کودکان مقدمند ١۲٥

Page 1

‫سردبير؛ سيامک بھاری‬

‫تير ‪١٣٩٤‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪www.barnenforst.com‬‬

‫‪siabahari@yahoo.com‬‬

‫ " ﯿ ﯿ ن‪ 7 ،‬ق ﯾ‪ 5‬ﯿ ﯿ ن؟!‬

‫ ﯿ و ﯿ از ا ﯿ ‬ ‫ زاد ر ا ﯿ و دﯾ ن ز ا ‬ ‫ا ‪$‬اﯾ& د ‪$ %‬د ه " " ر! ‬ ‫ زش راﯾ ن و ا' ر ا ه " دا & زان‬ ‫ا ‪ +%‬ام ر ن )ﯿ ‬ ‫اﯾ‪ 3‬د ‪/.0‬ﯿ‪2‬ت ا ‪/0‬ﯿ" ‪,-.‬‬

‫در اين شماره می خوانيد‪:‬‬ ‫•‬

‫چرا آموزش در اﯾران راﯾگان نيست؟! سيامک بھاری‬

‫•‬

‫معلمان در تدراک تجمع بزرگ اعتراضی خود؛ شھال دانشفر‬ ‫وضعيت آموزش و پرورش در افغانستان؛ گفتگو با کبير کھکشان‪ ،‬فھيم آزاد و ﯾونس سلطانی‬

‫•‬

‫شرﺣی بر "طرح پرتو" نحوه برخورد شھرداری با جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان‬

‫•‬

‫نماﯾش شھرداری با کودکان کار‬

‫•‬

‫بيانيه روز جھانی مبارزه با كار كودك؛ جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان‬

‫•‬

‫وﯾژه آزادی بھنام ابراھيم زاده‬

‫•‬

‫شعر؛ برای کودکان دروازه غارھای جھان‬

‫•‬

‫رواﯾتھای ھولناک‪ ،‬فاجعهای که بر سر کودکان خيابان میرود‬

‫•‬

‫کودکان کار‪ ،‬کودکانی که به بردگی گرفته می شوند‪.‬‬ ‫خبرھا و روﯾدادھا‪ ،‬تھيه و تنظيم‪ ،‬ليال ﯾوسفی‬

‫•‬

‫مذھب و اسارت؛ ليال ﯾوسفی‬

‫•‬

‫•‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٢‬‬

‫ د ن ‬

‫; ا زش و ) ورش در اﯾ ان راﯾ ن ﯿ‪:.‬؟!‬ ‫شھريه مدارس غيردولتی از ‪ ١‬تا ‪١٧‬ميليون تومان‬

‫سيامک بھاری‬ ‫پرداخت شھريه براساس طبقه بندی کيفيت‬ ‫مدارس و دسترسی به آموزش‪ ،‬سپردن امر‬ ‫آموزش به دست بازار و خصوصی کردن‬ ‫آن تحت نام غلط انداز "مدارس غير‬ ‫انتفاعی"‪ ،‬عدم پذيرش مسئوليت توسط‬ ‫دولت برای تامين آموزش رايگان با‬ ‫استاندارد يکسان برای کليه شھروندان‬ ‫جامعه‪ ،‬مخارج تحصيلی کمرشکنی را بر‬ ‫دوش خانواده ھا گذاشته است‪ .‬اگرچه‬ ‫پرداخت شھريه فقط بخشی از رايگان‬ ‫نبودن آموزش در جمھوری اسالمی است‪.‬‬ ‫اما ھمين موضوع عمال ميليونھا دانش‬ ‫آموز را از چرحه تحصيل خارج کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫تش‪MM‬وي‪MM‬ق و ت‪MM‬رغ‪MM‬ي‪MM‬ب ت‪MM‬أس‪MM‬ي‪MM‬س م‪MM‬ؤس‪MM‬س‪MM‬ات‬ ‫آموزشی خص‪M‬وص‪M‬ی از س‪M‬وی آم‪M‬وزش و‬ ‫پ‪MM‬رورش بص‪MM‬ورت ن‪MM‬ق‪MM‬ش‪MM‬ه م‪MM‬ن‪MM‬د ي‪MM‬ک ت‪MM‬رن‪MM‬د‬ ‫استراتژيک اين وزراتخانه است‪.‬‬ ‫"سند تحول بنيادين آموزش و پ‪M‬رورش" در‬ ‫بند مرب‪M‬وط ب‪M‬ه م‪M‬ن‪M‬اب‪M‬ع م‪M‬ال‪M‬ی راه را ب‪M‬رای‬ ‫خصوصی سازی امر آموزش تحت عن‪M‬وان‬ ‫"بخدمت گرفت‪M‬ن مش‪M‬ارک‪M‬ت‪M‬ھ‪M‬ای م‪M‬ردم‪M‬ی در‬ ‫امر آم‪M‬وزش و پ‪M‬رورش" و ت‪M‬ب‪M‬دي‪M‬ل آن ب‪M‬ه‬ ‫کااليی برای عرضه در ب‪M‬ازار ک‪M‬ام‪M‬ال ب‪M‬از‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫با گسترش ھر چه بيشتر شکاف طبقاتی در‬ ‫جامعه‪ ،‬ظ‪M‬ھ‪M‬ور م‪M‬دارس خص‪M‬وص‪M‬ی ت‪M‬ح‪M‬ت‬

‫عنوان غلط انداز "مدارس غير اان‪M‬ت‪M‬ف‪M‬اع‪M‬ی"‬ ‫و سپردن آن بدست عناصر شناخته ش‪M‬ده و‬ ‫خاص حکوم‪M‬ت‪M‬ی در آم‪M‬وزش و پ‪M‬ررورش‬ ‫س‪MM‬رع‪MM‬ت بس‪MM‬ي‪MM‬ار ب‪MM‬ي‪MM‬ش‪MM‬ت‪MM‬ری ي‪MM‬اف‪MM‬ت و م‪MM‬ورد‬ ‫حمايت بيدريغ آن قرار گرفت‪ .‬مدارسی ک‪M‬ه‬ ‫اساسا بر م‪M‬ب‪M‬ن‪M‬ای س‪M‬ود دھ‪M‬ی ب‪M‬ع‪M‬ن‪M‬وان ي‪M‬ک‬ ‫موسسه مالی ـ آموزشی پايه گذاری شده اند‬ ‫به بخشی از دايره آم‪M‬وزش در اي‪M‬ران ب‪M‬دل‬ ‫گرديد‪ .‬کيفيت متفاوت اين م‪M‬دارس ب‪M‬ا ن‪M‬وع‬ ‫مشابه دول‪M‬ت‪M‬ی ‪ ،‬ت‪M‬ب‪M‬ع‪M‬ي‪M‬ض ن‪M‬ھ‪M‬ادي‪M‬ن‪M‬ه ش‪M‬ده در‬ ‫دسترسی به آموزش را به حد اعال رساند‪.‬‬ ‫ت‪M‬ف‪M‬اوت ف‪M‬اح‪MM‬ش ک‪MM‬ي‪M‬ف‪MM‬ي‪M‬ت و روش ت‪M‬دري‪MM‬س‪،‬‬ ‫بکارگيری وسايل کمک آموزشی ‪ ،‬اس‪M‬ت‪M‬ف‪M‬اده‬ ‫از معلمين ويژه‪ ،‬ساعات متفاوت درس‪M‬ی و‬ ‫فوق برنامه‪ ،‬ک‪M‬ي‪M‬ف‪M‬ي‪M‬ت فض‪M‬اھ‪M‬ای آم‪M‬وزش و‬ ‫ھوشمند کردن کالسھای درس‪ ،‬اس‪M‬ت‪M‬ف‪M‬اده از‬ ‫کامپيوتر و دوربين ھای مدار بسته‪ ،‬آن‪M‬الي‪M‬ن‬ ‫کردن کال‪M‬س‪M‬ھ‪M‬ای درس و ام‪M‬ک‪M‬ان ن‪M‬ظ‪M‬ارت‬ ‫دايمی والدين از چگون‪M‬گ‪M‬ی ن‪M‬ح‪M‬وه پ‪M‬ي‪M‬ش‪M‬ب‪M‬رد‬ ‫آموزش‪ ،‬تغذيه مناسب در م‪M‬درس‪M‬ه ھ‪M‬م‪M‬ه و‬ ‫ھمه در مدارس ان‪M‬ت‪M‬ف‪M‬اع‪M‬ی و در ت‪M‬ف‪M‬اوت ب‪M‬ا‬ ‫مدارس دولتی که اساسا به مدارس تخريب‪M‬ی‬ ‫مشھور اند‪ ،‬بکار گرفته شد‪.‬‬ ‫به ھ‪M‬م‪M‬ي‪M‬ن م‪M‬ن‪M‬وال م‪M‬دارس دول‪M‬ت‪M‬ی ن‪M‬ي‪M‬ز ب‪M‬ه‬ ‫سرنوشت مشابھی دچار گرديدند ‪ ،‬ت‪M‬ب‪M‬ع‪M‬ي‪M‬ض‬ ‫در دسترسی به آموزش در م‪M‬دارس دول‪M‬ت‪M‬ی‬ ‫با پنج طبق‪M‬ه ب‪M‬ن‪M‬دی خ‪M‬اص ت‪M‬ح‪M‬ت ع‪M‬ن‪M‬واي‪M‬ن‪،‬‬ ‫مدارس دولتی عادی‪ ،‬نمونه دولتی‪ ،‬مدارس‬ ‫ھ‪MM‬ي‪MM‬أت ام‪MM‬ن‪MM‬اي‪MM‬ی‪ ،‬م‪MM‬دارس ش‪MM‬اھ‪MM‬د و س‪MM‬م‪MM‬پ‪MM‬اد‬ ‫)استعدادھای درخش‪M‬ان( و غ‪M‬ي‪M‬ره‪ ،‬ب‪M‬ع‪M‬ن‪M‬وان‬ ‫رقيب در مقابل مدارس به اص‪M‬ط‪M‬الح غ‪M‬ي‪M‬ر‬ ‫انتفاعی شکل گرفت و دولت با مشارکت ب‪M‬ا‬ ‫بخش خصوصی ھمان اندک آم‪M‬وزش غ‪M‬ي‪M‬ر‬

‫خصوصی را ھم تکه پاره کرد‪.‬‬ ‫بی توجھی عامدان‪M‬ه ح‪M‬ک‪M‬وم‪M‬ت اس‪M‬الم‪M‬ی ب‪M‬ه‬ ‫تخصيص ب‪M‬ودج‪M‬ه ک‪M‬اف‪M‬ی ب‪M‬رای آم‪M‬وزش و‬ ‫پرورش بعنوان ب‪M‬زرگ‪M‬ت‪M‬ري‪M‬ن وزات‪M‬خ‪M‬ان‪M‬ه ک‪M‬ه‬ ‫مستقيما سر و کارش با ميليونھا دانش آموز‬ ‫و خانواده آنھاست خود را در کس‪M‬رب‪M‬ودج‪M‬ه‬ ‫ھای نجومی مزمن در آم‪M‬وزش و پ‪M‬رورش‬ ‫نشان م‪M‬ي‪M‬دھ‪M‬د‪ .‬ب‪M‬ط‪M‬وري‪M‬ک‪M‬ه ب‪M‬ن‪M‬ا ب‪M‬ه اع‪M‬ت‪M‬راف‬ ‫ص‪MMM‬ري‪MMM‬ح وزرای آم‪MMM‬وزش و پ‪MMM‬رورش‪،‬‬ ‫‪٩٥‬درصد ب‪M‬ودج‪M‬ه اي‪M‬ن وزارت ص‪M‬رف‪M‬ا ب‪M‬ه‬ ‫پ‪MM‬رداخ‪MM‬ت م‪MM‬واج‪MM‬ب ک‪MM‬ارم‪MM‬ن‪MM‬دان آم‪MM‬وزش‪MM‬ی‬ ‫ميرسد‪ .‬که عمال با دستمزدھای چند ب‪M‬راب‪M‬ر‬ ‫زير خط فقر رسمی حقوق بگير آم‪M‬وزش و‬ ‫پرورش ھستند‪ .‬پنج درصد باقي‪M‬م‪M‬ان‪M‬ده ح‪M‬ت‪M‬ی‬ ‫کفاف تامين آب و برق و سوخت و ت‪M‬ع‪M‬م‪M‬ي‪M‬ر‬ ‫و نگھداری وديگر مخارج ج‪M‬اری م‪M‬دارس‬ ‫را نيزنميدھد‪.‬‬ ‫ام‪MM‬ا ت‪MM‬ام‪MM‬ي‪MM‬ن ب‪MM‬ودج‪MM‬ه ب‪MM‬رای س‪MM‬اي‪MM‬ر اھ‪MM‬داف‬ ‫اي‪MM‬دئ‪M‬ول‪MM‬وژي‪MM‬ک آم‪MM‬وزش و پ‪MM‬رورش م‪MM‬ان‪MM‬ن‪MM‬د‬ ‫نمازخانه ھا‪ ،‬حضور آخوندھا در م‪M‬دارس‪،‬‬ ‫اردوھای راھ‪M‬ي‪M‬ان ن‪M‬ور‪ ،‬ت‪M‬روي‪M‬ج ص‪M‬ل‪M‬وات‪،‬‬ ‫قرائت و حف‪M‬ظ ق‪M‬رآن و غ‪M‬ي‪M‬ره ب‪M‬ا مش‪M‬ک‪M‬ل‪M‬ی‬ ‫مواجه نمی شود‪.‬‬ ‫بودجه سرانه آموزش‪M‬ی ب‪M‬ه ازاء ھ‪M‬ر دان‪M‬ش‬ ‫آموز ‪ ،‬ک‪M‬ه در ب‪M‬االت‪M‬ري‪M‬ن ن‪M‬رخ‪ ،‬ح‪M‬دود ‪٢٨‬‬ ‫ھزار تومان يعنی معادل کمتر از ح‪M‬دود ‪٩‬‬ ‫دالر در سال است نيز عمال شامل معوق‪M‬ات‬ ‫پرداخت‪M‬ی م‪M‬ي‪M‬گ‪M‬ردد ي‪M‬ا ب‪M‬ن‪M‬درت در اخ‪M‬ت‪M‬ي‪M‬ار‬ ‫برخی مدارس قرار گرفته ميگيرد‪ .‬مق‪M‬ايس‪M‬ه‬ ‫اين سھميه تحق‪M‬ي‪M‬ر آم‪M‬ي‪M‬ز ب‪M‬ا ب‪M‬ودج‪M‬ه س‪M‬ران‪M‬ه‬ ‫آموزشی برای مثال با کشورھ‪M‬ای اروپ‪M‬اي‪M‬ی‬ ‫و ژاپن‪ ،‬تفاوتی حداقل ھزار برابری به باال‬ ‫را نشان ميدھد‪.‬‬


‫‪٣‬‬

‫اخذ شھريه راھی برای تامين کسربودجه؛‬ ‫اخذ شھريه بعنوان راھی برای شان‪M‬ه خ‪M‬ال‪M‬ی‬ ‫ک‪MM‬ردن دول‪MM‬ت از ت‪MM‬خ‪MM‬ص‪MM‬ي‪MM‬ص ب‪MM‬ودج‪MM‬ه ب‪MM‬ه‬ ‫آموزش و پرورش در اجری تعھ‪M‬دات خ‪M‬ود‬ ‫برای سرپا نگھداشتن امر آموزش ص‪M‬ورت‬ ‫واضح بخود م‪M‬ي‪M‬گ‪M‬ي‪M‬رد وم‪M‬ان‪M‬ن‪M‬د ھ‪M‬ر ک‪M‬االی‬ ‫دي‪MM‬گ‪MM‬ری ت‪MM‬اب‪MM‬ع ن‪MM‬رخ ارزش ﷼ و رک‪MM‬ود‬ ‫تورمی بازار م‪M‬ي‪M‬گ‪M‬ردد‪ .‬ب‪M‬ه اي‪M‬ن م‪M‬ع‪M‬ن‪M‬ی ک‪M‬ه‬ ‫بنابر گرانی اقسام ک‪M‬االھ‪M‬ا در ب‪M‬ازار‪ ،‬ن‪M‬رخ‬ ‫کاالی آموزش به نام شھريه ھم افزايش می‬ ‫يابد‪ .‬درصد اين افزايش قيمت را يا آموزش‬ ‫و پرورش خود اعالم می کند و يا ب‪M‬وس‪M‬ي‪M‬ل‪M‬ه‬ ‫مديران در مدارس تعيين ميگردد‪.‬‬ ‫وزرات آموزش و پرورش در خصوص‬ ‫اخذ شھريه سياست رندانه ای دارد‪ .‬اعالم‬ ‫می کند که مدارس دولتی مجاز به دريافت‬ ‫شھريه از خانواده ھا نيستند اما آنرا به نام‬ ‫"ھمياری مردمی" و يا طرفندھای ديگر به‬ ‫خانواده ھا تحميل ميکند و پيش می برد‪.‬‬ ‫برای نمونه؛ اسفنديارچھاربند مديرکل‬ ‫آموزش و پرورش استان تھران‪ ،‬در‬ ‫بخشنامه رسمی قميت شھريه ھا در‬ ‫مدارس دولتی را چنين اعالم ميداد‪:‬‬ ‫"‪ . . .‬مدارس سمپاد )استعدادھای‬ ‫درخشان( میتوانند در دوره متوسطه و‬ ‫پيش دانشگاھی طبق مصوبه تا سقف ‪٤‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ميليون و ‪ ٩٠٠‬ھزارتومان شھريه دريافت‬ ‫کنند‪ .‬دريافت شھريه در مدارس نمونه‬ ‫دولتی و ھيات امنايی ھم قانونی است‪.‬‬ ‫درحال حاضر مدارسی که غير از مدارس‬ ‫دولتی عادی شھريه دريافت نکنند غير‬ ‫متعارف است‪ .‬شھريه مدارس تيزھوشان‬ ‫در دوره راھنمايی حدود ‪ ٢‬ميليون و‬ ‫پانصد ھزار تومان است در دوره متوسطه‬ ‫دوم‪ ٤ ،‬ميليون و دويست ھزار تومان و‬ ‫دوره پيش دانشگاھی ‪ ٤‬ميليون و ‪٩٠٠‬‬ ‫ھزار تومان است‪ .‬شھريه در دوره اول‬ ‫متوسطه مدارس درخشان ‪٢‬ميليون و ‪٩٠٠‬‬ ‫ھزار تومان‪ ،‬در دوره دوم متوسطه ‪٤‬‬ ‫ميليون و ‪ ٢٠٠‬ھزار تومان و در پيش‬ ‫دانشگاھی ‪ ٤‬ميليون و ‪ ٩٠٠‬ھزار تومان‬ ‫است‪ ".‬سپس اعالم ميدارد که نرخ افزايش‬ ‫شھريه در سال جاری بين ‪ ١٧‬تا ‪٢٥‬‬ ‫درصد است‪.‬‬ ‫نرخ شھريه در مدارس خصوصی که به‬ ‫غلط غيرانتفاعی خوانده ميشود حد و‬ ‫مرزی ندارد و تا ‪ ١٧‬ميليون تومان نيز‬ ‫گزارش شده است‪) .‬قيمتھا مربوط به سال‬ ‫تحصيلی ‪٩٢‬ـ ‪ ٩٣‬است(‬ ‫ُ‬ ‫اين در حالی است که "مرضيه گرد"‬ ‫رئيس سازمان مدارس غيردولتی‪ ،‬توسعه‬ ‫مشارکتھای مردمی و خانواده وزارت‬

‫ د ن ‬ ‫آموزش و پرورش در مصاحبه با‬ ‫خبرگزاری ايسنا اظھار ميدارد‪ . . . " :‬به‬ ‫ھيچ وجه بحث خصوصی سازی را دنبال‬ ‫نمیکنيم"! و در پاسخ به اينکه آيا‬ ‫خانوادهھا بايد برای حضور فرزندشان در‬ ‫مدارس دولتی که به بخش خصوصی‬ ‫واگذار میشود شھريه بپردازند؟ عنوان‬ ‫ميکند‪" :‬خير‪ ،‬به ھيچوجه اجازه نمیدھيم‬ ‫شھريه دريافت شود‪ .‬اخذ شھريه در برنامه‬ ‫آموزش و پرورش ھم نيست‪".‬‬ ‫ضمنا ايشان بعنوان رئيس سازمان مدارس‬ ‫غير دولتی‪ ،‬درجای ديگری با اعالم اينکه‬ ‫سقف شھريه مدارس غيردولتی مقطع‬ ‫ابتدايی ‪ ۵‬ميليون تومان است‪ ،‬ميگويد‪:‬‬ ‫برخی مدارس بيش از اين مبلغ را دريافت‬ ‫می کنند که برخورد جدی خواھد شد‪ .‬در‬ ‫گفتگوی ديگری با خبرگزاری مھر در‬ ‫باره شھريه مدارس غير دولتی ميگويد‪:‬‬ ‫"شھريه مدارس غير دولتی در ھر شھری‬ ‫سقف مشخص دارد‪" .‬شھريه ھا را از‬ ‫طريق اداره کل سازمان ابالغ خواھيم‬ ‫کرد‪ .‬مدارس غير انتفاعی در دوره دبستان‬ ‫نبايد بيش از ‪ ۵‬ميليون تومان شھريه‬ ‫دريافت کنند اما گزارشھايی داشته ايم که‬ ‫بيشتر از سقف تعيين شده ھم از خانواده ھا‬ ‫پول دريافت کرده اند‪".‬‬ ‫گزارش ميدانی چندين خبرگزاری از‬ ‫مدارسی در نارمک و فاطمی حاکی از اخذ‬ ‫شھريه از ‪ ٥‬تا ‪ ٩‬ميليون تومان در مدارس‬ ‫مقطع ابتدايی است که در آنھا شرکت در‬ ‫کالسھای فوق برنامه اکيدا اجباری است‪.‬‬ ‫ثبت نام در مدارس عادی دولتی نيز با‬ ‫ھمين چالش قيمت شھريه روبروست‪ :‬بنا‬ ‫به گزارش خبرگزاری آرمان‪" :‬مادر‬ ‫جوانی که يکی از فرزندان دوقلويش در‬ ‫مدرسه پسرانه در خيابان انقالب تحصيل‬ ‫میکند‪ ،‬درباره نحوه پرداخت شھريه‬ ‫میگويد‪ :‬امسال مبلغ ‪ ١٥٠‬ھزار تومان و‬ ‫برای دخترش که در مدرسهای ديگر درس‬ ‫میخواند‪٢٠٠ ،‬ھزار تومان با عنوان‬ ‫کمک مردمی ھزينه کرده است‪ .‬پرداخت‬


‫‪٤‬‬

‫شھريه الزامی است اما ميزان مبلغ آن‬ ‫بستگی به سطح مالی خانوادهھا دارد‪.‬‬ ‫برای مثال سقف پرداخت شھريه مبلغ‬ ‫‪ ٣٠٠‬ھزار تومان بود که برای ھر يک‬ ‫از فرزندانم به تناسب توان مالی پرداخت‬ ‫کردم‪".‬‬ ‫ھر مدرسه ای مدرسه نيست!‬ ‫تا اينجا بخوبی روشن است که فاصله‬ ‫گذاريھای عمدی و نھادينه کردن تبعيض‬ ‫در آموزش و پرورش يک سياست‬ ‫استرانژيک حکومتی است‪ .‬بنابر اين‬ ‫سياست تبعيض آميز‪ ،‬مدارس براساس‬ ‫توانايی مالی خانواده تقسيم بندی ميشود‪.‬‬ ‫ھر خانواده ايی که توانايی پرداخت ارقام‬ ‫نجومی شھريه را دارد و ميتواند بيشتر‬ ‫بپردازد از امکانات آموزشی باالتری‬ ‫برخوردار خواھد شد‪.‬‬ ‫در اين زمينه مرضيه گرد معاون وزير‬ ‫آموزش و پرورش با بی شرمی و‬ ‫وقاحت کم نظيری چنين می گويد‪:‬‬ ‫"امسال تالش کرديم در خرداد ماه‬ ‫شھريهھا را اعالم کنيم و خانوادهھا با‬ ‫توجه به سبد مالیشان مدرسه را‬ ‫انتخاب کنند و از سوی ديگر مديران ھم‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ د ن ‬ ‫شھريه و باقی مخارج فوق برنامه را‬ ‫نميدھد‪ ،‬گودالی به نام مدارس دولتی‬ ‫دھان باز کرده است که بديھی است چنين‬ ‫مدارسی فاقد ابتدايی ترين و پيش پا افتاده‬ ‫ترين امکانات آموزشی و بھداشتی و‬ ‫ايمنی است‪ .‬فجايع ھولناکی مانند آتش‬ ‫سوزی در مدرسه سفيالن‪ ،‬شين آباد و‬ ‫دھھا مورد ديگر بخشی از ھمين بی‬ ‫توجھی عامدانه است‪.‬‬

