752

Page 1

No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VIII


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VII


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VI


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

V


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

D


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

C


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

156


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

155


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

154


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

153


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

152


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

151


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

150


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

149


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

148


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سوپ سیب زمینی و ژامبون‬ ‫وجود ژامبون در این سوپ ساده طعم بی نظیری به غذای ما می دهد ‪.‬‬

‫آماده سازی‪ 2 :‬ساعت‬

‫آماده سازی ‪ 20 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 25 :‬دقیقه‬ ‫موردمصرف ‪ :‬پیش غذا‬

‫مواد الزم ‪ :‬برای ‪ 4‬نفر‬ ‫گوشت گوسفندی (از گوشت گوساله هم میتوان استفاده كرد )‬ ‫‪ 400‬گرم‬ ‫‪ 500‬گرم‬ ‫تره ساطوری شده ‬ ‫نصف پیمانه‬ ‫لوبیا سفید (میتونید از لوبیا قرمز هم استفاده كنید )‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫پیاز متوسط و خرد شد ه‬ ‫به میزان الزم‬ ‫گرد لیمو ‬ ‫به میزان الزم‬ ‫ک‬ ‫نم ‬ ‫به میزان الزم‬ ‫فلفل قرمز ‬ ‫به میزان الزم‬ ‫زردچوب ه‬ ‫به میزان الزم‬ ‫ن‬ ‫روغ ‬ ‫به میزان الزم‬ ‫زعفران(دلخواه )‬ ‫‪ 3‬عدد‬ ‫سیب زمینی (برای سرخ كردن و تزیین )‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫ی‬ ‫گوجه فرنگ ‬

‫کرفس تکه شده ‬ ‫پیاز کامال خرد شد ه‬ ‫ژامبون گوشت تکه و پخته شده ‬ ‫ب‬ ‫آ ‬ ‫سیب زمینی پوست کنده و خرد شد ه‬ ‫عصاره مرغ ‬ ‫ک‬ ‫نم ‬ ‫فلفل سیاه ‬ ‫کر ه‬ ‫آر د‬

‫مواد الزم برای ‪ 8‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 3/1‬پیاله‬ ‫‪ 3/1‬پیاله‬ ‫‪ 4/3‬پیاله‬ ‫‪ 3‬و ‪ 4/1‬لیوان‬ ‫‪ 3‬و ‪ 2/1‬فنجان‬ ‫‪ 2‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 2/1‬قاشق چای خوری‬ ‫‪ 1‬قاشق چای خوری‬ ‫‪ 5‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 5‬قاشق غذا خوری‬

‫‪ 2‬فنجان‬ ‫شیر ‬ ‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫‪ -1‬سیب زمینی ها‪ ،‬کرفس‪ ،‬پیاز‪ ،‬ژامبون و آب را در یک قابلمه ترکیب کنید‪ .‬بعد آن ها را‬ ‫بجوش بیاورید و با دمای بیش از متوسط آنها را حرارت بدهید تا زمانی که سیب زمینی ها‬ ‫پخته شوند (حدود ‪ 10‬الی ‪ 15‬دقیقه) سپس نمک و فلفل را در آبگوشت مرغ هم بزنید‪.‬‬

‫‪ -2‬در یک تابه جدا با حرارت رو به کم کره را ذوب کنید و با آرد بوسیله چنگال هم بزنید‬ ‫و اجازه بدهید کمی حرارت ببینند و پیوسته آن را هم بزنید حدود ‪ 1‬دقیقه تا تیره بشوند‪ ،‬به‬ ‫آرامی با شیر هم بزنید که تا شیر یک جا نریزید تا توده ای نشود‪ ،‬به هم زدن حدود ‪ 4‬الی ‪5‬‬ ‫دقیقه با حرارت رو به پایین ادامه بدهید تا مواد تیره شوند‪.‬‬ ‫‪ -3‬مخلوط شیر را در قابلمه هم بزنید و سوپ را بپزید ‪ ،‬و سریعا غذا را سرو کنید و لذت‬ ‫ببرید‪.‬‬

‫خورش تره در كردستان استفاده میشود و طعمی بسیار لذیذ دارد به طوری كه میتوان آن را‬ ‫رقیبی برای خورش قرمه سبزی دانست‪.‬این خورش در سایر مناطق كشور هم استفاده میشود‬ ‫كه دستور پخت كمی متفاوت دارد‪.‬در زیر دستور اصلی پخت این خورش ارائه شده است‪.‬‬ ‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫در ظرفی مناسب كمی روغن ریخته و پیاز خرد شده را در آن كمی تفت میدهیم به طوری كه‬ ‫نیمه طالیی شود‪.‬گوشت را به پیاز اضافه میكنیم‪.‬بعد از خدود ‪ 5‬دقیقه زردچوبه و لوبیا سفید‬ ‫را به آن اضافه میكنیم(دقت كنید لوبیا را از شب قبل خیس كنید و آب آن را دو بار عوض‬ ‫كنید)‪.‬پس از كمی تفت دادن حدود نیم لیتر آب به آن اضافه میكنیم و اجازه میدهیم آب‬ ‫جوش بیاید‪.‬زیر شعله را كم كرده و اجازه میدهیم خوب بپزد‪.‬‬ ‫در تابه ای جداگانه كمی روغن میریزیم و تره و جعفری ساطوری شده را به آن اضافه میكنیم‬ ‫و حدود ‪ 10‬دقیقه تفت میدهیم ‪.‬وقتی گوشت پخت تره سرخ شده رو به اون اضافه میكنیم‬ ‫و نمك میزنیم‪.‬در ‪ 5‬دقیقه آخر گرد لیمو یا ‪ 4‬عدد لیمو عمانی رو به خورش اضافه میكنیم‪.‬و‬ ‫بعد از یك ربع زیر خورش رو خاموش میكنیم‪.‬سیب زمینی رو خاللی كرده و سرخ میكنیم و‬ ‫گوجه فرنگی رو هم خرد كرده و سرخ میكنیم و به عنوان تزیین روی غذا میریزیم میتونید‬ ‫زعفران اب كرده هم به خورش اضافه كنید و اگر ترشیش مناسب نبود كمی ابغوره یا ابلیمو‬ ‫بهش اضافه كنید‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

145


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

144


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

143


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

142


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

140


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

139


‫‪138‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪647.521.9591‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪647.521.9591‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

137


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

136


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

135


‫‪134‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫سعی میکنید خود را به هر دری بزنید تا به یک هدف کوچک‬ ‫برسید شاید این راه حل درستی نباشد و بجای آن بهتر بود که‬ ‫بر سر یک کار می ماندید و آنقدر استقامت به خرج میدادید تا‬ ‫پیروز شوید‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫وفا مجوی ز کس ور سخن نمی‌شنوی به هرزه طالب سیمرغ و‬ ‫کیمیا می‌باش‬ ‫مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ ولی معاشر رندان پارسا می‌باش‬ ‫تعبیر‪:‬در زندگی‪ ،‬مشکالت فراوان است‪ .‬سعی کن با صداقت به دوستان خود کمک کنی تا در هنگام‬ ‫سختی به کمک تو بشتابند‪ .‬ریا و کینه را از خود دور کن و بیهوده در طلب خواسته های محال و‬ ‫دست نیافتنی خود را به زحمت نینداز‪ .‬به خدا و کمک او اطمینان داشته باش‪.‬‬

‫شما این طور فکر می کنید که یکی از همکاران یا آشنایان‬ ‫را خیلی خوب می شناسید ولی الزم است که در این رابطه‬ ‫تجدیدنظر کنید‪ .‬در واقع این شخص به دلیل حسادت نمی تواند‬ ‫خوشحالی و موفقیت شما را ببینید‪ .‬ولی این منصفانه نیست‬ ‫چون شما برای به دست آودن هر چیزی سخت تالش می کنید و‬ ‫به ندرت چیزی را به آسانی به دست می آورید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب که وضع مهر و‬ ‫وفا نیست روی زیبا را‬ ‫در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ سرود زهره به رقص آورد مسیحا را‬ ‫تعبیر‪:‬غرور و تکبر را در زندگی از خود بران و با دوستان و آشنایان مهربان باش و در هنگام بی نیازی‬ ‫و آسایش به فکر سختی و مشقت زندگی دیگران هم باش‪ .‬با مهربانی و دوستی و با یاری دیگران می‬ ‫توانی زندگی راحتی داشته باشی‪ .‬با مردم متکبر و خودپسند همنشینی نکن‪.‬‬

‫اسفند‬

‫دی‬ ‫در مراحل بعدی زندگی تان افرادی که از شما قدرتمندترند‬ ‫وارد زندگی تان می‌شوند و شما را تحت فشار قرار می‌دهند‬ ‫که از حق خود بگذرید‪ .‬شما باید به این موضوع توجه کنید‪،‬‬ ‫اما این اتفاق موقعی پیش می‌آید که شما عضو یک گروه یا‬ ‫سازمان اجتماعی جدید شده‌اید‪ .‬جای تعجب نیست که وقتی‬ ‫دوستان‌تان خودشان را تغییر می‌دهند‪ ،‬پس شما هم دنیای خود‬ ‫را تغییر خواهید دهید‪ .‬مبارزه و تقال برای حفظ کردن چیزهایی‬ ‫که برایتان مناسب نیستند می‌تواند آنقدر خسته‌تان کند که وقتی‬ ‫برای مسائل مهم تر نیاز به انرژی دارید نتوانید کاری بکنید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬زاهد چو از نماز تو کاری نمی‌رود هم مستی شبانه و راز و نیاز من حافظ ز گریه سوخت‬ ‫بگو حالش ای صبا با شاه دوست پرور دشمن گداز من تعبیر‪:‬این غم و اندوه و رنج‪ ،‬روزی به پایان‬ ‫می رسد‪ .‬به شرط آنکه بدانی نقاط ضعف تو در چه بوده است‪ .‬عوامل بازدارنده و شکست خود را‬ ‫بشناس‪ .‬با فریب کاری و ریا‪ ،‬هیچکس به مقصود خود نمی رسد‪ .‬بهتر است که صادقانه به اراده ی‬ ‫خود و کمک خداوند ایمان داشته باشی‬

‫دیگران را خوب درک می کنید و دوست دارید مصالحه کنید‪.‬‬ ‫اگر با یکی از همکاران مشکل دارید زمان خوبی برای رفع‬ ‫اختالف است‪.‬اگر برای کسی زحمت کشیده اید وقتی از شما‬ ‫قدردانی کند خوشحال می شوید‪ .‬کسی به شما پیشنها میکند تا‬ ‫در پروژه ای مشارکت نمایی پیش از پذیرفتن باید به خوبی آن‬ ‫را مطالعه و بررسی نمایی مشارکت اگر بر مبنای آگاهی و تفاهم‬ ‫باشد نتایج درخشانی را در بر خواهد داشت‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم خرقه از سر به‬ ‫درآورد و به شکرانه بسوخت ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی که نخفتیم شب و شمع به افسانه‬ ‫بسوخت‬ ‫تعبیر‪:‬از انجام کاری نادم و پشیمان هستی و خود را سرزنش می کنی‪ .‬با اعتماد به نفس و مشورت با‬ ‫دوستان بر مشکل خود فائق خواهی آمد‪ .‬در انجام کارت تردید و دودلی را رها کن‪.‬‬

‫‪DJ ARDY‬‬

‫‪647.704.9189‬‬


‫‪133‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬ ‫امروز گفتگو با دیگران شما را به جاهایی می‌کشاند که خودتان‬ ‫اص ً‬ ‫ال انتظارش را ندارید‪ ،‬ولی باید دوست داشته باشید که‬ ‫پایتان را از مرزهای خود فراتر بگذارید‪ .‬از نظر تئوری این کار‬ ‫باید برایتان آسان باشد‪ ،‬چراکه شما همیشه از ایده‌های جدید‬ ‫استقبال می‌کنید‪ ،‬ولی حاال وقتی که می‌بینید با موقعیت جدید‬ ‫خود آشنایی ندارید احساس ترس می‌کنید‪ .‬شما باید خودتان‬ ‫را به این جریان بسپارید‪ ،‬اگر بخواهید مقاومت کنید اوضاع‬ ‫بدترمی‌شود‪.‬‬

‫مهر‬ ‫امروز شما از نظر ذهنی بسیار رمانتیک بوده و می خواهید با‬ ‫افرادی که خوش مشرب هستند اطراف خود را پر کنید‪.‬در حال‬ ‫حاضر مشتاق افراد یا چیزهایی که برای تان ناخوشایند و غیر‬ ‫جذاب اند نیستید‪.‬این بسیار عالی است که برای چند ساعتی‬ ‫دنیای کوچک خود را تعطیل کنید ولی اطمینان حاصل کنید‬ ‫که پس از آن دوباره به روی زمین و زندگی عادی باز خواهید‬ ‫گشت‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬این تقواام تمام که با شاهدان شهر ناز و کرشمه بر سر‬ ‫منبر نمی‌کنم حافظ جناب پیر مغان جای دولت است من ترک خاک بوسی این در نمی‌کنم‬

‫حافظ‪ :‬در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند حافظ این خرقه که داری تو‬ ‫ببینی فردا که چه زنار ز زیرش به دغا بگشایند تعبیر‪:‬گرفتار رنج و مصیبتی شده ای‪ ،‬اما نا امید نباش‪.‬‬ ‫پایان هر شب سیاه سپیدی روز است‪ .‬دعا و نیایش به درگاه خدا به قلب تو آرامش می بخشد و به تو تعبیر‪:‬ثابت قدم و استوار هستی و در راه عشق و محبت می توان به تو اعتماد کرد‪ .‬اهل حیله و مکر‬ ‫نیستی و همین تو را محبوب اطرافیان می سازد‪ .‬مراقب حسودان باش تا با توکل به خداوند و خلق و‬ ‫کمک می کند تا بهتر تصمیم بگیری‪ .‬امیدوار باش‪.‬‬ ‫خوی نیکوی خود موفق و پیروز شوی‪.‬‬

‫شهریور‬

‫آبان‬

‫هنوز اختالف عقیده با دیگران برای تان مشکل ساز است‪.‬‬ ‫هیچ کس تنها به بدی های تان فکر نمی کند‪.‬بنابراین می توانید‬ ‫با دقت به کارهای تان فکر کنید و نقشه ها و طرح ها را اجرا‬ ‫کنید‪.‬همه چیز به خوبی پیش می رود و می توانید به مرحله‬ ‫بعدی بروید‪ .‬دوستیها را باید آزمایش کرد تا میزان صداقت و یا‬ ‫عدم صداقت در آنها آشکار شود این برنامه شامل همه می شود‬ ‫حتی ما که باید در عمل آزمایش شویم‪.‬‬

‫شما لطافتی را که در سابق برای انجام کارهایتان داشته‌اید را‬ ‫از دست داده‌اید به همین دلیل باعث شده است که اطرافیان‬ ‫تان کمی‌از شما دلخور شوند و از شما دوری کنند‪ .‬بین‬ ‫صحبت‌هایتان و رفتارهایتان تعادلی را برقرار سازید‪ ،‬در حال‬ ‫حاضر صحبت‌هایی که از زبان شما جاری می‌شود با رفتارهایتان‬ ‫تفاوت‌های بسیاری دارد‪ .‬تا تعادل کامل تان را حفظ نکرده اید‬ ‫صحبتی را بر زبان نرانید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت مرغ خوشخوان‬ ‫طرب از برگ گل سوری کرد‬

‫حافظ‪ :‬چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی‬ ‫کشم از چرخ فلک چون بر حافظ خویشش نگذاری باری ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک‬

‫حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد‬

‫تعبیر‪:‬اراده ای قوی و محکم داری و همین برای تو کافی است‪ .‬در مواقع سختی ثابت قدم و با اراده‬ ‫هستی‪ .‬اخالص و صداقت به همراه اراده ی محکم‪ ،‬راه گشای تو خواهد بود‪ .‬مطمئن باش که به‬ ‫مقصود خود می رسی هرچند که گاهی مشکالت‪ ،‬راه تو را سد کنند‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬بخت و اقبال مساعد با تو همراه است‪ .‬از طعنه ی دشمنان نترس و به کار خود ایمان داشته‬ ‫باش‪ .‬غرور و تکبر را رها کن که تو را از رسیدن به مقصود باز می دارد‪.‬‬


‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫همچنان شرایط برای شما مساعد خواهد بود‪ .‬میتوانید هر روز‬ ‫منتظر موفقیتهای جدیدتری باشید که گویی تمامی ندارد فقط‬ ‫باید طوری عمل کرد که از مسیر درست منحرف نشوید‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان باشد که مرغ وصل کند‬ ‫قصد دام ما‬ ‫دریای اخضر فلک و کشتی هالل هستند غرق نعمت حاجی قوام ما‬

‫خرداد‬ ‫شما احساس می‌کنید که برای تغییرات احساسی جدید کام ً‬ ‫ال‬ ‫آمادگی دارید‪ ،‬اما باید تا موقعی که کسی به کمکتان نیامده است‬ ‫صبر کنید‪ .‬امروز ضعف‌ها و سستی‌هایتان خودشان را نشان‬ ‫داده‌اند و باید با بیشتر کار کردن آنها را بپوشانید‪ .‬اگر تصمیم‬ ‫بگیرید که احساسات خود را سرکوب کنید‪ ،‬فرصت بزرگی‬ ‫نصیب‌تان می‌شود که بیشترین تغییر در زندگی‌تان را به همراه‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬بس گل شکفته می‌شود این باغ را ولی کس بی بالی خار نچیده‌ست از او گلی حافظ مدار امید‬ ‫فرج از مدار چرخ دارد هزار عیب و ندارد تفضلی‬

‫تعبیر‪:‬به زودی به آرزوی خود خواهی رسید‪ .‬عشق و محبت و دوستی با مردم را فراموش نکن‪ .‬با‬ ‫عشق و محبت می توانی سختی ها را از بین ببری و بر مشکالت چیره شوی‪ .‬غم ایام را هیچ بدان‬ ‫زیرا همیشگی و پایدار نیست‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬هرگز بدون رنج و زحمت به جایی نخواهی رسید‪ .‬بنابراین بهتر است که کار و کوشش کنی تا به‬ ‫مقصود برسی‪ .‬زندگی همیشه بر وفق مراد نمی چرخد‪ .‬باید صبر و تحمل کرد و رنج و زحمت ها را به‬ ‫شادی و سرور تبدیل کرد‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫تیر‬

‫از آنجا که تصمیم گرفته ای به هر قیمتی شده در اینکار موفق‬ ‫گردید پس جای درنگ نیست باید از تمام انرژی و توان خود‬ ‫استفاده کرد و ضمنا از خداوند منان خواست که پیروزی شما را‬ ‫تضمین کند‪.‬‬

‫یک نفر رفتار عجیبی دارد و تنها با این کار می خواهد حس‬ ‫کنجکاوی شما را برانگیزد‪ .‬با شعوری که دارید می توانید‬ ‫شرایط را کنترل کنید‪ .‬در مورد مسائل عشقی الزم نیست با‬ ‫سیاست رفتار کنید‪ .‬جالب است که بدون این که گامی به جلو‬ ‫بردارید اتفاق بعدی را حس بزنید‪ .‬یک ابتکار تازه و یا یک‬ ‫پیشنهاد جدید میتواند این حالت یکنواخت را از بین برده و شور‬ ‫حال تازه ای را به کارها بدهد هر از چندگاه باید حس تازه ای‬ ‫را به زندگی تزریق کرد‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان‬ ‫بود ار واقف منزل باشی‬ ‫حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد صید آن شاهد مطبوع‬ ‫شمایل باشی‬

‫حافظ‪ :‬با محتسبم عیب مگویید که او نیز پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است‬

‫تعبیر‪:‬لحظات گرانبهای عمر را بیهوده به هدر نده‪ .‬عاقالنه به خود و اهدافت بیندیش و از مشورت با‬ ‫دیگران خودداری نکن‪ .‬غفلت و بی فکری‪ ،‬تو را از رسیدن به مقصود دور می کند‪ .‬از مشکالت و‬ ‫نامالیمات راه گالیه نکن‪ .‬اگر نقشه ای درست و بر اساس عقل و تدبر داشته باشی‪ ،‬هیچ چیز مانع تو تعبیر‪:‬ایام به کام تو است و به آرزوهای خود خواهی رسید اما چشم بصیرت را باز کن تا شادکامی و‬ ‫سرور تو دائمی و همیشگی باشد‪.‬‬ ‫نخواهد شد‪ .‬در انتخاب دوستان و همنشینان‪ ،‬دقت بیشتری کن‪.‬‬ ‫حافظ منشین بی می و معشوق زمانی کایام گل و یاسمن و عید صیام است‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

131


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

130


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

129


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

128


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

127


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

126


‫‪125‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چرا غذا در هواپیما مزه دیگری می‌دهد؟‬ ‫هنگامی که غذاها را باالی ابرها‬ ‫مزه می کنید‪ ،‬حس همیشگی شما‬ ‫از مزه ها گویا دیگر وجود ندارد!‬ ‫ما در اینجا قصد داریم بررسی‬ ‫کنیم که چرا این اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫خطوط هوایی سرگرم امتحان راه‬ ‫هایی هستند تا اشتها و عادتهای‬ ‫خوراکی ما را در پرواز به حالت‬ ‫عادی برگردانند!‬ ‫_____________________________‬

‫اگر شما فکر می کنید محصوالت شرکتهای‬ ‫غذایی خطوط هوایی زیادی شیرین است و‬ ‫یا اشتها را کور می کند‪ ،‬لزوما اشکال از آنها‬ ‫نیست‪ .‬اساسا شما حس طبیعی از مزه ها را در‬ ‫دروازه خروج فرودگاه جا می گذارید‪ .‬وقتی‬ ‫شما سوار هواپیما می شوید و هزاران متر به‬ ‫سمت باال صعود می کنید‪ ،‬طعم همه چیز از‬ ‫یک پسته گرفته تا یک دانه برنج به صورت‬ ‫های گوناگونی تغییر می کند‪ .‬اما چرا؟‬

‫افتد و سطح رطوبت درون کابین کاهش می‬ ‫یابد‪ .‬در ارتفاع حدود ‪ ۹‬کیلومتری (‪۳۰۰۰۰‬‬ ‫فوتی)‪ ،‬رطوبت داخل کابین به کمتر از ‪۱۲‬‬ ‫درصد می رسد که از رطوبت اغلب صحراها‬ ‫نیز کمتر است‪.‬‬ ‫بر اساس مطالعاتی که توسط موسسه‬ ‫«فرانهوفر» آلمان به سفارش شرکت‬ ‫هواپیمایی لوفتانزای این کشور انجام شده‪،‬‬ ‫ترکیب خشکی و فشار کمتر هوا حساسیت‬ ‫غده ­های چشایی شما را حدود ‪ ۳۰‬درصد‬ ‫کاهش می دهد‪ .‬برای بررسی این پدیده‪،‬‬ ‫محققان یک آزمایشگاه ویژه را در شرایطی‬ ‫به کار گرفتند که رطوبت را از هوا می مکید‪،‬‬ ‫فشار هوا را مشابه ارتفاع ‪ ۱۰.۶‬کیلومتری‬ ‫(‪ ۳۵۰۰۰‬فوتی) کاهش می داد و در عین‬ ‫حال صداهایی مانند هواپیما را ساطع می‬ ‫کرد‪ .‬این آزمایشگاه حتی برای شبیه سازی‬ ‫دقیق تر وضعیت صرف وعده غذایی در‬

‫تنها دو حس شوری و شیرینی را در شرایط‬ ‫پرواز از دست می دهیم‪ .‬ترشی‪ ،‬تلخی و سایر‬ ‫طعم ها تقریبا بدون تغییر باقی ماند‪ .‬اما این‬ ‫تغییر تنها مربوط به­ غده­ های چشایی نیست‪،‬‬ ‫حدود ‪ ۸۰‬درصد از تصوری که افراد راجع به‬

‫در ارتفاع چند هزار متری‪ ،‬دو حس چشایی‬ ‫و بویایی اولین چیزهایی هستند که ناپدید‬ ‫می شوند‪ .‬طعم‪ ،‬ترکیبی از این دو حس است‬ ‫و درک ما از طعم شوری و شیرینی در زمانی‬ ‫که درون یک کابین هواپیما هستیم‪ ،‬محدود‬ ‫می شود‪« .‬چارلز اسپنس» مدرس روانشناسی‬ ‫تجربی در دانشگاه آکسفورد می گوید‪« :‬غذا‬ ‫و نوشیدنی در هوا نسبت به روی زمین واقعا‬ ‫مزه متفاوتی دارد‪ .‬دالیل زیادی برای این‬ ‫پدیده وجود دارد‪ :‬نبود رطوبت‪ ،‬فشار کمتر‬ ‫هوا و صدای هواپیما»‪.‬‬ ‫خشکی و فشار پایین‬ ‫هنگامی که درون یک هواپیما قدم می‬ ‫گذارید‪ ،‬هوای درون کابین ابتدا احساس‬ ‫بویایی تان را تحت تاثیر قرار می دهد‪ .‬سپس‬ ‫با زیاد شدن ارتفاع هواپیما‪ ،‬فشار هوا می‬

‫هواپیما‪ ،‬صندلی ها را نیز دچار لرزش می‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫جالب است که این مطالعه نشان داد که ما‬

‫مزه دارند‪ ،‬در حقیقت از بو ناشی می شود‪.‬‬ ‫ما برای بویایی نیاز داریم که موکوس بینی‬ ‫مان تبخیر شود‪ ،‬اما در یک کابین دارای‬ ‫هوای خشک‪ ،‬گیرنده های بویایی به درستی‬ ‫عمل نمی کنند و اثر این اتفاق در بی مزه‬ ‫شدن غذاها خود را نشان می دهد‪ .‬نتیجه این‬ ‫تحقیق این بود که خطوط هوایی بایستی با‬ ‫نمک دار کردن و فلفل دار کردن غذاها بیش‬ ‫از حالتی که در رستوران های روی زمین‬ ‫انجام می گیرد‪ ،‬غذاهای خود را ارائه دهند‪.‬‬ ‫در حالی که ممکن است شما تا اینجای متن‬ ‫تصور کرده باشید که طعم غذا تنها از دهان‬ ‫و بینی شما ناشی می شود‪ ،‬اما جالب است‬ ‫بدانید که روانشناسان امروزه دریافته اند که‬ ‫گوش های شما نیز می توانند در این موضوع‬ ‫ِ‬ ‫افراد‬ ‫نقش آفرین باشند‪ .‬یک مطالعه نشان داد‬ ‫در حال گوش دادن به صدا های بلند پس‬ ‫زمینه‪ ،‬غذاها را کم نمک تر و کم شیرینی تر‬

‫از حالت عادی حس می کنند‪ .‬عالوه بر آن‪،‬‬ ‫برای کسانی که با صداهای بلند احاطه شده‬ ‫بودند‪ ،‬به طور غیر منتظره ای غذا ترد تر به‬ ‫نظر می رسید‪ .‬صدای بلند پس زمینه هواپیما‬ ‫که حدود ‪ ۸۵‬دسی بل است‪ ،‬همه مزه ها را‬ ‫به یک اندازه تحت تاثیر قرار نمی دهد‪ .‬برای‬ ‫مثال‪ ،‬چاشنی هایی مانند هل‪ ،‬آبلیمو و فلفل‬ ‫کاری در آسمان مزه ای شدیدتر و تندتر از‬ ‫نمک و یا شکر دارند‪(.‬در مقایسه با شرایط‬ ‫روی زمین)‬ ‫دستور پخت های تولید انبوه‬ ‫برای یکسان سازی مزه غذاها در پرواز نسبت‬ ‫به روی زمین‪ ،‬تنها شرایط درون کابین نیست‬ ‫که باید در نظر گرفته شود‪ .‬تهیه و سرو‬ ‫غذاهای خوشمزه برای چند صد نفر در باالی‬ ‫ابرها‪ ،‬یک کار آسان به شمار نمی رود‪ .‬به‬ ‫دلیل رعایت استانداردهای ایمنی غذایی‪،‬‬ ‫تمام غذاهای یک پرواز باید روی زمین پخته‬ ‫شود‪ .‬جایی که غذا پخته‪ ،‬خنک‪ ،‬یخچالی و‬ ‫بسته بندی شده‪ ،‬روی کیفیت غذای سرو شده‬ ‫تاثیر می گذارد‪ .‬برای بازگرمایش غذا درون‬ ‫هواپیما‪ ،‬به دالیل ایمنی‪ ،‬تقریبا تمام خطوط‬ ‫هوایی از اجاق های بادی استفاده می کنند‬ ‫که هوای داغ و خشک را روی غذا می وزد‪.‬‬ ‫استفاده از مایکروویوها و شعله های باز در‬ ‫پرواز مجاز نیست‪.‬‬ ‫خطوط هوایی در حال حاضر سرگرم امتحان‬ ‫شیوه هایی برای پخت و بسته بندی و‬ ‫بازگرمایش غذاها هستند که کمترین اثر را‬ ‫بر روی مزه آن ها داشته باشد‪ .‬این شرکت‬ ‫ها‪ ،‬همچنین آزمایشاتی را با امتحان کردن‬ ‫غذاها در محیط های تحت فشار و یا روی‬ ‫فضاپیماهای واقعی آغاز کرده اند تا چیزی‬ ‫که مسافران تجربه می کنند را باز تولید کنند‪.‬‬ ‫هر چند این تحقیقات و آزمایشات در مراحل‬ ‫ابتدایی خود قرار دارند‪ ،‬اما شاید در آینده با‬ ‫شرایطی مواجه شویم که غذاها در پرواز‪ ،‬به‬ ‫همان اندازه که روی زمین خوشمزه اند‪ ،‬در‬ ‫دهان مان مزه کنند‪------------- .‬‬


‫‪124‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جراحی های‬ ‫الغری‪ :‬آیا برای‬ ‫شما مناسب است؟‬ ‫اگر شاخص حجم بدن شما‬ ‫(‪ 40 )BMI‬یا باالتر از آن است—‬ ‫این یعنی ‪ 50‬کیلو اضافه وزن‬ ‫برای آقایون و ‪ 35‬کیلو اضافه‬ ‫وزن برای خانم ها—شما به طور‬ ‫جدی چاق خوانده می‌شوید و‬ ‫می توانید جراحی‌های الغری را‬ ‫انجام دهید‪.‬‬ ‫_______________________________‬

‫این جراحی‌ها برای افرادی که شاخص حجم‬ ‫بدنشان بین ‪ 35‬تا ‪ 40‬است و از عوارض و‬ ‫مشکالت ناشی از چاقی رنج می برند هم می تواند‬ ‫مناسب باشد‪ .‬برای این افراد‪ ،‬احتمال مرگ ناشی‬ ‫از انجام ندادن جراحی خیلی بیشتر از عوارض‬ ‫ناشی از انجام دادن آن است‪.‬‬ ‫به خاطر داشته باشید که مثل سایر درمان‌های‬ ‫مربوط به چاقی‪ ،‬نتیجه عمل ممکن است در افراد‬ ‫مختلف متفاوت باشد‪ .‬در اکثر موارد‪ ،‬بیماران‬ ‫باید ثابت کنند که تالششان برای پایین آوردن وزن‬ ‫موثر نبوده است‪ .‬برای ارزیابی توانایی و قابلیت‬ ‫واکنش شما به الغری و کاهش وزن و تغییر در‬ ‫تصویر بدن‪ ،‬نیاز به بررسی‌های روانشانسی است‪.‬‬ ‫بیماران باید انگیزه ای قوی برای این عمل داشته‬ ‫باشند و از مشکالت مربوط به رژیم‌غذایی‪ ،‬ورزش‬ ‫و رهنمون‌های دارویی که بعد از عمل باید رعایت‬ ‫کنند‪ ،‬مطلع باشند‪ .‬همچنین تحقیقاتی نیز برای‬ ‫تشخیص وضعیت سالمت قلب و هورمون‌های‬ ‫شما انجام می گیرد‪ .‬مشاوره غذایی نیز از الزامات‬ ‫قبل از جراحی است‪.‬‬ ‫سوالهای زیر به شما کمک میکند که ببینید آیا‬ ‫جراحی الغری می تواند برای شما مناسب باشد‬ ‫یا خیر‪:‬‬ ‫آیا تا به حال سعی کرده‌اید که از طریق‬ ‫⦁ ‬ ‫روش های مرسوم برای الغری‪ ،‬کمک کنید‪ :‬مثل‬ ‫رژیم‌های غذایی کنترل کننده کالری‌های مصرفی‪،‬‬ ‫مشاوره تغذیه‪ ،‬ورزش و‪...‬؟‬ ‫آیا به خوبی از روند عمل و تاثیرات‬ ‫⦁ ‬ ‫درمانی آن مطلع هستید؟‬ ‫آیا به جدیت تصمیم گرفته‌اید که‬ ‫⦁ ‬ ‫وزنتان را پایین بیاورید و وضعیت سالمتیتان را‬ ‫بهبود بخشید؟‬ ‫آیا می‌دانید که ممکن است شیوه‬ ‫⦁ ‬ ‫زندگیتان بعد از عمل به طور کل تغییر کند؟‬ ‫آیا از مشکالت و عوارض خاص این‬ ‫⦁ ‬ ‫جراحی‌ها مثل محدودیت های شدید رژیمی باخبر‬ ‫هستید و می‌دانید که ممکن است جراحی روی‬ ‫شما جواب ندهد؟‬ ‫آیا می توانید مراقبت‌های پزشکی پس‬ ‫⦁ ‬ ‫از عمل را تا آخر عمر دنبال کنید؟‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

123


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

122


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

121


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫استاد عالقه‌ام را ديد و به عـمو پيشنهاد‬ ‫داد به طور رايگان به من آمـوزش دهد‪.‬‬ ‫عمو موافق نبود و مي‌گفت اين كارها مال‬ ‫بچه پولدارهاست و كساني مثـل مـن بـايد‬ ‫دنـبال شغل‌هايي باشند كه بشـود از آن پول‬ ‫در آورد‪ .‬عمو مي‌گفت با عشـق‪ ،‬دو تـا‬ ‫قـرص نـان هم دست آدم نمـي‌دهـند‪ .‬امـا‬ ‫من اصرار كردم‌‪ .‬در آغاز فـقط هفـته‌اي‬ ‫يك روز‪ ،‬مشق مي‌گرفتم‌‪ .‬استاد مقداري‬ ‫قلم مو و رنگ و كاغذ هم به مـن داده بود‪.‬‬ ‫پس‌انداز دستمزدهاي لوله كشـي‌ام هم بود‬ ‫كه استفاده مي‌كردم و شـب‌هـا تـا جـايـي‬ ‫كـه چـشـم‌هايم را مي‌توانستم باز نگه دارم‌‪،‬‬ ‫تمرين مي‌كردم‌‪ .‬فقط موقع نقاشي بود‬ ‫كه مرگ مادرم‌‪ ،‬آرزوهـاي بـربـاد رفتـه‌ي‬ ‫زيـبا و بـدبختي بـرادرها و پـدرم از يـادم‬ ‫مـي‌رفت‌‪ .‬سبك نفـس مـي‌كشـيدم‌‪ .‬من‬ ‫در همين لحظه‌ها واقع ًا زندگي مي‌كردم‬ ‫و اميد و روشني را در آغـوش مي‌گرفتم‌‪.‬‬ ‫عمو نگذاشت بروم هنـرستان‪ .‬ديپلـم فنـي‬ ‫گـرفتـم‌‪ .‬خـدمت سربازي بودم كه عمو فوت‬ ‫شد‪ .‬پيش پدرم برگشتم كه روز به روز بيشتر‬ ‫و بيشتر در منجالب فرو مي‌رفت و شرم‬ ‫مي‌كردم به او به عنوان پدر فكر كنم‌‪ .‬با دو‪،‬‬ ‫سه تا از هم خـدمتي‌ها خانه‌اي كوچك گرفتم‬ ‫و تمام وقـت‌ام را گـذاشـتـم روي نـقـاشـي‬ ‫و نـگارگـري‌‪ .‬اسـتاد خـيلي كمك‌ام كرد و‬ ‫هميشه مثل يك پدر مهربان مراقب‌ام بود‪.‬‬ ‫با كمك‌هاي او و حمايت‌هايش آرام آرام‬ ‫توانستم سري توي سرها در بياورم و دو تا‬ ‫نمايشگاه ترتيب دهم‌‪ .‬عمو حق داشت‌‪ .‬از‬

‫اين راه نمي‌شد پول در آورد‪ .‬البته ناني در‬ ‫مـي‌آمد ولي در حد بخور و نمير‪ ،‬كه من به آن‬ ‫راضـي بودم‌‪ .‬براي‌ام اهميت نداشت سال به‬ ‫سال نمي‌توانم لباس بخرم يا غذاي آنچناني‬ ‫بخورم‌‪ .‬همين كه مي‌توانستم قلم مـو و رنگ‬ ‫بخرم و چهار تا سفـارش بگيـرم‌‪ ،‬براي‌ام‬ ‫كـفايـت مـي‌كرد‪ .‬دوست نـداشـتم كـپي‬ ‫كاري كنم‌‪ .‬مـي‌توانسـتـم كـارهــاي ساده‌اي‬ ‫بگيرم و دستمزد به نسبت قابل مالحظه‌اي‌‪.‬‬ ‫امـا مـن نمي‌خواستم‌‪ ،‬فـقـط وقـتـي خـالقيت‬ ‫داشتم لذت مي‌بردم و از آن هـمه رنج و‬ ‫درد دور مــي‌شـدم‌‪ .‬روزگـــار مـي‌گـذشـت‌‪.‬‬ ‫با كمك اســتـاد و در كـنــار شـاگـردان او‬ ‫تـصـاوير كـتابـي را تهـيه كردم و چـند تـا‬ ‫از كارهايم هم پـوستـر شد‪ .‬سه سال و نيم‬ ‫پيش توي نمايشگاه دوست‌ام نگار را ديدم‌‪.‬‬ ‫دختر خاله‌اش بود‪ .‬قب ً‬ ‫ال دو‪ ،‬سه بار ديگر در‬ ‫جمع‌هاي دوستانه به او برخورده بودم اما‬ ‫آن روز اولين باري بود كه با او هم صـحبت‬ ‫شـدم و ديـدم برخالف ظاهر مغـرورش‌‪،‬‬ ‫چه دختر مهربان و اميدواري است‌‪ .‬نگار‬ ‫از آن تيپ جوان‌هايي بود كه فكر مي‌كنند‬ ‫مي‌توانند دنيا را تغيير دهند و براي هـمه‌ي‬ ‫مردم شـادي ايجاد كنند‪ .‬در كنار او براي‬ ‫اولين بار فكر ازدواج به سرم افتاد‪ ،‬به اينكه‬ ‫صاحب زندگي شوم و مثل مـردهاي عـادي‬ ‫خـانواده داشته باشـم و مسـئوليت آن را تقبل‬ ‫كنم‌‪ .‬بعد از مدت‌ها بي‌بهره بودن از چنين‬ ‫نعمتي حتي فكر كردن به زندگي مشترك و‬ ‫رفتن به خانه‌اي كـه كـسي با عشق و محبت‬ ‫انتظار آدم را مـي‌كـشد‪ ،‬حس خوبي را‬

‫به قلب‌ام هديه مـي‌كـرد‪ .‬امـا صـرف ايـن‬ ‫احـســاس‌‪ ،‬نمـي‌توانست تصميـم مـرا بـراي‬ ‫ازدواج قطـعي كـند‪ .‬بـايد موضوع را از‬ ‫جهات مخـتلف مـي‌ديدم‌‪ .‬البـته به عـشق‬ ‫خودم مطمـئن بـودم و به اينـكه تمام سعي‌ام‬ ‫را بـراي خـوشبخـتي و شادي هر دو نفرمان‬ ‫صـرف خـواهم نمود‪ .‬اما زندگي به جز نيـت‬ ‫خـير و تالش به چيزهاي ديگري هم نيـاز‬ ‫داشـت‌‪ .‬آيـا تالش من يك زندگي مـعـمـولـي‬ ‫را مـي‌سـاخـت‌؟ و نـگــار مي‌توانست با‬ ‫درآمد ناچيزم سر كند و رنج نكـشد‪ .‬آيا‬ ‫خانواده‌ام را مي‌پذيرفت و اطرافيان‌اش‬ ‫اجازه مي‌دادند با من ازدواج كنـد و هـزار‬ ‫سـؤال بـي‌جواب ديگر كه گـاهي مـرا‬ ‫مـي‌ترساند و زماني اميدوارم مي‌كردند‪.‬‬ ‫ايمان واسطه شد و با بزرگترها حرف زد‪.‬‬ ‫گفته بود همه جوره سالمت مرا تـضميـن‬ ‫مـي‌كنـد‪ .‬اينكه اهل هيچ چيزي نيـستـم و‬ ‫جـان‌ام را بـراي خـانـواده‌ام مـي‌دهم‌‪ .‬نگار‬ ‫خيلي سختي كشيد تا آنها رضـايت دادند و‬ ‫ما توانستيم نامزد شويم‌‪ .‬خيلـي خـوشـحال‬ ‫بـودم‌‪ .‬روزهـايـي را مي‌گذراندم كه مطمئن‬ ‫هستم تا آخر عمرم هـرگـز تـكرار نخواهند‬ ‫شد‪ .‬عشق‌ام با شـناخت بيـشتر نگـار‪،‬‬ ‫عميق‌تر و زيباتر مـي‌شـد‪ .‬هـر دو كـار‬ ‫مـي‌كـرديـم تــا زنـدگـي‌مـان را بـسـازيـم امـا‬ ‫هـرچه مـي‌دويـديم‌‪ ،‬نمي‌شد‪ .‬نمي‌خواستيم‬ ‫از والـديـن‌اش كـمـك بـگـيريـم‌‪ .‬نـامزدم‬ ‫نمـي‌گـذاشت به كارهاي متفرقه بپردازم‌‪.‬‬ ‫مي‌گفت مي‌خواهد تكيه‌گاهم باشد و باعث‬ ‫پيشرفت‌ام‌‪ ،‬نه مانعي براي آن‌‪ .‬اما مگر‬

‫نگارگري و نقاشي چقدر خواهان دارد؟ دور‬ ‫از چشم‌اش در يكي دو مدرسه كالس‌هاي‬ ‫آزاد هنر گرفتم‌‪ .‬گاهي ماشين ايـمـان را‬ ‫قـرض مـي‌كـردم و شـب‌هـا مـسافركشي‬ ‫مـي‌كردم‌‪ .‬اما نمي‌شد‪ .‬يعني دلـم نمـي‌آمـد‬ ‫گـل نازنين‌ام را در سختي ببينـم‌‪ .‬مـن‬ ‫بـچـه‌ي رنـج بـودم بـراي‌ام مسئـلـه‌اي نـبود‬ ‫سـه ساعت راه بروم تا به محـل كـارم برسم‬ ‫اما نگار نمي‌توانست‌‪ .‬نمـي‌گـفت نمي‌خواهد‬ ‫با من به حاشيه‌ي شهريار بيايد‪ .‬اتفاق ًا جوري‬ ‫برنامه‌ريزي مي‌كرد كه به مترو برسد و بتواند‬ ‫سر وقت از اداره برگردد و كارهاي خانه را‬ ‫انجام دهـد ولي من دل‌ام مي‌سوخت‌‪ .‬لياقت‬ ‫او خيـلي بيشـتر از اينها بود‪ .‬دو سال نامزد‬ ‫بوديم اما باالخره به اين نتيجه رسيديم كه‬ ‫ازدواج‌مـان اشـتباه اسـت‌‪ .‬عشق من فقط‬ ‫باعث ناكامي و توقف پيشرفت‌هاي نگار‬ ‫مي‌شد و من نمي‌خواستم نقش يك ديوار‬ ‫بتوني را در سرنوشت او ايفا كنم و روزي را‬ ‫ببيـنم كـه با نفرت از آشنايي‌مان حرف بزند‪.‬‬ ‫با غم جـدا شـديـم‌‪ .‬من به گوشه‌ي خـانه‌ي‬ ‫مـجردي مـشـترك‌ام پناه بردم و والـدين‬ ‫نگار‪ ،‬او را به سفر اروپا فرستادند تا كنار‬ ‫خواهرش آب و هوايي عوض كند‪ .‬با اينـكه‬ ‫خـودم او را رانـده‌ام امـا خـيلي منتـظرش‬ ‫هـستم‌‪ .‬منتظر اينكه فقط يك بار ديگر‬ ‫صداي‌اش را بشنوم و بي‌آنكه بگويم چـقدر‬ ‫دوست‌اش دارم يا از تنهايي چه مـي‌كشم‬ ‫فقـط مثل يك دوست معمولي بپرسم‌‪:‬‬ ‫«حالت چطور است‌؟»‬


‫‪118‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫به تويي که تا ابد عاشق‌ات مي‌مانم‬ ‫براي بار هزارم در طي يـك‬ ‫ساعت گـذشتـه به صفـحـه‌ي‬ ‫مـوبـايل‌ام نگـاه مـي‌كنم‌‪.‬‬ ‫مـي‌ترسـم زنگ زده يا پيامك فـرستاده باشـد‬ ‫و مـن متوجه نشده باشم‌‪ .‬اصـ ً‬ ‫ال دوسـت‬ ‫ندارم منتظر نگه‌اش دارم‌‪ .‬چون طعم تلخ‬ ‫انتظار را مي‌شناسم‌‪ .‬شايد هم به اين دليل‬ ‫كه خيلي دوست‌اش دارم‌‪ ،‬بيـشتر از آنچه‬ ‫بتـوانـد تصورش را بكند‪ .‬همكـارم بدون‬ ‫آنكه دست‌اش را از روي كـاغذ بـردارد‪،‬‬ ‫زيرچـشمي نگاهي به من مـي‌انـدازد كـه‬ ‫يعـنـي‌‪« :‬واقـع ًا ديـوانـه شده‌اي‌!» اما من‬ ‫جواب‌اش را نمي‌دهم‌‪ .‬با دسـت‌هاي لرزان‬ ‫بر مي‌گردم سركارم‌‪ .‬قلـم مو را محكم‬ ‫فشار مي‌دهم تا لرزش دسـت‌ام كـل اثـر‬ ‫را كه بيـشـتر از دو ماه روي‌اش وقـــت‬ ‫گـذاشـتـه‌ام‌‪ ،‬خـراب نكند‪.‬‬ ‫كمي كار مي‌كنم‌‪ .‬گلدان و گل را سايه‬ ‫مـي‌زنـم‌‪ .‬جان مي‌گيرد‪ .‬ناخودآ گاه به ياد‬ ‫نگـار مـي‌افتـم‌‪ .‬اگـر االن اينجا بود با چه‬ ‫عشقـي از كـارم تعريف مي‌كرد‪ .‬اما نگار‬ ‫اينجا نيست و نخواهد بود‪ .‬جاي خالي‬ ‫او و حـلـقه‌ي نـامزدي‌مان تا ابد مثل‬ ‫يك حفـره‌ي سياه بزرگ در منظومه‌ي‬ ‫شمسي قلـب مـن باقـي خواهد ماند‪.‬‬ ‫بدتر از همه اينـكـه مـن مـسبـب ايجـاد‬ ‫ايـن چاه ويل تـرسـناك هسـتم و خودم‌‪،‬‬ ‫او را راندم و باعث اين جدايي شدم‌‪.‬‬ ‫جـدايي‌اي كه معنايي جز مرگ ندارد‪.‬‬ ‫امـا افسـوس كه در افق زندگي مشترك‬ ‫را چارهي ديـگـري ديـده نمـي‌شـد‪.‬‬ ‫لـطـف ًا مسخـره‌ام نكـنيـد و با نـگـاه‬ ‫متعجب هم خـيره نـشويد‪ .‬من اولين‬ ‫عاشق دنيا نيستم كـه مـجبـور به‬ ‫سخت‌ترين انتخاب دنيا مـي‌شـوم و‬ ‫بيـن داشـتن عـشق‌ام و ديدن خوشبختي‬ ‫او‪ ،‬دومي را انتخاب مي‌كنم و قطع ًا‬ ‫آخري‌اش هم نخواهم بود‪ .‬اما اي‬ ‫كاش بداند‪ ،‬هرچقدر هم به ظاهر به‬ ‫همه بگـويم خوب‌ام و ماللي ندار ‌م‬ ‫و با شرايط جـديد كنـار آمده‌ام در‬ ‫حال خفه شدن از دوري‌اش هسـتم و‬ ‫نـبودن را به هزار سال بـودن بـدون او‬ ‫تـرجيح مي‌دهم‌‪ .‬گريه مـي‌كرد مـوقع‬ ‫پـس دادن حـلقه و من كه داشتم‬ ‫از درون منفجر مي‌شدم‌‪ ،‬به سختي‬ ‫خـودم را نگه داشته بودم تا فرو نريزم‌‪.‬‬ ‫كـافي بود فقط يك لحظه كنترل‌ام‬ ‫را از دسـت بـدهـم‌‪ .‬در آن صـورت‬ ‫ديـگـر نـمي‌توانستـم تصـميمي را‬ ‫كـه هفته‌ها و مـاه‌هـا دربـاره‌اش فكـر‬ ‫كـرده بودم و به صحت‌اش اطمينان‬ ‫داشتم عملي كنم‌‪ .‬آن وقت چي مي‌شد؟‬

‫نگار مي‌خنديد‪ ،‬وسط آن همـه اشـك‪ ،‬و‬ ‫لبخندي به زيبايي گل سرخ صورت مثل‬ ‫ماه‌اش را مي‌پوشاند‪ .‬امـا آيـا ايـن خـنده‬ ‫مي‌توانست ادامه پيدا كند؟ آيا من حق‬ ‫داشتم جواني‌‪ ،‬شادابي و آن همـه اميد را از‬ ‫دختـري به اين خوبي بگـيرم‌؟ نگـار مـن‌!‬ ‫كاش اين قدر عزيز نبودي‌‪ .‬آن وقت شايد‬ ‫سرنوشت من و تو و عشق ديوانه‌وارمان به‬ ‫شكل ديگري رقم مـي‌خـورد‪ .‬اگـر ايـن‬ ‫همـه تحسين‌ات نمـي‌كردم‌‪ ،‬مي‌گذاشتم تا‬ ‫سرنوشت مان به هم گره بخورد و من و تـو‬ ‫هـم بشويم يكي از اين صدها ميليون زوجـي‬ ‫كه كنار هم‌اند اما همديگر را نمـي‌بيـننـد‬ ‫و از آن عشق اوليه فقط خاطره‌اي دور و‬ ‫مبهم مثل فيـلمـي سينـمـايـي كـه زماني در‬ ‫خنكاي خــواب آلـودهي سـالـنـي خـلـوت‬ ‫بــه تـماشـاي‌اش نشسـته‌اند‪ ،‬باقي بماند‪.‬‬ ‫اما تـو‪ ،‬آنـقدر عـزيزي كه عطر عشق‌ات تا‬ ‫همـيشه در قـلـب‌ام تازه و خوش خواهد‬ ‫بـود و رنـگ و بـوي يـكنواختي نخواهد‬ ‫گـرفـت‌‪ .‬درست مثل گل‌هاي شمعداني روي‬ ‫قلـمدان‌هـاي قديمـي كـه با وجود پوسته‬ ‫پـوسته شدن قـاب‌شـان نوعي از زيـبايي و‬ ‫متانت را القا مي‌كنند كه هيچ كجاي ديگر‬ ‫نمي‌شود‪ ،‬يافت‌‪ .‬بيشتر از سه سال بود كه‬

‫انتظارم را مي‌كشيدي‌‪ .‬حرفي نمـي‌زدي‌‪.‬‬ ‫گـله و شكايتي هم نداشتي اما مـن مـي‌ديدم‬ ‫كـه جواني‌ات چقدر سريع مـي‌گـذرد‪.‬‬ ‫مـي‌گـويم جواني‌«ات‌» و از جـواني خـودم‬ ‫حـرفي نمي‌زنم چون من هيچ وقت جوان‬ ‫نبوده‌ام‌‪ .‬حتي در كودكي هـم بـار پيري و‬ ‫كهنسالي را روي قلب‌ام احـساس مـي‌كـردم‌‪.‬‬ ‫پنـجمـين فـرزنـد خانواده‌ي هشت نفره‌ي‌مان‬ ‫بودم و آشنا با صـحنه‌هـاي منقل و وافور‪،‬‬ ‫چيزهايي كه اميدوارم هيچ وقت هيچ‬ ‫بچه‌اي در زنـدگـي‌اش نبـينـد و نشـناسـد‪.‬‬ ‫اولـيـن خاطره‌هاي‌ام نشئگي پدر است و‬ ‫پذيرايي مـا از دوسـتان شـبيـه او‪ .‬كي خرج‬ ‫مان را مـي‌داد؟ معلوم است ديگر‪ ،‬مادرم‬ ‫كه در كـارخـانه‌اي كار مي‌كرد و صبح به‬ ‫صبح موقع رفتن به همه‌ي ما مي‌سپرد كه‬ ‫طرف مـواد نـرويـم‌‪ .‬او زحـمـت مـي‌كـشيد‬ ‫و امـيدوار بـود مـا روزگـار بهـتري داشته‬ ‫باشـيم‌‪ .‬اما مگر در آن محيط آلوده مي‌شد‬ ‫سالم ماند؟‬ ‫بـرادر بـزرگ‌ام مـصطـفـي تـازه اول‬ ‫دبيـرستـان بـود كـه آلـوده شـد و افـتاد به‬ ‫كـارهاي خالف‪ .‬براي دوستان بابا جنس‬ ‫جـا به جـا مـي‌كـرد و گـاهي براي رد گم‬ ‫كـردن ما را هـم با خود مي‌برد‪ .‬خواهرم زيبا‬

‫دختر درسخوان و سر به زيري بود‪ ،‬با وجـود‬ ‫آن هـمه گـرفتـاري هميشه معدل عـالي‬ ‫مي‌آورد و آرزو داشت دكتر بشود‪ .‬اما وقتي‬ ‫مـامـان فـهميـد مصـطفـي چـه كـارهـايي‬ ‫مـي‌كند‪ ،‬از ترس درگير شدن خــواهـر‬ ‫چــهــارده سـالـه‌ام بـا ايــن كثافتكاري‌ها او‬ ‫را شوهر داد‪ .‬چشـم‌هاي نجيب و غمگين‬ ‫زيبا را در لباس عروس و زير آن تور سفيد‬ ‫هيچ وقت از ياد نمي‌برم‌‪ .‬خـواهرم هـيچ‬ ‫وقـت نتـوانست به روياي پـوشـيدن روپـوش‬ ‫پزشـكي و معالجه‌ي بيماران برسد‪.‬‬ ‫دامـاد كه از هـمكارهـاي مـادر بود‪ ،‬زندگـي‬ ‫ساده‌اي بـراي‌اش درسـت كرد‪ .‬دست كم‬ ‫زيبا از آن فضاي دودآلود و كثيف رهـا شـد‪.‬‬ ‫خيـال مـامـان كه از عاقبت او راحـت شـد‪،‬‬ ‫افـتـاد دنـبـال تـرك دادن مصـطفي‌‪ .‬يـك بار‪،‬‬ ‫دوبار‪ ،‬سه بار‪ ...‬هر كـاري كـه به فكرش‬ ‫مي‌رسيد يا ديگران توصيه مي‌كردند‪ ،‬انجام‬ ‫مي‌داد‪ .‬حتي براي او زن گـرفت به اميد اينكه‬ ‫سر به راه شود و تـرك كنـد‪ .‬امـا زن بيچـاره‬ ‫هم كاري از دسـت‌اش بـرنـيامد و آخر سر‬ ‫با بخشيدن تمـام حـق و حقـوق اش طـالق‬ ‫گرفت و رفـت‌‪ .‬پدر و برادرم درست مثل يك‬ ‫مركز آلـودگي و عفونت‪ ،‬ميكروب‌هاي خود‬ ‫را به جـان مـن و بقـيه مي‌ريختند‪ .‬راهنمايي‬ ‫بودم كه سعيد هم گرفتار شد و مادرمان‬ ‫كه از زور كار كردن زياد آرتروز شديد‬ ‫گرفته بود‪ ،‬نتوانست اين بدبختي را‬ ‫تاب بياورد و عمرش را داد به شما‪.‬‬ ‫كام ً‬ ‫ال بي‌پشت و پناه شـده بـوديـم‌‪ .‬هـر‬ ‫كـدام از عـمـوهـايم سـرپرستي يكي از‬ ‫ما ـ يعني من و دو برادر كـوچكترم ـ‬ ‫را قبول كردند‪ .‬مي‌پرسيد پدر چـه كـار‬ ‫كـرد‪ ،‬مخـالفـتي نداشت‌؟ بايد بگـويم‬ ‫اتفـاق ًا خيـلي خوشحال بود كه سه نان‬ ‫خور از سر سفره‌اش كم مي‌شود‪ .‬او و دو‬ ‫بـرادرم براي خـودشان يك باند توزيع‬ ‫راه انـداخـته بـودنـد و هـر از چـند‬ ‫گاهي بازداشـت مـي‌شـدنـد و در زنـدان‬ ‫تـرك مـي‌كـردند و دوباره‌‪ ...‬شانس‬ ‫آوردم عمو تابستـان‌ها مرا با خود به‬ ‫سركار مي‌برد تا لـوله‌كـشي ياد بگيـرم‪.‬‬ ‫از ايـن حـرفه بدم نمي‌آمد‪ .‬تا آن روزي‬ ‫كه تركيدگي لوله‪ ،‬ما را بـه منـزل اسـتاد‬ ‫كشـانـد‪ .‬به خانه‌هاي زيـادي رفـته بـودم‬ ‫ولـي وقـتـي پا در آن ساختمان گذاشتم‌‪،‬‬ ‫حس كردم روي زمين نيسـتم‌‪ .‬تمام‬ ‫ديوارها پر بود از تابلوهاي مينـياتور‪.‬‬ ‫پيـرمرد عمـري را به نگارگري گـذرانده‬ ‫بود و از دستان هنرمندش رنگ و‬ ‫اميـد و مـهربانـي جاري مي‌شد‪ .‬بايد‬ ‫كف حـمام و آشپزخـانه را مي‌كنديم‌‪.‬‬ ‫كارمان چند روزي طول كشيد و من در‬ ‫هر فرصتي كـه پيش مي‌آمد‪ ،‬مي‌ايستادم‬ ‫و تابلوها را نـگاه مي‌كردم‌‪ .‬هيچ وقت‬ ‫چنين چيزهاي زيبايي نديده بودم‌‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

117


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

116


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دستگيري عامل تجاوز جنسي به‬ ‫‪ 102‬دختر‬ ‫يک دزد معتاد انگليسي در حالي که روي‬ ‫مبل خانه اي بعد از شکستن در آن خانه در‬ ‫نيمه شب‪ ،‬به خواب رفته بود‪ ،‬توسط پليس‬ ‫دستگير شد‪ .‬به گزارش پليس استافوردشير‬ ‫انگليس‪ ،‬اسکات تينسلي که در پرونده هاي‬ ‫پليس يک دزد و متخلف سابقه دار است‪،‬‬ ‫در نيمه هاي شب وقتي که احساس گرسنگي‬ ‫مي کند در يک خانه را مي شکند‪ ،‬وارد خانه‬ ‫شده و گاز را براي پختن غذايي روشن مي‬ ‫کند اما به دليل اينکه بسيار در مصرف مواد‬ ‫مخدر زياده روي کرده بود‪ ،‬قبل از سرقت و‬ ‫خوردن هر گونه غذايي‪ ،‬روي مبل خانه به‬ ‫خواب مي رود‪.‬‬ ‫صبح روز بعد زماني که صاحبخانه حيرت‬ ‫زده او را روي مبل خانه اش مي بيند فورا با‬ ‫پليس تماس مي گيرد‪ .‬اين مجرم ‪ 38‬ساله که‬ ‫دزد و متجاوزي سابقه دار است‪ ،‬در پرونده‬ ‫هاي پليس متهم به ‪ 102‬مورد تجاوز جنسي‬ ‫به دختران جوان و ‪ 41‬مورد سرقت است‪.‬‬ ‫او هفته گذشته براي آخرين تجاوزش که‬ ‫محکوميت آن به مدت ‪ 40‬ماه بود‪ ،‬از زندان‬ ‫آزاد شده بود‪ .‬مامور پليس «نيگل دالي»‬ ‫گفت‪ :‬او آنقدر گيج و تحت تاثير مواد مخدر‬ ‫بود که قبل از هرگونه دزدي روي مبل آن خانه‬ ‫به خواب رفته بود‪ .‬او نيمه هاي شب به حريم‬

‫شخصي خانواده اي با فرزنداني کوچک‬ ‫وارد شده بود‪ .‬او در حالت‬ ‫گيجي خيلي راحت در‬ ‫خانه اي را شکسته و قصد‬ ‫داشت تا براي خودش‬ ‫غذايي درست کند! وي‬ ‫افزود‪ :‬او همچنين در طول‬ ‫اقامت خود در آن خانه‪،‬‬ ‫چندين سرنگ تزريق‬ ‫مواد را نيز در اطراف‬ ‫خانه رها کرده بود و اين‬ ‫در حالي است که احتمال‬ ‫دسترسي کودکان خردسال‬ ‫خانه به اين سرنگها تاثير‬

‫بسيار بدي روي آينده آنها دارد‪ .‬والدين اين‬ ‫کودکان از اين اتفاق بسيار ناراحت هستند‬ ‫و خواستار محاکمه اين مجرم به دليل تجاوز‬ ‫به حريم شخصي شان و نا امني بوجود امده‬ ‫هستند‪ .‬اين مجرم بايد در دادگاه محاکمه‬ ‫شود و حکم او بايد حداقل ‪ 10‬سال زندان‬ ‫باشد چرا که او فردي بسيار خطرناک است‪.‬‬ ‫با اين حال‪ ،‬دادگاه انگليس اين مجرم را‬ ‫پس از محاکمه با اين توجيه که او در لحظه‬ ‫دستگيري‪ ،‬سرقتي را انجام نداده و چيزي‬ ‫از خانه مذکور بيرون نبرده بود‪ ،‬از اتهامات‬ ‫وارده‪ ،‬تبرئه کرد و او بار ديگر آزاد شد‪.‬‬

