردیم‪ ،‬برای فردا نقشه می كشیدیم‪،‬‬ ‫آن موقع شمیران پر از باغ بود‪ ،‬پر از كوچه های سایه سار و جوب های پرآب‪.‬‬ ‫خاله جان گفت‪ :‬هر دفعه هم سراغت را می گیرد‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬بی معرفت نمی كند تلفنی چیزی‪...‬‬ ‫خاله جان حق را به من داد‪ ،‬با وجود این گفت‪ :‬خودت چی‪ ...‬خودت خب یك تلفنی بزن بهش‬ ‫گفتم‪ :‬من كه می زنم‪.‬‬ ‫اما دروغ می گفتم‪ ،‬از آخرین گفت وگوی تلفنی مان دوسالی می گذشت‪ ،‬بعد از تحویل سال‬ ‫بود كه‪...‬‬ ‫خاله جان گفت‪ :‬شما از برادر به هم نزدیك تر بودید‪.‬‬ ‫و بعد گفت‪ :‬چایی ات كه سرد شد‪ ... ،‬عوضش كن‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬من سرد می خورم‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬شیده هم همین طور‪ ...‬بهش می گویم اینكه تو می خوری چای نیست واهلل‪ ،‬آب حوض‬ ‫است‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬خیال ندارید دوباره سری بهشان بزنید‪.‬‬ ‫بالفاصله و به تاكید گفت‪ :‬نه‪.‬‬ ‫حتی به نشانه احتراز رویش را آن طرف كرد و بعد از مكثی گفت‪ :‬گفتم كه آنها هر دو صبح‬ ‫می روند‪ ،‬نصفه شب برمی گردند؛ برای در و دیوار خانه شان بروم؟ بچه ها هم كه مونس‬ ‫من نیستند‪ ،‬همه اش جلوی تلویزیونند‪ ،‬تازه فارسی هم درست بلد نیستند‪ .‬دو سال پیش كه‬ ‫آنجا بودم یك روز از دل درد داشتم می مردم‪ ،‬یك تكه نبات ازشان خواستم‪ ،‬هیچ جور حالی‬ ‫شان نمی شد‪ ،‬هر چه توی گنجه های آشپزخانه بود كشیدند و آوردند پیشم‪ ،‬آخر سر هم گفتند‬ ‫نداریم‪ .‬گفتم بابا من خودم با این دست چالقم دو كیلو زعفرانی اش را برای تان آوردم‪ .‬می‬ ‫گفتند نیست‪ ،‬تمام شد‪ .‬راست می گفتند شیده شب كه آمد گفت همان دوسه روزه اول كلكش‬ ‫را كندند‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)22‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 22‬‬

‫باغ دزاشيب ‪...‬‬

‫(دنباله ی داستان از صفحه ی ‪)21‬‬

‫‪ ...‬از یاد نوه ها دوباره چهره اش از شوق و شادی شكفت‪ ،‬من هنوز نگاهش می كردم كه‬ ‫یكهو اخم كرد‪ ،‬نالید و باز سر زانوها را مالید‪ ،‬پاها خیك باد مثل متكا شده بود‪ ،‬گفتم‪ :‬راستی‬ ‫پای تان چطور است؟‬ ‫گفت‪ :‬همان طورها؛ نمی بینی؟‪ ...‬فقط همین قدر كه بتوانم با این عصاهه ‪ -‬به واكرش اشاره‬ ‫كرد ‪ -‬تا دستشویی بروم و برگردم‪.‬‬ ‫از آنجا كه نشسته بودم گوشه ای از ایوان را می دیدم و همچنین تنه یكی دو درخت را‪ .‬میان‬ ‫دو ستون بند رخت بسته بودند‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬خاله جان چند روز پیش می دانی یاد چی افتاده بودم؟‬ ‫گفت‪ :‬ها؟‬ ‫گفتم‪ :‬یاد آن تابستانی كه فریبرز بیست و چهار ساعت تمام گم بود‪.‬‬ ‫انگار بار دیگر از یك ِس ّر مگو صحبت به میان آورده باشم با صدایی پایین و قیافه ای حیرت‬ ‫زده گفت‪ :‬یادته؟‬ ‫و تا لحظاتی هر دو سر تكان دادیم‪ .‬خاله جان گفت‪ :‬من هنوز هم سر در نمی آورم و دست‬ ‫ها را به نشانه یك شگفتی فوق العاده از هر دو سر باز كرد‪.‬‬ ‫من و فریبرز ده یازده سال بیشتر نداشتیم‪ ،‬نیمه های شهریور بود و شب ها حسابی هوا سرد‬ ‫می كرد‪ .‬خاله جان می گفت بهتر است تو بخوابیم‪ .‬زیر بار نرفتیم‪ .‬خاله جان دو سه لحاف‬ ‫كلفت برای ما گذاشت و خودش رفت كه بخوابد‪ ،‬آن بازی را من سال پیشش كشف كرده‬ ‫بودم‪ ،‬فریبرز اولش باور نمی كرد‪ ،‬همه اش می گفت آخر مگر می شود‪ ،‬اما من یادش دادم‪،‬‬ ‫كرد و دید كه می شود‪ .‬من به او می گفتم باید پلك ها را به هم نزدیك كنی‪ ،‬جوری كه كم و‬ ‫بیش مژه هایت را ببینی و آن وقت به درشت ترین ستاره آسمان نگاه كنی‪ ،‬می بینی كه تیغه‬ ‫های نور ستاره كش می آید و تا توی رختخوابت جلو می آید‪ ،‬آن شب همان طور كه تاقباز‬ ‫خوابیده بودیم‪ ،‬به آسمان نگاه می كردیم و حرف می زدیم یكهو متوجه شدم كه فریبرز دیگر‬ ‫چیزی نمی گوید‪ .‬فكر كردم شاید خوابش برده است‪ .‬به سمتش چرخیدم تا مطمئن شوم كه‬ ‫یكهو گفت‪ :‬امیر ‪ ...‬من هم توانستم‪ ،‬تیغه ستاره كش آمد‪ ،‬این قدر دراز شده بود كه انگار‬ ‫نوكش به پیشانیم می خورد‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬دیدی باور نمی كردی‪.‬‬ ‫با صدایی كه می لرزید گفت‪ :‬هنوز هم باور نمی كنم‪ ،‬اما می دانی چه اتفاقی افتاد؟ من به‬ ‫تیغه ستاره دست زدم‪.‬‬ ‫ساكت شد‪ ،‬نفس نفس می زد‪ ،‬حركت تند و منظم لحافی كه تا روی سینه باال كشیده بود كامال‬ ‫محسوس بود‪ ،‬دانه های عرق روی پیشانی اش برق می زد‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬خب بعدش؟‬ ‫و انگار یكهو نگران شده باشم پرسیدم‪ :‬دستت سوخت؟‬ ‫گفت‪ :‬نه‪ ...‬سرد بود‪ ،‬انگار دستت را توی آبی خنك فرو كرده باشی‪.‬‬ ‫بار دیگر ساكت شد اما جوری كه انگار هنوز حرفش را تمام و كمال تحویل نداده است‪،‬‬ ‫حالتی از انتظار و تعلیق را منتقل می كرد‪ .‬من همچنان نگاهش می كردم تا او دوباره به‬ ‫حرف آمد‪ :‬فكر می كنم اگر نوك تیغه نور را ول نمی كردم می توانستم تا خود ستاره باال‬ ‫بروم‪.‬‬ ‫من تخته پشت را بر تشك گذاشتم‪ ،‬درشت ترین ستاره آسمان در تیررس نگاهم بود‪ .‬در آن‬ ‫لحظه بزرگترین آرزویم این بود كه گمان او حقیقت داشته باشد اما با بدجنسی تمام گفتم‪ :‬نه‬ ‫نمی شود‪.‬‬ ‫اما او تقریبا مطمئن بود‪ .‬گفتم‪ :‬می دانی از اینجا تا آسمان چقدر راه است؟ چطوری می شود‬ ‫این همه راه را‪...‬‬ ‫حرفم را قطع كرد‪ ،‬گفت‪ :‬من باال نمی روم‪ ،‬ستاره خودش تیغه اش را جمع می كند و مرا‬ ‫باال می كشد‪.‬‬

‫‪29.95‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫من باز هم مخالفت نشان دادم‪ ،‬گفتم‬ ‫غیرممكن است و او ناگهان لحاف را‬ ‫پس زد و در حالی كه به سمت من می‬ ‫چرخید‪ ،‬كتف ها و شانه ها را از تشك‬ ‫برداشت‪ ،‬گفت‪ :‬از كجا این حرف را می‬ ‫زنی‬ ‫دلخوری اش آشكار بود و لحظه ای بعد‬ ‫با خونسردی تمام گفت‪ :‬حاال امتحان می‬ ‫كنم‬ ‫چنان جدیتی در لحن و در صدایش بود‬ ‫كه من بی هوا گفتم‪ :‬نه‪ ...‬این كار را نكن‬ ‫و لحاف را روی سرم كشیدم‪ .‬یادم نیست‬ ‫چه مدت آن زیر بودم كه نیاز به هوای‬ ‫تازه وادارم كرد لحاف را پس بزنم‪،‬‬ ‫فریبرز نبود با پا لحاف مچاله را به یك‬ ‫سو زدم‪ ،‬نه‪ ،‬او واقعا نبود‪ .‬من دوباره‬ ‫به همان ستاره درشت نگاه كردم‪ ،‬یادم‬ ‫هست كه به طور احمقانه ای كوشیدم او را از همان فاصله بعید بر سطح ستاره ببینم‪ ،‬از‬ ‫زور ترس و بیچارگی نزدیك بود به گریه بیفتم و یكهو دیدم تكه های ابری كه معلوم نبود‬ ‫تا آن موقع كجا قایم شده بودند كم كم به هم وصل شدند و صدای رعد باغ را لرزاند‪ ،‬ستاره‬ ‫درشت و محبوب ما دیگر پیدا نبود و لحظاتی بعد باران گرفت‪ .‬من لحاف را دوباره روی‬ ‫سرم كشیدم و دیگر چیزی نفهمیدم‪.‬‬ ‫صبح فردا خاله جان صدایم زد و گفت‪ :‬فریبرز نیست هر چه صدایش می زنم‪ ،‬هر جای‬ ‫خانه و باغ را كه می گردم سری از آثارش پیدا نیست‬ ‫همه ی روز در خانه ولوله بود‪ ،‬به همه كالنتری ها سپرده بودند‪ ،‬داوودخان كار و بارش‬ ‫را ول كرده بود و با جیپش شهر را می گشت‪ ،‬خاله جان از بس سر و صورتش را چنگ‬ ‫زده بود دیگر جای آبادی توی صورتش نبود‪ ،‬همه عموها‪ ،‬عمه ها‪ ،‬خاله ها و دایی ها خبر‬ ‫شده بودند‪ ،‬مادرم تكه تكه اسباب بازی های فریبرز را از گوشه كنار خانه پیدا می كرد و‬ ‫به جگر می چسباند و زار می زد‪ .‬شب كه داوودخان دست خالی برگشت تازه ضجه عمه‬ ‫ها و خاله ها اوج گرفت‪ ،‬داوودخان به زن ها تشر زد و سروقت خاله جانم رفت‪ .‬خاله جان‬ ‫رمق نداشت بی تكان و خاموش بود‪ ،‬فقط یك كالم گفت‪ :‬آمدی‬ ‫داوودخان سر تكان داد و پیشانی خاله جانم را بوسید و آن وقت با سر برادر كوچكترش را‬ ‫كه مثل خودش نظامی بود و درس دكتری هم خوانده بود صدا زد‪ ،‬گفت‪ :‬یه چیزی بهش بده‬ ‫كه بتونه بخوابه شب موقع خواب خانه هنوز پر از مهمان بود‪ ،‬گوشه كنار پچ پچ می كردند‬ ‫و برای خاله جانم دل می سوزاندند‪.‬‬ ‫من باز روی ایوان خوابیدم و آن قدر به همان ستاره درشت در آسمان نگاه كردم تا خوابم‬ ‫برد اما نیمه های شب ناگهان بیدار شدم‪ ،‬فریبرز كنار دستم خوابیده بود‪ ،‬در گوشم گفت‪:‬‬ ‫من برگشتم‬ ‫بغلش كردم گفتم‪ :‬كجا بودی‬ ‫گفت‪ :‬خودت كه البد دیدی‪ ،‬یكهو ابر شد هوا‪ ،‬دیگر نمی شد برگشت‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬برایم تعریف كن بگو كجاها رفتی و چه ها دیدی‬ ‫فریبرز الم تاكام نگفت‪.‬‬ ‫فردا صبحش در خانه یك جشن حسابی بود‪ ،‬گاه البته از او می پرسیدند‪ :‬باالخره به ما نگفتی‬ ‫كجا رفته بودی‬ ‫فریبرز می گفت‪ :‬شما از چی حرف می زنید و در همان حال زیرچشمی به من نگاه می‬ ‫كرد‪ ...‬من شب خوابیدم و صبح كه چشمم را باز كردم دیدم همه تان دورم حلقه زده اید و‬ ‫تماشایم می كنید‪ ... ،‬همین‬ ‫من به نگاهش پاسخ می دادم و مطمئنش می كردم كه این راز تا ابد بین ما باقی خواهد ماند‪.‬‬ ‫‪----------------------------‬‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 23


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 24‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را‬ ‫آغاز نمود‪ .‬تالش برای ارتقاء سطح کیفی و کمّی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار‬ ‫داشته و خواهد داشت‪ .‬در سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪،‬‬ ‫فعالیت ما بدون هرگونه تبلیغات جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان‬ ‫شده اند و این روند زنجیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم‬ ‫میهنان شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬ ‫موسسه مالی و ارزی عطار‬ ‫ ‬

‫گزینش مقاله از‪ :‬مهندس حسین عطار‬

‫چشم انداز دالر آمريکا در سال ‪2014‬‬ ‫دنياي اقتصاد‪ -‬با بهبود آمارهای اقتصادی آمریکا و برنامه فدرال رزرو برای تعدیل‬ ‫سیاست‌های انبساطی‪ ،‬به نظر می‌رسد همه چیز برای تقویت دالر در سال ‪ 2014‬آماده‬ ‫باشد‪ .‬در ماه‌های اخیر آمارهای منتشرشده از اقتصاد آمریکا مثل افزایش رشد اقتصادی‪،‬‬ ‫بازدهی بازار سهام و کاهش کسری بودجه فدرال‪ ،‬همگی حکایت از عملکرد مثبت‬ ‫اقتصادی این کشور داشته و آخرین آمار در هفته گذشته نرخ بیکاری ‪ 6/7‬درصدی‬ ‫در این راستا بوده است‪ .‬این موارد در کنار عملکرد ضعیف اقتصادهای دیگر جهانی‪،‬‬ ‫چشم‌انداز مثبت دالر در سال پیش رو را تصویر می‌کند‪.‬‬

‫آیا روزهای طالیی دالر در راه است؟‬ ‫حسین راهداری‬ ‫بی شک سال ‪ 2013‬می‌توانست سال دالر آمریکا باشد‪ .‬سال ‪ 2013‬سالی بود که اعداد‬ ‫مهم اقتصادی آمریکا بهبود چشمگیری یافتند‪ ،‬به طوری‌که بازگشت قطعی این کشور به‬

‫ریل را پس از حدود پنج سال از شروع جدی بحران مالی در سال ‪ 2008‬نشان می‌دادند‪.‬‬ ‫در نوامبر ‪ ،2013‬نرخ بیکاری آمریکا توانست به هفت درصد برسد و به دنبال بهبود‬ ‫بازار کار‪ ،‬فدرال رزرو نیز در دسامبر ‪ 2013‬برنامه محرک مالی خود را کاهش داد‬ ‫و می‌توان گفت آمریکا به همین دلیل اولین اقتصاد پیشرفته‌ای است که به‌طور عملی از‬ ‫سیاست‌های انبساطی خود عقب‌نشینی می‌کند‪.‬‬ ‫انتشار آمار بیکاری روز جمعه نیز نشان داد که آمار بیکاری در انتهای سال ‪2013‬‬ ‫به ‪ 6/7‬درصد سقوط کرده است و اگرچه باطن این عدد به جذابیت ظاهرش نیست‪ ،‬اما‬ ‫می‌توان با تداوم این روند‪ ،‬به قطع کامل سیاست‌های انبساطی آمریکا در سال ‪ 2014‬و در‬ ‫ادامه افزایش نرخ بهره امید داشت‪ .‬این اتفاقات در کنار رشد اقتصادی فراتر از انتظارات‬ ‫فصل سوم ‪ 2013‬که در حدود ‪ 4/1‬درصد بوده‪ ،‬است و نیز پیش‌بینی رشد اقتصادی بهتر‬ ‫آمریکا در سال ‪ 2014‬به نسبت سال ‪ ،2013‬نشان می‌دهد که امیدها به اقتصاد آمریکا به‬ ‫طرز فزاینده‌ای برگشته است‪ .‬در سال ‪ 2013‬بازار سهام آمریکا نیز رشدهای تاریخی را‬ ‫ثبت کرد که حتی کاهش خرید اوراق قرضه توسط فدرال رزرو در انتهای سال ‪2013‬‬ ‫نیز نتوانست ترمز آن را بکشد‪ .‬مسلما رشد بازار سهام بسیار مدیون برنامه‌های انبساطی‬ ‫فدرال رزرو بوده اما در مقابل‪ ،‬سودآوری (‪ )earning‬شرکت‌ها نیز رکورد تاریخی‬ ‫ثبت کرد و حاکی از آن بود که رشد بازار سهام بی‌دلیل و فقط ناشی از حباب نیست‪ .‬از‬ ‫مهم‌ترین خبرهای دیگر آمریکا نیز ادامه روند کاهشی کسری بودجه آمریکا بود که از‬ ‫رقم حدود یک تریلیون دالر در سال ‪ 2012‬به رقم ‪ 680‬میلیارد دالر در سال ‪2013‬‬ ‫رسیده است که رشد اقتصادی و افزایش دریافت مالیات‌ها دو دلیل مهم آن بوده‌اند‪.‬‬ ‫در کنار این آمار تراز تجاری آمریکا نیز بهبود چشمگیری داشته است و در باالترین‬ ‫میزان خود در سه سال گذشته قرار گرفته است‪( ....‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 25‬‬

