746

Page 1

13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VIII


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VII


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VI


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

V


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

D


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

C


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

156


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

155


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

154


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

153


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

152


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

151


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

150


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

149


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

148


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه خورش ونوشک‬ ‫مواد الزم برای هر نفر ‪:‬‬ ‫گوشت قیمه مرغ یا گوسال ه‬ ‫ک‬ ‫ونوش ‬ ‫ی‬ ‫گوجه فرنگ ‬ ‫زعفران دم کرد ه‬ ‫نمک و زردچوبه و فلفل سیا ه‬ ‫ن‬ ‫روغن زیتو ‬ ‫پیا ز‬

‫دسر کدو حلوایی در فریا ماهیتابه رژیمی‬

‫‪ 80‬الی ‪ 100‬گرم‬ ‫نصف لیوان‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫به میزان الزم‬ ‫به میزان الزم‬ ‫مواد الزم ‪:‬‬ ‫‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫_ کدو حلوایی‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫_ ماست چکیده میوه ای یا معمولی‬ ‫_ شیره خرما‬ ‫_ انواعی از مغزها (گردو ‪،‬بادام ‪،‬پسته و‪...‬‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫گوشت قیمه را با پیاز خرد شده و روغن و زردچوبه کمی تفت دهید بعد آب اضافه کنید ‪.‬در‬ ‫صورت استفاده از مرغ ‪ ،‬ونوشک را بالفاصله به گوشت اضافه کنید تا با هم بپزند اما در‬ ‫مورد گوشت گوساله ‪ ،‬ونوشک را در اواسط پخت اضافه کنید‪.‬گوجه فرنگی را در آب جوش‬ ‫انداخته و پوست گوجه فرنگی و دانه های آن را جدا کرده و به قطعات حبه قندی خرد کنید‬ ‫‪ .‬زمانی که گوشت و ونوشک پخته شدند گوجه فرنگی و فلفل سیاه و نمک و زعفران اضافه‬ ‫کنید چند دقیقه که جوشید شعله را خاموش کنید ‪.‬در صورت تمایل میتوانید کمی رب گوجه‬ ‫فرنگی به خورش هم اضافه کنید ‪.‬‬ ‫ونوشک را میتوانید به صورت خوشه کوچک در آورده یا کامال از خوشه جدا کنید ‪.‬دو تصویر‬ ‫با گوشت مرغ و گوساله و ونوشک پاک شده و خوشه ای برایتان گذاشتم ‪.‬‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫کدو حلوایی را خوب شسته و به قطعات درشت مربعی به اضالع تقریبا ‪ 6‬الی ‪ 8‬سانتی متر‬ ‫برش زده و تخمه ها را از قسمت داخلی بوسیله کارد یا قاشق جدا کنید ولی پوست کدو را جدا‬ ‫نکنید ( این پوست بعد از پخت از ولو شدن کدو جلوگیری کرده و نقش یک ظرف ‪ ،‬برای‬ ‫دسر دارد ) ‪.‬‬ ‫برای پخت از فر یا از ماهی تابه رژیمی و یا بخار پز استفاده کنید ‪ .‬چند قاشق آب زیر کدو‬ ‫ها بریزید و بعد روی حرارت مالیم در ماهیتابه گذاشته و صبر کنید تا پخته شود ‪ 20‬الی ‪30‬‬ ‫دقیقه برای پخت کافیست و بستگی به سفت بودن کدو دارد ‪ .‬از کدوی خام کمی بچشید اگر‬ ‫شیرین بود نیازی به اضافه کردن مواد شیرین نیست ‪ .‬اما اگر دوست دارید شیرین تر باشد کمی‬ ‫شکر روی کدو بپاشید ‪ .‬در فر هم به همین روش عمل کنید ‪ .‬کدو خیلی سریع پخته میشود‬ ‫‪ .‬موقع خرید کدو هایی که پوست تیره تر و ضخیمتری دارند را انتخاب کنید ‪ .‬این کدو ها‬ ‫شیرین و خوشمزه ترند و دیرتر در غذا له میشوند و بافت محکمتری دارند ‪.‬‬ ‫بعد از پخته شدن کدو را در ظرف چیده و روی آن را با ماست چکیده و شیره خرما و گردو‬ ‫و ‪ ...‬تزیین کنید ‪ .‬این هم نوعی دیگر از پخت ‪ ،‬برای کدوی حلوایی است که برای صبحانه‬ ‫‪،‬دسر و میان وعده مناسب است ‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

145


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

144


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

143


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

142


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

140


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

139


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

138


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

137


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

136


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

135


‫‪134‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫ایجاد یک وجهه اجتماعی امروز می‌تواند یک نبرد تمام عیار‬ ‫باشد با این حال شما قادر به این نیستید که جزیی از یک گروه‬ ‫نباشید‪ .‬سعی نکنید که با دیگران به سختی مشاجره کنید‪ .‬این‬ ‫سیاست خوبی برای تحریک امواج مثبت نخواهد بود‪ .‬هیچ‬ ‫کدام از این ها باعث نمی‌شود که قدرت خالقیت شما تقویت‬ ‫شود‪ .‬در ضمن تا زمانیکه کسی ازشما سئوالی نپرسیده است‬ ‫نظرات تان را برای خودتان نگاه دارید‪.‬‬

‫داشتن رویاهای زیبا یا آرزوهای بزرگ‪ ،‬بسیار ارزنده است‪ .‬اگر‬ ‫بتوانی این رویاها را به واقعیت نزدیک کنی و یا حتی یکی از‬ ‫آنها را جامه عمل بپوشانی آنوقت خوشبختی را در آغوش خواهی‬ ‫گرفت‪ .‬فال و اقبال دراین جا فقط یک سرگرمی است و هیچ‬ ‫کس از غیب خبر ندارد برای رسیدن به موفقیت در هر کاری‬ ‫باید مقدمات آن را فراهم کرد و توانمندی های الزم را بدست‬ ‫آورد‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬دال منال ز بیداد و جور یار که یار تو را نصیب همین‬ ‫کرد و این از آن دادست‬

‫حافظ‪ :‬ماییم و آستانه عشق و سر نیاز تا خواب خوش که را برد‬ ‫اندر کنار دوست‬

‫برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست‬

‫دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک منت خدای را که نیم شرمسار دوست‬

‫تعبیر‪:‬فقط با اتکا به اعتماد به نفس می توانی به مقصود برسی‪ .‬سخن مدعیان را گوش نکن‪ .‬اگر به‬ ‫سعی و کوشش و هدف خود ایمان داری‪ ،‬دیگر صبر جایز نیست و فرصت ها را غنیمت بدان‬

‫تعبیر‪:‬زندگی بر وفق مراد و آرزویت می چرخد‪ .‬خبر های خوشی را خواهی شنید که زندگی تو را‬ ‫دگرگون می کند‪ .‬از طعنه ی دشمن بیمی به دل راه نده‪.‬‬

‫اسفند‬

‫دی‬ ‫سعی برای پیدا کردن راه معقولی برای انجام دادن همه کارهایی‬ ‫که امروز در برنامه تان دارید ممکن است ناامید کننده باشد‪.‬‬ ‫این مسئله به معنی این نیست که شما تقویم تان را با انبوهی از‬ ‫کار پر کرده‌اید؛ هر کاری نیازمند زمان و انرژی بیشتری است ‪.‬‬ ‫احساسات خود را کنترل کنید؛‌ اگر ناراحتی و آزردگی‌های خود‬ ‫را برای دیگران فاش کنید‪ ،‬روزتان را پیچیده تر خواهد کرد‪.‬‬ ‫فقط به یاد داشته باشید اگر بتوانید خط پایان را تصور کنید‬ ‫قادر خواهید بود که در نهایت به آنجا برسید‪.‬‬

‫فکر کردن به روش‌های جدید برای اینکه دوستی‌های اخیر خود‬ ‫را بهتر کنید لزوم ًا بدون فایده خواهد بود‪ ،‬با این حال یک ایده‬ ‫منطقی است‪ .‬متاسافانه وقتی مراحلی را تجزیه و تحلیل می‌کنید‬ ‫که برای رسیدن به مقصودتان باید آنها را بگذرانید‪ ،‬ظاهرا‬ ‫ناامیدی به سراغتان می‌آید‪ .‬به جای اینکه به خودتان سخت‬ ‫بگیرید‪ ،‬در انتظارات و توقعات خود تجدید نظر کنید‪ .‬در این‬ ‫صورت بیشتر از آن چه فکرش را بکنید به رضایت خواهید‬ ‫رسید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬مرا تا عشق تعلیم سخن کرد حدیثم نکته هر محفلی بود‬

‫حافظ‪ :‬نمی‌خورید زمانی غم وفاداران ز بی‌وفایی دور زمانه یاد آرید‬

‫مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است که ما دیدیم و محکم جاهلی بود‬

‫به وجه مرحمت ای ساکنان صدر جالل ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید‬

‫تعبیر‪:‬تنهایی و غم و اندوه را می توانی به شادی تبدیل کنی‪ .‬با همنشینی با دوستان خوب می توانی راه تعبیر‪:‬در هنگام سعادت و نیکبختی به یاد دیگران باش و به آنها کمک کن همانطور که انتظار کمک‬ ‫از دوستان داری‪ .‬از تجربه ی دوستان به خوبی استفاده کن‬ ‫تازه ای پیش پای خود قرار دهی‪ .‬عشق و محبت را فراموش نکن‬

‫‪DJ ARDY‬‬

‫‪647.704.9189‬‬


‫‪133‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬ ‫از طرف یک دوست یا همکار مورد انتقاد قرار خواهید گرفت‪.‬‬ ‫از عکس العمل سریع و بدون تفکر بپرهیزید که به نفع تان‬ ‫نیست ‪ .‬در اطرافتان دشمن نادانی دارید که بهتر است هر چه‬ ‫زودتر تا برای شما خطری ایجاد نکرده از او دوری کنید‪ .‬امروز‬ ‫موقعیتی برای یک مسافرت یک یا دو روزه برایتان پیش‬ ‫خواهد آمد اگر چنین شد آنرا از دست ندهید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬هر نقش که دست عقل بندد جز نقش نگار خوش نباشد‬ ‫جان نقد محقر است حافظ از بهر نثار خوش نباشد‬ ‫تعبیر‪:‬بخت و اقبال با تو مساعد است‪ .‬در زندگی قدر دوستان را بدان زیرا بدون آنها زندگی غم انگیز‬ ‫و دشوار می گذرد‪.‬‬

‫شهریور‬

‫مهر‬ ‫ممکن است احساس کنید اگر سرنوشت امروز مقدر می‌شد‬ ‫حتی اگر شما قبال برنامه‌های دیگری داشتید اکنون می‌خواهید‬ ‫تغییرات عمده ای در زندگی تان ایجاد کنید؛ اما می‌توانید‬ ‫فشاری را که بر روی شماست احساس کنید و بدانید که باید‬ ‫سرانجام از قلب تان پیروی کنید‪ .‬نیازی نیست که اکنون همه‬ ‫چیز را معکوس کنید‪ .‬به دنبال ساختار هایی باشید تا زمانیکه‬ ‫راه جدید و مهمی‌ یافتید شما را حمایت کنند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم باده از خون‬ ‫رزان است نه از خون شماست‬ ‫این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست‬ ‫تعبیر‪:‬همه ی سیاهی ها و تباهی ها از بین خواهد رفت‪ .‬از دوستان ریاکار در رنج و عذاب به سر می‬ ‫بری اما با صداقت و صفای دل و ایمان‪ ،‬زندگی خوبی خواهی داشت‬

‫آبان‬

‫شما خیلی برای مشکالت و غم و غصه افراد دیگر و تالش می‬ ‫کنید و اما بهر ترتیب آنها از آن شما نیز می شوند! شما نمی‬ ‫توانید به راحتی از سطح باالی شور و هیجانی که نیاز به وقت‬ ‫و توجهتان دارد جدا شوید‪ .‬شاید استرسها کامال از بین نروند‪،‬‬ ‫اما حداقل کمی به جواب نزدیک تر می شوید‪ .‬سعی نکنید که‬ ‫به تنهایی از هر چیزی سردر بیاورید‪ .‬تکیه کردن به یک دوست‬ ‫صمیمی شاید دقیقا همان چیزی باشد که یک دکتر برایتان‬ ‫تجویز می کند‬

‫آنچه اینروزها سبب هیجانات و شلوغی هائی در زندگی خیلی‬ ‫از متولدین این ماه شده‪ ،‬در اصل مقدمه حوادث آینده است که‬ ‫خوشبختانه بیشتر آن مثبت و سازنده خواهد بود‪ .‬اگر از ریشه‬ ‫به حوادث زندگی این ماه نگاه کنیم می بینیم که اکثریت آنها‬ ‫هیچگاه زندگی آرام و بدون سر و صدائی نداشته اند‪ ،‬یعنی در‬ ‫واقع با چنان شیوه ای عادت ندارند‪ ،‬همین مسئله بروی روحیه‬ ‫آنها تاثیر مثبت داشته‪ ،‬درصد باالئی از آنها از رویدادهای منفی‬ ‫و شکست ها نیز برای خود مسائل مثبت میسازند‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬نشان موی میانش که دل در او بستم ز من مپرس که خود در میان نمی‌بینم من و سفینه حافظ‬ ‫که جز در این دریا بضاعت سخن درفشان نمی‌بینم تعبیر‪:‬بهتر است در کاری که در پیش گرفته ای‬ ‫تجدید نظر کنی و با تأمل و تعمق بیشتر به آن بپردازی تا بتوانی به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی‪.‬‬ ‫بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد‪ ،‬خود را به دردسر مینداز‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬ننگرد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو سیم اندام را صبر کن حافظ به سختی روز‬ ‫و شب عاقبت روزی بیابی کام را تعبیر‪:‬زندگی را با خوشی و خرمی بگذران و غم و اندوه روزگار را‬ ‫نخور‪ .‬دیگران را محرم اسرار خود نکن زیرا دچار دردسر و گرفتاری می شوی‪ .‬خوشبین و امیدوار‬ ‫باش زیرا سرانجام به آرزوی خود خواهی رسید‪.‬‬


‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫خرداد‬ ‫شما این روزها‪ ،‬ذهن و روح خود را درگیر مساله ای کرده اید‬ ‫که به هیچ روی با شرایط اجتماعی و خانوادگی تان‪ ،‬سازگار‬ ‫نیست‪ .‬برای رهایی از این معضل‪ ،‬پیشنهادی دریافت میکنید‪.‬‬ ‫که با قبول آن چند ماهی از کانون آتش دور خواهید شد‪ .‬دوری‬ ‫به سود شماست‬

‫شما ممکن است خودتان را از داشتن یک روز عجیب کنار‬ ‫بکشید چون می دانید که طبق برنامه و انتظار شما پیش‬ ‫نخواهد رفت‪ .‬احتمال دارد امروز کسی در زندگی شما وارد‬ ‫شود که بدون هیچ دلیلی دنیای شما را بهم بریزد و شما را از‬ ‫وضعیت کنونی خارج کند‪ .‬اگر چه این هیجان ممکن است شما‬ ‫را از حالت تعادلی که در زندگی تان وجود داشت بیرون بیاورد‪،‬‬ ‫اما بهتر است که نیروی زیادی را بکار ببرید تا این قضیه را‬ ‫نادیده بگیرید‪ .‬سعی کنید تغییرات پیش روی تان را نادیده‬ ‫نگیرید‪ ،‬این فقط باعث وخیم شدن اوضاع و تشدید مشکالت می شود‪ .‬حافظ‪ :‬المنه لله که چو ما‬ ‫بی‌دل و دین بود آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ یا رب چه‬ ‫گداهمت و بیگانه نهادیم تعبیر‪:‬به توانایی های ذاتی خود تکیه کن‪ .‬راه پیشرفت برای تو باز است‪.‬‬ ‫با تدبیر و تأمل قدم در راه بگذار و از سد مشکالت بگذر‪ .‬بیهوده به سخنان بی پایه و اساس اعتماد‬ ‫نکن‪ .‬به عقل و اراده ی خود ایمان داشته باش‬

‫تعبیر‪:‬شک و دودلی را از خود دور کن و بدون تفکر و اندیشه کاری را شروع نکن‪ .‬در هر کار صداقت‬ ‫و درستی را پیشه کن و از ریاکاری و ریاکاران دوری کن‪ .‬خود را به دست سرنوشت نسپار و کار امروز‬ ‫را به فردا نینداز‬

‫اردیبهشت‬

‫تیر‬

‫شما می‌توانید در رابطه با آن چیزهایی که می‌خواهید بسیار‬ ‫مصمم و قاطع باشید همچنانکه سیاره حاکم شما با ونوس‬ ‫سیاره امیال و آرزوها در یک جهت قرار گرفته‌اند‪ .‬بعضی‬ ‫اوقات شما بسیار مایلید که افکارتان را تغییر دهید و دوست‬ ‫دارید که از فرصت‌هایی که شرایط برای تان مهیا می‌کنند‬ ‫نهایت استفاده را ببرید‪ .‬بنابراین سرسختی هایی که شما را به‬ ‫جایی نمی‌رسانند را از وجودتان پاک کنید و انعطاف پذیر‬ ‫باشید‪.‬‬

‫بسیاری از خانواده های متولدین این ماه بعضی پدر و مادرها‬ ‫بدالیلی با فرزندان خود دچار تضادهایی شده اند‪ ،‬این عده باید‬ ‫برقراری پل های دوستی‪ ،‬ایجاد فضای آرام‪ ،‬نزدیک شدن به‬ ‫فرزندان خود‪ ،‬در حل این مسائل بکوشند وگرنه روزی بخود می‬ ‫آیند که فاصله عمیق و طوالنی است‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه‬ ‫شد حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد تعبیر‪:‬با غم‬ ‫و غصه‪ ،‬هیچ کاری درست نمی شود‪ .‬همچنین با دست روی دست گذاشتن چیزی جز اتالف و هدر‬ ‫دادن وقت بدست نمی آید‪ .‬نا امیدی آفتی بزرگ است‪ .‬آن را از خود دور کن و به خود متکی باش و‬ ‫اراده ای محکم داشته باش‪.‬‬

‫حافظ‪:‬‬ ‫ز شوق نرگس مست بلندباالیی چو الله با قدح افتاده بر لب‬ ‫جویم بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک غبار زرق به فیض قدح فروشویم‬

‫حافظ‪ :‬مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق که بدین راه بشد یار‬ ‫و ز ما یاد نکرد‬ ‫غزلیات عراقیست سرود حافظ که شنید این ره دلسوز که فریاد نکرد‬ ‫تعبیر‪:‬احساس می کنی از هدف و مقصود خود دور شده ای و یا عزیزی نسبت به تو کم توجهی می‬ ‫کند‪ .‬انتظار و امیدواری‪ ،‬مقصود تو را حاصل می کند‪ .‬نگرانی را از خود دور کن‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

131


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

130


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

129


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

128


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

127


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

126


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

125


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

124


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

123


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

122


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

121


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫«جاني دپ»‬ ‫«دپ» همواره با‬ ‫نقشهايش باعث تعجب‬ ‫مخاطب مي شود‪ .‬از‬ ‫ايفاي نقش دزد دريايي‬ ‫گرفته ‪ ،‬تا مردي عقب‬ ‫مانده و قاتلي بالفطره‬ ‫‪ ،‬او هميشه از تغييرات‬ ‫استقبال كرده و با اين‬ ‫تغييرات از مخاطب‬ ‫پذيرايي كرده است‪.‬‬

‫او در سال ‪ 2003‬با بازي در فيلم «هيوال» تنوع طلبي نقش هاي خود را اعالم كرد‪ .‬شغل‬ ‫ايتاليايي ‪ ،‬هنكاك و فيلم اخير او «مكس ديوانه» نمونه اي از شگفتي نقشهاي او است‪.‬‬ ‫«برد پيت»‌‬ ‫«پيت» همواره با نقشهايش مخاطبان را شگفت زده كرد‪« .‬كلوب مشت زني» ‪« ،‬عوضي‬ ‫هاي گمنام» ‪« ،‬مالقات با خون آشام» ‪« ،‬مورد عجيب بنجامين باتن» و ‪ ...‬حاكي از‬ ‫نقشهاي باور نكردني او هستند‪.‬‬

‫«لئوناردو دي كاپريو»‬ ‫«لئو» از كودكي به‬ ‫ايفاي نقشهاي مختلف عالقمند بوده است ‪ .‬اولين نقش عجيب او «گيلبرت كريپس» بود و‬ ‫بعدها در نقشهاي متعدد يك برده دار‪ ،‬مأمور مخفي و ‪ ...‬بازي كرد ‪.‬‬ ‫«شارليز ترون»‬ ‫«تام هنكس»‬ ‫«بزرگ» يكي از‬ ‫نقشهاي مطرح «تام‬ ‫هنكس» است‪ .‬شايد‬ ‫از نظر چهره پردازي‬ ‫او ريسك پذير نباشد‬ ‫ولي در انتخاب نقش‬ ‫‪ ،‬توانايي و استعداد او‬ ‫را در «فارست گامپ»‬ ‫‪« ،‬آپولو ‪ »13‬و «بي‬ ‫خوابي در سياتل» مي‬ ‫توان شناخت‪.‬‬


‫‪118‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫این بازيگران شگفت‌زده تان کردند‬

‫اين بازيگران با قرار گرفتن در كالبد يك نقش باعث تعجب مخاطبان‬ ‫مي شوند‪ .‬بازيگران با استعدادي در سينما و تلويزيون هستند كه‬ ‫صرفا در يك نقش ظاهر نمي شوند و قابليت بازي در نقشهاي متعدد با‬ ‫خصوصيات اخالقي يك كاراكتر را دارند‪ .‬اين بازيگران با قرار گرفتن‬ ‫در كالبد يك نقش باعث تعجب مخاطبان مي شوند‪.‬‬

‫«گري اولدمن»‬ ‫پس از آغاز موفق در تئاتر ‪ ،‬بازيگر «دراكوالي برام استوكر» در فيلمهاي «هري پاتر» ‪،‬‬ ‫«لئون حرفه اي » ‪« ،‬بندزن» ‪« ،‬خياط ‪ ،‬سرباز و جاسوس» نيز موفق بوده است‪ .‬منتقدان و‬ ‫مخاطبان او را بازيگري درجه يك عنوان مي كنند‪.‬‬

‫«دنيل دي لوئيس»‬ ‫در سال ‪ 2007‬او اسكار بهترين بازيگر مرد را براي «خون مي آيد» بدست آورد‪ .‬پس از‬ ‫ايفاي نقش يك كارگر معدن او در فيلمهايي همچون «لينكلن» نيز موفق بوده است‪ .‬وي‬ ‫اظهار داشته مطالعه عميق نقشهاش باعث شده در هر نقشي موفق باشد‪.‬‬

‫«مريل استريپ»‬ ‫«استريپ» با حضور در ‪ 70‬فيلم و دريافت ‪ 114‬جايزه يكي از بازيگران چند وجهي سينما‬ ‫است‪ .‬از بازي در فيلمهاي موزيكال گرفته تا جنايي و كمدي‪ ،‬او قادر است در هر نقشي‬ ‫ظاهر شود ‪« .‬شكارچي گوزن» ‪« ،‬خارج از آفريقا» ‪« ،‬كرامر در برابر كرامر» و «بانوي‬ ‫آهني» حاكي از نقشهاي ماندگار اين بازيگر است‪.‬‬

‫«ادوارد نورتون»‬ ‫نورتون نه تنها كارگردان ‪ ،‬نويسنده و تهيه كننده خوبي است ‪ ،‬بلكه قابليت ايفاي نقشهايي‬ ‫در فيلمهاي بزرگي مانند «تاريخ ايكس آمريكا» ‪« ،‬كلوب مشت زني » ‪« ،‬هاك شگفت‬ ‫انگيز» و ‪ ...‬را دارد‪ .‬او در ژانرهاي اكشن ‪ ،‬درام و كمدي نيز موفق بوده است‪.‬‬

‫«فيليپ سيمور هافمن»‬ ‫او در بيش از ‪ 70‬فيلم بازي كرد و ‪ 60‬جايزه بزرگ دريافت كرد‪ .‬نقشهاي تأثيرگذار او در‬ ‫فيلمهاي «كاپوته» ‪« ،‬شبهاي بوگي» ‪« ،‬عشق ليزا» و «استاد» بودند‪ .‬او از بازيگران حرفه‬ ‫اي تئاتر بوده است‪.‬‬

‫«ناتالي پورتمن»‬ ‫او قابليت بازي در فيلمهاي‬ ‫ژانر رومانتيك ‪ ،‬اكشن و جنايي‬ ‫را دارد‪ .‬اين بازيگر جوان با‬ ‫نقشهايي كه ايفا كرده بيش از‬ ‫‪ 50‬نامزدي جوايز متعدد را‬ ‫بدست آورده است ‪ .‬وي براي‬ ‫بازي در نقش «قوي سياه»‬ ‫اسكار بهترين بازيگر زن را‬ ‫دريافت كرد‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

117


‫‪116‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫باور کنید این پیرزن ‪ 11‬سال سن‬ ‫دارد‬

‫است‪ .‬مسئولین مدرسه اعتقاد دارند کاله‬ ‫گیس این دختر باعث می شود تا دیگر‬ ‫دانش آموزان به فکر رنگ کردن موهای‬ ‫خود بیافتند‪.‬این اتفاق تا حد اخراج این‬ ‫دختر از مدرسه هم ادامه پیدا کرده است‬ ‫و به گفته پزشکان معالج او از نظر روحی‬ ‫ضربه شدیدی به وی وارد شده است چرا که‬ ‫چهره او با دیگر دانش آموزان فرق دارد و‬ ‫برداشتن کاله گیس باعث جدا ماندن او از‬ ‫دیگر دانش آموزان می شود‪.‬‬

‫نخستین آسانسور مفهومی بدون‬ ‫کابل جهان‬

‫عادت عجیب و غریب یک زن ‪45‬‬ ‫ساله !‬ ‫ترسا ویدنر ‪ 45‬ساله از کلکسیون سنگ‬ ‫های مورد عالقه اش یکی را انتخاب کرده و‬

‫با خورد کردن آن شروع به میل کردن میکند‪.‬‬ ‫پیش بینی میشود او در این مدت بیش از‬ ‫‪ 1500‬کیلو گرم سنگ خورده باشد‪.‬‬ ‫این زن ‪ 45‬ساله سنگ میخورد‪ .‬البته نه‬ ‫در حالت عادی ‪ .‬ترسا ویدنر ‪ ،‬در ‪ 20‬سال‬ ‫گذشته هر بار که او استرس یا افسردگی‬ ‫گرفته است خود را با خوردن سنگ آرام‬ ‫میکرده است‪.‬‬

‫آشناتی الیوت اسمیت" دختر ‪ 11‬ساله ای‬ ‫است که هفته پیش به خاطر بیماری خود‬ ‫در مدرسه مورد مواخذه قرار گرفت‪ .‬این‬ ‫دختر ‪ 11‬ساله که یک بیماری نادر دارد به‬ ‫خاطر پوشیدن کاله گیس در آستانه اخراج از‬ ‫مدرسه قرار داشت‪ .‬این دختر انگلیسی دچار‬ ‫بیماری نادر « آلوپسیا » است که باعث می‬ ‫شود ‪ 8‬برابر سریع تر پیر شود و پزشکان‬ ‫اعتقاد دارند وی تا ‪ 15‬سالگی بیشتر عمر‬ ‫نخواهد کرد‪ .‬این بیماری بدن او را فرسوده‬ ‫کرده و چهره اش کامال مانند پیرزن های‬ ‫‪ 88‬ساله است‪.‬‬ ‫این پیرزن تنها ‪ 11‬سال سن دارداین دختر‬ ‫به خاطر بیماری خود بای از کاله گیس‬ ‫استفاده کند که البته در مدرسه به خاطر‬ ‫بنفش بودن این کاله گیس به مشکل خورده‬

‫یک شرکت آلمانی از نخستین آسانسور‬ ‫مفهومی بدون کابل جهان رونمایی کرد‪.‬‬ ‫آسانسورها طی ‪ 160‬سال گذشته تغییر‬ ‫چندانی نکرده اند و هنوز هم دارای کابین‬ ‫هایی هستند که به صورت عمودی در یک‬ ‫محور حرکت می کنند و خود این محور‬ ‫توسط کابل هایی پشتیبانی می شود‪.‬‬ ‫این ساختار‪ ،‬محدود کننده و ناکارآمد بوده و‬ ‫افراد باید مدت های طوالنی بیرون از آسانسور‬

‫منتظر رسیدن آن به طبقه موردنظرشان باشند‪ .‬با‬ ‫این حال‪ ،‬شرکت آلمانی ‪ThyssenKrupp‬‬ ‫از نوعی آسانسور مفهومی انقالبی رونمایی‬ ‫کرده که امکان حرکت کردن چندین کابین‬ ‫را هم به صورت افقی و هم به صورت‬ ‫عمودی در یک محور آسانسور یکسان و‬ ‫به صورت همزمان فراهم می کند‪ .‬به ادعای‬ ‫شرکت آلمانی‪ ،‬سامانه مفهومی جدید ملقب به‬ ‫‪ Multi‬نخستین آسانسور بدون کابل در جهان‬ ‫به شمار می آید و دارای مضامینی بالقوه برای‬ ‫طراحی ساختمان های مرتفع در آینده خواهد‬ ‫بود‪.‬‬ ‫نوعی خشاب آهنربامحور‪ ،‬این سیستم را‬ ‫هدایت می کند‪ .‬آسانسور مزبور از همان‬ ‫فناوری به کاررفته در ساخت قطار ابرسریع‬ ‫ماگلو شانگهای بهره می برد که توسط شرکت‬ ‫آلمانی ‪Transrapid International‬‬ ‫ساخته شده است‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فروش چربی انسان!‬ ‫در قرون وسطی چربی انسانی با هدف‬ ‫مصارف درمانی خرید و فروش می شد‪.‬‬ ‫جالدان اروپایی در قرون وسطی چربی انسانی‬ ‫را به عنوان یک ماده درمانی می‌فروختند‪.‬‬ ‫این چربی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها‬ ‫از دندان درد گرفته تا التهاب مفاصل استفاده‬ ‫می‌شد و تا اواخر قرن ‪ 17‬میالدی در‬ ‫داروخانه ها موجود بود‪.‬‬

‫به گزارش ریپلی‪ ،‬در طب سنتی اروپا باور‬ ‫بر این بود که چربی انسان معجزه درمانی‬ ‫خارق العاده‌ای دارد و این باور تا قرن ‪19‬‬ ‫میالدی رواج داشت به طوری که بازار فروش‬ ‫این محصول بزرگترین منبع درآمد جالدان‬ ‫محسوب می‌شد‪.‬‬ ‫این محصول تا اواخر قرن ‪ 19‬میالدی با‬ ‫نامه تجاری ‪ Humanol‬در داروخانه ها‬ ‫عرضه می شد اما در سال ‪ 1920‬میالدی‬ ‫و پس از اینکه با پیشرفت علم خاصیت‬ ‫درمانی ناچیزی از خود نشان داد‪ ،‬رفته‌رفته‬ ‫محبوبیتش را از دست داد‪.‬‬


‫‪113‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کرده تا بتواند به صورت قانونی با وی ازدواج کند‪.‬‬ ‫پسر این زن می‌گوید‪ :‬طبق رسومات قبیله‌ای پدرم موظف بوده است به خاطر ازدواج با مادرم‬ ‫پولی به خانواده او بپردازد اما قبل از اتمام بدهی‌اش درگذشته و اکنون من می‌خواهم وظایف‬ ‫ناتمام او را به پایان برسانم‪.‬‬ ‫قاضی دادگاه محلی که به اتهام این مادر و پسر رسیدگی می‌کند‪ ،‬می‌گوید اگر در زمان‬ ‫گذشته چنین چیزی رخ داده بود هر دوی آنها توسط مردم قبیله کشته می‌شدند اما اکنون‬ ‫ترس از پلیس مانع این کار است‪ .‬چنین رفتاری حتی در فرهنگ سنتی زیمبابوه که مردمانش‬ ‫همانند اغلب آفریقائیان انیمیست یا پیرو دین‌های ابتدایی هستند نیز‪ ،‬اقدامی زشت و ناپسند‬ ‫محسوب می‌شود‪.‬‬

‫موش مرده داخل سوسیس!!‬ ‫یک مرد روسی زمانیکه در حال تهیه ساندویچ برای خود بود‪ ،‬با صحنه وحشتناکی مواجه‬ ‫شد و آن یک موش مرده در داخل سوسیس بود! "آناتول ورونکوف" ‪ 28‬ساله در حال برش‬ ‫سوسیس با گوشت ممتاز خود بود که با شیء سیاه رنگ در وسط آن مواجه شد و پس از‬ ‫دقت بیشتر دریافت آن شیء‪ ،‬یک موش مرده است‪ .‬وی از تولیدکننده سوسیس شکایت کرده‬ ‫و خواستار تعطیلی کارخانه آن شده است‪.‬‬

‫مرد جوان زیر آسفالت زنده به گور شد!‬ ‫مرد جوان زمانی که میان شیار جاده می‌خوابید‪ ،‬نمی‌دانست عملیات راهسازی‪ ،‬او را زنده به‬ ‫گور خواهد کرد‪.‬‬ ‫هفته گذشته دانش آموزان مدرسه ای در منطقه طرق مشهد هنگام بازگشت از مدرسه متوجه‬ ‫سر مردی شدند که از حاشیه جاده بیرون بود‪ .‬آنها با مشاهده این صحنه هراسان به مدرسه‬ ‫بازگشته و موضوع را به مسئول مدرسه اطالع داده و مدیر مدرسه همراه یکی از دانش آموزان‬ ‫به محل کشف سر آمد و پس از اطمینان از صحت ادعای دانش آموزان‪ ،‬موضوع را به پلیس‬ ‫خبر داد‪ .‬ماموران پس از اطالع‪ ،‬راهی محل مورد نظر شده و در نخستین فرضیه احتمال‬ ‫دادند که این مرد پس از قتل در محل دیگری به آنجا منتقل و از سوی عامالن جنایت دفن‬ ‫شده است‪ .‬با توجه به احتمال‬ ‫ارتکاب قتل‪ ،‬قاضی جواد حسینی‪،‬‬ ‫بازپرس ویژه قتل مشهد در‬ ‫جریان قرار گرفت و با حضور او‬ ‫تحقیقات جنایی آغاز شد‪.‬‬ ‫بازپرس جنایی به ماموران دستور‬ ‫داد برای تحقیقات جسد را از‬ ‫میان خاک خارج کنند که بررسی‬ ‫جسد مشخص کرد‪ ،‬متعلق به مرد‬ ‫جوانی است که روی او کیسه ای‬ ‫پالستیکی کشیده شده بود‪ .‬دستان‬ ‫مرد فوت شده نیز به صورتی بود‬ ‫که نشان می داد هنگام دفن زنده بوده و قصد داشته خود را از میان خاک نجات دهد‪.‬‬ ‫پزشک جنایی هم پس از معاینه جسد اعالم کرد‪ ،‬این مرد زنده به گور شده و چند ساعت از‬ ‫مرگ او می گذرد‪.‬‬ ‫ماموران سپس تحقیقات برای شناسایی هویت مرد جوان را آغاز کرده و در بررسی های‬ ‫خود توانستند خانواده او را شناسایی کنند که آنها مدعی شدند‪ ،‬پسرشان بعضی شب ها بیرون‬ ‫از خانه می خوابید و شب حادثه هم هر چه منتظرش ماندیم به خانه نیامد‪ .‬با طوالنی شدن‬ ‫غیبت او تصمیم گرفتیم شکایتی را مطرح کنیم که از طریق پلیس متوجه مرگ او شدیم‪.‬‬ ‫بررسی های نشان داد‪ ،‬شب حادثه مرد جوان در میان شیاری خوابیده بود که در آن منطقه‬ ‫عملیات عمرانی در حال انجام بود‪ .‬شب خودروهای راهسازی اقدام به پر کردن شیار و‬ ‫جاده سازی در آنجا کرده بودند که مرد جوان هم زیر خروارها خاک گرفتار شده و جان خود‬ ‫را از دست داده بود‪.‬‬ ‫بازپرس جنایی مشهد در این زمینه گفت‪ :‬خانواده مرد جوان شکایتی را مطرح کرده و‬ ‫خواستار رسیدگی به این پرونده بودند که با توجه به قتل غیرعمد‪ ،‬روز شنبه پرونده به‬ ‫دادسرای دیگری ارسال شد تا سهل انگاری احتمالی در این حادثه بررسی شود‪.‬‬ ‫قاضی حسینی تاکید کرد‪ :‬پیمانکاران هنگام عملیات عمرانی باید نکات ایمنی را رعایت‬ ‫کنند و اگر در این پرونده به شیار توجه می شد‪ ،‬این مرد زیر خروارها خاک جان خود را از‬ ‫دست نمی داد‪.‬وقتی جسد را از زیر خاک خارج کردیم‪ ،‬هنوز گرم بود که این موضوع نشان‬ ‫می داد قربانی چند ساعت قبل جان خود را از دست داده بود‪.‬‬

‫محبوب ترین و زیباترین دختر جهان!‬ ‫میالن کورنیکوا (‪ )Milana Kurnikova‬مدل ‪ ۵‬ساله روسی است که با پوست صورتی‪،‬‬ ‫چشمان آبی و سبز و چهره ای معصوم و بی گناه توانسته خود را به چهره ای محبوب در آسیا‬ ‫و جهان تبدیل کند‪.‬‬ ‫میالن اغلب در مجالت و آگهی های تلویزیونی برای بچه ها به تصویر کشیده می شود و‬ ‫توانسته است به شهرت باالیی در جهان و مخصوصا در کشور خودش برسد‪ .‬او عالوه بر این‬ ‫به ژیمناستیک هم عالقه داشته و توانسته است مقام های متفاوتی در این زمینه کسب کند‪.‬‬ ‫همچنین دوچرخه سواری و اسکیت هم از دیگر تفریحات میالن کوچک می باشد‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪112‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫شبکه تلویزیون ملی کانادا‪ ،‬سی‌بی‌سی‪ ،‬یکشنبه (‪ ۳۰‬نوامبر‪ ۹ ،‬آذر) گفت که این گزارش ‪۹‬‬ ‫ماه پیش از تصمیم دولت محافظه‌کار کانادا برای بستن سفارتخانه خود در تهران و اخراج‬ ‫دیپلمات‌های ایرانی از خاک کانادا تنظیم شده و در آن آمده است که بزرگترین تهدید علیه‬ ‫جان کارکنان سفارت کانادا در تهران‪" ،‬زلزله" است‪.‬‬ ‫تنظیم‌کنندگان این گزارش نوشته‌اند‪« :‬خطر باالی وقوع زمین‌لرزه‌ای فاجعه‌آمیز‪ ،‬بزرگترین‬ ‫چالش امنیتی و جانی برای مأموریت‌های دیپلماتیک در تهران است‪».‬‬ ‫به گفته آنها زیرساخت‌های ضعیف شهری و شهرسازی غیراستاندارد در تهران می‌تواند جان‬ ‫‪ ۴۰۰‬هزار نفر را در صورت وقوع زلزله احتمالی بگیرد‪.‬‬

‫جایزه هلندی برای ملکه سوئد‬ ‫ملکه سیلویا به پاس فعالیت‌های خیرخواهانه خود جایزه مارتین بوبر پالکته (‪Martin-‬‬ ‫‪ )Buber-Plakette‬را دریافت می‌کند‪ .‬ملکه ‪ ۷۰‬ساله سوئد با انجمن خیریه خود به نام‬ ‫‪ World Childhood Foundation‬سال‌هاست که در راستای احقاق حقوق کودکان در‬ ‫کشورهای توسعه نیافته و فقیر فعالیت می‌کند‪.‬‬

‫گزارش یاد شده چند ماه پس از حمله تندرویان به سفارت بریتانیا در تهران تدوین شده که‬ ‫موجب افزایش نگرانی‌ها در مورد امنیت دیپلمات‌های غربی در ایران شد‪ .‬شبکه سی بی اس‬ ‫اکنون طبق قانون فدرال "دسترسی به اطالعات" به این گزارش که تاریخ ‪ ۲۴‬ژانویه ‪۲۰۱۲‬‬ ‫را بر خود دارد‪ ،‬دسترسی پیدا کرده است‪.‬‬ ‫گزارش مورد بحث توسط یک مقام دفتر امنیت و اطالعات کانادا‪ ،‬پس از دیدار با مقام‌های‬ ‫ارشد دولت وقت ایران در تهران و مشاوره با کارشناسان و دیگر سفارتخانه‌ها نگاشته شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫بخش‌های زیادی از این گزارش به گفته شبکه سی بی اس به دالیل امنیتی خط خورده‌و‬ ‫سیاه شده‌اند‪.‬‬ ‫جان برد‪ ،‬وزیر امور خارجه وقت کانادا در زمان تعطیلی سفارت کانادا‪ ،‬دولت ایران را‬ ‫"اصلی‌ترین تهدید" برای صلح و امنیت جهانی از نظر این کشور خوانده و گفته بود که همین‬ ‫امر دلیل اصلی تصمیم دولت کانادا برای بستن سفارتخانه خود در تهران بوده است‪.‬‬

‫تشریفات سلطنتی‬ ‫شاهزاده ویلیام و همسرش کاترین به زودی عازم آمریکا می‌شوند‪ .‬این سفر اما به جای آنکه‬ ‫با استقبال خبرنگاران آمریکایی روبرو شود‪ ،‬با غرولند و خشم آنان مواجه شده است‪ .‬از‬ ‫قرار تمامی خبرنگارانی که قصد مالقات یا گفتگو با این زوج سلطنتی را دارند بایستی طبق‬ ‫مقرراتی که از سوی دفتر مطبوعاتی کاخ سلطنتی بریتانیا اعالم شده‪ ،‬لباس بپوشند‪ .‬تشریفاتی‬ ‫که خبرنگاران آمریکایی به هیچ‌وجه نسبت به آن عادت ندارند‪.‬‬

‫زنی که می‌خواهد با پسر خود ازدواج کند!‬ ‫یک زن ‪ 40‬ساله اهل زیمبابوه به نام "برکور" در کمال ناباوری قصد دارد با پسر ‪ 23‬ساله‬ ‫خود ازدواج کند‪.‬‬ ‫این زن که ‪ 12‬سال است همسرش را از دست داده و با پسرش زندگی می‌کند‪ ،‬می‌گوید‪ :‬طبق‬ ‫رسوم باید با برادر کوچکتر همسر مرده‌ام ازدواج کنم اما من ازدواج با پسرم که فرزندی از او‬ ‫در رحم دارم را ترجیح می‌دهم‪.‬‬ ‫او در دادگاه گفت مدت سه سال است با پسر خود رابطه نامشروع دارد و پول زیادی خرج‬


‫‪111‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هضم چربی های غذا با "آویشن"‬ ‫آویشن‪ ،‬نوعی گیاه دارویی است که البته کاربرد‌های فراوانی در آشپزی ایرانیان دارد‪.‬‬ ‫دکتر علی شهیدی زندی‪ ،‬متخصص طب سنتی و استاد دانشگاه‌گفت‪ :‬گیاه آویشن‌ از نظر‬ ‫طبی‪ ،‬با توجه به شرایط اقلیمی و محیط رشد و همچنین مقدار مواد موثره درمانی‪ ،‬متفاوت‬ ‫است و بهترین نوع آن در ایران‪ ،‬آویشن شیرازی است‪.‬‬ ‫ی کامیت خشک کنندگی اخالط است و بنابر این اثرات‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬گیاه آویشن دارا ‌‬ ‫درمانی خوبی برای بیماری هایی ریوی مانند آسم‪ ،‬برونشیت‌ مزمن و سرما خوردگی دارد‪.‬‬

‫از آنجایی آویشن خاصیت پاک کنندگی اخالط بیمار گونه را نیز دارا می‌باشد‪ ،‬یکی از‬ ‫بهترین داروهای تسکین دهنده سرفه است و به نوعی خاصیت اسپکتورانت‌ دارد‪.‬‬ ‫دکتر زندی در ادامه اظهار داشت‪ :‬گیاه آویشن‪ ،‬تقویت کننده سیستم گوارشی هم هست و در‬ ‫هضم چربی‌ها نقش بسیار مهمی دارد و با وجود این خواص معجزه‌ آسا در گیاه آویشن‪،‬‬ ‫توصیه می‌شود‪ ،‬تمام خانواده های ایرانی از آن در انواع غذاها استفاده کنند‪.‬‬

‫"تهدیدات امنیتی تنها دلیل تعطیلی سفارت کانادا در تهران نبوده است"‬ ‫محتوای گزارشی جدید نشان می‌دهد دلیل دولت کانادا برای تعطیل کردن سفارت خود در‬ ‫تهران در سال ‪ ،۲۰۱۲‬بر خالف آنچه وانمود شد‪ ،‬تنها خطر امنیتی نبوده است‪ .‬در این‬ ‫گزارش‪ ،‬زلزله احتمالی در تهران بزرگترین تهدید جانی خوانده شده است‪.‬‬

‫کاهش چین و چروک پوست با ماسک این میوه پاییزی‬

‫یک گزارش جدید نشان می‌دهد که بسته شدن سفارت کانادا در تهران که دو سال پیش‬ ‫صورت گرفت‪ ،‬بر خالف آنچه مقامات کانادایی در آن زمان بیان کردند‪ ،‬به دلیل تهدیدات‬ ‫امنیتی علیه جان کارمندان و دیپلمات‌های این سفارتخانه نبوده است‪.‬‬

‫جالب است بدانید خرمالو‪ ،‬روند پیری را کند و چین و چروک صورت را تا حد بسیار‬ ‫زیادی از بین می برد‪ .‬برای اینکار کافی است که یک عدد خرمالوی له شده را با یک عدد‬ ‫زرده تخم مرغ و کمی آبلیمو مخلوط کرده و آن را به صورت ماسک بر روی پوست صورت‬ ‫قرار دهید‪ 15 .‬دقیقه صبر کنید و بعد صورت را بشویید‪.‬‬ ‫این ماسک عالوه بر اینکه تاثیر چشم گیری بر بهبود چین و چروک پوست دارد‪ ،‬منافذ باز‬ ‫پوست را هم پاکسازی کرده و پوست شما را زیبا و شاداب می سازد‪.‬‬ ‫باورتان نمی شود که این میوه خوش رنگ به راحتی تمامی دانه های چرب پوست را تمیز‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫کافی است یک عدد خرمالوی رسیده و له شده را با یک چهارم فنجان شکر قهوه ای و یک‬ ‫قاشق غذاخوری روغن زیتون مخلوط کرده و این ماسک را به صورت دورانی روی پوست‬ ‫بمالید‪ 10.‬دقیقه تامل کرده و بعد صورت را با اب ولرم بشویید‪ .‬این ماسک مثل یک‬ ‫اسکراب طبیعی‪ ،‬پوست را از هر گونه آلودگی به خوبی پاک خواهد کرد‪.‬‬


‫‪110‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کلید سالمتی‬ ‫مردان!‬

‫ســالها بــا عــادات گوارشــی و‬ ‫ادراری خــود کنــار آمده‌ایــم‪.‬‬ ‫هــر گاه ایــن عــادات مختــل‬ ‫شــود بایــد دریابیــم بهتریــن راه‬ ‫مراجعــه بــه پزشــک و درمــان‬ ‫پیــش‌رس اســت‪.‬‬ ‫غیــاب ســامتی در همــان نطفــه گرفتــن بــا‬ ‫زمزمــه هایــی بــر آنســت مــا را از خــود مطلــع‬ ‫کنــد ولــی در غوغــای زندگــی ســعی بــر آن‬ ‫داریــم ایــن زمزمــه را نشــنویم و یــا نادیــده‬ ‫بگیریم‪.‬اگــر بــه ایــن نشــنیدن ادامــه دهیــم‬ ‫ناگهــان خــود را بــا ســنگینی آن رو در رو‬ ‫خواهیــم یافــت‪ .‬جســم در طــول زندگــی صبور‬ ‫و آرام کار خــود را مــی کنــد و مــا ترجیــح‬ ‫می‌دهیــم آنــرا فرامــوش کنیــم‪ ،‬در حالــی کــه‬ ‫بزرگتریــن ســرمایه مــا در ادامــه حیــات همیــن‬ ‫جســم صامــت اســت‪.‬‬ ‫تنهــا بایــد بــه یــاد بیاوریــم جســم مــا بــا عادت‬ ‫هایــش شــناخته می‌شــود و اگــر روی ایــن‬ ‫عــادت هــا تمرکــز کنیــم اولیــن نشــانه بیماری‬ ‫خــود را خیلــی زود بــه رخ خواهــد کشــید‪.‬‬ ‫در طــول تحصیــل همــه مــا از گرفتــن نمــره‬ ‫بیســت لــذت می‌بریم‪.‬امــا بــرای گرفتــن آن‬ ‫تــاش بزرگــی را بایــد شــکل می‌دادیــم ولــی‬ ‫بــرای گرفتــن نمــره بیســت در ســامت تنهــا‬ ‫کمــی دقــت الزم زندگــی اســت‪.‬‬ ‫اگــر بــه ایــن بیســت توصیــه کــه حاصــل ســالها‬ ‫تجربــه اســت توجــه کنیــم و هــر توصیــه را‬ ‫یــک نمــره بگیریــم خیلــی ســاده بــا کیفیــت‬ ‫زندگــی خواهیــم کــرد‪.‬‬ ‫‪ -1‬ســالها بــا عــادات گوارشــی و ادراری‬ ‫خــود کنــار آمده‌ایــم‪ .‬هــر گاه ایــن عــادات‬ ‫مختــل شــود بایــد دریابیــم بهتریــن راه مراجعه‬ ‫بــه پزشــک و درمــان پیــش‌رس اســت‪ .‬قبــل‬ ‫از آنکــه بیمــار شــوید بــا پیشــگیری بــرای‬ ‫خــود‪ ،‬ســپر دفــاع مســتحکمی ایجــاد کنیــد‬ ‫تــا گرفتــار بیمــاری خطرنــاک نشــوید‪.‬‬ ‫‪ -2‬رنــگ ادرار نشــانگر و نشــانه گویایــی از‬ ‫ســامت اســت‪ ،‬نبایــد نســبت بــه تغییــر رنــگ‬ ‫آن بــی اعتنــا باشــیم‪ ،‬در کنــار رنــگ ادرار‬ ‫هــر نشــانه خونریــزی یــا قرمــز شــدن ادرار‬ ‫زنــگ خطــری اســت کــه بایــد شــنید‪ .‬ســن‬ ‫و جنســیت افــراد تفاوتــی در اصــل ماجــرا‬ ‫نــدارد‪.‬‬ ‫‪ -3‬تعجــب نکنیــد هــر پکــی کــه بــه ســیگار‬ ‫می‌زنیــد شــانس ســرطان پرســتات را بــرای‬ ‫شــکل‌گرفتن افزایــش می‌دهیــد‪ .‬مصــرف‬ ‫ســیگار کلیــد ورود بــه جمــع آنهایــی اســت‬ ‫کــه ســرطان مثانــه گرفته‌انــد‪ .‬بهتــر نیســت‬ ‫ســیگار خــود را خامــوش کنیــد‪.‬‬ ‫‪ -4‬اگــر برآنیــد رنــج داشــتن ســنگ کلیــه‬ ‫را تجربــه نکنیــد بــه موقــع و بــه قــدر کافــی‬ ‫آب بنوشــید‪ .‬خــوردن خودســرانه کلســیم و‬ ‫ویتامیــن هــا می‌توانــد خطــر ایجــاد ســنگ‬ ‫کلیــه را افزایــش دهــد‪.‬‬

‫‪ -5‬کلیــه ناســالم بــر فشــار خــون تاثیــر منفــی‬ ‫می‌گــذارد و در مقابــل فشــار خــون بــاال کلیــه‬ ‫را دچــار آســیب می‌کنــد‪.‬‬ ‫‪ -6‬اگــر دچــار اشــتباه شــدید و بــا افــراد‬ ‫آلــوده بــه ویــروس ‪ HIV‬و یــا فــرد مشــکوک‬ ‫بــه بیمــاری ایــدز تمــاس جنســی داشــتید‬ ‫حتمــ ًا در مــدت ‪ 6‬هفتــه تــا ‪ 12‬هفتــه‬ ‫آزمایــش ‪ HIV‬را انجــام دهیــد‪ .‬تشــخیص بــه‬ ‫موقــع کیفیــت درمــان را متناس ـب‌تر می‌کنــد‪.‬‬ ‫‪ -7‬بــروز ناتوانــی جنســی مــردان در ســن بــاال‬ ‫طبیعــی اســت ولــی بــا درمــان خودســرانه ایــن‬ ‫ناتوانــی مشــکالت بــه بــار می‌آیــد‪ .‬بهتریــن‬ ‫انتخــاب‪ ،‬مراجعــه بــه پزشــک متخصــص‬ ‫اســت‪.‬‬ ‫‪ -8‬اعتیاد‪ ،‬دشــمن ســامتی جســمی و شــکل‬ ‫گیــری ناهنجاری‌هــای روانــی‪ ،‬فرهنگــی‬ ‫و اجتماعــی اســت‪ .‬فــرد معتــاد ‪ ،‬مســئول‬ ‫بســیاری از ایــن ناهنجاری‌هاســت‪.‬‬ ‫‪“ -9‬پرفشــاری خــون” قاتلــی اســت کــه‬ ‫در ســکوت دســت بــه کشــتار می‌زنــد‪.‬‬ ‫بــا آزمایــش کامــل ادرار‪ ،‬اندازه‌گیــری‬ ‫الکترولیــت هــا و تســت هــای هورمونــی بــا‬

‫غربالگــری شــوند‪.‬‬ ‫‪ -12‬عالئــم ذیــل مــی تواننــد نشــانه بیمــاری‬ ‫پروســتات و ســرطان در ایــن ناحیــه باشــند‪.‬‬ ‫ایــن رفتارهــا را جــدی بگیریــد‪ :‬تکــرار ادرار‪،‬‬ ‫ضعــف یــا منقطــع شــدن جریــان ادرار‪ ،‬باقــی‬ ‫مانــدن ادرار در مثانــه‪ ،‬احســاس درد یــا‬ ‫ســوزش در زمــان تخلیــه ادرار‪ ،‬درد دائمــی‬ ‫کمــر‪ ،‬لگــن یــا مفصــل ران‪.‬‬ ‫‪ -13‬شــغل شــما ممکــن اســت بیمــاری‬ ‫زا باشــد‪ .‬حتمــ ًا بــا پزشــک متخصــص‬ ‫طــب کار مشــورت کنیــد‪ .‬اگــر شــغلی بــر‬ ‫خــود برگزیده‌ایــد کــه بــه ناچــار بــا صنایــع‬ ‫شــیمیایی‪ ،‬رنــگ‪ ،‬الســتیک‪ ،‬مــواد نفتــی‪،‬‬ ‫چــرم و چــاپ ســروکار داریــد بیشــتر از بقیــه‬ ‫در معــرض ســرطان مثانــه هســتید‪ .‬پــس بیشــتر‬ ‫از بقیــه بــا پزشــک متخصــص مشــورت کنید‪.‬‬ ‫‪ -14‬اســتفاده از هورمون‌هــای آنابولیــزان در‬ ‫صحنــه رقابــت ورزشــی ممکــن اســت منجــر‬ ‫بــه نابــاروری شــود بــدون آنکــه در رقابــت‬ ‫کمکــی بــه شــما کنــد‪.‬‬ ‫‪ -15‬ورزش در حفــظ و تــداوم ســامت‬ ‫بســیار مفیــد اســت‪ ،‬ورزش کــردن را جــز‬

‫مراجعــه کنیــد تــا از پیشــرفت و بروز نارســایی‬ ‫کلیــه جلوگیــری شــود‪ :‬کاهــش فشــار و قطــع‬ ‫و وصــل شــدن جریــان ادرار‪ -‬تاخیــر در‬ ‫شــروع ادرار‪ -‬نیــاز بــه تخلیــه مکــرر ادرار و‬ ‫احســاس باقــی مانــدن ادرار در مثانــه پــس از‬ ‫ادرار کــردن‪ -‬تکــرار ادرار در روز و شــب –‬ ‫زور زدن هنــگام ادرار کــردن‪.‬‬ ‫‪ -18‬بایــد بدانیــد بزرگــی خــوش خیــم‬ ‫پروســتات نشــانه ســرطان نیســت ولــی آمارهــا‬ ‫نشــان می‌دهــد ایــن بزرگــی می‌توانــد همزمــان‬ ‫بــا بدخیمــی همــراه شــود‪ .‬بایــد بدانیــد‪ :‬اگــر‬ ‫بــا کســانی کــه ســابقه ســرطان پروســتات دارند‬ ‫فامیلــی نســبی داریــد خطــر ابتــای شــما بــه‬ ‫ایــن بیمــاری بیشــتر اســت‪.‬اگر ایــن بزرگــی‬ ‫خــوش خیــم را مشــاهده کردیــد تحــت معاینــه‬ ‫پروســتات و آزمایــش ‪ PSA‬قــرار گیریــد تــا‬ ‫مطمئــن شــوید مشــکلی نداریــد‪.‬‬ ‫‪ -19‬اگــر خواهــان طــول عمــر بیشــتری‬ ‫هســتید بایــد مراقــب جســم خــود باشــید‪،‬‬ ‫مصــرف دخانیــات را کنــار بگذاریــد‪ ،‬تغذیــه‬ ‫مناســب را جــدی بگیریــد‪ .‬از رفتارهــای‬ ‫اســترس‌زا پرهیــز کنیــد و از همــه مهم‌تــر‬

‫درمــان بــه موقــع امــکان عمــل را از ایــن قاتــل‬ ‫بگیریــد‪.‬‬ ‫‪ -10‬پنــج عامــل می‌توانــد باعــث ســکته‬ ‫قلبــی شــود‪ .‬بــرای رخ دادن یــک ســکته بــه‬ ‫همــه پنــج عامــل نیــازی نیســت‪ .‬مبتــا شــدن‬ ‫بــه ســه مــورد کافــی اســت‪ .‬ایــن پنــج نــام را‬ ‫فرامــوش نکنیــد‪“ :‬تــری گلیســیرید بــاال”‪-‬‬ ‫“کلســترول باال”‪“-‬فشــار خــون باال”‪“-‬قنــد‬ ‫خــون بــاال”‪ ”HDL“ -‬پائیــن و “‪”LDL‬‬ ‫بــاال‪.‬‬

‫عــادات زندگــی خــود ســازید‪.‬‬ ‫ایــن نکتــه را هــم فرامــوش نکنیــد بــا اولیــن‬ ‫عالمــت غیــر طبیعــی در جســم خــود ایــن‬ ‫فرصــت را بــه پزشــک خانوادگــی خــود‬ ‫بدهیــد شــما را ویزیــت کنــد‪ .‬اقــدام بــه موقــع‬ ‫نصــف درمــان اســت‪.‬‬ ‫‪ -16‬نشــانه‌های ذیــل زنــگ هشــداری اســت‬ ‫کــه بــه شــما خبــر می‌دهــد بایــد بــه پزشــک‬ ‫مراجعــه کنیــد‪ :‬وجــود خــون در ادرار‪-‬‬ ‫فوریــت در دفــع ادرار – دفــع مقادیــر کــم و‬ ‫مکــرر ادرار‪ -‬دفــع دردنــاک ادرار‪ -‬کاهــش‬ ‫اشــتها و وزن‪.‬‬ ‫‪ -17‬بزرگــی پروســتات اگــر بــا عالئــم ذیــل‬ ‫همــراه باشــد بایــد بــه متخصــص اورولــوژی‬

‫ورزش را فرامــوش نکنیــد‪.‬‬ ‫‪ -20‬اگــر بــه دنبــال راز ســامتی خــود‬ ‫هســتید ایــن جملــه را حفــظ و عمــل کنیــد‪:‬‬ ‫عــدم اســتعمال دخانیــات – حفــظ وزن‬ ‫متعــادل‪ -‬ورزش روزانــه‪ -‬تغذیــه ســالم و‬ ‫متعــادل‪ -‬کنتــرل فشــار خــون‪ ،‬کلســترول و‬ ‫دیابــت‪ ،‬مراجعــه منظــم بــه پزشــک‪ ،‬قــرار‬ ‫گرفتــن در غربالگــری بزرگــی پروســتات و‬ ‫ســرطان پروســتات بــه خصــوص اگــر چهــل‬ ‫و پنــج ســال بیشــتر داریــد‪ ،‬کاهــش اســترس‬ ‫بــا ارتبــاط فعــال بــا دوســتان و خویشــاوندان‪،‬‬ ‫عــادت مراجعــه بــه روانپزشــک در صــورت‬ ‫بــروز خشــم و افســردگی…‬

‫‪ -11‬چهــل ســال بــه باالهــا هــر دو تــا ســه‬ ‫ســال یکبــار و مــردان بــاالی پنجــاه ســال‬ ‫هــر ســال بایــد از نظــر ســرطان پروســتات‬


‫‪109‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هم صاحب تفکر بود و هم دردسر و جنجال‬ ‫آفرین‪ .‬ولی در فیلم تازه گاه تا حدی وارفته‬ ‫و بالتصمیم است‪ ،‬فیلم با صحنه های نجات‬ ‫کانتین و بازگشت به جمع یاغیان زیرزمینی‬ ‫و اقدام علیه پرزیدنت اسنو(دانالد ساترلند)‬ ‫ادامه می یابد‪ ،‬در نهایت فیلم بروی شخصیت‬ ‫کانتین تکیه دارد واینکه او را به یک جنبش‬ ‫بزرگ بکشاند‪ ،‬از سویی شخصیت های‬ ‫بظاهر مثبت فیلم پرزیدنت کوین (جولیان‬ ‫مور) و فلیپ سیمور هافمن‪ ،‬نقش های‬ ‫موثرتری را برعهده می گیرند‪.‬‬ ‫فیلم با داشتن یک سری بازیگر معروف‬ ‫روز چون‪ :‬وودی هارلسون‪ ،‬لیام همسورث‪،‬‬ ‫جاش هچرسن‪ ،‬استانلی توچی‪ ،‬الیزابت بنکز‪،‬‬ ‫جفری رایت در کنار بازیگران اصلی‪ ،‬مسلما‬ ‫به فیلم گرما می بخشد‪ ،‬البته فیلم از همان آغاز‬ ‫با رویدادهای پیاپی می کوشد تا هیچ وقفه‬ ‫ای در لحظات آن بوجود نیاید‪ ،‬ولی تماشاگر‬ ‫بمرور احساس می کند‪ ،‬خالیی در لحظات‬ ‫وجود دارد‪ .‬یادمان باشد که فرانسیس الرنس‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬ ‫همانطور که انتظار میرفت‬ ‫فیلم جدید ‪THE HUNGER‬‬ ‫‪ GAMES‬با فروش باالی ‪120‬‬ ‫میلیون در سه روز آخر هفته‬ ‫قبل روبرو شد‪ ،‬چون دیگر عمر‬ ‫‪ Harry Potter‬و ‪Twilight‬‬ ‫پایان یافته ونسل جوان سینمارو‪،‬‬ ‫در پی قهرمانان غیرعادی تازه ای‬ ‫می گردند که در وجود قهرمانان‬ ‫این فیلم جای دارد‪.‬‬