‫رستورانی مخصوص آدم های‬ ‫خوشگل و خوشتیپ‬ ‫تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه می‬ ‫شود که وارد یک رستوران شد‪ ،‬همه غذایی‬ ‫را آزمایش کرد و سپس بدون آنکه پول‬ ‫بدهید و فقط به خاطر تیپ خوب و زیبایی‬ ‫صورتتان همه چیز مجانی تمام شود؟ اگر‬ ‫دوست دارید این مورد را یک بار امتحان‬ ‫کنید باید سری به چین بزنید‪.‬‬ ‫در محله کره ای ها واقع در ژنگژو چین‬ ‫رستورانی افتتاح شده است که به افراد خوش‬ ‫تیپ و خوش صورت غذای مجانی می دهد‬ ‫البته این حالت قوانینی هم دارد‪ .‬شما باید جز‬ ‫‪ 5‬نفر خوش گل ترین افرادی باشید که در‬ ‫رستوران هستند‪.‬‬ ‫داوران این رستوران گروهی از جراحان‬ ‫پالستیک هستند که افراد خوش چهره را‬ ‫انتخاب می کنند‪ .‬پس از انتخاب شدن‬ ‫بهترین چهره‪ ،‬دکترها بهترین غذا را برای‬ ‫زیباتر شدن چهره شخص برگزیده پیشنهاد می‬ ‫دهند‪.‬‬ ‫این قانون باعث شده است تا افراد زیادی‬ ‫به این رستوران مراجعه کنند و امتیاز زیبایی‬ ‫خود را بسنجند و شاید شانس خوردن یک‬ ‫غذای رایگان را هم داشته باشند‪ .‬البته برخی‬ ‫نیز با دریافت امتیازهای کم از رستوران‬ ‫بیرون رفته و خشم خود را به گونه ای تخلیه‬ ‫کرده اند‪.‬‬


‫‪113‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بفرمایید سس مورچه!!!‬

‫ابتکار عجیب برای ترغیب مشتریان به خوردن غذا!‬

‫مردم کلمبیا هر سال بين ماه‌هاي آوريل و ژوئن مورچه ها را مي‌گيرند و پس از پختن آنها‬ ‫اين ماده را به‌عنوان سس براي چيپس سيب‌زميني استفاده مي‌كنند!!!‬ ‫اين غذا يا سس ‪ Culonas‬نام دارد‪ .‬فروشنده‌ها نيز مورچه‌ها را داخل كيسه‌هاي دربسته‌اي‬ ‫ريخته و آنها را براي تهيه اين سس به دیگران مي‌فروشند‪.‬‬

‫رستوران های ژاپنی برای ترغیب مشتریانی که از ویترین به درون رستوران ها نگاه می کنند‪،‬‬ ‫ماکت هایی از جنس پالستیک و شبیه به غذاهای موجود در منوی رستوان خود را در درون‬

‫علت جدایی کریس رونالدو از نامزدش‬ ‫مجله کوریه دومانا گزارشی در مورد زندگی خانوادگی کریستیانو رونالدو منتشر کرده است که‬ ‫در آن علت جدایی ایرنا شیک از نامزدش کریس رونالدو عنوان شده است‪.‬‬ ‫براساس آنچه این نشریه عنوان کرده دعواهای سال گذشته مادر و خواهر بازیکن سال جهان‬ ‫با نامزدش عامل ترک وی توسط همسرش بوده است‪ .‬به خصوص که مادرش در برخی‬ ‫محافل حتی به صورت مشخص عنوان کرده «ایرنا» همسر خوبی برای پسرش نخواهد بود‪.‬‬ ‫بازیکن ‪ 29‬ساله نیز تحت تاثیر حرف‌های مادر از نامزد خود حمایت نکرده و به جانبداری‬ ‫از خانواده‌اش پرداخته است‪ .‬به همین دلیل این زوج فعال از هم جدا زندگی می‌کنند‪.‬‬ ‫به همین دلیل بود که هفته گذشته در مراسم بالون دور یا انتخابات بهترین‌های جهان در سال‬ ‫‪ 2014‬فیفا‪ ،‬بازیکن رئال تنها حضور یافت‪ .‬البته از طرف خانواده ایرنا در آن موقع عنوان‬ ‫شد که به علت مشغله کاری فرضت نکرده است که در مراسم زوریخ حضور یابد‪.‬‬

‫ویترین قرار می دهند تا با وسوسه کردن مشتریان‪ ،‬آنها ترغیب به غذا خوردن کنند‪.‬‬ ‫این اقدام جالب که در کشور ژاپن‪" ،‬سامپورو" نام دارد در سال ‪ 1917‬در این کشور رایج‬ ‫شده و در ابتدا هدف اصلی آن این بود که مشتریان و گردشگران خارجی که غذاهای ژاپنی را‬ ‫نمی دانند و حتی نمی توانند منوی‬ ‫غذاها را که به زبان ژاپنی نوشته‬ ‫شده بخوانند‪ ،‬با نشان دادن این‬ ‫ماکت های پالستیکی به فروشنده‪،‬‬ ‫منظور خود را در مورد غذای مورد‬ ‫نیاز خود اعالم کنند‪.‬‬ ‫این روش تا کنون هم در کشور‬ ‫ژاپن بسیار رایج بوده ولی اکنون‬ ‫صاحبان رستوران های ژاپنی تالش‬ ‫می کنند تا زیباترین ماکت های‬ ‫ممکن را از غذای خود تهیه کنند تا‬ ‫با این کار بهتر بتوانند مشتری برای‬ ‫رستوران خود جذب کنند‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪112‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬

‫قویترین زن جهان معروف به بلدوزر!‬

‫انتشار فیلم این ماجرا در شبکه های اجتماعی و اینترنت‪ ،‬با واکنشهای بسیاری در داخل و‬ ‫خارج از عربستان همراه شد‪ .‬دادگاه این زن برمه‌ای را به اتهام تجاوز و ضرب و شتم دختر‬ ‫‪ 7‬ساله همسرش و قتل او‪ ،‬به مرگ محکوم کرد‪.‬‬

‫جیهان مصطفی با ‪ 31‬سال سن از کشور مصر‪ ،‬قوی ترین زن جهان شناخته می شود‪ .‬او چند‬ ‫سال پیش‪ ،‬پس از اینکه توانست ‪ 9‬بار قهرمان زیبایی اندام زنان شود‪ ،‬توانست مدال قوی‬ ‫ترین زن جهان عرب را به خود اختصاص داده و از سایر رقیبان پیشی بگیرد‪.‬‬

‫خبر هولناکی از زنده به گور کردن دختر هندی!‬

‫وی طی اظهاراتی در این باره می گوید‪ :‬به گفته اتحادیه قوی ترین های جهان‪ ،‬من قوی ترین‬ ‫زن جهان به شمار می روم‪ .‬هیچ زنی نتوانسته تاکنون مرا شکست دهد و خدا را شاکرم که‬ ‫توانستم نام کشورم مصر و جهان عرب را جهانی کنم‪.‬‬ ‫او همچنین می افزاید‪ :‬برزیلی ها مرا خارق العاده و آمریکایی ها بلدوزر نامیدند‪ .‬البته بر‬ ‫خالف این القاب‪ ،‬م شخصیتی آرام دارم و همه اهالی محله زندگیم‪ ،‬مرا دوست دارند‪ .‬خیلی‬ ‫مایلم ازدواج کنم و خانواده تشکیل دهم ام تاکنون این فرصت نصبیم نشده است‪.‬‬

‫یک پدر سنگدل هندی در زنده به گور کردن دختر ‪ 10‬ساله خود در باغچه پشت خانه ناکام‬ ‫ماند‪.‬‬ ‫هندوستان تایمز گزارش داد‪ :‬یک پدر هندی در شهر تریپوری هند از فرصت عدم حضور‬ ‫همسرش در خانه استفاده کرد و دختر ‪ 10‬ساله خود را به باغچه پشت خانه برد و دست ها و‬ ‫دهان او را بست و سپس او را داخل گودالی قرار داد‪.‬‬

‫خانم بازیگر و سردبیری مجله!‬ ‫بهنوش بختیاری با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت ‪:‬‬ ‫پانزده روز ديگه براي اولين بار مجله اي به سردبيري اين حقير روي دکه هاست‪..‬اسمشو‬ ‫نميگم يهويي بشه‪..‬خواهرزاده و همکاراي مجله‪..‬علي الجورد دبير عکس مونم عکس‬ ‫گرفت‪..‬اميدوارم خوب عمل کنيم‪..‬بي حاشيه و باب دل مردم خوبمون‪..‬با يه عالمه‬ ‫موضوعات فرهنگي و بدرد بخور براي همه قشري جامعه‪..‬اميدوارم مردم متوجه نيت خير‬ ‫ما بشن‪..‬قدم در کار بسيار سختي گذاشتم اما دوستان کمکم ميکنن‪..‬خدا‪..‬مردم‪..‬چون تهش‬ ‫فقط به خدا و مردم مي انديشم‪..‬هموطنام هوامو دارن‪..‬ميدونم‪..‬تنها نميذاري بهنوش و‪.‬‬ ‫‪.‬مواظب خودتون باشيد عشقوليا‪. .‬از شر در امان باشيد که نيروي شر قوي است‪..‬خدا از‬ ‫نامردمان دور نگه داره شمارو‪..‬ايام به کام‪..‬قلب تون پر نور‪..‬ياعلي‬

‫لو رفتن فیلم دردناک گردن زدن یک زن در مکه‬ ‫پلیس مکه‪ ،‬فردی را به اتهام فیلم برداری از صحنه گردن زدن در این شهر بازداشت کرد‪.‬‬ ‫این فرد متهم به این است که از صحنه گردن زدن یک زن برمه‌ای فیلم برداری و آن را منتشر‬ ‫کرده است‪ .‬وزارت کشور عربستان دوشنبه گذشته یک زن "برمه ای" را در مکه گردن زد‪.‬‬


‫‪111‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نخستین رئیس جمهور زن در کرواسی‬ ‫کولیندا گرابار‪ -‬کیتاروویچ‪ ،‬نماینده‌ی حزب مخالف در انتخابات کرواسی با اختالفی اندک‬ ‫توانست در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شود و لقب نخستین رئیس‌جمهوری‬ ‫زن در کشور کرواسی را از آن خود کند‪ .‬خانم کیتاروویچ عضو محافظه‌کار حزب اتحادیه‬ ‫دموکراتیک کرواسی است و پیش‌تر مقام وزارت امور خارجه کرواسی را بر عهده داشت‪.‬‬

‫شوک سوئیس به اروپا‬ ‫بانک مرکزی سوئیس بدون اعالم قبلی مرز تعیین‌شده برابری یورو در مقابل فرانک را لغو‬ ‫کرد‪ .‬پیش از این ‪ ۱ / ۲۰‬فرانک سوئیس برابر یک یورو‪ ،‬ارز پولی اروپا‪ ،‬بود‪ .‬با این اقدام‬ ‫بهای یورو بازهم کاهش پیدا کرد و بر ارزش فرانک سوئیس افزوده شد‪ .‬از سوی دیگر از‬ ‫ارزش سهام شرکت‌های سوئیسی که در صادرات دخیل هستند تا ‪ ۱۴‬درصد کاسته شد‪ .‬نیمی‬ ‫از ذخیره ‪ ۵۰۰‬میلیارد فرانکی خزانه سوئیس را یورو تشکیل می‌دهد‪.‬‬ ‫ساخت اين پروژه به تهيه كنندگي پيمان جعفري به اداره نظارت و ارزشيابي وزارت ارشاد‬ ‫ارسال شده و قرار است به محض صدور مجوز‪ ،‬فيلمبرداري «دوئت» در تهران آغاز شود‪.‬‬ ‫اين اولين فيلم بلند سينمايي نويد دانش است که پيش از اين‪ ،‬فيلم کوتاه او با همين نام در‬ ‫بخش سينه فوندانسيون جشنواره کن ‪ 2013‬حضور پيدا کرده بود‪ .‬ظاهرا فيلم جديد او همان‬ ‫قصه فيلم کوتاهش است که به يک فيلم بلند سينمايي تبديل شده است‪ .‬اين فيلم داستان‬ ‫مينوست که همسرش حامد را به ديدار سپيده ميبرد؛ زني که همسرش با او گذشته مشترکي‬ ‫داشته است‪ .‬اين مالقات يادآوري خاطرات گذشته آنهاست‪...‬‬ ‫تاکنون حضور حسين جعفريان (مدير فيلمبرداري)‪ ،‬مهرداد ميرکياني (طراح چهره پردازي)‬ ‫و کيوان مقدم (طراح صحنه و لباس) در اين فيلم قطعي شده است‪ .‬تمام صحنه هاي‬ ‫«دوئت» در تهران فيلمبرداري مي شود‪.‬‬

‫نگار جواهریان با دو بازیگر مشهور سینما همبازی شد‬ ‫نگار جواهريان به جمع بازيگران فيلم سينمايي «دوئت» به كارگرداني نويد دانش پيوست‪.‬‬ ‫پيش توليد اين فيلم مدتي است كه آغاز شده و به تازگي نگار جواهريان با دست اندركاران‬ ‫«دوئت» قرار داد بسته است‪.‬‬ ‫پيش از اين حضور هديه تهراني و علي مصفا در اين فيلم قطعي شده بود‪ .‬درخواست پروانه‬

‫نويد دانش ظاهرا از شاگردان عباس کيارستمي بوده و ساخت فيلم کوتاهي با عنوان «باد‬ ‫ما را هر کجا ميخواهد ميبرد» نيز در کارنامه اش دارد‪ .‬حسين جعفريان اين روزها مشغول‬ ‫فيلمبرداري فيلم تازه عادل يراقي است و به پايان يافتن فيلمبرداري اين پروژه به پشت‬ ‫دوربين «دوئت» مي رود‪.‬‬


‫‪110‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫گربه ای که همه روسیه درباره آن حرف می زند‬ ‫در روسیه یک گربه فداکار جان یک نوزاد ‪ 2‬ماهه را نجات داد‪.‬‬ ‫یک گربه فداکار در شهر "اوبنینسک" روسیه یک بچه سر راهی را که در راهروی یک‬ ‫آپارتمان در داخل سبد رها شده بود‪ ،‬نجات داد‪.‬‬

‫پورن با حجاب‪ ،‬به قتل تهدید شده‪.‬‬ ‫میا خلیفه که نامش بیش از همه بازیگرهای دیگر در یکی از سایت‌های پورن جستجو شده‬ ‫و ویدئوهایش بیش از یک و نیم میلیون بار دیده شده‪ ،‬گفته است که پیغام‌های تهدیدآمیزی‬ ‫دریافت کرده که "بسیار هولناک" بوده‌اند‪.‬‬ ‫کاربران شبکه‌های اجتماعی او را "بی‌ارزش" خوانده‌اند و برخی دیگر گفته‌اند که او نماینده‬ ‫لبنان نیست‪.‬‬ ‫میا خلیفه ‪ ۲۱‬ساله به خاطر حضور در یک ویدئوی جنجالی هدف این جنجال‌ها در فضای‬ ‫مجازی قرار گرفته است‪.‬‬

‫با این ماساژ صورت‪ ،‬پوست تان را زیباتر کنید‬ ‫انجام دادن این ورزش صورت‪ ،‬باعث بهبود جریان خون می شود و مایع لنفاوی ایجاد کننده‬ ‫پف از بین می رود و عضالت صورت سفت می شود‪.‬‬

‫این گربه که " مارشا " نام دارد در سرمای زیر صفر شب به داخل سبد نوزاد سرراهی رفت و‬ ‫تالش کرد با دمای بدن خود نوزاد را از سرمای شدید محافظت کند‪.‬‬ ‫مارشا همچنین وقتی نوزاد گریه می کرد با لیسیدن صورت او تالش می کرد تا او را آرام کند و‬ ‫همزمان با ایجاد سروصدا سبب شد تا ساکنان ساختمان متوجه موضوع شده و با پلیس تماس‬ ‫بگیرند و این گونه جان این نوزاد ‪ 2‬ماهه از مرگ حتمی نجات یافت‪.‬‬ ‫نوزاد ‪ 2‬ماهه بالفاصله به بیمارستان انتقال یافت و پزشکان اعالم کردند حال او با وجود بیرون‬ ‫ماندن به مدت چند ساعت خوب است‪.‬‬ ‫شبکه های اجتماعی روسیه پس از این اتفاق تصویر این گربه فداکار را به اشتراک گذاشته و‬ ‫از این اقدام او تمجید کرده اند‪.‬‬ ‫پلیس اعالم کرده است به دنبال یافتن والدین این نوزاد سر راهی است‪.‬‬ ‫زنی که با صدا کردن گربه متوجه موضوع شد و پلیس را خبر کرد‬

‫جنجال بر سر تهدید به قتل بازیگر پورن لبنانی‬ ‫میا خلیفه در یک ویدئوی پورن‪ ،‬باحجاب ظاهر شده‬ ‫یک بازیگر فیلم‌های پورن در آمریکا که زاده لبنان است به خاطر حضور در یک ویدئوی‬

‫برای انجام دادن ماساژ چینی به نام « گواشا » تنها به یک قاشق و لوسیون یا مرطوب کننده‬ ‫نیاز است‪.‬‬ ‫این ماساژ حداقل یک روز درمیان و روزی یک بار نه بیشتر انجام شود‪.‬‬ ‫نحوه عمل ‪:‬‬ ‫_ کرم را به تمامی صورت بزنید‪ .‬یک قاشق غذاخوری تمیز با کناره های صاف را به‬ ‫موازات بینی و روی خط بینی قرار دهید و قاشق را به سمت گونه ها حرکت دهید به طوری‬ ‫که پشت آن روی صورت قرار گیرد‪.‬‬ ‫_ از پیشانی‪ ،‬قاشق را به سمت باال و بیرون تا خط مو بکشید‪ .‬فشار باید محکم باشد اما‬ ‫باعث درد نشود‪.‬‬ ‫_ ‪۱۰‬حرکت پشت سر هم برای هر قسمت از صورت انجام شود‪ .‬از پیشانی تا فک هر‬ ‫کدام از قسمت های صورت را مطابق شکل دوطرف بکشید‪ .‬کمی قرمزی پس از سومین یا‬ ‫چهارمین حرکت امری طبیعی است که در عرض ‪ ۵‬تا ‪۱۰‬دقیقه از بین می رود‪.‬‬


‫‪109‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫امیر تتلو‪ :‬گلشیفته فراهانى‬ ‫توسط شیطان هدایت و‬ ‫تسخیر شده‬

‫براى عبور انرژیه منفى بازتر‪ ،‬اما تحملى برابر‬ ‫با درد زایمان خانه اى امن تر راساخته واز‬ ‫طرفى به مراتب جذابترو زیباتر براى فریب‬ ‫انسان !!!‬

‫امیر تتلو خواننده رپ در صفحه رسمی‬ ‫اینستاگرام خود نوشت ‪:‬‬

‫به همین دلیل است که اسالم که کاملترین‬ ‫دین خداوند به حساب میاد از حجاب و‬ ‫پوشش زن به صورت جدى صحبت کرده !!‬ ‫به همین دلیل است که باید زنان و دخترانمان‬ ‫را بیشتر مراقبت کنیم و به همین دلیل است‬ ‫که تصمیم گیرى ها در تاریخ اکثرا به عهده‬ ‫ى مردها بوده !! من عقیده دارم که گلشیفته‬ ‫ى فراهانى لحظه اى غیر ارادى توسط شیطان‬ ‫هدایتو تسخیر شده و امروز خودش ناراحت و‬

‫نمیدونم چرا چند روزه همه میگن نظرتو راجع‬ ‫به گلشیفته ى فراهانى بگو اول از همه چى به‬ ‫خاطر دخالتم عذر میخوام و بعد میخوام بگم‬ ‫که بدن زن راحت ترین راه و امن ترین راه‬ ‫براى شیطان است به دلیل اینکه از بدن مرد‬ ‫به مراتب ضعیف تر هست و راه وچاکراه ها‬

‫پشیمان است از این اشتباه !!!‬ ‫من یقین دارم که نه خانم گلشیفته بلکه هیچ‬ ‫بانوى ایرانى اى حیا و غیرتش اجازه ى این‬ ‫کار رو بهش نمیده و واقعا این فقطکار شیطان‬ ‫بوده !! ما از این داستان فقط درس میگیریم‬ ‫که زنان و دخترانمان را بیشتر مواظبت کنیم‬ ‫و یقین دارم که با دیدن این سرانجام "از این‬ ‫به بعد هیچ دختر ویا هنرمند ایرانى اى درگیر‬ ‫اشتباهاتى از این قبیل نخواهد شدوعقیده‬ ‫دارم که باید همه باهم براى حتى شیطان‬ ‫هم دعا کنیم که به راه راست هدایت شود و‬ ‫دست از سر دختران پاک آریایى برداره زیرا‬ ‫خداوند قاضی و بخشنده ى مطلق هست و‬ ‫هیچ کس به جز پروردگار اجازه ى قضاوت‬ ‫ندارد ! در آخر بازم ازتون معذرت میخوام و‬ ‫از خداوند براتون سالمتى و عشق بدون قید‬ ‫شرط الهى خواستارم‬

‫بهزاد فراهانی پدر گلشیفته‬ ‫در گفتگو با مطبوعات سینمایی‬ ‫ایران حرف‌هایی رو که از قول او در‬ ‫اعتراض به لخت شدن دخترش‪ ،‬در فیسبوک‬ ‫منتشر شده بود تکذیب کرد و گفت من‬ ‫صفحه‌ای در فیسبوک ندارم و هرگز همچین‬ ‫حرف‌هایی در باره گلشیفته نزدم و احساسم‬ ‫در مورد کارهای دخترم به خودم مربوطه و‬ ‫کارهای او هم به خودش ارتباط داره!‬ ‫چند روز پیش متنی به نقل از بهزاد فراهانی‬ ‫در فیسبوک منتشر شد که گلشیفته را بخاطر‬

‫انتشار عکس با سینه‌های برهنه بشدت‬ ‫مورد اعتراض قرار داده بود‪« :‬تو را دخترم‬ ‫نمیخوانم‪ ،‬چرا که هنر را با عریانی اشتباه‬ ‫گرفتی‪ .‬تو را دخترم نمی نامم چرا که هویت‬ ‫اریایی را در اندام لخت خود به سخره گرفتی‬ ‫تو را چه بگویم که از هنر و فهم تنها حیوانی‬ ‫ترین راه را برای اعتراض یافتی‪ ،‬فرزند‬ ‫فرهنگ باخته ام من برخودم لعنت فرستادم‬ ‫که یادم رفت برایت شاهنامه بخوانم‪ ،‬از‬ ‫کوروش و زرتشت بگویم ‪ ،‬لعنت به من که‬ ‫کنار بازیگری‪ ،‬بازی زندگی را یادت ندادم که‬ ‫چنین رسوایی را برای آریایی به بار آوردی‪،‬‬ ‫دیدن اندام عریانت ‪ ،‬زانوانم را لرزاند‪ ،‬فرزند‪،‬‬ ‫چه بر سر هویت متعصب ایرانی اوردی‪ ،‬کاش‬ ‫مرده بودم واندام برهنه ونگاه بی رنگت ‪ ،‬در‬ ‫دستان مردم دست به دست نمیشد‪ .‬کاش تو‬ ‫اعتراض باشرفت میکردی ‪ .‬نه با اندامت ‪ ،‬که‬ ‫فقط یک پدرو خرد کردی ‪ .‬با من چه کردی‬ ‫ای غریبه …»‬


‫‪108‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ماجرای عکس جنجالی حمید عسکری و سحر قریشی چه بود؟‬ ‫عسکری درباره مقوله بازیگری خود گفت‪ :‬من قبال نیز پیشنهاداتی‬ ‫برای بازیگری در سینما داشتم اما شرایط آن زمان به نحوی بود که به‬ ‫پیشنهادات سینمایی ام جواب رد دادم با این حال پس از گذشت چند‬ ‫سال شرایطی فراهم شد تا به این عرصه وارد شوم‪.‬‬ ‫وی در پاسخ به منتقدان بازیگری او در سینما و ماجرای عکس جنجالی سحر‬ ‫قریشی گفت‪ :‬من در صفحه شخصی ام در یکی از شبکه های اجتماعی عکسی از‬ ‫خودم و سحر قریشی منتشر کردم که مربوط به بازی در یکی از فیلمهایم بود‪،‬‬ ‫نکته جالب اینجا بود که این عکس نزدیک به ‪ 90‬هزار الیک گرفت که فکر کنم‬ ‫در نوع خودش یک رکورد محسوب می شود‪.‬‬ ‫عسکری در توضیح بیشتر این مطلب ادامه داد‪:‬متاسفانه بعضی ها که البته‬ ‫تعدادشان کم هم هست در شبکه های اجتماعی ظرفیت این میزان آزادی که به‬ ‫آنها داده شده را ندارند آنها در زیر این عکس توهین هایی به خانم سحر قریشی‬

‫از محمدرضا فروتن در «شیفت شب» نیکی کریمی رونمایی شد‬ ‫محمدرضا فروتن فقط با فیلم «شیفت شب» جدیدترین ساخته‌ی نیکی کریمی در‬ ‫جشنواره‌ی فیلم فجر حضور دارد‪.‬‬ ‫این بازیگر به غیر از این فیلم در جشنواره‌ی فیلم فجر فیلمی ندارد و با این فیلم (در‬ ‫نقش فرهاد) در کنار لیال زارع (در نقش ناهید ) به ایفای نقش پرداخته است‪.‬‬ ‫محمدرضا فروتن که برای نخستین‌بار مقابل دوربین نیکی کریمی در مقام کارگردان رفته‬ ‫است‪ ،‬پیش از این در فیلم «دو زن» و «زن دوم» ‪«،‬شبانه روز»‪« ،‬برباد رفته» با نیکی‬ ‫کریمی هم بازی بوده است‪.‬‬ ‫از ابتدای تولید فیلم «شیفت شب» کمتر عکسی از محمدرضا فروتن بازیگر نقش‬ ‫اول مرد این فیلم منتشر شد اما در آستانه‌ی جشنواره‌ی فیلم‪ ،‬عکس‌های این هنرمند در‬ ‫اختیار رسانه‌ها قرار گرفت‪.‬‬

‫محمدرضا فروتن دو بار سیمرغ بهترین بازیگر مرد را به ترتیب برای فیلم‌های «قرمز» و‬ ‫«به آهستگی» دریافت کرده است و چهار بار نیز نامزد دریافت سیمرغ شده است‪.‬‬ ‫فیلم‌ سینمایی «شیفت شب» چهارمین ساخته نیکی کریمی پس از «یک شب»‪« ،‬چند‬ ‫روز بعد» و «سوت پایان» است که فیلم‌نامه‌ی این فیلم با طرحی از محمود آیدن توسط‬ ‫نیکی کریمی و علی اصغری به نگارش درآمده است و روایت زنی به نام ناهید است که‬ ‫در خیابان‌های تهران به دنبال شوهرش می‌گردد تا راز زندگی‌شان را کشف کند‪.‬‬ ‫امیرحسین آرمان‪ ،‬سحر قریشی‪ ،‬ترالن پروانه‪ ،‬اکبر رحمتی‪ ،‬روح‌الله محرابی‪ ،‬سعیده‬ ‫عرب و شایان خلیلی دیگر بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند‪.‬‬ ‫حسین پاکدل‪ ،‬امیر آقایی و گوهر خیراندیش هم در این فیلم حضور دارند‪.‬‬ ‫انجام دادند که من هم به همین دلیل آن پست را حذف کردم‪.‬‬ ‫این خواننده پاپ همچنین درباره عدم برگزاری کنسرت هایش در شهرستانها‬ ‫گفت‪ :‬برای اجرای کنسرت در اغلب شهرستانها درخواست مجوز داده ایم اما‬ ‫هر بار بنا به دالیلی تعجب برانگیز به ما مجوز نمی دهند‪.‬‬ ‫عسکری در پاسخ به شایعه اختالفش با نیما وارسته با انتقاد از کسانی که چنین‬ ‫مسایلی را مطرح می کنند گفت‪ :‬من هیچ اختالفی با نیما وارسته نداشتم‪ .‬ما حتی‬ ‫یک ماه قبل از مرگ او با نیما کنسرت برگزار کردیم منتهی این اواخر مرحوم نیما‬ ‫وارسته هم سرش خیلی شلوغ شده بود و هم یک سری مشکالت شخصی داشت‬ ‫که مانع از همکاری بیشتر ما می شد‪.‬‬


‫‪107‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫متن پر معنا و تکان دهنده‬ ‫الناز شاکردوست در صفحه‬ ‫شخصی اش‬ ‫الناز شاکردوست پس از مدت‬ ‫ها صفحه اجتماعی اش را بروز کرد‬ ‫و متن پر معنای زیر را منتشر کرد‪...‬‬ ‫الناز شاکردوست پس از مدت ها‬

‫دختر ایرانی حاضر در اسکار‬ ‫‪۲۰۱۵‬بیشتر بشناسید‬ ‫ فیلم پروانه ساخته تلخون حمزوی‬‫محصول سا ل‪ 2012‬است و سال‬ ‫‪ 2013‬آکادمی علوم و هنر سینمایی‬ ‫در بخش جوایز دانشجویی آکادمی به‬ ‫این فیلم جایزه داده بود‬ ‫تلخون حمزوی همراه دیگر برندگان‬ ‫این جایزه مدت یک هفته مهمان‬ ‫آکادمی علوم و هنر سینمایی در شهر‬ ‫لس‌آنجلس بود‪.‬‬ ‫اما تلخون حمزوی کیست؟ او متولد‬ ‫سال ‪ 1979‬در شهر تهران است‪.‬‬ ‫تبعه سویس است‪ .‬از سال ‪1986‬‬

‫صفحه اجتماعی اش را بروز کرد و‬ ‫متن پر معنای زیر را منتشر کرد‪:‬‬ ‫زني پشت چراغ قرمز دست فروشی‬ ‫ميکرد‬ ‫هيچکس به زن توجه نميکرد‪...‬‬ ‫چندمتر ان طرف تر زني خودفروشی‬ ‫می کرد هيچکس به چراغ قرمز توجه‬ ‫نميکرد‪...‬‬

‫در کشور سوئیس زندگی می کند‪.‬‬ ‫در خالل سال های ‪ 1998‬تا ‪2003‬‬ ‫دوره کارآموزی در زمینه پرستاری‬ ‫دیده است‪ .‬سال ‪ 2003‬در آرائو در‬ ‫رشته هنرهای بصری آموزش می‬ ‫بیند‪ .‬سپس طی سال‌های ‪ 2006‬تا‬ ‫‪ 2010‬در دانشگاه زوریخ در رشته‬ ‫سینما تحصیل می کند‪ .‬او سال ‪2012‬‬ ‫مدرک فوق لیسانس خود را در رشته‬ ‫سینما از این دانشگاه می گیرد‪ .‬تلخون‬ ‫حمزوی تاکنون پنج فیلم کوتاه ساخته‬ ‫که پروانه آخرین شان است‪.‬‬ ‫او در رشته بهترین فیلم خارجی‬ ‫دانشجویی از آکادمی علوم و هنر‬ ‫سینمایی در سال ‪ 2013‬برنده جایزه‬ ‫شد‪.‬‬

‫پاسخی که مهناز افشار به شایعه بارداریش داد‬ ‫مهناز افشار با انتشار دو یادداشت جداگانه در اینستاگرام نسبت به‬ ‫شایعاتی که درباره ارتباط بارداری او با توقف تولید مجموعه ویدیویی‬ ‫«عشق تعطیل نیست» شنیده می شود‪ ،‬توضیح داد‪ .‬جالب آنکه مهرانه‬ ‫مهین ترابی نیز در گفت و گویی نسبت به احتمال پیگیری تولید این سریال ابراز‬ ‫نا امیدی کرده است‪.‬‬ ‫مهناز افشار در اینستاگرام خود نوشته است‪« :‬روز همه خوش‪ ،‬عزیزانی ابراز‬ ‫نگرانی از حضور من در شبکه خانگی داشتند و تعدادی هم که چرا کار تعطیل‬ ‫شده‪ .‬عزیزان‪ ،‬بی شک تمامی حساسیت و سخت گیری هایی که در این چند سال‬ ‫اخیر در سینما کسب کردم را با خود برای اولین حضور‪ ،‬به شبکه خانگی بردم تا‬ ‫در منازل شما هم مهمانتان باشم‪ ،‬تمام تالشم چه در بازی و چه قصه در کل کار‬ ‫انجام شده و امیدوارم نتیجه راضی کننده باشد و از این تصمیم سر بلند بمانم‪».‬‬ ‫افشار ادامه داد‪« :‬تعطیل شدن کار برای مدت کوتاه به دلیل حساسیت گروه‬ ‫تولید و کارگردانی است تا اول با امدن سی دی های قسمتهای اول تا ‪ 5‬نظرات‬ ‫و تاثیر کار را ببینند و مجدد با کیفیت بهتر کار را جلو ببریم‪ .‬کار اگر در آن‬ ‫تقلید احساس میکنید ‪ ،‬کمی صبر کنیم بعد از دیدن این چند قسمت ‪ ،‬حتما گروه‬ ‫تولید این نظرات شما عزیزان را مد نظر قرار خواهند داد ‪ ،‬فقط کمی صبر کنیم‬ ‫‪ ،‬برای تصمیمات بهتر‪ .‬ممنون‪».‬‬ ‫وی در پستی دیگر در اینستاگرام‬ ‫خود نوشت‪« :‬ممنون از همه‬ ‫شما ها که هستین‪ .‬خیلی ممنون‬ ‫از کامنت ها‪ ،‬خیلی ممنون از‬ ‫نگرانی هاتون و حمایت ارزشمند‬ ‫شما عزیزان‪ .‬پرسش هایی در‬ ‫ارتباط با مجموعه خانگی عشق‬ ‫تعطیل نیست در کامنت ها‬ ‫هست‪ .‬عزیزان این مجموعه یکم‬ ‫قبل تر عرض کرده بودم برای‬ ‫دانستن نظرات شما و نتیجه‬ ‫ساخت بعد از پخش قسمتهای‬ ‫اولیه‪ ،‬فعال تعطیل شده و اینکه‬ ‫آقای بیژن بیرنگ در حال‬ ‫نوشتن ادامه ‪ 6‬قسمت هستند و‬ ‫قصه کامل نیست و من هم طبق‬ ‫قرار داد تا تاریخ مقرر قرارداد‬ ‫در خدمت کار هستم و البته‬ ‫امیدوار که این اولین تجربه‪ ،‬در‬ ‫نهایت خوب شود‪ .‬ممنون میشم‬ ‫که اگر خبرهایی که دقیق نیست‬ ‫را جایی مشاهده کردید‪ ،‬واقعیت‬ ‫را اطالع رسانی کنید‪ .‬بسیار‬ ‫ممنون و بزودی اخبار خوب و زیبایی هم شخصا خدمت همه شما خواهم گفت‪».‬‬ ‫در همین حال مهرانه مهین ترابی نیز در گفتگو با باشگاه خبرنگاران در خصوص‬ ‫تعطیل شدن این پروژه گفت‪ :‬نمیدانم بعد از یک ماه تعطیلی پروژه چه بر سر‬ ‫بازیگران و اعضای گروه این پروژه خواهد آمد‪ .‬هنگام قرارداد بستن در پروژه‬ ‫«عشق تعطیل نیست» با بیژن بیرنگ حرفی در خصوص وقفه این پروژه زده‬ ‫نشد و بازیگران و عوامل گروه در مورد شرایط کلی پروژه با مسئوالن تیم‬ ‫صحبت کردند‪ .‬قرار است ‪ 6‬قسمت از سریال خانگی «عشق تعطیل نیست»‬ ‫راهی بازار شود و تکلیف بیست قسمت دیگر معلوم نیست‪ .‬حتی این بیست‬ ‫قسمت فیلمنامه ای ندارد که بخواهد اجرا شود‪ .‬او درباره دالیل توقف پروژه‬ ‫«عشق تعطیل نیست» اظهار داشت‪ :‬دلیل آن هرگز نمیتواند بارداری یکی از‬ ‫بازیگران اصلی این سریال باشد و نداشتن فیلمنامه عامل اصلی توقف سریال‬ ‫«عشق تعطیل نیست» است‪ .‬نمیدانم بعد از این وقفه قرار است چه اتفاقی برای‬ ‫بازیگران و عوامل فیلم بیفتد‪ .‬هیچکس پاسخگوی بازیگران این پروژه نیست و‬ ‫بیرنگ هم جواب قانع کنندهای به ما نمیدهد‪ .‬به ما گفته اند که بعد از یک ماه‬ ‫پروژه از سر گرفته میشود‪ ،‬اما خود من هم از صحت آن مطمئن نیستم!‬


‫‪106‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آنا نعمتی‪ :‬می‌ترسم سوار‬ ‫اتوبوس و مترو شوم‬ ‫به سراغ «آناهیتا نعمتی»‬ ‫رفته و دغدغه‌های اجتماعی و‬ ‫محیط‌زیستی او را به بحث گذاشتیم‪.‬‬ ‫این بازیگر سینما و تلویزیون در این‬ ‫گفت‌وگو از آسیبی که به محیط‌زیست‬ ‫وارد می‌کند‪ ،‬سخن می‌گوید‪.‬‬ ‫در رفت‌وآمد‌های روزمره خود به‬ ‫کودکان و زنان دستفروش یا متکدیان‬ ‫سر چهارراه‌ها کمک می‌کنید؟‬ ‫یک زمانی کمک می‌کردم اما‬ ‫درحال‌حاضر این کار را نمی‌کنم‪.‬‬ ‫چرا به این نتیجه رسیدید که این کار‬ ‫را نکنید؟‬ ‫اوایل تعدادشان کمتر بود و فکر‬ ‫می‌کردم زنانی که تکدی‌گری یا‬

‫دستفروشی می‌کنند از روی ناچاری‬ ‫این کار را می‌کنند‪ .‬بعضا پیش می‌آمد‬ ‫که از آنها محصوالت کوچکی که عرضه‬ ‫می‌کردند را می‌خریدم‪ .‬اما بعد دیدم‬ ‫مثال یک دختربچه ‪ ١٢ ،١١‬ساله بعد‌تر‬ ‫در سن‪ ١٤ ،١٣‬سالگی حامله بود و‬ ‫این کار را همچنان انجام می‌داد و بعد‬ ‫باز مشاهده می‌کردم که همان دختر‬ ‫با بچه‌ای که به‌دنیا آورده‪ ،‬می‌آید و‬ ‫همین کار را می‌کند‪ .‬بعدها بچه بزرگتر‬ ‫که می‌شود در خیابان رها می‌شود که‬ ‫همین کار را انجام دهد و متوجه شدم‬ ‫که این کار از روی دغدغه نیست و‬ ‫مثل یک شغل شده است و تعداد این‬ ‫افراد هر روز بیشتر می‌شود‪.‬‬ ‫احساس می‌کنم که همه مردم تقریبا‬ ‫این حس را دارند و با موارد مشابه‬ ‫برخورد کرده‌اند‪ .‬شاید آن نوجوان‬ ‫و جوان‌هایی که در چهارراه‌ها گل‬ ‫می‌فروشند می‌توانند بروند در یک‬ ‫کارگاه و حرفه‌ای را یاد بگیرند و کار‬

‫کنند یا می‌توانند کشاورزی کنند‪.‬‬ ‫احتیاجی نیست که حتما در تهران‬ ‫کار کنند‪ ،‬کسی که بخواهد کار کند‪،‬‬ ‫کارهای زیادی است که بتواند انجام‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫گاهی در خبرها می‌شنویم که در امور‬ ‫خیریه مشارکت می‌کنید‪ .‬چه آرمانی‬ ‫شما را تشویق به این قبیل رفتارهای‬ ‫اجتماعی خیرخواهانه می کند؟‬ ‫خیریه‌هایی که معموال مراجعه می‌کنم‪،‬‬ ‫مراکزی است که بخش خصوصی آنها‬ ‫را اداره می‌کند و متشکل از تعدادی‬ ‫خانم و آقایانی نیکوکار است که با‬ ‫کمک هم مجمعی را تشکیل داده‌اند و‬ ‫دغدغه آنها سالم است و واقعا بدون‬ ‫چشمداشت برای این امور تالش‬ ‫می‌کنند‪ .‬من فکر می‌کنم گرایش به‬ ‫امور خیر و جمع‌های اینچنینی دغدغه‬ ‫همه است و از گذشته در‬ ‫جامعه ایرانی به‌صورت یک‬ ‫فرهنگ درونی درآمده است‪.‬‬ ‫مثال اگر در اطرافشان هم کسی‬ ‫نیازمند کمک باشد‪ ،‬دریغ‬ ‫نمی‌کنند‪ ،‬این درحالی است‬ ‫که شاید چندان هم آدم‌های‬ ‫سرمایه‌داری نباشند‪ .‬میل به‬ ‫خیرات‪ ،‬مبرات و مشارکت‬ ‫در امورخیریه در وجود همه‪،‬‬ ‫بسته به بضاعت و توانشان‬ ‫وجود دارد؛ در یکی کمتر و در‬ ‫دیگری بیشتر‪ .‬گاهی بعضی از‬ ‫این فعالیت‌ها به شکل یک‬ ‫وظیفه انسانی است‪ ،‬حاال‬ ‫نه فقط برای من که چهره‬ ‫شناخته‌شده‌ای دارم‪ .‬افراد‬ ‫زیادی هستند که اصال کسی‬ ‫آنها را نمی‌شناسد ولی از روی‬ ‫وظیفه انسانی‪ ،‬تمام زندگی‌شان را وقف‬ ‫این کار‌ها می‌کنند‪.‬‬ ‫آخرین باری که در خیابان زباله ریختید‬ ‫چه زمانی بود؟‬ ‫بچه بودم پیش می‌آمد که این کار را‬ ‫انجام دهم‪ .‬البته مادرم روی این کار‬ ‫خیلی حساسیت داشت و یکبار بابت‬ ‫آن تنبیه شدم‪ .‬مادرم یکبار یکی از‬ ‫کارکنان شهرداری را به من نشان داد‬ ‫که خیلی پیر و درحال جارو زدن زمین‬ ‫بود‪ ،‬به من گفت که وقتی تو در خیابان‬ ‫زباله می‌ریزی در این هوای سردی که‬ ‫ما داخل ماشین هستیم او باید این‬ ‫زباله‌ها را از سطح خیابان جمع کند‪،‬‬ ‫این توضیحی که مادرم به من داد خیلی‬ ‫ناراحتم کرد و باعث شد که همیشه در‬ ‫ذهنم بماند که این کار را نکنم‪ .‬اگر هر‬ ‫آدمی بخواهد یک تکه زباله در خیابان‬ ‫پرت کند‪ ،‬این شهری که می‌خواهیم از‬ ‫طبیعت و حتی سازه‌هایش لذت ببریم‬

‫به‌شدت آسیب می‌بیند‪.‬‬ ‫سهم شما در آلودگی محیط‌زیست‬ ‫چقدر است؟‬ ‫من نیز از دسته آن خودروهای‬ ‫تک‌سرنشینی که در سطح شهر‬ ‫تردد می‌کنند هستم‪ ،‬خودروهای‬ ‫تک‌سرنشین یکی از آسیب‌هایی هستند‬ ‫که به محیط‌زیست وارد می‌شود و من‬ ‫هم متاسفانه این کار را می‌کنم‪ .‬اغلب‬ ‫تک‌سرنشین تردد می‌کنم و این آلودگی‬ ‫کربن را به دیگر آلودگی‌های تهران‬ ‫اضافه می‌کنم‪.‬‬ ‫از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده‬ ‫می‌کنید؟‬ ‫از هیچ‌کدام؛ وسایل حمل‌ونقل عمومی‬ ‫ما تبدیل به یک فاجعه شده‌اند‪ .‬حجم‬ ‫آدم‌ها در اتوبوس و متروها به‌حدی‬ ‫زیاد است که من حتی نمی‌توانم فکرش‬

‫اصل ماجرای‬ ‫«شیار ‪ »143‬چه بود؟نرگس‬ ‫آبیار نویسنده و کارگردان در‬ ‫مراسم رونمایی از کتاب «شیار ‪»143‬‬ ‫بیان کرد‪ :‬ما قربانی جنگ بوده‌ایم‪ .‬باید‬ ‫به دنیا نشان دهیم که چه اتفاقی در‬ ‫این هشت سال رخ داده است و نشان‬ ‫دادن تبعات جنگ به معنای ضد جنگ‬ ‫بودن آن اثر نیست‪.‬‬ ‫«شیار ‪ »143‬نوشته نرگس آبیار‬ ‫عصر امروز در فرهنگ‪‎‬سرای اندیشه‬ ‫رونمایی شد‪ .‬آبیار درباره کتاب «شیار‬ ‫‪ »143‬توضیح داد‪ :‬تحقیقات این کتاب‬

‫سال ‪ 80‬تا ‪ 81‬به اتمام رسید و سال‬ ‫‪ 85‬نسخه‌ای از آن منتشر شد‪ .‬همان‬ ‫سال بهترین رمان سال دفاع مقدس‬ ‫معرفی شد‪ .‬اما کمی نادیده گرفته شد‬ ‫و در حال حاضر با نام شیار ‪143‬‬

‫را بکنم که یک روز برای رسیدن به‬ ‫جایی از اتوبوس و مترو استفاده کنم‪.‬‬ ‫در مسیر رفت‌وآمد روزمره‌تان‬ ‫چه‌چیزی شما را عصبانی و گله‌مند‬ ‫می‌کند؟‬ ‫ترافیکی که مقابل نمایشگاه بین‌المللی‬ ‫در اتوبان چمران ایجاد می‌شود‪ .‬پیشتر‬ ‫در طول سال‪ ،‬چندین نمایشگاه در این‬ ‫مکان برگزار می‌شد ولی االن هفته‌ای‬ ‫یک نمایشگاه برگزار می‌شود و ترافیک‬ ‫سنگینی را در اتوبان چمران به‌وجود‬ ‫می‌آورد و این بزرگترین معضل آن‬ ‫منطقه است‪ .‬در هیچ‌کجای دنیا‬ ‫نمایشگاه بین‌المللی را وسط شهر و‬ ‫در نقاط پر ترافیک احداث نمی‌کنند‪.‬‬ ‫همیشه این مکان‌ها خارج از شهر‬ ‫است‪.‬‬ ‫منتشر شده است‪.‬‬ ‫وی در ادامه افزود‪ :‬این کتاب در‬ ‫حقیقت ماجرای ‪ 13‬رزمنده نوجوان‬ ‫است که به جنگ می‌روند‪ .‬اما مادر‬ ‫یکی از آنها برای من شخصیت جالبی‬ ‫بود که دلم می‌خواست پررنگش کنم‪.‬‬ ‫آبیار با بیان اینکه زنانی از این دست‬ ‫ی‬ ‫یعنی زنان چشم‌به راه‪ ،‬مادران واقع ‌‬ ‫هستد‪ ،‬گفت‪‌ :‬در اطرافم‪ ،‬یعنی در‬ ‫خیابان‌ها‪ ،‬همسایه‌ها‪ ،‬فامیل‪ ‌،‬کوچه‬ ‫و همشهری‪‎‬هایمان زنانی از این دست‬ ‫زیاد دیدم؛ سعی کردم به شخصیتی که‬ ‫از او شناخت دارم‪ ،‬بپردازم‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه کاش در کشور ما‬ ‫تعریف درستی درباره اثر داستانی‬ ‫ضدجنگ داده می‌شد‪ ،‬بیان کرد‪:‬‬ ‫کاش این تعریف ارائه شده بود‬ ‫تا هر اثری که به تبعات جنگ‬ ‫می‌پردازد ضد جنگ معرفی‬ ‫نشود ما قربانی جنگ بوده‌ایم‪.‬‬ ‫باید به دنیا نشان دهیم که چه‬ ‫اتفاقی در این هشت سال رخ‬ ‫داده است و نشان دادن تبعات‬ ‫جنگ به معنای ضد جنگ بودن‬ ‫آن اثر نیست‪.‬‬ ‫این نویسنده و کارگردان در‬ ‫پایان اظهار کرد‪ :‬ما شخصیت‌ها‬ ‫و قهرمانان بسیاری داریم که‬ ‫باید آنها را به تصویر بکشیم‪.‬‬ ‫برای من دعا کنید چون دوست‬ ‫دارم این مسیر را ادامه دهم‬ ‫و یکی از آرزوهایم این است‬ ‫که برای قهرمانان کشورم فیلم‬ ‫بسازم‪.‬‬ ‫کتاب «شیار ‪ »143‬را انتشارات سوره‬ ‫مهر منتشر و روانه بازار نشر کرده‬ ‫است‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

105


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

104


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

103


‫‪102‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تقاضای جنیفر لوپز از معشوقه ‪ 24‬ساله اش)‬ ‫بعد از جدایی "جنیفر" از "مارک آنتونی" شایعه رابطه او با مردان زیادی به گوش میرسید‬ ‫اما نهایتا او "کاسپر اسمارت" ‪ 24‬ساله را برای یک رابطه طوالنی مدت انتخاب کرد‬ ‫وسیل انتقادات به خاطر این انتخاب را به جان خرید‪.‬به گزارش پارس ناز اکنون چیزی‬ ‫بیش از ‪ 1‬سال از رابطه آنها میگذرد و جنیفر در یک مصاحبه رسانه ای صراحتا اعالم‬ ‫کرد اخیرا از کاسپر خواسته است از زندگی او خارج شود اما او این مسئله را نمی پذیرد‪.‬‬ ‫او میگوید به کاسپر گفته ام چرا به دنبال یک دوست دختر جوان نیستی ‪ .‬رابطه من و تو‬ ‫حتی بعد از ‪ 10‬سال هم عاقبتی نخواهد داشت ‪.‬‬ ‫آنها بعد از پایان ازدواج ‪ 7‬ساله نافرجام جنیفر و مارک آنتونی با هم آشنا شدند‪ .‬جنیفر‬ ‫میگوید اسمارت با ورودش به این رابطه به او کمک کرد تا با بحران بعد از طالق روبرو‬ ‫شو د و کمتر آسیب ببیند‪ .‬او اضافه میکند اگرچه این رابطه باعث شاد بودن او و کاسپر‬ ‫است و لحظات خوبی با هم دارند اما یک جریان بدون پایان است و باید خاتمه یابد‪.‬‬ ‫وی مهمترین مشکل در این رابطه را اختالف سنی زیاد خود و کاسپر میداند‪ .‬او در مورد‬

‫نوه‌دار شدن در ‪ ۴۳‬سالگی‬ ‫اسنوپ داگ‪ ،‬رپر آمریکایی‪ ،‬در سن ‪ ۴۳‬سالگی برای اولین بار پدربزرگ شد‪ .‬نوه پسری‬ ‫وی "زیون" نام دارد و ‪ ۱۰‬ژانویه به دنیا آمده است‪.‬‬

‫راز جوان ماندن خود میگوید تا کنون بوتاکس و جراحی زیبایی انجام نداده ام اما اگر‬ ‫روزی نیاز به این کار باشد حتما این کار را خواهم کرد‪ .‬در حال حاضر تغذیه ‪ ،‬خواب‬ ‫کافی و مرطوب نگه داشتن پوست و ورزش مهمترین عوامل زیبا ماندن من در این‬ ‫سالهاست‪.‬‬

‫نامزدی برای ‪ ۷‬تمشک طالیی‬ ‫احتمال زیادی می‌رود که فیلم "تبدیل شوندگان‪ :‬عصر انقراض" امسال فاتح جایزه‬ ‫"تمشک طالیی" باشد‪ .‬این فیلم به کارگردانی مایکل بی و محصول سال ‪،۲۰۱۴‬‬ ‫در مجموع در ‪ ۷‬شاخه نامزد شده از جمله بدترین فیلم سال‪ ،‬بدترین فیلمنامه سال و‬ ‫بدترین قسمت دنباله‌دار‪ .‬این فیلم چهارمین قسمت از مجموعه فیلم‌های تبدیل شوندگان‬ ‫(‪ )Transformers‬است‪.‬‬


‫‪101‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رایان گاسلینگ نیز به تازگی جلوی دوربین فیلم «آدمهای خوب» به کارگردانی شان بلک‬ ‫رفته است که محصول کمپانی وارنر است‪.‬‬ ‫گفته شده که پیت در مقام تهیه کننده‪ ،‬گاسلینگ و بل را برای این پروژه پیشنهاد داده‬ ‫است‪ .‬به تازگی نیز استیو کارل به جمع ستارگان این فیلم پیوست‪.‬‬

‫وودی آلن برای اولین بار یک سریال می‌سازد‬ ‫کمپانی آمازون اعالم کرده که وودی آلن‪ ،‬کارگردان‪ ،‬نویسنده و بازیگر آمریکایی برای‬ ‫نخستین بار مجموعه‌ای تلویزیونی می‌سازد‪.‬‬

‫یک دزد به خانه ‪ 25‬میلیون پوندی جورج کلونی وارد شد‬ ‫یک دزد به خانه ‪ 25‬میلیون پوندی جورج کلونی وارد شد یک دزد به دلیل ورود‬ ‫غیرقاونی به خانه ی دوم جورج کلونی در ایتالیا که ارزشی حدود ‪ ۲۵‬میلیون پوند دارد‬ ‫دستگیر شد‪.‬جالب این است که این مرد بعد از رفتن به این خانه وارد اتاق تگه داری‬ ‫شراب شده است و از خودش به خوبی پذیرایی کرده است‪.‬‬ ‫وسپس به قسمت اصلی خانه رفته است‪.‬این ویال ‪ ۳۰‬اتاق دارد و احتماال محل برگزاری‬ ‫عروسی او با امال باشد که قرار است به زودی با او ازدواج کند‪.‬این خانه بیش از ‪ ۱۰‬سال‬ ‫پیش توسط او خریداری شد‪.‬بعد از اینکه یکی از نگهبانان او را میبیند سریعا این موضوع‬ ‫را به پلیس میگوید‪.‬‬ ‫بعد از اینکه پلیس نظامی منطقه کومو به استقبال این دزد میروند او پلیس ها را تهدید‬ ‫میکند که به انها بطری پرت خواهد کرد‪.‬این مرد ‪ ۲۹‬ساله بوده و اهل رومانی است‪.‬‬

‫بنا بر گزارش‌ها قرار است آلن این پروژه را برای پخش اینترنتی در آمازون بسازد‪.‬‬ ‫هنوز جزئیات زیادی از ساخت این سریال در دست نیست و از آن به عنوان "پروژه بدون‬ ‫عنوان وودی آلن" نام برده می‌شود‪.‬‬ ‫وودی آلن‪ 79 ،‬ساله که می‌خواهد برای اولین بار ساخت سریال تلویزیونی را تجربه کند‪،‬‬ ‫در بیانیه‌ای که توسط آمازون منتشر کرده نوشته است‪" :‬نمی‌دانم چه جوری قرار شد این‬ ‫کار را بکنم‪ .‬هیچ چیزی نمی‌دانم و نمی‌دانم از کجا می‌خواهم شروع کنم‪".‬‬ ‫وی ادامه داده‪" :‬حدس می‌زنم 'روی پرایس' (رئیس بخش فیلم‌سازی آمازون) از کاری‬ ‫که کرده پشیمان شود‪".‬‬ ‫روی پرایس درباره این سریال گفته که قرار است آلن "یک فصل کامل" که هر قسمت آن‬ ‫نیم ساعت است‪ ،‬برای آمازون بسازد‪.‬‬ ‫او گفته که اطالعات بیشتر از جمله اسامی بازیگران در آینده اعالم می‌شود‪.‬‬ ‫به گزارش بی بی سی‪ ،‬در صورتی که این پروژه ساخته شود می‌تواند فصل جدیدی برای‬ ‫بزرگ‪‎‬ترین فروشگاه آنالین جهان شود که چندی است با "آمازون پرایم" وارد رقابت‬ ‫پخش اینترنتی فیلم و سریال شده است‪.‬‬ ‫دو روز پیش سریال «ترانسپارانت» از نخستین ساخته‌های آمازون برنده دو جایزه گلدن‬ ‫گلوب شد‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫در «مردان ایکس‪ :‬آخرالزمان» نه از پاتریک استوارت خبری است و‬ ‫نه از ایان مک کلن‬ ‫هنوز مطمئن نیستیم که در قسمت جدید فیلم «مردان ایکس‪:‬آخرالزمان» به کارگردانی‬ ‫برایان سینگر با چه سورپرایزهایی همراه خواهیم بود اما به تازگی پاتریک استوارت اعالم‬ ‫کرده است که در این قسمت نه خودش و نه ایان مک کلن حضور دارند‪ .‬با این خبر در‬ ‫قسمت بعدی این مجموعه از کاراکترهای چارلز اگزوایر و اریک لینشر خبری نیست‪.‬‬ ‫استوارت در مصاحبه ای با لری کینگ گفت‪ :‬متوجه شدم که داستان این قسمت خیلی‬ ‫زودتر از خلق کاراکترهای ما اتفاق می افتد‪ ،‬بنابراین فکر نمی کنم که حضوری در این‬ ‫قسمت داشته باشیم‪.‬‬

‫این داستان تاریک و پیچ خورده به نظر ایده مناسبی برای فینچر و فلین به حساب می‬ ‫آیند‪ ،‬آن هم بعد از همکاری و ساخت پروژه «دختر گمشده» که نقدهای بسیار خوبی را‬ ‫دریافت کرد‪.‬‬ ‫فلین به تازگی در مصاحبه ای درباره همکاری اش با فینچر گفته‪" :‬فکر می کنم هردوی ما‬ ‫از این دست پروژه های هیجانی لذت می بریم‪ .‬دوست داریم که خط داستانی را آرام آرام‬ ‫به سمت مقبولیت پیش ببریم‪".‬‬ ‫فیلم «دختر گمشده» با بازی بن افلک و روزماند پایک در سطح جهانی ‪ ۳۶۵.۳‬میلیون‬ ‫دالر فروش کرد‪.‬‬ ‫از جدیدترین کارهای بن افلک می توان به حضورش در فیلم «بتمن علیه سوپرمن‪ :‬طلوع‬

‫عدالت» را نام برد که در نقش شوالیه تاریگی ظاهر می شود‪ .‬او همچنین در پروژه «زندگی‬ ‫در شب» در مقام کارگردانی و بازیگری قرار دارد‪.‬‬ ‫کمپانی وارنر عرضه «غریبه ها» را در سطح جهانی برعهده دارد‪.‬‬ ‫حضور بازیگرانی چون جیمز مک آوی‪ ،‬مایکل فاسبندر‪ ،‬جنیفر الرنس‪ ،‬اسکار ایساک و‬ ‫نیکوالس هولت در این قسمت قطعی شده است‪.‬‬ ‫فیلمنامه این قسمت را سایمون کینبرگ‪ ،‬مایک دورتی و دان هریس نوشته اند‪.‬‬ ‫گفته شده این قسمت جمع بندی از دو قسمت قبلی یعنی «مردان ایکس‪ :‬کالس یک» و‬ ‫«مردان ایکس‪ :‬روزهایی از گذشته آینده» خواهد بود‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫قرار است فیلمبرداری این قسمت از آپریل ‪ ۲۰۱۵‬آغاز و برای اکران در ‪ ۲۷‬می ‪۲۰۱۷‬‬ ‫آماده شود‪ .‬فیلمبرداری در مونترال کانادا انجام خواهد گرفت‪.‬‬ ‫همچنین اعالم شده است که در این قسمت کاراکترهای جوان بازیگران قبلی به تصویر‬ ‫کشیده می شوند از جمله جین گری (در نقش فونیکس)‪ ،‬اسکات سومرز (در نقش‬ ‫سایکلوپس) و ارورو مونرو (در نقش استورم)‪.‬‬

‫دیوید فینچر‪ ،‬بن افلک و جیلیان فلین برای بازسازی «غریبه ای در‬ ‫قطار» بار دیگر هم تیم شدند‬ ‫تیم فیلم موفق «دختر گمشده» باز در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا فیلم کالسیک‬ ‫هیچکاک که در سال ‪ ۱۹۵۱‬ساخته شده بود را بازسازی کنند‪« .‬غریبه ها در قطار»‬ ‫عنوان فیلمی است که دیوید فینچر خواهد ساخت‪.‬‬ ‫این پروژه که در حال حاضر با نام «غریبه ها» در حال پیشرفت است‪ ،‬كاراكتر بن افلک‬ ‫در اين فيلم بسيار شبيه ستاره تنيس فارلي گرينجر است كه با یک بیمار روانی جذاب‬ ‫مالقات می کند‪ .‬فیلم فینچر در حال و هوای مدرن امروزی داستان را روایت خواهد کرد‪.‬‬ ‫فیلم ‪ ۱۹۵۱‬برگرفته از رمان پاتریشیا های اسمیت است که قبال روث رومان و رابرت‬ ‫والکر را به عنوان ستاره در اختیار داشت‪.‬‬

‫برد پیت‪ ،‬رایان گاسلینگ و کریستین بل ستارگان «کمبود بزرگ»‬ ‫برد پیت‪ ،‬کریستین بل و رایان گاسلینگ ستارگان فیلم اقتباسی «کمبود بزرگ» که برگرفته‬ ‫از کتاب پرفروشی به همین نام نوشته مایکل لویس است‪ ،‬شدند‪.‬‬ ‫این سه بازیگر هر کدام مراحل مختلفی از مزاکره را پشت سر گذاشته اند‪.‬‬ ‫پیت به همراه کمپانی شخصی اش ‪ ،Plane B‬تولید این فیلم را برعهده دارند و آدام مک‬ ‫کی فیلمنامه آنرا نوشته است‪ .‬انتظار می رود که مک کی خود کارگردانی این فیلم درام را‬ ‫برعهده گیرد‪ ،‬اما کمپانی پارامونت سازنده این فیلم هنوز این خبر را تایید نکرده است‪.‬‬ ‫هنوز مشخص نیست که این فیلم‪ ،‬پروژه بعدی بل باشد‪ ،‬یا این بازیگر برنده اسکار به‬ ‫دنبال چه پروژه ای است‪ ،‬اما او در پروژه بی نام استیو جابز آماده نقش آفرینی است و‬ ‫همچنین به پروژه جدید فاکس با نام «خداحافظی عمیق آبی» پیوسته است‪.‬‬


‫‪99‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫گنجشکه در دزدان دریایی کارائیب به اوج شهرت رسید در سال ‪ 2011‬با امبر هرد‪،‬‬ ‫همکار بازیگرش در سر صحنه فیلم "خاطرات رام" آشنا شد‪.‬‬ ‫وی در سال ‪ 2012‬پس از ‪ 14‬سال زندگی مشترک و داشتن دو فرزند از همسرش ونسا‬ ‫پارادایز جدا شد و در سال ‪ 2014‬با امبر ‪ 28‬ساله نامزد کرد‪.‬‬ ‫تصاویر زیر جانی دپ را به همراه امبر جوان هنگام ورود به استودیو جیمی کیمل ‪ ،‬مجری‬ ‫برنامه های مصاحبه ای مشاهده می کنید‪.‬‬

