744

Page 1

No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VIII


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VII


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VI


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

V


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

D


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

C


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

156


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

155


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

154


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

153


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

152


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

151


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

150


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

149


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

148


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه سوپ ذرت زمستانی‬

‫طرز تهیه سوگی‬

‫در روزهای سرد پاییزی و زمستانی از خوردن این سوپ خوش طعم‬ ‫لذت ببرید‪.‬‬ ‫مدت زمان تهیه ‪ 35 :‬دقیقه‬

‫آماده سازی ‪ 90 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 20 :‬دقیقه‬ ‫مناسب برای ‪ :‬جشن تولد‬

‫ک‬ ‫كره بی نم ‬ ‫ن‬ ‫پیاز سفید شیری ‬ ‫ذرت تاز ه‬ ‫شك ر‬ ‫شی ر‬ ‫جوز هندی رنده شد ه‬

‫مواد الزم ‪ :‬برای ‪ 4-6‬نفر‬

‫‪ 4‬قاشق غذاخوری‬ ‫نصف پیمانه‬ ‫‪ 4‬پیمانه‬ ‫نصف قاشق غذاخوری‬ ‫‪ 2-3‬پیمانه‬ ‫‪ 4/1‬قاشق چایخوری‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫‪ - 1‬یك ماهی تابه متوسط را بر روی اجاق گاز قرار داده و شعله اجاق را بر روی حالت‬ ‫متوسط رو به كم تنظیم نمایید و اقدام به آب كردن كره نمایید ‪ .‬پیازهای خرد شده را بمدت‬ ‫‪ 3-5‬دقیقه در كره تفت دهید ‪ .‬پیازها نباید طالیی گردند ‪ .‬سه و نیم پیمانه ذرت را به پیازها‬ ‫اضافه نموده و مقداری نمك بر روی آن بپاشید ‪ .‬به عقیده اسكات در این مرحله استفاده از‬ ‫ادویه ها ی خوب موجب مشخص شدن طعم ذرت می شود ‪ .‬ذرت ها را بمدت ‪ 5-7‬دقیقه‬ ‫تفت دهید ‪ .‬حواستان باشد ذرت ها طالیی نگردد ‪ .‬حاال ‪ 1‬قاشق غذا خوری شكر را به‬ ‫مخلوط ذرت و پیاز اضافه نمایید‪.‬‬ ‫‪ - 2‬در یك ماهی تابه متوسط دو پیمانه از شیر را ریخته و بر روی حرارت مالیم گذاره تا شیر‬ ‫گرم شود ‪ .‬مخلوط ذرت و پیاز تفت داده شده را به شیر گرم اضافه نمایید ‪ .‬مخلوط فوق را بر‬ ‫روی حرارت گذارده تا نم نم بجوش آید ‪ .‬پس از پختن ذرت ها آن را از روی حرارت برداشته‬ ‫و كنار بگذارید تا كامال خنك شود‪.‬‬ ‫‪ - 3‬پس از اینكه مخلوط فوق سرد شد آن را در مخلوط كن بریزید و پوره نمایید ‪ .‬پوره را از‬ ‫یك صافی سیمی ریز رد نمایید ‪ .‬مایع رد شده از صافی را در داخل ماهی تابه ریخته و بر روی‬ ‫حرارت مالیم بگذارید ‪ .‬جوز هندی را رنده نموده و به این مایه اضافه نمایید ‪ .‬برای به قوام‬ ‫آمدن سوپ ‪ 1‬پیمانه شیر باقی مانده را گرم نموده و كم كم به سوپ اضافه نمایید تا به غلظتی‬ ‫كه می خواهید برسد ‪ .‬كمی از سوپ را چشیده و میزان نمك آن را امتحان كنید و ‪ 1‬قاشق شكر‬ ‫باقی مانده را اضافه نمایید ‪ .‬سوپ را در ظرفی كه می خواهید سرو نمایید ریخته و رویش را‬ ‫با مقداری جوز هندی و نصف فنجان ذرت باقی مانده تزیین نمایید‪.‬‬

‫مواد الزم جهت تهیه سوگی برای ‪ 6‬نفر ‪:‬‬

‫غ‬ ‫تخم مر ‬ ‫آر د‬ ‫شی ر‬ ‫خامه ‬ ‫ع‬ ‫روغن مای ‬ ‫زعفران حل شد ه‬

‫‪ 5‬عدد‬ ‫‪ 1‬و ‪ 4/1‬پیمانه‬ ‫‪ 1‬پیمانه‬ ‫‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 2‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 1‬قاشق چای خوری‬

‫مواد سس گوشتی سوگی‪:‬‬ ‫در ابتدا باید سس گوشتی در سوگی را آماده کنیم‪ .‬این سس میتواند مانند مایه ماکارونی تهیه‬ ‫شود و چند نوع از سبزیجات مانند ذرت و قارچ و فلفل دلمه اضافه شود ‪ .‬این سس را میتوان‬ ‫به همراه گوشت با سوسیس هم تهیه کرد‪.‬‬ ‫پنیر پیتزا ‪ 300‬گرم‬ ‫جعفری خرد شده ‪ 5‬قاشق غذا خوری‬ ‫زرشک ‪ 2‬قاشق غذا خوری‬ ‫آویشن به مقدار الزم‬ ‫طرز تهیه کرپ در سوگی ( ‪ 18‬عدد )‪:‬‬ ‫تمام مواد را با هم مخلوط کرده به مدت ‪ 2‬دقیقه با همزن میزنیم و برای نیم الی یک ساعت در‬ ‫یخچال قرار میدهیم‪ .‬بعد از استراحت مجددا با مفتول فلزی میزنیم تا صاف و یکدست شود‬ ‫‪ .‬تابه کوچکی را با برس چرب کرده به اندازه یک مالقه کوچک از مایه در ان میریزیم و می‬ ‫چرخانیم تا یکنواخت پهن شود و سپس روی حرارت دو طرف آنرا تفت میدهیم‪.‬‬ ‫سینی فر را کاغذ انداخته و یک ورق کرپ میگذاریم روی ان مایه گوشتی و پنیر و آویشن‬ ‫میریزیم‪ ،‬سپس ورقه دیگری از کرپ را گذاشته با دست کمی فشار میدهیم تا فیکس شود‬ ‫و این کار را با ‪ 3‬الیه کرپ انجام میدهیم ولی روی الیه سوم فقط جعفری و پنیر و زرشک‬ ‫میریزیم‪.‬‬ ‫در فر طبقه دوم با درجه ‪ 180‬و به مدت ‪ 20‬دقیقه میپزیم‪.‬‬


‫‪145‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مردان و مشكل‬ ‫تستسترون‬

‫مردان با گذشت سال‌هاي زندگي دست كم با‬ ‫دو واقعيت ناخوشايند روبرو مي‌شوند‪ :‬افزايش‬ ‫قطر شكم و كاهش ميزان تستوسترون‪.‬‬ ‫‪----------------------‬‬

‫اغلب ما از خطرات بزرگ شدن شكم آگاه‬ ‫هستيم‪ .‬اما آيا كاهش تستوسترون (هورمون‬ ‫جنسي مردانه) با افزايش سن هم عوارضي‬ ‫دارد؟‬ ‫پژوهشي كه اخيرا در اجالس ساالنه‬ ‫متخصصان غدد درون‌ريز آمريكا منتشر شد‬ ‫نشان داد كه مرداني كه ميزان تستوسترون‬ ‫در آنها پايين است نسبت به همرديفانشان‬ ‫با ميزان‌هاي طبيعي تستوسترون ‪ 33‬درصد‬ ‫بيشتر در معرض خطر مرگ هستند‪.‬‬ ‫آيا اين يافته‌ها به معناي آن است كه بايد براي‬ ‫اين مردان درمان جايگزين با تستوسترون‬ ‫تجويز كرد؟‬ ‫گرچه مصرف مكمل‌هاي تستوسترون از دهه‬ ‫‪ 1990‬در امريكا رشدي انفجاري داشته‬ ‫است‪ ،‬خانم گيل الفلين استاديار پزشكي‬ ‫پيشگيري و خانواده در دانشگاه كاليفرنياي‬ ‫سن‌ديه‌گو و سرپرست اين تحقيق در اين مورد‬ ‫چندان مطمئن نيست‪.‬‬ ‫او در مصاحبه‌اي به پرسش‌ها در اين زمينه‬ ‫پاسخ مي دهد‪:‬‬

‫در مورد ميزان پايين تستوسترون و مشكالت‬ ‫بهداشتي مربوط به آن چه ميدانيم؟‬ ‫مردان سالمندي كه دچار كمبود تستوسترون‬ ‫هستند‪ ،‬ميل جنسي كمتر‪ ،‬انرژي كمتر‪،‬‬ ‫توانايي كمتر براي تمركز و ميزان پايين‌تر‬ ‫تراكم استخواني دارند‪ .‬آنها همچنين دچار‬ ‫تجمع چربي در اطراف قسمت مياني بدن مي‬ ‫شوند‪ ،‬و در معرض خطر باالتر مقاومت به‬ ‫انسولين‪ ،‬سندروم متابوليك و ديابت هستند‪.‬‬ ‫در بررسي ما با در نظر گرفتن ساير عوامل‬ ‫خطرزا؛ مردان با ميزان پايين‌تر تستوسترون‬ ‫نسبت به افراد با تستوسترون طبيعي ‪33‬‬ ‫درصد بيشتر در معرض خطر مرگ قرار‬ ‫داشتند‪ .‬البته توجه داشته باشيد ميانگين سني‬ ‫افراد مورد بررسي ما ‪ 71‬سال بود‪ ،‬يعني اين‬ ‫مردها در گروه سالمندان قرار داشتند‪.‬‬ ‫و شما از اين يافته‌ها شگفت‌زده شديد؟‬ ‫شگفت‌زده؟ نه‪ .‬خوب ما انتظار خاصي‬ ‫نداشتيم‪.‬‬ ‫ميزان پايين تستوسترون با ايجاد شماري از‬ ‫بيماري‌ها در مرداني كه زمينه قبلي ايجاد آن‬ ‫را نداشته‌اند‪ ،‬مانند ديابت همراه است‪.‬‬ ‫و مرداني كه دچار بيماري عروق تغذيه كننده‬ ‫قلب يا عروق كورونري هستند‪ ،‬نيز ميزان‬ ‫تستوسترون پايين‌تري دارند‪ ،‬بنابراين ما‬ ‫مي‌دانيم كه ميزان تستوسترون با اين بيماري‬ ‫ارتباط دارد؛ البته ما هنوز مطمئن نيستيم كه‬ ‫كاهش احتمال بقا در مردان با تستوسترون‬ ‫پايين به همين علت باشد‪.‬‬ ‫آيا در جهت مقابل افراد با ميزان باالي‬ ‫تستوسترون احتمال بقاي بيشتري دارند؟‬

‫نكته بسيار مهمي است‪ .‬ما شاهدي نيافتيم كه‬ ‫داشتن ميزان باالتر تستوسترون اثري حفاظتي‬ ‫داشته باشد‪ .‬به عبارت ديگر در مردهاي با‬ ‫ميزان تستوسترون باال نسبت به ميانگين‬ ‫جمعيت خطر مرگ تفاوتي با ميزان ميانگين‬ ‫نداشت‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رسد پزشكان به طور فزاينده‌اي‬ ‫براي مرداني كه ميزان تستوسترون پايين‬ ‫است مكمل‌هاي تستوسترون تجويز مي‌كنند‪.‬‬ ‫آيا پژوهش‌ها از دادن تستوسترون اضافي‬ ‫حمايت مي‌كنند؟‬ ‫ما پيشنهاد نمي‌كنيم كه مردان در سنين باال‬ ‫مصرف تستوسترون را آغاز كنند‪ -‬حتي‬ ‫آنهايي كه ميزان تستوسترون آنها پايين است‪.‬‬ ‫ما به طور قطعي نمي‌دانيم كه آيا مصرف‬ ‫تستوسترون مكمل مفيد و بي‌خطر باشد‪.‬‬ ‫ما در حال جمع آوري اطالعات هستيم‪،‬‬ ‫در حال حاضر كارآزمايي باليني كنترل‌شده‬ ‫و تصادفي با تعداد افراد آزمايش كافي و با‬ ‫قدرت آماري كافي براي نتايج معنادار در اين‬ ‫زمينه انجام نشده است‪.‬‬ ‫آيا براي چنين مرداني توصيه‌اي عملي داريد؟‬ ‫كم كردن چربي‌هاي اضافي در اطراف شكم‬ ‫و كمر ممكن است به افزايش تستوسترون‬ ‫بينجامد‪ .‬چاقي مركزي با ميزان پايين‬ ‫تستوسترون ارتباط دارد و نشان داده شده‬ ‫است كه مردان دچار چاقي مركزي وقتي بر‬ ‫روي رژيم‌هاي كاهنده وزن قرار داده مي‌شوند‬ ‫ميزان تستوسترون در آنها افزايش مي‌‌يابد‪ .‬در‬ ‫حال حاضر ما نمي‌دانيم چرا‪.‬‬ ‫جالب اين است كه چاقي مركزي در مردان‬

‫با كاهش ميزان تستوسترون همراه است‪،‬‬ ‫در حاليكه چاقي مركزي در زنان با افزايش‬ ‫ميزان تستوسترون همراهي دارد‪.‬‬ ‫و شما اعتقاد داريد كه مردان داراي ميزان‬ ‫پايين تستوسترون كه دچار چاقي اطراف‬ ‫شكم و كمر هستند‪ ،‬مي‌توانند تا حدي ميزان‬ ‫آن را كنترل كنند؟‬ ‫بله در واقع مي توانند‪ .‬اين امر به شرطي ممكن‬ ‫است كه آنها تغييراتي در شيوه زندگي‌شان‬ ‫بدهند‪ -‬يعني كاري كه همه ما مي‌خواهيم‬ ‫انجام دهيم‪ ،‬ورزش بيشتر و تغذيه مناسب‌تر‪-‬‬ ‫و كم كردن جربي‌هاي قسمت مياني بدن‪ .‬با‬ ‫انجام اين كارها بسياري از سيستم‌ها در بدن‬ ‫آنها بهبود پيدا مي‌كند كه ميزان تستوسترون‬ ‫تنها يكي از آنهاست‪.‬‬ ‫‪ 29‬درصد مردان در تحقيق شما تستوسترون‬ ‫پايين داشتند‪ .‬به نظر مي‌رسد كه در باالي ‪50‬‬ ‫سال كاهش تستوسترون نسبتا شايع باشد؟‬ ‫درست است‪ .‬تستوسترون با افزايش سن‬ ‫به طور كلي كاهش مي‌يابد‪ .‬بسياري از‬ ‫كارشناسان معتقدند در حوالي ‪ 60‬سالگي‬ ‫حدود ‪ 30‬درصد مردان نقصان تستوسترون‬ ‫دارند و در آن‌ها عالئمي مانند كاهش انرژي‪،‬‬ ‫خستگي‪ ،‬ناتواني در تمركز‪ ،‬كاهش ميل‬ ‫جنسي ظاهر‌مي‌شود‪.‬‬ ‫در حال حاضر پژوهش‌هاي بسياري در اين‬ ‫زمينه در جريان است‪ .‬و البته آنچه مورد‬ ‫نياز است يك كارآزمايي باليني بزرگ با‬ ‫كنترل دارونما است تا در آن آثار استفاده‬ ‫از مكمل‌هاي تستوستروني به آزمون گذاشته‬ ‫شود‪------------------- .‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

144


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

143


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

READ THIS MAGAZINE ONLINE

. www.

Javanantoronto.com

142


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

140


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

139


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

138


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

137


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

136


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

135


‫‪134‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫امروز موج تازه‌ای از جدیت وارد زندگی شما می‌شود و شما‬ ‫چاره دیگری جز پذیرفتن آن ندارید‪ .‬شما دوست ندارید گذشته‬ ‫خود را مرور کنید تا بفهمید که چه چیزهایی برایتان مهم‌تر‬ ‫بودند‪ ،‬ولی مثل اینکه چاره دیگری ندارید و باید تغییری در‬ ‫زندگی خود بدهید‪ .‬داشتن یک نظریه ثابت و محکم بهتر از بر‬ ‫هم زدن اصول و قوانین مورد تایید همگان است‬

‫حتی اگر امروز روز کاریتان است‪ ،‬برنامه‌هایتان را طوری مرتب‬ ‫کنید که بتوانید ساعتی با دوستانتان باشید‪ .‬ولی هنگامی که برای‬ ‫شام با آنها بیرون رفته‌اید اگر فقط در مورد سیاستهای کاری‬ ‫صحبت کنید این گردش اص ً‬ ‫ال ارزشی ندارد‪ .‬شما باید به جای‬ ‫این کار در مورد رویاها و آروزهای خود با کسانی که درکتان‬ ‫می‌کنند صحبت کنید و با آنها تبادل نظر کنید‪.‬‬

‫حافظ‪:‬‬

‫حافظ‪:‬‬

‫صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کاله به دو جام دگر آشفته شود دستارش‬

‫به منت دگران خو مکن که در دو جهان رضای ایزد و انعام پادشاهت بس به هیچ ورد دگر نیست‬ ‫حاجت ای حافظ دعای نیم شب و درس صبحگاهت بس‬

‫دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود نازپرورد وصال است مجو آزارش‬ ‫تعبیر‪:‬وضع دنیا همیشه به یک روال باقی نمی ماند‪ .‬بنابراین عاقبت اندیش باش و در کارها شتاب و‬ ‫عجله نکن‪ .‬با خوش بینی به آینده بنگر‪ .‬با دشواریهای زندگی شجاعانه مقابله کن و نا امید نباش‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬زیاده طلبی و بلند پروازی‪ ،‬غیر از رنج و مصیبت‪ ،‬نتیجه ای ندارد‪ .‬قناعت گنجی است که باید‬ ‫قدر آن را دانست‪ .‬به خدا توکل کن و برای لذت های زودگذر زندگی‪ ،‬خود را اسیر و بنده دیگران‬ ‫نکن‪ .‬هوا و هوس را از وجود خود دور کن‬

‫اسفند‬

‫دی‬ ‫امروز بهترین روز برای بذرپاشی و آماده شدن برای اهداف‬ ‫و آرمان‌هایتان می‌باشد‪ .‬برای اینکه دیروز ماه جدید شرایط‬ ‫مناسبی برای صحبت کردن در مورد ایده‌های جدید را فراهم‬ ‫آورده است‪ .‬اما اگر دوستانتان فکر کردند شما نمی فهمید‬ ‫نگران نشوید‪ ،‬به خاطر اینکه شما قوانین و اصول آنها را قبول‬ ‫ندارید‪ .‬فقط به خودتان قول دهید که با هر سازی برقصید‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد‬ ‫منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد‬ ‫تعبیر‪:‬دعاهای تو مستجاب می شود‪ .‬به آرزوهایت می رسی و به هدف و مقصود خود دست می یابی‪.‬‬ ‫عزیزی را که سال ها از تو دور بوده‪ ،‬دوباره خواهی دید‪ .‬کارها بر وفق مراد تو می شود‪.‬‬

‫امروز شما در حالی که وانمود می‌کنید بیشتر جنبه‌های شخصیتی‬ ‫خود را قبول دارید می‌خواهید غرغرو بودن و ایرادگیری خود‬ ‫را پنهان کنید‪ .‬بنابراین بهتر است به جای تظاهر کردن دلیل‬ ‫نگرانی‌های خود را به دیگران بگویید‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل بنگر‬ ‫که زاغ دارد‬ ‫سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد‬ ‫تعبیر‪:‬مشکالت و سختی ها طبیعی است‪ .‬باید با ایمان و امید با آنها روبرو شوی‪ .‬با امداد از دوستان‬ ‫مشفق می توانی بر سختیها فائق و پیروز شوی‪ .‬با صبر و شکیبایی‪ ،‬زندگی شیرین و راحت می شود‬

‫‪DJ ARDY‬‬

‫‪647.704.9189‬‬


‫‪133‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬ ‫متوقف کردن برنامه‌های پرمشغله‌تان هم اکنون ایده‌ای مناسب‬ ‫است‪ ،‬برای اینکه شاید شما نتوانید به همه آنها برسید‪ .‬تا موقعی‬ ‫که برنامه‌های جاه طلبانه داشته باشید فقط اعصاب خود را‬ ‫خراب‌تر خواهید کرد‪ .‬پس زمانی را در آرامش و سکوت مطلق‬ ‫سپری کنید تا از دست سردردهایتان راحت شوید‪ .‬با وجود‬ ‫اینکه ماه در سومین خانه شما قرار دارد بهتر است به جای هدر‬ ‫دادن انرژی خود آن را ذخیره کنید‪.‬‬

‫مهر‬ ‫سعی کنید که از دیگران درخواست کمک نکنید زیرا ناامیدتان‬ ‫میکنند‪ .‬مانند همیشه ماه کامل زمان مناسبی برای انجام کارهای‬ ‫نیمه تمام است‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫شکل هالل هر سر مه می‌دهد نشان از افسر سیامک و ترک کاله‬ ‫زو‬

‫حافظ‪ :‬آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار که به دیوان عمل نامه‬ ‫سیاه آمده‌ایم حافظ این خرقه پشمینه مینداز که ما از پی قافله با آتش آه آمده‌ایم تعبیر‪:‬اگر در کاری‬ ‫که در پیش داری‪ ،‬چندان موفق نشده ای‪ ،‬با بازنگری در اعمال و رفتار گذشته ی خود می توانی‬ ‫تعبیر‪:‬در تصمیم گیری عجول و شتابزده مباش‪ .‬کاری نکن که بعدها موجب ندامت و پشیمانی شود‪.‬‬ ‫با‬ ‫است‪.‬‬ ‫نقاط ضعف خود را برطرف کنی‪ .‬صبور باش و خود را نباز‪ .‬گمان نکن که دنیا به آخر رسیده‬ ‫دوستان واقعی را بشناس و با آنان مهربان و وفادار باش‪ .‬روزگار در گذر است و ارزش ندارد که به‬ ‫مطلوب‬ ‫توکل به خدا و اراده ی خود و تجربه ی دوستان‪ ،‬دوباره شروع به کار کن‪ .‬حتم ًا به نتیجه ی‬ ‫خاطر مسائل کوچک و حقیر زندگی خود و دیگران را به مخاطره بیندازی‪.‬‬ ‫خواهی رسید‪.‬‬ ‫حافظ جناب پیر مغان مامن وفاست درس حدیث عشق بر او خوان و ز او شنو‬

‫شهریور‬ ‫امروز همه فکر می‌کنند که شما فرد راستگویی هستید‪،‬‬ ‫درحالیکه آنها گول خورده‌اند!! البته شما در مورد چیزهای‬ ‫خیلی مهم به آنها دروغ نگفته‌اید‪ ،‬بلکه فقط رازی را از آنها‬ ‫پنهان کرده‌اید که ربطی به گفتن حقیقت نداشته است‪ .‬شما فقط‬ ‫باید قبل از صحبت کردن در مورد افکارتان آنهایی که برایتان‬ ‫مهم‌ترند را در اولویت قرار دهید‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم‬ ‫بر در مدرسه تا چند نشینی حافظ خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم‬ ‫تعبیر‪:‬همه ی سختی ها و مشکالت بر طرف می شود‪ ،‬به شرط آنکه به تالش خود ادامه بدهی‪ .‬در‬ ‫زندگی تو گشادگی و سعادت پدید می آید و گرفتاری ها از بین خواهد رفت‪.‬‬

‫آبان‬ ‫میتوانید دیگران را مجبور کنید کارهایی را که میخواهید انجام‬ ‫دهند اما این کار اثر مخربی دارد‪ .‬شاید در پذیرفتن مسئولیتها‬ ‫افراط کنید حتی اگر برایتان جالب هم نباشد‪ .‬اگر سعی کنید حد‬ ‫خودتان فعالیت کنید موفق تر خواهید بود‬ ‫حافظ‪ :‬گر چه رندی و خرابی گنه ماست ولی عاشقی گفت که تو‬ ‫بنده بر آن می‌داری‬ ‫مگذران روز سالمت به مالمت حافظ چه توقع ز جهان گذران‬ ‫می‌داری‬ ‫تعبیر‪:‬خودخواهی و تکبر را رها کن تا به هدف برسی‪ .‬از ریاکاری و فریب دیگران بر حذر باش‪.‬‬ ‫دوستان و خانواده ی خود را از کمک های خود ناامید و مأیوس نکن‪ .‬مهر و محبت‪ ،‬بهترین کاری‬ ‫است که می تواند زندگی تو را زیر و رو کند‪.‬‬


‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫امروز که ماه و سه سیاره دیگر در نشانه شما فعال هستند‪،‬‬ ‫بهتر است منصف و بی‌طرف باقی بمانید‪ .‬حتی اگر شما فکر‬ ‫می‌کنید که احساسات خود را از دیگران مخفی کرده‌اید‪ ،‬ولی‬ ‫آنها باالخره فاش می‌شوند‪ .‬با احساست خود نجنگید؛ اگر‬ ‫برای پنهان کردن آنها بیهوده تالش کنید‪ ،‬فقط انرژی‌تان را هدر‬ ‫داده‌اید‪ .‬به جای تظاهر کردن سعی کنید که خودتان باشید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا‬ ‫باش و از قضا مگریز‬ ‫میان عاشق و معشوق هیچ حال نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز‬ ‫تعبیر‪:‬زندگی بدون عشق‪ ،‬پوچ و تو خالی و غیر قابل تحمل است‪ .‬دوستان خود را بیازما تا میزان‬ ‫صدق و درستی آنها بر تو مسلم شود‪ .‬با کسانی که ادعای دوستی و محبت دارند معاشرت نکن‪ .‬به‬ ‫آنچه داری قانع باش و زیاده طلبی را رها کن‪ .‬غرور و خودخواهی را از خود دور کن‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫شما می‌توانید نقشی محوری در فعالیتهای مربوط به‬ ‫خانواده‌تان‪ ،‬گروهی از نزدیکترین دوستانتان و یا در جمع یک‬ ‫سری از افراد هم فکرتان داشته باشید‪ .‬اما قبل از اینکه بتوانید‬ ‫تأثیر مثبتی بر کل فعالیتهای این افراد بگذارید‪ ،‬ابتدا باید شیر‬ ‫پرخروش درون آنها را رام کنید‪ .‬اگر فقط یک بار روشتان را‬ ‫تغییر دهید می‌توانید یک راه حل سیاست مدارانه برای این‬ ‫مسأله بیابید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬بر من فتاد سایه خورشید سلطنت و اکنون فراغت است‬ ‫ز خورشید خاورممقصود از این معامله بازارتیزی است نی جلوه می‌فروشم و نی عشوه می‌خرم‬ ‫تعبیر‪:‬بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد‪ .‬خداوند را‬ ‫سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند‪ .‬به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق‬ ‫دوستی را به جای آورده باشی‪.‬‬

‫خرداد‬ ‫مهم نیست که امروز چقدر کار دارید‪ -‬چه از نظر پروژه‌های‬ ‫کاری و چه از نظر وظایفتان نسبت به خانواده‪ -‬حتم ًا وقتی‬ ‫خالی پیدا کنید‪ ،‬بنشینید و در مورد امکاناتی که پیش رویتان‬ ‫قرار دارد فکر کنید‪ .‬ماه هنوز در خانه یازدهم شما یعنی خانه‬ ‫اهداف بلند مدت قرار دارد و از شما می‌خواهد که ذهنتان را از‬ ‫سیاست‌های کاری دور نگه دارید‪ .‬نگران هفته آینده نباشید‪ .‬چه‬ ‫بخواهید چه نخواهید آینده فرا می‌رسد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬بر من فتاد سایه خورشید سلطنت و اکنون فراغت است ز خورشید خاورم مقصود از این معامله‬ ‫بازارتیزی است نی جلوه می‌فروشم و نی عشوه می‌خرم‬ ‫تعبیر‪:‬بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد‪ .‬خداوند را‬ ‫سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند‪ .‬به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق‬ ‫دوستی را به جای آورده باشی‪.‬‬

‫تیر‬ ‫امروز در عین حال که نقش یک انسان اجتماعی را بازی‬ ‫می‌کنید‪ ،‬خیلی اهمیت دارد پاهایتان را روی زمین ثابت نگه‬ ‫دارید! شما امروز افسون زیبایی‌ها و جذابیت‌ها شده‌اید‪ ،‬اما‬ ‫نمی‌توانید از زیر بار مسئولیت‌های واجب و ضروری که روی‬ ‫دوشتان سنگینی می‌کند فرار کنید‪ .‬زمان کمی‌را به فعالیت‌های‬ ‫جدی‌تر اختصاص دادن کار خوبی است‪ ،‬اما نباید زیاد به‬ ‫خودتان سخت بگیرید‪ .‬برای اینکه زندگی آنقدرها هم که شما‬ ‫فکر می‌کنید سخت نیست‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬پیر میخانه همی‌خواند معمایی دوش از خط جام که فرجام چه خواهد بودن بردم از ره دل‬ ‫حافظ به دف و چنگ و غزل تا جزای من بدنام چه خواهد بودن‬ ‫تعبیر‪:‬به خوشی ها و شادی های زندگی فکر کن‪ .‬صبر و حوصله داشته باش‪ .‬به آنچه داری قانع باش‬ ‫و خوش باش‪ .‬به حرف های بیهوده ی مردم گوش فرا نده و زندگی خود را ملعبه ی آرزوهای دست‬ ‫نیافتنی نکن‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

131


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

130


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

129


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

128


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

127


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

126


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

125


‫‪124‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬ ‫ماجرای این فیلم در زندان گوانتانامو می‬ ‫گذرد‪ ،‬زندان معروف تروریست های معروف‬ ‫بین المللی‪ ،‬که بقولی لرزه بر تن تروریست‬ ‫ها می اندازد‪ ،‬ولی در اصل در پشت پرده‬ ‫این زندان حوادثی می گذرد‪ ،‬که مسیر انسانی‬ ‫وعاطفی نیز دارد‪.‬‬ ‫«کریستین استوارت» بعد از سری فیلم های‬ ‫‪ Twilight‬و شهرت و ثروت فراوانی که‬ ‫بدست آورد‪ ،‬ناگهان قالب می شکند و در‬ ‫نقشی فرو میرود که با آن کارکتر‪ ،‬از زمین تا‬ ‫آسمان فاصله دارد‪.‬‬ ‫کریستین در نقش یک سرباز (امی کول)‬ ‫ظاهر میشود که از زندگی معمولی خود در‬ ‫خانه فامیلی اش در فلوریدا خسته شده‪ ،‬در‬ ‫شرایط افسردگی و فرار از اطرافیان‪ ،‬به ارتش‬ ‫می پیوندد و به زندان گوانتانامو منتقل می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫به امی کول درباره این زندان و نوع زندانیان‬ ‫اش گفته شده‪ ،‬اینکه آنها یک مشت تروریست‬ ‫بدون احساس هستند‪ ،‬که اگر فرصت بیابند‬ ‫اورا هم از پای در می آورند!‬ ‫«امی کول» خود را نگهبان «علی امیر» یک‬ ‫جوان بظاهر تروریست شرقی می بیند‪ ،‬که‬ ‫برخالف دیگران سلول خود را زندان تاریک‬ ‫و سرد نمی بیند‪ ،‬بلکه در آن به ورزش‪،‬‬ ‫مطالعه‪،‬عبادت و مقاومت می پردازد‪« .‬علی»‬ ‫خیلی زود با «امی» گفتگو آغاز می کند‪ ،‬به‬ ‫او می گوید که یک بیگناه است‪ ،‬که بدون‬ ‫محاکمه به این زندان فرستاده شده است‪.‬‬ ‫«امی» دور از چشم فرماندهان خود‪ ،‬بمرور‬

‫به باور تازه ای از حرفهای علی میرسد‪ ،‬خیلی‬ ‫زود میان زندانی و نگهبان روابط احساسی‬ ‫خاصی بوجود می آید‪ ،‬همانگونه که «امی»‬ ‫قالب می شکند‪ ،‬از آن شخصیت جدی و‬ ‫خشن و بی احساس خارج میشود‪ ،‬علی هم‬ ‫کم کم چهره عوض می کند‪ ،‬به سر و صورت‬ ‫خود میرسد‪ ،‬حاال روز و شب برای او مفهومی‬ ‫تازه دارد‪ ،‬او نیز می فهمد زیر لباس نظامی‬ ‫نگهبانان بظاهر خشن‪ ،‬قلب های مهربان و با‬ ‫احساسی نیز خوابیده است‪.‬‬ ‫این رابطه کامال غیرعادی و دور از‬ ‫استانداردهای زندانی چون گوانتانامو‪ ،‬با بازی‬ ‫درخشان و بسیار هنرمندانه کریستین استوارت‬ ‫و پیمان معادی‪ ،‬به مفهوم و معنای تازه ای‬ ‫میرسد‪ ،‬هر دو همه نهایت هنر خود را مایه‬ ‫گذاشته اند و بجرات پیمان معادی‪ ،‬دروازه‬ ‫های تازه ای را بروی آینده خود گشوده است‪.‬‬ ‫پیترساتلر کارگردان فیلم‪ ،‬که بیش از یکسال‬ ‫و اندی بروی این زندان و زندانیان مطالعه‬ ‫کرده‪ ،‬با مهارت خاص بازیگران را هدایت‬ ‫می کند و فیلم را به اثری قابل تفکر مبدل‬ ‫می سازد‪ ،‬فیلم از همان آغاز با وجود سردی‬ ‫فضای آن‪ ،‬گرمای عشق‪ ،‬محبت و آشتی و‬ ‫انسانیت را به تماشاگر انتقال می دهد‪.‬‬ ‫ساتلر با این فیلم‪ ،‬ورای خشونت ها‪ ،‬دشمنی‬ ‫ها‪ ،‬انتقامجویی ها‪ ،‬به ذات انسانها‪ ،‬به‬ ‫اینکه در یک نقطه مشترک بدون تبعیض و‬ ‫نژادپرستی و فناتیسم‪ ،‬انسانها قلبی چون شیشه‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫بازیگران خوب دیگری هم در فیلم هستند‪،‬‬ ‫ولی کریستین و پیمان معادی بار فیلم را‬ ‫تا آخر بدوش دارند و بجرات با توانایی و‬ ‫آ گاهی پیش میروند‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

123


‫‪122‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نیم بوت زنانه‬ ‫‪Burberry‬‬

‫سری جدید مدل های نیم بوت زنانه از برند‬ ‫‪Burberry‬‬ ‫مدل نیم بوت زنانه‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

121


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫وجود این مشکل با مشاهده یک و یا چند‬ ‫نمونه از رفتارهای زیر قابل پیش بینی است‪:‬‬ ‫عصبانیت‪ ،‬تنفر‪ ،‬خشم یکی از طرفین نسبت‬ ‫به دیگری‪ ،‬عدم وجود اطمینان‪ ،‬و نبودن‬ ‫احترام متقابل‪.‬‬ ‫دشواری های کاربردی و عملی‬ ‫در زمان های مختلف و بسته به شرایط‬ ‫متفاوت‪ ،‬این امر می تواند میزان صمیمیت‬ ‫را تا حدود مختلفی در رابطه کاهش دهد‪.‬‬ ‫نمونه های عینی می توانند شامل موارد ذیل‬ ‫باشند‪ :‬مسائل مالی و اقتصادی‪ ،‬فشار کاری‪،‬‬ ‫مشکالت مربوط به تعلیم و ترتبیت فرزندان‪،‬‬ ‫و یا دل مشغولی های مختلف دیگر‪.‬‬ ‫تجربیات دوران کودکی‬ ‫دلیل اصلی این مطلب که بسیاری از افراد از‬ ‫برقراری صمیمت عاجز هستند را می توان در‬ ‫مشکالت دوران کودکی آنها ریشه یابی کرد‪.‬‬ ‫فردی که از بدو تولد در خانواده ای رشد‬ ‫پیدا می کند که باالجبار متحمل آسیب های‬ ‫فراوانی است‪ ،‬معموال در زمان بزرگسالی‬ ‫نیز این مشکالت را بر دوش خود یدک می‬ ‫کشد و بدون توجه به عشق و عالقه ای که به‬ ‫طرف مقابل دارد‪ ،‬باز هم کمتر اتفاق می افتد‬ ‫که بتواند به او اعتماد کامل پیدا کند‪ .‬نمونه‬ ‫هایی از تجربیات کودکی که به احتمال قوی‬ ‫بر روی روابط بزرگسالی تاثیر می گذارند‪،‬‬ ‫عبارتند از‪ :‬درگیری های دراز مدت والدین‪،‬‬ ‫سوء استفاده های جسمی و جنسی‪ ،‬و از دست‬ ‫دادن یا فوت یکی از عزیران و نزدیکان که به‬

‫روشنی پذیرفته نشده و به خاطر آن سوگواری‬ ‫نکرده باشد‪.‬‬ ‫چنین تجربه هایی باعث می شود که کودک‬ ‫سطح پایینی از عزت نفس را در خود پرورش‬ ‫دهد و همواره با دیده تردید به مسائل عشقی‬ ‫نگاه کند‪ .‬این نگرانی ها به راحتی می توانند‬ ‫در بزرگسالی تاثیرات منفی خود را آشکار‬ ‫سازند‪ .‬شخص به این دلیل که احساس می‬ ‫کند به هر حال این احتمال وجود دارد که از‬ ‫سوی طرف مقابل مورد پذیرش قرار نگیرد و‬ ‫روزی فرا رسد که تمام شک هایش به یقین‬ ‫مبدل گردند‪ ،‬هیچ گاه با او ارتباط سالم برقرار‬ ‫نکرده و نیازهای حقیقی اش را بازگو نمی‬ ‫کند‪.‬‬ ‫صمیمیت در روابط‬ ‫صمیمت چیزی نیست که با سحر و جادو‬ ‫میسر شود‪ ،‬بلکه باید آنرا با گذر زمان بدست‬ ‫آورید‪ .‬برای برخی زودتر و برای عده ای دیگر‬ ‫کمی دیرتر به شکوفایی می رسد‪ .‬اغلب هرچه‬ ‫بیشتر بر روی آن کار کنید‪ ،‬برایتان با ارزش تر‬ ‫خواهد شد‪ .‬در زیر چند نکته بنیادین پیرامون‬ ‫مبحث اخیر را ذکر کرده ایم که برایتان مفید‬ ‫واقع خواهند شد؛‬ ‫به دست یافته های خود در رابطه افتخار کنید‬ ‫و با دید مثبت به آنها نگاه کنید‪ .‬اجازه دهید‬ ‫شریکتان بداند که شما برای چه خصوصیتی‬ ‫در وجود او‪ ،‬و چه معیاری در رابطه‪ ،‬ارزش‬ ‫قائل هستید‪ .‬احساسات و عواطفتان را به‬ ‫زبان بیاورید و سخن بگویید‪ .‬تصور نکنید‬

‫که دیگران باید بتوانند ذهن شما را بخوانند‪.‬‬ ‫هر کسی نیاز دارد بداند که دیگران برایش‬ ‫ارزش قائل هستند و او را دوست می دارند‪.‬‬ ‫برای ایجاد صمیمیت‪ ،‬موقعیت های مختلف‬ ‫خلق کنید‪ .‬به عنوان مثال هر چند وقت یکبار‬ ‫با هم خلوت کنید و تمام حواس خود را به‬ ‫یکدیگر متمرکز کرده و تنها به رابطه تان فکر‬ ‫کنید‪ .‬هر چقدر پیدا کردن یک چنین زمانی‬ ‫به دلیل وجود مشکالتی نظیر کودکان‪ ،‬کار یا‬ ‫سایر تعهدات‪ ،‬دشوارتر گردد‪ ،‬اهمیت انجام‬ ‫آن افزایش پیدا خواهد کرد‪ .‬سعی کنید برنامه‬ ‫ای برای یک روز تعطیل و یا آخر هفته طرح‬ ‫ریزی کنید تا بتوانید با هم تنها باشید‪.‬‬ ‫در مورد احساسات خود عباراتی بسازید که‬ ‫از "من" تشکیل شده باشند‪ .‬این امر مانع می‬ ‫شود که به شریک زندگی خود توهین کنید و‬ ‫در عین حال به او نیز کمک می کند تا کار‬ ‫مشابه را در قبال شما انجام دهد‪ .‬برای مثال‪:‬‬ ‫"من ناراحت می شوم زمانی که بدون مشورت‬ ‫با من تصمیمی می گیری" به جای " تو چرا‬ ‫اول از من سؤال نکردی که باید چه کاری‬ ‫انجام بدهی؟"‬ ‫گاهی اوقات بحث ها و مشاجرات در مراحل‬ ‫عمیقتری شکل گرفته و به خشونت‪ ،‬لطمه‪،‬‬ ‫استرس و تشویش و ‪ ....‬کشیده می شود‪ .‬در‬ ‫چنین حالتی پیش از هر گونه اقدامی‪ ،‬باید‬ ‫با شریک زندگی خود در مورد آنها صحبت‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫رسیدن به صمیمیت همیشه ساده نیست‬

‫و گاهی نیازمند کمک و یاری از سوی‬ ‫دیگران می باشد‪ .‬سعی کنید در مشاوره‬ ‫های خانوادگی شرکت کنید‪ .‬در یک چنین‬ ‫جلساتی‪ ،‬زوجین راهکارهای اصولی پیرامون‬ ‫امر گفتگو در مورد مسائل مهم را آموزش می‬ ‫بینند‪ .‬حتما الزم نیست که افراد شرکت کننده‬ ‫متاهل باشند‪.‬‬ ‫گاهی اوقات مباحث و مشکالت خیلی‬ ‫پیچیده تر می شوند و احساس آشفتگی و‬ ‫اغتشاش به طرفین دست داده و نمی توانند‬ ‫گفتگوی موفقی را با یکدیگر داشته باشند‪.‬‬ ‫در این شرایط مشاوره از اهمیت و ارزش بی‬ ‫شائبه ای برخوردار می شود‪.‬‬ ‫یک مشاور‪ ،‬به عنوان یک راهنمای مستقل‪،‬‬ ‫به شما کمک می کند تا حرف هایتان را در‬ ‫یک محیط سالم و دوستانه با یکدیگر رد و‬ ‫بدل کنید‪ .‬حضور مشاور به شما کمک میکند‬ ‫که راحت تر بتوانید مسائلی را که گفتنش‬ ‫برایتان بسیار دشوار است را به زبان بیاورید‪.‬‬ ‫اگر احساس می کنید که ارتباطتان تغییر کرده‬ ‫و این موضوع برایتان اهمیت دارد‪ ،‬حتم ًا باید‬ ‫ترتیب دادن جلسه مشاوره با یک متخصص‬ ‫را در برنامه چند روز آینده خود بگنجانید‪.‬‬ ‫اگر بتوانید پیش از آن که کار به جاهای‬ ‫باریک کشیده شده و به نقطه ای برسید که‬ ‫دیگر هیچ کاری از دستتان برنیاید‪ ،‬همسرتان‬ ‫را در جریان نیازهای خود قرار دهید‪ ،‬زندگی‬ ‫موفق تری خواهید داشت‪.‬‬


‫‪118‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نباید منکر این امر باشیم که معاشقه خود‬ ‫سبب رسیدن به صمیمیت می شود‪ .‬در‬ ‫حقیقت یکی از وظایف سکس در روابط‪،‬‬ ‫همین ایجاد صمیمت و نزدیک کردن مجدد‬ ‫زوجین به یکدیگر می باشد‪.‬‬ ‫البته باید به خاطر داشت که سکس به تنهایی‬ ‫نمی تواند تمام بار صمیمت را به دوش‬ ‫بکشد‪ .‬توانایی تقسیم کردن احساساتی نظیر‪:‬‬ ‫عصبانیت‪ ،‬آسیب دیدگی‪ ،‬دلتنگی‪ ،‬غرور‪ ،‬و به‬ ‫طور کلی رنج ها و خوشی ها نیز از ملزومات‬ ‫هر رابطه سالمی به شمار میروند‪ .‬بدون وجود‬ ‫یک چنین عواطف مشترکی‪ ،‬برخی از زوج‬ ‫ها پس از مدتی احساس تنهایی کرده و تصور‬

‫ناراحت می شوند (و به خوبی می دانیم که‬ ‫همه ما در مواقع مختلف یک چنین احساسی‬ ‫را تجربه می کنیم ) تنها با اظهار عصبانیت‬ ‫قصد دارند خودشان را تخلیه کنند و زمانی‬ ‫هم که با شریک خود احساس صمیمیت و‬ ‫نزدیکی پیدا می کنند‪ ،‬تصور می کنند که‬ ‫این حس را تنها از طریق سکس می توانند‬ ‫به طرف مقابل منتقل کنند‪ .‬هر چه زوجین‬ ‫بتوانند از راههایی به غیر از سکس‪ ،‬خود را‬ ‫به یکدیگر نزدیکتر سازند‪ ،‬پیوند زناشویی‬ ‫آنها ناگسستنی تر و قابل احترام تر خواهد‬ ‫بود‪ .‬بنابراین باید بدانید که صمیمت و‬ ‫سکس یکی نیستند؛ اما در عین حال مقوله‬

