[ تقوی
داد ل ،واالستع یوم الر ح ی ل
.
من اجللیل ف و اخل ،الع مل
فی التنزیل ،الرضابا ل ق ل یل
متواضع
ت
فهرست مطالب 3
تفکر و آزادی فکری
1 3
قابلیت هدایت
4 7 9
1 5 1 7 1 9 21
تفکر در آفاق و انفس آغاز خلقت انسان وادامه نسل خلقت کاینات و اختالف شب و روز
قرآن راهنمای متقیان است تورات و اجنیل پند و اندرز قرآن م����ردم خ���ودخ���واه ازه���دای���ت ک��م��ت��ر بهره میگیرند
2 3
حب دنیا سررشته گناهان
4 3
ترس از محا سبه الهی وعذاب آخرت
6 3
تقوی چیست؟
2 8 3 4 3 6 3 8 4 0
4 5 4 7 4 9 5 1 5 3 5 5 5 7 5 9 6 1
6 4
تکبر و فساد انفاق در راه خدا(ج) تصور نادرست سرمایه داران به زندگی دنیا فریب نباید خورد امتحان الهی
خداترسی توشه آخرت مواالت جنگ ا حد حیاء محافل هرزه اجتناب از بحث های نامناسب زلزله قیامت ترس از عذاب قیامت
معیار نیکی
6 8 7 0 7 3 7 4 7 6 7 8
خصوصیت های پرهیزگاران ایجابات تقوی امانت داری وفا بعهد بنیان تقوی بندگان خاص خدا(ج)
8 1
صبر و استقامت
8 2 8 3 8 5 8 6 8 8
8 9
اسالم قانون زندگی مداومت در مناز روزه وسیله پرهیزگاری صبر و تقوی صبرو تقوی دروازه پیروزی اند
تقوی در امور خانواده
9 0 9 2 9 4 9 5 9 6 9 7 9 8 1 00 1 02 1 03 1 04
صلح و تقوی پرهیز گاری و طالق هدیه زنان طالق شده عفو و گذشت در امور خانوادگی وصیت تقوی در گرفنت دایه تقوی در طلبگاری زنان بیوه نکاح زنان بیوه معامله با یتیم تقوی در معاشره با همسر گفت و شنید زنان با مردان نامحرم
1 05
ادای حج
1 06 1 07 1 08 1 10
احترام به شعائراهلل تکبیرات تشریق و تقوی نیکویی در تقواست آداب حج وتقوی
ث
تقوی
1 12 1 13
شکار فتنه
1 17
تقوی در معامالت
1 23
آداب اسالمی
1 33
عدل و مساوات
141
تقوی و پیروی از حدود خدا (ج)
1 47
قصه های قرآنی
1 50 1 52 1 56 1 60
فرزندان آدم (ع) نوح (ع)
قوم عاد و ثمود سراجنام قوم لوط
1 62
ابراهیم (ع)
1 18 1 21
1 24 1 26 1 28 1 29 1 31
1 34 1 37 1 38
1 42 1 43 1 44 1 46
1 49
1 66 1 68 1 72
حتریر سند شرعی سود خواری
آداب سخن صلح و آشتی بهانه جویی در نیکو کاری غیبت جنوا
مساوات در زندگی و خون عدل و تقوی محاربه و پرهیزگاری
چیزهای پاکیزه را برخود حرام نگردانید خبیث وطیب غنیمت مدا ومت درتقوی و نیکو کاری
فرود آمدن آدم (ع) از جنت
داستان یوسف (ع) داستان موسی"ع" الیاس (ع)
1 74
1 75 1 78 1 86 1 89 1 91 1 93 1 95
داستان یحیا (ع) عیسی (ع)
صحنه های تاریخی و نشانه های قدرت خداوند یک صحنه عبرت انگیز آرزوهای بیهوده میثاق بنی اسرائیل زاهدان اهل کتاب نیکوکاران اهل کتاب
1 97
پاداش متقیان
2 04 2 05 2 07 2 09 2 11 2 13 2 15
خدا وند (ج)ولی متقیان است متقیان کامیا ب و رستگار اند تقوی بهترین زینت پرهیز گاران متولی مسجد احلرام اند دوزخ یا جنت کدام یک؟ بشارت دنیوی و اخروی متقیان مثال جنت موعود متقیان
2 19 2 21 2 22 2 24 2 25 2 27
بنده گان برگزیده خدا(ج)
1 98 2 00 2 02
توفیق هدایت خیرو برکت در تقواست اجر حسنات دردنیا وآخرت
پاداش قلب سلیم قرب الهی بدترین زنده جانها بهترین مخلوقات پیا م رحمت
مقدمه
1
تقوی کلمه جامعیست که مبفهوم پرهیزگاری وترس از خدا استعمال شده و متقی کسی است که درعملکرد خویش محتاط بوده احکام و اوامرالهی را درزندگی خویش عملی سازد ،کردارو پنداروموقفش احسن ونیکوست ،ازمحاسبه وقیام بحضور پرودگار ترس داشته از اعمال ناشایسته پرهیز مینماید .او عقیدتا و عمال پرهیز گاراست ،وباور دارد که خدا مالک و خالق متام مخلوقات بوده و همه خزانه ها در تصرف اوست وکسی ازمواخذه الهی منیتواند گریزکند وباورداردکه خداحامی و ناصر ومددگار پرهیزگاران است . او ازعذاب قیامت ترس دارد ودرهرحلظه و درهرحالت خدارا فراموش منیکند و از گناهان خویش طلب مغفرت مینماید ،از عذاب خدا میترسد و از رحمتش امید وار است ،صابر و شکیبا ست وبا مواجه شدن به مصایب ،شکست در برابر دشمن ،فقر و مسکنت وضعف و نا توانی وبیماری ..خدارا از یا د نبرده باکمال خلوص به خدا رجوع مینماید و ازخالق مهربان میخواهد تا اورا از مصیبت ها جنات دهد و در هنگام قدرت و فتح و نصرت ،صحتمندی و جاجنوری و جوانی ،حصول سرمایه و ثروت ،سلطه و اقتدار ،داشنت لشکر و دولت و مادیات ...مغرور منیشود و به عبادت و ستایش خدا مصروف بوده از خالق خویش غافل منیگردد .از ظلم و حق تلفی پرهیز مینماید ،شرور و جنگ طلب وانتقام جو نیست ودر برابر اشتباهات دیگران صابر بوده از گذشت وعفو کار میگیرد ولی مجاهد متقی و دالور است . نفس خودرا مهار منوده از هوا و هوس و شهوات و حرص و آز وحسد دوری میجوید .زندگی اش پر ثمر و مفید برای جامعه و مردم بوده خوش گذران و عیاش نیست ،از طریق حالل درامد ش مهیا میگردد و در راه خدا انفاق میکند و مصرفش در جهت نیکوست و سرمایه خودرا در شهوات و کارهای ناروا بکار منیبرد و از عدل وانصاف دور منیگردد. او باور دارد که زندگی دنیا بیش از لهو و لعب چیزی نیست ودر حصول مادیات چنان منهمک منیشود که از عبادت و ذکر خدا با زماند و بینش او در رابطه با این جهان اینست که زندگی به سرعت عجیب میگذرد و مرگ درکمین انسان نشسته است و روزی از همه دارو مدار زندگی و قصر ها و قدرت و سلطه تنها شده داخل قبر میشود و بجز اعمال صالح چیزی اورا یاری نخواهد کرد .هربنده از متام عملکرد خود به پیشگاه خالق جهان حساب میدهد و مردم بدو گروه تقسیم شده کسی اهل بهشت و کسی اهل نار خواهد بود و فقط همان مردم متقی و پرهیزگار دران روز از عذاب جنات یافته داخل جنت میگردند. رسول اهلل (ص) در دعای خویش از خداوند متعال درخواست مینمود تا برایش تقوی اعطافرماید.ازین جا ارزش تقوی و مقام ومنزلت متقیان را تصور کرده میتوانیم. عن ابن مسعود (رض) ان النبی (ص) کان یقول “ :الّلهم انّی اسأ لک الهدی و ال ّتقی والعفاف والغنی” رواه مسلم. از ابن مسعود (رض) روایت است که پیامبر (ص) دردعای خویش میگفت :خدایا ! ازتو هدایت ،پرهیزگاری ،عفاف " پرهیز ازانچه نامشروع است " ،وغنی " بی نیازی و غنای نفس " میخواهم. پروردگارا ! توفیق نیکوکاری و تقوی و پرهیزگاری برای ما عطا منا ودر زمره پرهیزگاران حشرمان فرما! متواضع ماه حمل سال ۱۳۸۸هجری شمسی
3
تفکر و آزادی فکری مبرهن است که مشاهده مخلوقات دلیل واضح بروجودخالق وذات علیم و خبیر و قادر و مهربان است. تفکر درعالم موجودات به انسان میرساند که بجز خدا کسی قابل ستا یش نیست .خلقت انسان اولیه و یا اولین انسان در روی زمین ،ادام��ه نسل بشر و شگفتی های جهاز های مختلف بدن انسان ،تولد طفل و رشد و منو و باآلخره مرگ انسان ،خلقت زمین و آفتاب و حرکات وضعی و انتقالی و مدارهای معین آنها ،اختالف شب وروز و فصل بهار و تابستان و خزان و زمستان ،باریدن باران وجریان آب ها ،روییدن نباتات در روی زمین و اخذ انرژی آفتاب و تهیه مواد غذایی توسط نباتات (عملیه فوتو سنتیزس ) و روییدن گیاهان و درختان و میوه ها و غله و دانه و سبزی و دشت و دمن و کوه ها و غیره همه در حقیقت ثنا و صفت خدارا به زبان حال بیان مینمایند .شگفتی و ظرافت گلهای مرغوب و قشنگ و میوه های لذیذ و گو ناگون ،حرکت سیارات و نظام های شمسی الی حرکت الکترون بدور پروتون در داخل اتوم همه آثار قدرت الهی بوده و نشان میدهند که ذات قدیر و حکیمی در ورای این همه مخلوقات موجود است و باید به او ثنا و صفت گفت و اورا عبادت منود . ب��رگ درخ��ت��ان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
احلمد هلل رب العاملین ! بیشک !خدا قابل ستایش و پرستش است و بس. تفکر در کاینات از یک طرف انسان را به شناخت خود و خالقش رهنمایی مینماید و ازطرف دیگر به او میرساند که همچنانکه انسان تولد میگردد و مراحل جوانی و پیری را میپیماید و سراجنام میمیرد ،جهان کائنات هم آغازپیدایش دارد و روز ی ازهم خواهد پاشید وقیامت برپا خواهد شد ،روزجزاومحاسبه آمدنیست وباید برای آنروزآمادگی داشت و توشه ای با خود برد.اینست که مؤمن پرهیزگار در متام زندگی خویش محتاط بوده از احکام الهی پیروی مینماید.
4
تقوی
تفکر در آفاق و انفس خداوند متعال ،پیامبران (ع) را ت��وام با کتابهای آسمانی فرستاد تابشریت را در مسیرنیکورهنمایی کنند وهرکه ازاوامرونواهی پروردگاراطاعت و در زندگی عملی از سنت رسول خدا پیروی منود راهیاب و کامگار خواهدشد ،اما اولین قدم برای انتخاب راه درست رجوع به اراده است. انسان تا زمانیکه آزاد فکر نکند و از قید و بند طاغوت های گوناگون رهانگردد وبه همه جواب (ال) ندهد ،هرگزآماده هدایت منیشودو تقوی حاصل منی مناید . هرا نسان ولوکامال ادعا ی بید ینی کند ،به نحوی ازانحا به کسی یا چیزی عبادت میکند ،هیچ فردی از عبادت دورنیست ،او به خدای واحد و یا خدایانی معتقد است .یا موحد است و خدای واحد و الیزال و خالق و پروردگارعاملیان را پرستش میکند ویا مشرک است ومخلوقات را عبادت مینماید ،یا متکبر و مغرور است وبنده هوی و هوس خویش شده هوی پرست ا ست ویا طاغی و باغیست که دعوای خدائی دارد ومثل فرعون میگوید که( انا ربکم اال علی) ،یا قوم پرست است و اجداد خودرا پرستش میکند وبه قومیت معتقد است ،یا پو ل و ثروت و سرمایه اورا بخود کشانده و سرمایه دار را عبادت میکند و روش سرمایداری را وسیله جنات میداند ،یا ماده پرست است که از کمونزم اطاعت دارد ،یا شهوت پرست است و پیرو امیال وخواهشات نفسی میباشد ،یا به چرخ تاریخ معتقد است و انسا ن را مولود دوره های تاریخ و جبر تاریخ میداند وغیره و غیره .عجیب است افرادی باجدیت ادعا میدارند که به هیچ دینی معتقد نیستند ولی درعین زمان مجسمه هارا پرستش مینمایند . مجسمه های لینن و ماهو و دیگر رهبران پیروان کمونیزم مورد احترام وتقدیس قرارمیگیرند ،رسم تعظیم بشکل خاص در برابرقبرشخصیت های تاریخی و ملی و مراسم خاص گذاشنت اکلیل گل روی قبرآنها وحتی رکوع وخم شدن دربرابرقبرو مجسمه شان وتوصیف و متجید ،گذاشنت مجسمه لینن روی میز وحمیل آن در گردن به عنوان تعظیم و احترام ،اعمار و جاسازی مجسمه های بزرگ شخصیت ها و حتی حیوانات در شهرها ،باغها ،منارها وچوکها ،اطاعت ازاوامرونواهی وافکاروعقاید افراد ی بشکل افراطی وبدون قید و شرط ...آیا اینهاهمه منونه های پیروی ازادیان منحرف و پرستش وعبادت غیراهلل درالبالی ادعای بیدینی نخواهندبود؟ برنامه ای بنام) (American Idolsدر امریکا نشر میگردد که معنی (معبودان امریکا ) را میدهد و طی آن خواننده ها و رقاصه ها ی معروف مقایسه شده گویا بهترین معبود تشخیص و اعالن گردد .ژورنالست ها در باره بازی کرکت در هندوستان میگو یند (:کرکت در هند به دین مبدل شده است ).همین مردم که از دین به کدورت نام میبرند واظهار میدارند که انسان بعد از مردن بخاک تبدیل شده دیگر زندگی اخروی مفهوم
یرکف یدازآ و رکفت
5
ندارد ولی درمحفل عزاداری از جا برخاسته چند دقیقه سکوت اختیار مینمایند و گاهی از روح یاد آور میشوند و میگویند روحش شاد و یادش گرامی باد.و صدها مثال های دیگر که این مردم در البالی بی دینی از دین منحرفی پیروی می منایند. اینهاگاهی ملت ها و مدنیت هائیرا یکسره تباه میکنند و نام آن را جبر تا ریخ میگذارند وگاهی دنیاراویران میکنندتا مردم را تابع وتسلیم خودگردانندوتکبر وغرورخود را منایش دهند وکشورهائیرا تصرف منوده ثروت ودارو مدار آن را مالک گردند.این مردم هرگز به کالم حق گوش منیدهند و "صم بکم عمی" همین مردم اند. هرکه به این قدرت های طاغوتی تسلیم شد واز آنها ترس داشت وآنها رارازق و مربی خود دانست دیگراوآزاد نیست تا درطریق هدایت راهنمائی شود . زمانیکه انسان ازقید وبند واسارت آزاد شد و بخود آمد وآزاد فکر کرد ،آنگاه میتواند با آزادی متام و به ارادهء خویش را ه خودرا انتخاب مناید و باندیشد که کدام دین و مسلک و اندیشه وطرز فکر را قبول کند ،به کدام قدرت سر تعظیم فرود آورد ،چه کسی را عبادت کند و چگونه عبادت مناید ،از کدام قانون پیروی کند و از چه قدرتی ترس و امید داشته باشد .تفکردر خلقت پدیده ها و شناخت پروردگاریکه خالق ما و نیاکان ما ست ،دریچهء هدایت و تقوی را برما باز میکند. این مردم چه قدرت های طاغوتی و کسانیکه دعوای خدائی دارند و چه پیروان آنها نا آگاهانه کافر نه شده اند .آنها میدانند که انسان ها مخلو ق خدایند وخداوند خالق و رازق و پرورش دهنده شان است اما اگر به خدا تسلیم گردند دیگر این قدرت و ریاست ،سرمایه وافتخارات و امتیازات را از دست میدهند و از عیاشی و خوش گذرانی باز میمانند.این مردم به فسق و فجور ،فساد وحق تلفی و حرامخوری ،بد اخالقی و شهوترانی خوگرفته ا ند و عادت کرده اند و منیتوانند ازان خودداری کنند. اینست که قرآن کرمی همه انسانها(اعم از کافر و مسلمان) را مورد خطاب قرار داده میفرماید: یایهاالناس اعبدواربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون * الذی جعل لکم االرض فراشا و السمآ ء بناء و انزل من السماء مآء فاخرج به من الثمرات رزقالکم فال تجعلواهلل اندادا ّو انتم تعلمون(سورة البقرة ،آیة)۲۲ ای مردم!پروردگارتان را پرستش کنید ،آنکه شما و پیشینیان تان را آفرید تا تقوی حاصل نمائید .آنکه زمین رابرایتان فرشی گردانید و آسمان را سقفی ،و از آسمان آبی فرو فرستاد ،پس بسبب آ ن بیرون آ ورد روزی تان را برا یتا ن ا ز ا نواع میوه ها بنا برین برای خدا شریکهائی قرار ندهید در صورتیکه میدانید”که خدا نظیر و مانند
6
تقوی
ندارد “
درین آیات خداوند متعال تقوی و عبادت را یکجا ذکر منوده میفرماید خدارا عبادت کنید تا تقوی حاصل منایید یعنی پر هیزگاری اختیارمنایید تارحمت خدا شامل حال تان گردد و از عذاب جنات یابید .بخدا تسلیم گردید ،از قانون خدا پیروی منایید ،از رحمت خدا امیدوار باشید و از مواخذه و عذاب الهی حذر کنید تا به مرتبه تقوی نایل گردید .
آغاز خلقت انسان وادامه نسل مبرهن است که متام انسان ها از یک کس یعنی آدم"ع" دردنیا منتشر شدند طوریکه خداوند آدم را خلق منود وازوهمسرش را پیدا کرد وازان دو متام نسل بشر تا امروزادامه دارد. گرچه بسیاری بیالوژیست ها و جیا لوجست ها تسلیم نظریات بی اساس و دوراز تعقل شده اند و چنین توجیه مینمایند که گویا اولین موجود زنده بشکل حیوان یک حجروی در آب بصورت تصادفی ایجاد گردید وطی گذشت ملیون ها سال تکامل منوده به زو حیاتین تبدیل شد و توانست از آ ب وارد خشکه شود .همین تکامل تدریجی ملیون ها سال دیگرادامه داشت تا ازان شادی به وجود آمده و بعد از ملیون ها سال دیگر به انسان مبدل شد.ایشان که این نظریات غلط را به ساینس ارتباط میدهند و میگویند ساینس علم جتربه است وهرچه بعد از جتربه به ثبوت رسید شامل دانش ساینس میگردد .اما در مورد تبدیل شدن حیوان یک حجروی به میمون و....وانسان هیچگونه ثبوت جتربی وجود ندارد و آن را به گذشت ملیون ها سال حواله میکنند .فعال کشفیات و حتقیقات جدید همه این نظریات را رد میکند و بجزاعتراف به حقیقت قرآن راهی دیگر باقی نیست.کروموزومها ودی،ان،ای متام مشخصات را از والدین به اوالدشان انتقال میدهند و کشفیات جدید نشان میدهدکه در یک قاشق (دی ،ان ،ای ) معلوماتی بیشتر از مجموع متام کتابهای ذخیره میگردد. تفکردرپیدایش بشرمبا میرساند که خلقت اولین انسان وادامه نسل وانتشارمردم ونسل ها واقوام گوناگون دلیل واضح وروشنیست که روز قیامت و زندگی بعد از مرگ حق است ،خداییکه انسان را خلق منود قدرت دارد اورا دوباره زنده سازد .بناء برای محاسبه باید آمادگی داشت و برای جنات ازعذاب دوزخ پرهیزگاری اختیار باید منود. هرگاه که انسان به یگانگی خدا باورمنود وخدا را شناخت دیگرازو(ج) تر س و امید میداشته باشد وبس زی��را او خالق ومالک متام پدیده ها و درهرحال مراقب ماست و متام حرکات وسکنات ما را مینگرد وهمه در دفتر او ثبت شده در برابر آنها نتایجی مرتب و مکافات و مجازاتی مقررمیگردد.
یرکف یدازآ و رکفت
7
اینست که قرآنکرمی میفرماید: یا ایها النّاس اّتقو ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و ّ بث منهما رجاال کثیرا و نساء ج وا تّقو ااهلل الّذی تساءلون به و االرحام ط ّ ان اهلل کان علیکم رقیبا (سوره النساء ،آیة )۱ ای مردم! بترسید از ان پروردگارتان که شمارا از یک کس آفرید وازو همسرش را پدید آورد و ازان دو مردان و زنان بسیار ی را منتشر ساخت ،از خدائی بترسید که بنام او از یکدیگدیگر سوال میکنید ،و بترسید از خویشاوندان" تا حقو ق شا نرا رعایت نمائید" ".زیرا " بدون شک خداوند مراقب شماست.
خلقت کاینات و اختالف شب و روز دالیل قدرت خدا و نشانه هایی که انسان را به خداشناسی رهنمایی میکنند در آفاق و انفس به وفرت مشاهده میگردند ولی بسی مردم به آنها سرسری نگریسه و غور و تفکرتأمل منی منایند .مردم با خرد و با دانش مخصوصا کسانی که در جستجوی هدایت اند و خوف خدا دردل شان و جوددارد ازین نشانه ها بهتر و خوبتر مستفید و راهنمایی میگردند. خلقت زمین و آسمان بشمول خود انسان برای انسان کافیست که خدارا بشناسد ،به قدرت خدا تسلیم گردد ،از آمدن روز قیامت ترس داشته باشد و تقوی و پرهیزگاری اختیارمناید. اگر موضوع رشد و منوی نباتات را مطالعه مناییم میبینیم که تولید مواد غذایی توسط عملیه فوتو سنتیزس در نباتات صورت میگیرد.نباتات انرژ ی را از آفتاب و آب و مواد دیگر را از خاک جذب مینمایند و به مواد غذایی تبدیل میکنند تا حیوانات ازان استفاده منایند. همین عملیه فوتو سنتیزس با ندازه ای دقیق و مغلق است که تا امروز بسیاری جوانب آن برای انسان ها عجیب و ناشناخته است و هرگز ممکن نیست بصورت تصادفی صورت گیرد ودست قدرت خدا دران دخیل نباشد .دوران غذایی بین انسانها ،حیوانات و نباتات ، جتزیه مواد عضوی توسط بکتریا ها ،باریدن باران از آسمان و وزیدن باد و حرکت ابرها ، تعادل مقدارآب درابحار وبخارات آبی در امتوسفیر ،طبقات مختلف امتوسفیر و وظایف آنها ،حرکت زمین و مهتاب و آفتاب ،فاصله بین زمین و آفتاب و مهتاب ،حرکت سیارات بشمول زمین و مهتاب در مدار های معین ،اختالف شب و روز ازنظر دراز شدن وکوتاه شدن روز وشب وتفاوت درجه حرارت و روشنی و تاریکی ،فصلهای سال با تغیر آب و هوی ، مد و جذرابحار ...همه نشانه هایی است که انسان را به خدا شناسی دعوت میکنند.اگر
8
تقوی
تنها مقدار باران تقلیل یابد بسیاری جنگالت آتش گرفته خواهند سوخت ،دریا ها خشک خواهند شد ،و کشت و زراعت از بین خواهد رفت .و اینکه با پا یین آمدن مقدارباران در بحرچه صورت میگیرد عجیبتر از همه است .زیرا آ ب بحربصورت متواتر به بخاروسپس به ابرتبدیل میگردد ،ابرها توسط بادازباالی بحرانتقال داده شده با باریدن باران سرزمین هایی را سرسبز میسازد وازان دریا ها و چشمه سارها پرآب میگردند .بین باریدن باران ،مقدار بخارات آبی در امتوسفیر ومقدارآب بحر تعادل دقیقی وجود دارد که کمی تغیر درا ن با عث ازبین رفنت حیات در روی زمین میگردد .اگر زمین کمی به آفتاب نزدیک گردد ،برف ها ی قطب شمال و جنوب ذوب شده خشکه ها زیر آب میشوندوآب وهوای زمین برهم خورده موجودات زنده ازبین خواهند رفت.آب بحر طی مراحل تبخیر ،ابر ،باران ،سرازیر شدن آب دریا ها در بحر ،متواترا تصفیه و پاک کاری میگردد .اگر عملیه تبخیر صورت نگیرد بسیاری مشکالتی در رابطه با امتوسفیر ،نباتات وجنگالت و حیوانات ...ایجاد میگردد و آب دریا ها و چشمه ها خشک میگردد.و اگر زمین کمی از آفتاب دور گردد همه ابحار یخ بسته شده دیگر تبخیر صورت منی گیرد و بارانی وجود نخواهذ داشت وسردی هوا باعث ازبین رفنت همه موجودات زنده میگردد. تدبیر همه این امور به ید قدرت خداست ولی بسیاری مردم دران سرسری مینگرند و تفکر و تعمق و تعقل ندارند .خودرا عاقل معرفی میکنند در حالیکه غافل و بی خود اند ودرعیش و عشرت ،غرق ومست و مبهوت شده اند .اختالف شب وروزوپیدایش موجودات درآسمان هاوزمین دلیل روشن بر وحدانیت خداست و متقیان بهتراز دیگران با استفاده از آثار خلقت راهیاب شده به فالح و رستگاری میرسند. ّ السماوات واالرض آلیات لقوم یتّقون ان فی اختالف الّیل و النّهار وما خلق اهلل فی ّ
(ورة یونس ،آیة )۶
بی تردید در اختالف شب وروز “ دراز شدن یکی و کوتاه شدن دیگری ،یکی پس دگری آمدن ،سرد شدن شب و گرم شدن روز ،تبدیلی مواسم وغیره ”.وآنچه خداد در آسمان ها و زمین خلق نموده است ،آیا تی “ دالیلی “ اند برای گروهی که پرهیز گار ی مینمایند.
در آیات متعددی تفکر در نظام کاینات و زندگی و مرگ و تقوی یکجا ذکر میگردند که ارتباط شانرا بهم نشان میدهد .ذیال بعضی موارد آن را یا آور می شوم: تدبیر امور متام کاینات بدست خداست و اوست که وسایل رزق و معیشت مارا مهیا مینماید و او مالک وخالق همه چیز است و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میکند.نباتات و حیوانات را از خاک زندگی میبخشد ودوباره میمیراند .اینهمه حتوالت وتبدالت دلیل
یرکف یدازآ و رکفت
9
روشن بر زندگی بعد ازمرگ و آمدن قیامت است پس چرا شمامردم غفلت زده حذر ندارید؟! الحی السمع واالبصارو من یّخرج السماء و االرض ا ّمن یّملک ّ قل من یّرزقکم ّمن ّ ّ الحی و من یّدبّر االمرط فسیقولون اهلل ج فقل افال من المیّت و یخرج المیّت من ّ تتّقون (سورة یونس ،آیة )۳۱ بگو ( بایشان ای محمد)! چه کسی شمارااز آسمان و زمین روزی میدهد ،و چه کسی مالک شنوایی و بیناییست و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بوجود می آورد و چه کسی مدبر امور است؟ بی درنگ خواهند گفت " :خدا"بگو ! پس آیا حذر نمی کنید؟
خداوند متعال طی آیاتی به باریدن باران ،روییدن نباتات و ثمرات ومیوه جات گوناگون، کوه ها و احجار و طبقات مختلف سنگ ها ،خلقت حیوانات و انسان ها اش��اره منوده میفرماید که دانشمندان از خدا حذر مینمایند. همچنانکه حیوانات و نباتات وجمادات ازهم متفاوت اند وطبیعت ها و رنگهای مختلفی دارند ،انسان ها نیزازهم متفاوت اند .منیبینید که با باریدن باران میوه های مختلف میروید درحالیکه همه از عین آب باران سیراب میگردند و سنگهای کوهها دارای رنگهای مختلف اند ،همچنان از باران رحمت الهی و نزول وحی هرکس بصورت متفاوت بهره مند میگردد ولی دانشمندان بیشتر از خدا میترسند.آنهاییکه دانش دارند و در خلقت خداوند تفکر مینمایند بیگمان از روز حساب ترس دارند. خدا غالب و بخشا ینده ا ست و در مواخذه و محاکمه جنایتکاران هیچ قدرتی مانع اراده خداشده منیتواند و توبه پذیر است و هرکه با قلب پاک به خدا رجوع کند نا امید منیگردد. اینست که خداوند کرمی میفرماید: الم تر ّ السماء ماء ج فاخرجنا به ثمرات مختلفا الوانها ط و من ان اهلل انزل من ّ واب الجبال جددبیض ّو حمرمختلف الوانها و غرابیب سود * و من النّاس و الدّ ّ و االنعام مختلف الوانه کذالک ط ان ّما یخشی اهلل من عباده العلماء ط ّ ان اهلل عزیز غفور ( سورة فاطر ،آیات )۲۸ ۲۷- آیا ندیدی که خدا آب را از آسمان فرود آورد و بسبب آن میوه های رنگارنگ را بیرون آوردیم وازکوه ها قطعاتیست به رنگ های مختلف ،سفید و سرخ و نهایت سیاه ،وهمچنان از مردم و جانوران و چهار پایان به رنگهای مختلف ،جزاین نیست که ازمیان بند ه گان خدا ،دانایان ازو (ج) میترسند .بیشک خدا غالب و بخشاینده است.
11
قابلیت هدایت قرآنکرمی برای هدایت بشریت نازل وتوسط رسول اکرم (ص) تبلیغ گردید ومردم عمال رهنمایی شدند و لی چرا عده ای بعد از شنیدن کالم خدا و دعوت پیامبران و داعیان راه خدا هدایت نشدند و منیشوند؟ درین شکی نیست که قرآنکرمی برای هدایت بشرنازل شده ووسیله هدایت است و حضرت محمد (ص) وظیفه رسالت خویش راباامانت داری اجنام داد وگروهی امیا ن آوردند و راه تقوی و پرهیز گاری را انتخاب منودند ولی عده ای با وجود شنیدن کالم حق امیان نیاوردند. چرا این مردم امیان منی آورند ؟ بلی این کتاب کالم خداست و هدایت است برای متقیان ولی اگر کسی آرزو ی هدایت رانداردچگونه هدایت خواهد شد .طعام آماده وانواع خوردنیها و آشامیدنیها روی سفره چیده شده و لی اگر کسی بیماراست و میل ندارد تا چیزی بخورد چه چاره دارمی .قرآن پند و اندرز دلنشین است و رسول اکرم (ص) با متام امانت داری و شفقت وترحم و دلسوزی به دعوت مردم پرداخت ولی افرادی که در ادامه کفرمصمم اند وهرگز به شنیدن حق تن در منیدهند ،چگونه هدایت خواهند شد؟ کسیکه زیر سایه غروروتکبروخود خواهی و خود پرستی قرار دارد وپیرو هوا و هوس خودبوده بجز پول و ثروت و مادیات به چیزی ارز ش قایل نیست از هدایت چه بهره خواهد برد؟ کسی که درنازو نعمت بسرمیبرد ودر حرامخوری و فسق فجور و ظلم و ستم عادت کرده و قدرت وسیطره بناحق در اختیار دارد و خودرا قابل پرستش وعبادت میداند چگونه به خدای عادل تسلیم گردد و به نظام عدل و انصاف و ظلم شکن اسالم پابند گردد؟ آری ! قرآن پند واندرزووسیله هدایت برای پرهیزگارا ن است ،آنهاییکه از استادن بحضورخالق خویش درروزقیامت ترس دارند وازعاقبت اعمال بد خویش میترسند و به مجازات و مکافات معتقد اند و آرزوی راهیابی و پرهیز گاری را در دل میپرورانند و در جستجوی هدایت اند ، راهیاب خواهند شد. خ��اک شو تا گل برویی رن��گ رنگ آزم���ون را ی��ک زم��ا ن��ی خ��اک ب��ا ش
از ب��ه��اران ک��ی ش��ود سرسبز سنگ سالها ت��و سنگ ب���ودی د خل��را ش
سعدی
12
تقوی
قرآن راهنمای متقیان است کسانی که ضمیر بیدار ،مغز متفکر و متکا پو دارند و در خلقت کاینات وآفاق و انفس غور مینمایند و درجستجوی حقایق اند ،ازخود میپرسند که آیا در ورای پیدایش جهان خالقی و جود دارد ؟ اگر چنین نیست ،این همه موجودات چگونه وچرا وبه چه هدف و توسط کدام قدرت خلق شده اند؟ آیا دربرابراعمال نیک و بد انسان مکافات ومجازاتی وجود دارد و یا هرکه هرچه میخواهد بکند و خوب و بد ،نیکوکار و بدکار ،ظالم و مظلوم ،مفسد و صالح ،عالم و جاهل ...همه در یک ترازو تول میشوند و همه باهم مساوی اند؟ آیا قدرت های شیطانی که دست شان درخون مردم مظلوم سرخ است و خودرا درلباس مصلح وخادم مردم معرفی میکنند و مردم مکار و فریبکاریکه به زور و زرو تزویر تکیه زده فساد شان برو بحر را گرفته است وبا تبلیغات وسیع خودرا صالح جلوه داده ،مردم صالح و نیک را بد جلوه میدهند ،روزی به سر نوشت اعمال خود مواجه میگردند و مجازات خواهند شد ؟ آیا کسی در برابر ایشان تاب مقابله خواهد داشت و چه کسی حق مظلوم را میتواند از ظالم بگیرد؟ آیا به جبر تاریخ تسلیم گردمی و همه را چشم پت قبول کنیم وچنان خودرا قناعت دهیم که چرخ تاریخ اقوام و مللی را زیر گرفته و نابود میسازد و کسی تا ب مقابله با آن ندارد و باید به آن راضی و تسلیم باشیم ؟ آیا انسان دوباره زنده خواهد شد و زندگی اخروی حقیقت دارد یا خیر ؟ این گونه سواالت و صدها سوال دیگر پیشروی هر انسانی قرار دارد .کسانی که ضمیر بیدار دارند و در پی دریافت جواب به این سواالت اند ،قرآن کرمی برای همین مردم وسیله هدایت است ورنه کسی که بی تفاوت است و در فساد غرق و بدکاره و ظالم و حق تلف ومغرور و متکبر ،هرگز آماده پذیرش پند نیست .آنکه آرزوی هدایت را ندارد و به اعمال زشت ونا پسند خود افتخارمیورزد وخود را بزرگ تصور مینماید وزرو زور و تزویر را وسیله کامیابی میداند و مسلمانان مخلص را به باد مسخره گرفته میگوید اینها درایت ندارند و به امید تهی واهداف نارس دلبسته اند ،با قر آن چه کاری دارد . خداوند انسان هارا آزاد خلق منوده به ایشان قدرت اراده و تعقل و تفکر داد و کتاب های خویش را نازل و پیامبران علیهم السالم را برای رهنمائی بشریت مبعوث منود تا مردم را در راه نیک دعوت و از سر اجنام اعمال زشت شان بترساند.اگر خداوند میخواست همه را جبرا به کار های نیکو میگماشت و مثل مالئک میبودند ولی خداوند بشررا در انتخاب راه آزاد گذاشت .اینست که صاحبان ضمیر بیدار به وسیله قرآن هدایت میشوند و مردم متکبر ، مغرور ،بی تفاوت ،بی باک ،حسود ،کسانی که اسالم را سد راه قدرت طلبی و عیاشی خود میدانند ،نه از قر آن پند میگیرند ونه هدایت خواهند شد .کسی که نیت هدایت را ندارد چگونه هدایت شود؟
تیاده تیلباق
13
آنهاییکه به کار های بد عادت کرده اند و بدکاری حرفه و کار روزمره شان را تشکیل میدهد دیگر زشتی آنرا درک کرده منیتوانند.کسی که از طریق ظلم و ستم و حق تلفی امرار حیات منوده در فساد غرق شده که دیگر جنات ازان برایش ناممکن جلوه مینماید. قرآن کرمی تصریح مینماید که :درین شکی نیست که آیات قرآنی برای هدایت بشریت نازل شده اند ولی آنهاییکه اراده تقوی را در دل میپرورانند ازان بهتر بهره میگیرند. الم * ذالک الکتاب ال ریب فیه ط هدی للمتقین * الذین یوء منون بالغیب ّ ویقیمون الصلوة ومما رزقناهم ینفقون * والذین یوء منون بما انزل الیک وما انزل من قبلک و باآلخرة هم یوقنون * اولئک علی هدی من ّربهم و اولئک هم المفلحون (سورة بقرة ،آیات ) ۵-۱ این کتاب " قرآن " د ر ا ن شک و تردید نیست" که از جانب اهلل نازل شده " ،هدا یت است برای متقیان .آنهائیکه به غیب ا یمان می آورند ونماز را قا یم میدارند واز انچه به ایشان روز ی داده ام"در راه خدا" خرج میکنند .و آنهائیکه ایمان دارند به آن "کتابی که" به تو نازل شده و آن "کتاب هائیکه" قبل از تو نازل شده اند وبه آمدن روز آخرت باور دارند.همین مردم هدا یت شده گا ن اند از جانب پروردگارشان و همین مردم کامیاب اند.
قرآن کرمی کتابیست که حقایق را برای همه بیان میدارد وبرای هدایت انسان ها نازل شده است ولی هرکه ازخدا میترسد ،در جستجوی درک حقایق است ،آرزو دارد تا در راه نیک هدایت شود واز روز جزا ترس دارد ،هدایت میشود .اما کسی که نیت وآرزوی هدایت را ندارد و حق شنو نیست و در دلش خوف خدا وجود ندارد ،پند و نصیحت به او چه سود دارد. بلی!قرآن پند است واندرزونصیحت وراهنمایی برای پرهیزگاران . هذا بیان للنّاس و هدی ّوموعظة لّلمتّقین
(سورة آل عمران ،آیة )۱۳۸
این "قرآن " بیان است برای "همه" مردم و راهنمایی" و موعظه "پند " است برای پرهیزگاران.
14
تقوی
تورات و اجنیل اسالم دین جدید نه بلکه دراصل ادامه پیام وهدایاتیست که خداوند به همه پیامبران نازل کرده است .کتاب های آسمانی (مثال قرآن ،تورات ،اجنیل ،زبور و صحیفه ها ) همه مؤیدهمدیگراند .عیسی (ع) به زبا ن خود تورات را تصدیق فرمودو اجنیل تصدیق کننده تورات بود ،همان هدایات و پند و اندرز تورات در اجنیل هم تعقیب شده است .ما مسلمانان در حالیکه پیرو احکام قرآنیم ،به همه کتاب هایی که از جانب خداوند نازل شده است امیان دارمی. ِ یل َو ا ِ وب َو ا َ نزل َع َلینا َومآ اُ َ قل آمنّا ِبااهلل ِومآ اُ َ یم َو اِسماعِ َ َ سباط ال سحاق َویَع ُق َ نزل علی اِبراهِ َ ٍ ِ ِ ِ ِ َو مآ اُوت ِ َی ُموسی َو عیسی َوالنّبِیُّ َ حن ل ُه ُمسل ُمون ین اَ َحد ّمن ُهم َون َ ُ ون من ّرب َّ َهم الن ُ َف ّر ُق ب َ َ (سورة آل عمران ،آیة ) 84
بگو ! ایما ن آوردیم بخدا و بآنچه فرود آورده شده است برما و بآنچه فرود آورده شده بود بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان وی و آنچه داده شد موسی و عیسی و پیامبران را از پروردگارشان ،فرق نمیگذاریم میان هیچ یک از ایشان و ما خدارا منقادیم.
تورات شریف کتاب متمایز کننده حق ازباطل ،هدایت ازضاللت ،حالل از حرام و مسا ئل دیگر بود ،روشنگر تاریکی های جهل وغفلت بود و پند و اندرزهایی برای متقیان وخایفین ازبد کاری ها بود .شکی نیست که متام کتابهای آسمانی برای هدایت بشرنازل شده اند و شرط هدایت تقواداریست و متقی کسی است که به غیب از پروردگارعاملیان خوف دارد واز قیام قیامت میترسد. الفرقان َو ِ َ َو ل َ َقد آتَین َا ُموسی َو ها ُر َ ین * الّذین یخشون ربّهم ون لمتّق ِ َ ضیآ ًء ّو ذِکراً ل ّ ِ ُ الساعة مشفقون (سورة االنبیاء ،آیات ) 49 - ۴۸ بالغیب وهم ّمن ّ
ویقینا به موسی و هارون کتابی دادیم که فرقان " کتاب جدا کننده حق از باطل" و روشنی " که بآن حق از باطل تمیز گردد " و تذکر "پند و اندرز" برای پرهیزگاران است ".متقیان " آنهایی اند که از پروردگارشان به غیب میترسند ،و از قیامت هراسان اند.
قرآنکرمی به کجروی های یهودیان اشاره منوده میفرماید :تورا ت که چراغ هدایت بودو پیامبران به اساس آن حکم و مردم را براه مستقیم دعوت مینمودند ولی متکبران و مردم دنیا پرست آن را حتریف وبه جای احکام خدا ازهوی وهوس
تیاده تیلباق
15
خویش پیروی منودند و حکم و فیصله های خودرا بجای آیات خدا مجری ساختند و با حتریف آیات الهی به زراندوزی پرداختند ،در حالیکه شاهد حقانیت کتاب خدابودند وآگاهانه به انحرافات دست زدند ،پس هرکه آیات خدارا حتریف منوده خالف احکام واضح الهی فیصله و حکم مناید کافراست .اینست که خداوند متعال میفرماید: ورات فِیه َا ُهدً ی َّو نُور ج یَ ُ حک َم ب ِ َها النّبّیُّ َ ین َ اِن ّا اَن َزلناالتّ ین اَس َل ُموال ِ ّل ِذ َ ون ال ّ ِذ َ الربّانِیّ ُو َن َوا َ الحبا ُربِمااستُحف ِ ُظوا مِن کِ ِ تاب اهلل ِ َوکانُوا َع َلیهِ ُش َهدا َء ج َفال َها ُدوا َو ّ ال ط َو َمن لّم یَ ُ اخشون * َوال تَشتَ ُروا بِآیاتِی ثَ َمنًا َقلِی ً اس َو َ ت َ حکم بِمآ اَن َز َل َخش ُواالنّ َ ِ ِ ک ُه ُم َ اهللُ َف ُاولئ َ الکاف َر َ ون ط (سورة املائدة ،آیا ت ) 44 ۴۳- یقینا فرود آوردیم تورات را " که " در و ی هدایت و روشنی است ،حکم میکنند بآن پیغمبران که منقاد حکم الهی اندبرای یهود و حکم میکنند خدا پرستان و احبار ایشان، همه حکم میکردند بآنچه حافظ آن گردانیده شده انداز کتاب خدا و بران گواه بودند "یقین داشتند که کتاب الهی است" ،پس گفتیم مترسید از مردمان و از من بترسید و آیات مرا به بهای اندک نفروشید .و هرکه حکم نکند بآنچه فرو فرستاده است خدا ، پس ایشان کافرا نند.
تورات واجنیل هدایت وپند و اندرزونصیحت اند برای متقیان و پرهیزگاران.اگر اهل کتاب ازاحکام اجنیل و تورات پیروی مینمودند هدا یت میشدند ولی این همه کجروی ها و ظلم وستم و فسق و فجور نتیجه عدم پیروی از کتا بهای آسمانیست .جاییکه قرآنکرمی میفرماید: و ق ّفیناعلی آثارهم بعیسی ابن مریم مصدّ قا لّما بین یدیه من التّوراة وآتیناه االنجیل فیه هدا ّو نور ّومصدّ قا لمابین یدیه من التّوراة و هدی ّو موعظة للمتّقین (سورة املائدة ،آیت )46 ُ
از پی آن رسوالن ،عیسی پسر مریم را فرستادیم که پذیرفته بود توراتی راکه در اختیار داشت ،و به او دادیم ا نجیل را که دران هدایت و نوربود و مصدق " موافق " کتاب پیشین یعنی تورات وهدایت وپندی بود برای پرهیزگاران.
درین آیت صراحتا میفرماید که اجنیل مشتمل هدایات وراهنماییها و پند و اندرز و مواعظی بود برای متقیان .
16
تقوی
پند و اندرز قرآن قرآن تذکروپند ونصایح نیک است برای کسی که اراده شنیدن پندو نصیحت را داشته و درجستجوی هدایت است .انسان های خود سروخود کامه و مغرور که حوصله شنیدن پند واندرزرا ندارند از نعمت هدایت محروم خواهند بود .حضرت محمد (ص) با همه توان خویش به دعوت مردم به دین اسالم پرداخت و همه مشکالت را درین راه حتمل منود ولی افرادی به دشمنی و دروغ و بهتان و دسیسه دست زدند واز قبول دعوت ابا ورزیدند .رسول (ص) ازین حالت دلتنگ شده رجن میبرد ولی خداوند میفرماید ( :پند و نصیحت تو باالی کسی مؤثر است که پند شنو است واز خدا به غیب میترسد . ).کسیکه به هدایات قرآنی گو ش منیدهد و تکبر وغرور برو سیطره دارد چگونه هدایت خواهد شد؟ مشیت خداوند برینست هرکه اراده هدایت را دارد خداوند اورا هدایت مینماید . ال ان ّه تذکرة * فمن شاء ذکره * و ما یذکرون ا ّ ک ّ ال ان یّشاء اهلل ط هو اهل التقوی و اهل المغفرة (سورة املدّ ّثر ،آیات )54-56 هرگزنه ! " چنین نیست که قرآن را کهانت عنوان میکنند" یقینا قرآن پند و اندرز است ،پس هرکه آرزو دارد " تا پند گیرد " پند گیرد ،وپند نخواهد گرفت مگر آنکه خدا " به هدایتش " اراده نماید ،اوست اهل تقوی و اهل مغفرت "خدای متعال شایسته عبادت است و ازو باید ترس و امید داشت وهرکه تقوی وپرهیزگاری نمود خداوند گناهانشرا می آمرزد".
انس ابن مالک(رض) روایت میکند که رسول اهلل (ص) به ارتباط این آیت فرمود: " قال ربکم عزو جل انا اهل ان اتقی فال یشرک بی شئ فاذا اتقانی العبد فانا اهل ان اغفر له"
من سزاوارم که ازمن بترسید و با من چیزی را شریک نگردانید چون بنده از من حذر و از شرک خودداری نماید ،شأ ن من اینست که گناهانشرا بیامرزم".
قرآ ن به زبان عربی نازل و آیات وعید به تکرار دران ذکر گردیده است .یاد آوری ازعذاب دوزخ و محشر وحکایات اقوام قبلی مبنظورپند واندرزو هدایت انسان ها ست .اگر کسی درجستجوی هدایت است همین کتاب و سیله رهنماییست و حد اقل با این آیات وعید و سرگذشت اقوام قبلی در دل طاغیان ترس پیداشده از عاقبت اعمال زشت شان بترسند و به تفکر گرایندکه چه میکنند و سراجنام چه خواهد شد؟ صرفنا فیه من الوعید لع ّلهم یتّقون او یحدث لهم و کذالک انزلناه قرآنا عربیّا ّو ّ
17
تیاده تیلباق
ذکرا
(سورة طه ،آیة ) 113
بدینگونه قرآن را "بزبان " عربی نازل کردیم وهشدار های گوناگون درا ن بیان داشتیم شاید به خود آیند یا برای آنها تذکری باشد.
همچنین میفرماید: الرحمان بالغیب ج ّ فبشره بمغفرة و اجر کریم ان ّما تنذر من اتّبع الذکر و خشی ّ
سورة یس ،آیة ) ۱۱
(
جز این نیست که کسی راکه پند پذیراست و به غیب از خدا ترس دارد ،ا نذار میکنی ،پس اورا به آمرزش و اجر کریم خوش خبری نما.
قرآن برای زحمت نازل نشده بلکه رحمت است وپند و اندرز نیکوست برای کسانیکه ازمواخذه الهی ترس دارند و هرکه از احکام الهی پیروی منود سعادت دنیا و آخرت را کسب خواهد منود. طه * ما انزلنا علیک القرآن لتشقِی * ا ّ ال تذکرة لّمن یّخشی
(سورة طه ،آیات ) ۳-۱
قرآن را بر تو نازل نکردیم که به مشقت افتی ،بلکه پند و تذکریست برای کسیکه " از خدا " میترسد.
کسی که از عذاب الهی ترس دارد و به غیب از خدا میترسد ،از پند و اندرز کتاب خدا بهتر مستفید میگردد و موعظه و انذار و بشارت های پیامبر خدا را با گوش و هوش میشنود و در راه خدا هدایت میگردد و انسان متکبر و خودخوا ه که نیت هدایت را ندارد و آرزوی پرهیزگاری را در دل منی پروراند از نعمت هدایت بی بهره خواهد ماند. درین زمینه به متثیل شیخ سعدی توجه منایید : ُگ���ل خ��و شبو در حما م روزی بدوگفتم که مشکی یا عنبری تو بگفتا م��ن ِگ��ل نا چیز بو د م جمال همنشین ب��ر م��ن اث��ر کرد
رسید از دس��ت محبوبی بدستم ک��ه از ب���وی دال وی���ز ت��و مستم ولیکن م��د ت��ی ب��ا ُگ���ل نشستم وگرنه من همان ب��ودم که هستم
سعدی
18
تقوی
مردم خودخواه ازهدایت کمتر بهره میگیرند در اثنائیکه رسول اهلل (ص) با تعدادی از سرا ن قریش در رابطه با اسال م داخل صحبت بود ،عبداهلل ابن ام مکتوم (رض) به خدمت آنحضرت آمده توجه اورا بخود جلب و در مورد مفهوم آیتی از و سوال منود .آنحضرت خیلی عالقه داشت تا سران قریش را دعوت منا ید و آرزو داشت تا با امیان آوردن آنها تعداد زیاد قبیله قریش به اسال رجو ع منایند و از طرف دیگر عبداهلل ابن ام مکتوم که مسلمان است و میتواند در فرصت دیگری آ مده سوال کند .اگر به سوال او فعال جواب دهم سران قریش بی حوصله شده از قبول اسالم سر باز میزنند وبار دیگر چنین فرصت برامی حاصل نخواهد شد .رسول (ص) از ین حالت ملول شده آثار ماللت در چهره اش ظاهر گردید .بناء این آیات نازل گردید . یذ ّکی * او ّ عبس و تولّی * ان جاء ه اال عمی * و ما یدریک لع ّله ّ یذ ّکر فتنفعه الذکری * و ا ّما من استغنی * فانت له تصدّ ی * و ما علیک ان ّ ّ ال ی ّز ّکی َ و ا ّما من جاءک یسعِی * و هو یخ ِ شی * فانت عنه تل ّهِی (سورة عبس ،آیات )10-1 رو ترش کرد و رو گردانید ،بسبب آنکه نا بینا پیش او آمد ،و چه میدا نستی ؟ شاید وی پاک میشد " هدایت میگردید" و یا " پند و نصیحت را " میشنید وازان بهره مند میشد ،و اما آنکه استغنادارد " بنا بر تکبر و خود خواهی و بی پروایی به نصایح تو گوش نمیدهد " ،باو توجه خود را معطوف نموده اید ،و به پاک نشدن آن ملزم نیستی " در صورت ایمان نیاوردنش هیچگونه مالمتی متوجه تو نخواهد بود" ،و اما کسی که " باکمال شوق و رغبت به اسالم و شنیدن پند و اندرز " شتابان بسوی تو آمد ،در حالیکه از خدا میترسد ،و تو از و رو میگردانی ؟
بعد ازین واقعه هربار که آنحضرت با این نابینا روبرو میشد ،اورا توصیف منوده میفرمود( : مرحبا مبن عاتبنی فیه ر ّبی ) خوشا بحال کسی که خدا مرا در رابطه با او مورد عتاب قرار داد. موعظه ودعوت زمانی موءثر است که مخاطب پند شنوبوده برای قبول حق آمادگی داشته باشد اما کسیکه استغنا دارد و در جامه تکبر و غرور پیچیده است ،پند و نصیحت برو چه اثر خواهد داشت؟ آیا انسان خودخواه و مغروردقت منیکند که او از علق و خون غلیظ وآب منی که از هردو احساس کدورت دارد خلق شده و چیزی را منیدانست و طفلی بود ناتوان و نا فهم که خداوند اورا قدرت و استعداد و توامنندی و آگاهی و دانش دا د و چگونه هنگام قدرت و نیرو مندی و دستیابی به مال و ثروت به تکبر و سرکشی و طغیان دست زده پروردگارخودرا را فراموش میکند وازخدا رو گردا ن میشود و بنده خدا (پیامبر) راکه مردم را به پرهیزگاری امرمینماید،
تیاده تیلباق
19
به دروغ نسبت داده مورد بهتان و تهمت و تبلیغات سوء و اذیت و تعذیب قرار میدهد واز عبادت خدا و مناز باز میدارد ؟ آیا به این حقیقت پی منیبرد که خدا درهمه حال ناظرو حاضر است ؟ ک ّ ان االنسان لیطغی * ان ّر آه استغنی * ّ ال ّ الرجعی * ارئیت الّذی ان الی ربّک ّ ینهی َ عبدا اذا ص ّلی * ارئیت ان کان علی الهدی * او امر بالتّقوی * ارئیت ان ّ کذ ب و تولّی * الم یعلم با ّن اهلل یری (سورة العلق ،آیا ت ) 14-6 براستی انسان با مشاهده استغنایش" داشتن مال و قدرت " سرکشی مینماید .بیشک برگشت بسوی پروردگار توست .آیا ندیدی کسی " ابوجهل " را که بنده ای " محمد" را از نماز باز میدارد ،آیا ندیدی "باوجود اینکه " آن بنده "محمد " درراه راست" راه روشن و صاف و برحق " روان و "مردم را " به پرهیزگاری امر مینماید ،آیا ندیدی آن " ابوجهل منع کننده از نماز " را که تکذیب مینماید وازایمان رو گردانی میکند ،آیا نمیداند که بدون تردید خدا "کردارش را" می بیند " و برایش مجازات مقرر میدارد".
سعدی وحافظ در اشعار شان درباره تکبر چنین گفته اند: ب��ه زن���دان لعنت گ��رف��ت��ار کرد
تکبر ع��زازی��ل را خ���وار ک������رد سعدی عیباستبزرگبرکشیدنخودرا از مردمک دیده بباید آمو خت حافظ
وز جمله خلق برگزیدن خود را دیدن همه را و ندیدن خود را
21
حب دنیا سررشته گناهان دنیا پرستی و چسپیدن به مادیات انسان را از خدا بیگانه ساخته به گناه و خیانت و ظلم و فساد میکشاند و مانع بزرگی در راه هدایت است. بلی دنیا دوست دا شتنیست و خدا وند این احساس حب دنیا را در وجود ما خلق منوده است ولی با این احساس و همه توامنندیهای خداداد مورد امتحان الهی قرار دارمی و مسئولیت دارمی تا ازین استعدادها مطابق احکام الهی استفاده مناییم. حب دنیا در سرشت انسان جابجا شده است ودرا ن حکمت های بزرگی نهفته است .نه تنهابا این استعداد خداداد موردامتحان قراردارمی بلکه درزندگی بشریت تاثیرعمیقی دارد. تصورکنید اگرهرکسی ازتاریخ مرگش مطلع باشد به کار روزمره خود دوام خواهد داد و در کسب ثروت قدمی خواهد گذاشت ودر آبادی وطن و محیط جدو جهد خواهد منود؟! همین آبادی شهرهای بزرگ و مزین وقصر ها و تعمیرات مجلل و ایجاد تکنالوژی جدید همه به اساس روحیه حب دنیا صورت میگیرد.اگر محبت خانه و و طن و دنیا منیبود این همه آبادی ها نبود .مهمتر از همه اگر محبت خانوواده و زن و اوالد منیبود نسل بشر ادامه نداشت و امروز انسانی در دنیا و جود منیداشت .خداوند برای ادامه نسل و آبادی متواتر زمین محبت دنیا را در سرشت انسان گذاشت .محبت زن انسان را به ازدواج ترغیب مینماید و محبت اوالد اورا به سرپرستی و تربیه آنها وادار میسازد و زینت دنیا و قدرت و سلطه اورا به تشکیل دولت و نظام و تکنالوژ ی جدید و اداره قوی و داشنت لشکر و اردو تشویق مینماید . بلی خداوند دنیارا با همه ظواهرش برای انسان مزین جلوه گر ساخته است و دران حکمت هایی نهفته است ولی نباید در ین دار و مدار خدار فراموش منود وبه طغیان و سرکشی و جتاوز و حق تلفی پرداخت و نباید مرگ را فراموش کرد و برای زندگی آخرت توشه ای با خودداشت زیرا دنیا کشتزار آخرت است. دنیا دوست داشتنیست و لی عمر به سرعت میگذرد و عمر گذشته به ماضی تبدیل و مستقبل در حال تبدیل شدن به ماضی است وزندگی گذشته ماهرچه بود سرابی بیش نیست وهمانند خواب وخیال در مغز ما گاهی خطور میکند و لی به پیشگاه اهلل از متام عملکرد
22
تقوی
خویش در روز محشر حساب میدهیم و جزای اعمال حق است. انسان پرهیزگار در معامله با دارو مدار دنیا محتاط بوده همه استعداد ها و ثروت و صالحیت هایش راطور ی توجیه مینماید که رضای خدارا حاصل مناید. ان اهلل ان ّ الدنیا حلوة حضرة ،و ّ عن ابی سعید الخدری (رض) عن ال ّنبی (ص) قالّ " : فان ّاول فتنة بنی مستخلفکم فیها فینظر کیف تعملون ،فا ّت ّ قواالدنیا وا ّتقواال ّنساء ّ ، اسرائیل کانت فی ال ّنساء " رواه مسلم. از ابو سعید الخدری (رض) روایت است که پیامبر خدا فرمود ند :همانا دنیا شیرین و سرسبز"پرزرق و برق و جالب" است و خداوند شمارا دران خلیفه ساخته است تا ببیند که چگونه عمل میکنید ، پس بترسید از دنیا وبترسید اززنان ،زیرا اولین ابتالی بنی اسرائیل در باره زنها بود. از م��ن خ��ب��رت ک��ه بینوا خ��واه��ی رفت میدا ن که چه میکنی کجا خواهی رفت
گ��ردر ره شهوت و ه��وی خواهی رفت ب��ن��گ��ر ب��ک��ج��ای��ی زک��ج��ا آم����ده ا ی
حافظ و آرام���گ���ه اب��ل��ق ص��ب��ح و ش���ام ا ست قصریست ک��ه تکیه گ��اه ب��ه��رام ا ست
ای��ن کهنه رب���اط راک���ه ع��ال��م ن��ام ا ست بزمیست که وامانده صد جمشید ا ست
خیام
ناهانگ هتشر رس ایند بح
23
حب شهوات حب نفس و شهوت ،لشکر و قدرت ،مال و ثروت ،انسان را از خدا بیگانه میسازد. انسان های ماده پرست و دنیادار در زر اندوزی و کسب ثروت مشغول شده میکوشند به هر وسیله ممکن و از راهی که میسر است پول ودارائی ولشکر و قدرت بدست آرند .این مردم همیشه مصروف اند و اندکی در رابطه با خلقت جهان و کاینات به فکر منیروند و تصور منیکنند که مرگ حتمی الوقوع بوده و زندگی بعد از مرگ چگونه خواهد بود ؟ آیا در برابر اعمال نیک و بد مکافات و مجازاتی درکار است یا خیر؟ آیا مردم محرو م و مظلوم جامعه چه احساسی دارند و اگر در موقف آنها قرار داشته باشیم چه دردی را احساس خواهیم کرد؟ آیا عمر مارا چه مدتی فرصت خواهد داد تا به عیاشی و خوشگذرانی ،ظلم و ستم وحق تلفی ،دروغ پردازی و فریبکاری ،و فساد وویرانگری خویش ادامه دهیم؟ اینست که خداوند میفرماید: حب ّ الشهوات من الّنسآ ء و ا لبنین والقناطیر المقنطرة من الّذهب زیّن للنّاس ّ ّ المسومة وا ال نعام وا لحرث ،ذالک متا ع ا لحیوة الدّ نیا ج والفضة والخیل ّ وا هلل عنده حسن ا لمآ ب * قل أؤ نبئکم بخیر ّمن ذالکم ط للذین اتّقوا عند ربّهم ّجنت تجری من تحتها االنهارخلدین فیها و ازواج مط ّهرة و رضوان من اهلل ط واهلل بصیر با لعباد * الّذین یقولون ربّنا ان ّنا آمنّا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا الصادقین والقانتین والمنفقین والمستغفرین باال سحار الصا برین و ّ عذاب الّنار* ّ (سورةآل عمران ،آیات )۱۷ - ۱۴
مزین شده است برای مردم محبت آرزو های نفس "منجمله" زنان ،فرزندان ،خزانه های پر از طال و نقره ،اسپان نشانی شده ،چهار پایان ،وزراعت .اینها متا ع دنیا اند " ،اما" سرانجام نیکو نزد خداست. بگو" به ایشان ای محمد " !آیا خبر دهم برایتان از چیزی که بهتراست ازین ها برای متقیان نزد خداوند "یعنی" باغهای بهشت که در زیر "قصر ها و درختان آن"جوی ها روان است" " ،ایشان درین جنت ها" دایم باشند ،وهمسرا ن پاک و خشنودی خداوند .خداوند به بندگان بیناست .کسانیکه میگویند:ای پروردگارا! بیشک ما ایمان آوردیم ،گناهان مارا ببخش و از عذاب دوزخ ما را نگهدار! هما ن مردم شکیبا ،راستگو ،فرمان بردار ،خرچ کننده ،و آمرزش خواهان سحرگاهی .
درین آیات شش چیز ذکر شده که برای هر انسا ن دوست داشتنی اند و انسان را بخود جذب
24
تقوی
مینمایند و بحیث زینت دنیا شناخته میشوند.اما آنکه از عذاب خدا و آمدن روز جزا و حساب و کتاب ترس دارد ،تقوی و پرهیزگاری را پیشه منوده ازین متا ع زندگی در راه حصول رضای الهی استفاده مینماید. این شش چیز عبارت اند از: ۱حب عالیق جنسینکاح سنت است و محبت با خانواده و تربیه سالم اوالد کاریست نیکو اما فساد اخالقی و شهوت پرستی عامل گمراهی و هالکت است. امروز در کشور های غیر اسالمی ،مردم در منجالب فساد اخالقی دست و پا میزنند و راه جنات را گم کرده اند. شیوع مرض ایدز ،ازبین رفنت کیان خانواده و زندگی خانوادگی ،بی عالقگی به تولد و تناسل و سیر نزولی نفوس کشورها ،استخدام زنان در مراکز عیاشی ،ازدواج رسمی مرد با مرد،ازدیاد طالق زنان ،زندگی مجردانه زن ها و مرد ها ،بی سر نوشت ماندن نوزادان ونوجوانان وصدها مشکالت دیگر در پی آن وجود دارد. درین کشورها عالقه به درس و تعلیم و کار کم شده دختران و پسران نو جوان بنام رفیق باهم ارتباط داشته از خانه و مکتب و دانشگاه بیرون شده مصروف خوشگذرانی اند .گاهی با کمال بی حیایی در روی جاده ها با هم دست بازی و بغل گیری مینمایندو ...و گاهی هم در شراب خانه ها مست و مدهوش میگردند تا جاییکه پولیس آنهارا در موتر خویش به خانه شان میبرد ،وبه جنگ و زد و خورد وبی نظمی و قتل ودزدی مبادرت میورزند .گاهی زنان در دستگاه ها ی تولیدی به کار های طاقت فرسا استخدا و مقداری دست مزد میگیرند و لی در اخیر هر هفته باید آن را در عیاشی مصرف کنند و حتی دراخیر شب به کرایه راه محتاج گردیده به دزدی و سوال و ....د ست میزنند تا بخانه برسند.این مردم اصالیا مصروف کار اند ویا مست و مدهوش که درهردو صورت قادر به درک خوب و بد منیباشند. بلی آنکه شهوت برو غلبه منوده است وبا نوشیدن شراب بی خود شده دیگر از جادهء انسانیت بیرون گردیده ،حیثیت دیوانه ویا حیوانیرا دارد . حدیث شریف درین خصوص میفرماید (:ما ترکت بعدی فتنةاضر علی الرجال من النساء). (هیچ فتنه ای مضر تر از زنان رابعد از خود برای مردان نگذاشته ام). ۲فرزندانخانواده ،فرزندان ،قو م و قبیله چیز بد نیست بلکه انسان موجود اجتما عیست و به آنها ضرورت دارد.طبیعتا هرانسان فرزندان و قوم خودرا دوست دارد .اما زمانیکه این احساس
ناهانگ هتشر رس ایند بح
25
انسان را به تکبر و خود خواهی و قوم پرستی و نشنلیزم بکشاند ،به حقوق دیگران جتاوز مناید و همه امتیازات را به قوم خود منحصر سازد ،به قوم تکیه کند و خدارا فراموش مناید، باید بداند که این وسایل وزینت زندگی دنیا فنا شدنیست و خداوند متعال مارا با آن امتحان مینماید. ۳خزانه های پر از طال و نقرهمال و ثروت برای زندگی دنیا ضروری و دوست داشتنیست ،اما بآ ن نباید تکیه کرد وافتخار منود ،زیرا ممکن است آن را از دست داد و . چه سر مایه های هنگفتی جمع آوری شده اما طی حتوالت اجتماعی به افرد و اقوام دیگری تعلق گرفت ،چه بسا قصر هایی که توسط افراد و رژمی هایی تعمیر گردید و قبل ازینکه مالک آن داخلش گردد در تصرف کس دیگری قرار گرفت و چه سر مایه های هنگفت و وسایل زندگی که مالکش قبل از استفاده ازان از دنیا رفت . ۴اسپان نشانه داراسپ وسیلهء سفر ووسیمه جنگیست که حاال موتر ،تانک های محاربوی،طیارات مسافربری و جنگی ،تفنگ وتوپ و غیره جا ی آ نرا گرفته است. اینها زینت ومتا ع دنیا بیش نیستند و روز ی در یک دست و روزی در دست دیگری قرار دارند.نباید بآن مغرور شد و ازان برای سلطه گری نارواو قتل و غارت و ایجاد فساد در روی زمین استفاده منود.خدا خالق انسا نهاست ومالک حقیقی همه چیز ،هرزمانی خدا خواست این وسایل را از ما میگیرد.مهمتراینکه همه این وسایل فقط مخصوص دنیاست و دور یا نزدیک مرگ دامنگیر ماشده بجز کفن چیزی را مالک نخواهیم بودو جز اعمال صالح چیزی بدرما نخواهد خورد. ۵چهار پایانچهار پایان و رمه و گله وسایل دیگر زندگی بوده ،انسان بآ نها محبت دارد.اما نباید برای ازدیاد آن به حرامخوری و چور وچپاول دست زد و به حقوق دیگران جتاوز منود و چنان در رمه و گله غرق شد که خدارا فراموش کرد. ۶کشت و زراعتداشنت زمین زراعتی و کشت و کار و سیله رزق و روزی بوده هر کس بآ ن محبت دارد.اما چه کشور کشایی ها و قتل وویرانگری هایی برای تصرف زمین صورت میگیرد .هزاران انسان به قتل میرسد وحرث و نسل هالک میگردد ومدنیت هایی یکسره
26
تقوی
ازبین میرود که در ورای آن هدفی جز تسخیر سرزمین ها وجود ندارد.اما چه بسا جهان کشایان که متام عمرشان در ویرانگری وقتل وخون ریزی سپری شد و سرزمین هاییراتصرف منودند ولی دران زیست نکردند .یا به شکست مواجه شد،و یا مرگ اورا مجال نداد. اینها (شش مورد باال) متاع ومال و زینت ووسایل زندگی دنیا اند .اما حقیقت امراینست که همه بسوی خدا بر میگردمی و ملجأ و مرجع همه بسوی اوست ،سراجنام وپایان کار هابه او تعلق دارد و سعادت وکامیابی دنیا و آخرت نصیب متقیان خواهد بود .سعادت مند کسیست که ازین دارو مدار طبق هدایات الهی استفاده مناید.