‫آن هاتاوی در فیلم «آهنگ یک»‬ ‫فیلم درام «آهنگ یک» با بازی آن هاتاوی از ‪۲۳‬ژانویه اکران می شود در ادامه می‬ ‫توانید پوستر و عکس هایی از این فیلم را مشاهده کنید‪.‬‬ ‫دو کمپانی فیلم آرکاد و سایندیگم عرضه فیلم «آهنگ یک» با بازی آن هاتاوی بازیگر‬ ‫اسکار گرفته هالیوود را از ‪ ۲۳‬ژانویه آغاز می کنند‪ .‬به این بهانه پوستر این فیلم به همراه‬

‫جانی دپ ‪ 51‬ساله و نامزد بسیار جوانش‬ ‫تصاویر زیر جانی دپ را به همراه امبر جوان هنگام ورود به استودیو جیمی کیمل ‪ ،‬مجری‬ ‫برنامه های مصاحبه ای مشاهده می کنید‬ ‫جانی دپ ‪ 51‬ساله بازیگر بسیار مشهور هالیوودی که به ویژه با نقش خود به عنوان جک‬

‫عکس هایی از این فیلم درام منتشر شده است‪.‬‬ ‫فیلمنامه نویسی و کارگردانی این فیلم را کیت بارکر فرویلند برعهده دارد و آن هاتاوی‪،‬‬ ‫جانی فلین‪ ،‬مری استینبرگن و بن روزنفیلد بازیگران آن هستند‪ .‬در داستان فیلم آن‬ ‫هاتاوی در نقش ِف َرنی نقش آفرینی می کند‪ .‬بعد از آن که برادر ِف َرنی که یک موسیقیدان‬ ‫است در تصادفی دچار حادثه می شود و به کما می رود‪ ،‬بعد از سالیان زیاد به خانه اش‬ ‫برمی گردد و با استفاده از دفترچه خاطرات برادرش‪ ،‬اتفاقاتی که در زمان نبودن او افتاده‬ ‫بود را متوجه می شود… ِف َرنی بعد از خواندن دفترچه به دنبال موزیسین و هنرمندی به نام‬ ‫هنری الود می افتد که با جیمز فروستر‪ ،‬هنرمند محبوب خود برمی خورد‪ ،‬مردی که بسیار‬ ‫خجالتی و زندگیش بسیار محرمانه و شخصی است…با شکل گرفتن و قوی شدن رابطه‬ ‫بین ِف َرنی و جیمز‪ ،‬سوالی که بوجود می آید آنست که آیا عشق می تواند در شرایط ناسازگار‬ ‫رشد و شکوفا شود…‪ .‬هزینه تولید این فیلم ‪ ۶‬میلیون دالر برآورد شده است‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫عشق «ریحانا»‪ ،‬دی کاپریو را کشت!‬ ‫ یعنی ممکن است «ریحانا» و «لئوناردو دی کاپریو» زوج بعدی هالیوود باشند؟‬‫‪r‬یعنی ممکن است «ریحانا» و «لئوناردو دی کاپریو» زوج بعدی هالیوود باشند؟ خوب‪،‬‬ ‫گزارش ها و شایعات که فعال از این مسئله خبر می دهند‪.‬‬ ‫گزارش شده است که روز شنبه ‪ 10‬ژانویه این دو با یکدیگر در مراسم تولد طراح سرشناس‬

‫هفتاد و دومین مراسم گلدن گلوب برگزار شد‪ .‬فیلم "پسربچگی" که ساخت آن ‪ ۱۲‬سال‬ ‫طول کشید به کارگردانی ریچارد لینکلتر سه جایزه اصلی بهترین فیلم بلند درام‪ ،‬بهترین‬ ‫کارگردانی و بهترین هنرپیشه زن نقش مکمل را از آن خود کرد‪ .‬فیلم "هتل بزرگ‬ ‫بوداپست" تندیس بهترین فیلم کمدی موزیکال سال را دریافت کرد‪.‬‬

‫چهره و تیپ بسیارعجیب نامزد جدید رابرت پتینسون‬ ‫پتینسون از تابستان ‪ 2014‬با خواننده نه چندان مشهوری به نام تالیا دبرت بارنت ملقب به‬ ‫اف‪.‬کی‪.‬ای تویگز آشنا شده است‪.‬‬ ‫پس از جدایی دو ستاره مشهور گرگ ومیش یعنی کریستن استوارت و رابرت پتینسون‪ ،‬هر‬ ‫دوی آنها مسیر خود را از هم جدا کردند‪.‬‬ ‫به گزارش نیک صالحی پتینسون از تابستان ‪ 2014‬با خواننده نه چندان مشهوری به نام‬ ‫تالیا دبرت بارنت ملقب به اف‪.‬کی‪.‬ای تویگز آشنا شده است‪.‬‬ ‫توئیگز ‪ 26‬ساله پس از آشنایی با پتینسون و همچنین استایل های نسبتا عجیبش در‬ ‫لباس‪ ،‬بیش از پیش نامش بر سر زبان ها افتاد و اکنون در سال ‪ 2015‬به نظر می رسد‬ ‫موفقیت های حرفه ای خود را نیز باال برده است به گزارش نیک صالحی چرا که نامزد‬ ‫دریافت دو جایزه در مراسم اهدای جوایز ‪ BRIT‬شد‪.‬‬

‫«نیکی اروین» حضور پیدا کرده اند و لحظات رمانتیکی را باهم گذرانده اند‪.‬‬ ‫هرچند دوستان دی کاپریو وجود چنین رابطه ای را انکار کرده اند‪ ،‬این دو پس از مراسم‬ ‫جشن تولد نیز با یکدیگر در یک مهمانی دیگر با نائومی کمبل و فیفتی سنت حضور پیدا‬ ‫کرده اند‪.‬‬ ‫دی کاپریو به تازگی رابطه خود را با «تونی گارن» به پایان رسانده و مجرد است و امکان‬ ‫این که بخواهد رابطه جدیدی را آغاز کند وجود دارد‪.‬‬ ‫هر یک از آنها جزء موفق ترین افراد در عرصه فعالیت خود می باشد و هواداران بسیار‬ ‫زیادی دارد‪ .‬باید ببینیم که طرفدارانشان در مورد امکان چنین رابطه ای چه فکری می‬ ‫کنند‪ .‬شما چه فکر می کنید؟‬

‫اهدای جوایز گلدن گلوب‬

‫در این مراسم فرش قرمز او کت بسیار بلندی را با نیم بوت ست کرده و جواهرات بزرگ‬ ‫طال با طراحی انالیز میکلسون بر دست و گردن داشت و شاید از سبک جواهرات او‬ ‫عجیب تر‪ ،‬مدل آرایش او باشد که به سبک آزتک ها خود را آراسته بود که شامل خطوطی‬ ‫در روی چانه و باالی ابرو است‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نکات آرایشی‬ ‫برای باال بردن‬ ‫اعتماد بنفس‬

‫مشکالت مربوط به موهایتان را‬ ‫برطرف کنید‪ .‬مو همیشه یکی از‬ ‫جنبه های اصلی زیبایی به حساب‬ ‫می آمده است‪ .‬برای زیباتر نشان‬ ‫دادن چهره تان‪ ،‬باید مدل مویی‬ ‫را انتخاب کنید که کام ً‬ ‫ال برانده‬ ‫فرم صورتتان باشد‪.‬‬

‫برای این منظور می توانید به سالن های‬ ‫زیبایی مراجعه کرده و از متخصصین زیبایی‬ ‫کمک بگیرید‪ .‬مطمئن ًا یکی از مدل های مو‬ ‫هست که بیشتر از بقیه مدل ها به شما می آید‪،‬‬ ‫باید همان مدل را پیدا کنید‪.‬‬ ‫برای تنوع بیشتر می توانید موهایتان را رنگ‬ ‫کنید‪ ،‬البته رنگی که با رنگ چهره تان نیز‬ ‫متناسب باشد‪ .‬استفاده از متخصص در‬ ‫این زمینه شما را مطمئن خواهد ساخت که‬ ‫موهایتان خراب نخواهد شد‪.‬‬ ‫عالوه بر مدل و رنگ مو‪ ،‬می توانید با تغییر‬ ‫محصوالت بهداشتی موی خود مثل شامپو‪،‬‬ ‫حالت دهنده و ژل‪ ،‬سالمت موهایتان را نیز‬ ‫افزایش دهید‪.‬‬ ‫نحوه آرایشتان را تغییر دهید‪ .‬این مسئله دیگر‬ ‫به همه ثابت شده است که آرایش تاثیر واقع ًا‬ ‫شگرفی می تواند بر زیبایی افراد داشته باشد‪.‬‬ ‫دانستن نحوه صحیح انجام خط چشم‪ ،‬سایه‬ ‫چشم‪ ،‬خط لب‪ ،‬رژ لب‪ ،‬رژ گونه و کرم پودر‬ ‫می تواند به شما کمک کند تا زیبایی های‬ ‫چهره تان را نمایان تر سازید‪ .‬در این قسمت‬ ‫به برخی از مهم ترین نکات آرایش صورت‬ ‫اشاره می کنیم‪:‬‬ ‫ زیرسازی صحیح و مناسب باعث می شود‬‫آرایش بهتر و زیباتر روی صورتتان بنشیند‪.‬‬ ‫استفاده صحیح از کرم و پودر و پنکک و‬ ‫استفاده از مرطوب کننده قبل از آنها به شما‬ ‫در این زمینه کمک خواهد کرد‪.‬‬ ‫ از رنگ های مناسب استفاده کنید‪ .‬در‬‫این زمینه می توانید از رنگ موهایتان الهام‬ ‫بگیرید‪ .‬متخصصین آرایش اعتقاد دارند‬ ‫که رنگ های کرم و خاکستری برای افراد‬ ‫بلوند و قهوه ای و شکالتی برای افراد سبزه با‬ ‫موهای مشکی و خرمایی و رنگ های مسی‪،‬‬ ‫هلویی و قرمز هم برای آنها که موهای قرمز و‬ ‫شرابی دارند بسیار مناسب است‪.‬‬ ‫ تکنیک های مختلف آرایش چشم را یاد‬‫بگیرید‪ .‬از آنجا که چشم ها مهمترین مرکز‬ ‫زیبایی در صورت هستند‪ ،‬باید به طور صحیح‬ ‫آرایش شوند تا تاثیر بیشتری روی مخاطب‬ ‫بگذارند‪ .‬یکی از روش های سایه زدن‪،‬‬ ‫کشیدن یک رنگ سایه روی پلک و بعد‬ ‫ادغام آن با رنگی دیگر است‪.‬‬ ‫آندسته از افراد که چشمانی گود دارند‪ ،‬بهتر‬ ‫است از سایه های تیره تر استفاده کنند‪ .‬آنها‬

‫که چشمانی تنگ دارند‪ ،‬بهتر است خط‬ ‫چشم را کام ً‬ ‫ال بیرون از لبه چشم کشیده و‬ ‫در گوشه های چشم آن را کمی پهن تر کنند‪.‬‬ ‫اگر چشمانی باز و درشت دارید‪ ،‬بهتر است‬ ‫خط چشم را داخل لبه چشم بکشید تا بزرگی‬ ‫چشم ها کمتر مشخص شود‪ .‬برای چشم‬ ‫های ریز بهتر است از رنگ های کمرنگتر و‬ ‫برای چشم های درشت از رنگ های گرم تر‬ ‫استفاده شود‪.‬‬ ‫پوست که بزرگتری اندام بدن است‪ ،‬در‬ ‫زیبایی ما از اهمیت فوق العاده ای برخوردار‬ ‫است‪ .‬داشتن پوستی سالم و جوان باید در‬ ‫مرحله اول هدف شما قرار گیرد‪ .‬در این‬

‫قسمت به بعضی از نکات بهداشتی پوست‬ ‫اشاره می کنیم‪:‬‬ ‫ برای دور ماندن از اشعه های زیان بخش‬‫خورشید‪ ،‬از ضد آفتاب استفاده کنید‪.‬‬ ‫ تا حد ممکن از کشیدن سیگار خودداری‬‫کنید‪.‬‬ ‫ تغذیه و خواب کافی و مناسب داشته باشید‪.‬‬‫ بر خود استرس وارد نکنید‪.‬‬‫ از محصوالت آرایشی معتبر و باکیفیت‬‫استفاده کنید‪.‬‬ ‫ بدون شستن دست ها‪ ،‬به پوست صورتتان‬‫دست نزنید‪.‬‬

‫ بطور مداوم ورزش کنید‪.‬‬‫ برای مدت طوالنی آرایش را روی صورتتان‬‫نگاه ندارید و پس از اتمام کار صورتتان را‬ ‫شستشو دهید‪.‬‬ ‫نظافت صحیح‪ .‬به نظافت و سالمت ناخن‬ ‫های دست و پا و همچنین دندان ها توجه‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫از مد روز تا جایی پیروی کنید که متناسب‬ ‫شما باشد‪ .‬استفاده از آخرین ُمدهای روز به‬ ‫شما برای انتخاب لباس کمک کرده و باعث‬ ‫می شود راحت تر بتوانید آنچه مطابق خواسته‬ ‫و شخصیتتان است را پیدا کنید‪.‬‬


‫‪95‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ اما من دیگه نمی خوام هیچ کدومشونو‬‫ببینم‪..‬اگه اون وجود منی که دخترشمو انکار‬ ‫می کنه‪ ،‬منم فراموش می کنم!‪.........‬‬ ‫‪ -‬سوگل فکراتو خوب بکن!‪..‬‬‫ بابام پشت سرم چیزی باقی نذاشته که‬‫بخوام به عنوان محبت بهش فکر کنم‪..‬‬ ‫‪-‬مطمئنی؟‪..‬‬‫یاد حرفای آخرش افتادم‪..‬وقتی با بی رحمی‬ ‫تمام منو ازخونه ش بیرون کرد‪..‬وقتی به زور‬ ‫نشوندم پای سفره ی عقد‪..‬وقتی بهم اعتماد‬ ‫نکرد و با خشم منو گرفت زیر ضربات‬ ‫کمربندش‪..‬وقتی صدای گریه ها و التماسامو‬ ‫شنید و خم به ابروش نیاورد‪..‬وقتی با الفاظ‬ ‫بد صدام زد‪..‬وقتی بهم به چشم یه هرجایی‬ ‫نگاه کرد‪..‬‬ ‫تموم اون لحظات درست مثل صحنه های یه‬ ‫فیلم از جلوی چشمام رد می شدن و ثانیه به‬ ‫ثانیه بیشتر از گذشته ام متنفرم می کردن!‪..‬‬ ‫با حرص لبامو روی هم فشردم و قطره های‬ ‫اشکی رو که قصد فرو ریختن بی کسیمو‬ ‫داشتن با بستن چشمام پس زدم و زمزمه‬ ‫کردم‪ :‬کامال مطمئنـــم!‪..‬‬

‫« نمی دونم چطور اون لحظه رو واسه ت بگم‬ ‫سوگل ولی به محض اینکه پالکشو برداشتم‬ ‫و گرفتم تو دستم گریه م گرفت‪..‬انگار که‬ ‫بخواد یه اتفاق بد بیافته‪..‬انگار اون پالک‬ ‫داشت بهم گواه یه اتفاقی رو می داد که از‬ ‫وقوعش بی خبر بودم‪..‬‬ ‫هر چی که بود باعث شد از صدای گریه های‬ ‫خودم از خواب بپرم‪..‬خواب عجیبی بود‬ ‫سوگل‪..‬خیلی می ترسم‪..‬نمی دونم باید چکار‬ ‫کنم‪»....‬‬ ‫و یادم افتاد که چطور با گریه تو بغلم ضجه‬ ‫می زد و به عشقش اعتراف می کرد‪..‬‬ ‫«‪ --‬به خدا خیلی دوسش دارم‪..‬از وقتی‬ ‫دیدمش دارم واسه ش بال بال می زنم‪..‬از‬ ‫وقتی باهاش حرف زدم قلبم داره از جاش‬ ‫کنده میشه‪....‬سوگل‪..‬من خیلی تنهام مگه‬ ‫نه؟‪....‬خیلی‪..‬تنهام‪».........‬‬ ‫علیرضا ازم کمک خواست‪..‬اینکه یه جوری‬ ‫خبر شهادت شهرام رو به نسترن بدیم‪..‬‬

‫همونطور که دستم روی خاک سردش کشیده‬ ‫میشئ نگاهم به قاب عکسی بود که کنار قبر با‬ ‫یه روبان مشکی تزئین شده بود ‪..‬‬ ‫توی دلم باهاش حرف میزدم ‪ :‬بهت قول دادم‬ ‫داداش ‪ ...‬قول دادم تا آخرشو برم ‪ .‬همه اون‬ ‫چیزی که یه روز بزرگترین هدف تو بود و‬ ‫حتی از جونتم به خاطرش گذشتی االن شده‬ ‫تنها خواسته ی من برام دعا کن داداش دعا‬ ‫کن آخرش سربلند بیرون بیام و پیش تو و خدا‬ ‫شرمنده نشم ‪.. !.‬‬ ‫دستی که روی شونه ام نشست یاعث شد‬ ‫چشمامو ببندم ‪ ..‬سرمو زیر انداختم ‪ ..‬دستمو‬ ‫باال آوردم و روی صورتم کشیدم‪..‬‬ ‫جز صوت گوش نواز قرآن و صدای گریه‬ ‫از گوشه و کنار ‪ ،‬صدای دیگه ای تو اون‬ ‫قبرستون سرد و بی روح شنیده نمی شد ‪..‬‬ ‫صدای گرفته محمد که تو گوشم پیچید‬ ‫دستمو از رو صورتم برداشتم ‪..‬‬ ‫علی دیگه باید برم ‪..‬‬ ‫مکثی کردم و از کنار قبرش بلند شدم ‪..‬‬ ‫عینک آفتابیم رو زدم و از پشت شیشه ی‬

‫نقشه رو از روی میز جمع کردم و با پوزخند‬ ‫محوی که روی لبم بود گفتم ‪ :‬می دونم ‪..‬‬ ‫دنبال دردسر نگرد ‪ ..‬می دونی با کیا درمیافتی‬ ‫؟‪..‬‬ ‫سرمو تکون دادم ‪ ..‬کامال خونسرد جواب‬ ‫دادم ‪ :‬اینو هم می دونم ‪ ...‬اما ‪.........‬‬ ‫نگاهش کرئم ‪ ..‬با شک و تردید نگاهم می‬ ‫کرد ‪......‬‬ ‫واسه تموم کردن این عملیات به من نیاز‬ ‫دارید درسته ؟ ‪...‬‬ ‫چطور ؟ !‪...‬‬ ‫فقط می خوام بدونم ‪ ..‬که باید باشم یا نه ؟‬ ‫اگه بهت نیاز نداشتیم االن اینجا نبودی ‪..‬‬ ‫پس بگو منظورت از این کار چیه ؟!‪..‬‬ ‫فقط یه شرط ‪...‬‬ ‫انتظار داشتم تعجب کنه اما این طور نشد‬ ‫نگاهش هنوز هم نگاهی شک برانگیز بود‬ ‫صدای محمد بلند شد ‪..‬‬ ‫شرط و شروط یعنی چی علیرضا ؟! ‪ ..‬وقتی به‬ ‫قصد همکاری وارد گروه شدی قرارمون واسه‬ ‫آخرش همچین چیزی نبود ‪..‬‬ ‫بی توجه به محمد نگاهم تو چشمای فرمانده‬

‫چند لحظه به سکوت گذشت تا اینکه علیرضا‬ ‫گفت‪ :‬حاال اونو یه کاریش می کنیم‪..‬مطمئنم‬ ‫بدون اجازه ی پدرت نمیشه اما خب‪...........‬‬ ‫فعال مجبوریم صبر کنیم!‪..‬باید همه چیز بی‬ ‫سر و صدا انجام بشه‪ ،‬تو مشکلی نداری؟!‪..‬‬ ‫سرمو تکون دادم‪..‬‬ ‫چه مشکلی؟‪..‬از خدام بود که زودتر مال‬ ‫علیرضا بشم و برای همه ی عمرم اونو داشته‬ ‫باشم‪..‬‬ ‫‪-‬حاضرم قسم بخورم که یه روز بهترین و‬‫باشکوه ترین عروسی رو برات می گیرم که تو‬ ‫خاطره ها ثبت بشه!‪..‬‬ ‫با لبخند خجولی سر به زیر شدم و گفتم‪ :‬من‬ ‫ازت هیچ چیز باشکوهی نمی خوام‪..‬فقط‬ ‫آرامش می خوام‪..‬می دونم می تونی اونو بهم‬ ‫بدی‪..‬همین حس دلنشین برای همه ی عمرم‬ ‫بسه!‪..‬دیگه هیچی نمی خوام!‪..‬‬ ‫سرشو خم کرد تو صورتم تا نگاهش کنم‪..‬‬ ‫چشمام که تو چشماش افتاد با لبخند آرومی‬ ‫گفت‪ :‬ولی من رو قولم هستم‪..‬اینو علیرضا‬ ‫بهت میگه!‪..‬‬ ‫لبخند زدم‪..‬‬ ‫اما علیرضا‪.........‬‬‫‪-‬مخلصتم هستم!‪..‬‬‫ساکت شدم‪..‬‬ ‫یا بهتره بگم با چشماش دهنمو بست‪..‬‬ ‫نگاهش کردم و چشمامو به نشونه ی تایید‬ ‫حرفاش آروم بستم و باز کردم‪..‬‬ ‫با لبخند جذابی نگاهم می کرد‪..‬‬ ‫*************‬ ‫علیرضا قضیه ی شهرام رو برام تعریف کرد‪..‬‬ ‫وقتی شنیدم که شهید شده تا چند لحظه رفتم‬ ‫تو شوک!‪..‬‬ ‫و اون لحظه فقط اسم نسترن بود که تو سرم‬ ‫می چرخید و همون موقع بود که یاد حرفای‬ ‫اون شبمون افتادم‪..‬‬ ‫وقتی که خواب بد دیده بود و گریه می کرد!‪..‬‬

‫اما سخت بود‪..‬آخه من چطور می تونم به‬ ‫خواهرم‪..‬از شهادت کسی حرف بزنم که بعد‬ ‫از این همه سال هنوزم که هنوزه اونو می‬ ‫پرسته و صادقانه میگه که عاشقشه؟!‪..‬‬ ‫اگه االن بهش بگم مطمئنم یه بالیی سرش‬ ‫میاد‪ ،‬من خواهرمو خیلی خوب می شناسم می‬ ‫دونم که احساسش چقدر پاکه!‪..‬‬ ‫نکنه عقلشو از دست بده و‪..‬خدایی نکرده‬ ‫بخواد یه کاری دست خودش بده؟‪..‬‬ ‫اما اگه یه مدت بگذره و بعد بخوام بهش‬ ‫بگمم شاید وضع از اینی که ممکنه پیش بیاد‬ ‫بدترم بشه‪..‬‬ ‫من نه می تونم بهش بگم‪..‬و نه می تونم ازش‬ ‫پنهون کنم‪....‬‬ ‫پس باید چکار کنم؟!‪..‬‬ ‫‪--------------------‬‬‫برای آخرین بار خم شدم و زیر فاتحه ای‬ ‫فرستادم ‪..‬‬

‫دودی بدون اینکه نگاهم رو از قاب عکسش‬ ‫بگیرم گفتم ‪ :‬کجا ؟! ‪..‬‬ ‫نزدیک تر بهم ایستاد و گفت ‪ :‬مگه نگفتی‬ ‫هماهنگ کن خبرشو بهم بده ؟ ‪. .‬‬ ‫خب ‪ ..‬خبری هم شده ؟‪..‬‬ ‫االن تماس گرفتن ‪ ..‬باید بریم منتظرن ! ‪..‬‬ ‫لبامو روی هم فشردم و سرمو تکون دادم ‪..‬‬ ‫***************************‬ ‫بعد از تموم شدن حرفام دستمو روی نقشه‬ ‫گذاشتم و به صورت تک تکشون نگاه کردم‬ ‫‪ ..‬همه تو فکر بودن جز فرمانده که نگاهش‬ ‫هنوز هم به نقشه زیر دستم بود ‪..‬‬ ‫نظرتون چیه ؟‪..‬‬ ‫سرشو باال گرفت و متفکرانه نگاهم کرد ‪..‬‬ ‫دستی به صورتش کشید و یک تای ابروشو‬ ‫باال انداخت‪..‬‬ ‫( قرارمون از اول این نبود علیرضا )‬

‫بود ‪..‬منتظر بودم یه چیزی بگه ‪..‬‬ ‫از نگاه جدی و خونسر من کالفه شد و نفسشو‬ ‫محکم بیرون داد ‪..‬‬ ‫هر دو دستشو به میز تکیه داد و گفت ‪ :‬بگو‬ ‫شرتتو‪..‬‬ ‫محمد خواست چیزی بگه که فرمانده بلند‬ ‫گفت ‪ :‬بسه محمد بزار حرفشو بزنه ‪..‬‬ ‫اما قربان من علیرضا رو میشناسم ‪ ،‬اینکار‬ ‫یعنی بازی با جونش ‪..‬‬ ‫حتما خودش فکر همه جاشو کرده ‪..‬‬ ‫نگاهش به من بود و منتظر جواب ‪..‬‬ ‫سرمو تکون دادم ‪..‬‬ ‫سعی کردم لحنم محکم باشه ‪..‬‬ ‫جون هیچ کدوم از افراد گروه به خطر نمیافته‬ ‫اینو شخصا بهتون قول میدم ‪..‬بعد از اینکه‬ ‫مهره ی اصلی رو تحویلتون دادم می خوام که‬ ‫نقشه ام رو پیاده کنم ‪ ..‬و این تنها شرط منه ‪..‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪94‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪66‬‬ ‫‪-‬اونو دیگه باید از زبون خودش بشنویم!‪..‬‬‫مشتشو پر از آبکرد و به صورتش پاشید‪..‬چند‬ ‫برگ دستمال کاغذی از روی میز برداشت و‬ ‫فقط دستاشو خشک کرد ولی صورتش هنوز‬ ‫خیس بود‪..‬انگار که گرمش شده!‪..‬‬ ‫ ای کاش بیشتر اصرار کرده بودیم‪..‬شاید‬‫اون موقع همه چیزو می گفت!‪..‬‬ ‫‪-‬حالش خوب نبود‪..‬بذار تو یه فرصت‬‫مناسب خودم ته و توشو در میارم!‪..‬راستی‬ ‫نسترن کجاست؟!‪..‬‬ ‫ بابا بهش زنگ زد گفت بره خونه‪..‬‬‫‪-‬اتفاق جدیدی که نیافتاده؟!‪..‬‬‫ تا اونجایی که فهمیدم نه!‪..‬از نگین خبری‬‫نشد؟!‪..‬‬ ‫‪ -‬پیگیرشم‪..‬نهایتش فرداشب همه چیز‬‫معلوم میشه!‪..‬‬ ‫‪ -‬نگرانم‪..‬فرداشب خیلی دیره‪....‬‬

‫وقتی لرزش صداشو حس کردم سرمو بلند‬ ‫کردم و سوالی نگاهش کردم!‪..‬‬ ‫کالفه بود‪..‬پشت گردنش دست کشید و کمی‬ ‫ازم فاصله گرفت‪..‬صداش آروم تر شده بود!‪..‬‬ ‫‪ -‬زدن حرفای دل خیلی سخته‪..‬رسیدن به‬‫اونی که مدت هاست آرزوشو داری مثل یه‬ ‫امتحان چند مرحله ای می مونه که واسه پشت‬ ‫سر گذاشتنش باید قید بعضی چیزا رو بزنی تا‬ ‫بتونی به اون چیزی که می خوای برسی‪........‬‬ ‫برگشت و تو چشمام نگاه کرد‪..‬مقابلم رو‬ ‫زانوهاش نشست و سرشو باال گرفت‪..‬‬ ‫از کاراش متعجب بودم‪..‬‬ ‫ولی اون جدی و محکم ادامه داد‪ :‬همیشه این‬ ‫لحظه رو فقط تو رویاهام می دیدم‪..‬که رو به‬ ‫روت زانو می زنم و تو چشمات نگاه می کنم‬ ‫و‪..‬میگم که‪..‬چقدر‪......‬‬ ‫دستام می لرزید‪..‬یک آن خون به صورتم‬ ‫دوید و خواستم بلند شم ولی علیرضا گوشه ی‬ ‫آستینمو به موقع گرفت و نگهم داشت‪..‬‬ ‫‪--‬نرو ‪..‬بذار حرفامو بزنم‪....‬‬

‫سکوتشو که دیدم منم ساکت شدم‪..‬‬ ‫معلوم بود فکرش مشغوله!‪..‬‬ ‫‪-‬امشب بر نمی گرده؟!‪..‬‬‫ نسترن؟‪..‬نمی دونم!‪..‬نیادم‬‫نیست!‪..‬‬ ‫‪-‬اما تنهایی!‪..‬‬‫ من همیشه تنهام‪....‬‬‫خیره تو چشمام هیچی نگفت‪..‬ولی همون‬ ‫نگاه کلی حرف واسه گفتن داشت!‪..‬‬ ‫مشکلی‬

‫زبونمو رو لبم کشیدم و زیر لب گفتم‪ :‬از‬ ‫تنهایی نمی ترسم!‪..‬‬ ‫به یخچال تکیه داد‪..‬هنوز نگاهش عمیق تو‬ ‫صورتم بود‪..‬‬ ‫و بدون کوچکترین لبخندی جدی گفت‪ :‬اما‬ ‫من می ترسم!‪..‬‬ ‫نگاهمو از نگاهش دزدیدم و سرمو زیر‬ ‫انداختم‪..‬سنگینی چشمای جذابش به قدری‬ ‫روم فشار آورده بود که حس می کردم نفسام‬ ‫به شماره افتاده!‪..‬‬ ‫صدای قدم هاشو شنیدم‪..‬و سایه شو که جلوم‬ ‫افتاد و‪..‬دستی که روی صندلی نشست‪..‬‬ ‫‪ -‬یه چیزی تو دلم هست که داره سنگینی‬‫می کنه‪..‬فقط دنبال یه موقعیت می گرده!‪..‬‬ ‫واسه به زبون اوردنش خدا می دونه که تردید‬ ‫ندارم اما‪..‬موقعیتمون‪.............‬‬

‫دست و پامو گم کرده بودم‪..‬‬ ‫اصال واسه چی بلند شدم؟‪..‬کجا می خوام‬ ‫برم؟‪..‬مگه همیشه منتظر این لحظه نبودم؟‪....‬‬ ‫با کلی خجالت و شرم تو وجودم برگشتم و‬ ‫رو صندلی نشستم‪..‬علیرضا هنوز رو زانوهاش‬ ‫نشسته بود‪..‬آستینم تو دستش بود‪..‬واسه رها‬ ‫شدن از دستای مردونه ش حتی با وجود اون‬ ‫همه فاصله‪..‬هیچ عجله ای نداشتم‪....‬‬

‫‪-‬سوگل تو بد جایی از زندگی گرفتار شدم‪..‬‬‫همه ی مشکالت با هم هجوم آوردن سمتم و‬ ‫زیر بارشون داره کمرم می شکنه‪..‬‬ ‫مگه من کی ام؟‪..‬منم ادمم‪..‬منم تا یه حدی‬ ‫ظریفت دارم‪....‬‬ ‫اما دعا کن سوگل‪..‬برام دعا کن به بن بست‬ ‫نرسم که اگه برسم‪...............‬‬ ‫برق چشماش ناشی از بغض عمیق توی‬ ‫گلوش بود که می لرزید و مردونه قصد باریدن‬ ‫نداشت‪..‬‬ ‫چطور نفهمیدم؟‪..‬چطور درداشو ندیدم؟‪..‬‬ ‫چطور غم چشماشو دیدم و دلیلشو نپرسیدم؟‪..‬‬ ‫به قدری درگیر مشکالت خودم بودم که‪....‬‬ ‫نه‪..‬چطور غافل شدم؟!‪..‬‬ ‫اما جوابش آسون بود‪..‬علیرضا همیشه‬ ‫درداشو تو خودش می ریخت‪..‬اون هیچ وقت‬ ‫نخواست که از مشکالتش با من حرف بزنه‪..‬‬ ‫ولی همیشه شاهد اون غم و تیرگی تو چشماش‬ ‫بودم‪..‬‬ ‫سرشو زیر انداخته بود تا اون برق لرزون رو تو‬ ‫چشماش نبینم‪..‬‬ ‫اون لحظه آرزوم بود که می تونستم دستمو‬ ‫دراز کنم و انگشتامو ال به الی موهای خوش‬ ‫حالتش فرو کنم و با نوازش های اروم و‬ ‫زمزمه های پر از عشقم کمی از ناراحتی هاش‬ ‫کم کنم‪..‬اگه محرمش بودم اون موقع حاضر‬ ‫بودم جونمو بدم ولی هر کاری کنم تا دل اون‬ ‫آروم بگیره‪....‬‬ ‫بعد از دقایقی بلند شد و کنارم نشست‪..‬‬ ‫صورتش سرخ شده بود‪..‬دکمه ی باالی‬ ‫پیراهن مشکی دودیش رو باز کرد و نفسشو‬ ‫عمیق فرستاد بیرون‪..‬‬ ‫چشماشو لحظه ای بست و باز کرد‪..‬اب‬ ‫دهانش رو با سر و صدا قورت داد و برگشت‬ ‫سمت من‪..‬‬ ‫نگاهمو ازش گرفتم و به دستام که تو هم‬ ‫مشتشون کرده بودم دوختم‪..‬‬ ‫حس کردم آروم نیست ومی خواد یه چیزی‬ ‫بگه!‪..‬‬ ‫و حسم کامال درست بود!‪..‬‬ ‫صداش هنوزم جدی و مصمم بود!‪..‬‬

‫تو چشمام زل زد و گفت‪ :‬می دونم االن‬ ‫وقتش نیست‪..‬می دونم هیچ کدوممون تو‬ ‫موقعیت مناسبی نیستیم‪..‬تو واسه گم شدن‬ ‫خواهرت نگرانی و من‪....‬‬ ‫وضعیتم مشخصه‪..‬تو همین مدت زمان کوتاه‬ ‫هم اونایی رو که یک عمر فکر می کردم‬ ‫خانواده ی واقعیمن و از ته دل عاشقشون‬ ‫بودمو از دست دادم‪..‬‬ ‫و هم بهترین و نزدیک ترین دوستمو‪..‬‬ ‫همیشه تو زندگیم نقش یه برادرو واسه م‬ ‫داشت نه فقط یه دوست‪..‬‬ ‫رفتنشو هنوزم باور ندارم‪..‬‬ ‫حاال هم نمی دونم با چه جراتی باید برم و به‬ ‫کسی که دوستش داشت بگم اونی که سالهای‬ ‫سال ِ عاشقشی‪..‬تو بغل من پرپر شد و تا‬ ‫اخرین نفسی که تو سینه ش بود اسم تو رو‬ ‫صدا زد‪....‬‬

‫‪-‬امروز بعد از رفتن حاجی یه تصمیمی‬‫گرفتم‪..‬و برای اینکه بتونم عملیش کنم باید‪..‬‬ ‫تو هم راضی باشی!‪..‬‬

‫صداش بیشتر از قبل گرفته بود‪..‬‬

‫با تعجب سرمو بلند کردم و نگاهش کردم‪..‬‬

‫ چه تصمیمی؟!‪..‬‬‫دل تو دلم نبود‪..‬‬ ‫تند و بی وقفه گفت‪ :‬من می خوام که‪..‬هر چه‬ ‫زودتر عقد کنیم!‪..‬‬ ‫از تعجب الل شدم و فقط با چشمای گشاد‬ ‫شده نگاهش کردم‪..‬‬ ‫انقدر تعجب کرده بودم که خودشم فهمید‪..‬‬ ‫با لبخند گفت‪:‬شرمنده حواسم نبود‪..‬تصمیم‬ ‫به این مهمی رو نباید بی مقدمه و سریع می‬ ‫گفتم؟!‪..‬‬ ‫با دیدن چشمای شیطونش به خودم اومدم و‬ ‫چشم از نگاهش دزدیدم و به رو به روم نگاه‬ ‫کردم و بعدشم به دستام‪....‬‬ ‫هنگ بودم‪..‬‬ ‫علیرضا ازم خواستگاری کرد؟‪..‬اونم‬ ‫اینجوری؟!‪..‬خوابم یا بیدار؟!‪..‬‬ ‫و اون بی توجه به حال دگرگون من جدی‬ ‫ادامه داد‪ :‬عقدت با بنیامین که تکلیفش‬ ‫مشخصه‪..‬اگه آدم بود شاید حاال حاالها‬ ‫همچین پیشنهادی رو نمی تونستم بهت بدم‬ ‫اما من حتی اندازه ی یه ارزنم آدم حسابش‬ ‫نمی کردم ولی بازم هر چی تو بگی شک نکن‬ ‫همون کارو می کنم‪....‬‬ ‫به هر جون کندنی بود بدون اینکه سرمو بلند‬ ‫کنم گفتم‪ :‬اما من‪..‬یه مدت کوتاه‪..‬زنش‬ ‫بودم‪....‬‬ ‫‪-‬اگه منظورت اینه که باید تا ‪ 4‬ماه و ‪10‬‬‫روز صبر کنی؟!‪..‬هیچ مشکلی نیست فقط می‬ ‫خوام از جانب تو خیالم راحت باشه همین!‬ ‫و صدای خنده ی ریزشو شنیدم که گفت‪.... :‬‬ ‫حاال وکیلم؟!‪..‬‬ ‫از شیطنتی که تو صداش بود به خنده افتادم‪..‬‬ ‫ولی چیزی نگفتم‪..‬‬ ‫‪ -‬نگامم نمی کنی؟‪..‬‬‫از حرارت زیاد‪ ،‬داشتم می سوختم‪..‬‬ ‫‪-‬پس این یعنی قبولم نمی کنی؟‪..‬‬‫سرمو آروم بلند کردم‪..‬لبخندمو جمع کردم‬ ‫و گفتم‪ :‬بابام چی؟‪..‬از اون نباید اجازه‬ ‫بگیرم؟!‪..‬‬ ‫نمی دونم چرا نگاهش و لبخندش هر دو‬ ‫رنگ گرفتن!‪..‬‬ ‫‪ -‬من تو این زمینه تابع دستور توام‪..‬بخوای‬‫میریم باهاش حرف می زنیم!‪..‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

t e g Gtin a o t as th i w L n o W g Hon ls mo r LCu Le


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

92

Do you spend a significant amount of time styling your hair into curls only to have it fall flat and straight hair in a couple of hours? My mother used this simple trick on my very long hair when I was a little girl, and I continue to use it today. My hair was so straight and long that its weight would not allow curls to last. Whenever I asked her to style it into curls, she would set it with a lemon instead of harsh products. If you apply the lemon straight to your hair, you will get a stronger hold; however, if your hair is dry you may want to dilute one freshly squeezed lemon with 2 ounces of water in a spray bottle. Lemons can have a lightening effect on hair, but unless you spend significant time in the sun, lemon alone will not affect your color. How to Get Long-Lasting Curls with a Lemon into a foam roller. Styling With Lemon 4

The curls may be quite crispy and defined at first, but as you go on with the day they will loosen up a bit. However, they will last much better and longer than without any styling product. Best of all, your hair will smell fresh without the strong synthetic scents contained in conventional styling products.

Repeat this process until you’ve rolled all of your hair. If you prefer to use diluted lemon juice, spray each section of hair instead of rubbing the lemon, but make sure the lemon juice is strained (with no pulp or seeds) so it won’t clog the bottle nozzle. Styling With Lemon 6 Styling WIth Lemon 5

Here is what you need: One hair brush Some clips to section your hair and keep it place while you are working on another hair section (I use these) Old-school foam rollers (you can find them here) One lemon, cut in half One spray bottle to mix lemon and water if you decide to dilute the lemon juice How to Get Long-Lasting Curls with a Lemon Instructions:

You can also use the same method to achieve waves. Just rub the Get a good night’s sleep, and in lemon/spray the mix onto your the morning loosen up your hair. hair and then braid it. At night, before going to bed, I hope you give it a try! wash and dry your hair. Brush your hair thoroughly and begin sectioning your hair so you can apply the foam rollers. For small, tight curls, make the sections small. For big, loose curls, make the sections bigger. How to Get Long-Lasting Curls with a Lemon Grab a lemon half and rub the hair section you created. Make sure to rub enough so your hair looks wet. Brush the section to thoroughly distribute the lemon juice, and then roll the section


‫‪91‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رستوران کوچینی در گروه «بلک کتز»‪،‬‬ ‫چارلز ایران را نیز برای او به‬ ‫شهرت ری‬ ‫ِ‬ ‫همراه داشت‪.‬‬

‫ی سایه‌ها باید برم‌‬ ‫پا به‌ پا ‌‬ ‫شب‌ ب ‌ه شب‌ تا مرز تاریك‌ جنون‌‬ ‫دل ‌م از تاریكی‌ها خسته‌ شده‌‬

‫«مرد تنها» ترانه‌ای با مضمون اجتماعی‬

‫همه‌ی‌ درها بروم‌ بسته‌ شده‌‬

‫هنوز اما از ترانه‌ به زبان فارسی خبری نبود‬ ‫و فرهاد هم رغبتی به خواندن این ترانه‌ها‬ ‫نشان نمی‌داد‪ .‬حاال دیگر سال ‪ ۴۸‬شده بود‬ ‫و سال بنیاد استودیوی طنین‪ .‬بنیانگذاران این‬ ‫استودیو‪ ،‬تورج نگهبان‪ ،‬ترانه سرا و پرویز‬ ‫اتابکی آهنگساز بودند که جوانان عالقمند را‬ ‫برای ساختن کارهای متفاوت به سوی خود‬ ‫جلب کرده بودند‪ :‬اسفندیار منفردزاده بود و‬ ‫شهیار قنبری‪ ،‬ایرج جنتی عطایی و اردالن‬ ‫سرفراز‪ .‬اما آن که در آغاز به رنگ صدای‬ ‫متفاوت فرهاد پی برد‪ ،‬اسفندیار منفردزاده‬ ‫بود‪.‬‬

‫خوب است بدانید‪ ،‬نخستین آلبوم راک اند‬ ‫رول ایران را فرهاد منتشر کرد‪.‬‬

‫از آن پس‪ ،‬دیگر ترانه‌سرایان نوین ایران نیز‬ ‫به او روی آوردند‪ .‬زیرا صدای فرهاد عالوه بر‬ ‫حس و حال‪ ،‬نوعی حالت تفسیری به ترانه‌ها‬ ‫می‌داد‪ ،‬که با خواست ترانه سرایان هم سازگار‬ ‫بود‪ .‬ترانه‌هایی که حاال دیگر رنگ و بوی‬ ‫اجتماعی‪ /‬سیاسی داشت‪ ،‬و با صداهایی از‬ ‫انواع پیشین جور در نمی‌آمد‪ .‬جنتی عطایی‪،‬‬ ‫سقف را برای فرهاد ساخت و اردالن سرفراز‬ ‫آیینه‌ها را‪ .‬آهنگسازانی چون محمد اوشال‬ ‫و واروژان با خسته و اسیر شب و هفته‬ ‫خاکستری به او روی آوردند‪.‬‬ ‫«جمعه» اما دومین ترانه‌ای بود که با‬ ‫همکاری شهیار و اسفندیار‪ ،‬به صدای فرهاد‬ ‫سپرده شد‪ .‬ترانه‌ای که بالفاصله پس از انتشار‬ ‫در زمره‌ی ترانه‌های معترض جای گرفت‪.‬‬ ‫داره از ابر سیاه خون می‌چکه‬ ‫جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه‬ ‫نفسم در نمی‌یاد‬ ‫جمعه‌ها سر نمی‌یاد‬ ‫شهیار قنبری اما می‌گوید که این ترانه حس‬ ‫واقعی من از جمعه بوده‪ .‬فرهاد در جایی‬ ‫گفته است که پس از خواندن این ترانه‪،‬‬ ‫خانم مسنی از اقوام او که اصال اهل اینگونه‬ ‫موسیقی نبوده‪ ،‬به او می‌گوید‪ :‬من سال‌ها‬ ‫بود می‌خواستم همین چیِ زها را بگویم و‬ ‫نمی‌توانستم‪.‬‬ ‫فرهاد هم معتقد بود که متن «جمعه» به‬ ‫گونه‌ای بود که گوئی هزاران نفر همین‌ها را‬ ‫با هم فریاد می‌کنند‪ .‬اما معترض بودن ترانه‬ ‫جمعه را فرهاد به گردن آهنگساز می‌اندازد و‬ ‫می‌گوید‪ :‬شاید آهنگساز آن را به جمعه واقعه‬ ‫سیاهکل ارتباط داده باشد‪ .‬به هر حال برای‬ ‫اغلب ما‪ ،‬همچنان جمعه روز بدی است‪ .‬روز‬ ‫بی حوصلگی‪.‬‬ ‫او در «اسیر شب‌» می‌گوید‪:‬‬ ‫جغد بارون‌ خورده‌ای‌ تو كوچه‌ فریاد می‌زنه‌‬ ‫زیر دیوار بلندی‌ یه‌ نفر جون‌ می‌كنه‌‬ ‫ی شب‌ شدم‌‬ ‫من‌ اسیر سایه‌ها ‌‬ ‫شب‌ اسیر تور سرد آسمان‌‬

‫پدر او‪ ،‬رضا مهراد‪ ،‬کاردار ایران در‬ ‫کشورهای عربی بود‪ .‬فرهاد تا ‪ ۸‬سالگی که‬ ‫به همراه خانواده به تهران بازگشت در عراق‬ ‫زندگی می‌کرد‪ .‬برادر بزرگ فرهاد ویولن‬ ‫می‌نواخت‪ .‬یکی از دوستان برادرش متوجه‬ ‫عالقٔه فرهاد به موسیقی می‌شود و از خانواده‬ ‫فرهاد می‌خواهد که سازی برای او تهیه کنند‪.‬‬ ‫با اصرار برادرش یک ویولن‌سل برای او تهیه‬ ‫می‌کنند و تمرینات فرهاد آغاز می‌شود؛ ولی‬ ‫عمر تمرینات ویولن‌سل از ‪ ۳‬جلسه فراتر‬ ‫نرفت‪.‬‬ ‫بعد از ترک تحصیل در کالس یازدهم با یک‬ ‫گروه نوازندٔه ارمنی آشنا می‌شود و با استفاده‬ ‫از سازهای آنان به صورت تجربی نواختن را‬ ‫می‌آموزد و مدتی بعد به عنوان نوازندٔه گیتار‬ ‫در همان گروه شروع به فعالیت می‌کند‪ .‬فرهاد‬ ‫دو سال نیز به انگلستان رفت و در آنجا با‬ ‫موسیقی پاپ آن سال‌های انگلستان آشنا شد‪.‬‬ ‫در اواخر دهه ‪ ۱۳۵۰‬فرهاد با پوران گلفام‬ ‫ازدواج کرد و تا پایان عمر با او زندگی کرد‪.‬‬ ‫تا سال ‪ ۱۳۵۷‬و انقالب ایران کنسرت‌های‬ ‫فراوانی داد‪ .‬در بهمن ‪ ۱۳۵۷‬هم‌زمان با‬ ‫انقالب ترانٔه معروفش «وحدت» (آهنگ از‬ ‫منفردزاده‪ ،‬شعر از سیاوش کسرایی) را ضبط‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫پس از انقالب مدت‌ها از کار منع شد تا‬ ‫باالخره در ‪ ۱۳۶۹‬آلبوم خواب در بیداری را‬ ‫منتشر کرد که چند ترانٔه فارسی و چند ترانٔه‬ ‫انگلیسی داشت‪ .‬در این نوار فرهاد پیانو هم‬ ‫می‌نواخت و بعضی از آهنگ‌ها را هم خود‬ ‫ساخته بود‪ .‬در ‪ ۱۳۷۴‬نیز اولین کنسرت بعد‬ ‫از انقالبش را در کلن اجرا کرد‪.‬‬ ‫در ‪ ۱۳۷۶‬آلبوم وحدت او نیز منتشر شد‬ ‫که شامل ترانه‌های دهٔه ‪ ۱۳۵۰‬او بود‪ .‬در‬ ‫‪ ۱۳۷۷‬توانست در هتل شرق تهران کنسرت‬ ‫اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد‪.‬‬ ‫پس از انتشار آلبوم «برف»‪ ،‬فرهاد درصدد‬ ‫تهیه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانه‌هایی‬ ‫از کشورها و زبان‌های مختلف را در بر‬ ‫می‌گرفت‪ .‬اما از مهرماه ‪ ۱۳۷۹‬بیماری او‬ ‫جدی شد‪ .‬فرهاد به بیماری هپاتیت سی مبتال‬ ‫بود و در نتیجٔه عوارض کبدی ناشی از آن در‬ ‫خرداد ‪ ۱۳۸۱‬برای درمان به لیل در فرانسه‬ ‫رفت و در ‪ ۹‬شهریور همان سال پس از مدتی‬ ‫اغما در بیمارستان‪ ،‬در سن ‪ ۵۹‬سالگی‬ ‫درگذشت و در ‪ ۱۳‬شهریور در گورستان تیه‬ ‫در‬ ‫(قطعه ‪ ،۱۱۰‬ردیف ‪ ،۷‬سنگ ‪)۲۳‬‬ ‫پاریس دفن شد‪.‬‬

‫آ گه ا‌‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905-237-7470‬‬


‫‪90‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فرهاد مهراد؛ «مرد تنها»ی ترانه ها‬ ‫‪ ۲۹‬دی ماه ‪ -‬مصادف است با هفتاد‬ ‫و دومین سالگرد تولد فرهاد مهراد؛‬ ‫مردی که در تمام درازای عمر‬ ‫خود‪ ،‬همان «مرد تنها»یی باقی‬ ‫ماند که توصیفش کرده بود‪ .‬تک‬ ‫ترانه‌های او و صدایش اما همچنان‬ ‫در ذهن‌ها مانده است‪.‬‬

‫‪ ۲۹‬دی ماه ‪ -‬مصادف است با هفتاد و دومین‬ ‫سالگرد تولد فرهاد مهراد؛ مردی که در تمام‬ ‫درازای عمر خود‪ ،‬همان «مرد تنها»یی باقی‬ ‫ماند که توصیفش کرده بود‪ .‬تک ترانه‌های او‬ ‫و صدایش اما همچنان در ذهن‌ها مانده است‪.‬‬ ‫همزمان با سال‌های شکوفایی فرهنگی دهه‬ ‫چهل‪ ،‬فرهاد هم با نخستین ترانه‌اش‪« ،‬مرد‬ ‫تنها» که به زبان فارسی خواند‪ ،‬به اوج شهرت‬

‫رسید‪ .‬صدایی متفاوت و از جنسی دیگر‪.‬‬ ‫پیش از آن که به ترانه‌های فارسی روی بیاورد‪،‬‬ ‫ری چارلز ایران می‌نامیدندش‪ .‬همانقدر در‬ ‫تفسیر ترانه‌‌های فارسی مهارت داشت‪ ،‬که در‬ ‫خواندن ترانه‌های انگلیسی‪ ،‬به ویژه آن چه‬ ‫سیاه پوستان خوانده بودند‪.‬‬ ‫پیش از انقالب‪ ،‬هر چه خواند‪ ،‬از ترانه‬ ‫سرایان پاپ نوع جدید‪ ،‬شهیار قنبری‪ ،‬ایرج‬ ‫جنتی عطایی و اردالن سرفراز بود‪ .‬متن‌‌هایی‬ ‫در تلفیق با آهنگ‌های اسفندیار منفردزاده‪،‬‬

‫که به همین گروه مدرن موسیقی تعلق داشت‪،‬‬ ‫موسیقی و ترانه‌ی از نوع دیگر را در ایران‬ ‫باب کرد‪.‬‬ ‫جمعه‪ ،‬شبانه‌‪ ،‬هفته خاکستری‪ ،‬سقف‪ ،‬از‬ ‫ترانه‌های به یاد ماندنی او در سال‌های پیش‬ ‫از مرگ ترانه در ایران است‪ .‬پس از انقالب‬ ‫آلبوم برف‪ ،‬با تنوع شعری بسیار از شاعران‬ ‫مدرن و سنتی‪ ،‬نیما و ابوسعید ابوالخیر از او‬ ‫به یادگار مانده است‪ .‬مقلدین زیاد بودند‪ .‬اما‬

‫جانشینی برای او پیدا نشد‪.‬‬ ‫بازخوانی‌ ترانه‌ی بیتل‌ها‬ ‫اوج شهرت الویس پریسلی و بیتل‌ها در‬ ‫آمریکا و اروپا همزمان بود با گسترش موسیقی‬ ‫پاپ در ایران‪ .‬هنوز اما موسیقی پاپ نتوانسته‬ ‫بود هواخواهان چندانی را به خود جلب کند‪.‬‬ ‫برخی آن را مبتذل می‌خواندند و همچنان به‬ ‫سنت و موسیقی سنتی پایبند بودند‪ ،‬و جوانانی‬ ‫هم که طرفدار این نوع موسیقی بودند‪ ،‬بیشتر‬ ‫از ریتم و حرکتی که با انرژی جوانانه‌ی آنان‬

‫سازگارتر بود‪ ،‬خوششان می‌آمد‪ .‬هنوز سه‬ ‫تفنگدار ترانه‌سرایی نوین در ایران پا به میدان‬ ‫نگذاشته بودند تا شکل و قامت و محتوای‬ ‫دیگری به ترانه‌ها ببخشند‪ .‬سخن از عشق و‬ ‫دلدادگی بود و موی یار و دو چشمون سیاه‪.‬‬ ‫فرهاد مهراد نیز در آن زمان تنها ترانه‌های‬ ‫بیتل‌ها را بازخوانی می‌کرد‪ .‬تازه همان‬ ‫بازخوانی‌ها هم اتفاقی بود‪ .‬آنگونه که فرهاد‬ ‫خود گفته است‪ :‬در سال ‪ ۱۳۴۲‬در یک‬

‫گروه چهار نفری در هتلی در اهواز گیتار‬ ‫می‌نواخته‪ ،‬در حالی که به خطا در قرارداد او‬ ‫آمده بود که آواز نیز می‌خواند‪ .‬همین خطای‬ ‫در تشخیص‪ ،‬او را بر آن داشته‪ ،‬با سرعت‬ ‫چند آهنگ را تمرین کند‪.‬‬

‫ترانه‌هایی به انگلیسی و از نوع موسیقی پاپی‬ ‫که در آن زمان در ایران متداول بود‪ .‬احتماال‬ ‫ترانه‌ی ‪ yesterday‬گروه بیتل‌ها از همان‬

‫زمان به یادگار مانده است‪ .‬دوستداران صدای‬ ‫فرهاد‪ ،‬دیروز او را امروز هم بیشتر از بیتل‌ها‬ ‫می‌پسندند‪.‬‬ ‫فرهاد مدتی نیز با یک گروه موسیقی به‬ ‫نام «سل» که وابسته به یک موسسه خیریه‬ ‫آمریکایی بود‪ ،‬همکاری می‌کند‪ .‬همکاری با‬ ‫این گروه او را با موسیقی سیاه پوستان آشنا‬ ‫«‬ ‫می‌سازد و از همان جا شیفته صدای‬ ‫ری چالز» می‌شود‪ .‬ادامه کار در‬


‫‪89‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فیلم "پستچی" که در سال ‪۱۹۹۷‬‬ ‫به پرده‌ی سینماها راه یافت‪،‬‬ ‫سومین تجربه کارگردانی کاستنر‬ ‫بود‪ .‬این فیلم که با بودجه‌ی ‪۸۰‬‬ ‫میلیون دالری ساخته شده بود‪ ،‬با‬ ‫شکست تجاری بزرگی روبرو شد‬ ‫و در سینماهای آمریکا تنها ‪۱۷‬‬ ‫میلیون دالر فروش داشت‪ .‬فیلم‬ ‫"عشق به یک بازی" که کاستنر‬ ‫در آن نقش یک بازیکن بیس‌بال‬ ‫را ایفا می‌کند نیز برای او تجربه‬ ‫مثبتی نبود و سبب شد که او بار‬

‫کاستنر و همسر دومش‪ ،‬کریستینه باوم‌گارتنر‬ ‫که طراح مد است‪.‬‬ ‫فیلم "دشت باز" که چهارمین و آخرین تجربه‬ ‫کارگردانی کاستنر است‪ ،‬در سال ‪۲۰۰۳‬‬ ‫اکران شد‪ .‬این فیلم وسترن که با بودجه‌ای‬

‫کاستنر تا کنون دو بار ازدواج‬ ‫کرده است‪ .‬او در سال ‪۱۹۹۴‬‬ ‫پس از ‪ ۱۶‬سال زندگی مشترک‬ ‫از نخستین همسرش‪ ،‬سیندی‬ ‫سیلویا جدا شد‪ .‬او در سال‬ ‫‪ ۲۰۰۴‬برای بار دوم ازدواج‬ ‫کرد‪ .‬این ستاره هالیوود‬ ‫مجموعا ‪ ۷‬فرزند دارد‪ :‬سه‬ ‫فرزند از نخستین همسرش‪،‬‬ ‫یک فرزند از رابطه‌ای کوتاه‬ ‫با برجیت رونی و سه فرزند از‬ ‫همسر دومش‪ .‬تصویر‪ :‬کوین‬

‫کوین کاستنر در طول فعالیت‌‌های سینمایی‬ ‫خود فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر‬ ‫گذاشته و طعم موفقیت و ناکامی را به یک‬ ‫اندازه چشیده است‪ .‬کسب جایزه معتبر امی‬ ‫برای بهترین بازیگر مرد در سال ‪ ۲۰۱۲‬از‬

‫آخرین موفقیت‌های او محسوب‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫ناگفته نماند که کاستنر افزون بر‬ ‫توانایی‌های بازیگری در عرصه‬ ‫موسیقی نیز فعال است و تا کنون‬ ‫دو آلبوم نیز در سبک موزیک‬ ‫کانتری انتشار داده است‪.‬‬

‫دیگر نامزد تمشک طالیی برای‬ ‫بدترین هنرپیشه مرد شود‪.‬‬ ‫کوین کاستنر (راست در تصویر)‬ ‫در سال ‪ ۲۰۰۰‬بار دیگر در یک‬ ‫فیلم سیاسی نقش‌آفرینی کرد‪ .‬او‬ ‫در فیلم "سیزده روز" نقش مشاور‬ ‫جان اف کندی‪ ،‬رئیس‌جمهور‬ ‫فقید آمریکا‪ ،‬را خالل بحران‬ ‫‪ ۱۳‬روزه‌ی کوبا در دهه ‪۱۹۶۰‬‬ ‫میالدی ایفا می‌کند؛ بحرانی که‬ ‫می‌توانست به جنگی هسته‌ای‬ ‫بیانجامد‪.‬‬

‫بالغ بر ‪ ۲۶‬میلیون دالر ساخته شده بود‪،‬‬ ‫برخالف پیش‌بینی‌ها با استقبال و ستایش‬ ‫منتقدان روبرو شد و با ‪ ۵۸‬میلیون دالر از‬ ‫لحاظ گیشه نیز نسبتا موفق بود‪ ،‬دست‌کم‬ ‫برای فیلمی در ژانر وسترن که گفته می‌شد‪،‬‬ ‫دوران آن به سر آمده است‪ .‬تصویر‪ :‬کوین‬ ‫کاستنر (راست) در کنار رابرت دووال در‬ ‫نمایی از این فیلم‪.‬‬


‫‪88‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۶۰‬سالگی کوین کاستنر‪،‬‬ ‫ستاره‌ای که با گرگ‌ها می‌رقصد‬

‫کوین کاستنر‪ ،‬از جمله ستارگان هالیوود است‬ ‫که نه تنها در ژانرهای مختلف ایفای نقش‬

‫موفقیت به روی او باز شود‪ .‬نام کاستنر با‬ ‫بازی در فیلم گانگستری "تسخیرناپذیران"‬ ‫(محصول ‪ ،)۱۹۸۷‬ساخته‌ی برایان دی‌پالما‬ ‫بر سر زبان‌ها افتاد‪ .‬رابرت د نیرو‪ ،‬شون‬ ‫کانری و اندی گارسیا از دیگر ستارگان این‬ ‫فیلم موفق بودند که با بودجه‌ای ‪ ۲۵‬میلیون‬ ‫دالری ساخته شد و بیش از ‪ ۱۰۶‬میلیون‬ ‫دالر فروش داشت‪.‬‬ ‫فیلم بعدی کاستنر که ‪Bull Durham‬‬ ‫نام داشت‪ ،‬یک کمدی ‌درام ورزشی بود که‬ ‫بیس‌بال‪ ،‬ورزش محبوب آمریکایی‌ها در‬ ‫کانون آن قرار داشت‪ .‬در این فیلم سوزان‬ ‫سارندون و تیم رابینز نیز نقش‌آفرینی کرده‌اند‪.‬‬

‫کرده‌‪ ،‬بلکه هم در جلوی دوربین به عنوان‬ ‫بازیگر و هم پشت دوربین به عنوان کارگردان‬ ‫خوش درخشیده است‪" .‬تسخیرناپذیران"‪،‬‬ ‫"با گرگ‌ها می‌رقصد"‪" ،‬جان اف کندی"‪،‬‬ ‫"رابین‌هود"‪" ،‬دنیای آب" و "جام حلبی" از‬ ‫جمله فیلم‌های معروف او محسوب می‌شوند‪.‬‬

‫‪ Bull Durham‬که با بودجه‌ای ‪ ۷‬میلیون‬ ‫دالری ساخته شده بود‪ ،‬اگر چه چندان مورد‬ ‫استقبال منتقدان قرار نگرفت‪ ،‬اما از لحاظ‬ ‫گیشه موفق بود و فروش آن از مرز ‪ ۵۰‬میلیون‬ ‫دالر فراتر رفت‪.‬‬

‫نام کوین کاستنر بیش از همه با‬ ‫فیلمی پیوند خورده که برند‌ه‬ ‫بزرگ مراسم اسکار ‪ ۱۹۹۰‬بود‪:‬‬ ‫"با گرگ‌ها می‌رقصد"‪ .‬کاستنر‬ ‫ستاره‌ای است که هم در جلوی‬ ‫دوربین درخشیده و هم در پشت‬ ‫دوربین‪ ۱۸ .‬ژانویه مصاف است با‬ ‫تولد ‪ ۶۰‬سالگی او‪.‬‬