‫نویسنده این سری کتاب ها که به فیلم‬ ‫درآمده سوزان کالینز‪ ،‬تازه ترین کتاب خود‬ ‫را تنها در یک بخش نوشته‪ ،‬ولی سینماگران‬ ‫هالیوودی و پخش کنندگان که صاحبان گیشه‬ ‫بحساب می آیند‪ ،‬تصمیم گرفتند‪ ،‬که ماجرای‬ ‫‪ Mockingjay‬را در دو قسمت تهیه کنند که‬ ‫اولین بخش آن با فروش باالی خود‪ ،‬مسلما‬ ‫دومین بخش را برای سال ‪ 2015‬می طلبد‪.‬‬ ‫فیلم جدید خیلی زود نشان میدهد‪ ،‬که‬ ‫هیجانات وابتکارات و ویژگی های فیلم‬ ‫قبلی ‪ Catching Fire‬را در سال ‪2013‬‬ ‫ندارد‪ ،‬چون آن فیلم از همان آغاز با‬ ‫سورپرایزهایی همراه بود‪ ،‬شخصیت اصلی‬ ‫فیلم در ‪ ، Catching‬یعنی کانتین اوردین‬ ‫(جنیفرالرنس) قالب محکم تری داشت‪،‬‬

‫کارگردان فیلم‪ ،‬با شناخت عمیق از قصه های‬ ‫سوزان کالینز‪ ،‬کمک به استحکام کارکترهای‬ ‫فیلم بخصوص جنیفرالرنس و تا حدی جاش‬ ‫هچرسن‪ ،‬که مسلما بزودی جای او را لیام‬ ‫همسورت خواهد گرفت‪ ،‬تماشاگر جوان و‬ ‫نوجوان را تا آخر فیلم راضی نگه میدارد ولی‬ ‫صاحبنظران و منتقدین این فیلم را نسبت به‬ ‫فیلم قبلی‪ ،‬ضعیف تر می بینند‪.‬‬ ‫یکی از نکات مهم فیلم‪ ،‬تقدیم کردن فیلم به‬ ‫فلیپ سیمور هافمن بازیگر هنرمند و برجسته‬ ‫است‪ ،‬که درست بعد از پایان این فیلم‪ ،‬دست‬ ‫به خودکشی زد و بجرات یکی از زیباترین‬ ‫بازیهای خود را در این فیلم ارائه داده است‪.‬‬ ‫ما در فیلم شاهد بازی های خوب وودی‬ ‫هارلسون‪ ،‬جفری رایت‪ ،‬استانلی توچی‪،‬‬ ‫دانالد ساترلند هستیم و البته انتظاری هم‬ ‫برای بازی درخشان جنیفرالرنس و هچرسن‬ ‫و غیره نداریم‪ ،‬چون جذابیت کارکتر آنها‪،‬‬ ‫حاکم بربازی آنهاست‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

108


‫‪107‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شاکی شدن سحر جعفری‬ ‫جوزانی از فرهنگی که جا‬ ‫نیفتاده‬ ‫سحر جعفری جوزانی بازیگر‬ ‫سینما و تلویزیون هم به جمع شاکیان‬ ‫شبکه های اجتماعی پیوست‬ ‫این بازیگر نوشته‪« :‬سالم دوستان‬ ‫وقتی من این صفحه رو باز کردم تا‬ ‫به امروز با عشق وعالقه جواب تک‬ ‫تک دوستان رو دادم ولی متاسفانه‬ ‫این فرهنگ هنوز اینجا جا نیفتاده‪ .‬با‬ ‫وجود اینکه خیلی از شما به من لطف‬

‫لحظه بازداشت رضا عطاران‬ ‫توسط دژبانان‬ ‫پروژه سینمایی نهنگ عنبر به‬ ‫کارگردانی سامان مقدم که با شرکت‬ ‫کردن نقش اول فیلم(رضا عطاران)در‬ ‫جشنواره ماالتی ترکیه یک هفته متوقف‬ ‫شده بود با بازگشت رضاعطاران از‬ ‫سرگرفته شد‪ ، .‬پانزده روز از فیلم‬ ‫برداری نهنگ عنبر باقی مانده است‬ ‫و تدوین این پروژه سینمایی به صورت‬ ‫همزمان توسط سیامک میهماندوست‬ ‫در حال انجام است‪.‬‬ ‫با حضور افتخاری علی قربان زاده در‬ ‫نقشی متفاوت در پروژه ای که سمت‬ ‫جانشین تهیه کننده را نیز در آن بر‬ ‫عهده دارد و سام نوری به هفتمین‬ ‫اثر سینمایی سامان مقدم لیست‬

‫دارین اما خیلیها هم توهین میکنن‬ ‫و عده ای هم به اسم مردمی بودن‬ ‫به خودشون اجازه میدن هر سوالی‬ ‫و بپرسن و وظیفه ی من میدونن که‬ ‫جواب بدم‪ .‬توقع خیلی از دوستان هم‬ ‫باال رفته اگه یک بار پیامشون و نبینم و‬ ‫پاسخ ندم ناراحت میشن‪ ،‬اگه فالوشون‬ ‫نکنم ناراحت میشن‪ ،‬خیلیها میگن آدم‬ ‫داری که به ما جواب میده وووو‪ .‬من‬ ‫متوجه شدم دوستان هنرمندی که‬ ‫جواب نمیدن دلیلش احتماال پیش‬ ‫بینی همین اتفاقات هست‪ .‬من همه‬ ‫ی شما رو دوست خطاب کردم اما‬ ‫همین دوستان یک روز به آدم میگن‬ ‫فرشته ی مهربون و روز بعد تبدیلت‬ ‫میکنن به دیو پلید‪ .‬من بدون عالقه‬ ‫واز روی تظاهر دوست ندارم کاری و‬ ‫انجام بدم و دیگه این احساس و ندارم‬ ‫وانگار وظیفه هست برای همین دیگه‬ ‫جواب تک تک دوستان رو نمیدم و هر‬ ‫کی دوست داره میتونه دیگه فالو نکنه‪.‬‬ ‫هر جا هستین موفق و سالمت باشین‪.‬‬ ‫سحر جعفری جوزانی‪».‬‬ ‫بازیگرانی که مقابل دوربین فرشاد‬ ‫محمدی رفته اند کامل شد‪.‬‬ ‫فیلم سینمایی نهنگ عنبر با بازی‬ ‫رضا عطاران ‪،‬مهناز افشار‪،‬ویشکا‬ ‫‪،‬نادر‬ ‫ناجی‬ ‫آسایش‪،‬رضا‬ ‫سلیمانی‪،‬حسین سلیمانی و امیرحسین‬ ‫رستمی ‪،‬نیماراد‪ ،‬ایلیا کیوان‪،‬‬ ‫امیرحسین شام بیاتی و با حضور‬ ‫افتخاری هانیه توسلی فیلمی پر بازیگر‬ ‫به شمار می آید‪ .‬سامان مقدم و شرکت‬ ‫ری را(گروه تامین سرمایه فرهنگ و‬ ‫اقتصاد )سرمایه گذاران فیلم سینمایی‬ ‫نهنگ عنبر می باشند که به تهیه‬ ‫کنندگی سامان مقدم در حال ساخت‬ ‫می باشد‪ .‬این فیلم سینمایی تاکنون‬ ‫مورد بازدیدعلی جنتی وزیر ارشاد‬ ‫و محمد احسانی معاونت نظارت و‬ ‫ارزشیابی ارشاد قرارگرفته است‪.‬‬

‫فیلمی با بازی لیال حاتمی‪،‬‬ ‫شهاب حسینی‪ ،‬فرهاد‬ ‫اصالنی و بیتا فرهی‬ ‫اولین نسخه از فیلم سینمایی «دوران‬ ‫عاشقی» علیرضا رئیسیان تا دو هفته‌‬ ‫دیگر تحویل هیات انتخاب سی و‬ ‫سومین جشنواره فیلم فجر می‌شود‪.‬‬

‫‪ ،‬علیرضا رئیسیان در گفت‌وگویی‪،‬‬ ‫درباره آخرین وضعیت آماده‌سازی‬ ‫«دوران عاشقی» بیان کرد‪ :‬این فیلم‬ ‫این روزها در مرحله طراحی صدا و‬ ‫ساخت موسیقی است و ستار اورکی‬ ‫ساخت موسیقی «دوران عاشقی» را‬ ‫پیگیری می‌کند و امیرحسین قاسمی‬ ‫هم مشغول طراحی صدای آن است‪.‬‬

‫وی افزود‪ :‬همچنین اتالوناژ‪ ،‬رنگ‌بندی‬ ‫و‪ ...‬فیلم نیز در استودیو «پیشگامان‬ ‫سینمای آریا» در حال انجام است‪.‬‬ ‫رئیسیان درباره زمان تحویل نسخه‌ای‬ ‫از فیلمش به دبیرخانه جشنواره فجر‬ ‫برای بازبینی توسط هیات انتخاب‬ ‫گفت‪ :‬با برنامه‌ریزی‌ای که انجام‬ ‫داده‌ایم و بر اساس آن پیش می‌رویم‪،‬‬ ‫تا دو هفته آینده نسخه اولیه بازبینی‬ ‫«دوران عاشقی» آماده می‌شود و آن را‬ ‫برای بازبینی توسط هیات انتخاب‪،‬‬ ‫تحویل دبیرخانه جشنواره فیلم فجر‬

‫خواهیم داد‪.‬‬ ‫در جدیدترین ساخته علیرضا رئیسیان‬ ‫پس از «چهل سالگی»‪ ،‬لیال حاتمی‪،‬‬ ‫شهاب حسینی‪ ،‬فرهاد اصالنی‪ ،‬پرویز‬ ‫پورحسینی و بیتا فرهی ایفای نقش‬ ‫کرده‌اند‪ .‬همچنین سایر بازیگران‬ ‫عبارتند از‪ :‬لی‌لی فرهادپور‪ ،‬سوگل‬ ‫قالتیان‪ ،‬نسیم ادبی‪ ،‬سعید داخ‪،‬‬ ‫عاطفه للهی‪ ،‬داریوش فائزی‪ ،‬شهرام‬

‫جمشیدی‪ ،‬فرزان نجفی‪ ،‬حمیدرضا‬ ‫حیات‪ ،‬حسین کوهستانی و بازیگر‬ ‫خردسال‪ :‬عرشیا خلج‪ .‬عوامل اصلی‬ ‫فیلم سینمایی «دوران عاشقی» که‬ ‫تهیه‌کنندگی آن را علیرضا رئیسیان‬ ‫برعهده دارد و با مشارکت بنیاد‬ ‫سینمایی فارابی ساخته می‌شود‪،‬‬ ‫عبارتند از‪ :‬فیلمنامه‌نویس‪ :‬رویا‬

‫محقق‪ ،‬مدیر هنری‪ :‬مجید فخرایی‪،‬‬ ‫مدیر فیلمبرداری‪ :‬علیرضا برازنده‪،‬‬ ‫صدابردار‪ :‬عباس رستگارپور‪ ،‬طراح‬ ‫چهره‌پردازی‪ :‬سودابه خسروی‪ ،‬تدوین‪:‬‬ ‫هایده صفی‌یاری‌‪ ،‬طراحی صدا‪ :‬رضا‬ ‫دلپاک‪ ،‬مدیر تولید و مجری طرح‪:‬‬ ‫مجید کریمی‪ ،‬دستیار اول کارگردان و‬ ‫برنامه‌ریز‪ :‬سیدعلی هاشمی‪ ،‬عکاس‪:‬‬ ‫صبا سیاه‌پوش‪ ،‬مدیر تدارکات‪ :‬سجاد‬ ‫رحیمی‪ ،‬منشی صحنه‪ :‬ندا آصف‪،‬‬ ‫مشاور حقوقی‪ :‬شکوفه شرافت‪.‬‬


‫‪106‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حسین علیزاده نشان شوالیه‬ ‫فرانسه را نپذیرفت‬

‫یا پسوندی نخواهم افزود‪».‬‬ ‫حسین علیزاده در نامه خود دلیل‬ ‫روشنی برای این اقدام ذکر نکرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫اما خبرگزاری کار ایران‪ ،‬ایلنا‪ ،‬در‬ ‫گزارش خود در این باره اشاره می‌کند‬ ‫که یک آهنگساز ایرانی مقیم اتریش‬ ‫چندی پیش در نامه‌ای از او خواسته‬ ‫است «درباره‌ دریافت نشان شوالیه‬ ‫تأمل بیشتری کند»‪.‬‬ ‫علی رهبری‪ ،‬آهنگساز و رهبر ارکستر‬ ‫در اتریش‪ ،‬روز سوم آذر در نامه‌ای‬ ‫خطاب به حسین علیزاده می‌گوید‬ ‫که مقام هنری او به «درجه‌ای کامال‬ ‫استثنایی» رسیده و وی با «هیچ‬

‫او در نامه خود می‌گوید‪« :‬اگر سفیر‬ ‫سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه هدیه‬ ‫ملت بافرهنگ فرانسه را به سینه‬ ‫هنرمندان بزرگ ما نصب می‌کند‪،‬‬ ‫آن ‌را ارج می‌نهیم و ما نیز ستایش‬ ‫می‌کنیم ستارگان پرافتخار تاریخ خود‬ ‫را‪».‬‬ ‫آقای علیزاده با این حال با لحنی‬ ‫انتقادآمیز اضافه کرده است که «شاید‬ ‫اگر در دیار ما توجه و درک از هنر‬ ‫واالی موسیقی نزد مسئوالن می‌بود‪،‬‬ ‫یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه‬ ‫انعکاس نداشت‪ .‬وقتی در فضای‬ ‫هنری نور کافی نباشد‪ ،‬چراغی کوچک‬ ‫خورشید می‌شود»‪.‬‬ ‫او در پایان نامه خود نوشت‪« :‬ضمن‬ ‫قدردانی از مسئوالن کشور و سفارت‬ ‫فرانسه‪ ،‬به احترام مردم هنرپرور و‬ ‫هنردوست ایران‪ ،‬به نام حسین علیزاده‬ ‫قناعت کرده‪ ،‬تا آخر عمر به آن پیشوند‬

‫شخصیتی» در تاریخ موسیقی ایران‬ ‫قابل مقایسه نیست‪.‬‬ ‫آقای رهبری در این نامه افزوده است‪:‬‬ ‫«از آنجایی که سفارت فرانسه این نشان‬ ‫را ب ‌ه سرعت کم‌نظیری بین ایرانیان‬ ‫پخش می‌کند‪ ،‬احتمال این می‌رود که‬ ‫این نشان از بزرگی اسم حسین علیزاده‬ ‫به مرور زمان به مراتب کوچک‌تر جلوه‬ ‫کند‪».‬‬ ‫آقای رهبری در نامه خود از موریس‬ ‫راول‪ ،‬آهنگساز فرانسوی قرن بیستم‪ ،‬و‬ ‫ژان پل سارتر و آلبر کامو‪ ،‬دو نویسنده‬ ‫بزرگ فرانسوی‪ ،‬به عنوان کسانی نام‬ ‫برده که از دریافت این نشان خودداری‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه‬ ‫باالترین نشان این کشور است که به‬ ‫فعاالن فرهنگی‪ ،‬نظامی و علمی‪ ،‬از‬ ‫جمله به کسانی که شهروند این کشور‬ ‫نیستند‪ ،‬اهدا می‌شود‪.‬‬

‫حسین علیزاده‪ ،‬آهنگساز و نوازنده‬ ‫سرشناس موسیقی سنتی ایران‪ ،‬روز‬ ‫جمعه‪ ،‬هفتم آذر‪ ،‬در نامه‌ای‪ ،‬بدون ذکر‬ ‫دلیل روشن‪ ،‬از دریافت «نشان شوالیه‬ ‫هنر و ادب فرانسه» اعالم انصراف کرد‬ ‫و نوشت که «خود را بی‌نیاز از دریافت‬ ‫هر نشانی» می‌داند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری دانشجویان‬ ‫ایران‪ ،‬ایسنا‪ ،‬که این نامه را روز شنبه‬ ‫منتشر کرد‪ ،‬آقای علیزاده در عین حال‬ ‫گفته است که «هدیه ملت بافرهنگ‬ ‫فرانسه» را «ارج می‌نهیم»‪.‬‬

‫این نشان در اواخر دهه ‪۱۹۵۰‬‬ ‫میالدی با هدف تقدیر از کسانی که‬ ‫در ارتقاء هنر و ادبیات در سراسر‬ ‫دنیا نقش داشته‌اند‪ ،‬به دست وزارت‬ ‫فرهنگ فرانسه بنیان گذاشته شد‪.‬‬ ‫‪ ،‬این نشان در هفته‌های اخیر‪ ،‬در‬ ‫مراسم‌های جداگانه و غیرعمومی در‬ ‫منزل سفیر فرانسه در تهران به داریوش‬ ‫مهرجویی‪ ،‬محمود دولت‌آبادی‪ ،‬لی‌لی‬ ‫گلستان و کامبیز درم‌بخش اهدا شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫پیش از این‪ ،‬نشان شوالیه هنر و ادب‬ ‫فرانسه به نویسندگان و هنرمندان‬ ‫ایرانی دیگری همچون شهرام ناظری‪،‬‬ ‫محمدرضا شجریان‪ ،‬رضا سیدحسینی‪،‬‬ ‫محمدعلی سپانلو‪ ،‬عباس کیارستمی‪،‬‬ ‫لیال حاتمی‪ ،‬پری صابری و جالل‬ ‫ستاری اهدا شد ‌ه است‪.‬‬

‫«قیصر» خواننده ‌‌‬ ‫لس‬ ‫آنجلسی ممنوع الخروج‬ ‫شد‬ ‫«قیصر» خواننده لس‌‌آنجلسی که به‬ ‫ایران بازگشته‪ ،‬برای خروج از کشور‬ ‫به مشکل برخورده است‪.‬‬ ‫چندی قبل روزنامه بانی فیلم از حضور‬ ‫این خواننده در تهران نوشته بود‪ .‬او‬ ‫چندی قبل برای سفری به خارج از‬ ‫کشور به فرودگاه امام مراجعه کرده اما‬ ‫آنجا بود که متوجه شد اجازه خروج‬ ‫از کشور را ندارد و باید به دادسرای‬ ‫عمومی تهران مراجعه کند‪ .‬این خواننده‬ ‫که بعد از خواندن ترانه‌های شیش و‬ ‫هشت شاد در خارج از کشور‪ ،‬تصمیم‬ ‫گرفته به تهران بیاید و شاید بتواند‬ ‫اینجا مجوز فعالیت بگیرد‪ ،‬حاال باید‬ ‫مراحل اداری برای حل مشکل را‬ ‫سپری کند‪.‬‬ ‫او چند روز قبل همراه با پدرش در‬

‫حسین علیزاده‪ ،‬آهنگساز و نوازنده‬ ‫تار و سه‌تار‪ ،‬تاکنون بیش از ‪۴۰‬‬ ‫آلبوم موسیقی عرضه کرده و چهار بار‬ ‫برنده سیمرغ بلورین موسیقی فیلم در‬ ‫جشنواره فجر و سه بار نامزد جایزه‬ ‫موسیقی گرمی شده است‪.‬‬ ‫آقای علیزاده روز ‪ ۱۲‬مرداد با انتقاد‬ ‫از ناامنی در برگزاری کنسرت‌های‬ ‫موسیقی و نحوه عملکرد مسئوالن‬ ‫ادارات ارشاد در شهرستان‌ها گفته‬ ‫بود‪« :‬ای کاش آقای روحانی به جای‬ ‫کلید معمولی‪ ،‬کلید سل در دست‬ ‫داشت‪ ».‬وی روز سه‌شنبه‪ ۱۱ ،‬شهریور‪،‬‬ ‫نیز با ابراز نارضایتی از وضعیت صدور‬ ‫مجوز برنامه‌های موسیقی گفته بود که‬ ‫مفهوم واژه ارشاد از نظر او چیزی جز‬ ‫«ممیزی» نیست‪.‬‬ ‫دادسرا حاضر شده بود تا شاید بتواند‬ ‫مشکل خروجی‌اش را حل کند‪ .‬البته‬ ‫این خواننده می‌گفت بزودی مشکلش‬ ‫حل می‌شود و به کشور برگشته‪ ،‬چون‬ ‫دوست دارد اگر فعالیت هنری می‌کند‬ ‫در ایران انجام بدهد‪.‬‬ ‫به گزارش موسیقی ایرانیان پیش‌تر‬ ‫حبیب محبیان خواننده سرشناس‬ ‫لس‌آنجلسی به ایران آمد و حاال ‪ ۳‬سالی‬ ‫می‌شود که در تهران و رامسر روزگار‬ ‫می‌گذارند و تالش می‌کند تا بتواند‬ ‫برای اولین آلبومش در ایران مجوز‬ ‫وزارت ارشاد را بگیرد‪ .‬البته شایعاتی‬ ‫درباره احتمال بازگشت خواننده‌های‬ ‫دیگر هم شنیده می‌شد و پیروز ارجمند‬ ‫مسئول دفتر موسیقی وزارت ارشاد‬ ‫پیشتر گفته بود خوانندگان غیرمجاز‬ ‫داخل یا خارج از ایران اگر بتوانند‬ ‫ضوابط و عرف معمول را رعایت کنند‪،‬‬ ‫می‌توانند درخواست دریافت مجوز‬ ‫رسمی برای فعالیت در ایران بدهند‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

105


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

104


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

103


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

102


‫‪101‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بدنبال رابطه عاشقانه بسیار داغ میان مایلی سایروس و پتریک شوارزینگر پسر ‪ 21‬ساله‬ ‫ارنولد شوارزینگر و ماریا شرایور‪ ،‬همه انتظار می کشند تا ماریا در مورد این عشق نظر‬ ‫بدهد‪ ،‬چرا که ماریا نظرگاه خاص و بسیار جدی در زمینه روابط فرزندان خود با چهره‬ ‫های معروف دارد‪ ،‬خصوصا چهره هایی چون مایلی سایروس که دردسرساز و هیاهوبرانگیز‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫مایلی ‪ 22‬ساله از دو هفته قبل با پتریک دوست شده و در روز مسابقات یو اس سی‪ ،‬این‬ ‫دوستی را با یک بوسه داغ بعنوان یک عشق داغ به نمایش گذاشت‪.‬‬

‫بود‪ ،‬ولی درست از روزی که با ژورنالیست سابق کلی اسمیت ازدواج کرد‪ ،‬ناگهان ظهوری‬ ‫تازه یافت‪ ،‬البته پیرس از ‪ 20‬سال پیش با کلی رابطه عاشقانه داشت و صاحب دو فرزند‬ ‫‪17‬و ‪ 13‬ساله هم شد‪ ،‬ولی قصدازدواج نداشت‪ ،‬تا براثر حادثه ای تصمیم به ازدواج‬ ‫گرفت و از همان لحظه هم شانس اش گل کرد به گفته خودش در تمام ‪ 12‬سال گذشته در‬ ‫بیش از ‪ 12‬فیلم خوب حضور یافته است و هنوز با دهها پیشنهاد روبروست‪.‬‬

‫رابین رایت بخاطر بچه هایش نامزدی را بهم زد‬ ‫پیرس برازنان‪ :‬همسرم شانس بزرگ من در سینما‬ ‫از روزی که پیرس برازنان با کلی شای اسمیت ازدواج کرد‪ ،‬میزان شانس او در سینما‬ ‫بشدت باال رفته و پیرس می گوید «کلی» سکه شانس من است‪.‬‬ ‫پیرس بعداز کناره گیری از نقش جمزباند‪ ،‬به گفته خیلی ها عمر هنریش درحال غروب‬

‫رابین رایت ستاره نامدار ‪48‬‬ ‫ساله‪ ،‬بعد از حدود یکسال‬ ‫نامزدی با بن فاستر ‪ 34‬ساله‬ ‫ناگهان اعالم کرد که این رابطه‬ ‫را قطع می کند‪.‬‬ ‫رابین که علت را پنهان کرده‬ ‫بود‪ ،‬از سوی دوستانش فاش‬ ‫شد‪ ،‬که دیالن دختر ‪23‬‬ ‫ساله وهوپر پسر ‪ 21‬ساله‬ ‫رابین با این نامزدی و فاصله‬ ‫سنی بشدت مخالفت کردند‬ ‫و دوستان نزدیک نیز او را‬ ‫سرزنش نموده تا سرانجام‬ ‫رابین با وجود عشق به بن‪،‬‬ ‫نامزدی را بهم زده و رابطه‬ ‫اش را قطع کرد تا بچه هایش‬ ‫خوشحال شوند‪ .‬رابین قبال‬ ‫همسر شان پن بود‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫یک سال مانده به ‪۵۰‬‬ ‫بن استیلر‪ ،‬هنرپیشه‪ ،‬کارگردان‪ ،‬تهیه‌کننده و نویسنده آمریکایی روز شنبه (‪ ۳۰‬نوامبر) تولد‬ ‫‪ ۴۹‬سالگی‌اش را جشن گرفت‪ .‬او از ‪ ۱۴‬سال پیش تا کنون با کریستین تیلور‪ ،‬هنرپیشه‪،‬‬ ‫ازدواج کرده و دارای دو فرزند است‪.‬‬

‫حراج برای نجات از ورشکستگی‬ ‫برت رینولدز‌‪ ،‬ستاره هالیوود‪ ،‬قصد دارد بیش از ‪ ۶۰۰‬شیء خصوصی متعلق به خودش‬ ‫را چوب حراج بزند تا با سود حاصل از آن از ورشکستگی نجات یابد‪ .‬این هنرپیشه ‪۷۸‬‬ ‫ساله در حال حاضر با مشکالت شدید مالی دست و پنجه نرم می‌کند و چند سال پیش نیز‬ ‫خانه‌اش در فلوریدا از سوی بانک ضبط شد‪.‬‬

‫بعد از قهر و آشتی‪ ،‬حاال ازدواج!‬ ‫مگ رایان و دوست پسرش جان ملن گمپ‪ ،‬بعد از دو بار قهر و آشتی‪ ،‬اینروزها در تدارک‬ ‫ازدواج هستند‪.‬‬ ‫مگ رایان ‪ 52‬ساله وجان ‪ 63‬ساله‪ ،‬روابط عاشقانه ای داشتند‪ ،‬تا وقتی جان حاضر نشد‬ ‫از زادگاه خود خارج شده و به نیویورک نزد مگ برود وهمین سبب جدایی شان شد‬ ‫واینک جان حاضر شده بخاطر مگ نه تنها به نیویورک برود‪ ،‬بلکه با او ازدواج هم بکند‪.‬‬

‫دیدگاه ماریا شرایور در مورد رابطه پسرش و مایلی سایروس‬


‫‪99‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ستاره پیتر جکسون‬ ‫پیتر جکسون‪ ،‬فیلم‌نامه نویس‪ ،‬تهیه‌کننده و کارگردان نیوز‌لندی صاحب یک ستاره در‬ ‫پیاده‌روی شهرت در هالیوود شد‪ .‬او که بیش از همه برای ساخت مجموعه فیلم‌های ارباب‬ ‫حلقه‌ها در سراسر جهان شناخته می‌شود‪ ،‬قرار است روز ‪ ۸‬دسامبر از ستاره‌اش پرده‌برداری‬ ‫کند‪.‬‬

‫جمع ستاره‌ها در پاریس‬ ‫نزدیک به ‪ ۴۰۰‬ستاره‪ ،‬چهره مشهور و اشرافی و اعضای خانواده‌های سلطنتی از سراسر‬ ‫جهان شامگاه شنبه (‪ ۲۹‬نوامبر) در مهمانی پرشکوه ‪ Bal des débutantes‬در پاریس‬ ‫گرد هم آمدند‪ .‬این مهمانی که در کنار مهمانی اپرای وین شهرت جهانی دارد‪ ،‬از سال‬ ‫‪ ۱۹۹۱‬هر ساله در پایتخت فرانسه برگزار می‌شود‬

‫‪ ۷۵‬سالگی ملکه راک اند رول‬ ‫تینا ترنر که به وی لقب "ملکه راک اند رول" را داده‌اند‪ ،‬روز ‪ ۲۶‬نوامبر تولد ‪۷۵‬‬ ‫سالگی‌اش را جشن گرفت‪ .‬او که به خاطر صدای پرقدرت و گرم‪ ،‬آرایش ویژه موها و‬ ‫لباس‌های جذابش به شهرت رسید‪ ،‬چند سالی است که شهروند سوئیس به شمار می‌رود و‬ ‫در این کشور زندگی می‌کند‪.‬‬

‫جنیفر الرنس در جدول ترانه‌های بریتانیا‬ ‫ترانه ‪ The Hanging Tree‬با صدای جنیفر الرنس که به فیلم "عطش مبارزه‪ :‬زاغ مقلد‬ ‫–بخش ‪ "۱‬تعلق دارد‪ ،‬در جدول ترانه‌های برتر بریتانیا جای گرفت‪ .‬این ترانه جایگاه ‪۱۴‬‬ ‫را به خود اختصاص داده است‪ .‬این فیلم ادامه فیلم "عطش مبارزه‪ :‬اشتعال" است که از‬ ‫زمان اکران عمومی در تاریخ ‪ ۲۱‬نوامبر تا کنون پرفروش‌ترین فیلم روز بوده است‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫از هالیوود تا رینگ بوکس‬

‫آلبوم جدید تیک دت‬

‫میکی رورک‪ ،‬هنرپیشه هالیوود‪ ،‬روز جمعه (‪ ۲۸‬نوامبر) در شهر مسکو به روی رینگ‬ ‫بوکس رفت‪ .‬حریف رورک الیوت سیمور‪ ،‬بوکسور آمریکایی بود که ‪ ۳۳‬سال از وی‬ ‫جوان‌تر است‪ .‬این مسابقه در اصل برای پنج راند پیش‌بینی و برنامه‌ریزی شده بود اما‬ ‫رورک در راند دوم‪ ،‬پس از گذشت تقریبا ‪ ۴‬دقیقه‪ ،‬سیمور را نقش بر زمین کرد‪.‬‬

‫گروه موسیقی "تیک دت" روز جمعه (‪ ۲۸‬نوامبر) آلبوم جدید خود با نام "‪ " III‬را معرفی‬ ‫کرد‪ .‬این گروه که از جمله موفق‌ترین گروه‌های تاریخ پاپ بریتانیا به شمار می‌رود در سال‬ ‫‪ ۱۹۹۰‬پا گرفت‪ .‬شش سال بعد اما گروه از هم پاشیده شد‪ .‬در سال ‪ ۲۰۱۰‬اعضای گروه‬ ‫بار دیگر همکاری با یکدیگر را از سر گرفتند‪ ،‬البته بدون رابین ویلیامز‪ ،‬عضو دیگر گروه‪.‬‬

‫سخنرانی اشک‌بار‬ ‫پردرآمدترین هنرمند زیر ‪ ۳۰‬سال‬ ‫جاستین بیبر‪ ،‬به نقل از مجله فوربس در فاصله یک ساله ژوئن ‪ ۲۰۱۳‬تا ژوئن ‪۲۰۱۴‬‬ ‫نزدیک به ‪ ۶۴‬میلیون یورو درآمد داشته است‪ .‬این خواننده کانادایی با این میزان درآمد‬ ‫به عنوان پردرآمدترین هنرمند زیر ‪ ۳۰‬سال جهان لقب گرفته است‪ .‬مجموع دارایی‌های‬ ‫جاستین بیبر ‪ ۲۰۰‬میلیون دالر برآورد می‌شود‪.‬‬

‫تری هچر‪ ،‬ستاره سریال آمریکایی " ‪ "Desperate Housewives‬روز سه‌شنبه (‪۲۵‬‬ ‫نوامبر) به مناسب روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در سازمان ملل سخنرانی کرد‪ .‬او‬ ‫در این سخنرانی در حالی که اشک می‌ریخت‪ ،‬فاش کرد که در کودکی و در سن ‪ ۷‬سالگی‬ ‫مورد تعرض جنسی از سوی عمویش واقع شده است‬

‫عطر پاف ددی‬ ‫شان کامز ملقب به پاف ددی قصد دارد سال آینده یک عطر مردانه جدید روانه بازار کند‪.‬‬ ‫این دومین عطری است که از سوی این رپر و طراح مد ‪ ۴۵‬ساله آمریکایی برای فروش‬ ‫عرضه خواهد شد‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫توصیه های طالیی پیشگیری از فشار خون باال‬ ‫توصیه های طالیی پیشگیری از‬ ‫فشار خون باال ‪ ,‬حدودا ‪ 1‬نفر از‬ ‫هر ‪ 4‬نفر بزرگسال در آمریکا به‬ ‫بیماری فشار خون باال مبتال هستند‪.‬‬ ‫فشار خون باال یکی از مهمترین‬ ‫عوامل خطرزا برای بیماری های‬ ‫قلبی و کلیوی‪ ،‬سکته مغزی و‬ ‫نارسایی قلبی می باشد‪.‬‬ ‫فشار خون باال از این جهت بسیار خطرناک‬ ‫است که معموال عالئم خاصی را ایجاد نمی‬ ‫کند‪ .‬از طرفی اگر چک آپ های منظم داشته‬ ‫باشید‪ ،‬این بیماری به سادگی قابل تشخیص‬ ‫است‪ .‬اگر فشار خون شما باال است باید راه‬ ‫هایی را فرا بگیرید که فشار خون خود را‬ ‫پایین بیاورید و اگر چنانچه فشار خون شما‬ ‫طبیعی است باید راه هایی را یاد بگیرید که‬ ‫فشار خون خود را در همین سطح نگه دارید‪.‬‬ ‫شما می توانید به کمک نکات زیر از بروز‬ ‫فشار خون باال پیشگیری کنید‪:‬‬

‫وزن مناسب داشته باشید‪ :‬داشتن اضافه وزن‬ ‫می تواند احتمال ابتال به فشار خون را نسبت‬ ‫به افرادی که وزن طبیعی دارند دو تا ‪ 6‬برابر‬ ‫بیشتر کند‪ .‬حتی یک مقدار کم کاهش وزن‬ ‫نیز می تواند تاثیر زیادی در جلوگیری و‬ ‫درمان فشار خون باال داشته باشد‪.‬‬ ‫ورزش منظم داشته باشید‪ :‬افرادی که فعالیت‬ ‫بدنی دارند‪ ،‬نسبت به افرادی که فعالیت بدنی‬ ‫ندارند‪ 20 ،‬تا ‪ 50‬درصد کمتر در معرض‬ ‫خطر ابتال به بیماری فشار خون باال قرار‬ ‫دارند‪ .‬البته این قضیه به این معنی نیست که‬ ‫شما باید قهرمان ورزشی باشید تا از این مزایا‬ ‫برخوردار شوید‪ ،‬بلکه به این معناست که یک‬ ‫فعالیت ساده و سبک بدنی نیز می تواند به‬ ‫میزان زیادی به سالمتی و پیشگیری از ابتال‬ ‫به فشار خون باال کمک کند‪.‬‬ ‫مصرف نمک خود را محدود کنید‪ :‬اغلب‬ ‫زمانی که افراد مبتال به فشار خون باال میزان‬ ‫مصرف نمک خود را کم می کنند‪ ،‬از میزان‬ ‫فشار خون آنها نیز کم می شود‪ .‬کم کردن‬ ‫مصرف نمک اغلب می تواند از باال رفتن‬ ‫فشار خون جلوگیری کند‪.‬‬ ‫مواظب میزان مصرف الکل خود باشید‪:‬‬ ‫نوشیدن الکل عالوه بر مشکالت عرفی و‬

‫قانونی‪ ،‬می تواند سالمت جسمانی شما را نیز‬ ‫به خطر بیاندازد‪ .‬مصرف بیش از حد الکل‬ ‫می تواند باعث باال رفتن فشار خون شما شود‪.‬‬ ‫مصرف روزانه بیش از دو پیک مشروبات‬ ‫الکلی برای مردان و یک پیک برای زنان می‬ ‫تواند سالمت شما را به خطر بیاندازد و باعث‬ ‫افزایش فشار خون شما شود‪.‬‬ ‫استرس خود را مدیریت کنید‪ :‬استرس ممکن‬ ‫است باعث باال رفتن فشار خون شود و در‬ ‫دراز مدت ممکن است به سایر عوامل بروز‬ ‫فشار خون باال کمک کند‪ .‬برای مدیریت‬ ‫و کاهش فشار خون باال روش های ساده و‬ ‫زیادی وجود دارد که می توانید برخی از آنها‬ ‫را در همین سایت (شفاجو) پیدا کنید‪.‬‬ ‫برخی از مواد غذایی نیز وجود دارند که می‬ ‫توانند به پیشگیری از ابتال به فشار خون باال‬ ‫کمک کنند‪ .‬در ادامه به برخی از این مواد‬ ‫غذایی خواهیم پرداخت‪:‬‬ ‫پتاسیم‪ :‬مصرف خوراکی های غنی از پتاسیم‬ ‫به برخی از افراد کمک می کند که از توسعه‬ ‫و پیشرفت بیماری فشار خون باالی آنها‬ ‫پیشگیری شود‪ .‬اگر شما تغذیه مناسب و‬ ‫سالمی داشته باشید به احتمال زیاد نیازی به‬ ‫مصرف مکمل های غذایی نخواهید داشت‪.‬‬

‫بسیاری از میوه ها‪ ،‬سبزیجات‪ ،‬لبنیات و‬ ‫ماهی منابع خوبی از پتاسیم هستند‪.‬‬ ‫کلسیم‪ :‬جوامعی که میزان مصرف کلسیم در‬ ‫آنها پایین است با نرخ باالتری از ابتال با‬ ‫فشار خون مواجه هستند‪ .‬با این حال هنوز به‬ ‫صورت علمی اثبات نشده است که مصرف‬ ‫مکمل های کلسیم به صورت قرص می تواند‬ ‫در پیشگیری از فشار خون باال به شما کمک‬ ‫کند‪ .‬مهم است که از مصرف مقدار مناسبی از‬ ‫کلسیم اطمینان حاصل کنید‪ .‬روزانه ‪1000‬‬ ‫میلی گرم برای بزرگساالن ‪ 19‬تا ‪ 50‬سال و‬ ‫‪ 1200‬میلی گرم برای کسانی که باالی ‪50‬‬ ‫سال سن دارند توصیه می شود‪.‬‬ ‫البته زنان باردار و شیرده باید مقدار بیشتری‬ ‫را دریافت کنند‪ .‬غذاهای لبنی مانند شیر کم‬ ‫چرب‪ ،‬ماست و پنیر منابع خوبی از کلسیم‬ ‫هستند‪ .‬به یاد داشته باشید که محصوالت لبنی‬ ‫کم چرب‪ ،‬ممکن است بیش از محصوالت‬ ‫لبنی پر چرب کلسیم داشته باشند‪.‬‬ ‫منیزیم‪ :‬رژیم غذایی که مقدار کمی منیزیم‬ ‫دارد می تواند باعث افزایش فشار خون‬ ‫شما شود‪ .‬البته پزشکان مصرف مکمل های‬ ‫منیزیم را توصیه نمی کنند‪ .‬مقدار منیزمی که‬ ‫از طریق مواد غذایی دریافت می کنید می‬ ‫تواند کافی باشد‪ .‬منیزیم در غالت سبوس‬ ‫دار‪ ،‬سبزیجات با برگ های سبز‪ ،‬آجیل‪،‬‬ ‫نخود شور و حبوبات وجود دارد‪.‬‬ ‫روغن ماهی‪ :‬ماهی هایی مانند قزل آال حاوی‬ ‫مقدار زیادی اسید های چرب امگا – ‪3‬‬ ‫(نوعی چربی) هستند‪ .‬مصرف مقدار مناسبی‬ ‫از این چربی می تواند به کاهش فشار خون‬ ‫شما کمک کند‪ .‬البته نقش این چربی ها در‬ ‫پیشگیری از بیماری فشار خون باال هنوز‬ ‫مشخص نشده است‪.‬‬ ‫به یاد داشته باشید که مصرف مقدار زیادی از‬ ‫اسید چرب امگا ‪ 3‬می تواند عوارض جانبی‬ ‫ناخوشایندی داشته باشد‪ .‬بیشتر ماهی ها‪،‬‬ ‫اگر سرخ نشوند و یا با روغن اضافی درست‬ ‫نشوند‪ ،‬حاوی مقدار کمی چربی مضر و‬ ‫کالری هستند و می توانید به دفعات در طول‬ ‫هفته از آنها مصرف کنید‪.‬‬ ‫سیر‪ :‬برخی شواهد وجود دارد که نشان می‬ ‫دهد که مصرف سیر عالوه بر بهبود سطح‬ ‫کلسترول و کاهش احتمال ابتال به برخی از‬ ‫سرطان ها می تواند در کاهش فشار خون نیز‬ ‫به شما کمک کند‪ .‬در حال حاضر تحقیقات‬ ‫تکمیلی برای کشف تاثیرات سیر بر روی‬ ‫سالمتی در حال انجام است‪.‬‬ ‫و در آخر اینکه به یاد داشته باشید که همیشه‬ ‫قبل از مصرف یک مکمل غذایی و یا داروی‬ ‫گیاهی با پزشک خود مشورت کنید‪ .‬برخی‬ ‫از این مواد خوراکی ممکن است با سایر‬ ‫داروهای شما تداخل ایجاد کنند و یا باعث‬ ‫بروز عوارض جانبی ناخوشایندی شوند‪.‬‬


‫‪95‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تا بخوام از خودم عکس العمل نشون بدم‬ ‫سرشو چسبوند به قفسه ی سینه م و با لحن‬ ‫خمار و کشیده ای گفت‪ :‬هــی‪ ..‬خوشگلــه‪..‬‬ ‫بیا‪..‬بیـــا بغلـــم کن و‪..‬ببـــرم‪..‬تــــو‪..‬یـــکی‬ ‫از اتــــاقا‪......‬‬ ‫پوزخند زدم و شونه هاشو گرفتم و پرتش‬ ‫کردم عقب ولی سفت بلوزمو چسبید‪..‬‬ ‫با چشمای نیمه بازش زل زد تو صورتم‪..‬‬ ‫‪ -‬جون ِ تو‪..‬توپه توپــم ‪...............‬تلو‬‫تلو خورد و سر انگشت اشاره شو گرفت جلو‬ ‫صورتم‪ :‬فقط به خاطر من‪..‬بیا انقد‪..‬فقط انقد‬ ‫حال بهم بده‪..‬یه حال اساسی‪..‬نذار فازم بپره‪..‬‬ ‫تو‪..‬خیلی خوشگلی‪..‬دوست دارم‪ ..‬امشبو‪..‬‬ ‫باهات باشم‪..‬بریم تو اتاق؟‪............‬و‬ ‫دستشو کشید رو سینه م‪...............‬‬ ‫بزنم فک مکشو پیاده کنم این جوجه دوزاری‬ ‫رو‪..‬ای بر باعث و بانیش لعنت‪..‬‬ ‫دختره در حد مرگ کشیده هیچی حالیش‬ ‫نیست اونوقت هنوز از گرد راه نرسیده‬ ‫چسبیده به من و طلب سکـ‪ ......‬می کنه!‪..‬‬ ‫قیافه ش داد می زد بار اولشه!‪..‬تشخیصش‬ ‫واسه منی که مدت هاست تو این کارم سخت‬ ‫نیست!‪..‬‬ ‫با نگاهی از سر ش‪.‬ه‪.‬و‪.‬ت و نیاز تو چشمام‬ ‫زل زد ‪ ..‬آروم آروم نگاهش اومد پایین و به‬ ‫لبام خیره شد!‪..‬‬ ‫وظیفه م این نبود به اینجور آدما تو مهمونی‬ ‫اهمیت بدم‪..‬هیچ وقت اینکارو نکردم‪..‬ولی‬ ‫اینبار‪..‬‬ ‫چی باعثش شد نمی دونم‪..‬‬ ‫با وجود تموم آتیشی که تو قلبم احساسش‬ ‫می کردم‪ ،‬با اکراه دستشو کشیدم و بردمش‬ ‫سمت یکی از اتاقا‪....‬‬ ‫نگهبانی که جلوی در بود با دیدنم رفت کنار‪..‬‬ ‫درو باز کردم و بدون اینکه خودمم باهاش‬ ‫برم تو‪ ،‬با غیض پرتش کردم وسط اتاق و تا‬ ‫بخواد به خودش بیاد درو بستم و قفل کردم‪..‬‬ ‫کلیدو دادم به نگهبان و گفتم‪ :‬تا خودم‬ ‫نیومدم درو باز نکن‪..‬اگرم دیدی زیاد کولی‬ ‫بازی در میاره خبرم کن!‪..‬‬ ‫به نشونه ی اطاعت سر تکون داد و با نگاه‬ ‫کوتاهی که به در انداختم عقب گرد کردم و از‬ ‫راهرو اومدم بیرون!‪..‬‬ ‫نتونستم بی تفاوت بگذرم‪..‬امشب انگار یه‬ ‫جور دیگه بودم‪..‬یه علیرضای دیگه‪..‬‬ ‫اگه بیرون بود با این حال زار و نزاری که‬ ‫داشت هر لحظه آویزون یکی می شد!‪........‬‬ ‫‪ -‬پس کجایی تو؟‪..‬چرا دیر کردی؟‪..‬‬‫فریبرز بود‪..‬برادر کوچیکتر فرامرز‪..‬دستاشو‬ ‫به کمرش زد و با اخم اومد طرفم‪..‬‬ ‫ خبر نداشتم!‪..‬‬‫مشکوک نگاهم کرد‪..‬‬ ‫‪-‬قضیه ی عمارتو شنیدی؟‪..‬‬‫سعی کردم چیزی از خشمم بروز ندم و اینو‬ ‫فشار انگشتام به کف دستم ثابت می کردن که‬ ‫تا چه حد موفق بودم!‪..‬‬ ‫ خیلیا رو زدن لت و پار کردن!‪..‬‬‫انگشت شصتشو کشید به نوک دماغش و‬ ‫پوزخند زد‪..‬‬ ‫‪ --‬شهرام حیف شد‪ ،‬تو کار خیلی جدی بود‬

‫نیازش داشتم!‪..‬‬ ‫اگر میگم که اون همه خشم تو سینه م نزدیک‬ ‫به انفجار بود دروغ نگفتم‪..‬‬ ‫شانس اورد‪..‬شانس اورد که نگاهه کثیفشو‬ ‫فقط واسه چند لحظه رو صورتم نگه‬ ‫داشت و سرشو چرخوند سمت بچه ها‬ ‫وگرنه‪..............‬‬ ‫دندونامو رو هم فشار دادم‪..‬نبض کنار شقیقه‬ ‫م رو واضح حس می کردم‪..‬‬ ‫‪-‬فرامرز هنوز مست ِ مسته‪..‬به خوابم نمی‬‫دید که دور و برش یه همچین خبرایی باشه!‪..‬‬ ‫بنیامینو کیا بردن؟!‪..‬‬‫اخماش باز شد‪..‬نگاهش یه جور خاصی شد‪..‬‬ ‫مثل تیری که کمونه بکشه و چشماتو هدف‬ ‫بگیره‪..‬مثل همون وقتایی که یه فکر ِ بکر می‬ ‫زنه به سرش!‪..‬‬ ‫‪-‬دخلش اومده!‪..‬‬‫ یعنی چی؟!‪..‬‬‫‪ -‬بچه ها آوردنش اینجا‪..‬‬‫ مگه آدمای سیروس نبردنش؟‪..‬‬‫نیشخند زد‪..‬‬ ‫‪ -‬سیروس و آدماش جرات دارن پاشونو‬‫بذارن تو عمارت فرامرز؟!‪..‬‬ ‫ پس اونا‪.......‬‬‫‪ -‬کار بچه های خودمون بود!‪..‬‬‫‪ -‬چـــی؟؟!!‪........‬‬

‫ پنهونی از فرامرز؟!‪..‬‬‫پوزخند زد‪..‬‬ ‫‪ -‬می دونی تو از بقیه واسه من سوایی‪..‬‬‫یه اعتماد خاصی بهت دارم‪ ،‬واسه همین می‬ ‫خوام تا آخرش باهام باشی‪..‬یه چیزایی تو‬ ‫سرمه که همین امشب باید تمومش کنم چون‬ ‫به محض اینکه به گوش فرامرز برسه کلک‬ ‫همه مون کنده ست!‪..‬‬ ‫ نقش من این وسط چیه؟‪..‬‬‫‪ --‬کم کم می فهمی‪....‬‬

‫فریبرز جدی گفت‪ :‬مشتریای تازه کارو نپرونی‬ ‫شاهین‪..‬ببین چی میگم‪ ،‬برسه به گوش فرامرز‬ ‫حسابت پای خودته‪ ،‬مثل اون سری جاخالی‬ ‫بدی خونتو ریختم!‪..‬‬ ‫‪ُ -‬قربون خاطرت جمع‪..‬همچین بسازمشون‬‫که هر بار مث سگ به پر و پاچه تون بیافتن‬ ‫والتماس کنن واسه یه مثقال مواد‪....‬‬ ‫‪ -‬ببینیم و تعریف کنیم‪..‬هر چند اگه کارت‬‫درست نبود اینجا نبودی!‪..‬‬ ‫‪ --‬خیلی چاکریم!‪..‬‬

‫رفت تو اتاقی که مجاور سالن بود‪..‬تو‬ ‫درگاه تکیه مو دادم و دست به سینه نگاهمو‬ ‫چرخوندم‪..‬‬ ‫سه تا میز مستطیل شکل وسط اتاق‪ ،‬که روش‬ ‫با شیشه (مواد مخدر) چند تا ستاره ی پنج پر‬ ‫رسم کرده بودن!‪..‬‬ ‫دخترو پسر دورش جمع شدن‪..‬سراشون رو‬ ‫میز خم شد و‪..‬با لذت نفس کشیدن‪..‬‬ ‫کم کم از حالت خماری که بهشون دست‬

‫همون لحظه صدای جیغ و دادشون بلند شد‪..‬‬ ‫نگاهشون می کردم که چطور وحشیانه به هم‬ ‫حمله می کنن و تو سر و صورت هم می زنن‪..‬‬ ‫شاهین نعره ای زد و قالده ها رو از زیر میز‬ ‫کشید بیرون‪..‬‬ ‫دختر و پسر تقال می کردن و نمی ذاشتن‬ ‫شاهین کارشو بکنه‪..‬‬ ‫فریبرز از تو درگاه داد زد و چندتا از نگهبانا‬ ‫رو کشید تو اتاق که کمک شاهین باشن‪..‬‬ ‫قالده های سیاه رو با بی رحمی تمام بستن‬ ‫به گردن اون چندتا نوجوونی که تو این حالت‬ ‫هیچ شباهتی به انسان نداشتن!‪..‬‬ ‫فریبرز با خشم داد زد‪ :‬زنجیرشونو ببند به میله‬ ‫تا از هاری بیافتن سگ مصبا!‪..‬‬ ‫شاهین کاری که فریبرز خواسته بود رو مو به‬ ‫مو انجام داد‪....‬‬

‫خدایا صبرم کم ِ ‪..‬زیاد کن این صبر لعنتی‬ ‫رو‪..‬بذار این خشم وامونده سرکوب بشه تا به‬ ‫وقتش‪..‬‬ ‫چشمام یک آن سوزش بدی پیدا کرد‪..‬از‬ ‫روی کالفگی جفت دستامو محکم کشیدم رو‬ ‫صورتم‪..‬‬ ‫دستی که پایین آورده بودم رو با خشم مشت‬ ‫کردم‪..‬چقدر دوست داشتم با همین مشت‬ ‫بزنم سر و صورتشو له و لورده کنم!‪..‬‬ ‫مستانه خندید و دستشو به شونه م زد‪..‬از‬ ‫حرارت دستش عضالتم منقبض شد و فکمو‬ ‫رو هم فشار دادم‪..‬ناخودآ گاه با نفرتی که‬ ‫آتیشش از قلب تا بیخ گلوم شعله می کشید‬ ‫پس کشیدم و نفسمو حبس کردم‪..‬‬ ‫متوجه عصبی بودنم نشد و در حالی که‬ ‫نگاهش به بچه ها بود بی خیال گفت‪ :‬شهرام‬ ‫و چندتای دیگه جلوی بچه ها رو می گیرن‪..‬‬ ‫آدمای منم طبق دستوری که ازم گرفته بودن‬ ‫یه کوچولو واسه شون رل بازی می کنن اما‬ ‫خب‪..‬حقشون بود که اون بال سرشون بیاد‪..‬‬ ‫آدم هر چی نفهم تر‪ ،‬بدبخت تر‪..‬‬ ‫فرامرز بنیامینو می خواست در ازای یه معامله‬ ‫که از نظر من هیچ ارزشی نداشت برش گردونه‬ ‫پیش اون دایی ِ شغالش‪..‬‬ ‫منم تا اینو شنیدم به آدمای خودم سپردم‬ ‫بگیرن بیارنش‪..‬فرامرز االن اینجاست ولی‬ ‫هنوز نذاشتم خبرا بهش برسه‪..‬فعال کیفش‬ ‫کوکه و داره به عشق و حالش می رسه‪..‬‬ ‫ بنیامین کجاست؟‪..‬‬‫خباثت از نگاهش می بارید‪..‬فکشو کمی‬ ‫کج کرد و به اصطالح چونه شو خاروند و تو‬ ‫همون حالت که لبخند تندی هم رو لبش بود‬ ‫گفت‪ :‬یه جای امن!‪..‬‬ ‫ساکت نگاهش کردم که دستشو اورد پایین و‬ ‫گفت‪ :‬تو همین باغ!‪..‬‬

‫می داد قهقهه می زدن و می خزیدن گوشه ی‬ ‫دیوار‪..‬مثل مار تو هم می لولیدن و هذیون می‬ ‫گفتن یا بهتره بگم دچار توهم شده بودن‪..‬‬ ‫اونایی هم که اثر بیشتری روشون گذاشته بود‬ ‫همونجور که داد می کشیدن یه دفعه می زدن‬ ‫زیر خنده و به همون سرعت هم ساکت می‬ ‫شدن و شروع می کردن با خودشون حرف‬ ‫زدن!‪..‬‬ ‫فریبرز رو به مردی که پشت یکی از میزا‬ ‫نشسته بود و هوای مصرف اونای دیگه رو‬ ‫داشت گفت‪ :‬اینا که تموم شدن بفرستشون‬ ‫بیرون بقیه رو بیار تو‪..‬‬ ‫‪-‬چشم فریبرز خان!‪..‬‬‫‪-‬اونایی که بار اولشونه زیاد بهشون نده‬‫بذار خوب حال کنن که دفعه ی بعد خودشون‬ ‫مشتری شن!‪..‬‬ ‫مرد سرخوش قهقهه ای زد و با لحن غلیظی‬ ‫گفت‪ :‬ای به چشــــم‪ ،‬آق فریبرز‪..‬حواسم‬ ‫شیش دونگ بهشونه کج نرن!‪..‬‬

‫نگاهم که بهشون می افتاد از انسان بودن خودم‬ ‫عاجز می شدم‪..‬همینایی که امشب باهاشون‬ ‫مثل یه سگ هار رفتار میشه فردا پای اینترنت‬ ‫دارن با هم گروهی هاشون چت می کنن و از‬ ‫لذت این پارتی برای هم تعریف می کنن و‬ ‫اونایی رو هم که تجربه ندارن مجاب می کنن‬ ‫که برای یه بارم شده پاشون به یه همچین‬ ‫جاهایی باز بشه که به قول خودشون هیچی‬ ‫جز آزادی توش نیست!‪..‬‬ ‫هه‪..‬آزادی؟!‪..‬واقعا به چه قیمتی؟!‪..‬‬ ‫که مثل یه حیوون ِ وحشی باهاشون رفتار کنن‬ ‫و قالده به گردنشون ببندن؟!‪..‬‬ ‫اینه اون آزادیی که اکثرا دنبالشن؟!‪..‬‬ ‫اگه این مواد کوفتی رو نریزن تو ِخ ِرشون‪ ،‬بازم‬ ‫با دیدن این اتفاقا دم از آزادی می زنن؟!‪..‬‬ ‫از سالن رد شدیم و رفتیم تو باغ‪..‬ماسکمو در‬ ‫اوردم و زدم به صورتم‪..‬‬ ‫ بردیش اتاقک شکنجه؟!‪..‬‬‫‪ -‬نه اونجا زود لو میره‪..‬فعال بردمش اتاقی‬‫که دخترای تازه واردو میارن‪....‬‬ ‫اینو که گفت یک آن یاد نگین افتادم‪..‬یعنی‬ ‫امکانش بود که بین همین دخترا باشه؟‪..‬‬ ‫در زیرزمینو باز کرد و رفتیم تو‪..‬بوی نا و‬ ‫فاضالب با هم پیچید تو دماغم که باعث شد‬ ‫اخمامو بکشم تو هم و دستمو بیارم باال!‪..‬‬ ‫‪ -‬یه چندتا دختر جدید واسه مون اوردن‪..‬‬‫شوکت سفارش کرده ترگل ورگالشو بذاریم‬ ‫کنار‪..‬مثل اینکه مشتری دست به نقد جور‬ ‫شده!‪..........‬مسخره خندید و با لودگی‬ ‫گفت‪ :‬فقط خواستن دخترا زیر ‪ 16‬باشن که‬ ‫تا دلت بخواد اینجا ریخته!‪..‬‬ ‫‪ -- ..........‬کم حرف شدی‪..‬چی شده؟‪..‬‬‫دستمو آوردم پایین و با لحنی سرد مثل همیشه‬ ‫جوابشو دادم‪ :‬چند شبه راحت نخوابیدم‪،‬‬ ‫خسته م‪....‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪94‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪60‬‬ ‫بازومو گرفت و کشید‪ ،‬با خشم پسش زدم که‬ ‫یه قدم عقب رفت‪..‬‬ ‫‪---------------------‬‬‫چرا این چشمای لعنتی دارن آتیش می‬ ‫گیرن؟‪..‬‬ ‫سوزشی که همه ی وجودمو گرفته‪..........‬‬ ‫ازهمون آتیشی ِ که از نامروتی ِ یه عده گرگ و‬ ‫شغال اینجوری داره شعله می کشه!‪..‬‬ ‫با خشم بهشون دست کشیدم‪..‬داغ بودن‪..‬می‬ ‫سوزوندن‪..‬‬ ‫اشک تو چشمای محمد حلقه زده بود ولی‬ ‫اون به خودداری ِ من نیست‪..‬‬ ‫آروم سرشو تکون داد و دستاشو به پایین‬ ‫حرکت داد‪..‬‬ ‫‪ -‬باشه‪ ،‬بیا بریم یه گوشه حرف می زنیم‪..‬‬‫بذار اعصابت آروم بشه بعد هرکار خواستی‬ ‫بکن‪..‬‬ ‫پوزخند زدم‪..‬کنترل صدام از دستم در رفته‬ ‫بود!‪..‬‬ ‫نقش بی روح و سرد و چشمای بسته ش هنوز‬ ‫پیش چشمامه‪..‬تا اخر عمرمم صحنه ی امشبو‬ ‫فراموش نمی کنم!‪..‬‬ ‫ نه اینجوری نمیشه‪..‬نمی خوام آروم‬‫بگیرم‪..‬نمیذارم این قلب وامونده سرد بشه‪..‬به‬ ‫بدترین شکل انتقام خونشو از اون الشخورا‬ ‫می گیرم‪....‬‬ ‫پشتمو بهش کردم که داد زد‪ :‬نفر بعدی‬ ‫کیه؟‪..‬خودت؟‪..‬بذار با برنامه پیش بریم‪..‬‬ ‫خبر به اون باالیی ها برسه که سرپیچی کردی‬ ‫خیلی سریع ماموریتو ازت می گیرن اون موقع‬ ‫چی؟‪..‬می خوای چکار کنی؟‪.......‬‬ ‫ فکر کردی تو این موقعیت این چیزا واسه‬‫م مهمه؟‪....‬دیگه بسه هر چی با برنامه پیش‬ ‫رفتم و به جایی نرسیدم‪..‬بسه هر چی نشستم و‬ ‫نگاه کردم‪..‬بسه این همه بی تفاوتی‪..‬‬ ‫از وقتی پامو گذاشتم تو این عملیات لعنتی و‬ ‫شدم جاسوس یه روز خوش به خودم ندیدم‪..‬‬ ‫هر روز خون و خون ریزی‪..‬دیگه تا کی شاهد‬ ‫کشته شدن دخترا و پسرایی باشم که جرمشون‬ ‫از دید این کثافتا فقط بی گناهیه؟‪..‬‬ ‫صدام لرزید و اوج گرفت‪..‬‬ ‫جلوی چشمام‪ ،‬بهترین دوستم غرق خون‬‫تو بغلم جون داد‪..‬سر همین عملیاتی که تو از‬ ‫قانون و قوانینش داری بهم درس میدی‪ ،‬اون‬ ‫مرد عشق و زندگیش و احساسشو گذاشت‬ ‫زیر پاهاش و فقط به هدفش فکر کرد‪..‬همین‬ ‫هدف جونشو گرفت‪..‬‬ ‫هنوز قلبش واسه دختری که سالها عاشقش‬

‫بود می تپید‪..‬تا قبل از اینکه نفس اخرشو‬ ‫بکشه و چشماشو به روی این دنیای کثیف و‬ ‫بعضی آدمای کثیف تر از خودش ببنده فقط‬ ‫اسم اونو صدا زد‪..‬‬ ‫فکر کرده بود من از بی قراریاش خبر ندارم‬ ‫ولی می دیدم که شبا چجوری با خیالش‬ ‫حرف می زنه و درد و دل می کنه‪..‬عشقش از‬ ‫کارش مهم تر بود که اون دخترو ول کرد‪..‬به‬ ‫خاطر خودش‪..‬به خاطر زندگی و آینده ی اون‬ ‫دختر‪ ،‬پشت پا زد به همه چیز‪..‬‬ ‫گذاشت ازش متنفر شه ولی بازم لب از لب‬ ‫باز نکرد که بگه هنوزم خاطرت واسه منی که‬ ‫عمرمو می ریزم به پات عزیزه‪.......‬‬ ‫محمد‪ ،‬شهرام نباید می مرد‪..‬شهرام حقش‬ ‫نبود‪..‬‬ ‫اونی که با جون و دل واسه خداش بندگی می‬ ‫کرد‪ ،‬حقش این بود که تو این سن به درجه‬ ‫ی شهادت برسه؟!‪.....‬‬ ‫بدون اینکه بفهمم جوری با سوز حرفای‬ ‫تالنبار شده رو دلمو بلند و آزاد می زدم که‬ ‫حواسم نبود خیلی وقته هر دومون گرفته و‬ ‫بارونی رو به روی همیم و مردونه هیچی نمی‬ ‫گیم‪..‬‬ ‫محمد پشت به من شونه هاش می لرزید و‬ ‫چشماشو با انگشت اشاره و شصت فشار می‬ ‫داد‪..‬‬ ‫شهرام رفیق صمیمی ِ هردومون بود ولی از‬ ‫عشقش فقط من خبر داشتم‪..‬منی که شاهد‬ ‫بی تابی ها و بی قراریاش بودم‪....‬‬ ‫با خشونت کف دستامو به چشمام کشیدم و‬ ‫مشت کردم‪..‬‬ ‫این قطره ها از درد زمونه بود‪..‬از این همه‬ ‫نامردی‪....‬‬ ‫ناخودآ گاه سرم چرخید و نگاهم افتاد به‬ ‫همون پله ای که هنوزم آغشته به خون سرخ‬ ‫شهرام بود‪..‬‬ ‫لبخند زدم‪..‬ولی پر بود از غم‪..‬پر بود از درد ِ‬ ‫اون همه ظلم‪..‬لبخند محوی که گویای هزاران‬ ‫درد ِ بی درمون بود رو این دل صاب مرده‪..‬‬ ‫لب زدم و زمزمه کردم‪ :‬بازم نارفیقی کردی‬ ‫بی وفا؟‪..‬از کی رفیق نیمه راه شدی؟‪..‬‬ ‫یعنی تا این حد واسه شهادت عجله داشتی‬ ‫که‪................‬‬ ‫لبام لرزید و از نسیمی که با وزش مالیمش‬ ‫رد خنکی از خودش رو نم اشک تو چشمام‬ ‫گذاشت پلک زدم‪..‬‬ ‫سرمو رو به آسمون بلند کردم‪..‬ابرای سیاه و‬ ‫گرفته ای که بغضشون سنگین تر از بغض‬

‫حبس شده ته گلوی من بود‪ ،‬هوای دلشون‬ ‫حسابی غبار گرفته و بارونیه!‪..‬شاید قطرات‬ ‫زالل و پاکش تسکینی باشه بر دل تموم‬ ‫بندگان داغدیده و داغداری که دستای‬ ‫امیدشون فقط به سوی یک نفر دراز شده‪....‬‬ ‫همون یک نفری که‪............‬‬ ‫اسمشو زیر لب صدا زدم و لب فرو بستم و‬ ‫نگاهمو از چشمای غمگین آسمون گرفتم و‬ ‫دویدم سمت در‪..‬‬ ‫مقصدم مشخص بود‪..‬‬ ‫جایی که برای همیشه این طلسم شکسته می‬ ‫شد‪..‬‬ ‫طلسمی که باطل ِسحرش فقط تو دستای من‬ ‫بود‪..‬‬ ‫************‬ ‫صدای نحسشون کل باغو برداشته‪..‬‬ ‫دستمو مشت کردم و دندونامو رو هم کشیدم‪..‬‬ ‫پست فطرتای آشغال‪..‬‬ ‫خودمو کشیدم سینه ی دیوار و شاخه ی بلند‬ ‫و قطوری که سد راهم شده بود رو زدم کنار‬ ‫و در سیاه رنگی که تو دیوار مخفی شده بود‬ ‫رو باز کردم‪..‬‬ ‫مثل همیشه تاریک بود‪..‬چراغ قوه رو روشن‬ ‫کردم و نورشو انداختم رو پله ها‪..‬قدمامو‬ ‫اروم و با احتیاط برداشتم‪..‬‬ ‫شانس آوردم آدمای اینجا همه خودین و واسه‬ ‫ورودم مشکلی درست نکردن!‪..‬‬ ‫دور تا دور روی دیوارای اتاقک پر بود از‬ ‫نمادین شیطانی که قرار بود تو یه همچین‬ ‫شبی ازشون استفاده بشه‪..‬‬ ‫تای گونی رو باز کردم و دونه به دونه شونو‬ ‫جمع کردم‪..‬پوسترا و پرچما و قاب هایی که‬ ‫رو هر کدومشون یه نماد خاص کشیده شده‬ ‫بود رو برداشتم و ریختم تو گونی و سرشو تو‬ ‫مشتم گرفتم و بلندش کردم‪..‬‬ ‫نشد همه رو از اون اتاقک لعنتی بکشم‬ ‫بیرون‪..‬تعدادشون بیشتر از اون چیزی بود که‬ ‫بشه تو یه گونی معمولی جا داد‪..‬‬ ‫بطری بنزین رو از تو کمد برداشتم‪..‬واسه‬ ‫اتیش زدن قربانیانشون از محتویات این‬ ‫بطری استفاده می کردن بی وجدانا‪..‬‬ ‫تموم بنزینی رو که تو بطری بود خالی کردم‬ ‫رو دیوارا و پوسترا و وسایل تو اتاق‪..‬‬ ‫عقب عقب پله ها رو رفتم باال و فندکمو از‬ ‫جیبم در آوردم و روشن کردم‪..‬‬ ‫از پله ای که ایستاده بودم شعله کشید و به جلو‬ ‫یورش برد‪..‬آتیش با بی رحمی زبانه می کشید‬ ‫و جلو می رفت‪..‬‬ ‫این آتیش بی رحم بود ولی نه به بی رحمی‬

‫این آدما‪..‬‬ ‫نه به بی رحمی این فرقه ی شوم و قوانین‬ ‫گول زنکش‪..‬‬ ‫این آتیش حکم آبو داشت‪..‬آب همیشه می‬ ‫شوره و پاک می کنه‪....‬و اینجا فقط آتیشه‬ ‫که می سوزونه و خاکستر می کنه ولی‪..‬می‬ ‫تونه پاک کنه‪..‬‬ ‫یه مشت لجن و نجاستی که دیوارای این‬ ‫اتاقک رو غرق کثافت کرده بود‪..‬‬ ‫به قدری کثیف و منفوره که با آب هم پاک‬ ‫نمیشه‪....‬‬ ‫فقط آتیش‪..‬‬ ‫تا دیروز اونا بودن که حکم صادر می کردن بر‬ ‫علیه بی گناهان!‪..‬‬ ‫و امروز این منم که که به حکم قصاص‬ ‫جلوشون قد َع َلم می کنم!‪..‬‬ ‫حرارت آتیش تو صورتم خورد‪..‬عقب رفتم‬ ‫و بدون اینکه کسی متوجه رفت و امدم بشه‬ ‫و بخواد به چیزی شک کنه خودمو رسوندم‬ ‫پشت باغ‪..‬گونی رو زیر شاخ و برگای تالنبار‬ ‫شده سینه ی دیوار مخفی کردم و از اونجا‬ ‫دور شدم‪..‬‬ ‫پارتیشون تو ساختمون بود‪..‬درو که باز کردم‬ ‫انواع بوهای مشمئزکننده و تهوع آور خورد تو‬ ‫صورتم و از حفره های دماغم رد شد و تا مغز‬ ‫و استخونمو سوزوند‪..‬‬ ‫بوی الکل و کثافت!‪..‬بوی عرق!‪..‬بوی‬ ‫خون!‪....‬بوی مرگ!‪..‬‬ ‫جلوی در بودم و قصد داشتم داخل سالن‬ ‫تاریکی بشم که فقط توسط چند تا المپ‬ ‫ریزی که گوشه به گوشه ی سقف کار شده‬ ‫بود یه کم به خودش نور می دید! ‪..‬المپای‬ ‫ریز و قرمز رنگی که فقط واسه تشخیص این‬ ‫حیوونای انسان نما روشن گذاشته بودن‪ ،‬از‬ ‫طرفی هم نور قرمز تو تحریک شدنشون موثر‬ ‫بود!‪..‬‬ ‫رفتم تو و درو بستم‪..‬‬ ‫همین که برگشتم یکی از همون دخترایی که‬ ‫از زور مستی و خماری حال راه رفتنم نداشت‬ ‫اومد جلو و چسبید به سینه م و دستاشو‬ ‫انداخت دور کمرم‪..‬‬ ‫از اون همه الکل مست بود و از جایی هم که‬ ‫می اومد معلوم بود تا خرخره شیشه مصرف‬ ‫کرده و مغزش از کار افتاده‪..‬‬ ‫یه دختر ‪ 21‬یا ‪ 22‬ساله که صورت جذابی‬ ‫داشت و به طرز فجیعی آرایش کرده بود ‪ ..‬با‬ ‫باال تنه ی نیمه ب‪.‬ر‪.‬ه‪.‬ن‪.‬ه کامل چسبیده بود‬ ‫به من و ول کن هم نبود!‪..‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

o tp s w p m o i y HPlur Lall r u u o t Y a N

93


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

swelling, redness and a tingly sensation. This will temporarily plump your lips and usually lasts a few hours. It is a safe method, but you should not overdo it. Lip Plumper post 1 Lip Scrub

92

Mix half a teaspoon of oil with enough cinnamon to achieve a pasty texture. Apply it with your fingers and massage it until your lips start to tingle. Keep it on for at least 10 minutes, then gently dab it off with a cotton bud. Follow this treatment with your favorite soothing lip balm.