تکبر و فساد دنیا پرستی وحرص ،نفاق و تکبروغروروغارت گری وفساد را بنبال دارد .انسان حریص ،هرچیزرا بخود میخواهد وبادیگران حسد میورزد ،هنگام ضعف تغیر چهره داده ،در برابر زورمندان به متلق وچاپلوسی متوسل میشود اما درمعامله با کسانیکه توان دفاع از خود را ندارند حیثیت حیوان وحشی را بخود میگیرد.گاهی به یک لباس وگاهی به لباس دیگر و گاهی در یک موقف و گاهی در موقف دیگری در بین مردم ظاهر میگردد. منا فقین ازهمین چهره هااند .دیده میشود زمانیکه فتح و نصرت نصیب مسلمانان گردد با کمال چرب زبانی میگویند ماازقبل با شمابودمی ،سابقه طوالنی در نهضت دارمی ...اگربه مسلمانان مصیبتی رسد به سرعت خودرا به دشمنان مسلمانان رسانده ادعا میکنند که تائید ما از مسلمانان متسخر ی بیش نیست ،با دست خالی منیشود دنیارا تسخیر منود ،کجاست پالن و پروگرام ،درایت و زیرکی ندارند ،خودرا به هالکت می اندازند ،جوانان را به خطر مواجه ساختند ،دل ما به مردم میسوزد !!؟ این مردم دنیا پرست که سعادت ونیکبختی ،عزت و آبرو ،و کامیابی و پیروزی را در مال و ثروت جستجو میکنند وهرکه صاحب گنجینه ها و سرمایه ها بود اورا عزیز و قابل ستایش میدانند و به او سرتعظیم فرود می آورند وآنراکه ازین امتیاز برخوردار نیست ذلیل وبی ارزش می پندارند و هرگونه ظلم وستم را به او روا میدارند .دربرابر باال دستان متملق و در برابر ضعیفان ظالم و حق تلف اند. ولی دربین مردم کسی را خواهید دید که نفس خودرا دربدل رضای خدا میفروشد و متام دارو مدار و زندگی خودردرین راه وقف مینماید .خدا رؤ ف و رحیم است و اجر و پاداش آنها را هرگز ضایع منیگرداند و سعادت دنیا و عقبی را برایشان ارزانی خواهد منود. چهره این مردم در قرآ نکرمی چنین معرفی میگردد:
ناهانگ هتشر رس ایند بح
27
قوله فی الحیاة الدنیا و یشهد اهلل علی ما فی قلبه وهو الدا ومن الناس من یعجبک َ لخصام *واذا تولّی سعی فی االرض لیفسد فیها و یهلک الحرث والنسل ط واهلل ال یحب الفساد * واذا قیل له اتق اهلل اخذته العزة باالثم فحسبه جهنم ط و لبئس المهاد * ومن الناس من یّشری نفسه ابتغآء مرضات اهلل ط واهلل رء وف بالعباد * (آیات ۲۰۷ -۲۰۴ ،سوره بقره)
از مردم کسی است که گفتارش در باره زندگی دنیا ترا متعجب میسازدوخدارا برآنچه دردل دارد شاهد میگیرد ،حال آنکه درجنگ وعداوت شدیداست " .دشمن سر سخت است" وچون قدرت یابد ،در زمین تالش میورزد تا دران فساد"تباهی"بارآورد و مواشی و زراعت را تباه کند .خدا تباهی را دوست ندارد .چون به او گفته شود که ازخدا بترس! تکبرگیرد برگناه"بنا بر تکبر به گناه ادامه دهد"پس دوزخ با و کافیست ،و بد بستریست. واز مردم کسی است که خودرابرای حصول رضای خدا میفروشد ،وخدا بر بندگان مهربان است.
در ین آیات چند نکته قابل توجه است: قول ایشان در رابطه با زندگی دنیا خیلی عجیب است. قو ل عجیب منافق همان متلق و چرب زبانیش بحضورمؤمنین است تا خودرا مسلمان جلوه داده افتخارات و امتیازات مسلمانان را تصاحب مناید و با استفاده از نام اسالم ،ازرا ه حالل و حرام مال و ثروت حاصل و درجامعه اسالمی مطرح شده صاحب قدرت و دولت و تا ج و تخت گردند .خدا را گواه میگیرد که قلبا مسلمان است ،به اسالم و مسلمانان محبت قلبی دارد ،برای کسب سرمایه و گرفنت قدرت و حکومت ازهر وسیله استفاده میکند واظهار میدارد که بخدا قسم ازین کاروموقف هدفی جز مصلحت اسالم و مسلمین ودفع خطرازملت ندارم،در حالیکه دشمن سرسخت مسلمانان بوده و منتظر فرصت است تا اسالم و مسلمانان را مورد حمله و تهاجم قرار دهد. گفتارش ظاهرا فریبنده و گیرا و جاذب و جالب است. وعده های عجیب وغریب داده رای مردم را بخود جلب میکنند .عمران و آبادی ،صلح وامنیت ،ترقی ومتدن ،دنیای جدید ،تخنیک و تکنالوژی ،دفاع از حقوق بشر، اعاده حقوق زن ،حقوق کارگران ومزدوران ودهقانان ،انتخابات ،دمیوکراسی ،عدالت ومساوات ،نان ولباس و مسکن ،دفاع از حقوق بشروغیره را عنوان مینماید. اما اگر به قدرت رسید دیگر همه چیز را فراموش میگرددگویا نه وعده یی بود و نه تعهدی
28
تقوی
،چهرهء اصلیش برمالشده فساد و تباهی بار می آورد که هدفی جز تباهی نداشت واین همه تپ و تالش مبنظور تباهی و فساد کاری بود و بس. فساد یعنی کشت و خون وغ��ارت گری مبنظور ایجاد ترس ووحشت دربین مردم و تابع ساخنت شان بشکل عام ،ازیت مسلمانان بشکل خاص و مکرو فریب و دروغ بهتان و دسیسه در برابرمومنین و نیکوکاران . خداوند فساد را دوست ندارد. تصاحب قدرت از طریق دروغ بافی ،تبلیغات ،فریب ،زور گویی و غیره و ترویج ظلم و فساد پس ازاخذ قدرت ،دلیل برحق بودن چنین مردم نیست ،بلکه خداوند فساد را دوست ندارد اما دنیا جای امتحان است و حکام وعامه مردم مورد امتحان قرار میگیرند .خداوند مسلمانان را امتحان میکند و به اف��راد نا اهل مهلت میدهد ،درین امتحانات شخصیت مسلمان رشد منوده به اشتباها ت خود پی میبرد وتقوی حاصل میکند .وسراجنام مسلمانان پیروزبدرآمده مفسدین به به تدریج بسوی سقوط و هالکت و عذاب دنیوی و اخروی کشانده میشوند. فساددرلغت :تباهی ،پوسیدگی ،گندیدن ،فتنه و آش��وب ،ظلم ،لهو و لعب ودر اصطالح عبارت است ازخروج شئ ازحالت اعتدال و استقامت و ضد آن اصالح است . همچنان مبعنی کفر ورزیدن ،مواالت با کفار و ممانعت مردم از امیان به پیامبر و قرآنکرمی ، دورویی و منافقت ،فریب و دوکه و دسیسه استعمال شده است.چنانچه میفرماید: و من النّاس من یقول آمنّا باهلل و بالیوم اآلخر وماهم بموءمنین * یخادعون اهلل والّذین آمنوا و مایخدعون ا ّ ال انفسهم و مایشعرون * فی قلوبهم مرض فزادهم اهلل مرضا ولهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون * واذا قیل لهم التفسدوا فی االرض قالواان ّما نحن مصلحون * (سورة البقرة ،آیات ) ۱۱-۸ در بین مردم کسانی سراغ میشوند که با زبان چرب و نرم میگویند :بخدا و روز آخرت ایمان داریم در حالیکه مؤمن نیستند ،در رابطه با خدا و مؤ منین از در فریب و خدعه پیش می آیند ،حقیقت امر اینست که بجز خود کسی را فریب نخواهند داد ولی درک ندارند .دردلهایشان مرض نفاق جاگرفته ،خداوند بیماریشان را افزون ساخت .بسبب دروغ شان به عذاب دردناک گرفتار خواهند شد .چون به ایشان گفته شود که :درروی زمین فساد و تباهی برپا مکنید ! با تأ کید گویند ما اصالح می نماییم!.
همچنان قرائت مینماییم:
29
ناهانگ هتشر رس ایند بح
فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی االرض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم اهلل فاص ّمهم واعمی ابصارهم * (سورة محمد ،آیة )۲۳
آیا از شما منافقین چه توقع میرود ،چون متولی امور مردم گردید آنگاه با ارتکاب منکرات در روی زمین فساد برپاکنید و با استفاده از قدرت ووالیت و دستیابی به مال و ثروت و دنیا به ظلم و بغاوت بپردازید و با قطع صله رحم و بی رحمی ،قتل و خون ریزی برپا کنید.این ها کسانی اند که خدا برایشان لعنت کرد پس گوش هایشانرا کر و چشمان شانرا کور نمود.
فساد درینجا مبعنی تخریب وویران گری وقتل و خون ریزی وبی رحمی و قساوت و تباه ساخنت حرث و نسل است .در سوره یوسف هم فساد مبعنی دزدی وغارت گری استعمال شده .برادران یوسف گفتند :بخدا قسم ! طوری که به شما هویداست ما هرگز مبنظور فساد کاری در روی زمین نیامده امی و نه سارق بوده امی یعنی قوم ما به دزدی بدنام نیست. قالوا تاهلل لقدعلمتم ّما جئنا لنفسد فی االرض و ما کنّا سارقین *
)۷۳
(سورة یوسف ،آیت
گفتند "برادران یوسف " :بخدا قسم شکی نیست دانسته اید که نیامده ایم تا در زمین فساد برپا نماییم و هرگز دزد نبودیم.
اگر به او گفته شود :از خدابترس! آنگاه کبر و غرور و خود خواهی اورا فرا میگیرد ،حس خود خواهی برو چیره میشود ودر جامهء تکبر میپیچد وبه گناه خود تکبر و افتخار مینماید. اگر کسی اورا توصیه منوده ظلم و فساد و و یرانگری هایش را یا د آور شود در جامه تکبر میپیچد و توصیه کسی را منی پذیرد.هنگام قدرت ،خدارا فراموش میکند ،دیگر آن وعده های دروغین در کار نیست ،حاالبه گناهان ومواقف خویش که هیچ دلیل مجوزبرای آن ندارد ،افتخار میکند وادعا میدارد که قدرت را به زور شمشیر بدست آوردمی ،این حق ماست ،ما ابتکاردارمی وزیرکی بخرج دادمی ،ماعلم دارمی وازتکنالوژی جدید برخوردارمی . انتقاد شما به چیزیست که بآن دسترسی ندارید ،اگر شما بجای ما میبودید چنین موقف وروشی رااختیارمینمودید.چون بنا برعدم تد بیر به قدرت نرسیدید حاالانتقاد میکنید!! اما مؤاخذه خداوند شدید است ،دسایس و فریب کاری هایشان تا مدتی کارگر خواهد بود وازگرفتاری خدای قدیروعلیم منیتوانند فرارکنند ودوزخ برای این مردم کافیست .خداوند به ایشان مهلت میدهد که این حالت بنام استدراج یاد میگردد یعنی با ادامه بدکاری هایشان خود عوامل سقوط و عذاب دنیوی و اخروی را بخود فراهم مینمایند تا ناگهان گرفتار گردند
30
تقوی
و از عوامل آن چیزی ندانند. مسلمانیکه ازمحاسبه الهی ترس دارد وسرمایه و لشکروقدرت را امانت الهی میداند که چند روز دراختیارش قرار دارد و توسط آن امتحان میگردد ،ازین سرمایه ها در راهی و به ترتیبی استفاده مینماید که خداوند برای ما هدایت فرموده و همه دارومدارخودرادرراه رضای الهی وقف میکند.صهیب رومی یکی ازمنونه های این مردان خداست. اینست نشانه تقوی که نفس خ��ودرا به خدا بفروشی تا رضای اورا کسب منایی وخود و مامیلک خودرا در راه خشنودی اهلل وقف سازی. خداوند رؤف و مهربان است وبه کسی که اراده نیکی و تقوا را دارد ،توفیق نیکوکاری و پرهیزگاری اعطا میکند . تقوی معیار برتری یکی از عوامل ِاعراض ازدین مبین اسالم حب مال و ثروت و اقتدارو سلطه میباشد. دربین مردم کسانی سراغ میشوند که دردنیا طلبی چنان منهمک میگردند که دیگرعذاب اخروی و جنت و دوزخ را از یاد میبرند و دامی مصروف غلبه ،سلطه ،قدرت منایی ،و سرمایه گذاری اندوحلظه ای برای تفکر فارغ منیگردند .این گروه چنان در مادیات غرق شده اند که مؤمنین راستین و پرهیزگارراکه به آخرت مینگرندوتکالیف وزحماتیرامبنظورحصول رضای پروردگارمتحمل میشوند ،مور د استهزا قرارمیدهند . هنگامیکه سرداران قریش و سردمداران کفر بالل ،عمار ،صهیب و مهاجرین و مؤمنین فقیر رضی اهلل عنهم را میدیدند متسخرمینمودند ومیگفتند :چه نادانی وحماقت که به خیال آخرت این همه تکالیف و مصیبت ها را در زندگی خود حتمل میکنند .و محمد(ص) با این یاران فقیر و محتاج خود آرزوی غلبه بر بزرگان عرب را در دل میپروراند.امروز منونه های کثیر ازین چهره ها در هرجا مشاهده میگردند. اما واقعیت امراینست که تقوی معیار برتریست نه ثروت ،خدا هرکه را بخواهد بی حساب رزق میدهد .پروردگاراراده دارد تا همین فقرای عفیف وظاهرا ضعیف و ناتوان را برخزانه های بزرگ مسلط گرداند و نه تنها س��رداران قریش و مشرکین مکه دربرابر اسالم خاضع گردند بلکه رو م و فارس بدست مسلمانان فتح شود که چنین شد و این سنت الی��زال الهی الی یوم القیامه ج��اری خواهد بود.شکی نیست که پرهیزگاران در دنیا و آخرت نسبت به کافران برتری دارند . زیّن ل ّلذین کفروا الحیواة الدّ نیا و یسخرون من الّذین آمنوا والّذین اتّقوا فوقهم یوم القیامة ط واهلل یرزق من یّشاء بغیر حساب * ( سوره بقرة ،آیة ) ۲۱۲
ناهانگ هتشر رس ایند بح
31
زندگی دنیا در نظر کفار آراسته شده است و"به این سبب " باالی مؤمنا ن تمسخر میکنند و پرهیزگاران در قیامت ازان ها باالتراند .خداوند هرکه را بخواهدبدون حساب "فراوان " روزی میدهد.
قرآنکرمی این حقیقت را به چه طرز نیکو بیان مینماید وما شاهد این صحنه هامیباشیم .امروز پیروان نظام های منحط اعم از سرمایه داری و سوسیالیزم و کمونیزم وقوم گرایان و پیروان فرعون و هامان و قارون با همه توان در راه اندوخنت زر و زیور با استفاده از قدرت فرعونی و مکرو دسیسه های هامان صفت مصروف اند و با تعجب به اخالق عالی و تقوی و دیانت داری و از خود گذری و فداکاری مسلمانان مینگرند و متسخر میکنند ولی واقعیت امر اینست که این دنیا پرستان ،لشکرو قدرت و سالح و زرو زیور و گنجینه ها و تخنیک و تکنالوژی و تبلیغات و دسیسه و دوکه و فریبکاری و دهشت ووحشت دارند ،ولی آرامش روحی ندارند ،زندگی روز مره شان به حقارت سپری میگردد .استعمال شراب و تریاک و هیرویین و محافل مزخرف روز گذرانی و نایت کلپ ها ،عدم توافق زوجین و طالق و بی نظمی خانوادگی ،ارتباط ناجایز زنان و مردان ،روابط ننگین مرد با مرد و زن بازن ، خودکشی ها ،قمار و دزدی و قتل و غارت گری ...همه دنایت و پستی این عناصر را نشان میدهد .اینها برای تسکین درد های گوناگون به استعمال شراب و چرس و تریاک متوسل میگردند و سراجنام خود کشی مینمایند.اینکه حال آنها در روز جزا از چه قرار است که خدا به آن علم دارد.اما مسلمانان در دنیا از اخالق عالی برخوردار اند ،برادر وار باهم زندگی میکنند ،احساس تنهایی منینمایند ،اعضای خانواده باهم همکاری دارند ،همسایه با همسایه و مسلمان با مسلمان دوستی و محبت میورزد و یکدیگر را یاری مینمایند.سکون و آرامش واقعی در بین افراد جامعه اسالمی حاکم است ولی سعادت و کامیابی همان جنات از عذاب اخروی و دخول جنت است که خداوند برای متقیان وعده منوده است.
32
تقوی
انفاق در راه خدا(ج) عدم امیان و توکل به خدا وچسپیدن به مال و ثروت وپیروی از فلسفه مادی و سرمایه داری ،انسان را به ذلت وپستی میکشاند وبزدل و ترسو و جبون میسازد .تاریخ اسالم نشان میدهد که مردان بزرگ تاریخ اسالم همان مردم متقی و پرهیز گاری بودند که مال و ثروت و قوت جسمی و باآلخره متام عمر خودرا فدای را ه اسالم منوده با جدیت عام درینراه عرق ریزی منودندوبا متام قوای خویش در جهت اقامه عدل و انصاف جد و جهد داشتند وعوامل سقوط شان زمانی فراهم گردید که بازماندگانشان ازخدا غا فل گردیده به عیش وعشرت وتن پروری گرایش پیدا منودند و دیری نگذشت که قدرت و عظمت خودرا ازدست داده به ذلت و رسوایی روبرو گردیدند. زمانیکه انسان خدارا بحیث خالق ورازق خویش بشناسد و امیان و باور داشته باشد که کلید همه خزانه ها بدست قدرت اوست ،پس چه دلیلی برای بخل و عدم انفاق از مال خدا در راه خدا باقی میماند .خدا اراده دارد تا بندگانشرا در مسیرحق با انفاق امتحان کند و روحیه سخا ومتندی را در ضمیر شان زنده سازد و به این ترتیب در جامعه محبوبیت داشته شخصیت شان رشد مناید .انسان بخیل منفور جامعه بوده کسی به ا و اعتماد منیورزد و حیثیت و ارزش خودرا از دست میدهد. خداوند متعال خطاب به مومنین میفرماید: السلم وانتم االعلون واهلل معکم ولن یّترکم اعمالکم * ان ّما فال تهنوا وتدعوا الی ّ الحیاة الدّ نیا لعب ّو لهو ط وان توء منوا وتتّقوا یؤتکم اجورکم وال یسئلکم اموالکم * و ان یّسئلکموها فیحفکم تبخلوا ویخرج اضغانکم * هاانتم ها ؤ الء تدعون لتنفقوا فی سبیل اهلل ج فمنکم ّمن یّبخل ج و من یّبخل فان ّما یبخل عن ن ّفسه ط ثم ال یکونواا مثالکم * واهلل الغنی و انتم الفقراء ج وان تتولّویستبدل قوما غیرکم ّ ّ ( سورة محمد ،آیات ) ۳۸-۳ ،
پس سستی نکنید و بسوی صلح مخوانید و شما غالبید "عالی وبرترید" ،خدا با شما ست "حامی و مددگارتان است " و هرگز اعمالتان "سعی و تالش و فداکاری هایتان " را ضایع نمیسازد. زندگانی دنیا بازی "ساعت تیری " و لهو " بی هوده و بی ارزش " است ،و اگر ایمان آرید و پرهیز گاری نمایید ،مزد تان را "خدا " خواهد داد و مال تانرا طلب نمیکند .اگر مالهایتانرا بصورت جدی از شما بطلبد ،آنگاه بخل میورزید و بخل
ناهانگ هتشر رس ایند بح
33
و کینه توزی هایتان برمالگردد . آگاه باشید "ای کسانی که مورد خطاب قرار دارید" ! که به انفاق در راه خدا دعوت شده اید ،پس بعضی از شما بخل میورزند " از پرداخت مال در راه خدا" ،هرکه بخل ورزد ،با خود کینه میورزد " به ضرر خودش تمام میگردد " ،خدا غنیست " بی پروا بوده به مال شما محتاج نیست" و شما فقیر و محتاجید .اگر" از ایمان آوردن و خرج مال در راه خدا "روگردانید ،قوم دیگری غیر از شمارا رویکارمیگرداند " مسلط سازد " که" درایمانداری و مصرف ما ل در راه خدا" مانند شما نخواهند بود.
دراقامه دین خدا و دفاع از اسالم و مسلمین کم همت نشوید ،شما برتر و بهترید زیرا خدای قدیر ومالک امللک با شماست و شماراهرگز تنها منیگذارد و فداکاری ها و جد و جهد تانرا ضایع منیسازد .بدانید که زندگی دنیا در برابر نعمات اخروی خیلی ناچیز است ، دنیا به سرعت میگذرد واجر و پاداش موءمنین پرهیز گار محفوظ است ،مال و ثروت معیار برتری نیست و پروردگار مردم متقی را بدون در نظرداشت ثروت شان موفق و پیروز خواهد ساخت و سعادت دنیا و آخرت را برایشان ارزانی خواهد فرمود. (ومااریدمنهم من رزق وماارید ان یطعمون ،ان اهلل هو الرزاق ذو القوت المتین)
خدا مالک زمین و همه کاینات ب��وده به لشکر و سرمایه محتاج نیست و اگر قومی در دینداری و اسالم ضعف وسستی نشان دهد قوم دیگری را بجای آنها رویکار ساخته بر خزانه های روی زمین مسلط میگرداند که متقی و پرهیزگار بوده به خدا توکل داشته سرمایه هارا در راه خدا مصرف مناید و عدل و انصاف و صلح و آرامش و رفاه عامه را در روی زمین برپا سازد. زندگی دنیابجز لهو و لعب ،خوشگذرانی و بازیچه چیزی نیست ،در حقیقت جنت های نعیم و زندگی دامیی و نعمات اخروی که برای پرهیزگاران وعده شده بهتراز دار مدار دنیاست ،برای یک عاقبت اندیش و با خرد زندگی اخروی خیلی باارزش تر ازین لهو و لعب است. طوریکه میفرماید: و ماالحیاة الدنیا ا ّ ال لعب ّو لهو ط وللدّ اراآلخرة خیر ل ّ ّلذیت یتّقون ط افال تعقلون * (سورة االنعام ،آیة )۳۲ زندگی دنیا چیزی بجز ساعت تیری" وقت گذرانی " و بازی نیست و بیشک دار آخرت برای پرهیز گاران خیر " بهتر " است ،آیا نمی اندیشید ؟
34
تقوی
تصور نادرست سرمایه داران همیشه متکبرین وزورگویان با دعوت پیامبران به مخالفت پرداخته اند .چنانچه "ولید " در مکه و " عروة " در طایف دعوای بزرگی داشتند و به مردم گفتند :چرا قرآن باالی یکی از ین دو مرد عزیز و با قدرت نازل نشد .منصب پیامبری باید به همین رؤسا ی قوم داده میشد، اینها میتوانند مردم را رهبری کنند ،رهبر باید پشتوانه قومی داشته باشد و صاحب سرمایه باشد ،بادست خالی منیشود مردم را رهبری منود ،سیاست بدون سرمایه ممکن نیست... ولی این مردم باید بخود بیایند وکمی تامل کنند که خدا مالک همه کاینات بوده ،عزت و ذلت و رزق و روزی در اختیار اوست ،هرکه را بخواهد به پیامبری مبعوث مینماید و رزق و روزی هرکس را باندازه مقرر میفرماید. اینکه خداوند یکی را بر دیگری در رزق وروزی ،یا علم و دانش ،قدرت ونیروی جسمی ،و غیره برتری داده است دران حکمت های بزرگی نهفته است وازان جمله استحکام نظام اجتماعیست وموجودیت عرضه وتقاضا .اگرهمه مردم یکسان و مساوی میبودند کسی برای کار آماده منی گردید زیرا یکی کارعرضه مینماید و دیگری اجرت میدهد ،یکی آمر و دیگری مأ مور ،یکی داکتر و دیگری بیمار ،یکی امام و دیگری مقتدی ....ممکن نیست همه داکتر شوند ولی بیمار ی به داکتر مراجعه ننماید ویا همه در یک مسجد دعوای امامت منوده کسی مقتدی نباشد... داشنت سرمایه عامل عزت و ذلت نیست و شرط رسالت و نبوت شده منیتواند .مال و ثروت برای زندگی دنیا حیثیت وسیله زندگی را دارد ،اگرخدا میخواست چنان سرمایه هایی را به هریک از کفار مهیا مینمود که خانه و سامان و لوازم شان ازسیم زر ساخته میشد و همه وسایل زینتی شان ساخت طال میبود ،دران صورت احتمال داشت مردم ضعیف االمیان ازین وضعیت متاثر شده کفر میورزیدند و همه حیثیت یک ملت را بخود میگرفتند ولی اراده خدا برین است که در هیچ زمانی ،دنیا از خدا پرستان و نیکو کاران کامال خالی نگردد . چنانچه در هر مقطعی از زمان داعیان برحق و نیکو کاران و متقیان در روی زمین بوده اند و دربرابر فساد و بی عدالتی و ظلم و ستم مقابله منوده اند. خداوند متعال میفرماید: وقالوا لوال ن ّزل هذاالقرآن علِی رجل ّمن قریتین عظیم * اهم یقسمون رحمت ربّک ط نحن قسمنا بینهم ّمعیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریّا ط و رحمت ربّک خیر ّم ّما یجمعون * ولوال ان یّکون بالرحمان لبیوتهم سقفا ّمن ّ فضة ّومعارج علیها النّاس ا ّمة واحدة لّجعلنا لمن یّکفر ّ یظهرون * ولبیوتهم ابوابا ّوسررا علیها یتّکئون * وزخرفا ط و ان ّ کل ذالک ل ّما
ناهانگ هتشر رس ایند بح
متاع الحیاة الدّ نیا ط و اآلخرة عند ربّک للمتّقین
35
(سورةال ّزخرف ،آیات ) ۳۱-۳۵
کفار گفتند :چرا این قرآن بر یکی ازمردان بزرگ این دو قریه” مکه و طایف “ نازل نگردید.؟ آیا ایشان رحمت پروردگار تورا تقسیم مینمایند؟ ما معیشت شان را درین دنیا قسمت کردیم و بعضی از یشان را بر بعضی دیگر برتری دادیم تا یکی از دیگری” دراجرای امور” متابعت نمایند .ورحمت پروردگار تو بهتر از آ نست که جمع آوری مینمایند .واگر احتمال آن نمیبود که مردمان همه یک گروه گردند البته سقف خانه های کافران را از نقره میساختیم وهمچنان زینه هایشان راکه بران باال شوند و دروازه های خانه هایشان را نیز از نقره و تخت هایی که بران تکیه زده بنشینند ،و تجمالت بسیاری از طال برایشان آماده میساختیم.و همه اینها بجز منفعت اندک دنیا چیزی نیست و به نزد پروردگار تو “زندگی بهشت” آخرت برای متقیان است. ب������ار س�����ا الری ب���ی���ف���ت���اد از س���ت���ور ی���ا ق��ن��اع��ت پ���ر ک��ن��د ی���ا خ����اک گ��ور
آن ش��ن��ی��د س��ت��ی ک��ه در ص��ح��رای غ��ور گفت چشم ت��ن��گ د نیا دار را
سعدی ( لطفامراجعه شود به ص " ۰۵-۱۵اجتناب از بحث های نامناسب")
به زندگی دنیا فریب نباید خورد روز محشر چنان وحشتناک است که هرکس (نفسی نفسی ) گفته نه اوالد ونه پدر و مادر و اقارب یاد ش می آ ید و کسی فردی به کمک دیگری رسیده منیتواند وهیچکس از عذاب کسی چیزی را کم و زیاد کرده منیتواند. آنهاییکه به زندگانی دنیا چسپیده اند وخدارا فراموش منوده به جنایت کاری مصروف اند باید بدانند که چنین روزی آمدنیست ،وعده خدا حق است و روز جزا ،بعثت ،حساب ،وعده و وعید و دوزخ و جنت حق است. پس ای مردم ! به زندگی دنیا فریب مخورید و به آنروز پیش بینی داشته ازخدا بترسید وتقوی و نیکو کاری اختیارمنایید. خداوند متعال میفرماید: یا ایّها النّاس اتّقواربّکم واخشوا یوما ّ الیجزی والد عن ّولده وال مولود هو جاز
36
تقوی
عن ّوالده شیئا ط ّ یغرن ّکم باهلل الغرور تغرن ّکم الحیا ة الدنیا وال ّ ان و عداهلل حقّ فال ّ
(سورة لقمان ،آیة )۳۳
ای مردم ! از پروردگار تان بترسید و از روزی حذر کنید که هیچ پدر چیزی از عذاب پسر و نه فرزندی چیزی از عذاب پدر را کم نتواند ،یقینا وعده خدا حق است ،پس زندگانی دنیا نباید شمارا فریب دهد ،و شیطان شمارا در "حق " خدا فریب ندهد.
بسی اوقات افرادی زیرجامه اسالم دربین صفوف مؤمنین درامده به حیث ستون پنجم کفار محارب کارمینمایند و لی زمانیکه با کفار تنها شدند با کمال تعجب میگویند " :دیدی محمد چه گفت ؟ " آنها که اسالم را عملی تصور منیکنند و مسلمانان را حقیر و بی ارزش میپندارند و سرمایه و لشکر و اسلحه و تخنیک و تکنالوژی مدرن را معیار برتری ،تفوق و پیروزی محسوب مینمایند وامیان به خدا وتقوی و پرهیزگاری وصداقت وامانت داری را چیزی هوایی وغیر عملی معرفی میکنند ( دیدی که اکنون محمد چه گفت ؟ ) .این دیده درایی ها به دلیلیست که به آمدن روز قیامت باور ندارند در حالیکه عالمی آن ظاهرشده و بصورت ناگهانی قیامت برپاخواهد شد که دران روز این مردم چه حال خواهند داشت؟ و منهم من یّستمع الیک ج حتی اذا خرجوا من عندک قالوا ل ّلذین اوتواالعلم ماذا قال آنفااولئک الذین طبع اهلل علی قلوبهم واتّبعواهوائهم * والّذین اهتدوازادهم هدی ّ وزادهم تقویهم * فهل ینظرون ا ّ الالساعةان تأ تیهم بغتة ج فقد جاء اشراطها ج فان ّآلهم اذا جائهم ذکریهم * ( سوره محمد ،آیات ) ۱۶-۱۸ واز مردم کسی هست که به تو گوش می نهند تا آنکه از نزد تو بیرون روند گویند به آنان که برایشان علم عطا کرده شده ،پیامبر الحال چه گفت ؟! اینها کسانی اند که خدا بردلهایشان مهر نهاده است و از هوای نفس خود پیروی نمودند .آنانکه راه یاب شدند ،خدا برایشان هدایت را زیاده کرد و تقوای شان را برایشان عطا فرمود .پس منتظر نیستند مگر قیامت راکه ناگهان بیاید .بدون شک عالمات قیامت آمده است. پس از کجا باشد پند گرفتن شان هنگامیکه قیامت بیاید ".توبه شان برایشان چه منفعت خواهد رساند".
یکی ازعالمی نفاق اینست که به مجالس علوم دینی و تفسیروحدیث وفراگرفنت دانش دینی بی عالقه بوده گاهی بنابردورویگی درمحافل ویا مساجد به سخنان علما گوش میدهند درحالیکه به احکام الهی انقیاد نداشته قلبا ازان انکاردارند ولی ظاهرا بآن گوش میدهند وچیزی ازان بردانش و فهم شان عالوه منیشود وبآن عمل منیکنند وعالم و علوم دینی را بی ارزش میدانند و با وجوداینکه موضوعی راچند دقیقه قبل شنیده اند باردیگرازعالم دیگرمیپرسند که همان کس دران محفل چه گفت ،ازسخنانش چیزی
ناهانگ هتشر رس ایند بح
37
ندانستم ،مطلبش چه بود؟ از یک طرف بنابربی تفاوتی وعدم عالقه با و جوداینکه درصحنه حضورداشته ازان چیزی نفهمیده است وازطرف دیگرمیپرسد که اوچه گفت ؟ تا نکاتیرا پیداکند که موردانتقاد و فتنه انگیزی قراردهد ودرحقیقت با اینگونه سوال پرسی برمؤمنین استهزامینماید ومیکوشد شکوک و شبهات ایجاد مناید. رسول اکرم (ص) در باره اخالق حسنه تقوی چنین ارشاد میفرماید: عن ابی ذر جندب ابن جناده وابی عبد الرحمن معاذ بن جبل رضی اهلل عنهما عن رسول اهلل السیئة احلسنة متحها ،و خالق ال ّناس بخلق حسن" (ص) قال " :اتّق اهلل حیث ما کنت و أتبع ّ رواه ترمذی. از ابوذر و معاذ ابن جبل (رض)روایت است که رسول اهلل (ص) فرمود :از خدا بترس هرکجایی که بودی و درمقابل بدی نیکی کن تا آنرا محو مناید ،و با مردم به شیوه نیکو و اخالق حسنه رفتار کن.
امتحان الهی یک اشتباه بزرگ در بین مسلمانان وجود دارد که بسیاری شیوه های کارشان را زیر سایه قرارداده باعث اتخاذ مواقف نادرست میگردد ،و آن اینکه شکست و پیروزی را معیاربرحق بودن دانسته استالل مینمایند که اگرفالن و فالن مسلمان اند و راه شان درست است چرا بقدرت منیرسند و چرا دشمنا ن شان شکست منیخورند؟ چرا مسلمانان شهید شدند؟ چرا جوانان محبوس گردیدند ؟ چرا مبارزه طول کشید ؟ اسالم از نظر سیاسی شکست خورده و از طریق اسالم منیشود به قدرت رسید ؟ باید پشتوانه دولتی داشته باشیم و دولت های پر قدرت ما را تأ یید منایند! اما میبینیم که ابراهیم (ع) در آتش انداخته میشود ،موسی (ع) از شهر فرار میکند تا فرعون اورا بقتل نرساند ،نوح (ع) مردم را در متام عمر دعوت منود ولی لشکر و پیروبجز چند نفر انگشت شمار پیدا نکرد ،حضرت محمد (ص) بنا بر ظلم وستم کفار ازمکه معظمه هجرت منود ،در جنگ احد مسلمانان به شکست مواجه شدند و بعضی شهید گردیدند و بعضی زخم برداشتند .اینها دلیل بران نیست که این مردم مورد غضب خدا ( نعوذ باهلل ) قرار دارند و راه شان نادرستست .بلکه خدا اراده دارد تا با این فراز و نشیب و شکست و پیروزی شمارا امتحان کند .امتحان با زرو زور و قدرت و سلطنت ،امتحان با پیروزی و فتح و نصرت ،امتحان با تنگ دستی و فقر و مسکنت ،امتحان با شکست در برابر دشمن و مظلومیت و دراز شدن راه مبارزه ... مسلمان در هرحال از دایره اسالم بیرون منیرود .در حال پیروزی خدا را تسبیح میگوید ،
38
تقوی
طلب مغفرت مینماید ،مغرور منیشود ،عدل و انصاف را مرعات مینماید ،به کسی ضرر منیرساند واز حق تلفی و ظلم پرهیز مینماید ...و در اثنای شکست هم به نواقص خویش مینگرد و بخدا توکل دارد ،نا امید منیگردد ،از اسالم و مسلمانی بیزار منیشود و از را ه خویش باز منیگردد. اما نکته مهم اینست که در دوران پیروزی بسی افراد با مهارت تام در لباس اسالم داخل صفوف مسلمانان گردیده از امتیازات مادی و معنوی شا ن مستفید میگردند و بطور سری با دشمنان مسلمانان ارتباط و دوستی دارند .خداوند اراده ندارد تا بشکل غیبی چهره منافقین را به مسلمانان معرفی مناید و نام هایشان طی لست مفصل به مسلمانان ارسال گردد تا منافق را بشناسند و لی با تبدیل روزگار و شکست و پیروزی وغیره چهره منافقین هویدا میگردد و همه میدانند که چه کسی براستی دعوای مسلمانی دارد و چه کسی استفاده جوست. تقوی محک پیروزی و ثبوت امیان بخداست ،هرکه پرهیزگاراست در متام حاالت زندگی از خدا حذرمیکند و از احکام او پیروی مینماید و تنها از خدا ترس و امید داشته میباشد و بدانید که اجر و پاداش پرهیزگاران خیلی عظیم و بزرگ است. ما کان اهلل لیذر المؤ منین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من ّ الطیب ط و ما لکن اهلل یجتبی من ّرسله من یّشاء ص فآمنوا با هلل کا ن اهلل لیطلعکم علی الغیب و ّ و رسله ج و ان تؤ منوا و تتّقوا فلکم اجر عظیم * (سورة آل عمران ،آیت ) ۱۷۶ چنین نیست که خدا مؤ منان را ما نند حال کنونی شما بحال خود وا گذارد ،مگر آنکه پلید را از پاک جداکند و هرگز شمارا از اسرارغیب" تمیز منافق از مخلصین" مطلع نمیسازد ولی از میان رسوالن خود هرکس را بخواهد برمیگزیند ،پس به خدا و رسوالن او ایمان بیاورید و اگر ایمان آوردید و تقوی پیشه کردیدپاداش بزرگی دارید.
تنها همین شکست و پیروزی نه بلکه بسی صحنه های امتحانی پیش روی مسلمانان قرار دارد ،از دست دادن مال ،هجرت و بیخا نگی ،شهادت اقارب وهمسنگران ،تبلیغات سوء و بهتان و دروغ پردازی ... شاید بهتان و دروغ پراگنی و تبلیغات ناروا از همه سخت متام شود .بعضا در تبلیغات نه تنها دروغ وبهتان شامل است بلکه کلمات خیلی شنیع و دور از اخالق و آداب را استعمال مینمایند که بزبان آوردن آن برای انسان ممکن نیست .درانتشارات تلویزیونی ،نشرات رادیویی ،نشرات اخبار و روزنامه ها گاهی چنان صحنه ها و کلمات و جمالتی استعمال میگردد که همه به جز دشنام چیزی نیست ونام آن روزنامه نه بلکه دشنام نامه خواهد بود.امروز چه بسا مردم زیر نام بی دینی(ایتیست ،الییک) و کمونست ونشنلست و غیره با کمال وقاحت مصروف بد گویی مسلمانان اند.
ناهانگ هتشر رس ایند بح
39
اما پیامبران اولوالعزم اسلحه ای بجز صبر نداشتند و هرکه درین را ه میرود باید صابر و شکیبا باشد و پرهیزگاری پیشه کند تا حلظه ای از دایره قانون خدا بیرون نگردد و مایو س نشود. ّ ولتسمعن من الذین اوتواالکتاب من قبلکم و من لتبلون فی اموالکم و انفسکم ّ الّذین اشرکوا اذی کثیرا ط و ان تصبروا و تتّقوا ّ فان ذالک من عزم اال مور * (
سورة آل عمران ،آیت ) ۱۸۶
بی تردید با اموال و جان های تان آزمایش میشوید و از" زبان" اهل کتاب و مشرکان آزار فراوان خواهید شنید ،و اگر صبر کنید و پرهیزگاری ورزید ،کاری سترگ است.
به ظاهرمنایی کفارنباید فریب خورد زیرا متاع دنیامبقایسه با زندگی اخروی خیلی ناچیز است و کفار ازمتاع اندک این دنیا مستفید میشوند ولی بزودی به جهنم میروند ،ولکن پرهیزگاران را بهشت جاودان است و ازمقام و منزلت عظیم در آخرت برخوردار خواهند بود. ثم مأ واهم جهنّم ط و بئس الیغرن ّک تق ّلب الذین کفروا فی البالد * متاع قلیل ّ ّ ّ المهاد * لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم جنّا ت تجری من تحتها االنهار خا لدین فیها نزال ّمن عند اهلل ط و ما عند اهلل خیر لال برار * ( سورة آل عمران ،آیات )۱۹۸-۱۹۶ آمدو شد کافران در شهر ها نباید تورا بفریبد" ای شنونده".این متاع ناچیز است ، بعد ازان جای ایشان دوزخ است و " دوزخ" جای بد است .ولی آنان راکه از پرور دگارشان میترسند ،باغ هایی است که دران جویباران روان است و جاودانه دران خواهند ماند و این پذیرایی خدا ست و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.
41
ترس از محا سبه الهی وعذاب آخرت امیان به خدا و ترس از مواخذه الهی بزرگترین عامل نیکو کاری وپرهیزاز منکرات است .امروز دولت های قوی و نیرومند با دستگاه های استخباراتی خیلی دقیق و مجهز و وسایل مدرن و ادارات امنیتی و پلیس و تطبیق مجازات سنگین قادر به جلوگیری جنایات و دزدی و قتل و خونریزی نشده اند .گذشته ازان چه بسی چهره های وقوروبا صالبت ومردم نیکوومحسن با تبلیغات ناروا بحیث جنایتکار وبدکارمعرفی شده برعکس مفسدین وجباران و چهره های مدهش و خون ریز و تباه کن بحیث مصلحین و حامیان عدل و داد در انظار مردم وامنود میگردند .با زور پلیس و فیصله محاکم تامین عدالت کامل مشکل ویا ناممکن خواهد بود و بصورت مخفی جنایتها ادامه می یابد .ولی یگانه راه اصالح جامعه ووسیله مؤثریکه مردم را به نیکوکاری واداشته از گناه نگهمیدارد همانا ترس از مؤاخذه الهیست .تر س از خدا و امیان قلبی حیثیت پلیس مخفی و دامیی را برای انسان دارد که درخفا وآشکاراورا به کار های نیکو ترغیب منوده از بدکاری منع مینماید. یکی از دالیل روشن زندگی بعداز مرگ و آمدن روز قیامت همانا مجازات ومکافات اعمال است زیرا بسیاری کسانیکه در دنیا مظلوم و محروم زندگی منوده کسی به داد شان نه رسیده است اگر به عدل الهی و قانون مکافات و مجازات و زندگی اخروی امیان و باور نداشته باشند باید خود کشی کنندو درانصورت روزانه ملیون ها انسان باید خودرا با خودکشی از مظلومیت و ظلم و ستم غداران جنات دهند. از خدا حذر کنید و پرهیزگاری پیشه سازید که تقوی مالک و معیار حسنات و نیکو کاریست. اتقواهلل فان التقوی مالک الحسنا ت. دوش����ی����ن����ه پ����ی ش�������راب م���ی���گ���ردی���دم گفتم ک��ه چ��ه ک���ردهء ک��ه میسوزندت
اف�����س�����رده گ���ل���ی ک����ن����ار آت������ش دی����دم گ��ف��ت��ا ن��ف��س��ی دری����ن چ��م��ن خ��ن��دی��دم
م��رغ��ی دی����دم ن��ش��س��ت��ه در ب����اره ط��وس با کله همیگفت که ا فسوس ا فسوس
در چ���ن���گ گ���رف���ت���ه ک���ل���ه ک��ی��ک��اوس ک��و ب��ان��گ ج��رس��ه��ا و ک��ج��ا ن��ال��ه ک��وس
آن ق��ص��ر ک���ه ب���ه���رام درو ج���ام گ��رف��ت ب���ه���رام ک���ه گ���ور م��ی��گ��رف��ت��ی ه��م��ه عمر
آه�����و ب���چ���ه ک������ردو ش���ی���ر آرام گ��رف��ت دی���دی ک��ه چگونه گ��ور ب��ه��رام گرفت
خیام
42
تقوی
خداترسی خالصه وحی اینست که غیرخدا کسی قابل عبادت نیست و بجزخدا از کسی ترس نبایدداشت. پیامبران با پیام الهی آمدند و مردم را به عبادت خالق کاینات دعوت منودند و از عذاب الهی برحذر ساختند و گفتند :کسی غیراهلل قابل عبادت و پرستش نیست و فقط از و(ج) بترسیدوتقوی و پرهیز گار ی اختیار منایید. بالروح من امره علِی من یّشاء من عباده ان انذروا ان ّه آل اله ا ّ ال انا ین ّزل المالءکة ّ فاتّقون * ( سورة النحل ،آیة )۲ خدا فرشتگان حامل وحی را به فرمان خویش برهریک از بنده گانش که بخواهد فرو میفرستد تا هشدار دهند که هیچ معبودی برحق نیست مگر من ،پس از من بترسید.
به اعتباراصول ،دین وملت متام انبیا یکی و خدا هم یگانه است ،بناء باید همه انسانهاازهمان خدای یگانه ترس داشته باشند وازهم پراگنده نگردند .ریشه واصل متام ادیان سماوی یکیست ولی این اختالفات نتیجه خودخواهی و خودسری های مردم است که از راه مستقیم کنار رفته اند. ّ وان هذه ا ّمتکم ا ّمة ّواحدة ّوانا ربّکم
فاتّقون (سورة املؤ منون ،آیة )۵۲
دین و امت یکی و من پروردگارتانم ،پس از من بترسید.
خدا وند خالق ومالک متام کاینات بوده همه موجودات خواسته و نخواسته مطیع قوانین تکوینی اند .حرکات سیارات به شمول زمین در مدار های معین ،حرکت الکترون بدور پروتون ،رشد و منوی زنده جان ها ،زندگی و مرگ همه روی اصول و موازینی صورت میگیرند که خالق جهان برایشان وضع منوده است .بناء اینها به قانون الهی تسلیم بوده مسلمان اند وانسانی که از احکام الهی (قوانین تشریعی) سر باز زند در ین کاینات تنهاست و در مقابل حرکت متام کاینات قرار دارد و با همه موجودات در تصادم است. خدا یکی و دین و قانون همان قانون الهیست ومتام موجودات در زمین و آسمان ملکا وعبیدا ازآن پروردگاراند ،پس آیا غیر خدا ازکس دیگری ترس و امید دارید؟ و قال اهلل ال تتّخذواالهین اثنین ج ان ّما هو اله ّواحد ج و ایّای فارهبون * و له السواوات و االرض و له الدّ ین واصبا ط افغیراهلل تتّقون * (سورة النحل ،آیة مافی ّ
) ۵۲ ۵۱-
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
43
و خدا فرمود :معبود دوگانه مگیرید ،یقیناوی معبود "برحق" یگانه ا وست ،پس فقط از من بترسید .و آنچه در آسمان ها و زمین است از آن خداست و دین همیشگی همان عبادت خداست .پس آیا از غیر خدا میترسید؟
خداوند متعال همه انسان ها به شمول اهل کتاب و امت مسلمه را به تقوی وخداترسی توصیه منوده است " اتّقوااهلل" .پیام خدابه همه اینست که " از خدا بترسید" و از احکام او نا فرمانی نکنید و ازو رو گردان مشوید .پس اگر کسی احکام خدارا منی پذیرد ،پیرو هوا و هوس میگردد و از خدا رو گردان میشود به کجا خواهد رفت ،کجا پناه میبرد و چه چاره ای دارد ؟ باید بداند که خدا از همه چیز بی نیاز است ،خلقت جهان و کاینات شاهد بزرگی و عظمت و جالل خداوندیست ،اوتعالی مالک همه خزانه ها و قدرت زمین و آسمان است و توکل به اوکافیست .اوبهترین کارسازو ناصر و مددگار است . وصینا الّذین اوتوالکتاب من قبلکم السماوات و ما فی االرض ط و لقد ّ هلل ما فی ّ و ایّا کم ان اتّقوااهلل ط و ان تکفروا ّ فان هلل ما فی السماوا ت و ما فی االرض ط و کان اهلل غنیّا حمیدا * و هلل ما فی السماوا ت و ما فی االرض ط و کفی با هلل و کیال * ( سورة النساء ،آیات )۱۳۲-۱۳۱ آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست .ما به شما و کسانی که پیش از شما دارای کتا ب بودند حکم کردیم که از خدا بترسید ،اگر کفر هم بورزید "بدانید " آنچه درآسمانها و زمین است از آن خداست و او بی نیاز و شایسته ستایش است. آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و توکل بر خدا کافیست.
همچنین میفرماید: رب العرش الکریم * سیقولون هلل ط قل افال تتّقون ب السموت السبع و ّ قل من ّر ّ
(سورة املؤمنون ،آیات ) ۸۷-۸۶
بگو ! کیست پرور دگارآسمانها ی هفتگانه ؟ خواهند گفت :همه " ملکا ،خلقا و عبیدا " ازخداست .بگو ! پس آیا " ازعذاب خدا و سرانجام کفرتان " نمی ترسید ؟
44
تقوی
توشه آخرت مرگ درکمین هرانسان قرار دارد وهیچ کس از مرگ جنات ندارد .خداییکه انسان را ازعدم آفرید اورا بار دیگر بعداز مرگ حشر منوده هرکس را مطابق عملکردش مجازات و مکافات خواهد داد .امیان وعمل نیکووتقوی و پرهیزگاری یگانه توشه راه برای سفر آخرت است . خداوند متعال درین خصوص می فرماید: یاایّهاالّذین آمنوااتّقوااهلل ولتنظرنفس ّما قدّ مت لغد ج وتّقوااهلل ط ّ ان اهلل خبیر بما تعملون * والتکونواکالّذین نسوااهلل فانساهم انفسهم ط اولئک هم الفاسقون *
(سورة احلشر ،آیات ) ۱۹-۱۸
ای مؤمنان ! از"عذاب" خدا بترسید " برای همیش از معاصی پرهیزنمایید" وباید که هرشخص تأمل کند که چه چیزی پیش فرستاده است واز خدا بترسید "با پرهیز از گناهان " .بیشک خداوند ازاعمال تان باخبر است و مانند کسانی مباشید که خدارا فراموش نمودند و خدا ایشان را فراموش نمود " بحال خود شان واگذاشت" .اینها همان مردم بدکاراند.
درین آیه شریف خداوند مؤمنان را مورد خطاب مبؤمنان میفرماید که تقوی اختیار منوده دور منای زندگی تان را در نظر داشته باشید و باخود محاسبه منایید که چه چیزی برای فردای خود تهیه منوده اید و در مزرعه زندگی خویش چه کاشته اید و چه حاصلی ازان توقع دارید واز خداغافل نگردید ودر گروه مردم خداناترس شامل نگردید که خ��دارا از یاد کشیده اند و از محاسبه و مؤاخذه الهی ترس ندارند ،این گروه غافل همان مردم فاسق و بد کاره وفاجروگنهکاراند که از طریق حق و صالح بیرون شده اند. در ظاهر و باطن ازخدا ترس داشته باشید ودرزندگی خویش محتاط بوده از اوامرالهی پیروی منایید زیرا اوتعالی ازمتام اعمال وکردارعلنی و مخفی تا ن آگهی تام دارد و بران نتایجی را مرتب میسازد. از ابی ذر غفاری (رض) حدیث قدسی روای��ت ش��ده است که رسو هلل (ص) فرمودکه خداوند عز و جل میفرماید : "ای بندگانم! تمام تان منحرفید بجزآنکه هدایتش نمودم ،بناء ازمن طلب هدایت کنید تا شمارا هدایت نمایم.
ای بندگانم ! شما همه گرسنه اید مگر کسی که رزقش داد م ،پس از من روزی تانرا بخواهید تا رزقتانرا فراهم سازم.
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
45
ای بندگانم ! شما همه برهنگانید مگر آنکه لباسش دادم ،بناء از من لباس طلب کنید تا برایتان لباس دهم. ای بندگانم ! شب و روز گناه و خطا میورزید و من بخشاینده همه گناهانم ،پس از من در برابر گناهانتان طلب مغفرت نمایید تا گناهانتانرا بیامرزم. ای بندگانم !شما نمیتوانید به من ضرری برسانید و نمیتوانید نفعی بمن برسانید .ای بندگانم !اگر تمام انس و جن مانند پرهیزگارترین کس تان متقی شوند ،این حالت به پادشاهیم چیزی عالوه نخواهند کرد .و اگر تمام انس و جن مانند گناهکار ترین شخص شما گنهکار گردند ،این حالت از پادشاهیم چیزی را نمیکاهد. ای بندگانم ! اگرتمام انس و جن تان در یک محل گرد آمده هرچه آرزودارند از من طلب کنند و هر یکی را مطابق خواستش اعطانمایم از خزانه هایم باندازه آبی که با بیرون نمودن سوزنی از بحربرداشته شود چیزی کاسته نخواهد شد. ای بندگانم ! این اعمال شماست که برایتان محاسبه مینمایم وبعد مکافات ومجازات آنرا برایتان میدهم ،هرکه نیکویی دریافت ،خدارا شکر گذاری نموده الحمد هلل بگوید وهرکه غیرازان دریافت نمود بجز خود کسیرا مالمت نکند".
مواالت اولیا جمع ولی است و دوست را هم گویند و مبعنی " قریب ،ناصر ،مددگار " هم استعمال میگردد .مسلمانان باید با کفار تعلقات دوستانه قامی ننمایند.ولی توجه باید داشت که درین مورد مواالت ،و (مروت ،حسن سلوک ،مصاحله ،رواداری ،عدل و انصاف )از هم جدا اند .اهل اسال م اگر مصلحت بدانند با هر کافر میتوانند بطور مشروع صلح و معاهده و پیمان ببندند . للسلم فاجنح لها و تو ّکل علی اهلل ) ( وان جنحوا ّ
(آیه ۶۱سوره انفال )
البته درعقد معاهده و صلح شرایطی و جود دارد ازاجنمله مصلحت ومنفعت اسالم مد نظر باشد وامیر شرعی و قانونی مسلمانان مصاحله و معاهده را منعقد سازد . ع��دل و انصاف نه تنها درح��ق کفاربلکه درراب��ط��ه با هر ف��رد بشر الز میست و معامله مروت ،حسن سلوک و رواداری با کفاری که با جامعه اسالمی اظهار دشمنی و عداوت ننمایندمناسب است. مواالت و تعلقات دوستانه و همکاری در غیر حاالت متذکره برای هیچ مسلمان با هیچ کافر مناسب نیست مخصوصا ارتباطا ت و تعهدات سری و جاسوسی برای کفار محارب که عمال
46
تقوی
با جامعه اسالمی داخل جنگ اند و یا اعالن دشمنی دارند .مواالت صوری یعنی جتاویزی که مبنظورجنات از شر کفار شریر صورت گیرد و قلبا وعقیدتا کفار ،دربرابر مسلمانان ترجیح داده نشوند باک ندارد( ان ت ّتقوا منهم تقاه) .این حالت را " مدارا " میتوان گفت نه " مواالت " بطور عموم تعاون با کفارمجاز است به شرط آنکه به وضعیت و طرز عمل مسلمانان اثر ناگوار نداشته باشدو خطری را متوجه مسلمانان نسازد . از خدا باید حذر کنید زیرا بازگشت همه بسوی اوست .خوف اصلی در دل مسلمان ازپروردگاراست ،درهرحال مسلمان باید ازاهلل بترسد ،از احکام الهی پیروی مناید ،کاری خالف رضا ی الهی رااجنام ندهد ،درمعامله باهرانسان مخصوصاکفار حساس و محطاط باشد تاحرکتی خالف رضای اوتعالی ازو سرنزند.جاییکه میفرماید: ال یتّخذالمؤمنون الکافرین اولیاء من دو ن المؤمنین ج و من یفعل ذالک فلیس من اهلل فی شیء ا ّ ال ان تتقوا منهم تقاة ط و ّ یحذزرکم اهلل نفسه ط و الی اهلل المصیر (سورة آل عمران ،آیة ) ۲۸
بایدکه مسلمانان بجز مؤمنان ،کافران را دوست نگیرند "مؤمنان باید باهمدیگر دوستی ومحبت ورزند" وهرکه چنین کند "باکفار دوستی ورزد" پس"تعلقش" در هیچ چیزی با"دین اهلل یا دوستی " خدا نیست مگر "چنین دوستی رواست" که بنوعی خودرا از شر ایشان درامان نگهدارید .وخداشمارا "از عذاب " خود برحذر میدارد ، و بازگشت "همه" بسوی خداست.
چنانچه یهود و نصارا و مشرکان باالی دین و مذهب و شعایر اسالم متسخر و استهزا مینمودند آیابا چنین مردم ممکن است روابط دوستانه داشت ؟ اگربراستی مؤمنید از خدا بترسید واز دوستی با کفار یکه به دشمنی مسلمانان برامده اندپرهیز منایید. یا ایّها الّذین آمنوا ال تتّخذوا الّذین اتّخذوا دینکم هزوا ّو لعبا ّمن الّذین اوتوالکتاب من قبلکم والکفار اولیاء ج و اتّقو ااهلل ان کنتم ّمؤمنین (سورة املائدة ،آیة ) ۵۷ ای مؤمنان ! آن اهل کتاب وکفاریرا که دین شمارا بمسخره و بازی گرفته اند ،دوست خود مگیرید .از خدا بترسید اگر مؤمنانید.
خداوند بطور خاص به رسول (ص) و بطور عام به متا م مسلمانان خطاب میفرماید که از کفار و منافقین فرمانبرداری ننمایند ( .کفار و منافقین گاهی پیشنهادات و مشوره هایی را به پیامبر (ص) و مسلمانان اظهار مینمودند تا آنهارا غافل گیر سازند ).خداعلیم و با حکمت است و از متام اعمال و کردار مردم با خبر است .او میداند که مسلمانان در چه
47
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
شرایطی قرار دارند و کفار چه دسیسه هایی را میسنجند ولی به کفار مهلت میدهد و در ین شرایط مسلمانان تربیه شده رشد می یابند و چهره های منافقین برمال میگردد. یاایّها النّبِی اتّق اهلل وال تطع الکافرین والمنافقین ط ّ ان اهلل کان علیما حکیما
(سورة
االحزاب ،آیة )۱
ای پیامبر ! از خدا بترس و از کافران و منافقان فرمان مبر ،یقینا خدا دانای با حکمت است.
جنگ ا حد در جنگ احد مسلمانان تکالیف و مشقت های زیادی را متحمل شدند ،و زمانیکه ابو سفیان از احد به مکه معظمه بازگشت در مسیرراه به این فکر شد که چرا مسلمانان را که مجروح ومغلوب اند رها منوده به مکه باز گردد ،بهتر است دوباره با الی مسلمانان حمله صورت گیرد .بناء مشوره منوده تصمیم گرفتند تا به مدینه بازگشته مسلمانان را یکسره از بین ببرند.هنگامیکه رسول (ص) ازین موضوع اطالع حاصل منود اعالن منود که "غازیانیکه دیروز در غزا با ما شرکت داشتند امروز برای تعقیب دشمن آماده شوند! "مجا هدین با وجود اینکه خیلی خسته و مانده بودند و از زخم هایشان خون جاری بود ،فرمان خدا مبنی بر فریضه جهاد و دعوت رسول (ص) را لبیک گفتند .رسو ل اهلل (ص) با لشکر مجاهدین الی (حمراءاالسد) که از مدینه هشت میل فاصله دارد ،رفتند .ابو سفیان اطالع حاصل منود که مسلمانان برای تعقیب آنها حرکت منوده اند ،ترس وخوف اورا فرا گرفته ازتصمیم خویش بازگشته به سرعت با لشکرخویش به سوی مکه رو به فرارگردید .یک قافله جتارتی عبد القیس بطرف مدینه منوره روان بود و ابو سفیان به آنها رشوت داده گفت که " در مدینه منوره چنین شایعاتیرا براه باندازید که با شنیدن آن مسلمانان از ما احساس خوف و خطر منایند ".آنها در مدینه منوره شایعه منودند که" مردم مکه لشکر بزرگ و مسلح با همه جتهیزات جنگی برای ازبین بردن کامل مسلمانان آماده ساخته اند ".این شایعات نه تنها خوف و ترسی را دردل مسلمانان ایجادنه منود بلکه به امیانداری و شهامت شان افزود ه گفتند" :خدا مبا بس است ،چه حامی و نگهبانی !" ،در برابر متام دار و مداردنیا تنها خدا مبا کافیست. اینست فضل و مرحمت خداوندی که مسلمانان بدون جنگ و مقابل شدن به مشکالت ،فاحتانه از صحنه جنگ بازگشتند و دشمن بدو ن جنگ به شکست مواجه گردید .این
48
تقوی
نتیجه توکل به اهلل ،ترس از خدا ،نترسیدن از غیر خدا ،و تقوی و پرهیزگاریست. هرکه مؤمن است نباید غیر خدا از هیچ قدرتی ترس و بیم داشته باشد .آنکه مسلمانانرا از غیر خدا میتر ساند بجز شیطان چیزی نیست و میخواهد از دوستان خود یعنی کفار شمارا بترساند .از شیطان و یاران شیطان ترس نداشته باشید ،فقط از خدا حذرمنایید. والرسول من بعد ما اصابهم القرح ط ل ّلذین احسنوا منهم الّذین استجابواهلل ّ واتّقوااجر عظیم * الّذین قال لهم الناس ّ ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا ّو قالوا حسبنا اهلل و نعم الوکیل * فانقلبوا بنعمة ّمن اهلل و فضل لّم یمسسهم سوء ّو اتّبعوا رضوان اهلل ط واهلل ذو فضل عظیم * ان ّما ذالکم ّ الشیطان یخوف اولیاءه فال تخا فوهم و خافون ان کنتم مؤ منین * (سورة آل عمران ،آیت ۱۷۵- ّ )۱۷۲
آنان که پس از رسیدن زخم "تکلیف و مشقت " حکم خداو رسول را پذیرفتند ،برای کسانی ازین مردم که نیکو کاری و پرهیزگاری کرده اند ،مزد بزرگ است .آنهایی که مردم برایشان گفتندکه خلق برای نبرد باشما گرد آمده اند ،ازان ها بترسید ،پس "این سخن " ایمان شان رازیادتر ساخت و گفتند :خدا مارا بس است و بهترین وکیل "حامی "است.آنان به نعمت وفضل خدا باز گشتند ،و هیچ آسیبی به آنها نرسید و پیرو رضای خدا شدند که خداوند بخشنده بزرگی است .شکی نیست که آن " شخص خبردهنده" شیطان است که میترساند "شمارا از "دوستان خود" کفار" ،پس از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید.
حیاء بعضا مردم منافق و یا مسلمانان ضعیف االمیان هنگامیکه مرتکب جرم و گناهی گردند ،از ترس بدنامی و حتمل مجازات آن به دسیسه و حیله متوسل میگردند وگاهی هم بار گناه را بد وش شخص نا مسلمان بار مینمایندو درمحکمه اسالمی ازگناه خود منکر میشوند. این مردم درعین حال چند جرم را مرتکب میگردند .جرم اصلی که او مرتکب آن شده ، جرم افترا به شخص بیگناه و دروغ و انکار از جرم خویش ،جرم شب نشینی و پره و جنپه و حتریک خیل و قوم و گروه برای دفاع از مجرم ،جرم خیانت به اسالم و بد نام ساخنت اسالم و فریب قاضی مسلمان در مورد قضیه. چنانچه یک نفر مسلمان بنام (طمعه ) خانه یک مسلمان را شبانه سوراخ منوده مقداری اسلحه وآرد اورا دزدید .اتفاقا جوال آرد سوراخ شده بود وازان در مسیر راه آرد میریخت.
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
49
سارق پی غلط داده جوال آرد را به خانه یکنفریهودی بنام (زید) که با او آشنایی داشت برد و به امانت گذاشت .چون شب سپری شد صاحب خانه به جستجوبرامد ودزد را دریافت ولی دزد انکارمنودواجناس هم درخانه او موجود نبود.دزد قسم یاد منود و گفت که پی دزدی بخانه (زید) رفته است .صاحب خانه پی را گرفته بخانه یهودی رفت واجناس خودرا آجنا یافت .اما (زید)گفت که او دزدی نکرده این مال امانت (طمعه) است که نزد او گذاشته است. صاحب مال به حضور رسول (ص) رفته جریان را حکایت منود(.طمعه) با قوم خویش( بنی ظفر) بعدازمشوره به حضور رسول اکرم (ص) آمده شاهدی دادند که (طمعه ) برائت دارد و (زید بن سمین) مجرم است .طمعه مسلمان است ،دروغ منیگویدو بیگناه است. بناء آیت به این ارتباط نازل و مسلمانان تنبیه گردیدند. مطلب آیت چنین است " :در مورد چنین مردم خاین با خدا مجادله نکنید ،خدامردم خاین وگنهکار را دوست ندارد ،آنهاییکه شبنشینی ها منوده بطور مخفی دسیسه و توطئه میسازند تامجرم را بیگناه جلوه دهند و بیگناهی را مجرم قلم دادکنند .از خدا حیا و شرم ندارند درحالیکه خدا با آنهاست و به احوال شان محیط ،عالم و خبیر است " . خوانا اثیما * وال تجادل عن الذین یختانون انفسهم ط ان ّاهلل ال ّ یحب من کان ّ یّستخفون من النّا س وال یستخفون من اهلل وهومعهم اذ یبیّتون ما ال یرضی من القول ط و کان اهلل بما یعملون محیطا * ( سورة النساء ،آیات ) ۱۰۸-۱۰۷ از کسانیکه به خود خیانت میکنند دفاع مکن ،زیرا خدا خیانت پیشگان گنهکار را دوست ندارد .آنها زشت کاری های خود را از" شرم " مردم پنهان میدارند اما از خدا پنهان "حیا " نمیدارند ،هنگام شب نشینی هایشان که بآنچه خدا نمی پسندد مشوره میکنند خدا با آنهاست .و خدا به آنچه میکنند محیط "دربرگیرنده" است "به علم و قدرت".
محافل هرزه عده ای از مردم به لهو و لعب و ساعت تیری راضی میشوند و دین و روش زندگی ونظام ورواج آنها همین لهو و لعب ووقت گذرانیست .دشنام دادن و طعن و لعن ،بدگویی و متسخر ،مزاح هایی غلیظ و نا مناسب با همدیگر و خنده و مسخره گری ،رقص و پایکوبی و سینما و تیاتر ،قطعه بازی و قمار و شراب و مستی و دیوانگی ...
50
تقوی
این مردم دررابطه با آیات قرآنی و معتقدات اسالمی نیز یاوه گویی مینمایند بناء بادرنظرداشت آداب اسالمی برای مؤمنین مناسب نیست تا درین محافل شرکت منایند .قرآن پند و اندرز است و اگر میتوانید آنهارا از لهو و لعب بازدارید و با آیات قرآن پند دهید بهتر است ورنه از مناقشه بی مورد و جنجال برانگیز خوداری کنید و درین مجالس شرکت ننمایید .زیرا مسئولیت عدم هدایت چنین مردم بدوش شما نخواهد بود. گوش دادن به سخن این مردم و یا شرکت در چنین محافل برای مسلمان جایز نیست. ( و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سال ما) جواب چنین مردم سالم متارکه است، واذا رئیت الّذین یخوضون فی آیاتنا فاعرض عنهم حتّی یخوضوافی حدیث غیره الشیطان فال تقعد بعد الذکری مع القوم ّ ط و ا ّما ینسینّک ّ الظلمین * وماعلی الّذین یتّقون من حسابهم ّمن شیء ّو لکن ذکری لع ّلهم یتّقون * و ذرالّذین اتّخذوا دینهم وغرتهم الحیاة الدنیا * (سورةاالنعام ،آیات )۷۰-۶۸ لعبا ّو لهوا ّ
و چون کسانیرا دیدی که آیات مارا به مسخره میگیرند ،ازانها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند و اگر شیطا باعث شد فراموش کنی پس ازیاد آوری با گروه ستمگران منشین . چیزی از حساب آنها برعهده پرهیزگاران نیست ولیکن تذکربرای آن است که پرهیز گاری پیشه کنند .کسانی راکه آیین خودرا بازیچه و سرگرمی "عبث" گرفته اندوزندگی دنیا فریبشان داده است رهاکن...
بحث بی مورد با این مردم متکبر و حسود که با دین اسالم دشمنی دارند و پیشنهادات و سواالت جنجال بر انگیز را پیش روی مسلمانان قرار میدهند ،منا سب نیست .به آنها بگو که طریق هدایت همین اسالم است .قرآن وسیله هدایت است ،اگر آرزو ی هدایت را دارید قرآن بخوانید ،ترجمه ها وتفاسیر قر آن بطور کافی موجود است ،بروید به قرآن مراجعه کنید ،خداوند مارا به اطاعت و فرمانبرداری از احکامش امر منوده است ،مابه خدایی که پرور دگار متام عالم است تسلیم شده امی و به ادای مناز امر شده امی و مامورمی تا از خدا بترسیم و پرهیزگاری مناییم زیرا یک روز بحضور خداوند محشور میگردمی ،اگر شما آرزوی هدایت را دارید خیلی ساده است و فلسفه ها بکار نیست ،بخدا تسلیم شوید و از خدا بترسید و از ترس خدا مناز بگذارید. قل ّ ب العالمین * و ان اقیموا الصلوة و ان هداهلل هو الهدی ط و امرنا لنسلم لر ّ
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
اتّقوه ط و هو الّذی الیه یحشرون *
51
(سورة االنعام ،آیات ) ۷۲-۷۱
بگو هدایت خداوند همین هدایت است ومارا مامور ساخت که به پروردگار عالمیان منقاد گردیم ،و امر نمود که نماز برپادارید ،واز خدا بترسید ،آنکه به سویش محشور میگردید. رسو ل اهلل (ص) میفرماید :از حسن اسالم یک شخص اینست که ازامور بیهوده "ماالیعنی "اجتناب کند.