‫سال يازدهم‬

‫بخشی از این بهبود مربوط به توسعه صادرات آمریکا و بخش دیگر نیز مربوط به افزایش‬ ‫تولید نفت در داخل آمریکا و کاهش تدریجی واردات نفت این کشور است‪ .‬به حتم‪،‬‬ ‫موضوع افزایش تولید نفت آمریکا و تبدیل این کشور از واردکننده نفت به صادرکننده‬ ‫نفت‪ ،‬محدود به مرزهای این کشور باقی نخواهد ماند و عرصه سیاست و اقتصاد دنیا‬ ‫به‌خصوص در حوزه کشورهای صادرکننده نفت را تحت تاثیر قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫برای اولین بار بعد از ‪ 24‬سال در اکتبر سال ‪ ،2013‬میزان تولید نفت خام آمریکا توانست‬ ‫باالتر از واردات این کشور قرار گیرد‪ .‬هم‌اکنون آمریکا جایگاه سوم تولید نفت جهان را پس‬ ‫از روسیه و عربستان دارا است و پیش‌بینی می‌شود تا سال ‪ 2016‬جایگاه اول را کسب کند‪.‬‬ ‫اگر تحوالت سیاسی در دنیا را که پارامترهای مهمی در تعیین قیمت نفت هستند در نظر‬ ‫نگیریم‪ ،‬با افزایش تولید آمریکا انتظار می‌رود قیمت نفت در آمریکا روند کاهشی به خود‬ ‫بگیرد و این اتفاق در بلندمدت انرژی ارزان‌قیمت برای آمریکا به نسبت رقبای این کشور‬ ‫به ارمغان خواهد آورد‪ .‬این سبب خواهد شد که از یک طرف وابستگی سیاسی این کشور‬ ‫به نفت مناطق بحرانی مثل خاورمیانه کاهش ‌یابد که پیامدش در عرصه اقتصادی‪ ،‬کاهش‬ ‫دخالت نظامی و سیاسی پر هزینه برای آمریکا در این منطقه است و از طرف دیگر آمریکا‬ ‫با انرژی ارزان‪ ،‬مزیت رقابتی مهمی در برابر چین و رقبای دیگرش پیدا می‌کند که ممکن‬ ‫است طی سال‌های بعدی‪ ،‬بخشی از تولید آمریکا که به کشورهای دیگر منتقل شده بود‪،‬‬ ‫دوباره به آمریکا بازگردد و این سرآغاز دوران مهمی در رابطه تجاری و سیاسی آمریکا‬ ‫و دنیا خواهد بود‪ .‬در انتها نیز عالوه‌بر تمامی موارد فوق‪ ،‬اقتصاد آمریکا توانست روزهای‬ ‫بدی همچون تعطیلی ‪ 18‬روزه دولت را در سال ‪ 2013‬به راحتی پشت سر بگذارد و‬ ‫نشان دهد که حرکت بازگشتی اقتصاد آن قدرتمندتر از آنی است که حتی از تعطیلی دولت‬ ‫تاثیر بپذیرد‪ .‬با همه اتفاقات مثبتی که در باال اشاره شد‪ ،‬بسیاری انتظار پرواز دالر را در‬ ‫برابر ارزهای دیگر می‌کشیدند‪ .‬پروازی از جنس همان پرواز دالر در برابر طال‪ .‬اما در‬ ‫عمل دالر آمریکا تحت تاثیر اتفاقات مختلف رشد محدودی را تجربه کرد و تنها در دو ماه‬ ‫آخر سال ‪ 2013‬بود که به سرعت در برابر ین ژاپن‪ ،‬دالر استرالیا و دالر کانادا توانست‬ ‫توقف خود را جبران کند و در عوض در برابر دیگر ارزها به‌خصوص یورو افت ارزش‬ ‫را تجربه کرد‪ .‬حال سوال اصلی آن است که آیا ممکن است دالر انتظاراتی را که در سال‬ ‫‪ 2013‬برآورده نشده است‪ ،‬در سال ‪ 2014‬برآورده کند و صعودهای تاریخی را تجربه‬ ‫کند؟‬ ‫همان‌طور که در باال اشاره شد چشم‌انداز دالر آمریکا مثبت است؛ اما یک بخش مهم در‬ ‫افزایش ارزش دالر به نسبت ارزهای دیگر‪ ،‬مربوط به اتفاقات جاری در حوزه آن ارزها‬ ‫نیز هست‪ .‬در حال حاضر به جز پوند انگلیس و دالر نیوزلند‪ ،‬تقریبا تمامی ارزهای‬ ‫کشورهای توسعه‌یافته در وضعیت پایین‌تری نسبت به دالر قرار دارند‪ .‬پوند انگلیس از آن‬ ‫جهت وضعیت متفاوتی با ارزهای دیگر دارد که اقتصاد این کشور همچون آمریکا اعداد‬ ‫خوبی را نشان داده و با بهبود بازار کار و نیز خطر ایجاد حباب در بازار مسکن‪ ،‬بازار‬ ‫انتظار دارد در یکی دو سال آتی‪ ،‬خرید اوراق قرضه در انگلیس کاهش یافته و احتماال‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫پس از قطع آن‪ ،‬نرخ بهره افزایش یابد‪ .‬دالر نیوزلند هم تنها ارز کشوری است که رئیس‬ ‫بانک مرکزی آن به صراحت از افزایش نرخ بهره در آینده نزدیک خبر داده است؛ اما در‬ ‫مورد ارزهای دیگر وضعیت متفاوت است‪ .‬یورو هنوز در ابتدای راه برای خروج از رکود‬ ‫است و احتماال به‌دلیل شرایط بد تورمی و بیکاری‪ ،‬به‌کارگیری سیاست‌های انبساطی بیشتر‬ ‫توسط بانک مرکزی اروپا دور از انتظار نیست‪ .‬ژاپن نیز در میانه بزرگ‌ترین برنامه خرید‬ ‫اوراق قرضه و کاهش ارزش ین در برابر ارزهای دیگر برای تحریک تقاضا و افزایش‬ ‫تورم است‪ .‬دالر استرالیا نیز تحت فشار کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی استرالیا است‬ ‫و هنوز چشم به تضعیف بیشتر دارد‪ .‬فرانک سوئیس نیز هنوز نتوانسته است که به خوبی از‬ ‫کف ‪ 1/2‬تعیین شده با یورو فاصله بگیرد و ارقام حاکی از آن است که هنوز فشار تورمی‬ ‫مورد نظر بانک مرکزی سوئیس ایجاد نشده است و این بانک باید به سیاست حمایت از‬ ‫کاهش ارزش فرانک سوئیس ادامه بدهد‪.‬‬ ‫به این ترتیب به نظر می‌رسد دالر باید الاقل در برابر تعداد زیادی از ارزها صعود را‬ ‫تجربه کند اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود‪ .‬در حقیقت‪ ،‬درست است که دالر قوی جایگاه‬ ‫این کشور به عنوان ارز ذخیره را تقویت می‌کند و دارندگان ذخایر دالری به‌خصوص چین‬ ‫را نیز خوشحال می‌کند؛ اما در مقابل سبب کاهش رقابت‌پذیری آمریکا با رقبایش خواهد بود‬ ‫و خبر چندان خوبی برای تولیدات آمریکا و بهبود تراز تجاری این کشور نیست‪ .‬به همین‬ ‫دلیل پیش‌بینی می‌شود که یک مانع اصلی دالر قوی در سال ‪ ،2014‬تداوم جنگ ارزی باشد‬ ‫که طی آن بانک‌های مرکزی از جمله فدرال رزرو سعی کنند ارز خود را با سیاست‌های‬ ‫مختلف در برابر ارزهای کلیدی مقابلشان تضعیف شده نگه دارند‪ .‬در کنار این نکته‪ ،‬هنوز‬ ‫دو موضوع وجود دارد که ممکن است اثرات بدی بر اقتصاد آمریکا بگذارد و باعث شود‬ ‫که اعداد خوب سال ‪ 2013‬با همین شتاب دوباره تکرار نشوند‪ .‬یک موضوع افزایش نرخ‬ ‫بازدهی اوراق قرضه است‪ .‬افزایش نرخ اوراق قرضه و نیز نرخ بهره‪ ،‬افزایش هزینه‌های‬ ‫استقراض را برای شرکت‌ها به دنبال دارند که این سبب افزایش فشار بر شرکت‌ها برای‬ ‫پرداخت سود بیشتر و نیز تمایل به استقراض کمتر می‌شود که هر دو‪ ،‬آینده بازار کار و‬ ‫رشد اقتصادی را تهدید می‌کنند‪ .‬موضوع دوم هم بحث انرژی است‪ .‬درست است که تولید‬ ‫نفت آمریکا افزایش یافته است اما این افزایش تولید ممکن است که همپای تقاضای ناشی از‬ ‫رشد اقتصادی آمریکا نباشد و به همین دلیل سبب افزایش دوباره قیمت نفت در سال ‪2014‬‬ ‫شود‪ .‬افزایش قیمت نفت شرایط تورمی را بهبود می‌دهد‪ ،‬اما سبب افزایش هزینه‌های تولید‬ ‫و فشار بر تولیدکنندگان و قیمت تمام شده کاال می‌شود که دوباره در یک چرخه سبب کاهش‬ ‫رشد و تعدیل بهبود اقتصادی می‌شود‪ .‬در پایان‪ ،‬جایگاه دالر در سال ‪ 2014‬تا حدود زیادی‬ ‫مثبت به نظر می‌رسد و ممکن است که دالر بتواند انتظارات برآورده نشده در سال ‪2013‬‬ ‫را در این سال برآورده کند‪ .‬اما همیشه باید در یاد داشت که اتفاقات بازارها به‌خصوص‬ ‫به‌دلیل وجود پارامترهای انسانی چند وجهی هستند و اعداد و ارقام زیادی در زمان‌های‬ ‫مختلف آنها را متاثر خواهندکرد و ممکن است که این انتظار نیز در سال ‪ 2014‬ناکام بماند‪.‬‬ ‫‪---------------------------------‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 26‬‬

‫غرب و علمای اسالم‬ ‫عبدالقادر بلوچ‬ ‫پرزیدنت در جمع طالب خوزستان فرمودند‪...« :‬غرب هر چه‬ ‫دارد از علمای اسالم دارد‪ .‬شما حتی دانشگاه‌های قدیمی غرب‬ ‫را که نگاه می‌كنید حتی ساختمانش هم تقلید از حوزه‌های‬ ‫علمیه است‪ .‬آکسفورد را ببینید‪ ،‬شبیه مدرسه فیضیه است‪.‬‬ ‫سبك همان سبك است‪».‬‬ ‫دایی من می‏‌گوید‪« :‬فرض محال که ساختمان‏‌ها شبیه باشند‪.‬‬ ‫آن‌ها را بناها و کارگران ساخته‏‌اند چه ربطی دارد به علمای‬ ‫اسالم؟»‬ ‫اما چون دایی من با رییس‌جمهور لج است و به تدبیر و امید او‪ ،‬امیدی ندارد‪ ،‬لذا به‬ ‫حرف‌اش گوش ندادم‪ .‬بعد از فرمایش مقام معظم ریاست جمهوری‪ ،‬چون می‏‌دانستم‪،‬‬ ‫طالب و علمای خوزستان نمی‏‌توانند به غرب سفر کنند من راه افتادم و رفتم به غرب‪.‬‬ ‫دم غروب رسیدم آن‌جا‪ .‬بدون فوت وقت رفتم به دانشگاه‌‌های قدیمی‏‌اش نگاه کردم همه‬ ‫مثل سیبی بود که با حوزه‏‌های علمیه از وسط نصف‏‌شان کرده باشند‪ .‬دانشجوها داشتند‬ ‫وضو می‏‌گرفتند بروند نمازشان را بخوانند‪ .‬از یکی که داشت از مستراح می‏‌آمد پرسیدم‪:‬‬ ‫«برادر آکسفورد کجاست؟» گفت‪« :‬دو کوچه پایین‏‌تر‪ ،‬پایین گذر‪».‬‬ ‫وقتی رفتم آن‌جا دیدم اهلل‌اکبر انگار وارد قم شده‏‌ام‪ .‬مثل فیضیه بود‪ .‬دهانم باز مانده بود‪.‬‬ ‫یک خواهر دانشجو آمد و گفت‪« :‬وا! برادر چرا دهانت غیر شرعی باز مانده؟»‬ ‫گفتم‪« :‬خواهر تو را به ابوالفضل‌‏العباس سوگند می‏‌دهم راستش را بگو‪ .‬این‌جا کجاست‬ ‫که مثل فیضیه است؟»‬ ‫خندید و گفت‪« :‬این‌جا آکسفورد است اما سبک همان سبک است‪».‬‬

‫تخفيف نوروزی کتاب‬ ‫از ‪ 20%‬تا ‪40%‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫گفتم‪« :‬اگر فیضیه است چاه‬ ‫نامه‏‌هایش کجاست؟»‬ ‫آن کافره گفت‪« :‬در طبقه باالست‪.‬‬ ‫ما برای سهولت آن را ای‌میلی‬ ‫کرده‏‌ایم‪».‬‬ ‫در راه بازگشت دوباره شک به من‬ ‫حمله‏‌ور شد و شیطان خواست که‬ ‫مرا از حرف‏‌های دکتر حجة‏االسالم‬ ‫روحانی که هم آکسفورد درس‬ ‫خوانده هم فیضیه به خنده بیندازد‪.‬‬ ‫ولی من الحول را خواندم و برای رفع هر نوع شبهه‏‌ای موقع برگشتن از غرب سر راهم‬ ‫داخل دانشگاه‏‌ها رفتم‪ .‬حجره‏‌ها همان حجره‏‌ها بود‪ .‬اتاق استادها همان اتاق مراجع تقلید‬ ‫بود‪ .‬در چند دانشگاه که درست موقع فارغ‏‌التحصیلی رسیدم‪ ،‬دیدم در داخل مجمع‏ه‌ای‬ ‫بزرگ دارند عمامه‏‌های فارغ‏‌التحصیالن را می‏‌برند‪ .‬همان‌جا یاد حرف رییس‌جمهور‬ ‫افتادم که این غرب هر چه دارد از علمای اسالم دارد‪.‬‬ ‫با خودم گفتم حاال که من تا غرب آمده‏‌ام بروم چهار تا خیابان پایین‏‌تر اداره دادگستری و‬ ‫قوه قضاییه آن‌ها را ببینم‪ .‬حیرت‌انگیز بود‪ .‬مثل قوه قضاییه ما تالش داشتند به آمار یک‬ ‫اعدام در هر دقیقه برسند‪.‬‬ ‫با این‌که فقط بیست و چهار ساعته رفته بودم یک هفته‏‌ای ماندم و دیدم این‌ها همه چیزشان‬ ‫را از ما دارند‪ .‬موشک را از روی مناره‏‌های ما ساخته‏‌اند‪ .‬کارشان تقلب کردن از روی‬ ‫دست ماست‪ .‬از همان قرن پنجم كه شیخ‌الطائفه حوزه علمیه نجف را تاسیس کرد این‌ها‬ ‫رفتند در این فکر که از روی دست او دانشگاه بسازند‪ .‬تا این‌که نود سال قبل مرحوم‬ ‫حائری (رض) حوزه علمیه قم را تاسیس کرد‪ .‬در این‌جا دیگر طاقت غربی‏‌ها به سر آمد و‬ ‫رفتند دانشگاه آکسفورد را از روی آن ساختند‪ .‬این‌قدر هم به تاریخ‏‌ها گیر ندهید که دانشگاه‬ ‫آکسفورد نهصد سال قبل ساخته شده است‪ .‬به جهنم که نهصد سال قبل ساخته شده است‪ .‬نه‬ ‫هزار سال قبل هم اگر ساخته شده باشد آن‌را از روی فیضیه ساخته‏‌اند‪.‬‬ ‫در ضمن چون هنوز دو خط جا مانده است این‌را هم بگویم که ما بوعلی سینا‪ ،‬محمد‬ ‫زكریای رازی‪ ٬‬خوارزمی و حضرت امام را داریم که غرب به آن‌ها افتخار می‏‌کند و‬ ‫اگر می‏‌بینید که نمی‏‌کند‪ ،‬بی‌خود می‏‌کند‪ ،‬باید بکند‪ .‬این کفار علوم را از ما اقتباس کردند‪.‬‬ ‫و چون اقتباسش کردند نجس شد و ما رهایش کردیم‪ .‬برای ما همان بوعلی سینا و رازی‬ ‫تا قاف قیامت کفاف می‏‌کند‪ .‬البته سعدی هم هست که جایش حاال نیست‪.‬‬ ‫(به نقل از سایت خودنویس)‬

‫ﭘ�ﺎﻧﻮ ـ ﺳﻠﻔﮋ‪ :‬آذر ﺗﻔﻀﻠﯽ‬ ‫ﻓﻠﺴﻔﻪ‪ :‬ﻣﻬﺪی ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ‬

‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﮔﺮاﻓ�ﮑﯽ ـ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﺎ ﻣﺪاد رﻧﮕﯽ‪ :‬ﻧ�ﻨﺎ ﺻﺎﻟﺢ ﭘﻮر‬

‫ﻣ�ﻨ�ﺎﺗﻮر ـ ﺗﺬﻫ�ﺐ‪ :‬ﻓﺮﻫﺎد ﻻﻟﻪ دﺷﺘﯽ‬ ‫ﻧﻘﺎﺷﯽ ـ ﮐﻼژ ـ ﺳﻔﺎل ـ ﺣﺠﻢ و ﭼﺎپ ﺑﺮای ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن‪ :‬ﺷ�ﻤﺎ دﻫﻘﺎن‬ ‫ﮐﺎرﮔﺎه ﻧﻘﺎﺷﯽ رﻧﮓ و روﻏﻦ ـ اﮐﺮﻟ�ﮏ ـ ﻣ�ﮑﺲ ﻣﺪ�ﺎ‪ :‬ﻣﻬﺘﺎب ﻓ�ﺮوزآﺑﺎدی‬

‫ﻣﺮﮐﺰ ﺑﺮﮔﺰاری ﮔﺮدﻫﻤﺎ�ﯽ ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽ و رو�ﺪادﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ‬ ‫‪,‬‬

‫آثار‪:‬‬ ‫‪ .‬دکتر فرهنگ هالکويی (روانشناسی)‬ ‫‪ .‬دکتر سهراب خوشبين (گياهان دارويی)‬ ‫‪ .‬پروفسور پرويز قديريان ( بهداشت تغذيه)‬

‫ﮐﻼﺳﻬﺎی ر�ﺎﺿﯽ ـ ﻓ�ﺰ�ﮏ ـ ﺷ�ﻤﯽ ـ ﮐﺎﻣﭙ�ﻮﺗﺮ ـ ﻓﺎرﺳﯽ ـ اﻧﮕﻠ�ﺴﯽ ـ ﻓﺮاﻧﺴﻪ ـ ﻋﺮﺑﯽ‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 27


‫‪Page 28‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫باقی مانده است‪ ،‬اشتراک است؛ و به‬ ‫معنی "بیرون آوردن یا بیرون کردن"‬ ‫بین آهنجیدن و آهیختن اشتراک است‬ ‫و به معنی بلند کردن و کشیدن‪ ،‬میان‬ ‫فعل آهیختن و آزیدن و آختن اشتراک‬ ‫است‪ ،‬در صورتی که همه ی اینها از‬ ‫یک اصل و ریشه و یک فعل است و‬ ‫تفاوت آنها به تفاوت لهجه های مختلف‬ ‫پیدا شده است و اینک همه از میان رفته‬ ‫است‪.‬‬ ‫دیگر فعل مرکب "راست کردن" و‬ ‫"راست آمدن" و "راست ایستادن"‬ ‫و "راست شدن" که هر یک موردی‬ ‫داشته است مانند‪ :‬کارهای ملک راست‬ ‫کردند – یعنی سر و صورت دادند و‬ ‫این معنی راست آمد – و تقدیر با تدبیر‬ ‫راست آمد – یعنی درست آمد و برابر‬ ‫شد‪ .‬بیهقی گوید‪:‬‬ ‫"چون این شغل راست ایستاد‪ ،‬امیر‬ ‫عبدوس را گفت غازی را گسیل باید‬ ‫سبک شناسی‬ ‫کرد"‪ 5‬یعنی چون کاری که معهود بود درست و مرتب گشت‪ ...‬باز گوید‪" :‬امیر به کوشک‬ ‫َر عبداالعلی فرود آمد و فرمود که کارها راست کردند"‪ 6‬یعنی کارها را بر طبق استعداد‬ ‫دِ‬ ‫(‪)38‬‬ ‫مرتب ساختند‪ ...‬همچنین راست ره معنی برابر به صورت اسم‪ ،‬مثل "راست پای" به معنی‬ ‫"متساوی الساقین" که ابوریحان آورده و نیز لفظ "راست" در مواردی به کار می رفته که‬ ‫امروز معمول نیست چنانکه ناصر خسرو فرماید‪:‬‬ ‫نوشته ی محمدتقی بهار‬ ‫مردم سفله بسان گرسنه گربه‬ ‫(ملک الشعرا)‬ ‫گاه بنالد بزار و گاه بخ ّرد‬ ‫تاش گرسنه بداری و ندهی چیز‬ ‫افعال غریب‪:‬‬ ‫از تو چو فرزند مهربانت نب ّرد‬ ‫دیگر فعل های غریب که بعدها بکلی راست که چیزی به دست کرد و قوی گشت‬ ‫استعمال آنها از میان رفته است مانند گر تو بدو بنگری چو شیر بغ ّرد‪7‬‬ ‫فعل "گشفتن" به معنی پریشان شدن و‬ ‫"نشناختن – نشاستن" به معنی نشانیدن ب‪ -‬پیشاوندها و پساوندها‬ ‫و و "گرویدن" به معنی پیروی کردن چنانکه در ضمن شرح فعل ها نموده شد‪ ،‬پیشاوندها و پساوندها در تغییر معنی فعل ها دست‬ ‫و "گرائیدن" و "گرایستن" به معنی مهمی داشته اند و بطور خالصه و مختصر می گوییم که در دوره ی قدیم استعمال این ادات‬ ‫توجه کردن و عمل نمودن و برگرفتن مانند دیگر لغات مورد توجه نام و اعتنای خاصی بوده است چه گاهی این پیشاوندها فعل را‬ ‫و امتحان کردن و سبک سنگین نمودن مؤکد می کرده و گاهی در وجهه ی فعل تأثیر می بخشیده و گاهی معنی مستقلی به فعل می‬ ‫چنان که فرخی گوید‪:‬‬ ‫داده است که سوای معنای اصلی فعل بوده است‪.‬‬ ‫اول – پیشاوندهای افعال‪:‬‬ ‫نخستم برگرائیدی و لختی آزمون کردی‬ ‫باء تأکید – میم نهی – می – همی – بر – ور – اندر (بعدها اندر تخفیف یافته در می شود)‪،‬‬ ‫چو گفتم هرچه خواهی کن فسار از سر برون کردی‪1‬‬ ‫فرا – فرو – فراز – باز – با – وا – فا – ها – الف نفی – نون نفی – میم نهی و دعا و‬ ‫و به معنی برگرفتن مانند‪:‬‬ ‫سوای اینها نیز اسامی و قیود دیگر مانند‪ :‬درون – اندرون – بیرون – باال – فرود – پس –‬ ‫کاری تراست بر دل و جانم بال و غم‬ ‫پیش – دیگر و امثال اینها بر سر افعال در می آمده است که باید در ضمن مطالعه ی متن‬ ‫از رمح آبداده و از تیغ سرگرای‬ ‫ها ی منقول دیده شود و شرح آنها مربوط به صرف و نحو فارسی است و اینک ما بطور‬ ‫ای بی هنر زمانه مرا پاک درنورد‬ ‫موجز پیشاوندها را بازنماییم‪:‬‬ ‫وی کوردل سپهر مرا نیک برگرای‪2‬‬ ‫باء تأکید‬ ‫که به معنی اخیر لهجه ای دیگر از فعل "گرفتن" است و امروز در میان الوار بختیاری به باء تاکید‪ :‬که آن را صاحبان فرهنگ با ِء زینت نامیده اند و بعضی از فضال آن را باء زایده‬ ‫جای گرفتن گویند "گرائیدن" و به صورت " ِگ َریدن" به فتح را و یا ِء مجهول تلفظ نمایند‪ .‬و نام داده اند و ما آن را باء تأکید دانیم زیرا هیچ حرفی یا ابزاری در زبان نیست که محض‬ ‫مثال (گرایستن) بیهقی گوید‪:‬‬ ‫زینت یا بزیادتی استعمال شود‪ ،‬چه بشر در هر چیز صرفه جوی است خاصه در زبان و‬ ‫"اگر آرزو نیافریدی کس سوی غذا‪ ...‬و سوی جفت نگرایستی و مردم نماندی" (طبع کلکته تکلم که سعی دارد همواره زواید حرفی را دور بریزد و کلمات را حکاکی کرده و تراش‬ ‫ص ‪)113‬‬ ‫بدهد‪ .‬در این صورت معنی ندارد که حرفی را برای زینت یا بزیادتی و بدون فایده بر لغتی‬ ‫و این لهجه ی اخیر شاذ و نادر است‪.‬‬ ‫بیافزاید و درحقیقت تا حرفی یا کلمه ای ضرورت معنوی نداشته باشد بر زبان نگذرد و در‬ ‫و فعل آهنجیدن و آهیختن و آختن و آزیدن که به معنی برآوردن و برکشیدن و بلند کردن و نزد فصحا مقبول نیفتد – و این با ِء که بر سر فعل ها در می آمده است و امروز هم در بعضی‬ ‫آهنگ کردن بوده از میان رفته است‪ .‬بلعمی گوید‪:‬‬ ‫صیغه ها مستعمل است با ِء تأکید است و در قدیم به صورت "بی" به یا ِء مجهول و بعدها به‬ ‫"هرمزان بفرموذ تا جامه ی زربفت از عیبه بیرون کردند و اندر پوشیذ و تاج بر سر نهاذ و ها ِء غیرملفوظ نوشته می شده است‪ .‬این حرف در دوره ی اول گاه بر سر تمام صیغ (بجز‬ ‫کمر زرین ببست و بذان زینت به مدینه اندر آمد‪ ،‬و خلق بذان زینت او متحیر شدند و چون صیغه ی اسم فاعل و اسم مصدر) داخل می شده است و در مورد نفی و نهی مؤکد نیز قبل‬ ‫به در خانه ی عمر رفتند عمر به خانه نبوذ گفتند به مزگتست‪ ،‬ایشان به مزگت اندر آمذند‪ ،‬از نون نفی و میم نهی قرار می گرفته است‪ .‬مثال آن‪:‬‬ ‫عمر را یافتند به گوشه ی مزگت اندر خفته و روی سوی دیوار کرده و ّ‬ ‫بنکند‪،‬‬ ‫ ‬ ‫بکند‪،‬‬ ‫ ‬ ‫دره زیر سر نهاذه‪ ...‬بکردن‪،‬‬ ‫بمکن‪،‬‬ ‫ ‬ ‫بکن‪،‬‬ ‫ ‬ ‫پس عمر بیدار شد و بنشست و اَنس را بپرسید‪ ،‬چون بنگریست هرمزان را دیذ با تاج زر بکرد‪،‬‬ ‫و کمر و دیبای زربفت‪ ،‬گفت این کیست؟ گفتند هرمزان ملک اهواز‪ .‬عمر چشم فراز کرد اسم مصدر و اسم فاعل و اسم مفعول و صفات دیگر و ماضی هایی که پساوند "آر" معنای‬ ‫و گفت زینت کفر از وی بیاهنجیذ و زینت اسالم بپوشانیذش‪ .‬از هرمزان آن همه جامه ها مصدری یا وصفی به آن می دهد‪ ،‬از حساب افعال خارج و با آنها معامله ی اسم می شده‬ ‫بیاهنجیذند و پیراهنی کرباسین بپوشانیذند و بیامذ و پیش عمر بایستاذ‪ .‬عمر گفتا بنشین‪ 3"...‬است و در ضمن فصل با ِء اضافی که بر سر اسامی در می آمده است باید گفته شود‪.‬‬ ‫و فعل آزیدن که بیشتر به معنی برکشیدن و آختن و بلند کردن است گاهی به معنی قصد ایراد با ِء مذکور در مقام تاکید همه جا جایز است مگر در مواردی که معنی تاکید فعل در‬ ‫کردن و آهنگ کردن هم آمده است چنانکه فردوسی درین معنی دوم گوید‪:‬‬ ‫نظر نبوده باشد‪ .‬و در مواردی که فعل به فعل مؤکد دیگر معطوف باشد نیز حذف آن جایز‬ ‫گر آیدت روزی به چیزی نیاز‬ ‫است مانند شعر رودکی‪:‬‬ ‫به دست و به گنج بخیالن میاز‪4‬‬ ‫مادر می را بکرد باید قربان‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫و به معنی اخیر بین آزیدن و آهنگیدن که تنها حاصل مصدر آن به صورت "آهنگ" بچه ی او را گرفت و کرد به زندان ‪...‬‬