Mix 1 teaspoon of oil with sugar lip plumper post 3 or baking soda. Pick up some of Lip Gloss Plumping Boost

eHow Style eHow Style oil or avocado oil Blog How to Plump Your Lips - Sugar or baking soda (for Naturally scrubbing) - Cinnamon How to Plump Your Lips Naturally - Optional: Cinnamon leaf oil Lip Plumper post 1 Why cinnamon? Soft, plump lips can be your best facial feature. A good scrub Cinnamon stimulates blood flow followed by a conditioning, in your lips, which causes mild

the mixture with your toothbrush, then gently brush your lips to remove dead skin. Remove the scrub with a wet cotton bud. lip plumper post 2 Lip Plumper

plumping balm are all you need to achieve a healthy, smooth look. While commercial lip scrubs and plumpers may be effective, they are usually overpriced and contain some questionable ingredients that you may not want to put on your lips. A better option is to make natural, inexpensive lip scrubs and plumpers with ingredients from your pantry, such as cinnamon and oils. lip plumper post 6 Here is what you need: - Soft toothbrush - Utensil for mixing - A few cotton buds - An oil, such as olive oil, coconut

If you like to wear lip gloss, apply a small amount on the back of your hand, then add one drop of cinnamon leaf oil and apply it to your lips. It will give your lips that full, plump look!


‫‪91‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫توضيح بدهم‌؟ هـمين امروز بعد از ظهر رمينا‬ ‫فرمي را از مدرسه آورده بود كه بايد پر مي‌كرد‬ ‫و توي آن ميزان تحصيالت و شغل پدر و‬ ‫مادرش را مي‌نوشت‌‪ .‬گفتم بنويس مادر‬ ‫كارمند‪ ،‬پـدر شـغل آزاد‪ .‬اما او مقـاومت كرد‪.‬‬ ‫مي‌گفت قب ً‬ ‫ال به بچه‌ها گفته بابا رامين‌اش‬ ‫بازيگر است‌‪ .‬سرم داغ شد‪« :‬خداي من‌‪ ،‬شـام‬ ‫نـداشتـيم‌‪ .‬بـايد ديكـته‌ي بچه را مي‌گفتم و‬ ‫براي ميان وعده‌هاي فرداي او هم ميوه‬ ‫مي‌خريدم‌‪ .‬آن وقـت بحث با اين يك وجبي‬ ‫هم اضافه شـده‌‪ ».‬ولي او هم گناهي نداشـت‌‪.‬‬ ‫رامين با چنان شور و شوقي از سريالي كه در‬ ‫يكي از قسمت‌هايش بازي كرده‌‪ ،‬حرف‬ ‫مـي‌زند كـه بيچاره بچه باورش شده او واقع ًا‬ ‫بازيگر است‌‪ .‬سعي مـي‌كنـم آرام باشم‌‪ .‬با‬ ‫لحني شمرده برايش توضيح مي‌دهم كه‬ ‫بازيگري هم يك شغل آزاد اسـت‌‪ .‬البته به جز‬ ‫آن عده‌اي كه كـارمنـد رسـمي صدا و سيما‬ ‫هـستند و‪ ...‬به نظرم تا حدودي قانـع مي‌شود‬ ‫و جنجال فرم به اتـمام مي‌رسد‪ .‬همين طور كه‬ ‫مثل فرفره كارها را انجام مي‌دهم فكر مي‌كنم‬ ‫چي مي‌شد شوهرم يـك شغل ساده داشت‌‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال از معلومات زبان فرانسه‌اش استفاده‬ ‫مي‌كرد و هفته‌اي چند ساعت زبان درس‬ ‫مي‌داد‪ .‬آن وقت دلم خوش بود كه صبح تا‬ ‫شب بر طبل بي‌عاري نمي‌كوبد‪ .‬اما براي پسر‬ ‫خـانواده‌ي‌‪ ...‬افـت دارد براي پول كار كنـد‪.‬‬ ‫به قـول خـواهر شوهرم‌‪ ،‬آنها نسل اندر نسل‌‪،‬‬ ‫خان و خان زاده بوده و كار نـكرده‌انـد! حـاال‬ ‫كـي مـي‌تواند به اين فسـيل‌هـاي متحرك‬ ‫بفهماند دنيا عوض شده و اگر اجداد‬ ‫گرانقدرشان هم زنده شوند قطع ًا كار را عار‬ ‫نخواهند دانست‌! اما راميـن و خواهرش‬ ‫منتظرند‪ .‬از دوران كـودكـي‌شـان وقـتي كه‬ ‫شنيدند بنچاق زميـن‌هاي ورامين پدربزرگ‬ ‫شان پيدا شـده‌‪ .‬هـمان مـلكي‌كه دوست‬ ‫پدربزرگ مرحوم شان باال كشيده و با سند‬ ‫قالبي به صـدها آدم بينوا قالب كرده بود و‬ ‫اگر مالكيت آنها ثابت شود‪ ،‬يك مرتبه چند‬ ‫ميـليارد نـصيـب‌شان مي‌گردد‪ .‬اما اين‬ ‫پرونده‌ي حقوقي بيش از سي و چند سال‬ ‫اسـت كـه جـريان دارد و هنوز كه هنوز است‬ ‫به هيچ نتيجه‌اي نرسيده و معلوم هم نيسـت‬ ‫برسـد‪ .‬حتي موقع عروسي‌مان‌‪ ،‬دو سال پيش‬ ‫هم او با روياي پولدار شدن پـا پـيش گـذاشت‬ ‫و من هم خيال كردم همين فردا به پول‬ ‫مي‌رسم و نه‌ خودم و نه‌ خـانواده‌ام اهمـيتي به‬ ‫بيكار بودن‌اش نـداديم‌‪ .‬من و رامين توسط‬ ‫خاله‌ي او به هـم معـرفي شديم‌‪ .‬شيما خانم‬ ‫دوست صميمي زن برادر بزرگم بود و هميشه‬ ‫مـي‌گـفت اگر پـسر داشت نمي‌گذاشت‬ ‫عـروس كس ديگري شوم‌‪ .‬وقتي رامين بعـد‬ ‫از سال‌ها از فرانسه برگشت همين خاله‬ ‫وادارش كرد ازدواج كند و مثل برادر و‬ ‫خـواهـر بزرگش ّ‬ ‫يكه و يالغوز نماند‪ .‬همه‌ي‬ ‫كارهاي خواستگاري و عقد را هم خاله شيما‬ ‫رديف كرد‪ .‬آن موقع رامين ايـنها كلي پول نقد‬ ‫از پدرشان به ارث برده بـودنـد كـه خيال‬ ‫مي‌كردند مثل اقيانوس بـي‌انتهـاسـت و‬ ‫مـي‌تـوانند تا ابد از آن بـخورند‪ .‬البتـه غـير از‬ ‫اين خانه‌‪ ،‬دو تا آپارتمان هم داشتند كه اجاره‬ ‫داده بودند‪ .‬از نظر مالي مشكل وجود نداشت‬ ‫ولي من طي يك سال اول ازدواج‌مان هر روز‬ ‫از ديدن سبك زندگي آنها حيرت مي‌كردم و‬

‫مطـمئن بودم باالخره يـك روز خـستـه‬ ‫مـي‌شـونـد و دسـت از ايـن تـنبلي بر مـي‌دارند‪.‬‬ ‫آخر آدم چقدر مي‌تواند بخورد و بخوابد و‬ ‫بگردد و اين و آن را دعوت كنـد‪ .‬باالخره‬ ‫بدون هدف كه نمي‌شود‪ ،‬عـمر را گـذرانـد‪.‬‬ ‫وقـتي اين جمله‌ها را مـي‌گفتـم راميـن به‬ ‫حرفم مي‌خنديد‪ .‬مـي‌گفـت‌‪« :‬اتفـاق ًا‬ ‫بـرعكـس‌! تجربه‌ي خـانواده‌ي ما نشان داده‬ ‫كه خيلي راحت هم مي‌شود‪ .‬مگر پدربزرگم‬ ‫در طول عمر صـد و هـشـت سـالـه‌ي خـود‪،‬‬ ‫انگشت كـوچكش را تكان داد كه من‬ ‫بدهم‌‪ ».‬البته بعدش اضافه مي‌كرد‪« :‬مي‌داني‬ ‫كه من با همه‌ي آنها فرق مي‌كنم و روحي‬ ‫هنرمند دارم و مـي‌خـواهم استعدادم را شكوفا‬ ‫كنم‌‪ ».‬دو سال گذشت‌‪ .‬رامين مرا به سفر‬ ‫بـرد‪ .‬اروپا را گشتيم و آمريكاي جنوبي را‬ ‫هـم ديديـم‌‪ .‬اص ً‬ ‫ال فـكر نـمـي‌كردم آن‬ ‫مسـافرت با ته مانده‌ي پول انجام گرفته باشـد‬ ‫و وقتي به ايران برگرديم ما هستيم و يـك‬ ‫حساب تقريب ًا خالي‌‪ .‬رامين بدون اطـالع مـن‬ ‫شروع كرده بود به قرض گرفتن از برادرش‌‪.‬‬ ‫اشتباه و كوتاهي از من بود كه مسايل مالي را‬ ‫كنترل نمي‌كردم‌‪ .‬بعد از تولد رمينا بدهي ما‬ ‫آنقدر شد كه به اجـبار سهم خود از آپارتمان‬ ‫را به سهراب واگذار كرديم‌‪ .‬حضور دخترمان‬ ‫تكاني به شوهرم داد‪ .‬رامين گهگاه معامله‌اي‬ ‫مي‌كرد و پولي در مي‌آورد اما بيشتر ذهنش‬ ‫معطوف به سينما و ستاره شدن بود و برايش‬ ‫اهميت نداشت كه هر ماه بايد مبلغ ثابتي وارد‬ ‫خانه شود چون مث ً‬ ‫ال بچه به مواد غذايي نياز‬ ‫دارد‪ .‬مـي‌گفـت‌‪ :‬اين همه بچه توي آفريقا با‬ ‫باد هـوا بزرگ مـي‌شوند‪ ،‬حاال رمينا سوپ‬ ‫نخـورد‪ .‬دو وعده فرني بده‌‪ .‬به كجاي دنيا بر‬ ‫مي‌خورد‪ ».‬اما من نمي‌توانستم بنشينم و‬ ‫دست روي دست بگذارم‌‪ .‬بايد كاري‬ ‫مـي‌كـردم‌‪ .‬فـردا كـه دخـترمان بزرگتر مي‌شد‪،‬‬ ‫قطع ًا ما را به خاطر بي‌مسئوليتي و بـي‌فكري‬ ‫مالمت مي‌نمود‪ .‬و من اص ً‬ ‫ال نمـي‌توانستم‬ ‫شاهد چنين روزي شوم‌‪ .‬هـفته‌ها به اين و آن‬ ‫سپردم تا نزديكي خـانه‌ي مان كاري پيدا‬ ‫كردم‌‪ .‬بچه را هر روز مي‌بردم پيش مادرم‬ ‫مي‌گذاشتم‌‪ .‬بعد از چند وقت زندگي‌مان روي‬ ‫غلطك افتاد و از شدت فشارهاي مالي كم‬ ‫شد‪ .‬ياد گرفتم از شوهرم انتظار نداشته باشم‌‪.‬‬ ‫شايد او آفريده شده بود روياهايش را دنبال‬ ‫كند‪ .‬شايد هم سرانجام‌‪ ،‬زماني مي‌فهميد بايد‬ ‫به خواسته‌هاي ما هم اهميت بدهد‪ .‬شايد هم‬ ‫نه‌‪ .‬چه مي‌شد كرد‪ .‬اگر بنا بود با هـر مشكـلـي‬ ‫زن و شوهرها از هم جدا شـوند كه توي دنيا‬ ‫سنگ روي سنگ بند نمـي‌شد‪ .‬دوستانـم‬ ‫مـي‌گـوينـد‪« :‬خسته نشده‌اي‌‪ .‬نمي‌شود كه‬ ‫هميشه تو كار كني و او تماشاچي باشد‬ ‫باالخره زني گفته‌اند و مردي‌‪ ».‬اما من مي‌دانم‬ ‫كه بحث كردن بيشتر از اين‌‪ ،‬خسته‌ام مي‌كند‬ ‫و او تغييري در رفتـارش نـمي‌دهـد‪ .‬رامـين‬ ‫قـلبي به بـزرگي دريـا دارد و مـهربان‌ترين پدر‬ ‫دنيـاست و همـين‌‪ ،‬براي من كافيست‌‪.‬‬ ‫مـتأسفانه او با اين روياها به خودش و ما‬ ‫ضـربه مـي‌زنـد‪ .‬دلـم مـي‌خواهد روزي بتـواند‬ ‫فاصـله‌ي رويا و واقعيت را ببيند‪ .‬در آن روز‪،‬‬ ‫زنـدگـي بـراي مـن و رمـينـا خـيلي خيـلي‬ ‫شـيرين‌تر از امروز سپري مـي‌شـود‪ .‬دعـا كـنيد‬ ‫كنار هم به آن صبح برسيم‌‪.‬‬


‫‪90‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پاهایت را از روی رویاها بردار‬ ‫براساس سرگذشت مرضیه و رامین‬

‫سـاعت از يازده شـب گـذشـته‌‪.‬‬ ‫توي كـوچه پرنـده پـر نمـي‌زنـد‪.‬‬ ‫فقـط گاهي ماشـيني از خـيابان‬ ‫اصـلي مـي‌گـذرد و سـكوت‬ ‫را مـي‌شـكند‪ .‬دخترم با دفترچه‬ ‫نقاشي به بغل خوابيده‌‪ .‬چند بار‬ ‫خواستم از دستش در بياورم اما‬ ‫چنان دست‌هاي كوچكش را فشار‬ ‫مي‌دهد كه مي‌ترسم از خـواب‬ ‫بـپرد‪ .‬نـازنيـن كـوچـك مـن‬ ‫مـي‌خواست آخرين نقاشي‌اش را‬ ‫نشان پـدرش بدهـد‪.‬‬ ‫خيـلي هـم سـعي كـرد خـودش را بيدار نگه‬ ‫دارد ولي آخر سر تسلـيم شد‪ .‬بـراي بـار هـزارم‬ ‫شماره‌ي موبايلش را مي‌گيرم و توي دلم از‬ ‫خدا مي‌خواهم اتفاق بدي براي همسرم‬ ‫نيفتاده باشد‪ .‬اما گوشي همچنان خاموش‬ ‫است‌‪ .‬پشت پنجره صندلي مي‌گذارم و خودم‬ ‫را به خدا و نسيم خنكي كه از سمت شمال‬ ‫مي‌وزد مي‌سپارم‌‪ .‬هواي تازه‌ي شبانگاهي‬ ‫خواب آلودم مي‌كند‪ .‬خسته‌ي خسته‌ام‌‪ .‬از‬ ‫صبح ساعت شـش تـا حـاال يـك لـحظه‬ ‫استراحت نكـرده‌ام‌‪ .‬الكي نيست كه به سرعت‬ ‫روي صـندلي خـوابم مي‌برد و وقتي در حال‬ ‫سقوط به روي زمين هستم‌‪ ،‬با ترس بيدار‬ ‫مـي‌شوم‌‪ .‬مي‌روم و روي مبل مي‌نشينم‌‪ .‬سـعي‬ ‫مـي‌كـنـم بـا خـوانـدن روزنامه پلـك‌هايم را‬ ‫مجبور به باز ماندن كنم‌‪ .‬اما دوباره از خستگي‬ ‫بيهوش مي‌شوم‌‪ .‬زمان را از دست داده‌ام كه با‬ ‫صداي چرخيدن كـليد داخـل در آپارتمان از‬ ‫جا مي‌پرم‌‪ .‬همـه‌ي بـدنم درد گرفته‌‪ .‬پاهايم از‬ ‫بس آويزان مانده‌‪ ،‬قد متكا شده‌‪ .‬لنگان لنگان‬ ‫طرف در مي‌روم‌‪ .‬رامين رسيده‌‪ .‬بلند بلند سالم‬ ‫مي‌كند‪ .‬اشاره مي‌كنم بچه خواب است آرام‬ ‫باشد‪ .‬ولي او هيجان زده‌تر از آني است كـه‬ ‫بتـوانـد خـودش را كـنـتـرل كـنـد‪ .‬مي‌گويد‪:‬‬ ‫«باالخره همه چيز درست شد‪ .‬امـشب بـا‬ ‫كـارگـردان فيلم‌‪ ...‬جلسه داشتيـم‌‪ .‬كلي از من‬ ‫و بازيم خوشش آمد‪ .‬قـول داد نقش خوبي به‬ ‫من بدهد‪ .‬البته برايش طاقچه باال گذاشتم‌‪،‬‬ ‫خيال نكند مانده‌ي اين كار هستم‌‪ .‬ولي دلت‬ ‫قرص بـاشـد‪ ،‬سـال ديگر همين موقع تصوير‬ ‫شـوهرت روي سـر در سينـمـاها و جلد‬ ‫مجـله‌هـاسـت‌‪ ».‬در جـواب تـأييدش مـي‌كنم‌‪.‬‬ ‫در حالي كه مي‌دانم و مطمئنم اين بار هم‬ ‫گفت و گو به نتيجه نمي‌رسد‪ .‬رامين‬ ‫نمي‌خواهد دست از روياپردازي هايش‬ ‫بردارد‪ .‬حتي در چهل و دو سالگي همچنان در‬ ‫تخيالت فانتزي سير مي‌كند‪ .‬بقـيه‌ي داسـتـان‬

‫را بـه راحـتـي حـدس مي‌زنم‌‪ .‬تا چند روز‪،‬‬ ‫شوهرم خوشحال و سرحال مي‌شود‪ .‬مي‌گويد‬ ‫و مي‌خندد‪ .‬ده برابر معمول انرژي مي‌گذارد‬ ‫براي كارها‪ .‬هر روز رمينا را مي‌برد پارك و سر‬ ‫هـر كـسـي را كـه مـي‌بيند با جزييات پـروژه‌اي‬ ‫كـه مـهـمـترين و مـوفـق‌ترين پـروژه‌ي‬ ‫سـينـمـايي ده سـال اخـيـر مي‌خواند‪ ،‬مي‌برد‬ ‫و‪ ...‬انتظار به خانه‌مان پنجه مي‌اندازد‪ .‬مدام‬ ‫گوشي موبايل خود را چـك مـي‌كند‪ .‬بـا هر‬ ‫صدايي از جا مـي‌پرد حتـي گـاهي كام ً‬ ‫ال‬ ‫بي‌دليل خيال مي‌كند صداي زنگش را شنيده‌‪.‬‬ ‫بعد از دو هفتـه كمي شور و شوقش كم‬ ‫مي‌شود‪ .‬به شـك مـي‌افتد نكند انتخاب نشده‬

‫باشد‪ .‬هفـته‌ي سوم به دوستانش زنگ مي‌زند‪،‬‬ ‫دوبـاره با هم جمع مي‌شوند و مي‌روند دفتـر‬ ‫تهـيه كننده و بعد‪ ،‬يك شب يا يك روز واقعيت‬ ‫تلخ و بي‌رحم دوباره آوار مـي‌شود روي سرش‬ ‫يا بهتر بگويم روي سـر همـه‌ي ما‪ .‬رامين‬ ‫اشتباه فهميده‌‪ .‬آنها بـه تصميم قطعي نرسيده‬ ‫بوده‌اند و حاال هـم بازيگرها انتخاب شده‌اند‬ ‫حتي براي نقش‌هاي چهار و پنج و سياهي‬ ‫لشكر هم نمـي‌خواهـندش‌‪ .‬طبق معمول‌‪ ،‬آن‬ ‫همه شـادي و انـرژي يـك باره تبديل به غم‬ ‫مـي‌شود‪ .‬رامين در خودش فرو مي‌رود و تا‬ ‫هفته‌ها نمي‌شود او را با صد من عسل خورد‬ ‫تا دوباره‌‪ ...‬همسرم مي‌رود توي آشپزخانه و با‬

‫سر و صدا غذا گرم مي‌كند و من كه از خستگي‬ ‫دارم مي‌افتم‌‪ ،‬شب بخيـري مي‌گويم تا بخوابم‌‪.‬‬ ‫كمتر از پنج سـاعـت ديـگر بـايد بـلند شوم و‬ ‫بروم سـركار‪ .‬امـا او به سرعت مي‌آيد باالي‬ ‫سـرم مي‌گويد‪« :‬تو را خدا زن ما را باش‌‪.‬‬ ‫مرضيـه جـان‌‪ ،‬امـشـب يـك شب ويژه اسـت‌‪.‬‬ ‫بايـد جـشن بگيريم‌‪ .‬بلند شو‪ ».‬اهميت‬ ‫نمي‌دهد به كار من‌‪ .‬مطمئن است به سـرعت‬ ‫معروف مي‌شود و آنقدر پول در مـي‌آورد كـه‬ ‫حقوق يك ماه من را در يـك روز و شـايـد‬ ‫كـمتـر از آن خـرج مي‌كنيم‌‪ .‬همسر خوش‬ ‫باورم مي‌خواهد ديگر به كار فكر نكنم‌‪ .‬به‬ ‫سالمتي‌ام برسم و اينقدر خسته و آشفته نباشم‌‪.‬‬ ‫چون بعد از اين‌‪ ،‬بايد خيلي مراقب ظاهر‬ ‫خودم و رمـينا باشم ‪ .‬باالخره خانواده‌ي‬ ‫ستاره‌ها هميشه زير ذره‌بين قرار دارند‪.‬‬ ‫نمي‌دانم بخندم يا گريه كنم‌! يعني كي‬ ‫مي‌خواهد واقـعيت را بفهمد‪ .‬او ستاره نيست‌‪.‬‬ ‫هيچ وقـت هـم سـتاره نخواهد شد‪ .‬خيلي‬ ‫شـانس بيـاورد يكـي دو تا نقش كوتاه‬ ‫مـي‌گيرد‪ ،‬از همان نقش‌هايي كه نه ديده‬ ‫مـي‌شوند و نه در يادها مي‌مانند‪ .‬حتي در‬ ‫ريـزبيـن‌تـرين نقـدهـاي سيـنمـايي هـم‬ ‫اشاره‌اي به آنها نخواهد شد‪ .‬رامين باور‬ ‫نمي‌كند امثال او در ميان چرخ دنده‌هاي‬ ‫صنعت سينما له مي‌شوند و حتي صداي خـرد‬ ‫شـدن اسـتخوان‌هاي‌شان هم به گـوش كـسـي‬ ‫نمـي‌رسد اگر هم برسد بـراي‌شان اهـميـتي‬ ‫ندارد‪ .‬مي‌دانم اگر مخـالفـت كنـم عصبي‬ ‫مي‌شود‪ .‬پس در جـبهـه‌ي او قـرار مـي‌گـيـرم‌‪:‬‬ ‫«راسـت مـي‌گـويي‌‪ .‬ولـي مـن كـه همين‬ ‫طوري نـمي‌توانم دفتر را ترك كنم‌‪ .‬باالخره‬ ‫مسئوليت‌هايي دارم‌‪ .‬حساب و كتاب‌ها و‬ ‫چك‌ها را به من سپرده‌اند‪ .‬حاال بگذار بروم‌‪.‬‬ ‫وقـتي فيلـمبرداري شروع شد و چـك اول را‬ ‫گرفتي‌‪ ،‬استعفا مي‌دهم‌‪ ».‬دراز مي‌كشم‌‪ .‬اما‬ ‫نمي‌توانم بخوابم‌‪ .‬بلنـد مـي‌شوم تا داستان‬ ‫زندگي‌ام را براي‌تان بنويسم‌‪ .‬صداي مكالمه‌ي‬ ‫تلفني شـوهرم را مـي‌شـنوم كـه بلنـدبلنـد با‬ ‫دوستـانش صـحـبت مـي‌كـند‪ .‬بـا اينكه‬ ‫فاصله‌ي پذيرايي تا اتاق خواب‌ها نسبت ًا زياد‬ ‫است اما مي‌ترسم‌‪ ،‬رمينا از صداي خنـده‌هاي‬ ‫بي‌هواي پدرش بيدار شود‪ .‬مـي‌روم و در‬ ‫اتاقش را مي‌بندم‌‪ ،‬همين طـور در پذيرايي را‪.‬‬ ‫در اين فاصله به روح پـدر شـوهرم رحمت‬ ‫مي‌فرستم‌‪ .‬اگر اين خـانه را براي ما‬ ‫نمي‌گذاشت معلوم نبود چطـور بـايـد زنـدگـي‬ ‫مـي‌كرديم‌‪ .‬شايد مـجبور مي‌شديم زير چادر‬ ‫زندگي كنيم چـون با حقوق سيصد و پنجاه‬ ‫توماني من كـه نمـي‌توانستيم هم مخارج‬ ‫روزمره را بـپردازيـم و هـم اجـاره خـانه‬ ‫بـدهيم‌‪ .‬مـي‌خواهم همه چيز را از اول براي‌تان‬ ‫بگـويم اما ذهنم از شاخه‌اي به شاخه‌ي ديـگر‬ ‫مـي‌پرد‪ .‬خـسته‌ام‌‪ .‬نه فقط جسم ًا‪ .‬روحم هم‬ ‫خسته است‌‪ .‬آخر چقدر بايد در مـورد رفتار و‬ ‫كارهاي رامين به بقيه به خصـوص به دخترمان‬


‫‪89‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ولی متوجه شدند که تعدادشان از تعداد افراد‬ ‫باقیمانده در شهر‪ ،‬بیشتر است‪ .‬بنابرین بر‬ ‫گشتند‪ ،‬محافظه‌کاران را شکست دادند‪ ،‬و‬ ‫دموکراسی را دوباره بر پا ساختند‪.‬‬ ‫شهروندان آتنی پس ازبررسی کامل وقایع‬ ‫اخیر‪ ،‬سقراط را مقصر اصلی‌ حوادث دانستند‪.‬‬ ‫جرم او موعظٔه فلسفه‌ای بود که محافظه‌کاران‬ ‫را تولید کرد‪ .‬و متهمش کردند به ناباوری‬ ‫به خدایان آتن‪ ،‬و به فساد کشیدن جوانان‪.‬‬ ‫در ‪ ۴۰۰‬قبل از میالد‪ ،‬سقراط ‪ ۷۰‬ساله‪،‬‬ ‫در محاکمه‌ا‌ش‪ ،‬خطابٔه قوی‌ای را به دادگاه‬ ‫ارائه داد‪ ،‬که توسط افالطون‪ ،‬با عنوان خطابٔه‬ ‫دفاعی سقراط‪ ،‬تکمیل و حفظ شد‪ .‬سرانجام‬ ‫دادگاه سقراط را گناهکار و محکوم به مرگ‬ ‫نمود‪ ،‬او هم جام شوکران را سر کشید‪.‬‬ ‫ی در بارٔه سقراط میدانیم‪ ،‬از رساله‌های‬ ‫هرچ ‌‬ ‫افالطون است‪ .‬که ما را به این شک می‌اندازد‬ ‫که آیا اینها افکار و عقائد خود افالطون‬ ‫نیستند؟ رسالٔه جمهور (الجهوریه) یک سری‬ ‫مکالمات بین سقراط و شاگردانش است که‬ ‫با بحث در مورد عدالت در اجتماع شروع‬ ‫میشود‪ .‬ادارٔه امور در یک اجتماع ایده‌آل از‬ ‫دید افالطون‪ ،‬بعهدٔه یک طبقٔه نخبه است که‬ ‫برای رهبری‪ ،‬در یک سیستم آموزشی دولتی‬ ‫تربیت میشوند‪ .‬افالطون از طرفداران پر و پا‬ ‫قرص سانسور است‪ .‬عدالت اجتماعی‪ ،‬تنها‬ ‫با حاکم عادل امکان پذیر است‪ .‬بنابراین‬ ‫طبقٔه حاکم باید از عقال‪ ،‬فضال و فیلسوفان‬ ‫اجتماع باشد‪.‬‬ ‫در فصل دهم رسالٔه جمهور‪ ،‬افالطون عدم‬ ‫سازگاری فلسفه و شعررا مطرح می‌کند‪ .‬از‬ ‫دیدگاه افالطون فلسفه با استدالل و تعقل سر‬ ‫و کار دارد‪ ،‬و کاری با احساسات و عاطفٔه‬ ‫درونی‌ انسان ندارد‪ .‬شعر و هنر با احساسات‬ ‫و عواطف رابطه دارند‪ .‬هنرهای توصیفی‬ ‫مانند شعر‪ ،‬نقاشی‪ ،‬نمایشنامه و موسیقی‌‪ ،‬بیان‬ ‫احساسات درونی‌ انسان هستند‪ ،‬بیان حقیقت‬ ‫نیستند‪ ،‬و فقط تقلیدی از محسوسات پست‬ ‫هستند‪ .‬این هنرها احساسات و عواطف‬ ‫را بر‌می‌انگیزند‪ ،‬که موجب سستی نفس‬ ‫میگردد‪ .‬نیچه با افالطون بشدت مخالف‬ ‫است و نپرداختن به احساسات و غریزه‌های‬ ‫بشری را مایٔه نابودی بشر میداند‪ .‬چیزهایی که‬ ‫احساسات انسان را بر‌می‌انگیزند‪ ،‬بخشی از‬ ‫زندگی‌اند‪ ،‬و خودسانسوری‪ ،‬نابودی فرهنگ‬ ‫و تمدن است‪ .‬با این وجود‪ ،‬ما خیلی‌ به یونان‬ ‫کالسیک مدیون هستیم‪ ،‬در هنر‪ ،‬معماری‪،‬‬ ‫درام‪ ،‬شعر‪ ،‬و بخصوص فلسفه‪ .‬از قضا‪،‬‬ ‫فلسفه نه در آتن‪ ،‬بلکه در میلتوس در آیونیا‬ ‫شروع شد‪ .‬و اولین فیلسوف‪ ،‬تالس‪ ،‬فنیقی‬ ‫بود‪ .‬تالس بر این اعتقاد بود که دنیا از آب‬ ‫ساخته شده‪ .‬وی همچنین ارتفاع هرم مصر‬ ‫را از طول سایه‌ا‌ش‪ ،‬موقعی که سایٔه خودش‬ ‫برابر قدش بود‪ ،‬اندازه‌گیری کرد‪ .‬این دیدگاه‬ ‫ماتریالیستی توسط پارمنیدس ادامه یافت‪.‬‬ ‫ی سازندٔه‬ ‫به نظر هراکلیتوس‪ ،‬آتش مادٔه اصل ‌‬ ‫همٔه جهان است‪ .‬آنالکسیماندر استدالل کرد‬ ‫ی کرده‪ ،‬و انسان‬ ‫که کرٔه زمین سیر تکاملی ط ‌‬ ‫از نسل ماهی‌ است‪.‬‬ ‫اهم ّیت این فیلسوفان‪ ،‬در القای فکری بر‬ ‫ی است‪ .‬آنها‪ ،‬دنیا را‬ ‫اساس استدالل منطق ‌‬ ‫تعریف میکردند بدون اینکه اسمی از خدا‬ ‫ببرند‪ .‬این چیز نوینی بود‪ .‬گرچه فلسفٔه هلنی‬ ‫بر شادی فردی تٔاکید می‌کرد‪ ،‬سینیک‌ها‪،‬‬

‫پیروان دیوگنس‪ ،‬خودکفایتی و پرهیزکاری را‬ ‫اولویت میدادند‪ .‬زنو‪ ،‬موسس مکتب رواقی‬ ‫(‪ ،)stoicism‬مشوق خرد و فضیلت بود و‬ ‫رستگاری را در تحمل درد و رنج میدید‪.‬‬ ‫رواقی‌گری فلسفٔه عمدٔه امپراطوری روم شد‪.‬‬ ‫شهر روم‪ ،‬در ‪ ۷۵۳‬قبل از میالد‪ ،‬توسط‬ ‫رومولوس‪ ،‬بنیان نهاده شد‪ .‬رومی‌ها پس از‬ ‫قرن‌ها توسعٔه نظامی‪ ،‬باالخره در ‪ ۲۸۳‬قبل از‬ ‫میالد‪ ،‬اتروسکان‌ها (مردم متمدن توسکانی‬ ‫با مرکز فلورانس) را ضمیمٔه روم کردند‪.‬‬ ‫علیرغم حملٔه هانیبال کارتاژی به روم در‬ ‫‪ ،۲۱۸‬رومی‌ها در ‪ ۱۴۶‬قبل از میالد‪ ،‬کارتاژ‬ ‫را شکست داده تمام آفریقای شمالی‪ ،‬اسپانیا‬ ‫بتصرف خود در آوردند‪ .‬آسیای‬ ‫و یونان را‬ ‫ّ‬ ‫صغیر (ترکیه) در ‪ ،۱۳۰‬و داسیا (رومانی)‬ ‫تصرف شد‪ .‬ژول سزار‪،‬‬ ‫در ‪ ۱۰۷‬قبل از میالد‬ ‫ّ‬ ‫گال (فرانسه) را در ‪ ،۵۸‬و بریتانیا را در ‪۴۳‬‬ ‫تصرف کرد‪ .‬و مصر‪ ،‬پس از‬ ‫قبل از میالد‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫خودکشی‌ آنتونی و کلئوپاترا در ‪ ۳۰‬قبل از‬ ‫تصرف اوکتاویان (آ گوستوس)‬ ‫میالد‪ ،‬به‬ ‫ّ‬ ‫در آمد‪ .‬اولین امپراطور روم‪ ،‬آگوستوس‪،‬‬ ‫اصالحات اجتماعی بیشماری نمود و‬ ‫ارزش‌های اخالقی باستانی روم را دوباره به‬ ‫روم باز گرداند‪ .‬او روم را با معابد و کاخهای‬ ‫بسیار زیبا تزیین داد‪ ،‬و شهر روم را از شهر‬ ‫آجر‪ ،‬به شهر مرمر تبدیل ساخت‪ .‬صلح و‬ ‫آرامش بر تمام امپراطوری برقرار شد‪ .‬دوران‬ ‫حکومت آگوستوس‪ ،‬که از ‪ ۲۷‬قبل از میالد تا‬ ‫‪ ۱۴‬پس از میالد بود‪ ،‬دوران طالیی روم شد‪.‬‬ ‫پس از او‪ ،‬پسرخوانده‌ا‌ش‪ ،‬تیبریوس‪ ،‬امپراطور‬

‫مسیح میباشد‪ .‬متی (‪ ،)Matthew‬کتاب اول‬ ‫عهد جدید‪ ،‬در ‪ ۸۰‬نوشته شد‪ ،‬و در بارٔه از‬ ‫تبار ابراهیم بودن عیسی و دوران کودکیش در‬ ‫ناصریه (‪ )Nazareth‬است‪ .‬لوقا (‪)Luke‬‬ ‫در ‪ ،۹۰‬در بارٔه اصل ّیت‪ ،‬تولد‪ ،‬سفر به الجلیل‬ ‫(‪ )Galilee‬و دوباره زنده شدن عیسی مسیح‬ ‫است‪ .‬یوحنا (‪ )John‬در بارٔه یحیی (‪John‬‬ ‫‪ ،)the Baptist‬مصلوب شدن‪ ،‬مرگ و ظاهر‬ ‫شدن مسیح است‪ .‬یوحنا با انجیل‌های دیگر‬ ‫تفاوت دارد‪ ،‬فی‌المثل بجای تقدیم جان و‬ ‫خونش‪ ،‬عیسی پاهای شاگردانش را میشورد‪،‬‬ ‫و بر خالف انجیل‌های دیگر‪ ،‬یهودیان را‬ ‫دشمن مسیح توصیف می‌کند‪ .‬انجیل‌های‬ ‫دیگر هم وجود دارند‪ ،‬برای مثال انجیل پولس‬ ‫(‪ )Paul‬که پولس برای رومیان نوشت‪ .‬و‬ ‫انجیل فیلیپ‪ ،‬که به طومار‌های دریای مرده‬ ‫معروف است‪ ،‬و یهودیان اسنی‌ (‪،)Essens‬‬ ‫ضد معبدییان بودند‪ ،‬آنها را نوشتند‪ ،‬و‬ ‫که‬ ‫ّ‬ ‫منشأ تئوری محبوب مزدوج بودن عیسی با‬ ‫مریم مجدلیه (‪ )Mary Magdelon‬میباشد‪.‬‬ ‫مکرر‪ ،‬مثل روم زمان‬ ‫آزار و شکنجه‌های‬ ‫ّ‬ ‫نرون‪ ،‬بر اساس ناباوری و خیانت‪ ،‬نتوانست‬ ‫اجتماعات مسیحیان را مختل سازد‪ .‬در سال‬ ‫‪ ۲۰۰‬میالدی‪ ،‬در اسکندریه‪ ،‬یک مدرسٔه‬ ‫تربیت کشیش تٔاسیس شد‪ .‬و معلمانش با‬ ‫روش‌های فلسفٔه یونانی‪ ،‬دین مسیحی را‬ ‫ترویج دادند‪ .‬افالطونیسم‪ ،‬که می‌گوید هر‬ ‫چیزی دارای منشأ واحدیست‪ ،‬با مسیحیت‬ ‫رنگ‌آمیزی گشت‪ .‬معابد بت پرستان برچیده‬ ‫شده کلیساها جایشان را گرفتند‪ .‬بت پرستی‌‬

‫روم شد‪ .‬وی در سال ‪ ۱۸‬میالدی‪ ،‬آرتاشس‬ ‫را به پادشاهی ارمنستان گماشت‪ ،‬و در ‪۲۷‬‬ ‫میالدی‪ ،‬ساختمان پانتئون را آغاز نمود‪.‬‬ ‫امپراطور سوم‪ ،‬کالیگوال‪ ،‬تمام و کمال دیوانه‬ ‫بود‪ .‬امپراطور چهارم‪ ،‬کلودیوس‪ ،‬انگلستان را‬ ‫تسخیر کرد‪ ،‬و در ‪ ،۴۳‬قنات معروف روم را‬ ‫ساخت‪ .‬امپراطور پنجم‪ ،‬نرون‪ ،‬ابتدا نصف‬ ‫روم را آتش زد تا کاخ بسازد‪ .‬سپس در ‪،۶۴‬‬ ‫با توافق بالش‪ ،‬پادشاه اشکانی‪ ،‬تیرداد را‬ ‫به پادشاهی ارمنستان منصوب کرد‪ .‬تیرداد‬ ‫دودمان آرشاکیان را بنیان گذارد که تحت‬ ‫رومیان تا تسخیر ارمنستان بدست اردشیر‬ ‫در ‪ ،۲۴۰‬باقی‌ ماند‪ .‬شورش یهودیان در ‪۶۶‬‬ ‫توسط وسپاسیان فرو نشانده شد که منجر‬ ‫به حماسٔه مسادا شد‪ .‬در همین سال‪ ،‬اولین‬ ‫کتاب انجیل نوشته شد‪.‬‬ ‫مسیحیت‪ ،‬که بر اساس تعلیمات و موعظات‬ ‫عیسی مسیح‪ ،‬که نزد پیروانش ناجی و پسر‬ ‫خداست‪ ،‬بصورت یک فرقه‪ ،‬در ‪ ۶۰‬میالدی‬ ‫ظهور کرد و توسط پولس یونانی و حواریون‬ ‫ی (مرقس‪،‬‬ ‫گسترش یافت‪ .‬چهار انجیل اصل ‌‬ ‫متی‪ ،‬لوقا‪ ،‬یوحنا) بین ‪ ۶۶‬و ‪ ۱۰۰‬میالدی‬ ‫نوشته شدند‪ .‬مرقس (‪ ،)Mark‬که اولین‬ ‫انجیل‪ ،‬و دومین کتاب عهد جدید است‪،‬‬ ‫بزبان یونانی ضعیفی نوشته شده‪ ،‬و در بارٔه‬ ‫ی عیسی‬ ‫غسل تعمید‪ ،‬مرگ و کشف قبر خال ‌‬

‫بک ّلی منع شد‪ ،‬و با یهودیت بشدت مقابله شد‪.‬‬ ‫ی نرون در ‪ ۶۸‬میالدی‪ ،‬و‬ ‫پس از خود کش ‌‬ ‫پس از سه امپراطور در عرض یک سال‪،‬‬ ‫وسپاسیان‪ ،‬امپراطور شد‪ ،‬که در ‪ ۷۰‬معبد‬ ‫یهودیان را که داریوش ساخته بود‪ ،‬خراب‬ ‫نمود‪ ،‬و ‪ ۱۲۰۰۰‬یهودی را به روم آورد تا‬ ‫کالیسیوم را بسازند که در ‪ ۸۰‬افتتاح شد‪.‬‬ ‫در زمان امپراطور تیتوس‪ ،‬در ‪ ۸۰‬میالدی‪،‬‬ ‫شهر پمپی زیر خاکستر آتشفشان وسوویوس‬ ‫دفن شد‪ .‬امپراطور تراهان اسپانیایی‌االصل‪،‬‬ ‫قنات آبرسانی روم را تکمیل نمود‪ ،‬و فاروم را‬ ‫ساخت‪ .‬و در ‪ ۱۱۶‬میالدی‪ ،‬داسیا‪ ،‬سلوکیه‪،‬‬ ‫تصرف کرد‪ .‬در زمان‬ ‫شوش و تیسفون را‬ ‫ّ‬ ‫تراهان‪ ،‬روم به حداکثر وسعت خود رسید‪ ،‬و‬ ‫مدیترانه دریای روم شد‪.‬‬ ‫هادریان‪ ،‬بهترین و الیق‌ترین امپراطور‪ ،‬که با‬ ‫سربازانش میخورد و میخوابید‪ ،‬ابتدا تعرض‬ ‫به ایران را کنار گذاشت و با خسرو پادشاه‬ ‫اشکانی صلح نمود‪ .‬سپس دیوار هادریان را‬ ‫بطول ‪ ۱۲۰‬کیلومتر در طول مرز انگلستان و‬ ‫اسکاتلند ساخت‪ .‬عاشق فرهنگ و هنر یونان‬ ‫بود و معبد ونوس را ساخت‪ .‬در ‪ ۱۲۶‬میالدی‬ ‫مازولیوم را بنا نمود ‪ ،‬و در ‪ ،۱۲۹‬پانتئون را‬ ‫افتتاح کرد‪ .‬در ‪ ۱۳۰‬شورش دوم یهودیان را‬ ‫فرو نشاند و اسم یهودیه را به فلسطین عوض‬ ‫کرد‪ .‬تقریب ًا همٔه ‪ ۳۷‬امپراطور در ‪ ۱۵۰‬سال‬

‫بعدی‪ ،‬بدست همان سربازانی که تاج بسرشان‬ ‫گذاشته بودند‪ ،‬کشته شدند‪ .‬شیوع طاعون در‬ ‫‪ ۱۶۷‬و ‪ ۲۵۰‬در روم‪ ،‬و سرازیر شدن اقوام‬ ‫آلمانی‌ به بالکان و ایتالیا‪ ،‬روم را بتدریج ناتوان‬ ‫کرد‪ .‬امپراطور کنستانتین‪ ،‬امپراطوری بیزانتین‬ ‫با مرکز کنستانتیناپل (استامبول) را پایه‬ ‫گذاری نمود‪ ،‬و در ‪ ۳۳۰‬میالدی‪ ،‬مسیحیت‬ ‫را مذهب رسمی‌ روم کرد‪ .‬کنستانتین مصلوب‬ ‫کردن را ممنوع اعالم کرد‪ ،‬و کلیسای مرقد‬ ‫مقدس را در اورشلیم ساخت‪ .‬روم غربی‬ ‫ّ‬ ‫ی‬ ‫همچنان مورد حمله و غارت اقوام خارج ‌‬ ‫بود‪ .‬آلریک‪ ،‬شاه ویزیگات‌ها‪ ،‬قبیله‌ای از‬ ‫شمال آلمان‪ ،‬ابتدا یونان را تسخیر و غارت‬ ‫تصرف کرد‪.‬‬ ‫نمود‪ ،‬سپس در ‪ ۴۱۰‬روم را‬ ‫ّ‬ ‫جانشینش آتلف‪ ،‬فرانسه را گرفت‪ ،‬و جانشین‬ ‫او والیا‪ ،‬دودمان ویزیگات را در فرانسه بنیاد‬ ‫نهاد‪ .‬وندال‌ها‪ ،‬قوم دیگر آلمانی‌ از دانمارک‪،‬‬ ‫تحت فرمان گایسریک‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬فرانسه و‬ ‫اسپانیا را غارت نموده به آفریقا رفتند‪ ،‬و‬ ‫تصرف‬ ‫در ‪ ،۴۴۰‬شهر کارتاژ را در تونس‬ ‫ّ‬ ‫کردند‪ ،‬و بر مدیترانه مس ّلط شدند‪.‬‬ ‫هون‌ها‪ ،‬که مغول بودند‪ ،‬مرکز و شمال اروپا‬ ‫تصرف کردند‪ .‬آتیال به فرانسه حمله برد‪،‬‬ ‫را‬ ‫ّ‬ ‫ولی‌ با مقابلٔه ویزیگات‌ها‪ ،‬که دیگه نیمه‬ ‫ی بهرحال‬ ‫رومی شده بودند‪ ،‬روبرو شد‪ .‬ول ‌‬ ‫در ‪ ،۴۵۱‬آتیوس رومی‪ ،‬آتیال را در چالون‬ ‫فرانسه‪ ،‬شکست داد‪ .‬آخرین امپراطور روم‬ ‫غربی‪ ،‬رومولوس (که اتفاق ًا هم اسم بنیان‬ ‫گذار روم بود)‪ ،‬بدست اودوآکر آلمانی‌‪ ،‬در‬ ‫‪ ۴۷۶‬بر کنار شد‪ ،‬و امپراطوری روم غربی‬ ‫به پایان رسید‪ .‬از آن پس‪ ،‬پاپ‌ها جایگزین‬ ‫امپراطوران در روم شدند‪.‬‬ ‫امپراطوری روم شرقی‌ (بیزانتین) هزار سال‬ ‫بیشتر عمر کرد‪ .‬دیوار‌های ضخیم و مستحکم‬ ‫کنستانتیناپل‪ ،‬و بدایع دفاعی دریایی‪،‬حمالت‬ ‫بسیاری را پس راندند‪ ،‬از طرف‪ :‬اقوام‬ ‫آلمانی‌‪ ،‬هون‌ها‪ ،‬اسالوها‪ ،‬بلغارها‪ ،‬آوارها‬ ‫(اقوام ایرانی‌ شمال دریای سیاه)‪ ،‬عربها‪،‬‬ ‫وایکینگ‌ها و صلیبیون‪ .‬تا اینکه توپ حصار‬ ‫شکن اختراع شد‪ ،‬و عثمانیان‪ ،‬با استفاده از‬ ‫آن‪ ،‬در ‪ ،۱۴۵۳‬موفق به شکستن دیوارها‬ ‫شده شهر را اشغال کردند‪ ،‬و امپراطوری روم‬ ‫شرقی‌ به پایان رسید‪ .‬از آن پس‪ ،‬سالطین‬ ‫عثمانی جایگزین امپراطوران در قستنطنیه‬ ‫(استامبول) شدند‪ .‬در ‪ ۴۵۰‬میالدی‪ ،‬رومیها‪،‬‬ ‫دو قبیلٔه ساکسون و انگلو را از شمال آلمان‪،‬‬ ‫ک‬ ‫به بریتانیا بردند‪ ،‬تا با پگ‌ها (اقوام کلتی ‌‬ ‫در انگلستان‪ ،‬اسکاتلند و ایرلند) بجنگند‪.‬‬ ‫طی‌ نسلها‪ ،‬جمعیت و قدرت ساکسون‌ها‬ ‫فزونی یافت و رومیان و بومییان بریتانیا را به‬ ‫غرب جزیره راندند و آنها را ولش (‪)Welsh‬‬ ‫نامیدند (بیگانه بزبان ساکسون)‪ .‬ولی در‬ ‫‪ ،۶۳۳‬بریتانیائی‌ها با رهبری شاه آرتور‪،‬‬ ‫مناطق غربی بریتانیا را پس گرفتند‪ .‬در ‪۶۲۹‬‬ ‫میالدی‪ ،‬محمد‪ ،‬مردی چهل ساله از ّ‬ ‫مکه‪ ،‬به‬ ‫عنوان پیامبر ظهور نمود‪ّ .‬‬ ‫مکه را تسخیر کرد‪،‬‬ ‫و تا زمان مرگش در ‪ ،۶۳۲‬تقریب ًا تمام مردم‬ ‫شبه جزیرٔه عربستان رهبری وی را پذیرفتند‪.‬‬ ‫ارتش‌های عرب‪ ،‬سرزمینهای ایران‪ ،‬مصر‪،‬‬ ‫لیبی‪ ،‬سوریه‪ ،‬فلسطین‪ ،‬تونس‪ ،‬موروکو و‬ ‫اسپانیا را فتح کردند‪ ،‬تا اینکه سرانجام‪،‬‬ ‫در تورز فرانسه‪ ،‬در ‪ ۷۳۲‬میالدی‪ ،‬توسط‬ ‫چارلز مارتل‪ ،‬فرمانروای فرانک‌های آلمانی‪،‬‬ ‫متوقف شدند‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪88‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫داستان دنیا‬

‫قسمت ‪4‬‬

‫تنظیم و ترجمه از‪ :‬واهیک آبراهامیان‬

‫مرگ اسکندر در ‪ ۳۲۳‬پیش از‬ ‫میالد‪ ،‬رقابت شدیدی را بین‬ ‫سرداران اسکندر برای تاج‬ ‫ایران‪ ،‬بدنبال داشت‪ .‬که برندش‪،‬‬ ‫سلوکوس از افسران مقدونی‬ ‫اسکندر بود که دودمان سلوکی‬ ‫را بنیاد نهاد‪ .‬نظام ساتراپ‌های‬ ‫ی ماند‪.‬‬ ‫هخامنشی دست نخورده باق ‌‬ ‫سیستم پولیس که در آن‪ ،‬شهرها به‬ ‫صورت مستقل و خودمختار هستند‪،‬‬ ‫ی پیاده شد‪.‬‬ ‫در سرزمین‌های شرق ‌‬ ‫ی شدن این نظام در زمان‬ ‫رسم ‌‬ ‫سلوکیان منجر به رشد طبقهٔ اشرفی‬ ‫در شهرها شد‪.‬‬ ‫______________________‬ ‫در ‪ ۲۵۰‬پیش از میالد‪ ،‬سلوکیه بدست پارتیان‬ ‫منقرض شد‪ .‬پارتیان که بعد ًا به اشکانیان‬ ‫ی سکاها‬ ‫معروف شدند‪ ،‬در واقع از اقوام ایران ‌‬ ‫بودند که از شمال دریای خزر به پارت‬ ‫(خراسان) آمدند‪ .‬مهارتشان در سوارکاری و‬ ‫تیراندازی بینظیر بود‪ .‬ارشک یا اشک اول‬ ‫پس از براندازی سلوکیان‪ ،‬امپراطوری خود‬ ‫را از رود سند تا رود فرات گسترش داد‪ .‬و‬ ‫پایتختش را تیسفون در شرق دجله قرار داد‪.‬‬ ‫امپراطوران روم بارها به ایران تعرض کردند و‬ ‫سه بار تیسفون را بتصرف در آوردند (تراهان‬ ‫‪ ،۱۱۶‬آرلیوس ‪ ،۱۶۴‬سپتیمیوس ‪.)۱۹۷‬‬ ‫ولی‌ پادشاهان اشکانی رومیان را پس راندند‬ ‫و نزدیک به پنج قرن‪ ،‬فرهنگ و سنن پارسیان‬ ‫را حفظ کردند‪.‬‬ ‫پارس همواره شاهانی به نام‌های دارا‬ ‫(داریوش) و اردشیر داشته بود که با بی‌رغبتی‬ ‫تابعیت اشکانیان را پذیرفته بودند‪ .‬دودمان‬ ‫هخامنشی همچنان در پارس حاکم بودند و‬ ‫آئین کهن زردشتی پا بر جا بود‪ .‬اردشیر پسر‬ ‫بابک حاکم فارس و نؤه ساسان موبد آتشکدٔه‬ ‫آناهیتا در اصطخر بود‪ .‬اردشیر تعرضات‬ ‫قدرت غارتگر روم را بسبب ضعف قدرت‬ ‫مرکزی میدید‪ .‬وی در سال ‪ ۲۲۲‬میالدی‬ ‫حاکم فارس شد و کرمان و خوزستان را به‬ ‫قلمرو خود افزود‪ .‬اردوان پنجم‪ ،‬آخرین پاشاه‬ ‫اشکانی‪ ،‬در ‪ ،۲۲۵‬به زعم اینکه اینهم طغیان‬ ‫دیگریست‪ ،‬به فارس لشگر کشید‪ .‬در جنگ‬ ‫هرمزد در دشت هرمز‪ ،‬اردوان با اردشیر روبرو‬ ‫شد‪ .‬اردشیر وانمود‌ به فرار نمود‪ ،‬ولی‌ روی‬ ‫زین اسبش به عقب چرخیده تیر را درست‬ ‫به قلب اردوان زد‪ .‬اردشیر سوروس رومی‬ ‫را شکست داد و ارمنستان‪ ،‬آشورستان‪ ،‬شهر‬ ‫تصرف کرد‪ .‬در‬ ‫هاترا و تمام بین‌النهرین را‬ ‫ّ‬ ‫شرق‪ ،‬حاکمان کوشان و توران و صحرای‬