‫بتوانند برنامهريزیھای الزم را برای‬ ‫آغاز سال تحصيلی انجام دھند‪. . .‬‬ ‫مدارس مختلفی اعم از مدارس معارف‬ ‫اسالمی‪ ،‬مدارس خيريه‪ ،‬مدارس عام‬ ‫المنفعه داريم و خانوادهھايی که مايل به‬ ‫سرمايه گذاريھای خاص برای فرزندان‬ ‫خود ھستند اين امر را به مؤسسان‬ ‫مدارس غير دولتی میسپارند‪ .‬بنا به‬ ‫درخواست استانھا در روستاھا و مناطق‬ ‫دور افتاده و صعب العبور برای حضور‬ ‫مؤسسان موفق‪ ،‬فراخوان داديم تا در‬ ‫صورت تمايل اين مدارس را تحت‬ ‫پوشش قرار دھند‪".‬‬ ‫نمونه ديگر‪ :‬بنا به اعتراف صريح‬ ‫مرتضی رئيسی مسئول سازمان نوسازی‬ ‫و تجھيز مدارس‪ ٥٧ ،‬درصد مدارس‬ ‫دولتی در ايران تخريبی ھستند‪ .‬اين رقم‬ ‫ھولناک را بايد به انواع مدارس ناايمن‬ ‫روستايی‪ ،‬کپری‪ ،‬کانتينی و آغل‬ ‫گوسفندانی که به کالسھای درس تبديل‬ ‫شده اند اضافه کرد‪ .‬اين چھره واقعی‬ ‫استاندارد مدارس دولتی در جمھوری‬ ‫اسالمی ايران است‪ .‬برای خانواده ھايی‬ ‫که سبد مالی شان کفاف انتخاب مدارس‬ ‫انتفاعی و پرداخت ھزينه ھای نجومی‬

‫آموزش رايگان و اجباری حق مسلم‬ ‫ماست!‬ ‫بھرهمند شدن از استاندارد يگانه در‬ ‫دسترسی به آموزش و پرورش برای‬ ‫کليه احاد جامعه از پايه ای ترين و بديھی‬ ‫ترين حقوق شھروندی محسوب ميشود‪.‬‬ ‫جمھوری اسالمی اساسا با حق شھروندی‬ ‫در تضاد است‪ ،‬بنيادھای ارتجاعی‬ ‫ايدئولوژيک و ھويتی اين حکومت بر‬ ‫تبعيض و نابرابری اجتماعی در کليه‬ ‫عرصه ھا استوار است‪.‬‬ ‫اگرچه بصورت ظاھر برطبق اصل سی‬ ‫ام قانون اساسی جمھوری اسالمی‪،‬‬ ‫"دولت موظف است وسايل آموزش و‬ ‫پرورش رايگان را برای ھمه ملت تا‬ ‫پايان دوره متوسطه فراھم سازد و وسايل‬ ‫تحصيالت عالی را تا سر حد خودکفايی‬ ‫کشور به طور رايگان گسترش دھد‪".‬‬ ‫وزارت آموزش و پرورش حتی يک‬ ‫لحظه ھم برای اجرايی شدن اين بند‪،‬‬ ‫برنامه‪ ،‬عزم و تصميی نداشته است‪ .‬در‬ ‫عين حال اين بند از قانون اساسی برای‬ ‫اجرا نوشته نشده است‪ .‬بلکه تنھا ارزش‬ ‫مصرف ويترينی و نمايشی دارد‪.‬‬ ‫اما عليرغم تمامی اينھا آموزش رايگان‬ ‫با استانداردی يکسان خواست و مطالبه‬ ‫ای عميقا اجتماعی برای ميليونھا مردمی‬ ‫است که توسط ھمين حکومت به زير‬ ‫خط فقر رانده شده اند‪.‬‬ ‫ساالنه صدھا ھزار کودک و نوجوان‬ ‫بعلت عدم تامين مخارج تحصيلی از‬


‫‪٥‬‬

‫چرخه تحصيلی به بازار بيرحم کار‬ ‫پرتاب ميشوند‪ ،‬يا اصال پايشان به مدرسه‬ ‫باز نميشود‪ .‬بنا به آمارھای دولتی بالغ بر‬ ‫بيش از ھفت ميليون دانش آموز از‬ ‫تحصيل باز مانده اند‪ .‬تعداد بيسوادان‬ ‫کشور رو به ازدياد گذاشته است‪ .‬خيل‬ ‫عظيمی از کودکان در ابعاد ميليونی آواره‬ ‫بيغوله ھای کار و خيابان گرديده اند‪) .‬ان‬ ‫جی او( "جمعيت دفاع از کودکان کار و‬ ‫خيابان"‪ ،‬رقم کودکان کار در ايران را‬ ‫‪ ١٨‬ميليون نفر اعالم کرده است که بی‬ ‫گمان صحت دارد‪.‬‬ ‫تامين آموزش رايگان و اجباری برای‬ ‫نجات ميليونھا کودک‪ ،‬مستقيما بعھده‬ ‫دولت است و بايد تمام نھادھای اجرايی‬ ‫ذيربط و دخيل مانند آموزش و پرروش‪،‬‬ ‫بھزيستی و شھرداريھا پاسخگو باشند‪.‬‬ ‫ھزينه تحصيل کودکان نبايد به وضعيت‬ ‫مالی خانواده گره بخورد‪ ،‬تا فاجعه‬ ‫کودکان کار و خيابان که مبنايی بجز فقر‬ ‫گسترده در جامعه ندارد‪ ،‬پايان يابد‪ .‬طبعا‬ ‫جمھوری اسالمی نه تنھا برای اين امر‬ ‫برنامه ای ندارد‪ ،‬بلکه در جھت مخالف‬ ‫آن تالش ميکند صورت مسئله را بجای‬ ‫حل آن پاک کند‪ .‬اجرای "طرح پرتو"‬ ‫برای آنچه که خود دولت وقيحانه "جمع‬ ‫آوری" کودکان کار و خيابان می خواند‪،‬‬ ‫در واقع خارج کردن اين کودکان از ديد و‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫مشاھده علنی جامعه است‪.‬‬ ‫اعتراضات شکل می گيرد‬ ‫اعتراضات معلمين و خواست تغييرات‬ ‫جدی در نظام آموزشی و تاکيد بر‬ ‫خواست آموزش رايگان عمال نشان ميدھد‬ ‫که اين جنبش اعتراضی عميق تر و‬ ‫صدايش رساترميشود‪ .‬طی چند ماه گذشته‬ ‫اين خواست مداوما پررنگتر از پيش‬ ‫توسط تجمع ھای اعتراضی معلمين و‬ ‫خانواده ھای به ستوه آمده به اشکال‬ ‫مختلف مطرح شده است‪.‬‬ ‫پيشتر از طرح خواسته آموزش رايگان‬ ‫توسط معلمين‪ ،‬خانواده ھای افغان که‬ ‫کارت اقامت ھم دارند در شھرھای تھران‬ ‫و قم در پی سه برابر شدن شھريه مدارس‬ ‫برای ثبت نام دانش آموزان افغان در‬ ‫مدارس دولتی درمقابل نھادھای ذيربط‬ ‫دست به تظاھرات زدند تا دولت رسما‬ ‫عقب نشست‪.‬‬ ‫رايگان و اجباری کردن آموزش تا پايان‬ ‫عالی ترين دوره ھای تحصيلی در ايران‬ ‫کامال ممکن و شدنی است‪ .‬بودجه اينکار‬ ‫فی الحال در دست بيت رھبری و ھمه‬ ‫اعوان و انصار حکومتی‪ ،‬در جيب حزب‬ ‫ﷲ لبنان و بشار اسد و خيل عظيم آيت ﷲ‬ ‫ھای ميلياردر و آقازاده ھای مفت خور‪،‬‬ ‫در پروژه ھای امنيتی و نظامی و‬ ‫تسليحاتی قرارگاھھای ريز و درشت سپاه‬

‫ د ن ‬ ‫پاسداران و دم و دستگاھھای امنيتی و‬ ‫نظامی و انتظامی رژيم اسالمی موجود‬ ‫است‪ .‬کافی است‪ ،‬جيب حضرات را‬ ‫بتکانند تا مخارج تحصيل رايگان و‬ ‫اجباری با بھترين استانداردھای شناخته‬ ‫شده بين المللی برای ھمه کودکان در‬ ‫ايران بقدر کفايت فراھم گردد‪.‬‬ ‫مطالبه معلمين و مبارزات شھروندان‬ ‫افغان دارد راه نشان ميدھد‪ .‬آموزش‬ ‫رايگان و اجباری بعنوان يک حق و‬ ‫خواست فوری بايد به يک جنبش‬ ‫مطالباتی عمومی تبديل شود و به اشکال‬ ‫مختلف در مبارزات جاری اجتماعی‬ ‫مطرح گردد‪ .‬پيوستن خانواده ھا به صف‬ ‫مبارزات معلمين با خواست آموزش‬ ‫رايگان حق مسلم ماست‪ ،‬ميتواند کمک‬ ‫جدی به عمومی شدن اين طرح باشد‪.‬‬ ‫تجمع ھای اعتراضی‪ ،‬شبيه آنچه خانواده‬ ‫ھای دانش آموزان افغان انجام دادند نيز‬ ‫يک اقدام موثر و جدی است‪ .‬تحميل‬ ‫شھريه و طبقه بندی کردن دسترسی به‬ ‫آموزش با ايجاد انواع مدارس با‬ ‫استانداردھای کامال طبقاتی شده بايد در‬ ‫اعتراضات خانواده ھا قرار گيرد و نبايد‬ ‫به آن تن داد‪.‬‬ ‫آموزش رايگان و اجباری نقطه پايان به‬ ‫سناريوی گرفتار کردن مردم با آموزش‬ ‫فروشی و دکان و دستکی است که به نام‬ ‫مدارس به اصطالح غيرانتفاعی ايجاد‬ ‫شده است‪ .‬ھمه اين مدارس بايد بسته‬ ‫شوند‪ .‬يک استاندارد واحد و عمومی‬ ‫برای کل دانش آموزان کشور در شھر و‬ ‫روستا بايد توسط دولت انجام گيرد‪.‬‬ ‫تغيير فضای آموزشی‪ ،‬ايمن کردن محيط‬ ‫آموزش‪ ،‬کوتاه کردن دست مؤسسات‬ ‫امنيتی‪ ،‬نظامی و مذھبی‪ ،‬پايان دادن به‬ ‫جدايی جنسيتی در آموزش و در مدارس‬ ‫و تأمين يک وعده غذای گرم و با کيفيت‬ ‫توسط دولت نيز قطعا روی ميز‬ ‫خواستھای بحق جامعه است و بايد متحقق‬ ‫شود‪*.‬‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٦‬‬

‫ د ن ‬

‫ ن در ‪ 0‬ار? ‪$ > 30‬رگ ا ‪ %‬ا< د‬

‫شھال دانشفر‬ ‫معلمان برای روز ‪ ٣١‬تير فراخوان به‬ ‫تجمع در مقابل مجلس اسالمی داده اند‪.‬‬ ‫روز ‪ ۶‬تير اسماعيل عبدی دبير کانون‬ ‫صنفی معلمان که به دادستانی اوين‬ ‫احضار شده بود‪ ،‬دستگير گرديد‪ .‬با‬ ‫بازداشت وی معلمانی که از تھران و‬ ‫شھرستانھای وی را ھمراھی کرده بودند‪،‬‬ ‫در مقابل اوين تجمعی اعتراضی برپا‬ ‫کردند و با شعار ما ھمه عبدی ھستيم‪،‬‬ ‫خواستار آزاديش شدند‪ .‬بعد از آن نيز‬ ‫اعالم داشتند که اگر بازداشت عبدی ادامه‬ ‫يابد با جمعی بزرگتر آنجا خواھند بود‪.‬‬ ‫اکنون معلمان با فراخوان به تجمع در‬ ‫روز ‪ ٣١‬تير در مقابل مجلس در اعتراض‬ ‫به ادامه بازداشت عبدی و با خواست‬ ‫آزادی وی و ھمه معلمان زندانی با جمع‬ ‫بزرگترشان‪ ،‬پيگير خواستھايشان ھستند‪.‬‬ ‫به اين ترتيب اعتراضات معلمان وارد فاز‬ ‫جديدی شده است‪ .‬آنھا ھمچنان قدرتمند‬ ‫ايستاده و حق و حقوقشان را طلب ميکنند‪.‬‬ ‫اعتراضات معلمان تا ھمين جا درسھای‬ ‫آموزنده ای برای کارگران و کل جامعه‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫بدنبال اعتراضات رو به رشد معلمان در‬ ‫چند ماه اخير است که حکومت اسالمی‬ ‫ھمانند ھميشه ميکوشد که با توسل به‬ ‫تھديد و سرکوب مبارزات آنان را عقب‬ ‫بزند‪ .‬و معلمان قاطعانه ايستاده اند و‬ ‫اجازه نميدھند که اين اتفاق باز ھم تکرار‬ ‫شود‪ .‬عکس العمل به موقع آنان در قبال‬ ‫احضار اسماعيل عبدی و ھمراھی وی در‬

‫ھنگاميکه به دادسرای اوين مراجعه‬ ‫ميکرد اقدامی بسيار ھوشيارانه و تاکتيکی‬ ‫است که بايد در ھمه موارد احضارھا و‬ ‫دستگيری فعالين و رھبران کارگری و‬ ‫اعتراضات مردم‪ ،‬از سوی کارگران و‬ ‫مردم بکار گرفته شود‪ .‬معلمان با اين کار‬ ‫و اولتيماتومشان به اينکه با جمع‬ ‫بزرگتری در مقابل اوين خواھند بود در‬ ‫واقع اعالم داشتند که اجازه نميدھند که با‬ ‫دستگيری و فشار بر روی معلمان‬ ‫معترض‪ ،‬اعتراضات آنان عقب زده شود‬ ‫و بر خواستھايشان مصر ھستند‪ .‬معلمان با‬ ‫اعتراضات خود و با شعار ما ھمه عبدی‬ ‫ھستيم‪ ،‬صف متحد خود را به نمايش‬ ‫گذاشته اند‪.‬‬ ‫اعتراضات معلمان در حمايت از اسماعيل‬ ‫عبدی و عکس العمل اعتراضی متحدانه‬ ‫شان‪ ،‬درسھای آموزنده ای برای ھمه‬ ‫کارگران و کل جامعه دارد‪ .‬بايد آنرا‬ ‫آموخت‪.‬‬ ‫جدا از خواست آزادی فوری اسماعيل‬ ‫عبدی و ديگر معلمان زندانی‪ ،‬بخاطر‬ ‫خواستھايی دست به اعتراض زده اند‪.‬‬ ‫خواست اصلی آنان افزايش فوری‬ ‫حقوقھاست‪ .‬معلمان اين خواست را با‬ ‫شعار خط فقر سه ميليون‪ ،‬حقوق ما يک‬ ‫ميليون اعالم داشتند و يک بند مھم‬ ‫قطعنامه شان افزايش حقوقھا به رقمی‬ ‫باالی خط فقر بود و اين خواست‬ ‫کارگران‪ ،‬پرستاران و کل حقوق بگيران‬ ‫جامعه است‪ .‬به اين اعتبار معلمان با‬ ‫اعتراضات گسترده تا کنونی شان جنبش‬ ‫برای خواست افزايش دستمزدھا را گام‬ ‫مھمی به جلو برده اند‪ .‬يک خواست مھم‬ ‫قابل توجه ديگر معلمان خواست تحصيل‬ ‫رايگان است‪ .‬و اين مستقيما به کل جامعه‬ ‫بر ميگردد‪ .‬از اينرو حمايت و پشتيبانی از‬ ‫مبارزات معلمان امر مھم کل جامعه است‪.‬‬

‫ھمچنين يک شعار معلمان در‬ ‫اعتراضاتشان اين بود که آموزش را‬ ‫کااليی نکنيد و به طبقاتی کردن آموزش و‬ ‫پرورش و تقسيم آن به خصوصی و دولتی‬ ‫اعتراض دارند و خواستار شرايط‬ ‫آموزشی يکسان برای کل جامعه ھستند‪.‬‬ ‫خصوصا اکنون که فصل تابستان است و‬ ‫يک معضل مردم ثبت نام فرزندانشان‬ ‫برای مدرسه و پرداخت شھريه است‪ .‬مھم‬ ‫است که خانواده ھای دانش آموزان در‬ ‫کنار معلمان بايستند و با شعار جای‬ ‫فرزندان ما در مدرسه است‪ ،‬بر روی‬ ‫تحصيل رايگان پای بفشارند‪.‬‬ ‫بند ديگر قطعنامه معلمان بازسازی‬ ‫مدارس تخريبی و محيطی امن و انسانی‬ ‫برای تحصيل است‪ .‬بعالوه معلمان‬ ‫خواستار استخدام رسمی معلمان پيمانی‪،‬‬ ‫ايجاد تسھيالت برای تھيه مسکن و ديگر‬ ‫مطالباتشان ھستند‪ .‬از خواستھا و مبارزات‬ ‫معلمان وسيعا حمايت کنيم‪ .‬فراخوان‬ ‫معلمان برای تجمع روز ‪ ٣١‬تير مقابل‬ ‫مجلس را خبررسانی کنيم و در جمع‬ ‫اعتراضی آنان وسيعا شرکت کنيم‪.‬‬ ‫خانواده ھای دانش آموزان نقش مھمی در‬ ‫تقويت مبارازت معلمان دارد و انتظار‬ ‫است که يک نيروی مھم اجتماعات‬ ‫اعتراضی معلمان باشند‪ .‬به تجمع‬ ‫اعتراضی معلمان در روز ‪ ٣١‬تير‬ ‫بپيونديم و خواستار آزادی اسماعيل عبدی‬ ‫و ھمه معلمان زندانی و زندانيان سياسی‬ ‫باشيم و حمايت خود را از خواستھايشان‬ ‫اعالم نماييم‪*.‬‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٧‬‬

‫ د ن ‬

‫و< ﯿ‪ :‬زش و ) ورش در ا @ ‪ %.‬ن‬ ‫گفتگو با؛ کبير کھکشان‪ ،‬فھيم آزاد و يونس سلطانی‬ ‫نشريه کودکان مقدمند‪ :‬آموزش‬ ‫وپرورش در افغانستان را چگونه معرفى‬ ‫ميكنيد؟ با كدام استاندرد اداره ميشود؟‬ ‫سيكوالر است؟ يا برعكس‪.‬‬

‫کبير کھکشان‬ ‫درحاليكه تجارب جھانى نشان ميدھد كه‬ ‫بورژوازى با آغاز انقالب صنعتى براى‬ ‫كسب سود بيشتر وسيعا در صدد بسط‬ ‫علوم وتكنالوژى در جھان شد و گامھاى‬ ‫بلندى را در زمينه برداشت و اين اساسا‬ ‫محصول آموزش وپروش مدرن بود ‪ ،‬اما‬ ‫اين تعليم و تربيت يا آموزش و پرورش و‬ ‫اھميتش در افغانستان از جانب ھيچ دولت‬ ‫بورژوازى جدى گرفته نشد و كوچكترين‬ ‫توجھى به آن مبذول نگرديد‪ .‬تنھا در‬ ‫طول تاريخ سياسى افغانستان‪ ،‬امان ﷲ‬ ‫شاه خواست تا سيستم مدرن آموزش و‬ ‫پرورش را با ايجاد مكاتب متنوع و‬ ‫تحصيل رايگان به دختر و پسر اساس‬ ‫بگذارد كه تا حدودى موفق نيز شد اما‬ ‫نسبت ضعف حاكميت وى و تأثير گذارى‬

‫شديد اليه ھاى روحانيت ارتجاعى‪،‬‬ ‫نتوانست برنامه ھايش را به كلى تحقق‬ ‫بخشد و با آنارشى ايكه با سقوط حاكميت‬ ‫وى به ميان آمد ھمه اقدامات وى دوباره‬ ‫برچيده شد‪ .‬در حاكميت چپ طرفدار‬ ‫شوروى نيز اين عرصه دست خوش‬ ‫تحول گرديد ولى ھيچگاه منجر به‬ ‫سيكوالريزه شدن اين عرصه نگرديد بلكه‬ ‫برعكس در انتھاى سقوط اين حاكميت و‬ ‫باج دھى به مذھب‪ ،‬دوباره اصول و‬ ‫روش قبلى زمان ظاھرشاه‪ ،‬يعنى‬ ‫معجونى از استاندارد غير سيكوالر بر‬ ‫سيستم آموزش و پرورش حاكم گرديد‪ .‬با‬ ‫قدرت گيرى اسالم سياسى در‬ ‫افغانستان در وجود مجاھدين و بعدا‬ ‫طالبان‪ ،‬مانند تمام عرصه ھا‪ ،‬حوزه‬ ‫آموزش و پرورش نيز بكلى نابود گرديد‪،‬‬ ‫به خصوص بزرگترين صدمه در اين‬ ‫زمينه به زنان و دختران افغانى وارد آمد‬ ‫كه تمام جھانيان از آن انگشت تعجب‬ ‫بدندان گرفتند‪ .‬طى ‪ ١٤‬سال حاكميت‬ ‫امريكايی ولو كه به لحاظ كمى در اين‬ ‫عرصه پيشرفت ھايی نمودار شد و‬ ‫ميليونھا دختر و پسر روانه تحصيل شدند‬ ‫اما از لحاظ كيفى به نسبت دخالت نيروى‬

‫مذھب در سيستم آموزش و پروش از‬ ‫ھمان اوان حاكميت كرزى الى اكنون در‬ ‫تمام دوره ھاى آموزشى ابتدايی و عالى‬ ‫تالش شده است و ميشود تا به فاكتور و‬ ‫دخالت پرورش دينى ارجحيت بلند داده‬ ‫شود‪.‬‬ ‫گفته ميشود که کتابھای درسی در‬ ‫افغانستان توسط جمھوری اسالمی ايران‬ ‫تھيه و تنظيم ميشود‪ .‬متون کتابھای‬ ‫درسی مانند تاريخ‪ ،‬جغرافی و علوم‬ ‫اجتماعی با اين توصيف چه آموزشھايی‬ ‫در بر دارد؟ کال اين اعمال نفوذ چه‬ ‫تاثيری در کل سيستم آموزشی کشور‬ ‫دارد؟‬

‫فھيم آزاد‬ ‫راستش مسأله تھيه و تنظيم کتابھای‬ ‫درسی مدارس افغانستان توسط جمھوری‬ ‫اسالمی را دقيقا ً نمی توانم تأئيد و يا رد‬ ‫کنم‪ .‬اين که اين متون در کجا تھيه و‬


‫‪٨‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ د ن ‬ ‫که از اين دختران حمايت کند؟‬

‫يونس سلطانی‬

‫تنظيم شده است از نظر من زياد اھميت‬ ‫ندارد‪ ،‬آنچه که اھميت دارد محتوا و‬ ‫مضمون اين متون است‪ .‬اين کتاب‪-‬ھا می‬ ‫تواند با ھمين محتوا در ھر کجايی از دنيا‬ ‫تنظيم و ترتيب شود‪ .‬تا آنجا که من اطالع‬ ‫دارم و می دانم نظام آموزش و پرورش‬ ‫افغانستان چه در گذشته و چه پس از‬ ‫مھندسی دولت و نظام کنونی پس از‬ ‫سقوط امارت اسالمی طالبان‪ ،‬يک نظام‬ ‫آموزش مدرن و مترقی نبوده و نيست‪.‬‬ ‫نظام آموزشی کنونی علی‪-‬الرغم‬ ‫ادعاھايی که از جانب حاکميت پوشالی و‬ ‫حاميان جھانی آن صورت می‪-‬گيرد‪،‬‬ ‫شديداً ايدئولوژيک است و آن را در‬ ‫تمامی ماتريال آموزشی تھيه شده می‬ ‫توان مشاھده نمود‪ .‬اگر اين متون درسی‬ ‫را مالحظه بفرمائيد‪ ،‬در سايت رسمی‬ ‫وزارت معارف افغانستان قابل دسترس‬ ‫است‪ ،‬کسانی که در تأليف و ت ِھيۀ اين‬ ‫کتاب‪-‬ھا سھم دارند بيشترينه از جريان‪-‬‬ ‫ھای اسالمی – قومی و بعضا ً ھم فاقد‬ ‫صالحيت علمی اند‪ .‬بنا ًء فرق چندانی نمی‬ ‫کند که اين کتاب‪-‬ھا و متون درسی در‬‫ايران چاپ و تھيه شده باشد يا در‬ ‫افغانستان و يا کشور ديگری‪ .‬چون‬ ‫ارتجاع اسالمی حاکم بر مقدرات مردم‬ ‫افغانستان با ھر متر و مقياسی ھمجنس و‬ ‫ھم سرشت جمھوری اسالمی سرمايه در‬