‫‪Page 29‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫جز که نباشد حالل دور بکردن‬ ‫میاور و مآزار و مافکن به جای میازار و میفکن‪ .‬ولی بعدها الف را به یاء بدل ساخته اند یا‬ ‫بچه ی کوچک ز شیر مادر و پستان‪8‬‬ ‫آنکه یاء مجهول اصلی را که مانند یا ِء "کی چی نی" صدای کسره می داده است به کتابت‬ ‫که در مصراع ثانی فعل "کرد" به حکم آنکه به فعل "بکرد" مصراع اول عطف شده است درآورده اند‪( .‬دنباله ی مطلب در شماره ی آینده ی "فرهنگ")‬ ‫بدون یا ِء تاکید است – و در نثر بلعمی گوید‪:‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫"از قبطیان فرعون زنی سخت پیر بود نام او مریم بنت ماموشا و مسلمان شده بود و به ‪ -1‬فرخی‪ :‬ترجیع بند‪ :‬دیوان‪ :‬ص ‪ 406‬طبع عبدالرسولی‬ ‫‪ -2‬مسعود سعد سلمان طبع یاسمی ص ‪503‬‬ ‫موسی بگرویده‪ ...‬این زن موسی را گفت من گور یوسف تو را بنمایم تا تو مراد و حاجت ‪ -3‬بلعمی نسخه ی خطی فتح اهواز‬ ‫‪ -4‬شاهنامه ج‪ 8 .‬ص ‪( 2396‬بروخیم)‬ ‫روا بکنی‪ .‬گفتا چه خواهی‪ .‬گفتا چون از مصر بشوی مرا با خویشتن ببری و دعا کنی تا ‪ -5‬طبع تهران‪ :‬ص ‪236‬‬ ‫‪ -6‬ص ‪241‬‬ ‫همچنان جوان شوم که اول‪"...9‬‬ ‫‪ -7‬دیوان ناصر خسرو‪ ،‬طبع تهران‪ :‬ص ‪502‬‬ ‫بیهقی گوید‪:‬‬ ‫‪ -8‬از قصیده ی رودکی نقل از تاریخ سیستان ص ‪317‬‬ ‫"وقت سحرگاه فراشی آمصصد و مرا بخواند‪ .‬برفتم‪ .‬آغاجی مرا پیش برد‪ .‬امیر بر تخت ‪ -9‬جلد اول تاریخ بلعمی نسخه ی خطی (شدن موسی از مصر و غرقه شدن فرعون)‬ ‫‪ -10‬بیهقی طبع تهران (ص ‪)166 – 165‬‬ ‫روان بود در خرگاه؛ خدمت کردم گفت بونصر را بگوی آنچه در باب حصیری کرده ای‬ ‫‪ -11‬اسرار التوحید (ص ‪)255 – 254‬‬ ‫سخت صوابست و ما اینک سوی شهر می آییم‪ ،‬آنچه فرموده آید بفرماییم و آن ملطفه به‬ ‫من انداخت‪ .‬بستدم و بازگشتم‪ .‬امیر نماز بامداد بکرد و روی به شهر آورد و من شتاب تر‬ ‫براندم نزدیک شهر تا استادم را بدیدم با خواجه ی بزرگ‪ ...‬بونصر مرا بدید و چیزی نگفت‬ ‫و من به جای خود بایستادم‪10".‬‬ ‫در اسرار التوحید آمده است‪:‬‬ ‫"شیخ‪ ،‬حسن را آواز داد و گفت یا حسن کواره بر باید گرفت و به سر چهارسوی کرمانیان‬ ‫باید شد و هر شکنبه و چگریند که بیابی بباید خرید و در آن کواره نهاد‪ ...‬حسن کواره‬ ‫در پشت گرفت و برفت‪ ...‬و هر شکنبه که دید بخرید و بر کواره نهاد‪ ...‬شیخ گفت این را‬ ‫همچنین به دروازه ی حیره باید برد و پاکیزه شستن بدان آب و باز آورد‪ ...‬گفت اکنون این‬ ‫را به مطبخی باید داد تا امشب اصحابنا را شکنبه وائی پزد‪ ...‬گفت اکنون غسل بباید کرد‬ ‫و جامه ی پاک و نمازی پوشید‪ ...‬ای حسن آن توئی که خود را می بینی و اال هیچ کس را‬ ‫پروای دیدن تو نیست؛ آن نفس توست که ترا در چشم تو می آراید‪ ،‬او را قهر می باید کرد‬ ‫و بمالید بمالیدنی که تا بنشکنیش دست ازو نداری"‪11‬‬ ‫از اسرار التوحید‪:‬‬ ‫"پیری بود در میهنه‪ ...‬پیوسته به کسبی مشغول بودی و مجلس شیخ را هیچ بنگذاشتی‪ .‬وقتی‬ ‫در مجلس شیخ حالتی ِبوی درآمد‪ .‬چون شیخ مجلس تمام کرد و مجلسیان برفتند‪ ،‬پیر بنشست‪.‬‬ ‫شیخ دانست که صید به حلق آویخته است‪ .‬گفت یا پیر چت می بود؟ گفت می نتوانم شد‪.‬‬ ‫شسخ گفت بباید بود‪ .‬دیگر روز شیخ گفت پیر را میان دربندید و آستین برنوردید و جاروبی‬ ‫بدو دهند تا مسجد بروبد‪ .‬خواجه حمویه در پیش شیخ بنشسته بود گفت به دلم بگذشت که این‬ ‫خدمت اگر برنایی کند بهتر باشد‪ .‬شیخ بدانست به فراست؛ گفت یا خواجه این پیر را ارادت‬ ‫به پیری آمده است و تا راه نروی به مقصود نرسی‪ .‬پیر آب در چشم آورد و گفت یا شیخ‬ ‫پیرم و ضعیفم اگر به رفتن من خواهد بود نارسیده گیر‪ .‬تو توانگر عالمی افتدت که چیزی‬ ‫در کار این پیر کنی‪ ...‬شیخ گفت آن جاروب بنه که تمام شد‪".‬‬ ‫و گاهی بین با ِء تأکید و فعل اسمی ‪ ،‬یا صفتی فاصله می شده است‪ ،‬چنانکه گویند‪ :‬فالن‬ ‫بازرگان مالی به حاصل کرد‪ .‬و در اسکندرنامه گوید‪" :‬باید که از خدای تعالی مرا روزگار‬ ‫خواهی تا پیش از مرگ مرا دیدار تو بروزی کند" یعنی‪ :‬روزی بکند‪.‬‬ ‫میم نهی و دعا‬ ‫این حرف در پهلوی "می" با یا ِء مجهول تلفظ می شود و یکی از ادات منفرد و مستقل است‬ ‫و مانند"نی" و "اِم" و "اَو" جداگانه نوشته شده است ولی در زبان دری به فعل متصل می‬ ‫شود چون‪ :‬مکن – مرو – مساز‪ -‬مبادا – مرساد‪ .‬تفاوتی که بین سبک قدیم و بعد دیده می‬ ‫شود آن است که در دوره ی اول در افعال مُصدر به الف وقتی که این "م" را الحاق می‬ ‫کرده اند‪ ،‬به فعل تغییری روی نمی داده است چون مَاَندیش‪ ،‬به جای میندیش و مآور به جای‬

‫‪Friday, Feb. 7, 2014‬‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 30

‫خالق و طراح باشیم نه کپی کار‬

Let's be Creative not Imitative

Academic Life Drawing Class Instructor: Hamidreza Jadid Thursdays, 7 - 9 p.m. place: Persian Culture & Art Institute - PERCAI 1181 West 16th St. (@ Pemberton Ave.), North Van. Tel: 778.889.4820 www.percai.com info@percai.com

‫کالس طراحی فیگوراتیو‬ ‫ حمیدرضا جدید‬:‫مدرّس‬ ‫ شب‬9 ‫ تا‬7 ‫پنج شنبه ها از ساعت‬ ‫ خانه فرهنگ و هنر ایران‬:‫مکان‬

!‫ ُپربار و ُپرخواننده "فرهنگ" بهترين مکان برای درج آگهی شما‬،‫نشريه ُپرتنوع‬

778.279.4848


‫‪Page 31‬‬

‫سال يازدهم‬

‫اقتصاد جهانی در سال ‪۲۰۱۴‬؛ اوجگيری دوباره آمريکا؟‬ ‫فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)‬ ‫بزرگ ترين بحران اقتصادی بعد از جنگ‬ ‫جهانی دوم در سال های ‪ ۲۰۰۷‬و ‪۲۰۰۸‬‬ ‫ميالدی از اياالت متحده آمريکا آغاز شد و نشانه‬ ‫های پايان نهايی آن را هم‪ ،‬پيش از هر جای‬ ‫ديگری‪ ،‬در آمريکا می توان ديد‪.‬‬ ‫همزمان با آغاز سال تازه‪ ،‬چشم ها بار ديگر به‬ ‫اقتصاد آمريکا دوخته شده که به نظر ميرسد با‬ ‫تکيه بر عوامل محرکه درونی خود‪ ،‬طی چند‬ ‫دهه آينده همچنان خواهد توانست تفوق خود را‬ ‫بر رقيبان خويش از جمله قدرت های نوظهور‬ ‫حفظ کند‪.‬‬ ‫به بيان ديگر‪ ،‬بر خالف بسياری پيش بينی ها‪،‬‬ ‫اياالت متحده دستکم تا پايان نيمه نخست قرن‬ ‫بيست و يکم ميالدی‪ ،‬همچون نيمه دوم قرن بيستم‪ ،‬همچنان با فاصله زياد قدرت پيشتاز در‬ ‫صحنه اقتصاد جهانی خواهد بود‪.‬‬ ‫لکوموتيو اصلی اقتصاد جهانی‬ ‫بهبود عمومی فعاليت اقتصادی در سطح جهان تنها به اياالت متحده آمريکا محدود نميشود‪.‬‬ ‫شواهد روز افزون نشان ميدهد که بسياری از مناطق دنيا‪ ،‬اعم از توسعه يافته و در حال‬ ‫توسعه‪ ،‬با آهنگی نسبتا کند ولی دايمی آخرين بقايای بحران پنج سال پيش را پشت سر‬ ‫ميگذارند‪ .‬البته طی اين سال ها گذار از رکود به رونق با افت و خيز همراه بوده‪ ،‬ولی چنين‬ ‫پيدا است که اين بار خيز بر افت غلبه دارد‪.‬‬ ‫بازرگانی جهانی طی سه ماه گذشته آهنگ تند تری پيدا کرده است‪ .‬منطقه يورو‪ ،‬که تا يک‬ ‫سال پيش با فروپاشی فاصله زيادی نداشت‪ ،‬از تکان های شديد و پی در پی بيرون آمده و‬ ‫به اينده خود اميدوار تر شده‪ ،‬بی آنکه نگرانی هايش را کامال فراموش کرده باشد‪ . .‬ژاپن‬ ‫در سال گذشته ميالدی به باالترين نرخ رشد اقتصادی خود در پانزده سال گذشته دست‬ ‫يافت‪ ،‬هر چند که به نظر ميرسد با پويايی دهه های بعد از جنگ دوم برای هميشه خدا‬ ‫حافظی کرده است‪ .‬نرخ رشد در قدرت های نوظهور اقتصادی کند تر شده‪ ،‬ولی نه آنچنان‬ ‫که وضعيت حال و اينده آن ها را به خطر بيندازد‪.‬‬ ‫در قاره آفريقا‪ ،‬بر خالف تصور عمومی‪ ،‬شمار زيادی از کشور ها از نرخ رشد قابل‬ ‫توجهی برخوردارند و‪ ،‬در ميان آنها‪ ،‬ظهور قدرت های تازه اقتصادی طی چند دهه آينده‬ ‫ناممکن نيست‪ .‬تنها خاور ميانه و شمال آفريقا است که با فرو رفتن در گرداب درگيری‬ ‫های قومی و مذهبی و سياسی‪ ،‬بی محابا فرصت های خود را برای پيشرفت بر باد ميدهد‪.‬‬ ‫در آمريکا اما‪ ،‬بازگشت به رونق ابعاد ديگری دارد که درک آن‪ ،‬در مقايسه با آنچه‬ ‫در منطقه يورو ميگذرد‪ ،‬آسان تر ميشود‪ .‬طی دوران هفت ساله ‪ ۲۰۰۸‬تا ‪ ،۲۰۱۴‬توليد‬ ‫ناخالص داخلی در آمريکا نه در صد افزايش يافته‪ ،‬حال آنکه در منطقه يورو يک در صد‬ ‫عقب نشسته است‪ .‬در سال ‪ ۲۰۱۴‬نيز برای آمريکا نرخ رشد پيرامون سه در صد پيش بينی‬ ‫شده که دو بار بيشتر از رشد همان شاخص در منطقه يورو است‪ .‬نرخ بيکاری آمريکا به‬ ‫هفت در صد کاهش يافته‪ ،‬حال آنکه همان شاخص در منطقه يورو همچنان پيرامون دوازده‬ ‫در صد نوسان ميکند‪ .‬سطح مصرف سرانه هر شهروند منطقه يورو که در سال های ‪۱۹۸۰‬‬ ‫به سطح آمريکا رسيده بود‪ ،‬امروز پنجاه در صد کم تر از آن سوی اقيانوس اطلس است‪.‬‬ ‫کوتاه سخن آنکه مسئوليت اصلی در به راه انداختن بحران بزرگ سال ها ‪ ۲۰۰۷‬و ‪۲۰۰۸‬‬ ‫ميالدی بر عهده آمريکا بود‪ .‬اما همان قدرت امروز بار ديگر به لکوموتيو اصلی اقتصاد‬ ‫جهانی بدل شده است‪.‬‬ ‫داليل اوجگيری آمريکا‬ ‫درباره اوجگيری دوباره آمريکا در صحنه اقتصادی جهان داليل گوناگون مطرح شده که در‬ ‫اين جا به شمارش آنها‪ ،‬بدون در نظر گرفتن درجه اهميت شان‪ ،‬اکتفا ميکنيم ‪:‬‬ ‫يکم ‪ -‬بهره برداری گسترده از سوخت فسيلی غير متعارف (گاز و نفت شيل) در اياالت‬ ‫متحده که توليد انرژی فسيل را پس از سال ها زوال‪ ،‬به گونه ای چشمگير افزايش داده است‪.‬‬ ‫ابعاد ژئواکونوميک و ژئوپوليتيک اين رويداد‪ ،‬از جمله در زمينه روابط نخستين قدرت‬ ‫جهان با خاور ميانه‪ ،‬هنوز ناشناخته است‪ .‬ولی ترديد نمی توان داشت که دستيابی آمريکا به‬ ‫اين منبع تازه انرژی قدرت رقابت صنايع آنرا به گونه ای قابل مالحظه باال برده و در آينده‬ ‫ای نزديک می تواند روابط تازه ای را در بازار جهانی نفت و گاز به وجود آورد‪.‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫دوم ‪ -‬افزايش قابل مالحظه‬ ‫قدرت رقابت آمريکا در‬ ‫عرصه صنايع قديمی‬ ‫(وسايل خانگی‪ ،‬خود رو‬ ‫سازی‪ ،‬وسايل الکتريک‬ ‫و غيره‪ .)...‬توانايی های‬ ‫آمريکا در تکنولوژی های‬ ‫نوين‪ ،‬به خصوص در‬ ‫زمينه های داده پردازی‬ ‫و اطالعاتی و مخابراتی‪،‬‬ ‫کامال شناخته شده است‪ .‬در‬ ‫عوض از چند دهه پيش به‬ ‫اين سو‪ ،‬آمريکا در عرصه‬ ‫صنايع قديمی عرصه ر ابه‬ ‫رقيبان تازه (به ويژه آسيايی‬ ‫ها) باخته بود‪.‬‬ ‫آنچه در اين چند سال اتفاق افتاده‪ ،‬يک موج تازه صنعتی است که بسياری از رشته های بر‬ ‫باد رفته را بار ديگر به آمريکا بازگردانده‪ ،‬تا جايی که در رسانه های اقتصادی بين المللی‬ ‫از «انقالب تازه صنعتی» يا از «دوباره صنعتی شدن» آمريکا سخن ميگويند‪ .‬اين رويداد‬ ‫پيآمد افزايش قدرت رقابت صنايع آمريکا است که يکی از داليل آن دستيابی به انرژی‬ ‫ارزان است‪ .‬ولی دليل مهم تر افزايش درجه رقابت پذيری صنايع آمريکا‪ ،‬باال رفتن بهره‬ ‫وری همراه با اعتدال در عرصه دستمزد ها است‪ .‬در حال حاضر هزينه کار در آمريکا (با‬ ‫توجه به افزايش بهره وری در اين کشور) سی و چهار در صد کم تر از آلمان و فرانسه‪،‬‬ ‫شانزده در صد کم تر از ژاپن و تنها پنج درصد باال تر از چين است‪.‬‬ ‫با اين تحول شگفت آور‪ ،‬صنايع آمريکا بخش مهمی از بازار های اروپا و ژاپن را تصاحب‬ ‫ميکنند‪ .‬حضور روز افزون خود رو های آمريکايی در خيابان های پاريس و برلن‪ ،‬از‬ ‫ديدگاه همه آنهايی که صنعت خود رو سازی آمريکا را محکوم به نابودی نهايی ميدانستند‪،‬‬ ‫تکان دهنده است‪ .‬همچنين شماری از غول های آمريکايی‪ ،‬از جمله کاتر پيالر و جنرال‬ ‫الکتريک‪ ،‬بخش های مهمی از توليدشان را که به چين منتقل کرده بودند‪ ،‬به کشورشان باز‬ ‫ميگردانند‪.‬‬ ‫سوم ‪ -‬سياست کامال مداخله جويانه بانک مرکزی آمريکا در مديريت بحران‪ ،‬از جمله در‬ ‫زمينه خريد اوراق قرضه دولتی و پايين نگاهداشتن نرخ بهره‪ .‬توان تاثير اين سياست از آن‬ ‫نظر قابل توجه است که نرخ تورم نيز در پايين ترين سطح باقی ماند‪ ،‬تا آنجا که ترس از‬ ‫پيدايش تورم منفی در آمريکا هنوز از ميان نرفته است‪.‬‬ ‫البته به تازگی‪ ،‬با توجه به بازگشت رونق به آمريکا‪ ،‬در سياست پولی بانک مرکزی از‬ ‫جمله خريد اوراق قرضه انعطاف ماليمی به وجود آمده‪ ،‬ولی به نظر ميرسد خانم ژانت يلن‪،‬‬ ‫که رياستش بر بانک مرکزی آمريکا دوشنبه از سوی سنا تاييد شد‪ ،‬به ايجاد تغييرات سريع‬ ‫در سياستی که از سوی سلفش بن برنانکه به اجرا گذاشته بود‪ ،‬تمايلی ندارد‪.‬‬ ‫درس های آمريکا‬ ‫به هر حال اين سياست در جهش بازار های سهام آمريکا از رکوردی به رکورد تازه‪ ،‬و‬ ‫نيز در افزايش بهای مسکن در اين کشور‪ ،‬بسيار موثر بوده است‪ .‬در اين شرايط آمريکايی‬ ‫ها خودشان را ثروتمند تر احساس ميکنند و مصرف‪ ،‬موتور سنتی اقتصاد اين کشور‪ ،‬با‬ ‫سرعت بيشتری به کار می افتد‪.‬‬ ‫مجموعه اين تحوالت نشان ميدهد که به رغم برخی کشمکش های اخير ميان کنگره و‬ ‫کاخ سفيد‪ ،‬پويايی نهفته در رگ و پی جامعه آمريکا بار ديگر اين کشور را از يکی از‬ ‫بزرگ ترين بحران های اقتصادی قرن بيستم ميالدی بيرون کشانده است‪ .‬اين که کشوری‬ ‫بتواند‪ ،‬همزمان با حفظ و حتی ارتقای پويايی «سيليکون ولی»‪ ،‬صنايع قديمی خود را نيز‬ ‫از رخوت خارج کند‪ ،‬باال ترين حجم اختراعات جهان را به ثبت برساند و دانشگاه هايش‬ ‫همچنان در صدر بنشينند‪ ،‬برای بسياری از کشور های جهان سخت آموزنده است‪.‬‬ ‫جامعه آمريکا بدون ترديد از ضعف های گاه بزرگ رنج می برد‪ .‬ولی پيام های بسيار مثبت‬ ‫اين جامعه برای جهان کم نيست ‪ :‬استحکام نهاد های سياسی و حقوقی‪ ،‬ايمان خلل ناپذير‬ ‫به پيشرفت‪ ،‬غرق گذشته نبودن و چشم به آينده دوختن‪ ،‬قبول شکست به اميد دستيابی به‬ ‫پيروزی‪ ،‬پذيرش چالش ها‪ ،‬ايجاد فضای اعتماد به عنوان موثر ترين اهرم برای جذب مغز‬ ‫ها و سرمايه ها‪...‬‬ ‫همزمان با تحوالت بزرگ اقتصادی در درون آمريکا‪ ،‬دگرگونی های مهمی را نيز در‬ ‫جهتگيری های خارجی اين قدرت می توان حدس زد‪ .‬چنين پيدا است که خاورميانه و حتی‬ ‫اروپا‪ ،‬در استراتژی های دراز مدت واشينگتن‪ ،‬از اولويت گذشته برخوردار نيستند‪.‬‬ ‫مرکز ثقل سياست خارجی آمريکا به تدريج به سوی آسيا جا به جا ميشود‪ .‬رشد شگفت آور‬ ‫طبقه متوسط در چين‪ ،‬هند‪ ،‬اندونزی و ديگر مناطق آسيايی بازار های عظيمی را به وجود‬ ‫آورده که می تواند رشد اقتصاد جهانی را برای چندين دهه تامين کند‪.‬‬ ‫آمريکا قرن بيست و يکم خود را عمدتا در اين منطقه جستجو ميکند‪ ،‬و قدرت های اسيايی‬ ‫هم‪ ،‬با توجه به رقابت ها و گاه تنش های خطرناکی که در روابط ميان آنها وجود دارد‪ ،‬از‬ ‫افزايش حضور اياالت متحده در منطقه ناراضی نيستند‪( .‬رادیو فردا)‬