‫مرو به شاهنشاهی اردشیر گردن نهادند‪ .‬شرق‬ ‫ایران مملو بود از زمین‌داران بزرگ پارتی‪،‬‬ ‫نجیب‌زادگان محلی و خاندان‌های بزرگ‬ ‫ایرانی‌ مانند سورن و کارن‪ ،‬که به اردشیر‬ ‫پیوستند‪ .‬شاپور پسر اردشیر در دو جنگ‪،‬‬ ‫گوردیانوس را در ‪ ،۲۴۴‬و والرین را در ‪۲۶۰‬‬ ‫شکست داد و سرزمین‌های از دست رفته را‬ ‫در آسیای صغیر به ایران باز گرداند‪ .‬در ‪۲۶۶‬‬ ‫بیشاپور (کازرون) را پایتختش قرار داد و‬ ‫در ‪ ۲۷۱‬دانشگاه جندی‌شاپور را در دزفول‬ ‫ساخت‪.‬‬ ‫پادشاهان ساسانی همواره درگیر تجاوزات‬ ‫پی‌ در پی‌ امپراطوران روم بودند ولی‌ مرز‌های‬ ‫متغیر غرب را تا حدود فرات و ارمنستان‬ ‫حفظ کردند‪ .‬در ‪ ۴۸۳‬میالدی‪ ،‬دشمن‬ ‫جدیدی بنام هپتالیان یا هون‌های سفید از‬ ‫ایالت گانسو چین که بر راه ‌جادٔه ابریشم‬ ‫بود‪ ،‬به تخارستان (بلخ) حمله کردند‪ ،‬که در‬ ‫‪ ۵۶۷‬بدست قوای مشترک خسرو انوشیروان‬ ‫و ترکان از بین رفتند‪ .‬انوشیروان در سال‬ ‫‪ ۵۳۰‬پادشاه ایران شد و پنجاه سال پادشاهی‬ ‫او‪ ،‬دورٔه طالیی ایران گشت‪ .‬در همان سال‪،‬‬ ‫جاستینین‪ ،‬امپراطور بیزانتین (روم شرقی‌)‪،‬‬ ‫آ کادمی افالطون را در آتن بست و فیلسوفان‬ ‫یونانی به دربار خسرو پناهنده شدند‪.‬‬ ‫انوشیروان در دو جنگ با جاستینین (‪۵۴۰‬‬ ‫و ‪ ،)۵۶۰‬سر حد ایران را به دریای سیاه و‬ ‫قفقاز گسترش داد‪ .‬در شرق‪ ،‬هپتالیان چینی‌‬ ‫را برای همیشه برانداخت‪ ،‬و مرز ایران را به‬

‫رود سند و تاجیکستان رساند‪ .‬و در ‪،۵۷۶‬‬ ‫یمن را گرفت تا ‌جادٔه آبی ابریشم را به‬ ‫بیزانتین مسدود کند‪ .‬در زمان آخرین پادشاه‬ ‫ساسانی‪ ،‬یزدگرد سوم‪ ،‬در ‪ ،۶۴۲‬اعراب به‬ ‫ایران تاختند‪ ،‬اسالم را جایگزین زردشتی‬ ‫نموده سرزمین پارسیان را جزو قلمرو خالفت‬ ‫کردند‪ .‬دودمان چهارصد سالٔه ساسانی‬ ‫منقرض شد‪ ،‬و تاللٔو هزار و دویست سالٔه‬ ‫امپراطوری پارس‪ ،‬برای همیشه از بین رفت‪.‬‬ ‫یونان و جزائر دریای اژه متع ّلق به مردمی بود‬ ‫بنام پالسگین‪ .‬حدود ‪ ۱۴۰۰‬قبل از میالد‪،‬‬ ‫یونانیان که از قبائل هندو‌اروپایی بودند از‬ ‫شمال دریای سیاه و دریای خزر‪ ،‬به یونان‬ ‫فن زراعت را از پالسگین‌ها‬ ‫آمدند‪ .‬یونانیان ّ‬ ‫آموختند و در ‪ ۱۲۰۰‬قبل از میالد‪ ،‬شهرهای‬ ‫آنها را آتش زدند‪ .‬دویست سال بعد قوم‬ ‫دیگری بنام دوریان‌ها از شمال به یونان یورش‬ ‫برده از یونان بیرونشون راندند‪ .‬از رانده شدگان‬

‫یکی‌ گروه فلسطین بود (که وجه دیگری از‬ ‫کلمٔه پالسگین است)‪ .‬گروهی دیگر آیو‌نی‌‌ها‬ ‫بودند‪ ،‬که به سواحل غربی آسیای صغیر رفته‬ ‫شهر میلتوس را گرفته مردانش را قتل عام‬ ‫نموده با زنانشان ازدواج کردند‪.‬‬ ‫دوریان‌ها چهار قرن دوران تاریک به یونان‬ ‫به ارمغان آوردند‪ .‬بعد از این دوران‪ ،‬در ‪۷۵۰‬‬ ‫قبل از میالد‪ ،‬زمان هومر‪ ،‬اسپارت‌ها (اربابان‬ ‫دوریانی) برای جنگ و برده‌گیری آماده‬ ‫ی خیلی‌‬ ‫شدند‪ .‬اسپارت‌ها به سالمتی جسم ‌‬ ‫اهمیت میدادند‪ .‬دختر و پسر هر دو لخت به‬ ‫تمرینات ورزشی مثل دوندگی و کشتی‌گیری‬ ‫می‌پرداختند‪ .‬در مسابقات المپیک‪ ،‬که در‬ ‫‪ ۷۷۶‬قبل از میالد آغاز شد‪ ،‬همواره در‬ ‫صدر بودند‪ .‬پسران اسپارتی تٔادیب سختی‬ ‫را میگذراندند‪ ،‬از جمله اروس‪ ،‬که بمعنی‌‬ ‫جفتگیری با مرد بزرگسال بود‪.‬‬ ‫یونانیان پخش شده‪ ،‬از ایده‌های دیگران‬ ‫بهرٔه فراوان بردند‪ .‬از فنیقیها‪ ،‬الفبا را بقرض‬ ‫گرفتند و‪ ‬صنعت کشتی‌سازی را از آنها‬ ‫آموختند‪ .‬از مصری‌ها مراسم بدون خونریزی‬ ‫فن ستون‌سازی را‬ ‫را یاد گرفتند‪ ،‬و همچنین ّ‬ ‫فرا گرفتند‪ ،‬که با طرح‌های خود آمیختند و‬ ‫معابدی شبیه ساختمانهای بانکها ساختند‪.‬‬ ‫تجارت رونق گرفت و در ‪ ۶۰۰‬قبل از میالد‪،‬‬ ‫دریاها پر شد از کشتی‌های تجاری یونانی‪.‬‬ ‫یونانیان شراب و زیتون عرضه میکردند و در‬ ‫عوض برده می‌گرفتند‪.‬‬ ‫آتن‪ ،‬شهر الهٔه آتنا‪ ،‬در دشت آتیکا قرار دارد‪،‬‬ ‫که خاکش به بی‌حاصلخیزی معروف است‪.‬‬ ‫ی در آتیکا همان منوال همیشگی‌‬ ‫قرن‌ها زندگ ‌‬ ‫خود را داشت‪ .‬رع ّیت بر زمین‌ها کار میکردند‬ ‫و اشرافیان آتن‪ ،‬معروف به هپی‌ها‪ ،‬غ ّلات‬ ‫ی بعد از ‪ ۶۰۰‬قبل از میالد‪،‬‬ ‫را می‌بردند‪ .‬ول ‌‬ ‫در اثر رونق تجارت‪ ،‬وضع مردم آتیکا بهبود‬ ‫یافت و توانستند زمین زراعی و برده بخرند‪.‬‬ ‫این برای هپی‌ها مسٔاله‌ای شد‪ ،‬و طبیعت ًا آتنی‌ها‬ ‫را به بردگی کشیدند‪ ،‬که خود بحران عظیمی‌‬ ‫را بوجود آورد‪ :‬برده‌گیری از شهروندان آتنی‪.‬‬ ‫آتنی‌ها گرد هم آمده به این نتیجه رسیدند که‬ ‫برای ّ‬ ‫حل بحران‪ ،‬به یک حاکم دیکتاتور‬ ‫نیاز دارند‪ .‬پس در ‪ ۵۴۶‬قبل از میالد (زمان‬ ‫تصرف لیدی بدست کوروش)‪ ،‬پیسیتراتوس‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫حاکم آتن اعالم شد‪ .‬وی بردگی آتنی‌ها را‬ ‫از میا‌‌ن برداشت‪ ،‬در نتیجه‪ ،‬طبقٔه متوسط‬ ‫قابل مالحظه‌ای در آتن بوجود آمد‪ .‬اشرافیان‬ ‫(آریستوکرات‌ها) که حکومت را ّ‬ ‫حق مس ّلم‬ ‫خود می‌دانستند‪ ،‬از اشرافیان اسپارت تقاضای‬ ‫کمک نمودند‪ .‬در ‪ ۵۱۰‬قبل از میالد‪،‬‬ ‫اسپارتان به آزادی آتن آمدند‪ ،‬ولی‌ مردم آتن‬ ‫اشرافیان و اسپارتان را در آکروپلیس آتن گیر‬ ‫آوردند‪ .‬اسپارت‌ها را مرخص کردند‪ ،‬ولی‬ ‫اشرافیان را تا نفر آخر کشتند‪.‬‬ ‫این حادثٔه خونین‪ ،‬در ‪ ۵۰۸‬قبل از میالد‪،‬که به‬ ‫انقالب آتن شهرت یافت‪ ،‬باالخره دمکراسی‬ ‫معروف آتن را بوجود آورد‪ .‬دموکراسی آتن‬

‫پادشاه نداشت‪ .‬جمعیت دویست هزار نفری‬ ‫آتن‪ ۵۰۰۰۰ ،‬شهروند مرد داشت‪ ،‬زنان و‬ ‫بردگان شهروند نبودند‪ .‬سالیانه یک هیئت‬ ‫‪ ۵۰۰‬نفری از طرف شهروندان مرد انتخاب‬ ‫میشد‪ .‬هر ماه ‪ ۵۰‬نفرشان شهر را اداره‬ ‫میکردند (تقویم آتنی‌ها ‪ ۱۰‬ماه داشت)‪.‬‬ ‫محاکمات توسط ‪ ۵۰۱‬یا ‪ ۱۰۰۱‬هیئت‬ ‫منصفه انجام میگرفت‪ .‬وکال حق ورود به‬ ‫دادگاه را نداشتند‪ .‬قضات انتخاب می‌شدند‪.‬‬ ‫ارتش توسط ‪ ۱۰‬ژنرال منتخب اداره میشد‪.‬‬ ‫اشرافیان بک ّلی فاقد قدرت بودند‪.‬‬ ‫در ‪ ۴۸۰‬قبل از میالد‪ ،‬آتن بدست پارسیان‬ ‫تقریب ًا از بین رفت‪ .‬تمیستاکل‪ ،‬که کشتی‌های‬ ‫پارسیان را در ساالمیس غرق کرده بود‪ ،‬به‬ ‫بازسازی آتن پرداخت‪ .‬حصاری دور شهر‬ ‫کشید و جادٔه مرتفعی از آتن تا لنگرگاه‬ ‫ساخت‪ .‬پیمان نظامی اتحاد دلوس بین آتن‬ ‫و آیونی‌ها در ‪ ،۴۷۷‬آتن را تبدیل به یک‬ ‫امپراطوری نمود‪ .‬در ‪ ۴۶۳‬قبل از میالد‪،‬‬ ‫گروه سیاسی جدیدی در آتن پدیدار شد‪ ،‬بنام‬ ‫دموکراتهای افراطی‪ ،‬که دشمن سر سخت‬ ‫اشرافیان و طرفدار حقوق شهروندان بودند‪.‬‬ ‫رهبر افراطیون‪ ،‬پریکلس بود‪ ،‬که در ‪،۴۶۰‬‬ ‫شهروند برجستٔه آتن شد‪.‬‬ ‫پریکلس با موفقیت آتنی‌ها را متقاعد ساخت‬ ‫که بجنگ بروند‪ .‬بمدت ‪ ۱۵‬سال‪ ،‬با شهرهای‬ ‫دیگر یونان جنگیدند‪ ،‬و حتی مصریان را‬ ‫تحریک به شورش کردند‪ ،‬که در ‪ ۴۴۶‬قبل از‬ ‫میالد توسط پارسیان فرو نشانده شد‪ .‬در ‪۴۴۵‬‬ ‫قبل از میالد‪ ،‬صلح باالخره در آتن بر قرار‬ ‫شد‪ .‬ولی هزاران مرد بیکار شدند‪ .‬پریکلس‬ ‫پیشنهاد ساختن پارتنون‪ ،‬در آ کروپلیس را‬ ‫داد‪ ،‬که ‪ ۱۳‬سال دوران طالیی آتن را پدید‬ ‫آورد‪ .‬این دوران شاهد ظهور متفکرانی چون‬ ‫سقراط و هرودوت‪ ،‬و تراژدی‌های متعددی‬ ‫روی صحنٔه تئاتر دیونیوس بود‪.‬‬ ‫در ‪ ۴۳۲‬قبل از میالد‪ ،‬باز هوس جنگ به‬ ‫سر پریکلس زد‪ .‬و وقتی‌ اسپارتان تحریک‬ ‫شده بسوی آتن راه افتادند‪ ،‬فکر بکری به‬ ‫سر پریکلس زد‪ .‬او پیشنهاد داد که تمام‬ ‫مردم آتیکا‪ ،‬به داخل دیوار‌های آتن بروند‪.‬‬ ‫این ازدحام‪ ،‬باعث شیوع طاعون شد‪ ،‬که‬ ‫نصف جمعیت آتن را کشت‪ ،‬از جمله خود‬ ‫پریکلس را‪ .‬پزشکان آتنی که راه چاره را‬ ‫خوب می‌دانستند‪ ،‬شروع به رگ‌زنی‌ نمودند‪،‬‬ ‫که هنوز هم کاربرد دارد‪ ،‬منتهی حاال پزشکان‬ ‫رگ بیمه‌ را میزنند‪ ،‬و بیمه رگ بیماران را‪.‬‬ ‫نهضت جدیدی توسط اشرافیان جوان‬ ‫ضد دموکراسی‪ ،‬در آتن پا گرفت‪ .‬این‬ ‫بر‬ ‫ّ‬ ‫محافظه‌کاران‪ ،‬در ‪ ۴۱۱‬قبل از میالد‪،‬‬ ‫بکمک اسپارتان‪ ،‬دموکراسی را در آتن بر‬ ‫انداختند‪ ،‬و دموکرات‌ها را کشتند‪ ،‬و کسانی‬ ‫که شک میرفت دموکرات باشند‪ ،‬آنها را هم‬ ‫کشتند‪ ،‬و وقتی میانه‌رو‌ها اعتراض کردند‪،‬‬ ‫آنها را هم کشتند‪ .‬شهروندان آتن به ‪۳۰۰۰‬‬ ‫تن‌ رسید‪ .‬هزاران شهروند از شهر گریختند‪،‬‬


‫‪87‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫یک بار در روز تمیز شوند و شاید هم اصال‬ ‫نشود؛ بنابراین احتمال انتقال میکروب و‬ ‫عوامل بیماری‌زا بیشتر است‪ .‬این موضوع در‬ ‫مورد کودکان و سالمندان بیشتر اهمیت دارد‬ ‫چون برای حفظ تعادل از کناره های پله برقی‬ ‫استفاده می‌کنند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬اگر دست‌تان با کناره‌های‬ ‫پله برقی تماس داشت مراقب باشید که قبل‬ ‫ازغذا خوردن دست‌ها را حتما بشویید‪.‬‬ ‫دست‌تان را قبل از شست‌وشو با صابون یا‬ ‫ژل‌های ضدعفونی‌کننده با صورت‌تان تماس‬ ‫ندهید‪.‬‬ ‫همه صندلی‌ها را لمس نکنید‬ ‫تمام صندلی‌های اتوبوس و هواپیما را برای‬ ‫رسیدن به صندلی مورد نظرتان لمس می‌کنید‪،‬‬ ‫خب ممکن است افراد سرماخورده قبل از‬ ‫شما این صندلی‌ها را لمس کرده باشند‪ .‬افراد‬ ‫معموال دستمال‌های استفاده شده‌شان را در‬ ‫جیب این صندلی‌ها قرار می‌دهند که آن را به‬ ‫یک منبع میکروبی تبدیل می‌کنند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬بهتر است هواکش باالی‬ ‫سرتان را باز کنید تا با گردش هوا بین شما‬ ‫و عطسه‌ها و سرفه‌های مسافران هوای پاک‬ ‫ایجاد شود‪ .‬عالوه بر این استفاده از دستمال‬

‫• اگر سرماخورده‌اید بعد از مسواک زدن‬ ‫دندان‌های‌تان مسواک را با آب و صابون‬ ‫بشویید تا از آلودگی دوباره آن به میکروب‬ ‫جلوگیری کنید‪ .‬مسواک‌تان را در کنار‬ ‫مسواک سایر افراد خانواده قرار ندهید‪.‬‬ ‫• در محل کار موقع عطسه و سرفه جلوی‬ ‫دهان و بینی‌تان را با دستمال کاغذی بگیرید؛‬ ‫این کار از انتشار قطرات آب دهان ویروسی‬ ‫در فضای کاری جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫• در محیط‌های عمومی هنگام سرفه و عطسه‬ ‫دستمال تمیزی جلوی دهان خود بگیرید و‬ ‫به جای استفاده از دستمال‌های پارچه‌ای از‬ ‫دستمال كاغذی استفاده كنید چون ویروس‌ها‬ ‫می‌توانند ساعت‌ها یا روزها در دستمال‬ ‫پارچه‌ای زنده بمانند‪.‬‬ ‫• اگر هنگام عطسه و سرفه با دست جلوی‬ ‫دهان‌تان را می‌گیرید بهتر است بعد از آن‬ ‫به سرعت دست‌های‌تان را با آب و صابون‬ ‫بشویید‪.‬‬ ‫• ظرف غذای‌تان را با آب داغ و مایع‬ ‫ظرفشویی بشویید تا باکتری‌ها از روی آن‬ ‫پاک شوند‪ .‬بهترین توصیه این است که‬ ‫ظروف جداگانه‌ای برای خودتان در نظر‬ ‫بگیرید تا ویروس‌ها را به سایر افراد خانواده‬

‫مرطوب ضدعفونی‌کننده برای تمیز کردن میز‬ ‫مقابل صندلی پیش از استفاده می‌تواند خیلی‬ ‫از میکروب‌ها را از بین ببرد‪.‬‬ ‫دست دادن و روبوسی ممنوع‬ ‫گروهی از افراد به دلیل رودربایستی یا رعایت‬ ‫آداب و رسوم ایرانی در دوره سرماخوردگی‬ ‫هم با دوستان و نزدیکان‌شان روبوسی می‌کنند‬ ‫یا حداقل دست می‌دهند‪ .‬این کار به انتقال‬ ‫سریع ویروس‌ها کمک می‌کند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬اگر خودتان‬ ‫سرماخورده‌اید با معذرت‌خواهی به دیگران‬ ‫اطالع دهید که بیمار هستید و نمی‌توانید‬ ‫آداب معاشرت را به خوبی ادا کنید‪ .‬حتی اگر‬ ‫فرد سرماخورده با شما دست داد بالفاصله‬ ‫دست‌های‌تان را با آب و صابون یا کرم‌های‬ ‫ضدعفونی‌کننده تمیز کنید‪.‬‬

‫منتقل نکنید‪.‬‬ ‫خودکار همکارتان را نگیرید‬ ‫احتمال دارد در محل کار ناگهان نیاز به‬ ‫خودکار پیدا ‌کنید اما کنار دست‌تان نباشد‬ ‫و در این شرایط اولین کسی که دم دست‌تان‬ ‫باشد همکار سرماخورده‌تان باشد‪ .‬شما این‬ ‫خودکار را از همکارتان قرض می‌گیرید‪،‬‬ ‫غافل از اینکه همراه خودکار کلی میکروب و‬ ‫ویروس را هم روی انگشتان‌تان می‌چسبانید‪.‬‬ ‫خب وقتی همکارتان سرما خورده به احتمال‬ ‫زیاد ویروس روی انگشتان دستش هم‬ ‫هست‪ ،‬پس می‌تواند آن را منتقل کند‪ .‬وسایل‬ ‫دیگری مانند تلفن‪ ،‬صفحه کلید کامپیوتر‪ ،‬در‬ ‫مایکرویو‪ ،‬دستگیره یخچال و‪ ...‬هم می‌توانند‬ ‫مکان تجمع ویروس شوند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬راه‌حل دوری از‬ ‫سرماخوردگی این است که نه‌تنها به فرد‬ ‫سرماخورده نزدیک نشوید بلکه از هیچ‬ ‫کدام از وسایل او استفاده نکنید‪.‬به هیچ‬ ‫عنوان خودکار‪‌،‬کیبورد یا تلفن‌تان را با‬ ‫دیگران به‌طور مشترک استفاده نکنید‪ .‬اگر‬ ‫چاره‌ای ندارید چندبار در روز دست‌های‌تان‬ ‫را بشویید یا به کمک دستمال‌های مرطوب‬ ‫بهداشتی و ژل‌های ضدعفونی‌کننده با‬ ‫ویروس‌ها بجنگید‪.‬‬

‫کدام عادت‌های اجتماعی شما را در معرض‬ ‫ابتال به سرماخوردگی قرار می‌دهند؟‬ ‫این نکات را رعایت کنید‬ ‫• اگر مبتال به گلودرد چرکی هستید‪ ،‬حتما‬ ‫ماسک بزنید تا بقیه افراد بیمار نشوند‪ .‬این‬ ‫کار خجالت‌آور نیست و نشان می‌دهد که‬ ‫سالمت اطرافیان برای شما مهم است و برای‬ ‫دیگران ارزش قائل هستید‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫با این کارها سرما می خورید!چی کار نکنیم تا سرما نخوریم؟‬ ‫پاییز به جز هوای خنک‪ ،‬بارانی و‬ ‫برگ‌های رنگارنگ سرماخوردگی‬ ‫را هم با خودش به ارمغان می‌آورد‪.‬‬ ‫وقتی با افراد سرماخورده مواجه‬ ‫می‌شویم‪ ،‬یکی از دغدغه‌های همه‬ ‫ما این است که چطور از خودمان‬ ‫محافظت کنیم‬ ‫پاییز به جز هوای خنک‪ ،‬بارانی و برگ‌های‬ ‫رنگارنگ سرماخوردگی را هم با خودش به‬ ‫ارمغان می‌آورد‪ .‬وقتی با افراد سرماخورده‬ ‫مواجه می‌شویم‪ ،‬یکی از دغدغه‌های همه ما‬ ‫این است که چطور از خودمان محافظت کنیم‬ ‫اما مشکل اینجاست که بیشتر افراد نسبت به‬ ‫این موضوع بی‌توجه هستند و نمی‌دانند چطور‬ ‫از انتقال آن به دیگران پیشگیری کنند‪.‬‬ ‫بعضی از آداب و رسوم غلط اجتماعی‬ ‫می‌تواند در انتقال این بیماری به دیگران‬ ‫موثر باشد‪ .‬به این آداب و رسوم‪ ،‬بعضی از‬ ‫عادت‌ها هم اضافه شده که کار را سخت‌تر‬ ‫می‌کند‪ .‬همین جا بعضی از این موارد را مرور‬

‫می‌کنیم‪.‬‬ ‫به جای آسانسور از پله‌ها استفاده کنید‬ ‫دکمه‌های آسانسور مکان مناسبی برای‬ ‫گسترش عفونت در محل کار و آپارتمان‬ ‫است‪ .‬انگشتان تمام ساکنان آپارتمان مدام با‬ ‫این دکمه‌ها در تماس است و تمیز نگه داشتن‬ ‫آنها کار ساده‌ای نیست‪ .‬ویروس‌هایی مانند‬ ‫سرماخوردگی و آنفلو‌آنزا که روی دکمه‌های‬ ‫آسانسور می‌نشینند‪ ،‬می‌توانند تا سه روز فعال‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬از آرنج یا کنار بازوی‌تان‬ ‫برای فشار دادن دکمه‌ها استفاده کنید‪ .‬به‬ ‫این ترتیب از ابتال به سرماخوردگی یا سایر‬ ‫بیماری‌های ویروسی در امان می‌مانید‪ .‬به هر‬ ‫حال کار عاقالنه این است که بعد از لمس‬ ‫هر شی عمومی دست‌های‌تان را به طور کامل‬ ‫بشویید‪.‬‬ ‫کدام عادت‌های اجتماعی شما را در معرض‬ ‫ابتال به سرماخوردگی قرار می‌دهند؟‬ ‫مراقب اتوبوس و مترو باشید‬ ‫اگر در مکان‌های شلوغ تردد دارید‪،‬‬

‫باید بدانید در معرض خطر ویروس‌های‬ ‫سرماخوردگی هستید‪ .‬در پاییز و زمستان هوا‬ ‫خشک است و میکروب‌ها بیشتر از آب و‬ ‫هوای مرطوب در هوا معلق می‌مانند‪ .‬به همین‬ ‫دلیل مترو‪ ،‬اتوبوس و وسایل نقلیه عمومی‬ ‫که تراکم و ازدحام زیادی دارند‪ ،‬می‌توانند‬ ‫ویروس را منتقل کنند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬خودتان را مجهز کنید‪.‬‬ ‫همیشه یک کرم ضدعفونی‌کننده دست‬ ‫همراه‌تان‌ باشد و از آن استفاده کنید‪ .‬اگر‬ ‫دست‌تان را با مواد ضدعفونی‌کننده مرطوب‬ ‫کنید تماس دست شما با هر سطحی می‌تواند‬ ‫آن مکان را هم تمیز کند‪.‬‬ ‫مراقب سرویس‌های بهداشتی باشید‬ ‫در سرویس‌های بهداشتنی عمومی در‬ ‫بخش‌هایی مانند دستگیره‌ها و شیرآالت که‬ ‫احتمال تماس دست‌های آلوده وجود دارد‪،‬‬ ‫خطر سرایت ویروس‌ها را جدی بگیرید‪.‬‬ ‫برخالف تصور عمومی نشستن در توالت‬ ‫فرنگی عمومی خطر عفونت کمتری دارد‬ ‫درحالی که در دستشویی بیشترین احتمال‬ ‫انتقال میکروب دیده می‌شود‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬بهترین دفاع در برابر‬

‫این ویروس‌ها شستن دست‌ها بعد از استفاده‬ ‫از توالت است‪ .‬برای بستن شیر آب یا باز‬ ‫کردن در خروجی هم حتما از یک دستمال‬ ‫استفاده کنید تا دوباره در معرض آلودگی قرار‬ ‫نگیرید‪.‬‬ ‫در باشگاه از حوله استفاده کنید‬ ‫بعضی از شما که به باشگاه ورزشی می‌روید‬ ‫ممکن است هنگام عطسه و سرفه جلوی‬ ‫دهان‌تان را با دست بگیرید و بعد به وسایل و‬ ‫تجهیزات سالن دست بزنید‪ .‬در یک تحقیق‬ ‫مشخص شد ‪ 56‬درصد از تجهیزات هوازی‬ ‫و ‪ 73‬درصد از وزنه‌ها حاوی ویروس هستند‪.‬‬ ‫چطور ایمن بمانید‪ :‬حوله می‌تواند بین شما‬ ‫و این تجهیزات یک سد محافظ باشد؛ به‬ ‫خصوص زمانی که از دوچرخه ثابت استفاده‬ ‫می‌کنید‪.‬‬ ‫حواس‌تان باشد که دیگر با آن حوله صورت‌تان‬ ‫را پاک نکنید چون در این صورت در معرض‬ ‫خطر انتقال میکروب‌ها قرار می‌گیرید‪.‬‬ ‫به پله‌های برقی دست نزنید‬ ‫حتما برای‌تان پیش آمده که هنگام خروج‬ ‫از مترو و استفاده از پله‌های برقی‪ ،‬دست‌تان‬ ‫را به کناره‌های آن بگیرید‪ .‬این ریل‌ها شاید‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

85


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

84


‫‪83‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فوالد ‪ - 3‬تراکتورسازي ‪2‬؛ روز‬ ‫خوب اسکوچيچ‬ ‫فوالد با پيروزي مقابل تراکتورسازي در‬ ‫اهواز ‪ 28‬امتيازي شد و در همسايگي‬ ‫تراکتور و پايين تر از نفت صدرنشين جاي‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫اسکوچیچ در حالی که با مشکل سربازی‬ ‫و محرومیت بازیکنانش دست و پنجه نرم‬ ‫می کرد‪ ،‬بازهم موفق نشان داد و توانست‬ ‫تراکتورسازی را مغلوب کند‪.‬‬ ‫هفته شانزدهم لیگ برتر‪ ،‬ورزشگاه‪ :‬تختی‬ ‫اهواز‪،‬تماشاچی‪10 :‬هزار نفر‬ ‫داور‪:‬تورج حق وردی‪ ،‬کمک ها‪ :‬حسین‬ ‫طالقانی‪ ،‬اسد حاج محمدی‬ ‫اخطار‪ :‬شاهین ثاقبی ‪ ،16‬محسن دلیر ‪،50‬‬ ‫سامان نریمان جهان ‪ ،64‬سعید آقایی ‪،70‬‬ ‫از تراکتورسازی؛ بهمن کامل ‪ 54‬از فوالد‬

‫گل‌ها‪ :‬ادینیو (‪ )55()4‬تراکتورسازی؛‬ ‫آلویز نانگ (‪ ،)34‬مهرداد جماعتی (‪)13‬‬ ‫و(‪ )60‬فوالد‬ ‫فوالد‪ :‬ارشاد یوسفی‪ ،‬حکیم نثاری‪ ،‬امید‬ ‫خالدی‪ ،‬مهرداد جماعتی‪ ،‬یوسف وکیا‪،‬‬ ‫مهدی بدرلو‪ ،‬بهمن کامل‪ ،‬اسماعیل‬ ‫شریفات(‪ 87‬ایمان موسوی)‪ ،‬ساسان‬ ‫انصاری‪ ،‬الویس نانگ و علی سینا‬ ‫ربانی(‪ 86‬رضا احمدی)‬ ‫سرمربی‪ :‬دراگان اسکوچیچ‬ ‫تراکتورسازی‪ :‬حامد لک (‪ 67‬داوود نوشی‬ ‫صوفیانی)‪ ،‬مهرداد بایرامی‪ ،‬حبیب گردانی‪،‬‬ ‫احمد کامدار‪ ،‬سامان نریمان جهان‪ ،‬شاهین‬ ‫ثاقبی‪ ،‬شهریار شیروند‪ ،‬فریدبهزادی کریمی‪،‬‬ ‫پیمان کشاورز‪ ،‬محسن دلیر و ادینیو‬ ‫سرمربی‪ :‬رسول خطیبی‬

‫ملوان ‪ - 2‬پديده ‪2‬؛ تقسيم‬ ‫امتيازات در انزلي‬ ‫ملوان در هفته شانزدهم ميزبان پديده بود که‬ ‫در نهايت دو تيم به تساوي رضايت دادند‪.‬‬

‫سرمربی تراکتورسازی که در دقیقه ‪ 35‬به‬ ‫دلیل اعتراض به خطای بازیکنان فوالد‬ ‫روی بازیکن تیمش به شدت به عملکرد‬ ‫داوری معترض بود در نهایت اخراج شد و‬ ‫به سوی جایگاه ویژه هدایت شد‪.‬‬ ‫روی این صحنه چند تکل پیاپی توسط‬

‫"‪ ،‬ملوان در شرایطی که میزبان پدیده بود‬ ‫نتوانست دست پر از این میدان بیرون بیاید‪.‬‬ ‫هفته شانزدهم لیگ برتر ‪ -‬ورزشگاه‪ :‬تختی‬ ‫انزلی؛ بدون تماشاگر‬ ‫داور‪ :‬اشکان خورشیدی؛ کمک ها‪ :‬محمد‬ ‫راهی و محسن رحیم پور‬ ‫اخطار‪ :‬صادق محرمی ‪ 25‬از ملوان‬ ‫گل‪ :‬میالد غریبی (‪ ،)8‬رضا ناصحی‬ ‫(‪ )80‬برای پدیده‪ ،‬محسن یوسفی (‪)9‬‬ ‫و(‪ )50‬برای ملوان‬ ‫ملوان‪ :‬ایمان صادقی‪ ،‬ابوالحسن جعفری‪،‬‬ ‫عزت الله پورغاز‪ ،‬احمد آهی‪ ،‬صادق‬ ‫محمدی(‪ 66‬کنعانی)‪ ،‬سعید یوسف‌زاده‪،‬‬ ‫مازیار زارع‪ ،‬پژمان نوری‪ ،‬صادق محرمی‪،‬‬ ‫جالل رافخایی و محسن یوسفی‬ ‫سرمربی‪ :‬اسلوبودان مسیلوویچ‬ ‫پدیده‪ :‬مجتبی روشنگر‪ ،‬مسعود نظرزاده‪،‬‬ ‫میالن یوانوویچ‪ ،‬ایگور پراهیچ‪ ،‬رضا‬ ‫ناصحی‪ ،‬محمد نژاد مهدی(‪ 57‬علی‬ ‫چوپانی)‪ ،‬زوران کنزوویچ‪ ،‬اکبر صادقی‪،‬‬ ‫میالد غریبی‪ ،‬مهدی خیری(‪ 57‬بهادر‬ ‫نسیم‌اف) و عباس محمد رضایی(‪63‬‬ ‫کیوان امرایی)‬ ‫سرمربی ‪ :‬علیرضا مرزبان‬

‫رسول خطيبي اخراج شد‬ ‫رسول خطيبي به دليل اعتراض شديد به‬ ‫تصميم داوري در اواسط نيمه اول ديدار‬ ‫تيمش مقابل فوالد اخراج شد‪.‬‬

‫بازیکنان دو تیم شکل گرفت که در نهایت‬ ‫حق وردی بازی را به نفع فوالدی ها قطع‬ ‫کرد که این اتفاق با اعتراض شدید خطیبی‬ ‫همراه بود و سرمربی تراکتورسازی با‬ ‫تصاحب توپ آن را به داور نداد تا بازی‬ ‫را آغاز کند و حق وردی بعد از تذکر‬ ‫به خطیبی در نهایت او را از حضور در‬ ‫نیمکت اخراج کرد‪.‬‬ ‫خطیبی در این دیدار با گرمکن تیم پاریس‬ ‫سنت ژرمن در کنار زمین حاضر شده بود‪.‬‬


‫‪82‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪81‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دریافت کردیم که باعث شکست ما شد‪.‬‬ ‫ی کند‬ ‫اشتباهات داوری امسال بیداد م ‌‬

‫ذوب‌آهن ‪ - 3‬صبا ‪1‬؛ سوپر‬ ‫دهنوي‬

‫هر وقت می‌گوییم داور اشتباه کرده اعالم‬ ‫می‌کنند که اشتباه داوری هم جزیی از بازی‬ ‫است اما اشتباهات داوری در این دیدار‬ ‫آنقدر بد بود که صدای مردم هم درآمد‪.‬‬ ‫نمی‌دانم داوران دنبال چه چیزی هستند‪.‬‬ ‫اشتباهات داوری بیداد می‌کند و امسال‬ ‫اشتباهات خیلی بیشتر هم شده است‪ .‬با این‬ ‫حال نمی‌توان صحبتی از داوری کرد و به‬ ‫نظرم داوری خیلی خوب نبود‪.‬‬ ‫شکست تلخی بود‬ ‫همه بازیکنانی که در زمین حضور داشتند‬ ‫کارهای تاکتیکی را به خوبی انجام دادند‬ ‫اما دو گلی دریافت کردیم که برای من‬ ‫عذاب‌آور بود‪ .‬روی اشتباهات فردی گل‬ ‫خوردیم در حالی که با تاکتیک و به زحمت‬ ‫توانسته بودیم گل بزنیم‪ .‬خوشحالم که تیمم‬ ‫فوتبالی را انجام می‌دهد که تماشاگران از‬ ‫آن لذت می‌برند اما نباید با اشتباهاتی که‬ ‫انجام می‌دهیم شکست بخوریم به خصوص‬ ‫وقتی که اشتباه از سوی بازیکنان با تجربه و‬ ‫خارجی سر می‌زند شکست تلخ‌تر می‌شود‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬روز بدی داشتیم و دو‬ ‫اشتباهی صورت گرفت که قابل جبران نبود‪.‬‬ ‫پرسپولیس اکنون تیم خوبی دارد و فوتبال را‬ ‫زیبا بازی می‌کند اما وقتی در دقیقه ‪ 92‬گل‬ ‫می‌خوریم و بازی را واگذار می‌کنیم یعنی‬ ‫فاجعه!چطور باید بگوم که آقای داور بیشتر‬ ‫دقت کن‪.‬آقای داور مردم بازی را می بینند و‬ ‫داوری را می بینند‪ .‬شما اینقدر بد قضاوت‬ ‫کردید که صدای مردم در آمد‪ .‬تماشاچی‬ ‫داشت تشویق می کرد اما قضاوت بد شما‬ ‫صدای مردم را در آورد‪.‬‬ ‫به وحدت تاکتیکی می رسیم‬ ‫نصفی از تیم اصلی ما بیرون بود و با توجه‬ ‫به بضاعتی که داشتیم و بازیکنانی که در‬ ‫زمین بودند تیم خیلی خوب بود‪ .‬ما دو گل‬ ‫خوردیم که روی اشتباهات فردی بازیکنان‬ ‫صورت گرفت‪ .‬اما می رویم که با وحدت‬ ‫تاکتیکی بازی های بعدی را به دست آوریم‪.‬‬ ‫نباید دقیقه ‪ 92‬اشتباه کنیم‬ ‫خوشحالم که تیمم در حال رشد است و‬ ‫تماشاگر از این فوتبال لذت می برد‪ .‬اما‬ ‫نباید اشتباهی انجام بدهیم که منجر به باخت‬ ‫شود‪ .‬از بازیکنان با تجربه و خارجی انتظار‬ ‫بیشتری داریم‪ .‬اما اشتباه آن ها امروز قابل‬ ‫جبران نبود‪ .‬شاید اگر ده دقیقه زودتر این‬ ‫اتفاق می افتاد قابل جبران بود اما دقیقه‬ ‫‪ 92‬نه‬

‫ذوب‌آهن پس از پيروزي مقابل استقالل‬ ‫در جام حذفي‪ ،‬روند موفقيت آميزش را با‬ ‫پيروزي مقابل صبا ادامه داد‪.‬‬ ‫قاسم دهنوی هافبک سابق پرسپولیس‪ ،‬با‬ ‫زدن دو گل از فواصل دور ستاره این بازی‬ ‫بود‪.‬‬

‫فهرست نهايي توپ طالي ‪2014‬‬ ‫اعالم شد‬ ‫کريستيانو رونالدو‪ ،‬مانوئل نوير و ليونل مسي‬ ‫به عنوان سه نامزد نهايي توپ طالي سال‬ ‫‪ 2014‬معرفي شدند‪.‬‬ ‫فیفا اسامی ‪ 3‬نامزد نهایی توپ طالی‬ ‫‪ 2014‬فوتبال جهان را اعالم کرد‪ .‬براساس‬ ‫اعالم فیفا‪ ،‬کریستیانو رونالدو‪ ،‬مانوئل نویر‬ ‫و لیونل مسی به عنوان سه نامزد نهایی توپ‬ ‫طالی فوتبال جهان در سال ‪ 2014‬معرفی‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫فیفا پس از معرفی فهرست ‪ 23‬نفره نامزد‬ ‫های توپ طالی فوتبال جهان‪ ،‬امروز‬ ‫(دوشنبه) فهرست نهایی خود را اعالم کرد‪.‬‬ ‫فهرست اولیه‪ :‬گرت بیل‪ ،‬کریس رونالدو‪،‬‬ ‫کریم بنزما‪ ،‬لیونل مسی‪ ،‬تیبو کورتوا‪ ،‬ادن‬ ‫هازارد‪ ،‬دیگو کاستا‪ ،‬آنخل دی ماریا‪ ،‬یحیی‬ ‫توره‪ ،‬ماریو گوتسه‪ ،‬زالتان ابراهیموویچ‪،‬‬ ‫آندرس اینیستا‪ ،‬تونی کروس‪ ،‬فیلیپ الم‪،‬‬ ‫خاویر ماسکرانو‪ ،‬توماس مولر‪ ،‬مانوئل‬ ‫نویر‪ ،‬پل پوگبا‪ ،‬سرخیو راموس‪ ،‬آرین روبن‪،‬‬ ‫خامس رودریگز‪ ،‬باستین شوآین اشتایگر‪.‬‬ ‫فهرست نهایی‪ :‬کریستیانو رونالدو‪ ،‬مانوئل‬ ‫نویر و لیونل مسی‪.‬‬ ‫مرد سال فوتبال جهان ‪ 12‬ژانویه طی‬ ‫مراسمی در زوریخ سوئیس انتخاب خواهد‬ ‫شد‬

‫تا به آرامش موقتی دست پیدا کند‪.‬‬ ‫هفته چهاردهم لیگ برتر‪ ،‬ورزشگاه‪ :‬آزادی‪،‬‬ ‫تماشاچی‪ 500 :‬نفر‬ ‫داور‪ :‬محسن ترکی ‪،‬کمک‌ها‪ :‬سعید قاسمی‬ ‫‪ ،‬رحیم شاهین‬ ‫گل‪ :‬سجاد شهباز زاده ‪62‬‬ ‫اخطار‪ :‬محمد غالمی ‪ ،33‬وحید طالب‌لو‬ ‫‪ 45‬و بهادر عبدی ‪ 56‬از راه‌آهن‬ ‫استقالل‪ :‬محسن فروزان‪ ،‬مگوییان‪،‬‬ ‫امیرحسین صادقی‪ ،‬حنیف عمران زاده(‪45‬‬ ‫میالد سلیمان فالح)‪ ،‬هاشم بیک‌زاده‪ ،‬امید‬ ‫ابراهیمی‪ ،‬محمدرضا خرسندنیا‪ ،‬جاسم کرار‪،‬‬ ‫خسرو حیدری‪ ،‬سجاد شهباززاده و آرش‬ ‫برهانی(‪ 85‬امیرحسین طاحونی)‬ ‫سرمربی‪ :‬امیر قلعه‌نویی‬ ‫راه‌آهن‪ :‬وحید طالب‌لو‪ ،‬میالد محمدی‪،‬‬ ‫محسن ایران‌نژاد‪ ،‬ابراهیم کریمی‪ ،‬سیامک‬ ‫کوهنورد‪ ،‬رامین رضائیان‪ ،‬محمد‬ ‫آبشک(‪ 59‬بهنام برزای)‪ ،‬بهادر عبدی(‪67‬‬ ‫مجتبی شیری)‪ ،‬محمد حسین‌پور‪ ،‬محمد‬ ‫غالمی(‪ 67‬علی علیپور)‪ ،‬امین منوچهری‬ ‫سرمربی‪ :‬حمید استیلی‬

‫هفته شانزدهم لیگ برتر‪،‬ورزشگاه‪ :‬فوالد‬ ‫شهر اصفهان‪ ،‬تماشاچی‪:‬‬ ‫داور‪ :‬شاهین حاج‌بابایی ‪ ،‬کمک‌ها‪ :‬سعید‬ ‫زارع ‪ ،‬رسول ذورقی‬ ‫اخطار‪ :‬علی آبادی ‪ ،33‬روزبه چشمی ‪،35‬‬ ‫قربانی ‪ 55‬از صبا‪ ،‬حسن زاده ‪ 82‬از ذوب‬ ‫آهن‬ ‫گل‪ :‬آیوبل ‪ 16‬برای صبا؛ دهنوی ‪24‬و‪،90‬‬ ‫هادی محمدی ‪ 51‬برای ذوب آهن‬ ‫ذوب‌آهن‪ :‬رشید مظاهری‪ ،‬کارلوس سانتوز‪،‬‬ ‫هادی محمدی‪ ،‬قاسم حدادی‌فر‪ ،‬قاسم‬ ‫دهنوی‪ ،‬علی حمام‪ ،‬مهرداد قنبری‪ ،‬مسعود‬ ‫حسن‌زاده (‪ 84‬مصطفی شجاعی)‪ ،‬احسان‬ ‫پهلوان (‪ 60‬تبریزی)‪ ،‬اسماعیل فرهادی و‬ ‫مهدی رجب‌زاده‬ ‫سرمربی‪ :‬یحیی گل‌محمدی‬ ‫صبا‪ :‬مهرداد طهماسبی‪ ،‬وحید علی‌آبادی‬ ‫(‪ 66‬ابوالفضل ابراهیمی)‪ ،‬جالل‌الدین‬ ‫علی‌محمدی‪ ،‬پیروز قربانی‪ ،‬هادی شکوری‪،‬‬ ‫سید احمد مهدی‌زاده‪ ،‬محمدامین آرام‌طبع‪،‬‬ ‫غالمحسین بادامکی‪ ،‬مارکو آورلیو آیوبه‪،‬‬ ‫روزبه چشمی و فرشید باقری (‪ 76‬حمیدرضا‬ ‫کاظمی)‬ ‫مربی‪ :‬ناصر بختیاری زاده‬

‫استقالل ‪ 1‬ـ راه‌آهن ‪0‬؛ ابقاي امير‬ ‫با گل شهباز‬ ‫هشتمين گل سجاد شهباززاده در ليگ‌برتر‬ ‫بحران را از اردوي آبي‌پوشان دور کرد‪.‬‬ ‫استقالل با اين سه امتياز سروساماني به‬ ‫وضعيت خود داد و در رده پنجم جدول قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫استقالل با تک گل سجاد شهباززاده در‬ ‫یک بازی حساس و پرتب و تاب حریف‬ ‫همشهری خود راه‌آهن را از پیش رو برداشت‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪80‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫نباید بچه هال در باد برد بخوابند‬ ‫بچه های ما با روند کاری کادر فنی بیشتر آماده شدند و می دانند از آنها چه می خواهیم ‪ .‬کم‬ ‫تجربگی به ما ضربه می زند‪ .‬ما برای جبران بازی های گذشته همه کار می کنیم تا بازیکنان‬ ‫آماده شوند‪ .‬نباید بازیکنان در باد برد بخوابند چون به ضرر تیم می شود‪.‬‬

‫کريس رونالدو‪ ،‬بهترين پاسور فصل رئال مادريد‬ ‫رونالدو نه تنها بهترين گلزن که بهترين پاسور فصل رئال مادريد تا بدينجا نيز بوده است‪.‬‬ ‫با دو پاس گلی که رونالدو مقابل ماالگا به بنزما و گرت بیل داد‪ ،‬تعداد پاس گل های او در‬ ‫این فصل به عدد ‪ 9‬رسید‪ .‬کریستیانو تا بدینجا با زدن ‪ 26‬گل در ‪ 20‬بازی‪ ،‬بهترین گلزن‬ ‫رئال در تمام رقابت های این فصل بوده و حاال عنوان بهترین پاسور کهکشانی ها نیز به وی‬ ‫تعلق گرفته است‪.‬‬ ‫بدون شک گل ها و پاس گل های کریس نقشی بسیاری کلیدی در رکورد ‪ 16‬پیروزی متوالی‬ ‫رئال ایفا کرده است‪ .‬دیگر نکته قابل ذکر‪ ،‬هماهنگی باالی رونالدو و بنزما با یکدیگر‬ ‫است‪ .‬این دو بازیکن سال ‪ 2009‬به رئال پیوستند و تاکنون ‪ 46‬گل به کمک یکدیگر به‬ ‫ثمر رسانده اند‪ .‬بنزما ‪ 26‬پاس گل به رونالدو داده و در مقابل‪ ،‬رونالدو نیز ‪ 17‬بار به بنزما‬ ‫کمک کرده تا برای رئال گل بزند‪.‬‬ ‫پاس گل دو شب پیش رونالدو به بنزما‪ ،‬کمک کرد تا این مهاجم فرانسوی هشتادمین گل‬ ‫خود در اللیگا را به ثمر برساند‪.‬رونالدو ‪ 13‬بار در اللیگا به بنزما پاس گل داده در حالیکه‬ ‫دی ماریا و اوزیل که هیچکدام دیگر در رئال حضور ندارند‪ ،‬هر کدام ‪ 10‬بار در گلزنی کریم‬ ‫مشارکت داشته اند‪.‬‬

‫گل‌محمدي‪ :‬جو ورزشگاه آزادي خطرناک است‬ ‫يحيي گل محمدي با برد مقابل صبا با آمادگي کامل به مصاف پرسپوليس مي رود و با اين‬ ‫برد اين تيم شرايط خوبي بدست آورده است‪.‬‬ ‫گل محمدی بعد از این برد در کنفرانس مطبوعاتی پاسخگوی خبرنگاران بود‪:‬‬ ‫نیمه اول بد بودیم‬ ‫بازی را خوب شروع نکردیم و باعث شد گل بخوریم‪ .‬در ادامه روی ضربه ایستگاهی گل‬ ‫زدیم اما نیمه اول برای ما خوب نبود و روی اشتباهات فردی نتوانستیم از فرصت ها استفاده‬ ‫کنیم‪ .‬جا دارد از تالش بچه ها برای گرفتن این ‪ 3‬امتیاز تشکر کنم و بجه ها با انگیزه شان‬ ‫این بازی را بردند‪.‬‬ ‫در تعطیالت بازی تدارکاتی برگزار می کنیم‬ ‫تعطیالت تیم ها از آمادگی دور می کند اما در این تعطیالت باید بازی تدارکاتی برگزار کنیم‬ ‫تا بچه ها به شرایط بازی برسند‪ .‬باید تیم بهتری را روانه مسابقات کنیم‪.‬‬

‫جو ورزشگاه آزادی خطرناک بود‬ ‫بازی با پرسپولیس خیلی حساس است چون ما را به فینال می برد و فرصت زیادی نداریم‪.‬‬ ‫در این چند روز باید بچه ها را از لحاظ روحی و بدنی ریکاوری کنیم و جو ورزشگاه آزادی‬ ‫خطرناک است و باید بچه ها را آماده کنیم تا جلوی پرسپولیس خوب کار کنند‪.‬‬

‫درخشان‪ :‬اين شکست خيلي تلخ بود‬ ‫حميد درخشان مقابل نفت با اشتباه دروازه بانش غافلگير شد و بازي را به نفت باخت و‬ ‫بعد از دو برد شکشت خورد‪.‬‬ ‫حمید درخشان که با تاخیر ‪ 22‬دقیقه ای در نشست خبری پس از شکست مقابل نفت‬ ‫تهران حاضر شد و پاسخگوی خبرنگاران بود‪:‬‬ ‫فکر می کنم امروز روز بد من بود‪ .‬خوب بازی کردیم و نیمه دوم به حریف فرصت ندادیم‪.‬‬ ‫اما در نهایت غافلگیر شدیم و باختیم‪.‬‬ ‫اشتباه بازیکنان خارجی ما‬ ‫از بازیکنانم تشکر می‌کنم که‬ ‫بازی بسیار خوبی را به نمایش‬ ‫گذاشتند اما برای من بسیار‬ ‫سخت بود که دو بازیکن خارجی‬ ‫تیم به این شکل اشتباه کنند‪.‬‬ ‫ما تعلل کردیم و از روی تعلل‬ ‫بازیکنان در دقیقه ‪ 90‬دروازه‌مان‬ ‫باز شد‪ .‬همه موقعیت‌های نیمه‬ ‫دوم برای پرسپولیس بود و‬ ‫نبض بازی را در دست داشتیم‬ ‫می‌توانستیم در این بازی برنده‬ ‫باشیم اما این اتفاق رخ نداد‬ ‫و بعد از اینکه تمرکزمان را‬ ‫از دست دادیم روی اشتباه‬ ‫دروازه‌بان و مدافع‌مان گلی را‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

79


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

78


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

77


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

76


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

75


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

74


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫میراث ماندگار‬

‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬

‫ثمره ی سال ها کار و تالش مان‬ ‫اندوخته ای است که دوست داریم‬ ‫پس از ما میراثی برای شریک و‬ ‫همراه زندگی مان و فرزندان مان‬ ‫باشد که تمام روزها و لحظه ها را‬ ‫به امید ساختن زندگی و آینده‬ ‫ای روشن برای آن ها گذرانده‬ ‫ایم‪ .‬دغدغه مان این است که پس‬ ‫از نبودن ما نیز زندگی مناسب و‬ ‫درخوری داشته باشند‪.‬‬ ‫هر تصمیمی که در مورد انتقال دارایی های‬ ‫تان به خانواده تان بگیرید‪ ،‬اولین نکته ای که‬ ‫باید به آن توجه کنید این است که از لحاظ‬ ‫مالی کجا قرار دارید و بدانید مالیاتی که بابت‬ ‫این نقل و انتقال باید پرداخت شود چه قدر‬ ‫است‪ .‬حقیقت این است که دولت کانادا‬ ‫وارث خاموش شماست و همواره بخش قابل‬ ‫توجهی از دارایی تان به دولت به ارث می‬ ‫رسد!‬ ‫یک بخش مهم از برنامه ریزی برای دارایی‬ ‫ها‪ ،‬تصمیم در این خصوص است که آیا قصد‬ ‫استفاده و لذت بردن از یک دارایی خاص‬ ‫تان مثال ویالی تان تا آخر عمر را دارید‪،‬‬ ‫مثال به خانه ی دومی که خریداری کرده اید به‬ ‫چشم سرمایه ای که در زمان مشخص خواهید‬ ‫فروخت نگاه می کنید و یا این که حتما آن را‬ ‫برای خانواده تان به ارث خواهید گذاشت‬ ‫مانند کسب و کار آبا و اجدادی تان‪ .‬هر زمان‬ ‫که بخواهید در مورد دارایی های تان تصمیم‬ ‫بگیرید قبل از هر چیز باید ارزش کنونی آن‬ ‫ها را بدانید؛ چرا که عامل تعیین کننده برای‬ ‫محاسبات مالیاتی اختالف ارزش کنونی‬ ‫و قیمت خرید آن دارایی است و نکته این‬ ‫است که عموما با گذشت زمان ارزش دارایی‬ ‫ها باال می روند و سودی از این نظر عاید‬ ‫افراد می شود که باید برای آن به عنوان نوعی‬ ‫درآمد‪ ،‬مالیات پرداخت کنند‪.‬‬ ‫هدف این است که حداکثر دارایی که می‬ ‫توانید را برای خانواده تان به ارث بگذارید‪،‬‬ ‫به گونه ای که کمترین مالیات به آن تعلق‬ ‫بگیرد‪ .‬قدم های زیر می توانند به شما کمک‬ ‫کنند‪:‬‬ ‫برنامه ریزی مالی مدون و هدف مند‬ ‫⦁ ‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫برنامه ریزی مالی شما یکی از ارکان مهم‬ ‫زندگی تان است‪ .‬فردی که برنامه ریزی مالی‬ ‫مدون و دقیقی ندارد همانند کسی است که بر‬ ‫قایقی بی پارو سوار است و ممکن است با‬ ‫جریان آب به هر سویی برود‪ .‬پاروهای شما‬ ‫ابزارهای مالی شما مانند حساب های سرمایه‬

‫گذاری تان‪ ،‬برنامه ی بازنشستگی تان‪ ،‬منزل‬ ‫مسکونی تان‪ ،‬برنامه ی تحصیلی فرزندان تان‬ ‫و ‪ ...‬هستند که به شما برای رسیدن به اهداف‬ ‫تان در برهه های زمانی متفاوت کمک می‬ ‫کنند‪ .‬مهم رسیدن به نقطه ی مقصد با استفاده‬ ‫از این ابزارهاست‪ ،‬جایی که رویای زندگی‬ ‫تان است و برای شما می تواند یک زندگی‬ ‫مستقل مالی‪ ،‬داشتن یک بازنشستگی لذت‬ ‫بخش‪ ،‬داشتن سفرهای تفریحی و ‪ ...‬باشد‪.‬‬ ‫بسیاری از افراد در امور مالی خبره نیستند؛‬ ‫بنابراین بهتر است که با یک مشاور مالی‬ ‫آ گاه‪ ،‬در خصوص تدوین برنامه های مالی‬ ‫زندگی تان مشورت کنید و فراموش نکنید که‬ ‫این برنامه باید حداقل سالی یک بار بازبینی‬ ‫شود تا شما و مشاور مالی تان مطمئن باشید‬ ‫که روی مسیر درست برای رسیدن به اهداف‬ ‫تان قدم بر می دارید‪.‬‬ ‫وصیت نامه و وکالت نامه ی به روز‬ ‫⦁ ‬ ‫شده و رسمی داشته باشید‪.‬‬ ‫متاسفانه تنها در حدود ‪ %30‬از کانادایی ها‬ ‫وصیت نامه دارند و بسیاری از این وصیت‬ ‫نامه ها نیز به روز شده نیستند و با عوض شدن‬

‫می شود امور مربوط به تقسیم دارایی ها و‬ ‫تصمیم گیری در خصوص سرپرستی فرزندتان‬ ‫را بر عهده خواهد گرفت‪.‬‬ ‫در روزگار کنونی این که یک برگه ی کاغذ‬ ‫بردارید و وصیت تان را بر روی آن بنویسید‬ ‫و امضا کنید کفایت نمی کند‪ .‬حتی اگر آن‬ ‫را در حضور دو شاهد که ذینفع وصیت‬ ‫نامه تان نیستند امضا کرده باشید‪ .‬برای این‬ ‫که یک وصیت نامه ی دست نویس اعتبار‬ ‫قانونی داشته باشد باید شرایط بی شماری‬ ‫در آن رعایت شده باشد و از آن جایی که‬ ‫بیشتر افراد عادی این نکات را نمی دانند و‬ ‫نیز رعایت نمی کنند‪ ،‬بیش از ‪ %95‬وصیت‬ ‫نامه های دست نویسی که به دادگاه ها ارائه‬ ‫شده اند ارزش و اعتبار قانونی نداشته اند‪.‬‬ ‫راحت ترین راه این است که از وکالی خبره‬ ‫ی این امر کمک بگیرید که به تمام زیر و‬ ‫ز َبرهای قانونی آشنا هستند‪ .‬هر مورد مبهمی‬ ‫که در وصیت نامه تان وجود داشته باشد در‬ ‫آینده برای خانواده تان مشکل ساز خواهد‬ ‫شد‪ .‬افراد فکر می کنند که امروز با ننوشتن‬ ‫وصیت نامه یا نوشتن وصیت نامه ی دستی‬

‫شرایط زندگی افراد‪ ،‬مانند به دنیا آمدن فرزند‪،‬‬ ‫خریدن و یا فروختن بعضی از دارایی ها و ‪...‬‬ ‫تغییری در وصیت نامه ایجاد نشده است و‬ ‫چه بسا که ممکن است به دلیل رخ داد هایی‬ ‫مانند ازدواج و طالق و ‪ ...‬حتی آن وصیت‬ ‫نامه به صورت خودکار از اعتبار ساقط شده‬ ‫باشد‪ .‬اگر در کانادا زندگی می کنید الزم است‬ ‫که وصیت نامه ی کانادایی داشته باشید؛‬ ‫داشتن وصیت نامه در هر یک از کشورهای‬ ‫دیگر جهان‪ ،‬در دادگاه های کانادا چندان راه‬ ‫گشا نخواهد بود‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫اهمیت داشتن وصیت نامه و وکالت‬ ‫خیلی ها‬ ‫نامه را می دانند اما چون فکر می کنند زمان‬ ‫زیادی برای زندگی دارند انجام آن را به آینده‬ ‫موکول می کنند؛ آینده ای که ممکن است‬ ‫هرگز نرسد‪ ...‬نداشتن وصیت نامه عالوه بر‬ ‫درد و رنج عاطفی از دست دادن شما‪ ،‬باعث‬ ‫دردسرهای زیاد انحصار وراثت و وارد شدن‬ ‫دولت به جریان تقسیم میراث شما و از دست‬ ‫رفتن قسمتی از دارایی تان که با زحمت در‬ ‫طی سالیان ساخته اید خواهد شد‪ .‬اگر فردی‬ ‫بدون داشتن وصیت نامه فوت کند‪ ،‬یک‬ ‫متولی العموم که از سوی دولت استانی تعیین‬

‫چند دالری کمتر خرج کرده اند‪ ،‬اما به این‬ ‫فکر نمی کنند که با صرف نکردن همین مبلغ‬ ‫اندک‪ ،‬باعث چندین هزار دالر ضرر‪ ،‬پس‬ ‫از مرگ شان برای خانواده شان خواهند بود‪.‬‬ ‫نوشتن وصیت نامه و وکالت نامه تان را به‬ ‫آینده موکول نکنید؛ ممکن است فردا برای‬ ‫این کار دیر باشد‪ .‬به خانواده و ورثه تان در‬ ‫خصوص چگونگی توزیع دارایی های تان‬ ‫بگویید و حتما پیش از این که نام کسی را به‬ ‫عنوان قیم فرزندتان در وصیت نامه بنویسید‪،‬‬ ‫از آن فرد بپرسید که آیا عالقه و توانایی‬ ‫نگهداری از فرزند شما را دارد یا نه‪ .‬صرف َا‬ ‫این که فکر می کنید کسی دوست خوب شما‬ ‫یا خواهر یا برادرتان است به این معنا نیست‬ ‫که عالقه به نگه داشتن فرزند شما هم دارد!‬ ‫برای پرداخت مالیات کمتر و یا به‬ ‫⦁ ‬ ‫تعویق انداختن آن برنامه ریزی کنید‪.‬‬ ‫یکی از راه های موثر برای این منظور این‬ ‫است که دارایی اصلی تان را برای شریک‬ ‫زندگی تان به ارث بگذارید و نه فرزندان‬ ‫تان‪ .‬در این صورت به عنوان مثال خانه ای‬ ‫که در آن به همراه شریک زندگی تان زندگی‬ ‫می کردید بدون گذر از مصایب و مشکالت‬

‫قانونی و مالیاتی در اختیار همسرتان خواهد‬ ‫بود و می دانید که در کنار از دست داشتن‬ ‫عشق و همره زندگی اش مجبور به نگرانی‬ ‫برای سقف باالی سرش نیست‪.‬‬ ‫اگر خانواده ای ندارید‪ ،‬می توانید وصیت‬ ‫کنید که اموال تان صرف امور خیریه شود و‬ ‫اسم یک موسسه ی خیریه ی مشخص را در‬ ‫وصیت نامه تان قید کنید‪ .‬در این صورت نیز‬ ‫مالیاتی به اموال شما تعلق نخواهد گرفت‪.‬‬ ‫البته افراد زیادی هستند که با وجود داشتن‬ ‫خانواده نیز در تمام سال های عمرشان‬ ‫کارهای خیر می کنند و مبالغی را به انجمن‬ ‫ها و موسسات خیریه کمک می کنند‪ .‬خوب‬ ‫است فراموش نکنیم که این نیکی را در‬ ‫وصیت نامه مان نیز ادامه دهیم‪.‬‬ ‫اگر خساب های ثبت شده مانند ‪RRSP،‬‬ ‫‪ RRIF، TFSA‬و ‪ ...‬دارید حتما نام همسر‬ ‫( و فرزندان تان) را به عنوان ذینفع در آن ها‬ ‫بنویسید تا در صورت فوت شما‪ ،‬پول های‬ ‫شما بدون ورود به چرخه ی پر دردسر انحصار‬ ‫وراثت امکان انتقال به آن ها را داشته باشد‪.‬‬ ‫به اندازه ی بدهی ها و مالیات بر‬ ‫⦁ ‬ ‫دارایی های تان بیمه ی عمر داشته باشید‪.‬‬ ‫حداقل بیمه ی عمر مورد نیاز شماست؛‬ ‫این‬ ‫ِ‬ ‫اگر نگران زندگی همسرتان پس از شما و‬ ‫یا تحصیل فرزندتان و ‪ ...‬نیز هستید‪ ،‬باید‬ ‫این ارقام را نیز به میزان بیمه ی عمری که‬ ‫خریداری می کنید اضافه کنید‪ .‬این کار در‬ ‫تخصص مشاوران مالی است‪ .‬از یک مشاور‬ ‫بخواهید که تحلیل مالی شرایط زندگی شما‬ ‫را برای تان انجام بدهد و متناسب با شرایط‬ ‫خانوادگی‪ ،‬سبک زندگی‪ ،‬میزان دارایی ها و‬ ‫بدهی ها و مبلغی که می خواهید پس از خود‬ ‫برای خانواده تان به جای بگذارید‪ ،‬مقدار بیمه‬ ‫ی عمری که الزم دارید را برای تان محاسبه‬ ‫کند‪ .‬حتما نام همسر ( و فرزندان تان) را به‬ ‫عنوان ذینفع مستقیم بیمه ی عمرتان قید کنید‬ ‫و اگر فرزند کوچک دارید حتما نام یک فرد‬ ‫معتمد را در بیمه ی عمرتان عنوان کنید‪.‬‬ ‫از هم اکنون به فکر باشید‪.‬‬ ‫⦁ ‬ ‫برای برنامه ریزی دارایی های تان از یک‬ ‫مشاور مالی حرفه ای کمک بگیرید تا‬ ‫راهنمایی های الزم را در خصوص محافظت‬ ‫از شما‪ ،‬خانواده‪ ،‬دارایی و کسب و کارتان‬ ‫در اختیارتان قرار بدهد‪ .‬تنها یک فرد آگاه و‬ ‫دلسوز است که می تواند برنامه ای جامع را‬ ‫که صرفا مطابق نیازمندی های شما و سبک‬ ‫زندگی تان طراحی می شود را به شما ارائه کند‬ ‫و اطمینان حاصل نماید که عالوه بر مدیریت‬ ‫دارایی ها و بدهی های تان‪ ،‬محافظت الزم‬ ‫از خودتان و کسانی که دوست شان دارید‬ ‫در صورت نبود شما صورت می پذیرد‪ .‬اگر‬ ‫وصیت نامه و وکالت نامه ندارید‪ ،‬منتظر فردا‬ ‫نباشید؛ همین امروز برای آن اقدام کنید‪.‬‬