‫ايران است‪ .‬تمامی متون درسی بر اساس‬ ‫تبيين ضدعلمی دين اسالم تھيه شده است‬ ‫و کمتر بار علمی‪ ،‬اکادميک‪ ،‬مترقی و‬ ‫مدرن دارند‪ .‬بنابراين و بدين صورت‬ ‫دانشجويان از ھمان آغاز يعنی از کالس‬ ‫اول مدرسه تا سال آخر دبيرستان‬ ‫شستشوی مغزی می شوند و ضد علمی‬ ‫ترين تبيين ھا و ادراکات به خورد نسل‬ ‫جوان جامعه داده می‪-‬شود و اگر اين‬ ‫پروسه بر ھمين مبنا تداوم يابد زيان‪-‬ھای‬ ‫جبران ناپذيری به بار خواھد آورد چنانکه‬ ‫ھمين اکنون نيز شاھد اين زيان ھا در‬ ‫سطوح معينی ھستيم‪ .‬آنچه که در ذھن‬ ‫نسل جوان وکودک جامعۀافغانستان‬ ‫درمدارس)مکاتب( دولتی و رسمی‬ ‫بذرافشانی می‪-‬شود به لحاظ محتوايی با‬ ‫آنچه که در مدارس دينی تدريس می‪-‬شود‬ ‫و به دانشجويان و طالب القأ می‪-‬شود‪،‬‬ ‫فرق چندانی ندارد‪ .‬در نتيجه از ھردو‬ ‫مرجع آخوند و تفکر آخوندی تحويل‬ ‫جامعه داده می‪-‬شود‪ .‬که اين خود در‬ ‫استحکام و تداوم ارتجاع و سلطۀ‬ ‫بالمنازع اش در کشور و تداوم جھل و‬ ‫خرافه و تعصب و زن ستيزی و ‪ ...‬کمک‬ ‫می نمايد‪.‬‬ ‫حضور دختران در مدارس مداوما با‬ ‫موانعی روبرو است‪ .‬آيا قوانينی ھست‬

‫آنگونه که در پاسخ به پرسش ھای قبلی‬ ‫تذکار داده شده است‪ ،‬نظام تحصيلی در‬ ‫افغانستان نظامی است شديدا ايديولوژيک‪.‬‬ ‫اسالم و تعاليم اسالمی در مرکز سيستم‬ ‫آموزشی قرار دارد‪ .‬چون زن از ديد‬ ‫اسالم شھروندان درجه دو ھستند‪ ،‬طبعآ‬ ‫اين ديدگاه در موقعيت زنان در ھمه امور‬ ‫اجتماعی ماديت می يابد‪.‬‬ ‫گرچه در قانون اساسی افغانستان بر اصل‬ ‫برابری ھمه شھروندان تآکيد گرديده ‪،‬‬ ‫بالفاصله تذکر داده شده است که ھيچ‬ ‫حرکت و اقدامی نبايست در تقابل با‬ ‫انديشه ھا و بينيش اسالمی باشد‪ .‬در اسالم‬ ‫ھم که اساسا انديشه برابری زن و مرد‬ ‫مردود است‪'' .‬دموکراسی'' حتی در ھمان‬ ‫محدوده بورژوايی آن متآثر از نسبيت‬ ‫فرھنگی بوده و به نفع باورھای سنتی به‬ ‫کنار رفته و کامآل به حاشيه کشانيده‬ ‫ميشود‪.‬‬ ‫بنا بر اين ھيچ قانونی در حمايت از‬ ‫حقوق زنان و دختران در افغانستان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬کال در سطح جامعه‪ ،‬تحت تآثر‬ ‫بينيش حاکم که ھمان انديشه ھای‬ ‫نمايندگان طبقات حاکم در جامعه ميباشد‪،‬‬ ‫وضعيت چنان است که اگر پدر و مادر‬ ‫ناگذير از انتخاب فرستادن يک طفل شان‬ ‫به مکتب گردند‪ ،‬بدون شک فرزندان پسر‬ ‫در الويت قرار ميگرند‪.‬‬ ‫پايه ھا و سنديت آموزش علمى در‬ ‫كتابھاى درسى رعايت شده است؟ مورد‬ ‫تائيد چه منبع آموزشى معتبرى است؟‬ ‫کبير کھکشان‪ :‬افغانستان چه قبل از‬

‫منفعت کودکان بر ھر مالحظه و منفعت ملی‪ ،‬مذھبی‪ ،‬نژادی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬فرھنگی و ايدئولوژيک مقدم است!‬


‫‪٩‬‬

‫جنگ و چه درشرايط بيش از سه دھه‬ ‫جنگ از ھيچ ساختار اعتباری كه تناسب‬ ‫الزم با معيارھاى جھانى يا منطقوى‬ ‫داشته باشد برخوردار نبوده است‪.‬‬ ‫برھمين مبنا و بى قاعدگى عمومى‪ ،‬نظام‬ ‫آموزشى كنونى افغانستان نيز از‬ ‫استاندارد علمى برخوردار نيست و آنچه‬ ‫در مجامع آموزشى تدريس ميگردد ھم از‬ ‫منظر كمى و ھم كيفى شديدا در رنج است‬ ‫حتى اساسات كنونى آموزشى بر‬ ‫معيارھاى كھنه چندين دھه قبل بنا يافته و‬ ‫جايگاه متد آموزش مدرن در آن عرصه‬ ‫نھايت كوچكى را تشكيل ميدھد‪ .‬عوامل‬ ‫فقدان روش مدرن و مطابق به‬ ‫استانداردھاى آموزشى و پرورشى اوال‬ ‫نفس خود حاكميت كنونى است كه اتكا و‬ ‫بقاى سياسى اش را در حفظ ارزشھا و‬ ‫فاكتورھاى فكرى قبيله وى‪ ،‬سنتى و‬ ‫مذھبى وعقب مانده مى بيند‪ .‬ثانيا و به‬ ‫ھمين اعتبار فقدان ھزينه كافى در عرصه‬ ‫آموزش وپرورش‪ ،‬عدم حمايت جدى از‬ ‫توليد علم ومعرفت و وصل ساختن اين‬ ‫سيستم با كانونھاى علمى معتبر جھان‪،‬‬ ‫اتكا بر نصاب تدريسى قديم كه شديدا از‬ ‫كاروان تفكرو اگاھى علمى نوين عقب‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫مانده است‪ ،‬ندادن فضا وامكانات براى‬ ‫پژوھش ھا و تحقيقات علمى و زمينهء‬ ‫مساعد براى كشفيات واختراعات ‪ ،‬عدم‬ ‫توجه به ارتقاى آموزش اكادميك و در اين‬ ‫زمينه گفتمانھاى وسيع اكادميك‪ ،‬توجه‬ ‫اساسى به حفظ و ارتقاى سطح دخالت‬ ‫مذھب در عرصه آموزش وپرورش‪ ،‬عدم‬ ‫حمايت قاطع از حقوق مادى و معنوى‬ ‫استادان و معلمان كشور كه نمونه اش را‬ ‫در اعتصاب سراسرى اخير معلمان‬ ‫افغانستان شاھد بوديم‪ ،‬از جمله عواملي‬ ‫است كه منجر به بى اعتبارى علمى اين‬ ‫عرصه گرديده است‪.‬‬ ‫با درنظرداشت وضعيت اسفبار اينچنينى‬ ‫بايد گفت كه آموزش كنونى در افغانستان‬ ‫در خالء يك رابطه مستحكم و پايدار با‬ ‫منابع علمى جھان از سنديت و پوشش‬ ‫دنياى كنونى ومدرن علمى برخوردار‬ ‫نيست‪.‬‬ ‫دسترسی به آموزش چگونه است؟‬ ‫مدارس بر اساس خصوصی و دولتی و‬ ‫غيره دسته بندی شده است؟ مدارس‬ ‫قرآنی چگونه اداره ميشود؟ آيا کمک‬ ‫ھزينه ای از دولت دريافت می دارند؟‬

‫ د ن ‬ ‫فھيم آزاد‪ :‬با توجه به وضعيت امنيتی‪،‬‬ ‫تداوم و گسترش جنگ در مناطق تحت‬ ‫نفوذ نيروھای نظامی مخالف چون‬ ‫طالبان‪ ،‬حزب اسالمی به رھبری‬ ‫حکمتيار و نيروھای ديگر فعال اسالم‬ ‫سياسی در جغرافيای افغانستان از جمله‬ ‫القاعده و داعش‪ ،‬دسترسی به آموزش‬ ‫برای مردم غيرممکن و نا مقدور است ‪.‬‬ ‫طالبان و ھمراھان شان با ضديتی که با‬ ‫علم و مدنيت دارند ھم در مناطق تحت‬ ‫سلطۀ شان و ھم در مناطقی که ھجوم می‬ ‫آورند اين ضديت شان را چون گذشته با‬ ‫به آتش کشيدن مدارس‪ ،‬انفجار و انتحار‪،‬‬ ‫کشتن آموزگاران و دانشجويان و‬ ‫اسيدپاشی و مسموميت کودکان‪ ،‬بويژه‬ ‫کودکان دختر‪ ،‬نشان می دھند‪ .‬نه تنھا اين‬ ‫بلکه با پخش شبنامه و تھديد خانواده ھا‬ ‫اين محروميت از آموزش را به زور‬ ‫سرنيزه و تفنگ و ارعاب اعمال می‪-‬‬ ‫نمايند‪ .‬در مناطق و شھرھايی که دولت‬ ‫در آنھا مسلط است دسترسی به مدرسه به‬ ‫اين معنی فراھم است که کسی ممانعت‬ ‫رسمی و قانونی اعمال نمی‪-‬کند‪ .‬ولی‬ ‫ھزار و يک سد و مانع عينی و عملی‬ ‫وجود دارد که بخشی از کودکان و دانش‬ ‫آموزان را از رفتن به مدرسه و ادامۀ‬ ‫تحصيل محروم می‪-‬سازد‪.‬‬ ‫پس از يازده سپتامبر ‪ ٢٠٠١‬و پروژۀ‬ ‫"دموکراتيزاسيون" منطقه از جمله‬ ‫افغانستان سياست اقتصادی بازار آزاد بر‬ ‫تمام شؤون زنده‪-‬گی اجتماعی مردم‬ ‫افغانستان مسلط شده است و نظام‬ ‫آموزشی نيز از آن بی نصيب نمانده‬ ‫است‪ .‬از آنجا که اکثريت قريب به اتفاق‬ ‫مردم و فرزندان شان در طی سه دھه‬ ‫جنگ و به ويژه در دوران حاکميت‬ ‫دارودسته ھای اسالمی‪ -‬قومی و از آن‬ ‫ميان امارت اسالمی طالبان از نعمت‬ ‫سواد و آموزش محروم بودند‪ ،‬مخصوصا ً‬ ‫ممنوعيت تحصيل و کار دختران و زنان‬ ‫و تحميل اپارتايد جنسی اسالمی بر آنھا‪،‬‬


‫‪١٠‬‬

‫عطش فراگيری و کسب علم و تحصيل‬ ‫تمام جامعه را فرا گرفته بود و اين خود‬ ‫زمينۀ سودجوئی و ثروت اندوزی را‬ ‫برای نوکيسه ھايی فراھم آورد که تقال و‬ ‫تالش داشتند تا از اين نمد کالھی نصيب‬ ‫شوند‪ .‬در کنار مدارس و نھادھای‬ ‫تحصيلی دولتی انواع و اقسامی از‬ ‫مؤسسات تحصيلی خصوصی قارچ گونه‬ ‫در ھر کوچه و پس کوچۀ شھرھا‪ ،‬به‬ ‫خصوص شھرھای بزرگ‪ ،‬سبز شدند‪.‬‬ ‫تعداد معدودی از اين مؤسسات آموزشی‬ ‫و تحصيلی شايد در کنار سودجويی‬ ‫سھمی در فراھم آوری زمينۀ تحصيل و‬ ‫بھبود کفيت آن ادا نمايند ولی اکثريت‬ ‫قريب به اتفاق آنھا به لحاظ کيفی مؤثريتی‬ ‫در بھبود نظام آموزشی و رونق آن‬ ‫ندارند‪ ،‬بل بيشتر منبعی برای سودجوئی‬ ‫و منفعت مادی افراد و نھادھايی مالی‬ ‫است‪ .‬در ضمن آنھايی که بنيۀ مالی دارند‬ ‫و می توانند از پس شھريه ھای سنگين‬ ‫اين مدارس بر بيايند فرزندان شان را به‬ ‫مدارس خصوصی می فرستند در حاليکه‬ ‫اکثريت قريب به اتفاق مردم حتی توان‬ ‫تھيئۀ دفترچه و قلم برای فرزندان شان را‬ ‫ھم ندارند‪ .‬اين شرايط و وضعيت خود در‬ ‫طبقاتی شدن آموزش و تحصيل و ھمچنين‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫افت ھرچه بيشتر کيفيت تدريس در‬ ‫مدارس دولتی منجر شده و می شود‪.‬‬ ‫اگر منظور تان از مدارس قرآنی ھمان‬ ‫مدارس دينی اسالمی که طلبه و آخوند‬ ‫تربيت و توليد می کنند باشد از برکت‬ ‫موج "دموکراتيزاسيون" و اسالميزه شدن‬ ‫ھرچه بيشتر و گسترده‪-‬تر افغانستان به‬ ‫رھبری دولت امريکا و متحدينش در نظام‬ ‫سرمايه‪-‬داری مدرسه‪-‬ھای دينی بيشتر‬ ‫مورد توجه قرار داشته است و منابع‬ ‫عظيم مالی در جھت گسترش آن ھا ھزينه‬ ‫شده است‪ .‬ھمين امروز ‪ ١٤‬سال پس از‬ ‫حضور نظامی امريکا و متحدينش در‬ ‫افغانستان و سرازير شدن منابع ھنگفت‬ ‫مالی‪ ،‬در کابل پايتخت و مرکز اقتدار‬ ‫دولت‪ ،‬دانش آموزان در گرمای طاقت‪-‬‬ ‫فرسا زير چادر و بدون کمترين امکانات‬ ‫درس می‪-‬خوانند‪ ،‬در حالی که ‪USID‬‬ ‫تنھا در استان کابل چندين مدرسۀ دينی‬ ‫را با ھزينۀ خودش اعمار نموده است‪ .‬در‬ ‫کنار اين کشورھای اسالمی ھر کدام به‬ ‫سھم خويش از جمله جمھوری اسالمی‬ ‫ايران و عربستان سعودی در ايجاد مراکز‬ ‫آموزش اسالمی مبالغ ھنگفتی را ھزينه‬ ‫کرده اند که از آن جمله می توان از‬ ‫دانشگاھی بنام "دانشگاه خاتم‪-‬النبيين" به‬

‫ د ن ‬ ‫رھبری آيت ﷲ شيخ آصف محسنی و‬ ‫دانشگاه "الدعوه " تحت رھبری رسول‬ ‫سياف يکی ديگر از رھبران اسالم‬ ‫سياسی نام برد‪ .‬طبق ادعای دولت‪-‬مردان‬ ‫و نھادھای حاکميت کنونی از جمله‬ ‫وزارت حج و اوقاف حدود صدو بيست‬ ‫ھزار مسجد در سراسر کشور وجود دارد‬ ‫که توسط دو صد و چھل ھزار مال و‬ ‫موذن رھبری و اداره می‪-‬شوند‪ .‬بنابر‬ ‫آمارھای ارائه شدۀ وزارت حج و اوقاف‬ ‫حدود ‪ ٩٠٠‬مدرسه دينی در سراسر‬ ‫کشور فعاليت می‪-‬کند که در اين مدارس‬ ‫در حدود ‪ ٢٠٠‬ھزار طلبه مشغول تدريس‬ ‫است‪ .‬آمار وزارت حج و اوقاف تنھا‬ ‫شامل مساجد‪ ،‬مال امامان و مدارسی می‬ ‫شود که توسط اين وزارت ثبت و راجستر‬ ‫شده است‪ .‬اما مساجد و مدارس زيادی در‬ ‫سراسر کشور وجود دارد که توسط‬ ‫کشورھای ديگر تمويل و اداره می شوند‪.‬‬ ‫از جمله ترکيه و عربستان سعودی دست‬ ‫باالئی در گسترش مدارس اسالمی دارند‬ ‫که خود در ضمن تمويل مالی آنھا نصاب‬ ‫تدريس را نيز تھيه می نمايند و دولت‬ ‫افغانستان کنترلی بر اين مدارس و متون‬ ‫درسی در آنھا ندارد‪ .‬دولت وحدت ملی به‬ ‫رھبری اشرف غنی با وجود عدم توانائی‬ ‫اش در تأمين معيشت‪ ،‬پرداخت و افزايش‬ ‫حقوق آموزگاران مدارس دولتی‪ ،‬نسبت‬ ‫به مدارس دينی سخاوتمندانه عمل می‬ ‫نمايد و حقوق و مستمری آخوندھا و‬ ‫مدرسين را از کيسه مردم می پردازد‪.‬‬ ‫در چندين مورد حمالتی به مدارس اساسا‬ ‫دخترانه صورت گرفته است‪ .‬مسموميت‬ ‫ھای مشکوک گروھی و غيره منجر به‬ ‫بستن مدارس گرديده است‪ .‬واکنش دولت‬ ‫چيست؟ آيا اساسا قدرت نفوذی وجود‬ ‫دارد؟‬ ‫يونس سلطانی‪ :‬عمدتا گروھھای اسالمی‬ ‫و مخصوصا طالبان مسٶول مستقيم‬ ‫حمالتی اند که به مدارس دخترانه‬


‫‪١١‬‬ ‫صورت گرفته است‪ .‬اين امر عالوه بر آن‬ ‫که دشمنی آن گروھھای بشدت عقبگرا را‬ ‫با علم و تمدن به نمايش ميگذارد‪ ،‬نشان‬ ‫ميدھد که آن گروھھا ميدانند در ھر قدمی‬ ‫برای آزادی زنان‪ ،‬سيکوالريزم نھفته‬ ‫است‪ .‬دين و تفکرات دينی وسيله ای برای‬ ‫حفظ قدرت معنوی و مادی برای آن گروه‬ ‫ھا ميباشد‪ .‬يکی از وجوه مشترکات دولت‬ ‫با گروھھای مخالفش ھم درست ھمين‬ ‫نکته نھفته است‪ .‬دولت در عکس العمل به‬ ‫حمالت به مدارس دخترانه از حد نسبت‬ ‫دادن آن به دشمنان مردم افغانستان فرا تر‬ ‫نرفته و در ھيچ موردی نقش دين در آن‬ ‫حمالت و ماھيت زن ستيزانه دين به‬ ‫چالش کشيده نشده است‪ .‬عالوه بر اين‬ ‫اشرف غنی در کمپينھای انتخاباتی اش به‬ ‫صراحت بيان نمود که فاصله ميان قصر‬ ‫رياست جمھوری )ارگ( و مسجد را‬ ‫کوتاھتر ميسازد‪ .‬به بيان ديگر غنی‬ ‫گسترش نفوذ دين را در جامعه تضمين‬ ‫نمود‪.‬‬ ‫دولت وحدت ملی که فلسفه وجوديش بر‬ ‫دين و مناسبات سنتی و عقب مانده قبيلوی‬ ‫استوار است‪ ،‬ھيچگاه قدرت اسلحه دين‬ ‫را به رقبايش واگذار نمی نمايد‪.‬‬

‫آموزش وپرورش در افغانستان رايگان‬ ‫و اجباری است؟ متولى آموزش چه‬ ‫نھادى است؟ دولت؟ نھاد ھاى مذھبى‬ ‫مانند مساجد وغيره؟ كتابھاى درسى‬ ‫رايگان توزيع مى شود؟‬ ‫کبير کھکشان‪ :‬آموزش وپرورش در‬ ‫افغانستان ھيچگاه اجبارى نبوده زيرا اين‬ ‫اجبارتحصيل توسط آحاد جامعه در گام‬ ‫نخست از توجه وامتياز دھى فوق العادۀ‬ ‫دولتھا از مسؤليتى كه در برابر جامعه‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬ ‫دارند ناشى ميگردد‪ .‬در افغانستان اكثرا‬ ‫در شھرھاى بزرگ مردم فرزندان خود‬ ‫را شامل مكتب ميسازند اما در دھات‬ ‫وروستاھا اھميتى براى كسب آموزش‬ ‫داده نميشود‪ .‬و به ھمين لحاظ و متاسفانه‬ ‫كه افغانستان درعرصه جھانى بيشترين‬ ‫رقم بيسواد و كم سواد را دارا ميباشد‪.‬‬ ‫دوم از آنجائيكه نزد تمام دولتھاى فاسد‬ ‫افغانى ظرفيت سازى وزمينه اشتغال‬ ‫براى فارغ تحصيالن ھميشه يكى از‬ ‫معضل ھاى اجتماعى بوده ‪ ،‬عدۀ زيادى‬ ‫از خانوادھھا خصوصا در روستاھا به‬ ‫جاى فرستادن فرزندان شان براى تحصيل‬ ‫وتھيئه مخارج آن‪ ،‬آنھا را براى كسب‬ ‫آموزش حرفه ھاى غيرتخصصى براى‬ ‫رفع نيازمندى ھاى اولى و حداقلى رفاھى‬ ‫خانواده ھاى خود از صف سيستم آموزش‬ ‫وپرورش جدا ميسازند‪.‬‬ ‫ھمچنان طى سالھاى اخير با موج جديد‬ ‫ايجاد مراكز ومكاتب و دانشگاه ھاى‬ ‫خصوصى‪ ،‬رايگان بودن تحصيل نيز‬ ‫شديدا متحول شده است‪ .‬اين نھادھاى‬ ‫آموزشى خصوصى كه در رقابت با‬ ‫موسسات تحصيلى دولتى و سياست جديد‬ ‫خصوصى سازى حاكميت‪ ،‬تاسيس‬ ‫گرديده اند‪ ،‬با پول گزاف به استخدام‬ ‫اساتيد ومعلمان مى پردازند واز‬ ‫استانداردھاى بھتر آموزشى نيز‬ ‫برخوردارند‪ .‬اما مخارج دوره ھاى‬ ‫آموزشى در چنين نھاد ھا تنھا از عھده‬ ‫خانواده ھاى ثروتمند ودرباريان ريز‬ ‫ودرشت برآمده ميتواند نه اكثريت محروم‬ ‫جامعه‪ .‬به ھمين اساس بايد تصريح كرد‬ ‫كه در افغانستان دو نوع تصدى دولتى و‬ ‫خصوصى آموزش وپرورش حاكم است‬ ‫كه روند خصوصى سازى در رقابت با‬ ‫بى عرضه گى سيستم دولتى پيوسته از‬ ‫رونق تجارتى بيشتر مفاد مى برد‪.‬‬ ‫اما در پھلوى اينھا بخش وسيع ديگرى از‬ ‫سيستم آموزش وپرورش را دستگاه ھا‬ ‫ومؤسسات دينى در انحصار خود گرفته‬