‫خودتان برخوردار باشید‪ ،‬صمیمیت را خیلی‬ ‫عمیق تر و خاص تر دریافت خواهید کرد‪.‬‬ ‫برای اطمینان خاطر حاصل نمودن از مبحث‬ ‫فوق الذکر‪ ،‬سؤاالتی به این شرح را از خود‬ ‫بپرسید‪ :‬آیا در زندگی می توانید سهم مخصوص‬ ‫به خود را داشته باشید؟ آیا می توانید خودتان‬ ‫کارهایی را بدون اتکا به دیگران انجام دهید‬ ‫و به نتیجه رضایت بخش دست پیدا کنید؟‬ ‫و یا برای رسیدن به خوشحالی و شادکامی به‬ ‫طور ‪ %100‬به شریکتان وابسته هستید؟‬ ‫صمیمت زمانی وجود خارجی پیدا می کند که‬ ‫دو انسان کام ً‬ ‫ال مستقل تصمیم میگیرند در‬ ‫کنار یکدیگر قرار بگیرند‪" .‬خلیل جبران" در‬

‫رسیدن به صمیمت در روابط‪ ،‬امری دشواری‬ ‫بوده و دست یابی به آن سهل الوصول‬ ‫نمی باشد‪ .‬برخی دیگر هم ممکن است تا‬ ‫حدودی به صمیمیت نزدیک شده باشند‪ ،‬اما‬ ‫متاسفانه نمی دانند که چگونه باید آنرا حفظ‬ ‫کنند‪ .‬دالیل متفاوتی برای بروز یک چنین‬ ‫مشکالتی وجود دارد‪ ،‬و داستان هر زوجی نیز‬ ‫منحصر به خودشان می باشد‪ .‬اما به هر حال‬ ‫موضوعات مشترکی وجود دارد‪:‬‬ ‫فقدان گفتگوی مکفی‬ ‫ً‬ ‫یکی از مشکالت کامال رایج در زمینه‬ ‫صمیمیت‪ ،‬کمبود گفتگو است‪ .‬در چنین‬ ‫شرایطی یکی از طرفین و گاهی اوقات هر‬

‫می کنند از طرف مقابل‪ ،‬احترامی که شایسته‬ ‫آنهاست را دریافت نمی کنند‪ ،‬حال رابطه‬ ‫جنسی آنها هر چقدر هم که می خواهد خوب‬ ‫و بدون نقص باشد‪ ،‬باز هم فرقی نمی کند‪.‬‬ ‫گاهی اوقات برای زوجین مهم است که یاد‬ ‫بگیرند چگونه می توانند خود را به یکدیگر‬ ‫نزدیک تر سازند و بدون اینکه مستقیم ًا به‬ ‫سمت معاشقه روی بیاورند‪ ،‬احساسات خود‬ ‫را با همسرشان در میان بگذارند‪.‬‬ ‫این موضوع به طور اخص برای بسیاری از‬ ‫مردان مشکل زاست‪ ،‬چرا که از اوان کودکی‬ ‫به آنها آموخته اند که احساساتی بودن‪ ،‬وجهه‬ ‫مردانه آنها را زیر سؤال می برد‪ .‬زمانی که‬

‫هایی کام ً‬ ‫ال نزدیک به یکدیگر بوده که به‬ ‫راحتی از هم تاثیر می پذیرند‪.‬‬ ‫صمیمیت و جدایی‬ ‫صمیمت به عنوان یکی از باالترین سطوح‬ ‫روابط قلمداد می شود‪ .‬اما باید آ گاه بود‬ ‫که نمی توان یک رابطه را برای همیشه در‬ ‫باالترین سطح خود نگه داشت‪ .‬ایجاد فضای‬ ‫مجزا نیز اهمیت ویژه خود را دارد‪ ،‬و با‬ ‫احتساب به آن‪ ،‬هر یک از طرفین می تواند‬ ‫در خلوت و تنهایی‪ ،‬شخصیت خود را رشد‬ ‫داده و به سمت تعالی خویش پیش رود‪ .‬در‬ ‫سایه جدایی است که صمیمیت معنا پیدا می‬ ‫کند‪ .‬اگر شما از توانایی ایستادن بر روی پای‬

‫کتاب "پیامبر" درباره صمیمت و استقالل‪،‬‬ ‫مطالب جالبی را بیان می کند‪:‬‬ ‫"اجازه دهید در عین با هم بودن از هم جدا‬ ‫باشید‪ ....‬یکدیگر را عاشقانه دوست بدارید‪،‬‬ ‫اما از عشق برای یکدیگر زندان نسازید‪....‬‬ ‫با هم بخوانید و برقصید و مسرور و شادمان‬ ‫باشید‪ ،‬اما فرصت تنهایی را نیز ایجاد‬ ‫کنید‪ ....‬همانطور که ستون های معبد از هم‬ ‫جدا هستند و همانطور که درخت سرو و بلوط‬ ‫زیر سایه یکدیگر رشد نمی کنند‪ ،‬دوش بدوش‬ ‫هم حرکت کنید‪ ،‬اما هیچ گاه به هم نچسبید‪".‬‬ ‫موانع صمیمت‬ ‫برخی زوج ها معموال تصور می کنند که‬

‫دوی آنها نمی دانند که چگونه می توانند به‬ ‫درستی احساسات خود را به زیان بیاورند‪.‬‬ ‫شاید آنها در خانواده هایی به دنیا آمده باشند‬ ‫که هیچ گاه‪ ،‬هیچ کس‪ ،‬در مورد عواطف‬ ‫درونی اش سخنی به میان نمی آورده‪ ،‬به همین‬ ‫دلیل آنها فاقد اعتماد به نفسی هستند که‬ ‫موجب رک گویی می شود‪ ،‬چرا که تصور می‬ ‫کنند در صورت رعایت صداقت ممکن است‬ ‫از سوی همسرانشان احمق فرض شده و مورد‬ ‫بی توجهی قرار بگیرند‪.‬‬ ‫تفاوت های احساسی حل نشده‬ ‫این امر می تواند به عنوان یک سد محکم‬ ‫در برابر شکل گیری صمیمیت به حساب آید‪.‬‬


‫‪117‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دو نفر‪ ،‬یک‬ ‫رابطه‪ :‬صمیمیت و‬ ‫استقالل‬

‫به نظر می رسد که انسان ها در‬ ‫روابط خود همواره در پی دست‬ ‫یابی به دو نیاز کام ً‬ ‫ال متضاد هستند‪.‬‬ ‫ما در وهله اول تمایل داریم که‬ ‫با شریک زندگی خود صمیمت‬ ‫برقرار کنیم‪ ،‬و در عین حال قصد‬ ‫داریم که استقالل فردی خود را‬ ‫نیز در رابطه حفظ نماییم‪ .‬دوست‬ ‫نداریم هیچ گاه آزادی عمل خود‬ ‫را از دست بدهیم و همیشه قصد‬ ‫داریم تا به کارهایی که عالقه‬ ‫داریم بپردازیم‪ .‬در کنار دوستی‬ ‫و صمیمیت‪ ،‬آزادی و استقالل‬ ‫نیز برای ما از ارزش بسیار زیادی‬ ‫برخوردار می باشد‪.‬‬

‫گفتنی است که گرایش به دوست داشته شدن‬ ‫نیز یکی دیگر از خصوصیات بارز انسان‬ ‫هاست‪ .‬ما معمو ً‬ ‫ال انتظار داریم تا دیگران ما‬ ‫را همانطور که هستیم و با وجود تمام خوبی‬ ‫ها و بدی هایمان بپذیرند‪ .‬ما نیاز داریم تا‬ ‫به ارزش خود در نظران دیگران پی برده و‬ ‫بدانیم آنها حقیقت ًا تا چه حد برایمان اهمیت‬ ‫قائل هستند‪ .‬به عبارت دیگر می توان گفت‬ ‫که به گونه ای نیازمند صمیمیت هستیم‪.‬‬ ‫صمیمیت ارزش های ما را پر رنگ تر می‬ ‫کند‪ .‬اگر متوجه شویم که دیگران ما را دوست‬ ‫دارند‪ ،‬و برایمان ارزش قائل هستند‪ ،‬آنگاه با‬ ‫اعتماد به نفسی وصف ناپذیر با جهان روبرو‬ ‫خواهیم شد‪.‬‬ ‫در زمان کودکی احساس نیاز به صمیمیت‪،‬‬ ‫در پرتو ارتباط کودک با پدر و مادر ارضا‬ ‫میگردد‪ .‬در زمان بزرگسالی این حس‪،‬‬ ‫از طریق سایر رابطه ها از قبیل ارتباط با‬ ‫دوستان‪ ،‬همسر‪ ،‬و روابط خانوادگی دیگر‪،‬‬ ‫تطمیع خواهد شد‪.‬‬ ‫صمیمیت یکی از ضروریات هر رابطه سالمی‬ ‫است که به راحتی به دست نخواهد آمد‪.‬‬ ‫در این قسمت اطالعاتی در مورد مقوله‬ ‫های ارتباطی در اختیارتان قرار می دهیم‪ ،‬تا‬ ‫زوجین دید وسیع تری نسبت به ارتباط خود‬ ‫پیدا کرده و راههایی را کشف کنند تا با اتکا‬ ‫به آنها زندگی خود را شاد تر و موفقیت آمیز‬ ‫تر سازند‪.‬‬ ‫ما به هیچ وجه قصد پاسخ دادن و یا حتی‬ ‫تحکیم یک نظریه خاص را نداریم‪ ،‬چراکه‬ ‫ممکن است تکنیک هایی که در مورد یک‬ ‫زوج به درستی کار کرده و مشکالت آنها‬

‫را مرتفع می سازند در ارتباط با خانواده‬ ‫ای دیگر‪ ،‬اثر بخش عمل نکنند‪ .‬در عوض‬ ‫مقوله هایی را باز گو می کنیم که به عقیده‬ ‫خودمان می توانند در سطوح مختلف برای‬ ‫افراد متفاوت‪ ،‬مشکل ایجاد کنند؛ در ادامه‬ ‫راهکارهای اصولی برای مبارزه با هر یک از‬ ‫آنها را نیز پیش رویتان قرار خواهیم داد‪.‬‬ ‫صمیمیت در روابط‬ ‫صمیمیت به معنای نزدیکی‪ ،‬آن هم از نظر‬ ‫عاطفی‪ ،‬به شریک زندگی می باشد‪ .‬به این‬ ‫معنا که گارد خود را در مقابل او باز کنید‬ ‫و اجازه دهید که به احساسات واقعی شما‬ ‫پی ببرد‪ .‬به منظور بهرمندی از این مهم‪ ،‬شما‬ ‫می بایست توانایی پذیرش و در میان گذاشتن‬ ‫احساسات خود را با یکدیگر داشته باشید‪،‬‬ ‫همچنین احساس کنید که در کلیه شرایط‬ ‫باید در کنار شریک زندگی خود باقی بمانید‪.‬‬ ‫همه ما دارای "دنیای درونی" خود هستیم‪.‬‬

‫دنیای رویاها‪ ،‬امیدها‪ ،‬آرزوها‪ ،‬ترس ها‪ ،‬و‬ ‫خاطره ها؛ و در یک کلمه دنیای افکار‬ ‫درونی‪ .‬یکی از با ارزش ترین مناظر یک‬ ‫رابطه صمیمی‪ ،‬توانایی قسمت کردن دنیای‬ ‫درونی با معشوق است‪.‬‬ ‫صمیمیت معمو ً‬ ‫ال نیاز به خطابه سرایی های‬ ‫طول و دراز ندارد‪ ،‬اما اگر بتوانید احساسات‬ ‫و تجربیات خود را به زبان بیاورید‪ ،‬خود به‬ ‫خود به صمیمیت بال و پر داده و اجازه میدهید‬ ‫تا در حضور هر دوی شما به شکوفایی برسد‪.‬‬ ‫صمیمیت عبارت است از توانایی ما برای در‬ ‫میان گذاشتن تمام احساسات و تجربیاتمان‬ ‫به عنوان یک انسان ‪ -‬حال چه تلخ باشند و‬ ‫چه شیرین ‪ -‬با کسی که دوستش می داریم‪.‬‬ ‫بیشتر انسان ها راحت تر می توانند برخی‬

‫از احساست خاص خود را نسبت به سایر‬ ‫عواطفشان با طرف مقابل در میان بگذارند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال آیا تا کنون اتفاق افتاده که شما‬ ‫و شریک زندگی تان‪ ،‬هر کدام نظر و احساس‬ ‫واقعی و درونی خود را نسبت به دیگری‬ ‫اعالم کنید؟‬ ‫گفتن "دوستت دارم" از اهمیت ویژه ای‬ ‫برخوردار می باشد‪ .‬هیچ گاه نباید تصور کنید‬ ‫که شریکتان باید بتواند از روی اعمالتان‬ ‫حدس بزند که شما دوستش دارید‪ ،‬بلکه‬ ‫عالوه بر کارهایی که به خاطر عالقه به او‬ ‫انجام می دهید‪ ،‬باید از زبانتان نیز بشنود که‬ ‫چنین احساسی وجود دارد‪.‬‬ ‫زمانی که کمی اندوهگین هستید‪ ،‬احساس‬ ‫افسردگی می کنید‪ ،‬نیاز به امنیت و آرامش‬ ‫دارید‪ ،‬از همسرتان چه انتظاری دارید؟ آیا‬ ‫دوست ندارید که تا حدی نسبت به او از خود‬ ‫وابستگی نشان دهید و اجازه دهید تا شما را‬

‫کمی لوس کند؟ آیا در رابطه شما تعادل این‬ ‫امر رعایت می شود و یا نه؛ همیشه تمایل‬ ‫دارید خود را به عنوان یک فرد استوار و‬ ‫محکم و بدون هیچ گونه نقطه ضعفی نشان‬ ‫دهید؟ بهتر نیست به اعماق قلبتان رجوع‬ ‫کنید؟ آیا ته دلتان یک چنین نیازی را از‬ ‫شما طلب نمی کند؟‬ ‫در مورد خود چه احساسی دارید؟ نیاز واقعی‬ ‫شما زمانی که ضربه ای در زندگی روزمره می‬ ‫خورید‪ ،‬احساس خواری و کوچکی به شما‬ ‫دست می دهد‪ ،‬چگونه است؟ هنگامیکه به‬ ‫موفقیتی دست پیدا می کنید که موجبات‬ ‫خوشحالیتان را فراهم می آورد‪ ،‬چطور؟‬ ‫نظرتان در مورد ارتباط جنسی چیست؟ چه‬ ‫چیز رابطه جنسی را دوست دارید و چه امری‬

‫در این مورد نمی تواند شما را خوشحال کند؟‬ ‫آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که‬ ‫چه چیز می تواند روابط زناشویی شما را‬ ‫جذاب تر و خواستنی تر نماید؟‬ ‫آیا می دانید که احساسات و افکار حقیقی‬ ‫شریک زندگی تان چگونه است؟ یا همواره‬ ‫در حالت حدس زدن و "ذهن خوانی" هستید؟‬ ‫آیا می توانید با روی باز با او برخورد کنید‬ ‫و یا خیر‪ ،‬احساس می کنید که احتمال دارد‬ ‫شریکتان نتواند برخی از احساسات شما را‬ ‫درک کند؟‬ ‫صمیمت مانند مسیری ناشناخته است که‬ ‫در حین پیمودن آن‪ ،‬باید بسیاری از رمزها‬ ‫را کشف کنید‪ .‬بسیاری از زوج ها پس از‬ ‫گذشت مدت زمان مقتضی‪ ،‬به میزانی از‬ ‫صمیمیت دست پیدا می کنند که پیش تر‬ ‫اص ً‬ ‫ال فکرش را هم نمی کردند‪ .‬آنها عاشق‬ ‫یکدیگر می شوند؛ واقعا احساس فوق العاده‬

‫ای است‪ .‬با اتکا به عشق و محبت قادر می‬ ‫شوند تا سطوح عمیق تری از صمیمیت را‬ ‫در روابط خود تجربه کنند‪ .‬هر کشف جدید‪،‬‬ ‫رابطه آنها را با ارزش تر و موفقیت آمیز تر‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫صمیمیت و سکس‬ ‫اغلب زوج ها تنها در زمان معاشقه متوجه‬ ‫می شوند که به باالترین میزان صمیمت‬ ‫دست پیدا کرده اند‪ .‬البته این امر تعجب آور‬ ‫نیست‪ ،‬چراکه فعالیت های جنسی در سایه‬ ‫اعتماد متقابل و و پذیرفتن ریسک بروز‬ ‫خیانت‪ ،‬شکل می گیرند‪ .‬حالتی است که هر‬ ‫دو شریک‪ ،‬هم از نظر فیزیکی و هم از نظر‬ ‫احساسی‪ ،‬به یکدیگر اجازه می دهند که تا‬ ‫آخرین حد ممکن به هم نزدیک شوند‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه بعدی‬


‫‪116‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خود حذف واستفاده از روغن ماهی و سایر‬ ‫چربی های اشباع نشده را به رژیم غذایی‬ ‫خود اضافه کردند‪.‬نتایج حاصل از تحقیقات‬ ‫بیانگر این بود که خوردن ‪ 7‬عدد آجیل در‬ ‫روز کیفیت اسپرم را افزایش می دهد‪.‬‬

‫رشد صورت انسان روی سینه یک‬ ‫مرد چینی!‬ ‫اخیرا در اتفاق جالب روی سینه مرد چینی‬

‫دکتر عبدالرضا عرفانی با بیان اینکه یکی‬ ‫از مهم‌ترین علل ایجاد سیاهی دور چشم‬ ‫ژنتیک است‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬اگرچه عوامل‬ ‫ژنتیکی تنها عامل ایجاد سیاهی دور چشم‬ ‫نیست اما در ‪ 80‬درصد‪ ،‬موارد ژنتیکی‬ ‫عامل ایجاد آن است‪ .‬وی با بیان اینکه‬ ‫تیرگی دور چشم در اکثر موارد قابل درمان‬ ‫است‪ ،‬افزود‪ :‬با توجه به علل ایجاد سیاهی‬ ‫در اطراف چشم درمان‌های متفاوتی تجویز‬ ‫می‌شود و برطرف کردن آن در تمام موارد‬ ‫روش درمانی یکسانی ندارد‪.‬‬ ‫این متخصص پوست با اشاره به اینکه کم‬ ‫خونی‪ ،‬کم کاری تیروئید‪ ،‬تنش‌های عصبی‬ ‫و کمبود ویتامین‌هایی مانند آهن از جمله‬ ‫عوامل اکتسابی تیرگی دور چشم است‪،‬‬ ‫اضافه کرد‪ :‬سیاهی دور چشم در زنان به‬ ‫علت شیوع کم خونی در زنان نسبت به‬ ‫مردان است‪ .‬عرفانی با بیان اینکه بی‌خوابی‬ ‫و کم خوابی از دیگر عواملی است که‬ ‫ریسک ابتال به سیاهی دور چشم را افزایش‬ ‫می‌دهد‪ ،‬گفت‪ :‬مصرف دخانیات مانند‬ ‫سیگار نیز یکی از عوامل ایجاد سیاهی دور‬ ‫چشم است‪ .‬وی با بیان اینکه سیاهی دور‬ ‫چشم می‌تواند نشانه‌ای از سایر بیماری‌ها‬ ‫باشد‪ ،‬خاطرنشان کرد‪ :‬سیاهی اطراف چشم‬ ‫می‌تواند نشان دهنده کم خونی و یا کم کاری‬ ‫تیروئید باشد‪.‬‬

‫تاثیر شگفت انگیز این مواد بر‬ ‫اسپرم آقایان‬ ‫تأثیر آجیل در افزایش تعداد اسپرم باور‬

‫نکردنی است‪ .‬سلنیوم موجود در این دانه‬ ‫­ها عالوه بر افزایش تعداداسپرم‌های سالم‬ ‫و فعال در بدن‪ ،‬حرکت و فعالیت اسپرم را‬ ‫نیز بهبود می­‌بخشد‪ .‬سلنیوم همچنین باعث‬ ‫افزایش سطح هورمون تستسترون و قدرت‬ ‫باروری می شود‪.‬‬ ‫آجیل همچنین یک منبع غنی از ویتامین ای‬ ‫است‪ ،‬یک آنتی اکسیدانی که از سلولهای‬ ‫اسپرم درمقابل آسیب های رادیکال آزد‬ ‫محافظت می کند‪.‬محققان ایتالیایی می‬ ‫گویند خوردن ‪ 7‬عدد آجیل در روز قدرت‬ ‫باروری‪ ،‬کیفیت و تعداد اسپرم مردان را‬ ‫افزایش می دهد‪ .‬آنها بر روی ‪ 100‬مرد که‬ ‫برای افزایش قدرت باوری تحت درمان‬ ‫بودند این آزمایش را انجام دادند‪.‬‬ ‫یک گروه از مردان به رژیم غذایی خود‬ ‫آجیل از قبیل گردو‪ ،‬بادام و بادام اضافه‬ ‫کردند و گروه دیگر چربی های اشباع شده و‬ ‫استفاده از فراورده های لبنیاتی مانند گوشت‬ ‫و سایر محصوالت لبنی را از رژیم غذایی‬

‫صورت جدید رشد نموده است‪.‬این اتفاق‬ ‫نادر شباهت زیادی به فیلم های علمی‪-‬‬ ‫تخیلی دارد‪.‬چیزی که در نهایت شما را به‬

‫حیرت وا خواهد داشت اقدامات جراحان‬ ‫در این زمینه است‪ .‬آقای یان جیانبین پس از‬ ‫اینکه در حادثه ای دچار برق گرفتگی شدید‬ ‫شد دچار سوختگی شدید از ناحیه صورت‬ ‫شد‪ .‬به طوریکه قسمت چشم راست و بینیش‬ ‫به کلی از بین رفت‪ .‬پزشکان در لیائونینگ‬ ‫در شمال چین تصمیم دارند به وی چهره‬ ‫جدیدی بدهند‪ .‬بدین منظور آنها سینه یان‬ ‫را شکافتند و داخل ان کیسه اب شوری جا‬ ‫سازی نمودند‪ .‬پس از اینکه حالت سرشکل‬ ‫بدست امد جراحان بیمارستان نظامی جنرال‬

‫شنیانگ تصمیم دارند در یک برنامه دو‬ ‫ساله انرا تبدیل به صورت جیانبین نمایند‪.‬‬ ‫این جراحی که دارای ‪ 4‬مرحله است دماغ‬ ‫و رگهای خونی ساخته شده و در نهایت‬ ‫صورت جدید جایگزین قبلی خواهد شد‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شستشو دهنده کلیه و کبد است‪ .‬البته خرمالو‬ ‫دارای مقدار کمی تانن است که مصرف آن‬ ‫گاهی ممکن است موجب یبوست شود‪.‬‬

‫علت اصلی جوش زدن کشف‬ ‫شد!!‬ ‫وجود برخی از انواع باکتری‌ها در ایجاد‬ ‫آ کنه‌های پوستی افراد به تازگی اثبات شده‬ ‫است‪.‬‬

‫کارشناسان و متخصصان پوست و مو در‬ ‫تازه‌ترین تحقیقات دریافته‌اند علت بروز‬ ‫آ کنه‌های پوستی در صورت برخی افراد به‬ ‫دلیل وجود باکتری‌های بد بر روی سطح‬ ‫پوست این دسته از افراد است‪.‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬بر اساس این تحقیقات‪ ،‬تمامی‬ ‫افراد بر روی سطح پوست خود دارای دو‬ ‫دسته باکتری‌های مفید و باکتری‌های مضر‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫بررسی‌ها نشان می‌دهند‪ ،‬باکتری‌های مفید‬ ‫نوعی عامل محافظتی از پوست هستند و به‬

‫نگهداری از پوست در مقابل عوامل خارجی‬ ‫کمک می‌کنند اما باکتری‌های مضر می‌توانند‬ ‫به پوست آسیب‌هایی مانند آ کنه و جو‌ش‌های‬ ‫پوستی برسانند‪.‬‬ ‫کارشناسان هنوز به درستی نمی‌دانند چرا در‬ ‫سطح پوست برخی افراد میزان باکتری‌های‬ ‫بد بسیار بیشتر از سایر افراد است‪.‬‬ ‫دالیلی مانند سیستم ایمنی بدن فرد‪ ،‬عوامل‬ ‫ژنتیکی و انواع حساسیت‌ها می‌تواند در‬ ‫افزایش این نوع باکتری‌ها در سطح پوست‬ ‫موثر باشند‪.‬‬

‫مهمترین علل سیاهی دور چشم‬ ‫متخصص پوست با اشاره به اینکه کم خونی‪،‬‬ ‫کم کاری تیروئید‪ ،‬تنش‌های عصبی و کمبود‬ ‫ویتامین‌هایی مانند آهن از جمله عوامل‬ ‫اکتسابی تیرگی دور چشم است‪ ،‬اضافه کرد‪:‬‬ ‫سیاهی دور چشم در زنان به علت شیوع کم‬ ‫خونی در زنان نسبت به مردان است‬


‫‪113‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حراج کیک عروسی‬ ‫یک قطعه کیک متعلق به مراسم ازدواج شاهزاده ویلیام و کاترین میدلتون قرار است در ماه‬ ‫دسامبر توسط بنگاه حراجی جولینز در شهر لس‌آنجلس به فروش گذاشته شود‪ .‬این قطعه‬ ‫کیک سه سال و نیم قدمت دارد‪ .‬دست‌اندرکاران این حراج تخمین می‌زنند که این تکه‬ ‫کیک دست‌کم به قیمت ‪ ۲‬هزار دالر فروش رود‬

‫حراج کاله ناپلئون‬ ‫کالهی متعلق به ناپلئون بناپارت‪ ،‬امپراتور پیشین فرانسه‪ ،‬در یک حراجی در پاریس به‬ ‫قیمت یک میلیون و نهصد هزار یورو به فروش رفت‪ .‬قیمت پایه این کاله نمدی سیاه رنگ‬ ‫بین ‪ ۳۰۰‬تا ‪ ۴۰۰‬هزار یورو تخمین زده شده بود‪.‬‬

‫مصری – که از این حرفه کناره‌گیری کرده – از نظر امارات‪ ،‬تروریست محسوب می شوند‪.‬‬ ‫به نوشته خبرگزاری رسمی امارات‪ ،‬در فهرست جدید نام ‪ 83‬سازمان‪ ،‬جنبش و شخص به‬ ‫چشم می‌خورد و این فهرست بر اساس قانون جدید مبارزه با تروریسم که در سال جاری در‬ ‫امارات به تصویب رسید‪ ،‬تنظیم شده است‪.‬‬

‫پول ساز ترین داروی دنیا !‬ ‫در سال ‪ 2009‬داروی‫‏لیپیتور‬ ‪ 12.9‬بیلیون دالر فروش داشته است‪.‬آتورواستاتین چیست؟‬ ‫آتورواستاتین‬ (‬‪ )‪#‎Atorvastatin‬با نام تجاری لیپیتور (‬‪ )‪#‎Lipitor‬این‫‏دار ‬و با پایین‬ ‫آوردن سطوح کلسترول "بد” (‪ )LDL‬تری گلیسرید در‫‪#‬‏خون‬ را کاهش می دهد‪ ،‬در حالی‬

‫خواننده زن مصری در فهرست تروریسم امارات‬ ‫دولت امارات متحده عربی نام یوسف قرضاوی و یک خواننده زن مصری را در تازه‌ترین‬ ‫فهرست تروریستی خود قرار داد‪.‬‬ ‫به گزارش شبکه العالم‪ ،‬در فهرست تروریستی جدیدی که از سوی دولت امارات اعالم شده‪،‬‬ ‫نام یوسف قرضاوی مفتی مصری‌تبار و جنجالی قطر و "حنان ترک" خواننده پیشین مصری‬ ‫به چشم می خورد‪.‬‬ ‫در این فهرست‪" ،‬شورای علمای مسلمان" به ریاست قرضاوی؛ و "کمیته امدادرسانی‬ ‫اسالمی" با عضویت حنان ترک گنجانده شده اند و بدین ترتیب شیخ قطری و زن خواننده‬

‫که سطوح کلسترول "خوب” (‪ )HDL‬افزایش می یابد‪.‬‬ ‫آتورواستاتین در درمان‏کلسترول‬ باال ‪ ،‬برای کاهش خطر ابتال به‏سکته‬ مغزی ‪ ،‬حمله قلبی ‪،‬‬ ‫یا عوارض قلبی در افراد مبتال به‫دیابت‬ نوع ‪ ،2‬بیماری های قلبی ‪ ،‬و یا دیگر عوامل خطر‬ ‫ساز مورد استفاده قرار می گیرد‪.‬‬

‫میوه پائیزی ضد چربی خون‬ ‫منیزیم و پتاسیم موجود در این میوه می تواند چربی های خون و فشار خون را کاهش دهد‬ ‫که این امر می تواند از بیماری های قلبی جلوگیری کند‪.‬‬ ‫‪ :‬خرمالو حاوی مقدار زیادی پکتین بوده و از آن جایی که پکتین یکی از فیبرهای محلول‬ ‫در آب است باعث کاهش چربی خون می‌شود‪.‬‬ ‫جاوید عمارت افزود‪ :‬خرمالو سرشار از ویتامین ‪ A‬و بتاکاروتن و دارای مقدار قابل توجهی‬ ‫ویتامین‌های ‪ B۳ ،B۲ ،B۱‬و ‪ C‬است‪.‬‬ ‫وی با اشاره به مناسبترین زمان برای استفاده از این میوه تشریح کرد‪ :‬خرمالو بهتر است در‬ ‫زمان ُپربودن معده مصرف شود زیرا اسید معده را زیادتر کرده و به هضم غذا کمک می‌کند‪.‬‬ ‫عمارت پرداز ادامه داد‪ :‬استفاده از گرد حاصل شده از کوبیده شده دانه میوه خرمالو برایصیه‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫استاد گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز خاطرنشان کرد‪ :‬این میوه خوش رنگ‬ ‫و خوش طعم دارای مواد معدنی ضروری برای بدن مانند کلسیم‪ ،‬گوگرد‪ ،‬آهن‪ ،‬فسفر‪ ،‬منیزیم‬ ‫و پتاسیم است‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬آهن موجود در خرمالو عنصر اصلی خونسازی و پتاسیم موجود در آن اشتهاآور و‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪112‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬

‫ثبت رکورد جدید در تولید تریاک در افغانستان‬ ‫دفتر مقابله با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد روز چهارشنبه (‪ ۱۲‬نوامبر‪ ۲۱ /‬آبان)‬ ‫گزارش ساالنه خود را در مورد تولید تریاک در افغانستان منتشر کرد‪ .‬بر این اساس‪ ،‬در‬ ‫افغانستان با وجود کارزاری بزرگ علیه مواد مخدر‪ ،‬رکورد تازه‌ای در تولید تریاک به ثبت‬ ‫رسیده است‪ .‬بنا بر گزارش یادشده‪ ،‬سطح زیر کشت خشخاش در افغانستان در مقایسه با‬ ‫سال گذشته ‪ ۷‬درصد رشد یافته و به ‪ ۲۲۴‬هزار هکتار رسیده است‬

‫آلوده کردن جلبک سبز موجود در دریاچه ها و حوضچه های آب شیرین می شود و تا امروز‬ ‫تصور میشد که بدن انسان نسبت به این ویروس ایمن است‪.‬‬ ‫این ویروس در نمونه برداشته شده از گلوی ‪ ۴۲‬درصد از داوطلبان شرکت کننده در تحقیق‬ ‫وجود داشت‪ .‬مطالعه بیشتر نشان داد که این ویروس مغز را آلوده می کند و با کاهش‬ ‫کارکردهای شناختی مغز‪ ،‬آگاهی فضایی و توجه‪ ،‬باعث کندی ذهن و حماقت می شود‪.‬‬ ‫باید بدانید که تاثیر مستقیم این ویروس بر کاهش توانایی مغز کامال به اثبات رسیده است‬ ‫ولی هنوز دلیل آن مشخص نیست‪ .‬نتایج این تحقیقات برای اولین بار ثابت کرده است‬ ‫که میکروارگانیسم هایی وجود دارند که بدون تاثیر بر سیستم ایمنی بدن‪ ،‬قادر به تحریک‬ ‫سیستم فیزیولوژیکی هستند‪ .‬بزرگترین و بارزترین تفاوت های فیزیولوژیکی‪ ،‬از تفاوت های‬ ‫ژنتیکی ناشی می شوند و بسیاری از آنان به دلیل وجود میکروارگانیسم های مختلف در بدن‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫مسئول و مدیر این پروژه تحقیقاتی گفته است که این مطالعه نگرش جدیدی را برای مقابله‬ ‫با عوامل بیماری زا از قبیل ویروس ابوال و آنفلوانزا پیش روی دانشمندان قرار داده است‪.‬‬

‫چند اشتباه رایج در استفاده از روغن زیتون‬

‫ویروسی که موجب کند ذهنی می شود‬ ‫کند ذهنی و کمبود توانایی در یادگیری عوامل گسترده ای دارد که گاها قبل از تولد و یا‬ ‫با شکالت سالمتی ایجاد شده بعد از تولد بروز می کند اما عالوه بر این دالیل به تازگی‬ ‫محققان ویروسی را کشف کرده اند که عامل کندی ذهن می شود‪.‬‬ ‫کند ذهنی و کمبود توانایی در یادگیری عوامل گسترده ای دارد که گاها قبل از تولد و یا‬ ‫با شکالت سالمتی ایجاد شده بعد از تولد بروز می کند اما عالوه بر این دالیل به تازگی‬ ‫محققان ویروسی را کشف کرده اند که عامل کندی ذهن می شود‪.‬‬ ‫دانشمندان در طول یک پژوهش برای بررسی میکروب های گلوی افراد‪ ،‬دریافتند که یک‬ ‫‪ DNA‬موجود در گلو با ویروسی به نام ‪ ۱-ATCV‬کامال همسان است‪ .‬این ویروس باعث‬

‫روغن زیتون به دلیل دارا بودن چربی‌های غیراشباع‪ ،‬سالم بوده و موجب کاهش خطر ابتال به‬ ‫بیماری‌های قلبی می‌شود‪.‬‬ ‫‪ ،‬متخصصان آمریکایی اظهار کردند‪ :‬با وجود سالم بودن این روغن برخی افراد روش‬ ‫استفاده و نگهداری از آن را نمی‌دانند و جهت بهره‌مندی از مزایای آن باید از پنج اشتباه‬ ‫اجتناب شود‪.‬‬ ‫ خرید روغن زیتون سبک به دلیل ذخیره کالری‪ :‬روغن زیتون سبک به دلیل تصفیه شدن‬‫دارای طعم متفاوتی است‪ .‬البته صرفا با مشاهده برچسب «سبک» نمی‌توان نوع روغن‬ ‫زیتون با کالری کم را تشخیص داد‪.‬‬ ‫ پخت و پز با روغن زیتون خالص‪ :‬برخی بر این باورند که استفاده از روغن زیتون خالص‬‫تنها برای تزیین غذا‪ ،‬ساالد و دیگر غذاهای بدون نیاز به پخت استفاده می‌شود؛ در حالی که‬ ‫این روغن زیتون دارای دود کمتری است‪ .‬این نوع روغن زیتون بسیار خالص است و فواید‬ ‫سالمتی بسیاری دارد و استفاده از آن برای سالمت قلب بهتر از دیگر انواع روغن زیتون‬ ‫است‪ - .‬روغن زیتون با طعم تلخ‪ :‬تلخ شدن طعم روغن زیتون به معنای از بین رفتن و فاسد‬ ‫شدن آن نیست‪ ،‬بلکه به دلیل وجود آنتی اکسیدان‌های موجود در آن است‪.‬‬ ‫ نگهداری آن در کنار اجاق گاز‪ :‬هرگز روغن زیتون را در کنار اجاق گاز نگهداری نکنید‪.‬‬‫گرما موجب خراب شدن سریع روغن زیتون می‌شود‪ .‬آن را داخل شیشه‌های تیره و در مکان‬ ‫خنکی دور از نور مستقیم قرار دهید‪.‬‬ ‫ ذخیره‌سازی بیش از اندازه‪ :‬روغن زیتون را نباید مانند دیگر روغن‌ها به میزان زیادی‬‫خریداری کرد‪ .‬نگهداری آن نهایتا به مدت ‪ 6‬هفته است‪.‬‬


‫‪111‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫مصرف شیرین‌کننده‌های مصنوعی و افزایش قند خون‬ ‫ی و شیرین‌کننده‌های مصنوعی برای کاهش وزن و جلوگیری‬ ‫اگر شما هم از نوشابه‌های‌رژیم ‌‬ ‫از بیماری‌هایی مانند دیابت استفاده می‌کنید خوب است بدانید که یافته‌های یک تحقیق‬ ‫جدید خالف عقیدۀ شما را نشان می‌دهد‪.‬‬

‫باکتری موجود در سیستم گوارش کسانی که از شیرین‌کننده‌های مصنوعی استفاده می‌کردند‬ ‫متفاوت از باکتری‌های داخل شکم دیگران بود‪ .‬در این افراد همچنین میزان سطح قندخون‬ ‫ناشتا هم بیشتر بود‪.‬‬

‫مرگ ‪ ۱۳‬زن هندی پس از عمل عقیم‌سازی‬ ‫اجرای طرح دولتی عقیم‌سازی در ایالت مرکزی چتیسگر در هند منجر به مرگ دستکم‬ ‫‪ ۱۳‬زن شد‪ .‬از تعداد ‪ ۸۰‬زنی که در یک روز توسط یک پزشک مورد عمل قرار گرفتند‪،‬‬ ‫‪ ۶۴‬نفر بار دیگر به بیمارستان مراجعه کردند‪ .‬آرکی گوپتا‪ ،‬پزشک جراح پس از مرگ زنان‬ ‫متواری شد که توسط پلیس بازداشت شده است‪ .‬او اتهام سهل‌انگاری را رد کرد و گفت که‬ ‫داروهای آلوده سبب مرگ زنان شده است‪.‬‬

‫سرقت میهمانان از هتل‬ ‫ی و شیرین‌کننده‌های مصنوعی برای کاهش وزن و جلوگیری‬ ‫اگر شما هم از نوشابه‌های‌رژیم ‌‬ ‫از بیماری‌هایی مانند دیابت استفاده می‌کنید خوب است بدانید که یافته‌های یک تحقیق‬ ‫جدید خالف عقیدۀ شما را نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫کارشناسان بر اساس این تحقیق که روی موش‌های آزمایشگاهی و انسان‌ها انجام شده به‬ ‫این نتیجه رسیده‌اند که شیرین‌کننده‌های مصنوعی مانند ساخارین‪ ،‬سوکرالوز و آسپارتام‬ ‫می‌توانندسطح قندخون را باال ببرند‪ ،‬حتی بیشتر از مصرف زیاد شکر معمولی‪.‬‬ ‫دانشمندان دریافته‌اند که ساخارین‪ ،‬سوکرالوز و آسپارتام از طریق تغییر شدید در ترکیب‬ ‫میکروارگانیزم‌های موجود در اندام‌های داخل شکم باعث باال رفتن سطح قندخون می‌شوند‪.‬‬ ‫این میکروارگانیزم‌هاکه عمدت ًا از نوع باکتری هستند در اندام‌های گوارشی حضور دارند و به‬ ‫تغذیه و سیستم ایمنی ما کمک می‌کنند‪.‬‬ ‫تعداد این میکروارگانیزم‌هابه چند تریلیون می‌رسد و اخیر ًا دانشمندان تحقیقات زیادی در‬ ‫ارتباط بانقش آنها در سالمت بدن انجام داده‌اند‪.‬‬ ‫در تحقق یادشده محققان به آب آشامیدنی موش‌ها ساخارین‪ ،‬سوکرالوز و آسپارتام اضافه‬ ‫کردند و دریافتند که سطح قندخون آنها بیشتر از موش‌هایی بود که آب و شکر نوشیده بودند‪.‬‬ ‫اگرچه این سه مادۀ شیرین‌کننده ترکیبات متفاوتی هستند ولی مصرف تمام آنها نتایج مشابهی‬ ‫به دنبال داشت‪.‬‬ ‫دانشمندان همچنین ‪ 400‬انسان را نیزمورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که‬

‫نتایج پژوهش هتل‌های زنجیره‌ای "‪ "Wellness Heaven‬هشتاد و سه درصد هتلداران‬ ‫شرکت‌کننده در این تحقیق اعالم کرده‌اند که مهمانان‌شان در پایان اقامت حوله‌ها را هم‬ ‫با خود می‌برند؛ ‪ ۶۳‬درصد مهمانان هتل‌ها حوله حمام‪ ۴۵ ،‬درصدشان چوب رختی و ‪۳۲‬‬ ‫درصد آنان هم خودکار هتل را با خود برده‌اند‪ .‬قاشق و چنگال‪ ،‬ظرف‪ ،‬قهوه‌جوش‪ ،‬لیوان‬ ‫شراب‪ ،‬المپ و کاغذ توالت نیز از دیگر اشیایی است که میهمانان با خود می‌برند‪.‬‬


‫‪110‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫از شکست نترسيد!‬

‫هــر شــخصي در زندگــي مرتکب‬ ‫اشــتباه مي‌شــود و حتــي رهبــران‬ ‫و مديــران بــزرگ جهــان هــم‬ ‫خالــي از اشــتباه نيســتند امــا‬ ‫گاهــي اوقــات بــه عنــوان يــک‬ ‫کارفرمــا وقتــي دچــار شکســت‬ ‫و اشــتباه مي‌شــويد منتظــر‬ ‫جوابــي قانع‌کننــده بــه اعضــاي‬ ‫گروهتــان هســتيد‪ .‬در ايــن‬ ‫مواقــع بــراي تقويــت و بازيابــي‬ ‫حــس موفقيــت در قــدم اول‬ ‫بايــد ديدگاهتــان را تغييــر دهيد‪.‬‬ ‫پروژه شکست خورده نه شما‬ ‫احســاس شکســت و اشــتباه را خيلي شــخصي‬ ‫و درونــي نکنيــد‪ .‬شــما ايــده‌اي مطــرح و همــه‬ ‫گــروه را بــراي پيشــبرد آن بســيج کرده‌ايــد‬ ‫امــا بــه هــر دليلــي بــه نتيجــه نرســيده‌ايد‪.‬‬ ‫اجــازه ندهيــد شکســت روي شــما تاثيــر‬ ‫منفــي بگــذارد بلکــه ســعي کنيــد بــه ايده‌هــاي‬ ‫بعدي‌تــان فکــر کنيــد‪ .‬درســت اســت کــه ايــده‬ ‫قبلي‌تــان شکســت خــورده امــا ايــن دليلــي‬ ‫نمي‌شــود کــه راه را بــراي خالقيــت بيشــتر‬ ‫ببنديــد و بــه ايده‌هــاي نــو فکــر نکنيــد‪.‬‬

‫در مــورد شکســت‌تان احساســي قضــاوت‬ ‫نکنيــد‬ ‫در روزهــاي آغازيــن شکســت ممکــن اســت‬ ‫احساســي بــه ايــن موضــوع نــگاه کنيــد و حس‬ ‫ناراحتــي مانــع شــود کــه داليــل شكســتتان را‬ ‫بــا ديــدي نقادانــه و منطقــي بررســي کنيــد‪،‬‬ ‫امــا بــه مــرور زمــان وقتــي تعــادل خــود را بــه‬ ‫دســت آورديــد‪ ،‬مي‌توانيــد بــه تجزيــه و تحليــل‬

‫گذشــته بپردازيــد و بــا يادداشــت نقص‌هــا و‬ ‫اشــتباهاتتان قدم‌هــاي بهتــري برداريــد و بــا‬ ‫ايــن کار درصــد موفقيتتــان را بــاال ببريــد‪.‬‬ ‫سرخورده نشويد‬ ‫اگــر بــه عنــوان يــک مديــر موسســه يــا‬ ‫شــرکتي بــزرگ مرتکــب اشــتباهي شــده‌ايد‬ ‫نــوع عکس‌العمــل شــما روي کارمندانتــان‬ ‫تاثيــر زيــادي خواهــد گذاشــت‪ .‬ابتــدا اشــتباه‬ ‫خــود را بپذيريــد و در مــورد ايــن موضــوع‬ ‫بســيار شــفاف بــا کارمندانتــان صحبــت کنيــد‪.‬‬ ‫در ايــن شــرايط بيشــتر افــراد تــرس از دســت‬ ‫دادن شــغل خــود را دارنــد‪ .‬بــا قاطعيــت از‬ ‫کارمندانتــان بخواهيــد خــود را کنتــرل کننــد‬ ‫و بــه آنهــا دلگرمــي دهيــد‪ .‬اگــر تعــادل روانــي‬