اجتناب از بحث های نامناسب افرادی در مجالس ومحافل سواالتیرا طرح مینمایند و همه را به جرو بحث میکشانند و گاهی این بحث ها به خشونت و آزردگی می اجنامد ،درحالیکه خودعمال وعقیدتا به اسالم پابندی نداشته میخواهند شکوک و شبهاتیرابه مسلمانان ومخصو صا جوانان ایجادمنایند. آنهااصالدرتکبروغروروخودخواهی غرق اند و مسلمانان را مردم نادان ،بی ارزش ،ذلیل وبی درایت تصورمیکنند ومیگویند :حضرت محمد باهمین فقرا ومساکین آرزو های دورو درازی را در فکر میگنجاند !؟ آیا جنت ازهمین مردم ارزل است؟ ما مردم معزز که پدران ما چنین و چنان بودند ،بادرایت و کارفهمی که دارمی این سرمایه وقدرت ...را بدست آورمی ،همین مردم ... این ها چه اند ؟! چگونه با این مردم در یک مجلس و یک صف قرارگیرمی و مسلمان گردمی ؟ بهتر است رهبریت مسلمانان تبدیل گرددویا رهبردر روش خود جتدید نظرمنوده این ارازل را از خود دور کند تا ما به صف مسلمانان بپیوندمی .این مردم که با انتشار اسالم و موفقیت های مسلمانان عقده گرفته اند و اسالم را سد راه حرامخوری و ظلم و فساد خود میدانند ،قابل هدایت نیستند و دلسوزی و توجه بآنها بی اثر است .برای مسلمان داعی مناسب است تا به کسانی توجه مناید که خود اراده هدایت را دارند و در جستجوی هدایت اند ، میخواهند با عاملی مالقات کنند تا ازو چیزی بیاموزند ،کتابیرا دریافت کنند که با مطالعه آن حقایق را درک و در زندگی خود ازان استفاده منایند .همین مردم قابل هدایت اند و خداوند مطابق نیات قلبی شان آنهارا هدایت میکند زیرا خدا از همه چیز آگاه است. ولی ّو ال شفیع و انذ ربه الّذین یخافون ان یّحشرواالی ربّهم لیس لهم ّمن دونه ّ والعشی یریدون وجهه ط لّع ّلهم یتّقون * و ال تطرد الذین یدعون ربّهم بالغداوة ّ ما علیک من حسابهم ّمن شیء ّو ما من حسابک علیهم ّمن شیء فتطردهم فتکون
52
تقوی
من اهلل علیهم ّمن بیننا من الظالمین * و کذالک فتنّا بعضهم ببعض لّیقولوااها ءالء ّ ط الیس اهلل باعلم ّ بالشاکرین * (سورة االنعام ،آیات ) ۵۳-۵۱ انذار نما"پند بده با قرآن " کسانی را که میترسند ازآنکه محشور گردند بسوی پرور د گارشان " از روز قیامت ترس دارند" "،وبراینکه " بجز خدا هیچ دوست و شفیعی نخواهند داشت ،تا پرهیزگاری کنند .و طرد مکن کسانی راکه صبح و شام باخدای خویش راز و نیاز و مناجات دارند "عبادت میکنند" وخشنودی خدارا میخواهند،نه حساب آنها برعهده تو ست و نه حساب تو بر عهده آنها که اگر آنها "ثروتمندان متکبر" را ترک کنی از ستمگاران شوی .بدینگونه آنها راآزمودیم تا بگویند " :اینها هستند که خداآنهاراازمیان ما نعمت داد " .آیا خدا شاکرین را بهتر نمی شناسد؟
قرآن پند و اندرز است برای کسی که در جستجوی هدایت است و هرکه اراده هدایت در راه خدا را دارد با این آیات هدایت میگردد و مردم ماده پرست و پیروان هوی و هوس و متکبر و مغرور که در تنعم و ناز و نعمت دنیا بسر میبرند و امتیازات ناروا و نا جایز را بخود تخصیص داده اند و باا سالم به منظور حفظ امتیازات ناروایشان دشمنی میورزند ،و هرگزاراده هدایت را ندارند چگونه هدایت خواهند شد؟ قرآن به زبا عربی و به طرز وا ضح ،ساده ،عام فهم و دلنشین به رسول (ص) نازل شد تا پرهیز گاران و نیکوکاران را به پاداش دنیوی و اخروی بشارت داده مردم سرکش و یاغی و باغی ،فاسد وبدکار ،ظالم و خون ریز ،حسود و جنگ طلب را از نتایج شوم اعمال شا ن بر حذر سازد. یسرناه بلسانک ّ لتبشر به المتّقین و تنذر به قوما لّدّ ا فان ّما ّ
(سورة مرمی ،آیة
)۹۷
جز این نیست که قرآن را به زبان تو" عربی " آسان ساختیم تا متقیانرا بآن مژده دهی و گروه ستیزندگان " لجوج وجنگ جو " را بآ ن هشداردهی .
(لطفا به صفحه ۴۳-۵۳مراجعه نمایید " تصور نادرست سرمایه داران")
زلزله قیامت زندگی بعد از مرگ وروز قیامت که در قرآن کرمی مکررا ذکرگردیده و بنام های ساعة ،خبر بزرگ ،زلزله شدید ،روز بزرگ ،یوم عسیر(روز شدید) ...یاد شده است روز عادی نیست ،روزی را که خداوند عظیم مینامد چقدر بزرگ خواهد بود .
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
53
مبرهن است که عمر انسان به سرعت میگذرد و آنچه از عمر گذشته است به ماضی تبدیل شده و جز افسانه ای ازان باقی نیست و حیثیت رؤیا و خواب وخیال و سراب را بخود گرفته است و آینده هم بسرعت میآید و میگذرد و به ماضی مبدل میشود ،گویی همه زندگی همین حلظه ایست که درا ن قرار دارمی و بس .مرگ در کمین هرکس نشسته است و هیچکس از ان جنات ندارد .انسان میمیرد و از همه اقارب و دوستان و لشکر و و ثروت و سلطه و قدرت تنها شده در قبرمیسپارندش و با زلزله قیامت دوباره زنده شده بحضور پروردگاربرای محاسبه حاضر میگردد. دو زلزله های عظیم قیامت پیش رو اند که یکی هنگام قیام قیامت ویا بعداز نفخه دوم اجنام می یابد و دیگری اندکی پیشتر از قیام قیامت و قبل از برامدن آفتاب از غرب صورت میگرد و از عالمات قیامت شمرده میشوند. به هر صورت آمدن روز قیامت مسئله عادی نیست و تصور آن در فکر منی گنجد ،روز ی که پروردگار آنرا یوم عسیر خوانده است چه حلظه ای خواهد بود؟ آنراکه خداوند عذاب شدید میگوید چگونه خواهد بود ؟ آن چه روزی خواهد بود که زلزله عظیم زمینرا به جنبش دراورد ومردم وحشت زده و بیهوش گردند ،روزیکه ستاره گان مکدروآفتاب و مهتاب بهم یکجاوسربسر ،آب بحر ها جوشان و فوران ،کوه ها همچون گردی به هوا پاشان و همه مرد م برای فیصله نهایی در صحرای محشرحاضرواز حال خود نگران باشند؟ !! بتو پناه میبرمی از عذاب روز محشرای خدای قادر و مهربان! الساعة شیءعظیم * یوم ترونها تذهل ّ یاایّها النّاس اتّقوا ربّکم ج ّ کل ان زلزلة ّ ّ مرضعة ع ّما ارضعت و تضع کل ذات حمل حملها و تری النّاس سکاری و ماهم لکن عذا ب اهلل شد ید * (سورةاحلج ،آیات ) ۲ - ۱ بسکاری و ّ ای مردم از پروردگارتان بترسید که زلزله قیامت چیز بزرگی است .روزی که آن را ببینید مادران شیرده ،کودکان شیر خوار شان را از یاد خواهند برد و زنان باردار بار خود را به زمین گذارند و مردم را مست خواهی دید ،حال آنکه مست نیستند ،ولی عذاب خدا شدید است. دی���دم دوه�����زار ک���وزه گ��وی��ا و خموش ک����وزه گ���رو ک����وزه خ���رو ک����وزه ف���روش
در ک��ارگ��ه ک���وزه گ���ری رف��ت��م دو ش ن��اگ��اه ی��ک��ی ک���وزه ب��ر آورد خ��ر وش
خیام
54
تقوی
ترس از عذاب قیامت زندگی دنیا باندازه ای فریبنده و جاذب است که بسی مردم درا ن منهمک شده از خداغافل میگردند ولی به سرعت میگذرد و مرگ دامن گیر هر انسان میگردد .روزی آمدنیست که همه بحضور پروردگار عاملیان برای فیصله نهایی حاضرمیگردمی. ابوبکر صدیق (رض) با بزرگی وی مرغی را دید و گفت :کاشکی من تو بودمی ،عایشه صدیقه گفت :کاش مرا نام و نشا ن نبودی ،حضرت عمر (رض) گفت :کاشکی هرگز عمر را مادر نزادی. از روزی حذر کنید که بسوی خدا باز میگردید وجزای کامل عملکرد هرکس برایش داده میشود وبه آنها ستم نخواهد شد ،روزیکه هرکس بحضور خدای علیم و خبیر برای محاسبه حاضر کرده میشود و هیچ قدرت کسی را ازعذاب خدا جنات داده منیتواند وجزای زره زره عملکردمردم برایشان داده خواهد شد. ثم تو ّفی ّ کل نفس ما کسبت و هم ال یظلمون واتّقوا یوما ترجعون فیه الی اهلل ّ (سورة بقرة ،آیة )۱۲۸
از ر وز ی بترسید که دران به سوی خدا برگردانیده میشوید و به هرکس جزای تمام آنچه کرده است داده میشود و بآنها ستم نخواهد شد.
حجة الوداع در منی نازل شده متام آیات سوره بقره مدنی اند و تنها آیه فوق مکی بوده هنگام ّ و آخرین آ یت بترتیب نزول است .آخرین آیت قران کرمی و آخرین پیام خداوند برای مردم، توسط حضرت محمد درآخرعمرش ،تقوی داری وترس از عذاب محشراست و مؤمنین را به روزمحشر و قیام بحضورخداوند و مجازات و مکافات اعمال متوجه میسازد .آنگاه که رسول اکرم (ص) از ناحیه طغیان وروگردانی س��رداران قریش و مشرکین دلتنگ شده بودخداوند درخصوص عذاب قیامت وسرنوشت کفارمیفرماید: السماء منفطربه ط کان وعده فکیف تتّقون ان کفرتم یوما یّجعل الولدان شیب ًا* ّ مفعوال * ّ ان هذه تذکرة ج فمن شاء اتّخذ الی ربّه سبیال (سورة املز ّمل ،آیات )۱۹-۱۷ پس اگر کافر شوید چگونه پناه خواهید شد از روزی که اطفال را پیر گرداند ،و آسمان از هم پاشیده گردد ،وعده خدا حتمی الوقوع است ،یقینا این " آیات قرآن " پند و ا ندرز است ،پس هرکه خواهد بسوی پرور دگار خویش راه بگیرد.
کفار از هیچگونه دسا یس در برابر دعوت رسول اکرم (ص) دریغ نکردند تا جاییکه آنحضرت را بنام کاهن ،ساحر ،جادوگر ،مجنون ،د یوانه ،مسحور یادمنودند و از هرنوع ظلم و
ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت
55
ستم و حتقیر و تشدد به ضد مسلمانان کار گرفتند .خداوند به رسول(ص) بطور خاص و به مؤمنین بطور عام اطمئنان داده میفرماید ":دربرابر آنچه میگویند صبر کن وآنها را به نحو نیکو تر ک منا ،بگذار مرا با این دروغگویان عیاش و متنعم و به ایشان مهلت بده .یقینا زجنیر های ثقیل وآتشین ،وطعام گلوگیروغصه آور وعذاب دردناک برایشان درآخرت آماده است .روزی که زلزله عظم برپاشده کوه ها همانند ریگ بیابان از هم پاشیده گردند " البته این شرایط در دوران مکیست. آن روز حتما آمدنیست و چگونه خودرا از عذا ب آن روز در امن میپندارید و به کجا پناه خواهید برد؟ اگر به فرض در دنیا به عذاب الهی مبتال نگردید ویا مکر و دسیسه و فریب تان چند روز ادامه یابد اما بدانید که عذاب الهی در دنیا هم باالی تان نازل خواهد شد و مرگتان آمدنیست و از عذاب قیامت پنهان شده منیتوانید. ک������ردم ه���م���ه م���ش���ک�ل�ات گ�������ردون را ه��ر ب��ن��د گ��ش��ا ده ش��د ب��ج��ز ب��ن��د ا جل
ازج������رم گ���ل س���ی���اه ت����ا ا وج زح��ل ب��گ��ش��ادم ب��ن��د ه���ای م��ش��ک��ل ب���ه حیل
خیام
57
تقوی چیست؟ تقوی کلمه جامعیست که متام نیکو ک��اری ها و پرهیزاز منکرات را در بر داشته ازتفکردر خلقت کاینات و جستجوی مسیر خویش و امیان به خدا واطاعت از احکام الهی و پیروی از پیامبر خدا آغاز و با استقامت و پایداری درین مسیر و قبول زحمات و تکالیف وعبورازمراحل امتحانی وصبروبرده باری و فداکاری و از خود گذری ادامه می یابد تا متام زندگی انسان را در بر میگیرد. قال سید نا علی رضی اهلل عنه : التقوی -:الخوف من الجلیل ،العمل فی التنزیل ،الرضابالقلیل ،واالستعداد لیوم الرحیل. تقوی عبارت است از :خوف از خداوند جلیل ،عمل به کتاب منزل یعنی قرآنکریم ،رضا به قلیل ،و تهیه توشه آخرت و آمادگی به رحیل.
58
تقوی
معیار نیکی زمانیکه رسول (ص) ازمکه معظمه به مدینهء منوره هجرت منودند ۱۶ ،الی ۱۷ماه به طرف بیت املقدس منا زمیخواندند .بعد حکم حتویل قبله در موقعی نازل گردید که رسو ل اهلل (ص) با اصجاب گرامی در مسجد بنی سلمه مناز پیشین را ادامینمود .دو رکعت را به سمت بیت املقدس ادا منوده بودند و با نزول حکم حتویل قبله ( َف َو ّل ِ َو ُجهک َش ُطراملَ ُس ِ جد الحُ َ رام ) روی خودرا به جهت مسجد احلرام دور داده دو رکعت دیگر را به سمت کعبه شریفه متام منودند .بنا بران مسجد بنی سلمه بنام (مسجد قبلتین) یاد میگردد. درحتویل قبله توجیهات وتبلیغات نارواآغاز گردید ،یهودیان گفتندکه بیت املقد س قبله بسی پیامبران بود ،بدل شدن قبله بعلت مخالفت با ما یهودیا ن صورت گرفته ورنه این قبله اصلیست .عموما عرب و قریش بصورت خاص به افضلیت کعبه معتقد بودندزیرا کعبه قبلهء ابراهیم (ع) است .سرداران قریش که با اسالم دشمنی داشتند توجیهاتیرا براه انداختند که گویا پیامبر اکرم (ص) حاال به حقیقت پی برد و به قبله ابراهیمی رو آورد و مبرور زمان از دین ما پیروی خواهد منود .بناء آیت نازل گردید و به انسانها خاطر نشان ساخت که تبدیلی قبله یکی از امتحانات الهیست ،کسانیکه امیان قوی و بصیرت دینی دارند ازان به حیث حکمی از احکام الهی پیروی میکنند وبه تعمیل اوامر الهی قلبا راضی و خشنود اند و آنهانیکه به دلیل استفاده های مادی و قومیت و خودخواهی و اهداف شخصی بآ ن تن داده بودند ازین امتحان پیروزدر منی آیند .یکی ازاحکام الهی روی آوردن به قبله است ولی آ یا روی قبله بحث منودن و همه احکام دیگررا پشت سر گذاشنت معیار نیکو کاری خواهد بود؟ نیکو کار ی اینست که به خدا و همه اجزای مؤ من به امیان آورده احکام الهی را در زندگی خود عملی سازید. این بود ماجرای آن زمان ،ولی قرآن چراغیست که تا روز قیامت روشنگر راه برای طالبان هدایت است .امروز چه بسی مردم بنام متدین اند درحالیکه دینرا بد نام میسازند و بسیاری مردم ادعای بیدینی مینمایند و در عین حال خودرا خادم بشریت اعالن میکنند،اما چه متدین ؟ آنکه عیسی (ع) را پسر خدا میداندومی گوید عیسی خودرا بخاطر ما فدا منود بنا ء هرقدر جرم و جنایتی اجنام دهیم خدا مارا می بخشد .و یا میگوید (عزیر ابن اهلل ) ،دین ازسیاست جداست وحکومت سیکولربرتری دارد .معتقد به قومیت و نشنلیزم بوده جنگ های خامنانسوزی را برای دفاع از قوم و قبیله خاصی براه می اندازند .آن گروه دیگری که خودرا بی دین میداند و ادعادارد :ماده نه خلق میگردد و نه از بین میرود ،انسان از نسل شادیست ،طبیعت قدرت خارق العاده و باال تراز قدرت بشراست ،بشر در برابر جبر تاریخ اراده و آزادی ندارد
؟تسیچ یوقت
59
ومتام حتوالت اجتماعی نتیجه جیر تاریخ است .کسی را رهبر خالق معرفی میکنندو بنام دیکتاتوری پرولتاریا(ظلم وستم کارگری) به قتل دسته جمعی وویرانی ووحشت دست میزنندتا به مرحلهء کمونیزم نایل گردندودوره کمونیزم را جنت و بد اخالقی و شهوت رانی را متدن میگویند....با آنهم تصور دارند که به بشریت خدمت میکنند؟! هرکسی خودرا بحق میداند ولی واقعیت امراینست که درین گیرو دار مردم محسن پامیال میگردند و مفسدین وویرانگران بحیث حافظین صلح و نیکو کار چهره بحق را بخود میگیرند. بناء خداوند معیار نیکو کاری را چنین مبا رهنمایی میکند: البر من آمن بااهلل والیوم لیس البّر ان تولّو وجوهکم قبل المشرق والمغرب ّ ولکن ّ اآلخروالملئکة و الکتاب و النبیین ج وآتی المال علی حبّه ذوی القربی والیتمی الرقاب ج واقام الصلوة وآتی الزکوة والمسکین وابن الّسبیل و السائلین وفی ّ والصابرین فی البأ ساء و ّ الض ّراء وحین البأ س ط او والموفون بعهدهم اذاعاهدوا ّ لئک الّذین صدقوا و اولئک هم المتّقون * (سورة بقرة،آیة ) ۱۷۷ رو آوردن بطرف شرق و غرب نیکویی نیست.ولیکن نیکویی از کسی است که بخدا و روز قیامت ،فرشتکان ،کتاب ،وپیامبران ایمان آورد ،ومال خودرا با وجود دوست داشتن آن به خویشا وندان ،یتیمان ،فقیران ،مسافران ،سوال کنندگان ،و" آزادی " گرد نها بدهد ،و نماز را برپا دارد ،و زکات بدهد ،و چون پیمان بندد به عهد خود وفاکند ،و هنگام تنگدستی و سختی ها و بوقت جنگ " در راه خدا" شکیبا باشد. ایشان همان مردم صادق اند و اینهاهمان متقیان اند .
بادر نظرداشت آیه شریفه متذکره خصوصیت های پرهیزگاران را میتوانیم چنین خالصه مناییم: -۱امیان بخدا ،امیان به روز آخرت ،امیان به مالئک ،امیان به کتا ب های آسمانی ،امیان به پیامبران. -۲انفا ق برای خویشاوندان ،یتیمان ،مساکین ،مسافرین ،درماندگان(سائالن) ،آزادی گردن قرضداران ازقرض ،آزادی محبوسین مسلمان که به ظلم بدست کفار بندی شده اند ،آزادی بردگان . -۳اقامه مناز ومداومت دران. -۴ادای زکات . -۵وفا بعهد. -۶صبر ،هنگام تنگدستی و فقر ،هنگام سختی ها و از دست دادن مال و جان ...
60
تقوی
-۷شکیبایی در هنگام جهاد. نیکی ونیکو کاری این نیست که روی خودرا به سوی مشرق و مغرب بگردانید بلکه نیکو کار کسی است که به روز جزا ،فرشتگان ،کتا بهای آسمانی از صمیم قلب امیا ن آورده به آنها یقین و باور داشته باشد .با وجود حب و عالقه و رغبتی که به مال دارد ،از دارایی خویش برعالوهء ذکات ،به خویشاوندان نادار خود ،یتیمان ،غریبان (مساکین) ،مسافرین ،ن��اداران سوالگر میدهد ،ودر راه خالصی گردن ها (آزادی بندیان مسلمان که به ظلم توسط کفار محبوس شده اند ،ادای قرض قرضداران ،خالصی بردگان و غیره ) خرج مینمایدومنازرا به ترتیب درست ادامیکند ،به عهد و پیمان خویش وفا مینماید ،و هنگام رو برو شدن به فقر و فاقه ،بیماری و تکا لیف جسمی ،مصیبت ها و ترس ،و هنگام جهاددرراه خدا ،صبر و حتمل و شکیبایی دارد .همین گروه مردم صادق ،راستگو و راستکار اند و اینها همان پرهیزگارانند .ایشان در ادعا و گفتار و کردار خود صادق اند و عقیده و عمل و گفتار و پندارو موقف شان مظهر صداقت و راستی شان است و اینها از عذاب الهی جنات خواهند یافت. جای دیگر میفرماید: الصادقین یا ایّها الّذین آمنوااتّقوااهلل وکونوامع ّ
(سورة التوبة ،آیة ) ۱۱۹
ای مؤمنان! از خدا بترسید و با راستگویان باشید.
از خدابترسید و پرهیز گار ی اختیار کنید و با صادقان همراهی کنید .خود صادق و راستکار بوده ،در صف صادقین باشید ،از موقف صادقین دفاع منایید ،و با صادقین رفاقت و دوستی داشته باشید. همچنین مطالعه مینماییم : بالصدق وصدّ ق به اولئک هم المتّقون والّذی جاء ّ
(سورة ال ّزمر،آیة ۳۳
)
وآنکه " محمد " با " سخن " راستین آمد وهرکه " مؤمنان " آنرا راستی دانست ،اینها پرهیزگارانند " از گناه و شرک پرهیز نموده اند "
انبیا سخن راستین وحق را با خود آوردند و مؤمنان آنرا پذیرفته اند و به سخن راستین یقین و باور کرده اند ،اینها متقیا نند ویا پرهیزگاران کسانی اند که راست میگویند وسخن راست و درست را تصدیق میکنند. رسول اهلل (ص) میفرماید ":برونیکی حسن خلق است ،و گناه آنست که در نفست نسبت به آن شک و تردد پیدا شده و دوست نداری تا ازان مردم باخبر گردند".
؟تسیچ یوقت
61
همچنین میفرماید ":از قلبت بپرس ؟ نیکی و برآنست که نفست و قلبت نسبت به آن مطمئن گردد ،وگناه آنست که نفس نسبت بآن تزلزل وقلب نسبت بآن ترد دارد".
خصوصیت های پرهیزگاران رحمت خدا و فالح و رستگاری و فتح و نصرت و پیروزی را کسی نصیب میگردد که از اوامر و نواهی خداوند اطاعت و از رسول (ص) پیروی و تقوی و پرهیزگاری اختیار مناید . د رین خصوص خداوند متعال میفرماید: واطیعوااهلل والرسول لع ّلکم ترحمون * و سارعوا الی مغفرة ّمن ّر بّکم وجنّة ّ والض ّراء الس ّراء عرضها السماوات واالرض اعدّ ت للمتّقین * الّذین ینفقون فی ّ یحب المحسنین * والّذین اذا فعلوا والکاظمین الغیظ والعافین عن النّاس ط واهلل ّ فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروااهلل و استغفروا لذ نوبهم و من یّغفر الذنوب ا ّ ال یصر وا علی ما فعلوا و هم یعلمون * اولئک جزائهم مغفرة ّمن ّربّهم و اهلل ولم ّ جنّا ت تجری من تحتها االنهارخالدین فیهاط و نعم اجرالعاملین (سورة آل عمرن ،آیات ) ۱۳۲-۱۳۶
و از خدا فرمانبراری و از رسول اهلل پیروی کنید تا برشما رحم شود .برای آمرز ش از جانب پروردگارتان و رسیدن به بهشتی که به وسعت آسمان ها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است ،بر یکدیگر پیشی گیرید .خداوند نیکو کارانی راکه در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میخورند و از خطای مردم میگذرند دوست دارد .و کسانی که چون مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند خدا را بیاد آورند وبرای گناهانشان طلب آمرزش کنند ،و جز خدا کیست گناهان را ببخشد .و آگاهانه بر گناه اصرار نورزند .پاداش مردمی "باچنین اوصاف " آمرز ش پروردگار و باغهایی است که درا ن جویبار ها جاریست ،چه خوب است پاداش نیکو کاران.
بادر نظرداشت آیات مبارکه خصوصیت های متقین را چنین خالصه مینماییم: -۱سخاوت :نه در عیش و عشرت و نه هنگام روبرو شدن به فقر و تنگدستی وتکالیف خدارا فراموش میکنندو در هر حال سخاوت پیشه اند و بنام خداباندازه توان خویش انفاق میکنند.مثال :اقارب و خویشاوندان ،فقرا و مساکین ،بندیان و مسافرین ،اعمار مسجد و امور عام املنفعه ،آبادی را ه ها و آب رسانی ،نظافت و پاکیزگی محیط و غیره .حدیث شریف میفرماید ”:هیچکدامتان مؤ من راستین شده منیتوانید تا اینکه چیزی را که بخود
62
تقوی
می پسندید به برادر مسلمان خویش پسند منایید”. خصوصیت های پرهیزگاران -۲فروبردن خشم :خشم خود را هنگام قدرت فرو میخوردو دربرابر اشتباهات و جتاوزات مردم در حق خویش ازعفووگذشت کارمیگیرد.دربرابراشتباهات و نواقص همسنگران و مسلمانان حتمل داشته ازدرعفو پیش می آید .هنگام غلبه بردشمن ازگذشت کار گیرد. ازناحیه مسلمانی شخصا متضرر شده اورا میبخشد .باالی کسی قرض دارد در حالیکه او ناتوان است و قدرت پرداخت را ندارد ،از در بخشش با او پیش می آید .بصورت عام نیکوکار است وخدا نیکو کاران را دوست میدارد. -۳توبه و استغفار :اگ��رک��اری بی حیایی وج��رم وجنایتی ازوس��رزن��د(چ��ه دیگرا ن ازو متضررگردند و یا مستقیما متوجه خودش باشد و به دیگران اثر نداشته باشد) خدارا حاضر نگریسته خو ف خدا بروغلبه مناید و توبه و استغفارکند تا خدا گناهان اورا عفو فرماید. ۴ندامت از گناه و با خلوص نیت به خدا رجوع منودن وعدم اصرار به گناه:به گناهی که مبقتضای بشریت ازو سر زده اصرارنورزد و مداومت نکند وازا ن اظهار ندامت مناید ،در حالیکه پی برده است که این کاری ناروا و جرم است. رسول اهلل (ص) میفرماید ":کسیکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد باید سخن خیر بزبان آرد ویا خاموش باشد ،وکسیکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد باید همسایه اش را اکرام و عزت دهد،و کسیکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد باید مهمانش را اکرام وعزت داری کند".
ایجابات تقوی خداوند متعال میفرماید: حرم ربّکم علیکم ا ّ ال تشرکوا به شیئا ّو بالوالدین احسانا ج و قل تعالوااتل ما ّ التقتلوا ا والدکم ّمن امالق ط نحن نرزقکم و ایّاهم ج وال تقربوا الفواحش ما ظهر حرم اهلل ا ّ وصکم به لع ّلکم ال بالحق ط ذالکم ّ منها وما بطن ج و ال تقتلواا لنّفس الّتی ّ تعقلون* وال تقربوا مال الیتیم ا ّ ال بالّتی هی احسن حتّی یبلغ اشدّ ه ج و اوفواالکیل والمیزان بالقسط ج ال نک ّلف نفسا ا ّ ال وسعها ج و اذا قلتم فاعدلوا ولو کان ذاقربی وصاکم به لع ّلکم تذ ّکرون* و ّ ان هذا صراطی مستقیما ج و بعهداهلل اوفوا ط ذالکم ّ وصاکم به لع ّلکم تتّقون فتفرق بکم عن سبیله ط ذالکم ّ فاتّبعوه ج و ال تتّبعوا ّ السبل ّ ّ * وهذا کتاب انزلناه مبارک فاتّبعوه واتّقو لعلکم ترحمون (سوره االنعام ،آیة )۱۵۱-۱۵۵
؟تسیچ یوقت
63
بگو ":بیایید که چیز هاییرا برایتان بخوانم که پروردگار تان برایتان حرام کرده است : چیزیرا شریک خدا قرار ندهید ،به پدر و مادر نیکی کنید ،فرزندان خودرا از بیم فقر نکشید ،شما و آنهارا ما روزی خواهیم داد ،و به فواحش چه پنهان و چه آشکار نزدیک نگردید ،و کسیراکه خدا کشتنش را حرام نموده جز بحق نکشید " اینست " چهار نهی و یک امر " آنچه خداوند شمارا به آن امر فرموده است تا با ندیشید .به مال یتیم جز به نحو ا حسن نزدیک نشوید تا اینکه به سن بلوغ برسد و پیمانه ووزن "تول و ترازو" را به عدال "انصاف" ادا کنید ،ما هیچکس را جز به اندازه توانش مکلف نمیسازیم .هرگاه سخن گویید عدالت " صداقت" را مراعات کنید ،حتی اگر در مورد اقارب باشد ،و به عهد "پیمان " خدا وفا کنید .این " سه امر و یک نهی " چیزی است که خدا شمارا به آن امر میکند تا پند گیرید .این راه راست من است ، ازان پیروی کنید و به را ه های مختلف نروید که شمارا از راه حق دور میکند ،این چیزی است که خداوند به آن شمارا امر کرده است تا پرهیز گار شوید .این "قرآن" کتاب بابرکت (مفید )است که نازل کرد یم ،پس ازان پیروی نمایید وبترسید "از عذاب خدا بترسید واز مخالفت با قرآن بپرهیزید" تا برشما رحم گردد.
خداوند متعال میفرماید ای محمد ! خطاب به همه مردم بگو “ :بیایید” چیزی را به شما از کتاب خدا بخوامن که در همه ادیان آسمانی موجود بود و همه پیامبران (ع) و شرایع بران متفق بودند. اینجا خطاب به همه مردم است ،همین پند و نصیحتیست که به شما و گذشتگان تان یکسان صورت میگیرد تا با تعمیل آن تقوی حاصل منایید: ۱چیزی رابه خدا شریک قرارندهید.هیچ چیزی را در ذات و صفات مثل ومانند خدا تصور نکنید ،ازپروردگارتان ترس و امید داشته باشید ،به او توکل ورزید ،وازاوامرش پیروی کنید .خدا قابل ستایش وعبادت است وفقط اورا عبادت و ستایش کنید . ۲به والدین تان احسان کنید.بعد ازعبادت خدا احسان به والدین ذکر میگردد .این ارزش و اهمیت آنرا نشان میدهد وازطرف دیگرخداوند مربی اصلی انسان هاست وبعد والدین مربی مجازی اوالد خوداند. ۳فرزندان تانرا از ترس گرسنگی نکشید.چگونه کسی که بخدا امیان دارد و به او توکل میکند حاضر گردد تا اوالد خودرا از ترس گرسنگی بقتل برساند درحالیکه خدا روز ی دهنده هردو( شما و فرزندان تان) است.
64
تقوی
۴به فواحش مخفی و علنی نزدیک نگردید.اززناولواطت وفحشا وبی بند وباری پرهیز منایید وحتی به آن نزدیک نگردید واز وسا ئلیکه انسان را به فحشاء میکشاند پرهیز منایید. ۵کسی را بناحق نکشید.به قتل ناحق دست درازنکنید مگراینکه بحق باشد مثال قصاص و غیره . ۶به مال یتیم نزدیک نگردید.مبال یتیم دست درازی نکنید و حتی نزدیک نگردید .وصی و ولی یتیم میتواند از مال یتیم سرپرستی مناید وآنرا محافظه کند وپس ازا ینکه به سن بلوغ برسد ،برایش تسلیم مناید. ۷در پیمانه وترازوعدالت را مراعات منایید.در داد و گرفت ،جتارت و خرید و فروش واندازه و میزان عدالت را مراعات کنید .تآمین عدالت خیلی دقت کاردارد و گاهی بنا بر طبیعت بشری و سهوعدالت کامل مراعات منیشود بناء در حد توان بشری ازعدالت دورنگردید. ۸درسخن گفنت صداقت وعدالت رامدنظرداشته باشید.راستگو و صادق باشید مخصوصا ،صداقت در شهادت و اقرار و غیره مراعات گرددو لو بر خالف اقارب و دوستان تان متام شود. ۹تعهد تان را با خدا و فا منایید.پنج وقت مناز میگذارمی و تعهد مینماییم که خدایا تورا عبادت میکنیم و ستایش تورا به زبان می آورمی ،بجز تو کسی قابل عبادت و ستایش نیست ،امید رحمت و بخشش ازتودارمی زیرا تومالک روز جزا ستی ،تنها به عبادت تو سر فرود میارمی و از تو کمک میخواهیم و به تو توکل دارمی.امیان عبارت از اقرار به لسان و تصدیق بالقلب است و عمل نیک ثمره امیان و جتلی عقیده قلبیست .امیان تعهدیست با خدا وباعمل نیکو صداقت امیان ظاهر میگردد. همین تعهد در هر مناز جتدید میگردد تا فراموش نشود .پس در تعهد خود با خدا پابند بود ه وآن را در زندگی خویش عمال تطبیق منایید. پند و اندرز خدا و احکام اورا فراموش نکنید .دین اسالم و کتاب خدا ( قرآن ) راه راست و درست است و ازان پیروی کنید .ازراه های دیگر( ا حزاب و مکتب ها ومسلک ها و عقاید و فلسفه ها ) پیروی نکنید که دران صورت از راه مستقیم به بیراهه پراگنده میشوبد. به پند واندرزخدا گوش دهید وازاحکام او پیروی منایید که متقی وپرهیزگار شوید وپرهیزگاری
؟تسیچ یوقت
65
اختیار منایید تا رحمت و بخشش الهی شامل حال تان گردد. این نه مورد از ایجابات تقوی محسوب می گردند و صراط املستقیم همین مسیر است. ازعبداهلل ابن عباس (رض) روایت شده که این سه آیت مشتمل بر ده احکام از محکماتی اند که در هیچ شریعت منسوخ نشده اند. رسول اهلل (ص) میفرماید" :کسی که رنج واندوه مؤمنی رادردنیا دورسازد ،خداوند یکی ازغمهای روز قیامت را ازودورمیسازد ،وکسی که مشکلی از مشکالت کسی را در دنیا مرفوع سازد ، خداوند مشکالت اورا دردنیا وآخرت آسان میگرداند ،کسی که مسلمانیرا دردنیا مستورساخت" لباس داد و یا عیوبشرا پوشانید" ،خداوند اورا دردنیاوآخرت مستور میسازد ،خداوند تا آنگاه با بنده خود کمک مینمایدکه بنده با برادرش تعاون کند ".
امانت داری به سلسله کجرویها و نفاق اهل کتاب ازخیانت های مالی شان درقرآنکرمی یاد آوری میگردد . در بین اهل کتا ب کسانی سراغ میگردند که سرمایه های وافری را بحیث امانت نگهداری منوده به وقت مقرره به صاحبش میسپارند .همین یهودانیکه درمعامالت شان صادق اند و امانت هارا خیانت منیکنند ،به اسالم میگرایند که حضرت عبداهلل ابن سالم و صحابی دیگرازاین جمله اند. و لی مردمی هم دربین شان وجود دارند که در کوچکترین امانت ولو یک دینارهم خیانت میکنندو بعد ازاخذ امانت ازان انکارمینمایند مگراینکه همیشه به تقاضای امانت باالی سر شان با یستید و پیاپی مطالبه منایید .آنها این حرامخوری ها را مجازدانسته استدالل مینمایند که خوردن مال مردم عوام و مخصوصا کسانیکه از دین ما پیروی منیکنند رواست .درحالیکه چنین تصور و استدالل ،دروغ بسنت به خداست زیرا خداوند در هیچ کتاب آسمانی آن را روا نساخته است .با و جود اینکه از کتاب خدا با خبر اند و میدانند که در ادیان آسمانی چنین چیزی وجود ندارد ولی دانسته بخدا دروغ میبندند. کسی که درچیزی اند ک وبی ارزش هم خیانت را روادارد چگونه درامانت های بزرگ و دررابطه با دین وکتاب خدا ازو امید صداقت و امانت کاری را داشت. بطورعام هرکه بشمول اهل کتاب به عهد و پیمان خودبا خدا و بندگان او و فامناید ،از خدا بترسد ،و تقوی و پرهیزگاری اختیار مناید ،از عذاب الهی جنات می یابد ،بیشک خدا پرهیز گاران را دوست دارد.
66
تقوی
ومن اهل الکتاب من ان تأ منه بقنطار یّؤ ّده الیک ج ومنهم ّمن ان تأ منه بدینار ّ الیؤ ّده الیک ا ّ الما دمت علیه قا ئما ط ذالک بان ّهم قالوا لیس فی ا ال ّمیّین سبیل ج و یقولون علی اهلل الکذب و هم یعلمون* بلی من اوفی بعهده و اتّقی ّ یحب المتقین فان اهلل ّ * ( سورة آل عمران ،آیات ) ۷۵-۷۴ در میان اهل کتاب کسی را میتوان یافت که اگر مالی هنگفت به او بسپاری به تو بازش میگرداند ،و کسی نیز هست که اگر دیناری به ا و بسپاری به تو باز نمیگرداند ،مگربرو بایستی " سخت گیری" ،زیرا میگویند :ما دربرابر امیان مسئول نیستیم و آنها دانسته بر خدا دروغ میبندند .آری هرکس به پیمان خود وفا کندو پرهیزگار باشد ،خدا پرهیز گاران را دوست دارد.
وفا بعهد یک سلسله معا هدات میعادی و غیر میعادی با قبایل مختلف اعم از مشرکین و اهل کتاب در زمان رسول (ص) صورت گرفته بود و اکثر شان به پیمان خویش وفادار مناندند. بنابرهمین پیمان شکنی ها مسلمانان مجبور به جنگ شده مکه معظمه را در سال هشتم هجر ی فتح منودند .در همین سال در دوران حج اکبر به مردم اعالن شد که خدا و رسولش از مشرکین بیزار اند وعهد و پیمانی با آنها باقی منانده است ،در مقابل پیمان شکنان اعالن جنگ داده شد .هرکه اظهار اسالم منود و عمالمناز خواندو ذکات داد راه را به رویش باز بگذارید و با دیگران به جنگ آماده شوید .به کسانیکه معاهده میعادی و غیر میعادی با آنها صورت گرفته بودواز طرف آنها عهد شکنی شده بود ،چهار ماه وقت داده شدتا درین دوران تصمیم بگیرند یا به مسلمانان بپیوندندویا آماده جنگ شوند وباکسانی که به پیمان خود وفادار بودند ،شماهم به پیمان خویش پابند باشند .به کسانی که معاهده غیر میعادی صورت گرفته بود هم چهار ماه موعد تعین شد. مسلمانان باید در عهد و پیمان خویش صادق ووفادار باشند و ازخدا بترسند ولی هنگامی که جانب دوم معاهده عهد شکنی مناید دیگر عهد و پیمانی با ایشان باقی منیماند .آنها به زبان تعهد دارند و قلبا با مسلمانان دشمنی میورزند ،هنگام شکست و ضعف شان به مسلمانان چاپلوسی منوده با زبان چرب و نرم خودرا دوست معرفی مینمایند وچون قدرت یافتند،هیچگونه تعهد ،قسم وحتی رشته قرابت و خویشاوندی را هم ارزش نداده به قتل و خونریزی و چور و چپاول دست میزنند .شاید تعداد قلیلی از ین مردم به تعهد خود پابند باشند ولی اکثریت شان در فسق و فساد و گناه و فریبکاری غرق اند واز این اقلیت کاری
؟تسیچ یوقت
67
ساخته نیست. وفا بعهد ازایجابات تقواست ،درهرحال( پیروزی و شکست) نباید خدارا فراموش کنید ، از خدا بترسید ،پرهیزگاری اختیار کنید و از عهد شکنی پرهیز دارید زیرا خدا پرهیز گاران را دوست میدارد. الحج االکبر ّ ان اهلل برئ ّمن المشرکین واذان ّمن اهلل و رسوله الی النّاس یوم ّ ورسوله ط فان تبتم فهو خیر لّکم ج وان تولّیتم فاعلمواان ّکم غیر معجزاهلل ط وبشر الّذین کفروا بعذاب الیم * ا ّ ّ ثم لم ینقصوکم الالّذین عاهدتّم ّمن المشرکین ّ شیئا ّو لم یظاهرواعلیکم احدا فات ّمواالیهم عهدهم الی مدّ تهم ط ّ یحب ان اهلل ّ المتّقین * کیف یکون للمشرکین عهد عنداهلل وعند رسوله ا ّ الالّذین عاهدتم عند المسجد الحرام ج فما استقاموالکم فاستقیموالهم ط ّ یحب المتّقین * کیف ان اهلل ّ و ان یظهرواعلیکم الیرقبوافیکم ا ّ ال ّوال ذ ّمة ط یرضونکم بافواههم وتأ بی قلوبهم ج واکثرهم فاسقون * (سورة التوبة ،آیة ) ۸-۳ درروزحج اکبراز طرف خدا ورسولش به مردم اعالن میشود که خداو رسولش از مشرکان بیزار اند .اگر توبه کنید "از شرک و پیمان شکنی " برایتان بهتراست واگر سرباز زنید بدانید که نمیتوانید خدارا عاجز گردانید"از عذاب رسیدن به شما" .و کافران را به عذابی دردناک بشارت ده .مگرمشرکانیراکه با آنها پیمان بستید و آنها از چیزی فروگذار نکردند " به تعهد خود وفادار ماندند" و با هیچکس " دشمنان مسلمانان" در برابر شما همدست نشدند ،پیمان خویش را با آنها به آخر برسانید. خداوند پرهیزگاران را دوست دارد .چگونه مشرکان را با خدا ورسولش پیمانی خواهد بود جز آنانکه در مسجد الحرام با آنها پیما ن بستید"که پیمان شکنی نکرده اند" ،تا زمانیکه "برپیمان شان" باشما وفادار ماندند شما نیز وفادار باشید ،.خداوند پرهیزگاران را دوست دارد .چگونه " پیمانی باشد با مشرکان" ؟ حال آنکه اگر بر شما پیروز شوند نه خویشاوندی را رعایت میکنند و پیمان را ،با زبان خشنودتان میکنند ولی در دل ابا دارند و بیشترشان فاسقان اند.
68
تقوی
بنیان تقوی اولین کار رسول (ص) بعد از هجرت اعمار مسجد است .مسجد در زندگی مسلمانان ارزش بزرگی دارد و نباید بنام مسجد سنگر ی برای کفار و دشمنان اسالم ساخت. زمانیکه رسول (ص) از مکه معظمه به مدینه منوره هجرت منوند درخارج مدینه در محله (بنی عمر بن عوف) توقف و چند روز بعد به شهر مدینه منوره تشریف برده مسجد نبوی را تعمیر منود. در محله ای که چندروز توقف منوده بود مسلمانان مسجدی بنا نهادند که بنام مسجد قبا یاد میگردد. (ابو عامر خزرجی ) که یکی از راهبان نصرانی بود افرادی را تشویق منودتا در جوار این مسجد آبادی دیگر بنام مسجد بسازدو بین مسلمانان تفرقه ایجاد وگروهی را باخود همراه سازد .رسول (ص) اورا به اسالم دعوت منوده فرمود که به ملت ابراهیمی بپیوندد ولی او گفت" من از قبل پیروملت ابراهیمی بودم و شما با آن چیز های دیگری را اضافه منوده اید". بعد ازجنگ بدرابو عامرفرارمنوده به مکه معظمه رفت ومردم را به ضد مسلمانان دعوت مینمود .درجنگ احد هم ابوعامر در صف کفاربرعلیه مسلمانا حضور داشت .وی بعد ازجنگ حنین به شام فرار منود و به منافقین مدینه منوره طی نامه خویش نوشت که من با قیصر رو م مالقات دارم و لشکر بزرگی فراهم منوده باالی مسلمانان حمله میکنیم و آنها را کامال تار و مار خواهیم ساخت .شما یک تعمیر بنام مسجد در جوار مسجد قبا اعمار کنید تا مرکز ارتباطی بین ما و شما باشد و درین تعمیر به بهانه مناز جمع شده به ضد اسالم مشوره و برنامه ریزی منایید .منایندگان ما هم در همین تعمیر با شما مالقات خواهند منود و اگر من شخصا آمدم در همین جا با شما مالقات میکنم. بناء بنام مسجد تعمیری در مقابل مسجد قبا اعمار شدو به رسول (ص) پیشنهاد منودند ":یا رسول اهلل ! بخدا قسم است که ما از ین کار نیت بد ندارمی بلکه بنا بر باران وسردی و گرمی رفنت به مسجد قبا گران است باخلصوص برای کسانیکه تکلیف ناتوانی وبیماری دارند ،از عدم گنجایش مسجد مردم شکایت دارند .به این دلیل مسجد دیگری بناشد ،برای سهولت مناز گذاران این کار صورت گرفته است .اگر شما یک مرتبه درین مسجد تشریف بیاورید و منازی را درا ن ادا کنید ،مارا سعادت میبخشید". این پیشنهاد برای آن بود تا تعدادی از مسلمانان راباآمدن رسو ل اهلل (ص) درین مسجد ،با خود همنظر و همکار سازند .درین وقت رسو ل (ص) برای جنگ تبوک آمادگی میگرفت و گفت که بعد از باز گشت از تبوک اگر خدا خواست می آمی .اما بعد ازبازگشت ازتبوک درنزدیکی مدینه منوره آیات نازل وازدسیسه منافقین به مسلمانان خبر
؟تسیچ یوقت
69
داده شد. رسول (ص) چهار نفر "مالک بن خشم ،معن بن عدی ،عامر بن سکن ،حشی " را موظف ساخت تا تعمیر مذکور را ویرا ن سازند.آنها بدون توقف آن را آتش زده کامال به زمین هموار ساختند. بلی ! مسجد جای پرهیزگاران و نیکوکارا ن و پاکان است ،اولین خانه واولین سنگر مسلمان مسجد است ،هرکه براستی مؤ من است در اعمار مسجد سهم میگیرد ،مسجد خانه خداست و سنگر مؤمن ،نباید از مسجد سنگر ی برای دشمنا ن اسالم ساخت . اسس علی التّقوی من ا ّول یوم احقّ ان تقوم فیه ط فیه التقم فیه ابدا ط لمسجد ّ ّ اسس بنیانه علی تقوی رجال یّحبّون ان یّتت ّهروا ط واهلل ّ یحب المطهرین * افمن ّ ٍ ٍ اسس بنیانه علی شفا ُج ُرف هارفانها َر به فی نار َِجهنّم خیر ام ّمن ّ من اهلل و رِضوا ٍن ٌ ط واهلل الیهدی القو َم ّ الظال ِ ِمین (سورة التوبة ،آیات ) ۱۰۹-۱۰۸ هرگز دران مایست ،مسجدی که از اول بر " نیت" تقوی بنا شده باشد سزاوار است دران قیام کنی .درانجا مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه شوند ،و خدا پاکیزگان را دوست دارد.آیا کسی که اساس و بنیان رابر پرهیزگاری و خشنودی خدا نهاده باشد بهتر است یا کسی که بنائی را بر حاشیه پرتگاه سستی بنانهاده است ،پس ناگاه با صاحبش در آتش دوزخ فرو ریخت ،خداوند ستمگاران را هدایت نمیکند.
آیا کسی که زندگیش رابر پایه تقوی و خشنودی خدا بنا نهاده بهتر است بهتراست یا آنکه اساس زندگیشرا نفاق و دشمنی با مسلمین تشکیل میدهد و در پرتگاه سقوط در آتش دوزخ قرار دارد؟اساس زندگی و موقف متقیان را همان صداقت وراستی ،طهارت و پاکی عقیده و عمل ،امانت داری ووفا بعهد ،نیکوکاری و عمل احسن تشکیل میدهد و زندگی منافقین بر اساس دورویگی و فریب و دوکه ،عهد شکنی و فتنه انگیزی ،فساد کاری و اذیت مسلمین استواراست که با این روش در لبه پرتگاه عذاب دنیوی و اخروی قرار دارند. ان ّما یعمر مساجداهلل من آمن با هلل والیوم اآلخرو اقام الصلوة و آتی الزکات و لم یخش ا ّ ال اهلل فعسی اولئک ان یّکونو من المهتدین (سورة التوبة ،آیة ) ۱۸ مساجد خدا را فقط کسی آباد میکند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده ،نماز را بر پا داشته ،ذکات داده و از کسی جز خدا نترسیده است ،و توقع میرود که این ها از را ه یافتگان باشند.
70
تقوی
بندگان خاص خدا(ج) صفات بندگان خاص خداوند طی آیاتی توضیح گردیده که مفهوم آن چنین است : عبادالرحمن کسانی اند که : -۱متواضع بوده حتی فروتنی در راه رفنت و قدم گذاشنت شان هویداست ،در مخاطبه و گفت و شنید مالمیت و نرمی دارند و از خشونت پرهیز مینمایند و اگر کسی به شیوه جهالت به خشونت پرداخت سالم متارکه داده از برخورد بی مورد کنارگی میکنند. -۲شبخیزی دارند و به مناز می ایستند و با خدای خویش به راز و نیاز میپردازند. -۳ازعذاب دوزخ میترسند و دست دعا به پیشگاه الهی باال منوده میگویند :خدایا ! مارا از عذاب دوزخ جنات فرما که بد جاییست. -۴در مصرف مال از افراط و تفریط پرهیز منوده ،نه بخل می ورزند و نه اسراف میکنند بلکه راه اعتدال را اختیار مینمایند. -۴غیر خدا بکسی سر تعظیم فرود نیاورده به عبادت غیراهلل منیپردازند ،کسی را بناحق بقتل منیرسانند واز زنا کاری خودداری مینمایند. -۶دروغ گو نبوده به دروغ شاهدی منی دهد ،ازلهویات بزرگوارانه میگذرد ودران شامل منیگردد ،خود به کار ها ی بیهوده مصروف نیست و در چنین محافل و مجالش شرکت منیکند و در ین مورد بزرگواری خود را حفظ میکند. -۷از آیات خدا غافل نبوده دربرابر آن بی تفاوت نیست ،از قران بیگانه نیست وقرآن میخواند و در زندگی از احکام الهی پیروی مناید. -۸به پیشگاه خدا دعا منوده میگویند :الهی! زنان و فرزندانی برای ما عطا کن که روشنی چشم ما گردند و مارا امام و پیشوای متقیان بگردان.آرزوی خانواده نیک و پاک و ملبس به لباس تقوی را درد ل میپرورا نند وآ ن را از خدا میطلبند. آنها نه تنها خودشان پرهیزگارند بلکه آرزودارند تا اطرفیان وهمنشینان شان نیکوکارومتقی باشند دعاودرخواست شان ازخ��دا اینست که خانواده نیکو نصیب شان گرددوپیروان وهمکاران پرهیزگارداشته باشند. وعبادالرحمن الّذین یمشون علی االرض هونا ّو اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سالما، ّ سجدا ّو قیاما ،والّذین یقولون ربّنااصرف عنّا عذاب جهنّم ّ ان هم ب لر یبیتون والّذین ّ ّ مستقرا ّومقاما،والّذین اذآ انفقوا لم یسرفوا و لم عذابها کان غراما ،ان ّما سآءت ّ یقتروا وکانه بین ذالک قواما،والّذین الیدعون مع اهلل الها آخر وال یقتلون النّفس حرم اهللُ ا ّ َ ِوالیزنون و من یّفعل ذالک یلق اثا ًما ،یضاعف له العذاب ال بالحقّ الّتی ّ ال من تاب و َع ِم َل عمال صالح ًا فاولئک یبدّ ُِل اهللُ ُ یوم القیامة ِ ویخ ُلد فیه ُمهان ًا ،ا ّ
71
؟تسیچ یوقت
ٍ یتوب حسنات و کان اهلل غفورا ً ّر حیم ًا ،ومن تاب و ع ِم َل صالح ًا فان ّ ُه سیئاتِهم ُ مروا کرام ًا ،والّذین اذا مروا باللغ ِو ّ الی اهلل ِ متاب ًا ،والّذین ال یشهدون َ ال ّزو َر و اذا ّ ذ ّکروابآیات ربّهم لم ِ یخ ُّروا علیها ُص ّم ًا ّو ُعمیان ًا ،و الّذین یقولون ربّنا هب لنا من قرة اعین ّواجعلنا للمتّقین اماما * ( سورة الفرقان ،آیة ) ۷۴ ازواجنا و ذ ّریّاتنا ّ
وبندگان خاص خدا کسانی اند که :با سکون وشکستگی در زمین را ه میروند ،وچون با مخاطبه جاهالن روبرو شوند سالم متارکه گویند ،آنهاییکه شبهنگام به عبادت خدا وسجده وقیام مصروف اند ،آنهاییکه دست دعا به پیشگاه خدا باال نموده میگویند : الهی! مارا از عذاب دوزخ نجات فرما ،یقینا عذاب دوزخ خیلی شدید است ،بیشک دوزخ بد جاییست ،و آنهاییکه چون مصرف کنند نه اسراف و نه تنگی کنند ودر بین اینها حالت اعتدال را رعایت نمایند ،آنهاییکه با خدامعبود دیگری را پرستش نمی کنند و به قتل نا حق نمی پردازند و زنا نمیکنند وهرکه چنین کند بعقوبت دشواری روبرو خواهد شد ،در روز قیامت عذابش دوبرابر کرده شود و با خواری و ذلت درا ن دایم بماند مگر آنهاییکه توبه نموده نیکوکاری ورزند ،پس خداوند بدیهایشانرا به حسنات مبدل خواهد ساخت و خداوند بخشاینده مهربان است وهرکه توبه نموده عمل صالح انجام دهد پس او با توبه بخدا رجوع میورزد ،و آنهاییکه به دروغ گواهی نمی دهند و چون با لغویات وامور بیهوده مرورکنند بزرگوارانه ازان میگذرند ،وآنهاییکه دربرابر ذکرآیات خدا بی تفاوت نبوده کرو وکورنمی افتند ،و کسانی که میگویند :پروردگارا ! زنان و فرزندانی برای ما عطا کن که روشنی چشم ما گردند ،و مارا پیشوای متقیان بگردان.
تقوی وپرهیزگاری دری��ک جمله خالصه میشود" پیروی من��ودن از ق���رآن" .عمال قرآن رادرزندگی خویش متثیل منایید وقرآن متحرک شوید تا مورد رحم خدا قرارگرفته سعادت دارین نصیبتان گردد. وهذا کتاب انزلناه مبارک فاتّبعوه واتّقوا لع ّلکم ترحمون
(سورة االنعام ،آیة ) ۱۵۵
این کتابی است پر برکت که ما نازل کردیم ،ازان پیروی کنید و پرهیزگاری نمایید تا مورد رحمت قرارگیرید.
تماقتسا و ربص
73
صبر و استقامت صبرو استقامت در مسیر اسالم یکی از مشخصات پرهیزگاران است.مسیر اسالم حاوی خطرات گوناگون و فرازو نشیب و نا مالمیت ها بوده خداوند متعال بندگان خود در البالی شداید و مشکالت مورد امتحان قرار میدهد تا مؤمنین صادق از افراد ضعیف االمیان و منافق مجزا گردند. انسان در مقابله با نا مالمیات روزگار مقاوم بار آمده تربیه میگردد .همچنانکه ورزشکاران با پیروی از مقررات ورزشی و مسابقات و مترین وورزش تربیه شده روز بروز قوت جسمی شان بیشتر و برای مسابقات بزرگتر آماده میگردند ،مسلمانان هم بااستقامت در اطاعت از اوامر خدا وند متعال و حتمل مشکالت و عبور از فراز و نشیب زندگی تربیه شده شخصیت شان رشد می یابد وبرای اجنام امور بزرگتری آماده میگردند. مسلمانان با استقامت درتعمیل اوامرالهی وحتمل مشکالت وعبورا فرازنشیب زندگی تربیه شده شخصیت شان رشد می یابد وبرای اجنام اموربزرگتری آماده میشوند. صبرازطریق مداومت درمنازوروزه گرفنت وادای حج وجهادوانفاق درراه خدا ،حتمل هنگام مواجه شدن به مصیبت ها وفقروتنگدستی وهنگام شکست دربرابردشمن ،صبردربرابرکشش هوای نفس وشهوت ،صبربا تواضع و فروتنی ودوری ازتکبروطغیان هنگام غنا وقدرت وشهرت وغیره . مؤمن صابردرهرشرایط ازدایره قانون الهی بیرون نه رفته به خدا توکل میورزد وبه قضای خدا راضی وقانع میباشد ودرمسیراسالم استقامت داشته هرگزمأ یوس ونا امید منیگردد. از رسول اکرم (ص) در باره اسالم پرسیدند فرمود":بگو :ایمان آوردم بخدا ،سپس استقامت نما".
همچنان رسول (ص) میفرماید ":بدانکه نصرت و کامیابی با صبر و نجات با مشکالت است شکی نیست که در پی هر مشکلی دوآسانی قرار دارد".
74
تقوی
اسالم قانون زندگی اسالم برنامه زندگی بشر است و در متام جوانب زندگی انسان باید تطبیق گردد.اگر کسی براستی از خدا بترسد وبه روز آخرت امیان دارد و باوردارد که روزی بحضور خداوند برای حساب و کتاب حاضر میگردد ،در متام زندگی خویش از دایره اسالم بیرون منیگرددو با اسالم زندگی میکند و با اسالم میمیردو زندگی و مرگش در اسالم خالصه میشود. خداوند متعال خطاب به مؤمنان میفرماید ( :ای مؤمنان ! از خدا چنان بترسید که شایسته است ،و جز در مسلمانی منیرید). خداوند علیم است و از سلول سلول بدن تان آگهی دارد و از آمال و آرزو ها و عملکرد ظاهر و مخفی تا ن با خبر است و اجر و پاداش نیکو کاری هایتان را حبط نخواهد ساخت و مفسدین و ظاملان را به کیفر اعمالشان میرساند ،بجز خدا از هیچ قدرتی تر س نداشته باشید و زندگیتان در اسالم سپری گردد. پرهیزگاری و تقوی همین است که در متام زندگی محتاط بوده از احکام الهی پیروی و از منهیات پرهیز منایید. والتموتن ا ّ ال وانتم مسلمون یاایّهاالّذین آمنوااتّقوااهلل حقّ تقاته ّ
(س��ورة آل عمران،آیة
)۱۰۲
ای مؤ منان! چنانچه سزاوار است از خدا بترسید و جز در مسلمانی نمیرید" در تمام زندگی از اسالم خارج نگردید".
مداومت در مناز آنگاه که رسو ل اکرم (ص) از ناحیه شرارت ها و ظلم و ستم کفار احساس خفقان و دلتنگی داشت ،خداوند متعال به این ارتباط میفرماید که در برابر تبلیغات ناروا و بدزبانی های ایشان صبر کن ،عوامل سقوط و نزول شان فراهم است و بزودی بعذاب مبتال خواهند شد(.چنانچه در جنگ بدر این وعده حتقق یافت) و مناز های پنج وقت را اداکن که به این ترتیب در دنیا و آخرت راضی و خشنود میگردید. بعد میفرماید که به دارو مدار و مال و ثروت و قدرت و لشکر کفار التفات مکن زیرا با این عیش و عشرت مورد امتحان خداوندی قرار دارند و خداوند برایشان مهلت میدهد و بتدریج بسوی سقوط پیش میروند.در آخر تا کیدا میفرماید که اهل خودرا به ادای مناز امر منا و بدان
تماقتسا و ربص
75
که سراجنام نیکو و پیروز یهای دنیوی و اخروی و عزت و سرفرازی دارین از آن متقیان و پرهیزگاران است .اینست که قرائت مینماییم: فاصبر علی مایقولون و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها ومن آناء الیل فسبح واطراف النهارلعلک ترضی * وال ت َُمدّ َّن َعینَ َ یک اِلی َما َمتّعن َا ِبه خیر ّوابقی * وأ ُمراَه َل َ ورزق َرب ّ َ ُ ک الحیوة ِ الدّ نیا لِنَفتِنَ ُهم فِیهِ ط َهرة َ َ ک ٌ اَزواج ًا ّم ِن ُهم ز َ نحن َنرز َ ُقک ط َو العاقِبَة ُلِلتّقوی (سورة اص ِطبر َع َلی َها ط النسئلک ِرزق ًا ط ُ لصلوة ِ و َ ِبا ّ طه ،آ یا ت )۱۳۰-۱۳۲
پس صبرکن بآنچه میگویند و تسبیح گو با حمد پرور دگار خویش پیش از برامدن آفتاب (ادای نماز صبح) و پیش از فرو شدن آن (ادای نماز پیشین و دیگر) و بعضی ساعت ها ی شب(ادای نماز شام و خفتن) واطراف روز تسبیح گو ،بود که خشنود شوی. وبازمگشای چشمان خودرا بسوی آن آرایش زندگانی دنیا که گروه های ایشان "کفار " را بهره مند ساخته ایم تادران آزمایششان نمائیم وروزی پروردگارتو بهتر و پاینده تر است. واهل خود را به نماز امر و بران استقامت کن ،ازتو روز ی نمیخواهیم " نه از تو ونه از اهل تو" ،ما به تو روزی میدهیم ،و عاقبت " نیکو" از اهل تقواست
صبر و استقامت و ادای مناز برای انسان سکون وآرامش روحی بار می آورد و غم و اندوه وتصورات نادرست و نگرانیهای نامطلوب را از وی دور میسازد .مناز وسیله استقامت و صبر و پایداریست. رزق پروردگار وآنچه را خداوند نصیب مؤمنین ساخته است بهتر و پاینده تر است .زندگی دنیا دربرابر نعمات اخروی از نظر کیفیت و کمیت و دوام و بقا ناچیزاست . ادای مناز و مداومت به آن چیزیست گرا ن مگر برای خاشعین سهل خواهدبود .مناز بهترین عبادت است و اجرو پاداش آن خیلی بزرگ وهیچ کار با ارزش آسان نیست اما برای اهلش سهل خواهد بود .ادای مناز برای مردم خاشع و خاضع و فروتن و رقیق القلب که امیان به خدا در اعماق وجو دشان ریشه دوانده و جسد شان با نورامیان و روح قرآن زنده گردیده است سهل است. خشوع وفروتنی از امیان قوی سرچشمه میگیرد .کسیکه باور دارد ،روزی به پیشگاه خدای حسیب و علیم می ایستد و حسا ب و کتا ب و مکافات و مجازاتی در کار است (فمن یعمل مثقال زرة خیرا یره .ومن یعمل مثقال زرة ش ّرا یره) ،او از خدا میترسد و خاشع میگردد .بناء
76
تقوی
خدای علیم و قدیر اورا درراه نیک هدایت منوده استقامت و پایداری برایش اعطا میکند. این حالت اجنام عبادات را به او سهل میگرداند وهنگام روبرو شدن به مصیبت ها تسلیت ودر برابر مشکالت استقامت و پایداری حاصل واز سیئات پرهیز مینماید و همین خصلت های متقین است. واستعینوابالصبروالصلوة ط وان ّهالکبیرة ا ّ العلی الخاشعین* الّذین یظنّون ان ّهم ّ مالقواربّهم و ان ّهم الیه راجعون (سوره بقرة،آیات ) ۴۵-۴۶ کمک بخواهید به صبر و نماز ،واینکار دشواراست مگر بر فرو تنان ،آنهاییکه یقین دارند پروردگارشان را مالقات میکنند و بسوی او باز میگردند.
رسول اهلل (ص) میفرماید :
" طهارت جزء ایمان ،و الحمد هلل پرکننده میزان ،سبحان اهلل و الحمد هلل پرکننده فضای بین زمین و آسمان ( مراد از ثواب ذکر خداست ) ،نماز نور (نوریکه مسیر زندگی انسان را روشن ساخته در جهت نیکو هدایت میگردد ) ،و صدقه سندوبرهان(ایمان راستین ) است ،و صبر روشنیست ( وسیله هدایت و نشانه صبح پیروزی) "
روزه وسیله پرهیزگاری روزه یکی از بناهای پنجگانه اسالم بوده واین حکم از زمان حضرت آدم علیه السالم تا حال با کمی تفاوت جاریست. گرچه روزه داشنت به کسانی که پیرو هو ی و هوس و نفس وشهوت اند خیلی سنگین است ولی روحیه صبر و استقامت و بردباری را دروج��ود ا نسان تقویه مینماید .رسو ل (ص) میفرماید( :روزه نیمی از صبر است). روزه حیثیت مترینی را دارد تا انسان به پیروی از احکام الهی عادت گرفته زندگی اش منظم گردد .همچنان که با تکرار حرکات جمع نظام روحیه نظم و اطاعت وپیروی از مقررات در نهاد افراد ،تقویه گردیده به عادت روزمره تبدیل میگردد ،روزه روحیه صبر و برده باری رادر نهاد انسان زنده ساخته پیروی از احکام الهی را به او سهل میگرداند .روزه داشنت با تقوی و پرهیزگاری رابطه مستقیم دارد .پرهیز از خورد و نوش دررمضان برای روزه دار درس پرهیزگاری میدهد واورا در پرهیز از منکرات پایدار میسازد ،بناء از را ه روزه میتوان به پرهیزگاری رسید .از طریق روزه میتوان خودرا از هوی و هوس و شهوت نگهداشته ،در اجتناب از منهیات عادت کرد ونیکوکاری را کارروز مره خود ساخت.
تماقتسا و ربص
77
خداوند درین آیت میفرماید که روزه برشما و امت های قبلی فرض گردانیده شد تا تقوی حاصل منایید. الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لع ّلکم تتّقون یا ایّها الذین آمنوا کتب علیکم ّ (سورة بقرة ،آیت ) ۱۸۳
ای مؤمنان! روزه گرفتن برشما فرض شد چنانچه باالی گذشتگان شما"امت های قبلی و پیامبران الی آدم " فرض شده بود تا پرهیزگار شوید.