‫‪71‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محکوم شدند‪.‬‬ ‫بیست‌وهفتم اردیبهشت ‪ 91‬زن جوانی با‬ ‫اداره آگاهی فیروزکوه تماس گرفت و کمک‬ ‫خواست‪ .‬این زن گفت که شوهر ‪ 39‬ساله‌اش‬ ‫به‌نام رامین که افسر پلیس است دیشب برای‬ ‫پیگیری یک پرونده از خانه بیرون رفت و‬ ‫دیگر بازنگشت‪« .‬همه‌جا را دنبال او گشته‌ام‪،‬‬ ‫اما خبری از شوهرم نیست و گوشی موبایلش‬ ‫هم خاموش شده است‪ .‬می‌ترسم بالیی سرش‬ ‫آمده باشد‪».‬‬ ‫در حالی که تالش برای افشای راز ناپدید‬ ‫شدن این مرد آغاز شده بود‪ ،‬پلیس خودروی‬ ‫او را رها شده در حاشیه خیابان یافت‪ .‬بدن‬ ‫نیمه‌جان رامین نیز که آثار ضرب و جرح‬ ‫روی صورتش نمایان بود‪ ،‬روی صندلی عقب‬ ‫خودرو رها شده بود‪ .‬این مرد به بیمارستان‬ ‫منتقل شد و پزشکان اعالم کردند وی بر‬ ‫اثر برخورد جسم سخت به سرش در حال‬ ‫اغماست‪ .‬در حالی که شواهد نشان می‌داد‬ ‫کارت عابر‌بانک این افسر پلیس به سرقت‬ ‫رفته است‪ ،‬تالش برای ردیابی متهم یا متهمان‬ ‫آغاز شد‪ ،‬اما پلیس به نتیجه‌ای نرسید‪.‬‬ ‫‪ 109‬روز از این ماجرا گذشته بود که رامین‬ ‫روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد‪ .‬به‬

‫به خالف زد و این بار هم رامین رسیدگی‬ ‫به پرونده‌اش را برعهده گرفت‪ .‬شوهرم‬ ‫نمی‌خواست این بار هم به دام پلیس بیفتد‪،‬‬ ‫اما رامین از من خواسته بود تا به محض‬ ‫اینکه خبری از مخفیگاه شوهرم به دست‬ ‫آوردم به او اطالع دهم‪.‬‬ ‫به همین خاطر شوهرم می‌خواست این افسر‬ ‫پلیس را ادب کند‪ .‬او مرا مجبور کرد تا با‬ ‫نقشه از پیش طراحی شده با رامین تماس‬ ‫بگیرم و برای دادن اطالعات تازه از شوهرم‪،‬‬ ‫او را به خانه‌مان بکشانم‪.‬‬ ‫وقتی رامین به خانه‌مان آمد شوهرم و دوستش‬ ‫بهروز به یک‌باره به او حمله کردند‪ .‬شوهرم با‬ ‫چوب چند ضربه به سر و صورت افسر پلیس‬ ‫زد‪ .‬من دیدم بهروز هم با نانچیکو ضربه‌ای‬ ‫به صورتش کوبید‪ .‬آنها سپس بدن نیمه‌جان‬ ‫افسر پلیس را با خودشان بردند و تلفنی به من‬ ‫گفتند آن را در حاشیه خیابان رها کرده‌اند‪».‬‬ ‫به دنبال اظهارات این زن‪ ،‬حامد و بهروز‬ ‫کمتر از یک هفته بعد در مخفیگاه‌شان در‬ ‫جاده فیروزکوه بازداشت شدند و به جنایت‬ ‫کینه‌جویانه اعتراف کردند‪.‬‬ ‫به دنبال بازسازی صحنه جرم کیفرخواست‬ ‫صادر و به شعبه ‪ 71‬دادگاه کیفری استان‬

‫این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد‬ ‫و پلیس به بررسی مکالمات تلفنی قربانی‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫شواهد نشان می‌داد رامین چندین‌بار با موبایل‬ ‫زنی به نام شکیال که همسر یک متهم تحت‬ ‫تعقیب بود تماس گرفته است‪ .‬با به دست‬ ‫آمدن این سرنخ‪ ،‬شکیال ‪ 29‬ساله بازداشت‬ ‫شد‪.‬‬ ‫این زن سعی داشت خود را از ماجرای مرگ‬ ‫رامین بی‌اطالع نشان دهد‪ ،‬اما وقتی فهمید‬ ‫پرینت مکالمات تلفنی دستش را رو کرده‪،‬‬ ‫لب به بیان حقیقت گشود‪ .‬این زن گفت‪:‬‬ ‫«شوهرم حامد معتاد و خالفکار است‪ .‬او‬ ‫مدتی پیش به جرم حمل مشروب بازداشت‬ ‫شد و رامین افسر رسیدگی‌کننده به پرونده‌اش‬ ‫بود‪ .‬شوهرم کینه رامین را به دل گرفته بود‪،‬‬ ‫اما پس از آزادی از زندان بار دیگر دست‬

‫تهران فرستاده شد‪ .‬در نشست رسیدگی به این‬ ‫پرونده که به ریاست قاضی عزیزمحمدی و با‬ ‫حضور چهار مستشار تشکیل شد متهمان در‬ ‫حالی پای میز محاکمه ایستادند که اولیای‬ ‫دم برای آنها اشد مجازات خواستند‪.‬‬ ‫در پایان آن نشست هیات قضایی وارد شور‬ ‫شد و حامد را به قصاص و ‪74‬ضربه شالق‬ ‫محکوم کرد‪ .‬بهروز نیز به جرم معاونت در‬ ‫قتل به ‪15‬سال زندان و دو سال تبعید به‬ ‫نیک‌شهر محکوم شد‪ .‬هیات قضایی شکیال‬ ‫را نیز به چهار سال زندان محکوم کرد‪ .‬دیروز‬ ‫این رای در شعبه هفتم دیوان عالی کشور مهر‬ ‫تایید خورد و قطعی شد‪ .‬به این ترتیب حامد‬ ‫در صورت ناتوانی در جلب رضایت اولیای‬ ‫دم‪ ،‬در یک قدمی چوبه دار خواهد بود‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫به این ترتیب برادران دختر جوان بازداشت‬ ‫شدند و سرانجام به ضرب‌وجرح خواهرشان‬ ‫اعتراف کردند‪ .‬یکی از آنها گفت‪« :‬روز‬ ‫حادثه سر کار بودم که برادرم تماس گرفت‬ ‫و گفت باید خودم را به خانه برسانم زیرا‬ ‫مردی غریبه در خانه ‌است بالفاصله رفتم‪.‬‬ ‫وقتی وارد اتاق خواهرم شدیم مردی جوان را‬ ‫دیدیم‪ .‬آن مرد را به‌شدت کتک زدیم اما وقتی‬ ‫می‌خواستیم دست‌وپایش را ببندیم او از پنجره‬ ‫بیرون پرید و فرار کرد‪ .‬از رکسانا پرسیدم آن‬ ‫مرد کیست جواب داد او را نمی‌شناسد اما‬ ‫وقتی گوشی تلفن‌همراه مرد فراری را پیدا‬ ‫کردیم متوجه شدیم او شخصی به نام حامد‬ ‫است که با رکسانا رابطه داشته و حتی از این‬ ‫رابطه فیلمبرداری هم کرده‌ است‪ .‬بعد از دیدن‬ ‫این فیلم به‌شدت عصبانی شدیم و خواهرمان‬ ‫را کتک زدیم چندساعت او را زدیم‪ .‬او هم‬ ‫سکوت کرد و حرفی نزد‪ .‬برای اینکه باید سر‬ ‫کار می‌رفتیم او را در اتاق رها کردیم و از‬ ‫خانه خارج شدیم فردای آن روز صبح زود‬ ‫مادرم به ما خبر داد رکسانا فوت شده‌است‪».‬‬ ‫متهمان اظهار کردند از بیماری خواهرشان‬ ‫اطالع داشتند‪ .‬آنها گفتند‪« :‬فکر نمی‌کردیم‬ ‫رکسانا با سیلی‌هایی که به صورتش می‌زنیم‬ ‫بمیرد‪ .‬ما او را دوست داشتیم و راضی به‬ ‫مرگش نبودیم‪ ».‬ماموران در ادامه تحقیقات‪،‬‬ ‫حامد را شناسایی و از او بازجویی کردند‪ .‬مرد‬ ‫جوان رابطه با رکسانا را تایید کرد و گفت‪:‬‬ ‫«نه قصد اخاذی داشتم و نه اینکه می‌خواستم‬ ‫او را اذیت کنم‪ .‬من رکسانا را دوست داشتم‬ ‫و به همین دلیل با هم رابطه داشتیم‪ .‬البته من‬ ‫متاهل بودم و نمی‌توانستم با آن دختر ازدواج‬ ‫کنم اما رابطه‌مان با هم خوب بود و به رکسانا‬ ‫گفته ‌بودم اگر به این نتیجه برسم که تفاهم‬ ‫داریم از همسرم جدا می‌شوم و با او ازدواج‬ ‫می‌کنم‪».‬‬ ‫بنابر این گزارش‪ ،‬دو برادر با صدور‬

‫کیفرخواست از سوی دادستانی‪ ،‬به‌زودی به‬ ‫اتهام قتل در شعبه‪ 74‬دادگاه کیفری استان‬ ‫تهران محاکمه می‌شوند‪ .‬در این جلسه به‬ ‫اتهامات حامد نیز رسیدگی خواهد شد‪.‬‬

‫قتل مادر زن به دلیل اختالف با‬ ‫همسر‬ ‫مردی که برای کمک‌گرفتن از مادرهمسرش‬ ‫به خانه او رفت‪ ،‬این زن را با ضربات متعدد‬ ‫چاقو به قتل رساند‪ .‬این مرد به‌زودی پای میز‬ ‫محاکمه می‌رود‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار ما‪ ،‬مردی جوان نوروز‬ ‫سال‌جاری به ماموران خبر داد عمه‌اش در‬ ‫خانه به قتل رسیده و به نظر می‌رسد او قربانی‬ ‫سرقت شده‌ است‪ .‬وقتی کارآگاهان جنایی‬ ‫شهرستان بهارستان واقع در غرب استان تهران‬ ‫به محل حادثه رفتند‪ ،‬متوجه شدند مقتول زنی‬ ‫میانسال به نام محبوبه است که ساعت‌ها از‬ ‫مرگ او می‌گذرد و عامل قتل با حمله به‬

‫قربانی بعد از اینکه او را مجروح کرده سر از‬ ‫تنش جدا و با سرقت اموال این زن خانه را‬ ‫ترک کرده‌ است‪ .‬قفل‌ها شکسته‌شده و خانه‬ ‫کامال هم ریخته‌بود و ظواهر نشان می‌داد این‬ ‫زن قربانی سرقت شده‌ است‪ .‬اعضای خانواده‬ ‫محبوبه از جمله دختران و دامادهایش مورد‬ ‫بازجویی قرار گرفتند‪ .‬گفته‌های سارا ‪ -‬دختر‬ ‫ملیحه‪ -‬نشان داد او و شوهرش کامران از‬ ‫مدتی قبل با هم درگیری داشتند و اختالف‬ ‫آنها به حدی بود که می‌خواستند از هم جدا‬ ‫شوند‪ .‬بنابراین فرضیه نقش داشتن کامران‬ ‫در این قتل توسط ماموران مطرح شد هرچند‬ ‫مرد جوان ابتدا منکر هرگونه اطالع داشتن‬ ‫از نحوه قتل مادرزنش شد اما زمانی که‬ ‫توسط ماموران مورد سواالت پی‌درپی قرار‬ ‫گرفت‪ ،‬نتوانست جواب قانع‌کننده‌ای بدهد‬ ‫و سرانجام مجبور به اعتراف شد‪ .‬او گفت‪:‬‬ ‫«مدت‌ها بود با همسرم مشکل داشتم و او‬ ‫دیگر مرا به‌عنوان شوهر خود نمی‌دانست‪.‬‬ ‫همسرم قبل از من دوبار ازدواج کرده ‌بود‪.‬‬ ‫شوهر اولش به‌دلیل سرطان فوت شده بود‬ ‫و شوهر دومش هم مردی دایم‌الخمر بود که‬ ‫به‌خاطر جرایمی که مرتکب شده‌بود ‪11‬سال‬ ‫در زندان ماند‪ .‬ما چندسال قبل با هم ازدواج‬ ‫کردیم‪ .‬عاشق سارا شد ‌ه بودم‪ .‬او زن زیبا و‬ ‫دوست‌داشتنی بود‪ .‬به خاطر مشکالتی که پیدا‬ ‫کردیم مجبور شدم خانه و ماشینم را بفروشم‬ ‫و بعد هم برای تامین هزینه‌های زندگی‌ یک‬ ‫کلیه‌ام را فروختم‪ .‬به هر سختی‌ بود هزینه‬ ‫زندگی‌ام را تامین می‌کردم‪ .‬من و سارا دو پسر‬ ‫داشتیم اما چندسالی بود که سارا دیگر به من‬ ‫توجهی نمی‌کرد‪ .‬اتاقش را از من جدا کرده‬ ‫‌بود‪ ،‬می‌گفت دوست ندارد پیش من باشد‪».‬‬ ‫متهم ادامه‌ داد‪« :‬هرچه سارا بیشتر از من‬ ‫دوری می‌کرد بیشتر می‌فهمیدم دوستش دارم‬ ‫و می‌خواهم با او باشم‪ .‬تا اینکه مساله جدایی‬ ‫را مطرح کرد و حتی دادخواست طالق هم‬

‫داد‪ ،‬مقاومت کردم چون زنم را دوست داشتم‪.‬‬ ‫گفتم نمی‌خواهم بدون تو زندگی کنم‪ .‬سارا‬ ‫را راضی کردم که بماند اما همچنان از من‬ ‫تمکین نمی‌کرد‪ .‬شب قبل از حادثه او یکی از‬ ‫دوستانش را به خانه ما آورد بعد از اینکه زن‬ ‫جوان رفت سارا به من گفت به‌نظرت چطور‬ ‫زنی است‪ .‬گفتم زن خوبی است‪ .‬بعد از خانه‬ ‫خارج شد و شب دیر وقت دوباره برگشت؛ از‬ ‫سارا پرسیدم کجا بودی‪ ،‬جواب داد با دوستم‬ ‫صحبت کردم که با تو ازدواج کند‪ .‬او زن‬ ‫خوبی است‪ .‬اگر با او ازدواج کنی‪ ،‬هم تو‬ ‫راحت می‌شوی و می‌توانی زندگی عادی داشته‬ ‫‌باشی و هم من راحت می‌شوم و دیگر نگران‬ ‫این نیستیم که درگیر شویم‪ .‬قبول نکردم چون‬ ‫می‌دانستم سارا می‌خواهد با این کارش کم‌کم‬ ‫از زندگی من بیرون برود‪ .‬روز بعد خودم‬ ‫صبحانه آماده کردم و خوردم‪ .‬زنم آنقدر از‬ ‫من دور شده‌ بود که حتی حاضر نبود سر یک‬ ‫میز با من صبحانه بخورد‪ .‬برای اینکه درباره‬ ‫مشکلم با مادر سارا صحبت کنم به خانه‌اش‬ ‫رفتم؛ چون صبح زود بود او هنوز رختخوابش‬ ‫را هم جمع نکرده‌ بود‪ .‬من وارد خانه شدم و‬ ‫به او گفتم با سارا مشکل دارم و او می‌خواهد‬ ‫برای من زن بگیرد‪ .‬اول ناراحت شد و گفت‬ ‫کار دخترش اشتباه است حتی او را نفرین‬ ‫کرد اما وقتی من گفتم خانه و زندگی و حتی‬ ‫جسمم را به‌خاطر دخترت به حراج گذاشتم و‬ ‫حاال او حق ندارد با من چنین کند عصبانی‬ ‫شد و فحاشی کرد‪ .‬درگیری ما شدت گرفت‪.‬‬ ‫من که از خود‌بی‌‌خود شده‌ بودم با چاقو چند‬ ‫ضربه به او زدم‪ ،‬خون زیادی از بدنش رفته‬ ‫‌بود‪ ،‬داشت زجر می‌کشید‪ ،‬از من خواست‬ ‫کار را تمام کنم‪ ،‬من هم برای اینکه بیشتر از‬ ‫این اذیت نشود سر از تنش جدا کردم‪ .‬متهم‬ ‫یک‌بار دیگر نزد بازپرس اظهاراتش را تکرار‬ ‫کرد و گفت‪« :‬برای اینکه انگیزه قتل‪ ،‬سرقت‬ ‫به‌نظر بیاید قفل در خانه را شکستم‪ ،‬همه‌جا‬ ‫را بهم ریختم و هرچه پول بود برداشتم‪».‬‬ ‫کامران بعد از اعترافاتش صحنه قتل را نیز‬ ‫بازسازی کرد و پرونده با توجه به شکایت‬ ‫اولیای‌دم و درخواست قصاص از سوی آنها به‬ ‫شعبه‪ 113‬دادگاه کیفری‌استان تهران فرستاده‬ ‫‌شد‪ .‬متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود‪.‬‬

‫حکم قصاص قاتل افسر پلیس تایید‬ ‫شد‬ ‫حکم قصاص مردی که افسر پلیس را به قتل‬ ‫رسانده بود دیروز در دیوان عالی کشور قطعی‬ ‫شد‪ .‬همدستان این مرد نیز به زندان و تبعید‬


‫‪69‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫افتاده است‪.‬‬ ‫متخصصان پزشکی قانونی اعالم کردند آثار‬ ‫سوختگی با سیگار و جراحت روی بدن پسر‬ ‫بچه مشهود بوده و از زمان مرگ او کمتر از‬ ‫‪ 24‬ساعت می گذرد‪.‬‬ ‫کارآگاهان جنایی با جسد پسر بچه ای‬ ‫مواجه بودند که هیچ مدرک هویتی همراه‬ ‫نداشت و از سویی اهالی محل او را تا به حال‬ ‫ندیده بودند‪.‬‬ ‫باتوجه به ظاهر پسر بچه‪ ،‬این احتمال داده‬ ‫شد پسرک از کولی های دوره گردی باشد که‬

‫پسربچه ‪ 13‬ساله‪ ،‬تیم ویژه‌ای از کارآگاهان‬ ‫جنایی وارد عمل شدند‪.‬‬ ‫رئیس پلیس استان البرز گفت‪ :‬با اعزام‬ ‫تیم‌های عملیاتی و تحقیقاتی ردیابی‬ ‫گروگانگیران به صورت ویژه‌ای کلید خورد‬ ‫و بررسی‌ها نشان داد «پوریا» دانش‌آموز‬ ‫‪13‬ساله ساعت ‪ 13/45‬ظهر شنبه گذشته‬ ‫همراه پرستارش هنگامی که از مدرسه به خانه‬ ‫برمی‌گشتند توسط سرنشینان ناشناس پژو‬ ‫‪ 206‬تحت تعقیب قرار می‌گیرند و آدم‌ربایان‬ ‫با کتک زدن پرستار «پوریا» او را به گونه‌ای‬ ‫پرتاب کرده و پسربچه را داخل خودرویشان‬ ‫انداخته و گریخته‌اند‪.‬‬ ‫«مریم» که پرستار پوریا است هنگام درگیری‬ ‫با گروگانگیران نقاب‌دار زخمی می‌شود و با‬ ‫فریاد از مردم کمک می‌خواهد اما آدم‌ربایان‬ ‫با سرعت زیادی صحنه آدم‌ربایی را ترک‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫«زهرا» و «مقصود» پدر و مادر پوریا که در‬ ‫زمان آدم‌ربایی به مشهد سفر کرده بودند با‬ ‫مطلع شدن از ربوده شدن پسرشان بالفاصله‬ ‫خود را به کرج رساندند‪ ...‬ساعت ‪ 8‬شب‬ ‫بود که پدر و مادر پوریا به خانه برگشتند‪،‬‬ ‫آدم‌ربایان ساعت ‪ 10‬صبح در تماس با پدر‬ ‫و مادر پوریا با تهدید از آنها خواستند برای‬ ‫آزادی پوریا باید هزار سکه طال بدهند‪.‬‬ ‫پلیس به دنبال شناسایی محل اختفای‬ ‫آدم‌ربایان تحقیقات گسترده‌ای انجام داد که‬ ‫متوجه شد گروگانگیران بعد از هر تماس‬ ‫مخفیگاه خود را تغییر می‌دهند و به جای‬ ‫دیگری می‌روند تا اینکه ردپای آنها در استان‬ ‫گیالن به‌دست آمد‪ .‬با هماهنگی پلیس استان‬ ‫گیالن‪ ،‬ویالی آدم‌ربایان تحت محاصره قرار‬ ‫گرفت و گروگانگیران بالفاصله تسلیم پلیس‬ ‫شدند و پوریا کوچولو سالم به آغوش پدر و‬ ‫مادر نگرانش بازگردانده شد‪.‬‬ ‫احمد و صادق ‪ 24‬و ‪ 25‬ساله که همان‬ ‫گروگانگیران نقابدار بودند تحت بازجویی‬ ‫قرار گرفتند و انگیزه خود را به‌دست آوردن‬ ‫پول میلیونی دانستند‪ .‬آنها در مصاحبه با‬ ‫خبرنگار ایران گفتند با راننده مرد برج‌ساز‬ ‫آشنا بودیم و از طریق وی فهمیدیم که آنها‬

‫ثروتمند هستند و با شناخت قبلی از وضعیت‬ ‫رفت و آمدهای پوریا به مدرسه به طراحی‬ ‫توطئه آدم‌ربایی دست زدیم‪ .‬پوریا چهارشنبه‬ ‫ساعت ‪ 1.5‬بامداد از چنگال گروگانگیران‬ ‫رهایی یافت‪ .‬به گفته وی‪ ،‬آدم‌ربایان هیچ‬ ‫آزار و اذیتی به وی نرسانده‌اند و تنها با‬ ‫نقاب سیاهی که بر سر داشتند باعث رعب‬ ‫و وحشت وی شده بودند‪ .‬پوریا در نخستین‬ ‫لحظاتی که در چنگال آدم‌ربایان گرفتار شده‬ ‫بود تنها به فکر پرستارش بود که وقتی پدر‬ ‫و مادرش از سفر برگردند چه جوابی دارد به‬ ‫آنها بدهد‪.‬‬ ‫مادر پوریا که از شوق سالمت کودکش‬ ‫اشک در چشمانش حلقه زده بود از پلیس‬ ‫تشکر کرد‪.‬‬ ‫وی گفت‪ :‬من برای نجات پوریا عجله داشتم‬ ‫و از شوهرم می‌خواستم هرچه زودتر سکه‌ها‬ ‫را تهیه کند اما پلیس مانع می‌شد‪ ،‬حتی سر‬ ‫همین موضوع با پلیس آگاهی درگیر شدم‬ ‫ولی اآلن جد ًا پشیمانم و از آنها سپاسگزارم‪،‬‬ ‫اگر پلیس نبود معلوم نبود بر سر پوریا چه‬ ‫بالیی می‌آمد‪...‬‬ ‫«مقصود» پدر پوریا نیز از زحمات‬ ‫شبانه‌روزی پلیس تشکر کرد و گفت‪ :‬همه‬ ‫امنیت و احساس آرامشی که ما اآلن از آن‬ ‫برخورداریم مرهون زحمات پلیس است‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه ایران‪ ،‬در آخرین‬ ‫پیگیری‌های خبرنگار شوک مظنون دیگری‬ ‫که در سناریوی آدم‌ربایی نقش داشته راننده‬ ‫این خانواده است که دستگیر شده و تحت‬ ‫بازجویی قرار دارد‪.‬‬

‫مرگ کودک خردسال زیر‬ ‫شکنجه‌های زن کولی‬ ‫دوازدهم آبان امسال‪ ،‬مرد جوانی با پلیس‬ ‫تماس گرفت و از کشف جسد پسر بچه ای‬ ‫در کنار امامزاده ابراهیم شهرستان آمل خبر‬ ‫داد‪ .‬با اعالم خبر‪ ،‬کارآگاهان جنایی پلیس‬ ‫راهی محل شدند و دیدند پسر دو ساله ای‬ ‫کنار سرویس بهداشتی امامزاده روی زمین‬

‫در همان حوالی ساکن هستند‪ .‬به این ترتیب‬ ‫کارآگاهان سراغ کولی ها رفتند و به تحقیق‬ ‫از آنها پرداختند‪.‬‬ ‫کولی ها با دیدن عکس پسر بچه او را‬ ‫شناسایی کردند و یکی از ساکنان محل‬ ‫به پلیس گفت‪« :‬این عکس آرین است‪،‬‬ ‫مادرش را خوب می شناختم‪ .‬پدرش قبل از‬ ‫تولد آرین فوت کرد‪ .‬زن جوان هم مدتی بعد‬ ‫از آن که بچه اش را به دنیا آورد‪ ،‬جان خود‬ ‫را از دست داد‪ .‬مادر آرین با زن جوانی به نام‬ ‫شهال دوست بود‪ ،‬بعد از مرگ مادر‪ ،‬شهال‬ ‫بچه را با خود برد تا از او نگهداری کند‪».‬‬ ‫با اطالعات به دست آمده‪ ،‬بررسی ها برای‬ ‫یافتن زن جوان که تنها مظنون پرونده بود‪،‬‬ ‫ادامه یافت‪ .‬با بررسی های صورت گرفته‬ ‫شهال شناسایی و برای تحقیقات به اداره‬ ‫آ گاهی انتقال داده شد‪.‬‬ ‫زن جوان در ابتدا منکر اطالع از قتل شد‬ ‫و ادعا کرد که آدم ربایان کودک را به قتل‬ ‫رسانده اند‪ .‬ماموران که متوجه تناقض گویی‬ ‫های متهم شده بودند به بازجویی ها ادامه‬ ‫دادند که زن جوان بناچار به قتل اعتراف کرد‬ ‫و گفت‪« :‬مادر آرین دوست صمیمی ام بود و‬ ‫بعد از مرگش آرین را نزد خودم نگه داشتم‪.‬‬ ‫اما در اصل او را نزد خودم بردم تا بهتر بتوانم‬ ‫کسب درآمد کنم‪ .‬مدت هاست که گدایی می‬ ‫کنم و وجود یک کودک در کنارم‪ ،‬باعث‬ ‫می شد مردم بیشتر به من کمک کنند‪».‬‬ ‫او ادامه داد‪ :‬برای آن که مردم دلشان برای‬

‫پسر بچه بسوزد‪ ،‬او را با سیگار می سوزاندم‬ ‫یا کتکش می زدم‪ .‬تا کودک مظلوم تر به نظر‬ ‫برسد و کمتر شیطنت کند‪ .‬اما یازدهم آبان‬ ‫زمانی که داشتم که او کتک می زدم‪ ،‬حال‬ ‫آرین بد شد و فوت کرد‪ .‬من که از مرگ او‬ ‫ترسیده بودم و می دانستم در این مرگ مقصر‬ ‫هستم‪ ،‬بچه را درآغوش گرفتم و جنازه اش را‬ ‫کنار امامزاده رها کردم‪.‬‬ ‫سرهنگ عظیمی‪ ،‬رئیس پلیس آگاهی استان‬ ‫مازندران گفت‪« :‬با اعترافات زن جوان به‬ ‫جنایت‪ ،‬او با قرار بازداشت روانه زندان‬ ‫شد‪».‬‬

‫رابطه پنهانی خواهر‪ ،‬انگیزه ‪2‬برادر‬ ‫برای جنایت‬ ‫دوبرادر که به دلیل عالقه خواهرشان به مردی‬ ‫جوان و برقراری رابطه پنهانی‪ ،‬او را به قتل‬ ‫رسانده‌اند‪ ،‬به‌زودی در دادگاه کیفری‌استان‬ ‫تهران محاکمه می‌شوند‪ .‬به گزارش خبرنگار‬ ‫ما‪ ،‬مادر دختری ‪30‬ساله به نام رکسانا‪،‬‬ ‫سه‌سال قبل به پلیس خبر داد دخترش جان‬ ‫باخته‌ است‪ .‬وقتی ماموران برای بررسی‬ ‫صحنه به محل حادثه رفتند این زن مدعی‌شد‬ ‫دخترش بیماری العالجی داشته و به همین‬ ‫دلیل فوت شده ‌است‪ .‬او گفت‪« :‬دخترم‬ ‫تحت‌نظر پزشک بود و ما می‌دانستیم‬ ‫باالخره این بیماری کار دستش می‌دهد اما‬ ‫نمی‌توانستیم کاری بکنیم و من اطمینان دارم‬ ‫به همین دلیل فوت شده ‌است‪ ».‬اصرار این‬ ‫زن مبنی‌بر اینکه دخترش به مرگ طبیعی جان‬ ‫باخته‌است به‌نظر ماموران غیرطبیعی آمد و به‬ ‫دستور بازپرس جسد به پزشکی‌قانونی انتقال‬ ‫یافت‪ .‬همچنین افرادی که زمان مرگ رکسانا‬ ‫در خانه بودند مورد بازجویی قرار گرفتند‪.‬‬ ‫برادران و خواهران رکسانا نیز ادعای‬ ‫مادرشان را تایید کردند و گفتند خواهرشان‬ ‫به دلیل بیماری‌ای که به آن مبتال بود جانش‬ ‫را از دست داد اما نظریه پزشکی‌قانونی‬ ‫خالف این گفته‌ها را ثابت کرد‪ .‬متخصصان‬ ‫بعد از انجام آزمایش‌های الزم اعالم کردند‬ ‫رکسانا ساعاتی قبل از مرگش به‌شدت مورد‬ ‫ضرب‌وجرح قرار گرفته و علت اصلی مرگش‬ ‫واردشدن همین ضربات‌است‪.‬‬


‫‪68‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫زن‪36‬ساله نوزادان دوقلویش جدال معلم فداکار با شعله‌های‬ ‫را کشت‪ /‬متهم‪،‬افسردگی بعد از بخاری نفتی‬ ‫زایمان داشت‬ ‫ساعت ‪ 14:30‬روزگذشته زنگ تلفن همراه‬ ‫قاضی ویژه قتل عمد به صدا درآمد و فرمانده‬ ‫کالنتری طبرسی جنوبی مشهد‪ ،‬وی را در‬ ‫جریان جنایتی هولناک قرار داد‪ .‬سرهنگ‬ ‫توفیق حاجی زاده که به همراه عوامل تحت‬ ‫امرش و در پی تماس اهالی خیابان وحید در‬ ‫محل حضور یافته بود‪ ،‬دستور حفظ صحنه‬ ‫حادثه را صادر کرد و بدین ترتیب دقایقی‬ ‫بعد و با توجه به اهمیت ماجرا‪« ،‬قاضی علی‬ ‫موحدی راد» برای بررسی موضوع به محل‬ ‫اعالم شده عزیمت کرد‪.‬‬ ‫این گزارش حاکی است‪ :‬پس از انجام بررسی‬ ‫های مقدماتی و همچنین اثربرداری از محل‬ ‫وقوع جنایت توسط ماموران بررسی صحنه‬ ‫جرم‪« ،‬قاضی موحدی راد» دستور انتقال‬ ‫اجساد قربانیان این حادثه تاسف بار را به‬ ‫پزشکی قانونی صادر کرد و بازجویی از زن‬ ‫‪۳۶‬ساله ادامه یافت‪ .‬همچنین تحقیقات‬ ‫بیشتر در این باره مشخص کرد زن ‪۳۶‬ساله‬ ‫پس از کشتن دوقلوها با همسرش تماس‬ ‫گرفته و ماجرای قتل فرزندانش را به او‬ ‫اطالع داده است‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬بررسی های اولیه حاکی‬ ‫از آن است که مادر قربانیان این حادثه که‬ ‫امیرحسین و علی رضا نام داشتند از مدتی‬ ‫قبل دچار افسردگی های بعد از زایمان شده و‬ ‫ناراحتی های روحی پیدا کرده است در عین‬ ‫حال به دستور قاضی ویژه قتل عمد‪ ،‬وی برای‬ ‫انجام اقدامات درمانی به مراکز بیمارستانی‬ ‫معرفی شد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی‬ ‫درباره این جنایت تکان دهنده ادامه یافت‪.‬‬

‫فداکاری معلم زبان از تکرار دوباره حادثه‬ ‫آتش‌سوزی در کالس درس جلوگیری کرد‪.‬‬ ‫این حادثه درحالی رخ داد که ‪ ١١‬روز به‬ ‫سالگرد آتش‌سوزی مدرسه دخترانه شین‌آباد‬ ‫مانده بود‪.‬‬ ‫سه‌شنبه ‪ ٤‬آذرماه بود که ‪ ١٥‬دانش‌آموز‬ ‫دبیرستان شهید غیاثی روستای درمانلوی‬ ‫گرمی‪ ،‬درکالس زبان آقای سلیمان‌زاده حاضر‬ ‫شده بودند‪ .‬هنوز چند دقیقه‌ای از شروع درس‬ ‫نگذشته بود که ناگهان بخاری نفتی کالس‬ ‫آتش گرفت‪ .‬وحشت در کالس به راه افتاده‬ ‫بود و هر لحظه آتش درحال شعله‌ور شدن‬ ‫بود‪ .‬دانش‌آموزان به یکدیگر چسبیده بودند و‬ ‫فریاد می‌زدند‪ .‬حلقه‌های آتش تمام کالس را‬ ‫محاصره کرده بود‪ ،‬دود سیاه در فضا پیچیده‬ ‫بود و چشم هیچ‌کس‪ ،‬جایی را نمی‌دید‪.‬‬ ‫نیمکت و کیف و کتاب‌ها درحال سوختن‬

‫بودند‪ .‬آقای سلیمان‌زاده که تا این لحظه سعی‬ ‫داشت دانش‌آموزانش را آرام کند‪ ،‬فکری‬ ‫به ذهنش رسید‪ .‬باید تک‌تک بچه‌ها را از‬ ‫کالس خارج می‌کرد‪ .‬درحالی‌که شعله‌های‬ ‫آتش به سمت در کالس درحال گسترش بود‪،‬‬ ‫معلم جوان خودش را از میان دود و آتش‬ ‫به در رساند‪ .‬با باز شدن در‪ ،‬معلم فداکار‬ ‫دانش‌آموزانش را از کالس آتشین فراری داد‪.‬‬ ‫اما برای خاموش کردن شعله‌های آتش دوباره‬ ‫به کالس سوخته بازگشت‪.‬‬ ‫کالس سوخته‬ ‫وقتی همکاران این معلم فداکار در جریان‬ ‫آتش‌سوزی در یک کالس درس قرار گرفتند‬ ‫بالفاصله آتش‌نشانی را در جریان ماجرا قرار‬ ‫دادند‪ .‬اما زمان به سرعت سپری می‌شد و‬ ‫باید خودشان دست به کار می‌شدند تا جان‬ ‫بقیه دانش‌آموزان مدرسه به خطر نیفتد‪.‬‬ ‫چند معلم به کمک آقای سلیمان‌زاده رفتند‪.‬‬ ‫دود همه اتاق درس را فرا گرفته بود‪ .‬معلم‬ ‫جوان مشغول خاموش کردن آتش بود که‬ ‫همکارانش هم وارد عمل شدند‪ .‬اما پس‬ ‫از دقایقی از تالششان آقای سلیمان‌زاده‬ ‫بیهوش روی زمین افتاد‪ .‬همزمان با این‬ ‫اتفاق شعله‌های آتش هم توسط معلمان‬ ‫خاموش شد‪ .‬با مخابره این خبر به اورژانس‪،‬‬ ‫بالفاصله این معلم جوان به بیمارستان والیت‬ ‫گرمی منتقل شد‪« .‬بخشعلی کامرانی» مدیر‬ ‫آموزش و پرورش گرمی مغان در رابطه با خبر‬ ‫آتش‌سوزی در کالس درس دبیرستان شهید‬ ‫غیاثی گفت‪« :‬صمد سلیمان‌زاده معلم زبان‬ ‫این دبیرستان به محض مشاهده شعله‌های‬ ‫آتش‪ ،‬دانش‌آموزانش را از کالس خارج کرده‬ ‫و با تالش متولیان مدرسه آتش را در کمترین‬ ‫زمان مهار می‌کنند‪ .‬اما این معلم فداکار در‬ ‫جریان خاموش کردن آتش دچار دودگرفتگی‬ ‫و سوختگی جزیی در انگشتان دست شده‬

‫بود‪ .‬در تماس تلفنی با معلم کالس و پیگیری‬ ‫از طریق بیمارستان والیت گرمی هم متوجه‬ ‫شدیم‪ ،‬حال این معلم رضایت‌بخش اعالم‬ ‫شده و او از بیمارستان مرخص شده است‪.‬‬ ‫بعد از این حادثه مسئوالن آموزش و پرورش‬ ‫و بخشداری منطقه در مدرسه حاضر شده و‬ ‫به بررسی دقیق کانون آتش پرداختند‪ .‬تمام‬ ‫بخاری‌های نفتی چکه‌ای خطرساز از مدارس‬ ‫جمع‌آوری شده و به جای آنها بخاری‌های‬ ‫کاربراتوری کارگذاشته شده است‪ .‬با توجه به‬ ‫این‌که دبیرستان روستایی شهید غیاثی فاقد‬ ‫گاز است در این دبیرستان نیز بخاری‌های‬ ‫چکه‌ای با بخاری‌های کاربراتوری جدید‬ ‫استاندارد تعویض شده است‪ .‬بنابراین علت‬ ‫آتش گرفتن بخاری این کالس درحال بررسی‬ ‫است‪.‬‬ ‫زوایای حادثه‬ ‫این حادثه درحالی رخ داد که ‪ ١٥‬آذرماه‪،‬‬ ‫‪‌٢‬سال از آتش‌سوزی دبستان دخترانه روستای‬ ‫شین‌آباد‪ ،‬که به‌دلیل نقص سیستم گرمایشی‬ ‫‪ ٢٩‬دانش‌آموز سوخته و ‪ ٢‬نفر از آنها به کام‬ ‫مرگ فرو رفتند‪ ،‬می‌گذرد‪ .‬هرچند این بار‬ ‫تنها خسارات مالی فراوانی برپیکره کالس‬ ‫وارد می‌شود اما استاندارد نبودن سیستم‬ ‫گرمایشی مدارس یکی از بحران‌هایی است‬ ‫که خانواده‌ها به شدت نگران آن هستند‪.‬‬ ‫محمود عالیی‪ ،‬فرماندار گرمی در تشریح‬ ‫فرآیند آتش‌سوزی در این مدرسه گفت‪:‬‬ ‫«دانش‌آموزان و معلم اطالع نداشتند که در‬ ‫کاربراتور بخاری نفتی‪ ،‬نفت بیش از اندازه‬ ‫وارد شده و بخاری را روشن می‌کنند و بعد از‬ ‫آن مطلع می‌شوند که نفت در آن زیاد است‪ .‬به‬ ‫همین دلیل بخاری دچار آتش‌سوزی می‌شود‪،‬‬ ‫یکی از دانش‌آموزان نیز در جریان حادثه‬ ‫برای بیرون بردن بخاری شیطنت می‌کند که‬ ‫موجب آتش‌سوزی بیشتر بخاری شد‪ .‬این‬ ‫مسأله طبیعی است و عمدی در رخداد حادثه‬ ‫توسط دانش‌آموزان وجود ندارد‪».‬‬

‫گروگانگیری هزار سکه‌ای پسرک‬ ‫مرد برج‌ساز‬ ‫پسر نوجوان یک مرد برج‌ساز که از سوی‬ ‫گروگانگیران نقابدار به اسارت برده شده‬ ‫بود‪ ،‬نجات یافت‪.‬‬ ‫آدم‌ربایان در مسیر مدرسه پرستار این گروگان‬ ‫را کتک زدند و پسرک را با خود به ویالیی‬ ‫در شمال بردند‪.‬‬ ‫ساعت دو بعدازظهر یکم آذرماه سال جاری‬ ‫در پی تماس با مرکز ‪ 110‬مبنی بر ربایش‬


‫‪67‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مهمی حرف بزنم که وقتی آمد متوجه به قتل‬ ‫رساندن اعضای خانواده‌ام شد‪.‬‬ ‫همزمان با این تحقیقات مأموران پلیس در‬ ‫بررسی‌های نخست در قتلگاه‪ ،‬یک پایپ‬ ‫ویژه مصرف شیشه پیدا کردند و تحقیقات‬ ‫پلیسی برای افشای جزئیات این قتل عام‬ ‫خانوادگی ادامه دارد‪.‬‬

‫سرقت‌های سریالی از چمدان‬ ‫مسافران پروازهای «ترکیش‬ ‫ایرالینز»‬ ‫به گفته مسافران پرواز شماره ‪TK0899‬‬ ‫چهارشنبه تهران به استانبول متعلق به شرکت‬ ‫هواپیمایی «ترکیش ایرالینز» همه وسایل‬ ‫ارزشمند چمدان‌های آنها به سرقت رفته‬ ‫است‪ .‬این خبر صبح روز پنجشنبه ابتدا در‬ ‫شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و مسافران‬ ‫از دستبرد به چمدان‌ها و شکستن قفل آنها‬ ‫خبر دادند‪ .‬پس از آن چندین‌نفر دیگر‪ ،‬هم از‬ ‫مسافران این پرواز و هم از کسانی که در خالل‬ ‫سال‌های گذشته چمدان‌هایشان در پروازهای‬ ‫ترکیش ایرالینز مورد دستبرد قرار گرفته‬ ‫از تجربه‌های خود گفتند‪ .‬مسافران پرواز‬ ‫‪ TK0899‬که صبح روز چهارشنبه از تهران‬ ‫عازم «استانبول» شده بودند‪ ،‬پس از رسیدن‬ ‫به مقصد متوجه دستبرد به چمدان‌هایشان‬ ‫شدند‪ .‬یکی از این مسافران شرح ماجرا را در‬ ‫«فیس‌بوک» خود اینگونه نوشت‪« :‬مسافران‬ ‫وقتی به «استانبول» می‌رسند متوجه می‌شوند‬ ‫همه چمدان‌های آنها باز شده (آنهایی که قفل‬ ‫بوده‌اند قفلشان شکسته شده) و تمام وسایل‬ ‫قیمتی آنها به سرقت رفته‪ .‬نکته حیرت‌برانگیز‬ ‫آنجاست که تقریبا «تمام» چمدان‌ها با‬ ‫دقت و حوصله زیرورو شده و پول‪ ،‬طال و‬ ‫سوغاتی‌های ارزشمند حتی اگر در مخفی‌ترین‬ ‫جاها پنهان شده بوده‌اند به سرقت رفته‌اند‪».‬‬ ‫مسافران این شرکت هواپیمایی از تجربیات‬ ‫مشابه خود در این زمینه گفته‌اند که تنها‬ ‫مربوط به این روزها و ماه‌ها نیست‪ ،‬گشتی‬

‫در «وب‌سایت»های خبری و «شبکه‌های‬ ‫اجتماعی» حکایت از موارد مشابه متعددی‬ ‫دارد و این رویداد تنها مربوط به فرودگاه‬ ‫امام‌خمینی(ره) و تهران نیست‪ .‬مسافرانی که‬ ‫با این شرکت هواپیمایی از دیگر شهرهای‬ ‫ایران مانند مشهد سفر کرده‌اند نیز تجربیاتی‬ ‫از این دست را روایت می‌کنند؛ یک‌نفر از‬ ‫دستبرد به چمدانش در سال ‪ 1389‬خبر داده‬ ‫و تعداد زیادی هم در سال‌های اخیر چنین‬ ‫مواردی به سرشان آمده‪ .‬آخرین مورد هم‬ ‫مسافری است که روز گذشته و پس از دیدن‬ ‫خبر سرقت از مسافران پرواز روز چهارشنبه‬ ‫شماره ‪ TK0899‬ترکیش ایرالینز از دستبرد‬ ‫به چمدان د ‌و همسفرش و سرقت ساعت‬ ‫گرانقیمت یکی از آنها در پرواز روز پنجشنبه‬ ‫همین شرکت خبر داد‪ .‬همین رویدادها‬ ‫حکایت از روندی همیشگی و سریالی در‬ ‫پروازهای این شرکت دارد‪.‬‬ ‫با این حال طبق گفته مسافران مالباخته‪،‬‬ ‫پیگیری‌های آنها از دفتر این شرکت‬ ‫هواپیمایی در «استانبول» نیز به نتیجه خاصی‬ ‫نرسیده و آنها با نشان‌دادن فیلم لحظه ورود‬ ‫چمدان‌ها به فرودگاه مدعی شده‌اند دستبرد به‬ ‫چمدان مسافران ارتباطی به این شرکت ندارد‪.‬‬ ‫برای پیگیری جزییات بیشتری از این‬ ‫موضوع‪ ،‬قضیه را با یکی از مسووالن امنیتی‬ ‫فرودگاه امام‌خمینی(ره) مطرح کردیم‪ .‬او‬ ‫در پاسخ به «شرق» می‌گوید‪« :‬سرقت از‬ ‫چمدان مسافران پروازهایی با مبدا یا مقصد‬ ‫ترکیه نه‌فقط در شرکت هواپیمایی «ترکیش‬ ‫ایرالینز» بلکه در دیگر پروازهای ترکیه‌ای‪،‬‬ ‫مسبوق‌به‌سابقه است و همیشه مواردی از این‬ ‫دست گزارش می‌شود‪ .‬اما یقینا این اتفاق‬ ‫در ایران رخ نداده است‪ ،‬در فرودگاه‌های‬ ‫استانبول مسایل امنیتی به‌هیچ‌وجه با دقت‬ ‫و جدیت رعایت نمی‌شود‪ ،‬دو‌سال پیش‬ ‫یک آدم غیرمسافر از قسمت بار وارد یک‬ ‫پرواز هواپیمایی اطلس‌جت به مقصد ایران‬ ‫شد و به تهران آمد که ما در فرودگاه متوجه‬ ‫ماجرا شدیم‪ ،‬حاال تصور کنید چمدان‌های‬ ‫مسافران چقدر امنیت دارند‪ .‬با این حال‬ ‫متاسفانه ‪90‬درصد مواردی از این دست‬

‫توسط مسافران پیگیری حقوقی یا رسانه‌ای‬ ‫نمی‌شود‪ .‬با این حال با قاطعیت می‌توانم‬ ‫بگویم تاکنون هیچ موردی که حکایت از‬ ‫دستبرد به وسایل مسافران داشته باشد در‬ ‫تهران رخ نداده چون سیستم امنیتی ما در این‬ ‫زمینه بسیار قوی است‪».‬‬ ‫عالوه‌بر این‪ ،‬شاکری‪ ،‬مدیر روابط‌عمومی‬ ‫فرودگاه امام‌خمینی(ره) نیز که قول‬ ‫رسیدگی به این ماجرا را به «شرق» می‌دهد‪،‬‬

‫مسبوق‌به‌سابقه‌بودن سرقت از چمدان مسافران‬ ‫در پروازهای شرکت‌های ترکیه‌ای را تایید‬ ‫می‌کند و می‌گوید بخش زیادی از افرادی که‬ ‫چنین مواردی برایشان رخ می‌دهد چون در‬ ‫حین مسافرت هستند و اغلب هنگام رسیدن‬ ‫به فرودگاه‌های شهر استانبول متوجه ماجرا‬ ‫می‌شوند حوصله و زمان الزم برای پیگیری‬ ‫ماجرا را ندارند و به همین دلیل آن را پیگیری‬ ‫نمی‌کنند‪.‬‬ ‫«ترکیش ایرالینز» شرکت هواپیمایی با‬ ‫نمادی از پرچم ترکیه است که در سال ‪۱۹۳۳‬‬ ‫به دستور مصطفی کمال آتاتورک تاسیس شد‬ ‫و طبق گفته مدیرانش در حال حاضر روزانه به‬ ‫‪ ۲۴۷‬مقصد‪ ،‬در اروپا‪ ،‬آسیا‪ ،‬آفریقا و ایاالت‬ ‫متحده آمریکا پروازهای مستقیم دارد‪ .‬این‬ ‫شرکت در حال حاضر در ناوگان هوایی خود‪،‬‬ ‫دارای ‪ ۲۵۰‬فروند هواپیمای جت مسافربری‬

‫است و ارزش کل دارایی‌هایش در سال‬ ‫‪ 2013‬برابر با ‪25/4‬میلیارد لیره ترک برآورد‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫استانبول سال‌هاست یکی از محبوب‌ترین‬ ‫مقاصد گردشگران ایرانی است‪ .‬بر اساس‬ ‫آمارهایی که «شرق» از آژانس‌های گردشگری‬ ‫تهران و فرودگاه بین‌المللی امام‌خمینی(ره)‬ ‫به دست آورده به صورت میانگین هر هفته‬ ‫بیش از ‪60‬پرواز‪ ،‬مسافران را از تهران به‬ ‫این شهر آسیایی‪-‬اروپایی منتقل می‌کند که‬

‫از این تعداد در مجموع بیشتر از ‪40‬پرواز‬ ‫توسط شرکت‌های هواپیمایی ترکیه‌ای‬ ‫مانند «ترکیش ایرالینز»‪« ،‬اطلس‌جت» و‬ ‫«پگاسوس» انجام می‌شود‪ .‬این در حالی‬ ‫است که نرخ بلیت‌های رفت و برگشت این‬ ‫شرکت‌های هواپیمایی به نسبت پروازهای‬ ‫شرکت‌های ایرانی که به مقصد همین شهر‬ ‫روزانه رفت و آمد می‌کنند به صورت میانگین‬ ‫بین ‪ 200‬تا ‪400‬هزار تومان گران‌تر است‪.‬‬ ‫با وجود این به نظر می‌رسد مسووالن این‬ ‫شرکت‌ها با وجود سود بسیار زیادی که از‬ ‫قبل جابه‌جا کردن مسافران ایرانی به ترکیه به‬ ‫دست می‌آورند کمترین تالشی را برای حفظ‬ ‫حداقلی امنیت وسایل آنها به کار نمی‌گیرند‪.‬‬ ‫برای تکمیل این گزارش تالش شد با نماینده‬ ‫این شرکت هواپیمایی کشور ترکیه در ایران‬ ‫نیز گفت‌وگو شود اما در دسترس نبود‪.‬‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫شده و قرار است پس از صدور حکم برای‬ ‫ساخت ساختمان اورژانس اجتماعی در اداره‬ ‫بهزیستی هزینه شود‪.‬‬ ‫کارشناسان معتقدند اگر این مرد با توجه‬ ‫بیجا و دلسوزی و ترحم مردم روبه‌رو نشده‬ ‫بود و به کار عطر فروشی‌اش ادامه می‌داد‪،‬‬ ‫روند زندگی‌اش اینگونه دچار ابهام و مشکل‬ ‫نمی‌شد و او می‌توانست به صورت سالم با‬ ‫مشکالت زندگی خود دست و پنجه نرم کند‪.‬‬

‫قتل عام خانوادگی در بستر خواب‬

‫عطر فروشی که گدای میلیونر شد‬ ‫گدای پولدار بوکانی که در جریان طرح‬ ‫جمع‌آوری متکدیان بازداشت شده بود ترحم‬ ‫و دلسوزی مردم را عامل اصلی تکدی‌گری‬ ‫خود عنوان کرد‪.‬‬ ‫این مرد ‪ 62‬ساله که در زمان دستگیری مبلغ‬ ‫‪ 10‬میلیون و ‪ 600‬هزار تومان پول نقد از‬ ‫داخل لباس‌هایش کشف شد پس از انتقال‬ ‫به شهرداری در گفت‌و‌گو با خبرنگار گروه‬ ‫زندگی درباره اینکه چرا گدایی را پیشه خود‬ ‫کرده است گفت‪ :‬اهل یکی از روستاهای‬ ‫تکاب هستم و از ‪ 15‬سال قبل در پارک‬ ‫بوکان گدایی می‌کنم‪ 20 .‬سال قبل همسرم‬ ‫فوت کرد و از آنجایی که فرزندی ندارم‪ ،‬تنها‬ ‫شدم‪ .‬تنهایی را دوست داشتم و نمی‌خواستم‬ ‫کسی تنهایی‌ام را به هم بریزد‪ .‬برای امرار‬ ‫معاش در خیابان‌ها عطرفروشی می‌کردم و‬ ‫شیشه‌های عطر را به رهگذران یا مغازه‌داران‬ ‫می‌فروختم‪ .‬مردمی که از من عطر می‌خریدند‬ ‫از روی دلرحمی و به تصور اینکه کمکی به من‬ ‫کرده باشند پول بیشتری می‌پرداختند و زمانی‬ ‫که می‌خواستم بقیه پول آنها را برگردانم‪ ،‬قبول‬ ‫نمی‌کردند‪ .‬کم‌کم فکر کردم که می‌توان بدون‬ ‫فروختن عطر هم پول درآورد‪ .‬شروع به گدایی‬ ‫کردم و با ایستادن مقابل تاالرهای عروسی یا‬ ‫مجالس عزا از مردم گدایی می‌کردم و پول‬

‫خوبی هم به جیب می‌زدم‪ .‬در طول روز هم به‬ ‫مغازه‌های مختلف یا پارک بوکان می‌رفتم و‬ ‫گدایی می‌کردم‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬مبلغی از این پولها را نزد خود‬ ‫نگه می‌داشتم و ب قیه را به حساب پس‌اندازی‬ ‫که در بانک داشتم واریز می‌کردم‪ .‬در مدت‬ ‫‪ 15‬سال مبلغ ‪ 120‬میلیون تومان در حساب‬ ‫پس اندازم دارم و مبلغ ‪ 10‬میلیون و ‪600‬‬ ‫هزار تومان نیز نزد خودم نگه داشته بودم‪.‬‬ ‫این مرد که خانه‌ای را در یکی از محله‌های‬ ‫بوکان اجاره کرده است با بیان اینکه هزینه‬ ‫زیادی برای زندگی نمی‌کرد ادامه داد‪ :‬خرج‬ ‫زیادی نداشتم و معمو ً‬ ‫ال مردم مقداری غذا به‬ ‫من می‌دادند‪ .‬من همه این پولها را برای روز‬ ‫مبادا پس انداز کرده بودم‪ .‬کامیل جهانی مدیر‬ ‫روابط عمومی شهرداری بوکان در مورد اینکه‬ ‫این مرد آیا دارای خانواده هست یا خیر‪ ،‬به‬ ‫خبرنگار ما گفت‪ :‬این گدای پولدار در حالی‬ ‫در پارک بوکان دستگیر شده است که بیش‬ ‫از ‪ 10‬میلیون تومان پول نقد همراه داشت‬ ‫و بررسی‌های ما نشان می‌دهد که خواهر و‬ ‫برادران او بارها از وی خواسته‌اند برای او‬ ‫خانه‌ای تهیه و مخارج زندگی او را تأمین کنند‬ ‫اما او نپذیرفته بود و دوست داشته است به‬ ‫همین شیوه به زندگی ادامه دهد‪ .‬گدای ‪62‬‬ ‫ساله در اختیار دستگاه قضایی قرار گرفته و‬ ‫به گفته مسئوالن قضایی دارایی وی مصادره‬

‫پسری جوان در اقدامی جنون‌آمیز به قتل عام‬ ‫خانوادگی دست زد‪.‬در این جنایت‪ ،‬پدر‪ ،‬مادر‬ ‫و پدربزرگ وقتی در بستر خواب بودند از‬ ‫سوی پسر خانواده غافلگیر شدند‪.‬‬ ‫عقربه‌ها ساعت ‪ 6‬و ‪ 45‬دقیقه صبح دیروز‬ ‫–شنبه ‪ 8‬آذرماه سال جاری‪-‬را نشان می‌داد‬ ‫که دو جوان با چهره‌ای آرام پای در کالنتری‬ ‫کن گذاشتند و یکی از آنها در حالی که دست‬ ‫دوستش را گرفته بود ادعا کرد وی اعضای‬ ‫خانواده‌اش را به قتل رسانده است‪.‬‬ ‫مأموران که این ادعای عجیب را می‌شنیدند‬ ‫هر دو جوان را دستگیر کردند و به بلوک‬ ‫«‪ »B‬مجتمع شفق در خیابان پارک کوهسار‬ ‫رفتند‪.‬‬ ‫پلیس زمانی که پای در طبقه‬ ‫اول بلوک ‪ B‬گذاشت با صحنه‬ ‫هولناکی روبه‌رو شد‪.‬‬ ‫جسد مادر خانواده و پدربزرگ‬ ‫‪ 80‬ساله در بستر خوابشان‬ ‫با‬ ‫دیده می‌شد و‬

‫راهنمایی «میالد» مشخص شد جسد پدرش‬ ‫در صندوق عقب پراید جاسازی شده است‪.‬‬ ‫تحقیقات پزشکی قانونی در محل جنایت‬ ‫نشان از آن داشت که اعضای خانواده در‬ ‫ساعت پایانی شب گذشته و در حالی که‬ ‫همگی در خواب بودند با ضربات چاقو از‬

‫پای درآمده‌اند‪.‬‬ ‫دوست میالد در تحقیقات پلیسی گفت‪ :‬شب‬ ‫قبل‪ ،‬میالد در تماس تلفنی به من گفت خسته‬ ‫شده است و می‌خواهد اعضای خانواده‌اش را‬ ‫به قتل برساند‪ ،‬آرامش کردم تا اینکه ساعت‬ ‫‪ 6‬صبح بود که میالد باز به من زنگ زد و‬ ‫با خونسردی اصرار کرد به خانه‌شان بروم تا‬ ‫درباره موضوع مهمی صحبت کنیم‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬وقتی با نگرانی جلوی در رسیدم‪،‬‬ ‫میالد را دیدم که منتظرم بود و ادعا کرد‬ ‫اعضای خانواده‌اش را به قتل رسانده است و‬ ‫به همین خاطر با هم به کالنتری رفتیم‪.‬‬ ‫میالد که هنوز از اقدام خونینش احساس‬ ‫پشیمانی نمی‌کند در بازجویی‌ها گفت‪ :‬از‬ ‫گذشته با پدر ‪ 60‬و مادر ‪ 55‬ساله‌ام اختالف‬ ‫داشتم تا اینکه شب گذشته برای پایان دادن‬ ‫به این اختالفات تصمیم به قتل آنها گرفتم‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬شب حادثه پدربزرگم نیز در‬ ‫خانه‌مان میهمان بود و منتظر ماندم تا آنها‬ ‫بخوابند و ساعت ‪ 5/12‬نیمه شب بود که با‬ ‫اطمینان از خواب بودن آنها با چاقویی که در‬ ‫دست داشتم به سراغشان رفتم و یکی پس از‬ ‫دیگری آنها را به قتل رساندم‪.‬‬ ‫جسد پدرم را به سختی داخل پرایدمان گذاشتم‬ ‫و ساعت ‪ 6‬صبح بود که به دوست صمیمی‌ام‬ ‫که از اختالف من و خانواده‌ام خبر داشت‬

‫زنگ زدم و‬ ‫خواستم به‬ ‫در خانه‌مان‬ ‫تا‬ ‫بیاید‬ ‫د ر با ر ه‬ ‫مو ضو ع‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫زنانی که سکوت‬ ‫می کنند تا زندگی‬ ‫کنند‬

‫ســال هــا از زندگــی لیــا مــی‬ ‫گــذرد‪ .‬امــا او هنــوز هــرگاه بــه‬ ‫یــاد گذشــته مــی افتــد‪ ،‬بغــض‬ ‫مــی کنــد و بــه فکــر فــرو مــی‬ ‫رود‪.‬‬

‫نــه ســال زندگــی مشــترک و ســکوت در برابــر‬ ‫آزارهایــی جســمی و روانــی‪ ،‬امــروز از لیــا‬ ‫زنــی ســاخته اســت کــه بــا بیمــاری‬ ‫ام اس کنــار مــی آیــد‪ ،‬بــه مشــاوره‬ ‫درمانــی مــی رود و تــاش مــی کنــد‬ ‫تــا گذشــته ســهمی در حــال او نداشــته‬ ‫باشــد‪ ،‬هرچنــد کــه بیمــاری او ایــن را‬ ‫نمــی گویــد‪.‬‬ ‫لیــا معتقــد اســت اگــر مــی توانســت‬ ‫ســکوت نکنــد و تــرس از طــاق و‬ ‫حــرف مــردم نبــود‪ ،‬حــاال وضــع‬ ‫بهتــری داشــت و مجبــور نبــود ســال‬ ‫هــا متحمــل آزار و اذیــت هایــی شــود‬ ‫کــه اســمش زندگــی مشــترک بــود‪.‬‬ ‫روزانــه زنــان زیــادی در جهــان مــورد‬ ‫آزار و اذیــت قــرار مــی گیرنــد‪ .‬ایــن‬ ‫آزار و اذیــت هــا گذشــته از محیــط‬ ‫هــای عمومــی‪ ،‬بیــش از همــه در‬ ‫محیــط هــای خصوصی وجــود دارنــد؛ محیط‬ ‫خانــه‪ ،‬در قالــب خانــواده و در قالــب زندگــی‬ ‫زناشــویی‪ .‬برخــی از زنــان کتــک مــی خورنــد‪.‬‬ ‫برخــی از آن هــا در خانــه حبــس مــی شــوند‪.‬‬ ‫برخــی مــورد خیانــت قــرار مـی‪ ‎‬گیرنــد و زنانــی‬ ‫هســتند کــه خشــونت هــای کالمــی و روانــی را‬ ‫متحمــل مــی شــوند‪.‬‬ ‫در ایــران ‪ 8‬درصــد تمــاس هایــی کــه‬ ‫بــا اورژانــس گرفتــه مــی شــود بــه دلیــل‬ ‫همســرآزاری اســت‪ .‬آمــار ایــن تمــاس هــا در‬