‫کوین کاسنتر در سال ‪ ۱۹۵۵‬در لینوود در‬ ‫کالیفرنیا به دنیا آمد و بزرگ شد‪ .‬او از دوران‬ ‫نوجوانی به ورزش‌های گوناگون از جمله‬ ‫بیس‌بال و فوتبال آمریکایی عالقه داشت‪.‬‬ ‫او در سن ‪ ۱۸‬سالگی نخستین درس‌های‬ ‫بازیگری را در یک مدرسه هنرپیشگی‬ ‫آموخت‪.‬‬ ‫این ستاره هالیوود اگرچه فعالیت‌های‬ ‫حرفه‌ای بازیگری خود را در سال ‪۱۹۸۱‬‬ ‫آغاز کرد‪ ،‬اما چند سالی طول کشید تا درهای‬

‫سال ‪ ،۱۹۹۰‬سالی شیرین برای کاستنر‬ ‫بود با تولید فیلم "با گرگ‌ها می‌رقصد" که‬ ‫در عین حال نخستین تجربه کارگردانی او‬ ‫محسوب می‌شد‪ .‬این فیلم توانست رقبایی‬ ‫چون "پدرخوانده ‪ "۳‬و "رفقای خوب" را‬ ‫پشت سر گذارد و ‪ ۷‬جایزه اسکار را شکار‬ ‫کند‪ ،‬از جمله جایزه بهترین فیلم و بهترین‬ ‫کارگردانی‪ .‬او با این فیلم به ژانر وسترن جانی‬ ‫تازه بخشید‪ .‬این فیلم که با ‪ ۲۲‬میلیون دالر‬ ‫بودجه ساخته شد‪ ،‬نزدیک به ‪ ۴۲۵‬میلیون‬ ‫دالر فروش داشت‪.‬‬

‫این موفقیت چشمگیر سبب شد که کاستنر‬ ‫بتواند با دو فیلم دیگر نیز پرده‌ی سینماهای‬ ‫جهان را فتح کند‪ :‬یکی فیلم رابین‌هود و‬ ‫دیگری فیلم طوالنی "جان اف کندی" که هر‬ ‫دو در سال ‪ ۱۹۹۱‬به نمایش درآمدند‪ .‬داستان‬ ‫فیلم رابین‌هود اگرچه چندان تازه نبود‪ ،‬اما از‬ ‫ساختاری محکم و پرهیجان برخوردار بود و‬

‫‪ ۸‬برابر ‪ ۴۸‬میلیون دالری که برای ساخت آن‬ ‫هزینه شده بود‪ ،‬فروش داشت‪ .‬تصویر‪ :‬نمایی‬ ‫از فیلم رابین‌هود‪.‬‬ ‫فیلم جان اف کندی که ماجرای قتل‬ ‫رئیس‌جمهور اسبق آمریکا و چندوچون‬ ‫رسیدگی به پرونده این قتل را به تصویر‬ ‫می‌کشد نیز با استقبال درخور توجهی روبرو‬ ‫شد‪ .‬این فیلم که با کارگردانی الیور استون‬ ‫ساخته شده‪ ،‬اگر چه نتوانست از لحاظ گیشه‬ ‫موفقیت فیلم‌های پیشین را تکرار کند‪ ،‬اما‬ ‫با بیش از ‪ ۲۰۰‬میلیون دالر‪ ،‬فروش بدی‬ ‫نداشت‪ .‬هزینه ساخت این فیلم سه ساعته بر‬ ‫‪ ۴۰‬میلیون دالر بالغ می‌شد‪.‬‬

‫فیلم‌های بعدی کاستنر‪ ،‬از جمله "محافظ‬ ‫شخصی" و "دنیای آب" با نقدهای منفی‬ ‫روبرو شدند‪ .‬این دو فیلم حتی برای کوین‬ ‫کاستنر نامزدی جایزه تمشک طالیی به‬ ‫عنوان بدترین بازیگر مرد را به همراه داشتند‪.‬‬ ‫فیلم علمی‌تخیلی"دنیای آب" که دومین‬

‫تجربه کارگردانی کاستنر بود و با بودجه‌ی‬ ‫کالن ‪ ۱۷۲‬میلیون دالری ساخته شده بود‪،‬‬ ‫انتظارات را برآورده نکرد و تنها ‪ ۲۶۴‬میلیون‬ ‫دالر فروش داشت‪ .‬تصویر‪ :‬کوین کاستنر در‬ ‫نمایی از "دنیای آب"‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۱۹۹۶‬بود که کاستنر بار دیگر‬ ‫طعم موفقیت را چشید و با یک بازی‬ ‫فراموش‌نشدنی در فیلم "جام حلبی" توانست‬ ‫در صف نامزدان جایزه گلدن گلوب برای‬ ‫بهترین بازیگر نقش اول مرد قرار گیرد‪ .‬او در‬ ‫این فیلم نقش یک گلف‌باز حرفه‌ای را ایفا‬ ‫می‌کند‪ .‬تصویر‪ :‬کوین کاستنر و رنی رسو در‬ ‫نمایی از فیلم کمدی عاشقانه "جام حلبی"‪.‬‬


‫‪87‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دردی احساس نمی کند‪.‬‬ ‫در عمل جراحی زیبایی برای گوش های‬ ‫برجسته دکتر از پشت گوش شروع به جراحی‬ ‫می کند و محل برش پشت الله گوش است‪.‬‬ ‫ابتدا باریکه نازکی از پوست پشت گوش‬ ‫برداشته می شود سپس برای خواباندن‬ ‫غضروف و نزدیک کردن آن به سر و همچنین‬ ‫برای جلوگیری از برگشت غضروف الله‬ ‫گوش به حالت اولیه‪ ،‬پشت غضروف را در‬ ‫قسمت های الزم تراشیده و با کمک بخیه‬ ‫های دائمی چند چین ایجاد می شود و در‬ ‫آخر برش پوستی دوخته می شود و از آنجا‬ ‫که محل برش پشت گوش است بعد از عمل‪،‬‬ ‫جای برش قابل دید نیست و هدف اصلی‬ ‫نزدیک کردن الله های گوش به سر و قرینه‬ ‫بودن آن هاست‪.‬‬ ‫از باب شدن جراحی بینی تا جراحی گوش‬ ‫از زمانی که عمل جراحی بینی در ایران باب‬ ‫شد چند سالی می گذرد و هر روز بر شمار‬ ‫افرادی که دماغ یا یکی از اعضای بدنشان‬ ‫را به دست تیغ جراحی می سپارند افزوده‬ ‫می شود‪ .‬بر اساس آمارهای غیر رسمی‪،‬‬ ‫ایران یکی از کشورها با فراوان ترین تعداد‬ ‫عمل جراحی بینی در جهان رکوردار جراحی‬

‫چه چیزی مالک زیبایی است؟‬ ‫یک جامعه شناس بریتانیایی به نام آنتونی‬ ‫گیدز معتقد است‪:‬‬ ‫با ورود مدرنیته و تغییرات فرهنگی و‬ ‫اجتماعی حاصل از تجدد‪ ،‬دیگر طبقه‬ ‫اجتماعی‪ ،‬جنسیت‪ ،‬شغل‪ ،‬خانواده و موقعیت‬ ‫های اجتماعی هویت و شخصیت افراد را‬ ‫تعریف نمی کنند بلکه بدن به عنوان یکی‬ ‫از سرمایه های اجتماعی‪ ،‬حامل هویت او‬ ‫خواهد بود چرا که بدن و صورت افراد وسیله‬ ‫ای برای آشکار سازی و پنهان سازی وجوه‬ ‫مختلف زندگی او هستند‪.‬‬ ‫انسان گرچه در ذات خود زیبا پسند و زیبا‬ ‫دوست است اما بر اساس آنچه این جامعه‬ ‫شناس عقیده دارد در جامعه مدرن امروز بدن‬

‫زیبایی محسوب می شود‪.‬‬ ‫بر اساس تحقیقات مشترکی که انجمن‬ ‫تحقیقات راینولوژی ایران با همکاری‬ ‫دانشگاه جان هاپکینز آمریکا در سال ‪92‬‬ ‫انجام داده است‪:‬‬ ‫میزان جراحی های زیبایی بینی در ایران‪،‬‬ ‫هفت برابر آمریکا محاسبه شده است‪.‬‬ ‫بر طبق آمار انجمن تحقیقات راینولوژی‬ ‫ایران‪ ،‬ساالنه بیش از ‪ 80‬هزار مورد جراحی‬ ‫زیبایی بینی در کشور انجام می گیرد اما نکته‬ ‫ای که در سخنان دکتر محسن نراقی رییس‬ ‫انجمن تحقیقات راینولوژی ایران جالب به‬ ‫نظر می رسد‪ ،‬این است که وی اعالم می کند‪:‬‬ ‫‪ 50‬درصد مراجعان برای انجام جراحی بینی‬ ‫بطور واقعی نیازی به این عمل ندارند‪.‬‬ ‫با وجود آن که جراحی بینی در ایران از اواخر‬ ‫دهه شصت شتاب روز افزونی به خود گرفته‬ ‫است و عمدتا زنان را به خود جذب کرده‬ ‫است اما آمارها در سال های اخیر نشان می‬ ‫دهد که مردان نیز در زمره افراد خواستار‬ ‫جراحی زیبایی بینی قرار گرفته اند که طبق‬ ‫آمار اعالم شده‪ ،‬اغلب این افراد در گروه سنی‬

‫بخشی از هویت او را می سازد‪.‬‬ ‫از سوی دیگر روابط اجتماعی و پیوستن به‬ ‫گروه های اجتماعی نیز یکی دیگر از عواملی‬ ‫است که نزدیک شدن افراد به معیارهای‬ ‫زیبایی در یک جامعه را تشدید می کند‪.‬‬ ‫افراد برای پیوستن و عضویت در شبکه های‬ ‫اجتماعی نیازمند تأیید خود از سوی سایر‬ ‫اعضا هستند‪ .‬روابط اجتماعی بین افراد و‬ ‫سایر اعضای گروه سبب می شود هنجارهایی‬ ‫در گروه به وجود آید که فرد برای ادامه‬ ‫حضور در گروه باید از آنها تبعیت کند اما‬ ‫پویایی شخصیت افراد نیز بخشی از این‬ ‫اجبار اجتماعی را شامل می شود‪.‬‬ ‫با این حال در دنیای سرمایه داری که‬ ‫تبلیغاتش آنچنان وسیع است که ذهن انسان‬ ‫را در تسخیر خود در می آورد آنچه بیش از‬ ‫پیش زیبایی را نشانه می رود مالک هایی‬ ‫است که زیبایی را می سازد‪.‬‬ ‫در جامعه کنونی ما نیز شاید هژمونی یا تسلط‬ ‫جامعه جهانی و رسانه ها یکی از منابعی باشند‬ ‫که این مالک های زیبایی و جنون زیبایی را‬ ‫در مردم ایجاد کرده اند‪.‬‬

‫‪ 17‬تا ‪ 25‬سال قرار دارند‪.‬‬ ‫جراحی گوش اما پدیده ای نو در زمره ی‬ ‫جراحی های زیبایی است که در سال های‬ ‫اخیر ایرانیان از آن استقبال کرده اند‪ .‬گرچه‬ ‫تب این جراحی زیبایی در حال حاضر آن‬ ‫چنان داغ نشده است که از هر قشر و سنی را‬ ‫به خود جذب کند اما بخشی از جامعه ایران‬ ‫را به خود مشغول ساخته است‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جنون زیبایی این بار با جراحی گوش‬ ‫خیابان های تجریش‪ ،‬جردن‪،‬‬ ‫فرمانیه‪ ،‬قیطریه‪ ،‬زعفرانیه‪ ،‬نیاوران‪،‬‬ ‫قلهک‪ ،‬چیذر‪ ،‬فرشته‪ ،‬الهیه‪،‬‬ ‫کامرانیه‪ ،‬ولنجک‪ ،‬سعادت آباد‪،‬‬ ‫شهرک غرب و گاندی را که باال‬ ‫و پایین کنی می توانی از میان‬ ‫هر ‪ 10‬نفر جوان دختر و پسر‬ ‫حداقل ‪ 5‬نفر را بیابی که یا چسبی‬ ‫بر دماغشان دارند و یا دماغشان را‬ ‫سرباال کرده اند تا زیباتر شوند‪.‬‬ ‫گرچه این روزها عمل زیبایی بینی یا همان‬ ‫پدیده چسب بر دماغ خاص باالشهر نشین ها‬ ‫و شمال تهرانی ها نیست و نه تنها کل تهران‬ ‫بلکه کل ایران را در نوردیده است اما حاال‬ ‫نوبت جراحی گوش است تا اندک اندک‬ ‫مزرهای شمال تهران را پشت سر بگذارد و به‬ ‫سایر قشرها و مناطق ایران برسد‪.‬‬ ‫هر چند امروز عمل جراحی زیبایی در مقایسه‬

‫با دورانی که گام های نخستین را به ایران‬ ‫گذاشته بود دیگر حساسیت سابقش را در‬ ‫نگاه عموم از دست داده است اما پدیده ای‬ ‫با نام جراحی گوش این روزها نه آنچنان که‬ ‫جراحی بینی خودنمایی کرده‪ ،‬خودی نشان‬ ‫می دهد و حتی بخشی از جوانان قشر مرفه را‬ ‫نیز به خود مشغول کرده است‪.‬‬ ‫عمل جراحی گوش‬ ‫شاید بهتر باشد برای توصیف این گوشهای‬ ‫عمل شده بگوییم گوش هایی که به شکل‬ ‫مثلثند یا به قول خودشان گوش های شیطانی‬ ‫یا جنی‪ ،‬گوش هایی که فرم طبیعی را شکسته‬ ‫اند و با سر تیزشان می خواهند بگویند سبکی‬ ‫جدید برای ظاهر انسان ها دارند‪ .‬گوش هایی‬ ‫که در درجه اول انسان را به شک می اندازد‬ ‫اما با کمی دقت شما را متوجه می کنند که‬ ‫آنچه که می بینید حقیقت دارد‪.‬‬ ‫البته جراحی زیبایی گوش به همین جا منتهی‬ ‫نمی شود‪ .‬کافی است که سرچی در اینترنت‬ ‫کنید و از اشکال بی شماری آن با خبر شوید‪.‬‬ ‫در جراحی زیبایی گوش یا (اتوپالستی)‬ ‫با وجود آن که بخشی از ناحیه پشت گوش‬

‫برداشته می شود اما در شکل ظاهری و طبیعی‬ ‫گوش تغییری ایجاد نمی شود و در اکثر مواقع‬ ‫این جراحی بر روی گوش افرادی صورت می‬ ‫گیرد که از داشتن گوش های بزرگ و برجسته‬ ‫خود رنج می برند‪.‬‬ ‫نترسید درد ندارد‬ ‫این واژه ای است که اغلب پزشکان جراحی‬ ‫زیبایی گوش به بیماران خود می گویند‪ .‬عمل‬

‫زیبایی گوش با ‪ 3‬روش بی حسی موضعی‪،‬‬ ‫نیمه بی هوشی و بی هوشی انجام می گیرد‪.‬‬ ‫بی هوشی تنها راه این عمل نیست‪ .‬در روش‬ ‫بی حسی موضعی از محلول های بی حس‬ ‫کننده و موضعی مانند لیدوکایین استفاده‬ ‫می شود و این ماده تنها در محلی که جراحی‬ ‫صورت می گیرد تزریق می شود و به این‬ ‫صورت الله گوش بی حس می شود و بیمار‬


‫‪85‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫عشق تعطیل نیست تعطیل شد !!‬ ‫از باردار شدن یکی از بازیگران‬ ‫مشهور این سریال تا آماده نیودن‬ ‫فیلم نامه‬ ‫____________________________‬

‫سریالی که در ابتدا بسیار پر سر و صدا ظاهر‬ ‫شد و می‌خواست رکوردهای فروش در شبکه‬ ‫نمایش خانگی را جابه‌جا کند‪ ،‬این روزها در‬ ‫کما بسر می‌برد‪ .‬قرار بود دی‌وی‌دی‌های این‬ ‫سریال از ابتدای دی‌ماه وارد شبکه نمایش‬ ‫خانگی شود‪.‬‬ ‫بعدها ‪ 15‬دی‌ماه به عنوان تاریخ جدید اعالم‬ ‫شد اما در این تاریخ هم سریال بدقولی کرد و‬ ‫به بازار نیامد‪ .‬فعال عوامل مشغول کار نیستند‬ ‫و در خانه استراحت می‌کنند‪.‬‬ ‫تهیه‌کنندگان سریال اظهار امیدواری می‌کنند‬ ‫که پروژه دوباره از اواخر دی‌ماه کلید بخورد‬ ‫ولی شنیده‌ها حاکی از آن است که ساخت‬ ‫قسمت‌های باقی مانده به همین راحتی‬ ‫امکان‌پذیر نیست و کارگردان‌ و بازیگران‬ ‫مواقع زیادی پیش رو دارند‪.‬‬ ‫برای سریال «‌عشق تعطیل نیست» دکور‬ ‫عظیمی در شهرک غزالی برپا کرده‌اند که‬ ‫االن تعطیل شده است‪ .‬در این دکور مغازه و‬ ‫نمایشگاه و کوچه و خیابان طراحی شده بود‪.‬‬ ‫**فقط تا قسمت ششم‬ ‫یک منبع آگاه نمی‌‌خواهد نامش فاش شود‬ ‫به خبرنگار می‌گوید‪« :‬این سریال به چند‬ ‫دلیل متوقف شده است‪ .‬یکی باردار بودن‬ ‫یکی از بازیگران که دیگر نمی‌تواند در نقش‬ ‫قدیمی‌اش جلوی دوربین برود و دیگری آماده‬ ‫نبودن فیلم‌نامه از ابتدا ‪ 3‬قسمت از فیلم‌نامه‬ ‫آماده بود که می‌خواستند با آن ‪ 26‬قسمت را‬ ‫بسازند‪.‬‬ ‫بعد از چند ماه در مجموعه ‪ 6‬قسمت از‬ ‫فیلمنامه نوشته شده است‪ .‬کار به خاطر کامل‬ ‫نبودن قصه و فیلم‌نامه به کندی جلو رفت و در‬ ‫نهایت هم متوقف شد‪.‬‬ ‫او ادامه می‌دهد‪« :‬به بازیگران گفته‌اند کار‬ ‫تعطیل شده و شما می‌توانید به خانه‌های‌تان‬

‫بروید‪ .‬اگر بخواهیم سریال را ادامه بدهیم‬ ‫خبرتان می‌کنیم‪ .‬شما جزو گزینه‌های‬ ‫اولویت‌دار ما هستید و احتمال دارد که در‬ ‫سری جدید سراغ‌تان بیاییم‪ .‬حتی به برخی از‬ ‫عوامل گفته‌‌اند در این مدت اگر کار جدیدی‬ ‫به شما پیشنهاد شد‪ ،‬قول کنید‪».‬‬ ‫این وضعیت درست مثل موقعیت بازیکنان‬ ‫فوتبال است که از یک تیم رضایت‌نامه‬ ‫می‌گیرند تا به تیم دیگری بروند‪ .‬با این حساب‬ ‫سریالی که باید ‪ 26‬قسمت قصه داشته باشد‬ ‫احتماال در قسمت ششم به پایان می‌رسد‪.‬‬ ‫فعال گروه تهیه‌کنندگان به دنبال توزیع ‪6‬‬

‫قسمت اول هستند تا پول‌ان را برگردانند‪.‬‬ ‫در قسمت ششم داستان به پایان نمی‌رسد و‬ ‫شما منتظر بخش هفتم می‌مانید اما دی‌وی‌دی‬ ‫دیگری برای توزیع وجود ندارد‪ .‬اینطور‬ ‫که به نظر می‌رسد سازندگان تا عید نوروز‬ ‫دی‌وی‌دی‌های آماده شده را توزیع می‌کنند‬ ‫و بعد یا پخش قسمت‌های بعدی را ادامه‬ ‫می‌دهند یا منتظر می‌مانند تا ماجرا فراموش‬ ‫شود‪.‬‬ ‫مثل اتفاقی که برای قلب یخی و قهوه تلخ‬ ‫افتاد‪ .‬جدیدترین ساخته بیژن بیرنگ به چند‬

‫دلیل اثر مهمی محسوب می‌شود‪.‬‬ ‫یکی اینکه برای آن هزینه زیادی صرف شده و‬ ‫سرمایه‌گذاران توانسته‌اند گران‌ترین بازیگران‬ ‫همچون محمدرضا گلزار ‪ ،‬مهناز افشار ‪،‬‬ ‫علیرضا خمسه و بهنوش بختیاری را جذب‬ ‫کنند‪ .‬قرار گرفتن زوج گلزار و افشار در کنار‬ ‫یکدیگر خاطره فیلم پرفورش آتش‌بس را در‬ ‫اذهان زنده می‌کند که همین عامل می‌تواند به‬ ‫فروش خوب سریال کمک کند‪.‬‬ ‫ساخت سوله‌‌ای با وسعت ‪ 2800‬مترمربع در‬ ‫شهرک سینمایی دیگر اقدامی است که این‬ ‫سریال را از پروژه‌های مشابه متمایز می‌کند‪.‬‬

‫بیژن بیرنگ که سریال «همسران» را در‬ ‫کارنامه دارد فضای کار جدیدش را به آن‬ ‫سریال شبیه دانست است‪.‬‬ ‫**فیلم‌نامه بی‌فیلم‌نامه‬ ‫در حالی که اخبار مربوط به‬ ‫نصفه کاره ماندن سریال قوت‬ ‫گرفته احسان ظلی‌پور‪ ،‬مسوول‬ ‫روابط عمومی سریال «عشق‬ ‫تعطیل نیست» این اخبار را‬ ‫بی‌اساس می‌‌خواند و می‌گوید‪:‬‬ ‫«بازیگران تا یک هفته دیگر‬ ‫سر کار برمی‌گردند‪ .‬فعال کار‬ ‫به خاطر بازنویسی فیلم‌نامه‬ ‫متوقف شده است‪.‬‬ ‫محمدرضا شهبازی و بیژن‬ ‫بیرنگ در این کار با هم‬ ‫شریکند و باید سریال را تا انتها بسازند تا‬ ‫پول‌شان را برگردانند‪ .‬قرار است قسمت‬ ‫هفتم به بعد فیلم‌نامه بازنویسی شود و برخی‬ ‫قسمت‌ها را هم دوباره تصویربرداری کنند‪ .‬ما‬ ‫تا چند روز دیگر تبلیغات بیلبوردی سریال را‬ ‫هم شروع خواهیم کرد‪».‬‬ ‫داستان فضای سریال شباهت زیادی به‬ ‫«همسران» دارد‪ .‬محمدرضا گلزار و مهناز‬ ‫افشار زوجی هستند که تازه ازدواج کرده‌اند‪.‬‬

‫عشق تعطیل نیست تعطیل شد !!‬ ‫شهرام حقیقت‌دوست و بهنوش بختیاری‬ ‫همسایه دیوار به دیوار این روج هستند‪ .‬زوج‬ ‫جوان هر بار به مشکلی برمی‌خورند و همه‬ ‫همسایه‌ها و مردم محله برای حل مساله اینها‬ ‫جمع می‌شوند‪ .‬خالصه داستان «عشق تعطیل‬ ‫ی »دارما و‬ ‫نیست» از روی سریال خارج ‌‬ ‫گرگ» کپی‌برداری شده است‪.‬‬ ‫دکور سریال هم شباهت زیادی به دکور‬ ‫«فرندز» دارد‪ .‬گذر زمان سرنوشت این سریال‬ ‫را مشخص خواهد کرد‪ .‬جالب است که هنوز‬ ‫خود عوامل هم نمی‌دانند قصه چه سرانجامی‬ ‫خواهد داشت و در چند قسمت به پایان‬ ‫می‌رسد‪.‬‬ ‫آیا وزارت ارشاد نمی‌تواند هنگام صدور‬ ‫پروانه نمایش بسته کامل دی‌وی‌دی‌های یک‬ ‫سریال را تحویل بگیرد و خیال مردم را بابت‬ ‫تکمیل بودن پروژه راحت کند؟‬ ‫عشق تعطیل نیست تعطیل شد !!‬ ‫مهناز افشار در صفحه شخصی اش درباره‬ ‫سریال عشق تعطیل نیست ‪ ،‬نوشت ‪:‬‬ ‫روز همه خوش‬ ‫عزيزاني ابراز نگراني از حضور من در شبكه‬ ‫خانگي داشتند و تعدادي هم كه چرا كار‬ ‫تعطيل شده ‪ .‬عزيزان ‪ ،‬بي شك تمامي حسايت‬ ‫و سخت گيري هايي كه در اين چند سال اخير‬ ‫در سينما كسب كردم را با خود براي اولين‬ ‫حضور ‪ ،‬به شبكه خانگي بردم تا در منازل‬ ‫شما هم ميهمانتان باشم ‪ ،‬تمام تالشم چه‬ ‫در بازي و چه قصه در كل كار انجام شده و‬ ‫اميدوارم نتيجه راضي كننده باشد ‪ .‬واز اين‬ ‫تصميم سر بلند بمانم ‪.‬‬ ‫و تعطيل شدن كار براي مدت كوتاه بدليل‬ ‫حساسيت گروه توليد و كارگرداني است تا‬

‫اول با امدن سي دي هاي قسمتهاي اول تا‬ ‫‪ ٥‬نظرات و تاثير كار را ببينند و مجدد با‬ ‫كيفيت بهتر كار را جلو ببريم ‪ ،‬كار اگر در‬ ‫اون تقليد احساس ميكنيد ‪ ،‬كمي صبر كنيم‬ ‫بعد از ديدن اين چند قسمت ‪ ،‬حتما گروه‬ ‫توليد اين نظرات شما عزيزان را مد نظر قرار‬ ‫خواهند داد ‪ ،‬فقط كمي صبر كنيم ‪ ،‬براي‬ ‫تصميمات بهتر ‪ .‬ممنون‬ ‫‪-----------------------‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

84


‫‪83‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بازتاب صعود ایران در سایت‬ ‫‪AFC‬‬ ‫‪ AFC‬در تحليلي نوشته که تيم ملي فوتبال‬ ‫ايران توانست دفاع خوبش مقابل آرژانتين‬ ‫در جام جهاني را تکرار کرده و دروازه‌اش‬ ‫را بسته نگه دارد‪.‬‬

‫بازی را برد هم گفت‪ :‬در دیدار مقابل ایران‬ ‫شانس نداشتیم‪ .‬ایرانی‌ها زیاد خطا کردند‪.‬‬ ‫ما امروز بازی خوبی انجام دادیم‪ ،‬اما برنده‬ ‫بازی نشدیم‪ .‬بعضی وقت‌ها خوب بازی‬ ‫می‌کنیم ونمی‌بریم اما بعضی وقت‌ها بد‬ ‫بازی می‌کنیم و می‌توانیم به برتری برسیم‪.‬‬ ‫مهدی علی به شدت به داور اعتراض کرد و‬ ‫واکنش نشان داد‪ :‬تا به حال راجع به داوری‬ ‫اعتراض نکرده‌ام اما این موضوع را به ای‬ ‫اف سی می گویم‪ .‬داور شک داشت بعد گل‬ ‫چه کاری انجام دهد؛ شک داشت گل شده‬ ‫یا نه‪ .‬داور برای این بازی از ژاپن انتخاب‬ ‫شد و شاید به این دلیل بود که بازی بعدی‬ ‫ما مقابل ژاپن است‪ .‬داور بازی جلوی‬ ‫پیروزی ما را گرفت‪ .‬داور در نیمه نخست‬ ‫دو کرنر بی‌جهت برای ایرانی‌ها گرفت که‬ ‫کرنر نبودند‪.‬داور بازی تمرکز ما را بهم‬ ‫ریخته بود‪ .‬او به بازیکن ما کارت زرد نشان‬ ‫می‌داد تا در دیدار بعدی محروم شود‪.‬‬ ‫سرمربی تیم ملی فوتبال امارات در خصوص‬ ‫عملکرد عمر عبدالرحمان در دیدار این‬ ‫تیم مقابل ایران گفت‪ :‬او جزو بازیکنان‬ ‫خوب امارات است که در آینده نیز بهتر از‬ ‫این خواهد شد‪.‬بازیکنان ما بسیار خوب‬ ‫بازی کردند و ما بازی زیبایی را به نمایش‬ ‫گذاشتیم اما در نهایت نتیجه را واگذار‬ ‫کردیم‪ .‬امیدوارم بتوانیم در مرحله بعدی‬ ‫بهتر از این بازی کنیم و نتیجه بگیریم تا به‬ ‫نیمه نهایی برسیم‪.‬‬

‫سومین گل ملی سرنوشت ساز‬ ‫گوچی‬ ‫رضا قوچان‌نژاد با گلزني در ديدار با امارات‬ ‫ايران را به عنوان صدرنشين گروه سوم به‬ ‫مرحله يک هشتم نهايي جام‌ملت‌ها‌ رساند‪.‬‬ ‫ایران که تا دقیقه ‪ 90‬با تساوی مقابل‬ ‫امارات تیم دوم جدول گروه خود به حساب‬ ‫می‌ آمد‪ ،‬روی تیزهوشی رضا قوچان‌نژاد‬ ‫موفق شد دروازه‌ امارات را فتح و با کسب‬ ‫سه امتیاز به عنوان تیم اول گروه به مرحله‬ ‫بعد برسد‪.‬‬ ‫این گل قوچان‌نژاد را می‌ توان سومین گل‬ ‫حساس و سرنوشت ساز او با پیراهن تیم‌ملی‬ ‫به حساب آورد‪ .‬او در بازی بسیار حساس‬ ‫ایران مقابل قطر و کره جنوبی دو بار به‬ ‫حریفان ایران گل زده و عامل صعود ایران‬ ‫به جام‌جهانی شده است‪ .‬این بار هم گل‬ ‫قوچان‌نژاد این تاثیر را داشت که ایران در‬ ‫مرحله بعدی با ژاپن روبه‌رو نشود‪ .‬گوچی‬ ‫که به نظر می‌ رسید گل خود را در شرایط‬ ‫آفساید به ثمر رسانده‪ ،‬با بازبینی فیلم این‬ ‫بازی از سالمت گل خود مطمئن شده است‪.‬‬ ‫گلی که ممکن است ارزشی در حد قهرمانی‬ ‫ایران در این تورنمنت داشته باشد‪ .‬جالب‬ ‫اینکه او در بازی هایی موفق به گلزنی شده‬ ‫که ایران نمایش خوبی مقابل حریف نداشته‬ ‫است‪ .‬قوچان‌نژاد با این گل دوباره تبدیل به‬ ‫قهرمان فوتبال ایران شد‪ ،‬نقشی که او در دو‬ ‫سال گذشته با آن خو گرفته است‪.‬‬

‫گل وقت‌های اضافه رضا قوچان نژاد‬ ‫موجب شد تا تیم ملی فوتبال ایران با‬ ‫پیروزی یک بر صفر مقابل امارات متحده‬ ‫عربی‪ ،‬صدرنشین گروه سوم رقابت‌های جام‬ ‫ملت‌های آسیا شود تا شاگردان کارلوس‬ ‫کی‌روش در مرحله یک چهارم نهایی به‬ ‫مصاف تیم دوم گروه چهارم بروند‪.‬‬ ‫سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا در مورد‬ ‫دیدار تیم‌های ایران و امارات نوشت‪ :‬رضا‬ ‫قوچان نژاد که در پایان دیدار موفق شد‬ ‫عنوان بهترین بازیکن میدان را نیز از آن‬ ‫خود کند‪ ،‬در دقیقه ‪ 91‬تنها گل این جدال‬ ‫را به ثمر رساند تا ایران با ‪ 9‬امتیاز و کسب‬ ‫بیشترین امتیاز ممکن‪ ،‬باالتر از تیم مهدی‬ ‫علی‪ ،‬در جدول رده بندی قرار بگیرد‪.‬‬ ‫ایران در مرحله بعدی‪ ،‬روز جمعه در کانبرا‬ ‫با تیم دوم گروه چهارم دیدار می‌کند و‬ ‫امارات هم با صدرنشین گروه چهارم‪ ،‬که به‬ ‫احتمال زیاد ژاپن است‪ ،‬در سیدنی روبه‌رو‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫کارلوس‌کی‌روش یک روز پیش اعالم کرده‬ ‫بود که هیچ کدام از دو تیم برای گرفتن‬ ‫مساوی به میدان نمی‌روند‪ .‬نمایش تیم‌های‬ ‫ایران و امارات در آخرین رویارویی از گروه‬ ‫سوم نیز بر این امر صحه گذاشت‪.‬‬ ‫در یکی از کم اتفاق‌ترین دیدارهای جام‬ ‫ملت‌های آسیا‪ ‌،‬تیم دفاعی ایران که در جام‬ ‫جهانی ‪ 2014‬نیز توانست دروازه‌اش را تا‬ ‫وقت‌های اضافه نیمه دوم مقابل آرژانتین‬ ‫بسته نگه دارد‪ ،‬تمامی حمله‌های امارات را‬ ‫نیز دفع کرد‪ .‬بازیکنان امارات در کل دیدار‬ ‫نتوانستند شوتی داخل چارچوب دروازه این‬ ‫تیم بزنند‪.‬‬ ‫علیرضا جهانبخش‪ ،‬زمانی که فرصت‬ ‫داشت دروازه امارات را در دقیقه ‪ 18‬باز‬ ‫کند‪ ،‬باید دقت بیشتری می‌کرد تا ضربه‬ ‫این بازیکن که در فوتبال هلند حضور‬ ‫دارد‪ ،‬دور از تیر دروازه به سمت سکوهای‬ ‫ورزشگاه نرود‪ .‬ایرانی‌ها در حالی که به پایان‬ ‫نیمه نخست نزدیک می‌شدیم‪ ،‬می‌توانستند‬ ‫دروازه امارات را باز کنند اما ضربه سر‬

‫سردار آزمون هم تبدیل به گل نشد تا دو تیم‬ ‫با تساوی بدون گل به رختکن بروند‪.‬‬ ‫نیمه دوم نیز شبیه نیمه نخست پیگیری شد‪.‬‬ ‫عمر عبدالرحمان‪ ،‬بازیساز امارات نتوانست‬ ‫آنطور که باید‪ ،‬تیمش را به سوی نتیجه‬ ‫دلخواه پیش ببرد‪ .‬با وجود فشاری که ایران‬ ‫به دروازه امارات وارد می‌کرد‪ ،‬عبدالرحمان‬ ‫برای عبدالعزیز سانکور توپی را فراهم کرد‬ ‫اما این بازیکن نتوانست توپ را کنترل‬ ‫کند‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬کی‌روش برای حمله‌های‬ ‫بیشتر روی دروازه حریف‪ ،‬اشکان دژاگه و‬ ‫رضا قوچان نژاد را وارد ترکیب ایران کرد‬ ‫اما اماراتی‌ها هم تمامی حمله‌های ایران‬ ‫را خنثی کردند‪ .‬با این حال‪ ،‬ایرانی‌ها در‬ ‫پایان این دیدار خندان‌ بودند زیرا آندرانیک‬ ‫تیموریان توپی را به داخل محوطه جریمه‬ ‫فرستاد تا قوچان نژاد از فاصله‌ای نزدیک‬ ‫وارد دروازه امارات کند و هواداران تیم ملی‬ ‫فوتبال ایران را خوشحال کند‪.‬‬

‫استقبال هواداران از ملی‌پوشان‬ ‫ایران‬ ‫هواداران تيم ملي فوتبال ايران با حضور در‬ ‫هتل محل اقامت ملي‌پوشان آنها را مورد‬ ‫تشويق خود قرار دادند‪.‬‬ ‫هنگامی که تیم ملی فوتبال ایران وارد هتل‬ ‫سوفیتل در شهر بریزبین شد‪ ،‬حدود ‪250‬‬ ‫هوادار در آنجا حضور داشتند که حضور‬ ‫این تعداد افرد نسبت به بازی‌های گذشته‬ ‫عحیب بود‪.‬‬ ‫بازیکنان هنگام ورود به هتل مورد تشویق‬ ‫هواداران قرار گرفتند‪.‬اشکان دژاگه و رضا‬ ‫قوچانی‌نژاد بیشتر از سایر بازیکنان تشویق‬ ‫شدند‪ .‬هواداران حاضر در هتل با شعار‬ ‫بچه‌ها متشکریم از بازیکنان تشکر کردند‪.‬‬ ‫همچنین آنها شعار می‌دادند «عربی گوش‬

‫کن؛ خلیج همیشه فارس است»‪.‬‬ ‫در همین هنگام بازیکنان امارات با حالتی‬ ‫مغموم و ناراحت وارد هتل شدند و از کنار‬ ‫ایرانی‌ها گذشتند‪ .‬تیم ملی فوتبال ایران در‬ ‫آخرین دیدار مرحله گروهی شانزدهمین‬ ‫دوره جام ملت‌های آسیا عصر امروز با تک‬ ‫گل رضا قوچان‌نژاد مقابل امارات به برتری‬ ‫رسید و به عنوان تیم اول گروه سوم راهی‬ ‫مرحله یک چهارم نهایی شد تا با تیم دوم‬ ‫گروه چهارم روز جمعه ساعت ‪ 10‬به وقت‬ ‫تهران رقابت کند‪.‬‬


‫‪82‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪81‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سرمربی‪ :‬مهدی علی‬ ‫ایران ‪ - 1‬امارات ‪( 0‬دقیقه ‪ :)90‬در حالی‬ ‫که همه تصور می کردند با تساوی این دیدار‬ ‫ایران به عنوان تیم دوم به مرحله بعدی‬ ‫برسد‪ ،‬این رضا قوچان نژاد بود که از فرصت‬ ‫استفاده کرد و روی دخالت آندرانیک با‬

‫نتوانستند از آن استفاده کنند‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :44‬جدی ترین خطر ایران در نیمه‬ ‫اول مقابل امارات با ضربه کرنر آندرانیک‬ ‫تیموریان به دست آمد‪ .‬کرنر آندو با تاثیری‬ ‫که جالل حسینی روی آن گذاشت در تیر‬ ‫دوم به سردار رسید و ضربه مهاجم ایران در‬

‫ضربه سر دروازه امارات را باز کرد‪.‬‬

‫آستانه ورود به دروازه توسط مدافع حریف‬ ‫دفع شد‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :65‬در حالی که نیمه دوم دو تیم روی‬ ‫دروازه یکدیگر موقعیت خطرناکی ایجاد‬ ‫نکرده بودند روی یک ضدحمله مهرداد‬ ‫پوالدی مجبور شد روی بازیکن اماراتی‬ ‫خطا کند تا فرصتی برای حریف ایجاد‬ ‫نشود‪ .‬این خطا برای مهرداد پوالدی یک‬ ‫کارت زرد به همراه داشت‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :77‬تعلل مدافعان ایران‪ ،‬فرصت‬ ‫شوت زنی را نصیب مبخوت کرد که ضربه‬ ‫این بازیکن از عرض دروازه با فاصله به‬ ‫بیرون رفت‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :78‬روی حرکت تکنیکی عمر و‬ ‫پاس زیبای او به مهاجم امارات و ضربه این‬ ‫بازیکن با فاصله کم به بیرون رفت‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :81‬ارسال کرنر اشکان دژآگه با ضربه‬ ‫سر مرتضی پورعلی گنجی با دفع دروازه بان‬ ‫امارات فرصت گلزنی را از ایران گرفت‪.‬‬

‫دقایق حساس‪:‬‬ ‫دقیقه ‪ :5‬اولین خطر جدی را بازیکن‬ ‫امارات با شوتی محکم به سمت دروازه‬ ‫علیرضا حقیقی ایجاد کرد که با فاصله کم به‬ ‫بیرون رفت‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :14‬سردار آزمون در عمق دفاع‬ ‫امارات با پاس وحید امیری صاحب فرصت‬ ‫شد که نتوانست کنترل خوبی روی توپ‬ ‫داشته باشد و این فرصت از دست رفت‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :16‬روی فرار وحید امیری از سمت‬ ‫چپ و پاس به بیرون او داخل محوطه جریمه‬ ‫با ضربه سردار آزمون یک کنترل نصیب‬ ‫ایران کرد‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :17‬روی کنترل آندرانیک تیموریان‪،‬‬ ‫بازیکنان پرتعداد ایران درون محوطه جریمه‬ ‫نتوانستند ضربه نهایی را به سمت دروازه‬ ‫بزنند و روی موج دوم حمله هم ارسال‬ ‫مهرداد پوالدی‪ ،‬علیرضا جهانبخش با ضربه‬ ‫سر نتوانست ماجد ناصر را به دردسر بیندازد‪.‬‬ ‫دقیقه ‪ :42‬حرکت بازیکن اماراتی درون‬ ‫محوطه جریمه و ضربه اش‪ ،‬عرض دروازه‬ ‫ایران را طی کرد و مهاجمان اماراتی‬

‫شرح بازی‪:‬‬ ‫اگرچه نمایش نه چندان جذاب ایران باز‬ ‫هم به برتری شاگردان کی‌روش منجر شد‬ ‫اما هواداران فوتبال چندان از آنچه در این‬ ‫مسابقه رخ داد‪ ،‬راضی نبودند‪ .‬البته ‪ 9‬امتیاز‬

‫از گروه دشوار ایران در جام‌ملت‌های آسیا‬ ‫کار بسیار قابل توجهی است اما نمایشی که‬ ‫تیم‌ملی از خود نشان داد‪ ،‬کمی نگرانمان‬ ‫کرد‪ .‬امروز امارات با وجود شکست و‬ ‫غافلگیری در لحظات پایانی بهتر از ایران‬ ‫توپ را به گردش درآورد و باوجود اینکه‬ ‫هرگز موقعیت خطرناکی روی دروازه ایران‬ ‫خلق نکرد‪ ،‬اما بخصوص با حفظ توپ‬ ‫عمر عبدالرحمان و حرکات تکنیکی او‬ ‫بازی را در نیمه دوم در اختیار گرفت‪.‬‬ ‫آنها البته با ورود بازیکنان باتجربه ایران و‬ ‫باالرفتن حساسیت بازی عقب رفتند تا در‬ ‫نهایت رضا قوچان‌نژاد یک گل حساس و‬ ‫به یادماندنی دیگر را برای تیم‌ملی به ثمر‬ ‫برساند‪ .‬ایران در مرحله بعد با تیم دوم گروه‬ ‫‪ D‬مسابقه خواهد داد و تا روز بازی پلی آف‬ ‫فرصت دارد خود را بازیابی کند‪ .‬امروز ‪4‬‬ ‫بازیکن اصلی تیم استراحت کردند و این‬ ‫فرصتی برای باتجربه هاست تا در بازی‬ ‫بعدی با صالبت بیشتری وارد میدان بشوند‪.‬‬

‫کی‌روش باالتر از اوفارل‪،‬‬ ‫مهاجرانی و برانکو‬ ‫بازي با امارات دوازدهمين بازي متوالي و‬ ‫توام با پيروزي ايران برابر آسيايي ها بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫فوتبال ما از خرداد ‪ ، 92‬بعد از باخت‬ ‫به عمان در دیدار دوستانه‪ ،‬برابر قطر(‪2‬‬ ‫بار)‪ ،‬کره جنوبی(‪2‬بار)‪ ،‬لبنان (‪2‬بار)‪،‬‬ ‫تایلند(‪2‬بار)‪ ،‬کویت‪ ،‬عراق‪ ،‬بحرین و‬ ‫اماران‪ ،‬همه بازی ها را برده است‪.‬‬ ‫نتایج ما در ‪ 12‬بازی به قرار ذیل بوده است‪:‬‬

‫ایران ‪ -1‬قطر صفر‬ ‫ایران ‪ -4‬لبنان صفر‬ ‫ایران ‪ -1‬کره جنوبی صفر‬ ‫ایران ‪ -2‬تایلند‪1‬‬ ‫ایران ‪ -3‬تایلند صفر‬ ‫ایران ‪-4‬لبنان ‪1‬‬ ‫ایران ‪ -3‬کویت ‪2‬‬ ‫ایران ‪ -1‬کره جنوبی صفر‬ ‫ایران ‪-1‬عراق صفر‬ ‫ایران ‪ -2‬بحرین صفر‬ ‫ایران ‪ -1‬قطر صفر‬ ‫ایران ‪ -1‬امارات صفر‬

‫*آماری که کی روش در این زمان ‪ 12‬برد‬ ‫متوالی ثبت شده در زمان حشمت مهاجرانی‪،‬‬ ‫فرانک اوفارل‪ ،‬برانکو و سایر مربیان ایرانی‬ ‫ثبت نشده و بر این اساس کی روش به تاریخ‬ ‫فوتبال ایران الصاق می شود‪.‬‬

‫مهدی علی‪ :‬ساتو جلوی برد ما‬ ‫مقابل ایران را گرفت‬ ‫مهدي علي سرمربي تيم ملي امارات با‬ ‫شکست مقابل ايران کار سختي برابر ژاپن‬ ‫حريف احتمالي دور بعدي دارد‬ ‫از ورزشگاه سان کورپ‪ ،‬مهدی علی پس از‬ ‫شکست یک بر صفر تیم ملی امارات مقابل‬ ‫ایران در نشست مطبوعاتی در خصوص‬ ‫اینکه چرا در این بازی دیر دست به تعویض‬ ‫زد گفت‪ :‬اگر بازیکنانم را تعویض نکردم به‬ ‫خاطر این بود که تیمم خوب بازی می‌کرد‪.‬‬ ‫او در خصوص اینکه ایران شانسی این‬


‫‪80‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫گواردیوال‪ :‬امیدوارم ایران قهرمان آسیا شود‬ ‫سرمربی تیم فوتبال بایرن مونیخ می گوید کی‌روش چهره شناخته شده‌ای است و امیدوار است‬ ‫ایران قهرمان آسیا شود‪.‬‬ ‫‪ ،‬پپ گواردیوال در مورد حضورش در دیدار افتتاحیه مسابقات جهانی هندبال اظهار کرد‪ :‬با‬ ‫توجه به حضور بایرن مونیخ در قطر فرصت مناسبی بود تا بتوانم یک ورزش دیگر را هم از‬ ‫نزدیک ببینم و بازی هندبال آن قدر هیجان دارد که باعث شد تا پایان دیدار دو تیم قطر و‬ ‫برزیل در سالن بمانم‪.‬‬ ‫گواردیوال در پاسخ به این پرسش که چقدر از فوتبال ایران و قطر شناخت دارد؟ بیان کرد‪:‬‬ ‫می‌دانم که ایران در جام جهانی حضور داشته اما ما تمرکزمان بر روی تیم خودمان است‪.‬‬

‫ایران ‪ - 1‬امارات ‪0‬؛ نفس راحت با گوچی‬ ‫رضا قوچان نژاد با ضربه سري فرصت طلبانه در دقيقه ‪ 90‬ايران را صدرنشين گروه ‪ C‬کرد‪.‬‬ ‫تیم ملی ایران در آخرین دیدار مرحله گروهی جام ملت‌های آسیا به مصاف امارات رفت و در‬ ‫پایان پیروز این میدان شد‪.‬‬ ‫فوتبال قطر نیز در حال پیشرفت است و با توجه به امکانات خوبی که در دوحه وجود دارد‬ ‫چندین سال است که اردو های بایرن مونیخ در این کشور برگزار می شود‪ ،‬البته تمرکز ما بر‬ ‫روی کار خودمان است اما برای تیم ایران آرزوی موفقیت دارم‪.‬‬ ‫وی در پاسخ به این پرسش که آیا بایرن مونیخ مدعی قهرمانی در لیگ اروپا است تصریح‬ ‫کرد‪ :‬شرایط تیم ما خوب است‪ .‬اردوی خوبی در قطر داشتیم‪ .‬چرا که نه ما حتما برای‬ ‫موفقیت در اروپا تالش می کنیم‪.‬‬ ‫گواردیوال در پایان درباره کی روش نیز گفت‪ :‬او بی تردید یک چهره شناخته شده است و‬ ‫حضورش برای شما مفید خواهد بود‪ .‬برایتان آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم تیم ایران با‬ ‫کی‌روش قهرمان آسیا شود‬

‫تونی کروس‪ ،‬خالق ترین بازیکن سال ‪ 2014‬دنیا‬

‫ورزشگاه "سانکورپ"؛ شهر بریزبن‬ ‫داور‪ :‬ریوجی ساتو ؛ تماشاگر‪ 20 :‬هزار نفر‬ ‫کارت زرد‪ :‬ولید عباس (‪ )26‬از امارات؛ نکونام (‪ ،)35‬سردار آزمون (‪ ،)45‬پوالدی‬ ‫(‪ )65‬از ایران‬ ‫گل‪ :‬رضا قوچان نژاد ‪ 90‬برای ایران‬ ‫ترکیب تیم ملی ایران‪ :‬علیرضا حقیقی‪ ،‬سیدجالل حسینی‪ ،‬خسرو حیدری(‪ 63‬اشکان‬ ‫دژاگه)‪ ،‬مرتضی پورعلی‌گنجی‪ ،‬مهرداد پوالدی‪ ،‬آندرانیک تیموریان‪ ،‬جواد نکونام‪ ،‬سروش‬ ‫رفیعی‪ ،‬علیرضا جهانبخش(‪ 58‬وریا غفوری)‪ ،‬وحید امیری‪ ،‬سردار آزمون(‪ 20‬رضا‬ ‫قوچان‌نژاد)‬ ‫سرمربی‪ :‬کارلوس کی‌روش‬ ‫ترکیب تیم ملی امارات‪ :‬ماجد ناصر‪ ،‬ولید عباس‪ ،‬حبیب الفردان‪ ،‬عامر عبدالرحمن‪ ،‬محمد‬ ‫سالم‪ ،‬علی احمد مخبوت‪ ،‬عمر عبدلرحمن‪ ،‬احمد خلیل‪ ،‬خمیس اسماعیل‪ ،‬عبدالعزیز‬ ‫سنکور‪ ،‬محمد احمد غریب‬

‫از سوي کارشناسان و فوتبال نويسان سراسر دنيا‪ ،‬توني کروس به عنوان خالق ترين‬ ‫فوتباليست سال ‪ 2014‬دنيا شناخته شد‪.‬‬ ‫کروس که تابستان امسال از بایرن به رئال پیوست‪ ،‬نقش مهمی در قهرمانی آلمان در جام‬ ‫جهانی ایفا کرد و همراه با بایرن در فصل گذشته و رئال در فصل جدید‪ ،‬موفقیت های‬ ‫چشمگیری را بدست آورده است‪.‬‬ ‫کروس با ‪ 110‬امتیاز و تنها ‪ 2‬امتیاز باالتر از مسی‪ ،‬این عنوان را از آن خود کرد‪ .‬در‬ ‫فهرست ‪ 10‬بازیکن خالق دنیا‪ ،‬نام ‪ 7‬بازیکن از اللیگا‪ 2 ،‬بازیکن از لیگ برتر انگلستان‬ ‫و ‪ 1‬بازیکن از بوندسلیگا به چشم می خورد‪.‬‬ ‫سایر بازیکنان فهرست ‪ 10‬نفره به شرح زیرند‪ :‬خامس رودریگز‪ ،‬اینیستا‪ ،‬نیمار‪ ،‬مودریچ‪،‬‬ ‫راکیتیچ‪ ،‬هازارد‪ ،‬یحیی توره‪ ،‬شواین اشتایگر‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 82‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

79


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

78


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

77


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

76


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

75


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

74


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هشت قدم برای بازنشستگی‬

‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬ ‫سال ها از جوانی تا میان سالی‬ ‫به سختی کار کرده ایم؛ ثروت‬ ‫اندوخته ایم؛ رویاهای مان را‬ ‫زندگی کرده ایم؛ دست همسر و‬ ‫همراهمان را گرفته ایم و بوسیده‬ ‫ایم و سپاس گفته ایم از بودن‬ ‫همیشگی اش در کنارمان قدم‬ ‫به قدم و شانه به شانه‪ .‬بالندگی‬ ‫کودکان مان را نظاره کرده ایم و‬ ‫اکنون زمان آرامش و لبخند است‪.‬‬ ‫در این مقاله با شما از راه های‬ ‫رسیدن به این آرامش در دوران‬ ‫بازنشستگی خواهیم گفت‪.‬‬ ‫زندگی ما با پیشینیان مان تفاوت دارد‪ .‬ما‬ ‫سال های بیشتری زندگی می کنیم‪ .‬سیستم‬ ‫های پزشکی و بهداشتی پیشرفت کرده است‬ ‫و درصد کمتری به علت بیماری از دنیا می‬ ‫روند؛ اما این بدان معنا نیست که همه ی ما در‬ ‫صحت و سالمت این دوران را می گذرانیم‪.‬‬ ‫‪ %80‬از کانادایی ها در دوران بازنشستگی‬ ‫خود مشکالت سالمتی دارند و به طور‬ ‫متوسط یک دهه را این چنین می گذرانند‪.‬‬ ‫سن امید به زندگی به حدود ‪ 90‬سال رسیده‬ ‫است و این یعنی بسیاری از ما به احتمال زیاد‬ ‫‪ 30 ،20‬یا حتی ‪ 40‬سال پس از بازنشستگی‬ ‫مان زندگی خواهیم کرد و از مرز ‪ 100‬سالگی‬ ‫خواهیم گذشت‪.‬‬ ‫ریسکی که وجود دارد این است که پول کافی‬ ‫برای خرج کردن در زمانن بازنشستگی نداشته‬ ‫باشیم‪ .‬بنا بر آخرین آمارها ‪ %67‬از کانادایی‬ ‫ها با مشکل نداشتن منابع مالی کافی در این‬ ‫زمان مواجه خواهند بود و علت اصلی آن‬ ‫نداشتن یک برنامه ریزی مالی درست است‪.‬‬ ‫مطالعات نشان می دهند که خانواده هایی‬ ‫که از راهنمایی یک مشاور مالی استفاده می‬ ‫کنند بیش از ‪ 4‬برابر ثروت مند تر از خانواده‬ ‫هایی هستند که مشاور مالی ندارند‪ .‬در حال‬ ‫حاضر بیش از ‪ %50‬از افراد باالی ‪ 65‬سال‬ ‫مجبور به کار کردن برای تامین مخارج شان‬ ‫هستند و اساسی ترین دلیل آن این است که‬ ‫زمانی که جوان بودند از فرصت های قانونی‬ ‫و امکانات سرمایه گذاری های مالی پیش‬ ‫روی شان استفاده نکردند و از مشاوران مالی‬ ‫فرصت ها و قوانین را نپرسیدند و جریمه ی‬ ‫نداشتن اطالعات در جوانی‪ ،‬کار کردن در‬ ‫زمان پیری است‪ .‬اطمینان حاصل کردن از‬ ‫این که می توانید سبک زندگی ای که برای‬ ‫بازنشستگی تان آرزو دارید را داشته باشید‬ ‫کار ساده ای نیست‪ .‬این که چه قدر کنار می‬ ‫گذارید تنها نکته ی مهم نیست؛ باید یک‬

‫برنامه ریزی درست هم داشته باشید‪:‬‬ ‫حساب کنید که به چه مقدار پول‬ ‫⦁ ‬ ‫احتیاج دارید‪.‬‬ ‫برای خودتان یک صفحه ی بودجه بندی‬ ‫از مخارج ماهیانه تان در زمان بازنشستگی‬ ‫درست کنید‪ .‬در این جدول عالوه بر مخارج‬ ‫همیشگی باید عواملی مانند هزینه های‬ ‫درمانی را هم در نظر بگیرید اما ممکن است‬ ‫عواملی مثل پرداخت وام خانه یا اجاره ی‬ ‫ماهیانه از آن حذف شوند‪ .‬بسته به این که‬ ‫رویای بازنشستگی تان چیست ممکن است‬ ‫هزینه های سفرهایی که همیشه دوست داشتید‬ ‫بروید‪ ،‬گلف‪ ،‬هدیه به فرزندان و نوه های تان‬ ‫و ‪ ...‬نیز به آن اضافه شود‪.‬‬ ‫منابع درآمد خود در زمان‬ ‫⦁ ‬ ‫بازنشستگی را بررسی کنید‪.‬‬ ‫اگر در دوران پیش از بازنشستگی حساب‬

‫های پس انداز بازنشستگی مانند ‪RRSP‬‬ ‫داشته اید‪ ،‬می توانید آن را تبدیل به محل‬ ‫درآمد ماهیانه برای خود کنید‪ .‬برنامه های‬ ‫دولتی مانند ‪ CPP‬و ‪ OAS‬نیز وجود دارند‪.‬‬ ‫چنان چه دارایی مانند خانه ای که به منظور‬ ‫سرمایه گذاری خریده اید و پس از تسویه ی‬ ‫وام آن می توانید از درآمد اجاره دادن آن نیز‬ ‫استفاده کنید‪ ،‬آن را نیز به محاسبات خود‬ ‫بیافزایید‪ .‬اگر بیمه های عمر و سرمایه گذاری‬ ‫دارید و اگر سهام های مدیریت شده دارید‪،‬‬ ‫آن ها نیز منبع درآمدتان خواهند بود‪ .‬اگر‬ ‫قصد دارید به کار کردن مثال به صورت پاره‬ ‫وقت در زمان پس از بازنشستگی تان ادامه‬ ‫بدهید‪ ،‬آن را نیز در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫دارایی ها و سرمایه گذاری های‬ ‫⦁ ‬ ‫کنونی تان را در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫دارایی ها و سرمایه گذاری های کنونی تان‬ ‫را که در زمان بازنشستگی برای تان محل‬ ‫درآمد خواهند بود بنویسید و مقدار پولی که‬ ‫از هر کدام از آن ها به دست خواهید آورد را‬

‫تخمین بزنید‪ .‬اگر برخی از آن ها در حساب‬ ‫های مدت دار هستند زمان آزاد شدن پول تان‬ ‫را حساب کنید‪ .‬اگر به عنوان مثال در حال‬ ‫حاضر بیش از یک خودرو دارید اما در زمان‬ ‫بازنشستگی فکر می کنید که داشتن حداکثر‬ ‫یک خودرو کفایت می کند مبلغ ناشی از‬ ‫فروش آن را نیز در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫سرمایه گذاری های کنونی تان را به‬ ‫⦁ ‬ ‫منبع درآمد بازنشستگی تان تبدیل کنید‪.‬‬ ‫بسته به این که دارایی ها و سرمایه گذاری‬ ‫های کنونی تان در چه حوزه ها یا حساب‬ ‫هایی هستند از مشاور مالی تان بخواهید که‬ ‫بهترین امکان تبدیل هر یک از آن ها به منبع‬ ‫درآمد بازنشستگی را به شما بگوید چون‬ ‫برخی از حساب ها دارای محدودیت ها و‬ ‫یا مسایل قانونی هستند که ندانستن آن ها به‬ ‫ضرر شما و حتی گاهی جریمه شدن تان منجر‬

‫خواهد شد‪.‬‬ ‫مزایا و معایب روش های مختلفی‬ ‫⦁ ‬ ‫که می توانید از آن ها در زمان بازنشستگی به‬ ‫عنوان منبع درآمد استفاده کنید را بشناسید‪.‬‬ ‫در نهایت خود شما هستید که تصمیم می‬ ‫گیرید با چه ترکیب درآمدی از دارایی های‬ ‫تان استفاده کنید‪ .‬این که سبک سرمایه‬ ‫گذاری شما و زمان بندی نیازهای مالی تان‬ ‫چگونه است کامال بستگی به سبک زندگی‬ ‫خودتان دارد و کار یک مشاور مالی این‬ ‫است که از پیش اطمینان حاصل کند که‬ ‫در زمان هایی که الزم دارید پول کافی در‬ ‫دسترس تان است‪.‬‬ ‫کل درآمد سالیانه تان در زمان‬ ‫⦁ ‬ ‫بازنشستگی را محاسبه کنید‪.‬‬ ‫اگر بخواهید همان سبک زندگی قبل از‬ ‫بازنشستگی تان را در دوران پس از آن نیز‬ ‫حفظ کنید‪ ،‬بسیاری از کارشناسان مالی‬ ‫اعتقاد دارند این رقم نباید کم تر از ‪%70‬‬ ‫درآمد شما در آخرین سال کاری تان پیش‬

‫از بازنشستگی باشد‪ .‬ببینید که چه مقدار با‬ ‫رقمی که به دست آمده از آخرین درآمدتان‬ ‫خواهد بود فاصله دارید و برای پر کردن این‬ ‫اختالف برنامه ریزی کنید‪.‬‬ ‫اختالف درآمدتان از هزینه های‬ ‫⦁ ‬ ‫احتمالی سالیانه تان را به دست آورید‪.‬‬ ‫گام بعدی نه تنها به دست آوردن اختالف‬ ‫درآمدتان از آن چه که حدس می زنید‪ ،‬بلکه‬ ‫به دست آوردن اختالف درآمدها و هزینه‬ ‫های تان در زمان بازنشستگی است‪ .‬اگر این‬ ‫اختالف مثبت باشد‪ ،‬معنی آن این است که‬ ‫شما پول اضافه برای لذت بردن از این دوران‬ ‫و سپری کردن لحظه های بی دغدغه و خاطره‬ ‫انگیز دارید و اگر این اختالف منفی باشد‬ ‫یعنی باید از هم اکنون به فکر تغییر رویه ی‬ ‫پس انداز کردن تان باشید تا در زمان پیری به‬ ‫مشکلی برنخورید‪.‬‬

‫با داشتن اطالعات فوق برنامه‬ ‫⦁ ‬ ‫ریزی بازنشستگی تان را مدون کنید‪.‬‬ ‫برای داشتن اطالعات و آمار درست به عنوان‬ ‫مثال هزینه های درمانی در زمان بازنشستگی‬ ‫از مشاوران مالی کمک بخواهید‪ .‬آن ها‬ ‫با داشتن اطالعات آماری وسیع و نیز نرخ‬ ‫افزایش قیمت ها و تورم های احتمالی می‬ ‫توانند درست ترین پیش بینی ها را به شما‬ ‫بدهند‪ .‬داشتن حساب ها و ابزارهای مالی‬ ‫زیر برای یک دوران بازنشستگی آرام و بی‬ ‫دغدغه الزامی است و از اجزای مهم برنامه‬ ‫ریزی های بازنشستگی به شمار می روند‪:‬‬ ‫وصیت نامه و وکالت نامه‬ ‫⦁ ‬ ‫مقرری بازنشستگی‬ ‫⦁ ‬ ‫بیمه بیماری های سخت‬ ‫⦁ ‬ ‫بیمه مراقبت های طوالنی‬ ‫⦁ ‬ ‫کمک هزینه ی درمانی بازنشستگی‬ ‫⦁ ‬ ‫بیمه ی عمر و سرمایه گذاری‬ ‫⦁ ‬ ‫حساب پس انداز اضطراری‬ ‫⦁ ‬