‫خــود را از دســت بدهيــد افــراد زيرمجموعــه‬ ‫شــما نيــز انگيــزه کافــي بــراي ادامــه فعاليــت‬ ‫خــود نخواهنــد داشــت و نمي‌توانيــد‬ ‫قدم‌هــا‌ي بعدي‌تــان را برداريــد‪ .‬کارمنــدان‬ ‫شــما ســرمايه مجموعه‌تــان محســوب‬ ‫مي‌شــوند‪ .‬در هيــچ شــرايطي آنهــا را دلســرد‬ ‫نکنيــد‪.‬‬ ‫از شکست نترسيد‬ ‫بــه جــاي ترســيدن از شکســت مســيرهاي‬ ‫اشــتباهي کــه طــي کرده‌ايــد را بــه عنــوان يــک‬ ‫نقشــه راه ببينيــد‪ .‬بــا حــذف مســيرهاي اشــتباه‬ ‫مســير موفقيــت را راحت‌تــر پيــدا خواهيــد‬ ‫کــرد و از خطــرات و موانــع کار خودتــان را‬ ‫دور نگه‌داشــته‌ايد‪ .‬افــراد موفــق از اندکــي‬

‫اشــتباه و شکســت در فعاليت‌هــا و اهدافشــان‬ ‫نمي‌ترســند و وجــود شکســت‌ها را مانعــي‬ ‫بــراي پيشــروي بــه جلــو نمي‌داننــد‪.‬‬ ‫تجربيات ديگران را بشنويد‬ ‫بــراي اينکــه راحت‌تــر بــا شکســت‌ها و‬ ‫اشــتباهاتتان کنــار بياييــد تحقيقــي در مــورد‬ ‫زندگــي افــراد موفــق داشــته باشــيد يــا اگــر‬ ‫در اطــراف خــود انســان‌هاي موفقــي را‬ ‫مي‌شناســيد از آنهــا بپرســيد بــا شکســت‬ ‫چگونــه رويــارو شــده‌اند‪ .‬تمامــي ايــن افــراد‬ ‫بــه شــما خواهنــد گفــت کــه در زندگــي‬ ‫چيــزي بــه نــام شکســت وجــود نــدارد و تمــام‬ ‫اشــتباهات نوعــي تجربــه ارزشــمند محســوب‬ ‫مي‌شــود‪ .‬مادامــي کــه دچــار اشــتباه نشــويد‬ ‫نمي‌توانيــد مســير درســت موفقيــت را بيابيــد‪.‬‬


‫‪109‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حاضري دوباره با‬ ‫همسرت ازدواج‬ ‫کني‬

‫مهارت در مديريت زندگي‬ ‫مهم‌ترين اصلي است که به‬ ‫شما کمک مي‌کند از پس باال و‬ ‫پايين‌هاي زندگي‌تان بر‌آييد‪.‬‬ ‫تحقيقات نشان مي‌دهد افرادي که‬ ‫مهارت‌هاي زندگي را خوب ياد‬ ‫گرفت ‌ه و با تمرين‪ ،‬به افرادي ماهر‬ ‫تبديل شده‌اند‪ ،‬در فرايند مديريت‬ ‫اختالف‌هاي زندگي بهتر عمل‬ ‫مي‌‌کنند‪.‬‬

‫اگر مي‌خواهيد کيفيت زندگي‌تان را بسنجيد‪،‬‬ ‫بايد اين سوال را از خود بپرسيد‪« :‬اگر قرار‬ ‫باشد ظرف يک هفته آينده‪ ،‬دوباره ازدواج‬ ‫کنم‪ ،‬با توجه به ميزان آگاهي و شناختي که‬ ‫امروز از همسرم دارم‪ ،‬آيا باز با همين فرد‬ ‫ازدواج مي‌کنم؟»‬ ‫اگر پاسختان منفي است‪ ،‬معلوم مي‌شود از‬ ‫همسرتان فاصله گرفته‌ايد و به کمک نياز‬ ‫داريد‪.‬‬ ‫ادامه زندگي؛ به چه قيمتي؟!‬ ‫قديم‌ها مي‌گفتند دختري که به خانه بخت‬ ‫رفت‪ ،‬ديگر برگشتي ندارد؛ بايد بسوزد و‬ ‫بسازد! با اينکه چنين طرز فکري خالف‬ ‫قواعد سالمت و اشکال‌هاي جدي به آن وارد‬

‫که چاره‌اي جز تحمل نيست و دنبال هيچ راه‬ ‫چاره‌اي هم نگشته‌اند‪.‬‬ ‫در واقع برخورد منفعالنه‌اي داشته‌اند که‬ ‫فقط آسيب‌پذيرتر شده‌اند‪ .‬مسلما وقتي افراد‬ ‫در اتمسفر خانواده ناسالمي قرار مي‌گيرند و‬ ‫تالشي براي بهبودش نمي‌شود‪ ،‬بيمار مي‌شوند‬ ‫و قطعا همه افراد خانواده درگير اين بيماري‬ ‫خواهند شد و ادامه چنين زندگي‌اي خالف‬ ‫اصول سالمت است‪.‬‬ ‫عمر زندگي مشترکتان را زياد کنيد‬ ‫براي اينکه زندگي طوالني و باکيفيتي کنار‬ ‫همسرتان داشته باشيد‪ ،‬بايد چند نکته را‬ ‫مدنظر قرار بدهيد و ياد بگيريد‪:‬‬

‫ناشي از ترس و گاهي براي حفظ منافع است‬ ‫و در بحث ما‪ ،‬نداشتن صداقت ناشي از ترس‬ ‫است که دردسرساز مي‌شود‪ .‬خيلي از زوج‌ها‬ ‫يکديگر را محدود يا تهديد مي‌کنند و وقتي‬ ‫همسرشان آن رفتار را دور از چشمشان انجام‬ ‫داد‪ ،‬او را به نداشتن صداقت متهم مي‌کنند‪.‬‬ ‫‪« .3‬جراتمند بودن زوج» مساله بعدي است‬ ‫که بسيار براي زوج‌ها ضرورت دارد؛ آنها‬ ‫بايد ياد بگيرند احساسشان را به نحوي سالم‬ ‫مطرح‪ ،‬ديدگاهشان را بيان و نظر مخالف يا‬ ‫موافقشان را به شيوه‌اي صحيح اعالم کنند‪.‬‬ ‫معموال زوج‌ها قبل از ازدواج براي جلب‬ ‫رضايت طرف مقابل‪ ،‬هر کاري انجام‬

‫به بيان خيلي‌ ساده مي‌توان گفت منظور از‬ ‫مديريت زندگي‪ ،‬همان جمله معروف حضرت‬ ‫امير‌المومنين‌(ع) است‪« :‬هر چه براي خود‬ ‫مي‌پسندي براي ديگران هم بپسند و آنچه براي‬ ‫خود نمي‌پسندي براي ديگران هم نپسند‪».‬‬ ‫هميشه خودمان را جاي طرف مقابلمان‬ ‫بگذاريم و هر کاري که براي خودمان انجام‬ ‫مي‌دهيم‪ ،‬براي همسرمان هم انجام بدهيم‬ ‫و آنچه براي خودمان نمي‌پسنديم‪ ،‬براي‬ ‫همسرمان هم نپسنديم‪.‬‬ ‫متاسفانه ما ايراني‌ها در زمينه بسياري از‬ ‫مهارت‌هاي زندگي آدم‌هاي غيرماهري‬ ‫هستيم و بهتر است اين مهارت‌ها را ياد‬ ‫بگيريم‪ .‬هر چند خيلي از همين افراد غيرماهر‬ ‫مدت‌هاي طوالني کنار هم زندگي مي‌کنند‬ ‫و به نظرشان ضرورتي به يادگيري مهارت‬ ‫زندگي نيست اما در زندگي مشترک ‪ 2‬بحث‬ ‫مطرح مي‌شود؛‌ يکي کميت (چند سال از‬ ‫عمر زندگي مشترکمان مي‌گذرد) و ديگري‬ ‫کيفيت (نشان‌دهنده ميزان رضايتمندي زوج‬ ‫از زندگي)‪.‬‬

‫است‪ ،‬اما خيلي از مادران ما آن را سرلوحه‬ ‫زندگي خود قرار داده‌اند‪ .‬البته منظور قديمي‌ها‬ ‫از بيان چنين جمله‌اي اين بوده که آستانه‬ ‫تحملتان را باال ببريد و در ناماليماتي که‬ ‫پيش مي‌آيد‪ ،‬به سرعت تصميم نگيريد‪ .‬اين‬ ‫ديدگاه به اين دليل کمک‌کننده بود که براي‬ ‫مساله طالق حريمي قائل و باعث مي‌شد افراد‬ ‫ناماليمات را مديريت کنند و در دامنه زمان‬ ‫تالش کنند مواردي را تغيير دهند اما اصل‬ ‫قضيه اين است که خيلي افراد با شنيدن چنين‬ ‫جمله‌اي در برخورد با مشکالت‪ ،‬پذيرفته‌اند‬

‫‪« .1‬انعطاف‌پذيري مناسب زوج در رابطه»‬ ‫يکي از شاخصه‌هاي هوش اجتماعي است‬ ‫که تطابق فرد با زندگي اجتماعي را بيشتر‬ ‫مي‌کند و انعطاف‌ناپذيري باعث کوتاه شدن‬ ‫عمر زندگي مشترک مي‌شود‪.‬‬ ‫‪« .2‬صداقت که بايد دوطرفه باشد»؛ يعني هر‬ ‫يک از طرفين بايد زمينه صداقت را فراهم‬ ‫کند و بعد انتظار رفتار صادقانه از طرف‬ ‫مقابل داشته باشد‪ .‬صداقت و رفتار صادقانه‬ ‫يک «بايد» است اما بي‌صداقتي معموال‬

‫مي‌دهند اما به محض ازدواج‪ ،‬همه آنها را‬ ‫کنار مي‌گذارند!‬ ‫زندگي مشترک در ابتدا‪ ،‬با تمام سختي‌هايي‬ ‫که براي انتخاب همسر دارد‪ ،‬بسيار آسان‬ ‫است اما اگر از يک زندگي مراقبت نشود‪،‬‬ ‫قطعا آسيب خواهد ديد‪ .‬اين مراقبت بايد‬ ‫به صورت دوطرفه باشد؛ هر دو طرف بايد‬ ‫مراقب رفتار خودشان و احساس طرف مقابل‬ ‫باشند و بدانند هر دو مسئول حفاظت از‬ ‫زندگي مشترکشان هستند‪.‬‬


‫‪108‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مقتل‌خوانی فرزاد حسنی در برج میالد‬ ‫اجتماع آیینی اصحاب فرهنگ و هنر با عنوان «سوگ چامه‌ها» با‬ ‫مقتل‌خوانی بهزاد فراهانی‪ ،‬فرزاد حسنی‪ ،‬بهاره رهنما و با مرثیه‌خوانی‬ ‫حسام‌الدین سراج و رسول نجفیان در برج میالد ادامه می‌یابد‪.‬‬ ‫برنامه‌های "سوگ چامه‌ها" که از پنجشنبه‌ هفت ‌ه گذشته ‪ 22 -‬آبان‌ماه ‪ -‬کار‬ ‫خود را آغاز کرده در روزهای آتی عالوه بر مقتل‌خوانی و مرثیه‌خوانی هنرمندان‬ ‫سرشناس‪ ،‬با اجرای نمایش‌هایی به کارگردانی سیما تیر‌انداز‪ ،‬ایوب آقاخانی و‬ ‫آتیال پسیانی میزبان عزاداران حسینی خواهد بود‪.‬‬ ‫چهارمین شب از برنامه سوگ چامه‌ها امشب (‪ 25‬آبان‌ماه) با حضور بهاره‬ ‫رهنما‪ ،‬حسام الدین سراج‪،‬رسول نجفیان و ‪ ...‬ادامه دارد‪ .‬امشب بهاره رهنما‪،‬‬ ‫مقتل‌خوانی خیمه‌ بزرگ را برعهده خواهد داشت و حسام‌الدین سراج نیز همراه‬ ‫با ساز رسول نجفیان‪ ،‬مرثیه‌خوانی خواهد کرد‪ .‬فردا و پس‌فردا شب ‪ 26 -‬و ‪27‬‬ ‫آبان‌ماه ‪ -‬نیز بهزاد فراهانی و فرزاد حسنی مقتل‌خوانی این مراسم را برعهده‬ ‫خواهند داشت‪ .‬ضمن آن‌که صدیقه بحرانی الالیی‌خوان سریال تاریخی مختار نیز‬ ‫الالیی این سریال را می‌خواند‪.‬‬ ‫همچنین از امشب تا ‪ 29‬آبان‌ماه نمایش "شیپور" (ساعت ‪ )18:30‬به کارگردانی‬ ‫ایوب آقاخانی و با حضور برزو ارجمند و نمایش "آب و آیینه" (ساعت ‪ )20‬به‬ ‫کارگردانی سیما تیرانداز در خیم ‌ه "عاشقی" پذیرای عالقه‌مندان خواهد بود‪.‬‬ ‫آتیال پسیانی‪ ،‬هنرمند برجسته‌ تئاتر و سینما نیز در روز‌های ‪ 30‬آبان و اول‬ ‫آذرماه نمایش "زخمه‬ ‫بر رمل" را اجرا خواهد‬ ‫کرد‪ .‬همچنین در خیمه‌‬ ‫"مرثیه‌های عاشورایی" با‬ ‫سرپرستی ناصر فیض‪،‬‬ ‫شاعران نامدار‪ ،‬مرثیه‌های‬ ‫عاشورایی با همراه با ساز‬ ‫رسول نجفیان می‌خوانند‪.‬‬ ‫پرفورمنس عاشورایی "پیکر"‬ ‫به کارگردانی یاسر خاسب‬ ‫و نمایش محیطی "راز کهن"‬ ‫به کارگردانی علی براتی‪،‬‬ ‫تا اول آذرماه‪ ،‬هر شب در‬ ‫کنار خیمه‌ "زیارت" اجرا‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫اجرای آیین‌های عاشورایی‬ ‫از دیگر برنامه‌های سوگ‬ ‫چامه‌ها است که هر شب‬ ‫آیین‌های عاشورایی تعدادی‬ ‫از شهرها اجرا و معرفی‬ ‫می‌شود‪ .‬بر همین اساس‬ ‫امشب ‪ 25‬آبان آیین "حرت‪ ،‬حرت" ‪ -‬پارچه‌های کهنه مازندران‪ ،‬آیین طفالن‬ ‫کهکیلویه و بویر احمد و آیین "وجه نکوش طالی بکوش (بچه را نکش‪ ،‬خروس‬ ‫را بکش)" از آیین عاشورایی شهر تنکابن از ساعت ‪ 18:45‬تا ‪ 20:15‬درفضای‬ ‫باز برج میالد تهران اجرا می‌شود‪.‬‬ ‫در بخش جنبی برنامه‌ی "سوگ چامه‌ها" نمایش "خواهرانه به وقت خیزران" به‬ ‫کارگردانی حسین پارسایی در ساعت‌های ‪ 18‬و ‪ 20‬در سالن همایش‌های برج‬ ‫میالد به صحنه می‌رود‪ .‬فقیه سلطانی‪ ،‬رویا بختیاری و تبسم هاشمی بازیگران‬ ‫این نمایش هستند‪.‬‬ ‫"سوگ چامه‌ها" عنوان اجتماع آیینی اصحاب فرهنگ و هنر است که با هدایت‬ ‫و کارگردانی حسین پارسایی در ‪ 10‬خیمه‌ برپاشده در برج میالد برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫نقالی‪ ،‬پرده‌خوانی‪ ،‬چاووش‌خوانی‪ ،‬شروه‌خوانی و همچنین اجرای مراسمی چون‬ ‫فانوس‌گردانی‪ ،‬تشت‌گذاری و گهواره‌گردانی از جمله برنامه‌هایی دیگر خیمه‌های‬ ‫"سوگ‌چامه‌ها" است‪.‬‬ ‫برنامه‌های "سوگ چامه‌ها" تا اول آذرماه هر شب از ساعت ‪ 18‬تا ‪ 22‬میزبان‬ ‫عزاداران فرهیخته‌ی حسینی در برج میالد خواهد بود‪ .‬ورود برای عموم آزاد‬ ‫است‪.‬‬

‫هانیه توسلی و مهدی احمدی پس از ‪ 12‬سال همبازی شدند‬ ‫مهدی احمدی و هانیه توسلی پس از دوازده سال در پروژه‌ای دیگر هم‌بازی شدند‪.‬‬ ‫مهدی احمدی و هانیه توسلی که آخرین رودررویی‌اشان در فیلم محبوب دهه‌ی هشتاد‬ ‫منتقدان؛ «شب‌های روشن» بوده است‪ ،‬به زودی در پروژه‌ی هنری «مرثیه‌ای برای‬ ‫کتاب‌سوزی‌ها» اثری از علی اتحاد نیز در کنار یکدیگر نقش‌آفرینی خواهند کرد‪.‬‬ ‫اجرای اخیر اتحاد سفری برای مخاطبان فراهم می‌کند تا از میان ویدیوها و اجرای زنده‬ ‫و موسیقی پدیده‌ی کتابسوزی را در ساحت تاریخ این ناحیه‌ی جغرافیایی و حتی جهان‬ ‫مرور کنند‪.‬علی اتحاد خود درباره‌ی پروژه‌ی تازه‌اش چنین می‌گوید‪« :‬مرثیه‌ای برای‬ ‫کتاب‌سوزی‌ها صرفا درباره‌ی گذشته نیست‪ .‬این اثر درباره‌ی اندیشه‌هایی است که به‬ ‫واسطه‌ی جهالت تباه شده‌اند و این سازکار هنوز هم در جهان معاصر ادامه دارد»‪.‬‬ ‫ویدیوهای این اثر در شهرهای مختلف ایران‪ ،‬و کشورهای آلمان‪ ،‬سوئد‪ ،‬هند و امارات‬ ‫فیلمبرداری شده است‪.‬بنا به این گزارش مهدی احمدی و هانیه توسلی تک‌گویی‌های این‬ ‫اجرا را بر عهده خواهند داشت‪ .‬مرثیه‌ای برای کتاب‌سوزی‌ها پروژه چندهنری دیگری از‬ ‫گروه نمایشی آکادمی هنر به تهیه کنندگی مجید رحیمی جعفری است که از ‪ 19‬دی تا ‪9‬‬ ‫بهمن‌ماه در فرهنگسرای نیاوران‬ ‫در دو سانس اجرا خواهد شد‪.‬‬ ‫دیگر عوامل مرثیه‌ای برای‬ ‫کتاب‌سوزی‌ها عبارتند از‪:‬‬ ‫آهنگساز‪ :‬علی صمدپور‪ُ ،‬وکال‬ ‫آرتیست‪ :‬افسانه رثایی‪ ،‬طراح‬ ‫هنری‪ :‬علی اتحاد‪ ،‬طراح‬ ‫لباس‪ :‬فاطمه عربی‪ ،‬برنامه‌ریز و‬ ‫پشتیبانی‪ :‬هدیه میرزاده‪ ،‬دستیار‬ ‫تهیه‪ :‬رامین اعالیی‪ ،‬مشاور‬ ‫رسانه‌ای‪ :‬منصوره بسمل‪ ،‬عکاس‬ ‫و تصویربردار‪ :‬موسی هاشم‌زاده‪،‬‬ ‫هماهنگی‪ :‬نجمه شادآرام‪ ،‬گرافیک دیزاین‪ :‬آناهیتا آرت استودیو‪.‬‬ ‫‪---------------------------------------------‬‬

‫واکنش رضا کیانیان به «سونامی» سرطان‬

‫رضا کیانیان با اظهار تأسف فراوان از درگذشت دو هنرمند جوان مرتضی پاشایی و‬ ‫مجید بهرامی از مسئوالن خواست نسبت به «سونامی سرطان» که گریبان‌گیر جامعه شده‬ ‫است‪ ،‬سکوت نکنند‪.‬‬ ‫این بازیگر که این روزها با بازی در نمایش «مردی برای تمام فصول» روی صحنه‬ ‫تاالر وحدت است‪ ،‬شامگاه شنبه ‪ 24‬آبان‌ماه با یادی از مرتضی پاشایی خواننده جوان‬ ‫کشورمان و با اظهار تأسف از درگذشت مجید بهرامی بازیگر جوان تئاتر و سینما این دو‬ ‫ضایعه را به جامعه هنری تسلیت گفت‪.‬‬ ‫کیانیان در سخنانی کوتاه از مسئوالن کشور درخواست کرد گزارشی را درباره دالیل‬ ‫سونامی سرطان که گریبان‌گیر جامعه شده است‪ ،‬ارائه کنند و این وضعیت را با سکوت‬ ‫برگزار نکنند‪ .‬مرتضی پاشایی خواننده جوان پاپ روز جمعه ‪ 23‬آبان‌ماه براثر بیماری‬ ‫سرطان درگذشت و به فاصله یک روز بعد مجید بهرامی بازیگر جوان تئاتر و سینما نیز‬ ‫پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت‪"/ .‬‬


‫‪107‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫متن مهناز افشار بخاطر‬ ‫درگذشت مرتضی پاشایی‬ ‫افسوس! شما با صداى زیبایت‬ ‫همیشه هستى آقاى پاشایى در‬ ‫میان عمیق ترین تاریکی ها به دو چشم‬ ‫غمگینی می اندیشم‪ ....‬مهناز افشار‬ ‫عکس و متن زیر را به خاطر درگذشت‬ ‫مرتضی پاشایی منتشر کرد‪ ...‬پیش از‬ ‫این با تمام وجود آرزو و خواستمان‬

‫کارگاه بازیگری نگار جواهریان‬ ‫و صابر ابر‬ ‫نگار جواهریان و صابر ابر در پاییز‬ ‫‪ 93‬و در «مکتب تهران» کارگاه آزاد‬ ‫بازیگری برگزار می‌کنند‪.‬‬ ‫نگار جواهریان بازیگر سینما و تئاتر‬ ‫که تاکنون جوایز متعددی از جشنواره‬ ‫های داخلی و خارجی دریافت کرده‬ ‫است به زودی کارگاه بازیگری با‬ ‫عنوان «همبازی» را در مکتب تهران‬ ‫برگزار می کند‪.‬‬ ‫این کارگاه در جلسات سه ساعته در‬

‫سالمتى شما بود و حاال باید عمیقن‬ ‫عزادار باشیم ‪ .‬کاش اینقدر عجله‬ ‫نمیکردیم و پیشتاز در خبر رفتنت‬ ‫نبودیم و عمیقا با مثبت اندیشى‬ ‫بیشترى منتظر ایستادن دوباره ات‬ ‫بودیم افسوس شما با صداى زیبایت‬ ‫همیشه هستى آقاى پاشایى در میان‬ ‫عمیق ترین تاریکی ها به دو چشم‬ ‫غمگینی می اندیشم و به پنجه هایی که‬ ‫خاک‪،‬خاک مهربان آن را می پوشاند‬

‫دفن شبانه پیکر زنده یاد‬ ‫مرتضی پاشایی با حضور‬ ‫خانواده و نزدیکانش‬ ‫دفن شبانه پیکر زنده یاد مرتضی‬ ‫پاشایی‬ ‫پیکر زنده یاد مرتضی پاشایی خواننده‬

‫هنرمندان بهشت زهرا (س) آرام‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫پیکر این هنرمند جوان با حضور‬ ‫اعضای خانواده و دوستان نزدیکش‬ ‫در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن‬ ‫شد‪ .‬مهرداد میناوند‪ ،‬محمد علیزاده‪،‬‬ ‫شهرام شکوهی و روزبه نعمت الهی از‬ ‫جمله ورزشکاران و هنرمندانی بودند‬

‫روزهای یکشنبه و پنجشنبه هر هفته‬ ‫برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫همچنین صابر ابر بازیگر سینما و‬ ‫تئاتر نیز کارگاه دیگری را با عنوان‬ ‫«فراموشی» در روزهای سه شنبه هر‬ ‫هفته به مدت ‪ 10‬جلسه ‪ 5‬ساعته برپا‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫ثبت نام در این کارگاه ها مشروط به‬ ‫پذیرفته شدن هنرجویان در مرحله‬ ‫مصاحبه ورودی است و مصاحبه‬ ‫کارگاه روز سه شنبه ‪ 27‬آبان ماه‬ ‫برگزار خواهد شد‪.‬‬

‫پاپ کشور که صبح امروز به دلیل‬ ‫ازدحام جمعیت دفن نشده بود شامگاه‬ ‫یکشنبه در خانه ابدی خود در قطعه‬

‫که در این خاکسپاری شبانه حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬


‫‪106‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حکم سعید مرتضوی تأیید‬ ‫شد‪ /‬واکنش تند مرتضوی به‬ ‫رای دیوان‬ ‫شعبه ‪ ۳۸‬دیوان عالی کشور با‬ ‫رسیدگی به پرونده موسوم به جنایت‬ ‫کهریزک‪ ،‬محکومیت سعید مرتضوی‬ ‫دادستان سابق تهران به انفصال دائم‬ ‫از خدمات قضایی و انفصال ‪ ۵‬ساله از‬ ‫خدمات دولتی را تایید کرد‪.‬‬ ‫حکم انفصال دائم سعید مرتضوی از‬ ‫شغل قضا و انفصال ‪ ۵‬ساله وی از‬ ‫خدمات دولتی تأیید شد‪ /‬واکنش تند‬

‫دیوان عالی کشور ارجاع شد‪.‬‬ ‫واکنش تند سعید مرتضوی به رای‬ ‫دیوان عالی کشور‬ ‫دادستان سابق تهران در واکنش‬ ‫به تایید حکم محکومیتش از سوی‬ ‫دیوان عالی کشور‪ ،‬معتقد است که در‬ ‫روند رسیدگی به پرونده‌اش در دیوان‪،‬‬ ‫«اعمال نظر» و «خارج شدن از مسیر‬ ‫قانونی» رخ داده است‪.‬‬ ‫سعید مرتضوی مدعی شد‪ :‬برخالف‬ ‫صراحت مواد ‪ ۲۶۱‬و ‪ ۲۶۲‬قانون‬ ‫آیین دادرسی کیفری و مواد ‪۳۹۰‬‬ ‫و ‪ ۳۹۱‬قانون آیین دادرسی مدنی‬

‫اخذ و به شعبه ‪ ۳۸‬دیوان عالی کشور‬ ‫ارجاع شده است‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه شعبه ‪ ۳۸‬دیوان‬ ‫عالی کشور ظرف چند روز مبادرت به‬ ‫صدور حکم مبنی بر تایید رای بدوی‬ ‫کرده است‪ ،‬ادعا کرد‪ :‬حسب اطالع‪،‬‬ ‫قاضی شعبه جدید را نیز در تایید‬ ‫این محکومیت دخالت ندادند؛ بلکه‬ ‫یک قاضی بازنشسته را برای تایید‬ ‫محکومیت من مامور کردند که این‬ ‫امر نیز خالف قانون و عرف دیوان‬ ‫عالی کشور است و به همین دلیل‬ ‫مراتب اعتراض خود را کتبا به مراجع‬ ‫ذی‌صالح اعالم خواهم کرد‪.‬‬ ‫وی در ادامه ادعاهای خود‪ ،‬اظهار‬ ‫کرد‪ :‬با توجه به اینکه اطالع دارم‬ ‫که قضات شعبه ‪ ۹‬دیوان عالی کشور‬

‫مهتاب کرامتی‪ ،‬تهیه کننده‬ ‫سینما شد‬

‫سعید مرتضوی به رای دیوان عالی‬ ‫کشور‬ ‫دیوان عالی کشور محکومیت سعید‬ ‫مرتضوی به انفصال از خدمات قضایی‬ ‫و دولتی را تایید کرد‪.‬‬ ‫شعبه ‪ ۳۸‬دیوان عالی کشور با رسیدگی‬ ‫به پرونده موسوم به جنایت کهریزک‪،‬‬ ‫محکومیت دادستان سابق تهران‬ ‫به انفصال دائم از خدمات قضایی و‬ ‫انفصال ‪ ۵‬ساله از خدمات دولتی را‬ ‫تایید کرد‪.‬‬ ‫این پرونده در شعبه ‪ ۷۶‬دادگاه کیفری‬ ‫استان تهران با برگزاری بیش از ‪۱۰‬‬ ‫جلسه مورد بررسی قرار گرفت و پس‬ ‫از صدور حکم از سوی این شعبه با‬ ‫اعتراض شکات و محکوم‌علیه به‬

‫که قانون‌گذار صراحتا اعالم کرده‬ ‫پس از ارجاع پرونده به شعب دیوان‬ ‫عالی کشور نمی‌توان آن را از شعبه‬ ‫مرجوع‌الیه اخذ و به شعبه دیگری‬ ‫ارجاع کرد‪ ،‬با عنایت به اینکه شعبه ‪۹‬‬ ‫دیوان عالی کشور حدود ‪ ۲‬سال است‬ ‫که این پرونده جهت تجدیدنظرخواهی‬ ‫به آن ارجاع شده و قضات شعبه‪،‬‬ ‫استعالمات الزم را انجام داده و از‬ ‫شکات و قضات محکوم‌علیهم نیز‬ ‫توضیحات الزم را اخذ و رسیدگی خود‬ ‫را با تهیه و ارائه گزارش قضایی و‬ ‫متعاقب آن اخذ نظر نماینده دادستان‬ ‫کل کشور انجام داده و ختم رسیدگی را‬ ‫اعالم کرده است‪ ،‬برخالف قواعد آمره‬ ‫آیین دادرسی این پرونده از شعبه ‪۹‬‬

‫احساان عبدی پور کارگردان‬ ‫جوان سینما صبح امروز از اعالم‬ ‫آمادگی مهتاب کرامتی و طهورا‬ ‫ابوالقاسمی به عنوان تهیه کننده فیلم‬ ‫جدید خود خبر داد و گفت‪ :‬این فیلم‬ ‫که فضای جوانانه دارد در بوشهر و‬ ‫ایتالیا جلوی دوربین خواهد رفت‪.‬‬ ‫وی در مورد فعالیتهای جدید خود‬ ‫اظهار داشت‪ :‬این روزها مشغول‬ ‫بازنویسی نهایی فیلمنامه جدیدی‬ ‫هستم و مهتاب کرامتی و طهورا‬ ‫ابوالقاسمی هم به‬ ‫عنوان تهیه کننده‬ ‫برای ساخت این‬ ‫فیلم اعالم آمادگی‬ ‫کرده اند‪.‬‬ ‫کارگردان «تنهای‬ ‫تنهای تنها» در‬ ‫ادامه افزود‪ :‬انشاء‬ ‫الله اواخر هفته بعد‬ ‫بازنویسی فیلمنامه‬ ‫جدیدم به اتمام می‬ ‫رسد تا بتوانیم برای‬ ‫کسب پروانه ساخت‬ ‫و پیش تولید این‬ ‫فیلم اقدام کنیم‪.‬‬ ‫عبدی پور یادآور‬ ‫شد‪ :‬هنوز نامی برای‬ ‫فیلم جدیدم انتخاب‬ ‫نکرده ام اما می توانم‬ ‫بگویم که فیلمنامه‬ ‫ً‬ ‫کامال‬ ‫جدیدم فضایی‬ ‫متفاوت با دو ساخته‬ ‫قبلی دارد و قرار‬

‫پس از ختم رسیدگی و جمع‌بندی‬ ‫که در این پرونده داشته‌اند‪ ،‬قضات‬ ‫را در قضیه ناگوار کهریزک بی‌گناه‬ ‫دانسته‌اند‪ ،‬اخذ این پرونده از شعبه ‪۹‬‬ ‫و ارجاع آن به شعبه ‪ ۳۸‬و مامور کردن‬ ‫یک قاضی بازنشسته در این رابطه که‬ ‫خالف بین قانون و شرع است‪ ،‬تنها‬ ‫به دلیل اعمال نظر و خارج کردن‬ ‫پرونده از مسیر قانونی رسیدگی و تایید‬ ‫محکومیت است‪ .‬در غیر این‌صورت‬ ‫هیچ توجیهی ندارد که پرونده را پس از‬ ‫دو سال رسیدگی در شعبه ‪ ۹‬و حصول‬ ‫نتیجه از این شعبه اخذ و به شعبه ‪۳۸‬‬ ‫ارجاع کنند تا این شعبه ظرف چند روز‬ ‫که طی آن فرصت ورق زدن پرونده را‬ ‫نداشته است محکومیت من را تایید‬ ‫کند‪.‬‬ ‫است در بوشهر و ایتالیا فیلمبرداری‬ ‫شود‪.‬‬ ‫وی گفت‪ :‬در فیلم قرار است به طغیان‬ ‫چند جوان بپردازیم‪.‬‬ ‫کارگردان «پاپ» در ادامه افزود‪:‬‬ ‫امیدوارم شرایطی فراهم آید تا بتوانیم‬ ‫در جشنواره سال ‪ ۹۴‬از این فیلم‬ ‫رونمایی داشته باشیم‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬فیلم سینمایی «تنهای‬ ‫تنهای تنها» اولین فیلم بلند سینمایی‬ ‫احسان عبدی‌پور است که نگاهی‬ ‫انسانی به مسئله انرژی هسته‌ای‬ ‫داشت و مورد توجه منتقدان و اهالی‬ ‫رسانه قرار گرفت‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

105


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

104


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

103


‫‪102‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تیپ و قیافه "جنیفر لوپز" در یک روز معمولی‬ ‫جنیفر لوپز " یکی از خوش پوش ترین ستاره های هالیوودی است که علیرغم سنش چهره‬ ‫جوان و شادابی دارد‪ .‬او ‪ 45‬ساله است اما همیشه و همه جا خوش تیپ و سرحال به نظر‬ ‫می رسد‪ " .‬جنیفر لوپز " در حالی که با فرزندان خود به فروشگاه رفته بود سوژه عکاسان‬ ‫خبری شد‪.‬‬ ‫او با آرایش بسیار مالیم و در حالی که و لباس های کامال معمولی به تن داشت به خرید‬ ‫رفته بود‪ .‬نتیجه گشت و گذار چند ساعته " جنیفر لوپز " و فرزندانش در فروشگاه خرید‬ ‫یک خرس پشمالو و یک عروسک گوزن شمالی بود‪.‬‬

‫پوستر اختصاصی فیلم «وحشی» با بازی ریس ویترسپون منتشر شد‬ ‫داستان این فیلم برگرفته از زندگی واقعی "شریل استراید" است‪ ،‬داستان تالش او برای‬ ‫طی مسافتی طوالنی (‪ ۱۱۰۰‬مایل)‪ .‬او این مسیر را از کالیفرنیا و اورگان تا مرز ایالت‬ ‫واشنگتن به تنهایی می پیماید‪ .‬او این پیاده روی را به منظور دستیابی به بهبود یافتن از‬ ‫فاجعه اخیری که برایش اتفاق افتاده است‪ ،‬آغاز می کند‪.‬‬ ‫ویترسپون خود تولید این فیلم را نیز برعهده داشته است و نیک هورنبی نیز فیلمنامه‬ ‫اقتباسی آن را نوشته است‪ .‬به نظر می رسد برای هر دو آنها امید دستیابی به مجسمه طالیی‬ ‫اسکار دور از انتظار نباشد‪ .‬جایزه بهترین بازیگر زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی‪ ،‬همچنین‬ ‫می توان امید برنده شدن این فیلم در بخش بهترین فیلم را نیز داشته باشیم‪.‬‬ ‫«وحشی» را ژان‪ -‬مارک والی (کارگردان فیلم کلوپ مشتریان داالس) کارگردانی کرده‬ ‫است‪ .‬در این فیلم در کنار ریس ویترسپون‪ ،‬گبی هافمن‪ ،‬الرا درن‪ ،‬کوین رنکین‪ ،‬لی پارکر‬ ‫و چارلز باکر حضور دارند‪.‬‬


‫‪101‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۶۳۷‬میلیون یورو بر باد هوا‬

‫دریافت لقب "سر"‬

‫رابرت پلنت به همراه دیگر اعضای گروه معروف لد زپلین قرار بود دستمزدی بالغ بر‬ ‫‪ ۶۳۷‬میلیون یورو برای برگزاری یک تور جهانی دریافت کنند‪ .‬اما گفته می‌شود رابرت‬ ‫پلنت در کمال تعجب دیگر اعضای لد زپلین این قرارداد را پاره کرده است‪ .‬گروه لد‬ ‫زپلین در سال ‪ ۱۹۸۰‬پس از درگذشت درامر گروه منحل شد‪ ،‬اما از آن زمان اعضای‬ ‫دیگر گروه چند بار با یکدیگر همکاری کرده‌اند‪.‬‬

‫دنیل دی‌لوئیس‪ ،‬تنها هنرپیشه‌ای به شمار می‌رود که تا کنون موفق به دریافت سه جایزه‬ ‫اسکار در شاخه بهترین هنرپیشه مرد شده است‪ .‬به تازگی یک افتخار دیگر نیز به مجموعه‬ ‫افتخارات این هنرپیشه بریتانیایی اضافه شد‪ :‬وی از سوی شاهزاده ویلیام نشان شوالیه‌‬ ‫دریافت کرده و مفتخر به دریافت لقب "سر" شد‪.‬‬

‫جایزه‌ای برای کامبربچ‬ ‫بندیکت کامبربچ‪ ،‬هنرپیشه ‪ ۳۸‬ساله بریتانیایی‪ ،‬برای ایفای نقش در درام تاریخی ‪The‬‬ ‫‪ Imitation Game‬برنده جایزه بهترین هنرپیشه مرد در مراسم امسال ‪Hollywood Film‬‬ ‫‪ Awards‬شد‪ .‬این درام همچنین جایزه بهترین کارگردانی را نیز از آن خود کرد‪.‬‬

‫دنی دویتو‪ ،‬غول کوتاه‌قد هالیوود ‪ ۷۰‬ساله شد‪.‬‬ ‫دنی‌ دویتو که فعالیت سینمایی خود را در دهه هفتاد میالدی آغاز کرده‪ ،‬در صف‬ ‫هنرپیشگان پرکار و محبوب هالیوود قرار دارد‪ .‬هنرنمایى و قابلیت‌هاى این غول ‪۱۵۲‬‬ ‫سانتی‌متری تنها به بازیگرى و ایفاى نقش محدود نمی‌شود‪ ،‬بلکه او توانسته است به‬ ‫عنوان کارگردان و همچنین تهیه کننده فیلم‌هاى معروفی چون "پالپ فیکشن"‪" ،‬شورتی را‬ ‫بگیرید"‪" ،‬جیمى هوفا" و "ارین بروکوویچ" بر سر زبان‌ها بیافتد‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫هنرپیشه ستاره‌دار‬

‫تولد ‪ ۵۰‬سالگی‬

‫متیو مک‌کاناهی‪ ،‬هنرپیشه محبوب و برنده اسکار‪ ،‬صاحب یک ستاره در پیاده‌روی‬ ‫شهرت هالیوود (‪ )Walk of Fame‬شد‪ .‬ستاره متعلق به مک‌کاناهی‪ ،‬دو هزار و پانصد و‬ ‫سی‌ و چهارمین ستاره موجود در این پیاده‌روی مشهور است‪.‬‬

‫کالیستا فلوکهارت‪ ،‬هنرپیشه و همسر هریسون فورد‪ ،‬روز ‪ ۱۱‬نوامبر ‪ ۵۰‬ساله شد‪.‬‬ ‫فلوکهارت با بازی در نقش وکیل مدافعی به نام "الی مک‌بیل" در سریالی به همین نام به‬ ‫شهرت رسید‪ .‬پخش این سریال تا سال ‪ ۲۰۰۲‬ادامه داشت و کالیستا فلوکهارت به خاطر‬ ‫هنرنمایی‌اش برنده جایزه گلدن گلوب شد‪ .‬او و هریسون فرود زندگی مشترک خود را در‬ ‫سال ‪ ۲۰۰۲‬آغاز و ‪ ۸‬سال بعد با یکدیگر ازدواج کردند‪.‬‬

‫‪ ۶۰‬سالگی "مستر بیگ"‬ ‫مدال آزادی برای واندر و استریپ‬ ‫مریل استریپ و استیوی واندر "مدال آزادی" آمریکا را از دست باراک اوباما‪،‬‬ ‫رئیس‌جمهور این کشور دریافت می‌کنند‪ .‬مراسم اهدای این مدال به این هنرپیشه ‪ ۶۵‬ساله‬ ‫و خواننده ‪ ۶۴‬ساله روز ‪ ۲۴‬نوامبر برگزار می‌شود‪ .‬مدال آزادی‪ ،‬باالترین جایزه مدنی در‬ ‫آمریکا به شمار می‌رود و از پنجاه سال پیش تا کنون اهدا می‌شود‪.‬‬

‫اعتماد به نفس و قدرت‪ ،‬صدای گیرا و بم‪ ،‬میمیک خاص صورت که در عرض تنها چند‬ ‫صدم ثانیه‌‪ ،‬از لبخندی جذاب به نگاهی جدی ختم می‌شد‪ ،‬ویژگی‌هایی بودند که مستر‬ ‫بیگ را در سریال "سکس ان د سیتی" با هنرنمایی کریس نورت به مردی دلفریب تبدیل‬ ‫کردند‪ .‬کریس نورت روز ‪ ۱۳‬نوامبر ‪ ۶۰‬ساله شد‪.‬‬


‫‪99‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بله‪ ،‬برای سومین بار‬ ‫مارک آنتونی برای سومین بار ازدواج کرد‪ .‬مراسم ازدواج این خواننده ‪ ۴۶‬ساله و نامزد‬ ‫‪ ۲۶‬ساله‌اش‪ ،‬شانون دی لیما در خانه این خواننده در ال رمانا در جمهوری دومینیکن‬ ‫برگزار شد‪ .‬در این مراسم تنها اعضای خانواده و دوستان نزدیک این زوج حضور داشتند‪.‬‬ ‫مارک آنتونی پیش از این به مدت ده سال همسر جنیفر لوپز بود‪ .‬این دو امسال از یکدیگر‬ ‫طالق گرفتند‪.‬‬

‫باشگاه ‪ ۴۰‬ساله‌ها‬ ‫لئوناردو دی کاپریو‪ ،‬که با فیلم‌هایی نظیر "تایتانیک"‪" ،‬هوانورد" و "گرگ وال استریت"‬ ‫جایگاه‌ خودش را به عنوان هنرپیشه درجه یک در هالیوود تثبیت کرده‪ ،‬روز ‪ ۱۱‬نوامبر‬ ‫تولد ‪ ۴۰‬سالگی‌اش را جشن گرفت‪.‬‬

‫چهره حیرت انگیز بدل سندرا بوالک و گریم متفاوتش‬ ‫زنی هنگام فیلم برداری صحنه های مربوط به سندرا بوالک کنار او حضور داشت که‬ ‫شباهت زیادی به این ستاره داشت‪.‬‬ ‫سندرا بوالک یکی از شناخته شده ترین بازیگران هالیوود است‪ ،‬بنابراین یافتن یک بدل‬ ‫از او مطمئنا کار سختی باید باشد‪.‬‬ ‫ولی در سر صحنه فیلم جدید (‪ )Our Brand Is Crisis‬که سندرا با جورج کلونی‬ ‫همبازی است‪ ،‬می توان بدل مناسب این ستاره ‪ 50‬ساله را مشاهده کرد‪.‬‬ ‫لوکیشن فیلمبرداری این فیلم در پورتو ریکو است و زنی هنگام فیلم برداری صحنه های‬ ‫مربوط به سندرا بوالک کنار او حضور داشت که شباهت زیادی به این ستاره داشت‪.‬‬

‫هر دو زن کت کرم بلندی به همراه یک بلوز قهوه ای به تن داشتند و موهای هر دو آنها‬ ‫بلوند بلند بود که البته سندرا از کاله گیس بلوند استفاده کرده است‪.‬‬ ‫اگرچه گفته شده این فیلم کمدی است ولی در این صحنه‪ ،‬به گزارش نیک صالحی این‬ ‫بازیگر ‪ 50‬ساله با چشمانی پف آلود از اشک‪ ،‬از ساختمان خارج می شود‬ ‫بوالک برای بازی در این فیلم و در نقش یک مشاور سیاسی به نام جین بودینیا تغییر‬ ‫شکل قابل توجهی پیدا کرده است و موهای مشکی اش را در زیر کاله گیس بلوند پوشانده‬ ‫است‪.‬‬ ‫پسرکوچک او لوئیز باردو نیز در سر صحنه حضور دارد تا مادرش در بین صحنه های فیلم‬ ‫برداری بتواند اوقاتی را نیز با فرزندش بگذراند‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫جنیفر الرنس‪ ،‬یک بار دیگر در مرکز توجه‪ /‬بادیگاردها برای حفاظت‬ ‫از جنیفر او را از طرفدارانش جدا کردند‬ ‫دو روز پیش‪ ،‬وقتی جنیفر الرنس داشت از شوی تلویزیونی لیت شو‪ ،‬بازمی گشت‪ ،‬کمی‬ ‫کنار طرفدارانش ایستاد تا با آنها عکس یادگاری بگیرد و برایشان امضا کند‪ .‬در همین‬