‫ســال ‪ ،1392‬بــه ‪ 600‬هــزار نفــر رســید کــه‬ ‫از ایــن میــان یــک ســوم تمــاس هــا مرتبــط بــا‬ ‫همســرآزاری بــود‪ .‬ایــن آمــار کــه تمــام شــهرها‬ ‫و اســتان هــای کشــور را شــامل مــی شــود‪،‬‬ ‫تنهــا بخشــی از واقعیــت اســت‪.‬‬ ‫حبیــب اللــه مســعودی فریــد (رئیــس مرکــز‬ ‫فوریــت هــای اجتماعــی بهزیســتی) بــا اشــاره‬ ‫بــه آمارهــای همســرآزاری مــی گویــد‪:‬‬ ‫از ابتــدای ســال ‪ 1393‬تــا کنــون ‪ 120‬هــزار‬ ‫تمــاس بــا اورژانــس اجتماعــی برقــرار شــده‬ ‫اســت‪ .‬امــا در ایــن میــان کمتــر زنــی بــرای‬ ‫توضیــح گــزارش خشــونت خانگــی بــه مراجــع‬ ‫قانونــی رجــوع مــی کنــد‪.‬‬ ‫دکتــر عبدالرئــوف ادیــب زاده (معــاون‬ ‫آموزشــی و پژوهشــی ســازمان پزشــکی قانونــی‬ ‫ایــران) نیــز مــی گویــد‪:‬‬ ‫همســرآزاری در همــه طبقــات اجتماعــی‬ ‫وجــود دارد و مختــص یــک طبقــه اجتماعــی‬ ‫نیســت‪ .‬همســرآزاری را مــی تــوان بــه‬

‫رضایــت از ازدواج‪ ،‬تضــاد و تعــارض‬ ‫طبقاتــی‪ ،‬بیــکاری‪ ،‬مهاجــرت‪ ،‬اختــاف ســنی‬ ‫زیــاد‪ ،‬مشــکالت روانــی‪ ،‬مشــکالت جنســی‬ ‫و عــدم توجــه بــه ســامت روانــی خانــواده از‬ ‫عوامــل همســرآزاری اســت‪.‬‬ ‫همسرکشی‬ ‫همسرکشــی در میــان قتــل هــای خانوادگــی‬ ‫بیشــترین آمــار را بــه خــود اختصــاص داده‬ ‫اســت‪ .‬از دالیلــی کــه بــرای اقــدام زنــان بــه‬ ‫قتــل همسرانشــان وجــود دارد‪ ،‬جمــع شــدن‬ ‫خشــم و ناراحتــی بــر اثــر خشــونت هــای‬ ‫مختلفــی اســت کــه از جانــب شوهرانشــان بــر‬ ‫آن هــا اعمــال شــده اســت‪.‬‬ ‫بســیاری از زنــان بــه دلیــل ایــن کــه از حقــوق‬ ‫قانونــی خودشــان آگاهــی کافــی ندارنــد و نمــی‬ ‫داننــد بــا مشــکالت و مســائل چگونــه برخورد‬ ‫کننــد‪ ،‬ســبب مــی شــود تــا در بزنگاهــی اقــدام‬ ‫بــه قتــل کننــد‪.‬‬ ‫بــه گفتــه کارشناســان‪ ،‬بــی شــک افزایــش‬

‫چندگــروه روانــی‪ ،‬مالــی‪ ،‬جنســی و جســمی‬ ‫تقســیم بنــدی کــرد‪.‬‬ ‫آمــار ‪ 3‬دهــه گذشــته مــی گویــد ‪ %25‬افــراد‬ ‫متاهــل در ایــران مــورد همســرآزاری واقــع مــی‬ ‫شــوند‪ .‬ایــن میــزان در طبقــات پاییــن بیــش تر‬ ‫بــه صــورت آزارهــای جســمانی و پرخاشــگری‬ ‫ظهــور پیــدا میکننــد و در طبقــات متوســط‬ ‫و بــاالی اجتماعــی بــه شــکل آزار روانــی‪،‬‬ ‫تحقیــر و تهدیــد بــه جدایــی اســت‪.‬‬ ‫همســرآزاری دالیــل زیــادی دارد‪ .‬عــدم‬

‫تشــنج هــا و بحــران هــا در زندگــی زناشــویی‬ ‫یکــی از مهــم تریــن علــل وقــوع قتــل هــای‬ ‫خانوادگــی اســت کــه متاســفانه زوجیــن بــه‬ ‫جــای حــل ایــن موضوعــات مشــاجره و نــزاع‬ ‫را ترجیــح مــی دهنــد‪.‬‬ ‫نتایــج یــک تحقیــق مــی گویــد ‪ 85‬درصــد‬ ‫زنــان متهــم بــه قتــل همســر کــه قصــد متارکــه‬ ‫داشــته و بــه دالیلــی از جملــه مخالفــت‬ ‫شــوهر‪ ،‬والدیــن‪ ،‬وجــود فرزنــدان و نیــاز‬ ‫مالــی‪ ،‬شــرایط زندگــی را تحمــل کــرده و در‬

‫نهایــت صبــر و تحملشــان بــه ســرآمده‪ ،‬اقــدام‬ ‫بــه ازبیــن بــردن همســر خــود کــرده انــد‪.‬‬ ‫خــاء مشــاوره و روان درمانــی در روابــط زن‬ ‫و شــوهری‬ ‫بهتریــن راه حلــی کــه مــی تــوان بــرای‬ ‫جلوگیــری از تنــش هــای میــان زن و شــوهر‪،‬‬ ‫همســرآزاری و همسرکشــی نــام بــرد‪ ،‬اســتفاده‬ ‫و جــا بــاز کــردن بــرای مشــاوره و در میــان‬ ‫گذاشــتن مســائل بــا مراکــز مشــاوره اســت‪.‬‬ ‫امــا جــای مشــاوره در افــراد و خانــواده هــای‬ ‫ایرانــی خالــی اســت‪.‬‬ ‫کمــک نگرفتــن از مشــاوره مشــکلی اســت‬ ‫کــه مــی توانــد دالیلــی هــم چــون مفیــد نبــودن‬ ‫آن‪ ،‬هزینــه بــاالی آن بــرای بســیاری از افــراد‪،‬‬ ‫پنهــان کــردن مشــکالت و دالیلــی از ایــن‬ ‫دســت باشــد‪.‬‬ ‫محمدرضــا ایروانــی (جامعــه شــنای و مددکار‬ ‫اجتماعــی) بهتریــن زمــان هــای مشــاوره و‬ ‫مــددکاری بــرای جلوگیــری از همســرآزاری را‬ ‫در ســه زمــان مــی دانــد‪:‬‬ ‫دوره قبــل از ازدواج‪ ،‬در زمــان‬ ‫تشــکلیل زندگــی و بــروز خشــونت‬ ‫هــا و زمانــی کــه زوجیــن در آســتانه‬ ‫جدایــی هســتند‪ .‬مشــاوره مــی توانــد‬ ‫در انتخــاب‪ ،‬ادامــه و بــه پایــان‬ ‫رســاندن زندگــی مشــترک کمــک‬ ‫بزرگــی بــه زنــان و مــردان بکننــد و از‬ ‫خشــونت جلوگیــری شــود‪.‬‬ ‫بــه گفتــه محمدرضــا ایروانــی اشــتغال‬ ‫زنــان یکــی از راه هایــی اســت کــه‬ ‫پرخاشــگری و خشــونت در محیــط‬ ‫خانوادگــی را کاهــش مــی دهــد‪ .‬دلیل‬ ‫ایــن موضــوع در کــم شــدن وابســتگی‬ ‫زنــان بــه مــردان اســت‪.‬‬ ‫اشــتغال زنــان بیــرون از خانــه‪ ،‬بــه‬ ‫گســترش روابــط اجتماعــی آن هــا و بــه تبــع‬ ‫توانایــی اشــان در کمــک گرفتــن از دیگــران‬ ‫کمــک مــی کنــد‪ .‬همیــن طــور اســتقالل مالــی‬ ‫ســبب مــی شــود تــا زنــان از وابســتگی بــه‬ ‫مــردان بکاهنــد و بتواننــد از حقــوق خــود بــه‬ ‫راحتــی دفــاع کننــد‪ .‬همچنیــن تغییــر دیــدگاه‬ ‫زنــان از دیــد ســنتی کــه نســبت بــه خانــواده‬ ‫دارنــد بــه دیــدی مــدرن و معقــول تــر مــی‬ ‫توانــد بــه آن هــا کمــک کنــد؛ کــه نتیجــه‬ ‫اشــتغال اســت‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫گذشت‪ ....‬صدای جیغ ویکی بلند شد‪...‬‬ ‫آخی‪،‬نازی‪...‬شاهکارمو دیدی؟؟نیم ساعت‬ ‫بعد پرهام با صدای بلند اسممو صدا میزد‪...‬‬ ‫با مشت میکوبید به درِ اتاق‪...‬وای اگه منو با‬ ‫این لباسا ببینه چی؟‪...‬همه ی لباسامو در‬ ‫آوردمو انداختم تو کمد‪ ...‬خودمم پریدم زیر‬ ‫دوش‪،‬موهام خیس شه‪...‬حسابی که خیس‬ ‫شدم‪...‬یه حوله گرفتم دورمو‪...‬اومدم بیرون‪...‬‬ ‫هنوز در میزد‪...‬درو باز کردم‪...‬اومد تو‪،‬درو‬ ‫بست‪- ....‬چی شده چرا همچین می‬ ‫کنی؟؟؟!!! ‪+‬سرتا پامو نگاه کرد‪...‬داشت‬ ‫هیز بازی در میاورد‪- ...‬اومدی اینجا واسه‬ ‫چی؟؟صداتم انداختی رو سرت‪ ....‬پرهام‪-‬‬ ‫کی رفتی حموم؟؟؟ ‪-‬همون موقع که از پیش‬ ‫شما رفتم‪...‬خدمتکارام منو دیدن‪...‬که‬ ‫سر ماشین‬ ‫چی؟؟ پرهام‪-‬یعنی تو اون بال رو ِ‬ ‫ویکی در نیاوردی؟؟؟ ‪-‬چه بالیی؟؟!!!از‬ ‫چی حرف میزنی؟؟ پرهام‪-‬ولش کن مهم‬ ‫سرمن‬ ‫نیست‪- ...‬یعنی چی؟؟پس بیخودی ِ‬ ‫ِ‬ ‫کاپوت ماشین ویکی‬ ‫داد زدی؟ پرهام‪-‬یکی‬ ‫رو خط خطی کرده‪...‬از دوربین نگاه کردیم یه‬ ‫زن بوده‪- ...‬از کجا فهمیدی زنه؟؟؟(وای‬ ‫حواسم به دوربین نبود) پرهام‪-‬از هیکلش‬ ‫دیگه‪...‬صورتشو با نقاب پوشیده بود‪...‬‬ ‫نتونستیم تشخیص بدیم کیه‪،‬زودم غیب‬ ‫شده‪- ...‬حاال چرا اومدی سراغ من؟؟‬ ‫پرهام‪-‬فکر کردم کارِ تو ِا‪- ...‬خوبه واال آش‬ ‫نخورده و دهن سوخته‪ ..‬پرهام‪-‬من معذرت‬ ‫می خوام‪- ...‬همین؟فقط معذرت می‬ ‫خوای؟همین جوری خشکو خالی؟ پرهام‪-‬‬ ‫خوب چی کار کنم برات؟ ‪-‬اول بگو ‪2‬تا‬ ‫شربت بیارن با هم بخوریم‪+ ...‬ابروهاشو داد‬ ‫باال‪ ....‬پرهام‪-‬واقعا؟؟ ‪-‬آره خیلی تشنمه‬ ‫‪+‬زنگ زد پایین‪ ....‬پرهام‪-‬برام نوشیدنی‬ ‫بیارین‪2..‬نفریم‪...‬از اون سفارشیا‪+ ...‬یه‬ ‫ِ‬ ‫ذات خراب‪...‬معلوم‬ ‫لبخند بهم زد‪...‬ای‬ ‫نیست چه نقشه ای کشیده‪...‬خبر نداری می‬ ‫خوام چه بالیی سرت بیارم‪ ...‬سفارش پرهامو‬ ‫ِ‬ ‫ظرف ِپر یخ‪،‬که یه‬ ‫آوردن‪2...‬تا گیالس یه‬ ‫بطری داخلش بود‪...‬در بطریو باز کرد‪...‬‬ ‫گیالسارو پر کرد‪ - ...‬پرهام از بیرون صدا‬ ‫میاد‪ ...‬پرهام‪-‬صدا کجا بود اشتباه می کنی‪...‬‬ ‫بابا صدا میاد نکنه دزد باشه؟ ‪+‬بلند شد‬‫رفت سمته پنجره‪،‬منم سریع از زیر میز قرص‬ ‫های خواب آورو که پودر کردمو برداشتم‪...‬‬ ‫ریختم تو گیالس پرهام‪....‬با انگشت تند تند‬ ‫هم زدم‪...‬برگشت‪ ...‬پرهام‪-‬من میگم صدا‬ ‫نمیاد گوش نمی کنی ‪+‬بلند شدم‪- ...‬خوب‬ ‫صدا میومد‪+ ..‬رفت در اتاقو قفل کرد‪...‬‬ ‫گیالسارو برداشت‪..‬اومد سمتم‪- ..‬چرا درو‬ ‫قفل کردی؟ پرهام‪-‬مگه نمی گی صدا‬ ‫میاد؟درو بستم خیالت راحت باشه‪...‬نترس‬ ‫من اینجام‪+ ....‬تو دلم گفتم خر خودتی‪...‬‬ ‫گیالسمو ازش گرفتم‪- ..‬این چی هست؟‬ ‫پرهام‪-‬چیز بدی نیست‪...‬بخور خوشت میاد‬ ‫الکل داره؟؟اگه داره من نمی خورما‪...‬‬‫پرهام‪-‬خیلی کمه اصال متوجه نمیشی‪...‬فقط‬ ‫باید یه جا سر بکشی‪،‬مثل من ببین‪...‬‬ ‫‪+‬گیالسو تا ته سر کشید‪...‬منو نگاه کرد‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬حاال نوبته تو ِا ‪+‬خدایا خودمو سپردم‬ ‫به تو‪...‬گیالسو یه ضرب رفتم باال‪...‬ای پرهام‬ ‫دهنتو سرویس‪،‬گلوم آتیش گرفت‪- ...‬اه اه‬ ‫زهر مار بهتر از اینه‪....‬این چی بود دادی‬ ‫خوردم‪+ ..‬خندید‪ ...‬پرهام‪-‬پیک اول‬

‫اینجوریه‪..‬پیکای بعدی واست عادی میشه‬ ‫نه قربونت همین یکی کافی بود‪ + ...‬پرهام‬‫پشت به تی وی ایستاده بودومن روبه روش‪...‬‬ ‫یهو چشمم افتاد به نقابم رو کشوی پایین تی‬ ‫وی‪ ....‬رنگم پرید‪...‬نگاهم رو نقاب ثابت‬ ‫موند‪ ...‬پرهام اومد رد نگاهمو بگیره‪...‬برا‬ ‫اینکه چشمش به نقاب نیوفته‪ ....‬سریع‬ ‫دستامو گذاشتم ما بین صورتش‪...‬زل زدم تو‬ ‫چشماش‪...‬با تعجب نگام می کرد‪ ...‬حاال چه‬ ‫خاکی تو سرم کنم‪...‬خدایا خودت کمک‬ ‫کن‪- ....‬اوم‪..‬میگما چه چشمای خوشکلی‬ ‫داری؟ ‪+‬چشماش رفت پایین سمته لبم‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬جدا؟توهم لبای وسوسه کننده ای‬ ‫داری(برو بابا سیرابی) ‪+‬سرشو آورد جلو‪...‬‬ ‫ای ننه‪...‬یکی بیاد اینو بگیره‪...‬بازم اومد‬ ‫نزدیک‪....‬نفساش به صورتم می خورد‪...‬‬ ‫دستشو انداخت دور کمرم‪،‬اومد که فاصله ی‬ ‫بینمونو از بین ببره‪...‬ولی من زرنگتر از این‬ ‫حرفام‪ ...‬زود بغلش کردم‪،‬دستمو چند بار‬ ‫کوبیدم تو کمرش‪+ ...‬ماشاال‪...‬ماشاال‪...‬چه‬ ‫پسر آقایی‪....‬ماشاال عمو جون‪...‬ناز بشی‬ ‫پسر‪+ ....‬می خواست از بغلم بیاد بیرون‪...‬‬ ‫حلقه ی دستمو تنگ تر کردم‪....‬عمرا بزارم‬ ‫به هدفت برسی‪ ....‬در حال کلنجار رفتن با‬ ‫دستای من بود‪...‬یه تکون خورد پرت شدیم‬ ‫رو تخت‪...‬هنوز دستمو سفت چسبیده بودم‪...‬‬ ‫با تمام قدرتش زور زد‪...‬دستامو از دورش‬ ‫برداشت‪،‬گذاشت باالی سرم‪- ..‬بابا اون‬ ‫هیکلو بنداز اونور کمپوت شدم‪ ...‬پرهام‪-‬‬ ‫صبرکن من اول یه کار ناتموم دارم‪+ ...‬سرشو‬ ‫آورد نزدیک صورتم‪- ...‬راستی این شعرو‬ ‫شنیدی؟‪...‬یک خر خوبی داشتم‪....‬ینجه‬ ‫ِ‬ ‫نزاشتم‪...‬دزد اومدو بردش‪ ...‬اوم‬ ‫پیشش‬ ‫بقیش چی بود؟؟آهان ِ‬ ‫دزد اومدو بردش یهو‬ ‫گذاشت تو شورتش‪...‬ا ِا ِا اشتباه شد(هر هر‬ ‫بهم می خندید) آهان‪...‬ای دزدک ناقال‪....‬‬ ‫خر حیوون‬ ‫خرم رو بردی کجا؟‪....‬من با این ِ‬ ‫صبحا میرم به میدون‪...‬اگه دستم بیوفتی‪...‬‬ ‫می فرستمت تو زندون‪+ ....‬همین جور که می‬ ‫خندید‪ ...‬پرهام‪-‬خوب تموم شد؟ ‪-‬نه‬ ‫آهنگش مونده الالی‪...‬الالی‪..‬الالی الالی‬ ‫بگو ایشاال‪...‬ماشاال‪...‬چشم نخوری ایشاال‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬این چه ربطی به اون داشت؟ ‪-‬ربطش‬ ‫به بی ربطیشه‪ ...‬پرهام‪-‬حاال نوبته منه‪...‬منم‬ ‫بلدم هنر نمایی کنم‪+ ...‬باز صورتشو آورد‬ ‫نزدیکه صورتم‪....‬ای خدا همه چرتو پرتام ته‬ ‫کشید‪...‬سرم یه کم گیج میرفت‪ ...‬به فاصله ی‬ ‫‪1‬سانت از صورتم گوشیش زنگ خورد‪...‬‬ ‫کال ازم فاصله گرفت‪ ....‬بلند شد رفت سمت‬ ‫در‪...‬قفلو باز کرد‪ ...‬پرهام‪-‬سالم عزیزم‬ ‫خوبی‪...‬نه منتظر تماست بودم‪...‬آره راحت‬ ‫رسیدی‪....‬حتما پیگیری می کنم‪+ ...‬درو باز‬ ‫کرد سرشو برد بیرون‪....‬تنش تو اتاق بود‬ ‫کلش بیرون‪...‬سریع از تخت بلند شدم رفتم‬ ‫پشت سرش‪ ...‬پرهام‪-‬آره عشقم‪...‬منم همین‬ ‫طور‪...‬مراقب خودت باش‪...‬بوس بوس‪...‬‬ ‫‪+‬یهو درو باز کردم‪...‬یه لگد به پشت پرهام‬ ‫زدم‪...‬پرت شد بیرون‪....‬درو قفل کردم‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬عزیزم شب بخیر‪+ ...‬صداش یکم‬ ‫رفت باال‪ ...‬پرهام‪-‬بهار این چه کاری‬ ‫بود؟؟درو باز کن‪+ ...‬جواب ندادم‪ ..‬پرهام‪-‬‬ ‫اون روی ِ‬ ‫سگ منو باال نیارا‪....‬‬ ‫میگم درو باز کن‪- ....‬زرشک گذاشتم‬ ‫برات‪...‬‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪62‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمــان‬

‫قسمت ‪.......6‬‬

‫اگه گفتی من کیم‬

‫پرهام‪-‬بالخره تنها شدیم از خونه خوشت‬ ‫میاد؟ ‪-‬قابل تحمله پرهام‪-‬یعنی خوشت‬ ‫نیومده؟ ‪-‬سلیقت افتضاحه‪....‬حداقل یه‬ ‫قشنگ ترشو انتخاب می کردی پرهام‪-‬‬ ‫داری تنه میزنی؟ ‪-‬مشخص نیست؟؟!!قدش‬ ‫تا زیر زانو منم نیست‪...‬از نظر عقلی هم‬ ‫مشکل داره‪....‬قیافشم‪..‬چه عرض کنم‪..‬‬ ‫پرهام‪-‬بشین می خوام باهات صحبت کنم‬ ‫من حوصله چرتو پرت گویی های تورو‬‫ندارم‪،‬االنم خستم می خوام بخوابم وسایلمو‬ ‫کجا گذاشتی؟ پرهام‪-‬بریم باال نشونت بدم‬ ‫‪+‬بالخره این حس فضولی که تو وجودم وول‬ ‫می خورد به آرزوش رسید‪...‬طبقه ی باال به‬ ‫بزرگی پایین نبود‪ ...‬بیشتر حالت‪،‬اتاق‪،‬اتاق‬ ‫رو داشت‪2....‬تا راهروی جدا از هم و‪1‬‬ ‫سالن بزرگ‪ .....‬پرهام در یه اتاقو باز کردو‬ ‫منتظر شد برم داخل‪....‬ترکیب رنگ آمیزی‬ ‫وسایل‪،‬کرم بود‪ ...‬رنگ دیوار‪،‬صورتی‬ ‫چرک‪....‬در کل خوشم اومد‪....‬کوفتش‬ ‫بشه‪- ....‬من باید اینجا بخوابم؟ پرهام‪-‬‬ ‫ما باید اینجا بخوابیم ‪+‬یه تای ابرومو دادم‬ ‫باال‪- ....‬با خودت چی فکر کردی؟فکر می‬ ‫کنی چون چیزی بهت نگفتم اللم؟نه جونم‬ ‫از این خبرا نیست‪ ...‬باید تکلیف منو روشن‬ ‫کنی‪ ..‬پرهام‪-‬بچه بازی در نیار‪،‬ویکی برای‬ ‫من حکم یه سرمایس‪...‬بهترین قراردادو با‬ ‫پدرش بستم‪ ...‬میدونی اگه پدرش قراردادو‬ ‫فسق کنه‪،‬چه بالیی سرم میاد؟؟کله زندگیم‬ ‫از بین میره‪- .....‬پس واسه چی اومدی منو‬ ‫گرفتی؟ پرهام‪-‬به اجبار پدر بزرگم ‪-‬چقدرم‬ ‫تو حرف گوش کنی‪...‬مگه خودت عقل‬ ‫نداری؟‪...‬فقط خواستی دختر مردمو بندازی‬ ‫سر زبون همه‪ ..‬که بگن نرفته برگشت خونه‬ ‫ننه باباش؟ پرهام‪-‬می گی چی کار کنم؟یه‬ ‫مدت صبر کن اینو دَ ِکش می کنم بره ‪-‬مگه‬ ‫تو زندگیت جایی هم برا من هست؟ پرهام‪-‬‬ ‫وقتی خودم زندگیتو خراب کردم خودمم‬ ‫درستش می کنم‪- ...‬حالم از ترحم دیگران‬ ‫بهم می خوره‪،‬ازت هیچ انتظاری ندارم‪...‬‬ ‫فقط می خوام بزاری اینجا بمونم‪ ...‬یه ‪2‬سالی‬ ‫میمونم‪...‬بعد بر می گردم‪ ....‬پرهام‪-‬سختش‬ ‫نکن بهار‪...‬به خدا خسته شدم‪...‬دلم یه زندگی‬ ‫آروم می خواد‪...‬پشتمو خالی نکن‪..‬چرا بهم‬ ‫فرصت نمی دی؟ ‪-‬میدونی‪...‬مقصر منو تو‬ ‫نیستیم‪،‬مقصر پدر بزرگامونن‪...‬مثال خواستن‬ ‫پیوند دوستیشونو محکم کنن‪،‬اما بدتر گند‬ ‫زدن به زندگی ما پرهام‪-‬باور کن ویکی‬ ‫کوچک ترین اهمیتی برام نداره‪+ ..‬یه لبخند‬ ‫اجباری زدم‪- ..‬زندگیه خودته‪...‬من ازت‬ ‫توضیح نخواستم‪...‬کاریه که شده‪ ...‬پرهام‪-‬‬ ‫می تونم به عنوان ‪ 1‬دوست روت حساب‬ ‫باز کنم؟ دستشو آورد جلو‪...‬منم دستمو‬ ‫بردم جلو‪...‬همین که اومد دست بده‪،‬دستمو‬ ‫کشیدم عقب‪...‬انگشت اشارمو بردم باال‪...‬‬ ‫‪-‬فقط دوست(باهاش دست دادم)حاال‬

‫اتاقمو نشون می دی؟ ‪+‬چند تا اتاق نشونم‬ ‫داد‪...‬یه اتاق دنجو نورگیر انتخاب کردم‬ ‫که پنجره های قدی داشت‪ ...‬پرهام‪-‬گرسنه‬ ‫نیستی؟هنوز هیچی نخوردی ‪-‬نه سیرم می‬ ‫خوام بخوابم پرهام‪-‬باشه هر طور راحتی‪..‬‬ ‫‪+‬هنوز وایساده بود‪...‬انگار باید با اوردنگی‬ ‫پرتش کنم بیرون‪- ...‬شب بخیر ‪+‬سرشو‬ ‫خاروند‪...‬نگام کرد‪ ...‬پرهام‪-‬باشه‪...‬شب‬ ‫بخیر خوب بخوابی ‪+‬درو قفل کردم به این‬ ‫بشر اعتباری نیست‪....‬لباسمو عوض کردمو‬ ‫ولو شدم رو تخت‪...‬در عرض ‪3‬سوت بیهوش‬ ‫شدم‪************** ...‬‬ ‫‪ 30/7‬صبح در اتاقمو می زدن‪،‬خواب خواب‬ ‫بودم ‪-‬ای بر اون پدرت صلوات‪....‬چه‬ ‫مرگته‪+ ...‬صدای دختر جوونی میومد‪...‬‬ ‫*خانم صبحونتونو آوردم ‪+‬جوابشو ندادمو باز‬ ‫خوابیدم‪...‬دوباره در زد‪...‬نصف انگلیسی‪....‬‬ ‫نصف فارسی حرف زدم‪َ - ....‬اه‪....‬گو‬ ‫بابا‪....‬گو‪....‬می خوام بکپم‪....‬اوکی‪..‬‬ ‫*خانم‪- ....‬درد‪ ....‬می گم گو دیگه ‪+‬از بس‬ ‫در زد‪،‬بلند شدم‪...‬درو باز کردم‪- ...‬هان ‪....‬‬ ‫چی میگی اول صبحی؟؟ *آقا پایین‬ ‫منتظرن‪...‬گفتن صداتون کنم ‪-‬باشه برو‪...‬‬ ‫خودم میام ‪+‬درو بستم‪....‬آخه ننت خوب‪....‬‬ ‫بابات خوب‪ 7/30...‬منو بیدار کردی‬ ‫صبجونه کوفت کنم؟؟ چشمام بسته بود‪...‬یه‬ ‫شلوار گرم کن بایک تیشرت پوشیدم رفتم‬ ‫پایین‪...‬هنوز خواب از سرم نپریده بود‪ ...‬یه‬ ‫چشی راه می رفتم‪...‬وسط سالن وایساده‬ ‫بودم‪...‬چونمو خاروندم‪....‬حاال کجا باید‬ ‫برم؟؟همون دختر سیریشه اومد‪ ....‬سرتا پامو‬ ‫نگاه کرد‪* ...‬خانم از این طرف‪+ ...‬دنبالش‬ ‫راه افتادم‪...‬در یک سالنو باز کرد‪....‬یه میز‬ ‫ناهار خوری ‪ 24‬نفره بزرگ‪،‬همراه با بوفه‬ ‫واز این چرندیات‪ ...‬بابا کالس‪...‬یعنی اینجا‬ ‫فقط سالن غذا خوریه؟‪...‬مایه دارن دیگه‪...‬‬ ‫به ما نمی خورن پرهام قسمت باالیی میز‬ ‫نشسته بود‪...‬سرتا پامو نگاه کرد‪....‬سرشو‬ ‫انداخت پایین‪...‬دیدم داره می خنده‪ ...‬توقع‬ ‫داره اول صبحی با کت شلوار برم؟‪...‬تو حال‬ ‫خودم نبودم وگرنه حالشو می گرفتم‪..‬نشستم‬ ‫کنارش‪- ...‬حاال واجب بود منو این موقع‬ ‫بیدار کنی؟ پرهام‪-‬الیک سالم خانم خوش‬ ‫خواب‪،‬خوب خوابیدی؟ ‪-‬اگه میزاشتی‬ ‫بخوابم‪،‬اون موقع می تونستم جواب سوالتو‬ ‫بدم پرهام‪-‬اینجا ‪ 7/30‬صبجونه سرو‬ ‫میشه‪ 12/30...‬ناهار‪5....‬عصرونه‪8....‬شام‬ ‫چه فرقی می کنه‪...‬بیخیال‪ ...‬پرهام‪-‬اینجا‬‫ایران نیست‪...‬این خونه قانون داره‪- ...‬می‬ ‫گی چی کار کنم؟ ‪+‬داشتم چرت میزدم که‬ ‫دستشو کوبید رو میز‪ 6...‬متر از جا پریدم‪...‬‬ ‫چته باز سگ شدی؟؟!!! پرهام‪-‬صبحونتو‬‫بخور بعد برو بخواب ‪+‬اصال میل نداشتم‪...‬‬ ‫رو میز ‪ 1‬دیس میوه ی خرد شده‪...‬نون‬ ‫تست‪...‬کره‪...‬پنیر‪...‬شکالت‪...‬توی ظرف‬

‫دیگم یه نوع سوپ‪ ..‬اینا هم خجستنا‪...‬کی‬ ‫اول صبح سوپ می خوره؟؟برا خودم کمی‬ ‫سوپ ریختم که سرمو باهاش گرم کنم‪ ...‬تا‬ ‫اون موقع پرهام صبحونشو خورده‪...‬دست از‬ ‫سرمنم بر می داره‪....‬سکوتی که بینمون‬ ‫بود‪ ....‬بیشتر باعث میشد خوابم بگیره‪،‬دستم‬ ‫زیر چونم‪....‬کم کم چشمام سنگین‬ ‫شد‪1...‬چرخش سر‪2،‬چرخش‪ ...‬با کله رفتم‬ ‫ِ‬ ‫تو سوپ‪....‬دیگه چیزی نفهمیدم‪.....‬‬ ‫چشمامو باز کردم‪...‬رو تخت خودم‬ ‫بودم‪،‬تیشرتم عوض شده بود ساعت‬ ‫چنده؟‪....‬چشمم به ساعت افتاد‪،‬مخم سوت‬ ‫کشید‪ 6/30....‬بعد از ظهر‪...‬بلند شدم‪...‬‬ ‫خودمو تو آینه نگاه کردم‪ ...‬چشمام پف‬ ‫داشت‪1...‬قدم رفتم کنار‪...‬اما دوباره‬ ‫برگشتم‪...‬جیبای شلوارم چرا برعکسه؟!‬ ‫سرمو بردم پایین‪...‬وای شلوارمو برعکس‬ ‫دختر اونجوری نگاه‬ ‫پوشیدم‪..‬بیخود نیست‬ ‫ِ‬ ‫می کرد‪ ...‬پرهامو بگو‪....‬شدم سوژه واسش‪...‬‬ ‫رفتم سراغ چمدونم نبود‪...‬در یه کمدو باز‬ ‫کردم‪...‬لباسامو چیده بودن توش(وظیفشونه)‬ ‫حموم‬ ‫حولمو برداشتم‪،‬رفتم حموم‪....‬عجب‬ ‫ِ‬ ‫با کالسی‪...‬کلی شامپو و‪...‬چیزایی که تا حاال‬ ‫ندیدم(دیگه ما تو خونمون از این سوسول‬ ‫بازیا نداشتیم)‪...‬نیم ساعته اومدن‬ ‫بیرون‪،‬حسابی سرحال بودم‪....‬لباسامو‬ ‫پوشیدم‪...‬رفتم پایین‪َ ...‬اه‪...‬باز که این دختره‬ ‫اینجاست‪...‬پس پرهام کو؟؟؟ویکی تا منو‬ ‫دید بلند شد باهام دست داد‪ ...‬ویکی‪-‬سالم‬ ‫بهار جون خوب شد اومدی‪...‬تنهایی خیلی‬ ‫حوصلم سر رفته‪- ..‬سالم عزیزم‪..‬مگه پرهام‬ ‫نیست؟ ویکی‪-‬نه گفت تا یک ربع دیگه‬ ‫میرسم ‪-‬خوب چه خبر دلت زود به زود برای‬ ‫پرهام تنگ میشه ها‪ ...‬ویکی‪-‬آره بهش‬ ‫پیشنهاد دادم‪...‬منم بیام اینجا با هم زندگی‬ ‫کنیم‪..‬ولی قبول نمی کنه‪،‬میگه دوست دارم به‬ ‫ِ‬ ‫عنوان همسرم همیشه اینجا بمونی‪...‬نه به‬ ‫عنوان هم خونم ‪-‬عجـــــــــب‪...‬خوشبخت‬ ‫باشین‪ ...‬ویکی‪-‬همچنین تو‪...‬کسی تو‬ ‫زندگیت هست؟(برا اینکه کم نیارم) ‪-‬آره‬ ‫یکی هست‪...‬تو ایرانه‪...‬خیلی دوستم داره‪...‬‬ ‫تصمیم دارم برگشتم ایران‪...‬باهاش ازدواج‬ ‫کنم‪+ ..‬از پشت صدای پرهام اومد‪...‬برگشتم‬ ‫نگاهش کردم‪...‬اوه اوه با یه من عسلم نمیشه‬ ‫خوردش‪ .....‬اخماشو نگاه‪...‬ویکی بلند شد‬ ‫دستاشو از هم باز کرد‪...‬به حالت دو می‬ ‫خواست بره تو بغل پرهام‪ ...‬باید از جلو من‬ ‫رد میشد‪...‬تا خواست بره یه جفت پا خوشکل‬ ‫براش اومدم که با مخ خورد زمین‪ ...‬از جام‬ ‫بلند شدم‪ ...‬پرهامم اومد ‪-‬ای وای ویکی‬ ‫جون چی شد(آروم گفتم‪:‬زنده ای هنوز؟)این‬ ‫پرهام حسابی حواستو پرت کرده ها‪...‬‬ ‫ببینمت‪ + ...‬پرهام یه نگاه خوف ناک بهم‬ ‫کرد‪...‬نکنه دید جفت پا گرفتم؟ پرهام‪-‬‬ ‫احتیاجی نیست خودم کمکش می کنم‪...‬‬

‫‪+‬ویکی هم تو این هیرو ویر‪...‬خودشو برا‬ ‫اوخش رفته بود‬ ‫پرهام لوس می کردو آخ و ِ‬ ‫هوا‪- ....‬چه ِ‬ ‫بدن ضعیفی داری‪...‬النگوهات‬ ‫نشکنه‪ ...‬ویکی‪-‬نه من النگو ندارم( َاسگله‬ ‫نه؟) ‪+‬با کمک پرهام نشست رو مبل‪...‬‬ ‫حوصله ی لوس بازی های اینو نداشتم‪...‬رفتم‬ ‫باز فضولی‪ ....‬در یه اتاقو باز کردم‪...‬حالت‬ ‫نشیمن داشت‪،...‬یک دست مبل راحتی‪،‬تی‬ ‫وی به دیوار وصل بود‪ ...‬پشت دیوارم راه راه‬ ‫سیاهو سفید‪1...‬قسمتم فقط در شیشه ای‬ ‫بودو به بیرون راه داشت‪ ...‬دراز کشیدم رو‬ ‫مبل‪،‬کنترلو برداشتم‪...‬کاناالرو زیرو رو‬ ‫کردم‪...‬چیزی نداشت‪..‬زدم ماهواره‪ ..‬یه‬ ‫کانال همش شو پخش می کرد‪...‬همونجا‬ ‫گذاشتم خودمم بلند شدم به قر دادن‪...‬آهنگ‬ ‫اول تموم شد‪ ...‬آهنگ دوم‪...‬وسطای آهنگ‬ ‫در باز شدو پرهام اومد تو‪..‬منم تند تند شروع‬ ‫کردم درجا زدن‪ ....‬پرهام‪-‬چی کار می کنی؟‬ ‫مگه نمی بینی دارم ورزش می کنم پرهام‪-‬‬‫آهان‪...‬بیا شام ‪-‬می گفتی کلفتت صدام می‬ ‫کرد‪...‬برو میام پرهام‪-‬همیشه یه زهری‬ ‫بریز‪...‬باشه زود بیا ‪+‬رفت منم باز ادامه ی‬ ‫رقصمو انجام دادم‪...‬تموم که شد‪،‬تی وی‪ ،‬رو‬ ‫خاموش کردم‪...‬رفتم پیش اونا‪ ...‬روبه روی‬ ‫ویکی نشستم‪- ...‬بهتر شدی؟ ویکی‪-‬بله‬ ‫بهترم ‪-‬میگم پرهام‪،‬به دوستت امیرهم می‬ ‫گفتی بیاد ‪+‬یه تای ابروشو داد باال‪ :‬پرهام‪-‬‬ ‫که چی بشه؟ ‪-‬هیچی دور هم باشیم‪...‬‬ ‫ویکی‪ -‬پرهام بیا درباره ی تاریخ ازدواجمون‬ ‫صحبت کنیم‪...‬نظرت راجع به آخر همین ماه‬ ‫چیه؟ پرهام‪-‬عزیزم‪،‬گفتم تا این پروژه تموم‬ ‫نشه‪،‬من نمی تونم فکری واسه ازدواج کنم‪...‬‬ ‫‪+‬ویکی لب ورچید‪ ....‬ویکی‪-‬آخه چرا؟مگه‬ ‫دوست نداری کنار هم باشیم؟تشکیل خانواده‬ ‫بدیم؟ پرهام‪-‬مگه میشه نخوام‪...‬اما االن‬ ‫درگیر کارِ ‪...‬تحمل کن عزیزم‪...‬‬ ‫ذهنم حسابی‬ ‫ِ‬ ‫ویکی‪-‬به خاطر تو بازم صبر می کنم(دستشو‬ ‫گرفت)دوستت دارم‪...‬سرشو آورد جلو‪...‬‬ ‫‪َ +‬ا‪...‬اوق‪....‬دستمو بردم جلو دهنم چند تا‬ ‫اوق زدم‪...‬از جام بلند شدم‪- ...‬مرسی شام‬ ‫خوشمزه ای بود‪...‬ولی انگار به من نمی سازه‬ ‫ِ‬ ‫حال شما‬ ‫‪+‬اومدم بیرون‪...‬بهار نیستم اگه‬ ‫‪2‬تارو نگیرم‪...‬رفتم اتاقم‪...‬درو قفل کردم‪...‬‬ ‫جذب مشکی‪...‬تاپ‬ ‫یه شلوارک برمودای‬ ‫ِ‬ ‫زورو‪...‬کاله‬ ‫مشکی‪...‬کتونی‪....‬نقاب‬ ‫ِ‬ ‫مشکی‪ ....‬تیپم واسه کرم ریختن آماده‬ ‫شد‪.....‬دوش حموم اتاقمو تا آخر باز‬ ‫کردم‪،‬اومدم بیرون در پنجره اتاقمو باز‬ ‫کردم‪....‬و از دیوار رفتم پایین‪...‬یه راست‬ ‫رفتم سراغ ماشین ویکی‪ ......‬دورو برمو دید‬ ‫ِ‬ ‫کاپوت ماشین‬ ‫زدم‪...‬خبری نبود‪....‬با کلید‪،‬رو‬ ‫یه آرم لبخنده گنده کشیدم وبغلش نوشتم‪...‬‬ ‫اگــــــه گفتی من کیم؟؟؟ باز از دیوار باال‬ ‫رفتم‪...‬نشستم رو صندلی‪...‬داشتم فکر می‬ ‫کردم چه بالیی سر پرهام در بیارم‪..‬یک ربع‬


‫‪61‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫وقتی میل جنسی‬ ‫همسران هماهنگ‬ ‫نیست‬

‫خانمی ‪ 23‬ساله هستم‪ 4 .‬ماه است‬ ‫ازدواج کرده‌ام‪ .‬اغلب بعد از هر‬ ‫رابطه زناشویی ارضا نمی‌شوم و‬ ‫بالفاصله میل به رابطه دوباره دارم‬ ‫ولی همسرم نه‪ .‬در کل میل جنسی‬ ‫من بیشتر از همسرم است‪ .‬آیا با‬ ‫توجه به اینکه اوایل ازدواجمان‬ ‫است‪ ،‬میل همسرم کم است یا‬ ‫مشکل از من است؟‬ ‫در پاسخ به این پرسش باید بگویم که میل‬ ‫جنسی از خصوصیاتی است که در افراد‬ ‫مختلف و حتی در یک فرد خاص از زمانی به‬ ‫زمان دیگر می‌تواند کامال متغیر باشد و نباید‬ ‫توقع داشت تمایل به برقراری رابطه زناشویی‬ ‫در یک زوج همیشه همخوانی داشته باشد‪.‬‬ ‫آنچه در زندگی مشترک اهمیت دارد‪ ،‬تعهد‬ ‫طرفین در توجه به نیازهای طرف مقابل است‬ ‫حتی اگر با میل شخصی آنها متفاوت باشد‪.‬‬

‫در این خصوص و سایر خواسته‌های زوج‪،‬‬ ‫به‌جای توصیه به تحمل باید به تعامل سفارش‬ ‫كرد‪ .‬برآورده کردن خواسته طرف مقابل و در‬ ‫عین حال گرفتن بازخورد و رفتار مشابه از‬ ‫او‪ ،‬تعادلی را برقرار می‌کند که از خستگی و‬ ‫ایجاد دلخوری و احساس بی‌توجهی در هر دو‬ ‫طرف رابطه پیشگیری خواهد كرد‪.‬‬ ‫مثال وقتی شما از غذای یک رستوران‬ ‫لذت بیشتری می‌برید و همسرتان رستوران‬ ‫دیگری را ترجیح می‌دهد‪ ،‬بهتر است به جای‬ ‫كشمكش دائمی برای قانع کردن طرف مقابل‪،‬‬ ‫به تناوب به نظر یکدیگر احترام بگذارید تا‬ ‫در درازمدت هر دو احساس رضایت کنید‪ .‬به‬ ‫همین ترتیب‪ ،‬وقتی صحبت از رضایت جنسی‬ ‫است‪ ،‬تامین آن اغلب می‌تواند برای هر کدام‬ ‫از طرفین حتی اگر خود او داوطلب رابطه‬

‫نبوده باشد‪ ،‬لذت‌بخش باشد و باعث ارتقای‬ ‫اعتمادبه‌نفس در او و ایجاد حس احترام در‬ ‫طرف مقابل شود‪ .‬البته در طول زمان‪ ،‬تمایل‪،‬‬ ‫نیاز و سلیقه جنسی زن و مرد ممکن است‬ ‫تغییر كند ولی تا وقتی اصولی که مطرح شد‪،‬‬ ‫رعایت شود‪ ،‬هر دو احساس می‌کنند به موقع‬ ‫به خواسته‌های آنها توجه شده است‬ ‫اگر منظور شما از اینکه بعد از هر بار رابطه‬

‫ارضا نمی‌شوید‪ ،‬نرسیدن به ارگاسم است‪ ،‬هم‬ ‫شما و هم همسرتان باید در مورد مهارت‌های‬ ‫جنسی اطالعات بیشتری کسب کنید‪ .‬اگر‬ ‫با وجود رسیدن به ارگاسم کماکان احساس‬ ‫می‌کنید که به ادامه رابطه نیاز دارید‪ ،‬این‬ ‫موضوع می‌تواند طبیعی باشد‪.‬‬ ‫اغلب خانم‌ها می‌توانند با تحریک مناسب‬ ‫حتی بعد از پایان نزدیکی‪ ،‬ارگاسم‌های‬

‫متعددی را تجربه كنند‪ .‬در مورد این مساله‬ ‫آنچه احساس می‌کنید و نیاز دارید‪ ،‬صمیمانه‬ ‫با همسرتان درمیان بگذارید‪ .‬البته رابطه‬ ‫زناشویی‪ ،‬صرفا به معنی داشتن نزدیکی نیست‬ ‫و برای برطرف کردن نیاز جنسی همسر‪ ،‬حتی‬ ‫وقتی مرد یا زن به هر دلیلی آمادگی کافی برای‬ ‫نزدیکی ندارند‪ ،‬راه‌های مختلفی وجود دارد‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

60


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

59


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

58


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

57


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

56


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫انسان و آزادی انتخاب‬ ‫«انسان‪ ،‬برای همیشه آزاد آفریده‬ ‫شده است‪ ،‬خوب را از بد تشخیص‬ ‫می‌دهد و آنطور که می‌خواهد‬ ‫عمل می‌کند‪ .‬او اختیار دارد که‬ ‫با کمک واسطه بزرگ انسان‌ها‪،‬‬ ‫آزادی و زندگی ابدی را انتخاب‬ ‫کند و یا از طریق بندگی و‬ ‫قدرت شیطان‪ ،‬اسارت و مرگ را‬ ‫برگزیند‪».‬‬ ‫برنامه خداوند برای انسان شامل آزادی‬ ‫انتخاب می‌شود‬ ‫تصور کنید که می‌خواهید برای شام بیرون‬ ‫بروید و یک ساالد سفارش دهید اما گارسن‬ ‫به شما می‌گوید که ساالد رستوران تمام شده و‬

‫استفاده نمی‌کند‪ .‬درواقع‪ ،‬خدا این آزادی را‬ ‫در ما به وجود آورده است و می‌داند که انسان‬ ‫برای اینکه واقع ًا و به طور کامل به او ایمان‬ ‫بیاورد‪ ،‬به آزادی و اختیار عمل نیاز دارد‪.‬‬ ‫او به آدم و حوا می‌گوید که میوه ممنوعه‬ ‫را نخورند اما همچنین می‌گوید‪« ،‬بااینحال‬ ‫خودتان می‌توانید انتخاب کنید‪».‬‬ ‫خوشبختانه اکثر ما در شرایطی زندگی‬ ‫می‌کنیم که به ما این امکان را می‌دهد که‬ ‫بتوانیم از این اختیاری که خداوند به ما هدیه‬ ‫کرده است استفاده کنیم و تصمیماتی بگیریم‬ ‫که سرنوشتمان را تعیین می‌کند‪.‬‬ ‫خیلی مهم است که بخاطر حفظ آزادی‬ ‫خودمان آزادی دیگران را زیر پا نگذاریم‪.‬‬ ‫حتی اگر تصور کنیم که چیزی که فکر‬ ‫می‌کنیم به نفع دیگری است‪ ،‬خیلی مهم است‬ ‫که عقاید و نظرات خودمان را به آنها تحمیل‬

‫جامعه یا سازمان‌های سیاسی برای شما‬ ‫تصمیم بگیرند‪ .‬بعنوان مثال‪ ،‬چون برخی‬ ‫فیلم‌های غربی روابط صمیمانه جنسی قبل‬ ‫از ازدواج را مسئله‌ای طبیعی و قابل‌قبول‬ ‫نشان می‌دهند‪ ،‬به این معنی نیست که واقع ًا‬ ‫اینطور است‪ .‬شخصیت ما با انتخاب‌هایی که‬ ‫براساس اخالقیات می‌گیریم شکل گرفته و‬ ‫رشد می‌کند‪ .‬و بر خالف باور عموم‪ ،‬درست‬ ‫و غلط در جهان وجود دارد‪ .‬حقیقت نسبی‬ ‫نیست و گناه فقط قضاوت یک فرد نادان‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫اما اگر درست و غلط به شما یاد داده نشده‬ ‫باشد‪ ،‬چطور می‌توانید انتخاب درستی داشته‬ ‫باشید؟ استفاده هوشمندانه از اختیاری که به‬ ‫شما داده شده است‪ ،‬نیاز به دانستن قوانین‪،‬‬ ‫تضادها‪ ،‬آزادی نامحدود برای انتخاب کردن‬ ‫و درک حقیقت است که آن را می‌توانید در‬ ‫کتاب‌های مقدس پیدا کنید‪ .‬بدون کمک‬

‫زنان پاسخ می‌دهد‪ ،‬موضوع خواستن نیست‪.‬‬ ‫خواندن محض راهنمای درستی برای رفتار‬ ‫اخالقگرایانه نیست‪ .‬خواب شب یا رفتن‬ ‫به سر کار برای کسی که بچه کوچک دارد‬ ‫ممکن است تبدیل به آرزو شود‪ ،‬اما یک پدر‬ ‫یا مادر وظیفه‌شناس تصمیم می‌گیرد که هر‬ ‫نوع فداکاری برای فرزندان خود بکند‪ .‬داشتن‬ ‫یک انتخاب درست‪ ،‬نیاز به نظم دارد‪ .‬نکته‬ ‫کنایه‌آمیز این است که هرچه منظم‌تر باشیم و‬ ‫هرچه انتخاب‌های صحیح‌تری داشته باشیم‪،‬‬ ‫آزادی‌مان بیشتر می‌شود‪ .‬گناه انتخاب‌های‬ ‫آینده ما را محدود می‌کند‪ :‬موادمخدر‪ ،‬الکل‪،‬‬ ‫خیانت و امثال آن خیلی زود به صورت‬ ‫عادت درمی‌آیند و ترک آنها خیلی سخت‬ ‫می‌شود‪ .‬آن اعتیاد ارباب ما می‌شود و ما برده‬ ‫آن‪ .‬سوءاستفاده از آزادی آن را فلج می‌کند‪.‬‬ ‫شجاعت اخالقی‬ ‫در دنیای امروز‪ ،‬مکان‌های مقدس و مذهبی‬ ‫باید راهنمایی برای تصمیمات سخت اخالقی‬ ‫باشد‪ .‬ما نیاز به شجاعت اخالقی داریم‪.‬‬ ‫به کمک تاریخ و کتب تاریخی می‌توانیم‬ ‫مسائلی که طی سال‌ها باعث جدا شدن افراد‬ ‫شده است را به سادگی درک کنیم‪ .‬به مطالعه‬ ‫تاریخ به نظرمان یک طرف دنباله‌رو حق و‬ ‫طرف دیگر شر است‪ .‬اما درمورد تضادهای‬ ‫دنیای امروز خیلی سخت می‌توان گفت که‬ ‫کدام طرف خیر و کدام طرف شر است‪.‬‬ ‫جانب‌گیری درمورد موضوعاتی اینچنینی‬ ‫خیلی سخت است مخصوص ًا اگر طرفی که‬ ‫به آن تمایل دارید طرفداران چندانی نداشته‬ ‫باشد‪.‬‬

‫می‌توانید به جای آن سوپ انتخاب کنید‪ .‬چه‬ ‫حسی به شما دست خواهد داد؟ انتخاب بین‬ ‫سوپ و ساالد انتخاب خوبی است اما یکی‬ ‫از ویژگی‌های طبیعت انسان را نشان می‌دهد‪:‬‬ ‫هیچکدام از ما دوست نداریم ما را مجبور‬ ‫به انتخابی کنند‪ .‬ما دربرابر اجبار مقاومت‬ ‫می‌کنیم‪ .‬حتی وقتی با تصمیمات جدی‌تری‬ ‫روبه‌رو می‌شویم‪ ،‬آنهایی که پیامدهای اخالقی‬ ‫دارند‪ ،‬خیلی مهم است که طبق نظر خودمان‬ ‫باشد‪ .‬خدا به ما اختیار داده و همیشه به آزادی‬ ‫ما برای انتخاب احترام می‌گذارد‪ .‬بااینکه‬ ‫همیشه خودمان مسئول انتخاب‌هایمان هستیم‬ ‫و این انتخاب‌ها همیشه عواقبی در بر دارد‪،‬‬ ‫چه خوب و چه بد‪ ،‬خداوند هیچوقت از زور‬

‫نکنیم‪.‬‬ ‫گرفتن تصمیمات مهم‬ ‫بعضی افراد به خود می‌بالند که هیچوقت‬ ‫مجبور نشده‌اند تصمیم مهمی بگیرند‪ .‬آنها‬ ‫خودشان را افرادی صبور و مهربان می‌دانند‪.‬‬ ‫نگرش آنها به زندگی این است که زندگی کنند‬ ‫و به دیگران هم اجازه زندگی دهند‪.‬‬ ‫صبور و مهربان بودن خصایص اخالقی‬ ‫بسیار خوبی است که به دیگران این امکان‬ ‫را می‌دهد که هر طور که می‌خواهند انتخاب‬ ‫کنند‪ .‬اما هیچ کاری نکردن خود یک‬ ‫انتخاب است و البته انتخاب جالبی نیست‪.‬‬ ‫همینطور اینکه اجازه بدهید افراد دیگر‪،‬‬

‫این کتاب‌ها‪ ،‬ازطریق تجربیات تلخ خودتان‬ ‫است که درس می‌گیرید و با انتخاب‌های‬ ‫ساده‌تر‪ ،‬خودخواهانه و گناهکارانه هیچوقت‬ ‫خوشبختی واقعی را تجربه نخواهید کرد‪.‬‬ ‫طعنه‌آمیز است که چطور انتخاب چیزهایی که‬ ‫به نظر ساده‌تر می‌رسند‪ ،‬مثل گناه‪ ،‬لذت‪ ،‬تنبلی‬ ‫و خودخواهی‪ ،‬باعث میشود زندگی‌هایمان‬ ‫سخت‌تر و در طوالنی‌مدت توام با ناراحتی و‬ ‫بدبختی گردد‪.‬‬ ‫معمو ً‬ ‫ال از راهبه‌های مجرد سوال می‌شود‬ ‫که چطور تابحال با هیچکس رابطه جنسی‬ ‫برقرار نکرده‌اند و اینکه آیا دوست ندارند‬ ‫چنین رابطه‌ای داشته باشند؟ یکی از این‬

‫راهبه‌ها تشویق می‌شوند که برخالف نظر‬ ‫عموم مردم‪ ،‬پای اعتقادی که دارند بایستند‪.‬‬ ‫راهی که آنها برای زندگی انتخاب کرده‌اند‬ ‫شاید ساده یا جالب به نظر نرسد‪ .‬گاهی‬ ‫اوقات با جانب‌داری از چیزی خودتان را در‬ ‫معرض تمسخر‪ ،‬تحقیر یا حتی آزار جسمی‬ ‫قرار می‌دهید‪ .‬در چنین موقعیت‌هایی برای‬ ‫کمک به خداوند تکیه کنید‪ .‬او از ما انتظار‬ ‫دارد که به چیزی که به آن اعتقاد داریم عمل‬ ‫کنیم و او نیز به ما شجاعت اخالقی می‌دهد‪.‬‬ ‫توجه نکردن یا ساکت ماندن کافی نیست‪.‬‬ ‫حتی می‌تواند گناه باشد‪ .‬باید سر چیزی که به‬ ‫آن اعتقاد دارید بایستید و مبارزه کنید‪.‬‬ ‫بی‌طرفی سیاسی‬ ‫بااینکه درمورد مسائل اخالقی باید سر‬ ‫اعتقادات بایستیم‪ ،‬اما درمورد مسائل و‬ ‫جانب‌داری سیاسی باید بیطرف باشیم و به‬ ‫هرکس اجازه دهیم براساس قضاوت خود‬ ‫انتخاب کند‪ .‬همه انسان‌ها اختیار دارند کسی‬ ‫را انتخاب کنند که تصور می‌کنند رویکرد‬ ‫سیاسی او با اهداف شخصی زندگی آنها‬ ‫هماهنگ‌تر است‪.‬‬


‫‪53‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪10‬فایده طبی‬ ‫رابطه زناشویی را‬ ‫بدانید‬

‫در این مطلب سعی‌شده‬ ‫به جزییات اثرهای فیزیکی‬ ‫رابطه زناشویی پرداخته شود‪.‬‬ ‫رابطه زناشویی‪ ،‬دارای آثار‬ ‫فیزیولوژیکی مثل افزایش ضربان‬ ‫قلب و فشارخون است که نباید‬ ‫آنها را با اثرهای فیزیکی رابطه‬ ‫زناشویی اشتباه گرفت‪.‬‬

‫بسیاری بر این باورند که داشتن رابطه به مقدار‬ ‫زیاد برای سالمت خوب نیست و دلیلی هم‬ ‫برای این باور خود ندارند‪ .‬در کمال تعجب‬ ‫برخی مردان معتقدند مایع منی از نخاع ترشح‬ ‫می‌شود و بسیاری نیز بر این اعتقاد هستند‬ ‫که دفع بیش از حد مایع منی‪ ،‬باعث اتالف‬ ‫مقادیر زیادی کالری و موادمغذی می‌شود که‬

‫این باور به هیچ‌وجه صحت ندارد‪.‬‬ ‫‪ 60‬درصد حجم مایع منی ترشحات پروستات‬ ‫و ‪ 40‬درصد آن ترشحات کیسه‌های منوی‬ ‫هستند‪ .‬این ترشحات فاقد هرگونه ماده مفید‬ ‫مهم برای بدن هستند‪ .‬در حقیقت یکی از‬ ‫روش‌های درمانی «عفونت پروستات» یا‬ ‫«پروستاتیت» در مردان‪ ،‬افزایش تعداد‬ ‫روابط زناشویی است که در آن به‌طور مکرر‬ ‫ترشحات پروستات تخلیه و باعث دفع‬ ‫باکتری‌ها می‌شود بنابراین مایع منی نه در‬ ‫نخاع تولید می‌شود و نه در بیضه‌ها‪ .‬نقش‬ ‫بیضه اضافه کردن اسپرم به مایع منی است‪.‬‬ ‫فقط حدود یک درصد حجم مایع منی شامل‬ ‫اسپرم‌ها می‌شود بنابراین مردانی که فاقد اسپرم‬ ‫ه ستند (تعداد اسپرم صفر یا آزواسپرمی)‬

‫م توجه این مشکل خود نمی‌شوند‪ ،‬مگر‬ ‫ا ینکه آزمایش تجزیه مایع منی بدهند که‬ ‫در آن مشخص می‌شود مایع منی فاقد اسپرم‬ ‫ا ست‪ .‬منی تولید شده در کیسه‌های منوی‬ ‫ذ خیره می‌شود‪ .‬حجم کیسه‌های منی حدود‬ ‫‪ 5‬میل ی‌لیتر است‪ ،‬اگر کیسه‌های منی پس از‬ ‫پ رشدن توسط رابطه زناشویی خالی نشوند‪،‬‬ ‫ب ه رو ش‌های دیگر مثال احتالم شبانه خالی‬ ‫خ واهن د شد و اگر خالی نشوند مایع منی و‬ ‫اسپرم‌ها جذب می‌شوند‪.‬‬ ‫د ر حق یقت رابطه زناشویی دارای اثرهای‬ ‫م فیدی هم روی بدن است‪ 10 .‬اثر مفید‬ ‫رابطه زناشویی بر بدن عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ )1‬در افرادی که دارای رابطه زناشویی‬ ‫ه ستند ‪ ،‬سیستم ایمنی بدن قوی‌تر از افراد‬ ‫ف اقد رابطه زناشویی است‪ .‬سیستم ایمنی‬ ‫ب دن م انند یک سد در مقابل عفونت‌ها و‬ ‫سلول‌های سرطانی عمل می‌کند‪ .‬در دانشگاه‬ ‫پنسیلوانیا در یک بررسی مشخص شده سطح‬ ‫آنتی‌بادی‌ها در افرادی که در هفته ‪ 1-2‬بار‬ ‫رابطه زناشویی برقرار می‌کنند‪ ،‬باالتر است‪.‬‬ ‫آ نتی‌ بادی‌ها‪ ،‬مسئول دفاع از بدن در مقابل‬ ‫عفونت‌ها و سلول‌های سرطانی هستند‪ .‬داشتن‬ ‫رابطه زناشویی منظم و موثر‪ ،‬باعث کاهش‬ ‫م یزان ابتال به بیماری‌های ویروسی مثل‬ ‫سرماخوردگی و آنفلوانزا می‌شود‪.‬‬

‫‪ )2‬داشتن رابطه زناشویی باعث تقویت میل‬ ‫زناشویی می‌شود‪ .‬اگر فردی به مدت طوالنی‬ ‫رابطه زناشویی نداشته باشد‪ ،‬کم‌کم میل‬ ‫زناشویی در او کاهش پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫‪ )3‬داشتن رابطه زناشویی کنترل مثانه در زنان‬ ‫را بهبود می‌بخشد‪ .‬برای اینکه خانم‌ها دارای‬ ‫کنترل ادرار خوبی باشند‪ ،‬نیاز به داشتن یک‬ ‫ک ف لگ ن قوی هستند‪ .‬حدود ‪ 30‬درصد‬ ‫خانم‌ها از درجاتی از بی‌اختیاری ادراری رنج‬ ‫م ی‌بر ند‪ .‬داشتن یک رابطه زناشویی خوب‪،‬‬ ‫باعث استحکام عضالت کف لگن و بهبود‬ ‫کنترل ادرار در زنان می‌شود‪.‬‬ ‫‪ )4‬را بطه زناشویی مرتب و منظم‪ ،‬باعث‬ ‫ک اهش فشارخون می‌شود‪ .‬در بررسی‌های‬

‫ع لمی مشخص شده در افرادی که دارای‬ ‫ر وابط زناشویی منظم و مرتب هستند‪،‬‬ ‫فشارخون سیستولیک پایین‌تر است که نباید‬ ‫آ ن را با افزایش فشارخون در حین رابطه‬ ‫زناشویی اشتباه گرفت‪.‬‬ ‫‪ )5‬را بطه زناشویی یک ورزش محسوب‬ ‫می‌شود‪ .‬در رابطه زناشویی در هر دقیقه به‌طور‬ ‫م توسط ‪ 5‬کالری انرژی مصرف می‌شود که‬ ‫ه م با عث کاهش وزن می‌شود و هم اینکه‬ ‫ک نترل وزن را بهبود می‌بخشد‪ .‬یکی از آثار‬ ‫م فید ورزش‪ ،‬تقویت عضالت قلب است‪.‬‬ ‫پیاده‌روی وقتی ورزش محسوب می‌شود که به‬ ‫قدری تند باشد که باعث افزایش ضربان قلب‬ ‫ش ود‪ .‬در رابطه زناشویی عالوه بر مصرف‬ ‫ک الری ‪ ،‬تعداد ضربان قلب تا ‪ 150‬بار در‬ ‫دقیقه نیز افزایش پیدا می‌کند‪ .‬اگر یک رابطه‬ ‫زناشویی ‪ 20‬دقیقه طول بکشد به‌طور متوسط‬ ‫‪ 100‬کالری مصرف می‌شود‪.‬‬ ‫‪ )6‬رابطه زناشویی‪ ،‬خطر سکته یا حمله قلبی‬ ‫را کاهش می‌دهد‪ .‬افرادی که روابط زناشویی‬ ‫منظم و موثری دارند‪ ،‬تعادل هورمون‌های‬ ‫استروژن و تستوسترون در آنها بهتر است‪.‬‬ ‫در یک بررسی مردانی که دارای حداقل ‪2‬‬ ‫بار رابطه زناشویی در هفته بودند‪ ،‬میزان‬ ‫مرگ‌ومیر ناشی از بیماری‌های قلبی در آنها‬

‫‪ 50‬درصد کمتر از مردانی است که رابطه‬ ‫زناشویی مرتب و منظمی نداشتند‪.‬‬ ‫‪ )7‬رابطه زناشویی باعث کاهش درد می‌شود‪.‬‬ ‫در یک بررسی در دانشگاه نیوجرسی مشخص‬ ‫ش ده ح ین برقراری رابطه هورمونی ترشح‬ ‫می‌شود که باعث باالبردن آستانه درد می‌شود‬ ‫و احساس هر نوع دردی در بدن را کاهش‬ ‫م ی‌ده د‪ .‬رابطه زناشویی باعث کاهش درد‬ ‫م ی‌شود که منجر به ارگاسم یا همان ارضای‬ ‫زناشویی شود‪.‬‬ ‫‪ )8‬را بطه زناشویی خطر ابتال به سرطان‬ ‫پ روست ات را در مردان کاهش می‌دهد‪ .‬یکی‬ ‫ا ز مع تبرترین مجله‌های علمی در دنیا به‬ ‫ن ام « جاما» مقاله‌ای منتشر کرده که در آن‬

‫مشخص شده‪ ،‬در مردانی که رابطه زناشویی‬ ‫منظمی داشته‌اند‪ ،‬میزان سرطان پروستات در‬ ‫آنها کمتر از مردانی است که رابطه زناشویی‬ ‫مرتب و منظمی نداشته‌اند‪.‬‬ ‫‪ )9‬را بطه زناشویی باعث بهبود خواب‬ ‫م ی‌شود‪ .‬این مساله مشخص است که پس از‬ ‫داشتن یک رابطه زناشویی منجر به ارگاسم‪،‬‬ ‫خ وابی دن راحت‌تر می‌شود‪ .‬پس از ارضای‬ ‫زناشویی‪ ،‬ترشح برخی هورمون ها‪ ،‬منجر به‬ ‫احساس آرامش و خواب‌آلودگی می‌شود‪.‬‬ ‫‪ )10‬رابطه زناشویی باعث کاهش استرس و‬ ‫اضطراب می‌شود‪ .‬با برانگیختگی زناشویی‪،‬‬ ‫ه ورمو نی در مغز ترشح می‌شود که باعث‬ ‫ک اهش اضطراب و استرس فرد می‌شود‪.‬‬ ‫رابطه زناشویی باعث افزایش اعتمادبه‌نفس‬ ‫م ی‌شو د‪ .‬حین رابطه زناشویی‪ ،‬هورمونی‬ ‫ب ه اس م آندورفین ترشح می‌شود که باعث‬ ‫ب هبود خلق می‌شود‪ .‬افرادی که دارای خلق‬ ‫افسرد ه‌ای هستند‪ ،‬با داشتن روابط زناشویی‬ ‫منظم و موثر خلقشان بهبود پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫رابطه زناشویی مطلوب؛ چند بار در هفته؟‬ ‫برخی این سوال را می‌پرسند که آیا هر روز‬ ‫می‌توان رابطه زناشویی داشت؟ آیا رابطه‬ ‫زناشویی روزانه باعث آسیب بدن می‌شود؟‬

‫داشتن رابطه زناشویی روزانه تا زمانی که‬ ‫طرفین از آن لذت می‌برند‪ ،‬هیچ اشکالی‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫تعداد روابط زناشویی در هفته چقدر باید‬ ‫باشد؟ تعریف خاص و عدد خاصی برای این‬ ‫منظور وجود ندارد‪ .‬تعداد دفعات برقراری‬ ‫رابطه به نیاز طرفین بستگی دارد‪ .‬ممکن‬ ‫است نیاز یک زوج یک بار در هفته باشد و‬ ‫در مقابل زوج دیگر با ‪ 5‬بار برقراری رابطه‬ ‫در هفته‪ ،‬نیازهایشان برطرف شود‪ .‬اینکه‬ ‫یک تعداد از افراد برای حفظ سالمت‬ ‫خود از داشتن رابطه زناشویی‬ ‫سالم اجتناب می‌کنند به‬ ‫هیچ‌وجه باور درستی نیست‬ ‫و مبنای علمی ندارد‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

52


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

51


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

50

READ THIS MAGAZINE ONLINE . www.