‫‪Page 32‬‬

‫سال يازدهم‬ ‫افقی‪:‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫زبان‬ ‫‪ -1‬روان‌شناس و زیست‌شناس فرانسوی ِ‬ ‫سوئیسی بود که بخاطر کارهایش در روان‌شناسی‬ ‫رشد و آموزش کودکان و شناخت‌شناسی شهرت‬ ‫یافته‌است و چهره ی او را در میانه ی جدول می‬ ‫بینید ‪ -‬در مثل آب کوبیدن در آن کنایه از کار‬ ‫بیهوده است‬ ‫‪ -2‬دورویی ‪ -‬پیش ‪ -‬نام دیگر زبان فارسی‬ ‫‪ -3‬نوعی ماده مخدر ‪ -‬ایرادگیری و در پی‬ ‫دستآویز بودن‬ ‫‪ -4‬بسیار ُخرد و کوجک ‪ -‬نوعی مار ‪ -‬خاطر و‬ ‫حافظه ‪ -‬برابر و مقابل‬ ‫‪ -5‬نوعی ماهی استورژن که خاویار آن بسیار‬ ‫معروف است ‪ -‬رودخانه ای در آلمان ‪ -‬از تمدن‬ ‫های باستاین میاندورود (بین النهرین)‬ ‫‪ -6‬نوعی ُگل ‪ -‬نفع و بهره‬ ‫‪ -7‬نوعی بیماری بویژه زمستانی ‪ -‬اسب نر‬ ‫‪----------------------- -8‬‬ ‫‪ -9‬عزیز و مورد محبت ‪ -‬تیز و بُرا در انگلیسی‬ ‫‪ -10‬آسان ‪ -‬واحد چلوکباب‬ ‫‪ -11‬ستاره ‪ -‬سخن چین ‪ -‬وسیله ای برای آب دادن‬ ‫به گل و گیاه‬ ‫‪ -12‬از درختان همیشه سبز ‪ -‬ریشه ‪ -‬بیم و دهشت‬ ‫ واژه ای برای اشاره به زمان یا مکان دور‬‫‪ -13‬از نقاشان معروف ایران در دوره قاجار‬ ‫و اوایل عصر پهلوی ‪ -‬پایتخت کشور آفریقای‬ ‫مرکزی‬ ‫‪ -14‬بر صورت آقایان می روید ‪ -‬گنگ و بی‬ ‫زبان ‪ -‬حرف تصدیق‬ ‫‪ -15‬در مثل به کرمان بردنش کنایه از کار بیهوده‬ ‫کردن است ‪ -‬از شهرهای بزرگ ایران‬

‫جدول ويژة‬ ‫نشرية فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪280‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫(حل جدول در صفحه ی‪)44‬‬

‫جدول‬ ‫سودوکو‬ ‫جدول‬ ‫سودوکو‬ ‫جدول‬ ‫سودوکو‬ ‫جدول‬ ‫سودوکو‬

‫عمودی‪:‬‬

‫‪ -1‬در نیروی هوایی خدمت می کند ‪ -‬مرکز‬ ‫اسکاتلند‬ ‫‪ -2‬راه آهن که قطار بر روی آن حرکت می کند‬ ‫ خود بزرگ بینی ‪ -‬تازه و شاداب‬‫‪ -3‬یکی از ایالت های بیابانی کشور آمریکا ‪-‬‬ ‫پایداری و استحکام‬ ‫بزرگ خاندان ‪ -‬قدم ‪ -‬عشق و محبت ‪-‬‬ ‫‪ -4‬جد و‬ ‫ِ‬ ‫واحد پول ترکیه‬ ‫‪ -5‬آنکه هر چه دارد ببازد و نیز به معنی عاشق‬ ‫صادق و فرد وارسته ‪ -‬بزرگترین پستاندار روی‬ ‫خشکی ‪ -‬نوعی پرنده ی شکاری که آن را قرقی‬ ‫و قوش نیز می خوانند‬ ‫‪ -6‬درازترین رودخانه در قاره ی سیاه‬ ‫‪ -7‬واداشتن و مجبور کردن ‪ -‬نوعی بیماری که‬ ‫بویژه کودکان بدان مبتال می شوند‬ ‫‪ -8‬لرزانک ‪ -‬شهری در استان فارس‬ ‫‪ -9‬یکی از نیروهای سه گانه ی اصلی تشکیل‬ ‫دهنده ی ارتش های مدرن ‪ -‬سخن گوینده‬ ‫‪ -10‬خمیر پخته و از تنور بیرون آمده‬ ‫‪ -11‬شانه به سر یا همان مرغ سلیمان ‪ -‬از‬ ‫درازترین رودخانه ها در جنوب آسیا ‪ -‬مامور‬ ‫جزء شهربانی‬ ‫‪ -12‬بزرگی و احترام ‪ -‬نابینا ‪ -‬نوشیدن ‪ -‬کمانگیر‬ ‫اسطوره ای ایران زمین‬ ‫‪ -13‬موسیقیدان ایتالیایی خالق سمفونی چهار‬ ‫فصل ‪ -‬کشوری در جنوب غربی اروپا‬ ‫‪ -14‬شهر و استانی در ایران ‪ -‬شهری در استان‬ ‫آذربایجان شرقی ‪ -‬برچسب‬ ‫‪ -15‬نباتات ‪ -‬شاعر و نویسنده نامدار روس در‬ ‫قرن نوزده و خالق "اوژن اونگین"‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 33‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫گامی در مبارزه با متاستاز سرطانی‬ ‫پژوهشگران در آمریکا‬ ‫"گلوله های چسبانی" ساخته‬ ‫اند که می تواند سلول های‬ ‫سرطانی را در جریان خون‬ ‫نابود کند و مانع گسترش‬ ‫سرطان شود‪.‬‬ ‫خطرناک ترین و مرگبارترین‬ ‫مرحله یک تومور سرطانی‬ ‫زمانی است که در اطراف‬ ‫بدن پخش می شود‪.‬‬ ‫دانشمندان در دانشگاه کورنل ذرات نانویی طراحی کرده اند که در جریان خون می ماند و‬ ‫سلول های مهاجر سرطانی را به محض تماس می کشد‪.‬‬ ‫آنها گفتند که این شیوه به طور "چشمگیری" موثر بوده اما افزودند که "هنوز مطالعات‬ ‫زیادی الزم است‪".‬‬ ‫به گفته آنها یکی از بزرگترین عوامل در تعیین طول عمر پس از شناسایی سرطان این است‬ ‫که آیا تومور متاستاز داده یا نه‪.‬‬ ‫متاستاز به پخش سلول های سرطانی در نقاط مختلف بدن گفته می شود‪.‬‬ ‫پروفسور مایکل کینگ محقق اصلی در این مطالعه می گوید که حدود ‪ ۹۰‬درصد مرگ ها‬ ‫در اثر سرطان به متاستاز مربوط می شود‪.‬‬ ‫تیم دانشگاه کورنل راه تازه ای برای برخورد با مساله طراحی کرد‪.‬‬ ‫آنها یک پروتئین نابود کننده سلول های سرطانی به نام تریل ‪ Trail‬و سایر پروتئین های‬ ‫چسبناک را به گلوله های کوچک از جنس ذرات نانو چسباندند‪.‬‬ ‫وقتی این گلوله ها به بدن تزریق شد‪ ،‬به گلبول های سفید خون چسبید‪.‬‬ ‫بررسی ها نشان داد که گلبول های سفید به سلول های سرطانی که از غده اصلی جدا و‬ ‫پخش شده اند برخورد می کند‪.‬‬ ‫این مطالعه که جزئیات آن در نشریه اقدامات آکادمی ملی علوم چاپ شده نشان داد که این‬ ‫برخورد باعث نابودی سلول سرطانی می شود‪.‬‬ ‫پروفسور کینگ به بی بی سی گفت که داده ها نشان دهنده تاثیری چشمگیر بود‪.‬‬ ‫به گفته او نتایج نه فقط در موش بلکه انسان هم کامال قابل توجه بود‪ .‬فقط دو ساعت بعد از‬ ‫تزریق‪ ،‬سلول های سرطانی عمال تجزیه شده بودند‪.‬‬ ‫به اعتقاد او می شود از این ذرات نانو پیش از جراحی یا رادیوتراپی که باعث جدا شدن‬ ‫سلول های سرطانی از تومور می شوند استفاده کرد‪.‬‬ ‫همچنین می توان از آن در بیماران مبتال به تومورهای وخیم که در آستانه متاستاز است‬ ‫استفاده کرد‪.‬‬ ‫با این حال به گفته پژوهشگران پیش از تالش برای معالجه بیماران با این شیوه الزم است‬ ‫ایمنی آن در موش و حیوانات بزرگتر به طور مفصل محک زده شود‪.‬‬ ‫شواهد موجود نشان می دهد که این سیستم تاثیری منفی بر سیستم ایمنی بدن ندارد و به‬ ‫گلبول های خون یا جدار رگ های خونی صدمه نمی زند‪.‬‬ ‫با این حال پروفسور کینگ هشدار می دهد که پیش از عملی شدن این معالجه برای بیماران‬ ‫چند مرحله و پیشرفت مهم باید حاصل شود‪.‬‬

‫خطر بسيار جدی رشد باکتری‌های‬ ‫مقاوم به داروهای آنتی‌بيوتيک‬ ‫دکتر جرمی فرار‪ ،‬رییس جدید بنیاد ‪ Wellcome‬که بزرگترین سازمان خیریه پژوهش‬ ‫های پزشکی بریتانیا است‪ ،‬گفته است که خطر مقاوم شدن باکتریها به داروهای موجود یک‬ ‫مشکل جهانی است‪ .‬او گفت که در صورت عدم اقدام جدی‪" ،‬دوران طالیی آنتی بیوتیک‌ها‬ ‫به پایان خواهد رسید‪".‬‬ ‫دکتر سلی دیویس‪ ،‬مشاور ارشد امور پزشکی دولت بریتانیا چندی پیش نیز مسائل مشابهی‬ ‫را اظهار کرده بود‪ .‬او گفته بود که خطر مقاوم شدن باکتری‌ها به اندازه خطر تروریسم‬ ‫جدی است‪.‬‬ ‫مشاورین پیشین دولت نیز نسبت به خطر مقاوم شدن همه پاتوژن ها‪ ،‬از جمله باکتریها‪،‬‬ ‫ویروسها و پارازیتها هشدار داده بودند‪.‬‬ ‫وزرای علوم گروه ‪ ،۸‬شامل هشت کشور صنعتی جهان‪ ،‬در مذاکرات خود در لندن در ماه‬

‫ژوئن سال گذشته نیز در خصوص خطر مقاوم شدن باکتری‌ها گفتگو کرده بودند‪.‬‬ ‫اما ریشه های نگرانی به بیش از ‪ ١٥‬سال پیش باز می گردد‪.‬‬ ‫مجلس اعیان بریتانیا در سال ‪ ١٩٩٨‬در گزارشی گفته بود که مقاوم شدن باکتری‌ها به‬ ‫داروهای آنتی بیوتیک می تواند با خطر بازگشت به دوران ما قبل آنتی بیوتیک همراه باشد‬ ‫که مرگ و میرها در اثر عفونت فراوان بودند‪.‬‬ ‫آلکساندر فلمینگ پنی سیلین را در سال ‪ ١٩٢٨‬به صورت اتفاقی کشف کرد ولی این دارو‬ ‫تا سالهای دهه ‪ ١٩٥٠‬مورد استفاده عمومی قرار نگرفت‪.‬‬ ‫با این که آنتی بیوتیک‌ها تنها چند دهه است که مورد استفاده قرار می گیرند‪ ،‬باکتریها پیش‬ ‫از انسانها پدید آمدند و در حال تحول دائمی هستند‪.‬‬ ‫یک نوع تحول یافته از باکتری عامل بیماری سل اکنون در بریتانیا گسترش یافته که درمان‬ ‫فرد مبتال به آن دو سال طول می کشد‪ .‬نوع تحول یافته و خطرناکتری از این باکتری در‬ ‫آفریقا به تمامی آنتی بیوتیکها مقاوم شده و اکنون درمان ناپذیر است‪.‬‬ ‫همچنین باکتری عامل بیماری سوزاک که عمدتا از طریق تماسهای نامتعارف جنسی منتقل‬ ‫می شود نیز با مقاوم شدن نسبت به طیف وسیعی از آنتی بیوتیکها‪ ،‬درمان سوزاک را بسیار‬ ‫سخت تر از گذشته کرده است‪.‬‬ ‫دکتر فرار خواستار آن شده است که در کشف و تولید آنتی بیوتیکهای جدید سرمایه گذاری‬ ‫بیشتری انجام شود‪ .‬او گفت امروزه تنها چهار شرکت داروسازی در خصوص آنتی‬ ‫بیوتیک‌ها تحقیق می کنند‪ .‬این تعداد زمانی ‪ ٢٠‬شرکت بوده است‪ .‬سازمان بهداشت جهانی‬ ‫گفته است که در ماه مه آینده در این خصوص گفتگو خواهد کرد‪bbc .‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 34‬‬

‫ ‬

‫گزینش مطالب بخش موسیقی از استاد شاملو‪،‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویلن‬ ‫نوازنده و ّ‬

‫پيشوای نغمه های عاشقانه‬ ‫در سکانس پایانی فیلم «یه حبه قند»‪ ،‬وقتی «پسند»‬ ‫برای خاموش کردن چراغ ها از جا برمی خیزد‪،‬‬ ‫از رادیوی روشن مانده دایی تازه درگذشته صدای‬ ‫سوخته کوروس سرهنگ زاده را می شنود که‬ ‫چنین می خواند‪:‬‬ ‫«کی رود رخ ماهت از نظرم به غیرنامت کی نام‬ ‫دگر ببرم‬ ‫اگر تو را جویم‪ ،‬حدیث دل گویم‪ ،‬بگو کجایی‪».‬‬ ‫آهنگ این ترانه جگرسوز را یکی از بزرگ ترین و‬ ‫اثرگذارترین تصنیف سازان یک قرن اخیر موسیقی‬ ‫ایران ساخته است که اسفندماه امسال مصادف است‬ ‫با یک صدمین سال تولدش‪ :‬استاد مجید وفادار‪ .‬با‬ ‫وجود شهرت و محبوبیت فراگیر او و آثارش و با‬ ‫آنکه نامش به تقریب در تمامی کتاب های تاریخ موسیقی معاصر ذکر شده‪ ،‬هنوز شرح‬ ‫احوالی جامع و یکدست از این هنرمند در دست نیست‪ .‬نخستین منبع معتبری که در آن از‬ ‫وفادار یاد شده‪ ،‬جلد اول سرگذشت موسیقی ایران‪ ،‬اثر استاد روح اهلل خالقی است که او را‬ ‫بهترین شاگرد ویولن رضا محجوبی (‪ )۱۲۷۷ -۱۳۳۳‬خوانده است‪ .‬پس از آن‪ ،‬نوشته هایی‬ ‫پراکنده درباره او در برخی نشریات قدیمی موجود است‪ .‬مفصل ترین آنها مصاحبه ای است‬ ‫با اسماعیل جمشیدی که در واپسین ماه های حیات وفادار انجام شده و در اسفندماه ‪،۱۳۵۴‬‬ ‫پس از درگذشت او‪ ،‬منتشر شده است (بخش هایی از این مصاحبه در شماره ‪ ۸۶‬مجله بخارا‬ ‫مجددا انتشار یافته است)‪ .‬شاپور بهروزی هم در سال ‪ ۱۳۶۷‬صفحاتی از کتاب چهره های‬ ‫موسیقی ایران را به معرفی وفادار اختصاص داده است‪.‬‬ ‫همچنین در جلد اول مجموعه مردان موسیقی سنتی و نوین ایران‪ ،‬شرح حال نسبتا جامعی‬ ‫از این هنرمند به قلم سیدعلیرضا میرعلینقی نوشته شده که به سبب عدم دسترسی نویسنده به‬ ‫برخی منابع‪ ،‬خالی از خطا نیست اما مهم ترین منبع اطالع از احوال و آثار وفادار گفته ها و‬ ‫نوشته های دوستان و هم نسالن اوست که بهترین آنها خاطرات هنری اسماعیل نواب صفا‬ ‫(‪ )۱۳۰۳ -۱۳۸۴‬در کتاب قصه شمع‪ ،‬خاطرات بیژن ترقی (‪ )۱۳۰۸ -۱۳۸۸‬در کتاب‬ ‫از پشت دیوارهای خاطره و خاطرات همایون خرم (‪ )۱۳۰۹ -۱۳۹۱‬در کتاب غوغای‬ ‫ستارگان است‪ .‬از این میان‪ ،‬گفته های نواب صفا از همه کارآمدتر است‪ .‬گذشته از اینها‪ ،‬دو‬ ‫برنامه رادیویی قدیمی هم درباره او در فضای مجازی در اختیار عموم است‪ :‬یکی برنامه‬ ‫«یادی از هنرمندان ایران» و دیگری مصاحبه ای رادیویی با وفادار‪ .‬در هر دو این برنامه‬ ‫ها قطعاتی هم از تکنوازی ویولن وفادار پخش شده است‪.‬‬ ‫مجید وفادار در ‪ ۲۸‬اسفند ‪ ۱۲۹۱‬در سرچشمه تهران زاده شد‪ .‬پدرش آقامیرزامحمد وفادار‬ ‫از معلمان و متصدیان نخستین مدارس متجدد ایران بود‪ .‬برادر بزرگش جهانگیر هم ویولن‬ ‫می نواخت و مدتی همراه و همنوای عبدالحسین شهنازی و سیدجواد بدیع زاده بود اما در‬ ‫جوانی درگذشت‪ .‬آقامیرزامحمد با دیدن اشتیاق مجید به موسیقی‪ ،‬او را در آغاز نوجوانی‬ ‫برای آموختن ویولن به محضر حسین خان اسماعیل زاده‪ ،‬نوازنده شهیر کمانچه در اواخر‬ ‫عهد قاجار‪ ،‬فرستاد‪ .‬وفادار مقدمات ردیف موسیقی ایران را از حسین خان آموخت و بعد به‬ ‫مکتب ویولن نوازی شاگرد ارشدش‪ ،‬رضا محجوبی راه یافت‪.‬‬ ‫به زودی وفادار اسلوب رضا را به خوبی فراگرفت و در ویولن نوازی مهارتی چشمگیر‬ ‫یافت‪ .‬مدتی نیز دانسته هایش را از موسیقی ایران نزد علی اکبر شهنازی تکمیل کرد و با‬ ‫ظرایف عالی ردیف نوازی آشنا شد‪ .‬مرگ پدر و تنگنای مالی او را به کار در سینما کشاند‬ ‫و به این سان یکی از نخستین کسانی شد که هنگام پخش فیلم های صامت آن روزگار‪ ،‬به‬ ‫گفته خودش در پشت پرده در صحنه های کتک کاری قطعه هایی تند و پس از اتمام دعوا‬ ‫نوایی آرام می نواخت‪ .‬ضرورت نواختن قطعات غیرایرانی برای همراهی با فیلم ها‪ ،‬او‬ ‫را محتاج به آموختن نت کرد و اینگونه بود که مدتی نزد ابوالحسن صبا‪ ،‬علینقی وزیری و‬ ‫روح اهلل خالقی همت به یادگیری مبانی نظری موسیقی گمارد‪.‬‬ ‫وفادار نخستین آهنگش را در سال ‪ ۱۳۱۵‬روی کالم رهی معیری در مایه دشتی ساخت که‬ ‫«شب جدایی» نام گرفت و استاد حسین قوامی (‪ )۱۲۸۸ -۱۳۶۸‬در ایام جوانی اجرایش‬ ‫کرد‪« .‬شب جدایی» بعدها با صدای همین هنرمند در برنامه شماره ‪ ۲۳۶‬گلهای رنگارنگ‬ ‫اجرا و ضبط و در برنامه های گل های رنگارنگ ‪۲۳۶‬ب و شاخه گل ‪ ۲۳۸‬مجددا پخش‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫شد‪ .‬اخیرا هم همایون شجریان این تصنیف را در مجموعه ای به همین نام با تنظیم مزدا‬ ‫انصاری بازخوانده است‪ .‬اندکی پس از تاسیس رادیو در سال ‪ ،۱۳۱۹‬وفادار به پیشنهاد‬ ‫و دعوت حسینقلی مستعان (نویسنده مشهور و پدر بانو گالب آدینه) وارد رادیو شد و با‬ ‫همکاری برادرش حمید وفادار (‪ )۱۲۹۳ -۱۳۶۹‬که نواختن تار را از درویش خان آموخته‬ ‫بود‪ ،‬گروهی از نوازندگان را گرد آورد که به «ارکستر برادران وفادار» شهرت یافت‪.‬‬ ‫در این ارکستر علی محمد خادم میثاق پیانو‪ ،‬سلیم فرزان قره نی‪ ،‬مصطفی پورتراب‬ ‫آکاردئون‪ ،‬یوسف کاموسی عود و مهدی غیاثی ضرب می نواخت و مجید و حمید وفادار‬ ‫هم با ویولن و تار تکنوازان گروه بودند و اجرای زنده آنان عصر جمعه ها از رادیو تهران‬ ‫پخش می شد‪.‬‬ ‫نخستین خواننده این ارکستر که با خواندن آهنگ های وفادار به شهرتی زودرس رسید‪ ،‬بانو‬ ‫عزت روحبخش (‪ )۱۲۹۳ -۱۳۶۸‬بود‪.‬‬ ‫استاد حسین قوامی و بانو پرخیده (‪ ،)۱۳۴۴ -۱۲۹۲‬که نام اصلی اش نورالهُدی مظفری‬ ‫و همسر حمید وفادار بود‪ ،‬هم کار هنری را با ارکستر برادران وفادار آغاز کردند‪ .‬در‬ ‫نیمه نخست دهه ‪ ۱۳۲۰‬وفادار به ویولن نوازی تمام عیار و صاحب سبک تبدیل شده بود‬ ‫و تکنوازی او در کنار تار برادرش حمید و ضرب مهدی غیاثی شنوندگان بسیار داشت‪.‬‬ ‫مهندس همایون خرم که در آن روزها سنین نوجوانی را سپری می کرد‪ ،‬به گفته خودش‪،‬‬ ‫شنونده ساز وفادار بود و از سبک او تاثیر می پذیرفت‪ .‬در واقع این اجراهای برادران‬ ‫وفادار را باید طلیعه برنامه تکنوازان دانست که حدود ‪۳۰‬سال بعد‪ ،‬در اوایل دهه ‪ ۱۳۵۰‬با‬ ‫حضور برجسته ترین تکنوازان موسیقی ایران در رادیو پاگرفت‪.‬‬ ‫از آن زمان تا حدود ‪۲۰‬سال بعد‪ ،‬وفادار کار تصنیف سازی را با جدیت تمام در پیش گرفت‬ ‫و انبوهی ترانه ساخت که بیشتر آنها پس از نخستین پخش از رادیو بر سر زبان ها افتاد‪.‬‬ ‫نت بیشتر تصنیف های مشهور وفادار در شماره های مختلف مجله موزیک ایران به چاپ‬ ‫رسید‪ ،‬چنان که در همان شماره نخست این مجله به تاریخ خردادماه ‪ ،۱۳۳۱‬نت تصنیف‬ ‫«عشق نو» در دستگاه همایون ساخته وفادار روی شعر رهی معیری با مطلع «باز دل‬ ‫زارم عاشق شد به مه مشکین مویی» منتشر شد‪ .‬کالم نخستین تصنیف های وفادار را جدا از‬ ‫رهی معیری‪ ،‬حسینقلی مستعان (‪ )۱۳۶۱ -۱۲۸۳‬و اسماعیل نواب صفا (‪)۱۳۸۴ -۱۳۰۳‬‬ ‫سرودند اما بعدها با اغلب ترانه سرایان شهیر هم روزگار همکاری کرد‪.‬‬ ‫گفتنی اینکه روانشاد حسینقلی مستعان به برادران وفادار عالقه ای خاص داشت و از همین‬ ‫رو نام یگانه پسرش را مجید نهاد و بیشتر نوشته هایش را با نام مستعار «ح‪ .‬م‪ .‬حمید» رقم‬ ‫زد‪.‬‬ ‫بسیاری از کسانی که بعدها خوانندگانی سرشناس شدند‪ ،‬نخست با خواندن آثار وفادار‬ ‫به شهرت رسیدند‪ .‬در این میان‪ ،‬عالوه بر استاد حسین قوامی و بانو روحبخش‪ ،‬باید از‬ ‫داریوش رفیعی (‪ )۱۳۳۷ -۱۳۰۶‬یاد کرد که اعتبارش را مدیون وفادار است‪ .‬داستان‬ ‫برکشیدن رفیعی از جوان بی نام و نشانی شهرستانی به خواننده ای پرطرفدار به واسطه‬ ‫آهنگ های وفادار بسیار شنیدنی است که زنده یاد بیژن ترقی آن را در کتاب خاطراتش‬ ‫به شیوایی روایت کرده است‪ .‬داریوش رفیعی با خواندن تصنیف های «شمع شبانه»‪،‬‬ ‫«منتظرت بودم»‪« ،‬گلنار» و «زهره» که هر سه از ساخته های وفادار بود‪ ،‬به قول خود‬ ‫وفادار «به صورت بت آواز و موسیقی ایران درآمد‪ ».‬همچنین تصنیف مشهور «به سوی‬ ‫تو» را که در آغاز این نوشتار از آن یاد کردیم‪ ،‬پیش از سرهنگ زاده داریوش رفیعی با‬ ‫شعری متفاوت خوانده بود (کالم هر دو روایت این تصنیف از عبداهلل الفت است)‪ .‬دو ترانه‬ ‫«عاشقم من» با شعر رهی معیری و «گل اومد بهار اومد» با شعر بیژن ترقی هم محصول‬ ‫همین دوران است که نت ترانه دوم در شماره ‪ ۹۶‬موزیک ایران مورخ اردیبهشت ‪۱۳۳۹‬‬ ‫انتشار یافته است اما تصنیفی که در مدتی کوتاه پس از نخستین پخش با اقبالی حیرت آور‬ ‫روبه رو شد‪« ،‬آخرین بوسه» یا همان «مرا ببوس» معروف بود؛ آهنگی از وفادار که‬ ‫حیدر رقابی (‪ )۱۳۶۶ -۱۳۱۰‬اندک زمانی پیش از مهاجرت اجباری اش به آمریکا شعری‬ ‫پرسوزوگداز برایش سرود تا خواننده ای به نام پروانه در فیلمی با بازی ژاله علو آن را‬ ‫بخواند‪ .‬پروانه خواند و وفادار نپسندید و حدود یک سال بعد «مرا ببوس» از طریقی به‬ ‫دست حسن گلنراقی (‪ )۱۳۷۲- ۱۳۰۰‬افتاد که بازرگانی هنردوست و خواننده ای غیرحرفه‬ ‫ای بود‪ .‬پخش این آهنگ در سال ‪ ۱۳۳۶‬با صدای گلنراقی و ویولن پرویز یاحقی و پیانو‬ ‫حبیب اهلل شهردار چنان غوغایی در میان مردم به پا کرد که خواننده ناشناس آن را یک شبه‬ ‫به آوازه ای همه گیر رساند‪ ،‬هرچند خود وفادار این اجرا را هم هرگز تایید نکرد‪ .‬از آن‬ ‫پس‪ ،‬گلنراقی دیگر هیچ گاه به ِگرد خواندن نگشت اما بعدها کسانی دیگر «مرا ببوس» را‬ ‫بارها بازخوانی کردند‪ .‬گفته می شود که زنده یاد ویگن (‪ )۱۳۸۲- ۱۳۰۷‬هم نخستین بار با‬ ‫بازخوانی این تصنیف به شهرت رسید‪ .‬نت این ترانه در شماره ‪ ،۶۱‬خرداد ‪ ،۱۳۳۶‬مجله‬ ‫موزیک ایران منتشر شد‪.‬‬ ‫وفادار از سال ‪ ۱۳۴۶‬بیمار و خانه نشین شد و هشت سال پایان عمر را با درد جسمی و‬ ‫غم تنهایی سر کرد و سرانجام در نهم اسفند ‪ ۱۳۵۴‬در گذشت و در بهشت زهرا مدفون شد‪.‬‬ ‫عجب آنکه برادر هنرمندش حمید هم‪ ،‬به گفته روانشاد نواب صفا‪۱۵ ،‬سال بعد درست در‬ ‫نهم اسفند‪ ۱۳۶۹‬از جهان رفت‪.‬‬ ‫مجید وفادار را باید دست کم در دو زمینه نوازندگی و تصنیف سازی پیشگام و پیشکسوت‬ ‫سبکی دانست که الگوی کار گروهی از سرآمدان موسیقی رادیو شد‪ .‬او از نخستین و معدود‬ ‫کسانی بود که در ویولن نوازی از مکتب صبا پیروی نکرد و با آنکه بر اساس برخی گفته ها‬ ‫نواختن شیوه صبا مهارت داشت و حتی به قولی صبا هنگام سفری به خارج از کشور در‬ ‫در‬ ‫ِ‬ ‫سال های ‪ ۱۳۲۱ -۱۳۲۲‬او را به جای خود برای تکنوازی به رادیو معرفی کرد‪ ،‬آگاهانه‬ ‫از این شیوه دوری جست و به راه خود رفت‪ .‬با آنکه هیچ اثر کارآمدی از نواخته های رضا‬ ‫محجوبی به جا نمانده است‪( ...،‬دنباله در صفحه ی ‪)45‬‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 35