صبر و تقوی در سال سوم هجری کفار قریش با اقوام و قبایل دیگر لشکر بزرگی تدارک منودند و به انتقام شکست شان در جنگ بدر برای مقابله با مسلمانان برامدند .رسول (ص) با اصحاب مبارک درین موردمبشوره پرداخت .رسول (ص) به این نظر بود که از داخل مدینه با دشمن مقابله صورت گیرد ورای عبداهلل ابن ابی " رئیس منافقین" موافق رای رسول (ص) بود .این اولین باراست که ازونظرخواهی شده است .اما جوانان و کسانیکه در جنگ بدر حضور نداشتند و آرزو ی اشتراک در جهاد و درجه شهادت را در دل میپرورانیدند با جدیت گفتند که ما از مدینه بیرون شده با کفار مقابله میکنیم ،ما منیخواهیم به دشمن نشان دهیم که در حال ضعف و ناتوانی قرار دارمی .اکثریت به همین نظر شدند و رسول (ص) آراء اکثریت را پذیرفته بخانه رفت و زره و سالح خودرا گرفته به نیت غزا بیرون برامد .درغیاب رسول(ص) بعضی به این فکر شدند که چرا با رای آنحضرت مخالفت منودندو بعداز برامدن او از خانه بحضور آنحضرت عرض منودند " :چون اراده پاک شما برین است تادر داخل مدینه به مدافعه بپردازمی بیایید که همین جا سنگر بگیرمی ".رسول (ص) فرمود " :به یک پیامبر مناسب نیست زمانیکه زره بپوشد و سالح بدست گیرد و به غزا کمر ببندد ،بعد بدون قتال سالح را از خود دور کند ".هنگام خروج از مدینه حدود یک هزارنفر مجاهد با آنها همراهی منودند مگر عبداهلل ابن ابی با سه صد نفر از راه برگشت و گفت " :چون او به سخنان ما گوش منیدهد و به مشوره ما عمل نکرد بناء ما هم مجبور نیستیم تا حتما جنگ کنیم و خودرا بقتل برسانیم ". رسول (ص ) با هفت صد نفر به میدان جنگ رسیدند .آنحضرت شخصا به ترتیب و تنظیم صفوف لشکر پرداخته هر دسته مجاهدین را بجای معین جابجا و وظابف شان را برایشان مشخص منود ه فرمود " :تا زمانیکه من به جنگ امر نکرده ام جنگ نکنید و در مواضع
78
تقوی
خویش منتظر باشید". به اثر حتریکات منافقانه عبداهلل ابن ابی و بازگشت سه صد نفر از راه و قلت تعداد مجاهدین ،روحیه مجاهدین مربوط به دوقبیله بنوحارثه و بنوسلمه تضعیف گردید .آنها به این فکر شدند تا از صحنه جنگ کنار روند .به همین ارتباط آیت نازل گردید (.اهلل ولّیهما ) خداولی و کارساز و حامی و مددگارتان است ودر هرحال باشماست ،شما تنها نیستید ، خدا باشماست .مؤمن در هرحال به خدا توکل میکند ، تعداد افراد جنگی و اسلحه و جتهیزات و لشکرضامن پیروزی و شکست نیست زیرا خدا قادر و تواناست وکسی راکه بخواهد بطور غیبی تایید خواهد منود و فتح مبین را نصیبش میگرداند. جنگ بدر را بیاد بیاورید که تعداد سه صد نفر در برابر هزار نفرمسلح با همه وسایل و ساز وسامان جنگی پیروز گردید. بلی اگر صبر و تقوی اختیار کنید ،کفار و منافقین بادسایس و مکارگی شان به شما ضرری رسانده منیتوانند ،زیرا خدا به همه اعمال احاطه دارد .صبرو استقامت و متانت و پایداری در را ه اسالم ،پیروی از احکام الهی در هر شرایط ،اخال ق نیکو ،پرهیزگاری و اجتناب از منهیات معیار پیروزیست. ان تمسسکم حسنة تسؤ هم و ان تصبکم سیئة یفرحوا بها ط و ان تصبروا و الیضر کم کیدهم شیئا ط ّ ان اهلل بما یعملون محیط * و از غدوت من تتّقوا ّ تبو ء المؤ منین مقاعد للقتال ط واهلل سمیع علیم * اذ ه ّمت طائفتان منکم اهلک ّ ان تفشال واهلل ولیّهما ط و علی اهلل فلیتو ّکل المؤ منون * و لقد نصرکم اهلل ببدر ّو انتم اذلّة ج فاتّقوااهلل لع ّلکم تشکرون * اذ تقول للمؤ منین الن یّکفیکم ان یّمدّ کم ربّکم بثالثة آالف ّمن المالئکة منزلین *بلی ان تصبروا و تتّقوا ویأ مسومین توکم من فورهم هذا یمدد کم ربّکم بخمسة آالف ّمن المالئکة ّ (سوره آل عمران ،آیات ) ۱۲۰-۱۲۵
اگر نعمتی "فتح یا غنیمت " به شما برسدآنانرا بد آید و اگر به شما بدی " مصیبت ،قتل ،شکست " برسد ،شادمان میشوند ،اگر شکیبایی کنید و پرهیز گاری نمایید ، مکر شان به هیچ وجه شمارا متضرر نخواهد ساخت. خداوند بآنچه انجام میدهند احاطه دارد .وآن زمانی را بیاد آور که با مداد از میان خانواده خود بیرون رفتی و پایگاه های جنگ را برای مسلمانان مهیا میکردی وخداوند شنوای داناست.
تماقتسا و ربص
79
آنگاه که دو طایفه تان خواستند بزدلی کنند "،حال آنکه "خداوند ولی " مددگار " شان بود ،و مؤ منان باید بر خدا توکل کنند. خدا شمارا در جنگ بدر یاری کرد در حالیکه ناتوان بودید ،از خدا بترسید تا شکر نعمت او را بجا آورید. آنگاه که به مؤمنان می گفتی " آیا کافی نیست که پروردگارتان شما را با نزول سه هزار فرشته یاری کند " .آری اگر صبر کنید و پرهیز گاری نماییدو" کافران" با این جوش و خروش باالیتان بیایند ،خداوند شمارا با پنج هزار فرشته نشان دار یار ی خواهد کرد.
صبرو تقوی دروازه پیروزی اند در آخرین آیه سوره آل عمران خداوند مهربان بطور جامع مؤمنان را توصیه میفرماید که مفهوم آن چنین است: ای مؤمنان ! اگر آرزوی فتح و نصرت و عزت و آبرو و سعادت دنیا وآخرت رادر دل میپرورانید ،صبراختیار کنید .صبر در طاعت و عبادت ،صبر در پرهیز از معصیت ،صبر درمقابله با دشمنان اسالم ،صبر در حتمل و برده باری در برابر همراهان و دوستان و اقارب وگذشت از نواقص و اشتباهات شان ... نه تنها خود صابر وشکیبا باشید بلکه یکدیگررا به صبر و استقامت توصیه منایید! صفوف تان را فشرده سازید و با مردم نیکو و مجاهد روابط محکم داشته باشید ،صفی پاک ،منظم ،قوی و مستحکم همچون دیواری عظیم در برابر دشمن بسازید و همیشه برای دفاع از سرحدات اسالم آماده باشید .درمتام شرایط از احکام و دستورات الهی پیروی منایید .در همه حاالت زندگی از خدا بترسید و به خدا توکل منایید .اینست راه فالح و رستگاری ، راه جنات از عذاب دوزخ و راه سعادت و عزت در دنیا و آخرت. یا ایّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتّقو ااهلل لع ّلکم تفلحون (سورة آل عمران ،آیة ) ۲۰۰
ای مؤمنان صبر کنید" دربرابر مصیبت ،طاعت و عبادت وپرهیز از معصیت " و همدیگر را به صبرتوصیه نمایید و مستحکم شوید " با صفوف منظم و مرتبط بادشمن مقابله نمایید " از خدابترسید که رستگار شوید ".کامیابی دنیا و آخرت و نجات از عذاب دوزخ "
81
تقوی در امور خانواده خانواده اساس اجتماع را تشکیل داده اولین قدم زندگی اجتماعی میباشد و گفته میتوانیم که بدون تشکیل خانواده اجتماعی بوجود منی آید.تشکیل خانواده مهذب و پرهیزگار در اجتماع تأثیر نیک داشته بسیاری مشکالت و جنایات وشرارت هارا از بین مردم دور میسازد و ازبین رفنت کیان خانواده باعث ایجاد بسی معضالتی در جامعه میگرددکه نه قوای امنیتی و پلیس قادر به جلوگیری آن خواهد بود ونه مجازات و محابس . حفظ روابط خانوادگی و ایجاد روحیه محبت و صمیمیت و همکاری در بین افراد خانواده به مراعات یک سلسله اصول و مقررات ارتباط دارد که تقوی و ترس از خدا دران حیثیت محوری دارد. انسان زمانیکه ازخداترس داشته در خفا و اظهار حقوق اعضای خاندان خود را مراعات مناید و اخالق نیکو را در حرکات و سکنات خویش در نظر داشته و روحیه گذشت و فداکاری داشته باشد و برای اهل خویش عمال سود مند واقع گردد ،میتواند اعتماد دیگران را بخود جلب منوده آنها را به نیکو کاری و حسن معاشره واخالق نیکو ترغیب مناید. خداوند متعال میفرماید : اس والحجار ُة علیها ملئک ٌة یآایّها الّذین آمنواقوآانفسکم و اهلیکم ناراً ّوقودهاالنّ ُ ٌ الیعصون اهللَ مآاَ َم َر ُهم ویفعلون مایؤ َم ُر َ َ ون (سورة التحرمی ،آیة ) ۶ غالظ شدا ٌد ای مؤ منان ! خویشتن و اهل خانه خود را از آتشی نگهدارید که هیزم در گیرانش مردم و سنگها ست ،نگهبانان آن فرشتگان درشت خو یی اند که از اوامر خدا نافرمانی نمی کنند و آنچه برایشان حکم گردد انجام میدهند.
82
تقوی
صلح و تقوی زندگی انسان توام با اشتباهات و نواقص است و همین اشتباهات باعث آزردگی یکی از دیگر گردیده کم کم بزرگ شده به خصومت ها و مناقشات مبدل میگردد از همین جمله است رجنش زن و شوهر. اگرچنانچه زوجه احساس دارد که شوهرش ازو آزرده است ،حقوق زنا شوهری و غیره را مراعات منی کند و برخورد نیک با او ندارد ،از صحبت با او رو میگرداند ،نفقه اورا چنانچه الزم است و از شوهر توقع دارد منی پردازد ...درین موارد اگر زن و شوهر باهم مصاحله منایند و به ترتیبی که ممکن است همدیگر را راضی سازند باکی نیست و گناه ندارد .ولی بدون سبب و اشتباه و گناهی تکلیف دادن زنان وبد خلقی و تصرف در مال و ملکیت شان گناه است .بهتر است زن در برابر شوهر گذشت مناید و اورا را ضی سازد و شوهرنیز در رویه خویش جتدید نظر کند و از اشتباهات همسر خویش بگذرد ورابطه زنا شوهری را حفظ و کار به جدایی نکشد و زن طالق نگردد. قابل یادآوریست که نفقه و کسوت و منزل برای زوجه که قابل وطی باشد اگرچه کافره بود ،به قدر حال هردو بر زوج واجب است .اگر زوجه بی اذن شرع از خانه زوج بیرون رفت ، نفقه او از زوج ساقط میگردد زیرا ناشزه شده ونفقه ناشزه بر زوج الزم نیست .بخل و خود خواهی در نفس انسان حاضر است و منیتواند کامال از حترکات نفس امین باشد ،به همین دلیل آزردگی ها میان زن و شوهر و عامه افراد اجتماع ایجاد میگرددولی را ه حل اینست که نیکو کاری و تقوی اختیار مناییم. در حالیکه شوهر از زن خویش آزرده باشد با ید از عفو و بخشش کارگیرد و با زنان خود از در محبت ،صمیمیت و خلق خوش پیش آید واز نشوز و اعراض و خصومت پرهیز مناید و در همه حال از خدا بترسد ،خدا از این همه نیکو کاری و احسان آنها کامال آگاه است و اجر و ثوا ب شمارا ضایع منیسازد و سرفراز ی دنیا و آخرت را نصیب تان میسازد. از عدل و انصاف درهرحال دور نگردید گرچه مراعات عدل بین زنان بصورت مطلق ممکن نیست ومتایالت قلبی باالی حرکات انسان تأ ثیر داردولی ازمتایالت نا جایز جلوگیری صورت گیرد (در صورتیکه بیش از یک زن داشته باشد ،به یک زن متایل داشته با دیگری بی میل و بی رغبت بود) وزن را بی سرنوشت و معلق نگهدارد ( نه رابطه نیکو و احسن با او داشته باشد و نه اورا طالق دهد.). در هرصورت اگر اشتباه از مر د است و یا از زن صلح و سازش برایشان بهتر است نه طالق. باید از اشتباهات همدیگر بگذرند . اگر با زنان تان از در اصالح و سازش وجورآمد پیش آیید و حتی املقدور از ظلم و حق تلفی
هداوناخ روما رد یوقت
83
در حق آنها پرهیز منایید ،خداوند بخشاینده و مهربان است و ا شتباهات و گناهان شمارا عفو مینماید. و ان ا مرأ ة خافت من بعلها نشوزا او اعراضا فال جناح علیهما ان یّصلحا بینهما صلحا ط و الّصلح خیر ط و احضرت االنفس ّ الشح ط و ان تحسنوا و تتّقوا ّ فان اهلل کان بما تعملون خبیرا * ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم فال تمیلوا ّ کل المیل فتذروها کالمع ّلقة ط و ان تصلحوا و تتّقوا ّ فان اهلل غفور ّرحیم ( سورة النساء ،آیت ) ۱۲۹-۱۲۸
اگر زنی از نا سازگاری یا اعراض شوهرش بیم داشته باشد مانعی "گناه " ندارد باهم به نوعی سازش" صلح " کنند و سازش بهتر است ،وبخل در نفس ها حضور دارد ، و اگر نیکی کنید و پرهیز گاری پیشه سازید خداوند از کردارتان آگاه است .و هرگز نمیتوانید در میان زنان به عدالت رفتار کنید .پس بکلی اعراض نکنید که اورا بی سر نوشت بگذارید و اگرراه اصالح و پرهیز گاری پیش گیرید خداخیلی آمرزنده "خطا ها " و خیلی مهربان است" به اعطای اجر و ثواب "
هم چنان میفرماید: ّ آمنواان من اذواجکم واوالدکم عد ّوا لّکم فاحذروهم ج و ان تعفوا یا ایّهاالّذین وتصفحوا وتغفروا ّ فان اهلل غفور ّرحیم* ان ّما اموالکم و اوالدکم فتنة ط واهلل عنده اجرا عظیم* فاتّقوااهلل مااستطعتم واسمعواواطیعواوانقوا خیرا ّ النفسکم ط ومن یّوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون ( سورة التغابن ،آیات ) ۱۶-۱۴ ّ ای مؤمنان! یقینا بعضی ازواج و اوالد تان دشمنان تان اند پس از ایشان حذر نمایید"حدود و اوامر خدارا در نظر داشته باشید " و اگر در گذرید و رو بگردانید وبیامرزید پس یقینا خدابسیار آمرزگار"خطیئات" وخیلی مهربان "در اعطای اجرو ثواب " است .جز این نیست که اموال و اوالد تان "وسیله " امتحان است و خدا نزد اوست مزد بزرگ.پس بترسید از خدا آنقدر که توان دارید و بشنوید وفرمانبرداری نمایید"از اوامر خدا" وانفاق نمایید ،برایتان خیر است ،و هرکه از بخل نفسش نگهداشته شود پس آنگروه رستگار اند.
درین آیات خداوند متعال میفرماید که از زن و فرزند خود حذر منایید زیرا باعدم مراعات عدل و انصاف و اوامر ونواهی خداوند در معامله با آنها به مواخذه و عذاب الهی گرفتار میگردید ،دربرابر آنها از گذشت و عفو پیش آمد منایید ،ازاشتباهات شان بگذرید ودر صورت ایجاد اختالف ازدر مصاحله و آشتی پیش آییدو از مال و دارایی خود به آنها انفاق منایید .اینست ایجابات تقوی و پرهیزگاری.
84
تقوی
پرهیز گاری و طالق در مورد ازدواج احکام و راهنمایی های مفصلی در اسالم موجود است تا رابطه زنا شوهری استحکام داشته ،روحیه محبت و همکاری رشد و از اختالفات و آزردگی ها ودر نهایت جدایی جلوگیری بعمل آید و طالق هم با جبین کشاده و بدون خشونت و توام با گذشت و ترحم صورت گیرد .به همین دلیل مراحل مختلفی از قبیل تشخیص و انتخاب و کفو ، طلب گاری ،نکاح و شاهدان و خطبه ،تعین مهر و پرداخت عملی آن ،نفقه زن ،طالق رجعی ،طالق باین ،ایالء ،خلع ،رجعت و غیره احکام در خصوص زندگی زن و شوهر مقرر شده است . طالق رجعی ،که دو طالق است و شوهراختیار دارد که در دوران عدت دوباره رجوع کند ویا به طور پسندیده ازهم جداگردند.اگر با آن هم بعد از ختم عدت هردو از طالق پشیمان گردیدند ،میتوانند با جتدید نکاح بهم رجوع منایند.اما در صورتیکه سه مرتبه طالق داده شود ،دوباره نکاح شان هم روا نیست تا زمانیکه زن به کس دیگری به رضا و رغبت جانبین نکاح شود و احیانا دوباره طالق گردد ،بعد نکاح وی با همسر اولی جایز است .درصورت طالق رجعی ،شوهر مختا راست که با همسر خویش دوباره توافق و وحدت منایدو رجوع کند ویا به خوشی بیخی از هم جدا گردند .در روزهای اخیر عدت (سه ماه) باید شوهر تصمیم خودرا بگیرد و بعداز ختم عدت دیگر این اختیار ازو سلب میگردد .نباید زن را بنام طالق رجعی مورد فشار قرار داد تا مجبور شده از مهر خویش بگذردیعنی به خلع وادار گردد. خلع عبارت است از ازاله عقدزوجیت درمقابل مالیکه زوج از زوجه میگیرد. در نکاح ،طالق ،ایالء ،خلع ،رجعت ،و غیره احکام زنا شوهری بسی حکمت ها و مصاحلی مضمر است .در رابطه با همسران تان چل و ول و بهانه سازی نکنید ،احکام الهی را بی ارزش تلقی ننمانیید.حیله و نیرنگ در رابطه با آیات و احکا م پروردگار مثل اینست که نعوذ با هلل باالی احکام او (ج) ریشخند زد. تقوی و پرهیزگاری پیشه سازید وخدارادرهمه حال حاضروناظربدانید زیرا اوتعالی علیم و خبیر است وازهر چیزی با خبراست. حوهن بمعروف و ال سر واذا ط ّلقتم النساء فبلغن ّ ّ اجلهن فامسکوهن ّبمعروف او ّ هن ضرارا لّتعتدوا و من یّفعل ذالک فقد ظلم نفسه ط و ال تتّخذو اآیات تمسکو ّ اهلل هزوا و اذکروا نعمت اهلل علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم به ط و اتّقوااهلل و اعلموا ّ ان اهلل بکل شیء علیم (سوره بقرة ،آیة ) ۲۳۱
هداوناخ روما رد یوقت
85
چون زنان تانرا طالق دادید وزمان عدت آنها بسر آمد یا به شایستگی نگاهشان داریدویا بطرز پسندیده ای رهایشان کنید و هرگز بمنظور زیان رسانیدن وتعدی کردن نگاهشان ندارید و کسیکه چنین کند به خویشتن ستم کرده است .آیات خدارا به استهزا نگیرید و بخاطر بیاورید نعمت خدارا برخود و کتاب و حکمتی را که بر شما نازل کرده است .وشما را با آن پند می دهد .از خدا بترسید و بدانید که او بر همه چیز واقف است.
هدیه زنان طالق شده درصورتیکه نکاح بدون تعین مهر صورت گیرد ویا درنکاح مهر ذکر نگردد نکاح جایز است وبعد از نکاح میتوانند مهر را تعین منایند .اگر بدون تعین مهر عقد نکاح صورت گرفت ،بعد از همبستر شدن "مقاربت جنسی " مهر مثل واجب میگردد و اگر قبل از خلوت ،طال ق داده شد متعه واجب میگردد و آن یک دست لباس شامل پیراهن ،تنبان و چادر است که قیمتش از پنج درم کمتر و از نصف مهر بیشتر نباشد ،الی نصف مهر نشان میدهد که بهتر است چیزی قابل مالحظه و باارزش برایش داده شود .این بود متعه واجب و لی هدیه مناسب " نفقه و سکنه بطرز نیکو " برای هر زن طالق شده مستحب است که حد اقل آن یک جوره لباس به شمول پیراهن ،تنبان و چادر میباشد .البته هدیه با در نظرداشت توان مالی و شرایط زمان و مکان وعرف ورواج بشکل مناسب و بهتر و خوبتر وبا جبین کشاده و رویه نیکو داده شود .در شرایط فعلی ممکن است مبلغ مناسبی در نظر گرفته شود. این چنین نیکو کاری و احسان نشانه پرهیزگاریست .خداوند آیات و احکام را برای تان بیان میدارد تا در زندگی عملی پیاده گرددو ازان پیروی منایید .در احکام و آیات الهی حکمت هایی نهفته است که صاحبا ن عقل به آن پی خواهند برد. و للمط ّلقات متاع با لمعروف ط ح ّقا علی المتّقین* کذالک یبیّن اهلل لکم آیاته لع ّلکم تعقلون (سورة بقرة ،آیات ) ۲۴۲-۲۴۱ برای زنان طالق شده هدیه ای مناسب(نفقه و سکنه بطرز نیکو) به عهده پرهیزگاران است .خداوند بدین سان آیات خود را بیان میکند تا بیند یشید.
86
تقوی
عفو و گذشت در امور خانوادگی یکی از حقوق زن باالی شوهر تادیه مهراست از طرف شوهر به همسرطوریکه هنگام نکاح تعین شده است.گرچه در کشور ما رسوم و عنعنات طوریست که مهر به پدر دختر تسلیم میشود ،شاید در ابتدا این رواج به هدف نیک آغاز شده باشد ولی رفته رفته کار بجایی رسید که مردم مهر را حق پدر تصورمینمایند.بهتر است این موضوع تصریح گردد که مهر بدون کم و کاست برای دختر تادیه گردد ولی چون دختر پدر خودرا وکیل مهر و نفس خود میگیرد بناء مهر بحیث امانت به پدر تسلیم میشود ودر تسلیمیش به دختر تعلل در کار نیست. اگر در اثنای عقد نکاح مهر تعین شده بود وشوهر زن خودرا قبل از همبستر شدن طالق منود ،نیم مهر حق شوهر و نیم حق همسر میگردد وپرداخت آن الزمیست اما نباید در طلب حق خود و یا تادیه حق به جانب دیگر به خشونت گرایید ،بهتر است که زن ویا شو هر از عفو و بخشش در برابر هم کار گیرند و شوهر نیم مهررا واپس نگیرد و به همسر طالق شده ببخشد و یا زن از حق خود گذشته نیم سهم خودرا به شوهر بخشش کند ویا بصورت عام از سهولت و روش نیکو در برابر هم کار گرفته از قسمتی از سهم خود در برابر همدیگر بگذرند. حسن سلوک و بخشش در برابر هم به تقوی نزدیک است .در حالیکه از ناحیه کسی متضرر شده اید و توان اخذ حق خودرا دارید اما به خاطر حصول رضای خدا از حق خود میگذرید و از عفو و بخشش کار میگیرید ،به تقوی میرسید .اینست راه تقوی وپرهیزگاری ،بزرگی ،عزت و شرف .گذشت و نیکو کاری را فراموش نکنید که خداناظر اعمال شماست و از کردار مخفی و علنی تا ن آگاه است. لهن فریضة فنصف ما ّ فرضتم هن وقد فرضتم ّ تمسو ّ و ان ط ّلقتمو ّهن من قبل ان ّ ا ّ ال ان یّعفون او یعفو الّذی بیده عقدةالنّکاح ط و ان تعفوا اقرب للتّقوی ط وال تنسواالفضل بینکم ط ّ ان اهلل بما تعملون بصیر(سورة بقرة ،آیة ) ۲۳۷ اگر زنان تانرا قبل از آمیزش جنسی طالق دادید ،در صورتیکه برای آنها مهری تعین کرده اید نصف آن را بپردازید ،مگر آنکه ببخشند زنان"نصف سهم مهر خودرا" و یا در گذرد کسی که عقد نکاح بدست اوست" شوهرگذشت نموده تمام مهر را به زن بپردازد " ،اگر شما گذشت کنید به پرهیز گاری نزدیکتر است و احسان ونیکو کاری را فراموش نکنید .بیشک خداوند بآنچه میکنید بیناست.
هداوناخ روما رد یوقت
87
وصیت یکی از ایجابات تقوی اینست که از مال دوست داشتنی به اقارب خویش مبنظور حصول رضای خدا مصرف کنید .اسالم با کنز ثروت به دست یک نفر بصورت افراطی موافق نیست و به توزیع آن مردم را ترغیب مینماید تا زندگی افراد ناتوان حفظ و آرامش مادی و معنوی در اجتماع حاکم و روحیه همکاری و همزیستی در جامعه رشد یابد. مال موروثی میت طوریکه در سوره نساء توضیح شده به با زماندگانش " ورثه " تقسیم میگردد ودرین خصوص وصیت الزم نبوده تنها حالت استحبابی دارد .وصیت مبنظور توزیع مال وصیت کننده برای والدین واقاربش مستحب و مبنظورادای قرض ،امانات ،وودیعت فرض است. هرکه میخواهد به مرتبه تقوی برسد باید از مال خویش به اقاربش مخصوصا والدین مصرف کند و در ادای قروض و امانات محتاط بوده قبل از مرگ خویش برای تادیه و اعاده آنها وصیت مناید ،اینست راه پرهیزگاری. کتب علیکم اذا حضراحدکم الموت ان ترک خیران الوصیة للوالدین واالقربین با المعروف ح ّقا علی المتّقین (سورة البقرة ،آیة ) ۱۷۹ برشما فرض کرده شده است که چون مرگ یکی از شما فرا رسد ،اگر مالی بجای گذاردبرای پدر و مادر و نزدیکان عادالنه وصیت کند که شایستهء پرهیزگاران است.
تقوی در گرفنت دایه بصورت عام مادران باید فرزندان شان را برای مدت دوسال شیردهند ،بجزاینکه مادرو پدر باهم به توافق رسند که ازین مدت کم گردد.این حکم شامل متام مادران چه طالق شده ،چه درحال عدت ،ویا نکاح برقرار میباشد .در هرصورت شوهر مسئولیت دارد تا نفقه مادر طفل ( نان ،لباس ،مسکن وغیره) را بشکل مروج و در حدود توان بپردازد. تربیه ک��ودک وظیفه مهم و مؤثر مادراست ،ب��دون ض��رورت مناسب نیست طفل را به کودکستان ویا مادر رضاعی سپرد اما به اساس کدام مصلحت و ضرورت (مریضی ویا عدم استعداد شیر دهی مادر) جایزاست به شرط آنکه از نفقه مادرش کاسته نشده ،به دایه بصورت مستقل معاش داده شود.درگرفنت دایه سه شرط مهم وضروریست : اوال شوهر توان مالی داشته قادربه تهیه نفقه مادر طفل به وجه احسن بوده اجرت دایه راطبق
88
تقوی
معمول ومروج بپردازد. ثانیا مصلحتی در کارباشد و مادر قادر به اجنام این وظیفه نباشد. ثالثا حقوق زوجه و مادر رضاعی بطرز درست ادا گردد و حق تلفی صورت نگیرد. از حق تلفی پرهیز منایید و از خدا بترسید زیرا خدا از متام اعما ل علنی و مخفی تان آگاهی کامل دارد . وان اردتم ان تسترضعوااوالدکم فال جناح علیکم اذا س ّلمتم ّما آتیتم بالمعروف ط ّ واعلمواان اهلل بما تعملون بصیر(سورة بقرة ،آیة ) ۲۳۳ واتّقوااهلل اگر اراده کردید که برای فرزندان خود دایه بگیرید به شرطی رواست که قصد دادن چیزی را نموده اید ،بطور شایسته ای ادا کنید و از خدا بترسید و بدانید که خدا بآنچه میکنید آگاه است.
تقوی در طلبگاری زنان بیوه چون زن بیوه عدت ت خودرا بگذراند یعنی زن غیر حامله چهار ماه و حامله الی تولد اوالدش انتظار ماند ،اختیار دارد تا طبق احکام شرعی با مرد دیگری ازدواج کنند و زینت ، عطر زدن و استعمال خوشبویی برایش جواز دارد. طلبگاری و نکاح زنان بیوه یی که در دوران عدت بسر میبرند جایز نیست تا باروح آرام بتوانند عدت را سپری کنند .اگر کسی اراده ء نکاح زن بیوه را دردل پنهان نگهدارد با کی نیست ولی از مراوده ء سری پرهیز کنید ،به آنها وعده های مخفی داده نه شود تا بعدازسپری شدن عدت اورا نکاح کنید .اما بعد ازعدت بطورعلنی و مطابق احکام شرعی و ادای حقوق و واجبات ،ازدواج صورت گیرد. در ارتباط خصوصی بسی مشکالتی دامنگیر شان خواهد شد .بیوه ترسانده شده و مجبور به قبول نکاح خواهدشد ،آوازه پخش میگرددکه با فالن شخص توافق شده و دیگران اورا خواستگاری کرده منیتوانند ،زن بیوه با وعده های دروغین فریب داده شده وغیره .به هر صورت این روابط به زیان زن بی دفاع بیوه متام میشود .بگذارید زن بیوه عد تش را متام کند و بعد با رضا و رغبت و آزادی و اختیار باکسی توافق منوده ازدواج مناید. در تکمیل عد ت زن بیوه بسا حکمت هایی نهفته است ودرین مورد محتاط بوده حرکتی مخالف احکام الهی در ظاهر و یا خفا اجنام ندهید و از خدا بترسید زیرا اوتعالی از اراده های قلبی تان آگاهی تام دارد .به خدا رجوع کنید و از گناهان خویش مغفرت بخواهید که خدا
هداوناخ روما رد یوقت
89
بخشاینده و برد بار است. بانفسهن اربعة اشهر ّو عشرا ج فاذا والّذین یتو ّفون منکم و یذرون ازواجا یّتربّصن ّ انفسهن بالمعروف ط واهلل بما تعملون اجلهن فال جناح علیکم فیما فعلن فی بلغن ّ ّ خبیر* وال جناح علیکم فیما عرضتم من خطبة النّساء او اکننتم فی انفسکم ط علم سرا ا ّ ستذکرونهن ولکن ّ ال ان تقولوا قوال ّمعروفا ط وال اهلل ان ّکم ال تواعد و ّ ّ هن ّ تعزمواعقدة النّکاح حتّی یبلغ الکتاب اجله ط واعلموا ّ ان اهلل یعلم ما فی انفسکم فا حذروه ج و اعلموا ّ ان اهلل غفور حلیم (سورة بقرة ،آیة ) ۲۳۵-۲۳۴ کسانیکه از شما میمیرند و همسرا ن شان باقی میمانند ،باید چهار ماه و ده روز عدة نگهدارندوچون این مدت بپایان رسید ،بر شما گناه نیست درمورد آنچه به نفس خود به شیوه شایسته ای میکنند" نکاح شرعی " و خدا بآنچه میکنید آگاه است.به شما گناهی نیست که به کنایه ازان زنان خواستگاری کنید یا بدون به زبان آوردن ،نیت ازدواج را در دل پنهان دارید وآنچه را بعدا به زبان خواهید آورد فقط خدا بداند ،و به طور نهانی با آنها قرار زنا شویی نگذارید مگر اینکه بطرز پسندیده ای ا ظهاردارید وتا انقضای عدت اقدام به عقد نکاح نکنید و بدانید که خدا از نیات درونی شما آگاه است ،از خدا بترسید و بدانید که او آمرزنده بردبار است.
نکاح زنان بیوه زید رضی اهلل عنه با زینب رضی اهلل عنها ازدواج منودند و لی زندگی شان پرجنجال بود و دامی با هم مناقشه داشتند .زید رضی اهلل عنه به رسول (ص) شکایت منوده اراده طالق را داشت اما رسول اهلل اورا از طالق ممانعت فرموده به برده باری و گذشت توصیه منود ولی مشکل حل نشد .باآلخره آنها از هم جدا شدند و رسول (ص) زینب را بعد از سپری شدن عدتش به نکاح گرفت. اراده خدا(ج)چنین بود و درین صحنه رمز ها و حکمت های بزرگی نهفته است: اوال اینکه :طالق در حاالتیکه زن و شوهر با هم سازش نداشته ،زند گی رقت با رو توام با خشونت داشته باشند جواز داردولی گذشت وحوصله بهتراست وحتی املقدورازطالق خودداری گردد. دوم :ازدواج با زن بیوه سنت پیمبر است وکار نیکو و احسن ،زیرا زن بیوه به سرپرستی ضرورت دارد ونباید در برابر آن بی تفاوت بود .اکثر مردم ازازدواج با زن بیوه کدورت دارند
90
تقوی
مخصوصا عروسی اول و بسیاری بیوه ها تا آخر عمر مجرد مانده اند و بسی مردان بعداز وفات خامن هایشان تنها میمانند ویا به ازدواج دوم و سوم ضرورت می افتد وبه عوض بیوه به سراغ دختر جوان میروند .درشرایط امروز احیای این سنت نبوی خیلی ارزنده و ضروریست. سوم :بسی مردم ازازدواج با زن طالق شده کدورت میورزند واین عادت با ازدواج رسول (ص) بازینب ازمیان براداشته شده بحیث سنت باقی ماند. چهارم :زید رضی اهلل عنه بچه خوانده رسول (ص) بود ودر دوران جاهلیت نکاح زن پسر خوانده رواج نبود .بناء این رسم جاهلی از بین رفت ،زیرا هرکس ،فرزند مادر و پدریست که ازو تولد شده و به زبان و بنام پدر خوانده و برادر خوانده کسی ارتباط نسبی با کسی پیداکرده منیتواند .خداوند اراده داشت تا قاعده عمومی را درشریعت برای مردم هدایت فرماید که پسرخوانده ها ازهروجه حتت حکم پسر حقیقی منیآیند و نکاح زنان پسرخوانده ها گناه ندارد .خداوند خواست این قانون شرع با قول و فعل رسول اهلل متثیل گردد تا ریشه های عادات جاهلی از اعماق اجتماع کشیده شود .وچون خدابه کاری اراده مناید برایش سببی ایجاد میکند. پنجم :بعضی مردم بنام خواهر خوانده وبرادرخوانده وغیره بهانه ها ،باهم روابط ناجایز میگیرند و بسی جنایات و بی حیایی هایی به این بهانه صورت میگیرد و با قطع چنین رواج همه مشکالت مربوط بآن دور میشود .مثال بنام خواهرخوانده و برادر خوانده زن ومرد نامحرم باهم رفت و آمد ونشست و برخاست مینمایند و اگرشوهر اززن بپرسد و زن ازشوهر و یا مادر و پدر ازدختر و پسرخویش که چرا با فال ن کس رابطه نزدیک دارید ؟ میگویند آنکه برادر خوانده من است ویا اوکه خواهر خوانده منست!؟.این رواج نه تنها روابط نامشروع بلکه بسی قتل و کشت و خون ،جاسوسی وجمع آوری اطالعات ،دزدی و خورد و برد و مشکالت دیگر را در پی خواهدداشت . بصورت عموم ایجاب میکنددرموارد خانوادگی از گذشت و حوصله کار بگیرید و به طالق عجله ننمایید ،درصورتیکه امکان گذران بین تان موجود نیست آخرین راه حل طالق است ولی در هر حال باید از خدا حذر کنید و از حدود خدا نگذرید. و اذ تقول ل ّلذی انعم اهلل علیه وانعمت علیه امسک علیک زوجک واتّق اهلل و تخفی فی نفسک ما هلل مبدیه وتخشی الناس ج واهلل احقّ ان تخشاه ط فل ّما قضی زیدمنها وطرا ز ّوجناکها لکی الیکون للمؤمنین حرج فی ازواج ادعیائهم اذا قضو منهن وطرا وکان امراهلل مفعوال (سورة االحزاب ،آیة ) ۳۷ ّ و یادآور "ای محمد" چون می گفتی با شخصی " زید" که خدابه او انعام نموده "به اسالم " و تو برایش انعام کرده یی "آزادیش از غالمی " که :همسرت" زینب بن
هداوناخ روما رد یوقت
91
جحش " را بر خود نگهدار " طالق مکن" و از خدا بترس " دربرابر همسر خود از حوصله و گذشت کار گرفته از طالق خودداری نما" .و در دل خویش پنهان مینمودی آنچه راکه خدا هویدا ساخت واز مردم میترسیدی ،و ترس از خدا سزاوارتراست . پس وقتیکه به انجا م رسانید زید اززینب حاجت خودرا " طالق دادوعدتش سپری شد" پس زینب را بتو بنکاح دادیم تا درنکاح زنان پسر خواندگان برای مؤمنین هیچ حرج نباشد چون ازیشان حاجت را به آخررسانند "ادعیا زنان خودرا طالق داده عدتش سپری گردد" وامر خدا حتمی الوقوع است.
معامله با یتیم خداوند حکیم با حکمت بالغه خویش غریزه شفقت و دوستی فرزند را درنهاد انسان قرارداده است وهیچکس جای والدین را درخصوص تربیه و سرپرستی اوالد گرفته منیتواند. یتیم محتاج سرپرست دلسوزیست که اگرجای پدررا نگیرد حداقل برایش مضر واقع نگردد. بناء ایجاب میکند ولی ووصی یتیم بشکل خاص و دیگران هم درجه به درجه بشکل عام دررابطه با حقوق یتیم توجه داشته باشند. با یتیم چنان معامله منایید که ازدیگران درمور د اوالد خود بعد از مر گ تان توقع دارید .با پیشانی بازبا او صحبت منوده برخورد نیکو داشته باشید تا دلشکسته و آزرده نگردد و ضرری برایش نرسد.همیشه در اصالح ،بهبود ،تعلیم و تربیه سالم ،تأ دیب و تهذیبش توجه باید منود. از خدا بترسیدو سخن ا ستوار ،محکم ،سنجیده ،نیکو ،را ست و درست ،بگویید. سخن محکم به این معنی که از قلب برخیزد وسرسری ودروغ نباشد.سخنی که بآ ن عمل کنی و بآن پا بند باشی نه اینکه روی آ ب نوشته و روی یخ لغزانده شود .سخن واضح و روشن که دران ابهام نباشد و مجمل و گنگ و داری معانی مختلف نبود. ولیخش الّذین لو ترکو ا من خلفهم ذ ّریّة ضعافا خافواعلیهم فلیتّقوا اهلل ولیقولوا قوال سد یدا ( سورة النساء ،آیة ) ۹ هر وصی باید در حقوق یتیم چنان بترسد که در حق اوالد نا توان خویش نگران است تا بعد از مرگش با آنها معامله نادرست نشود .پس از خدا بترسند و سخن استوار "راست" گویند.
سرپرست یتیم مسئولیت دارد تا مال و دارایی یتیم را نه تنهامحافظه و نگهداری مناید بلکه
92
تقوی
آن را راکد نگذاردو بطور بهتر بکار اندازد تا از طریق حالل رشد یافته بیشتر گردد .پول نقدش در جتارت وغیره مصروف ،زمین آن کشت و عایدش جمع سرمایه گردد وغیره .زیرادرغیر این صورت بعد از مدتی سرمایه یتیم با تادیه زکات ختم میشود. مال یتیم مانند بیت املال است ،همانطوریکه حکام حق استفاده شخصی از بیت املال را ندارند ،ولی یتیم هم بجز معاش مبعیار مروج ودربدل کاری که مبنظور بکارانداخنت مال یتیم اجنام داده است وبشرطیکه غنی نبوده به معاش محتاج باشد ،حق ندارد از مال یتیم استفاده مناید.
تقوی در معاشره با همسر تشکیل خانواده و داشنت اوالد یکی از حکمت های ازدواج است .خانواده محل سکون و آرامش روحی و جسمی برای انسان بوده نه تنها از فساد اخالقی جناتش میدهد بلکه امید آینده اواست .اوالدصالح سرمایه د نیا وکشت آخرت برای پدر و مادر است .زنان درخصوص تولد و تناسل حیثیت مزرعه رادارند و ازکشتزاراستفاده نادرست نباید کرد .با زنا ن بترتیبی همبستر شوید که اوالد بیارید نه شهوترانی .درینجا اشاره ظریفی به پرهیز از لواطت شده است. (قدموا النفسکم ) دو معنی شده میتواند .دوراندیشی برای آینده در زندگی دنیا و داشنت اوالد و خانواده ویا دور اندیشی برای آخرت با اجنام عمل نیک. به هر صورت ازدواج یک دوراندیشیست .اوالد صالح پشتوانه انسان در زندگی دنیاست ، با ازدواج انسان از گشت و گذار ناروا و ارتباطات ناجایز خودرا دور میسازد .در هر حلظه و هر کار باید ازدایره اسالم و حدود الهی بیرون نشده عمل نیکو اجنام دهیم و برای فردای خود توشه سفر تهیه کنیم. از خدا بترسید ودرمعامله ومعاشره با زنان از دایره اسالم بیرون قدم نگذارید .هوی و هوس و شهوت شمارا از روز محشر غافل نسازد و بیاد داشته باشید که بحضور خداوند جمع خواهید شد وازمتام عملکرد تان موردپرسش قرار میگیرید. نساء کم حرث لّکم فأ تواحرثکم ان ّی شئتم و قدّ مواالنفسکم ط واتّقوااهلل واعلمواان ّکم مال قوه ط ّ وبشرالموءمنین (سوره بقرة،آیة )۲۳۳ زنانتان کشتزارشمایند ،چنانکه خواهید به مزرعه خود درایید و برای خود پیش بفرستید "اعمال صالحه" و از خدا بترسید و بدانید اورا مالقات خواهید کرد و موءمنان را بشارت ده " به جنت ".
هداوناخ روما رد یوقت
93
گفت و شنید زنان با مردان نامحرم بسی اوقات ضرورت می افتد تا زنان با مردان بیگانه با حفظ پرده وحجاب شرعی داخل صحبت شوند مخصوصا متاس تلفونی واین کار از نظر شرعی اشکال ندارد مگرچیز قابل تذکر اینست که چنانچه زنان هنگام بیرون رفنت ازخانه باید درموردلباس وظواهرخویش متوجه باشند تا توجه مردان بداخالق را بخود جلب نکنند ،در گفت و شنید هم چنین نزاکتی را مراعات منایند تابرای بدکاران طمع ایجاد نگردد .سخنان نرم و با ناز و کرشمه وغیر صریح مردم بیباک راکه بیماری فساد اخالقی دارند حتریک منوده به اذیت و آزار زنان پاکدامن میبرایند .نه تنها مالمیت و لطافت کالم مشوق این مردم بیماراست بلکه عدم وضاحت کالم و استعمال جمالت مجمل و کلماتیکه چند ین مفهوم را ارائه منایدهم مشکل ایجاد میکند .بناء ایجاب میکند سخنان شان با لهجه جدی وبطور صریح صورت گیرد و از مزاح و گفتار بی باکانه خودداری شود. ّقیتن فال تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی النبی لستن کا حد ّمن النّساء ان ات ّ ّ یانساء ّ قلبه مرض و قلن قوال ّمعروفا (سورةاالحذاب ،آیة ) ۳۲ ای زنا پیامبر ! شما مانند سایر زنان نیستید ،اگر پرهیز گاری نمایید پس در سخن هایتان مالیمت مکنید " بنحوی که " برای آنهایی که مرض قلبِی دارند طمع ایجاد گردد ،و سخن واضح ونیکو بزبا ن آرید.
گرچه درین آیه خطاب به ازواج مطهرات شده ولی حکم آن عام است .
جح یادا
95
ادای حج ادای حج ازجمله ارکان اسالم بوده باالی هرمسلمان آزاد ،مکلف ،و بینا بشرط داشنت توشه راه فرض است. هم چنانکه مناز برای ما درس نظم و انضباط و شناخت وقت داده روحیه اطاعت ازاوامرخدا را دروجود انسان تقویه مینماید ،درادای حج هم حکمت های بزرگی نهفته است. در مناز جماعت مناز گذاران به وقت معینه با شنیدن آذان با طهارت و نظافت به مسجد رفته در صفوف منظم در عقب امام می ایستند و با کمال خضوع و خشوع منازرا ادا میکنند و با یک تکبیر همه به رکوع و سجده میروند و با یک سالم همه ازمنازفارغ میگردند .خان وغریب و آمرو مأمور وغنی و فقیر وسیاه وسفید وعرب و عجم در یک صف می ایستند و همه باهم برابر اند و به خدا تسلیم. در ادای حج هم اجتماع بزرگی از مسلمانان جهان در مکه معظمه صورت میگیرد و همه احرام به تن منوده لبیک گویان مراسم حج را ادا میکنند .فرقی بین آمر و مأمورعجمی وعربی وافریقایی وآسیایی وجود نداردوآداب و اصولی را مراعات مینمایند .حج درحالیکه عبادت بزرگ ووسیله استجاب دعا و مغفرت گناهان است ،در عین حال برای ما روحیه زندگی باهمی میبخشد ونظم ودسپلین را مبا درس میدهد .هرعملی با شرایط معین و به وقت معین باید صورت گیرد .احرام که نشانه کفن است به تن گردیده و همه یکرنگ و یکسان و مساوی میشوند و دنیا را فراموش منوده با آواز لبیک آمادگی خودرا به تعمیل اوامر الهی نشان میدهند و به خدا تسلیم ومنقاد اند .خود خواهی ها و قوم گرایی وافتخار به زروزورو لشکر و قدرت را دور میگذارند و از تکروی و فرد گرایی به جماعت جهانی مسلمانان میپیوندند. باید در متام حرکات و سکنات خویش محتاط بود تا اشتباهی را مرتکب نگردد و اگر اشتباه شده باید خودش خودرا مجازات مناید و فدیه دهد .در گفت و شنید و برخورد با مردم آداب اسالمی را رعایت کندوبا کسی جنگ و جدل نورزد و دشنام ندهد وکسی را اذیت ننماید. درین چند روز حجاج به اطاعت از اوامراهلل ونظم عادت منوده احتیاط کاری را مترین مینمایند تا بعد از ادای حج در متام زندگی خویش محتا ط بوده پرهیزگاری را پیشه دامیی خود سازند.
96
تقوی
احترام به شعائراهلل شعائر سلسله عباداتی اند که خداوند بر مسلمانان فرض گردانیده ،تا از طریق آنها به خداوند نزدیک شوند و رضایتش را جلب و به اجرو پاداش دست یافته ،و حقیقت امیان و یقین به مالقات با خداوند و محاسبه قیامت را متبلور گردانند. احترام به شعایردین خدا و حفظ آداب اسالمی نشانه تقوی و پرهیز گاریست .عقیده قلبی شاخص اعمال وگفتارانسان بوده ،پوشیده های مافی الضمیر با زبان و قلم و کردار بر مال میگردد ،احترام به شعائر اهلل جتلی عقاید پاک انسان ،وحتلیل ها و بیانات هرکس ترجمان تقوای قلبی اوست. انسان های بی باک که ارزشی به عبادات واوامرونواهی خدا قایل نیستند واین بی باکی درگفتاروکردارومواقف شان طی سواالت بی مورد وجنجال برانگیز و مناقشات نادرست ،متسخرواذیت مسلمین ،دشمنی با پرهیز گ��اران ودوستی با مفسدین ،عدم عالقه به منازومسجد و آموزش اسالمی وادای حج ،پوشیدن لباس نامناسب وغیره هویداست. ذالک و من یّ ّ عظم شعا ئراهلل فان ّها من تقوی القلوب
(سورة احلج ،آیة ) ۳۲
اینست حکم وهرکه شعایر" عالیم دین مثل مراسم حج وغیره عبادات" خدا را تعظیم کند ،پس این تعظیم از تقوی دلهاست.
قربانی ها اعم از قربانیهای ایام حج و قربانیهای مالی و جانی و ازخود گذری ها در راه اسالم جتلی تقوی قلبی ما ست ورنه خدا به گوشت و خون آن محتاج نیست ،چیزی که به پیشگاه خدا ارزش دارد همان احساس پرهیز گاریست .این قربانی چهارپایان در دوران حج معادل قربانی جان خودتان است ،خدارا اهلل اکبر گویان به بزرگی یادکنید و شکر اورا بجا آوریدکه شمارا به ذبح چهار پایان امر فرمود . لن یّنا ل اهلل لحومها و ال دما ؤ ها و لکن یّناله التّقوی منکم ط کذالک سخّ رها لکم لتکبّروااهلل علی ما هداکم ط و ّ بشر المحسنین ( سورة احلج ،آیة ) ۳۷
خون ها و گوشت های قربانی بخدا نمی رسد ولیکن پرهیز گاری تان به او (ج) میرسد .همچنین آنها " چهارپایان " را برایتان رام ساختیم ،تا خدارا به بزرگی یاد کنید که بشما هدایت عطا نمود ،وبرای نیکو کاران خوشخبری ده.
جح یادا
97
تکبیرات تشریق و تقوی در دوران جاهلیت مروج بود که بعد از فراغت از حج سه روز در منی اجتماع منوده بازار بزرگی برپامیساختند ،به قصه و داستان سرایی و ستایش پدران شان میپرداختند و از کارنامه های آنها یاد منوده شجره هایشان را میخواندند و بزرگی و فضایل وقهرمانیها ی آبایی شانرا طی سخنرانیها و سرودن اشعار بیان میکردند. در ین مورد آیت نازل شد تا حجاج در سه روز در منی به ذکر خدا مشغول شده تکبیرات تشریق را ادا کنند .به ادامه آن میفرماید که بعداز ادای جمره ،تراشیدن سر ،طواف خانه کعبه و سعی در صفا و مروه ،مدت سه روزیعنی روز های یازدهم ،دوازدهم و سیزدهم ذی احلجه (ایام معدودات) در منی سپر ی منوده تکبیرات را ادا منایید.اگر کسی دوروز در منی سپری کرد ویا سه روز گنا هی نیست ،بشرطی که به کار های ناروامشغول نشده پرهیزگار ی اختیار کنید. در هر حال و هروقت و در هرکارازخدا بترسید زیرا همه تان از قبرها روز ی برمیخیزید و بحضور خدای علیم و خبیرمبنظور حساب و کتاب جمع میشوید. تعجبل فی یومین فال اثم علیه ج و من تا واذکروااهلل فی ایّام معدودات ط فمن ّ خّ رفال اثم علیه لمن اتّقی ط و اتّقو ااهلل و اعلمواان ّکم الیه تحشرون (سورة البقرة ،آیة
) ۲۰۳
خدارا در چندروز معدود یاد کنید “ تکبیرات را در ایام تشریق در منی تکرار کنید”. اگر کسی عجله نمود در دوروز “ به رفتن از منی به مکه” ویا کسی تاخیر کرد ،گناه نیست “بشرط آنکه “ پرهیزگار ی کند” از منهیات” .و از خدا بترسید و بدانید که بسوی او محشور میگردید.
98
تقوی
نیکویی در تقواست در دوران قبل ازاسالم چنین عادت رواج داشت که باوجوداینکه حاجیان احرام به تن داشته و حج را متام نکرده اند ،بنابر ضرورت بخانه خود میرفتند امابه عوض دروازه ازراه بام ویا پشت خانه داخل خانه میگردیدند و چنان تصور مینمودند که گویاهرگزداخل خانه نشده اند ،زیرادر دروازه پا نگذاشته اند .بدینترتیب ضرورت خورا اجرا منوده وا پس به ادای بقیه مراسم میآمدند واین طرزالعمل را نیکوکاری میدانستند .دربسی موارد مردم چاالک و فریبکاراز پشت بام داخل خانه میگردندو استدالل می منایند که گویا هرگزداخل منزل نشده اند .کار خالف قانون را طوری اجنام میدهند که ظاهرا قانونی جلوه کند وقبل ازارتکاب جرم و جنایت و بعداز ان هم با تبلیغات و توجیهات آن را موافق قانون ،مجاز و برحق معرفی می کنند. این مردم مرتکب عمل زشت شده آنرا با حرکات منایشی روپوش میدهند و در انظار عام نیکو معرفی مینمایند ،عملی که از بنیاد و اساس منکر و نا مطلوب است چگونه با روپوشی به نیکو کاری مبدل گردد ،زشت همان زشت است و متعفن همان گندیده ولو روی آن اوراق و گلهای کاغذی گذاشته شود.من دیدم کسانیرا که هرگز مناز منیگذارند ولی استالل دارند که لباسم بی مناز است ،با لباس بی مناز ادای مناز گناه دارد .ویا هر گز به ادای زکات و صدقات و اعمار مسجد و رفنت به حج اقدام منینمایند و دامی مصروف جتمع مال و ثروت از راه حرام و سود و رشوه و فریب و دوکه و جاسوسی وخدمت به دستگاه های سری ...اند ولی میپرسند که آیا ادای حج از پول حرام جایز است؟اعمار مسجد از پول حرام گناه دارد؟!!! به این ترتیب اظهار میدارند که مردم نیک و نیکو کار اند.اما توصیه قرآن اینست که در هر حال و شرایط و در هر اقدام خدارا حاضر بدانید واز روز حساب حذر کنید. لکن البر من اتّقی ج وأ تواالبیوت من البر بان تا توا البیوت من ظهورها و ّ ولیس ّ ّ ابوابها وتّقوااهلل لعلکم تفلحون (سورة بقرة ،آیة ) ۱۸۹ نیکو کاری آن نیست که از پشت خانه ها واردآن ها شوید ،بلکه صاحب نیکو کاری کسی است که پرهیزگاری کرد ،واز دروازه ها داخل خانه ها شوید ،و از خدا بترسیدتا رستگا رگردید" از عذاب خدانگهداشته شوید".
به همین دلیل است که شرط اول مرتب شدن ثواب در برابراعمال نیک ،نیت وهدفیست که از اجنام آن کاردارمی.تقوی وپرهیزگار ی وترس ازخدا معیار نیکی ووسیله نیل به سعادت دنیوی واخرویست .هرکه قلبا ازخدا ترس دارد ودر عملکرد خویش محتاط است ودرهراقدا مش رضای خدارا طلب مینمایدبه فالح و رستکاری میرسدو دروازه پیروزی هااز طریق تقوی بروی انسان باز میگردد.
جح یادا
99
آداب حج وتقوی خداوند متعال طی آیات متعدد آداب واحکامیرا دررابطه باادای حج ذکر مینماید. مثال اگر کسی هنگام ادای حج مریض شود ویا محاصره گردند و درادای حج مشکل ایجاد شود درحالیکه اح��رام به تن دارن��د ،باید هدیه دهد یعنی حد اقل یک گوسفند را ذبح کند ،اگردر اثنای حج کسی مریض شد و درحالت احرام تراشیدن سر روا نیست ولی بنابر مریضی میتواند سر خودرا بتراشد وازاحرا م براید و فدیه(سه روز روزه یا طعام دادن به شصت مسکین ویا حالل کردن یک گوسفند ) آن را ادا مناید. توضیج متام این آداب و احکام به طوالت می اجنامد و از موضوع دور است. خداوند به اشاره به همین آداب میفرماید که ( و اتّقو ااهلل) از خدا بترسید .یکی از حکمت ها ی ادای حج زنده شدن روحیه اطاعت و عادت گرفنت به پیروی از احکام الهی و ایجاد نظم و دسپلین در زندگی انسان مؤمن است .تکرارحرکات منظم و دسته جمعی در حالیکه انسان رابه پابندی به مقررات عادت میدهد ،نظم و دسپلین را در زنگی اجتماعی تقویه میکند .بناء نباید مقررات و آداب حج را بی ارزش تلقی منود بلکه همه باید عملی گردند و در حاالت استثنایی هم هدیه و غیره مقرر است .در متام مراسم حج خدارا از یاد نبرید و نه تنها به ذکر خدا مشغول باشید بلکه از خدا بترسید وحرکات خودرا با هدایات الهی کامال عیار سازید ،بیاد داشته باشید که مؤاخذه و مجازات و عذاب خدا شدید است. والحج والعمرة هلل ط فان احصرتم فمااستیسر من الهدی ج وال تحلقوا وات ّم ّ ّ رءوسکم حتّی یبلغ الهدی محله ط فمن کان منکم ّمریضااوبه اذی ّمن ّراسه ففدیة الحج فمااستیسرمن ّمن صیام او صدقة اونسک ج فاذاامنتم فمن تمتّع بالعمرة الی ّ الحج وسبعة اذا رجعتم ط تلک عشرة الهدی ط فمن لّم یجد فصیام ثالثة ایّام فی ّ ّ واعلمواان کاملة ط ذالک لمن لم یکن اهله حاضری المسجد الحرام ط واتّقوااهلل اهلل شدیدالعقاب (سورة البقرة ،آیة ) ۱۹۶ وحج و عمره را برای خدا تمام کنید واگر ازادای حج بازداشته شوید ،قربانی سهل برشما واجب است ،وسرهایتان را نتراشید تا آنکه قربانی بجایش رسد ،اگر کسی ازشما مریض بود ویا ازناحیه سر تکلیف دارد بناء عوض آن روزه ،صدقه یا قربانی الزم است .چون ایمن گردیدید ،پس هرکه به ادای عمره و سپس اداء حج “تمتع کرد یا قران “ الزم میگردد قربانی که سهل باشد ،هرکه نیابد سه روز روزه در وقت حج و هفت روز بعد از بازگشت از سفر حج برو الزم میشود . این ده روز کامل است ،این حکم به کسی است که خانواده اش در مسجد الحرام
100
تقوی
مسکون نباشد ،و از خدا بترسید و بدانید که خدا عذاب دهنده شدید است.
شناخت وقت وارزش واستفاده اعظمی ازان واجنام هرکاربه زمان مناسب آ ن درزنگی انسان اثرعمیق دارد.انسان مسلمان که اهداف عالی وبزرگی درپیش رودارد نباید حلظه ای ازعمر خود را بی هوده وعبث سپری کند ،زندگی انسان مومن هم بخودش وهم به جامعه مفید وباثمر میباشد.اوخواب برده وغافل نه بلکه بیداروجدیست وازهرحلظه استفاده اعظمی مینماید.کارروزمره اونیکوکاریست ،درهرحرکت وموقف خویش ازخدا ترس دارد ،محتاط وحساس است واز فسق وفجوروکاربد پرهیزمینماید .تقوی و پرهیزگاری توشه سفراوست. چه درسفردنیا و چه درسفرآخرت این توشه را باخود تهیه میدارد .هرکه باخرداست وتعقل وتفکردارد ،ازخدا میترسد وپرهیزگاری پیشه میکند. همچنان میفرماید: الحج فال رفث والفسوق والجدال فی فیهن الحج اشهر ّمعلومات ج فمن فرض ّ ّ ّ الحج ط وما تفعلوا من خیر یّعلمه اهلل ط وتز ّودوا فا ّن خیر ال ّزاد التقوی واتّقون یا اولی الباب (سورة البقرة ،آیة ) ۱۹۷ حج در ماه های معینی است.پس هرکه درین ماه ها حج را بر خود الزم کرد"احرام بست" ،در اثنای حج آمیزش با زنان ،فسق و جدال "جایز" نیست .و آنچه کار نیک انجام میدهید ،خدا آنرا میداند .و توشه با خود گیرید .یقینا بهترین توشه پرهیزگاریست .و از من بترسید ای خرد مندان!
جح یادا
101
شکار شکار وحتی ترساندن صید و راندن شان در احرا م حرام است بجزشکار بحری مثل ماهی و خوردن شکار دریا و بحر که از آب بیرون شده و مرده باشد هم حالل است تا مسافران و حجاج و عامه مردم ازان مستفید گردند و لی در هر حال از خدا بترسید و پرهیزگاری منایید زیرا روزی به پیشگاه خدای متعال محشوروازاعمال خویش حساب میدهید. تقوی مالک و معیار نیکی و نیکو کاریست وهر حرکت و کردار ی در روشنایی تقوی صورت گیرد نیکوست و آنچه دور از تقواست از خیر و برکت بدور خواهد بود .انسان باید در متام کردار خویش از عذاب خدا ترس داشته از رحمتش امید وار باشد ودر زندکی حساس بوده از احکام الهی پیروی مناید. ترس و امید از خدا در زندگی انسان اثر عظیم دارد زیرا اگر انسان با ارتکاب گناه نا امید شد دیگر بیش از پیش بدکاره میگرد د ولی دروازه توبه باز است و هر آن میتواند به خدا رجوع منوده از گناهان خویش طلب مغفرت مناید و به نیکو کاری رجوع مناید و لی در عین زمان به عملکرد خود مغرور نگردد زیرا تکبر و غرور انسان را مثل عزازیل خوار میسازد. اگر براستی انسان از خدا بترسد و مرگ و زندگی اخروی را در نظر خویش متثیل مناید و عذاب محشر و عذاب دوزخ را بیاد آور د هرگز به کار بد دست دراز نخواهد منود .رسول اهلل (ص) میفرماید که کمترین عذاب دوزخ اینست که پارچه ای ازکوغ آتش دوزخ در قف پای دوزخی گذاشته میشود که از حرارتش فرق او به جوش می آید. همچنین میفرماید که در محشر مردم برهنه حشر میگردند .کسی پرسید که آیا زنان هم برهنه خواهند بود؟درانصورت کسی به آنها نظر نخواهد کرد؟ فرمود :دران روز ترس ووحشت به اندازه ای خواهد بود که کسی مجال نظر به عورت کسی را ندارد. ّ صیدالبر مادمتم حرم علیکم احل لکم صید البحر و طعامه متاعا لّکم و ّ ّ للسیّارة ج و ّ حرما ط واتّقوااهلل الّذی الیه تحشرون (سورة املائدة ،آیة ) ۹۶ شکار دریا و خوردن آن برایتان حالل کرده شد تا شما و مسافرا ازان بهره مند شوید و تا موقعی که در احرام هستید شکار بری "خشکه " برایتان حرام است و بترسید از خداییکه بسوی او محشور میگردید .
102
تقوی
فتنه از زمان حضرت ابراهیم (ع)به بعد مکه معظمه داراالمن است .اگرکسی درمکه معظمه باالی دشمن خویش د ست باال پیدا مینمود بازهم به او دست دراز منیکردودراشهراحلرام یعنی ذی القعده ،ذی احلجه ،محرم ورجب هم کامالامنیت بود .درین چهارماه درمتام جزیرة العرب (عربستان)جنگ وجدل وخونریزی صورت منیگرفت و هیچ کس به کسی تعرض منی منود.هنگامیکه رسو اهلل (ص)با اصحاب کرام در سال ششم هجری در ماه ذی قعدة احلرام به قصد عمره و زیارت بیت اهلل به مکه معظمه تشریف بردند.مشرکین درنزدیکی مکه معظمه جمع شده به جنگ با مسلمانان آمادگی گرفتند.و مسلمانان را از زیارت مکه معظمه منع منودند .در اخیر بین طرفین موافقه صورت گرفت تا فعال مسلمانان بدون زیارت مکه معظمه بازگردندو سال دیگر بیایندو عمره منایند و محض سه شبانه روز با اطمینان در مکه مکرمه تیر کنند.زمانیکه در سال بعدی یعنی سال هفتم هجری رسول (ص) قصد مکه معظمه را منود ،به اصجاب کرام چنین اندیشه پیداشد که اگر مردم مکه امسال هم وعده خالفی منوده و باز هم به جنگ آماده شوند ،ماچه کنیم؟ اگر بجنگیم ،این جنگ در اشهر احلرام ،در بیت احلرام و در حالت احرام چگونه خواهد بود؟ اگر جنگ نکنیم چگونه میتوانیم عمره ادامناییم؟به این ارتباط خداوند متعال چنین حکمی را نازل فرمود (:اگر آنها درین ما ه های حرام از عهد خود مخالفت منایند ،و با شما جنگ کنند ،بناء شما هم بدون تامل با ایشان بجنگید). .قتال در ماه های حرام گناه بزرگ است اما کفر ورزیدن ومردم را از راه خدا باز داشنت و اخراج اهل مکه یعنی مجبور ساخنت مسلمانان به هجرت از مکه به مدینه گناهیست بزرگتر ازان و گناه و ضرر فتنه بیشتر از قتل است. یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه ط قل قتال فیه کبیرط و صدّ عن سبیل اهلل و کفر به و المسجد الحرام و اخراج اهله منه اکبر عنداهلل ج و الفتنة اکبر من القتل (سورة بقر ،آیة ) ۲۱۷ -
" ای محمد!" از تو درمورد قتال در ماههای حرام میپرسند،بگو که جنگ درین ماه ها گنا ه بزرگ است" .ا ّما " گناه ممانعت از راه خدا ،کافر شدن به خدا " ،بی حرمتی به " مسجد الحرام وبیرون راندن اهل مسجد الحرام ازان ،به نزد خداوند بزرگتر ازان است .و گناه فتنه انگیزی خیلی بزرگتر از جنگ است.
فتنه در لغت مبعنی :امتحان ،آزمون ،گمراهی ،ضاللت ،کفر ،اختالف میان مردم ، ابتالی محنت ،عذاب ،بیماری ،و آشوب. فتنه درینجا مفاهیم ذیل را افاده میکند:
جح یادا
103
۱ممانعت و سنگ اندازی درراه خداسلب آزادی مردم ومنع منودن شان ازعبادت اهلل بااستفاده اززور،تبلیغات دروغین و افتراءات در مقابل خداپرستان ،مردم را به اطاعت از اوامر و احکام غیر خدا مجبور ساخنت. ۲کفر به خداعدم تسلیم شدن به خدا ،رو گردانیدن از خدا ،به جای خدا از قدرت های دیگری ترس و امید داشنت ،غیر خدا به کس دیگری تکیه کردن ،به خدا شریک قرار دادن ،غیر خدارا پرستش کردن. ۳بی حرمتی به مسجد احلرامممانعت مردم ازادای حج ،منع مردم از مساجد وعبادتگاه ها ،مخالفت با شعایر اسالمی. ۴اخراج اهل مسجد احلرام ازان ( مکه معظمه)مجبور ساخنت مسلمانان به مهاجرت ،کشیدن مسلمانان ازوطن وخانه هایشان ،اذیت و آزارمسلمانان و ظلم و ستم ،ایجاد فضای اختناق و وحشت مبنظور تسلط برمردم . همچنین فتنه معنی عذاب را درآیات ذیل افاده میکند: (وتقوا فتنة التصیبن الذین ظلموا منکم خاصة) (از عذابی حذر کنید که خاصه ظالمان نه بلکه عام خواهد بود) ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنّم ولهم عذاب الحریق (انّ الذین فتنواالمؤمنین والمؤمنات ّ (سورةالبروج – آیة ) ۱۰
(حقیقتا آنانکه مردان وزنان مسلمان را عقوبت نمودند باز توبه ننمودند ایشانراست عذاب دوزخ و ایشانراست عذاب سوختن).
اضرارفتنه بدتر ازقنل است .با کفارمحارب و متجاوز برای خامته دادن فتنه و ایجاد فضای صلح و آرا مش بجنگید .تشدد و پراگندگی وبی قانونیت را از جامعه دورو دین خدا را دران حاکم سازید .این عادات ظاملانه ورسوم جاهلی که برجامعه سایه افگنده وحیثیت دین را بخود گرفته باید دورگرددو دین و قانون خدا جای آن را بگیرد. در مسجد احلرام ( مکه معظمه )با کفارجنگ نکنید وحرمت آ نرا نگهداریدتا زمانیکه کفار بجنگ با شماآغازنکرده اند و لی زمانیکه آنها حرمت مسجد احلرام را نداشته به جنگ آغاز کردند شما هم بجنگید .اینست جزا ی کفارمتجاوز .با وجود همه این کجروی های کفار هنوز دروازه رحمت و بخشش الهی باز است و هرکه امیان آورده به قانون خدا تسلیم گردد ،
104
تقوی
خداوند گناهان اورا خواهد بخشید.هرکه از فنتنه دست برداشت و یا از جنگ با مسلمانان اباورزید ،نباید مورد تعقیب قرار گیرد .این ماه با حرمت ( ذیقعدةاحلرام) که مبنظور قضای عمره میروید عوض آن ماه با حرمت است که دران سال گذشته شما از طرف کفارازعمره و زیارت بیت اهلل شریف منع شده بودیدو ازرفنت به مکه معظمه شمارا بازداشتند .ماه با حرمت دربدل ماه با حرمت است و حرمت و تعظیم آنها باهم برابراند .اگرکفارازین خال استفاده میکنند که شما به منظور حفظ حرمت ماه حرام و بیت اهلل شریف از جنک ابا میورزید ،درین شرایط جنگ برای دفاع از خودتان برایتان اجازه است .حرمت ها (ماه های حرام و بیت اهلل شریف) قصاص دارند .جواب جتاوز به بی حرمتی کفاردرماه حرام با اقدام جنگ با مسلمانان ،جنگ است .جواب جنگ کفار دربرابر مسلمانان ،جهاد است در برابر کفارمحارب.هرکه باالی شما جتاوز منود ،جتاوز را باملثل جواب دهید و لی در هرحال از خدا بترسید .بیاد داشته باشید که خدا بامتقین است .جتاوز را با دفاع باملثل جواب داده ازحد گذری اجتناب کنید .به عنوان انتقام جویی و با استفاده ازفرصت شکست دشمن به خون ریزی وویرا نگری ادامه ندهید .هرگاه ازناحیه عدم جتاوزکفارمطمئن گردیدیدوزمینه برای صلح آماده شد ،دیگر به جنگ چه ضرورت است .از خدا بترسید و درهر شرایط از دایره حدود خدا بیرون نگردید ودر جواب جتاوز زیاده روی نکنید .درهرزمان چه جنگ وچه صلح ازمواخذه وعذاب خدا بترسید .خدا یارومددگار متقیان و پرهیزگاران است .تقوی سالح مومن است وضامن پیروزیش دربرابر دشمن .مجاهدی که فاقد تقوی گردید دیگر صالحیت وشایستگی پیروزی راازدس��ت میدهدودربرابر دشمن به شکست مواجه میگردد. وقاتلوا فی سبیل اهلل الّذین یقاتلونکم والتعتدوا ط ّ ان اهلل ال یحب المعتدین* واقتلوهم حیث ثقفتموهم واخرجوهم ّمن حیث اخرجوکم والفتنة اشدّ من القتل ج والتقاتلوهم عندالمسجد الحرام حتّی یقاتلوکم فیه ج فان قاتلوکم فاقتلوهم ط کذالک جزاءالکافرین* فان انتهو ّ فان اهلل غفور ّرحیم * وقاتلوهم حتّی ال تکون ّ فتنة ّو یکون الدّ ین هلل ط فان انتهو فال عدوان االعلی الظالمین* الشهرالحرام بالشهر الحرام والحرمات قصاص ط فمن اعتدی علیکم فاعتدواعلیه بمثل مااعتدی علیکم ّ واعلمواان اهلل مع المتّقین * (سورة بقرة ،آیات ) ۱۹۴-۱۹۰ و اتّقوااهلل در راه خدا با کسانی نبرد کنید که با شما میجنگند ،ولی از حد نگذرید که خدا تجاوز کنندگان را دوست ندارد.هرکجا پیدایشان کردید بکشیدو ازانجا که شمارا بیرون کردند ،بیرو نشان کنید " زیرا که" ضرر" فتنه از کشتن بدتر است ،و نزدیک مسجد الحرا م با آنها پیکار نکنیدمگر آنان با شما بجنگند ،اگر با شما جنگ کردندآنهارا بکشید .همین است سزای کافران .اگردست برداشتند ،بیشک خداوند آمرزنده
جح یادا
105
مهربان است .وبا آنها پیکار کنیدتا فتنه با قی نماندودین مخصوص خدا شود ،ولی اگر دست برداشتند بدانید که دست درازی جز بر ستمگاران روا نیست .ماه حرام عوض ماه حرا م است وحرمت شکنی ها دارای قصاص اند ،هرکس به شما تجاوز کردبرو همان سان دست دراز کنید که برشما تعدی نموده است ،و بترسید از خدا و بدانید که خد ا با پرهیزگاران است.
