Taqwa

Page 1


‫[‬ ‫تقوی‬

‫داد ل‬ ‫‪ ،‬واالستع یوم الر‬ ‫ح‬ ‫ی‬ ‫ل‬

‫‪.‬‬

‫من اجللیل‬ ‫ف‬ ‫و‬ ‫اخل‬ ‫‪ ،‬الع‬ ‫مل‬

‫فی التنزیل ‪ ،‬الرضابا‬ ‫ل‬ ‫ق‬ ‫ل‬ ‫یل‬

‫متواضع‬



‫ت‬

‫فهرست مطالب‬ ‫‪3‬‬ ‫ ‬

‫تفکر و آزادی فکری‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 3‬‬

‫قابلیت هدایت‬

‫ ‪4‬‬ ‫‪7‬‬ ‫ ‬ ‫‪9‬‬ ‫ ‬

‫ ‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 5‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 7‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 9‬‬ ‫‪ 21‬‬

‫تفکر در آفاق و انفس‬ ‫آغاز خلقت انسان وادامه نسل‬ ‫خلقت کاینات و اختالف شب و روز‬

‫قرآن راهنمای متقیان است‬ ‫تورات و اجنیل‬ ‫پند و اندرز قرآن‬ ‫م����ردم خ���ودخ���واه ازه���دای���ت ک��م��ت��ر بهره‬ ‫میگیرند ‬

‫‪2‬‬ ‫‪ 3‬‬

‫حب دنیا سررشته گناهان‬

‫‪4 3‬‬

‫ترس از محا سبه الهی وعذاب آخرت‬

‫‪6 3‬‬

‫تقوی چیست؟‬

‫‪2‬‬ ‫‪ 8‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ 4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ 6‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ 8‬‬ ‫‪4 0‬‬

‫‪4 5‬‬ ‫‪4 7‬‬ ‫‪4 9‬‬ ‫‪5 1‬‬ ‫‪5 3‬‬ ‫‪5 5‬‬ ‫‪5 7‬‬ ‫‪5 9‬‬ ‫‪6 1‬‬

‫‪6 4‬‬

‫تکبر و فساد‬ ‫انفاق در راه خدا(ج)‬ ‫تصور نادرست سرمایه داران‬ ‫به زندگی دنیا فریب نباید خورد‬ ‫امتحان الهی‬

‫خداترسی‬ ‫توشه آخرت‬ ‫مواالت‬ ‫جنگ ا حد‬ ‫حیاء‬ ‫محافل هرزه‬ ‫اجتناب از بحث های نامناسب‬ ‫زلزله قیامت‬ ‫ترس از عذاب قیامت‬

‫معیار نیکی‬

‫‪6 8‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 0‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 3‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 4‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 8‬‬

‫خصوصیت های پرهیزگاران‬ ‫ایجابات تقوی‬ ‫امانت داری‬ ‫وفا بعهد‬ ‫بنیان تقوی‬ ‫بندگان خاص خدا(ج)‬

‫‪8‬‬ ‫‪ 1‬‬

‫صبر و استقامت‬

‫‪8‬‬ ‫‪ 2‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ 3‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ 5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ 6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪ 8‬‬

‫‪8‬‬ ‫‪ 9‬‬

‫اسالم قانون زندگی‬ ‫مداومت در مناز‬ ‫روزه وسیله پرهیزگاری‬ ‫صبر و تقوی‬ ‫صبرو تقوی دروازه پیروزی اند‬

‫تقوی در امور خانواده‬

‫‪9‬‬ ‫‪ 0‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 2‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 4‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 5‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 6‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 7‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ 8‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 00‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 02‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 03‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 04‬‬

‫صلح و تقوی‬ ‫پرهیز گاری و طالق‬ ‫هدیه زنان طالق شده‬ ‫عفو و گذشت در امور خانوادگی‬ ‫وصیت‬ ‫تقوی در گرفنت دایه‬ ‫تقوی در طلبگاری زنان بیوه‬ ‫نکاح زنان بیوه‬ ‫معامله با یتیم‬ ‫تقوی در معاشره با همسر‬ ‫گفت و شنید زنان با مردان نامحرم‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 05‬‬

‫ادای حج‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 06‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 07‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 08‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 10‬‬

‫احترام به شعائراهلل‬ ‫تکبیرات تشریق و تقوی‬ ‫نیکویی در تقواست‬ ‫آداب حج وتقوی‬


‫ث‬

‫تقوی‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 12‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 13‬‬

‫شکار‬ ‫فتنه‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 17‬‬

‫تقوی در معامالت‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 23‬‬

‫آداب اسالمی‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 33‬‬

‫عدل و مساوات‬

‫‪ 141‬‬

‫تقوی و پیروی از حدود خدا (ج)‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 47‬‬

‫قصه های قرآنی‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 50‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 52‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 56‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 60‬‬

‫فرزندان آدم (ع)‬ ‫نوح (ع)‬

‫قوم عاد و ثمود‬ ‫سراجنام قوم لوط‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 62‬‬

‫ابراهیم (ع)‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 18‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 21‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 24‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 26‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 28‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 29‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 31‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 34‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 37‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 38‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 42‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 43‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 44‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 46‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 49‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 66‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 68‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 72‬‬

‫حتریر سند شرعی‬ ‫سود خواری‬

‫آداب سخن‬ ‫صلح و آشتی‬ ‫بهانه جویی در نیکو کاری‬ ‫غیبت‬ ‫جنوا‬

‫مساوات در زندگی و خون‬ ‫عدل و تقوی‬ ‫محاربه و پرهیزگاری‬

‫چیزهای پاکیزه را برخود حرام نگردانید‬ ‫خبیث وطیب‬ ‫غنیمت‬ ‫مدا ومت درتقوی و نیکو کاری‬

‫فرود آمدن آدم (ع) از جنت‬

‫داستان یوسف (ع)‬ ‫داستان موسی"ع"‬ ‫الیاس (ع)‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 74‬‬

‫ ‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 75‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 78‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 86‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 89‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 91‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 93‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 95‬‬

‫داستان یحیا (ع)‬ ‫عیسی (ع)‬

‫صحنه های تاریخی و نشانه های قدرت ‬ ‫خداوند‬ ‫یک صحنه عبرت انگیز‬ ‫آرزوهای بیهوده‬ ‫میثاق بنی اسرائیل‬ ‫زاهدان اهل کتاب‬ ‫نیکوکاران اهل کتاب‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 97‬‬

‫پاداش متقیان‬

‫‪2‬‬ ‫‪ 04‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 05‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 07‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 09‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 11‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 13‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 15‬‬

‫خدا وند (ج)ولی متقیان است‬ ‫متقیان کامیا ب و رستگار اند‬ ‫تقوی بهترین زینت‬ ‫پرهیز گاران متولی مسجد احلرام اند‬ ‫دوزخ یا جنت کدام یک؟‬ ‫بشارت دنیوی و اخروی متقیان‬ ‫مثال جنت موعود متقیان‬

‫‪2‬‬ ‫‪ 19‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 21‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 22‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 24‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 25‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 27‬‬

‫بنده گان برگزیده خدا(ج)‬

‫‪1‬‬ ‫‪ 98‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 00‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ 02‬‬

‫توفیق هدایت‬ ‫خیرو برکت در تقواست‬ ‫اجر حسنات دردنیا وآخرت‬

‫پاداش قلب سلیم‬ ‫قرب الهی‬ ‫بدترین زنده جانها‬ ‫بهترین مخلوقات‬ ‫پیا م رحمت‬




‫مقدمه‬

‫‪1‬‬

‫تقوی کلمه جامعیست که مبفهوم پرهیزگاری وترس از خدا استعمال شده و متقی کسی است که درعملکرد‬ ‫خویش محتاط بوده احکام و اوامرالهی را درزندگی خویش عملی سازد ‪ ،‬کردارو پنداروموقفش احسن‬ ‫ونیکوست ‪ ،‬ازمحاسبه وقیام بحضور پرودگار ترس داشته از اعمال ناشایسته پرهیز مینماید‪ .‬او عقیدتا و‬ ‫عمال پرهیز گاراست ‪ ،‬وباور دارد که خدا مالک و خالق متام مخلوقات بوده و همه خزانه ها در تصرف اوست‬ ‫وکسی ازمواخذه الهی منیتواند گریزکند وباورداردکه خداحامی و ناصر ومددگار پرهیزگاران است ‪.‬‬ ‫او ازعذاب قیامت ترس دارد ودرهرحلظه و درهرحالت خدارا فراموش منیکند و از گناهان خویش طلب‬ ‫مغفرت مینماید ‪ ،‬از عذاب خدا میترسد و از رحمتش امید وار است ‪ ،‬صابر و شکیبا ست وبا مواجه شدن‬ ‫به مصایب ‪ ،‬شکست در برابر دشمن ‪ ،‬فقر و مسکنت وضعف و نا توانی وبیماری ‪ ..‬خدارا از یا د نبرده‬ ‫باکمال خلوص به خدا رجوع مینماید و ازخالق مهربان میخواهد تا اورا از مصیبت ها جنات دهد و در هنگام‬ ‫قدرت و فتح و نصرت ‪ ،‬صحتمندی و جاجنوری و جوانی ‪ ،‬حصول سرمایه و ثروت ‪ ،‬سلطه و اقتدار ‪ ،‬داشنت‬ ‫لشکر و دولت و مادیات ‪ ...‬مغرور منیشود و به عبادت و ستایش خدا مصروف بوده از خالق خویش غافل‬ ‫منیگردد ‪ .‬از ظلم و حق تلفی پرهیز مینماید ‪ ،‬شرور و جنگ طلب وانتقام جو نیست ودر برابر اشتباهات‬ ‫دیگران صابر بوده از گذشت وعفو کار میگیرد ولی مجاهد متقی و دالور است ‪.‬‬ ‫نفس خودرا مهار منوده از هوا و هوس و شهوات و حرص و آز وحسد دوری میجوید‪ .‬زندگی اش پر ثمر و‬ ‫مفید برای جامعه و مردم بوده خوش گذران و عیاش نیست ‪ ،‬از طریق حالل درامد ش مهیا میگردد و در راه‬ ‫خدا انفاق میکند و مصرفش در جهت نیکوست و سرمایه خودرا در شهوات و کارهای ناروا بکار منیبرد و‬ ‫از عدل وانصاف دور منیگردد‪.‬‬ ‫او باور دارد که زندگی دنیا بیش از لهو و لعب چیزی نیست ودر حصول مادیات چنان منهمک منیشود که‬ ‫از عبادت و ذکر خدا با زماند و بینش او در رابطه با این جهان اینست که زندگی به سرعت عجیب میگذرد‬ ‫و مرگ درکمین انسان نشسته است و روزی از همه دارو مدار زندگی و قصر ها و قدرت و سلطه تنها شده‬ ‫داخل قبر میشود و بجز اعمال صالح چیزی اورا یاری نخواهد کرد‪ .‬هربنده از متام عملکرد خود به پیشگاه‬ ‫خالق جهان حساب میدهد و مردم بدو گروه تقسیم شده کسی اهل بهشت‬ ‫و کسی اهل نار خواهد بود و فقط همان مردم متقی و پرهیزگار دران روز از عذاب جنات یافته داخل جنت‬ ‫میگردند‪.‬‬ ‫رسول اهلل (ص) در دعای خویش از خداوند متعال درخواست مینمود تا برایش تقوی اعطافرماید‪.‬ازین جا‬ ‫ارزش تقوی و مقام ومنزلت متقیان را تصور کرده میتوانیم‪.‬‬ ‫عن ابن مسعود (رض) ان النبی (ص) کان یقول ‪ “ :‬الّلهم انّی اسأ لک الهدی و ال ّتقی والعفاف‬ ‫والغنی” رواه مسلم‪.‬‬ ‫از ابن مسعود (رض) روایت است که پیامبر (ص) دردعای خویش میگفت ‪ :‬خدایا ! ازتو‬ ‫هدایت ‪ ،‬پرهیزگاری ‪ ،‬عفاف " پرهیز ازانچه نامشروع است " ‪ ،‬وغنی " بی نیازی و غنای نفس‬ ‫" میخواهم‪.‬‬ ‫پروردگارا ! توفیق نیکوکاری و تقوی و پرهیزگاری برای ما عطا منا ودر زمره پرهیزگاران حشرمان فرما!‬ ‫متواضع‬ ‫ماه حمل سال ‪ ۱۳۸۸‬هجری شمسی‬



‫‪3‬‬

‫تفکر و آزادی فکری‬ ‫مبرهن است که مشاهده مخلوقات دلیل واضح بروجودخالق وذات علیم و خبیر و قادر و‬ ‫مهربان است‪.‬‬ ‫تفکر درعالم موجودات به انسان میرساند که بجز خدا کسی قابل ستا یش نیست ‪ .‬خلقت‬ ‫انسان اولیه و یا اولین انسان در روی زمین ‪ ،‬ادام��ه نسل بشر و شگفتی های جهاز های‬ ‫مختلف بدن انسان ‪ ،‬تولد طفل و رشد و منو و باآلخره مرگ انسان ‪ ،‬خلقت زمین و آفتاب‬ ‫و حرکات وضعی و انتقالی و مدارهای معین آنها ‪ ،‬اختالف شب وروز و فصل بهار و تابستان‬ ‫و خزان و زمستان ‪ ،‬باریدن باران وجریان آب ها ‪ ،‬روییدن نباتات در روی زمین و اخذ انرژی‬ ‫آفتاب و تهیه مواد غذایی توسط نباتات (عملیه فوتو سنتیزس ) و روییدن گیاهان و درختان‬ ‫و میوه ها و غله و دانه و سبزی و دشت و دمن و کوه ها و غیره همه در حقیقت ثنا و صفت‬ ‫خدارا به زبان حال بیان مینمایند‪ .‬شگفتی و ظرافت گلهای مرغوب و قشنگ و میوه های‬ ‫لذیذ و گو ناگون ‪ ،‬حرکت سیارات و نظام های شمسی الی حرکت الکترون بدور پروتون در‬ ‫داخل اتوم همه آثار قدرت الهی بوده و نشان میدهند که ذات قدیر و حکیمی در ورای این‬ ‫همه مخلوقات موجود است و باید به او ثنا و صفت گفت و اورا عبادت منود ‪.‬‬ ‫ب��رگ درخ��ت��ان سبز در نظر هوشیار‬

‫هر ورقش دفتریست معرفت کردگار‬

‫احلمد هلل رب العاملین ! بیشک !خدا قابل ستایش و پرستش است و بس‪.‬‬ ‫تفکر در کاینات از یک طرف انسان را به شناخت خود و خالقش رهنمایی مینماید و‬ ‫ازطرف دیگر به او میرساند که همچنانکه انسان تولد میگردد و مراحل جوانی و پیری را‬ ‫میپیماید و سراجنام میمیرد ‪ ،‬جهان کائنات هم آغازپیدایش دارد و روز ی ازهم خواهد پاشید‬ ‫وقیامت برپا خواهد شد ‪ ،‬روزجزاومحاسبه آمدنیست وباید برای آنروزآمادگی داشت و توشه‬ ‫ای با خود برد‪.‬اینست که مؤمن پرهیزگار در متام زندگی خویش محتاط بوده از احکام الهی‬ ‫پیروی مینماید‪.‬‬


‫‪4‬‬

‫تقوی‬

‫تفکر در آفاق و انفس‬ ‫خداوند متعال ‪ ،‬پیامبران (ع) را ت��وام با کتابهای آسمانی فرستاد تابشریت را در‬ ‫مسیرنیکورهنمایی کنند وهرکه ازاوامرونواهی پروردگاراطاعت و در زندگی عملی از سنت‬ ‫رسول خدا پیروی منود راهیاب و کامگار خواهدشد ‪،‬اما اولین قدم برای انتخاب راه درست‬ ‫رجوع به اراده است‪.‬‬ ‫انسان تا زمانیکه آزاد فکر نکند و از قید و بند طاغوت های گوناگون رهانگردد وبه همه‬ ‫جواب (ال) ندهد ‪ ،‬هرگزآماده هدایت منیشودو تقوی حاصل منی مناید ‪.‬‬ ‫هرا نسان ولوکامال ادعا ی بید ینی کند ‪ ،‬به نحوی ازانحا به کسی یا چیزی عبادت میکند‬ ‫‪ ،‬هیچ فردی از عبادت دورنیست ‪ ،‬او به خدای واحد و یا خدایانی معتقد است‪ .‬یا موحد‬ ‫است و خدای واحد و الیزال و خالق و پروردگارعاملیان را پرستش میکند ویا مشرک است‬ ‫ومخلوقات را عبادت مینماید ‪ ،‬یا متکبر و مغرور است وبنده هوی و هوس خویش شده هوی‬ ‫پرست ا ست ویا طاغی و باغیست که دعوای خدائی دارد ومثل فرعون میگوید که( انا ربکم‬ ‫اال علی) ‪ ،‬یا قوم پرست است و اجداد خودرا پرستش میکند وبه قومیت معتقد است ‪ ،‬یا‬ ‫پو ل و ثروت و سرمایه اورا بخود کشانده و سرمایه دار را عبادت میکند و روش سرمایداری‬ ‫را وسیله جنات میداند ‪ ،‬یا ماده پرست است که از کمونزم اطاعت دارد ‪ ،‬یا شهوت پرست‬ ‫است و پیرو امیال وخواهشات نفسی میباشد ‪ ،‬یا به چرخ تاریخ معتقد است و انسا ن را‬ ‫مولود دوره های تاریخ و جبر تاریخ میداند وغیره و غیره‪ .‬عجیب است افرادی باجدیت ادعا‬ ‫میدارند که به هیچ دینی معتقد نیستند ولی درعین زمان مجسمه هارا پرستش مینمایند ‪.‬‬ ‫مجسمه های لینن و ماهو و دیگر رهبران پیروان کمونیزم مورد احترام وتقدیس قرارمیگیرند‬ ‫‪ ،‬رسم تعظیم بشکل خاص در برابرقبرشخصیت های تاریخی و ملی و مراسم خاص گذاشنت‬ ‫اکلیل گل روی قبرآنها وحتی رکوع وخم شدن دربرابرقبرو مجسمه شان وتوصیف و متجید‬ ‫‪ ،‬گذاشنت مجسمه لینن روی میز وحمیل آن در گردن به عنوان تعظیم و احترام ‪،‬اعمار و‬ ‫جاسازی مجسمه های بزرگ شخصیت ها و حتی حیوانات در شهرها ‪ ،‬باغها ‪ ،‬منارها‬ ‫وچوکها ‪ ،‬اطاعت ازاوامرونواهی وافکاروعقاید افراد ی بشکل افراطی وبدون قید و شرط‬ ‫‪ ...‬آیا اینهاهمه منونه های پیروی ازادیان منحرف و پرستش وعبادت غیراهلل درالبالی ادعای‬ ‫بیدینی نخواهندبود؟ برنامه ای بنام)‪ (American Idols‬در امریکا نشر میگردد که معنی‬ ‫(معبودان امریکا ) را میدهد و طی آن خواننده ها و رقاصه ها ی معروف مقایسه شده گویا‬ ‫بهترین معبود تشخیص و اعالن گردد‪ .‬ژورنالست ها در باره بازی کرکت در هندوستان‬ ‫میگو یند ‪ (:‬کرکت در هند به دین مبدل شده است ‪ ).‬همین مردم که از دین به کدورت نام‬ ‫میبرند واظهار میدارند که انسان بعد از مردن بخاک تبدیل شده دیگر زندگی اخروی مفهوم‬


‫یرکف یدازآ و رکفت‬

‫‪5‬‬

‫ندارد ولی درمحفل عزاداری از جا برخاسته چند دقیقه سکوت اختیار مینمایند و گاهی از‬ ‫روح یاد آور میشوند و میگویند روحش شاد و یادش گرامی باد‪.‬و صدها مثال های دیگر که‬ ‫این مردم در البالی بی دینی از دین منحرفی پیروی می منایند‪.‬‬ ‫اینهاگاهی ملت ها و مدنیت هائیرا یکسره تباه میکنند و نام آن را جبر تا ریخ میگذارند‬ ‫وگاهی دنیاراویران میکنندتا مردم را تابع وتسلیم خودگردانندوتکبر وغرورخود را منایش‬ ‫دهند‬ ‫وکشورهائیرا تصرف منوده ثروت ودارو مدار آن را مالک گردند‪.‬این مردم هرگز به کالم حق‬ ‫گوش منیدهند و "صم بکم عمی" همین مردم اند‪.‬‬ ‫هرکه به این قدرت های طاغوتی تسلیم شد واز آنها ترس داشت وآنها رارازق و مربی خود‬ ‫دانست دیگراوآزاد نیست تا درطریق هدایت راهنمائی شود ‪.‬‬ ‫زمانیکه انسان ازقید وبند واسارت آزاد شد و بخود آمد وآزاد فکر کرد‪ ،‬آنگاه میتواند با‬ ‫آزادی متام و به ارادهء خویش را ه خودرا انتخاب مناید و باندیشد که کدام دین و مسلک و‬ ‫اندیشه وطرز فکر را قبول کند‪ ،‬به کدام قدرت سر تعظیم فرود آورد ‪ ،‬چه کسی را عبادت‬ ‫کند و چگونه عبادت مناید‪ ،‬از کدام قانون پیروی کند و از چه قدرتی ترس و امید داشته باشد‬ ‫‪ .‬تفکردر خلقت پدیده ها و شناخت پروردگاریکه خالق ما و نیاکان ما ست ‪ ،‬دریچهء‬ ‫هدایت و تقوی را برما باز میکند‪.‬‬ ‫این مردم چه قدرت های طاغوتی و کسانیکه دعوای خدائی دارند و چه پیروان آنها نا آگاهانه‬ ‫کافر نه شده اند ‪ .‬آنها میدانند که انسان ها مخلو ق خدایند وخداوند خالق و رازق و پرورش‬ ‫دهنده شان است اما اگر به خدا تسلیم گردند دیگر این قدرت و ریاست ‪ ،‬سرمایه وافتخارات‬ ‫و امتیازات را از دست میدهند و از عیاشی و خوش گذرانی باز میمانند‪.‬این مردم به فسق و‬ ‫فجور‪ ،‬فساد وحق تلفی و حرامخوری ‪ ،‬بد اخالقی و شهوترانی خوگرفته ا ند و عادت کرده‬ ‫اند و منیتوانند ازان خودداری کنند‪.‬‬ ‫اینست که قرآن کرمی همه انسانها(اعم از کافر و مسلمان) را مورد خطاب قرار داده میفرماید‪:‬‬ ‫یایهاالناس اعبدواربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون * الذی جعل‬ ‫لکم االرض فراشا و السمآ ء بناء و انزل من السماء مآء فاخرج به من الثمرات‬ ‫رزقالکم فال تجعلواهلل اندادا ّو انتم تعلمون(سورة البقرة ‪ ،‬آیة‪)۲۲‬‬ ‫ای مردم!پروردگارتان را پرستش کنید ‪ ،‬آنکه شما و پیشینیان تان را آفرید تا تقوی‬ ‫حاصل نمائید‪ .‬آنکه زمین رابرایتان فرشی گردانید و آسمان را سقفی ‪ ،‬و از آسمان‬ ‫آبی فرو فرستاد‪ ،‬پس بسبب آ ن بیرون آ ورد روزی تان را برا یتا ن ا ز ا نواع میوه ها‬ ‫بنا برین برای خدا شریکهائی قرار ندهید در صورتیکه میدانید”که خدا نظیر و مانند‬


‫‪6‬‬

‫تقوی‬

‫ندارد “‬

‫درین آیات خداوند متعال تقوی و عبادت را یکجا ذکر منوده میفرماید خدارا عبادت کنید تا‬ ‫تقوی حاصل منایید یعنی پر هیزگاری اختیارمنایید تارحمت خدا شامل حال تان گردد و از‬ ‫عذاب جنات یابید‪ .‬بخدا تسلیم گردید ‪ ،‬از قانون خدا پیروی منایید ‪ ،‬از رحمت خدا امیدوار‬ ‫باشید و از مواخذه و عذاب الهی حذر کنید تا به مرتبه تقوی نایل گردید ‪.‬‬

‫آغاز خلقت انسان وادامه نسل‬ ‫مبرهن است که متام انسان ها از یک کس یعنی آدم"ع" دردنیا منتشر شدند طوریکه‬ ‫خداوند آدم را خلق منود وازوهمسرش را پیدا کرد وازان دو متام نسل بشر تا امروزادامه دارد‪.‬‬ ‫گرچه بسیاری بیالوژیست ها و جیا لوجست ها تسلیم نظریات بی اساس و دوراز تعقل‬ ‫شده اند و چنین توجیه مینمایند که گویا اولین موجود زنده بشکل حیوان یک حجروی در‬ ‫آب بصورت تصادفی ایجاد گردید وطی گذشت ملیون ها سال تکامل منوده به زو حیاتین‬ ‫تبدیل شد و توانست از آ ب وارد خشکه شود ‪ .‬همین تکامل تدریجی ملیون ها سال‬ ‫دیگرادامه داشت تا ازان شادی به وجود آمده و بعد از ملیون ها سال دیگر به انسان مبدل‬ ‫شد‪.‬ایشان که این نظریات غلط را به ساینس ارتباط میدهند و میگویند ساینس علم جتربه‬ ‫است وهرچه بعد از جتربه به ثبوت رسید شامل دانش ساینس میگردد‪ .‬اما در مورد تبدیل‬ ‫شدن حیوان یک حجروی به میمون و‪....‬وانسان هیچگونه ثبوت جتربی وجود ندارد و آن را‬ ‫به گذشت ملیون ها سال حواله میکنند‪ .‬فعال کشفیات و حتقیقات جدید همه این نظریات‬ ‫را رد میکند و بجزاعتراف به حقیقت قرآن راهی دیگر باقی نیست‪.‬کروموزومها ودی‪،‬ان‪،‬ای‬ ‫متام مشخصات را از والدین به اوالدشان انتقال میدهند و کشفیات جدید نشان میدهدکه‬ ‫در یک قاشق (دی ‪ ،‬ان ‪ ،‬ای ) معلوماتی بیشتر از مجموع متام کتابهای ذخیره میگردد‪.‬‬ ‫تفکردرپیدایش بشرمبا میرساند که خلقت اولین انسان وادامه نسل وانتشارمردم ونسل ها‬ ‫واقوام گوناگون دلیل واضح وروشنیست که روز قیامت و زندگی بعد از مرگ حق است‬ ‫‪ ،‬خداییکه انسان را خلق منود قدرت دارد اورا دوباره زنده سازد ‪ .‬بناء برای محاسبه باید‬ ‫آمادگی داشت و برای جنات ازعذاب دوزخ پرهیزگاری اختیار باید منود‪.‬‬ ‫هرگاه که انسان به یگانگی خدا باورمنود وخدا را شناخت دیگرازو(ج) تر س و امید میداشته‬ ‫باشد وبس زی��را او خالق ومالک متام پدیده ها و درهرحال مراقب ماست و متام حرکات‬ ‫وسکنات ما را مینگرد وهمه در دفتر او ثبت شده در برابر آنها نتایجی مرتب و مکافات و‬ ‫مجازاتی مقررمیگردد‪.‬‬


‫یرکف یدازآ و رکفت‬

‫‪7‬‬

‫اینست که قرآنکرمی میفرماید‪:‬‬ ‫یا ایها النّاس اّتقو ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و ّ‬ ‫بث‬ ‫منهما رجاال کثیرا و نساء ج وا تّقو ااهلل الّذی تساءلون به و االرحام ط ّ‬ ‫ان اهلل کان‬ ‫علیکم رقیبا (سوره النساء ‪ ،‬آیة ‪)۱‬‬ ‫ای مردم! بترسید از ان پروردگارتان که شمارا از یک کس آفرید وازو همسرش را‬ ‫پدید آورد و ازان دو مردان و زنان بسیار ی را منتشر ساخت ‪ ،‬از خدائی بترسید‬ ‫که بنام او از یکدیگدیگر سوال میکنید‪ ،‬و بترسید از خویشاوندان" تا حقو ق شا نرا‬ ‫رعایت نمائید‪" ".‬زیرا " بدون شک خداوند مراقب شماست‪.‬‬

‫خلقت کاینات و اختالف شب و روز‬ ‫دالیل قدرت خدا و نشانه هایی که انسان را به خداشناسی رهنمایی میکنند در آفاق و‬ ‫انفس به وفرت مشاهده میگردند ولی بسی مردم به آنها سرسری نگریسه و غور و تفکرتأمل‬ ‫منی منایند ‪ .‬مردم با خرد و با دانش مخصوصا کسانی که در جستجوی هدایت اند و خوف‬ ‫خدا دردل شان و جوددارد ازین نشانه ها بهتر و خوبتر مستفید و راهنمایی میگردند‪.‬‬ ‫خلقت زمین و آسمان بشمول خود انسان برای انسان کافیست که خدارا بشناسد ‪ ،‬به قدرت‬ ‫خدا تسلیم گردد ‪ ،‬از آمدن روز قیامت ترس داشته باشد و تقوی و پرهیزگاری اختیارمناید‪.‬‬ ‫اگر موضوع رشد و منوی نباتات را مطالعه مناییم میبینیم که تولید مواد غذایی توسط عملیه‬ ‫فوتو سنتیزس در نباتات صورت میگیرد‪.‬نباتات انرژ ی را از آفتاب و آب و مواد دیگر را از‬ ‫خاک جذب مینمایند و به مواد غذایی تبدیل میکنند تا حیوانات ازان استفاده منایند‪.‬‬ ‫همین عملیه فوتو سنتیزس با ندازه ای دقیق و مغلق است که تا امروز بسیاری جوانب آن‬ ‫برای انسان ها عجیب و ناشناخته است و هرگز ممکن نیست بصورت تصادفی صورت گیرد‬ ‫ودست قدرت خدا دران دخیل نباشد‪ .‬دوران غذایی بین انسانها ‪ ،‬حیوانات و نباتات ‪،‬‬ ‫جتزیه مواد عضوی توسط بکتریا ها ‪ ،‬باریدن باران از آسمان و وزیدن باد و حرکت ابرها ‪،‬‬ ‫تعادل مقدارآب درابحار وبخارات آبی در امتوسفیر‪ ،‬طبقات مختلف امتوسفیر و وظایف آنها‬ ‫‪ ،‬حرکت زمین و مهتاب و آفتاب ‪ ،‬فاصله بین زمین و آفتاب و مهتاب ‪ ،‬حرکت سیارات‬ ‫بشمول زمین و مهتاب در مدار های معین ‪،‬اختالف شب و روز ازنظر دراز شدن وکوتاه شدن‬ ‫روز وشب وتفاوت درجه حرارت و روشنی و تاریکی ‪ ،‬فصلهای سال با تغیر آب و هوی ‪،‬‬ ‫مد و جذرابحار ‪ ...‬همه نشانه هایی است که انسان را به خدا شناسی دعوت میکنند‪.‬اگر‬


‫‪8‬‬

‫تقوی‬

‫تنها مقدار باران تقلیل یابد بسیاری جنگالت آتش گرفته خواهند سوخت ‪ ،‬دریا ها خشک‬ ‫خواهند شد ‪ ،‬و کشت و زراعت از بین خواهد رفت‪ .‬و اینکه با پا یین آمدن مقدارباران در‬ ‫بحرچه صورت میگیرد عجیبتر از همه است ‪ .‬زیرا آ ب بحربصورت متواتر به بخاروسپس به‬ ‫ابرتبدیل میگردد ‪ ،‬ابرها توسط بادازباالی بحرانتقال داده شده با باریدن باران‬ ‫سرزمین هایی را سرسبز میسازد وازان دریا ها و چشمه سارها پرآب میگردند‪ .‬بین باریدن‬ ‫باران ‪ ،‬مقدار بخارات آبی در امتوسفیر ومقدارآب بحر تعادل دقیقی وجود دارد که کمی تغیر‬ ‫درا ن با عث ازبین رفنت حیات در روی زمین میگردد‪ .‬اگر زمین‬ ‫کمی به آفتاب نزدیک گردد ‪ ،‬برف ها ی قطب شمال و جنوب ذوب شده خشکه ها زیر‬ ‫آب میشوندوآب وهوای زمین برهم خورده موجودات زنده ازبین خواهند رفت‪.‬آب بحر طی‬ ‫مراحل تبخیر ‪ ،‬ابر ‪ ،‬باران ‪ ،‬سرازیر شدن آب دریا ها در بحر ‪ ،‬متواترا تصفیه و پاک کاری‬ ‫میگردد‪ .‬اگر عملیه تبخیر صورت نگیرد بسیاری مشکالتی در رابطه با امتوسفیر ‪ ،‬نباتات‬ ‫وجنگالت و حیوانات ‪ ...‬ایجاد میگردد و آب دریا ها و چشمه ها خشک میگردد‪.‬و اگر‬ ‫زمین کمی از آفتاب دور گردد همه ابحار یخ بسته شده دیگر تبخیر صورت منی گیرد و بارانی‬ ‫وجود نخواهذ داشت وسردی هوا باعث ازبین رفنت همه موجودات زنده میگردد‪.‬‬ ‫تدبیر همه این امور به ید قدرت خداست ولی بسیاری مردم دران سرسری مینگرند و تفکر و‬ ‫تعمق و تعقل ندارند ‪ .‬خودرا عاقل معرفی میکنند در حالیکه غافل و بی خود اند ودرعیش و‬ ‫عشرت ‪ ،‬غرق ومست و مبهوت شده اند‪ .‬اختالف شب وروزوپیدایش موجودات درآسمان‬ ‫هاوزمین دلیل روشن بر وحدانیت خداست و متقیان بهتراز دیگران با استفاده از آثار خلقت‬ ‫راهیاب شده به فالح و رستگاری میرسند‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫السماوات واالرض آلیات لقوم یتّقون‬ ‫ان فی اختالف الّیل و النّهار وما خلق اهلل فی ّ‬

‫(ورة یونس ‪ ،‬آیة ‪)۶‬‬

‫بی تردید در اختالف شب وروز “ دراز شدن یکی و کوتاه شدن دیگری ‪،‬یکی پس‬ ‫دگری آمدن ‪ ،‬سرد شدن شب و گرم شدن روز ‪ ،‬تبدیلی مواسم وغیره‪ ”.‬وآنچه خداد‬ ‫در آسمان ها و زمین خلق نموده است ‪ ،‬آیا تی “ دالیلی “ اند برای گروهی که پرهیز‬ ‫گار ی مینمایند‪.‬‬

‫در آیات متعددی تفکر در نظام کاینات و زندگی و مرگ و تقوی یکجا ذکر میگردند که‬ ‫ارتباط شانرا بهم نشان میدهد‪ .‬ذیال بعضی موارد آن را یا آور می شوم‪:‬‬ ‫تدبیر امور متام کاینات بدست خداست و اوست که وسایل رزق و معیشت مارا مهیا مینماید‬ ‫و او مالک وخالق همه چیز است و زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میکند‪.‬نباتات‬ ‫و حیوانات را از خاک زندگی میبخشد ودوباره میمیراند ‪.‬اینهمه حتوالت وتبدالت دلیل‬


‫یرکف یدازآ و رکفت‬

‫‪9‬‬

‫روشن بر زندگی بعد ازمرگ و آمدن قیامت است پس چرا شمامردم غفلت زده حذر ندارید؟!‬ ‫الحی‬ ‫السمع واالبصارو من یّخرج‬ ‫السماء و االرض ا ّمن یّملک ّ‬ ‫قل من یّرزقکم ّمن ّ‬ ‫ّ‬ ‫الحی و من یّدبّر االمرط فسیقولون اهلل ج فقل افال‬ ‫من المیّت و یخرج المیّت من‬ ‫ّ‬ ‫تتّقون (سورة یونس ‪ ،‬آیة ‪)۳۱‬‬ ‫بگو ( بایشان ای محمد)! چه کسی شمارااز آسمان و زمین روزی میدهد‪ ،‬و چه کسی‬ ‫مالک شنوایی و بیناییست و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بوجود می‬ ‫آورد و چه کسی مدبر امور است؟ بی درنگ خواهند گفت ‪" :‬خدا"بگو ! پس آیا حذر‬ ‫نمی کنید؟‬

‫خداوند متعال طی آیاتی به باریدن باران ‪ ،‬روییدن نباتات و ثمرات ومیوه جات گوناگون‪،‬‬ ‫کوه ها و احجار و طبقات مختلف سنگ ها ‪ ،‬خلقت حیوانات و انسان ها اش��اره منوده‬ ‫میفرماید که دانشمندان از خدا حذر مینمایند‪.‬‬ ‫همچنانکه حیوانات و نباتات وجمادات ازهم متفاوت اند وطبیعت ها و رنگهای مختلفی‬ ‫دارند ‪ ،‬انسان ها نیزازهم متفاوت اند‪ .‬منیبینید که با باریدن باران میوه های مختلف میروید‬ ‫درحالیکه همه از عین آب باران سیراب میگردند و سنگهای کوهها دارای رنگهای مختلف‬ ‫اند ‪ ،‬همچنان از باران رحمت الهی و نزول وحی هرکس بصورت متفاوت بهره مند میگردد‬ ‫ولی دانشمندان بیشتر از خدا میترسند‪.‬آنهاییکه دانش دارند و در خلقت خداوند تفکر‬ ‫مینمایند بیگمان از روز حساب ترس دارند‪.‬‬ ‫خدا غالب و بخشا ینده ا ست و در مواخذه و محاکمه جنایتکاران هیچ قدرتی مانع اراده‬ ‫خداشده منیتواند و توبه پذیر است و هرکه با قلب پاک به خدا رجوع کند نا امید منیگردد‪.‬‬ ‫اینست که خداوند کرمی میفرماید‪:‬‬ ‫الم تر ّ‬ ‫السماء ماء ج فاخرجنا به ثمرات مختلفا الوانها ط و من‬ ‫ان اهلل انزل من ّ‬ ‫واب‬ ‫الجبال جددبیض ّو حمرمختلف الوانها و غرابیب سود * و من النّاس و الدّ ّ‬ ‫و االنعام مختلف الوانه کذالک ط ان ّما یخشی اهلل من عباده العلماء ط ّ‬ ‫ان اهلل عزیز‬ ‫غفور ( سورة فاطر ‪ ،‬آیات ‪)۲۸ ۲۷-‬‬ ‫آیا ندیدی که خدا آب را از آسمان فرود آورد و بسبب آن میوه های رنگارنگ را‬ ‫بیرون آوردیم وازکوه ها قطعاتیست به رنگ های مختلف ‪ ،‬سفید و سرخ و نهایت‬ ‫سیاه ‪ ،‬وهمچنان از مردم و جانوران و چهار پایان به رنگهای مختلف ‪ ،‬جزاین نیست‬ ‫که ازمیان بند ه گان خدا ‪ ،‬دانایان ازو (ج) میترسند‪ .‬بیشک خدا غالب و بخشاینده‬ ‫است‪.‬‬



‫‪11‬‬

‫قابلیت هدایت‬ ‫قرآنکرمی برای هدایت بشریت نازل وتوسط رسول اکرم (ص) تبلیغ گردید ومردم عمال‬ ‫رهنمایی شدند و لی چرا عده ای بعد از شنیدن کالم خدا و دعوت پیامبران و داعیان راه خدا‬ ‫هدایت نشدند و منیشوند؟‬ ‫درین شکی نیست که قرآنکرمی برای هدایت بشرنازل شده ووسیله هدایت است و حضرت‬ ‫محمد (ص) وظیفه رسالت خویش راباامانت داری اجنام داد وگروهی امیا ن آوردند و راه‬ ‫تقوی و پرهیز گاری را انتخاب منودند ولی عده ای با وجود شنیدن کالم حق امیان نیاوردند‪.‬‬ ‫چرا این مردم امیان منی آورند ؟‬ ‫بلی این کتاب کالم خداست و هدایت است برای متقیان ولی اگر کسی آرزو ی هدایت‬ ‫رانداردچگونه هدایت خواهد شد‪ .‬طعام آماده وانواع خوردنیها و آشامیدنیها روی سفره‬ ‫چیده شده و لی اگر کسی بیماراست و میل ندارد تا چیزی بخورد چه چاره دارمی ‪ .‬قرآن‬ ‫پند و اندرز دلنشین است و رسول اکرم (ص) با متام امانت داری و شفقت وترحم و دلسوزی‬ ‫به دعوت مردم پرداخت ولی افرادی که در ادامه کفرمصمم اند وهرگز به شنیدن حق تن در‬ ‫منیدهند ‪ ،‬چگونه هدایت خواهند شد؟ کسیکه زیر سایه غروروتکبروخود خواهی و خود‬ ‫پرستی قرار دارد وپیرو هوا و هوس خودبوده بجز پول و ثروت و مادیات به چیزی ارز ش قایل‬ ‫نیست از هدایت چه بهره خواهد برد؟ کسی که درنازو نعمت بسرمیبرد ودر حرامخوری و‬ ‫فسق فجور و ظلم و ستم عادت کرده و قدرت وسیطره بناحق در اختیار دارد و خودرا قابل‬ ‫پرستش وعبادت میداند چگونه به خدای عادل تسلیم گردد و به نظام عدل و انصاف و ظلم‬ ‫شکن اسالم پابند گردد؟‬ ‫آری ! قرآن پند واندرزووسیله هدایت برای پرهیزگارا ن است ‪ ،‬آنهاییکه از استادن بحضورخالق‬ ‫خویش درروزقیامت ترس دارند وازعاقبت اعمال بد خویش میترسند و به مجازات و مکافات‬ ‫معتقد اند و آرزوی راهیابی و پرهیز گاری را در دل میپرورانند و در جستجوی هدایت اند ‪،‬‬ ‫راهیاب خواهند شد‪.‬‬ ‫خ��اک شو تا گل برویی رن��گ رنگ‬ ‫آزم���ون را ی��ک زم��ا ن��ی خ��اک ب��ا ش‬

‫از ب��ه��اران ک��ی ش��ود سرسبز سنگ‬ ‫سالها ت��و سنگ ب���ودی د خل��را ش‬

‫سعدی‬


‫‪12‬‬

‫تقوی‬

‫قرآن راهنمای متقیان است‬ ‫کسانی که ضمیر بیدار‪ ،‬مغز متفکر و متکا پو دارند و در خلقت کاینات وآفاق و انفس‬ ‫غور مینمایند و درجستجوی حقایق اند ‪ ،‬ازخود میپرسند که آیا در ورای پیدایش جهان‬ ‫خالقی و جود دارد ؟ اگر چنین نیست ‪ ،‬این همه موجودات چگونه وچرا وبه چه هدف‬ ‫و توسط کدام قدرت خلق شده اند؟ آیا دربرابراعمال نیک و بد انسان مکافات ومجازاتی‬ ‫وجود دارد و یا هرکه هرچه میخواهد بکند و خوب و بد ‪ ،‬نیکوکار و بدکار ‪ ،‬ظالم و مظلوم‬ ‫‪ ،‬مفسد و صالح ‪ ،‬عالم و جاهل ‪...‬همه در یک ترازو تول میشوند و همه باهم مساوی اند؟‬ ‫آیا قدرت های شیطانی که دست شان درخون مردم مظلوم سرخ است و خودرا درلباس مصلح‬ ‫وخادم مردم معرفی میکنند و مردم مکار و فریبکاریکه به زور و زرو تزویر تکیه زده فساد‬ ‫شان برو بحر را گرفته است وبا تبلیغات وسیع خودرا صالح جلوه داده ‪ ،‬مردم صالح و نیک‬ ‫را بد جلوه میدهند ‪ ،‬روزی به سر نوشت اعمال خود مواجه میگردند و مجازات خواهند‬ ‫شد ؟ آیا کسی در برابر ایشان تاب مقابله خواهد داشت و چه کسی حق مظلوم را میتواند‬ ‫از ظالم بگیرد؟ آیا به جبر تاریخ تسلیم گردمی و همه را چشم پت قبول کنیم وچنان خودرا‬ ‫قناعت دهیم که چرخ تاریخ اقوام و مللی را زیر گرفته و نابود میسازد و کسی تا ب مقابله‬ ‫با آن ندارد و باید به آن راضی و تسلیم باشیم ؟ آیا انسان دوباره زنده خواهد شد و زندگی‬ ‫اخروی حقیقت دارد یا خیر ؟ این گونه سواالت و صدها سوال دیگر پیشروی هر انسانی قرار‬ ‫دارد‪ .‬کسانی که ضمیر بیدار دارند و در پی دریافت جواب به این سواالت اند ‪ ،‬قرآن کرمی‬ ‫برای همین مردم وسیله هدایت است ورنه کسی که بی تفاوت است و در فساد غرق و بدکاره‬ ‫و ظالم و حق تلف ومغرور و متکبر ‪ ،‬هرگز آماده پذیرش پند نیست ‪ .‬آنکه آرزوی هدایت‬ ‫را ندارد و به اعمال زشت ونا پسند خود افتخارمیورزد وخود را بزرگ تصور مینماید وزرو‬ ‫زور و تزویر را وسیله کامیابی میداند و مسلمانان مخلص را به باد مسخره گرفته میگوید‬ ‫اینها درایت ندارند و به امید تهی واهداف نارس دلبسته اند ‪ ،‬با قر آن چه کاری دارد ‪.‬‬ ‫خداوند انسان هارا آزاد خلق منوده به ایشان قدرت اراده و تعقل و تفکر داد و کتاب های‬ ‫خویش را نازل و پیامبران علیهم السالم را برای رهنمائی بشریت مبعوث منود تا مردم را در‬ ‫راه نیک دعوت و از سر اجنام اعمال زشت شان بترساند‪.‬اگر خداوند میخواست همه را جبرا‬ ‫به کار های نیکو میگماشت و مثل مالئک میبودند ولی خداوند بشررا در انتخاب راه آزاد‬ ‫گذاشت‪ .‬اینست که صاحبان ضمیر بیدار به وسیله قرآن هدایت میشوند و مردم متکبر ‪،‬‬ ‫مغرور ‪ ،‬بی تفاوت ‪ ،‬بی باک ‪ ،‬حسود ‪ ،‬کسانی که اسالم را سد راه قدرت طلبی و عیاشی‬ ‫خود میدانند ‪ ،‬نه از قر آن پند میگیرند ونه هدایت خواهند شد‪ .‬کسی که نیت هدایت را‬ ‫ندارد چگونه هدایت شود؟‬


‫تیاده تیلباق‬

‫‪13‬‬

‫آنهاییکه به کار های بد عادت کرده اند و بدکاری حرفه و کار روزمره شان را تشکیل میدهد‬ ‫دیگر زشتی آنرا درک کرده منیتوانند‪.‬کسی که از طریق ظلم و ستم و حق تلفی امرار حیات‬ ‫منوده در فساد غرق شده که دیگر جنات ازان برایش ناممکن جلوه مینماید‪.‬‬ ‫قرآن کرمی تصریح مینماید که ‪ :‬درین شکی نیست که آیات قرآنی برای هدایت بشریت نازل‬ ‫شده اند ولی آنهاییکه اراده تقوی را در دل میپرورانند ازان بهتر بهره میگیرند‪.‬‬ ‫الم * ذالک الکتاب ال ریب فیه ط هدی للمتقین * الذین یوء منون بالغیب‬ ‫ّ‬ ‫ویقیمون الصلوة ومما رزقناهم ینفقون * والذین یوء منون بما انزل الیک وما‬ ‫انزل من قبلک و باآلخرة هم یوقنون * اولئک علی هدی من ّربهم و اولئک هم‬ ‫المفلحون (سورة بقرة ‪ ،‬آیات ‪) ۵-۱‬‬ ‫این کتاب " قرآن " د ر ا ن شک و تردید نیست" که از جانب اهلل نازل شده " ‪ ،‬هدا‬ ‫یت است برای متقیان‪ .‬آنهائیکه به غیب ا یمان می آورند ونماز را قا یم میدارند واز‬ ‫انچه به ایشان روز ی داده ام"در راه خدا" خرج میکنند‪ .‬و آنهائیکه ایمان دارند به آن‬ ‫"کتابی که" به تو نازل شده و آن "کتاب هائیکه" قبل از تو نازل شده اند وبه آمدن‬ ‫روز آخرت باور دارند‪.‬همین مردم هدا یت شده گا ن اند از جانب پروردگارشان و‬ ‫همین مردم کامیاب اند‪.‬‬

‫قرآن کرمی کتابیست که حقایق را برای همه بیان میدارد وبرای هدایت انسان ها نازل شده‬ ‫است ولی هرکه ازخدا میترسد ‪ ،‬در جستجوی درک حقایق است ‪ ،‬آرزو دارد تا در راه نیک‬ ‫هدایت شود واز روز جزا ترس دارد ‪ ،‬هدایت میشود‪ .‬اما کسی که نیت وآرزوی هدایت را‬ ‫ندارد و حق شنو نیست و در دلش خوف خدا وجود ندارد ‪ ،‬پند و نصیحت به او چه سود‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫بلی!قرآن پند است واندرزونصیحت وراهنمایی برای پرهیزگاران ‪.‬‬ ‫هذا بیان للنّاس و هدی ّوموعظة لّلمتّقین‬

‫(سورة آل عمران ‪ ،‬آیة ‪)۱۳۸‬‬

‫این "قرآن " بیان است برای "همه" مردم و راهنمایی" و موعظه "پند " است برای‬ ‫پرهیزگاران‪.‬‬


‫‪14‬‬

‫تقوی‬

‫تورات و اجنیل‬ ‫اسالم دین جدید نه بلکه دراصل ادامه پیام وهدایاتیست که خداوند به همه پیامبران‬ ‫نازل کرده است‪ .‬کتاب های آسمانی (مثال قرآن ‪ ،‬تورات ‪ ،‬اجنیل ‪ ،‬زبور و صحیفه ها )‬ ‫همه مؤیدهمدیگراند‪ .‬عیسی (ع) به زبا ن خود تورات را تصدیق فرمودو اجنیل تصدیق‬ ‫کننده تورات بود ‪ ،‬همان هدایات و پند و اندرز تورات در اجنیل هم تعقیب شده است ‪ .‬ما‬ ‫مسلمانان در حالیکه پیرو احکام قرآنیم ‪،‬به همه کتاب هایی که از جانب خداوند نازل شده‬ ‫است امیان دارمی‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫یل َو ا ِ‬ ‫وب َو ا َ‬ ‫نزل َع َلینا َومآ اُ َ‬ ‫قل آمنّا ِبااهلل ِومآ اُ َ‬ ‫یم َو اِسماعِ َ‬ ‫َ‬ ‫سباط‬ ‫ال‬ ‫سحاق َویَع ُق َ‬ ‫نزل علی اِبراهِ َ‬ ‫ٍ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫َو مآ اُوت ِ َی ُموسی َو عیسی َوالنّبِیُّ َ‬ ‫حن ل ُه ُمسل ُمون‬ ‫ین اَ َحد ّمن ُهم َون َ ُ‬ ‫ون من ّرب َّ َهم الن ُ َف ّر ُق ب َ َ‬ ‫(سورة آل عمران ‪ ،‬آیة ‪) 84‬‬

‫بگو ! ایما ن آوردیم بخدا و بآنچه فرود آورده شده است برما و بآنچه فرود آورده‬ ‫شده بود بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان وی و آنچه داده شد‬ ‫موسی و عیسی و پیامبران را از پروردگارشان‪ ،‬فرق نمیگذاریم میان هیچ یک از ایشان‬ ‫و ما خدارا منقادیم‪.‬‬

‫تورات شریف کتاب متمایز کننده حق ازباطل ‪ ،‬هدایت ازضاللت ‪ ،‬حالل از حرام و مسا ئل‬ ‫دیگر بود ‪ ،‬روشنگر تاریکی های جهل وغفلت بود و پند و اندرزهایی برای متقیان وخایفین‬ ‫ازبد کاری ها بود‪ .‬شکی نیست که متام کتابهای آسمانی برای هدایت بشرنازل شده اند و‬ ‫شرط هدایت تقواداریست و متقی کسی است که به غیب از پروردگارعاملیان خوف دارد واز‬ ‫قیام قیامت میترسد‪.‬‬ ‫الفرقان َو ِ‬ ‫َ‬ ‫َو ل َ َقد آتَین َا ُموسی َو ها ُر َ‬ ‫ین * الّذین یخشون ربّهم‬ ‫ون‬ ‫لمتّق ِ َ‬ ‫ضیآ ًء ّو ذِکراً ل ّ ِ ُ‬ ‫الساعة مشفقون (سورة االنبیاء ‪ ،‬آیات ‪) 49 - ۴۸‬‬ ‫بالغیب وهم ّمن ّ‬

‫ویقینا به موسی و هارون کتابی دادیم که فرقان " کتاب جدا کننده حق از باطل" و‬ ‫روشنی " که بآن حق از باطل تمیز گردد " و تذکر "پند و اندرز" برای پرهیزگاران‬ ‫است ‪".‬متقیان " آنهایی اند که از پروردگارشان به غیب میترسند ‪ ،‬و از قیامت هراسان‬ ‫اند‪.‬‬

‫قرآنکرمی به کجروی های یهودیان اشاره منوده میفرماید‪ :‬تورا ت که چراغ هدایت بودو‬ ‫پیامبران به اساس آن حکم و مردم را براه مستقیم دعوت مینمودند ولی متکبران و مردم دنیا‬ ‫پرست آن را حتریف وبه جای احکام خدا ازهوی وهوس‬


‫تیاده تیلباق‬

‫‪15‬‬

‫خویش پیروی منودند و حکم و فیصله های خودرا بجای آیات خدا مجری ساختند و با حتریف‬ ‫آیات الهی به زراندوزی پرداختند ‪ ،‬در حالیکه شاهد حقانیت کتاب خدابودند وآگاهانه به‬ ‫انحرافات دست زدند ‪ ،‬پس هرکه آیات خدارا حتریف منوده خالف احکام واضح الهی فیصله‬ ‫و حکم مناید کافراست ‪.‬اینست که خداوند متعال میفرماید‪:‬‬ ‫ورات فِیه َا ُهدً ی َّو نُور ج یَ ُ‬ ‫حک َم ب ِ َها النّبّیُّ َ‬ ‫ین‬ ‫َ‬ ‫اِن ّا اَن َزلناالتّ‬ ‫ین اَس َل ُموال ِ ّل ِذ َ‬ ‫ون ال ّ ِذ َ‬ ‫الربّانِیّ ُو َن َوا َ‬ ‫الحبا ُربِمااستُحف ِ ُظوا مِن کِ ِ‬ ‫تاب اهلل ِ َوکانُوا َع َلیهِ ُش َهدا َء ج َفال‬ ‫َها ُدوا َو ّ‬ ‫ال ط َو َمن لّم یَ ُ‬ ‫اخشون * َوال تَشتَ ُروا بِآیاتِی ثَ َمنًا َقلِی ً‬ ‫اس َو َ‬ ‫ت َ‬ ‫حکم بِمآ اَن َز َل‬ ‫َخش ُواالنّ َ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ک ُه ُم َ‬ ‫اهللُ َف ُاولئ َ‬ ‫الکاف َر َ‬ ‫ون ط (سورة املائدة ‪ ،‬آیا ت ‪) 44 ۴۳-‬‬ ‫یقینا فرود آوردیم تورات را " که " در و ی هدایت و روشنی است ‪ ،‬حکم میکنند بآن‬ ‫پیغمبران که منقاد حکم الهی اندبرای یهود و حکم میکنند خدا پرستان و احبار ایشان‪،‬‬ ‫همه حکم میکردند بآنچه حافظ آن گردانیده شده انداز کتاب خدا و بران گواه بودند‬ ‫"یقین داشتند که کتاب الهی است" ‪ ،‬پس گفتیم مترسید از مردمان و از من بترسید و‬ ‫آیات مرا به بهای اندک نفروشید‪ .‬و هرکه حکم نکند بآنچه فرو فرستاده است خدا ‪،‬‬ ‫پس ایشان کافرا نند‪.‬‬

‫تورات واجنیل هدایت وپند و اندرزونصیحت اند برای متقیان و پرهیزگاران‪.‬اگر اهل کتاب‬ ‫ازاحکام اجنیل و تورات پیروی مینمودند هدا یت میشدند ولی این همه کجروی ها و ظلم‬ ‫وستم و فسق و فجور نتیجه عدم پیروی از کتا بهای آسمانیست‪ .‬جاییکه قرآنکرمی میفرماید‪:‬‬ ‫و ق ّفیناعلی آثارهم بعیسی ابن مریم مصدّ قا لّما بین یدیه من التّوراة وآتیناه‬ ‫االنجیل فیه هدا ّو نور ّومصدّ قا لمابین یدیه من التّوراة و هدی ّو موعظة للمتّقین‬ ‫(سورة املائدة ‪ ،‬آیت ‪)46‬‬ ‫ُ‬

‫از پی آن رسوالن ‪ ،‬عیسی پسر مریم را فرستادیم که پذیرفته بود توراتی راکه در‬ ‫اختیار داشت ‪ ،‬و به او دادیم ا نجیل را که دران هدایت و نوربود و مصدق " موافق "‬ ‫کتاب پیشین یعنی تورات وهدایت وپندی بود برای پرهیزگاران‪.‬‬

‫درین آیت صراحتا میفرماید که اجنیل مشتمل هدایات وراهنماییها و پند و اندرز و مواعظی‬ ‫بود برای متقیان ‪.‬‬


‫‪16‬‬

‫تقوی‬

‫پند و اندرز قرآن‬ ‫قرآن تذکروپند ونصایح نیک است برای کسی که اراده شنیدن پندو نصیحت را داشته و‬ ‫درجستجوی هدایت است‪ .‬انسان های خود سروخود کامه و مغرور که حوصله شنیدن پند‬ ‫واندرزرا ندارند از نعمت هدایت محروم خواهند بود‪ .‬حضرت محمد (ص) با همه توان‬ ‫خویش به دعوت مردم به دین اسالم پرداخت و همه مشکالت را درین راه حتمل منود ولی‬ ‫افرادی به دشمنی و دروغ و بهتان و دسیسه دست زدند واز قبول دعوت ابا ورزیدند ‪ .‬رسول‬ ‫(ص) ازین حالت دلتنگ شده رجن میبرد ولی خداوند میفرماید ‪ ( :‬پند و نصیحت تو باالی‬ ‫کسی مؤثر است که پند شنو است واز خدا به غیب میترسد‪ . ).‬کسیکه به هدایات قرآنی‬ ‫گو ش منیدهد و تکبر وغرور برو سیطره دارد چگونه هدایت خواهد شد؟‬ ‫مشیت خداوند برینست هرکه اراده هدایت را دارد خداوند اورا هدایت مینماید ‪.‬‬ ‫ال ان ّه تذکرة * فمن شاء ذکره * و ما یذکرون ا ّ‬ ‫ک ّ‬ ‫ال ان یّشاء اهلل ط هو اهل التقوی‬ ‫و اهل المغفرة (سورة املدّ ّثر ‪ ،‬آیات ‪)54-56‬‬ ‫هرگزنه ! " چنین نیست که قرآن را کهانت عنوان میکنند" یقینا قرآن پند و اندرز است‬ ‫‪ ،‬پس هرکه آرزو دارد " تا پند گیرد " پند گیرد ‪ ،‬وپند نخواهد گرفت مگر آنکه خدا‬ ‫" به هدایتش " اراده نماید ‪ ،‬اوست اهل تقوی و اهل مغفرت "خدای متعال شایسته‬ ‫عبادت است و ازو باید ترس و امید داشت وهرکه تقوی وپرهیزگاری نمود خداوند‬ ‫گناهانشرا می آمرزد"‪.‬‬

‫انس ابن مالک(رض) روایت میکند که رسول اهلل (ص) به ارتباط این آیت فرمود‪:‬‬ ‫" قال ربکم عزو جل انا اهل ان اتقی فال یشرک بی شئ فاذا اتقانی العبد فانا اهل‬ ‫ان اغفر له"‬

‫من سزاوارم که ازمن بترسید و با من چیزی را شریک نگردانید چون بنده از من حذر و از شرک‬ ‫خودداری نماید ‪ ،‬شأ ن من اینست که گناهانشرا بیامرزم‪".‬‬

‫قرآ ن به زبان عربی نازل و آیات وعید به تکرار دران ذکر گردیده است‪ .‬یاد آوری ازعذاب‬ ‫دوزخ و محشر وحکایات اقوام قبلی مبنظورپند واندرزو هدایت انسان ها ست‪ .‬اگر کسی‬ ‫درجستجوی هدایت است همین کتاب و سیله رهنماییست و حد اقل با این آیات وعید و‬ ‫سرگذشت اقوام قبلی در دل طاغیان ترس پیداشده از عاقبت اعمال زشت شان بترسند و به‬ ‫تفکر گرایندکه چه میکنند و سراجنام چه خواهد شد؟‬ ‫صرفنا فیه من الوعید لع ّلهم یتّقون او یحدث لهم‬ ‫و کذالک انزلناه قرآنا عربیّا ّو ّ‬


‫‪17‬‬

‫تیاده تیلباق‬

‫ذکرا‬

‫(سورة طه ‪ ،‬آیة ‪) 113‬‬

‫بدینگونه قرآن را "بزبان " عربی نازل کردیم وهشدار های گوناگون درا ن بیان داشتیم‬ ‫شاید به خود آیند یا برای آنها تذکری باشد‪.‬‬

‫همچنین میفرماید‪:‬‬ ‫الرحمان بالغیب ج ّ‬ ‫فبشره بمغفرة و اجر کریم‬ ‫ان ّما تنذر من اتّبع الذکر و خشی ّ‬

‫سورة یس ‪ ،‬آیة ‪) ۱۱‬‬

‫(‬

‫جز این نیست که کسی راکه پند پذیراست و به غیب از خدا ترس دارد ‪ ،‬ا نذار‬ ‫میکنی ‪ ،‬پس اورا به آمرزش و اجر کریم خوش خبری نما‪.‬‬

‫قرآن برای زحمت نازل نشده بلکه رحمت است وپند و اندرز نیکوست برای کسانیکه‬ ‫ازمواخذه الهی ترس دارند و هرکه از احکام الهی پیروی منود سعادت دنیا و آخرت را کسب‬ ‫خواهد منود‪.‬‬ ‫طه * ما انزلنا علیک القرآن لتشقِی * ا ّ‬ ‫ال تذکرة لّمن یّخشی‬

‫(سورة طه ‪ ،‬آیات ‪) ۳-۱‬‬

‫قرآن را بر تو نازل نکردیم که به مشقت افتی ‪ ،‬بلکه پند و تذکریست برای کسیکه‬ ‫" از خدا " میترسد‪.‬‬

‫کسی که از عذاب الهی ترس دارد و به غیب از خدا میترسد ‪ ،‬از پند و اندرز کتاب خدا‬ ‫بهتر مستفید میگردد و موعظه و انذار و بشارت های پیامبر خدا را با گوش و هوش میشنود‬ ‫و در راه خدا هدایت میگردد و انسان متکبر و خودخوا ه که نیت هدایت را ندارد و آرزوی‬ ‫پرهیزگاری را در دل منی پروراند از نعمت هدایت بی بهره خواهد ماند‪.‬‬ ‫درین زمینه به متثیل شیخ سعدی توجه منایید ‪:‬‬ ‫ُگ���ل خ��و شبو در حما م روزی‬ ‫بدوگفتم که مشکی یا عنبری تو‬ ‫بگفتا م��ن ِگ��ل نا چیز بو د م‬ ‫جمال همنشین ب��ر م��ن اث��ر کرد‬

‫رسید از دس��ت محبوبی بدستم‬ ‫ک��ه از ب���وی دال وی���ز ت��و مستم‬ ‫ولیکن م��د ت��ی ب��ا ُگ���ل نشستم‬ ‫وگرنه من همان ب��ودم که هستم‬

‫سعدی‬


‫‪18‬‬

‫تقوی‬

‫مردم خودخواه ازهدایت کمتر بهره میگیرند‬ ‫در اثنائیکه رسول اهلل (ص) با تعدادی از سرا ن قریش در رابطه با اسال م داخل صحبت‬ ‫بود‪ ،‬عبداهلل ابن ام مکتوم (رض) به خدمت آنحضرت آمده توجه اورا بخود جلب و در مورد‬ ‫مفهوم آیتی از و سوال منود ‪ .‬آنحضرت خیلی عالقه داشت تا سران قریش را دعوت منا ید و‬ ‫آرزو داشت تا با امیان آوردن آنها تعداد زیاد قبیله قریش به اسال رجو ع منایند و از طرف دیگر‬ ‫عبداهلل ابن ام مکتوم که مسلمان است و میتواند در فرصت دیگری آ مده سوال کند‪ .‬اگر به‬ ‫سوال او فعال جواب دهم سران قریش بی حوصله شده از قبول اسالم سر باز میزنند وبار دیگر‬ ‫چنین فرصت برامی حاصل نخواهد شد‪ .‬رسول (ص) از ین حالت ملول شده آثار ماللت در‬ ‫چهره اش ظاهر گردید‪ .‬بناء این آیات نازل گردید ‪.‬‬ ‫یذ ّکی * او ّ‬ ‫عبس و تولّی * ان جاء ه اال عمی * و ما یدریک لع ّله ّ‬ ‫یذ ّکر فتنفعه‬ ‫الذکری * و ا ّما من استغنی * فانت له تصدّ ی * و ما علیک ان ّ‬ ‫ّ‬ ‫ال ی ّز ّکی َ و ا ّما من‬ ‫جاءک یسعِی * و هو یخ ِ‬ ‫شی * فانت عنه تل ّهِی (سورة عبس ‪ ،‬آیات ‪)10-1‬‬ ‫رو ترش کرد و رو گردانید ‪ ،‬بسبب آنکه نا بینا پیش او آمد ‪ ،‬و چه میدا نستی ؟ شاید‬ ‫وی پاک میشد " هدایت میگردید" و یا " پند و نصیحت را " میشنید وازان بهره مند‬ ‫میشد ‪ ،‬و اما آنکه استغنادارد " بنا بر تکبر و خود خواهی و بی پروایی به نصایح‬ ‫تو گوش نمیدهد " ‪ ،‬باو توجه خود را معطوف نموده اید ‪ ،‬و به پاک نشدن آن ملزم‬ ‫نیستی " در صورت ایمان نیاوردنش هیچگونه مالمتی متوجه تو نخواهد بود" ‪ ،‬و اما‬ ‫کسی که " باکمال شوق و رغبت به اسالم و شنیدن پند و اندرز " شتابان بسوی تو‬ ‫آمد ‪ ،‬در حالیکه از خدا میترسد ‪ ،‬و تو از و رو میگردانی ؟‬

‫بعد ازین واقعه هربار که آنحضرت با این نابینا روبرو میشد ‪ ،‬اورا توصیف منوده میفرمود‪( :‬‬ ‫مرحبا مبن عاتبنی فیه ر ّبی ) خوشا بحال کسی که خدا مرا در رابطه با او مورد عتاب قرار داد‪.‬‬ ‫موعظه ودعوت زمانی موءثر است که مخاطب پند شنوبوده برای قبول حق آمادگی داشته‬ ‫باشد اما کسیکه استغنا دارد و در جامه تکبر و غرور پیچیده است ‪ ،‬پند و نصیحت برو چه‬ ‫اثر خواهد داشت؟‬ ‫آیا انسان خودخواه و مغروردقت منیکند که او از علق و خون غلیظ وآب منی که از هردو‬ ‫احساس کدورت دارد خلق شده و چیزی را منیدانست و طفلی بود ناتوان و نا فهم که خداوند‬ ‫اورا قدرت و استعداد و توامنندی و آگاهی و دانش دا د و چگونه هنگام قدرت و نیرو مندی‬ ‫و دستیابی به مال و ثروت به تکبر و سرکشی و طغیان دست زده پروردگارخودرا را فراموش‬ ‫میکند وازخدا رو گردا ن میشود و بنده خدا (پیامبر) راکه مردم را به پرهیزگاری امرمینماید‪،‬‬


‫تیاده تیلباق‬

‫‪19‬‬

‫به دروغ نسبت داده مورد بهتان و تهمت و تبلیغات سوء و اذیت و تعذیب قرار میدهد واز‬ ‫عبادت خدا و مناز باز میدارد ؟ آیا به این حقیقت پی منیبرد که خدا درهمه حال ناظرو حاضر‬ ‫است ؟‬ ‫ک ّ‬ ‫ان االنسان لیطغی * ان ّر آه استغنی * ّ‬ ‫ال ّ‬ ‫الرجعی * ارئیت الّذی‬ ‫ان الی ربّک ّ‬ ‫ینهی َ عبدا اذا ص ّلی * ارئیت ان کان علی الهدی * او امر بالتّقوی * ارئیت ان ّ‬ ‫کذ‬ ‫ب و تولّی * الم یعلم با ّن اهلل یری (سورة العلق ‪ ،‬آیا ت ‪) 14-6‬‬ ‫براستی انسان با مشاهده استغنایش" داشتن مال و قدرت " سرکشی مینماید ‪ .‬بیشک‬ ‫برگشت بسوی پروردگار توست‪ .‬آیا ندیدی کسی " ابوجهل " را که بنده ای "‬ ‫محمد" را از نماز باز میدارد ‪ ،‬آیا ندیدی "باوجود اینکه " آن بنده "محمد " درراه‬ ‫راست" راه روشن و صاف و برحق " روان و "مردم را " به پرهیزگاری امر مینماید‬ ‫‪ ،‬آیا ندیدی آن " ابوجهل منع کننده از نماز " را که تکذیب مینماید وازایمان رو‬ ‫گردانی میکند ‪ ،‬آیا نمیداند که بدون تردید خدا "کردارش را" می بیند " و برایش‬ ‫مجازات مقرر میدارد‪".‬‬

‫سعدی وحافظ در اشعار شان درباره تکبر چنین گفته اند‪:‬‬ ‫ب��ه زن���دان لعنت گ��رف��ت��ار کرد‬

‫تکبر ع��زازی��ل را خ���وار ک������رد‬ ‫سعدی‬ ‫عیباستبزرگبرکشیدنخودرا‬ ‫از مردمک دیده بباید آمو خت‬ ‫حافظ‬

‫وز جمله خلق برگزیدن خود را‬ ‫دیدن همه را و ندیدن خود را‬ ‫ ‬



‫‪21‬‬

‫حب دنیا سررشته گناهان‬ ‫دنیا پرستی و چسپیدن به مادیات انسان را از خدا بیگانه ساخته به گناه و خیانت و‬ ‫ظلم و فساد میکشاند و مانع بزرگی در راه هدایت است‪.‬‬ ‫بلی دنیا دوست دا شتنیست و خدا وند این احساس حب دنیا را در وجود ما خلق منوده است‬ ‫ولی با این احساس و همه توامنندیهای خداداد مورد امتحان الهی قرار دارمی و مسئولیت دارمی‬ ‫تا ازین استعدادها مطابق احکام الهی استفاده مناییم‪.‬‬ ‫حب دنیا در سرشت انسان جابجا شده است ودرا ن حکمت های بزرگی نهفته است ‪ .‬نه‬ ‫تنهابا این استعداد خداداد موردامتحان قراردارمی بلکه درزندگی بشریت تاثیرعمیقی دارد‪.‬‬ ‫تصورکنید اگرهرکسی ازتاریخ مرگش مطلع باشد به کار روزمره خود دوام خواهد داد و در‬ ‫کسب ثروت قدمی خواهد گذاشت ودر آبادی وطن و محیط جدو جهد خواهد منود؟! همین‬ ‫آبادی شهرهای بزرگ و مزین وقصر ها و تعمیرات مجلل و ایجاد تکنالوژی جدید همه به‬ ‫اساس روحیه حب دنیا صورت میگیرد‪.‬اگر محبت خانه و و طن و دنیا منیبود این همه آبادی‬ ‫ها نبود‪ .‬مهمتر از همه اگر محبت خانوواده و زن و اوالد منیبود نسل بشر ادامه نداشت و‬ ‫امروز انسانی در دنیا و جود منیداشت‪ .‬خداوند برای ادامه نسل و آبادی متواتر زمین محبت‬ ‫دنیا را در سرشت انسان گذاشت ‪ .‬محبت زن انسان را به ازدواج ترغیب مینماید و محبت‬ ‫اوالد اورا به سرپرستی و تربیه آنها وادار میسازد و زینت دنیا و قدرت و سلطه اورا به تشکیل‬ ‫دولت و نظام و تکنالوژ ی جدید و اداره قوی و داشنت لشکر و اردو تشویق مینماید ‪.‬‬ ‫بلی خداوند دنیارا با همه ظواهرش برای انسان مزین جلوه گر ساخته است و دران حکمت‬ ‫هایی نهفته است ولی نباید در ین دار و مدار خدار فراموش منود وبه طغیان و سرکشی و‬ ‫جتاوز و حق تلفی پرداخت و نباید مرگ را فراموش کرد و برای زندگی آخرت توشه ای با‬ ‫خودداشت زیرا دنیا کشتزار آخرت است‪.‬‬ ‫دنیا دوست داشتنیست و لی عمر به سرعت میگذرد و عمر گذشته به ماضی تبدیل و‬ ‫مستقبل در حال تبدیل شدن به ماضی است وزندگی گذشته ماهرچه بود سرابی بیش نیست‬ ‫وهمانند خواب وخیال در مغز ما گاهی خطور میکند و لی به پیشگاه اهلل از متام عملکرد‬


‫‪22‬‬

‫تقوی‬

‫خویش در روز محشر حساب میدهیم و جزای اعمال حق است‪.‬‬ ‫انسان پرهیزگار در معامله با دارو مدار دنیا محتاط بوده همه استعداد ها و ثروت و صالحیت‬ ‫هایش راطور ی توجیه مینماید که رضای خدارا حاصل مناید‪.‬‬ ‫ان اهلل‬ ‫ان ّ‬ ‫الدنیا حلوة حضرة ‪ ،‬و ّ‬ ‫عن ابی سعید الخدری (رض) عن ال ّنبی (ص) قال‪ّ " :‬‬ ‫فان ّاول فتنة بنی‬ ‫مستخلفکم فیها فینظر کیف تعملون ‪ ،‬فا ّت‬ ‫ّ‬ ‫قواالدنیا وا ّتقواال ّنساء ‪ّ ،‬‬ ‫اسرائیل کانت فی ال ّنساء " رواه مسلم‪.‬‬ ‫از ابو سعید الخدری (رض) روایت است که پیامبر خدا فرمود ند‪ :‬همانا دنیا شیرین و سرسبز"پرزرق‬ ‫و برق و جالب" است و خداوند شمارا دران خلیفه ساخته است تا ببیند که چگونه عمل میکنید ‪،‬‬ ‫پس بترسید از دنیا وبترسید اززنان ‪ ،‬زیرا اولین ابتالی بنی اسرائیل در باره زنها بود‪.‬‬ ‫از م��ن خ��ب��رت ک��ه بینوا خ��واه��ی رفت‬ ‫میدا ن که چه میکنی کجا خواهی رفت‬

‫گ��ردر ره شهوت و ه��وی خواهی رفت‬ ‫ب��ن��گ��ر ب��ک��ج��ای��ی زک��ج��ا آم����ده ا ی‬

‫حافظ‬ ‫و آرام���گ���ه اب��ل��ق ص��ب��ح و ش���ام ا ست‬ ‫قصریست ک��ه تکیه گ��اه ب��ه��رام ا ست‬

‫ای��ن کهنه رب���اط راک���ه ع��ال��م ن��ام ا ست‬ ‫بزمیست که وامانده صد جمشید ا ست‬

‫خیام‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪23‬‬

‫حب شهوات‬ ‫حب نفس و شهوت ‪ ،‬لشکر و قدرت ‪ ،‬مال و ثروت ‪ ،‬انسان را از خدا بیگانه میسازد‪.‬‬ ‫انسان های ماده پرست و دنیادار در زر اندوزی و کسب ثروت مشغول شده میکوشند به هر‬ ‫وسیله ممکن و از راهی که میسر است پول ودارائی ولشکر و قدرت بدست آرند‪ .‬این مردم‬ ‫همیشه مصروف اند و اندکی در رابطه با خلقت جهان و کاینات به فکر منیروند و تصور‬ ‫منیکنند که مرگ حتمی الوقوع بوده و زندگی بعد از مرگ چگونه خواهد بود ؟ آیا در برابر‬ ‫اعمال نیک و بد مکافات و مجازاتی درکار است یا خیر؟‬ ‫آیا مردم محرو م و مظلوم جامعه چه احساسی دارند و اگر در موقف آنها قرار داشته باشیم چه‬ ‫دردی را احساس خواهیم کرد؟‬ ‫آیا عمر مارا چه مدتی فرصت خواهد داد تا به عیاشی و خوشگذرانی ‪ ،‬ظلم و ستم وحق‬ ‫تلفی ‪ ،‬دروغ پردازی و فریبکاری ‪ ،‬و فساد وویرانگری خویش ادامه دهیم؟‬ ‫اینست که خداوند میفرماید‪:‬‬ ‫حب ّ‬ ‫الشهوات من الّنسآ ء و ا لبنین والقناطیر المقنطرة من الّذهب‬ ‫زیّن للنّاس ّ‬ ‫ّ‬ ‫المسومة وا ال نعام وا لحرث ‪ ،‬ذالک متا ع ا لحیوة الدّ نیا ج‬ ‫والفضة والخیل‬ ‫ّ‬ ‫وا هلل عنده حسن ا لمآ ب * قل أؤ نبئکم بخیر ّمن ذالکم ط للذین اتّقوا عند‬ ‫ربّهم ّجنت تجری من تحتها االنهارخلدین فیها و ازواج مط ّهرة و رضوان من‬ ‫اهلل ط واهلل بصیر با لعباد * الّذین یقولون ربّنا ان ّنا آمنّا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا‬ ‫الصادقین والقانتین والمنفقین والمستغفرین باال سحار‬ ‫الصا برین و ّ‬ ‫عذاب الّنار* ّ‬ ‫(سورةآل عمران ‪ ،‬آیات ‪)۱۷ - ۱۴‬‬

‫مزین شده است برای مردم محبت آرزو های نفس "منجمله" زنان ‪ ،‬فرزندان ‪ ،‬خزانه‬ ‫های پر از طال و نقره ‪ ،‬اسپان نشانی شده ‪ ،‬چهار پایان ‪ ،‬وزراعت‪ .‬اینها متا ع دنیا اند‬ ‫‪" ،‬اما" سرانجام نیکو نزد خداست‪.‬‬ ‫بگو" به ایشان ای محمد " !آیا خبر دهم برایتان از چیزی که بهتراست ازین ها برای‬ ‫متقیان نزد خداوند "یعنی" باغهای بهشت که در زیر "قصر ها و درختان آن"جوی ها‬ ‫روان است" ‪" ،‬ایشان درین جنت ها" دایم باشند‪ ،‬وهمسرا ن پاک‬ ‫و خشنودی خداوند‪ .‬خداوند به بندگان بیناست‪ .‬کسانیکه میگویند‪:‬ای پروردگارا!‬ ‫بیشک ما ایمان آوردیم ‪ ،‬گناهان مارا ببخش و از عذاب دوزخ ما را نگهدار! هما ن‬ ‫مردم شکیبا‪ ،‬راستگو‪ ،‬فرمان بردار‪ ،‬خرچ کننده‪ ،‬و آمرزش خواهان سحرگاهی ‪.‬‬

‫درین آیات شش چیز ذکر شده که برای هر انسا ن دوست داشتنی اند و انسان را بخود جذب‬


‫‪24‬‬

‫تقوی‬

‫مینمایند و بحیث زینت دنیا شناخته میشوند‪.‬اما آنکه از عذاب خدا و آمدن روز جزا و‬ ‫حساب و کتاب ترس دارد ‪ ،‬تقوی و پرهیزگاری را پیشه منوده ازین متا ع زندگی در راه‬ ‫حصول رضای الهی استفاده مینماید‪.‬‬ ‫این شش چیز عبارت اند از‪:‬‬ ‫‪ ۱‬حب عالیق جنسی‬‫نکاح سنت است و محبت با خانواده و تربیه سالم اوالد کاریست نیکو اما فساد اخالقی و‬ ‫شهوت پرستی عامل گمراهی و هالکت است‪.‬‬ ‫امروز در کشور های غیر اسالمی ‪ ،‬مردم در منجالب فساد اخالقی دست و پا میزنند و راه‬ ‫جنات را گم کرده اند‪.‬‬ ‫شیوع مرض ایدز‪ ،‬ازبین رفنت کیان خانواده و زندگی خانوادگی ‪ ،‬بی عالقگی به تولد و‬ ‫تناسل و سیر نزولی نفوس کشورها‪ ،‬استخدام زنان در مراکز عیاشی ‪ ،‬ازدواج رسمی مرد‬ ‫با مرد‪،‬ازدیاد طالق زنان ‪ ،‬زندگی مجردانه زن ها و مرد ها ‪ ،‬بی سر نوشت ماندن نوزادان‬ ‫ونوجوانان وصدها مشکالت دیگر در پی آن وجود دارد‪.‬‬ ‫درین کشورها عالقه به درس و تعلیم و کار کم شده دختران و پسران نو جوان بنام رفیق باهم‬ ‫ارتباط داشته از خانه و مکتب و دانشگاه بیرون شده مصروف خوشگذرانی اند ‪.‬گاهی با‬ ‫کمال بی حیایی در روی جاده ها با هم دست بازی و بغل گیری مینمایندو ‪...‬و گاهی هم‬ ‫در شراب خانه ها مست و مدهوش میگردند تا جاییکه پولیس آنهارا در موتر خویش به خانه‬ ‫شان میبرد ‪ ،‬وبه جنگ و زد و خورد وبی نظمی و قتل ودزدی مبادرت میورزند ‪.‬گاهی زنان‬ ‫در دستگاه ها ی تولیدی به کار های طاقت فرسا استخدا و مقداری دست مزد میگیرند و لی‬ ‫در اخیر هر هفته باید آن را در عیاشی مصرف کنند و حتی دراخیر شب به کرایه راه محتاج‬ ‫گردیده به دزدی و سوال و‪ ....‬د ست میزنند تا بخانه برسند‪.‬این مردم اصالیا مصروف کار‬ ‫اند ویا مست و مدهوش که درهردو صورت قادر به درک خوب و بد منیباشند‪.‬‬ ‫بلی آنکه شهوت برو غلبه منوده است وبا نوشیدن شراب بی خود شده دیگر از جادهء انسانیت‬ ‫بیرون گردیده ‪ ،‬حیثیت دیوانه ویا حیوانیرا دارد ‪.‬‬ ‫حدیث شریف درین خصوص میفرماید ‪(:‬ما ترکت بعدی فتنةاضر علی الرجال من النساء‪).‬‬ ‫(هیچ فتنه ای مضر تر از زنان رابعد از خود برای مردان نگذاشته ام‪).‬‬ ‫‪ ۲‬فرزندان‬‫خانواده ‪ ،‬فرزندان ‪ ،‬قو م و قبیله چیز بد نیست بلکه انسان موجود اجتما عیست و به آنها‬ ‫ضرورت دارد‪.‬طبیعتا هرانسان فرزندان و قوم خودرا دوست دارد‪ .‬اما زمانیکه این احساس‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪25‬‬

‫انسان را به تکبر و خود خواهی و قوم پرستی و نشنلیزم بکشاند ‪،‬به حقوق دیگران جتاوز‬ ‫مناید و همه امتیازات را به قوم خود منحصر سازد ‪ ،‬به قوم تکیه کند و خدارا فراموش مناید‪،‬‬ ‫باید بداند که این وسایل وزینت زندگی دنیا فنا شدنیست و خداوند متعال مارا با آن‬ ‫امتحان مینماید‪.‬‬ ‫‪ ۳‬خزانه های پر از طال و نقره‬‫مال و ثروت برای زندگی دنیا ضروری و دوست داشتنیست ‪،‬اما بآ ن نباید تکیه کرد وافتخار‬ ‫منود‪ ،‬زیرا ممکن است آن را از دست داد و ‪.‬‬ ‫چه سر مایه های هنگفتی جمع آوری شده اما طی حتوالت اجتماعی به افرد و اقوام دیگری‬ ‫تعلق گرفت ‪ ،‬چه بسا قصر هایی که توسط افراد و رژمی هایی تعمیر گردید و قبل ازینکه‬ ‫مالک آن داخلش گردد در تصرف کس دیگری قرار گرفت و چه سر مایه های هنگفت و‬ ‫وسایل زندگی که مالکش قبل از استفاده ازان از دنیا رفت ‪.‬‬ ‫‪ ۴‬اسپان نشانه دار‬‫اسپ وسیلهء سفر ووسیمه جنگیست که حاال موتر‪ ،‬تانک های محاربوی‪،‬طیارات مسافربری‬ ‫و جنگی‪ ،‬تفنگ وتوپ و غیره جا ی آ نرا گرفته است‪.‬‬ ‫اینها زینت ومتا ع دنیا بیش نیستند و روز ی در یک دست و روزی در دست دیگری قرار‬ ‫دارند‪.‬نباید بآن مغرور شد و ازان برای سلطه گری نارواو قتل و غارت و ایجاد فساد در روی‬ ‫زمین استفاده منود‪.‬خدا خالق انسا نهاست ومالک حقیقی همه چیز ‪ ،‬هرزمانی خدا خواست‬ ‫این وسایل را از ما میگیرد‪.‬مهمتراینکه همه این وسایل فقط مخصوص دنیاست و دور یا‬ ‫نزدیک مرگ دامنگیر ماشده بجز کفن چیزی را مالک نخواهیم بودو جز اعمال صالح چیزی‬ ‫بدرما نخواهد خورد‪.‬‬ ‫‪ ۵‬چهار پایان‬‫چهار پایان و رمه و گله وسایل دیگر زندگی بوده ‪ ،‬انسان بآ نها محبت دارد‪.‬اما نباید برای‬ ‫ازدیاد آن به حرامخوری و چور وچپاول دست زد و به حقوق دیگران جتاوز منود و چنان در‬ ‫رمه و گله غرق شد که خدارا فراموش کرد‪.‬‬ ‫‪ ۶‬کشت و زراعت‬‫داشنت زمین زراعتی و کشت و کار و سیله رزق و روزی بوده هر کس بآ ن محبت دارد‪.‬اما‬ ‫چه کشور کشایی ها و قتل وویرانگری هایی برای تصرف زمین صورت‬ ‫میگیرد‪ .‬هزاران انسان به قتل میرسد وحرث و نسل هالک میگردد ومدنیت هایی یکسره‬