‫ د ن ‬ ‫اند‪ .‬اين بخش مخرب كه اكثرا تعريف‬ ‫آموزش وپروش را درتنھا فراگيرى‬ ‫علوم اسالمى خالصه ميكنند با امكانات‬ ‫گسترده وحمايت دولتى به صورت وسيع‬ ‫وبا آزادى تمام عمل ميكند‪ .‬مساجد‪ ،‬تكايا‪،‬‬ ‫مدارس مذھبى ‪ ،‬دانشگاه ھاى اسالمى‬ ‫مجموعهء اين سيستم آموزشى را تشكيل‬ ‫ميدھد‪ .‬دانشگاه ھاى خاتم النبيين به‬ ‫رھبرى آيات ﷲ محسنى و الدعوة به‬ ‫رھبرى عبدالرب سياف تنھا در كابل‬ ‫نمونه يی از چنين مراكز شست وشوي‬ ‫مغزى جوانان است واز اين ھم زشت تر‬ ‫مدرسۀ دخترانۀ اشرف المدارس در شھر‬ ‫کندز است که به تأسی از اسالم ناب‬ ‫محمدی عقب گرايی و تحجر فکری را‬ ‫در برنامه ھای آموزشی خويش به اوجش‬ ‫رسانيده است‪ .‬در ھمين راستا جا دارد تا‬ ‫از قرارداد دولت ارتجاعى افغانستان با‬ ‫عربستان سعودى براى اعمار مركز‬ ‫بزرگ اسالمى با مخارج صدھا ميليون‬ ‫داالری ياد كرد كه قبال نگرانى تمام‬ ‫جامعه روشن ضمير افغانى را در قبال‬ ‫داشته است‪ .‬زيرا به كارگيرى چنين‬ ‫مراكز آموزشى مستقيما در خدمت بسط‬ ‫افراطيت مذھبى و ايجاد نحله ھاى فكرى‬ ‫ضديت با تمدن و ھرگونه آزديخواھى‬ ‫برنامه ريزى شده است‪.‬‬ ‫وضعيت ايمنی مدارس از چه قرار است؟‬ ‫کالس‪-‬ھای درس‪ ،‬سيستم گرمايی‪،‬‬ ‫ميزنيمکت‪ ،‬فضای آموزشی و ‪. . .‬‬ ‫فھيم آزاد‪ :‬ھمانطور که در پاسخ به‬ ‫پرسش نخست ابراز داشتم به دليل‬ ‫وضعيت حاکم و شرايط جنگی و ايلغار‬ ‫نيروھای ارتجاعی و صف آرائی ھای‬ ‫شان در ھر دو سوی اين تخاصم و جدال‪،‬‬ ‫نه دانش آموزان و نه ھم آموزگاران‬ ‫ھيچکدام از مصونيتی برخوردار نيستند‪.‬‬ ‫سيستم آموزش در حداسفباری قرار دارد‪.‬‬ ‫از برکت بيشتر از سه دھه جنگ و سلطۀ‬


‫‪١٢‬‬ ‫نيروھای ارتجاعی و افکار عصر حجری‬ ‫آنھا شيرازۀ جامعه از ھم متالشی شده‬ ‫است و اين خود تأثير مستقيم و بالفصلی‬ ‫بر عرصۀ آموزش و پرورش نيز گذاشته‬ ‫است‪ .‬آن ارج و منزلتی را که يک‬ ‫آموزگار بايد داشته باشد و در خوراش‬ ‫است ندارد‪ ،‬بساط ارعاب و تھديد پھن‬ ‫است‪ .‬ھستند کسانی که شايد لحظه يی ھم‬ ‫سرکالس درس حاضر نباشند و دانش و‬ ‫فھمی کسب نکرده باشند ولی با توسل به‬ ‫زور و واسطه از آموزگار مدرک‬ ‫تحصيلی می گيرند‪ .‬آموزگار که خود‬ ‫ذھنش مشغول امنيت و سير شدن شکم‬ ‫زن و فرزندش باشد و حقوقش حتی کفاف‬ ‫پرداخت اجارۀ ماھانۀ منزلش را نکند‪،‬‬ ‫چگونه می تواند با آماده‪-‬گی سر کالس‬ ‫حاضر شود و به دانش آموزانش چيزی‬ ‫بياموزد‪ .‬آموزگاری که خودش امنيت و‬ ‫آسايش روحی و روانی ندارد چگونه می‬ ‫تواند به دانش آموزانش امنيت و آسايش‬ ‫روحی فراھم نمايد‪ .‬اغلب مدارس‬ ‫مخصوصا ً مدارس پايتخت و کالن شھرھا‬ ‫بيش از ظرفيت دانش آموز دارند‪ .‬در ھر‬ ‫کالس حداقل ‪ ٦٠‬تا ‪ ٧٠‬دانش آموزش با‬ ‫کمترين امکانات درس می خوانند‪ .‬در‬ ‫کابل و کالن شھر ھای ديگر به دليل‬ ‫کمبود مدارس‪ ،‬آموزگار و سائر امکانات‬ ‫دانش آموزان در سه شيفت مدرسه می‬ ‫روند‪ .‬بيشتر کادرآموزشی که امروز به‬ ‫عنوان آموزگار ايفای وظيفه می نمايند‬ ‫خود نياز به آموزش دارند‪ .‬در شھرستان‪-‬‬ ‫ھا و دھات به دليل کمبود آموزگار‪ ،‬دانش‬ ‫آموزانی که در کالس‪-‬ھای باالتر درس‬ ‫می خوانند بخشی از روز را به عنوان‬ ‫آموزگار به دانش آموزان کالس‪-‬ھای‬ ‫پائين تر درس می‪-‬دھند‪ .‬بنابراين مسألۀ‬ ‫عدم موجوديت کادر ورزيده و خبره و‬ ‫مھمتر از آن عدم وجود اتوريتۀ علمی و‬ ‫تحصيلی خود به کفيت آموزش و ھمچنان‬ ‫ايمنی محيط تدريس صدمه می‪-‬زند و آن‬ ‫فضای ايمن و پرنشاطی را که الزمۀ‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬ ‫آموزش است ھم از دانش آموز و ھم از‬ ‫آموزگار می‪-‬گيرد‪.‬‬ ‫شايد اطالع داشته باشيد که در افغانستان‬ ‫به جز مناطقی که در فصل زمستان ھوای‬ ‫نسبتا ً معتدلی دارند از جمله مناطقی در‬ ‫شرق کشور چون ننگرھار و در جنوب‬ ‫استان‪-‬ھای قندھار و ھلمند در ساير‬ ‫مناطق کشور به دليل سرما و عدم‬ ‫امکانات در سه ما ِه زمستان مدارس‬ ‫تعطيل ھستند‪ .‬دليل آن ھمانطور که ذکر‬ ‫شد عدم وجود امکانات است‪ ،‬تازه در‬ ‫کالن شھرھا ساختمان ھای مدارس نسبتا ً‬ ‫خوب است ولی از دستگاه تھويه و گرما‬ ‫در آنھا خبری نيست‪ .‬وضع در ساير‬ ‫استان‪-‬ھا و شھرستان‪-‬ھا و دھات به‬ ‫مراتب وخيم‪-‬تر از آن است که کسی‬ ‫تصورش کند‪ .‬در بيشتر مناطق دانش‬ ‫آموزان در فضای آزاد و باز و يا در‬ ‫نھايت زير چادر درس می خوانند و از‬ ‫ميز و صندلی و تخته سياه ھم خبری‬ ‫نيست‪ .‬فضای مستولی بر نظام آموزشی‬ ‫افغانستان با وجود ميل و عطش نسبت به‬ ‫آموزش و گسترده‪-‬گی آن در ميان‬ ‫شھروندان کشور متأثر از فضای عمومی‬ ‫غالب بر کشور است که چيزی نيست جز‬ ‫ارتجاع و عقبگرايی و جوالن نيروھای‬ ‫ارتجاعی‪ .‬شما فکرش را بکنيد که مراکز‬ ‫جدال‬ ‫علمی و پژوھشی که بايد مراکز‬ ‫ِ‬ ‫افکار و سياست و فرھنگ باشند در‬ ‫افغانستان تبديل شده اند به جوالنگاه‬ ‫نيروھای اوباش مذھبی‪ .‬در فضای شاد‬ ‫اين مراکز آموزشی جغد جھل و خرافه‬ ‫النه نموده است‪ .‬در ھمين ماه رمضان و‬ ‫در چنين فضائی به دليل در خواست دانش‬ ‫جويان"دانشکدۀ" شرعيات‪ ،‬چندين‬ ‫دانشکده ھمجوار دانشکدۀ شرعيات در‬ ‫دانشگاه کابل به وسيلۀ مسؤولين امور‬ ‫تعطيل شده است تا ايمان اين آقايان از‬ ‫"وسوسۀ شيطانی" دانش آموزان دختر در‬ ‫امان باشد و دين و دنيای حضرات‬ ‫مسلمان و مؤمن فرو نريزد و از بھشت‬

‫ د ن ‬ ‫موعود و حور و غلمان آن محروم نشوند‪.‬‬ ‫چنين است فضای حاکم بر نظام آموزش‬ ‫و پرورش افغانستان‪.‬‬

‫وضعيت پرداخت دستمزدھا به کارکنان‬ ‫آموزش و پرورش چگونه است؟ مثال‬ ‫يک آموزگار چقدر دستمزد ماھانه‬ ‫دريافت می کند؟‬ ‫يونس سلطانی‪ :‬احتماال شما در جريان‬ ‫اعتصابات آموزگاران در اعتراض به‬ ‫عدم بر خورداری آنھا از امکانات مادی‬ ‫و معنوی که سازمان ما ھم از آنھا حمايت‬ ‫قاطع کردند‪ ،‬قرار داشته باشيد‪ .‬معلمان‬ ‫حدود ھشت ھزار افغانی )معادل تقريبن‬ ‫‪ ١٣٠‬دالر( در ماه معاش دارند‪ .‬اين‬ ‫مقدار پول نميتواند جوابگوی سطح باالی‬ ‫ھزينه ھا در افغانستان باشد‪ .‬مسٶلين‬ ‫امور در پاسخ به تقاضای امکانات بھتر‬ ‫برای معلمان گفته اند که محدوديت ھای‬ ‫قانونی برای دادن پاسخ مثبت به خواسته‬ ‫ھای آموزگاران وجود دارند‪ .‬اين در‬ ‫حالی است که دولت ھزينه پرداخت‬ ‫حقوق به حدود دو صد و چھل ھزار مال‬ ‫و مٶذن را بعھده گرفته و عالوه بر آن‬ ‫مصارف ترميم مساجد را نيز می پردازد‪.‬‬ ‫ھمين مقايسه نشان ميدھد که آموزش و‬ ‫کارکنان آموزش و پرورش در افغانستان‬ ‫به ھيچ وجھی از ارجحيتی بر خوردار‬ ‫نيستند‪.‬‬ ‫نشريه کودکان مقدمند‪ :‬از شرکت شما در‬ ‫اين گفتگو بسيار متشکريم‪ ،‬به مکات‬ ‫کليدی مھمی در باره وضعيت آموزش و‬ ‫پرورش در افغانستان اشاره شد‪*.‬‬


‫‪١٣‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ د ن ‬

‫‪ B 7 C‬ح ") ‪" 0‬‬ ‫نحوه برخورد شھرداری با جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان‬

‫گزارش يکی از اعضا جمعيت دفاع از‬ ‫کودکان کار و خيابان از برخوردھای‬ ‫برخی مسئولين شھرداری و اداراتش‬ ‫به تبع سياست جديد دولت مبنی بر ايفای‬ ‫نقش در حل "معضل کودک کار "‪،‬‬ ‫تابستان ‪ ١٣٩٣‬دفتر خدمات معاونت‬ ‫اجتماعی شھرداری منطقه ‪ ،١٧‬از‬ ‫جمعيت دفاع دعوت کرد‪ ،‬در طرحی با‬ ‫نام "پرتو" که از طرف سازمان رفاه و‬ ‫خدمات اجتماعی شھرداری تھران عنوان‬ ‫شده بود مشارکت نمايد‪ ،‬که بزعم آنان در‬ ‫جھت "ساماندھی کودکان کار و خيابان"‬ ‫در منطقه ‪ ١٧‬است و جمعيت دفاع در اين‬ ‫راستا از خدمات و ساختمان شھرداری‬ ‫استفاده کند‪ .‬آنھا اذعان داشتند از آنجا که‬ ‫ابزار دولتی در حل اين معضل ناموفق‬ ‫بوده است‪ ،‬برای حل اين معضل از‬ ‫تجارب و روشھای سازمانھای مردم نھاد‬ ‫)‪ (NGO‬در جھت "حمايت و خدمات‬ ‫دھی" به اين "قشر آسيب ديده و محروم"‪،‬‬ ‫از کانال سازمانھای مردم نھاد استفاده‬ ‫کنند‪ .‬ولی از ھمان آغاز نمايشی و‬ ‫ناپيوسته بودن اين روند آشکار بود‪.‬‬

‫برای شروع‪ ،‬طبقه ھمکف ساختمان اين‬ ‫دفتر در اختيار جمعيت دفاع قرار گرفت‬ ‫و بخشی از برنامه ھای آموزشی "ما" به‬ ‫آنجا انتقال يافت‪ .‬با وجود برخوردھای از‬ ‫باال به پايين اداری و ناھمگونی و دخالتھا‬ ‫و کشمکشھای موجود کارھا ادامه پيدا‬ ‫کرد‪ .‬تا اينکه حدود شش ماه پس از آن‬ ‫تاريخ )اواخر آذر ماه ‪ ٩٤‬يکی از‬ ‫ساختمانھای شھرداری در پارک شھيدان‬ ‫گمنام‪ ،‬واقع در خيابان ابوذر تحويل‬ ‫جمعيت دفاع شد و با وجود دور شدن راه‬ ‫و کوچک بودن جا‪ ،‬کار ادامه پيدا کرد‪.‬‬ ‫اين نقل مکان و جابجايی کالسھا و برنامه‬ ‫ھا برای جمعيت ھزينه ھای مالی و‬ ‫انسانی فراوانی‪ ،‬از جمله ھزينه ھای‬ ‫تجھيز و نگھداری‪ ،‬مديريتی‪ ،‬تأمين نيرو‪،‬‬ ‫حمايتی وغيره در بر داشت‪ .‬از آنجا که‬ ‫ساختمان برای کل جمعيت کوچک بود‪،‬‬ ‫جمعيت به دو قسمت مجزا تقسيم‪ ،‬و با‬ ‫ھزينه ھای انسانی و مشکالت اين‬ ‫تفکيک روبرو بود‪ .‬ولی به اميد بھبود‬ ‫شرايط و گسترش دامنه ی کار به نفع‬ ‫کودک کار‪ ،‬بطور جدی مشغول فعاليت‬ ‫شد‪ .‬در اين مدت جمعيت دفاع در برابر‬

‫دخالتھا و اعمال نظرھای شھرداری‬ ‫مقاومت کرد و به سياست مستقل و‬ ‫روشھای کودک مدار و منافع کودکان کار‬ ‫پايبند ماند و به تھديدھا و تند خويی ھای‬ ‫عوامل شھرداری وقعی ننھاد‪ .‬اما کماکان‬ ‫شھرداری از اين ساختمان و فعاليت ھای‬ ‫حواشی آن بھره برداری و استفاده ی‬ ‫تبليغاتی می کرد‪.‬‬ ‫با پايان يافتن تعطيالت نوروزی ‪ ٩٤‬و با‬ ‫بازگشت کودکان کار به کالسھای خود‪ ،‬با‬ ‫قطع خدمات شھرداری که مھمترين آن‬ ‫سرويس رفت برگشت کودکان به کالسھا‬ ‫بود‪ ،‬روبرو شدند‪ .‬اين موضوع به بھانه‬ ‫"عدم رعايت حجاب"! و "ھمکاری‬ ‫ضعيف جمعيت با شھرداری" به مسئولين‬ ‫جميت ابالغ شد و با لحن تھديد آميز‬ ‫اظھار می داشتند که؛ "‪ ...‬با پايان زمان‬ ‫طرح‪ ،‬سازمان مردم نھاد جديدی را‬ ‫جايگزين خواھند کرد"‪ .‬اين اتفاق‬ ‫"کودکان کار" ی را که از نواحی نزديک‬ ‫به مرکز جمعيت )پاسگاه نعمت آباد( به‬ ‫اين مرکز منتقل شده بودند دچار‬ ‫سردرگمی و دردسر نموده و بدون‬ ‫سرويس رفت و آمد مانده و ناچار به ترک‬ ‫تحصيل شدند‪ .‬دانش آموزان دو کالس ‪٢٤‬‬ ‫نفره پايه اول دبستان به کمتر از نصف‬ ‫تقليل پيدا کردند‪ .‬البته اين تعداد ھم نيز به‬ ‫سبب دوری راه و غيبت ھای مکرر دچار‬ ‫آسيب ھای آموزشی و غيره شدند‪ .‬با‬ ‫وجود تماس ھای متعدد با دفتر خدمات‬ ‫اجتماعی برای حل اين مشکل متآسفانه‬ ‫ھيچ انعطافی نشان داده نشد‪.‬‬ ‫پس از آن توسط دو نامه‪ ،‬که در حقيقت ‪٢‬‬ ‫اخطار از سوی معاونت اجتماعی‬ ‫شھرداری منطقه ‪ ١٧‬بود‪ ،‬تھديد به تخليه‬ ‫و پلمپ مرکز شديم‪ .‬دليل اين اقدام نيز‬ ‫"ھمکاری ضعيف" جمعيت دفاع با‬


‫‪١٤‬‬

‫طرح پرتو‪ ،‬ادامه از صفحه پيش‬ ‫شھرداری عنوان شده است‪ .‬اين تصميم و‬ ‫تھديد‪ ،‬بدون در نظر گرفتن شرايط و‬ ‫نيازھای کودکان کار تحت پوشش بود و‬ ‫آنان صرفا خواھان تخليه ساختمان بودند‪.‬‬ ‫تا اينکه )چھار شنبه ‪١٠‬تيرماه( نماينده‬ ‫دفتر خدمات اجتماعی شھرداری منطقه‬ ‫‪ ،١٧‬آقای ح و نماينده حقوقی اين دفتر به‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ھمراه مامورين حراست شھرداری منطقه‬ ‫‪ ،١٧‬بدون خبر قبلی وارد اين مرکز شدند‬ ‫و خطاب به کودکان و معلم حاضر در‬ ‫اين مرکز اعالم کردند‪" :‬برای بيرون‬ ‫ريختن وسايل و پلمپ ساختمان آمده اند"‪.‬‬ ‫اين حرکت آنھا با مقاومت سرسختانه‬ ‫معلم حاضر در ساختمان مواجه شد و آنھا‬ ‫وادار به عقب نشينی شدند‪ .‬پس از دقايقی‬

‫ د ن ‬ ‫و با حضور مسئولين جمعيت‪ ،‬طی‬ ‫مذاکراتی پذيرفتند تا روز يکشنبه )‪١٤‬‬ ‫تير ماه( برای تجديد نظر" بااليی ھای‬ ‫شھرداری" ‪ -‬يا به عبارتی مسئولين اداره‬ ‫رفاه و مسئولين رده باالی شھرداری‬ ‫تھران‪ -‬به ما فرصت بدھند‪.‬‬ ‫متاسفانه شھرداری‪ ،‬با وجود شعارھای پر‬ ‫طمطراق و به ظاھر موجه در ارائه‬ ‫خدمات شھری‪ ،‬ھمچنان بر سر سياستھای‬ ‫خشونت بارش‪ ،‬از يکسو چه در برخورد‬ ‫با دستفروشان و چه در بکار گيری‬ ‫کودکان کار‪ ،‬و از ديگر سو‪ ،‬دستگيری و‬ ‫بازداشت اين کودکان ايستاده است و‬ ‫ھنوز به جای حل مسئله به فکر پاک‬ ‫کردن صورت مسئله است‪ .‬شک باقی‬ ‫نمی ماند‪ ،‬سياست پشت اجرای طرح‬ ‫"پرتو" استفاده تبليغاتی و به دنبال آن‬ ‫"عکس انداختن" با نھادھای مردمی و‬ ‫"ان جی او"ھا و در نھايت تبديل آنھا به‬ ‫ابزار بی مزد و مواجب و "بی صدا" ی‬ ‫دولت‪ ،‬و پيروی و دنباله روی سياستھايی‬ ‫است که تا کنون غير انسانی بودن و‬ ‫ناکارآمد بودن شان آشکار شده‪*.‬‬


‫‪١٥‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ د ن ‬

‫ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺷﻬﺮداري ﺑﺎ ﻛﻮدﻛﺎن ﻛﺎر!‬

‫سازمان رفاه‪ ،‬خدمات و مشارکت مردمی‬ ‫شھرداری تھران طرحی را با عنوان‬ ‫طرح "پرتو" در راستای "مديريت ارائه‬ ‫خدمات به کودکان آسيبپذير" مطرح‬ ‫کرد و از جمعيت دفاع از کودکان کار و‬ ‫خيابان خواسته شد؛ در اجرای اين طرح‬ ‫با آنھا ھمکاری کنند‪ .‬اين در حالی است‬ ‫که روز گذشته مديرعامل جمعيت دفاع از‬ ‫کودکان کارو خيابان با اشاره به‬ ‫درخواست شھرداری از اين جمعيت برای‬ ‫ھمکاری در طرح »پرتو« به منظور‬ ‫مديريت ارائه خدمات به کودکان‬ ‫آسيبپذير گفت‪ :‬در حالی قرار است به‬ ‫دستور شھرداری مرکز ما در خيابان‬ ‫فالح بسته شود که ھيچ کاری در جھت‬ ‫اجرای اين طرح انجام نشده است و از‬ ‫نظر ما اين موضوع فقط نوعی نمايش‬ ‫بود‪.‬‬ ‫نمايش شھرداری با کودکان کار!‬ ‫سالمت نيوز‪:‬‬

‫عنوان طرح "پرتو" در راستای "مديريت‬ ‫ارائه خدمات به کودکان آسيبپذير"‬ ‫مطرح کرد و از جمعيت دفاع از کودکان‬ ‫کار و خيابان خواسته شد؛ در اجرای اين‬ ‫طرح با آنھا ھمکاری کنند‪ .‬اين در حالی‬ ‫است که روز گذشته مديرعامل جمعيت‬ ‫دفاع از کودکان کارو خيابان با اشاره به‬ ‫درخواست شھرداری از اين جمعيت‬ ‫برای ھمکاری در طرح »پرتو« به‬ ‫منظور مديريت ارائه خدمات به کودکان‬ ‫آسيبپذير گفت‪ :‬در حالی قرار است به‬ ‫دستور شھرداری مرکز ما در خيابان‬ ‫فالح بسته شود که ھيچ کاری در جھت‬ ‫اجرای اين طرح انجام نشده است و از‬ ‫نظر ما اين موضوع فقط نوعی نمايش‬ ‫بود‪.‬‬ ‫به گزارش سالمت نيوز به نقل از‬ ‫روزنامه آفتاب يزد‪ ،‬اکبر يزدی افزود‪:‬‬ ‫ھرچند از لحاظ ھدفگذاری با اين طرح‬ ‫مخالف بوديم‪ ،‬اما به دليل ادعاھايی که در‬ ‫ابتدا شده بود و اينکه تعداد کودکان کار را‬

‫به رسميت شناخته بودند‪ ،‬به عنوان مثال‬ ‫اشتغال به کار يک ميليون و ‪ ٧٠٠‬ھزار‬ ‫کودک به عنوان کودک خانهدار را‬ ‫مطرح کرده بودند و با اين فرض که‬ ‫سازمان رفاه قصد دارد‪ ،‬به اين موضوع‬ ‫ورود کند‪ ،‬ھمکاری در اين طرح را‬ ‫پذيرفتيم‪ .‬يزدی با بيان اينکه ھدف اين‬ ‫طرح ساماندھی کودکان کار است‪ ،‬در‬ ‫صورتی که ھدف جمعيت ما لغو کار‬ ‫کودک است‪ ،‬اظھار کرد‪ :‬به رغم تمام اين‬ ‫موضوعات با اين طرح ھمکاری کرديم‪.‬‬ ‫ادعای شھرداری آن بود که حتی اگر‬ ‫مرکز شما شرايط خوبی نداشته باشد‪ ،‬به‬ ‫اين دليل که کاری انسانی انجام میدھيد و‬ ‫با ما ھمکاری میکنيد از شما حمايت‬ ‫میکنيم‪ .‬مديرعامل جمعيت دفاع از‬ ‫کودکان کارو خيابان با يادآوری اينکه در‬ ‫آن زمان مجوز ما به داليلی آماده نشده‬ ‫بود‪ ،‬بيان کرد‪ :‬پيشنھاد نمايندگان سازمان‬ ‫رفاه اين بود که از مجوز ديگری برای‬ ‫عقد قرارداد ھمکاری استفاده کنيد‪ ،‬که اين‬ ‫پيشنھاد محقق شد‪.‬وی گفت‪ :‬برای اجرای‬ ‫اين طرح در نھايت ساختمانی واقع در‬ ‫خيابان فالح داده شد و قرار بود؛ ‪٢٠٠‬‬ ‫کودک آسيبديده و در معرض آسيب‬ ‫‪،‬تحت پوشش اين طرح قرار گرفته و‬ ‫برای اجرای آن نيز طبق يکی از مواد‬ ‫مندرج در طرح‪ ،‬مکان فعاليت میبايست‬ ‫به مساحت ‪ ٧٠٠‬متر که ‪ ٤٠٠‬متر آن به‬ ‫حياط بازی کودکان تعلق داشته باشد‪ ،‬در‬ ‫اختيار ما قرار دھند‪ ،‬اما در حال حاضر‬ ‫فضايی کوچک با ‪ 3‬اتاق به ما داده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫يزدی با تاکيد براينکه ما از ابتدا با‬ ‫شھرداری دچار چالش شديم‪ ،‬زيرا آنھا به‬ ‫عنوان سازمانی دولتی از زاويه سطحی‬