‫‪71‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آتش نشانان ایستگاه‌های ‪ 56 ،57‬و گروه‬ ‫نجات ‪ 10‬را به محل حادثه اعزام کرد‪.‬‬ ‫وی با اشاره به حضور آتش نشانان در محل‬ ‫گفت‪ :‬یک دستگاه خودروی سواری هوندا‬ ‫سیویک در حال حرکت در مسیر غرب به‬ ‫شرق اتوبان بابایی بوده که ناگهان به دلیل‬ ‫نامشخصی از مسیر خود منحرف شده و پس‬ ‫از برخورد با گاردریل‌های میانه بزرگراه و‬ ‫واژگونی آتش گرفته است‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه دو پسر و دو دختر بین ‪18‬‬ ‫تا ‪ 19‬سال درون این خودرو بودند‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫تا پیش از رسیدن آتش نشانان دو پسر از‬ ‫درون خودرو خارج شده بودند که آتش‬ ‫نشانان همزمان با اطفای حریق دو دختر را‬ ‫نیز که دچار سوختگی شدید شده بودند از‬ ‫درون کابین خارج کرده و به عوامل اورژانس‬ ‫مستقر در محل تحویل دادند که آنان پس از‬ ‫بررسی عالئم حیاتی‪ ،‬مرگ این دو دختر را‬ ‫اعالم کردند‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬دو پسر حادثه دیده نیز برای‬ ‫دریافت خدمات درمانی در اختیار عوامل‬ ‫اورژانس قرار گرفتند‪.‬‬ ‫سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات‬ ‫ایمنی شهرداری تهران با اشاره به ترافیک‬ ‫سنگین ایجاد شده در این محدوده از اتوبان‬ ‫بابایی اظهار کرد‪ :‬علت حادثه را کارشناسان‬ ‫پلیس راهور اعالم خواهند کرد‪.‬‬ ‫ملکی اضافه کرد‪ :‬آتش نشانان پس از اطفای‬ ‫حریق و انتقال خودرو به حاشیه بزرگراه و‬ ‫ایمن سازی محل‪ ،‬در ساعت ‪ 12:25‬به‬ ‫عملیات خود خاتمه دادند‪.‬‬

‫می‌آمدند‪ ،‬اما ناگهان همه آنها رفتند و دیگر‬ ‫هیچ خبری از هیچ رسانه‌ای نشد‪ .‬دیگر‬ ‫کسی نبود که از دغدغه‌های مالی و غیرمالی‬ ‫و مشکالتی که داریم بگوییم و االن سه ماه‬ ‫است دیگر هیچ خبرنگاری حالی از سهیال‬ ‫نمی‌پرسد‪ ».‬وی در مورد مسئوالن نیز گفت‪:‬‬ ‫«به جز خبرنگاران‪ ،‬مسئوالن نیز همین رفتار‬ ‫را داشتند‪ .‬روزهای اول رئیس‌جمهور می‌آمد‬ ‫و وزیر بهداشت می‌رفت‪ .‬مشاور رئیس‌جمهور‬ ‫می‌آمد و معاون وزیر می‌رفت‪ .‬آن وعده می‌داد‬ ‫و دیگری تایید می‌کرد‪ .‬حاال نه خبری از آن‬ ‫آدم‌هاست‪ ،‬نه خبری از وعده‌هایشان‪».‬‬ ‫برادر سهیال در مورد وضعیت این روزهای‬

‫سهیال دیگر نمی‌بیند‬

‫خواهرش گفت‪« :‬از روزی که این اتفاق‬ ‫افتاده تا االن هنوز سهیال به خانه نرفته و تا‬ ‫یک سال دیگر هم نمی‌تواند برود‪ ».‬او ادامه‬ ‫داد‪« :‬سهیال در بیمارستان فارابی یک اتاق‬ ‫مخصوص دارد و در آنجا تحت مراقبت و‬ ‫درمان است و ما نیز به صورت شیفتی در‬ ‫کنارش می‌مانیم‪ ».‬وی افزود‪« :‬در بیمارستان‬ ‫چمران به ما درباره پوست صورت سهیال‬ ‫گفتند باید یک سال صبر کنیم تا ترمیم‌های‬ ‫طبیعی بدن صورت بگیرد سپس عمل‬ ‫جراحی روی صورت انجام شود‪ .‬از طرف‬ ‫دیگر بعضی پزشکان معتقدند همین االن نیز‬ ‫می‌تواند عمل جراحی صورت بگیرد و ترمیم‬ ‫طبیعی بدن ربطی به این موضوع ندارد‪ .‬ما‬ ‫واقعا نمی‌دانیم چه کاری درست‌تر است و‬ ‫فعال که او در بیمارستان فارابی (بیمارستان‬ ‫تخصصی چشم) بستری است‪».‬‬ ‫جورکش درباره وضعیت بینایی سهیال گفت‪:‬‬ ‫«هر دو چشم فعال بینایی ندارند و سهیال‬ ‫اصال نمی‌تواند ببیند‪ .‬در مورد چشم چپش‬ ‫پزشکان معتقدند یک سال دیگر می‌توانند‬ ‫عملی انجام بدهند که تا حدودی بینایی‌اش‬ ‫را به دست بیاورد‪ ،‬اما در مورد چشم راست‬ ‫فعال که برای دید کم هم امیدی نیست‪.‬‬ ‫می‌گویند شاید علم پیشرفت کند و بتوان برای‬ ‫چشم راستش کاری انجام داد‪».‬‬

‫خانواده سهیال جورکش‪ ،‬سومین قربانی‬ ‫اسیدپاشی اصفهان دیگر امیدی به دستگیری‬ ‫اسیدپاش ندارند‪ .‬آنها به جز درمان سهیال‬ ‫آنقدر درگیر هزینه‌های درمان او هستند که‬ ‫کمتر فرصت می‌کنند برای پیگیری پرونده‬ ‫اسیدپاش‪ ،‬به دادسرا و پلیس بروند‪ .‬سهیال‬ ‫از روزی که در باغ گل‌های اصفهان مورد‬ ‫اسیدپاشی قرار گرفت تا امروز‪ ،‬هنوز به خانه‬ ‫نرفته و تنها از بیمارستانی به بیمارستان دیگر‬ ‫منتقل شده است‪ .‬خانواده این قربانی در‬ ‫گفت‌و‌گو با فرهیختگان از دغدغه‌های این‬ ‫خانواده در سه ماه گذشته گفتند و از بدقولی‬ ‫مسئوالن؛ از اینکه دیگر سهیال همان ‪10‬‬ ‫درصدی که بینایی داشت هم از دست داده‬ ‫و بینایی هر دو چشم به صفر رسیده است‪،‬‬ ‫از رنج‌هایی به جز رنج بیماری و بیمارداری‪.‬‬ ‫برادر سهیال جورکش که این روزها برای‬ ‫بودن کنار خواهرش مدام در مسیر اصفهان‬ ‫ تهران است‪ ،‬به فرهیختگان گفت‪:‬‬‫«وقتی این اتفاق افتاد رسانه‌ها دست از‬ ‫سر ما برنمی‌داشتند و با وجود درگیری‌های‬ ‫شدیدی که داشتیم لحظه‌ای تلفن‌های‌مان‬ ‫آزاد نمی‌شد‪ ».‬او ادامه داد‪« :‬همه خبرنگارها‬ ‫تماس می‌گرفتند و برای دیدن سهیال‬

‫‪.‬‬ ‫‪10087 Yonge St. Richmond Hill‬‬ ‫‪:‬‬

‫)‪(Yonge & Major Mackenzie Drive‬‬


‫‪70‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫یخ دریاچه شورابیل زیر پای‬ ‫دانشجویان شکست‪ ،‬دو دختر‬ ‫جوان زیر آب یخ زدند‬ ‫تعدادی از دانشجویان غیربومی استان اردبیل‬ ‫پس از پایان امتحانات خود‪ ،‬مشغول تفریح‬ ‫و عکس گروهی گرفتن روی دریاچه یخ‌زده‬ ‫«شورابیل» بودند که یخ‌ شکست و همه در‬ ‫آن فرو رفتند ‪.‬‬

‫آن ها که نسبت به دو نفر غرق شده به ساحل‬ ‫نزدیک بودند‪ ،‬بیرون کشیده شده و هم اکنون‬ ‫وضعیت آن ها خوب است‪.‬‬ ‫«فضیلت ابراهیمی» افزود‪« :‬در این حادثه‪،‬‬ ‫دو نفر از دانشجویان دختر به داخل دریاچه‬ ‫شورابیل فرو رفته اند که جناز ‌ه آن ها بعد‬ ‫از دو ساعت تالش غواصان‪ ،‬بیرون کشیده‬ ‫شد‪».‬‬ ‫وی اضافه کرد‪« :‬ما با بهره‌گیری از توان‬ ‫غواصان خود و هم‌چنین امدادگران جمعیت‬ ‫هالل‌احمر‪ ،‬این دانشجویان را به بیرون از‬

‫«علی محمدی» گفته است‪« :‬با وجود این‬ ‫که طنابی به منظور نجات غرق شدگان رها‬ ‫می شود اما به دلیل سرمای شدید و یخ زدن‬ ‫انگشتان دست‪ ،‬این دو دختر نمی توانند از‬ ‫طناب استفاده کنند‪».‬‬ ‫وی افزوده است که کوشش های دیگر برای‬ ‫نجات جان غرق شدگان نتیجه بخش نبوده‬ ‫و در نهایت با حضور نیروهای امدادی‪،‬‬ ‫جسدهای این دختران جوان از اعماق دریاچه‬ ‫بیرون کشیده می شود‪.‬‬

‫به گزارش ساواالن خبر‪ ،‬حدود ساعت ‪۱۶‬‬ ‫و ‪ ۲۰‬دقیقه عصر چهارشنبه ‪ ۲۴‬نفر از‬ ‫دانشجویان رشته زبان دانشگاه «محقق‬ ‫اردبیلی» بعد از دادن آخرین امتحان‪ ،‬برای‬ ‫گرفتن عکس یادگاری روی دریاچه یخ زده‬ ‫شورابیل رفتند‪ .‬اما در هنگام عکاسی‪ ،‬یخ‬ ‫دریاچه شکست و تمامی دانشجویان به داخل‬ ‫دریاچه یخ زده افتادند‪ .‬اما با کمک مردم و‬ ‫نیروهای امداد‪ ،‬تمامی دانشجویان به غیر از‬ ‫دو دختر دانشجو از حادثه نجات یافتند ‪.‬‬

‫محوطه شورابیل منتقل کردیم و جنازه غرق‬ ‫شدگان به پزشکی قانونی تحویل شد‪».‬‬ ‫بنا براین گزارش‪ ،‬این دختران‪ ،‬دانشجوی‬ ‫مقطع کارشناسی بوده و بومی شهرستان های‬ ‫«پارس آباد» و «مراغه» هستند که برای‬ ‫تحصیل در اردبیل سکونت داشتند‪.‬‬ ‫شهردار اردبیل هم به مهر گفته است ‪«:‬این‬

‫بنابراین گزارش‪،‬جسد این دو دختر دانشجو به‬ ‫نام های «الهام سلیمانزاده» و «لیال یونسی»‬ ‫از اهالی مراغه و پارس آباد مغان یک ساعت‬ ‫پس ار حادثه‪ ،‬توسط غواصان در دمای زیر‬ ‫‪ ۲۰‬درجه بیرون کشیده شدند‪.‬‬ ‫به گفته مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی اردبیل‪،‬‬ ‫‪ 10‬نفر از این دانشجویان در حال غرق‬ ‫شدن بودند که با تالش غواصان‪ ۸ ،‬نفر از‬

‫رییس شورای شهر اردبیل معتقد است حوادثی‬ ‫نظیر این به دلیل بی توجهی شهروندان به‬ ‫تابلوهای هشدار اطراف دریاچه است‪.‬‬ ‫«ذکی الله خوشبخت» گفته است‪« :‬در‬ ‫صورتی که به عالیم هشدار دهنده و تابلو‬ ‫ها توجه شود‪ ،‬وقوع چنین اتفاقاتی محدود‬ ‫خواهد شد‪».‬‬ ‫به دنبال بارش برف و برودت هوا در اردبیل‬ ‫در روزهای گذشته‪ ،‬دریاچه طبیعی داخل‬ ‫شهر شورابیل اردبیل یخ بسته است به‌طوری‬ ‫که برخی خانواده‌ها در این مکان مشغول‬ ‫بازی‌های زمستانی هستند که این حادثه نیز به‬ ‫دنبال همین بی‌احتیاطی رخ داده است‪.‬‬ ‫شورابیل تنها دریاچه طبیعی داخل شهری در‬ ‫ایران است‪ .‬این دریاچه در گذشته بسیار شور‬ ‫بوده ولی امروزه با افزودن آب شیرین به آن‪،‬‬ ‫از شوری آن کاسته اند‪.‬‬

‫دو دانشجو در حالی که دست در دست هم‬ ‫داشتند‪ ،‬به داخل آب فرو می روند و نمی‬ ‫توانند خود را بیرون بکشند‪ .‬غرق شدن این‬ ‫دانشجو درست در کناره دریاچه و در ‪۱۰‬‬ ‫متری لبه دریاچه بوده است‪».‬‬ ‫در عین حال‪ ،‬به گفته شاهدان ماجرا‪ ،‬بعد‬ ‫از غرق شدن دو دختر دانشجو‪ ،‬تعدادی از‬ ‫دانشجویان اقدام به نجات این دو غرق شده‬ ‫می کنند‪.‬‬

‫آتش‌سوزی خودرو هیوندا در بزرگراه بابایی‬ ‫و کشته شدن ‪ 2‬دختر جوان بر اثر سوختگی‬ ‫خبر داد‪.‬‬ ‫وی گفت‪ :‬ساعت ‪ 11‬و ‪ 36‬دقیقه امروز یک‬ ‫دستگاه خودرو هیوندا در اتوبان بابایی با‬ ‫گاردریل برخورد کرده و آتش گرفت‪.‬‬ ‫سخنگوی اورژانس تهران افزود‪ :‬پس از‬ ‫وقوع این حادثه ‪ 3‬پسر ‪ 18‬ساله توانستند‬ ‫خود را به موقع از خودروی آتش‌گرفته خارج‬ ‫کنند اما ‪ 2‬دختر ‪ 18‬ساله در آتش این خودرو‬ ‫گرفتار و به علت شدت سوختی جان خود را‬ ‫از دست دادند‪.‬‬ ‫عباسی خاطرنشان کرد‪ :‬راننده این خودرو که‬ ‫یک پسر ‪ 18‬ساله است متواری شده و ‪ 2‬پسر‬ ‫دیگر نیز تحت مداوا قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫توضیحات پلیس راهنمایی و رانندگی تهران‬ ‫بزرگ‬ ‫جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی‬ ‫تهران بزرگ از واژگونی مرگبار یک دستگاه‬ ‫سواری هیوندا در اتوبان بابایی خبر داد‪.‬‬ ‫سرهنگ حسن عابدی در گفت‌وگو با ایسنا ‌‪،‬‬ ‫با اشاره به وقوع این حادثه گفت‪ ‌:‬یک‬ ‫دستگاه سواری هیوندا در مسیر غرب به شرق‬

‫‪ ۲‬دختر ‪ ۱۸‬ساله در آتش هیوندا‬ ‫سوختند ؛ نجات ‪ ۳‬پسر سرنشین‬ ‫سخنگوی اورژانس تهران از کشته شدن ‪۲‬‬ ‫دختر ‪ ۱۸‬ساله بر اثر آتش‌سوزی یک دستگاه‬ ‫خودروی هیوندا در بزرگراه بابایی تهران خبر‬ ‫داد‪.‬‬ ‫فارس نوشت‪ :‬حسن عباسی از وقوع یک فقره‬

‫بزرگراه بابایی روبروی دانشگاه امام حسین‬ ‫(ع) در حال حرکت بود که ناگهان واژگون و‬ ‫پس از واژگونی دچار حریق شد‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه در پی این حادثه دو تن‬ ‫از سرنشینان این خودرو جان خود را از‬ ‫دست دادند گفت‪ :‬علت این حادثه از سوی‬ ‫کارشناسان پلیس راهور در دست بررسی‬ ‫است اما علت حریق آن بود که کارشناسان‬ ‫آتش نشانی مستقر در محل گفته‌اند ناشی از‬ ‫اتصالی در سیم کشی برق خودرو بوده است‪.‬‬ ‫جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی‬ ‫تهران بزرگ با اشاره به ترافیک سنگین‬ ‫ایجاد شده در این محدوده گفت ‌‪ :‬عوامل‬ ‫راهور در حال روان سازی ترافیک در این‬ ‫منطقه هستند‪.‬‬ ‫همچنین سیدجالل ملکی سخنگوی سازمان‬ ‫آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران‬ ‫نیز درباره این حادثه گفت‪ :‬وقوع این حادثه‬ ‫رانندگی در ساعت ‪ 11:22‬به سامانه ‪125‬‬ ‫اطالع داده شد و به دنبال آن ستاد فرماندهی‬


‫‪69‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اشتباه در زایشگاه بیمارستان امام علی (ع)‬ ‫چابهار منجر به عوض شدن نوزادان دو‬ ‫خانواده شد‪.‬‬

‫همسرش بحثی دربگیرد‪« .‬نیاز» در فاصله‬ ‫چندماهی که از تولد فرزندش سپری شده بود‬ ‫حتی نزد خانواده‌اش در منطقه سرباز نرفته‬ ‫بود زیرا می‌ترسید همین سئوال‌ها او را در‬ ‫برابر یک معضل قرار دهد‪ .‬وقتی فرزند‬ ‫«نیاز» ‪ ۹‬ماهه شده بود کام ً‬ ‫ال مشخص بود‬ ‫که پوستش به سیه‌چردگی می‌زند و همین امر‬ ‫«نیاز» را واداشت تا از همسرش بخواهد که‬ ‫قسم یاد کند که این دختربچه فرزند اوست‪.‬‬

‫به گزارش خبرگزاری خبرآنالین؛ عوض شدن‬ ‫دو نوزاد دختر در زایشگاه بیمارستان امام‬ ‫علی (ع) شهرستان چابهار موجب نگرانی در‬ ‫میان خانواده‌های این منطقه که از خدمات‬ ‫بهداشتی و درمانی این بیمارستان بهره‬ ‫می‌برند‪ ،‬شده است‪ .‬این در حالی است که‬ ‫وضعیت بهداشت و درمان در چابهار مطلوب‬ ‫نیست و عالوه بر نبود پزشک متخصص‪،‬‬

‫این قضیه به دردسری برای خانواده «نیاز»‬ ‫تبدیل شد و رفته‌ٰفته بحث طالق هم قوت‬ ‫می‌گرفت‪ .‬اما یکی از بزرگان فامیل که متوجه‬ ‫مشکل «نیاز» شده بود او را راهنمایی کرد‬ ‫که وقتی همسرت به تو اعتماد می‌دهد دیگر‬ ‫نباید جواب سئوالهایت را از او جستجو کنی‬ ‫و باید به سراغ بیمارستان بروی‪.‬‬ ‫با این صحبت «نیاز» به سراغ مسئوالن‬

‫امکانات مناسب این مشکل نیز بر نگرانی‌ها‬ ‫افزوده است‪.‬‬ ‫دختری سیه‌چرده در یک خانوده روشن‌پوست‬

‫بیمارستان امام علی (ع) چابهار رفت اما‬ ‫پاسخ مناسبی از آن‌ها دریافت نکرد‪ .‬همین‬ ‫امر سبب شد که او راهی دادگستری چابهار‬ ‫برود و با طرح شکایتی از دستگاه قضایی‬ ‫خواهان رسیدگی شود‪.‬‬ ‫‪ ۳‬تولد ‪ ۳‬عمل سزارین‬ ‫پس از طرح شکایت «نیاز» در دادگستری‬ ‫چابهار دادیار رسیدگی کننده به این دعوی از‬ ‫مسئوالن بیمارستان امام علی (ع) خواست‬ ‫تا موضوع را بررسی و نتیجه را اعالم‬ ‫کنند‪ .‬همچنین شبکه بهداشت و درمان هم‬ ‫موظف بود نظر کارشناسی به مقام قضایی‬ ‫رسیدگی کننده بدهد‪ .‬به همین دلیل تیمی‬ ‫در بیمارستان یاد شده شکل گرفت و بعد‬ ‫از بررسی دفاتر مشخص شد در تاریخ ‪۲۷‬‬ ‫آذرماه ‪ ۱۳۹۱‬در فاصله ساعت ‪ ۷‬تا ‪ ۹‬شب‬ ‫سه تولد در زایشگاه این بیمارستان با عمل‬ ‫سزارین انجام شده است‪.‬‬ ‫با توجه به مدارک ثبت شده این احتمال‬ ‫مطرح شد که ممکن است نوزاد سه مادر در‬ ‫زایشگاه با هم عوض شده باشند‪ .‬یکی از دو‬ ‫خانواده در شهر چابهار مستقر بود و دیگری‬ ‫در بخش دشتیاری چابهار‪ .‬بررسی اولیه نشان‬ ‫می‌داد که احتمال جابه‌جایی فرزند نیاز با‬ ‫فرزند خانواده‌ای که ساکن چابهار بود بسیار‬ ‫کم است‪.‬‬

‫دردسری که در زایشگاه چابهار‬ ‫رقم خورد؛ خانواده روشن پوست‬ ‫صاحب فرزند سیاه پوست شدند‬

‫اما محل سکونت خانواده‌ای که در روستای‬ ‫دشتیاری بود ظن تیم بررسی کننده بیمارستان‬ ‫را افزایش داد زیرا این روستا محل زندگی‬ ‫اقوامی است که سال‌های بسیار دور از آفریقا‬ ‫به بلوچستان کوچانده شده بودند و همه‬ ‫سیاه‌پوست هستند‪ .‬با مراجعه به روستا و پیدا‬ ‫کردن خانواده‌ای که در ‪ ۲۷‬آذرماه ‪۱۳۹۱‬‬ ‫صاحب فرزند شده بودند همه چیز شفاف‌تر‬ ‫شد‪ .‬فرزندی که آن روز به دنیا آمده بود و‬ ‫حاال حدود ‪ ۹‬ماه داشت برخالف پدر و‬ ‫مادرش روشن‌پوست بود‪.‬‬ ‫ریش‌سفیدها پادرمیانی کردند‬ ‫با اعالم گزارش بیمارستان به دادگاه چابهار‬ ‫موضوع محرز شناخته شد اما مادری که در‬ ‫بخش دشتیاری ساکن بود برایش ساده نبود‬ ‫که از فرزندش جدا شود‪ .‬از سوی دیگر این‬ ‫خانواده مدعی شدند که نوزادشان مریض‬ ‫بوده و در این مدت برای درمانش هزینه‬ ‫صرف کرده‌اند‪.‬‬ ‫با طرح این مسأله و عدم تحویل نوزاد به‬ ‫خانواده نیاز و در حالی که حدود ‪ ۲‬ماهی‬ ‫از مشخص شدن اصل اتفاق سپری شده بود‬ ‫«حاج عبدالرحمن هوت» از بزرگان منطقه‬ ‫دو خانواده را به خانه خود در چابهار دعوت‬ ‫کرد و پس از مرور این واقعه و مشکالتی که‬ ‫نیاز متحمل شده بود از هر دو خواست تا‬ ‫موضوع را حل و فصل کنند‪.‬‬

‫خانواده «نیاز» منتظر دومین فرزند خود‬ ‫بودند‪ .‬آن‌ها در ‪ ۴۵‬کیلومتری چابهار در‬ ‫شهرستان کنارک زندگی می‌کنند‪ ۲۷ .‬آذرماه‬ ‫‪« ۱۳۹۱‬نیاز» همسرش را برای عمل سزارین‬ ‫به بیمارستان امام علی (ع) چابهار برد‪.‬‬ ‫او همان شب صاحب یک دختر شد‪ .‬همه‬ ‫چیز در ظاهری خوب و خوش پیش رفت‬ ‫تا چندماهی از تولد دختر «نیاز» گذشت‬ ‫و موهای فرفری دخترش او و همسرش را‬ ‫با پرسشی مواجه کرد‪ .‬نه «نیاز» موهایش‬ ‫فرفری بود و نه همسرش‪.‬‬ ‫«نیاز» و همسرش گمان کردند این مشکل‬ ‫مربوط به موهای نوزاد است و اگر موهای‬ ‫بچه‌اشان را بزنند این قضیه رفع می‌شود‪ .‬اما‬ ‫حتی با اصالح موهای دخترک این وضع‬ ‫بهبودی حاصل نکرد‪ .‬وقتی نوزاد بزرگ‌تر‬ ‫شد و بیشتر شکل گرفت سئوال مهمتری‬ ‫در ذهن «نیاز» جرقه خورد‪ .‬چرا فرزندش‬ ‫برخالف او و همسرش سبزه‌روست؟‬ ‫همین موضوع سبب شد تا میان «نیاز» و‬

‫در نهایت «نیاز» ‪ ۲‬میلیون‌تومان بابت‬ ‫هزینه‌هایی که «حیدر» پرداخته بود تا نوزاد‬ ‫را درمان کند مخارج انجام شده توسط این‬ ‫مرد را متقبل شد‪ .‬بدین‌ترتیب و بعد از حدود‬ ‫یکسال «نیاز» دختربچه خودش را به خانه‬

‫برد و اینک با آسودگی خاطر به سراغ اقوام و‬ ‫بستگان خود در سرباز می‌رود‪.‬‬

‫وفاداری شتر به صاحب ُمرده خود‬ ‫شتری در یمن با وجود گذشت یک هفته از‬ ‫مرگ صاحبش حاضر نیست از قبر او جدا‬ ‫شود‪ .‬اهالی روستاهای مجاور این حادثه از‬ ‫این شتر عکس می‌گیرند‪.‬‬ ‫روستای ُس ّده استان ِاب یمن شاهد ماجرای‬ ‫عجیبی بوده است‪.‬‬ ‫در یک پدیده نادر‪ ،‬شتری که صاحب خود‬ ‫را از دست داده است حاضر به دل کندن و‬ ‫جدا شدن از قبر صاحب خود نیست‪ .‬این‬ ‫شتر این‌گونه وفاداری خود را به صاحبش‬ ‫نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫نعنع صاحب این شتر که درروستای خود‬ ‫به دوست داشتن حیوانات و توجه به آنها‬ ‫معروف بود یک هفته پیش از دنیا رفت و‬ ‫بعد از آنکه شتر وی در تشییع جنازه صاحبش‬ ‫شرکت کرد حتی بعد از آنکه تشییع کنندگان‬ ‫از اطراف قبر متوفی پراکنده شدن این شتر‬ ‫حاضر به جدا شدن از قبر صاحب خود‬ ‫نبود‪ .‬یکی از فرزندان متوفی می گوید بارها‬ ‫این شتر را از قبر دور کردیم اما روز بعد‬ ‫با تعجب می‌دیدیم شتر بر سر قبر پدرمان‬ ‫بازگشته است‪.‬‬ ‫اهالی روستای سره و روستاهای مجاور برای‬ ‫دیدن این شتر با وفا به سر قبر نعنع می‌آیند و‬ ‫از این شتر تصویر می‌گیرند‪.‬‬


‫‪68‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫جنایتی دور از ذهن‬ ‫عصر چهارشنبه هفتم اردیبهشت‌ماه‌ سال ‪٩٠‬‬ ‫درگیری شدیدی میان چند پسر جوان در محله‬ ‫جنت‌آباد تهران رخ داد‪ .‬دقایقی بعد تیمی از‬ ‫مأموران خود را به محل حادثه رساندند‪.‬‬ ‫در نخستین بررسی‌ها مشخص شد در جریان‬ ‫نزاع خیابانی‪ ،‬پسر جوانی به نام "حمید"‬ ‫با ضربه قمه مجروح شده است‪ ،‬همین‬ ‫موضوع کافی بود تا او بعد از منتقل شدن‬ ‫به بیمارستان به کما برود‪ .‬خانواده "حمید"‬ ‫وقتی از مرگ مغزی پسرشان باخبر شدند در‬ ‫اقدامی انساندوستانه اعضای بدن او را به‬ ‫بیماران نیازمند هدیه کردند‪.‬‬

‫متهم در ادامه به کارآگاهان گفت‪« :‬وقتی‬ ‫سه مرد بی‌هوش شدند اموال باارزش آنها را‬ ‫برداشتیم و در اولین ایستگاه از قطار پیاده‬ ‫شدیم‪ .‬ما خیال نمی‌کردیم به این زودی کسی‬ ‫متوجه ماجرا شود و فکر می‌کردیم می‌توانیم‬ ‫تا صبح در مسافرخانه استراحت و بعد از آن‬ ‫فرار کنیم‪».‬‬

‫این در حالی بود که مأموران تجسس‌های‬ ‫پلیس دریافتند قاتل این پسر جوان یکی‬ ‫از قوی‌ترین مردان ایران بوده که به خاطر‬ ‫اختالف‌ مالی با حمید‪ ،‬دست به جنایت زده‬ ‫است‪.‬‬

‫پیامکی به مقتول وی را از حضور خود مقابل‬ ‫سفره خانه مطلع کرد‪.‬‬

‫بدن وی را به بیماران نیازمند اهدای عضو‬ ‫اهدا کردند ‪.‬‬

‫وی در این پیامک از مقتول خواسته بود برای‬ ‫روشن شدن تکلیف ‪ ۳‬میلیون تومان پول‬ ‫مقابل در بیاید‪.‬‬

‫این پرونده همان ابتدا توسط پلیس امنیت‬ ‫پیگیری شد ولی تالش ماموران برای‬ ‫دستگیری امیر قرایی به جایی نرسید‪.‬‬

‫مقتول نیز با یکی از دوستان خود سفره خانه‬ ‫را ترک کرده و نزد وی آمده بود‪.‬‬

‫پرونده‌ای دیگر برای خانواده قرایی‬

‫پس از گفت و گویی مختصر بین طرفین به‬ ‫یکباره درگیری خونینی بین آنها پیش آمد و‬ ‫متهم با استفاده از شمشیر سامورایی ضربه‌ای‬ ‫محکم به مقتول وارد کرد‪ .‬وی سپس ضربه‬ ‫ای نیز به دوست "حمید" زد و ‪ ۴‬انگشت وی‬ ‫را از دستانش جدا کرد‪.‬‬ ‫متهم سپس محل حادثه را ترک کرده و‬ ‫مقتول نیز هنوز آنقدر سرپا بود که خود را‬

‫همسر این مرد نیز با تایید گفته‌های شوهرش‬ ‫توضیح داد‪« :‬ما به‌هیچ‌وجه قصد آدم‌کشی‬ ‫نداشتیم و از کاری که انجام داده‌ایم پشیمان‬ ‫هستیم‪».‬بنابراین گزارش‪ ،‬متهمان در حال‬ ‫حاضر در بازداشت به سر می‌برند‪ .‬همچنین‬ ‫جسد مقتول ‪٥١‬ساله به پزشکی‌قانونی فرستاده‬ ‫شده تا آزمایش‌های الزم انجام و علت مرگ‬ ‫به صورت دقیق مشخص شود‪ .‬پرونده متهمان‬ ‫بعد از اتمام تحقیقات مقدماتی در اختیار‬ ‫دادگاه کیفری قرار می‌گیرد‪.‬‬

‫«قویترین مرد ایران» به کدام‬ ‫کشور گریخت؟‬ ‫امیر قرایی یکی از شرکت‌کنندگان مسابقه‬ ‫قویترین مردان ایران‪ ،‬که‌سال ‪ ٩٠‬در جریان‬ ‫درگیری با دوستش او را به قتل رسانده بود‬ ‫بعد از ‪‌٣‬سال همچنان متواری است‪ .‬جنایتی‬ ‫که تنها برای ‪‌٣‬میلیون تومان رخ داد و پای‬ ‫مرد آهنین را به دنیای جنایتکاران باز کرد‪.‬‬ ‫حاال اما حدود ‪‌٣‬سال و ‪ ٦‬ماه از آن روز شوم‬ ‫که طرفداران امیر قرایی را در شوک فرو برد‬ ‫می‌گذرد و این مرد با فرار از ایران هنوز تن‬ ‫به مجازات نداده است‪ .‬با این حال برادر امیر‬ ‫که در جریان این قتل با او همراه بود‪ ،‬بار‬ ‫دیگر به دادسرا جنایی احضار شد‪.‬‬

‫همشهری نوشت همان موقع به دلیل فرار‬ ‫قاتل‪ ،‬خانواده او تحت بازجویی قرار گرفتند‬ ‫تا این‌که پدر امیر قرایی بعد از این حادثه‬ ‫با اتهام متفاوتی توسط پلیس بازداشت شد‪.‬‬ ‫او که به جرم نگهداری مواد مخدر دستگیر‬ ‫شده بود در رابطه با پسرش به بازپرس گفت‪:‬‬ ‫"امیر همیشه ورزش می‌کرد و پسر خوبی بود‪.‬‬ ‫من نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد‪ ،‬فقط از او‬ ‫شنیده بودم که با یکی از دوستانش مشکل‬ ‫دارد‪ .‬وقتی فهمیدم او درگیر شده و حمید‬ ‫را تا پای مرگ رسانده است به بیمارستان‬ ‫رفتیم‪ .‬در بخش آی‪ .‬سی‪ .‬یو بستری بود و‬ ‫بعد از چند ساعت به کام مرگ فرو رفت‪ .‬خبر‬ ‫مرگ حمید را به امیر اطالع دادیم و هرگز‬ ‫نمی‌دانستم او برای فرار از محاکمه متواری‬ ‫می‌شود‪ .‬اگر می‌دانستم امیر کجا گریخته او‬ ‫را وادار به تسلیم می‌کردم‪ .‬اطمینان دارم که‬ ‫او خودش را تسلیم خواهد کرد‪ .‬او نیاز به‬ ‫فرصت دارد تا بتواند در مورد اتفاقی که افتاده‬ ‫درست فکر کند‪ .‬آن روز وقتی که به خانه آمد‬ ‫خیلی حالش بد بود‪ .‬عصبی و ناراحت چند‬ ‫تکه لباس برداشت و رفت‪ ،‬به کسی هم چیزی‬ ‫نگفت‪".‬‬ ‫فرار ‪ ٣‬ساله‬

‫همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان برای‬ ‫دستگیری قویترین مرد ایران وارد عمل شوند‬ ‫اما هیچ‌کس تصور نمی‌کرد او با متواری‬ ‫شدن مسیر پرونده را تغییر بدهد‪ .‬علیرضا‬ ‫قرایی که در روز حادثه با برادرش همراه بود‬ ‫درحالی بازداشت شد که مرد آهنین پا به فرار‬ ‫گذاشته بود‪.‬‬ ‫جزئیات ماجرا‬ ‫روز حادثه مقتول با چند نفر از دوستان خود‬ ‫به سفره خانه ای سنتی در جنت آباد جنوبی‬ ‫رفته بود و در آنجا مهمانی را برگزار کرده‬ ‫بود‪.‬‬

‫چند ساعت بعد انگشتان دوست "حمید"که‬ ‫از محل حادثه در فریز گذاشته شده بود به‬ ‫دست او پیوند خورد اما پزشکان مرگ مغزی‬ ‫"حمید" را به خانواده وی که در آن ساعت‬ ‫شب با گریه و زاری خود را به بیماستان‬ ‫رسانده بودند اعالم کردند‪.‬‬

‫حول و حوش زمان شام بود که امیر قرایی به‬ ‫همراه یکی از برادران خود شمشیر سامورایی‬ ‫به دست به در سفره خانه آمده و با ارسال‬

‫خانواده مقتول نیز به‌رغم داغ بزرگی که از‬ ‫این خبر نابهنگام به آنها وارد شده بود دست‬ ‫به اقدامی انسان دوستانه زده واعضای سالم‬

‫به درمانگاهی در همان حوالی رساند اما‬ ‫دقایقی بعد برای همیشه از هوش رفت‪ .‬با‬ ‫توجه به وخامت حال "حمید" بالفاصله وی‬ ‫با آمبوالنس به بیمارستان پیامبران در بلوار‬ ‫فردوس منتقل شد‪.‬‬

‫در حالی که پرونده امیر قرایی تا زمان‬ ‫دستگیری‌اش در دادسرای جنایی تهران باز‬ ‫خواهد بود بار دیگر برادر این مرد به دادسرا‬ ‫احضار شد تا اگر اطالعی از مخفیگاه برادرش‬ ‫دارد آن را در اختیار بازپرس پرونده قرار‬ ‫دهد‪ .‬هنوز مشخص نیست عامل جنایت به‬ ‫کدام کشور گریخته است به همین دلیل پلیس‬ ‫اینترپل هم نمی‌تواند اقدام به دستگیری او‬ ‫کند‪ .‬با این حال حمید قرایی همچنان اصرار‬ ‫بر بی‌اطالعی از مخفیگاه برادرش دارد‪ .‬با به‬ ‫جریان افتادن دوباره این پرونده در دادسرا‬ ‫ی جنایی تهران تحقیقات برای شناسایی‬ ‫کشوری که امیر قرایی به آن‌جا گریخته است‪،‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬


‫‪67‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چرا ادامه تحصیل ندادی؟‬ ‫عالقه‌ای به درس خواندن نداشتم‪ .‬خیلی‬ ‫تجدید آوردم تا توانستم سیکل بگیرم‪.‬‬ ‫فرزند چندم خانواده هستی؟‬ ‫فرزند اول‪ .‬یک برادر و دو خواهر دارم‪.‬‬ ‫وضع مالی پدرت چطور بود؟‬ ‫پدرم وضع مالی خوبی داشت‪ .‬هر چقدر از‬ ‫او پول می‌خواستم در اختیارم می‌گذاشت اما‬ ‫وقتی فهمید معتاد شده‌ام دیگر به من پول‬ ‫نداد‪.‬‬ ‫رابطه‌ات با پدرت چطور بود؟‬ ‫چون فرزند بزرگ خانواده بودم پدرم من‌ را‬ ‫دوست داشت‪ .‬او مرا لوس بار آورده بود و هر‬ ‫چه می‌خواستم برایم فراهم می‌کرد‪.‬‬ ‫پس چرا پدرت را کشتی؟‬ ‫من پدرم را نکشتم‪ .‬توهم ناشی از مصرف‬ ‫شیشه باعث شد او را بکشم‪ .‬وقتی در زندان‬ ‫مواد را ترک کردم‪ ،‬فهمیدم آن زمان دچار‬ ‫توهم شده بودم‪.‬‬ ‫از ماجرای قتل پدرت بگو‪.‬‬ ‫پدرم در اهواز یک سوپرمارکت برایم اجاره‬ ‫کرده بود‪ .‬من آنجا کار می‌کردم که با یک‬ ‫دختر جوان آشنا شدم‪ .‬او هم در مغازه‌ای در‬ ‫نزدیکی سوپرمارکتم کار می‌کرد‪ .‬بدون اینکه‬ ‫با دختر مورد عالقه‌ام صحبت کنم تصمیم‬ ‫به ازدواج گرفتم‪ .‬در تعطیالت عید به تهران‬ ‫آمدم تا ماجرا را با خانواده‌ام درمیان بگذارم و‬ ‫همراه آنها برای خواستگاری به اهواز برگردم‪.‬‬ ‫پدر و مادرت قبول کردند به خواستگاری‬

‫بیایند؟‬ ‫قرار شد بعد از تعطیالت عید با هم به اهواز‬ ‫برویم‪ .‬من به پدرم گفتم برای خواستگاری به‬ ‫پول نیاز دارم و باید پنج میلیون تومان به من‬ ‫بدهد‪ .‬او هم قبول کرد اما گفت در تعطیالت‬ ‫پول نقد ندارد‪ .‬من که شیشه مصرف کرده‬ ‫بودم و حال طبیعی نداشتم حرفش را باور‬ ‫نکردم‪ .‬از او خواستم تا برگه‌ای را امضا کند و‬ ‫تعهد بدهد بعد از تعطیالت پول را به حسابم‬ ‫می‌ریزد اما پدرم ناراحت شد‪ .‬من هم با چاقو‬ ‫او را زدم‪.‬‬ ‫چاقو را از کجا آورده بودی؟‬ ‫از آشپزخانه کارد قصابی را برداشتم تا پدرم‬ ‫را مجبور کنم تعهدنامه را امضا کند اما با هم‬ ‫درگیر شدیم‪ .‬من در توهم شیشه بودم و پدرم‬ ‫را یک دشمن می‌دیدم که ضربه‌های چاقو را‬ ‫به سینه‌اش کوبیدم‪.‬‬ ‫از چند سالگی به دام اعتیاد افتادی؟‬ ‫‪ 15‬سالم بود که برای اولین‌بار یکی از‬ ‫دوستانم به من شیشه داد‪ .‬بعد از مدرسه با هم‬ ‫به یک خرابه رفتیم و آنجا شیشه کشیدم‪ .‬تا‬ ‫‪ 25‬سالگی باور نداشتم که معتاد شده‌ام‪.‬‬ ‫یعنی بعد از ‪ 10‬سال مصرف مواد متوجه‬ ‫اعتیاد شدی؟‬ ‫تا ‪ 25‬سالگی تفریحی مواد می‌کشیدم اما‬ ‫وقتی به خودم آمدم که معتاد شده بودم و برای‬ ‫تهیه مواد دست به هر کاری می‌زدم‪.‬‬ ‫پول مواد را از کجا تهیه می‌کردی؟‬ ‫از پدرم می‌گرفتم‪ ،‬اما وقتی پدرم فهمید معتاد‬

‫شده‌ام دیگر به من پول نداد‪ .‬به همین خاطر‬ ‫مجبور به دزدی بودم‪.‬‬ ‫چطور دزدی می‌کردی؟‬ ‫دزدی را از سرقت وسایل ماشین شروع‬ ‫کردم‪ .‬همراه دوستانم ضبط و قالپاق ماشین‬ ‫می‌دزدیدیم‪.‬‬ ‫هیچ وقت دستگیر نشدی؟‬ ‫به خاطر سرقت دستگیر نشده بودم‪ ،‬اما چند‬ ‫بار به خاطر حمل مواد به زندان افتادم‪.‬‬ ‫فکر می‌کردی خواهرها و برادرت از قصاص‬ ‫گذشت کنند؟‬ ‫می‌دانستم آنها حاضر به اعدام من نمی‌شوند‪،‬‬ ‫اما در زندان چندین شب کابوس اعدام دیده‬ ‫بودم‪ .‬آنها مرا بخشیدند اما نمی‌دانم چطور‬ ‫می‌توانم این بار را به دوش بکشم‪ .‬اگر‬ ‫قصاص می‌شدم شاید راحت‌تر بودم‪.‬‬ ‫ماجرای دختر مورد عالقه‌ات چه شد؟‬ ‫در مدتی که در زندان بودم از او هیچ خبری‬ ‫نداشتم‪ .‬حتما هنوز هم در اهواز است‪ .‬دیگر‬ ‫برایم اهمیتی ندارد‪.‬‬ ‫بعد از آزادی چه کار می‌کنی؟‬ ‫نمی‌دانم شاید به یک شهر دورافتاده بروم‬ ‫و آنجا زندگی کنم تا با برادر و خواهرهایم‬ ‫روبه‌رو نشوم‪ .‬من شرمنده آنها هستم‪.‬‬

‫شزوج ایرانی‪3،‬مسافر عراقی را در‬ ‫قطار مسموم کردند و اموال آنها را‬ ‫بردند‪/‬یک مسافر عراقی فوت شد‬ ‫مسووالن قطار مشهد‪ -‬تهران حدود ساعت‬ ‫پنج صبح روز سه‌شنبه مطلع شدند سه مسافر‬ ‫قطار به‌شدت بدحال هستند‪.‬‬ ‫آنها موضوع را با ایستگاه سمنان در میان‬ ‫گذاشتند اما یکی از این افراد در راه جانش‬ ‫را از دست داد‪ .‬دو مسافر دیگر که از اتباع‬ ‫عراق هستند به محض رسیدن قطار به‬ ‫ایستگاه به بیمارستان منتقل شدند‪.‬‬ ‫در بررسی‌های اولیه معلوم شد هرسه نفر بعد‬ ‫از خوردن آب‌ معدنی که زوجی جوان به آنها‬

‫داده بودند‪ ،‬به این حال افتادند‪ .‬همچنین‬ ‫شواهد نشان می‌داد پنج‌میلیون‌تومان پول نقد‬ ‫و سه‌تلفن همراه از آنها به سرقت رفته است‪.‬‬ ‫به این ترتیب پرونده‌ای جنایی تشکیل و‬ ‫تالش‌ها برای دستگیری زوج سارق آغاز شد‪.‬‬ ‫کارآگاهان پیش از هر اقدامی فهرست‬ ‫مسافران را بررسی کردند و فهمیدند زن و‬ ‫شوهری جوان ساعت سه بامداد در ایستگاه‬ ‫شاهرود از قطار پیاده شدند‪ .‬پلیس به این‬ ‫زوج مظنون شد و گروهی از ماموران راهی‬ ‫ایستگاه موردنظر شدند و با پرس‌وجو از‬ ‫کارکنان فهمیدند این زوج بعد از پیاده‌شدن‬ ‫از قطار با خودرویی مسافربر ایستگاه را ترک‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫مرد مسافربر وقتی بازجویی شد‪ ،‬گفت‪« :‬زوج‬ ‫جوان از من خواستند آنها را به مسافرخانه ببرم‬ ‫من هم این کار را انجام دادم‪».‬کارآگاهان در‬ ‫ادامه تحقیقات به سرعت راهی مسافرخانه‬ ‫شدند و با اطمینان از اینکه مظنونان هنوز در‬ ‫آنجا حضور دارند با کسب مجوزهای الزم به‬ ‫اتاق این دو رفتند و آنها را دستگیر کردند‪.‬‬ ‫ماموران بعد از بازرسی اموال این متهمان‬ ‫توانستند پول و گوشی‌های مسروقه را کشف‬ ‫کنند‪ .‬متهمان به مقر انتظامی منتقل شدند و‬ ‫در حالی‌که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشتند‬ ‫به ارتکاب قتل اقرار کردند‪.‬‬ ‫این زوج که از اهالی جنوب و شرق کشور‬ ‫هستند در بازجویی‌ها توضیح دادند برای‬ ‫سرقت از مسافران قطار نقشه کشیده بودند‪.‬‬ ‫مرد جوان در اعترافاتش گفت‪« :‬من و‬ ‫همسرم برای اینکه بتوانیم دزدی را انجام‬ ‫بدهیم قوطی آب‌ معدنی تهیه و آنها را مسموم‬ ‫کردیم‪ .‬هدفمان این نبود که کسی را به قتل‬ ‫برسانیم بلکه فقط می‌خواستیم طعمه‌هایمان‬ ‫را بی‌هوش و از آنها دزدی کنیم‪ .‬در قطار‬ ‫وقتی با سه مرد عراقی مواجه شدیم احتمال‬ ‫دادیم پول زیادی همراه داشته باشند به همین‬ ‫دلیل آب معدنی‌های مسموم را به آنها تعارف‬ ‫کردیم‪».‬‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫تسلیم ‪ 2‬برادر فراری به پلیس‬ ‫جنایی پایتخت‬ ‫دو برادر که به هواخواهی از پدر دوئل‬ ‫مرگباری را رقم زده بودند‪ ،‬پس از ‪ 48‬ساعت‬ ‫فرار‪ ،‬تسلیم پلیس شدند‪.‬‬ ‫این جنایت خونین در شب خواستگاری‬ ‫خواهر این دو پسر به وقوع پیوست‪ .‬ساعت‬ ‫‪ 5/5‬عصر ‪ 22‬دی‌ماه سال‌جاری در خیابان‬ ‫استخر تهرانپارس درگیری خونینی بین چند‬ ‫جوان درگرفت و جنایتی هولناک رقم خورد‪.‬‬ ‫با مخابره این جنایت هولناک به بازپرس‬ ‫مدیرروستا از شعبه ششم دادسرای امور‬ ‫جنایی تهران‪ ،‬تیمی از کارآگاهان پلیس‬ ‫همراه وی خود را به محل درگیری رساندند و‬ ‫در بررسی‌های میدانی پی بردند در این دوئل‬ ‫مرگبار پسر ‪ 25‬ساله‌ای به نام علیرضا زخمی‬ ‫شده و هنگام انتقال به بیمارستان تهرانپارس‬ ‫بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی جان‬ ‫باخته است‪.‬‬ ‫همزمان بازپرس پرونده به تیمی از کارآگاهان‬ ‫دستور داد برای رمزگشایی جنایت خونین‬ ‫واردعمل شوند‪ .‬کارآگاهان در ادامه‬ ‫تحقیقات دریافتند شب حادثه علیرضا با‬ ‫دو دوستش سوار خودرویی سفیدرنگ وارد‬ ‫خیابان استخر شده و ابتدای کوچه بیدمجنون‬ ‫دست به رفتارهای عجیبی زده است‪.‬‬ ‫همزمان مرد ‪ 52‬ساله به نام حسن که خانه‌اش‬ ‫ابتدای کوچه قرار دارد‪ ،‬به وی اعتراض‬ ‫کرده اما قربانی به این مرد بی‌احترامی کرده‬ ‫و پسران حسن به نام‌های مهدی و محمد در‬ ‫هواخواهی از پدر‪ ،‬با علیرضا درگیر شده‌اند و‬ ‫وی را به قتل رسانده‌اند که دو برادر بالفاصله‬ ‫با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشته‌اند‪.‬‬ ‫کارآگاهان با همین سرنخ‌ها ابتدا پدر فراری‌ها‬ ‫را بازداشت کردند و وی را تحت بازجویی‬

‫گرفتند‪ .‬حسن در اعترافاتش گفت‪ :‬شب‬ ‫حادثه قرار بود برای دخترم خواستگار بیاید‪،‬‬ ‫در این بین که منتظر آمدن خانواده خواستگار‬ ‫دخترم بودیم ناگهان صدای فریادهای جوانی‬ ‫به گوشم رسید‪ ،‬وقتی در حیاط را باز کردم تا‬ ‫ببینم چه شده است با علیرضا و دو دوستش‬ ‫روبه‌رو شدم که ناسزاگویی می‌کردند‪ .‬از او‬ ‫خواهش کردم محل را ترک کند اما بی‌فایده‬ ‫بود و به من حمله‌ور شد و با چاقویی که در‬ ‫اختیار داشت انگشت میانی دست چپم را‬ ‫زخمی کرد‪ ،‬ناگهان دو پسرم مهدی و محمد‬ ‫وقتی دیدند دستم خون‌آلود شده به سمت‬ ‫علیرضا رفتند و با هم گالویز شدند‪.‬‬ ‫در حالی که تجسس‌ها برای دستگیری قاتالن‬ ‫فراری ادامه داشت بعدازظهر ‪ 25‬دی ماه سال‬ ‫جاری دو برادر با پای خود نزد پلیس رفتند‬ ‫و خود را تسلیم کردند‪ .‬مهدی در بازجویی‌ها‬ ‫گفت‪ :‬شب حادثه قرار بود برای خواهرمان‬ ‫خواستگار بیاید که قربانی جلوی خانه‌مان‬ ‫آمد و فریادزنان آرامش محل را به هم ریخت‪.‬‬ ‫پدرم نیز برای حفظ آبرو از او خواست سکوت‬ ‫کند و از آنجا برود که ناگهان با چاقویی به‬ ‫پدرم حمله‌ور شد‪ ،‬من و برادرم نیز در دفاع از‬ ‫پدرم به علیرضا حمله‌ور شدیم‪.‬‬ ‫من با میله‌ای که داشتم ضربه‌ای به سرش‬ ‫زدم ناگهان او نقش زمین شد و در این بین‬ ‫چاقویی را از جیبش درآورد که به برادرم‬ ‫محمد ضربه‌ای بزند که همزمان محمد چاقو‬ ‫را از دستش گرفت و چند ضربه به وی زد‬ ‫سپس با هم از محل فرار کردیم‪ .‬محمد نیز‬ ‫گفت‪ :‬من چاقویی همراه نداشتم و وقتی دیدم‬ ‫مقتول می‌خواهد با چاقو به من ضربه بزند‬ ‫آن را گرفته و ضربه‌ای به او زدم‪ .‬بنابر این‬ ‫گزارش‪ ،‬با نظریه پزشکی قانونی مشخص‬ ‫خواهد شد که ضربه میله باعث مرگ شده یا‬ ‫علیرضا با ضربه چاقو از پای درآمده است تا‬ ‫قاتل اصلی بین دو برادر شناسایی شود‪.‬‬

‫انگیزه مرموز مرد همسایه در قتل‬ ‫تلخ پسرک‬ ‫انگیزه قتل تلخ پسرکی در کالله گلستان که‬ ‫قربانی توطئه مرد همسایه شده در هاله‌ای از‬ ‫ابهام است‪.‬‬ ‫عصر دوشنبه ‪ 22‬دی‌ماه سال‌جاری رهگذران‬ ‫خیابان شهید جامی شهر کالله گلستان با جسد‬ ‫غرق خون پسرجوانی روبه‌رو شدند و خیلی‬ ‫زود تیم‌های پلیسی امدادگران اورژانس پای‬ ‫در این صحنه تلخ گذاشتند‪ .‬پسرکی بی‌گناه‬ ‫قربانی جنایتی خاموش شده بود‪ ،‬هیچ‌کس‬ ‫نمی‌خواست باور کند مهدی ‪ 9‬ساله که یکی‬ ‫از پسران خوشنام محله و مدرسه‌شان بود به‬

‫کام مرگ فرو رفته است‪ .‬در تحقیقات میدانی‬ ‫پلیس خیلی زود مشخص شد که قربانی در‬ ‫نزدیکی خانه‌شان به قتل رسیده است‪.‬‬ ‫بدین ترتیب تجسس‌های پلیسی برای ردیابی‬ ‫عامل این جنایت کلید زده شد و مأموران رد‬ ‫خون روی زمین را دیدند که نشان می‌داد‬ ‫مهدی ‪ 9‬ساله پس از اینکه داخل خرابه‌ای‬

‫هنوز مشخص نیست عامل جنایت وی را به‬ ‫چه بهانه به زمین خالی برده است‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬اهالی محل دیده بودند که‬ ‫محمدامین‌‌ با کالهی که به سر داشت از زمین‬ ‫خالی خارج شده و سپس مهدی برای نجات‬ ‫جانش خود را از باالی دیوار به خیابان‬ ‫رسانده است‪ .‬پدر گریان گفت‪ :‬محمدامین‬ ‫لیسانس دارد و هیچ‌کس در مورد پرونده قتل‬ ‫گرجستان او اطالعی نداشته است‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬شایعات زیادی درباره این قتل‬ ‫دهان به دهان چرخیده است‪ ،‬همه می‌دانند‬ ‫در این شهر با کسی اختالفی نداشتیم‪ .‬قاتل‬ ‫نیز مدت‌ها در محله‌مان زندگی می‌کند و‬ ‫هیچ خصومتی با وی نداشتیم‪ .‬منتظریم‬ ‫تا پلیس انگیزه این جنایت را فاش کند و‬ ‫برخالف برخی حرف‌ها که می‌گویند قاتل‬ ‫مشکل روحی و روانی دارد محمدامین را‬ ‫همه می‌شناسند و می‌دانند وی هیچ مشکل‬ ‫روانی نداشته است و براحتی درس خوانده‪،‬‬ ‫لیسانس گرفته و با سفر به خارج از ایران‬ ‫زندگی مناسبی داشته است که همگی نشان از‬ ‫سالمت روحی و روانی وی دارد‪ .‬پدر مهدی‬ ‫کوچولو گفت‪ :‬پسر من بسیار مؤدب بود همه‬ ‫این را می‌دانند‪ .‬مهدی در سالمت کامل بود‬ ‫و من به وجود او افتخار می‌کردم و مرگش‬ ‫نه تنها برای من بلکه برای همه اهالی محل‬ ‫و آشنایانمان ضربه بزرگی وارد کرد و ما از‬ ‫مقامات قضایی و پلیس می‌خواهیم قاتل را‬ ‫خیلی زود به مجازات برسانند‬

‫هدف ضربه چاقوی قاتل قرار گرفته برای‬ ‫نجات جان خود از باالی دیوار خود را به‬ ‫خیابان انداخته و به‌خاطر شدت خونریزی‬ ‫از پای درآمده است‪ .‬کارآگاهان وقتی به‬ ‫تحقیقات محلی دست زدند پی بردند مرد‬ ‫‪ 30‬ساله‌ای به‌نام محمدامین در حوالی خرابه‬ ‫دیده شده است‪ .‬این مرد آشنا که فراری شده‬ ‫بود تحت تعقیب گرفته شد تا اینکه پس از‬ ‫پنج ساعت عملیات اطالعاتی‪ ،‬محمدامین‬ ‫را در شهر مرزی گمیشان دستگیر کردند‪.‬‬ ‫مأموران در بازجویی‌های ابتدایی پی بردند‬ ‫محمدامین در گرجستان نیز جوان ‪16‬‬ ‫ساله‌ای را به قتل رسانده و پس از فرار به شهر‬ ‫کالله آمده است‪ .‬غالمرضا بارانی پدر ‪49‬‬ ‫ساله مهدی هنوز باور ندارد دیگر پسرک را‬ ‫در آغوش نخواهد کشید‪ .‬وی به شوک گفت‪:‬‬ ‫ساعت چهار ظهر بود که شنیدیم مهدی به قتل‬ ‫رسیده است‪ .‬باورش خیلی سخت بود چون‬ ‫مهدی پسری آرام و درسخوان بود و نمی‌دانیم‬ ‫چرا قاتل پسرم را کشته است‪ .‬وی افزود‪ :‬روز‬ ‫حادثه مهدی برای بازی به خیابان رفته بود و‬

‫قاتل بخشوده شده ‪ « :‬شیشه» پدرم‬ ‫را کشت‬ ‫پسر معتاد به شیشه که به خاطر ازدواج با دختر‬ ‫مورد عالقه‌اش پدرش را قربانی جنایت کرده‬ ‫بود دیروز در دادگاه کیفری استان تهران با‬ ‫اعالم رضایت برادر و دو خواهرش‪ ،‬تنها از‬ ‫جنبه عمومی جرم محاکمه شد‪ .‬این پسر که‬ ‫در شعبه ‪ 113‬دادگاه کیفری استان تهران‬ ‫به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار‬ ‫مستشار پای میز محاکمه ایستاده بود وقتی‬ ‫از برادر و دو خواهرش شنید که آنها حاضر‬ ‫به خونخواهی نیستند و رضایت می‌دهند به‬ ‫گریه افتاد و گفت‪« :‬باور کنید شیشه پدرم‬ ‫را کشت‪ .‬من جز شرمندگی حرفی برای گفتن‬ ‫ندارم‪ ».‬مهدی ‪ 33‬ساله نهم فروردین ‪ 93‬پدر‬ ‫‪ 50‬ساله‌اش به نام قاسم را در خانه‌شان در‬ ‫قرچک ورامین با ضربه‌های چاقو کشت‪.‬‬ ‫چقدر درس خوانده‌ای؟‬ ‫سیکل دارم‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بزرگ ترین هواپیماهای جهان‬

‫پــرواز‪ ،‬آرزوی دیریــن بشــر‪ ،‬هنــوز هــم از جالــب تریــن عرصــه هــای‬ ‫ســرگرمی و پیشــرفت انســان اســت‪ .‬شــرکت هــای هواپیماســاز و‬ ‫خطــوط هواپیمایــی‪ ،‬در رقابــت بــرای دســتیابی بــه ســهم بیشــتر در‬ ‫بــازار مســافرت هــای هوایــی و همچنیــن کســب بیشــترین درآمــد‪،‬‬ ‫بــزرگ تریــن و مجهزتریــن هواپیماهــا را میســازند‪.‬‬

‫دومیــن هواپیماهــای بــزرگ جهــان‪ ،‬ایربــاس ای ‪ 380‬اف اســت‪ .‬نخســتین پــرواز ایــن‬ ‫هواپیمــا در ‪ 23‬آوریــل ‪ 2005‬صــورت گرفــت؛ ‪ 525‬صندلــی دارد و گمــان مــی رود بــزرگ‬ ‫تریــن هواپیمــای حامــل مســافربری باشــد کــه تاکنــون طراحــی و ســاخته شــده باشــد‪ .‬ایــن‬ ‫هواپیمــا‪ ،‬دو طبقــه اســت و پهــن پیکــر محســوب مــی شــود و بســیار زییاســت‪.‬‬ ‫‪ .3‬بوئینگ ‪- 747‬‬

‫__________________________________________________________‬ ‫فهرست پنج هواپیمای بزرگ مسافربری جهان به این ترتیب است‪:‬‬ ‫‪ .1‬آنتونوف‬

‫در جایــگاه ســوم ایــن رده بنــدی‪ ،‬بوئینــگ ‪ 8 - 747‬جــای دارد کــه طــول آن‪ ،‬بــه حــدود ‪77‬‬ ‫متــر مــی رســد و بــر ایــن اســاس‪ ،‬کشــیده تریــن و درازتریــن هواپیمــای ســاخته شــده در جهــان‬ ‫تاکنــون اســت‪ .‬ایــن هواپیمــا‪ ،‬بــا ‪ 467‬صندلــی‪ ،‬مصــرف ســوخت بهینــه ای دارد‪.‬‬ ‫‪ .4‬بوئینگ ‪ 400 - 747‬ای آر‬

‫در ایــن رده بنــدی‪ ،‬هواپیمــای آنتونــوف ای ان ‪ 225 -‬ماریا ‪،Mriya 225-Antonov An‬‬ ‫ســاخت اوکرایــن‪ ،‬در رده نخســت بــزرگ تریــن هواپیمــای جهــان تــا کنــون اعــام شــده اســت‪.‬‬ ‫ایــن هواپیمــا نخســتین پــروازش را در روز ‪ 21‬دســامبر ‪ 1988‬انجــام داد‪ .‬نخســتین هــدف‬ ‫از ســاخت ایــن هواپیمــا‪ ،‬نظامــی بــود‪ ،‬بــه خصــوص بــرای حمــل شــاتل فضائــی روســیه‪ .‬ایــن‬ ‫هواپیمــای شــش موتــوره‪ ،‬توســعه داده شــد و بــه آنتونــوف ‪ 124‬بــا چهــار موتــور تغییــر داده‬ ‫شــد کــه از لحــاظ قــدرت موتــور‪ ،‬پیشــرفت فراوانــی کــرد‪.‬‬ ‫ایــن هواپیمــا‪ ،‬ســنگین تریــن هواپیمــا ســاخته شــده در جهــان اســت کــه در بیشــترین حالــت‬ ‫در زمــان برخاســتن از بانــد‪ 640 ،‬تــن مــی رســد‪ .‬امــروزه فقــط یــک آنتونــوف ‪ 225‬در حــال‬ ‫فعالیــت اســت‪.‬‬ ‫‪ .2‬ایرباس ای ‪ 380‬اف‬