‫‪26‬‬

‫تقوی‬

‫ازبین میرود که در ورای آن هدفی جز تسخیر سرزمین ها وجود ندارد‪.‬اما چه بسا جهان‬ ‫کشایان که متام عمرشان در ویرانگری وقتل وخون ریزی سپری شد و سرزمین هاییراتصرف‬ ‫منودند ولی دران زیست نکردند‪ .‬یا به شکست مواجه شد‪،‬و یا مرگ اورا مجال نداد‪.‬‬ ‫اینها (شش مورد باال) متاع ومال و زینت ووسایل زندگی دنیا اند ‪ .‬اما حقیقت امراینست‬ ‫که همه بسوی خدا بر میگردمی و ملجأ و مرجع همه بسوی اوست ‪ ،‬سراجنام وپایان کار هابه‬ ‫او تعلق دارد و سعادت وکامیابی دنیا و آخرت نصیب متقیان خواهد بود ‪.‬سعادت مند‬ ‫کسیست که ازین دارو مدار طبق هدایات الهی استفاده مناید‪.‬‬

‫تکبر و فساد‬ ‫دنیا پرستی وحرص ‪ ،‬نفاق و تکبروغروروغارت گری وفساد را بنبال دارد‪ .‬انسان حریص‬ ‫‪ ،‬هرچیزرا بخود میخواهد وبادیگران حسد میورزد ‪ ،‬هنگام ضعف تغیر چهره داده ‪،‬در برابر‬ ‫زورمندان به متلق وچاپلوسی متوسل میشود اما درمعامله با کسانیکه توان دفاع از خود را‬ ‫ندارند حیثیت حیوان وحشی را بخود میگیرد‪.‬گاهی به یک لباس وگاهی به لباس دیگر و‬ ‫گاهی در یک موقف و گاهی در موقف دیگری در بین مردم ظاهر میگردد‪.‬‬ ‫منا فقین ازهمین چهره هااند ‪ .‬دیده میشود زمانیکه فتح و نصرت نصیب مسلمانان گردد‬ ‫با کمال چرب زبانی میگویند ماازقبل با شمابودمی ‪ ،‬سابقه طوالنی در نهضت دارمی ‪...‬اگربه‬ ‫مسلمانان مصیبتی رسد به سرعت خودرا به دشمنان مسلمانان رسانده ادعا میکنند که تائید‬ ‫ما از مسلمانان متسخر ی بیش نیست ‪ ،‬با دست خالی منیشود دنیارا تسخیر منود ‪ ،‬کجاست‬ ‫پالن و پروگرام ‪ ،‬درایت و زیرکی ندارند ‪ ،‬خودرا به هالکت می اندازند ‪ ،‬جوانان را به خطر‬ ‫مواجه ساختند ‪ ،‬دل ما به مردم میسوزد !!؟‬ ‫این مردم دنیا پرست که سعادت ونیکبختی ‪ ،‬عزت و آبرو ‪ ،‬و کامیابی و پیروزی را در مال و‬ ‫ثروت جستجو میکنند وهرکه صاحب گنجینه ها و سرمایه ها بود اورا عزیز و قابل ستایش‬ ‫میدانند و به او سرتعظیم فرود می آورند وآنراکه ازین امتیاز برخوردار نیست ذلیل وبی ارزش‬ ‫می پندارند و هرگونه ظلم وستم را به او روا میدارند‪ .‬دربرابر باال دستان متملق و در برابر‬ ‫ضعیفان ظالم و حق تلف اند‪.‬‬ ‫ولی دربین مردم کسی را خواهید دید که نفس خودرا دربدل رضای خدا میفروشد و متام دارو‬ ‫مدار و زندگی خودردرین راه وقف مینماید ‪.‬خدا رؤ ف و رحیم است و اجر و پاداش آنها را‬ ‫هرگز ضایع منیگرداند و سعادت دنیا و عقبی را برایشان ارزانی خواهد منود‪.‬‬ ‫چهره این مردم در قرآ نکرمی چنین معرفی میگردد‪:‬‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪27‬‬

‫قوله فی الحیاة الدنیا و یشهد اهلل علی ما فی قلبه وهو الدا‬ ‫ومن الناس من یعجبک َ‬ ‫لخصام *واذا تولّی سعی فی االرض لیفسد فیها و یهلک الحرث والنسل ط واهلل‬ ‫ال یحب الفساد * واذا قیل له اتق اهلل اخذته العزة باالثم فحسبه جهنم ط و لبئس‬ ‫المهاد * ومن الناس من یّشری نفسه ابتغآء مرضات اهلل ط واهلل رء وف بالعباد *‬ ‫(آیات ‪ ۲۰۷ -۲۰۴ ،‬سوره بقره)‬

‫از مردم کسی است که گفتارش در باره زندگی دنیا ترا متعجب میسازدوخدارا برآنچه‬ ‫دردل دارد شاهد میگیرد‪ ،‬حال آنکه درجنگ وعداوت شدیداست ‪" .‬دشمن سر‬ ‫سخت است" وچون قدرت یابد ‪ ،‬در زمین تالش میورزد تا دران فساد"تباهی"بارآورد‬ ‫و مواشی و زراعت را تباه کند‪ .‬خدا تباهی را دوست ندارد‪ .‬چون به او گفته شود که‬ ‫ازخدا بترس! تکبرگیرد برگناه"بنا بر تکبر به گناه ادامه دهد"پس دوزخ با و کافیست‬ ‫‪ ،‬و بد بستریست‪.‬‬ ‫واز مردم کسی است که خودرابرای حصول رضای خدا میفروشد ‪ ،‬وخدا بر بندگان‬ ‫مهربان است‪.‬‬

‫در ین آیات چند نکته قابل توجه است‪:‬‬ ‫قول ایشان در رابطه با زندگی دنیا خیلی عجیب است‪.‬‬ ‫قو ل عجیب منافق همان متلق و چرب زبانیش بحضورمؤمنین است تا خودرا مسلمان جلوه‬ ‫داده افتخارات و امتیازات مسلمانان را تصاحب مناید و با استفاده از نام اسالم ‪ ،‬ازرا ه حالل‬ ‫و حرام مال و ثروت حاصل و درجامعه اسالمی مطرح شده صاحب قدرت و دولت و تا ج‬ ‫و تخت گردند‪ .‬خدا را گواه میگیرد که قلبا مسلمان است ‪ ،‬به اسالم و مسلمانان محبت‬ ‫قلبی دارد ‪ ،‬برای کسب سرمایه و گرفنت قدرت و حکومت ازهر وسیله استفاده میکند‬ ‫واظهار میدارد که بخدا قسم ازین کاروموقف هدفی جز مصلحت اسالم و مسلمین ودفع‬ ‫خطرازملت ندارم‪،‬در حالیکه دشمن سرسخت مسلمانان بوده و منتظر فرصت است تا اسالم‬ ‫و مسلمانان را مورد حمله و تهاجم قرار دهد‪.‬‬ ‫گفتارش ظاهرا فریبنده و گیرا و جاذب و جالب است‪.‬‬ ‫وعده های عجیب وغریب داده رای مردم را بخود جلب میکنند‪ .‬عمران و آبادی ‪ ،‬صلح‬ ‫وامنیت ‪ ،‬ترقی ومتدن ‪ ،‬دنیای جدید ‪ ،‬تخنیک و تکنالوژی ‪،‬دفاع از حقوق بشر‪،‬‬ ‫اعاده حقوق زن ‪ ،‬حقوق کارگران ومزدوران ودهقانان ‪ ،‬انتخابات ‪ ،‬دمیوکراسی ‪ ،‬عدالت‬ ‫ومساوات ‪ ،‬نان ولباس و مسکن ‪ ،‬دفاع از حقوق بشروغیره را عنوان مینماید‪.‬‬ ‫اما اگر به قدرت رسید دیگر همه چیز را فراموش میگرددگویا نه وعده یی بود و نه تعهدی‬


‫‪28‬‬

‫تقوی‬

‫‪ ،‬چهرهء اصلیش برمالشده فساد و تباهی بار می آورد که هدفی جز تباهی نداشت واین همه‬ ‫تپ و تالش مبنظور تباهی و فساد کاری بود و بس‪.‬‬ ‫فساد یعنی کشت و خون وغ��ارت گری مبنظور ایجاد ترس ووحشت دربین مردم و تابع‬ ‫ساخنت شان بشکل عام ‪ ،‬ازیت مسلمانان بشکل خاص و مکرو فریب و دروغ بهتان و دسیسه‬ ‫در برابرمومنین و نیکوکاران ‪.‬‬ ‫خداوند فساد را دوست ندارد‪.‬‬ ‫تصاحب قدرت از طریق دروغ بافی ‪ ،‬تبلیغات ‪ ،‬فریب ‪ ،‬زور گویی و غیره و ترویج‬ ‫ظلم و فساد پس ازاخذ قدرت ‪ ،‬دلیل برحق بودن چنین مردم نیست ‪،‬بلکه خداوند فساد‬ ‫را دوست ندارد اما دنیا جای امتحان است و حکام وعامه مردم مورد امتحان قرار میگیرند‬ ‫‪.‬خداوند مسلمانان را امتحان میکند و به اف��راد نا اهل مهلت میدهد ‪ ،‬درین امتحانات‬ ‫شخصیت مسلمان رشد منوده به اشتباها ت خود پی میبرد وتقوی حاصل میکند ‪ .‬وسراجنام‬ ‫مسلمانان پیروزبدرآمده مفسدین به به تدریج بسوی سقوط و هالکت و عذاب دنیوی و‬ ‫اخروی کشانده میشوند‪.‬‬ ‫فساددرلغت ‪ :‬تباهی ‪ ،‬پوسیدگی ‪ ،‬گندیدن ‪ ،‬فتنه و آش��وب ‪ ،‬ظلم ‪ ،‬لهو و لعب ودر‬ ‫اصطالح عبارت است ازخروج شئ ازحالت اعتدال و استقامت و ضد آن اصالح است ‪.‬‬ ‫همچنان مبعنی کفر ورزیدن ‪ ،‬مواالت با کفار و ممانعت مردم از امیان به پیامبر و قرآنکرمی ‪،‬‬ ‫دورویی و منافقت ‪ ،‬فریب و دوکه و دسیسه استعمال شده است‪.‬چنانچه میفرماید‪:‬‬ ‫و من النّاس من یقول آمنّا باهلل و بالیوم اآلخر وماهم بموءمنین * یخادعون اهلل‬ ‫والّذین آمنوا و مایخدعون ا ّ‬ ‫ال انفسهم و مایشعرون * فی قلوبهم مرض فزادهم‬ ‫اهلل مرضا ولهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون * واذا قیل لهم التفسدوا فی االرض‬ ‫قالواان ّما نحن مصلحون * (سورة البقرة ‪ ،‬آیات ‪) ۱۱-۸‬‬ ‫در بین مردم کسانی سراغ میشوند که با زبان چرب و نرم میگویند ‪ :‬بخدا و روز‬ ‫آخرت ایمان داریم در حالیکه مؤمن نیستند ‪ ،‬در رابطه با خدا و مؤ منین از در فریب‬ ‫و خدعه پیش می آیند ‪ ،‬حقیقت امر اینست که بجز خود کسی را فریب نخواهند‬ ‫داد ولی درک ندارند‪ .‬دردلهایشان مرض نفاق جاگرفته ‪ ،‬خداوند بیماریشان را افزون‬ ‫ساخت‪ .‬بسبب دروغ شان به عذاب دردناک گرفتار خواهند شد‪ .‬چون به ایشان گفته‬ ‫شود که ‪ :‬درروی زمین فساد و تباهی برپا مکنید ! با تأ کید گویند ما اصالح می‬ ‫نماییم!‪.‬‬

‫همچنان قرائت مینماییم‪:‬‬


‫‪29‬‬

‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی االرض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم‬ ‫اهلل فاص ّمهم واعمی ابصارهم * (سورة محمد ‪ ،‬آیة ‪)۲۳‬‬

‫آیا از شما منافقین چه توقع میرود ‪ ،‬چون متولی امور مردم گردید آنگاه با ارتکاب‬ ‫منکرات در روی زمین فساد برپاکنید و با استفاده از قدرت ووالیت و دستیابی به مال‬ ‫و ثروت و دنیا به ظلم و بغاوت بپردازید و با قطع صله رحم و بی رحمی ‪ ،‬قتل و‬ ‫خون ریزی برپا کنید‪.‬این ها کسانی اند که خدا برایشان لعنت کرد پس گوش هایشانرا‬ ‫کر و چشمان شانرا کور نمود‪.‬‬

‫فساد درینجا مبعنی تخریب وویران گری وقتل و خون ریزی وبی رحمی و قساوت و تباه‬ ‫ساخنت حرث و نسل است ‪.‬در سوره یوسف هم فساد مبعنی دزدی وغارت گری استعمال‬ ‫شده ‪ .‬برادران یوسف گفتند ‪ :‬بخدا قسم ! طوری که به شما هویداست ما هرگز مبنظور‬ ‫فساد کاری در روی زمین نیامده امی و نه سارق بوده امی یعنی قوم ما به دزدی بدنام نیست‪.‬‬ ‫قالوا تاهلل لقدعلمتم ّما جئنا لنفسد فی االرض و ما کنّا سارقین *‬

‫‪)۷۳‬‬

‫(سورة یوسف ‪ ،‬آیت‬

‫گفتند "برادران یوسف " ‪ :‬بخدا قسم شکی نیست دانسته اید که نیامده ایم تا در زمین‬ ‫فساد برپا نماییم و هرگز دزد نبودیم‪.‬‬

‫اگر به او گفته شود‪ :‬از خدابترس! آنگاه کبر و غرور و خود خواهی اورا فرا میگیرد‬ ‫‪ ،‬حس خود خواهی برو چیره میشود ودر جامهء تکبر میپیچد وبه گناه خود تکبر و‬ ‫افتخار مینماید‪.‬‬ ‫اگر کسی اورا توصیه منوده ظلم و فساد و و یرانگری هایش را یا د آور شود در جامه تکبر‬ ‫میپیچد و توصیه کسی را منی پذیرد‪.‬هنگام قدرت ‪ ،‬خدارا فراموش میکند ‪ ،‬دیگر آن وعده‬ ‫های دروغین در کار نیست ‪ ،‬حاالبه گناهان ومواقف خویش که هیچ دلیل مجوزبرای آن‬ ‫ندارد ‪ ،‬افتخار میکند وادعا میدارد که قدرت را به زور شمشیر بدست آوردمی ‪ ،‬این حق‬ ‫ماست ‪ ،‬ما ابتکاردارمی وزیرکی بخرج دادمی ‪ ،‬ماعلم دارمی وازتکنالوژی جدید برخوردارمی ‪.‬‬ ‫انتقاد شما به چیزیست که بآن دسترسی ندارید ‪ ،‬اگر شما بجای ما میبودید چنین موقف‬ ‫وروشی رااختیارمینمودید‪.‬چون بنا برعدم تد بیر به قدرت نرسیدید حاالانتقاد میکنید!!‬ ‫اما مؤاخذه خداوند شدید است ‪ ،‬دسایس و فریب کاری هایشان تا مدتی کارگر خواهد بود‬ ‫وازگرفتاری خدای قدیروعلیم منیتوانند فرارکنند ودوزخ برای این مردم کافیست‪ .‬خداوند‬ ‫به ایشان مهلت میدهد که این حالت بنام استدراج یاد میگردد یعنی با ادامه بدکاری هایشان‬ ‫خود عوامل سقوط و عذاب دنیوی و اخروی را بخود فراهم مینمایند تا ناگهان گرفتار گردند‬


‫‪30‬‬

‫تقوی‬

‫و از عوامل آن چیزی ندانند‪.‬‬ ‫مسلمانیکه ازمحاسبه الهی ترس دارد وسرمایه و لشکروقدرت را امانت الهی میداند که چند‬ ‫روز دراختیارش قرار دارد و توسط آن امتحان میگردد ‪ ،‬ازین سرمایه ها در راهی و به ترتیبی‬ ‫استفاده مینماید که خداوند برای ما هدایت فرموده و همه دارومدارخودرادرراه رضای الهی‬ ‫وقف میکند‪.‬صهیب رومی یکی ازمنونه های این مردان خداست‪.‬‬ ‫اینست نشانه تقوی که نفس خ��ودرا به خدا بفروشی تا رضای اورا کسب منایی وخود و‬ ‫مامیلک خودرا در راه خشنودی اهلل وقف سازی‪.‬‬ ‫خداوند رؤف و مهربان است وبه کسی که اراده نیکی و تقوا را دارد ‪ ،‬توفیق نیکوکاری و‬ ‫پرهیزگاری اعطا میکند ‪.‬‬ ‫تقوی معیار برتری‬ ‫یکی از عوامل ِاعراض ازدین مبین اسالم حب مال و ثروت و اقتدارو سلطه میباشد‪.‬‬ ‫دربین مردم کسانی سراغ میشوند که دردنیا طلبی چنان منهمک میگردند که دیگرعذاب‬ ‫اخروی و جنت و دوزخ را از یاد میبرند و دامی مصروف غلبه ‪ ،‬سلطه ‪ ،‬قدرت منایی ‪ ،‬و سرمایه‬ ‫گذاری اندوحلظه ای برای تفکر فارغ منیگردند‪ .‬این گروه چنان در مادیات غرق شده اند که‬ ‫مؤمنین راستین و پرهیزگارراکه به آخرت مینگرندوتکالیف وزحماتیرامبنظورحصول رضای‬ ‫پروردگارمتحمل میشوند ‪ ،‬مور د استهزا قرارمیدهند ‪.‬‬ ‫هنگامیکه سرداران قریش و سردمداران کفر بالل ‪ ،‬عمار ‪ ،‬صهیب و مهاجرین و مؤمنین فقیر‬ ‫رضی اهلل عنهم را میدیدند متسخرمینمودند ومیگفتند‪ :‬چه نادانی وحماقت که به خیال‬ ‫آخرت این همه تکالیف و مصیبت ها را در زندگی خود حتمل میکنند‪ .‬و محمد(ص) با‬ ‫این یاران فقیر و محتاج خود آرزوی غلبه بر بزرگان عرب را در دل میپروراند‪.‬امروز منونه های‬ ‫کثیر ازین چهره ها در هرجا مشاهده میگردند‪.‬‬ ‫اما واقعیت امراینست که تقوی معیار برتریست نه ثروت ‪ ،‬خدا هرکه را بخواهد بی حساب‬ ‫رزق میدهد‪ .‬پروردگاراراده دارد تا همین فقرای عفیف وظاهرا ضعیف و ناتوان را برخزانه‬ ‫های بزرگ مسلط گرداند و نه تنها س��رداران قریش و مشرکین مکه دربرابر اسالم خاضع‬ ‫گردند بلکه رو م و فارس بدست مسلمانان فتح شود که‬ ‫چنین شد و این سنت الی��زال الهی الی یوم القیامه ج��اری خواهد بود‪.‬شکی نیست که‬ ‫پرهیزگاران در دنیا و آخرت نسبت به کافران برتری دارند ‪.‬‬ ‫زیّن ل ّلذین کفروا الحیواة الدّ نیا و یسخرون من الّذین آمنوا والّذین اتّقوا فوقهم یوم‬ ‫القیامة ط واهلل یرزق من یّشاء بغیر حساب * ( سوره بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۱۲‬‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪31‬‬

‫زندگی دنیا در نظر کفار آراسته شده است و"به این سبب " باالی مؤمنا ن تمسخر‬ ‫میکنند و پرهیزگاران در قیامت ازان ها باالتراند‪ .‬خداوند هرکه را بخواهدبدون‬ ‫حساب "فراوان " روزی میدهد‪.‬‬

‫قرآنکرمی این حقیقت را به چه طرز نیکو بیان مینماید وما شاهد این صحنه هامیباشیم‪ .‬امروز‬ ‫پیروان نظام های منحط اعم از سرمایه داری و سوسیالیزم و کمونیزم وقوم گرایان و پیروان‬ ‫فرعون و هامان و قارون با همه توان در راه اندوخنت زر و زیور با استفاده از قدرت فرعونی و‬ ‫مکرو دسیسه های هامان صفت مصروف اند و با تعجب به اخالق عالی و تقوی و دیانت‬ ‫داری و از خود گذری و فداکاری مسلمانان مینگرند و متسخر میکنند ولی واقعیت امر‬ ‫اینست که این دنیا پرستان ‪ ،‬لشکرو قدرت و سالح و زرو زیور و گنجینه ها و تخنیک و‬ ‫تکنالوژی و تبلیغات و دسیسه و دوکه و فریبکاری و دهشت ووحشت دارند‪ ،‬ولی آرامش‬ ‫روحی ندارند ‪،‬زندگی روز مره شان به حقارت سپری میگردد ‪ .‬استعمال شراب و تریاک‬ ‫و هیرویین و محافل مزخرف روز گذرانی و نایت کلپ ها ‪ ،‬عدم توافق زوجین و طالق و‬ ‫بی نظمی خانوادگی ‪ ،‬ارتباط ناجایز زنان و مردان ‪ ،‬روابط ننگین مرد با مرد و زن بازن ‪،‬‬ ‫خودکشی ها ‪ ،‬قمار و دزدی و قتل و غارت گری ‪...‬همه دنایت و پستی این عناصر را نشان‬ ‫میدهد ‪.‬اینها برای تسکین درد های گوناگون به استعمال شراب و چرس و تریاک متوسل‬ ‫میگردند و سراجنام خود کشی مینمایند‪.‬اینکه حال آنها در روز جزا از چه قرار است که خدا‬ ‫به آن علم دارد‪.‬اما مسلمانان در دنیا از اخالق عالی برخوردار اند ‪ ،‬برادر وار باهم زندگی‬ ‫میکنند ‪ ،‬احساس تنهایی منینمایند ‪ ،‬اعضای خانواده باهم همکاری دارند ‪ ،‬همسایه با‬ ‫همسایه و مسلمان با مسلمان دوستی و محبت میورزد و یکدیگر را یاری مینمایند‪.‬سکون‬ ‫و آرامش واقعی در بین افراد جامعه اسالمی حاکم است ولی سعادت و کامیابی همان جنات از‬ ‫عذاب اخروی و دخول جنت است که خداوند برای متقیان وعده منوده است‪.‬‬


‫‪32‬‬

‫تقوی‬

‫انفاق در راه خدا(ج)‬ ‫عدم امیان و توکل به خدا وچسپیدن به مال و ثروت وپیروی از فلسفه مادی و سرمایه داری‬ ‫‪ ،‬انسان را به ذلت وپستی میکشاند وبزدل و ترسو و جبون میسازد‪ .‬تاریخ اسالم نشان‬ ‫میدهد که مردان بزرگ تاریخ اسالم همان مردم متقی و پرهیز گاری بودند که مال و ثروت‬ ‫و قوت جسمی و باآلخره متام عمر خودرا فدای را ه اسالم منوده با جدیت عام درینراه عرق‬ ‫ریزی منودندوبا متام قوای خویش در جهت اقامه عدل و انصاف جد و جهد داشتند وعوامل‬ ‫سقوط شان زمانی فراهم گردید که بازماندگانشان ازخدا غا فل گردیده به عیش وعشرت‬ ‫وتن پروری گرایش پیدا منودند و دیری نگذشت که قدرت و عظمت خودرا ازدست داده به‬ ‫ذلت و رسوایی روبرو گردیدند‪.‬‬ ‫زمانیکه انسان خدارا بحیث خالق ورازق خویش بشناسد و امیان و باور داشته باشد که‬ ‫کلید همه خزانه ها بدست قدرت اوست ‪ ،‬پس چه دلیلی برای بخل و عدم انفاق از مال خدا‬ ‫در راه خدا باقی میماند‪ .‬خدا اراده دارد تا بندگانشرا در مسیرحق با انفاق امتحان کند و‬ ‫روحیه سخا ومتندی را در ضمیر شان زنده سازد و به این ترتیب در جامعه محبوبیت داشته‬ ‫شخصیت شان رشد مناید‪ .‬انسان بخیل منفور جامعه بوده کسی به ا و اعتماد منیورزد و‬ ‫حیثیت و ارزش خودرا از دست میدهد‪.‬‬ ‫خداوند متعال خطاب به مومنین میفرماید‪:‬‬ ‫السلم وانتم االعلون واهلل معکم ولن یّترکم اعمالکم * ان ّما‬ ‫فال تهنوا وتدعوا الی ّ‬ ‫الحیاة الدّ نیا لعب ّو لهو ط وان توء منوا وتتّقوا یؤتکم اجورکم وال یسئلکم اموالکم‬ ‫* و ان یّسئلکموها فیحفکم تبخلوا ویخرج اضغانکم * هاانتم ها ؤ الء تدعون‬ ‫لتنفقوا فی سبیل اهلل ج فمنکم ّمن یّبخل ج و من یّبخل فان ّما یبخل عن ن ّفسه ط‬ ‫ثم ال یکونواا مثالکم *‬ ‫واهلل‬ ‫الغنی و انتم الفقراء ج وان تتولّویستبدل قوما غیرکم ّ‬ ‫ّ‬ ‫( سورة محمد ‪ ،‬آیات ‪) ۳۸-۳ ،‬‬

‫پس سستی نکنید و بسوی صلح مخوانید و شما غالبید "عالی وبرترید" ‪ ،‬خدا با شما‬ ‫ست "حامی و مددگارتان است " و هرگز اعمالتان "سعی و تالش و فداکاری هایتان‬ ‫" را ضایع نمیسازد‪.‬‬ ‫زندگانی دنیا بازی "ساعت تیری " و لهو " بی هوده و بی ارزش " است ‪ ،‬و اگر ایمان‬ ‫آرید و پرهیز گاری نمایید ‪ ،‬مزد تان را "خدا " خواهد داد و مال تانرا‬ ‫طلب نمیکند‪ .‬اگر مالهایتانرا بصورت جدی از شما بطلبد ‪،‬آنگاه بخل میورزید و بخل‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪33‬‬

‫و کینه توزی هایتان برمالگردد ‪.‬‬ ‫آگاه باشید "ای کسانی که مورد خطاب قرار دارید" ! که به انفاق در راه خدا دعوت‬ ‫شده اید ‪ ،‬پس بعضی از شما بخل میورزند " از پرداخت مال در راه خدا" ‪ ،‬هرکه بخل‬ ‫ورزد ‪ ،‬با خود کینه میورزد " به ضرر خودش تمام میگردد " ‪ ،‬خدا غنیست " بی پروا‬ ‫بوده به مال شما محتاج نیست" و شما فقیر و محتاجید ‪ .‬اگر" از ایمان آوردن و خرج‬ ‫مال در راه خدا "روگردانید ‪ ،‬قوم دیگری غیر از شمارا رویکارمیگرداند " مسلط سازد‬ ‫" که" درایمانداری و مصرف ما ل در راه خدا" مانند شما نخواهند بود‪.‬‬

‫دراقامه دین خدا و دفاع از اسالم و مسلمین کم همت نشوید ‪ ،‬شما برتر و بهترید زیرا‬ ‫خدای قدیر ومالک امللک با شماست و شماراهرگز تنها منیگذارد و فداکاری ها و جد و‬ ‫جهد تانرا ضایع منیسازد ‪ .‬بدانید که زندگی دنیا در برابر نعمات اخروی خیلی ناچیز است ‪،‬‬ ‫دنیا به سرعت میگذرد واجر و پاداش موءمنین پرهیز گار محفوظ است ‪ ،‬مال و ثروت معیار‬ ‫برتری نیست و پروردگار مردم متقی را بدون در نظرداشت ثروت شان موفق و پیروز خواهد‬ ‫ساخت و سعادت دنیا و آخرت را برایشان ارزانی خواهد فرمود‪.‬‬ ‫(ومااریدمنهم من رزق وماارید ان یطعمون ‪،‬ان اهلل هو الرزاق ذو القوت المتین)‬

‫خدا مالک زمین و همه کاینات ب��وده به لشکر و سرمایه محتاج نیست و اگر قومی در‬ ‫دینداری و اسالم ضعف وسستی نشان دهد قوم دیگری را بجای آنها رویکار ساخته بر خزانه‬ ‫های روی زمین مسلط میگرداند که متقی و پرهیزگار بوده به خدا توکل داشته سرمایه هارا در‬ ‫راه خدا مصرف مناید و عدل و انصاف و صلح و آرامش و رفاه عامه را در روی زمین برپا سازد‪.‬‬ ‫زندگی دنیابجز لهو و لعب ‪ ،‬خوشگذرانی و بازیچه چیزی نیست ‪ ،‬در حقیقت جنت های‬ ‫نعیم و زندگی دامیی و نعمات اخروی که برای پرهیزگاران وعده شده بهتراز دار مدار دنیاست‬ ‫‪ ،‬برای یک عاقبت اندیش و با خرد زندگی اخروی خیلی باارزش تر ازین لهو و لعب است‪.‬‬ ‫طوریکه میفرماید‪:‬‬ ‫و ماالحیاة الدنیا ا ّ‬ ‫ال لعب ّو لهو ط وللدّ اراآلخرة خیر ل ّ ّلذیت یتّقون ط افال تعقلون‬ ‫* (سورة االنعام ‪ ،‬آیة ‪)۳۲‬‬ ‫زندگی دنیا چیزی بجز ساعت تیری" وقت گذرانی " و بازی نیست و بیشک دار‬ ‫آخرت برای پرهیز گاران خیر " بهتر " است ‪ ،‬آیا نمی اندیشید ؟‬


‫‪34‬‬

‫تقوی‬

‫تصور نادرست سرمایه داران‬ ‫همیشه متکبرین وزورگویان با دعوت پیامبران به مخالفت پرداخته اند‪ .‬چنانچه "ولید "‬ ‫در مکه و " عروة " در طایف دعوای بزرگی داشتند و به مردم گفتند ‪ :‬چرا قرآن باالی یکی از‬ ‫ین دو مرد عزیز و با قدرت نازل نشد‪ .‬منصب پیامبری باید به همین رؤسا ی قوم داده میشد‪،‬‬ ‫اینها میتوانند مردم را رهبری کنند ‪ ،‬رهبر باید پشتوانه قومی داشته باشد و صاحب سرمایه‬ ‫باشد ‪ ،‬بادست خالی منیشود مردم را رهبری منود ‪ ،‬سیاست بدون سرمایه ممکن نیست‪...‬‬ ‫ولی این مردم باید بخود بیایند وکمی تامل کنند که خدا مالک همه کاینات بوده ‪ ،‬عزت و‬ ‫ذلت و رزق و روزی در اختیار اوست ‪ ،‬هرکه را بخواهد به پیامبری مبعوث مینماید و رزق و‬ ‫روزی هرکس را باندازه مقرر میفرماید‪.‬‬ ‫اینکه خداوند یکی را بر دیگری در رزق وروزی ‪ ،‬یا علم و دانش ‪ ،‬قدرت ونیروی جسمی‬ ‫‪ ،‬و غیره برتری داده است دران حکمت های بزرگی نهفته است وازان جمله استحکام نظام‬ ‫اجتماعیست وموجودیت عرضه وتقاضا‪ .‬اگرهمه مردم یکسان و مساوی میبودند کسی‬ ‫برای کار آماده منی گردید زیرا یکی کارعرضه مینماید و دیگری اجرت میدهد ‪ ،‬یکی آمر و‬ ‫دیگری مأ مور ‪ ،‬یکی داکتر و دیگری بیمار ‪ ،‬یکی امام و دیگری مقتدی ‪ ....‬ممکن نیست‬ ‫همه داکتر شوند ولی بیمار ی به داکتر مراجعه ننماید ویا همه در یک مسجد دعوای امامت‬ ‫منوده کسی مقتدی نباشد‪...‬‬ ‫داشنت سرمایه عامل عزت و ذلت نیست و شرط رسالت و نبوت شده منیتواند‪ .‬مال و ثروت‬ ‫برای زندگی دنیا حیثیت وسیله زندگی را دارد ‪ ،‬اگرخدا میخواست چنان سرمایه هایی را‬ ‫به هریک از کفار مهیا مینمود که خانه و سامان و لوازم شان ازسیم زر ساخته میشد و همه‬ ‫وسایل زینتی شان ساخت طال میبود ‪ ،‬دران صورت احتمال داشت مردم ضعیف االمیان ازین‬ ‫وضعیت متاثر شده کفر میورزیدند و همه حیثیت یک ملت را بخود میگرفتند ولی اراده‬ ‫خدا برین است که در هیچ زمانی ‪ ،‬دنیا از خدا پرستان و نیکو کاران کامال خالی نگردد ‪.‬‬ ‫چنانچه در هر مقطعی از زمان داعیان برحق و نیکو کاران و متقیان در روی زمین بوده اند و‬ ‫دربرابر فساد و بی عدالتی و ظلم و ستم مقابله منوده اند‪.‬‬ ‫خداوند متعال میفرماید‪:‬‬ ‫وقالوا لوال ن ّزل هذاالقرآن علِی رجل ّمن قریتین عظیم * اهم یقسمون رحمت ربّک‬ ‫ط نحن قسمنا بینهم ّمعیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات‬ ‫لیتخذ بعضهم بعضا سخریّا ط و رحمت ربّک خیر ّم ّما یجمعون * ولوال ان یّکون‬ ‫بالرحمان لبیوتهم سقفا ّمن ّ‬ ‫فضة ّومعارج علیها‬ ‫النّاس ا ّمة واحدة لّجعلنا لمن یّکفر ّ‬ ‫یظهرون * ولبیوتهم ابوابا ّوسررا علیها یتّکئون * وزخرفا ط و ان ّ‬ ‫کل ذالک ل ّما‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫متاع الحیاة الدّ نیا ط و اآلخرة عند ربّک للمتّقین‬

‫‪35‬‬

‫(سورةال ّزخرف ‪ ،‬آیات ‪) ۳۱-۳۵‬‬

‫کفار گفتند‪ :‬چرا این قرآن بر یکی ازمردان بزرگ این دو قریه” مکه و طایف “ نازل‬ ‫نگردید‪.‬؟ آیا ایشان رحمت پروردگار تورا تقسیم مینمایند؟ ما معیشت شان را درین‬ ‫دنیا قسمت کردیم و بعضی از یشان را بر بعضی دیگر برتری دادیم تا یکی از‬ ‫دیگری” دراجرای امور” متابعت نمایند‪ .‬ورحمت پروردگار تو بهتر از آ نست که‬ ‫جمع آوری مینمایند‪ .‬واگر احتمال آن نمیبود که مردمان همه یک گروه گردند البته‬ ‫سقف خانه های کافران را از نقره میساختیم وهمچنان زینه هایشان راکه بران باال‬ ‫شوند و دروازه های خانه هایشان را نیز از نقره و تخت هایی که بران تکیه زده‬ ‫بنشینند ‪ ،‬و تجمالت بسیاری از طال برایشان آماده میساختیم‪.‬و همه اینها بجز منفعت‬ ‫اندک دنیا چیزی نیست و به نزد پروردگار تو “زندگی بهشت” آخرت برای متقیان‬ ‫است‪.‬‬ ‫ب������ار س�����ا الری ب���ی���ف���ت���اد از س���ت���ور‬ ‫ی���ا ق��ن��اع��ت پ���ر ک��ن��د ی���ا خ����اک گ��ور‬

‫آن ش��ن��ی��د س��ت��ی ک��ه در ص��ح��رای غ��ور‬ ‫گفت چشم ت��ن��گ د نیا دار را‬

‫سعدی‬ ‫( لطفامراجعه شود به ص ‪" ۰۵-۱۵‬اجتناب از بحث های نامناسب")‬

‫به زندگی دنیا فریب نباید خورد‬ ‫روز محشر چنان وحشتناک است که هرکس (نفسی نفسی ) گفته نه اوالد ونه پدر و‬ ‫مادر و اقارب یاد ش می آ ید و کسی فردی به کمک دیگری رسیده منیتواند وهیچکس از‬ ‫عذاب کسی چیزی را کم و زیاد کرده منیتواند‪.‬‬ ‫آنهاییکه به زندگانی دنیا چسپیده اند وخدارا فراموش منوده به جنایت کاری مصروف اند‬ ‫باید بدانند که چنین روزی آمدنیست ‪ ،‬وعده خدا حق است و روز جزا ‪ ،‬بعثت ‪ ،‬حساب‬ ‫‪ ،‬وعده و وعید و دوزخ و جنت حق است‪.‬‬ ‫پس ای مردم ! به زندگی دنیا فریب مخورید و به آنروز پیش بینی داشته ازخدا بترسید وتقوی‬ ‫و نیکو کاری اختیارمنایید‪.‬‬ ‫خداوند متعال میفرماید‪:‬‬ ‫یا ایّها النّاس اتّقواربّکم واخشوا یوما ّ‬ ‫الیجزی والد عن ّولده وال مولود هو جاز‬


‫‪36‬‬

‫تقوی‬

‫عن ّوالده شیئا ط ّ‬ ‫یغرن ّکم باهلل الغرور‬ ‫تغرن ّکم الحیا ة الدنیا وال ّ‬ ‫ان و عداهلل حقّ فال ّ‬

‫(سورة لقمان ‪ ،‬آیة ‪)۳۳‬‬

‫ای مردم ! از پروردگار تان بترسید و از روزی حذر کنید که هیچ پدر چیزی از عذاب‬ ‫پسر و نه فرزندی چیزی از عذاب پدر را کم نتواند ‪ ،‬یقینا وعده خدا حق است ‪ ،‬پس‬ ‫زندگانی دنیا نباید شمارا فریب دهد ‪ ،‬و شیطان شمارا در "حق " خدا فریب ندهد‪.‬‬

‫بسی اوقات افرادی زیرجامه اسالم دربین صفوف مؤمنین درامده به حیث ستون پنجم کفار‬ ‫محارب کارمینمایند و لی زمانیکه با کفار تنها شدند با کمال تعجب میگویند ‪ " :‬دیدی‬ ‫محمد چه گفت ؟ " آنها که اسالم را عملی تصور منیکنند و مسلمانان را حقیر و بی ارزش‬ ‫میپندارند و سرمایه و لشکر و اسلحه و تخنیک و تکنالوژی مدرن را معیار برتری ‪ ،‬تفوق‬ ‫و پیروزی محسوب مینمایند وامیان به خدا وتقوی و پرهیزگاری وصداقت وامانت داری را‬ ‫چیزی هوایی وغیر عملی معرفی میکنند ( دیدی که اکنون محمد چه گفت ؟ )‪ .‬این دیده‬ ‫درایی ها به دلیلیست که به آمدن روز قیامت باور ندارند در حالیکه عالمی آن ظاهرشده و‬ ‫بصورت ناگهانی قیامت برپاخواهد شد که دران روز این مردم چه حال خواهند داشت؟‬ ‫و منهم من یّستمع الیک ج حتی اذا خرجوا من عندک قالوا ل ّلذین اوتواالعلم ماذا‬ ‫قال آنفااولئک الذین طبع اهلل علی قلوبهم واتّبعواهوائهم * والّذین اهتدوازادهم‬ ‫هدی ّ وزادهم تقویهم * فهل ینظرون ا ّ‬ ‫الالساعةان تأ تیهم بغتة ج فقد جاء اشراطها‬ ‫ج فان ّآلهم اذا جائهم ذکریهم * ( سوره محمد ‪ ،‬آیات ‪) ۱۶-۱۸‬‬ ‫واز مردم کسی هست که به تو گوش می نهند تا آنکه از نزد تو بیرون روند گویند‬ ‫به آنان که برایشان علم عطا کرده شده ‪ ،‬پیامبر الحال چه گفت ؟! اینها کسانی اند که‬ ‫خدا بردلهایشان مهر نهاده است و از هوای نفس خود پیروی نمودند‪ .‬آنانکه راه یاب‬ ‫شدند ‪ ،‬خدا برایشان هدایت را زیاده کرد و تقوای شان را برایشان عطا فرمود‪ .‬پس‬ ‫منتظر نیستند مگر قیامت راکه ناگهان بیاید‪ .‬بدون شک عالمات قیامت آمده است‪.‬‬ ‫پس از کجا باشد پند گرفتن شان هنگامیکه قیامت بیاید‪ ".‬توبه شان برایشان چه‬ ‫منفعت خواهد رساند‪".‬‬

‫یکی ازعالمی نفاق اینست که به مجالس علوم دینی و تفسیروحدیث وفراگرفنت دانش دینی‬ ‫بی عالقه بوده گاهی بنابردورویگی درمحافل ویا مساجد به سخنان علما گوش میدهند‬ ‫درحالیکه به احکام الهی انقیاد نداشته قلبا ازان انکاردارند ولی ظاهرا بآن گوش میدهند‬ ‫وچیزی ازان بردانش و فهم شان عالوه منیشود وبآن عمل منیکنند وعالم‬ ‫و علوم دینی را بی ارزش میدانند و با وجوداینکه موضوعی راچند دقیقه قبل شنیده اند‬ ‫باردیگرازعالم دیگرمیپرسند که همان کس دران محفل چه گفت ‪ ،‬ازسخنانش چیزی‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪37‬‬

‫ندانستم ‪ ،‬مطلبش چه بود؟ از یک طرف بنابربی تفاوتی وعدم عالقه با و‬ ‫جوداینکه درصحنه حضورداشته ازان چیزی نفهمیده است وازطرف دیگرمیپرسد که اوچه‬ ‫گفت ؟ تا نکاتیرا پیداکند که موردانتقاد و فتنه انگیزی قراردهد ودرحقیقت با اینگونه سوال‬ ‫پرسی برمؤمنین استهزامینماید ومیکوشد شکوک و شبهات ایجاد مناید‪.‬‬ ‫رسول اکرم (ص) در باره اخالق حسنه تقوی چنین ارشاد میفرماید‪:‬‬ ‫عن ابی ذر جندب ابن جناده وابی عبد الرحمن معاذ بن جبل رضی اهلل عنهما عن رسول اهلل‬ ‫السیئة احلسنة متحها ‪ ،‬و خالق ال ّناس بخلق حسن"‬ ‫(ص) قال ‪ " :‬اتّق اهلل حیث ما کنت و أتبع ّ‬ ‫رواه ترمذی‪.‬‬ ‫از ابوذر و معاذ ابن جبل (رض)روایت است که رسول اهلل (ص) فرمود ‪ :‬از خدا بترس هرکجایی‬ ‫که بودی و درمقابل بدی نیکی کن تا آنرا محو مناید ‪ ،‬و با مردم به شیوه نیکو و اخالق حسنه‬ ‫رفتار کن‪.‬‬

‫امتحان الهی‬ ‫یک اشتباه بزرگ در بین مسلمانان وجود دارد که بسیاری شیوه های کارشان را زیر سایه‬ ‫قرارداده باعث اتخاذ مواقف نادرست میگردد ‪،‬و آن اینکه شکست و پیروزی را معیاربرحق‬ ‫بودن دانسته استالل مینمایند که اگرفالن و فالن مسلمان اند و راه شان درست است چرا‬ ‫بقدرت منیرسند و چرا دشمنا ن شان شکست منیخورند؟ چرا مسلمانان شهید شدند؟ چرا‬ ‫جوانان محبوس گردیدند ؟ چرا مبارزه طول کشید ؟ اسالم از نظر سیاسی شکست خورده‬ ‫و از طریق اسالم منیشود به قدرت رسید ؟ باید پشتوانه دولتی داشته باشیم و دولت های پر‬ ‫قدرت ما را تأ یید منایند! اما میبینیم که ابراهیم (ع) در آتش انداخته میشود ‪،‬موسی (ع)‬ ‫از شهر فرار میکند تا فرعون اورا بقتل نرساند ‪ ،‬نوح (ع) مردم را در متام عمر دعوت منود‬ ‫ولی لشکر و پیروبجز چند نفر انگشت شمار پیدا نکرد ‪ ،‬حضرت محمد (ص) بنا بر ظلم‬ ‫وستم کفار ازمکه معظمه هجرت منود ‪ ،‬در جنگ احد مسلمانان به شکست مواجه شدند‬ ‫و بعضی شهید گردیدند و بعضی زخم برداشتند‪ .‬اینها دلیل بران نیست که این مردم مورد‬ ‫غضب خدا ( نعوذ باهلل ) قرار دارند و راه شان نادرستست‪ .‬بلکه خدا اراده دارد تا با این‬ ‫فراز و نشیب و شکست و پیروزی شمارا امتحان کند‪ .‬امتحان با زرو زور و قدرت و سلطنت‬ ‫‪ ،‬امتحان با پیروزی و فتح و نصرت ‪ ،‬امتحان با تنگ دستی و فقر و مسکنت ‪ ،‬امتحان با‬ ‫شکست در برابر دشمن و مظلومیت و دراز شدن راه مبارزه ‪...‬‬ ‫مسلمان در هرحال از دایره اسالم بیرون منیرود ‪ .‬در حال پیروزی خدا را تسبیح میگوید ‪،‬‬


‫‪38‬‬

‫تقوی‬

‫طلب مغفرت مینماید ‪ ،‬مغرور منیشود‪ ،‬عدل و انصاف را مرعات مینماید ‪ ،‬به کسی ضرر‬ ‫منیرساند واز حق تلفی و ظلم پرهیز مینماید‪ ...‬و در اثنای شکست هم به نواقص خویش‬ ‫مینگرد و بخدا توکل دارد ‪ ،‬نا امید منیگردد ‪ ،‬از اسالم و مسلمانی بیزار منیشود و از را ه‬ ‫خویش باز منیگردد‪.‬‬ ‫اما نکته مهم اینست که در دوران پیروزی بسی افراد با مهارت تام در لباس اسالم داخل‬ ‫صفوف مسلمانان گردیده از امتیازات مادی و معنوی شا ن مستفید میگردند و بطور سری با‬ ‫دشمنان مسلمانان ارتباط و دوستی دارند‪ .‬خداوند اراده ندارد تا بشکل غیبی چهره منافقین‬ ‫را به مسلمانان معرفی مناید و نام هایشان طی لست مفصل به مسلمانان ارسال گردد تا منافق‬ ‫را بشناسند و لی با تبدیل روزگار و شکست و پیروزی وغیره چهره منافقین هویدا میگردد‬ ‫و همه میدانند که چه کسی براستی دعوای مسلمانی دارد و چه کسی استفاده جوست‪.‬‬ ‫تقوی محک پیروزی و ثبوت امیان بخداست ‪ ،‬هرکه پرهیزگاراست در متام حاالت زندگی‬ ‫از خدا حذرمیکند و از احکام او پیروی مینماید و تنها از خدا ترس و امید داشته میباشد و‬ ‫بدانید که اجر و پاداش پرهیزگاران خیلی عظیم و بزرگ است‪.‬‬ ‫ما کان اهلل لیذر المؤ منین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من ّ‬ ‫الطیب ط و ما‬ ‫لکن اهلل یجتبی من ّرسله من یّشاء ص فآمنوا با هلل‬ ‫کا ن اهلل لیطلعکم علی الغیب و ّ‬ ‫و رسله ج و ان تؤ منوا و تتّقوا فلکم اجر عظیم * (سورة آل عمران ‪ ،‬آیت ‪) ۱۷۶‬‬ ‫چنین نیست که خدا مؤ منان را ما نند حال کنونی شما بحال خود وا گذارد‪ ،‬مگر‬ ‫آنکه پلید را از پاک جداکند و هرگز شمارا از اسرارغیب" تمیز منافق از مخلصین"‬ ‫مطلع نمیسازد ولی از میان رسوالن خود هرکس را بخواهد برمیگزیند‪ ،‬پس به خدا و‬ ‫رسوالن او ایمان بیاورید و اگر ایمان آوردید و تقوی پیشه کردیدپاداش بزرگی دارید‪.‬‬

‫تنها همین شکست و پیروزی نه بلکه بسی صحنه های امتحانی پیش روی مسلمانان قرار‬ ‫دارد ‪ ،‬از دست دادن مال ‪ ،‬هجرت و بیخا نگی ‪ ،‬شهادت اقارب وهمسنگران ‪ ،‬تبلیغات سوء‬ ‫و بهتان و دروغ پردازی ‪...‬‬ ‫شاید بهتان و دروغ پراگنی و تبلیغات ناروا از همه سخت متام شود ‪ .‬بعضا در تبلیغات نه‬ ‫تنها دروغ وبهتان شامل است بلکه کلمات خیلی شنیع و دور از اخالق و آداب را استعمال‬ ‫مینمایند که بزبان آوردن آن برای انسان ممکن نیست‪ .‬درانتشارات‬ ‫تلویزیونی ‪ ،‬نشرات رادیویی ‪ ،‬نشرات اخبار و روزنامه ها گاهی چنان صحنه ها و کلمات و‬ ‫جمالتی استعمال میگردد که همه به جز دشنام چیزی نیست ونام آن روزنامه‬ ‫نه بلکه دشنام نامه خواهد بود‪.‬امروز چه بسا مردم زیر نام بی دینی(ایتیست ‪ ،‬الییک) و‬ ‫کمونست ونشنلست و غیره با کمال وقاحت مصروف بد گویی مسلمانان اند‪.‬‬


‫ناهانگ هتشر رس ایند بح‬

‫‪39‬‬

‫اما پیامبران اولوالعزم اسلحه ای بجز صبر نداشتند و هرکه درین را ه میرود باید صابر و شکیبا‬ ‫باشد و پرهیزگاری پیشه کند تا حلظه ای از دایره قانون خدا بیرون نگردد و مایو س نشود‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ولتسمعن من الذین اوتواالکتاب من قبلکم و من‬ ‫لتبلون فی اموالکم و انفسکم‬ ‫ّ‬ ‫الّذین اشرکوا اذی کثیرا ط و ان تصبروا و تتّقوا ّ‬ ‫فان ذالک من عزم اال مور * (‬

‫سورة آل عمران ‪ ،‬آیت ‪) ۱۸۶‬‬

‫بی تردید با اموال و جان های تان آزمایش میشوید و از" زبان" اهل کتاب و مشرکان‬ ‫آزار فراوان خواهید شنید ‪ ،‬و اگر صبر کنید و پرهیزگاری ورزید ‪ ،‬کاری سترگ است‪.‬‬

‫به ظاهرمنایی کفارنباید فریب خورد زیرا متاع دنیامبقایسه با زندگی اخروی خیلی ناچیز‬ ‫است و کفار ازمتاع اندک این دنیا مستفید میشوند ولی بزودی به جهنم میروند ‪ ،‬ولکن‬ ‫پرهیزگاران را بهشت جاودان است و ازمقام و منزلت عظیم در آخرت برخوردار خواهند بود‪.‬‬ ‫ثم مأ واهم جهنّم ط و بئس‬ ‫الیغرن ّک تق ّلب الذین کفروا فی البالد * متاع قلیل ّ‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫المهاد * لکن الذین اتّقوا ربّهم لهم جنّا ت تجری من تحتها االنهار خا لدین فیها‬ ‫نزال ّمن عند اهلل ط و ما عند اهلل خیر لال برار * ( سورة آل عمران ‪ ،‬آیات ‪)۱۹۸-۱۹۶‬‬ ‫آمدو شد کافران در شهر ها نباید تورا بفریبد" ای شنونده"‪.‬این متاع ناچیز است ‪،‬‬ ‫بعد ازان جای ایشان دوزخ است و " دوزخ" جای بد است‪ .‬ولی آنان راکه از پرور‬ ‫دگارشان میترسند ‪ ،‬باغ هایی است که دران جویباران روان است و جاودانه دران‬ ‫خواهند ماند و این پذیرایی خدا ست و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است‪.‬‬



‫‪41‬‬

‫ترس از محا سبه الهی وعذاب آخرت‬ ‫امیان به خدا و ترس از مواخذه الهی بزرگترین عامل نیکو کاری وپرهیزاز منکرات‬ ‫است‪ .‬امروز دولت های قوی و نیرومند با دستگاه های استخباراتی خیلی دقیق و مجهز و‬ ‫وسایل مدرن و ادارات امنیتی و پلیس و تطبیق مجازات سنگین قادر به جلوگیری جنایات‬ ‫و دزدی و قتل و خونریزی نشده اند‪ .‬گذشته ازان چه بسی چهره های وقوروبا صالبت‬ ‫ومردم نیکوومحسن با تبلیغات ناروا بحیث جنایتکار وبدکارمعرفی شده برعکس مفسدین‬ ‫وجباران و چهره های مدهش و خون ریز و تباه کن بحیث مصلحین و حامیان عدل و داد‬ ‫در انظار مردم وامنود میگردند‪ .‬با زور پلیس و فیصله محاکم تامین عدالت کامل مشکل ویا‬ ‫ناممکن خواهد بود و بصورت مخفی جنایتها ادامه می یابد ‪ .‬ولی یگانه راه اصالح جامعه‬ ‫ووسیله مؤثریکه مردم را به نیکوکاری واداشته از گناه نگهمیدارد همانا ترس از مؤاخذه‬ ‫الهیست‪ .‬تر س از خدا و امیان قلبی حیثیت پلیس مخفی و دامیی را برای انسان دارد که درخفا‬ ‫وآشکاراورا به کار های نیکو ترغیب منوده از بدکاری منع مینماید‪.‬‬ ‫یکی از دالیل روشن زندگی بعداز مرگ و آمدن روز قیامت همانا مجازات ومکافات اعمال‬ ‫است زیرا بسیاری کسانیکه در دنیا مظلوم و محروم زندگی منوده کسی به داد شان نه رسیده‬ ‫است اگر به عدل الهی و قانون مکافات و مجازات و زندگی اخروی امیان و باور نداشته‬ ‫باشند باید خود کشی کنندو درانصورت روزانه ملیون ها انسان باید خودرا با خودکشی از‬ ‫مظلومیت و ظلم و ستم غداران جنات دهند‪.‬‬ ‫از خدا حذر کنید و پرهیزگاری پیشه سازید که تقوی مالک و معیار حسنات و نیکو‬ ‫کاریست‪.‬‬ ‫اتقواهلل فان التقوی مالک الحسنا ت‪.‬‬ ‫دوش����ی����ن����ه پ����ی ش�������راب م���ی���گ���ردی���دم‬ ‫گفتم ک��ه چ��ه ک���ردهء ک��ه میسوزندت‬

‫اف�����س�����رده گ���ل���ی ک����ن����ار آت������ش دی����دم‬ ‫گ��ف��ت��ا ن��ف��س��ی دری����ن چ��م��ن خ��ن��دی��دم‬

‫م��رغ��ی دی����دم ن��ش��س��ت��ه در ب����اره ط��وس‬ ‫با کله همیگفت که ا فسوس ا فسوس‬

‫در چ���ن���گ گ���رف���ت���ه ک���ل���ه ک��ی��ک��اوس‬ ‫ک��و ب��ان��گ ج��رس��ه��ا و ک��ج��ا ن��ال��ه ک��وس‬

‫آن ق��ص��ر ک���ه ب���ه���رام درو ج���ام گ��رف��ت‬ ‫ب���ه���رام ک���ه گ���ور م��ی��گ��رف��ت��ی ه��م��ه عمر‬

‫آه�����و ب���چ���ه ک������ردو ش���ی���ر آرام گ��رف��ت‬ ‫دی���دی ک��ه چگونه گ��ور ب��ه��رام گرفت‬

‫خیام‬


‫‪42‬‬

‫تقوی‬

‫خداترسی‬ ‫خالصه وحی اینست که غیرخدا کسی قابل عبادت نیست و بجزخدا از کسی ترس‬ ‫نبایدداشت‪.‬‬ ‫پیامبران با پیام الهی آمدند و مردم را به عبادت خالق کاینات دعوت منودند و از عذاب الهی‬ ‫برحذر ساختند و گفتند ‪ :‬کسی غیراهلل قابل عبادت و پرستش نیست و فقط از و(ج)‬ ‫بترسیدوتقوی و پرهیز گار ی اختیار منایید‪.‬‬ ‫بالروح من امره علِی من یّشاء من عباده ان انذروا ان ّه آل اله ا ّ‬ ‫ال انا‬ ‫ین ّزل المالءکة ّ‬ ‫فاتّقون * ( سورة النحل ‪ ،‬آیة ‪)۲‬‬ ‫خدا فرشتگان حامل وحی را به فرمان خویش برهریک از بنده گانش که بخواهد فرو‬ ‫میفرستد تا هشدار دهند که هیچ معبودی برحق نیست مگر من ‪ ،‬پس از من بترسید‪.‬‬

‫به اعتباراصول ‪ ،‬دین وملت متام انبیا یکی و خدا هم یگانه است ‪ ،‬بناء باید همه انسانهاازهمان‬ ‫خدای یگانه ترس داشته باشند وازهم پراگنده نگردند‪ .‬ریشه واصل متام ادیان سماوی‬ ‫یکیست ولی این اختالفات نتیجه خودخواهی و خودسری های مردم است که از راه مستقیم‬ ‫کنار رفته اند‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫وان هذه ا ّمتکم ا ّمة ّواحدة ّوانا ربّکم‬

‫فاتّقون (سورة املؤ منون ‪ ،‬آیة ‪)۵۲‬‬

‫دین و امت یکی و من پروردگارتانم‪ ،‬پس از من بترسید‪.‬‬

‫خدا وند خالق ومالک متام کاینات بوده همه موجودات خواسته و نخواسته مطیع قوانین‬ ‫تکوینی اند‪ .‬حرکات سیارات به شمول زمین در مدار های معین ‪ ،‬حرکت الکترون بدور‬ ‫پروتون ‪ ،‬رشد و منوی زنده جان ها ‪ ،‬زندگی و مرگ همه روی اصول و موازینی صورت‬ ‫میگیرند که خالق جهان برایشان وضع منوده است ‪ .‬بناء اینها به قانون الهی تسلیم بوده‬ ‫مسلمان اند وانسانی که از احکام الهی (قوانین تشریعی) سر باز زند در ین کاینات تنهاست‬ ‫و در مقابل حرکت متام کاینات قرار دارد و با همه موجودات در تصادم است‪.‬‬ ‫خدا یکی و دین و قانون همان قانون الهیست ومتام موجودات در زمین و آسمان ملکا وعبیدا‬ ‫ازآن پروردگاراند ‪ ،‬پس آیا غیر خدا ازکس دیگری ترس و امید دارید؟‬ ‫و قال اهلل ال تتّخذواالهین اثنین ج ان ّما هو اله ّواحد ج و ایّای فارهبون * و له‬ ‫السواوات و االرض و له الدّ ین واصبا ط افغیراهلل تتّقون * (سورة النحل ‪ ،‬آیة‬ ‫مافی ّ‬

‫‪) ۵۲ ۵۱-‬‬


‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫‪43‬‬

‫و خدا فرمود ‪ :‬معبود دوگانه مگیرید ‪ ،‬یقیناوی معبود "برحق" یگانه ا وست ‪ ،‬پس‬ ‫فقط از من بترسید‪ .‬و آنچه در آسمان ها و زمین است از آن خداست و دین همیشگی‬ ‫همان عبادت خداست‪ .‬پس آیا از غیر خدا میترسید؟‬

‫خداوند متعال همه انسان ها به شمول اهل کتاب و امت مسلمه را به تقوی وخداترسی‬ ‫توصیه منوده است " اتّقوااهلل" ‪ .‬پیام خدابه همه اینست که " از خدا بترسید" و از احکام او‬ ‫نا فرمانی نکنید و ازو رو گردان مشوید‪ .‬پس اگر کسی احکام خدارا منی پذیرد ‪ ،‬پیرو هوا و‬ ‫هوس میگردد و از خدا رو گردان میشود به کجا خواهد رفت ‪ ،‬کجا پناه میبرد و چه چاره ای‬ ‫دارد ؟ باید بداند که خدا از همه چیز بی نیاز است ‪ ،‬خلقت جهان و کاینات شاهد بزرگی‬ ‫و عظمت و جالل خداوندیست ‪ ،‬اوتعالی مالک همه خزانه ها و قدرت زمین و آسمان است‬ ‫و توکل به اوکافیست ‪.‬اوبهترین کارسازو ناصر و مددگار است ‪.‬‬ ‫وصینا الّذین اوتوالکتاب من قبلکم‬ ‫السماوات و ما فی االرض ط و لقد ّ‬ ‫هلل ما فی ّ‬ ‫و ایّا کم ان اتّقوااهلل ط و ان تکفروا ّ‬ ‫فان هلل ما فی السماوا ت و ما فی االرض ط‬ ‫و کان اهلل غنیّا حمیدا * و هلل ما فی السماوا ت و ما فی االرض ط و کفی با هلل و‬ ‫کیال * ( سورة النساء ‪ ،‬آیات ‪)۱۳۲-۱۳۱‬‬ ‫آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست‪ .‬ما به شما و کسانی که پیش از شما‬ ‫دارای کتا ب بودند حکم کردیم که از خدا بترسید ‪ ،‬اگر کفر هم بورزید "بدانید "‬ ‫آنچه درآسمانها و زمین است از آن خداست و او بی نیاز و شایسته ستایش است‪.‬‬ ‫آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و توکل بر خدا کافیست‪.‬‬

‫همچنین میفرماید‪:‬‬ ‫رب العرش الکریم * سیقولون هلل ط قل افال تتّقون‬ ‫ب السموت السبع و ّ‬ ‫قل من ّر ّ‬

‫(سورة املؤمنون ‪ ،‬آیات ‪) ۸۷-۸۶‬‬

‫بگو ! کیست پرور دگارآسمانها ی هفتگانه ؟ خواهند گفت ‪:‬همه " ملکا ‪ ،‬خلقا و‬ ‫عبیدا " ازخداست ‪ .‬بگو ! پس آیا " ازعذاب خدا و سرانجام کفرتان " نمی ترسید ؟‬


‫‪44‬‬

‫تقوی‬

‫توشه آخرت‬ ‫مرگ درکمین هرانسان قرار دارد وهیچ کس از مرگ جنات ندارد ‪ .‬خداییکه انسان را‬ ‫ازعدم آفرید اورا بار دیگر بعداز مرگ حشر منوده هرکس را مطابق عملکردش مجازات و‬ ‫مکافات خواهد داد‪ .‬امیان وعمل نیکووتقوی و پرهیزگاری یگانه توشه راه برای سفر آخرت‬ ‫است ‪.‬‬ ‫خداوند متعال درین خصوص می فرماید‪:‬‬ ‫یاایّهاالّذین آمنوااتّقوااهلل ولتنظرنفس ّما قدّ مت لغد ج وتّقوااهلل ط ّ‬ ‫ان اهلل خبیر بما‬ ‫تعملون * والتکونواکالّذین نسوااهلل فانساهم انفسهم ط اولئک هم الفاسقون *‬

‫(سورة احلشر ‪ ،‬آیات ‪) ۱۹-۱۸‬‬

‫ای مؤمنان ! از"عذاب" خدا بترسید " برای همیش از معاصی پرهیزنمایید" وباید که‬ ‫هرشخص تأمل کند که چه چیزی پیش فرستاده است واز خدا بترسید "با پرهیز از‬ ‫گناهان " ‪ .‬بیشک خداوند ازاعمال تان باخبر است و مانند کسانی مباشید که خدارا‬ ‫فراموش نمودند و خدا ایشان را فراموش نمود " بحال خود شان واگذاشت" ‪ .‬اینها‬ ‫همان مردم بدکاراند‪.‬‬

‫درین آیه شریف خداوند مؤمنان را مورد خطاب مبؤمنان میفرماید که تقوی اختیار منوده دور‬ ‫منای زندگی تان را در نظر داشته باشید و باخود محاسبه منایید که چه چیزی برای فردای‬ ‫خود تهیه منوده اید و در مزرعه زندگی خویش چه کاشته اید و چه حاصلی ازان توقع دارید‬ ‫واز خداغافل نگردید ودر گروه مردم خداناترس شامل نگردید که خ��دارا از یاد کشیده‬ ‫اند و از محاسبه و مؤاخذه الهی ترس ندارند ‪ ،‬این گروه غافل همان مردم فاسق و بد کاره‬ ‫وفاجروگنهکاراند که از طریق حق و صالح بیرون شده اند‪.‬‬ ‫در ظاهر و باطن ازخدا ترس داشته باشید ودرزندگی خویش محتاط بوده از اوامرالهی پیروی‬ ‫منایید زیرا اوتعالی ازمتام اعمال وکردارعلنی و مخفی تا ن آگهی تام دارد و بران نتایجی را‬ ‫مرتب میسازد‪.‬‬ ‫از ابی ذر غفاری (رض) حدیث قدسی روای��ت ش��ده است که رسو هلل (ص) فرمودکه‬ ‫خداوند عز و جل میفرماید ‪:‬‬ ‫"ای بندگانم! تمام تان منحرفید بجزآنکه هدایتش نمودم ‪ ،‬بناء ازمن طلب هدایت کنید تا شمارا‬ ‫هدایت نمایم‪.‬‬

‫ای بندگانم ! شما همه گرسنه اید مگر کسی که رزقش داد م ‪ ،‬پس از من روزی تانرا بخواهید‬ ‫تا رزقتانرا فراهم سازم‪.‬‬


‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫‪45‬‬

‫ای بندگانم ! شما همه برهنگانید مگر آنکه لباسش دادم‪ ،‬بناء از من لباس طلب کنید تا برایتان‬ ‫لباس دهم‪.‬‬ ‫ای بندگانم ! شب و روز گناه و خطا میورزید و من بخشاینده همه گناهانم‪ ،‬پس از من در برابر‬ ‫گناهانتان طلب مغفرت نمایید تا گناهانتانرا بیامرزم‪.‬‬ ‫ای بندگانم !شما نمیتوانید به من ضرری برسانید و نمیتوانید نفعی بمن برسانید‪ .‬ای بندگانم !اگر‬ ‫تمام انس و جن مانند پرهیزگارترین کس تان متقی شوند‪ ،‬این حالت به پادشاهیم چیزی عالوه‬ ‫نخواهند کرد‪ .‬و اگر تمام انس و جن مانند گناهکار ترین شخص شما گنهکار گردند ‪ ،‬این حالت‬ ‫از پادشاهیم چیزی را نمیکاهد‪.‬‬ ‫ای بندگانم ! اگرتمام انس و جن تان در یک محل گرد آمده هرچه آرزودارند از من طلب کنند‬ ‫و هر یکی را مطابق خواستش اعطانمایم از خزانه هایم باندازه آبی که با بیرون نمودن سوزنی‬ ‫از بحربرداشته شود چیزی کاسته نخواهد شد‪.‬‬ ‫ای بندگانم ! این اعمال شماست که برایتان محاسبه مینمایم وبعد مکافات ومجازات آنرا برایتان‬ ‫میدهم ‪ ،‬هرکه نیکویی دریافت ‪ ،‬خدارا شکر گذاری نموده الحمد هلل بگوید وهرکه غیرازان‬ ‫دریافت نمود بجز خود کسیرا مالمت نکند‪".‬‬

‫مواالت‬ ‫اولیا جمع ولی است و دوست را هم گویند و مبعنی " قریب ‪ ،‬ناصر ‪ ،‬مددگار "‬ ‫هم استعمال میگردد‪ .‬مسلمانان باید با کفار تعلقات دوستانه قامی ننمایند‪.‬ولی توجه باید‬ ‫داشت که درین مورد مواالت ‪،‬و (مروت ‪ ،‬حسن سلوک ‪ ،‬مصاحله ‪ ،‬رواداری ‪ ،‬عدل و‬ ‫انصاف )از هم جدا اند‪ .‬اهل اسال م اگر مصلحت بدانند با هر کافر میتوانند بطور مشروع‬ ‫صلح و معاهده و پیمان ببندند ‪.‬‬ ‫للسلم فاجنح لها و تو ّکل علی اهلل )‬ ‫( وان جنحوا ّ‬

‫(آیه ‪ ۶۱‬سوره انفال )‬

‫البته درعقد معاهده و صلح شرایطی و جود دارد ازاجنمله مصلحت ومنفعت اسالم مد نظر‬ ‫باشد وامیر شرعی و قانونی مسلمانان مصاحله و معاهده را منعقد سازد ‪.‬‬ ‫ع��دل و انصاف نه تنها درح��ق کفاربلکه درراب��ط��ه با هر ف��رد بشر الز میست و معامله‬ ‫مروت ‪ ،‬حسن سلوک و رواداری با کفاری که با جامعه اسالمی اظهار دشمنی و عداوت‬ ‫ننمایندمناسب است‪.‬‬ ‫مواالت و تعلقات دوستانه و همکاری در غیر حاالت متذکره برای هیچ مسلمان با هیچ کافر‬ ‫مناسب نیست مخصوصا ارتباطا ت و تعهدات سری و جاسوسی برای کفار محارب که عمال‬


‫‪46‬‬

‫تقوی‬

‫با جامعه اسالمی داخل جنگ اند و یا اعالن دشمنی دارند‪ .‬مواالت صوری یعنی جتاویزی که‬ ‫مبنظورجنات از شر کفار شریر صورت گیرد و قلبا‬ ‫وعقیدتا کفار‪ ،‬دربرابر مسلمانان ترجیح داده نشوند باک ندارد( ان ت ّتقوا منهم تقاه) ‪ .‬این‬ ‫حالت را " مدارا " میتوان گفت نه " مواالت "‬ ‫بطور عموم تعاون با کفارمجاز است به شرط آنکه به وضعیت و طرز عمل مسلمانان اثر‬ ‫ناگوار نداشته باشدو خطری را متوجه مسلمانان نسازد ‪.‬‬ ‫از خدا باید حذر کنید زیرا بازگشت همه بسوی اوست ‪ .‬خوف اصلی در دل مسلمان‬ ‫ازپروردگاراست ‪ ،‬درهرحال مسلمان باید ازاهلل بترسد ‪ ،‬از احکام الهی پیروی مناید ‪ ،‬کاری‬ ‫خالف رضا ی الهی رااجنام ندهد‪ ،‬درمعامله باهرانسان مخصوصاکفار حساس و محطاط باشد‬ ‫تاحرکتی خالف رضای اوتعالی ازو سرنزند‪.‬جاییکه میفرماید‪:‬‬ ‫ال یتّخذالمؤمنون الکافرین اولیاء من دو ن المؤمنین ج و من یفعل ذالک فلیس من‬ ‫اهلل فی شیء ا ّ‬ ‫ال ان تتقوا منهم تقاة ط و ّ‬ ‫یحذزرکم اهلل نفسه ط و الی اهلل المصیر‬ ‫(سورة آل عمران ‪ ،‬آیة ‪) ۲۸‬‬

‫بایدکه مسلمانان بجز مؤمنان ‪ ،‬کافران را دوست نگیرند "مؤمنان باید باهمدیگر‬ ‫دوستی ومحبت ورزند" وهرکه چنین کند "باکفار دوستی ورزد" پس"تعلقش" در‬ ‫هیچ چیزی با"دین اهلل یا دوستی " خدا نیست مگر "چنین دوستی رواست" که بنوعی‬ ‫خودرا از شر ایشان درامان نگهدارید‪ .‬وخداشمارا "از عذاب " خود برحذر میدارد ‪،‬‬ ‫و بازگشت "همه" بسوی خداست‪.‬‬

‫چنانچه یهود و نصارا و مشرکان باالی دین و مذهب و شعایر اسالم متسخر و استهزا مینمودند‬ ‫آیابا چنین مردم ممکن است روابط دوستانه داشت ؟ اگربراستی مؤمنید از خدا بترسید واز‬ ‫دوستی با کفار یکه به دشمنی مسلمانان برامده اندپرهیز منایید‪.‬‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوا ال تتّخذوا الّذین اتّخذوا دینکم هزوا ّو لعبا ّمن الّذین اوتوالکتاب‬ ‫من قبلکم والکفار اولیاء ج و اتّقو ااهلل ان کنتم ّمؤمنین (سورة املائدة ‪ ،‬آیة ‪) ۵۷‬‬ ‫ای مؤمنان ! آن اهل کتاب وکفاریرا که دین شمارا بمسخره و بازی گرفته اند‪ ،‬دوست‬ ‫خود مگیرید‪ .‬از خدا بترسید اگر مؤمنانید‪.‬‬

‫خداوند بطور خاص به رسول (ص) و بطور عام به متا م مسلمانان خطاب میفرماید که از‬ ‫کفار و منافقین فرمانبرداری ننمایند ‪( .‬کفار و منافقین گاهی پیشنهادات و مشوره هایی‬ ‫را به پیامبر (ص) و مسلمانان اظهار مینمودند تا آنهارا غافل گیر سازند‪ ).‬خداعلیم و با‬ ‫حکمت است و از متام اعمال و کردار مردم با خبر است ‪.‬او میداند که مسلمانان در چه‬


‫‪47‬‬

‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫شرایطی قرار دارند و کفار چه دسیسه هایی را میسنجند ولی به کفار مهلت میدهد و در ین‬ ‫شرایط مسلمانان تربیه شده رشد می یابند و چهره های منافقین برمال میگردد‪.‬‬ ‫یاایّها النّبِی اتّق اهلل وال تطع الکافرین والمنافقین ط ّ‬ ‫ان اهلل کان علیما حکیما‬

‫(سورة‬

‫االحزاب ‪ ،‬آیة ‪)۱‬‬

‫ای پیامبر ! از خدا بترس و از کافران و منافقان فرمان مبر ‪ ،‬یقینا خدا دانای با حکمت‬ ‫است‪.‬‬

‫جنگ ا حد‬ ‫در جنگ احد مسلمانان تکالیف و مشقت های زیادی را متحمل شدند ‪ ،‬و زمانیکه‬ ‫ابو سفیان از احد به مکه معظمه بازگشت در مسیرراه به این فکر شد که چرا مسلمانان‬ ‫را که مجروح ومغلوب اند رها منوده به مکه باز گردد ‪ ،‬بهتر است دوباره با الی مسلمانان‬ ‫حمله صورت گیرد‪ .‬بناء مشوره منوده تصمیم گرفتند تا به مدینه بازگشته مسلمانان را‬ ‫یکسره از بین ببرند‪.‬هنگامیکه رسول (ص) ازین موضوع اطالع حاصل منود اعالن منود که‬ ‫"غازیانیکه دیروز در غزا با ما شرکت داشتند امروز برای تعقیب دشمن آماده شوند! "مجا‬ ‫هدین با وجود اینکه خیلی خسته و مانده بودند و از زخم هایشان خون جاری بود ‪ ،‬فرمان‬ ‫خدا مبنی بر فریضه جهاد و دعوت رسول (ص) را لبیک گفتند‪ .‬رسو ل اهلل (ص) با لشکر‬ ‫مجاهدین الی (حمراءاالسد) که از مدینه هشت میل فاصله دارد ‪ ،‬رفتند‪ .‬ابو سفیان اطالع‬ ‫حاصل منود که مسلمانان برای تعقیب آنها حرکت منوده اند ‪ ،‬ترس وخوف اورا فرا گرفته‬ ‫ازتصمیم خویش بازگشته به سرعت با لشکرخویش به سوی مکه رو به فرارگردید‪ .‬یک‬ ‫قافله جتارتی عبد القیس بطرف مدینه منوره روان بود و ابو سفیان به آنها رشوت داده گفت‬ ‫که " در مدینه منوره چنین شایعاتیرا براه باندازید که با شنیدن آن مسلمانان از ما احساس‬ ‫خوف و خطر منایند‪ ".‬آنها در مدینه منوره شایعه منودند که" مردم مکه لشکر بزرگ و مسلح‬ ‫با همه جتهیزات جنگی برای ازبین بردن کامل مسلمانان آماده ساخته اند ‪ ".‬این شایعات نه‬ ‫تنها خوف و ترسی را دردل مسلمانان ایجادنه منود بلکه به امیانداری و شهامت شان افزود ه‬ ‫گفتند‪" :‬خدا مبا بس است ‪ ،‬چه حامی و نگهبانی !" ‪ ،‬در برابر متام دار و مداردنیا تنها خدا‬ ‫مبا کافیست‪.‬‬ ‫اینست فضل و مرحمت خداوندی که مسلمانان بدون جنگ و مقابل شدن به مشکالت‬ ‫‪ ،‬فاحتانه از صحنه جنگ بازگشتند و دشمن بدو ن جنگ به شکست مواجه گردید ‪ .‬این‬


‫‪48‬‬

‫تقوی‬

‫نتیجه توکل به اهلل ‪،‬ترس از خدا ‪ ،‬نترسیدن از غیر خدا ‪ ،‬و تقوی و پرهیزگاریست‪.‬‬ ‫هرکه مؤمن است نباید غیر خدا از هیچ قدرتی ترس و بیم داشته باشد‪ .‬آنکه مسلمانانرا از‬ ‫غیر خدا میتر ساند بجز شیطان چیزی نیست و میخواهد از دوستان خود یعنی کفار شمارا‬ ‫بترساند‪ .‬از شیطان و یاران شیطان ترس نداشته باشید‪ ،‬فقط از خدا حذرمنایید‪.‬‬ ‫والرسول من بعد ما اصابهم القرح ط ل ّلذین احسنوا منهم‬ ‫الّذین استجابواهلل ّ‬ ‫واتّقوااجر عظیم * الّذین قال لهم الناس ّ‬ ‫ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم‬ ‫فزادهم ایمانا ّو قالوا حسبنا اهلل و نعم الوکیل * فانقلبوا بنعمة ّمن اهلل و فضل لّم‬ ‫یمسسهم سوء ّو اتّبعوا رضوان اهلل ط واهلل ذو فضل عظیم * ان ّما ذالکم ّ‬ ‫الشیطان‬ ‫یخوف اولیاءه فال تخا فوهم و خافون ان کنتم مؤ منین * (سورة آل عمران ‪ ،‬آیت ‪۱۷۵-‬‬ ‫ّ‬ ‫‪)۱۷۲‬‬

‫آنان که پس از رسیدن زخم "تکلیف و مشقت " حکم خداو رسول را پذیرفتند‪ ،‬برای‬ ‫کسانی ازین مردم که نیکو کاری و پرهیزگاری کرده اند ‪ ،‬مزد بزرگ است‪ .‬آنهایی که‬ ‫مردم برایشان گفتندکه خلق برای نبرد باشما گرد آمده اند ‪ ،‬ازان ها بترسید ‪،‬پس "این‬ ‫سخن " ایمان شان رازیادتر ساخت و گفتند ‪:‬خدا مارا بس است و بهترین وکیل‬ ‫"حامی "است‪.‬آنان به نعمت وفضل خدا باز گشتند ‪ ،‬و هیچ آسیبی به آنها نرسید‬ ‫و پیرو رضای خدا شدند که خداوند بخشنده بزرگی است‪ .‬شکی نیست که آن "‬ ‫شخص خبردهنده" شیطان است که میترساند "شمارا از "دوستان خود" کفار" ‪ ،‬پس‬ ‫از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید‪.‬‬

‫حیاء‬ ‫بعضا مردم منافق و یا مسلمانان ضعیف االمیان هنگامیکه مرتکب جرم و گناهی گردند‬ ‫‪ ،‬از ترس بدنامی و حتمل مجازات آن به دسیسه و حیله متوسل میگردند وگاهی هم بار گناه‬ ‫را بد وش شخص نا مسلمان بار مینمایندو درمحکمه اسالمی ازگناه خود منکر میشوند‪.‬‬ ‫این مردم درعین حال چند جرم را مرتکب میگردند ‪ .‬جرم اصلی که او مرتکب آن شده ‪،‬‬ ‫جرم افترا به شخص بیگناه و دروغ و انکار از جرم خویش ‪ ،‬جرم شب نشینی و پره و جنپه و‬ ‫حتریک خیل و قوم و گروه برای دفاع از مجرم ‪،‬جرم خیانت به اسالم و بد نام ساخنت اسالم و‬ ‫فریب قاضی مسلمان در مورد قضیه‪.‬‬ ‫چنانچه یک نفر مسلمان بنام (طمعه ) خانه یک مسلمان را شبانه سوراخ منوده مقداری‬ ‫اسلحه وآرد اورا دزدید‪ .‬اتفاقا جوال آرد سوراخ شده بود وازان در مسیر راه آرد میریخت‪.‬‬


‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫‪49‬‬

‫سارق پی غلط داده جوال آرد را به خانه یکنفریهودی بنام (زید) که با او آشنایی داشت برد‬ ‫و به امانت گذاشت‪ .‬چون شب سپری شد صاحب خانه به جستجوبرامد ودزد را دریافت‬ ‫ولی دزد انکارمنودواجناس هم درخانه او موجود نبود‪.‬دزد قسم یاد منود و گفت که پی دزدی‬ ‫بخانه (زید) رفته است‪ .‬صاحب خانه پی‬ ‫را گرفته بخانه یهودی رفت واجناس خودرا آجنا یافت‪ .‬اما (زید)گفت که او دزدی نکرده‬ ‫این مال امانت (طمعه) است که نزد او گذاشته است‪.‬‬ ‫صاحب مال به حضور رسول (ص) رفته جریان را حکایت منود‪(.‬طمعه) با قوم خویش(‬ ‫بنی ظفر) بعدازمشوره به حضور رسول اکرم (ص) آمده شاهدی دادند که (طمعه ) برائت‬ ‫دارد و (زید بن سمین) مجرم است‪ .‬طمعه مسلمان است ‪ ،‬دروغ منیگویدو بیگناه است‪.‬‬ ‫بناء آیت به این ارتباط نازل و مسلمانان تنبیه گردیدند‪.‬‬ ‫مطلب آیت چنین است‪ " :‬در مورد چنین مردم خاین با خدا مجادله نکنید‪ ،‬خدامردم‬ ‫خاین وگنهکار را دوست ندارد ‪ ،‬آنهاییکه شبنشینی ها منوده بطور مخفی دسیسه و توطئه‬ ‫میسازند تامجرم را بیگناه جلوه دهند و بیگناهی را مجرم قلم دادکنند‪ .‬از خدا حیا و شرم‬ ‫ندارند درحالیکه خدا با آنهاست و به احوال شان محیط ‪ ،‬عالم و خبیر است ‪" .‬‬ ‫خوانا اثیما *‬ ‫وال تجادل عن الذین یختانون انفسهم ط ان ّاهلل ال‬ ‫ّ‬ ‫یحب من کان ّ‬ ‫یّستخفون من النّا س وال یستخفون من اهلل وهومعهم اذ یبیّتون ما ال یرضی من‬ ‫القول ط و کان اهلل بما یعملون محیطا * ( سورة النساء ‪ ،‬آیات ‪) ۱۰۸-۱۰۷‬‬ ‫از کسانیکه به خود خیانت میکنند دفاع مکن ‪ ،‬زیرا خدا خیانت پیشگان گنهکار را‬ ‫دوست ندارد‪ .‬آنها زشت کاری های خود را از" شرم " مردم پنهان میدارند اما از‬ ‫خدا پنهان "حیا " نمیدارند ‪ ،‬هنگام شب نشینی هایشان که بآنچه خدا نمی پسندد‬ ‫مشوره میکنند خدا با آنهاست ‪ .‬و خدا به آنچه میکنند محیط "دربرگیرنده" است "به‬ ‫علم و قدرت"‪.‬‬

‫محافل هرزه‬ ‫عده ای از مردم به لهو و لعب و ساعت تیری راضی میشوند و دین و روش زندگی‬ ‫ونظام ورواج آنها همین لهو و لعب ووقت گذرانیست‪ .‬دشنام دادن و طعن و لعن ‪ ،‬بدگویی‬ ‫و متسخر ‪ ،‬مزاح هایی غلیظ و نا مناسب با همدیگر و خنده و مسخره گری ‪ ،‬رقص و پایکوبی‬ ‫و سینما و تیاتر‪ ،‬قطعه بازی و قمار و شراب و مستی و دیوانگی ‪...‬‬


‫‪50‬‬

‫تقوی‬

‫این مردم دررابطه با آیات قرآنی و معتقدات اسالمی نیز یاوه گویی مینمایند بناء بادرنظرداشت‬ ‫آداب اسالمی برای مؤمنین مناسب نیست تا درین محافل شرکت منایند‪ .‬قرآن پند و اندرز‬ ‫است و اگر میتوانید آنهارا از لهو و لعب بازدارید و با آیات قرآن پند دهید بهتر است ورنه‬ ‫از مناقشه بی مورد و جنجال برانگیز خوداری کنید و درین مجالس شرکت ننمایید‪ .‬زیرا‬ ‫مسئولیت عدم هدایت چنین مردم بدوش شما نخواهد بود‪.‬‬ ‫گوش دادن به سخن این مردم و یا شرکت در چنین محافل برای مسلمان جایز نیست‪.‬‬ ‫( و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سال ما)‬ ‫جواب چنین مردم سالم متارکه است‪،‬‬ ‫واذا رئیت الّذین یخوضون فی آیاتنا فاعرض عنهم حتّی یخوضوافی حدیث غیره‬ ‫الشیطان فال تقعد بعد الذکری مع القوم ّ‬ ‫ط و ا ّما ینسینّک ّ‬ ‫الظلمین * وماعلی الّذین‬ ‫یتّقون من حسابهم ّمن شیء ّو لکن ذکری لع ّلهم یتّقون * و ذرالّذین اتّخذوا دینهم‬ ‫وغرتهم الحیاة الدنیا * (سورةاالنعام ‪ ،‬آیات ‪)۷۰-۶۸‬‬ ‫لعبا ّو لهوا ّ‬

‫و چون کسانیرا دیدی که آیات مارا به مسخره میگیرند ‪،‬ازانها روی بگردان تا به‬ ‫سخن دیگری بپردازند و اگر شیطا باعث شد فراموش کنی پس ازیاد آوری با گروه‬ ‫ستمگران منشین ‪.‬‬ ‫چیزی از حساب آنها برعهده پرهیزگاران نیست ولیکن تذکربرای آن است که‬ ‫پرهیز گاری پیشه کنند‪ .‬کسانی راکه آیین خودرا بازیچه و سرگرمی "عبث" گرفته‬ ‫اندوزندگی دنیا فریبشان داده است رهاکن‪...‬‬