107
تقوی در معامالت بسی ا و قات دادو ستد و قرض و وام به خشونت و جنگ و حتی کشت و خون می اجنامد و علت آ ن عدم ترس از خدا و پیروی نکردن از اوامر ونواهی اوتعالی است .مؤمن پرهیزگار در همه حاالت در ظاهر و اخفاء از خدا ترس داشته به خیانت و حق تلفی دست منیزند و از حد گذری منی مناید. تقوی حیثیت پلیس مخفی را در وجو د انسان دارد که همیشه اورا نظارت منوده از کار بد منع مینماید و به نیکو کاری وادار میسازد .پلیس و محکمه ظاهرا میتوانند تاحدی ازجنایتکاری بکاهند ولی در خفا بد کاری ها به نحوی از انحاء ادامه می یابد اما تقوی و خدا ترسی ریشه فسق و ظلم و حق تلفی را از نهاد مردم دور میکند وروحیه نیکو کاری را در وجود انسان رشد میدهد. با پیروی از احکام الهی و رو حیه تقوی و پرهیزگاری میتوان خود ،خانواده و محیط و جامعه را اصالح و مشکالت آن را حل منود و ظلم و حق تلفی را سد گردید.
108
تقوی
حتریر سند شرعی اکثرا درداد و ستد ،خرید و فروش و قرض ووام بین طرفین اختالف و کشمکش ایجاد میگزدد .تقوی وخداترسی ،صداقت وپرهیزازجتاوزیگانه راه حل این مشکالت است .اما برای اطمئنان خاطربهتراست همه چیزرو ی کاغذ نوشته شده شاهد گرفته شود. معامله قرض به یک وقت معین جایزاست اماسند حتریری باید نوشته شود.سند باید حاوی چزئیات ذیل باشد: شهرت مکمل قرض دهنده وقرض گیرنده ،مقدار قرض ،تاریخ اخذ ،تاریخ ادای آن ، شهرت شاهدان ،چگونگی اقرارقرض گیرنده .امضا ویا نشا ن انگشت دوطرف معامله ، شاهدان و نویسنده. نویسنده باید سند را طبق احکام شرعی که آموخته است بنویسد .نوشنت سند توسط مدیون ترجیح دارد اما اگراو سواد ندارد ویا بنابر معذرتی منیتواند بنویسد ،بیا ن و اقراراورا نویسنده ای با امانت داری به رشته حتریر درآورد و در نوشته چیزی را کم و زیاد نسازد تا به قرض دهنده و یا قرض گیرنده ضرری متوجه نشود. حد اقل دونفر مرد و یا یکنفر مرد ودو نفر زن را شاهد بگیرند.اگر تعداد شاهدان بیشتر باشد بهتر است. شاهدان باید اهلیت شهادت را داشته باشند ( مسلمان ،عاقل ،بالغ ،و آزاد باشند) . شاهدی کافر باالی مسلمان روا نیست اما به نزد امام اعظم رحمة اهلل علیه شهادت کافرباالی کافر رواست. هرگاه شاهدان به شاهد شدن و یا ادای شهادت بحضورقاضی دعوت شوند ،باید به شهادت حاضر گردند.نباید از نوشنت اسناد دلگیرشومی .معامله داران هم و محررهم بایدتوجه داشته باشند تا همه جزئیات معامله را باکمال دقت و امانت داری بیان منوده بنویسند.اقامه عدل وانصاف درمعامله تان ازین طریق ممکن است.مطابقت شهادت زبانی با سند حتریری دست داشته بسیاری از شکو ک و شبهات را از بین میبرد.بجزاینکه دا د وگرفت دست بدست صورت گیرد و سند حتریری ضرورت نباشد درهرحالت سند حتریری نوشته گردد .عدم ارقام سند حتریری درمعامالت گناه است مگردرصورتیکه معامله دست به دست ونقدا بوده حتریرسند احتیاج نباشد. نویسنده و شاهد ازخدا بترسند ودر حتریر و شهادت شان ،امانت و صداقت را مرا عات منایند تا یکطرف معامله متضرر نگردد چه اینکارگناه و جرم است .خداعالم است و از متام عملکرد ما چه ظاهر و چه مخفی آگهی دارد .بناء دو طرف معامله وکاتب وشاهد نبایدازحق بگذرندودر هرحال ازپروردگارحذرمنایند واوتعالی را حاضر بدانند.
الماعم رد یوقت
109
اگر احیانا مٍ ثال در سفرباشید و نوشته حتریری وشاهد هم گرفته نتوانید ممکن است با گرفنت گروی معامله قرض را اجنام دهید .درهرصورت امانت را خیانت نکنید ،اگرازکسی قرض و یا امانت را گرفته اید کاررا به دعوی و جلب محرر و شاهد نرسانید و خود و شاهد و محرر را تکلیف ندهید و با آرامی خاطر و بطور نیکو امانت را به صاحبش برسانید از خدا بترسید و شهادت را کتمان نکنیدکه این کارگناه قلبیست و قلب راسیاه و تیره میسازد .قرض و دین وامانت را طوریکه میان دو طرف معامله قرار گذاشته شده به وقت مقرره به صاحبش برسانید و مدیون که خود اولین شاهد معامله است ،نباید این شهادت را کتمان مناید . یا ایّها الّذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل ّمس ّمی فاکتبوه ط ولیکتب بینکم کاتب با لعد ل وال یاء ب کاتب ان یّکتب کما ع ّلمه اهلل فلیکتب ج ولیملل الّذی علیه الحقّ ولیتّق اهلل ربّه وال یبخس منه شیئا ط فان کان الّذی علیه الحقّ سفیها او ضعیفا ا و ال یستطیع ان یّ ّ مل هو فلیملل ولیّه بالعدل ط و استشهدوا شهیدین من ّرجالکم ّ فان لّم یکونا رجلین فرجل و امرا تان م ّمن ترضون من ّ تضل احداهما الشهداء ان فتذ ّکر احداهما االخری ط وال یاب الشهداء اذا ما دعوا ط و ال تسئموا ان تکتبوه صغیرا ال ترتابوا ا ّ للشهادة وادنی ان ّ او کبیرا الی اجله ط ذالکم اقسط عند اهلل و اقوم ّ ال ان تکون تجارة حاضرة تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح ا ّ ال تکتبوها ط و اشهدوا اذا تبایعتم و ال یضا ّر کاتب ّو ال شهید ط وان تفعلوا فان ّه فسوق بکم ط و اتّقوااهلل ط و یُ َع ّل ِ ُم ُک ُم اهللُ ط و اهللُ ّ یم* و ان کنتم علی سفر ّو لم تجدوا کاتبا بکل ِ َشی ءٍ َعل ِ ٌ د الّذی ء تمن امانته ولیتّق اهلل ربّه ط فرهان ّمقبوضة ط فان امن بعضکم بعضا فلیؤ ّ و ال تکتمو الشهادة ط و من یّکتمها فان ّه آثم قلبه ط و اهلل بما تعملون خبیر * (سورة بقرة ،آیة ) ۲۸۲-۲۸۳
ای مؤمنان! هنگامیکه به یکدیگر به مدت معیّن قرض می دهید آن را بنویسید و نویسنده باید عادالنه در میان شما بنویسد .نویسنده نباید در نوشتن ازانچه خدا به او آموخته است خودداری کند و قرضدار باید امالء " بیان " کند" برای کاتب " واز خدا بترسد و چیزی را فرو نگذارد و اگر مدیون کم عقل یا صغیر بود و یا بیان کرده نمیتوانست ،باید سر پرست او با رعایت عدالت امالء کند و دو شاهد مرد به شهادت بگیرند و اگر دو مرد نبود ،یک مرد و دو زن ازکسانی که مورد رضایت و اطمئنان است انتخاب کنند تا اگر یکی فراموش کرد ،دیگری بیادش آورد و هنگامیکه شهود را دعوت کنند نباید "از شهادت " خودداری کنند و از نوشتن وام کوچک یا بزرگ مدت دار دلگیر نباید شد که در پیشگاه خدا این به عدالت نزدیکتر است و برای شهادت استوار تر" محکم و قویتر " و برای جلوگیری از شبهه و شک بهتر است ، مگر اینکه دادو گرفت نقدا باشد که میان شما دست بدست شود ،
110
تقوی
در ین صورت برشما گناهی نیست که آن را ننویسید ،هنگامیکه خرید وفروش میکنید دران گواه بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد زیانی برسد" یا نویسنده و شاهد به قرض دهنده و قرض گیرنده با نوشته ویا شهادت نادرست ضرر نرسانند "که اگر چنین کنید بیشک گناه برشما ست " مسئولیت گناه آن بدوش شماست" .از خدا بترسید ،خدا به شما آموزش میدهد و بر هر چیز دانا ست. اگردرسفربودید و نویسنده ای نیافتیدباید گروی قبض شده بگیریدو اگر بیکدیگر اطمئنان داشته باشید " گروی نگرفتید" باید کسی که امین واقع شده است امانت"قرض" را باز دهد واز خدا ،پروردگارش بترسد "ازخداییکه اورا پرورده است بترسد" ،و شهادت را کتمان نکنید ،هرکس آنرا کتمان نمود به دل گنهگار است و خدا بدانچه میکنید داناست.
سود خواری سود طی نزول آیاتی حرا م قرارداده شده ،میفرماید که سود خواران در روزقیامت دیوانه وارحشرمیگردند زیرا هوی و هوس و زرق و برق د نیا آنهارا دیوانه ساخته بود و قدرت تعقل را ا ز دست داده بودندو میگفتند که گویا سود مثل جتارت ا ست .خداوند میفرماید که" هرکه با وجود نزول احکام حترمی سود ،به سود خواری بازگشت جایش دوزخ است و درا ن دامی خواهد ماند". بعد از حترمی سود ازا ن بپرهیزید و آنچه قبال اجنام داده اید حسابش با خداست و خداوند آمرزگار است مگر در دادو گرفت تا ن بعداز نزول آیت دقت بخرج داده از سود خودداری کنید.اگرچنانچه باالی کسی قرض دارید وقبال ازان سود گرفته بودید ،بعد ازینکه سود حرام گردید به سود بازنگردیدو اصل قرض را طلب کنید ودرحالیکه قرضدار ناتوان است اورا مهلت دهیدویا صدقه کنید یعنی قرض را معاف منوده ازوی طلب ننمایید.ازخدا بترسید ،اگربراستی به خدا باور دارید. الربوا ان کنتم مؤ منین * یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا ا هلل و ذروا ما بقی من ّ
فان لّم تفعلوافأ ذنوبحرب ّمن اهلل ورسوله ج وان تبتم فلکم رء وس اموالکم ط ال تظلمون وال تظلمون * وان کان ذوعسرة فنظرةالی میسرة ط وان تصدّ قو خیرلّکم ثم تو ّفی ّ کل نفس ّماکسبت وهم ان کنتم تعلمون * واتقویوما ترجعون فیه الی اهلل ّ الیظلمون (سورة بقرة ،آیات ) ۲۷۹-۲۸۱
الماعم رد یوقت
111
ای مؤ منان ! از خدا بترسید واگر ایما ن دا رید ،باقی مانده های سود را وا گذارید. پس اگر نکردید ،خبردار باشید به جنگ با خدا و رسول او و اگر توبه نمودید پس شماراست اصل مالهایتان ،نه ستم کنید ونه ستم کشید .واگر "قرضدار" مفلس باشد ،مهلت دادنش الزم است الی توانگری وآنکه خیرات کنید "قرض را بخشش نمایید" برایتان بهتر است اگر میدانید .و بترسید ازان روزیکه برگردانیده میشویددران " روز " بسوی خدا ،پس برای هرکس " جزای " آنچه " دردنیا " کرده است مکمل داده شود وستم کرده نه شوند.
بعضا در سود خواری از افراط کار گرفته میشود مخصوصا زمانیکه شرایط باالی مردم تنگ شده بطورعاجل به قرض ضرورت احساس کنند و صاحب سرمایه با استفاده از شرایط چند برابر سود میگیرد چنانچه فعال مروج است . بعض ادارات به مردم قرض میدهند و لی بعد از یکسال سود آ ن بیشتر از اصل قرض محاسبه میگردد.سود عادی حرام است ا ّما اینکه بطور افراطی اخذ گردد ،گناه آن چه خواهد بود؟ از خدا بترسید ِای مؤمنان! تا رستگار شوید واز عذابی بترسید که برای کافران آماده شده است ،سود خواران به عذا ب دردناک دامیی گرفتار خواهند شد چنانچه به کفارآماده شده است . کلواالربوااضعافا ّمضاعفة واتّقوااهلل لع ّلکم تفلحون * و یاایّها ا لّذین آمنوا ال تأ ّ اتّقوا النّار الّتی اعدّ ت للکا فرین ( سورة آل عمران ،آیة )۱۳۱-۱۳۰ ای مؤ منان سودرا چند برابرنخورید و از خدا بترسید تا رستگار شوید .و از آتشی بترسید که برای کافران آماده شده است.
درین آیت می فرماید (:از عذابی حذر کنید که برای کافران آماده شده است ،).دیده میشود که گناه سود خواری مانند کفراست.
مالسا بادآ
113
آداب اسالمی درسوره صف یکسلسله آدا ب بصورت مختصر ذکر شده است که مراعات آن برای هر مسلمان ضروری بوده در استحکام روابط اجتماعی خیلی مؤثر و با ارزش است .مفهوم قسمتی ازین آیات ذیال خالصه میگردد: از رسول اکرم (ص) در امر و نهی پیشقد می ننمایید .به آواز بلند مخصوصا دربرابر رسول اهلل صحبت نکنید .اگر فا سق خبری را به شما آورد بدون تفتیش به اقدامی دست نزنید. از اختالفات پرهیز منایید و اگر بین دو برادر مسلمان کشید گی ایجاد شد ،بین برادران مؤمن خویش صلح منایید .از استهزا باالی یکدیگر ،به القاب بد یاد کردن ،جتسس ،غیبت ، بدگمانی ،وافتخار به قوم و نسب پرهیز منایید .معیار برتری تقواست .منشاء مشکالت اجتماع وبدبختی ها وجنایات همانا عدم اطاعت ازاوامرالهی وپیروی از خواهشات نفسانی میباشد و راه عالج آن رجوع به تقوی و پرهیز گاریست زیرا انسان متقی در هرقد مش حساس بوده از خدا میترسد و سعی میورزد تا به احکام الهی پابندی داشته حرکتی را مخالف امر خدا اجنام ندهد. رسول اهلل (ص) میفرماید " :با همدیگر حسد وبد خواهی نورزید ،یکدیگرتانر ا تملق و مداحی نکنید ،باهمدیگردشمنی وکینه توزی ننمایید،ازیکدیگر روگردانی مکنید ،بیع باالیی باالی همدیگر نکنید ،و بندگان خدا و برادران همدیگر باشید ،مسلمان برادرمسلمان است ،نه باالی برادرش ظلم میکند ،نه اورابه عاجزی و درمانده گی میکشاند ،نه برایش دروغ میگوید ،و نه تحقیرش مینماید ،بعد سه مرتبه به سینه اش اشاره نموده فرمود :تقوی اینجاست ! برای یک شخص کافی خواهد بود که بحیث بدکار شناخته شود که برادر مسلمانش را تحقیر نماید ،همه چیز مسلمان بر مسلمان حرام است ،خونش ،مالش وآبرویش ".
114
تقوی
آداب سخن -۱پرهیز از پیش پرکی :ازتقاضای امیان و تقوی اینست که دربرابرخدا و رسولش پیش پرکی و پیشدستی ننماییم .پیشدستی به این معنی که در مقابل احکام قرآنی وسنت رسول اهلل ازنظریات وفلسفه های شخصی کار گرفته پیشنهاد گردد که اگر چنین و چنان شود بهترخواهد بود ،ایجابات عصر ،ساینس و تکنالوژی ،فلسفه واقتصاد وغیره را نسبت به احکام صریح اسالمی ترجیح دهیم. یدی اهلل و رسوله و اتّقوااهلل ط ّ ان اهلل سمیع علیم یا ایّها الّذین آمنواال تقدّ موا بین ّ (سورة احلجرات ،آیة ) ۱
ای مؤمنان ! پیشروی خدا و رسولش پیشقد می ننمایید "به هوی و هوس و مفکوره شخصی خود قبل از نزول احکام خدا و فرموده پیامبر رجوع ننمایید" ،و از خدا بترسید ،خدا خیلی شنوا و آگاه است. ه��رک��ه خ�����ودرا ک���م زن����د م����رد آن ب��ود
خ���ودس���ت���ا ی����ی پ��ی��ش��ه ش���ی���ط���ان ب���ود
-۲با آواز نرم صحبت کردن :یکی ازآداب سخن گفنت،مالمیت ونرم گویی است .سخنران باید باندازه ای صوت خودرا بلند منا ید که برای شنونده برسد وازآواز بلند بی موردجلوگیری منایدمخصوصا پند واندرزونصیحت بایدبامالمیت صورت گیرد .رسول اکرم (ص ) با آواز نرم و پست وبه آرامی صحبت مینمودند. چیغ و آواز بلند نه تنها برای شنونده قابل پذیرش نیست بلکه از نظر روحی تأ ثیر ناگواردارد وحتی سیستم شنوایی رامتضررمیسازد.بسیاری کسانی که به استعمال گوشی با صدای بلند عادت منوده اند قوه شنوایی شان ضعیف و مصدوم گردیده است. ّ ان الّذین ّ یغضون ا صواتهم عند رسول اهلل اولئک الّذین امتحن اهلل قلوبهم للتّقوی ط لهم مغفرة ّو اجر عظیم ( سورة احلجرات ،آیة ) ۳ یقینا کسانیکه آواز هایشانرا نزد پیامبرپست مینمایند آنها یی اند که خداد لهایشان را برای ظهورتقوی آزموده است.آمرزش ومزد بزرگ برایشان مقرراست.
آزمایش عبارت از پاک ساخنت چیزیست با صیقل و یا ح��رارت دادن و گداخنت .بناء کسانیکه با آواز مالمی گپ میزنند ،خداوند قلب هایشانرا برای ظهور تقوی پاک ساخته است و در برابر این ک��ردار نیک پ��اداش ب��زرگ خواهند داش��ت .ق��رآن کرمی در جای دیگر میفرماید که بدترین آواز هنگ زدن خر استّ ( . ان انکر اال صوات لصوت الحمیر ).
115
مالسا بادآ
صلح و آشتی قرآن کرمی دربین مسلمانان اعالن برادر ی مینماید بدلیل اینکه همه از نسل آدم بوده و از یک پدر و مادر نسل ادامه یافته است ،هم چنان ازحیث انسانیت همه انسان و در انسانیت همه شریک و باهم یکسان اند .اما مسلمانان از نظر عقیده و امیان برادرا ن هم بوده واین رشته قلب هارا با هم پیوند میدهد و روحیه دوستی و محبت و همکاری و از خود گذر ی را در بین افراد جامعه اسالمی تقویه مینماید. سعدی به چه شیوه عالی این مطلب را بیان میکند: ک���ه در آف��ری��ن��ش ز ی���ک ج���وه���ر ان��د دگ��������ر ع����ض����و ه����������ارا من�����ان�����د ق������رار ن���ش���ای���د ک�����ه ن����ام����ت ن���ه���ن���د آدم�����ی
ب���ن���ی آدم اع�����ض�����ای ی��ک��دی��گ��ر ان���د چ����و ع���ض���وی ب������درد آورد روزگ������ار ت����وک����ز م���ح���ن���ت دی�����گ�����ران ب��ی��غ��م��ی
ِ سعدی مسلمانان برادران همدیگراند ومیباید مال وعزت وآبروی همدیگررا نگهدارند وبین هم جنگ و کشمکش ننمایند ولی اگرمیان دو گروه شغله جنگ افروخته شد ،مسلمانان دیگرمسئولیت دارند تاآتش را خا موش سازند ودرحالیکه یکی بردیگری بغاوت مناید جلو بغاوت را بگیرند وبا درنظرداشت عد ل و انصاف بین شان مصاحله منایند .درهرحال ازخدا ترس داشته از ظلم و حق تلفی وجتاوزپرهیزباید منود،زیراتقوی و پرهیز گار ی موجب رحمت پروردگاراست. ان ّما المؤمنون اخوة فاصلحوابین اخویکم ط واتّقوااهلل لع ّلکم ترحمون
( سورة احلجرات
،آیة )۱۰ -
حقیقتا مؤمنان برادران همدیگر ا ند پس در بین دو برادر تان صلح نمایید ،و از خدا بترسید تا برشما رحم شود.
اسالم بین افراد جامعه روحیه دوستی و محبت و همکاری و همزیستی و از خود گذری را تقویه مینماید و در ین بخش برازندگی اسالم از مسلک های معمول امروز بطور واضح مشاهده میگردد .میبینیم که بنام کمونزم و سوسیالزم مردم به جنگ و خون ریزی تشویق میگردند و نه تنها تشویق بلکه تلقینات عوامفریبانه ای را بکار میبرند تا مردم را به خون ریزی وادار سازن .مثال جبر تاریخ را پیشکش منوده میگویند (جبر تا ریخ انقالب سوسیالیستی و کمونستی را جبرا می آور د وکسانیکه با جبر تا ریخ مقابل شوند از صحنه برداشته میشوند، دیکتاتوری پرولتاریا جبرا
116
تقوی
آمدنیست و جاده ها با خون رگین میگردند ونظام ها سرگون وومدنیت ها و شهرها به خاک یکسان ،جنگ طبقات ،دهقان و زمیندار و کارگر و مالک کارخانه ،دولت و ملت همه باهم دشمن وتز و انتی تز باهم در جنگ خون ریزی )....اینست تصور کمونزم و آن مسلک دیگر همه صالحیت ها و امتیازات و شرف و آبرو و عزت را از آن صاحبان سرمایه دانسته به آنها اختیار میدهد تا جوامع بشری ومدنیت ها و کشور هایی را یکسره به خاک برابر کنند تا سرمایه شان بیشتر گردد. مسلک دیگرپیروانشرا به قوم پرستی دعوت منوده زیر نام دفاع از ملیت ،خونریزی و خشونت های بیرحمانه ای را بار می آورندوقبیله ها ،اقوام ،و ملت هارا دشمن همدیگرمعرفی منوده تعصب وبدبینی و دشمنی و عقده و کدورت میافزایند. اما اسالم همه را برادر و برابر اعالن مینماید و روحیه وحدت و همکاری را بین افراد جامعه حاکم میسازد.
بهانه جویی در نیکو کاری بسی مردم قسم را بهانه ساخته از اجنام کار نیک ابا می ورزند .این مردم یا اصال مسلمان نبوده منافق اندو یا بنام مسلمان اند وازاسالم خبرندارند.اسالم آمد تا مردم نیکو کاری کنند و از اعمال نا شایسته پرهیز منایند.این چه استدالل است که بنام خدا قسم یاد کنی که کار نیک را اجنا م منی دهم در حالیکه همان خدا که بنام او قسم یاد کرده ای تورا به اجنام کار نیک امرکرده است ؟!! اگرقسم یاد کنیم که نیکوکاری ،تقوی ،پرهیزازمنکرات و اصالح بین مردم را منی کنیم ووامن��ود مناییم که گویا به قسم خود پابندی دارمی دیگرازاسالم چه با قی میماند؟ دیگر ضرورت به بهانه قسم چه خواهد ؟ بناء قسم یاد کردن مبنی برابا ازنیکو کاری مردود است واین بهانه کسیرا برائت نخواهد داد، خدا شنوا و داناست ،آنچه را که به زبان میگوییدمی شنود وازان چیزی که در ضمیرخود از مردم پنهان داشته اید کامال آگاهی دارد .تقوی این نیست که به قسم خود پابندی دارید بلکه تقوی اینست که از ترس خدا نیکو کاری کنید و ازکارهای بد پرهیز منایید. تبروا وتتّقو وتصلحوابین الناس ط واهلل سمیع وال تجعلوااهلل عرضة الیمانکم ان ّ علیم (سوره بقرة ،آیة ) ۲۲۴ خدارا دستاویز سوگند هایتان قرار ندهید که از نیکی و پرهیز گاری و اصالح بین مردم خودداری کنیدکه خداوند شنوای داناست.
مالسا بادآ
117
غیبت یکی ازعوامل اختالف و جنگ وخون ریزی افتخار به قومیت ،تکبروخود خواهی ،حتقیرو تذلیل دیگران ،بدگمانی ،جتسس و جاسوسی ،بدگمانی وغیبت است .برای جلوگیری از جنگ وجدل الزم است ریشه های آن از داخل جامعه اسالمی کشیده شود . آداب و اخالق اسالمی ایجاب میکند تا مسلمانان یکی باالی دیگری متسخر ننمایند و یکدیگر را به القاب بد یاد نکنند .متسخرازاحساس تکبروغروروخود خواهی سرچشمه میگیردو متسخرکننده خ��ودرا برترازدیگران میداند درحالیکه تقوی و پرهیزگاری معیار برتریست و استهزا بردیگران ولقب بد دادن فسق و گناه است وهرکه دعوای برتری دارد باید پرهیزگاربوده ازفسق و فجورخودداری مناید .متسخرولقب دادن به مسلمان درحقیقت جتاوزبه آبروو عزت اوست واین خود ظلم است . مسلمانان باید باالی همدیگرگمان نیک داشته ازبد گمانی ها اجتناب منایند ودرجستجوی کشف عیوب برادرمسلمان خود نبوده بلکه عیوب آنها را بپوشاند وازغیبت وپس گویی پرهیز منایند. بسی مردم درحالیکه خودرا مسلمان میدانند ازین آداب اسالمی کامال به دوراند ،خیلی عالقه دارند تا ازعیوب یک برادرمسلمان خود با خبرشده ودرمحافل و مجالس به دیگران حکایت منایند و اکثرا به آن چیزی عالوه میگردد که این هم بهتان وهم غیبت وهم جتسس رادربردارد ومایه اختالف و ایجاد دشمنی وکدورت میان مسلمانان است. بسیاری محافل با خنده ومسخرگی گرم ویکدیگررا به نام های بد یاد منوده به غیبت و بهتان میپردازند وگاهی آن را مزاح وخوش طبعی مینامند وگاهی بحث سیاسی وگاهی اظهارحقایق. درحالیکه غیبت اظهارعیوب کسی درغیاب اوست وعیب گویی درحضورکسی تعرض به آبرووعزت اوست وبهتان همان گونه عیب گویی هاییست که واقعیت ندارد وهمه ازاخالق اسالمی دوربوده گناه بزرگ شمرده میشوند. بسیاری سخنرانیها ،نشرات اخبار و مجالت ورادیو و تلویزیون و غیره به همین منوال صورت میگیرند و زبان و قلم شان پرازبهتان وغیبت و دروغ ودشنام و بدگویی هاست و نام آن را نشرات وروزنامه و مجله وبحث سیاسی میگذارند تا دشنامنامه ،تهمت ،بهتان ،تعرض به آبرو و عزت ،جتسس وجاسوسی ،دروغ پراگنی که همه اینها به هر نام و دلیلی صورت گیرد از نظر اسالم ناروا بوده گناه شمرده میشوند. ای کسانیکه به چنین کجروی هاعادت من��وده ایدازخدا بترسید وازان پرهیزمنوده توبه و استغفار منایید که خدا توبه را میپذیرد و به مهربانی اوتعالی رجوع منایید که خیلی بارحم و
118
تقوی
بخشاینده است. ان بعض ّ یا ایّها الّذین آمنوااجتنبواکثیرا ّمن ّ الظ ّن ّ الظ ّن اثم ّوال یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یّأ کل لحم اخیه میتا فکرهتموه ط واتّقوااهلل ط ّ تواب ط ّ ان اهلل ّ الرحیم (سورة احلجرات،آیة ) ۱۲ ّ
ای مؤمنان ! از بد گمانی های زیاد احتراز نمایید ،یقینا بعضی بدگمانیها گناه است و تجسس مکنید و یکی درباره دیگری غیبت ننمایید ،آیا کسی از شما دوست خواهد داشت تا گوشت برادرش را که مرده با شد بخورد ،پس آن را کریه میدانید ،از خدا بترسید ،یقینا خدا توبه پذیر و مهربان است.
مالسا بادآ
119
جنوا یکی از عوامل ایجاد بد گمانی ها و اختالفات راز گویی ،شب نشینی ها روابط سری و پسپسک ودر گوش هم سخن گفنت است .گاهی این کار طی مهمانی ها و دعوت ها صورت میگیرد و گاهی طی مالقات های مخفی و گاهی در حضور داشت دیگران دو نفر باهم به رازگویی میپردازند ودرگوش هم آهسته گفت و شنید مینمایند .که همه خالف اخالق اسالمی بوده گناه شمرده میشوند و باعث ایجاد سوء ظن ،دشمنی ها و کدورت ها میگردد.اما سرگوشی هایی ازین امر مثتثنی خواهد بود که بر مبنای نیکوکاری و پرهیزگاری وتر س ازخدا استوار باشند . الرسول وتناجو یاایّها الّذین آمنوااذاتناجیتم فالتتنا جو بااالثم والعدوان ومعصیت ّ بالبر والتّقوی ط واتّقوااهلل الّذی الیه تحشرون (سورة املجادلة ،آیة ) ۹ ّ
ای مؤمنان ! اگربا یکدیگر رازگویی میکنید پس باید که در باب گناه و تجاوز و نافرمانی پیامبر راز گویی نکنید و در باره نیکو کاری و پرهیز گاری راز گویی نمایید ،و از خدایی بترسید که بسوی اومحشور خواهید شد.
جای دیگر میفرماید که " در راز گوییها هیگچونه خیر و صالح و منفعتی متصورنیست مگراینکه مبنظور صدقه منودن ،ایجاد صلح و آشتی بین مسلمانان ،و توصیه به نیکو کاری صورت گیرد".
121
عدل و مساوات یکی از ایجابات تقوی اینست که انسان چیزی را بخود میپسندد برای دیگران نیز پسند مناید .اگر زندگی برای تو ارزش دارد برای دیگران هم دوست داشتنیست پس به خون ریزی و قتل ناحق دست درازمکن وعدالت را درهرحال وهرگونه شرایط مراعات منا ودوستی ودشمنی باکسی توراازدایره عدل وانصاف بیرون نسازد. رسول اهلل (ص) میفرماید" :هیچ کدام تان در ایمان خویش صادق نمیباشید تا آنکه چیزی را که بخود میپسندد برای برادرش نیز پسند نماید".
مساوات در زندگی و خون دردورا ن جاهلیت قبل ازاسالم بین اقوام عرب ویهودیان قصاص رایج بود ولی بشکل غیرعادالنه .اگریک نفربرده ازاش��راف توسط غیراشراف کشته میشد ،به عوض آن یک نفرآزاد ازقبیله قاتل را قصاص مینمودند ،دربرابریکنفرزن مقتول اشراف،یکنفرمردعوام ودربرابر یکنفرمرد مقتول اشراف ،دونفرازعوام را قصاص میکردند. این رسوم که حیثیت قانون را درجوامع بخود گرفته بود ،مبتظورحفظ امنیت اشراف وضع شده بود .خون مردم عوام ارزشی نداشت وصاحبان قدرت به حیات مردم بیدفاع اهمیتی قایل نبودند.این به دلیلی که قدرمتندان به این وسیله مردم عوام را تهدید منایند تا همیشه دربرابرزورمندان تسلیم بوده خواسته و ناخواسته ازخوب و بد آنهاونظا م ایشان پیروی واطاعت کنند .هرکس به دیده احترام به سوی ایشان بنگردواگراحیانا کسی اراده فرارازبارظلم شان را دردل بپروراند ،اورا حتت شکنجه قراردهند وخون ایشان بی ارزش تلقی گرددو بدون خوف و تردد به قتل آنها مبادرت ورزند . این روش ظاملانه رااسالم ممنوع قرارداده مساوات وبرابریرادرامرقتل مقررمنود. قصاص درلغت معنی برابری و مساوات رادارد.یعنی انسان ها دراصل خلقت باهم مساوی اند و خون بها وارزش حیات و زندگی شان باهم مساویست .بناء اگرکسی توسط فرد
122
تقوی
دیگری بقتل رسید باید همان قاتل قصاص گردد ،نه کسی دگر.همان قاتل ،مجرم است نه غیراو .چرا شخص بیگناه دیگری به جرم وی کشته شود؟ انسان ها ازنظر حقوق باهم مساوی اند .بین زن و مرد ،پیر و جوان ،امیر و رعیت ،غریب وخان ،خواص وعوام ،عالم و جاهل ،مریض و صحت مند ،کوروبینا ،وغیره ازحیث ارزش خون وبهای زندگی تفاوتی وجود ندارد .زندگی برای هرکس پرقیمت است و دوست داشتنی . در مذهب حنفی به استناد آیة ّ (ان النفس بالنفس) وحدیث (املسلمون تتکافؤ دمائهم) دررابطه با قصاص ،آزاد و برده و زن ومرد باهم مساوی اند .اگرآزا د غالم را کشت ویا مرد زن را کشت ،درهرصورت قصاص جاری میگردد وهمان قاتل باید کشته شود.تنها درصورتیکه قاتل برده مالک آن باشد ازین امرمستثنی است. اگر کافرذمی و مستامن توسط مسلمان کشته شود ،از نظر مذهب حنفی قصاص باالی اوجاری میگرددولی اگر کافر محارب باشد هیچ کس به قصاص آن قایل نیست. خداوند درامرقصاص آسانی وسهولتی هم حکم فرموده وبه ورثه مقتول اختیارعفورا داده است .ورثه مقتول حق دارد طلب قصاص مناید ،یا تقاضای دیت منوده ازقصاص بگذرد ویا کامال عفومناید و نه قصاص و نه دیت را مطالبه کند. هرکه بعد ازن��زول آیات احکام قصاص ،ازان مخالفت ورزی��ده به رسوم جاهلی رجوع و مساوات را در قصاص ترک کند ،به عذاب درد ناک دنیوی و اخروی گرفتارخواهد شد. دردنیا قصاص باالیش جاری خواهد شد ودرآخرت دردوزخ داخل میگردد .ویا اینکه هرکه بعدازفیصله به جتاوزدست زند ،به عذا ب دردناک دنیا و آخرت گرفتار خواهد شد.بعد از فیصله وتطبیق قصاص یا عفو و گذشت ویا توافق به دیت و تادیه آن به ورثه مقتول ،دشمنی ها باید ختم گردد.اگر کسی بعدازین هم به انتقام جویی و جتاوزو دشمنی ها رجوع مناید ، به عذاب درد ناک دنیوی و اخروی گرفتار میشود .عذاب اینستکه قصاص در هرجتاوز اجرا میگردد واز طرف دیگر دشمنی ها ادامه یافته انتقام گیری ها ختم منیشود که این خود گناه بزرگ وعذاب دردناک دنیویست ودرآخرت چنین مردم به عذاب دوزخ گرفتارمیگردند. درالبالی قصاص حیات بزرگ مضمراست.بااجرای قصاص و تطبیق قانون خدا ،گناهان قاتل راخداوند خواهد بخشید وازعذاب اخروی جنات خواهد یافت .البته حیا ت اخروی درمقایسه با زندگی دنیا ،حیات اصلی و باارزش بوده ودامییست. هرکه به طیب خاطرآماده تطبیق احکام الهی گردید ،حیات نیکووسعادت اخروی شامل حال اومیگردد.ازطرف دیگربا تطبیق احکام قصاص ،خانه جنگی و دشمنی ها ختم شده امن وامان وسکون درجامعه حاکم وحیات مردم ازخظرات بدمنی ها و انتقام جویی حفظ میگردد که این خود حیات بسی انسان هارا حفظ مینماید ،زندگی وحشت و دهشت ،ترس و بیم
تاواسم و لدع
123
،ترورواختناق ،کمین گیری ها ،دسیسه کاری ها و پالن گذاری های قاتالنه و....خامته میابد ،وآرامش روحی درجامعه حاکم میگردد ،اینست مفهوم زندگی .ویااینکه با پیروی ازاحکام الهی وخامته دادن به رسوم جاهلی و قوانین ساخته وبافته افراد وطبقات صاحب قدرت ،زندگی عامه مردم حفظ میگردد. امروزمشاهده میگرددروزمره کشتارهای دسته جمعی وویرانی ها ی مدنیت ها همه زیرعنوان انتقام جویی صورت میگرد .به عوض مقتول کس دیگری به قتل میرسد ،درب��دل یک نفریک ملت زیرمبباردمان قرارمیگیردوبجرم یک نفرهزاران انسا ن بی گناه ازوطن شان بیرون رانده میشوند و یا د رمحا بس جان میدهند. گرچه زیرنام حقوق بشرگاهی استدالل میشود که قصاص مخالف حقوق بشر است ولی دیده میشود که بنام مجرمین جنگی وحفظ امنیت وغیره ،اعدامها جریان دارد وحتی رییس جمهور ها به دارآویخته میشوند .وچه بسی افرادی که بدون دلیل بصورت مخفیانه با مهارت تام روزمره کشته میشوند و رازقتل آنها سال ها بعد فاش میگردد. خداوند متعال با نزول آیات مبارکه ضمیر مردم را بیدار ساخته میفرماید که عقل خورا بکارباندازید ،ازین انتقام جوییها دست بردارشده و پرهیزگاری اختیارکنید ،خون بهای انسان ها برابراست وامیرومامور ،قدرمتند وضعیف ،صاحب لشکروشخص بیدفاع از نظرارزش خون باهم مساوی اند. اینست که خداوند میفرماید: بالحروالعبد بالعبد الحر یایّها الّذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی ط ّ ّ واالنثی باالنثی ط فمن عفی له من اخیه شیء فاتّباع بالمعروف واداء الیه با حسان ط ذالک تخفیف ّمن ّربکم ورحمة ط فمن اعتدی بعد ذالک فله عذاب الیم* و لکم فی القصاص حیات یااولی الباب لعلکم تتقون (سوره بقره ،آیات ) ۱۷۸-۱۷۹ ای مؤمنان ! قصاص" برابری" در" بارهء" کشته شده گان بر شما فرض گردانیده شد ،آزاد دربرابر آزاد ،برده در برابر برده ،و زن در برابر زن . برای کسی " قاتلی " که چیزی از "قصاص " برادرش "مقتول " به او بخشیده شد ، پیروی معروف است "مطالبه دیت از قاتل به وجه احسن" ،و دادن " دیت" به وجه احسن به ا و"عفو کننده". ا ین" جواز قصاص یا دیت یا عفو" آسانی است از جانب پروردگار و مهربانی. کسیکه بعدازین تجاوز کند ،عذا ب درد ناکی متوجه اوخواهد بود .در"البالی " قصاص برای شما زندگیست ای خرد مندا ن ،تا پرهیزگار ی کنید".
124
تقوی
عدل و تقوی عواطف و احساسات ودوستی و دشمنی انسان را به افراط و تفریط میکشاند .دوستی و محبت گاهی باعث میشود تا انسان ازحق بگذرد وبه طرف دوست خود متمایل گردد وازظلم وجنایات اوبه دفاع بپردازد ویا دشمنی باکسی اورا به بی انصافی وحق تلفی وظلم وستم وادارمیسازد. قرآن کرمی انسان هارا به مراعات حقوق خدا وحقوق بندگان خداهدایت میکند. در معامله با خدا و ادای حقوق الهی باید شاهد قسط و عدل بود وبا متام قوا به عبادت اهلل چنان توجه مناییم که سزاواراو تعالی است و به تعهدات خویش با خدا محکم واستوارباشیم. هم چنان درمعامله با بندگان خدا ازعدل وانصاف نگذرمی و دشمنی ویا دوستی با کسی مارا ازمراعات عدل و انصاف باز ندارد .زیراعدل به تقوی خیلی نزدیک است وبا اقامه عدل به مرتبه تقوی وپرهیزگاری میتوان رسید. درهرحال ومخصوصا درمعامله با دشمنان تان ازخدا بترسید وازعدل وانصاف نگذرید زیرا خدا ازمتام عملکرد شما کامال واقف است و اجروپاداش نیکو کاری تان ضایع نخواهد شد . قوامین هلل شهداء بالقسط وال یجرمنّکم شنئان قوم علی ا یا ایّهاالّذین آمنوا کونوا ّ ّ ال تعدلوا ط اعدلوا هو اقرب للتّقوی و اتّقوا اهلل ط ّ ان اهلل خبیر بما تعملون ( سورة املائده ،آیة ) ۸
ای مؤمنان! برای خدا قوام " متا نت و ا ستواری درراه حق " داشته باشید ،گواهی دهند گان به عدالت " انصاف " ،و دشمنی با گروهی شمارا وادار به ترک عدالت نکند .عدالت پیشه کنید که به پرهیز گاری نزدیکتر است و از خدا بترسید " ظلم نکنید" .بیشک خدا از کردار تان خوب آگاه است.
تاواسم و لدع
125
محاربه و پرهیزگاری درسال ششم هجری رسول اهلل (ص) با حدود یکهزارو پنجصد نفر اصحاب در ماه ذی القعدة احلرام به هدف ادای عمره از مدینه منوره روان شد .چون در حدیبیه رسیدند ،کفار ایشان را از ادای عبادات منع منودند و احترام شهر حرام ،حرمت کعبه شریف وغیره را مراعات نه منودند و به شعائراهلل و عبادات مسلمین با این اقدام توهین منودند .مسلمانان میتوانستند به انتقام این روش آنها برایند ولی چون در نظام اسالمی محبت وعواطف ودشمنی وعداوت هم برمبنای عدالت وحقانیت استواراست ،مؤمنین نباید بنابرعداوت وظلم دشمنان اسالم به جتاوز وادارگردند وازدایره عدل وانصاف بیرون شوند. نباید عواطف و دوستی باکسی وقهروغضب شمارا به گناه و جت��اوزوادارس��ازد بلکه در نیکوکاری وپرهیزگاری باهم کمک و یاری کنید ودرگناه وجتاوزبا کسی معاونت ننمایید. درهمه حاالت وشرایط ازخدا بترسید زیراعذاب خدا شدید است. والیجرمنّکم شنئان قوم ان صدّ وکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا وتعاونواعلی البروالتّقوی و ال تعاونواعلی االثم والعدوان واتّقو ااهلل ط ّ ان اهلل شد ید العقاب ّ (سورة مائدة ،آیة )2
دشمنی گروهی بسبب آنکه شمارا از مسجدالحرام بازداشتند برتجاوزوادارتان نسازد و بایکدیگر بر نیکو کاری و پرهیز گاری همکاری کنید ودر گنهکاری و تجاوزبا یکدیگر کمک نکنید .و از خدا بترسید که عقوبت اوبسیار سخت است.
رسول اکرم (ص) در باره تعاون و همکاری متقابل مسلمانان می فرماید ( :برادرت را یاری کن چه ظالم باشد و چه مظلوم) ازیشان سؤال شد که اگر مظلوم باشد طبیعیست که اورا یاری دهیم ،اما اگر ظالم باشد چگونه باو کمک کنیم !؟ در جواب فرمود ( :دست اورا بگیرید و ازستمگاریش جلوگیری بنمایید .این بهترین کمکی است که ممکن است در حق آنان اجنام گیرد). افراد جامعه اسالمی حیثیت جسم واحدی را دارند و تن واحد اند و به مشکالت همدیگر رسیدگی مینمایند و بی تفاوت منیمانند. الزمه تعاون و برادر ی آن است که توانا دست نا توان را بگیرد ،و ثرومتند ،مستمند را فراموش ننماید و انسان های آگاه افراد نا آگاه را رهنمایی کنند و دانشمندان در تربیه دانش آموزان تالش ورزند و شاگردان به علما احترام بگذارند ،بزرگان بر خرد ها ترحم داشته باشند و کوچکتر ها احترا م بزرگان را مراعات منایند ،آمرین به زیردستان مهربانی و شفقت منایند و زیردستان به آنها احترام ورزند و در امور نیک آنهارا یاری دهند و به ایشان مشوره های
126
تقوی
نیک عرضه منایند . گرچه امروزاصطالحات جدیدی بنام جنایت جنگی ومحاکمه آن وغیره درامورحربی ایجاد شده و اف��رادی بنام جنایتکارجنگی محاکمه شده حتی به اع��دام کشانده میشوند ولی هنگام غلبه هیچکس اصول ومقرراتی را مراعات منی کند .برای شکشت دادن دشمن ازهروسیله وس�لاح و تبلیغات کارگرفته میشود وگاهی هم دستگاه ها واسلحه خودرا خودمنهدم وافراد جنگی خود را همبدست خود بقتل میرسانند .ستون پنجم اصطالح عام نظامیست ودستگاه های جاسوسی بیشترین مدرک مصارف دولت هارا تشکیل میدهد. درجنگ عمومی جهانی اول و دوم چه ویرانی ها و خون ری��زی ها ص��ورت گرفت و چه تبلیغات درجریان جنگ و بعد ازان تا کنون جریان دارد ،تنها خداازان خبراست .دراشغال نظامی افغانستان توسط روسیه درین کشورجنایاتی صورت گرفت که نوشنت کتابها و قلم نویسندگان ازادای حق آن عاجزاند وچه جنایاتی طی حمله قطعات ناتو برافغانستان وعراق بعمل آمد که خدا خود ازان علم دارد. ولی اسالم برای مسلمانان درس تقوی وپرهیزگاری داده آنها را درمتام شرایط به پیروی ازاحکام الهی دعوت مینماید تا قبل ازآغازجنگ ،درجریا ن جنگ وهنگام غلبه وسلطه پرهیزگاربوده ازخداوندعزیزوقهارترس داشته ،عدل و انصاف را درهرحال مراعات منایند . گرچه قو م قریش وهمکاران شان ازهیچگونه ازیت وآزاردر برابررسول اکرم (ص) دریغ ننمودندو برای امحای اسالم ازان��واع دسیسه هاو مکروجنگ و خون ریزی کارگرفتند اما خداوند بفضل ومرحمت خویش متام دسایس آنهارا خنثی ساخت ومسلمانان فاحتانه به مکه معظمه داخل ودشمنان شان به شکست مواجه شدند.خداوند به این ارتباط میفرماید : نعمت خدارا بیاد بیاورید که از ظلم و ستم کفار شمارا جنات داد ،بناء در هرحال بخدا توکل داشته باشید و هنگام غلبه بر دشمن از عدل و انصاف عدول نکنید و از خدا حذر داشته باشید. ّ فکف هم قوم ان یّبسطواالیکم ایدیهم یا ایّهاالّذین آمنوااذکروا نعمت اهلل علیکم اذ ّ ایدیهم عنکم ج وتّقوااهلل ط وعلی اهلل فلیتو ّکل المؤ منون (سورة املائدة ،آیت ) ۱۱ ای مؤمنان ! نعمتی را که خدا به شما ارزانی نموده است بیاد آورید ،آنگاه که قومی قصد کردند برشما دست درازی کنند" با شما جنگ نمایند " و خدا دست آنها را کوتاه کرد .از خدا بترسید ومؤمنان باید بر خدا توکل کنند.
خداوند شمارا پیروزگردانید ودست دشمنان اسالم را ازشما کوتاه منود ،شما باید نعمت خدا را بیاد بیاورید و شکرگذارباشید .شکراین نعمت اینست که دشمنا ن را بعد ازغلبه ازهرگونه ظلم و جتاوزدرامان نگهدارید وازطریق عدل وانصاف دورنگردید .هنگام قدرت
تاواسم و لدع
127
ازعفو وگذشت کاربگیرید ،دشمنی و قهر وغضب وغصه شمارا به انتقام جویی وحق تلفی و ظلم نکشاند. ازخدا بترسید وتصورنکنید که چرابا دشمنان سرسخت خود بعد ازغلبه ازشدت کارنگیرمی بلکه درهرحال ازخدا بترسیدوازجتاوزپرهیزمنایید ،ومؤمن پرهیزگاربرخدا توکل مینماید. درصلح حدیبیه ازط��رف کفارمکه شرایطی پیشنهاد گردید که برمبنای جاهلیت استواربوده برای مسلمانان قابل قبول نبود اما خداوند روحیه سکون وآرام��ش قلبی را به مسلمانان بخشیده صلح را پذیرفتند .خداوند علیم و داناست و میداند که این موافقتنامه در حقیقت فتح وپیروزی بزرگ برای مسلمانان وپرهیزگاران است وهمین مردم با تقوی مستحق پیروزی و نصرت اند وباید برمکه مسلط گردندتا کلمه تقوی را با بت پرستی عوض منایند. کلمه تقوی راخداوند برمسلمانان الزمی ساخت .کلمه تقوی یعنی کلمه شهادت ویا بشکل عام مراعات تقوی وپرهیزگاری .درهرحال باید به خدا تسلیم بود وازعدل وانصاف نباید گذشت وپرهیزگارباید بود. کلمه شهادت یعنی اقراربه زبان ویقین وباورقلبی مبنی برینکه خدا بزرگ است ومحمد فرستاده اوس��ت .باید به خدا تسلیم گردید نه به طاغوت وشیطان وق��درت های مادی وگوشتی وازقانون خدا باید پیروی منود نه ازفلسفه ها ومسلک های فریبنده ودروغین وهوی وهوس ونفس وشهوت. همین مردم متقی و پرهیزگاراهلیت نصرت و پیروزی را دارند و باید خالفت زمین به آنها سپرده شود. اذ جعل الّذین کفروا فی قلوبهم الحمیّة حمیّة الجاهلیّة فانزل اهلل سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و الزمهم کلمة التّقوی وکانوااحقّ بها و اهلها ط وکان اهلل ّ بکل شیء علیما ( سورة الفتح ،آیة ) ۲۶ آنگاه که کفار ننگ جاهلیت را در دل پرورانیدند پس خدا سکون قلبی را بر رسول خویش و مؤمنین فرود آورد و کلمه تقوی "الاله اال اهلل محمد رسو ل اهلل " را برآ نها الزم گردانید و مستحق " سزاوا ر " و اهل آن بودند ،و خدا برهر چیز آگاه است.
129
تقوی و پیروی از حدود خدا (ج) از رسو ل اکرم (ص) در بارهء تقوی پرسیدند فرمود " :اگرانسان درراه پرازخاربا پا های برهنه راه برود ،درهرقدم خود محتاط بوده بادقت میبیند که پای خودرا باالی خارنگذارد. قدم خودرا آگاهانه ومحتاتانه میگذارد وهرگام عجوالنه باعث میشود تا خاری درپایش بخلد .تقوی همین حیثیت را دارد ". مسلمان متقی درهرقدم خود کمال احتیاط را بخرج میدهد تا ازحدود خدا بیرون نگردد و بنا برعدم مراعات حدود خدا به عذاب دنیوی و اخروی گرفتار نشود. خداوند احکام و مقررات را در قرآنکرمی برای انسان ها بیان منوده تا ازان پیروی کنند ،قرآ ن برنامه زندگیست و باید درمتام جوانب زندگی انسان عملی گردد .مسلمان نباید از سرحد قانون الهی بیرون گردد" یا ایها لّذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة" .مسلمان درداخل دایره حدود خدا زندگی خودرا سپری میکند وازان بیرون منیگردد.همین است مفهوم تقوی وایجابا ت تقوی .انسان متقی بی باک و خودسرخودرأی وبی بندو بارنبوده زندگی اومنظم ومثمرا ست. ا ینست که مطالعه مینماییم: تلک حدوداهلل فال تقربوها ط کذالک یبیّن اهلل آیاته لع ّلهم یتّقون
(سورة بقرة ،آیة ) ۱۸۷
این حدود"احکام" خداست ،بآن نزدیک نشوید ،خداوند بدینگونه" طوریکه درآیات دیگربیان گردید"آیات خودرا بر مردمان بیان میکند که پرهیزگارشوند" خودرا از مخا لفت با آن نگهدارند".
130
تقوی
چیزهای پاکیزه را برخود حرام نگردانید خداوند انسان هارا به استفاده ازنعمات طیب و حالل ترغیب مینماید.چیز های لذیذ ، حالل ،طیب و پاکیزه راعقیدتا و یا عمال برخودنباید حرام ساخت .امادراستفاده ازان ها " از حد گذری صورت نگیرد و تقوی و پرهیزگاری مراعات گردد". پرهیزازجتاوزبه این معنی که ازاعتدال کارگرفته ازافراط و تفریط خود داری شود.مثال بنام رهبانیت ازخوردن حالل هم ابا ورزی صورت گیرد و یا اینکه دراستفاده ازلذایذ و شهوات افراط منود ه دنیا ( اکبرهمنا ومبلغ علمنا ) گردیده درماده پرستی وعیش وعشرت و کسب ثروت غرق وخدا وروز جزا فراموش گردد. را ه اعتدال اینست که نه در لذایذ دنیا بصورت افراطی غر ق گردمی و نه رهبانیت اختیار من��وده ازرزق ح�لال استفاده نکنیم .نه تر ک نکاح و نه شهوترانی ،نه گرسنگی ونه پرخوری ،نه اسرا ف و نه بخل ،نه دنیا داری و ماده پرستی و نه عزلت و گوشه نشینی. ازخداحذرکنیدوازافراط وتفریط وجتاوزازحدودخدا(ج) بپرهیزید . تحرموا ا ّطیّبات ما ّ احل اهلل لکم وال تعتدوا ط ّ یحب ان اهلل ال ّ یا ایّها الّذین آمنوا ال ّ المعتدین* وکلوام ّما رزقکم اهلل حالال طیّبا واتّقوااهلل الّذی انتم به مؤمنون (سورة
املائدة ،آیة ) ۸۸-۸۷
ای مؤمنان ! چیز های پاکیزه ولذیذ راکه خدا بر شما حالل کرده بر خود حرام نکنید و از حد در نگذرید زیرا خدا متجاوزان را دوست ندارد .وهرچیز حالل و پاکیزه ایراکه خدا به شما روزی داده است بخورید و از خداوندی که به او ایمان دارید بترسید. ازابو هریره (رض) روایت شده است که رسول اهلل (ص) فرمود ":خداوند طیب و پاک است و َ الطیّبِ ِ الر ُس ُل ُک ُلوا ِم َن ّ عم ُلوا َصالِح ًا) بجز طیب چیزی را نمی پذیرد .خداوند فرمود ( یَا أ َیّ ُه َا ُّ ات َوا َ َ نوا ُک ُلوا ِمن َطیّبَ ِ ار َزقنَا ُکم) بعد حالت کسی را یاد آورشد و اوتعالی فرمود ( یَاأیّ َها ال ّ ِذ َ ین َ ات َم َ آم ُ که سفر دور و درازی داشته ،توام با اضطراب و پریشانی ،وباچهره گردآلود دستانش را بسوس آسمان باال نموده یارب!یارب! ندامیکند،درحالیکه خوراکش حرام ،نوشیدنیش حرام ،لبا سش حرام ،وازراه حرام تقویه و تغذیه میشود ،پس چگونه دعایش مستجاب گردد؟
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
131
خبیث وطیب حرام و حالل ،پاکیزه و ناپاک ،مطهر و کثیف ،مفید و مضر در خوراکی ها و طالح و صالح ،کافر و مسلمان ،کاذب و صادق دراشخاص با هم برابر نیستند .این اصل عام است و درهرچیز مشاهده میگردد .حالل و طیب اگرچه از نظر کمیت کوچک به نظر آید بهتر است ازخبیث و حرام ولو بطورعجیب کمیت آن بزرگ جلوه کند .همچنانکه پاکیزه و ناپاک باهم مساوی نیستند خرد مند و بی عقل با هم برابر نخواهند بود. خردمند به کیفیت ارزش میدهد و بی عقل کمیت را مینگرد .یک لقمه نان پاکیزه بهتر است از گدام های گندیده و پوسیده و متعفن و اندکی رزق حالل بهتر است از گنجینه های فراوان حرام که به جبر و ظلم و ستم و دزدی و خیانت بدست می آید. سیاهی لشکر نیاید بکار دوصد مرد جنگی به از صد هزار،هرکه باخرد است دراستفاده ازوسایل ومتاع ودارو مداردنیا محتاط بوده کیفیت را ارزش میدهد ،عقیده پاک دارد و عملش نیکو ست .اراده و ضمیرش پاکیزه و لباس و اندام خودرا مطهر نگهمیدارد .ظاهرش پاکیزه وباطنش مطهر ،عملش نیکوواخالقش عالی ومعامالتش صادقانه است .خوراکش طیب و پاکیزه و حالل است و از حرام پرهیز میدارد .طریق رستگاری همین است و هرکه آرزو دارد تا در دنیا و آخرت کامیاب بدرآید وازعذاب دوزخ جنات یابد باید تقوی و پرهیزگاری اختیار کند واین راه عاقالن است. قل ال یستوی الخبیث و ّ الطیّب و لو اعجبک کثرة الخبیث ج فا تّقو ااهلل یا اولی اال لباب لع ّلکم تفلحون (سورة املائدة ،آیت ) ۱۰۰ بگو ای محمد! خبیث و طیب باهم برابر نیست اگرچه کثرت خبیث تورا به عجب آرد ،پس ای خردمندان از خدا بترسید تا رستگار شوید.
132
تقوی
غنیمت خداوندعزیزوحکیم ،پیامبرش و مؤمنین را درروز بدرمبنی ب��رآزادی اسیران دربدل فدیه مورد عتاب قرارداد (ماکان لنبی )...برای یک پیامبرمناسب نیست تا کفاری راکه برای محو ونابودی مسلمانان وخاموش ساخنت نورخدا می جنگنند ،مبنطورحصول فدیه نگهداری مناید یعنی دربدل فدیه آزاد سازد .این عرض و متاع مبقابسه با مصحلت ابطال شرکفارمحارب خیلی اندک و ناچیزاست ،بهتر است اسیران شان را نگهداری نکنید تا آنکه ازناحیه شرشان درامن نگردید و چون شرافگنی شان خامته یافت آزادی اسیران شان واخذ فدیه گناه نخواهد بود. (واهلل یریداآلخرة )...اراده خدا درنزول این حکم اینست تا دین خورا غالب ،دوستانش "اولیاءاهلل" رافاحت ومنصوروکلمه شانرا باال وبرتراز د یگران بگرداند .خداعزیزوغالب است ، اگراراده مناید بدون جنگ ووسایل ظاهری کفاررا مغلوب خواهد ساخت ولی درصحنه های قتال حکمت امتحان مضمراست و بعضی ازشمارا با بعضی دیگرمورد امتحان قرارمیدهد. (فکلوا ممّاغنمتم حالال )...اینست لطف و مهربانی خداوند برین امت که مال غنیمت را برای تان حالل گردانید که برای امتان قبلی حالل نبود. (وتّقوااهلل ) ..ازخدا درمتا م امورتان بترسید و تقوی را برای خود الزمی بسازید و شکرنعمات او(ج) را بجا آرید .خداوند غفوروبخشاینده است وگناهان کسانیرا که توبه کنند خواهد بخشید و مهربان است که به رحمت خویش غنیمت را برایتان حالل گردانید. وکلوا م ّما غنمتم حالال طیّبا ّواتّقوااهلل ط ان اهلل غفور ّرحیم
(سورة االنفال ،آیة ) ۶۹
بخوریداز مال غنیمتی که گرفتید حالل و پاکیزه ،و از خدا بترسید ،یقینا خدا آمرزنده مهربان است.
درجنگ بدرمسلمانان هفتاد نفرکافران را اسیر گرفتند وخداوند درمورد اسیران دوحالت را پیشروی شان قرارداد .اول :کشنت .دوم :آزاد ساخنت شان دربدل فدیه ودرین صورت درسال دیگرازشماهم به همین تعداد کشته خواهند شد .درحقیقت مؤمنین با انتخاب یکی ازین دو صورت مورد امتحان قرار گرفتند .رسول اهلل مبارک در ین مورد از اصحاب کرام رای خواستند. حضرت ابوبکرصدیق رضی اهلل عنه گفت":یا رسول اهلل ! متام این بندیان اقارب وبرادران مایند ،بهتر است ازآنها فدیه گرفته آزادشان مناییم تا واپس رفته با اوالد و اتباع شان با ما یکدست شوند واز مالی که ازیشان بدست ما می آید در جهاد وامور دیگردینی و کارهای ض��روری استفاده مناییم وشهادت هفتاد نفر از ما در سال دیگر قابل نگرانی نیست زیرا
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
133
شهید میگردند" و نبی کرمی هم بنابر دلسوزی فطری ،شفقت و صله رحم به همین رأی متایل داشت و اکثر اصحاب کرام هم به این رأی ابوبکر صدیق توافق داشتند .حضرت عمر (رض) و سعد بن معاذ (رض) با این نظر مخالفت منودند .حضرت عمر (رض ) گفت " : یارسول اهلل ! این اسیران امامان کفارو بزرگان و پیشوایان مشرکین اند و باید کشته شوند تا سرکفروشرک بشکند وباالی همه مشرکین هیبت وارد گردد ودیگرجرئت نداشته باشند تا مسلمانان را مورد شکنجه و تعذیب قراردهند ومردم رااز راه خدا بازدارند وانتهای بیزاری ما ازکفارومشرکین به دربارخداوند اظهار گردد که مادر راه خدای متعال و درمعامله با حق ، پروای قرابت و مال وچیز دیگری را ندارمی .بناء مناسب است تا هرکس نزدیک ترین خویش و دوست خودرا ازبین اسیران خود بقتل برساند". خالصه اینکه بعد از بحث به رأی ابو صدیق (رض) عمل شد و برعالوه متایل رسول اهلل (ص) به این نظر ،از حیث کلی و ایجابات اخالقی هم این نظر سنگینتر جلوه مینمود اما اگر حالت مسلمانان و شرایط آن زمان را مطالعه مناییم می یابیم که درهمان مقطع وشرایط ایجاب مینمود تا با کفاراز شدت کار گرفته شود .این اولین باراست که بعدازیازده سال بت پرستان ظالم بدست مسلمانان مظلوم افتیده اند و باید برایشان ثابت گردد که رشته قرابت ، کثرت تعداد و لشکر ،قوت و قدرت ،مال و ثروت و هیچ چیزی آنهارا از نتایج شوم جنایات شان بازداشته منیتواند .درابتدا ایجاب میکرد تا دردل این کفار مغرور رعب و رهب انداخته میشد زیرا سپس موقع برای صله رحم و لطف و نرمش دربرابرشان مساعد میبود وازطرف دیگرراضی شدن بقتل هفتاد نفر مسلمانان درسال آینده هم مسئله عادی نبود .بناء رای ایشان به دربار خداوند پسند نشد و یک اشتباه اجتهادی محسوب گردید ه به (تریدون عرض الدنیا) خطاب شدند ،یعنی فایده دنیای فانی را مدنظرمیگیریددرحالیکه مؤمنین بایدزندگی آخرت را مد نظر داشته باشند .اگر حکمت خدای متعال مقتضی شود امور تان را به قدرت خویش بدون اسباب ظاهری بسر میرساند. لنبی ان ّیکون له اسری ) ...اصحاب کرام باندازه ای ترسیدند که بعد از نزول آیات (ماکان ّ گفتند به مال غنیمت بشمول فدیه نزدیک نگردند ،بناءآیت (فکلوا ممّا غنمتم حالال)... نازل گردید ه تسلی داده میشودکه آن عطای الهی بوده به خرسندی بخورید ،بلی درجهاد به مال غنیمت وموارد دیگرباندازه ای اهمیت ندهید که اهداف عالی و مصالح عمومی نادیده گرفته شوند. درم��ال و ث��روت خبث و پلیدی موجود نیست ام��ا مهم اینست که ازاهلل تعالی بترسید وازمخالفت ازاوام��راو(ج) پرهیزمنایید ،خداوند به مرحمت خویش اشتباهات تانرا معاف خواهد منود.
134
تقوی
مدا ومت درتقوی و نیکو کاری بعد از نزول آیات حترمی شراب اصحاب مبارک ازرس��ول خدا پرسیدند که اح��وال آن مسلمانان چگونه خواهد بود که قبل ازنزول آیات حترمی ،شراب نوشیده اند و درهمان حالت مرده اند. این ابهامات با نزول آیات واضح گردید. کسانیکه صاحب امیان واعمال صالح باشند اگرزنده اند ویا وفات شده اند به خوردن چیزی مباح درزمان اباحت گناهگارمنیشوندخصوصا کسانیکه درحاالت عام به خصایل تقوی وامیان متصف باشند وبازهم درجهت این حصایل ترقی منوده پیش بروند تا اینکه درمدارج امیان و تقوی باال شده به مرتبه احسان رسیده باشند .درمورد کسانیکه عمرشان درتقوی وامیانداری سپری شده ،به مرتبه احسان رسیده اندودرراه خداشهیدشده اندتشویش وتوهم درکار نیست .هرقدرانسان درذکروفکرخدا ،اعمال حسنه وجهاد فی سبیل اهلل مشغول باشد به همان اندازه خوف خدا درقلبش بیشتر شده امیا نش قوی میگردد. مداومت درتقوی ونیکوکاری انسان رابه مرتبه ای میرساندکه خدا اورادوست بدارد.شکی نیست که خدا(ج) محسنین ونیکوکاران رادوست دارد . وعملواالصالحات جناح فیما طعموا اذا مااتّقوا ّوآمنوا لیس علی الّذین آمنوا ّ یحب المحسنین (املائدة ثم ا تقوا واحسنوا ط واهلل ّ ّ ثم اتّقوا ّوآمنوا ّ وعملواالصالحات ّ
،آیت ) ۹۳
بر کسانی که ایما ن آوردند وکارهای شایسته کردند گناهی نیست درانچه خوردند ،چون پرهیزگاری کردند وایمان آوردندو کارهای شایسته کردند باز پرهیز گاری کردند وایمان آوردند باز پرهیز گاری کردند و نیکو کاری نمودند " درتقوا وایمان داری مداومت نموده در تقوی رسوخ پیدا کردند " وخدا نیکو کاران را دوست میدارد.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
135
137
قصه های قرآنی مبرهن است که هرانسان عمرمعین داشته و زود یا دیرمرگ به سراغش میرسد .دوران طفلی را درآرزوی جوانی سپری میکند ودرایام جوانی مغرور شده خودرا منی شناسد و بعد ازجوانی همه عمرش به حسرت و یاد کودکی و جوانی میگذرد ،عمرگذشته بازمنی آید و هرکاری کرد عمل اجنام شده محسوب میگردد .صحنه های زندگی با ساینس و البراتوار تفاوت کامل داشته ،امتحان البراتوار نیست که اگر جتربه ما نتیجه نداد دوباره آنرا تکرار مناییم .بناء انسان باید درزندگی خویش محتاط باشد و را هی را تعقیب وعملی را اجنام دهد که ازان پشیمان نگردد .مطالعه تاریخ ورجوع به زندگی گذشتگان به عوض البراتوار میتواند برای انسان انتخاب راه را سهل تر سازد و نتایج کردار و مواقف خویش را پیش بینی مناید. زندگی پیامبران (ع) و بندگان صالح خداوند وسرگذشت امت ها واقوام گذشته برای ما وسیله پند وعبرت وهدایت است. بسی مردم صحنه های تاریخی را میخوانند ولی دران تعمق منیکنند وبسی مردم حکایات پیامبران وملت های گذشته را درق��رآن کرمی قرائت میکنند ولی ازان سرسری میگذرند. اما قرآن همه پند واندرزاست ووسیله هدایت ولی کیست که با دل و جان در تپ و تالش دریافت راه راست و درست است وپند شنو تا از قرآن پند گیرد. امروز نویسندگانی مشاهده میگردند که با متام نیروی خویش میکوشند افسانه هایی را در رشته حتریر درآورده برای بیداری مردم و یا تایید و تردید قدرت ها و مکتب ها ورژمیها بکاربرند ولی هیچکدام مثل حکایات قرآنی دلنشین ودلچسپ ،سود مند ومفید ،وتوجیه کننده مردم به سوی خیرو فالح و رستگاری و سعادت نخواهند بود .حکایات قرآنی برای انسان سکون و آرام��ش روح��ی بخشیده اورا در جهت نیکو ک��اری وتقوی و پرهیزگاری رهنمایی مینمایدواز تکرارمطالعه آن انسان لذت برده هرگزخسته منی گردد. طی آیات قرآنی احکام ونصایح وسرگذشت ا قوا م درادوارمختلف تاریخ ،بیان گردیده است تا متقیان وپرهیزگاران ازان پند و اندرزبیاموزند .