‫بوئینــگ ‪ 400 - 747‬ای آر در رده چهــارم قــرار مــی گیــرد و یکــی از پیشــرفته تریــن و‬ ‫پرفــروش تریــن هواپیمــا محســوب مــی شــود‪.‬‬ ‫‪ .5‬آنتونوف ‪ - 124‬روسالن‬ ‫ایــن هواپیمــا آنتونــوف ‪ 124‬روســان‪ ،‬در جایــگاه پنجــم ایــن رده بنــدی قــرار دارد کــه‬ ‫دومیــن هواپیمــای ســنگین بــاری جهــان محســوب مــی شــود‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫با‬ ‫آ بر و ی‬ ‫من‬ ‫با ز ی‬

‫تمساح‬ ‫اشک‬ ‫من‬ ‫نکن‪-...‬برای‬ ‫نریز‪+...‬دهنشو با چسب بستم‪..‬رو آینه آرم‬ ‫خنده رو کشیدم و(اگه گفتی من کیم)پایینش‬ ‫نوشتم‪...‬اسلحه رو جلوش گرفتم‪-...‬بهتر با‬ ‫زندگی خداحافظی کنی‪+...‬تو جاش هی وول‬ ‫می خوردو می خواست جیغ بزنه‪-...‬آماده‬ ‫ای؟؟؟‪+.....3 2 1‬چند بار بهش شلیک‬ ‫کردم‪....‬آخیش از دستش راحت شدم‪...‬حاال‬ ‫اگه می تونی برو پیش پرهام‪...‬فکر نکنین‬ ‫ظالمم‪....‬اسلحم کجا بود‪....‬اونی که دستمه‬ ‫از این تفنگ اسباب بازی آب پاچیاس‪...‬‬ ‫خودم رنگش کردم‪...‬وقتی حسابی خیس‬ ‫شد‪...‬یه بوس براش فرستادمو اومدم بیرون‪...‬‬ ‫گاماس گاماس از بیرون خودمو آویزون پنجره‬ ‫پرهام کردم‪،‬ببینم چه غلطی می کنه‪...‬اینم‬ ‫اسگله ها این موقع نشسته رو تختش داره‬ ‫فیلم می بینه‪..‬چه تخمه ای هم میشکنه‪...‬‬ ‫پشتش به من بود‪..‬اومدم جا به جا شم ببینم‬ ‫فیلمش چیه‪...‬نمی دونم پام به چی گرفت‬ ‫تعادلمو از دست دادمو شوت شدم پایین‪...‬‬ ‫مچ پای چپم داغون شد‪...‬سریع از خونه جیم‬ ‫زدم بیرون و سالنه سالنه رسیدم خونه جم‪...‬‬ ‫یه مسکن خوردم و رو تخت دراز کشیدم‪..‬با‬ ‫اینکه درد دارم اما خیالم از بابت پرهام راحته‬ ‫ومی تونم با آرامش بخوابم‪...‬ویکیو بگو‪...‬تا‬ ‫صبح چه کنه‪...‬حقشه تا اون باشه‪...‬دنبال‬ ‫شوهر مردم نره‪...‬‬ ‫‪----------------------‬‬‫صبح با سامان رفتیم خونه پرهام‪...‬اوه اوه‬ ‫خبر‪...‬؟؟؟نکنه ویکی مرده‪...‬نکنه‬ ‫اینجا چه ِ‬ ‫خفه شده!!! خیلی ترسیدم‪...‬وارد خونه شدیم‬ ‫ویلیامو بادیگارداش اینجا بودن‪...‬رفتیم‬ ‫پیش پرهام‪ ...‬سامان‪-‬چه اتفاقی افتاده؟؟؟‬ ‫پرهام‪-‬ظاهرا یکی از دشمنای ویلیام‪،‬خواسته‬ ‫به ویکی آسیب برسونه‪...‬صبح یکی از خدمه‬ ‫میره ویکیو صدا کنه‪...‬در میزنه جواب‬ ‫نمیده‪...‬میره داخل ویکیو میبینه‪،‬دهنو‪،‬دستو‬ ‫پاشو بستن‪...‬روآینم پیغام گذاشتن‪...‬‬ ‫به ویلیام زنگ زدن خبر دادن‪...‬االن هم‬ ‫پیشه دخترشه‪...‬از دوربیناهم هیچی معلوم‬ ‫نیست‪ ...‬سامان‪-‬حالش چطوره؟ پرهام‪-‬‬ ‫خوبه‪....‬فقط یکم ترسیده‪- ....‬آخی ناراحت‬ ‫شدم‪ ...‬پرهام‪-‬سامان بیا اتاقم کارت دارم‪...‬‬ ‫این چه کاریه که من نباید بدونم‪ ...‬پرهام‪-‬‬‫مردونس‪+ ....‬رفتن باال‪...‬فضولیم گل کرده‬ ‫بود اساسی‪..‬حیف که محافظا همه جای خونه‬ ‫بودن‪،‬وگرنه میرفتم سراغ ویکی‪....‬انتظارم‬ ‫زیاد به پایان نرسید‪...‬ویلی و ویکی اومدن‬ ‫پایین‪...‬بلند شدم‪...‬به هردوشون سالم دادم‪...‬‬ ‫ویلی فقط سرشو تکون داد‪..‬ویکی عین آدم‬ ‫جواب داد‪...‬نشستن رو مبل‪..‬بالتکلیف‬ ‫وایسادم‪..‬نمیدونستم بشینم یا برم‪...‬ترجیح‬ ‫دادم یه حرفی بزنم‪- ...‬خانم وقتی فهمیدم‪..‬‬ ‫چه بالیی سرتون آوردن خیلی متاثر شدم‪...‬‬ ‫چطور دلشون میاد همچین کاری کنن‪..‬‬ ‫ویکی‪-‬آنا خیلی ترسیدم‪....‬نمی دونی‪،‬خیلی‬ ‫ترسناکه‪5...‬تا مرد غول پیکر بودن‪...‬هیچ‬ ‫کاری نمی تونستم کنم‪+ ...‬ناخداگاه ابروهام‬ ‫رفت باال‪...‬یعنی من انقدر غولم؟!اونم از‬ ‫نوع ‪5‬تایی؟؟!! ‪-‬بله‪...‬اگه من بودم از‬ ‫ترس سکته می کردم‪...‬شما خیلی قوی و‬ ‫نترس هستین(عمه ی من بود التماس می‬ ‫کرد؟؟؟) ویلی‪-‬باید بیشتر احتیاط کنیم‪..‬‬ ‫از این به بعد ‪ 24‬ساعته محافظ دارین‪...‬‬

‫ویکی‪-‬یعنی چی اینا که نمی تونن ‪ 24‬ساعته‬ ‫با ما باشن‪ ...‬ویلی‪-‬هر ‪12‬ساعت محافظاتو‬ ‫عوض می کنم‪+ ...‬رو به من‪ ...‬ویلی‪-‬سامان‬ ‫کجاست؟ ‪+‬اومدم جواب بدم‪...‬جفتشون با‬ ‫هم اومدن‪ ...‬سامان‪-‬بله قربان‪...‬در خدمتم‪...‬‬ ‫ویلی‪-‬برناممون عوض شده‪...‬تو از ‪8‬صبح تا‬ ‫‪ 8‬شب پیش ویکی می مونی‪...‬بعد باید پستتو‬ ‫به محافظ بعدی تحویل بدی‪ ...‬سامان‪-‬بله‬ ‫آقا‪ ...‬ویلی‪-‬و اما تو‪...‬طبق همون برنامه‬ ‫ی قبلیت پیش میری‪- ...‬بله‪ ..‬ویلی‪-‬ما به‬ ‫مدت ‪2‬هفته قرار بریم مسافرت‪...‬احتیاجی‬ ‫به شما نیست‪..‬محافظای خودم هستن‪...‬‬ ‫می تونین این ‪ 2‬هفته رو حسابی استراحت‬ ‫کنین‪+ ...‬مگه پرهام هم میره؟؟!!اومدم‬ ‫بپرسم‪..‬سامان پا برهنه پرید وسط‪ ...‬سامان‪-‬‬ ‫بله آقا‪...‬بهتون خوش بگذره‪...‬خانم شما‬ ‫هم بیشتر مراقب خودتون باشین‪ ...‬ویکی‪-‬‬ ‫خوب آناوسامانو چرا همراه خودمون نمی‬ ‫بریم؟مگه اونا محافظای ما نیستن؟ ‪+‬ویلی‬ ‫یه نگاه بهش انداخت من جا اون حساب‬ ‫کار دستم اومد‪....‬ازجاش بلند شد دست‬ ‫ویکی رو گرفت‪ ..‬ویلی‪-‬ما میریم‪ ...‬پرهام‬ ‫وسایالتو جمع کن ‪3‬ساعت دیگه پرواز‬ ‫داریم‪ ...‬پرهام‪-‬پس کارم چی؟ ویلی‪-‬کارت‬ ‫مهم ِتر یا دختر من؟؟ پرهام‪-‬خوب معلومه‬ ‫ویکی تو این دنیا از هر چیزی برامن با ارزش‬ ‫ِتر‪ ...‬ویلی‪-‬خوبه‪...‬پس آماده باش‪+ ...‬سرشو‬ ‫عین گاو (البته بالنسبت گاو)انداخت پایین‬ ‫و رفت‪...‬موندیم ما ‪3‬تا‪ ...‬پرهام خودشو‬ ‫رو مبل انداخت‪ ..‬پرهام‪-‬بشینین‪+ ..‬بالخره‬ ‫نشستیم‪...‬این همه دیشب عذاب کشیدم‪،‬به‬ ‫خودم زحمت دادم‪...‬ویکی سر وقت پرهام‬ ‫نره‪...‬اون وقت االن می فهمم با هم می خوان‬ ‫برن مسافرت‪..‬اون هم چی ‪2‬هفته‪...‬ای خدا‬ ‫چی میشه نرن‪...‬یا مارو با خودشون ببرن‪...‬‬ ‫اصال مگه ما بادیگاردای اینا نیستیم؟پس چرا‬ ‫نمی برنمون؟ پرهام غلط کرده بدون اجازه ی‬ ‫من میره مسافرت‪...‬آخه نیست من ازش اجازه‬ ‫گرفتم‪...‬که حاال اون بخواد اجازه بگیره‪...‬‬ ‫بیخود نیست ویکی ‪2‬سوته برام بلیط گرفت‪..‬‬ ‫نگو واسه همچین روزی نقشه داشته‪....‬‬ ‫با مشت محکمی که سامان به بازوم زد به‬ ‫خودم اومدم‪ ...‬سامان‪-‬کجایی عمو‪10...‬‬ ‫ساعته دارم صدات می کنم‪،‬جواب نمیدی‪...‬‬ ‫حاال تو چته؟!دستمو پرس کردی سامان‪-‬‬‫آخه هر چی صدات می کنم جواب نمی دی‪...‬‬ ‫وای سامان تو این ‪2‬هفته چقدر بهمون‬‫خوش بگذره‪+ ..‬دستشو گرفتم‪- ...‬کجا‬ ‫بهتر؟؟ ‪+‬سامان بهم چشم غره رفت‪..‬‬ ‫بریم‬ ‫ِ‬ ‫پرهام زل زد به ما‪ ...‬سامان‪-‬دوست داری‬ ‫بریم مسافرت؟؟ ‪-‬آره مگه عیبی داره؟دیگه‬ ‫از این فرصتای طالیی نصیبمون نمیشه ها‪...‬‬ ‫سامان‪-‬باشه عزیزم میریم‪+ ...‬این سری‬ ‫پرهام به سامان چشم غره رفت‪..‬من میگم این‬ ‫پررو ِا می گین نه‪...‬کال چشمش دنبال همه ی‬ ‫زناس‪...‬به همه حسودی می کنه‪...‬زن به این‬ ‫جیگری داری‪...‬قدرشو ندونستی‪...‬داره می‬ ‫پره‪...‬آخرم میرم زن سامان میشم‪ ...‬پرهام‪-‬‬ ‫بهتر برم وسایلمو جمع کنم‪...‬شما هم برین‪..‬‬ ‫ِ‬ ‫سفر خوش بگذره‪+ ...‬اومدیم بیرون‪...‬سوار‬ ‫ماشین شدیم‪...‬جفتمون ساکت بودیم‪...‬‬ ‫سامان گوشه ای نگه داشت‪ ...‬سامان‪-‬تو‬ ‫ماشین بشین میرم زود بر می گردم‪...‬‬ ‫‪-‬کجا می خوای بری؟ سامان‪-‬یه سری خرید‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪62‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمــان‬

‫قسمت ‪12‬‬

‫اگه گفتی من کیم‬

‫پسر‪،‬بایه پسر‬ ‫خبری از کسی نبود‪،‬رفتم پیشه ِ‬ ‫هم سنو سال خودش وایساده بود‪...‬بلندش‬ ‫کردم‪،‬رو لپش ‪2‬تا ماچ آبدار کاشتم‪-...‬پسر‬ ‫دمت زیبا‪...‬کارت عالی بود‪...‬مگه چقدر از‬ ‫اینا داشتی؟پسر‪-‬دوستمم از اینا داره‪،‬قرار شد‬ ‫اون هم ترقه هاشو بده‪..‬شکالتارو شریکی‬ ‫نصف کنیم‪+...‬خندیدم‪...‬از تو جیبم پول در‬ ‫آوردم‪-...‬بیا این پولو بگیر‪..‬برین هرچی‬ ‫شکالت می خواین بخرین‪...‬نوش‬ ‫جونتون‪+...‬اومدم تو‪...‬ویکیو رو مبل دیدم‪...‬‬ ‫کپیده‪...‬یکی هم براش آب قند آورده‪...‬رو به‬ ‫سامان‪-..‬این که هنوز بیهوشه‪..‬سامان‪-‬بلند‬ ‫نمیشه‪-...‬االن هوشش میارم‪+...‬کنارش رو‬ ‫مبل نشستم‪..‬لیوان آبو برداشتم خالی کردم تو‬ ‫صورتش یه َچ ِ‬ ‫ک پدر‪،‬مادر دارم کوبیدم تو‬ ‫گوشش‪...‬از جاش پرید‪..‬خودمو زدم به اون‬ ‫راه‪....‬پریدم بغلش‪-...‬خانم خدارو شکر به‬ ‫هوش اومدین‪+...‬جیغ زد‪...‬ویکی‪-‬دست از‬ ‫سرم بردار‪+‬بلند شد رفت باال‪...‬منو سامانم‬ ‫دنبالش‪...‬یه راست رفت سر وقته پرهام‪،‬درو‬ ‫باشدت باز کرد‪..‬بیچاره خواب بود‪6‬متر‬ ‫پرید‪...‬ویکی پرید تو تختو شروع به زدن‬ ‫پرهام ننه مرده کرد‪...‬سامان خواست بره‬ ‫جلو‪..‬دستشو گرفتم‪...‬ویکی با صدای جیغ‬ ‫جیغوش‪:‬ویکی‪:‬کثافت‪...‬آشغال‪...‬هرزه‪...‬به‬ ‫من خیانت می کنی؟‪ +‬پرهام دستاشو‬ ‫پرتا‬ ‫چرتو‬ ‫گرفت‪...‬پرهام‪-‬این‬ ‫چیه؟؟!!!خیانت کدومه؟؟!!ویکی‪-‬خودم‬ ‫باهاش حرف زدم‪...‬که باهاش میری حموم‬ ‫آره؟؟دیگه چه غلطی کردی؟‪2+‬تا شاخه‬ ‫گنده رو سرش سبز شد‪...‬پرهام‪-‬از چی حرف‬ ‫میزنی؟ویکی‪-‬از همون دختری که باهاش‬ ‫بودی‪....‬کجا قایمش کردی؟؟نکنه داره‬ ‫دوش می گیره؟پرهام‪-‬این چه حرفیه آنا‬ ‫همش با من بوده از اون بپرس‪+....‬ویکی‬ ‫برگشت سمتم‪...‬ویکی‪-‬راستشو بگو‪-....‬‬ ‫اوووم‪ِ ....‬ا ِا‪....‬خوب راستش‪...‬من بیرون‬ ‫بودم چیزی ندیدم‪ +...‬پرهام با تعجب زل زد‬ ‫تو چشمام‪...‬پرهام‪-‬تو مگه از صبح عین‬ ‫بختک نچسبیدی به من؟؟؟!!‪-‬من که همه‬ ‫جا با شما نبودم‪....‬پرهام‪-‬سامان جلو نامزدتو‬ ‫بگیر داره پا رو دم من میزاره‪-...‬چرا پای‬ ‫سامانو می کشی وسط‪...‬مگه من خودم‬ ‫چالغم که یکی دیگه حواسش به کارای من‬ ‫باشه؟پرهام‪-‬برای چی دروغ می گی؟‪-‬هر‬ ‫گم‪...‬بهتر برای‬ ‫کاری که کنم دروغ نمی‬ ‫ِ‬ ‫سرپوش گذاشتن کاراتون‪،‬راهه دیگه ای رو‬ ‫بگو‬ ‫کنین‪...‬ویکی‪-‬فقط‬ ‫انتخاب‬ ‫چرا؟پرهام‪-‬چرا چی؟!ویکی‪-‬چرا بهم‬ ‫خیانت کردی؟پرهام‪-‬دیوونه من دوستت‬ ‫دارم‪...‬هیچ کس چشم نداره خوشبختیه منو‬ ‫تورو ببینه‪..‬همه حسودیشون میشه‪...‬من فقط‬ ‫تورو می خوام‪+...‬ویکی از خدا خواسته رفت‬ ‫تو بغل پرهام و عین بچه های زر‪،‬زرو گریه‬ ‫کرد‪ ...‬پرهام پیشونیشو بوسید‪...‬پرهام‪-‬گریه‬

‫نکن دیگه‪...‬طاقت اشکاتو ندارم‪+...‬ویکی‬ ‫ازش فاصله گرفت‪...‬ویکی‪-‬اگه می خوای‬ ‫بهم ثابت شه ‪،‬دوستم داری‪،‬باید یه کاری‬ ‫کنی‪...‬پرهام‪-‬باشه‪...‬تو جون بخواه‪....‬‬ ‫ویکی‪-‬بیا همین فردا ازدواج کنیم‪+...‬رنگم‬ ‫پرید‪....‬پرهام‪-‬گفتم صبر کن‪...‬می خوام‬ ‫بهترین عروسی رو برات بگیرم‪...‬ویکی‪-‬نمی‬ ‫خوام بهترین عروسی رو داشته باشم‪...‬نمی‬ ‫خوام بهترین خونه رو داشته باشم‪..‬من فقطو‬ ‫فقط تو رو می خوام‪...‬پرهام‪-‬منم فقط تورو‬ ‫می خوام‪...‬وقتی خودم بهترین گلو کنارم‬ ‫دارم‪...‬زنای دیگه به چشمم نمیان‪+...‬حالم‬ ‫داشت بهم می خورد‪...‬سامان دستمو گرفتو‬ ‫برد بیرون‪-...‬می خوام یکم هوا بخورم لطفا‬ ‫تنهام بزار‪+‬رفتم تو محوطه ی باغ یکم قدم‬ ‫زدم‪...‬نشستم کنار استخر‪ ...‬پرهام داره منو‬ ‫میشکنه‪...‬نمی تونم تحمل کنم‪3،4...‬ماه‬ ‫دیگه برمی گردم ایران‪...‬االن یکم ِ‬ ‫زود‪...‬‬ ‫چطور می تونه انقدر پست باشه‪....‬از گوشه ی‬ ‫چشمم یه قطره اشک چکید‪...‬سریع پاکش‬ ‫کردم‪ ...‬برای کسی که ارزش نداره نباید گریه‬ ‫کرد‪...‬بی خیال دنیا‪...‬خودمو عشقست‪...‬‬ ‫برگشتم تو سالن‪،‬سامان نبود‪...‬نشستم رو‬ ‫مبل‪5...‬مین گذشت‪...‬سامان با دو از پله ها‬ ‫پایین‪...‬نشست کنارم‪...‬سامان‪-‬‬ ‫اومد‬ ‫خوبی؟!‪-‬چته چرا این جوری اومدی‬ ‫پایین؟!سامان‪-‬مهم نیست‪+...‬نگاهم افتاد به‬ ‫یقش‪2..‬تا از دکمه های باالیی لباسش رو‬ ‫چپکی بسته بود‪..‬خندیدم‪-..‬یواشکی زیرآبی‬ ‫میری؟سامان‪-‬یعنی چی؟‪+‬با چشمم اشاره به‬ ‫دکمه هاش کردم‪..‬سرشو انداخت پایین و‬ ‫دکمه هاشو دید‪..‬سریع دکمه هاشو درست‬ ‫کرد‪...‬سامان‪-‬به خدا اینجوری که فکر می‬ ‫کنی نیست‪-...‬آره خوب معلومه‪..‬سامان‪-‬‬ ‫اذیت نکن نمی خوام فکر بد راجع بهم‬ ‫کنی‪+..‬میدونستم پسر خیلی خوبیه‪...‬تو این‬ ‫مدت کوچکترین اشتباهی ازش سر نزده‪-...‬‬ ‫میشناسمت‪..‬خودتو اذیت نکن‪+...‬پرهامو‬ ‫ویکی داشتن از پله ها میومدن پایین‪-....‬‬ ‫سامان اگه یه کاری کنم ناراحت‬ ‫با‬ ‫نمیشی؟سامان‪-‬نه‪-...‬شرمنده‬ ‫اجازه‪+...‬دستمو گذاشتم رو دهنشو لبمو‬ ‫چسبوندم به دستم‪..‬هر کس از دور مارو‬ ‫میدید فکر می کرد داریم همو میبوسیم‪...‬‬ ‫ویکی‪-‬واااو پرهام ببین اینا چه رمانتیکن‪...‬‬ ‫یاد بگیر‪+...‬از سامان فاصله گرفتمو اونارو‬ ‫نگاه کردم‪..‬پرهام قرمز شده بود‪،‬با دو رفت‬ ‫باال‪ ...‬سامان متعجب نگام کرد‪..‬بی هیچ‬ ‫حرفی رفت بیرون‪...‬بچم ناراحت شد‪...‬فقط‬ ‫منو ویکی موندیم‪...‬ویکی‪-‬چرا سامان‬ ‫رفت؟!‪-‬خجالت کشید‪...‬چرا آقا پرهام‬ ‫شد‪...‬ولش‬ ‫رفتن؟؟!ویکی‪-‬حسودیش‬ ‫کن‪+...‬لباساشو عوض کرده بود‪...‬می‬ ‫خواستم برم پیش سامان‪...‬عذاب وجدان‬ ‫داشتم‪...‬این سیریشم چسبیده به من داره فک‬

‫میزنه‪...‬خوبه بادیگارد این نشدم‪...‬وگرنه‬ ‫مخمو می کرد تو قوطی‪...‬با ‪ 1000‬بدبختی‬ ‫پیچوندمشو رفتم پیش سامان‪...‬داشت راه می‬ ‫رفت یه دستش تو جیبش‪..‬دست دیگش الی‬ ‫موهاش‪ -...‬سامان معذرت می خوام نمی‬ ‫دونستم انقدر ناراحت میشی‪...‬سامان‪-‬ازت‬ ‫خواهش می کنم دیگه این کارو نکن‪-...‬‬ ‫خودتم میدونی کار بدی نکردم‪..‬سامان‪-‬آره‬ ‫میدونم‪..‬ولی ازت خواهش می کنم دیگه این‬ ‫کارو نه تنها با من بلکه با هیچ کس نکن‪-..‬‬ ‫وا مگه چیکار کردم‪+...‬کالفه گفت‪:‬سامان‪-‬‬ ‫چند ماه به من فرصت بده هم زندگی تورو‬ ‫درست می کنم هم زندگی خودمو‪+...‬بِ روبر زل‬ ‫زدم بهش‪...‬اینهم جدیدا تیک میزنه ها‪-...‬‬ ‫حالت خوبه؟!سامان‪-‬نه اصال خوب نیستم‪..‬‬ ‫بیا بریم خونه‪...‬دیگه با ما کار ندارن‪-...‬مگه‬ ‫ویکیو نمی رسونی؟سامان‪-‬نه امشب اینجا‬ ‫میمو نه ‪ - . . .‬چ ‪. . .‬‬ ‫مگه‬ ‫چــــــی؟!میمونه؟؟!!سامان‪-‬آره‬ ‫مهمه؟‪-‬مهم؟!خوب نه هر کاری دلش می‬ ‫خواد بکنه به خودش مربوطه‪+....‬رفتیم‬ ‫خونه‪،‬نتونستم شام بخورم‪...‬مگه میشد با این‬ ‫فکرو خیال چیزی خورد‪...‬سامان‪-‬بهار‬ ‫امشب بابا بهت تمرین میده‪..‬خستم میرم‬ ‫بخوابی‪+...‬آقا‬ ‫بخوابم‪-..‬باشه‪...‬خوب‬ ‫خودش میره خوابه ‪ 7‬پادشاهونو می بینه‪...‬‬ ‫اون وقت من باید این وسط خودمو تیکه پاره‬ ‫کنم‪...‬از دست جم شدم مثل جنازه‪2...‬نصف‬ ‫شب بود مگه خواب به چشمم میومد‪...‬همه‬ ‫ی فکرو ذکرم پیش این ویکیه خیر ندیدس‪...‬‬ ‫آخر طاقت نیاوردم‪...‬تیریپ دزدیمو زدم‪...‬از‬ ‫خونه یواشکی زدم بیرون‪...‬رسیدم خونه‬ ‫پرهام‪...‬دیگه آمار همه ی دوربینارو داشتم‪..‬‬ ‫می دونستم دوربینارو کجا کار گذاشته‪...‬‬ ‫نقاب زورو رو زدمو‪...‬وارد محوطه شدم و‬ ‫عین مارمولک از دیوار باال‪،‬رفتم تو اتاق‬ ‫کردم‪...‬‬ ‫باز‬ ‫درو‬ ‫خودم‪...‬آروم‬ ‫جاااان؟؟؟؟!!!بیخیــــ ــال!!!ویکی با یه‬ ‫لباس خواب افتضاح که نمی پوشید سنگین‬ ‫تر بود‪...‬جلو در اتاق پرهام‪-...‬پرهام‬ ‫عــــشقم؟؟؟درو باز کن‪....‬خسته شدم از‬ ‫بس در زدم‪...‬یعنی تو انقدر خوابت‬ ‫سنگینه؟؟!!‪+‬داشت بال بال میزد که درو باز‬ ‫کنه‪...‬دمش گرم زد تو خالش صداشم در‬ ‫نیومد‪...‬ویکی نا امید پاشو چندبار کوبید به‬ ‫زمینو رفت تو یکی از اتاقا‪...‬به این اعتباری‬ ‫نیست یهو دیدی از درو پنجره رفت تو‬ ‫اتاق‪ ...‬باید یه کاری کنم‪...‬خونه رو زیرو رو‬ ‫کردم تا یه طناب گیر آوردم‪....‬رفتم سمته‬ ‫اتاق ویکی در یکم باز بود‪ ...‬نشسته موهاشو‬ ‫میبافه‪..‬آروم در زدم‪..‬تند تند موهاشو باز‬ ‫کردو ریخت دورش‪..‬خودشو انداخت رو‬ ‫تخت‪...‬ویکی‪-‬می دونستم دلت طاقت نمیاره‬ ‫و میای پیشم‪،‬خیلی وقته منتظرتم‪...‬بیا‬ ‫تو‪ِ +...‬ا ِا ِا عجب بچه پرروییه ها‪...‬خجالتم‬

‫نمی کشه‪...‬نه شرمی‪...‬نه حیایی‪...‬خاک‬ ‫برسرت‪،‬پس ننه بابات چی یادت دادن؟دوباره‬ ‫در زدم‪...‬ویکی‪-‬ای شیطون‪،‬دوست داری‬ ‫خودم بیام استقبالت؟؟باشـــــــه‪+...‬خودمو‬ ‫کشیدم کنار‪..‬تا درو باز کرد‪،‬دستمو گذاشتم‬ ‫جلو دهنشو رفتم تو‪..‬درو با پام بستم‪..‬‬ ‫خواست جیغ بزنه‪-..‬صدات در بیاد گردنتو‬ ‫شکستم‪..‬جیک نمی زنی‪...‬فهمیدی؟‪+‬سرشو‬ ‫چند بار به معنی آره تکون داد‪...‬درو از داخل‬ ‫قفل کردم‪..‬از جیبم اسلحه در آوردم‪-..‬‬ ‫دستمو بر می دارم اگه جیغ بزنی‪...‬یه گوله‬ ‫مخ پوکت می کنم‪+...‬دستمو‬ ‫حروم اون ِ‬ ‫برداشتم‪-...‬بشین رو صندلی‪+...‬نشست از‬ ‫کولم طنابو در آوردمو دستشو از پشت بستم‪...‬‬ ‫ویکی‪-‬با من چی کار داری؟!!‪-‬حرف نزن‪...‬‬ ‫خیلی محترمانه میگم خفه شو‪+...‬از کیفم یه‬ ‫کاله گیس مو فری‪...‬کوتاه‪ُ ...‬پر‪...‬که خیلی‬ ‫بی ریخته در آوردمو گذاشتم رو کلش‪..‬یه‬ ‫سبیل رستمی هم چسبوندم پشت لبش‪1...‬خال‬ ‫گوشتی هم کنار دماغش‪...‬ابروشم پاچه بزی‬ ‫درست کردم(همه ی این وسایلو از سارا کش‬ ‫رفتم)‪ ..‬دوربینمو در آوردم‪...‬با ام پی‪.... 4‬‬ ‫دستشو باز کردم‪-...‬اگر کاریو که می گم‬ ‫نکنی‪...‬درجا کشتمت‪...‬باهاتم شوخی‬ ‫ندارم‪..‬برو اون گوشه آهنگ میزارم‪ ..‬می‬ ‫رقصی‪..‬بــــــــــرو‪...‬ویکی‪-‬برای چی باید‬ ‫نباشه‬ ‫کنم؟؟!!‪-‬حرف‬ ‫کارو‬ ‫این‬ ‫بـــــــــرو‪+...‬رفتم رو فیلم برداری‪....‬آهنگ‬ ‫خوشکال باید برقصن اندیو گذاشتم‪...‬از‬ ‫جاش تکون نخورد‪..‬اسلحه رو بردم باال‪..‬‬ ‫شروع کرد به رقصیدن‪...‬اونم چه رقصیدنی‪...‬‬ ‫خیلی خودمو کنترل کردم نخندم‪...‬اشاره زدم‬ ‫سرتو تکون بده و بخند‪..‬وای چه کلیپی شد‪..‬‬ ‫خودمم پشت دوربین می رقصیدم‪....‬آخرای‬ ‫آهنگ بود‪...‬دوربینو یه جا گذاشتم‪...‬تا‬ ‫آهنگ تموم شد‪...‬پریدم جلو دوربین عالمت‬ ‫پیروزی دادم‪-...‬وی الو یو‪ ...‬پی ام‬ ‫سی‪+...‬اومدم کنار‪...‬دوربینو قطع کردم‪-...‬‬ ‫برو رو تخت‪....‬ویکی‪-‬چـــ‪....‬چــــر‪....‬‬ ‫چرا؟؟!!‪-‬اه چقدر چه چه میزنی کاریو که‬ ‫گفتم بکن‪....‬ویکی‪-‬خواهش می کنم کاری‬ ‫به من نداشته باش‪....‬هر چقدر پول بخوای‬ ‫بهت می دم‪-....‬حرف نزن انگار باید جور‬ ‫دیگه حالیت کنم‪+...‬اسلحه رو گرفتم رو‬ ‫کلش‪...‬ویکی‪-‬باشه‪...‬باشه‪..‬هر چی تو‬ ‫بگی‪+....‬رفت رو تخت‪..‬طنابو ‪4‬قسمت‬ ‫کردمو دستو پاشو به تخت بستم‪-‬حرف‬ ‫نمیزنی تا کارمو کنم‪....‬ویکی‪-‬مگه می‬ ‫خوای چی کار کنی؟؟!!‪-‬خفه شو‪...‬رو به‬ ‫دوربین میگی کیمچی‪...‬می خوام ازت عکس‬ ‫بگیرم‪..‬ویکی‪-‬خواهش می کنم این کارو‬ ‫نکن‪-....‬نمی گی؟باشـــه‪+...‬رفتم سمت‬ ‫اسلحه‪...‬ویکی‪-‬باشه میگم‪4،5+...‬تا عکس‬ ‫خوشکل ازش گرفتم‪-...‬به به تو فیس بوک‬ ‫چه عکسی شود‪+...‬گریش در اومد‪...‬ویکی‪-‬‬


‫‪61‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬

‫آورده است و بقولی خونین ترین ماموریت ها‬ ‫را در تاریخ جنگ امریکا انجام داده است و‬ ‫نقش او را با مهارت برادلی کوپر ایفا کرده‬ ‫است‪.‬‬

‫دیدن فیلم های کلینت ایستوود‪ ،‬همیشه با‬ ‫آ گاهی و دانش سینمایی همراه است‪ ،‬همیشه‬ ‫جنبه های انسانی‪ ،‬اخالقی و عاطفی آن به‬ ‫دل تماشاگر در هر سن و سالی می نشیند‪،‬‬ ‫ایستوود همیشه با هدف فیلم می سازد‪ .‬شاید‬ ‫همین هدف هاست که او را در سنین باالی‬ ‫‪ 80‬سرپا و پر انرژی نگهداشته است‪.‬‬ ‫ایستوود در ساختن فیلم های جنگی توانایی‬ ‫ویژه ای دارد‪ .‬دو فیلم ارزشمند او را‪:‬‬ ‫‪ Letters From iow Jima‬و ‪Flags of‬‬ ‫‪ our Fathers‬قبال دیده ایم‪ ،‬ضمن اینکه‬ ‫فیلم تازه اش «امریکن اسناپر» یک قصه‬ ‫واقعی از زندگی یک افسر شجاع بنام کریس‬ ‫کایل است‪ ،‬که در کتابی پرفروش به همین‬ ‫نام آمده است‪.‬‬

‫ایستوود ضمن پیگیری زندگی کریس کایلی‪،‬‬ ‫عکس العمل ها و برخوردها و تاثیرات‬ ‫این ماموریت ها را بروی او نشان میدهد‪،‬‬ ‫کریس ضمن اینکه یک سرباز وطن پرست‬ ‫بود‪ ،‬هیچگاه در انجام ماموریت های خود‬ ‫دچار تردید نبوده او یک سرباز جنگ است‪،‬‬ ‫که هزار روز را درعراق گذرانده و القاعده‬ ‫‪ 180‬هزار دالر برای سر او جایزه گذاشته‬ ‫بود مجموعه مسائل و رویدادهای فیلم‪ ،‬سبب‬ ‫میشود فیلم به ایفاگر نقش کریس‪ ،‬یعنی‬ ‫برادلی کوپر تعلق داشته باشد‪ ،‬بازیگران فیلم‪،‬‬ ‫از سینا میلر تا کایل کالنر‪ ،‬تا کایر دو دانل‪،‬‬

‫قبال در سینما‪ ،‬فیلم های ماندنی درباره جنگ‬ ‫با قصه واقعی داشتیم‪ ،‬فیلمی با شرکت گری‬ ‫کوپر بنام ‪ Sergeant York‬و فیلمی از‬ ‫زندگی واقعی ادی مورفی بازیگر محبوب فیلم‬ ‫های وسترن‪ ،‬که خود ایفاگر نقش خود در‬ ‫فیلمی بنام ‪. To Hell and Back‬‬ ‫فیلم جدید ایستوود ماجرای کریس کایل‬ ‫است که طی ‪ 4‬ماموریت خطرناک در عراق‪،‬‬ ‫‪ 160‬نفر را هدف قرار داده و از پای در‬

‫بکلی در فیلم رنگ می بازند و فرصتی برای‬ ‫عرض اندام ندارند‪.‬‬ ‫ایستوود با مهارت خاص‪ ،‬فیلم را بروی‬ ‫لحظات پرهیجان و احساسی‪ ،‬خشن و‬ ‫انسانی‪ ،‬تکیه میدهد‪ ،‬گرچه اصوال فیلم‬ ‫ایستوود صحنه های سکوت و گاه کشدار‬ ‫دارد‪ ،‬ولی تماشاگر را خسته نمی کند و فیلم‬ ‫کارنامه فیلم های جنگی ایستوود را تکمیل‬ ‫می کند‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

60


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

59


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

58


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

57


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

56


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مردان چه زنانی را دوست دارند؟‬ ‫تا به حال چند بار از گفته‌ها یا‬ ‫نگفته‌ها‪ ،‬رفتارها و حرف‌های مرد‬ ‫زندگی خود دلخور شده‌اید؟‬ ‫احتماال دست آخر به این نتیجه‬ ‫رسیده‌اید که مساله‪ ،‬از مرد بودن‬ ‫او ناشی شده است‪.‬‬ ‫وقتی زن‌ها در باره مشکالتی که با مردانشان‬ ‫دارند سخن می‌گویند‪ ،‬به احتمال زیاد از‬ ‫عبارات اینچنینی استفاده می‌کنند‪« :‬می‌دونی‬ ‫که‪ ،‬مردها این جوری هستن دیگه» یا این‬ ‫که «آخه اون یه مرده‪ ،‬تقصیری نداره»‪ .‬زنان‬ ‫دیگر هم با شنیدن این درددل‌ها سرتکان‬ ‫داده‪ ،‬می‌خندند و پشت سر هم تائید می‌کنند‪.‬‬ ‫اما در واقع از این روش به عنوان سرپوشی‬ ‫ط‬ ‫بر پریشانی و ناامیدی‌شان از برقراری ارتبا ‌‬ ‫صمیمی با همسر خود استفاده می‌کنند‪.‬‬ ‫به یاد داشته باشید این ایده که مردان به‬ ‫لحاظ ژنتیک‌ موجودات کاملی نیستند‪ ،‬سبب‬ ‫می‌شود که نتوانند با زنان خود در فضایی امن‬ ‫و آسوده ارتباط درست و منطقی برقرار کنند‪.‬‬ ‫نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مردان‬ ‫و زنان بیشتر از آن که متفاوت باشند با هم‬ ‫شباهت دارند‪ ،‬از ساختار مغزی مشابهی‬ ‫بهره‌مند هستند‪ ،‬خواسته‌ها و نیازهای یکسانی‬ ‫در پیشرفت زندگی و برقراری ارتباط دارند و‬ ‫تفاوت‌های آنها اگرچه مهم‌‪ ،‬ولی جزئی است‪،‬‬ ‫پس نباید از آنها به عنوان ابزاری برای راندن‬ ‫مردان به فضایی دور و متروک از عالم زنان‬ ‫استفاده کرد‪.‬‬ ‫در جامعه این ذهنیت شکل گرفته که مردان‬ ‫باید از همان دوران کودکی مطابق با‬ ‫ارزش‌های فرهنگی مردانه رفتار کنند‪ .‬این‬ ‫استانداردها شامل کنترل عواطف مرد توسط‬ ‫خودش‪ ،‬برنده و برتر بودن به هر قیمتی و‬ ‫آسیب‌پذیر نبودن است‪ .‬در مقابل اگر آنها‬ ‫از این قواعد‪ ،‬تمام و کمال تبعیت نکنند و‬ ‫عواطف خود را نشان دهند‪ ،‬اغلب از جانب‬ ‫دیگران به داشتن رفتار «زنانه» و «زن‬ ‫صفت» بودن متهم می‌شوند‪ .‬ولی تحقیقات‬ ‫نشان می‌دهد مردانی که احساس می‌کنند باید‬ ‫سرسختانه از استانداردهای معمول جنس‬ ‫مذکر تبعیت کنند‪ ،‬با احتمال بیشتری عواطفی‬ ‫را سرکوب می‌کنند که آنها را آسیب‌پذیر جلوه‬ ‫می‌دهد‪ .‬جالب این است که بسیاری از این‬ ‫حاالت سانسور شده‪ ،‬همان صمیمیت عاطفی‬ ‫است که الزمه برقراری رابطه‌ای رمانتیک با‬ ‫شریک زندگیشان است‪.‬‬ ‫متاسفانه زنان نیز اغلب به این ضعف دامن‬ ‫می‌زنند‪ ،‬اما رویکرد موثرتر این است که با‬ ‫اقدامی فکر شده و موثر در کنار همسر خود‪،‬‬ ‫به او کمک کرده تا این مشکل فرهنگی‬ ‫ناگوار را برطرف کنند‪ .‬پیشنهاد می‌شود به‬

‫پنج نکته‌ای که دکتر جیل ِوبِ ر‪ ،‬روان‌شناس‬ ‫بالینی‪ ،‬اشاره می‌کند‪ ،‬توجه کنید‪:‬‬ ‫مرد شما عمیقا می‌خواهد که او را به خاطر‬ ‫خودش دوست داشته باشید‪ ،‬نه به دلیل‬ ‫کارهایی که می‌تواند برای شما انجام دهد‪.‬‬ ‫جامعه معموال به ما می‌آموزد که ارزش جنس‬ ‫مذکر به کارکرد اوست ـ یعنی توانایی او در‬ ‫فعالیت‪ ،‬قبول مسئولیت‪ ،‬کنترل کردن‪ ،‬برتر‬ ‫بودن و کسب موفقیت ـ از ترس این که مبادا‬ ‫برچسب «زن صفت» بگیرد‪ .‬اجازه ندهید که‬ ‫این نقش ظاهری او‪ ،‬شما زنان را به اشتباه‬ ‫بیندازد‪.‬‬ ‫حقیقت این است که زیر پوشش این همه‬ ‫شرط و شروط‪ ،‬کودکی است درست مانند‬ ‫شم‌ا که می‌خواهد به دلیل چیزی‬ ‫که هست دوست داشته شود‪ .‬او‬ ‫آرزوی ارتباط با زنی را دارد که‬ ‫تحت هر شرایطی با او آرام بگیرد‪،‬‬ ‫حتی اگر همیشه برنده‪ ،‬سازنده و‬ ‫درصدر نباشد‪ .‬بسیار محتمل است‬ ‫که نتواند از چنین خواسته قلبی‬ ‫خود با شما سخن بگوید و به‬ ‫همین علت ممکن است شما هم‬ ‫هرگز متوجه احساس ناخوشایند او‬ ‫نشوید‪.‬‬ ‫مردان‪ ،‬برخالف زنان‪ ،‬در بیان‬ ‫عواطف «ظریف‌تر» خود‪ ،‬دچار‬ ‫مشکل می‌شوند‪ .‬اگر این نکته‬ ‫کلیدی را در ذهن داشته باشید‪ ،‬از‬ ‫این پس می‌توانید چیزهای مهمی‬ ‫را درباره همسر خود بفهمید‪.‬‬ ‫با توجه به وضع و روحیه او سر‬ ‫صحبتی صمیمانه را باز کرده و با‬ ‫بیان این عبارات وارد شوید که‬ ‫چقدر دوست‌داشتنی است‪ ،‬وقت‬ ‫گذراندن با او چقدر برایتان شیرین‬ ‫است و این که چقدر دوست دارید‬ ‫درباره روزی که پشت سر گذاشته‬ ‫اید با او صحبت کنید‪.‬‬ ‫زنی که خودش را دوست دارد‬ ‫اگر از مرد خود به عنوان مهره‌ای‬ ‫استفاده می‌کنید که نسبت به خودتان احساس‬ ‫بهتری داشته باشید‪ ،‬باید بدانید که هرگز‬ ‫برای شما کافی نیست و پیوسته به دنبال‬ ‫ابزار دیگری خواهید گشت‪ .‬برداشت او از‬ ‫این وابستگی می‌تواند به‌قدری ناگوار باشد‬ ‫که احساس کند نمی‌تواند خود واقعی‌اش را‬ ‫بروز دهد‪ .‬معموال بین عدم رضایت شخصی‬ ‫زنان از خودشان و تمایل آنها به انتقاد شدید‬ ‫از همسرانشان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد‪.‬‬ ‫افراد ویژگی‌هایشان را در دیگران منعکس‬ ‫می‌کنند‪ .‬به عبارت ساده‌تر‪ ،‬اگر شما از خودتان‬ ‫ناراحت باشید‪ ،‬احتماال مدام از همسر خود و‬ ‫دیگران انتقاد می‌کنید‪ .‬تجربه نشان می‌دهد‬ ‫بازخوردی که از دیگران می‌گیرید باید تا‬

‫‪ 75‬درصد مثبت و حداکثر ‪ 25‬درصد منفی‬ ‫باشد‪ .‬اگر این نسبت معکوس است‪ ،‬در ذهن‬ ‫خود تصویر غیرواقعی و بشدت قهرمانانه‌ای‬ ‫از مردان ساخته اید و در پی انتقادهای ناتمام‬ ‫شما‪ ،‬آنها نیز خود را در دامی می‌بینند که‬ ‫هرگز نمی‌توانند از آن رها شوند و در مقابل‬ ‫با بی توجهی و نادیده گرفتن شما‪ ،‬واکنش‬ ‫نشان می‌دهند‪.‬‬ ‫او از مریخ نیامده‬ ‫عباراتی نظیر «مردها از مریخ آمده‌اند» این‬ ‫کلیشه را تقویت می‌کند که مردها نمی‌توانند‬ ‫درباره احساسات خود صحبت کنند‪ .‬کسانی‬ ‫که این حرف‌ها را سر زبان‌ها می‌اندازند‬ ‫معموال همان‌هایی هستند که پیش از این‬

‫می‌گفتند مردانی که ابراز احساسات می‌کنند‪،‬‬ ‫بیش از حد زنانه هستند‪ .‬اگر شما نیز جزو‬ ‫زنانی هستید که همین ایده را دارید‪ ،‬دست‬ ‫نگه دارید و فرصتی دوباره به مرد خود بدهید‪.‬‬ ‫واقعیت این است که زنان شفاهی‌تر هستند‬ ‫آنها مشخصا درباره احساسات خود سریعتر‬ ‫و مختصرتر از مردان صحبت می‌کنند‪ ،‬اما‬ ‫مردان نیز از فکر و احساس خود‪ ،‬بخوبی‬ ‫آ گاهند‪ .‬به جای این که او را به تمسخر‬ ‫بگیرید‪ ،‬وقتی متوجه می‌شوید که مساله‌ای‬ ‫حساس برای او جدیت پیدا کرده است‪،‬‬ ‫ل و حتی از او تشکر کنید که‬ ‫درباره‌اش سوا ‌‬ ‫مساله را با شما در میان گذاشته است‪ .‬اگر‬ ‫چنین شیوه‌ای را به کار ببندید‪ ،‬مطمئن باشید‌‬

‫او بعد از این بیشتر سخن خواهد گفت و‬ ‫خواهید دید ‌ پشت ظاهر مردانه‌اش‪ ،‬انسانی‬ ‫است که می‌تواند بوضوح و با طمأنینه صحبت‬ ‫کرده و احساساتی درست شبیه به شما داشته‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫یک زن شوخ طبع و پرانرژی‬ ‫در زندگی مدرن امروزه‪ ،‬بسیاری از زنان‬ ‫صاحب مشاغل و پست‌های کلیدی در‬ ‫سازمان‌ها هستند و حتی تجارت خود را‬ ‫مدیریت می‌کنند‪ .‬در چنین شرایطی بسیار‬ ‫محتمل است که در نزدیکی شریک زندگی‬ ‫خود نیز‪ ،‬مدام از دستور جلسه امروز و فردا‬ ‫سخن بگویید و به کارهایی که باید انجام‬ ‫دهید ‌بیندیشید‪ .‬این درحالی است که او‬ ‫دوست دارد شما را در حالی‬ ‫ببیند که از کنترل و اداره امور‬ ‫فارغ شده‌اید و خود معمولی‬ ‫و سرزنده‌تان درست در لحظه‬ ‫اکنون با او وقت بگذراند‪ .‬وقتی‬ ‫بدون هیچ‌گونه دستور جلسه و‬ ‫کنترل گری با همسر خود‪ ،‬وقت‬ ‫می‌گذرانید عشق او فرصت‬ ‫عمیق شدن می‌یابد و او احساس‬ ‫می‌کند که یک انسان واقعی‬ ‫است که شما او را می‌بینید و‬ ‫می‌شنوید‪ ،‬نه کسی که به عنوان‬ ‫بخشی از برنامه روزانه‌تان به‬ ‫سراغش می‌روید‪.‬‬ ‫مردان و عشق به ستوده شدن‬ ‫توجه داشته باشید اگر همسرتان‬ ‫را به خاطر قدرتش ستایش‬ ‫کنید‪ ،‬او احساس قدرت و‬ ‫برتری می‌کند‪ .‬آنان دوست‬ ‫دارند همیشه قوی به نظر برسند‪،‬‬ ‫بنابراین زنان باید از قدرت‬ ‫همسران خود تعریف و تمجید‬ ‫کنند‪ ،‬زیرا مردان به توجه‬ ‫همسرشان نیاز دارند‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال از او بخواهید در کنسرو‬ ‫را باز کند یا در جابه‌جایی‬ ‫وسایل سنگین کمک کند‪ .‬این‬ ‫درخواست‪ ،‬احساس نا‌امنی را در شما از بین‬ ‫می‌برد و به او اعتماد به نفس می‌بخشد‪ .‬در‬ ‫اینجا به جای دستور تنها با یک تحسین ساده‬ ‫به او انرژی می‌دهید‪.‬‬ ‫صلیب سرخ در خانه بر‌خالف آنچه زنان‬ ‫تصور می‌کنند مردها پس از یک درگیری‬ ‫نمی‌توانند بالفاصله روابط‌شان را ترمیم کنند‪،‬‬ ‫در حالی که این‌گونه نیست‪ ،‬مردان از تنهایی‬ ‫و ناراحتی همسرشان بیم دارند و سعی می‌کنند‬ ‫صلح را در زندگی مشترک بنا کنند‪ .‬یک نفس‬ ‫عمیق بکشید و بدون عصبانی شدن درباره‬ ‫موضوعی خاص با همسرتان صحبت کنید‪ .‬از‬ ‫او بخواهید صادقانه صحبت کند و از او به‬ ‫خاطر صداقت‌اش قدردانی کنید‪.‬‬


‫‪53‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫زندگی پرماجرا و‬ ‫رازهای موفقیت‬ ‫"اپرا وینفری"‪/‬‬ ‫زنی که خیلی‬ ‫بدبخت بود!‬

‫اپرا وینفری‪ :‬بزرگ‌ترین کشف‬ ‫در تمام طول تاریخ این است‬ ‫که یک فرد می‌تواند تنها با تغییر‬ ‫نگرش خود تغییر کند‬ ‫اپرا وینفری‪ ،‬بزرگ‌ترین کشف در تمام طول‬ ‫تاریخ این است که یک فرد می‌تواند تنها‬ ‫با تغییر نگرش خود تغییر کند‪ .‬وی در ‪۲۹‬‬ ‫ژانویه ‪ ۱۹۵۴‬در می‌سی‌سی‌پی‪ ،‬از مادری‬ ‫نوجوان به دنیا آمد‪ .‬مادرش ورنیتا لی ‪۱۸‬‬ ‫ساله خدمتکار بود‪ .‬پدرش ورنن وینفری ‪۲۰‬‬ ‫ساله در ارتش خدمت می‌کرد‪ .‬تا ‪ ۶‬سالگی‬ ‫نزد مادربزرگش در روستایی در می‌سی‌سی‌پی‬ ‫زندگی کرد‪.‬‬ ‫با کمک مادربزرگ توانست در کودکی‬ ‫خواندن و نوشتن را بیاموزد او در ‪ ۳‬سالگی‬ ‫انجیل و سرودهای مذهبی در کلیسا را از‬ ‫حفظ می‌خواند‪ .‬با وجود زندگی فالکت باری‬ ‫که داشت توانست دو دوره مدرسه را جهشی‬ ‫طی کند و زمانی که ‪ ۱۳‬سال داشت کمک‬ ‫هزینه ای گرفت تا در کالسهای مدارس معتبر‬ ‫سفیدپوستان در حومه شهر شرکت کند‪ .‬اپرا‬ ‫وينفري امروز تهیه کننده‪ ،‬بازیگر‪ ،‬مجری‪،‬‬ ‫خیرخواه و از مشهورترین و مطرح‌ترین‬ ‫مجریهای تلویزیونی آمریکا و جهان است‪.‬او‬ ‫به عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقایی‌تبار‬ ‫قرن بیستم رتبه بندی شده‌است‪.‬‬ ‫اپرا فعالیت‌های زیادی در زمینه‌های مختلف‬ ‫انسان دوستانه انجام داده و بزرگترین خیر‬ ‫و نیکوکار سیاه پوست در تاریخ آمریکا‬ ‫به‌شمار می‌رود‪ .‬او برای مدتی‪ ،‬تنها میلیاردر‬ ‫سیاهپوست جهان بوده‌است و بر اساس برخی‬ ‫ارزیابی‌ها‪ ،‬با نفوذترین زن در جهان محسوب‬ ‫می‌شود‪ .‬وی در میان قدرتمندترین افراد‬ ‫جهان در رتبه ‪ ۴۵‬قرار دارد و از چنان نفوذ‬ ‫چند جانبه‌ای در میان افکار عمومی آمریکا‬ ‫برخوردار است که با حمایت و جهت‌گیری‬ ‫خود می‌تواند یک کتاب یا رییس جمهور را‬ ‫در این کشور به موفقیت برساند‪.‬او تا کنون‬ ‫در کارهای فراوانی فعالیت داشته‌است اما‬ ‫مهم‌ترین کار وی برنامه تلویزیونی «اپرا»‬ ‫است‪ .‬این برنامه باالترین در نوع خود در‬ ‫تاریخ شناخته شده است که از سال ‪ ۱۹۸۶‬تا‬ ‫‪ ۲۰۱۱‬پخش می‌شد‪.‬‬ ‫پس از ‪ 4560‬شوی تلویزیونی‪ ،‬ملکه شوهای‬ ‫روزانه تلویزیونی‪ ،‬چندي پيش از انبوهی از‬ ‫طرافداران پروپا قرص خود خداحافظی کرد‪.‬‬ ‫آخرین حضور وی در تلویزیون به همراه‬ ‫ميهمانان غافلگیر کننده‌ای برگزار شده بود‪،‬‬

‫جمعیت کثیری از افراد مشهور‪ ،‬از جمله تام‬ ‫هنکس‪ ،‬جیمی فاکس‪ ،‬ماریا شرایور‪ ،‬و ده‌ها‬ ‫نفر دیگر‪ .‬درصد بازدیدکنندگان برای آخرین‬ ‫اجرای وی عم ً‬ ‫ال رکورد شکست‪ ،‬که بیش‬ ‫از ‪ 18‬میلیون بیننده داشت‪ .‬شخصیتهای‬ ‫معدودی تا کنون چنین هیاهویی برای‬ ‫خداحافظی‌اشان داشته‌اند که ما را به فکر وا‬ ‫می‌داشتند‪ .‬چگونه برندی مانند اپرا بسازیم؟‬ ‫در اینجا چند راهنمایی کلیدی وجود دارد‬ ‫که شما می‌توانید از موفقیتهای بین‌‌المللی اپرا‬ ‫فراگیرید‪.‬‬ ‫‪ -1‬به سوی طرفدارانتان گام بردارید‪ .‬همانند‬ ‫هر برند برتر دیگری‪ ،‬اپرا احساس با ارزش‬ ‫بودن را به طرفدارانش انتقال می‌داد‪ ..‬یک‬ ‫درس خوب در کسب‌وکار این است که یک‬ ‫سورپرایز غیرمنتظره برای مشتریانتان می‌تواند‬ ‫بیشتر مسیر را برای جذب وفاداری آنها‬ ‫هموار سازد‪.‬‬ ‫‪ -2‬ریسک پذیر باشید و برای جلب توجه‬ ‫تالش کنید‪ .‬وینفری در سال ‪ 1988‬گروهی‬ ‫از نئو نازی‌ها را از کالیفرنیا برای حضور در‬ ‫برنامه‌اش دعوت کرد‪ .‬اگرچه بعدها وینفری‬ ‫از چنین تصمیم بحث برانگیزی ابراز تأسف‬ ‫کرد‪ ،‬حرکتی که وی را به سمت کانون توجه‬

‫همگان سوق داد و به ببینندگانش نشان داد‬ ‫که وی از ریسک کردن واهمه‌ای ندارد‪.‬‬ ‫‪ -3‬داستان شخصی خود را بیان کنید‪.‬‬ ‫برخی از شرکتها‪ ،‬خود را در پس پرده ابهام‬ ‫مي پوشانند‪ .‬اما وينفري برندي شفاف با‬ ‫مخاطبان خود بود و از به اشتراك‌گذاشتن‬ ‫بخش‌هاي لخ زندگي خود با هوادارانش‬ ‫ابايي نداشت‪ .‬اگرچه همه‌ی کارفرماها نیازی‬ ‫ندارند که داستان زندگی شخصی‌شان را به‬ ‫اشتراک قرار دهند‪ ،‬اما پیام این امر واضح‬ ‫بود‪ :‬شفافیت بین شما و کسب‌وکارتان نوعی‬ ‫حس اعتماد را به مشتریانتان عرضه می‌کند‪.‬‬ ‫‪ -4‬افراد مشهور را در کنار خود داشته باشید‪.‬‬ ‫در کنار جایزه‌ی اسکار‪ ،‬چند اتفاق‪ ،‬حضور‬ ‫تعدادی از افراد مشهور را در خداحافظی‬ ‫غافلگیر کننده‌ی اپرا رقم زد‪ .‬بخشی از آن‪،‬‬ ‫توانایی اپرا در جذب حمایت افراد مشهور با‬ ‫استفاده از مدل مصاحبه‌های وی در شوهای‬ ‫تلویزیونی‌اش بود‪ .‬ماریا شرایور در بخش آخر‬ ‫خداحافظی غافلگیر کننده‌ی اپرا گفت‪" :‬شما‬ ‫به من عشق‪ ،‬پشتیبانی و حمایت‪ ،‬دانایی و‬ ‫از همه مهمتر صداقت (راستی و درستی)‬ ‫بخشیدید‪ ".‬اين جمله شانگر عمق ارادت و‬ ‫عالقه چهره‌هاي مشهور به اپرا وينفري است‪.‬‬

‫‪ -5‬تأثیرگذار باشید (به شخص تأثیرگذاری‬ ‫تبدیل شوید‪ ).‬مجله تايم با کریگ کارسویت‪،‬‬ ‫استاد دانشکده مدیریت دانشگاه نورت‬ ‫وسترن‪ ،‬در زمینه‌ی موفقیت اپرا وينفري در‬ ‫بازاریابی مصاحبه‌ای داشت‪ .‬تأثیرگذاری‬ ‫اپرا تا چه حد بوده است؟ کارسویت پاسخ‬ ‫می‌دهد‪" :‬برای مثال‪ ،‬رمان آنا کارنینا ‪12‬‬ ‫هفته قبل از وارد شدن به باشگاه کتابخوانان‬ ‫اپرا به تعداد ‪ 11648‬عدد به فروش رسیده‬ ‫بود‪ .‬اما تنها ‪ 12‬هفته بعد از گنجانده شدن‬ ‫اين كتاب در باشگاه اپرا‪ ،‬رمان آنا کارنینا‬ ‫به ميزان ‪ 643122‬عدد به فروش رسيد‪-‬‬ ‫با افزایش تکان دهنده ‪ 5421‬درصدی‪".‬‬ ‫همين يك آمار نشان‌دهنده ميزان اقبال عمومي‬ ‫به برند اپرا وينفري است‪ .‬اقبالي كه ناشي از‬ ‫قدرت تاثيرگذاري اپرا در ميان مخاطبانش‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪-7‬بدانید که چه زمانی باید کناره گیری‬ ‫کنید‪ .‬پس از ‪ 25‬سال اپرا در نهایت چنین‬ ‫نتیجه گرفت که زمان خداحافظی و تمرکز بر‬ ‫روی شبکه‌ی تلویزیونی‌اش ‪ OWN‬فرارسیده‬ ‫است‪ .‬پیام برای کارفرمایان (کارآفرینان)‬ ‫به اندازه کافی واضح است‪ :‬از‬ ‫کناره‌گیری در اوج نترسید‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

52


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

51


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

50

READ THIS MAGAZINE ONLINE . www.