‫بحث بی مورد با این مردم متکبر و حسود که با دین اسالم دشمنی دارند و پیشنهادات و‬ ‫سواالت جنجال بر انگیز را پیش روی مسلمانان قرار میدهند ‪ ،‬منا سب نیست ‪ .‬به آنها بگو‬ ‫که طریق هدایت همین اسالم است‪ .‬قرآن وسیله هدایت است ‪ ،‬اگر آرزو ی هدایت را دارید‬ ‫قرآن بخوانید ‪ ،‬ترجمه ها وتفاسیر قر آن بطور کافی موجود است ‪ ،‬بروید به قرآن مراجعه‬ ‫کنید ‪ ،‬خداوند مارا به اطاعت و فرمانبرداری از احکامش امر منوده است ‪،‬مابه خدایی که پرور‬ ‫دگار متام عالم است تسلیم شده امی و به ادای مناز امر شده امی و مامورمی تا از خدا بترسیم و‬ ‫پرهیزگاری مناییم زیرا یک روز بحضور خداوند محشور میگردمی ‪ ،‬اگر شما آرزوی هدایت‬ ‫را دارید خیلی ساده است و فلسفه ها بکار نیست ‪ ،‬بخدا تسلیم شوید و از خدا بترسید و‬ ‫از ترس خدا مناز بگذارید‪.‬‬ ‫قل ّ‬ ‫ب العالمین * و ان اقیموا الصلوة و‬ ‫ان هداهلل هو الهدی ط و امرنا لنسلم لر ّ‬


‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫اتّقوه ط و هو الّذی الیه یحشرون *‬

‫‪51‬‬

‫(سورة االنعام ‪ ،‬آیات ‪) ۷۲-۷۱‬‬

‫بگو هدایت خداوند همین هدایت است ومارا مامور ساخت که به پروردگار عالمیان‬ ‫منقاد گردیم‪ ،‬و امر نمود که نماز برپادارید ‪ ،‬واز خدا بترسید ‪ ،‬آنکه به سویش محشور‬ ‫میگردید‪.‬‬ ‫رسو ل اهلل (ص) میفرماید ‪ :‬از حسن اسالم یک شخص اینست که ازامور بیهوده "ماالیعنی‬ ‫"اجتناب کند‪.‬‬

‫اجتناب از بحث های نامناسب‬ ‫افرادی در مجالس ومحافل سواالتیرا طرح مینمایند و همه را به جرو بحث میکشانند و‬ ‫گاهی این بحث ها به خشونت و آزردگی می اجنامد ‪ ،‬درحالیکه خودعمال وعقیدتا به اسالم‬ ‫پابندی نداشته میخواهند شکوک و شبهاتیرابه مسلمانان ومخصو صا جوانان ایجادمنایند‪.‬‬ ‫آنهااصالدرتکبروغروروخودخواهی غرق اند و مسلمانان را مردم نادان ‪ ،‬بی ارزش ‪ ،‬ذلیل‬ ‫وبی درایت تصورمیکنند ومیگویند‪ :‬حضرت محمد باهمین فقرا ومساکین آرزو های دورو‬ ‫درازی را در فکر میگنجاند !؟ آیا جنت ازهمین مردم ارزل است؟ ما مردم معزز که پدران ما‬ ‫چنین و چنان بودند ‪ ،‬بادرایت و کارفهمی که دارمی این سرمایه وقدرت ‪ ...‬را بدست آورمی‬ ‫‪ ،‬همین مردم ‪...‬‬ ‫این ها چه اند ؟! چگونه با این مردم در یک مجلس و یک صف قرارگیرمی و مسلمان گردمی‬ ‫؟ بهتر است رهبریت مسلمانان تبدیل گرددویا رهبردر روش خود جتدید نظرمنوده این ارازل‬ ‫را از خود دور کند تا ما به صف مسلمانان بپیوندمی‪ .‬این مردم که با انتشار اسالم و موفقیت‬ ‫های مسلمانان عقده گرفته اند و اسالم را سد راه حرامخوری و ظلم و فساد خود میدانند‬ ‫‪ ،‬قابل هدایت نیستند و دلسوزی و توجه بآنها بی اثر است‪ .‬برای مسلمان داعی مناسب‬ ‫است تا به کسانی توجه مناید که خود اراده هدایت را دارند و در جستجوی هدایت اند ‪،‬‬ ‫میخواهند با عاملی مالقات کنند تا ازو چیزی بیاموزند ‪ ،‬کتابیرا دریافت کنند که با مطالعه آن‬ ‫حقایق را درک و در زندگی خود ازان استفاده منایند‪ .‬همین مردم قابل هدایت اند و خداوند‬ ‫مطابق نیات قلبی شان آنهارا هدایت میکند زیرا خدا از همه چیز آگاه است‪.‬‬ ‫ولی ّو ال شفیع‬ ‫و انذ ربه الّذین یخافون ان یّحشرواالی ربّهم لیس لهم ّمن دونه ّ‬ ‫والعشی یریدون وجهه ط‬ ‫لّع ّلهم یتّقون * و ال تطرد الذین یدعون ربّهم بالغداوة‬ ‫ّ‬ ‫ما علیک من حسابهم ّمن شیء ّو ما من حسابک علیهم ّمن شیء فتطردهم فتکون‬


‫‪52‬‬

‫تقوی‬

‫من اهلل علیهم ّمن بیننا‬ ‫من الظالمین * و کذالک فتنّا بعضهم ببعض لّیقولوااها ءالء ّ‬ ‫ط الیس اهلل باعلم ّ‬ ‫بالشاکرین * (سورة االنعام ‪ ،‬آیات ‪) ۵۳-۵۱‬‬ ‫انذار نما"پند بده با قرآن " کسانی را که میترسند ازآنکه محشور گردند بسوی پرور‬ ‫د گارشان " از روز قیامت ترس دارند" ‪"،‬وبراینکه " بجز خدا هیچ دوست و شفیعی‬ ‫نخواهند داشت ‪ ،‬تا پرهیزگاری کنند‪ .‬و طرد مکن کسانی راکه صبح و شام باخدای‬ ‫خویش راز و نیاز و مناجات دارند "عبادت میکنند" وخشنودی خدارا‬ ‫میخواهند‪،‬نه حساب آنها برعهده تو ست و نه حساب تو بر عهده آنها که اگر آنها‬ ‫"ثروتمندان متکبر" را ترک کنی از ستمگاران شوی‪ .‬بدینگونه آنها راآزمودیم تا بگویند‬ ‫‪ " :‬اینها هستند که خداآنهاراازمیان ما نعمت داد ‪" .‬آیا خدا شاکرین را بهتر نمی شناسد؟‬

‫قرآن پند و اندرز است برای کسی که در جستجوی هدایت است و هرکه اراده هدایت در راه‬ ‫خدا را دارد با این آیات هدایت میگردد و مردم ماده پرست و پیروان هوی و هوس و متکبر و‬ ‫مغرور که در تنعم و ناز و نعمت دنیا بسر میبرند و امتیازات ناروا و نا جایز را بخود تخصیص‬ ‫داده اند و باا سالم به منظور حفظ امتیازات ناروایشان دشمنی میورزند ‪ ،‬و هرگزاراده هدایت‬ ‫را ندارند چگونه هدایت خواهند شد؟‬ ‫قرآن به زبا عربی و به طرز وا ضح ‪ ،‬ساده ‪ ،‬عام فهم و دلنشین به رسول (ص) نازل شد تا‬ ‫پرهیز گاران و نیکوکاران را به پاداش دنیوی و اخروی بشارت داده مردم سرکش و یاغی و‬ ‫باغی ‪ ،‬فاسد وبدکار ‪ ،‬ظالم و خون ریز ‪ ،‬حسود و جنگ طلب را از نتایج شوم اعمال شا ن‬ ‫بر حذر سازد‪.‬‬ ‫یسرناه بلسانک ّ‬ ‫لتبشر به المتّقین و تنذر به قوما لّدّ ا‬ ‫فان ّما ّ‬

‫(سورة مرمی ‪ ،‬آیة‬

‫‪)۹۷‬‬

‫جز این نیست که قرآن را به زبان تو" عربی " آسان ساختیم تا متقیانرا بآن مژده دهی‬ ‫و گروه ستیزندگان " لجوج وجنگ جو " را بآ ن هشداردهی ‪.‬‬

‫(لطفا به صفحه ‪ ۴۳-۵۳‬مراجعه نمایید " تصور نادرست سرمایه داران")‬

‫زلزله قیامت‬ ‫زندگی بعد از مرگ وروز قیامت که در قرآن کرمی مکررا ذکرگردیده و بنام های ساعة‬ ‫‪ ،‬خبر بزرگ ‪ ،‬زلزله شدید ‪ ،‬روز بزرگ ‪ ،‬یوم عسیر(روز شدید) ‪ ...‬یاد شده است روز‬ ‫عادی نیست ‪ ،‬روزی را که خداوند عظیم مینامد چقدر بزرگ خواهد بود ‪.‬‬


‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫‪53‬‬

‫مبرهن است که عمر انسان به سرعت میگذرد و آنچه از عمر گذشته است به ماضی تبدیل‬ ‫شده و جز افسانه ای ازان باقی نیست و حیثیت رؤیا و خواب وخیال و سراب را بخود گرفته‬ ‫است و آینده هم بسرعت میآید و میگذرد و به ماضی مبدل میشود ‪ ،‬گویی همه زندگی‬ ‫همین حلظه ایست که درا ن قرار دارمی و بس‪ .‬مرگ در کمین هرکس نشسته است و هیچکس‬ ‫از ان جنات ندارد ‪ .‬انسان میمیرد و از همه اقارب و دوستان و لشکر و و ثروت و سلطه و‬ ‫قدرت تنها شده در قبرمیسپارندش و با زلزله قیامت دوباره زنده شده بحضور پروردگاربرای‬ ‫محاسبه حاضر میگردد‪.‬‬ ‫دو زلزله های عظیم قیامت پیش رو اند که یکی هنگام قیام قیامت ویا بعداز نفخه دوم اجنام‬ ‫می یابد و دیگری اندکی پیشتر از قیام قیامت و قبل از برامدن آفتاب از غرب صورت میگرد‬ ‫و از عالمات قیامت شمرده میشوند‪.‬‬ ‫به هر صورت آمدن روز قیامت مسئله عادی نیست و تصور آن در فکر منی گنجد ‪ ،‬روز‬ ‫ی که پروردگار آنرا یوم عسیر خوانده است چه حلظه ای خواهد بود؟ آنراکه خداوند عذاب‬ ‫شدید میگوید چگونه خواهد بود ؟ آن چه روزی خواهد بود که زلزله عظیم زمینرا به جنبش‬ ‫دراورد ومردم وحشت زده و بیهوش گردند ‪ ،‬روزیکه ستاره گان مکدروآفتاب و مهتاب بهم‬ ‫یکجاوسربسر ‪ ،‬آب بحر ها جوشان و فوران ‪ ،‬کوه ها همچون گردی به هوا پاشان و همه مرد‬ ‫م برای فیصله نهایی در صحرای محشرحاضرواز حال خود نگران باشند؟ !!‬ ‫بتو پناه میبرمی از عذاب روز محشرای خدای قادر و مهربان!‬ ‫الساعة شیءعظیم * یوم ترونها تذهل ّ‬ ‫یاایّها النّاس اتّقوا ربّکم ج ّ‬ ‫کل‬ ‫ان زلزلة ّ‬ ‫ّ‬ ‫مرضعة ع ّما ارضعت و تضع کل ذات حمل حملها و تری النّاس سکاری و ماهم‬ ‫لکن عذا ب اهلل شد ید * (سورةاحلج‪ ،‬آیات ‪) ۲ - ۱‬‬ ‫بسکاری و ّ‬ ‫ای مردم از پروردگارتان بترسید که زلزله قیامت چیز بزرگی است‪ .‬روزی که آن را‬ ‫ببینید مادران شیرده ‪ ،‬کودکان شیر خوار شان را از یاد خواهند برد و زنان باردار بار‬ ‫خود را به زمین گذارند و مردم را مست خواهی دید ‪ ،‬حال آنکه مست نیستند ‪ ،‬ولی‬ ‫عذاب خدا شدید است‪.‬‬ ‫دی���دم دوه�����زار ک���وزه گ��وی��ا و خموش‬ ‫ک����وزه گ���رو ک����وزه خ���رو ک����وزه ف���روش‬

‫در ک��ارگ��ه ک���وزه گ���ری رف��ت��م دو ش‬ ‫ن��اگ��اه ی��ک��ی ک���وزه ب��ر آورد خ��ر وش‬

‫خیام‬


‫‪54‬‬

‫تقوی‬

‫ترس از عذاب قیامت‬ ‫زندگی دنیا باندازه ای فریبنده و جاذب است که بسی مردم درا ن منهمک شده از‬ ‫خداغافل میگردند ولی به سرعت میگذرد و مرگ دامن گیر هر انسان میگردد‪ .‬روزی‬ ‫آمدنیست که همه بحضور پروردگار عاملیان برای فیصله نهایی حاضرمیگردمی‪.‬‬ ‫ابوبکر صدیق (رض) با بزرگی وی مرغی را دید و گفت ‪ :‬کاشکی من تو بودمی ‪ ،‬عایشه‬ ‫صدیقه گفت ‪ :‬کاش مرا نام و نشا ن نبودی ‪ ،‬حضرت عمر (رض) گفت ‪ :‬کاشکی هرگز عمر‬ ‫را مادر نزادی‪.‬‬ ‫از روزی حذر کنید که بسوی خدا باز میگردید وجزای کامل عملکرد هرکس برایش داده‬ ‫میشود وبه آنها ستم نخواهد شد ‪ ،‬روزیکه هرکس بحضور خدای علیم و خبیر برای محاسبه‬ ‫حاضر کرده میشود و هیچ قدرت کسی را ازعذاب خدا جنات داده منیتواند وجزای زره زره‬ ‫عملکردمردم برایشان داده خواهد شد‪.‬‬ ‫ثم تو ّفی ّ‬ ‫کل نفس ما کسبت و هم ال یظلمون‬ ‫واتّقوا یوما ترجعون فیه الی اهلل ّ‬ ‫(سورة بقرة ‪ ،‬آیة ‪)۱۲۸‬‬

‫از ر وز ی بترسید که دران به سوی خدا برگردانیده میشوید و به هرکس جزای تمام‬ ‫آنچه کرده است داده میشود و بآنها ستم نخواهد شد‪.‬‬

‫حجة الوداع در منی نازل شده‬ ‫متام آیات سوره بقره مدنی اند و تنها آیه فوق مکی بوده هنگام ّ‬ ‫و آخرین آ یت بترتیب نزول است ‪ .‬آخرین آیت قران کرمی و آخرین پیام خداوند برای مردم‪،‬‬ ‫توسط حضرت محمد درآخرعمرش‪ ،‬تقوی داری وترس از عذاب محشراست و مؤمنین را‬ ‫به روزمحشر و قیام بحضورخداوند و مجازات و مکافات اعمال متوجه میسازد‪ .‬آنگاه‬ ‫که رسول اکرم (ص) از ناحیه طغیان وروگردانی س��رداران قریش و مشرکین دلتنگ شده‬ ‫بودخداوند درخصوص عذاب قیامت وسرنوشت کفارمیفرماید‪:‬‬ ‫السماء منفطربه ط کان وعده‬ ‫فکیف تتّقون ان کفرتم یوما یّجعل الولدان شیب ًا* ّ‬ ‫مفعوال * ّ‬ ‫ان هذه تذکرة ج فمن شاء اتّخذ الی ربّه سبیال (سورة املز ّمل ‪ ،‬آیات ‪)۱۹-۱۷‬‬ ‫پس اگر کافر شوید چگونه پناه خواهید شد از روزی که اطفال را پیر گرداند ‪ ،‬و‬ ‫آسمان از هم پاشیده گردد ‪ ،‬وعده خدا حتمی الوقوع است ‪ ،‬یقینا این " آیات قرآن "‬ ‫پند و ا ندرز است ‪ ،‬پس هرکه خواهد بسوی پرور دگار خویش راه بگیرد‪.‬‬

‫کفار از هیچگونه دسا یس در برابر دعوت رسول اکرم (ص) دریغ نکردند تا جاییکه آنحضرت‬ ‫را بنام کاهن ‪ ،‬ساحر ‪ ،‬جادوگر ‪ ،‬مجنون ‪ ،‬د یوانه ‪ ،‬مسحور یادمنودند و از هرنوع ظلم و‬


‫ترخآ باذع و یهلا هبساحم زا سرت‬

‫‪55‬‬

‫ستم و حتقیر و تشدد به ضد مسلمانان کار گرفتند ‪ .‬خداوند به رسول(ص) بطور خاص و به‬ ‫مؤمنین بطور عام اطمئنان داده میفرماید ‪":‬دربرابر آنچه میگویند صبر کن وآنها را به نحو‬ ‫نیکو تر ک منا ‪ ،‬بگذار مرا با این دروغگویان عیاش و متنعم و به ایشان مهلت بده‪ .‬یقینا‬ ‫زجنیر های ثقیل وآتشین ‪ ،‬وطعام گلوگیروغصه آور وعذاب دردناک برایشان درآخرت آماده‬ ‫است‪ .‬روزی که زلزله عظم برپاشده کوه ها همانند ریگ بیابان از هم پاشیده گردند " البته‬ ‫این شرایط در دوران مکیست‪.‬‬ ‫آن روز حتما آمدنیست و چگونه خودرا از عذا ب آن روز در امن میپندارید و به کجا پناه‬ ‫خواهید برد؟ اگر به فرض در دنیا به عذاب الهی مبتال نگردید ویا مکر و دسیسه و فریب‬ ‫تان چند روز ادامه یابد اما بدانید که عذاب الهی در دنیا هم باالی تان نازل خواهد شد و‬ ‫مرگتان آمدنیست و از عذاب قیامت پنهان شده منیتوانید‪.‬‬ ‫ک������ردم ه���م���ه م���ش���ک�ل�ات گ�������ردون را‬ ‫ه��ر ب��ن��د گ��ش��ا ده ش��د ب��ج��ز ب��ن��د ا جل‬

‫ازج������رم گ���ل س���ی���اه ت����ا ا وج زح��ل‬ ‫ب��گ��ش��ادم ب��ن��د ه���ای م��ش��ک��ل ب���ه حیل‬

‫خیام‬



‫‪57‬‬

‫تقوی چیست؟‬ ‫تقوی کلمه جامعیست که متام نیکو ک��اری ها و پرهیزاز منکرات را در بر داشته‬ ‫ازتفکردر خلقت کاینات و جستجوی مسیر خویش و امیان به خدا واطاعت از احکام الهی‬ ‫و پیروی از پیامبر خدا آغاز و با استقامت و پایداری درین مسیر و قبول زحمات و تکالیف‬ ‫وعبورازمراحل امتحانی وصبروبرده باری و فداکاری و از خود گذری ادامه می یابد تا متام‬ ‫زندگی انسان را در بر میگیرد‪.‬‬ ‫قال سید نا علی رضی اهلل عنه ‪:‬‬ ‫التقوی‪ -:‬الخوف من الجلیل ‪ ،‬العمل فی التنزیل ‪ ،‬الرضابالقلیل ‪ ،‬واالستعداد لیوم‬ ‫الرحیل‪.‬‬ ‫تقوی عبارت است از‪ :‬خوف از خداوند جلیل ‪ ،‬عمل به کتاب منزل یعنی قرآنکریم ‪ ،‬رضا به‬ ‫قلیل ‪ ،‬و تهیه توشه آخرت و آمادگی به رحیل‪.‬‬


‫‪58‬‬

‫تقوی‬

‫معیار نیکی‬ ‫زمانیکه رسول (ص) ازمکه معظمه به مدینهء منوره هجرت منودند ‪ ۱۶ ،‬الی ‪ ۱۷‬ماه‬ ‫به طرف بیت املقدس منا زمیخواندند ‪ .‬بعد حکم حتویل قبله در موقعی نازل گردید که رسو‬ ‫ل اهلل (ص) با اصجاب گرامی در مسجد بنی سلمه مناز پیشین را ادامینمود‪ .‬دو رکعت را‬ ‫به سمت بیت املقدس ادا منوده بودند و با نزول حکم حتویل قبله ( َف َو ّل ِ َو ُجهک َش ُطراملَ ُس ِ‬ ‫جد‬ ‫الحُ َ رام ) روی خودرا به جهت مسجد احلرام دور داده دو رکعت دیگر را به سمت کعبه شریفه‬ ‫متام منودند‪ .‬بنا بران مسجد بنی سلمه بنام (مسجد قبلتین) یاد میگردد‪.‬‬ ‫درحتویل قبله توجیهات وتبلیغات نارواآغاز گردید ‪،‬یهودیان گفتندکه بیت املقد س قبله‬ ‫بسی پیامبران بود ‪ ،‬بدل شدن قبله بعلت مخالفت با ما یهودیا ن صورت گرفته ورنه این قبله‬ ‫اصلیست‪ .‬عموما عرب و قریش بصورت خاص به افضلیت کعبه معتقد بودندزیرا کعبه قبلهء‬ ‫ابراهیم (ع) است‪ .‬سرداران قریش که با اسالم دشمنی داشتند توجیهاتیرا براه انداختند که‬ ‫گویا پیامبر اکرم (ص) حاال به حقیقت پی برد و به قبله ابراهیمی رو آورد و مبرور زمان از دین‬ ‫ما پیروی خواهد منود‪ .‬بناء آیت نازل گردید و به انسانها خاطر نشان ساخت که تبدیلی قبله‬ ‫یکی از امتحانات الهیست ‪ ،‬کسانیکه امیان قوی و بصیرت دینی دارند ازان به حیث حکمی‬ ‫از احکام الهی پیروی میکنند وبه تعمیل اوامر الهی قلبا راضی و خشنود اند و آنهانیکه به‬ ‫دلیل استفاده های مادی و قومیت و خودخواهی و اهداف شخصی بآ ن تن داده بودند ازین‬ ‫امتحان پیروزدر منی آیند‪ .‬یکی ازاحکام الهی روی آوردن به قبله است ولی آ یا روی قبله‬ ‫بحث منودن و همه احکام دیگررا پشت سر گذاشنت معیار نیکو کاری خواهد بود؟ نیکو‬ ‫کار ی اینست که به خدا و همه اجزای مؤ من به امیان آورده احکام الهی را در زندگی خود‬ ‫عملی سازید‪.‬‬ ‫این بود ماجرای آن زمان ‪ ،‬ولی قرآن چراغیست که تا روز قیامت روشنگر راه برای طالبان‬ ‫هدایت است‪ .‬امروز چه بسی مردم بنام متدین اند درحالیکه دینرا بد نام میسازند و بسیاری‬ ‫مردم ادعای بیدینی مینمایند و در عین حال خودرا خادم بشریت اعالن میکنند‪،‬اما چه‬ ‫متدین ؟ آنکه عیسی (ع) را پسر خدا میداندومی گوید عیسی خودرا بخاطر ما فدا منود بنا‬ ‫ء هرقدر جرم و جنایتی اجنام دهیم خدا مارا می بخشد‪ .‬و یا میگوید (عزیر ابن اهلل ) ‪ ،‬دین‬ ‫ازسیاست جداست وحکومت سیکولربرتری دارد‪ .‬معتقد به قومیت و نشنلیزم بوده جنگ‬ ‫های خامنانسوزی را برای دفاع از قوم و قبیله خاصی براه می اندازند‪ .‬آن گروه دیگری که‬ ‫خودرا بی دین میداند و ادعادارد‪ :‬ماده نه خلق میگردد و نه از بین میرود ‪ ،‬انسان از نسل‬ ‫شادیست ‪ ،‬طبیعت قدرت خارق العاده و باال تراز قدرت بشراست ‪ ،‬بشر در برابر جبر تاریخ‬ ‫اراده و آزادی ندارد‬


‫؟تسیچ یوقت‬

‫‪59‬‬

‫ومتام حتوالت اجتماعی نتیجه جیر تاریخ است‪ .‬کسی را رهبر خالق معرفی میکنندو بنام‬ ‫دیکتاتوری پرولتاریا(ظلم وستم کارگری) به قتل دسته جمعی وویرانی ووحشت دست‬ ‫میزنندتا به مرحلهء کمونیزم نایل گردندودوره کمونیزم را جنت و بد اخالقی و شهوت رانی‬ ‫را متدن میگویند‪....‬با آنهم تصور دارند که به بشریت خدمت میکنند؟!‬ ‫هرکسی خودرا بحق میداند ولی واقعیت امراینست که درین گیرو دار مردم محسن پامیال‬ ‫میگردند و مفسدین وویرانگران بحیث حافظین صلح و نیکو کار چهره بحق را بخود‬ ‫میگیرند‪.‬‬ ‫بناء خداوند معیار نیکو کاری را چنین مبا رهنمایی میکند‪:‬‬ ‫البر من آمن بااهلل والیوم‬ ‫لیس البّر ان تولّو وجوهکم قبل المشرق والمغرب‬ ‫ّ‬ ‫ولکن ّ‬ ‫اآلخروالملئکة و الکتاب و النبیین ج وآتی المال علی حبّه ذوی القربی والیتمی‬ ‫الرقاب ج واقام الصلوة وآتی الزکوة‬ ‫والمسکین وابن الّسبیل و السائلین وفی ّ‬ ‫والصابرین فی البأ ساء و ّ‬ ‫الض ّراء وحین البأ س ط او‬ ‫والموفون بعهدهم اذاعاهدوا‬ ‫ّ‬ ‫لئک الّذین صدقوا و اولئک هم المتّقون * (سورة بقرة‪،‬آیة ‪) ۱۷۷‬‬ ‫رو آوردن بطرف شرق و غرب نیکویی نیست‪.‬ولیکن نیکویی از کسی است که بخدا‬ ‫و روز قیامت ‪،‬فرشتکان ‪ ،‬کتاب ‪،‬وپیامبران ایمان آورد ‪ ،‬ومال خودرا با وجود دوست‬ ‫داشتن آن به خویشا وندان ‪ ،‬یتیمان ‪ ،‬فقیران ‪ ،‬مسافران ‪ ،‬سوال کنندگان ‪ ،‬و" آزادی "‬ ‫گرد نها بدهد ‪ ،‬و نماز را برپا دارد ‪ ،‬و زکات بدهد ‪ ،‬و چون پیمان بندد به عهد خود‬ ‫وفاکند ‪ ،‬و هنگام تنگدستی و سختی ها و بوقت جنگ " در راه خدا" شکیبا باشد‪.‬‬ ‫ایشان همان مردم صادق اند و اینهاهمان متقیان اند ‪.‬‬

‫بادر نظرداشت آیه شریفه متذکره خصوصیت های پرهیزگاران را میتوانیم چنین خالصه‬ ‫مناییم‪:‬‬ ‫‪ -۱‬امیان بخدا‪ ،‬امیان به روز آخرت ‪ ،‬امیان به مالئک ‪ ،‬امیان به کتا ب های آسمانی ‪ ،‬امیان به‬ ‫پیامبران‪.‬‬ ‫‪ -۲‬انفا ق برای خویشاوندان ‪ ،‬یتیمان ‪ ،‬مساکین‪ ،‬مسافرین ‪ ،‬درماندگان(سائالن)‪ ،‬آزادی‬ ‫گردن قرضداران ازقرض ‪،‬آزادی محبوسین مسلمان که به ظلم بدست کفار بندی شده اند‬ ‫‪ ،‬آزادی بردگان ‪.‬‬ ‫‪ -۳‬اقامه مناز ومداومت دران‪.‬‬ ‫‪ -۴‬ادای زکات ‪.‬‬ ‫‪ -۵‬وفا بعهد‪.‬‬ ‫‪ -۶‬صبر ‪ ،‬هنگام تنگدستی و فقر‪ ،‬هنگام سختی ها و از دست دادن مال و جان ‪...‬‬


‫‪60‬‬

‫تقوی‬

‫‪ -۷‬شکیبایی در هنگام جهاد‪.‬‬ ‫نیکی ونیکو کاری این نیست که روی خودرا به سوی مشرق و مغرب بگردانید بلکه نیکو‬ ‫کار کسی است که به روز جزا ‪ ،‬فرشتگان ‪ ،‬کتا بهای آسمانی از صمیم قلب امیا ن آورده‬ ‫به آنها یقین و باور داشته باشد‪ .‬با وجود حب و عالقه و رغبتی که به مال دارد ‪ ،‬از دارایی‬ ‫خویش برعالوهء ذکات ‪ ،‬به خویشاوندان نادار خود ‪ ،‬یتیمان ‪ ،‬غریبان (مساکین) ‪ ،‬مسافرین‬ ‫‪ ،‬ن��اداران سوالگر میدهد ‪ ،‬ودر راه خالصی گردن ها (آزادی بندیان مسلمان که به ظلم‬ ‫توسط کفار محبوس شده اند ‪ ،‬ادای قرض قرضداران ‪ ،‬خالصی بردگان و غیره ) خرج‬ ‫مینمایدومنازرا به ترتیب درست ادامیکند ‪ ،‬به عهد و پیمان خویش وفا مینماید ‪ ،‬و هنگام رو‬ ‫برو شدن به فقر و فاقه ‪ ،‬بیماری و تکا لیف جسمی ‪ ،‬مصیبت ها و ترس ‪ ،‬و هنگام جهاددرراه‬ ‫خدا ‪ ،‬صبر و حتمل و شکیبایی دارد‪ .‬همین گروه مردم صادق ‪ ،‬راستگو و راستکار اند و‬ ‫اینها همان پرهیزگارانند ‪ .‬ایشان در ادعا و گفتار و کردار خود صادق اند و عقیده و عمل‬ ‫و گفتار و پندارو موقف شان مظهر صداقت و راستی شان است و اینها از عذاب الهی جنات‬ ‫خواهند یافت‪.‬‬ ‫جای دیگر میفرماید‪:‬‬ ‫الصادقین‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوااتّقوااهلل وکونوامع ّ‬

‫(سورة التوبة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۱۹‬‬

‫ای مؤمنان! از خدا بترسید و با راستگویان باشید‪.‬‬

‫از خدابترسید و پرهیز گار ی اختیار کنید و با صادقان همراهی کنید ‪ .‬خود صادق و راستکار‬ ‫بوده ‪ ،‬در صف صادقین باشید‪ ،‬از موقف صادقین دفاع منایید‪ ،‬و با صادقین رفاقت و دوستی‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫همچنین مطالعه مینماییم ‪:‬‬ ‫بالصدق وصدّ ق به اولئک هم المتّقون‬ ‫والّذی جاء ّ‬

‫(سورة ال ّزمر‪،‬آیة ‪۳۳‬‬

‫)‬

‫وآنکه " محمد " با " سخن " راستین آمد وهرکه " مؤمنان " آنرا راستی دانست ‪ ،‬اینها‬ ‫پرهیزگارانند " از گناه و شرک پرهیز نموده اند "‬

‫انبیا سخن راستین وحق را با خود آوردند و مؤمنان آنرا پذیرفته اند و به سخن راستین یقین و‬ ‫باور کرده اند ‪ ،‬اینها متقیا نند ویا پرهیزگاران کسانی اند که راست میگویند وسخن راست‬ ‫و درست را تصدیق میکنند‪.‬‬ ‫رسول اهلل (ص) میفرماید‪ ":‬برونیکی حسن خلق است ‪ ،‬و گناه آنست که در نفست نسبت‬ ‫به آن شک و تردد پیدا شده و دوست نداری تا ازان مردم باخبر گردند‪".‬‬


‫؟تسیچ یوقت‬

‫‪61‬‬

‫همچنین میفرماید‪ ":‬از قلبت بپرس ؟ نیکی و برآنست که نفست و قلبت نسبت به آن‬ ‫مطمئن گردد‪ ،‬وگناه آنست که نفس نسبت بآن تزلزل وقلب نسبت بآن ترد دارد‪".‬‬

‫خصوصیت های پرهیزگاران‬ ‫رحمت خدا و فالح و رستگاری و فتح و نصرت و پیروزی را کسی نصیب میگردد که‬ ‫از اوامر و نواهی خداوند اطاعت و از رسول (ص) پیروی و تقوی و پرهیزگاری اختیار مناید ‪.‬‬ ‫د رین خصوص خداوند متعال میفرماید‪:‬‬ ‫واطیعوااهلل والرسول لع ّلکم ترحمون * و سارعوا الی مغفرة ّمن ّر بّکم وجنّة‬ ‫ّ‬ ‫والض ّراء‬ ‫الس ّراء‬ ‫عرضها السماوات واالرض اعدّ ت للمتّقین * الّذین ینفقون فی ّ‬ ‫یحب المحسنین * والّذین اذا فعلوا‬ ‫والکاظمین الغیظ والعافین عن النّاس ط واهلل‬ ‫ّ‬ ‫فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروااهلل و استغفروا لذ نوبهم و من یّغفر الذنوب ا ّ‬ ‫ال‬ ‫یصر وا علی ما فعلوا و هم یعلمون * اولئک جزائهم مغفرة ّمن ّربّهم و‬ ‫اهلل ولم‬ ‫ّ‬ ‫جنّا ت تجری من تحتها االنهارخالدین فیهاط و نعم اجرالعاملین (سورة آل عمرن ‪ ،‬آیات‬ ‫‪) ۱۳۲-۱۳۶‬‬

‫و از خدا فرمانبراری و از رسول اهلل پیروی کنید تا برشما رحم شود ‪ .‬برای آمرز ش‬ ‫از جانب پروردگارتان و رسیدن به بهشتی که به وسعت آسمان ها و زمین است‬ ‫و برای پرهیزگاران آماده شده است ‪ ،‬بر یکدیگر پیشی گیرید‪ .‬خداوند نیکو کارانی‬ ‫راکه در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میخورند و از خطای‬ ‫مردم میگذرند دوست دارد‪ .‬و کسانی که چون مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود‬ ‫ستم کنند خدا را بیاد آورند وبرای گناهانشان طلب آمرزش کنند ‪ ،‬و جز خدا کیست‬ ‫گناهان را ببخشد‪ .‬و آگاهانه بر گناه اصرار نورزند‪ .‬پاداش مردمی "باچنین اوصاف "‬ ‫آمرز ش پروردگار و باغهایی است که درا ن جویبار ها جاریست ‪ ،‬چه خوب است‬ ‫پاداش نیکو کاران‪.‬‬

‫بادر نظرداشت آیات مبارکه خصوصیت های متقین را چنین خالصه مینماییم‪:‬‬ ‫‪ -۱‬سخاوت ‪ :‬نه در عیش و عشرت و نه هنگام روبرو شدن به فقر و تنگدستی وتکالیف‬ ‫خدارا فراموش میکنندو در هر حال سخاوت پیشه اند و بنام خداباندازه توان خویش انفاق‬ ‫میکنند‪.‬مثال ‪ :‬اقارب و خویشاوندان ‪ ،‬فقرا و مساکین ‪ ،‬بندیان و مسافرین ‪ ،‬اعمار مسجد‬ ‫و امور عام املنفعه ‪ ،‬آبادی را ه ها و آب رسانی ‪ ،‬نظافت و پاکیزگی محیط و غیره ‪.‬حدیث‬ ‫شریف میفرماید ‪ ”:‬هیچکدامتان مؤ من راستین شده منیتوانید تا اینکه چیزی را که بخود‬


‫‪62‬‬

‫تقوی‬

‫می پسندید به برادر مسلمان خویش پسند منایید‪”.‬‬ ‫خصوصیت های پرهیزگاران‬ ‫‪ -۲‬فروبردن خشم‪ :‬خشم خود را هنگام قدرت فرو میخوردو دربرابر اشتباهات و جتاوزات‬ ‫مردم در حق خویش ازعفووگذشت کارمیگیرد‪.‬دربرابراشتباهات و نواقص همسنگران و‬ ‫مسلمانان حتمل داشته ازدرعفو پیش می آید‪ .‬هنگام غلبه بردشمن ازگذشت کار گیرد‪.‬‬ ‫ازناحیه مسلمانی شخصا متضرر شده اورا میبخشد‪ .‬باالی کسی قرض دارد در حالیکه‬ ‫او ناتوان است و قدرت پرداخت را ندارد‪ ،‬از در بخشش با او پیش می آید‪ .‬بصورت عام‬ ‫نیکوکار است وخدا نیکو کاران را دوست میدارد‪.‬‬ ‫‪ -۳‬توبه و استغفار ‪:‬اگ��رک��اری بی حیایی وج��رم وجنایتی ازوس��رزن��د(چ��ه دیگرا ن ازو‬ ‫متضررگردند و یا مستقیما متوجه خودش باشد و به دیگران اثر نداشته باشد) خدارا حاضر‬ ‫نگریسته خو ف خدا بروغلبه مناید و توبه و استغفارکند تا خدا گناهان اورا عفو فرماید‪.‬‬ ‫‪ ۴‬ندامت از گناه و با خلوص نیت به خدا رجوع منودن وعدم اصرار به گناه‪:‬‬‫به گناهی که مبقتضای بشریت ازو سر زده اصرارنورزد و مداومت نکند وازا ن اظهار ندامت‬ ‫مناید ‪ ،‬در حالیکه پی برده است که این کاری ناروا و جرم است‪.‬‬ ‫رسول اهلل (ص) میفرماید‪ ":‬کسیکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد باید سخن خیر بزبان آرد ویا‬ ‫خاموش باشد ‪ ،‬وکسیکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد باید همسایه اش را اکرام و عزت دهد‪،‬و‬ ‫کسیکه بخدا و روز آخرت ایمان دارد باید مهمانش را اکرام وعزت داری کند‪".‬‬

‫ایجابات تقوی‬ ‫خداوند متعال میفرماید‪:‬‬ ‫حرم ربّکم علیکم ا ّ‬ ‫ال تشرکوا به شیئا ّو بالوالدین احسانا ج و‬ ‫قل تعالوااتل ما ّ‬ ‫التقتلوا ا والدکم ّمن امالق ط نحن نرزقکم و ایّاهم ج وال تقربوا الفواحش ما ظهر‬ ‫حرم اهلل ا ّ‬ ‫وصکم به لع ّلکم‬ ‫ال بالحق ط ذالکم ّ‬ ‫منها وما بطن ج و ال تقتلواا لنّفس الّتی ّ‬ ‫تعقلون* وال تقربوا مال الیتیم ا ّ‬ ‫ال بالّتی هی احسن حتّی یبلغ اشدّ ه ج و اوفواالکیل‬ ‫والمیزان بالقسط ج ال نک ّلف نفسا ا ّ‬ ‫ال وسعها ج و اذا قلتم فاعدلوا ولو کان ذاقربی‬ ‫وصاکم به لع ّلکم تذ ّکرون* و ّ‬ ‫ان هذا صراطی مستقیما‬ ‫ج و بعهداهلل اوفوا ط ذالکم ّ‬ ‫وصاکم به لع ّلکم تتّقون‬ ‫فتفرق بکم عن سبیله ط ذالکم ّ‬ ‫فاتّبعوه ج و ال تتّبعوا ّ‬ ‫السبل ّ‬ ‫ّ‬ ‫* وهذا کتاب انزلناه مبارک فاتّبعوه واتّقو لعلکم ترحمون (سوره االنعام ‪ ،‬آیة ‪)۱۵۱-۱۵۵‬‬


‫؟تسیچ یوقت‬

‫‪63‬‬

‫بگو‪ ":‬بیایید که چیز هاییرا برایتان بخوانم که پروردگار تان برایتان حرام کرده است ‪:‬‬ ‫چیزیرا شریک خدا قرار ندهید ‪ ،‬به پدر و مادر نیکی کنید ‪،‬فرزندان خودرا از بیم فقر‬ ‫نکشید ‪ ،‬شما و آنهارا ما روزی خواهیم داد ‪ ،‬و به فواحش چه پنهان و چه آشکار‬ ‫نزدیک نگردید ‪ ،‬و کسیراکه خدا کشتنش را حرام نموده جز بحق نکشید " اینست‬ ‫" چهار نهی و یک امر " آنچه خداوند شمارا به آن امر فرموده است تا با ندیشید‪ .‬به‬ ‫مال یتیم جز به نحو ا حسن نزدیک نشوید تا اینکه به سن بلوغ برسد و پیمانه ووزن‬ ‫"تول و ترازو" را به عدال "انصاف" ادا کنید ‪ ،‬ما هیچکس را جز به اندازه توانش‬ ‫مکلف نمیسازیم‪ .‬هرگاه سخن گویید عدالت " صداقت" را مراعات کنید ‪ ،‬حتی اگر‬ ‫در مورد اقارب باشد ‪ ،‬و به عهد "پیمان " خدا وفا کنید‪ .‬این " سه امر و یک نهی "‬ ‫چیزی است که خدا شمارا به آن امر میکند تا پند گیرید‪ .‬این راه راست من است ‪،‬‬ ‫ازان پیروی کنید و به را ه های مختلف نروید که شمارا از راه حق دور میکند ‪ ،‬این‬ ‫چیزی است که خداوند به آن شمارا امر کرده است تا پرهیز گار شوید‪ .‬این "قرآن"‬ ‫کتاب بابرکت (مفید )است که نازل کرد یم ‪ ،‬پس ازان پیروی نمایید وبترسید "از‬ ‫عذاب خدا بترسید واز مخالفت با قرآن بپرهیزید" تا برشما رحم گردد‪.‬‬

‫خداوند متعال میفرماید ای محمد ! خطاب به همه مردم بگو‪ “ :‬بیایید” چیزی را به‬ ‫شما از کتاب خدا بخوامن که در همه ادیان آسمانی موجود بود و همه پیامبران (ع) و شرایع‬ ‫بران متفق بودند‪.‬‬ ‫اینجا خطاب به همه مردم است ‪ ،‬همین پند و نصیحتیست که به شما و گذشتگان تان‬ ‫یکسان صورت میگیرد تا با تعمیل آن تقوی حاصل منایید‪:‬‬ ‫‪ ۱‬چیزی رابه خدا شریک قرارندهید‪.‬‬‫هیچ چیزی را در ذات و صفات مثل ومانند خدا تصور نکنید‪ ،‬ازپروردگارتان ترس و امید‬ ‫داشته باشید ‪ ،‬به او توکل ورزید ‪ ،‬وازاوامرش پیروی کنید‪ .‬خدا قابل ستایش وعبادت است‬ ‫وفقط اورا عبادت و ستایش کنید ‪.‬‬ ‫‪ ۲‬به والدین تان احسان کنید‪.‬‬‫بعد ازعبادت خدا احسان به والدین ذکر میگردد ‪ .‬این ارزش و اهمیت آنرا نشان میدهد‬ ‫وازطرف دیگرخداوند مربی اصلی انسان هاست وبعد والدین مربی مجازی اوالد خوداند‪.‬‬ ‫‪ ۳‬فرزندان تانرا از ترس گرسنگی نکشید‪.‬‬‫چگونه کسی که بخدا امیان دارد و به او توکل میکند حاضر گردد تا اوالد خودرا از ترس‬ ‫گرسنگی بقتل برساند درحالیکه خدا روز ی دهنده هردو( شما و فرزندان تان) است‪.‬‬


‫‪64‬‬

‫تقوی‬

‫‪ ۴‬به فواحش مخفی و علنی نزدیک نگردید‪.‬‬‫اززناولواطت وفحشا وبی بند وباری پرهیز منایید وحتی به آن نزدیک نگردید واز وسا ئلیکه‬ ‫انسان را به فحشاء میکشاند پرهیز منایید‪.‬‬ ‫‪ ۵‬کسی را بناحق نکشید‪.‬‬‫به قتل ناحق دست درازنکنید مگراینکه بحق باشد مثال قصاص و غیره ‪.‬‬ ‫‪ ۶‬به مال یتیم نزدیک نگردید‪.‬‬‫مبال یتیم دست درازی نکنید و حتی نزدیک نگردید ‪ .‬وصی و ولی یتیم میتواند از مال یتیم‬ ‫سرپرستی مناید وآنرا محافظه کند وپس ازا ینکه به سن بلوغ برسد ‪ ،‬برایش تسلیم مناید‪.‬‬ ‫‪ ۷‬در پیمانه وترازوعدالت را مراعات منایید‪.‬‬‫در داد و گرفت ‪ ،‬جتارت و خرید و فروش واندازه و میزان عدالت را مراعات کنید‪ .‬تآمین‬ ‫عدالت خیلی دقت کاردارد و گاهی بنا بر طبیعت بشری و سهوعدالت کامل مراعات منیشود‬ ‫بناء در حد توان بشری ازعدالت دورنگردید‪.‬‬ ‫‪ ۸‬درسخن گفنت صداقت وعدالت رامدنظرداشته باشید‪.‬‬‫راستگو و صادق باشید مخصوصا ‪ ،‬صداقت در شهادت و اقرار و غیره مراعات گرددو لو بر‬ ‫خالف اقارب و دوستان تان متام شود‪.‬‬ ‫‪ ۹‬تعهد تان را با خدا و فا منایید‪.‬‬‫پنج وقت مناز میگذارمی و تعهد مینماییم که خدایا تورا عبادت میکنیم و ستایش تورا به زبان‬ ‫می آورمی ‪ ،‬بجز تو کسی قابل عبادت و ستایش نیست ‪ ،‬امید رحمت و بخشش ازتودارمی‬ ‫زیرا تومالک روز جزا ستی ‪ ،‬تنها به عبادت تو سر فرود میارمی و از تو کمک میخواهیم و به‬ ‫تو توکل دارمی‪.‬امیان عبارت از اقرار به لسان و تصدیق بالقلب است و عمل نیک ثمره امیان‬ ‫و جتلی عقیده قلبیست ‪.‬امیان تعهدیست با خدا وباعمل نیکو صداقت امیان ظاهر میگردد‪.‬‬ ‫همین تعهد در هر مناز جتدید میگردد تا فراموش نشود‪ .‬پس در تعهد خود با خدا پابند بود ه‬ ‫وآن را در زندگی خویش عمال تطبیق منایید‪.‬‬ ‫پند و اندرز خدا و احکام اورا فراموش نکنید ‪ .‬دین اسالم و کتاب خدا ( قرآن ) راه راست و‬ ‫درست است و ازان پیروی کنید ‪.‬ازراه های دیگر( ا حزاب و مکتب ها ومسلک ها و عقاید‬ ‫و فلسفه ها ) پیروی نکنید که دران صورت از راه مستقیم به بیراهه پراگنده میشوبد‪.‬‬ ‫به پند واندرزخدا گوش دهید وازاحکام او پیروی منایید که متقی وپرهیزگار شوید وپرهیزگاری‬


‫؟تسیچ یوقت‬

‫‪65‬‬

‫اختیار منایید تا رحمت و بخشش الهی شامل حال تان گردد‪.‬‬ ‫این نه مورد از ایجابات تقوی محسوب می گردند و صراط املستقیم همین مسیر است‪.‬‬ ‫ازعبداهلل ابن عباس (رض) روایت شده که این سه آیت مشتمل بر ده احکام از محکماتی اند‬ ‫که در هیچ شریعت منسوخ نشده اند‪.‬‬ ‫رسول اهلل (ص) میفرماید‪" :‬کسی که رنج واندوه مؤمنی رادردنیا دورسازد ‪ ،‬خداوند یکی ازغمهای‬ ‫روز قیامت را ازودورمیسازد ‪ ،‬وکسی که مشکلی از مشکالت کسی را در دنیا مرفوع سازد ‪،‬‬ ‫خداوند مشکالت اورا دردنیا وآخرت آسان میگرداند ‪ ،‬کسی که مسلمانیرا دردنیا مستورساخت"‬ ‫لباس داد و یا عیوبشرا پوشانید" ‪ ،‬خداوند اورا دردنیاوآخرت مستور میسازد ‪ ،‬خداوند تا آنگاه‬ ‫با بنده خود کمک مینمایدکه بنده با برادرش تعاون کند ‪".‬‬

‫امانت داری‬ ‫به سلسله کجرویها و نفاق اهل کتاب ازخیانت های مالی شان درقرآنکرمی یاد آوری‬ ‫میگردد ‪.‬‬ ‫در بین اهل کتا ب کسانی سراغ میگردند که سرمایه های وافری را بحیث امانت نگهداری‬ ‫منوده به وقت مقرره به صاحبش میسپارند‪ .‬همین یهودانیکه درمعامالت شان صادق اند‬ ‫و امانت هارا خیانت منیکنند ‪ ،‬به اسالم میگرایند که حضرت عبداهلل ابن سالم و صحابی‬ ‫دیگرازاین جمله اند‪.‬‬ ‫و لی مردمی هم دربین شان وجود دارند که در کوچکترین امانت ولو یک دینارهم خیانت‬ ‫میکنندو بعد ازاخذ امانت ازان انکارمینمایند مگراینکه همیشه به تقاضای امانت باالی سر‬ ‫شان با یستید و پیاپی مطالبه منایید ‪.‬آنها این حرامخوری ها را مجازدانسته استدالل مینمایند‬ ‫که خوردن مال مردم عوام و مخصوصا کسانیکه از دین ما پیروی منیکنند رواست‪ .‬درحالیکه‬ ‫چنین تصور و استدالل ‪ ،‬دروغ بسنت به خداست زیرا خداوند در هیچ کتاب آسمانی آن را‬ ‫روا نساخته است‪ .‬با و جود اینکه از کتاب خدا با خبر اند و میدانند که در ادیان آسمانی‬ ‫چنین چیزی وجود ندارد ولی دانسته بخدا دروغ میبندند‪.‬‬ ‫کسی که درچیزی اند ک وبی ارزش هم خیانت را روادارد چگونه درامانت های بزرگ و‬ ‫دررابطه با دین وکتاب خدا ازو امید صداقت و امانت کاری را داشت‪.‬‬ ‫بطورعام هرکه بشمول اهل کتاب به عهد و پیمان خودبا خدا و بندگان او و فامناید ‪ ،‬از خدا‬ ‫بترسد ‪ ،‬و تقوی و پرهیزگاری اختیار مناید ‪ ،‬از عذاب الهی جنات می یابد ‪ ،‬بیشک خدا‬ ‫پرهیز گاران را دوست دارد‪.‬‬


‫‪66‬‬

‫تقوی‬

‫ومن اهل الکتاب من ان تأ منه بقنطار یّؤ ّده الیک ج ومنهم ّمن ان تأ منه بدینار ّ‬ ‫الیؤ ّده‬ ‫الیک ا ّ‬ ‫الما دمت علیه قا ئما ط ذالک بان ّهم قالوا لیس فی ا ال ّمیّین سبیل ج و یقولون‬ ‫علی اهلل الکذب و هم یعلمون* بلی من اوفی بعهده و اتّقی ّ‬ ‫یحب المتقین‬ ‫فان اهلل‬ ‫ّ‬ ‫* ( سورة آل عمران ‪ ،‬آیات ‪) ۷۵-۷۴‬‬ ‫در میان اهل کتاب کسی را میتوان یافت که اگر مالی هنگفت به او بسپاری به تو‬ ‫بازش میگرداند ‪ ،‬و کسی نیز هست که اگر دیناری به ا و بسپاری به تو باز نمیگرداند‬ ‫‪ ،‬مگربرو بایستی " سخت گیری" ‪ ،‬زیرا میگویند ‪ :‬ما دربرابر امیان مسئول نیستیم و‬ ‫آنها دانسته بر خدا دروغ میبندند‪ .‬آری هرکس به پیمان خود وفا کندو پرهیزگار باشد‬ ‫‪ ،‬خدا پرهیز گاران را دوست دارد‪.‬‬

‫وفا بعهد‬ ‫یک سلسله معا هدات میعادی و غیر میعادی با قبایل مختلف اعم از مشرکین و اهل‬ ‫کتاب در زمان رسول (ص) صورت گرفته بود و اکثر شان به پیمان خویش وفادار مناندند‪.‬‬ ‫بنابرهمین پیمان شکنی ها مسلمانان مجبور به جنگ شده مکه معظمه را در سال هشتم‬ ‫هجر ی فتح منودند‪ .‬در همین سال در دوران حج اکبر به مردم اعالن شد که خدا و رسولش‬ ‫از مشرکین بیزار اند وعهد و پیمانی با آنها باقی منانده است ‪ ،‬در مقابل پیمان شکنان اعالن‬ ‫جنگ داده شد‪ .‬هرکه اظهار اسالم منود و عمالمناز خواندو ذکات داد راه را به رویش باز‬ ‫بگذارید و با دیگران به جنگ آماده شوید‪ .‬به کسانیکه معاهده میعادی و غیر میعادی با‬ ‫آنها صورت گرفته بودواز طرف آنها عهد شکنی شده بود ‪ ،‬چهار ماه وقت داده شدتا درین‬ ‫دوران تصمیم بگیرند یا به مسلمانان بپیوندندویا آماده جنگ شوند وباکسانی که به پیمان‬ ‫خود وفادار بودند ‪ ،‬شماهم به پیمان خویش پابند باشند‪ .‬به کسانی که معاهده غیر میعادی‬ ‫صورت گرفته بود هم چهار ماه موعد تعین شد‪.‬‬ ‫مسلمانان باید در عهد و پیمان خویش صادق ووفادار باشند و ازخدا بترسند ولی هنگامی‬ ‫که جانب دوم معاهده عهد شکنی مناید دیگر عهد و پیمانی با ایشان باقی منیماند‪ .‬آنها‬ ‫به زبان تعهد دارند و قلبا با مسلمانان دشمنی میورزند ‪ ،‬هنگام شکست و ضعف شان به‬ ‫مسلمانان چاپلوسی منوده با زبان چرب و نرم خودرا دوست معرفی مینمایند وچون قدرت‬ ‫یافتند‪،‬هیچگونه تعهد ‪ ،‬قسم وحتی رشته قرابت و خویشاوندی را هم ارزش نداده به قتل‬ ‫و خونریزی و چور و چپاول دست میزنند‪ .‬شاید تعداد قلیلی از ین مردم به تعهد خود پابند‬ ‫باشند ولی اکثریت شان در فسق و فساد و گناه و فریبکاری غرق اند واز این اقلیت کاری‬


‫؟تسیچ یوقت‬

‫‪67‬‬

‫ساخته نیست‪.‬‬ ‫وفا بعهد ازایجابات تقواست ‪ ،‬درهرحال( پیروزی و شکست) نباید خدارا فراموش کنید ‪،‬‬ ‫از خدا بترسید ‪ ،‬پرهیزگاری اختیار کنید و از عهد شکنی پرهیز دارید زیرا خدا پرهیز گاران‬ ‫را دوست میدارد‪.‬‬ ‫الحج االکبر ّ‬ ‫ان اهلل برئ ّمن المشرکین‬ ‫واذان ّمن اهلل و رسوله الی النّاس یوم‬ ‫ّ‬ ‫ورسوله ط فان تبتم فهو خیر لّکم ج وان تولّیتم فاعلمواان ّکم غیر معجزاهلل ط‬ ‫وبشر الّذین کفروا بعذاب الیم * ا ّ‬ ‫ّ‬ ‫ثم لم ینقصوکم‬ ‫الالّذین عاهدتّم ّمن المشرکین ّ‬ ‫شیئا ّو لم یظاهرواعلیکم احدا فات ّمواالیهم عهدهم الی مدّ تهم ط ّ‬ ‫یحب‬ ‫ان اهلل‬ ‫ّ‬ ‫المتّقین * کیف یکون للمشرکین عهد عنداهلل وعند رسوله ا ّ‬ ‫الالّذین عاهدتم عند‬ ‫المسجد الحرام ج فما استقاموالکم فاستقیموالهم ط ّ‬ ‫یحب المتّقین * کیف‬ ‫ان اهلل‬ ‫ّ‬ ‫و ان یظهرواعلیکم الیرقبوافیکم ا ّ‬ ‫ال ّوال ذ ّمة ط یرضونکم بافواههم وتأ بی قلوبهم‬ ‫ج واکثرهم فاسقون * (سورة التوبة ‪ ،‬آیة ‪) ۸-۳‬‬ ‫درروزحج اکبراز طرف خدا ورسولش به مردم اعالن میشود که خداو رسولش از‬ ‫مشرکان بیزار اند‪ .‬اگر توبه کنید "از شرک و پیمان شکنی " برایتان بهتراست واگر‬ ‫سرباز زنید بدانید که نمیتوانید خدارا عاجز گردانید"از عذاب رسیدن به شما"‪ .‬و‬ ‫کافران را به عذابی دردناک بشارت ده ‪ .‬مگرمشرکانیراکه با آنها پیمان بستید و آنها‬ ‫از چیزی فروگذار نکردند " به تعهد خود وفادار ماندند" و با هیچکس " دشمنان‬ ‫مسلمانان" در برابر شما همدست نشدند ‪ ،‬پیمان خویش را با آنها به آخر برسانید‪.‬‬ ‫خداوند پرهیزگاران را دوست دارد‪ .‬چگونه مشرکان را با خدا ورسولش پیمانی‬ ‫خواهد بود جز آنانکه در مسجد الحرام با آنها پیما ن بستید"که پیمان شکنی نکرده‬ ‫اند"‪ ،‬تا زمانیکه "برپیمان شان" باشما وفادار ماندند شما نیز وفادار باشید‪ ،.‬خداوند‬ ‫پرهیزگاران را دوست دارد‪ .‬چگونه " پیمانی باشد با مشرکان" ؟ حال آنکه اگر بر شما‬ ‫پیروز شوند نه خویشاوندی را رعایت میکنند و پیمان را ‪ ،‬با زبان خشنودتان میکنند‬ ‫ولی در دل ابا دارند و بیشترشان فاسقان اند‪.‬‬


‫‪68‬‬

‫تقوی‬

‫بنیان تقوی‬ ‫اولین کار رسول (ص) بعد از هجرت اعمار مسجد است‪ .‬مسجد در زندگی مسلمانان‬ ‫ارزش بزرگی دارد و نباید بنام مسجد سنگر ی برای کفار و دشمنان اسالم ساخت‪.‬‬ ‫زمانیکه رسول (ص) از مکه معظمه به مدینه منوره هجرت منوند درخارج مدینه در محله‬ ‫(بنی عمر بن عوف) توقف و چند روز بعد به شهر مدینه منوره تشریف برده مسجد نبوی‬ ‫را تعمیر منود‪.‬‬ ‫در محله ای که چندروز توقف منوده بود مسلمانان مسجدی بنا نهادند که بنام مسجد قبا‬ ‫یاد میگردد‪.‬‬ ‫(ابو عامر خزرجی ) که یکی از راهبان نصرانی بود افرادی را تشویق منودتا در جوار این‬ ‫مسجد آبادی دیگر بنام مسجد بسازدو بین مسلمانان تفرقه ایجاد وگروهی را باخود همراه‬ ‫سازد‪ .‬رسول (ص) اورا به اسالم دعوت منوده فرمود که به ملت ابراهیمی بپیوندد ولی او گفت"‬ ‫من از قبل پیروملت ابراهیمی بودم و شما با آن چیز های دیگری را اضافه منوده اید‪".‬‬ ‫بعد ازجنگ بدرابو عامرفرارمنوده به مکه معظمه رفت ومردم را به ضد مسلمانان دعوت‬ ‫مینمود‪ .‬درجنگ احد هم ابوعامر در صف کفاربرعلیه مسلمانا حضور داشت‪ .‬وی بعد‬ ‫ازجنگ حنین به شام فرار منود و به منافقین مدینه منوره طی نامه خویش نوشت که من با‬ ‫قیصر رو م مالقات دارم و لشکر بزرگی فراهم منوده باالی مسلمانان حمله میکنیم و آنها را‬ ‫کامال تار و مار خواهیم ساخت‪ .‬شما یک تعمیر بنام مسجد در جوار مسجد قبا اعمار کنید‬ ‫تا مرکز ارتباطی بین ما و شما باشد و درین تعمیر به بهانه مناز جمع شده به ضد اسالم مشوره‬ ‫و برنامه ریزی منایید‪ .‬منایندگان ما هم در همین تعمیر با شما مالقات خواهند منود و اگر من‬ ‫شخصا آمدم در همین جا با شما مالقات میکنم‪.‬‬ ‫بناء بنام مسجد تعمیری در مقابل مسجد قبا اعمار شدو به رسول (ص) پیشنهاد منودند‪ ":‬یا‬ ‫رسول اهلل ! بخدا قسم است که ما از ین کار نیت بد ندارمی بلکه بنا بر باران وسردی و گرمی‬ ‫رفنت به مسجد قبا گران است باخلصوص برای کسانیکه تکلیف ناتوانی وبیماری دارند ‪،‬از‬ ‫عدم گنجایش مسجد مردم شکایت دارند‪ .‬به این دلیل مسجد دیگری بناشد ‪ ،‬برای سهولت‬ ‫مناز گذاران این کار صورت گرفته است‪ .‬اگر شما یک مرتبه درین مسجد تشریف بیاورید‬ ‫و منازی را درا ن ادا کنید ‪ ،‬مارا سعادت میبخشید‪".‬‬ ‫این پیشنهاد برای آن بود تا تعدادی از مسلمانان راباآمدن رسو ل اهلل (ص) درین مسجد ‪ ،‬با‬ ‫خود همنظر و همکار سازند‪ .‬درین وقت رسو ل (ص) برای جنگ تبوک‬ ‫آمادگی میگرفت و گفت که بعد از باز گشت از تبوک اگر خدا خواست می آمی‪ .‬اما بعد‬ ‫ازبازگشت ازتبوک درنزدیکی مدینه منوره آیات نازل وازدسیسه منافقین به مسلمانان خبر‬


‫؟تسیچ یوقت‬

‫‪69‬‬

‫داده شد‪.‬‬ ‫رسول (ص) چهار نفر "مالک بن خشم ‪ ،‬معن بن عدی ‪ ،‬عامر بن سکن ‪ ،‬حشی " را موظف‬ ‫ساخت تا تعمیر مذکور را ویرا ن سازند‪.‬آنها بدون توقف آن را آتش زده کامال به زمین‬ ‫هموار ساختند‪.‬‬ ‫بلی ! مسجد جای پرهیزگاران و نیکوکارا ن و پاکان است ‪ ،‬اولین خانه واولین سنگر مسلمان‬ ‫مسجد است ‪ ،‬هرکه براستی مؤ من است در اعمار مسجد سهم میگیرد ‪ ،‬مسجد خانه‬ ‫خداست و سنگر مؤمن ‪ ،‬نباید از مسجد سنگر ی برای دشمنا ن اسالم ساخت ‪.‬‬ ‫اسس علی التّقوی من ا ّول یوم احقّ ان تقوم فیه ط فیه‬ ‫التقم فیه ابدا ط لمسجد ّ‬ ‫ّ‬ ‫اسس بنیانه علی تقوی‬ ‫رجال یّحبّون ان یّتت ّهروا ط واهلل‬ ‫ّ‬ ‫یحب المطهرین * افمن ّ‬ ‫ٍ‬ ‫ٍ‬ ‫اسس بنیانه علی شفا ُج ُرف هارفانها َر به فی نار َِجهنّم‬ ‫خیر ام ّمن ّ‬ ‫من اهلل و رِضوا ٍن ٌ‬ ‫ط واهلل الیهدی القو َم ّ‬ ‫الظال ِ ِمین (سورة التوبة ‪ ،‬آیات ‪) ۱۰۹-۱۰۸‬‬ ‫هرگز دران مایست ‪ ،‬مسجدی که از اول بر " نیت" تقوی بنا شده باشد سزاوار است‬ ‫دران قیام کنی ‪ .‬درانجا مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه شوند ‪ ،‬و خدا پاکیزگان‬ ‫را دوست دارد‪.‬آیا کسی که اساس و بنیان رابر پرهیزگاری و خشنودی خدا نهاده باشد‬ ‫بهتر است یا کسی که بنائی را بر حاشیه پرتگاه سستی بنانهاده است ‪ ،‬پس ناگاه با‬ ‫صاحبش در آتش دوزخ فرو ریخت‪ ،‬خداوند ستمگاران را هدایت نمیکند‪.‬‬

‫آیا کسی که زندگیش رابر پایه تقوی و خشنودی خدا بنا نهاده بهتر است بهتراست یا آنکه‬ ‫اساس زندگیشرا نفاق و دشمنی با مسلمین تشکیل میدهد و در پرتگاه سقوط در آتش‬ ‫دوزخ قرار دارد؟اساس زندگی و موقف متقیان را همان صداقت وراستی ‪ ،‬طهارت و پاکی‬ ‫عقیده و عمل ‪ ،‬امانت داری ووفا بعهد ‪ ،‬نیکوکاری و عمل احسن تشکیل میدهد و زندگی‬ ‫منافقین بر اساس دورویگی و فریب و دوکه ‪ ،‬عهد شکنی و فتنه انگیزی ‪ ،‬فساد کاری و‬ ‫اذیت مسلمین استواراست که با این روش در لبه پرتگاه عذاب دنیوی و اخروی قرار دارند‪.‬‬ ‫ان ّما یعمر مساجداهلل من آمن با هلل والیوم اآلخرو اقام الصلوة و آتی الزکات و لم‬ ‫یخش ا ّ‬ ‫ال اهلل فعسی اولئک ان یّکونو من المهتدین (سورة التوبة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۸‬‬ ‫مساجد خدا را فقط کسی آباد میکند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده ‪ ،‬نماز را‬ ‫بر پا داشته ‪ ،‬ذکات داده و از کسی جز خدا نترسیده است ‪ ،‬و توقع میرود که این ها‬ ‫از را ه یافتگان باشند‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫تقوی‬

‫بندگان خاص خدا(ج)‬ ‫صفات بندگان خاص خداوند طی آیاتی توضیح گردیده که مفهوم آن چنین است ‪:‬‬ ‫عبادالرحمن کسانی اند که ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬متواضع بوده حتی فروتنی در راه رفنت و قدم گذاشنت شان هویداست ‪ ،‬در مخاطبه و‬ ‫گفت و شنید مالمیت و نرمی دارند و از خشونت پرهیز مینمایند و اگر کسی به شیوه‬ ‫جهالت به خشونت پرداخت سالم متارکه داده از برخورد بی مورد کنارگی میکنند‪.‬‬ ‫‪ -۲‬شبخیزی دارند و به مناز می ایستند و با خدای خویش به راز و نیاز میپردازند‪.‬‬ ‫‪ -۳‬ازعذاب دوزخ میترسند و دست دعا به پیشگاه الهی باال منوده میگویند‪ :‬خدایا ! مارا از‬ ‫عذاب دوزخ جنات فرما که بد جاییست‪.‬‬ ‫‪ -۴‬در مصرف مال از افراط و تفریط پرهیز منوده ‪ ،‬نه بخل می ورزند و نه اسراف میکنند‬ ‫بلکه راه اعتدال را اختیار مینمایند‪.‬‬ ‫‪ -۴‬غیر خدا بکسی سر تعظیم فرود نیاورده به عبادت غیراهلل منیپردازند ‪ ،‬کسی را بناحق‬ ‫بقتل منیرسانند واز زنا کاری خودداری مینمایند‪.‬‬ ‫‪ -۶‬دروغ گو نبوده به دروغ شاهدی منی دهد ‪ ،‬ازلهویات بزرگوارانه میگذرد ودران شامل‬ ‫منیگردد ‪ ،‬خود به کار ها ی بیهوده مصروف نیست و در چنین محافل و مجالش شرکت‬ ‫منیکند و در ین مورد بزرگواری خود را حفظ میکند‪.‬‬ ‫‪ -۷‬از آیات خدا غافل نبوده دربرابر آن بی تفاوت نیست ‪ ،‬از قران بیگانه نیست وقرآن‬ ‫میخواند و در زندگی از احکام الهی پیروی مناید‪.‬‬ ‫‪ -۸‬به پیشگاه خدا دعا منوده میگویند‪ :‬الهی! زنان و فرزندانی برای ما عطا کن که روشنی‬ ‫چشم ما گردند و مارا امام و پیشوای متقیان بگردان‪.‬آرزوی خانواده نیک و پاک و ملبس به‬ ‫لباس تقوی را درد ل میپرورا نند وآ ن را از خدا میطلبند‪.‬‬ ‫آنها نه تنها خودشان پرهیزگارند بلکه آرزودارند تا اطرفیان وهمنشینان شان نیکوکارومتقی‬ ‫باشند دعاودرخواست شان ازخ��دا اینست که خانواده نیکو نصیب شان گرددوپیروان‬ ‫وهمکاران پرهیزگارداشته باشند‪.‬‬ ‫وعبادالرحمن الّذین یمشون علی االرض هونا ّو اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سالما‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫سجدا ّو قیاما‪ ،‬والّذین یقولون ربّنااصرف عنّا عذاب جهنّم ّ‬ ‫ان‬ ‫هم‬ ‫ب‬ ‫لر‬ ‫یبیتون‬ ‫والّذین‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫مستقرا ّومقاما‪،‬والّذین اذآ انفقوا لم یسرفوا و لم‬ ‫عذابها کان غراما ‪ ،‬ان ّما سآءت‬ ‫ّ‬ ‫یقتروا وکانه بین ذالک قواما‪،‬والّذین الیدعون مع اهلل الها آخر وال یقتلون النّفس‬ ‫حرم اهللُ ا ّ‬ ‫َ‬ ‫ِوالیزنون و من یّفعل ذالک یلق اثا ًما ‪ ،‬یضاعف له العذاب‬ ‫ال بالحقّ‬ ‫الّتی ّ‬ ‫ال من تاب و َع ِم َل عمال صالح ًا فاولئک یبدّ ُِل اهللُ‬ ‫ُ یوم القیامة ِ ویخ ُلد فیه ُمهان ًا ‪ ،‬ا ّ‬


‫‪71‬‬

‫؟تسیچ یوقت‬

‫ٍ‬ ‫یتوب‬ ‫حسنات و کان اهلل غفورا ً ّر حیم ًا ‪ ،‬ومن تاب و ع ِم َل صالح ًا فان ّ ُه‬ ‫سیئاتِهم‬ ‫ُ‬ ‫مروا کرام ًا‪ ،‬والّذین اذا‬ ‫مروا باللغ ِو ّ‬ ‫الی اهلل ِ متاب ًا ‪ ،‬والّذین ال یشهدون َ ال ّزو َر و اذا ّ‬ ‫ذ ّکروابآیات ربّهم لم ِ‬ ‫یخ ُّروا علیها ُص ّم ًا ّو ُعمیان ًا‪ ،‬و الّذین یقولون ربّنا هب لنا من‬ ‫قرة اعین ّواجعلنا للمتّقین اماما * ( سورة الفرقان ‪ ،‬آیة ‪) ۷۴‬‬ ‫ازواجنا و ذ ّریّاتنا ّ‬

‫وبندگان خاص خدا کسانی اند که‪ :‬با سکون وشکستگی در زمین را ه میروند ‪ ،‬وچون‬ ‫با مخاطبه جاهالن روبرو شوند سالم متارکه گویند ‪ ،‬آنهاییکه شبهنگام به عبادت خدا‬ ‫وسجده وقیام مصروف اند ‪ ،‬آنهاییکه دست دعا به پیشگاه خدا باال نموده میگویند ‪:‬‬ ‫الهی! مارا از عذاب دوزخ نجات فرما ‪ ،‬یقینا عذاب دوزخ خیلی شدید است‪ ،‬بیشک‬ ‫دوزخ بد جاییست ‪ ،‬و آنهاییکه چون مصرف کنند نه اسراف و نه تنگی کنند ودر‬ ‫بین اینها حالت اعتدال را رعایت نمایند ‪ ،‬آنهاییکه با خدامعبود دیگری را پرستش‬ ‫نمی کنند و به قتل نا حق نمی پردازند و زنا نمیکنند وهرکه چنین کند بعقوبت‬ ‫دشواری روبرو خواهد شد ‪ ،‬در روز قیامت عذابش دوبرابر کرده شود و با خواری‬ ‫و ذلت درا ن دایم بماند مگر آنهاییکه توبه نموده نیکوکاری ورزند ‪ ،‬پس خداوند‬ ‫بدیهایشانرا به حسنات مبدل خواهد ساخت و خداوند بخشاینده مهربان است وهرکه‬ ‫توبه نموده عمل صالح انجام دهد پس او با توبه بخدا رجوع میورزد‪ ،‬و آنهاییکه به‬ ‫دروغ گواهی نمی دهند و چون با لغویات وامور بیهوده مرورکنند بزرگوارانه ازان‬ ‫میگذرند‪ ،‬وآنهاییکه دربرابر ذکرآیات خدا بی تفاوت نبوده کرو وکورنمی افتند ‪،‬و‬ ‫کسانی که میگویند‪ :‬پروردگارا ! زنان و فرزندانی برای ما عطا کن که روشنی چشم ما‬ ‫گردند ‪ ،‬و مارا پیشوای متقیان بگردان‪.‬‬

‫تقوی وپرهیزگاری دری��ک جمله خالصه میشود" پیروی من��ودن از ق���رآن"‪ .‬عمال قرآن‬ ‫رادرزندگی خویش متثیل منایید وقرآن متحرک شوید تا مورد رحم خدا قرارگرفته سعادت‬ ‫دارین نصیبتان گردد‪.‬‬ ‫وهذا کتاب انزلناه مبارک فاتّبعوه واتّقوا لع ّلکم ترحمون‬

‫(سورة االنعام ‪ ،‬آیة ‪) ۱۵۵‬‬

‫این کتابی است پر برکت که ما نازل کردیم ‪ ،‬ازان پیروی کنید و پرهیزگاری نمایید‬ ‫تا مورد رحمت قرارگیرید‪.‬‬



‫تماقتسا و ربص‬

‫‪73‬‬

‫صبر و استقامت‬ ‫صبرو استقامت در مسیر اسالم یکی از مشخصات پرهیزگاران است‪.‬مسیر اسالم حاوی‬ ‫خطرات گوناگون و فرازو نشیب و نا مالمیت ها بوده خداوند متعال بندگان خود در البالی‬ ‫شداید و مشکالت مورد امتحان قرار میدهد تا مؤمنین صادق از افراد ضعیف االمیان و منافق‬ ‫مجزا گردند‪.‬‬ ‫انسان در مقابله با نا مالمیات روزگار مقاوم بار آمده تربیه میگردد ‪ .‬همچنانکه ورزشکاران با‬ ‫پیروی از مقررات ورزشی و مسابقات و مترین وورزش تربیه شده روز بروز قوت جسمی شان‬ ‫بیشتر و برای مسابقات بزرگتر آماده میگردند ‪ ،‬مسلمانان هم بااستقامت در اطاعت از اوامر‬ ‫خدا وند متعال و حتمل مشکالت و عبور از فراز و نشیب زندگی تربیه شده شخصیت شان‬ ‫رشد می یابد وبرای اجنام امور بزرگتری آماده میگردند‪.‬‬ ‫مسلمانان با استقامت درتعمیل اوامرالهی وحتمل مشکالت وعبورا فرازنشیب زندگی تربیه‬ ‫شده شخصیت شان رشد می یابد وبرای اجنام اموربزرگتری آماده میشوند‪.‬‬ ‫صبرازطریق مداومت درمنازوروزه گرفنت وادای حج وجهادوانفاق درراه خدا ‪ ،‬حتمل هنگام‬ ‫مواجه شدن به مصیبت ها وفقروتنگدستی وهنگام شکست دربرابردشمن ‪ ،‬صبردربرابرکشش‬ ‫هوای نفس وشهوت ‪ ،‬صبربا تواضع و فروتنی ودوری ازتکبروطغیان هنگام غنا وقدرت‬ ‫وشهرت وغیره ‪.‬‬ ‫مؤمن صابردرهرشرایط ازدایره قانون الهی بیرون نه رفته به خدا توکل میورزد وبه قضای خدا‬ ‫راضی وقانع میباشد ودرمسیراسالم استقامت داشته هرگزمأ یوس ونا امید منیگردد‪.‬‬ ‫از رسول اکرم (ص) در باره اسالم پرسیدند فرمود‪":‬بگو ‪ :‬ایمان آوردم بخدا ‪ ،‬سپس استقامت نما‪".‬‬

‫همچنان رسول (ص) میفرماید ‪ ":‬بدانکه نصرت و کامیابی با صبر و نجات با مشکالت است‬ ‫شکی نیست که در پی هر مشکلی دوآسانی قرار دارد‪".‬‬


‫‪74‬‬

‫تقوی‬

‫اسالم قانون زندگی‬ ‫اسالم برنامه زندگی بشر است و در متام جوانب زندگی انسان باید تطبیق گردد‪.‬اگر‬ ‫کسی براستی از خدا بترسد وبه روز آخرت امیان دارد و باوردارد که روزی بحضور خداوند‬ ‫برای حساب و کتاب حاضر میگردد‪ ،‬در متام زندگی خویش از دایره اسالم بیرون منیگرددو با‬ ‫اسالم زندگی میکند و با اسالم میمیردو زندگی و مرگش در اسالم خالصه میشود‪.‬‬ ‫خداوند متعال خطاب به مؤمنان میفرماید ‪( :‬ای مؤمنان ! از خدا چنان بترسید که شایسته‬ ‫است ‪ ،‬و جز در مسلمانی منیرید‪).‬‬ ‫خداوند علیم است و از سلول سلول بدن تان آگهی دارد و از آمال و آرزو ها و عملکرد‬ ‫ظاهر و مخفی تا ن با خبر است و اجر و پاداش نیکو کاری هایتان را حبط نخواهد ساخت و‬ ‫مفسدین و ظاملان را به کیفر اعمالشان میرساند ‪ ،‬بجز خدا از هیچ قدرتی تر س نداشته باشید‬ ‫و زندگیتان در اسالم سپری گردد‪.‬‬ ‫پرهیزگاری و تقوی همین است که در متام زندگی محتاط بوده از احکام الهی پیروی و از‬ ‫منهیات پرهیز منایید‪.‬‬ ‫والتموتن ا ّ‬ ‫ال وانتم مسلمون‬ ‫یاایّهاالّذین آمنوااتّقوااهلل حقّ تقاته‬ ‫ّ‬

‫(س��ورة آل عمران‪،‬آیة‬

‫‪)۱۰۲‬‬

‫ای مؤ منان! چنانچه سزاوار است از خدا بترسید و جز در مسلمانی نمیرید" در تمام‬ ‫زندگی از اسالم خارج نگردید"‪.‬‬

‫مداومت در مناز‬ ‫آنگاه که رسو ل اکرم (ص) از ناحیه شرارت ها و ظلم و ستم کفار احساس خفقان و‬ ‫دلتنگی داشت ‪ ،‬خداوند متعال به این ارتباط میفرماید که در برابر تبلیغات ناروا و بدزبانی‬ ‫های ایشان صبر کن ‪ ،‬عوامل سقوط و نزول شان فراهم است و بزودی بعذاب مبتال خواهند‬ ‫شد‪(.‬چنانچه در جنگ بدر این وعده حتقق یافت) و مناز های پنج وقت را اداکن که به این‬ ‫ترتیب در دنیا و آخرت راضی و خشنود میگردید‪.‬‬ ‫بعد میفرماید که به دارو مدار و مال و ثروت و قدرت و لشکر کفار التفات مکن زیرا با این‬ ‫عیش و عشرت مورد امتحان خداوندی قرار دارند و خداوند برایشان مهلت میدهد و بتدریج‬ ‫بسوی سقوط پیش میروند‪.‬در آخر تا کیدا میفرماید که اهل خودرا به ادای مناز امر منا و بدان‬


‫تماقتسا و ربص‬

‫‪75‬‬

‫که سراجنام نیکو و پیروز یهای دنیوی و اخروی و عزت و سرفرازی دارین از آن متقیان و‬ ‫پرهیزگاران است‪ .‬اینست که قرائت مینماییم‪:‬‬ ‫فاصبر علی مایقولون و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها ومن‬ ‫آناء الیل فسبح واطراف النهارلعلک ترضی * وال ت َُمدّ َّن َعینَ َ‬ ‫یک اِلی َما َمتّعن َا ِبه‬ ‫خیر ّوابقی * وأ ُمراَه َل َ‬ ‫ورزق َرب ّ َ‬ ‫ُ‬ ‫ک‬ ‫الحیوة ِ الدّ نیا لِنَفتِنَ ُهم فِیهِ ط‬ ‫َهرة َ َ‬ ‫ک ٌ‬ ‫اَزواج ًا ّم ِن ُهم ز َ‬ ‫نحن َنرز َ‬ ‫ُقک ط َو العاقِبَة ُلِلتّقوی (سورة‬ ‫اص ِطبر َع َلی َها ط النسئلک ِرزق ًا ط ُ‬ ‫لصلوة ِ و َ‬ ‫ِبا ّ‬ ‫طه ‪ ،‬آ یا ت ‪)۱۳۰-۱۳۲‬‬

‫پس صبرکن بآنچه میگویند و تسبیح گو با حمد پرور دگار خویش پیش از برامدن‬ ‫آفتاب (ادای نماز صبح) و پیش از فرو شدن آن (ادای نماز پیشین و دیگر) و بعضی‬ ‫ساعت ها ی شب(ادای نماز شام و خفتن) واطراف روز تسبیح گو ‪ ،‬بود که خشنود‬ ‫شوی‪.‬‬ ‫وبازمگشای چشمان خودرا بسوی آن آرایش زندگانی دنیا که گروه های ایشان "کفار‬ ‫" را بهره مند ساخته ایم تادران آزمایششان نمائیم وروزی پروردگارتو بهتر و پاینده‬ ‫تر است‪.‬‬ ‫واهل خود را به نماز امر و بران استقامت کن ‪ ،‬ازتو روز ی نمیخواهیم " نه از تو ونه‬ ‫از اهل تو" ‪ ،‬ما به تو روزی میدهیم ‪ ،‬و عاقبت " نیکو" از اهل تقواست‬

‫صبر و استقامت و ادای مناز برای انسان سکون وآرامش روحی بار می آورد و غم و اندوه‬ ‫وتصورات نادرست و نگرانیهای نامطلوب را از وی دور میسازد‪ .‬مناز وسیله استقامت و صبر‬ ‫و پایداریست‪.‬‬ ‫رزق پروردگار وآنچه را خداوند نصیب مؤمنین ساخته است بهتر و پاینده تر است‪ .‬زندگی‬ ‫دنیا دربرابر نعمات اخروی از نظر کیفیت و کمیت و دوام و بقا ناچیزاست ‪.‬‬ ‫ادای مناز و مداومت به آن چیزیست گرا ن مگر برای خاشعین سهل خواهدبود‪ .‬مناز بهترین‬ ‫عبادت است و اجرو پاداش آن خیلی بزرگ وهیچ کار با ارزش آسان نیست اما برای اهلش‬ ‫سهل خواهد بود ‪ .‬ادای مناز برای مردم خاشع و خاضع و فروتن و رقیق القلب که امیان به خدا‬ ‫در اعماق وجو دشان ریشه دوانده و جسد شان با نورامیان و روح قرآن زنده گردیده است‬ ‫سهل است‪.‬‬ ‫خشوع وفروتنی از امیان قوی سرچشمه میگیرد‪ .‬کسیکه باور دارد ‪ ،‬روزی به پیشگاه خدای‬ ‫حسیب و علیم می ایستد و حسا ب و کتا ب و مکافات و مجازاتی در کار است (فمن یعمل‬ ‫مثقال زرة خیرا یره‪ .‬ومن یعمل مثقال زرة ش ّرا یره) ‪ ،‬او از خدا میترسد و خاشع میگردد‪ .‬بناء‬


‫‪76‬‬

‫تقوی‬

‫خدای علیم و قدیر اورا درراه نیک هدایت منوده استقامت و پایداری برایش اعطا میکند‪.‬‬ ‫این حالت اجنام عبادات را به او سهل میگرداند وهنگام روبرو شدن به مصیبت ها تسلیت‬ ‫ودر برابر مشکالت استقامت و پایداری حاصل واز سیئات پرهیز مینماید و همین خصلت‬ ‫های متقین است‪.‬‬ ‫واستعینوابالصبروالصلوة ط وان ّهالکبیرة ا ّ‬ ‫العلی الخاشعین* الّذین یظنّون ان ّهم‬ ‫ّ‬ ‫مالقواربّهم و ان ّهم الیه راجعون (سوره بقرة‪،‬آیات ‪) ۴۵-۴۶‬‬ ‫کمک بخواهید به صبر و نماز ‪ ،‬واینکار دشواراست مگر بر فرو تنان ‪ ،‬آنهاییکه یقین‬ ‫دارند پروردگارشان را مالقات میکنند و بسوی او باز میگردند‪.‬‬

‫رسول اهلل (ص) میفرماید ‪:‬‬

‫" طهارت جزء ایمان ‪ ،‬و الحمد هلل پرکننده میزان ‪ ،‬سبحان اهلل و الحمد هلل پرکننده فضای بین زمین‬ ‫و آسمان ( مراد از ثواب ذکر خداست ) ‪ ،‬نماز نور (نوریکه مسیر زندگی انسان را روشن ساخته‬ ‫در جهت نیکو هدایت میگردد ) ‪ ،‬و صدقه سندوبرهان(ایمان راستین ) است ‪ ،‬و صبر روشنیست‬ ‫( وسیله هدایت و نشانه صبح پیروزی) "‬

‫روزه وسیله پرهیزگاری‬ ‫روزه یکی از بناهای پنجگانه اسالم بوده واین حکم از زمان حضرت آدم علیه السالم تا‬ ‫حال با کمی تفاوت جاریست‪.‬‬ ‫گرچه روزه داشنت به کسانی که پیرو هو ی و هوس و نفس وشهوت اند خیلی سنگین است‬ ‫ولی روحیه صبر و استقامت و بردباری را دروج��ود ا نسان تقویه مینماید‪ .‬رسو ل (ص)‬ ‫میفرماید‪( :‬روزه نیمی از صبر است‪).‬‬ ‫روزه حیثیت مترینی را دارد تا انسان به پیروی از احکام الهی عادت گرفته زندگی اش منظم‬ ‫گردد‪ .‬همچنان که با تکرار حرکات جمع نظام روحیه نظم و اطاعت وپیروی از مقررات در‬ ‫نهاد افراد ‪ ،‬تقویه گردیده به عادت روزمره تبدیل میگردد ‪ ،‬روزه روحیه صبر و برده باری‬ ‫رادر نهاد انسان زنده ساخته پیروی از احکام الهی را به او سهل میگرداند‪ .‬روزه داشنت با‬ ‫تقوی و پرهیزگاری رابطه مستقیم دارد ‪ .‬پرهیز از خورد و نوش دررمضان برای روزه دار‬ ‫درس پرهیزگاری میدهد واورا در پرهیز از منکرات پایدار میسازد ‪ ،‬بناء از را ه روزه میتوان‬ ‫به پرهیزگاری رسید‪ .‬از طریق روزه میتوان خودرا از هوی و هوس و شهوت نگهداشته ‪ ،‬در‬ ‫اجتناب از منهیات عادت کرد ونیکوکاری را کارروز مره خود ساخت‪.‬‬


‫تماقتسا و ربص‬

‫‪77‬‬

‫خداوند درین آیت میفرماید که روزه برشما و امت های قبلی فرض گردانیده شد تا تقوی‬ ‫حاصل منایید‪.‬‬ ‫الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لع ّلکم تتّقون‬ ‫یا ایّها الذین آمنوا کتب علیکم ّ‬ ‫(سورة بقرة‪ ،‬آیت ‪) ۱۸۳‬‬