‫شهروند افتخاری لندن‬ ‫مقامات شهر لندن به پاس یک عمر فعالیت هنری و انسان‌دوستانه مورگان فریمن‪،‬‬ ‫هنرپیشه ‪ ۷۷‬ساله هالیوود‪ ،‬عنوان "شهروند افتخاری" این شهر را به وی اعطا کردند‪ .‬این‬ ‫مراسم در ساختمان پیشین شهرداری این شهر برگزار شد‪.‬‬ ‫جال‪ ،‬گروه امنیتی و بادیگاردهایش به ناگهان‪ ،‬او را از جمعیت جدا کردند و به سرعت به‬ ‫ماشینش رساندند‪ .‬گفته شده است جنیفر الرنس از این اتفاق به شدت شوکه شده بود و‬ ‫فرصت عکس العمل پیدا نکرده است‪ .‬تصویر این اتفاق را در ادامه مشاهده می کنید‪:‬‬

‫باز چهره عجیب خواننده مشهور زن‬ ‫چه طرفدار لیدی گاگا باشید چه پیگیر کارهای او نباشید و چه از رفتار و سکنات او بدتان‬ ‫بیاید‪ ،‬یک حقیقت در مورد او غیرقابل انکار است‪ .‬لیدی گاگا عجیب و غریب لباس می‬ ‫پوشد و آرایش می کند‪.‬چه طرفدار لیدی گاگا باشید چه پیگیر کارهای او نباشید و چه از‬ ‫رفتار و سکنات او بدتان بیاید‪ ،‬یک حقیقت در مورد او غیرقابل انکار است‪ .‬لیدی گاگا‬ ‫عجیب و غریب لباس می پوشد و آرایش می کند‪.‬‬ ‫جدیدترین عکس های او را در ادامه مشاهده میکنید‪.‬‬

‫سومین ازدواج‬ ‫جف گلدبلوم‪ ،‬هنرپیشه آمریکایی ‪ ۶۲‬ساله با امیلی لیوینگستون‪ ،‬دوست دختر ‪ ۳۰‬سال‬ ‫جوانتر از خودش ازدواج کرد‪ .‬گلدبلوم در دهه ‪ ۸۰‬میالدی با پاتریشیا گاول‪ ،‬همبازی‌اش‬ ‫در فیلم ‪ Silverado‬ازدواج کرد و سپس جدا شد‪ .‬او پس از آن با جینا دیویس ازدواج‬ ‫کرد‪ .‬زندگی مشترک آنان تنها سه سال دوام داشت‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫روشهای مختلف برای افزایش سایز سینه در خانمها‬ ‫اکـثر خانم هـا تـمایـل زیادی به‬ ‫تغییر انـدازه و شـکل‬ ‫سـیـنه هـایشان دارند‪ .‬بـرخالف‬ ‫تغییرات آرایشی که‬ ‫بسیار ساده و قابل برگشت هستند‪،‬‬ ‫جراحی سینه‬

‫برای همه ی خانم ها مقدور نیست‪.‬‬ ‫جـراحی بـزرگ کردن سینه‪ ،‬عملی بسیار‬ ‫پرهزینه و‬ ‫وقتگیر است‪،‬گاهی عواقب خطرناکی برای‬ ‫سالمتی‬ ‫دارد و نتیجه جــراحی کام ً‬ ‫ال قابل پیش بینی‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫این موارد باعث می شود که خانمـها عالقه‬ ‫چندانی‬ ‫بــه استفاده از عمل جراحی برای بزرگ‬ ‫کردن سینه‬ ‫هایشان نداشته باشند‪.‬‬ ‫البته خوشبختانه عالوه بر جراحی‪ ،‬راه های‬ ‫سالمتر دیگری نیز برای تغییر شکل و بزرگ‬ ‫کردن سایز سینه وجود دارد‪ .‬در این مقاله می‬ ‫خواهیم شما را با این روش ها که از استفاده‬ ‫از ِکرم های مخصوص و قرص کمک گرفته‬ ‫است تا ورزش های ویژه‪ ،‬بیشتر آشنا کنیم‪.‬‬ ‫پس اگر می خواهید باال تنه ای جذاب و‬ ‫گیرا داشته باشید‪ ،‬این مقاله را با دقت مطالعه‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫قرص های مخصوص بزرگ کردن سینه‬ ‫این قرص ها معمو ً‬ ‫ال حاوی مجموعه ای از‬ ‫ترکیبات گیاهی هستند‪ .‬این ترکیبات معمو ً‬ ‫ال‬ ‫شامل شنبلیله‪ ،‬نخل اره ای‪ ،‬سیب زمینی‬ ‫وحشی مکزیکی‪ ،‬رازیانه‪ ،‬دانگ کوای‪،‬‬ ‫دامیانا و بوته خار شوک می باشد‪.‬‬ ‫ترکیبات گیاهی قرص های مخصوص بزرگ‬ ‫کردن اندازه سینه در بدن دقیق ًا واکنشی مثل‬ ‫آنچه حین بلوغ اتفاق می افتد و بافت سینه‬ ‫ی خانم ها شروع به رشد میکند‪ ،‬ایجاد می‬ ‫کند‪ .‬این گیاهان استروژن گیاهی به بدن می‬ ‫رسانند که با ایجاد تغییرات هورمونی‪ ،‬رشد‬ ‫بافت های ظریف سینه را از درون افزایش می‬ ‫دهد‪ .‬استروژن گیاهی فراورده ای طبیعی است‬ ‫و کام ً‬ ‫ال سالم و بی خطر است‪.‬‬ ‫البته گرفتن نتیجه ی دلخواه از این طریق‬ ‫ممکن است طول بکشد‪ .‬خانم هایی که سینه‬ ‫هایی کوچک تا متوسط دارند‪ ،‬زمانیکه از‬ ‫این قرص ها استفاده کنند‪ ،‬تقریب ًا دو ماه طول‬ ‫می کشد تا به نتیجه ی دلخواه خود دست‬ ‫یابند‪ .‬برخی خانم ها به خاطر مشاهده ی‬ ‫تاثیرات مثبتی که این قرص ها بر سالمتیشان‬ ‫داشته است‪ ،‬حتی پس از گرفتن نتیجه نیز‬

‫مصرف این قرص ها را متوقف نمی کنند‪.‬‬ ‫داروهای گیاهی‪ ،‬مثل قرص های بزرگ کردن‬ ‫سینه‪ ،‬نسبت به جراحی سینه مزایای زیادی‬ ‫دارد‪ :‬کم هزینه تر هستند‪ ،‬برای سالمتی بی‬ ‫خطرند‪ ،‬و عوارض جانبی نیز ندارند‪.‬‬ ‫ِک ِرم ها و لوسیون های مخصوص بزرگ‬ ‫کردن سینه‬

‫این روش وقتی به تنهایی استفاده شود‪،‬‬ ‫آنچنان موثر نیست‪ .‬اما اگر استفاده از آن با‬ ‫ورزش و قرص های مخصوص ترکیب شود‪،‬‬ ‫نتایجی عالی به دست خواهد آمد‪.‬‬ ‫کرم های مخصوص بزرگ کردن سینه نیز‬ ‫تقریب ًا مانند قرص عمل میکنند‪ .‬این کرم ها‬ ‫حاوی ترکیبی از مواد گیاهی با مواد شیمیایی‬

‫مالیم است که رشد سلول های چربی درون‬ ‫سینه را بدون زیاد کردن رشد سلول های‬ ‫چربی سایر نقاط بدن‪ ،‬افزایش میدهد‪.‬‬ ‫این کرم ها تاثیرات آرایشی دیگری نیز دارند‪،‬‬ ‫و سینه ها را سفت تر و صاف تر می کنند‪،‬‬ ‫و فرم و شکل سینه ها را بسیار مطلوب می‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫ورزش های مخصوص بزرگ کردن سینه‬ ‫ورزش های مخصوص بزرگ کردن سینه‬ ‫احتما ً‬ ‫ال ارزان ترین و طبیعی ترین روش برای‬ ‫افزایش رشد سینه است اما نیاز به توجه و‬ ‫دقت فراوان دارد‪.‬‬ ‫یکی از متداول ترین این ورزش ها‪ ،‬حرکت‬ ‫"پوش آپ" می باشد که در اینجا روش‬ ‫صحیح انجام آن را برای شما توضیح می‬ ‫دهیم‪:‬‬ ‫روی یک سطح صاف‪ ،‬به روی شکم بخوابید‪.‬‬ ‫زانوهایتان را خم کرده و قوزک پاهایتان را به‬ ‫صورت ضربدری روی هم قرار دهید‪.‬‬ ‫حال درحالیکه کف دست هایتان با شانه ها‬ ‫در یک خط قرار گرفته است‪ ،‬آرنج هایتان‬ ‫را خم کنید‪.‬‬ ‫با حفظ تعادل بر روی کف دستها و آرنج‪،‬‬ ‫بدنتان را از زمین بلند کنید—به صورتیکه‬ ‫قوزک پاها هنوز حالت ضربدری را حفظ‬ ‫کرده باشد‪ .‬در این حالت شما وزن زیادی را‬ ‫بلند نمی کنید‪ .‬به هیچ وجه هنگام بلند کردن‬ ‫بدن از روی زمین آرنج هایتان را صاف نکنید‬ ‫چون ممکن است به مفصلهایتان صدمه وارد‬ ‫کند‪.‬‬ ‫به آرامی کل بدنتان را پایین آورید‪ ،‬اما روی‬ ‫زمین نخوابید‪ .‬باید زاویه را تاجایی کم کنید‬ ‫که بازوهایتان به موازات زمین درآید‪.‬‬ ‫باید این حرکت را ‪ 10‬مرتبه انجام دهید‪ ،‬و‬ ‫هرچه جلوتر می رویت تعداد این دفعات را‬ ‫بیشتر کنید‪.‬‬ ‫هنگام انجام ورزش های مخصوص بزرگ‬ ‫کردن سینه نیز باید مثل سایر ورزش ها لباس‬ ‫ورزشی پوشید و حرکات را روی یک سطح‬ ‫صاف و راحت انجام داد‪ .‬این حرکات اگر‬ ‫بدون توجه انجام شوند ممکن است باعث‬ ‫فشار و درد عضالت شود‪ ،‬پس اگر مشکل‬ ‫جسمانی دارید‪ ،‬حتم ًا قبل از شروع با پزشک‬ ‫خود مشورت کنید‪ .‬دقت کنید که حین انجام‬ ‫تمرینات به خود فشار نیاورید و اگر احساس‬ ‫ناراحتی کردید‪ ،‬حرکت را متوقف کنید‪ .‬این‬ ‫حرکات باید به صورت روزانه یا حداقل دو‬ ‫یا سه بار در هفته انجام شوند‪ .‬انجام این‬ ‫حرکات باعث می شود که سینه هایتان فرم‬ ‫زیبا و ِگرد به خود بگیرند و همچنین عضالت‬ ‫پشتتان را نیز تقویت می کنند‪.‬‬ ‫می توانید همراه با انجام این تمرینات‬ ‫ورزشی از کرم ها و قرص های مخصوص‬ ‫بزرگ کردن سینه نیز استفاده کنید تا نتیجه‬ ‫ی بهتری عایدتان شود‪.‬‬


‫‪95‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کشیدم‪..‬‬ ‫من به حبس ابد تو زندانی که زندانبانش‬ ‫بنیامین ِ محکومم‪..‬اگه اون موقع یه نامزدی‬ ‫ساده بود که بگم با فرار می تونم تمومش‬ ‫کنم حاال اسم اون شیطان تو صفحه ی دوم‬ ‫شناسنامه م مهر شده و همه ی حس بدبخت و‬ ‫بیچاره بودنم می دونی از چیه؟‪..‬اون عوضی‬ ‫از دینی که عمری پیروش بودم بر علیهم‬ ‫استفاده کرد‪..‬بین من و شیطان آیه خونده‬ ‫شد‪..‬خدا شاهد عقد من با اون بود‪..‬به آیاتی‬ ‫که خدا امر کرده بود با سیاست تمام بله گفت‬ ‫فقط واسه اینکه به اون چیزی که می خواست‬ ‫برسه‪..‬هدف بنیامین شکنجه دادن منه‪..‬نابود‬ ‫کردن منه‪..‬اول با روحم شروع کرد و اون‬ ‫شب کذایی رو برام رقم زد و آخرش رسید به‬ ‫جسمم‪..‬دست از سرم بر نمی داره‪..‬هیچ وقت‬ ‫اینکارو نمی کنه!‪..‬‬ ‫با هق هق صورتشو پوشوند‪..‬‬ ‫عقب عقب رفتم‪..‬نگاهم کشیده شد سمت‬ ‫پنجره‪..‬حس کردم آسمون امشب تیره تر از‬ ‫همیشه ست‪..‬‬ ‫نه‪..‬این دل منه که آسمونش کدر شده‪..‬‬ ‫پس چرا نمی باره؟‪..‬چرا هیچ قطره ی بارونی‬ ‫از آسمون ابری دلم نمی ریزه؟‪..‬چرا سیاهی‬ ‫رو نمی شوره و از این همه تاریکی نجاتم‬ ‫نمیده؟‪..‬‬ ‫پشت پام به پایه ی تخت خورد و سر جام‬ ‫ایستادم‪..‬سوگل گریه می کرد‪..‬کاش دل من‬ ‫این همه اشک واسه باریدن داشت‪..‬‬ ‫سرگردون دنبال چیزی بودم که باهاش‬ ‫تسکینش بدم‪..‬‬ ‫ امروز و فردا کار بنیامین تموم میشه‪..‬دیگه‬‫برای همیشه آزادی!‪..‬‬ ‫دستاش رو صورتش سر خوردن تا زیر چونه‬ ‫ش‪..‬چشماش پر از سوال بود‪..‬‬ ‫لبخند زدم‪..‬از روی بی خیالی؟‪..‬‬ ‫نه‪..‬باید از جنسش باشی تا بتونی معنیش‬ ‫کنی!‪..‬باید همدلش باشی‪..‬‬ ‫که سوگل بود و لب زد‪ :‬می‪..‬می خوای چکار‬ ‫کنی؟‪..‬نـ ‪ ..‬نکنه بکشیش؟‪..‬‬ ‫خندیدم‪..‬سوگل دیگه تا این حد زبون دلم‬ ‫نباش!‪..‬‬ ‫‪-‬هیچ وقت دستامو به خون یه عوضی که‬‫حتی نمیشه بهش گفت حیوون‪ ،‬آلوده نمی‬ ‫کنم!‪..‬‬ ‫تکیه شو از دیوار گرفت ‪ ..‬زیر چشماشو‬ ‫دست کشید‪..‬می دیدم دستاشو‪..‬که چطور‬ ‫داشتن می لرزیدن‪..‬‬ ‫صداش پر بود از نگرانی‪..‬رو به روم ایستاد‬ ‫و خیره تو چشمام گفت‪ :‬مگه تو با پلیس‬ ‫همکاری نمی کنی؟‪..‬پس چرا هیچ کس‬ ‫کاری نمی کنه؟‪..‬چرا نمی گیرین حبسش‬ ‫کنید؟‪..‬مطمئنم خونه ی ُپ ِرش حکمش‬ ‫اعدامه‪..‬دیگه چند نفرو باید قربانی هدف‬ ‫شومش کنه تا همکارات به خودشون بیان؟‪..‬‬ ‫سرمو خم کردم و آروم ولی جدی گفتم‪ :‬اگه‬ ‫منظورت به اون دختراست تو مهمونی‪ ،‬اینو‬ ‫بدون که تو فقط یه شب شاهد کثافتکاریاشون‬ ‫بودی نه مثل من که حداقل هفته ای ‪ 1‬بار و‬ ‫هر بارم پای معامله های ِه ُ‬ ‫نگفتشون نشستم‪..‬‬ ‫هر هفته بساطشون این نیست‪..‬بدتر از اونایی‬

‫که دیدی هم هست‪..‬‬ ‫برای حل این مسئله باید اول بدونی که واقعا‬ ‫چی می خوای؟‪..‬مثل کسی که ظاهر واسه ش‬ ‫از باطن مهم تره‪..‬ولی تو کار ما فقط باطن‬ ‫مهمه‪..‬فقط اونی که اصل کاریه‪..‬بعد باید‬ ‫دنبال عاملش باشی‪..‬بنیامین و دار و دسته ش‬ ‫حکم سگ دست آموزی رو دارن که زیر نظر‬ ‫صاحبشون از روی عادت دم تکون میدن و از‬ ‫روی غریزه ی وحشی بودنشون هر کی که سد‬ ‫راهشون باشه رو تیکه و پاره می کنن‪..‬‬ ‫براشونم مهم نیست اون آدم کی می خواد‬ ‫باشه‪..‬حتی به مادر خودشونم رحم نمی کنن‬ ‫تا این حد برات بگم که اینا چقدر پست و‬ ‫کثیفن‪..‬‬ ‫تو اصال می دونستی که بنیامین با پدر و‬ ‫مادرش زندگی نمی کنه و مستقله؟!‪..‬‬ ‫سرشو انداخت باال‪..‬‬ ‫ هیچ وقت واسه م مهم نبود‪..‬فقط‬‫یه بار منو برد یه خونه رو نشونم داد‬ ‫و گفت قراره اینجا زندگی کنیم‪..‬‬ ‫اون موقع هنوز نمی دونستم همچین‬ ‫آدمیه!‪..‬‬ ‫‪-‬مطمئن باش اگه اون شب هم با‬‫آفرین به اون مهمونی نمی اومدی هیچ‬ ‫وقت نمی فهمیدی بنیامین چه ذات‬ ‫خرابی داره!‪..‬پدر و مادرش اگه سالی‬ ‫یه بارم ازش خبری نشه دنبالش نمیرن‬ ‫که ببینن چکار می کنه!‪..‬ولی بنیامین‬ ‫تحت نفوذ داییش که سیاستش زبانزده‬ ‫بهشون سر می زنه و هر بار به قدری‬ ‫معمولی و موقر رفتار می کنه که هر‬ ‫کس رفتارشو تو اجتماع و بین مردم‬ ‫ببینه محال ممکنه که یه درصد شک‬ ‫کنه این آدم پالونش کجه و از اون‬ ‫هفت خطای روزگاره‪..‬واسه همین‬ ‫تحقیقات پدرت به نتیجه ای که تو می‬ ‫خواستی نرسید!‪..‬‬ ‫بی تفاوت شونه شو باال انداخت‪..‬‬ ‫ بنیامین هر چی که بوده اون موقعش‬‫که فکر می کردم می تونم بهش اعتماد‬ ‫کنم و خودمو همسرش بدونم برام‬ ‫اهمیت نداشت چه برسه به االن که‬ ‫حتی ‪ 1‬ثانیه خودمو زن عقدیش نمی‬ ‫دونم‪..‬فقط حس می کنم یه زندانبانه‬ ‫بی رحمه که حبسم کرده‪..‬ولی من‬ ‫هنوز با قضیه ی دخترا کنار نیومدم‪..‬‬ ‫چه گناهی کرده بودن که عاقبتشون باید اون‬ ‫باشه؟!‪..‬‬ ‫دستامو بردم تو جیبم و قدم زدم‪..‬نشست رو‬ ‫تخت و منتظر نگاهم کرد‪..‬‬ ‫دستی به پشت گردنم کشیدم و گفتم‪ :‬مشکل‬ ‫اینجاست اونا هیچ گناهی نداشتن و به جرم‬ ‫بی گناهی مجازات شدن!‪..‬تو قانون اونا بی‬ ‫گناه حکمش مرگه‪..‬شیطان پرستا هر چیزی‬ ‫که اطرافشون می بینن که نشونه ای از عدالت‬ ‫داره‪ ،‬درست برعکسشو تو آیینشون اجرا می‬ ‫کنن!‪..‬مثال صلیب باید حتما برعکس باشه‬ ‫حتی نمادشو گردنشون میندازن‪ «..‬الله » رو‬ ‫گاهی جوری نمادشو درست می کنن که «‬ ‫ال » اولش جدا شده باشه یا حتی شکسته‬ ‫باشه‪..‬با پاکی و نجابت مشکل دارن‪..‬هر چی‬

‫کثیف تر و خونخوارتر و پست تر باشی بیشتر‬ ‫خوششون میاد‪..‬‬ ‫‪ -‬ولی آخه اون دخترا گناهی نداشتن که‬‫بخواد اون بال سرشون بیاد!‪..‬‬ ‫پوزخند زدم و تو چشماش نگاه کردم‪..‬‬ ‫ اگه بنا به بی گناهیشون بود تا بخوان ازشون‬‫بگذرن که دیگه این فرقه وجود نداشت‪..‬هر‬ ‫چی گناه و آزادی ج‪.‬ن‪.‬س‪.‬ی و بی بند وباری‬ ‫تو دنیا بیشتر باشه این فرقه روز به روز بزرگ‬ ‫و بزرگ تر میشه‪..‬و یه مشت آدم فرصت‬ ‫طلب و کاسه لیس زن مثل بنیامین و داییش و‬ ‫فرامرزخان از کنارش سود هنگفتی می برن!‪..‬‬ ‫همه جا ادمای سودجو پیدا میشه مخصوصا یه‬ ‫همچین جایی که از مهموناشون با مواد مخدر‬ ‫پذیرایی می کنن!‪....‬‬ ‫اخماشو کشید تو هم‪..‬‬

‫ ولی حقشون این نیست‪..‬چرا باید آزاد‬‫باشن؟!‪..‬‬ ‫‪ -‬می دونم که حق بر عدالت این نیست!‪..‬‬‫برای همینه که نقش یه نفوذی رو تو فرقه‬ ‫شون دارم‪..‬چون این حقو بهشون نمیدم که‬ ‫بخوان از سادگی و ساده لوحی ِ جوونای این‬ ‫مملکت بر علیه اونها و به نفع خودشون و یه‬ ‫مشت آدم نما بهره ببرن‪..‬‬ ‫جوونای ما وقتی پای حرفا و درد و دالشون‬ ‫بشینی اولین چیزی که ممکنه همه شون به‬ ‫زبون بیارن یه چیزه‪..‬فقط آزادی‪..‬‬ ‫حاال هر کدوم آزادی رو یه جور معنی می‬ ‫کنن!‪..‬و اونی به کار این گروه میاد که بیشتر‬ ‫دنبال آزدی ج‪.‬ن‪.‬س‪.‬ی باشه و وقتی ُمخ ِ یه‬ ‫دخترو زد نخواد با هزار ترس و لرز دنبال جا‬ ‫و مکان بگرده که کارو یکسره کنه‪..‬‬

‫اول می کشن میارنش تو پارتی هایی که‬ ‫درصدش خیلی نرمال تر از اونیه که بخواد‬ ‫شک کنه‪..‬‬ ‫تو نوشیدنیش قرص حل می کنن و میدن به‬ ‫خوردش‪..‬کم کم خودش پا میده واسه هر‬ ‫کاری‪..‬موادو با لذت می کشه و دیگه هیچی‬ ‫واسه ش مهم نیست‪..‬بعدشم می فرستنش‬ ‫قاطی یه سری دختر و پسری که اونا هم یه‬ ‫روز مثل خودش از همین راه وارد شدن‪..‬‬ ‫اونجا مثل یه حیوون وحشی‪ ،‬نیازشو ارضا‬ ‫می کنه‪..‬فقط باید تو رابطه خشونت داشته‬ ‫باشه و برای اینکه یه وقت وسط کار دلش به‬ ‫رحم نیاد بهش شیشه و هروئین میدن مصرف‬ ‫کنه!‪..‬‬ ‫ خب یه شب بوده و تموم میشه‪..‬چرا باز‬‫دنبال این کار میره؟!‪..‬‬ ‫خندیدم و سرمو تکون دادم‪..‬‬ ‫‪-‬دختر خوب‪ ،‬وقتی تو همون یه شب‬‫چند بار پشت سر هم مواد بهش دادن‬ ‫و اونم تو حالت گیجی و لذت‪ ،‬هر‬ ‫چی دادن کشیده و عین خیالش نبوده‬ ‫و رسما یه عملی ازش ساختن دیگه‬ ‫چطور می تونه رام اون آدما نباشه؟‪..‬‬ ‫مثل برده ای که به گردنش قالده بستن‬ ‫و لبه های قالده انقدر تیزه که هر بار‬ ‫بخواد تقال کنه این گلوی خودشه که‬ ‫می بره و زخم رو زخم میاد تا از خون‬ ‫ریزی یه گوشه جون بده!‪..‬‬ ‫حاال یا از زور درد خودشو می کشه که‬ ‫اونا هم دنبال همینن‪..‬یا به مرور زمان‬ ‫جسمش تحت تاثیر مواد می پوسه و‬ ‫تیکه تیکه میشه‪..‬‬ ‫بعضیاشون با اینکه زنده ن به قدری‬ ‫بوی تعفن میدن که انگار هفته هاست‬ ‫مردن‪..‬اونایی که دیگه تا لجن فرو‬ ‫رفتن وضعشون بدتره‪..........‬‬ ‫‪َ -‬اه علیرضا تو رو خدا‪..‬بسه حالم‬‫داره بهم می خوره!‪..‬‬ ‫خندیدم‪..‬به حالت چندش صورتش‬ ‫جمع شده بود و چشماشو بسته بود‪..‬‬ ‫ واقعیت همینه سوگل!‪..‬تو اون شب‬‫شاهد یه گوشه از جنایتایی که مرتکب‬ ‫می شدن بودی ولی همه ش اون نبود‪..‬‬ ‫اعضای این فرقه حتی به خودشونم‬ ‫رحم نمی کنن‪..‬زنده زنده همو اتیش‬ ‫می زنن چون معتقدن وقتی بمیرن‬ ‫جاودانه میشن‪..‬اون موقع تا هر وقت که‬ ‫بخوان می تونن رابطه ی ج‪.‬ن‪.‬س‪.‬ی داشته‬ ‫باشن و لذت ببرن‪..‬‬ ‫در اصل یکی از مهمترین اهدافشون همینه که‬ ‫این عمل‬ ‫زشتو بین‬ ‫جو و نا‬ ‫تر و یج‬ ‫بد ن ‪. .‬‬ ‫نقطه‬ ‫ضعفی تو‬ ‫د ستشو نه‬ ‫که حداقل از هر ‪ 10‬نفر ‪ 4‬تاشون کشیده‬ ‫میشن تو این فرقه‪..‬‬ ‫دختر و پسر هم واسه شون فرق نمی کنه‪..‬‬ ‫دخترا رو باهاشون از در دوستی وارد میشن‪..‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪94‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪58‬‬ ‫از بسته شدن در اتاق هردومون برگشتیم‪..‬‬ ‫سوگل با رنگی پریده و چشمای قرمز و خیس‬ ‫جلوی در بود و دستشو گرفته بود به دیوار‪..‬‬ ‫با دیدنش تو اون وضع از جا پریدم و رفتم‬ ‫طرفش ولی بین راه دستشو آورد باال و گفت‪:‬‬ ‫نیا جلو‪..‬‬ ‫‪----------------------‬‬‫وسط اتاق خشکم زد‪..‬با تعجب نگاهش‬ ‫کردم که با بغض گفت‪ :‬تو فکر کردی‬ ‫بنیامین به من‪..‬به من‪........‬‬ ‫لب گزید و نگاهش کشیده شد سمت نسترن‪..‬‬ ‫نسترن رفت کنارش و دستشو گرفت‪..‬‬ ‫‪ -‬سوگلم خواهری به خودت فشار نیار برو‬‫تو اتاق استراحت کن‪..‬‬ ‫‪ -‬نه نسترن بذار بهش بگم‪..‬‬‫تو چشمای من زل زد و معصومانه گفت‪:‬‬ ‫بنیامین با من کاری نکرد‪..‬به موقع رسیدی‬ ‫چون فقط ‪..‬فقط اگه یه دقیقه دیرتر اومده‬ ‫بودی االن من‪...........‬‬ ‫ادامه نداد‪..‬قطرات اشک‪ ،‬شبنم وار از‬ ‫چشمای درشت و عسلیش رو صورتش‬ ‫افتادن‪..‬‬ ‫قلبم دیوانه وار می کوبید‪..‬قدمی به طرفش‬ ‫برداشتم که نسترن مجبورش کرد بره تو اتاق‪..‬‬ ‫خدا بگم چکارت کنه نسترن‪..‬حاال من‬ ‫چطوری باهاش حرف بزنم؟‪..‬‬ ‫گل ِ من ازم دلگیر بود‪..‬‬ ‫خب من از کجا می دونستم؟‪..‬تمومش‬ ‫حدس و گمان بود اگه دنبال اثباتش بودم که‬ ‫از خودش می پرسیدم‪..‬وجود خودشه که واسه‬ ‫م با ارزشه‪..‬‬ ‫خدایا‪..‬چرا اینجوری شد؟!‪..‬‬ ‫رفتم تو‪ ،‬بدون اینکه در بزنم‪..‬نسترن چشم‬ ‫غره رفت و ندید گرفتم‪..‬هردوشون نشسته‬ ‫بودن رو تخت‪..‬سوگل سرشو انداخته بود‬ ‫پایین‪..‬از چونه ش که می لرزید فهمیدم داره‬ ‫گریه می کنه‪..‬‬ ‫عصبی تر از قبل نگاهمو انداختم به نسترن و‬ ‫با سر به بیرون اشاره کردم که یعنی پاشو برو‬ ‫می خوام باهاش تنها باشم!‪..‬‬ ‫یه نگاه به من و یه نگاه به سوگل انداخت و‬ ‫مردد از رو تخت بلند شد‪..‬‬ ‫‪ -‬من‪..‬من برم یه لیوان اب واسه سوگل‬‫بیارم‪..‬‬ ‫وقتی اومد جلو و از درگاه رد شد جوری که‬ ‫سوگل نشنوه زیر لب گفتم‪ :‬تا نیومدم بیرون پا‬ ‫تو اتاق نمیذاری!‪..‬‬ ‫چشماش گرد شد‪..‬دست چپمو زدم به درگاه و‬ ‫دست راستمم رو در بود‪..‬یه قدم رفت عقب‬ ‫و دهن باز کرد تا چیزی بگه که درو بستم!‪..‬‬

‫پوفــــ ‪..‬نفسمو کالفه و کشیده دادم بیرون و‬ ‫چشمامو ثانیه ای بستم و باز کردم!‪..‬‬ ‫چرخیدم سمتش‪..‬نگاهش گله مند و بارونی‬ ‫بود‪..‬میخ چشمای ملتمس من‪..‬‬ ‫قدمی برداشتم که همزمان از رو تخت بلند‬ ‫شد‪..‬نگاهشو زیر انداخت و پنجه هاشو تو‬ ‫هم قفل کرد‪..‬‬ ‫بی توجه به استرسی که از وجودش داد می‬ ‫زد نزدیکش شدم‪..‬درست تو یک قدمیش‪..‬‬ ‫زبونمو رو لبم کشیدم و با آروم ترین لحن‬ ‫ممکن صداش زدم!‪..‬‬ ‫نه جوابمو داد و نه حتی خواست نگاهم کنه‪..‬‬ ‫کمی فاصله رو پر کردم‪..‬‬ ‫چقدر از این فاصله ها نفرت دارم‪..‬چقدر‬ ‫حسش تلخه‪..‬‬ ‫حس می کنم بغض توی گلوش پنجه شده و‬ ‫داره گردنمو تو مشتش فشار میده‪..‬منم مثل‬ ‫خودش احساس خفگی می کنم‪..‬‬ ‫چرا می ترسم حرف بزنم؟‪..‬‬ ‫چرا نگرانم با یک کلمه ی اشتباه دیوار ِ ترک‬ ‫برداشته ی احساسم فرو بریزه و نتونم دل‬ ‫فرشته مو به دست بیارم؟‪..‬‬ ‫وقتی دید عین مجسمه خشکم زده و حرف‬ ‫نمی زنم‪ ،‬بی تاب و دلگیر از کنارم رد شد‪..‬‬ ‫دستمو مشت کردم‪..‬از خودم حرصم گرفت‪..‬‬ ‫ِد حرفتو بزن‪ ،‬الل که نیستی!‪..‬نذار دیر بشه‪..‬‬ ‫این نگاهه غم زده رو باید کور بود و ندید!‪..‬‬ ‫برگشتم‪..‬کنار پنجره بود و آسمونو نگاه می‬ ‫کرد‪..‬با کمترین فاصله که حد مجاز باشه و‬ ‫اون خط فرضی ِ ممنوعه رو رد نکنه ازش‬ ‫ایستادم و زیر گوشش زمزمه کردم‪ :‬منظور‬ ‫بدی از حرفام نداشتم‪..‬درسته شک کرده بودم‬ ‫ولی انقدر وجود خودت واسه م باارزش بود‬ ‫که حتی نخوام ازت چیزی بپرسم‪....‬‬ ‫لرزش صداش از بغض بود‪..‬‬ ‫‪ -‬مگه خودت اونجا نبودی؟‪..‬پس چرا‬‫جوری داشتی واسه نسترن تعریف می کردی‬ ‫که انگار تو بدترین حالت ممکن رسیدی و‬ ‫ما رو تو ماشین دیدی؟‪..‬‬ ‫و کمی به جلو مایل شد و ‪....‬‬ ‫باز همون فاصله ی لعنتی‪..‬‬ ‫شب بود‪..‬به خدا اون لحظه به حدی‬‫عصبانی بودم که هیچی حالیم نبود‪ ،‬فقط یقه‬ ‫شو گرفتم و بلندش کردم و کشیدمش بیرون‪..‬‬ ‫گفتم شاید قبلش‪............‬‬ ‫تکون نخورد‪..‬ولی نیمرخشو گرفت سمتم و‬

‫تکرار کرد‪ :‬قبلش چی؟‪..‬بذار اینو بهت بگم‪،‬‬ ‫من اگه دست اون کثافت بهم خورده بود که‬ ‫مهم ترین چیز تو زندگیمو به خاطرش از دست‬ ‫می دادم االن اینجا رو به روی تو‪ ،‬توی این‬ ‫اتاق نبودم‪..‬حتی یه ثانیه نفس کشیدن واسه‬ ‫م خفت بود!‪....‬‬ ‫‪-‬سوگــــل!‪..‬‬

‫دستاش سپر شد بینمون‪..‬می لرزیدن دستاش‪..‬‬ ‫می خواست بذاره رو سینه م که ازش فاصله‬ ‫بگیرم‪..‬ولی مگه نمی دونست که علیرضا از‬ ‫این فاصله ها که طعم جدایی میدن متنفره؟‪..‬‬ ‫نه‪..‬سوگل نمی دونست‪..‬‬ ‫پسم بزن سوگل‪..‬بگو نزدیکم نشو‪..‬بگو‪..‬هر‬ ‫چی می خوای‪..‬فقط یه حرفی بزن‪..‬‬

‫سر انگشتاشو به صورتش کشید‪..‬غرق اشک‬ ‫بود‪..‬‬ ‫از سمت راستش چرخیدم و دستمو به لب‬ ‫پنجره گرفتم‪..‬سد نگاهش شدم‪..‬‬ ‫چشماش از روی دستم تا توی چشمام امتداد‬ ‫داشت‪..‬نفس عمیق کشید و کمی به عقب‬ ‫مایل شد و تکیه شو به دیوار داد‪..‬کشیده شدم‬ ‫سمتش‪..‬مسخ نگاهش‪..‬انگار جسم ظریف‬ ‫این دختر آهنربا بود و من از جنس آهن‪..‬‬ ‫چرا برخالف عقایدم تا این حد جذبش میشم‬ ‫که نتونم خوددار باشم؟‪..‬‬ ‫دست راستمو به دیوار درست کنار صورتش‬ ‫تکیه دادم و دست چپمو که مشت شده بود‬ ‫کمی باالتر از سرش گذاشتم‪..‬با دستام دورش‬ ‫حصار کشیدم ولی قادر به لمس جسمش نه‪..‬‬ ‫فقط لمس نگاهش بودم‪..‬‬ ‫فاصله بود‪..‬هنوزم اون خط ممنوعه بینمونه‬ ‫و دارم عذابو تو چشمای جفتمون می بینم‪..‬‬ ‫منی که چشمای سوگلم‪ ،‬آینه ست واسه دیدن‬ ‫نقش قلب عاشقم تو شیشه ی نگاهش!‪....‬‬ ‫سفیدی چشماش سرخ‪ ،‬ولی خشک بود‪..‬‬ ‫انگار چشمه ی اشکش دیگه قصد جوشیدن‬ ‫نداشت‪..‬‬ ‫مات و مبهوت نگاهش می لغزید تو صورتم‪..‬‬ ‫گونه هاش گلگون بود که زمزمه کرد‪:‬‬ ‫علیرضا!‪..‬‬ ‫و مثل همیشه اراده م رو در مقابل لحن‬ ‫شیرینش از دست دادم و زمزمه وار صورتمو‬ ‫بردم پایین‪......‬‬ ‫جــانم؟!‪..‬‬‫‪ -‬خواهش می کنم‪..‬‬‫عضالتم منقبض شد‪..‬اون یکی دستمم مشت‬ ‫شد‪..‬سرم خم شد زیر گوشش‪..‬‬ ‫ دلت ازم گرفته؟‪..‬‬‫‪ -‬میشه بس کنی؟‪..‬‬‫ نه تا وقتی که آروم نشم!‪..‬نه تا وقتی که بهم‬‫نگی آرومم!‪..‬‬ ‫‪-‬من‪..‬من آرومم!‪..‬‬‫ نیستی!‪..‬‬‫‪-‬علیرضا!‪..‬‬‫نفسمو محکم دادم بیرون‪..‬هرم داغشو الله‬ ‫ی گوشش از زیر شال حس کرد که با یه‬ ‫نفس عمیق سرش چرخید به جهت مخالف و‬

‫صورتمو بردم عقب و زل زدم تو چشماش که‬ ‫شرم توش قلبمو تو حرارتش ذوب می کرد‪..‬‬ ‫قاتلم بود‪..‬قاتل دل ِ بی دلم‪..‬‬ ‫ چرا نمی خوای باور کنی که من حتی‬‫حاضر نیستم واسه یه ثانیه غم و ناراحتی رو‬ ‫تو چشمات ببینم؟‪..‬وای به اون روزی که از‬ ‫منم برنجی!‪..‬سوگل‪ ،‬هنوز نمی دونی تو چه‬ ‫آتیشی دارم دست و پا می زنم؟‪....‬‬ ‫با بغض خفه ای لباش تکون خورد‪..‬‬ ‫‪ -‬واسه همین‪..‬اومدی و نجاتم دادی؟‪..‬می‬‫تونستی ولی نیومدی تا جلوی عقدو بگیری‪..‬‬ ‫آره؟‪..‬‬ ‫مات چشماش شدم‪..‬عصبی لبخند زد ‪..‬‬ ‫‪ -‬می دونی چقدر منتظرت بودم؟‪..‬می‬‫دونی تا لحظه ی آخر که عاقد خطبه رو می‬ ‫خوند و همه انتظار بله رو ازم می کشیدن امید‬ ‫داشتم که خدا هنوز فراموشم نکرده و علیرضا‬ ‫رو یه جوری می فرسته که اون عقد کذایی رو‬ ‫بهم بزنه؟‪..‬تو اینا رو می دونی و اونوقت با بی‬ ‫رحمی ازم می خوای ناراحت نباشم؟‪..‬‬ ‫دستام از دیوار سر خوردن و افتادن‪..‬‬ ‫سوگل گفتم که بگو هر چی تو دلت هست‪..‬‬ ‫ولی دختر چرا شرمنده م می کنی؟‪..‬یعنی می‬ ‫ِکشَ م این همه حس ِ ندامتو؟‪..‬منو ببخش!‪..‬‬ ‫ندونسته اشتباه کردم!‪..‬منه لعنتی رو ببخش!‪..‬‬ ‫بغضش ترکید و هق زد‪ :‬اون زنی که عمری‬ ‫صداش زدم مادر با بی انصافی ظرف عسلو از‬ ‫تو سفره ی عقدم برداشت و گرفت جلوم که‬ ‫شیرینیش به کامم باشه تا همیشه تو زندگیم‬ ‫از اینکه با بنیامینم احساس خوشبختی کنم‪..‬‬ ‫ولی می دونی چی شد؟‪..‬می دونی اون لحظه‬ ‫چه حسی داشتم؟‪..‬‬ ‫حتی اون موقع هم یاد تو بودم‪..‬یاد جمله‬ ‫ای که واسه م یادداشت گذاشته بودی کنار‬ ‫گلدون‪..‬که هیچ عسلی تو دنیا شیرینی عسل‬ ‫چشمای منو نداره واسه ت علیرضا یادته؟‪..‬از‬ ‫یادآوریش و اینکه حاال تا خرخره تو لجن زار‬ ‫گیر افتادم و دیگه اگر علیرضایی هم باشه که‬ ‫بخواد نجاتم بده دستی نیست که به طرفش‬ ‫دراز کنم هزار بار مردم و زنده شدم و عذاب‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

o r t uo O t w o h n e H ac reac e d d e r l T hi b itu t C Em a r G


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

Say I had a fairy godmother who would swoop down — magic wand sparkling, pixie dust flying — and grant me a single chance to impart on my kids one thing that they could carry inside themselves from this moment until forever. What would that thing be? The answer is easy: gratitude. The thing I would give my girls above all else is an unshakable sense of gratitude. Because what else is there? Take love, optimism, happiness, compassion, perseverance, empathy, generosity, kindness and humility — all the virtues we want our kids to embody — strip them bare and at the base of each you will find a bedrock of thankfulness.

Let them hear you say you feel fortunate five times as often as they hear you wanting for something “better.” Thank those in service. Thank your bus drivers, airline attendants and servers, and teach them to do them same. Share good luck stories. Tell them tales about how lucky you were as a kid to have (fill in the blank), but do not patronize them with your tales. Teach the gift of gratitude every day. Remember that making them express gratitude may not make them feel grateful. Have them do it anyway. It’s so simple. Gratitude and satisfaction are inextricably bound, and satisfaction is the antidote to depression, anxiety and fear. We know this.

92

me another couple decades to be are loved. I have two good legs genuinely grateful for what they and enough change in my pocket gave me. At 22, I had no idea. for the bus and I can read. I have everything I need.” When I was in my mid-30s with two kids under 4, a failing It was the first time I actually felt marriage and a depression that what it is to be grateful. Every stabbed into my lungs with every thank-you I’d ever said or sent single breath, my therapist asked before, I meant but didn’t feel. me to list 10 things for which I was grateful. I couldn’t name one. Saying those thank-yous over and over made me focus on what She said, “Anything. Start with I had, instead of what I lacked any small thing. You have two or wanted or felt deprived of. good legs. You are breathing.” Forcing myself to give thanks every day right when I had the I was not thankful for my legs. I least to be grateful for, slowly was not thankful for my breath. tricked me into feeling content My existence in that moment and optimistic. I was broke, but I was all pain and no appreciation. had hope. Three and a half decades in, I had no idea what it meant to be My kids don’t have a fairy grateful. And I had no idea that godmother, but they have me.

But how can we help kids embrace gratitude? I put this list together as a place to start… A Beginner’s Guide to Growing Grateful Humans Show them gratitude. Thank them for doing their “expected” household chores. Explain to them how doing their chores just made life better and easier for everyone in the house. Put out a gratitude jar. Have each of them write their happiest moment of the day on a small slip of paper with their name and the date, and place it in the jar. As the jar fills, you will have a bank of positive moments to draw on when life feels hard. Encourage thank-you notes. Ask them to name one thing they love about a teacher, friend, grandparent, whoever, and then sit down together and write random thank-yous just because. Give to the homeless. Pack sack lunches with them and together hand the lunches out to the homeless people you pass every day. Bring them simple gifts. Bring them small rocks and tiny beautiful leaves you find on walks — just like they do for you. It shows you were thinking of them. Talk about your good fortune.

Still, it’s challenging to cultivate gratitude in a culture that continually bombards us with the message that we need more. For most of us, feeling sated, no matter how much we have, is not our nature. My parents bankrolled my life for 22 years — college tuition, rent, groceries, utilities, clothes, cars and insurance. They covered every penny from the day I was born until the day I graduated from college and I felt absolutely entitled to all of it. I can’t remember if I thanked my mom and dad at graduation. I appreciated it, I think, but it took

all that pain and my absolute lack of gratitude were one inseparable I can make them write thank-you thing. notes and encourage them to keep gratitude journals and ask them When my husband and I separated, to tell the three best moments of I moved into a one-bedroom their days, and hope that these apartment. My kids spent half simple acts of awareness awaken the week with me and the other them to all the positives, but I half with him. I gave them the can’t force them to feel grateful bedroom and slept on a futon in even when they are giving thanks. the living room. I do my best to never say, “I wish Every morning and every night we had,” to stay content in ways I’d lay in bed telling myself “My that let me model for them what it house is warm, my water is hot, is to feel fortunate no matter what my toilet flushes, my kids are the circumstance. healthy, their bellies are full, they have shelves full of books and too Ultimately, though, gratitude is many toys and clothes that fill the something they’ll have to find on drawers in two houses, and they their own.