“Attracting and retaining the best international talent to fill skills shortages in key occupations is critical to Canada’s economic success.” - Hon. Jason Kenney, P.C., M.P.

Minister of Employment and Social Development

Respond to Canada’s need for immigrants.

Become a Regulated Immigration Consultant Full-time | Part-time | Online Apply online at www.ashtoncollege.com or contact a program adviser at (604) 899-0803.

Ashton College | Vancouver, BC 604 899 0803 | 1 866 759 6006 w w w. a s hto n co l l e g e. co m


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 36‬‬

‫اهميت بُعد فرهنگی ايرانشهر‬ ‫گفت‌وگو با دكتر تورج دريايي‪ ،‬استاد تاريخ ايران دانشگاه كاليفرنيا‬ ‫قاسم منصور آل كثير ‪ /‬آرش امامي‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫صحبت كرده است‪ .‬من فكر‬ ‫مي‌كنم ايده ايرانشهر تا‬ ‫قرن ششم ميالدي‪ ،‬ديگر‬ ‫كامال مشخص است‪.‬‬ ‫همچنين به نظرم در قرن‬ ‫سوم هنوز خيلي ايده‌هاي‬ ‫زرتشتي‪ ،‬قومي و مقداري‬ ‫سلطنتي وجود دارد‪ .‬اما‬ ‫چرا آسورستان را كرتير‬ ‫جزو ايران ذكر كرده؟‬ ‫ذكر آسورستان دليلي بر آن‬ ‫نيست كه چون روزگاري‬ ‫در آنجا آرامي‌زبانان و‬ ‫كليميان حضور داشتند‪،‬‬ ‫آنجا نمي‌توانسته جزيي‬ ‫از ايران باشد؛ همان‌طور‬ ‫كه شما گفتيد‪ ،‬اين مساله‬ ‫مي‌توانسته ديدي جغرافيايي از دوره‌يي باقي مانده باشد كه ايرانيان در آنجا بوده‌اند‪.‬‬ ‫ساسانيان از ابتدا سعي بر اين داشتند كه در دوره‌هاي مختلف حيات‌شان‪ ،‬خوانش مورد‬ ‫نيازشان از ايران را ارائه دهند؛ آيا مي‌توان چنين پنداشت كه مذهب زرتشتي در زمينه‬ ‫جغرافيايي‪ ،‬فقط وسيله‌يي بوده در راستاي مشروعيت‌سازي براي حاكميت ساسانيان؟‬ ‫در واقع بيشتر جنبه ابزاري داشته؟‬

‫ايرانشهر كجاست؟ آيا اين واژه مصداقي جغرافيايي و زيستي در عهد ساساني دارد يا‬ ‫مقوله‌يي افسانه‌يي است كه به گذر زمان جامه زميني بر تن مي‌كند؟ همچنين نام ايران‬ ‫از چه زماني بر جغرافيايي خاص اطالق شد؟ چرا با همه گفته‌هايي كه مي‌شود اما منابع‬ ‫عربي و غربي (بسیاری از) ساكنان سرزمين ايران را ايراني نمي‌دانستند؟‬ ‫دكتر تورج دريايي‪ ،‬استاد دانشگاه در رشته «تاريخ ايران و جوامع پارسي‌زبان» و از‬ ‫اعضاي هيات‌مديره مركز مطالعات ايراني دكتر سموئل در دانشگاه كاليفرنياست‪ .‬دريايي‬ ‫به دو زبان انگليسي و فارسي مي‌نويسد‪ .‬از او تاكنون چندين كتاب و ده‌ها مقاله به چاپ‬ ‫رسيده و بخشي از آثار انگليسي او به فارسي نيز ترجمه شده است‪ .‬مديريت پروژه‬ ‫«ساسانيكا»‪ ،‬ويراستاري نشريه «نامه ايران باستان» و انتشار مقاالت در گاهنامه‌هاي‬ ‫مهم ايران‌شناسي از ديگر فعاليت‌هاي دريايي است‪ .‬كتاب «ايران ساساني» او‪ ،‬در ماه‬ ‫دسامبر ‪ 2010‬ميالدي‪ ،‬برنده جايزه «انجمن بريتانيايي مطالعات خاورميانه در بريتانيا‬ ‫شد‪ .‬توريج دريايي تاكيد دارد كه در دوره ساساني «ايرانشهر» با وجود گونه گوني‌اش‬ ‫خط‌كشي سياسي نداشته بلكه تنها گستره‌يي فرهنگي بوده‪ .‬به باور دريايي‪ ،‬خوانش مذهب‬ ‫زرتشتي از مفهوم ايرانشهر‪ ،‬مبنايي مذهبي داشته است‪ .‬در مقابل‪ ،‬دستگاه سلطنتي‬ ‫ساساني‪ ،‬سعي در ارائه ديدگاهي فراگير و غيرمذهبي داشت‪ .‬در اين ميان‪ ،‬دريايي‬ ‫برخالف بسياري از تاريخ نگاران كه سعي در خط‌كشي جغرافيايي براي دوران ساساني‬ ‫و‪ ...‬دارند‪ ،‬بر اين باور است كه گستره ساسانيان نه مذهبي یا جغرافيايي بلكه فرهنگي‬ ‫بوده است‪ .‬وي همچنين معتقد است كه هخامنشيان هرگز شاهنشاهي‌شان را ايران نخواندند‬ ‫و ديدشان فرق مي‌كرده است‪ .‬گفت‌وگوي پيش رو درباره مقاله «قلمرو قومي و مرزهاي‬ ‫ايران در اواخر عهد باستان و اوايل قرون وسطي» از كتاب «ناگفته‌هاي امپراتوري‬ ‫ساسانيان» نوشته تورج دريايي است‪ .‬دكتر دريايي به عنوان ساساني شناس برجسته‬ ‫ايراني همواره سعي داشته نظراتش را با نگاهي علمي ارائه كند‪ .‬در اين گفت‌وگو نيز هر‬ ‫جا كه احساس مي‌كند بر مساله‌يي اشراف ندارد به سادگي مي‌گويد «نمي دانم»‪ .‬براي مثال‬ ‫وقتي از او درباره بازتابي نام ايران در متون عربي مي‌پرسيم‪ ،‬مي‌گويد نمي‌دانم و بايد‬ ‫آن متون را هم خواند‪ .‬در مقاله ياد شده به اين نكته اشاره شده است كه جوامع يهودي و‬ ‫مسيحي درون مرزهاي ايرانشهر‪ ،‬به‌ترتيب در قرن سوم و پنجم ميالدي‪ ،‬جزيي از پيكره‬ ‫جامعه به‌رسميت شناخته شدند‪.‬‬ ‫***‬ ‫در مقاله يادشده‪ ،‬يهوديان نيز از قرن سوم در متون پارسي ميانه با لفظ «?‪( »r‬اير)‬ ‫خوانده شده‌اند‪ .‬از طرف ديگر آسورستان با وجود اينكه مردمانش تبار و زبان ايراني‬ ‫نداشتند‪ ،‬باز بخشي از ايرانشهر خوانده شده است‪ .‬با توجه به اينكه يهوديان و آسوريان‪،‬‬ ‫تبار و زبان ايراني نداشتند‪ ،‬مي‌توانيم چنين بپنداريم كه ايرانشهر در خوانش سلطنتي‪،‬‬ ‫لزوما قومي هم نبوده بلكه بيشتر جنبه جغرافيايي داشته؟‬ ‫درباب يهوديان فكر نمي‌كنم قرن سوم بود‪ .‬ببينيد! وقتي من از ايرانشهر صحبت مي‌كنم‪،‬‬ ‫بيشتربعد فرهنگي آن براي من مهم است‪ .‬در اين ايده ديگر مساله زبان و مذهب مطرح‬ ‫نيست؛ من نظريه‌ام اين است كه تا قرن پنجم و ششم ميالدي‪ ،‬مساله ايرانشهر ديگر‬ ‫يك مساله فرهنگي است؛ چيزي كه دكتر جواد طباطبايي درباره آن در دوران اسالمي‬

‫شما خودتان در جريان سوال‪ ،‬پاسخ اين پرسش را داديد‪ .‬در قرن چهارم تا روزگار‬ ‫آذرپاد مهر اسپندان‪ ،‬زماني كه دين زرتشتي بر چارچوبش شكل مي‌گيرد‪ ،‬درك مذهبي‬ ‫از مفهوم ايده ايرانشهر‪ ،‬جا مي‌افتد؛ پس از آن چون شاهنشاهي ساساني بايد با مردم‪،‬‬ ‫قوم‌هاي مختلف و مذاهب گوناگون در تعامل باشد‪ ،‬تغييري در درك از اين مفهوم به‬ ‫وجود مي‌آورد‪ .‬تا عصر خسرو انوشيروان‪ ،‬مفهوم ايده ايرانشهر ديگر مساله‌يي مذهبي‬ ‫نيست بلكه مساله قانون شاه (داد شاهنشاه) در اينجا مهم است؛ در واقع چيزي شبيه به‬ ‫سيتيزن‌شيپ روميان را ما در ايران مي‌بينيم و از آن جالب‌تر اينكه ما در ايران نه تنها با‬ ‫مفهوم «مرد شهر» (مرد شهروند شاهنشاهي) روبه‌روييم‪ ،‬بلكه «زن شهر» (زن شهروند‬ ‫شاهنشاهي) نيز وجود دارد؛ چيزي كه در روم وجود نداشته است؛ در واقع چيزي‌است‬ ‫مضاف بر سيتيزن‌شيپ روميان‪.‬‬ ‫پس مي‌توان گفت مفهوم ايده ايرانشهر در خالل و پس از عصر انوشيروان از مفهومي‬ ‫مذهبي به حقوقي بدل شده؟‬ ‫بله! من فكر مي‌كنم تا قرن ششم‪ ،‬اين مساله ديگر داراي بار حقوقي بوده و بنابراين‬ ‫مي‌توان كليميان و مسيحيان را جزيي از اين بعد فرهنگي ايرانشهر دانست‪.‬‬ ‫مطابق بخشي از مقاله مذكور‪ ،‬در دوره متاخر ساساني‪ ،‬مرزهاي ايرانشهر تا شمال‬ ‫آفريقا و مكه و مدينه نيز گسترش مي‌يابد و اين گسترش در برخي متون منعكس‬ ‫مي‌شود؛ سوالي كه پيش مي‌آيد اين است كه چرا اين خوانش متاخر و گسترده از‬ ‫ايرانشهر در حافظه جمعي‪-‬تاريخي ايراني‌ها باقي نماند؟‬ ‫در زمان خسرو انوشيروان (خسرو يكم) سربازان ايراني در يمن به پشتيباني از‬ ‫عرب‌هاي يهودي با روميان و حبشيان مسيحي جنگيده و پيروز شدند؛ در قرن هفتم‬ ‫زماني كه خسرو پرويز (خسرو دوم) به مصر لشكر كشيد‪ ،‬براي مدت كوتاهي (از‬ ‫‪ 614‬تا ‪ 638‬ميالدي) عربستان‪ ،‬مصر‪ ،‬آفريقا و شرق درياي مديترانه‪ ،‬به تصرف‬ ‫ايرانيان درآمد‪ .‬اين خوانش گسترده از ايرانشهر بازتابي از گستردگي ايرانشهر در اين‬ ‫دوره كوتاه است‪ .‬اما نكته جالبي كه در نسخه‌هاي مختلف متن فارسي مقدمه شاهنامه‬ ‫ابومنصوري مشاهده مي‌شود‪ ،‬تفاوت در جغرافياي ايرانشهر است‪ .‬اين تناقض را ببينيد؛‬ ‫در يك نسخه‪ ،‬ايرانشهر از رود آموي (جيحون) است تا رود نيل و در نسخه ديگر كه‬ ‫در «بيست مقاله قزويني» به تصحيح عالمه قزويني رسيده است‪ ،‬مرزهاي ايرانشهر از‬ ‫رود آموي (جيحون) است تا فرات‪ .‬مرحوم قزويني در تصحيح‌شان از مقدمه شاهنامه‬ ‫ابومنصوري‪ ،‬از جيحون تا فرات را پذيرفته‌اند كه در واقع ديد صحيح ايراني همين‬ ‫است؛ در واقع در آن دوره‪ ،‬دنياي ايراني از آمودريا تا فرات است و اين دليلي‌است كه‬ ‫آسورستان هم جزو ايرانشهر قرار مي‌گيرد‪ .‬محدوده «جيحون تا نيل» كه در كتاب پارسي‬ ‫ميانه «شهرستان‌هاي ايرانشهر» نيز آمده‪ ،‬ناشي از ديد امپرياليستي خسرو پرويز است‬ ‫كه در يك لحظه به‌طور شگفت‌انگيزي مرزهاي ايرانشهر را اينچنين مي‌گستراند‪ .‬ببينيد!‬ ‫براساس گفته‌هاي مورخين دوران اسالمي‪ ،‬فكر مي‌كنم در زمان قباد يكم كتابي جغرافيايي‬ ‫وجود مي‌داشت‪ .‬در زمان عباسيان‪ ،‬موبدان يا كاتباني كه در باب ايرانشهر مي‌نوشتند‪،‬‬ ‫ناقل ديدگاه اواخر دوران ساساني‌اند‪.‬‬ ‫آيا مي‌توان گفت ديدگاه جيحون تا نيل در زمان خسرو دوم به دليل غيرواقعي بودن دوام‬ ‫نياورد؟‬ ‫بله درست است‪ .‬حتي ديدگاه زرتشتي از ايرانشهر در اوايل دوران ساساني كه كوچك‌تر‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫از وسعت حاكميت ساسانيان بوده هم ‪...‬‬