‫‪١٦‬‬

‫با پديده و طرح برخورد میکردند؛‬ ‫تصريح کرد‪ :‬حال آنکه ارتباط ما با‬ ‫کودکان کار عميق و به دور از ھرگونه‬ ‫سطحینگری است‪ .‬به عالوه آنکه‬ ‫براساس قانون‪ ،‬شھرداری اجازه نظارت‬ ‫بر سمنھا را ندارد و فقط میتواند‬ ‫امکانات در اختيار ما بگذارد‪ .‬وی در‬ ‫خصوص ساير مشکالت جمعيت دفاع از‬ ‫کودکان کارو خيابان با شھرداری تھران‬ ‫گفت ‪:‬شھرداری از ما خواست که‬ ‫گزارشی در خصوص آمار کودکان کار‬ ‫ارائه دھيم که ما با اين موضوع مخالفت‬ ‫کرديم؛ چون نمیدانستيم نتيجه آن چه‬ ‫خواھد بود و میترسيديم به اين ترتيب‬ ‫کودکان تحت پوشش را شناسايی کرده و‬ ‫برای آنھا مشکل ايجاد شود‪.‬مدير عامل‬ ‫جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان‬ ‫ادامه داد‪ :‬با اجبار پس از صحبتھای‬ ‫انجام شده با شھرداری و اينکه به ما گفته‬ ‫شد‪ ،‬قصد دارند؛ برای اين کودکان‪ ،‬کار‬ ‫مددکاری انجام دھند‪ ،‬نام ‪ ١٥‬نفر از‬ ‫کودکان را در فرم مخصوص وارد کرديم‬ ‫تا ببينيم؛ نتيجه چه خواھد شد‪ ،‬اما با ھيچ‬ ‫يک از بچهھا تماسی گرفته نشد‪.‬يزدی با‬ ‫يادآوری اينکه شھرداری اصرار داشت‬ ‫که ھرچه سريعتر افتتاحيهای برای طرح‬ ‫پرتو برگزار کند‪ ،‬اظھار کرد‪ :‬شھرداری‬ ‫اصرار داشت که به اين مناسبت برای‬ ‫بچهھا لباسھای فرمی تھيه شود‪ ،‬ولی‬ ‫تنھا برای ‪ ٧٠‬نفر از ‪ ١٨٠‬کودک تحت‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫پوشش مرکز لباس فرم تھيه شد و اين‬ ‫مورد اعتراض ما واقع شد‪ .‬چراکه از‬ ‫نظر ما کار درستی نبود‪ ،‬چون اين‬ ‫تبعيض تبعات منفی برای کودکان‬ ‫داشت‪.‬وی اظھار کرد‪ :‬در نھايت با توجه‬ ‫به امکانات موجود و انتقال بخشی از‬ ‫کودکان تحت پوشش ما از پاسگاه‬ ‫نعمتآباد به خيابان فالح به دليل دوری‬ ‫مسير و نبود سرويس از سال جاری و با‬ ‫اين موضع شھرداری که "سال جديد با‬ ‫شما قراردادی امضا نمیکنيم" باعث شد‬ ‫تعدادی از کودکان تحت پوشش ما ريزش‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫يزدی با بيان اينکه از بعد از عيد به ما‬ ‫گفته شد که میخواھيم اين پروژه را از‬ ‫شما بگيريم و قصد نداريم؛ قرارداد‬ ‫جديدی با شما ببنديم‪ ،‬ادامه داد ‪:‬اين در‬ ‫حالی است که تا آن زمان به جز انجام‬ ‫مراسم افتتاحيه و چند بازديد ھيچ کاری‬ ‫در جھت اجرای اين طرح انجام نشده بود‬ ‫که از نظر ما اين موضوع فقط نوعی‬ ‫نمايش بود و نه اينکه بخواھند‪ ،‬در‬ ‫خصوص کودکان در معرض آسيب کار‬ ‫کنند‪.‬وی افزود‪ :‬در ارديبھشت ماه سال‬ ‫جاری از طرف شھرداری اخطاريهای‬ ‫برای ما فرستاده شد‪ ،‬تا مرکز خود در‬ ‫خيابان فالح را تخليه کنيم که بھانه آنھا‬ ‫در اين خصوص عدم رضايت از‬ ‫عملکرد جمعيت دفاع از کودکان کار و‬ ‫خيابان و نيز پايان يافتن قرارداد بود‪ .‬اين‬

‫ د ن ‬ ‫در حالی است که بر اساس طرح‪ ،‬مدت‬ ‫قرارداد ما يک سال تحصيلی بود که از‬ ‫اول مھر تا آخر شھريور است‪ ،‬بنابراين‬ ‫ھنوز مھلت قرارداد ما به پايان نرسيده‬ ‫است زيرا تعطيلی پروژه به زعم ما‬ ‫مساوی با ھجوم آسيبھا به زندگی‬ ‫کودکان است‪ .‬يزدی خاطرنشان کرد‪ :‬طی‬ ‫گفتگوی شفاھی با نمايندگان شھرداری به‬ ‫ما گفته نشد که اين ھمکاری موقتی است‪،‬‬ ‫زيرا شھرداری کامالً با مرکز ما آشنا بود‬ ‫و میدانست که ‪ ١٠‬سال است در حوزه‬ ‫کودکان کار و خيابان در محدوده منطقه‬ ‫‪١٧‬فعاليت میکنيم‪.‬وی تاکيد کرد‪ :‬اجرای‬ ‫طرح با ھمکاری سمنھا به اين دليل بود‬ ‫که اين سازمانھا با بچهھای کار و خيابان‬ ‫ارتباط بيشتری دارند و به صورت عملی‬ ‫با مشکالت آنھا آشنا شوند‪.‬يزدی ھمچنين‬ ‫اظھار داشت‪ :‬قرار بود؛ برای حل‬ ‫مشکالت جلسهای با مسئوالن طرح‬ ‫بگذاريم که آنھا به جلسه نيامدند و عمالً‬ ‫جلسه کنسل شد‪ .‬ھمچنين با بخش‬ ‫آسيبھای معاونت اجتماعی شھرداری‬ ‫جلسهای داشتيم که علیرغم صحبتھای‬ ‫انجام شده در آن جلسه نيز کاری صورت‬ ‫نگرفت‪.‬وی افزود‪ :‬يکی از بھانهھای‬ ‫شھرداری برای اتمام کار با ما نداشتن‬ ‫مجوز است‪ ،‬در حالی که ما میتوانيم از‬ ‫مجوز يکی از سازمانھای ھمکار خود‬ ‫در شبکه ياری برای تمديد قرارداد‬ ‫استفاده کنيم و از نظر مجوز مشکلی‬ ‫نداريم و ھمه اين مسائل بھانه است‪ .‬يزدی‬ ‫خاطرنشان کرد‪ :‬ما معتقديم اگر ايرادی‬ ‫در کار وجود دارد‪ ،‬بايد با گفتگو حل شود‬ ‫و اين موضوع نبايد به معنی پايان دادن‬ ‫به طرح باشد و در حال حاضر احساس‬ ‫میکنيم مورد سوءاستفاده قرار گرفتهايم‪.‬‬ ‫بی خبری شورای شھر!‬ ‫اين در حالی است که اعضای شورای‬ ‫شھر تھران از اين ماجرا اطالعی نداشته‬ ‫اند ولی در گفتگوی آفتاب يزد با آنھا قول‬


‫‪١٧‬‬

‫بررسی اين ماجرا توسط شورای شھر‬ ‫داده شد‪ .‬ابوالفضل قناعتی عضو شورای‬ ‫شھر تھران در اين خصوص به خبرنگار‬ ‫ما گفت‪ :‬بنده اطالعی از اين اتفاق ندارم‬ ‫ولی شورای شھر تھران بحث کودکان‬ ‫کار و حمايت از اين قشر آسيب پذير و‬ ‫کارتن خوابی را به شھرداری تھران‬ ‫تکليف کرده است و از شھرداری خواسته‬ ‫است که در اين مباحث ورود پيدا کند و‬ ‫اين ناھنجاری که گريبانگير شھر تھران‬ ‫شده است را ساماندھی و اين کودکان را‬ ‫جمع آوری کند و بر اساس شرايط سنی‬ ‫آنان‪ ،‬برنامه ريزی خاصی برای اين‬ ‫کودکان داشته باشد تا ظلمی به آنان نشود‬ ‫اما اينکه بخواھد دستور تخليه مرکز‬ ‫جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان را‬ ‫صادر و چنين مرکزی را منحل کند را‬ ‫کاری درست نمی دانم‪.‬وی افزود‪ :‬تازه‬ ‫شھرداری بايد چنين مراکزی را تقويت و‬ ‫حمايت کند چون به ھر حال اين مراکز‬ ‫ھمسو با برنامه ھای شھری فعاليت می‬ ‫کنند‪ .‬محمد حقانی ديگر عضو شورای‬ ‫شھر تھران نيز گفت‪ :‬از اين ماجرا‬ ‫اطالعی ندارم ولی اگر شھرداری تھران‬ ‫طرحی را دارد بايد آن طرح مصوب‬ ‫شود واز قبل بايد مکانی را برای مرکز‬ ‫جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫پيش بينی می کرد‪ .‬بعيد می دانم که‬ ‫شورای شھر تھران از اين ماجرا با خبر‬ ‫باشد ولی اين موضوع را در شورای‬ ‫شھر بررسی خواھيم کرد‪.‬‬ ‫افسرافشارنادری‬ ‫‪ ٨٥‬درصد اقدامات مسئوالن درمورد‬ ‫کودکان کار نمايشی است‬ ‫افسرافشار نادری‪ ،‬جامعه شناس معتقد‬ ‫است که ‪ ٨٥‬درصد از اقداماتی که‬ ‫مسئوالن برای کودکان کار انجام میدھند‬ ‫نمايشی است به اين دليل که اگر مسئوالن‬ ‫بخواھند برای اين کودکان کاری را انجام‬ ‫دھند از طريق مرکز امکان پذير نيست و‬ ‫بايد بنيادی در اين زمينه کار کنند‪.‬‬ ‫در دراز مدت مسئوالن می توانند وارد‬ ‫روستاھا شده و امکاناتی را در اختيار‬ ‫آنان قرار بدھند تا روستاييان راھی‬ ‫شھرھا نشوند اين بنيادیترين کاری است‬ ‫که می توان انجام داد و در کوتاهمدت می‬ ‫توانند برای اين کودکان شغل ايجاد‬ ‫کنند‪.‬وی اظھار داشت‪ :‬جمع آوری‬ ‫کودکان کار و نگھداری ھمه آنھا در يک‬ ‫مکان( به اين دليل که در بين اين‬ ‫کودکان‪ ،‬معتاد يا ساير آسيبھای ديگر‬ ‫وجود دار )غير از منفعت برای برخی از‬ ‫افراد بی مسئوليت چيز ديگری ندارد‬

‫ د ن ‬ ‫مگر آنکه برای اين کودکان اشتغال ايجاد‬ ‫کنند و آنان احساس مفيد بودن کنند‪ .‬اين‬ ‫جامعه شناس بيان داشت‪ :‬برخی از اين‬ ‫مراکز حمايت از کودکان ھم کاری برای‬ ‫اين کودکان انجام نمیدھند و اکثرا‬ ‫کارھايشان نمايشی است‪.‬‬ ‫به اين دليل که مگر نھادھای مدنی در‬ ‫ايران پذيرفته شده است که آنان بخواھند‬ ‫کاری برای کودکان کار يا ساير آسيب‬ ‫ديدگان انجام دھند؟وی ادامه داد‪ :‬ھر وقت‬ ‫نھاد مدنی در جامعه به رسميت شناخته‬ ‫شد آن وقت اين نھادھا میتوانند کاری‬ ‫برای کودکان کار انجام دھند و گرنه مانند‬ ‫ديگر کارھايی که در جامعه برای‬ ‫کودکان کار صورت می گيرد صوری‬ ‫خواھد بود‪.‬‬ ‫درست اين است که يک نھاد مدنی در‬ ‫جامعه به رسميت شناخته شود و‬ ‫اختياراتی به آن داده شود در غير اين‬ ‫صورت سخنرانی کردن و اجتماع کردن‬ ‫برای اين کودکان فايدهای ندارد‪.‬اين‬ ‫جامعه شناس در پايان گفت‪ :‬کارھايی از‬ ‫اين قبيل میتواند برای کودکان کار موثر‬ ‫واقع شود در غيراين صورت خارج از‬ ‫اين برنامهھا ھرکاری که انجام میشود به‬ ‫خصوص کارھای شھرداری نمايشی‬ ‫است که برای اقشار آسيب ديده انجام می‬ ‫شود‪* .‬‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪١٨‬‬

‫ د ن ‬

‫بيانيه ‪ ١٢‬ژوئن )‪ ٢٢‬خرداد(‬

‫روز '‪ /‬رز‪ G‬آ ر آ دك‬ ‫' ﯿ‪ :‬د ع از ‪ H‬د‪ H‬ن ‪ H‬ر و ﯿ ن‬

‫با درود فراوان به فعاالن حقوق كودك در‬ ‫ايران و جھان كه خستگی ناپذير با تمام‬ ‫فشارھا و مشکالت‪ ،‬پرچم لغو كار کودک‬ ‫را برافراشته نگاه داشته اند ‪.‬نام گذاری‬ ‫‪ ١٢‬ژوئن‪" ،‬روز مقابله با كار كودك"‬ ‫واكنشی بود از طرف سازمان جھانی‬ ‫كار )‪ (ILO‬به كنگره جھانی كودكان كار‬

‫سرتاسر جھان که توسط فعاالن لغو كار‬ ‫كودك در شھر فلورانس در سال ‪٢٠٠٤‬‬ ‫برگزار شد*‪ .‬پيام نشست ھمانا اعتراض‬ ‫برای پايان بخشيدن به ظلم و بی عدالتی‬ ‫در حق ھمه كودكان جھان بود‪ .‬از‬ ‫خواسته ھای اين نشست می توان به لغو‬ ‫کار‪ ،‬بھره كشی از کودکان و از بين‬ ‫بردن ھمه ی اشكال سوء استفاده از آنان‬ ‫و نيز حمايت و تامين ھمه جانبه كودكان‬ ‫تا سن ‪ ١٨‬سالگي توسط دولت ھا‪ ،‬اشاره‬ ‫کرد ‪.‬‬ ‫با گذشت ‪ ١١‬سال از آن تاريخ و تداوم‬ ‫مبارزه بی وقفه جنبش لغو كار كودك و با‬ ‫وجود پذيرش اجباری حقوق بنيادين‬ ‫کودکان توسط نھادھای بين المللی و‬ ‫برخی دولتھا )ھر چند در حرف(‪ ،‬نه تنھا‬ ‫بھبودی در شرايط زندگی كودكان‬ ‫صورت نگرفته بلکه با توجه به بحران‬ ‫جھانی و جنگ ھای ناشی از آن نظير‬

‫جنگ عراق‪ ،‬فلسطين‪ ،‬افغانستان‪ ،‬لبنان‪،‬‬ ‫يمن و به طور كل خاورميانه و‬ ‫كشورھای جدا شده از شوروی سابق و‬ ‫ھجمه به دستاوردھای رفاھی در آمريكا و‬ ‫اروپا‪ ،‬تعداد كودكان كار از مرز‬ ‫چھارصد ميليون** بسی فراتر رفته‬ ‫است‪ .‬اين رشد روز افزون و بی رويه‪،‬‬ ‫اتفاقی و يا ناشی از سوء مديريت نيست‪،‬‬ ‫بلكه نمايانگر بنيان سيستمی است كه‬ ‫حيات و ماندگاری اش در كسب سود و‬ ‫ارزش اضافه پنھان شده است و توجھی‬ ‫به از بين رفتن ارزشی گرانقدرتر از سود‬ ‫و پول ندارد كه ھمانا كودكی بيش از‬ ‫نيمی از كودكان جھان است‪) .‬از ھر دو‬ ‫كودك يك نفر زير خط فقر زندگی می‬ ‫كند؛آمار از وضعيت كودكان جھان‪،‬‬ ‫يونيسف ‪(٢٠٠٦‬‬ ‫وضعيت در ايران نيز از اين قاعده‬ ‫مستثنی نيست‪ .‬سياست ھای اقتصادی‬ ‫نظير" تعديل ساختاری "و به تبع آن‬ ‫"قانون ھدفمند کردن يارانه ھا"‪" ،‬خروج‬ ‫کارگاه ھای زير ‪ ١٠‬نفر از شمول قانون‬ ‫کار"‪ ،‬فقدان قانونھای حمايتی از‬ ‫مھاجرين و ‪ ...‬شرايط رشد آمار کودکان‬ ‫کار را فراھم ساخته است‪ .‬فشار سنگين‬ ‫ھزينه ھا و مخارج زندگی بر دوش‬ ‫ميليون ھا زحمتکش و خانواده ھايشان‪،‬‬ ‫حتی بر سر ابتدائی ترين اقالم معيشتی‬ ‫مانند نان‪ ،‬فرصت بقا را محدود و‬ ‫محدودتر می سازد‪ .‬دور جديد مبارزات‬ ‫پيگير و بی وقفه برای رھائی از شر فقر‬ ‫و فالكت در قالب اعتصاب و اعتراضات‬ ‫در صفوف کارگران‪ ،‬معلمان‪ ،‬پرستاران‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪١٩‬‬

‫ د ن ‬

‫وﯾ‪ GL‬زاد ‪ K/‬م ا اهﯿ‪ J‬زا‪G‬‬ ‫ز ا ﯿ ل د ع از ‪ 7‬ق ‪ H‬د‪ H‬ن‬ ‫اجبارى است و زندانيان جرائم مختلف و‬ ‫بعضا خطرناک‪ ،‬در ازاى خواندن و حفظ‬ ‫قرآن و به جا آوردن تشريفات مذھبى‪،‬‬ ‫امتيازاتى از قبيل بخشودگى‪ ،‬مرخصى و‬ ‫مالقات دريافت مى کنند‪.‬‬ ‫يکى از نزديکان اين زندانى پيشتر درباره‬ ‫وضعيت آقای ابراھيم زاده گفته بود‪:‬‬ ‫”بھنام آرتروز شديد دارد و با اينکه درد‬ ‫را تحمل مى کند ولى بارھا به بھدارى‬ ‫زندان مراجعه کرده و ھيچ فايده اى‬ ‫نداشته است‪ ،‬چون اصال امکانات و توان‬ ‫الزم براى درمان وى را ندارند‪ ،‬از آن‬ ‫طرف ھم ھرچه براى انتقال به يک‬ ‫بيمارستان خارج از زندان درخواست‬ ‫کرده‪ ،‬تا حاال مخالفت شده‪“.‬‬

‫' ‪ 3‬ﯾ ه )ﯿ ) ‪ H‬ر‪ N‬ز ا ‬ ‫‪ K/‬م ا اهﯿ‪ J‬زاد‪ 3 G‬دا " دارا‪ O‬ن ‪ C %K‬‬ ‫بھنام ابراھيم زاده کارگر زندانی‪ ،‬مجددا‬ ‫به بند دو زندان رجايی شھر )دارالقرآن(‬ ‫منتقل شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری ھرانا‪ ،‬ارگان‬ ‫خبری مجموعه فعاالن حقوق بشر در‬ ‫ايران‪ ،‬بھنام ابراھيم زاده حدود يک ماه‬ ‫پيش‪ ،‬روز شنبه ‪ ١۶‬خرداد ماه در حالی‬ ‫که به دليل اعتصاب غذا و ضرب و شتم‪،‬‬ ‫به شدت بيمار بود‪ ،‬از سلول ھای انفرادی‬ ‫مستقيما به بند يک زندان رجايی شھر‬ ‫انتقال يافت‪.‬‬ ‫قبل از آن نجم الدين حسينی رئيس بند‬ ‫دارالقران پس از يک مجادله لفظی‪ ،‬با‬ ‫حمله فيزيکی به بھنام ابراھيم زاده‪ ،‬اين‬

‫کارگر زندانی را به سلول ھای انفرادی‬ ‫زندان رجايی شھر منتقل کرده بود‬ ‫به گفته يکی از نزديکان بھنام ابراھيم‬ ‫زاده‪ ،‬اين اتفاق به دليل اعتراض و‬ ‫نارحتی رئيس بند دارالقرآن زندان رجايی‬ ‫شھر از رسانه ای شدن اخبار مرتبط با‬ ‫اين بند بوده است که آقای ابراھيم زاده را‬ ‫عامل آن می دانسته است‪.‬‬ ‫الزم به يادآوری است که نجم الدين‬ ‫حسينی ھم اينک به اتھام انتقال مواد‬ ‫مخدر به درون زندان تحت تعقيب است‪.‬‬ ‫بند ‪ ٢‬زندان رجايى شھر معروف به‬ ‫دارالقرآن‪ ،‬يک بند ويژه و مذھبى است‬ ‫که در آن نماز جماعت و خواندن قرآن‬

‫گفتنی است‪ ،‬پسر نوجوان اين زندانی‬ ‫سياسی به سرطان خون مبتالست و‬ ‫خانواده به دليل دوری راه امکان مالقات‬ ‫ھفتگی مرتب را ندارند و به ھمين دليل‬ ‫آقای ابراھيم زاده از خانواده اش خواسته‬ ‫است که برای مالقات وی مراجعه نکنند‪.‬‬ ‫بھنام ابراھيمزاده فعال کارگری و حقوق‬ ‫کودک در تاريخ ‪ ٢٢‬خرداد ‪ ٨٩‬توسط‬ ‫ماموران امنيتی دستگير شد و در دادگاه‬ ‫انقالب ابتدا به ‪ ٢٠‬سال زندان محکوم و‬ ‫حکم وی در دادگاه تجديد نظر به ‪ ۵‬سال‬ ‫حبس تعزيری تقليل يافت‪.‬‬ ‫وی که در حال سپری کردن پنجمين سال‬ ‫محکوميت خود است‪ ،‬پس از حادثه حمله‬ ‫به بند ‪ ٣۵٠‬اوين موسوم به ”جمعه سياه“‬ ‫دوباره محاکمه و به ‪ ٩/۵‬سال حبس‬ ‫اضافه محکوم شد‪*.‬‬