‫‪91‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پایین بودن میل و شهوت جنسی‬ ‫کاهش تراکم استخوان که منجر به پوکی‬ ‫استخوان می شود‪.‬‬ ‫‪ TRT‬چیست؟‬ ‫اگر متوجه شده اید که دچار کمبود آندروژن‬ ‫هستید‪ ،‬نگران نباشید‪ ،‬راه حل هایی برای‬ ‫رفع این مشکل وجود دارد‪ .‬درمان جایگزین‬ ‫تستوسترون ‪ TRT‬برای مردانی که میزان‬ ‫کافی تستوسترون در بدن ندارند انجام می‬ ‫گیرد‪ .‬این درمان معمو ً‬ ‫ال دراز مدت است و‬ ‫باید زمانی صورت بگیرد که این مشکل دقیق ًا‬ ‫از نظر پزشکی با انجام آزمایشات هورمونی‬ ‫الزم به اثبات رسیده باشد‪.‬‬ ‫تستوسترون به شکل قرص‪ ،‬ژل‪ ،‬کرم‪ ،‬و‬ ‫تزریقات درون عضالنی وجود دارد و‬ ‫همچنین قابل کاشت زیر پوست نیز هست‪.‬‬ ‫جذب تستوسترون داخل پوست از طریق‬ ‫ژل یا تزریق عضالنی (هر دو هفته) بهترین‬ ‫متدهای درمان ‪ TRT‬هستند‪ .‬مصرف‬ ‫تستوسترون از طریق دهانی خوب جذب بدن‬ ‫نمی شود و احتمال خطر افزایش کلسترول و‬ ‫مشکالت قلب و کبد را باال می برد‪.‬‬ ‫آندروستندیون‬ ‫گرچه آندروستندیون در بازار به عنوان راهی‬ ‫برای افزایش طبیعی تستوسترون شناخته شده‬ ‫ِ‬ ‫استروئید—متابولیت‬ ‫است‪ ،‬ماده ای شبه‬ ‫‪ DHEA‬و پیش ماده ی طبیعی تستوسترون‬ ‫می باشد‪ .‬معمو ً‬ ‫ال بعنوان مکمل رژیمی‬ ‫استروئیدی برای تنظیم میزان تستوسترون‬ ‫شناخته شده است‪ .‬و زمانیکه دوز زیادی‬ ‫از آن مصرف شود‪ ،‬ممکن تاثیرات مخربی‬ ‫مثل قوی شدن استروئیدهای آنابولیکی مثل‬ ‫تستوسترون داشته باشد‪.‬‬ ‫گرچه ممکن است برای تحریک تولید‬ ‫آندروژن نیز کاربرد داشته باشد‪ ،‬اما نباید آنرا‬ ‫جایگزینی برای درمانهای استاندارد پزشکی‬ ‫دانست‪ .‬از آنجا که این ماده یک مکمل‬ ‫است‪ ،‬توسط ‪ FDA‬ساخته نمی شود‪ .‬کمپانی‬ ‫هایی که مکمل های استروئیدی تولید می‬ ‫کنند‪ ،‬معمو ً‬ ‫ال ادعاهای نادرستی دارند و باید‬ ‫بدانید که اطالعات کمی از تاثیرات طوالنی‬ ‫مدت این مواد شناخته شده است‪ .‬اگر نیازمند‬ ‫درمان جایگزین تستوسترون ‪ TRT‬هستید‪،‬‬ ‫فقط به درمانها‪ ،‬داروها و تجویزات پزشک‬ ‫معلجتان اطمینان کنید‪.‬‬ ‫عوارض جانبی ‪TRT‬‬ ‫حتی اگر دوز مصرفی تستوسترون نیز کافی‬ ‫باشد‪ ،‬ممکن است این درمان عوارض جانبی‬ ‫برای شما ایجاد کند‪ .‬گفته شده است که‬ ‫‪ TRT‬درمانی دراز مدت است‪ ،‬به همین‬ ‫خاطر متخصصان هنوز در حال بررسی‬ ‫عوارض احتمالی آن هستند‪ .‬برخی عوارض‬ ‫جانبی احتمالی ‪ TRT‬شامل‪ ،‬حالت تهوع‪،‬‬ ‫نعوظ دائم‪ ،‬جوش پوستی‪ ،‬سردرد‪ ،‬افزایش‬ ‫قابل مالحظه ی اشتها‪ ،‬تغییر مزاج‪ ،‬آسیب‬ ‫دیدگی احتمالی کبد‪ ،‬و ورم قوزک پا می‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫چه کسانی نباید از درمان ‪ TRT‬استفاده‬ ‫کنند؟‬ ‫باتوجه به ترویج تبلیغات مربوط هورمون رشد‬ ‫انسان (‪ )HGH‬و مکمل های تستوسترون‬ ‫بر روی اینترنت‪ ،‬استفاده از تستوسترون‬ ‫مصنوعی بسیار شایع و متداول گشته است‪.‬‬

‫مصارف گزارش شده شامل ناباروری‪،‬‬ ‫افزایش انرژی یا کارایی ورزشی‪ ،‬درمان‬ ‫اختالل در نعوظ‪ ،‬و درمان کاهش میل جنسی‬ ‫می باشد‪ .‬اما جالب است بدانید که اگر‬ ‫تستوسترون به شکل صحیح استفاده نشود‪،‬‬ ‫تاثیرات مخرب و عواقب خطرناکی خواهد‬ ‫داشت و برای همه ی مردان مناسب استفاده‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫برای مثال مصرف تستوسترون برای مردانی‬ ‫که مبتال به کلسترول باال‪ ،‬بیماری های‬ ‫قلبی‪ ،‬یا سرطان پروستات هستند یا آنها که‬ ‫در معرض ابتال به سرطان پروستات هستند‪،‬‬ ‫به هیچ وجه مجاز نیست‪ .‬ثابت شده است‬ ‫که مصرف تستوسترون انواع خاصی از سلول‬ ‫های سرطانی در غده ی پروستات را در‬ ‫افراد مستعد فعال می کند‪ ،‬بنابراین به همه‬ ‫ی مردانی که قصد استفاده از این درمان را‬ ‫دارند توصیه می شود که قبل از شروع درمان‪،‬‬ ‫آزمایش کامل سرطان پروستات را انجام‬ ‫دهند‪.‬‬ ‫پرسش و پاسخ‬ ‫برای درک بهتر خوانندگان‪ ،‬در این قسمت‬ ‫سواالت متداول شما را پاسخ می دهیم‪:‬‬ ‫‪ .1‬آیا مصرف زیاد تستوسترون موجب‬ ‫پرخاشگری می شود؟‬ ‫بله‪ ،‬مصرف میزان زیاد تستوسترون باعث می‬ ‫شود فرد دمدمی مزاج‪ ،‬بدخلق و پرخاشگر‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ .2‬آیا تستوسترون همان اسپرم است؟‬ ‫خیر‪ .‬تستوسترون هورمونی است که توسط‬ ‫بیضه تولید می شود و مسئول رشد صفات‬ ‫جنسی ثانویه در مردان است‪ .‬بیضه ها دو‬ ‫کارکرد اصلی دارند‪ :‬ساخت‪ ،‬رشد و دفع‬ ‫اسپرم و همچنین ترشح تستوسترون‪ .‬اسپرم‬ ‫درواقع سلول جنسی یا تناسلی مردان است‬ ‫که رشد آن از طریق تغییر هورمونهایی که‬ ‫تستوسترون تولید می کنند مقدور است‪ .‬این‬ ‫اسپرم است که موجب حامله شدن زنها می‬ ‫شود‪ ،‬اما تستوسترون موجب شهوانی شدن‬ ‫آنها می شود‪.‬‬ ‫‪ .3‬آیا استروئید می تواند جایگزینی برای‬ ‫تستوسترون باشد؟‬ ‫استروئیدهای آنابولیک هورمون هایی هستند‬ ‫که به صورت مصنوعی ساخته میشوند و تقریب ًا‬ ‫مشابه آندروژن می باشند‪ .‬همانطور که قب ً‬ ‫ال‬ ‫ذکر کردیم‪ ،‬قویترین آندروژن‪ ،‬تستوسترون‬ ‫است‪ .‬اما‪ ،‬در درمان جایگزین تستوسترون‬ ‫‪ TRT‬ممکن است از استروئیدهای مختلفی‬ ‫استفاده شود‪ .‬همه ی مواد مشابه هورمون‬ ‫استروئید هستند‪ ،‬اما همه ی استروئیدها‬ ‫خاصیت پزشکی و موارد مصرف یکسانی‬ ‫ندارند‪ .‬آزمایش تستوسترون‬ ‫اگر تصور می کنید که دچار کمبود‬ ‫تستوسترون هستید‪ ،‬باید کاری برای درمان‬ ‫آن انجام دهید‪ :‬قبل از هرچیز باید آزمایش‬ ‫خون و آزمایشات الزم دیگر را انجام دهید‪.‬‬ ‫مطمئن ًا هیچ مردی دوست ندارد صفات‬ ‫ثانویه جنسی خود را از دست داده و مثل‬ ‫خانم ها جلوه کند‪....‬پس باید کاری برای‬ ‫جلوگیری از آن انجام دهید‪ .‬امیدوارم مطالب‬ ‫این مقاله کمک کرده باشد تا درک‬ ‫بهتری از این مشکل پیدا کنید‪.‬‬


‫‪90‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کمبود تستوسترون در آقایون‬ ‫اگر می خواهید قوه ی مردانگی‬ ‫شما همیشه در اوج باشد‪ ،‬الزم‬ ‫است که تستوسترون یا آندروژن‬ ‫بدنتان همیشه به میزان کافی‬ ‫وجود داشته باشد چون این‬ ‫هورمون ها مسئول رشد طبیعی‬ ‫آلت جنسی مردانه و حفظ صفات‬ ‫ثانویه جنسی هستند‪ .‬اگر میزان‬ ‫این هورمونها در بدنتان کافی‬ ‫نباشد‪ ،‬شما احساس اضطراب‪،‬‬ ‫افسردگی و گیجی خواهید کرد و‬ ‫میل جنسیتان نیز کاهش می یابد‪.‬‬ ‫کمبود تستوسترون همچنین باعث‬ ‫انحطاط حجم عضالنی و قدرت‬ ‫جسمی شده و چربی نواحی‬ ‫باالتنه و شکم را نیز افزایش می‬ ‫دهد‪.‬‬

‫کمبود آندروژن نیز زمانی اتفاق می افتد که‬ ‫بافت های بدن برای کارکرد طبیعی خود‪ ،‬به‬ ‫میزان کافی در معرض آندروژن و تستوسترون‬ ‫قرار نمی گیرند‪ .‬البته با درمان جایگزین‬ ‫تستوسترون (‪ )TRT‬برای افرادی که سطح‬ ‫تستوسترون بدنشان پایین تر از حد نرمال‬

‫است‪ ،‬هنوز جای امیدواری هست‪.‬‬ ‫چه کسانی در خطر ابتال هستند؟‬ ‫با اینکه مردان جوان زیاد دچار کمبود‬ ‫تستوسترون نمی شوند‪ ،‬ایجاد حالت های‬ ‫خاص که باعث توانایی بدن برای تولید‬ ‫تستوسترون را مختل می کند‪ ،‬ممکن است در‬ ‫هر سنی مردان را گرفتار کند‪ .‬در واقع‪ ،‬تقریب ًا‬ ‫یک در دویست نفر از مردان زیر ‪ 60‬سال از‬ ‫کمبود آندروژن رنج می برند‪.‬‬ ‫میزان تستوسترون بدن مردان‪ ،‬معمو ً‬ ‫ال با باال‬ ‫رفتن سن کاهش می یابد‪ .‬این مشکل از سن‬ ‫‪ 40‬سالگی شروع شده و هر سال تقریب ًا ‪0.3%‬‬ ‫از میزان تستوسترون بدن را کاهش می دهد‪.‬‬ ‫اینطور برآورد شده است که حدود ‪ 20%‬از‬ ‫مردان باالی ‪ 60‬سال با کاهش تولید آندروژن‬ ‫مواجه می شوند که این خود برای ابتال به‬ ‫کمبود آندروژن کافی است‪.‬‬ ‫هنوز بحث هایی پیرامون ایجاد یائسگی در‬ ‫مردان سالخورده‪ ،‬البته بسیار تدریجی تر از‬ ‫زنان‪ ،‬وجود دارد که در حال بررسی است‪.‬‬ ‫و همچنان این سوال بی پاسخ مانده که آیا‬ ‫این کاهش میزان تستوسترون باید مورد‬ ‫درمان قرار گیرد یا اینکه فقط در موارد‬ ‫حاد باید از درمان ‪ TRT‬استفاده نمود‪ .‬اما‬ ‫پاسخ این سواالت هرچه که باشد‪ ،‬حتی اگر‬ ‫پزشکتان تشخیص داد که شما مبتال به کمبود‬ ‫تستوسترون یا آندروژن هستید‪ ،‬من می گویم‬ ‫که ‪ TRT‬تنها راه چاره برای شما نیست‪.‬‬ ‫تشخیص‬ ‫برای تشخیص اینکه آیا دچار کمبود هستید‬ ‫و چه عواملی باعث آن شده است‪ ،‬پزشک‬ ‫با آزمایش خون میزان تستوسترون خون شما‬

‫را اندازه گیری می کند‪ .‬پزشکان گاهی عالوه‬ ‫بر اندازه گیری میزان تستوسترون‪ ،‬میزان‬ ‫پروالکتین بدن را نیز اندازه گیری میکنند تا‬ ‫اطمینان یابند غده ی هیپوفیز شما به درستی‬ ‫کار می کند‪ .‬آزمایشات مجدد خون‪ ،‬مثل ِس ُرم‬ ‫‪ FSH، LH‬و آزمایش تیروئید نیز گاهی مورد‬ ‫نیاز است‪.‬‬ ‫میزان نرمال تستوسترون باید بین ‪ 250‬تا‬ ‫‪ 800‬نانوگرم در هر یکدهم لیتر خون باشد‪.‬‬ ‫البته این میزان فرد به خاطر شرایط روز‪ ،‬فصل‬ ‫و میزان فعالیت متفاوت خواهد بود‪ .‬بنابراین‬ ‫پزشک برای تشخیص کامل و صحیح‪،‬‬ ‫آزمایشات کلی را برای بدن انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫راه هایی وجود دارد تا بتوانید خودتان میزان‬ ‫تستوسترون بدنتان را تشخیص دهید‪ .‬کیت‬ ‫های آزمایشی به شما امکان می دهند تا بتوانید‬ ‫میزان موجود تستوسترون خونتان را تشخیص‬ ‫دهید‪ .‬فقط کافی است نمونه ای از بزاق‬ ‫دهانتان را به آزمایشگاه بفرستید تا پزشکان‬ ‫با انجام آزمایشاتی بر روی آن عدم توازن‬ ‫هورمون ها در سیستم بدنتان را تشخیص‬ ‫داده و راه حل هایی برای نرمال کردن سطح‬ ‫تستوسترون بدنتان به شما پیشنهاد کنند‪.‬‬ ‫عوامل ابتال‬ ‫عوامل دخیل در ایجاد کمبود آندروژن‬ ‫عبارتند از‪:‬‬ ‫برخی درمانها‪ ،‬به ویژه آندسته از درمانهایی‬ ‫که برای رفع افسردگی یا اختالالت روانی‬ ‫صورت می گیرد‪.‬‬ ‫شیمی درمانی یا پرتودرمانی برای درمان‬ ‫سرطان که موجب آسیب رسیدن به آلت جنسی‬ ‫می شود‪.‬‬

‫بیماریهای مزمن‬ ‫بدکاری غده ی هیپوفیز (غده ای در مغز که‬ ‫ماده ای ترشح می کند که تولید هورمون از‬ ‫مغز به بیضه را تنظیم می کند‪).‬‬ ‫هموکروماتوز (باال بودن میزان آهن بدن)‬ ‫هیپوگونادیسم (زمانیکه بیضه قادر به تولید‬ ‫میزان کافی تستوسترون‪ ،‬اسپرم یا آندروژن‬ ‫نیست)‬ ‫بیماری های التهابی مثل سارکوئیدوز (حالتی‬ ‫که موجب جراحت یا عفونت آلت جنسی می‬ ‫شود)‬ ‫بیماری هایی مثل ایدز که به سیستم ایمنی‬ ‫بدن صدمه میزند‪.‬‬ ‫استرس زیاد که بر سیستم کلیوی فشار وارد‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫عالئم بیماری‬ ‫تشخیص کمبود تستوسترون فقط از طریق‬ ‫آزمایشات کامل توسط پزشک امکان پذیر‬ ‫است‪ .‬اگر گمان می برید که به این مشکل‬ ‫دچار شده اید‪ ،‬بهتر است به پزشک خود‬ ‫مراجعه کنید‪ .‬اما در این قسمت عالئمی از‬ ‫این مشکل را برایتان معرفی می کنیم‪:‬‬ ‫مشکل نعوظ‬ ‫میزان کلسترول باال (باال بدون کلسترول یا‬ ‫فشارخون باعث سخت شدن رگها شده و این‬ ‫مسئله موجب می شود که جریان خون در آلت‬ ‫جنسی کافی نباشد و میزان تستوسترون پایین‬ ‫بیاید)‬ ‫چاقی بیش از حد به ویژه در قسمت های کمر‬ ‫افسردگی‬ ‫اضطراب و تشویش‬ ‫مشکل در تمرکز یا سایر مشکالت ذهنی‬


‫‪89‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تکنولوژی‪ ،‬مردم ناگهان غذای فراوانی‬ ‫در اختیار داشتند‪ .‬قبل از ظهور نخ‪ ،‬مردم‬ ‫ی حاال‬ ‫زندگی‌ صحرا‌نشینی داشتند‪ .‬ول ‌‬ ‫انواع عادات و فرهنگ‌ها بوجود آمد‪ .‬در‬ ‫طول سواحل آفریقای جنوبی‪ ،‬تمرکز بر‬ ‫ماهی بود‪ ،‬در شمال غربی آمریکا مردم‬ ‫صدف می‌خوردند‪ ،‬و مردم آسیای غربی‬ ‫گوسفند وحشی شکار میکردند‪.‬‬ ‫حدود ‪ ۱۲۰۰۰‬سال پیش‪ ،‬در‬ ‫کوه‌پایه‌های غرب ایران و جنوب ترکیه‪،‬‬ ‫شکارچیان برای کنترل گوسفندهای‬ ‫وحشی‪ ،‬بطور سیستماتیک گوسفندهای‬ ‫خشن را کشتند‪ ،‬درحالیکه با بقیه کاری‬ ‫نداشتند‪ .‬در عرض چند نسل‪ ،‬آن حیوان‬ ‫وحشی‪ ،‬شد گوسفند اهلی و شکارچیان‬ ‫شدند چوپان‪ .‬به همین نحو چینی‌ها‬ ‫خوک را‪ ،‬پرویی‌ها الما را‪ ،‬آفریقایی‌ها‬ ‫گاو را‪ ،‬عرب‌ها شتر را و تقریبا همه مرغ‬ ‫را اهلی کردند‪.‬‬ ‫‪ ۱۰۰۰۰‬سال پیش هوا گرم شد و‬ ‫ی غرب آسیا را فرا گرفت‪ .‬مردم‬ ‫خشکسال ‌‬ ‫فقط گندم وحشی می‌خوردند‪ .‬میوه‌ فصلی‬ ‫و کم بود‪ .‬در حینی که مردها سرشان با‬ ‫حیوانات گرم بود‪ ،‬زنان تجربیات مٔوثری‬ ‫در مورد گیاهان کسب کردند‪ .‬اول متوجه‬ ‫شدند که فقط دانه‌های گیاهان ارزش‬ ‫خوردن دارند‪ ،‬ساقه‌ها بدرد گوسفندان‬ ‫میخورند‪ .‬پس از ک ّلی خرد کردن و‬ ‫کوبیدن و قاطی کردن و پختن‪ ،‬زنی موفق‬ ‫به درست کردن نان شد‪ .‬حتی نان سفت و‬ ‫سخت اول ّیه‪ ،‬معجزه‌یی بود‪.‬‬ ‫زنان که اوقات بیشتری را روی همان‬ ‫زمین میگذراندند توجه بیشتری به طرز‬ ‫رشد علف‌ها نمودند و کشف مهمی‬ ‫کردند‪ .‬اگر به زمین دانه بدی بعد از مدتی‌‬ ‫زمین چندین برابر آن را باز میگرداند‪.‬‬ ‫ولی‌ از همه مهمتر‪ ،‬هسته‌ها خیلی‌ دوام‬ ‫دارند‪ .‬هسته‌های گندم‪ ،‬بعد از درو‪ ،‬سالها‬ ‫دوام می‌آورند‪ .‬بدین ترتیب زنان با کشت‬ ‫و برداشت‪ ،‬توانستند غذای الزم را برای‬ ‫تمام طول سال فراهم آورند‪.‬‬ ‫ی مردم پی‌ بردند که با کاشتن تخم‪،‬‬ ‫وقت ‌‬ ‫زمین آبستن میوه میشود‪ ،‬درست مثل‬ ‫مادری که آبستن بچه میشود‪ ،‬به زمین‬ ‫به عنوان مادر‌زمین نگریستند‪ .‬این تولید‬ ‫مثل و خلقت زندگی‪ ،‬آئین مادر‌خدایی را‬ ‫پدید آورد‪ ،‬اولین موجود الهی با ترکیب‬ ‫انسانی‌‪ .‬پرستش مادرخدا در همه جای‬ ‫دنیای قدیم و در همٔه قاره‌ها متداول شد‪.‬‬ ‫البته مادر‌زمین بعضی‌ اوقات نازا و بی‌ثمر‬ ‫میشد‪ ،‬بنابراین مردم طرق بدیعی را برای‬ ‫خشنودی ایشان ابداع کردند‪.‬‬ ‫ی خانواده‬ ‫زندگی‌ یکجا نشینی س ّنت قدیم ‌‬ ‫و اجتماع را نابود کرد‪ .‬اجتماع اول ّیه تا‬ ‫حدودی تق و لق بود و وقتی‌ که تعداد زیاد‬ ‫میشد‪ ،‬گروه تقسیم میشد‪ .‬ولی‌ بعضی‌ها به‬

‫ارزش همکاری و رفاقت با گروه رقیب‬ ‫ی بردند‪ ،‬و من باب ضمانت‪ ،‬بچه‌های‬ ‫پ‌‬ ‫یکدیگر را به عروسی هم در میاوردند‪.‬‬ ‫مردان فقط مسئول شکار بودند‪ ،‬و زنان‬ ‫اختیار بقیٔه چیزها را داشتند‪ .‬عضویت در‬ ‫گروه با تٔایید زنان بود و بچه‌ها به گروه‬ ‫مادر تعلق داشتند‪.‬‬ ‫دوران کشاورزی اول ّیه را عصر نو‌سنگی‌‬ ‫مینامند (‪ ۱۰۰۰۰‬تا ‪ ۵۵۰۰‬سال پیش)‪،‬‬ ‫در این دوران‪ ،‬برای اولین بار‪ ،‬مردم غذا‬ ‫تولید کردند نه فقط برای خوردن‪ ،‬بلکه‬ ‫برای مبادله با کاال‌ی دیگر‪ .‬یک حرکت‬ ‫انقالبی که به انقالب نو‌سنگی‌ معروف‬ ‫ی از مردم‬ ‫است‪ .‬این به آن معنی‌ بود که برخ ‌‬ ‫میتوانستند تمامی زندگیشان را صرف‬ ‫ارائٔه خدمت بخصوصی به اجتماع بکنند‪،‬‬ ‫مثل سفالگر‪ ،‬تاجر و مشاور روحانی‪.‬‬ ‫ولی‌ این سفالگر بود که ما را از عصر حجر‬ ‫به عصر برنز برد‪ .‬هنگام پختن لعاب‪،‬‬ ‫مذاب مس‌ براه افتاد‪ .‬اول نمیدانستند با‬ ‫این فلز چیکار کنند‪ ،‬ابتدا باهاش کپی‌‬ ‫ابزار سنگی‌ را ساختند‪ ،‬بعد ًا ازش یک‬ ‫اره‪ ،‬توانستند چرخ‬ ‫اره درست کردند‪ .‬با ّ‬ ‫ّ‬ ‫را اختراع کنند‪ .‬بنابراین انقالب نو‌سنگی‌‪،‬‬ ‫چرخ و حرفٔه جدید فلزکاری را آفرید‪.‬‬ ‫مرد اول ّیه از مالکیت خصوصی خبر‬

‫اطراف رودخانه‌های دجله و فرات در‬ ‫جنوب عراق مستقر شدند و خود را سومر‬ ‫نامیدند‪ .‬منطقه براستی غیر قابل زندگی‌‬ ‫ل رس‪ ،‬زمین بایر‪ ،‬آفتاب‬ ‫بود‪ ،‬چیزی جز گ ‌‬ ‫داغ‪ ،‬توفان‌های شنی و باران‌های سیل آسا‬ ‫نبود‪ .‬ولی‌ همین گل‌‪ ،‬بعد از پختن‪ ،‬عین‬ ‫سنگ سفت میشد‪ .‬و وقتی‌ که با کاه و‬ ‫پوشال قاطی میکردند و زیر آفتاب خشک‬ ‫میکردند‪ ،‬آجر مقاومی از آب در می‌آمد‪.‬‬ ‫با این آجرها شهرها ساختند به نام‌های‬ ‫اریدو‪ ،‬اوروک‪ ،‬اور‪ ،‬نیپور‪ ،‬کیش‪،‬‬ ‫الگاش‪ ،‬اوما‪ ،‬و الراک‪ .‬شبکٔه وسیع‬ ‫کانال‌های آبیاری‪ ،‬مزارع غالت را آب‬ ‫میداد‪ .‬بدین گونه‪ ۵۳۰۰ ،‬سال پیش‪،‬‬ ‫در سومر‪ ،‬تمدن آغاز گشت‪ .‬زمین‌های‬ ‫حاصلخیز سومر محصوالت باور نکردنی‬ ‫میداند‪ .‬سومر شروع به صادر کردن غالت‬ ‫نمود و وارداتش چوب‪ ،‬سنگ‪ ،‬فلزات و‬ ‫خوراک‌های هیجان آور بود‪ .‬بازرگانان‬ ‫سومر با مردم سرزمین‌های دیگر‪ ،‬از هند‬ ‫تا مصر تجارت میکردند‪.‬‬ ‫تاجران سومری برای پیگیری معامالت‬ ‫خرید و فروششان از مهره‌های کوچک‬ ‫گلی‪ ،‬که هر کدام نمایندٔه یک کاال بودند‪،‬‬ ‫استفاده میکردند‪ .‬هنگام بستن قرارداد‪،‬‬ ‫مهره‌ها را در یک توپ گلی توخالی ریخته‬

‫نداشت‪ .‬از دخالتش در زایمان هم خبر‬ ‫نداشت‪ ،‬و زنان صداشو در نمی‌آوردند‪.‬‬ ‫ی در اثر اختالط مداوم با گوسفندان‪،‬‬ ‫ول ‌‬ ‫مرد متوجه شد که سکس با تولید مثل‬ ‫رابطه دارد‪ .‬و حاال یک مرد باید مطمئن‬ ‫میشد که بچه‌هایش کدامند‪ ،‬پس تصمیم‬ ‫گرفت که زنش را در خانه حبس کند‪.‬‬ ‫بنابراین انقالب نو‌سنگی‌ همچنین‬ ‫مالکیت خصوصی و مرد ساالری را‬ ‫آفرید‪.‬‬ ‫برای هزاران سال روستاها حصار نداشتند‪.‬‬ ‫جنگی هم در کار نبود‪ .‬ولی‌ اکنون‪ ،‬مردان‬ ‫جاه طلب برای کسب ثروت و قدرت‪،‬‬ ‫دست و پا میشکستند‪ .‬فاتح مغلوب را‬ ‫به بردگی می‌کشید و زنان و اموالش را‬ ‫تاراج میکرد‪ .‬مردان قدرتمند معابد به‬ ‫خدایان مرد‪ ،‬اهدأ میکردند‪ ،‬و گاهی‌ هم‬ ‫به خودشان‪ .‬بنابراین انقالب نو‌سنگی‌‬ ‫همچنین جنسیت خدا را عوض کرد و‬ ‫گردن کلفت بین مردان آفرید‪.‬‬ ‫عده‌ای از مردم در‬ ‫‪ ۶۵۰۰‬سال پیش‪ّ ،‬‬ ‫جنوب میا‌‌ن‌دوآب (بین النهرین) در‬

‫آن را مهر و موم میکردند‪ .‬ولی‌ بعد ًا اگر‬ ‫میخواستند مهره‌ها را بازرسی کنند‪ ،‬مجبور‬ ‫بودند توپ را بشکنند‪ ،‬و شکستن توپ‪،‬‬ ‫قرارداد را فسق میکرد‪ .‬برای اجتناب از‬ ‫این مشکل‪ ،‬تاجران عکس مهره‌ها را هم‬ ‫روی توپ خراشیدند‪.‬‬ ‫تا اینکه روزی یک تاجر نابغه‪ ،‬عوض‬ ‫توپ از لوحه استفاده کرد‪ .‬تازه این‬ ‫هیچی‌‪ ،‬از عکسها نه فقط برای نمایش‬ ‫مهره‌ها‪ ،‬بلکه برای کلمات هم استفاده‬ ‫کرد‪ .‬و باین ترتیب‪ ،‬خط تصویری‬ ‫(‪ )pictograph‬اختراع شد‪ .‬ابتدا‬ ‫ی چون لوحه خیس‬ ‫عمودی مینوشتند‪ ،‬ول ‌‬ ‫بود‪ ،‬هنگام نوشتن ستون دوم‪ ،‬ستون اول‬ ‫خراب میشد‪ .‬پس لوحه را به روی کنارش‬ ‫گرداندند‪ .‬بعد ًا برای سادگی‌‪ ،‬عکسها را‬ ‫با خطوط نشان دادند‪ .‬و بدین گونه‪ ،‬خط‬ ‫میخی‌ (‪ )cuneiform‬اختراع شد‪.‬‬ ‫چون معابد کشور را اداره میکردند‪،‬‬ ‫معبد‌داران مجبور شدند برای پیگیری‬ ‫حساب‌هاشون از نوشتن استفاده کنند‪.‬‬ ‫ی را تٔاسیس‬ ‫اولین مدرسٔه تربیت منش ‌‬

‫کردند‪ .‬هزاران لوحٔه حکاکی شده با‬ ‫خط میخی‌ ساخته شد و بدست ما رسید‬ ‫تا تاریخچٔه کامل زندگی‌ سومریان را بما‬ ‫بدهد‪ .‬هر معبدی برای کندن کانال‌ها‪،‬‬ ‫ماهیگیر‪ ،‬چوپان‪ ،‬قصاب‪ ،‬نانوا‪ ،‬ریسنده‪،‬‬ ‫نجار‪ ،‬فلزکار‪،‬‬ ‫بافنده‪ ،‬ب ّنا‪ ،‬سفالگر‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫برزگر‪ ،‬جواهرفروش‪ ،‬سلمان‪ ،‬رقاص‪ ،‬و‬ ‫حتی فاحشه استخدام میکردند‪.‬‬ ‫در مزرعه‌های معبد‌ها انواع محصوالت‬ ‫بعمل می‌آمد‪ ،‬گرچه اکثر مردم فقط‬ ‫نان و پیاز می‌خوردند‪ .‬برای نوشیدن‪،‬‬ ‫سومریان عاشق آبجو بودند‪ .‬آبجو‌سازان‬ ‫و میخانه‌داران همواره زن بودند‪ .‬معابد‬ ‫مسابقات ورزشی و فستیوال‌های رقص‬ ‫نیز ترتیب میدادند‪ .‬در مواقع بحرانی‌‪،‬‬ ‫سومریان یک رهبر انتخاب میکردند‪ .‬و‬ ‫وقتی که بحران تمام میشد‪ ،‬قدرت رهبر‬ ‫هم تمام میشد‪ .‬تا اینکه یک رهبر در شهر‬ ‫کیش‪ ،‬از کناره‌گیری سر باز زد‪ ،‬و خود را‬ ‫شاه کیش نامیده مقام را به پسرش واگذار‬ ‫نمود‪ .‬برای سومر‪ ،‬این چیز نوینی بود‪.‬‬ ‫رهبران برای اثبات قدرتشان ادعا‬ ‫میکردند که مافوق بشرند‪ .‬در ‪ ۲۵۰۰‬قبل‬ ‫از میالد‪ ،‬گیلگمش شاه اوروک مدعی شد‬ ‫که دو سومش خداست و یک سومش‬ ‫انسان‪ .‬گیلگمش چند تا اژدها کشت‪.‬‬ ‫در واقع این چند تا اژدها‪ ،‬قبائل گوتی و‬ ‫ایالم بودند که شاه الوارها و طال‌هایشان‬ ‫را به یغما برد‪ .‬یکبار حتی علیه شاه کیش‬ ‫شورش کرد‪ .‬و باالخره در مراسم تشییع‬ ‫جنازش‪ ،‬پنجاه کنیز با زیباترین جامه‌ها‬ ‫برتن‪ ،‬داخل حفره شده زهر را نوشیدند‪.‬‬ ‫سومریان مثل کشاورزان دیگر‪ ،‬باروری و‬ ‫تمایالت جنسی‌ را میپرستیدند‪ .‬مهمترین‬ ‫دلیلش تکثیر و زاد و ولد بود‪ .‬در اول‬ ‫بهار در یک مراسم بسیار محبوبی‪ ،‬الهٔه‬ ‫ایزد اینانا‪ ،‬بر تخت مخصوصی در طبقٔه‬ ‫مقدس را با شاه اجرا‬ ‫باالی معبد‪ ،‬سکس ّ‬ ‫می‌نمود‪ ،‬و در طبقٔه پایین یک اورجی‬ ‫عمومی براه می‌فتاد‪ .‬این مراسم انطباق‬ ‫زمانی‌ مناسبی داشت‪ ،‬چون بچه ن ‌ه ماه بعد‬ ‫در اول زمستان بدنیا می‌آمد که هیچ درو‬ ‫و برداشتی در کار نبود و برای مواظبت از‬ ‫نوزاد وقت آزاد بود‪.‬‬ ‫سومریان برای کنترل دنیا از روش‌های‬ ‫جادویی استفاده میکردند‪ ،‬مثل پیش‬ ‫ی آینده از رنگ جگر گوسفند‪ .‬در‬ ‫بین ‌‬ ‫اوائل‪ ،‬یک زن ثروتمند می‌توانست‬ ‫ی‬ ‫بیشتر از یک شوهر داشت باشد‪ ،‬ول ‌‬ ‫این توسط اوروکاگین شاه الگاش قدغن‬ ‫شد‪ .‬اوروکاگین مالیات‌ها را نیز کم کرد‪،‬‬ ‫ی‬ ‫که مشکل جدیدی را بوجود آورد‪ .‬وقت ‌‬ ‫زاگسی‪ ،‬شاه اوما‪ ،‬در ‪ ۲۲۹۴‬پیش از‬ ‫میالد به الگاش حمله برد‪ ،‬اوروکاگین‬ ‫ی واسٔه ساختن ارتش نداشت‪ .‬زاگسی‬ ‫پول ‌‬ ‫او را کشت و مالیات‌ها را باال برد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪88‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫داستان دنیا‬

‫قسمت ‪2‬‬

‫تنظیم و ترجمه از‪ :‬وحید آبراهیمیان‬

‫‪ ۶۵‬میلیون سال پیش‪ ،‬یک سنگ‬ ‫آسمانی به اندازهٔ کو ِه دماوند‬ ‫به شبه جزیره یوکاتان مکزیک‬ ‫اصابت کرد‪ .‬هوا بسرعت سرد شد‬ ‫و اکثر پالنکتون‌های تک سلولی از‬ ‫بین رفتند‪ .‬پالنکتون‌ها مبدأ زنجیرهٔ‬ ‫غذایی بودند‪ ،‬در نتیجه‪ ،‬اکثر‬ ‫ماهی‌ها‪ ،‬تمام خزندگان دریائی‪،‬‬ ‫اکثر گیاهان و تمام دایناسورها از‬ ‫بین رفتند‪ %۹۰ .‬انواع موجودات‬ ‫ی این حادثه راه‬ ‫منقرض شدند‪ .‬ول ‌‬ ‫را برای شکوفایی پستانداران باز‬ ‫نمود‪.‬‬

‫‪--------------------‬‬‫‪ ۶۳‬میلیون سال پیش‪ ،‬پستانداران غول‬ ‫آسا بوجود آمدند‪ ۴۷ .‬میلیون سال پیش‬ ‫میمون‌ سانان ظاهر شدند‪ .‬هوا گرم و‬ ‫مطبوع بود‪ ،‬درجه حرارت‌های قابل شنا‬ ‫در قطب شمال‪ .‬میمون‌های اول ّیه شبیه‬ ‫جد انسان‬ ‫سنجاب بودند‪ ،‬ولی‌ سنجاب ّ‬ ‫نشد‪ .‬یک علت این بود که میمون بجای‬ ‫پنجه‪ ،‬ناخن داشت و مجبور بود شاخٔه‬ ‫درخت را در دست بگیرد‪ .‬دلیل دیگر این‬ ‫بود که میمون حشره شکار میکرد و از این‬ ‫رو مثل شکارچیان دیگر‪ ،‬چشم‌ها جلوی‬ ‫صورت قرار گرفت‪.‬‬ ‫سپس عصر شاخ آمد‪ ،‬بین ‪ ۴۰‬تا ‪۳۰‬‬ ‫میلیون سال پیش‪ .‬شاخ‌های بزرگ توسعه‬ ‫یافتند چون نری که شاخ بزرگتری داشت‬ ‫ماده را می‌برد‪ ۳۰ .‬میلیون سال پیش‬ ‫تعدادی از پستانداران به دریا برگشتند‪.‬‬ ‫نهنگ و دالفین پدیدار شدند‪ .‬پستانداران‬ ‫عظیم‌الجثه و حیوانات کیسه‌دار به ظهور‬ ‫پیوستند‪ ۱۸ .‬میلیون سال پیش جنگلها‬ ‫پس رفتند و دشت‌های پهناور پر شد از‬ ‫گله‌های اسب‪ ،‬شتر‪ ،‬زرافه‪ ،‬کرگدن‪،‬‬ ‫بزکوهی‪ ،‬فیل‪ ،‬ببر‪‌،‬خرس و میمون‪.‬‬ ‫‪ ۸‬میلیون سال پیش‪ ،‬جنگلهای انبوه‬ ‫سرتاسر آفریقا را در بر گرفته بود‪ .‬سپس‬ ‫هندوستان خورد به آسیا و هیمالیا را برد‬ ‫باال که آب را از آفریقا ربود و دشت‌های‬ ‫پهناور بوجود آورد‪ .‬همینطورکه درختها‬ ‫ی از میمون‌ها درخت‬ ‫کم می‌شدند‪ ،‬بعض ‌‬ ‫را ترک کرده به دشت روی آوردند‪ .‬بعضی‌‬ ‫از این میمون‌ها تبدیل به بوزینه‌ها شدند‪.‬‬ ‫بعضی‌ دیگر‪ ،‬اجداد ما‪ ،‬از ترس حیوانات‬ ‫شکارچی‪ ،‬به امنیت آب پناه آوردند‪ ،‬که‬

‫باعث وقوع مرحلٔه مهم آبی در سیر تکامل‬ ‫بشری شد‪.‬‬ ‫‪ ۶‬میلیون سال پیش انسان و شامپانزه از‬ ‫هم جدا شدند‪ .‬برای حفظ قامت راست‬ ‫بدن‪ ،‬کپل بوجود آمد‪ .‬قوسی ّ‬ ‫کف پا‪ ،‬وزن‬ ‫بیشتری را تحمل کرد‪ .‬دست‌ها که ابتدا‬ ‫مانند حیوانات دیگر کوتاه بودند‪ ،‬بواسطٔه‬ ‫کشف تاب در جنگل‪ ،‬دراز شده بودند‪.‬‬ ‫دست‌ها یشتر با هم هماهنگ شدند‪.‬‬ ‫دست‌های آزاد توانست سنگ و شاخه‬ ‫بدست بگیرد و از آنها استفاده کند‪ .‬غدد‬ ‫عرق بوجود آمد که به خنک کردن بدن‬ ‫کمک کرد‪.‬‬ ‫‪ ۵‬میلیون سال پیش خود انسان به‬ ‫انواع انسان‌سانان تقسیم شد‪ .‬گرچه‬ ‫انسان‌های زندٔه امروز همه از یک نوع‬ ‫هستند‪ ،‬تاریخچ ‌ٔه فسیل‌ها تٔایید میکند‬ ‫که اجداد ما در طی تحول بشری با ‪۲۰‬‬ ‫نوع انسان‌سانان متفاوت همزیستی‌ کرده‬ ‫است‪ .‬حتی تا ‪ ۵۰۰۰۰‬سال پیش ‪۴‬‬ ‫نوع مجزای انسان‌سانان روی کرٔه زمین‬ ‫ی از این‬ ‫بودند‪ ۳ .‬میلیون سال پیش یک ‌‬ ‫جد ما‪ ،‬هابیلیس‪ ،‬تکامل‬ ‫انسان‌سانان به ّ‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫علت موفقیت هابیلیس سبک زندگی‬

‫تعاونی او بود‪ :‬نر میرفت دنبال شکار‪،‬‬ ‫درحالیکه ماده بعلت محدودیت مراقبت‬ ‫از بچه‪ ،‬به گردآوری گیاهان میپرداخت‪.‬‬ ‫شبانگاه گرد هم جمع شده غذاها را به‬ ‫اشتراک می‌گذاشتند‪ .‬یک رفتار کام ً‬ ‫ال‬ ‫غیر میمونی‪ ،‬که اساس اجتماعات بشری‬ ‫است‪ .‬این طریق زندگی‌‪ ،‬خودتقویت‬ ‫کنند‌ست‪ :‬همکاری مستلزم هوش است‬ ‫که نیاز به مراقبت بیشتر از بچه دارد‪ ،‬که‬ ‫اختالف وظیفٔه نر و ماده را بیشتر می‌کند‬ ‫که مستلزم همکاری بیشتری است‪.‬‬ ‫هابیلیس اولین ابزار را ساخت‪ .‬با زدن‬ ‫یک سنگ به دیگری هابیلیس نر سنگ‬ ‫نوک تیز درست کرد که برای بریدن‬ ‫گوشت و درآوردن مغز از استخوان بکار‬

‫میرفت‪ .‬هابیلیس ماده از تابیدن علف‌ها‬ ‫زنبیل را اختراع کرد که برای حمل و نقل‬ ‫میوه‌ها و دانه‌ها بکار میرفت‪ .‬هابیلیس در‬ ‫عرض یک میلیون سال وجودش‪ ،‬مغزش‬ ‫را دو برابر کرد و قامت راست را به کمال‬ ‫رساند‪ .‬هابیلیس‌ها موجودات اجتماعی و‬ ‫نیمه دائم بودند و اقتصاد جمع‌آوری غذا‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫‪ ۲‬میلیون سال پیش‪ ،‬انسان ارکتوس‪،‬‬ ‫از هابیلیس بوجود آمد‪ .‬ولی‌ مادامی که‬ ‫ارکتوس در آفریقا به تکامل می‌رسید‪،‬‬ ‫مناطق شمالی کرٔه زمین در حال یخ زدن‬ ‫بودند (اولین یخبندان از ‪ ۴‬عصر یخبندان‬ ‫در ‪ ۲‬میلیون سال گذشته)‪ .‬ولی‌ در همین‬ ‫دوران یخبندان بود که پیش‌قراوالن‬ ‫ارکتوس‪ ،‬خروج از آفریقا را آغاز نمودند‪.‬‬ ‫چطور این میمون پیشرفتٔه آفریقایی‪ ،‬وفق‬ ‫شده با گرما‪ ،‬توانست به مناطق یخ زادٔه‬ ‫اروپا و آسیا برود؟ با استفاده از آتش‪.‬‬ ‫آتش به انحٔا مختلف زندگی‌ انسان را‬ ‫دگرگون ساخت‪ .‬آتش غذا پخت‪ ،‬سرنیزه‬ ‫چوبی را سفت کرد‪ ،‬که ارکتوس را قادر‬ ‫به شکار حیوانات بزرگتر کرد‪ ،‬و از همه‬ ‫مهمتر‪ ،‬بعد از غذا دور آتش می‌نشستند‪،‬‬ ‫گوشت می‌جویدند‪ ،‬و حرف می‌زدند‪.‬‬ ‫پس آتش به پیشرفت تکلم کمک کرد‪.‬‬ ‫همٔه حیوانات با صدا و رفتار با هم‬ ‫ارتباط برقرار میسازند‪ ،‬ولی‌ فقط انسان‬ ‫یک سیستم سمبولیک دارد که اشیا و‬ ‫ایده‌ها را نام‌گذاری می‌کند‪ .‬وقتی‌ انسان‬ ‫ی برد‪ ،‬آئین و تشریفات‬ ‫به قدرت سمبول پ ‌‬ ‫ساخت‪ ،‬که اعمال بخصوصی هستند نه‬ ‫فقط برای اسامی‪ ،‬بلکه برای ارزش‌های‬ ‫سمبولیک آنها‪.‬‬ ‫ی‬ ‫مغز ارکتوس ‪ %۳۰‬کمتر از ما بود‪ .‬در ط ‌‬ ‫یک و نیم میلیون سال وجودش‪ ،‬اجتماع‬ ‫ارکتوس تغییر زیادی نکرد‪ .‬نسل بعد از‬ ‫ی ادامه یافت‪ .‬ابزار‬ ‫نسل همان روش زندگ ‌‬ ‫سنگی همواره همان فرم استاندارد بود‪۰‬‬ ‫غذا به‌آسانی مضحکی در دسترس بود‪ ،‬و‬ ‫مالکیت بار بیهوده‌یی بود‪ .‬ارکتوس روزی‬ ‫فقط چهار ساعت کار میکرد‪ ،‬بقیٔه روز‬ ‫صرف خلق رس ‌م و رسومات نو و خالق‬ ‫میشد‪ .‬با یک چنین زندگی‌ای‪ ،‬کی‌ ترقی‌‬ ‫می‌خواد؟ حدود ‪ ۴۰۰۰۰۰‬سال پیش‬ ‫انسان‌سانان ک ّله گنده‌یی ظاهر شدند که‬ ‫همه جا از شمال اروپا تا جنوب آفریقا‬ ‫را در بر گرفتند‪ .‬ک ّله‌ها بزرگتر و بزرگتر‬ ‫شدند تا اینکه دنیا پر شد از انسانهای‬