‫ای مؤمنان! روزه گرفتن برشما فرض شد چنانچه باالی گذشتگان شما"امت های‬ ‫قبلی و پیامبران الی آدم " فرض شده بود تا پرهیزگار شوید‪.‬‬

‫صبر و تقوی‬ ‫در سال سوم هجری کفار قریش با اقوام و قبایل دیگر لشکر بزرگی تدارک منودند و‬ ‫به انتقام شکست شان در جنگ بدر برای مقابله با مسلمانان برامدند ‪ .‬رسول (ص) با‬ ‫اصحاب مبارک درین موردمبشوره پرداخت ‪ .‬رسول (ص) به این نظر بود که از داخل مدینه‬ ‫با دشمن مقابله صورت گیرد ورای عبداهلل ابن ابی " رئیس منافقین" موافق رای رسول (ص)‬ ‫بود‪ .‬این اولین باراست که ازونظرخواهی شده است‪ .‬اما جوانان و کسانیکه در جنگ بدر‬ ‫حضور نداشتند و آرزو ی اشتراک در جهاد و درجه شهادت را در دل میپرورانیدند با جدیت‬ ‫گفتند که ما از مدینه بیرون شده با کفار مقابله میکنیم ‪ ،‬ما منیخواهیم به دشمن نشان دهیم‬ ‫که در حال ضعف و ناتوانی قرار دارمی‪ .‬اکثریت به همین نظر شدند و رسول (ص) آراء‬ ‫اکثریت را پذیرفته بخانه رفت و زره و سالح خودرا گرفته به نیت غزا بیرون برامد ‪ .‬درغیاب‬ ‫رسول(ص) بعضی به این فکر شدند که چرا با رای آنحضرت مخالفت منودندو بعداز برامدن‬ ‫او از خانه بحضور آنحضرت عرض منودند ‪ " :‬چون اراده پاک شما برین است تادر داخل‬ ‫مدینه به مدافعه بپردازمی بیایید که همین جا سنگر بگیرمی‪ ".‬رسول (ص) فرمود ‪ " :‬به یک‬ ‫پیامبر مناسب نیست زمانیکه زره بپوشد و سالح بدست گیرد و به غزا کمر ببندد ‪ ،‬بعد‬ ‫بدون قتال سالح را از خود دور کند‪ ".‬هنگام خروج از مدینه حدود یک هزارنفر مجاهد با‬ ‫آنها همراهی منودند مگر عبداهلل ابن ابی با سه صد نفر از راه برگشت و گفت ‪ " :‬چون او به‬ ‫سخنان ما گوش منیدهد و به مشوره ما عمل نکرد بناء ما هم مجبور نیستیم تا حتما جنگ‬ ‫کنیم و خودرا بقتل برسانیم "‪.‬‬ ‫رسول (ص ) با هفت صد نفر به میدان جنگ رسیدند‪ .‬آنحضرت شخصا به ترتیب و تنظیم‬ ‫صفوف لشکر پرداخته هر دسته مجاهدین را بجای معین جابجا و وظابف شان را برایشان‬ ‫مشخص منود ه فرمود ‪ " :‬تا زمانیکه من به جنگ امر نکرده ام جنگ نکنید و در مواضع‬


‫‪78‬‬

‫تقوی‬

‫خویش منتظر باشید‪".‬‬ ‫به اثر حتریکات منافقانه عبداهلل ابن ابی و بازگشت سه صد نفر از راه و قلت تعداد مجاهدین‬ ‫‪ ،‬روحیه مجاهدین مربوط به دوقبیله بنوحارثه و بنوسلمه تضعیف گردید‪ .‬آنها به این فکر‬ ‫شدند تا از صحنه جنگ کنار روند ‪ .‬به همین ارتباط آیت نازل گردید‪ (.‬اهلل ولّیهما )‬ ‫خداولی و کارساز و حامی و مددگارتان است ودر هرحال باشماست ‪ ،‬شما تنها نیستید ‪،‬‬ ‫خدا باشماست ‪ .‬مؤمن در هرحال به خدا توکل میکند ‪،‬‬ ‫تعداد افراد جنگی و اسلحه و جتهیزات و لشکرضامن پیروزی و شکست نیست زیرا خدا‬ ‫قادر و تواناست وکسی راکه بخواهد بطور غیبی تایید خواهد منود و فتح مبین را نصیبش‬ ‫میگرداند‪.‬‬ ‫جنگ بدر را بیاد بیاورید که تعداد سه صد نفر در برابر هزار نفرمسلح با همه وسایل و ساز‬ ‫وسامان جنگی پیروز گردید‪.‬‬ ‫بلی اگر صبر و تقوی اختیار کنید ‪ ،‬کفار و منافقین بادسایس و مکارگی شان به شما ضرری‬ ‫رسانده منیتوانند ‪ ،‬زیرا خدا به همه اعمال احاطه دارد‪ .‬صبرو استقامت و متانت و پایداری‬ ‫در را ه اسالم ‪ ،‬پیروی از احکام الهی در هر شرایط ‪ ،‬اخال ق نیکو‪ ،‬پرهیزگاری و اجتناب از‬ ‫منهیات معیار پیروزیست‪.‬‬ ‫ان تمسسکم حسنة تسؤ هم و ان تصبکم سیئة یفرحوا بها ط و ان تصبروا و‬ ‫الیضر کم کیدهم شیئا ط ّ‬ ‫ان اهلل بما یعملون محیط * و از غدوت من‬ ‫تتّقوا‬ ‫ّ‬ ‫تبو ء المؤ منین مقاعد للقتال ط واهلل سمیع علیم * اذ ه ّمت طائفتان منکم‬ ‫اهلک ّ‬ ‫ان تفشال واهلل ولیّهما ط و علی اهلل فلیتو ّکل المؤ منون * و لقد نصرکم اهلل ببدر‬ ‫ّو انتم اذلّة ج فاتّقوااهلل لع ّلکم تشکرون * اذ تقول للمؤ منین الن یّکفیکم ان‬ ‫یّمدّ کم ربّکم بثالثة آالف ّمن المالئکة منزلین *بلی ان تصبروا و تتّقوا ویأ‬ ‫مسومین‬ ‫توکم من فورهم هذا یمدد کم ربّکم بخمسة آالف ّمن المالئکة‬ ‫ّ‬ ‫(سوره آل عمران ‪ ،‬آیات ‪) ۱۲۰-۱۲۵‬‬

‫اگر نعمتی "فتح یا غنیمت " به شما برسدآنانرا بد آید و اگر به شما بدی " مصیبت‬ ‫‪،‬قتل ‪ ،‬شکست " برسد ‪ ،‬شادمان میشوند ‪ ،‬اگر شکیبایی کنید و پرهیز گاری نمایید ‪،‬‬ ‫مکر شان به هیچ وجه شمارا متضرر نخواهد ساخت‪.‬‬ ‫خداوند بآنچه انجام میدهند احاطه دارد‪ .‬وآن زمانی را بیاد آور که با مداد از‬ ‫میان خانواده خود بیرون رفتی و پایگاه های جنگ را برای مسلمانان مهیا میکردی‬ ‫وخداوند شنوای داناست‪.‬‬


‫تماقتسا و ربص‬

‫‪79‬‬

‫آنگاه که دو طایفه تان خواستند بزدلی کنند ‪ "،‬حال آنکه "خداوند ولی " مددگار "‬ ‫شان بود ‪ ،‬و مؤ منان باید بر خدا توکل کنند‪.‬‬ ‫خدا شمارا در جنگ بدر یاری کرد در حالیکه ناتوان بودید ‪ ،‬از خدا بترسید تا شکر‬ ‫نعمت او را بجا آورید‪.‬‬ ‫آنگاه که به مؤمنان می گفتی " آیا کافی نیست که پروردگارتان شما را با نزول سه‬ ‫هزار فرشته یاری کند‪ " .‬آری اگر صبر کنید و پرهیز گاری نماییدو" کافران" با این‬ ‫جوش و خروش باالیتان بیایند ‪ ،‬خداوند شمارا با پنج هزار فرشته نشان دار یار ی‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬

‫صبرو تقوی دروازه پیروزی اند‬ ‫در آخرین آیه سوره آل عمران خداوند مهربان بطور جامع مؤمنان را توصیه میفرماید که‬ ‫مفهوم آن چنین است‪:‬‬ ‫ای مؤمنان ! اگر آرزوی فتح و نصرت و عزت و آبرو و سعادت دنیا وآخرت رادر دل میپرورانید‬ ‫‪ ،‬صبراختیار کنید‪ .‬صبر در طاعت و عبادت ‪ ،‬صبر در پرهیز از معصیت ‪ ،‬صبر درمقابله با‬ ‫دشمنان اسالم ‪ ،‬صبر در حتمل و برده باری در برابر همراهان و دوستان و اقارب وگذشت از‬ ‫نواقص و اشتباهات شان ‪...‬‬ ‫نه تنها خود صابر وشکیبا باشید بلکه یکدیگررا به صبر و استقامت توصیه منایید!‬ ‫صفوف تان را فشرده سازید و با مردم نیکو و مجاهد روابط محکم داشته باشید ‪ ،‬صفی پاک‬ ‫‪ ،‬منظم ‪ ،‬قوی و مستحکم همچون دیواری عظیم در برابر دشمن بسازید و همیشه برای دفاع‬ ‫از سرحدات اسالم آماده باشید ‪ .‬درمتام شرایط از احکام و دستورات الهی پیروی منایید ‪ .‬در‬ ‫همه حاالت زندگی از خدا بترسید و به خدا توکل منایید‪ .‬اینست راه فالح و رستگاری ‪،‬‬ ‫راه جنات از عذاب دوزخ و راه سعادت و عزت در دنیا و آخرت‪.‬‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتّقو ااهلل لع ّلکم تفلحون‬ ‫(سورة آل عمران ‪ ،‬آیة ‪) ۲۰۰‬‬

‫ای مؤمنان صبر کنید" دربرابر مصیبت ‪ ،‬طاعت و عبادت وپرهیز از معصیت " و‬ ‫همدیگر را به صبرتوصیه نمایید و مستحکم شوید " با صفوف منظم و مرتبط بادشمن‬ ‫مقابله نمایید " از خدابترسید که رستگار شوید‪ ".‬کامیابی دنیا و آخرت و نجات از‬ ‫عذاب دوزخ "‬



‫‪81‬‬

‫تقوی در امور خانواده‬ ‫خانواده اساس اجتماع را تشکیل داده اولین قدم زندگی اجتماعی میباشد و گفته میتوانیم‬ ‫که بدون تشکیل خانواده اجتماعی بوجود منی آید‪.‬تشکیل خانواده مهذب و پرهیزگار در‬ ‫اجتماع تأثیر نیک داشته بسیاری مشکالت و جنایات وشرارت هارا از بین مردم دور میسازد‬ ‫و ازبین رفنت کیان خانواده باعث ایجاد بسی معضالتی در جامعه میگرددکه نه قوای امنیتی‬ ‫و پلیس قادر به جلوگیری آن خواهد بود ونه مجازات و محابس ‪.‬‬ ‫حفظ روابط خانوادگی و ایجاد روحیه محبت و صمیمیت و همکاری در بین افراد خانواده‬ ‫به مراعات یک سلسله اصول و مقررات ارتباط دارد که تقوی و ترس از خدا دران حیثیت‬ ‫محوری دارد‪.‬‬ ‫انسان زمانیکه ازخداترس داشته در خفا و اظهار حقوق اعضای خاندان خود را مراعات مناید‬ ‫و اخالق نیکو را در حرکات و سکنات خویش در نظر داشته و روحیه گذشت و فداکاری‬ ‫داشته باشد و برای اهل خویش عمال سود مند واقع گردد ‪ ،‬میتواند اعتماد دیگران را بخود‬ ‫جلب منوده آنها را به نیکو کاری و حسن معاشره واخالق نیکو ترغیب مناید‪.‬‬ ‫خداوند متعال میفرماید ‪:‬‬ ‫اس والحجار ُة علیها ملئک ٌة‬ ‫یآایّها الّذین آمنواقوآانفسکم و اهلیکم ناراً ّوقودهاالنّ ُ‬ ‫ٌ‬ ‫الیعصون اهللَ مآاَ َم َر ُهم ویفعلون مایؤ َم ُر َ‬ ‫َ‬ ‫ون (سورة التحرمی ‪ ،‬آیة ‪) ۶‬‬ ‫غالظ شدا ٌد‬ ‫ای مؤ منان ! خویشتن و اهل خانه خود را از آتشی نگهدارید که هیزم در گیرانش‬ ‫مردم و سنگها ست ‪ ،‬نگهبانان آن فرشتگان درشت خو یی اند که از اوامر خدا‬ ‫نافرمانی نمی کنند و آنچه برایشان حکم گردد انجام میدهند‪.‬‬


‫‪82‬‬

‫تقوی‬

‫صلح و تقوی‬ ‫زندگی انسان توام با اشتباهات و نواقص است و همین اشتباهات باعث آزردگی یکی‬ ‫از دیگر گردیده کم کم بزرگ شده به خصومت ها و مناقشات مبدل میگردد از همین جمله‬ ‫است رجنش زن و شوهر‪.‬‬ ‫اگرچنانچه زوجه احساس دارد که شوهرش ازو آزرده است ‪ ،‬حقوق زنا شوهری و غیره را‬ ‫مراعات منی کند و برخورد نیک با او ندارد ‪،‬از صحبت با او رو میگرداند‪ ،‬نفقه اورا چنانچه‬ ‫الزم است و از شوهر توقع دارد منی پردازد‪ ...‬درین موارد اگر زن و شوهر باهم مصاحله منایند‬ ‫و به ترتیبی که ممکن است همدیگر را راضی سازند باکی نیست و گناه ندارد‪ .‬ولی بدون‬ ‫سبب و اشتباه و گناهی تکلیف دادن زنان وبد خلقی و تصرف در مال و ملکیت شان گناه‬ ‫است ‪ .‬بهتر است زن در برابر شوهر گذشت مناید و اورا را ضی سازد و شوهرنیز در رویه‬ ‫خویش جتدید نظر کند و از اشتباهات همسر خویش بگذرد ورابطه زنا شوهری را حفظ و‬ ‫کار به جدایی نکشد و زن طالق نگردد‪.‬‬ ‫قابل یادآوریست که نفقه و کسوت و منزل برای زوجه که قابل وطی باشد اگرچه کافره بود‬ ‫‪ ،‬به قدر حال هردو بر زوج واجب است ‪.‬اگر زوجه بی اذن شرع از خانه زوج بیرون رفت ‪،‬‬ ‫نفقه او از زوج ساقط میگردد زیرا ناشزه شده ونفقه ناشزه بر زوج الزم نیست‪ .‬بخل و خود‬ ‫خواهی در نفس انسان حاضر است و منیتواند کامال از حترکات نفس امین باشد ‪ ،‬به همین‬ ‫دلیل آزردگی ها میان زن و شوهر و عامه افراد اجتماع ایجاد میگرددولی را ه حل اینست که‬ ‫نیکو کاری و تقوی اختیار مناییم‪.‬‬ ‫در حالیکه شوهر از زن خویش آزرده باشد با ید از عفو و بخشش کارگیرد و با زنان خود از‬ ‫در محبت ‪ ،‬صمیمیت و خلق خوش پیش آید واز نشوز و اعراض و خصومت پرهیز مناید و در‬ ‫همه حال از خدا بترسد ‪ ،‬خدا از این همه نیکو کاری و احسان آنها کامال آگاه است و اجر و‬ ‫ثوا ب شمارا ضایع منیسازد و سرفراز ی دنیا و آخرت را نصیب تان میسازد‪.‬‬ ‫از عدل و انصاف درهرحال دور نگردید گرچه مراعات عدل بین زنان بصورت مطلق ممکن‬ ‫نیست ومتایالت قلبی باالی حرکات انسان تأ ثیر داردولی ازمتایالت نا جایز جلوگیری صورت‬ ‫گیرد (در صورتیکه بیش از یک زن داشته باشد‪ ،‬به یک زن متایل داشته با دیگری بی میل‬ ‫و بی رغبت بود) وزن را بی سرنوشت و معلق نگهدارد ( نه رابطه نیکو و احسن با او داشته‬ ‫باشد و نه اورا طالق دهد‪.).‬‬ ‫در هرصورت اگر اشتباه از مر د است و یا از زن صلح و سازش برایشان بهتر است نه طالق‪.‬‬ ‫باید از اشتباهات همدیگر بگذرند ‪.‬‬ ‫اگر با زنان تان از در اصالح و سازش وجورآمد پیش آیید و حتی املقدور از ظلم و حق تلفی‬


‫هداوناخ روما رد یوقت‬

‫‪83‬‬

‫در حق آنها پرهیز منایید ‪ ،‬خداوند بخشاینده و مهربان است و ا شتباهات و گناهان شمارا‬ ‫عفو مینماید‪.‬‬ ‫و ان ا مرأ ة خافت من بعلها نشوزا او اعراضا فال جناح علیهما ان یّصلحا بینهما‬ ‫صلحا ط و الّصلح خیر ط و احضرت االنفس ّ‬ ‫الشح ط و ان تحسنوا و تتّقوا ّ‬ ‫فان‬ ‫اهلل کان بما تعملون خبیرا * ولن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم فال‬ ‫تمیلوا ّ‬ ‫کل المیل فتذروها کالمع ّلقة ط و ان تصلحوا و تتّقوا ّ‬ ‫فان اهلل غفور ّرحیم (‬ ‫سورة النساء ‪ ،‬آیت ‪) ۱۲۹-۱۲۸‬‬

‫اگر زنی از نا سازگاری یا اعراض شوهرش بیم داشته باشد مانعی "گناه " ندارد باهم‬ ‫به نوعی سازش" صلح " کنند و سازش بهتر است ‪ ،‬وبخل در نفس ها حضور دارد ‪،‬‬ ‫و اگر نیکی کنید و پرهیز گاری پیشه سازید خداوند از کردارتان آگاه است‪ .‬و هرگز‬ ‫نمیتوانید در میان زنان به عدالت رفتار کنید ‪ .‬پس بکلی اعراض نکنید که اورا بی سر‬ ‫نوشت بگذارید و اگرراه اصالح و پرهیز گاری پیش گیرید خداخیلی آمرزنده "خطا‬ ‫ها " و خیلی مهربان است" به اعطای اجر و ثواب "‬

‫هم چنان میفرماید‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫آمنواان من اذواجکم واوالدکم عد ّوا لّکم فاحذروهم ج و ان تعفوا‬ ‫یا ایّهاالّذین‬ ‫وتصفحوا وتغفروا ّ‬ ‫فان اهلل غفور ّرحیم* ان ّما اموالکم و اوالدکم فتنة ط واهلل عنده‬ ‫اجرا عظیم* فاتّقوااهلل مااستطعتم واسمعواواطیعواوانقوا خیرا ّ‬ ‫النفسکم ط ومن یّوق‬ ‫شح نفسه فاولئک هم المفلحون ( سورة التغابن ‪ ،‬آیات ‪) ۱۶-۱۴‬‬ ‫ّ‬ ‫ای مؤمنان! یقینا بعضی ازواج و اوالد تان دشمنان تان اند پس از ایشان حذر‬ ‫نمایید"حدود و اوامر خدارا در نظر داشته باشید " و اگر در گذرید و رو بگردانید‬ ‫وبیامرزید پس یقینا خدابسیار آمرزگار"خطیئات" وخیلی مهربان "در اعطای اجرو‬ ‫ثواب " است‪ .‬جز این نیست که اموال و اوالد تان "وسیله " امتحان است و خدا نزد‬ ‫اوست مزد بزرگ‪.‬پس بترسید از خدا آنقدر که توان دارید و بشنوید وفرمانبرداری‬ ‫نمایید"از اوامر خدا" وانفاق نمایید ‪ ،‬برایتان خیر است‪ ،‬و هرکه از بخل نفسش‬ ‫نگهداشته شود پس آنگروه رستگار اند‪.‬‬

‫درین آیات خداوند متعال میفرماید که از زن و فرزند خود حذر منایید زیرا باعدم مراعات‬ ‫عدل و انصاف و اوامر ونواهی خداوند در معامله با آنها به مواخذه و عذاب الهی گرفتار‬ ‫میگردید ‪ ،‬دربرابر آنها از گذشت و عفو پیش آمد منایید ‪ ،‬ازاشتباهات شان بگذرید ودر‬ ‫صورت ایجاد اختالف ازدر مصاحله و آشتی پیش آییدو از مال و دارایی خود به آنها انفاق‬ ‫منایید ‪ .‬اینست ایجابات تقوی و پرهیزگاری‪.‬‬


‫‪84‬‬

‫تقوی‬

‫پرهیز گاری و طالق‬ ‫در مورد ازدواج احکام و راهنمایی های مفصلی در اسالم موجود است تا رابطه زنا شوهری‬ ‫استحکام داشته ‪ ،‬روحیه محبت و همکاری رشد و از اختالفات و آزردگی ها ودر نهایت‬ ‫جدایی جلوگیری بعمل آید و طالق هم با جبین کشاده و بدون خشونت و توام با گذشت‬ ‫و ترحم صورت گیرد‪ .‬به همین دلیل مراحل مختلفی از قبیل تشخیص و انتخاب و کفو ‪،‬‬ ‫طلب گاری ‪ ،‬نکاح و شاهدان و خطبه ‪ ،‬تعین مهر و پرداخت عملی آن ‪ ،‬نفقه زن ‪ ،‬طالق‬ ‫رجعی ‪ ،‬طالق باین ‪ ،‬ایالء ‪ ،‬خلع ‪ ،‬رجعت و غیره احکام در خصوص زندگی زن و شوهر‬ ‫مقرر شده است ‪.‬‬ ‫طالق رجعی ‪ ،‬که دو طالق است و شوهراختیار دارد که در دوران عدت دوباره رجوع کند‬ ‫ویا به طور پسندیده ازهم جداگردند‪.‬اگر با آن هم بعد از ختم عدت هردو از طالق پشیمان‬ ‫گردیدند‪ ،‬میتوانند با جتدید نکاح بهم رجوع منایند‪.‬اما در صورتیکه سه مرتبه طالق داده‬ ‫شود ‪ ،‬دوباره نکاح شان هم روا نیست تا زمانیکه زن به کس دیگری به رضا و رغبت جانبین‬ ‫نکاح شود و احیانا دوباره طالق گردد ‪ ،‬بعد نکاح وی با همسر اولی جایز است‪ .‬درصورت‬ ‫طالق رجعی ‪ ،‬شوهر مختا راست که با همسر خویش دوباره توافق و وحدت منایدو رجوع‬ ‫کند ویا به خوشی بیخی از هم جدا گردند‪ .‬در روزهای اخیر عدت (سه ماه) باید شوهر‬ ‫تصمیم خودرا بگیرد و بعداز ختم عدت دیگر این اختیار ازو سلب میگردد‪ .‬نباید زن را‬ ‫بنام طالق رجعی مورد فشار قرار داد تا مجبور شده از مهر خویش بگذردیعنی به خلع وادار‬ ‫گردد‪.‬‬ ‫خلع عبارت است از ازاله عقدزوجیت درمقابل مالیکه زوج از زوجه میگیرد‪.‬‬ ‫در نکاح ‪ ،‬طالق ‪ ،‬ایالء ‪ ،‬خلع ‪ ،‬رجعت ‪ ،‬و غیره احکام زنا شوهری بسی حکمت ها و‬ ‫مصاحلی مضمر است ‪ .‬در رابطه با همسران تان چل و ول و بهانه سازی نکنید‪ ،‬احکام الهی‬ ‫را بی ارزش تلقی ننمانیید‪.‬حیله و نیرنگ در رابطه با آیات و احکا م پروردگار مثل اینست‬ ‫که نعوذ با هلل باالی احکام او (ج) ریشخند زد‪.‬‬ ‫تقوی و پرهیزگاری پیشه سازید وخدارادرهمه حال حاضروناظربدانید زیرا اوتعالی علیم و‬ ‫خبیر است وازهر چیزی با خبراست‪.‬‬ ‫حوهن بمعروف و ال‬ ‫سر‬ ‫واذا ط ّلقتم النساء فبلغن‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫اجلهن فامسکوهن ّبمعروف او ّ‬ ‫هن ضرارا لّتعتدوا و من یّفعل ذالک فقد ظلم نفسه ط و ال تتّخذو اآیات‬ ‫تمسکو ّ‬ ‫اهلل هزوا و اذکروا نعمت اهلل علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم‬ ‫به ط و اتّقوااهلل و اعلموا ّ‬ ‫ان اهلل بکل شیء علیم (سوره بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۳۱‬‬


‫هداوناخ روما رد یوقت‬

‫‪85‬‬

‫چون زنان تانرا طالق دادید وزمان عدت آنها بسر آمد یا به شایستگی نگاهشان‬ ‫داریدویا بطرز پسندیده ای رهایشان کنید و هرگز بمنظور زیان رسانیدن وتعدی‬ ‫کردن نگاهشان ندارید و کسیکه چنین کند به خویشتن ستم کرده است‪ .‬آیات خدارا‬ ‫به استهزا نگیرید و بخاطر بیاورید نعمت خدارا برخود و کتاب و حکمتی را که بر‬ ‫شما نازل کرده است ‪ .‬وشما را با آن پند می دهد‪ .‬از خدا بترسید و بدانید که او بر‬ ‫همه چیز واقف است‪.‬‬

‫هدیه زنان طالق شده‬ ‫درصورتیکه نکاح بدون تعین مهر صورت گیرد ویا درنکاح مهر ذکر نگردد نکاح جایز‬ ‫است وبعد از نکاح میتوانند مهر را تعین منایند‪ .‬اگر بدون تعین مهر عقد نکاح صورت‬ ‫گرفت ‪ ،‬بعد از همبستر شدن "مقاربت جنسی " مهر مثل واجب میگردد و اگر قبل از خلوت‬ ‫‪ ،‬طال ق داده شد متعه واجب میگردد و آن یک دست لباس شامل پیراهن ‪ ،‬تنبان و چادر‬ ‫است که قیمتش از پنج درم کمتر و از نصف مهر بیشتر نباشد ‪،‬الی نصف مهر نشان میدهد‬ ‫که بهتر است چیزی قابل مالحظه و باارزش برایش داده شود ‪.‬این بود متعه واجب و لی هدیه‬ ‫مناسب " نفقه و سکنه بطرز نیکو " برای هر زن طالق شده مستحب است که حد اقل آن‬ ‫یک جوره لباس به شمول پیراهن ‪ ،‬تنبان و چادر میباشد ‪.‬البته هدیه با در نظرداشت توان‬ ‫مالی و شرایط زمان و مکان وعرف ورواج بشکل مناسب و بهتر و خوبتر وبا جبین کشاده و‬ ‫رویه نیکو داده شود‪ .‬در شرایط فعلی ممکن است مبلغ مناسبی در نظر گرفته شود‪.‬‬ ‫این چنین نیکو کاری و احسان نشانه پرهیزگاریست‪ .‬خداوند آیات و احکام را برای تان بیان‬ ‫میدارد تا در زندگی عملی پیاده گرددو ازان پیروی منایید‪ .‬در احکام و آیات الهی حکمت‬ ‫هایی نهفته است که صاحبا ن عقل به آن پی خواهند برد‪.‬‬ ‫و للمط ّلقات متاع با لمعروف ط ح ّقا علی المتّقین* کذالک یبیّن اهلل لکم آیاته‬ ‫لع ّلکم تعقلون (سورة بقرة ‪ ،‬آیات ‪) ۲۴۲-۲۴۱‬‬ ‫برای زنان طالق شده هدیه ای مناسب(نفقه و سکنه بطرز نیکو) به عهده پرهیزگاران‬ ‫است ‪ .‬خداوند بدین سان آیات خود را بیان میکند تا بیند یشید‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫تقوی‬

‫عفو و گذشت در امور خانوادگی‬ ‫یکی از حقوق زن باالی شوهر تادیه مهراست از طرف شوهر به همسرطوریکه هنگام‬ ‫نکاح تعین شده است‪.‬گرچه در کشور ما رسوم و عنعنات طوریست که مهر به پدر دختر‬ ‫تسلیم میشود ‪ ،‬شاید در ابتدا این رواج به هدف نیک آغاز شده باشد ولی رفته رفته کار‬ ‫بجایی رسید که مردم مهر را حق پدر تصورمینمایند‪.‬بهتر است این موضوع تصریح گردد که‬ ‫مهر بدون کم و کاست برای دختر تادیه گردد ولی چون دختر پدر خودرا وکیل مهر و نفس‬ ‫خود میگیرد بناء مهر بحیث امانت به پدر تسلیم میشود ودر تسلیمیش به دختر تعلل در‬ ‫کار نیست‪.‬‬ ‫اگر در اثنای عقد نکاح مهر تعین شده بود وشوهر زن خودرا قبل از همبستر شدن طالق منود‬ ‫‪ ،‬نیم مهر حق شوهر و نیم حق همسر میگردد وپرداخت آن الزمیست اما نباید در طلب حق‬ ‫خود و یا تادیه حق به جانب دیگر به خشونت گرایید ‪ ،‬بهتر است که زن ویا شو هر از عفو و‬ ‫بخشش در برابر هم کار گیرند و شوهر نیم مهررا واپس نگیرد و به همسر طالق شده ببخشد‬ ‫و یا زن از حق خود گذشته نیم سهم خودرا به شوهر بخشش کند ویا بصورت عام از سهولت‬ ‫و روش نیکو در برابر هم کار گرفته از قسمتی از سهم خود در برابر همدیگر بگذرند‪.‬‬ ‫حسن سلوک و بخشش در برابر هم به تقوی نزدیک است‪ .‬در حالیکه از ناحیه کسی متضرر‬ ‫شده اید و توان اخذ حق خودرا دارید اما به خاطر حصول رضای خدا از حق خود میگذرید‬ ‫و از عفو و بخشش کار میگیرید ‪ ،‬به تقوی میرسید‪ .‬اینست راه تقوی وپرهیزگاری‪ ،‬بزرگی‬ ‫‪ ،‬عزت و شرف‪ .‬گذشت و نیکو کاری را فراموش نکنید که خداناظر اعمال شماست و از‬ ‫کردار مخفی و علنی تا ن آگاه است‪.‬‬ ‫لهن فریضة فنصف ما ّ‬ ‫فرضتم‬ ‫هن وقد فرضتم ّ‬ ‫تمسو ّ‬ ‫و ان ط ّلقتمو ّهن من قبل ان ّ‬ ‫ا ّ‬ ‫ال ان یّعفون او یعفو الّذی بیده عقدةالنّکاح ط و ان تعفوا اقرب للتّقوی ط وال‬ ‫تنسواالفضل بینکم ط ّ‬ ‫ان اهلل بما تعملون بصیر(سورة بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۳۷‬‬ ‫اگر زنان تانرا قبل از آمیزش جنسی طالق دادید ‪ ،‬در صورتیکه برای آنها مهری تعین‬ ‫کرده اید نصف آن را بپردازید ‪ ،‬مگر آنکه ببخشند زنان"نصف سهم مهر خودرا" و یا‬ ‫در گذرد کسی که عقد نکاح بدست اوست" شوهرگذشت نموده تمام مهر را به زن‬ ‫بپردازد " ‪ ،‬اگر شما گذشت کنید به پرهیز گاری نزدیکتر است و احسان ونیکو کاری‬ ‫را فراموش نکنید ‪ .‬بیشک خداوند بآنچه میکنید بیناست‪.‬‬


‫هداوناخ روما رد یوقت‬

‫‪87‬‬

‫وصیت‬ ‫یکی از ایجابات تقوی اینست که از مال دوست داشتنی به اقارب خویش مبنظور حصول‬ ‫رضای خدا مصرف کنید‪ .‬اسالم با کنز ثروت به دست یک نفر بصورت افراطی موافق نیست‬ ‫و به توزیع آن مردم را ترغیب مینماید تا زندگی افراد ناتوان حفظ و آرامش مادی و معنوی‬ ‫در اجتماع حاکم و روحیه همکاری و همزیستی در جامعه رشد یابد‪.‬‬ ‫مال موروثی میت طوریکه در سوره نساء توضیح شده به با زماندگانش " ورثه " تقسیم‬ ‫میگردد ودرین خصوص وصیت الزم نبوده تنها حالت استحبابی دارد‪ .‬وصیت مبنظور توزیع‬ ‫مال وصیت کننده برای والدین واقاربش مستحب و مبنظورادای قرض ‪ ،‬امانات ‪ ،‬وودیعت‬ ‫فرض است‪.‬‬ ‫هرکه میخواهد به مرتبه تقوی برسد باید از مال خویش به اقاربش مخصوصا والدین مصرف‬ ‫کند و در ادای قروض و امانات محتاط بوده قبل از مرگ خویش برای تادیه و اعاده آنها‬ ‫وصیت مناید ‪ ،‬اینست راه پرهیزگاری‪.‬‬ ‫کتب علیکم اذا حضراحدکم الموت ان ترک خیران الوصیة للوالدین واالقربین با‬ ‫المعروف ح ّقا علی المتّقین (سورة البقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۷۹‬‬ ‫برشما فرض کرده شده است که چون مرگ یکی از شما فرا رسد ‪ ،‬اگر مالی بجای‬ ‫گذاردبرای پدر و مادر و نزدیکان عادالنه وصیت کند که شایستهء پرهیزگاران است‪.‬‬

‫تقوی در گرفنت دایه‬ ‫بصورت عام مادران باید فرزندان شان را برای مدت دوسال شیردهند ‪ ،‬بجزاینکه مادرو‬ ‫پدر باهم به توافق رسند که ازین مدت کم گردد‪.‬این حکم شامل متام مادران چه طالق شده‬ ‫‪ ،‬چه درحال عدت ‪ ،‬ویا نکاح برقرار میباشد‪ .‬در هرصورت شوهر مسئولیت دارد تا نفقه مادر‬ ‫طفل ( نان‪ ،‬لباس ‪ ،‬مسکن وغیره) را بشکل مروج و در حدود توان بپردازد‪.‬‬ ‫تربیه ک��ودک وظیفه مهم و مؤثر مادراست ‪ ،‬ب��دون ض��رورت مناسب نیست طفل را به‬ ‫کودکستان ویا مادر رضاعی سپرد اما به اساس کدام مصلحت و ضرورت (مریضی ویا عدم‬ ‫استعداد شیر دهی مادر) جایزاست به شرط آنکه از نفقه مادرش کاسته نشده ‪ ،‬به دایه‬ ‫بصورت مستقل معاش داده شود‪.‬درگرفنت دایه سه شرط مهم وضروریست ‪:‬‬ ‫اوال شوهر توان مالی داشته قادربه تهیه نفقه مادر طفل به وجه احسن بوده اجرت دایه راطبق‬


‫‪88‬‬

‫تقوی‬

‫معمول ومروج بپردازد‪.‬‬ ‫ثانیا مصلحتی در کارباشد و مادر قادر به اجنام این وظیفه نباشد‪.‬‬ ‫ثالثا حقوق زوجه و مادر رضاعی بطرز درست ادا گردد و حق تلفی صورت نگیرد‪.‬‬ ‫از حق تلفی پرهیز منایید و از خدا بترسید زیرا خدا از متام اعما ل علنی و مخفی تان آگاهی‬ ‫کامل دارد ‪.‬‬ ‫وان اردتم ان تسترضعوااوالدکم فال جناح علیکم اذا س ّلمتم ّما آتیتم بالمعروف ط‬ ‫ّ‬ ‫واعلمواان اهلل بما تعملون بصیر(سورة بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۳۳‬‬ ‫واتّقوااهلل‬ ‫اگر اراده کردید که برای فرزندان خود دایه بگیرید به شرطی رواست که قصد دادن‬ ‫چیزی را نموده اید ‪ ،‬بطور شایسته ای ادا کنید و از خدا بترسید و بدانید که خدا‬ ‫بآنچه میکنید آگاه است‪.‬‬

‫تقوی در طلبگاری زنان بیوه‬ ‫چون زن بیوه عدت ت خودرا بگذراند یعنی زن غیر حامله چهار ماه و حامله الی تولد‬ ‫اوالدش انتظار ماند ‪ ،‬اختیار دارد تا طبق احکام شرعی با مرد دیگری ازدواج کنند و زینت ‪،‬‬ ‫عطر زدن و استعمال خوشبویی برایش جواز دارد‪.‬‬ ‫طلبگاری و نکاح زنان بیوه یی که در دوران عدت بسر میبرند جایز نیست تا باروح آرام‬ ‫بتوانند عدت را سپری کنند‪ .‬اگر کسی اراده ء نکاح زن بیوه را دردل پنهان نگهدارد با کی‬ ‫نیست ولی از مراوده ء سری پرهیز کنید ‪ ،‬به آنها وعده های مخفی داده نه شود تا بعدازسپری‬ ‫شدن عدت اورا نکاح کنید‪ .‬اما بعد ازعدت بطورعلنی و مطابق احکام شرعی و ادای حقوق‬ ‫و واجبات ‪ ،‬ازدواج صورت گیرد‪.‬‬ ‫در ارتباط خصوصی بسی مشکالتی دامنگیر شان خواهد شد‪ .‬بیوه ترسانده شده و مجبور‬ ‫به قبول نکاح خواهدشد ‪ ،‬آوازه پخش میگرددکه با فالن شخص توافق شده و دیگران اورا‬ ‫خواستگاری کرده منیتوانند ‪ ،‬زن بیوه با وعده های دروغین فریب داده شده وغیره ‪ .‬به هر‬ ‫صورت این روابط به زیان زن بی دفاع بیوه متام میشود‪ .‬بگذارید زن بیوه عد تش را متام کند‬ ‫و بعد با رضا و رغبت و آزادی و اختیار باکسی توافق منوده ازدواج مناید‪.‬‬ ‫در تکمیل عد ت زن بیوه بسا حکمت هایی نهفته است ودرین مورد محتاط بوده حرکتی‬ ‫مخالف احکام الهی در ظاهر و یا خفا اجنام ندهید و از خدا بترسید زیرا اوتعالی از اراده های‬ ‫قلبی تان آگاهی تام دارد‪ .‬به خدا رجوع کنید و از گناهان خویش مغفرت بخواهید که خدا‬


‫هداوناخ روما رد یوقت‬

‫‪89‬‬

‫بخشاینده و برد بار است‪.‬‬ ‫بانفسهن اربعة اشهر ّو عشرا ج فاذا‬ ‫والّذین یتو ّفون منکم و یذرون ازواجا یّتربّصن‬ ‫ّ‬ ‫انفسهن بالمعروف ط واهلل بما تعملون‬ ‫اجلهن فال جناح علیکم فیما فعلن فی‬ ‫بلغن‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫خبیر* وال جناح علیکم فیما عرضتم من خطبة النّساء او اکننتم فی انفسکم ط علم‬ ‫سرا ا ّ‬ ‫ستذکرونهن ولکن ّ‬ ‫ال ان تقولوا قوال ّمعروفا ط وال‬ ‫اهلل ان ّکم‬ ‫ال تواعد و ّ‬ ‫ّ‬ ‫هن ّ‬ ‫تعزمواعقدة النّکاح حتّی یبلغ الکتاب اجله ط واعلموا ّ‬ ‫ان اهلل یعلم ما فی انفسکم‬ ‫فا حذروه ج و اعلموا ّ‬ ‫ان اهلل غفور حلیم (سورة بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۳۵-۲۳۴‬‬ ‫کسانیکه از شما میمیرند و همسرا ن شان باقی میمانند ‪ ،‬باید چهار ماه و ده روز عدة‬ ‫نگهدارندوچون این مدت بپایان رسید‪ ،‬بر شما گناه نیست درمورد آنچه به نفس خود‬ ‫به شیوه شایسته ای میکنند" نکاح شرعی " و خدا بآنچه میکنید آگاه است‪.‬به شما‬ ‫گناهی نیست که به کنایه ازان زنان خواستگاری کنید یا بدون به زبان آوردن ‪ ،‬نیت‬ ‫ازدواج را در دل پنهان دارید وآنچه را بعدا به زبان خواهید آورد فقط خدا بداند ‪ ،‬و‬ ‫به طور نهانی با آنها قرار زنا شویی نگذارید مگر اینکه بطرز‬ ‫پسندیده ای ا ظهاردارید وتا انقضای عدت اقدام به عقد نکاح نکنید و بدانید که خدا‬ ‫از نیات درونی شما آگاه است ‪ ،‬از خدا بترسید و بدانید که او آمرزنده بردبار است‪.‬‬

‫نکاح زنان بیوه‬ ‫زید رضی اهلل عنه با زینب رضی اهلل عنها ازدواج منودند و لی زندگی شان پرجنجال بود‬ ‫و دامی با هم مناقشه داشتند‪ .‬زید رضی اهلل عنه به رسول (ص) شکایت منوده اراده طالق‬ ‫را داشت اما رسول اهلل اورا از طالق ممانعت فرموده به برده باری و گذشت توصیه منود ولی‬ ‫مشکل حل نشد‪ .‬باآلخره آنها از هم جدا شدند و رسول (ص) زینب را بعد از سپری شدن‬ ‫عدتش به نکاح گرفت‪.‬‬ ‫اراده خدا(ج)چنین بود و درین صحنه رمز ها و حکمت های بزرگی نهفته است‪:‬‬ ‫اوال اینکه‪ :‬طالق در حاالتیکه زن و شوهر با هم سازش نداشته ‪ ،‬زند گی رقت با رو توام‬ ‫با خشونت داشته باشند جواز داردولی گذشت وحوصله بهتراست وحتی املقدورازطالق‬ ‫خودداری گردد‪.‬‬ ‫دوم ‪ :‬ازدواج با زن بیوه سنت پیمبر است وکار نیکو و احسن ‪ ،‬زیرا زن بیوه به سرپرستی‬ ‫ضرورت دارد ونباید در برابر آن بی تفاوت بود‪ .‬اکثر مردم ازازدواج با زن بیوه کدورت دارند‬


‫‪90‬‬

‫تقوی‬

‫مخصوصا عروسی اول و بسیاری بیوه ها تا آخر عمر مجرد مانده اند و بسی مردان بعداز وفات‬ ‫خامن هایشان تنها میمانند ویا به ازدواج دوم و سوم ضرورت می افتد وبه عوض بیوه به سراغ‬ ‫دختر جوان میروند ‪ .‬درشرایط امروز احیای این سنت نبوی خیلی ارزنده و ضروریست‪.‬‬ ‫سوم‪ :‬بسی مردم ازازدواج با زن طالق شده کدورت میورزند واین عادت با ازدواج رسول‬ ‫(ص) بازینب ازمیان براداشته شده بحیث سنت باقی ماند‪.‬‬ ‫چهارم ‪ :‬زید رضی اهلل عنه بچه خوانده رسول (ص) بود ودر دوران جاهلیت نکاح زن پسر‬ ‫خوانده رواج نبود‪ .‬بناء این رسم جاهلی از بین رفت ‪ ،‬زیرا هرکس ‪ ،‬فرزند مادر و پدریست‬ ‫که ازو تولد شده و به زبان و بنام پدر خوانده و برادر خوانده کسی ارتباط نسبی با کسی‬ ‫پیداکرده منیتواند‪ .‬خداوند اراده داشت تا قاعده عمومی را درشریعت برای مردم هدایت‬ ‫فرماید که پسرخوانده ها ازهروجه حتت حکم پسر حقیقی منیآیند و نکاح زنان پسرخوانده ها‬ ‫گناه ندارد‪ .‬خداوند خواست این قانون شرع‬ ‫با قول و فعل رسول اهلل متثیل گردد تا ریشه های عادات جاهلی از اعماق اجتماع کشیده‬ ‫شود‪ .‬وچون خدابه کاری اراده مناید برایش سببی ایجاد میکند‪.‬‬ ‫پنجم ‪ :‬بعضی مردم بنام خواهر خوانده وبرادرخوانده وغیره بهانه ها ‪ ،‬باهم روابط ناجایز‬ ‫میگیرند و بسی جنایات و بی حیایی هایی به این بهانه صورت میگیرد و با قطع چنین رواج‬ ‫همه مشکالت مربوط بآن دور میشود‪ .‬مثال بنام خواهرخوانده و برادر خوانده زن ومرد نامحرم‬ ‫باهم رفت و آمد ونشست و برخاست مینمایند و اگرشوهر اززن بپرسد و زن ازشوهر و یا‬ ‫مادر و پدر ازدختر و پسرخویش که چرا با فال ن کس رابطه نزدیک دارید ؟ میگویند آنکه‬ ‫برادر خوانده من است ویا اوکه خواهر خوانده منست!؟‪.‬این رواج نه تنها روابط نامشروع‬ ‫بلکه بسی قتل و کشت و خون ‪ ،‬جاسوسی وجمع آوری اطالعات ‪ ،‬دزدی و خورد و برد و‬ ‫مشکالت دیگر را در پی خواهدداشت ‪.‬‬ ‫بصورت عموم ایجاب میکنددرموارد خانوادگی از گذشت و حوصله کار بگیرید و به طالق‬ ‫عجله ننمایید ‪ ،‬درصورتیکه امکان گذران بین تان موجود نیست آخرین راه حل طالق است‬ ‫ولی در هر حال باید از خدا حذر کنید و از حدود خدا نگذرید‪.‬‬ ‫و اذ تقول ل ّلذی انعم اهلل علیه وانعمت علیه امسک علیک زوجک واتّق اهلل و‬ ‫تخفی فی نفسک ما هلل مبدیه وتخشی الناس ج واهلل احقّ ان تخشاه ط فل ّما قضی‬ ‫زیدمنها وطرا ز ّوجناکها لکی الیکون للمؤمنین حرج فی ازواج ادعیائهم اذا قضو‬ ‫منهن وطرا وکان امراهلل مفعوال (سورة االحزاب ‪ ،‬آیة ‪) ۳۷‬‬ ‫ّ‬ ‫و یادآور "ای محمد" چون می گفتی با شخصی " زید" که خدابه او انعام نموده "به‬ ‫اسالم " و تو برایش انعام کرده یی "آزادیش از غالمی " که ‪ :‬همسرت" زینب بن‬


‫هداوناخ روما رد یوقت‬

‫‪91‬‬

‫جحش " را بر خود نگهدار " طالق مکن" و از خدا بترس " دربرابر همسر خود از‬ ‫حوصله و گذشت کار گرفته از طالق خودداری نما"‪ .‬و در دل خویش پنهان مینمودی‬ ‫آنچه راکه خدا هویدا ساخت واز مردم میترسیدی ‪ ،‬و ترس از خدا سزاوارتراست ‪.‬‬ ‫پس وقتیکه به انجا م رسانید زید اززینب حاجت خودرا " طالق دادوعدتش سپری‬ ‫شد" پس زینب را بتو بنکاح دادیم تا درنکاح زنان پسر خواندگان برای مؤمنین‬ ‫هیچ حرج نباشد چون ازیشان حاجت را به آخررسانند "ادعیا زنان خودرا طالق داده‬ ‫عدتش سپری گردد" وامر خدا حتمی الوقوع است‪.‬‬

‫معامله با یتیم‬ ‫خداوند حکیم با حکمت بالغه خویش غریزه شفقت و دوستی فرزند را درنهاد انسان‬ ‫قرارداده است وهیچکس جای والدین را درخصوص تربیه و سرپرستی اوالد گرفته منیتواند‪.‬‬ ‫یتیم محتاج سرپرست دلسوزیست که اگرجای پدررا نگیرد حداقل برایش مضر واقع نگردد‪.‬‬ ‫بناء ایجاب میکند ولی ووصی یتیم بشکل خاص و دیگران هم درجه به درجه بشکل عام‬ ‫دررابطه با حقوق یتیم توجه داشته باشند‪.‬‬ ‫با یتیم چنان معامله منایید که ازدیگران درمور د اوالد خود بعد از مر گ تان توقع دارید‬ ‫‪ .‬با پیشانی بازبا او صحبت منوده برخورد نیکو داشته باشید تا دلشکسته و آزرده نگردد و‬ ‫ضرری برایش نرسد‪.‬همیشه در اصالح ‪ ،‬بهبود ‪ ،‬تعلیم و تربیه سالم ‪ ،‬تأ دیب و تهذیبش‬ ‫توجه باید منود‪.‬‬ ‫از خدا بترسیدو سخن ا ستوار‪ ،‬محکم ‪ ،‬سنجیده ‪ ،‬نیکو ‪ ،‬را ست و درست ‪ ،‬بگویید‪.‬‬ ‫سخن محکم به این معنی که از قلب برخیزد وسرسری ودروغ نباشد‪.‬سخنی که بآ ن عمل‬ ‫کنی و بآن پا بند باشی نه اینکه روی آ ب نوشته و روی یخ لغزانده شود‪ .‬سخن واضح و‬ ‫روشن که دران ابهام نباشد و مجمل و گنگ و داری معانی مختلف نبود‪.‬‬ ‫ولیخش الّذین لو ترکو ا من خلفهم ذ ّریّة ضعافا خافواعلیهم فلیتّقوا اهلل ولیقولوا‬ ‫قوال سد یدا ( سورة النساء ‪ ،‬آیة ‪) ۹‬‬ ‫هر وصی باید در حقوق یتیم چنان بترسد که در حق اوالد نا توان خویش نگران‬ ‫است تا بعد از مرگش با آنها معامله نادرست نشود ‪ .‬پس از خدا بترسند و سخن‬ ‫استوار "راست" گویند‪.‬‬

‫سرپرست یتیم مسئولیت دارد تا مال و دارایی یتیم را نه تنهامحافظه و نگهداری مناید بلکه‬


‫‪92‬‬

‫تقوی‬

‫آن را راکد نگذاردو بطور بهتر بکار اندازد تا از طریق حالل رشد یافته بیشتر گردد‪ .‬پول‬ ‫نقدش در جتارت وغیره مصروف ‪ ،‬زمین آن کشت و عایدش جمع سرمایه گردد وغیره‬ ‫‪.‬زیرادرغیر این صورت بعد از مدتی سرمایه یتیم با تادیه زکات ختم میشود‪.‬‬ ‫مال یتیم مانند بیت املال است ‪،‬همانطوریکه حکام حق استفاده شخصی از بیت املال را‬ ‫ندارند ‪ ،‬ولی یتیم هم بجز معاش مبعیار مروج ودربدل کاری که مبنظور بکارانداخنت مال یتیم‬ ‫اجنام داده است وبشرطیکه غنی نبوده به معاش محتاج باشد‪ ،‬حق ندارد از مال یتیم استفاده‬ ‫مناید‪.‬‬

‫تقوی در معاشره با همسر‬ ‫تشکیل خانواده و داشنت اوالد یکی از حکمت های ازدواج است‪ .‬خانواده محل سکون‬ ‫و آرامش روحی و جسمی برای انسان بوده نه تنها از فساد اخالقی جناتش میدهد بلکه امید‬ ‫آینده اواست‪ .‬اوالدصالح سرمایه د نیا وکشت آخرت برای پدر و مادر است‪ .‬زنان درخصوص‬ ‫تولد و تناسل حیثیت مزرعه رادارند و ازکشتزاراستفاده نادرست نباید کرد‪ .‬با زنا ن بترتیبی‬ ‫همبستر شوید که اوالد بیارید نه شهوترانی ‪ .‬درینجا اشاره ظریفی به پرهیز از لواطت شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫(قدموا النفسکم ) دو معنی شده میتواند ‪ .‬دوراندیشی برای آینده در زندگی دنیا و داشنت‬ ‫اوالد و خانواده ویا دور اندیشی برای آخرت با اجنام عمل نیک‪.‬‬ ‫به هر صورت ازدواج یک دوراندیشیست ‪ .‬اوالد صالح پشتوانه انسان در زندگی دنیاست ‪،‬‬ ‫با ازدواج انسان از گشت و گذار ناروا و ارتباطات ناجایز خودرا دور میسازد‪ .‬در هر حلظه و‬ ‫هر کار باید ازدایره اسالم و حدود الهی بیرون نشده عمل نیکو اجنام دهیم و برای فردای خود‬ ‫توشه سفر تهیه کنیم‪.‬‬ ‫از خدا بترسید ودرمعامله ومعاشره با زنان از دایره اسالم بیرون قدم نگذارید‪ .‬هوی و هوس‬ ‫و شهوت شمارا از روز محشر غافل نسازد و بیاد داشته باشید که بحضور خداوند جمع‬ ‫خواهید شد وازمتام عملکرد تان موردپرسش قرار میگیرید‪.‬‬ ‫نساء کم حرث لّکم فأ تواحرثکم ان ّی شئتم و قدّ مواالنفسکم ط واتّقوااهلل‬ ‫واعلمواان ّکم مال قوه ط ّ‬ ‫وبشرالموءمنین (سوره بقرة‪،‬آیة ‪)۲۳۳‬‬ ‫زنانتان کشتزارشمایند ‪ ،‬چنانکه خواهید به مزرعه خود درایید و برای خود پیش‬ ‫بفرستید "اعمال صالحه" و از خدا بترسید و بدانید اورا مالقات خواهید کرد و‬ ‫موءمنان را بشارت ده " به جنت "‪.‬‬


‫هداوناخ روما رد یوقت‬

‫‪93‬‬

‫گفت و شنید زنان با مردان نامحرم‬ ‫بسی اوقات ضرورت می افتد تا زنان با مردان بیگانه با حفظ پرده وحجاب شرعی داخل‬ ‫صحبت شوند مخصوصا متاس تلفونی واین کار از نظر شرعی اشکال ندارد مگرچیز قابل‬ ‫تذکر اینست که چنانچه زنان هنگام بیرون رفنت ازخانه باید درموردلباس وظواهرخویش‬ ‫متوجه باشند تا توجه مردان بداخالق را بخود جلب نکنند ‪ ،‬در گفت و شنید هم چنین‬ ‫نزاکتی را مراعات منایند تابرای بدکاران طمع ایجاد نگردد ‪ .‬سخنان نرم و با ناز و کرشمه‬ ‫وغیر صریح مردم بیباک راکه بیماری فساد اخالقی دارند حتریک منوده به اذیت و آزار زنان‬ ‫پاکدامن میبرایند‪ .‬نه تنها مالمیت و لطافت کالم مشوق این مردم بیماراست بلکه عدم‬ ‫وضاحت کالم و استعمال جمالت مجمل و کلماتیکه چند ین مفهوم را ارائه منایدهم مشکل‬ ‫ایجاد میکند‪ .‬بناء ایجاب میکند سخنان شان با لهجه جدی وبطور صریح صورت گیرد و از‬ ‫مزاح و گفتار بی باکانه خودداری شود‪.‬‬ ‫ّقیتن فال تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی‬ ‫النبی‬ ‫لستن کا حد ّمن النّساء ان ات ّ‬ ‫ّ‬ ‫یانساء ّ‬ ‫قلبه مرض و قلن قوال ّمعروفا (سورةاالحذاب ‪ ،‬آیة ‪) ۳۲‬‬ ‫ای زنا پیامبر ! شما مانند سایر زنان نیستید ‪ ،‬اگر پرهیز گاری نمایید پس در سخن‬ ‫هایتان مالیمت مکنید " بنحوی که " برای آنهایی که مرض قلبِی دارند طمع ایجاد‬ ‫گردد ‪ ،‬و سخن واضح ونیکو بزبا ن آرید‪.‬‬

‫گرچه درین آیه خطاب به ازواج مطهرات شده ولی حکم آن عام است ‪.‬‬



‫جح یادا‬

‫‪95‬‬

‫ادای حج‬ ‫ادای حج ازجمله ارکان اسالم بوده باالی هرمسلمان آزاد ‪ ،‬مکلف ‪ ،‬و بینا بشرط‬ ‫داشنت توشه راه فرض است‪.‬‬ ‫هم چنانکه مناز برای ما درس نظم و انضباط و شناخت وقت داده روحیه اطاعت ازاوامرخدا را‬ ‫دروجود انسان تقویه مینماید ‪ ،‬درادای حج هم حکمت های بزرگی نهفته است‪.‬‬ ‫در مناز جماعت مناز گذاران به وقت معینه با شنیدن آذان با طهارت و نظافت به مسجد رفته‬ ‫در صفوف منظم در عقب امام می ایستند و با کمال خضوع و خشوع منازرا ادا میکنند و‬ ‫با یک تکبیر همه به رکوع و سجده میروند و با یک سالم همه ازمنازفارغ میگردند‪ .‬خان‬ ‫وغریب و آمرو مأمور وغنی و فقیر وسیاه وسفید وعرب و عجم در یک صف می ایستند و‬ ‫همه باهم برابر اند و به خدا تسلیم‪.‬‬ ‫در ادای حج هم اجتماع بزرگی از مسلمانان جهان در مکه معظمه صورت میگیرد و همه‬ ‫احرام به تن منوده لبیک گویان مراسم حج را ادا میکنند‪ .‬فرقی بین آمر و مأمورعجمی وعربی‬ ‫وافریقایی وآسیایی وجود نداردوآداب و اصولی را مراعات مینمایند‪ .‬حج درحالیکه عبادت‬ ‫بزرگ ووسیله استجاب دعا و مغفرت گناهان است ‪ ،‬در عین حال برای ما روحیه زندگی‬ ‫باهمی میبخشد ونظم ودسپلین را مبا درس میدهد‪ .‬هرعملی با شرایط معین و به وقت معین‬ ‫باید صورت گیرد‪ .‬احرام که نشانه کفن است به تن گردیده و همه یکرنگ و یکسان و‬ ‫مساوی میشوند و دنیا را فراموش منوده با آواز لبیک آمادگی خودرا به تعمیل اوامر الهی نشان‬ ‫میدهند و به خدا تسلیم ومنقاد اند‪ .‬خود خواهی ها و قوم گرایی وافتخار به زروزورو لشکر‬ ‫و قدرت را دور میگذارند و از تکروی و فرد گرایی به جماعت جهانی مسلمانان میپیوندند‪.‬‬ ‫باید در متام حرکات و سکنات خویش محتاط بود تا اشتباهی را مرتکب نگردد و اگر اشتباه‬ ‫شده باید خودش خودرا مجازات مناید و فدیه دهد ‪ .‬در گفت و شنید و برخورد با مردم آداب‬ ‫اسالمی را رعایت کندوبا کسی جنگ و جدل نورزد و دشنام ندهد وکسی را اذیت ننماید‪.‬‬ ‫درین چند روز حجاج به اطاعت از اوامراهلل ونظم عادت منوده احتیاط کاری را مترین مینمایند‬ ‫تا بعد از ادای حج در متام زندگی خویش محتا ط بوده پرهیزگاری را پیشه دامیی خود سازند‪.‬‬


‫‪96‬‬

‫تقوی‬

‫احترام به شعائراهلل‬ ‫شعائر سلسله عباداتی اند که خداوند بر مسلمانان فرض گردانیده ‪ ،‬تا از طریق آنها به‬ ‫خداوند نزدیک شوند و رضایتش را جلب و به اجرو پاداش دست یافته ‪ ،‬و حقیقت امیان و‬ ‫یقین به مالقات با خداوند و محاسبه قیامت را متبلور گردانند‪.‬‬ ‫احترام به شعایردین خدا و حفظ آداب اسالمی نشانه تقوی و پرهیز گاریست‪ .‬عقیده قلبی‬ ‫شاخص اعمال وگفتارانسان بوده ‪ ،‬پوشیده های مافی الضمیر با زبان و قلم و کردار بر مال‬ ‫میگردد ‪ ،‬احترام به شعائر اهلل جتلی عقاید پاک انسان ‪،‬وحتلیل ها و بیانات هرکس ترجمان‬ ‫تقوای قلبی اوست‪.‬‬ ‫انسان های بی باک که ارزشی به عبادات واوامرونواهی خدا قایل نیستند واین بی باکی‬ ‫درگفتاروکردارومواقف شان طی سواالت بی مورد وجنجال برانگیز و مناقشات نادرست‬ ‫‪ ،‬متسخرواذیت مسلمین ‪ ،‬دشمنی با پرهیز گ��اران ودوستی با مفسدین ‪ ،‬عدم عالقه به‬ ‫منازومسجد و آموزش اسالمی وادای حج ‪ ،‬پوشیدن لباس نامناسب وغیره هویداست‪.‬‬ ‫ذالک و من یّ ّ‬ ‫عظم شعا ئراهلل فان ّها من تقوی القلوب‬

‫(سورة احلج ‪ ،‬آیة ‪) ۳۲‬‬

‫اینست حکم وهرکه شعایر" عالیم دین مثل مراسم حج وغیره عبادات" خدا را‬ ‫تعظیم کند ‪ ،‬پس این تعظیم از تقوی دلهاست‪.‬‬

‫قربانی ها اعم از قربانیهای ایام حج و قربانیهای مالی و جانی و ازخود گذری ها در راه اسالم‬ ‫جتلی تقوی قلبی ما ست ورنه خدا به گوشت و خون آن محتاج نیست ‪ ،‬چیزی که به پیشگاه‬ ‫خدا ارزش دارد همان احساس پرهیز گاریست‪ .‬این قربانی چهارپایان در دوران حج معادل‬ ‫قربانی جان خودتان است ‪ ،‬خدارا اهلل اکبر گویان به بزرگی یادکنید و شکر اورا بجا آوریدکه‬ ‫شمارا به ذبح چهار پایان امر فرمود ‪.‬‬ ‫لن یّنا ل اهلل لحومها و ال دما ؤ ها و لکن یّناله التّقوی منکم ط کذالک سخّ رها لکم‬ ‫لتکبّروااهلل علی ما هداکم ط و ّ‬ ‫بشر المحسنین ( سورة احلج ‪ ،‬آیة ‪) ۳۷‬‬

‫خون ها و گوشت های قربانی بخدا نمی رسد ولیکن پرهیز گاری تان به او (ج)‬ ‫میرسد‪ .‬همچنین آنها " چهارپایان " را برایتان رام ساختیم ‪ ،‬تا خدارا به بزرگی یاد‬ ‫کنید که بشما هدایت عطا نمود ‪ ،‬وبرای نیکو کاران خوشخبری ده‪.‬‬


‫جح یادا‬

‫‪97‬‬

‫تکبیرات تشریق و تقوی‬ ‫در دوران جاهلیت مروج بود که بعد از فراغت از حج سه روز در منی اجتماع منوده‬ ‫بازار بزرگی برپامیساختند ‪ ،‬به قصه و داستان سرایی و ستایش پدران شان میپرداختند و از‬ ‫کارنامه های آنها یاد منوده شجره هایشان را میخواندند و بزرگی و فضایل وقهرمانیها ی آبایی‬ ‫شانرا طی سخنرانیها و سرودن اشعار بیان میکردند‪.‬‬ ‫در ین مورد آیت نازل شد تا حجاج در سه روز در منی به ذکر خدا مشغول شده تکبیرات‬ ‫تشریق را ادا کنند‪ .‬به ادامه آن میفرماید که بعداز ادای جمره ‪ ،‬تراشیدن سر ‪ ،‬طواف خانه‬ ‫کعبه و سعی در صفا و مروه ‪ ،‬مدت سه روزیعنی روز های یازدهم ‪ ،‬دوازدهم و سیزدهم ذی‬ ‫احلجه (ایام معدودات) در منی سپر ی منوده تکبیرات را ادا منایید‪.‬اگر کسی دوروز در منی‬ ‫سپری کرد ویا سه روز گنا هی نیست ‪ ،‬بشرطی که به کار های ناروامشغول نشده پرهیزگار‬ ‫ی اختیار کنید‪.‬‬ ‫در هر حال و هروقت و در هرکارازخدا بترسید زیرا همه تان از قبرها روز ی برمیخیزید و‬ ‫بحضور خدای علیم و خبیرمبنظور حساب و کتاب جمع میشوید‪.‬‬ ‫تعجبل فی یومین فال اثم علیه ج و من تا‬ ‫واذکروااهلل فی ایّام معدودات ط فمن ّ‬ ‫خّ رفال اثم علیه لمن اتّقی ط و اتّقو ااهلل و اعلمواان ّکم الیه تحشرون (سورة البقرة ‪ ،‬آیة‬

‫‪) ۲۰۳‬‬

‫خدارا در چندروز معدود یاد کنید “ تکبیرات را در ایام تشریق در منی تکرار کنید”‪.‬‬ ‫اگر کسی عجله نمود در دوروز “ به رفتن از منی به مکه” ویا کسی تاخیر کرد ‪ ،‬گناه‬ ‫نیست “بشرط آنکه “ پرهیزگار ی کند” از منهیات”‪ .‬و از خدا بترسید و بدانید که‬ ‫بسوی او محشور میگردید‪.‬‬


‫‪98‬‬

‫تقوی‬

‫نیکویی در تقواست‬ ‫در دوران قبل ازاسالم چنین عادت رواج داشت که باوجوداینکه حاجیان احرام به تن‬ ‫داشته و حج را متام نکرده اند ‪ ،‬بنابر ضرورت بخانه خود میرفتند امابه عوض دروازه ازراه‬ ‫بام ویا پشت خانه داخل خانه میگردیدند و چنان تصور مینمودند که گویاهرگزداخل خانه‬ ‫نشده اند ‪ ،‬زیرادر دروازه پا نگذاشته اند‪ .‬بدینترتیب ضرورت خورا اجرا منوده وا پس به ادای‬ ‫بقیه مراسم میآمدند واین طرزالعمل را نیکوکاری میدانستند‪ .‬دربسی موارد مردم چاالک و‬ ‫فریبکاراز پشت بام داخل خانه میگردندو استدالل می منایند که گویا هرگزداخل منزل نشده‬ ‫اند ‪ .‬کار خالف قانون را طوری اجنام میدهند که ظاهرا قانونی جلوه کند وقبل ازارتکاب‬ ‫جرم و جنایت و بعداز ان هم با تبلیغات و توجیهات آن را موافق قانون ‪ ،‬مجاز و برحق معرفی‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫این مردم مرتکب عمل زشت شده آنرا با حرکات منایشی روپوش میدهند و در انظار عام‬ ‫نیکو معرفی مینمایند ‪ ،‬عملی که از بنیاد و اساس منکر و نا مطلوب است چگونه با روپوشی‬ ‫به نیکو کاری مبدل گردد ‪ ،‬زشت همان زشت است و متعفن همان گندیده ولو روی آن‬ ‫اوراق و گلهای کاغذی گذاشته شود‪.‬من دیدم کسانیرا که هرگز مناز منیگذارند ولی استالل‬ ‫دارند که لباسم بی مناز است ‪ ،‬با لباس بی مناز ادای مناز گناه دارد‪ .‬ویا هر گز به ادای زکات و‬ ‫صدقات و اعمار مسجد و رفنت به حج اقدام منینمایند و دامی مصروف جتمع مال و ثروت از راه‬ ‫حرام و سود و رشوه و فریب و دوکه و جاسوسی وخدمت به دستگاه های سری ‪...‬اند ولی‬ ‫میپرسند که آیا ادای حج از پول حرام جایز است؟اعمار مسجد از پول حرام گناه دارد؟!!!‬ ‫به این ترتیب اظهار میدارند که مردم نیک و نیکو کار اند‪.‬اما توصیه قرآن اینست که در هر‬ ‫حال و شرایط و در هر اقدام خدارا حاضر بدانید واز روز حساب حذر کنید‪.‬‬ ‫لکن البر من اتّقی ج وأ تواالبیوت من‬ ‫البر بان تا توا البیوت من ظهورها و ّ‬ ‫ولیس ّ‬ ‫ّ‬ ‫ابوابها وتّقوااهلل لعلکم تفلحون (سورة بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۸۹‬‬ ‫نیکو کاری آن نیست که از پشت خانه ها واردآن ها شوید ‪ ،‬بلکه صاحب نیکو‬ ‫کاری کسی است که پرهیزگاری کرد ‪ ،‬واز دروازه ها داخل خانه ها شوید‪ ،‬و از خدا‬ ‫بترسیدتا رستگا رگردید" از عذاب خدانگهداشته شوید‪".‬‬

‫به همین دلیل است که شرط اول مرتب شدن ثواب در برابراعمال نیک ‪ ،‬نیت وهدفیست‬ ‫که از اجنام آن کاردارمی‪.‬تقوی وپرهیزگار ی وترس ازخدا معیار نیکی ووسیله نیل به سعادت‬ ‫دنیوی واخرویست‪ .‬هرکه قلبا ازخدا ترس دارد ودر عملکرد خویش محتاط است ودرهراقدا‬ ‫مش رضای خدارا طلب مینمایدبه فالح و رستکاری میرسدو دروازه پیروزی هااز طریق تقوی‬ ‫بروی انسان باز میگردد‪.‬‬


‫جح یادا‬

‫‪99‬‬

‫آداب حج وتقوی‬ ‫خداوند متعال طی آیات متعدد آداب واحکامیرا دررابطه باادای حج ذکر مینماید‪.‬‬ ‫مثال اگر کسی هنگام ادای حج مریض شود ویا محاصره گردند و درادای حج مشکل ایجاد‬ ‫شود درحالیکه اح��رام به تن دارن��د ‪ ،‬باید هدیه دهد یعنی حد اقل یک گوسفند را ذبح‬ ‫کند ‪ ،‬اگردر اثنای حج کسی مریض شد و درحالت احرام تراشیدن سر روا نیست ولی بنابر‬ ‫مریضی میتواند سر خودرا بتراشد وازاحرا م براید و فدیه(سه روز روزه یا طعام دادن به شصت‬ ‫مسکین ویا حالل کردن یک گوسفند ) آن را ادا مناید‪.‬‬ ‫توضیج متام این آداب و احکام به طوالت می اجنامد و از موضوع دور است‪.‬‬ ‫خداوند به اشاره به همین آداب میفرماید که ( و اتّقو ااهلل) از خدا بترسید‪ .‬یکی از حکمت‬ ‫ها ی ادای حج زنده شدن روحیه اطاعت و عادت گرفنت به پیروی از احکام الهی و ایجاد‬ ‫نظم و دسپلین در زندگی انسان مؤمن است‪ .‬تکرارحرکات منظم و دسته جمعی در حالیکه‬ ‫انسان رابه پابندی به مقررات عادت میدهد ‪ ،‬نظم و دسپلین را در زنگی اجتماعی تقویه‬ ‫میکند‪ .‬بناء نباید مقررات و آداب حج را بی ارزش تلقی منود بلکه همه باید عملی گردند و‬ ‫در حاالت استثنایی هم هدیه و غیره مقرر است‪ .‬در متام مراسم حج خدارا از یاد نبرید و نه‬ ‫تنها به ذکر خدا مشغول باشید بلکه از خدا بترسید وحرکات خودرا با هدایات الهی کامال‬ ‫عیار سازید ‪ ،‬بیاد داشته باشید که مؤاخذه و مجازات و عذاب خدا شدید است‪.‬‬ ‫والحج والعمرة هلل ط فان احصرتم فمااستیسر من الهدی ج وال تحلقوا‬ ‫وات ّم‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫رءوسکم حتّی یبلغ الهدی محله ط فمن کان منکم ّمریضااوبه اذی ّمن ّراسه ففدیة‬ ‫الحج فمااستیسرمن‬ ‫ّمن صیام او صدقة اونسک ج فاذاامنتم فمن تمتّع بالعمرة الی‬ ‫ّ‬ ‫الحج وسبعة اذا رجعتم ط تلک عشرة‬ ‫الهدی ط فمن لّم یجد فصیام ثالثة ایّام فی‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫واعلمواان‬ ‫کاملة ط ذالک لمن لم یکن اهله حاضری المسجد الحرام ط واتّقوااهلل‬ ‫اهلل شدیدالعقاب (سورة البقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۹۶‬‬ ‫وحج و عمره را برای خدا تمام کنید واگر ازادای حج بازداشته شوید ‪ ،‬قربانی سهل‬ ‫برشما واجب است ‪ ،‬وسرهایتان را نتراشید تا آنکه قربانی بجایش رسد ‪ ،‬اگر کسی‬ ‫ازشما مریض بود ویا ازناحیه سر تکلیف دارد بناء عوض آن روزه ‪ ،‬صدقه یا قربانی‬ ‫الزم است‪ .‬چون ایمن گردیدید ‪ ،‬پس هرکه به ادای عمره و سپس اداء حج “تمتع‬ ‫کرد یا قران “ الزم میگردد قربانی که سهل باشد ‪ ،‬هرکه نیابد سه روز روزه در وقت‬ ‫حج و هفت روز بعد از بازگشت از سفر حج برو الزم میشود ‪.‬‬ ‫این ده روز کامل است ‪ ،‬این حکم به کسی است که خانواده اش در مسجد الحرام‬


‫‪100‬‬

‫تقوی‬

‫مسکون نباشد ‪ ،‬و از خدا بترسید و بدانید که خدا عذاب دهنده شدید است‪.‬‬

‫شناخت وقت وارزش واستفاده اعظمی ازان واجنام هرکاربه زمان مناسب آ ن درزنگی انسان‬ ‫اثرعمیق دارد‪.‬انسان مسلمان که اهداف عالی وبزرگی درپیش رودارد نباید حلظه ای ازعمر‬ ‫خود را بی هوده وعبث سپری کند ‪ ،‬زندگی انسان مومن هم بخودش وهم به جامعه مفید‬ ‫وباثمر میباشد‪.‬اوخواب برده وغافل نه بلکه بیداروجدیست وازهرحلظه استفاده اعظمی‬ ‫مینماید‪.‬کارروزمره اونیکوکاریست ‪ ،‬درهرحرکت وموقف خویش ازخدا ترس دارد ‪ ،‬محتاط‬ ‫وحساس است واز فسق وفجوروکاربد پرهیزمینماید‪ .‬تقوی و پرهیزگاری توشه سفراوست‪.‬‬ ‫چه درسفردنیا و چه درسفرآخرت این توشه را باخود تهیه میدارد‪ .‬هرکه باخرداست وتعقل‬ ‫وتفکردارد ‪ ،‬ازخدا میترسد وپرهیزگاری پیشه میکند‪.‬‬ ‫همچنان میفرماید‪:‬‬ ‫الحج فال رفث والفسوق والجدال فی‬ ‫فیهن‬ ‫الحج اشهر ّمعلومات ج فمن فرض‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫الحج ط وما تفعلوا من خیر یّعلمه اهلل ط وتز ّودوا فا ّن خیر ال ّزاد التقوی واتّقون‬ ‫یا اولی الباب (سورة البقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۹۷‬‬ ‫حج در ماه های معینی است‪.‬پس هرکه درین ماه ها حج را بر خود الزم کرد"احرام‬ ‫بست" ‪ ،‬در اثنای حج آمیزش با زنان ‪ ،‬فسق و جدال "جایز" نیست‪ .‬و آنچه کار‬ ‫نیک انجام میدهید ‪ ،‬خدا آنرا میداند‪ .‬و توشه با خود گیرید‪ .‬یقینا بهترین توشه‬ ‫پرهیزگاریست‪ .‬و از من بترسید ای خرد مندان!‬


‫جح یادا‬

‫‪101‬‬

‫شکار‬ ‫شکار وحتی ترساندن صید و راندن شان در احرا م حرام است بجزشکار بحری مثل ماهی‬ ‫و خوردن شکار دریا و بحر که از آب بیرون شده و مرده باشد هم حالل است تا مسافران و‬ ‫حجاج و عامه مردم ازان مستفید گردند و لی در هر حال از خدا بترسید و پرهیزگاری منایید‬ ‫زیرا روزی به پیشگاه خدای متعال محشوروازاعمال خویش حساب میدهید‪.‬‬ ‫تقوی مالک و معیار نیکی و نیکو کاریست وهر حرکت و کردار ی در روشنایی تقوی‬ ‫صورت گیرد نیکوست و آنچه دور از تقواست از خیر و برکت بدور خواهد بود‪ .‬انسان باید‬ ‫در متام کردار خویش از عذاب خدا ترس داشته از رحمتش امید وار باشد ودر زندکی حساس‬ ‫بوده از احکام الهی پیروی مناید‪.‬‬ ‫ترس و امید از خدا در زندگی انسان اثر عظیم دارد زیرا اگر انسان با ارتکاب گناه نا امید شد‬ ‫دیگر بیش از پیش بدکاره میگرد د ولی دروازه توبه باز است و هر آن میتواند به خدا رجوع‬ ‫منوده از گناهان خویش طلب مغفرت مناید و به نیکو کاری رجوع مناید و لی در عین زمان به‬ ‫عملکرد خود مغرور نگردد زیرا تکبر و غرور انسان را مثل عزازیل خوار میسازد‪.‬‬ ‫اگر براستی انسان از خدا بترسد و مرگ و زندگی اخروی را در نظر خویش متثیل مناید و‬ ‫عذاب محشر و عذاب دوزخ را بیاد آور د هرگز به کار بد دست دراز نخواهد منود ‪ .‬رسول‬ ‫اهلل (ص) میفرماید که کمترین عذاب دوزخ اینست که پارچه ای ازکوغ آتش دوزخ در قف‬ ‫پای دوزخی گذاشته میشود که از حرارتش فرق او به جوش می آید‪.‬‬ ‫همچنین میفرماید که در محشر مردم برهنه حشر میگردند ‪.‬کسی پرسید که آیا زنان هم برهنه‬ ‫خواهند بود؟درانصورت کسی به آنها نظر نخواهد کرد؟ فرمود ‪ :‬دران روز ترس ووحشت به‬ ‫اندازه ای خواهد بود که کسی مجال نظر به عورت کسی را ندارد‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫صیدالبر مادمتم‬ ‫حرم علیکم‬ ‫احل لکم صید البحر و طعامه متاعا لّکم و ّ‬ ‫ّ‬ ‫للسیّارة ج و ّ‬ ‫حرما ط واتّقوااهلل الّذی الیه تحشرون (سورة املائدة ‪ ،‬آیة ‪) ۹۶‬‬ ‫شکار دریا و خوردن آن برایتان حالل کرده شد تا شما و مسافرا ازان بهره مند شوید‬ ‫و تا موقعی که در احرام هستید شکار بری "خشکه " برایتان حرام است و بترسید از‬ ‫خداییکه بسوی او محشور میگردید ‪.‬‬


‫‪102‬‬

‫تقوی‬

‫فتنه‬ ‫از زمان حضرت ابراهیم (ع)به بعد مکه معظمه داراالمن است‪ .‬اگرکسی درمکه معظمه‬ ‫باالی دشمن خویش د ست باال پیدا مینمود بازهم به او دست دراز منیکردودراشهراحلرام‬ ‫یعنی ذی القعده ‪،‬ذی احلجه ‪ ،‬محرم ورجب هم کامالامنیت بود‪ .‬درین چهارماه درمتام جزیرة‬ ‫العرب (عربستان)جنگ وجدل وخونریزی صورت منیگرفت و هیچ کس به کسی تعرض منی‬ ‫منود‪.‬هنگامیکه رسو اهلل (ص)با اصحاب کرام در سال ششم هجری در ماه ذی قعدة احلرام به‬ ‫قصد عمره و زیارت بیت اهلل به مکه معظمه تشریف بردند‪.‬مشرکین درنزدیکی مکه معظمه‬ ‫جمع شده به جنگ با مسلمانان آمادگی گرفتند‪.‬و مسلمانان را از زیارت مکه معظمه منع‬ ‫منودند‪ .‬در اخیر بین طرفین موافقه صورت گرفت تا فعال مسلمانان بدون زیارت مکه معظمه‬ ‫بازگردندو سال دیگر بیایندو عمره منایند و محض سه شبانه روز با اطمینان در مکه مکرمه‬ ‫تیر کنند‪.‬زمانیکه در سال بعدی یعنی سال هفتم هجری رسول (ص) قصد مکه معظمه را منود‬ ‫‪ ،‬به اصجاب کرام چنین اندیشه پیداشد که اگر مردم مکه امسال هم وعده خالفی منوده و باز‬ ‫هم به جنگ آماده شوند‪ ،‬ماچه کنیم؟ اگر بجنگیم‪ ،‬این جنگ در اشهر احلرام ‪،‬در بیت احلرام‬ ‫و در حالت احرام چگونه خواهد بود؟ اگر جنگ نکنیم چگونه میتوانیم عمره ادامناییم؟به این‬ ‫ارتباط خداوند متعال چنین حکمی را نازل فرمود ‪ (:‬اگر آنها درین ما ه های حرام از عهد‬ ‫خود مخالفت منایند ‪ ،‬و با شما جنگ کنند ‪ ،‬بناء شما هم بدون تامل با ایشان بجنگید‪).‬‬ ‫‪.‬قتال در ماه های حرام گناه بزرگ است اما کفر ورزیدن ومردم را از راه خدا باز داشنت و‬ ‫اخراج اهل مکه یعنی مجبور ساخنت مسلمانان به هجرت از مکه به مدینه گناهیست بزرگتر‬ ‫ازان و گناه و ضرر فتنه بیشتر از قتل است‪.‬‬ ‫یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه ط قل قتال فیه کبیرط و صدّ عن سبیل اهلل و‬ ‫کفر به و المسجد الحرام و اخراج اهله منه اکبر عنداهلل ج و الفتنة اکبر من القتل‬ ‫(سورة بقر ‪ ،‬آیة ‪) ۲۱۷ -‬‬

‫" ای محمد!" از تو درمورد قتال در ماههای حرام میپرسند‪،‬بگو که جنگ درین ماه ها‬ ‫گنا ه بزرگ است‪" .‬ا ّما " گناه ممانعت از راه خدا ‪ ،‬کافر شدن به خدا‪ " ،‬بی حرمتی به‬ ‫" مسجد الحرام وبیرون راندن اهل مسجد الحرام ازان ‪ ،‬به نزد خداوند بزرگتر ازان‬ ‫است‪ .‬و گناه فتنه انگیزی خیلی بزرگتر از جنگ است‪.‬‬

‫فتنه در لغت مبعنی ‪ :‬امتحان ‪ ،‬آزمون ‪ ،‬گمراهی ‪ ،‬ضاللت ‪ ،‬کفر ‪ ،‬اختالف میان مردم ‪،‬‬ ‫ابتالی محنت ‪ ،‬عذاب ‪ ،‬بیماری ‪ ،‬و آشوب‪.‬‬ ‫فتنه درینجا مفاهیم ذیل را افاده میکند‪:‬‬


‫جح یادا‬

‫‪103‬‬

‫‪ ۱‬ممانعت و سنگ اندازی درراه خدا‬‫سلب آزادی مردم ومنع منودن شان ازعبادت اهلل بااستفاده اززور‪،‬تبلیغات دروغین و افتراءات‬ ‫در مقابل خداپرستان ‪ ،‬مردم را به اطاعت از اوامر و احکام غیر خدا مجبور ساخنت‪.‬‬ ‫‪ ۲‬کفر به خدا‬‫عدم تسلیم شدن به خدا ‪ ،‬رو گردانیدن از خدا ‪ ،‬به جای خدا از قدرت های دیگری ترس‬ ‫و امید داشنت ‪ ،‬غیر خدا به کس دیگری تکیه کردن ‪ ،‬به خدا شریک قرار دادن ‪ ،‬غیر خدارا‬ ‫پرستش کردن‪.‬‬ ‫‪ ۳‬بی حرمتی به مسجد احلرام‬‫ممانعت مردم ازادای حج ‪ ،‬منع مردم از مساجد وعبادتگاه ها ‪ ،‬مخالفت با شعایر اسالمی‪.‬‬ ‫‪ ۴‬اخراج اهل مسجد احلرام ازان ( مکه معظمه)‬‫مجبور ساخنت مسلمانان به مهاجرت ‪ ،‬کشیدن مسلمانان ازوطن وخانه هایشان ‪ ،‬اذیت و‬ ‫آزارمسلمانان و ظلم و ستم ‪،‬ایجاد فضای اختناق و وحشت مبنظور تسلط برمردم ‪.‬‬ ‫همچنین فتنه معنی عذاب را درآیات ذیل افاده میکند‪:‬‬ ‫(وتقوا فتنة التصیبن الذین ظلموا منکم خاصة)‬ ‫(از عذابی حذر کنید که خاصه ظالمان نه بلکه عام خواهد بود)‬ ‫ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنّم ولهم عذاب الحریق‬ ‫(انّ الذین فتنواالمؤمنین والمؤمنات ّ‬ ‫(سورةالبروج – آیة ‪) ۱۰‬‬

‫(حقیقتا آنانکه مردان وزنان مسلمان را عقوبت نمودند باز توبه ننمودند ایشانراست عذاب دوزخ و ایشانراست عذاب‬ ‫سوختن‪).‬‬

‫اضرارفتنه بدتر ازقنل است ‪ .‬با کفارمحارب و متجاوز برای خامته دادن فتنه و ایجاد فضای‬ ‫صلح و آرا مش بجنگید‪ .‬تشدد و پراگندگی وبی قانونیت را از جامعه دورو دین خدا را دران‬ ‫حاکم سازید‪ .‬این عادات ظاملانه ورسوم جاهلی که برجامعه سایه افگنده وحیثیت دین را‬ ‫بخود گرفته باید دورگرددو دین و قانون خدا جای آن را بگیرد‪.‬‬ ‫در مسجد احلرام ( مکه معظمه )با کفارجنگ نکنید وحرمت آ نرا نگهداریدتا زمانیکه کفار‬ ‫بجنگ با شماآغازنکرده اند و لی زمانیکه آنها حرمت مسجد احلرام را نداشته به جنگ آغاز‬ ‫کردند شما هم بجنگید‪ .‬اینست جزا ی کفارمتجاوز‪ .‬با وجود همه این کجروی های کفار‬ ‫هنوز دروازه رحمت و بخشش الهی باز است و هرکه امیان آورده به قانون خدا تسلیم گردد ‪،‬‬