‫‪٢٠‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ " ز ا در ‪ K/ K‬م ا اهﯿ‪ J‬زاد‪" G‬‬ ‫ ‪ O : K‬وز ‪ /K0 O 0‬ز ش ﯿ ‬ ‫نيمای عزيزم ‪ ،‬فرزند دوست داشتی و‬ ‫دلبندم ‪ ١٥‬خرداد سالروز تولدت را با‬ ‫تمام عشق و عالقه ام به تو تبريک‬ ‫ميگويم‪ .‬افسوس که نميتوانم کنارت باشم‬ ‫و قدبرافراشتن زيبايت را نظاره کنم‪.‬‬ ‫افسوس که نميتوانم کنارت باشم و مثل دو‬ ‫دوست و دو دو ياور راھی کوه و دشت‬ ‫شويم و شاد باشيم‪ .‬و در واقع ‪ ٥‬سال‬ ‫گذشت و لحظات بسياری از با تو بودن‬ ‫را از دست داده ام و ديواره ھای سر به‬ ‫فلک کشيده بتونی زندن آنچنان حصاری‬ ‫کشيده است‪ ،‬که دورم از تو و با تو بودن‪.‬‬ ‫ولی چشمان زيبا و دوست داشتنی ات را‬ ‫ھر شب مقابلم دارم‪ .‬لبحند زيبايت را از‬ ‫اعماق قلبم می شنوم و لذت زندگی ام‬ ‫است ‪.‬‬ ‫نيمای عزيز! آرزوی پدر در بندت اينست‬ ‫که شاد باشی‪ .‬غم به دل راه ندھی‪.‬‬ ‫ھمانطور که ھميشه نوشته ام و گفته ام‬ ‫من نگاھم به آينده ای روشن است‪ ،‬آينده‬ ‫ای که در آن ظلم نباشد و تاريکی و‬ ‫زندان نباشد‪ .‬آينده شيرين با ھم بودم‪.‬‬ ‫پسر نازنينم گفتنی ھای بسياری برايت‬ ‫دارم‪ ،‬آنقدر زياد که بر قلبم فشار سختی‬ ‫می آورد‪ .‬ولی ھميشه من را فھميده ای و‬ ‫افتخارم ھستی‪ .‬به اندازه يک جھان‬ ‫دوستت دارم‪ .‬نيمای عزيز ‪ ١٥‬خرداد‬

‫سالروز تولدت را بار ديگر به تو تبريک‬ ‫می گويم ‪.‬تولد تو تولد اميد و آرزوست‬ ‫برای من‪.‬‬ ‫نيما جان تولدت مبارک!‬ ‫پدر در بند‪ ،‬بھنام ابراھيم زاده‪،‬‬ ‫زندان اوين‪ ،‬خرداد ‪٩٤‬‬

‫جابجايی ھای پياپی کارگر زندانی؛‬ ‫بھنام ابراھيم زاده مجددا به‬ ‫دارالقرآن منتقل شد‬ ‫بھنام ابراھيم زاده کارگر زندانی‪ ،‬مجددا‬ ‫به بند دو زندان رجايی شھر )دارالقرآن(‬ ‫منتقل شد‪.‬‬ ‫بھنام ابراھيم زاده حدود يک ماه پيش‪،‬‬ ‫روز شنبه ‪ ١۶‬خرداد ماه در حالی که به‬ ‫دليل اعتصاب غذا و ضرب و شتم‪ ،‬به‬ ‫شدت بيمار بود‪ ،‬از سلول ھای انفرادی‬ ‫مستقيما به بند يک زندان رجايی شھر‬ ‫انتقال يافت‪.‬‬ ‫قبل از آن نجم الدين حسينی رئيس بند‬ ‫دارالقران پس از يک مجادله لفظی‪ ،‬با‬ ‫حمله فيزيکی به بھنام ابراھيم زاده‪ ،‬اين‬ ‫کارگر زندانی را به سلولھای انفرادی‬ ‫زندان رجايی شھر منتقل کرده بود‬ ‫به گفته يکی از نزديکان بھنام ابراھيم‬ ‫زاده‪ ،‬اين اتفاق بدليل اعتراض و نارحتی‬

‫ د ن ‬ ‫رئيس بند دارالقرآن زندان رجايی شھر از‬ ‫رسانه ای شدن اخبار مرتبط با اين بند‬ ‫بوده است که آقای ابراھيم زاده را عامل‬ ‫آن می دانسته است‪.‬‬ ‫الزم به يادآوری است که نجم الدين‬ ‫حسينی ھم اينک به اتھام انتقال مواد‬ ‫مخدر به درون زندان تحت تعقيب است‪.‬‬ ‫بند ‪ ٢‬زندان رجايى شھر معروف به‬ ‫دارالقرآن‪ ،‬يک بند ويژه و مذھبى است‬ ‫که در آن نماز جماعت و خواندن قرآن‬ ‫اجبارى است و زندانيان جرائم مختلف و‬ ‫بعضا خطرناک‪ ،‬در ازاى خواندن و حفظ‬ ‫قرآن و به جا آوردن تشريفات مذھبى‪،‬‬ ‫امتيازاتى از قبيل بخشودگى‪ ،‬مرخصى و‬ ‫مالقات دريافت مى کنند‪.‬‬ ‫يکى از نزديکان اين زندانى پيشتر درباره‬ ‫وضعيت آقای ابراھيم زاده گفته بود‪:‬‬ ‫”بھنام آرتروز شديد دارد و با اينکه درد‬ ‫را تحمل مى کند ولى بارھا به بھدارى‬ ‫زندان مراجعه کرده و ھيچ فايده اى‬ ‫نداشته است‪ ،‬چون اصال امکانات و توان‬ ‫الزم براى درمان وى را ندارند‪ ،‬از آن‬ ‫طرف ھم ھرچه براى انتقال به يک‬ ‫بيمارستان خارج از زندان درخواست‬ ‫کرده‪ ،‬تا حاال مخالفت شده‪“.‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬پسر نوجوان اين زندانی‬ ‫سياسی به سرطان خون مبتالست و‬ ‫خانواده به دليل دوری راه امکان مالقات‬ ‫ھفتگی مرتب را ندارند و به ھمين دليل‬ ‫آقای ابراھيم زاده از خانواده اش خواسته‬ ‫است که برای مالقات وی مراجعه نکنند‪.‬‬ ‫بھنام ابراھيمزاده فعال کارگری و حقوق‬ ‫کودک در تاريخ ‪ ٢٢‬خرداد ‪ ٨٩‬توسط‬ ‫ماموران امنيتی دستگير شد و در دادگاه‬ ‫انقالب ابتدا به ‪ ٢٠‬سال زندان محکوم و‬ ‫حکم وی در دادگاه تجديد نظر به ‪ ۵‬سال‬ ‫حبس تعزيری تقليل يافت‪ .‬وی که در حال‬ ‫سپری کردن پنجمين سال محکوميت خود‬ ‫است‪ ،‬پس از حادثه حمله به بند ‪٣۵٠‬‬ ‫اوين موسوم به ”جمعه سياه“ دوباره‬ ‫محاکمه و به ‪ ٩/۵‬سال حبس اضافه‬ ‫محکوم شد‪.‬‬


‫‪٢١‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫بھنام بيدرنگ بايد آزاد شود!‬

‫ ا د ن درواز ره ن‬ ‫ا ه ر ه را د ‬ ‫ اﯾ از ر !ورم‬ ‫***‬ ‫ا د ‪ #‬ر ه ‪$‬‬ ‫' ا د &‪ $%‬ر را ‬ ‫ اﯾ (‪ $‬از ر !ورم‬ ‫***‬ ‫ا روزه ﯾ ن‬

‫نام و نام خانوادگی‪ :‬بھنام )اسعد( ابراھيم زاده‬ ‫تاريخ تولد‪١٧ :‬مرداد ‪ ١٣۵۶‬اشنويه‬ ‫اتھامات‪ :‬تبليغات عليه نظام ‪،‬اخالل در نظم عمومی ‪،‬اجتماع و تبانی‬ ‫عليه امنيت ملی‬ ‫محکوميت‪ :‬در دو پرونده به ترتيب بھپنج سال حبس تعزيری ‪ +‬نه و نيم‬ ‫سال حبس تعزيری محکوم شده است‪.‬‬ ‫دادگاه اوليه‪ :‬شعبه ‪ ٢٨‬قاضی مقيسه—شعبه ‪ ١۵‬دادگاه انقالب – قاضی‬ ‫صلواتی‬ ‫مرجع تاييد حکم‪ :‬دادگاه تجديد نظراستان تھران‪.‬‬ ‫محل نگھداری‪ :‬زندان رجايی شھر‬ ‫تاريخ بازداشت ‪٢٢ :‬خرداد‪١٣٨٩‬‬ ‫وضعيت پزشکی‪ :‬آسيب در قفسه سينه‪ ،‬گردن‪ ،‬پای چپ‪ ،‬دست چپ‬ ‫محکوميتھای پيشين ‪ :‬يازدھم ارديبھشت ماه ‪ ١٣٨٨‬ـ روز کارگرـ در‬ ‫پارک الله تھران بازداشت و پس از مدتی آزاد شد‪.‬‬ ‫سوابق فعاليت‪ :‬فعال حقوق کودک‪ ،‬فعال کارگری و عضو کميته پيگيری‬ ‫برای ايجاد تشکل آزاد کارگری‪ ،‬کارگر يک شرکت لولهسازی در تھران‪.‬‬

‫)ﯿ م ‪ K/‬م ا اهﯿ‪ J‬زاد‪G‬‬ ‫ز ا ﯿ و ل ‪ H‬ر‪ N‬‬ ‫بھنام از بند دارلقران زندان رجايی شھر‬ ‫چنين مى گويد‪:‬‬ ‫خبر دستگيری سيد نجم الدين حسينی بی‬ ‫نھايت مرا خوشحال کرد‪ ،‬بايد ديگر‬ ‫مفسدان و افرادی که در زندانھا به ھر‬

‫ د ن ‬

‫طريقی موجبات آزار و اذيت زندانيان‬ ‫مظلوم را فراھم ميکنند بدانند که آه‬ ‫مظلومانه ما زندانيان زود درگير ميشود‬ ‫و بزودی ثابت خواھيم کرد که حق‬ ‫گرفتنی است‪ .‬ما يک لحظه از آرمانمان‬ ‫عقب نشينی نمی کنيم!‬ ‫زنده باد آزادی‪ ،‬زنده باد زندانيان سياسی‬ ‫مظلوم در بند ظالمان‪*.‬‬

‫! ﯿ) گ ن و ' ا …‬ ‫… گ ' ( ‪$,‬‬ ‫' ا ر ﯾ را د ‬ ‫' ا د ‪ #‬ر ﯾ ‪$‬‬ ‫ ‪ ,‬د ش ' ‪$/‬ت ﯾ‪ -‬دا ر ‬ ‫در‪! ,‬ورم‬ ‫***‬ ‫ا ﯿ‪ 1‬ه ﯾ‪…#‬‬ ‫را ر‪… # 2‬‬ ‫… ‪$3‬ا داد…‬ ‫د ‪ #4‬اﯾ ر ﯾ ‪ 5‬ﯾ‪$‬م‬ ‫ ‪ ,‬د ش ' ‪$/‬ت…‬ ‫ا …ﯾ … … …‬ ‫! ن ن ' ا ‪ 67‬ﯿ ‬ ‫‪ 8‬ا د ن ر ه ‪$‬‬ ‫‪ 8‬ا ر ه را ا ‪ $%‬‬ ‫ (‪ – $ $%‬ﯿ‪ 1‬ه ﯾ ا ‪ %4‬س ه ش‬ ‫ ; ; ‪ 4‬ه را <‪-…$%7‬‬ ‫ه > ر ﯾ &ﯿ‪*.$%%‬‬ ‫‪ 8‬ا ‪ 2‬و‪@ 5‬‬ ‫ ' …‬ ‫ @…‬


‫‪٢٢‬‬

‫ادامه از صفحه ‪١٨‬‬ ‫و غيره بيان گر عرصه ای تنگ برای‬ ‫زيستن است‪ .‬وضعيت اسف بار اقتصادی‬ ‫و اجتماعی برای آنان که اکثريت جامعه‬ ‫را تشکيل می دھند‪ ،‬چاره ای جز وارد‬ ‫شدن به ميدان جنگ برای بقا باقی‬ ‫نگذاشته است‪ .‬جدال برای رفع تبعيض و‬ ‫نابرابری و برپاكردن يك زندگی انسانی‬ ‫آغاز شده و ھر روز نمود بيشتری می‬ ‫يابد‪ .‬جنبش لغو کار كودك بخش جدايی‬ ‫ناپذير ھمين مبارزه وسيع و رو به‬ ‫گسترش است و با فرياد يك زندگی بھتر‬ ‫برای كودكان ايستاده و مطالبه لغو كار‬ ‫كودك يکی از مطالبات محوری اين‬ ‫جنبش ھا ست‪.‬‬ ‫اين روزھا شاھد آنيم که بعضی از‬ ‫سازمانھا و نھادھای دولتی و وابسته به‬ ‫دولت شتاب زده در صدد سطحی کردن و‬ ‫به انحراف کشاندن تالشھا و مبارزات‬ ‫مشخص و برحق جامعه ھستند‪ ،‬تالشی‬ ‫كه تضمين كننده فردايی است كه در آن‬ ‫كسی گرسنه نباشد‪ .‬كسی بيسواد نباشد‪،‬‬ ‫كسی شب را در خيابان به سر نبرد‪،‬‬ ‫كودكی از گرسنگی و سو تغذيه جان خود‬ ‫را از دست ندھد‪ ،‬استعداد و خالقيت ھيچ‬ ‫انسانی به خاطر تولدش در صفوف طبقه‬ ‫كارگر و محروم نابود نشود‪ .‬سھم جوان‬ ‫از زندگی؛ بيكاری و تباھی آينده اش‬ ‫نباشد‪ .‬آرزو و آمال توده انسان مزدبگير‬ ‫به خاطر سود و انباشت سرمايه به خاك‬ ‫سپرده نشود‪ .‬خرافات و تحجر و عقب‬ ‫ماندگی‪ ،‬زندگی مردم را در چنگال خود‬ ‫به اسارت نگيرد‪ .‬كسی برای زندگی‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬ ‫ناچار نباشد نيروی كار خود را به فروش‬ ‫برساند و كار فعاليتی كسل كننده و عذاب‬ ‫آور نباشد‪ .‬ھر کس به ميزان توانش در‬ ‫رفع نيازمندی ھای جامعه بكوشد‪.‬‬ ‫کار کودک غير قانونی‪ ،‬غير انسانی و‬ ‫وحشيانه است به اين وحشی گری خاتمه‬ ‫دھيد ‪.‬‬ ‫چکيده خواسته ھای انسانی برای کودکان‬ ‫اين چنين است‪:‬‬ ‫‪١‬ـ لغو کار و ھرگونه بھره کشی از‬ ‫کودکان‪.‬‬ ‫‪٢‬ـ بيمه فراگير و ھمگانی اجتماعی و‬ ‫درمانی‪.‬‬ ‫‪٣‬ـ حق تحصيل اجباری و رايگان برای‬ ‫ھمه کودکان‪.‬‬ ‫‪٤‬ـ برابری كامل حقوق كودكان جدا از‬ ‫جنسيت‪ ،‬رنگ پوست‪ ،‬نژاد و تعلق ملی‪،‬‬ ‫مذھبی و موقعيت اجتماعي در خانواده‪.‬‬ ‫‪٥‬ـ تامين و تضمين حقوق شھروندی برای‬ ‫کليه کودکان مھاجر افغان توسط دولت‪.‬‬ ‫‪٦‬ـ به رسميت شناختن دستاوردھای بين‬ ‫المللی در ارتباط با سن کودکی که معادل‬ ‫‪ ١٨‬سال تمام می باشد‪.‬‬ ‫‪٧‬ـ دادرسی ويژه کودکان مطابق با‬ ‫استانداردھای سازمان ملل و مصونيت‬ ‫کيفری کودکان زير ‪ ١٨‬سال‪.‬‬ ‫‪٨‬ـ تضمين آزادی تشكيل و فعاليت‬ ‫سازمانھا و نھادھای غير دولتی مدافع‬ ‫حقوق كودكان‪.‬‬ ‫‪٩‬ـ حقوق برابر برای زنان در مقابل‬ ‫مردان در ھمه مراجع و مراحل قانونی‪.‬‬ ‫‪ ١٢‬ژوئن ‪٢٠١٥‬‬ ‫‪ ٢٢‬خرداد ‪١٣٩٤‬‬ ‫*اولين کنگرهى جھانى کار کودکان‬ ‫کارگر در روزھاى ‪ ١٠-١٣‬ماه مه در‬ ‫شھر فلورانس ايتاليا با شرکت ‪ ٢٥‬کودک‬ ‫کارگر نماينده از کشورھاى آفريقا‪،‬‬ ‫آمريکا‪ ،‬آمريکاى التين و آسيا و ‪١٤٧‬‬ ‫کودک ھمراه که در مجموع از ‪ ٥٠‬کشور‬ ‫جھان گرد آمده بودند برگزار شد‪*.‬‬

‫ د ن ‬ ‫**بر اساس آخرين آمار ‪ ILO‬تعداد‬ ‫کودکان کار از مرز ‪ ٤٠٠‬ميليون گذشته‬ ‫است‪.‬‬

‫‪ 0‬ﯾ‪$‬ﯾ ن‬ ‫‪"% ٢٤‬‬ ‫‪ H‬ل ' ﯾ ‬ ‫کانال جديد ب رن ام ه ھ ای ‪٢٤‬‬ ‫س اع ت ه خ ود را در ش ب ک ه‬ ‫"ن گ اه ش م ا" از م اھ واره‬ ‫ھاتبرد پخش ميکند‪.‬‬ ‫مشخصات شبکه "نگاه شما"‬

‫فرکانس‪١١٢٠٠ :‬‬ ‫پوالريزاسيون‪ :‬عمودی‬ ‫سيمبل ريت‪٢٧٥٠٠ :‬‬ ‫‪FEC: ٥/٦‬‬ ‫ب رن ام ه ھ ای ک ان ال ج دي د در‬ ‫شبکه نگاه شم ا را ھ م چ ن ي ن‬ ‫ميتوانيد از طريق ‪GLwiz‬‬ ‫در گزينه تلويزي ون ھ ای اي ران ی‬ ‫مشاھده کنيد‪:‬‬

‫‪www.glwiz.com‬‬ ‫ ‪ R+S‬ت ‪ H‬ل ' ﯾ ‬ ‫را " دو ‪ %‬ن و ‪ KC‬ﯾ ‪ %‬ن‬ ‫ا‪2B‬ع دهﯿ ‪.‬‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٢٣‬‬

‫ د ن ‬

‫رواﯾ‪:‬ه ه ‪? KO‬‬ ‫ ' "ا ‪ H "H‬د‪ H‬ن ﯿ ن رود‬ ‫بازديد به يکی از پلھای يکی از‬ ‫بزرگراهھا رسيدهاند‪ .‬توانی برای تعريف‬ ‫آنچه ديده‪ ،‬ندارد‪ .‬برای بيان ھر کلمه‬ ‫مکث میکند تا ببيند با چند واژه میتواند‬ ‫عمق فاجعه را بگويد‪ ۶ .‬نفر بودهاند که‬ ‫تجاوز کردند‪ ۶ .‬معتاد شيشهای که شرايط‬ ‫و قرائن گواه آن بود که در جريان‬ ‫ارتکاب عمل شنيع خود در شرايط طبيعی‬ ‫نبودهاند و از حالت عادی خارج شده‬ ‫بودند‪ .‬قربانی ‪ ۶‬مرد‪ ،‬دختری ‪ ١١‬ساله‬ ‫بوده است‪ .‬راوی میگويد‪ :‬شاھدان دو نفر‬ ‫ديگرشان آنجا بودند‪ .‬حالشان بد شد‪،‬‬ ‫شوک آنچه مقابل چشمانشان رخ داده بود‪،‬‬ ‫ھنوز ھم ھست‪ .‬نمیتواند بيشتر بگويد‪.‬‬ ‫روايتھا واقعی ھستند‪ .‬زمان و مکان‬ ‫دارند‪ .‬تصوير مستند موجود است‪ .‬ھيچ‬ ‫قصدی از انتشار خبر تجاوز و شکنجه به‬ ‫کودک کار وجود ندارد مگر آنکه تلنگری‬ ‫باشد به دستاندرکاران؛ آنھا که خيال‬ ‫میکنند تمام دغدغه‪ ،‬ترک و پينهھای‬ ‫دستان کوچکی است که در‬ ‫کورهپزخانهھا‪ ،‬خشت آجر میزنند‪ ،‬بدانند‬ ‫تاولھای بزرگی که اين روزھا بر بدنه‬ ‫جامعه میخورد‪ ،‬بيشتر از اينھا چرک‬ ‫کرده است‪ .‬دغدغه گاھی کورهپزخانه‬ ‫است‪ ،‬گاھی چھارراهھاست‪ ،‬گاھی‬ ‫کودکان دستفروش و گدايان مترو است و‬ ‫گاھی ھم کف خيابان است‪.‬‬ ‫آنچه رقم خورده به کابوس شاھدان تبديل‬ ‫شده است‪ .‬کابوس اينکه حقيقت محض‬ ‫است‪ .‬ھرچه ديدهاند واقعيت داشته است‪.‬‬ ‫روايت مستندات شاھدان‪ ،‬سند تلخی از‬ ‫اتفاقاتی است که ممکن است در ھر‬ ‫جامعه رخ دھد اما زمانی فرا میرسد که‬ ‫بايد از مرز کتمان گذشت‪ .‬عبور از اين‬ ‫مرزھا به قول بعضیھا »تاوان دارد«‪.‬‬

‫ممکن است بسياری معتقد باشند که گفتن‬ ‫اين وقايع چه دردی دوا میکند‪.‬‬ ‫نوشتن لحظات تلخی که بر شاھدان اين‬ ‫ماجرا گذشته است که اتفاقا ھر کدام در‬ ‫جايگاھی خاص قرار دارند و با پديدهھای‬ ‫شوم اجتماعی ھم بيگانه نبودند‪ ،‬گواه‬ ‫آنست که حتی زمانی که با چشم خود ھم‬ ‫ديدند باور نمیکردند‪ ،‬اتفاقی چنين سخت‬ ‫گريبان کودکان کار را گرفته باشد‪.‬‬ ‫روايتھای غريبی که با وجود مستندات‬ ‫نمیتوان باور کرد و به نظر اغراقآميز‬ ‫است‪ .‬بارھا از شاھدان سوال شده است‬ ‫که مطمئن ھستيد و تلختر آنکه سر افکنده‬ ‫موضوع را تاييد کردهاند‪.‬‬ ‫روايت اول‬ ‫حادثه را در ميان جمعی اعالم کرده‬ ‫است‪ .‬فشار ناشی از آنچه ديده است‪،‬‬ ‫راھی برايش باقی نگذاشته جز اينکه پرده‬ ‫از اين حرف مگو بردارد‪ .‬روايت‬ ‫خردادماه امسال است‪ .‬شبانه با جمعی‬ ‫ديگر در شھر پرسه میزدند‪ .‬در جريان‬

‫روايت دوم‬ ‫از ھمان ابتدا سراغ عکس میرود‪.‬‬ ‫گوشی ھمراھش پر از تصاوير آسيبھای‬ ‫اجتماعی کف خيابان است‪ .‬روی يک‬ ‫عکس متوقف میشود‪ .‬تصوير بزرگ‬ ‫میشود‪ .‬دختربچهای زانوھايش را بغلش‬ ‫گرفته و در گوشهای از فضای ماشين‬ ‫چمباتمه زده است‪ .‬لباسھايش آنقدر‬ ‫چرک است که به سختی میتوان رنگ‬ ‫صورتی لباسش را تشخيص داد‪ .‬او را در‬ ‫چھار راه قيطريه پيدا کردهاند‪ .‬کودکی که‬ ‫دو‪ ،‬سه نفر ديگر مثل او بودهاند‪.‬‬ ‫چشمانش را معصومانه به دوربين دوخته‬ ‫است‪ .‬عادت نداشته از او عکس بگيرند و‬ ‫شايد ھمين سبب شده نگاه منگی به‬ ‫تصوير داشته باشد‪ .‬لحظات سياه زندگی‬ ‫او را ثبت کرده است و شايد ھمين ھم‬ ‫برايش عجيب بوده‪ .‬در يکی از شبھای‬ ‫شھر او را شناسايی کردهاند‪ .‬اينکه کجا‬ ‫بوده است بيان نشد‪ .‬اينکه چه ساعت از‬ ‫شب بود گفته نشد‪ .‬بررسیھای پزشکی‬ ‫حکايت از جسمی شکنجه شده داشت‪.‬‬