‫‪Page 37‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪ ...‬تحت‌الشعاع ديدگاه اواخر دوره ساساني قرار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫مي‌توان چنين پنداشت كه با سقوط ساسانيان‪ ،‬رگه‌هاي مذهبي و حتي قومي از درك‬ ‫مفهوم ايرانشهر كامال از بين رفت و درك از اين مفهوم كامال جغرافيايي شد؟‬ ‫البته جغرافيايي و فرهنگي! اين فرهنگ است كه در اين مساله مهم است؛ ببينيد! زرتشتيان‬ ‫هنوز در كتاب "دادستان ديني" كه پس از سقوط ساسانيان نوشته شده‪ ،‬مبناي ايراني بودن‬ ‫را زرتشتي بودن قلمداد مي‌كنند ولي ما مي‌دانيم كه يك مسيحي ‪150‬سال پس از سقوط‬ ‫ساسانيان خود را از ايران مي‌خواند؛ اين‪ ،‬يك بار فرهنگي با خود دارد و براي همين‬ ‫است كه توان ادامه مي‌يابد‪.‬‬ ‫همان‌طور كه مي‌دانيم در بخش پهلوي كتيبه سه زبانه شاپور يكم بر كعبه زرتشت‪ ،‬واژه‬ ‫«‪( »Aryan‬آريان) را معادل ايران در بخش پارسي ميانه آن كتيبه ذكر كرده‌اند‪ .‬با‬ ‫توجه به صرف وجود واژه‌يي مشخص در زبان پهلوي (زبان اشكانيان) مي‌توان چنين‬ ‫انگاشت كه ايده ايران به مثابه يك جغرافيا و نه يك درك اساطيري‪ -‬در اواخر دوره‬ ‫اشكاني شكل گرفته بود و لزوما ساسانيان مبدعان آن نبودند؟‬ ‫ممكن است! اما منبعي از اواخر عهد اشكاني در دست نيست‪ .‬شايد خود ساسانيان آثار‬ ‫را نابود كرده باشند كه نشان دهند در حال ابداع و اجراي ديدگاهي جديدند‪ .‬ولي ببينيد‬ ‫در كتيبه داريوش يكم نيز وي خويش را از تبار آريا مي‌خواند‪ .‬آنها چه ايده‌يي درباب‬ ‫اين مساله داشتند؟ درصورتي كه مي‌دانيم هخامنشيان هرگز شاهنشاهي‌شان را ايران‬ ‫نخوانده‌اند و ديدشان فرق مي‌كرده‪ .‬به هر صورت مادامي كه منبعي از اواخر اشكانيان‬ ‫در دست نيست‪ ،‬نمي‌توانيم چيزي را ثابت كنيم‪.‬‬ ‫با اينكه جغرافياي ايران در كتبيه شاپور بر كعبه زرتشت بزرگ‌تر از تعريف كرتير‬ ‫از جغرافياي ايران است‪ ،‬اما شاپور يكم همچنان خود را «شاهنشاه ايران و انيران»‬ ‫مي‌خواند؛ منظور شاپور از «انيران» در اين جغرافياي بزرگ‌تر كجاست؟‬ ‫شاپور يكم ديدي سلطنتي به ايده ايران دارد‪ .‬خود به اين واقف است كه برخي مناطق تحت‬ ‫سلطه‌اش در واقع انيران هستند‪.‬‬ ‫در واقع سوال هم حول همين محور است؛ با توجه به اينكه جغرافياي شاپور از جغرافياي‬ ‫كرتير بزرگ‌تر است؛ انيران مد نظر شاپور كجاست؟‬ ‫من فكر مي‌كنم حل اين مساله مثل رياضي است‪ .‬كافي است فهرست ايالت‌هاي شاپور را‬ ‫از فهرست ايالت‌هاي كرتير كم كنيم تا فهرست اياالت انيران در قرن سوم به دست آيد‪.‬‬ ‫در صفحه ‪ 154‬از كتاب ناگفته‌هاي امپراتوري ساسانيان ذكر كرده‌ايد كه همه ايرانيان‬ ‫صرف‌نظر از مذهب‌شان‪ ،‬مرز معيني در ذهن خود ساخته بودند كه با مرزهاي ايرانشهر‬ ‫مطابقت داشت‪ .‬آيا اين قاطعيت در بيان كه همه مردم‪ ،‬مرز جغرافيايي در عصري كه‬ ‫دانش جغرافيا هنوز مبهم بود را مي‌دانستند‪ ،‬درست است؟‬ ‫اگر من چنين گفتم اشتباه كرده‌ام! منظور من بيشتر مرزهاي فرهنگي است؛ يعني ايران‬ ‫از «جيحون تا فرات» است و كساني كه در آنجا هستند داراي يكسري ابعاد فرهنگي‌اند‪.‬‬ ‫منظورم مرزهاي فرهنگي است نه جغرافيايي‪.‬‬ ‫اما در كتاب‌تان چنين‌آمده كه همه ايرانيان صرف نظر از مذهب‌شان‪ ،‬تصوير معيني از‬ ‫ايرانشهر داشتند؛ به نظرتان تعميم يك انديشه به همه مردم يك پهنه‪ ،‬اعم از روستايي‬ ‫و شهري مقداري عجيب نيست؟‬ ‫معموال نجبا و بزرگان اعم از درباري و مذهبي و استانداران و نجباي محلي و‪ ...‬حامالن‬ ‫ايدئولوژي‌هايند و نمي‌دانيم اين ايده چقدر در ميان مردم نفوذ كرده بود‪ .‬دوم اينكه مانويان‬ ‫با اين ايده كنار نيامدند و مشكالتي هم بدين دليل پيدا كردند‪ .‬اينكه آيا يك نفر در دهي در‬ ‫ايران اين ايده را داشته‪ ،‬بر ما دانسته نيست اما يادتان باشد در دوره‌يي كه فردوسي‪،‬‬ ‫شاهنامه را مي‌سرايد و ايده ايران را دوباره مطرح مي‌كند‪ ،‬زمين‌داري كوچك در دهي‬ ‫به نام پاژ در طوس خراسان بوده؛ فردوسي يك درباري وابسته به دولت نيست؛ ما بايد‬ ‫اين موضوع را توجيه كنيم كه اگر اين ايده درون مردم عادي و دهقانان نفوذي نداشته‪،‬‬ ‫چگونه فردوسي ايده ايران را بازمي‌آفريد؟ من فكر مي‌كنم از زمان خسرو انوشيروان تا‬ ‫سقوط ساسانيان‪ ،‬طبقه دهقانان اين ايده را پذيرفته بودند؛ براي همين نفوذ ايده ايران فراتر‬ ‫از آني‌بوده كه مي‌پنداريم‪.‬‬ ‫سوالي كه پيش مي‌آيد اين است كه آيا مي‌توان نفوذ اين ايده را كه از امثال فردوسي‬ ‫به دست آمد‪ ،‬به سراسر مردم اين پهنه تعميم دهيم؟ مثال مناطق ايلياتي غرب كشور يا‬ ‫روستايي در خوزستان؟‬ ‫ما در اين زمينه هيچ سندي نداريم‪ .‬ما نمي‌دانيم كه قبايلي كه باورهاي خودشان را داشتند‬ ‫چقدر توانسته بودند با ديدگاه سلطنتي حاكم تطابق يابند‪ .‬من نمي‌خواهم دوره رضاشاه‬ ‫را مثال بياورم؛ مثال در دوران رضاشاه ايدئولوژي‌اي در دولت حاكم وجود داشته‬ ‫كه با عشاير مسائلي را به وجود مي‌آورد؛ شايد آن عشاير آنچنان ايدئولوژي دولت را‬ ‫نمي‌پذيرفتند ولي دولت سعي به اعمال ايدئولوژي خود مي‌‪‎‬كند‪.‬‬ ‫برمي‌گرديم به مقاله يادشده‪ .‬يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي مقاله مذكور اين است كه چرا‬ ‫غربي‌ها و عرب‌ها هيچگاه به ايران (اين خطه؟ پهنه؟)‪« ،‬ايران» نگفتند و اغلب از‬ ‫الفاظي مانند بالد الفرس يا پرشيا استفاده مي‌كردند؟‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫چون اين ايدئولوژي مربوط به افرادي‬ ‫كه در درون مرزها بودند و زير نفوذ‬ ‫قرار مي‌گرفتند‪ ،‬بوده است‪ .‬عرب‌هايي‬ ‫كه خارج از مرزهاي ايرانشهر بودند‬ ‫و نيز چيني‌ها و روميان‪ ،‬دركي از‬ ‫موضوع نداشتند؛ بدين دليل كه آنها ديد‬ ‫تاريخي و فرهنگي‌شان با ايده ايرانشهر‬ ‫متفاوت بوده‪ .‬اين ساسانيان‌اند كه مدام‬ ‫دارند پاي مي‌كوبند كه اينجا ايرانشهر‬ ‫است‪ ،‬شماها اير هستيد‪ ،‬كسي كه‬ ‫اير است فرهنگ‪ ،‬رفتار و كردار به‬ ‫خصوصي دارد‪ ،‬از لحاظ قانوني در‬ ‫چارچوبي مشخص قرار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫كسي كه در خارج از اين مرزهاست‬ ‫چطور مي‌تواند دركي از موضوع‬ ‫داشته باشد؟‬ ‫در واقع تبليغات ساساني به بيرون از‬ ‫مرزها نرفته تا روي ذهنيت خارجيان‬ ‫نيز تاثير بگذارد تا به مردمان درون‬ ‫مرزهاي ساساني‪ ،‬ايراني بگويند؟‬ ‫روميان مي‌پنداشتند كه ساسانيان امتداد همان هخامنشيان‌اند‪ .‬درباره ذهنيت چينيان چيزي‬ ‫نمي‌دانيم‪.‬‬ ‫درباره عرب‌ها چطور؟‬ ‫ما يكسري عرب در شاهنشاهي ساساني داريم كه توسط خود ساسانيان در قرن پنجم‪ ،‬آنجا‬ ‫ساكن شدند (در فارس و كرمان) و همچنين در حيره نيز بودند؛ آنها بايد با ايده ايرانشهر‬ ‫آشنا بوده باشند‪ .‬ممكن است اين موضوع جرياني ايدئولوژيك بوده باشد كه براي آنها‬ ‫چندان معلوم نبوده‪.‬‬ ‫آيا در جريان بودن آنها‪ ،‬بازتابي در متون عربي بعدي پيدا نكرده؟‬ ‫من اطالع ندارم‪ .‬يعني سوادش را ندارم‪ .‬كسي بايد بنشيند و نگاه كند كه در متون عربي‬ ‫آمده يا نه؟ البته هست! به عنوان مثال ابن خردادبه در كتاب عربي المسالك و الممالك‬ ‫درباره جغرافياي ايرانشهر صحبت مي‌كرده است‪.‬‬ ‫ابن خرداد‌به وقتي از ايران يا ايرانشهر نام مي‌برد‪ ،‬آيا از نقطه‌يي خاص يا جغرافيايي‬ ‫محدود سخن مي‌گويد تا پهنه بزرگي از آن مستفاد‌شود؟‬ ‫اين را نمي‌دانم‪ ،‬در واقع حاال حضور ذهن ندارم‪ .‬بايد به متن المسالك و الممالك نگاه كنم‪.‬‬ ‫به هر حال پيداست كه به نوعي اطالع از ايرانشهر داشته است‪ .‬من فكر مي‌كنم برخي از‬ ‫متون عربي اين موضوع را مطرح كرده‌اند؛ اين متون‪ ،‬يا نويسندگان‌شان ايراني بودند‬ ‫يا عرب‌هايي بودند كه به درون اين جو فرهنگي آمدند و با آن آشنا شدند‪ .‬شايد هم بتوان‬ ‫گفت كه عرب‌ها ديدي قومي به اين مساله داشتند؛ در برابر شاهنشاهي ساساني كه دركي‬ ‫سلطنتي از ايران دارد‪ .‬مثال ما مي‌دانيم كساني كه پارسي بودند (ساكنان استان فارس)‬ ‫خود را پارسي مي‌خواندند‪ ،‬در ديد ايدئولوژيك شاهنشاهي ساساني شايد اين مسائل مهم‬ ‫بوده ولي نه اينكه بخواهد عنوان شود‪ .‬براي ساسانيان‪ ،‬تنها ايرانشهر مهم بود‪ .‬اين مساله‬ ‫در واقع يك تداوم تاريخي است كه تا اينك ‪ 1800‬سال (تا امروز) دوام آورده است‪ .‬ببينيد!‬ ‫ايده ايرانشهر ايده‌يي وراي همه تفاوت‌هاي قومي‪ ،‬مذهبي و براي جمع‌كردن همه مردمان‬ ‫آن پهنه در يك شاهنشاهي بوده است‪.‬‬ ‫اگر ممكن است براي خوانندگان شرح دهيد چه شد كه مسير پژوهشي‌تان‪ ،‬شما را به‬ ‫ارائه چنين تصوير فرهنگي‪ ،‬بي‌مرز و يكپارچه‌يي از ايرانشهر سوق داد؟‬ ‫جريان پژوهش‌هايم من را به اين سمت كشاند؛ وقتي ‪ 11‬سال پيش متن شهرستان‌هاي‬ ‫ايرانشهر را از پارسي ميانه به انگليسي ترجمه كردم كه البته توسط انتشارات طوس‬ ‫با ترجمه دكتر شهرام جليليان به فارسي نيز ترجمه‌شده‪ -‬به اين سو هدايت شدم‪ .‬با‬ ‫اين كنجكاوي روبه‌رو شدم كه ايرانشهر چيست و چرا اين ابعاد را دارد؛ از آن موقع‬ ‫پژوهش‌هايم را درباره اين موضوع ادامه دادم‪ .‬براي همين است كه به اين سوي كشيده‬ ‫شدم‪ .‬شخصا هيچ برنامه مشخص و منظمي براي اين منظور نداشتم‪ .‬ببينيد! محقق گاهي‬ ‫چيزهايي را فارغ از ديدگاه‌ها و عالقه خود مي‌يابد؛ اين چيزي است كه من بر حسب‬ ‫متون يافتم و بدان پرداختم‪.‬‬ ‫پس مي‌توان گفت كه ايرانشهر پهنه‌يي بدون خط كشي بوده با وجود گوناگوني‌هاي‬ ‫دروني‌اش؟‬ ‫بله‪ ،‬چيزي كه مهم است اين است كه پس از سقوط ساسانيان‪ ،‬فرهنگي باقي مي‌ماند‪:‬‬ ‫«ايراني بودن»‪ .‬مساله‪ ،‬توصيف ايراني بودن است؛ باالخره چيزي به وجود آمده و ادامه‬ ‫مي‌يابد‪ .‬مثال وقتي پادشاه مغول خود را از نسل كيانيان مي‌داند به چه معناست؟ اين‪،‬‬ ‫بازتوليد نوعي ايدئولوژي‌است كه از زمان ساسانيان ابداع شده‪.‬‬ ‫(منبع‪ :‬روزنامه اعتماد)‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 38‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫هشتمین مسابقه‪/‬نمایشگاه سالیانه کلوب عکس کارون‪،‬‬ ‫ی سی‌‪ ،‬کانادا‪۲۰۱۴ ،‬‬ ‫ب ‌‬

‫‪www.CarounPhotoClub.com‬‬ ‫کلوب عکس کارون‪ ،‬عضو انجمن عکاسان کانادا‪ ،‬هشتمین مسابقه‪/‬نمایشگاه سالیانه خود‬ ‫را در ونکوور کانادا برگزار می‌‌نماید‪ .‬عکاسان‪ ،‬حرفه‌ای و آماتور از سراسر دنیا‪،‬‬ ‫می‌‌توانند در این مسابقه شرکت کنند‪.‬‬ ‫شرکت کنندگان باید عضو کلوب عکس کارون یا انجمن عکاسان کانادا (کاپا) باشند یا‬ ‫بشوند و عضویت آن‌ها تا پایان دسامبر ‪ ۲۰۱۴‬اعتبار داشته باشد‪ .‬عکس‌ها توسط یک‬ ‫هیئت داوری‪ ،‬مرکب از سه عکاس منتخب کلوب عکس کارون‪ ،‬داوری می‌‌شوند و نظر‬ ‫آنان نهایی است‪.‬‬ ‫راهنمای کامل ثبت نام در کلوب به انگلیسی‌ و فارسی‌ در وب سایت کلوب به آدرس زیر‬ ‫موجود است‪:‬‬ ‫‪http://www.caroun.com/CAPA-Membership/CPC-Membership.‬‬ ‫‪html‬‬ ‫کلوب عکس کارون حق انتشار عکس‌ها را به هر شکل و در هر جا خواهد داشت (مجله‪،‬‬ ‫بولتن‪ ،‬وب سایت‪ ،‬اسالید شو‪ ،)...‬ولی‌ کپی رایت عکس متعلق به عکاس است‪ .‬اسالید‬ ‫شو (با موسیقی) از عکس‌ها تهیه می‌‌شود‪.‬‬ ‫‪ -۱‬تمام عکس‌ها باید "عنوان" داشته باشند‪ .‬عکس "بدون عنوان" پذیرفته نمی‌‌شود‪.‬‬ ‫عکس‌های ارائه شده در مسابقات قبلی‌ نیز مجاز به شرکت مجدد نیستند‪.‬‬ ‫‪ -۲‬اسالید‪ ،‬نگاتیو‪ ،‬دیجیتال (رنگی‌ یا سیاه و سفید) قابل قبول هستند‪ .‬هر عکاس می‌‌تواند‬ ‫چهار عکس ارائه نماید‪ .‬پس از ارسال عکس نمی‌‌توانید آن را عوض کنید‪.‬‬ ‫‪ -۳‬نمایشگاهی از عکس‌های برندگان‪ ،‬منتخب و دیگر عکس‌ها در گالری کارون در‬ ‫کانادا برگزار می‌‌شود‪ .‬شرکت کنندگان باید هم زمان شرکت در مسابقه‪ ،‬مطابق مقررات‬ ‫گالری کارون‪ ،‬برای شرکت در نمایشگاه نیز اقدام کنند‪ .‬فرم شرکت در نمایشگاه گروهی‬ ‫گالری از روی وب سایت گرفته‪ ،‬پر شده و امضا شود‪ ،‬و همراه با عکس‌ها ارسال شوند‪.‬‬ ‫‪http://www.caroun.com/CarounArtGallery/Calls/CallContractCAG.‬‬ ‫‪pdf‬‬ ‫‪ -۴‬این یک مسابقه عکاسی هنری و موضوع آن تقریبا آزاد است‪ .‬عکس‌هایی‌ با موضوع‬ ‫طبیعت‪ ،‬حیات وحش‪ ،‬تصویری‪ ،‬پرتره‪ ،‬معماری‪ ،‬طبیعت بی‌ جان‪ ،‬آبستره‪ ،‬ورزشی‪،‬‬ ‫عکاسی سفر و کلوز آپ ‪ ...‬پذیرفته میشوند‪ .‬از ارسال عکس‌های خانوادگی‪ ،‬خبری‪،‬‬ ‫مذهبی‌ ‪ ،‬سیاسی و بدن لخت خود داری کنید؛ مردوداند!‬ ‫‪ -۵‬نمایشگاه دیجیتالی دائمی از عکس‌های برنده و منتخب در وب سایت کلوب عکس‬ ‫کارون و گالری کارون ساخته می‌‌شود‪.‬‬ ‫‪ -۶‬تمامی مقررات مندرج در این متن باید توسط شرکت کنندگان رعایت شود‪ .‬کسانی‬ ‫که مقررات را مراعات نکنند از دور مسابقه و بدون هیچ اخطاری حذف می‌‌شوند‪ ،‬حتی‬ ‫اگر بین برندگان باشند‪ ،‬و جایزه به نفر بعدی تعلق می‌‌گیرد و هیچ هزینه‌ای هم مسترد‬ ‫نمی‌شود‪.‬‬ ‫‪ -۷‬این بیانیه در مدت برگزاری نمایشگاه‪ ،‬بدون هیچ اعالم مجدد‪ ،‬تغییراتی خواهد دشت‪.‬‬ ‫شرکت کنندگان می‌‌بایستی راسا و مجددا به آن مراجعه کنند‪.‬‬ ‫مسابقه‪:‬‬ ‫شرکت کنندگان باید عکس‌های خود را در ابعاد ‪ ۳۰‬در ‪ ۴۰‬یا ‪ ۳۰‬در ‪ ۴۵‬سانت چاپ و‬ ‫همراه یک فایل دیجیتال به همان ابعاد ارسال کنند‪ .‬امکان چاپ عکس‪ ،‬به هزین ٔه عکاس‪،‬‬ ‫در ونکوور نیز هست‪.‬‬ ‫آخرین تاریخ ارسال عکس‪ :‬عکس‌ها باید قبل از ‪ ۳۰‬سپتامبر ‪ ۲۰۱۴‬به وقت کانادا در‬ ‫گالری کارون باشند‪.‬‬ ‫عکس‌هایی‌ که دیرتر برسند از نمایشگاه حذف می‌‌گردند و هزینه آن نیز مسترد نمی‌‌شود‪.‬‬ ‫فرم شرکت در مسابقه برای هر عکس جداگانه پر شده و پشت قاب با نوار چسب کاغذی‬ ‫چسبانده شوند‪ .‬فرم ویور برای هر عکاس یکبار پر شده و همراه عکس ارسال شود‪.‬‬ ‫جوایزبرندگان‪:‬‬ ‫نفر اول‪:‬‬ ‫مدال طالیی انجمن عکاسان کانادا ‪ /‬گواهی نامه کلوب عکس کارون‬ ‫دوربین دیجیتال اس‌ ال‌ ‪ ۵۰‬ای ایکس آّر فوجی فیلم‪ ۱۶ ،‬مگا پیکسل‪ ،‬با لنز ‪۲۴-۱۰۰۰‬‬ ‫زوم‪ ،‬جی‌ پگ و راو‬ ‫برگزاری یک نمایشگاه انفرادی در گالری کارون در ونکوور در تابستان ‪( ۲۰۱۵‬فقط‬ ‫هزینه گالری) به مدت دو هفته ؛ فرم نمایشگاه در نوامبر ‪ ۲۰۱۴‬توسط برنده تکمیل و به‬ ‫کلوب عکس کارون ارسال شود‪ .‬فرم در وب سایت به این آدرس موجود است‪:‬‬

‫‪h t t p : / / w w w. c a r o u n .‬‬ ‫‪com/CarounArtGallery/‬‬ ‫‪S u b m i s s i o n s /‬‬ ‫‪ExhibitionContractCAG.pdf‬‬ ‫نفر دوم‪:‬‬ ‫مدال نقره کلوب عکس کارون ‪ /‬گواهی‬ ‫نامه کلوب عکس کارون‬ ‫برگزاری یک نمایشگاه انفرادی‬ ‫در گالری کارون در ونکوور در‬ ‫تابستان ‪( ۲۰۱۵‬فقط هزینه گالری)‬ ‫به مدت یک هفته ؛ فرم نمایشگاه در‬ ‫نوامبر ‪ ۲۰۱۴‬توسط برنده تکمیل‬ ‫و به کلوب عکس کارون ارسال‬ ‫‪http://www.caroun.‬‬ ‫شود‪:‬‬ ‫‪com/CarounArtGallery/‬‬ ‫‪S u b m i s s i o n s /‬‬ ‫‪ExhibitionContractCAG.pdf‬‬ ‫نفر سوم‪:‬‬ ‫مدال برنز کلوب عکس کارون ‪ /‬گواهی‬ ‫نامه کلوب عکس کارون‬ ‫شرکت در یک نمایشگاه گروهی عکس‬ ‫در گالری کارون در ونکوور در‬ ‫سال ‪( ۲۰۱۵‬فقط هزینه گالری)؛ فرم‬ ‫نمایشگاه در نوامبر ‪ ۲۰۱۴‬توسط برنده‬ ‫تکمیل و به کلوب عکس کارون ارسال‬ ‫شود‪ .‬فرم در وب سایت به این آدرس‬ ‫موجود است‪:‬‬ ‫‪http://www.caroun.com/CarounArtGallery/Calls/CallContractCAG.‬‬ ‫‪pdf‬‬ ‫کار‌های منتخب‪:‬‬ ‫ده عکس منتخب "لوح تقدیر" کلوب عکس کارون را دریافت می‌‌نمایند‪ .‬جوایز پس از‬ ‫نمایشگاه اهدا می‌‌شود‪.‬‬ ‫هر یک از شرکت کنندگان می‌‌توانند فقط یک مدال به دست آورند‪.‬‬ ‫هزینه شرکت در مسابقه‪:‬‬ ‫ی که تا ‪ ۱‬آگوست به گالری کارون رسیده باشند‪ ۲۵ :‬دالر‪ ،‬و بعد از این تاریخ‬ ‫کار‌های ‌‬ ‫‪ ۵۰‬دالر‬ ‫هزین ٔه شرکت در نمایشگاه ‪ ۱۵۰‬دالر‬ ‫هزینه نقد یا چک‪ ،‬و یا توسط پای پال در اینترنت همراه عکس ارسال می‌‌شود‪ .‬تسهیالتی‬ ‫برای پرداخت ایران نیز هست‪.‬‬ ‫برای پرداخت در کانادا‪ ،‬مالیات به این هزینه‌ها اضافه می‌‌شود‪.‬‬ ‫نمایشگاه‪:‬‬ ‫نمایشگاهی از عکس‌های شرکت کنندگان در گالری کارون در دسامبر ‪ ۲۰۱۴‬برگزار‬ ‫می‌‌شود‪.‬‬ ‫فرم شرکت در نمایشگاه و هزینه گالری همراه با عکس‌ها باید به گالری کارون رسیده‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪http://www.caroun.com/CarounArtGallery/Calls/CallContractCAG.‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪... pdf‬‬