Javanantoronto.com

$19

.99


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫می خواهید تا نوروز الغر شوید؟‬ ‫بدن ما برای سوخت و ساز و‬ ‫سوزاندن کالری به آب احتیاج‬ ‫دارد و اگر بدن حتی کم‌آبی‬ ‫خفیف را تجربه کند‪ ،‬سرعت‬ ‫متابولیسم کاهش پیدا می‌کند‬ ‫مصرف پروتئین تاثیر زیادی‌ روی افزایش‬ ‫متابولیسم بدن‪ ،‬چربی‌سوزی و کاهش وزن‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫با فرارسیدن ماه‌های پایانی سال و نزدیک‬ ‫شدن به نوروز‪ ،‬بسیاری از افراد در فرصت‬ ‫باقیمانده تصمیم به کاهش وزن می‌گیرند‬ ‫تا سال جدید را با اندامی‌ متناسب شروع‬

‫متابولیسم بدن وجود دارد‪:‬‬ ‫به گفته متخصصان‪ ،‬هنگامی که متابولیسم‬ ‫یا همان سوخت و ساز بیشتر باشد بدن مواد‬ ‫غذایی را با سرعت بیشتری هضم می‌کند و‬ ‫جذب چربی‌ها نیز کاهش می‌یابد بنابراین‬ ‫میزان سوخت و ساز بدن برای افرادی که‬ ‫می‌خواهند الغر شوند از اهمیت زیادی‬ ‫برخوردار است‪ .‬اولین گام برای افزایش‬ ‫متابولیسم‪ ،‬مصرف صبحانه است که متاسفانه‬ ‫خیلی‌ها توجه چندانی به آن ندارند‪.‬‬ ‫دکتر علی‌اکبر رمضانی‪ ،‬متخصص تغذیه‬ ‫می‌گوید‪ :‬زمان خوردن صبحانه اهمیت‬ ‫زیادی دارد‪ .‬اگر شما تا ساعت ‪ 10‬صبح یا‬ ‫حتی تا زمان ناهار چیزی نخورید‪ ،‬متابولیسم‬ ‫بدنتان کند می‌شود‪ .‬به این ترتیب با مصرف‬

‫همان مقدار غذایی را که در سه وعده غذایی‬ ‫می‌خوردید‪ ،‬باید در چند وعده پخش کنید‬ ‫نه این‌که بیشتر غذا بخورید‪ .‬همچنین باید‬ ‫سراغ مواد غذایی کم‌کالری مثل میوه و سبزی‬ ‫بروید‪ ،‬چون فیبر موجود در آنها نیز در افزایش‬ ‫سوخت و ساز بدن موثر است‪.‬‬ ‫به گفته دکتر رمضانی خیلی‌ها فکر می‌کنند‬ ‫برای کاهش وزن‪ ،‬غذا نخوردن و تحمل‬ ‫گرسنگی بهترین راه‌حل ممکن است‪ ،‬در حالی‬ ‫که با این کار فقط متابولیسم بدنتان کاهش‬ ‫پیدا می‌کند‪ .‬در چنین شرایطی بدن به صورت‬ ‫هوشمند سراغ ذخیره چربی‌ها نمی‌رود و وزن‬ ‫کم نمی‌کنید‪ .‬پس به جای حذف وعده‌های‬ ‫غذایی‪ ،‬تحرکتان را بیشتر کنید‪ .‬این کار تاثیر‬ ‫زیادی در افزایش سوخت و ساز بدن دارد‪.‬‬ ‫به عنوان مثال‪ ،‬اگر شاغل هستید سعی کنید‬ ‫روزانه مقداری از مسیرتان را پیاده بروید‪ ،‬به‬

‫خوردن نیستند‪ .‬از طرفی مصرف آب کافی در‬ ‫طول روز باعث می‌شود دستگاه گوارش کار‬ ‫خود را بخوبی انجام دهد و هضم و جذب‬ ‫مواد غذایی به بهترین شکل ممکن انجام‬ ‫شود‪.‬‬ ‫جادوی چای سبز و قهوه‬ ‫یادتان باشد قهوه به دلیل کافئین باال می‌تواند‬ ‫باعث افزایش متابولیسم بدن شود‪ ،‬اما‬ ‫مصرف بیش از حد نوشیدنی‌های کافئین‌دار‬ ‫مضرات خاص خود را دارد؛ مثال تپش قلب‬ ‫را افزایش می‌دهد‪ ،‬ریتم طبیعی خواب را‬ ‫از بین می‌برد و نوعی اعتیاد ایجاد می‌کند‬ ‫بنابراین نباید روزانه بیشتر از دو فنجان‬ ‫قهوه مصرف کنید و به جای آن می‌توانید‬ ‫سراغ چای سبز بروید‪ ،‬چرا که پژوهشگران‬ ‫می‌گویند مصرف روزانه دو تا سه فنجان از‬ ‫این نوشیدنی جادویی می‌تواند میزان سوخت‬ ‫و ساز بدن را تا دو برابر افزایش دهد‪.‬‬ ‫پروتئین فلفلی را نادیده نگیرید‬ ‫به گفته دکتر رمضانی‪ ،‬مصرف پروتئین‬ ‫تاثیر زیادی‌ روی افزایش متابولیسم بدن‪،‬‬ ‫چربی‌سوزی و کاهش وزن دارد البته باید‬ ‫سعی کنید مواد غذایی پروتئینی شامل گوشت‬ ‫قرمز‪ ،‬مرغ و ماهی و‪ ...‬را به صورت بخارپز‬ ‫یا کبابی مصرف کنید چون سرخ‌کردن آنها‬ ‫نتیجه‌ای جز اضافه وزن برایتان ندارد‪ .‬حتی‬ ‫بهتر است برای مزه‌دار کردن آنها از ادویه‌هایی‬ ‫مثل فلفل تند کمک بگیرید که متابولیسم‬ ‫بدن را افزایش می‌دهند‪.‬‬ ‫لبنیات کم‌چرب را دریابید‬ ‫دریافت کلسیم از طریق مصرف لبنیات با‬ ‫افزایش متابولیسم بدن‪ ،‬جذب چربی‌ها را‬ ‫کاهش می‌دهد و نه‌تنها موجب کاهش سطح‬ ‫کلسترول می‌شود‪ ،‬بلکه کاهش وزن را به‬ ‫دنبال دارد‪ .‬بد نیست بدانید پیشنهاد بیشتر‬ ‫متخصصان مصرف ماست کم‌چرب در رژیم‬ ‫غذایی روزان ‌ه است‪ ،‬اما نباید با غذاهای‬ ‫گوشتی همراه باشد چون جذب آهن‪ ،‬غذا را‬ ‫کم می‌کند‪.‬‬

‫کنند و به همین دلیل بازار انواع رژیم‌ها‬ ‫داغ می‌شود البته بیشتر افراد دنبال رژیم‌های‬ ‫جادویی هستند تا در کمترین زمان ممکن‬ ‫الغر شوند‪ ،‬اما بد نیست بدانید بر اساس‬ ‫بررسی‌های پژوهشگران‪ ،‬همزمان با سرد شدن‬ ‫هوا متابولیسم طبیعی بدن کاهش می‌یابد و‬ ‫همین موضوع سد بزرگی در برابر الغر شدن‬ ‫به حساب می‌آید‪.‬‬ ‫البته راهکارهای زیادی برای افزایش‬

‫مواد غذایی جذب حداکثری کالری‌ها اتفاق‬ ‫می‌افتد و در رژیم الغری‌تان با مشکل مواجه‬ ‫خواهید شد‪.‬‬ ‫وعده‌های غذایی را زیاد کنید‬ ‫یکی از مهم‌ترین راهکارهای افزایش‬ ‫متابولیسم‪ ،‬گرسنه نگه نداشتن بدن است‪.‬‬ ‫پس به جای سه وعده غذایی کامل چهار تا‬ ‫شش وعده غذایی کم‌حجم را با فاصله دو‬ ‫تا سه ساعت از یکدیگر مصرف کنید البته‬

‫جای استفاده از آسانسور‪ ،‬از پله‌ها استفاده‬ ‫کنید‪ ،‬هنگام صحبت کردن با تلفن همراه‬ ‫راه بروید و در هر شرایطی نیم ساعت را به‬ ‫پیاده‌روی روزانه اختصاص دهید‪.‬‬ ‫بفرمایید آب! بر اساس نتایج پژوهش‌های‬ ‫محققان آلمانی که اخیرا منتشر شده‪ ،‬افرادی‬ ‫که روزانه هشت لیوان آب می‌خورند سرعت‬ ‫متابولیسم و در نتیجه کالری‌سوزی در آنها‬ ‫‪50‬درصد بیشتر از افرادی است که اهل آب‬

‫جادویی به نام ویتامین ‪C‬‬ ‫محققان می‌گویند مصرف مواد غذایی‬ ‫حاوی ویتامین ‪ C‬مثل لیمو‪ ،‬پرتقال سبب‬ ‫افزایش ظرفیت چربی‌سوزی در بدن می‌شود‪.‬‬ ‫میوه‌جات و مرکباتی مانند پرتقال‪ ،‬لیمو‪،‬‬ ‫توت‌فرنگی‪ ،‬گریپ‌فروت‪ ،‬نارنگی‪ ،‬طالبی‪،‬‬ ‫انبه‪ ،‬گوجه‌فرنگی و‪ ...‬با افزایش سوخت و‬ ‫ساز بدن‪ ،‬جلوی بروز اضافه وزن را می‌گیرند‬ ‫و اگر به صورت روزانه مصرف شوند تاثیر‬ ‫بسزایی در الغری دارند‪ .‬البته به جای‬ ‫مصرف مواد غذایی طبیعی سراغ مکمل‌های‬ ‫حاوی ویتامین ‪ C‬نروید چون تاثیرشان به‬ ‫مراتب کمتر است‪------------ .‬‬


‫‪47‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ما‌‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905‬‬‫‪237-7470‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

46


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫عالئم افسردگی‬ ‫دقیقا چیه؟‬

‫بسیاری از مردم که اطالعات کمی‬ ‫در مورد افسردگی دارند احتماال از‬ ‫اینکه بفهمند این بیماری می تواند‬ ‫باعث چه چیزهایی بشود متعجب‬ ‫خواهند شد‪ .‬مردم اغلب فکر می‬ ‫کنند افسردگی یعنی «حس بد‬ ‫داشتن» یا «احساس غمگینی»‪ .‬آنها‬ ‫نمی دانند که افسردگی می تواند‬ ‫باعث شود که فرد از یک تصمیم‬ ‫گیری ساده عاجز شود‪ 20 ،‬ساعت‬ ‫در شبانه روز بخوابد یا بدون دلیل‬ ‫مشخصی شروع به گریه کند و‬ ‫نتواند جلوی خودش را بگیرد‪.‬‬ ‫آشنایی با عالئم افسردگی برای همگان‬ ‫اهمیت دارد‪ .‬عالئم متداولی که به عنوان‬ ‫عالئم هشداردهنده افسردگی در نظر گرفته‬ ‫می شوند‪ ،‬این موارد هستند‪:‬‬

‫خستگی است‪.‬‬ ‫• سستی و رخوت‪ :‬کسی که دچار افسردگی‬ ‫باشد ممکن است به طور غیرعادی بی حال‬ ‫و خواب آلوده باشد‪ .‬یا در حالت متداول‬ ‫تر ممکن است ساعت ها بدون انجام هیچ‬ ‫کاری روی صندلی بنشیند‪ ،‬نه اینکه به چیزی‬ ‫واکنش نشان ندهد بلکه به انجام هیچ کاری‬ ‫عالقه مند نباشد و از نظر جسمی و روحی‬ ‫احساس سنگینی کند‪.‬‬ ‫• کاهش فعالیت‪ :‬این مورد ممکن است‬ ‫در نتیجه کاهش انرژی‪ ،‬خستگی و سستی و‬ ‫رخوت باشد یا آنکه مستقل از این عوارض‬ ‫باشد‪ .‬به هر حال‪ ،‬اگر سطح فعالیت های‬ ‫معمولی فرد شروع به کاهش کند این امر‬ ‫ممکن است از عالئم افسردگی باشد‪.‬‬ ‫• بی خوابی یا پرخوابی‪ :‬درازکشیدن ولی‬ ‫بیدار و نگران ماندن‪ ،‬ناتوانی در استراحت‬ ‫کردن‪ ،‬احساس تنش درونی داشتن یا‬ ‫فکرهای مختلف کردن‪ ،‬پرخوابی برعکس‬ ‫بی خوابی است‪ .‬یعنی زیادتر از حد معمول‬ ‫خوابیدن‪.‬‬ ‫• ازدست دادن عالقه به فعالیت های لذت‬ ‫بخش و شادی آور‪ :‬مثال شما به طور معمول از‬

‫والیبال بازی کردن با دوستان تان بسیار لذت‬ ‫می بردید و حال‪ ،‬دعوت آنها را رد می کنید‪.‬‬ ‫همیشه عاشق کارهای باغبانی و نگهداری از‬ ‫گل و گیاه بودید ولی امسال حوصله اش را‬ ‫ندارید‪.‬‬ ‫• کناره گیری اجتماعی‬ ‫‪ -2‬تغییرات فیزیکی‬ ‫هرکس که فکر می کند افسردگی فقط با مغز‬ ‫افراد سر و کار دارد یا تاکنون به افسردگی‬ ‫دچار نشده یا از آن چیز زیادی نمی داند‪.‬‬ ‫افسردگی نه تنها بر روی ذهن انسان ها اثر‬

‫می گذارد بلکه عالئم فیزیکی مهمی نیز به جا‬ ‫می گذارد‪ .‬برخی از آنها را در بخش ‪ 1‬ذکر‬ ‫کردیم (کاهش انرژی یا کاهش فعالیت) و‬ ‫در اینجا به برخی دیگر اشاره می کنیم‪.‬‬ ‫• کم اشتهایی یا پراشتهایی‪ :‬افراد افسرده به‬ ‫عنوان مسکن به غذا روی می آورند‪ .‬بنابراین‬ ‫هم کاهش وزن و هم افزایش وزن می تواند‬ ‫از نشانه های افسردگی باشد‪ .‬یکی از دالیلی‬ ‫که افراد هنگام افسردگی به غذا و مخصوصا‬ ‫غذاهای پرچربی روی می آورند این است‬

‫‪ -1‬تغییرات در سطح انرژی یا فعالیت‬ ‫• کاهش انرژی‪ :‬این نخستین عالمت است‬ ‫و تشخیص آن بسیار ساده می باشد‪ .‬به طور‬ ‫خالصه یعنی اینکه حس کنید به قدر هفته‬ ‫گذشته یا ماه گذشته انرژی ندارید‪ .‬نه اینکه‬ ‫تمام روز خسته باشید بلکه فقط انرژی‬ ‫کمتری نسبت به سابق داشته باشید‪.‬‬ ‫• خستگی‪ :‬افسردگی می تواند باعث خستگی‬ ‫جسمی شود‪ .‬خوابیدن و استراحت شما را سر‬ ‫حال نمی آورد و حتی صبح ها پس از بدار‬ ‫شدن از خواب هم احساس خستگی می کنید‪.‬‬ ‫خمیازه کشیدن‪ ،‬بدن را به این طرف و آن‬ ‫طرف کش دادن و چرت زدن از نشانه های‬ ‫که کربوهیدرات ها سطح سروتونین مغز را‬ ‫باالمی برند‪ .‬همچنین‪ ،‬افزایش کورتیزول‬ ‫نیز به عنوان یکی از عوامل ذخیره نامناسب‬ ‫چربی در بدن انگاشته می شود‪.‬‬ ‫• بی قراری یا کندی روانی‪ -‬حرکتی‪ :‬بی‬ ‫قراری روانی‪ -‬حرکتی عبارت است از‬ ‫افزایش فعالیت آن هم بیشتر به دالیل ذهنی‬ ‫تا جسمی‪ .‬نشانه های متداول آن شامل قدم‬ ‫زدن‪ ،‬پیچاندن یا فشار دادن دست ها‪ ،‬با‬ ‫انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین‬ ‫زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه مشابه است‪.‬‬ ‫کندی روانی‪ -‬حرکتی برخالف مورد پیش به‬ ‫آهستگی فعالیت های فکری و جسمی اشاره‬ ‫دارد‪ .‬در این حالت‪ ،‬کارهای معمولی مانند‬ ‫مسواک زدن یا غذا خوردن ممکن است به‬ ‫صورتی غیرعادی کند و با طمانینه‬ ‫انجام شوند‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫زندگی سالم‬

‫داشتن سبک زندگی سالم به شما برای‬ ‫مواجه با تغییرات عادی سن کمک کرده‬ ‫وموجب می شود که افرادی که عالقمند‬ ‫به زندگی شان هستند توجه بیشتری به‬ ‫سالمتی شان داشته باشند ‪ .‬در واقع این‬ ‫نتیجه یک تحقیق جدید است که نگاهی‬ ‫به ارتباط بین توجه به سالمت و مراقبت‬ ‫های پیشگیری کننده دارد‪.‬‬ ‫___________________________‬

‫محققان بیش از ‪ 7000‬مرد و زن باالی ‪50‬‬ ‫سال را دراین تحقیق قرار دادند ‪ .‬شرکت‬ ‫کنندگان یک پرسشنامه اجتماعی روان‬ ‫شناسی ‪ ،‬که احساسشان از انجام آزمایش‬ ‫میزان ‪ 6‬مورد با تمایل قبلی را ارزیابی می‬ ‫کرد را پر کردند ‪.‬هر چقدر میزان آن موارد‬ ‫باالتر بود احساس انجام آن با تمایل بیشتری‬ ‫بود ‪.‬همچنین از هر فردی بر اساس جنسیتش‬ ‫سواالتی درباره استفاده شان از ‪ 6‬سرویسی‬ ‫که مراقبت های پیشگیری کننده را ارایه می‬ ‫داد ‪ ،‬کردند که شامل تزریق واکسن آنفوالنزا‪،‬‬ ‫آزمایش خون برای کلسترول ‪ ،‬آزمایش برای‬ ‫سرطان روده ‪ ،‬ماموگرافی ‪ ،‬سرطان دهانه رحم‬ ‫و سرطان پروستات بود‪.‬‬ ‫پیش از تجزیه و تحلیل این اطالعات ‪،‬‬ ‫محققان دریافتند که احساس تمایل بیشتر‬ ‫ِ‬ ‫احتمال بیشتر انجام‬ ‫برای انجام آزمایش با‬ ‫دادن آزمایش کلسترول یا سرطان روده در‬ ‫ارتباط بود‪ .‬زنان تمایل زیادی به انجام‬ ‫ماموگرافی یا آزمایش دهانه رحم داشتند‬ ‫و مردان تمایل زیادی به انجام آزمایش‬ ‫پروستات داشتند‪ .‬همچنین هر مقدار میزان‬ ‫موارد آزمایش شده افزایش داشت منجر به‬ ‫‪ % 17‬کاهش گذراندن شب در بیمارستان‬ ‫می شد ‪ .‬محققان می گویند که یافته ها نشان‬ ‫می دهد که داشتن این احساس در زندگی‬ ‫منجر می شود که مردم انگیزه بیشتری جهت‬ ‫اقدامات پیشگیری کننده داشته باشند ‪ ،‬و‬ ‫این چیزی است که ممکن است کمک به‬ ‫شکل گیری تکنیک هایی در جهت اقدامات‬ ‫پیشگیری کننده کند‪.‬‬ ‫بسیاری از عوامل بر سالمتی شما تاثیر دارد‬ ‫که برخی را شما نمی توانید کنترل کنید‬ ‫مانند ساختمان ژنتیکی یا سن تان ‪ .‬اما شما‬ ‫می توانید سبک زندگی تان را تغییر دهید‬ ‫‪.‬با پیش قدم شدن درداشتن زندگی سالم‬ ‫می توانید احتمال بیمارهای قلبی ‪ ،‬سرطان‬ ‫‪ ،‬سکته و سایر بیماریهای جدی را کاهش‬ ‫دهید‬ ‫‪:‬با انجام آزمایش های مورد نیاز‬ ‫ ‬ ‫ثابت نگه داشتن وزن مناسب‬ ‫خوردن غذاهای متنوع سالم و محدود کردن‬

‫خوردن چربی های اشباع شده و پر کالری‬ ‫انجام حرکتهای فیزیکی‬ ‫کنترل فشار خون و کلسترول‬ ‫استعمال نکردن دخانیات‬ ‫محافظت خود در برابر نور آفتاب زیاد‬ ‫خودن الکل متعادل یا اصلن ننوشیدن‬ ‫مراقبت های روانی شامل احساساتمان ‪ ،‬روح‬ ‫و روانمان و اجتماعی بودنمان است ‪.‬اینها‬ ‫بر چگونگی فکر ‪ ،‬احساس و عمل مان در‬ ‫مواجه با زندگی تاثیر دارد ‪ .‬همچنین به تعیین‬ ‫چگونگی مواجه با اضطراب ‪ ،‬در ارتباط با‬ ‫دیگران و انتخاب هایمان ‪ ،‬کمک می کند ‪.‬‬ ‫مراقبت روانی در هر مرحله از زندگی بسیار‬ ‫مهم است از دوران کودکی تا نوجوانی و‬ ‫بزرگسالی ‪ .‬بیمارهای روانی اختالالت جدی‬ ‫هستند که بر فکر کردن ‪ ،‬حس و حال و‬ ‫رفتارمان تاثیر می گذارند ‪ .‬دالیل زیادی برای‬ ‫اختالالت روانی وجود دارد ‪ .‬ژن و خانواده‬ ‫ممکن است نقش بزرگی داشته باشند ‪.‬‬ ‫تجارب زندگی مثل اضطراب یا تجاوز نیز‬ ‫ممکن است بر این اختالالت تاثیر داشته‬ ‫باشند ‪ .‬عوامل محیطی نیز می تواند بخشی از‬ ‫علت این اختالالت باشد ‪ .‬اختالالت روانی‬ ‫متداول هستند اما درمان در دسترس است ‪.‬‬ ‫شناخت از ریسک و خطرات نبایستی موجب‬ ‫ناراحتی و نگرانی ما باشد ‪.‬بلکه با مطالعه و‬ ‫مشاوره با متخصصین از جمله مشاور امور‬ ‫مالی می توانیم زندگی همراه با آرامش و‬ ‫اسایش داشته باشیم در این خصوص پیشنهاد‬ ‫می شود با توجه به توان مالی مان اقدام به‬ ‫طرح و برنامه ریزی و پوشش های بیمه‬ ‫نظیر بیمه تکمیلی ‪ -‬ناتوانی جسمی – از‬ ‫کار افتادگی ‪ -‬بیماریها – مراقبت ویزه ‪-‬‬ ‫حوادث و عمر برای خود و عزیزانمان باشیم‪.‬‬ ‫شرکت بیمه رحیمیان ‪ Insufin‬از خوانندگان‬ ‫و عالقمندان دعوت به عمل می آورد که‬ ‫تجربه های خوب و بد خود را پیرامون بیمه‬ ‫با در میان بگذارید‪ .‬مطالب این مقاالت‬ ‫صرفن در جهت اطالع رسانی می باشد و به‬ ‫هیچ عنوان جایگزین مشاوره با متخصصین‬ ‫مربوطه نمی شود‪.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬مطرح کنید‪ .‬ازشما عالقمندان رادیو‬ ‫دعوت می شود شنونده برنامه رادیویی بیمه‪،‬‬ ‫سه شنبه در میان‪ ،‬از ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از‬ ‫رادیو صدای ایران باشید‪.‬‬ ‫از طریق وب سایتهای شرکت و همچنین وب‬ ‫الگ و رسانه های اجتماعی ما را دنبال کنید‬ ‫‪www.cover4u.ca‬‬ ‫‪www.insufin.‬‬ ‫‪com‬‬ ‫‪www.sherkatbimeh.com‬‬ ‫‪w w w . y o u t u b e . c o m /‬‬ ‫‪sherkatbimeh‬‬ ‫‪www.facebook.‬‬ ‫‪com/Insufin‬‬ ‫محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه‬ ‫گذاری و عضو رسمی مشاوران متخصص‬ ‫بیمه و امور مالی کانادا به شماره ثبت‬ ‫‪ 2065817‬است ‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آداب هدیه دادن گل را بیاموزید‬ ‫شاخه گل عالوه بر مظهر زیبای‪،‬‬ ‫یکی از هدایایی است که‬ ‫نشان‌دهنده احساسات و عواطف‬ ‫انسان در شرایط مختلف است‪.‬‬

‫هدیه دادن گل برای هدیه گیرنده احساس‬ ‫خوشایندی را به وجود می‌آورد که معموال‬ ‫نشانه عالقه و صمیمیت هدیه دهنده محسوب‬ ‫می‌‌شود‪ .‬گل ذاتا لطیف است و احساس‬ ‫لطافت را در روح انسان‌ها به وجود می‌آورد و‬ ‫رایحه خوش آن شمیم هر فرد را جال می‌دهد ‪.‬‬

‫است‪ .‬افرادی که این کار را انجام می‌دهند به‬ ‫شدت تابع احساسات و روابط عاطفی هستند‬ ‫و خواهان ایجاد روابط صمیمی با فرد مورد‬ ‫نظر‪ .‬این افراد از حرکات دست و صورت‬ ‫برای ابراز احساسات بیشترین استفاده را‬ ‫می‌برند‪.‬‬ ‫گرفتن گل با نوک انگشت‬ ‫گرفتن گل با نوک انگشتان معوال توسط‬ ‫افراد خجالتی انجام می‌گیرد که خجالت‬ ‫همراه با انداختن سر به پایین و لبخند زدن‬ ‫همراه است‪ .‬افرادی که با نوک انگشتان گل‬ ‫را می‌گیرند معموال دارای روحیه خجالتی‬

‫گل دادن با دو دست و جلو بردن دو دست‬ ‫معموال توسط افرادی صورت می‌گیرد که از‬ ‫دادن گل و پذیرفتن آن توسط طرف مقابل‬ ‫شک دارند و می‌خواهند با گرفتن دو دستی‬ ‫گل‪ ،‬استرس خود را کاهش دهند‪ .‬همان‌طور‬ ‫که از دست دادن و رد کردن هدیه از سمت‬ ‫طرف مقابل توسط او مورد تردید است‪ ،‬ذهن‬ ‫او هم برای کنترل حس شک و دودلی او‬ ‫دودستی گرفتن گل‌ها را فرمان می‌دهد‪.‬‬ ‫پنهان کردن گل‬ ‫کسی که گل را پشت خود پنهان می‌کند با‬ ‫اینکه می‌داند بوی دسته گل یا شاخه گل‬ ‫می‌تواند در فضا بپیچد و او را لو بدهد ولی‬

‫برای ارایه گل بهترین روش ارایه به صورت‬ ‫خواباندن روی دست است و گل را به صورت‬ ‫نوزادی که روی دست قرار می‌گیرد‪ ،‬تحویل‬ ‫فرد مقابل می‌دهند‪ .‬فردی که به این صورت‬ ‫گل را تحویل می‌دهد‪ ،‬نشان می‌دهد که برای‬ ‫شما ارزش قایل است‪.‬‬ ‫گل و گلدان‬ ‫افرادی که دوست دارند گل را با گلدان به‬ ‫دیگران هدیه بدهند عموما آدم‌های با سیاست‬ ‫و داری شم اقتصادی هستند‪ .‬گل همراه با‬ ‫گلدان به صورت یکجا و به صورت یک‬ ‫هدیه دو دستی تقدیم دیگران می‌شود‪ .‬معموال‬ ‫افراد با دادن یک گلدان می‌خواهند خود را‬

‫هدیه گل نیاز به مناسبت ندارد و بد نیست‬ ‫بعضی وقت‌ها شاخه‌ای گل به مدیر‪ ،‬همسر‪،‬‬ ‫مادر‪ ،‬پدر و آنهایی که دوست‌شان داریم‪،‬‬ ‫بدهیم‪ .‬در ایران هم گل‌ها کاربردهای‬ ‫مختلفی دارند و هر گل به عنوان نوعی نماد‬ ‫و نشان مشخص مورد استفاده قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫ما معموال از گل برای ابراز عالقه‪ ،‬جشن و‬ ‫مهمانی‌ها‪ ،‬تبریک به عروس و داماد‪ ،‬عیادت‬ ‫بیمار و ‪ ...‬استفاده می‌کنیم و هدف‌مان هم‬ ‫این است که پیامی خاص را به گیرنده برسانیم!‬ ‫گل چه ربطی به احساسات آدم‌ها دارد؟ برای‬ ‫یافتن پاسخ این سؤال‪ ،‬مطلب زبان بدن این‬ ‫شماره را که با کمک پویا ودایع‪ ،‬سخنران و‬ ‫مدرس زبان بدن گردآوری شده است تا انتها‬ ‫رها نکنید!‬ ‫چه کسانی چه تعداد گل هدیه بدهند؟‬ ‫وقتی کسی به تو یک شاخه گل تقدیم می‌کند‪،‬‬ ‫می‌خواهد بگوید که چقدر به تو «توجه»‬ ‫دارد‪ .‬تک شاخه هدیه دادن معنی تعهد را به‬ ‫فرد مقابل القا می‌کند و نشان دهنده پایداری‬ ‫به عشق و عالقه عمیق به طرف مقابل است‪.‬‬ ‫پنج شاخه گل یا ‪ 7‬شاخه معموال نشان‌دهنده‬ ‫عشق به همسر یا نامزد است‪.‬‬ ‫گرفتن گل در مشت‬ ‫گرفتن شاخه گل از زیر گلبرگ و تقدیم‬ ‫آن به دیگران معموال توسط خانم‌ها انجام‬ ‫می‌شود که نشان‌دهنده صمیمیت همراه با‬ ‫ترس از دست دادن فرد مقابل است‪ .‬چنین‬ ‫آدم‌هایی دارای حرکات فردی و اندامی‬ ‫غیرقابل پیش‌بینی و همراه با بروز احساسات‬ ‫غیرکالمی در صورت هستند‪.‬‬ ‫نشستن و زانو زدن‬ ‫نشستن و زانو زدن و اهدای گل معموال‬ ‫توسط عشاق صورت می‌گیرد که برای ابراز‬ ‫عالقه یا درخواست ازدواج توسط مرد‌ها‬ ‫صورت می‌گیرد و همراه با خم کردن سر به‬ ‫سمت پایین و دست گذاشتن روی قلب همراه‬

‫و زبان بدن محدود همراه با حرکاتی که‬ ‫نشان‌دهنده خجالت است‪ ،‬هستند‪.‬‬ ‫گل دادن به شکل مشت‬ ‫دادن گل به صورت مشت و گرفتن گل‌ها به‬ ‫سمت باال یعنی طرف خیلی با شما مهربان‬ ‫است‪ .‬مشت گرفتن و گل را به حالت ایستاده‬ ‫دادن نشان دهنده نوعی جدیت در شخص‬ ‫هدیه دهنده است و از طرفی در نفراتی که بار‬ ‫اول گل به دیگران هدیه می‌دهند هم از روی‬ ‫خجالت دیده می‌شود‪ .‬اگر کسی این چنین‬ ‫دست سوی شما دراز کرد‪ ،‬می‌توانید به عنوان‬ ‫شخصی جدی و منظم‪ ،‬روی او حساب کنید‪.‬‬ ‫گل دادن با دو دست‬

‫با این وجود اقدام به پشت بردن دسته گل‬ ‫می‌کند تا حالت غافلگیری را برای دوستدار‬ ‫خود ایجاد کند‪ .‬معموال افرادی که این کار را‬ ‫می‌کنند روحیه حساسی داشته و دوست دارند‬ ‫با احساس کاری را به سرانجام برسانند‪ .‬آنها‬ ‫دارای حرکات بدنی غیرمنتظره و عالقه‌مند به‬ ‫ایجاد نشاط در رفتار و حتی حرکات اندامی‬ ‫خود هستند‪.‬‬ ‫گل دادن مانند به آغوش سپردن نوزاد‬ ‫اینکه گل را چگونه هدیه می‌دهند‪ ،‬خیلی‬ ‫مهم‌تر از این است که چه دسته گلی برایت‬ ‫خریده‌اند! نوع تقدیم از آن مواردی است‬ ‫که در ذهن دریافت‌کننده ماندگار می‌شود‪.‬‬

‫به دیگران اثبات کنند و بدانند آیا دیگران با‬ ‫دیدن گل‌ها یاد آنها می‌افتند‪.‬‬ ‫گرفتن شاخه گل روبه‌روی سینه و شکم‬ ‫گرفتن شاخه گل روبه‌روی سینه و شکم‬ ‫نشان‌دهنده محبت و آمادگی برای ابراز‬ ‫محبت به دیگران است که توسط آقایان‬ ‫بیشتر مشاهده می‌شود‪ .‬گل را در راستای خط‬ ‫سینه و شکم نگه می‌دارند و آماده ارائه گل‬ ‫می‌شوند‪ .‬آنها نگه داشتن گل به این شکل را‬ ‫مودبانه می‌دانند‪ .‬این آدم‌ها نگاه‌هایی رو به‬ ‫پایین دارند و به گل نگاه می‌کنند‪ .‬این افراد‬ ‫حرکات و رفتارهای غیرکالمی اندک و همراه‬ ‫با زبان بدن خشک و رسمی دارند‪.‬‬


‫‪41‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سرخ کردن نیز باید توجه شود که حتم ًا از‬ ‫روغن‌های مخصوص سرخ کردنی استفاده‬ ‫شده و حتم ًا روغن مایع در ظروف در بسته‬ ‫و در محیطی خنک و به دور از نور و هوا‬ ‫نگهداری شود‪.‬‬ ‫‪.4‬سوءتغذیه زنان و دختران و پیامدهای آن‬ ‫سوءتغذیه به دریافت نامناسب انرژی‪،‬‬ ‫پروتئین‪ ،‬و ریزمغذی‌ها اطالق می‌شود که‬ ‫به دو صورت کم و ناکافی و یا بیش از‬ ‫حد نیاز بدن می‌تواند بروز کند‪ .‬در کشور‬ ‫ما‪ ،‬سوءتغذیه انرژی‪ -‬پروتئین از شایع‌ترین‬ ‫مشکالت در دوران کودکی است که موجب‬ ‫کوتاه قدی و کم‌وزنی کودکان و نیز کاهش‬ ‫توان سیستم ‌ایمنی بدن و افزایش ابتال به‬ ‫بیماری‌های مختلف می‌شود‪.‬‬ ‫همچنین ابتال به‌این نوع سوءتغذیه خصوص ًا‬ ‫در دو سال اول می‌تواند بر رشد و تکامل‬ ‫مغزی تأثیرات منفی و جبران‌ناپذیری داشته‬ ‫و موجب کاهش بهره هوشی شود و در نتیجه‬ ‫در قدرت یادگیری و افت تحصیلی دختران‬ ‫تأثیر داشته باشد‪ .‬سوءتغذیه عالوه بر آثار‬ ‫نامطلوب بر رشد ذهنی کودک‪ ،‬می‌تواند‬ ‫دارای آثار سوء بر سالمت و رشد جسمانی‬ ‫باشد؛ و ‌این امر خصوص ًا در مورد دختران‬ ‫می‌تواند بیش از پیش مشکل‌ساز شود‪ .‬کوتاه‬ ‫قدی و اختالل در رشد استخوان می‌تواند در‬ ‫سنین باروری برای زنان مشکالتی را بدنبال‬ ‫داشته باشد‪ .‬بطور نمونه کوچک بودن لگن و‬ ‫احتمال بدنیا آوردن نوزادان کم وزن (کمتر‬ ‫از ‪ 2500‬گرم) می‌تواند برای نوزاد و مادر‪،‬‬

‫خطرآفرین باشد‪.‬‬ ‫کمبود دریافت ریزمغذی‌ها (امالح و‬ ‫ویتأمین‌ها) از جمله موارد سوءتغذیه‌ای است‬ ‫که عمدت ًا زنان و دختران به آن مبتال هستند‪.‬‬ ‫امالحی همچون آهن‪ ،‬کلسیم‪ ،‬ید و روی و‬ ‫ویتأمین‌هایی مانند ‪ A‬و ‪ D‬در تأمین سالمت‬ ‫زنان و دختران می‌تواند بسیار مؤثر باشد‪ .‬غنی‬ ‫کردن نمک مصرفی با ماده ید و عرضه نمک‬ ‫یددار از جمله اقداماتی است که در سالیان‬ ‫اخیر به منظور پیشگیری از ابتال به کمبود ید‬ ‫صورت گرفته است‪.‬‬ ‫اگر مادر در دوران بارداری با کمبود ید مواجه‬ ‫باشد‪ ،‬جنین ممکن است دچار صدمات‬ ‫جبران‌ناپذیر ذهنی و جسمی ‌شود‪ ،‬از جمله‬ ‫می‌توان به عقب‌ماندگی ذهنی و جسمی‪ ،‬کر و‬ ‫الل شدن‪ ،‬لوچی و حتی احتمال سقط جنین‬ ‫به عنوان برخی از مهم‌ترین عوارض کمبود ید‬ ‫اشاره نمود‪ .‬با مصرف موادغذایی حاوی ید‬ ‫از جمله انواع ماهی و دیگر غذاهای دریایی‬ ‫می‌توان از آن پیشگیری به عمل آورد‪.‬‬ ‫کمبود ویتأمین ‪ D‬از دیگر کمبودهای شایع‬ ‫در دختران و زنان است‪ .‬ویتأمین ‪ D‬مورد نیاز‬ ‫بدن از دو طریق می‌تواند تأمین شود‪ :‬یکی‬ ‫از راه مصرف موادغذایی حاوی‌این ویتأمین‬ ‫و دیگر از راه تابش مستقیم نور خورشید بر‬ ‫پوست بدن‪‌.‬این ماده جذب کلسیم را در بدن‬ ‫افزایش می‌دهد‪ ،‬لذا جهت استحکام و رشد‬ ‫استخوان‌های بدن ضروری است و کمبود آن‬ ‫ی و پوکی استخوان شود‪.‬‬ ‫می‌تواند منجر به نرم ‌‬ ‫الزم به توضیح است که استفاده مداوم از‬

‫کرم‌های ضد آفتاب از جمله عواملی است‬ ‫که می‌تواند منجر به نرسیدن نور خورشید به‬ ‫پوست و در نتیجه مانع از تشکیل ویتأمین‬ ‫‪ D‬در زیر پوست شود‪ .‬قرار دادن دست‌ها و‬ ‫پاها در زیر نور مستقیم خورشید بمدت ‪20‬‬ ‫دقیقه جهت ساختن ویتأمین‪ D‬مورد نیاز بدن‬ ‫کافی است‪.‬‬ ‫از دیگر کمبودهای تغذیه در دختران نوجوان‪،‬‬ ‫کمبود ویتأمین ‪ A‬و روی است‪ .‬ویتأمین ‪ A‬در‬ ‫حفظ سالمت پوست‪ ،‬رشد و قدرت بینایی‬ ‫نقش دارد و کمبود عنصر روی نیز اغلب‬ ‫موجب تأخیر در بلوغ جنسی دختران می‌شود‪.‬‬ ‫منابع مهم تأمین ویتامین ‪ A‬عبارتست از‪:‬‬ ‫انواع میوه‌ها و سبزیجات سبز تیره‪ ،‬زرد و‬ ‫نارنجی رنگ (بدلیل داشتن پیش‌ساز ویتأمین‬ ‫‪ )A‬شیر و لبنیات‪ ،‬زرده تخم مرغ و جگر‪ .‬با‬ ‫گنجاندن گروه گوشت‪ ،‬حبوبات‪ ،‬تخم مرغ و‬ ‫مغزها (مانند گردو و بادام) نیاز بدن به روی‬ ‫برطرف می‌شود‪.‬‬ ‫رژیم‌های غذایی سخت و یا تک‌خوری‬ ‫موجب می‌شود که بدن آنها در دوران جهش‬ ‫رشد از موادمغذی مورد نیاز خود محروم‬ ‫شود و در نهایت سوءتغذیه بصورت اختالل‬ ‫در رشد قدی‪ ،‬قدرت یادگیری و تمرکز و‬ ‫کمبودهای ویتأمینی و امالح بروز کند‪.‬‬ ‫در ‌این دوره حساس‪ ،‬بهتر است با کمک‬ ‫گرفتن از متخصصین تغذیه و گرفتن‬ ‫رژیم‌های غذایی مناسب و نیز با حذف کردن‬ ‫موادغذای مضر از جمله مواد بسیار چرب‬

‫و سرخ کرده فراوان‪ ،‬مواد قندی بی‌خاصیت‬ ‫از جمله انواع نوشابه‌ها‪ ،‬انواع شیرینی‌های‬ ‫خامه‌ای و شکالت‌ها از افزایش وزن و چاقی‬ ‫جلوگیری نمود‪ .‬بی‌تردید‪ ،‬در کنار یک رژیم‬ ‫غذایی مناسب‪ ،‬انجام ورزش و تحرکات بدنی‬ ‫از جمله پیاده‌روی‪ ،‬شنا و دوچرخه‌سواری‬ ‫می‌تواند به کاهش وزن کمک شایانی کند‪.‬‬ ‫زیاده‌روی در خوردن نیز نوعی سوءتغذیه‬ ‫محسوب می‌شود‪ .‬متأسفانه در حال حاضر‪،‬‬ ‫چاقی یکی از معضالت جدی زنان در کشور‬ ‫ما محسوب می‌شود‪ .‬با توجه به رابطه مستقیم‬ ‫میان چاقی و ابتال به برخی بیماری‌ها از جمله‬ ‫بیماری‌های قلبی و عروقی و دیابت و انواع‬ ‫سرطان‪ ،‬رعایت تعادل و تنوع در مصرف‬ ‫غذا و حفظ وزن بدن در محدوده سالم و‬ ‫استاندارد ضروری بنظر می‌رسد‪.‬‬ ‫سخن پایانی‬ ‫بطور کلی می‌توان گفت دخترانی که در‬ ‫کودکی و نوجوانی تغذیه صحیح و اصولی‬ ‫داشته باشند‪ ،‬مادران سالم و قوی‌تری خواهند‬ ‫ی ایجاد خواهند‬ ‫بود و نسل سالم و قوی‌تر ‌‬ ‫کرد‪ .‬از‌ این رو‪ ،‬توجه به تغذیه صحیح‬ ‫دختران از دوران کودکی در واقع می‌تواند‬ ‫تضمینی برای سالمت تمام جامعه در آینده‬ ‫باشد‪ .‬همچنین ارتقای آگاهی دختران و زنان‬ ‫از نیازهای تغذیه‌ای بدن و ارائه راهکارهای‬ ‫تأمین کننده‌این نیازها‪ ،‬می‌تواند ضامن حفظ‬ ‫سالمت خانواده‌ها شود؛ چرا که مادران‪،‬‬ ‫مدیران سفره غذایی خانواده‌اند‪.‬‬


‫‪40‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫همه آنچه زنان باید از تغذیه خود بدانند‬ ‫همانگونه که انسان‌های مختلف‬ ‫نیازهای تغذیه‌ای متفاوتی دارند‬ ‫که برحسب نوع فیزیک بدن و‬ ‫میزان فعالیت از فردی به فرد‬ ‫دیگر‪ ،‬فرق می‌کند‪ ،‬زنان و دختران‬ ‫نیز بر حسب جنسیت خود‪ ،‬نیازهای‬ ‫تغذیه‌ای متفاوتی دارند‪ .‬از جمله‬ ‫‌اینکه زنان و دختران به آهن نیاز‬ ‫بیشتری دارند و در صورتی که‬ ‫نیاز آنها تأمین نشود‪ ،‬به سرعت‬ ‫در معرض ابتال به کم‌خونی و فقر‬ ‫آهن قرار می‌گیرند‪ .‬هم چنین‬ ‫بدلیل مستعد بودن بیشتر برای‬ ‫ابتال به پوکی استخوان‪ ،‬توجه به‬ ‫مصرف کلسیم و ویتأمین ‪ D‬در آنها‬ ‫ضروری است‪.‬‬

‫‪ .1‬تأمین «آهن» ماده مورد نیاز دختران و‬ ‫زنان و راه افزایش جذب آهن‬ ‫برای پیشگیری از ابتال به کم‌خونی و فقر‬ ‫آهن‪ ،‬زنان و دختران باید در برنامه غذایی‬ ‫خود روزانه خود از منابع غذایی آهن‌دار‬ ‫مانند انواع گوشت قرمز (گوساله‪ ،‬گوسفند‬ ‫و شترمرغ)‪ ،‬مرغ (باید توجه داشت که ران‬ ‫مرغ در مقایسه با سینه آن‪ ،‬از نظر آهن غنی‌تر‬ ‫است) و ماهی و نیز حبوباتی نظیر عدس‬ ‫و لوبیا و سبزیجات دارای رنگ سبز تیره‬ ‫مانند اسفناج‪ ،‬جعفری و کلم بروکلی استفاده‬ ‫نمایند‪.‬‬ ‫از آنجایی که ویتأمین ‪ C‬موجب افزایش‬ ‫توان بدن در جذب آهن غذا می‌شود‪ ،‬مصرف‬ ‫میوه‌ها و سبزیجات‪ -‬که حاوی ‌این ویتأمین‬ ‫هستند‪ -‬همراه با موادغذایی حاوی آهن‬ ‫می‌تواند به جذب بیشتر آهن کمک نماید‪.‬‬ ‫به طور نمونه‪ ،‬استفاده از ساالد حاوی‬ ‫گوجه‌فرنگی‪ ،‬کلم‪ ،‬کلم بروکلی‪ ،‬فلفل دلمه‌ای‬ ‫سبز یا رنگی و آب لیمو یا نارنج همراه با‬ ‫انواع غذا (که حاوی گوشت یا حبوبات‬ ‫است) می‌تواند منجر به استفاده بهینه از‌ این‬ ‫مواد غذایی شود‪.‬‬ ‫مصرف چای (خصوص ًا چای پررنگ)‬ ‫بالفاصله پس از خوردن غذا موجب می‌شود‬ ‫آهن غذا با ترکیبات موجود در چای باند شده‬ ‫و از جذب آهن جلوگیری کند ‌‪ .‬این در حالی‬ ‫است ک ‌ه این عادت غذایی نادرست در کشور‬ ‫ما ‌ایران رایج است و خود می‌تواند یکی از‬ ‫دالیل بروز کم‌خونی و فقر آهن در دختران‬

‫و زنان شود‪.‬‬ ‫در دوران بارداری نیز با توجه به نیاز جنین‬ ‫به آهن‪ ،‬نیاز مادر به مصرف آهن باال می‌رود‪.‬‬ ‫از‌این رو‪ ،‬توصیه می‌شود که زنان باردار از‬ ‫پایان ماه چهارم تا سه ماه پس از زایمان‪،‬‬ ‫روزانه یک عدد قرص فروسولفات مصرف‬ ‫کنند تا از بروز کم‌خونی و فقر آهن در‬ ‫دوران بارداری جلوگیری بعمل آورند‪ .‬برای‬

‫پیشگیری از بروز کم‌خونی و فقر آهن در‬ ‫کودکان زیر ‪ 2‬سال‪ ،‬نیز با توجه به‌اینکه شیر‬ ‫مادر از نظر آهن فقیر است‪ ،‬مادران بایستی از‬ ‫پایان شش ماهگی که غذای کمکی کودک‬ ‫شروع می‌شود تا پایان ‪ 24‬ماهگی‪ ،‬به غذای‬ ‫کودک پانزده قطره آهن اضافه کنند‪.‬‬ ‫فقط باید دقت نمایند که قطره آهن در ته‬ ‫دهان کودک ریخته شود و حتم ًا بعد از آن‬

‫به کودک آب داده شود تا دندان‌های کودک‬ ‫سیاه نشود‪ .‬مصرف تخم‌مرغ به دلیل غنی بودن‬ ‫زرده آن از آهن در برنامه غذایی هفتگی‪ ،‬به‬ ‫میزان سه عدد برای زنان و چهار تا پنج عدد‬ ‫برای کودکان می‌تواند مناسب باشد‪.‬‬ ‫‪« .2‬کلسیم» ماده حیاتی برای زنان در تمامی‌‬ ‫بازه‌های سنی‬ ‫پوکی استخوان از مشکالت شایع در دوران‬ ‫سالمندی و پس از یائسگی در زنان است و‬ ‫برای پیشگیری از بروز ‌این مشکل‪ ،‬دختران‬ ‫بایستی از دوران کودکی و نوجوانی نسبت به‬ ‫دریافت کافی کلسیم توجه نمایند‪ .‬در دوران‬ ‫نوجوانی مصرف روزانه سه تا چهار واحد شیر‬ ‫و لبنیات می‌تواند بطور مناسبی تأمین‌کننده‬ ‫نیاز بدن به کلسیم باشد‪ ‌.‬این میزان را می‌توان‬ ‫با مصرف یک لیوان شیر‪ ،‬یک لیوان ماست‬ ‫و به اندازه یک قوطی کبریت پنیر تأمین نمود‪.‬‬ ‫امروزه شاهد آن هستیم که دختران اغلب در‬ ‫سنین نوجوانی و جوانی با پیروی از رژیم‌های‬ ‫غذایی غلط و بسیار سخت‪ ،‬برای الغری‌های‬ ‫مفرط‪ ،‬بدن خود را از دریافت ریزمغذی‌ها‬ ‫از جمله کلسیم محروم می‌کنند‪ .‬اگر کلسیم‬ ‫دریافتی روزانه اندک باشد منجر به تخریب‬ ‫سریع استخوان‌ها می‌شود‪ .‬باید توجه داشت‬ ‫که برای پیشگیری از ابتال به پوکی استخوان‪،‬‬ ‫عالوه بر مصرف موادغذایی حاوی کلسیم از‬ ‫جمله شیر و لبنیات‪ ،‬انجام روزانه فعالیت‌های‬ ‫ورزشی نیز توصیه می‌شود‪ .‬انجام فعالیت‌های‬ ‫ورزشی روزانه‪ ،‬عالوه ب ‌ر اینکه به جذب‬ ‫کلسیم کمک می‌کند‪ ،‬می‌تواند به حفظ‬ ‫سالمت عمومی بدن خصوص ًا بهبود عملکرد‬ ‫قلب منجر شود‪.‬‬ ‫‪ .3‬ضرورت گنجاندن «ماهی» در برنامه‬ ‫غذایی زنان و دختران‬ ‫زنان باید به منظور حفظ سالمت خود و‬ ‫اعضای خانواده جهت جلوگیری از ابتال به‬ ‫افسردگی و آلزایمر‪ ،‬در برنامه غذایی خود از‬ ‫روغن ماهی و گوشت ماهی استفاده نمایند‪.‬‬ ‫مصرف حداقل یک تا دو بار ماهی در برنامه‬ ‫غذایی هفتگی‪ ،‬خصوص ًا انواع ماهی‌های‬ ‫چرب مانند ماهی تن و ماهی سالمون‪،‬‬ ‫می‌تواند بسیار مؤثر باشد‪ .‬جایگزین کردن‬ ‫روغن ماهی بجای روغن‌های جامد و حیوانی‬ ‫می‌تواند منجر به پیشگیری از ابتال به امراض‬ ‫قلبی و عروقی شود‪.‬‬ ‫با توجه به آنکه زنان اغلب عهده‌دار طبخ و‬ ‫تنظیم غذای خانواده هستند‪ ،‬باید به منظور‬ ‫تأمین سالمت خانواده‪ ،‬از سرخ کردن زیاد‬ ‫غذاها و استفاده از روغن‌های جامد در غذاها‬ ‫پرهیز کنند‪ .‬شیوه‌هایی نظیر آب‌پز کردن‪،‬‬ ‫بخارپز کردن و نیز کبابی کردن موادغذای‬ ‫بجای سرخ کردن می‌تواند بیش از پیش به‬ ‫حفظ سالمت خانواده کمک نماید‪ .‬در مورد‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رابطه جنسی سرد‬ ‫به خاطر کمردرد!‬

‫کمردرد از مشکالتی است که‬ ‫تاثیرش بر عملکرد جنسی هنوز‬ ‫به طور کامل مشخص نشده و‬ ‫تحقیقات زیادی در این زمینه‬ ‫انجام نشده اما مشخص است که‬ ‫هر نوع بیماری و درد می تواند به‬ ‫نوعی بر عملکرد و زندگی جنسی‬ ‫تاثیر بگذارد‪.‬‬

‫زنان و ‪ 84‬درصد مردانی که به کمردرد مبتال‬ ‫هستند‪ ،‬دچار بی میلی و ناتوانی جنسی می‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫در کمردردهایی که باعث بروز مشکالت‬ ‫جنسی می شوند‪ ،‬معموال بیشترین تاثیر در‬ ‫روابط بین فردی و عاطفی زوج دیده می‬ ‫شود و زندگی جنسی آنها تحت تاثیر قرار‬ ‫می گیرد‪ .‬فرد بیمار با وجود داشتن میل و‬ ‫انگیزه جنسی‪ ،‬به دلیل درد ناشی از بیماری‬ ‫قادر نیست رابطه زناشویی داشته باشد یا بهتر‬ ‫است رابطه زناشویی نداشته باشد اما ممکن‬ ‫است این موضوع باعث نارضایتی جنسی‬ ‫طرف مقابل شود‪ .‬بررسی اندک مطالعات و‬ ‫پژوهش های انجام شده در این زمینه نشان‬ ‫می دهد به طور کلی کمردرد می تواند از ‪2‬‬ ‫جنبه بر زندگی جنسی تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫‪ -1‬آثار فیزیولوژیک‬

‫کمردرد‪ ،‬مشکالت روماتیسمی‪ ،‬درد مفاصل‬ ‫و ‪ ...‬باعث می شوند فرد به جای تمرکز‬ ‫بر لذت از رابطه زناشویی‪ ،‬بر درد ناشی از‬ ‫بیماری متمرکز شود و کمتر به روابط عاطفی‪،‬‬ ‫صمیمانه یا رابطه زناشویی توجه کند‪ .‬در‬ ‫نتیجه به مرور دفعات برقراری رابطه کمتر می‬ ‫شود و ممکن است بی میلی جنسی به وجود‬ ‫آید‪.‬‬ ‫آمارهای موجود نشان می دهند ‪ 73‬درصد‬

‫به طور کلی هر نوع تغییر فیزیولوژیکی‬ ‫ممکن است بر عملکرد جنسی تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫دردهای شدید و از جمله کمردرد به خصوص‬ ‫اگر ناشی از سوانحی نظیر تصادف‪ ،‬عمل‬ ‫جراحی‪ ،‬دیسک کمر یا شکستگی باشد‪،‬‬ ‫باعث آسیب به اعصابی می شود که در شکل‬ ‫گیری میل و انگیزه جنسی نقش دارند‪.‬‬ ‫داروهایی هم که افراد برای کاهش درد‬

‫مصرف می کنند‪ ،‬در این زمینه تاثیر دارند‪.‬‬ ‫مطالعات نشان داده است برخی مسکن ها‬ ‫ممکن است باعث کاهش سطح تستوسترون‬ ‫در زنان و مردان شوند‪ .‬مصرف مسکن های‬ ‫قوی تر نیز تاثیرهای به مراتب عمیق تری دارد‬ ‫و باعث خستگی‪ ،‬خواب آلودگی‪ ،‬افسردگی‬ ‫و کاهش انرژی می شود که این مسائل خود‬ ‫باعث کاهش میل و انگیزه جنسی فرد خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ -2‬آثار روانشناختی‬ ‫دردهای مزمن نظیر کمردرد و دردهای‬ ‫مرتبط با کمر‪ ،‬معموال باعث ایجاد اضطراب‬ ‫و نگرانی می شود‪ .‬بخشی از این نگرانی ناشی‬ ‫از ترس تشدید درد و ناراحتی هنگام برقراری‬ ‫رابطه زناشویی است که در این صورت فرد‬ ‫ممکن است از برقراری روابط زناشویی‬ ‫پرهیز کند و این موضوع خود به تدریج باعث‬

‫تضعیف روابط عاطفی و بین فردی می شود‪.‬‬ ‫بخش دیگر مربوط به تاثیراتی است که‬ ‫کمردرد بر فعالیت جنسی می گذارد و ترس‬ ‫ناشی از نداشتن عملکرد جنسی لذتبخش‬ ‫و رضایت بخش‪ .‬نگرانی در این موارد در‬ ‫نهایت باعث شکل گیری اضطراب عملکرد‬ ‫در فرد و کاهش کیفیت فعالیت و عملکرد‬ ‫جنسی می شود‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬مصرف‬ ‫داروهای ضد درد نیز ممکن است باعث بروز‬

‫افسردگی شود که مستقیم یا غیرمستقیم بر‬ ‫عملکرد جنسی فرد تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫‪ 3‬توصیه کاربردی به همسرانی که کمردرد‬ ‫دارند‬ ‫‪ )1‬به نظر می رسد برخی از انواع کمردرد‬ ‫ناشی از مشکالت جنسی و وجود نداشتن‬ ‫رابطه شکوفاست‪ .‬در برخی شرایط‪ ،‬داشتن‬ ‫رابطه زناشویی رضایت بخش می تواند به‬ ‫تخلیه هیجان ها کمک کند و باعث آرامش‬ ‫جسم شود‪ .‬به عبارتی‪ ،‬رابطه زناشویی مناسب‬ ‫خود نوعی مسکن است‪.‬‬ ‫‪ )2‬اگر دچار کمردرد خفیف هستید‪ ،‬هرگز‬ ‫نباید رابطه زناشویی را کنار بگذارید‪ ،‬کافی‬ ‫است از حرکات شدید و ناگهانی پرهیز کنید‪.‬‬ ‫هرگونه حرکت آکروباتیک یا حرکاتی که به‬ ‫پایین کمر فشار وارد می کند‪ ،‬می تواند درد را‬ ‫تشدید کند‪ .‬مثال در وضعیتی که خانم به شکم‬

‫خوابیده؛ بهتر است بالشی زیر شکم او قرار‬ ‫داده شود‪ .‬بهترین وضعیت که فشاری به کمر‬ ‫وارد نمی کند‪ ،‬خوابیده به پهلو است‪.‬‬ ‫‪ )3‬اگر دچار کمردرد شدید‪ ،‬فورا وضعیتی‬ ‫را که در آن هستید تغییر دهید و در مورد‬ ‫مشکلی که دارید‪ ،‬برای همسرتان توضیح‬ ‫دهید و حتما با پزشک در مورد دلیل کمردرد‬ ‫و محدودیت های الزم مشورت کنید‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

37


‫‪36‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫به خیلی های دیگر هم در کمپانی کمک می‬ ‫کردم‪ ،‬گاه هدایایی به مناسبت هایی برایشان‬ ‫می آوردم‪ ،‬دورم پر از دوست بود‪ .‬یکبار که‬ ‫بسختی سرما خوردم و درخانه بستری شدم‪،‬‬ ‫بیش از ‪ 30‬نفر از همکاران به عیادت من‬ ‫آمدند‪ ،‬مادرم تعجب می کرد‪ ،‬ولی می گفت‬ ‫امیدوارم همچنان گدایی محبت نکنی‪ ،‬چون‬ ‫مردم این روزگار نیت خیر تو را نمی فهمند و‬ ‫قدرش را نمی دانند‪.‬‬ ‫رابطه من با مدیرم چنان صمیمی و نزدیک‬ ‫بود‪ ،‬که گاه مسائل زندگی خصوصی اش را‬ ‫هم برایم می گفت و نظر می خواست‪ .‬هفته‬ ‫قبل همین روزهای نزدیک سال نو بود‪ ،‬من‬ ‫برای مدیرم انواع و اقسام شیرینی جات ایرانی‬ ‫خریده بودم‪ ،‬اتاقش را به سبک زیبایی آراسته‬ ‫بودم‪ ،‬قشنگ ترین درخت کاج را تزئین کرده‬ ‫بودم‪ .‬داشتم برایش میوه و شیرینی و قهوه‬ ‫آماده می کردم که ناگهان خانمی وارد دفتر‬ ‫شد و درحالیکه کامال برافروخته بود‪ ،‬فریاد زد‬ ‫شما اینجا منشی هستید یا معشوقه؟ من خیلی‬ ‫ناراحت شدم‪ .‬گفتم خانم لطفا توهین نکنید‪،‬‬ ‫گفت تو داری شوهرم را از من می گیری‪،‬‬ ‫من آمده ام امروز تکلیف خود را روشن کنم‪،‬‬ ‫بعد هم به شوهرش گفت همین االن عذر این‬ ‫خانم را بخواه‪،‬وگرنه من همه کمپانی را خبر‬ ‫می کنم‪ ،‬شوهرش که رنگش پریده بود گفت‬ ‫ژاله خانم شما دیگر در این کمپانی کار نمی‬ ‫کنید‪ ،‬حقوق و مزایای شما را هم پست می‬ ‫کنم‪ .‬من هاج وواج مانده بودم‪ ،‬می دانستم که‬ ‫کسی اینگونه کسی را اخراج نمی کند‪ ،‬ولی‬ ‫آن آقا برای رضایت خانم اش‪ ،‬همه قوانین‬

‫را شکسته و آن همه محبت و مهربانی مرا به‬ ‫هیچ گرفته بود‪ .‬من بالفاصله کیفم را برداشته‬ ‫و کمپانی را ترک گفتم‪ .‬توی راه که می آمدم‪،‬‬ ‫صدای یکی از همکاران را شنیدم‪ ،‬برگشتم‬ ‫او را دیدم که همه وسایل روی میز و درون‬ ‫کشوهای مرا بود درون جعبه ای برایم آورده‪،‬‬ ‫از او تشکر کردم و گریان به خانه آمدم و با‬ ‫هیچکس حرف نزدم‪.‬‬ ‫همان شب مدیرم به من زنگ زد و گفت مرا‬ ‫ببخش‪ ،‬من بخاطر همسرم که بسیار جنجال‬ ‫برانگیز است‪ ،‬آن حرفها را زدم‪ ،‬وگرنه برای‬ ‫تو همیشه احترام قائلم‪ ،‬ترتیبی میدهم که‬ ‫در یک بخش دیگر کمپانی کار کنی‪ ،‬فقط‬ ‫ماجرا را بزرگ نکن‪ .‬من همچنان پشت تو‬ ‫هستم‪ ،‬در هر زمینه ای کمکت می کنم‪ .‬فردا‪،‬‬ ‫من به کمپانی زنگ زدم و تقاضای مرخصی‬ ‫کردم‪ ،‬هیچکس درباره اخراج من حرفی‬ ‫نزد‪ ،‬ولی خودم سرگردان مانده ام که چکنم؟‬ ‫با توجه به اینکه بعضی همکاران شاهد آن‬ ‫رویداد بودند‪ ،‬آیا صالح است من به سر کار‬ ‫برگردم؟ آیا صالح است همچنان با مدیر‬ ‫سابقم حرف بزنم؟ از اینها گذشته من درمانده‬ ‫ام که با این عادت خود‪ ،‬نمیدانم شاید بیماری‬ ‫خود چکنم؟ من نمی توانم دست از کمک‬ ‫به آدمها بکشم‪ ،‬اسمش را گدایی محبت‬ ‫بگذارید‪ ،‬روحیه انساندوستی بگذارید‪ ،‬هرچه‬ ‫هست با من مانده واقعا با این ماجرای اخیر‬ ‫دچار بن بست شده ام‪.‬‬ ‫ژاله – نیویورک‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