‫‪104‬‬

‫تقوی‬

‫خداوند گناهان اورا خواهد بخشید‪.‬هرکه از فنتنه دست برداشت و یا از جنگ با مسلمانان‬ ‫اباورزید ‪ ،‬نباید مورد تعقیب قرار گیرد‪ .‬این ماه با حرمت ( ذیقعدةاحلرام) که مبنظور قضای‬ ‫عمره میروید عوض آن ماه با حرمت است‬ ‫که دران سال گذشته شما از طرف کفارازعمره و زیارت بیت اهلل شریف منع شده بودیدو‬ ‫ازرفنت به مکه معظمه شمارا بازداشتند‪ .‬ماه با حرمت دربدل ماه با حرمت است و حرمت و‬ ‫تعظیم آنها باهم برابراند‪ .‬اگرکفارازین خال استفاده میکنند که شما به منظور حفظ حرمت‬ ‫ماه حرام و بیت اهلل شریف از جنک ابا میورزید ‪ ،‬درین شرایط جنگ برای دفاع از خودتان‬ ‫برایتان اجازه است‪ .‬حرمت ها (ماه های حرام و بیت اهلل شریف) قصاص دارند ‪ .‬جواب‬ ‫جتاوز به بی حرمتی کفاردرماه حرام با اقدام جنگ با مسلمانان ‪ ،‬جنگ است ‪ .‬جواب جنگ‬ ‫کفار دربرابر مسلمانان ‪ ،‬جهاد است در برابر کفارمحارب‪.‬هرکه باالی شما جتاوز منود ‪ ،‬جتاوز‬ ‫را باملثل جواب دهید و لی در هرحال از خدا بترسید‪ .‬بیاد داشته باشید که خدا بامتقین‬ ‫است‪ .‬جتاوز را با دفاع باملثل جواب داده ازحد گذری اجتناب کنید‪ .‬به عنوان انتقام جویی‬ ‫و با استفاده ازفرصت شکست دشمن به خون ریزی وویرا نگری ادامه ندهید‪ .‬هرگاه ازناحیه‬ ‫عدم جتاوزکفارمطمئن گردیدیدوزمینه برای صلح آماده شد ‪ ،‬دیگر به جنگ چه ضرورت‬ ‫است‪ .‬از خدا بترسید و درهر شرایط از دایره حدود خدا بیرون نگردید ودر جواب جتاوز‬ ‫زیاده روی نکنید‪ .‬درهرزمان چه جنگ وچه صلح ازمواخذه وعذاب خدا بترسید ‪ .‬خدا‬ ‫یارومددگار متقیان و پرهیزگاران است‪ .‬تقوی سالح مومن است وضامن پیروزیش دربرابر‬ ‫دشمن‪ .‬مجاهدی که فاقد تقوی گردید دیگر صالحیت وشایستگی پیروزی راازدس��ت‬ ‫میدهدودربرابر دشمن به شکست مواجه میگردد‪.‬‬ ‫وقاتلوا فی سبیل اهلل الّذین یقاتلونکم والتعتدوا ط ّ‬ ‫ان اهلل ال یحب المعتدین*‬ ‫واقتلوهم حیث ثقفتموهم واخرجوهم ّمن حیث اخرجوکم والفتنة اشدّ من القتل‬ ‫ج والتقاتلوهم عندالمسجد الحرام حتّی یقاتلوکم فیه ج فان قاتلوکم فاقتلوهم ط‬ ‫کذالک جزاءالکافرین* فان انتهو ّ‬ ‫فان اهلل غفور ّرحیم * وقاتلوهم حتّی ال تکون‬ ‫ّ‬ ‫فتنة ّو یکون الدّ ین هلل ط فان انتهو فال عدوان االعلی الظالمین* الشهرالحرام بالشهر‬ ‫الحرام والحرمات قصاص ط فمن اعتدی علیکم فاعتدواعلیه بمثل مااعتدی علیکم‬ ‫ّ‬ ‫واعلمواان اهلل مع المتّقین * (سورة بقرة ‪ ،‬آیات ‪) ۱۹۴-۱۹۰‬‬ ‫و اتّقوااهلل‬ ‫در راه خدا با کسانی نبرد کنید که با شما میجنگند ‪ ،‬ولی از حد نگذرید که خدا تجاوز‬ ‫کنندگان را دوست ندارد‪.‬هرکجا پیدایشان کردید بکشیدو ازانجا که شمارا بیرون‬ ‫کردند ‪ ،‬بیرو نشان کنید " زیرا که" ضرر" فتنه از کشتن بدتر است‪ ،‬و نزدیک مسجد‬ ‫الحرا م با آنها پیکار نکنیدمگر آنان با شما بجنگند‪ ،‬اگر با شما جنگ کردندآنهارا‬ ‫بکشید ‪ .‬همین است سزای کافران‪ .‬اگردست برداشتند ‪ ،‬بیشک خداوند آمرزنده‬


‫جح یادا‬

‫‪105‬‬

‫مهربان است‪ .‬وبا آنها پیکار کنیدتا فتنه با قی نماندودین مخصوص خدا شود ‪ ،‬ولی‬ ‫اگر دست برداشتند بدانید که دست درازی جز بر ستمگاران روا نیست‪ .‬ماه حرام‬ ‫عوض ماه حرا م است وحرمت شکنی ها دارای قصاص اند‪ ،‬هرکس به شما تجاوز‬ ‫کردبرو همان سان دست دراز کنید که برشما تعدی نموده است‪ ،‬و بترسید از خدا و‬ ‫بدانید که خد ا با پرهیزگاران است‪.‬‬



‫‪107‬‬

‫تقوی در معامالت‬ ‫بسی ا و قات دادو ستد و قرض و وام به خشونت و جنگ و حتی کشت و خون می‬ ‫اجنامد و علت آ ن عدم ترس از خدا و پیروی نکردن از اوامر ونواهی اوتعالی است‪ .‬مؤمن‬ ‫پرهیزگار در همه حاالت در ظاهر و اخفاء از خدا ترس داشته به خیانت و حق تلفی دست‬ ‫منیزند و از حد گذری منی مناید‪.‬‬ ‫تقوی حیثیت پلیس مخفی را در وجو د انسان دارد که همیشه اورا نظارت منوده از کار بد منع‬ ‫مینماید و به نیکو کاری وادار میسازد‪ .‬پلیس و محکمه ظاهرا میتوانند تاحدی ازجنایتکاری‬ ‫بکاهند ولی در خفا بد کاری ها به نحوی از انحاء ادامه می یابد اما تقوی و خدا ترسی ریشه‬ ‫فسق و ظلم و حق تلفی را از نهاد مردم دور میکند وروحیه نیکو کاری را در وجود انسان‬ ‫رشد میدهد‪.‬‬ ‫با پیروی از احکام الهی و رو حیه تقوی و پرهیزگاری میتوان خود ‪ ،‬خانواده و محیط و جامعه‬ ‫را اصالح و مشکالت آن را حل منود و ظلم و حق تلفی را سد گردید‪.‬‬


‫‪108‬‬

‫تقوی‬

‫حتریر سند شرعی‬ ‫اکثرا درداد و ستد ‪ ،‬خرید و فروش و قرض ووام بین طرفین اختالف و کشمکش ایجاد‬ ‫میگزدد‪ .‬تقوی وخداترسی ‪ ،‬صداقت وپرهیزازجتاوزیگانه راه حل این مشکالت است ‪ .‬اما‬ ‫برای اطمئنان خاطربهتراست همه چیزرو ی کاغذ نوشته شده شاهد گرفته شود‪.‬‬ ‫معامله قرض به یک وقت معین جایزاست اماسند حتریری باید نوشته شود‪.‬سند باید حاوی‬ ‫چزئیات ذیل باشد‪:‬‬ ‫شهرت مکمل قرض دهنده وقرض گیرنده ‪ ،‬مقدار قرض ‪ ،‬تاریخ اخذ ‪ ،‬تاریخ ادای آن ‪،‬‬ ‫شهرت شاهدان ‪ ،‬چگونگی اقرارقرض گیرنده ‪ .‬امضا ویا نشا ن انگشت دوطرف معامله ‪،‬‬ ‫شاهدان و نویسنده‪.‬‬ ‫نویسنده باید سند را طبق احکام شرعی که آموخته است بنویسد ‪ .‬نوشنت سند توسط مدیون‬ ‫ترجیح دارد اما اگراو سواد ندارد ویا بنابر معذرتی منیتواند بنویسد ‪ ،‬بیا ن و اقراراورا نویسنده‬ ‫ای با امانت داری به رشته حتریر درآورد و در نوشته چیزی را کم و زیاد نسازد تا به قرض‬ ‫دهنده و یا قرض گیرنده ضرری متوجه نشود‪.‬‬ ‫حد اقل دونفر مرد و یا یکنفر مرد ودو نفر زن را شاهد بگیرند‪.‬اگر تعداد شاهدان بیشتر‬ ‫باشد بهتر است‪.‬‬ ‫شاهدان باید اهلیت شهادت را داشته باشند ( مسلمان ‪ ،‬عاقل ‪ ،‬بالغ ‪ ،‬و آزاد باشند) ‪.‬‬ ‫شاهدی کافر باالی مسلمان روا نیست اما به نزد امام اعظم رحمة اهلل علیه شهادت کافرباالی‬ ‫کافر رواست‪.‬‬ ‫هرگاه شاهدان به شاهد شدن و یا ادای شهادت بحضورقاضی دعوت شوند ‪ ،‬باید به شهادت‬ ‫حاضر گردند‪.‬نباید از نوشنت اسناد دلگیرشومی ‪ .‬معامله داران هم و محررهم بایدتوجه داشته‬ ‫باشند تا همه جزئیات معامله را باکمال دقت و امانت داری بیان منوده بنویسند‪.‬اقامه عدل‬ ‫وانصاف درمعامله تان ازین طریق ممکن است‪.‬مطابقت شهادت زبانی با سند حتریری دست‬ ‫داشته بسیاری از شکو ک و شبهات را از بین میبرد‪.‬بجزاینکه دا د وگرفت دست بدست‬ ‫صورت گیرد و سند حتریری ضرورت نباشد درهرحالت سند حتریری نوشته گردد ‪ .‬عدم‬ ‫ارقام سند حتریری درمعامالت گناه است مگردرصورتیکه معامله دست به دست ونقدا بوده‬ ‫حتریرسند احتیاج نباشد‪.‬‬ ‫نویسنده و شاهد ازخدا بترسند ودر حتریر و شهادت شان ‪ ،‬امانت و صداقت را مرا عات‬ ‫منایند تا یکطرف معامله متضرر نگردد چه اینکارگناه و جرم است‪ .‬خداعالم است و از متام‬ ‫عملکرد ما چه ظاهر و چه مخفی آگهی دارد‪ .‬بناء دو طرف معامله وکاتب وشاهد نبایدازحق‬ ‫بگذرندودر هرحال ازپروردگارحذرمنایند واوتعالی را حاضر بدانند‪.‬‬


‫الماعم رد یوقت‬

‫‪109‬‬

‫اگر احیانا مٍ ثال در سفرباشید و نوشته حتریری وشاهد هم گرفته نتوانید ممکن است با گرفنت‬ ‫گروی معامله قرض را اجنام دهید ‪ .‬درهرصورت امانت را خیانت نکنید ‪ ،‬اگرازکسی قرض و‬ ‫یا امانت را گرفته اید کاررا به دعوی و جلب محرر و شاهد نرسانید و خود و شاهد و محرر‬ ‫را تکلیف ندهید و با آرامی خاطر و بطور نیکو امانت را به صاحبش برسانید از خدا بترسید و‬ ‫شهادت را کتمان نکنیدکه این کارگناه قلبیست و قلب راسیاه و تیره میسازد‪ .‬قرض و دین‬ ‫وامانت را طوریکه میان دو طرف معامله قرار گذاشته شده به وقت مقرره به صاحبش برسانید‬ ‫و مدیون که خود اولین شاهد معامله است ‪ ،‬نباید این شهادت را کتمان مناید ‪.‬‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل ّمس ّمی فاکتبوه ط ولیکتب بینکم کاتب‬ ‫با لعد ل وال یاء ب کاتب ان یّکتب کما ع ّلمه اهلل فلیکتب ج ولیملل الّذی علیه‬ ‫الحقّ ولیتّق اهلل ربّه وال یبخس منه شیئا ط فان کان الّذی علیه الحقّ سفیها او ضعیفا‬ ‫ا و ال یستطیع ان یّ ّ‬ ‫مل هو فلیملل ولیّه بالعدل ط و استشهدوا شهیدین من ّرجالکم‬ ‫ّ‬ ‫فان لّم یکونا رجلین فرجل و امرا تان م ّمن ترضون من ّ‬ ‫تضل احداهما‬ ‫الشهداء ان‬ ‫فتذ ّکر احداهما االخری ط وال یاب الشهداء اذا ما دعوا ط و ال تسئموا ان تکتبوه صغیرا‬ ‫ال ترتابوا ا ّ‬ ‫للشهادة وادنی ان ّ‬ ‫او کبیرا الی اجله ط ذالکم اقسط عند اهلل و اقوم ّ‬ ‫ال ان‬ ‫تکون تجارة حاضرة تدیرونها بینکم فلیس علیکم جناح ا ّ‬ ‫ال تکتبوها ط و اشهدوا‬ ‫اذا تبایعتم و ال یضا ّر کاتب ّو ال شهید ط وان تفعلوا فان ّه فسوق بکم ط و اتّقوااهلل‬ ‫ط و یُ َع ّل ِ ُم ُک ُم اهللُ ط و اهللُ ّ‬ ‫یم* و ان کنتم علی سفر ّو لم تجدوا کاتبا‬ ‫بکل ِ َشی ءٍ َعل ِ ٌ‬ ‫د الّذی ء تمن امانته ولیتّق اهلل ربّه ط‬ ‫فرهان ّمقبوضة ط فان امن بعضکم بعضا فلیؤ ّ‬ ‫و ال تکتمو الشهادة ط و من یّکتمها فان ّه آثم قلبه ط و اهلل بما تعملون خبیر * (سورة‬ ‫بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۸۲-۲۸۳‬‬

‫ای مؤمنان! هنگامیکه به یکدیگر به مدت معیّن قرض می دهید آن را بنویسید و‬ ‫نویسنده باید عادالنه در میان شما بنویسد ‪ .‬نویسنده نباید در نوشتن ازانچه خدا به‬ ‫او آموخته است خودداری کند و قرضدار باید امالء " بیان " کند" برای کاتب " واز‬ ‫خدا بترسد و چیزی را فرو نگذارد و اگر مدیون کم عقل یا صغیر بود و یا بیان کرده‬ ‫نمیتوانست ‪ ،‬باید سر پرست او با رعایت عدالت امالء کند و دو شاهد مرد به شهادت‬ ‫بگیرند و اگر دو مرد نبود ‪ ،‬یک مرد و دو زن ازکسانی که مورد رضایت و اطمئنان‬ ‫است انتخاب کنند تا اگر یکی فراموش کرد ‪ ،‬دیگری بیادش آورد و هنگامیکه شهود‬ ‫را دعوت کنند نباید "از شهادت " خودداری کنند و از نوشتن وام کوچک یا بزرگ‬ ‫مدت دار دلگیر نباید شد که در پیشگاه خدا این به عدالت نزدیکتر است و برای‬ ‫شهادت استوار تر" محکم و قویتر " و برای جلوگیری از شبهه و شک بهتر است ‪،‬‬ ‫مگر اینکه دادو گرفت نقدا باشد که میان شما دست بدست شود ‪،‬‬


‫‪110‬‬

‫تقوی‬

‫در ین صورت برشما گناهی نیست که آن را ننویسید ‪ ،‬هنگامیکه خرید وفروش‬ ‫میکنید دران گواه بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد زیانی برسد" یا نویسنده و شاهد‬ ‫به قرض دهنده و قرض گیرنده با نوشته ویا شهادت نادرست ضرر نرسانند "که اگر‬ ‫چنین کنید بیشک گناه برشما ست " مسئولیت گناه آن بدوش شماست"‪ .‬از خدا‬ ‫بترسید ‪ ،‬خدا به شما آموزش میدهد و بر هر چیز دانا ست‪.‬‬ ‫اگردرسفربودید و نویسنده ای نیافتیدباید گروی قبض شده بگیریدو اگر بیکدیگر‬ ‫اطمئنان داشته باشید " گروی نگرفتید" باید کسی که امین واقع شده است امانت"قرض"‬ ‫را باز دهد واز خدا ‪ ،‬پروردگارش بترسد "ازخداییکه اورا پرورده است بترسد"‪ ،‬و‬ ‫شهادت را کتمان نکنید ‪ ،‬هرکس آنرا کتمان نمود به دل گنهگار است و خدا بدانچه‬ ‫میکنید داناست‪.‬‬

‫سود خواری‬ ‫سود طی نزول آیاتی حرا م قرارداده شده ‪ ،‬میفرماید که سود خواران در روزقیامت دیوانه‬ ‫وارحشرمیگردند زیرا هوی و هوس و زرق و برق د نیا آنهارا دیوانه ساخته بود و قدرت تعقل‬ ‫را ا ز دست داده بودندو میگفتند که گویا سود مثل جتارت ا ست‪ .‬خداوند میفرماید که"‬ ‫هرکه با وجود نزول احکام حترمی سود ‪ ،‬به سود خواری بازگشت جایش دوزخ است و درا ن‬ ‫دامی خواهد ماند‪".‬‬ ‫بعد از حترمی سود ازا ن بپرهیزید و آنچه قبال اجنام داده اید حسابش با خداست و خداوند‬ ‫آمرزگار است مگر در دادو گرفت تا ن بعداز نزول آیت دقت بخرج داده از سود خودداری‬ ‫کنید‪.‬اگرچنانچه باالی کسی قرض دارید وقبال ازان سود گرفته بودید ‪ ،‬بعد ازینکه سود‬ ‫حرام گردید به سود بازنگردیدو اصل قرض را طلب کنید ودرحالیکه قرضدار ناتوان است‬ ‫اورا مهلت دهیدویا صدقه کنید یعنی قرض را معاف منوده ازوی طلب ننمایید‪.‬ازخدا‬ ‫بترسید ‪ ،‬اگربراستی به خدا باور دارید‪.‬‬ ‫الربوا ان کنتم مؤ منین *‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا ا هلل و ذروا ما بقی من ّ‬

‫فان لّم تفعلوافأ ذنوبحرب ّمن اهلل ورسوله ج وان تبتم فلکم رء وس اموالکم ط ال‬ ‫تظلمون وال تظلمون * وان کان ذوعسرة فنظرةالی میسرة ط وان تصدّ قو خیرلّکم‬ ‫ثم تو ّفی ّ‬ ‫کل نفس ّماکسبت وهم‬ ‫ان کنتم تعلمون * واتقویوما ترجعون فیه الی اهلل ّ‬ ‫الیظلمون (سورة بقرة ‪ ،‬آیات ‪) ۲۷۹-۲۸۱‬‬


‫الماعم رد یوقت‬

‫‪111‬‬

‫ای مؤ منان ! از خدا بترسید واگر ایما ن دا رید ‪ ،‬باقی مانده های سود را وا گذارید‪.‬‬ ‫پس اگر نکردید ‪ ،‬خبردار باشید به جنگ با خدا و رسول او و اگر توبه نمودید پس‬ ‫شماراست اصل مالهایتان ‪ ،‬نه ستم کنید ونه ستم کشید‪ .‬واگر "قرضدار" مفلس باشد‬ ‫‪ ،‬مهلت دادنش الزم است الی توانگری وآنکه خیرات کنید "قرض را بخشش نمایید"‬ ‫برایتان بهتر است اگر میدانید‪ .‬و بترسید ازان روزیکه برگردانیده میشویددران " روز‬ ‫" بسوی خدا ‪ ،‬پس برای هرکس " جزای " آنچه " دردنیا " کرده است مکمل داده‬ ‫شود وستم کرده نه شوند‪.‬‬ ‫ ‬

‫بعضا در سود خواری از افراط کار گرفته میشود مخصوصا زمانیکه شرایط باالی مردم تنگ‬ ‫شده بطورعاجل به قرض ضرورت احساس کنند و صاحب سرمایه با استفاده از شرایط چند‬ ‫برابر سود میگیرد چنانچه فعال مروج است ‪.‬‬ ‫بعض ادارات به مردم قرض میدهند و لی بعد از یکسال سود آ ن بیشتر از اصل قرض محاسبه‬ ‫میگردد‪.‬سود عادی حرام است ا ّما اینکه بطور افراطی اخذ گردد ‪ ،‬گناه آن چه خواهد بود؟‬ ‫از خدا بترسید ِای مؤمنان! تا رستگار شوید واز عذابی بترسید که برای کافران آماده شده‬ ‫است ‪ ،‬سود خواران به عذا ب دردناک دامیی گرفتار خواهند شد چنانچه به کفارآماده‬ ‫شده است ‪.‬‬ ‫کلواالربوااضعافا ّمضاعفة واتّقوااهلل لع ّلکم تفلحون * و‬ ‫یاایّها ا لّذین آمنوا ال تأ‬ ‫ّ‬ ‫اتّقوا النّار الّتی اعدّ ت للکا فرین ( سورة آل عمران ‪ ،‬آیة ‪)۱۳۱-۱۳۰‬‬ ‫ای مؤ منان سودرا چند برابرنخورید و از خدا بترسید تا رستگار شوید‪ .‬و از آتشی‬ ‫بترسید که برای کافران آماده شده است‪.‬‬

‫درین آیت می فرماید ‪ (:‬از عذابی حذر کنید که برای کافران آماده شده است ‪ ،).‬دیده‬ ‫میشود که گناه سود خواری مانند کفراست‪.‬‬



‫مالسا بادآ‬

‫‪113‬‬

‫آداب اسالمی‬ ‫درسوره صف یکسلسله آدا ب بصورت مختصر ذکر شده است که مراعات آن برای هر‬ ‫مسلمان ضروری بوده در استحکام روابط اجتماعی خیلی مؤثر و با ارزش است‪ .‬مفهوم‬ ‫قسمتی ازین آیات ذیال خالصه میگردد‪:‬‬ ‫از رسول اکرم (ص) در امر و نهی پیشقد می ننمایید ‪ .‬به آواز بلند مخصوصا دربرابر رسول‬ ‫اهلل صحبت نکنید‪ .‬اگر فا سق خبری را به شما آورد بدون تفتیش به اقدامی دست نزنید‪.‬‬ ‫از اختالفات پرهیز منایید و اگر بین دو برادر مسلمان کشید گی ایجاد شد ‪ ،‬بین برادران مؤمن‬ ‫خویش صلح منایید‪ .‬از استهزا باالی یکدیگر ‪ ،‬به القاب بد یاد کردن ‪ ،‬جتسس ‪ ،‬غیبت ‪،‬‬ ‫بدگمانی ‪ ،‬وافتخار به قوم و نسب پرهیز منایید‪ .‬معیار برتری تقواست ‪ .‬منشاء مشکالت‬ ‫اجتماع وبدبختی ها وجنایات همانا عدم اطاعت ازاوامرالهی وپیروی از خواهشات نفسانی‬ ‫میباشد و راه عالج آن رجوع به تقوی و پرهیز گاریست زیرا انسان متقی در هرقد مش‬ ‫حساس بوده از خدا میترسد و سعی میورزد تا به احکام الهی پابندی داشته حرکتی را مخالف‬ ‫امر خدا اجنام ندهد‪.‬‬ ‫رسول اهلل (ص) میفرماید‪ " :‬با همدیگر حسد وبد خواهی نورزید‪ ،‬یکدیگرتانر ا‬ ‫تملق و مداحی نکنید ‪،‬باهمدیگردشمنی وکینه توزی ننمایید‪،‬ازیکدیگر روگردانی‬ ‫مکنید ‪ ،‬بیع باالیی باالی همدیگر نکنید ‪ ،‬و بندگان خدا و برادران همدیگر باشید‬ ‫‪ ،‬مسلمان برادرمسلمان است ‪ ،‬نه باالی برادرش ظلم میکند ‪ ،‬نه اورابه عاجزی و‬ ‫درمانده گی میکشاند ‪ ،‬نه برایش دروغ میگوید ‪ ،‬و نه تحقیرش مینماید ‪ ،‬بعد سه‬ ‫مرتبه به سینه اش اشاره نموده فرمود‪ :‬تقوی اینجاست ! برای یک شخص کافی‬ ‫خواهد بود که بحیث بدکار شناخته شود که برادر مسلمانش را تحقیر نماید ‪ ،‬همه‬ ‫چیز مسلمان بر مسلمان حرام است ‪ ،‬خونش ‪ ،‬مالش وآبرویش ‪".‬‬


‫‪114‬‬

‫تقوی‬

‫آداب سخن‬ ‫‪ -۱‬پرهیز از پیش پرکی ‪ :‬ازتقاضای امیان و تقوی اینست که دربرابرخدا و رسولش پیش‬ ‫پرکی و پیشدستی ننماییم‪ .‬پیشدستی به این معنی که در مقابل احکام قرآنی وسنت رسول‬ ‫اهلل ازنظریات وفلسفه های شخصی کار گرفته پیشنهاد گردد که اگر چنین و چنان شود‬ ‫بهترخواهد بود ‪ ،‬ایجابات عصر‪ ،‬ساینس و تکنالوژی ‪ ،‬فلسفه واقتصاد وغیره را نسبت به‬ ‫احکام صریح اسالمی ترجیح دهیم‪.‬‬ ‫یدی اهلل و رسوله و اتّقوااهلل ط ّ‬ ‫ان اهلل سمیع علیم‬ ‫یا ایّها الّذین آمنواال تقدّ موا بین ّ‬ ‫(سورة احلجرات ‪ ،‬آیة ‪) ۱‬‬

‫ای مؤمنان ! پیشروی خدا و رسولش پیشقد می ننمایید "به هوی و هوس و مفکوره‬ ‫شخصی خود قبل از نزول احکام خدا و فرموده پیامبر رجوع ننمایید" ‪ ،‬و از خدا‬ ‫بترسید ‪ ،‬خدا خیلی شنوا و آگاه است‪.‬‬ ‫ه��رک��ه خ�����ودرا ک���م زن����د م����رد آن ب��ود‬

‫خ���ودس���ت���ا ی����ی پ��ی��ش��ه ش���ی���ط���ان ب���ود‬

‫‪ -۲‬با آواز نرم صحبت کردن ‪ :‬یکی ازآداب سخن گفنت‪،‬مالمیت ونرم گویی است‪ .‬سخنران‬ ‫باید باندازه ای صوت خودرا بلند منا ید که برای شنونده برسد وازآواز بلند بی موردجلوگیری‬ ‫منایدمخصوصا پند واندرزونصیحت بایدبامالمیت صورت گیرد‪ .‬رسول اکرم (ص ) با آواز‬ ‫نرم و پست وبه آرامی صحبت مینمودند‪.‬‬ ‫چیغ و آواز بلند نه تنها برای شنونده قابل پذیرش نیست بلکه از نظر روحی تأ ثیر ناگواردارد‬ ‫وحتی سیستم شنوایی رامتضررمیسازد‪.‬بسیاری کسانی که به استعمال گوشی با صدای بلند‬ ‫عادت منوده اند قوه شنوایی شان ضعیف و مصدوم گردیده است‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان الّذین ّ‬ ‫یغضون ا صواتهم عند رسول اهلل اولئک الّذین امتحن اهلل قلوبهم للتّقوی‬ ‫ط لهم مغفرة ّو اجر عظیم ( سورة احلجرات ‪ ،‬آیة ‪) ۳‬‬ ‫یقینا کسانیکه آواز هایشانرا نزد پیامبرپست مینمایند آنها یی اند که خداد لهایشان را‬ ‫برای ظهورتقوی آزموده است‪.‬آمرزش ومزد بزرگ برایشان مقرراست‪.‬‬

‫آزمایش عبارت از پاک ساخنت چیزیست با صیقل و یا ح��رارت دادن و گداخنت ‪ .‬بناء‬ ‫کسانیکه با آواز مالمی گپ میزنند‪ ،‬خداوند قلب هایشانرا برای ظهور تقوی پاک ساخته‬ ‫است و در برابر این ک��ردار نیک پ��اداش ب��زرگ خواهند داش��ت‪ .‬ق��رآن کرمی در جای دیگر‬ ‫میفرماید که بدترین آواز هنگ زدن خر است‪ّ ( .‬‬ ‫ان انکر اال صوات لصوت الحمیر )‪.‬‬


‫‪115‬‬

‫مالسا بادآ‬

‫صلح و آشتی‬ ‫قرآن کرمی دربین مسلمانان اعالن برادر ی مینماید بدلیل اینکه همه از نسل آدم بوده و از‬ ‫یک پدر و مادر نسل ادامه یافته است ‪ ،‬هم چنان ازحیث انسانیت همه انسان و در انسانیت‬ ‫همه شریک و باهم یکسان اند ‪.‬اما مسلمانان از نظر عقیده و امیان برادرا ن هم بوده واین‬ ‫رشته قلب هارا با هم پیوند میدهد و روحیه دوستی و محبت و همکاری و از خود گذر ی‬ ‫را در بین افراد جامعه اسالمی تقویه مینماید‪.‬‬ ‫سعدی به چه شیوه عالی این مطلب را بیان میکند‪:‬‬ ‫ک���ه در آف��ری��ن��ش ز ی���ک ج���وه���ر ان��د‬ ‫دگ��������ر ع����ض����و ه����������ارا من�����ان�����د ق������رار‬ ‫ن���ش���ای���د ک�����ه ن����ام����ت ن���ه���ن���د آدم�����ی‬

‫ب���ن���ی آدم اع�����ض�����ای ی��ک��دی��گ��ر ان���د‬ ‫چ����و ع���ض���وی ب������درد آورد روزگ������ار‬ ‫ت����وک����ز م���ح���ن���ت دی�����گ�����ران ب��ی��غ��م��ی‬

‫ِ‬ ‫سعدی‬ ‫مسلمانان برادران همدیگراند ومیباید مال وعزت وآبروی همدیگررا نگهدارند وبین هم‬ ‫جنگ و کشمکش ننمایند ولی اگرمیان دو گروه شغله جنگ افروخته شد ‪ ،‬مسلمانان‬ ‫دیگرمسئولیت دارند تاآتش را خا موش سازند ودرحالیکه یکی بردیگری بغاوت مناید جلو‬ ‫بغاوت را بگیرند وبا درنظرداشت عد ل و انصاف بین شان مصاحله منایند‪ .‬درهرحال ازخدا‬ ‫ترس داشته از ظلم و حق تلفی وجتاوزپرهیزباید منود‪،‬زیراتقوی و پرهیز گار ی موجب رحمت‬ ‫پروردگاراست‪.‬‬ ‫ان ّما المؤمنون اخوة فاصلحوابین اخویکم ط واتّقوااهلل لع ّلکم ترحمون‬

‫( سورة احلجرات‬

‫‪ ،‬آیة ‪)۱۰ -‬‬

‫حقیقتا مؤمنان برادران همدیگر ا ند پس در بین دو برادر تان صلح نمایید ‪ ،‬و از خدا‬ ‫بترسید تا برشما رحم شود‪.‬‬

‫اسالم بین افراد جامعه روحیه دوستی و محبت و همکاری و همزیستی و از خود گذری‬ ‫را تقویه مینماید و در ین بخش برازندگی اسالم از مسلک های معمول امروز بطور واضح‬ ‫مشاهده میگردد‪ .‬میبینیم که بنام کمونزم و سوسیالزم مردم به جنگ و خون ریزی تشویق‬ ‫میگردند و نه تنها تشویق بلکه تلقینات عوامفریبانه ای را بکار میبرند تا مردم را به خون ریزی‬ ‫وادار سازن ‪ .‬مثال جبر تاریخ را پیشکش منوده میگویند (جبر تا ریخ انقالب سوسیالیستی و‬ ‫کمونستی را جبرا می آور د وکسانیکه با جبر تا ریخ مقابل شوند از صحنه برداشته میشوند‪،‬‬ ‫دیکتاتوری پرولتاریا جبرا‬


‫‪116‬‬

‫تقوی‬

‫آمدنیست و جاده ها با خون رگین میگردند ونظام ها سرگون وومدنیت ها و شهرها به‬ ‫خاک یکسان‪ ،‬جنگ طبقات ‪ ،‬دهقان و زمیندار و کارگر و مالک کارخانه ‪ ،‬دولت و ملت‬ ‫همه باهم دشمن وتز و انتی تز باهم در جنگ خون ریزی ‪ )....‬اینست تصور کمونزم و آن‬ ‫مسلک دیگر همه صالحیت ها و امتیازات و شرف و آبرو و عزت را از آن صاحبان سرمایه‬ ‫دانسته به آنها اختیار میدهد تا جوامع بشری ومدنیت ها و کشور هایی را یکسره به خاک‬ ‫برابر کنند تا سرمایه شان بیشتر گردد‪.‬‬ ‫مسلک دیگرپیروانشرا به قوم پرستی دعوت منوده زیر نام دفاع از ملیت ‪ ،‬خونریزی و خشونت‬ ‫های بیرحمانه ای را بار می آورندوقبیله ها ‪ ،‬اقوام ‪،‬و ملت هارا دشمن همدیگرمعرفی منوده‬ ‫تعصب وبدبینی و دشمنی و عقده و کدورت میافزایند‪.‬‬ ‫اما اسالم همه را برادر و برابر اعالن مینماید و روحیه وحدت و همکاری را بین افراد جامعه‬ ‫حاکم میسازد‪.‬‬

‫بهانه جویی در نیکو کاری‬ ‫بسی مردم قسم را بهانه ساخته از اجنام کار نیک ابا می ورزند‪ .‬این مردم یا اصال مسلمان‬ ‫نبوده منافق اندو یا بنام مسلمان اند وازاسالم خبرندارند‪.‬اسالم آمد تا مردم نیکو کاری کنند‬ ‫و از اعمال نا شایسته پرهیز منایند‪.‬این چه استدالل است که بنام خدا قسم یاد کنی که کار‬ ‫نیک را اجنا م منی دهم در حالیکه همان خدا که بنام او قسم یاد کرده ای تورا به اجنام کار‬ ‫نیک امرکرده است ؟!!‬ ‫اگرقسم یاد کنیم که نیکوکاری ‪ ،‬تقوی ‪ ،‬پرهیزازمنکرات و اصالح بین مردم را منی کنیم‬ ‫ووامن��ود مناییم که گویا به قسم خود پابندی دارمی دیگرازاسالم چه با قی میماند؟ دیگر‬ ‫ضرورت به بهانه قسم چه خواهد ؟‬ ‫بناء قسم یاد کردن مبنی برابا ازنیکو کاری مردود است واین بهانه کسیرا برائت نخواهد داد‪،‬‬ ‫خدا شنوا و داناست ‪ ،‬آنچه را که به زبان میگوییدمی شنود وازان چیزی که در ضمیرخود‬ ‫از مردم پنهان داشته اید کامال آگاهی دارد‪ .‬تقوی این نیست که به قسم خود پابندی دارید‬ ‫بلکه تقوی اینست که از ترس خدا نیکو کاری کنید و ازکارهای بد پرهیز منایید‪.‬‬ ‫تبروا وتتّقو وتصلحوابین الناس ط واهلل سمیع‬ ‫وال تجعلوااهلل عرضة الیمانکم ان ّ‬ ‫علیم (سوره بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۲۲۴‬‬ ‫خدارا دستاویز سوگند هایتان قرار ندهید که از نیکی و پرهیز گاری و اصالح بین‬ ‫مردم خودداری کنیدکه خداوند شنوای داناست‪.‬‬


‫مالسا بادآ‬

‫‪117‬‬

‫غیبت‬ ‫یکی ازعوامل اختالف و جنگ وخون ریزی افتخار به قومیت ‪ ،‬تکبروخود خواهی‬ ‫‪ ،‬حتقیرو تذلیل دیگران ‪ ،‬بدگمانی ‪ ،‬جتسس و جاسوسی ‪ ،‬بدگمانی وغیبت است‪ .‬برای‬ ‫جلوگیری از جنگ وجدل الزم است ریشه های آن از داخل جامعه اسالمی کشیده شود ‪.‬‬ ‫آداب و اخالق اسالمی ایجاب میکند تا مسلمانان یکی باالی دیگری متسخر ننمایند و‬ ‫یکدیگر را به القاب بد یاد نکنند ‪ .‬متسخرازاحساس تکبروغروروخود خواهی سرچشمه‬ ‫میگیردو متسخرکننده خ��ودرا برترازدیگران میداند درحالیکه تقوی و پرهیزگاری معیار‬ ‫برتریست و استهزا بردیگران ولقب بد دادن فسق و گناه است وهرکه دعوای برتری دارد‬ ‫باید پرهیزگاربوده ازفسق و فجورخودداری مناید‪ .‬متسخرولقب دادن به مسلمان درحقیقت‬ ‫جتاوزبه آبروو عزت اوست واین خود ظلم است ‪.‬‬ ‫مسلمانان باید باالی همدیگرگمان نیک داشته ازبد گمانی ها اجتناب منایند ودرجستجوی‬ ‫کشف عیوب برادرمسلمان خود نبوده بلکه عیوب آنها را بپوشاند وازغیبت وپس گویی‬ ‫پرهیز منایند‪.‬‬ ‫بسی مردم درحالیکه خودرا مسلمان میدانند ازین آداب اسالمی کامال به دوراند ‪ ،‬خیلی‬ ‫عالقه دارند تا ازعیوب یک برادرمسلمان خود با خبرشده ودرمحافل و مجالس به دیگران‬ ‫حکایت منایند و اکثرا به آن چیزی عالوه میگردد که این هم بهتان وهم غیبت وهم جتسس‬ ‫رادربردارد ومایه اختالف و ایجاد دشمنی وکدورت میان مسلمانان است‪.‬‬ ‫بسیاری محافل با خنده ومسخرگی گرم ویکدیگررا به نام های بد یاد منوده به غیبت و بهتان‬ ‫میپردازند وگاهی آن را مزاح وخوش طبعی مینامند وگاهی بحث سیاسی وگاهی اظهارحقایق‪.‬‬ ‫درحالیکه غیبت اظهارعیوب کسی درغیاب اوست وعیب گویی درحضورکسی تعرض به‬ ‫آبرووعزت اوست وبهتان همان گونه عیب گویی هاییست که واقعیت ندارد وهمه ازاخالق‬ ‫اسالمی دوربوده گناه بزرگ شمرده میشوند‪.‬‬ ‫بسیاری سخنرانیها ‪ ،‬نشرات اخبار و مجالت ورادیو و تلویزیون و غیره به همین منوال صورت‬ ‫میگیرند و زبان و قلم شان پرازبهتان وغیبت و دروغ ودشنام و بدگویی هاست و نام آن را‬ ‫نشرات وروزنامه و مجله وبحث سیاسی میگذارند تا دشنامنامه ‪ ،‬تهمت ‪ ،‬بهتان ‪،‬تعرض به‬ ‫آبرو و عزت ‪ ،‬جتسس وجاسوسی ‪ ،‬دروغ‬ ‫پراگنی که همه اینها به هر نام و دلیلی صورت گیرد از نظر اسالم ناروا بوده گناه شمرده‬ ‫میشوند‪.‬‬ ‫ای کسانیکه به چنین کجروی هاعادت من��وده ایدازخدا بترسید وازان پرهیزمنوده توبه و‬ ‫استغفار منایید که خدا توبه را میپذیرد و به مهربانی اوتعالی رجوع منایید که خیلی بارحم و‬


‫‪118‬‬

‫تقوی‬

‫بخشاینده است‪.‬‬ ‫ان بعض ّ‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوااجتنبواکثیرا ّمن ّ‬ ‫الظ ّن ّ‬ ‫الظ ّن اثم ّوال یغتب بعضکم بعضا‬ ‫ایحب احدکم ان یّأ کل لحم اخیه میتا فکرهتموه ط واتّقوااهلل ط ّ‬ ‫تواب‬ ‫ط‬ ‫ّ‬ ‫ان اهلل ّ‬ ‫الرحیم (سورة احلجرات‪،‬آیة ‪) ۱۲‬‬ ‫ّ‬

‫ای مؤمنان ! از بد گمانی های زیاد احتراز نمایید ‪ ،‬یقینا بعضی بدگمانیها گناه است و‬ ‫تجسس مکنید و یکی درباره دیگری غیبت ننمایید ‪ ،‬آیا کسی از شما دوست خواهد‬ ‫داشت تا گوشت برادرش را که مرده با شد بخورد ‪ ،‬پس آن را کریه میدانید ‪ ،‬از خدا‬ ‫بترسید ‪ ،‬یقینا خدا توبه پذیر و مهربان است‪.‬‬


‫مالسا بادآ‬

‫‪119‬‬

‫جنوا‬ ‫یکی از عوامل ایجاد بد گمانی ها و اختالفات راز گویی ‪ ،‬شب نشینی ها روابط سری‬ ‫و پسپسک ودر گوش هم سخن گفنت است‪ .‬گاهی این کار طی مهمانی ها و دعوت ها‬ ‫صورت میگیرد و گاهی طی مالقات های مخفی و گاهی در حضور داشت دیگران دو نفر‬ ‫باهم به رازگویی میپردازند ودرگوش هم آهسته گفت و شنید مینمایند‪ .‬که همه خالف‬ ‫اخالق اسالمی بوده گناه شمرده میشوند و باعث ایجاد سوء ظن ‪ ،‬دشمنی ها و کدورت ها‬ ‫میگردد‪.‬اما سرگوشی هایی ازین امر مثتثنی خواهد بود که بر مبنای نیکوکاری و پرهیزگاری‬ ‫وتر س ازخدا استوار باشند ‪.‬‬ ‫الرسول وتناجو‬ ‫یاایّها الّذین آمنوااذاتناجیتم فالتتنا جو بااالثم والعدوان ومعصیت ّ‬ ‫بالبر والتّقوی ط واتّقوااهلل الّذی الیه تحشرون (سورة املجادلة ‪ ،‬آیة ‪) ۹‬‬ ‫ّ‬

‫ای مؤمنان ! اگربا یکدیگر رازگویی میکنید پس باید که در باب گناه و تجاوز و‬ ‫نافرمانی پیامبر راز گویی نکنید و در باره نیکو کاری و پرهیز گاری راز گویی نمایید‬ ‫‪ ،‬و از خدایی بترسید که بسوی اومحشور خواهید شد‪.‬‬

‫جای دیگر میفرماید که " در راز گوییها هیگچونه خیر و صالح و منفعتی متصورنیست‬ ‫مگراینکه مبنظور صدقه منودن ‪ ،‬ایجاد صلح و آشتی بین مسلمانان ‪ ،‬و توصیه به نیکو کاری‬ ‫صورت گیرد‪".‬‬



‫‪121‬‬

‫عدل و مساوات‬ ‫یکی از ایجابات تقوی اینست که انسان چیزی را بخود میپسندد برای دیگران نیز‬ ‫پسند مناید ‪ .‬اگر زندگی برای تو ارزش دارد برای دیگران هم دوست داشتنیست پس به خون‬ ‫ریزی و قتل ناحق دست درازمکن وعدالت را درهرحال وهرگونه شرایط مراعات منا ودوستی‬ ‫ودشمنی باکسی توراازدایره عدل وانصاف بیرون نسازد‪.‬‬ ‫رسول اهلل (ص) میفرماید‪" :‬هیچ کدام تان در ایمان خویش صادق نمیباشید تا آنکه چیزی را که‬ ‫بخود میپسندد برای برادرش نیز پسند نماید‪".‬‬

‫مساوات در زندگی و خون‬ ‫دردورا ن جاهلیت قبل ازاسالم بین اقوام عرب ویهودیان قصاص رایج بود ولی بشکل‬ ‫غیرعادالنه‪ .‬اگریک نفربرده ازاش��راف توسط غیراشراف کشته میشد ‪ ،‬به عوض آن یک‬ ‫نفرآزاد ازقبیله قاتل را قصاص مینمودند ‪ ،‬دربرابریکنفرزن مقتول اشراف‪،‬یکنفرمردعوام‬ ‫ودربرابر یکنفرمرد مقتول اشراف ‪ ،‬دونفرازعوام را قصاص میکردند‪.‬‬ ‫این رسوم که حیثیت قانون را درجوامع بخود گرفته بود ‪ ،‬مبتظورحفظ امنیت اشراف وضع‬ ‫شده بود‪ .‬خون مردم عوام ارزشی نداشت وصاحبان قدرت به حیات مردم بیدفاع اهمیتی‬ ‫قایل نبودند‪.‬این به دلیلی که قدرمتندان به این وسیله مردم عوام را تهدید منایند تا همیشه‬ ‫دربرابرزورمندان تسلیم بوده خواسته و ناخواسته ازخوب و بد آنهاونظا م ایشان پیروی واطاعت‬ ‫کنند‪ .‬هرکس به دیده احترام به سوی ایشان بنگردواگراحیانا کسی اراده فرارازبارظلم شان را‬ ‫دردل بپروراند ‪ ،‬اورا حتت شکنجه قراردهند وخون ایشان بی ارزش تلقی گرددو بدون خوف‬ ‫و تردد به قتل آنها مبادرت ورزند ‪.‬‬ ‫این روش ظاملانه رااسالم ممنوع قرارداده مساوات وبرابریرادرامرقتل مقررمنود‪.‬‬ ‫قصاص درلغت معنی برابری و مساوات رادارد‪.‬یعنی انسان ها دراصل خلقت باهم مساوی‬ ‫اند و خون بها وارزش حیات و زندگی شان باهم مساویست ‪ .‬بناء اگرکسی توسط فرد‬


‫‪122‬‬

‫تقوی‬

‫دیگری بقتل رسید باید همان قاتل قصاص گردد ‪ ،‬نه کسی دگر‪.‬همان قاتل‪ ،‬مجرم است نه‬ ‫غیراو ‪ .‬چرا شخص بیگناه دیگری به جرم وی کشته شود؟‬ ‫انسان ها ازنظر حقوق باهم مساوی اند‪ .‬بین زن و مرد ‪ ،‬پیر و جوان ‪ ،‬امیر و رعیت ‪ ،‬غریب‬ ‫وخان ‪ ،‬خواص وعوام ‪ ،‬عالم و جاهل ‪ ،‬مریض و صحت مند ‪ ،‬کوروبینا ‪ ،‬وغیره ازحیث‬ ‫ارزش خون وبهای زندگی تفاوتی وجود ندارد ‪ .‬زندگی برای هرکس پرقیمت است و دوست‬ ‫داشتنی ‪.‬‬ ‫در مذهب حنفی به استناد آیة ّ‬ ‫(ان النفس بالنفس) وحدیث (املسلمون تتکافؤ دمائهم)‬ ‫دررابطه با قصاص ‪ ،‬آزاد و برده و زن ومرد باهم مساوی اند‪ .‬اگرآزا د غالم را کشت ویا‬ ‫مرد زن را کشت ‪ ،‬درهرصورت قصاص جاری میگردد وهمان قاتل باید کشته شود‪.‬تنها‬ ‫درصورتیکه قاتل برده مالک آن باشد ازین امرمستثنی است‪.‬‬ ‫اگر کافرذمی و مستامن توسط مسلمان کشته شود ‪ ،‬از نظر مذهب حنفی قصاص باالی‬ ‫اوجاری میگرددولی اگر کافر محارب باشد هیچ کس به قصاص آن قایل نیست‪.‬‬ ‫خداوند درامرقصاص آسانی وسهولتی هم حکم فرموده وبه ورثه مقتول اختیارعفورا داده‬ ‫است ‪ .‬ورثه مقتول حق دارد طلب قصاص مناید ‪ ،‬یا تقاضای دیت منوده ازقصاص بگذرد ویا‬ ‫کامال عفومناید و نه قصاص و نه دیت را مطالبه کند‪.‬‬ ‫هرکه بعد ازن��زول آیات احکام قصاص ‪ ،‬ازان مخالفت ورزی��ده به رسوم جاهلی رجوع و‬ ‫مساوات را در قصاص ترک کند ‪ ،‬به عذاب درد ناک دنیوی و اخروی گرفتارخواهد شد‪.‬‬ ‫دردنیا قصاص باالیش جاری خواهد شد ودرآخرت دردوزخ داخل میگردد ‪.‬ویا اینکه هرکه‬ ‫بعدازفیصله به جتاوزدست زند ‪ ،‬به عذا ب دردناک دنیا و آخرت گرفتار خواهد شد‪.‬بعد از‬ ‫فیصله وتطبیق قصاص یا عفو و گذشت ویا توافق به دیت و تادیه آن به ورثه مقتول ‪ ،‬دشمنی‬ ‫ها باید ختم گردد‪.‬اگر کسی بعدازین هم به انتقام جویی و جتاوزو دشمنی ها رجوع مناید ‪،‬‬ ‫به عذاب درد ناک دنیوی و اخروی گرفتار میشود‪ .‬عذاب اینستکه قصاص در هرجتاوز اجرا‬ ‫میگردد واز طرف دیگر دشمنی ها ادامه یافته انتقام گیری ها ختم منیشود که این خود گناه‬ ‫بزرگ وعذاب دردناک دنیویست ودرآخرت چنین مردم به عذاب دوزخ گرفتارمیگردند‪.‬‬ ‫درالبالی قصاص حیات بزرگ مضمراست‪.‬بااجرای قصاص و تطبیق قانون خدا ‪ ،‬گناهان‬ ‫قاتل راخداوند خواهد بخشید وازعذاب اخروی جنات خواهد یافت ‪.‬البته حیا ت اخروی‬ ‫درمقایسه با زندگی دنیا ‪ ،‬حیات اصلی و باارزش بوده ودامییست‪.‬‬ ‫هرکه به طیب خاطرآماده تطبیق احکام الهی گردید ‪ ،‬حیات نیکووسعادت اخروی شامل حال‬ ‫اومیگردد‪.‬ازطرف دیگربا تطبیق احکام قصاص ‪ ،‬خانه جنگی و دشمنی ها ختم شده امن‬ ‫وامان وسکون درجامعه حاکم وحیات مردم ازخظرات بدمنی ها و انتقام جویی حفظ میگردد‬ ‫که این خود حیات بسی انسان هارا حفظ مینماید ‪ ،‬زندگی وحشت و دهشت ‪ ،‬ترس و بیم‬


‫تاواسم و لدع‬

‫‪123‬‬

‫‪ ،‬ترورواختناق ‪،‬کمین گیری ها ‪ ،‬دسیسه کاری ها و پالن گذاری های قاتالنه و‪....‬خامته‬ ‫میابد ‪ ،‬وآرامش روحی درجامعه حاکم میگردد ‪ ،‬اینست مفهوم زندگی ‪ .‬ویااینکه با پیروی‬ ‫ازاحکام الهی وخامته دادن به رسوم جاهلی و قوانین ساخته وبافته افراد وطبقات صاحب‬ ‫قدرت ‪ ،‬زندگی عامه مردم حفظ میگردد‪.‬‬ ‫امروزمشاهده میگرددروزمره کشتارهای دسته جمعی وویرانی ها ی مدنیت ها همه زیرعنوان‬ ‫انتقام جویی صورت میگرد‪ .‬به عوض مقتول کس دیگری به قتل میرسد ‪ ،‬درب��دل یک‬ ‫نفریک ملت زیرمبباردمان قرارمیگیردوبجرم یک نفرهزاران انسا ن بی گناه ازوطن شان بیرون‬ ‫رانده میشوند و یا د رمحا بس جان میدهند‪.‬‬ ‫گرچه زیرنام حقوق بشرگاهی استدالل میشود که قصاص مخالف حقوق بشر است ولی‬ ‫دیده میشود که بنام مجرمین جنگی وحفظ امنیت وغیره ‪ ،‬اعدامها جریان دارد وحتی رییس‬ ‫جمهور ها به دارآویخته میشوند‪ .‬وچه بسی افرادی که بدون دلیل بصورت مخفیانه با مهارت‬ ‫تام روزمره کشته میشوند و رازقتل آنها سال ها بعد فاش میگردد‪.‬‬ ‫خداوند متعال با نزول آیات مبارکه ضمیر مردم را بیدار ساخته میفرماید که عقل خورا‬ ‫بکارباندازید ‪،‬ازین انتقام جوییها دست بردارشده و پرهیزگاری اختیارکنید ‪ ،‬خون بهای‬ ‫انسان ها برابراست وامیرومامور ‪ ،‬قدرمتند وضعیف ‪ ،‬صاحب لشکروشخص بیدفاع از‬ ‫نظرارزش خون باهم مساوی اند‪.‬‬ ‫اینست که خداوند میفرماید‪:‬‬ ‫بالحروالعبد بالعبد‬ ‫الحر‬ ‫یایّها الّذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی ط‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫واالنثی باالنثی ط فمن عفی له من اخیه شیء فاتّباع بالمعروف واداء الیه با حسان‬ ‫ط ذالک تخفیف ّمن ّربکم ورحمة ط فمن اعتدی بعد ذالک فله عذاب الیم* و لکم‬ ‫فی القصاص حیات یااولی الباب لعلکم تتقون (سوره بقره ‪ ،‬آیات ‪) ۱۷۸-۱۷۹‬‬ ‫ای مؤمنان ! قصاص" برابری" در" بارهء" کشته شده گان بر شما فرض گردانیده شد‬ ‫‪،‬آزاد دربرابر آزاد‪ ،‬برده در برابر برده ‪ ،‬و زن در برابر زن ‪.‬‬ ‫برای کسی " قاتلی " که چیزی از "قصاص " برادرش "مقتول " به او بخشیده شد ‪،‬‬ ‫پیروی معروف است "مطالبه دیت از قاتل به وجه احسن" ‪ ،‬و دادن " دیت" به وجه‬ ‫احسن به ا و"عفو کننده"‪.‬‬ ‫ا ین" جواز قصاص یا دیت یا عفو" آسانی است از جانب پروردگار و مهربانی‪.‬‬ ‫کسیکه بعدازین تجاوز کند ‪ ،‬عذا ب درد ناکی متوجه اوخواهد بود‪ .‬در"البالی "‬ ‫قصاص برای شما زندگیست ای خرد مندا ن ‪ ،‬تا پرهیزگار ی کنید‪".‬‬


‫‪124‬‬

‫تقوی‬

‫عدل و تقوی‬ ‫عواطف و احساسات ودوستی و دشمنی انسان را به افراط و تفریط میکشاند‪ .‬دوستی‬ ‫و محبت گاهی باعث میشود تا انسان ازحق بگذرد وبه طرف دوست خود متمایل گردد‬ ‫وازظلم وجنایات اوبه دفاع بپردازد ویا دشمنی باکسی اورا به بی انصافی وحق تلفی وظلم‬ ‫وستم وادارمیسازد‪.‬‬ ‫قرآن کرمی انسان هارا به مراعات حقوق خدا وحقوق بندگان خداهدایت میکند‪.‬‬ ‫در معامله با خدا و ادای حقوق الهی باید شاهد قسط و عدل بود وبا متام قوا به عبادت اهلل‬ ‫چنان توجه مناییم که سزاواراو تعالی است و به تعهدات خویش با خدا محکم واستوارباشیم‪.‬‬ ‫هم چنان درمعامله با بندگان خدا ازعدل وانصاف نگذرمی و دشمنی ویا دوستی با کسی مارا‬ ‫ازمراعات عدل و انصاف باز ندارد‪ .‬زیراعدل به تقوی خیلی نزدیک است وبا اقامه عدل به‬ ‫مرتبه تقوی وپرهیزگاری میتوان رسید‪.‬‬ ‫درهرحال ومخصوصا درمعامله با دشمنان تان ازخدا بترسید وازعدل وانصاف نگذرید زیرا‬ ‫خدا ازمتام عملکرد شما کامال واقف است و اجروپاداش نیکو کاری تان ضایع نخواهد شد ‪.‬‬ ‫قوامین هلل شهداء بالقسط وال یجرمنّکم شنئان قوم علی ا‬ ‫یا ایّهاالّذین آمنوا کونوا ّ‬ ‫ّ‬ ‫ال تعدلوا ط اعدلوا هو اقرب للتّقوی و اتّقوا اهلل ط ّ‬ ‫ان اهلل خبیر بما تعملون ( سورة‬ ‫املائده ‪ ،‬آیة ‪) ۸‬‬

‫ای مؤمنان! برای خدا قوام " متا نت و ا ستواری درراه حق " داشته باشید ‪ ،‬گواهی‬ ‫دهند گان به عدالت " انصاف " ‪ ،‬و دشمنی با گروهی شمارا وادار به ترک عدالت‬ ‫نکند ‪ .‬عدالت پیشه کنید که به پرهیز گاری نزدیکتر است و از خدا بترسید " ظلم‬ ‫نکنید" ‪ .‬بیشک خدا از کردار تان خوب آگاه است‪.‬‬


‫تاواسم و لدع‬

‫‪125‬‬

‫محاربه و پرهیزگاری‬ ‫درسال ششم هجری رسول اهلل (ص) با حدود یکهزارو پنجصد نفر اصحاب در ماه ذی‬ ‫القعدة احلرام به هدف ادای عمره از مدینه منوره روان شد‪ .‬چون در حدیبیه رسیدند ‪ ،‬کفار‬ ‫ایشان را از ادای عبادات منع منودند و احترام شهر حرام ‪ ،‬حرمت کعبه شریف وغیره را مراعات‬ ‫نه منودند و به شعائراهلل و عبادات مسلمین با این اقدام توهین منودند‪ .‬مسلمانان میتوانستند‬ ‫به انتقام این روش آنها برایند ولی چون در نظام اسالمی محبت وعواطف ودشمنی وعداوت‬ ‫هم برمبنای عدالت وحقانیت استواراست ‪ ،‬مؤمنین نباید بنابرعداوت وظلم دشمنان اسالم‬ ‫به جتاوز وادارگردند وازدایره عدل وانصاف بیرون شوند‪.‬‬ ‫نباید عواطف و دوستی باکسی وقهروغضب شمارا به گناه و جت��اوزوادارس��ازد بلکه در‬ ‫نیکوکاری وپرهیزگاری باهم کمک و یاری کنید ودرگناه وجتاوزبا کسی معاونت ننمایید‪.‬‬ ‫درهمه حاالت وشرایط ازخدا بترسید زیراعذاب خدا شدید است‪.‬‬ ‫والیجرمنّکم شنئان قوم ان صدّ وکم عن المسجد الحرام ان تعتدوا وتعاونواعلی‬ ‫البروالتّقوی و ال تعاونواعلی االثم والعدوان واتّقو ااهلل ط ّ‬ ‫ان اهلل شد ید العقاب‬ ‫ّ‬ ‫(سورة مائدة ‪ ،‬آیة ‪)2‬‬

‫دشمنی گروهی بسبب آنکه شمارا از مسجدالحرام بازداشتند برتجاوزوادارتان نسازد‬ ‫و بایکدیگر بر نیکو کاری و پرهیز گاری همکاری کنید ودر گنهکاری و تجاوزبا‬ ‫یکدیگر کمک نکنید ‪ .‬و از خدا بترسید که عقوبت اوبسیار سخت است‪.‬‬

‫رسول اکرم (ص) در باره تعاون و همکاری متقابل مسلمانان می فرماید‪ ( :‬برادرت را یاری‬ ‫کن چه ظالم باشد و چه مظلوم) ازیشان سؤال شد که اگر مظلوم باشد طبیعیست که اورا‬ ‫یاری دهیم ‪ ،‬اما اگر ظالم باشد چگونه باو کمک کنیم !؟ در جواب فرمود ‪ ( :‬دست اورا‬ ‫بگیرید و ازستمگاریش جلوگیری بنمایید‪ .‬این بهترین کمکی است که ممکن است در حق‬ ‫آنان اجنام گیرد‪).‬‬ ‫افراد جامعه اسالمی حیثیت جسم واحدی را دارند و تن واحد اند و به مشکالت همدیگر‬ ‫رسیدگی مینمایند و بی تفاوت منیمانند‪.‬‬ ‫الزمه تعاون و برادر ی آن است که توانا دست نا توان را بگیرد ‪ ،‬و ثرومتند ‪ ،‬مستمند را‬ ‫فراموش ننماید و انسان های آگاه افراد نا آگاه را رهنمایی کنند و دانشمندان در تربیه دانش‬ ‫آموزان تالش ورزند و شاگردان به علما احترام بگذارند‪ ،‬بزرگان بر خرد ها ترحم داشته باشند‬ ‫و کوچکتر ها احترا م بزرگان را مراعات منایند ‪ ،‬آمرین به زیردستان مهربانی و شفقت منایند‬ ‫و زیردستان به آنها احترام ورزند و در امور نیک آنهارا یاری دهند و به ایشان مشوره های‬


‫‪126‬‬

‫تقوی‬

‫نیک عرضه منایند ‪.‬‬ ‫گرچه امروزاصطالحات جدیدی بنام جنایت جنگی ومحاکمه آن وغیره درامورحربی‬ ‫ایجاد شده و اف��رادی بنام جنایتکارجنگی محاکمه شده حتی به اع��دام کشانده میشوند‬ ‫ولی هنگام غلبه هیچکس اصول ومقرراتی را مراعات منی کند‪ .‬برای شکشت دادن دشمن‬ ‫ازهروسیله وس�لاح و تبلیغات کارگرفته میشود وگاهی هم دستگاه ها واسلحه خودرا‬ ‫خودمنهدم وافراد جنگی خود را همبدست خود بقتل میرسانند ‪ .‬ستون پنجم اصطالح عام‬ ‫نظامیست ودستگاه های جاسوسی بیشترین مدرک مصارف دولت هارا تشکیل میدهد‪.‬‬ ‫درجنگ عمومی جهانی اول و دوم چه ویرانی ها و خون ری��زی ها ص��ورت گرفت و چه‬ ‫تبلیغات درجریان جنگ و بعد ازان تا کنون جریان دارد ‪ ،‬تنها خداازان خبراست‪ .‬دراشغال‬ ‫نظامی افغانستان توسط روسیه درین کشورجنایاتی صورت گرفت که نوشنت کتابها و قلم‬ ‫نویسندگان ازادای حق آن عاجزاند وچه جنایاتی طی حمله قطعات ناتو برافغانستان وعراق‬ ‫بعمل آمد که خدا خود ازان علم دارد‪.‬‬ ‫ولی اسالم برای مسلمانان درس تقوی وپرهیزگاری داده آنها را درمتام شرایط به پیروی ازاحکام‬ ‫الهی دعوت مینماید تا قبل ازآغازجنگ ‪ ،‬درجریا ن جنگ وهنگام غلبه وسلطه پرهیزگاربوده‬ ‫ازخداوندعزیزوقهارترس داشته ‪ ،‬عدل و انصاف را درهرحال مراعات منایند ‪.‬‬ ‫گرچه قو م قریش وهمکاران شان ازهیچگونه ازیت وآزاردر برابررسول اکرم (ص) دریغ‬ ‫ننمودندو برای امحای اسالم ازان��واع دسیسه هاو مکروجنگ و خون ریزی کارگرفتند اما‬ ‫خداوند بفضل ومرحمت خویش متام دسایس آنهارا خنثی ساخت ومسلمانان فاحتانه به مکه‬ ‫معظمه داخل ودشمنان شان به شکست مواجه شدند‪.‬خداوند به این ارتباط میفرماید ‪:‬‬ ‫نعمت خدارا بیاد بیاورید که از ظلم و ستم کفار شمارا جنات داد ‪ ،‬بناء در هرحال بخدا‬ ‫توکل داشته باشید و هنگام غلبه بر دشمن از عدل و انصاف عدول نکنید و از خدا حذر‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫فکف‬ ‫هم قوم ان یّبسطواالیکم ایدیهم‬ ‫یا ایّهاالّذین آمنوااذکروا نعمت اهلل علیکم اذ ّ‬ ‫ایدیهم عنکم ج وتّقوااهلل ط وعلی اهلل فلیتو ّکل المؤ منون (سورة املائدة ‪ ،‬آیت ‪) ۱۱‬‬ ‫ای مؤمنان ! نعمتی را که خدا به شما ارزانی نموده است بیاد آورید ‪ ،‬آنگاه که قومی‬ ‫قصد کردند برشما دست درازی کنند" با شما جنگ نمایند " و خدا دست آنها را‬ ‫کوتاه کرد‪ .‬از خدا بترسید ومؤمنان باید بر خدا توکل کنند‪.‬‬

‫خداوند شمارا پیروزگردانید ودست دشمنان اسالم را ازشما کوتاه منود ‪ ،‬شما باید نعمت‬ ‫خدا را بیاد بیاورید و شکرگذارباشید‪ .‬شکراین نعمت اینست که دشمنا ن را بعد ازغلبه‬ ‫ازهرگونه ظلم و جتاوزدرامان نگهدارید وازطریق عدل وانصاف دورنگردید‪ .‬هنگام قدرت‬


‫تاواسم و لدع‬

‫‪127‬‬

‫ازعفو وگذشت کاربگیرید ‪ ،‬دشمنی و قهر وغضب وغصه شمارا به انتقام جویی وحق تلفی‬ ‫و ظلم نکشاند‪.‬‬ ‫ازخدا بترسید وتصورنکنید که چرابا دشمنان سرسخت خود بعد ازغلبه ازشدت کارنگیرمی‬ ‫بلکه درهرحال ازخدا بترسیدوازجتاوزپرهیزمنایید ‪ ،‬ومؤمن پرهیزگاربرخدا توکل مینماید‪.‬‬ ‫درصلح حدیبیه ازط��رف کفارمکه شرایطی پیشنهاد گردید که برمبنای جاهلیت‬ ‫استواربوده برای مسلمانان قابل قبول نبود اما خداوند روحیه سکون وآرام��ش قلبی را به‬ ‫مسلمانان بخشیده صلح را پذیرفتند‪ .‬خداوند علیم و داناست و میداند که این موافقتنامه در‬ ‫حقیقت فتح وپیروزی بزرگ برای مسلمانان وپرهیزگاران است وهمین مردم با تقوی مستحق‬ ‫پیروزی و نصرت اند وباید برمکه مسلط گردندتا کلمه تقوی را با بت پرستی عوض منایند‪.‬‬ ‫کلمه تقوی راخداوند برمسلمانان الزمی ساخت ‪ .‬کلمه تقوی یعنی کلمه شهادت ویا‬ ‫بشکل عام مراعات تقوی وپرهیزگاری ‪ .‬درهرحال باید به خدا تسلیم بود وازعدل وانصاف‬ ‫نباید گذشت وپرهیزگارباید بود‪.‬‬ ‫کلمه شهادت یعنی اقراربه زبان ویقین وباورقلبی مبنی برینکه خدا بزرگ است ومحمد‬ ‫فرستاده اوس��ت ‪ .‬باید به خدا تسلیم گردید نه به طاغوت وشیطان وق��درت های مادی‬ ‫وگوشتی وازقانون خدا باید پیروی منود نه ازفلسفه ها ومسلک های فریبنده ودروغین وهوی‬ ‫وهوس ونفس وشهوت‪.‬‬ ‫همین مردم متقی و پرهیزگاراهلیت نصرت و پیروزی را دارند و باید خالفت زمین به آنها‬ ‫سپرده شود‪.‬‬ ‫اذ جعل الّذین کفروا فی قلوبهم الحمیّة حمیّة الجاهلیّة فانزل اهلل سکینته علی‬ ‫رسوله و علی المؤمنین و الزمهم کلمة التّقوی وکانوااحقّ بها و اهلها ط وکان اهلل‬ ‫ّ‬ ‫بکل شیء علیما ( سورة الفتح ‪ ،‬آیة ‪) ۲۶‬‬ ‫آنگاه که کفار ننگ جاهلیت را در دل پرورانیدند پس خدا سکون قلبی را بر رسول‬ ‫خویش و مؤمنین فرود آورد و کلمه تقوی "الاله اال اهلل محمد رسو ل اهلل " را برآ‬ ‫نها الزم گردانید و مستحق " سزاوا ر " و اهل آن بودند ‪ ،‬و خدا برهر چیز آگاه است‪.‬‬



‫‪129‬‬

‫تقوی و پیروی از حدود خدا (ج)‬ ‫از رسو ل اکرم (ص) در بارهء تقوی پرسیدند فرمود ‪ " :‬اگرانسان درراه پرازخاربا پا های‬ ‫برهنه راه برود ‪ ،‬درهرقدم خود محتاط بوده بادقت میبیند که پای خودرا باالی خارنگذارد‪.‬‬ ‫قدم خودرا آگاهانه ومحتاتانه میگذارد وهرگام عجوالنه باعث میشود تا خاری درپایش‬ ‫بخلد‪ .‬تقوی همین حیثیت را دارد ‪".‬‬ ‫مسلمان متقی درهرقدم خود کمال احتیاط را بخرج میدهد تا ازحدود خدا بیرون نگردد و‬ ‫بنا برعدم مراعات حدود خدا به عذاب دنیوی و اخروی گرفتار نشود‪.‬‬ ‫خداوند احکام و مقررات را در قرآنکرمی برای انسان ها بیان منوده تا ازان پیروی کنند‪ ،‬قرآ‬ ‫ن برنامه زندگیست و باید درمتام جوانب زندگی انسان عملی گردد‪ .‬مسلمان نباید از‬ ‫سرحد قانون الهی بیرون گردد" یا ایها لّذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة" ‪ .‬مسلمان درداخل‬ ‫دایره حدود خدا زندگی خودرا سپری میکند وازان بیرون منیگردد‪.‬همین است مفهوم تقوی‬ ‫وایجابا ت تقوی‪ .‬انسان متقی بی باک و خودسرخودرأی وبی بندو بارنبوده زندگی اومنظم‬ ‫ومثمرا ست‪.‬‬ ‫ا ینست که مطالعه مینماییم‪:‬‬ ‫تلک حدوداهلل فال تقربوها ط کذالک یبیّن اهلل آیاته لع ّلهم یتّقون‬

‫(سورة بقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۸۷‬‬

‫این حدود"احکام" خداست ‪ ،‬بآن نزدیک نشوید ‪ ،‬خداوند بدینگونه" طوریکه درآیات‬ ‫دیگربیان گردید"آیات خودرا بر مردمان بیان میکند که پرهیزگارشوند" خودرا از مخا‬ ‫لفت با آن نگهدارند"‪.‬‬


‫‪130‬‬

‫تقوی‬

‫چیزهای پاکیزه را برخود حرام نگردانید‬ ‫خداوند انسان هارا به استفاده ازنعمات طیب و حالل ترغیب مینماید‪.‬چیز های لذیذ ‪،‬‬ ‫حالل ‪ ،‬طیب و پاکیزه راعقیدتا و یا عمال برخودنباید حرام ساخت‪ .‬امادراستفاده ازان ها "‬ ‫از حد گذری صورت نگیرد و تقوی و پرهیزگاری مراعات گردد‪".‬‬ ‫پرهیزازجتاوزبه این معنی که ازاعتدال کارگرفته ازافراط و تفریط خود داری شود‪.‬مثال بنام‬ ‫رهبانیت ازخوردن حالل هم ابا ورزی صورت گیرد و یا اینکه دراستفاده ازلذایذ و شهوات‬ ‫افراط منود ه دنیا ( اکبرهمنا ومبلغ علمنا ) گردیده درماده پرستی وعیش وعشرت و کسب‬ ‫ثروت غرق وخدا وروز جزا فراموش گردد‪.‬‬ ‫را ه اعتدال اینست که نه در لذایذ دنیا بصورت افراطی غر ق گردمی و نه رهبانیت اختیار‬ ‫من��وده ازرزق ح�لال استفاده نکنیم‪ .‬نه تر ک نکاح و نه شهوترانی ‪ ،‬نه گرسنگی ونه‬ ‫پرخوری ‪ ،‬نه اسرا ف و نه بخل ‪ ،‬نه دنیا داری و ماده پرستی و نه عزلت و گوشه نشینی‪.‬‬ ‫ازخداحذرکنیدوازافراط وتفریط وجتاوزازحدودخدا(ج) بپرهیزید ‪.‬‬ ‫تحرموا ا ّطیّبات ما ّ‬ ‫احل اهلل لکم وال تعتدوا ط ّ‬ ‫یحب‬ ‫ان اهلل ال‬ ‫ّ‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوا ال ّ‬ ‫المعتدین* وکلوام ّما رزقکم اهلل حالال طیّبا واتّقوااهلل الّذی انتم به مؤمنون (سورة‬

‫املائدة ‪ ،‬آیة ‪) ۸۸-۸۷‬‬

‫ای مؤمنان ! چیز های پاکیزه ولذیذ راکه خدا بر شما حالل کرده بر خود حرام نکنید و‬ ‫از حد در نگذرید زیرا خدا متجاوزان را دوست ندارد‪ .‬وهرچیز حالل و پاکیزه ایراکه‬ ‫خدا به شما روزی داده است بخورید و از خداوندی که به او ایمان دارید بترسید‪.‬‬ ‫ازابو هریره (رض) روایت شده است که رسول اهلل (ص) فرمود‪ ":‬خداوند طیب و پاک است و‬ ‫َ‬ ‫الطیّبِ ِ‬ ‫الر ُس ُل ُک ُلوا ِم َن ّ‬ ‫عم ُلوا َصالِح ًا)‬ ‫بجز طیب چیزی را نمی پذیرد‪ .‬خداوند فرمود ( یَا أ َیّ ُه َا ُّ‬ ‫ات َوا َ َ‬ ‫نوا ُک ُلوا ِمن َطیّبَ ِ‬ ‫ار َزقنَا ُکم) بعد حالت کسی را یاد آورشد‬ ‫و اوتعالی فرمود ( یَاأیّ َها ال ّ ِذ َ‬ ‫ین َ‬ ‫ات َم َ‬ ‫آم ُ‬ ‫که سفر دور و درازی داشته ‪ ،‬توام با اضطراب و پریشانی ‪،‬وباچهره گردآلود دستانش را بسوس‬ ‫آسمان باال نموده یارب!یارب! ندامیکند‪،‬درحالیکه خوراکش حرام ‪ ،‬نوشیدنیش حرام ‪ ،‬لبا سش‬ ‫حرام ‪،‬وازراه حرام تقویه و تغذیه میشود‪ ،‬پس چگونه دعایش مستجاب گردد؟‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪131‬‬

‫خبیث وطیب‬ ‫حرام و حالل ‪ ،‬پاکیزه و ناپاک ‪،‬مطهر و کثیف ‪ ،‬مفید و مضر در خوراکی ها و طالح و‬ ‫صالح ‪ ،‬کافر و مسلمان ‪ ،‬کاذب و صادق دراشخاص با هم برابر نیستند‪ .‬این اصل عام است و‬ ‫درهرچیز مشاهده میگردد‪ .‬حالل و طیب اگرچه از نظر کمیت کوچک به نظر آید بهتر است‬ ‫ازخبیث و حرام ولو بطورعجیب کمیت آن بزرگ جلوه کند‪ .‬همچنانکه پاکیزه و ناپاک‬ ‫باهم مساوی نیستند خرد مند و بی عقل با هم برابر نخواهند بود‪.‬‬ ‫خردمند به کیفیت ارزش میدهد و بی عقل کمیت را مینگرد‪ .‬یک لقمه نان پاکیزه بهتر‬ ‫است از گدام های گندیده و پوسیده و متعفن و اندکی رزق حالل بهتر است از گنجینه های‬ ‫فراوان حرام که به جبر و ظلم و ستم و دزدی و خیانت بدست می آید‪.‬‬ ‫سیاهی لشکر نیاید بکار دوصد مرد جنگی به از صد هزار‪،‬هرکه باخرد است دراستفاده‬ ‫ازوسایل ومتاع ودارو مداردنیا محتاط بوده کیفیت را ارزش میدهد ‪ ،‬عقیده پاک دارد و‬ ‫عملش نیکو ست‪ .‬اراده و ضمیرش پاکیزه و لباس و اندام خودرا مطهر نگهمیدارد‪ .‬ظاهرش‬ ‫پاکیزه وباطنش مطهر‪ ،‬عملش نیکوواخالقش عالی ومعامالتش صادقانه است‪ .‬خوراکش‬ ‫طیب و پاکیزه و حالل است و از حرام پرهیز میدارد‪ .‬طریق رستگاری همین است و هرکه آرزو‬ ‫دارد تا در دنیا و آخرت کامیاب بدرآید وازعذاب دوزخ جنات یابد باید تقوی و پرهیزگاری‬ ‫اختیار کند واین راه عاقالن است‪.‬‬ ‫قل ال یستوی الخبیث و ّ‬ ‫الطیّب و لو اعجبک کثرة الخبیث ج فا تّقو ااهلل یا اولی اال‬ ‫لباب لع ّلکم تفلحون (سورة املائدة ‪ ،‬آیت ‪) ۱۰۰‬‬ ‫بگو ای محمد! خبیث و طیب باهم برابر نیست اگرچه کثرت خبیث تورا به عجب‬ ‫آرد‪ ،‬پس ای خردمندان از خدا بترسید تا رستگار شوید‪.‬‬


‫‪132‬‬

‫تقوی‬

‫غنیمت‬ ‫خداوندعزیزوحکیم ‪ ،‬پیامبرش و مؤمنین را درروز بدرمبنی ب��رآزادی اسیران دربدل‬ ‫فدیه مورد عتاب قرارداد (ماکان لنبی ‪ )...‬برای یک پیامبرمناسب نیست تا کفاری راکه‬ ‫برای محو ونابودی مسلمانان وخاموش ساخنت نورخدا می جنگنند ‪ ،‬مبنطورحصول فدیه‬ ‫نگهداری مناید یعنی دربدل فدیه آزاد سازد‪ .‬این عرض و متاع مبقابسه با مصحلت ابطال‬ ‫شرکفارمحارب خیلی اندک و ناچیزاست ‪ ،‬بهتر است اسیران شان را نگهداری نکنید تا‬ ‫آنکه ازناحیه شرشان درامن نگردید و چون شرافگنی شان خامته یافت آزادی اسیران شان‬ ‫واخذ فدیه گناه نخواهد بود‪.‬‬ ‫(واهلل یریداآلخرة‪ )...‬اراده خدا درنزول این حکم اینست تا دین خورا غالب ‪ ،‬دوستانش‬ ‫"اولیاءاهلل" رافاحت ومنصوروکلمه شانرا باال وبرتراز د یگران بگرداند‪ .‬خداعزیزوغالب است ‪،‬‬ ‫اگراراده مناید بدون جنگ ووسایل ظاهری کفاررا مغلوب خواهد ساخت ولی درصحنه های‬ ‫قتال حکمت امتحان مضمراست و بعضی ازشمارا با بعضی دیگرمورد امتحان قرارمیدهد‪.‬‬ ‫(فکلوا ممّاغنمتم حالال‪ )...‬اینست لطف و مهربانی خداوند برین امت که مال غنیمت را‬ ‫برای تان حالل گردانید که برای امتان قبلی حالل نبود‪.‬‬ ‫(وتّقوااهلل‪ ) ..‬ازخدا درمتا م امورتان بترسید و تقوی را برای خود الزمی بسازید و شکرنعمات‬ ‫او(ج) را بجا آرید ‪ .‬خداوند غفوروبخشاینده است وگناهان کسانیرا که توبه کنند خواهد‬ ‫بخشید و مهربان است که به رحمت خویش غنیمت را برایتان حالل گردانید‪.‬‬ ‫وکلوا م ّما غنمتم حالال طیّبا ّواتّقوااهلل ط ان اهلل غفور ّرحیم‬

‫(سورة االنفال ‪ ،‬آیة ‪) ۶۹‬‬

‫بخوریداز مال غنیمتی که گرفتید حالل و پاکیزه ‪ ،‬و از خدا بترسید ‪ ،‬یقینا خدا آمرزنده‬ ‫مهربان است‪.‬‬

‫درجنگ بدرمسلمانان هفتاد نفرکافران را اسیر گرفتند وخداوند درمورد اسیران دوحالت‬ ‫را پیشروی شان قرارداد ‪ .‬اول ‪ :‬کشنت ‪ .‬دوم ‪ :‬آزاد ساخنت شان دربدل فدیه ودرین صورت‬ ‫درسال دیگرازشماهم به همین تعداد کشته خواهند شد‪ .‬درحقیقت مؤمنین با انتخاب یکی‬ ‫ازین دو صورت مورد امتحان قرار گرفتند‪ .‬رسول اهلل مبارک در ین مورد از اصحاب کرام‬ ‫رای خواستند‪.‬‬ ‫حضرت ابوبکرصدیق رضی اهلل عنه گفت‪":‬یا رسول اهلل ! متام این بندیان اقارب وبرادران‬ ‫مایند ‪ ،‬بهتر است ازآنها فدیه گرفته آزادشان مناییم تا واپس رفته با اوالد و اتباع شان با ما‬ ‫یکدست شوند واز مالی که ازیشان بدست ما می آید در جهاد وامور دیگردینی و کارهای‬ ‫ض��روری استفاده مناییم وشهادت هفتاد نفر از ما در سال دیگر قابل نگرانی نیست زیرا‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪133‬‬

‫شهید میگردند" و نبی کرمی هم بنابر دلسوزی فطری ‪ ،‬شفقت و صله رحم به همین رأی‬ ‫متایل داشت و اکثر اصحاب کرام هم به این رأی ابوبکر صدیق توافق داشتند‪ .‬حضرت‬ ‫عمر (رض) و سعد بن معاذ (رض) با این نظر مخالفت منودند‪ .‬حضرت عمر (رض ) گفت ‪" :‬‬ ‫یارسول اهلل ! این اسیران امامان کفارو بزرگان و پیشوایان مشرکین اند و باید کشته شوند تا‬ ‫سرکفروشرک بشکند وباالی همه مشرکین هیبت وارد گردد ودیگرجرئت نداشته باشند تا‬ ‫مسلمانان را مورد شکنجه و تعذیب قراردهند ومردم رااز راه خدا بازدارند وانتهای بیزاری ما‬ ‫ازکفارومشرکین به دربارخداوند اظهار گردد که مادر راه خدای متعال و درمعامله با حق ‪،‬‬ ‫پروای قرابت و مال وچیز دیگری را ندارمی ‪ .‬بناء مناسب است تا هرکس نزدیک ترین خویش‬ ‫و دوست خودرا ازبین اسیران خود بقتل برساند‪".‬‬ ‫خالصه اینکه بعد از بحث به رأی ابو صدیق (رض) عمل شد و برعالوه متایل رسول اهلل‬ ‫(ص) به این نظر ‪ ،‬از حیث کلی و ایجابات اخالقی هم این نظر سنگینتر جلوه مینمود اما‬ ‫اگر حالت مسلمانان و شرایط آن زمان را مطالعه مناییم می یابیم که درهمان مقطع وشرایط‬ ‫ایجاب مینمود تا با کفاراز شدت کار گرفته شود‪ .‬این اولین باراست که بعدازیازده سال بت‬ ‫پرستان ظالم بدست مسلمانان مظلوم افتیده اند و باید برایشان ثابت گردد که رشته قرابت ‪،‬‬ ‫کثرت تعداد و لشکر‪ ،‬قوت و قدرت ‪ ،‬مال و ثروت و هیچ چیزی آنهارا از نتایج شوم جنایات‬ ‫شان بازداشته منیتواند ‪ .‬درابتدا ایجاب میکرد تا دردل این کفار مغرور رعب و رهب انداخته‬ ‫میشد زیرا سپس موقع برای صله رحم و لطف و نرمش دربرابرشان مساعد میبود وازطرف‬ ‫دیگرراضی شدن بقتل هفتاد نفر مسلمانان درسال آینده هم مسئله عادی نبود‪ .‬بناء رای‬ ‫ایشان به دربار خداوند پسند نشد و یک اشتباه اجتهادی محسوب گردید ه به (تریدون‬ ‫عرض الدنیا) خطاب شدند ‪ ،‬یعنی فایده دنیای فانی را مدنظرمیگیریددرحالیکه مؤمنین‬ ‫بایدزندگی آخرت را مد نظر داشته باشند‪ .‬اگر حکمت خدای متعال مقتضی شود امور تان‬ ‫را به قدرت خویش بدون اسباب ظاهری بسر میرساند‪.‬‬ ‫لنبی ان ّیکون له اسری ‪ ) ...‬اصحاب کرام باندازه ای ترسیدند که‬ ‫بعد از نزول آیات (ماکان ّ‬ ‫گفتند به مال غنیمت بشمول فدیه نزدیک نگردند‪ ،‬بناءآیت (فکلوا ممّا غنمتم حالال‪)...‬‬ ‫نازل گردید ه تسلی داده میشودکه آن عطای الهی بوده به خرسندی بخورید ‪ ،‬بلی درجهاد‬ ‫به مال غنیمت وموارد دیگرباندازه ای اهمیت ندهید که اهداف عالی و مصالح عمومی‬ ‫نادیده گرفته شوند‪.‬‬ ‫درم��ال و ث��روت خبث و پلیدی موجود نیست ام��ا مهم اینست که ازاهلل تعالی بترسید‬ ‫وازمخالفت ازاوام��راو(ج) پرهیزمنایید ‪،‬خداوند به مرحمت خویش اشتباهات تانرا معاف‬ ‫خواهد منود‪.‬‬


‫‪134‬‬

‫تقوی‬

‫مدا ومت درتقوی و نیکو کاری‬ ‫بعد از نزول آیات حترمی شراب اصحاب مبارک ازرس��ول خدا پرسیدند که اح��وال آن‬ ‫مسلمانان چگونه خواهد بود که قبل ازنزول آیات حترمی ‪ ،‬شراب نوشیده اند و درهمان حالت‬ ‫مرده اند‪.‬‬ ‫این ابهامات با نزول آیات واضح گردید‪.‬‬ ‫کسانیکه صاحب امیان واعمال صالح باشند اگرزنده اند ویا وفات شده اند به خوردن چیزی‬ ‫مباح درزمان اباحت گناهگارمنیشوندخصوصا کسانیکه درحاالت عام به خصایل تقوی‬ ‫وامیان متصف باشند وبازهم درجهت این حصایل ترقی منوده پیش بروند تا اینکه درمدارج‬ ‫امیان و تقوی باال شده به مرتبه احسان رسیده باشند ‪ .‬درمورد کسانیکه عمرشان درتقوی‬ ‫وامیانداری سپری شده ‪ ،‬به مرتبه احسان رسیده اندودرراه خداشهیدشده اندتشویش وتوهم‬ ‫درکار نیست‪ .‬هرقدرانسان درذکروفکرخدا ‪ ،‬اعمال حسنه وجهاد فی سبیل اهلل مشغول باشد‬ ‫به همان اندازه خوف خدا درقلبش بیشتر شده امیا نش قوی میگردد‪.‬‬ ‫مداومت درتقوی ونیکوکاری انسان رابه مرتبه ای میرساندکه خدا اورادوست بدارد‪.‬شکی‬ ‫نیست که خدا(ج) محسنین ونیکوکاران رادوست دارد ‪.‬‬ ‫وعملواالصالحات جناح فیما طعموا اذا مااتّقوا ّوآمنوا‬ ‫لیس علی الّذین آمنوا‬ ‫ّ‬ ‫یحب المحسنین (املائدة‬ ‫ثم ا تقوا واحسنوا ط واهلل‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫ثم اتّقوا ّوآمنوا ّ‬ ‫وعملواالصالحات ّ‬