Javanantoronto.com

$19

.99


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نکته‌هايي در باره‌ي مد که شما نياز داريد آن‌ها را بدانيد‬ ‫آيا شما بعد از روز کاري‪ ،‬لباس‬ ‫سفيد مي‌پوشيد؟ شما اين تصميم‬ ‫را نمي‌گيريد چون شنيده ايد که‬ ‫اين يک ايده ي بد است‪ .‬مثل‬ ‫يک ضرب المثل قديمي " بعد‬ ‫از يک روز سخت لباس سفيد‬ ‫نپوشيد "‪ .‬اين گونه نظريه‌ها واقعا‬ ‫نمي‌تواند به شما کمک کند‪،‬‬ ‫چون مد مناسب بر اين اساس‌ها‬ ‫نيست‪ .‬انواع مد واقعي از نوع‬ ‫برش پارچه‌ها روي بدن مشخص‬ ‫مي‌شود‪.‬‬

‫از سويي ديگر شما گاهي چيز‌هايي در‬ ‫تلويزيون و مجله‌ها مي‌بينيد و فکر مي‌کنيد‬ ‫که آن‌ها به شما مي‌آيند‪ .‬همه ي گروه‌هايي که‬ ‫با يکديگر کار مي‌کنند تا يک مد را ايجاد‬ ‫کنند‪ ،‬يک روش را نمي‌بينند‪ .‬در واقع بدون‬ ‫هيچ نيرنگي بد ترين پوشش‌هاي زنانه را‬ ‫مي‌توان طوري درست کرد که خوب به نظر‬ ‫برسند‪ .‬نکته‌هايي که در باره ي مد در اينجا‬ ‫آمده‪ ،‬جدا از گرايش‌ها مطمئنا مي‌توانيد‬

‫سبک شخصي خود را پيدا کنيد‪ ،‬و بزرگ‬ ‫به نظر برسيد‪.‬‬ ‫يک پوشش درست بايد به رنگ صورت شما‬ ‫نزديک باشد‪.‬‬ ‫رنگ چشم يکي از زيبايي‌هاي طبيعي‬ ‫است‪ ،‬که انتخاب رنگ‌ها بايد بر اساس اين‬ ‫خصوصيات طبيعي است‪ .‬به عبارت ديگر‬ ‫رنگ‌ها توانايي شستشو دادن بيرون شما را‬ ‫دارند‪ .‬براي مثال مردمي که رنگ پريده و کم‬ ‫رنگ هستند نبايد از لباس‌هاي سفيد که به‬ ‫رنگ صورتشان نزديک است استفاده کنند‪.‬‬ ‫با دقت روي رنگ‌هايي که شما را جذاب‬ ‫مي‌کند فکر کنيد و بعد آن‌ها را بپوشيد‪.‬‬ ‫تک رنگ‌ها مي‌تواند الغر کننده باشد‪.‬‬ ‫تک رنگ‌ها مي‌تواند بر اساس محيط‬ ‫اطراف‪ ،‬در يک گروه و يا در يک خانواده‬ ‫انتخاب شود‪ .‬رنگ‌هاي تيره رنگ‌هايي‬ ‫هستند که بدن را الغر تر نشان مي‌دهد‪ .‬اگر‬ ‫شما نمي‌خواهيد هميشه يک رنگ خاص را‬ ‫بپوشيد‪ ،‬به ترکيب رنگ‌هاي تيره فکر کنيد‪.‬‬ ‫هميشه تالش کنيد تا تعداد رنگ‌هايي که از‬ ‫آن‌ها استفاده مي‌کنيد‪ ،‬محدود باشد‪.‬‬ ‫طرح‌ها و رنگ‌هاي پر زرق و برق نمي‌توانند‬ ‫آن مدي باشند که شما را الغر نشان دهند‪.‬‬ ‫اگر شما سينه‌هاي بزرگ داشته باشيد‪،‬‬

‫تاپ‌هاي تيره شما را متناسب نشان مي‌دهند و‬ ‫مي‌توانيد لباس‌هاي پايين تنه ي خود را روشن‬ ‫انتخاب کنيد‪.‬‬ ‫پارچه‌هاي لطيف هر کسي را مي‌تواند خوب‬ ‫جلوه دهد‪.‬‬ ‫پارچه‌هاي روان يکي از بهترين انواع مد است‬ ‫‪ .‬بافت پارچه‌هاي روان به صورتي است که‬ ‫شما را جذاب تر از پارچه‌هاي سفت شما را‬ ‫نشان مي‌دهد‪.‬‬ ‫يک سوتين مي‌تواند به بزرگي باالتنه شما‬ ‫کمک کند‪.‬‬ ‫يک سينه بند خوش قواره مي‌تواند گران قيمت‬ ‫باشد‪ ،‬اما اگر شما بتوانيد آن را خريداري‬ ‫کنيد از احساس خوبي که در بدنتان داريد‬ ‫لذت مي‌بريد و شگفت زده خواهيد شد‪.‬‬ ‫بافت‌هاي چسبان‪ .‬لباس‌هايي که با الياف‬ ‫مصنوعي بافته مي‌شوند شايد هوس انگيز‬ ‫باشد‪ .‬اين گونه لباس‌ها بيشتر براي مهماني‌ها‬ ‫است و براي استفاده ي روزمره ايده ي خوبي‬ ‫نمي‌تواند باشد‪ .‬در ضمن اين گونه لباس‌ها‬ ‫براي هر کسي مناسب نيستند‪.‬‬ ‫انتخاب لبه پيراهن و لباس‪ .‬پيراهن‌هايي با‬

‫لبه‌هاي کوتاه يک مد رايج نيست‪.‬‬ ‫اگر شما در مورد قدتان مطمئن نيستيد از‬ ‫پوشيدن لباس‌هايي با لبه‌هاي کوتاه خود‬ ‫داري کنيد‪ .‬لباس‌هاي لبه کوتاه بدن شما را‬ ‫بيش از حد بد شکل نشان مي‌دهد‪ .‬و اگر قد‬ ‫کوتاه باشيد آن‌ها شما را از آنچه هستيد کوتاه‬ ‫تر نشان مي‌دهد‪.‬‬ ‫از لوازم کمي استفاده کنيد‪ .‬لوازم در مد نبايد‬ ‫بيش از حد زياد باشد‪ .‬متاسفانه بعضي از‬ ‫لوازم در مد ضروري هستند‪ .‬اگر شما باال تنه‬ ‫اي بزرگ داريد نبايد از گردن بند‌هاي بزرگ‬ ‫و بلند استفاده کنيد‪.‬‬ ‫کت‌هايي که مثل جعبه اند‪.‬‬ ‫هيچ کس به کت‌هاي جعبه اي نگاه نمي‌کند‪.‬‬ ‫از پارچه‌هاي سفت دوري کنيد و در عوض‬ ‫کت‌هايي را انتخاب کنيد که بافتي نرم داشته‬ ‫باشند و با خطوط بدن شما هماهنگي بيشتري‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫در لباس‌هايتان تاه وجود نداشته باشد‪.‬‬ ‫مادرتان معموال به شما مي‌گويد لباس‌هايتان‬ ‫را تاه کنيد‪ .‬اما اين کار درستي نيست‪ .‬چون‬ ‫خط‌هاي تاه باعث مي‌شود تا توجه ديگران به‬ ‫شکم شما جلب شود‪.‬‬


‫‪47‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ما‌‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905‬‬‫‪237-7470‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

46


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نقطه حساس در زندگی مشترک‬ ‫بیماری با دارو خوب شود‪ ،‬لباس‬ ‫به وسیله شستشو تمیز می شود‪،‬‬ ‫نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه‬ ‫شود که با سخت ترین دارو ها‬ ‫هم مداوا نشود ‪.‬‬

‫شدن زندگیتان کمک می کند و آینده ای زیباتر‬ ‫برایتان رقم می زند‪،‬بیماری با دارو خوب می‬ ‫شود‪ ،‬لباس به وسیله شستشو تمیز می شود‪،‬‬ ‫نگذارید که مشکلتان آنقدر کهنه شود که با‬ ‫سخت ترین دارو ها هم مداوا نشود‪ ،‬مشکل‬ ‫باید حل شود و شما می توانید‪.‬‬

‫*گام به گام در جهت حل مسئله و مشکالت‬ ‫زندگی مشترک‬ ‫من از یک فرهنگ هستم‪ ،‬اما تو از یک شهر‬ ‫دیگر‪ ،‬من از یک محله ام ‪ ،‬اما تو از جایی‬ ‫دیگری هستی‪ ،‬من از ونوسم و تو از مریخ‪.‬‬

‫مراحل حل مساله‬ ‫ اتخاذ یک تصمیم کلی در مواجهه با‬‫مشکل (شناخت مسأله)‪:‬‬ ‫اولین قدم در مواجهه با مشکل‪ ،‬شناخت دقیق‬ ‫مسأله می باشد‪ ،‬یعنی باید بتوان مسأله و ابعاد‬ ‫آن را بررسی کرد و آن را به عنوان یک پدیده‬ ‫طبیعی قابل حل پذیرفت‪.‬‬ ‫آیا مادر همسرتان در زندگیتان دخالت می‬ ‫کند؟‬ ‫آیا همسرتان کارش را بیشتر از شما دوست‬ ‫دارد؟‬ ‫آیا از برخی از رفتارهای همسرتان ناراحت‬ ‫هستید؟‬

‫همیشه وقتی با خواهرم که هم خون و هم‬ ‫فرهنگ من بود و هر دو از یک پدر و مادر‬ ‫بودیم‪ ،‬دعوایمان می شد‪ ،‬مادرم می گفت‪:‬‬ ‫"شماها چجوری می خواین با همسر آیندتون‬ ‫که به اندازه یه دنیا با شما ها فرق داره‬ ‫بسازین؟!"‬

‫مشکلتان را بشناسید‪.‬‬ ‫همچنین دانستن این نکته که مسأله و مشکل‪،‬‬ ‫همه جا و برای همه کس وجود دارد و باید‬ ‫آن را همان طوری که وجود دارد مورد پذیرش‬ ‫قرار داد‪.‬آن را برای خودتان الینحل نکنید‬ ‫و از آن برای خودتان غول بی شاخ و دم‬ ‫نسازید‪.‬‬

‫تفاوت فرهنگ و آداب و رسوم دو نفر که‬ ‫باهم ازدواج می کنند‪ ،‬آنقدر زیاد است که اگر‬ ‫نتوانند باهم به یک تفاهم و زبان مشترک‬ ‫برسند‪ ،‬شاید زنجیر های عشقشان به زودی به‬ ‫طناب نفرت تبدیل شود و کلبه ی زیبای آمال‬ ‫و آرزوهایشان به دخمه ی تاریک تنهایی‬ ‫منجر شود‪.‬‬

‫در این مرحله داشتن اعتماد به نفس و اراده‬ ‫محکم و قوی‪ ،‬انسان را در حل مسأله‪ ،‬کمک‬ ‫می کند‪.‬‬

‫هنوز چند صباحی از زندگی مشترک زوجین‬ ‫نمی گذرد که اولین تفاوت سلیقه ها آغاز‬ ‫شده و شاید اولین دعواها و در آنجاست که‬ ‫احساس نیاز به آموزش در انسان شکل می‬ ‫گیرد‪ ،‬احساس نیاز به آموزش رفتار با همسر‪.‬‬ ‫آ گاهی و دانش مقابله با مسائل اجتماعی‬ ‫زوجین‪ ،‬سبب می شود که آنها در مواجهه‬ ‫با چالش های زندگی‪ ،‬از اقتدار و اعتماد‬ ‫بیشتری برخوردار باشند‪ .‬آگاهی و تسلط به‬ ‫مهارت هایی همچون حل مساله و تصمیم‬ ‫گیری‪ ،‬شناخت ارتباطات بین فردی در‬ ‫روابط اجتماعی‪ ،‬مهارت گوش دادن‪،‬‬ ‫همدلی‪ ،‬تفکر انتقادی و خالق ‪ ،‬برخورداری‬ ‫از مهارت های ابراز وجود‪ ،‬گفتگوی موثر‬ ‫و‪ ...‬نه تنها برای زندگی خانوادگی ضروری‬ ‫است‪ ،‬بلکه برای تمام افراد در کلیه مراحل‬ ‫زندگی‪ ،‬کاربرد دارد‪.‬‬ ‫مسلح شدن زوجین به مهارت های فوق‬ ‫الذکر‪ ،‬خصوص ًا مهارت ارتباط بین فردی و‬ ‫گفتگو و حل مساله‪ ،‬به نحو چشم گیری‪،‬‬ ‫روابط خانوادگی را بهبود می بخشد‪ ،‬بنابراین‬ ‫افزایش آگاهی از دانش فوق‪ ،‬به عنوان روش‬ ‫اساسی برای پیشگیری از کاهش اختالفات‬ ‫زناشویی و اجتماعی‪ ،‬کاربرد دارد‪.‬‬ ‫مهارت های حل مساله‬ ‫یکی از مهمترین مهارت های زندگی مهارت‬

‫پذیرفتن مشکل‪ ،‬رویارویی با مشکل و سپس‬ ‫تالش در جهت رفع آن است‪.‬‬ ‫تمام زندگی ها با اختالف نظر و سلیقه همراه‬ ‫است‪ ،‬پس در مواجه با مشکالت همیشه این‬ ‫شعر را زیر لب بخوانید ‪:‬‬ ‫در این دنیا دل بی غم نباشد اگر باشد بنی‬ ‫آدم نباشد‪.‬‬ ‫زندگی را می توان روند پیاپی مواجه شدن با‬ ‫مسائل و تالش برای حل آن ها دانست‪ ،‬حل‬ ‫موفقیت آمیز مسائل زندگی به اعتماد به نفس‬ ‫بیشتر و آرامش فرد منجر می شود در حالی‬ ‫که حل ناقص و برخورد غیر اصولی با مسائل‬ ‫و مشکالت زندگی‪ ،‬بهداشت روانی شخص‬ ‫و همسرش و دیگر اعضای خانواده و حتی‬ ‫همکاران را به طور جدی تهدید خواهد کرد‪.‬‬

‫حل مسأله فرد را قادر می سازد به طور سازنده‬ ‫با مشکالت زندگی خود مواجه شود‪ .‬مواجه‬ ‫سازنده با مشکالت‪ ،‬مهارت فوق العاده‬ ‫ارزشمندی است که آموزش آن برای خانواده‬ ‫ها کام ً‬ ‫ال ضرورت دارد‪.‬‬ ‫اولین مرحله در مساله گشایی موفقیت آمیز‪،‬‬ ‫آن است که شخص این ادراک را در خود‬ ‫پرورش دهد که «تو می توانی مشکالت را‬ ‫حل کنی» همچنین برای ایجاد جهت گیری‬ ‫حل مساله در خودتان‪ ،‬باید بدانید که بخشی‬ ‫از زندگی‪ ،‬مواجه شدن با مشکالت است و‬ ‫آرام و خونسرد برای انتخاب بهترین راه حل‬ ‫ممکن‪ ،‬به توانایی خود اتکا کنید‪.‬‬ ‫این را بدانید که حل شدن مشکالت به بهتر‬

‫شناسایی کامل مشکل‬ ‫در این مرحله باید در مورد مشکل به تفکر‬ ‫پرداخت و دریافت که چه عواملی باعث‬ ‫ایجاد مشکل شده است‪ .‬این مشکل از کی‬ ‫شروع شده و دلیل آن چه بوده است؟ باید‬ ‫ابتدا اطالعات مربوط به مشکل را جمع آوری‬ ‫کرد و سپس مشکل را به طور دقیق تعریف‬ ‫کرد و مشخص کرد که مشکل کیست یا‬ ‫چیست؟‪ ،‬ساده است یا مرکب؟ چه ویژگی‬ ‫هایی دارد و‪...‬‬ ‫مثال اگر همسرتان دیر به منزل می آید و شما‬ ‫از این مسئله ناراحت هستید‪ ،‬ببینید از کی‬ ‫این اتفاق افتاده؟ آیا از روز اول ازدواجتان؟‬ ‫از روزی که خواسته های شما بیشتر شده و‬ ‫مخارج باال رفته؟ از روزی که خودش بیشتر‬ ‫از دخلش ‪ ،‬خرج می کند؟ از روزی که ‪...‬‬ ‫آیا خودش از این که دیر می آید ناراحت‬ ‫است؟ پاسخ شما را چه می دهد؟ هر شب‬ ‫دیر می آید و یا فقط چند شب در هفته؟‬ ‫مشکل را برای خودتان آنالیز کنید و همه را‬ ‫مرقوم کنید‪ ،‬نوشتن به انسجام فکرتان‬ ‫کمک می کند‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫حداکثر استفاده‬ ‫از مزایای دولتی‬ ‫برای فرزندم‬

‫دارندگان حساب پس انداز‬ ‫تحصیلی تا ‪ 31‬دسامبر فرصت‬ ‫استفاده از حداکثر مزایای دولتی‬ ‫را دارند ‪.‬‬

‫با خانواده های مهاجربه کانادا که صحبت می‬ ‫کنیم دلیل اصلی مهاجرتشان را آینده فرزندانشان‬ ‫عنوان می کنند‪ .‬همه ما مهاجرت کرده ایم نه‬ ‫مسافرت ‪.‬‬ ‫همه آنها بر این باورند که تالش دارند آینده ای‬ ‫به مراتب روشن تر از آنچه در کشور مبدا داشته‬ ‫اند برای کودکانشان مهیا کنند‪.‬‬ ‫شما جهت آینده تحصیلی فرزندانتان چه کرده‬ ‫اید؟‬ ‫آیا از هزینه های دانشگاهی اطالع دارید؟‬ ‫شاید بهتر باشد اینگونه عنوان کنیم ‪ ،‬برای‬ ‫فرزندمان چه نوع سرمایه گذاری را در نظر‬ ‫داریم ؟‬ ‫یکی از راههای سرمایه گذاری ‪ ،‬پس‬ ‫انداز تحصیلی است که به آن ‪ RESP‬می‬ ‫گویند‪Register Education saving .‬‬ ‫‪ Plan‬به عبارت دیگر‪ ، RESP‬قراردادی‬ ‫است بین والدین و یا اقوام نزدیک کودک‬ ‫(‪ )Subscriber‬از یک طرف و از طرف‬ ‫دیگر شخص و یا سازمانی که در سرمایه گذاری‬ ‫جهت کسب درآمد مشارکت می کند و این در‬ ‫حالی است که دولت طبق قوانین مالیاتی عمل‬ ‫کرده و نظارت و مشارکت در این نوع سرمایه‬ ‫گذاری دارد‪.‬‬ ‫برای گرفتن ‪ ، RESP‬کودک باید ساکن کانادا‬ ‫باشد و همچنین دارای شماره بیمه اجتماعی‬ ‫(‪ ) SIN‬در غیر این صورت از کمک دولتی‬ ‫برخوردار نخواهد شد ‪ .‬پدر و مادر می توانند‬ ‫تا سقف ‪ 50‬هزار دالر در کل دوره مشارکت‬ ‫برای هر بچه سرمایه گذاری نمایند ‪ .‬در واقع‬ ‫این طرح تشویقی است جهت والدین برای‬ ‫فرزندانشان از زمان طفولیت و حمایتی است‬ ‫از افرادی که درآمد پایین دارند ‪ .‬و از کمک‬ ‫دولت برخوردار خواهند بود‪.‬‬ ‫با توجه به ارقام و هزینه های سرسام آور‬ ‫تحصیلی‪ ،‬تنها راه برخورد و مواجه شدن با‬ ‫هزینه های وحشتناک خصوصا در سالهای‬ ‫آینده ‪ ،‬پس انداز تحصیلی است که ضمن‬ ‫برخورداری از ریسک کم ‪ ،‬باالترین سوددهی‬ ‫و قابلیت انعطاف و ضمانت را داشته باشد‬ ‫در برخورد با افراد مختلف به نظرات متفاوتی‬ ‫رسیدیم عده ای معتقد بودند که به قدر کافی‬

‫پس انداز دارند ‪.‬اما بیش از ‪ 70‬درصد از این‬ ‫افراد آمار و ارقام تحصیلی را نمی دانستند سوال‬ ‫پیش آمده برای ما این است که آیا ما به قدر‬ ‫کافی پس انداز داریم؟‬ ‫برخی معتقد بودند وام خواهند گرفت ‪ .‬واقعا‬ ‫چند سال قرار است ما این پول را پرداخت کنیم‬ ‫که بی شک بهره را هم می بایست به این مبلغ‬ ‫اضافه کرد ‪.‬‬ ‫آیا تحصیل فرزندانمان را به آینده موکول می‬ ‫کنیم؟‬ ‫آیا قرار است فرزندمان در حین مدرسه کار کند‬ ‫تا هزینه تحصیل را جبران کند؟‬ ‫شاید بهتر باشد امروز کمی دوراندیشی کنیم‪ .‬و‬ ‫با پس انداز ‪ RESP‬می توانیم از کمک ‪20‬‬ ‫تا ‪ 40‬درصدی دولت استفاده کنیم که کمک‬ ‫دولت بستگی به درآمد خانواده دارد ‪.‬‬ ‫در پاسخ به نگرانی های بعضی از عزیزان ‪ ،‬بیان‬ ‫چند نکته ضروری به نظر می رسد ‪:‬‬ ‫پس انداز تحصیلی را می توانیم از یک فرزند‬ ‫به فرزند دیگر انتقال دهیم ‪،‬اگر یکی از فرزندان‬ ‫ما که ‪ RESP‬دارد به هر علتی به دانشگاه نرود‬ ‫می تواند این پس انداز را برای فرزند دیگر‬ ‫انتقال داد‪.‬‬ ‫اگر پس انداز ‪ RESP‬به هیچ عنوان استفاده‬ ‫نشد می توان مبلغ فوق را به صندوق بازنشستگی‬ ‫( ‪) RRSP‬منتقل کنیم ( تا سقف ‪ 50‬هزار‬ ‫دالر )‪ ،‬و مطلب دیگر این که ما هیچ گونه‬ ‫محدودیتی نداریم که فرزندمان کجا تحصیل‬ ‫نماید ‪ ،‬در دانشگاه – کالج و یا انستیتو و یا‬ ‫حتی خارج از کانادا در هر کدام که مایل باشد‬ ‫می تواند از این پس انداز استفاده نماید‪.‬‬ ‫یکی دیگر از موارد مهم که متاسفانه زیاد دیده‬ ‫شده‪ ،‬این است که بعضی فکر می کنند مشارکت‬ ‫در پس انداز تحصیلی (‪) RESP‬به منزله کسر‬ ‫مالیاتی است ‪ .‬به عبارت دیگر پول پرداختی‬ ‫کسر مالیات نخواهد شد ‪ .‬فراموش نکنیم‬ ‫دارندگان حساب پس انداز تحصیلی تا ‪31‬‬ ‫دسامبر فرصت استفاده از حداکثر مزایای دولتی‬ ‫را دارند‪.‬‬ ‫شرکت بیمه رحیمیان ‪ Insufin‬از خوانندگان‬ ‫و عالقمندان دعوت به عمل می آورد که تجربه‬ ‫های خوب و بد خود را پیرامون بیمه برای ما به‬ ‫آدرس ایمیل ‪ news@insufin.com‬ارسال‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫*مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع‬ ‫رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین‬ ‫مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود‪*.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید ‪.‬‬ ‫شما عالقمندان رادیو می توانید شنونده برنامه‬ ‫رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در میان‪ ،‬از ساعت ‪ 9‬تا‬ ‫‪ 10‬صبح از رادیو صدای ایران و نیز درهر لحظه‬ ‫با یک کلیک‪ ،‬بیننده برنامه های تلویزیونی ما‬ ‫ازکانال شبکه تلویزیونی شرکت بیمه ‪www.‬‬ ‫‪ youtube.com/sherkatbimeh‬باشید ‪.‬‬ ‫* و یا با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس‬ ‫‪https://www.facebook.com/‬‬ ‫بوک‬ ‫‪ Insufin‬از آخرین فعالیت های شرکت ما‬ ‫مطلع شوید‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫موهای زیبا‪ ،‬گامی به سوی جوانتر شدن!!‬ ‫جوان ماندن آسان تر از آنست‬ ‫که فکرش را بکنید‪ .‬تغییرات‬ ‫کوچکی در زندگی روزمره‌ی‬ ‫خود بدهید‪ ،‬فوت و فن های‬ ‫جدیدی را بکار گیرید و به پیشواز‬ ‫ظاهری جوان بروید‬

‫جوان ماندن آسان تر از آنست که فکرش را‬ ‫بکنید‪ .‬تغییرات کوچکی در زندگی روزمره‌ی‬ ‫خود بدهید‪ ،‬فوت و فن های جدیدی را بکار‬ ‫گیرید و به پیشواز ظاهری جوان بروید‪ .‬در‬ ‫طی مقاالتی ‪ 100‬راه ساده برای دور نگه‬ ‫داشتن سالهای پیری وجود دارد‪ .‬دیگر نیازی‬ ‫به بوتاکس نیست‪.‬در این قسمت به نکات‬ ‫مرتبط با مو می‌پردازیم‪:‬‬ ‫‪ )1‬به مو هایتان درخشندگی بیشتری بدهید‪.‬‬ ‫برای درخشندگی بیشتر موهای رنگ شده‬ ‫تان‪ ،‬پس از رنگ کردن موها دو قطره روغن‬ ‫گریپ فروت به حالت دهنده اضافه کنید و‬ ‫سپس به موهایتان بمالید‪.‬‬ ‫‪ )2‬موها یتان را فر نکنید‪.‬‬ ‫آسیب هایی که توسط سشوار و دستگاههای‬ ‫مخصوص فر کردن‪ ،‬به مو وارد می‌شود را‬ ‫به حداقل برسانید‪ .‬ساختار این گونه دستگاه‬ ‫ها به گونه ای است که کهربای موجود در‬ ‫آن‪ -‬نوعی سنگ‪ -‬به هنگام فعال‪ ،‬شدن یون‬ ‫های منفی تولید می‌کند که این یون ها با زدن‬ ‫ضربه های سریع به موها به آن حالت می‌دهند‪.‬‬ ‫‪ )3‬راه حلی برای زیبایی سریع صورت‬ ‫چتری زدن موها چین و چروک های روی‬ ‫پیشانی را می‌پوشاند و چشم ها‪ ،‬نسبت به‬ ‫چین و چروک‌های صورت بیشتر در معرض‬ ‫دید قرار خواهند گرفت‪ .‬صورت های گرد‬ ‫با موهایی چتری که تا روی ابروها آمده اند‬ ‫زیبا تر خواهند شد‪ .‬با چتری های بلند و یک‬ ‫طرفه می‌توانید صورت های مربعی شکل را‬ ‫زیبایی دهید و برای صورت های دراز و‬ ‫کشیده چتری های کوتاه بزنید دقیقا باالی‬ ‫پیشانی‪ ،‬تا صورت را گرد و پر نشان دهد‪.‬‬ ‫‪ )4‬مو هایتان را به آرامی بشویید‪.‬‬ ‫از شستن بیش از اندازه موهایتان خودداری‬ ‫کنید‪ .‬با نوک انگشتان و به آرامی پوسته سر‬ ‫را بشویید و تمییز کنید‪ .‬نیازی به ساییدن و‬ ‫چنگ زدن بیش از حد پوست سر نیست‪ .‬بعد‬ ‫از زدن نرم کننده به موهایتان‪ ،‬با یک شانه با‬ ‫دندانه های پهن زیر دوش موهایتان را آبکشی‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ )5‬همیشه موهایی براق داشته باشید‪.‬‬ ‫برای بر طرف کردن موهای کدر که از زیبایی‬ ‫و درخشندگی موها می‌کاهد‪ ،‬از اتوی مو و یا‬ ‫سشوار‪ ،‬همراه با یک برس گرد برای حالت‬

‫دادن و صاف کردن مو ها استفاده کنید‪ .‬یک‬ ‫بار در ماه براق کننده و روغن جال دهنده به‬ ‫موهایتان بزنید تا برق و درخشندگی زیبایی به‬ ‫موهای خود بدهید‪.‬‬ ‫‪ )6‬زیاده روی نکنید‪.‬‬ ‫اگر خودتان در خانه موهایتان را رنگ‬ ‫می‌کنید‪ ،‬هرگزموهایتان را بیش از دو درجه‬ ‫از رنگ طبیعی خودش روشن تر نکنید‪.‬‬ ‫‪ )7‬فقط در پایان شستن موها‪ ،‬از نرم کننده‬ ‫استفاده کنید‪.‬‬ ‫استفاده از نرم کننده در پایان شستن موها‪ ،‬از‬ ‫ریشه موها محافظت کرده و از سست شدن‬ ‫آنها جلوگیری می‌کند‪ .‬موهای شل و ول در‬ ‫فرق سر چهره شما را زشت و سن شما را‬ ‫بیشتر نشان خواهد داد‪ .‬پس‪ ،‬از موهای خود‬

‫به خصوص در قسمت جلو بیشتر محافظت‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ )8‬هنگام سشوار زدن دهانه آن را به سمت‬ ‫پایین نگه دارید‬ ‫هنگامی که با سشوار موهایتان را حالت‬ ‫می‌دهید‪ ،‬دهانه سشوار را به سمت پایین نگه‬ ‫دارید و دقیقآ سشوار را باالی برس نگه دارید‬ ‫‪ .‬با این روش که سر سشوار را رو به پایین‬ ‫می‌گیرید‪ ،‬موها درخشندگی خود را هنگام‬ ‫سشوار زدن از دست نخواهند داد‪.‬‬ ‫‪ )9‬موهایتان را مرتب کوتاه کنید‪.‬‬ ‫موهای بلند سن شما را باالتر می‌برد و چهره‬ ‫تان را خسته نشان می‌دهد‪ .‬عالوه بر این موها‬ ‫هر چه بلند تر شوند باریک تر و کم پشت‬ ‫تر به نظر می‌رسند‪ .‬برای جوان تر نشان دادن‬

‫خود موهایتان را مرتب کوتاه کنید‪.‬‬ ‫‪ )10‬پوست سر را بیشتر با شامپو بشویید‪.‬‬ ‫موها در قسمت پوست سر بسیار کثیف تر از‬ ‫بقیه قسمت ها هستند و شستن بقیه قسمت‬ ‫های مو با کف شامپو آنها را تمییز خواهد‬ ‫کرد و زیبایی و درخشندگی به مو می‌دهد‪.‬‬ ‫‪ )11‬لیر(‪ )layer‬کردن موها آنها را زیبا تر‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫مدل موی تکه تکه که در اصطالح‬ ‫لیر(‪ )layer‬نامیده می‌شود موها را زیبا‬ ‫ترخواهد کرد و به چهره تان نشاط و سر‬ ‫زندگی خواهد بخشید‪ .‬چند الیه ای شدن مو‬ ‫باعث می‌شود بقیه موها درخشان تر و پرتر‬ ‫به نظر بیایند‪ ،‬و حتی باعث می‌شود چین‬ ‫و چروک ها و لک ها و کک مک های‬ ‫صورت نیز کمتر به چشم آیند‪.‬‬ ‫‪ )12‬موهای سفیدتان را با آرایش محو کنید‪.‬‬ ‫برای محوکردن موهای سفید از ریمل یا خط‬ ‫مایع استفاده کنید‪ .‬باید توجه داشته باشید که‬ ‫رنگی را که برای این منظور به کار می‌برید‪،‬‬ ‫متناسب با رنگ موهایتان باشد‪ .‬این روش‬ ‫مناسبی برای پوشاندن موهای سفید که روی‬ ‫سر پیدا شده اند می‌باشد‪.‬‬ ‫‪ )13‬به درخشندگی موهایتان کمک کنید‪.‬‬ ‫اشعه ‪ UV‬باعث تغییر در ساختار شیمیایی‬ ‫مو خواهد شد‪ .‬و موها را خشک و شکننده‬ ‫خواهد کرد‪ .‬هنگامی که برای مدت زیادی در‬ ‫معرض نور آفتاب قرار می‌گیرید از یک کاله‬ ‫لبه پهن پارچه ای با بافت متراکم استفاده‬ ‫کنید‪ .‬و همچنین از ضد آفتاب هایی که در‬ ‫محصوالت آرایشی مو موجود می‌باشند و‬ ‫جهت جلو گیری از آسیب های مومی باشند‪،‬‬ ‫استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ )14‬از شستن روزانه موها بپرهیزید‪.‬‬ ‫هر چه بیشتر به موهایتان شامپو بزنید‪ ،‬زودتر‬ ‫رنگ موهایتان از بین خواهد رفت‪ .‬بنابراین‪،‬‬ ‫یک روز در میان موهایتان را بشویید و از‬ ‫شستن بیش از حد آن خودداری کنید‬ ‫‪ )15‬از شر موهای سفید خالص شوید‪.‬‬ ‫موها به هنگام سفید شدن ضخیم تر خواهند‬ ‫شد که در نتیجه به هنگام رنگ کردن کمی‬ ‫موها به سختی رنگ خواهند گرفت‪ .‬اگر‬ ‫بیش از ‪ %40‬از موهایتان سفید شده است‪،‬‬ ‫رنگ موهای دائمی گزینه مناسبی برای رفع‬ ‫این مشکل موهایتان است‪ .‬برای نتیجه بهتر‬ ‫و ماندگاری بیشتر‪ ،‬یک کاله پالستیکی‬ ‫یک بار مصرف به مدت ‪ 20‬دقیقه روی‬ ‫سرتان بگذارید وپس از آن یک حوله گرم‬ ‫دور موهایتان بپیچید تا تمام زمانی که تمام‬ ‫موها رنگ بگیرد‪ .‬اگرهم از رنگ موهای‬ ‫موقت استفاده می‌کنید‪ ،‬از رنگی تیره تر از‬ ‫موهای اصلی خودتان استفاده کنید تا موهای‬ ‫سفید به خوبی رنگ بگیرند و در صورتی که‬ ‫از رنگ مویی روشن تر از موهای خودتان‬ ‫استفاده کنید‪ ،‬مانند این است که‬ ‫موهایتان را های الیت کرده اید‬


‫‪41‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مي‌توانستم بكنم‌‪ .‬اين جسارت را نداشتم كه‬ ‫توي روي‌اش بگويم چه برنامه‌هايي داريم‌‪.‬‬ ‫وقتي ديدم بهروز مهريه‌ي فائقه را تا ريـال‬ ‫آخـر پـرداخت و براي مخارج زندگي بچه‌ها‬ ‫هم تدبيري انديشيد‪ ،‬دل ام قـرص شـد كـه‬ ‫دو تـا پسر آوار ازدواج عـاشقانه‌ام نمـي‌شوند‪.‬‬ ‫خيال‌ام از بابت مليـكا هم راحت بود‪.‬‬ ‫مي‌دانستم مختار تـحت هـيـچ شـرايـطـي از‬ ‫دخـتـرش نمي‌گذرد‪ .‬جانش به جان او بسته‬ ‫بود‪ .‬من هـم ايـن طـوري بيشتر احسا‬ ‫س آرامش مـي‌كـردم‌‪ .‬مسـئوليت دخـتر‬ ‫نوجوان‌ام مـي‌تـوانسـت تمام آرامش و شادي‌ام‬ ‫را مخـتل نـمايـد‪ .‬بهـروز مـي‌گفـت نبايد‬ ‫دلتنگ‌اش شوم چون بچـه‌ها باالخره به طـرف‬ ‫مادر مي‌روند و هـر جـوري شده خـودشـان را‬ ‫بـه او مـي‌رسـاننـد‪ .‬مـگر خـواهـرزاده‌هـاي او‬ ‫بـعد از سـال‌هـا مـادرشـان را پيـدا نـكـرده‬ ‫بـودنــد‪ .‬از جـزئـيـات مـاجـراي طـالق‬ ‫حـرفــي نـمي‌زنـم چـون نـامي جز افتضاح‬ ‫كامل نـدارد‪ .‬مخـتار پيش از آنكه با او حرف‬ ‫بـزنم‌‪ ،‬خبردار شد و كم مانده بود خون به پـا‬ ‫كند‪ .‬اما با پا در مياني بزرگترها آرام گرفت‌‪.‬‬ ‫حـتي حـاضـر شـد مـرا در صـورت عذرخواهي‬ ‫و قطع رابطه با بهروز ببخشد تا مليكا در آن‬ ‫سن بحراني بي‌مادر نشود‪ .‬گـفت مـي‌برمـت‬ ‫خـارج و با هـمه‌ي دوستـان‌ام قطع رابطه‬ ‫مي‌كنم تا حرفي از بهـروز نشنـوي‌‪ .‬امـا مـن‬ ‫چنان شيفته‌ي بهروز و قول هايش شده بودم‬ ‫كه پيشنهاد سخاوتمندانه‌ي او را رد كردم‬

‫و گفتم كه فقـط طالق مـي‌خواهم‌‪ .‬مليكاي‬ ‫بيچاره مثل برق گرفته‌ها ناظر دعواهاي ما‬ ‫بود و تا آخرين روز كه آمدم تا ته مانده‌ي‬ ‫وسايل‌ام را جمع كنم باورش نمي‌شد داريم‬ ‫جدا مي‌شويم‌‪ .‬پدر و مادرم هم خيال مي‌كردند‬ ‫باالخره در آخرين لحظه عقل‌ام به سرم بر‬ ‫مي‌گردد ولي وقتي با كله شقي طالق گرفتم‬ ‫پيغام دادند فرزندي به اسم من ندارند و ديگر‬ ‫نمي‌خواهند مرا ببيننـد‪ .‬دخـترم هـم ديگـر‬ ‫حـاضر نشد مالقاتم كند‪ .‬پدرش حرفي نداشت‬ ‫اما او ترجيح مي‌داد فكر كند من مرده‌ام‌‪ .‬و در‬ ‫سينه‌ي قبرستان خوابيده‌ام تا اينكه با بهترين‬ ‫دوست پدرش زندگي مي‌كنم‌‪ .‬غـم‌ام نبود‪.‬‬ ‫شـادي رسـيـدن بـه زنـدگي عاشـقانه با بـهروز‬ ‫آنقـدر بزرگ بود كه همـه‌ي ايـن انـدوه‌ها را‬ ‫مي‌پوشاند‪ .‬ما درست پنج ماه بعد از جدايي‬ ‫من عقد كرديم و به سفر ماه عـسل رفتـيم‌‪.‬‬ ‫بعد از بـازگـشت چـنـد روز در هـتل مانديم تا‬ ‫آپارتماني كه بهـروز خـريده و بازسازي كـرده‬ ‫بود‪ ،‬تـكمـيل شـود‪ .‬مـثـل تـازه عـروس‌هـا بـا‬ ‫شـور و شـوق وسيـلـه مي‌خريدم و از هر جنسي‬ ‫بهترين‌اش را انتخاب مي‌كردم‌‪ .‬در سي و‬ ‫شش سالگي احساس عجيبي داشتم‌‪ .‬مي‌ديدم‬ ‫دوستان و اقوامم از ديدن‌ام سرباز مي‌زنند و‬ ‫اگر روبه‌رو شويم با اكراه سالمي مي‌دهند و‬ ‫دور مي‌شوند اما همه‌ي اينها در برابر تصاحب‬ ‫بزرگترين عشق دنيا هيچ ارزشي نداشت‌‪.‬‬ ‫دل‌ام مي‌خواست تا فرصت دارم بچه‌دار شوم‌‪.‬‬ ‫موقع تولد مليكا خيلي بـچه سـال بودم و‬ ‫اص ً‬ ‫ال نمي‌توانستم از حـضورش لـذت ببرم‌‪.‬‬ ‫هـمـه‌اش دنبـال كسي مي‌گشتم تا مسئوليت‬

‫نگهداري از بچه را بيندازم روي دوش‌اش‌‪.‬‬ ‫اما بچه‌ي دومم كام ً‬ ‫ال فرق داشت‌‪ .‬به دنيا‬ ‫آوردن‌اش يك مسئوليت يا وظيفه محسوب‬ ‫نمي‌شد بلكه فقط عشق مان را ثابت مي‌كرد‪.‬‬ ‫اما كار به آنجا نكشيد‪ .‬بهروز آن مرد رويايي‬ ‫كه انتظارش را مي‌كشيدم نبود‪ .‬به راحتي‬ ‫دروغ مي‌گفت و فحاشي مي‌كرد‪ .‬البته بـعد‬ ‫از دعـواها با ابـراز عـالقه دل‌ام را به دست‬ ‫مي‌آورد‪ .‬ولي حتي بي عذرخواهي‌اش هـم‬ ‫نمـي‌تـوانستم عـكس‌العملي نـشان دهـم چون‬ ‫تمام پل‌ها را خراب كرده بودم و راه برگشت‬ ‫نداشتم‌‪.‬‬ ‫تازه مـي‌فهمـيدم چـه خطايي مرتكب شده‌ام‌‪.‬‬ ‫دل ام براي دخترم يك ذره شده بــود امـا‬ ‫مـليـكا جـواب تـلفـن‌هـا و خواهش‌هايم‬ ‫را نمي‌داد‪ .‬رفتم مدرسه و التماس كردم‬ ‫صدايش بزنند تا چند دقيقه ببينم‌اش اما به‬ ‫مدير گفته بود از من نفرت دارد و اسـم مـرا‬ ‫مـادر نمي‌گذارد چون وجـود كـسي همـچون‬ ‫من‌‪ ،‬فقط باعث شـرمـساري اسـت و بـس‌‪.‬‬ ‫با چشم‌هاي اشكـبار به خـانه برگشتم‌‪ .‬توقع‬ ‫داشتم حداقل بهروز احساس‌ام را درك كند و‬ ‫دلـداري‌ام دهـد‪ .‬امـا او بـا ديـدن حـال خـرابم‌‪،‬‬ ‫لباس پوشيد و رفت بيـرون‌‪ .‬آقا حـوصـلـهي‬ ‫گـريـه و زاري نـداشـت‌! زندگـي‌مـان انقـدري‬ ‫دوام نياورد‪ .‬چون آنچه كه عشق مي‌پنداشتم‬ ‫چيزي جز هوسي خام و گناه آلود نام نداشت‌‪.‬‬ ‫بهروز هم خيلي زود ذات‌اش را نشان داد؛‬ ‫من تنها زن زندگي‌اش نبودم‌‪ .‬بيچاره فائقه‬ ‫چـه كـشيده بود طـي آن هـمـه سـال و چـطور‬ ‫بـا سـكوت آبـروداري مي‌كرد؟ باالخره هم‬

‫خودش دلزده شد و طالق‌ام داد‪ .‬بـهانه‌اش‬ ‫آينـده‌ي پـسرهـايش بود اما من مي‌ديدم دارد‬ ‫مخ دختري را كه نصف سن مـرا داشـت‌‪،‬‬ ‫مـي‌زند‪ .‬البته با فائقه آشتي كـرد امـا كثافت‬ ‫كاري‌هايش را هم ادامه داد‪ .‬بـعد از جـدايـي‬ ‫ديگـر نتوانستم در شهـرمـان بمـانم‌‪ .‬انگـشت‬ ‫نـماي خاص و عام شده بودم‌‪ .‬ته مانده‌ي پـس‬ ‫اندازها و طـالهايم را فـروختم و چند ميلـيونـي‬ ‫جـور كردم و آمدم‌ تهران پيش عـمه‌ي پـيرم‌؛‬ ‫تـنها كـسي كه هنوز در خـانـه‌اش به روي‌ام باز‬ ‫بود‪ .‬اميد داشتم عمه واسطه شود تا به خانه‌ام‬ ‫برگردم آن بنـده‌ي خـدا هـم بـا مـخـتار حـرف‬ ‫زد امـا هـمـسر سـابـق‌ام آب پـاكـي را روي‬ ‫دست‌هايش ريخـت چـون داشـت ازدواج‬ ‫مـي‌كـرد‪ ،‬بـا زنـي كـه مليكا تحسين‌اش‬ ‫مي‌كرد و دوسـت‌اش داشـت‌‪ .‬زني كه قدر‬ ‫خانواده را مـي‌دانسـت درسـت بـرعـكس‬ ‫من‌‪ .‬پـس اندازم رو به پايان بود كه به فكر‬ ‫كار افـتادم‌‪ .‬اگـر مـي‌خـواستـم بـروم توي فـاز‬ ‫افسـردگي هـمين چندر غاز هم تمام مي‌شد‬ ‫و مي‌ماندم محتاج اين و آن‌‪ .‬هيچ كاري بلد‬ ‫نبودم‌‪ .‬تحصيالتي هم نداشتم‌‪ .‬به اجبار شروع‬ ‫كردم به آوردن جنس از كـيش و چـابهار و‬ ‫فروش آنها‪ .‬توي اين جـور جـاها بيـشتر بـا‬ ‫بـدبختي و تنهايي خــودم روبه‌رو مـي‌شـوم‬ ‫و بـا ديــدن خـانواده‌هايي كه شادمان دست‬ ‫در دست هـم از تعطيالت استفاده مي‌كنند‪،‬‬ ‫فقط غـصه مي‌خورم و در خفا اشك مي‌ريزم‌‪.‬‬ ‫دخترم حق دارد‪ .‬من لياقت آن همه نعمت را‬ ‫نداشتم‌‪.‬‬


‫‪40‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫من لياقت نداشتم‬

‫براساس سرگذشت ساحره از تهران‬

‫صد بار به دهان‌ام آمد كه به‬ ‫مختار بگويم حضورش را در‬ ‫خانه بيشتر كند و اين قدر دنبال‬ ‫پول اين طرف و آن طرف نزند‬ ‫ولي هر دفعه ياد برخوردهاي‬ ‫سرد قبلي‌اش افتادم و حرف‌ام را‬ ‫قورت دادم‌‪ .‬به نظرم شوهرم هيچ‬ ‫كاري نمي‌كرد جز اينكه يادم‬ ‫بياورد دختر پانزده ساله‌اي داريم‬ ‫و بايد به فكر شوهر دادن او باشيم‬ ‫نه اينكه از تنهايي بترسيم‌‪ .‬مختار‬ ‫مثل ساعت گويا‪ ،‬هميشه سن‌مان‬ ‫را اعالم مي‌كرد و مي‌گفت اين‬ ‫چيزها از سن و سال ما گذشته‌‪.‬‬ ‫خيلي دلم مي‌خواست بگويم‌‪:‬‬

‫«شايد از تو كه نزديك پنجاه سال‌ات شده‌‪،‬‬ ‫گذشته باشد‪ .‬اما من فقط سي و چهار سال‬ ‫دارم و يك عمر پيش روي‌ام است‌‪ .‬اگر پدر و‬ ‫مادرم اين قدر عجله نداشتند بچه‌هاي‌شان را‬ ‫از سرشان باز كنند و مسئوليت‌شان را از گردن‬ ‫خود بينـدازند‪ ،‬حـاال حـداقل فـوق ليـسانس‬ ‫گرفته بودم و يك كار درست و حسابي داشتم‬ ‫نه اينكه كل هنرم به درست كردن چهار جور‬ ‫غذا و تميز كردن خانه منحصر شود‪».‬‬ ‫ولـي ُخــب هيـچ وقـت جـرأت و جسارت‬ ‫گفتن اين كلمات را نداشتم و با اينكه اص ً‬ ‫ال‬ ‫از زندگي‌ام راضي نبودم اما هـر كـس از دور‬ ‫نـگاه مـي‌كرد به حال‌ام غبـطه مي‌خورد‪ .‬از‬ ‫نظر مالي رفاه داشتم امـا مـاديـات كـه هـمه‬ ‫چـيز نـمي‌شـد‪ ،‬مـي‌شـد؟! تـا حـرف هـم‬ ‫مي‌زدم مادرم زندگي صد نفر را برايم رديف‬ ‫مي‌كرد كه با تنگناهاي مالي مواجه بودند و‬ ‫حتي بعد از چـنـد سـالــي كـه از ازدواج‌شـان‬ ‫مـي‌گـذشـت‌‪ ،‬هـنوز چـشم به دست بزرگتـرها‬ ‫داشـتند و بدون كمك مالي نمي‌توانستند‬ ‫مخارج را پوشش دهند‪ .‬مـامان نمـي‌خواست‬ ‫قبول كند كه از ته قلب حاضر بودم بي‌پولي‬ ‫بكشم ولي عشق داشته باشم‌‪ .‬اما آنها حتي‬ ‫فرصت شناختن خودم را به من نداده بودند‪.‬‬ ‫تا آمدم دست چپ و راست‌ام را بشناسم‪،‬‬ ‫ديدم نشسته‌ام سر سفره‌ي عقد‪ .‬به نظر او‬ ‫بايد كالهم را مي‌انداختم هوا كه شوهري مثل‬ ‫مختار براي‌ام پيدا كرده بودند‪ .‬حاال كه خيلي‬ ‫سال از جدايي ما گذشته و من ماجراهاي‬ ‫زيادي را ديده‌ام ‪ ،‬مي‌دانم مختار شوهر بدي‬ ‫نبود‪ .‬اما آن موقـع‌ فـقـط كـمـبودهـايش بـه‬

‫چشمم مـي‌آمـد؛ جـديـت و سـردي رفـتـارش‌‪.‬‬ ‫غـيبت‌هـاي طـوالني و كم حرفي‌اش در زمان‬ ‫حضور در خانه‌‪.‬‬ ‫باالخره من هم زن جواني بودم كه نياز داشتم‬ ‫به عاطفه و احساسات‌ام توجه شود اما مختار‬ ‫فقط مي‌گفت اين سوسول بازي‌ها مال بچه‬ ‫مز ّلف هاست و آدم‌هاي حسابي وقت شان‬ ‫را صرف گل دادن به همديگر نمي‌كنند‪ .‬آن‬ ‫وقت در يك چنين وضعيتي سر و كله‌ي بهروز‬ ‫در زندگي‌ام پيدا شد‪ .‬البته كه من دنبال‌اش‬ ‫نرفتم خود مختار پاي‌اش را به خانه‌يمان باز‬ ‫كرد‪ .‬مي‌گفت بيشتر از تخم چشم‌هايش به‬ ‫بهروز اعتماد دارد و هر وقت كاري داشتم‬ ‫مي‌توانم با او تماس بگيرم‌‪ .‬مي‌پرسيد مگر‬ ‫برادر يا برادر شوهر نداشتم كه همسرم كارها‬ ‫را به غريبه محول مي‌كرد‪ .‬بايد بگويم داشتم‬ ‫ولي مختار خيلي با فاميل و حتي اقوام نزديك‬ ‫خودش جور نبود‪ .‬مي‌گفت حسودند و چشم‬ ‫ندارند مـوقـعـيت‌اش را ببينـنـد‪ .‬در عـوض‬ ‫بـا همـكارها و دوسـتان‌اش خـيلـي خـيلي‬ ‫احـساس راحتي مي‌كرد‪ .‬طوري كه اگر سه‬ ‫شب در هفته را در خانه مي‌گذراند‪ ،‬حتم ًا‬ ‫دو شب‌اش را كلي مهمان دعوت مـي‌كـرد‪.‬‬ ‫بهروز و فائقه و بچه‌هاي‌شان پاي ثابت تمام‬ ‫محفل‌ها بودند‪.‬‬ ‫طبيعت ًا در اثر اين مراودات صميميتي ميان ما‬ ‫به وجود آمد؛ اول ميان من و فائقه و بعدتر‬ ‫بهروز هم خودش را وارد كرد‪ .‬زمان هايي كه‬ ‫مي‌دانست مختار نيست و مليكا هم كالس‬ ‫دارد يا مدرسه است‌‪ ،‬زنگ مي‌زد و شروع‬ ‫مي‌كرد به درد و دل‌‪ .‬از زندگي‌اش مي‌ناليد‪.‬‬ ‫از اينكه بدون هيچ احساسي دارد روزگار را‬ ‫هدر مي‌دهد و من‌‪ ،‬آرام آرام حس مي‌كردم‬ ‫دارم صداي خودم را از زبان‌اش مي‌شنوم‌‪ .‬ولي‬ ‫از موقعيت نصيحت گري خارج نمي‌شدم‌‪.‬‬ ‫مي‌گفتم بايد به شكلي خودش را دلگرم كند‪.‬‬ ‫اما او نمي‌پذيرفت‌‪ .‬مي‌گفت پس كي بايد به‬ ‫خودش برسد‪ .‬اين چهل سال كه فقط به خاطر‬ ‫اين و آن هدر رفته‌‪ .‬حرف‌هايش بدجوري‬ ‫ذهن‌ام را قلقلك مي‌داد‪ .‬آيا سهم امثال ما‬ ‫بي‌عشقي بود؟ درست يادم نيست از چه‬ ‫زماني اما اين مكالمه‌ها به شكل كام ً‬ ‫ال خزنده‬ ‫به سمتي رفتند كه ناگهان ديدم داريم در‬ ‫مورد آينـده‌ي مشتـرك‌مـان حـرف مـي‌زنيم‌‪.‬‬ ‫بهروز با اصرار مي‌خواست من از شوهرم‬ ‫جدا شوم و با او ازدواج كنم‌‪ .‬مي‌گفت امروز‬ ‫و فرداست كه فائقه را طالق دهد‪ .‬اين كار‬ ‫را هم كرد و فائقهي بيچاره كه نمي‌دانست‬ ‫علت پشت پرده‌ي مشكالت زندگي‌اش‬ ‫چيست‌‪ ،‬با اشك از بهروز و زني كه زير پايش‬ ‫نشسته حرف مي‌زد و جواب هر دوي‌شان‬ ‫را به خدا حواله مـي‌داد‪ .‬و مـن انـگـار نـه‬ ‫انـگـار فقـط دلـداري‌اش مـي‌دادم‌‪ .‬مـي‌دانـم‌‪،‬‬ ‫كـارم خيـلي ناجوانمردانه بود ولي چه كار‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جوش نزن تا جوش نزنی!!(علل‪،‬پیشگیری‪،‬درمان)‬ ‫ضايعاتی که در اثر بسته شدن‬ ‫مجاری غدد چربی در صورت‪،‬‬ ‫گردن‪ ،‬پشت‪ ،‬شانه ها و سينه‬ ‫بوجود می آيند جوش يا به‬ ‫اصطالح آکنه می گويند‪.‬‬

‫ضايعاتی که در اثر بسته شدن مجاری غدد‬ ‫چربی در صورت‪ ،‬گردن‪ ،‬پشت‪ ،‬شانه ها و سينه‬ ‫بوجود می آيند جوش يا به اصطالح آکنه می‬ ‫گويند‪ .‬اين ضايعات بصورت جوش های سر‬ ‫سياه‪ ،‬سر سفيد‪ ،‬جوش چرکی‪ ،‬کيست و ندول‬ ‫می توانند بروز کنند‪ .‬آکنه در اکثر نوجوانان‬ ‫ديده ميشود و می تواند تا پايان جوانی و حتی‬ ‫باالی سی سال هم ديده شود‪ .‬جوش‬ ‫معمو ْ‬ ‫ال بعد از چند سال بهبود می يابد‬ ‫ولی نميتوان آن را به حال خود گذاشت‬ ‫چون با بهبود بعضی از جوشها‪ ،‬جوشگاه‬ ‫بوجود آمده تا پايان عمر باقی می ماند و از‬ ‫نظر زيبائی مشکل ساز هستند‪ .‬گرچه اين‬ ‫جوشگاه ها قابل ترميم هستند ولی مانند‬ ‫پوست صدمه نديده نمی شوند‪ .‬در بعضی‬ ‫مواقع جوشگاه ها از نظر روحی فرد را‬ ‫آزار می دهند‪ .‬بنابراين عاقالنه اين است‬ ‫که جوش را درمان نمود تا جوشگاه را؛‬ ‫چون درمان راحت تر و سريعتر است و‬ ‫نتيجه کار هم رضايت بخش تر است‪.‬‬ ‫چگونگی بوجود آمدن جوش‬ ‫غدد سباسه يا چربی از ابتدا در هر دو‬ ‫جنس وجود دارد‪ .‬در اوايل دوران بلوغ با‬ ‫ترشح هورمون مردانه يا آندروژن اين غدد‬ ‫بزرگ شدن و فعاليت خود که توليد و‬ ‫ترشح چربی است‪ ،‬را آغاز می کنند‪ .‬غدد‬ ‫چربی در تمام سطوح‬ ‫وستی بجز در کف پا و دست وجود دارد ولی‬ ‫بيشترين تراکم آنها در صورت‪ ،‬سينه‪ ،‬پشت و‬ ‫شانه ها است‪ .‬غدد چربی ترشحات خود را‬ ‫بوسيله مجاری چربی که در ارتباط با فوليکول‬ ‫مو است‪ ،‬به سطح پوست تخليه می کند‪.‬عدم‬ ‫تعادل هورمونی و میکروبی والتهابی سبب‬ ‫انسداد وتخریب جداره غدد چربی در مجاورت‬ ‫فولیکول مو میگردد و اين سلول های صدمه‬ ‫ديده بهم پيوسته و توليد پالک يا لخته می کنند‬ ‫و می توانند مجاری را مسدود نمايند‪.‬همچنین‬ ‫رشد باکتری (پرو پیونو باکتریوم)در محل که‬ ‫از چربی موجود تغذیه می کند‪ ،‬سبب التهاب‬ ‫بیشتر وتنگتر شدن مجاری می گردد از طرفی‬ ‫در بعضی افراد پوسته ريزی پوست بعلت بعضی‬ ‫نقص ها در آنزيم های الزمه برای پوسته ريزی‬ ‫طبيعی‪ ،‬بطور کامل انجام نمی گيرد و پوسته‬ ‫های روی هم انباشته شده در منافذ مجاری‬ ‫چربی باعث بسته شدن اين مجاری می شوند‪.‬‬ ‫با بسته شدن اين مجاری به هر وسيله‪ ،‬چربی در‬ ‫مجاری انباشته شده و باکتری های موجود در‬ ‫اين مجاری رشد زيادی کرده و اين چربی ها‬