35


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

34


‫‪33‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اولین برخورد از زیورآالت زیادی استفاده‬ ‫نكنید و به‌ویژه اگر قرار است با همسر آینده‌تان‬ ‫مالقاتی داشته باشید از انتخاب طال و جواهرات‬ ‫فراوان پرهیز كنید‪.‬‬ ‫شوخ‌طبع باشید‬ ‫گاهی اوقات در میان حرف‌ها جمالت بامزه‌ای‬ ‫بگویید كه لبخند را روی چهره مخاطب‌تان‬ ‫بنشاند‪ .‬البته در این كار زیاده‌روی نكنید و‬ ‫از روی اجبار سراغ شوخی‌های مصنوعی و‬ ‫اجباری نروید‪.‬‬ ‫برای شوخ‌طبعی جوك‌های زشت و زننده به‌كار‬ ‫نبرید و سعی نكنید از این راه صمیمیت بیشتری‬ ‫ایجاد كنید چون ممكن است اثر معكوس داشته‬ ‫باشد و فردی كه با او مشغول گفت‌وگو هستید‬ ‫این رفتار را شایسته نداند و تصویر نامناسبی از‬ ‫شما در ذهنش شكل گیرد‪.‬‬ ‫خودتان را عالقه‌مند نشان دهید‬ ‫وقتی مشغول صحبت هستید خودتان را نسبت به‬ ‫موضوع مورد بحث عالقه‌مند نشان دهید‪ .‬وقتی‬ ‫سرتان را حركت نمی‌دهید یا با سر‪ ،‬صحبت‌های‬ ‫طرف را تایید نمی‌كنید‪ ،‬این زبان بدن نشان‬ ‫می‌دهد كه به موضوع عالقه‌مند نیستید‪ .‬از این‬ ‫رو در برخورد اول طرف مقابل شما از این طرز‬ ‫برخورد احساس خوبی پیدا نمی‌كند‪.‬‬ ‫عالوه بر این بهتر است خودتان را نسبت به‬ ‫بعضی موضوعات عالقه‌مند نشان دهید و سعی‬ ‫كنید عالیق مشتركی با آن فرد پیدا كنید‪ .‬شروع‬ ‫صحبت می‌تواند در مورد آب و هوا باشد و در‬ ‫ادامه شاید بحث به موسیقی‪ ،‬فیلم‌های سینمایی‬ ‫یا سریال‌های تلویزیونی هم برسد‪.‬‬ ‫تمركز داشته باشید‬ ‫ضمن صحبت كردن با دیگران مدام چشم‌تان‬ ‫به تلفن همراه نباشد و البه‌الی صحبت‌ها به‬ ‫پیامك‌ها پاسخ ندهید‪ ،‬درصورتی‌كه مجبور به‬ ‫پاسخ هستید از طرف مقابل عذرخواهی كنید‪.‬‬ ‫اگر می‌دانید كه این فرد در زمینه خاصی سابقه‬ ‫درخشان دارد ضمن صحبت به این موفقیت‬ ‫اشاره‌ای داشته باشید و طرف را تحسین كنید‪.‬‬ ‫درمورد مصاحبه‌های شغلی توصیه می‌شود‬ ‫در مورد شركت اطالعاتی كسب كنید و به‬ ‫مصاحبه‌كننده‌ای كه برای اولین بار شما را‬ ‫می‌بیند نشان دهید با موفقیت و سوابق شركت‬ ‫آشنایی دارید‪.‬‬ ‫تمیز و خوشبو باشید‬ ‫عطر بزنید و خودتان را تمیز نشان دهید‪.‬‬ ‫الزم نیست عطر و ادكلن شما گران‌قیمت‬ ‫باشد همین كه كمی به خودتان رسیده باشید‬ ‫نشان می‌دهد برای خود ارزش قائل هستید و‬ ‫بهداشت فردی برای‌تان اهمیت دارد‪ .‬بهداشت‬ ‫و سالمت دندان‌ها هم اهمیت دارند‪ .‬آرایش‬ ‫بیش از حد برای خیلی از افراد خوشایند نیست‬ ‫و داشتن پوستی تمیز و شفاف بیشتر اهمیت‬ ‫دارد‪ ،‬بنابراین استفاده از كرم‌های مناسب برای‬ ‫رطوب‌رسانی به پوست و توجه به سالمت‬ ‫موها در جذابیت شما تاثیر دارند‪.‬‬


‫‪32‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫این طوری قاپ‬ ‫طرف را بدزدید!‬

‫اولین‌ها همیشه در یاد ما آدم‌ها‬ ‫باقی می‌ماند به همین خاطر‬ ‫در موقعیت‌های مختلف اولین‬ ‫برخورد با طرف مقابل اهمیت‬ ‫زیادی دارد‪.‬‬

‫فرقی نمی‌كند كه قرار است در یك قرار‬ ‫مالقات برای اولین بار شریك تجاری‌تان‬ ‫را ببینید یا می‌خواهید برای اولین بار همسر‬ ‫آینده‌تان را مالقات كنید‪ ،‬به هر حال مهم‬ ‫است كه اصول و مبانی برخورد درست در‬ ‫جلسه اول مالقات را بدانید؛ شاید یك حركت‬ ‫اشتباه یا بیان چند كلمه نادرست كافی باشد‬ ‫تا از چشم طرف بیفتید‪.‬‬ ‫پس اگر می‌خواهید در برخورد اول تاثیرگذار‬ ‫باشید این اصول طالیی را یاد بگیرید تا‬ ‫طرف به سرعت از شما خوشش بیاید و‬ ‫تصویر مثبتی از شما همیشه گوشه ذهنش‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫اعتمادبه‌نفس داشته باشید‬ ‫فردی اجتماعی و خوش مشرب كه اعتماد‬

‫به نفس باالیی دارد در اولین برخورد‪ ،‬تاثیر‬ ‫خوبی بر طرف مقابل می‌گذارد‪ .‬اگر چنین‬ ‫ویژگی‌هایی را در خودتان تقویت كنید‪،‬‬ ‫دیگران راحت‌تر با شما صحبت می‌كنند و‬ ‫این نشان می‌دهد كه پذیرای حرف زدن با‬ ‫دیگران هستید‪.‬‬ ‫محكم دست بدهید‬ ‫نوع دست دادن شما با طرف مقابل اهمیت‬ ‫دارد‪ .‬وقتی شل و بی‌تفاوت دست می‌دهید‬ ‫احساس خوبی در طرف مقابل ایجاد‬ ‫نمی‌كنید‪ .‬سعی كنید شیوه دست دادن شما به‬ ‫گونه‌ای باشد كه حس خونگرمی و صمیمیت‬ ‫اولیه را به طرف مقابل منتقل كند‪.‬‬ ‫به زبان بدن توجه كنید‬ ‫زبان بدن زبان قدرتمندی است‪ .‬زبان بدن‬ ‫افراد مختلف درباره سطح اعتمادبه‌نفس‬ ‫و خلق‌وخوی آنها حرف‌هایی دارد‪ .‬كافی‬ ‫است به این زبان توجه كنید‪ .‬اگر می‌خواهید‬ ‫دیگران در نظر اول جذب شما شود محكم‬ ‫و با اراده بایستید‪ ،‬خم نشوید و قوز نكنید‪.‬‬ ‫در این صورت حس اعتمادبه‌نفس و قدرت‬ ‫را به دیگری منتقل می‌كنید‪ .‬دست‌های‌تان را‬ ‫مشت و گره‌كرده روی میز قرار ندهید یا دست‬ ‫به سینه ننشینید‪ ،‬این حالت‌ها نشان می‌دهند‬ ‫كه برای طرف مقابل گارد گرفته‌اید‪.‬‬ ‫دست و پای‌تان را تكان ندهید‬ ‫اگر نشسته‌اید دست‌های‌تان را روی زانو‌ها‬ ‫قرار دهید‪ .‬هرگز ناخن‌تان را نجوید‪ ،‬با‬

‫موهای‌تان بازی نكنید و به جان یك تكه‬ ‫دستمال كاغذی نیفتید‪ .‬شاید در بین‬ ‫مكالمات یكی از این حركات را انجام دهید‬ ‫ولی تكرار و تداوم آنها نشان می‌دهد كه‬ ‫اضطراب و استرس دارید و این نشانه خوبی‬ ‫برای مخاطب شما نیست؛ حفظ آرامش برگ‬ ‫برنده شما در برخورد اول است‪.‬‬ ‫طرز نشستن و ایستادن شما در برخورد اول‬ ‫اهمیت دارد‪ ،‬با این وجود نباید نشان دهید‬ ‫كه مانند یك رباط حركات خشك و غیرقابل‬ ‫انعطافی دارید‪ .‬درصورتی‌كه استرس داشته‬

‫باشید این احساس به طرف مقابل هم منتقل‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫لبخند بزنید‬ ‫هر چهره‌ای با یك لبخند مالیم زیبا‌تر می‌شود‪،‬‬ ‫بنابراین اگر می‌خواهید در نگاه اول تاثیرگذار‬ ‫باشید و چهره خوبی از شما در ذهن طرف‬ ‫مقابل شكل گیرد‪ ،‬لبخند را فراموش نكنید‪.‬‬ ‫یادتان باشد كه بعد از یك لبخند به سرعت‬ ‫چهره‌ای عبوس و جدی به خودتان نگیرید و‬ ‫كاری نكنید كه طرف تصور كند لبخند شما‬ ‫ساختگی و از روی اجبار بوده است‪.‬‬ ‫اجازه دهید دیگران هم صحبت كنند و فقط‬ ‫شما متكلم‌وحده نباشید‪ .‬وقتی پشت سر هم‬ ‫و بدون وقفه حرف می‌زنید این ویژگی برای‬ ‫مخاطب شما در اولین برخورد خوشایند‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫تماس چشمی را از دست ندهید‬ ‫زمانی كه در حال صحبت هستید‪ ،‬با مخاطب‬ ‫تماس چشمی داشته باشید‪ .‬وقتی چشم‌های‬ ‫شما به دوردست‌ها خیره شود یا جای دیگری‬ ‫را نگاه كنید این حس در مخاطب ایجاد‬ ‫می‌شود كه به حرف‌هایش توجه نمی‌كنید یا‬ ‫حواس‌تان جای دیگری است‪.‬‬ ‫خوب لباس بپوشید‬ ‫مهم است كه متناسب با نوع مالقات لباس‬ ‫مناسبی را انتخاب كنید‪ .‬الزم نیست لباس‌های‬ ‫شما مد روز و از برند‌های گران‌قیمت باشند‬ ‫كافی است به رنگ‌ها دقت داشته باشید‬ ‫و البته از اصل تمیزی غافل نشوید‪ .‬به‌طور‬ ‫مثال اگر قرار است در اولین قرار مالقات‬ ‫كاری با فردی مصاحبه شغلی انجام دهید‪،‬‬ ‫پوشیدن لباس‌های اسپرت توصیه نمی‌شود‪.‬‬ ‫حتی خوب است كه به رنگ لباس‌های‌تان هم‬ ‫توجه کنید مثال رنگ آبی هنگام مصاحبه‌های‬ ‫شغلی بهترین انتخاب است و حس آرام بودن‬ ‫شما را به طرف مقابل القا می‌كند‪.‬‬ ‫در مورد خانم‌ها هم توصیه می‌شود به نوع‬ ‫پوشش و حتی اندازه مانتو و رنگ شال یا‬ ‫روسری توجه کنند‪ .‬توصیه می‌شود كه در‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

31


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

30


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

29


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

28


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آیا من گدایی‬ ‫محبت می‌کنم؟‬

‫من از نوجوانی با همه مهربان‬ ‫بودم‪ ،‬دلم می خواست در دل‬ ‫همه جای بگیرم‪ ،‬در مدرسه‬ ‫همه کار می کردم‪ ،‬تا معلم ها‪،‬‬ ‫دوستم بدارند‪ .‬در خیلی از موارد‪،‬‬ ‫فریادرس بچه ها می شدم‪ ،‬در‬ ‫امتحانات کمک شان می کردم‪،‬‬ ‫تا دوستان خوب من باشند‪ .‬با‬ ‫چنین روحیه ای در جمع فامیل‬ ‫ودوستان محبوب بودم‪.‬‬

‫پدر و مادرم می گفتند تو گدایی محبت می‬ ‫کنی! من می گفتم من در پی دوست و همدم‬ ‫و یاور هستم‪ ،‬من می خواهم برای آدم ها در‬ ‫تنگناها‪ ،‬نقش سازنده ای داشته باشم‪ ،‬البته‬ ‫گاهی محبت‪ ،‬فداکاری من‪ ،‬برای بعضی ها‬ ‫مفهوم دیگری پیدا می کرد‪ ،‬از جمله یکی از‬ ‫معلمین مدرسه ام در هامبورگ به خیال اینکه‬ ‫من عاشق اش شده ام‪ ،‬مرا درون قطار بوسید!‬ ‫تا مدتها محتاط شده بودم‪ ،‬تا در یک کمپانی‬ ‫کاری گرفتم‪ ،‬از همان روزهای اول‪ ،‬همه کار‬ ‫می کردم‪ ،‬که همکاران و مدیران کمپانی را‬

‫خوشحال کنم‪ .‬مرتب از فامیل و دوستان می‬ ‫خواستم برایم از ایران انواع شیرینی و صنایع‬ ‫دستی پست کنند‪ .‬به هر بهانه ای به آنها می‬ ‫دادم‪ ،‬خودبخود همین کار من‪ ،‬سبب شده‬ ‫بود‪ ،‬میان همه کارکنان ومدیران چهره شناخته‬ ‫شده ای باشم‪ ،‬هر بار که سال نو می شد‪،‬‬ ‫بعضی از آنها هم به من هدایایی می دادند‪،‬‬ ‫یا مرا به جشن تولد و مهمانی های خصوصی‬ ‫خود دعوت می کردند راستش را بخواهید من‬ ‫برای محبت ها و کمک هایم محدودیت نمی‬ ‫شناختم‪ ،‬بهمین جهت اگر گاه کمی کوتاهی‬ ‫می کردم‪ ،‬عکس العمل هایی می دیدم‪ ،‬که‬ ‫انگار آنها از من طلبکار هستند‪ ،‬ولی من بروی‬ ‫خود نمی آوردم‪ ،‬با همان قلب پاک و ساده‬ ‫خود درصدد جبران بر می آمدم متاسفانه در‬ ‫آن کمپانی نیز یکی از مدیران این محبت های‬ ‫مرا بد تعبیر کرد‪ ،‬یعنی بحساب این گذاشت‬ ‫که من عاشق اش شده ام و می خواهم به هر‬ ‫وسیله ای نظر او را جلب کنم‪ ،‬یادم هست‬ ‫یکی از روزها‪ ،‬او بمن گفت امروز کار مهم‬ ‫تری دارد بهتر است من تا دیروقت بمانم‪،‬‬ ‫من هم از خدا خواسته همه کارهایم را تنظیم‬ ‫کردم‪ ،‬تا یک ساعت و نیم بعد از پایان کار‬ ‫ماندم‪ ،‬یکباره چشم باز کردم و دیدم آن آقا‬ ‫درون اتاق خود‪ ،‬بساط مشروب و غذا و‬ ‫موزیک را برپا ساخته‪ ،‬بعد هم بمن گفت من‬ ‫دلم می خواهد تو عریان جلوی من راه بروی!‬ ‫من حیران پرسیدم چرا؟ گفت خودت را لوس‬ ‫نکن‪ ،‬می دانم که عاشق من هستی‪ ،‬در نهایت‬ ‫در پی چنین فرصتی می گردی! من گفتم‬ ‫اشتباه می کنی‪ ،‬من به همه محبت و عشق‬

‫دارم‪ ،‬شما هم یکی از آنها‪ ،‬خواهش میکنم‬ ‫این بساط را جمع کنید‪ ،‬من هم االن کمپانی‬ ‫را ترک می کنم‪ ،‬او بدنبال من دوید و گفت‬ ‫ببخشید‪ ،‬من اشتباه کردم‪ ،‬همه این حرفها را‬ ‫نشنیده بگیرید‪ ،‬من رفتار وکردار شما را به‬ ‫نوع دیگری تعبیر می کردم‪ .‬من حرفی نزدم‪،‬‬ ‫ولی دلم نمی خواست دیگر با او روبرو بشوم‪،‬‬ ‫اتفاقا دو ماه بعد‪ ،‬عموی بزرگم در نیویورک‬ ‫دعوتم کرد با مادرم به آنجا بروم و در عروسی‬ ‫دخترعمویم شرکت کنیم‪ .‬این سفر سبب شد‪،‬‬ ‫عموجان مرا به امریکا برد‪ ،‬ترتیب ویزای‬ ‫مرا از طریق کار داد و بعد هم سبب شد پدر‬ ‫ومادرم نیز بعد از ‪ 8‬ماه به ما پیوستند‪.‬‬ ‫در کمپانی آشنای عموجان بکار مشغول شدم‪،‬‬ ‫دوباره همان حالت کمک و خوشحال کردن‬ ‫آدم ها به سراغم آمد‪ ،‬هر کاری می کردم تا‬ ‫همه را راضی کنم‪ ،‬حتی بجای بعضی ها‪،‬‬ ‫کار می کردم‪ ،‬بارها و بارها بدون دریافت‬ ‫پولی‪ ،‬همه وظایف چند تن از همکارانم را‬ ‫بعهده گرفتم‪ ،‬ساعتها بعد از پایان کار آنجا‬ ‫می ماندم‪ ،‬یا حتی بعضی مسائل و مشکالت‬ ‫بیرون از کارشان را من انجام می دادم‪ .‬کار‬ ‫به جایی رسیده بود که بعضی ها پاکت های‬ ‫پستی خود را‪ ،‬چک بانکی شان را به من می‬ ‫دادند تا سر راهم برایشان به پست و بانک‬ ‫بروم‪ .‬بارها و بارها خیلی ها را از محل کار به‬ ‫تعمیرگاه اتومبیل شان بردم‪ ،‬بعضی ها را صبح‬ ‫ها با اتومبیل به محل کار آوردم‪ ،‬خالصه همه‬ ‫مرا مشکل گشای مهربان و فرشته نجات نام‬ ‫گذاشته بودند‪ ،‬من هم از این بابت خوشحال‬ ‫بودم‪ ،‬تا به یک بخش مهم کمپانی منتقل شدم‬

‫در آنجا بعنوان منشی مدیرآن بخش که بیشتر‬ ‫با آلمان واتریش کار می کرد‪ .‬مشغول شدم‪،‬‬ ‫دیگر از دل و جان مایه می گذاشتم زودتر از‬ ‫همه سرکار می آمدم‪ ،‬برای مدیر تازه‪ ،‬قهوه‬ ‫وکیک وگاه میوه آماده می کردم‪ ،‬اتاقش‬ ‫را مرتب می نمودم‪ ،‬و او که بجرات انسان‬ ‫خوبی هم بود تشکر و قدردانی می کرد‪،‬‬ ‫به بهانه های مختلف برای من پاداش می‬ ‫نوشت‪ .‬دو سه بار در میان جمع از من تعریف‬ ‫کرد وکم کم من حسادت را در چشمان خیلی‬ ‫ها از جمله یکی ازمنشی های سابق اش می‬ ‫دیدم‪ ،‬ولی برای من مهم نبود‪.‬من در ضمن‬

‫ادامه در صفحه ‪36‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مشکالت خواب‪ :‬چطور شما و همسرتان‬ ‫خوابی هماهنگ داشته باشید‬

‫در تحقیقــی کــه در ســال ‪ ۲۰۰۵‬انجــام‬ ‫گرفــت‪ ،‬مشــخص شــد کــه بیــش از یــک‬ ‫چهــارم زوج‌هــا‪ ،‬بخاطــر وضعیــت خــواب‬ ‫همسرانشــان‪ ،‬خوابشــان را از دســت می‌دهنــد‬ ‫و یــک نفــر از هــر چهــار نفــر‪ ،‬بخاطــر ایــن‬ ‫مشــکالت در اتاق‌هــا و تختخواب‌هایــی‬ ‫جداگانــه می‌خوابنــد‪.‬‬ ‫همــه اینهــا یــک ســوال در ذهنتــان ایجــاد‬ ‫می‌کنــد‪ :‬چــرا کنــار هــم خوابیــدن و تجربــه‬ ‫یــک خــواب باکیفیــت و راحــت بــرای‬ ‫زوج‌هــا تــا ایــن انــدازه دشــوار اســت؟‬ ‫مســئله تختخــواب زناشــویی‪ ،‬موضــوع‬

‫زناشــویی زوج‌هــا و رضایــت جنســی متقابــل‬ ‫در ازدواج تاکیــد می‌شــد‪».‬‬ ‫بــا متــداول شــدن تخــت دونفــره بعنــوان‬ ‫یــک هنجــار فرهنگــی‪ ،‬مطالعــات علمــی در‬ ‫ایــن زمینــه انجــام گرفتــه و نشــان دادنــد کــه‬ ‫فوایــد خــواب بــرای ســامتی فراتــر از ایــن‬ ‫اســت کــه بــرای روز بعــد اســتراحت کامــل‬ ‫کــرده باشــید‪ .‬کمبــود خــواب بــا مشــکالت‬ ‫و اختــاالت مزمــن مختلفــی مثــل دیابــت‪،‬‬ ‫بیماری‌هــای قلبی‪-‬عروقــی و افســردگی در‬ ‫ارتبــاط اســت‪ .‬تــا آنجــا کــه مراکــز کنتــرل و‬ ‫پیشــگیری از بیماری‌هــا بــر داشــتن خــواب‬ ‫کافــی ‪ -‬هفــت تــا نــه ســاعت در شــبانه‌روز ‪-‬‬ ‫بعنــوان موضوعــی مهــم در ســامت عمومــی‪،‬‬ ‫تاکیــد می‌کنــد‪.‬‬ ‫بــرای خیلــی از زوج‌هــا اختــاالت خوابــی‬ ‫مثــل ســندرم پــای بیقــرار یــا آپنــه خــواب کــه‬ ‫در آن تنفــس فــرد طــب شــب قطــع و وصــل‬ ‫می‌شــود‪ ،‬یکــی از بزرگتریــن مشــکالت‬ ‫اســت‪ .‬بی‌خوابــی نیــز یکــی دیگــر از ایــن‬

‫فضــای بــاز کافــی بــرای غلــت خــوردن موقــع‬ ‫خــواب داشــته باشــد‪ .‬خروپــف کــردن هــم‬ ‫یکــی دیگــر از ایــن مشــکالت جــدی اســت‪.‬‬ ‫یاســمن‪ ،‬خانــم ‪ ۲۳‬ســاله‌ای کــه دو ســال‬ ‫اســت ازدواج کــرده‪ ،‬می‌گویــد‪« ،‬قبــول دارم‬ ‫کــه مــن اص ـ ً‬ ‫ا فــرد خوبــی نیســتم کــه کســی‬ ‫کنــارم بخوابــد»‪ .‬او خــود را در خــواب‬ ‫بســیار «فعــال» می‌دانــد‪ ،‬طوریکــه در‬ ‫تختخــواب خیلــی حرکــت کــرده و حتــی بــه‬ ‫بالــش همســرش هــم رحــم نمی‌کنــد‪ .‬البتــه‬ ‫می‌گویــد کــه دوســت دارد از متخصــص‬ ‫بــرای رفــع ایــن مشــکالت خــود کمــک‬ ‫بگیــرد‪.‬‬ ‫یاســمن می‌گویــد‪« ،‬ایــن چیــزی اســت کــه‬ ‫بایــد بــا آن کنــار بیاییــم‪ .‬بــه آن می‌خنــدم‬ ‫چــون کمــی خنــده‌دار اســت‪ .‬تــا حاال مشــکلی‬ ‫بــا ایــن وضعیــت خوابیــدن مــن نداشــته‌ایم‪».‬‬ ‫امــا پزشــکان اعتقــاد دارنــد کــه متخصصیــن‬ ‫می‌تواننــد کمــک کننــد‪.‬‬ ‫جویــس والس‌لیبــن‪ ،‬محقــق مرکــز‬

‫جدیــدی نیســت‪ .‬از زمان‌هــای دور افــراد نــه‬ ‫تنهــا بــا همسرانشــان بلکــه بــا فرزندانشــان در‬ ‫تختخواب‌هایــی اشــتراکی می‌خوابیده‌انــد‪.‬‬ ‫مســئله حریــم شــخصی زناشــویی مســئله‌ای‬ ‫کامــ ً‬ ‫ا جدیــد اســت‪.‬‬ ‫طــی قــرن نوزدهــم‪ ،‬زوج‌هــا بخاطــر‬ ‫ایدئولــوژی جدیــدی کــه ظهــور کــرده‌ بــود‪،‬‬ ‫اتاق‌خواب‌هــای خــود را جــدا کردنــد امــا‬ ‫در قــرن بیســتم‪ ،‬همــه چیــز دوبــاره بــه روال‬ ‫ســابق برگشــت‪.‬‬ ‫اســتفانی کونــز‪ ،‬پروفســور تاریــخ و مطالعــات‬ ‫خانوادگــی در دانشــگاه اورگریــن واشــنگتن‪،‬‬ ‫می‌گویــد‪« ،‬تخت‌هــای دونفــره از دهــه‬ ‫شــصت و هفتــاد بســیار متــداول شــد‪ .‬در‬ ‫ایــن زمــان تــا حــد بســیار زیــادی بــر رابطــه‬

‫اختــاالت اســت کــه در تحقیقــات اخیــر‬ ‫مشــخص شــده ‪ ۱۰‬درصــد از افــراد از آن‬ ‫رنــج می‌برنــد‪.‬‬ ‫بااینکــه ایــن مشــکالت بســیار جــدی هســتند‬ ‫امــا گاهی‌اوقــات مســائلی بــه ظاهــر جزئــی‬ ‫جمــع شــده و بــه مشــکالتی مخــرب تبدیــل‬ ‫می‌شــوند‪ .‬داشــتن برنامه‌هــای ناهماهنــگ‬ ‫بــرای خــواب نیــز می‌توانــد یکــی دیگــر از‬ ‫ایــن مشــکالت باشــد کــه زوج‌هــا را درگیــر‬ ‫می‌کنــد‪ .‬یــک طــرف دوســت دارد تشــک‬ ‫تختــش ســفت و اتــاق خوابــش خنک باشــد‪،‬‬ ‫درحالیکــه طرف‌مقابــل تخــت نــرم را دوســت‬ ‫دارد و تــا صبــح بخاطــر آن ســرما می‌لــرزد‪.‬‬ ‫یــک طــرف دوســت دارد در آغوش همســرش‬ ‫بخوابــد درحالیکــه همســر او دوســت دارد‬

‫اختــاالت خــواب دانشــگاه نیویــورک‪،‬‬ ‫می‌گویــد‪« ،‬وقتــی اذیتتــان می‌کنــد‪ ،‬اولیــن‬ ‫عالمــت اســت‪ .‬اگــر صبــح کــه از خــواب‬ ‫بیــدار می‌شــوید دلتــان بخواهــد همســرتان را‬ ‫بخاطــر طــرز خوابیــدن دیشــبش خفــه کنیــد‪،‬‬ ‫نــه بــرای ســامتی‌تان خــوب اســت و نــه‬ ‫رابطه‌تــان‪».‬‬ ‫ربــکا اســکات‪ ،‬متخصــص خــواب در‬ ‫موسســه خــواب نیویــورک اضافــه می‌کنــد‬ ‫کــه افــراد بــه محــض اینکــه متوجــه می‌شــوند‬ ‫خــواب یــا کمبــود آن بــر زندگــی روزمره‌شــان‬ ‫اثــر گذاشــته و موجــب اذیــت آنهاســت بایــد‬ ‫بــه دنبــال کمــک متخصصیــن باشــند‪ .‬در‬ ‫برخــی مــوارد‪ ،‬افــراد اینگونــه مشــکالت‬ ‫را ســال‌ها رهــا می‌کننــد تــا جایــی کــه بــه‬

‫شاید این مشکل خیلی از شما‬ ‫باشد‪ ،‬همسرتان نیمه‌شب از‬ ‫خواب می‌پرد‪ ،‬حرف می‌زند‪ ،‬لگد‬ ‫می‌زند‪ ،‬خروپف می‌کند و …‬

‫مشــکلی مزمــن تبدیــل می‌شــود‪.‬‬ ‫اســکات می‌گویــد کــه بــه نــدرت زوج‌هــا بــا‬ ‫هــم بــرای درمــان می‌آینــد‪ .‬و زمانــی هــم کــه‬ ‫بــا هــم می‌آینــد معمــو ً‬ ‫ال بــه ایــن دلیــل اســت‬ ‫کــه یــک طــرف وضعیــت خــواب همســرش‬ ‫را شــهادت دهــد‪.‬‬ ‫او می‌گویــد‪« ،‬فقــط یکبــار در تمــام طــول‬ ‫دوران کاری مــن‪ ،‬زوجــی بــرای مالقــات‬ ‫آمدنــد کــه هــر دو آنهــا مشــکل خــواب‬ ‫داشــتند و هــر دو آنهــا متوجــه شــده بودنــد کــه‬ ‫وضعیــت خوابیدنشــان بــر طــرف مقابلشــان‬ ‫اثــر می‌گــذارد‪».‬‬ ‫متخصصیــن می‌تواننــد از تکنیک‌هــا و‬ ‫روش‌هــای مختلفــی بــرای برطــرف کــردن‬ ‫مشــکالت خــواب اســتفاده کننــد‪ .‬اگــر‬ ‫متخصــص یــک اختــال خــواب در فــرد‬ ‫تشــخیص دهــد‪ ،‬فــرد یــک شــب بــرای‬ ‫بررســی وضعیــت تنفــس و عملکردهــای‬ ‫جســمی تحــت نظــر قــرار می‌گیرنــد‪ .‬پزشــکان‬ ‫می‌تواننــد بــرای آنهــا کــه دچــار بی‌خوابــی‬ ‫هســتند‪ ،‬دارو تجویــز کــرده یــا رفتاردرمانــی‬ ‫را امتحــان کننــد‪ .‬بــرای آپنــه خــواب نیــز‬ ‫اســتفاده از ماســکی را پیشــنهاد می‌دهنــد کــه‬ ‫هــوای مــداوم بــرای فــرد تامیــن می‌کنــد‪.‬‬ ‫امــا بــرای زوج‌هایــی کــه مشــکالت خوابشــان‬ ‫اختــاالت متــداول نیســت‪ ،‬پاســخ بــه‬ ‫مشکالتشــان کمــی متفــاوت اســت و معمــو ً‬ ‫ال‬ ‫حــول «مصالحــه» می‌چرخــد‪.‬‬ ‫بررســی محیــط خــواب افــراد می‌توانــد مفیــد‬ ‫باشــد تــا مطمئــن شــوند کــه تاریــک و آرام‬ ‫اســت و تخت‌خــواب بــه انــدازه کافــی بــرای‬ ‫دو نفــر بــزرگ اســت‪ .‬تخت‌هــای جداگانــه‬ ‫می‌توانــد بــرای مدتــی کوتــاه خــوب باشــد‬ ‫امــا هیچکــدام از متخصصینــی کــه بــرای‬ ‫ایــن مقالــه بــا آنهــا مصاحبــه شــد‪ ،‬آن را بــرای‬ ‫طوالنــی مــدت پیشــنهاد ندادنــد‪ .‬البتــه خیلــی‬ ‫از زوج‌هــا جــدا شــدن موقــع خــواب را بــرای‬ ‫ســامت جنســی و عمومــی خــود بســیار عالــی‬ ‫گــزارش کرده‌انــد‪.‬‬ ‫یکــی از ایــن افــراد می‌گویــد‪« ،‬مــا‬ ‫می‌توانســتیم بــه تنهایــی خوابــی عالــی و‬ ‫باکیفیــت داشــته باشــیم و بــه همیــن دلیــل مــن‬ ‫پیشــنهاد کــردم کــه در طــی هفتــه و روزهــای‬ ‫کاری‪ ،‬شــب‌ها جــدا از هــم بخوابیــم‪».‬‬ ‫دکتــر کونــز اعتقــاد دارد کــه بهتــر اســت افــراد‬ ‫طبــق آنچــه کــه تصــور می‌کننــد برایشــان بهتــر‬ ‫عمــل می‌کنــد‪ ،‬تصمیــم بگیرنــد زیــرا همــه از‬ ‫اهمیــت خــواب بــرای ســامت خــود آگاهنــد‪.‬‬ ‫او می‌گویــد‪« ،‬کامــ ً‬ ‫ا مشــخص اســت‬ ‫کــه زمــان خــواب‪ ،‬زمــان در آغــوش گرفتــن‬ ‫همدیگــر و رابطه‌جنســی بــرای زوج‌هاســت و‬ ‫ایــن بــرای آنهــا الزم و عالــی اســت‪ .‬امــا بایــد‬ ‫آن را بــا اتفاقــی کــه بــا کمبــود خــواب پیــدا‬ ‫کــردن یکــی یــا هــر دو شــما بــرای رابطه‌تــان‬ ‫می‌افتــد ســبک و ســنگین کنیــد‪ .‬کــدام‬ ‫برایتــان مهم‌تــر اســت؟»‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫قدرت بهتر زنان در پیش‌بینی‬ ‫بیماری‌های قلبی‬ ‫متخصصان قلب بر این باورند که‬ ‫قلب زنان از تنظیمات متفاوتی‬ ‫نسبت به مردان برخوردار‬ ‫بوده از این رو آن‌ها می‌توانند‬ ‫سیگنال‌های هشدار را پیش از‬ ‫تشخیص مشکل قلبی درک کنند‪.‬‬

‫دکتر سنگوتوولو‪ ،‬متخصص ارشد قلب‌شناسی‬ ‫تهاجمی (مداخله‌ای) در کلینیک قلب ‪G S‬‬ ‫می‌گوید زنان در زمان ابتال به مشکل قلبی‬ ‫اغلب عالئم غیر اختصاصی از خود نشان‬ ‫می‌دهند در حالیکه این عالئم در مردان به‬ ‫شکل درد سینه و درد ضربانی است که تا‬ ‫بازوی چپ کشیده می‌شود‪.‬‬ ‫این عالئم در زنان ممکن است مشابه تپش‬ ‫قلب‪ ،‬تعرق زیاد‪ ،‬خستگی‪ ،‬تهوع و تنگی‬ ‫نفس باشد اما این عالئم از آنجایی که ممکن‬ ‫است بخاطر مسائل دیگر و نه لزوما بیماری‬ ‫قلبی بروز پیدا کنند‪ ،‬اغلب جدی گرفته‬ ‫نمی‌شوند‪.‬‬ ‫دکتر سنگوتوولو یادآور شد که بیش از ‪70‬‬ ‫درصد زنان یک هفته قبل از حمله قلبی‬ ‫چنین عالئمی را از خود نشان می‌دهند‪ .‬بر‬ ‫اساس پژوهش موسسه ملی قلب‪ ،‬دلیل اصلی‬ ‫مرگ در زنان بیماری قلبی است زیرا اغلب‬ ‫تشخیص داده نمی‌شود‪ .‬زنان دو برابر بیشتر‬ ‫از مردان ممکن است طی چند هفته پس از‬

‫حمله قلبی جان خود را از دست بدهند‪.‬‬ ‫در حالیکه تغییرات هورمونی در زنان پیش‬ ‫از یائسگی از آن‌ها در برابر بیماری‌های‬ ‫قلبی محافظت می‌کند‪ ،‬پس از یائسگی‬ ‫آن‌ها صرف‌نظر از سن در معرض خطر باالی‬ ‫حمله و سکته قلبی قرار می‌گیرند‪ .‬دو عامل‬ ‫باعث تفاوت قلب زنان با مردان می‌شود‪:‬‬ ‫عروق کرونر در زنان بسیار کوچکتر بوده و‬ ‫همچنین بر خالف مردان‪ ،‬آن‌ها در زمان بروز‬ ‫مشکال قلبی کانال جانبی تولید نمی‌کنند‪.‬‬ ‫زمانی که زنان درد شکمی یا خستگی را‬ ‫احساس می‌کنند‪ ،‬اغلب به استرس یا تغییرات‬ ‫هورمونی ربط داده می‌شود و هیچ شکی به‬ ‫امکان حمله قلبی بروز پیدا نمی‌کند‪ .‬این‬ ‫امر منجر به تشخیص دیرهنگام مشکل قلبی‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫دکتر سنگوتوولو هشدار داد‪ :‬گرفتن نوار قلبی‬ ‫برای اندازه‌گیری فعالیت الکتریکی درون‬ ‫قلب ممکن است به دلیل ساختار ژنتیکی‬ ‫زنان‪ ،‬مشکل قلبی آن‌ها را نشان ندهد‪.‬‬ ‫آزمایشات جایگزین مانند آزمایش استرس‬ ‫هسته‌ای قابل اطمینان نیستند زیرا بافت‬ ‫پستان می‌تواند در تصویر قلب در زمان انجام‬ ‫آزمایش اختالل ایجاد کند‪ .‬این امر می‌تواند‬ ‫به تشخیص دیرهنگام مشکالت قلبی در‬ ‫زنان منجر شود‪ .‬مشکالت قلبی در مردان‬ ‫به شدت درمان می‌شوند اما زنان با مشاهده‬ ‫عالئم ابتدایی به دکتر مراجعه نمی‌کنند‪.‬‬ ‫به گفته متخصصان‪ ،‬مهم است که زنان‬ ‫چکاپ‌های سالیانه را انجام دهند تا این‬ ‫مشکالت زودتر شناسایی و درمان شوند‪.‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فهرست نامزدهای جوایز سینمایی اسکار اعالم شد‬ ‫بخش اول نامزدهای اسکاری‬ ‫در ‪ ۲۴‬رشته سینمایی را آلفونسو‬ ‫کوارون (کارگردان) و جی جی‬ ‫ابرامز (کارگردان) و بخش دوم را‬ ‫کریس پاین (بازیگر)‪ ،‬شریل بویل‬ ‫ایزاکز (رئیس آکادمی اسکار)‬ ‫اعالم کردند‪.‬‬

‫چنان که انتظار می رفت هنرمندان بریتانیایی‬ ‫امسال حضور پررنگی در میان نامزدها دارند‪.‬‬ ‫بردمن‪ ،‬تک تیرانداز آمریکایی‪ ‌،‬پسر بچگی‪،‬‬ ‫هتل بزرگ بوداپست‪ ،‬بازی تقلید‪ ،‬سلما‪،‬‬ ‫تئوری همه چیز‪ ،‬و ویپلش نامزدهای بهترین‬

‫فیلم امسال شده اند‪ .‬مراسم اهدای جوایز‬ ‫اسکار شامگاه ‪ ۲۲‬فوریه در دالبی تیه‌تر‬ ‫هالیوود برگزار خواهد شد‪ .‬فهرست کامل‬ ‫نامزدها در رشته های اصلی بهترین فیلم‬ ‫بردمن‬ ‫تک تیرانداز آمریکایی‬ ‫پسر بچگی‬ ‫هتل بزرگ بوداپست‬ ‫بازی تقلید‬ ‫سلما‬ ‫تئوری همه چیز‬ ‫ویپلش‬ ‫بهترین کارگردان‬ ‫وس اندرسن‪/‬هتل بزرگ بوداپست‬ ‫الخاندرو ایناریتو گونزالس‪ /‬بردمن‬ ‫ریچارد لینکلیتر‪ /‬پسربچگی‬ ‫بنت میلر‪ /‬فاکسکچر‬ ‫مورتن تیلدم‪ /‬بازی تقلید‬ ‫بهترین بازیگر مرد نقش اول‬

‫استیو کارل در فاکسکچر‬ ‫بردلی کوپر در تک تیرانداز آمریکایی‬ ‫بندیکت کامبربچدر بازی تقلید‬ ‫مایکل کیتون در بردمن‬ ‫ادی ردمین‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش اول‬ ‫ماریون کوتیار‪ ۲/‬روز و یک شب‬ ‫فیلیسیتی جونز‪ /‬تئوری همه چیز‬ ‫جولیان مور‪ /‬هنوز آلیس‬ ‫زراموند پایک‪ /‬دختر گمشده‬ ‫ریس ویدرسپون در وایلد‬ ‫بهترین انیمیشن‬ ‫قهرمان بزرگ ‪)6 Big Hero( ۶‬‬ ‫چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ‪۲‬‬ ‫آواز دریا‬ ‫ترانه پرنسس کاگویا‬ ‫‪The Boxtrolls‬‬ ‫بهترین ترانه‬

‫مریل استریپ‪ /‬درون جنگل‬ ‫بهترین فیلمنامه اوریجینال‬ ‫بردمن‬ ‫پسربچگی‬ ‫فاکسکچر‬ ‫هتل بزرگ بوداپست‬ ‫شب رو (‪)Nightcrawler‬‬ ‫بهترین فیلمنامه اقتباسی‬ ‫تک تیرانداز آمریکایی‬ ‫بازی تقلید‬ ‫‪Inherent Vice‬‬ ‫تئوری همه چیز‬ ‫ویپلش‬ ‫بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان‬ ‫ایدا‪ /‬لهستان‬ ‫لویاتان‪ /‬روسیه‬ ‫نارنگی ها‪ /‬استونی‬ ‫تیمباکتو‪ /‬موریتانی‬

‫‪ Not Gonna Miss You‬از من خودم‬ ‫خواهم بود (‪)from I'll Be Me‬‬ ‫‪ Grateful‬ازفیلم آن سوی نورها (‪Beyond‬‬ ‫‪)the Lights‬‬ ‫‪ Glory‬از فیلم سلما‬ ‫‪ Lost Stars‬از فیلم دوباره شروع کن‬ ‫(‪)Begin Again‬‬ ‫‪Everything Is Awesome‬از فیلم لگو‬ ‫بهترین بازیگر مرد نقش مکمل‬ ‫رابرت دووال‪ /‬قاضی‬ ‫اتان هاوک‪ /‬پسربچگی‬ ‫ادوارد نورتون‪ /‬بردمن‬ ‫مارک رافولو‪ /‬فاکسکچر‬ ‫جی کی‪ /‬سیمونز‪ /‬ویپلش‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش مکمل‬ ‫پاتریشیا آرکت‪ /‬پسربچگی‬ ‫کیرا نایتلی‪ /‬بازی تقلید‬ ‫اما استون‪ /‬بردمن‬ ‫لورن درن‪ /‬وایلد‬

‫قصه های وحشیانه‪ /‬آرژانتین‬ ‫بهترین موسیقی فیلم‬ ‫تئوری همه چیز‬ ‫بازی تقلید‬ ‫هتل بزرگ بوداپست‬ ‫در میان ستارگان‬ ‫آقای ترنر‬ ‫بهترین فیلمبرداری‬ ‫بردمن‬ ‫هتل بزرگ بوداپست‬ ‫ایدا‬ ‫آقای ترنر‬ ‫‪Unbroken‬‬ ‫بهترین تدوین‬ ‫تک تیرانداز آمریکایی‬ ‫پسربچگی‬ ‫هتل بزرگ بوداپست‬ ‫بازی تقلید‬ ‫ویپلش‬


‫‪19‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خواننده را همانند کاپیتان به جنون دچار‬ ‫می کند؛ انتقام از نهنگی سفید در دریای‬ ‫بیکران‪ ،‬انتقام از یک حیوان خیلی عجیب‬ ‫است و عجیب تر آن که هرمان ملویل‪ ،‬این‬ ‫جنون را به خواننده هم انتقال می دهد؛‬ ‫توصیفات به گونه ای قوی است که یادمان‬ ‫می رود طرف مقابل یک نهنگ است! در‬ ‫آخر هم مرگی حماسی و بزرگ‪ ،‬پایان انتقامی‬ ‫سنگین می شود‪.‬‬ ‫از ادبیات رمانتیک که به سمت گوتیک‬ ‫می رویم‪ ،‬دیگر نویسنده به خودش زحمت‬ ‫تشریح دلیل را هم نمی دهد‪ .‬انتقام‪ ،‬این‬ ‫حس قوی تنفر و لذت توأمان‪ ،‬برای یک‬ ‫اثر ادبی بزرگ کافی است‪ .‬ادگار آلن پئ‬ ‫در «بشکه آمونتیالدو» مونترسر را به جان‬ ‫دوستش فورچوناتو می اندازد‪ .‬نه حرفی از‬ ‫دلیل این کار زده می شود و نه مشخص می‬ ‫شود که مونترسر بیماری روانی است یا خیر؛‬ ‫فقط می دانیم به او توهین شده‪ .‬خواننده آن‬ ‫قدر در لذت توصیفات انتقام غرق می شود‬ ‫که یادش می رود جویای دلیلش باشد‪.‬‬ ‫انتقام یا بخشش؟!‬ ‫همیشه به انتقام دو جور نگاه می کنیم‪،‬‬ ‫فرقی هم نمی کند که از فرهنگ چه کشوری‬ ‫صحبت می کنیم‪ .‬انتقامی که قهرمانان داستان‬ ‫هایمان می گیرند و دلمان خنک می شود و‬ ‫انتقامی که بخشش را در مقابلش قرار می‬ ‫دهیم‪ .‬در یک طرف هملت را داریم و در‬ ‫طرف دیگر مونترسر‪ .‬در جلوی جشمانمان‬

‫هوگو ویوینگ آزادی خواه می آید و از طرفی‬ ‫دیگر خون ریزی های بدون ترحم ادموند‬ ‫دانتس‪.‬‬ ‫یادمان می رود این شعار تکراری انتقام مثل‬ ‫شمشیر دولبه است؛ حتی اگر قهرمانمان‬ ‫بمیرد‪ ،‬بلند می شویم و با تمام وجود برایش‬ ‫دست می زنیم‪ .‬حاال وقتی زندگی واقعی‬ ‫شروع می شود‪ ،‬انتقام می شود چرخه تکراری‬ ‫و هزارتویی که بعد از گذشت سال ها حتی‬ ‫ملت ها یادشان می رود چگونه شروع شده؛‬ ‫این کالف را بگیرید و ادامه دهید‪ ،‬می رسید‬ ‫به جنگ های خونین تاریخ (مثل انتقام‬ ‫جویی صربستان و لهستان در جنگ های‬ ‫جهانی)‪ .‬انگار این بار قصر فانتزی انتقام در‬ ‫سرزمین ادبیات‪ ،‬زمین تا آسمان با واقعیت‬ ‫ما فرق دارد‪.‬‬ ‫اما چیزی که قطعا در آن شک نداریم‪ ،‬این‬ ‫است که حداقل انتقام در سرزمین ادبیات‬ ‫پایانی دل خوش کنک دارد! حاال چرا‬ ‫معادالت در دنیای واقعی به هم می خورد؟‬ ‫چون بخشش‪ ،‬ریسک کمتری دارد؛ تازه‬ ‫شما به آدمی با قلبی بزرگ لقب داده می‬ ‫شوید‪ .‬احتمال این که بعدها فرزندان شما‬ ‫با این هیاهوی دنیای مدرن بیایند و انتقام‬ ‫هم بگیرند‪ ،‬تقریبا صفر است‪ .‬پس قبل از‬ ‫جوگیری مشابه الکترا یا مدآ‪ ،‬ابتدا احتماالت‬ ‫را روی کاغذ بررسی کنید و در صورت‬ ‫باالبودن احتمال شکست‪ ،‬گزینه های بخشش‬ ‫را روی میز بگذارید؛ به همین سادگی!‬


‫‪18‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫انتقام یا بخشش؛‬ ‫با کدام موافقید؟‬

‫انتقام هم برای خودش قانون‬ ‫دارد‪ .‬وقتی به حدی می رسید‬ ‫که کینه ذره ذره وجودتان‬ ‫را فراگرفته و دارد خفه تان‬ ‫می کند‪ ،‬دیگر جایی برای‬ ‫بخشش نیست‪ .‬نه تنها آن طرف‬ ‫صورتتان را برای سیلی دوم بر‬ ‫نمی گردانید؛ بلکه دیگر دست و‬ ‫صورتی برای طرف مقابل باقی‬ ‫نمی گذارید! اوضاع وقتی درام‬ ‫تر می شود که قهرمانان داستان‬ ‫هایمان‪ ،‬جانشان را هم برای‬ ‫انتقام می دهند‪ .‬حاال چه انتقام‬ ‫بی معنای ادگار آلن پو باشد و‬ ‫چه آزادی خواهانه آلن مور‪،‬‬ ‫خواننده خون می خواهد‪ ،‬حتی‬ ‫به قیمت جان انتقام گیرنده‪ .‬پس‬ ‫به نظر می رسد به منطقه خطر‬ ‫تلفیق فانتزی و واقعیت نزدیک‬ ‫می شوید‪ ،‬مراقب باشد‪.‬‬ ‫انتقام سرد‬ ‫این جمله تالی رند‪ ،‬دیپلمات فرانسوی‬ ‫اواخر قرن هجدهم‪ ،‬بعدها به ضرب المثل‬ ‫مهمی در ادبیات انتقام تبدیل شد‪« :‬انتقام‬ ‫غذایی است که باید سرد میل شود‪ ».‬کاترین‬ ‫نویل‪ ،‬که آثارش را با امبرتو اکو مقایسه می‬ ‫کنند‪ ،‬در کتابش‪« ،‬هشت»‪ ،‬شخصیت تالی‬

‫رند را به خوبی به تصویر می کشد‪ .‬تالی رند‬ ‫در زندگی واقعی اش نشان دادچطور می توان‬ ‫از ناپلئون انتقامی شیرین و سرد گرفت که در‬ ‫قبرش هم نفهمد چه اتفاقی افتاده‪.‬‬ ‫حتما صحنه موردنظر را دیده اید‪ ،‬آن جا که‬ ‫قهرمان داستان در آخر‪ ،‬همان لحظه گرفتن‬ ‫انتقامی که مدت ها برایش برنامه چیده و صبر‬ ‫کرده‪ ،‬با صورتی مواجه می شود که شوکه شده‬ ‫و به زحمت به یاد می آورد که برای چه دارد‬ ‫کشته می شود؛ انتقام با خون سردی تمام!‬ ‫در همان حالت بهت زدگی‪ ،‬خونش ریخته‬ ‫می شود و قهرمان داستان به راحتی و آرامش‬ ‫در افق گم می شود‪ .‬اگر الکساندر دوماباز‬

‫باشید‪ ،‬احتماال ادموند در «کنت دو مونت‬ ‫کریستو» االن آمده دقیقا جلوی چشمانتان!‬ ‫انتقام خونین‬ ‫ژاپنی ها ید طوالیی در انتقام دارند‪ .‬توهین‬ ‫به خانواده‪ ،‬شأن و منزلت‪ ،‬اعتقادات سیاسی‬ ‫و هرگونه ابروانداختن باالی دوست یا‬ ‫دشمن‪ ،‬خون و خون ریزی به راه امی اندازد‪.‬‬ ‫جوشینگورا از نمایشنامه های کالسیک‬ ‫ژاپنی داستان ‪ 47‬رونین (سامورایی های‬ ‫بدون رهبر) را نقل می کند که به خون‬ ‫خواهی رهبرشان و برای حفظ آبرو و شرف‬ ‫سامورایی دست به کشتن می زنند و در آخر‬ ‫به خاطر گناه قتل‪ ،‬با اجرا سپوکو (خودکشی‬

‫سامورایی) برای سال های طوالنی به نماد‬ ‫شرافت و انتقام جویی بدل می شوند‪ .‬حاال‬ ‫این که ‪ 46‬نفر آدم بعد از یک سال نقشه‬ ‫کشیدن‪ ،‬به خاطر کشتن یک نفر بمیرند‪،‬‬ ‫دیگر به منطق و استدالل خواننده و تمام‬ ‫ستایش گران این نمایشنامه قدیمی بر می‬ ‫گردد‪.‬‬ ‫انتقام جویی بدون خون ریزی‬ ‫انتقام جویی در آسیا وابسته به فرهنگ آن‬ ‫کشور فرق می کند‪ .‬هندی ها از آن جایی‬ ‫که همیشه مردمانی آرام و صبور هستند‪ ،‬حتی‬ ‫در ادبیات هم شخصیت های انتقام جوی‬ ‫پررنگی نداشته اند‪ .‬اما تاریخ هند در واقعیت‬ ‫پر است از انتقام های جالب و کوچک که با‬ ‫تحقیر همراه بوده‪ .‬شاه جای سینگ در اواخر‬ ‫قرن نوزدهم سفری به لندن می کند و در حالی‬ ‫که مجذوب رولز رویس های پشت ویترین‬ ‫می شود‪ ،‬از فروشنده قیمت را می پرسد‪ .‬از‬ ‫آن جایی که سر و وضع جناب شاه عادی و با‬ ‫لباس هندی بوده‪ ،‬فروشنده از خجالت ایشان‬ ‫به تمام و کمال در می آید‪.‬‬ ‫شاه هم که به غرورش برخورده به هندوستان‬ ‫بر می گردد و دستور می دهد هر شش ماشین‬ ‫موجود در آن نمایشگاه خریداری شوند‪ .‬در‬ ‫فاصله کوتاهی همه دنیا از وجود این شش‬ ‫ماشین در خیابان های هند آ گاه می شوند‪ ،‬در‬ ‫حالی که جارو به آن ها متصل است و برای‬ ‫شست و شوی معابر هند از آن ها استفاده‬ ‫می شود!‬ ‫انتقام دلیل می خواهد؟!‬ ‫یک پای قطع شده می تواند بهانه خوبی باشد‪،‬‬ ‫اما نه منطقی‪« .‬موبی دیک»‪ ،‬شاهکاری‬ ‫تکرار نشدنی همراه با توصیفات‪ ،‬صحنه‬ ‫سازی ها و فضاسازی های عالی نمونه یک‬ ‫تنفر و انتقامی نفس گیر است‪ .‬هرمان ملویل‪،‬‬


‫‪17‬‬

‫بهمن ‪No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393‬‬ ‫‪.....۱‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۹‬توصیه برای کنار‬ ‫آمدن با خیانت‬

‫وقتی کسی به شما خیانت می‌کند‪،‬‬ ‫روش درست یا روش غلط برای‬ ‫واکنش دادن به آن وجود ندارد‪.‬‬ ‫این یک تجربه شخصی بسیار‬ ‫عمیق و دردناک است و فقط‬ ‫خودتان می‌دانید چه رفتاری‬ ‫درمقابل آن باید نشان دهید‪.‬‬ ‫_____________________________‬

‫بااینحــال‪ ،‬اســتفاده از توصیه‌هــای کســانیکه‬ ‫تجربــه مشــابهی داشــته‌اند می‌توانــد کمکتــان‬ ‫کنــد‪ .‬در زیــر بهتریــن توصیه‌هــای خواننــدگان‬ ‫مردمــان در ســایت و صفحــه فیســبوکمان‬ ‫را برایتــان جمــع‌آوری کرده‌ایــم تــا بتوانیــد‬ ‫راحت‌تــر بــا ایــن مشــکل کنــار بیاییــد‪.‬‬ ‫‪« .۱‬مدتــی طــول کشــید تــا مــن بتوانــم ایــن‬ ‫موضــوع را فرامــوش کنــم امــا چیــزی کــه‬ ‫خیلــی بــه مــن کمــک کــرد ایــن بــود کــه بــه‬ ‫خــودم یــادآور می‌شــدم‪ ،‬رفتــار او‪ ،‬انتخــاب‬ ‫خــودش بــوده اســت و مــن هیــچ کنترلــی روی‬ ‫آن نداشــته‌ام‪ .‬ایــن امــکان وجــود دارد کــه‬ ‫چنیــن افــرادی هیچوقــت واقعــ ًا خوشــحال‬ ‫نباشــند چــون همیشــه دنبــال چیــز دیگــری‬

‫هســتند درحالیکــه مشــکل اصلــی خودشــانند‪.‬‬ ‫امــا ایــن طــرف قضیــه خــود شــما هســتید کــه‬ ‫فوق‌العاده‌ایــد و می‌توانیــد بــا ایــن مشــکل‬ ‫هــم مثــل مشــکالت دیگــر زندگــی کنــار‬ ‫بیاییــد‪».‬‬ ‫‪« .۲‬عصبانیتتــان را بیــرون بریزیــد‪ .‬وقتــی‬ ‫مــن توانســتم باالخــره ایــن موضــوع را پشــت‬ ‫ســر بگــذارم‪ ،‬از شــوهر ســابقم و شــریک‬ ‫خیانــت او بخاطــر درهایــی کــه‬ ‫بــه روی مــن بــاز کردنــد‪،‬‬ ‫متشــکر بــودم‪ .‬مــن آدم‬ ‫خوبــی هســتم (مطمئنــ ًا‬ ‫شــما هــم همینطــور) و الیــق‬ ‫بهترین‌هــا‪ .‬وقتــی شــوهرم بــا‬ ‫زنــی دیگــر بــه مــن خیانــت‬ ‫کــرد‪ ،‬ایــن آزادی را بــه مــن‬ ‫داد تــا بتوانــم بهتریــن را‬ ‫بــرای خــودم پیــدا کنــم‪».‬‬ ‫‪« .۳‬فریــاد بکشــید‪ ،‬گریــه‬ ‫کنیــد و غصــه بخوریــد‪.‬‬ ‫مطمئنــ ًا چنیــن اتفاقــی باعــث‬ ‫عصبانیتتــان می‌شــود‪ ،‬پــس بگذاریــد کــه‬ ‫عصبانــی شــوید‪ .‬هیــچ چیــز بدتــر از ایــن‬ ‫نیســت کــه دیگــران بــه شــما بگوینــد کــه آرام‬ ‫باشــید و خودتــان را جمــع و جــور کنیــد‪».‬‬ ‫‪« .۴‬کمــی صبــر کــرده و بــه موقعیتــی کــه‬ ‫در آن هســتید فکــر کنیــد‪ .‬بالفاصلــه بــه ایــن‬ ‫اتفــاق واکنــش ندهیــد تــا از تصمیمــی کــه‬ ‫می‌گیریــد‪ ،‬پشــیمان نشــوید‪ .‬الزم نیســت‬ ‫فــور ًا تصمیــم بگیریــد‪ .‬و وقتــی بــه اینکــه‬

‫چــه می‌خواهیــد بکنیــد فکــر کردیــد‪،‬‬ ‫برنامه‌ریــزی کنیــد‪ .‬ایــن همــان کاری بــود کــه‬ ‫مــن انجــام دادم‪ .‬دفعــه اولــی کــه بخشــیدم‪،‬‬ ‫نقشــه‌ای داشــتم کــه اگــر چنیــن اتفاقــی‬ ‫دوبــاره برایــم افتــاد‪ ،‬چــه بکنــم‪ .‬وقتــی بــه‬ ‫طــور غیرقابــل اجتنابــی ایــن اتفــاق برایــم‬ ‫تکــرار شــد‪ ،‬دیگــر می‌دانســتم کــه دقیقــ ًا‬ ‫می‌خواهــم چــکار کنــم‪ ،‬کجــا می‌خواهــم‬

‫زندگــی کنــم‪ ،‬بچه‌هایــم را بــه کــدام مدرســه‬ ‫بفرســتم‪ ،‬کارم را چــه بکنــم و …»‬ ‫‪« .۵‬یادتــان باشــد کــه ایــن انتخــاب آنهــا‬ ‫بــوده اســت‪ ،‬باوجــود همــه اتفاق‌هایــی کــه‬ ‫در گذشــته و حــال ایــن رابطــه برایتــان افتــاده‬ ‫اســت‪ .‬ایــن انتخــاب آزادانــه آنهــا بــوده اســت‬ ‫کــه موجــب ایــن وضعیــت شــده اســت‪ .‬شــما‬ ‫هــم آزادیــد‪ ،‬پــس گناهــی کــه او بــه گردنتــان‬ ‫انداختــه اســت را بــا خودتــان حمــل نکنیــد‪.‬‬ ‫امــا نبایــد فرامــوش کنیــد کــه بایــد ببخشــید‪.‬‬

‫نمی‌گویــم ایــن کار آســان اســت‪ ،‬امــا در‬ ‫آینــده از خودتــان متشــکر خواهیــد بــود‪ .‬تنهــا‬ ‫چیــزی کــه بایــد جلــو دیدتــان قــرار دهیــد‬ ‫ایــن اســت کــه ایــن اشــتباه و ضعــف او بــوده‬ ‫اســت نــه شــما‪ .‬ایــن ناتوانــی او بــرای حفــظ‬ ‫قداســت رابطــه زناشــوییتان بــوده اســت کــه‬ ‫مــوج ایــن اتفــاق شــده اســت‪».‬‬ ‫‪« .۶‬حتــی اگــر نتوانیــد شکســته‌های رابطــه‬ ‫را دوبــاره بــه هــم وصــل کنیــد‪ ،‬قبــل‬ ‫از اینکــه همــه چیــز باعــث ویرانــی‬ ‫خودتــان شــود‪ ،‬او را ببخشــید‪».‬‬ ‫‪« .۷‬بــه نظــر مــن همــه چیــز بــه ایــن‬ ‫بســتگی دارد کــه از ایــن بــه بعــد‬ ‫طرف‌مقابــل چطــور می‌خواهــد‬ ‫رفتــار کنــد‪ .‬هــر تصمیمــی کــه‬ ‫بگیریــد‪ ،‬توصیــه می‌کنــم کــه ایــن‬ ‫را بــه خاطــر داشــته باشــید‪ :‬گذشــته‪،‬‬ ‫گذشــته اســت‪ .‬فقــط امــروز را‬ ‫داریــد‪».‬‬ ‫‪« .۸‬مــن بعنــوان روانشناســی کــه‬ ‫تخصصــم کار کــردن روی افــرادی اســت‬ ‫کــه خیانــت برایشــان اتفــاق افتــاده اســت‪،‬‬ ‫توصیــه می‌کنــم کــه صبــر کنیــد‪ .‬الزم نیســت‬ ‫همــان لحظــه تصمیمــی بگیریــد‪».‬‬ ‫‪« .۹‬یادتــان باشــد‪ :‬خیانــت او تاثیــری روی‬ ‫شــما نداشــته و بــه خودشــان برخواهد گشــت‪.‬‬ ‫رفتــار و اعمــال او بــه دیگــران نشــان می‌دهــد‬ ‫کــه واقع ـ ًا چطــور انســانی هســتند‪ .‬شــما هــم‬ ‫می‌توانیــد ســرتان را بــاال نگــه داریــد‪».‬‬

‫‪Dr. Visa‬‬

‫‪HjIºI¨Â±Ã~dU ÁHqÄ» » xoÄmQ miH‬‬

‫‪·ITv±«ºH » ÂM»j ,Áq²I¶ ,·HoÄH pH‬‬

‫‪SAAD.inc‬‬ ‫‪High School‬‬

‫‪uºIvò» ,·ITwoÃMj ,ÂÄIµ¹ÀHn ,·ITvMj‬‬ ‫‪S¤» ÌowH nj HjIºI¨ µwn ®Ã¨» ÁnI§µÀ IM‬‬

‫‪¾õwH» ·»kM‬‬ ‫‪¸Fµõ¶ » ÍÄow‬‬

‫‪416-221-2111‬‬

‫‪10087 Yonge St. Richmond Hill‬‬

‫‪¾Äo¿{ ¸ÄoT²pIº‬‬


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

16


13

No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

15


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

14


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

13


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

12


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

11


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

10


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

9


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

8 8


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

7


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

6


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

5


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

4 6


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

3


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

2


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

1


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

B


No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

A


IV

No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

IV


III

No. 752 | Jan , 22, 2015| 1393 ‫بهمن‬ .....۱ Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

III


II



Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.