‫‪ ،‬آیت ‪) ۹۳‬‬

‫بر کسانی که ایما ن آوردند وکارهای شایسته کردند گناهی نیست درانچه خوردند‬ ‫‪ ،‬چون پرهیزگاری کردند وایمان آوردندو کارهای شایسته کردند باز پرهیز گاری‬ ‫کردند وایمان آوردند باز پرهیز گاری کردند و نیکو کاری نمودند " درتقوا وایمان‬ ‫داری مداومت نموده در تقوی رسوخ پیدا کردند " وخدا نیکو کاران را دوست‬ ‫میدارد‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪135‬‬



‫‪137‬‬

‫قصه های قرآنی‬ ‫مبرهن است که هرانسان عمرمعین داشته و زود یا دیرمرگ به سراغش میرسد‪ .‬دوران‬ ‫طفلی را درآرزوی جوانی سپری میکند ودرایام جوانی مغرور شده خودرا منی شناسد و بعد‬ ‫ازجوانی همه عمرش به حسرت و یاد کودکی و جوانی میگذرد ‪ ،‬عمرگذشته بازمنی آید و‬ ‫هرکاری کرد عمل اجنام شده محسوب میگردد ‪ .‬صحنه های زندگی با ساینس و البراتوار‬ ‫تفاوت کامل داشته ‪ ،‬امتحان البراتوار نیست که اگر جتربه ما نتیجه نداد دوباره آنرا تکرار‬ ‫مناییم ‪ .‬بناء انسان باید درزندگی خویش محتاط باشد و را هی را تعقیب وعملی را اجنام‬ ‫دهد که ازان پشیمان نگردد ‪ .‬مطالعه تاریخ ورجوع به زندگی گذشتگان به عوض البراتوار‬ ‫میتواند برای انسان انتخاب راه را سهل تر سازد و نتایج کردار و مواقف خویش را پیش بینی‬ ‫مناید‪.‬‬ ‫زندگی پیامبران (ع) و بندگان صالح خداوند وسرگذشت امت ها واقوام گذشته برای ما‬ ‫وسیله پند وعبرت وهدایت است‪.‬‬ ‫بسی مردم صحنه های تاریخی را میخوانند ولی دران تعمق منیکنند وبسی مردم حکایات‬ ‫پیامبران وملت های گذشته را درق��رآن کرمی قرائت میکنند ولی ازان سرسری میگذرند‪.‬‬ ‫اما قرآن همه پند واندرزاست ووسیله هدایت ولی کیست که با دل و جان در تپ و تالش‬ ‫دریافت راه راست و درست است وپند شنو تا از قرآن پند گیرد‪.‬‬ ‫امروز نویسندگانی مشاهده میگردند که با متام نیروی خویش میکوشند افسانه هایی را‬ ‫در رشته حتریر درآورده برای بیداری مردم و یا تایید و تردید قدرت ها و مکتب ها ورژمیها‬ ‫بکاربرند ولی هیچکدام مثل حکایات قرآنی دلنشین ودلچسپ ‪ ،‬سود مند ومفید ‪ ،‬وتوجیه‬ ‫کننده مردم به سوی خیرو فالح و رستگاری و سعادت نخواهند بود‪ .‬حکایات قرآنی برای‬ ‫انسان سکون و آرام��ش روح��ی بخشیده اورا در جهت نیکو ک��اری وتقوی و پرهیزگاری‬ ‫رهنمایی مینمایدواز تکرارمطالعه آن انسان لذت برده هرگزخسته منی گردد‪.‬‬ ‫طی آیات قرآنی احکام ونصایح وسرگذشت ا قوا م درادوارمختلف تاریخ ‪ ،‬بیان گردیده است‬ ‫تا متقیان وپرهیزگاران ازان پند و اندرزبیاموزند ‪.‬‬


‫‪138‬‬

‫تقوی‬

‫زندگی یوسف (ع) و مرمی صدیقه رضی اهلل عنها برای تان پند است ‪ .‬میبینیم که دشمنان‬ ‫شان به آنها تهمت زدند و لی خداوند چگونه آنهارا برائت داد ودشمنا ن شان دربرابرشان‬ ‫شرمسار و خجل گردیدند‪ .‬ابراهیم (ع) را به گناه خداپرستی به آتش انداختند وموسی (ع)‬ ‫ازترس فرعون فرار منود و فرعون با لشکرعظیم اورا تعقیب مینمود ولی دیدی چگونه خداوند‬ ‫فرعون را با همه لشکرش غرق امواج دریا منوده هالک ساخت و موسی (ع) را جنات داد‪...‬‬ ‫درین قصه های قرآنی پند و اندرزونصایح سود مندی مرموزاست که متقیان به رموز آن بهتر‬ ‫پی میبرند وازان مستفید میگردند‪.‬‬ ‫ولقد انزلنا الیکم آیات ّمبیّنات ّو مثال ّمن الّذین خلو من قبلکم و موعظة لّلمتّقین‬

‫(سورة ال ّنور ‪ ،‬آیة ‪) ۳۴‬‬

‫(یقینا فرود آوردیم بسوی شما آیت های روشن " بیان حالل و حرام وحدود و احکام‬ ‫" ‪ ،‬و مثالی از حال گذشتگان و پند ی برای پرهیز گاران‪).‬‬

‫متثیل ها و حکایات واحکام الهی بطرزواضح و دلنشین درقرآنکرمی بیان گردیده اند تا مردم‬ ‫ازان پند گیرند‪.‬‬ ‫ولقد ضربناللنّاس فی هذالقرآن من ّ‬ ‫کل مثل لّع ّلهم یتذ ّکرون * قرآنا عربیّا غیر ذی‬ ‫عوج لع ّلهم یتّقون (ال ّزمر ‪ ،‬آیة ‪) ۲۸ ۲۷-‬‬ ‫(یقینا درین قرآن داستان های متنوعی " مثال ها" را برای مردم بیان نمودیم تا آنها پند‬ ‫گیرند ‪ ،‬قرآن عربی بی عیب تا پرهیز گاری نمایند‪).‬‬

‫فرود آمدن آدم (ع) از جنت‬ ‫آدم همرا با همسرش درجنت میزیستند وبه اساس وسوسهء شیطا ن فریب خوردند و‬ ‫خداوند آنهارا درزمین پائین سا خت و فرمود ‪( :‬وقلنا اهبتوا بعضکم لبعض عد ّو) درروی‬ ‫زمین زندگی منایید اما توجه داشته باشید که این جها ن مادیست وازجهان قبلی تا ن تفاوت‬ ‫دارد‪،‬جهان مادی شمارا به دشمنی ها وعداوت میکشاند‪ ،‬وبرای کسب ثروت و تصاحب‬ ‫سرمایه ها واخذ قدرت وسلطه کشمکش ها ایجاد میگردد‪ ،‬برای هدایت شما وجنات ازین‬ ‫دشمنی های بی مورد ‪ ،‬کتا بهای آسمانیرا برایتان نازل میکنم ‪،‬هرکه ازهدایات من پیروی‬ ‫منود ‪ ،‬برو ترس و حزن نخواهد بود‪ .‬پیروان دین خدا ازین ماجرا ها موفقانه در می آیند و‬ ‫پیروزی دنیوی واخروی نصیب شان میگردد ‪ ،‬نه تشویش واضطرابی قبل ازوقوع حوادث‬


‫‪139‬‬

‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫خواهندداشت ونه بعدازان غمگین خواهند شد‪،‬زیراخدا ناصرومددگارشان است‪.‬‬ ‫فا ّما یأتینّکم منّی هدا فمن تبع هدای فال خوف علیهم وال هم یحزنون‬

‫(سوره بقرة‪،‬‬

‫آیه ‪) ۳۶‬‬

‫پس اگر هدایتی از جانب من به شما بیاید ‪ ،‬آنانکه از هدایت من پیروی نمایند هیچ‬ ‫ترس برآنها نخواهد بودو نه اندوهگین شوند‪.‬‬

‫چون آدم (ع) از جنت فرود آمد و زندگی دنیا را آغاز منود خداوند خطاب به او و اوالده اش‬ ‫میفرماید که برای دخول جنت بدون خوف و ترسی هدایات و کتاب ها وپیامبران را میفرستم‬ ‫وهرکه ازان پیروی منود ه پرهیزگاری اختیار کرد ونیکو کاری منود ‪ ،‬در جنت داخل میگردد‪.‬‬ ‫خوف وترس واندوه نداشته باشند ‪ ،‬هرکه تقوی پیشه کرد ‪ ،‬خداوندگناهان و اشتباهات اورا‬ ‫می بخشد و داخل جنت خواهد گردید‪.‬‬ ‫یقصون علیکم آیاتِی فمن اتّقی و اصلح‬ ‫یا بنی آدم ا ّما یأ تینّکم رسل ّمنکم ّ‬ ‫فالخوف علیهم و الهم یحزنون ( سورةاالعراف ‪ ،‬آیة ‪)۳۵‬‬ ‫ای فرزندان آدم! اگر بیایند به شما پیامبران از جنس شما میخوانند بر شما آیات مرا‬ ‫‪ ،‬پس هرکه پرهیزگاری کند و نیکو کاری نماید ‪ ،‬پس هیچ ترس نباشد برایشان و نه‬ ‫ایشان اندوهگین شوند‪.‬‬

‫فرزندان آدم‬

‫(ع)‬

‫قربانی کسی راخداوند به درگاه خود قبول میکند که با اراده نیک و نیت پاک و برای‬ ‫حصول رضای الهی صورت گیرد‪ .‬هرکه از خدا میترسد ‪ ،‬عبادت او به پیشگاه خداوند قبول‬ ‫میگردد‪.‬‬ ‫قربانی وحرکات به ظاهرفریبنده کسی که اسیرهوی وهوس وطاغوت و شیطان بوده وحسد و‬ ‫بغض و کینه وعداوت بروغلبه دارد و ظالم و ستمگراست به پیشگاه خداوند پذیرفته نخواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫امااین مردم حسود هنوزاکتفاننموده آتش بغض وحسد شان بیشترشغله ورمیگردد‪ .‬زیرا‬ ‫مینگرند که بند ه گان نیک خدا ازآبرووحیثیت برخوردارشده اند وقربانی هایشان به پیشگاه‬ ‫اهلل منظورشده ودرراه خویش مطمئن و استواراند ودربین مردم محبوبیت حاصل منوده ‪،‬‬ ‫موفقیت هایی نصیب شان گردیده است‪ .‬بناء دست به تبلیغات و دروغ پردازی ‪ ،‬وتروروقتل‬


‫‪140‬‬

‫تقوی‬

‫و خون ریزی میزنند‪.‬‬ ‫واتل علیهم نبابنی آدم بالحق اذ قربا قربانافتقبّل من احدهما ولم یتقبل من اآلخر ط‬ ‫الی یدک لتقتلنی مآانا‬ ‫قال القتلنّک ط قال ان ّما یتقبل اهلل من ال ّمتقین * لئن‬ ‫ّ‬ ‫بسطت ّ‬ ‫َ‬ ‫انی ارید ان تبُ ُواباثمی‬ ‫بباسط یّدی الیک القتلک ج ان ّی اخاف اهلل ّرب العالمین * ّ‬ ‫واثمک فتکون من اصحاب النّار ج وذالک جزاء الظالمین * فطوعت له نفسه قتل‬ ‫اخیه فقتله فاصبح من الخاسرین (سوره مائدة‪،‬آیه ‪) ۳۰ - ۲۷‬‬ ‫داستان دو پسر آدم را طبق وا قع برا یشا ن بخوا ن‪ .‬چون قربانی شان را"به پیشگاه‬ ‫خدا" عرضه کردند‪ ،‬از یکی پذیرفته شد واز دیگری پذیرفته نشد‪ ".‬قا بیل" گفت ‪:‬‬ ‫خامخا ترا می کشم‪.‬گفت"هابیل" ‪ :‬خدا فقط از پرهیزگاران را میپذ یرد‪ .‬اگربرای کشتن‬ ‫من دست درازکنی من هرگزبه کشتن تودست دراز نمیکنم‪ .‬زیراازپروردگارعالمیان‬ ‫میترسم‪ .‬میخواهم"مسئولیت" گناه من وگناه خودت باردوش توگردد‪،‬تا ازاهل دوزخ‬ ‫باشی‪ .‬وا ین جزای ستمگارانست‪.‬هوای نفس کشتن برادرش را برا یش آ سا ن‬ ‫کرد"هوای نفس اورا به اینکار راغب ساخت"بناءاورا کشت ‪ ،‬وا ز زیا ن کا را ن شد‪.‬‬

‫بادر نظرداشت مفهوم این آیات چند نکته قابل ذکر است‪:‬‬ ‫دنیا محیط مادی و محل رقابت و کشمکش و حسد و کینه توزی هاست وپیروی از احکام‬ ‫الهی و تقوی و پرهیزگاری دوای این امراض است‪ .‬درین مسابقات ‪ ،‬قربانیها و فداکاری های‬ ‫متقیان بدر گاه الهی منظور وسعادت وحسنات دنیوی و خروی را نصیب شان میگرداند‪.‬‬ ‫این پیروزی ها مایه نگرانی و حسد برای بد کاران و مفسدین گردیده در آتش‬ ‫حسد از درون میسوزند‪.‬‬ ‫هوی و هوس و نفس و شهوت ‪ ،‬مردم حسودرا به قتل انسان های بیگناه ترغیب‬ ‫مینماید ‪ ،‬ودست به ظلم وستم و جنایات و قتل و خون ریزی دراز نموده خسران‬ ‫دنیا و آخرت را کمایی مینمایند‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫نوح‬

‫‪141‬‬

‫(ع)‬

‫تبلیغ و دعوت ‪ :‬خداوند نوح (ع) را به پیامبری مبعوث منوده موظف ساخت تا قوم خویش‬ ‫راقبل ازینکه به عذاب مبتال شوند ازعوا قب کفروشرارت وبدکاری شان بترساند‪ .‬نوح‬ ‫(ع) خطاب به قوم خود گفت ‪ :‬ای قوم ! من شمارا ازعذاب الهی برحذر میسازم ‪،‬خدارارا‬ ‫عبادت منایید ‪ ،‬ازو(ج)بترسید و ازمن پیروی کنید تا پروردگارگناهان تان را بیامرزد ونزول‬ ‫عذاب خدامبنی بربدکاری و بی حیایی تان متاخر گردد زیراعذاب اوتعالی درنتیجه بدکاری‬ ‫تان برشما حتمی الوقوع است‪ .‬اما قومش به دعوت او اعتنا ننمودند و نوح (ع) ازناحیه‬ ‫آنها نا امید شده به دربارخدا دعا منود ه گفت‪ ( :‬پروردگارا ! شب وروزوبطورمتواتر قوم‬ ‫خویش را دعوت منودم ولی بجزفرارچیزی به آنها نافزود ‪ ،‬آنهارا به اطاعت ازامرخدا دعوت‬ ‫منودم تا گناهان شان بخشیده شود ولی بسخنامن گوش ندادند وارزشی به آن قایل نشدند‬ ‫و درتکبروغرورپیچیدند ‪ ،‬آنهارا بطرزمخفی دعوت منودم وعلنی دعوت دادم وگفتم ازخدا‬ ‫آمرزش بخواهید ‪ ،‬خدا آمرزگاراست ‪ ،‬استسقاء کنید ومنازاستسقاء ادا کنید واستغفارکنید‬ ‫تا خدا خشکسالی را ازشما دورکند وبا باریدن باران کشت وزراعت ومال داری تان رونق‬ ‫یابد ‪ ،‬چه شده وچراعزت ووقارراازخدا یتان منیخواهیدوبه اوتعالی تسلیم منیگردید ‪ ،‬چرا‬ ‫کفرمیورزید؟ همان خدا شمارراباهمه خلقت عجیب وخصلت ها وشکل ورنگ مختلف‬ ‫خلق منود ‪ ،‬آیا آثارخلقت خ��دارا درپیدایش هفت آسمان منی نگرید ؟ آیا خلقت آفتاب‬ ‫ومهتاب دلیل برموجودیت خدا نیست؟ آیاخداشماراازهیچ خلق نکرده است ؟ آیاخلقت آدم‬ ‫(ع) ازخاک وهمه انسان ها از نطفه او دلیل واضح بروجود خدانیست؟ باید بدانید که مرگ‬ ‫حادثه حتمی الوقوع بوده وهمان خدا شمارا روزی دوباره زنده میگرداند ‪ ،‬آیا خلقت زمین‬ ‫ومتام وسایل زندگی انسان دران‪ ،‬دلیل و جود خدا نیست؟ )‬ ‫نوح(ع) دعامنوده گفت‪:‬‬ ‫( پروردگارا ! آنها نا فرمانی ام نمودندوازسردمداران و صاحبان ثروت و‬ ‫قدرت های مادی اطاعت نمودند ودربرابرمن ازدسیسه و دروغ بافی ‪ ،‬تبلیغات‬ ‫ناجایزوافتراءات وزوروظلم ودهشت ووحشت کارگرفتند وزورگویان به پیروان‬ ‫خوددستوردادندکه معبودان خویش راترک نکنید وهمین صاحبان زروزورو‬ ‫قدرت مادی مردم را به گمراهی کشاندند وعاقبت ظالمین وستمگاران بجز‬ ‫ضاللت و گمراهی چیزی نخواهدبود‪).‬‬

‫آنگاه که بسبب گناهان شان دردنیا طعمه سیالب شدند ودرآخرت درگیران آتش خواهند‬ ‫گردید ‪ ،‬کسی غیرخدا مددگارشان نخواهد بودومال وثروت ومعبودان بنام ها و ظواهرمختلف‬


‫‪142‬‬

‫تقوی‬

‫به آنها کاری کرده منیتواند‪.‬‬ ‫نوح (ع ) دعا منوده گفت ‪:‬‬ ‫(پروردگارا ! هیچ کافری را درروی زمین ساکن نگذارزیرا بندگانت رابسوی گمراهی و‬ ‫کفرمیکشانند وازان ها اوالدی بجزکافروفاجربجا نخواهد ماند‪.‬‬ ‫الهی ! مرا بیامرزوپدرومادرم واهل مرامغفرت کن وهمه مؤمنین ومؤمنات را ببخش وبرای‬ ‫کافران وظاملان چیزی بجزهالکت مافزای!!)‬ ‫اینست که مطالعه مینماییم‪:‬‬ ‫ان ّا ارسلنا نوحا الی قو مه ان انذر قومک من قبل ان یّأ تیهم عذاب الیم * قال یا‬ ‫قوم انی لکم نذیر ّمبین * ان اعبدو ااهلل واتّقوه واطیعون * یغفرلکم ّمن ذنوبکم‬ ‫ویؤخرکم الی اجل ّمس ّمی ط ان اجل اهلل اذاجاء الیؤخّ رلوکنتم تعلمون (سورة نوح‪،‬‬ ‫آیات ‪)۵-۱‬‬

‫یقینا نوح را به سوی قومش فرستادیم برینکه بتر سان قوم خویشرا قبل ازانکه به‬ ‫عذاب دردناک گرفتار کردند‪.‬‬ ‫گفت " نوح " ‪ :‬ای قومم ! من برای شمابیم دهنده آشکارم ! "باین مضمون که" خدارا‬ ‫عبادت کنید و ازو بترسید و "در امور شرعی " از من پیروی کنید ‪ ،‬تا " همه یا بعضی‬ ‫از " گناهان شمارا ببخشد و"عذاب " شمارا الی موعد معین ومؤخر " موقوف "‬ ‫سازد‪ .‬یقینا چون اجل " وقت مقررشده " خدابرسدهرگز مؤخر نمیگردد اگر میدانید‪.‬‬

‫همچنین خداوند میفرماید‪:‬‬ ‫و لقد ار سلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم اعبدو ااهلل ما لکم من اله غیره ط افال‬ ‫تتّقون ( سورة املؤ منون ‪ ،‬آیة ‪) ۲۳‬‬ ‫یقینا نوح را به سوی قومش فرستادیم ‪ ،‬به آنها گفت ‪ :‬ای قومم ! خدارا بپرستید که‬ ‫جز او معبودی ندارید ‪ ،‬چرا" از عذاب خدا" نمی ترسید؟‬

‫طوفان نوح ‪ :‬نوح (ع) سال های متمادی قوم خود را دعوت منود ولی به آنها اثر نکرد‬ ‫‪ ،‬برعکس از ناحیه ایشان بی اندازه جور و جفا دید ‪ .‬باآلخره به پیشگاه خداوند دعا منوده‬ ‫شکایت منود که (انّی مغلوب فانتصر) " الهی مرا در برابر ایشان نصرت ده زیرا مغلوب و‬ ‫ناتوامن‪".‬‬ ‫خداوند به نوح (ع) فرمود که ازش��رارت ودشمنی وای��ذاء آنهاغمگین مشو ‪ ،‬همین تعداد‬ ‫محدود که مؤمن شده اند ‪ ،‬قابلیت هدایت راداشتند دیگران هدایت منیشوند وعنقریب به‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪143‬‬

‫سرنوشت اعما ل خویش گرفتار میگردند‪.‬‬ ‫نوح (ع) موظف شد تا کشتی بزرگی تیارسازد زیرا عذاب خدا باالی این قوم نازل شده‬ ‫همه غرق میگردند‪ .‬نوح (ع) درروی زمین مصروف ساخنت کشتی بود و مردم با مشاهده آن‬ ‫متسخرمنوده میگفتند ‪ :‬درصحرا به کشتی چه ضرورت است؟‬ ‫نوح (ع) بجواب میگفت که امروزشما برمن بخندید و روزدیگرمن باالی شما خواهم خندید‬ ‫زیراعنقریب طوفان بزرگی آمدنیست‪.‬‬ ‫نوح (ع) هنوز مصروف اعمارکشتی بود که طوفان برپاشد وباران شدید باریدن گرفت و همه‬ ‫روی زمین پراز آب با اواج عظیم ومهیب گردید‪.‬‬ ‫نوح (ع) درحالیکه با چند نفرمحدود سوارکشتی بودند ‪ ،‬کشتی روی امواج به بزرگی کوه ها‬ ‫حرکت مینمود ‪ ،‬به فرزند خود گفت که ازکافران جداشده سوارکشتی شو ! فرزندش جواب‬ ‫داد که باالی کوه باالخواهم شدتا ازطوفان جنات یامب ‪ .‬نوح(ع) فرمود که امروزبجز کسی را‬ ‫که خدابخواهد هیچکس جنات نخواهد یافت ودرهمین اثنای گفت و شنید موج آب آمد و‬ ‫فرزندش را غرق منود‪ .‬نوح (ع) فریاد زدکه خدایا فرزندم هالک شد!‬ ‫خداوند فرمود که اوازاهل تونیست زیراعمل ناصالح دارد‪.‬‬ ‫سیالب همه مجرمین وبد کاران راغرق منود وهالک گردیدند وکشتی دوباره درخشکه نازل‬ ‫گردید‪ .‬خداوند فرمود که برکات و سالمتی باالی تو ‪ ،‬کسانی که با تو در کشتی سوار شدند‬ ‫واوالده آنها باد‪.‬‬ ‫این واقعات تاریخی از طریق وحی به رسول (ص) حکایت میگردد ورنه قبل ازوحی ازین‬ ‫حوادث با این تفصیل شما واقف نبودید‪.‬‬ ‫سوره هود درمکه معظمه نازل شده است ‪ ،‬درحاالتیکه مسلمانان زیرشکنجه کفارقرارداشتند‬ ‫و معامله کفاردربرابرمسلمانان مشابه زمان نوح (ع) بود‪ .‬مسلمانان دربرابرکفارازنظرظاهری و‬ ‫مادی ناتوان بودند وازآزارو ازیت کفاربه ستوه آمده بودند‪ .‬درهمین شرایط خداوندازدعوت‬ ‫ن��وح(ع) ومعامله قومش دربرابراوحکایت منوده به مسلمانان اطمئنان میدهد که سراجنام‬ ‫پیروزخواهندشد‪.‬‬ ‫صبرواستقامت داشته باشید واحساس ناامیدی نکنید زیراسراجنام این صحنه ها و تصادمات‬ ‫به نفع شما بوده عاقبت نیکو از آن متقان است ‪.‬‬ ‫تلک من انباء الغیب نوحیهاالیک ج ما کنت تعلمها انت وال قومک من قبل هذا ط‬ ‫فاصبر ط ّ‬ ‫ان العاقبة للمتّقین (سورة هود ‪ ،‬آیة ‪) ۴۹‬‬ ‫اینها از خبر های غیب است که بر تو وحی میکنیم ‪ ،‬قبل ازین"وحی" نمی دانستی‬ ‫آنرا توو نه قومت ‪ ،‬پس صبر کن ‪ ،‬یقینا عاقبت از آن پرهیز گاران است‪.‬‬


‫‪144‬‬

‫تقوی‬

‫قوم عاد و مثود‬ ‫بعد از هالکت قوم نوح ‪ ،‬اقوام دیگری راخداوند بوجود آورد مثال قوم عاد و ثمود که به‬ ‫طرز دیگری سرکشی و طغیان منودند‪ .‬پیامبری که ازمیان خود شان وقوم خودشان دربین آنها‬ ‫مبعوث شده بود ‪ ،‬به آنها گفت که ازخدا بترسید وازسرکشی وکفروبد کاری پرهیزمنایید‬ ‫ولی دربرابرپیامبرگفتند که " تومثل ما انسانی بیش نیستی ‪ ،‬تووپیامبری !؟ آیا ممکن است‬ ‫انسان بعد ازینکه بخاک مبدل شده دوباره زنده شود؟ زندگی بعد ازمرگ ممکن نیست!!‬ ‫زندگی همین زندگی دنیاست !!‬ ‫باآلخره هود ویا صالح (ع) دلتنگ شده دربرابرآنها ازخدا طلب نصرت منود وپروردگارعاملیان‬ ‫این قوم راباصیحه " آواز شدید" هالک ساخت‪.‬‬ ‫ثم انشأ نا من بعد هم قر نا آخرین* فارسلنا فیهم رسوال ّمنهم ان اعبدوااهلل مالکم‬ ‫ّ‬ ‫من اله غیره ط افال تتّقون (سورةاملؤ منون‪،‬آیة ‪) ۳۲ - ۳۱‬‬ ‫پس از انها " هالکت قوم نوح " قوم دیگری " عادیان و ثمودیان " را بوجود آوردیم‬ ‫‪ ،‬و از خود شان رسولی " هود و یا صالح " به میا ن شان فرستادیم که "به زبان پیمبر‬ ‫به ایشان گفتیم " ‪ :‬خدارا بپرستید و برای شما جزاومعبودی نیست‪ .‬پس آیا ترس‬ ‫ندارید "حذرنمی کنید" ؟‬

‫چون کفار مکه با وجود شنیدن آیات واضح و روشن قرآن هم از قبول نصایح و انتخاب راه‬ ‫توحید و اسالم سرباز زدند ‪ ،‬خداوند خطاب به رسول اهلل میفرماید ‪ :‬بگو به ایشان " عاقبت‬ ‫شما مانند عاد و ثمود و اقوام دیگریست که به عذاب خدا گرفتار شده اند‪".‬‬ ‫قوم عاد توام با کفر باهلل ‪ ،‬روگردانی از آیات خدا ‪ ،‬وعدم امیان به پیامبرا ن(ع) ‪ ،‬درروی زمین‬ ‫استکبارورزیدند وبا ظلم وستم وجبروزوربه اطرفیان شان سلطه جویی مینمودندوبه قدرت‬ ‫ظاهری خودمغرورشده بودندولی تصور منیکردند که پروردگاری که آنها راازهیچ خلق منود ه‬ ‫است قوی ترازیشان است وعذابی را برانها مقررمنود که مناسب حال وتکبروخودستایی شان‬ ‫بود وباوزیدن باد تندشدید توام با آوازقوی مانند رعد وبرق هالک شدند که بجزحانه های‬ ‫شان اثری ازانها باقی نبود‪.‬این بود عذابی که دردنیا برایشان مقررشده بود ولی عذاب آخرت‬ ‫خیلی شدید و درد آورورسواترخواهد بود‪.‬‬ ‫قوم ثمود با وجود دالیل روشن و دعوت و نصایح و معجزه صالح (ع) بنا برفساد وشرارت و‬ ‫ظلم وستم شان کفرورزیدند وازقبول حق سرباززدند و ضاللت و گمراهی را اختیار منودند‬ ‫وبه عذاب الهی ‪ ،‬عذاب صاعقه "آواز شدید " گرفتار و مردم با امیان و پرهیزگار از عذاب‬ ‫جنات یا فتند‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪145‬‬

‫اینست که قرائت مینماییم‪:‬‬ ‫الرسل من‬ ‫فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقةمثل صاعقة عاد ّو ثمود* اذ جاءتهم ّ‬ ‫ال تعبدواا ّ‬ ‫بین ایدیهم ومن خلفهم ا ّ‬ ‫الاهلل ط قالوالوشاء ربّناالنزل ملئکة فان ّا بماارسلتم‬ ‫ٍ‬ ‫بغیرالحق وقالوا من اشدّ منّا قوة ط اولم‬ ‫به کافرون * فا ّما عادفاستکبروافی االرض‬ ‫ّ‬ ‫قوة ط وکانو بآیاتنا یجحدون * فارسلناعلیهم‬ ‫یرواان اهلل الّذی خلقهم هواشدّ منهم ّ‬ ‫ریحاصرصرا فی ایّام نحسات لنزیقهم عذاب الخزی فی الحیات الدّ نیا ط و لعذاب‬ ‫اآلخرة اخزی وهم ال ینصرون * وا ّما ثمود فهدیناهم فاستحبّواالعمی علی الهدی‬ ‫ونجیناالّذین آمنواوکانوا‬ ‫فا خذتهم صاعقة العذاب الهون بماکانوا یکسبون * ّ‬ ‫یتّقون (سورة فصلت ‪ -‬حم السجده ‪ ،‬آیات ‪)۱۸ - ۱۳‬‬ ‫اگر" این کفار یعنی کفار مکه از حق " روگردان شوند ‪ ،‬بگو " بآنها ای محمد " ‪:‬‬ ‫شمارا از عذابی مانند عذاب شدید "باد صرصر "عاد و" وآواز شدید" ثمود برحذر‬ ‫میسازم‪.‬‬ ‫آنگاه که آمدند بدیشان پیغامبران از پیشروو پشت سر " پیامبران بطور متوالی و پی‬ ‫در پی آنهارا دعوت نمودند " که بجز خدا کسی را عبادت مکنید ‪ .‬گفتند " کفار‬ ‫بجواب ایشان "‪ :‬اگر پروردگارما میخواست "اراده ارسال رسل راداشت" فرشتگانرا‬ ‫نازل مینمود ‪ ،‬بیشک ما بآنچه شما به آن فرستاده شده اید کافریم "رسالت شمارا به‬ ‫دلیل اینکه مانند ما انسانید نمی پذیریم ‪.".‬‬ ‫اما ثمود بناحق درروی زمین خودخواهی ورزیدند و گفتند " دربرابر دعوت پیامبران "‬ ‫‪ :‬آیاچه کسی قویتر ازماست ؟ آیا نمی نگرند که خداییکه خلقشان نموده است قویتر‬ ‫ازآنهاست ‪ ،‬وآیات " دالیل و نشانه های قدرت " ما را انکار مینمودند" درحالیکه‬ ‫بآن علم داشتند وهمه را مشاهده مینمودند "‪ .‬پس فرستادیم باالیشان باد تند " قوی‬ ‫وهیبتناک " درچند روزشوم تابچشانم ایشان "کفار " راعذابی رسوایی درزندگانی دنیا‬ ‫وشکی نیست که عذاب آخرت رسواتراست وآنها هیچگونه مدد نخواهند شد‪.‬‬ ‫واما ثمود پس آنهارا راه نمودیم پس نابینایی "ضاللت " را دربرابرهدایت اختیارنمودند‬ ‫‪ ،‬پس آنهاراعقوبت خوارکننده صاعقه "آوازشدید" درگرفت ونجات دادیم آنهاییراکه‬ ‫ایمان آوردند و پرهیزگاری مینمودند‪.‬‬

‫همچنان که نه نفرسرداران قریش ازهیچگونه دسیسه وظلم وستم دربرابررسول (ص) و‬ ‫مسلمین دریغ ننمودند وسراجنام بقتل رسول خدا تصمیم گرفتند ‪ ،‬نه نفرمفسدین وسرداران‬ ‫اقوام دربرابرصالح (ع) دسیسه ای را روی دست گرفتند تا درتاریکی شب داخل خانه اش‬


‫‪146‬‬

‫تقوی‬

‫گردیده ‪ ،‬اورا با متام اهل خانه بقتل برسانند‪ .‬آنها باهم قسم یاد کردند که همه به یک زبان‬ ‫بعدازقتل صالح (ع) وخانواده اش به ورثه آنها بگویند " مادرقتل صالح (ع) دست ندارمی ودرین‬ ‫صحنه حاضر نبودمی‪".‬‬ ‫اینها هفت دسته ویا هفت نفرازسرداران قوم بودند که درفساد خوگرفته بودند وهرگزبرای‬ ‫اصالح اراده نداشتند وقدمی در ین جهت منیبرداشتند وفساد شان ادامه داشت تااینکه برای‬ ‫قتل صالح(ع) و اهلش تصمیم گرفتند ‪ .‬آنها دسیسه ای را براه انداختند تا بصورت مخفیانه‬ ‫شبخون زنند و خودرا بی گناه معصوم جلوه دهند ولی آگاه نبودند که حلظات هالکت‬ ‫شان فرا رسیده بود ونه تنها این سرداران فاسد بلکه متام قوم شان هالک گردید وموءمنین‬ ‫پرهیزگارمورد نصرت الهی قرار گرفته جنات یافتند‪.‬‬ ‫ازثمودیان بجزویرانه های شهرودهات وخانه های خالی چیزی باقی مناند‪.‬‬ ‫اینست نشانه قدرت وغلبه خداوند ورحمت ومهربانی اوتعالی برمؤمنان ‪.‬‬ ‫ولقد ارسلناالی ثمود اخاهم صالحا ان اعبدواهلل فاذاهم فریقان یختصمون* قال‬ ‫بالسیِئة قبل الحسنة ج لوال تستغفرون اهلل لع ّلکم ترحمون *‬ ‫یا قوم لم تستعجلون ّ‬ ‫قالواا ّطیّرنا بک و بمن ّمعک ط قال طائرکم عنداهلل بل انتم قوم تفتنون* و کان فی‬ ‫المدینة تسعة رهط یّفسدون فی االرض وال یصلحون *قالواتقاسمواباهلل لنبیّتنّه واهله‬ ‫لنقولن لولیّه ما شهدنا مهلک اهله وان ّا لصادقون * و مکروامکرا ّومکرنامکرا ّو‬ ‫ثم‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫هم الیشعرون * فانظر کیف کان عاقبة مکرهم ان ّا د ّمرناهم و قومهم اجمعین *‬ ‫فتلک بیوتهم خاویة بما ظلموا ط ّ‬ ‫ان فی ذالک آلیة لقوم یّعلمون * وانجیناالّذین‬ ‫آمنو ا وکانوا یتّقون * (سورة ال ّنمل ‪ ،‬آیة ‪) ۵۳ -۴۵‬‬ ‫ویقینا فرستادیم بسوی قوم ثمود برادرشان صالح را " بگو برای قوم ثمود " که خدارا‬ ‫عبادت کنید ‪ ،‬پس ناگهان آنها د و دسته "کافر و مؤمن " شدند که بایکدیگد خصومت‬ ‫مینمودند ‪.‬‬ ‫صالح گفت ‪ :‬ای قوم من ! چرا در طلب بدی ها قبل از نیکیها شتاب می ورزید(در‬ ‫بدکاری ها شتابان ودر نیکوکاری تعطیل و تعلل)! چرا از خدا آمرزش نمی خواهید‬ ‫تا برشما رحم کرده شود؟!‬ ‫قوم ثمود گفتند‪ :‬برای تو و همراهانت فال بد گرفته ایم‪.‬‬ ‫صالح گفت ‪ :‬شگون بد تان نزد خداست ‪ ،‬بلکه شما قومی هستید که امتحان کرده‬ ‫میشوید "به راحت و زحمت "‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪147‬‬

‫ودران شهر نه (‪ )۹‬گروهی بودند که در زمین فساد مینمودند واصالح نمی کردند‬ ‫‪ ،‬گفتند "درحالیکه " یکدیگررا بنام خدا قسم میدادند که برصالح واهل خانه اش‬ ‫شبخون میزنیم و باز "بعد از شبخون و قتل و خون ریزی " به وارث او خواهیم‬ ‫گفت که ما در محل هالکت اهل او حاضر نبودیم و یقینا " در دعوای خود "صادقیم‪.‬‬ ‫وتوطئه نمودند "بقتل پیامبر و اهل او " و تدبیر نمودیم " به نصرت نبی خود وهالکت‬ ‫قوم فاسد" درحالیکه ایشان نمیدانستند‪.‬‬ ‫بنگر چگونه بودعاقبت دسیسه شان که آنها و قوم شان همه را هالک ساختیم ‪.‬‬ ‫اینست خانه هایشان " بچشم عبرت بنگرید " که بسبب ظلم ایشان خالی مانده است‬ ‫‪ ،‬درین ماجرا نشانه " قدرت خدا و وسیله عبرت " برای قومی است که میدانند‪.‬‬ ‫وآنهاییراکه ایمان آوردند و پرهیزگاری مینمودند ‪ ،‬نجات دادیم‪.‬‬

‫درین جا فساد مبعنی قسم دادن وقسم خوردن مبنی برتطبیق دسیسه ها وقتل وکشتارمردم‬ ‫نیکوکارو پرهیزگار‪ ،‬انکارازقتل وخودرا بیگناه ومعصوم جلوه دادن ‪ ،‬شبخون زدن ‪ ،‬قتل‬ ‫مخفی و سری ‪ ،‬تبلیغات ناروا و دروغ و بهتان ‪ ،‬مقابله با مردم نیکوکاروسنگ اندازی در‬ ‫برابرحق وداعیان الی احلق ‪ ...‬استعمال شده است که در مقابل اصالح و نیکو کاری قرار‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫نه گروه مفسد در مقابل صالح (ع) قرار داشتند و نه گروه سران قریش وپیروانشان بودند که در‬ ‫برابر رسول (ص) فساد کاری مینمودند و امروز هم قوت های مفسد جهانی که در فساد کاری‬ ‫باهم همدست بوده دسایس شومیرا به ضد مسلمانان طرح و تطبیق مینمایند ‪ ،‬نه قوت اند‪.‬‬ ‫یادآوری حکایات تاریخی مبؤمنان درس صبر و شکیبایی ‪،‬و به آینده مطمئن وپیروزی های‬ ‫حتمی الوقوع بشارت میدهد و مفسدین را از نتایج شوم فساد کاریهای شان بر حذر میسازد‪.‬‬

‫سراجنام قوم لوط‬ ‫خداوند قوم لوط رابنابر بدکاری هایشان زیروزبرساخت ‪ .‬چون پروردگار اراده منود تا این‬ ‫قوم را هالک سازد فرشته هایی را بشکل بچه های خیلی خوبصورت نزد لوط(ع) فرستاد‬ ‫درحالیکه لوط (ع) منیدانست که آنها فرشته اندوبحیث مهمان عادی تصورشان مینمود ‪،‬‬ ‫بناءبا آمدن آنها دلتنگ وغمگین شد زیرا عادت قوم (لواطت ) به او معلوم بود ومیترسید که‬ ‫با مهمانانش معامله بد صورت نگیرد‪.‬‬ ‫مردم ازمهمانان آگاهی حاصل منوده شتابزده بخانه لوط (ع) وارد ‪ ،‬وازآنحضرت درخواست‬ ‫منودندتا اجازه دهد که مهمانان را با خود ببرند‪.‬‬


‫‪148‬‬

‫تقوی‬

‫لوط (ع) چاره یی نیافت بجز اینکه گفت ‪ " :‬دخترامن را به نکاح بگیرید ویا دختران پاکیزه‬ ‫یی درقوم موجود اند چرا آنهارا به نکاح منیگیرید که همه حیثیت دختران مرا دارند ‪ ،‬ازخدا‬ ‫بترسید ودرحق مهمانامن خیا نت نکنید!!‬ ‫آیادربین شما شخص شایسته و نیکی وجود ندارد که سخن مرا بشنود وشماراازین اقدام باز‬ ‫دارد؟"‬ ‫گفتند ‪ :‬دگردلیل بکارنیست ‪ ،‬توخود میدانی که ماچه میخواهیم ‪ ،‬مارا با دخترانت کاری‬ ‫نیست ‪ ،‬تا بکام خویش نرسیم بیرون منی رومی !!‬ ‫درین هنگام فرشته ها به لوط (ع) گفتند ‪ :‬ما فرستادگان خداییم ‪ ،‬نگران مباش ‪ ،‬این مردم‬ ‫نه مبا زیانی رسانیده میتوانند و نه بتو ‪.‬‬ ‫جبرییل امین ‪ ،‬لوط (ع) راازمردم جنات داده به آنحضرت فرمود که موعد نزول عذاب باالی‬ ‫این قوم صبح است و صبح خیلی قریب ‪ .‬فردای آن شب جبرییل (ع) به امر خداوند قریه را با‬ ‫همه خاک و گل و دارومدارآن بلند منوده سرازیرساخت و به زمین زد وازباالی آن سنگ های‬ ‫آتشین وداغ دوزخ باالی شان بارید وهمه هالک شدند‪.‬‬ ‫این داستان هم اشاره برای حضرت محمد ومسلمانان است ‪ .‬ازظلم کفاردلتنگ مشوید ‪،‬‬ ‫منی بینید که لوط (ع) درچه حالتی قرارداشت ‪ ،‬همه باا ودشمنی ورزیدند ‪ ،‬قومش درچه بد‬ ‫اخالقی و فساد آغشته بود و هنگام نزول فرشته ها چقدرملول وغمگین ودلتنگ شده بود‬ ‫وازتعرض قوم به مهمانانش نگران بود ‪ ،‬ولی خدا اورا فراموش نکرده بود‪ .‬تا همین حالت‬ ‫خداوند به دشمنانش مهلت داد ‪ ،‬در حالیکه حلظات مرگ بدکاران فرارسیده بود ولی لوط(ع)‬ ‫آگاهی نداشت‪.‬‬ ‫زود است طاغیان وجبارانی که مسلمانان را ازخانه هایشان به زوربیرون ساختند وبه انواع‬ ‫واقسام شکنجه ها تعذیب مینمایند به عذاب خدا گرفتارگردند ومسلمانان ازچنگال آنها با‬ ‫افتخاروعزت وآبروجنات یابند که عاقبت نیکوازآن متقیان است‪.‬‬ ‫ول ّما جاء ت رسلنالوطا سیء بهم و ضاق بهم ذرعا ّو قال هذا یوم عصیب *‬ ‫السیئات ط قال یا قوم هاء الء‬ ‫وجاءه قومه یهرعون الیه ط ومن قبل کانوا یعملون ّ‬ ‫هن اطهر لکم فاتّقواهلل وال تخزون فی ضیفی ط الیس منکم رجل ّرشید *‬ ‫بناتی ّ‬ ‫(سورة هود ‪ ،‬آیات‪) ۷۸ ۷۷-‬‬

‫چون فرستادگان ما نزد لوط آمد ندازآمدن شان اندوهگین و دلتنگ شد و گفت این‬ ‫روز بسیار سختی است‪ .‬قوم لوط که از پپیش زشتکاره بودند شتابان وعربده کنان به‬ ‫سویش آمدند‪.‬‬ ‫گفت ‪ ":‬ای قوم من ! اینها دختران من هستند وبرای شما پاکیزه تراند ‪ ،‬از خدا بترسید‬


‫‪149‬‬

‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫ومرا در مورد مهمانانم رسوا نسازید‪ ،‬آیا در میان شما مرد شایسته یی وجود ندارد‪".‬‬

‫همچنان است‪:‬‬ ‫قال ّ‬ ‫ان هاءالء ضیفی فال تفضحون* واتّقواهلل وال تخزون‬

‫( سورة احلجر ‪ ،‬آیات ‪) ۶۹ ۴۸-‬‬

‫گفت لوط ‪ :‬ایشان مهمانان من اند ‪ ،‬پس مرا رسوا نسازید ‪.‬و از خدا بترسید و مرا‬ ‫خوار مگردانید‪.‬‬

‫ابراهیم‬

‫(ع)‬

‫ابراهیم (ع) بت پرستان را به عبادت اهلل دعوت منوده گفت ‪ :‬خداراعبادت کنید وازو(ج)‬ ‫بترسید ‪ ،‬شما بت هاییرا پرستش میکنید که به دست خود ازسنگ وچوب درست منوده‬ ‫به دروغ نام خدارا به آنها گذاشته اید ‪ ،‬این پرستش بت ها را وسیله درامد خود میدانید‬ ‫وحیثیت کاروبار‪ ،‬حرفه وشغل و " بزنس " را بشما دارد ‪ ،‬درحالیکه خدا رازق شما ست‬ ‫‪ ،‬رزق تان را ازو طلب کنید‪ .‬اگردعوت مرا دروغ میپندارید ‪ ،‬به تاریخ نظراندازید که‬ ‫عاقبت جنایتکارانیکه با پیامبران به دشمنی پرداختند ازچه قراربود‪ .‬ولی جوا ب قومش‬ ‫بجززورگویی ودهشت ووحشت چیزی نبود ‪.‬‬ ‫ابراهیم (ع) را به آتش انداختند ولی پروردگاراورا ازآتش جنات داد‪.‬‬ ‫درین ماجرا نشانه های قدرت اوتعالی رامشاهده کرده میتوانید و با غوربه اوراق تاریخ به‬ ‫حقایق پی خواهید برد‪.‬‬ ‫وابراهیم اذقال لقومه اعبدوااهلل واتّقوه ط ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون* ان ّما‬ ‫تعبدون من دون اهلل اوثانا ّوتخلقون افکا ط ّ‬ ‫ان الّذین تعبدون من دون اهلل الیملکون‬ ‫الرزق فاعبدوه واشکرواله ط الیه ترجعون (سورة العنکبوت ‪،‬‬ ‫لکم رزقا فابتغوا عنداهلل ّ‬ ‫آیات‪) ۱۷ – ۱۶‬‬

‫و" بیاد آور" ابراهیم را که بقوم خود گفت ‪ :‬خداراعبادت کنید وازو(ج) بترسید ‪ ،‬این‬ ‫برایتان بهتر است اگرمیدانید ‪ .‬جزاین نیست که غیر خدا بت هایی را می پرستید و‬ ‫دروغ می بندید ‪ ،‬یقینا آنهاییراکه بجز خدا می پرستید مالک روزی شما نیستند ‪ ،‬پس‬ ‫روزی تانراازنزد خدا طلب نمایید واورا پرستش کنید " زیرا " بسوی اوبازگردانیده‬ ‫خواهید شد‪.‬‬

‫تااینجا مقوله حضرت ابراهیم (ع) بود وبعد خداوند متعال خطاب به کفار قریش میفرماید‪:‬‬


‫‪150‬‬

‫تقوی‬

‫الرسول ا ّ‬ ‫تکذ بوا فقد ّ‬ ‫وان ّ‬ ‫الالبلغ المبین‬ ‫کذ ب امم ّمن قبلکم ط وما علی ّ‬

‫(سورة‬

‫العنکبوت ‪ ،‬آیة ‪)۱۸‬‬

‫اگرشما پیامبررابه دروغ نسبت دادید ‪ ،‬پس یقینا امت های پیش ازشما پیامبران شانرا‬ ‫تکذیب نموده بودند ونیست بر پیامبر مگر پیغام رسانیدن آشکارا‪.‬‬ ‫فما کان جوا ب قومه ا ّ‬ ‫اوحرقوه فانجاه اهلل من النّار ط ّ‬ ‫ان فی‬ ‫ال ان قا لوااقتلوه‬ ‫ّ‬ ‫ذالک آلیات لقوم یّؤمنون (سورة العنکبوت ‪ ،‬آیة ‪) ۲۴‬‬ ‫پس جواب قومش جز این نبود که گفتند ‪ :‬اورا بکشید و یا درآتش اندازید و خدا‬ ‫اوراازآتش نجات داد ‪ ،‬یقینا درین حکایت نشانه های "قدرت خدا " است برای قومی‬ ‫که باور میدارند‪.‬‬

‫در آیات فوق خطاب به رسول اکرم (ص) میفرماید که مسلمانان میبایددر رابطه با مخالفت و‬ ‫ظلم وستم کفار قریش صابر و شکیبا باشند ‪ ،‬منی بینید که پیامبران قبل از شما هم تکذیب‬ ‫شدند ‪ ،‬ابراهیم (ع) مردم را به عبادت خدا دعوت منود ولی جواب بت پرستان زور و قدرت و‬ ‫کشنت و ترساندن بود‪ .‬گفتند ‪ :‬ابراهیم را بکشید و در آتش بسوزید !!‪ ،‬دیدی که چه شد ؟‬ ‫نشانه های قدرت و عظمت خدارا درین صحنه های تاریخی مشاهده کنید! چگونه خداوند‬ ‫ابراهیم (ع) را از آتش جنات داد و دشمنانشرا زبون ساخت ؟این داستان ها دالیل روشنی اند‬ ‫برینکه خداوند ناصر و مددگار مؤمنین است وآنهارا تنها نگذاشته مورد نصرت قرار میدهد‬ ‫و دشمنان شانرا سرنگون خواهد ساخت‪.‬‬ ‫خداوند متعال پیش ازحضرت محمد (ص) ‪ ،‬حضرت موسی (ع) وهارون (ع) برای ابراهیم (ع)‬ ‫رشد وهدایت عطا منوده بود بلکه ازهمان دوران طفلی اورا درراه راست چنان استقامت داده‬ ‫بود که به شأن انبیا مناسب است‪ .‬پدرابراهیم (ع) " آزر" نام داشت وبا قومش " بابلیان " بت‬ ‫پرست بودند‪.‬‬ ‫ابراهیم (ع) به پدرخویش و دیگربت پرستان بابل گفت ‪ :‬این متاثیل وبت ها چه اند که شما‬ ‫مجاورشان شده به آنها عبادت میکنید؟ این چه کاریست که بدست خودازسنگ وچوب‬ ‫بتهایی را میسازید وآنهارا معبودان خود مینامید‪ ،‬آیا این چه معبودانی اند؟‬ ‫گفتند ‪ :‬پدران ما چنین مینمودند‪ .‬یعنی دلیل بت پرستی ما اینست که ازقبل این بت پرستی‬ ‫در بین پدران ما رایج بود واین کاریست مروج ومعمول ومشخصه قومی وملی ماست ‪.‬‬ ‫ابراهیم (ع) گفت ‪ :‬شما وپدران تان بطورآشکارگمراه بوده اید ‪ ،‬پیروی ازرسم ورواج پدران‬ ‫تان دلیل برحق بودن بت پرستی شده منیتواند ‪ ،‬پدران تان گمراه بودند وشما ازگمراهان‬ ‫پیروی دارید‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪151‬‬

‫منرود به جز تکیه به قومیت دگر هیچ دلیلی برای مقابله با ابراهیم (ع) نداشت‪.‬‬ ‫گفتند ‪ :‬آیا چنین ب��اورداری و راست میگویی ویا مزاح و مسخره گی میکنید‪ .‬مردم بت‬ ‫پرست ازفرط قهروغضب پرسیدند که چه شده و چرا چنین کلماتیرا به زبان می آورید و‬ ‫دلیلی برای ادعای خود خواهیدداشت ؟‬ ‫ابراهیم (ع) گفت ‪ :‬سخن بیهوده منی گومی ومسئله ازین قرارنیست بلکه یقین و باوردارم‬ ‫که پروردگارمن و شما‪،‬همان خداییست که آسمان و زمین را خلق منوده و‬ ‫متام مخلوقات را حفاظت مینماید وهیچ چیزی درالوهیت به اوشریک شده منیتواندو من به‬ ‫این حقیقت شاهدم ‪.‬‬ ‫قسم به خدا که این بت ها را بعداز باز گشت تان درهم خواهم شکست‪.‬‬ ‫مردم ازشهربیرون رفته مصروف میله شده بودند که ابراهیم (ع) با یک تبرداخل بتخانه رفته‬ ‫همه بتانرا با ضرب تبر بشکست و تبررا درگردن بت بزرگ "از نظر بت پرستان " گذاشت ‪.‬‬ ‫بعد ازینکه مردم ازمیله بازگشتند بتهارا شکسته دیدند ‪ ،‬به حالت اضطراب و تعجب‬ ‫پرسیدند که چه کسی به این کارظاملانه دست زده است ومعبودان ماراشکسته است ؟‬ ‫کسانیکه اظهارا ت براهیم (ع) رامبنی برشکسنت بت ها شنیده بودندگفتند ‪ :‬جوانی بنام‬ ‫ابراهیم درمورد بت ها سخن میگفت ازو بپرسید !؟‬ ‫(منرود) و یارانش گفتند ‪ :‬اورادراجتماع بحضورعامه مردم بیارید تا ازو اقرار گرفته شود‬ ‫وهمه مردم ازمعامله اوخبرشوند و گواهان ادای شاهدی کنند تا ازط��رف قوم جزایی که‬ ‫مناسب حال اوست برایش مقرروعملی گردد‪.‬‬ ‫ابراهیم (ع) را بحضور جمع آوردند و ازو پرسیدند ‪ :‬آیا توچنین کاری رادرحق معبودان ما‬ ‫اجنام داده ای ؟‬ ‫ابراهیم (ع) جواب داد‪ :‬اینست بت بزرگ تبربه شانه او! ‪ ،‬حتقیق چه ضرورت است بلکه‬ ‫همین بت بزرگ که پیشرویتان سالم است چنین کاری رااجنام داده است ‪ ،‬ازان بپرسید‬ ‫اگرقادربه سخن گفنت است !؟ ابراهیم (ع) فرضیه ای را به آنها پیش منود تا به جهالت شان‬ ‫متوجه گردند ‪ .‬اگربه فرض محال این بت ها قابل پرستش وستایش اند وشمارا روزی میدهند‬ ‫و مالک نفع و ضرراند پس چرا ازین بت کبیرمنیپرسید که درصحنه حاضربود وشهادت‬ ‫دهد که چه کسی بت شکن است ‪ ،‬چراشما فیصله میکنید ‪ ،‬حکم و فیصله را به معبود‬ ‫کبیرمحول سازید ‪ ،‬اگر باوردارید که آنها معبودان شمااند حد اقل قادربه تکلم باشند و‬ ‫دعوی را بدون مباحثه فیصله منایند؟!‬ ‫با شنیدن این استدالل کفاربه تفکررفتند و با خود گفتند که شما ظاملانید ‪ ،‬پرستش بت‬ ‫هارا با میزان عقل سنجیدند ودیدند که اینکاردورازعقل سلیم است ‪ ،‬ازعبادت این سنگ و‬ ‫چوب چه فایده ای متصوراست ؟! سران شان پا یین شده ‪ ،‬مالمتی درچهره شان هویدا بود‬


‫‪152‬‬

‫تقوی‬

‫ولی با وجود احساس مالمتی خویش ازموقف ناروای شان به دفاع پرداختند زیرا منافع مادی‬ ‫( آزر) وسران قوم درخطرمی افتاد و قدرت وسلطه واقتدارخودراازدست میدادند‪.‬‬ ‫بعد خطاب به ابراهیم (ع) گفتند ‪ :‬آیا ندانستی که بتها قادربه سخن گفنت نیستند ؟ چگونه‬ ‫استالل دارید ‪ ،‬درحالیکه خود میدانید که بتها قادربه سخن گفنت منیباشند؟!‬ ‫ابراهیم (ع) جواب داد ‪ :‬حقیقت امراینست که بت ها از سنگ و چوب بدست شما ساخته‬ ‫شده اند وقادربه سخن گفنت هم نیستند پس چگونه به پرستش آنها مصروف شده اید ؟‬ ‫آیاغیرخدا چیزی را پ عبادت میکنید که به شما هیچگونه نفع وضرری رسانده‬ ‫منیتواند ‪ ،‬همین بت هارا مرتبه خدایی داده به دروغ بحیث معبودان معرفی میدارید ! افسوس‬ ‫بحالتان !!؟؟‬ ‫حاال دیگرزورگویان به آتش ودود وخون ریزی وقتل دست میزنند وآخرین استدالل همین‬ ‫کشنت است‪.‬‬ ‫منرودیان گفتند ‪ :‬حاالبرای دفاع ازمعبودان خویش باید این جوان رادرآت��ش بسوزانیم‪.‬‬ ‫ماازرسم و رواج وعنعنات آبایی و قومی خود که بت پرستی باشد دفاع میکنیم وآتش افروخته‬ ‫دشمن را درآتش بسوزید ‪ ،‬اگرواقعا ازخود دفاع میکنید وکاری ازشما ساخته است‪ .‬آتش‬ ‫بزرگی افروخته شد وابراهیم (ع) را با کمال بیرحمی در آتش شغله وروسوزان انداختند ‪.‬‬ ‫آنها اراده قتل وسوختاندن ابراهیم(ع) را داشتند ولی خداوند قادروتوانا وعلیم و حکیم آنهارا‬ ‫تا زمانی مهلت داد که خلیلش رادرآتش انداختند ‪ ،‬آنگاه به آتش حکم تکوینی شد تا سرد‬ ‫شده ابراهیم (ع) را سالم نگهدارد‪ .‬خداوند متعال دوست خودرا ازآتش جنات داد ونه تنها‬ ‫آتش سرد گردید بلکه ابراهیم (ع) را درهوای معتدل وگوارا نگهداشت ‪ .‬اینست معجزه‬ ‫خلیل اهلل واینست سراجنام دسیسه وکید زورگویان وظاملان‪.‬‬ ‫فارادوبه کیدافجعلناهم االخسرین‬

‫(سورة االنبیاء ‪ ،‬آیات ‪) ۷۰ - ۵۱‬‬

‫و" نمرودیان " اراده کید " دسیسه سوختاندن درآتش " را در حق او " ابراهیم "‬ ‫نمودند و پس ایشان را زیانکارتر گردانیدیم‪.‬‬

‫درین داستان مشاهده میگردد که بت پرستی وگرم ساخنت بتخانه وسیله درامد برای بت‬ ‫پرستان بود وبت پرستی دروغی بیش نبود که برای فریب مردم براه انداخته شده بود وسنگ‬ ‫وچوب را بدروغ ‪ ،‬معبود معرفی مینمودند تا ازان بحیث مصروفیت مستفید گردند وبه‬ ‫این ترتیب برمردم تسلط داشته باشند ‪ .‬چون رسالت پیامبرودعوت مردم به توحید وعبادت‬ ‫خدای یگانه وسیله درامد وسلطه شان را به خطرمی اندازدبااوبه دشمنی میپردازندودست به‬ ‫کشتاروخون ریزی وترورو وحشت و دهشت درازمیکنند تا مردم را به زوربه اطاعت ازنظا م‬ ‫کفری شان وادارسازند‪.‬‬


‫‪153‬‬

‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫امروزبسی مردم بنام بزنس وحرفه بازاربی دینی وخرافات راگرم میسازند و نظام هایی را ایجاد‬ ‫ورایج میسازند تا ازهرراه ووسیله سرمایه باندوزند‪ .‬سیستم بانکداری وسود ‪ ،‬مراکزفحشا‬ ‫و زناکاری ‪ ،‬ودستگاه های قماربازی وتولید وسایل قمار‪ ،‬احداث مراکزتولید ومصرف مواد‬ ‫مخدرو شراب ‪ ،‬ترویج نظام هایی بنام سکولرو بی دینی ‪ ،‬تولید فلم های بی حیایی وخالف‬ ‫دین ومذهب ‪ ،‬تشدیدجنگها وتولید وفروش اسلحه ‪...‬همه برای زراندوزی وسلطه جویی‬ ‫صورت میگیرد وبا دین واخالق وانسانیت و مردم متقی ونیکو کاردشمنی برای آنست که‬ ‫بازارسرمایه اندوزی شان سرد نگردد‪.‬‬

‫داستان یوسف‬

‫(ع)‬

‫یوسف (ع) پسریعقوب (ع) ‪ ،‬یازده برادرنا سکه ویک برادراصلی داشت وازهمان طفولیت‬ ‫آثار نیکوکاری ‪ ،‬حسن اخالق وتقوی ونبوغ فکری دروجود ش هویدا بود ‪.‬همین صالحیت‬ ‫ها توجه پدرش را به اومعطوف ساخت وبرادران حسودش باوی به دشمنی پرداختند واورابه‬ ‫بهانه ای به صحرابرده درچاه انداختند تا جای اوخالی شده توجه پدررا بخود جلب منایند‪.‬‬ ‫کاروانی ازتاجران ازصحرا میگذشت وبا گرفنت آب ازچاه به یوسف متوجه شدند واورا باخود‬ ‫به مصربرده به پول اندک فروختند‪.‬‬ ‫ٍ‬ ‫وشرو ُه بثم ٍ‬ ‫بخس دراهم معدودة ج و کانو فیه من الذاهدین‬ ‫ن‬

‫(سورة یوسف ‪ ،‬آیت ‪)۲۱‬‬

‫اورا با بی رغبتی به بهای اندک فروختند‪.‬‬

‫برادرانش آرزوداشتند اوراازروی پدرگم کنند ولی خداوندمتعال اراده داشت تا اوراجاه وجالل‬ ‫ومکنت وعزت بخشد وحکمران کشورمصرگرداند‪ .‬خدا هرکه را بخواهد عزیزمیگرداند‪.‬‬ ‫یوسف بحیث مال التجارهء بی ارزش دست بدست فروخته شد ودرخانه پادشاه مصر(عزیز‬ ‫مصر) بحیث غالم خریداری شده زندگی مینمود‪.‬‬ ‫اودرهرمرحله زندگی امتحان گردید ومشکل ترین امتحانش مقابله با فحشاء بود‪ .‬زن عزیز‬ ‫مصرازوطلب همبسترشدن منود ولی اواباورزید‪ .‬اما با وجود شهادت شاهد وبی گناه بودنش‬ ‫به زندان انداخته شد‪.‬‬ ‫سال هادرزندان ماند لیکن بنابردانسنت تعبیرخواب پادشاه به اومحتاج شده ازمحبس بیرونش‬ ‫ساخت وگفت تومرد بادرایت وبا فهمی ‪ ،‬میخواهم تورادردرگاه خود اختیاراتی دهم‪.‬‬ ‫یوسف (ع)گفت‪ :‬قبل ازهمه گناه من ثابت گردد که چرا بندی شده ام؟‬ ‫زن پادشاه مجبوربه اعتراف شدو گفت " دعوت ازطرف من صورت گرفته بود واوبیگناه‬


‫‪154‬‬

‫تقوی‬

‫است "‪.‬‬ ‫سراجنام قدرت کشورمصربدست یوسف قرارگرفت وتوانست عدل وداد رادر منطقه قامی‬ ‫سازد‪.‬‬ ‫همان برادرانی که اورا درچاه انداختند وباعث غالمی اوگردیدند ‪ ،‬روزی به اومحتاج شده‬ ‫برای خرید غله به مصررفتند وحتی ازوطلب کمک منوده خواستارصدقه شدند‪.‬‬ ‫خداوند پ��اداش متقیان راهرگزضایع منیسازد ودردنیا نتایج نیک را براعمال نیک مرتب‬ ‫میسازد ولی پاداش اخروی خیلی بهتراست ‪.‬‬ ‫یتبوء منها حیث یشاء ط نصیب برحمتنا من‬ ‫وکذالک مکنّا لیوسف فی االرض ج ّ‬ ‫ّ‬ ‫ن ّشاء وال نضیع اجرالمحسنین * والجراآلخرة خیرللذین آمنواوکانوا یتّقون (سورة‬ ‫یوسف‪ ،‬آیات ‪)۵۷ ۵۶-‬‬

‫بدینسان به یوسف دران سرزمین قدرت دادیم که هرگونه میخواست دران منزل‬ ‫گزیند ‪ ،‬ما نعمت خودرا به هرکس بخواهیم عطا میکنیم و پاداش نیکو کاران را ضایع‬ ‫نمی سازیم ‪ ،‬و پاداش آخرت برای مؤمنان پرهیزگار بهتر است‪.‬‬ ‫من اهلل علینا ط ان ّه من‬ ‫قالوا ءان ّک النت یوسف ط قال انا یوسف و هذا اخی قد ّ‬ ‫یّتق ِو یصبر فا ّن اهلل ال یضیع اجر المحسنین (سورة یوسف ‪ ،‬آیة ‪)۹۰‬‬ ‫گفتند‪ :‬راستی تو همان یوسفی ؟‬ ‫گفت ‪ :‬من یوسفم و این برادر منست ‪ ،‬خدا برما منت گذاشت ‪ ،‬مسلما هرکس‬ ‫پرهیزگاری و شکیبایی کند خداوند پاداش نیکو کاران را ضایع نمیسازد‪.‬‬

‫مسلمانان باید صابر و شکیبا باشند واز ظلم وستم و حقد وحسد حاسدین دلتنگ نگردند‬ ‫و پرهیزگاری و تقوی داشته باشند ‪ ،‬زیرا عاقبت ازپرهیزگاران است‪.‬‬ ‫به تاریخ نظر اندازید ‪ ،‬درهرمقطعی ازتاریخ پیامبرانی مبعوث شده مردم را به عبادت خدا و‬ ‫نیکو کاری دعوت منودند وآنهاراازکارهای بد منع منودند وگفتند از خدا بترسید و ازقانون‬ ‫خدا پیروی کنید‪ .‬ولی معامله ستمگاران با آنها ازچه قراربود؟‬ ‫پیامبرا ن انسانهایی بودند که به آنها وحی صورت میگیرد وبرگزیده میگردند ودرالبالی‬ ‫شداید و مشکالت رشد منوده پیروز بدر می آیند‪.‬‬ ‫به صحنه های تاریخی نباید سرسری نگریست ‪ ،‬همه قابل غورودقت و پراز درس عبرت اند‪.‬‬ ‫همین زندگی یوسف برای مسلمانان بهترین درس ا ست‪.‬‬ ‫تاریخ نشان میدهد که ستمگاران چگونه سرنگون میگردندو نیکو کاران و متقیان مورد‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪155‬‬

‫نصرت الهی قرارگرفته بر شهر ها مسلط میشوند ولی اجر و پاداش اخروی خیلی بزرگ است‪.‬‬ ‫وما ارسلنا من قبلک ا ّ‬ ‫ال رجاال نوحی الیهم ّمن اهل القری ط افلم یسیروافی‬ ‫االرض فینظروا کیف کان عاقبت الّذین من قبلهم ط و لداراآلخرة خیر ل ّ ّلذین اتّقوا‬ ‫ط افال تعقلون (سورة یوسف ‪ ،‬آیة ‪)۱۰۹‬‬ ‫ما پیش از تو نفرستادیم مگر مردانی از اهل قریه ها را که به آنها وحی میکردیم ‪ .‬آیا‬ ‫در روی زمین نمی گردند تا بنگرند سرانجام پیشینیان چگونه بود و سرای آخرت‬ ‫برای پرهیز گاران بهتر است چرا فکر نمی کنید؟‬

‫داستان‬

‫موسی"ع"‬

‫موسی "ع" مأمورمیشودفرعون راکه دربیدادگری طغیان منوده بود ‪ ،‬دعوت کند تا مردم‬ ‫ازغالمی وبردگی اوجنات یا فته آزادگردند ورا ه خودراآزدانه انتخاب منایند‪.‬چه بسامردمی که‬ ‫آرزوی هدایت رادارندومیخواهند پرهیزگار شوند ولی سلطه فرعون مانع اینکاراست‪.‬‬ ‫موسی "ع" به فرعون گفت ‪ :‬آیامیخواهید پاکیزه شوید وتقوی حاصل منایید؟ اگرچنین است‬ ‫من به اینکارمامورشده ام ومیتوامن تراهدایت کنم تا خداترس شوی‪.‬‬ ‫مشاهده میگردد که درین صحنه یکطرف موسی (ع) ق��راردارد ‪ ،‬موسی پیامبرخداست ‪،‬‬ ‫امانت و پیام پروردگاررا به بندگان میرساند ‪ ،‬او بخود چیزی منیخواهدودراجنام رسالت خویش‬ ‫ازکسی اجرومعاش ومزد طلب ندارد ‪ ،‬دعوتش بسوی خداست ‪ ،‬اوازتقوی وپاکیزگی وتزکیه‬ ‫سخن میگوید وازدردلسوزی پیش می آید وآرزودارد تا فرعون ازگناه پاک گرددومردم ازستم‬ ‫اوآزاد گردند‪.‬اما فرعون دعوت را نپذیرفته رفت تا دسیسه ای در برابر موسی (ع) طرح مناید‬ ‫و نتیجه سعی وتالشش این بود که متحدین ومردم عوام دریک محفل گردآمده فقد یک‬ ‫سخن و یک جواب اینکه موسی دروغ میگوید ! یعنی توطئه و بهتان ‪ ،‬و دعوای خدایی! !؟‬ ‫کسی که درجستجوی پاکیزگی وتقواست وآرزو ی آن��رادردل میپروراند‪ ،‬خداوند درینراه‬ ‫توفیقش میدهد‪ .‬فرعون که چنین آرزوی��ی نداشت وتابع هوی وهوس بود ومیترسید که‬ ‫با قبول دعوت موسی"ع" قدرت وامتیازات خودرا ازدست میدهد‪ ،‬برای رد دعوت تدبیر‬ ‫سنجید وتالش بخرج داد ‪ ،‬طرفداران خودراخواست تابا تبلیغات ودروغ پراگنی ‪ ،‬تهدیدبه‬ ‫مرگ و تعذیب ‪ ،‬ووعده های دروغین ‪،‬خودرا بحق جلوه دهد‪ .‬گویا او به مردم سخنرانی‬ ‫منوده خودرا بحیث خدای شان معرفی منود وگفت ‪( :‬من پروردگاربزرگتامن‪ ، ).‬زندگی‬ ‫ومرگ تان دراختیارمن است ‪ ،‬نان و لباس و مسکن تا ن رامن مهیا میکنم ‪ ....‬بناء مرا ستا‬


‫‪156‬‬

‫تقوی‬

‫یش کنید و تبلیغات به راه باندازید ‪ ،‬با ینصورت مقربین درگاه می شوید‪...‬‬ ‫همین دسیسه امروز در برابر مسلمانان جریان دارد ‪ ،‬دایر شدن محافل بین املللی ‪ ،‬ایجاد ترس‬ ‫ووحشت و اخطاریه ها مبنی بر حمله نظامی ‪ ،‬محاصره اقتصادی ‪ ،‬فریب مردم عوام ‪ ،‬تبلیغات‬ ‫و دروغ پراگنی ‪ ،‬بدگویی ها وبد نام ساخنت مسلمانان ‪ ،‬انتر ناسیونالیزم ‪ ،‬گلوبالیزیشن‪،‬‬ ‫نظریات داروین ‪ ،‬فلسفه مارکس ‪ ،‬حکومت الییک ‪ ،‬ایتییزم یا بی دینی ‪....‬‬ ‫خداوند متعال فرعونیان را با همه قدرت ولشکرودسایس وحواریون شان بنا برسرکشی‬ ‫وطغیان به عذاب دنیوی واخروی گرفتارساخت و فرعون بالشکرش دردریای نیل غرق گردید‪.‬‬ ‫سراجنام طغیان وسرکشی ‪ ،‬گرفتاری به عذاب الهی دردنیا وآخرت است ‪ ،‬نه تنها درآخرت‬ ‫بلکه دردنیا هم ‪ ،‬خداوند متعال دربرابراعمال نیک وبد ‪ ،‬مکافات ومجازاتی مقررمینماید‬ ‫اماکوتا ه نظران عبرت منی گیرند‪.‬‬ ‫این ماجرا پند وعبرت است برای آنکه ازخدا میترسد‪.‬‬ ‫هل اتاک حدیث موسی * اذ ناداه ربه باالوادالمقدس طوی* اذهب الی فرعون‬ ‫انه طغی* فقل هل لک الی ان تزکی* و اهدیک الی ربک فتخشی* فاراه اآلیة‬ ‫الکبری* ّ‬ ‫فکذب و عسی* ثم ادبر یسعی* فحشر فنادی* فقال انا ربکم االعلی*‬ ‫فاخذه اهلل نکال اآل خرة واالولی * ان فی ذالک لعبرة لمن یخشی (آیات ‪،۲۶ - ۱۶‬‬ ‫سوره النازعات)‬

‫آیا داستان موسی بتو آمده است؟چون پروردگارش اورا در وادی مقدس طوی ندا‬ ‫دادکه برو بسوی فرعون" زیرا" طغیان کرده است‪ .‬وبه اوبگو ‪:‬آیامیخواهی تزکیه‬ ‫شوی؟ و ترا بسوی پروردگارت هدایت کنم تا بترسی ‪ .‬بعد معجزهء بزرگرا با و نشان‬ ‫داد‪.‬اما "فرعون" تکذیب نمود و گردنکشی کرد‪.‬سپس رو گردانید و کوشش نمود"‬ ‫برای مقابله" بعد" طرفدارانشرا" جمع کرد و نداداد وگفت‪ " :‬من پروردگار بزرگ‬ ‫شمایم‪ ".‬پس خداوند اورا به عذاب آخرت و دنیا گرفتار نمود‪ .‬شکی نیست که درین‬ ‫" داستان"عبرتیست برای کسی که میترسد‪.‬‬

‫خداوند به رسول (ص) میفرماید که ازمخالفت طاغیان دلتنگ مگرد وبه موسی (ع) نظرکن که‬ ‫درچه حالتی قرارداشت ولی سراجنام فرعونیان به سرنوشت شوم گرفتار شدند‪.‬‬ ‫خداوند به موسی (ع) وظیفه داد تا برود نزد فرعون واورا ازقهروغضب خدا برحذرسازد‪.‬‬ ‫موسی (ع) گفت که قبطیان مرا دروغگو عنوان میکنند و به سخن من گو ش منیدهند ‪ ،‬ازین‬ ‫ناحیه احساس دلتنگی میکنم ‪ ،‬مرا بحیث قاتل میشناسند ودرپی انتقامم برامده اند تا مرا‬ ‫بقتل برسانند‪ .‬اما خداوند اورا با معجزات کمک منوده امرمنود تا برود به دعوت فرعون‪ .‬او با‬ ‫برادرش هارون رفتند وازفرعون خواستند تا بنی اسراییل را ازغالمی آزاد گرداند‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪157‬‬

‫فرعون گفت ‪ :‬آیا توهمان کسی نیستی که دردوران کودکی درخانواده ما تربیه شدی ؟ آیا‬ ‫تو همان قا تل قبطی نیستی ؟ توازین مردم که دراطراف ما قراردارند چه امتیازداری که اینها‬ ‫کافراند وتوکافرنیستی ‪ ،‬اگرفرارمنیکردی توهم مثل ایشان بودی‪.‬‬ ‫موسی (ع) گفت ‪ :‬ازخوف توفرارمنودم ولی پروردگارم برمن منت گذاشت ومرا به کرامت‬ ‫رسالت برگزیده ساخت‪.‬‬ ‫بلی ازتوترس داشتم ودرایام کودکی درخانواده تو بسر بردم ولی آیا این دلیل آن شده میتواند‬ ‫که بنی اسراییل را دربند غالمی خود نگهداری؟‬ ‫باآلخره ازسحره وجادوگران دربرابرموسی کارگرفت وآنهم کارگرنه افتادو جادوگران با‬ ‫مشاهده معجزات ‪ ،‬به خدا امیان آوردند‪.‬‬ ‫فرعون به متام شهرها جارچی هارا وظیفه داد ه مردم قبطی را جمع منود و به آنها گفت که ما‬ ‫ازدست این چند نفرمحدود به تنگ آمدمی وآتش قهروغضب مارا برافروخته اند‪ .‬بیایید اینهارا‬ ‫ازروی زمین بردارمی و همه را یکسره بقتل برسانیم‪.‬‬ ‫اما خداوند آنها را ازهمه این آبادی ها وقصرها وشهرها بیرون ساخته درام��واج دریا غرق‬ ‫ساخت وسرزمین را به بنی اسراییل مبیراث داد‪.‬‬ ‫لشکرفرعون به تعقیب موسی (ع) پرداخت تاجاییکه بدریای نیل روبرو گردید‪ .‬خداوندآب‬ ‫دریا را دونیم ساخت و موسی با همراهانش ازدریا عبورمنودند وفرعون با همه لشکر ش غرق‬ ‫گردید‪.‬‬ ‫واذ نادی ربّک موسی ان ائت القوم الظالمین* قوم فرعون ط اال یتّقون‬

‫(سورة شعراء‬

‫‪ ،‬آیات ‪) ۱۱ ۱۰-‬‬

‫بیاد آور آن روزی را که پروردگارتو به موسی ندا نمود که بیا پیش قوم فرعون ‪ ،‬آیا"‬ ‫با این همه ظلم و ستم " از خدا نمیترسند‪.‬‬

‫سراجنام پرهیزگاران پیروز خواهندشد‬ ‫فرعون بنی اسرائیل را مورد ظلم وستم قرارداد تا جاییکه مردان شانرا قتل عام منوده زنان را‬ ‫بیوه گذاشت‪.‬‬ ‫هنگامیکه ساحرین با مشاهده معجزات موسی (ع) امیان آوردند ‪ ،‬فرعون با تکبروغرورگفت‬ ‫که دست وپای تان راقطع مینمامی‪.‬چرا به موسی تسلیم میگردید؟ آنها گفتند باکی نیست با‬ ‫کشته شدن به خدا می پیوندمی !‬ ‫این صحنه باالی مردم عا م تاثیر منود و بسیاری مردم به شمول قبطیان به اسالم متایل پیدا‬ ‫منودند‪ .‬حواریون فرعون اورا بیشترحتریک منوده گفتند که این حالت قابل حتمل نیست!‬


‫‪158‬‬

‫تقوی‬

‫موسی وقومش بنی اسراییل باید سرکوب گردند ‪ ،‬آنها درین سرزمین فساد و جنجال خلق‬ ‫میکنند‪.‬‬ ‫بنی اسراییل که ظلم وستم فرعونیان رادرگذشته حتمل منوده بودند وازدشمنی وطغیان فرعون‬ ‫خوف داشتند به موسی (ع) اظهار تشویش ونگرانی منودند‪.‬‬ ‫موسی (ع) جواب داد ‪ " :‬خدا بزرگ است وازخ��دا یاری بجویید ‪ ،‬راه و چاره صبردرراه‬ ‫خداست‪ .‬درراه خدااستواروشکیبا باشیدوهرگزازراه خود با زنگردید‪ ،‬دربرابرمشکالت‬ ‫حتمل داشته باشید وازاحکام خدا پیروی کنید‪ ،‬زمین ازخداست نه ازفرعون ‪ ،‬چه میدانید‬ ‫که اراده خدا چیست وزمین را به کدام بنده خود میسپارد؟ سراجنام متقیان پیروز‪،‬و دشمنان‬ ‫تان بزودی هالک خواهند شد وخالفت زمین بشما سپرده خواهد شد ‪ ،‬دیده شود که شما‬ ‫چگونه عمل میکنید‪ .‬بعد ازاقتدارچه میکنید؟ خدا شمارا درمحرومیت امتحان منود وآنگاه‬ ‫درقدرت و سلطه امتحان میشوید‪ .‬درهرحال باید ازاحکام خدا پیروی کنید‪".‬‬ ‫قال موسی لقومه استعینوا باهلل واصبروا ج ّ‬ ‫ان االرض هلل یورثها من یّشاء من عباده‬ ‫ط والعاقبة للمتّقین (االعراف ‪ ،‬آیة ‪)۱۲۸‬‬ ‫موسی (ع) به قوم خود گفت ‪ :‬ازخدا کمک بخواهید و صبر کنید ‪،‬حقیقتا زمین از‬ ‫خداست ‪ ،‬وبه هریک از بندگانش که بخواهد آنرا بمیراث میدهد‪ ،‬وعاقبت نیکو از‬ ‫آن متقیان است‪.‬‬

‫رحمت کامله خداوند نصیب متقیان است‬ ‫موسی (ع) به پیشگاه خدا دعا منود‪:‬‬ ‫(الهی ! دردنیا رزق وروزی و وسایل معیشت مارا فراخ بگردان و توفیق طاعت برای ماعطا‬ ‫فرما و نیکویی آخرت ودخول جنت را نیز نصیب ما بگردان!)‬ ‫درین دعا استثنا وجود ندارد و همه امت موسی (ع) را شامل میگردد‪.‬‬ ‫خداوند فرمود‪ ( :‬هرکرا بخواهم عذاب میدهم ورحمتم بشکل عام شامل متام مخلوقات‬ ‫میشود ولی رحمت کامله من " رزق حالل و توفیق طاعت ورضوان و مغفرت و لقاء و جنت‬ ‫درآخرت درحق کسانی مقدرخواهد شدکه ازخدا میترسند ومتقی و پرهیزگا راند ‪ ،‬ذکات‬ ‫مال خودرا میدهندوبه آیات ماامیان می آورند‪) .‬‬ ‫امیان آوردن به این معنی که درهرزمان به کتابهای آسمانی و پیامبرا ن امیان داشته ازاحکام الهی‬ ‫پیرو ی میکنند‪ .‬مثال اهل کتاب با نزول قرآن به قرآن و رسالت حضرت محمد امیان بیاورند‪.‬‬ ‫الدنیا َح َسنَ ًة ّوفِی ِ‬ ‫َواکتُب َلنَا فِی ِ‬ ‫قال عذاِبی اُ ِ‬ ‫اآلخ َرة ِ ان ّا ُهدنَا اِل َ َ‬ ‫یک ط َ‬ ‫یب ِبه‬ ‫هذه ِ ُّ‬ ‫ص ُ‬ ‫قو َن ویُؤ ت َ‬ ‫ُون ال ّزکوة‬ ‫َمن اَشا ُء ج َو َرح َمتِی َو ِس َعت ُک ّل َشئ ط َف َس َا کتُبُ َها ل ِ ّل ِذین َیتّ ُ‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫ین ُهم بِآیاتنا یُؤ مِن َ‬ ‫ُون‬ ‫وال ّ ِذ َ‬

‫‪159‬‬

‫(سورة االعراف ‪ ،‬آیة ‪)۱۵۶‬‬

‫دردنیا وآخرت برای ما نیکی بنویس " مقدر کن" که ما به سوی تو بازگشته ایم‪.‬‬ ‫فرمود ‪ :‬عذابم را به هرکس که بخواهم میرسانم ورحمتم فراگیر است پس خواهم‬ ‫نوشت " رحمت کامله خودرا " برای کسانیکه پرهیز گاری میکنند وذکات میدهند‬ ‫وکسانیکه بآیات ما معتقد میشوند‪.‬‬

‫الیاس‬

‫(ع)‬

‫الیاس (ع) یکی ازپیامبران و به نظر عده یی از مفسرین ازاوالدهء هارون (ع) میباشد‬ ‫ودریک شهردرمنطقه شام به دعوت مرد می پرداخت که به پرستش بتی بنام (بعل ) مشغول‬ ‫بودند ‪.‬‬ ‫الیا س (ع ) که بنام الیاسین هم یاد شده آنهاراازعواقب شوم بت پرستی خبردار ساخته گفت‬ ‫‪ :‬آیا ازخدا ترس ندارید؟ چگونه بهترین خلق کننده را گذاشته به عبادت بعل می پردازید ؟‬ ‫‪ ،‬چرا خدایی راعبادت منی کنید که پروردگار شما واولین نیاکان تان است؟ ولی بجزبندگان‬ ‫مخلص خدا دیگرهمه اوراتکذیب منودند‪ .‬الیاس (ع) مردم را به توحید وعبادت خدا دعوت‬ ‫میکند و از سرنوشت کفر و بت پرستی درحذرمیسازد‪ .‬ازین بتان سنگی و چوبی و گوشتی‬ ‫کار ی ساخته نیست ‪ ،‬خدا خالق شما ونیاکانتان وهمه شگفتی های مخلوقات است ‪ ،‬چرا‬ ‫به خدا رجوع منی کنید وبه قانون خدا تسلیم منی گردید ؟! چگونه به مخلوق سرتعظیم فرود‬ ‫می آورید وازمخلوق ترس وامید دارید وخالق همه موجودات را فراموش مینمایید ‪ .‬این مردم‬ ‫نه تنها ازبت پرستی دست بردارنه شدندبلکه پیامبرخدارا درغگوخطاب منودند و خداوند‬ ‫میفرماید که ‪ " :‬در عذاب دوزخ حاضر کرده میشوند " ‪ ،‬عاقبت کفر و بت پرستی ‪ ،‬مقابله‬ ‫با پیامبران و بنده گان خالص خدا و توطئه و تبلیغات ناروا علیه اسالم ومسلمین همان آتش‬ ‫دوزخ است که البته عقوبت های دنیوی هم متوجه شان خواهد بود‪.‬‬ ‫بناء خداوندیاد نیک الیاس رادربین امت های بعدی باقی ماند ‪ ،‬محسنین دربین بازماندگان‬ ‫صالح به نام نیک یاد میگردند وخداوند مبا هدایت میفرماید آنهارا به نیکی یاد کنیم و را‬ ‫هشان را تعقیب مناییم ‪ .‬خدا به الیاسین سالم میگوید "سالم علی الیاسین " سالم باد بر‬ ‫الیاسین ‪.‬‬ ‫خداوند مجاهدت ها وقربانیهای نیکوکاران راهرگزهدر منیسازد وآنهارا در دنیا عزیزوفاحت‬ ‫ومنصورمیگرداند ودرآخرت مغفرت الهی وجنت های برین نصیبشان خواهد شد‪.‬‬