‫‪Page 39‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪ ...‬عکس‌هایی‌ که دیرتر برسند‪ ،‬از نمایشگاه حذف می‌‌گردند و هزینه آن نیز مسترد نمی‌‌شود‪.‬‬ ‫کلوب عکس کارون هیچ گونه مسولیتی در قبال گم شدن یا آسیب دیدن عکس‌ها یا قاب ها‬ ‫ندارد‪ .‬عکس‌ها بایستی در آخرین روز نمایشگاه توسط شرکت کننده تحویل گرفته شوند‪،‬‬ ‫و یا هزینه پست و استرداد آن هنگام تحویل عکس پرداخت شود‪ .‬کلوب عکس کارون ده‬ ‫روز پس از اتمام نمایشگاه عکس‌ها را نگاه می‌‌دارد و بعد از آن هیچ گونه مسولیتی ندارد‪.‬‬ ‫ی توانید با ایمیل کلوب یا تلفن گالری تماس بگیرید‪CPC2011 (at) :‬‬ ‫سوال و جواب‪ :‬م ‌‬ ‫‪Caroun (dot) com‬‬ ‫در صورتی که مایلید از طریق فیس بوک با کلوب تماس بگیرید‪ ،‬ابتدا باید مسئول مسابقه‪،‬‬ ‫مسعود سهیلی‪ ،‬را به عنوان دوست به لیست خود در فیس بوک بیفزایید‪https://www. :‬‬ ‫‪facebook.com/masoud.soheiliii‬‬ ‫این فراخوان در بخش "اخبار‪ ،‬نمایشگاه و مسابقات" وب سایت کلوب عکس کارون نصب‬ ‫شده است‪ ،‬و هر گونه تغییری در آن جا داده می‌‌شود‪:‬‬ ‫‪http://www.caroun.com/News/Exhibitions.html‬‬ ‫اسپانسر ها‪ :‬انجمن عکاسان کانادا‪ ،‬مجله فرهنگ بی‌ سی‌‪ ،‬مرکز فرهنگی‌ هنری کارون‬ ‫همین االن میتوانید عکس‌های خود را برای مسابقه ارسال نمایید! موفق باشید! و نفر اول!‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫‪PBS Accounting‬‬ ‫شرکت حسابداری پی بی اس‬ ‫با مديريت نازنين و رضا هوشمند‬ ‫‪North Van office: 604.990.6668‬‬ ‫‪Tri-City office: 604.945.6664‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 40‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫آژانس مسافرتی‬ ‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-982-1116‬‬ ‫آژانس مسافرتی اطلس‬ ‫‪604-726-5711‬‬ ‫ژیال (‪)Solaway Travel‬‬ ‫‪604-998-4060‬‬ ‫آبان تراول‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪778-340-1110‬‬ ‫گالری سوپرنال آرت‬ ‫‪778-238-2142‬‬ ‫سیمین ایرانمنش‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-990-1278‬‬ ‫مازیار امامی (گیتار)‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه زبان‬

‫‪604-687-1600‬‬ ‫مرکز انگلیسی ونکوور‬ ‫‪604-922-5566‬‬ ‫‪Oxford Learning Centre‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-401-5400‬‬ ‫گل آسا َخستو (زبان فرانسه)‬ ‫‪778-862-4400‬‬ ‫حسین غفاری (انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫خیام (کوکیتالم‪ ،‬برنابی‪ ،‬ونکوور) ‪604-258-7440‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪778-995-0000‬‬ ‫سیامک صالحی پور‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫‪( "E Z up" on Gas‬بهروز)‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫هوندا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫آئودی (علی بنی صدر)‬ ‫هوندا (میکائیل حسینی)‬ ‫هوندا (مهدی خلج)‬

‫‪778-898-0701‬‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-720-4853‬‬ ‫‪604-729-0161‬‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫دنیا‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫دانیال‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫بیمه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫جهانگیر فامیلی‬ ‫‪604-803-1571‬‬ ‫وسپان وخشوری‬ ‫‪604-351-5606‬‬ ‫بیژن رشیدی‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر فروزان گوهری (‪604-588-4449 )Surrey‬‬ ‫‪604-472-1104‬‬ ‫دکتر مهشید کامیاب‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-984-9641 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‬ ‫‪604-985-6662‬‬ ‫کلینیک فیزیوتراپی کاپیالنو‬ ‫‪604-475-5090‬‬ ‫‪Active Living Physio..‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫‪604-721-2244‬‬ ‫مهندس پورولی‬ ‫‪604-710-9602‬‬ ‫دکتر حسن امتیازی‬ ‫‪604-644-4601‬‬ ‫رضا ُکره ای (شیمی)‬ ‫‪778-896-4030‬‬ ‫عنایت اهلل کشاورزی‬ ‫مونا لطفی زاده (شیمی و بیولوژی) ‪604-727-5960‬‬ ‫‪778-223-5737‬‬ ‫امید بهرامی (زبان انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی)‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬ ‫‪Techno Electro‬‬

‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫‪( Seawall Auto Body‬عرفان) ‪604-475-3299‬‬ ‫‪604-318-5090‬‬ ‫‪Ebi Auto‬‬ ‫‪604-931-4444‬‬ ‫مهندس چیتساز (‪)Frontech‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تمیزکاری و نظافت منازل‬

‫‪604-862-9876‬‬ ‫‪A & S Cleaning‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N. Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪604-780-5995‬‬ ‫ناهید فیروزی‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫تراز (حسن نراقی)‬ ‫‪604-990-6668‬‬ ‫رضا هوشمند‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫حمل و نقل‬

‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات چاپ‬

‫ای جی ای‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬

‫‪604-941-9933‬‬ ‫‪604-990-7272‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫کاظم سیدعلیخانی (امور مهاجرت) ‪778-285-2866‬‬ ‫‪604-230-9767‬‬ ‫نیلپر هنرور (پورت مودی)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫‪604-944-2048‬‬ ‫فارماسیو (کوکیتالم)‬ ‫داروخانه‬ ‫ِ‬ ‫‪604-474-3837‬‬ ‫داروخانه ‪EVERGREEN‬‬ ‫‪604-944-5500‬‬ ‫داروخانه گلن‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫آوا‬ ‫گیالنه‬ ‫قصر زعفران‬ ‫کازبا‬ ‫زیتون‬ ‫پرسپولیس‬

‫‪604-980-2822‬‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫‪604-770-0079‬‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫‪604-690-1015‬‬

‫‪604-620-3345‬‬ ‫چاتانوگا‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫سرمایه گذاری و خدمات مالی‬

‫‪604-803-1571‬‬ ‫وسپان وخشوری‬ ‫‪778-773-6377‬‬ ‫محسن مطلبی‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-805-8560‬‬ ‫یاشار خلیل بیگی‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫آپادانا‬ ‫آرين مارکت‬ ‫نانسی‬ ‫آریا‬ ‫افرا‬ ‫ارس‬ ‫‪Urban Gate‬‬ ‫المپیا‬ ‫پارس‬ ‫پرشیا‬ ‫میت شاپ اند دلی‬ ‫دانیال‬

‫‪604-931-6121‬‬ ‫سوپر مارکت پارسیان‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک‬ ‫‪778-285-2258‬‬ ‫سانیز مارکت (پاسارگاد سابق)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫محمد خلیل بیگ ‬ ‫ی‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرزاد میرپور‬ ‫کتایون ِوب‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫سارا عسکریان‬ ‫هومن بزرگ نیا‬ ‫مارسی پناه‬ ‫مهرناز چیت ساز‬ ‫رضا راد‬ ‫فتانه معصومی‬ ‫فاطی دارا‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-999-2040‬‬ ‫‪604-315-8715‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-716-6821‬‬ ‫‪604-880-6800‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-988-8000‬‬ ‫‪778-855-2778‬‬ ‫‪604-771-4769‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی الله‬ ‫شیرینی مینو‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫ماهنامه نگاه‬ ‫دانشمند‬ ‫گوناگون‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون پیوند ‪ /‬و به یاد ایران‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪BC‬‬

‫‪778-279-4848‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬ ‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪604-782-6796‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-270-6946‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫‪604-990-0900‬‬ ‫‪604-540-5251‬‬ ‫‪604-987-5544‬‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫‪604-936-0708‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-669-6766‬‬

‫وام‬

‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-375-4119‬‬ ‫محمد فراهانی‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫هنرهای دستی‬

‫ ‬ ‫کارون‬

‫‪778-372-0765‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 41‬‬

‫جويای کار‬

‫جويای کار‬

‫آماده برای کار در زمینه امور‬ ‫اداری‪ ،‬دفتری و خدمات‬ ‫با تجربه طوالنی مدت در کانادا‬ ‫دارای گواهینامه ‪BC‬‬ ‫با سابقه درخشان‬ ‫و تسلط به زبان انگلیسی‬

‫‪604.986.1910‬‬ ‫‪778.558.5829‬‬

‫(آرش)‬

‫با تسلط به زبان انگلیسی‬

‫جویای کار در زمینۀ کارهای ساختمانی‪،‬‬

‫دارای تجربه در زمینۀ کنترل ترافيک (‪،)Teraffic Controller‬‬

‫دیوارکشی چوبی‪ ،‬بتونی‪ ،‬فلزی‬

‫و کار با لیفت تراک‪ ،‬فورک لیفت و لودر‬

‫در و پنجره‪ ،‬فونداسیون‪ ،‬لوله کشی‪ ،‬جوشکاری‪ ،‬کاشی کاری‬

‫و نیز در زمینۀ تعمیر و نگهداری پله برقی و آسانسور‬

‫با بیش از ‪ 5‬سال سابقۀ کار‬

‫‪604.445.3005‬‬ ‫جويای کار‬

‫اداری و دفتری‪ ،‬فروشگاه‪،‬‬ ‫رانندگی و ترجمه می باشم‪.‬‬

‫‪778.839.8889‬‬

‫(شامل مبلمان استیل) پذیرفته می شود‬ ‫با سال ها تجربه‬

‫جويای کار‬

‫جویای کار در زمینۀ امور اداری‪ ،‬شرکتی و فروشگاه‬ ‫می باشم‪.‬‬

‫‪604.375.2110‬‬

‫متخصص و مدرس دانشگاه در حوزه توسعه کسب کار و‬ ‫مذاکرات تجاری با بیش از ‪ 15‬سال تجربه کاری در یکی از‬ ‫معتبرترین شرکت ها‪ ،‬شامل‪:‬‬ ‫‪ -1‬بازاریابی (تحقیقات‪ ،‬بازاریابی اجرائی و برنامه های توسعه‬ ‫محصول)‬ ‫‪ -2‬فروش و مشتری مداری‪.‬‬ ‫‪ -3‬خرید داخلی و خارجی ‪ -‬منبع یابی ‪.‬‬ ‫شماره تماس‬

‫از شما دعوت میشود در جمع دوستانه ما شرکت کنید‪.‬‬

‫جويای کار‬ ‫جویای کار در کافی شاپ‬ ‫در نورت ونکوور‬ ‫دارای تجربه کار در اين زمینه‬

‫‪604.366.1789‬‬ ‫حسابدار جويای کار‪:‬‬ ‫‪604.401.3034‬‬ ‫جويای کار‬ ‫خانمی با گواهینامه رانندگی ‪BC‬‬ ‫و دارای اتوموبیل‬

‫‪778.318.7545‬‬ ‫جويای کار در زمينه مراقبت‬ ‫از کودکان‬ ‫مراقبت از فرزندان شما در هر سنی ‪ -‬همه‬ ‫روزه‪ ،‬همه ساعت‪ ،‬حتی تعطیالت آخر هفته‬

‫دارای مدرک ‪ ،LNR‬مدرک ‪family‬‬ ‫‪childcare‬‬ ‫و مدرک ‪( first aids‬کمک های اولیه)‬

‫‪604.241.7401‬‬ ‫جويای کار‬

‫فیلمبردار حرفه ای با چندین سال تجربه مسلط به‬ ‫دستگاه های ادیتینگ‬ ‫و مسلط به زبان انگلیسی‬

‫‪778.888.3110‬‬

‫‪604.765.2045‬‬

‫(کیاوش)‬

‫جويای کار‬

‫سفارش ساخت و تعمیر انواع کارهای چوبی‪ ،‬منبت کاری‬

‫جويای کار‬

‫در ریچموند‬

‫جويای کار‬

‫‪604.723.9606‬‬

‫جویای کار در زمینۀ کارهای‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫موضوع گفتگو‪ " :‬ما و خشونت کالمی "‬ ‫خشونت کالمی بیشترین خشونت در خانواده ها و‬ ‫روابط اجتماعی ما ست ‪ .‬آخرین پیش آمدی که‬ ‫شاهد آنیم‪ ،‬هجوم بسیارانی از ما به سایت (مسی‬ ‫_ فوتبالیست) است‪.‬‬ ‫بیائید بجای اینکه در چرخه خشونت افتاده و‬ ‫بگوئیم اینها ایرانی نیستند‪ ،‬در گفت و شنودی آزاد‪ ،‬به بررسی خشونت‬ ‫کالمی بپردازیم‪ :‬آیا خشونت نزد ما از یک امر سیاسی و اجتماعی گذر‬ ‫کرده و به فرهنگ خشونت تبدیل شده است که باید تغییر ساختاری کند؟‬ ‫آیا عناصر خشونت پرهیزی در فرهنگ ما درخور توجه و استخراج‬ ‫پذیرند؟ آیا زبان‪ ،‬بجز بیان آموخته های اهالی یک فرهنگ‪ ،‬فرهنگ‬ ‫ساز نیز هست و پاالیش آن کارسازست؟‬ ‫_خشونت (بویژه کالم ) چیست ؟ چه پی آمدهائی دارد؟ انگیزه ها و‬ ‫دالیل وجود‪ ،‬اهداف‪ ،‬انواع و اشکال و ابزارش چیستند؟‪ ،‬راهکارهای‬ ‫پیشگیری و یا اصالح آن کدامند؟‬ ‫جمعه بیست وچهارم ژانویه ‪ -‬از ساعت شش و نیم تا هشت ونیم عصر‬ ‫در اطاق ‪ 203‬کاپیالنو مال نورت ونکوور‬ ‫برای کسب اطالعات بیشتر لطفا با این شماره ها تماس بگیرید‪:‬‬ ‫‪ 6049804678‬و ‪7788555244‬‬ ‫‪ rooyeshmail@gmail.com‬آدرس الکترونیکی‬ ‫آدرس وبسایت ‪rooyesh .ca‬‬ ‫ورود برای همگان آزاد و رایگان است‪.‬‬ ‫‪SUCCESS‬‬ ‫ آیا شما مهاجرتازه وارد هستید؟‬‫ آیا به کارهای حرفه ای عالقه مند هستید؟‬‫ آیا کارت اقامت (پی آر) دارد؟‬‫ آیا از کسانی هستید که بیمه ی بیکاری به آنها تعلق‬‫نمی گیرد؟‬ ‫برنامه آموزش مهاجرین دارای حرفه برنامه ی است‬ ‫رایگان برای کمک به مهاجرین تازه وارد تا بتوانند در‬ ‫حرفه ی خود ادامه کار دهند و یا حرفه ی جدید ی را‬ ‫شروع کنند‪ .‬بودجه ی این برنامه توسط سازمان آموزش‬ ‫حرفه ای بریتیش کلمبیا تامین میشود‪ .‬این برنامه میتواند‬ ‫به شما در زمینه های زیر کمک کند‪:‬‬ ‫ کاریابی و مهارتهای آن‬‫ هزینه ی تحصیل‪ ،‬کتاب و ابزار‬‫ راههای ورود شما به حرفه ی موردعالقه‬‫برای اطالعات بیشتر با شماره تلفن‬ ‫‪3344-231-604‬یا ایمیل ‪itti@success.bc.ca‬‬ ‫تماس حاصل فرمایید‪.‬‬

‫‪604.500.0872‬‬

‫استخدام فوری‬ ‫اپراتوری دستگاه‬ ‫به يک نفر فوق دیپلم فنی جهت‬ ‫ِ‬ ‫بُرش ليزر در کارگاهی واقع در لنگلی (‪)Langley‬‬ ‫نيازمندیم‪.‬‬

‫‪604.626.4700‬‬ ‫‪contact@accutekindustries.com‬‬

‫شرکت اکیوتک‬ ‫جدی و پيگير نيازمنديم‬ ‫به يک بازارياب ّ‬ ‫در صورت تمایل به همکاری با نشریه ی فرهنگ در زمینه‬ ‫بازاریابی آگهی های تجاری‪ ،‬با ما تماس بگیرید‪ .‬پرداخت به‬ ‫صورت کمیسیونی و با درصد مناسب خواهد بود‪ .‬می توانید‬ ‫بخشی از ساعات آزادتان را برای این کار اختصاص دهید‪.‬‬ ‫تجربه‪ ،‬درجه ای از تسلط به زبان های فارسی و انگلیسی‪،‬‬ ‫جدیت‪ ،‬و شیوه ی برخورد خوشآیند و محترمانه از شرایط‬ ‫ضروری این کار می باشد‪.‬‬

‫‪778.279.4848‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 42‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫کليسای نجات‬ ‫بدين وسيله به اطالع هموطنان عزيز می رساند که‪:‬‬ ‫جلسات پرستش‪ ،‬موعظه و دعا هر شنبه‬ ‫راس ساعت ‪ 4‬بعد ازظهر در شهر کوکيتلم‬ ‫‪2665, Runnel Drive , Coquitlam , BC‬‬ ‫برگزار می شود‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪:‬‬

‫)‪(778).70NEJAT (63528‬‬ ‫در طول برنامه امکان نگهداری از فرزندان شما فراهم می باشد‪.‬‬

‫تدريس پيانو‪ ،‬آکاردئون و تئوری موسيقی‬ ‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با سی سال سابقۀ تدريس‬

‫حسين زليخاپور‬

‫‪604.618.9709‬‬ ‫جویای کار‬ ‫در زمینه کارهای ساختمانی‪ ،‬باغبانی‪،‬‬ ‫رنگرزی و ‪...‬‬

‫محمد ‪604.600.8996‬‬

‫جویای کار‬

‫خانمی جویای کار در زمینه نگهداری‬

‫سالمندان ‪604.985.5539‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫دلیوری و مووینگ (اثاث کشی)‬ ‫های کوچک شما در اسرع وقت و‬ ‫با قیمت مناسب انجام می شود‪.‬‬

‫‪604.374.8605‬‬ ‫جويای کار‬

‫خانمی دارای مدرک در زمینه‬ ‫ی مراقبت از کودکان (‪family‬‬ ‫‪)child care license‬‬ ‫و کمک های اولیه‪ ،‬همه روزه‬ ‫آماده ی کار در منطقه نورت شور‬ ‫می باشد‪ .‬شماره تلفن‪:‬‬ ‫‪ 604.356.5016‬یا‬

‫‪604.868.9440‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫‪/ 778.891.9588‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 43‬‬ ‫قابل توجه کسانی که در جستجوی کارند‬

‫ساخت انیمیشن‪،‬‬

‫برای کمک به کاریابی و اشتغال در جامعه‬ ‫ی ایرانیان ونکوور‪ ،‬آگهی های استخدام و‬ ‫جویای کار در این نشریه به رایگان منتشر‬ ‫می شود‪.‬‬

‫نقاشی ساختمان‬

‫استودیو کالغ سفید تقدیم می کند‪:‬‬

‫و نیز صاحبان مشاغل که در پی استخدام‬ ‫کارمند یا کارگرند‪:‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬

‫مسلط به تکنیک ‪faux paint‬‬ ‫و نقاشی اتاق کودک‬ ‫با بهترین قیمت‬

‫کالس های آموزشی‬

‫موزیک کلیپ (سینمایی و تبلیغاتی)‬ ‫و گرافیک تصویری‬

‫کاریکاتور چهره‬ ‫کارتون مطبوعاتی‬

‫‪( 778.858.6423‬ميعاد)‬

‫با همکاری خانه فرهنگ و هنر ایران‬

‫()‪Persian(Culture(and(Art(Institute((PERCAI‬‬ ‫&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&‪Units&10&&&11*1583&Pemberton&Ave,&North&Vancouver,&BC,&V7P&2S4‬‬

‫&&&&&&&&&&&‪www.&percai&.com&&&&&&&&&&&778.889.4820&&&&&&&&&&info&@&percai&.com‬‬

‫&‬

‫جويای کار در زمينه پرستاری‬ ‫نرس باسابقه دارای مدرک‬ ‫‪ First Aid‬و‬ ‫& ‪Early Childhood Care‬‬ ‫‪Education‬‬ ‫از کانادا‪ ،‬آماده نگهداری از کودک‪،‬‬ ‫سالمند و یا بیمار شما می باشد‬

‫‪604.352.8413‬‬

‫جويای کار‬ ‫مسلط به زبان انگلیسی‬ ‫برای کار به عنوان مترجم‬ ‫برای اشخاص و سازمانها‬

‫‪604.440.1341‬‬

‫مرمت و بازسازی‬ ‫انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن‬

‫با مدیریت‬ ‫افشین سبوکی‬ ‫کاریکاتوریست‪ ،‬انیماتور‪ ،‬تصویرگر‬ ‫_ برنده جوایز متعدد از مسابقات بین المللی‬

‫‪778.874.3139‬‬

‫تصویرسازی و کاریکاتور‬ ‫_ داور ‪ 2‬دوره دوساالنه بین المللی کاریکاتور تهران‬

‫به رايگان واگذار می شود‪:‬‬

‫_ عضو هیئت علمی «خانه کاریکاتور ایران»‬

‫يک مبل یک نفره با روکش قابل شستشو و بسیار تمیز به‬

‫عالقمندان جهت ثبت نام در کالسها می توانند با شماره تلفن های‪ 778.889.4820 :‬یا ‪:‬‬ ‫‪ 778.898.4575‬تماس بگیرند‪.‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫ُرفت و روب و نظافت منزل با‬

‫قیمت بسیار مناسب و دقت فراوان‬

‫‪778.387.4427‬‬

‫جویای کار در زمینه نگهداری از‬ ‫جويای کار‪:‬‬ ‫کودکان ‪ -‬با بیش از ‪ 35‬سال سابقه کار در مهد کودک‬

‫‪604.442.1924‬‬

‫رايگان واگذار می شود‪.‬‬

‫جويای کار‪:‬‬ ‫ِ‬

‫جويای کار‪:‬‬ ‫ويرایش و صفحه بندی کتاب و‬ ‫روزنامه و غیره‪ .‬طراحی انواع‬ ‫کارت های ویزیت‪ ،‬لوگو و هر‬ ‫گونه تبلیغات‪ .‬تغییرات اساسی در‬ ‫عکس های قدیمی و ایجاد مناظر‬ ‫زیبا‪ .‬تبدیل عکس های سیاه و‬ ‫سفید به رنگی‬ ‫‪Tel: 604.985.9633‬‬ ‫(سروش گرجی)‬

‫‪604.971.4333‬‬

‫جويای کار می باشم‪:‬‬

‫‪604.904.1176‬‬

‫آگهی استخدام‬

‫‪Quick Transport‬‬

‫شرکت ‪Atlas Tour & Travel‬‬

‫‪Small Moving & Pick up Delivery + aal Junk Removal 24 / 7‬‬

‫به يک نفر ‪ Travel Agent‬باتجربه نيازمند است‪.‬‬

‫شرکت حمل و نقل (مووینگ) و نیز جمع آوری اثاث کهنه و بی استفاده ‪( Tel: 604.915.1124‬مازيار)‬