‫‪٢٤‬‬

‫شنيدنش ھم حس بدی دارد‪ .‬صدا آرام‬ ‫میشود‪ ،‬سخت از ميان جمله ادا شده واژه‬ ‫چندبار شنيده میشود‪ .‬باورش آنقدر سخت‬ ‫است که دوباره و سه باره‪ ،‬عدد پرسيده‬ ‫میشود‪ .‬اطمينان دارد‪ .‬و اين بار برای‬ ‫آنکه بتوان باور کرد بلندتر میگويد‪ :‬چند‬ ‫بار در طول يک روز دختر شکنجه شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫ھنوز تصوير دختر بچه بر صفحه گوشی‬ ‫تلفن ھمراه موجود است‪ .‬فقط ‪ ۶‬يا ‪٧‬‬ ‫سالش بوده‪ ،‬يعنی اگر مدرسه میرفت‬ ‫اول دبستان بود‪ .‬اگر بچهای مثل بچهھای‬ ‫ديگر شھر بود حتما دلش پيش کتابھا و‬ ‫درسھايش بود‪ .‬حتما جايی از وقتش جلوی‬ ‫تلويزيون بود و بخشی ديگر را با‬ ‫ھمساالنش میگذراند‪.‬‬ ‫اگر کودکی معمولی بود شايد در اين سن‬ ‫و سال دوست داشت ادای کارھای‬ ‫مادرش را درآورد‪ .‬شايد از پدرش‬ ‫میخواست برای تولدش چيز خاصی‬ ‫بخرد‪ .‬پذيرفتن و باور آنچه رخ داده‪،‬‬ ‫سخت است‪ .‬شبيه فيلمھای ترسناک‬ ‫آمريکايی میماند که میترسی اما‬ ‫میدانی دروغ است‪ .‬ترس آمده است‪.‬‬ ‫با ھمه وجود‪ ،‬ذھن‪ ،‬از پذيرش آنچه گفته‬ ‫شد سر باز میزند‪ ،‬کاش نه او ‪ ٧‬ساله بود‬ ‫و نه اين تصوير حقيقت داشت‪ .‬کاش‬ ‫دروغ بود اما تصوير خط بطالنی بر‬ ‫خيالپردازيھای ذھن مغشوش است‪.‬‬ ‫پروندهاش الی پوشهھای مددکاری است‪.‬‬ ‫شاھد حادثه‪ ،‬ھمه کابوسھايش را نگفت‪.‬‬ ‫بعضی حرفھا را نمیشود گفت‪ .‬بعضی‬ ‫حرف را نمیشود نوشت‪.‬‬ ‫باور کنيم‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬ ‫زمانی که دکتر مينو محرز‪ ،‬رئيس مرکز‬ ‫تحقيقات ايدز به ايسنا اعالم کرد طبق‬ ‫مطالعهای روی يکھزار کودک کار در‬ ‫تھران بيشترين ميزان شيوع ايدز در‬ ‫کودکان کار و خيابان بين سنين ‪ ١٠‬تا ‪١٨‬‬ ‫سال است و بيشترين راه ابتال در بين اين‬ ‫کودکان‪ ،‬تجاوز جنسی ھم بين دختران و‬ ‫ھم بين پسران بوده است‪ ،‬باور کردن‬ ‫مطالعه علمی ھم سخت بود‪.‬‬ ‫ھشدار اين محقق برای اينکه اگر کاری‬ ‫نکنند امکان تجاوز جنسی و اعتياد در اين‬ ‫کودکان زياد شده و به تبع آن ابتال به ايدز‬ ‫در ميان آنھا افزايش میيابد‪ ،‬جدی بود‪.‬‬ ‫اين مطالعه نشان داد ‪ ۴‬تا ‪ ۵‬درصد اين‬ ‫کودکان ‪ HIV‬مثبت بودند‪ .‬يعنی ‪۵٠‬‬ ‫کودک که بيشترشان در جريان يک اتفاق‬ ‫شوم‪،‬سالمتشان تباه شده است‪.‬‬ ‫يافتهھای پژوھش سنجش رفتارھای پر‬ ‫خطر در کودکان کار و خيابان در ايران‬ ‫که توسط »سازمان بھزيستی« انجام شده‬ ‫حاکی از آن است که اين کودکان از سنين‬ ‫پايين با روابط جنسی آشنا میشوند به‬ ‫گونه ای که ميانگين سن شروع روابط‬ ‫جنسی در دختران‪ ١٢٫۵ ،‬و در پسران‬ ‫‪ ١٣٫٧‬سال است و در مجموع‪٢١ ،‬‬ ‫درصد اين کودکان رابطه جنسی را‬ ‫تجربه کردهاند‪ .‬اھانت و خشونت از سوی‬ ‫مردم‪» ،‬کتک خوردن«‪» ،‬خفت شدن« و‬ ‫»آزار جنسی« از جمله تجربهھای‬ ‫کودکان کار در زندگی خيابانیشان است‬ ‫که در گزارش »سازمان بھزيستی« به آن‬ ‫اشاره شده است‪.‬‬ ‫دست ما کوتاه است‬ ‫مولود بشنوايی‪ ،‬به »قانون« میگويد‪:‬‬ ‫گزارشھای مراکز پزشکی‪ ،‬گزارش خود‬ ‫کودکان و مردم نشان میدھد کودکان ما‬ ‫حدود تعرض و تعدی به خود را‬ ‫نمیشناسند؛ دايم بايد به آنھا گفته شود‬ ‫کسی حق ندارد به مسائل خصوصی شما‬ ‫دست بزند‪ .‬اجازه ندارند به شما دست‬ ‫بزنند‪ .‬دست زدن ھم نوعی تعرض است‬

‫ د ن ‬ ‫اما متاسفانه تجاوز به کودکان ھنوز يک‬ ‫مسأله غايی ديده میشود‪ .‬خواھش میکنم‬ ‫جامعه را حساس کنيد‪ .‬دولتمردان را‬ ‫حساس کنيد‪ .‬ھر چقدر ھم چشمھا را بست‬ ‫و نديد باز اين مسائل ھست و ممکن است‬ ‫مخاطرات آن در آينده گريبان اين جامعه‬ ‫را بگيرد‪.‬‬ ‫يکی از کارھا آموزش مھارتھا به دختران‬ ‫است‪ .‬به آنھا ياد داده شود وقتی در خيابان‬ ‫ھستند اگر کسی خواست آنھا را اذيت‬ ‫کند‪ ،‬داد و فرياد کنند‪.‬‬ ‫چند روز قبل يکی از دخترھای ‪ ١٢‬ساله‬ ‫مرکز‪ ،‬اول با گريه و بعد با خوشحالی‬ ‫گفته است يک موتور سوار قصد داشته‬ ‫او را بدزدد اما او آنقدر جيغ کشيده که‬ ‫مرد موتور سوار رھايش کرده و مردم به‬ ‫دادش رسيده اند‪.‬‬ ‫ياد گرفتن مھارتھا در پيشگيری تاثير‬ ‫اصلی را دارد‪ .‬بايد مرکزی باشد که به‬ ‫اين بچهھا بھا دھد‪ .‬کودک بايد بفھمد کسی‬ ‫ھست که از او حمايت کند و تنھا‬ ‫نمیماند‪.‬‬ ‫ما دائم در اين مرکز التيام آالم میدھيم‪.‬‬ ‫مددکارھای ما در تنھايیشان بخاطر‬ ‫فشارھايی که به اين کودکان میآيد گريه‬ ‫میکنند‪ .‬باور کنيد در خيلی از مواقع‪،‬‬ ‫دست ما کوتاه است‪ .‬ما میتوانيم بچه را‬ ‫التيام دھيم اما او به ھمان چرخه باز‬ ‫میگردد و تغييری در کار نيست‪.‬‬ ‫کودکان کار در خيابانھا بیپناه ھستند‪،‬‬ ‫تعرض به کودکان کار ھزينهای برای‬ ‫متجاوز ندارند‪ ،‬چرا که کودک کار سر و‬ ‫صاحب ندارد و قانون‪ ،‬مردم و ھر کس‬ ‫که دستش میرسد به داد بیکسی آنھا‬ ‫برسد‪*.‬‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٢٥‬‬

‫ د ن ‬

‫ﻛﻮدﻛﺎن ﻛﺎر‬ ‫ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮدﮔﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ‬

‫منبع يورنيوز‬ ‫چند صد ميليون کودک در سراسر جھان‬ ‫مجبور به کارند‪ .‬اين کودکان که بيشتر‬ ‫آنھا سنی بين ‪ ۵‬تا ‪ ١۴‬سال دارند‪ ،‬تمام‬ ‫روز بدون دريافت ھيچ نوع آموزشی و‬ ‫بدون داشتن چشم اندازی نسبت به آينده‬ ‫کار می کنند‪.‬‬ ‫به گزارش سازمان جھانی کار اين‬ ‫کودکان عمال به بردگی گرفته می شوند‪،‬‬ ‫دستمزدی که به آنھا پرداخت می شود‬ ‫بسيار ناچيز است آنھم برای انجام‬ ‫کارھايی بسيار خطرناک‪ ،‬ھمچون کار‬ ‫در معادن و يا کارھای مربوط به ساخت‬ ‫و ساز‪.‬‬ ‫بنا بر گزارشی که روز ‪ ١٢‬ژوئن به‬ ‫مناسبت روز جھانی مبارزه با کار کودک‬ ‫منتشر شده‪ ،‬نزدبک به صد ميليون کودک‬ ‫در آسيا و اقيانوسيه زندگی می کنند که‬ ‫در مجموع ‪ ١٠‬درصد از کل کودکان اين‬ ‫دو قاره را تشکيل می دھند‪.‬‬ ‫در کشورھای جنوب صحرای آفريقا ‪۵٩‬‬ ‫ميليون کودک مشغول کارند‪ ،‬يعنی از ھر‬ ‫‪ ١٠‬کودک ‪ ٢‬نفر‪.‬‬ ‫به اين ترتيب اين کشورھا با اختصاص‬ ‫‪ ٢١‬درصد کل به خود‪ ،‬باالترين شمار‬ ‫کودکان کار را در خود جای داده اند‪.‬‬ ‫در آمريکای التين و کشورھای حوزه‬

‫دريای کارائيب شمار کودکان کار به ‪١٣‬‬ ‫ميليون نفر می رسد و در خاورميانه و‬ ‫شمال آفريقا تعداد آنھا بيش از ‪ ١٠‬ميليون‬ ‫نفر است‪.‬‬ ‫در کشور ھند و بطور ويژه در زاغه ھای‬ ‫حومه دھلی نو‪ ،‬کودکان زيادی مجبور به‬ ‫کارند‪ .‬قانون ھند به کودکان زير ‪ ١۴‬سال‬ ‫اجازه می دھد که در مشاغلی که‬ ‫خطرناک محسوب نمی شوند‪ ،‬کار کنند‪.‬‬ ‫برای کار کودکان ‪ ١۵‬تا ‪١٨‬ساله نيز‬ ‫محدوديتھای کمتری در نظر گرفته است‪.‬‬ ‫"برای پرواتی"‪ ،‬رفتگر ‪ ١٠‬ساله ھندی‪،‬‬ ‫روز از ساعت ‪ ۵‬صبح آغاز می شود‪ .‬او‬ ‫می گويد‪» :‬دوست دارم به مدرسه بروم‪.‬‬ ‫گاه دستانم به دليل تميز کردن زباله ھای‬ ‫خيابانھا زخمی می شود اما مجبورم به‬ ‫پدر و مادرم کمک کنم‪«.‬‬ ‫پدر پرواتی می گويد چاره ديگری ندارد‪.‬‬ ‫او می گويد‪» :‬من بدون کمک سه فرزندم‬ ‫نمی توانم کاری به پيش ببرم‪ .‬اگر آنھا‬

‫کار نکنند ما پولی برای غذا نخواھيم‬ ‫داشت‪ .‬من و ھمسر و فرزندانم کار می‬ ‫کنيم و با اين وجود به سختی می توانيم ‪٧‬‬ ‫يورو در روز به دست آوريم‪«.‬‬ ‫فعاالن حقوق کودک می گويند کار کودک‬ ‫باعث تقويت چرخه فقر می شود‪ .‬دولت‬ ‫ھند با کار کودکان زير ‪ ١۴‬سال پس از‬ ‫مدرسه و در دوران تعطيالتشان موافق‬ ‫است و آن را راھی برای کمک به‬ ‫خانواده ھا می داند‪.‬‬ ‫در گزارش سازمان جھانی کار قيد شده‬ ‫که ورود به تحصيالت ابتدايی برای‬ ‫مبارزه با کار کودکان‪ ،‬امری ضروری‬ ‫است و به کشورھا پيشنھاد می دھد که‬ ‫برنامه ھای آموزش حرفه ای را برای‬ ‫جوانان فاقد کار به اجرا بگذارند‪.‬‬ ‫در سراسر جھان بيش از ‪ ٨٠‬ميليون‬ ‫جوان بين ‪ ١۵‬تا ‪ ٢۴‬سال ھيچ مھارتی‬ ‫برای کار کردن ندارند‪*.‬‬

‫سه شنبه شبھا از ساعت‬ ‫‪ ٢٣‬تا ‪ ٢٣ /٣٠‬بوقت ايران‬ ‫‪ ٢٠ /٣٠‬تا‪ ٢١‬بوقت اروپای مرکزی‬ ‫لطفا ساعت پخش برنامه کودکان مقدمند را به ھمگان اطالع دھيد!‬

‫ما را از کيفيت برنامه ھا مطلع کنيد‪.‬‬


‫‪٢٦‬‬

‫گرد آوری و تنظيم‬ ‫ليال يوسفی‬ ‫کــودکــان ايــران ‪ ۴‬ســانــتــیمــتــر کــوتــاهتــر‬ ‫شدهاند‬ ‫آخرين تحقيقات در جمعيت دان‪M‬شآم‪M‬وزی‬ ‫مقاطع راھ‪M‬ن‪M‬م‪M‬اي‪M‬ی و دب‪M‬ي‪M‬رس‪M‬ت‪M‬ان م‪M‬دارس‬ ‫ايران نشان میدھد که ب‪M‬ل‪M‬ن‪M‬دی ق‪M‬ام‪M‬ت اي‪M‬ن‬ ‫گروه سنی ‪ ۴‬سانتیمتر کاھ‪M‬ش و خ‪M‬راب‪M‬ی‬ ‫دندان در اين گ‪M‬روه نس‪M‬ب‪M‬ت ب‪M‬ه نس‪M‬ل ق‪M‬ب‪M‬ل‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬دويچه وله فارسی‬ ‫افزايش دو برابری مصرف شيشه در بين‬ ‫دانشآموزان‬ ‫محمد زيدوند‪ ،‬دب‪M‬ي‪M‬ر ش‪M‬ورای ھ‪M‬م‪M‬اھ‪M‬ن‪M‬گ‪M‬ی‬ ‫مبارزه با مواد مخدر استان م‪M‬رک‪M‬زی‪ ،‬در‬ ‫ھمايش پيشگيری از آسيبھای اج‪M‬ت‪M‬م‪M‬اع‪M‬ی‬ ‫با روي‪M‬ک‪M‬رد م‪M‬درس‪M‬هم‪M‬ح‪M‬ور چ‪M‬ن‪M‬ي‪M‬ن گ‪M‬ف‪M‬ت‪:‬‬ ‫‪١٣‬مي‪M‬ل‪M‬ي‪M‬ون دان‪M‬شآم‪M‬وز در کش‪M‬ور وج‪M‬ود‬ ‫دارد‪ ،‬ب‪M‬راس‪M‬اس ن‪M‬ت‪M‬اي‪M‬ج م‪M‬ط‪M‬ال‪M‬ع‪M‬ات ش‪M‬ي‪M‬وع‬ ‫ش‪MM‬ن‪MM‬اس‪MM‬ی در س‪MM‬ال ‪ ،٧١‬م‪MM‬ي‪MM‬زان اع‪MM‬ت‪MM‬ي‪MM‬اد‬ ‫دانشآموزان از مقطع سوم راھ‪M‬ن‪M‬م‪M‬اي‪M‬ی ت‪M‬ا‬ ‫پيشدانشگاھی نيم درص‪M‬د ب‪M‬وده اس‪M‬ت ک‪M‬ه‬ ‫اي‪MM‬ن ع‪MM‬دد در س‪MM‬ال ‪ ٩٠‬ي‪MM‬ه ي‪MM‬ک درص‪MM‬د‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬ ‫ظرف مدت يکس‪M‬ال‪ ،‬مص‪M‬رف ش‪M‬ي‪M‬ش‪M‬ه در‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫بين دانشآموزان تا دو برابر افزايش پ‪M‬ي‪M‬دا‬ ‫کرده و شيشه به دل‪M‬ي‪M‬ل ان‪M‬رژیزا ب‪M‬ودن و‬ ‫برخی ويژگیھای ديگر جايگزين ريتالي‪M‬ن‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫از آن‪MM‬ج‪MM‬اک‪MM‬ه ي‪MM‬ک‪MM‬ی از وي‪MM‬ژگ‪MM‬یھ‪MM‬ای م‪MM‬واد‬ ‫روانگردان افزايش ميل جنسی است‪ ،‬اي‪M‬ن‬ ‫مواد موجب ماراتن ج‪M‬ن‪M‬س‪M‬ی ش‪M‬ده و م‪M‬وج‬ ‫سوم ش‪M‬ي‪M‬وع اي‪M‬دز و رف‪M‬ت‪M‬ارھ‪M‬ای پ‪M‬رخ‪M‬ط‪M‬ر‬ ‫ناشی از مصرف را باعث شده اند‪.‬‬ ‫‪٢٣‬درص‪MM‬د از خش‪MMM‬ون‪MMM‬ت‪MM‬ھ‪MMM‬ا در کش‪MMM‬ور‪،‬‬ ‫‪۵۵‬درص‪MM‬د از ط‪MM‬القھ‪MM‬ا‪۶۵ ،‬درص‪MM‬د از‬ ‫ھ‪MM‬م‪MM‬س‪MM‬رآزاریھ‪MM‬ا‪۶٨ ،‬درص‪MM‬د از اب‪MM‬ت‪MM‬الی‬ ‫ايدز‪٢۵ ،‬درصد از قتلھ‪M‬ا‪۴٠ ،‬درص‪M‬د از‬ ‫سرقتھا‪ ،‬و ‪۶۴‬درصد از زنداني‪M‬ان ريش‪M‬ه‬ ‫در گرايش به موادمخدر دارند‪.‬‬

‫کتابھای کودکان که به به فھرست‬ ‫‪ IBBY‬دفتر بين المللی کتاب راه يافتند‬ ‫تو لک لکی يا دارکوب‪ ،‬اثر علی خدايی‬ ‫به سبب منحصر بفرد بودن و تاثيرگذاری‬ ‫ايده و تصاوير به فھرست سال ‪٢٠١۵‬‬ ‫راه يافت‪.‬‬ ‫شورای کتاب کودک به عنوان شعبه ملی‬ ‫‪ IBBY‬که کار انتخاب و معرفی آثار‬ ‫برتر توليد شده در ايران را بر عھده دارد‬ ‫در اين دوره کتاب حسی لمسی" دکمهھا"‬ ‫ساخته زھرا فرمانی‪ ،‬کتابھای تو لک لکی‬

‫ د ن ‬

‫يا دارکوب و چیچی‪ ،‬قاشق و قيچی از‬ ‫آثار علی خدايی و چه و چه و چه يک‬ ‫بچه نوشته محمد ھادی محمدی و کتاب‬ ‫اللو نوشته يوسف قوجق برای داوری به‬ ‫‪ IBBY‬معرفی کرد که از اين ميان کتاب‬ ‫تو لک لکی يا دارکوب از انتشارات‬ ‫کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‬ ‫برای معرفی در اين فھرست برگزيده شد‪.‬‬ ‫فھرست کتابھای برگزيده برای کودکان با‬ ‫نيازھای ويژه ھر دو سال يک بار از‬ ‫سوی دفتر بينالمللی کتاب برای نسل‬ ‫جوان ‪ IBBY‬با آثار ادبی برجسته از‬ ‫سرتاسر جھان منتشر میشود‪ .‬اين‬ ‫فھرست شامل آثاری در گروھھای‬ ‫متفاوت در زمينه ھای زير است‪:‬‬ ‫کتابھايی که برای کودکان معلول توليد‬ ‫شدهاند‪ ،‬آثاری که شخصيتھای موجود در‬ ‫آنھا معلوليت و ناتوانی دارند‪ ،‬کتابھای‬ ‫پارچهای و کتابھای تصويری که تمامی‬ ‫کودکان چه معلول و چه عادی بتوانند از‬ ‫آنھا لذت ببرند‪.‬‬ ‫اين فھرست به شکل کاتالوگ در اختيار‬ ‫تمام شعبهھای ملی در ‪ ٧٧‬کشور عضو‬ ‫دفتر بينالمللی کتاب برای نسل جوان‬ ‫قرار می گيرد‪ ،‬اصل آثار نيز در‬ ‫نمايشگاهھای بينالمللی بسياری شرکت‬ ‫داده می شوند و سپس در کتابخانه ملی‬ ‫کانادا ‪ /‬تورنتو »مرکز اسناد کتاب ھای‬ ‫کودکان و نوجوانان معلول« نگھداری‬ ‫می شوند‬ ‫طالق کودکان‬ ‫سازمان تأمين اجتماعی ايران خبر داده‬ ‫که در ايران ‪ ٢۵‬ھزار کودک ‪ ١٠‬تا ‪١۴‬‬ ‫ساله وجود دارد که از ھمسران خود جدا‬


‫‪٢٧‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ادامه خبرھا از صفحه پيش ‪. . .‬‬ ‫شدهاند‪ .‬دبير شورای برنامه ريزی‬ ‫راھبردی سازمان تأمين اجتماعی گزارش‬ ‫داد که آمار نگران کنندهای در خصوص‬ ‫ازدواج کودکان در سن پايينتر از سن‬ ‫قانونی در ايران وجود دارد‪ .‬او اين آمار‬ ‫را اعالم نکرده است‪.‬‬ ‫يونيسف‪ ٣ :‬ميليون کودک در فرانسه‬ ‫زير خط فقر زندگی میکنند‬ ‫سازمان يونيسف‪ ،‬در گزارش ساالنه خود‬ ‫در مورد عدم رعايت حقوق کودکان در‬ ‫فرانسه و شرايط ناگوار زندگی و آموزش‬ ‫بخشی از کودکان در اين کشور اظھار‬ ‫نگرانی کرد؛ بر اساس آمارھای اين‬ ‫سازمان‪ ،‬يک پنجم کودکان در فرانسه‬ ‫يعنی نزديک به ‪ ٣‬ميليون کودک زير خط‬ ‫فقر زندگی می کنند‪ ،‬بيشتر از ‪ ٣٠‬ھزار‬ ‫کودک فاقد مسکن ھستند و ‪ ٩‬ھزار تن‬ ‫ديگر نيز در محلهھای فقير زندگی‬ ‫میکنند‪.‬‬ ‫به گفته يونيسف‪ ،‬از سال ‪ ٢٠٠٨‬تا‬ ‫‪ ،٢٠١٢‬بيش از ‪ ۴۴٠‬ھزار کودک در‬ ‫فرانسه ھمراه با خانوادهھايشان به کسانی‬ ‫پيوستهاند که زير خط فقر زندگی می‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫گزارش اين سازمان در مورد وضعيت‬ ‫کودکان در فرانسه در واقع ھشداری است‬ ‫به مقامھای فرانسوی‪ ،‬تا ھرچه زودتر‬ ‫برای بھبود وضعيت اين کودکان اقدام‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫يونيسف‪ ،‬در گزارش خود به اين‬ ‫موضوع نيز اشاره کرده که ساالنه ‪١۴٠‬‬ ‫ھزار کودک در فرانسه مجبور به ترک‬ ‫تحصيل میشوند و به ھمين دليل اين‬ ‫سازمان در توصيهھای خود به مقامھای‬ ‫فرانسوی از آنان خواسته است تا حق‬ ‫تحصيل برای کودکان از جمله نوجوانان‬ ‫ساکن محالت فقير را تضمين کند و منابع‬ ‫کافی را برای مبارزه عليه پديده فرار از‬ ‫مدرسه نوجوانان فقير اختصاص دھد‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬راديو فرانسه فارسی‬

‫ د ن ‬ ‫خسارت ناشی از خشکسالی مواجه‬ ‫بودهاند‪ ،‬موارد اسھال که میتواند به‬ ‫مرگ کودکان منجر شود‪ ،‬افزايش‬ ‫چشمگيری يافته است‪.‬‬