‫ک ّله گنده‪ ،‬ابرو پایین و قوی هیکل‪ .‬اینان‬ ‫نئاندرتال‌ها بودند‪ ،‬که مغزشان بطور‬ ‫متوسط از مغز ما بزرگتر بود‪ .‬یک کلبٔه‬ ‫سیصد هزار ساله در فرانسه کشف شد که‬ ‫بطور معجزه آسائی محفوظ مانده بود‪.‬‬ ‫استخوان‌های دور آتش حاکی از غذاهای‬ ‫جورواجور بود‪ :‬ماهی‌‪ ،‬صدف‪ ،‬پرندگان‪،‬‬ ‫آهو‪ ،‬خوک‪ ،‬گاو‪ ،‬فیل و کرگدن‪.‬‬ ‫‪ ۱۵۰۰۰۰‬سال پیش‪ ،‬در تانزانیا‪ ،‬پیشانی‬ ‫ی بعد از تولد پس نرفت‪ .‬ولی‌ این بچه‬ ‫زن ‌‬ ‫صورت توانست به نحوی تولید مثل کند‪.‬‬ ‫و بزودی همه متوجه شدند که این بچه‬ ‫ی خارق‌العاده‌ای‬ ‫صورت‌ها قدرت ذهن ‌‬ ‫دارند‪ .‬زبان خصوصی خود را اختراع‬ ‫کردند و براحتی خیال بقیه‪ ،‬از قبیله جدا‬ ‫شدند‪ .‬این نوع جدید انسان‪ ،‬انسان مدرن‬ ‫بود‪ .‬انسان و نئاندرتال برای هزاران سال‬ ‫با بی تفاوتی صلح آمیزی در کنار هم‬ ‫زندگی‌ کردند‪ .‬فرق عمدٔه بین ‌ژن‌های‬ ‫انسان و نئاندرتال‪ ،‬ژ‌ن تکلم بود‪ .‬عدم‬ ‫وجود زبان یعنی‌ عدم ارتباط‪ .‬نئاندرتال‌ها‬ ‫واقع ًا ابزارهای جدید اختراع کردند‬ ‫ولی‌ هیچکدام بسط و توسعه نیافت‪.‬‬ ‫نئاندرتال‌ها فاقد سمبولیسم بودند و از‬ ‫خود هیچ اثر هنری بجا نگذاشتند‪ .‬آنها‬ ‫دو برابر انسان می‌خوردند و فقط گوشت‬ ‫می‌خوردند‪ ،‬در حالیکه انسان همه چیز‬ ‫میخورد‪ .‬نئاندرتال‌ها بتدریج تقلیل پیدا‬ ‫کردند‪ ،‬و آخرینشان ‪ ۲۸۰۰۰‬سال پیش‪،‬‬ ‫در یکی‌ از غار‌های جبل‌الطارق مرد‪ .‬و‬ ‫حاال‪ ،‬برای اولین بار‪ ،‬فقط یک نوع‬ ‫انسان بر روی زمین وجود داشت‪.‬‬ ‫‪ ۵۰۰۰۰‬سال پیش‪ ،‬انسان مدرن‪ ،‬خروج‬ ‫از آفریقا را آغاز نمود‪ .‬یک گروه چند‬ ‫هزار نفری‪ ،‬از آفریقا به خاور میانه رفتند‪.‬‬ ‫یک عده از آنها به هندوستان و سپس‬ ‫به هندوچین راهی‌ شدند‪ ،‬که از آنجا به‬ ‫استرالیا و سرانجام به جزائر اقیانوس آرام‬ ‫رفتند‪ ،‬جایی‌ که انسان قب ً‬ ‫ال پا نگذاشته‬ ‫بود‪ .‬عده‌ای دیگر‪ ،‬از خاور میانه به سیبری‬ ‫رفتند و پس از هزاران سال سرگردانی‪،‬‬ ‫از راه آالسکا به آمریکا رفتند‪ .‬و باالخره‬ ‫‪ ۳۷۰۰۰‬سال پیش اولین انسان وارد‬ ‫اروپا شد‪.‬‬ ‫زنان با تابیدن الیاف طبیعی‪ ،‬نخ را اختراع‬ ‫کردند و مردان از آن تور ماهیگیری‬ ‫ساختند‪ .‬مردان همچنین از نخ تیر و‬ ‫کمان ساختند‪ ،‬اولین اسلحه که قابل‬ ‫بارگیری مجدد بود‪ .‬با استفاده از این دو‬


‫‪87‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بيشتر از من دوست دارد و به زور حضور‬ ‫مرا تحمل مي‌كند‪ .‬ولي امان از تعطيالت عيد‬ ‫و يكي دو هفته در تابستان كـه آنها به سفر‬ ‫مي‌رفتند و غرورم اجازه نمـي‌داد گريه كنم يا‬ ‫به رويم بياورم ولي واقـع ًا رنـج مي‌كشيدم و‬ ‫هر روز برايم هزار برابر كش مي‌آمد‪ .‬غصه‬ ‫مي‌خوردم و حـسـودي مـي‌كـردم بـه نـهـال كـه‬ ‫مـي‌تـوانـست برود خانه‌ي خاله‌اش در شمال‌‪.‬‬ ‫ما فقط سه بار شمال رفته بوديم‌‪ ،‬آن هم بيشتر‬ ‫در راه بوديم و فقط دو روز مانديم‌‪ .‬اما بابا‬ ‫و مامان دوستم تابستان‌ها كـار نداشتنـد و‬ ‫مـي‌تـوانستند هرچقدر مـي‌خـواهـند‪ ،‬بـمانـند‪.‬‬ ‫نهال با دوربين ديجيتالش كلي عكس‬ ‫مي‌گرفت و برايم ايميل مي‌كرد و وقتي‬ ‫مي‌رسيد يك عالمه حرف براي گفتن داشت‌‪.‬‬ ‫مدام هم توي ايميل‌ها از مـن مي‌پرسيد‪« :‬چه‬ ‫خبر؟» و من هيچ چيز قابل گفتني نمي‌ديدم‌‪.‬‬ ‫هـمه چيز در شهرك آرام بود‪ .‬مثل هـمـيشـه‌‪.‬‬ ‫بـچـه‌هـا در زمـيـن بـازي مـي‌چـرخيدند‬ ‫و نوجوان‌هايي به سن و سـال ما هـم بـا‬ ‫درس خواندن و مرور كتـاب‌هاي سال قبل‬ ‫وقت مي‌گذراندند‪ .‬هر سال شـهريور تـوي‬ ‫مـدرسـه‌ي مـان كالس تست برگزار مي‌شد‬ ‫و خانم مدير كه كلي به خاطر آمار باالي‬ ‫قبولي‌هاي كـنكور فخر مي‌فـروخت هـمه‬ ‫را مجبور مي‌كـرد حاضر شوند‪ .‬تابـستان‬ ‫پـارسـال سـفر نـهال اينها خيلي طوالني شد‬ ‫چون او را در يك كالس كنكور خوب ثبت‬ ‫نام كرده بودند‪ .‬دوسـتم عـزمـش را جـزم‬ ‫كـرده بـود دنـدانـپـزشـكـي قـبـول شـود‪.‬‬ ‫او حـتي داروسازي و پزشكي را هم قبول‬ ‫نداشت‌‪ .‬خيلي دلم برايش تنگ مي‌شد‪ .‬اوايل‬ ‫چت مـي‌كرديم ولي از اواسط تير او اكثر ًا‬ ‫به آف‌الين‌هاي‌من جواب نمي‌داد‪ .‬مي‌گفت‬ ‫خيلـي سرش شلوغ است و اگر بـخواهد جـزو‬ ‫صـد نفر اول كشور باشد بايد از هر ثانيـه‌اش‬ ‫استـفاده كـند‪ .‬طبيعـي است كه حسـوديم‬ ‫هم مي‌شد‪ .‬من كجا و او كجا‪ .‬مامان من‬ ‫خيلي بيشتر از كنكور‪ ،‬به فكر پيـدا كـردن‬ ‫خـواستگـاري برايم بود تا از مـسئوليت‬ ‫دختـر داشتـن راحـت شـود و هـرچـه زودتـر‬ ‫مـرا بفـرسـتد سر خانه و زنـدگي خـودم‌‪ .‬اما‬ ‫من دلم مي‌خواست درس بخوانم‌‪ .‬به نظرم‬ ‫هنوز براي ازدواج زود بود و وقت داشتم‌‪.‬‬ ‫در همان روزهاي تمـام نشـدني تـابستان با‬ ‫هديه صميمي شـدم‌‪ .‬دختـر خـوبي به نظر‬ ‫مي‌رسيد و خـنده از لـب‌هايش نمي‌افتاد‪.‬‬ ‫درست است كه نمي‌توانست جاي نهال را پر‬ ‫كند اما شوخ طبعي و بي‌خيالي‌اش يك جور‬ ‫آرامم مي‌كرد‪ .‬آنها فقط دو سه سالي بود كه به‬ ‫شهرك آمده بودند و خدا شاهد است كه من‬ ‫اص ً‬ ‫ال خبر نداشتم دايي هديه چند بار از نهال‬ ‫خواستگاري كرده و آنها جواب رد داده‌اند‪ .‬با‬ ‫اينكه ما خيلي با هم صميمي بوديم ولي هيچ‬ ‫وقت نه دوستم و نه مادرش به اين موضوع‬ ‫اشاره نكرده بودند‪ .‬فقط مي‌ديدم توي مدرسه‬ ‫زياد دور و بر هديه نمي‌گردد و خوشش‬ ‫نمي‌آيد با او حـرف بـزنـد‪ ،‬هـمين و بـس‌‪.‬‬ ‫آن روز هــم‌‪ ،‬وقــتــي حـرف از آي دي‌هـــاي‬ ‫بچه‌ها شد و من آي دي خودم را به هديه‬ ‫گـفـتم‌‪ ،‬او چند آي دي بامزه‌ي دوستانش را‬ ‫گـفت و من ياد آي دي جـالب نهال افتادم‌‪:‬‬ ‫شلمن‌‪ .‬البته با چند عدد و رقم بعد از آنكه‬ ‫جالب تـرش مي‌كرد‪ .‬چـون هـر كـس او را‬

‫مـي‌شـناخـت مـي‌دانسـت شخصيت‌اش كام ً‬ ‫ال‬ ‫برعكس شلمن تنبل و خـواب آلود اسـت و‬ ‫اين موضوع تضاد جـالبـي داشـت‌‪ .‬گـذشت‌‪.‬‬ ‫تابستان تمام شد‪ .‬نهال با كلي سوغاتي و حرف‬ ‫جالب به خانه برگشت و من ك ً‬ ‫ال يادم رفت‬ ‫كه آي دي او را به هديه گفته‌ام‌‪ .‬به خصوص‬ ‫كه هر دو سخت درس مي‌خوانديم و وقت‬ ‫اينترنت نداشتيم‌‪ .‬تا يكي از روزهاي آخر پاييز‬ ‫كه بهزاد وقتي ديد دارم تلفني با او صحبت‬ ‫مي‌كنم كلي اخم و تخم كرد و گفت خوشش‬ ‫نمي‌آيد با دختر بدي مثل او مـعاشرت كنـم‌‪.‬‬ ‫عـصباني شدم‌‪ .‬نهال بهـتـريـن و سـاده‌تـرين‬ ‫دخـتـري بود كه مـي‌شـناختم و هيچ وقت‬ ‫طرف كارهاي نـاجـور نمـي‌رفـت‌‪ .‬ولي بهزاد‬ ‫مي‌گفت اشتـباه مـي‌كنـم‌‪ .‬مدتي مي‌شد كه با‬ ‫اسم مستعار با پسرهاي شهرك چت مي‌كرد‬ ‫و بچـه‌ها تـوي يكـي از شبكه‌هاي دوست‬ ‫يابي پيدايش كرده بودند‪ .‬البته خودشان هـم‬ ‫باورشان نمي‌شد شلمن‪ ،‬همان نهال بـاشد و‬ ‫عـكس‌هـاي خـيلي نـاجـور از خـودش توي‬ ‫شبكه گذاشته باشد‪ ...‬باور نكـردم‌‪ .‬نـهال‬ ‫سـرش توي كتاب‌ها بود‪ .‬حـتي گاهي براي‬ ‫دوش گـرفتن هم وقت كـم مي‌آورد‪ .‬چه برسد‬ ‫به اينكه بنشيند و سـاعت‌هـا چـت كند يا‬ ‫براي خودش صفحه بسازد و‪ ...‬ولي بهزاد‬ ‫صفحه‌ي او را نشانم داد‪.‬‬ ‫وحشـتناك بود‪ .‬ديگـر به چشم‌هاي خـودم هم‬ ‫اطمينان نداشتم‌‪ .‬يعني تمام تابستـان‌‪ ،‬نـهال‬ ‫به جـاي درس خـواندن‌ توي مهماني‌هاي‬ ‫آنچناني شركت كرده و با بچـه‌هـايـي كـه هيچ‬ ‫وقت توي مدرسه تحـويل‌شان نمي‌گرفت‌‪،‬‬ ‫رفيق شده بود؟ از او بعيد بود‪ .‬آيا تمام بعد از‬ ‫ظهرهايي كه مـي‌گفت درس دارم‌‪ ،‬مي‌نشست‬ ‫و با اين و آن چت مي‌كرد؟ ظاهر ًا من آخرين‬ ‫نفري بـودم كـه از اين ماجرا خبردار شده بود‪.‬‬ ‫البته به جز خود نهال و خانواده‌اش‌‪ .‬واقع ًا‬ ‫نـمي‌دانستـم چـه كاري بايد انجام دهم‌‪.‬‬ ‫هـمچنان در مدرسه او را مي‌ديدم اما هيچ‬ ‫نـشانـه‌اي مـبني بـر تغييراتش نمي‌ديدم و‬ ‫بـراي من نهال همان نهال هميشگي بود‪ .‬برايم‬ ‫داشت قطعي مي‌شد اين وسط كسي مي‌خواهد‬ ‫وجـهـه‌ي او را در مـدرسـه و شـهرك خـراب‬ ‫كند‪ .‬دلم مي‌خواست به شكلي به گوشش‬ ‫برسانم پشت سرش چه حـرف‌هـا كـه زده‬ ‫نـمـي‌شود اما راهي نـمي‌ديدم كه به غرورش‬ ‫لطمه نخورد‪ .‬تا اينكه يكي از دبيرها داستان‬ ‫را شنيد و مادر نـهال در جـريان قـرار گـرفت‌‪.‬‬ ‫پس از آن زنجـيره‌اي از حوادث وحشتناك‬ ‫رخ داد‪ .‬والـدين دوستـم شـكايت كردند و‬ ‫پليس مـتوجه شد همه‌ي اين كارها توسط‬ ‫هديه و دايـي‌اش انجام شده و آنها مرا وسيله‌ي‬ ‫انـجام اهـداف خـود كـرده بودند‪ .‬من با اشك‬ ‫و عذاب وجدان شديد سعي كردم به همه‬ ‫توضيح بدهم كه قصد بدي نداشته‌ام امـا چـه‬ ‫سـود‪ ،‬قـلـب صـميـمي‌ترين دوسـتم كـسي كـه‬ ‫مثل يك خواهر عمرم را در كـنـارش گـذرانـده‬ ‫بودم‌‪ ،‬شكسته شـده‌‪ .‬امسـال كنـكـور داريم‌‪.‬‬ ‫از سال‌ها پيـش مـدام بـه سـال ‪ ،89‬فكر‬ ‫مي‌كرديم و دربـاره‌اش حـرف مـي‌زديـم‌‪.‬‬ ‫رويـاها داشتـيم در مـورد قـبـولـي هر دوي‬ ‫مان‌‪ ،‬ولـي حاال از اين رويا‪ ،‬فقط رنگي از‬ ‫اندوه در دل مـن مـانده‌‪ ،‬انـدوهـي كه فقط‬ ‫خدا مــي‌دانـد كـي جـاي خـود را بـه شـادي‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آخرین فرصت‬ ‫«مـعذرت مي‌خواهم‌‪ .‬به خدا قصد‬ ‫نداشتم به كسي آسيب برسانم‌‪ .‬آن‬ ‫هم به نهال كه عزيزترين دوستم‬ ‫بوده و هست‌‪».‬‬ ‫اين جمله را تا به حال ده‌ها بار تكرار كرده‌ام‌‪.‬‬ ‫توي جلسه‌ي بازجويي با ترس گفتم‌‪ ،‬به مدير‬ ‫مدرسه با گريه و به پدر و مادر نهال و خودم با‬ ‫شرم‌‪ .‬روزي هزار بار هـم تـوي ذهـنـم دوره‌اش‬ ‫مـي‌كـنـم تـا لحـظه‌اي كـه او خـواسـت مـرا‬ ‫ببـيند يا صدايم را بشنود‪ ،‬از صميم قلب‬ ‫بگويم كه شرمنده‌ام اما نهال نمي‌خواهد يك‬ ‫بار ديـگر بـا من روبه‌رو شود‪ .‬هرچه زنگ‬ ‫مـي‌زنـم بـه مـوبايلش رد تماس مي‌كند‪ .‬تلفـن‬ ‫خـانه را هـم بر نمي‌دارد‪ ،‬با اينكه رويـم‬ ‫نمي‌شود اما هر چند روز يك بار خـودم را‬ ‫مجبور مي‌كنم تا تماس بگيرم‌‪ .‬آخـرين مرتـبه‌‪،‬‬ ‫دو شـب پـيش‌‪ ،‬مامانش گفـت كـه بـي‌خـود‬ ‫وقت خودم را تلف نكنم و بنشينم پاي درسم‌‪،‬‬ ‫تا عقب نمانم از كنكور و از ياد ببرم كه زماني‬ ‫دوستي به اسـم نهال داشته‌ام‌‪ .‬اين طوري براي‬ ‫هر دوي مان بهتر است‌‪ .‬اما من نمي‌توانم‌‪.‬‬ ‫كنكور كه هيچ‌‪ ،‬درس‌هاي عادي را هم‬ ‫نمي‌توانم بخوانم‪ .‬عذاب وجدانم آنقدر شديد‬ ‫است كه جايي براي هيچ آرزويي نمي‌گذارد‪.‬‬ ‫ذهنم فقط روي يك موضوع متمركز شده‌؛‬ ‫اينكه نهال روزي بتواند مرا ببـخشد و مثـل آن‬ ‫وقـت‌ها با من دوست شـود‪ .‬امـا اين تصور‪،‬‬ ‫فقط خيالي محال است‌‪ .‬همه چيز بين ما تمام‬ ‫شده‪ ،‬بين من و كسـي كـه نه فقط صميمي‌ترين‬ ‫دوست كـه خـواهر خـودم مي‌دانستم‪ ،‬به خاطر‬ ‫بي‌فكري احمقانه‌ي من‌‪.‬‬ ‫مـي‌گوييـد چـرا تـوي مـدرسه با او صحبت‬ ‫نمي‌كنم‌‪ .‬متأسفانه از زمان آغاز اين داسـتان‬ ‫وحشتناك‌‪ ،‬او مدرسه‌اش را عـوض كـرده و‬ ‫وسـط سـال تحصيلي از ايـنجا رفته‌‪ .‬توي‬ ‫خيابان هم نمي‌بينم‌اش چون هم ساعت‬ ‫تعطيل شدن مدرسه‌اش كـه خيلي به خـانه‌هاي‬ ‫مان دور است‌‪ ،‬با مـا فرق دارد و هم اينكه‬ ‫نهال با مادرش مــي‌رود و بـر مـي‌گـردد و تـا‬ ‫وقـتــي مـاشين‌شان وارد پـاركـينـگ نمي‌شود‪،‬‬ ‫نمـي‌آيد بيـرون‌‪ .‬او بـا همه قهر كرده‌‪ .‬با‬ ‫همـه‌ي كسـاني كـه به او تهمت‌هاي بد زدند‬ ‫و فكرهاي بد در موردش كردند و با مـن كـه‬ ‫باعث تمام اين مشكالت بودم‌‪ .‬حـق هـم‬ ‫دارد‪ .‬هر كس ديگري هم جاي او بـود هميـن‬ ‫كـار را مي‌كرد‪ .‬خود من شايد رفـتار بـدتـري‬ ‫هم نشان مي‌دادم و جـلوي چشم همه‌ سيلي‬ ‫محكمي مي‌زدم توي صورت كسي كه اين‬ ‫طوري آبرويم را ريخته و آرامش خانواده‌ام‬ ‫را به هم زده‌‪ .‬امـا نهال فقط بي‌تفاوت‬ ‫شده‌‪ .‬انگار كه كسـي را نمـي‌بيند‪ .‬نه مرا و‬ ‫نه ديگران را‪ .‬حـتي تـوي جلسه‌ي دادگاه‬

‫براساس سرگذشت مریم‬

‫هم نيامد‪ .‬وكيلش گفت بيمار شده و گواهي‬ ‫پزشك را آورد و نشان داد‪ .‬دلم شور افتاد‪.‬‬ ‫هميشه همين طور بود‪ .‬موقع امتحان‌هاي‬ ‫سخت و حـساس‌‪ ،‬نـهـال از شـدت اضـطراب‬ ‫مريض مي‌شد و اين سخت‌ترين امتحاني بود‬ ‫كه ناخواسته مي‌بايست در آن شركت مي‌كرد‪.‬‬ ‫مي‌دانم خيلي به او بد كرده‌ام آن هـم در‬

‫همين اميد از اينجا مي‌گويم‌‪« :‬دوست عزيزم‌‪،‬‬ ‫لطف ًا به خاطر خاطره‌هاي خوشي كه در كنار‬ ‫هم داريـم‌‪ ،‬حـقيـقت ماجرا را بخوان و بعد‬ ‫اگر دوست نداشتي مرا ببيني‌‪ ،‬نبين‌‪ .‬قول‬ ‫مي‌دهم از زندگي‌ات خارج شوم و هيچ ِ‬ ‫وقت‬ ‫هيچ وقت مزاحمت ايجاد نكنم‌‪ .‬فقط لطف ًا‬ ‫اين آخرين فرصت و امكان را از مـن نگـير‪».‬‬

‫مقـابل آن همه خوبي‌‪ .‬اما از قلب مـهربان‬ ‫و بـزرگـش هـم خبر دارم‌‪ .‬براي همين به‬ ‫شما نامه مي‌نويسم‌‪ .‬مطمئنم مثل تمام شش‬ ‫سال گذشته كه مجله‌ي «راه زنـــدگـــي» را‬ ‫مـي‌خـوانـد‪ ،‬هـنـوز خـواننـده‌ي‌تان است و‬ ‫تمام مطالب را با دقـت بـررسـي مـي‌كند‪ .‬به‬

‫نمي‌دانم از كجا با نهال آشنا شـدم‌‪ .‬هرچه‬ ‫به عقب بر مي‌گردم مي‌بينم او هـم بوده‪ .‬در‬ ‫واقـع مـن فقط سه سال داشتـم كـه خـانـواده‌ام‬ ‫بـه ايـن خـانـه اسباب‌كشي‌كردند‪ ،‬به شهرك‬ ‫فرهنگيان‪ .‬البته والدين من معلم نبودند اما‬ ‫خانه‌اي را كه يكي از دوستان پدر از تعاوني‬

‫گرفته بود‪ ،‬خريدند و ما به اينجا آمديم‌‪ .‬بعداز‬ ‫زندگي در آپارتمان تاريك و كوچك قبلي‌‪ ،‬اين‬ ‫خانهي حياط دار مثل بهشت به نظر مي‌رسيد‬ ‫و من و برادر بزرگترم كلي كيف مي‌كرديم‌‪.‬‬ ‫بهزاد كالس اول بود و برادر دومم سينا هم‬ ‫فقط شش ماه داشت‌‪ .‬طبيعت ًا هر روز آنـقدر‬ ‫كار روي سر مامان مـي‌ريخـت كه فرصت‬ ‫زيادي براي من باقي نمي‌ماند‪ .‬تـصميـم‬ ‫گـرفـتنـد همان هـفته‌ي اول مـرا بـه مهدكودك‬ ‫شهرك بـبرند و همانجا بود كه با نهال دوست‬ ‫شدم‌ و ارتباط ما تا همين چهار پنج ماه پيش‬ ‫ادامه پيدا كرد‪.‬‬ ‫او تك فرزند بود و وضع خانواده‌اش با ما‬ ‫خيلي فرق داشت‌‪ .‬طي سال‌هاي بعد مـامان‬ ‫من يك پسر ديگر هم به دنيا آورد ولي والدين‬ ‫نهال به همان يك بچه قناعت كـردنـد‪ .‬طبـيعي‬ ‫اسـت كـه آنـها خيلي راحت‌تر مي‌توانستند‬ ‫براي فرزندشان هزينه كنند‪ .‬چه از نظر مالي‬ ‫و چه عاطفي‪ ،‬وضع او بهتر از ما بود‪ .‬همه‌ي‬ ‫چيزهايي كه من و برادرهايم بايد ماه‌ها‬ ‫انتظارش را مي‌كشيديم به سرعت براي نهال‬ ‫تهيه مي‌شد‪ .‬اما مهمتر از همه‌ي اينها عشق و‬ ‫توجهي بود كه نصيب او مي‌گشت و ما از آن‬ ‫بي‌بهره بوديم‌‪ .‬مادر من ك ً‬ ‫ال آدم سرد و جدي‬ ‫است و از ابراز احساسات خوشش نمـي‌آيـد‬ ‫و بـابـا با اينـكه مي‌خواست‌‪ ،‬نـمـي‌توانسـت‬ ‫نـقـش مهمي در زندگي عـاطفـي ما بازي‬ ‫كند‪ .‬بنـده‌ي خـدا اگر مـي‌توانست مخارج‬ ‫روزمره‌ي‌مان را در بياورد‪ ،‬شاهكار مي‌كرد‪.‬‬ ‫كمي بزرگتر كه شديم رفت و آمد نهال‬ ‫به منزل ما خيلي خـيلي محـدود شد‪ .‬با‬ ‫اينكه بهزاد اكثر ًا خـانه نـبود ولـي مـامان‬ ‫دوستم ترجيح مـي‌داد‪ ،‬مـن به آنجـا بروم‌‪.‬‬ ‫راستـش بدم نـمي‌آمد در محيطي آرام و‬ ‫دوست داشتني و دور از داد و بـيــدادهـا و‬ ‫اعــصــاب خـردكني‌هاي مامان كه هر روز‬ ‫بهانه‌اي براي دعوا و ناله پيدا مي‌كرد‪ ،‬باشم‌‪.‬‬ ‫پس يـك طـورهايي مـن دختـر آنـها شدم‬ ‫و خواهر نهال‌‪ .‬تابستان‌ها عشق مي‌كردم‌‪.‬‬ ‫ناهيدخانم توي گاراژشان فرش پهن مي‌كرد‬ ‫و براي‌مان خوراكي مي‌گذاشت و ما در‬ ‫هواي خنك آنجا ساعت‌ها بازي مي‌كرديم‪.‬‬ ‫يادم هست كتابخانهي كوچك هـم درسـت‬ ‫كـرده بوديم و به دخترهاي مـحل كـتاب‬ ‫امـانـت مـي‌داديم‌‪ .‬كارت درست كرده بوديم‬ ‫و با سيب زميني مهر ورود و خروج كتاب‬ ‫مي‌زديم و از بچه هايي هم كه در تحويل‬ ‫تأخير داشتند‪ ،‬جريمه مـي‌گـرفتيـم‌‪ .‬عيـن ًا‬ ‫مثـل كـتابخانه‌هاي واقـعي‌‪ .‬الـبتـه من و‬ ‫نهال چنين جايي را نديده بوديم اما مامان‬ ‫دوستم براي ما از كـتابخانه‌ي دانشگاهش‬ ‫گفته بود و ما هم سـعي مـي‌كرديم‌‪ ،‬همان را‬ ‫اجرا كنيم‌‪ .‬با هـم قـد كشـيديم‌‪ .‬تا وقتي با‬ ‫نهال بودم‌‪ ،‬برايم تحمل خيلي چيزها ساده‬ ‫مي‌شد‪ .‬ناهيدخانم چنان مرا از محبت سيراب‬ ‫مي‌كرد كه يادم نمي‌آمد مامانم پسرها را خيلي‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

85


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

84


‫‪83‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جاسم کرار در اين ديدار به دليل محروميت‬ ‫قادر به همراهي تيمش نخواهد بود‪.‬‬

‫سوارز‪ :‬هنوز باور نمي کنم‬ ‫بازيکن بارسا هستم‬ ‫لوئيس سوارز‪ ،‬مهاجم بارسا‪ ،‬بازي براي اين‬ ‫تيم را نهايت تجربه يک بازيکن دانست‬ ‫و اعالم کرد که هنوز هم باور نمي کند که‬ ‫بازيکن اين باشگاه کاتاالني است‪.‬‬ ‫این ملی پوش اروگوئه ای در تابستان گذشته‬ ‫با انتقالی ‪ 88‬میلیون یورویی از لیورپول به‬ ‫بارسا پیوست اما به دلیل محرومیت‪ ،‬تاکنون‬ ‫تنها ‪ 3‬بازی در اللیگا برای آبی و اناری ها‬ ‫انجام داد‪.‬‬ ‫او به فاکس اسپورتس گفت‪ ":‬برای من‪،‬‬ ‫بازی کردن برای بارسا‪ ،‬نهایت تجربه در‬ ‫دوران حرفه ای است‪ .‬وقتی بچه بودم و به‬ ‫بارسا سفر می کردم‪ ،‬در فروشگاه‪ ،‬اجناسی‬ ‫با آرم باشگاه می دیدم و اکنون باور نمی‬ ‫کنم که بازیکن بارسا هستم‪ .‬به نظر نمی‬ ‫رسد واقعی باشد‪".‬‬ ‫سوارز که توانست بعد از پشت سر گذاشتن‬ ‫یک مصدومیت بی موقع‪ ،‬خود را به دیدار‬ ‫اروگوئه مقابل انگلیس در جام جهانی‬ ‫برساند‪ ،‬از گلزنی در آن دیدار ابراز خشنودی‬ ‫کرد‪.‬‬

‫" دو گلی که مقابل انگلیس به ثمر رساندم‪،‬‬ ‫لذت بخش ترین گل های دوران حرفه ای‬ ‫ام بود‪ .‬وقتی من قبل از جام جهانی عمل‬ ‫جراحی داشتم‪ ،‬آنها به من خندیدند اما‬ ‫من گفتم بهبود پیدا می کنم‪ .‬من به خاطر‬ ‫خوشحالی و به خاطر خانواده ام اشک‬ ‫ریختم‪".‬‬ ‫سوارز در مورد قرار نگرفتن در فهرست‬ ‫توپ طال‪ ،‬گفت‪ ":‬من درک می کنم که توپ‬ ‫طال به خاطر عملکرد بازیکن در زمین و‬ ‫مسائل انظباطی داده می شود‪ .‬اما مشخص‬ ‫نیست که آنها چه زمانی را در نظر می گیرند‪.‬‬ ‫اگر توپ طال را برای عملکرد بازیکن در‬ ‫تمام فصل در نظر می گیرند‪ ،‬علت حذف‬ ‫شدنم از لیست را درک نمی کنم‪ .‬البته به‬ ‫خاطر این اتفاق آنقدر ناراحت نشدم که بی‬ ‫خواب شوم‪".‬‬

‫پیروزی به پایان رساند‪.‬‬ ‫ورزشگاه آزادی‪ ،‬تماشاچی‪ :‬حدود ‪ 12‬هزار‬ ‫نفر‬ ‫داور‪ :‬والنتیو کئوالنکو؛ کمک ها‪ :‬نامور‬ ‫ساید کامسیروف‪ ،‬علیشر عثمانوف‬ ‫اخطار‪ :‬پژمان منتظری (‪ )61‬و اشکان‬ ‫دژاگه (‪ )93‬برای ایران‪ ،‬سون هیونگ مین‬ ‫(‪ )32‬و پارک جو هو (‪ )69‬برای کره‬ ‫جنوبی‬ ‫گل‪ :‬سردار آزمون ‪"81‬‬ ‫ایران‪ :‬علیرضا حقیقی‪ ،‬خسرو حیدری (‪62‬‬ ‫وریا غفوری)‪ ،‬احسان حاج‌صفی‪ ،‬سیدجالل‬ ‫حسینی‪ ،‬جواد نکونام‪ ،‬مسعود شجاعی (‪59‬‬ ‫سروش رفیعی)‪ ،‬آندرانیک تیموریان‪ ،‬پژمان‬ ‫منتظری‪ ،‬رضا قوچان نژاد (‪ 59‬سردار‬

‫شرح گل‪:‬‬ ‫‪ 1‬ـ صفر(ایران)‪ :‬خطای مدافعان کره روی‬ ‫امید ابراهیمی کاشته ای چسبیده به محوطه‬ ‫جریمه را نصیب ایران کرد که نکونام با‬ ‫یک ضربه تماشایی توپ را به تور دروازه‬ ‫کره دوخت و این توپ با حضور به موقع‬ ‫و سریع سردار آزمون تبدیل به گل اول ایران‬ ‫شد‪.‬‬ ‫کادرفنی و بازیکنان کره اعتراض شدیدی به‬ ‫این گل داشتند و آن را خطا می دانستند‪.‬‬

‫بهترين بازيکن ايران‪ ،‬عليرضا‬ ‫حقيقي‬ ‫حضور عليرضا حقيقي در ليگ پرتغال او‬ ‫را صاحب آمادگي ويژه اي کرده که در بازي‬ ‫امروز آن را به چشم ديديم‪.‬‬

‫ايران ‪ - 1‬کره جنوبي ‪0‬؛‬ ‫هت‌تريک کي‌روش‬

‫اگرچه بازی ایران ـ کره بار فنی فوق العاده‬ ‫ای نداشت‪ ،‬اما آمادگی علیرضا حقیقی در‬ ‫سنگر تیم‌ملی کامال امیدوارکننده بود‪ .‬او‬ ‫با سه سیو در طول بازی و یک دفع توپ‬ ‫بیرون محوطه جریمه در لحظات پایانی‬ ‫کامال شایسته عنوان بهترین بازیکن میدان‬ ‫است‪.‬‬

‫ضربه کاشته جواد نکونام با دخالت سردار‬ ‫آزمون دروازه کره‌جنوبي را روي پاشنه‬ ‫چرخاند‪.‬‬ ‫در هواي باراني عصر سه‌شنبه‪ ،‬دو تيم ايران‬ ‫و کره جنوبي مسابقه دوستانه حساس خود‬ ‫را در ورزشگاه آزادي برگزار کردند که در‬ ‫نهایت ایران با تک گل آزمون بازی را با‬

‫آزمون) ‪ ،‬علیرضا جهانبخش (‪ 74‬امید‬ ‫ابراهیمی)‪ ،‬اشکان دژاگه‬ ‫سرمربی‪ :‬کارلوس کی‌روش‬ ‫کره جنوبی‪ :‬جین هیون‪ ،‬جانگ هیم سو‪،‬‬ ‫کیم چانگ سو‪ ،‬کواک تاه‌وی‪ ،‬پارک جو‬ ‫هو‪ ،‬سونگ هیونگ می‪ ،‬لی چون هو‪ ،‬یون‬ ‫سوک یونگ‪ ،‬کو جا چئول‪ ،‬کی سونگ‬ ‫یونگ‪ ،‬لی چونگ هو‬ ‫سرمربی‪ :‬اولی اشتلیکه‬

‫حقیقی آنقدر امیدوارمان کرد که باور کردیم‬ ‫اعتقاد کی‌روش به بی دلیل نبوده است‬ ‫بخصوص که حاال در پرتغال در کوران‬ ‫مسابقات سخت‪ ،‬حقیقی پخته و آماده تر‬ ‫هم شده است‪ .‬اگر امروز دقت می‌ کردید‪،‬‬ ‫دروازه‌بان تیم‌ملی حتی یک گرم اضافه وزن‬ ‫نداشت‪ .‬امیدواریم حقیقی این نمایش را در‬ ‫جام ملت های آسیا هم تکرار کند‪.‬‬


‫‪82‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪81‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کاپیتان سابق آبی پوشان در پاسخ به این‬ ‫سوال که دلیل اصلی افت سطح فنی داربی‬ ‫ها در چیست‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬فوتبال ما به‬ ‫صورت کلی پسرفت داشته است و این‬ ‫موضوع تنها مربوط به داربی نیست‪ .‬سطح‬ ‫بازیکنان کنونی نسبت به یک دهه قبل افت‬ ‫داشته است و مطمئنا بازی ها نیز کم هیجان‬ ‫تر می شوند‪ .‬البته ترس از جریمه های‬ ‫سنگین نیز باعث می شود تا در این بازی‬ ‫حساس بازیکنان مانند همیشه درگیرانه و‬ ‫جنگنده ظاهر نشوند و مطمئنا این موضوع‬ ‫تاثیر دارد‪.‬‬ ‫فکری که ‪ 20‬بار حضور در داربی را تجربه‬ ‫کرده است‪ ،‬می گوید‪ :‬همواره داربی بازی‬ ‫من بوده است‪ .‬چه گل زده باشم و چه نزده‬ ‫باشم و چه برنده یا بازنده بوده باشیم من‬ ‫در داربی نمایش خوبی داشتم‪ .‬دلیل اصلی‬ ‫این موضوع هم این است که خودم داربی را‬ ‫دوست داشتم و همواره در طول فصل لحظه‬ ‫شماری می کردم تا این بازی فرا برسد‪.‬‬ ‫وی درباره شیرین ترین خاطره اش از داربی‬ ‫تصریح کرد‪ :‬داربی برای من خاطرات زیادی‬ ‫دارد اما چیزی که در ذهن من و هواداران‬ ‫همیشه به یاد مانده است ضربه از راه دوری‬ ‫است که تبدیل به یکی از به یاد ماندنی های‬ ‫داربی شد‪.‬‬ ‫فکری در پایان در پاسخ به این سوال که‬ ‫چه پیش بینی از نتیجه بازی دارد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫من فقط امیدوار هستم ببریم و این بازی‬ ‫را کسی نمی تواند پیش بینی کند‪ .‬بازی در‬ ‫زمین رقم می خورد و پیش بینی این بازی‬ ‫سنگین بسیار سخت است‪.‬‬

‫نوروزي‪ :‬تساوي بدون گل داربي‪،‬‬ ‫بيزارکننده است‬ ‫بازيکن باتجربه سرخپوشان در بازي‌هاي‬ ‫دربي گفت‪ :‬انگيزه‪ ،‬روحيه و ميل به پيروزي‬ ‫براي دربي در تيم ما موج مي‌زند‪.‬‬ ‫به نقل از سایت باشگاه پرسپولیس‪،‬‬ ‫هادی نوروزی اظهار داشت‪ :‬هفته خوبی‬

‫را پشت سر می‌گذاریم‪ .‬با رسیدن بچه‌ها‪،‬‬ ‫امیدواری‌های ما برای دربی بیشتر هم‬ ‫شده است‪ .‬تمرینات را هم به خوبی برگزار‬ ‫کرده‌ایم‪ .‬از هر لحاظ آماده‌ایم و در بچه‌ها‬ ‫واقعا انگیزه زیاد و روحیه باالیی برای دربی‬ ‫وجود دارد‪ ،‬فقط مانده که ملی‌پوش هم‬ ‫بیایند‪.‬‬

‫گسترش باشیم حتما دربی را می‌بریم‪ .‬آن‬ ‫بازی هم تجربه‌ای شد تا در این بازی دچار‬ ‫اشتباه نشویم‪.‬‬

‫شرط جالب مدير نايمخن براي‬ ‫جدايي جهانبخش‬

‫وی درباره تجارب خود در دربی و استرس‬ ‫این بازی گفت‪ :‬از وقتی به پرسپولیس آمدم‪،‬‬ ‫‪ 14‬دربی را پشت سر گذاشته‌ام‪ .‬بعد از‬ ‫این مدت می‌توانم بگویم‪ ،‬استرس خاصی‬ ‫ندارم‪ .‬احساسات ما بیشتر به سمت انگیزه‬ ‫برای پیروزی در این بازی است‪ .‬به نظرم‬ ‫برای دربی نمی‌تواند اتفاقی بدتر از تساوی‬ ‫بدون گل روی بدهد‪ .‬همه کارشناسان و‬ ‫هواداران فوتبال از این نتیجه بیزار هستند و‬ ‫فکر می‌کنم در این دربی چنین اتفاقی روی‬ ‫نخواهد داد‪.‬‬

‫اش را صادر خواهند کرد که یک بازیکن‬ ‫ایرانی همسطح با خودش‪ ،‬هم از لحاظ فنی‬ ‫و هم از لحاظ اخالقی به آنها معرفی کند تا‬ ‫جایگزینش کنند‪ .‬به نظر می رسد علیرضا‬ ‫توانسته آینده خوبی برای فوتبال ایران در‬ ‫هلند باشد و شاید همین موضوع راه را برای‬ ‫حضور بازیکنان جوان ایرانی در تیمهای‬ ‫هلندی باز کند‪.‬‬

‫بازیکن با تجربه پرسپولیس خاطرنشان کرد‪:‬‬ ‫در تیم ما حس خوبی نسبت به این بازی‬ ‫وجود دارد‪ .‬در تیم ما صحبت از تالش‬ ‫برای بردن است و نمی‌خواهیم اجازه بدهیم‬ ‫فشار روانی دربی روی بازی تاثیر خیلی‬ ‫بد نگذارد‪ .‬احساس خود من این است که‬ ‫این بازی را می‌بریم و من هم می‌توانم گل‬ ‫بزنم‪ .‬تا امروز سه گل برای دربی زده‌ام و‬ ‫می‌خواهم چهارمین گل را هم بزنم‪ .‬البته‬ ‫اصل اول این است که پیروز بشویم حاال با‬ ‫گل هر یک از بچه‌ها که شده باید ببریم و از‬ ‫این نظر برای من دادن پاس گل هم مثل زدن‬ ‫گل ارزش دارد‪.‬‬ ‫نوروزی درباره آخرین وضعیت خود و‬ ‫نگرانی‌ها بابت مصدومیت تصریح کرد‪ :‬هیچ‬ ‫مشکلی وجود ندارد‪ .‬از گذشته کمی درد‬ ‫داشتم که برای احتیاط استراحت کردم و در‬ ‫حال حاضر نیز خودم را کامال آماده کرده‌ام‪.‬‬ ‫در واقع اینقدر برای این بازی انگیزه دارم‬ ‫که مسائلی از این دست اصال نمی‌تواند مانع‬ ‫من شود و امیدوارم این افتخار را داشته‬ ‫باشم که در این بازی باز هم برای پرسپولیس‬ ‫گل بزنم‪ .‬این حرف را هم برای کرکری‬ ‫نگفتم‪ .‬باور دارم اگر بتوانم در طول ‪90‬‬ ‫دقیقه مثل ‪ 30‬دقیقه‌ای ابتدایی بازی با‬