138
تقوی
زندگی یوسف (ع) و مرمی صدیقه رضی اهلل عنها برای تان پند است .میبینیم که دشمنان شان به آنها تهمت زدند و لی خداوند چگونه آنهارا برائت داد ودشمنا ن شان دربرابرشان شرمسار و خجل گردیدند .ابراهیم (ع) را به گناه خداپرستی به آتش انداختند وموسی (ع) ازترس فرعون فرار منود و فرعون با لشکرعظیم اورا تعقیب مینمود ولی دیدی چگونه خداوند فرعون را با همه لشکرش غرق امواج دریا منوده هالک ساخت و موسی (ع) را جنات داد... درین قصه های قرآنی پند و اندرزونصایح سود مندی مرموزاست که متقیان به رموز آن بهتر پی میبرند وازان مستفید میگردند. ولقد انزلنا الیکم آیات ّمبیّنات ّو مثال ّمن الّذین خلو من قبلکم و موعظة لّلمتّقین
(سورة ال ّنور ،آیة ) ۳۴
(یقینا فرود آوردیم بسوی شما آیت های روشن " بیان حالل و حرام وحدود و احکام " ،و مثالی از حال گذشتگان و پند ی برای پرهیز گاران).
متثیل ها و حکایات واحکام الهی بطرزواضح و دلنشین درقرآنکرمی بیان گردیده اند تا مردم ازان پند گیرند. ولقد ضربناللنّاس فی هذالقرآن من ّ کل مثل لّع ّلهم یتذ ّکرون * قرآنا عربیّا غیر ذی عوج لع ّلهم یتّقون (ال ّزمر ،آیة ) ۲۸ ۲۷- (یقینا درین قرآن داستان های متنوعی " مثال ها" را برای مردم بیان نمودیم تا آنها پند گیرند ،قرآن عربی بی عیب تا پرهیز گاری نمایند).
فرود آمدن آدم (ع) از جنت آدم همرا با همسرش درجنت میزیستند وبه اساس وسوسهء شیطا ن فریب خوردند و خداوند آنهارا درزمین پائین سا خت و فرمود ( :وقلنا اهبتوا بعضکم لبعض عد ّو) درروی زمین زندگی منایید اما توجه داشته باشید که این جها ن مادیست وازجهان قبلی تا ن تفاوت دارد،جهان مادی شمارا به دشمنی ها وعداوت میکشاند ،وبرای کسب ثروت و تصاحب سرمایه ها واخذ قدرت وسلطه کشمکش ها ایجاد میگردد ،برای هدایت شما وجنات ازین دشمنی های بی مورد ،کتا بهای آسمانیرا برایتان نازل میکنم ،هرکه ازهدایات من پیروی منود ،برو ترس و حزن نخواهد بود .پیروان دین خدا ازین ماجرا ها موفقانه در می آیند و پیروزی دنیوی واخروی نصیب شان میگردد ،نه تشویش واضطرابی قبل ازوقوع حوادث
139
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
خواهندداشت ونه بعدازان غمگین خواهند شد،زیراخدا ناصرومددگارشان است. فا ّما یأتینّکم منّی هدا فمن تبع هدای فال خوف علیهم وال هم یحزنون
(سوره بقرة،
آیه ) ۳۶
پس اگر هدایتی از جانب من به شما بیاید ،آنانکه از هدایت من پیروی نمایند هیچ ترس برآنها نخواهد بودو نه اندوهگین شوند.
چون آدم (ع) از جنت فرود آمد و زندگی دنیا را آغاز منود خداوند خطاب به او و اوالده اش میفرماید که برای دخول جنت بدون خوف و ترسی هدایات و کتاب ها وپیامبران را میفرستم وهرکه ازان پیروی منود ه پرهیزگاری اختیار کرد ونیکو کاری منود ،در جنت داخل میگردد. خوف وترس واندوه نداشته باشند ،هرکه تقوی پیشه کرد ،خداوندگناهان و اشتباهات اورا می بخشد و داخل جنت خواهد گردید. یقصون علیکم آیاتِی فمن اتّقی و اصلح یا بنی آدم ا ّما یأ تینّکم رسل ّمنکم ّ فالخوف علیهم و الهم یحزنون ( سورةاالعراف ،آیة )۳۵ ای فرزندان آدم! اگر بیایند به شما پیامبران از جنس شما میخوانند بر شما آیات مرا ،پس هرکه پرهیزگاری کند و نیکو کاری نماید ،پس هیچ ترس نباشد برایشان و نه ایشان اندوهگین شوند.
فرزندان آدم
(ع)
قربانی کسی راخداوند به درگاه خود قبول میکند که با اراده نیک و نیت پاک و برای حصول رضای الهی صورت گیرد .هرکه از خدا میترسد ،عبادت او به پیشگاه خداوند قبول میگردد. قربانی وحرکات به ظاهرفریبنده کسی که اسیرهوی وهوس وطاغوت و شیطان بوده وحسد و بغض و کینه وعداوت بروغلبه دارد و ظالم و ستمگراست به پیشگاه خداوند پذیرفته نخواهد شد. امااین مردم حسود هنوزاکتفاننموده آتش بغض وحسد شان بیشترشغله ورمیگردد .زیرا مینگرند که بند ه گان نیک خدا ازآبرووحیثیت برخوردارشده اند وقربانی هایشان به پیشگاه اهلل منظورشده ودرراه خویش مطمئن و استواراند ودربین مردم محبوبیت حاصل منوده ، موفقیت هایی نصیب شان گردیده است .بناء دست به تبلیغات و دروغ پردازی ،وتروروقتل
140
تقوی
و خون ریزی میزنند. واتل علیهم نبابنی آدم بالحق اذ قربا قربانافتقبّل من احدهما ولم یتقبل من اآلخر ط الی یدک لتقتلنی مآانا قال القتلنّک ط قال ان ّما یتقبل اهلل من ال ّمتقین * لئن ّ بسطت ّ َ انی ارید ان تبُ ُواباثمی بباسط یّدی الیک القتلک ج ان ّی اخاف اهلل ّرب العالمین * ّ واثمک فتکون من اصحاب النّار ج وذالک جزاء الظالمین * فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخاسرین (سوره مائدة،آیه ) ۳۰ - ۲۷ داستان دو پسر آدم را طبق وا قع برا یشا ن بخوا ن .چون قربانی شان را"به پیشگاه خدا" عرضه کردند ،از یکی پذیرفته شد واز دیگری پذیرفته نشد ".قا بیل" گفت : خامخا ترا می کشم.گفت"هابیل" :خدا فقط از پرهیزگاران را میپذ یرد .اگربرای کشتن من دست درازکنی من هرگزبه کشتن تودست دراز نمیکنم .زیراازپروردگارعالمیان میترسم .میخواهم"مسئولیت" گناه من وگناه خودت باردوش توگردد،تا ازاهل دوزخ باشی .وا ین جزای ستمگارانست.هوای نفس کشتن برادرش را برا یش آ سا ن کرد"هوای نفس اورا به اینکار راغب ساخت"بناءاورا کشت ،وا ز زیا ن کا را ن شد.
بادر نظرداشت مفهوم این آیات چند نکته قابل ذکر است: دنیا محیط مادی و محل رقابت و کشمکش و حسد و کینه توزی هاست وپیروی از احکام الهی و تقوی و پرهیزگاری دوای این امراض است .درین مسابقات ،قربانیها و فداکاری های متقیان بدر گاه الهی منظور وسعادت وحسنات دنیوی و خروی را نصیب شان میگرداند. این پیروزی ها مایه نگرانی و حسد برای بد کاران و مفسدین گردیده در آتش حسد از درون میسوزند. هوی و هوس و نفس و شهوت ،مردم حسودرا به قتل انسان های بیگناه ترغیب مینماید ،ودست به ظلم وستم و جنایات و قتل و خون ریزی دراز نموده خسران دنیا و آخرت را کمایی مینمایند.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
نوح
141
(ع)
تبلیغ و دعوت :خداوند نوح (ع) را به پیامبری مبعوث منوده موظف ساخت تا قوم خویش راقبل ازینکه به عذاب مبتال شوند ازعوا قب کفروشرارت وبدکاری شان بترساند .نوح (ع) خطاب به قوم خود گفت :ای قوم ! من شمارا ازعذاب الهی برحذر میسازم ،خدارارا عبادت منایید ،ازو(ج)بترسید و ازمن پیروی کنید تا پروردگارگناهان تان را بیامرزد ونزول عذاب خدامبنی بربدکاری و بی حیایی تان متاخر گردد زیراعذاب اوتعالی درنتیجه بدکاری تان برشما حتمی الوقوع است .اما قومش به دعوت او اعتنا ننمودند و نوح (ع) ازناحیه آنها نا امید شده به دربارخدا دعا منود ه گفت ( :پروردگارا ! شب وروزوبطورمتواتر قوم خویش را دعوت منودم ولی بجزفرارچیزی به آنها نافزود ،آنهارا به اطاعت ازامرخدا دعوت منودم تا گناهان شان بخشیده شود ولی بسخنامن گوش ندادند وارزشی به آن قایل نشدند و درتکبروغرورپیچیدند ،آنهارا بطرزمخفی دعوت منودم وعلنی دعوت دادم وگفتم ازخدا آمرزش بخواهید ،خدا آمرزگاراست ،استسقاء کنید ومنازاستسقاء ادا کنید واستغفارکنید تا خدا خشکسالی را ازشما دورکند وبا باریدن باران کشت وزراعت ومال داری تان رونق یابد ،چه شده وچراعزت ووقارراازخدا یتان منیخواهیدوبه اوتعالی تسلیم منیگردید ،چرا کفرمیورزید؟ همان خدا شمارراباهمه خلقت عجیب وخصلت ها وشکل ورنگ مختلف خلق منود ،آیا آثارخلقت خ��دارا درپیدایش هفت آسمان منی نگرید ؟ آیا خلقت آفتاب ومهتاب دلیل برموجودیت خدا نیست؟ آیاخداشماراازهیچ خلق نکرده است ؟ آیاخلقت آدم (ع) ازخاک وهمه انسان ها از نطفه او دلیل واضح بروجود خدانیست؟ باید بدانید که مرگ حادثه حتمی الوقوع بوده وهمان خدا شمارا روزی دوباره زنده میگرداند ،آیا خلقت زمین ومتام وسایل زندگی انسان دران ،دلیل و جود خدا نیست؟ ) نوح(ع) دعامنوده گفت: ( پروردگارا ! آنها نا فرمانی ام نمودندوازسردمداران و صاحبان ثروت و قدرت های مادی اطاعت نمودند ودربرابرمن ازدسیسه و دروغ بافی ،تبلیغات ناجایزوافتراءات وزوروظلم ودهشت ووحشت کارگرفتند وزورگویان به پیروان خوددستوردادندکه معبودان خویش راترک نکنید وهمین صاحبان زروزورو قدرت مادی مردم را به گمراهی کشاندند وعاقبت ظالمین وستمگاران بجز ضاللت و گمراهی چیزی نخواهدبود).
آنگاه که بسبب گناهان شان دردنیا طعمه سیالب شدند ودرآخرت درگیران آتش خواهند گردید ،کسی غیرخدا مددگارشان نخواهد بودومال وثروت ومعبودان بنام ها و ظواهرمختلف
142
تقوی
به آنها کاری کرده منیتواند. نوح (ع ) دعا منوده گفت : (پروردگارا ! هیچ کافری را درروی زمین ساکن نگذارزیرا بندگانت رابسوی گمراهی و کفرمیکشانند وازان ها اوالدی بجزکافروفاجربجا نخواهد ماند. الهی ! مرا بیامرزوپدرومادرم واهل مرامغفرت کن وهمه مؤمنین ومؤمنات را ببخش وبرای کافران وظاملان چیزی بجزهالکت مافزای!!) اینست که مطالعه مینماییم: ان ّا ارسلنا نوحا الی قو مه ان انذر قومک من قبل ان یّأ تیهم عذاب الیم * قال یا قوم انی لکم نذیر ّمبین * ان اعبدو ااهلل واتّقوه واطیعون * یغفرلکم ّمن ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل ّمس ّمی ط ان اجل اهلل اذاجاء الیؤخّ رلوکنتم تعلمون (سورة نوح، آیات )۵-۱
یقینا نوح را به سوی قومش فرستادیم برینکه بتر سان قوم خویشرا قبل ازانکه به عذاب دردناک گرفتار کردند. گفت " نوح " :ای قومم ! من برای شمابیم دهنده آشکارم ! "باین مضمون که" خدارا عبادت کنید و ازو بترسید و "در امور شرعی " از من پیروی کنید ،تا " همه یا بعضی از " گناهان شمارا ببخشد و"عذاب " شمارا الی موعد معین ومؤخر " موقوف " سازد .یقینا چون اجل " وقت مقررشده " خدابرسدهرگز مؤخر نمیگردد اگر میدانید.
همچنین خداوند میفرماید: و لقد ار سلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم اعبدو ااهلل ما لکم من اله غیره ط افال تتّقون ( سورة املؤ منون ،آیة ) ۲۳ یقینا نوح را به سوی قومش فرستادیم ،به آنها گفت :ای قومم ! خدارا بپرستید که جز او معبودی ندارید ،چرا" از عذاب خدا" نمی ترسید؟
طوفان نوح :نوح (ع) سال های متمادی قوم خود را دعوت منود ولی به آنها اثر نکرد ،برعکس از ناحیه ایشان بی اندازه جور و جفا دید .باآلخره به پیشگاه خداوند دعا منوده شکایت منود که (انّی مغلوب فانتصر) " الهی مرا در برابر ایشان نصرت ده زیرا مغلوب و ناتوامن". خداوند به نوح (ع) فرمود که ازش��رارت ودشمنی وای��ذاء آنهاغمگین مشو ،همین تعداد محدود که مؤمن شده اند ،قابلیت هدایت راداشتند دیگران هدایت منیشوند وعنقریب به
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
143
سرنوشت اعما ل خویش گرفتار میگردند. نوح (ع) موظف شد تا کشتی بزرگی تیارسازد زیرا عذاب خدا باالی این قوم نازل شده همه غرق میگردند .نوح (ع) درروی زمین مصروف ساخنت کشتی بود و مردم با مشاهده آن متسخرمنوده میگفتند :درصحرا به کشتی چه ضرورت است؟ نوح (ع) بجواب میگفت که امروزشما برمن بخندید و روزدیگرمن باالی شما خواهم خندید زیراعنقریب طوفان بزرگی آمدنیست. نوح (ع) هنوز مصروف اعمارکشتی بود که طوفان برپاشد وباران شدید باریدن گرفت و همه روی زمین پراز آب با اواج عظیم ومهیب گردید. نوح (ع) درحالیکه با چند نفرمحدود سوارکشتی بودند ،کشتی روی امواج به بزرگی کوه ها حرکت مینمود ،به فرزند خود گفت که ازکافران جداشده سوارکشتی شو ! فرزندش جواب داد که باالی کوه باالخواهم شدتا ازطوفان جنات یامب .نوح(ع) فرمود که امروزبجز کسی را که خدابخواهد هیچکس جنات نخواهد یافت ودرهمین اثنای گفت و شنید موج آب آمد و فرزندش را غرق منود .نوح (ع) فریاد زدکه خدایا فرزندم هالک شد! خداوند فرمود که اوازاهل تونیست زیراعمل ناصالح دارد. سیالب همه مجرمین وبد کاران راغرق منود وهالک گردیدند وکشتی دوباره درخشکه نازل گردید .خداوند فرمود که برکات و سالمتی باالی تو ،کسانی که با تو در کشتی سوار شدند واوالده آنها باد. این واقعات تاریخی از طریق وحی به رسول (ص) حکایت میگردد ورنه قبل ازوحی ازین حوادث با این تفصیل شما واقف نبودید. سوره هود درمکه معظمه نازل شده است ،درحاالتیکه مسلمانان زیرشکنجه کفارقرارداشتند و معامله کفاردربرابرمسلمانان مشابه زمان نوح (ع) بود .مسلمانان دربرابرکفارازنظرظاهری و مادی ناتوان بودند وازآزارو ازیت کفاربه ستوه آمده بودند .درهمین شرایط خداوندازدعوت ن��وح(ع) ومعامله قومش دربرابراوحکایت منوده به مسلمانان اطمئنان میدهد که سراجنام پیروزخواهندشد. صبرواستقامت داشته باشید واحساس ناامیدی نکنید زیراسراجنام این صحنه ها و تصادمات به نفع شما بوده عاقبت نیکو از آن متقان است . تلک من انباء الغیب نوحیهاالیک ج ما کنت تعلمها انت وال قومک من قبل هذا ط فاصبر ط ّ ان العاقبة للمتّقین (سورة هود ،آیة ) ۴۹ اینها از خبر های غیب است که بر تو وحی میکنیم ،قبل ازین"وحی" نمی دانستی آنرا توو نه قومت ،پس صبر کن ،یقینا عاقبت از آن پرهیز گاران است.
144
تقوی
قوم عاد و مثود بعد از هالکت قوم نوح ،اقوام دیگری راخداوند بوجود آورد مثال قوم عاد و ثمود که به طرز دیگری سرکشی و طغیان منودند .پیامبری که ازمیان خود شان وقوم خودشان دربین آنها مبعوث شده بود ،به آنها گفت که ازخدا بترسید وازسرکشی وکفروبد کاری پرهیزمنایید ولی دربرابرپیامبرگفتند که " تومثل ما انسانی بیش نیستی ،تووپیامبری !؟ آیا ممکن است انسان بعد ازینکه بخاک مبدل شده دوباره زنده شود؟ زندگی بعد ازمرگ ممکن نیست!! زندگی همین زندگی دنیاست !! باآلخره هود ویا صالح (ع) دلتنگ شده دربرابرآنها ازخدا طلب نصرت منود وپروردگارعاملیان این قوم راباصیحه " آواز شدید" هالک ساخت. ثم انشأ نا من بعد هم قر نا آخرین* فارسلنا فیهم رسوال ّمنهم ان اعبدوااهلل مالکم ّ من اله غیره ط افال تتّقون (سورةاملؤ منون،آیة ) ۳۲ - ۳۱ پس از انها " هالکت قوم نوح " قوم دیگری " عادیان و ثمودیان " را بوجود آوردیم ،و از خود شان رسولی " هود و یا صالح " به میا ن شان فرستادیم که "به زبان پیمبر به ایشان گفتیم " :خدارا بپرستید و برای شما جزاومعبودی نیست .پس آیا ترس ندارید "حذرنمی کنید" ؟
چون کفار مکه با وجود شنیدن آیات واضح و روشن قرآن هم از قبول نصایح و انتخاب راه توحید و اسالم سرباز زدند ،خداوند خطاب به رسول اهلل میفرماید :بگو به ایشان " عاقبت شما مانند عاد و ثمود و اقوام دیگریست که به عذاب خدا گرفتار شده اند". قوم عاد توام با کفر باهلل ،روگردانی از آیات خدا ،وعدم امیان به پیامبرا ن(ع) ،درروی زمین استکبارورزیدند وبا ظلم وستم وجبروزوربه اطرفیان شان سلطه جویی مینمودندوبه قدرت ظاهری خودمغرورشده بودندولی تصور منیکردند که پروردگاری که آنها راازهیچ خلق منود ه است قوی ترازیشان است وعذابی را برانها مقررمنود که مناسب حال وتکبروخودستایی شان بود وباوزیدن باد تندشدید توام با آوازقوی مانند رعد وبرق هالک شدند که بجزحانه های شان اثری ازانها باقی نبود.این بود عذابی که دردنیا برایشان مقررشده بود ولی عذاب آخرت خیلی شدید و درد آورورسواترخواهد بود. قوم ثمود با وجود دالیل روشن و دعوت و نصایح و معجزه صالح (ع) بنا برفساد وشرارت و ظلم وستم شان کفرورزیدند وازقبول حق سرباززدند و ضاللت و گمراهی را اختیار منودند وبه عذاب الهی ،عذاب صاعقه "آواز شدید " گرفتار و مردم با امیان و پرهیزگار از عذاب جنات یا فتند.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
145
اینست که قرائت مینماییم: الرسل من فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقةمثل صاعقة عاد ّو ثمود* اذ جاءتهم ّ ال تعبدواا ّ بین ایدیهم ومن خلفهم ا ّ الاهلل ط قالوالوشاء ربّناالنزل ملئکة فان ّا بماارسلتم ٍ بغیرالحق وقالوا من اشدّ منّا قوة ط اولم به کافرون * فا ّما عادفاستکبروافی االرض ّ قوة ط وکانو بآیاتنا یجحدون * فارسلناعلیهم یرواان اهلل الّذی خلقهم هواشدّ منهم ّ ریحاصرصرا فی ایّام نحسات لنزیقهم عذاب الخزی فی الحیات الدّ نیا ط و لعذاب اآلخرة اخزی وهم ال ینصرون * وا ّما ثمود فهدیناهم فاستحبّواالعمی علی الهدی ونجیناالّذین آمنواوکانوا فا خذتهم صاعقة العذاب الهون بماکانوا یکسبون * ّ یتّقون (سورة فصلت -حم السجده ،آیات )۱۸ - ۱۳ اگر" این کفار یعنی کفار مکه از حق " روگردان شوند ،بگو " بآنها ای محمد " : شمارا از عذابی مانند عذاب شدید "باد صرصر "عاد و" وآواز شدید" ثمود برحذر میسازم. آنگاه که آمدند بدیشان پیغامبران از پیشروو پشت سر " پیامبران بطور متوالی و پی در پی آنهارا دعوت نمودند " که بجز خدا کسی را عبادت مکنید .گفتند " کفار بجواب ایشان " :اگر پروردگارما میخواست "اراده ارسال رسل راداشت" فرشتگانرا نازل مینمود ،بیشک ما بآنچه شما به آن فرستاده شده اید کافریم "رسالت شمارا به دلیل اینکه مانند ما انسانید نمی پذیریم .". اما ثمود بناحق درروی زمین خودخواهی ورزیدند و گفتند " دربرابر دعوت پیامبران " :آیاچه کسی قویتر ازماست ؟ آیا نمی نگرند که خداییکه خلقشان نموده است قویتر ازآنهاست ،وآیات " دالیل و نشانه های قدرت " ما را انکار مینمودند" درحالیکه بآن علم داشتند وهمه را مشاهده مینمودند " .پس فرستادیم باالیشان باد تند " قوی وهیبتناک " درچند روزشوم تابچشانم ایشان "کفار " راعذابی رسوایی درزندگانی دنیا وشکی نیست که عذاب آخرت رسواتراست وآنها هیچگونه مدد نخواهند شد. واما ثمود پس آنهارا راه نمودیم پس نابینایی "ضاللت " را دربرابرهدایت اختیارنمودند ،پس آنهاراعقوبت خوارکننده صاعقه "آوازشدید" درگرفت ونجات دادیم آنهاییراکه ایمان آوردند و پرهیزگاری مینمودند.
همچنان که نه نفرسرداران قریش ازهیچگونه دسیسه وظلم وستم دربرابررسول (ص) و مسلمین دریغ ننمودند وسراجنام بقتل رسول خدا تصمیم گرفتند ،نه نفرمفسدین وسرداران اقوام دربرابرصالح (ع) دسیسه ای را روی دست گرفتند تا درتاریکی شب داخل خانه اش
146
تقوی
گردیده ،اورا با متام اهل خانه بقتل برسانند .آنها باهم قسم یاد کردند که همه به یک زبان بعدازقتل صالح (ع) وخانواده اش به ورثه آنها بگویند " مادرقتل صالح (ع) دست ندارمی ودرین صحنه حاضر نبودمی". اینها هفت دسته ویا هفت نفرازسرداران قوم بودند که درفساد خوگرفته بودند وهرگزبرای اصالح اراده نداشتند وقدمی در ین جهت منیبرداشتند وفساد شان ادامه داشت تااینکه برای قتل صالح(ع) و اهلش تصمیم گرفتند .آنها دسیسه ای را براه انداختند تا بصورت مخفیانه شبخون زنند و خودرا بی گناه معصوم جلوه دهند ولی آگاه نبودند که حلظات هالکت شان فرا رسیده بود ونه تنها این سرداران فاسد بلکه متام قوم شان هالک گردید وموءمنین پرهیزگارمورد نصرت الهی قرار گرفته جنات یافتند. ازثمودیان بجزویرانه های شهرودهات وخانه های خالی چیزی باقی مناند. اینست نشانه قدرت وغلبه خداوند ورحمت ومهربانی اوتعالی برمؤمنان . ولقد ارسلناالی ثمود اخاهم صالحا ان اعبدواهلل فاذاهم فریقان یختصمون* قال بالسیِئة قبل الحسنة ج لوال تستغفرون اهلل لع ّلکم ترحمون * یا قوم لم تستعجلون ّ قالواا ّطیّرنا بک و بمن ّمعک ط قال طائرکم عنداهلل بل انتم قوم تفتنون* و کان فی المدینة تسعة رهط یّفسدون فی االرض وال یصلحون *قالواتقاسمواباهلل لنبیّتنّه واهله لنقولن لولیّه ما شهدنا مهلک اهله وان ّا لصادقون * و مکروامکرا ّومکرنامکرا ّو ثم ّ ّ هم الیشعرون * فانظر کیف کان عاقبة مکرهم ان ّا د ّمرناهم و قومهم اجمعین * فتلک بیوتهم خاویة بما ظلموا ط ّ ان فی ذالک آلیة لقوم یّعلمون * وانجیناالّذین آمنو ا وکانوا یتّقون * (سورة ال ّنمل ،آیة ) ۵۳ -۴۵ ویقینا فرستادیم بسوی قوم ثمود برادرشان صالح را " بگو برای قوم ثمود " که خدارا عبادت کنید ،پس ناگهان آنها د و دسته "کافر و مؤمن " شدند که بایکدیگد خصومت مینمودند . صالح گفت :ای قوم من ! چرا در طلب بدی ها قبل از نیکیها شتاب می ورزید(در بدکاری ها شتابان ودر نیکوکاری تعطیل و تعلل)! چرا از خدا آمرزش نمی خواهید تا برشما رحم کرده شود؟! قوم ثمود گفتند :برای تو و همراهانت فال بد گرفته ایم. صالح گفت :شگون بد تان نزد خداست ،بلکه شما قومی هستید که امتحان کرده میشوید "به راحت و زحمت ".
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
147
ودران شهر نه ( )۹گروهی بودند که در زمین فساد مینمودند واصالح نمی کردند ،گفتند "درحالیکه " یکدیگررا بنام خدا قسم میدادند که برصالح واهل خانه اش شبخون میزنیم و باز "بعد از شبخون و قتل و خون ریزی " به وارث او خواهیم گفت که ما در محل هالکت اهل او حاضر نبودیم و یقینا " در دعوای خود "صادقیم. وتوطئه نمودند "بقتل پیامبر و اهل او " و تدبیر نمودیم " به نصرت نبی خود وهالکت قوم فاسد" درحالیکه ایشان نمیدانستند. بنگر چگونه بودعاقبت دسیسه شان که آنها و قوم شان همه را هالک ساختیم . اینست خانه هایشان " بچشم عبرت بنگرید " که بسبب ظلم ایشان خالی مانده است ،درین ماجرا نشانه " قدرت خدا و وسیله عبرت " برای قومی است که میدانند. وآنهاییراکه ایمان آوردند و پرهیزگاری مینمودند ،نجات دادیم.
درین جا فساد مبعنی قسم دادن وقسم خوردن مبنی برتطبیق دسیسه ها وقتل وکشتارمردم نیکوکارو پرهیزگار ،انکارازقتل وخودرا بیگناه ومعصوم جلوه دادن ،شبخون زدن ،قتل مخفی و سری ،تبلیغات ناروا و دروغ و بهتان ،مقابله با مردم نیکوکاروسنگ اندازی در برابرحق وداعیان الی احلق ...استعمال شده است که در مقابل اصالح و نیکو کاری قرار دارد. نه گروه مفسد در مقابل صالح (ع) قرار داشتند و نه گروه سران قریش وپیروانشان بودند که در برابر رسول (ص) فساد کاری مینمودند و امروز هم قوت های مفسد جهانی که در فساد کاری باهم همدست بوده دسایس شومیرا به ضد مسلمانان طرح و تطبیق مینمایند ،نه قوت اند. یادآوری حکایات تاریخی مبؤمنان درس صبر و شکیبایی ،و به آینده مطمئن وپیروزی های حتمی الوقوع بشارت میدهد و مفسدین را از نتایج شوم فساد کاریهای شان بر حذر میسازد.
سراجنام قوم لوط خداوند قوم لوط رابنابر بدکاری هایشان زیروزبرساخت .چون پروردگار اراده منود تا این قوم را هالک سازد فرشته هایی را بشکل بچه های خیلی خوبصورت نزد لوط(ع) فرستاد درحالیکه لوط (ع) منیدانست که آنها فرشته اندوبحیث مهمان عادی تصورشان مینمود ، بناءبا آمدن آنها دلتنگ وغمگین شد زیرا عادت قوم (لواطت ) به او معلوم بود ومیترسید که با مهمانانش معامله بد صورت نگیرد. مردم ازمهمانان آگاهی حاصل منوده شتابزده بخانه لوط (ع) وارد ،وازآنحضرت درخواست منودندتا اجازه دهد که مهمانان را با خود ببرند.
148
تقوی
لوط (ع) چاره یی نیافت بجز اینکه گفت " :دخترامن را به نکاح بگیرید ویا دختران پاکیزه یی درقوم موجود اند چرا آنهارا به نکاح منیگیرید که همه حیثیت دختران مرا دارند ،ازخدا بترسید ودرحق مهمانامن خیا نت نکنید!! آیادربین شما شخص شایسته و نیکی وجود ندارد که سخن مرا بشنود وشماراازین اقدام باز دارد؟" گفتند :دگردلیل بکارنیست ،توخود میدانی که ماچه میخواهیم ،مارا با دخترانت کاری نیست ،تا بکام خویش نرسیم بیرون منی رومی !! درین هنگام فرشته ها به لوط (ع) گفتند :ما فرستادگان خداییم ،نگران مباش ،این مردم نه مبا زیانی رسانیده میتوانند و نه بتو . جبرییل امین ،لوط (ع) راازمردم جنات داده به آنحضرت فرمود که موعد نزول عذاب باالی این قوم صبح است و صبح خیلی قریب .فردای آن شب جبرییل (ع) به امر خداوند قریه را با همه خاک و گل و دارومدارآن بلند منوده سرازیرساخت و به زمین زد وازباالی آن سنگ های آتشین وداغ دوزخ باالی شان بارید وهمه هالک شدند. این داستان هم اشاره برای حضرت محمد ومسلمانان است .ازظلم کفاردلتنگ مشوید ، منی بینید که لوط (ع) درچه حالتی قرارداشت ،همه باا ودشمنی ورزیدند ،قومش درچه بد اخالقی و فساد آغشته بود و هنگام نزول فرشته ها چقدرملول وغمگین ودلتنگ شده بود وازتعرض قوم به مهمانانش نگران بود ،ولی خدا اورا فراموش نکرده بود .تا همین حالت خداوند به دشمنانش مهلت داد ،در حالیکه حلظات مرگ بدکاران فرارسیده بود ولی لوط(ع) آگاهی نداشت. زود است طاغیان وجبارانی که مسلمانان را ازخانه هایشان به زوربیرون ساختند وبه انواع واقسام شکنجه ها تعذیب مینمایند به عذاب خدا گرفتارگردند ومسلمانان ازچنگال آنها با افتخاروعزت وآبروجنات یابند که عاقبت نیکوازآن متقیان است. ول ّما جاء ت رسلنالوطا سیء بهم و ضاق بهم ذرعا ّو قال هذا یوم عصیب * السیئات ط قال یا قوم هاء الء وجاءه قومه یهرعون الیه ط ومن قبل کانوا یعملون ّ هن اطهر لکم فاتّقواهلل وال تخزون فی ضیفی ط الیس منکم رجل ّرشید * بناتی ّ (سورة هود ،آیات) ۷۸ ۷۷-
چون فرستادگان ما نزد لوط آمد ندازآمدن شان اندوهگین و دلتنگ شد و گفت این روز بسیار سختی است .قوم لوط که از پپیش زشتکاره بودند شتابان وعربده کنان به سویش آمدند. گفت ":ای قوم من ! اینها دختران من هستند وبرای شما پاکیزه تراند ،از خدا بترسید
149
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
ومرا در مورد مهمانانم رسوا نسازید ،آیا در میان شما مرد شایسته یی وجود ندارد".
همچنان است: قال ّ ان هاءالء ضیفی فال تفضحون* واتّقواهلل وال تخزون
( سورة احلجر ،آیات ) ۶۹ ۴۸-
گفت لوط :ایشان مهمانان من اند ،پس مرا رسوا نسازید .و از خدا بترسید و مرا خوار مگردانید.
ابراهیم
(ع)
ابراهیم (ع) بت پرستان را به عبادت اهلل دعوت منوده گفت :خداراعبادت کنید وازو(ج) بترسید ،شما بت هاییرا پرستش میکنید که به دست خود ازسنگ وچوب درست منوده به دروغ نام خدارا به آنها گذاشته اید ،این پرستش بت ها را وسیله درامد خود میدانید وحیثیت کاروبار ،حرفه وشغل و " بزنس " را بشما دارد ،درحالیکه خدا رازق شما ست ،رزق تان را ازو طلب کنید .اگردعوت مرا دروغ میپندارید ،به تاریخ نظراندازید که عاقبت جنایتکارانیکه با پیامبران به دشمنی پرداختند ازچه قراربود .ولی جوا ب قومش بجززورگویی ودهشت ووحشت چیزی نبود . ابراهیم (ع) را به آتش انداختند ولی پروردگاراورا ازآتش جنات داد. درین ماجرا نشانه های قدرت اوتعالی رامشاهده کرده میتوانید و با غوربه اوراق تاریخ به حقایق پی خواهید برد. وابراهیم اذقال لقومه اعبدوااهلل واتّقوه ط ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون* ان ّما تعبدون من دون اهلل اوثانا ّوتخلقون افکا ط ّ ان الّذین تعبدون من دون اهلل الیملکون الرزق فاعبدوه واشکرواله ط الیه ترجعون (سورة العنکبوت ، لکم رزقا فابتغوا عنداهلل ّ آیات) ۱۷ – ۱۶
و" بیاد آور" ابراهیم را که بقوم خود گفت :خداراعبادت کنید وازو(ج) بترسید ،این برایتان بهتر است اگرمیدانید .جزاین نیست که غیر خدا بت هایی را می پرستید و دروغ می بندید ،یقینا آنهاییراکه بجز خدا می پرستید مالک روزی شما نیستند ،پس روزی تانراازنزد خدا طلب نمایید واورا پرستش کنید " زیرا " بسوی اوبازگردانیده خواهید شد.
تااینجا مقوله حضرت ابراهیم (ع) بود وبعد خداوند متعال خطاب به کفار قریش میفرماید:
150
تقوی
الرسول ا ّ تکذ بوا فقد ّ وان ّ الالبلغ المبین کذ ب امم ّمن قبلکم ط وما علی ّ
(سورة
العنکبوت ،آیة )۱۸
اگرشما پیامبررابه دروغ نسبت دادید ،پس یقینا امت های پیش ازشما پیامبران شانرا تکذیب نموده بودند ونیست بر پیامبر مگر پیغام رسانیدن آشکارا. فما کان جوا ب قومه ا ّ اوحرقوه فانجاه اهلل من النّار ط ّ ان فی ال ان قا لوااقتلوه ّ ذالک آلیات لقوم یّؤمنون (سورة العنکبوت ،آیة ) ۲۴ پس جواب قومش جز این نبود که گفتند :اورا بکشید و یا درآتش اندازید و خدا اوراازآتش نجات داد ،یقینا درین حکایت نشانه های "قدرت خدا " است برای قومی که باور میدارند.
در آیات فوق خطاب به رسول اکرم (ص) میفرماید که مسلمانان میبایددر رابطه با مخالفت و ظلم وستم کفار قریش صابر و شکیبا باشند ،منی بینید که پیامبران قبل از شما هم تکذیب شدند ،ابراهیم (ع) مردم را به عبادت خدا دعوت منود ولی جواب بت پرستان زور و قدرت و کشنت و ترساندن بود .گفتند :ابراهیم را بکشید و در آتش بسوزید !! ،دیدی که چه شد ؟ نشانه های قدرت و عظمت خدارا درین صحنه های تاریخی مشاهده کنید! چگونه خداوند ابراهیم (ع) را از آتش جنات داد و دشمنانشرا زبون ساخت ؟این داستان ها دالیل روشنی اند برینکه خداوند ناصر و مددگار مؤمنین است وآنهارا تنها نگذاشته مورد نصرت قرار میدهد و دشمنان شانرا سرنگون خواهد ساخت. خداوند متعال پیش ازحضرت محمد (ص) ،حضرت موسی (ع) وهارون (ع) برای ابراهیم (ع) رشد وهدایت عطا منوده بود بلکه ازهمان دوران طفلی اورا درراه راست چنان استقامت داده بود که به شأن انبیا مناسب است .پدرابراهیم (ع) " آزر" نام داشت وبا قومش " بابلیان " بت پرست بودند. ابراهیم (ع) به پدرخویش و دیگربت پرستان بابل گفت :این متاثیل وبت ها چه اند که شما مجاورشان شده به آنها عبادت میکنید؟ این چه کاریست که بدست خودازسنگ وچوب بتهایی را میسازید وآنهارا معبودان خود مینامید ،آیا این چه معبودانی اند؟ گفتند :پدران ما چنین مینمودند .یعنی دلیل بت پرستی ما اینست که ازقبل این بت پرستی در بین پدران ما رایج بود واین کاریست مروج ومعمول ومشخصه قومی وملی ماست . ابراهیم (ع) گفت :شما وپدران تان بطورآشکارگمراه بوده اید ،پیروی ازرسم ورواج پدران تان دلیل برحق بودن بت پرستی شده منیتواند ،پدران تان گمراه بودند وشما ازگمراهان پیروی دارید.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
151
منرود به جز تکیه به قومیت دگر هیچ دلیلی برای مقابله با ابراهیم (ع) نداشت. گفتند :آیا چنین ب��اورداری و راست میگویی ویا مزاح و مسخره گی میکنید .مردم بت پرست ازفرط قهروغضب پرسیدند که چه شده و چرا چنین کلماتیرا به زبان می آورید و دلیلی برای ادعای خود خواهیدداشت ؟ ابراهیم (ع) گفت :سخن بیهوده منی گومی ومسئله ازین قرارنیست بلکه یقین و باوردارم که پروردگارمن و شما،همان خداییست که آسمان و زمین را خلق منوده و متام مخلوقات را حفاظت مینماید وهیچ چیزی درالوهیت به اوشریک شده منیتواندو من به این حقیقت شاهدم . قسم به خدا که این بت ها را بعداز باز گشت تان درهم خواهم شکست. مردم ازشهربیرون رفته مصروف میله شده بودند که ابراهیم (ع) با یک تبرداخل بتخانه رفته همه بتانرا با ضرب تبر بشکست و تبررا درگردن بت بزرگ "از نظر بت پرستان " گذاشت . بعد ازینکه مردم ازمیله بازگشتند بتهارا شکسته دیدند ،به حالت اضطراب و تعجب پرسیدند که چه کسی به این کارظاملانه دست زده است ومعبودان ماراشکسته است ؟ کسانیکه اظهارا ت براهیم (ع) رامبنی برشکسنت بت ها شنیده بودندگفتند :جوانی بنام ابراهیم درمورد بت ها سخن میگفت ازو بپرسید !؟ (منرود) و یارانش گفتند :اورادراجتماع بحضورعامه مردم بیارید تا ازو اقرار گرفته شود وهمه مردم ازمعامله اوخبرشوند و گواهان ادای شاهدی کنند تا ازط��رف قوم جزایی که مناسب حال اوست برایش مقرروعملی گردد. ابراهیم (ع) را بحضور جمع آوردند و ازو پرسیدند :آیا توچنین کاری رادرحق معبودان ما اجنام داده ای ؟ ابراهیم (ع) جواب داد :اینست بت بزرگ تبربه شانه او! ،حتقیق چه ضرورت است بلکه همین بت بزرگ که پیشرویتان سالم است چنین کاری رااجنام داده است ،ازان بپرسید اگرقادربه سخن گفنت است !؟ ابراهیم (ع) فرضیه ای را به آنها پیش منود تا به جهالت شان متوجه گردند .اگربه فرض محال این بت ها قابل پرستش وستایش اند وشمارا روزی میدهند و مالک نفع و ضرراند پس چرا ازین بت کبیرمنیپرسید که درصحنه حاضربود وشهادت دهد که چه کسی بت شکن است ،چراشما فیصله میکنید ،حکم و فیصله را به معبود کبیرمحول سازید ،اگر باوردارید که آنها معبودان شمااند حد اقل قادربه تکلم باشند و دعوی را بدون مباحثه فیصله منایند؟! با شنیدن این استدالل کفاربه تفکررفتند و با خود گفتند که شما ظاملانید ،پرستش بت هارا با میزان عقل سنجیدند ودیدند که اینکاردورازعقل سلیم است ،ازعبادت این سنگ و چوب چه فایده ای متصوراست ؟! سران شان پا یین شده ،مالمتی درچهره شان هویدا بود
152
تقوی
ولی با وجود احساس مالمتی خویش ازموقف ناروای شان به دفاع پرداختند زیرا منافع مادی ( آزر) وسران قوم درخطرمی افتاد و قدرت وسلطه واقتدارخودراازدست میدادند. بعد خطاب به ابراهیم (ع) گفتند :آیا ندانستی که بتها قادربه سخن گفنت نیستند ؟ چگونه استالل دارید ،درحالیکه خود میدانید که بتها قادربه سخن گفنت منیباشند؟! ابراهیم (ع) جواب داد :حقیقت امراینست که بت ها از سنگ و چوب بدست شما ساخته شده اند وقادربه سخن گفنت هم نیستند پس چگونه به پرستش آنها مصروف شده اید ؟ آیاغیرخدا چیزی را پ عبادت میکنید که به شما هیچگونه نفع وضرری رسانده منیتواند ،همین بت هارا مرتبه خدایی داده به دروغ بحیث معبودان معرفی میدارید ! افسوس بحالتان !!؟؟ حاال دیگرزورگویان به آتش ودود وخون ریزی وقتل دست میزنند وآخرین استدالل همین کشنت است. منرودیان گفتند :حاالبرای دفاع ازمعبودان خویش باید این جوان رادرآت��ش بسوزانیم. ماازرسم و رواج وعنعنات آبایی و قومی خود که بت پرستی باشد دفاع میکنیم وآتش افروخته دشمن را درآتش بسوزید ،اگرواقعا ازخود دفاع میکنید وکاری ازشما ساخته است .آتش بزرگی افروخته شد وابراهیم (ع) را با کمال بیرحمی در آتش شغله وروسوزان انداختند . آنها اراده قتل وسوختاندن ابراهیم(ع) را داشتند ولی خداوند قادروتوانا وعلیم و حکیم آنهارا تا زمانی مهلت داد که خلیلش رادرآتش انداختند ،آنگاه به آتش حکم تکوینی شد تا سرد شده ابراهیم (ع) را سالم نگهدارد .خداوند متعال دوست خودرا ازآتش جنات داد ونه تنها آتش سرد گردید بلکه ابراهیم (ع) را درهوای معتدل وگوارا نگهداشت .اینست معجزه خلیل اهلل واینست سراجنام دسیسه وکید زورگویان وظاملان. فارادوبه کیدافجعلناهم االخسرین
(سورة االنبیاء ،آیات ) ۷۰ - ۵۱
و" نمرودیان " اراده کید " دسیسه سوختاندن درآتش " را در حق او " ابراهیم " نمودند و پس ایشان را زیانکارتر گردانیدیم.
درین داستان مشاهده میگردد که بت پرستی وگرم ساخنت بتخانه وسیله درامد برای بت پرستان بود وبت پرستی دروغی بیش نبود که برای فریب مردم براه انداخته شده بود وسنگ وچوب را بدروغ ،معبود معرفی مینمودند تا ازان بحیث مصروفیت مستفید گردند وبه این ترتیب برمردم تسلط داشته باشند .چون رسالت پیامبرودعوت مردم به توحید وعبادت خدای یگانه وسیله درامد وسلطه شان را به خطرمی اندازدبااوبه دشمنی میپردازندودست به کشتاروخون ریزی وترورو وحشت و دهشت درازمیکنند تا مردم را به زوربه اطاعت ازنظا م کفری شان وادارسازند.
153
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
امروزبسی مردم بنام بزنس وحرفه بازاربی دینی وخرافات راگرم میسازند و نظام هایی را ایجاد ورایج میسازند تا ازهرراه ووسیله سرمایه باندوزند .سیستم بانکداری وسود ،مراکزفحشا و زناکاری ،ودستگاه های قماربازی وتولید وسایل قمار ،احداث مراکزتولید ومصرف مواد مخدرو شراب ،ترویج نظام هایی بنام سکولرو بی دینی ،تولید فلم های بی حیایی وخالف دین ومذهب ،تشدیدجنگها وتولید وفروش اسلحه ...همه برای زراندوزی وسلطه جویی صورت میگیرد وبا دین واخالق وانسانیت و مردم متقی ونیکو کاردشمنی برای آنست که بازارسرمایه اندوزی شان سرد نگردد.
داستان یوسف
(ع)
یوسف (ع) پسریعقوب (ع) ،یازده برادرنا سکه ویک برادراصلی داشت وازهمان طفولیت آثار نیکوکاری ،حسن اخالق وتقوی ونبوغ فکری دروجود ش هویدا بود .همین صالحیت ها توجه پدرش را به اومعطوف ساخت وبرادران حسودش باوی به دشمنی پرداختند واورابه بهانه ای به صحرابرده درچاه انداختند تا جای اوخالی شده توجه پدررا بخود جلب منایند. کاروانی ازتاجران ازصحرا میگذشت وبا گرفنت آب ازچاه به یوسف متوجه شدند واورا باخود به مصربرده به پول اندک فروختند. ٍ وشرو ُه بثم ٍ بخس دراهم معدودة ج و کانو فیه من الذاهدین ن
(سورة یوسف ،آیت )۲۱
اورا با بی رغبتی به بهای اندک فروختند.
برادرانش آرزوداشتند اوراازروی پدرگم کنند ولی خداوندمتعال اراده داشت تا اوراجاه وجالل ومکنت وعزت بخشد وحکمران کشورمصرگرداند .خدا هرکه را بخواهد عزیزمیگرداند. یوسف بحیث مال التجارهء بی ارزش دست بدست فروخته شد ودرخانه پادشاه مصر(عزیز مصر) بحیث غالم خریداری شده زندگی مینمود. اودرهرمرحله زندگی امتحان گردید ومشکل ترین امتحانش مقابله با فحشاء بود .زن عزیز مصرازوطلب همبسترشدن منود ولی اواباورزید .اما با وجود شهادت شاهد وبی گناه بودنش به زندان انداخته شد. سال هادرزندان ماند لیکن بنابردانسنت تعبیرخواب پادشاه به اومحتاج شده ازمحبس بیرونش ساخت وگفت تومرد بادرایت وبا فهمی ،میخواهم تورادردرگاه خود اختیاراتی دهم. یوسف (ع)گفت :قبل ازهمه گناه من ثابت گردد که چرا بندی شده ام؟ زن پادشاه مجبوربه اعتراف شدو گفت " دعوت ازطرف من صورت گرفته بود واوبیگناه
154
تقوی
است ". سراجنام قدرت کشورمصربدست یوسف قرارگرفت وتوانست عدل وداد رادر منطقه قامی سازد. همان برادرانی که اورا درچاه انداختند وباعث غالمی اوگردیدند ،روزی به اومحتاج شده برای خرید غله به مصررفتند وحتی ازوطلب کمک منوده خواستارصدقه شدند. خداوند پ��اداش متقیان راهرگزضایع منیسازد ودردنیا نتایج نیک را براعمال نیک مرتب میسازد ولی پاداش اخروی خیلی بهتراست . یتبوء منها حیث یشاء ط نصیب برحمتنا من وکذالک مکنّا لیوسف فی االرض ج ّ ّ ن ّشاء وال نضیع اجرالمحسنین * والجراآلخرة خیرللذین آمنواوکانوا یتّقون (سورة یوسف ،آیات )۵۷ ۵۶-
بدینسان به یوسف دران سرزمین قدرت دادیم که هرگونه میخواست دران منزل گزیند ،ما نعمت خودرا به هرکس بخواهیم عطا میکنیم و پاداش نیکو کاران را ضایع نمی سازیم ،و پاداش آخرت برای مؤمنان پرهیزگار بهتر است. من اهلل علینا ط ان ّه من قالوا ءان ّک النت یوسف ط قال انا یوسف و هذا اخی قد ّ یّتق ِو یصبر فا ّن اهلل ال یضیع اجر المحسنین (سورة یوسف ،آیة )۹۰ گفتند :راستی تو همان یوسفی ؟ گفت :من یوسفم و این برادر منست ،خدا برما منت گذاشت ،مسلما هرکس پرهیزگاری و شکیبایی کند خداوند پاداش نیکو کاران را ضایع نمیسازد.
مسلمانان باید صابر و شکیبا باشند واز ظلم وستم و حقد وحسد حاسدین دلتنگ نگردند و پرهیزگاری و تقوی داشته باشند ،زیرا عاقبت ازپرهیزگاران است. به تاریخ نظر اندازید ،درهرمقطعی ازتاریخ پیامبرانی مبعوث شده مردم را به عبادت خدا و نیکو کاری دعوت منودند وآنهاراازکارهای بد منع منودند وگفتند از خدا بترسید و ازقانون خدا پیروی کنید .ولی معامله ستمگاران با آنها ازچه قراربود؟ پیامبرا ن انسانهایی بودند که به آنها وحی صورت میگیرد وبرگزیده میگردند ودرالبالی شداید و مشکالت رشد منوده پیروز بدر می آیند. به صحنه های تاریخی نباید سرسری نگریست ،همه قابل غورودقت و پراز درس عبرت اند. همین زندگی یوسف برای مسلمانان بهترین درس ا ست. تاریخ نشان میدهد که ستمگاران چگونه سرنگون میگردندو نیکو کاران و متقیان مورد
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
155
نصرت الهی قرارگرفته بر شهر ها مسلط میشوند ولی اجر و پاداش اخروی خیلی بزرگ است. وما ارسلنا من قبلک ا ّ ال رجاال نوحی الیهم ّمن اهل القری ط افلم یسیروافی االرض فینظروا کیف کان عاقبت الّذین من قبلهم ط و لداراآلخرة خیر ل ّ ّلذین اتّقوا ط افال تعقلون (سورة یوسف ،آیة )۱۰۹ ما پیش از تو نفرستادیم مگر مردانی از اهل قریه ها را که به آنها وحی میکردیم .آیا در روی زمین نمی گردند تا بنگرند سرانجام پیشینیان چگونه بود و سرای آخرت برای پرهیز گاران بهتر است چرا فکر نمی کنید؟
داستان
موسی"ع"
موسی "ع" مأمورمیشودفرعون راکه دربیدادگری طغیان منوده بود ،دعوت کند تا مردم ازغالمی وبردگی اوجنات یا فته آزادگردند ورا ه خودراآزدانه انتخاب منایند.چه بسامردمی که آرزوی هدایت رادارندومیخواهند پرهیزگار شوند ولی سلطه فرعون مانع اینکاراست. موسی "ع" به فرعون گفت :آیامیخواهید پاکیزه شوید وتقوی حاصل منایید؟ اگرچنین است من به اینکارمامورشده ام ومیتوامن تراهدایت کنم تا خداترس شوی. مشاهده میگردد که درین صحنه یکطرف موسی (ع) ق��راردارد ،موسی پیامبرخداست ، امانت و پیام پروردگاررا به بندگان میرساند ،او بخود چیزی منیخواهدودراجنام رسالت خویش ازکسی اجرومعاش ومزد طلب ندارد ،دعوتش بسوی خداست ،اوازتقوی وپاکیزگی وتزکیه سخن میگوید وازدردلسوزی پیش می آید وآرزودارد تا فرعون ازگناه پاک گرددومردم ازستم اوآزاد گردند.اما فرعون دعوت را نپذیرفته رفت تا دسیسه ای در برابر موسی (ع) طرح مناید و نتیجه سعی وتالشش این بود که متحدین ومردم عوام دریک محفل گردآمده فقد یک سخن و یک جواب اینکه موسی دروغ میگوید ! یعنی توطئه و بهتان ،و دعوای خدایی! !؟ کسی که درجستجوی پاکیزگی وتقواست وآرزو ی آن��رادردل میپروراند ،خداوند درینراه توفیقش میدهد .فرعون که چنین آرزوی��ی نداشت وتابع هوی وهوس بود ومیترسید که با قبول دعوت موسی"ع" قدرت وامتیازات خودرا ازدست میدهد ،برای رد دعوت تدبیر سنجید وتالش بخرج داد ،طرفداران خودراخواست تابا تبلیغات ودروغ پراگنی ،تهدیدبه مرگ و تعذیب ،ووعده های دروغین ،خودرا بحق جلوه دهد .گویا او به مردم سخنرانی منوده خودرا بحیث خدای شان معرفی منود وگفت ( :من پروردگاربزرگتامن ، ).زندگی ومرگ تان دراختیارمن است ،نان و لباس و مسکن تا ن رامن مهیا میکنم ....بناء مرا ستا
156
تقوی
یش کنید و تبلیغات به راه باندازید ،با ینصورت مقربین درگاه می شوید... همین دسیسه امروز در برابر مسلمانان جریان دارد ،دایر شدن محافل بین املللی ،ایجاد ترس ووحشت و اخطاریه ها مبنی بر حمله نظامی ،محاصره اقتصادی ،فریب مردم عوام ،تبلیغات و دروغ پراگنی ،بدگویی ها وبد نام ساخنت مسلمانان ،انتر ناسیونالیزم ،گلوبالیزیشن، نظریات داروین ،فلسفه مارکس ،حکومت الییک ،ایتییزم یا بی دینی .... خداوند متعال فرعونیان را با همه قدرت ولشکرودسایس وحواریون شان بنا برسرکشی وطغیان به عذاب دنیوی واخروی گرفتارساخت و فرعون بالشکرش دردریای نیل غرق گردید. سراجنام طغیان وسرکشی ،گرفتاری به عذاب الهی دردنیا وآخرت است ،نه تنها درآخرت بلکه دردنیا هم ،خداوند متعال دربرابراعمال نیک وبد ،مکافات ومجازاتی مقررمینماید اماکوتا ه نظران عبرت منی گیرند. این ماجرا پند وعبرت است برای آنکه ازخدا میترسد. هل اتاک حدیث موسی * اذ ناداه ربه باالوادالمقدس طوی* اذهب الی فرعون انه طغی* فقل هل لک الی ان تزکی* و اهدیک الی ربک فتخشی* فاراه اآلیة الکبری* ّ فکذب و عسی* ثم ادبر یسعی* فحشر فنادی* فقال انا ربکم االعلی* فاخذه اهلل نکال اآل خرة واالولی * ان فی ذالک لعبرة لمن یخشی (آیات ،۲۶ - ۱۶ سوره النازعات)
آیا داستان موسی بتو آمده است؟چون پروردگارش اورا در وادی مقدس طوی ندا دادکه برو بسوی فرعون" زیرا" طغیان کرده است .وبه اوبگو :آیامیخواهی تزکیه شوی؟ و ترا بسوی پروردگارت هدایت کنم تا بترسی .بعد معجزهء بزرگرا با و نشان داد.اما "فرعون" تکذیب نمود و گردنکشی کرد.سپس رو گردانید و کوشش نمود" برای مقابله" بعد" طرفدارانشرا" جمع کرد و نداداد وگفت " :من پروردگار بزرگ شمایم ".پس خداوند اورا به عذاب آخرت و دنیا گرفتار نمود .شکی نیست که درین " داستان"عبرتیست برای کسی که میترسد.
خداوند به رسول (ص) میفرماید که ازمخالفت طاغیان دلتنگ مگرد وبه موسی (ع) نظرکن که درچه حالتی قرارداشت ولی سراجنام فرعونیان به سرنوشت شوم گرفتار شدند. خداوند به موسی (ع) وظیفه داد تا برود نزد فرعون واورا ازقهروغضب خدا برحذرسازد. موسی (ع) گفت که قبطیان مرا دروغگو عنوان میکنند و به سخن من گو ش منیدهند ،ازین ناحیه احساس دلتنگی میکنم ،مرا بحیث قاتل میشناسند ودرپی انتقامم برامده اند تا مرا بقتل برسانند .اما خداوند اورا با معجزات کمک منوده امرمنود تا برود به دعوت فرعون .او با برادرش هارون رفتند وازفرعون خواستند تا بنی اسراییل را ازغالمی آزاد گرداند.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
157
فرعون گفت :آیا توهمان کسی نیستی که دردوران کودکی درخانواده ما تربیه شدی ؟ آیا تو همان قا تل قبطی نیستی ؟ توازین مردم که دراطراف ما قراردارند چه امتیازداری که اینها کافراند وتوکافرنیستی ،اگرفرارمنیکردی توهم مثل ایشان بودی. موسی (ع) گفت :ازخوف توفرارمنودم ولی پروردگارم برمن منت گذاشت ومرا به کرامت رسالت برگزیده ساخت. بلی ازتوترس داشتم ودرایام کودکی درخانواده تو بسر بردم ولی آیا این دلیل آن شده میتواند که بنی اسراییل را دربند غالمی خود نگهداری؟ باآلخره ازسحره وجادوگران دربرابرموسی کارگرفت وآنهم کارگرنه افتادو جادوگران با مشاهده معجزات ،به خدا امیان آوردند. فرعون به متام شهرها جارچی هارا وظیفه داد ه مردم قبطی را جمع منود و به آنها گفت که ما ازدست این چند نفرمحدود به تنگ آمدمی وآتش قهروغضب مارا برافروخته اند .بیایید اینهارا ازروی زمین بردارمی و همه را یکسره بقتل برسانیم. اما خداوند آنها را ازهمه این آبادی ها وقصرها وشهرها بیرون ساخته درام��واج دریا غرق ساخت وسرزمین را به بنی اسراییل مبیراث داد. لشکرفرعون به تعقیب موسی (ع) پرداخت تاجاییکه بدریای نیل روبرو گردید .خداوندآب دریا را دونیم ساخت و موسی با همراهانش ازدریا عبورمنودند وفرعون با همه لشکر ش غرق گردید. واذ نادی ربّک موسی ان ائت القوم الظالمین* قوم فرعون ط اال یتّقون
(سورة شعراء
،آیات ) ۱۱ ۱۰-
بیاد آور آن روزی را که پروردگارتو به موسی ندا نمود که بیا پیش قوم فرعون ،آیا" با این همه ظلم و ستم " از خدا نمیترسند.
سراجنام پرهیزگاران پیروز خواهندشد فرعون بنی اسرائیل را مورد ظلم وستم قرارداد تا جاییکه مردان شانرا قتل عام منوده زنان را بیوه گذاشت. هنگامیکه ساحرین با مشاهده معجزات موسی (ع) امیان آوردند ،فرعون با تکبروغرورگفت که دست وپای تان راقطع مینمامی.چرا به موسی تسلیم میگردید؟ آنها گفتند باکی نیست با کشته شدن به خدا می پیوندمی ! این صحنه باالی مردم عا م تاثیر منود و بسیاری مردم به شمول قبطیان به اسالم متایل پیدا منودند .حواریون فرعون اورا بیشترحتریک منوده گفتند که این حالت قابل حتمل نیست!
158
تقوی
موسی وقومش بنی اسراییل باید سرکوب گردند ،آنها درین سرزمین فساد و جنجال خلق میکنند. بنی اسراییل که ظلم وستم فرعونیان رادرگذشته حتمل منوده بودند وازدشمنی وطغیان فرعون خوف داشتند به موسی (ع) اظهار تشویش ونگرانی منودند. موسی (ع) جواب داد " :خدا بزرگ است وازخ��دا یاری بجویید ،راه و چاره صبردرراه خداست .درراه خدااستواروشکیبا باشیدوهرگزازراه خود با زنگردید ،دربرابرمشکالت حتمل داشته باشید وازاحکام خدا پیروی کنید ،زمین ازخداست نه ازفرعون ،چه میدانید که اراده خدا چیست وزمین را به کدام بنده خود میسپارد؟ سراجنام متقیان پیروز،و دشمنان تان بزودی هالک خواهند شد وخالفت زمین بشما سپرده خواهد شد ،دیده شود که شما چگونه عمل میکنید .بعد ازاقتدارچه میکنید؟ خدا شمارا درمحرومیت امتحان منود وآنگاه درقدرت و سلطه امتحان میشوید .درهرحال باید ازاحکام خدا پیروی کنید". قال موسی لقومه استعینوا باهلل واصبروا ج ّ ان االرض هلل یورثها من یّشاء من عباده ط والعاقبة للمتّقین (االعراف ،آیة )۱۲۸ موسی (ع) به قوم خود گفت :ازخدا کمک بخواهید و صبر کنید ،حقیقتا زمین از خداست ،وبه هریک از بندگانش که بخواهد آنرا بمیراث میدهد ،وعاقبت نیکو از آن متقیان است.
رحمت کامله خداوند نصیب متقیان است موسی (ع) به پیشگاه خدا دعا منود: (الهی ! دردنیا رزق وروزی و وسایل معیشت مارا فراخ بگردان و توفیق طاعت برای ماعطا فرما و نیکویی آخرت ودخول جنت را نیز نصیب ما بگردان!) درین دعا استثنا وجود ندارد و همه امت موسی (ع) را شامل میگردد. خداوند فرمود ( :هرکرا بخواهم عذاب میدهم ورحمتم بشکل عام شامل متام مخلوقات میشود ولی رحمت کامله من " رزق حالل و توفیق طاعت ورضوان و مغفرت و لقاء و جنت درآخرت درحق کسانی مقدرخواهد شدکه ازخدا میترسند ومتقی و پرهیزگا راند ،ذکات مال خودرا میدهندوبه آیات ماامیان می آورند) . امیان آوردن به این معنی که درهرزمان به کتابهای آسمانی و پیامبرا ن امیان داشته ازاحکام الهی پیرو ی میکنند .مثال اهل کتاب با نزول قرآن به قرآن و رسالت حضرت محمد امیان بیاورند. الدنیا َح َسنَ ًة ّوفِی ِ َواکتُب َلنَا فِی ِ قال عذاِبی اُ ِ اآلخ َرة ِ ان ّا ُهدنَا اِل َ َ یک ط َ یب ِبه هذه ِ ُّ ص ُ قو َن ویُؤ ت َ ُون ال ّزکوة َمن اَشا ُء ج َو َرح َمتِی َو ِس َعت ُک ّل َشئ ط َف َس َا کتُبُ َها ل ِ ّل ِذین َیتّ ُ
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
ین ُهم بِآیاتنا یُؤ مِن َ ُون وال ّ ِذ َ
159
(سورة االعراف ،آیة )۱۵۶
دردنیا وآخرت برای ما نیکی بنویس " مقدر کن" که ما به سوی تو بازگشته ایم. فرمود :عذابم را به هرکس که بخواهم میرسانم ورحمتم فراگیر است پس خواهم نوشت " رحمت کامله خودرا " برای کسانیکه پرهیز گاری میکنند وذکات میدهند وکسانیکه بآیات ما معتقد میشوند.
الیاس
(ع)
الیاس (ع) یکی ازپیامبران و به نظر عده یی از مفسرین ازاوالدهء هارون (ع) میباشد ودریک شهردرمنطقه شام به دعوت مرد می پرداخت که به پرستش بتی بنام (بعل ) مشغول بودند . الیا س (ع ) که بنام الیاسین هم یاد شده آنهاراازعواقب شوم بت پرستی خبردار ساخته گفت :آیا ازخدا ترس ندارید؟ چگونه بهترین خلق کننده را گذاشته به عبادت بعل می پردازید ؟ ،چرا خدایی راعبادت منی کنید که پروردگار شما واولین نیاکان تان است؟ ولی بجزبندگان مخلص خدا دیگرهمه اوراتکذیب منودند .الیاس (ع) مردم را به توحید وعبادت خدا دعوت میکند و از سرنوشت کفر و بت پرستی درحذرمیسازد .ازین بتان سنگی و چوبی و گوشتی کار ی ساخته نیست ،خدا خالق شما ونیاکانتان وهمه شگفتی های مخلوقات است ،چرا به خدا رجوع منی کنید وبه قانون خدا تسلیم منی گردید ؟! چگونه به مخلوق سرتعظیم فرود می آورید وازمخلوق ترس وامید دارید وخالق همه موجودات را فراموش مینمایید .این مردم نه تنها ازبت پرستی دست بردارنه شدندبلکه پیامبرخدارا درغگوخطاب منودند و خداوند میفرماید که " :در عذاب دوزخ حاضر کرده میشوند " ،عاقبت کفر و بت پرستی ،مقابله با پیامبران و بنده گان خالص خدا و توطئه و تبلیغات ناروا علیه اسالم ومسلمین همان آتش دوزخ است که البته عقوبت های دنیوی هم متوجه شان خواهد بود. بناء خداوندیاد نیک الیاس رادربین امت های بعدی باقی ماند ،محسنین دربین بازماندگان صالح به نام نیک یاد میگردند وخداوند مبا هدایت میفرماید آنهارا به نیکی یاد کنیم و را هشان را تعقیب مناییم .خدا به الیاسین سالم میگوید "سالم علی الیاسین " سالم باد بر الیاسین . خداوند مجاهدت ها وقربانیهای نیکوکاران راهرگزهدر منیسازد وآنهارا در دنیا عزیزوفاحت ومنصورمیگرداند ودرآخرت مغفرت الهی وجنت های برین نصیبشان خواهد شد.
160
تقوی
وا ّن الیاس لمن المرسلین* اذ قال لقومه اال تتّقون* اتدعون بعال ّو تذرون احسن ورب آباءکم اال ّولین* فکذ ّبوه فان ّهم لمحضرون* ا ّ ال عباداهلل الخالقین* اهلل ربّکم ّ المخلصین* وترکنا علیه فی اآلخرین* سالم علی الیاسین* ان ّا کذالک نجزی الصا ّفات،آیة )۱۲۳-۱۳۲ المحسنین* ان ّه من عبادنا المؤمنین (سورة ّ یقینا الیاس از پیامبران بود ،چون گفت به قوم خود که آیا پرهیز گاری نمی کنید ؟ آیا بعل را می پرستید وترک میکنید نیکو ترین آفرینندگانرا" عبادت خدارا تر ک میکنید " که پروردگار شما و پروردگار نخستین نیاکان شماست .پس اورا تکذیب نمودند ،بناءآنها در دوزخ حاضر کرده خواهند شد مگر بندگان مخلص خدا " که دعوت و رسالت پیامبر خدارا تصدیق و ازو پیروی نمودند " .وثنای نیک اورا در بازماندگان باقی گذاشتیم .سالم باد برالیاسین ،یقینا ما برای محسنین اینچنین مکافات میدهیم ، یقینا او از بندگان "خاص" مؤمن مابود.