‫خيمه مھربانی در بلخ شمال افغانستان‬ ‫برای جمع آوری کمک به کودکان يتيم و‬ ‫بی سرپناه‬ ‫درکنار شھرداری مزار شريف در مرکز‬ ‫اين واليت از سوی موسسه آينده برای‬ ‫کودکان افغانستان برای يک ھفته پھن‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫مريم کريمی مسوول بنياد کودک‬ ‫افغانستان در واليت بلخ در جمع رسانه‬ ‫ھا صحبت ميکرد گفت‪ :‬وضعيت کودکان‬ ‫در بلخ نگران کننده می باشد او می افزايد‬ ‫در کشور کودکان ھست که در کارھای‬ ‫شاقه دست می زنند اما از اين کارھای‬ ‫خود زندگی فاميلش را پيش می برند‪.‬‬ ‫مسول بنياد کودک افزود که کودکان در‬ ‫اين واليت به مشکالت و چالشھای زيادی‬ ‫روبرو ھستند و تاکيد ميکند که از اطفال‬ ‫در بخشھای مختلفی استفاده ھای غير‬ ‫قانونی صورت می گيرد‪.‬‬ ‫اطفال در بلخ ھمواره به مشکالت زيادی‬ ‫روبرو ھستند در حاليکه اين اطفال‬ ‫روزھا را در جادھھای شھر سپری‬ ‫ميکنند اما گفته ميشود که در بيشتر موارد‬ ‫از اين کودکان کارھای غير قانونيی نيز‬ ‫صورت می گيرد‪.‬‬ ‫يونيسف‪ :‬وضعيت سالمت کودکان کره‬ ‫شمالی به دليل خشکسالی در خطر است‬ ‫يونيسف‪ ،‬صندوق حمايت از کودکان‬ ‫سازمان ملل متحد میگويد وضعيت‬ ‫سالمتی کودکان کره شمالی در مناطقی‬ ‫که با خشکسالی مواجه بودهاند‪ ،‬در حال‬ ‫وخيمتر شدن است‪.‬‬ ‫گزارشھا از اين مناطق حاکی از آن است‬ ‫که در استانھايی که با بيشترين آسيب و‬

‫‪ ٤٦‬دانشآموز در مشھد دچار مسموميت‬ ‫غذايی شدند‬ ‫معاون سياسی و امنيتی فرماندار مشھد‬ ‫گفته است که ‪ ۴۶‬دانش آموز که از قم به‬ ‫مشھد رفته بودند بر اثر استفاده »از غذای‬ ‫فاسد« دچار مسموميت شده اند‪ .‬گزارش‬ ‫ھا حاکی است که ‪ ٢٧‬نفر از اين دانش‬ ‫آموزان روز پنجشنبه ‪ ١١‬تيرماه از‬ ‫بيمارستان مرخص شده اند‪.‬‬ ‫اين دانشآموزان از قم به مشھد آمده بودند‬ ‫که به دليل کمتوجھی مسئوالن‪ ،‬اسکان‬ ‫آنان در مکانی که مجوز نداشت انجام شد‬ ‫و از موادغذايی غيربھداشتی نيز استفاده‬ ‫شده است‪«.‬‬ ‫اين دانشآموزان موادغذايی تاريخ گذشته‬ ‫و شيرموز استفاده کردهاند که ھنوز‬ ‫مشخص نشده مسموميت به دليل کدام يک‬ ‫از اين مواد بوده است‪«.‬‬ ‫در ھمين حال‪ ،‬به گزارش ايرنا‪ ،‬دکتر‬ ‫احسان بلوردی‪ ،‬مدير بيمارستان »امام‬ ‫رضا« نيز گفته است که ‪ ٣١‬نفر از اين‬ ‫دانش آموزان دچار مسموميت شده اند‪.‬‬ ‫اين مقام بيمارستانی ھمچين افزوده است‪:‬‬ ‫اين زائران که در يکی از حسينيه ھای‬ ‫مشھد اسکان داشتند بامداد پنجشنبه ‪١١‬‬ ‫تير ماه به علت استفاده از غذای فاسد به‬ ‫اورژانس عدالتيان بيمارستان امام رضا‬ ‫منتقل شدند‪.‬‬ ‫وی اضافه کرده است‪»:‬با اقدامات و‬ ‫رسيدگی به موقع گروه پزشکی و‬ ‫پرستاری اين بيمارستان ھم اينک ھمه‬ ‫بيماران بھبود يافته لذا ‪ ٢٧‬نفر آنان‬ ‫تاکنون از بيمارستان مرخص شده اند‪«.‬‬ ‫دکتر احسان بلوردی شرايط عمومی‬ ‫چھار بيمار بستری در اورژانس را نيز‬ ‫رضايتبخش اعالم کرده و گفته است‪ :‬اين‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٢٨‬‬ ‫بيماران نيز پس از بھبودی کامل امروز‬ ‫مرخص خواھند شد‪.‬‬ ‫بيش از يک چھارم کودکان کره شمالی‪،‬‬ ‫دچار سوء تغذيه مزمن ھستند‪.‬‬ ‫خشکسالی گسترده در کره شمالی که‬ ‫خبرگزاری رسمی کره شمالی گفته است‬ ‫طی يکصد سال اخير بیسابقه بوده است‪،‬‬ ‫در بسياری از رسانهھای بينالمللی‬ ‫انعکاس داشته است‪.‬‬ ‫اين خشکسالی باعث کمبود مواد غذايی‬ ‫در کره شمالی شده است‪.‬‬ ‫کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل‬ ‫متحد خواھان کمک جامعه جھانی به کره‬ ‫شمالی شده است‪.‬‬ ‫بيش از ‪ ٧٠‬درصد از مردم کره شمالی‬ ‫امنيت غذايی ندارند و حدود يک سوم‬ ‫کودکان زير پنج سال در اين کشور به‬ ‫دليل سوءتغذيه گرفتار عواقب از رشد‬ ‫ماندگی ھستند‪.‬‬ ‫مرگ و مير گسترده کودکان در جھان‬ ‫"يونيسف" در گزارشی که اوايل تيرماه‬ ‫منتشر شد‪ ،‬از مرگ ساالنه شش ميليون‬ ‫کودک زير پنج سال در جھان خبر داده‬ ‫است‪ .‬نزديک به ‪ ١٢٠‬ميليون کودک نيز‬ ‫بدون پشتيبانی جامعه جھانی در سالھای‬ ‫آينده دچار پيامدھای سوءتغذيه مزمن‬ ‫خواھند شد‪ .‬بر پايه اين گزارش‪ ،‬اين‬ ‫کودکان بر اثر عواملی چون فقر شديد و‬ ‫نبود مواد غذايی‪ ،‬نبود امکانات بھداشتی‬ ‫و درمان جان خود را از دست می دھند‪.‬‬ ‫بر پايه تازه ترين گزارش سازمان ملل‪،‬‬ ‫در صورت بی توجھی جامعه جھانی به‬

‫اين موضوع‪ ،‬شمار کودکانی که در ‪١۵‬‬ ‫سال آينده پيش از رسيدن به پنج سالگی‬ ‫می ميرند‪ ،‬به ‪ ٧٠‬ميليون نفر خواھد‬ ‫رسيد‪.‬‬

‫جان کودکان کارگر درمعدن ذغال سنگ‬ ‫دره صوف در خطراست‬ ‫در واليت سمنگان بيش از ‪ ٣٠٠‬صوف‬ ‫وجود دارند که بيشتر اينھا خود سر و‬ ‫غير معياری توسط مردم استخراج شده‬ ‫است‪ .‬در اين معادن ذغال سنگ ‪ ٢‬ھزار‬ ‫کارگر خردسال از ‪ ١٠‬للی ‪ ١٨‬سال‬ ‫مشغول استخراج ھستند‪.‬‬ ‫احمد حسين ‪ ١۴‬سال سن دارد در معدن‬ ‫ذغال سنگ مصورف کاراست می گويد‪:‬‬ ‫فقر تنگدستی فاميل شان ناچار ساخته تا‬ ‫برای بدست آوردن ‪ ٣۵٠‬افغانی در بدل‬ ‫‪ ٨‬الی ‪ ٩‬ساعت کارھای شاقه را انجام‬ ‫دھد اين نوجوان افزود مدت ‪ ٣‬سال در‬ ‫معدن کار می کند اما از تحصيل باز مانده‬ ‫است او گفت من دوست دارم درس‬ ‫بخوانم تحصيل کنم اما فقر بيکاری‬ ‫مجبور کرده که کارھای شاقه را تحمل‬ ‫کنم‪ .‬امکان دارد ھر لحظه اين معدن‬ ‫نشست کند که بيشتراين معدنھا غير‬ ‫معياری استخراج می گردد‪ .‬اين جوان‬ ‫لباس‪ ،‬کاله وابزار ايمنی ندارد‪.‬‬ ‫روح ﷲ ‪ ١۵‬سال سن بيشتر ندارد گفت‪:‬‬ ‫‪١۵‬الی ‪ ٢٠‬دقيقه در داخل صوف می رود‬

‫ د ن ‬ ‫آمر معدن افزود‪ :‬در سال گذشته در ماه‬ ‫ثور به اثر انفجار گاز ميتان جان ‪ ٢۴‬نفر‬ ‫را گرفت او نيز اشاره کرده ھر لحظه‬ ‫انفجارگار‪ ،‬نشست معدن ھا وجود دارند‪.‬‬ ‫واتيکان فرستاده سابقش به دومينيکن‬ ‫را به اتھام کودک آزاری محاکمه می کند‪.‬‬ ‫واتيکان‪ ،‬جوزف وسولوفسکی‪ ،‬فرستاده‬ ‫سابق خود به جمھوری دومينيکن را به‬ ‫اتھام پورنوگرافی و سوء استفاده جنسی‬ ‫از کودکان محاکمه می کند‪.‬‬ ‫اگر جوزف وسولوفسکی بخاطر اتھامات‬ ‫وارده به وی در زمان مسئوليتش در‬ ‫جمھوری دومنيکن در سالھای ‪ ٢٠٠٨‬تا‬ ‫‪ ٢٠١٣‬ميالدی مجرم شناخته شود به شش‬ ‫تا ده سال زندان محکوم خواھد شد‪.‬‬ ‫اسيدپاشی به دختران دانش آموز در‬ ‫افغانستان‬ ‫در شھر ھرات در افغانستان سه دختر‬ ‫نوجوان در راه مدرسه مورد حمله‬ ‫موتورسواران اسيدپاش قرار گرفتند‪.‬‬ ‫اين دختران که ‪ ١۶‬و ‪ ١٨‬ساله اند در‬ ‫يکی از بزرگترين مدرسه ھای دخترانه‬ ‫ھرات درس می خواندند‪.‬‬ ‫به گفته رئيس بيمارستان‪ ،‬وضعيت دوتن‬ ‫از دختران که اسيد به صورتشان پاشيده‪،‬‬ ‫وخيم است‪ .‬او از قول دختران گفته است‬ ‫مھاجمان که دو مرد موتور سوار بودند‪،‬‬ ‫پس از پاشيدن اسيد به آنان گفته اند‪» :‬اين‬ ‫مجازات مدرسه رفتن است‪«.‬‬ ‫سخنگوی پليس واليت ھرات گفته است‬ ‫که نيروھای پليس تالش فوق العاده ای را‬ ‫برای يافتن حمله کنندگان آغاز کرده اند‪*.‬‬

‫ ‪ * "#‬د* ن ( ه '&‪ $%‬و ‪ ، ! "#‬ه ‪ ،‬اد ‪ ،‬ا د ‪ ،‬ه و اﯾ ژﯾ م ا !‬

‫ﺑﻪ ﮐﻤﭙﯿﻦ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﭙﯿﻮﻧﺪﯾﺪ‬ ‫نھاد کودکان مقدمند‪ ،‬کمپين بين المللی دفاع از حقوق کودکان است‪.‬‬


‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫‪٢٩‬‬

‫ ‪V‬ه‪ U‬و ا رت ‪ H‬د‪ H‬ن‬ ‫ليال يوسفی‬ ‫برويم سر اصل مطلب‪ ،‬بر سر دردی که‬ ‫اين روزھا کابوس زندگی ميليونھا کودک‬ ‫از کشور سوريه شده است‪ .‬جنگ و‬ ‫اثرات مخربش و خشونتھای حاصل از آن‬ ‫چيزی نيست که با آتش بس و صلح‬ ‫بسرعت از ميان برود‪ .‬اما سخنم بر روی‬ ‫خشونت ھای بی صدايی است که‬ ‫سالھاست برای کودکان فرياد ميزنيم‪.‬‬ ‫می خواھم زندگی يک از آنھا را دنبال‬ ‫کنم؛ از زير باران بمب و موشک نجات‬ ‫پيدا کرده است‪ .‬شانس آورده که ھمه‬ ‫خانواده زنده ھستند و در کنار ھم‪ .‬بخت با‬ ‫آنھا ياری می کند و از مرز ھم می گذرند‬ ‫و بجای رفتن به کمپھا‪ ،‬به کالنشھری می‬ ‫رسند‪ .‬اين کالنشھر در کشور ھمسايه‬ ‫آنھا ترکيه قرار دارد‪ .‬جايی برای زندگی‬ ‫پيدا می کنند‪ .‬تعداد افراد خانواده زيادا‬ ‫ست‪ .‬اقال شش يا ھفت بچه قد و نيم‬ ‫ھستند‪ .‬مردان و پسران شغلی مثل خياطی‬ ‫يا کار در کارگاھی پيدا کردند‪ .‬اين واقعا‬ ‫ايده آل ست! اما زنان و دختران خانواده‬ ‫چه می شوند؟ آنھا ناموس ھستند و حق‬ ‫خروج از خانه را ندارند‪ .‬آنھا نمی توانند‬ ‫کار کنند‪ .‬از جامعه ای مذھب زده و‬ ‫تفکری مرد ساالر به آوارگی افتادند‪ .‬راه‬ ‫دوری را طی نکردند‪ .‬دوباره گرفتار اين‬ ‫تفکر ھستند اين بار در يک کشور غريبه‬ ‫که ناسيوناليستم اسالمی ھر روز به‬ ‫زندگی آنھا با رفتارھای زشت تلنگر می‬ ‫زند مواجه شدند‪ ،‬دختر شانزده ساله‬ ‫خانواده نمی تواند به زبان جديد درس را‬ ‫شروع کند‪ .‬نمی تواند با کسی ارتباط‬ ‫بگيرد‪ .‬از طرفی )نان خور( اضافه ھم‬ ‫محسوب می شود‪ .‬خانواده با او با خشونت‬

‫ د ن ‬ ‫يک زن ھستم! يک زن مسلمان! من بايد‬ ‫شکر گزار باشم که در جنگ نمرده ام! و‬ ‫به اين دليل بايد در خدمت خدا باشم‪ .‬اما‬ ‫من فکر ميکنم که چيزھای ديگری را ھم‬ ‫دوست دارم‪ .‬اما گفتنش ھميشه گناه است‪.‬‬ ‫روزی که از ھم جدا می شديم‪ .‬ھمديگر‬ ‫را در آغوش گرفتيم‪ .‬مرا بوسيد و دستش‬ ‫را به موھايم کشيد و گفت‪ :‬شما در کالس‬ ‫موسيقی به ما خيلی چيزھا ياد داديد‪ .‬کاش‬ ‫که ھميشه ادامه داشت‪ .‬من ديگر شما را‬ ‫نمی بينم‪ .‬اما از خنده ھای شما و موھای‬ ‫باز و لباسھای راحت و دلخواھت لذت‬ ‫بردم‪ .‬فھميدم که می شود طور ديگری‬ ‫زندگی کرد و آزاد بود‪ .‬شايد يک روزی‬ ‫منھم بتوانم خودم تصميم بگيرم‪ .‬آن وقت‬ ‫ھمه چيز فرق خواھد کرد‪ .‬مگر نه؟*‬

‫رفتار می کنند‪ ،‬حتی برادرھای کوچک‬ ‫تر او حق دارند به او دستور بدھند‪ .‬اما او‬ ‫سراپا پر از شور نوجوانی و عشق و‬ ‫کنجکاوی است‪.‬‬ ‫شبی در خانه‪ ،‬مادر به پدر شکايت می‬ ‫برد‪ :‬دختر مدام در اينترنت است‪.‬‬ ‫روسری ھای رنگی می بندد و خودش را‬ ‫آراسته می کند‪ .‬بلند می خندد و می خواھد‬ ‫از خانه بيرون برود‪ .‬پدر احساس خطر‬ ‫می کند‪ .‬برای حبس و در بند کشيدن‬ ‫بيشتر چه می تواند بکند‪.‬‬ ‫کتک ھم جوابگو نيست‪ .‬به اين نتيجه می‬ ‫رسند‪ ،‬چه اسارتی بھتر از مکتب قرآن‬ ‫برای دخترک‪ .‬آنجا مدام زير نظر خواھد‬ ‫بود‪ .‬وقت ورود موبايل و وسايل ارتباطی‬ ‫را می گيرند و در آنجا با وجود کامپيوتر از صفحه فيسبوک کودکان مقدمند‬ ‫فقط به بعضی صفحات و سايتھا دسترسی ديدن کنيد‪ ،‬عضو اين صفحه بشويد‬ ‫و با آن ھمکاری کنيد‪ .‬اخبار‪،‬‬ ‫دارند‪ .‬حق مالقات ھفته ای يک بار است‪.‬‬ ‫مقاالت‪ ،‬عکس و ھر اطالعی از‬ ‫حتی با خانواده اش ھم رابطه اش قطع‬ ‫وضعيت کودکان را دراين صفحه‬ ‫می شود‪ .‬به او لباس و غذا و جای خواب‬ ‫منتشر کنيد‬ ‫مناسب می دھند‪ ،‬تنھا چيزی که از او می‬ ‫خواھند حفظ کردن قرآن است‪ ،‬شش )‪(Kodakan moghadamand‬‬ ‫ساعت در روز‪.‬‬ ‫حبس جديد آغاز می شود‪ .‬با آغوش باز‬ ‫اين دختران بی پناه را برای بردگی‬ ‫دبير نھاد کودکان مقدمند‬ ‫اسالمی و در خدمت تفکر ضد زن و‬ ‫کريم شامحمدی‬ ‫کودک می پذيرند‪ .‬دخترک را به آنجا می ‪karimshamohammadi@yahoo.se‬‬ ‫تماس با نھاد کودکان مقدمند‬ ‫سپارند و حتی سراغی از او ھم نمی‬ ‫‪barnenforst@hotmail.com‬‬ ‫گيرند‪.‬‬ ‫‪Tel: 0046-702468454‬‬ ‫دخترک برايم تعريف کرد که کسی چشم‬ ‫‪Fax: 0046-706199054‬‬ ‫ديدن او را ندارد و گاھی دلش می‬ ‫‪Address: Barnen Först‬‬ ‫‪Box 48‬‬ ‫خواسته که واقعا به خانه باز گردد‪.‬‬ ‫‪151 21 Södertälje Sweden‬‬ ‫خواھش کرده و سعی کرده با خانواده اش‬ ‫سردبيرنشريه فارسى‬ ‫ارتباطی بگيرد‪ .‬اما آنھا او را پس زدند‪.‬‬ ‫سيامک بھاری‬ ‫می گويد‪ :‬زندگی ام در شھر خودمان حلب‬ ‫‪siabahari@yahoo.com‬‬ ‫در سوريه چنين نبود‪ .‬آنجا آزاد تر بودم‪.‬‬ ‫نشريه فارسى ماھانه منتشر ميشود و در‬ ‫به من می گفت که دلم ميخواھد ساعتھا‬ ‫سايت كودكان مقدمند قابل دسترس است‪.‬‬ ‫برقصم‪ ،‬دوست دارم کالس موسيقی بيايم‪.‬‬ ‫‪www.barnenforst.com‬‬ ‫دوست دارم آواز بخوانم‪ .‬اما نميتوانم‪ ،‬من‬


‫‪٣٠‬‬

‫شماره ‪١٢٥‬‬

‫ د ن ‬

‫خواستھای فوری جنبش دفاع از حقوق کودکان‬ ‫نھاد کودکان مقدمند به منظور تسھيل پيشروی و متشكل ش دن ھ رچ ه ب ي ش ت ر ج ن ب ش دف اع از‬ ‫حقوق کودکان و احقاق حقوق کودک مفاد زير را بعنوان خواستھای فوری و حداقل جن ب ش دف اع‬ ‫از حقوق کودکان در ايران اعالم ميدارد‪:‬‬ ‫‪١‬ــ تضمين و تامين امکانات رفاھی‪ ،‬آموزشی‪ ،‬بھداشتی و درمانی کودکان برابر آخرين استانداردھای جھانی‬ ‫بوسيله دولت‪ .‬دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان‬ ‫را‪ ،‬در باالترين سطح ممکن‪ ،‬تضمين کند و کمک ھزينه ھای الزم و خدمات رايگان پزشکی و آموزشی و‬ ‫فرھنگی را مستقل از وضعيت خانوادگی کودکان و نوجوانان تامين کند‪.‬‬ ‫‪٢‬ــ ايجاد مھد کودک ھای مجھز و مدرن به منظور برخورداری ھمه کودکان از يک محيط زنده و خالق تربيتی‬ ‫و اجتماعی‪ ،‬مستقل از شرايط خانوداگی ‪.‬‬ ‫‪٣‬ــ تضمين حقوق برابر برای ھمه کودکان صرفنظر از محل تولد‪ ،‬انتساب به مليت يا مذاھب مختلف‪ .‬ممنوعيت‬ ‫ھرنوع تبعيض عليه کودکان دختر و پسر‪ ،‬مھاجر و غير مھاجر و کودکانی که داخل يا خارج ازدواج بدنيا آمده‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫‪٤‬ــ ممنوعيت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان‬ ‫‪٥‬ــ لغو کليه قوانين قصاص و اعدام درمورد کودکان‪ ،‬ممنوعيت نگھداری کودکان در زندان‪ .‬ايجاد مراکز‬ ‫بازآموزی با امکانات رفاھی‪ ،‬آموزشی و پرورشی مدرن ھمراه با کمک ھای مؤثر پزشکی و روانپزشکی برای‬ ‫نوجوانان بزھکاربا ھدف بازگرداندن زندگی شايسته به آنان‪.‬‬ ‫‪۶‬ــ ممنوعيت حجاب کودکان!‬ ‫‪٧‬ــ کودک مذھب ندارد‪ .‬کودکان بايد از ھر نوع دست اندازی مادی و معنوی مذاھب و نھادھای مذھبی مصون‬ ‫باشند‪ .‬جلب افراد زير شانزده سال به فرقه ھای مذھبی و مراسم و اماکن مذھبی ممنوع است‪.‬‬ ‫‪٨‬ــ ممنوعيت دخالت مذھب در آموزش و پرورش و لغو فوری تبعيض و تمايز در ھمه عرصه ھا و سطوح‬ ‫آموزشی ميان دختر و پسر‪ .‬مختلط شدن مدارس در ھمه سطوح تحصيلی‬ ‫‪٩‬ــ مقابله قاطع قانونی با استفاده جنسی از کودکان‪ ،‬حتی تحت نام ازدواج‪ ،‬جرم سنگين جنايی محسوب ميشود‪.‬‬ ‫رابطه جنسی افراد بزرگسال با افراد زير ‪ ١٨‬سال‪ ،‬ولو با رضايت آنھا‪ ،‬ممنوع است و جرم محسوب ميشود ‪.‬‬ ‫‪١٠‬ــ ممنوعيت ھر نوع آزار کودکان در خانواده‪ ،‬مدارس و موسسات آموزشی و در سطح جامعه بطور کلی‪.‬‬ ‫ممنوعيت اکيد تنبيه بدنی‪ .‬ممنوعيت فشار و آزار روانی و ارعاب کودکان‪.‬‬ ‫‪١١‬ــ ممنوعيت بخدمت گرفتن کودکان در نھادھای نظامی‪ ،‬انتظامی و امنيتی‪.‬‬ ‫اين مطالبات فوری جنبش انسانی دفاع از حقوق کودکان در ايران و خواستھای حداقل و عاجل برای رھانيدن‬ ‫کودکان از محروميت و بيحقوقی و دست درازی مذھب و مقابله با کودک آزاری سيستماتيک توسط جمھوری‬ ‫اسالمی است‪ .‬نھاد "کودکان مقدمند" ھمه انسانھايی که قلبشان برای حقوق کودک ميطپد و کليه تشکلھا و‬ ‫نھادھای مدافع حقوق کودک را بمبارزه برای تحقق اين خواستھا فراميخواند‪.‬‬

‫برپايی يک دنيای بھتر برای کودکان ممکن است‪ ،‬به نھاد کودکان مقدمند بپيونديد!‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.