‫عليرضا جهانبخش پيشنهادهاي بسياري از‬ ‫تيمهاي هلندي و غير هلندي دريافت کرده‬ ‫اما هنوز مشخص نيست که آيا اجازه جدايي‬ ‫او در زمستان از سوي مديران نايمخن صادر‬ ‫خواهد شد يا نه؟‬ ‫علیرضا جهانبخش فصل فوق العاده ای‬ ‫را سپری کرده‪ .‬او به عنوان بهترین بازیکن‬ ‫ژوپیلرلیگ پیشنهادهای بسیاری در جیب‬ ‫دارد اما مدیران نایمخن‪ ،‬درست مثل‬ ‫تابستان که اجازه جدایی جهانبخش را‬ ‫صادر نکردند‪ ،‬شاید در زمستان هم جلوی‬ ‫ترانسفر او را بگیرند‪ .‬در تابستان ‪ ،‬علیرضا‬ ‫به خرونینخن نزدیک شده بود اما پروژه‬ ‫بازگشت نایمخن به لیگ برتر هلند مدیران‬ ‫نایمخن را بر آن داشت تا با جدایی ستاره‬ ‫ایرانی تیمشان مخالفت کنند‪.‬‬ ‫حاال و برای نقل و انتقاالت ژانویه هم‬ ‫علیرضا چندین و چند پیشنهاد از داخل‬ ‫و خارج از هلند دارد اما فعال که مدیران‬ ‫نایمخن با جدایی او موافقت نکرده اند‪ .‬آنها‬ ‫شرط جالبی پیش روی علیرضا قرار داده‬ ‫اند‪ .‬به او گفته اند در صورتی اجازه جدایی‬

‫استقالل از روز جمعه به اردو‬ ‫مي‌رود‬ ‫استقالل اردوي آماده سازي خود را براي‬ ‫حضور در داربي از روز جمعه آغاز مي کند‬ ‫و بازيکنانش برخالف بازي‌هاي گذشته‪ ،‬اين‬ ‫بار از ‪ 48‬ساعت قبل از بازي بايد در هتل‬ ‫حاضر شوند‪.‬‬ ‫داربي ‪ 79‬روز يکشنبه دوم آذرماه در‬ ‫ورزشگاه آزادي برگزار خواهد شد و‬ ‫استقاللي‌ها با نظر کادرفني در نظر دارد اين‬ ‫بار برخالف بازي‌هاي قبلي ‪ 48‬ساعت قبل‬ ‫از بازي خود را مهياي حضور در اردوي تيم‬ ‫ملي مي‌کنند‪.‬‬ ‫استقالل و پرسپوليس در چارچوب‬ ‫ديدارهاي هفته پانزدهم ليگ برتر روز‬ ‫يکشنبه در استاديوم آزادي به مصاف هم‬ ‫خواهند رفت تا داربي حساس ‪ 79‬را برگزار‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪80‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫انتقاد کرده و مسی را شایسته این عنوان ندانستند‪.‬در حالیکه ‪ 4‬ماه از آن روز می گذرد‪،‬‬ ‫سرانجام مسی در مصاحبه ای اختصاصی با روزنامه ‪ OLE‬در این مورد به صحبت پرداخت‬ ‫و منتقدین خود را زیر سوال برد‪.‬‬ ‫در این مصاحبه‪ ،‬مسی به نکته جالبی اشاره کرده است‪ .‬به اینکه اگر او در فینال یک گل می‬ ‫زد دیگر کسی نمی توانست شایستگی او برای دریافت توپ طالی جام را زیر سوال ببرد و‬ ‫همه می گفتند که او بهترین بازیکن جام بوده است‪.‬‬ ‫الزم به ذکر است که مسی در جام جهانی ‪ 4‬گل برای آلبی سلسته به ثمر رساند ولی نه در نیمه‬ ‫نهایی و نه در فینال موفق به گلزنی برای آرژانتین نشد‪ .‬برخی مانوئل نویز و برخی دیگر روبن‬ ‫را شایسته توپ طال می دانستند‪.‬‬

‫فکري‪ :‬در داربي بايد مصلحت تيم را در نظر گرفت‬ ‫گاليه مسي از منتقدين به توپ طالي جام جهاني‬ ‫لئو مسي در جام جهاني برزيل به عنوان ارزشمندترين بازيکن جام انتخاب و توپ طال را‬ ‫دريافت کرد‪.‬مساله اي که انتقادات زيادي را متوجه فيفا کرد‪.‬‬ ‫پس از اینکه مسی توپ طالی جام جهانی را دریافت کرد‪ ،‬بسیاری به انتخاب شدن او‬

‫مربي استقالل مي گويد تيمش در داربي براي پيروزي به ميدان مي رود‪ ،‬هرچند که مصلحت‬ ‫تيمي را هم در اين ميان در نظر مي‌گيرند‪.‬‬ ‫به نقل از سایت باشگاه استقالل‪ ،‬محمود فکری درباره وضعیت تیمش پیش از رویارویی‬ ‫با پرسپولیس گفت‪ :‬با تدابیر کادر فنی بازیکنانی که در اختیار داریم را در شرایط مطلوبی‬ ‫حفظ کرده ایم و امیدواریم در روزهای آتی با اضافه شدن دیگر بازیکنان به تیم‪ ،‬آماده تر‬ ‫شده و بتوانیم تیم آماده ای را روانه میدان کنیم‪ .‬ما شناخت کافی از پرسپولیس داریم و کامال‬

‫آنها را آنالیز کرده ایم و از نقاط ضعف و قوتشان آگاه هستیم‪.‬‬ ‫مربی استقالل درباره شرایط داربی امسال و تفاوت های این بازی افزود‪ :‬داربی امسال با‬ ‫بازی های گذشته فرقی ندارد و مانند همیشه حساسیت ویژه خود را دارد‪ .‬در این بازی هیچ‬ ‫تیمی نمی خواهد بازنده شود‪ .‬ما نیز در این بازی تالش می کنیم بازنده نباشیم‪.‬‬ ‫فکری در پاسخ به این سوال که آیا این تفکر باعث به وجود آمدن نتیجه صفر بر صفر نمی‬ ‫شود‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬شاید عموم مردم این موضوع را بخواهند که این بازی حتما برنده یا بازنده‬ ‫داشته باشد و انتظار دارند ما با این تفکر وارد زمین شویم اما ما نمی توانیم با این فکر وارد‬ ‫زمین شویم و باید مصلحت کلی استقالل را مد نظر بگیریم‪ .‬در نهایت این موضوع را نباید‬ ‫فراموش کنیم که ما می خواهیم در این بازی برنده باشیم و تیم را برای این موضوع آماده می‬ ‫کنیم‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

79


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

78


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

77


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

76


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

75


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

74


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫درآمد بازنشستگی‬

‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬

‫مهم این است که در هر لحظه از زندگی چنان‬ ‫تصمیم بگیریم که در آینده بدانیم تصمیمی‬ ‫که در آن لحظه گرفتیم با دانش و تجربه ی‬ ‫آن زمان مان بهترین تصمیم بوده است‪ .‬آن‬ ‫گاه است که هرگز پشیمان نخواهیم بود‪ .‬آن‬ ‫روز ما نه به سن االن مان بودیم و نه کوله‬ ‫باری از بینش و پختگی‪ .‬زندگی‪ ،‬داستانی‬ ‫ادامه دار است‪ .‬وظیفه ی ما این است که تا‬ ‫آخرین لحظه درست برنامه ریزی کنیم و از‬ ‫تمام لحظه های مان خاطراتی پر از آرامش و‬ ‫لبخند خلق کنیم و ستایش کنیم موهبت بودن‬ ‫مان را و عظمت عشقی را که با تمام شعور‬

‫که برنامه ریزی بهتری برای منابع درآمدی‬ ‫بازنشستگی تان از هم اکنون انجام دهید و‬ ‫این کاری است که اگر عامل زمان را در آن از‬ ‫دست بدهید باعث پشیمانی آینده تان خواهد‬ ‫شد‪ .‬در کل دو نوع برنامه ی پرداخت مقرری‬ ‫ماهیانه از سوی شرکت ها به بازنشستگان‬ ‫وجود دارد‪ :‬یکی برنامه ی مزایای از پیش‬ ‫تعیین شده است که مقداری که در زمان‬ ‫بازنشستگی در هر ماه دریافت خواهید کرد‬ ‫از قبل مشخص است و بر اساس فرمولی با‬ ‫توجه به سال های خدمت تان‪ ،‬درآمدتان و‬ ‫سن بازنشستگی تان محاسبه می شود و کنترل‬ ‫همه چیز در دست شرکت تان است‪ .‬برنامه ی‬ ‫دیگر که بسیاری از شرکت ها از آن استفاده‬ ‫می کنند برنامه ی میزان پرداختی کنونی‬ ‫شماست که درصد مشخصی از درآمد شما را‬ ‫به حساب پس انداز بازنشستگی تان واریز‬ ‫می کنند‪ .‬بیشتر شرکت ها به شما اجازه می‬ ‫دهند که خودتان رقم بیشتری را نیز در این‬ ‫حساب قرار دهید و برخی از شرکت ها نیز‬ ‫ضریبی از مبلغی که خودتان در این حساب‬ ‫ها می گذارید را هم به حساب تان واریز‬ ‫می کنند و در واقع پولی است که به صورت‬

‫باشد‪ .‬در مورد سبک زندگی (خانه‪ ،‬ماشین‪،‬‬ ‫سفر‪ ،‬ورزش‪ )...،‬از قبل بیاندیشید و از تمام‬ ‫منابع مالی در دست تان در زمان بازنشستگی‬ ‫آ گاه باشید‪ .‬حدودا مقرری ای که از شرکت‬ ‫خود خواهید گرفت را بدانید‪.‬مبلغی که از‬ ‫طرف صندوق بازنشستگی دولت به شما تعلق‬ ‫خواهد گرفت را در محاسبات خود بیاورید‪.‬‬ ‫از یک مشاور مالی بخواهید تا برای تان‬ ‫محاسبه کند از اندوخته ی ‪ RRSP‬و سایر‬ ‫حساب های پس اندازتان چه رقمی به دست‬ ‫خواهید آورد‪ .‬رویاهای تان را مدون کنید‪.‬‬ ‫باالی یک برگه ی کاغذ برنامه ی بازنشستگی‬ ‫تان را به عنوان اهداف تان در باالی صفحه‬ ‫بنویسید و سپس پایین صفحه را به دوقسمت‬ ‫تقسیم کنید و یک ستون را به درآمد ها و‬ ‫ستون دیگر را به هزینه های تان در زمان‬ ‫بازنشستگی اختصاص دهید و اختالف این‬ ‫دو ستون را به دست بیاورید‪ .‬چنان چه هزینه‬ ‫های تان بیشتر است از هم اکنون برای جبران‬ ‫این کاستی به دنبال راهی باشید و بین دارایی‬ ‫ها و بدهی های تان تعادل برقرار کنید‪ .‬با‬ ‫خود حساب کنید که چند سال تا زمانی که‬ ‫می خواهید بازنشسته بشوید وقت دارید؛‬

‫هستی در فضای خانه مان در تردد است‪.‬‬ ‫یک سوم عمر خود را در دوران بازنشستگی‬ ‫خواهیم گذراند‪ .‬یکی از منابع درآمدی در‬ ‫زمان بازنشستگی‪ ،‬عالوه بر پرداختی های‬ ‫دولت و درآمد ناشی از سرمایه گذاری های‬ ‫شخصی مان‪ ،‬مقرری دریافتی از سوی شرکت‬ ‫هایی است که برای آن ها کار می کرده ایم‪.‬‬ ‫آمارهای سال ‪ 2014‬نشان می دهندکه تقریبا‬ ‫‪ %44‬از شرکت های کانادایی هیچ مستمری‬ ‫بازنشستگی و یا خدمات درمانی برای پرسنل‬ ‫پیشین خود در نظر نمی گیرند‪ %10 .‬از‬ ‫شرکت ها نیز از ارائه ی این مزایا برای پرسنل‬ ‫جدید خود امتناع می کنند‪ .‬دانستن این که‬ ‫چه مقرری ای از جانب شرکت تان به شما‬ ‫پرداخت خواهد شد‪ ،‬به شما کمک می کند‬

‫رایگان توسط شرکت تان به شما داده می‬ ‫شود‪ .‬اگر چنین امکانی در شرکت شما وجود‬ ‫دارد حتما از آن استفاده کنید‪ .‬کنترل این‬ ‫حساب در دست شماست و این شما هستید‬ ‫که تصمیم می گیرید چه مقدار به حساب‬ ‫خودتان واریز کنید و یا آن را در چه نوع‬ ‫حسابی سرمایه گذاری کنید‪ .‬پرداختی شما به‬ ‫حساب بازنشستگی تان از میزان درآمد موثر‬ ‫سالیانه تان کاسته خواهد شد و این به معنای‬ ‫پرداخت مالیات کمتر و یا دریافت بازگشت‬ ‫مالیات بیشتر در پایان سال مالی پس از پر‬ ‫کردن فرم های مالیاتی است‪.‬‬ ‫تصویر دوران بازنشستگی تان را در ذهن‬ ‫تان ترسیم کنید‪ .‬از خودتان بپرسید که می‬ ‫خواهید زندگی تان در این دوران چگونه‬

‫هزینه های رسیدن به آرزوهای تان را حساب‬ ‫کنید‪ .‬هزینه های درمانی احتمالیو پولی‬ ‫که برای موارد اضطراری باید کنار گذاشته‬ ‫باشید را نیز در نظر بگیرید‪ .‬برای ترسیم‬ ‫شمای بهتری از آینده‪ ،‬باید بدانید چه دارایی‬ ‫ای به داشته های کنونی تان اضافه شده است‬ ‫و کدام بدهی ها از سبد پرداختی های تان‬ ‫کنار رفته اند (مثال وام خانه ای که به صورت‬ ‫کامل تسویه شده است)‪ .‬حساب کنید که‬ ‫هر کدام از دارایی های تان چه درآمدی‬ ‫برای تان ایجاد خواهند کرد (مثال اجاره ی‬ ‫دریافتی از مستاجرتان)‪ .‬با توجه به کاهش‬ ‫عمومی درآمد افراد از محل کارکرد مستقیم‪،‬‬ ‫باید برنامه ریزی درستی انجام دهید تا دارایی‬ ‫های تان بیش از بدهی های تان باشند و به‬

‫به عقب که نگاه می کنیم‪ ،‬این‬ ‫که بدانیم کجا اشتباه کرده ایم و‬ ‫تصمیم درست چه بوده است‪ ،‬این‬ ‫که بدانیم دوست داشتیم کدام‬ ‫بخش زندگی مان جور دیگری‬ ‫می بود آسان است‪ .‬مهم لحظه ی‬ ‫اکنون است!‬

‫عالوه‪ ،‬دارایی های تان به شکل دارایی های‬ ‫مولد یعنی تولید کننده ی پول و درآمد باشند‪.‬‬ ‫همان طور که پیش تر اشاره شد یک بخش‬ ‫محتمل از دوران بازنشستگی‪ ،‬مسایل مربوط‬ ‫به سالمتی است‪ .‬به خطر افتادن سالمتی هر‬ ‫فرد اثرات مالی به دنبال دارد که چنان چه‬ ‫نوع بیماری سخت باشد ممکن است باعث‬ ‫به هم ریختن وضعیت زندگی فرد و در تنگنا‬ ‫قرار گرفتن خانواده شود‪ .‬با باال رفتن سن‬ ‫امکان بیمار شدن افراد نیز افزایش می یابد‪.‬‬ ‫با وجود این که کانادا خدمات پزشکی ارزنده‬ ‫ای به ما ارایه می کند اما خدمات درمانی اکثر‬ ‫استان ها شامل دارو‪ ،‬دندان پزشکی‪ ،‬خدمات‬ ‫پارامدیکال (فیزیوتراپی‪ ،‬کایروتراپی‪،‬‬ ‫ماساژتراپی و ‪ ،)...‬چشم پزشکی‪ ،‬شنوایی‬ ‫سنجی‪ ،‬تجهیزات پزشکی و ‪ ...‬نمی شود‪.‬‬ ‫این موارد از ساده ترین هزینه های پزشکی‬ ‫هستند که احتمال نیاز به آن ها برای افراد با‬ ‫سن های باال بیشتر نیز هست و داشتن بیمه‬ ‫ی تکمیلی شخصی بهترین راه حل برای آن‬ ‫است‪.‬‬ ‫حال فرض کنید یک بیماری سخت مانند‬ ‫سرطان‪ ،‬سکته ی قلبی‪ ،‬سکته ی مغزی و ‪...‬‬ ‫پیش بیاید‪ .‬بدیهی است که هزینه ی تحمیل‬ ‫شده به خانواده ها برای رویارویی با این‬ ‫بیماری ها بیشتر از بیماری های ساده است‪.‬‬ ‫برای گریز از این هزینه ها و دغدغه های‬ ‫مالی کافی است که از قبل‪ ،‬داشتن بیمه ی‬ ‫بیماری های سخت را پیش بینی کرده باشید‪.‬‬ ‫اگر فرد دچار یک بیماری مانند آلزایمر و ‪...‬‬ ‫شود و یا توان انجام کارهای روزمره ی خود‬ ‫به تنهایی را نداشته باشد و نیازمند مراقبت‬ ‫شخص دیگری گردد‪ ،‬چنان چه بیمه ی‬ ‫مراقبت های طوالنی مدت و یا بیمه ی کمک‬ ‫هزینه ی درمانی بازنشستگی داشته باشد تا‬ ‫پایان عمر امکان دریافت مبلغی به صورت‬ ‫ماهیانه را خواهد داشت که در صورت نبود‬ ‫این بیمه عده ی زیادی توان برآمدن از عهده‬ ‫ی هزینه های آن را ندارند‪.‬‬ ‫حق ما این است که روز و روزگاری شاد در‬ ‫کنار عزیزان مان داشته باشیم و با آرامش‬ ‫و خوشبختی زندگی کنیم‪ .‬فرصت ها را‬ ‫نسوزانیم‪ .‬از همین امروز برای آینده ی روشن‬ ‫خود و خانواده تان برنامه ریزی کنید و از یک‬ ‫مشاور مالی بخواهید که قدم به قدم تا رسیدن‬ ‫به آرزوهای تان همراه تان باشد‪ .‬درست و‬ ‫دقیق و هدف مند زندگی کنید و هرگز اجازه‬ ‫ی تشویش و سرگردانی به خود ندهید‪ .‬قدر‬ ‫زندگی و قدر حریم خانه تان را بدانید و به‬ ‫مهربانی چشم های همراه زندگی تان ایمان‬ ‫داشته باشید‪ .‬محور تمام کائنات بر پایه ی‬ ‫وحدت و یگانگی است‪ .‬مهربانی و لبخند‬ ‫ببخشید و با درایت برای زندگی تان هدف‬ ‫های واال تعیین کنید و برای رسیدن به آن ها‬ ‫تالش کنید‪.‬‬


‫‪71‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ویالیی را صادر نکرده و امضایی که در نامه‬ ‫جعلی است‪ ،‬امضای او نیست‪.‬‬ ‫به این ترتیب راز نامه جعلی فاش و سند خانه‬ ‫بار دیگر توقیف شد تا کالهبرداران نتوانند‬ ‫وام ‪30‬میلیاردی را دریافت کنند‪ .‬این در‬ ‫حالی بود که همان روز مرد دیگری که از‬ ‫سوی کالهبرداران به سازمان ثبت فرستاده‬ ‫شده بود تا درباره رفع توقیف شدن سند‬ ‫پیگیری کند‪ ،‬از سوی پلیس دستگیر شد‪.‬‬ ‫با اطالعاتی که مرد دستگیر شده و جوان‬ ‫پیک‌موتوری در اختیار پلیس قرار دادند‪،‬‬ ‫مأموران توانستند محل اختفای یکی از‬ ‫اعضای باند را شناسایی کنند‪ .‬این محل به‬ ‫محاصره پلیس درآمد و مرد جوان در یک‬ ‫عملیات ضربتی دستگیر شد‪ .‬بهمن طاهری‪،‬‬ ‫وکیل شاکی این پرونده در گفت‌وگو با‬ ‫همشهری گفت‪ :‬با دستگیری یکی از اعضای‬ ‫باند مشخص شد که وی جاعل باند است که‬ ‫کارهای جعل سند و نامه قضایی را انجام‬ ‫داده‌است‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬این مرد هم‌اکنون با قرار قانونی‬ ‫در بازداشت به‌سر می‌برد و تحقیقات برای‬ ‫دستگیری همدستان او که احتماال به‌صورت‬ ‫باندی دست به این کار می‌زنند ادامه دارد‪ .‬به‬ ‫گفته وی‪ ،‬اگر هوشیاری جوان پیک‌موتوری‬ ‫نبود‪ ،‬بی‌شک کالهبرداران موفق به اجرای‬ ‫نقشه خود می‌شدند؛ چرا که ارزش واقعی‬ ‫خانه شاکی ‪45‬میلیارد تومان است و بانک‬ ‫نیز تنها شرط پرداخت وام را رفع توقیف‬ ‫شدن سند این خانه عنوان کرده بود‪.‬‬

‫شلیک تیرهوایی برای پایان دعوا‬ ‫بر سرجای پارک‬ ‫جدال خونین چند مرد بر سر جای پارک‬ ‫خودرو با شلیک تیرهوایی پلیس پایان‬ ‫یافت‪ .‬چند مرد جوان و میانسال که به‌خاطر‬ ‫جای پارک با یکدیگر درگیر شده بودند‪‌ ،‬به‬ ‫دلیل اخالل در نظم عمومی دستگیر شدند‪.‬‬ ‫ساعت هشت بامداد هفدهم آبان امسال صدای‬

‫عربده چند مرد در خیابان امین خاک‌سفید‬ ‫پیچید و لرزه بر جان همسایه‌ها انداخت‪ .‬آنها‬ ‫که هراسان از خانه‌شان بیرون دویده بودند با‬ ‫چند مرد روبه‌رو شدند که با هم گالویز بودند‪.‬‬ ‫همسایه‌ها بالفاصله با کالنتری ‪ ۱۴۴‬جوادیه‬ ‫تهرانپارس تماس گرفتند و کمک خواستند‪.‬‬ ‫ماموران وقتی به محل رسیدند دریافتند‬ ‫چندین مرد جوان و میانسال در حالی که‬ ‫صورت‌های آنها خون‌آلود است با هم درگیر‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫ماموران برای جدا کردن طرفین دعوا مداخله‬ ‫کردند‪ ،‬اما مردان خشن دست‌بردار نبودند‬ ‫و بدون توجه به حضور ماموران یکدیگر‬ ‫را کتک می‌زدند تا اینکه پلیس برای پایان‬ ‫دادن به درگیری به ناچار تیر هوایی شلیک‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫در این بین شش مرد زخمی به جرم اخالل در‬ ‫نظم عمومی به کالنتری منتقل شدند‪ .‬به‌گفته‬ ‫سرهنگ امیرهوشنگ امیری رئیس کالنتری‬ ‫‪ ۱۴۴‬جوادیه تهرانپارس‪ ،‬بررسی‌های صورت‬ ‫گرفته نشان داد که علت این درگیری‪ ،‬بر سر‬ ‫جای پارک خودرو بوده است‪ .‬پرونده متهمان‬ ‫برای رسیدگی به مرجع قضایی ارسال شده و‬ ‫تحقیق از آنها ادامه دارد‪.‬‬ ‫درگیری‌های خونینی که بر سر مسائل جزئی‬ ‫مثل جای پارک خودرو شکل می‌گیرد و‬ ‫گاه با جنایت به پایان می‌رسد کم نیستند‪.‬‬ ‫درگیری‌هایی که شاید پایین بودن آستانه‬ ‫تحمل افراد در آنها نقش اساسی دارد‪ .‬آنگونه‬ ‫که آمار سازمان پزشکی قانونی نشان می‌دهد‪،‬‬ ‫هر ساعت ‪ 72‬درگیری در کشور و ‪ 12‬نزاع‬ ‫منجر به جرح در تهران صورت می‌گیرد که‬ ‫یکی از طرفین درگیری برای محکوم کردن‬ ‫طرف مقابل به پزشکی قانونی مراجعه کرده‬ ‫است‪ .‬این تنها آمار درگیری‌ها و نزاع‌هایی‬ ‫است که یکی از طرفین مورد ضرب و‬ ‫جرح قرار می‌گیرد و شکایت می‌کند‪ .‬اگر‬ ‫درگیری‌های دیگری هم که بر سر جای‬ ‫پارک و مسائل جزئی رخ می‌دهد به آمار‬ ‫پزشکی قانونی اضافه کنیم‪ ،‬شاید رقم از هر‬ ‫ساعت ‪ 20‬درگیری در تهران هم باالتر برود‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ی که‬ ‫در تعقیب کالهبردار ‌‬ ‫طعمه‌هایش را در فرودگاه رها‬ ‫می‌کرد‬ ‫تصاویر به‌دست آمده از مرد شیادی که به بهانه‬ ‫استخدام مهندس در پروژه‌های نفتی قطر‪،‬‬ ‫دست به کالهبرداری از ده‌ها نفر زده‪ ،‬تنها‬ ‫سرنخ کارآگاهان برای دستگیری این تبهکار‬ ‫حرفه‌ای است‪.‬‬ ‫پلیس از مردم خواسته است درصورت‬

‫داشتن هرگونه اطالعاتی از این مرد‪ ،‬برای‬ ‫دستگیری او به تیم تحقیق کمک کنند‪.‬‬ ‫مدتی قبل گزارشی از کالهبرداری‌های مردی‬ ‫منتشر کردیم که با چاپ آگهی استخدام‬ ‫در روزنامه‌ها‪ ،‬اقدام به شناسایی پزشکان و‬ ‫مهندسان می‌کرد و به بهانه استخدام‪ ،‬آنها را‬ ‫به ترکیه می‌کشاند و پس از کالهبرداری‪،‬‬ ‫طعمه‌هایش را در فرودگاه رها می‌کرد‪.‬‬ ‫به‌دنبال انتشار این گزارش‪ ،‬شاکیان زیادی‬ ‫که از سوی این مرد هدف کالهبرداری قرار‬ ‫گرفته بودند برای شکایت از وی راهی اداره‬ ‫آ گاهی تهران شدند‪ .‬یکی از آنها مهندس‬ ‫جوانی بود که به امید استخدام در پروژه‌های‬ ‫نفتی قطر در دام مرد کالهبردار افتاده بود‪.‬‬ ‫این مرد پس از حضور در اداره ‪14‬پلیس‬ ‫آ گاهی تهران به مأموران گفت‪:‬‬ ‫مدتی قبل فردی به نام مجتبی با شماره تلفنی‬ ‫که متعلق به لندن بود اقدام به انتشار آ گهی‬

‫در روزنامه‌ها کرده و مدعی شده بود که برای‬ ‫کار در یک پاالیشگاه نفتی در قطر به‌دنبال‬ ‫مهندس عمران است‪ .‬مدتی بعد از اینکه‬ ‫رزومه‌ام را برایش فرستادم‪ ،‬با من تماس‬ ‫گرفت و گفت که برای کار در این پروژه‬ ‫انتخاب شده‌ام‪.‬‬ ‫او سپس از من خواست برای انجام کارهای‬ ‫مقدماتی راهی استانبول شوم‪ .‬من که حسابی‬ ‫خوشحال شده بودم به استانبول رفتم و با این‬ ‫مرد مالقات کردم‪ .‬او برای تهیه ویزا و بلیت‬ ‫بیش از یک‌هزاردالر از من گرفت و گفت‬ ‫که چند روز بعد برای گرفتن‬ ‫ویزا به آنکارا خواهیم رفت‪.‬‬ ‫روز قرار با او در فرودگاه‬ ‫استانبول قرار گذاشتم تا به‬ ‫آنکارا برویم اما آن روز هر‬ ‫چه در فرودگاه منتظر ماندم‬ ‫از او خبری نشد‪ .‬وی حتی به‬ ‫تلفن‌هایم هم جواب نمی‌داد‬ ‫و من پس از چند روز‬ ‫بالتکلیفی‪ ،‬درحالی‌که همه‬ ‫پول‌هایم را به او داده بودم‬ ‫توانستم به ایران برگردم‪.‬‬ ‫بررسی‌های کارآگاهان نشان‬ ‫می‌داد که مرد کالهبردار که‬ ‫با هویت جعلی مجتبی‪ -‬ه‬ ‫دست به فریب طعمه‌هایش‬ ‫می‌زد آرش‪ -‬چ نام دارد‬ ‫و متولد سال ‪ 51‬است‪.‬‬ ‫با شناسایی آخرین محل‬ ‫سکونت متهم در منطقه میرداماد‪ ،‬کارآگاهان‬ ‫راهی آنجا شدند اما بررسی‌ها نشان می‌داد که‬ ‫او از چندسال قبل این محل را ترک کرده‬ ‫و هم‌اکنون نیز در خارج از کشور سکونت‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫سرهنگ محمدرضا ذاکراستقامتی‪ ،‬معاون‬ ‫مبارزه با جعل و کالهبرداری پلیس آگاهی‬ ‫تهران با اشاره به شناسایی تعدادی از شاکیان‬ ‫و مالباختگان که دقیقا با همین شگرد هدف‬ ‫کالهبرداری قرار گرفته‌اند‪ ،‬گفت‪ :‬برای‬ ‫پیشگیری از ادامه این کالهبرداری‌ها و‬ ‫شناسایی دیگر مالباختگان‪ ،‬قاضی پرونده‬ ‫مجوز انتشار عکس مرد کالهبردار را صادر‬ ‫کرده و از کسانی که از او اطالع دارند خواسته‬ ‫است که اطالعات خود را از طریق شماره‌‬ ‫تماس‌های ‪ 51055514‬و ‪51055415‬‬ ‫دراختیار کارآگاهان اداره ‪ 14‬پلیس آگاهی‬ ‫تهران بزرگ قرار دهند‪.‬‬

‫پیک‌موتوری‪ ،‬کالهبرداری ‪۳۰‬‬ ‫میلیارد تومانی را ناکام گذاشت‬ ‫ظن جوان پیک‌موتوری به مردی که به او‬ ‫ماموریت داده بود تا نامه‌ای را به سازمان‬ ‫ثبت اسناد ببرد‪ ،‬جاعل ‪ ۳۰‬میلیاردی را به‬ ‫دام انداخت‪.‬‬ ‫مرد جاعل و همدستانش با مدارک جعلی‪،‬‬ ‫خانه‌ای ویالیی در پایتخت را تصاحب کرده‬ ‫بودند و قصد داشتند با سند آن از بانک ‪30‬‬ ‫میلیارد تومان وام بگیرند که ناکام ماندند‪.‬‬ ‫نخستین برگ از این پرونده مهرماه امسال‬ ‫ورق خورد‪ .‬آن روز وقتی زنگ خانه‌ای‬ ‫ویالیی در منطقه توانیر تهران به صدا درآمد‪،‬‬ ‫زن صاحبخانه صدای مردی را شنید که‬ ‫می‌گفت کارشناس رسمی بانک است‪ .‬این‬ ‫مرد مدعی بود که با استفاده از سند این خانه‬ ‫ویالیی قرار است از بانک آنها وام ‪30‬میلیارد‬ ‫تومانی گرفته شود و وی برای انجام کارهای‬ ‫کارشناسی آمده است‪.‬‬ ‫زن میانسال که شگفت‌زده شده بود‪ ،‬همان‬ ‫لحظه با شوهرش تماس گرفت و ماجرا را به‬ ‫او خبر داد و وقتی از زبان وی شنید که او‬ ‫اصال قصد گرفتن وام را ندارد‪ ،‬فهمید که‬ ‫کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است‪ .‬به این ترتیب‬ ‫آنها پیگیر ماجرا شدند تا ببینند چه‌کسی‬ ‫از سند خانه آنها برای گرفتن وام میلیاردی‬ ‫سوءاستفاده کرده است‪.‬‬ ‫جعل تمام‌حرفه‌ای‬ ‫صاحبخانه با گرفتن وکیل به تحقیق در این‬ ‫زمینه پرداخت‪ .‬آنها راهی بانک شدند و‬ ‫فهمیدند که سند خانه‌شان به نام فرد دیگری‬ ‫جعل و به‌عنوان وثیقه به بانک ارائه شده‬ ‫است‪ .‬با شکایت آنها پرونده در دادسرای‬ ‫ناحیه ‪2‬تهران تشکیل و تحقیقات مأموران‬ ‫اداره ‪13‬پلیس آگاهی برای کشف راز این‬ ‫جعل کامال حرفه‌ای آغاز شد‪.‬‬ ‫کارآگاهان در بررسی‌های اولیه دریافتند‬ ‫که عده‌ای با شناسایی خانه ویالیی شاکی‬ ‫که ‪2300‬متر بود و ارزش زیادی داشت‬ ‫و همچنین با به‌دست آوردن مشخصات‬ ‫شناسنامه‌ای صاحبخانه‪ ،‬اقدام به جعل مدارک‬ ‫وی و تهیه قولنامه‌ای کرده‌اند که نشان می‌داد‬ ‫او خانه ویالیی‌اش را به فرد دیگری فروخته‬

‫است‪ .‬سپس با ارائه قولنامه به یک دفترخانه‬ ‫درخواست صدور سند کرده و در نهایت نیز‬ ‫سند به نامشان صادر شده است‪ .‬پس از آن هم‬ ‫سند جعلی را به بانک برده‌اند و درخواست‬ ‫وام ‪30‬میلیارد تومانی کرده‌اند که بانک نیز با‬ ‫پرداخت این وام به آنها موافقت کرده است‪.‬‬ ‫پیک‌موتوری وظیفه‌شناس‬ ‫با مشخص شدن این موضوع و درخواست‬ ‫شاکی‪ ،‬سند خانه وی توسط سازمان ثبت‬ ‫اسناد توقیف شد تا کسی نتواند از آن‬ ‫سوءاستفاده کند‪ .‬این در حالی بود که همزمان‪،‬‬ ‫تحقیقات مأموران برای شناسایی جاعالن و‬ ‫کالهبرداران ادامه داشت‪ .‬چند روز بعد اما‬ ‫مراجعه یک جوان پیک‌موتوری به اداره‬ ‫ثبت و اظهارات او باعث شد که راز دومین‬ ‫جعل باند کالهبرداری فاش و از پرداخت وام‬ ‫‪30‬میلیارد تومانی به آنها ممانعت شود‪.‬‬ ‫ماجرا از این قرار بود که اعضای باند‬ ‫کالهبرداری وقتی فهمیدند که سند خانه‬ ‫ویالیی توقیف شده و آنها نمی‌توانند وام‬ ‫‪30‬میلیارد تومانی را از بانک بگیرند‪ ،‬نقشه‬ ‫تازه‌ای کشیدند‪ .‬جاعل این باند‪ ،‬نامه بازپرس‬ ‫پرونده را جعل کرد و در این نامه به سازمان‬ ‫ثبت دستور داد که سند خانه ویالیی را رفع‬ ‫توقیف کند‪.‬‬ ‫اعضای باند این نامه‌ را به یک جوان پیک‬ ‫موتوری دادند و از او خواستند که آن را به‬ ‫سازمان ثبت ببرد و پیگیر کارهای رفع‌توقیف‬ ‫سند شود‪ .‬او نیز این کار را انجام داد و‬ ‫توانست با نامه جعلی‪ ،‬سند خانه ویالیی را‬ ‫رفع توقیف کند‪ .‬این یعنی حاال همه‌‌چیز برای‬ ‫اجرای نقشه باند کالهبرداری مهیا بود و آنها‬ ‫می‌توانستند وام میلیاردی را از بانک دریافت‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫روز بعد اما جوان پیک‌موتوری به ماجرا‬ ‫مشکوک شد؛ چرا که اعضای باند‬ ‫کالهبرداری دستمزد خوبی بابت این کار‬ ‫به او داده بودند و از طرفی از وی خواسته‬ ‫بودند که از این ماجرا با کسی حرفی نزند‪.‬‬ ‫او که حدس می‌زد کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه‬ ‫آنهاست‪ ،‬دوباره راهی سازمان ثبت اسناد شد‬ ‫و از آنها خواست نامه‌ای را که او به آنها داده‬ ‫بود‪ ،‬بررسی کنند‪ .‬مسئوالن سازمان وقتی با‬ ‫اصرار مرد جوان روبه‌رو شدند‪ ،‬به بررسی نامه‬ ‫پرداختند و با بازپرس پرونده تماس گرفتند‪.‬‬ ‫بازپرس پرونده اما به محض شنیدن ماجرا‬ ‫به آنها گفت که او دستور رفع توقیف خانه‬


‫‪69‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫یورو کرده بودند‪ .‬آنها اما ‪۲‬روز بعد از‬ ‫گروگانگیری‪ ،‬از ترس دستگیری‪ ،‬گروگان‬ ‫خود را به قتل رساندند و جسدش را در‬ ‫حیاط خانه‌ یکی از متهمان مدفون کردند‪ .‬با‬ ‫گذشت ‪ 5‬روز از ربوده‌شدن دختر ‪12‬ساله‪،‬‬ ‫کارآگاهان پلیس توانستند آدم‌ربایان را‬ ‫شناسایی و آنها را دستگیر کنند‪ .‬وقتی راز‬ ‫قتل گروگان خردسال فاش شد‪ ،‬جسد او از‬ ‫اعماق زمین بیرون کشیده شد و پرونده هر‬ ‫‪ 3‬متهم به اتهام مشارکت در قتل به دادگاه‬ ‫کیفری استان آذربایجان شرقی فرستاده شد‪.‬‬

‫شروع به دادوفریاد کرد‪ .‬وحید همان موقع با‬ ‫چاقو به گردنش زد‪ .‬ما فرار کردیم و صبح‬ ‫روز بعد رویا طالها را فروخت و پول را بین‬ ‫خودمان تقسیم کردیم‪».‬‬ ‫به دنبال اعتراف‌های تکان‌دهنده این مرد‪،‬‬ ‫وحید بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت‪.‬‬ ‫او حرف‌های همدستش را تایید کرد و‬ ‫گفت‪« :‬وقتی با چاقو به گردن خدیجه زدم‪،‬‬ ‫ولی هم چند ضربه چاقو به شکم او زد که‬ ‫جان سپرد‪ .‬همان موقع در را قفل کردیم و از‬ ‫خانه خارج شدیم‪».‬‬ ‫رویا نیز دستگیر شد و ادعا کرد در نقشه‬ ‫دزدی از خانه زن جوان دست نداشته و فقط‬ ‫طالهای دزدی را به درخواست وحید و ولی‬ ‫فروخته است‪.‬‬ ‫به دنبال بازسازی صحنه جرم کیفرخواست‬ ‫صادر و به شعبه ‪ 74‬دادگاه کیفری استان‬ ‫تهران فرستاده شد‪.‬‬ ‫در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز‬ ‫به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور چهار‬ ‫مستشار تشکیل شد‪ ،‬همسر قربانی که قیم دو‬ ‫فرزند خردسالش است با اشاره به متهمان‬ ‫گفت‪« :‬این دو مرد با بی‌رحمی همسرم را‬ ‫مقابل چشمان دو فرزند خردسالم کشتند‪.‬‬ ‫فرزندانم ساعت‌ها کنار جنازه مادرشان تنها‬ ‫ماندند تا من از محل کارم به خانه برگردم‪.‬‬ ‫من برای سه متهم پرونده اشد مجازات‬ ‫می‌خواهم‪».‬‬ ‫سپس وحید پشت تریبون دفاع ایستاد و منکر‬ ‫مشارکت در قتل شد‪.‬این مرد گفت‪« :‬من در‬ ‫اداره آگاهی تحت فشار به کشتن خدیجه‬ ‫و دزدان طالهایش اعتراف کردم‪ .‬برادرزنم‬ ‫به تنهایی خدیجه را کشت و طالهایش را‬ ‫دزدید‪ .‬من اصال برای دزدی به خانه خدیجه‬ ‫نرفته بودم‪».‬‬ ‫وقتی ولی در جایگاه ویژه ایستاد‪ ،‬وحید را‬ ‫دروغگو خواند و گفت‪« :‬وحید در مرگ‬ ‫زن جوان مقصر است‪ ،‬اما حاال می‌خواهد‬ ‫خودش را بی‌گناه نشان دهد‪ .‬او به دروغ پای‬ ‫رویا را هم به این پرونده کشانده است‪ .‬او به‬ ‫دروغ گفته که رویا با زن جوان طرح دوستی‬ ‫ریخت و همراه ما به خانه او رفت‪».‬‬ ‫وی ادامه داد‪« :‬وحید خودش طراح نقشه‬

‫سرقت بود‪ .‬او به من گفت باید به یک خانه‬ ‫برویم و سرقت کنیم‪ .‬او از باالی در وارد خانه‬ ‫شد و در را برای من باز کرد‪ .‬گمان می‌کردم‬ ‫کسی در خانه حضور ندارد‪ ،‬اما زن جوان‬ ‫به محض روبه‌رو شدن با ما فریاد کشید و‬ ‫وحید با چاقو به گردنش زد‪ .‬باور کنید من‬ ‫هیچ‌ضربه‌ای به او نزدم‪ .‬فقط یک چادر روی‬ ‫جنازه‌اش کشیدم‪ .‬وحید به تنهایی کمد‌های‬ ‫خانه را گشت و طالها را برداشت‪.‬او طالها‬ ‫را به رویا داد تا آنها را بفروشد‪».‬‬ ‫نوبت دفاع به رویا که رسید‪ ،‬منکر معاونت‬ ‫در قتل شد‪.‬این زن جوان گفت‪« :‬باور کنید‬ ‫از نقشه وحید و ولی بی‌خبر بودم‪ .‬فقط وحید‬ ‫مقداری طال به من داد تا آن را بفروشم‪ .‬من‬ ‫نمی‌دانستم طالها دزدی است‪ .‬باور کنید من‬ ‫بی‌گناهم‪».‬‬ ‫در پایان این نشست هیات قضایی وارد شور‬ ‫شد تا رای صادر کند‪.‬‬

‫گروگانگیران ‪ ۱.۵‬میلیون یورویی‬ ‫در بناب قتل را به گردن هم‬ ‫انداختند‬ ‫‪ ۳‬مرد جنایتکار که پس از ربودن دختربچه‬ ‫‪ ۱۲‬ساله‌ای در شهرستان بناب او را به قتل‬ ‫رسانده بودند‪ ،‬در دادگاه کیفری محاکمه‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫‪ 2‬نفر از متهمان با انکار اتهامشان‪ ،‬جنایت را‬ ‫به گردن دیگری انداختند و به دروغ‌پردازی‬ ‫پرداختند‪.‬صبح پنجشنبه گذشته‪ ،‬جلسه‬ ‫محاکمه ‪3‬مرد گروگانگیر که یکی از‬ ‫دلخراش‌ترین جنایات سال را در شهرستان‬ ‫بناب رقم زده بودند‪ ،‬در شعبه دوم دادگاه‬ ‫کیفری استان آذربایجان شرقی برگزار شد‪.‬‬ ‫این ‪3‬مرد‪ ،‬ظهر یکشنبه ‪ ۶‬مهر امسال‪،‬‬ ‫دختربچه ‪۱۲‬ساله‌ای به نام زهرا بدیهی را‬ ‫زمانی که از مدرسه‌ا‌ش به خانه برگشته بود‪،‬‬ ‫پس از پیاده‌شدن از سرویس مدرسه ربوده‬ ‫و برای آزادی او درخواست ‪۱/۵‬میلیون‌‬

‫ساعت ‪9‬صبح پنجشنبه گذشته جلسه محاکمه‬ ‫متهمان در شعبه دوم دادگاه در حالی برگزار‬ ‫شد که خانواده مقتول با حضور در جایگاه‬ ‫درخواست قصاص کردند‪ .‬پس از گفته‌های‬ ‫نماینده دادستان و درخواست قصاص‬ ‫خانواده زهرا‪ ،‬متهمان یکی بعد از دیگری‬ ‫در جایگاه قرار گرفتند تا از خودشان دفاع‬ ‫کنند‪ .‬هر چند آنها در تمامی مراحل بازجویی‬ ‫و تحقیق مدعی شده بودند که هنگام قتل‬ ‫دختربچه هر ‪ 3‬نفرشان مشارکت داشته‌اند‪،‬‬ ‫اما در جلسه محاکمه ‪2‬نفر از آنها اتهام قتل‬ ‫را انکار کردند و آن را به گردن دیگری‬ ‫انداختند‪.‬‬ ‫آنها مدعی شدند که فقط در آدم‌ربایی نقش‬ ‫داشتند و در قتل دختربچه نقشی نداشتند‪.‬‬