‫‪160‬‬

‫تقوی‬

‫وا ّن الیاس لمن المرسلین* اذ قال لقومه اال تتّقون* اتدعون بعال ّو تذرون احسن‬ ‫ورب آباءکم اال ّولین* فکذ ّبوه فان ّهم لمحضرون* ا ّ‬ ‫ال عباداهلل‬ ‫الخالقین* اهلل ربّکم‬ ‫ّ‬ ‫المخلصین* وترکنا علیه فی اآلخرین* سالم علی الیاسین* ان ّا کذالک نجزی‬ ‫الصا ّفات‪،‬آیة ‪)۱۲۳-۱۳۲‬‬ ‫المحسنین* ان ّه من عبادنا المؤمنین (سورة ّ‬ ‫یقینا الیاس از پیامبران بود‪ ،‬چون گفت به قوم خود که آیا پرهیز گاری نمی کنید ؟ آیا‬ ‫بعل را می پرستید وترک میکنید نیکو ترین آفرینندگانرا" عبادت خدارا تر ک میکنید‬ ‫" که پروردگار شما و پروردگار نخستین نیاکان شماست ‪ .‬پس اورا تکذیب نمودند‬ ‫‪ ،‬بناءآنها در دوزخ حاضر کرده خواهند شد مگر بندگان مخلص خدا " که دعوت و‬ ‫رسالت پیامبر خدارا تصدیق و ازو پیروی نمودند "‪ .‬وثنای نیک اورا در بازماندگان‬ ‫باقی گذاشتیم ‪ .‬سالم باد برالیاسین ‪ ،‬یقینا ما برای محسنین اینچنین مکافات میدهیم ‪،‬‬ ‫یقینا او از بندگان "خاص" مؤمن مابود‪.‬‬

‫داستان یحیا‬

‫(ع)‬

‫یحیی (ع) که درایام کود کی خداوند برا یش نبوت عطا منوده بود ‪ ،‬اخالق نیکو وعالی داشت‬ ‫و خیلی حلیم ‪ ،‬برده بارومهربان ‪،‬و متقی وپرهیزگاربود ‪ ،‬با والدین ازدراحسان پیش آمد‬ ‫مینمود وسرکش وخود کامه نبود‪.‬‬ ‫بقوة ط و آتیناه الحکم صبیّا* و حنانا ّمن لّدنآ و ز کو ًة ط‬ ‫یا یحیی خذی الکتاب ّ‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫وبرا بوالدیه ولم یکن جبّا را عصیّا (سورة مرمی ‪ ،‬آیة ‪)۱۴-۱۲‬‬ ‫و کان تقیّا* ّ‬ ‫ای یحیا ! احکام کتاب" تورا ت " را به قوت وجدیت گیر ‪ ،‬ودرایام کودکی برایش‬ ‫حکم" حکمت و نبوت " دادیم وا ورا "استعداد " شفقت و مهربانی و پاکیزگی‬ ‫" از گناهان "بخشیدیم " به خلق خدا مهربانی داشت " ‪ ،‬اوپرهیز گار ودرحق‬ ‫پدرومادرنیکوکاربود و سرکش ونا فرمان نبود‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫عیسی‬

‫‪161‬‬

‫(ع)‬

‫عیسی (ع) با آیات الهی ومعجزات وکتاب اجنیل آمده به دعوت مردم پرداخت ‪،‬درین‬ ‫هنگام مردم بسیاری مواردی رابنام دین ازخود ایجاد وحالل راحرام و حرام را برخود حالل‬ ‫ساخته بودند وبه این دلیل بین آنها اختالف ایجاد شده بود‪.‬‬ ‫عیسی (ع) بآنها گفت که من با حکمت و شریعت ودرای��ت واهلیت آم��ده ام تا شمارا‬ ‫ازاختالفات جنات دهم‪ .‬ازخدا بتررسید وازمن پیروی منایید‪ ،‬خدا پروردگار من و شماست‬ ‫‪ ،‬پس اورا عبادت کنید ‪ ،‬اینست را ه مستقیم‪ .‬ولی بازهم در رابطه پذیرش دعوت اختالف‬ ‫منودند‪.‬‬ ‫افسوس بحال چنین مردمی که برخود ظلم روا میدارند وعذاب دردناک خدا درانتظارشان‬ ‫است ‪ ،‬آیادرانتظارقیامت اند تا بصورت ناگهانی به سراغ شان بیاید‪ .‬روزیکه انسان از‬ ‫همه دار و مدار دنیا و اقارب و دوستان تنها شده بجز عمل نیکو چیزی اورا یاری نخواهد‬ ‫دادودوستان دشمن هم گردند بجز متقیان‪.‬‬ ‫و ل ّما جاء عیسی بالبیّنات قال قد جئتکم بالحکمة والبیّن لکم بعد الّذی تختلفون‬ ‫فیه ج فاتّقوااهلل واطیعون* ّ‬ ‫ان اهلل ربّی وربّکم فاعبدوه ط هذاصراط ّمستقیم*‬ ‫فاختلف االحزاب من بینهم ج فویل للذین ظلموامن عذاب یوم الیم* هل ینظرون‬ ‫الء یومئذ عد ّو ا ّ‬ ‫ا ّ‬ ‫الساعةان تأ تیهم بغتة ّوهم ال یشعرون* االخ ّ‬ ‫ال المتّقین (سورة‬ ‫ال ّ‬ ‫الزخرف ‪ ،‬آیات ‪)۶۷-۶۳‬‬

‫و آنگاه که عیسی توام با معجزات آمد ‪ ،‬گفت‪:‬به شما حکمت آورده ام و آمده ام‬ ‫تا بیان کنم بعضی از مواردی راکه دران اختالف دارید ‪ ،‬پس ازخدا بترسید واز من‬ ‫پیروی کنید‪ .‬بیشک خدا پرور دگار من و شماست پس اورا پرستش نمایید ‪ ،‬اینست‬ ‫را ه راست‪ .‬پس احزاب بین هم اختالف ورزیدند ‪ .‬پس وای بحال کسانیکه ستم‬ ‫کردنداز عقوبت روز دردآور‪ ،‬انتظار ندارند مگر قیامت را که ناگهان بسراغ شان بیاید‬ ‫وآنها بیخبر باشند‪ .‬دران روز بعضی دوستان با بعضی دیگر دشمن خواهند بود مگر‬ ‫پرهیزگاران‪.‬‬

‫عیسی (ع) به مردم میگوید که معجزه آوردم ‪ ،‬کتاب و احکام خدا را به شما توضیح منودم ‪،‬‬ ‫تورات را تصدیق میکنم ‪ ...‬ازخدا بترسید وازمن پیروی کنید‪ .‬من که تکبروخود خواهی‬ ‫ندارم وچیزی را بخود منیخواهم ‪ .‬خدایی را عبادت و پرستش کنید که خالق وپرورش دهنده‬ ‫من و شماست‪ .‬راه را ست و طریق هدا یت همین است‪.‬‬ ‫و جئتکم بآ یة من ّر بکم فا تّقواهلل و ا طیعون* ّ‬ ‫ان اهلل ربّی و ربّکم فا عبدوه ط‬


‫‪162‬‬

‫هذا صراط مستقیم‬

‫تقوی‬ ‫(سورة آل عمران ‪ ،‬آیات ‪)۵۱-۵۰‬‬

‫و نشانه هایی "معجزات" را از جانب پروردگارتان برای شما آورده ام ‪ .‬از خدا بترسید‬ ‫و از من پیروی کنید‪ .‬براستی که خداوند پروردگار من و شماست ‪،‬اورا عبادت کنید‬ ‫‪.‬اینست راه مستقیم‪.‬‬

‫درخواست ما ئده‬ ‫خداوند به زبان عیسی(ع)به حواریون ویاقوم اوامرمنودکه به خدا وپیامبرش امیان بیاورند‬ ‫یعنی خدارامنحیث رب وپروردگارخویش بشناسند ‪،‬ازاحکام اوتعالی اطاعت وازپیامبرخدا‬ ‫(عیسی ) پیروی کنند‪ .‬آنها گفتند که به احکام خدا تسلیم میباشیم‪.‬‬ ‫با آن هم ازعیسی (ع) تقاضامنودند تا ازخداوند بخواهد که ازآسمان بدون کدام تکلیف‬ ‫وکارومشقت برایشان رزق دهد گویا مائده وسفره تیاروبدون زحمت را طلب داشتند‪.‬‬ ‫عیسی (ع) گفت ‪ :‬ازخدا بترسید اگرامیان دارید ‪ .‬برای کسی که به خدا و فرستاده خدا امیان‬ ‫دارداینگونه سواال ت مناسب نیست‪.‬سنت خداوندی برین ایست که ازطریق کاروزحمت‬ ‫به شماروزی دهد‪ .‬دراینکه هرکس کارکند وازآبله کف دست خویش مزد گیرد ورزق حالل‬ ‫کسب کند ‪ ،‬حکمت های بزرگی نهفته است‪.‬‬ ‫اگرانسا ن به خدا توکل داشته ‪ ،‬ازخدا بترسد و تقوی وپرهیزگاری اختیارمناید ‪ ،‬خداوند‬ ‫چنان وسا یل رزق وروزی فراخ را به وی فراهم میگرداند که هرگزتصوروگمان آن را نخواهد‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫ومن یّتّق اهلل یجعل له مخرجا ّو یرزقه منحیث الیحتسب‬

‫(سورة ّ‬ ‫الطالق ‪ ،‬آیات ‪) ۳-۲‬‬

‫کسیکه ازخدابترسد وتقوی وپرهیزگاری نماید ‪ ،‬خداوند راه برامدازمشکالت را‬ ‫برایش مهیا نموده رزقش رااز جهتی آماده میسازد که گمان نبرد‪.‬‬ ‫واذ اوحیت الی الحواریّین ان آمنوا بی وبرسولی ج قالواآمنّا واشهد بان ّنا مسلمون*‬ ‫اذ قال الحواریّون یا عیسی ابن مریم هل یستطیع ربّک ان یّن ّزل علینا مائدة ّمن‬ ‫السماء ط قال اتّقو اهلل ان کنتم مؤمنین (سورة مائدة ‪ ،‬آیت ‪) ۱۱۲-۱۱۱‬‬ ‫آنگاه که به حواریون وحی فرستادم که به من و فرستاده ام ایمان بیاورید ‪ ،‬گفتند ‪" :‬‬ ‫ایمان آوردیم " به اهلل و عیسی " و گواه باش " ای عیسی " که ما مسلمانیم " تسلیم‬ ‫شده ایم به احکام خدا‪".‬‬ ‫حواریون گفتند ‪ " :‬ای عیسی پسر مریم آیا پروردگارتو میتواند " بپذیرد سوال مارا "‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪163‬‬

‫که سفره ای از آسمان نازل کند ؟ "‬ ‫گفت ‪ " :‬اگر " به قدرت خدا ورسالت من" ایما ن دارید " دررابطه باچنین سوال ها‬ ‫" از خدا بترسید ‪.‬‬

‫صحنه های تاریخی و نشانه های قدرت خداوند‬ ‫سوره شعرا که درمکه معظمه نازل گردیده بیشترازصحنه های تاریخی یاد آورشده‬ ‫است‪ .‬در ابتدای سوره خداوند به دلتنگی و خفقان رسول (ص) بسبب مخالفت سرداران‬ ‫قریش وظلم و ستم آنها وطعن ولعن شان به مسلمانان ‪ ،‬اشاره منوده میفرماید ‪:‬‬ ‫" قرآن آیات کتاب روشن است ‪ ،‬بنا برعدم ایمان آنها نزدیک است خودرا هالک‬ ‫سازی ‪ ،‬اگر خواسته باشیم ‪ ،‬دلیل وآیت ویا معجزه ای از آسمان نازل مینماییم که‬ ‫گردن شانراخم سازد‪".‬‬

‫دنیا جای ابتال وامتحان است ‪ ،‬حکمت الهی مقتضی آن نیست که اراده واختیارآنهارا سلب‬ ‫مناید‪.‬‬ ‫نه تنها کفاربلکه بعضی ازمسلمانان هم درین مورد تصورغلط دارند وقدرت وسلطه مادی‬ ‫را معیاربرتری میدانند واستدالل مینمایند که اگراین گروه مسلمان برحق اند وخدا حامی‬ ‫ومدد گارشان است چراشکست خوردند؟ این محرومیت ودربدری وفالن وفالن نتیجه عدم‬ ‫درایت وسیاست نادرست مسلمانان است ‪ ...‬باید درایت بخرج داد تا بدون روبروشدن به‬ ‫مصیبت ها ومشکالت و قربانیها به پیروزی برسیم ‪...‬‬ ‫سوره شعرا با یاد آوری ازصحنه های تاریخی به جواب همین سوال میپردازد‪.‬‬ ‫سنت خداوندی بران است که اراده مردم را سلب نسازد و پیامبرا ن را با کتابهای آسمانی برای‬ ‫هدایت بشریت بفرستد وهرکه با وجودشنیدن انذاروتبشیرودعوت وتبلیغ ازکردارزشت خود‬ ‫توبه نکرد وبه جنایات خویش ادامه داد سراجنام به عذاب الهی گرفتاروپرهیزگاران درمقابل‬ ‫آنها پیروزمیگردند‪.‬‬ ‫اماهنگامی که فرستادگان خدا ازامیان آوردن جنایتکاران مایوس شده بخدا عذروتضرع منودند‬ ‫‪ ،‬خداوند ستمگاران را مواخذه منوده عذاب خودرا باالی شان نازل منود‪.‬‬ ‫خداوند متعال صحنه های تاریخی را بیان منوده در اخیر هرصحنه می فرماید‪ّ :‬‬ ‫"ان فی ذالک‬ ‫آلیة وماکان اکثرهم مؤمنین و ّان ر ّبک لهو العزیز ال ّرحیم "‬ ‫یقین کنید که درهریک ازین صحنه های تاریخی نشانه ها نهفته است واکثرآنها مؤمن‬


‫‪164‬‬

‫تقوی‬

‫نبودند و بیشک پروردگارتوغالب ومهربان است‪.‬‬ ‫این خطاب به رسول اهلل (ص) و عامه مسلما ن است تا در مسیر خویش استوار ومتین و پیش‬ ‫بروند و مطمئن باشند که خداوند آنها را تنها منی گذارد وسراجنام پیروز خواهند شد‪ .‬این‬ ‫فرعون های مکه معظمه که به قدرت وعظمت خدا امیان‬ ‫ندارند و بنا برهمین تصور نادرست خویش به دسایس و ظلم و ستم و خون ریزی و جنایت‬ ‫علیه مسلمین مصروف اند و مسلمانان را ازمکه معظمه و خانه کاشانه شان با جبروظلم‬ ‫بیرون راندند وبقتل رسول خدا برامدند روزی به سرنوشت شوم اعمال شان درهمین دنیا‬ ‫گرفتارخواهند شد ‪ .‬دیدمی که چنین شد و همان زورگویان درجنگ بدربه جزای اعمال شان‬ ‫رسیدند و نه تنها کشته هایشان بلکه هفتاد نفرآنها درجنگ به اسارت مسلمانان درامد‪.‬‬ ‫بیشک خدا غالب و مهربان است و نیکو کاران وپرهیزگاران را نصرت مینماید وجنایتکاران‬ ‫راسرنگون میسازدوهیچ قدرتی مانع اراده خدا شده منیتواند‪.‬مؤمنین درراه خویش بااطمئنان‬ ‫پیش بروندوجنایتکاران ازصحنه های تاریخ پند وعبرت بگیرند‪.‬‬ ‫تاریخ شاهد این حقیقت است و بیایید به اوراق تاریخ بنگرمی‪:‬‬ ‫قوم نوح‬ ‫قوم نوح به تکبروغرورگرفتاربودند وبه نوح (ع) گفتند که اطرافیان تومردم فقیروناتوان‬ ‫و ارزل و بیکاره اند وما مردم ثرومتند ‪ ،‬عزیزوصاحب نیرووقدرت مادی ‪ ،‬ما ننگ دارمی با این‬ ‫مردم دریک صف قراربگیرمی!‬ ‫نوح (ع) گفت ‪ :‬حساب ایشان باخداست ‪ ،‬خدا میداند که آنها مردم نیکوکاروپاک وباعزت‬ ‫اند ‪ ،‬من هرگزاین مردم راازخود دورنخواهم منود ومسئولیت من انذاراست‪.‬‬ ‫جواب طاغیان این بود ‪ " :‬اگرازدعوت خود بازنگردی سنگسارخواهی شد ! "‬ ‫نوح (ع) دلتنگ شد ه دعا منود ‪ " :‬الهی ! قومم مرا دروغگومیپندارند ‪،‬توازجانب خود بین ما‬ ‫فیصله منوده مرا باهمراهان مؤمنم جنات فرما‪ .‬همان بود که نوح (ع) وهمراها نش سوارکشتی‬ ‫شده ازعذاب خدا جنات یافتند وهمه مردم دیگرغرق شدند‪.‬‬ ‫درین حکایت نشانه هاییست برای شما مسلمانان (حضرت محمد و پیروانش ) ولی‬ ‫اکثرمردم غافل اند وبه صحنه های تاریخی غور منیکنند ‪ ،‬پروردگارتوغالب بارحم است ‪،‬‬ ‫قدرت وظاهرمنایی طاغیان مانع اراده خدا شده منیتواند ومهربانیش شامل حال متقیان است و‬ ‫نیکو کاران سراجنام پیروز خواهند شد‪.‬‬ ‫رسلِین* اذ قال لهم اخوهم نوح اال تتّقون* ان ّی لکم رسول‬ ‫الم َ‬ ‫کذبت قوم نوح ن ُ‬ ‫ّ‬ ‫ب‬ ‫امین* فا تّقوااهلل و اطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری اال علی ر ّ‬ ‫العالمین* فاتّقوااهلل و اطیعون * ‪ّ ....‬‬ ‫ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثرهم مؤمنین*‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫و ّ‬ ‫ان ربّک لهو العزیز الرحیم‬

‫‪165‬‬

‫(سورة الشعراء ‪ ،‬آیات ‪)۱۲۲-۱۰۵‬‬

‫قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند‪ .‬چون برادر ایشان نوح به آنها گفت ‪ :‬آیا از خدا‬ ‫ترس ندارید؟ من برایتان پیامبربا امانتم‪ .‬پس ازخدابترسید و از من پیروی نمایید‪.‬‬ ‫دربرابر انجام رسالت ‪ ،‬هیچ مزدی از شما توقع ندارم‪ .‬ازخدا بترسید و ازمن پیروی‬ ‫کنید‪ ... .‬یقینا درین ماجرا نشانه " قدرت خدا ووسیله عبرت " است ‪ .‬واکثر شان‬ ‫مؤمن نبودند" به قدرت خدا باور نداشتند" ‪ .‬وپروردگارتوغالب ومهربان است‪.‬‬

‫قوم عاد‬ ‫قوم عاد درتعمیرات وشهرسازی شهرت داشتند وساختمان های بلند منزل ‪ ،‬پر مصرف‬ ‫‪ ،‬مزین ‪ ،‬ومستحکم اعمارمینمودند و دراعماریادگاری ها وبرجها ومنا رها خیلی عالقه‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫هود (ع) به آنها گفت که " ازخدایی بترسید که شمارابه این مدنیت هادست رسی داد ‪ ،‬ازعذا‬ ‫ب روزقیامت بترسید‪".‬‬ ‫چرا به کارعبث و بی فایده تپ و تالش میورزید و درهرتپه و بلندی مناره های بلند و پر‬ ‫مصرفی را احداث مینمایید که ازان بجز منایش فایده ای متصور نیست و چرا سرمایه های‬ ‫گزافی درین مسیرعبث میگردد و تصورندارید که عمر تان شمارا چند سال مجال خواهد‬ ‫داد ولی چنان درتعمیرات پرمصرف عالقه دارید که گویا دردنیا برای همیش خواهید زنده‬ ‫ماند ومرگ به سراغ تا ن منی آید‪ .‬نیکی و پرهیزگاری را فراموش منوده اید و همه فکر و‬ ‫ذکرتان تعمیرات است وگذشته ازان معامله تان با مردم توام با ظلم است ‪ ،‬دست ترحم واعطا‬ ‫وبخشش بکس دراز منی کنید بلکه دست تان در ظلم و ستم و حق تلفی وجرم وجنایت به‬ ‫سوی مردم درازمیگردد‪ ،‬ازخدا بترسید وازظلم و جنایت دست بردارید ودرامورشرعی ازمن‬ ‫اطاعت کنید‪.‬‬ ‫این مدنیت ها وقدرت و نیرووتخنیک و تکنالوژی راخدا به شما داده است ‪ ،‬خدا خالق شما‬ ‫وهمه پدیده هاست ‪ ،‬اصال مالک همه این باغها ودریا ها وچشمه سارها وچهارپایان ومواشی‬ ‫وفرزندان ولشکروقدرت تان خداست ‪ .‬اگردرروش خود جتدید نظرنکنید وازظلم وجنایت‬ ‫دست بردارنگردید عذاب خدا باالیتان نازل خواهد شد‪.‬‬ ‫اما مردم گفتند که ‪ " :‬وعظ توبرمااثرندارد ‪ ،‬روزقیامت وحساب وکتابی نخواهد بود وعذاب‬ ‫نخواهیم شد ‪ ،‬این مرگ ومیرازقدمی جریان دارد واین سخنان شما کهنه شده وخلق گذشتگان‬ ‫است حاالدنیای جدید ومردم جدید وفکرجدید ‪ .‬عذاب قبروقیامت یعنی چه " نعوذ باهلل "‬ ‫خالصه اینکه آنها پیامبرخدارا تکذیب منودند وخداوند آنهارا بجرم کفرشان ‪ ،‬توسط سیالب‬ ‫وطوفان عظیم هالک ساخت ‪.‬‬


‫‪166‬‬

‫تقوی‬

‫آی��ات ونشانه ه��ای ق��درت خ���دارا دری��ن صحنه مشاهده میکنید ول��ی ق��وم ع��اد سرسری‬ ‫مینگریستند‪.‬‬ ‫این همه دلیل بران است که خداغالب ومهربان است‪.‬‬ ‫کذبت عاد ن المرسلین* اذ قال لهم اخوهم هود اال تتّقون* ان ّی لکم رسول امین*‬ ‫فاتّقوااهلل و اطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ‬ ‫ب العالمین*‬ ‫ال علی ر ّ‬ ‫‪ ...‬فا تّقوااهلل و اطیعون* واتّقواالذی امدّ کم بما تعلمون* ‪.....‬‬ ‫ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثر هم مؤمنین* و ّ‬ ‫ّ‬ ‫ان ربّک لهو العزیز الرحیم‬

‫شعراء ‪ ،‬آیات ‪) ۱۲۳-۱۴۰‬‬

‫(سوره‬

‫قوم عاد پیامبران را دروعگو پنداشتند‪ ،‬آنگاه که برادر شان هود برایشان گفت ‪ :‬آیا‬ ‫“باوجود شرک و کفراز عذاب خدا” ترس ندارید ؟! یقینا من پیامبر امینم برایتان ‪،‬‬ ‫بناء از خدا بترسید “از گناهکاری پرهیز نمایید “ و” در امور شرعی “ از من اطاعت‬ ‫کنید ‪،‬و در تبلیغ رسالت مزدی از شما طلب ندارم ‪ ،‬نیست مزد من مگر بر پروردگار‬ ‫عالمها‪ ... .‬ازخدا بترسید و از من اطاعت کنید‪ .‬از کسی بترسید که شمارا امداد کرد‬ ‫بآنچه میدانید ‪ ...‬یقینا درین ماجرا نشانه است واکثر ایشان مؤمن نبودند ‪ ،‬و یقینا‬ ‫پروردگار تو همان است غالب و مهربان‪.‬‬

‫قوم ثمود‬ ‫قوم ثمود درسنگ تراشی وخانه سازی مهارت عجیب داشتند و در بین کو ها تعمیرا ت‬ ‫مستحکمی بابریدن سنگهااعمارمنوده بودند‪،‬درکشت وزراعت دسترسی بزرگ داشتند ‪،‬‬ ‫ولی درفساد (کفرو ظلم وبدکاری) ‪ ،‬طغیان کرده بودند‪.‬‬ ‫صالح(ع) به آنها گفت ‪ :‬آیا ازخدا منی ترسید وازفساد وبدکاری پرهیزمنی کنید ؟! من برایتان‬ ‫پیامبربا امانتم ‪ .‬ازخدا بترسید وازمن پیروی کنید ! آ یا تصوردارید که باوجود ظلم وفساد‬ ‫خویش درین قصرها وخانه های سنگی ومزارع وباغ هاازعذاب الهی امین خواهید ماند؟ از‬ ‫ظاملان مفسد وتبهکاروازحد گذراطاعت نکنید‪....‬‬ ‫قوم گفتند ‪ " :‬توجادوگری بیش نیستی ‪ ،‬اگرچنین نیست برای ما معجزه بیار "‬ ‫صالح (ع) گفت‪ " :‬همین اشتر معجزه من است ‪ ،‬روزی برای نوشیدن آن و روز ی برای شما‬ ‫معین میشود‪ .‬آزاری به آن نرسانید که عذاب روزبزرگ شمارا گرفتار خواهد کرد ‪".‬‬ ‫معجزه صالح (ع) ماده اشتری بود که آزاد هرطرف میرفت و از هر منبع آب مینوشید و دیگر‬ ‫حیوانات از ان میترسیدند ونزدیکش منیرفتند‪.‬صالح (ع) برای اشتر و مواشی مردم نوبت مقرر‬ ‫منود ‪ ،‬در هفته یکروزسهم اشتروروزهای دیگربرای مواشی دیگر باشد‪ .‬همچنین به آنها‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪167‬‬

‫خاطر نشان ساخت تا به اشتر ضرر نرسانند که دران صورت عذاب الهی باالیشان نازل خواهد‬ ‫شد‪.‬زنی حسود و بدکاره بخاطر اختصاص آب به مواشی خودشان ‪ ،‬رفیق خودرا حتریک منود‬ ‫تا پای اشتر را قطع مناید و چنین منود‪.‬‬ ‫این قوم به سبب زخم زدن اشتربه عذاب خدا گرفتارشدند واین نشانه وآیت قدرت وغلبه‬ ‫خداست ولی آنها به قدرت خداباورنداشتند‪ .‬بیشک خداغالب ومهربا است‪.‬‬ ‫کذبت ثمود المرسلین* اذ قال لهم اخوهم صالح اال تتّقون* ان ّی لکم رسول‬ ‫امین* فا تّقوااهلل و اطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ‬ ‫ال علی ر‬ ‫ب العالمین*اتترکون فی ها هنا آمنین* ‪ ...‬فا تّقوااهلل و اطیعون* وال تطیعوا‬ ‫ّ‬ ‫امرالمسرفین* الّذین یفسدون فی االرض و ال یصلحون* ‪ّ .....‬‬ ‫ان فی ذالک آلیة ط‬ ‫وما کان اکثر هم مؤمنین* و ّ‬ ‫ان ربّک لهو العزیز الرحیم (سورة الشعراء ‪ ،‬آیات ‪)۱۵۹-۱۴۱‬‬ ‫قبیله ثمود پیامبران را دروغگو تصورنمودند‪ .‬چون برادر شان صالح به آنها گفت ‪:‬‬ ‫آیا ترس ندارید ‪ ،‬من پیامبر امینم برای تان ‪ ،‬پس از خدا بترسید و از من” در امور‬ ‫شرعی” اطاعت کنید‪ .‬و در ادای رسالت خود از شما مزدی طلب ندارم واجرمن‬ ‫نیست مگر بر پروردگارعالمیان ‪ ،‬آیا درین “نعمات در دنیا “ درامن خواهید بود ‪...‬‬ ‫پس ازخدا بترسید و ازمن “ درامور شرعی “ اطاعت کنید ‪ ،‬وازمسرفین فرمانبرداری‬ ‫مکنید ‪ ،‬آنهاییکه درروی زمین فساد برپا میدارند “با کفر و ظلم “ و اصالح نمیورزند”‬ ‫عملکرد خود را اصالح نمیکنند تا خدارا عبادت کنند و از بد کار ی پرهیز نمایند”‪...‬‬ ‫یقینا درین ماجرا نشانه است ولی اکثر شان مؤمن نبودند ‪ ،‬بیشک وپروردگارتو او‬ ‫ست غالب و مهربان‪.‬‬

‫قوم لوط‬ ‫قوم لوط (ع) برعالوه کفرو شرک ودشمنی با پیامبران به عمل زشت و پلید لواطت مبتال‬ ‫شده بودند ‪ ،‬فساد و عدوان و جتاوز شان به سرحدی رسیده بود که مرد با مرد ازدواج مینمود‪.‬‬ ‫لوط (ع) آنها را نهی منوده فرمود ‪" :‬آیا با این همه کفر و شرک و فحشاء از خدا منیترسید؟ از‬ ‫خدا بترسید و از من پیروی کنید‪ ،‬اجر و پاداشی از شما توقع ندارم ‪ ،‬از ین عمل زشت که‬ ‫بجای زنان پاکیزه تان به مردان تقارب جنسی مینمایید دست بردارید ‪ ،‬شما جتاوزکارید و‬ ‫حدود خدارا مراعات منیکنید "‬ ‫گفتند ‪ :‬ای نوح ! اگرآرام نشدی ازشهرفرارخواهی شد‪.‬‬ ‫گفت ‪ :‬من ازعمل بد تان که ازان نفرت دارم یاد آوری میکنم‪ .‬این عمل زشت ومنفورتان‬ ‫را رد میکنم ومسئولیت خود را درین زمینه بسرمیرسامن‪.‬‬ ‫نوح (ع) ازهدایت شان مایوس گردیده دعا منود ‪ " :‬پروردگارا ! من واهل مراازعذاب عمل‬


‫‪168‬‬

‫تقوی‬

‫زشت این قوم جنات فرما !"‬ ‫خداوند آن سرزمین را سرازیرساخت وهمه قوم با سنگباران هالک شدند ولوط (ع) واهلش‬ ‫جنات یافتند‪.‬‬ ‫درین صحنه ها آیات ونشانه های قدرت خدا نهفته است ولی اکثر آنها به قدرت وعظمت‬ ‫خدا باورنداشتند‪.‬‬ ‫بیشک پروردگارت غالب و مهربا ن است‪.‬‬ ‫کذبت قوم لوط ن المرسلین* اذ قال لهم اخوهم لوط اال تتّقون* ان ّی لکم رسول‬ ‫امین* فا تّقوااهلل واطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ‬ ‫ب‬ ‫ال علی ر ّ‬ ‫العالمین* اتأتون ّ‬ ‫الذکران من العالمین* و تذرون ماخلق ربّکم من ازواجکم‬ ‫لتکونن من المخرجین *قال ان ّی‬ ‫ط بل انتم قوم عادون* قالوالئن لّم تنته یالوط‬ ‫ّ‬ ‫فنجیناه واهله اجمعین* ا ّ‬ ‫ال‬ ‫لعملکم من القالین* ّ‬ ‫نجنی واهلی م ّما یعملون* ّ‬ ‫رب ّ‬ ‫ثم د ّمرنااآلخرین* وامطرناعلیهم مطرا فساء مطرالمنذرین*‬ ‫عجوزا فی الغابرین* ّ‬ ‫ان فی ذالک آلیة ط وما کان اکثرهم مؤمنین* ّ‬ ‫ّ‬ ‫وان ربّک لهوالعزیزالرحیم (سورة‬ ‫الشعراء‪،‬آیات ‪)۱۷۵-۱۶۰‬‬

‫قوم لوط پیغمبر را دروغ نسبت دادند ‪ ،‬چون گفت برادرشان لوط ‪ :‬آیا نمی ترسید‬ ‫؟! یقینا من پیامبرامینم برایتان ‪ ،‬پس از خدا بترسید و از من " در امور شرعی "‬ ‫اطاعت کنید ‪ ،‬ودرانجام رسالتم از شمااجری درخواست ندارم و پاداشم نیست مگر‬ ‫برپروردگار عالمها ‪ ،‬آیا بقصد شهوت به سوی مردان اهل عالم می روید؟ ومیگذارید‬ ‫آنچه را پروردگارتان اززنان تان برایتان آفریده است؟ بلکه شما قومی از حد گذرید‬ ‫" از حالل به حرام"‪ .‬گفتند "قوم لوط "‪ :‬اگر بازنگردی " از دعوت خود دست بردار‬ ‫نشوید و آرام نگردید " از خارج شده گان خواهی بود "دران صورت باید از ین شهر‬ ‫فرار داده شوید " ‪ .‬گفت "نوح " ‪ :‬من با عمل تان دشمنم " ازعمل بد تا ن نفرت دارم‬ ‫و رسالت خود را درین زمینه ادا میکنم و نفرت و انزجار خودرا مبنی برین زشتکاری‬ ‫اظهار میدارم " ‪ ،‬پروردگارا ! من و اهل مرا از وبال آنچه میکنند نجات فرما! پس او‬ ‫واهلش ‪ ،‬همه را نحات دادیم مگر پیرزنی که از باقی ماندگان بود"ازانجمله یک پیر‬ ‫زن راازعذاب نجات ندادیم"‪،‬بازآن دیگران راهالک ساختیم‪،‬وبارانیرا "سنگباران" بر‬ ‫آنها باریدیم ‪ ،‬پس بد است باران انذار شده گان‪.‬‬ ‫یقینا درین ماجرا نشانه است واکثر آنها مؤمن نبودند و پروردگارتو اوست عزیز و‬ ‫غالب ‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪169‬‬

‫اصحا ب االیکه‬ ‫اصحاب االیکه قومی بودند که درمدین زندگی میکردند ودرختی بنام “ ایکه “ درا ن‬ ‫شهربود که قوم به پرستش آن درخت مشغول بودند‪.‬‬ ‫این قوم دردوکه ‪ ،‬فریبکاری ‪ ،‬خیانت وفساد شهرت داشتند ودراندازه گیری ووزن ازحق‬ ‫دیگران کاسته بخود می افزودند‪.‬‬ ‫شعیب (ع) گفت ‪ :‬ازخدا بترسید وازمن پیروی منایید ‪ ،‬ازشمااجری متنا ندارم ‪ ،‬درپیمانه و‬ ‫اندازه گیری ها زیانکارنباشید ‪ ،‬درست وزن کنید ‪ ،‬ازحقوق دیگران چیزی را کم نکنید ودر‬ ‫زمین فسادکاری ننمایید ‪ ،‬ازخدایی بترسید که خالق شما وگذشتگانتان است‪.‬‬ ‫گفتند ‪ :‬تو را جادو گرفته ‪ ،‬تومثل ما انسانی بیش نیستی ‪ ،‬ودعوت تورادروغ تصورمیکنیم‬ ‫‪ ،‬اگرراست میگویی پارچه ای ازآسمان را برما پایین منا‪.‬‬ ‫گفت ‪" :‬خدا به عمل شما بهتر میداند‪ ".‬خدا میداند ! چه جرم بزرگیست که شما مرتکب‬ ‫شده اید؟! و چه عذا بی بران مرتب خواهد شد ؟‬ ‫سراجنام آنها به عذاب الهی گرفتار گردیدند ‪ ،‬از باالابری بشکل سایبان پایین گردید که ازان‬ ‫آتش به هرطرف شعله وربود ودرزمین زلزله بزرگ توام با آوازشدید و پرهیبتی آغازشد و همه‬ ‫شان هالک شدند‪.‬‬ ‫بیشک درین ماجراآیات ونشانه ها ی قدرت وعظمت خداوندی مرموزاست ولی بیشترآنها‬ ‫به قدرت خدا باورنداشتند‪.‬‬ ‫بیشک پروردگارتوغالب ومهربان است ‪.‬‬ ‫کذب اصحا ب الئیکة المرسلین* اذ قال لهم شعیب اال تتّقون* ان ّی لکم رسول‬ ‫امین* فا تّقوااهلل واطیعون* وما اسئلکم علیه من اجر ان اجری ا ّ‬ ‫ب‬ ‫ال علی ر ّ‬ ‫العالمین* اوفواالکیل والتکونوامن المخسرین* وزنوا بالقسطاس المستقیم*‬ ‫والتبخسواالنّاس اشیاء هم والتعثوا فی االرض مفسدین* واتّقواالذی خلقکم‬ ‫والجب ّلة اال ّولین* قالواان ّما انت من المسحرین* وماانت ا ّ‬ ‫ال بشر ّملنا وان نظنّک‬ ‫السماءان کنت من الصادقین* قال ربّی اعلم‬ ‫لمن الکاذبین*فاسقط علیناکسفا ّمن ّ‬ ‫بما تعملون* ّ‬ ‫فکذبوه فاخذهم عذاب یوم الظ ّلة ط ان ّه کان عذاب یوم عظیم* ّ‬ ‫ان‬ ‫فی ذالک آلیة ط وما کان اکثر هم مؤمنین* و ّ‬ ‫ان ربّک لهو العزیز الرحیم (سورة‬ ‫الشعراء ‪ ،‬آیة ‪)۱۹۱-۱۷۵‬‬

‫باشندگان ایکه پیامبران را دروغ شمردند ‪ .‬چون شعیب برایشان گفت ‪ :‬آیا"از سرانجام‬ ‫بدکاری هایتان " نمیترسید ؟ بیشک من برایتان پیامبر با امانتم ‪ .‬پس از خدا بترسید و‬ ‫ازمن اطاعت نمایید‪ .‬در تبلیغ رسالت ازشما مزدی تقاضا ندارم ‪ ،‬نیست مزد من مگر‬


‫‪170‬‬

‫تقوی‬

‫بر پروردگار عالمها‪ .‬پیمانه هارا پوره سازید و از زیان دهندگان‬ ‫مباشید "دندی نه زنید" ‪ ،‬وبا ترازوی مستقیم وزن نمایید ‪ .‬واشیای مردم را ناقص‬ ‫ندهید ‪ ،‬و بی با کانه در زمین فساد برپا نکنید ‪ ،‬و بترسید از خالقی که شما و‬ ‫مخلوقات اولی را خلق نمود ‪.‬‬ ‫گفتند ‪ :‬توحتما جادو شده ای ‪ ،‬تو بشری بیش همانند مانیستی و تورا" در خصوص‬ ‫رسالت " دروغگو میپنداریم ‪ ،‬اگر راست میگویی پاره ای از آسمان را بر ما بافگن‪.‬‬ ‫گفت ‪ :‬پروردگار من آگاه تر است بآنچه میکنید‪.‬‬ ‫پس دروغ شمردند اورا ‪ ،‬پس گرفتار کرد ایشان را عذاب روز سایبان ‪ ،‬و آن یقینا‬ ‫عذاب روز بزرگ بود‪.‬‬ ‫و یقینا درین ماجرا نشانه است و نبودند بیشتر ایشان مؤمنین‪.‬یقینا پروردگارتو همان‬ ‫است غالب مهربان‪.‬‬

‫یک صحنه عبرت انگیز‬ ‫درت���ورات به بنی اسرائیل حکم ش��ده ب��ود که روزشنبه ب��رای عبادت اس��ت درین‬ ‫روزازشکا ماهی اجتنا ب کنید‪.‬این مردم ازچل وفریب کارگرفته به شکارادامه دادند‪.‬چنانچه‬ ‫ماهیان رادرروزشنبه درحوضها محصورمنوده درروز یکشنبه ازآب بیرون مینمودند‪ .‬وچنین‬ ‫میپنداشتند که درروزشنبه شکارنشده است‪.‬این نوعی چاالکی وفریبکاری دردین است وبه‬ ‫زعم خودشان زیرکی ودرایت‪.‬خداوند متعال آنهارا بنا برین کجروی مسخ منوده به شادی‬ ‫تبدیل ساخت‪.‬مدت سه روزبحالت خواری وذلت زنده بودند و پیهم میگریستند وبعد ازسه‬ ‫روزهالک شدند‪.‬این واقعه درزمان داود"ع" در بین بنی اسرائیل صورت گرفته بود‪.‬‬ ‫آیا م��ردم حاضر صحنه و آیندگان ازی��ن داستان پند منیگیرند ؟ آیا به سراجنام فریبکاری‬ ‫وجعل کاری ودوکه وجتاوزمنینگرند؟ حکایت این داستان مبا میرساند که متجا وزین نباید‬ ‫تصورکنند که گویا دردنیاعقوبتی متوجه ایشان نیست وهمه به روزآخرت معطل شده وبه‬ ‫زعم ایشان آن روزهم درپرده های شک پیچیده است‪.‬‬ ‫این صحنه ها پند و اندرزاست برای متقین‪ .‬کسانی که درمدرسه اسالم می آموزند وآرزوی‬ ‫آموزش را دارندو میخواهند پاک و پرهیزگار باشند‪ ،‬ازین داستان درس میگیرند وشخصیت‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪171‬‬

‫شان رشد مینماید ودرراه خدا هدایت میشوند‪.‬‬ ‫السبت فقلنا لهم کونوا قردةخاسئین*‬ ‫ولقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی ّ‬ ‫فجعلناهانکاال لمابین یدیهاو ما خلفهاو موعظة للمتّقین (سوره بقرة‪ ،‬آیات ‪) ۶۶-۶۵‬‬ ‫شماحتماشناخته ایدهمان مردم تانراکه درروزشنبه"درشکار ماهیان" تجاوز نمودند‪.‬‬ ‫پس گفتیم به آنها ‪:‬بگردید شاد یان زبون‪ .‬بناء این "عقوبت و مسخ" راوسیله عبرت‬ ‫برای مردم آن زمان وآیندگان وپند واندرز برای متقین ‪،‬گردانیدیم‪.‬‬

‫هالکت ماهیگیران ومؤیدین شان‬ ‫چون اهل این قریه به نا فرمانی ازاوامرخداعادی شده بودند ‪ ،‬خداوند حاالتی را بحیث‬ ‫امتحان ب��االی شان آورد‪ .‬درروزشنبه ماهیان آزادان��ه هرطرف میرفتند وحتی درروی آب‬ ‫میبرامدند ودرروزهای دیگرخودرا پنهان ساختند‪.‬اهل قریه صبرنتوانستند و به حیله و نیرنگ‬ ‫برامده مخالف حکم صریح خداوند درروزشنبه ماهی گیری منودند‪.‬‬ ‫درخصوص شکارماهی یک گروه کامال ازامرخدا پیروی منوده دیگران را به پیروی از احکام‬ ‫خدا نصیحت مینمودند‪ .‬تعداد دیگرمردم پیرواوامرخدابودند وازگنهکاران‬ ‫فاصله گرفته به این نصیحت کنندگان میگفتند که دعوت ودرد سررا بگذارید‪ .‬بگذاراین‬ ‫مردم به عذاب مبتال گردند ویاهالک شوند‪.‬‬ ‫ناصحین گفتند ‪ :‬ما مسئولیت خودرا اجنام میدهیم و اگربه دعوت ما لبیک نگفتند مابه‬ ‫پیشگاه خداادای مسئولیت منوده امی تامارامؤاخذه ننماید‪.‬ما مبنظورعذرخویش وعظ میکنیم‬ ‫‪ ،‬چه خبر شاید ازخدا بترسند وازگناه کاری پرهیزمنایند‪.‬‬ ‫دسته دیگری که ازاحکام الهی سرپیچی نکرده بودند ‪ ،‬تبلیغ هم منی منودند و با مجرمین ازدر‬ ‫مدارا پیش آمد میکردند‪.‬‬ ‫گروهی که با وجود شنیدن تبلیغ ‪،‬ازاحکام الهی سرباززدند ودسته ای که فرصت را غنیمت‬ ‫شمرده بامجرمین ازدرسازش پیش آمدند‪ ،‬به عذاب الهی مبتالگردیدند‪.‬‬ ‫مردمیکه ازاوامرخدا پیروی کردند ووظیفه امرباملعروف و نهی ازمنکررا اجنام دادند و گروه‬ ‫دیگرکه خود از گناه پرهیزداشتند وازدع��وت گناهکاران مایوس شده ازآنها کناره گیری‬ ‫منودند ‪ ،‬ازعذاب جنات یافتند‪.‬‬ ‫واذ قالت ا ّمة ّمنهم لم تعظون قوما ن اهلل مهلکهم او معذ ّبهم عذابا شدیدا ط قالوا‬ ‫معذرة الی ربکم ولع ّلهم یتّقون (سورة االعراف ‪ ،‬آیـة ‪) ۱۶۴‬‬ ‫آنگاه که گفت گروهی ازاهل آن ده ‪ :‬چرا به قومی وعظ مینمایید که خدایتعالی‬


‫‪172‬‬

‫تقوی‬

‫میخواهد هالکشان کند ویا به عذاب شدید معذبشان گرداند ‪ ،‬گفتند ‪ :‬بمنظور اینکه‬ ‫عذری به پیشگاه پروردگارتان داشته باشیم واینکه شاید پرهیزگار شوند‪.‬‬

‫اگردربین قوم و یاملتی بدکاری و ظلم و ستم وبی دینی رایج گردد و تعدادی مردم دربین‬ ‫آنها به بد کاری آغشته نبوده ولی وظیفه امر مبعروف و نهی از منکر را اجنام منیدهند و یا از‬ ‫بدکاران اظهار بیزاری منیکنند تا ازان ها قطع رابطه منایند بلکه نظاره گراند وبه نظام حاکم‬ ‫راضی اند‪.‬زمانیکه عذاب خدابرین قوم فاسد نازل گردد شامل همه میگرددوگروه دیگر که‬ ‫آرام گرفته اند نیز عقوبت میشوند‪.‬‬ ‫واتّقوا فتنة ّ‬ ‫ّ‬ ‫اعلمواان اهلل شدید العقاب‬ ‫خاصة ج و‬ ‫تصیبن الّذین ظلموا منکم‬ ‫ال‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬

‫(سورة االنفال‪ ،‬آیة ‪)25‬‬

‫از فتنه ای"فساد و گناهی " بپرهیزید که "عقوبت آن" تنها به ستمگاران شما نمی رسد‬ ‫‪ ،‬و بدانید که عذاب خدا بسیار سخت است‪.‬‬

‫از گناهی بپرهیزید که عقوبت آن عام بوده نه تنها شامل مرتکبین گناه میگردد بلکه مردم‬ ‫نظاره گر وسازشکاررا نیز شامل میگردد‪.‬‬ ‫حدیث شریف میفرماید ‪( :‬هرگاه یکی از شما بدکاری ومنکرات و ظلم و فساد را میبیند‬ ‫باید آنرا با دست منع مناید یعنی علیه کفرو فساد جهاد مناید و اگر چنین نتواند‬ ‫آنرا به زبان منع مناید یعنی تبلیغ و توصیه و نوشنت کتاب ها و غیره و اگر نتوانست آنرا به دل‬ ‫بد بیند و این ضعیفترین امیان است یعنی مسلمان ضعیف االمیان قلبا بدکاریهارا منی پسندد‬ ‫و از بد کاران ناراض است‪).‬‬ ‫اما مسلمانیکه با شرایط غیر اسالمی راضی و قانع است و در برابر فساد و کفر حساسیت‬ ‫ندارد اصال مسلمان نیست‪.‬کسانیکه در محیط فاسد زیست دارند باید در جهت جلوگیری‬ ‫از کفرو ظلم و فساد عمال اقدام منایند ورنه عذابیکه باالی ظاملان نازل گرد د شامل مؤمنین‬ ‫خاموش و نظاره گرهم میگردد‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪173‬‬

‫آرزوهای بیهوده‬ ‫بنی اسرائیل میگفتندکه ماهرقدرگنا ه کنیم ‪ ،‬خداوند ماراعذاب منی دهد زیرا نیاکان‬ ‫ما پیامبران و دوستان خدا بودند ودرحق ما مغفرت میخواهندو برائت حاصل مینماییم‪.‬‬ ‫هرقدرگنهگارباشیم ‪،‬چندروزمحدود درآتش دوزخ عذاب دیده بعد داخل جنت میشومی‪.‬‬ ‫(وقالوا لن تمسنا النارا ّ‬ ‫ال ایاما معدودة)‬

‫(سوره بقرة‪،‬آیة ‪) ۸۰‬‬

‫بنا براین آرزوها وخیال بافی های بی اساس به جرم وجنایت دست زدند ‪ ،‬با پیامبران قتال‬ ‫منودند ‪ ،‬کتاب خداراحتریف منوده کلمات وجمالت خودرا دران خلط ساختند ‪ ،‬دروغ ودوکه‬ ‫و فریبکاری‪،‬وعهدشکنی کارروزمره شان است‪.‬چنانچه آرزومیرفت که قبل ازهرطایفه ای به‬ ‫رسالت حضرت محمد (ص)امیان بیارند زیرا پیامبرانی ازین قوم قبال مبعوث شده وبه نیاکان‬ ‫خودافتخارمیکنند وازکتاب های آسمانی معلومات خوبی دارند ‪،‬اما قبل ایشان مردم دیگری‬ ‫امیان آوردند‪.‬‬ ‫خداوند میفرماید روزجزادرپیشروی تان ق���راردارد وکسی به جرم کسی دیگرجزا داده‬ ‫منیشود ‪ ،‬هرکس بجرم گناه خودش مجازات میشود ‪ ،‬و هیچکس عذاب کسی دیگرراکم‬ ‫منیتواند بکند‪ ،‬بدون اذن ورضای الهی در مورد کسی شفاعت نخواهد شد‪،‬هرکه شایستگی‬ ‫عفووبخشش را دارد خداوند شفاعت را درحق او خواهد پذیرفت‪ .‬شفاعت در روز آخرت‬ ‫حق است اما کسیکه شایستگی شفاعت را ندارد چگونه در حق او شفاعت خواهد شد‪.‬‬ ‫بنابر امید هاو خیاالت بی اساس ادعای دخول جنت وبرائت ازجنایات خویش رادارید بلکه‬ ‫شما ازدین خدا منحرف شده ایدو این همه ظلم و فساد وجنایات تان به همین دلیل است‬ ‫‪،‬ابته دربرابرجرم وجنایات تان مجازات خواهیدشد‪.‬‬ ‫واتّقوا یوما ّ‬ ‫ال تجزی نفس عن نفس شیئا ّو ال یقبل منها شفاعة ّو ال یوء خذ منها‬ ‫عدل ّو ال هم ینصرون (سوره بقرة‪،‬آیه ‪) ۴۸‬‬

‫وحذرکنید ازروزی که هیچ کس ازکس دیگرهیچ چیزی "مجازات" را کم کرده‬ ‫نمیتواند ‪ ،‬نه شفاعت ایشان پذیرفته خواهدشد‪ ،‬ونه بآنها کمک میگردد‪.‬‬

‫گرچه این آیه خطاب به بنی اسرائیل است اما حکم آن عام است‪.‬امروزمشاهده میگردد که‬ ‫بسی مردم چنین تصوردارند ‪ ،‬میگویند خدالک بخش است و پیامبران هم شفیع پس هرچه‬ ‫میخواهی بکن ‪ ،‬نه قانونی درکاراست ونه ترس ازعذاب آخرت ونه شرم وحیا؟!‬ ‫همچنین میفرماید‪ :‬‬ ‫وقالوا لن یّدخل الجنة ا ّ‬ ‫ال من کان هودا ا و نصاری ط تلکه امانیّهم ط قل هاتو‬


‫‪174‬‬

‫تقوی‬

‫برهانکم ان کنتم صادقین* بلی من اسلم وجهه هلل وهو محسن فله اجره عند ربه‬ ‫وال خوف علیهم وال هم یحزنون (سورة بقرة ‪،‬آیا ت ‪) ۱‍ ۱۲-۱۱۱‬‬ ‫"اهل کتاب"گفتند‪ :‬بجز یهودیان و نصرانیا ن کسی دیگر داخل جنت نخواهد شد‪.‬اینست‬ ‫آرزو های باطل شان‪ .‬بگو دلیل بیارید اگر را ست میگویید‪ .‬بلی هرکه خودرا بخدا‬ ‫بسپارد"منقاد گردد" درحالیکه نیکوکار باشد‪ ،‬اجر وپاداش او نزد پروردگارش محفوظ‬ ‫است ‪ ،‬و نه برآنها ترسی باشد ‪ ،‬و نه اندو هگین شوند‪.‬‬

‫بشکل عام هرکه بخدا و به روزآخرت امیان آورد ونیکوکاری ورزد اجرو پاداش اوبنزد خدا‬ ‫محفوظ بوده ازعذاب آخرت جنات می یابد‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان الّذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابئین من آمن بااهلل والیوم اآلخروعمل‬ ‫صالحا فلهم اجرهم عند ربّهم وال خوف علیهم و الهم یحزنون (سورة بقرة‪،‬آیة ‪)۶۲‬‬

‫بیشک موء منان ‪ ،‬ویهودیان ویا نصاری ‪ ،‬و بی دینان ‪" ،‬ازینجمله" هرکس که بخدا‬ ‫وروز آخرت ایمان آرد وعمل نیکو انجام دهد ‪ ،‬اجر وپاداش اونزد خداوند محفوظ‬ ‫است ‪ ،‬ونه برآنها ترسی باشد ونه اندوهگین شوند‪.‬‬

‫معیارنیکی وراه جنا ت ازعذاب الهی همانا امیان بخدا وروزآخرت واجرا ی عمل نیکوست‪.‬‬ ‫ولوان ّهم آمنواواتّقوا لمثوبة عنداهلل خیرط لوکانوا یعلمون‬

‫( سورة البقرة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۰۳‬‬

‫واگرایشان ایمان می آوردند وتقوی اختیارمیکردند یقینا ثواب بنزد خدا بهتر بود کاش‬ ‫میدانستند‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪175‬‬

‫میثاق بنی اسرائیل‬ ‫بنی اسرائیل دین موسی (ع) را پذیرفته بودند وبارها ازودرخواست منودند تا کتابی را‬ ‫برامیان بیارکه طبق احکام آن عمل مناییم‪ .‬وبه این امربا موسی (ع) تعهد منوده بودند‪.‬اما بعد‬ ‫ازنزول تورات به این تعهدات خود هیچگونه ارزشی قایل نشده ‪ ،‬عهد شکنی منودند ‪ .‬بنا‬ ‫برهمین عهد شکنی خداوند توبیخا کوه را باالیشان پایین منودوازترس به قبول احکام تورات‬ ‫تن دادند‪.‬این هم امتحان الهی بود و آنها با وجود این هم به احکام تورا ت پاپندی ننمودند‪.‬‬ ‫واذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطورط خذو ما آتیناکم بقوة و اذ کروا مافیه‬ ‫لعلکم تتّقون ( سورة بقرة‪ ،‬آیة ‪) ۶۳‬‬ ‫بیاد آرید زمانیراکه از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را باالیتان برداشتیم"گفتیم"آنچه"احکام‬ ‫" را بشما دادیم به جدیت بگیرید وآنچه دران هست بیاد داشته باشید"فراموش نکنید‬ ‫ویا در نطر داشته باشید" ‪ ،‬تا متقی شوید "خودرا از گناه نگهدارید‪".‬‬

‫یهودیان بنا بر حس قومیت وا فتخار به آبا و اجداد‪ ،‬تکبر و غرور‪ ،‬هوی پرستی وامتیاز طلبی‬ ‫‪ ،‬و ماده پرستی از احکام الهی پیروی ننمودند‪ .‬آنها نه تنها به قرآن و پیامبر آخرین امیا ن‬ ‫نیاوردند‪ ،‬بلکه به احکا م تورا ت هم پا بندی نداشتند‪.‬‬ ‫درین حکا یت قرآنی نکتهء ظریفی وجود دارد‪.‬کسیکه کوه باالی ا و فرود آ ید و ظاهرا ا‬ ‫حکام الهی را به زبان بپذیرد وامیان ا و فقط موقتی بوده قلبا به آن را ضی نباشد‪ ،‬چگونه‬ ‫هدایت خواهد شد‪ .‬آنکه قلبا از خدا ترس نداشته باشد و مادیات و قدرت و لذات وعیش‬ ‫وعشرت دنیا چشم هایشرا خیره ساخته دیگر ا ز تطبیق احکام الهی فرارمیکند‪ ،‬زیرا درا ن‬ ‫صورت امتیا زا ت خود را از دست میدهد‪.‬ا گر کوه باالیش فرود آورده شود ‪ ،‬با زهم به‬ ‫پیروی ا زا حکام الهی تن در منیدهد‪ .‬یعنی پیروی از احکام الهی چنان در نظر ایشان سنگینی‬ ‫خواهد منود گویا کوه باالیشان فرود آید‪.‬این به علتیست که پیرو هوا و هو س و نفس و‬ ‫شهوت شده ا ند‪.‬‬ ‫حقیقت امر اینست که مجرمین ومفسدین هرگزمنیتوانند ازمحاسبه الهی فرارکنند ویگانه را‬ ‫ه جنات ازعذاب الهی پیرو ی ازاحکام الهیست‪.‬‬ ‫(خذو ما آتیناکم بقوة و الذکروا مافیه لعلکم تتقون)‬

‫در هرقدم و حرکت خویش و هرموقف و گفتار خویش باید مواظب بود که از دایره قانون الهی‬ ‫بیرون نگردیده احکا خداوند مد نظرتان باشد تا متقی شوید وازعذاب اخروی جنات یابید‪.‬‬ ‫بقوة ّو‬ ‫واذ نتقنا الجبل فوقهم کان ّه ظ ّلة ّو ظنّواان ّه واقع بهم ج خذو ما آتیناکم ّ‬


‫‪176‬‬

‫اذکروا ما فیه لع ّلکم تتّقون‬

‫تقوی‬ ‫(سورة االعراف ‪ ،‬آیة ‪)۱۷۱‬‬

‫ویاد کن روزی راکه برداشتیم کوه را باالی ایشان چون سا یبانی وگمان کردند که آن‬ ‫کوه خواهد افتاد ‪ ،‬برای شان گفتم ‪ :‬جدی بگیرید آنچه را"احکام" به شما دادم ویاد‬ ‫کنید "فراموش ننمایید" آنچه"احکام" دروست تا ازعذاب پناه گردید‪.‬‬

‫زاهدان اهل کتاب‬ ‫یهود ان به سبب کینه وعداوت در برابراسالم ومسلمانان با مشرکین عالیق دوستی داشتند‪.‬‬ ‫ازجمله اقوام وقبایل ماحول مسلمانان ‪ ،‬یهودان ومشرکین بیشترازهمه با مسلمانان دشمنی‬ ‫میورزیدند‪ ،‬رسول اهلل ( ص) بنا بر دشمنی واذیت وآزارمشرکین مکه به مدینه منوره هجرت‬ ‫فرمودند‪،‬حتی بقتل پیامبرخدا برامدند ولی خداوند اورا جنات داد‪ .‬یهودان هم ازهیچگونه‬ ‫اقدامات ناروا و حترکات دربرابرمسلمانان دریغ ننمودند ‪ ،‬درحالیکه خودرا متدین وپیروکتاب‬ ‫های آسمانی میشمردند وا فتخارداشتند که آبا واجداد آنهاپیامبران ودوستان خدایند‪.‬باملقابل‬ ‫درحالیکه نصاری هم به کفر مبتال وبا مسلمانان حسد وکینه داشتند وعروج مسلمانان را‬ ‫حتمل منیتوانستند ‪ ،‬با آنهم استعداد قبول حق دروجود ایشان بیشترازدو فرقه دیگر بود ‪ .‬علت‬ ‫آن این بود که آنها مبقایسه بااقوام دیگربه علم ودانش متایل داشتند ودانشمندان وکشیشان‬ ‫‪ ،‬ومردم زاهد ‪ ،‬رقیق القلب ‪ ،‬متواضع ‪ ،‬گوشه نشینان و راهبان در بین آنها دیده میشد ‪،‬‬ ‫ازعذاب اخروی ومحشر و حساب و کتاب میترسیدند وقلبا به آمرزش گناهان شان رغبت‬ ‫داشتند‪ .‬بنا بر همین خصلت ها ی نیک ‪ ،‬استعداد هدایت ‪ ،‬شنیدن کال م حق وقبول حق‬ ‫دران ها موجود بود‪ .‬بناء مبقایسه با یهودیان و مشرکین عده بیشترآنها به اسالم گراییدند‪.‬‬ ‫معامله وعکس العمل قیصرروم ‪ ،‬جناشی پادشاه حبشه ‪ ،‬ومقوقس پادشاه مصردربرابردعوت‬ ‫رسول اهلل موء ید ِاین حقیقت است‪.‬هنگامیکه تعدادی ازمسلمانان به علت ظلم وستم‬ ‫مشرکان مکه مجبوربه هجرت شده به حبشه رفتند ‪ ،‬مشرکین به جناشی هم پیغام فرستادند تا‬ ‫مسلمانان را درحبشه جا ندهد‪ .‬روزی جناشی هیئتی ازمسلمانان را بحضورخویش خواست‬ ‫ازان ها درمواردیکه مشرکین پیغام داده بودند پرسش منود‪.‬‬ ‫برعالوه موارد دیگردرمورد عیسی (ع) هم ازان ها سوال منود‪.‬حضرت جعفر (رض) بجواب این‬ ‫سوال چند آیت ازسورهء مرمی را قرائت وعقیده خودرا درین مورد بیان کرد‪.‬این بیان باالی‬ ‫جناشی تاثیر منوده اظهارمنود که(آنچه در مورد عیسی (ع) بیان شده کامال را ست و درست‬ ‫است‪ ).‬جناشی بنا بر بشارت های کتا بهای آسمانی ‪ ،‬محمد(ص) را همان پیغمبر موعود‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪177‬‬

‫خواند‪.‬‬ ‫چند سال بعد ازهجرت ‪ ،‬پادشاه حبشه هیئتی رامتشکل ازهفتاد نفرعیسویانیکه جدیدا‬ ‫مسلمان شده بودند‪ ،‬بحضوررسول اکرم (ص) فرستاد‪.‬آنهابعدازینکه به مدینه رسیدند با‬ ‫شنیدن کالم خدا بی اختیار اشک ازچشمان شان جاری شد وگفتند‪(:‬ر ّبنا آم ّنا فاکتبنا مع‬ ‫الشاهدین‪).‬‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫ولتجدن اقربهم‬ ‫ولتجدن اشدّ النّاس عداوة ل ّلذین آمنوا الیهود والّذین اشرکوا‬ ‫ّمو ّدة ل ّ ّلذین آمنوا الّذین قالواان ّا نصری ط ذالک ّ‬ ‫قسیسین ورهبانا ّو ان ّهم‬ ‫بان منهم ّ‬ ‫الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع م ّما‬ ‫ال یستکبرون*واذا سمعوا ما انزل الی ّ‬ ‫عرفوا من الحق یقولون ربّنا آمنّا فاکتبنا مع الشهدین*ومالنا ال نوء من باهلل وما‬ ‫جاءنا من الحق و نطمع ان یّد خلنا ربّنا مع القوم الصالحین* فاثابهم اهلل بما قالوا‬ ‫جنّت تجری من تحتها االنهار خلدین فیهاط وذالک جزاءالمحسنین (سورة مائدة ‪،‬‬ ‫آیات ‪) ۸۵-۸۲‬‬

‫یقینا یهود و مشرکان را شدید ترین دشمنان در حق مؤمنان خواهی یافت ‪ ،‬و‬ ‫نزدیکترین مردم در دوستی با مؤمنان کسانی را خواهی یافت که گفتند ما نصارائیم‬ ‫زیرا بعضی ازانها دانشمندان وگوشه نشینانند وآنها تکبر نمیکنند‪ .‬چون آنچه" آیات‬ ‫قرآن " راکه به پیامبرنازل کردیم بشنوند ‪ ،‬دیدگان شانرابه سبب درک حقایق اشکبارا‬ ‫ن مشاهده میکنی ‪ .‬میگویند ‪ :‬پروردگارا !ایما ن آوردیم ‪ ،‬مارا درزمرهء شاهدان بنویس‬ ‫!‬ ‫چرابخدا وآنچه ازحق" دین حق یا کتاب برحق" برای ما آمده است ایمان نیاریم ‪ ،‬در‬ ‫حالیکه طمع داریم تا پروردگارما ‪ ،‬مارا شامل صالحان سازد‪ .‬پس خداوند به سبب‬ ‫این سخن " دعا" پاداش داد برایشان بوستانهاییراکه جویبارها دران جاریست وتاابد‬ ‫دران خواهند ماند‪ .‬اینست مکافات نیکو کاران‪.‬‬

‫انسانیکه رقیق القلب است وازعذاب و مواخذه الهی ترس دارد ویا حد اقل استعداد و حوصله‬ ‫شنیدن سخن حق را داردو در جستجوی حقایق است ‪ ،‬هدایت میگردد‪ .‬انسان متکبر اصال‬ ‫به سخن کس گوش منیدهد و حوصله شنیدن آنرا ندارد ‪.‬همچنین انسان حسود و کینه توز‪،‬‬ ‫خوبی های دیگرا ن را حتمل منیکند‪ .‬پس ایگونه مردم آماده هدایت نخواهند بود‪.‬‬ ‫به همین دلیل است که امروز در اروپا و امریکا تعداد مسلمانان به سرعت ازدیاد می یابد و‬ ‫روزانه بسی محصلین ‪ ،‬دانشمندان و محققین ‪ ،‬اجنینیرا ن و داکتران ‪ ،‬معلمین و استادان‬ ‫دانشگاه ها به اسالم میگرایند‪ .‬امروز بهترین علمایی دراروپا و امریکا وجود دارند که به‬ ‫لسان انگلیسی قرآن را تفسیر میکنند و داعیان مخلص ومؤثری اند‪.‬‬


‫‪178‬‬

‫تقوی‬

‫نیکوکاران اهل کتاب‬ ‫متام اهل کتاب یکسان نیستند بلکه دربین مسخ شده گان واشقیا ‪ ،‬مردم نیک وسعید هم‬ ‫وجود دارد که توفیق قبول حق را دریافته به اسالم میگرایند و درراه خدا با همه توان خویش‬ ‫استقامت میورزند‪ .‬دربین شان اف��رادی هست که شبانه ازبسترنرم وخواب عمیق خویش‬ ‫برخاسته وضومنوده با کمال خضوع وخشوع وتذ لل به پیشگاه خدا می ایستند وپیشانی‬ ‫نیازبرزمین میگذارند ودر منازباخدای خویش رازونیزمی منایند‪ .‬قرآن یعنی کالم خدارا‬ ‫قرائت میکنند ‪ ،‬به روزآخرت امیان دارند وازروزقیامت میترسند‪ .‬خود نیکوکاروپرهیزگاراند‬ ‫ودیگران را به نیکی دعوت و ازبدکاری منع مینمایند‪ .‬به اجنام امورنیک جدیت بخرج داده‬ ‫بردیگران سبقت میجویند‪.‬‬ ‫نیکوکاری واعمال خیرایشان هرگزضایع نخواهد شد و خداوند دوبرابراجروثواب برایشان‬ ‫اعطا خواهد منود ‪ .‬خداوند ازحال این پرهیزگاران کامال با خبر است وازمردم نیکوکاریهود‬ ‫که به اسالم میگرایند آگهی دارد‪.‬‬ ‫لیسوا سواء ط من اهل الکتاب ا ّمة قائمة یّتلون آیات هلل آناءالّیل وهم یسجدون*‬ ‫یؤ منون با هلل و الیوم اآل خر و یأ مرون با لمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون‬ ‫فی الخیرات ط و اولئک من الصالحین* وما یفعلوا من خیر فلن یّکفروه ط واهلل‬ ‫علیم با لمتّقین (سورة آل عمران ‪ ،‬آیات ‪)۱۱۵-۱۱۳‬‬ ‫اهل کتاب یکسان نیستند ‪ ،‬گروهی اند استاده "بحق و نیکوکاری " که دردل شب‬ ‫برخاسته آیات خدارا میخوانندو سجده مینمایند " نماز میگذارند " بخدا و روز جزا‬ ‫ایمان دارند و امر بمعروف و نهی از منکر میکنند ‪ ،‬ودر نیکی ها سبقت مینمایند‪.‬این‬ ‫گروه ازنیکو کاران اند‪ .‬وهرکارنیکی که انجانم دهند ضایع نخواهد شد‪ .‬وخد"ا از‬ ‫"احوال " پرهیزگاران واقف است‪.‬‬


‫)ج( ادخ دودح زا یوریپو یوقت‬

‫‪179‬‬



‫‪181‬‬

‫پاداش متقیان‬ ‫زندگی دنیا درمقایسه با نعمات اخروی حیثیت بازی و ساعت تیری را دارد ‪ ،‬مرگ در‬ ‫پشت سر هرفرد انسان کمین گرفته و هیچ کس ازان جنات نداردودیر یا زود ایندنیا را پشت‬ ‫سر گذاشته سفر آخرت را آغاز مینماید ‪ ،‬امیان و عمل نیکو و تقوی و پرهیزگاری سرمایه و‬ ‫زادراه این سفر است‪ .‬دنیا مزرعه آخرت است و هرچه خوب یا بد میکارید آنرا میدروید‪.‬‬ ‫مردم هرروز مرگ همنوع خودرا بچشم سر مینگرند ولی برای آینده خود اندکی تعمق و‬ ‫تفکر منی منایند‪ ،‬مخصوصا کسانی که چشمان شان را متاع دنیا خیره ساخته و در زراندوزی‬ ‫چنان ازخود بیگانه شده اند که نه خدا را بیاد می آورند ونه هم از عواقب زشت کاری‬ ‫هایشان خوف دارند و نه مجازات و مکافاتی را تصور مینمایند‪.‬اما باید دانست که هر عمل‬ ‫عکس العملی و هرنیکو یی پی آمد حسنه ای دارد ‪.‬‬ ‫ال االحسان ‪ ،‬لیس لال نسان ا ّ‬ ‫"هل جزاء اال حسان ا ّ‬ ‫ال ما سعی ‪ ،‬وسیعلم الّذین ظلموا‬ ‫شررایّره"‬ ‫ای منقلب یّنقلبون ‪ ،‬فمن یّعمل مثقال ذ ّرة خیرایّره و من یّعمل مثقال ذ ّرة ّ‬ ‫نیکویی و نیکو کاری هرگز گم نخواهد شد و مجازات و مکافات امر حتمیست‪ .‬نتایج‬ ‫اعمال هرکس در همین دنیا ورنه در آخرت حتما برایش می رسد‪.‬‬ ‫ی��ادم از کشته خویش آمد وهنگام درو‬

‫م���زرع س��ب��ز ف��ل��ک دی���دم و داس م��ه نو‬

‫حافظ‬ ‫خون ناحق دست از دامان قاتل برنداشت‬

‫دی��ده باشی لکه ه��ای دام��ن قصاب را‬


‫‪182‬‬

‫تقوی‬

‫توفیق هدایت‬ ‫خداوند به برکت تقوی دردلهای مؤمنان پرهیزگار نوری راقرارمیدهدکه به وسیله آن ذوقا‬ ‫ووجدانا حق وباطل و نیک وبد راازهم تفکیک منوده بتوانند‪.‬‬ ‫پروردگاربرای بنده پرهیزگار بصیرت ‪ ،‬فهم ‪ ،‬درایت و فراست می بخشد تا نیک را ازبد‬ ‫متیز مناید وضمیرش بانورهدایت روشن میگردد تا جاییکه ملکه ای بحیث وجدان درنهادش‬ ‫تقویه شده اورا از کارهای زشت و نا پسند بازداشته به نیکو کاری ترغیب مینماید‪.‬‬ ‫یایّها الّذین آمنواان تتّقوااهلل یجعل لّکم فرقانا ّو یک ّفرعنکم سیّئاتکم ویغفرلکم ط‬ ‫واهلل ذوالفضل العظیم (سورة االنفال ‪ ،‬آیة ‪)۲۹‬‬ ‫ای مؤمنان ! اگر ازخدا بترسید وسیله ای برای جدایی حق از باطل برایتان قرار میدهد‬ ‫وازگناهانتان درمیگذرد وشمارامی آمرزد‪،‬وخدا صاحب فضل بزرگ است‪.‬‬

‫فرقان یعنی فصل بین حق و باطل و هرکه تقوی اختیار منوده از اوامر الهی پیروی و از نواهیش‬ ‫پرهیز کند مبعرفت و شناخت حق توفیق حاصل مینماید و این سبب کامیابی‪،‬نصرت ‪،‬‬ ‫جنات ‪ ،‬و مخرجش از امور دنیا ‪ ،‬سعادتش در روز قیامت ‪ ،‬ومحو گناهانش گردیده خداوند‬ ‫گناهانش را می آمرزد و رحمت خداشامل حالش میگردد و سبب نیل به ثواب اهلل اجلزیل‬ ‫میشود‪.‬طوریکه میفرماید‪:‬‬ ‫یاایها الّذین آمنوااتّقوااهلل وآمنوا برسوله یؤتکم کفلین من ّرحمته ویجعل لّکم نورا‬ ‫تمشون به و یغفر لکم ط واهلل غفور ّرحیم ( سورة احلدید ‪ ،‬آیت ‪) ۲۸‬‬ ‫ای مؤمنان " به پیامبران گذشته " ! ازخدا بترسید وبه رسول او" محمد" ایمان بیاورید‬ ‫تا رحمت خویش رابرایتان دوچند ارزانی نماید وروشنایی ای برایتان اعطانماید که‬ ‫باآن را ه روید " هدایت گردید" و"گناهان" شمارا مغفرت نما ید ‪ ،‬و خدا بخشاینده‬ ‫ء مهربان است ‪.‬‬

‫گرچه این آیت دررابطه با اهل کتاب که به موسی (ع) و عیسی (ع) امیان دارند نازل شده‬ ‫ولی حکم آن عام است ‪.‬‬ ‫متقیان همیشه ترس خدا دردل شان موجود بوده ‪ ،‬وسوسه شیطان برانها اثر منیاندازد زیرا با‬ ‫کمی غفلت خدارا بیاد می آورند و بیداری خاصی در ضمیرشان هویدا میگردد واز سراجنام‬ ‫اعمال بد میترسند و خداوند برایشان بصیرت میدهد تا خوب راازبد تفکیک منایند وهدایت‬ ‫شوند‪.‬اما حالت کسانی که ازخدا ترس ندارند طوریست که شیاطین مثل برادربه آنها قربت‬ ‫داشته ایشان را دوامداربه بدکاری میکشاند‪.‬شیطان درکش منودن او و دوستانش درگنهگاری‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪183‬‬

‫هیچ کوتاهی منیورزد‪.‬‬ ‫مسهم طائف ّمن ّ‬ ‫ّ‬ ‫الشیطان تذ ّکروافاذاهم ّمبصرون* واخوانهم‬ ‫ان الّذین اتّقوااذا ّ‬ ‫ثم ال یقصرون (سورة االعراف ‪ ،‬آیات ‪)۲۰۲-۲۰۱‬‬ ‫الغی ّ‬ ‫یمدّ ون فی ّ‬

‫پرهیزگاران وقتی گرفتاروسوسه شیطانی شوندخدارایادمیکنند‪،‬پس ناگهان بصیرت‬ ‫میابند‪.‬وبرادران"کفار" ا یشان در گمراهی میکشانندو کوتاهی نمیکنند‪.‬‬

‫سخاوت و انفاق یکی از خصوصیت های متقین و سبب هدایت در مسیر حق میباشد‪،‬مؤمن‬ ‫راستین وپرهیزگارنه تنها ازراه حالل کسب میکند بلکه ازما میلک خود در راه خدا مصرف‬ ‫مینماید تا خودرا پاکیزه سازد واز بخل و حرص و آز و دنیا پرستی وریا دورگردد‪،‬به مکافات‬ ‫ومجازات اعمال باوروازرحمت خدا امیدواروازعذابش حذردارد و متیقن است که طریق‬ ‫جنات همان پیروی ازقرآن و سنت نبویست ‪.‬خداوند برای چنین مردم توفیق داده درمسیراسالم‬ ‫با شوق وعالقه ورغبت پیش میروند ومردم بخیل ومتکبرومغرورازنعمت هدایت محروم‬ ‫میگردند‪.‬‬ ‫فسنیسره للیسری* و ا ّما من بخل‬ ‫فا ّما من اعطی و اتّقی* و صدّ ق بالحسنی*‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫فنیسره للعسری* و ما یغنی عنه ماله اذا تر ّدی*‬ ‫و استغنی*‬ ‫وکذب بالحسنی* ّ‬ ‫تلظی* الیصلهآ ا ّ‬ ‫ان لنا لآل خرة واالولی* فانذرتکم نارا ّ‬ ‫ان علینا للهدی* و ّ‬ ‫ّ‬ ‫ال‬ ‫االشقی* الّذی ّ‬ ‫کذب و تولّی* و سیجنّبها االتقی* الّذی یؤتی ماله یتزکی ( سورة‬ ‫الّیل ‪ ،‬آیات ‪)۱۸-۵‬‬

‫پس هرکه عطاکرد و پرهیز گاری نمود و پاداش نیک را باور داشت پس اورا برای‬ ‫رسیدن به سرای آسایش توفیق دهیم و اما هرکه بخل ورزید و خود را بی نیاز شمرد‬ ‫و پاداش نیک را درو غ نسبت نمود ‪ ،‬پس توفیق دهیم اورا برای رسیدن به سرای‬ ‫دشواری ‪ .‬ومالش هیچ ازوی دفع نکند وقتی که نگونسار افتد ‪ .‬یقینا برما الزم است‬ ‫راه نمودن او و یقینا برای ماست آنجهان و این جهان ‪ .‬پس ترسانیدم شمارا از آتش‬ ‫شعله ور‪ ،‬درنیاید دران آتش مگر بدبخت ترین آدم ‪ ،‬آنکه دروغ شمرد و روگردان‬ ‫شد وپرهیزگارترین مردم ازان آتش یکسو داشته خواهد شد ‪ ،‬آنکه مالش را میدهد‬ ‫تا پاک نفس گردد‪.‬‬


‫‪184‬‬

‫تقوی‬

‫خیرو برکت در تقواست‬ ‫خ��داون��ددروازه های خیروبرکت ونعمات دامیی راکه آثارفاضله آن وافراست ‪ ،‬بروی‬ ‫مؤمنین پرهیزگاربازمینماید ومکذبین رامهلت میدهد تا مراحل مصائب ومشکالت و‬ ‫آسایش ونعمات رابطوراستدراج سپری کنند ‪.‬اگر هنوز به کجروی ادامه دادند بسبب طغیان‬ ‫وسرکشی و بدکاری به سقوط و عذاب دنیوی واخروی گرفتارمیگردند‪.‬‬ ‫طغیان وسرکشی فرعون یک مدت ادامه یافت وکسی هم تصورنداشت که فرعون روزی‬ ‫طعمه امواج دریا میگردد‪ .‬کسی هم گمان منیکرد که دو قدرت بزرگ روم و فارس بدست‬ ‫چند نفرمسلمان ظاهرا ناتوان وفقرزده فتح گردد و کسی هم تصورنداشت که بزرگترین‬ ‫قدرت نظامی دنیا یعنی روسیه دربرابرمردم مسلمان وگم نام افغانستان به شکست مواجه‬ ‫شود‪.‬‬ ‫ّبی ا ّ‬ ‫والض ّراء لعلهم ّ‬ ‫ّ‬ ‫ثم‬ ‫الاخذنااهلهابالبأساء‬ ‫یض ّرعون * ّ‬ ‫وماارسلنا فی قریة ّمن ن ّ‬ ‫قالواقدمس آباءنا ّ‬ ‫الس ّراء فاخذناهم‬ ‫السیّئةالحسنةحتّی عفوا ّو‬ ‫ّ‬ ‫الض ّراء و ّ‬ ‫بدّ لنامکان ّ‬ ‫ّ‬ ‫بغتة وهم الیشعرون* ولوان اهل القری آمنواواتّقوا لفتحنا علیهم برکات ّمن‬ ‫السماءواالرض ولکن ّ‬ ‫کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون (سورة االعراف‪ ،‬آیات ‪) ۹۶-۹۴‬‬ ‫ّ‬ ‫ونفرستادیم در هیچ دهی پیامبری را مگر اهل آنرا به سختی و رنج گرفتار ساختیم‬ ‫تا آنها زاری "عاجزی" کنند ‪ ،‬پس ازان بجای محنت برایشان راحت دادیم تا آنکه‬ ‫زیاد شدند " مال و دارایی و لشکر و نفوس شان کثرت یافت" و گفتند ‪ :‬سختی و‬ ‫راحت به پدران ما رسیده بود " ایمان و تقوی و کفر و بدکاری نه بلکه گذشت زمان‬ ‫و جبر تاریخ سرنوشت مارا تعین میکند" ‪ ،‬پس ناگهان گرفتارشان نمودیم و ایشان‬ ‫"از مواخذه " خبر نداشتند‪.‬‬

‫اگر اهل شهرها ایمان می آوردند و پرهیز گار ی میکردند ‪ ،‬در های برکات آ سمان‬ ‫و زمین را بر آنها میگشودیم لکن"پیامبران را" تکذیب کردند‪ .‬پس آنهارا به وبال آنچه‬ ‫میکردند" کفر و معصیت"‪ ،‬مواخذه نمودیم‪.‬‬

‫خداوند متعال انسان هارا بهترین مخلوقات گردانیده برایشان اراده داد تا خوب وبد را‬ ‫تفکیک منوده راه خویش راخود انتخاب منایند وپیامبران را برای رهبری مردم درمسیرحق‬ ‫وقت به وقت فرستاده تامردم را به نیکوکاری امروازمنکرات منع منایند ‪ .‬سنت خداوند بران‬ ‫است که هرگاه پیامبری را به اهل قریه ای ارسال مینماید ‪،‬چون‬ ‫پیامبر آنهارا به عبادت اهلل دعوت و از کفر و انحراف و کجروی و ظلم و فساد منع منود ولی‬ ‫پیامبر را تکذیب منودند و از بد کاری پرهیز نکردند ‪ ،‬آنهارا با روبرو شدن به مشکالت‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪185‬‬

‫و شداید و سختی ها ورجن وتکلیف امتحان میکند تا مکذبین ازغفلت بیدارشده خاضع‬ ‫گردندوازتکبر و خود خواهی بازگردند و تواضع و فروتنی اختیار منوده خداراعبادت منایند‬ ‫‪،‬این نوعی سرزنش است برای اصالح ودرصورتیکه ازراه خود باز نگشتند بعد رجن و تکلیف‬ ‫را با راحت و آسایش وآرامی تبدیل مینماید تااینکه آسایش به وفرت میرسد وکثرت درآسایش‬ ‫و راحت ‪ ،‬مال و ثروت ‪ ،‬لشکر و قدرت ‪ ،‬سلطه و سلطنت ‪ . ..‬پدیدار میگردد تا حدیکه‬ ‫این مفسدین آوان شداید و مشکالت را فراموش منوده همه را به دوران زمان و جبر تاریخ‬ ‫و ایجابات وقت منسوب میدانند ‪ ،‬فلسفه سرایی منوده انسان را مولود دوره های تاریخ و‬ ‫ازنسل شادی معرفی مینمایند وازوجود خدای قادروتوانا انکارمنوده رسالت پیامبران را دروغ‬ ‫می پندارند وبه زنده شدن بعد ازمرگ و آمدن روزآخرت وجزای اعمال ومکافات ومجازات‬ ‫وجنت ودوزخ یقین منی کنند وبه طغیان وسرکشی واستکبارو ظلم و حق تلفی و فساد و‬ ‫بدکاری ها ادامه میدهند آنگاه خداوند عزیز وحکیم ‪ ،‬قدرت های یاغی وباغی را سرنگون‬ ‫ساخته به عذاب دنیوی مبتال میسازد واین سقوط وانقالب وسرنگونی چنان بطورناگهانی به‬ ‫سراغ مفسدین میرسد که ازمقدمات آن چیزی منی فهمند ‪ ،‬چنانچه فرعون درامواج دریا غرق‬ ‫شد درحالیکه خود باغرورو تکبر بسوی دریا میرفت وازسرنوشت خویش چیزی منیدانست‪.‬‬ ‫بسی اقوام بنا بر کفر ومعصیت به عذاب الهی در دنیا مبتال شده اند ولی اگر امیان می آوردند‬ ‫و تقوی و پرهیزگاری اختیارمینمودند ‪ ،‬خداوند دروازه های خیرو برکترا درزمین و آسمان‬ ‫برخ شان بازمیکرد ولیکن پیامبران را تکذیب منودند و با نیکو کاران و محسنین به دشمنی‬ ‫پرداختند و درروی زمین فساد و تباهی برپا منودند ‪،‬سراجنام بنابر همین جنایتکاریها و اعمال‬ ‫زشت مواخذه گردیدند‪.‬‬ ‫با اختیارمنودن امیان وتقوی دروازه های آنگونه نعمات آسمانی وزمینی بازمیگردند که دامیی‬ ‫والینقطع خواهند بود ویاآثارفاضله آن خیلی زیاد ووافرمیباشد و چنان خوشحالی ورفاه‬ ‫نیست که بطورامهال واستدراج برای مکذبین حاصل میشود که درنتیجه آن دردنیا وگرنه‬ ‫درآخرت حتما برای شان وبال میگردد‪.‬‬ ‫هرعمل عکس العملی دارد و هرحرکت عاملی وهرکارنیک پاداشی و در پی هرجرم و فساد‬ ‫مجازاتی مقرراست وباآلخره متام مخلوقات وموجودات خالق و پیداکننده ای دارند ‪ .‬فاعتبرو‬ ‫یا اولی الباب‪.‬‬


‫‪186‬‬

‫تقوی‬

‫اجر حسنات دردنیا وآخرت‬ ‫خداوند کرمی بندگان مؤمن خودرا مورد خطاب قرار داده به تقوی و پرهیز گاری امر می‬ ‫فرماید ‪ .‬تقوی ازایجابات امیان است ‪ ،‬چون خداوند شمارا به نعمت امیان سرفراز گردانید‬ ‫بناء پرهیزگاری منایید‪ .‬هرکه درین دنیا به عبادت خدا پرداخت و نیکوکاری منود پاداشش‬ ‫نیکوست ورزقش واسع و نفسش مطمئنه و قلبش منشرح میگردد‪.‬‬ ‫اگرقدرت های شیطانی شمارا از ازعبادت اهلل منع منودند مطمئن باشید که زمین خدا وسیع‬ ‫است وتسلیم قدرت های طاغی وباغی وشروفساد نگردید وبه سرزمین دیگری هجرت منایید‬ ‫‪ ،‬اجر وپاداش صابران" صبردرقضای الهی‪،‬صبردرتعمیل اوامراهلل ‪،‬صبردرپرهیز ازمعصیت "‬ ‫مکمل وبدون حساب و بیحد وبی اندازه داده خواهد شد‪.‬‬ ‫هرکه دردنیا دربرابردسیسه ها ومکروفریب طاغوت ومفسدین صبرمنود وتقوی اختیارکرده‬ ‫ناامیدنگردیدودرنیمه راه ازمسیرخویش بازنگشت وصابرانه واستوارانه درراه اسالم گام‬ ‫گذاشت ‪،‬اجروپاداش بی پایانش نزدخدا محفوظ است‪.‬‬ ‫قل یا عباد الّذین آمنوااتّقواربّکم ط ل ّلذین احسنوا فی هذه الدّ نیا حسنة ط‬ ‫وارض اهلل واسعة ط ان ّما یو ّفی الصابرون اجرهم بغیر حساب (سورة ال ّزمر ‪ ،‬آیة ‪) ۱۰‬‬ ‫" ای محمد ازجانب خدا به این مردم" بگو ! ای بندگا ن مؤمن ! از پروردگارتان بترسید‬ ‫‪ ،‬برای کسانیکه درین دنیا نیکوکاری نمود ند "حالت نیک" است ‪ .‬و زمین خدا فراخ‬ ‫است ‪ ،‬جز این نیست که پاداش صابران مکمل و بی حساب داده میشود‪.‬‬