‫را تخمير ميکنند و مواد شيميائی توليد شده در‬ ‫اثر تخمير و ترشح بعضی فاکتورها از باکتری‬ ‫های موجود و همچنين انباشتگی چربی در‬ ‫مجاری باعث صدمه بيشتر به ديواره مجاری‬ ‫شده و آن را بطور کامل از بين می برند‪ .‬با ورود‬ ‫چربی‪ ،‬سلول های مرده ديواره‪ ،‬باکتری ها و‬ ‫مواد تخميری و آنزيمی به داخل پوست فرآيند‬ ‫التهاب فعال شده و سبب قرمزی و چرکی شدن‬ ‫جوش ميگردد‪.‬‬ ‫عوامل ايجاد کننده و تشديد کننده جوش‬ ‫‪-1‬بهداشت فردی‪ :‬گر چه آلودگی و کثيف‬ ‫بودن صورت و بدن علت ايجاد جوش نيستند‬ ‫ولی در تشديد جوش کمک می کنند‪.‬البته از‬ ‫شستن مکرر صورت بپرهیزید که خود می تواند‬ ‫عامل ایجاد جوش شود‪.‬‬ ‫‪-2‬عوامل انسدادی‪:‬هر عامل که سبب بسته‬

‫ميشوند شامل‪ :‬غذاهای چرب‪ ،‬تنقالت‪ ،‬خرما‪،‬‬ ‫کشمش‪ ،‬محصوالت دريايي ( ماهي و ميگو‬ ‫)‪ ،‬بعضي از ميوه جات ( موز ‪ ،‬کيوي ‪ ،‬خرمالو‬ ‫) و غيـره است‪ .‬بهـترين راهکار پرهيز از مواد‬ ‫غذايي و خوراکيهايي است که فرد اظهار ميکند‬ ‫با خوردن آنها جوش صورتش بدتر ميشود‪.‬‬ ‫‪-4‬نور خورشيد‪ :‬گرمای حاصل از نور خورشيد‬ ‫باعث تحريک ترشح چربی و از طرفی باعث‬ ‫خشک شدن منافذ می شود‪ .‬پس بهتر است از‬ ‫قرار گرفتن در تابش مستقيم آفتاب اجتناب‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫‪-5‬استرس‪ :‬دیده شده که در دانش آموزان‬ ‫هنگام امتحانات میزان ابتال افزایش یافته که‬ ‫البته هنوز از لحاظ علم ثابت نشده است‪.‬‬ ‫‪ -6‬قرصهای جلوگیری از بارداری ‪،‬در واقع‬ ‫استروزن سبب بهبود وپروزسترون سبب تشدید‬

‫شدن سوراخهای سطحی پوست می گردد می‬ ‫تواند در تشدید ایجاد جوش موثر باشد‪،‬از جمله‬ ‫مواد مسدود کننده می توان مواد آرایشی به‬ ‫خصوص از انواع چرب آنها‪،‬همچنین استفاده‬ ‫از سر بندها ویا کاله های ایمنی ولباسهای‬ ‫چسبنده ورزشی که سبب تعریق وانسداد در‬ ‫سطح پوست می گردد نام برد‪.‬‬ ‫‪-3‬رژيم غذائی‪ :‬معمو ْ‬ ‫ال غذا باعث ايجاد‬ ‫جوش نمي شود‪ .‬گرچه غذاهای چرب و شيرين‬ ‫در بعضی افراد جوشها را بدتر می کنند ولی‬ ‫اين عمومی نيست و بقيه افراد نياز به رژيم‬ ‫غذائی ندارند‪ .‬ترشح زيادی انسولين در خون و‬ ‫رسيدن آن به پوست در برخی افراد باعث ايجاد‬ ‫جوش می شود‪ .‬با خوردن غذاهای شيرين و‬ ‫چرب ترشح انسولين افزايش می يابد‪ .‬پس‬ ‫فقط افرادی که با خوردن چربی و شيرينی‬ ‫دچار جوش می شوند نياز است که از خوردن‬ ‫اين غذاها پرهيز کنند‪ .‬البته بايد توجه داشت‬ ‫که عوامل ديگری نيز در ايجاد و تشديد جوش‬ ‫سهيم هستند‪ .‬پس بايد موقعی قضاوت کرد‬ ‫که اين غذاها باعث تشديد جوش می شوند‬ ‫که با هر بار مصرف آنها جوش بدتر شود‪ .‬از‬ ‫جمله غذا و خوراکيهايي که باعث اين علت‬

‫ضایعات میگردد وتقریبا اکثر خانمها نزدیک‬ ‫پریود از تشدید ضایعات شاکی هستند‪.‬‬ ‫‪ -7‬دستکاری یا فشردن جوشها بسیار در‬ ‫تشدید ضایعه موثر بوده وحتی سبب ایجاد‬ ‫جوشگاههای (اسکار) درمان ناپذیر می گردد‪.‬‬ ‫درمان جوش‬ ‫در درمان جوش نبايد خسته شويد‪ .‬چون درمان‬ ‫جوش يک فرآيند مداوم و طوالنی است‪ .‬درمان‬ ‫جوش در حقيقت کنترل جوش زدن صورت و‬ ‫بدن شما می باشد نه ريشه کن کردن آن‪ .‬اگر با‬ ‫درمان ‪ ،‬جوش شما بهبود يافت درمان را قطع‬ ‫نکنيد بلکه با مشاوره با پزشک خود داروهای‬ ‫مصرفی را تعدیل دهيد‪ .‬گاهی نياز است تا‬ ‫کنترل کامل جوش صورت بمدت شش ماه دارو‬ ‫مصرف کرد‪ .‬در صورتی که بعد از مصرف دو‬ ‫ماه از دارو جوش صورت شما بهبودی نيافت‬ ‫شما به داروهای مصرفی مقاوم هستيد و بايد‬ ‫درمان تغيير يابد‪ .‬بسته به نوع جوش و وضعيت‬ ‫جسمانی و هورمونی بدن دارو انتخاب می‬ ‫شود‪ .‬پس بدون مشاوره با پزشک خود اقدام‬ ‫به مصرف يا تغيير دارو نکنيد‪ .‬در صورتی که‬ ‫با مصرف دارو تغييری در وضعيت جسمانی‬ ‫و يا پوست شما ايجاد شد پزشک خود را در‬

‫جريان گذاريد‪ .‬در مواردی که کيست و ندول‬ ‫ايجاد شود گاهی نياز به تزريق دارو بداخل‬ ‫کيست و ندول است و گاه ًا کرايو نيز در درمان‬ ‫مورد استفاده قرار می گيرد‪ .‬جوشهای سر سياه‬ ‫و سر سفيد اگر با مصرف کرم های اليه بردار‬ ‫تخليه نشوند نياز به تخليه آنها با وسايل خاصی‬ ‫است‪ .‬پس از فشار دادن اين جوشها و هر نوع‬ ‫جوش جهت تخليه آن پرهيز کنيد چون باعث‬ ‫شدت التهاب و ايجاد جوشگاه ميگردد‪ .‬از‬ ‫کندن جوشها اجتناب کنيد چون باعث لک و‬ ‫ايجاد جوشگاه ميگردد‪ .‬در طول درمان گاهی‬ ‫نياز است که از آنتی بيوتيک خوراکی از قبيل‬ ‫تتراسايکلين‪ ،‬اريترومايسين‪ ،‬داکسی سايکلين‬ ‫و غيره ‪ ...‬مصرف نماييد‪ .‬اين داروها عالوه بر‬ ‫کاهش مقدار باکتری باعث کم شدن التهاب نيز‬ ‫ميگردند‪ .‬اگر با مصرف طوالنی آنتی بيوتيک‬ ‫دجار قارچ تناسلی شديد با اطالع پزشک‬ ‫دارو را قطع و قارچ را درمان نماييد‪.‬‬ ‫از عوارض جانبی داروها هراس نداشته‬ ‫باشيد و به پزشک خود اطمينان کنيد چون‬ ‫ترس از دارو باعث اختالل در روند درمان‬ ‫می گردد‪ .‬در صورت هر گونه تغييری در‬ ‫مزاج و وضعيت جسمی پزشک خود را‬ ‫مطلع نماييد‪ .‬اگر داروئی غير از داروی‬ ‫درمانی جوش مصرف می کنيد به پزشک‬ ‫اطالع دهيد‪ .‬مصرف بعضی از داروها‬ ‫در زمان بارداری و شير دهی مضر هستند‬ ‫بنابراين در صورتی که شما باردار هستيد‬ ‫يا به نوزادتان شير می دهيد به اطالع‬ ‫پزشک برسانيد‪ .‬در مواقعی که جوش به‬ ‫داروهای رايج جواب ندهد و يا جوش‬ ‫بصورت کيست و ندول های بزرگ باشد‬ ‫با صالحديد پزشک شايد نياز به مصرف‬ ‫داروی اکوتان (ايزوتره تينوئين) باشيد‪.‬‬ ‫اين دارو عوارض متعددی دارد که الزام ًا‬ ‫در هر بيماری ديده نمی شود‪ .‬بايد قبل از شروع‬ ‫و در طول درمان برای پيشگيری از عوارض‬ ‫اين دارو معاينات پزشکی و آزمايشات الزم‬ ‫انجام گيرد‪ .‬در حين مصرف اين دارو احتياط ًا‬ ‫تا مدت اعالم شده از طرف پزشک معالج‪،‬‬ ‫بعد از قطع دارو بايد جلوگيری از حاملگی‬ ‫صورت گيرد‪ .‬دوره درمان بايد کامل شود چون‬ ‫می تواند باعث عود جوش گردد‪ .‬توصيه های‬ ‫پزشک را در حين درمان جوش فراموش نکرده‬ ‫و دقيق ًا اجرا کنيد‪ .‬هميشه در ذهن داشته باشيد‬ ‫که جوش را نمی توان بطور کامل از بين برد‬ ‫ولی می توان آن را کنترل نمود‪.‬‬ ‫درمان جوشگاه های جوش‬ ‫روش های مختلفی برای از بين بردن جوشگاه‬ ‫ها استفاده ميشود ولی بايد در نظر داشته باشيد‬ ‫که با هيچ روشی نتيجه صد در صد نيست‪ .‬از‬ ‫جمله اين روش ها می توان از ليزر‪ ،‬ميکرودرم‬ ‫ابرشن‪ ،‬اليه برداری با مواد اسيدی و کرم های‬ ‫اليه بردار‪ ،‬سابسيژن يا آزاد کردن جوشگاه های‬ ‫فرو رفته از زير‪ ،‬تزريق کالزن‪ ،‬هيالورونيک‬ ‫اسيد و چربی را نام برد‪ .‬گاهی نياز است‬ ‫برای رسيدن به نتيجه مطلوب از چند‬ ‫روش استفاده نمود‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

37


‫‪36‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کودکان را در‬ ‫زمستان به تحرک‬ ‫وادارید‬

‫در فصل زمستان به دلیل کوتاه‬ ‫بودن روزها و تاریکی شدن زود‬ ‫هوا معموال انگیزه افراد برای‬ ‫بیرون رفتن از خانه برای انجام‬ ‫فعالیت‌های فیزیکی مثل ورزش و‬ ‫پیاده روی کمتر است‪.‬‬ ‫____________________________‬

‫راهکارهای زیر می‌تواند به فعال ماندن‬ ‫کودکان در فصل سرما کمک کند‪:‬‬ ‫وسایل الکترونیکی را خاموش کنید‬ ‫اگر والدین زمان‌های کاربری کودکان از‬ ‫وسایل الکترونیکی مانند کامپیوتر‪ ،‬تلویزیون‪،‬‬ ‫آیپاد‪ ‌،‬تبلت و ‪ ...‬را محدود کنند آنها مجبور‬ ‫به انجام فعالیت‌های دیگری می‌شوند‪ .‬این‬ ‫راهکار حتی می‌تواند به افزایش فعالیت‬ ‫و روابط اجتماعی آنها مانند همکاری با‬ ‫دیگران و ارتباط بیشتر و صحبت با خانواده‬ ‫و اطرافیان کمک کند و موجبات خالقیت و‬ ‫رشد قدرت تخیل را نیز در آن‌ها فراهم کند‪.‬‬ ‫شما همچنین می‌توانید با انجام بازی‌هایی‬

‫که به فعالیت جسمی بیشتری نیاز دارند و‬ ‫کودکتان به آنها عالقه‌مند است او را از سبک‬ ‫زندگی بی‌تحرک دور نگهدارید‪.‬‬ ‫با کودکتان یوگا تمرین کنید‬ ‫اگرچه استفاده زیاد از وسایل الکترونیکی‬ ‫توصیه نمی‌شود اما یکی از سودمندی‌های‬ ‫این وسایل ویدئوهای آموزشی است‪ .‬برای‬

‫مثال ویدئوهای آنالین بسیاری در ارتباط‬ ‫با تمرینات مناسب یوگا برای کودکان در‬ ‫اینترنت وجود دارد‪ .‬اگر والدین نیز خود‬ ‫با تمرینات یوگا آشنا باشند می‌توانند به‬ ‫فرزندشان نیز در این زمینه کمک کنند‪.‬‬ ‫در سرما بازی کنید‪.‬‬

‫از فصل سرد و سرما نترسید‪ ،‬کودکتان را با‬ ‫لباس مناسب بپوشانید و بیرون بروید‪ .‬چرا‬ ‫که فعالیت‌های بیرون از خانه تحرک بیشتر‪،‬‬ ‫استفاده از هوای آزاد و نور خورشید را برای‬ ‫کودک و والدین به همراه دارد‪ .‬بازی در‬ ‫حیاط نیز این مزیت را دارد و برای سالمت‬ ‫جسمی‪ ،‬روانی و عاطفی کودک مفید است‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

35


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

34


‫‪33‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آشنا شدن با آدم‌هایی خارج از خانواده برای‬ ‫شما فراهم می‌کند‪ .‬در جوامع غربی وارد شدن‬ ‫خانم‌ها به بازار کار‪ ،‬یکی از دالیل باال رفتن‬ ‫آمار خیانت از جانب زنان بوده است‪ .‬جای‬ ‫تعجب نیست که چرا در غرب محل‌کار یکی از‬ ‫متداول‌ترین محل‌ها برای شروع خیانت است‪.‬‬ ‫‪ .3‬بی‌وفایی احساسی بسیار مخرب‌تر از بی‌وفایی‬ ‫جسمی برای ازدواج است‪ .‬طنازی ها سر کار‬ ‫کم‌کم تبدیل به قرارهای ناهار بیرون از شرکت‪،‬‬ ‫فرستادن پیامک‌ و ایمیل و از این قبیل می‌شود‪.‬‬ ‫به‌تدریج جزئیات ریز زندگی‌تان را برای او بازگو‬ ‫می‌کنید‪ .‬پنهان کردن این راز از همسرتان بسیار‬ ‫هیجان‌انگیز می‌شود و با خودتان توجیه می‌کنید‬ ‫که این "خیانت" نیست چون هیچ ارتباط جنسی‬ ‫با آن فرد ندارید‪ .‬اما وابستگی احساسی که با‬ ‫او پیدا کرده‌اید می‌تواند برای ازدواجتان بسیار‬ ‫مخرب باشد‪ .‬هرچه صمیمیت شما با کسی‬ ‫خارج از ازدواجتان بیشتر شود‪ ،‬عمق ارتباط‬ ‫قلبی و فکری‌تان با همسرتان بیشتر به خطر‬ ‫می‌افتد‪ .‬و طولی نمی‌کشد که خیانت جنسی هم‬ ‫به آن اضافه خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .4‬اینترنت‪ ،‬ایمیل‪ ،‬موبایل و فیسبوک خیانت‬ ‫کردن را برای افراد آسان‌تر کرده است‪.‬‬ ‫کنجکاوی که برای پیدا کردن دوستان بچگی‬ ‫یا دوران دانشگاه دارید می‌تواند برای زندگی‬ ‫زناشوییتان بسیار خطرناک باشد‪ ،‬مخصوص ًا‬ ‫اگر در ازدواجتان احساس کمبود هم داشته‬ ‫باشید‪ .‬خاطرات رمانتیک قبلی شما را به عواقبی‬ ‫غیرقابل پیش‌بینی می‌کشاند با یک کلیک‬ ‫موس و بدون هیچ نیت پلید به دنبال یک عشق‬ ‫گذشته می‌گردید‪ .‬برداشتن قدم بعدی و ایمیل‬ ‫زدن یا درخواست دوستی دادن در فیسبوک هم‬ ‫به نظرتان هیچ صدمه‌ای به زندگی‌تان نمی‌زند‪.‬‬ ‫اما همین کار کوچک می‌تواند منجر به پیش‬ ‫آمدن جریان غیرمنتظره‌ای از اتفاقاتی شود که‬ ‫برای ازدواجتان جالب نخواهد بود‪ .‬در میان‬ ‫نگذاشتن این با همسرتان هم می‌تواند یک‬ ‫"خیانت اتفاقی" به شمار رود‪ .‬و باید بدانید که‬ ‫طنازی کردن و صحبت‌های جنسی در ایمیل‬ ‫و پیام و ویدئو و عکس هم خیانت به شمار‬ ‫می‌رود‪.‬‬ ‫‪ .5‬حدود ‪ 65‬درصد از ازدواج‌ها بعد از خیانت‬ ‫متالشی می‌شوند‪ 35 .‬درصد از زوج‌ها بعد‬ ‫از خیانت به زندگی خود ادامه می‌دهند‪ .‬برای‬ ‫بعضی خیانت موجب برهم خوردن قرارداد‬ ‫بینشان می‌شود و طرفی که به او خیانت شده‬ ‫دیگر نمی‌تواند تحت هیچ شرایطی آن موقعیت‬ ‫را تحمل کند‪ .‬برای خیلی‌ها هم آن خیانت‬ ‫بلیط برنده‌ای برای خارج شدن از آن ازدواج‬ ‫است‪ .‬زوج‌هایی هم هستند که مطمئن نیستند‬ ‫و می‌خواهند بعد از خیانت هم ازدواجشان‬ ‫را حفظ کنند و به همین دلیل پیش مشاوران‬ ‫مختلف می‌روند‪.‬‬ ‫همیشه جای امید هست‪ .‬زوج‌های زیادی‬ ‫بوده‌اند که توانسته‌اند بعد از خیانت زندگی‌شان‬ ‫را نجات دهند‪ .‬با صرف وقت‪ ،‬مشاوره‪ ،‬صبر‬ ‫و تالش زوج‌ها می‌توانند از این اتفاق بعنوان‬ ‫فرصتی برای عمیق‌تر کردن رابطه‌شان‬ ‫و ساختن زندگی بسیار قوی‌تر و‬ ‫نزدیک‌تر از قبل استفاده کنند‪.‬‬


‫‪32‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حقایقی درمورد خیانت که همه متاهالن باید بدانند‬ ‫خیانت؛ واژه‌ای که هیچ مرد یا‬ ‫زن متاهلی نه انتظار شنیدنش را‬ ‫دارد و نه دوست دارد به گوشش‬ ‫بخورد‪ .‬بااینکه ‪ ۹۰‬درصد از‬ ‫افرادیکه در یک تحقیق شرکت‬ ‫کرده بودند اعتقاد داشتند که‬ ‫"خیانت" کار درستی نیست اما هر‬ ‫روز آمار خیانت در همه جای دنیا‬ ‫در حال افزایش است‪ ،‬در زیر به‬ ‫پنج حقیقتی که همه افراد متاهل‬ ‫باید در مورد خیانت بدانند اشاره‬ ‫می‌کنیم‪:‬‬

‫‪ .1‬آمارها نشان می‌دهد که در آمریکا ‪-۴۰‬‬ ‫‪ ۲۵‬درصد از زنان و ‪ ۵۰-۶۰‬درصد از‬ ‫مردان طی دوران ازدواج خود مرتکب خیانت‬ ‫می‌شوند‪ .‬خیانت به دالیل مختلف اتفاق‬ ‫می‌افتد که اینها مهم‌ترین دالیلی هستند که‬ ‫می‌شنویم‪:‬‬ ‫از ازدواجم خسته شدم‪ ،‬احساس می‌کنم که‬ ‫زنم‪/‬شوهرم من را دوست ندارد‪.‬‬ ‫سعی کردم با او صحبت کنم اما هیچ تغییری‬ ‫در رابطه‌مان ایجاد نشد‪.‬‬ ‫نیازهای احساسی و جنسی من در زندگی‬ ‫زناشویی‌ام برآورده نمی‌شود‪.‬‬ ‫احساس ناامیدی می‌کردم و از تالش کردن‬ ‫خسته شده بودم‪.‬‬ ‫کار او برایش مهم‌تر از من بود‪.‬‬ ‫بچه‌ها برای او مهم‌تر از من بودند‪.‬‬ ‫او به حرف‌هایم گوش نمی‌کرد؛ مهربان نبود‪.‬‬ ‫او تمایلی به رابطه‌جنسی نداشت‪ .‬به زور با من‬

‫رابطه‌جنسی برقرار می‌کرد؛ نمی‌توانستم او را‬ ‫شاد کنم؛ هیچ کدام از کارهایم در نظر او‬ ‫خوب نبود‪.‬‬

‫بعد‬ ‫یک روز شروع به حرف زدن به کسی از‬ ‫جنس مخالف خودش می‌کند‪ ،‬چه سر کار‪،‬‬ ‫چه در محل‪ ،‬در رستوران یا حتی اینترنتی و‬ ‫برای او از نارضایتی که از زندگی زناشویی‬ ‫خود دارد صحبت می‌کند‪ .‬آن فرد با همدردی‬ ‫به حرف‌های او گوش می‌دهد و بعد پیوند‬ ‫احساسی صمیمی‌تری بین آنها ایجاد شده‪،‬‬ ‫از مرزها می‌گذرند و کم‌کم خیانت اتفاق‬ ‫می‌افتد‪.‬‬ ‫‪ .2‬در آمریکا ‪ ۸۵‬درصد از خیانت‌ها در‬ ‫محیط‌کار آغاز می‌شوند‪ .‬به مقدار زمانی که‬ ‫با همسرتان و مقدار زمانی که سر کار و با‬ ‫همکارانتان می‌گذرانید فکر کنید‪ .‬بیشتر‬ ‫اوقات روز سر کار هستید‪ ،‬با همکارانتان‬ ‫فراز و نشیب‌های پروژه‌های مختلف را پشت‬ ‫سر می‌گذارید‪ .‬ارتباطات زیاد‪ ،‬مسافرت و‬ ‫نزدیکی غیرقابل‌اجتناب می‌تواند موجب بروز‬ ‫دوستی و وابستگی‌های احساسی خارج از‬ ‫ازدواجتان شود‪ .‬محل‌کار موقعیت‌هایی برای‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

31


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

30


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

29


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

28


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫از بین بردن‬ ‫موهای بینی با چه‬ ‫روشی بهتر است؟‬

‫موچین‪ ،‬وسیله‌ی بی خطری است‪،‬‬ ‫اما ممکن است استفاده از آن‬ ‫دردناک باشد‪ .‬اگر واقعا تصمیم‬ ‫گرفته‌اید که این کار را با موچین‬ ‫انجام دهید‪ ،‬پس از استفاده‪ ،‬از یک‬ ‫کرم آنتی بیوتیک استفاده کنید‪.‬‬ ‫ما آشکارا در مورد مقابله با آکنه‌ی سینه‪،‬‬ ‫موهای زیر بغل‪ ،‬برآمدگی‌های قرمز روی‬ ‫پوست و مشکالت دیگر بدنمان صحبت‬ ‫می‌کنیم‪ ،‬اما از موهای بینی به ندرت گله‬ ‫می‌کنیم‪ .‬کامال مشخص نیست که چرا به این‬ ‫موضوع توجه نمی‌شود‪.‬‬ ‫شاید به این خاطر است که موی بینی‪ ،‬چیزی‬ ‫است که معموال به پدربزرگ‌های پیرمان‬ ‫نسبت داده می‌شود‪ .‬اما حقیقت این است که‬ ‫اکثر ما زمانی با آن سر و کار پیدا خواهیم‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫ما انسان هستیم و حتی مشهورترین بازیگران‬ ‫سینما نیز از موهای بینی در امان نیستند‪.‬‬

‫همانطور که نقل شده مارلون براندو در فیلم‬ ‫«کنتسی از هنگ کنگ» به سوفیا لورن گفته‬ ‫که می‌تواند موهای بلند بینی او را که بیرون‬ ‫زده‌اند ببیند!‬ ‫ما از متخصص مراقبت از پوست و مو‪ ،‬دبرا‬ ‫جالیمن در مورد نحوه‌ی رسیدگی به موهای‬ ‫بینی سواالتی پرسیدیم که در زیر آمده است‪.‬‬ ‫آیا موهای بینی‪ ،‬فایده‌ای دارند؟‬ ‫شاید تعجب کنید اگر بشنوید موهای بینی‬ ‫مفید هستند! آنها در واقع مانند یک محافظ‬ ‫عمل می‌کنند‪ .‬دکتر جالیمن توضیح می‌دهد‪:‬‬ ‫موهای بینی‪ ،‬جلوی ورود ذرات خارجی به‬ ‫بینی را می‌گیرند و با باال رفتن سنمان‪ ،‬ممکن‬ ‫است موهای بینی بیشتر یا بلندتری داشته‬ ‫باشیم‪.‬‬ ‫موهای بینی همچنین به تعادل رطوبت در‬ ‫بینی کمک می‌کنند‪ .‬اگر موهای بینی را‬ ‫کامال از بین ببرید‪ ،‬به احتمال بیشتری دچار‬ ‫آلرژی خواهید شد‪ .‬بنابراین فکر نکنید که‬ ‫باید موهای بینی‌تان را کامال بتراشید‪ .‬فقط‬ ‫کافیست موهایی که از بینی بیرون زده و‬ ‫مشخص هستند را با مالیمت کوتاه کنید‪.‬‬ ‫بهترین وسایل برای از بین بردن موهای بینی‬ ‫ماشین‌های اصالح بینی‪ ،‬مخصوص این‬ ‫کار ساخته شده‌اند‪ .‬دکتر جالیمن می‌گوید‬ ‫همچنین قیچی‌های کوتیکول نیز انتخابی‬ ‫عالی هستند‪.‬‬ ‫چگونه این کار را انجام دهید‬ ‫دکتر جالیمن توصیه می‌کند موزدایی بینی‬ ‫را در یک جای روشن و با یک آیینه‌ی‬ ‫بزرگ کننده انجام دهید‪ .‬باید مطمئن شوید‬

‫می‌توانید جایی را که اصالح می‌کنید دقیقا‬ ‫ببینید‪ .‬برای اطمینان از رعایت شرایط‬ ‫بهداشتی‪ ،‬قبل از شروع کار هر دو طرف قیچی‬ ‫را با الکل تمیز کنید‪.‬‬ ‫موچین‌ها چطور؟‬ ‫دکتر جالیمن می‌گوید که موچین‪ ،‬وسیله‌ی‬

‫بی خطری است‪ ،‬اما ممکن است استفاده از‬ ‫آن دردناک باشد‪ .‬اگر واقعا تصمیم گرفته‌اید‬ ‫که این کار را با موچین انجام دهید‪ ،‬پس از‬ ‫استفاده‪ ،‬از یک کرم آنتی بیوتیک استفاده‬ ‫کنید‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چرا انتقام می گیریم ؟‬ ‫واکنش‌های ما در زمانی که با‬ ‫انتقام مواجه می‌شویم‪ ،‬نسبت به‬ ‫موقعیتی که در آن قرار داریم‪،‬‬ ‫متفاوت است و درواقع شرایط‬ ‫و میزان آسیب‌دیدگی‌مان آن‬ ‫واکنش را تعیین می‌کند‪.‬‬

‫انتقام یک حس منفی شدید است که می‌تواند‬ ‫باعث بروز رفتاری شود که قرار است احساس‬ ‫بهتری را به فرد منتقل کند و به دالیل بسیاری‬ ‫ایجاد می‌شود‪ ،‬دالیلی از قبیل حسادت‪،‬‬ ‫احساس گناه‪ ،‬ناکامی و… که اگر شدید‬ ‫باشند‪ ،‬گاهی تبدیل به خشم می‌شوند‪.‬‬ ‫در بعضی مواقع احساس‌های دیگری مثال‬ ‫خجالت و مقایسه کردن هم می‌توانند این‬ ‫خشم را ایجاد کنند‪ .‬این احساسات به‬ ‫یک حس درونی خشمگینانه در فرد تبدیل‬ ‫می‌شوند و اگر امکانش وجود داشته باشد‪،‬‬ ‫در موقعیت‌هایی به صورت آشکار و اگر نه‪،‬‬ ‫به شکل پنهان علیه فردی دیگر بروز پیدا‬ ‫می‌کنند‪ .‬بدانید چه حسی دارید‬ ‫احساس‌های درونی که به صورت حس‬ ‫انتقام‌جویی تجربه می‌شوند اگر به رفتار‬ ‫نرسند و حل و فصل نشود‪ ،‬تبعاتی را برای‬ ‫فرد به دنبال خواهند داشت‪ .‬برای آرام کردن‬ ‫این حس‪ ،‬فرد باید نسبت به احساسات و‬ ‫تجاربی که دارد به آگاهی و بینش برسد و‬ ‫باید بتواند به روشی درست آن را تخلیه کند‪.‬‬ ‫اگر فرد نتواند دالیل بروز چنین حسی را پیدا‬ ‫کرده و موقعیت‌هایی که خشم زیادی در او‬ ‫ایجاد می‌کنند را آگاهانه شناسایی و مدیریت‬ ‫کند‪ ،‬میلش به بروز یک رفتار انتقام‌جویانه و‬ ‫مخرب بیشتر می‌شود‪.‬‬ ‫فراموش کنم یا نه؟‬ ‫«فراموش کن» در زمانی که سرشار از احساس‬ ‫خشم و انتقام هستیم‪ ،‬به عنوان بی‌ضررترین‬ ‫کار به ذهن‌مان می‌رسد‪ .‬درحالی‌که این روش‬ ‫مشکل را حل نمی‌کند و نمی‌تواند اثری که آن‬ ‫احساس روی ما گذاشته را از بین ببرد‪ .‬پس‬ ‫بهتر است از همین حاال‪ ،‬عبارت «بهش فکر‬ ‫نکن» را از ذهن‌مان پاک کنیم‪.‬‬ ‫حاال که فهمیدیم «فکر نکردن به موضوع»‬ ‫راه مناسبی برای حل کردن آن نیست‪ ،‬وقت‬ ‫آن است که راهکاری مناسب‌تر را جایگزین‬ ‫کنیم‪ .‬روبه‌رو شدن با مسئله و پرداختن به آن‪،‬‬ ‫راه‌حل جایگزینی است که باید آن را انجام‬ ‫دهیم‪ .‬باید بدانید که احساس‌های منفی شدید‬ ‫ما یا اضطراب و افسردگی و حتی حسی که‬ ‫به اصطالح به آن «برخوردن» می‌گوییم‪،‬‬ ‫برایمان پیامی دارد که باید آن را جدی‬ ‫بگیریم‪.‬‬

‫این احساسات می‌گوید که چیزی درون‌مان‬ ‫درست کار نمی‌کند و اگر به این پیام‌ها‬ ‫بی‌توجه باشیم‪ ،‬در واقع احساسات‌مان را‬ ‫نادیده گرفته‌ایم و باید منتظر تبعات آن باشیم؛‬ ‫زیرا این احساسات یا بروز پیدا می‌کند و به‬ ‫صورت قهر و انتقام خود را نشان می‌دهد یا با‬ ‫بی‌توجهی از کنارش می‌گذریم و این حس را‬ ‫در خود حبس می‌کنیم‪.‬‬ ‫آیا انتقام مشکل را حل می‌کند؟‬ ‫اگر می‌خواهیم کنترل احساسات‌مان را در‬

‫دست بگیریم‪ ،‬باید آنها را به رفتار مناسبی‬ ‫تبدیل کنیم‪ .‬رفتاری که به ما و دیگران آسیب‬ ‫نزند و نتیجه مثبتی را برای‌مان به همراه داشته‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫برای مثال این خانم احساساتش را به شکل‬ ‫انتقام بروز داد و به همکارش آسیب زد اما‬ ‫باید پرسید‪«:‬آیا این رفتار‪ ،‬نتیجه مثبتی را‬ ‫برای خود او به دنبال داشته است؟ آیا توانسته‬ ‫این حس را به رفتاری مناسب تبدیل کند‪ .‬با‬ ‫این رفتار موقعیت شغلی‌اش بهتر شده؟ نتیجه‬ ‫این کار حالش را بهتر کرده؟‬

‫دفعه بعد اگر کسی موقعیت شغلی بهتری‬ ‫نسبت به او داشته باشد چه کاری را انجام‬ ‫می‌دهد؟» مسلما این فرد نمی‌تواند پاسخ‬ ‫خوشایندی از این سؤال‌ها بگیرد‪ ،‬پس به‌جای‬ ‫انجام چنین کاری‪ ،‬باید دنبال رفتاری موثر و‬ ‫جایگزین گشت‪.‬‬ ‫حس‌تان را در دل‌تان حبس نکنید‬ ‫از نظر روانشناسی‪ ،‬بهترین رفتار بیان موضوع‬ ‫است‪ .‬وقتی با احساس شدید خشم نسبت به‬ ‫فرد دیگری روبه‌رو می‌شویم یا به او حسادت‬

‫کرده یا از وی کینه‌ای به دل می‌گیریم‪ ،‬بهتر‬ ‫است موضوع را با صراحت با او در میان‬ ‫بگذاریم و با بیان حسی که داریم‪ ،‬راهی را‬ ‫برای مهار کردنش پیدا کنیم‪.‬‬ ‫در مورد اتفاقی که گفته شد‪ ،‬بهتر بود این‬ ‫فرد به‌جای آسیب زدن به همکارش‪ ،‬برای‬ ‫بهترکردن جایگاه خود تالش می‌کرد و‬ ‫در واقع از این حس‪ ،‬به نفع پیشرفت خود‬ ‫استفاده می‌کرد‪ .‬درحالی که او با تبدیل خشم‬ ‫به انتقام‪ ،‬هم به خود و هم به دیگران آسیب‬ ‫زد‪.‬‬

‫به انتقام‌جو‪ ،‬چشم نگویید‬ ‫واکنش‌های ما در زمانی که با انتقام مواجه‬ ‫می‌شویم‪ ،‬نسبت به موقعیتی که در آن قرار‬ ‫داریم‪ ،‬متفاوت است و درواقع شرایط و میزان‬ ‫آسیب‌دیدگی‌مان آن واکنش را تعیین می‌کند‪.‬‬ ‫در این مورد‪ ،‬حادثه ناگهانی و از طرف فردی‬ ‫نزدیک بوده است‪.‬‬ ‫در این شرایط‪ ،‬اولین قدم برای رسیدن به‬ ‫آرامش‪ ،‬پذیرش موضوع است‪ .‬برای قربانیان‬ ‫انتقام‪ ،‬پذیرش موثرترین قدم است و بعد از‬

‫آن فرد می‌تواند به این فکر کند که حاال باید‬ ‫برای حل مشکل چهکرد‪ .‬باید بدانیمکه جواب‬ ‫مثبت دادن به خواسته‌های فرد انتقام‌جو‬ ‫نتیجه‌ای ندارد چون می‌تواند حتی باعث‬ ‫تقویت رفتارهای او شود‪ .‬برای خاموش کردن‬ ‫تهدید‪ ،‬باید به انتقام‌جو بفهمانیم که با این‬ ‫رفتارها به نتیجه‌ای نخواهد رسید چون اگر‬ ‫او از رفتارش نتیجه‌ای بگیرد‪ ،‬دیگر تضمینی‬ ‫برای قطع شدن آن عمل وجود ندارد؛ زیرا‬ ‫انتقام‌جو به هدفش رسیده و احساس منفی در‬ ‫او تقویت شده‌است‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫توصيه هايي ساده و مؤثر براي‬ ‫درمان سریع سرماخوردگي‬ ‫در اغلب موارد ويروس ها عامل آن هستند‪.‬‬ ‫عالئم بيماري با سرفه هاي خشك دردناك‪،‬‬ ‫مشكل در بلع غذا و تب باال بروز مي كند‪.‬‬ ‫اسپري ضد احتقاق‪ ،‬غرغره كردن و قرص‬ ‫هاي مكيدني همراه با مسكن براي تسكين‬ ‫فوري بيماري مؤثر است‪.‬‬

‫با سردتر شدن هوا در اواخر‬ ‫پاييز شيوع بيماري هاي‬ ‫سرماخوردگي‪ ،‬آنفوالنزا‪ ،‬الرنژيت‬ ‫و‪ ...‬بيشتر ديده مي شود‪ .‬بهتر‬ ‫است تا با شروع عالئم بيماري‪،‬‬ ‫اقدام مناسب درماني صورت‬ ‫سرفه‬ ‫گيرد تا عالوه بر پيشگيري از‬ ‫تشديد بيماري مانع از انتقال آن‬ ‫در واقع درمان سرفه هاي خشك و خلط آور‬ ‫مانند هم نيست‪.‬‬ ‫به ديگران نيز شد‪.‬‬

‫سرماخوردگي و گرفتگي بيني‬ ‫سرماخوردگي عفونت رايج در ايام سرد است‬ ‫كه با عطسه‪ ،‬آبريزش يا سوزش بيني‪ ،‬سردرد‬

‫و اغلب تب خفيف همراه است‪ .‬هيچ معجزه‬ ‫درماني قطعي در برابر ويروس ها وجود ندارد‬ ‫و به طور معمول عالئم بيماري پس از چهار‬ ‫يا پنج روز بهبود مي يابد‪ .‬با اين حال‪ ،‬مي‬ ‫توان از داروهايي براي گرفتگي بيني استفاده‬ ‫كرد تا تنفس راحت تر باشد‪.‬‬ ‫همچنين مرطوب نگه داشتن مخاط بيني به‬ ‫كمك سرم شستشو و استنشاق بخار آب يا‬ ‫ديگر عصاره هاي گياهي مانند اكاليپتوس‬ ‫بسيار مفيد است‪.‬‬ ‫خس خس گلو و سرفه هاي خشك‬ ‫الرنژيت بيماري ديگر فصل سرماست كه‬

‫سرفه هاي خلط آور در اغلب موارد به دليل‬ ‫عفونت ويروسي يا باكتريايي در مجاري‬ ‫تنفسي بروز مي كند و نبايد با استفاده از‬ ‫داروهاي ضدسرفه مانع آن شد زيرا در اين‬ ‫صورت مجاري تنفسي تميز نمي شود‪ .‬از‬ ‫ابتداي عالئم بيماري ممكن است ترشحات‬

‫در نايژه ها جمع شده و عفونت باكتريايي را‬ ‫در پي داشته باشد‪ .‬بايد با مصرف داروهاي‬ ‫اكسپكتورانت خروج ترشحات راحت تر‬ ‫انجام شود‪.‬‬ ‫دم نوش هاي آويشن يا شيرين بيان نيز در‬ ‫بيرون راندن ترشحات و بهبود عالئم بيماري‬ ‫مؤثر است‪.‬‬ ‫سرفه هاي خشك را مي توان به كمك شربت‬ ‫يا قرص هاي مكيدني ضدسرفه و مايعات گرم‬ ‫و مسكن تسكين داد‪.‬‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دود قلیان وسرطان خون‬ ‫دود قلیان احتمال مبتال شدن‬ ‫به سرطان خون را افزایش می‬ ‫دهد‪,‬محققان می گویند که‬ ‫افرادی که قلیان می کشند یا در‬ ‫معرض دود قلیان قرار دارند بیشتر‬ ‫به سرطان خون مبتال می شوند‪.‬‬

‫مطالعات محققان دانشگاه ایالتی سن دیگو‬ ‫در کالیفرنیا آمریکا نشان می دهد که احتمال‬ ‫بروز سرطان خود در افرادی که قلیان می‬ ‫کشند یا در معرض دود قلیان قرار دارند‪،‬‬ ‫بیشتر است‪.‬‬ ‫دود قلیان باعث می شود که جذب بنزن در‬ ‫بدن بهتر و سریعتر صورت گیرد‪ .‬بنزن مایعی‬ ‫بیرنگ است که در اغلب ترکیبات شیمیایی‬ ‫از قبیل مواد شوینده‪ ،‬خوشبو کننده‪ ،‬صنایع‬ ‫پالستیک و آفت کش وجود دارد و تماس‬ ‫آن با بدن باعث بروز لوکمی (شایع ترین نوع‬ ‫سرطان خون) می شود‪.‬‬ ‫تحقیقات نشان می دهد که جذب ترکیبات‬ ‫بنزن در افرادی که قلیان می کشند یا در‬ ‫معرض دود قلیان قرار دارند بیشتر است‪.‬‬ ‫سازمان بهداشت جهانی (‪ )WHO‬و برنامه‬ ‫ملی سم شناسی ایالت متحده‪ ،‬بنزن را در گروه‬

‫‪ 1‬مواد سرطان زا طبقه بندی کرده اند‪.‬‬ ‫محبوب ترین نوع توتون و تنباکوی استفاده‬ ‫شده در قلیان‪ ،‬نوع میوه ای و طعم دار آن است‬ ‫که هزاران برابر سمی تر از توتون عادیست‪.‬‬ ‫تحقیقات سال ‪ 2013‬میالدی در آمریکا‬ ‫نشان می دهد که حدود ‪ 26.6‬درصد پسران‬ ‫و ‪ 23.2‬درصد دختران دانشجو قلیان می‬ ‫کشند که این آمار جامعه بهداشت آمریکا را‬ ‫نگران کرده است‪.‬‬ ‫در این گزارش آمده است که قلیان نه تنها‬ ‫باعث بروز سرطان خون‪ ،‬ریه و بیماری های‬ ‫قلبی و آسم می شود؛ بلکه مهمترین عامل‬ ‫سرطان دهان است‪.‬‬ ‫در این تحقیقات آمده است که قلیان بیشتر‬ ‫در جمع دوستان و جایی شبیه به سالن‬ ‫اجتماعات عمومی (این مکان در فرهنگ‬ ‫ما سفره خانه سنتی نامیده می شود) استفاده‬ ‫می شود و همن امر باعث می شود که بسیار‬ ‫مضرتر از سیگار باشد‪.‬‬ ‫نمونه ادرار داوطلبان شرکت کنننده در این‬ ‫آزمایش نشان می دهد که میزان مواد سمی‬ ‫جذب شده در افرادی که قلیان می کشند‪،‬‬ ‫چند برابر افراد سیگاری است‪.‬‬ ‫ذغالی که برای گرم کردن توتون و تنباکوی‬ ‫قلیان استفاده می شود‪ ،‬باعث تولید گازهای‬ ‫گلخانه ای می شود که تمام افراد حاضر در‬ ‫محیط مجبور به استشمام آن هستند‪.‬‬ ‫متاسفاه برخی افراد قلیان را جایگزین سالمی‬

‫برای سیگار می پندارند که باور کامال غلطی‬ ‫است‪.‬‬ ‫***** دانستنی های تکان دهنده در مورد‬ ‫قلیان‬ ‫– هند و ایران اولین و قدیمی ترین کشورهای‬ ‫استفاده کننده از قلیان هستند‪.‬‬ ‫– امروزه قلیان در سراسر جهان به ویژه‬ ‫انگلیس‪ ،‬آمریکا‪ ،‬فرانسه‪ ،‬روسیه و خاورمیانه‬ ‫محبوبیت فراوانی دارد‪.‬‬ ‫– در برخی از کشورها قلیان الکتریکی هم‬ ‫ساخته شده است که با باتری کار می کند‪.‬‬ ‫– قلیان یک از مهمترین دالیل ابتال به سرطان‬ ‫مثانه و معده است‪.‬‬ ‫– استفاده از قلیان یا تماس با دود آن در زنان‬ ‫باردار‪ ،‬باعث تولد نوزاد نارس می شود‪.‬‬ ‫– قلیان یکی از مهمترین راه های انتقال‬ ‫عفونت از طریق دهان است و استفاده از‬ ‫سرپوش های پالستیکی یکبار مصرف نیز‬ ‫تاثیری در کاهش عفونت ندارد‪.‬‬ ‫– استفاده از تنباکوی های میوه ای و طعم‬ ‫دار باعث تحریک بزاق و بروز سرطان دهان‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫– استفاده از قلیان به اندازه سیگار اعتیاد آور‬ ‫است‪.‬‬ ‫– قلیان قدرت باروری را کاهش می دهد‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی‪،‬‬ ‫دخانیات علت اصلی مرگ و میر بیش از ‪6‬‬ ‫میلیون نفر در سال در جهان است‪.‬‬


‫‪19‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هر چه زودتر رابطه جنسي تمام شود‪ .‬لذا اگر‬ ‫خواهان برقراري رابطه جنسي نباشيد وضعيت‬ ‫سردرگمي خواهيد يافت و در يك چرخه گير‬ ‫مي افتيد؛ از يك طرف رابطه جنسي تان ارضا‬ ‫كننده نيست و تمايل به بهبود آن داريد و از‬ ‫طرف ديگر از اين رابطه فرار مي كنيد‪ .‬لذا‬ ‫شما هرگز به اندازه كافي تحريك نمي شويد‬ ‫زيرا نيازهاي خود را در نظر نمي گيريد و‬ ‫انها را بيان نكرده و ان را جستجو نمي كنيد‬ ‫زيرا هرگز در طي سالها فعاليت جنسي تان‬ ‫با همسرتان‪ ،‬در اين زمينه به بحث و گفتگو‬ ‫ننشسته ايد در حالي كه گفتگوي صادقانه و‬ ‫تبادل نظر كليد رفع اين بي تمايلي است‪.‬‬ ‫اگر از اينكه بخشي از ارتباط شما به رابطه‬ ‫جنسي ختم مي شود ناراحت هستيد الزم‬ ‫است از اينكه واقعا در وراي يك رابطه جنسي‬ ‫خواهان چه چيزي هستيد‪ ،‬آگاهي كسب كنيد‬ ‫نكته چهارم‬ ‫به تماس مجدد با بدن تان باز گرديد‪ .‬زنان‬ ‫دايما در حال فكر و خيال و مرور مشغله ها‬ ‫و مسئوليتهايشان زندگي مي كنند‪ .‬البته داشتن‬ ‫برنامه ريزي براي مسئوليتها و داشتن دغدغه‬ ‫دايمي در اين زمينه ها بسيار خوب است مگر‬ ‫در رختخواب‪ .‬هر زني بايد به خودش اجازه‬ ‫و اين فرصت را دهد كه در هنگام چشيدن‬ ‫احساس هاي مختلف و شورانگيز لمس‬ ‫شدن‪ ،‬خنديدن‪ ،‬شنيدن و ‪ ..‬با خيالي اسوده‬ ‫مراحل را طي كند و حتي الزم است بدون‬ ‫احساس شرم و گناه به راحتي از تجربيات‬

‫جنسي خود با همسرش به طور لذت بخشي‬ ‫تعريف و تمجيد و يادآوري كند‪.‬‬ ‫نكته پنجم‬ ‫در تعيين نقشه و راه ارتباط جنسي حضور‬ ‫فعال داشته باشيد‪ .‬بسياري از زنان هنوز‬ ‫در رختخواب نقش انفعالي دارند و منتظر‬ ‫هستند كه شوهر شرع كننده باشد و شكل و‬ ‫مدت و كيفيت رابطه جنسي تنها از جانب‬ ‫ّ‬ ‫همسرش تعيين شود و بعد شكايت مي كند‬ ‫كه اين چيزي نيست كه او دوست داشته و‬ ‫دلش مي خواسته است‪.‬‬ ‫الزم است كه زن در رابطه جنسي نقش‬ ‫فعالتري به خود بگيرد و آنچه را مي خواهد‬ ‫شروع كند و بر اساس آن ادامه دهد‪ .‬اين امر‬ ‫به او احساس و اعتماد به نفس در رابطه‬ ‫جنسي مي دهد كه در نهايت او را قادر به‬ ‫ساخت يك زندگي بهتر و كامل تر جنسي‬ ‫خواهد كرد‪.‬‬ ‫حرف آخر‬ ‫بدست اوردن مجدد تمايالت و خواسته هاي‬ ‫جنسي كار مشكل و وقت گيري نيست و‬ ‫كافي است كه يك نشست صميمي و صادقانه‬ ‫با همسرتان در زمينه رابطه جنسي داشته‬ ‫باشيد و با يكديگر صحبت كنيد‪ .‬با انجام‬ ‫اين كار بيشتر از هر وقت ديگري به طرف‬ ‫رابطه جنسي ترغيب خواهيد شد‪.‬‬


‫‪18‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پيشنهاداتي‬ ‫براي اينكه زنان‬ ‫بتوانند تمايالت‬ ‫جنسي‌شان را‬ ‫حفظ كنند‬

‫ورود به رابطه جنسي در پنچ‬ ‫شماره‪ :‬پيشنهاداتي براي اينكه‬ ‫زنان بتوانند تمايالت جنسي‌شان را‬ ‫حفظ كنند‬

‫فقدان تمايل به برقراري رابطه جنسي يكي‬ ‫از داليل مهم توقف رابطه جنسي ميان‬ ‫زوجين است‪ .‬مفهوم اين موضوع اين است‬ ‫كه چنانچه شما از قبل ذهنيت منفي در زمينه‬ ‫رابطه جنسي داشته باشيد‪ ،‬در طي زمان و يا‬ ‫پس از ازدواجتان كه با اين مساله مواجه مي‬ ‫شويد‪ ،‬اين امر به طور عميق و وسيع تمايل‬ ‫شما به برقراري رابطه جنسي را تحت تاثيرات‬ ‫منفي خود قرار مي دهد‪.‬‬ ‫لذا براي رفع اين مشكل و براي بازگشت‬ ‫تمايالت جنسي بايد شروع به ايجاد يك‬

‫ذهنيت مثبت نسبت به رابطه جنسي نمود‪ .‬به‬ ‫عنوان مثال به چيزي كه شهواني است مانند‬ ‫يك دوش يا حمام‪ ،‬يك ماساژ حرفه اي‪،‬‬ ‫خواندن يك كتاب‪ ،‬به طور پيوسته فكر كردن‬ ‫به چگونگي برقراري ارتباط جنسي رضايت‬ ‫بخش با همسر و ‪ ...‬مي تواند از برخي‬ ‫روشهاي انتخابي شما براي بازگشت صحيح‬ ‫به تمايالت جنسي تان باشد‪.‬‬ ‫شما بايد مترصد و ايجاد كننده اين فرصتها‬ ‫باشيد زيرا اينها موقعيتهايي پرورشي و‬ ‫آموزشي محسوب مي شوند كه خود فرد در‬ ‫خلق و ايجاد آن نقش بسزايي دارد‪.‬‬ ‫الزم است كه زن در رابطه جنسي نقش‬ ‫فعالتري به خود بگيرد و آنچه را مي خواهد‬ ‫شروع كند و بر اساس آن ادامه دهد‪.‬‬ ‫اينكه هنگام برقراري رابطه جنسي با همسرتان‬ ‫بايد چه احساسي داشته باشيد به خود شما‪،‬‬ ‫احتياجات تان‪ ،‬مطالعات تان‪،‬آرزوها و‬ ‫تمايالت تان بستگي دارد‪ .‬اينكه شما به‬ ‫لحاظ جنسي ارضا بشويد يك موضوع بسيار‬ ‫مهم است و مي تواند به همسرتان هم تسري‬ ‫پيدا كند‪.‬‬ ‫البته روشهاي مختلفي براي غلبه بر بي تمايلي‬ ‫جنسي وجود دارد كه پنج نمونه از آن را‬ ‫براي شما شرح مي دهيم‪ .‬چنانچه شما در‬ ‫ديگر حيطه ها نيز دچار مشكالت زناشويي‬ ‫هستيد‪(،‬مانند مشكالت مالي‪ ،‬فرزند دار‬ ‫شدن‪ ،‬تقسيم غير منصفانه كارهاي منزل و ‪..‬‬ ‫) ما به شما توصيه مي كنيم كه ابتدا مشكل‬ ‫جنسي تان را در اولويت قرار داده و آن را‬

‫برطرف كنيد‪ .‬چرا كه زنان عادت دارند كه‬ ‫اين نوع مشكالت را در درون خود بريزند‬ ‫اما هرگز آنها را فراموش نمي كنند تا حدي‬ ‫كه حتي رابطه جنسي آنها تحت تاثير قرار مي‬ ‫گيرد و تمايالت خود را از دست مي دهند‪.‬‬ ‫نكته اول‬ ‫برقراري رابطه جنسي بسيار مهم تر از تجربه‬ ‫كردن ارگاسم است‪ .‬موضوع نادرستي كه گاه‬ ‫به زنان و مردان گفته مي شود اين است كه‬ ‫وقتي زن به ارگاسم مي رسد از نظر جنسي‬ ‫ارضا شده است‪ .‬درحالي كه اين غلط بوده‬ ‫و تعجب آور است! زنان سالم مي توانند به‬ ‫ارگاسم برسند كه اغلب چنين هم مي شود اما‬ ‫هنوز با اين حال تمايالت جنسي ندارند يعني‬ ‫رغبتي به برقراري رابطه با همسرشان نشان‬ ‫نمي دهند‪.‬‬ ‫متاسفانه زوجيني كه به دنبال پاسخ دهي به‬ ‫مشكالت جنسي شان هستند بر روي داشتن‬ ‫ارگاسم بهتر و بيشتر متمركز مي شوند و اين‬ ‫كار از طريق موقعيتهاي جنسي‪ ،‬وسايل و‬ ‫ابزارهاي متنوع جنسي و ‪ ...‬انجام مي دهند‪.‬‬ ‫در حالي كه به ارگاسم رسيدن بخش كوچكي‬ ‫از آن چيزي است كه رابطه جنسي شما مي‬ ‫تواند و بايد داشته باشد چرا كه كيفيت رابطه‬ ‫زن و مرد و توجه مرد به خواسته ها و تمايالت‬ ‫همسرش نقش بسيار عميقتر و موثرتري بر‬ ‫رابطه جنسي دارد‪ .‬لذا ضروري است مجددا‬ ‫بر روي جنبه هاي شهواني و احساسي رابطه‬ ‫جنسي تان تمركز كنيد‪.‬‬ ‫نكته دوم‬

‫نياز جنسي شما و همسرتان يكسان است‪.‬‬ ‫وقتي كه زن و شوهري به يك ارتباط طوالني‬ ‫مدت مي رسند زن از گفتن آنچه كه مي خواهد‬ ‫خودداري مي كند و لذا از نظر جنسي كمتر‬ ‫ارضا مي شود زيرا به بحث و گفتگو درباره‬ ‫تغيير نيازهايي جنسي اش نمي نشيند و اين‬ ‫تغييرات را در نظر نمي گيرد‪ .‬عالوه بر اين‬ ‫زنان از اينكه يك رابطه جنسي موفقيت آميز را‬ ‫از همسرشان درخواست كنند‪ ،‬احساس انزجار‬ ‫دارند و بسياري از آنها بيان اين درخواست را‬ ‫دور از ادب و شان زنانه مي دانند‪.‬‬ ‫اين موضوع سبب شده بسياري از زنان‬ ‫احساس كنند كه نيازهايشان در مرتبه نخست‬ ‫اهميت قرار ندارد در حالي كه بايد بدانيد‬ ‫شما نيز يك طرف رابطه جنسي هستيد و نياز‬ ‫شما به اندازه نياز هاي شوهرتان حايز اهميت‬ ‫است‪.‬‬ ‫نكته سوم‬ ‫به اين مساله اشراف داشته باشيد كه فراتر از‬ ‫رابطه جنسي چه مي خواهيد؟ اگر از اينكه‬ ‫بخشي از ارتباط شما به رابطه جنسي ختم مي‬ ‫شود ناراحت هستيد الزم است از اينكه واقعا‬ ‫در وراي يك رابطه جنسي خواهان چه چيزي‬ ‫هستيد‪ ،‬آگاهي كسب كنيد‪.‬‬ ‫معموال بيشتر زنان خواهان پيش نوازي نسبتا‬ ‫طوالني قبل از برقراري رابطه جنسي هستند‪.‬‬ ‫اما از طرف ديگرمتاسفانه بسياري از زنان از‬ ‫پيش نوازي فرار مي كنند چرا كه مي خواهند‬


‫‪17‬‬

‫‪13‬‬ ‫‪.....‬آذر ‪No. 746 | Dec , 04, 2014|1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اگر در نامزدی تان شکست عشقی خورده اید‬ ‫این مطلب را از دست ندهید‬ ‫اگر به تازگی رابطه تان را با فردی که می خواستید ازدواج کنید به‬ ‫هم زده اید‪ ،‬به روش های زیر توجه کنید تا آسیب کمتری ببینید‪.‬‬

‫_________________________________________________________‬

‫‪ - 1‬اگر الزم است‪ ،‬گریه کنید‬ ‫اتفاقــی کــه بــرای شــما افتــاده واقعــا ناراحــت کننــده اســت و شــما هــم انســان هســتید‪ .‬از‬ ‫اینکــه دلتــان بگیــرد و اشــک بــه چشــمتان بیایــد‪ ،‬احســاس گنــاه نکنیــد و بغضتــان را فــرو‬ ‫نخوریــد‪.‬‬ ‫‪ - 2‬عصبانی باشید‬ ‫احســاس عصبانیــت مــی کنیــد؟ ایــن کــه بــد نیســت‪ .‬عصبانیــت در ایــن لحظــه ای کــه شــما‬ ‫در آن قــرار داریــد‪ ،‬یکــی از بهتریــن راه هــای بیــرون کــردن احساســات بــد اســت‪ .‬بــا کمــی‬ ‫عصبانیــت‪ ،‬بســیاری از احساســات بــد خــود را در یــک لحظــه نابــود خواهیــد کــرد‪ .‬چــه‬ ‫چیــزی از ایــن بهتــر؟ فقــط مراقــب طوالنــی شــدن ایــن هیجــان و تبدیــل آن بــه تنفــر از‬ ‫طــرف مقابــل و یــا فکــر انتقــام باشــید‪.‬‬ ‫‪ - 3‬دالیل به هم خوردن ازدواج تان را بررسی کنید‬ ‫ســعی کنیــد همــه مســیر را‪ ،‬از آغــاز آشــنایی تــا ایــن لحظــه کــه رابطــه تــان بــه هــم خــورده‬ ‫اســت‪ ،‬روی یــک صفحــه کاغــذ بیاوریــد‪ .‬ایــن گونــه از هرگونــه تحریــف اتفاقــات جلوگیری‬ ‫خواهیــد کــرد‪ .‬ایــن کار عــاوه بــر آنکــه تصویــری عینــی از همــه آنچــه اتفــاق افتــاده را بــه‬ ‫شــما نشــان مــی دهــد‪ ،‬موجــب مــی شــود در آینــده دوبــاره خطاهایتــان را تکــرار نکنیــد‪.‬‬ ‫‪ - 4‬زمان به عقب باز نمی گردد‬ ‫گذشــته‪ ،‬گذشــته اســت؛ چــه خــوب چــه بــد‪ .‬در هــر صــورت دیگــر جــای برگشــتی وجــود‬ ‫نــدارد‪ .‬چیــزی کــه هنــوز شــکل نگرفتــه‪ ،‬آینــده اســت‪.‬‬ ‫‪ - 5‬درک کنید که تغییرات بزرگ به زمان نیاز دارند‬ ‫از تغییــردادن خــود نترســید‪ ،‬دیگــران هــر چــه مــی خواهنــد فکــر کننــد‪ ،‬ایــن زندگــی‬ ‫شماســت و فقــط یــک بــار بــه شــما داده شــده اســت‪ ،‬پــس آینــده خــود را خودتــان بســازید‪.‬‬ ‫‪ - 6‬از دوستان خود کمک بگیرید‬ ‫دوســتان واقعــی از همــه بهتــر شــما را درک مــی کننــد‪ .‬درد دل کــردن بــا دوســتان یکــی‬ ‫از بهتریــن روش هــای مقابلــه بــا هیجانــات منفــی بعــد از ایــن اتفــاق اســت‪ .‬ســعی کنیــد‬ ‫ســاعات بیشــتری را بــا دوســتان خــود ســپری کنیــد‪ .‬بلــه‪ ،‬کمــی تنهــا بــودن خــوب اســت‪.‬‬ ‫‪ - 7‬عجله نکنید‬ ‫کمــی بــه خــود زمــان دهیــد تــا جنبــه هــای خــوب و بــد اتفاقــی را کــه افتــاده بررســی کنیــد‬ ‫و بــا احساســات و آنچــه رخ داده کنــار بیاییــد‪ .‬دقــت کنیــد دوبــاره شــتاب زده وارد رابطــه‬ ‫جدیــدی نشــوید‪ .‬بــرای آمادگــی بهتــر بــرای ورود بــه یــک رابطــه جدیــد حتمــا کمــی زمــان‬ ‫بــه خــود بدهیــد‪ .‬اگــر شــتاب زده دوبــاره رابطــه جدیــدی را شــروع کنیــد‪ ،‬احساســات شــما‬ ‫هــم شــتاب زده تغییــر خواهنــد کــرد و دوبــاره همــه چیــز نابــود مــی شــود‪ .‬اگــر زمــان کافــی‬ ‫بــرای فکــر کــردن بــه خــود ندهیــد دوبــاره همــه چیــز بــه همــان شــکل قبــل فقــط بــا فــرد‬ ‫جدیــدی تکــرار خواهــد شــد‪ .‬پــس بــرای بازبینــی ماجراهــا و آمــاده شــدن بــرای اســتفاده از‬ ‫آنهــا کمــی زمــان بــه خــود بدهیــد و عجلــه نکنیــد‪.‬‬ ‫‪ - 8‬تعمیم ندهید‬ ‫طــرز فکــری کــه در مــورد او داریــد‪ ،‬درمــورد افــراد جدیــد نداشــته باشــید‪ .‬صفــات منفــی‬ ‫طــرف مقابلتــان را بــه همــه افــراد هــم جنــس او تعمیــم ندهیــد‪ .‬ایــن جملــه کــه همــه دختــران‬ ‫یــا همــه پســران همیــن طورنــد‪ ،‬تنهــا از یــک تعمیــم اشــتباه و خطرنــاک ناشــی مــی شــود کــه‬ ‫مــی توانــد آینــده تــان را تهدیــد کنــد‪.‬‬ ‫‪ - 9‬از زندگی لذت ببرید‬ ‫ســعی کنیــد نــکات خــوب موقعیــت فعلــی خــود را درک کنیــد‪ .‬از لحظــه لحظــه زندگــی‬ ‫خــود اســتفاده کنیــد‪ .‬کوهنــوردی‪ ،‬اســکی‪ ،‬قایــق ســواری و صدهــا کار دیگــر بــرای انجــام‬ ‫دادن وجــود دارد‪ .‬قــدم زدن هــم بــد نیســت‬


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

16


13

13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

15


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

14


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

13


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

12


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

11


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

10

Read Javanan Online www. javanantoronto .com


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

9


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

8 8


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

7


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

6


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

5


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

4 6


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

3


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

2


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

1


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

B


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

A


IV

13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

IV


13 No. 746 | Dec , 04, 2014|1393 ‫آذر‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

III


II



Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.