‫‪604.982.1116‬‬

‫جويای کار‬ ‫جویای کار در کمپانی‪ ،‬شرکت‪،‬‬ ‫اداره‪ ،‬مغازه‪ ،‬فروشگاه‪ ،‬برای‬ ‫کارهای مناسب با قیمت مناسب‬

‫‪604.593.1705‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫دارای مدرک پرستاری از ایران و ‪BC‬‬ ‫جویای کار در زمینه ی نگهداری سالمندان‬ ‫در منزل شان (دارای مدرک مربوطه) و نیز‬ ‫نگهدای کودکان (با مدرک ‪)BC Daycare‬‬

‫‪778.882.5107‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 44‬‬

‫‪Farhang, January 24, 2014, No. 280‬‬ ‫چگونه براي سيتيزني كانادا آماده شويم ؟‬

‫آيا براي پر كردن فرم دچار مشكل هستيد ؟‬ ‫آيا دوست داريد اطالعاتي در اين مورد داشته باشيد ؟‬ ‫منتظر ديدار شما هستيم‬ ‫سخنران ‪ :‬خانم سهيال انصاري ‪ ،‬مشاور تحصيلي و سكنا گزيني با بيش از‬ ‫‪ ١٤‬سال سابقه ‪.‬‬ ‫بخش دوم ‪ :‬تجربه عملي مديتيشن از سلسله برنامه هاي ذهن مثبت‬ ‫سخنران ‪ :‬خانم شيده شفيعي ‪ ،‬فوق ليسانس روان شناسي و ريكي مصدر‬ ‫همراه با دكتر مهرداد متين راد ‪ ،‬دكتراي روان درمان گر‪.‬‬ ‫زمان ‪ :‬جمعه ‪ 24‬ژانويه از ساعت ‪ 6:30‬تا ‪ 8:30‬بعد از ظهر‬ ‫مكان ‪ :‬نورت ونكوور ‪ ،‬كپيالنو مال طبقه دوم اطاق ‪203‬‬ ‫با حضور خود در اين برنامه مشوق ما خواهيد بود ‪.‬‬ ‫براي اطالعات بيشتر با شماره ‪ ( 7788555244‬مهدي حسيني )‬ ‫و يا ‪ (6047219495‬منير بهشتي ) تماس حاصل فرماييد‪.‬‬

‫ﺧﺎﻧﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﻫﻨﺮاﻳﺮان‬

‫ﻣﺮﻛﺰ ﺑﺮﮔﺰاري ﻛﻼﺳﻬﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ‪ ،‬ﻫﻨﺮي و ادﺑﻲ‬

‫جويای کار‪:‬‬ ‫ِ‬

‫)‪Persian Culture and Art Institute (PERCAI‬‬ ‫‪1181 West 16th Street , North Vancouver, BC, V7P 1R4‬‬ ‫‪www. percai .com 778.889.4820 info @ percai .com‬‬

‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻛﻼس ﻫﺎي ﺗﺮم زﻣﺴﺘﺎن‬

‫) دﺳﺎﻣﺒﺮ‪ 2013‬ﺗﺎ ﻣﺎرس ‪( 2014‬‬

‫‪ ‬ﻣﺪرس‬

‫‪ ‬ﻧﻮع ﻛﻼس‬

‫‪ ‬روز‬

‫‪ ‬ﺳﺎﻋﺖ‬

‫ردﻳﻒ‬

‫‪ ‬ﻛﻼس‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬دوﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪17‐19 ‬‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫دوﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19‐21‬‬

‫‪1‬‬

‫ﻛﺎرﮔﺎه ﻧﻤﺎﻳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ‬

‫‪ ‬ﻣﺤﻤﺪ رﺣﻤﺎﻧﻴﺎن‬

‫‪2‬‬

‫ﻛﻼس ﺑﺎزﻳﮕﺮي ) دوره ﻣﻴﺎﻧﻲ (‬

‫ﻣﻬﺘﺎب ﻧﺼﻴﺮﭘﻮر‬

‫دوﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪3‬‬

‫ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺑﺮاي ﻛﻮدﻛﺎن ) ارف (‬

‫ﺳﺎﻳﻨﺎ ﺧﺎﻟﺪي‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪18‐19‬‬ ‫‪19‐21 ‬‬

‫‪4‬‬

‫‪ ‬ﺳﻨﺘﻮر‬

‫ﺳﺎﻳﻨﺎ ﺧﺎﻟﺪي‬

‫‪ ‬اﻧﻔﺮادي‬

‫‪ ‬دوﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪5‬‬

‫‪ ‬آﻣﻮزش ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﺑﺮدي ﮔﺮاﻓﻴﻚ‬

‫‪ ‬ﻧﻴﻨﺎ ﺻﺎﻟﺢ ﭘﻮر‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬دو ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪17:30‐19 ‬‬

‫‪6‬‬

‫ﻧﻘﺎﺷﻲ ﺑﺎ ﻣﺪاد رﻧﮕﻲ‬

‫‪ ‬ﻧﻴﻨﺎ ﺻﺎﻟﺢ ﭘﻮر‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬دو ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19‐21‬‬

‫‪7‬‬

‫ﻧﻘﺎﺷﻲ آﺑﺮﻧﮓ‬

‫ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ آﺗﺸﺰاد‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪13:30‐16:30‬‬

‫‪8‬‬

‫‪ ‬ﺻﺪاﺳﺎزي‪ -‬ردﻳﻒ آوازي ﺗﺼﺎﻧﻴﻒ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ اﺻﻴﻞ اﻳﺮاﻧﻲ‬

‫‪ ‬ﭘﺮوﻳﺰ ﻧﺰاﻛﺘﻲ‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪16:30‐19 ‬‬

‫‪9‬‬

‫‪ ‬ﻛﺎرﮔﺎه داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ‬

‫‪ ‬ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻲ‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19‐21 ‬‬

‫‪10-11‬‬

‫‪ ‬ﺗﺎر‪ -‬ﺳﻪ ﺗﺎر‪ -‬ﺗﺌﻮري ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ‪ -‬ﺑﺪاﻫﻪ ﻧﻮازي‬

‫‪ ‬ﻋﻠﻲ رزﻣﻲ‬

‫‪ ‬اﻧﻔﺮادي‬

‫‪ ‬ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪15‐21 ‬‬

‫‪12‬‬

‫‪ ‬ﺑﺮﺑﻂ‬

‫‪ ‬ﻋﻠﻲ ﺳﺠﺎدي‬

‫‪ ‬اﻧﻔﺮادي‬

‫‪ ‬ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19‐21 ‬‬

‫‪13‬‬

‫ﺳﻠﻔﮋ و ﺗﺌﻮري ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ‬

‫آذر ﺗﻔﻀﻠﻲ‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪16:30-17:30‬‬

‫‪14‬‬

‫ﭘﻴﺎﻧﻮ‬

‫آذر ﺗﻔﻀﻠﻲ‬

‫اﻧﻔﺮادي‬

‫ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪17:30-21 ‬‬

‫‪15‬‬

‫ﻛﻼس ﺑﺎزﻳﮕﺮي ) دوره ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ (‬

‫ﻣﻬﺘﺎب ﻧﺼﻴﺮﭘﻮر‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19‐21‬‬

‫‪16-17‬‬

‫ﻧﻲ ‪ -‬ﻓﻠﻮت‬

‫ﻳﺎﺳﻴﻦ اژدري‬

‫اﻧﻔﺮادي‬

‫ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19-21‬‬

‫‪18‬‬

‫آﻛﺎردﺋﻮن‬

‫ﺳﻌﻴﺪ زرﮔﺮي‬

‫اﻧﻔﺮادي‬

‫ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪19-21‬‬

‫‪19‬‬

‫ﮔﻴﺘﺎر‬

‫ﻣﺤﻤﺪ ﺧﺮازي‬

‫اﻧﻔﺮادي‬

‫‪ ‬ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ‬

‫‪15‐21 ‬‬

‫‪20‬‬

‫‪ ‬ﺧﻮﺷﻨﻮﻳﺴﻲ‬

‫‪ ‬ﻣﺴﻌﻮد ﻛﺮﻳﻤﺎﻳﻲ‬

‫‪ ‬اﻧﻔﺮادي‬

‫‪ ‬ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ‬

‫‪17‐19 ‬‬

‫‪21 ‬‬

‫ﻛﻼس ﻃﺮاﺣﻲ ﻓﻴﮕﻮراﺗﻴﻮ از ﻣﺪل زﻧﺪه‬

‫ﺣﻤﻴﺪرﺿﺎ ﺟﺪﻳﺪ‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ‬

‫‪19‐21 ‬‬

‫‪22-23‬‬

‫ﻛﻤﺎﻧﭽﻪ‪ -‬وﻳﻠﻦ‪ -‬ﺗﺌﻮري ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ‪ -‬آﻫﻨﮓ ﺳﺎزي‬

‫ﺳﻌﻴﺪ ﻓﺮج ﭘﻮري‬

‫اﻧﻔﺮادي‬

‫ﺟﻤﻌﻪ‬

‫‪17-19 ‬‬

‫‪24‬‬

‫ﻧﻘﺎﺷﻲ ﺧﻼق – ﻛﻼژ‪ -‬ﺣﺠﻢ – ﭼﺎپ ﺑﺮاي ﻛﻮدﻛﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن‬

‫ﺷﻴﻤﺎ دﻫﻘﺎن‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫ﺟﻤﻌﻪ‬

‫‪17-19 ‬‬

‫‪25‬‬

‫ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده‬

‫ﻣﻬﺪي ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﻲ‬

‫ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫ﺟﻤﻌﻪ‬

‫‪17-19‬‬

‫‪26-27‬‬

‫‪ ‬ﺗﻤﺒﻚ ‪ -‬دف‬

‫‪ ‬ﻫﺎﻣﻴﻦ ﻫﻨﺮي‬

‫‪ ‬اﻧﻔﺮادي‪ -‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪10‐13 ‬‬

‫‪28‬‬

‫ﻛﺎرﻳﻜﺎﺗﻮر‪ -‬ﻛﺎرﺗﻮن – اﻧﻴﻤﻴﺸﻦ‬

‫‪ ‬اﻓﺸﻴﻦ ﺳﺒﻮﻛﻲ‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪10:30‐12:30‬‬

‫‪29‬‬

‫‪ ‬ﻣﻴﻨﻴﺎﺗﻮر‪ -‬ﺗﺬﻫﻴﺐ‬

‫‪ ‬ﻓﺮﻫﺎد ﻻﻟﻪ دﺷﺘﻲ‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬ﺷﻨﺒﻪ‬

‫‪11‐16 ‬‬

‫‪30‬‬

‫ﻛﺎرﮔﺎه ﻧﻘﺎﺷﻲ رﻧﮓ و روﻏﻦ – اﻛﺮﻳﻠﻴﻚ – ﻣﻴﻜﺲ ﻣﺪﻳﺎ‬

‫ﻣﻬﺘﺎب ﻓﻴﺮوز آﺑﺎدي‬

‫‪ ‬ﮔﺮوﻫﻲ‬

‫‪ ‬ﻳﻜﺸﻨﺒﻪ‬

‫‪10‐12 ‬‬

‫‪ ‬ﻛﻼس ﻫﺎي ﮔﺮوﻫﻲ ﺟﺪﻳﺪ در ﺻﻮرت ﺑﻪ ﺣﺪ ﻧﺼﺎب رﺳﻴﺪن ﺗﻌﺪاد ﻫﻨﺮﺟﻮﻳﺎن ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ‪.‬‬

‫اﻣﻜﺎن ﺗﻐﻴﻴﺮ روز و ﺳﺎﻋﺖ ﻛﻼﺳﻬﺎي ﮔﺮوﻫﻲ در ﺻﻮرت درﺧﻮاﺳﺖ ﻫﻨﺮﺟﻮﻳﺎن وﺟﻮد دارد ‪ .‬ﻛﻼس ﻫﺎي اﻧﻔﺮادي در روزﻫﺎي دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻗﺎﺑﻞ اراﺋﻪ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد ‪.‬‬

‫گرافیست با ‪ 11‬سال سابقه کار در نشریات و چاپخانه‪ ،‬آشنا به کار با‬ ‫برنامه های گرافیک و ‪ 6‬سال سابقه کار در امور خدمات و سرویس‬ ‫کامپیوتر و لپ تاپ و شبکه و دوربین های مدار بسته‬ ‫پژمان ‪604.783.4547‬‬

‫دفتر کار اجاره داده می شود‬ ‫چند واحد دفتر کار واقع در نورت ونکوور برای اجاره واگذار می شود‪.‬‬ ‫برای کسب اطالعات بیشتر لطفاً با شماره تلفن زیر تماس بگیرید‪:‬‬

‫‪778.889.4820‬‬ ‫انجام کارهای ساختمانی‪ :‬نقاشی‪ ،‬درایوال‪ ،‬کاشیکاری‪ ،‬برق از هر‬ ‫قبیل با قیمت مناسب‬

‫‪604.374.8605‬‬ ‫در منطقه ی ترای سیتی و اطراف‬ ‫حل جدول اين شماره ی نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)280‬‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

"I collect these reports from the Real Estate Board, STAT Canada and economists. But I welcome your input and suggestions as this section is designed to address your market concerns, whether you are an existing property owner or just starting your search in the Greater Vancouver Real Estate Market. For further detailed information you can reach me at: 604.722.7202 (Foad Ahmadi) or FoadAhmadi.com"

BC Home Sales Bounce Back in 2013 By FOAD AHMADI, Vancouver

Vancouver, BC – January 13, 2014. The British Columbia Real Estate Association (BCREA) reports that a total of 72,936 residential sales were recorded by the Multiple Listing Service® (MLS®) in BC during 2013, up 7.8 per cent from 2012. The five-year average is 75,400 units, while the tenyear average is 84,800 units. Total sales dollar volume was $39.2 billion, an increase of 12.6 per cent compared to 2012. The average annual MLS® residential price in the province rose to $537,414 last year, up 4.4 per cent from 2012. "After declining nearly 12 per cent in 2012, home sales posted steady growth through last year,” said Cameron Muir, BCREA Chief Economist. “Greater Vancouver, Kamloops and Okanagan Mainline board areas posted the most significant changes, with home sales rising between 12.5 and 14 per cent. Stronger consumer demand combined with fewer homes listed for sale improved market conditions in most regions last year." In December, BC residential unit sales rose 47 per cent to 4,426 units, compared to December 2012. Total dollar volume was 67.7 per cent higher at $2.5 billion, while the average MLS® residential price rose 14.1 per cent to $568,416. "Large year-over-year changes in December reflect relatively weak activity the previous year rather than evidence of an accelerating market,” added Muir. Pickup in Vancouver sales in 2013 For Metro Vancouver, total sales of detached, attached and apartment properties in 2013 reached 28,524, a 14 per cent increase from the 25,032 sales recorded in 2012. But the number of residential properties listed for sale on the MLS declined 6.2 per cent in 2013 to 54,742, part of a trend in major cities as baby boomers hold onto their properties.The average house price in the Greater Vancouver area was $603,400.The price of a detached single family home rose 2.5 per cent to $927,000, while condo prices were up 1.8 per cent for the year to $367,800. “It was a year of stability for the Greater Vancouver housing market,” said Sandra Wyant, Real Estate Board of Greater Vancouver president. “Balanced conditions allowed home prices in the region to remain steady, with just a modest increase over the last 12 months.”

Page 45 )34 ‫ (دنباله از صفحه ی‬...

‫پيشوای نغمه های عاشقانه‬

‫ احیاگر شیوه‬،‫ احتمال می رود که وفادار متاثر از سال های شاگردی نزد این هنرمند‬... ‫ دو سیم اول ویولن‬،‫ وفادار در شیوه ای که به نام خودش معروف است‬.‫او بوده باشد‬ ‫را همچون سیم های تار به یکدیگر نزدیک و با یک اُکتاو فاصله هم کوک می کرد و‬ ‫همزمان روی هر دو سیم آرشه می کشید و انگشتان را روی پرده های مجاور هر دو‬ .‫ صدایی همچون ارگ کلیسا از ویولن برمی خاست‬،‫ به این ترتیب‬.‫سیم می گذاشت‬ ‫ زنده نامان شاپور نیاکان و اسداهلل ملک در کوک های‬،‫بنا به نظر استاد همایون خرم‬ .‫ابداعی خود گوشه چشمی به این ابتکار وفادار داشتند‬ ‫نام پرویز یاحقی را هم باید به اینها افزود که سال ها نوازنده ارکستر وفادار بود و متاثر‬ ،‫ نمونه های اندکی که از تکنوازی وفادار در دسترس عموم است‬.‫از شیوه نوازندگی او‬ ‫بیشتر به همان شیوه ابداعی و نواختن قطعاتی به شکل رومانس است اما تکنوازی های‬ ‫قدیمی تر او نشان می دهد که در نواختن قالب های سنتی همچون چهارمضراب و ِرنگ‬ ‫ تاثیر نوازندگی وفادار روی‬.‫ مهارتی کم نظیر داشته است‬،‫و به ویژه در جواب آواز‬ ‫ویولن نواز شهیری چون مهدی خالدی انکارناپذیر است؛ هنرمندی که خود الگوی‬ .‫صاحب نامانی چون حبیب اهلل بدیعی و پرویز یاحقی بود‬ ‫ باید توجه‬.‫در زمینه تصنیف و ترانه سازی به شیوه جدید هم حق تقدم با وفادار است‬ ‫داشت که او هنگامی ساختن تصنیف های تغزلی و مردمی را در تعامل با ترانه سازان‬ ‫آغاز کرد که هنوز نه برنامه گل ها وجود داشت و نه جریان منسجم ارتباط تنگاتنگ‬ ‫ در واقع او با کوتاه کردن عمدی مقدمات سازی قطعات باکالم‬.‫شاعر و آهنگساز‬ ‫ به اشتیاق مردم برای شنیدن شعر و ترانه با صدای‬،‫و پررنگ کردن نقش خواننده‬ ‫ همین ابتکار به ظاهر‬.‫خوانندگان خوش صدا پاسخ داد و آنان را شیفته آثار خود کرد‬ ،‫ بی آنکه کسی به پیشگامی وفادار در این راه توجه کند‬،‫بی اهمیت بود که یک دهه بعد‬ ‫مورد تقلید بسیاری از آهنگسازان و ترانه پردازان رادیو و برنامه گلها قرار گرفت و به‬ ‫خلق و اجرای آثاری دل انگیز انجامید که جامعه موسیقی ایران هنوز در حسرت تکرار‬ .‫و در جست وجوی راز ماندگاری آنهاست‬ ‫ هیچ گاه با برنامه گلها مستقیما همکاری‬،‫ جز در مواردی که یاد شد‬،‫با آنکه وفادار‬ ‫ بی تردید‬.‫ تاثیر شگرف او را بر هنرمندان این برنامه نمی توان انکار کرد‬،‫نکرد‬ ‫ جواد‬،‫ عباس شاپوری‬،‫ علی تجویدی‬،‫تصنیف سازان بی بدیلی چون مهدی خالدی‬ ‫ باهوش تر از آن بوده اند که به ظرافت های ترکیب آهنگ‬،‫لشگری و همایون خرم‬ ‫ راهی که‬،‫ به این سان‬.‫و کالم در آثار هنرمند َسلَف شان مجید وفادار بی توجه باشند‬ ‫ طی سه دهه پس از آن در آثار این‬،‫وفادار در دهه سوم قرن خورشیدی حاضر گشود‬ ‫ امروز اگر در آستانه نوروز نوازنده دوره گردی را می‬.‫هنرمندان تبلور و تکامل یافت‬ ‫ یا وقتی در جمع‬،‫بینیم که در کوچه و خیابان ترانه «گل اومد بهار اومد» را می خواند‬ ،‫ ترانه های «مرا ببوس» و «عاشقم من» را یک صدا با هم می خوانیم‬،‫های دوستانه‬ .‫باید بدانیم که مجید وفادار به بخشی از خاطره قومی ما ایرانیان تبدیل شده است‬ persianpersia.com ‫برگرفته از روزنامه شرق‬


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 46

The Past Slow Burn!

Lone Survivor (PG) **** Last Man Standing! By ROBERT WALDMAN, Vancouver

W

ar is a dangerous experience for sure. Director Peter Berg hits all the right chords with his faithful adaption of the best-selling Lone Survivor. Presented in Canada by EOne Entertainment this is one harrowing tale sure to have a strong impact on audiences at Cineplex Odeon Theatres around B.C. Down and dreary are the conditions four battle-scarred combat ready soldiers find themselves in when air-dropped into war torn Afghanistan. Given top training that is accurately depicted through countless sessions we get up close and personal with the comrades in arms. Pushed to the limits in hostile territory their assignment is to take out a top Al Queida leader. Little do they know the quagmire they become immersed in as temperatures heat up when the question of kill or be killed rises to the surface. Strong acting by the entire assault team and effective back-up support hit home as the drama and intense nature of the mission comes into focus. When a battle of wills emerge it's riveting to see the fallout as nerves reach the straining point. Trust top acting talents Mark Wahlberg (Ted), Emile Hirsch, Ben Foster and Taylor Kitsch to drive home the point as born soldiers Marcus Luttrell, Danny Dietz, Matt 'Axe' Axelson and Michael Murphy.

Impressive ultra-realistic battle scenes place you directly in the line of fire in real time as the explosive exchanges show the gut-wrenching impacts of war. How it all turns out will give folks time to pause in this gut-wrenching story based on true events. Consider Lone Survivor to be an intense emotional 121 minute experience and well worth your time to witness from the safe confines of a distant theatre outside the all too real theatre of war.

By ROBERT WALDMAN, Vancouver

K

nown in France as Le Passé The Past takes a searing look at rather cloudy relationships. Done with English subtitles this telling portrait of faltering relationships is a decided grown up affair from Sony Pictures Classics sure to grow on you at The Fifth Avenue Cinemas in uptown Vancouver Hot off his trailblazing similarly inclined relationship flick confined to modern Iranians in turmoil a la Separation The Past showcases the writing and directing talents of Asghar Farhadi. Now we have a woman in Paris in conflict with two men and an equally unsettling household with three unruly kids. Poor Marie Brisson can't seem to get a break. Overwhelmed in a host of ways is Bernice Bejo who can't seem to make up her mind with two loves of her life. Back in France for one last go rounds of sorts is mild-mannered Ahmad. Up to the challenge is mediator extraordinaire Ali Mosaffa who must craftily navigate some very tense situations involving divorce, new men and a very mixed up teenage daughter. Odd man out of the picture is the equally compelling and conflicted Samir. Demons also possess Samir and are well enunciated by Tahar Rahim who viewers may recall from his magnetic work in A Prophet. Lots of emotion engulfs all the members of this extended family who test their feelings and those of others in their lives in many ways. Unintended consequences result in the chaotic confines of two homes and families who reach hardened positions.

Struggles galore develop in this telling tale of love, betrayal jealousies and overriding suspicions making The Past a gutsy drama whose honest characters will leave a lasting impression on viewers.


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

Page 47

4-825 McBride Blvd., New Westminster 604-540-5251


Farhang, January 24, 2014, No. 280

‫سال يازدهم‬

‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Page 48


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.