‫آز آیت فوق چنین استنباط میشود که نه تنها اجرو پاداش بزرگ و بی حساب برای مؤمنان‬ ‫صابر و پرهیزگار در آخرت داده خواهد شد بلکه در دنیاپاداش نیکو کاری ها به انسان باز‬ ‫میگردداما چشم تنگ دنیادار این حقیقت را دیده منیتواند‪.‬‬ ‫مسلمانان درم��ک��ه معظمه درش��رای��ط دش���واری ق��رارداش��ت��ن��د و رس��ول (ص) ازدس��ای��س‬ ‫ومکرودشمنی کفاردربرابراسالم احساس دلتنگی میکرد‪ .‬خداوند به مسلمانان اطمئنان‬ ‫میدهد که صابروشکیبا باشند وپرهیزگاری منایند که خدا یارومددگارپر هیزگاران ومحسنین‬ ‫است‪.‬ازدسایس کفاردلتنگ نگردید ‪ ،‬خدا با شماست و پیروزی ازآن شماست‪.‬‬ ‫واصبروماصبرک ا ّ‬ ‫ّ‬ ‫یمکرون*ان اهلل مع‬ ‫الباهلل وال تحزن علیهم وال تک فی ضیق م ّما‬ ‫الّذین اتّقوا ّو الّذین هم محسنون (سورة النحل ‪ ،‬آیات ‪) ۱۲۸-۱۲۷‬‬ ‫صبر تو جز به توفیق خدا نیست و بخاطر آنها غمگین مشوو از بد اندیشی “نیرنگ”‬ ‫آنان دلتنگ نباش‪ .‬یقینا خداوندبا پرهیز گاران ونیکو کاران است‪.‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪187‬‬

‫همچنین خداوند میفرماید‪:‬‬ ‫از قدرت وسالح و نیروی کفار نه بلکه از خدا ترس داشته باشید و بدانید که تقوی معیاربرتری‬ ‫وشکست و پیروزیست زیراخداوندقدیریارو مددگارپرهیزگاران است‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫واعلمواان‬ ‫یا ایّها الّذین آمنواقاتلواالّذین یلونکم ّمن الک ّفار والیجدوا فیکم غلظة ط‬ ‫اهلل مع المتّقین (سورة التوبة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۲۳‬‬ ‫ای مؤمنان ! جنگ کنید با کافرانی که به شما نزدیکتر اند و باید در شما خشونتی‬ ‫احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزگاران است‪.‬‬

‫باکفار محارب نزدیکتان قتال کنید و بدانید که خدا با پرهیزگاران است‪ .‬شما تنها منی‬ ‫باشید ‪ ،‬خدا با پرهیزگاران است ‪.‬‬ ‫جهاد فرض کفاییست و با همان کفار محارب صورت میگیرد که به مسلمانان قریب اند‪.‬‬ ‫مثال جهاد در مدینه ‪ ،‬بعد در مکه و بعد درنقاط دور تر و دایره آن وسیع شده میرود‪.‬‬ ‫در دفاع هم همین ترتیب مراعات میشود‪ .‬اول مردمیکه مورد تعرض قرار گرفته اند باید جهاد‬ ‫کنند واگرتوان نداشتند باالی جوامع نزدیکترشان جهاد فرض میگردد و دایره وسیع میشود‪.‬‬

‫خدا وند (ج)ولی متقیان است‬ ‫تقوی و تر س ازخدا وروزقیامت وحساب وکتاب معیار نیکی ووسیله هدایت است‬ ‫وکسانیکه ازعذاب خدا ترس وخوفی دردل ندارند و به جزقدرت ودولت دنیا چیزی راارزش‬ ‫منی دهندودنیا پرست مغرورومتکبراند وبنا برهمین طرزتفکربه ظلم وستم وچوروچپاول‬ ‫وغارت گری و قتل و خون ریزی مصروف اند ودرحق خودوبرمردم دیگرمعامله شان ظاملانه‬ ‫است ‪ .‬این مردم قابلیت هدایت را ازدست داده اند وهمکاری با آنها وپذیرفنت شرایط و‬ ‫پیشنهادات نامطلوب شان ومتایل به آنها سودی ندارد‪.‬‬ ‫خ��داون��د به مسلمانان خطاب میفرماید که اگرچنانچه شما ازش��رای��ط دش��واروش��رارت‬ ‫کفاردلتنگ شده با مردم ظالم وستمگرهمنوا گردید آیا همین راه حل خواهد بود؟ درحالیکه‬ ‫این مردم ستمگریارو مددگارهمدیگراند و به نیکو کاری وصداقت متایل ندارند وبا نیکو‬ ‫کاران هرگز همکاروهمنوا منیگردند‪ .‬اگرازقدرت ولشکرو زروزیوروسرمایه های آنها امیدی‬ ‫دردل میپرورانید باید بدانید که ایشان هرگز با وسایل مادی منتوانند عذاب خدا را دفع منایند‬ ‫وبا خدا مقابله منایند‪ .‬درحالیکه خدا ولی ودوست ومددگارپرهیزگاران است وهرکه تقوی و‬ ‫پرهیز گاری اختیار منود د ردنیا مورد نصرت الهی قرارگرفته فتح ونصرت وعزت و پییروز ی‬


‫‪188‬‬

‫تقوی‬

‫نصیبش میگرددودرآخرت ازعذاب دوزخ جنات یافته داخل بهشت خواهد شد‪.‬‬ ‫ان ّهم لن یّغنوا عنک من اهلل شیئاط و ّ‬ ‫ان الظالمین بعضهم اولیا ء بعض ج واهلل ولی‬ ‫المتّقین ( سورة اجلاثیة ‪ ،‬آیة ‪) ۱۹‬‬ ‫یقینا ایشان هیچ عقوبت خدارا از تو دور کرده نخواهند توانست ‪ ،‬بدون شک بعضی‬ ‫از ستمگاران ولی " همکار و دوئست و کار ساز " همدیگر اند ‪ ،‬خدا ولی متقیان‬ ‫است‪.‬‬

‫متقیان کامیا ب و رستگار اند‬ ‫کامیابی وفتح ونصرت الهی دردنیا ورستگاری وجنات ازعذا ب خدا ودخول بهشت‬ ‫درآخرت نصیب کسی ا ست که فی احلال مطیع باشد‪ ،‬ازتقصیرات گذشته اش اظهار ندامت‬ ‫کند واز خدا بترسد وتوبه کند وازکارها ی ناروا پرهیز مناید‪.‬‬ ‫ومن یّطع اهلل و رسوله ویخش اهلل و یتّقه فا و لئک هم الفا‬

‫ئزون (سورة ال ّنور ‪ ،‬آیة ‪)۵۲‬‬

‫هرکه از خدا ورسولش فرامان برداری کند ‪ ،‬و از خدابترسد واز عذاب او تعالی حذر‬ ‫نماید ‪ ،‬پس این ها همان بمراد رسیدگان اند‪.‬‬

‫خداوند برای انسان ها عقل سلیم و فطرت نیکو بخشید تا نیک را از بد تفکیک منایند و‬ ‫پیامبران را با کتاب برای هدایت بشریت فرستاد ‪ .‬هرکه نفس را از پلیدی ها پاک ساخت‬ ‫و پرهیزگاری اختیار منود در دنیا و آخرت رستگارشد و هرکه زیر بار گناهان غرق شده و به‬ ‫بیراهه رفت به ذلت و رسوایی و زبون حالی دنیوی و اخروی گرفتار گردید‪.‬‬ ‫سواها* فالهمها فجورها و تقواها* قد افلح من ذ ّکاها* وقد خاب من‬ ‫ونفس ّوما ّ‬ ‫دساها (سورة الشمس ‪ ،‬آیات ‪) ۱۰-۸‬‬ ‫ّ‬ ‫قسم به نفس آدمی وبه آن ذاتی که درست اندامش نمود ‪ ،‬پس خداوند شناخت گناه‬ ‫اورا و تقوای اورا در دلش انداخت ‪ ،‬یقینا رستگار شد آنکه نفس را پاکیزه ساخت و‬ ‫زیانکار شد کسی که آنرا " زیر گناهان " به اسفل السافبین برد‪.‬‬

‫خداوندمتعال مؤمنین را به تقوی و قول سدید در متام حاالت در سر و عالنیه امر میفرماید‪.‬‬ ‫قول و سخن محکم و استوار یعنی قول موافق صواب مثل ق��راءت قرآن کرمی ‪ ،‬ذکر ‪ ،‬امر‬ ‫باملعروف ونهی از منکر ‪ ،‬تعلیم وتعلم علم وحرص به اصابت صواب همچنان قول سدید‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪189‬‬

‫مثال سخن مالمی ‪ ،‬لطافت کالم ‪ ،‬لطف و شفقت و دلسوزی در مخاطبه و سخنی که متضمن‬ ‫نصیحت و اصالح باشد‪.‬صالح اعمال بنابر تقوی وسخن سدید وراست و درست مرتب‬ ‫میگردد‪ .‬صالح اعمال و طریق قبول آن تقوی و‬ ‫پرهیزگاریست ( امنا یتقبل اهلل من املتقین) (اآلیه ) تقوی سبب توفیق بر عمل نیکو و صالح‬ ‫اعمال وعدم تقوی عامل فاسد شدن اعمال و عدم قبول آن میباشد‪ .‬راستگویی وصداقت‬ ‫درگفتارعامل صداقت درکرداراست‪ .‬زیرا اگراراده قلبی با زبان توافق‬ ‫داشته باشد ‪ ،‬انسان مطابق گفتارخویش عمل مینماید‪ .‬ازطرف دیگرسخن سنجیده ومطابق‬ ‫به حق و حقیقت عامل هدایت مردم به راه راست میگردد‪ .‬بحث روی فلسفه های دروغین‬ ‫وبی اساس و تبلیغات نادرست ‪ ،‬دروغ پردازی وغیبت وبهتان بجزفساد وتباهی ارمغانی برای‬ ‫جامعه نخواهد داشت‪ .‬پیروی ازاحکام خدا وسنت پیامبرعامل رستگاری و پیروزی بزرگ‬ ‫در دنیا و آخرت است‪.‬‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوااتّقوااهلل و قولوا قوال سدیدا* یصلح لکم اعمالکم ویغفرلکم‬ ‫ذنوبکم ط و من یّطع اهلل و رسوله فقد فاز فوزا عظیما (سورة االحزاب ‪ ،‬آیات ‪) ۷۱-۷۰‬‬ ‫ای مؤمنا ن ! از خدا بترسید و سخن استوار وراست بگویید ‪ ،‬تا “خدا “ اعمالتان را‬ ‫صالح گردا ند وگناهانتانرا بیامرزد ‪ .‬هرکه از خدا و رسولش فرمانبرداری نماید ‪ ،‬یقینا‬ ‫موفق به پیروزی عظیم گردید‪.‬‬

‫ای مؤمنان !از خدا بترسید و تقوی و پرهیزگاری اختیار منایید و سخن راست ودرست ومحکم‬ ‫به زبان آرید‪ .‬تقوی میوه وثمره امیان است کسی که خدارا را شناخت دیگرغیراوازهیچ‬ ‫قدرتی ترس و امیدمنی داشته باشد وعزت و آبروی خود را درعبادت اهلل جستجو منوده درمتام‬ ‫زندگی حساس بوده ازبدکاری ها اجتناب و نیکو کاری اختیارمینماید ‪ ،‬او نه تنها خود‬ ‫نیکوکاراست بلکه دیگران را به نیکو کاری امروازبدکاریها منع مینماید‪ .‬سخن نیکووراست‬ ‫ودرس��ت میگوید ‪ ،‬سخنش ازدل برخاسته بردل مینشیند وازدروغ و بهتان ‪ ،‬و غیبت و‬ ‫بدگویی ودشنام و لعن و طعن اجتناب مینماید ‪ ،‬سخن نیک میگوید و یا خاموش میباشد‬ ‫‪ ،‬حق میگوید و ازحق دفاع مینماید و موقف نیکو دارد ‪ ،‬خدارا ذکرمیکند و قران میخواند‬ ‫و سخنش اصالح و نصیحت و اندرزاست ووسیله اصالح خود و دیگران‪ .‬سخن راست‬ ‫اینکه از قرآن و سنت پیامبر منشأ میگیرد وسرسری و گنگ و مبهم وگمراه کننده نیست‬ ‫بلکه سخن نیکو ومالمی و دلنشین و دلسوزانه است وازفریب ودوکه و تبلیغات وخود ستایی‬ ‫و خود غرضی و تعرض به آبرو و عزت برادر مؤمنش نیست‪ .‬بسی مردم غیبت و بهتان را‬ ‫سیاست نام مینهند وریخنت آبروی مسلمان را حق گویی ‪.‬قول سدید یعنی سخنی که به آن‬ ‫خود عمل داشته باشی نه اینکه دیگران را به اجنام کاری دعوت کنی که خود بآن هرگز پابند‬


‫‪190‬‬

‫تقوی‬

‫منی باشی‪ .‬ثمره امیان و تقوی اصالح اعمال و مغفرت گناهان است که همین مغفرت گناهان‬ ‫فوز ورستگاری عظیم است‪ .‬مغفرت گناهان و دخول جنت بزرگترین رستگاریست‪ .‬گرچه‬ ‫امیان و تقوی وسیله کامیابی و فتح و نصرت دردنیا هم است وپیروزی دنیوی وفتح قریب‬ ‫چیزی دوست داشتنی است ولی فوزعظیم همان مغفرت و دخول در بهشت جاودان است‪.‬‬

‫تقوی بهترین زینت‬ ‫خداوند همه وسایل و ذرایع معیشت انسان را درروی زمین فراهم ساخته است که‬ ‫نشانه قدرت و فضل و رحمت اوست‪.‬انسانها با استفاده ازهمین منابع ‪ ،‬انواع واقسام البسه‬ ‫را تهیه وتولیدمینماید‪ .‬چون خداوندکرمی خالق این منابع طبیعی بشمول انسانهاست ‪ ،‬بناء‬ ‫همه پیشرفتها وترقی ومتدن در روی زمین دال برقدرت و عظمت اوتعالی اند ‪.‬‬ ‫لباس وسیله ایست برای پوشانیدن عورت و برای زیب و زینت ‪ ،‬اما بهترین لباس و زیب‬ ‫زینت انسان‪ ،‬تقوی و پرهیزگاری اوست ونیکو کاری و تزکیه نفس بهترا زهمه زینت‬ ‫هاست‪ .‬پرهیزگاری بهترین زینت وتقوی تاجیست پر افتخاربر سر انسانیت ‪.‬‬ ‫تفکر در آفاق و انفس وزیبایی های خلقت به شمول مواد خام و تولیدات پوشاکه انسان را‬ ‫در مسیر خداشناسی رهنمایی مینماید‪ .‬همه پدیده ها آیات الهی اند و آموزنده و پرازپند‬ ‫و اندرز ‪ ،‬هر قدر تخنیک و تکنالوژی پیش میرود واختراعات و اکتشافات صورت میگیرد‬ ‫انسان به آثار خلقت خدا بیشتر پی میبرد وازان پند میگیرد‪.‬‬ ‫یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یّواری سوآتکم و ریشا ط و لباس التقوی ذالک‬ ‫خیر ط ذالک من آیات اهلل لع ّلکم ّ‬ ‫یذکرون ( سورة االعراف ‪ ،‬آیة ‪) ۲۶‬‬ ‫ای بنی آدم ! یقینا لباسی را برای شما فرو دآوردیم برایتان لباسیکه شرمگاه تان را‬ ‫میپوشاندو لباس زینت ‪ ،‬ولباس تقوی‪ .‬واین" لباس تقوی " بهتر است ‪ .‬این از آیات"‬ ‫نشانه های فضل ‪ ،‬رحمت و قدرت " خداست تا ایشان پند گیرند‪.‬‬

‫همچنان خداوند میفرماید‪:‬‬ ‫واهلل جعل لکم ّم ّما خلق ظالال ّو جعل لکم ّمن الجبال اکنانا ّو جعل لکم سرابیل‬ ‫یتم نعمته علیکم لع ّلکم تسلمون‬ ‫تقیکم‬ ‫الحر و سرابیل تقیکم بأ سکم ط کذالک ّ‬ ‫ّ‬ ‫(سورة النحل ‪ ،‬آیة ‪)۸۱‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪191‬‬

‫خداون در آفریده هایش سایه هایی "ابر ‪ ،‬درخت ها ‪ "...‬پدید آورد و در کوهها‬ ‫پناهگاهی "ازنظر حربی بهترین پناهگاه کوه است"‪ .‬جامه هایی "کشت پنبه و مواد‬ ‫دیگر برای تهیه لباس" برایتان قرار دادکه شمارا از گرما حفظ کندو نیز جامه هایی که‬ ‫در موقع جنگ حافظ شما ست "زره ووسایل دیگر حربی " ‪ ،‬بدینترتیب نعمتهایش‬ ‫را برای شما کامل میکند تا تسلیم اوامرش شوید‪.‬‬

‫خداوندهم چنانکه همه وسایل معیشت انسانهارا در روی زمین فراهم ساخت ‪ ،‬در رابطه‬ ‫با روش زندگی شان هم قوانین و اصولی را نازل فرمود تا ازان پیروی منوده حسنات دنیا و‬ ‫آخرت را نصیب گردند‪.‬‬

‫پرهیز گاران متولی مسجد احلرام اند‬ ‫کفار قریش گفتند که الهی اگراین کتاب (ق��رآن ) و دین (اس�لام) چنانچه محمد‬ ‫(ص) دعوی داردبحق است ‪ ،‬پس باالی ماازآسمان بارانی ازسنگ را فرورآورویا کدام عذاب‬ ‫دیگری بیاور ‪ .‬خداوند می فرماید که عوامل نزول عذاب بر شما فراهم شده وعلت تأ خیرآن‬ ‫موجودیت پیامبر در بین تان است‪.‬‬ ‫چون رسول (ص) از مکه به مدینه هجرت منود ‪ ،‬خداوند آنهارا درجنگ بدربه عذاب مبتال‬ ‫ساخت‪.‬‬ ‫آنها استدالل میکردند که ما متولیان خانه کعبه امی وازخانه خدا سرپرستی میکنیم بناء عذاب‬ ‫برما نازل منیگردد‪.‬‬ ‫درحالیکه کفارازهیچگونه ظلم و ستم برمؤمنا ن دریغ نورزیده مردم را با حیله و نیرنگ‬ ‫ازعبادت خدا بازمیدارند ‪ ،‬نه تنها مسلمانان را ازوطن شان بیرون ساختند بلکه آنهارا ازادای‬ ‫حج بازداشتند و خودرا واکداران و متولیان خانه کعبه میدانند و خانه کعبه را میراث پدری‬ ‫و مال ملک خود معرفی میکنند‬ ‫آیا ممکن است متولی مسجد احلرام همین مردم بت پرست ومشرک ‪،‬ظالم وخونریزوقاتل‬ ‫‪ ،‬فاسد و سرکش و دنیاپرست باشند ؟ خانه کعبه میراثیست که ازابراهیم (ع) بجا مانده‬ ‫وبدست اواعمارشده ‪ ،‬اگرشما براستی دعوا دارید که اوالده ابراهیم میباشید باید راه اورا‬ ‫تعقیب کنید که او مسلمان وتسلیم قانون خدا بودوتقوی وپهیزگاری داشت ‪ .‬متولی کعبه‬ ‫جزمتقیان کسی دیگرنخواهد بود‪.‬‬ ‫چ��راخ��دا آنهاییراکه م��ردم راازمسجد احل��رام بازمیدارند ع��ذاب نکند ‪ ،‬آنها که متولیان‬ ‫"واک��داران"آن نیستند ‪ ،‬اولیای مسجد فقط پرهیزگاران اند و لی بیشترآنها منیدانند یعنی‬


‫‪192‬‬

‫تقوی‬

‫منیدانند که خدا اراده دارد متقیان را که به زورازمکه بیرون رانده شدند دوباره بران مسلط‬ ‫سازد ویا اینکه نادان اند وپیروفلسفه های واهی وباطل اند و بی اساس خ��ودراوارث خانه‬ ‫کعبه میدانند ‪ .‬اصال سزاوار نیست که چنین مردم بت پرست وظالم وجبار وخون ریزوقاتل‬ ‫برمسجد احلرام مسلط باشند و اهل این مسجد همان مردم مؤمن ومتقی وپرهیزگاراند ولیکن‬ ‫اکثر این کفارمکه بنابرنادانی چنین ادعا مینمایند‪.‬‬ ‫طوریکه امروزبسی مردم درحالیکه پیروفلسفه مارکس ولینن وکمونزم و سوسیالیزم و نشنلیزم‬ ‫وسرمایداری بوده با اسالم ومسلمانان به دشمنی میپردازند و دست شان درخون مؤمنین سرخ‬ ‫است ولی این منافقین میگویند مامسلمانیم وپدران ما مسلمان بودند وخودرا وارث یک‬ ‫کشوروخطه اسالمی میدانند و دعوای تسلط بر جامعه اسالمی را دارند درحالیکه در یک‬ ‫کشور اسالمی ومحیط مهذب واجتماع و مردم مسلمان ‪،‬باید مردم نیک متقی و پرهیزگار‬ ‫تسلط داشته باشند وایشان وارث اصلی نیاکان مؤمن شان اند نه مفسدین‪ ،‬متقیان باید حکام‬ ‫ملت مسلمان باشند نه منافقین‪.‬‬ ‫لیعذبهم وانت فیهم ط وما کان اهلل ّ‬ ‫وماکان اهلل ّ‬ ‫معذبهم وهم یستغفرون* ومالهم‬ ‫ا ّ‬ ‫ال یُ ّ‬ ‫عذب َ ُه ُم اهللُ َو ُهم یَ ُصدّ َ‬ ‫الحرامِ وما کانوا اولیاء ُه ط ان اولیاءه‬ ‫ون َعن ِال َمس ِج ِد َ‬ ‫ا ّ‬ ‫َ‬ ‫الالمتّ َ‬ ‫الیعلمون (سورة االنفال ‪ ،‬آیة ‪) ۳۴-۳۳‬‬ ‫ولکن اکثرهم‬ ‫قون‬ ‫ّ‬ ‫وخدا آنهاراعذاب نمیدهد درحالیکه تو"ای رسول " دربین شان باشی ‪ ،‬و خدا‬ ‫عذابشان نمیدهد در حالیکه طلب مغفرت نمایند‪.‬چرا خدا"بعد از برامدن تو و مؤمنان‬ ‫از بین آنها " عذاب شان نکند در حالیکه آنها "مردم را " از " دخول " مسجد حرام باز‬ ‫میدارند و آنها واکداران آن "مسجد " نیستند و متولیان آن "مسجد" بجز متقیان کسی‬ ‫نیست ولیکن اکثرشان نمیدانند‪.‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪193‬‬

‫دوزخ یا جنت کدام یک؟‬ ‫جزای مجرمین وطاغیان (کفار) همان آتش دوزخ وجای تنگ است که ازشدت عذاب‬ ‫‪ ،‬میخواهند به مرگ پناه ببرند ولی مرگ بسراغ شان نخواهد رسید ‪.‬‬ ‫ای گنهکاران ! اگر ترس و خوفی مطرح است باید ازآتش دوزخ و مواخذه الهی بترسید و به‬ ‫خدا رجوع منوده پرهیزگاری اختیار منایید‪.‬‬ ‫لهم ّمن فوقهم ظلل ّمن النّار و من تحتهم ظلل ط ذالک یخوف اهلل عباده ط یا عباد‬ ‫فاتّقون ( سورة ال ّزمر ‪ ،‬آیة ‪)۱۶‬‬ ‫ایشانرا از باال و پایین سایه بان های آتشین است ‪ ،‬خدا ازین عذاب شمارا برحذر‬ ‫میسازد ‪ .‬ای بندگانم ! ازمن بترسید " از معاصی اجتناب کنید"‬

‫آیا همین عذاب دوزخ بهتراست ویا بهشت جاودان که برای پرهیزگاران وعده داده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫قل اذالک خیر ام جنّت الخلد الّتی وعد المتّقون ط کانت لهم جزاء ّو مصیرا* لهم‬ ‫فیها ما یشا ء ون خالدین ط کان علی ربّک وعدا ّمسئوال (سورة الفرقان ‪ ،‬آیات ‪)۱۵-۱۶‬‬

‫بگو! آیا این " دوزخ " بهتر است یا بهشت جا ودان که بحیث پاداش و جای‬ ‫بازگشت برای پرهیز گاران وعده شده است ‪ .‬درانجا هرچه بخواهند برایشان آماده‬ ‫است و جاودانه دران خواهند ماند ‪ ،‬این وعده مسئول است که پروردگارت به عهده‬ ‫گرفته است‪.‬‬

‫همچنین میفرماید‪:‬‬ ‫افمن یّتقی بوجهه سوء العذاب یوم القیامة ط و قیل ّ‬ ‫للظالمین ذوقوا ما کنتم‬ ‫تکسبون (سورة ال ّزمر ‪ ،‬آیة ‪)۲۴‬‬ ‫آیاکسی که احترازمیکند بروی خود از سختی روز قیامت "مانند آن مأ مون است‬ ‫؟ بلکه چنین نیست " وبه ستمگاران گفته شود ‪ :‬بچشید وبال آنچه را " در دنیا "‬ ‫میکردید " تکذیب پیامبران"‬ ‫لکن الّذین اتّقواربّهم لهم غرف ّمن فوقها غرف ّمبیّنة تجری من تحتها االنهار ط‬ ‫وعداهلل ط الیخلف اهلل المیعاد (سورة ال ّزمر ‪ ،‬آیة ‪) ۲۰‬‬


‫‪194‬‬

‫تقوی‬

‫لکن آنهاییکه ترسیدند از پروردگار خویش ایشانراست قصرهای بلند که باالی آن‬ ‫منزل های دیگری بنا شده است‪ .‬زیر "قصرها و درختان"آن جویبار ها جاریست ‪،‬‬ ‫وعده کرده است خدا ‪ ،‬خدا وعده را خالف نمی کند‪.‬‬ ‫یوم نحشر المتقین الی الرحمن وفدا و نسوق المجرمین الی جهنم وردا‬ ‫روزی که پرهیزگاران را به مهمانی پروردگاربر انگیزیم و گنهگاران را تشنه بجهنم‬ ‫روانه سازیم‪.‬‬ ‫ی��ک چ��ن��د ب��اس��ت��ادی خ���ود ش���اد ش��دمی‬ ‫از خ����اک در آم�����دمی و ب���ر ب����اد ش��دمی‬

‫ی���ک چ��ن��د ب���ک���ودک���ی ب���اس���ت���اد ش��دمی‬ ‫پ��ای��ان س��خ��ن ش��ن��و ک��ه م���ارا چ��ه رسید‬

‫خیام‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪195‬‬

‫‪.‬بشارت دنیوی و اخروی متقیان‬ ‫عبور متقیان از پل صرا ط‬ ‫زندگی انسان در دنیا به کسی میماند که در امواج بحر برای رسیدن به ساحل دست‬ ‫وپا میزند ‪ .‬اگرآ ب بازی نکرد وازپ��ا درام��د ‪،‬غر ق میگردد واگرزنده است باید حرکت‬ ‫داشته باشد تا غرق نگردد‪.‬فتح و نصرت وعزت و ذلت و پیروز ی و موفقیت هم بدون قبول‬ ‫زحمت وصبروحوصله ممکن نیست‪ .‬همچنان تقوی و پرهیزگاری هم کاری سهل و آسان‬ ‫نبوده حوصله و برده باری میخواهد‪ .‬هوی و هوس ونفس وشهوت ازیک طرف و ظلم و ستم‬ ‫و طغیان مردم بی دین از طرف دیگر سد راه پرهیز گاران است‪ .‬آنها باید همه پرده های‬ ‫مشکالت را بدرند تا از ین دارامتحان پیروزبدرآیند گویااز بین شغله آ تش عبور منایند‪.‬‬ ‫طوریکه در خبراست که درآخرزمان دین مبنزله کوغ آتش است که باید دردست گرفته شود ‪،‬‬ ‫اگردورش اندازی که ازاسالم برامدی و اگرنگهداشتی دستت میسوزد ودرد آن را باید حتمل‬ ‫کنی‪.‬‬ ‫طریق جنت از دوزخ میگذرد وباید جنتیان هم ازان عبور وحد اقل دوزخ را به چشم ببینند‬ ‫تا تفاوت جنت و دوزخ را در ک کنند‪.‬‬ ‫خداوند همه انسانها بشمول نیک و بد ‪ ،‬مجرم و غیرمجرم ‪ ،‬و مؤمن و کافر را حتما از‬ ‫دوزخ میگذراند زیرا راه دخول جنت ازفرازدوزخ است که ما آنرا پل صراط مینامیم‪ .‬متقیان‬ ‫هرکدام به تناسب درجات شان به سرعت ‪،‬سهولت وسالمت ازان عبورمینمایند وگنهگاران‬ ‫ازان لغزیده به دوزخ میا فتند "العیاذ باهلل" ‪ .‬بعد متام گنهگارانیکه به صداقت کلمه طیبه را‬ ‫به زبان آورده بودند ‪ ،‬به شفاعت انبیاء و صاحلین و به لطف و مرحمت خداوند بعد ازمدتی‬ ‫به تناسب عمل شان ‪ ،‬از دوزخ بیرون شده داخل جنت میگردند و کافران دردوزخ باقی‬ ‫خواهند ماند‪.‬‬ ‫وان ّمنکم ا ّ‬ ‫ننجی الّذین اتّقوا ّو‬ ‫ثم ّ‬ ‫ال واردها کان علی ربّک حتما ّمقضیّا* ّ‬ ‫ّ‬ ‫نذرالظالمین فیها جثیّا (سورة مرمی ‪ ،‬آیات ‪)۷۲-۷۱‬‬

‫هیچکس تان نیست که واردآن نگردد "و ارد دوزخ نگردد که مؤمن از صراط میگذرد‬ ‫و کافر در دوزخ می ا فتد"‪ .‬ا ین "عبورعلی النّار " وعده ایست که خداوند برخود‬ ‫الزم کرده ا ست ‪ .‬پس ازان پرهیزگاران را نجا ت داده ‪،‬کافران را بزانو دراورده ‪،‬‬ ‫آنجا" در دوزخ " رها خواهیم کرد ‪.‬‬

‫بشارت دنیوی و اخروی متقیان‬


‫‪196‬‬

‫تقوی‬

‫پیروزی و نصرت خداوند ی ‪ ،‬آرامش روحی وسکون واطئنان قلبی دردنیا وعدم خوف‬ ‫وحزن درروزآخرت ودخول جنت ‪ ،‬نصیب دوستا ن خداست ومتقیان ولی ودوست خدایند‪.‬‬ ‫بشارت های قرآن مایه سکون قلبی متقیان دردنیاست وازرؤ یای صاحله نیزخوش خبری می‬ ‫یابند ودرآخرت مالئک به آنها بشارت میدهد‪ .‬وعده های خداوند و کلمات اوتعالی تبدیلی‬ ‫ندارد و حتما متحقق میگردد ‪ .‬بزرگترین کامیابی همین است‪.‬‬ ‫اال ّ‬ ‫ان اولیاء اهلل ال خوف علیهم و الهم یحزنون* الّذین آمنوا و کانوا یتّقون*‬ ‫لهم البشری فی الحیات الدنیا وفی اآلخرة ط التبدیل لکلمات اهلل ط ذالک هو‬ ‫الفوزالعظیم (سورة یونس ‪ ،‬آیات ‪)۶۴-۶۲‬‬ ‫آگاه باشید! بی تردید دوستان خداراهیچ ترسی نیست و نه اندوهگین شوند‪.‬آنانکه‬ ‫ایمان آوردند وپرهیزگار بودند‪.‬ا یشان راست بشارت در زندگانی دنیا ودر آخرت ‪،‬‬ ‫در کلمات "سخنان " خدا هیچ تبدیل نیست ‪ ،‬این بشارت همان پیروزی بزرگ است‪.‬‬

‫در روزمحشرجنت بامتام نعمات وزیب وزینتش به متقیانئ نزدیک گردیده توجه شان‬ ‫را قبل دخول بخود جلب مینماید واحساس مسرت واطمئنان مینمایندو دوزخ با همه هیبت‬ ‫و وحشتش به گمراهان و مجرمین نزدیک میگردد و قبل ازسقوط دردوزخ ازوحشت آن‬ ‫میلرزند‪.‬‬ ‫برزت الجحیم للغاوین‬ ‫و اذلفت الجنة للمتّقین* و ّ‬

‫(سورة ّ‬ ‫الشعراء ‪ ،‬آیات ‪)۹۰-۹۱‬‬

‫و " دران روز " جنت برای پرهیز گاران نزدیک میگردد‪ ،‬و جحیم برای گمراهان‬ ‫ظاهر میشود‪.‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪197‬‬

‫مثال جنت موعود متقیان‬ ‫جنت محلی غیرازمحیط مادی دنیاست و تنها با تشبیه و مثال بیان شده میتواند ورنه‬ ‫انسان با همین فکرمادی دنیاآنرا درک کرده منیتواند‪.‬‬ ‫جنت به باغ و بستانی تشبیه گردیده است که باهوای معتدل و گوارای بهاران ‪ ،‬نه سرد‬ ‫است و نه گرم ‪ ،‬نهرها یش جاری ‪ ،‬و سرسبزی و میوه هایش با هوای تازه بهاریش دامییست‪.‬‬ ‫اینست مثال جنتی که به متقیان وعده داده شده است و سراجنام کفرسوخنت در آتش دوزخ‬ ‫است‪.‬‬ ‫مثل الجنّة الّتی وعدالمتّقون ط تجری من تحتها االنهار ط اکلها دائم ّو ظ ّلها ط‬ ‫تلک عقب الّذین اتّقوا ّوعقب الکافرین النّار (سورة الرعد‪ ،‬آیة ‪)۳۵‬‬ ‫وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است ‪ :‬زیر آن نهر ها جاری است ‪،‬‬ ‫میوه هایش دایمی و سایه اش همچنان ‪ ،‬این سر انجام پرهیز گاران است و عاقبت‬ ‫کافران آتش است‪.‬‬

‫کسانیکه ازکفروشرک وگناهان خودرا نگهداشته پرهیزگاری اختیار منودند حسب املراتب‬ ‫دربوستان هایی بودوباش مینمایند که نهرهاوچشمه سارهای خوشگوار به لطافت آن می‬ ‫افزاید‪.‬‬ ‫هنگام دخول درجنت به رسم استقبال برایشان گفته میشود ‪ :‬درآیید به امن وسالمت !‬ ‫اکنون ازهمه عیوب ‪ ،‬آفات ‪ ،‬خطرات ‪ ،‬پریشانی واضطراب ‪ ،‬وترس وخوف درامن وسالمتی‬ ‫قراردارید‪ .‬حسد وکدورت ها واحساس بد بینی ازدل هایشان دورمیشود و برادروارومحبت‬ ‫آمیز‪ ،‬باعزت وسرفرازی روی تخت ها روبروی هم قرارمیگیرند‪ .‬ازمقام ومنزلت یکدیگراحساس‬ ‫مسرت میکنند واز حسد وبدبینی ها بدوراند‪،‬صحت و سالمت دامیی دارند و بیماری و‬ ‫تکلیفی وجود نخواهد داشت ‪ ،‬وکار و عرق ریزی وزحمت برای زندگی بهتر وجود ندارد‬ ‫زیرا همه چیز مهیاست‪.‬‬ ‫این محل بود و باش دامییست و خوف بیرون شدن ازان وجود ندارد‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان المتّقین فی جنّات ّوعیون* ادخلوها بسالم آمنین* ونزعنا مافی صدورهم ّمن‬ ‫ّ‬ ‫الیمسهم فیها نصب ّو ما هم منها بمخرجین (سورة‬ ‫غل اخوانا علی سرر ّمتقبلین*‬ ‫ّ‬ ‫احلجر‪،‬آیات ‪) ۴۸-۴۵‬‬

‫یقیناپرهیز گاران در بوستانها و" کنار" چشمه سارها هستند‪ " .‬به آنها گفته شود" به‬ ‫سالمت و ا یمن به آن وارد شوید ‪.‬آنچه در دلهایشان از کینه است بیرون کنیم و‬


‫‪198‬‬

‫تقوی‬

‫برادرانه بر تختها یی رو بروی یکدیگر قرار دارند‪ .‬تکلیف و زحکتی برایشان نمیرسد‬ ‫"خسته نمی گردند" و ازان بیرو ن کرده نمیشوند ‪.‬‬

‫متکبرین و جنایتکاران ازنظرجهان بینی درنقطه مقابل نیکوکاران قراردارند‪ .‬مستکبرین و‬ ‫ستمگران ‪ ،‬قرآن کرمی و ماانزل اهلل را افسانه های کهنه خطاب میکنند وبه نام نهضت نوین و‬ ‫جهان نو وافکارجدید با اسالم ومسلمین دشمنی میورزند‪.‬‬ ‫واذا قیل لهم ماذاانزل ربّکم قالوا اساطیراال ّولین (سورة النحل ‪ ،‬آیة ‪)۴۲‬‬

‫اگرازمتقیان درباره نزول آیا ت قرآن بپرسند با کمال تواضع وفروتنی ‪ ،‬امیا ن قوی ورعایت‬ ‫آداب گویند‪ " :‬متام قرآن سرتاپا خیروبرکت ا ست‪".‬‬ ‫برای نیکو کاران این دنیا هم خیراست و آخرت هم ‪ ،‬نیکو کاران با اجنام اعمال صاحله راضی‬ ‫و خشنود اند وزندگی شان پرازسکون و آرامش روحیست ‪ ،‬درهرحالت چه فقر و تنگدستی‬ ‫و چه غناو ثرومتندی ‪ ،‬ضعف و ناتوانی و قدرت و نیرو مندی ‪ ،‬در شکست و عقب نشینی‬ ‫و سلطه وپیروزی ‪ ...‬مطمئن اند و مضطرب منیگردند ‪ ،‬و در همه شر ایط نیکو کاراند و به‬ ‫خدا توکل دارند ‪.‬‬ ‫پرهیزگاران دردنیا پرافتخارزندگی میکنند وازآخرت آنها چه میپرسی ‪ ،‬که آجنا نعمات بزرگی‬ ‫در اختیارشان است‪.‬‬ ‫حقاکه دارآخرت برای پرهیزگاران بهتراست ودارمتقین چه بهترین سراییست‪ .‬درجنت های‬ ‫جاودان درآیند که درا ن نهرها جاریست وآنچه آرزوکنند برای شان مهیاست ‪.‬اینچنین است‬ ‫پاداش متقیان‪.‬‬ ‫اینها چون دردنیا ازفساد و بد کاری و ظلم و ستم و کفر و بی عدالتی پاک بودند و پاکیزه‬ ‫از دنیا رفتند ‪ ،‬فرشته ها با گفنت سالم به دخول جنت استقبال شان میکنند ‪.‬‬ ‫و قیل ل ّلذین اتّقواماذاانزل ربّکم ط قالوا خیرا ط ل ّلذین احسنوافی هذه الدنیا حسنة‬ ‫ط و لداراآلخرة خیر ط و لنعم دارامتّقین* جنّات عدن یّدخلونها تجری من تحتها‬ ‫االنهار لهم فیهامایشاءون ط کذالک یجزی اهلل المتّقین (سورة النحل ‪ ،‬آیات ‪) ۳۱-۳۰‬‬ ‫به پرهیز گاران گفته شود ‪":‬پروردگارتان چه نازل کرده است ؟ " گویند ‪" :‬بهترین‬ ‫سخن " برای نیکو کاران درین دنیا خیر است و سرای آخرت بهتر است ‪ ،‬و سرای‬ ‫پرهیزگاران چه خوب است‪ .‬به باغهای جاودان درایند که جویباران دران جاریست و‬ ‫هرچه اراده کنند درانجا موجود است‪ .‬بدینگونه خداوند پرهیز گاران را پاداش میدهد‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان المتّقین فی ظالل ّو عیون* و فواکه م ّما یشتهون* کلوا و اشربوا هنیئا بما کنتم‬ ‫تعملون* ان ّا کذالک نجزی المحسنین (سورة املرسالت ‪ ،‬آیات ‪)۴۵-۴۱‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪199‬‬

‫شکی نیست که متقیان در سایه ها و کنار چشمه سار ها ‪ ،‬ومیوه های مورد رغبتشان‬ ‫" در بهشت " خواهند بود ‪ " .‬از جانب خداوند برای شان گفته شود "‪ :‬بسبب اعمال‬ ‫نیکو که در دنیا مینمودید با گوارایی تا م بخورید و بنوشید‪ .‬یقینا ما برای نیکو کاران‬ ‫چنین مکافات میدهیم‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان للمتّقین مفازا* حدائق و اعنابا* و کواعب اترابا* و کأسا دهاقا* الیسمعون‬ ‫فیها لغوا ّو ال ّ‬ ‫کذابا *جزاءا من ربک عطآءحسابا (سورة النبأ ‪ ،‬آیات ‪) ۳۶-۳۱‬‬

‫بی شک برای پرهیز گاران "در روز آخرت " پیروزی ا یست ‪ ،‬بستانها وتاک های‬ ‫انگور ‪ ،‬زنان دوشیزه هم عمر یکدیگر " جوان " ‪ ،‬و پیاله ها ی پر از نوشیدنیها ‪،‬‬ ‫درانجا "جنت" سخن بیهوده و کذب " دروغ گویی ویا دروغ شمردن و تردید و‬ ‫مخاصمه و بدگوییها " را نخواهند شنید ‪ ،‬پاداش و اعطایی " چنین پاداش بزرگ‬ ‫واعطای بی مانند "ازجانب پروردگارت"برای پرهیزگاران داده میشود‪.‬‬

‫پرهیزگاران ازانچه خدا برایشان اعطامنوده است در بهشت راضی و خرسند خواهند بود‬ ‫و از نعمت های دامیی برخوردار بوده اهل واوالدشان که راه آنها را در امیان داری تعقیب منوده‬ ‫اند با ایشان در جنت ملحق میگردند‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان المتّقین فی جنّات ّونعیم* فاکهین بماآتاهم ربّهم ج ووقاهم ربّهم عذاب‬ ‫الجحیم* کلوا واشربواهنیئا بما کنتم تعملون* متّکئین علی سرر ّمصفوفة وز ّوجناهم‬ ‫بحورعین* والّذین آمنواواتّبعتهم ذ ّریّتهم بایمان الحقنابهم ذ ّریّتهم وماالتناهم من‬ ‫عملهم ّمن شیء ط کل امرئ بما کسب رهین ( سورة ّ‬ ‫الطور ‪ ،‬آیات ‪) ۲۱-۱۷‬‬ ‫پرهیزگاران در بوستانها و نعمت ها را ضی وخرسند بوده از میوه ها تناول مینمایند‬ ‫و به آنچه پروردگارشان برایشان اعطانموده و از عذاب دوزخ نجاتشان داده است‬ ‫خرسند اند‪ .‬بصورت گوارا بخورید و بنوشید بسبب "اعمال نیکتان " که در دنیا‬ ‫انجام میدادید ‪ ،‬تکیه زده گان برتخت های صف بسته "قطار و پیوسته و مستقیم و‬ ‫برابر بهم مثل صفوف نماز " ‪ ،‬و حوران قشنگ با چشمان بزرگ بهشتی را همسران‬ ‫شان بگردانم ‪.‬‬ ‫وهرکه ایما آورد و اوالدش راه اورا در ایمانداری پیروی نماید ‪ ،‬آنها را در جنت‬ ‫باهم یکجا مینمایم و از مکافات اعمال شان چیزی را کم نمینمایم‪ ".‬عایله پرهیزگاران‬ ‫با آنها در جنت یکجا خواهند شد البته آنهاییکه راه پدر و شوهر و یا خانم مؤمن و‬ ‫با تقوی شان را در ایمانداری تعقیب نمایند ‪".‬‬ ‫هرمردی در گرو عملکرش خواهد بود" هرکس بر حسب عملکرد نیک و بد ش‬ ‫مکافات و مجازات میگردد "‬


‫‪200‬‬

‫تقوی‬

‫بنده گان برگزیده‬

‫خدا(ج)‬

‫تاریخ بشریت پرازخم وپیچ وفرازونشیب بوده بندگان برگزیده خدا وپیامبران و انبیا‬ ‫ونیکوکارا ن و پرهیز گارانی درروی زمین گذشتند اعم ازاوالد آدم ‪ ،‬ذریه کسانی که با‬ ‫نوح(ع) سوارکشتی شده بودند ‪ ،‬اوالده ابراهیم واسرا ییل (یعقوب ) و گاهی هم افراد ناخلف‬ ‫‪ ،‬جای آنها راگرفته با پیروی ازخواهشات نفسانی به طغیان وسرکشی ‪ ،‬ظلم وبی عدالتی ‪،‬‬ ‫فساد وجنا یت دست زدند‪.‬‬ ‫قانون عام خداوند ی اینست که بد کاران حتما به عاقبت بد مواجه میگردندودردنیا هم به‬ ‫رسوایی وعذاب خدا گرفتارودرآخرت هم عذاب دوخ جزای شان خواهد بود ‪ ،‬و سرفرازی‬ ‫دنیا وعقبی نصیب آنهاییست که ازکفرپشیمان وبخدا امیا ن آورند وعمل شایسته اجنام دهند‬ ‫‪ .‬پاداش این مردم متقی دخول بهشت و زندگی دامیی دران میباشد‪.‬‬ ‫پاداش تقوی وپرهیزگاری دخول بهشت است آجناییکه لغویا ت وبی باکی وسخنان بیهوده‬ ‫شنیده نخواهد شد بجزسالم ‪ ،‬هرکالم با سالم آغاز میگردد وهرسخن ‪ ،‬گفتارنیکو واحسن‬ ‫است ودورازهرزه سرایی ‪ ،‬طعام صبح وشام بدون زحمت وکاروتکلیف به بهترین صورت‬ ‫مهیاست‪ .‬این بهشتیست که خدای مهربان برای بندگان متقی وپرهیزگارش اعطا مینماید‪.‬‬ ‫اولئک الّذین انعم اهلل علیهم ّمن النّبییّن من ذ ّریّة آدم و م ّمن حملنا مع نوح ّو من‬ ‫خرو‬ ‫الرحمن ّ‬ ‫ذ ّریّة ابراهیم و اسرائیل وم ّمن هدینا واجتبینا ط اذا تتلی علیهم آیات ّ‬ ‫ّ‬ ‫ّبعواالشهوات فسوف‬ ‫سجدا ّو بکیّا* فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلوة و ات‬ ‫ّ‬ ‫یلقون غیّا* ا ّ‬ ‫ال من تاب و آمن و عمل صالحا فاولئک یدخلون الجنّة و ال یظلمون‬ ‫الرحمان عباده بالغیب ط ان ّه کان وعده مأ تی ّا* ال‬ ‫فتیال* جنّات عد ٍن ن الّتی ُوعد ّ‬ ‫یسمعون فیها لغوا ا ّ‬ ‫الجنة الّتی‬ ‫ال سالما ط و لهم رزقهم فیها بکرة ّو عشیّا* تلک ّ‬ ‫نورث من عبادنا من کانه تقیّا (سورة مرمی ‪ ،‬آیات ‪)۶۳-۵۸‬‬

‫اینها " پیامبران اززکریا وعیسی الی ادریس " همان کسانی از اوالده آدم "مثال شیث‬ ‫‪ ،‬ادریس " ‪ ،‬و اوالده کسانیکه با نوح در کشتی سوارشان نمودیم " مثل ابراهیم ‪،‬‬ ‫لوط ‪ ،‬صالح " ‪ ،‬و اوالده ابراهیم " مثل اسمعیل ‪ ،‬اسحق " ‪ ،‬و اسرائیل یعقوب " مثل‬ ‫موسی ‪ ،‬عیسی " و کسانی که آنهاراهدایت نمودیم وبه " نبوت و کرامت " برگزیده‬ ‫الرحمن برایشان‬ ‫ساخیم آنهایی اند که خداوند برایشان انعام نموده است ‪ ،‬چون آیات ّ‬ ‫خوانده شود به سجده "به زمین " می افتند و " ازخوف خدا " میگریند‪.‬‬ ‫پس جانشین شد بعد ازایشان ناخلفان " بدکار" که نماز را ترک کردند و ازشهوات"‬ ‫خواهشات نفسانی" پیروی نمودند‪ ،‬پس بزودی به عاقبت بد شان روبرو خواهند‬ ‫شد‪.‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪201‬‬

‫لیکن هرکه توبه کرد و ایمان آورد ونیکو کاری نمود‪ ،‬پس آ نها در آیند در بهشت و‬ ‫هیچ ستم برانها نخواهد شد" به تقلیل ثواب و تزیید عقاب " ‪ .‬بستان های همیشگی‬ ‫که خدای مهربان به غیب " جنتی که در دنیا دیده نشده است " به بندگانش وعده‬ ‫داده است ‪ ،‬بدون تردید وعده خداوند آمد نیست‪ .‬درآنجا سخن بیهوده ای نمیشنوند‬ ‫مگر سالم و هر صبح و شب روز ی شان آماده است ‪ .‬این همان بهشتی است که به‬ ‫بندگان پرهیزگارخویش عطا خواهیم کرد‪.‬‬

‫پاداش قلب سلیم‬ ‫کسانیکه دردنیا با قلب پاک وخلوص نیت وعشق وعالقه مفرط به خدا رجوع منوده‬ ‫ازعذاب الهی ترس دارند وازرحمت اوامید وارند و پرهیزگاری اختیار منوده اند درروزآخرت‬ ‫داخل بهشت گردیده خداوند برایشان خطاب میفرماید که ‪ :‬اینست همان وعده هاییکه‬ ‫دردنیا به شما داده شده بود وبا سالمتی درجنت جاودان داخل شوید ‪.‬‬ ‫وازلفت الجنّة للمتّقین غیر بعید* هذا ما توعدون ّ‬ ‫لکل ا ّواب حفیظ* من خشی‬ ‫الرحمن بالغیب و جاء بقلب ّمنیب* ادخلوها بسالم ط ذالک یوم الخلود* لهم‬ ‫ّ‬ ‫ّما یشائون فیها و لدینا مزید (سورة ق ‪ ،‬آیات ‪)۳۵-۳۱‬‬ ‫ونزدیک گردانیده شود جنت برای متقیان که ازانها دور نباشد‪“ .‬گوییم “ اینست آنچه‬ ‫وعده داده میشد برای شما هررجوع کننده بسوی خدا وحافظ آداب و حدود و‬ ‫آنکه به غیب از خدا میترسد و با قلب منیب” متمایل به خدا “ می آید‪“ .‬خداوند‬ ‫برایشان میگوید” با سالمتی دربهشت داخل گردید اینست روز جاودان "روزدخولتان‬ ‫در بهشت جاودان وتحقق وعده خداوندی " ‪.‬هرچه آرزو کنند برای شان در جنت مهیاست ونزد‬ ‫مابیش از ازین برایشان است‪.‬‬

‫همچنین میفرماید‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫ان المتّقین فی جنّات ّو عیون* آخذین ما آتاهم ربّهم ط انهم کانوا قبل ذالک‬ ‫ّ‬ ‫محسنین* کانوا قلیال ّمن الیل ما یهجعون* و باالسحار هم یستغفرون* و فی‬ ‫لسائل والمحروم وفی االرض آیات للموقنین* وفی انفسکم ط افال‬ ‫اموالهم حقّ ل ّ ّ‬ ‫تبصرون (سورة ّ‬ ‫الذاریات ‪ ،‬آیات ‪) ۲۱-۱۵‬‬ ‫بدون شک متقیان در بوستانها در کنار چسمه سار ها خواهند بود‪ .‬بدست آورند آنچه‬


‫‪202‬‬

‫تقوی‬

‫پروردگارشان برایشان داد " زیرا " آنها پیش ازین نیکو کار بودند ‪ ،‬شب هنگام اندکی‬ ‫میخوابیدند ‪ ،‬و سحر گاه طلب آمرزش مینمودند ‪ ،‬و در اموالشان سهم معینی برای‬ ‫سائلین وتنگدستان مقرر بود ‪ ،‬و نشانه های " آثار قدرت خدا " در زمین و در نفس‬ ‫هایتان "وجودتان " برای باور دارندگان موجود است ‪ ،‬پس چرا نمی نگرید؟‬

‫قرب الهی‬ ‫تقوی و تر س از خدا به این معنی نیست که ازخدا فرارشود زیراخدامالک زمین وآسمان‬ ‫وهمه کاینات است (فاین تذهبون ) کجا خواهید رفت؟ تقوی برعکس تقرب به خداست‬ ‫ونزدیک شدن به ا و(ج) با طاعت و پیروی ا زاوامرش واجنام عمل نیکو و حصول رضای‬ ‫اوتعالی‪.‬‬ ‫از خدا بترسید و بخدا تقرب جویید یعنی ازآنچه خدا ناراض گردد پرهیز منایید وخشنودی‬ ‫خدارا طلب منایید ودرجستجوی وسایل خشنودی خدا برایید‪.‬‬ ‫تقرب به خدا کاری سهل وآسان نیست ‪ .‬با ید پرده هایی ازمشکالت وامتحان ها و فراز و‬ ‫نشیب زندگی را با پیروی ازاحکام الهی پشت سر گذاشت تا به خدا تقرب پیدا منود‪ .‬تقوی‬ ‫وجهاد در راه خدا انسان را بخدا نزدیک میسازد و راه پیروزی ‪ ،‬فالح ورستگاری همین‬ ‫است‪.‬‬ ‫یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوااهلل وابتغواالیه الوسیلة وجاهدوا فی سبیله لع ّلکم تفلحون‬ ‫(سورة املائدة ‪ ،‬آیة ‪) ۳۵‬‬

‫ای مؤ منان! از خدا بترسید و به او تقرب جویید و در راهش جهاد کنید شاید رستگار‬ ‫شوید‪.‬‬

‫در دعای آذان میخوانیم که (آت محمد ا الوسیلة و الفضیلة )‬ ‫وسیله مکا نیست درجنت که نسبت به همه منازل جنت به عرش الرحمن قریب است‪.‬‬ ‫متقیان بنابرصدق وراستی که دردنیا داشتند طبق وعده پروردگار داخل بهشت و بوستان‬ ‫ها شده همچنانکه دردنیا درجستجوی قرب الهی بودند درجنت هم به قرب اوتعالی معزز‬ ‫میگردند‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ان المتّقین فی جنّات ّو نهر* فی مقعد صدق عند ملیک ّمقتدر‬

‫‪)۵۵-۵۴‬‬

‫(س��ورة القمر ‪ ،‬آیات‬


‫‪203‬‬

‫نایقتم شاداپ‬

‫یقینا پرهیزگاران در بوستانها در کنار چشمه سارها بسر میبرند‪ .‬در مجلس صدق و‬ ‫راستی نزدیک پادشاه توانا خواهند بود‪.‬‬

‫همچنان خداوند میفرماید‪:‬‬ ‫فبای آ ّ‬ ‫ال ربّکما ّ‬ ‫تکذبان‬ ‫و لمن خاف مقام ربّه جنّتان* ّ‬

‫(سورة ال ّرحمن ‪ ،‬آیات ‪)۴۷-۴۶‬‬

‫برای کسیکه از ایستادن بحضور خدا ترس دارد " از ترس اینکه در روز جزا بحضور‬ ‫پروردگار از تمام اعمال خویش حساب میدهد به گناه مبادرت نمیورزد" ‪ ،‬دو جنت‬ ‫است‪.‬آیا کدام یک از نعمت های پروردگارتان را دروغ میشمارید ؟‬

‫صفات جنت در سوره الرحمن بتفصیل بیان شده که ترجمه آن چنین است ‪:‬‬ ‫دو بوستان دارای شاخه های کثیر ‪ ،‬دران دوبوستان دوچشمه جاریست ‪ ،‬از هرمیوه‬ ‫دو نوع " جفت جفت " درانها موجود است " دوبوستان با شاخهای فراوان ‪ ،‬دو‬ ‫چشمه و دونوع میوه"‪ ،‬جنتیان بر فرشها یی با روکش حریر ضخیم تکیه میزنند ‪ ،‬و‬ ‫میوه های آنها نزدیک بود " خوردن و چیدن آن کار و زحمت نمیخواهد‪ ، ".‬و دران‬ ‫دو جنت حورا ن بهشتی چشم پوشیده میباشند " با پرده و با حیا و با نزاکت " که‬ ‫پیش ازین با هیچ کسی بشمول انسان ها و جنیات تماس نکرده اند ‪،‬گویا این حوران‬ ‫" در ظرافت و قشنگی " یاقوت ‪،‬و مرجان اند‪ ،‬پاداش نیکو کاری بجز احسان چیزی‬ ‫نخواهد بود ‪ ،‬و برعالوه این دوبوستان دو جنت دیگر اند ‪ ،‬دو بوستانیکه از فرط‬ ‫سرسبزی مایل به سیاهی اند ‪ ،‬و دران دو بوستان دو چشمه جوشان میباشد ‪ ،‬ودران‬ ‫دو بوستان میوه ها " مخصو صا " انار میباشد ‪ ،‬دران قصر ها حوران بهشتی " دختران‬ ‫" قشنگ و خوش سیرت " میباشد ‪ ،‬حورانیکه در خیمه ها نگهداشته شده اند ‪ ،‬که‬ ‫قبل ازین هیچ جن یا اهل جنت و انسانی با آنها همبستر نگردیده است‪ ،‬بربالشهای‬ ‫سبز و فرش های نیک تکیه زده خواهند بود ‪ ،‬با برکت است نام پروردگار تو آن که‬ ‫صاحب بزرگی و انعام است ‪.‬‬


‫‪204‬‬

‫تقوی‬

‫بدترین زنده جانها‬ ‫آنهایی که مثل ابو جهل ‪ ،‬نضر ‪ ،‬عتبه ‪ ،‬کعب بن اشرف ‪ ،‬برای همیش کفر و بی امیانی‬ ‫اختیار منوده واز اجنام آن کامال خوف ندارند و کسانی که مانند بنی قریظه به عهد شکنی‬ ‫وخیانت عادت کرده اند ‪ ،‬به نزد خداوند بدترین حیوانات اند ‪ .‬حالت فرعون هم در پیمان‬ ‫شکنی و خیانت چنین بود‪.‬‬ ‫الرجزقالوا یا موسی ادع لنا ربّک بما عهد عندک لئن کشفت عنّا‬ ‫ول ّما وقع علیهم ّ‬ ‫الرجز الی اجل هم‬ ‫لنؤمنن‬ ‫الرجز‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫ولنرسلن معک بنی اسرائیل فل ّما کشفنا عنهم ّ‬ ‫ّ‬ ‫بالغوه اذاهم ینکثون ( سورة االعراف ‪ ،‬آیات ‪)۱۳۵-۱۳۴‬‬ ‫وهنگامیکه باالی "فرعونیان "عذاب فرود آمد گفتند‪ :‬ای موسی در حق ما بحضور‬ ‫پروردگارت دعا کن بآنچه بتو وعهد نموده است ‪ ،‬اگر این عقوبت را از ما زایل کنی‬ ‫حتما بتو ایمان میآوریم و بنی اسرائیل را بتو میفرستیم"که به وطن خود باز گردند" ‪.‬‬ ‫چون عذاب را ازانهاتا مدتی مؤخر ساختیم ‪ ،‬ناگهان عهد شکنی مینمودند‪.‬‬

‫درزمان رسول اکرم (ص) هم خصلت یهودان بنی قریظه و غیره طوری بود که با رسول اهلل (ص)‬ ‫تعهد مینمودند برینکه با مشرکین مکه همکاری منی کنیم ولی بآنها معاونت مینمودند و‬ ‫میگفتند که تعهد را فراموش منوده بودمی و همین عهد شکنی را پی در پی تکرار مینمودند و‬ ‫هرگز به تعهد خود پابندی نداشتند‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫ثم ینقضون‬ ‫واب عنداهلل الّذین کفروا فهم الیؤمنون* الّذین‬ ‫ّ‬ ‫شر الدّ ّ‬ ‫عاهدت منهم ّ‬ ‫ان ّ‬ ‫عهدهم فی ّ‬ ‫مرة ّو هم ال یتّقون (سورة االنفال ‪ ،‬آیات ‪)۵۶-۵۵‬‬ ‫کل ّ‬ ‫بی شک بد ترین جنبندگان به نزد خداوندآنهایی اند که کافرشدند پس ایمان نمی‬ ‫آورند‪ .‬آنهاییکه پیمان بسته ای با ایشان بازعهد شانرا درهرمرتبه میشکنند و"ازین عهد‬ ‫شکنی " پرهیز نمی کنند " ‪.‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪205‬‬

‫بهترین مخلوقات‬ ‫خداوند به انسان عقل سلیم و فطرت صحیح بخشید تا نیک را از بد و مفید را ازمضر‬ ‫تفکیک مناید و سپس انبیا و رسوالن را با کتابهای آسمانی فرستاد تا مردم را به نیکو کاری‬ ‫وپرهیز گاری دعوت وازسراجنام بد کاری هاانذار منایند‪.‬‬ ‫سواها* فالهمها فجورها و تقواها* قد افلح من ذ ّکاها* وقد خاب من‬ ‫ونفس ّوما ّ‬ ‫دساها (سورة ّ‬ ‫الشمس ‪ ،‬آیات ‪) ۱۰-۷‬‬ ‫ّ‬

‫پس انداخت خدا در دلش شناخت گناه اورا و تقوی اورا ‪ ،‬بدون شک رستگار شد‬ ‫هرکه نفس را"از معاصی" پاک ساخت و زیانکار شد هرکه آنرابه اسفل السافلین برد‬ ‫"زیر بار گناهان غرق ساخت"‬

‫هرکه راه طاغوت و شیطان ‪ ،‬راه قابیل ‪ ،‬فرعون ‪ ،‬شداد ‪ ،‬قارون ‪ ،‬ابو جهل ‪ ،‬نضر ‪ ،‬عتبه‬ ‫‪ ،‬کعب بن اشرف ‪ ... ،‬مردم ظالم و قاتل و خون ریز و جنگ طلب و فتنه انگیز و فاسد و‬ ‫بدکاره وویرانگر را اختیارمنود وازمسیر حق بیراهه رفت واقعا زیانکار شد وهمین مردم به نزد‬ ‫خداوند بد ترین مخلوقات اند ‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫"ان الّذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنّم خالدین فیها اولئک‬ ‫شر البریة "‬ ‫هم ّ‬

‫هرکه نفسشرا از معاصی پاک ساخت و تقوی وپرهیزگاری و نیکو ک��اری اختیار منود‬ ‫وازاحکام الهی پیروی کرد وراه پیامبران ‪ ،‬مسیر ابراهیم واسماعیل ‪،‬موسی و عیسی ‪ ،‬یعقوب‬ ‫و یوسف و محمد پیامبر آخرین را اختیار منود ‪ ،‬یقینا رستگار گردید و بهترین مخلوقات‬ ‫همین مردم اند‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫"ان الّذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّة"‬

‫متام کتا ب های آسمانی مردم را به دین راست و درست و دین برحق دعوت منوده اند و دین‬ ‫قیم اینست که ‪ :‬خدا را پرستش مناییم ومتام اصول و مقررات ورسم و رواج خودرا درچوکات‬ ‫قانون خدا عیارسازمی وبا خلوص نیت و صداقت از احکام او تعالی پیروی مناییم و مهمتر‬ ‫ازهمه به مناز پابندی داشته و زکات مال خود را ادا مناید‪.‬‬ ‫با ادای منازعمال خدارا ستایش مینماییم و کسی را درذات وصفات مثل خداتصور منی مناییم‬ ‫و تنها از خدا ترس و امید داشته میباشیم ‪ .‬در زندگی عملی خود طبق احکام الهی رفتار‬ ‫منوده کار میکنیم و از مزد حالل خود زکات میدهیم وانفاق مینماییم‪ .‬دنیا داری و زراندوزی‬ ‫بزرگترین هدف مارا در دنیا تشکیل منیدهدبلکه‬


‫‪206‬‬

‫تقوی‬

‫درهرقدم رضای خدا را میجوییم‪ .‬زندگی ما پر باروپر ثمر برای خود ما و جامعه ماست ‪،‬‬ ‫خیانت و جنایت منیکنیم و در اصالح و بهبود جامعه خود میکو شیم و ازاخالق نیکو و ادای‬ ‫زکات و انفاق ما دیگران مستفید میگردند‪ .‬اینست دین قیم و پیروان همین دین بهترین‬ ‫موجودات روی زمین اند و در دنیا مکرم و معزز اند و درآخرت به مرتبه قرب خدامیرسندکه‬ ‫خداازانهاراضیست وآنها از پروردگارشان راضی و خشنود میباشند و این مقام آنهاییست که‬ ‫دردنیا ازخدا حذر داشتند و از عذاب دوذخ میترسیدند‪.‬‬ ‫وماامروآ ا ّ‬ ‫یقیمواالصلوة و یؤتواالزکوة‬ ‫ال لیعبدوااهلل مخلصین له الدّ ین حنفاء و‬ ‫ّ‬ ‫و ذالک دین القیّمة* ّ‬ ‫ان الّذین کفروامن اهل الکتاب والمشرکین فی نار جهنّم‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫شرالبریّة* ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک‬ ‫خالدین فیها ط اولئک هم ّ‬ ‫هم خیر البریّة* جزائهم عند ربّهم جنّات عدن تجری من تحتها االنهار خالدین‬ ‫فیهاابدا ط رضی اهلل عنهم و رضوا عنه ط ذالک لمن خشی ربّه (سورة الب ّینة ‪ ،‬آیات ‪) ۸-۵‬‬

‫حال آنکه امر نه شده بودند " در تورات و انجیل" جز اینکه خدارا چنان عبادت کنند‬ ‫که دین خالصا از خدا بوده و متمایل به حق باشند " دین و آیین و قانون شان همه از‬ ‫خداباشد و به قدرت دیگری تسلیم نگردند" ‪ ،‬ودراقامه نماز پابندی نمایند ‪ ،‬و زکات‬ ‫بدهند واین دین استوار " راست و درست " است‪.‬‬ ‫شکی نیست آنهاییکه کفر ورزیدند بشمول اهل کتاب و مشرکین ‪ ،‬برای ابد "در روز‬ ‫قیامت " در آتش دوزخ خواهند بود‪ .‬اینها همان بد ترین مخلوقات اند‪ .‬یقینا آنهاییکه‬ ‫ایمان آوردند و"دردنیا" نیکو کاری نمودند ‪ ،‬اینها همان بهترین مخلوقات اند‪.‬مکافات‬ ‫آنها به نزد پروردگارشان جنت های پاینده ای خواهد بود که درزیر درختانش نهرها‬ ‫جاریست ‪ ،‬برای ابد االبد وهمیشگی ‪.‬‬ ‫خدا ا زآ نها خشنود گردید ‪ ،‬و آنها از خدا خشنود شدند ‪ ،‬این وعده برای کسی‬ ‫است که از پرور دگارش ترس دارد" تقوی و پرهیزگاری و نیکوکاری اختیار نموده‬ ‫ازکفروبدکاریها و جنایات پرهیزنمود "‪.‬‬

‫حدیث شریف میفرماید که‪:‬خداوند بنده متقی و پرهیزگاررا دوست میدارد‪.‬‬ ‫"ان اهلل یحب العبدالتقی‬ ‫وعن سعد ابن ابی وقاص قال‪:‬سمعت سول اهلل (ص)یقول ّ‬ ‫الغنی الخفی‪ ".‬رواه مسلم‪.‬‬

‫سعد ابن ابی وقاص (رض) میفرماید که شنیدم رسول اهلل (ص) میگفت ‪ :‬خداوند متعال بنده تقی‬ ‫" که ازاوامر الهی پیروی نموده از محرمات اجتناب میورزد" غنی " که غنای نفس دارد وتابع‬ ‫نفس و شهوت نمیگردد " و خفی " مهربان و پرلطف و مشفق" را دوست میدارد‪.‬‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪207‬‬

‫پیا م رحمت‬ ‫خدای مهربان بندگان خودرا خطاب منوده میفرماید که ناامیدنگردند‪ .‬این پیام پیام رحمت‬ ‫ومهربانی و لطف و بخشش و مغفرت است‪ ،‬ندای ملکوتی که متواتر در گوش هرانسان‬ ‫زمزمه میگردد ‪ ،‬ندای انابت ‪ ،‬بازگشت و متایل بحق و رجوع به حسنات و نیکوکاری و‬ ‫تقوی و پرهیزگاری ‪.‬‬ ‫ای بندگامن ! ای مسرفین و متجاوزین ازامرحق ‪ ،‬ای گنهکاران وخطاکاران ! ناامیدی و یأ س‬ ‫را بخود راه ندهید که پروردگار تان خیلی مهربان است و همه گناهان را میآمرزد‪ .‬ای بندگامن‬ ‫! برگردید و به حق رجوع منایید ‪ ،‬دروازه توبه باز است ‪ ،‬بیراهه نروید و از مسیر مستقیم‬ ‫منحرف نگردید ‪ ،‬از مواخذه الهی فرار منیتوانید ‪ ،‬اگر ازخدا فرار کنید بکجا پناه خواهید برد‬ ‫‪ ،‬خدا مالک و خالق همه موجودات است ‪ ،‬از کثرت گناه مأیوس نگردید که رحمت من‬ ‫شامل همه موجودات است ‪:‬‬ ‫"ورحمتی وسعت کل شیء" (االعراف ‪ ،‬آیة ‪)5‬‬

‫برگردید و انابت منایید که مرگ درکمین تان نشسته است و چون مرگ رسید شمارا مهلت‬ ‫منیدهد و آنگاه توبه اثر نخواهد داشت ‪ ،‬برگردید که مواخذه الهی شدید و ناگهانی خواهد‬ ‫بود وازان گریز ممکن نیست ‪ ،‬به خدا و قانون خدا رجوع منایید قبل ازینکه عذاب بصورت‬ ‫ناگهانی بسراغتان بیاید و ازان بیخبر باشید ‪ ،‬بخدا پناه برید ‪ ،‬بخدا رجوع کنید و طلب‬ ‫آمرزش منایید که خدا آمرزنده است‪.‬‬ ‫بیایید قبل ازینکه فریاد حسرت ونا امیدی باالمنایید و آنگاه کسی به شما کمک کرده‬ ‫نتواند ‪ ،‬از کفر و طغیان و تکبر و گناه و عصیان دورشوید و ازاوامرالهی پیروی کنید تا در‬ ‫دنیا به سقوط و نزول و عذاب گرفتار نگردید چنانچه فرعون طعمه امواج دریاشد ودرآخرت‬ ‫درگیران آتش دوزخ نگردید که دران وقت نا امیدی سودی ندارد‪.‬‬ ‫قبل ازانکه فریاد حسرت و ناامیدی باال منوده بگویید ‪ :‬واحسرتا ! کاش نیکو کاری وتقوی‬ ‫اختیارمینمودم و در کنار پرهیزگاران ودرصف نیکوکاران میبودم‪ ،‬وا اسفا ! من در دنیا‬ ‫بر مؤمنین متسخر مینمودم ‪ ،‬کاش خدا مرا در مسیر تقوی هدایت مینمود و ازبدکاری‬ ‫پرهیزمینمودم ‪ ،‬ایکاش پروردگارمرا به دنیا باز گرداند تا نیکوکاری و تقوی و پرهیزگاری‬ ‫اختیار منامی ‪ ....‬آنگاه خداوند بجواب شان خواهد فرمود ‪ :‬آیات و نشانه های هدایت‬ ‫به شما رسید و پیامبران شمارا از نتایج شوم اعمالتان برحذر ساختند و لی بنابر تکبر و‬ ‫خودخواهی به کفرو طغیان پرداختید و پیامبران را تکفیر منودید و بر نیکو کاران و متقین‬ ‫متسخر مینمودید ‪.‬‬


‫‪208‬‬

‫تقوی‬

‫کفار دران روز با روهای سیاه شده گروه گروه داخل دوخ خواهند شد و متقیان از عذاب‬ ‫جنات یافته خیل خیل داخل بهشت میگردندو همین تقوی و پرهیزگاری قایق جنات است که‬ ‫متقیان را در دنیا و آخرت از عذاب الهی جنات میبخشد‪.‬‬ ‫قل یا عبادی الّذین اسرفوا علی انفسهم ال تقنطوا من ّرحمة اهلل ط ّ‬ ‫ان اهلل یغفر‬ ‫ّ‬ ‫الذنوب جمیعا ط ان ّه هو التّ ّواب ا ّرحیم* و انیبواالی ربّکم و اسلموا له من قبل‬ ‫ثم ال تنصرون*واتّبعوااحسن ماانزل الیکم ّمن ّربّکم ّمن قبل‬ ‫ان یّأ تیکم العذاب ّ‬ ‫ّ‬ ‫فرطت‬ ‫ان یّأ تیکم العذاب بغتة ّوانتم ال تشعرون* ان تقول نفس یّاحسرتا علی ما ّ‬ ‫السا خرین* او تقول لو ّ‬ ‫ان اهلل هدانی لکنت من‬ ‫فی جنب اهلل وان کنت لمن ّ‬ ‫المتّقین* او تقول حین تری العذاب لو ّ‬ ‫کرة فاکون من المحسنین* بلی‬ ‫ان لی ّ‬ ‫قد جاءتک آیاتی ّ‬ ‫فکذبت بها و استکبرات و کنت من الکافرین* و یوم القیامة‬ ‫تری الّذین ّ‬ ‫کذبوا علی اهلل و جوههم مسو ّدة ط الیس جهنّم مثوی للمتکبّرین* و‬ ‫االسوء والهم یحزنون (‪ )16‬وسیق الّذین‬ ‫ّ‬ ‫یمسهم ّ‬ ‫ینجی اهلل الّذین اتّقوا بمفازتهم ال ّ‬ ‫اتّقواربّهم الی الجنّة زمرا ط حتّی اذاجاءوها وفتحت ابوابها وقال لهم خزنتها سالم‬ ‫علیکم طبتم فادخلوها خالدین* وقالواالحمد هلل الّذی صدقنا وعده واورثنااالرض‬ ‫نتبوأمن الجنّة حیث نشاء ج فنعم اجرالعالمین* وتری المالئکة حا ّفین من حول‬ ‫ّ‬ ‫العرش یسبّحون بحمد ربّهم و قضی بینهم بالحق وقیل الحمد هلل رب العالمین‬ ‫(سورة ال ّزمر ‪ ،‬آیات ‪)۵۳-۷۵‬‬

‫"ای محمدازجانب من" بگو ! ای بندگانم "مؤمنان " آنهاییکه بر نفسهای خود اسراف‬ ‫"ظلم " نموده اند از رحمت خداناامید نگردید ! بیشک خدا تمام گناهان را میبخشد‬ ‫"اگرچه بسیار هم باشد بجز شرک" ‪ ،‬بیشک اهلل اوست بخشاینده "خطاها" وبسیار‬ ‫مهربان " به انعام اجرو ثواب" ‪.‬‬ ‫و بسوی پروردگارخویش رجوع کنید وبه او منقاد شوید قبل از آنکه عذاب به‬ ‫سراغتان بیاید باز مدد کرده نشوید ‪ ،‬ونیکوترین آنچه را که بسوی شما نازل شده‬ ‫پیروی کنید پیش ازانکه عذاب بصورت ناگهانی بیاید وشما خبردار نباشید‪.‬‬ ‫"رجوع به خدانموده ازقرآن پیروی نمایید " بجهت ترس ازانکه گوید شخصی‪:‬‬ ‫واحسرتا !" پشیمانی" برتقصیر من در حق خدا و یقینا من از تمسخر کنندگان بودم‪.‬‬ ‫یا گوید ‪:‬اگر خدا هدایت کردی مرا البته میشدم از متقیان ‪ ،‬یا وقتی که عذاب را بنگرد‬ ‫گوید‪ :‬کاش مرا رجوعی باشد "به دنیا" تا با شم از نیکو کاران ‪.‬‬ ‫"آنگاه خدا فرماید " آری آمد پیش تو آیات من پس دروغ پنداشتی آنرا و تکبر کردی‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪209‬‬

‫و بودی از کافران ‪ ،‬و روز قیامت بینی آنانرا که دروغ بستند بر خدا چهره های ایشان‬ ‫سیاه شده است ‪ ،‬آیا دوزخ جای متکبران نیست ؟‬ ‫و نجات دهد خدا متقیان را قرین رستگاری خویش شده ‪ ،‬نه رسد بدیشان سختی‬ ‫و نه اندوهگین شوند ‪ ،‬آنانکه ترسیدند از پروردگارخویش"پرهیزگاران" روان کرده‬ ‫شوند بسوی بهشت گروه گروه تا وقتیکه بیایند نزدیک بهشت و باز کرده شود دروازه‬ ‫های آن و گویند ایشانرانگهبانان بهشت ‪:‬سالم برشماباد! خوشحال شدید! پس درایید‬ ‫به بهشت جاویدان‪ .‬وگویند سپاس خاییراست که راست کردباما وعده‬ ‫خودرا و عطاکرد مارا زمین "در جنت"‪ ،‬جای میگیریم از بهشت هرجا که‬ ‫خواهیم"جنتیان در هرجا که آرزو کنند جاگزین میشوند" ‪ ،‬پس چه نیکوست مزد‬ ‫کار کنندگان "بهشت"‪ .‬و ببینی فرشتگانرا گرداگردشده حوالی عرش تسبیح میگویند‬ ‫همراه ستایش پروردگار خویش و حکم کرده شود میان ایشان براستی و گفته شود‬ ‫ستایش خدایراست پروردگار عالمها‪.‬‬

‫خدامالک همه موجودات وکاینات بوده و نظام جهان را طوری برقرار ساخته است تا برای‬ ‫عملکرد هرکسی نتیجه ای مرتب گردد که سزاوارآنست‪ .‬در برابرهرعمل درجهان عکس‬ ‫العملی وجود دارد وآنچه میدروید خود کاشته اید‪ .‬خدا علیم و خبیر است وازعملکرد‬ ‫هرکس کامال آگاهی دارد و نتایجی را براعمال شان مرتب میگرداند وهیچ عملی ضایع‬ ‫منیگردد و نادیده گرفته منیشود‪ .‬برای بدکاران مجازاتی برحسب بدکاری هایشان مقرر‬ ‫میگردد و برای نیکو کارا ن مکافات نیکو داده میشود‪.‬‬ ‫ال تذروازرة وزر اخری و ان لّیس لال نسان ا ّ‬ ‫(ا ّ‬ ‫ال ما سعی و ّ‬ ‫ان سعیه سوف یری‬ ‫ثم یجزاه جزاءاالوفی ) (سورة ال ّنجم ‪ ،‬آیات ‪) ۴۱-۳۸‬‬ ‫ّ‬ ‫هیچکسی بار گناه کسی را برنخواهد داشت و آنکه نرسد بانسان مگر آنچه عمل‬ ‫کرده است وآنکه سعی آدمی دیده خواهد شد بعد جزای مناسب ومکمل آن برایش‬ ‫داده خواهد شد‪.‬‬

‫انسان دردنیا طبیعتا دربرابرکشش مادیات ونفس وشیطان قراردارد و با لغزش و اشتباهات‬ ‫مواجه است ولی هرکه ازگناهان کبیره و قبایح وفواحش اجتناب مناید وازبد کاری توبه منوده‬ ‫به آن باز نگردد‪ ،‬بخشایش خداوند وسیع است و مورد بخشش قرارخواهد گرفت ‪ .‬توفیق‬ ‫پرهیزگاری هم به خدا تعلق دارد و هرکه نیکو کاراست ومتقی وپرهیزگا راونه تنهاازگناه‬ ‫پرهیزمینمایدبلکه ازتکبروغرور و خودستایی هم خوداری مینماید‪.‬‬ ‫خدا خالق انسان است و توانایی ها و استعداد هایش هم عنایت وداد خداست وخدا ازمتام‬


‫‪210‬‬

‫تقوی‬

‫آمال و آرزوه��ا ی قلبی وما فی الضمیرش آگاه است وهمچنان ازضعف وناتواتی ونواقص‬ ‫وکمبودی هایش عالم است‪ .‬خدا ازمتام حاالت انسان ازهمان آوانیکه درشکم مادربحیث‬ ‫نطفه قراردارد تا آنکه بخاک میرودآگاهی دارد واومیداند که چه کسی پرهیزگارومتقیست‬ ‫وچه کسی شرورومفسد وبدکار ‪ ،‬جایی برای تکبروغروروخو دستایی باقی نیست ‪ .‬تبلیغات‬ ‫بیمورد وناروا بنام فعالیت سیاسی‪ ،‬زیرپرده ساخنت جنایات خویش ‪،‬ومرم نیکوکارومحسن‬ ‫را در نظرمردم بد جلوه دادن کار مردم بی امیان ودورازتقواست‪ .‬انسان مؤ من باوردارد که‬ ‫خدا عمل نیکو را هرگز ضایع منیگرداند و نتایج نیکی بران مرتب شده نیکو کاران دردنیا‬ ‫عزیزوغالب و درآخرت مورد مغفرت ورحمت خداوند قرارمیگیرند‪.‬‬ ‫هلل ما فی السموات و ما فی االرض لیجزی الّذین اساءوا بما عملوا ویجزی الّذین‬ ‫احسنوا بالحسنی* الّذین یجتنبون کبائراالثم والفواحش ا ّ‬ ‫ال ال ّلمم ط ّ‬ ‫ان ربّک واسع‬ ‫المغفرة ط هو اعلم بکم اذ انشاکم ّمن االرض واذ انتم اجنّة فی بطون ا ّمهاتکم ج‬ ‫فال تز ّکواانفسکم ط هو اعلم بمن اتّقی ( سورة ال ّنجم ‪ ،‬آیات ‪)۳۲-۳۱‬‬ ‫آنچه در آسمان و زمین است " ملکا ‪،‬خلقا ‪،‬و عبیدا " از آن خدااند ‪ ،‬تا بدکاران را‬ ‫به حسب عملکرد شان مجازات نماید و نیکو کاران را مکافات نیک دهد‪ ،‬آنهاییکه‬ ‫از گناهان کبیره و بی حیایی و قبایح بجز گناهان صغیره پرهیز مینمایند "گناهان‬ ‫صغیره شان بشرط اجتناب از کبایربخشیده خواهدشد"‪ ،‬یقینا پروردگار ت بی اندازه‬ ‫بخشاینده است ‪ ،‬او باحوال شما کامال آگاه است آنگاه که شمارا از زمین پیدا نمود‬ ‫و زمانیکه طفلی در شکم مادران تان بودید‪ ،‬پس خودرا تزکیه " ستایش " مکنید ‪ ،‬او‬ ‫تعالی داناتراست به کسی که پرهیزگاری میکند‪.‬‬

‫همچنین خداوند در جای دیگری می فرمای ‪:‬‬ ‫ان تجتنبوا کبائرما تنهون عنه یک ّفر عنکم سیّئاتکم و ندخلکم مدخال کریما‬

‫(سورة‬

‫ال ّنساء ‪ ،‬آیة ‪) ۳۱‬‬

‫اگر از کبایر منهیات احتراز نمایید گناهان صغیره تان را نابود میگردانیم و در آریم‬ ‫شمارا در محل گرامی "بهشت"‪.‬‬

‫گناه کبیره آنست که بران حد مشروع شده ویا درقرآن و سنت صحیحه به کفرمسمی شده‬ ‫وهرکه ازکبایراجتناب مناید صغایراورا منازوروزه وصدقه نا بود میسازد‪.‬‬ ‫ولی معنی (ملم) ازین حدیث شریف بهترفهمیده میشود‪:‬‬ ‫عن ابن عبس (رض) قال ‪ :‬مارئیت شیئا اشبه باللمم مما قال ابو هریرة (رض) عن النبی (ص) ّان اهلل‬ ‫کتب علی ابن آدم حظه من الزنی ادرک ذالک المحالة فزنی العین ال ّنظر وزنی اللسان املنطق‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪211‬‬

‫‪ ،‬وال ّنفس تتمنی وتشتهی و الفرج یصدق ذالک و یکذ به )‬ ‫ابن عباس (رض ) می فرماید ‪ :‬دررابطه با مفهوم " ملم " برای ما بهترازحدیت ابوهریره (رض)‬ ‫چیزی معلوم نیست که خالصه آن اینست ‪ :‬رسول (ص) فرموده است ‪ :‬آن قسمت از زنا راکه‬ ‫خداوند به ذمه بنی آدم مقررفرموده است حتما برایش میرسد پس درفعل زنا سهم چشم ‪،‬‬ ‫دیدن است و سهم زبان‪،‬گفتاریست که مقدمات واسباب زنا را فراهم میسازد وبهره نفس‬ ‫اینست که متنا وتقاضای زنا را میپروراند ‪ .‬حتقق فعل زنا و یا بطالن آن اصال به عمل فرجین‬ ‫موقوف است ‪ ،‬اگرتوسط فرجین صدورزنا متحقق شد پس زنای زبان و چشم وقلب همه‬ ‫محقق میگردند درغیرآن اگربا وجود استعمال زبان وچشم واشتهای نفسی عمل زنا توسط‬ ‫فرجین صورت نگرفت بلکه اززنا توبه گارشده ازخدا مغفرت بخواهد همان گناهان که با‬ ‫دیدن وگفتارواشتهای قلبی صورت گرفته است بخشیده خواهند شد‪.‬‬ ‫‪...............................................................................‬‬

‫ماه حمل سال ‪ ۸۸۳۱‬هجری شمسی‬


‫‪212‬‬

‫تقوی‬


‫نایقتم شاداپ‬

‫‪213‬‬


. "


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.