داستان یحیا
(ع)
یحیی (ع) که درایام کود کی خداوند برا یش نبوت عطا منوده بود ،اخالق نیکو وعالی داشت و خیلی حلیم ،برده بارومهربان ،و متقی وپرهیزگاربود ،با والدین ازدراحسان پیش آمد مینمود وسرکش وخود کامه نبود. بقوة ط و آتیناه الحکم صبیّا* و حنانا ّمن لّدنآ و ز کو ًة ط یا یحیی خذی الکتاب ّ ً ً وبرا بوالدیه ولم یکن جبّا را عصیّا (سورة مرمی ،آیة )۱۴-۱۲ و کان تقیّا* ّ ای یحیا ! احکام کتاب" تورا ت " را به قوت وجدیت گیر ،ودرایام کودکی برایش حکم" حکمت و نبوت " دادیم وا ورا "استعداد " شفقت و مهربانی و پاکیزگی " از گناهان "بخشیدیم " به خلق خدا مهربانی داشت " ،اوپرهیز گار ودرحق پدرومادرنیکوکاربود و سرکش ونا فرمان نبود.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
عیسی
161
(ع)
عیسی (ع) با آیات الهی ومعجزات وکتاب اجنیل آمده به دعوت مردم پرداخت ،درین هنگام مردم بسیاری مواردی رابنام دین ازخود ایجاد وحالل راحرام و حرام را برخود حالل ساخته بودند وبه این دلیل بین آنها اختالف ایجاد شده بود. عیسی (ع) بآنها گفت که من با حکمت و شریعت ودرای��ت واهلیت آم��ده ام تا شمارا ازاختالفات جنات دهم .ازخدا بتررسید وازمن پیروی منایید ،خدا پروردگار من و شماست ،پس اورا عبادت کنید ،اینست را ه مستقیم .ولی بازهم در رابطه پذیرش دعوت اختالف منودند. افسوس بحال چنین مردمی که برخود ظلم روا میدارند وعذاب دردناک خدا درانتظارشان است ،آیادرانتظارقیامت اند تا بصورت ناگهانی به سراغ شان بیاید .روزیکه انسان از همه دار و مدار دنیا و اقارب و دوستان تنها شده بجز عمل نیکو چیزی اورا یاری نخواهد دادودوستان دشمن هم گردند بجز متقیان. و ل ّما جاء عیسی بالبیّنات قال قد جئتکم بالحکمة والبیّن لکم بعد الّذی تختلفون فیه ج فاتّقوااهلل واطیعون* ّ ان اهلل ربّی وربّکم فاعبدوه ط هذاصراط ّمستقیم* فاختلف االحزاب من بینهم ج فویل للذین ظلموامن عذاب یوم الیم* هل ینظرون الء یومئذ عد ّو ا ّ ا ّ الساعةان تأ تیهم بغتة ّوهم ال یشعرون* االخ ّ ال المتّقین (سورة ال ّ الزخرف ،آیات )۶۷-۶۳
و آنگاه که عیسی توام با معجزات آمد ،گفت:به شما حکمت آورده ام و آمده ام تا بیان کنم بعضی از مواردی راکه دران اختالف دارید ،پس ازخدا بترسید واز من پیروی کنید .بیشک خدا پرور دگار من و شماست پس اورا پرستش نمایید ،اینست را ه راست .پس احزاب بین هم اختالف ورزیدند .پس وای بحال کسانیکه ستم کردنداز عقوبت روز دردآور ،انتظار ندارند مگر قیامت را که ناگهان بسراغ شان بیاید وآنها بیخبر باشند .دران روز بعضی دوستان با بعضی دیگر دشمن خواهند بود مگر پرهیزگاران.
عیسی (ع) به مردم میگوید که معجزه آوردم ،کتاب و احکام خدا را به شما توضیح منودم ، تورات را تصدیق میکنم ...ازخدا بترسید وازمن پیروی کنید .من که تکبروخود خواهی ندارم وچیزی را بخود منیخواهم .خدایی را عبادت و پرستش کنید که خالق وپرورش دهنده من و شماست .راه را ست و طریق هدا یت همین است. و جئتکم بآ یة من ّر بکم فا تّقواهلل و ا طیعون* ّ ان اهلل ربّی و ربّکم فا عبدوه ط
162
هذا صراط مستقیم
تقوی (سورة آل عمران ،آیات )۵۱-۵۰
و نشانه هایی "معجزات" را از جانب پروردگارتان برای شما آورده ام .از خدا بترسید و از من پیروی کنید .براستی که خداوند پروردگار من و شماست ،اورا عبادت کنید .اینست راه مستقیم.
درخواست ما ئده خداوند به زبان عیسی(ع)به حواریون ویاقوم اوامرمنودکه به خدا وپیامبرش امیان بیاورند یعنی خدارامنحیث رب وپروردگارخویش بشناسند ،ازاحکام اوتعالی اطاعت وازپیامبرخدا (عیسی ) پیروی کنند .آنها گفتند که به احکام خدا تسلیم میباشیم. با آن هم ازعیسی (ع) تقاضامنودند تا ازخداوند بخواهد که ازآسمان بدون کدام تکلیف وکارومشقت برایشان رزق دهد گویا مائده وسفره تیاروبدون زحمت را طلب داشتند. عیسی (ع) گفت :ازخدا بترسید اگرامیان دارید .برای کسی که به خدا و فرستاده خدا امیان دارداینگونه سواال ت مناسب نیست.سنت خداوندی برین ایست که ازطریق کاروزحمت به شماروزی دهد .دراینکه هرکس کارکند وازآبله کف دست خویش مزد گیرد ورزق حالل کسب کند ،حکمت های بزرگی نهفته است. اگرانسا ن به خدا توکل داشته ،ازخدا بترسد و تقوی وپرهیزگاری اختیارمناید ،خداوند چنان وسا یل رزق وروزی فراخ را به وی فراهم میگرداند که هرگزتصوروگمان آن را نخواهد داشت. ومن یّتّق اهلل یجعل له مخرجا ّو یرزقه منحیث الیحتسب
(سورة ّ الطالق ،آیات ) ۳-۲
کسیکه ازخدابترسد وتقوی وپرهیزگاری نماید ،خداوند راه برامدازمشکالت را برایش مهیا نموده رزقش رااز جهتی آماده میسازد که گمان نبرد. واذ اوحیت الی الحواریّین ان آمنوا بی وبرسولی ج قالواآمنّا واشهد بان ّنا مسلمون* اذ قال الحواریّون یا عیسی ابن مریم هل یستطیع ربّک ان یّن ّزل علینا مائدة ّمن السماء ط قال اتّقو اهلل ان کنتم مؤمنین (سورة مائدة ،آیت ) ۱۱۲-۱۱۱ آنگاه که به حواریون وحی فرستادم که به من و فرستاده ام ایمان بیاورید ،گفتند " : ایمان آوردیم " به اهلل و عیسی " و گواه باش " ای عیسی " که ما مسلمانیم " تسلیم شده ایم به احکام خدا". حواریون گفتند " :ای عیسی پسر مریم آیا پروردگارتو میتواند " بپذیرد سوال مارا "
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
163
که سفره ای از آسمان نازل کند ؟ " گفت " :اگر " به قدرت خدا ورسالت من" ایما ن دارید " دررابطه باچنین سوال ها " از خدا بترسید .
صحنه های تاریخی و نشانه های قدرت خداوند سوره شعرا که درمکه معظمه نازل گردیده بیشترازصحنه های تاریخی یاد آورشده است .در ابتدای سوره خداوند به دلتنگی و خفقان رسول (ص) بسبب مخالفت سرداران قریش وظلم و ستم آنها وطعن ولعن شان به مسلمانان ،اشاره منوده میفرماید : " قرآن آیات کتاب روشن است ،بنا برعدم ایمان آنها نزدیک است خودرا هالک سازی ،اگر خواسته باشیم ،دلیل وآیت ویا معجزه ای از آسمان نازل مینماییم که گردن شانراخم سازد".
دنیا جای ابتال وامتحان است ،حکمت الهی مقتضی آن نیست که اراده واختیارآنهارا سلب مناید. نه تنها کفاربلکه بعضی ازمسلمانان هم درین مورد تصورغلط دارند وقدرت وسلطه مادی را معیاربرتری میدانند واستدالل مینمایند که اگراین گروه مسلمان برحق اند وخدا حامی ومدد گارشان است چراشکست خوردند؟ این محرومیت ودربدری وفالن وفالن نتیجه عدم درایت وسیاست نادرست مسلمانان است ...باید درایت بخرج داد تا بدون روبروشدن به مصیبت ها ومشکالت و قربانیها به پیروزی برسیم ... سوره شعرا با یاد آوری ازصحنه های تاریخی به جواب همین سوال میپردازد. سنت خداوندی بران است که اراده مردم را سلب نسازد و پیامبرا ن را با کتابهای آسمانی برای هدایت بشریت بفرستد وهرکه با وجودشنیدن انذاروتبشیرودعوت وتبلیغ ازکردارزشت خود توبه نکرد وبه جنایات خویش ادامه داد سراجنام به عذاب الهی گرفتاروپرهیزگاران درمقابل آنها پیروزمیگردند. اماهنگامی که فرستادگان خدا ازامیان آوردن جنایتکاران مایوس شده بخدا عذروتضرع منودند ،خداوند ستمگاران را مواخذه منوده عذاب خودرا باالی شان نازل منود. خداوند متعال صحنه های تاریخی را بیان منوده در اخیر هرصحنه می فرمایدّ : "ان فی ذالک آلیة وماکان اکثرهم مؤمنین و ّان ر ّبک لهو العزیز ال ّرحیم " یقین کنید که درهریک ازین صحنه های تاریخی نشانه ها نهفته است واکثرآنها مؤمن
164
تقوی
نبودند و بیشک پروردگارتوغالب ومهربان است. این خطاب به رسول اهلل (ص) و عامه مسلما ن است تا در مسیر خویش استوار ومتین و پیش بروند و مطمئن باشند که خداوند آنها را تنها منی گذارد وسراجنام پیروز خواهند شد .این فرعون های مکه معظمه که به قدرت وعظمت خدا امیان ندارند و بنا برهمین تصور نادرست خویش به دسایس و ظلم و ستم و خون ریزی و جنایت علیه مسلمین مصروف اند و مسلمانان را ازمکه معظمه و خانه کاشانه شان با جبروظلم بیرون راندند وبقتل رسول خدا برامدند روزی به سرنوشت شوم اعمال شان درهمین دنیا گرفتارخواهند شد .دیدمی که چنین شد و همان زورگویان درجنگ بدربه جزای اعمال شان رسیدند و نه تنها کشته هایشان بلکه هفتاد نفرآنها درجنگ به اسارت مسلمانان درامد. بیشک خدا غالب و مهربان است و نیکو کاران وپرهیزگاران را نصرت مینماید وجنایتکاران راسرنگون میسازدوهیچ قدرتی مانع اراده خدا شده منیتواند.مؤمنین درراه خویش بااطمئنان پیش بروندوجنایتکاران ازصحنه های تاریخ پند وعبرت بگیرند. تاریخ شاهد این حقیقت است و بیایید به اوراق تاریخ بنگرمی: قوم نوح قوم نوح به تکبروغرورگرفتاربودند وبه نوح (ع) گفتند که اطرافیان تومردم فقیروناتوان و ارزل و بیکاره اند وما مردم ثرومتند ،عزیزوصاحب نیرووقدرت مادی ،ما ننگ دارمی با این مردم دریک صف قراربگیرمی! نوح (ع) گفت :حساب ایشان باخداست ،خدا میداند که آنها مردم نیکوکاروپاک وباعزت اند ،من هرگزاین مردم راازخود دورنخواهم منود ومسئولیت من انذاراست. جواب طاغیان این بود " :اگرازدعوت خود بازنگردی سنگسارخواهی شد ! " نوح (ع) دلتنگ شد ه دعا منود " :الهی ! قومم مرا دروغگومیپندارند ،توازجانب خود بین ما فیصله منوده مرا باهمراهان مؤمنم جنات فرما .همان بود که نوح (ع) وهمراها نش سوارکشتی شده ازعذاب خدا جنات یافتند وهمه مردم دیگرغرق شدند. درین حکایت نشانه هاییست برای شما مسلمانان (حضرت محمد و پیروانش ) ولی اکثرمردم غافل اند وبه صحنه های تاریخی غور منیکنند ،پروردگارتوغالب بارحم است ، قدرت وظاهرمنایی طاغیان مانع اراده خدا شده منیتواند ومهربانیش شامل حال متقیان است و نیکو کاران سراجنام پیروز خواهند شد. رسلِین* اذ قال لهم اخوهم نوح اال تتّقون* ان ّی لکم رسول الم َ کذبت قوم نوح ن ُ ّ ب امین* فا تّقوااهلل و اطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری اال علی ر ّ العالمین* فاتّقوااهلل و اطیعون * ّ .... ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثرهم مؤمنین*
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
و ّ ان ربّک لهو العزیز الرحیم
165
(سورة الشعراء ،آیات )۱۲۲-۱۰۵
قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند .چون برادر ایشان نوح به آنها گفت :آیا از خدا ترس ندارید؟ من برایتان پیامبربا امانتم .پس ازخدابترسید و از من پیروی نمایید. دربرابر انجام رسالت ،هیچ مزدی از شما توقع ندارم .ازخدا بترسید و ازمن پیروی کنید ... .یقینا درین ماجرا نشانه " قدرت خدا ووسیله عبرت " است .واکثر شان مؤمن نبودند" به قدرت خدا باور نداشتند" .وپروردگارتوغالب ومهربان است.
قوم عاد قوم عاد درتعمیرات وشهرسازی شهرت داشتند وساختمان های بلند منزل ،پر مصرف ،مزین ،ومستحکم اعمارمینمودند و دراعماریادگاری ها وبرجها ومنا رها خیلی عالقه داشتند. هود (ع) به آنها گفت که " ازخدایی بترسید که شمارابه این مدنیت هادست رسی داد ،ازعذا ب روزقیامت بترسید". چرا به کارعبث و بی فایده تپ و تالش میورزید و درهرتپه و بلندی مناره های بلند و پر مصرفی را احداث مینمایید که ازان بجز منایش فایده ای متصور نیست و چرا سرمایه های گزافی درین مسیرعبث میگردد و تصورندارید که عمر تان شمارا چند سال مجال خواهد داد ولی چنان درتعمیرات پرمصرف عالقه دارید که گویا دردنیا برای همیش خواهید زنده ماند ومرگ به سراغ تا ن منی آید .نیکی و پرهیزگاری را فراموش منوده اید و همه فکر و ذکرتان تعمیرات است وگذشته ازان معامله تان با مردم توام با ظلم است ،دست ترحم واعطا وبخشش بکس دراز منی کنید بلکه دست تان در ظلم و ستم و حق تلفی وجرم وجنایت به سوی مردم درازمیگردد ،ازخدا بترسید وازظلم و جنایت دست بردارید ودرامورشرعی ازمن اطاعت کنید. این مدنیت ها وقدرت و نیرووتخنیک و تکنالوژی راخدا به شما داده است ،خدا خالق شما وهمه پدیده هاست ،اصال مالک همه این باغها ودریا ها وچشمه سارها وچهارپایان ومواشی وفرزندان ولشکروقدرت تان خداست .اگردرروش خود جتدید نظرنکنید وازظلم وجنایت دست بردارنگردید عذاب خدا باالیتان نازل خواهد شد. اما مردم گفتند که " :وعظ توبرمااثرندارد ،روزقیامت وحساب وکتابی نخواهد بود وعذاب نخواهیم شد ،این مرگ ومیرازقدمی جریان دارد واین سخنان شما کهنه شده وخلق گذشتگان است حاالدنیای جدید ومردم جدید وفکرجدید .عذاب قبروقیامت یعنی چه " نعوذ باهلل " خالصه اینکه آنها پیامبرخدارا تکذیب منودند وخداوند آنهارا بجرم کفرشان ،توسط سیالب وطوفان عظیم هالک ساخت .
166
تقوی
آی��ات ونشانه ه��ای ق��درت خ���دارا دری��ن صحنه مشاهده میکنید ول��ی ق��وم ع��اد سرسری مینگریستند. این همه دلیل بران است که خداغالب ومهربان است. کذبت عاد ن المرسلین* اذ قال لهم اخوهم هود اال تتّقون* ان ّی لکم رسول امین* فاتّقوااهلل و اطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ ب العالمین* ال علی ر ّ ...فا تّقوااهلل و اطیعون* واتّقواالذی امدّ کم بما تعلمون* ..... ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثر هم مؤمنین* و ّ ّ ان ربّک لهو العزیز الرحیم
شعراء ،آیات ) ۱۲۳-۱۴۰
(سوره
قوم عاد پیامبران را دروعگو پنداشتند ،آنگاه که برادر شان هود برایشان گفت :آیا “باوجود شرک و کفراز عذاب خدا” ترس ندارید ؟! یقینا من پیامبر امینم برایتان ، بناء از خدا بترسید “از گناهکاری پرهیز نمایید “ و” در امور شرعی “ از من اطاعت کنید ،و در تبلیغ رسالت مزدی از شما طلب ندارم ،نیست مزد من مگر بر پروردگار عالمها ... .ازخدا بترسید و از من اطاعت کنید .از کسی بترسید که شمارا امداد کرد بآنچه میدانید ...یقینا درین ماجرا نشانه است واکثر ایشان مؤمن نبودند ،و یقینا پروردگار تو همان است غالب و مهربان.
قوم ثمود قوم ثمود درسنگ تراشی وخانه سازی مهارت عجیب داشتند و در بین کو ها تعمیرا ت مستحکمی بابریدن سنگهااعمارمنوده بودند،درکشت وزراعت دسترسی بزرگ داشتند ، ولی درفساد (کفرو ظلم وبدکاری) ،طغیان کرده بودند. صالح(ع) به آنها گفت :آیا ازخدا منی ترسید وازفساد وبدکاری پرهیزمنی کنید ؟! من برایتان پیامبربا امانتم .ازخدا بترسید وازمن پیروی کنید ! آ یا تصوردارید که باوجود ظلم وفساد خویش درین قصرها وخانه های سنگی ومزارع وباغ هاازعذاب الهی امین خواهید ماند؟ از ظاملان مفسد وتبهکاروازحد گذراطاعت نکنید.... قوم گفتند " :توجادوگری بیش نیستی ،اگرچنین نیست برای ما معجزه بیار " صالح (ع) گفت " :همین اشتر معجزه من است ،روزی برای نوشیدن آن و روز ی برای شما معین میشود .آزاری به آن نرسانید که عذاب روزبزرگ شمارا گرفتار خواهد کرد ". معجزه صالح (ع) ماده اشتری بود که آزاد هرطرف میرفت و از هر منبع آب مینوشید و دیگر حیوانات از ان میترسیدند ونزدیکش منیرفتند.صالح (ع) برای اشتر و مواشی مردم نوبت مقرر منود ،در هفته یکروزسهم اشتروروزهای دیگربرای مواشی دیگر باشد .همچنین به آنها
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
167
خاطر نشان ساخت تا به اشتر ضرر نرسانند که دران صورت عذاب الهی باالیشان نازل خواهد شد.زنی حسود و بدکاره بخاطر اختصاص آب به مواشی خودشان ،رفیق خودرا حتریک منود تا پای اشتر را قطع مناید و چنین منود. این قوم به سبب زخم زدن اشتربه عذاب خدا گرفتارشدند واین نشانه وآیت قدرت وغلبه خداست ولی آنها به قدرت خداباورنداشتند .بیشک خداغالب ومهربا است. کذبت ثمود المرسلین* اذ قال لهم اخوهم صالح اال تتّقون* ان ّی لکم رسول امین* فا تّقوااهلل و اطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ ال علی ر ب العالمین*اتترکون فی ها هنا آمنین* ...فا تّقوااهلل و اطیعون* وال تطیعوا ّ امرالمسرفین* الّذین یفسدون فی االرض و ال یصلحون* ّ ..... ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثر هم مؤمنین* و ّ ان ربّک لهو العزیز الرحیم (سورة الشعراء ،آیات )۱۵۹-۱۴۱ قبیله ثمود پیامبران را دروغگو تصورنمودند .چون برادر شان صالح به آنها گفت : آیا ترس ندارید ،من پیامبر امینم برای تان ،پس از خدا بترسید و از من” در امور شرعی” اطاعت کنید .و در ادای رسالت خود از شما مزدی طلب ندارم واجرمن نیست مگر بر پروردگارعالمیان ،آیا درین “نعمات در دنیا “ درامن خواهید بود ... پس ازخدا بترسید و ازمن “ درامور شرعی “ اطاعت کنید ،وازمسرفین فرمانبرداری مکنید ،آنهاییکه درروی زمین فساد برپا میدارند “با کفر و ظلم “ و اصالح نمیورزند” عملکرد خود را اصالح نمیکنند تا خدارا عبادت کنند و از بد کار ی پرهیز نمایند”... یقینا درین ماجرا نشانه است ولی اکثر شان مؤمن نبودند ،بیشک وپروردگارتو او ست غالب و مهربان.
قوم لوط قوم لوط (ع) برعالوه کفرو شرک ودشمنی با پیامبران به عمل زشت و پلید لواطت مبتال شده بودند ،فساد و عدوان و جتاوز شان به سرحدی رسیده بود که مرد با مرد ازدواج مینمود. لوط (ع) آنها را نهی منوده فرمود " :آیا با این همه کفر و شرک و فحشاء از خدا منیترسید؟ از خدا بترسید و از من پیروی کنید ،اجر و پاداشی از شما توقع ندارم ،از ین عمل زشت که بجای زنان پاکیزه تان به مردان تقارب جنسی مینمایید دست بردارید ،شما جتاوزکارید و حدود خدارا مراعات منیکنید " گفتند :ای نوح ! اگرآرام نشدی ازشهرفرارخواهی شد. گفت :من ازعمل بد تان که ازان نفرت دارم یاد آوری میکنم .این عمل زشت ومنفورتان را رد میکنم ومسئولیت خود را درین زمینه بسرمیرسامن. نوح (ع) ازهدایت شان مایوس گردیده دعا منود " :پروردگارا ! من واهل مراازعذاب عمل
168
تقوی
زشت این قوم جنات فرما !" خداوند آن سرزمین را سرازیرساخت وهمه قوم با سنگباران هالک شدند ولوط (ع) واهلش جنات یافتند. درین صحنه ها آیات ونشانه های قدرت خدا نهفته است ولی اکثر آنها به قدرت وعظمت خدا باورنداشتند. بیشک پروردگارت غالب و مهربا ن است. کذبت قوم لوط ن المرسلین* اذ قال لهم اخوهم لوط اال تتّقون* ان ّی لکم رسول امین* فا تّقوااهلل واطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ ب ال علی ر ّ العالمین* اتأتون ّ الذکران من العالمین* و تذرون ماخلق ربّکم من ازواجکم لتکونن من المخرجین *قال ان ّی ط بل انتم قوم عادون* قالوالئن لّم تنته یالوط ّ فنجیناه واهله اجمعین* ا ّ ال لعملکم من القالین* ّ نجنی واهلی م ّما یعملون* ّ رب ّ ثم د ّمرنااآلخرین* وامطرناعلیهم مطرا فساء مطرالمنذرین* عجوزا فی الغابرین* ّ ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثرهم مؤمنین* ّ ّ وان ربّک لهوالعزیزالرحیم (سورة الشعراء،آیات )۱۷۵-۱۶۰
قوم لوط پیغمبر را دروغ نسبت دادند ،چون گفت برادرشان لوط :آیا نمی ترسید ؟! یقینا من پیامبرامینم برایتان ،پس از خدا بترسید و از من " در امور شرعی " اطاعت کنید ،ودرانجام رسالتم از شمااجری درخواست ندارم و پاداشم نیست مگر برپروردگار عالمها ،آیا بقصد شهوت به سوی مردان اهل عالم می روید؟ ومیگذارید آنچه را پروردگارتان اززنان تان برایتان آفریده است؟ بلکه شما قومی از حد گذرید " از حالل به حرام" .گفتند "قوم لوط " :اگر بازنگردی " از دعوت خود دست بردار نشوید و آرام نگردید " از خارج شده گان خواهی بود "دران صورت باید از ین شهر فرار داده شوید " .گفت "نوح " :من با عمل تان دشمنم " ازعمل بد تا ن نفرت دارم و رسالت خود را درین زمینه ادا میکنم و نفرت و انزجار خودرا مبنی برین زشتکاری اظهار میدارم " ،پروردگارا ! من و اهل مرا از وبال آنچه میکنند نجات فرما! پس او واهلش ،همه را نحات دادیم مگر پیرزنی که از باقی ماندگان بود"ازانجمله یک پیر زن راازعذاب نجات ندادیم"،بازآن دیگران راهالک ساختیم،وبارانیرا "سنگباران" بر آنها باریدیم ،پس بد است باران انذار شده گان. یقینا درین ماجرا نشانه است واکثر آنها مؤمن نبودند و پروردگارتو اوست عزیز و غالب .
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
169
اصحا ب االیکه اصحاب االیکه قومی بودند که درمدین زندگی میکردند ودرختی بنام “ ایکه “ درا ن شهربود که قوم به پرستش آن درخت مشغول بودند. این قوم دردوکه ،فریبکاری ،خیانت وفساد شهرت داشتند ودراندازه گیری ووزن ازحق دیگران کاسته بخود می افزودند. شعیب (ع) گفت :ازخدا بترسید وازمن پیروی منایید ،ازشمااجری متنا ندارم ،درپیمانه و اندازه گیری ها زیانکارنباشید ،درست وزن کنید ،ازحقوق دیگران چیزی را کم نکنید ودر زمین فسادکاری ننمایید ،ازخدایی بترسید که خالق شما وگذشتگانتان است. گفتند :تو را جادو گرفته ،تومثل ما انسانی بیش نیستی ،ودعوت تورادروغ تصورمیکنیم ،اگرراست میگویی پارچه ای ازآسمان را برما پایین منا. گفت " :خدا به عمل شما بهتر میداند ".خدا میداند ! چه جرم بزرگیست که شما مرتکب شده اید؟! و چه عذا بی بران مرتب خواهد شد ؟ سراجنام آنها به عذاب الهی گرفتار گردیدند ،از باالابری بشکل سایبان پایین گردید که ازان آتش به هرطرف شعله وربود ودرزمین زلزله بزرگ توام با آوازشدید و پرهیبتی آغازشد و همه شان هالک شدند. بیشک درین ماجراآیات ونشانه ها ی قدرت وعظمت خداوندی مرموزاست ولی بیشترآنها به قدرت خدا باورنداشتند. بیشک پروردگارتوغالب ومهربان است . کذب اصحا ب الئیکة المرسلین* اذ قال لهم شعیب اال تتّقون* ان ّی لکم رسول امین* فا تّقوااهلل واطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ ب ال علی ر ّ العالمین* اوفواالکیل والتکونوامن المخسرین* وزنوا بالقسطاس المستقیم* والتبخسواالنّاس اشیاء هم والتعثوا فی االرض مفسدین* واتّقواالذی خلقکم والجب ّلة اال ّولین* قالواان ّما انت من المسحرین* وماانت ا ّ ال بشر ّملنا وان نظنّک السماءان کنت من الصادقین* قال ربّی اعلم لمن الکاذبین*فاسقط علیناکسفا ّمن ّ بما تعملون* ّ فکذبوه فاخذهم عذاب یوم الظ ّلة ط ان ّه کان عذاب یوم عظیم* ّ ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثر هم مؤمنین* و ّ ان ربّک لهو العزیز الرحیم (سورة الشعراء ،آیة )۱۹۱-۱۷۵
باشندگان ایکه پیامبران را دروغ شمردند .چون شعیب برایشان گفت :آیا"از سرانجام بدکاری هایتان " نمیترسید ؟ بیشک من برایتان پیامبر با امانتم .پس از خدا بترسید و ازمن اطاعت نمایید .در تبلیغ رسالت ازشما مزدی تقاضا ندارم ،نیست مزد من مگر
170
تقوی
بر پروردگار عالمها .پیمانه هارا پوره سازید و از زیان دهندگان مباشید "دندی نه زنید" ،وبا ترازوی مستقیم وزن نمایید .واشیای مردم را ناقص ندهید ،و بی با کانه در زمین فساد برپا نکنید ،و بترسید از خالقی که شما و مخلوقات اولی را خلق نمود . گفتند :توحتما جادو شده ای ،تو بشری بیش همانند مانیستی و تورا" در خصوص رسالت " دروغگو میپنداریم ،اگر راست میگویی پاره ای از آسمان را بر ما بافگن. گفت :پروردگار من آگاه تر است بآنچه میکنید. پس دروغ شمردند اورا ،پس گرفتار کرد ایشان را عذاب روز سایبان ،و آن یقینا عذاب روز بزرگ بود. و یقینا درین ماجرا نشانه است و نبودند بیشتر ایشان مؤمنین.یقینا پروردگارتو همان است غالب مهربان.
یک صحنه عبرت انگیز درت���ورات به بنی اسرائیل حکم ش��ده ب��ود که روزشنبه ب��رای عبادت اس��ت درین روزازشکا ماهی اجتنا ب کنید.این مردم ازچل وفریب کارگرفته به شکارادامه دادند.چنانچه ماهیان رادرروزشنبه درحوضها محصورمنوده درروز یکشنبه ازآب بیرون مینمودند .وچنین میپنداشتند که درروزشنبه شکارنشده است.این نوعی چاالکی وفریبکاری دردین است وبه زعم خودشان زیرکی ودرایت.خداوند متعال آنهارا بنا برین کجروی مسخ منوده به شادی تبدیل ساخت.مدت سه روزبحالت خواری وذلت زنده بودند و پیهم میگریستند وبعد ازسه روزهالک شدند.این واقعه درزمان داود"ع" در بین بنی اسرائیل صورت گرفته بود. آیا م��ردم حاضر صحنه و آیندگان ازی��ن داستان پند منیگیرند ؟ آیا به سراجنام فریبکاری وجعل کاری ودوکه وجتاوزمنینگرند؟ حکایت این داستان مبا میرساند که متجا وزین نباید تصورکنند که گویا دردنیاعقوبتی متوجه ایشان نیست وهمه به روزآخرت معطل شده وبه زعم ایشان آن روزهم درپرده های شک پیچیده است. این صحنه ها پند و اندرزاست برای متقین .کسانی که درمدرسه اسالم می آموزند وآرزوی آموزش را دارندو میخواهند پاک و پرهیزگار باشند ،ازین داستان درس میگیرند وشخصیت
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
171
شان رشد مینماید ودرراه خدا هدایت میشوند. السبت فقلنا لهم کونوا قردةخاسئین* ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی ّ فجعلناهانکاال لمابین یدیهاو ما خلفهاو موعظة للمتّقین (سوره بقرة ،آیات ) ۶۶-۶۵ شماحتماشناخته ایدهمان مردم تانراکه درروزشنبه"درشکار ماهیان" تجاوز نمودند. پس گفتیم به آنها :بگردید شاد یان زبون .بناء این "عقوبت و مسخ" راوسیله عبرت برای مردم آن زمان وآیندگان وپند واندرز برای متقین ،گردانیدیم.
هالکت ماهیگیران ومؤیدین شان چون اهل این قریه به نا فرمانی ازاوامرخداعادی شده بودند ،خداوند حاالتی را بحیث امتحان ب��االی شان آورد .درروزشنبه ماهیان آزادان��ه هرطرف میرفتند وحتی درروی آب میبرامدند ودرروزهای دیگرخودرا پنهان ساختند.اهل قریه صبرنتوانستند و به حیله و نیرنگ برامده مخالف حکم صریح خداوند درروزشنبه ماهی گیری منودند. درخصوص شکارماهی یک گروه کامال ازامرخدا پیروی منوده دیگران را به پیروی از احکام خدا نصیحت مینمودند .تعداد دیگرمردم پیرواوامرخدابودند وازگنهکاران فاصله گرفته به این نصیحت کنندگان میگفتند که دعوت ودرد سررا بگذارید .بگذاراین مردم به عذاب مبتال گردند ویاهالک شوند. ناصحین گفتند :ما مسئولیت خودرا اجنام میدهیم و اگربه دعوت ما لبیک نگفتند مابه پیشگاه خداادای مسئولیت منوده امی تامارامؤاخذه ننماید.ما مبنظورعذرخویش وعظ میکنیم ،چه خبر شاید ازخدا بترسند وازگناه کاری پرهیزمنایند. دسته دیگری که ازاحکام الهی سرپیچی نکرده بودند ،تبلیغ هم منی منودند و با مجرمین ازدر مدارا پیش آمد میکردند. گروهی که با وجود شنیدن تبلیغ ،ازاحکام الهی سرباززدند ودسته ای که فرصت را غنیمت شمرده بامجرمین ازدرسازش پیش آمدند ،به عذاب الهی مبتالگردیدند. مردمیکه ازاوامرخدا پیروی کردند ووظیفه امرباملعروف و نهی ازمنکررا اجنام دادند و گروه دیگرکه خود از گناه پرهیزداشتند وازدع��وت گناهکاران مایوس شده ازآنها کناره گیری منودند ،ازعذاب جنات یافتند. واذ قالت ا ّمة ّمنهم لم تعظون قوما ن اهلل مهلکهم او معذ ّبهم عذابا شدیدا ط قالوا معذرة الی ربکم ولع ّلهم یتّقون (سورة االعراف ،آیـة ) ۱۶۴ آنگاه که گفت گروهی ازاهل آن ده :چرا به قومی وعظ مینمایید که خدایتعالی
172
تقوی
میخواهد هالکشان کند ویا به عذاب شدید معذبشان گرداند ،گفتند :بمنظور اینکه عذری به پیشگاه پروردگارتان داشته باشیم واینکه شاید پرهیزگار شوند.
اگردربین قوم و یاملتی بدکاری و ظلم و ستم وبی دینی رایج گردد و تعدادی مردم دربین آنها به بد کاری آغشته نبوده ولی وظیفه امر مبعروف و نهی از منکر را اجنام منیدهند و یا از بدکاران اظهار بیزاری منیکنند تا ازان ها قطع رابطه منایند بلکه نظاره گراند وبه نظام حاکم راضی اند.زمانیکه عذاب خدابرین قوم فاسد نازل گردد شامل همه میگرددوگروه دیگر که آرام گرفته اند نیز عقوبت میشوند. واتّقوا فتنة ّ ّ اعلمواان اهلل شدید العقاب خاصة ج و تصیبن الّذین ظلموا منکم ال ّ ّ
(سورة االنفال ،آیة )25
از فتنه ای"فساد و گناهی " بپرهیزید که "عقوبت آن" تنها به ستمگاران شما نمی رسد ،و بدانید که عذاب خدا بسیار سخت است.
از گناهی بپرهیزید که عقوبت آن عام بوده نه تنها شامل مرتکبین گناه میگردد بلکه مردم نظاره گر وسازشکاررا نیز شامل میگردد. حدیث شریف میفرماید ( :هرگاه یکی از شما بدکاری ومنکرات و ظلم و فساد را میبیند باید آنرا با دست منع مناید یعنی علیه کفرو فساد جهاد مناید و اگر چنین نتواند آنرا به زبان منع مناید یعنی تبلیغ و توصیه و نوشنت کتاب ها و غیره و اگر نتوانست آنرا به دل بد بیند و این ضعیفترین امیان است یعنی مسلمان ضعیف االمیان قلبا بدکاریهارا منی پسندد و از بد کاران ناراض است). اما مسلمانیکه با شرایط غیر اسالمی راضی و قانع است و در برابر فساد و کفر حساسیت ندارد اصال مسلمان نیست.کسانیکه در محیط فاسد زیست دارند باید در جهت جلوگیری از کفرو ظلم و فساد عمال اقدام منایند ورنه عذابیکه باالی ظاملان نازل گرد د شامل مؤمنین خاموش و نظاره گرهم میگردد.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
173
آرزوهای بیهوده بنی اسرائیل میگفتندکه ماهرقدرگنا ه کنیم ،خداوند ماراعذاب منی دهد زیرا نیاکان ما پیامبران و دوستان خدا بودند ودرحق ما مغفرت میخواهندو برائت حاصل مینماییم. هرقدرگنهگارباشیم ،چندروزمحدود درآتش دوزخ عذاب دیده بعد داخل جنت میشومی. (وقالوا لن تمسنا النارا ّ ال ایاما معدودة)
(سوره بقرة،آیة ) ۸۰
بنا براین آرزوها وخیال بافی های بی اساس به جرم وجنایت دست زدند ،با پیامبران قتال منودند ،کتاب خداراحتریف منوده کلمات وجمالت خودرا دران خلط ساختند ،دروغ ودوکه و فریبکاری،وعهدشکنی کارروزمره شان است.چنانچه آرزومیرفت که قبل ازهرطایفه ای به رسالت حضرت محمد (ص)امیان بیارند زیرا پیامبرانی ازین قوم قبال مبعوث شده وبه نیاکان خودافتخارمیکنند وازکتاب های آسمانی معلومات خوبی دارند ،اما قبل ایشان مردم دیگری امیان آوردند. خداوند میفرماید روزجزادرپیشروی تان ق���راردارد وکسی به جرم کسی دیگرجزا داده منیشود ،هرکس بجرم گناه خودش مجازات میشود ،و هیچکس عذاب کسی دیگرراکم منیتواند بکند ،بدون اذن ورضای الهی در مورد کسی شفاعت نخواهد شد،هرکه شایستگی عفووبخشش را دارد خداوند شفاعت را درحق او خواهد پذیرفت .شفاعت در روز آخرت حق است اما کسیکه شایستگی شفاعت را ندارد چگونه در حق او شفاعت خواهد شد. بنابر امید هاو خیاالت بی اساس ادعای دخول جنت وبرائت ازجنایات خویش رادارید بلکه شما ازدین خدا منحرف شده ایدو این همه ظلم و فساد وجنایات تان به همین دلیل است ،ابته دربرابرجرم وجنایات تان مجازات خواهیدشد. واتّقوا یوما ّ ال تجزی نفس عن نفس شیئا ّو ال یقبل منها شفاعة ّو ال یوء خذ منها عدل ّو ال هم ینصرون (سوره بقرة،آیه ) ۴۸
وحذرکنید ازروزی که هیچ کس ازکس دیگرهیچ چیزی "مجازات" را کم کرده نمیتواند ،نه شفاعت ایشان پذیرفته خواهدشد ،ونه بآنها کمک میگردد.
گرچه این آیه خطاب به بنی اسرائیل است اما حکم آن عام است.امروزمشاهده میگردد که بسی مردم چنین تصوردارند ،میگویند خدالک بخش است و پیامبران هم شفیع پس هرچه میخواهی بکن ،نه قانونی درکاراست ونه ترس ازعذاب آخرت ونه شرم وحیا؟! همچنین میفرماید : وقالوا لن یّدخل الجنة ا ّ ال من کان هودا ا و نصاری ط تلکه امانیّهم ط قل هاتو
174
تقوی
برهانکم ان کنتم صادقین* بلی من اسلم وجهه هلل وهو محسن فله اجره عند ربه وال خوف علیهم وال هم یحزنون (سورة بقرة ،آیا ت ) ۱ ۱۲-۱۱۱ "اهل کتاب"گفتند :بجز یهودیان و نصرانیا ن کسی دیگر داخل جنت نخواهد شد.اینست آرزو های باطل شان .بگو دلیل بیارید اگر را ست میگویید .بلی هرکه خودرا بخدا بسپارد"منقاد گردد" درحالیکه نیکوکار باشد ،اجر وپاداش او نزد پروردگارش محفوظ است ،و نه برآنها ترسی باشد ،و نه اندو هگین شوند.
بشکل عام هرکه بخدا و به روزآخرت امیان آورد ونیکوکاری ورزد اجرو پاداش اوبنزد خدا محفوظ بوده ازعذاب آخرت جنات می یابد. ّ ان الّذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین من آمن بااهلل والیوم اآلخروعمل صالحا فلهم اجرهم عند ربّهم وال خوف علیهم و الهم یحزنون (سورة بقرة،آیة )۶۲
بیشک موء منان ،ویهودیان ویا نصاری ،و بی دینان " ،ازینجمله" هرکس که بخدا وروز آخرت ایمان آرد وعمل نیکو انجام دهد ،اجر وپاداش اونزد خداوند محفوظ است ،ونه برآنها ترسی باشد ونه اندوهگین شوند.
معیارنیکی وراه جنا ت ازعذاب الهی همانا امیان بخدا وروزآخرت واجرا ی عمل نیکوست. ولوان ّهم آمنواواتّقوا لمثوبة عنداهلل خیرط لوکانوا یعلمون
( سورة البقرة ،آیة ) ۱۰۳
واگرایشان ایمان می آوردند وتقوی اختیارمیکردند یقینا ثواب بنزد خدا بهتر بود کاش میدانستند.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
175
میثاق بنی اسرائیل بنی اسرائیل دین موسی (ع) را پذیرفته بودند وبارها ازودرخواست منودند تا کتابی را برامیان بیارکه طبق احکام آن عمل مناییم .وبه این امربا موسی (ع) تعهد منوده بودند.اما بعد ازنزول تورات به این تعهدات خود هیچگونه ارزشی قایل نشده ،عهد شکنی منودند .بنا برهمین عهد شکنی خداوند توبیخا کوه را باالیشان پایین منودوازترس به قبول احکام تورات تن دادند.این هم امتحان الهی بود و آنها با وجود این هم به احکام تورا ت پاپندی ننمودند. واذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطورط خذو ما آتیناکم بقوة و اذ کروا مافیه لعلکم تتّقون ( سورة بقرة ،آیة ) ۶۳ بیاد آرید زمانیراکه از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را باالیتان برداشتیم"گفتیم"آنچه"احکام " را بشما دادیم به جدیت بگیرید وآنچه دران هست بیاد داشته باشید"فراموش نکنید ویا در نطر داشته باشید" ،تا متقی شوید "خودرا از گناه نگهدارید".
یهودیان بنا بر حس قومیت وا فتخار به آبا و اجداد ،تکبر و غرور ،هوی پرستی وامتیاز طلبی ،و ماده پرستی از احکام الهی پیروی ننمودند .آنها نه تنها به قرآن و پیامبر آخرین امیا ن نیاوردند ،بلکه به احکا م تورا ت هم پا بندی نداشتند. درین حکا یت قرآنی نکتهء ظریفی وجود دارد.کسیکه کوه باالی ا و فرود آ ید و ظاهرا ا حکام الهی را به زبان بپذیرد وامیان ا و فقط موقتی بوده قلبا به آن را ضی نباشد ،چگونه هدایت خواهد شد .آنکه قلبا از خدا ترس نداشته باشد و مادیات و قدرت و لذات وعیش وعشرت دنیا چشم هایشرا خیره ساخته دیگر ا ز تطبیق احکام الهی فرارمیکند ،زیرا درا ن صورت امتیا زا ت خود را از دست میدهد.ا گر کوه باالیش فرود آورده شود ،با زهم به پیروی ا زا حکام الهی تن در منیدهد .یعنی پیروی از احکام الهی چنان در نظر ایشان سنگینی خواهد منود گویا کوه باالیشان فرود آید.این به علتیست که پیرو هوا و هو س و نفس و شهوت شده ا ند. حقیقت امر اینست که مجرمین ومفسدین هرگزمنیتوانند ازمحاسبه الهی فرارکنند ویگانه را ه جنات ازعذاب الهی پیرو ی ازاحکام الهیست. (خذو ما آتیناکم بقوة و الذکروا مافیه لعلکم تتقون)
در هرقدم و حرکت خویش و هرموقف و گفتار خویش باید مواظب بود که از دایره قانون الهی بیرون نگردیده احکا خداوند مد نظرتان باشد تا متقی شوید وازعذاب اخروی جنات یابید. بقوة ّو واذ نتقنا الجبل فوقهم کان ّه ظ ّلة ّو ظنّواان ّه واقع بهم ج خذو ما آتیناکم ّ
176
اذکروا ما فیه لع ّلکم تتّقون
تقوی (سورة االعراف ،آیة )۱۷۱
ویاد کن روزی راکه برداشتیم کوه را باالی ایشان چون سا یبانی وگمان کردند که آن کوه خواهد افتاد ،برای شان گفتم :جدی بگیرید آنچه را"احکام" به شما دادم ویاد کنید "فراموش ننمایید" آنچه"احکام" دروست تا ازعذاب پناه گردید.
زاهدان اهل کتاب یهود ان به سبب کینه وعداوت در برابراسالم ومسلمانان با مشرکین عالیق دوستی داشتند. ازجمله اقوام وقبایل ماحول مسلمانان ،یهودان ومشرکین بیشترازهمه با مسلمانان دشمنی میورزیدند ،رسول اهلل ( ص) بنا بر دشمنی واذیت وآزارمشرکین مکه به مدینه منوره هجرت فرمودند،حتی بقتل پیامبرخدا برامدند ولی خداوند اورا جنات داد .یهودان هم ازهیچگونه اقدامات ناروا و حترکات دربرابرمسلمانان دریغ ننمودند ،درحالیکه خودرا متدین وپیروکتاب های آسمانی میشمردند وا فتخارداشتند که آبا واجداد آنهاپیامبران ودوستان خدایند.باملقابل درحالیکه نصاری هم به کفر مبتال وبا مسلمانان حسد وکینه داشتند وعروج مسلمانان را حتمل منیتوانستند ،با آنهم استعداد قبول حق دروجود ایشان بیشترازدو فرقه دیگر بود .علت آن این بود که آنها مبقایسه بااقوام دیگربه علم ودانش متایل داشتند ودانشمندان وکشیشان ،ومردم زاهد ،رقیق القلب ،متواضع ،گوشه نشینان و راهبان در بین آنها دیده میشد ، ازعذاب اخروی ومحشر و حساب و کتاب میترسیدند وقلبا به آمرزش گناهان شان رغبت داشتند .بنا بر همین خصلت ها ی نیک ،استعداد هدایت ،شنیدن کال م حق وقبول حق دران ها موجود بود .بناء مبقایسه با یهودیان و مشرکین عده بیشترآنها به اسالم گراییدند. معامله وعکس العمل قیصرروم ،جناشی پادشاه حبشه ،ومقوقس پادشاه مصردربرابردعوت رسول اهلل موء ید ِاین حقیقت است.هنگامیکه تعدادی ازمسلمانان به علت ظلم وستم مشرکان مکه مجبوربه هجرت شده به حبشه رفتند ،مشرکین به جناشی هم پیغام فرستادند تا مسلمانان را درحبشه جا ندهد .روزی جناشی هیئتی ازمسلمانان را بحضورخویش خواست ازان ها درمواردیکه مشرکین پیغام داده بودند پرسش منود. برعالوه موارد دیگردرمورد عیسی (ع) هم ازان ها سوال منود.حضرت جعفر (رض) بجواب این سوال چند آیت ازسورهء مرمی را قرائت وعقیده خودرا درین مورد بیان کرد.این بیان باالی جناشی تاثیر منوده اظهارمنود که(آنچه در مورد عیسی (ع) بیان شده کامال را ست و درست است ).جناشی بنا بر بشارت های کتا بهای آسمانی ،محمد(ص) را همان پیغمبر موعود
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
177
خواند. چند سال بعد ازهجرت ،پادشاه حبشه هیئتی رامتشکل ازهفتاد نفرعیسویانیکه جدیدا مسلمان شده بودند ،بحضوررسول اکرم (ص) فرستاد.آنهابعدازینکه به مدینه رسیدند با شنیدن کالم خدا بی اختیار اشک ازچشمان شان جاری شد وگفتند(:ر ّبنا آم ّنا فاکتبنا مع الشاهدین). ّ ّ ولتجدن اقربهم ولتجدن اشدّ النّاس عداوة ل ّلذین آمنوا الیهود والّذین اشرکوا ّمو ّدة ل ّ ّلذین آمنوا الّذین قالواان ّا نصری ط ذالک ّ قسیسین ورهبانا ّو ان ّهم بان منهم ّ الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع م ّما ال یستکبرون*واذا سمعوا ما انزل الی ّ عرفوا من الحق یقولون ربّنا آمنّا فاکتبنا مع الشهدین*ومالنا ال نوء من باهلل وما جاءنا من الحق و نطمع ان یّد خلنا ربّنا مع القوم الصالحین* فاثابهم اهلل بما قالوا جنّت تجری من تحتها االنهار خلدین فیهاط وذالک جزاءالمحسنین (سورة مائدة ، آیات ) ۸۵-۸۲
یقینا یهود و مشرکان را شدید ترین دشمنان در حق مؤمنان خواهی یافت ،و نزدیکترین مردم در دوستی با مؤمنان کسانی را خواهی یافت که گفتند ما نصارائیم زیرا بعضی ازانها دانشمندان وگوشه نشینانند وآنها تکبر نمیکنند .چون آنچه" آیات قرآن " راکه به پیامبرنازل کردیم بشنوند ،دیدگان شانرابه سبب درک حقایق اشکبارا ن مشاهده میکنی .میگویند :پروردگارا !ایما ن آوردیم ،مارا درزمرهء شاهدان بنویس ! چرابخدا وآنچه ازحق" دین حق یا کتاب برحق" برای ما آمده است ایمان نیاریم ،در حالیکه طمع داریم تا پروردگارما ،مارا شامل صالحان سازد .پس خداوند به سبب این سخن " دعا" پاداش داد برایشان بوستانهاییراکه جویبارها دران جاریست وتاابد دران خواهند ماند .اینست مکافات نیکو کاران.
انسانیکه رقیق القلب است وازعذاب و مواخذه الهی ترس دارد ویا حد اقل استعداد و حوصله شنیدن سخن حق را داردو در جستجوی حقایق است ،هدایت میگردد .انسان متکبر اصال به سخن کس گوش منیدهد و حوصله شنیدن آنرا ندارد .همچنین انسان حسود و کینه توز، خوبی های دیگرا ن را حتمل منیکند .پس ایگونه مردم آماده هدایت نخواهند بود. به همین دلیل است که امروز در اروپا و امریکا تعداد مسلمانان به سرعت ازدیاد می یابد و روزانه بسی محصلین ،دانشمندان و محققین ،اجنینیرا ن و داکتران ،معلمین و استادان دانشگاه ها به اسالم میگرایند .امروز بهترین علمایی دراروپا و امریکا وجود دارند که به لسان انگلیسی قرآن را تفسیر میکنند و داعیان مخلص ومؤثری اند.
178
تقوی
نیکوکاران اهل کتاب متام اهل کتاب یکسان نیستند بلکه دربین مسخ شده گان واشقیا ،مردم نیک وسعید هم وجود دارد که توفیق قبول حق را دریافته به اسالم میگرایند و درراه خدا با همه توان خویش استقامت میورزند .دربین شان اف��رادی هست که شبانه ازبسترنرم وخواب عمیق خویش برخاسته وضومنوده با کمال خضوع وخشوع وتذ لل به پیشگاه خدا می ایستند وپیشانی نیازبرزمین میگذارند ودر منازباخدای خویش رازونیزمی منایند .قرآن یعنی کالم خدارا قرائت میکنند ،به روزآخرت امیان دارند وازروزقیامت میترسند .خود نیکوکاروپرهیزگاراند ودیگران را به نیکی دعوت و ازبدکاری منع مینمایند .به اجنام امورنیک جدیت بخرج داده بردیگران سبقت میجویند. نیکوکاری واعمال خیرایشان هرگزضایع نخواهد شد و خداوند دوبرابراجروثواب برایشان اعطا خواهد منود .خداوند ازحال این پرهیزگاران کامال با خبر است وازمردم نیکوکاریهود که به اسالم میگرایند آگهی دارد. لیسوا سواء ط من اهل الکتاب ا ّمة قائمة یّتلون آیات هلل آناءالّیل وهم یسجدون* یؤ منون با هلل و الیوم اآل خر و یأ مرون با لمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات ط و اولئک من الصالحین* وما یفعلوا من خیر فلن یّکفروه ط واهلل علیم با لمتّقین (سورة آل عمران ،آیات )۱۱۵-۱۱۳ اهل کتاب یکسان نیستند ،گروهی اند استاده "بحق و نیکوکاری " که دردل شب برخاسته آیات خدارا میخوانندو سجده مینمایند " نماز میگذارند " بخدا و روز جزا ایمان دارند و امر بمعروف و نهی از منکر میکنند ،ودر نیکی ها سبقت مینمایند.این گروه ازنیکو کاران اند .وهرکارنیکی که انجانم دهند ضایع نخواهد شد .وخد"ا از "احوال " پرهیزگاران واقف است.
)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت
179
181
پاداش متقیان زندگی دنیا درمقایسه با نعمات اخروی حیثیت بازی و ساعت تیری را دارد ،مرگ در پشت سر هرفرد انسان کمین گرفته و هیچ کس ازان جنات نداردودیر یا زود ایندنیا را پشت سر گذاشته سفر آخرت را آغاز مینماید ،امیان و عمل نیکو و تقوی و پرهیزگاری سرمایه و زادراه این سفر است .دنیا مزرعه آخرت است و هرچه خوب یا بد میکارید آنرا میدروید. مردم هرروز مرگ همنوع خودرا بچشم سر مینگرند ولی برای آینده خود اندکی تعمق و تفکر منی منایند ،مخصوصا کسانی که چشمان شان را متاع دنیا خیره ساخته و در زراندوزی چنان ازخود بیگانه شده اند که نه خدا را بیاد می آورند ونه هم از عواقب زشت کاری هایشان خوف دارند و نه مجازات و مکافاتی را تصور مینمایند.اما باید دانست که هر عمل عکس العملی و هرنیکو یی پی آمد حسنه ای دارد . ال االحسان ،لیس لال نسان ا ّ "هل جزاء اال حسان ا ّ ال ما سعی ،وسیعلم الّذین ظلموا شررایّره" ای منقلب یّنقلبون ،فمن یّعمل مثقال ذ ّرة خیرایّره و من یّعمل مثقال ذ ّرة ّ نیکویی و نیکو کاری هرگز گم نخواهد شد و مجازات و مکافات امر حتمیست .نتایج اعمال هرکس در همین دنیا ورنه در آخرت حتما برایش می رسد. ی��ادم از کشته خویش آمد وهنگام درو
م���زرع س��ب��ز ف��ل��ک دی���دم و داس م��ه نو
حافظ خون ناحق دست از دامان قاتل برنداشت
دی��ده باشی لکه ه��ای دام��ن قصاب را
182
تقوی
توفیق هدایت خداوند به برکت تقوی دردلهای مؤمنان پرهیزگار نوری راقرارمیدهدکه به وسیله آن ذوقا ووجدانا حق وباطل و نیک وبد راازهم تفکیک منوده بتوانند. پروردگاربرای بنده پرهیزگار بصیرت ،فهم ،درایت و فراست می بخشد تا نیک را ازبد متیز مناید وضمیرش بانورهدایت روشن میگردد تا جاییکه ملکه ای بحیث وجدان درنهادش تقویه شده اورا از کارهای زشت و نا پسند بازداشته به نیکو کاری ترغیب مینماید. یایّها الّذین آمنواان تتّقوااهلل یجعل لّکم فرقانا ّو یک ّفرعنکم سیّئاتکم ویغفرلکم ط واهلل ذوالفضل العظیم (سورة االنفال ،آیة )۲۹ ای مؤمنان ! اگر ازخدا بترسید وسیله ای برای جدایی حق از باطل برایتان قرار میدهد وازگناهانتان درمیگذرد وشمارامی آمرزد،وخدا صاحب فضل بزرگ است.
فرقان یعنی فصل بین حق و باطل و هرکه تقوی اختیار منوده از اوامر الهی پیروی و از نواهیش پرهیز کند مبعرفت و شناخت حق توفیق حاصل مینماید و این سبب کامیابی،نصرت ، جنات ،و مخرجش از امور دنیا ،سعادتش در روز قیامت ،ومحو گناهانش گردیده خداوند گناهانش را می آمرزد و رحمت خداشامل حالش میگردد و سبب نیل به ثواب اهلل اجلزیل میشود.طوریکه میفرماید: یاایها الّذین آمنوااتّقوااهلل وآمنوا برسوله یؤتکم کفلین من ّرحمته ویجعل لّکم نورا تمشون به و یغفر لکم ط واهلل غفور ّرحیم ( سورة احلدید ،آیت ) ۲۸ ای مؤمنان " به پیامبران گذشته " ! ازخدا بترسید وبه رسول او" محمد" ایمان بیاورید تا رحمت خویش رابرایتان دوچند ارزانی نماید وروشنایی ای برایتان اعطانماید که باآن را ه روید " هدایت گردید" و"گناهان" شمارا مغفرت نما ید ،و خدا بخشاینده ء مهربان است .
گرچه این آیت دررابطه با اهل کتاب که به موسی (ع) و عیسی (ع) امیان دارند نازل شده ولی حکم آن عام است . متقیان همیشه ترس خدا دردل شان موجود بوده ،وسوسه شیطان برانها اثر منیاندازد زیرا با کمی غفلت خدارا بیاد می آورند و بیداری خاصی در ضمیرشان هویدا میگردد واز سراجنام اعمال بد میترسند و خداوند برایشان بصیرت میدهد تا خوب راازبد تفکیک منایند وهدایت شوند.اما حالت کسانی که ازخدا ترس ندارند طوریست که شیاطین مثل برادربه آنها قربت داشته ایشان را دوامداربه بدکاری میکشاند.شیطان درکش منودن او و دوستانش درگنهگاری
نایقتم شاداپ
183
هیچ کوتاهی منیورزد. مسهم طائف ّمن ّ ّ الشیطان تذ ّکروافاذاهم ّمبصرون* واخوانهم ان الّذین اتّقوااذا ّ ثم ال یقصرون (سورة االعراف ،آیات )۲۰۲-۲۰۱ الغی ّ یمدّ ون فی ّ
پرهیزگاران وقتی گرفتاروسوسه شیطانی شوندخدارایادمیکنند،پس ناگهان بصیرت میابند.وبرادران"کفار" ا یشان در گمراهی میکشانندو کوتاهی نمیکنند.
سخاوت و انفاق یکی از خصوصیت های متقین و سبب هدایت در مسیر حق میباشد،مؤمن راستین وپرهیزگارنه تنها ازراه حالل کسب میکند بلکه ازما میلک خود در راه خدا مصرف مینماید تا خودرا پاکیزه سازد واز بخل و حرص و آز و دنیا پرستی وریا دورگردد،به مکافات ومجازات اعمال باوروازرحمت خدا امیدواروازعذابش حذردارد و متیقن است که طریق جنات همان پیروی ازقرآن و سنت نبویست .خداوند برای چنین مردم توفیق داده درمسیراسالم با شوق وعالقه ورغبت پیش میروند ومردم بخیل ومتکبرومغرورازنعمت هدایت محروم میگردند. فسنیسره للیسری* و ا ّما من بخل فا ّما من اعطی و اتّقی* و صدّ ق بالحسنی* ّ ّ فنیسره للعسری* و ما یغنی عنه ماله اذا تر ّدی* و استغنی* وکذب بالحسنی* ّ تلظی* الیصلهآ ا ّ ان لنا لآل خرة واالولی* فانذرتکم نارا ّ ان علینا للهدی* و ّ ّ ال االشقی* الّذی ّ کذب و تولّی* و سیجنّبها االتقی* الّذی یؤتی ماله یتزکی ( سورة الّیل ،آیات )۱۸-۵
پس هرکه عطاکرد و پرهیز گاری نمود و پاداش نیک را باور داشت پس اورا برای رسیدن به سرای آسایش توفیق دهیم و اما هرکه بخل ورزید و خود را بی نیاز شمرد و پاداش نیک را درو غ نسبت نمود ،پس توفیق دهیم اورا برای رسیدن به سرای دشواری .ومالش هیچ ازوی دفع نکند وقتی که نگونسار افتد .یقینا برما الزم است راه نمودن او و یقینا برای ماست آنجهان و این جهان .پس ترسانیدم شمارا از آتش شعله ور ،درنیاید دران آتش مگر بدبخت ترین آدم ،آنکه دروغ شمرد و روگردان شد وپرهیزگارترین مردم ازان آتش یکسو داشته خواهد شد ،آنکه مالش را میدهد تا پاک نفس گردد.
184
تقوی
خیرو برکت در تقواست خ��داون��ددروازه های خیروبرکت ونعمات دامیی راکه آثارفاضله آن وافراست ،بروی مؤمنین پرهیزگاربازمینماید ومکذبین رامهلت میدهد تا مراحل مصائب ومشکالت و آسایش ونعمات رابطوراستدراج سپری کنند .اگر هنوز به کجروی ادامه دادند بسبب طغیان وسرکشی و بدکاری به سقوط و عذاب دنیوی واخروی گرفتارمیگردند. طغیان وسرکشی فرعون یک مدت ادامه یافت وکسی هم تصورنداشت که فرعون روزی طعمه امواج دریا میگردد .کسی هم گمان منیکرد که دو قدرت بزرگ روم و فارس بدست چند نفرمسلمان ظاهرا ناتوان وفقرزده فتح گردد و کسی هم تصورنداشت که بزرگترین قدرت نظامی دنیا یعنی روسیه دربرابرمردم مسلمان وگم نام افغانستان به شکست مواجه شود. ّبی ا ّ والض ّراء لعلهم ّ ّ ثم الاخذنااهلهابالبأساء یض ّرعون * ّ وماارسلنا فی قریة ّمن ن ّ قالواقدمس آباءنا ّ الس ّراء فاخذناهم السیّئةالحسنةحتّی عفوا ّو ّ الض ّراء و ّ بدّ لنامکان ّ ّ بغتة وهم الیشعرون* ولوان اهل القری آمنواواتّقوا لفتحنا علیهم برکات ّمن السماءواالرض ولکن ّ کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون (سورة االعراف ،آیات ) ۹۶-۹۴ ّ ونفرستادیم در هیچ دهی پیامبری را مگر اهل آنرا به سختی و رنج گرفتار ساختیم تا آنها زاری "عاجزی" کنند ،پس ازان بجای محنت برایشان راحت دادیم تا آنکه زیاد شدند " مال و دارایی و لشکر و نفوس شان کثرت یافت" و گفتند :سختی و راحت به پدران ما رسیده بود " ایمان و تقوی و کفر و بدکاری نه بلکه گذشت زمان و جبر تاریخ سرنوشت مارا تعین میکند" ،پس ناگهان گرفتارشان نمودیم و ایشان "از مواخذه " خبر نداشتند.
اگر اهل شهرها ایمان می آوردند و پرهیز گار ی میکردند ،در های برکات آ سمان و زمین را بر آنها میگشودیم لکن"پیامبران را" تکذیب کردند .پس آنهارا به وبال آنچه میکردند" کفر و معصیت" ،مواخذه نمودیم.
خداوند متعال انسان هارا بهترین مخلوقات گردانیده برایشان اراده داد تا خوب وبد را تفکیک منوده راه خویش راخود انتخاب منایند وپیامبران را برای رهبری مردم درمسیرحق وقت به وقت فرستاده تامردم را به نیکوکاری امروازمنکرات منع منایند .سنت خداوند بران است که هرگاه پیامبری را به اهل قریه ای ارسال مینماید ،چون پیامبر آنهارا به عبادت اهلل دعوت و از کفر و انحراف و کجروی و ظلم و فساد منع منود ولی پیامبر را تکذیب منودند و از بد کاری پرهیز نکردند ،آنهارا با روبرو شدن به مشکالت
نایقتم شاداپ
185
و شداید و سختی ها ورجن وتکلیف امتحان میکند تا مکذبین ازغفلت بیدارشده خاضع گردندوازتکبر و خود خواهی بازگردند و تواضع و فروتنی اختیار منوده خداراعبادت منایند ،این نوعی سرزنش است برای اصالح ودرصورتیکه ازراه خود باز نگشتند بعد رجن و تکلیف را با راحت و آسایش وآرامی تبدیل مینماید تااینکه آسایش به وفرت میرسد وکثرت درآسایش و راحت ،مال و ثروت ،لشکر و قدرت ،سلطه و سلطنت . ..پدیدار میگردد تا حدیکه این مفسدین آوان شداید و مشکالت را فراموش منوده همه را به دوران زمان و جبر تاریخ و ایجابات وقت منسوب میدانند ،فلسفه سرایی منوده انسان را مولود دوره های تاریخ و ازنسل شادی معرفی مینمایند وازوجود خدای قادروتوانا انکارمنوده رسالت پیامبران را دروغ می پندارند وبه زنده شدن بعد ازمرگ و آمدن روزآخرت وجزای اعمال ومکافات ومجازات وجنت ودوزخ یقین منی کنند وبه طغیان وسرکشی واستکبارو ظلم و حق تلفی و فساد و بدکاری ها ادامه میدهند آنگاه خداوند عزیز وحکیم ،قدرت های یاغی وباغی را سرنگون ساخته به عذاب دنیوی مبتال میسازد واین سقوط وانقالب وسرنگونی چنان بطورناگهانی به سراغ مفسدین میرسد که ازمقدمات آن چیزی منی فهمند ،چنانچه فرعون درامواج دریا غرق شد درحالیکه خود باغرورو تکبر بسوی دریا میرفت وازسرنوشت خویش چیزی منیدانست. بسی اقوام بنا بر کفر ومعصیت به عذاب الهی در دنیا مبتال شده اند ولی اگر امیان می آوردند و تقوی و پرهیزگاری اختیارمینمودند ،خداوند دروازه های خیرو برکترا درزمین و آسمان برخ شان بازمیکرد ولیکن پیامبران را تکذیب منودند و با نیکو کاران و محسنین به دشمنی پرداختند و درروی زمین فساد و تباهی برپا منودند ،سراجنام بنابر همین جنایتکاریها و اعمال زشت مواخذه گردیدند. با اختیارمنودن امیان وتقوی دروازه های آنگونه نعمات آسمانی وزمینی بازمیگردند که دامیی والینقطع خواهند بود ویاآثارفاضله آن خیلی زیاد ووافرمیباشد و چنان خوشحالی ورفاه نیست که بطورامهال واستدراج برای مکذبین حاصل میشود که درنتیجه آن دردنیا وگرنه درآخرت حتما برای شان وبال میگردد. هرعمل عکس العملی دارد و هرحرکت عاملی وهرکارنیک پاداشی و در پی هرجرم و فساد مجازاتی مقرراست وباآلخره متام مخلوقات وموجودات خالق و پیداکننده ای دارند .فاعتبرو یا اولی الباب.
186
تقوی
اجر حسنات دردنیا وآخرت خداوند کرمی بندگان مؤمن خودرا مورد خطاب قرار داده به تقوی و پرهیز گاری امر می فرماید .تقوی ازایجابات امیان است ،چون خداوند شمارا به نعمت امیان سرفراز گردانید بناء پرهیزگاری منایید .هرکه درین دنیا به عبادت خدا پرداخت و نیکوکاری منود پاداشش نیکوست ورزقش واسع و نفسش مطمئنه و قلبش منشرح میگردد. اگرقدرت های شیطانی شمارا از ازعبادت اهلل منع منودند مطمئن باشید که زمین خدا وسیع است وتسلیم قدرت های طاغی وباغی وشروفساد نگردید وبه سرزمین دیگری هجرت منایید ،اجر وپاداش صابران" صبردرقضای الهی،صبردرتعمیل اوامراهلل ،صبردرپرهیز ازمعصیت " مکمل وبدون حساب و بیحد وبی اندازه داده خواهد شد. هرکه دردنیا دربرابردسیسه ها ومکروفریب طاغوت ومفسدین صبرمنود وتقوی اختیارکرده ناامیدنگردیدودرنیمه راه ازمسیرخویش بازنگشت وصابرانه واستوارانه درراه اسالم گام گذاشت ،اجروپاداش بی پایانش نزدخدا محفوظ است. قل یا عباد الّذین آمنوااتّقواربّکم ط ل ّلذین احسنوا فی هذه الدّ نیا حسنة ط وارض اهلل واسعة ط ان ّما یو ّفی الصابرون اجرهم بغیر حساب (سورة ال ّزمر ،آیة ) ۱۰ " ای محمد ازجانب خدا به این مردم" بگو ! ای بندگا ن مؤمن ! از پروردگارتان بترسید ،برای کسانیکه درین دنیا نیکوکاری نمود ند "حالت نیک" است .و زمین خدا فراخ است ،جز این نیست که پاداش صابران مکمل و بی حساب داده میشود.
آز آیت فوق چنین استنباط میشود که نه تنها اجرو پاداش بزرگ و بی حساب برای مؤمنان صابر و پرهیزگار در آخرت داده خواهد شد بلکه در دنیاپاداش نیکو کاری ها به انسان باز میگردداما چشم تنگ دنیادار این حقیقت را دیده منیتواند. مسلمانان درم��ک��ه معظمه درش��رای��ط دش���واری ق��رارداش��ت��ن��د و رس��ول (ص) ازدس��ای��س ومکرودشمنی کفاردربرابراسالم احساس دلتنگی میکرد .خداوند به مسلمانان اطمئنان میدهد که صابروشکیبا باشند وپرهیزگاری منایند که خدا یارومددگارپر هیزگاران ومحسنین است.ازدسایس کفاردلتنگ نگردید ،خدا با شماست و پیروزی ازآن شماست. واصبروماصبرک ا ّ ّ یمکرون*ان اهلل مع الباهلل وال تحزن علیهم وال تک فی ضیق م ّما الّذین اتّقوا ّو الّذین هم محسنون (سورة النحل ،آیات ) ۱۲۸-۱۲۷ صبر تو جز به توفیق خدا نیست و بخاطر آنها غمگین مشوو از بد اندیشی “نیرنگ” آنان دلتنگ نباش .یقینا خداوندبا پرهیز گاران ونیکو کاران است.
نایقتم شاداپ
187
همچنین خداوند میفرماید: از قدرت وسالح و نیروی کفار نه بلکه از خدا ترس داشته باشید و بدانید که تقوی معیاربرتری وشکست و پیروزیست زیراخداوندقدیریارو مددگارپرهیزگاران است. ّ واعلمواان یا ایّها الّذین آمنواقاتلواالّذین یلونکم ّمن الک ّفار والیجدوا فیکم غلظة ط اهلل مع المتّقین (سورة التوبة ،آیة ) ۱۲۳ ای مؤمنان ! جنگ کنید با کافرانی که به شما نزدیکتر اند و باید در شما خشونتی احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است.
باکفار محارب نزدیکتان قتال کنید و بدانید که خدا با پرهیزگاران است .شما تنها منی باشید ،خدا با پرهیزگاران است . جهاد فرض کفاییست و با همان کفار محارب صورت میگیرد که به مسلمانان قریب اند. مثال جهاد در مدینه ،بعد در مکه و بعد درنقاط دور تر و دایره آن وسیع شده میرود. در دفاع هم همین ترتیب مراعات میشود .اول مردمیکه مورد تعرض قرار گرفته اند باید جهاد کنند واگرتوان نداشتند باالی جوامع نزدیکترشان جهاد فرض میگردد و دایره وسیع میشود.
خدا وند (ج)ولی متقیان است تقوی و تر س ازخدا وروزقیامت وحساب وکتاب معیار نیکی ووسیله هدایت است وکسانیکه ازعذاب خدا ترس وخوفی دردل ندارند و به جزقدرت ودولت دنیا چیزی راارزش منی دهندودنیا پرست مغرورومتکبراند وبنا برهمین طرزتفکربه ظلم وستم وچوروچپاول وغارت گری و قتل و خون ریزی مصروف اند ودرحق خودوبرمردم دیگرمعامله شان ظاملانه است .این مردم قابلیت هدایت را ازدست داده اند وهمکاری با آنها وپذیرفنت شرایط و پیشنهادات نامطلوب شان ومتایل به آنها سودی ندارد. خ��داون��د به مسلمانان خطاب میفرماید که اگرچنانچه شما ازش��رای��ط دش��واروش��رارت کفاردلتنگ شده با مردم ظالم وستمگرهمنوا گردید آیا همین راه حل خواهد بود؟ درحالیکه این مردم ستمگریارو مددگارهمدیگراند و به نیکو کاری وصداقت متایل ندارند وبا نیکو کاران هرگز همکاروهمنوا منیگردند .اگرازقدرت ولشکرو زروزیوروسرمایه های آنها امیدی دردل میپرورانید باید بدانید که ایشان هرگز با وسایل مادی منتوانند عذاب خدا را دفع منایند وبا خدا مقابله منایند .درحالیکه خدا ولی ودوست ومددگارپرهیزگاران است وهرکه تقوی و پرهیز گاری اختیار منود د ردنیا مورد نصرت الهی قرارگرفته فتح ونصرت وعزت و پییروز ی
188
تقوی
نصیبش میگرددودرآخرت ازعذاب دوزخ جنات یافته داخل بهشت خواهد شد. ان ّهم لن یّغنوا عنک من اهلل شیئاط و ّ ان الظالمین بعضهم اولیا ء بعض ج واهلل ولی المتّقین ( سورة اجلاثیة ،آیة ) ۱۹ یقینا ایشان هیچ عقوبت خدارا از تو دور کرده نخواهند توانست ،بدون شک بعضی از ستمگاران ولی " همکار و دوئست و کار ساز " همدیگر اند ،خدا ولی متقیان است.
متقیان کامیا ب و رستگار اند کامیابی وفتح ونصرت الهی دردنیا ورستگاری وجنات ازعذا ب خدا ودخول بهشت درآخرت نصیب کسی ا ست که فی احلال مطیع باشد ،ازتقصیرات گذشته اش اظهار ندامت کند واز خدا بترسد وتوبه کند وازکارها ی ناروا پرهیز مناید. ومن یّطع اهلل و رسوله ویخش اهلل و یتّقه فا و لئک هم الفا
ئزون (سورة ال ّنور ،آیة )۵۲
هرکه از خدا ورسولش فرامان برداری کند ،و از خدابترسد واز عذاب او تعالی حذر نماید ،پس این ها همان بمراد رسیدگان اند.
خداوند برای انسان ها عقل سلیم و فطرت نیکو بخشید تا نیک را از بد تفکیک منایند و پیامبران را با کتاب برای هدایت بشریت فرستاد .هرکه نفس را از پلیدی ها پاک ساخت و پرهیزگاری اختیار منود در دنیا و آخرت رستگارشد و هرکه زیر بار گناهان غرق شده و به بیراهه رفت به ذلت و رسوایی و زبون حالی دنیوی و اخروی گرفتار گردید. سواها* فالهمها فجورها و تقواها* قد افلح من ذ ّکاها* وقد خاب من ونفس ّوما ّ دساها (سورة الشمس ،آیات ) ۱۰-۸ ّ قسم به نفس آدمی وبه آن ذاتی که درست اندامش نمود ،پس خداوند شناخت گناه اورا و تقوای اورا در دلش انداخت ،یقینا رستگار شد آنکه نفس را پاکیزه ساخت و زیانکار شد کسی که آنرا " زیر گناهان " به اسفل السافبین برد.
خداوندمتعال مؤمنین را به تقوی و قول سدید در متام حاالت در سر و عالنیه امر میفرماید. قول و سخن محکم و استوار یعنی قول موافق صواب مثل ق��راءت قرآن کرمی ،ذکر ،امر باملعروف ونهی از منکر ،تعلیم وتعلم علم وحرص به اصابت صواب همچنان قول سدید
نایقتم شاداپ
189
مثال سخن مالمی ،لطافت کالم ،لطف و شفقت و دلسوزی در مخاطبه و سخنی که متضمن نصیحت و اصالح باشد.صالح اعمال بنابر تقوی وسخن سدید وراست و درست مرتب میگردد .صالح اعمال و طریق قبول آن تقوی و پرهیزگاریست ( امنا یتقبل اهلل من املتقین) (اآلیه ) تقوی سبب توفیق بر عمل نیکو و صالح اعمال وعدم تقوی عامل فاسد شدن اعمال و عدم قبول آن میباشد .راستگویی وصداقت درگفتارعامل صداقت درکرداراست .زیرا اگراراده قلبی با زبان توافق داشته باشد ،انسان مطابق گفتارخویش عمل مینماید .ازطرف دیگرسخن سنجیده ومطابق به حق و حقیقت عامل هدایت مردم به راه راست میگردد .بحث روی فلسفه های دروغین وبی اساس و تبلیغات نادرست ،دروغ پردازی وغیبت وبهتان بجزفساد وتباهی ارمغانی برای جامعه نخواهد داشت .پیروی ازاحکام خدا وسنت پیامبرعامل رستگاری و پیروزی بزرگ در دنیا و آخرت است. یا ایّها الّذین آمنوااتّقوااهلل و قولوا قوال سدیدا* یصلح لکم اعمالکم ویغفرلکم ذنوبکم ط و من یّطع اهلل و رسوله فقد فاز فوزا عظیما (سورة االحزاب ،آیات ) ۷۱-۷۰ ای مؤمنا ن ! از خدا بترسید و سخن استوار وراست بگویید ،تا “خدا “ اعمالتان را صالح گردا ند وگناهانتانرا بیامرزد .هرکه از خدا و رسولش فرمانبرداری نماید ،یقینا موفق به پیروزی عظیم گردید.
ای مؤمنان !از خدا بترسید و تقوی و پرهیزگاری اختیار منایید و سخن راست ودرست ومحکم به زبان آرید .تقوی میوه وثمره امیان است کسی که خدارا را شناخت دیگرغیراوازهیچ قدرتی ترس و امیدمنی داشته باشد وعزت و آبروی خود را درعبادت اهلل جستجو منوده درمتام زندگی حساس بوده ازبدکاری ها اجتناب و نیکو کاری اختیارمینماید ،او نه تنها خود نیکوکاراست بلکه دیگران را به نیکو کاری امروازبدکاریها منع مینماید .سخن نیکووراست ودرس��ت میگوید ،سخنش ازدل برخاسته بردل مینشیند وازدروغ و بهتان ،و غیبت و بدگویی ودشنام و لعن و طعن اجتناب مینماید ،سخن نیک میگوید و یا خاموش میباشد ،حق میگوید و ازحق دفاع مینماید و موقف نیکو دارد ،خدارا ذکرمیکند و قران میخواند و سخنش اصالح و نصیحت و اندرزاست ووسیله اصالح خود و دیگران .سخن راست اینکه از قرآن و سنت پیامبر منشأ میگیرد وسرسری و گنگ و مبهم وگمراه کننده نیست بلکه سخن نیکو ومالمی و دلنشین و دلسوزانه است وازفریب ودوکه و تبلیغات وخود ستایی و خود غرضی و تعرض به آبرو و عزت برادر مؤمنش نیست .بسی مردم غیبت و بهتان را سیاست نام مینهند وریخنت آبروی مسلمان را حق گویی .قول سدید یعنی سخنی که به آن خود عمل داشته باشی نه اینکه دیگران را به اجنام کاری دعوت کنی که خود بآن هرگز پابند
190
تقوی
منی باشی .ثمره امیان و تقوی اصالح اعمال و مغفرت گناهان است که همین مغفرت گناهان فوز ورستگاری عظیم است .مغفرت گناهان و دخول جنت بزرگترین رستگاریست .گرچه امیان و تقوی وسیله کامیابی و فتح و نصرت دردنیا هم است وپیروزی دنیوی وفتح قریب چیزی دوست داشتنی است ولی فوزعظیم همان مغفرت و دخول در بهشت جاودان است.
تقوی بهترین زینت خداوند همه وسایل و ذرایع معیشت انسان را درروی زمین فراهم ساخته است که نشانه قدرت و فضل و رحمت اوست.انسانها با استفاده ازهمین منابع ،انواع واقسام البسه را تهیه وتولیدمینماید .چون خداوندکرمی خالق این منابع طبیعی بشمول انسانهاست ،بناء همه پیشرفتها وترقی ومتدن در روی زمین دال برقدرت و عظمت اوتعالی اند . لباس وسیله ایست برای پوشانیدن عورت و برای زیب و زینت ،اما بهترین لباس و زیب زینت انسان ،تقوی و پرهیزگاری اوست ونیکو کاری و تزکیه نفس بهترا زهمه زینت هاست .پرهیزگاری بهترین زینت وتقوی تاجیست پر افتخاربر سر انسانیت . تفکر در آفاق و انفس وزیبایی های خلقت به شمول مواد خام و تولیدات پوشاکه انسان را در مسیر خداشناسی رهنمایی مینماید .همه پدیده ها آیات الهی اند و آموزنده و پرازپند و اندرز ،هر قدر تخنیک و تکنالوژی پیش میرود واختراعات و اکتشافات صورت میگیرد انسان به آثار خلقت خدا بیشتر پی میبرد وازان پند میگیرد. یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یّواری سوآتکم و ریشا ط و لباس التقوی ذالک خیر ط ذالک من آیات اهلل لع ّلکم ّ یذکرون ( سورة االعراف ،آیة ) ۲۶ ای بنی آدم ! یقینا لباسی را برای شما فرو دآوردیم برایتان لباسیکه شرمگاه تان را میپوشاندو لباس زینت ،ولباس تقوی .واین" لباس تقوی " بهتر است .این از آیات" نشانه های فضل ،رحمت و قدرت " خداست تا ایشان پند گیرند.
همچنان خداوند میفرماید: واهلل جعل لکم ّم ّما خلق ظالال ّو جعل لکم ّمن الجبال اکنانا ّو جعل لکم سرابیل یتم نعمته علیکم لع ّلکم تسلمون تقیکم الحر و سرابیل تقیکم بأ سکم ط کذالک ّ ّ (سورة النحل ،آیة )۸۱
نایقتم شاداپ
191
خداون در آفریده هایش سایه هایی "ابر ،درخت ها "...پدید آورد و در کوهها پناهگاهی "ازنظر حربی بهترین پناهگاه کوه است" .جامه هایی "کشت پنبه و مواد دیگر برای تهیه لباس" برایتان قرار دادکه شمارا از گرما حفظ کندو نیز جامه هایی که در موقع جنگ حافظ شما ست "زره ووسایل دیگر حربی " ،بدینترتیب نعمتهایش را برای شما کامل میکند تا تسلیم اوامرش شوید.
خداوندهم چنانکه همه وسایل معیشت انسانهارا در روی زمین فراهم ساخت ،در رابطه با روش زندگی شان هم قوانین و اصولی را نازل فرمود تا ازان پیروی منوده حسنات دنیا و آخرت را نصیب گردند.
پرهیز گاران متولی مسجد احلرام اند کفار قریش گفتند که الهی اگراین کتاب (ق��رآن ) و دین (اس�لام) چنانچه محمد (ص) دعوی داردبحق است ،پس باالی ماازآسمان بارانی ازسنگ را فرورآورویا کدام عذاب دیگری بیاور .خداوند می فرماید که عوامل نزول عذاب بر شما فراهم شده وعلت تأ خیرآن موجودیت پیامبر در بین تان است. چون رسول (ص) از مکه به مدینه هجرت منود ،خداوند آنهارا درجنگ بدربه عذاب مبتال ساخت. آنها استدالل میکردند که ما متولیان خانه کعبه امی وازخانه خدا سرپرستی میکنیم بناء عذاب برما نازل منیگردد. درحالیکه کفارازهیچگونه ظلم و ستم برمؤمنا ن دریغ نورزیده مردم را با حیله و نیرنگ ازعبادت خدا بازمیدارند ،نه تنها مسلمانان را ازوطن شان بیرون ساختند بلکه آنهارا ازادای حج بازداشتند و خودرا واکداران و متولیان خانه کعبه میدانند و خانه کعبه را میراث پدری و مال ملک خود معرفی میکنند آیا ممکن است متولی مسجد احلرام همین مردم بت پرست ومشرک ،ظالم وخونریزوقاتل ،فاسد و سرکش و دنیاپرست باشند ؟ خانه کعبه میراثیست که ازابراهیم (ع) بجا مانده وبدست اواعمارشده ،اگرشما براستی دعوا دارید که اوالده ابراهیم میباشید باید راه اورا تعقیب کنید که او مسلمان وتسلیم قانون خدا بودوتقوی وپهیزگاری داشت .متولی کعبه جزمتقیان کسی دیگرنخواهد بود. چ��راخ��دا آنهاییراکه م��ردم راازمسجد احل��رام بازمیدارند ع��ذاب نکند ،آنها که متولیان "واک��داران"آن نیستند ،اولیای مسجد فقط پرهیزگاران اند و لی بیشترآنها منیدانند یعنی
192
تقوی
منیدانند که خدا اراده دارد متقیان را که به زورازمکه بیرون رانده شدند دوباره بران مسلط سازد ویا اینکه نادان اند وپیروفلسفه های واهی وباطل اند و بی اساس خ��ودراوارث خانه کعبه میدانند .اصال سزاوار نیست که چنین مردم بت پرست وظالم وجبار وخون ریزوقاتل برمسجد احلرام مسلط باشند و اهل این مسجد همان مردم مؤمن ومتقی وپرهیزگاراند ولیکن اکثر این کفارمکه بنابرنادانی چنین ادعا مینمایند. طوریکه امروزبسی مردم درحالیکه پیروفلسفه مارکس ولینن وکمونزم و سوسیالیزم و نشنلیزم وسرمایداری بوده با اسالم ومسلمانان به دشمنی میپردازند و دست شان درخون مؤمنین سرخ است ولی این منافقین میگویند مامسلمانیم وپدران ما مسلمان بودند وخودرا وارث یک کشوروخطه اسالمی میدانند و دعوای تسلط بر جامعه اسالمی را دارند درحالیکه در یک کشور اسالمی ومحیط مهذب واجتماع و مردم مسلمان ،باید مردم نیک متقی و پرهیزگار تسلط داشته باشند وایشان وارث اصلی نیاکان مؤمن شان اند نه مفسدین ،متقیان باید حکام ملت مسلمان باشند نه منافقین. لیعذبهم وانت فیهم ط وما کان اهلل ّ وماکان اهلل ّ معذبهم وهم یستغفرون* ومالهم ا ّ ال یُ ّ عذب َ ُه ُم اهللُ َو ُهم یَ ُصدّ َ الحرامِ وما کانوا اولیاء ُه ط ان اولیاءه ون َعن ِال َمس ِج ِد َ ا ّ َ الالمتّ َ الیعلمون (سورة االنفال ،آیة ) ۳۴-۳۳ ولکن اکثرهم قون ّ وخدا آنهاراعذاب نمیدهد درحالیکه تو"ای رسول " دربین شان باشی ،و خدا عذابشان نمیدهد در حالیکه طلب مغفرت نمایند.چرا خدا"بعد از برامدن تو و مؤمنان از بین آنها " عذاب شان نکند در حالیکه آنها "مردم را " از " دخول " مسجد حرام باز میدارند و آنها واکداران آن "مسجد " نیستند و متولیان آن "مسجد" بجز متقیان کسی نیست ولیکن اکثرشان نمیدانند.
نایقتم شاداپ
193
دوزخ یا جنت کدام یک؟ جزای مجرمین وطاغیان (کفار) همان آتش دوزخ وجای تنگ است که ازشدت عذاب ،میخواهند به مرگ پناه ببرند ولی مرگ بسراغ شان نخواهد رسید . ای گنهکاران ! اگر ترس و خوفی مطرح است باید ازآتش دوزخ و مواخذه الهی بترسید و به خدا رجوع منوده پرهیزگاری اختیار منایید. لهم ّمن فوقهم ظلل ّمن النّار و من تحتهم ظلل ط ذالک یخوف اهلل عباده ط یا عباد فاتّقون ( سورة ال ّزمر ،آیة )۱۶ ایشانرا از باال و پایین سایه بان های آتشین است ،خدا ازین عذاب شمارا برحذر میسازد .ای بندگانم ! ازمن بترسید " از معاصی اجتناب کنید"
آیا همین عذاب دوزخ بهتراست ویا بهشت جاودان که برای پرهیزگاران وعده داده شده است. قل اذالک خیر ام جنّت الخلد الّتی وعد المتّقون ط کانت لهم جزاء ّو مصیرا* لهم فیها ما یشا ء ون خالدین ط کان علی ربّک وعدا ّمسئوال (سورة الفرقان ،آیات )۱۵-۱۶
بگو! آیا این " دوزخ " بهتر است یا بهشت جا ودان که بحیث پاداش و جای بازگشت برای پرهیز گاران وعده شده است .درانجا هرچه بخواهند برایشان آماده است و جاودانه دران خواهند ماند ،این وعده مسئول است که پروردگارت به عهده گرفته است.
همچنین میفرماید: افمن یّتقی بوجهه سوء العذاب یوم القیامة ط و قیل ّ للظالمین ذوقوا ما کنتم تکسبون (سورة ال ّزمر ،آیة )۲۴ آیاکسی که احترازمیکند بروی خود از سختی روز قیامت "مانند آن مأ مون است ؟ بلکه چنین نیست " وبه ستمگاران گفته شود :بچشید وبال آنچه را " در دنیا " میکردید " تکذیب پیامبران" لکن الّذین اتّقواربّهم لهم غرف ّمن فوقها غرف ّمبیّنة تجری من تحتها االنهار ط وعداهلل ط الیخلف اهلل المیعاد (سورة ال ّزمر ،آیة ) ۲۰
194
تقوی
لکن آنهاییکه ترسیدند از پروردگار خویش ایشانراست قصرهای بلند که باالی آن منزل های دیگری بنا شده است .زیر "قصرها و درختان"آن جویبار ها جاریست ، وعده کرده است خدا ،خدا وعده را خالف نمی کند. یوم نحشر المتقین الی الرحمن وفدا و نسوق المجرمین الی جهنم وردا روزی که پرهیزگاران را به مهمانی پروردگاربر انگیزیم و گنهگاران را تشنه بجهنم روانه سازیم. ی��ک چ��ن��د ب��اس��ت��ادی خ���ود ش���اد ش��دمی از خ����اک در آم�����دمی و ب���ر ب����اد ش��دمی
ی���ک چ��ن��د ب���ک���ودک���ی ب���اس���ت���اد ش��دمی پ��ای��ان س��خ��ن ش��ن��و ک��ه م���ارا چ��ه رسید
خیام
نایقتم شاداپ
195
.بشارت دنیوی و اخروی متقیان عبور متقیان از پل صرا ط زندگی انسان در دنیا به کسی میماند که در امواج بحر برای رسیدن به ساحل دست وپا میزند .اگرآ ب بازی نکرد وازپ��ا درام��د ،غر ق میگردد واگرزنده است باید حرکت داشته باشد تا غرق نگردد.فتح و نصرت وعزت و ذلت و پیروز ی و موفقیت هم بدون قبول زحمت وصبروحوصله ممکن نیست .همچنان تقوی و پرهیزگاری هم کاری سهل و آسان نبوده حوصله و برده باری میخواهد .هوی و هوس ونفس وشهوت ازیک طرف و ظلم و ستم و طغیان مردم بی دین از طرف دیگر سد راه پرهیز گاران است .آنها باید همه پرده های مشکالت را بدرند تا از ین دارامتحان پیروزبدرآیند گویااز بین شغله آ تش عبور منایند. طوریکه در خبراست که درآخرزمان دین مبنزله کوغ آتش است که باید دردست گرفته شود ، اگردورش اندازی که ازاسالم برامدی و اگرنگهداشتی دستت میسوزد ودرد آن را باید حتمل کنی. طریق جنت از دوزخ میگذرد وباید جنتیان هم ازان عبور وحد اقل دوزخ را به چشم ببینند تا تفاوت جنت و دوزخ را در ک کنند. خداوند همه انسانها بشمول نیک و بد ،مجرم و غیرمجرم ،و مؤمن و کافر را حتما از دوزخ میگذراند زیرا راه دخول جنت ازفرازدوزخ است که ما آنرا پل صراط مینامیم .متقیان هرکدام به تناسب درجات شان به سرعت ،سهولت وسالمت ازان عبورمینمایند وگنهگاران ازان لغزیده به دوزخ میا فتند "العیاذ باهلل" .بعد متام گنهگارانیکه به صداقت کلمه طیبه را به زبان آورده بودند ،به شفاعت انبیاء و صاحلین و به لطف و مرحمت خداوند بعد ازمدتی به تناسب عمل شان ،از دوزخ بیرون شده داخل جنت میگردند و کافران دردوزخ باقی خواهند ماند. وان ّمنکم ا ّ ننجی الّذین اتّقوا ّو ثم ّ ال واردها کان علی ربّک حتما ّمقضیّا* ّ ّ نذرالظالمین فیها جثیّا (سورة مرمی ،آیات )۷۲-۷۱
هیچکس تان نیست که واردآن نگردد "و ارد دوزخ نگردد که مؤمن از صراط میگذرد و کافر در دوزخ می ا فتد" .ا ین "عبورعلی النّار " وعده ایست که خداوند برخود الزم کرده ا ست .پس ازان پرهیزگاران را نجا ت داده ،کافران را بزانو دراورده ، آنجا" در دوزخ " رها خواهیم کرد .
بشارت دنیوی و اخروی متقیان
196
تقوی
پیروزی و نصرت خداوند ی ،آرامش روحی وسکون واطئنان قلبی دردنیا وعدم خوف وحزن درروزآخرت ودخول جنت ،نصیب دوستا ن خداست ومتقیان ولی ودوست خدایند. بشارت های قرآن مایه سکون قلبی متقیان دردنیاست وازرؤ یای صاحله نیزخوش خبری می یابند ودرآخرت مالئک به آنها بشارت میدهد .وعده های خداوند و کلمات اوتعالی تبدیلی ندارد و حتما متحقق میگردد .بزرگترین کامیابی همین است. اال ّ ان اولیاء اهلل ال خوف علیهم و الهم یحزنون* الّذین آمنوا و کانوا یتّقون* لهم البشری فی الحیات الدنیا وفی اآلخرة ط التبدیل لکلمات اهلل ط ذالک هو الفوزالعظیم (سورة یونس ،آیات )۶۴-۶۲ آگاه باشید! بی تردید دوستان خداراهیچ ترسی نیست و نه اندوهگین شوند.آنانکه ایمان آوردند وپرهیزگار بودند.ا یشان راست بشارت در زندگانی دنیا ودر آخرت ، در کلمات "سخنان " خدا هیچ تبدیل نیست ،این بشارت همان پیروزی بزرگ است.
در روزمحشرجنت بامتام نعمات وزیب وزینتش به متقیانئ نزدیک گردیده توجه شان را قبل دخول بخود جلب مینماید واحساس مسرت واطمئنان مینمایندو دوزخ با همه هیبت و وحشتش به گمراهان و مجرمین نزدیک میگردد و قبل ازسقوط دردوزخ ازوحشت آن میلرزند. برزت الجحیم للغاوین و اذلفت الجنة للمتّقین* و ّ
(سورة ّ الشعراء ،آیات )۹۰-۹۱
و " دران روز " جنت برای پرهیز گاران نزدیک میگردد ،و جحیم برای گمراهان ظاهر میشود.
نایقتم شاداپ
197
مثال جنت موعود متقیان جنت محلی غیرازمحیط مادی دنیاست و تنها با تشبیه و مثال بیان شده میتواند ورنه انسان با همین فکرمادی دنیاآنرا درک کرده منیتواند. جنت به باغ و بستانی تشبیه گردیده است که باهوای معتدل و گوارای بهاران ،نه سرد است و نه گرم ،نهرها یش جاری ،و سرسبزی و میوه هایش با هوای تازه بهاریش دامییست. اینست مثال جنتی که به متقیان وعده داده شده است و سراجنام کفرسوخنت در آتش دوزخ است. مثل الجنّة الّتی وعدالمتّقون ط تجری من تحتها االنهار ط اکلها دائم ّو ظ ّلها ط تلک عقب الّذین اتّقوا ّوعقب الکافرین النّار (سورة الرعد ،آیة )۳۵ وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است :زیر آن نهر ها جاری است ، میوه هایش دایمی و سایه اش همچنان ،این سر انجام پرهیز گاران است و عاقبت کافران آتش است.
کسانیکه ازکفروشرک وگناهان خودرا نگهداشته پرهیزگاری اختیار منودند حسب املراتب دربوستان هایی بودوباش مینمایند که نهرهاوچشمه سارهای خوشگوار به لطافت آن می افزاید. هنگام دخول درجنت به رسم استقبال برایشان گفته میشود :درآیید به امن وسالمت ! اکنون ازهمه عیوب ،آفات ،خطرات ،پریشانی واضطراب ،وترس وخوف درامن وسالمتی قراردارید .حسد وکدورت ها واحساس بد بینی ازدل هایشان دورمیشود و برادروارومحبت آمیز ،باعزت وسرفرازی روی تخت ها روبروی هم قرارمیگیرند .ازمقام ومنزلت یکدیگراحساس مسرت میکنند واز حسد وبدبینی ها بدوراند،صحت و سالمت دامیی دارند و بیماری و تکلیفی وجود نخواهد داشت ،وکار و عرق ریزی وزحمت برای زندگی بهتر وجود ندارد زیرا همه چیز مهیاست. این محل بود و باش دامییست و خوف بیرون شدن ازان وجود ندارد. ّ ان المتّقین فی جنّات ّوعیون* ادخلوها بسالم آمنین* ونزعنا مافی صدورهم ّمن ّ الیمسهم فیها نصب ّو ما هم منها بمخرجین (سورة غل اخوانا علی سرر ّمتقبلین* ّ احلجر،آیات ) ۴۸-۴۵
یقیناپرهیز گاران در بوستانها و" کنار" چشمه سارها هستند " .به آنها گفته شود" به سالمت و ا یمن به آن وارد شوید .آنچه در دلهایشان از کینه است بیرون کنیم و
198
تقوی
برادرانه بر تختها یی رو بروی یکدیگر قرار دارند .تکلیف و زحکتی برایشان نمیرسد "خسته نمی گردند" و ازان بیرو ن کرده نمیشوند .
متکبرین و جنایتکاران ازنظرجهان بینی درنقطه مقابل نیکوکاران قراردارند .مستکبرین و ستمگران ،قرآن کرمی و ماانزل اهلل را افسانه های کهنه خطاب میکنند وبه نام نهضت نوین و جهان نو وافکارجدید با اسالم ومسلمین دشمنی میورزند. واذا قیل لهم ماذاانزل ربّکم قالوا اساطیراال ّولین (سورة النحل ،آیة )۴۲
اگرازمتقیان درباره نزول آیا ت قرآن بپرسند با کمال تواضع وفروتنی ،امیا ن قوی ورعایت آداب گویند " :متام قرآن سرتاپا خیروبرکت ا ست". برای نیکو کاران این دنیا هم خیراست و آخرت هم ،نیکو کاران با اجنام اعمال صاحله راضی و خشنود اند وزندگی شان پرازسکون و آرامش روحیست ،درهرحالت چه فقر و تنگدستی و چه غناو ثرومتندی ،ضعف و ناتوانی و قدرت و نیرو مندی ،در شکست و عقب نشینی و سلطه وپیروزی ...مطمئن اند و مضطرب منیگردند ،و در همه شر ایط نیکو کاراند و به خدا توکل دارند . پرهیزگاران دردنیا پرافتخارزندگی میکنند وازآخرت آنها چه میپرسی ،که آجنا نعمات بزرگی در اختیارشان است. حقاکه دارآخرت برای پرهیزگاران بهتراست ودارمتقین چه بهترین سراییست .درجنت های جاودان درآیند که درا ن نهرها جاریست وآنچه آرزوکنند برای شان مهیاست .اینچنین است پاداش متقیان. اینها چون دردنیا ازفساد و بد کاری و ظلم و ستم و کفر و بی عدالتی پاک بودند و پاکیزه از دنیا رفتند ،فرشته ها با گفنت سالم به دخول جنت استقبال شان میکنند . و قیل ل ّلذین اتّقواماذاانزل ربّکم ط قالوا خیرا ط ل ّلذین احسنوافی هذه الدنیا حسنة ط و لداراآلخرة خیر ط و لنعم دارامتّقین* جنّات عدن یّدخلونها تجری من تحتها االنهار لهم فیهامایشاءون ط کذالک یجزی اهلل المتّقین (سورة النحل ،آیات ) ۳۱-۳۰ به پرهیز گاران گفته شود ":پروردگارتان چه نازل کرده است ؟ " گویند " :بهترین سخن " برای نیکو کاران درین دنیا خیر است و سرای آخرت بهتر است ،و سرای پرهیزگاران چه خوب است .به باغهای جاودان درایند که جویباران دران جاریست و هرچه اراده کنند درانجا موجود است .بدینگونه خداوند پرهیز گاران را پاداش میدهد. ّ ان المتّقین فی ظالل ّو عیون* و فواکه م ّما یشتهون* کلوا و اشربوا هنیئا بما کنتم تعملون* ان ّا کذالک نجزی المحسنین (سورة املرسالت ،آیات )۴۵-۴۱
نایقتم شاداپ
199
شکی نیست که متقیان در سایه ها و کنار چشمه سار ها ،ومیوه های مورد رغبتشان " در بهشت " خواهند بود " .از جانب خداوند برای شان گفته شود " :بسبب اعمال نیکو که در دنیا مینمودید با گوارایی تا م بخورید و بنوشید .یقینا ما برای نیکو کاران چنین مکافات میدهیم. ّ ان للمتّقین مفازا* حدائق و اعنابا* و کواعب اترابا* و کأسا دهاقا* الیسمعون فیها لغوا ّو ال ّ کذابا *جزاءا من ربک عطآءحسابا (سورة النبأ ،آیات ) ۳۶-۳۱
بی شک برای پرهیز گاران "در روز آخرت " پیروزی ا یست ،بستانها وتاک های انگور ،زنان دوشیزه هم عمر یکدیگر " جوان " ،و پیاله ها ی پر از نوشیدنیها ، درانجا "جنت" سخن بیهوده و کذب " دروغ گویی ویا دروغ شمردن و تردید و مخاصمه و بدگوییها " را نخواهند شنید ،پاداش و اعطایی " چنین پاداش بزرگ واعطای بی مانند "ازجانب پروردگارت"برای پرهیزگاران داده میشود.
پرهیزگاران ازانچه خدا برایشان اعطامنوده است در بهشت راضی و خرسند خواهند بود و از نعمت های دامیی برخوردار بوده اهل واوالدشان که راه آنها را در امیان داری تعقیب منوده اند با ایشان در جنت ملحق میگردند. ّ ان المتّقین فی جنّات ّونعیم* فاکهین بماآتاهم ربّهم ج ووقاهم ربّهم عذاب الجحیم* کلوا واشربواهنیئا بما کنتم تعملون* متّکئین علی سرر ّمصفوفة وز ّوجناهم بحورعین* والّذین آمنواواتّبعتهم ذ ّریّتهم بایمان الحقنابهم ذ ّریّتهم وماالتناهم من عملهم ّمن شیء ط کل امرئ بما کسب رهین ( سورة ّ الطور ،آیات ) ۲۱-۱۷ پرهیزگاران در بوستانها و نعمت ها را ضی وخرسند بوده از میوه ها تناول مینمایند و به آنچه پروردگارشان برایشان اعطانموده و از عذاب دوزخ نجاتشان داده است خرسند اند .بصورت گوارا بخورید و بنوشید بسبب "اعمال نیکتان " که در دنیا انجام میدادید ،تکیه زده گان برتخت های صف بسته "قطار و پیوسته و مستقیم و برابر بهم مثل صفوف نماز " ،و حوران قشنگ با چشمان بزرگ بهشتی را همسران شان بگردانم . وهرکه ایما آورد و اوالدش راه اورا در ایمانداری پیروی نماید ،آنها را در جنت باهم یکجا مینمایم و از مکافات اعمال شان چیزی را کم نمینمایم ".عایله پرهیزگاران با آنها در جنت یکجا خواهند شد البته آنهاییکه راه پدر و شوهر و یا خانم مؤمن و با تقوی شان را در ایمانداری تعقیب نمایند ". هرمردی در گرو عملکرش خواهد بود" هرکس بر حسب عملکرد نیک و بد ش مکافات و مجازات میگردد "
200
تقوی
بنده گان برگزیده
خدا(ج)
تاریخ بشریت پرازخم وپیچ وفرازونشیب بوده بندگان برگزیده خدا وپیامبران و انبیا ونیکوکارا ن و پرهیز گارانی درروی زمین گذشتند اعم ازاوالد آدم ،ذریه کسانی که با نوح(ع) سوارکشتی شده بودند ،اوالده ابراهیم واسرا ییل (یعقوب ) و گاهی هم افراد ناخلف ،جای آنها راگرفته با پیروی ازخواهشات نفسانی به طغیان وسرکشی ،ظلم وبی عدالتی ، فساد وجنا یت دست زدند. قانون عام خداوند ی اینست که بد کاران حتما به عاقبت بد مواجه میگردندودردنیا هم به رسوایی وعذاب خدا گرفتارودرآخرت هم عذاب دوخ جزای شان خواهد بود ،و سرفرازی دنیا وعقبی نصیب آنهاییست که ازکفرپشیمان وبخدا امیا ن آورند وعمل شایسته اجنام دهند .پاداش این مردم متقی دخول بهشت و زندگی دامیی دران میباشد. پاداش تقوی وپرهیزگاری دخول بهشت است آجناییکه لغویا ت وبی باکی وسخنان بیهوده شنیده نخواهد شد بجزسالم ،هرکالم با سالم آغاز میگردد وهرسخن ،گفتارنیکو واحسن است ودورازهرزه سرایی ،طعام صبح وشام بدون زحمت وکاروتکلیف به بهترین صورت مهیاست .این بهشتیست که خدای مهربان برای بندگان متقی وپرهیزگارش اعطا مینماید. اولئک الّذین انعم اهلل علیهم ّمن النّبییّن من ذ ّریّة آدم و م ّمن حملنا مع نوح ّو من خرو الرحمن ّ ذ ّریّة ابراهیم و اسرائیل وم ّمن هدینا واجتبینا ط اذا تتلی علیهم آیات ّ ّ ّبعواالشهوات فسوف سجدا ّو بکیّا* فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلوة و ات ّ یلقون غیّا* ا ّ ال من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یدخلون الجنّة و ال یظلمون الرحمان عباده بالغیب ط ان ّه کان وعده مأ تی ّا* ال فتیال* جنّات عد ٍن ن الّتی ُوعد ّ یسمعون فیها لغوا ا ّ الجنة الّتی ال سالما ط و لهم رزقهم فیها بکرة ّو عشیّا* تلک ّ نورث من عبادنا من کانه تقیّا (سورة مرمی ،آیات )۶۳-۵۸
اینها " پیامبران اززکریا وعیسی الی ادریس " همان کسانی از اوالده آدم "مثال شیث ،ادریس " ،و اوالده کسانیکه با نوح در کشتی سوارشان نمودیم " مثل ابراهیم ، لوط ،صالح " ،و اوالده ابراهیم " مثل اسمعیل ،اسحق " ،و اسرائیل یعقوب " مثل موسی ،عیسی " و کسانی که آنهاراهدایت نمودیم وبه " نبوت و کرامت " برگزیده الرحمن برایشان ساخیم آنهایی اند که خداوند برایشان انعام نموده است ،چون آیات ّ خوانده شود به سجده "به زمین " می افتند و " ازخوف خدا " میگریند. پس جانشین شد بعد ازایشان ناخلفان " بدکار" که نماز را ترک کردند و ازشهوات" خواهشات نفسانی" پیروی نمودند ،پس بزودی به عاقبت بد شان روبرو خواهند شد.
نایقتم شاداپ
201
لیکن هرکه توبه کرد و ایمان آورد ونیکو کاری نمود ،پس آ نها در آیند در بهشت و هیچ ستم برانها نخواهد شد" به تقلیل ثواب و تزیید عقاب " .بستان های همیشگی که خدای مهربان به غیب " جنتی که در دنیا دیده نشده است " به بندگانش وعده داده است ،بدون تردید وعده خداوند آمد نیست .درآنجا سخن بیهوده ای نمیشنوند مگر سالم و هر صبح و شب روز ی شان آماده است .این همان بهشتی است که به بندگان پرهیزگارخویش عطا خواهیم کرد.
پاداش قلب سلیم کسانیکه دردنیا با قلب پاک وخلوص نیت وعشق وعالقه مفرط به خدا رجوع منوده ازعذاب الهی ترس دارند وازرحمت اوامید وارند و پرهیزگاری اختیار منوده اند درروزآخرت داخل بهشت گردیده خداوند برایشان خطاب میفرماید که :اینست همان وعده هاییکه دردنیا به شما داده شده بود وبا سالمتی درجنت جاودان داخل شوید . وازلفت الجنّة للمتّقین غیر بعید* هذا ما توعدون ّ لکل ا ّواب حفیظ* من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب ّمنیب* ادخلوها بسالم ط ذالک یوم الخلود* لهم ّ ّما یشائون فیها و لدینا مزید (سورة ق ،آیات )۳۵-۳۱ ونزدیک گردانیده شود جنت برای متقیان که ازانها دور نباشد“ .گوییم “ اینست آنچه وعده داده میشد برای شما هررجوع کننده بسوی خدا وحافظ آداب و حدود و آنکه به غیب از خدا میترسد و با قلب منیب” متمایل به خدا “ می آید“ .خداوند برایشان میگوید” با سالمتی دربهشت داخل گردید اینست روز جاودان "روزدخولتان در بهشت جاودان وتحقق وعده خداوندی " .هرچه آرزو کنند برای شان در جنت مهیاست ونزد مابیش از ازین برایشان است.
همچنین میفرماید: ّ ان المتّقین فی جنّات ّو عیون* آخذین ما آتاهم ربّهم ط انهم کانوا قبل ذالک ّ محسنین* کانوا قلیال ّمن الیل ما یهجعون* و باالسحار هم یستغفرون* و فی لسائل والمحروم وفی االرض آیات للموقنین* وفی انفسکم ط افال اموالهم حقّ ل ّ ّ تبصرون (سورة ّ الذاریات ،آیات ) ۲۱-۱۵ بدون شک متقیان در بوستانها در کنار چسمه سار ها خواهند بود .بدست آورند آنچه
202
تقوی
پروردگارشان برایشان داد " زیرا " آنها پیش ازین نیکو کار بودند ،شب هنگام اندکی میخوابیدند ،و سحر گاه طلب آمرزش مینمودند ،و در اموالشان سهم معینی برای سائلین وتنگدستان مقرر بود ،و نشانه های " آثار قدرت خدا " در زمین و در نفس هایتان "وجودتان " برای باور دارندگان موجود است ،پس چرا نمی نگرید؟
قرب الهی تقوی و تر س از خدا به این معنی نیست که ازخدا فرارشود زیراخدامالک زمین وآسمان وهمه کاینات است (فاین تذهبون ) کجا خواهید رفت؟ تقوی برعکس تقرب به خداست ونزدیک شدن به ا و(ج) با طاعت و پیروی ا زاوامرش واجنام عمل نیکو و حصول رضای اوتعالی. از خدا بترسید و بخدا تقرب جویید یعنی ازآنچه خدا ناراض گردد پرهیز منایید وخشنودی خدارا طلب منایید ودرجستجوی وسایل خشنودی خدا برایید. تقرب به خدا کاری سهل وآسان نیست .با ید پرده هایی ازمشکالت وامتحان ها و فراز و نشیب زندگی را با پیروی ازاحکام الهی پشت سر گذاشت تا به خدا تقرب پیدا منود .تقوی وجهاد در راه خدا انسان را بخدا نزدیک میسازد و راه پیروزی ،فالح ورستگاری همین است. یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوااهلل وابتغواالیه الوسیلة وجاهدوا فی سبیله لع ّلکم تفلحون (سورة املائدة ،آیة ) ۳۵
ای مؤ منان! از خدا بترسید و به او تقرب جویید و در راهش جهاد کنید شاید رستگار شوید.
در دعای آذان میخوانیم که (آت محمد ا الوسیلة و الفضیلة ) وسیله مکا نیست درجنت که نسبت به همه منازل جنت به عرش الرحمن قریب است. متقیان بنابرصدق وراستی که دردنیا داشتند طبق وعده پروردگار داخل بهشت و بوستان ها شده همچنانکه دردنیا درجستجوی قرب الهی بودند درجنت هم به قرب اوتعالی معزز میگردند. ّ ان المتّقین فی جنّات ّو نهر* فی مقعد صدق عند ملیک ّمقتدر
)۵۵-۵۴
(س��ورة القمر ،آیات
203
نایقتم شاداپ
یقینا پرهیزگاران در بوستانها در کنار چشمه سارها بسر میبرند .در مجلس صدق و راستی نزدیک پادشاه توانا خواهند بود.
همچنان خداوند میفرماید: فبای آ ّ ال ربّکما ّ تکذبان و لمن خاف مقام ربّه جنّتان* ّ
(سورة ال ّرحمن ،آیات )۴۷-۴۶
برای کسیکه از ایستادن بحضور خدا ترس دارد " از ترس اینکه در روز جزا بحضور پروردگار از تمام اعمال خویش حساب میدهد به گناه مبادرت نمیورزد" ،دو جنت است.آیا کدام یک از نعمت های پروردگارتان را دروغ میشمارید ؟
صفات جنت در سوره الرحمن بتفصیل بیان شده که ترجمه آن چنین است : دو بوستان دارای شاخه های کثیر ،دران دوبوستان دوچشمه جاریست ،از هرمیوه دو نوع " جفت جفت " درانها موجود است " دوبوستان با شاخهای فراوان ،دو چشمه و دونوع میوه" ،جنتیان بر فرشها یی با روکش حریر ضخیم تکیه میزنند ،و میوه های آنها نزدیک بود " خوردن و چیدن آن کار و زحمت نمیخواهد ، ".و دران دو جنت حورا ن بهشتی چشم پوشیده میباشند " با پرده و با حیا و با نزاکت " که پیش ازین با هیچ کسی بشمول انسان ها و جنیات تماس نکرده اند ،گویا این حوران " در ظرافت و قشنگی " یاقوت ،و مرجان اند ،پاداش نیکو کاری بجز احسان چیزی نخواهد بود ،و برعالوه این دوبوستان دو جنت دیگر اند ،دو بوستانیکه از فرط سرسبزی مایل به سیاهی اند ،و دران دو بوستان دو چشمه جوشان میباشد ،ودران دو بوستان میوه ها " مخصو صا " انار میباشد ،دران قصر ها حوران بهشتی " دختران " قشنگ و خوش سیرت " میباشد ،حورانیکه در خیمه ها نگهداشته شده اند ،که قبل ازین هیچ جن یا اهل جنت و انسانی با آنها همبستر نگردیده است ،بربالشهای سبز و فرش های نیک تکیه زده خواهند بود ،با برکت است نام پروردگار تو آن که صاحب بزرگی و انعام است .
204
تقوی
بدترین زنده جانها آنهایی که مثل ابو جهل ،نضر ،عتبه ،کعب بن اشرف ،برای همیش کفر و بی امیانی اختیار منوده واز اجنام آن کامال خوف ندارند و کسانی که مانند بنی قریظه به عهد شکنی وخیانت عادت کرده اند ،به نزد خداوند بدترین حیوانات اند .حالت فرعون هم در پیمان شکنی و خیانت چنین بود. الرجزقالوا یا موسی ادع لنا ربّک بما عهد عندک لئن کشفت عنّا ول ّما وقع علیهم ّ الرجز الی اجل هم لنؤمنن الرجز ّ ّ ولنرسلن معک بنی اسرائیل فل ّما کشفنا عنهم ّ ّ بالغوه اذاهم ینکثون ( سورة االعراف ،آیات )۱۳۵-۱۳۴ وهنگامیکه باالی "فرعونیان "عذاب فرود آمد گفتند :ای موسی در حق ما بحضور پروردگارت دعا کن بآنچه بتو وعهد نموده است ،اگر این عقوبت را از ما زایل کنی حتما بتو ایمان میآوریم و بنی اسرائیل را بتو میفرستیم"که به وطن خود باز گردند" . چون عذاب را ازانهاتا مدتی مؤخر ساختیم ،ناگهان عهد شکنی مینمودند.
درزمان رسول اکرم (ص) هم خصلت یهودان بنی قریظه و غیره طوری بود که با رسول اهلل (ص) تعهد مینمودند برینکه با مشرکین مکه همکاری منی کنیم ولی بآنها معاونت مینمودند و میگفتند که تعهد را فراموش منوده بودمی و همین عهد شکنی را پی در پی تکرار مینمودند و هرگز به تعهد خود پابندی نداشتند. ّ ثم ینقضون واب عنداهلل الّذین کفروا فهم الیؤمنون* الّذین ّ شر الدّ ّ عاهدت منهم ّ ان ّ عهدهم فی ّ مرة ّو هم ال یتّقون (سورة االنفال ،آیات )۵۶-۵۵ کل ّ بی شک بد ترین جنبندگان به نزد خداوندآنهایی اند که کافرشدند پس ایمان نمی آورند .آنهاییکه پیمان بسته ای با ایشان بازعهد شانرا درهرمرتبه میشکنند و"ازین عهد شکنی " پرهیز نمی کنند " .
نایقتم شاداپ
205
بهترین مخلوقات خداوند به انسان عقل سلیم و فطرت صحیح بخشید تا نیک را از بد و مفید را ازمضر تفکیک مناید و سپس انبیا و رسوالن را با کتابهای آسمانی فرستاد تا مردم را به نیکو کاری وپرهیز گاری دعوت وازسراجنام بد کاری هاانذار منایند. سواها* فالهمها فجورها و تقواها* قد افلح من ذ ّکاها* وقد خاب من ونفس ّوما ّ دساها (سورة ّ الشمس ،آیات ) ۱۰-۷ ّ
پس انداخت خدا در دلش شناخت گناه اورا و تقوی اورا ،بدون شک رستگار شد هرکه نفس را"از معاصی" پاک ساخت و زیانکار شد هرکه آنرابه اسفل السافلین برد "زیر بار گناهان غرق ساخت"
هرکه راه طاغوت و شیطان ،راه قابیل ،فرعون ،شداد ،قارون ،ابو جهل ،نضر ،عتبه ،کعب بن اشرف ... ،مردم ظالم و قاتل و خون ریز و جنگ طلب و فتنه انگیز و فاسد و بدکاره وویرانگر را اختیارمنود وازمسیر حق بیراهه رفت واقعا زیانکار شد وهمین مردم به نزد خداوند بد ترین مخلوقات اند . ّ "ان الّذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنّم خالدین فیها اولئک شر البریة " هم ّ
هرکه نفسشرا از معاصی پاک ساخت و تقوی وپرهیزگاری و نیکو ک��اری اختیار منود وازاحکام الهی پیروی کرد وراه پیامبران ،مسیر ابراهیم واسماعیل ،موسی و عیسی ،یعقوب و یوسف و محمد پیامبر آخرین را اختیار منود ،یقینا رستگار گردید و بهترین مخلوقات همین مردم اند. ّ "ان الّذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّة"
متام کتا ب های آسمانی مردم را به دین راست و درست و دین برحق دعوت منوده اند و دین قیم اینست که :خدا را پرستش مناییم ومتام اصول و مقررات ورسم و رواج خودرا درچوکات قانون خدا عیارسازمی وبا خلوص نیت و صداقت از احکام او تعالی پیروی مناییم و مهمتر ازهمه به مناز پابندی داشته و زکات مال خود را ادا مناید. با ادای منازعمال خدارا ستایش مینماییم و کسی را درذات وصفات مثل خداتصور منی مناییم و تنها از خدا ترس و امید داشته میباشیم .در زندگی عملی خود طبق احکام الهی رفتار منوده کار میکنیم و از مزد حالل خود زکات میدهیم وانفاق مینماییم .دنیا داری و زراندوزی بزرگترین هدف مارا در دنیا تشکیل منیدهدبلکه
206
تقوی
درهرقدم رضای خدا را میجوییم .زندگی ما پر باروپر ثمر برای خود ما و جامعه ماست ، خیانت و جنایت منیکنیم و در اصالح و بهبود جامعه خود میکو شیم و ازاخالق نیکو و ادای زکات و انفاق ما دیگران مستفید میگردند .اینست دین قیم و پیروان همین دین بهترین موجودات روی زمین اند و در دنیا مکرم و معزز اند و درآخرت به مرتبه قرب خدامیرسندکه خداازانهاراضیست وآنها از پروردگارشان راضی و خشنود میباشند و این مقام آنهاییست که دردنیا ازخدا حذر داشتند و از عذاب دوذخ میترسیدند. وماامروآ ا ّ یقیمواالصلوة و یؤتواالزکوة ال لیعبدوااهلل مخلصین له الدّ ین حنفاء و ّ و ذالک دین القیّمة* ّ ان الّذین کفروامن اهل الکتاب والمشرکین فی نار جهنّم ّ ّ شرالبریّة* ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک خالدین فیها ط اولئک هم ّ هم خیر البریّة* جزائهم عند ربّهم جنّات عدن تجری من تحتها االنهار خالدین فیهاابدا ط رضی اهلل عنهم و رضوا عنه ط ذالک لمن خشی ربّه (سورة الب ّینة ،آیات ) ۸-۵
حال آنکه امر نه شده بودند " در تورات و انجیل" جز اینکه خدارا چنان عبادت کنند که دین خالصا از خدا بوده و متمایل به حق باشند " دین و آیین و قانون شان همه از خداباشد و به قدرت دیگری تسلیم نگردند" ،ودراقامه نماز پابندی نمایند ،و زکات بدهند واین دین استوار " راست و درست " است. شکی نیست آنهاییکه کفر ورزیدند بشمول اهل کتاب و مشرکین ،برای ابد "در روز قیامت " در آتش دوزخ خواهند بود .اینها همان بد ترین مخلوقات اند .یقینا آنهاییکه ایمان آوردند و"دردنیا" نیکو کاری نمودند ،اینها همان بهترین مخلوقات اند.مکافات آنها به نزد پروردگارشان جنت های پاینده ای خواهد بود که درزیر درختانش نهرها جاریست ،برای ابد االبد وهمیشگی . خدا ا زآ نها خشنود گردید ،و آنها از خدا خشنود شدند ،این وعده برای کسی است که از پرور دگارش ترس دارد" تقوی و پرهیزگاری و نیکوکاری اختیار نموده ازکفروبدکاریها و جنایات پرهیزنمود ".
حدیث شریف میفرماید که:خداوند بنده متقی و پرهیزگاررا دوست میدارد. "ان اهلل یحب العبدالتقی وعن سعد ابن ابی وقاص قال:سمعت سول اهلل (ص)یقول ّ الغنی الخفی ".رواه مسلم.
سعد ابن ابی وقاص (رض) میفرماید که شنیدم رسول اهلل (ص) میگفت :خداوند متعال بنده تقی " که ازاوامر الهی پیروی نموده از محرمات اجتناب میورزد" غنی " که غنای نفس دارد وتابع نفس و شهوت نمیگردد " و خفی " مهربان و پرلطف و مشفق" را دوست میدارد.
نایقتم شاداپ
207
پیا م رحمت خدای مهربان بندگان خودرا خطاب منوده میفرماید که ناامیدنگردند .این پیام پیام رحمت ومهربانی و لطف و بخشش و مغفرت است ،ندای ملکوتی که متواتر در گوش هرانسان زمزمه میگردد ،ندای انابت ،بازگشت و متایل بحق و رجوع به حسنات و نیکوکاری و تقوی و پرهیزگاری . ای بندگامن ! ای مسرفین و متجاوزین ازامرحق ،ای گنهکاران وخطاکاران ! ناامیدی و یأ س را بخود راه ندهید که پروردگار تان خیلی مهربان است و همه گناهان را میآمرزد .ای بندگامن ! برگردید و به حق رجوع منایید ،دروازه توبه باز است ،بیراهه نروید و از مسیر مستقیم منحرف نگردید ،از مواخذه الهی فرار منیتوانید ،اگر ازخدا فرار کنید بکجا پناه خواهید برد ،خدا مالک و خالق همه موجودات است ،از کثرت گناه مأیوس نگردید که رحمت من شامل همه موجودات است : "ورحمتی وسعت کل شیء" (االعراف ،آیة )5
برگردید و انابت منایید که مرگ درکمین تان نشسته است و چون مرگ رسید شمارا مهلت منیدهد و آنگاه توبه اثر نخواهد داشت ،برگردید که مواخذه الهی شدید و ناگهانی خواهد بود وازان گریز ممکن نیست ،به خدا و قانون خدا رجوع منایید قبل ازینکه عذاب بصورت ناگهانی بسراغتان بیاید و ازان بیخبر باشید ،بخدا پناه برید ،بخدا رجوع کنید و طلب آمرزش منایید که خدا آمرزنده است. بیایید قبل ازینکه فریاد حسرت ونا امیدی باالمنایید و آنگاه کسی به شما کمک کرده نتواند ،از کفر و طغیان و تکبر و گناه و عصیان دورشوید و ازاوامرالهی پیروی کنید تا در دنیا به سقوط و نزول و عذاب گرفتار نگردید چنانچه فرعون طعمه امواج دریاشد ودرآخرت درگیران آتش دوزخ نگردید که دران وقت نا امیدی سودی ندارد. قبل ازانکه فریاد حسرت و ناامیدی باال منوده بگویید :واحسرتا ! کاش نیکو کاری وتقوی اختیارمینمودم و در کنار پرهیزگاران ودرصف نیکوکاران میبودم ،وا اسفا ! من در دنیا بر مؤمنین متسخر مینمودم ،کاش خدا مرا در مسیر تقوی هدایت مینمود و ازبدکاری پرهیزمینمودم ،ایکاش پروردگارمرا به دنیا باز گرداند تا نیکوکاری و تقوی و پرهیزگاری اختیار منامی ....آنگاه خداوند بجواب شان خواهد فرمود :آیات و نشانه های هدایت به شما رسید و پیامبران شمارا از نتایج شوم اعمالتان برحذر ساختند و لی بنابر تکبر و خودخواهی به کفرو طغیان پرداختید و پیامبران را تکفیر منودید و بر نیکو کاران و متقین متسخر مینمودید .
208
تقوی
کفار دران روز با روهای سیاه شده گروه گروه داخل دوخ خواهند شد و متقیان از عذاب جنات یافته خیل خیل داخل بهشت میگردندو همین تقوی و پرهیزگاری قایق جنات است که متقیان را در دنیا و آخرت از عذاب الهی جنات میبخشد. قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم ال تقنطوا من ّرحمة اهلل ط ّ ان اهلل یغفر ّ الذنوب جمیعا ط ان ّه هو التّ ّواب ا ّرحیم* و انیبواالی ربّکم و اسلموا له من قبل ثم ال تنصرون*واتّبعوااحسن ماانزل الیکم ّمن ّربّکم ّمن قبل ان یّأ تیکم العذاب ّ ّ فرطت ان یّأ تیکم العذاب بغتة ّوانتم ال تشعرون* ان تقول نفس یّاحسرتا علی ما ّ السا خرین* او تقول لو ّ ان اهلل هدانی لکنت من فی جنب اهلل وان کنت لمن ّ المتّقین* او تقول حین تری العذاب لو ّ کرة فاکون من المحسنین* بلی ان لی ّ قد جاءتک آیاتی ّ فکذبت بها و استکبرات و کنت من الکافرین* و یوم القیامة تری الّذین ّ کذبوا علی اهلل و جوههم مسو ّدة ط الیس جهنّم مثوی للمتکبّرین* و االسوء والهم یحزنون ( )16وسیق الّذین ّ یمسهم ّ ینجی اهلل الّذین اتّقوا بمفازتهم ال ّ اتّقواربّهم الی الجنّة زمرا ط حتّی اذاجاءوها وفتحت ابوابها وقال لهم خزنتها سالم علیکم طبتم فادخلوها خالدین* وقالواالحمد هلل الّذی صدقنا وعده واورثنااالرض نتبوأمن الجنّة حیث نشاء ج فنعم اجرالعالمین* وتری المالئکة حا ّفین من حول ّ العرش یسبّحون بحمد ربّهم و قضی بینهم بالحق وقیل الحمد هلل رب العالمین (سورة ال ّزمر ،آیات )۵۳-۷۵
"ای محمدازجانب من" بگو ! ای بندگانم "مؤمنان " آنهاییکه بر نفسهای خود اسراف "ظلم " نموده اند از رحمت خداناامید نگردید ! بیشک خدا تمام گناهان را میبخشد "اگرچه بسیار هم باشد بجز شرک" ،بیشک اهلل اوست بخشاینده "خطاها" وبسیار مهربان " به انعام اجرو ثواب" . و بسوی پروردگارخویش رجوع کنید وبه او منقاد شوید قبل از آنکه عذاب به سراغتان بیاید باز مدد کرده نشوید ،ونیکوترین آنچه را که بسوی شما نازل شده پیروی کنید پیش ازانکه عذاب بصورت ناگهانی بیاید وشما خبردار نباشید. "رجوع به خدانموده ازقرآن پیروی نمایید " بجهت ترس ازانکه گوید شخصی: واحسرتا !" پشیمانی" برتقصیر من در حق خدا و یقینا من از تمسخر کنندگان بودم. یا گوید :اگر خدا هدایت کردی مرا البته میشدم از متقیان ،یا وقتی که عذاب را بنگرد گوید :کاش مرا رجوعی باشد "به دنیا" تا با شم از نیکو کاران . "آنگاه خدا فرماید " آری آمد پیش تو آیات من پس دروغ پنداشتی آنرا و تکبر کردی
نایقتم شاداپ
209
و بودی از کافران ،و روز قیامت بینی آنانرا که دروغ بستند بر خدا چهره های ایشان سیاه شده است ،آیا دوزخ جای متکبران نیست ؟ و نجات دهد خدا متقیان را قرین رستگاری خویش شده ،نه رسد بدیشان سختی و نه اندوهگین شوند ،آنانکه ترسیدند از پروردگارخویش"پرهیزگاران" روان کرده شوند بسوی بهشت گروه گروه تا وقتیکه بیایند نزدیک بهشت و باز کرده شود دروازه های آن و گویند ایشانرانگهبانان بهشت :سالم برشماباد! خوشحال شدید! پس درایید به بهشت جاویدان .وگویند سپاس خاییراست که راست کردباما وعده خودرا و عطاکرد مارا زمین "در جنت" ،جای میگیریم از بهشت هرجا که خواهیم"جنتیان در هرجا که آرزو کنند جاگزین میشوند" ،پس چه نیکوست مزد کار کنندگان "بهشت" .و ببینی فرشتگانرا گرداگردشده حوالی عرش تسبیح میگویند همراه ستایش پروردگار خویش و حکم کرده شود میان ایشان براستی و گفته شود ستایش خدایراست پروردگار عالمها.
خدامالک همه موجودات وکاینات بوده و نظام جهان را طوری برقرار ساخته است تا برای عملکرد هرکسی نتیجه ای مرتب گردد که سزاوارآنست .در برابرهرعمل درجهان عکس العملی وجود دارد وآنچه میدروید خود کاشته اید .خدا علیم و خبیر است وازعملکرد هرکس کامال آگاهی دارد و نتایجی را براعمال شان مرتب میگرداند وهیچ عملی ضایع منیگردد و نادیده گرفته منیشود .برای بدکاران مجازاتی برحسب بدکاری هایشان مقرر میگردد و برای نیکو کارا ن مکافات نیکو داده میشود. ال تذروازرة وزر اخری و ان لّیس لال نسان ا ّ (ا ّ ال ما سعی و ّ ان سعیه سوف یری ثم یجزاه جزاءاالوفی ) (سورة ال ّنجم ،آیات ) ۴۱-۳۸ ّ هیچکسی بار گناه کسی را برنخواهد داشت و آنکه نرسد بانسان مگر آنچه عمل کرده است وآنکه سعی آدمی دیده خواهد شد بعد جزای مناسب ومکمل آن برایش داده خواهد شد.
انسان دردنیا طبیعتا دربرابرکشش مادیات ونفس وشیطان قراردارد و با لغزش و اشتباهات مواجه است ولی هرکه ازگناهان کبیره و قبایح وفواحش اجتناب مناید وازبد کاری توبه منوده به آن باز نگردد ،بخشایش خداوند وسیع است و مورد بخشش قرارخواهد گرفت .توفیق پرهیزگاری هم به خدا تعلق دارد و هرکه نیکو کاراست ومتقی وپرهیزگا راونه تنهاازگناه پرهیزمینمایدبلکه ازتکبروغرور و خودستایی هم خوداری مینماید. خدا خالق انسان است و توانایی ها و استعداد هایش هم عنایت وداد خداست وخدا ازمتام
210
تقوی
آمال و آرزوه��ا ی قلبی وما فی الضمیرش آگاه است وهمچنان ازضعف وناتواتی ونواقص وکمبودی هایش عالم است .خدا ازمتام حاالت انسان ازهمان آوانیکه درشکم مادربحیث نطفه قراردارد تا آنکه بخاک میرودآگاهی دارد واومیداند که چه کسی پرهیزگارومتقیست وچه کسی شرورومفسد وبدکار ،جایی برای تکبروغروروخو دستایی باقی نیست .تبلیغات بیمورد وناروا بنام فعالیت سیاسی ،زیرپرده ساخنت جنایات خویش ،ومرم نیکوکارومحسن را در نظرمردم بد جلوه دادن کار مردم بی امیان ودورازتقواست .انسان مؤ من باوردارد که خدا عمل نیکو را هرگز ضایع منیگرداند و نتایج نیکی بران مرتب شده نیکو کاران دردنیا عزیزوغالب و درآخرت مورد مغفرت ورحمت خداوند قرارمیگیرند. هلل ما فی السموات و ما فی االرض لیجزی الّذین اساءوا بما عملوا ویجزی الّذین احسنوا بالحسنی* الّذین یجتنبون کبائراالثم والفواحش ا ّ ال ال ّلمم ط ّ ان ربّک واسع المغفرة ط هو اعلم بکم اذ انشاکم ّمن االرض واذ انتم اجنّة فی بطون ا ّمهاتکم ج فال تز ّکواانفسکم ط هو اعلم بمن اتّقی ( سورة ال ّنجم ،آیات )۳۲-۳۱ آنچه در آسمان و زمین است " ملکا ،خلقا ،و عبیدا " از آن خدااند ،تا بدکاران را به حسب عملکرد شان مجازات نماید و نیکو کاران را مکافات نیک دهد ،آنهاییکه از گناهان کبیره و بی حیایی و قبایح بجز گناهان صغیره پرهیز مینمایند "گناهان صغیره شان بشرط اجتناب از کبایربخشیده خواهدشد" ،یقینا پروردگار ت بی اندازه بخشاینده است ،او باحوال شما کامال آگاه است آنگاه که شمارا از زمین پیدا نمود و زمانیکه طفلی در شکم مادران تان بودید ،پس خودرا تزکیه " ستایش " مکنید ،او تعالی داناتراست به کسی که پرهیزگاری میکند.
همچنین خداوند در جای دیگری می فرمای : ان تجتنبوا کبائرما تنهون عنه یک ّفر عنکم سیّئاتکم و ندخلکم مدخال کریما
(سورة
ال ّنساء ،آیة ) ۳۱
اگر از کبایر منهیات احتراز نمایید گناهان صغیره تان را نابود میگردانیم و در آریم شمارا در محل گرامی "بهشت".
گناه کبیره آنست که بران حد مشروع شده ویا درقرآن و سنت صحیحه به کفرمسمی شده وهرکه ازکبایراجتناب مناید صغایراورا منازوروزه وصدقه نا بود میسازد. ولی معنی (ملم) ازین حدیث شریف بهترفهمیده میشود: عن ابن عبس (رض) قال :مارئیت شیئا اشبه باللمم مما قال ابو هریرة (رض) عن النبی (ص) ّان اهلل کتب علی ابن آدم حظه من الزنی ادرک ذالک المحالة فزنی العین ال ّنظر وزنی اللسان املنطق
نایقتم شاداپ
211
،وال ّنفس تتمنی وتشتهی و الفرج یصدق ذالک و یکذ به ) ابن عباس (رض ) می فرماید :دررابطه با مفهوم " ملم " برای ما بهترازحدیت ابوهریره (رض) چیزی معلوم نیست که خالصه آن اینست :رسول (ص) فرموده است :آن قسمت از زنا راکه خداوند به ذمه بنی آدم مقررفرموده است حتما برایش میرسد پس درفعل زنا سهم چشم ، دیدن است و سهم زبان،گفتاریست که مقدمات واسباب زنا را فراهم میسازد وبهره نفس اینست که متنا وتقاضای زنا را میپروراند .حتقق فعل زنا و یا بطالن آن اصال به عمل فرجین موقوف است ،اگرتوسط فرجین صدورزنا متحقق شد پس زنای زبان و چشم وقلب همه محقق میگردند درغیرآن اگربا وجود استعمال زبان وچشم واشتهای نفسی عمل زنا توسط فرجین صورت نگرفت بلکه اززنا توبه گارشده ازخدا مغفرت بخواهد همان گناهان که با دیدن وگفتارواشتهای قلبی صورت گرفته است بخشیده خواهند شد. ...............................................................................
ماه حمل سال ۸۸۳۱هجری شمسی
212
تقوی
نایقتم شاداپ
213
. "