‫دفاعیات ضد‌ونقیض آنها در حالی صورت‬ ‫می‌گرفت که پیش از این و در تمامی مراحل‬ ‫تحقیقات و همچنین هنگام بازسازی صحنه‬ ‫جرم‪ ،‬آنها مدعی شده بودند که در قتل‬ ‫گروگانشان هر ‪ 3‬نفر آنها نقش داشتند و‬ ‫یکی از آنها دهان دختربچه را گرفته و ‪ 2‬نفر‬ ‫دیگر نیز ‪ 2‬سر طناب را کشیده و او را به قتل‬ ‫رسانده بودند‪.‬‬ ‫قضات دادگاه وقتی با دفاعیات ضد‌ونقیض‬ ‫متهمان روبه‌رو شدند‪ ،‬اعترافات قبلی آنها‬ ‫را در دادگاه خواندند اما به غیر از یکی از‬ ‫متهمان که اتهامش را به گردن گرفت‪2 ،‬‬ ‫نفر دیگر همچنان مدعی شدند که در قتل‬ ‫دختربچه نقش نداشته‌اند‪ .‬این دو متهم حتی‬ ‫مدعی شدند که پس از ربودن زهرا‪ ،‬با او‬ ‫رفتار خوبی داشته و حتی به وی غذا نیز‬ ‫داده بودند اما قضات دادگاه با رد این ادعا‪،‬‬ ‫گزارش پزشکی قانونی را در دادگاه قرائت‬ ‫کردند که در آن آمده بود معده دختربچه‬ ‫کامال خالی بوده و او در این مدت چیزی‬ ‫نخورده بود‪.‬‬ ‫به این ترتیب پس از اینکه متهمان آخرین‬ ‫دفاعیات خود را نیز به زبان آوردند‪ ،‬ختم‬ ‫جلسه دادگاه اعالم شد و قضات برای صدور‬ ‫حکم وارد شور شوند‪.‬‬


‫‪68‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫داده بود گروگان گرفته و این درحالی بود که‬ ‫ابوالفضل مقاومت کرده و کتک می‌خورد و‬ ‫وقتی از خانواده‌اش ‪ 60‬میلیون تومان پول‬ ‫می‌خواهند آدم ربایان تا گروگان را رها کنند‬ ‫خانواده ابوالفضل از ترس به خطر افتادن‬ ‫جان وی بدون اطالع دادن به پلیس ‪60‬‬ ‫میلیون تومان را پرداخت کرده‌اند و ابوالفضل‬ ‫به خانه بازگشته است‪.‬‬ ‫سرهنگ گل‌صباحی درباره دومین پرونده‬ ‫گروگانگیری این گروگانگیران سریالی‬ ‫گفت‪ :‬وقتی مهدی‪ ،‬مراد و کیهان در نخستین‬ ‫پرونده خود را پیروز دیدند و براحتی به ‪60‬‬ ‫میلیون تومان پول رسیدید بعد از دو ماه از‬ ‫هشتم اردیبهشت نقشه شوم دیگری را برای‬ ‫رسیدن به اهداف پلید خود طراحی کردند‪.‬‬ ‫این بار «احمدعلی» ‪ 70‬ساله که شغلش‬ ‫تعمیرکار خودرو بود را ربودند‪ ،‬غافل از‬ ‫اینکه این بازنشسته پولدار نیست و تنها‬ ‫توانستند لوازم یدکی وی را به سرقت ببرند‪.‬‬ ‫گروگانگیران بعد از تماس با خانواده‬ ‫احمدعلی وقتی دیدند تقاضای آنها را‬ ‫نمی‌توانند تأمین کنند به همان لوازم یدکی‬ ‫بسنده کرده و گروگان را آزاد کرده و از محل‬ ‫حادثه گریختند‪.‬‬ ‫توصیه پلیس‬ ‫سرهنگ گل‌صباحی‪ ،‬ساده لوحی فروشندگان‬ ‫هنگام قرار را عامل وقوع چنین پرونده‌هایی‬ ‫دانست و از مردم خواست براحتی فریب‬ ‫کالهبرداران و شیادان را نخورده و هنگام‬ ‫معامله حتم ًا افراد امین در کنار خود داشته‬ ‫باشند و هیچ وقت به تنهایی در محل معامله‬ ‫حاضر نشوند‪ ،‬همچنین با مراکز خرید و‬ ‫فروش مجاز وارد معامله شده تا در دام‬ ‫شیادان نیفتند‪ .‬به گزارش شوک‪ ،‬هم‌اکنون سه‬ ‫گروگان این آدم‌ربایان در سالمت کامل بوده‬ ‫و پرونده آنان برای بررسی بیشتر در اختیار‬ ‫مقامات قضایی قرار گرفته است‪.‬‬

‫درد سر بنز لوکس برای ‪ 2‬مسافر‬ ‫سفر دو مرد سوار بر خودروی لوکس آژانس‬ ‫آنان را گرفتار دردسر کرد‪ .‬هیچ کس‬ ‫نمی‌دانست راننده آژانس‪ ،‬دزد تحت تعقیبی‬ ‫است که به بهانه خرید بنز آن را به سرقت‬ ‫برده است‪.‬دو مرد جوان وقتی سوار بنز نقره‌ای‬ ‫رنگ راننده آژانس شدند نمی‌دانستند گرفتار‬ ‫چه دردسری خواهند شد‪.‬پلیس پردیس با‬ ‫دیدن خودروی بنز و رفتار غیرعادی راننده‬ ‫آن دستور ایست داد‪.‬‬ ‫سرقت خودروی لوکس‬ ‫عصر ‪ 31‬مردادماه سال جاری مأموران‬

‫کالنتری ‪ 134‬شهرک‬ ‫غرب تهران در جریان‬ ‫سرقت خودروی گرانقیمتی‬ ‫در مسیر جنوب به شمال‬ ‫بزرگراه یادگار امام قرار‬

‫گرفتند‪ .‬پلیس‬ ‫با حضور در محل سرقت با مرد شیک‌پوشی‬ ‫که با وضعیت نامناسبی روی چمن‌های کنار‬ ‫بزرگراه نشسته بود‪ ،‬روبه‌رو شد‪.‬‬ ‫مرد شیک‌پوش به پلیس گفت‪ :‬قصد فروش‬ ‫خودروی بنزم را داشتم و آن را در روزنامه‬ ‫آ گهی دادم که از امروز تماس‌هایی برای خرید‬ ‫خودرویم گرفته شد‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬در این تماس‌ها مردی چرب‌زبان‬ ‫خواست برای دیدن خودرویم با هم قرار‬ ‫مالقات بگذاریم و ساعت ‪ 4‬ظهر بود که وی‬ ‫به در خانه‌ام مراجعه کرد‪.‬‬ ‫خریدار خودرویم مردی کت و شلواری بود‬ ‫و پس از توافق درباره قیمت خودرو پیشنهاد‬ ‫داد برای اطمینان از بی‌رنگ بودن بنز به مغازه‬ ‫صافکاری و نقاشی برویم‪ .‬این مرد ادامه داد‪:‬‬ ‫به مرد شیک‌پوش اعتماد کرده بودم و با هم‬ ‫سوار بنز شدیم که ناگهان در مسیر ماسکی‬ ‫را روی صورتم گذاشت و همین کافی بود تا‬ ‫بی‌حس شوم‪ ،‬نمی‌توانستم هیچ حرکتی کنم‪.‬‬ ‫قدرت دفاع از خودم را هم نداشتم تا اینکه‬ ‫دزد خودرویم با تهدید مرا مجبور به توقف‬ ‫کرد و سپس مرا از خودرو پیاده و روی‬ ‫چمن‌ها گذاشت و از آن زمان به بعد روی‬ ‫چمن‌ها بیهوش بودم و زمانی که به هوش آمدم‬ ‫تنها توانستم از پلیس کمک بگیرم‪.‬‬ ‫با ادعاهای مرد شیک‌پوش مأموران اجرای‬ ‫طرح مهار در بزرگراه‌ها بویژه مسیرهای‬ ‫خروجی شهر را در دستور کار خود قرار دادند‬ ‫که این عملیات بی‌نتیجه بود‪.‬‬ ‫تجسس‌های پلیسی ادامه داشت تا اینکه با‬ ‫گذشت سه روز مأموران گشت کالنتری‬ ‫پردیس به رفتارهای سه جوان بنز سوار‬ ‫مشکوک شدند و با بررسی شماره پالک این‬ ‫خودروی لوکس متوجه شدند پالک مربوط به‬ ‫خودروی دیگری است‪.‬‬ ‫همین کافی بود تا فرضیه دزد بودن سه جوان‬ ‫پیش روی پلیس قرار گیرد و مأموران در‬ ‫عملیاتی غافلگیرانه موفق به توقف خودروی‬

‫قتل زن جوان مقابل چشمان دو‬ ‫فرزند خردسال‬ ‫دو مرد که متهمند‪ ،‬زن جوان را به‌خاطر مشتی‬ ‫طال مقابل چشمان دو فرزند خردسالش‬ ‫کشتند‪ ،‬دیروز در دادگاه کیفری استان تهران‬ ‫پای میز محاکمه ایستادند و یکدیگر را‬ ‫مقصر دانستند‪.‬‬

‫لوکس و دستگیری سه جوان مرموز شدند‪.‬‬ ‫مأموران در بررسی خودرو دو پالک دیگر را‬ ‫در صندوق عقب بنز پیدا کردند و با اعترافات‬ ‫راننده خودرو متوجه شدند بنز نقره‌ای در‬ ‫بزرگراه یادگار امام به سرقت رفته است‪.‬‬ ‫بازجویی‌های پلیسی از سه جوان که احتمال‬ ‫می‌رفت اعضای یک باند حرفه‌ای باشند‬ ‫کلید زده شد و این در حالی بود که بجز‬ ‫دزد اصلی خودرو‪ ،‬دو مرد دیگر اصرار بر‬ ‫بی‌گناهی داشتند و ادعا می‌کردند از آژانس‬ ‫برای آمدن به پردیس خودرویی اجاره کردند‬ ‫و نمی‌دانستند بنز لوکس دزدی و راننده آژانس‬ ‫یک تبهکار است‪.‬‬ ‫با وجود این مأموران همزمان با تحقیق از‬ ‫دزد جوان و شنیدن اعترافات وی در زمینه‬ ‫چگونگی سرقت تجسس‌های خود را روی‬ ‫ادعای بی‌گناهی دو سرنشین دیگر متمرکز‬ ‫کردند و پی به بی‌گناهی آنان بردند‪.‬‬ ‫این تحقیقات نشان داد دو مرد مسافران‬ ‫خودروی لوکس آژانس بوده‌اند و با اعتماد به‬ ‫یک مؤسسه کرایه خودرو این بنز و راننده را‬ ‫اجاره کرده‌اند تا به پردیس بروند‪.‬‬ ‫فرمانده انتظامی شهر پردیس در راستای این‬ ‫خبر به شوک گفت‪ :‬بررسی‌های قضایی پلیس‬ ‫نشان داد دو جوانی که در زمان دستگیری دزد‬ ‫خودروی بنز بازداشت شده بودند ناآ گاهانه و‬ ‫بدون اطالع از سرقتی بودن بنز و نیت دزد که‬ ‫به عنوان راننده در آژانس تاکسی مشغول به‬ ‫کار شده بود‪ ،‬مورد اتهام قرار گرفته که پس‬ ‫از بررسی‌های پلیسی قضایی تبرئه شدند‪.‬‬ ‫وی در پایان گفت‪ :‬آژانس‌های تاکسی تلفنی‬ ‫هنگام به کارگیری و استخدام راننده نسبت‬ ‫به استعالم سوابق راننده و خودرو اقدام کنند‬ ‫و فریب ظاهر و خودروی گرانقیمت آنها را‬ ‫نخورند و با پلیس همکاری داشته باشند تا از‬ ‫تکرار جرایم مشابه جلوگیری شود‪.‬‬

‫بیست‌ویکم آذر ‪ 92‬مردی هراسان با کالنتری‬ ‫ورامین تماس گرفت و از کشته شدن همسر‬ ‫‪38‬ساله‌اش خبر داد‪ .‬این مرد گفت‪« :‬عصر‬ ‫وقتی از محل کارم به خانه برگشتم صدای‬ ‫گریه‌های دختر‪ 10‬ماهه و پسر سه ساله‌ام‬ ‫را شنیدم‪ .‬هرچه در زدم همسرم در را باز‬ ‫نکرد‪ .‬در خانه قفل بود‪ ،‬به همین خاطر با‬ ‫کلید یدک در را بازکردم و ناباورانه با جنازه‬ ‫خونین همسرم خدیجه روبه‌رو شدم‪ .‬دو فرزند‬ ‫خردسالم هم کنار جنازه مادرشان نشسته‬ ‫بودند و گریه می‌کردند‪ ».‬پلیس بالفاصله‬ ‫به قربانگاه در محله عمرآباد ورامین رفت و‬ ‫پیگیر ماجرا شد‪.‬‬ ‫در بررسی‌ها مشخص شد به خانه این زن‬ ‫دستبرد زده شده و طالهای وی به ارزش‬ ‫تقریبی ‪ 20‬میلیون تومان به همراه گوشی تلفن‬ ‫همراهش دزدیده شده است‪.‬آثار شکستگی‬ ‫روی قفل خانه نمایان نبود‪ .‬به این ترتیب‬ ‫فرضیه جنایت از سوی یک آشنا قوت گرفت‪.‬‬ ‫پلیس در نخستین گام از تحقیقات به‬ ‫ردیابی تلفن همراه قربانی پرداخت و یک‬ ‫مرد ‪29‬ساله به نام وحید را بازداشت کرد‪.‬‬ ‫این مرد گفت‪« :‬برادرزنم ولی سیم‌کارت مرا‬ ‫گرفت و در یک گوشی تلفن جدید انداخت‪،‬‬ ‫به همین خاطر در ردیابی تلفن همراه من از‬ ‫طریق سیم‌کارتم دستگیر شدم‪ .‬من نمی‌دانم‬ ‫ولی گوشی تلفن همراه را از کجا آورده بود‪».‬‬ ‫با اطالعاتی که این مرد به پلیس داد نبی‬ ‫بازداشت شد‪ .‬این مرد ‪32‬ساله در همان‬ ‫بازجویی مقدماتی به کشتن زن جوان با‬ ‫همدستی وحید اعتراف کرد‪ .‬وی گفت‪:‬‬ ‫«خدیجه زن همسایه‌مان بود‪ ،‬چون‬ ‫می‌دانستیم طالی زیادی در خانه‌اش دارد از‬ ‫یکی از دوستانم به نام رویا خواستم با این‬ ‫زن طرح دوستی بریزد‪ .‬صبح بیست‌ویکم آذر‬ ‫‪ 92‬رویا به خانه خدیجه رفت و در را برای‬ ‫ما بازگذاشت‪ .‬در فرصت مناسب من و ولی‬ ‫با نقشه از پیش طراحی شده به خانه خدیجه‬ ‫رفتیم و او و رویا را گروگان گرفتیم‪ .‬خدیجه‬ ‫از ترس همه طالهایش را به ما داد‪ ،‬اما در‬ ‫لحظه‌ای که می‌خواستیم از خانه خارج شویم‬


‫‪67‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫قتل زن جوان ‪ 3‬سال پس از طالق‬ ‫مرد جوان که می‌خواست همسرش را پس از‬ ‫سه سال جدایی به خانه‌اش باز‌گرداند دست به‬ ‫جنایتی خونین زد‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 8.5‬صبح ‪ 21‬آبان ماه ماجرای‬ ‫جنایتی خانوادگی در خانه‌ای به کالنتری‬ ‫‪ 128‬تهران نو مخابره شد و مأموران وقتی‬ ‫خود را به مجتمعی واقع در خیابان ‪6/35‬‬ ‫نیروی هوایی رساندند با پیکر زن ‪ 32‬ساله‌ای‬

‫روبه‌رو شدند که با حمله خونین شوهر ‪35‬‬ ‫ساله‌اش به نام «محمدرضا» کشته شده بود‪.‬‬ ‫یکی از همسایه‌ها به سر تیم تجسس گفت‪:‬‬ ‫«ساعت ‪ 8‬صبح بود با صدای بلند داد و‬ ‫فریاد از خواب بیدار شدم‪ .‬در خانه را باز‬ ‫کردم تا ببینم سر و صداها از کجا می‌آید که‬ ‫«محمدرضا» را در راه‌پله‌ها دیدم‪ ،‬وی در‬ ‫حالی که خشمگین وارد خانه همسرش شد با‬ ‫یک چاقو بیرون آمد و به سمت پایین پله‌ها‬ ‫رفت‪ .‬ناگهان سر و صدای زیادی در پایین‬ ‫راه‌پله‌ها بلند شد‪ ،‬زمانی که به پایین راه‌پله‬ ‫نگاه کردم‪ ،‬محمدرضا را دیدم که همسرش‬

‫را هدف ضربات چاقو قرار داده است‪ .‬وی‬ ‫سپس پا به فرار گذاشت درحالی که مأموران‬ ‫درحال بررسی صحنه جنایت و تعقیب قاتل‬ ‫آشنا بودند‪ ،‬ساعت ‪ 11:30‬صبح محمدرضا‬ ‫با پای خود به کالنتری رفت و تسلیم شد‪.‬‬ ‫وی انگیزه‌اش را اختالفات شدید دانست‬ ‫و ابراز پشیمانی کرد‪.‬بررسی‌های تخصصی‬ ‫این جنایت خانوادگی پیش روی اداره ‪10‬‬ ‫پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و در این‬ ‫مرحله عامل جنایت تحت تحقیق گرفته شد و‬ ‫گفت‪« :‬سه سال پیش از همسرم جدا شدم و‬ ‫این درحالی بود که من همسرم‬ ‫را دوست داشتم‪ .‬در این مدت‬ ‫تالش زیادی کردم تا همسرم‬ ‫دوباره به زندگی‌ام برگردد اما‬ ‫او هربار شرایطی جدید را پیش‬ ‫پایم می‌گذاشت‪».‬وی ادامه‬ ‫داد‪« :‬ساعت ‪ 8‬صبح به بهانه‬ ‫گردش به در خانه همسرم رفتم‬ ‫تا با هم بیرون برویم اما او ادعا‬ ‫کرد قصد دارد با گروهی از‬ ‫دوستانش که یکی از علت‌های‬ ‫اصلی اختالف من و همسرم‬ ‫بودند به مسافرت برود و همین‬ ‫موضوع مرا عصبانی کرد وقتی‬ ‫اعتراض کردم‪ ،‬ناگهان همسرم‬ ‫ادعا کرد از من متنفر است و‬ ‫نمی‌خواهد باز با من زندگی‬ ‫کند؛ همین باعث شد کنترلم‬ ‫را از دست بدهم‪ ،‬درحالی‬ ‫که از دست همسرم بسیار‬ ‫عصبانی شده بودم به داخل آشپزخانه رفته و‬ ‫با برداشتن چاقویی به همسرم حمله کردم‪،‬‬ ‫حاال هم از این کارم پشیمانم؛ من او را خیلی‬ ‫دوست داشتم‪».‬‬

‫ریاست یک قاتل در شبکه‬ ‫گروگانگیران سریالی‬ ‫گرداننده اصلی باند گروگانگیران سریالی‬ ‫که سه پیرمرد را به اسارت خود درآورده‬

‫بودند یک قاتل رها شده از زندان بود‪.‬این‬ ‫شبکه مخوف در سه سناریوی متفاوت و به‬ ‫بهانه خرید زمین و باغچه به کمین طعمه‌های‬ ‫سالخورده نشستند‪.‬‬ ‫هشتم مهرماه سال جاری پزشکی با مراجعه به‬ ‫پلیس آگاهی از گم شدن برادر ‪ 70‬ساله‌اش‬ ‫به نام «یوسف» که شغلش خرید و فروش‬ ‫مسکن بود‪ ،‬خبر داد‬ ‫به دنبال این گزارش‪ ،‬تیم ویژه‌ای از کارآگاهان‬ ‫جنایی وارد عمل شدند و با تحقیقات گسترده‬ ‫و بازجویی از آشنایان و خانواده این پیرمرد‬ ‫بازنشسته‪ ،‬به جست‌وجوی سرنخ‌های تازه‌ای‬ ‫گشتند که همزمان آدم‌ربایان با تماس تلفنی‬ ‫از خانواده یوسف ‪ 50‬میلیون تومان پول‬ ‫خواستند‪ .‬همین کافی بود تا همه کسانی که‬ ‫با پیرمرد در تماس بودند تحت تحقیق قرار‬ ‫گرفته شدند و مشخص شد مردی ناشناس‬ ‫به بهانه فروش زمین با مرد بنگاهدار قرار‬ ‫گذاشته است‪ ،‬وقتی از حساب عابربانک‬ ‫یوسف ‪ 17‬میلیون تومان پول برداشت شد‬ ‫پلیس به ردپای جدیدتری رسید‪.‬‬ ‫کارآگاهان با هدف دستگیری گروگانگیران‬ ‫و نجات یوسف از اسارتگاه با ردزنی‌های‬ ‫اطالعاتی توانستند آپارتمان گروگانگیران را‬ ‫در کمتر از ‪ 24‬ساعت ردیابی کنند و خیلی‬ ‫زود این اسارتگاه تحت محاصره گرفته شد‬ ‫و گروگانگیران درحالی که اقتدار پلیس را‬ ‫می‌دیدند بالفاصله مرد بنگاهدار را آزاد کردند‬ ‫که با دستگیری دو مرد تبهکار همدست دیگر‬

‫آنها گریخت‪.‬‬ ‫سرهنگ «گل‌صباحی» رئیس پلیس آگاهی‬ ‫استان البرز که فرماندهی این عملیات را‬ ‫برعهده داشت با بیان اینکه گروگانگیر فراری‬ ‫نیز دستگیر شده است به خبرنگار شوک‬ ‫گفت‪ :‬گروگانگیران به نام‌های «مهدی»‬ ‫‪ 33‬ساله‪« ،‬مراد» ‪ 42‬ساله و «کیهان»‬ ‫‪ 19‬ساله در نخستین بازجویی‌های خود به‬ ‫پلیس اعتراف کردند که انگیزه سرقت آنها‬ ‫بدهی ‪ 50‬میلیون تومانی مهدی بوده است‪.‬‬ ‫بررسی‌ها نشان داد مهدی و کیهان هیچ سابقه‬ ‫کیفری ندارند اما مراد بتازگی که با جرم قتل‬ ‫در زندان بود آزاد شده است‪ .‬وی افزود‪ :‬بعد‬ ‫از گذشت چند روز پلیس آگاهی استان البرز‬ ‫با بررسی بیشتر درباره پرونده‌های مشابه به دو‬ ‫آدم‌ربایی در تهران و مالرد برخورد و آنها را‬ ‫رمزگشایی کرد و این آدم‌ربایان چاره‌ای جز‬ ‫اعتراف به سه گروگانگیری مشابه نداشتند‪.‬‬ ‫گروگانگیری ‪ 60‬میلیون تومانی‬ ‫سرهنگ گل صباحی در تشریح این پرونده‬ ‫گفت‪ :‬آدم‌ربایان با استفاده از همین شگرد با‬ ‫بررسی روزنامه‌ها برای خرید ملک یا باغچه‬ ‫طعمه خود را پیدا می‌کردند و بعد سرفرصت با‬ ‫قرار گذاشتن با آنها که بیشترشان سالخورده‌ها‬ ‫بودند دست به گروگانگیری می‌زدند‪.‬‬ ‫آنها در محل قرار کمین کرده و در نخستین‬ ‫آدم‌ربایی‌شان «ابوالفضل» ‪ 75‬ساله را که‬ ‫برای فروش باغچه‌اش در غرب تهران آگهی‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫زنی برای انتقام گیری از همسرش‬ ‫در ماشین او موادمخدر جاسازی‬ ‫کرد‬ ‫من و همسرم به طور سنتی و خیلی خوب‬ ‫زندگی مان را آغاز کردیم اما بعد از به دنیا‬ ‫آمدن فرزندم دچار ناراحتی روحی شدم‪.‬‬ ‫بیماری افسردگی ام روز به روز پیشرفت می‬ ‫کرد و دیگر نمی توانستم کارها و مسئولیت‬ ‫های سنگین مادری و همسرداری را به خوبی‬ ‫انجام دهم و همین موضوع باعث بروز‬ ‫اختالفات خانوادگی شدیدی بین ما شده بود‪.‬‬ ‫تالش ها و نصیحت های «طاهر» برای‬ ‫مراجعه من به روانپزشک بی نتیجه بود چرا‬ ‫که من با شنیدن کلمه «روانپزشک» بسیار‬ ‫خشمگین می شدم و او را سرزنش می کردم‬ ‫که مرا «دیوانه» فرض می کند ‪.‬‬ ‫حقیقت ماجرا این بود که نمی خواستم‬ ‫بیماری خودم را قبول کنم و با ایجاد سر و‬ ‫صدا چنین وانمود می کردم که آن ها درباره‬ ‫من اشتباه فکر می کنند‪ .‬بدین ترتیب روز‬ ‫به روز حال من بدتر می شد و اختالفات‬ ‫خانوادگی ما شدت می گرفت تا جایی که با‬ ‫بهانه گیری های واهی فرزندم را نزد طاهر رها‬ ‫می کردم و با حالت قهر مدت زیادی را در‬ ‫خانه پدرم می ماندم‪.‬‬ ‫این وضعیت ادامه داشت تا این که فهمیدم‬ ‫همسرم زن دیگری را به عقد خود درآورده و‬ ‫فرزندم را نیز نزد او برده است از آن روز به‬

‫بعد شکایت های متعددی را علیه او مطرح‬ ‫کردم اما هیچ کدام به نتیجه نرسید و نتوانستم‬ ‫توسط قانون طاهر را گرفتار کنم تا از آن زن‬ ‫جدا شود‪.‬‬ ‫این گونه بود که با طرح یک نقشه به فکر‬ ‫انتقامی سخت افتادم آن روز النگوهایم‬ ‫را فروختم و با پول آن مقداری شیشه تهیه‬ ‫کردم‪ .‬آن شب ساعت ها منتظر ماندم تا طاهر‬ ‫خودرواش را مقابل منزل زن صیغه ای خودش‬ ‫پارک کرد و من در یک فرصت مناسب مواد‬ ‫مخدر را زیر سپر خودرو جاسازی کردم سپس‬ ‫با پلیس ‪ ۱۱۰‬تماس گرفتم و از حمل مواد‬ ‫مخدر توسط یک قاچاقچی خبر دادم ‪.‬‬ ‫لحظاتی بعد ماموران با کشف مواد طاهر را‬ ‫دستگیر کردند با دستگیری او احساس کردم‬ ‫به آرامش رسیده ام و حاال آن زن مجبور‬ ‫است از طاهر جدا شود اما این احساس‬ ‫ساعتی بیشتر طول نکشید چرا که ماموران به‬ ‫سراغ من آمدند و مرا به کالنتری آوردند در‬ ‫این جا با دیدن اسناد و مدارک متوجه شدم‬ ‫که همه ماجرا لو رفته است ‪.‬‬

‫رمزگشایی از توطئه قتل همسر با‬ ‫تلفن یک ناشناس‬ ‫روز ‪ 26‬مرداد ماه امسال بود که عروس جوانی‬ ‫در حالی که خود را نگران و مضطرب نشان‬ ‫می‌داد در تماس تلفنی با بستگان شوهرش‬ ‫ادعا کرد او دچار دلپیچه‌های وحشتناکی‬

‫شده و نیاز دارد به بیمارستان منتقل شود‪.‬‬ ‫وقتی بستگان مرد جوان با عجله خود را‬ ‫به خانه او در روستای «المشیر» حدفاصل‬ ‫قائمشهر و ساری رساندند او را درحالی یافتند‬ ‫که بشدت از درد به خود می‌پیچید‪.‬‬ ‫آنان او را سوار بر خودرو کرده و به بیمارستان‬ ‫امام خمینی(ره) ساری انتقال دادند‪ .‬در آنجا‬ ‫تیمی از پزشکان اقدامات درمان و نجات او‬ ‫را آغاز کردند اما به‌رغم تالش‌های انجام‬ ‫گرفته مرد جوان روی تخت بیمارستان تسلیم‬ ‫مرگ شد و در آغوش مرگ جای گرفت‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه قربانی حادثه در گذشته‬ ‫به دفعات مختلف دچار بیماری درد شکم‬ ‫شده بود‪ ،‬اعضای خانواده‌اش درخواست‬ ‫کردند تا کالبد شکافی از او انجام نشده و‬ ‫اجازه دفن‌اش صادر شود‪ .‬جسد مرد جوان‬ ‫که «حمید رضا» نام داشت و ‪ 42‬ساله بود‪،‬‬ ‫طی مراسم باشکوهی از سوی خانواده‌اش به‬ ‫روستای المشیر منتقل و به خاک سپرده شد‪.‬‬ ‫با دفن او درحالی که به نظر می‌رسید همه این‬ ‫اتفاقات عادی باشد‪ ،‬مأموران آگاهی استان‬ ‫مازندران گزارشی را از یک فرد ناشناس‬ ‫دریافت کردند که ادعا کرده بود رازهای‬ ‫ناگشوده‌ای در مرگ حمیدرضا وجود دارد‬ ‫و بهتر است مأموران درباره نزدیکان او‬ ‫تحقیقاتی را انجام دهند‪.‬‬ ‫پلیس با دریافت این گزارش به طور‬ ‫نامحسوس حرکات و رفتارهای همسر ‪27‬‬ ‫ساله او به نام «آتنا» را تحت نظر قرار داد تا‬ ‫اینکه دریافت او به طور پنهانی با پسر جوانی‬ ‫مالقات‌هایی داشته است‪.‬‬ ‫با به دست آمدن این رد‪ ،‬مأموران با دقت‬ ‫بیشتری روی این پرونده تمرکز کرده و زوایای‬ ‫مختلف آن را مورد مطالعه مجدد قرار داده و‬

‫پی بردند جوان ناشناس جواد نام دارد و در‬ ‫حال گذراندن دوران خدمت سربازی است‪.‬‬ ‫آنان همچنین متوجه شدند زن جوان چند روز‬ ‫قبل از مرگ شوهرش با مراجعه به فروشگاه‪،‬‬ ‫مقداری قرص برنج و سم تهیه کرده است‪.‬‬ ‫با به دست آمدن این سرنخ‌ها با دستور بازپرس‬ ‫دادسرای عمومی و انقالب مرکز استان‪ ،‬زن‬ ‫جوان بازداشت شد و تحت تحقیق قرار‬ ‫گرفت‪ .‬او درحالی که خود را بی‌گناه اعالم‬ ‫می‌کرد ادعا کرد از ماجرای مرگ شوهرش‬ ‫غمگین بوده و توان صحبت کردن در این باره‬ ‫را ندارد اما وقتی با ارائه دالیل و مستندات‬ ‫دقیق از سوی مأموران روبه‌رو شد اسرار توطئه‬ ‫هولناکش برای قتل شوهرش را فاش ساخت‪.‬‬ ‫وی در این باره گفت‪ :‬از مدت‌ها پیش با‬ ‫شوهرم اختالف داشتم‪ ،‬او ‪ 15‬سال از من‬ ‫بزرگتر بود و دیگر توان ادامه زندگی مشترک‬ ‫با او را نداشتم اما او حاضر به طالقم نبود‪.‬‬ ‫در همین ایام بود که با پسر جوانی آشنا شدم‪،‬‬ ‫او با ابراز محبت‌های زیادش مرا شیفته خود‬ ‫کرد‪ .‬می‌خواستیم با هم ازدواج کنیم اما‬ ‫شوهرم را مانع این کار می‌دیدم‪ .‬با هم نقشه‌ای‬ ‫کشیدیم تا از دست او خالص شویم به همین‬ ‫دلیل تصمیم گرفتم در غذایش سم بریزم‪.‬‬ ‫تصور می‌کردم او چون بارها از درد شکم با‬ ‫خانواده‌اش صحبت کرده است در این باره‬ ‫کسی به من مظنون نخواهد شد‪.‬‬ ‫نقشه قتل و از میان برداشتن شوهرم با موفقیت‬ ‫همراه بود اما نمی‌دانم پلیس چگونه با وجود‬ ‫انجام خاکسپاری شوهرم درباره ماجرای‬ ‫مرگ او متوجه حقیقت شد‪.‬‬ ‫با توجه به این اعترافات‪ ،‬جواد همدست این‬ ‫زن نیز از سوی پلیس ردیابی و بازداشت شد‪.‬‬ ‫او نیز گفته‌های زن جوان را تأیید کرد‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فعالیت جنسی‬ ‫مردان ‪ 6‬مرحله‬ ‫دارد‬

‫فعالیت جنسی در هر سنی یک رفتار‬ ‫غریزی و خودکار انسانی است اما‬ ‫زمینه زیستی بسیار پیچیده‌ای دارد‪.‬‬ ‫گرچه عمل جنسی یک فرآیند‬ ‫مداوم است اما پژوهشگران آن را‬ ‫به ‪ 6‬مرحله تقسیم می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ .1‬اولین مرحله ضروری میل جنسی یا‬ ‫«لیبیدو» است‪« .‬انگیزش» یا «تحریک‬ ‫جنسی» طبیعی نمونه کاملی از متحدشدن‬ ‫ذهن و بدن است‪ .‬برای ایجاد این انگیزش‪،‬‬ ‫الزم است چارچوب ذهنی مناسب و مقدار‬ ‫هورمون كافی جنسی مردانه یا تستوسترون‬ ‫موجود باشد‪ .‬امیال جنسی در دوران بلوغ‪،‬‬ ‫هنگامی که میزان تستوسترون شروع به افزایش‬ ‫می‌کند‪ ،‬شكل می‌گیرند‪ .‬میزان تستوسترون‬ ‫با افزایش سن روندی رو به نزول دارد اما‬ ‫در بدن بیشتر مردان به اندازه‌ای تستوسترون‬ ‫تولید می‌شود که میل جنسی‌شان در سراسر‬ ‫زندگی‌شان حفظ شود‪.‬‬ ‫در هر مرحله از زندگی‪ ،‬نگرانی‪ ،‬استرس یا‬ ‫افسردگی ممکن است با وجود اینکه جسم‬ ‫مرد سالم است‪ ،‬میل جنسی‌اش را مهار کند‪.‬‬ ‫روابط جنسی با ایجاد حالتی از برانگیختگی‬ ‫که ناشی از آمیزه‌ای از افکار شهوانی و‬ ‫تحریک حسی است آغاز می‌شود‪ .‬تحریك‬ ‫حسی می‌تواند شامل حس لمس‪ ،‬بینایی‪،‬‬ ‫بویایی‪ ،‬چشایی یا شنوایی باشد‪ .‬منطقه‌ای‬ ‫از مغز به نام «هیپوتاالموس» آثار تصاویر‬ ‫و احساسات شهوانی را هماهنگ می‌کند و‬ ‫پیام‌های مربوط به میل جنسی را از طریق‬ ‫طناب نخاعی به لگن می‌فرستد که به اعصاب‬ ‫دستگاه عصبی خودمختار در آن منطقه‬ ‫می‌رسند‪ .‬اعصاب حسی از پوست آلت تناسلی‬

‫و سایر مناطق حساس بدن نیز به طور مستقیم‬ ‫بدون اینکه مغز دخیل باشد‪ ،‬به این اعصاب‬ ‫خودمختار متصل می‌شوند‪.‬‬ ‫‪ .2‬تحریك كافی اعصاب خودمختار‪ ،‬آنها‬ ‫را فعال می‌‌كند‪ .‬این اعصاب مرحله دوم‬ ‫پاسخ جنسی مردانه‪ ،‬مرحله برانگیختگی را‬ ‫با رساندن پیام‌های شیمیایی به شریان‌های‬ ‫آلت تناسلی شروع می‌کنند و باعث می‌شوند‬ ‫گشاد و خون بیشتری وارد آنها شوند‪ .‬خون‬ ‫به درون ‪« 2‬جسم غاری»‪ 2 ،‬میله متشکل‬ ‫از بافت اسفنجی که دارای مجاری عروقی‬ ‫بسیاری هستند‪ ،‬سرازیر می‌شود‪ .‬این ورود‬ ‫خون‪ ،‬اجسام غاری را متورم می‌كند و نعوظ‬ ‫یا راست‌شدن آلت رخ می‌دهد‪ .‬اجسام غاری‬ ‫متورم‌شده بر وریدهای کوچک آلت تناسلی‬ ‫هم فشار می‌آورند و با این كار مانع از خروج‬ ‫خون اضافی می‌شوند‪ ،‬بنابراین نعوظ آلت‬ ‫حفظ می‌شود‪.‬‬ ‫پزشکان برای سال‌ها نعوظ را یک رخداد‬ ‫هیدرولیک می‌دانسته‌اند که به افزایش ‪6‬‬ ‫برابری میزان خون ورودی به آلت تناسلی‬ ‫می‌انجامد‪ ،‬اما نتایج پژوهش‌ها نشان داده‬ ‫است نعوظ یک پدیده شیمیایی هم است‪.‬‬ ‫یک ماده شیمیایی با مولکولی کوچک‬

‫به نام «اکسید نیتریک» به اعصاب اجازه‬ ‫می‌دهد تا با یکدیگر و با شریان‌های آلت‬ ‫تناسلی ارتباط برقرارکنند‪ .‬اکسید نیتریک‬ ‫از طریق یک ماده واسطه به نام «گوانوزین‬ ‫مونوفسفات حلقوی» اثر خود را بر شریان‌ها‬ ‫اعمال می‌کند‪ .‬این کشف هم برای دانشمندان‬ ‫مهم بود و هم زمینه‌ساز پیشرفت مهمی برای‬ ‫درمان مردان مبتال به اختالل کارکرد نعوظی‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ . 3‬سومین مرحله فعالیت جنسی‪ ،‬مرحله‬ ‫کفه‌ای است که معموال ‪ 30‬ثانیه تا ‪ 2‬دقیقه‬ ‫به طول می‌انجامد سرعت ضربان قلب و فشار‬ ‫خون با ادامه فعالیت جنسی افزایش می‌یابد و‬ ‫خون بیشتری به بافت‌های بدن تلمبه می‌‌‌شود‪.‬‬ ‫آلت تناسلی تنها بخشی از بدن نیست که این‬ ‫جریان خون اضافی را دریافت می‌کند؛ در‬ ‫بیشتر مردان حین فعالیت جنسی سرخ‌شدن‬ ‫صورت به علت تجمع خون رخ می‌دهد و‬ ‫خود بیضه‌ها متورم می‌شوند و ‪ 50‬درصد‬ ‫افزایش اندازه پیدامی‌کنند‪ .‬حین مرحله‬ ‫‌کفه‌ای‪ ،‬پروستات و کیسه‌های منی برای انزال‬ ‫آماده می‌شوند و شروع به ترشح مایع می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ .4‬فعالیت جنسی در مرحله چهارم ارگاسم‬ ‫(اوج لذت جنسی) به همراه انزال منی به‬ ‫اوج می‌رسد‪ .‬دستگاه عصبی خودمختار در‬

‫این مرحله نیز مسوول است و عضالت در‬ ‫اپیدیدیم‪ ،‬مجاری منی‌بر و پروستات را به‬ ‫انقباض وامی‌دارد و باعث رانده‌شدن منی به‬ ‫جلو می‌شود‪ .‬در همین زمان پیام‌های عصبی‬ ‫عضالت گردن مثانه را منقبض می‌کند‪ ،‬در‬ ‫نتیجه منی به جای اینکه داخل مثانه پس‬ ‫بزند‪ ،‬به درون پیشابراه رانده می‌شود‪ .‬انزال‬ ‫معموال همراه لذتی بسیار است که ارگاسم‬ ‫نامیده می‌شود‪ .‬تقریبا در همه مردان‪ ،‬هنگام‬ ‫انزال سرعت ضربان قلب به اوج می‌رسد‪.‬‬ ‫‪ .5‬مرحله پنجم فعالیت جنسی‪ ،‬فروکش‬ ‫کردن یا «برطرف‌شدن تورم» است که در‬ ‫آن آلت تناسلی به حالت شل ابتدایی خود‬ ‫بازمی‌گردد‪ .‬ازبین‌رفتن تورم آلت معموال پس‬ ‫از انزال رخ می‌دهد اما گاهی زودرس و در‬ ‫صورتی که عمل جنسی با یک فکر یا رویداد‬ ‫مداخله‌گر قطع شود‪ ،‬اتفاق می‌افتد‪.‬‬ ‫‪ .6‬مرحله نهایی عمل جنسی‪ ،‬آرام‌ترین مرحله‬ ‫آن است‪ .‬این مرحله را «مرحله مقاوم»‬ ‫می‌گویند که ‪ 30‬دقیقه (در مردان جوان)‬ ‫تا ‪ 3‬ساعت (در مردان سالمندتر) به طول‬ ‫می‌انجامد و در آن هنگام آلت تناسلی به‬ ‫تحریک جنسی پاسخی نمی‌دهد‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ا و نم‬ ‫فکر‬ ‫کر د‬ ‫خر ش‬

‫شدم‪،‬کم کم دستامو ول کرد منم دستامو آروم‬ ‫آروم آوردم باالودستمو داخل موهاش کردم‬ ‫‪1‬دفعه موهاشو کندمو سرشو آوردم باالوبا‬ ‫اون یکی دستم نقابشو کندم‬ ‫ولی اون سریع ازم فاصله گرفتو خودشو از‬ ‫پنجره اتاقم پرت کرد پایین‬ ‫چون چراغ خاموش بود‪،‬نشد ببینمش‪،‬پاشدم‬ ‫با دو رفتم سمته پنجره‬ ‫با خودم گفتم این چطور به این فرضی جیم‬ ‫زد؟‬ ‫حاال من موندمو ‪1‬نقاب توی دستم‪.....‬‬ ‫‪---------------------‬‬‫‪/۳۰‬ش‬ ‫مامان اومد تو‬ ‫سالم چطوری؟مگه قرار نبود بمونی؟‬‫مامان‪-‬سالم‪،‬چرا‪...‬داداششو زن داداشش‬ ‫بهتره؟؟‬ ‫اومدن گفتن می مونن‪-‬حاال ِ‬ ‫مامان‪-‬آره یه کم بهتره‬ ‫غذا خوردی؟‬‫مامان‪-‬آره خوردم‪،‬چه عجب داری ناپرهیزی‬ ‫می کنی؟قبال ظرف نمی شستی!!!‬ ‫خودت سفارش کردی خونه رو به هم نریزم‬‫مامان‪-‬چقدرم تو حرف گوش کنی!!‬ ‫من خستم می خوام بخوابم‪،‬کاری نداری؟‬‫مامان‪-‬نه برو‬ ‫‪+‬داشتم می رفتم باال که گوشی پرهامو رو‬ ‫میز دیدم‪،‬مامان هنوز آشپزخونه بود‪،‬گوشی رو‬ ‫برداشتمو تا برگشتم مامان اومد جلوم‪...‬‬ ‫مامان‪-‬تو که هنوز نرفتی‬ ‫داشتم می رفتم‬‫مامان‪-‬چرا دستتو پشتت قایم کردی؟‬ ‫موندم چی بگم‪،‬گوشیو گذاشتم پشت کش‬ ‫شلوارمو دستمو آوردم بیرون‪...‬‬ ‫همین جوری‪...‬‬‫مامان‪-‬آهان‬ ‫‪+‬از بغلش آروم رد شدم سریع گوشی رو‬ ‫برداشتم که پشتم نبینه‪،‬همین که خواستم از‬ ‫پله برم باال‪....‬‬ ‫مامان‪-‬بهــــــــــار‬ ‫‪+‬بدونه اینکه برگردم‬ ‫بله؟‬‫مامان‪-‬کنترل کجاست؟‬ ‫‪+‬ای تو روحت پرهام کنترلو کجا گذاشتی؟؟؟‬ ‫نمیدونم‪،‬خوب سرجاشه دیگه‬‫مامان‪-‬نه اونجا نیست‪،‬برا چی پشتتو کردی‬ ‫به من‪،‬برگرد ببینم‪...‬‬ ‫حالم خوب نیست فردا صحبت می کنیم‬‫مامان‪-‬واااا مثال چته؟؟‬ ‫داشت میومد نزدیکم‪،‬اگه گوشیو می دید‬ ‫فاتحمو باید می خوندم‪،‬الکی دستمو گرفتم‬ ‫جلو دهنمو شروع کردم به ُاق زدن‬ ‫دویدم سمته باال‪،‬از شانسه گلم مامانم دنبالم‬ ‫اومد‪،‬یه راست رفتم تو حموم اتاقمو درو از‬ ‫داخل قفل کردم‪،‬برگشتم پرهامم بود‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬برا چی اومدی اینجا؟!‬ ‫گوشیتو چرا برنداشتی؟از دسته مامان فرار‬‫کردم‪،‬این تا مارو گیر نندازه ول کنه ماجرا‬ ‫نیست‬ ‫مامان‪-‬بهار چت شد نکنه غش کردی؟زنده‬ ‫ای؟؟؟‬ ‫ باز الکی شروع کردم به اوق زدن‪..‬‬‫ خوبم مامان تو برو االن بهتر میشم‬‫مامان‪-‬بهت می گم این درِ بی صاحابو باز‬ ‫کن‪..‬‬

‫وا صاحبش منما او‪.....‬‬‫به پرهام گفتم پشت در قایم شه تا من برم‬‫بیرون‪،‬موبایلشم دادمو درو باز کردمو پریدم‬ ‫بیرون درم بستم‬ ‫خودمو انداختم رو تخت‪...‬‬ ‫مامان‪-‬ببینم چی خوردی؟‬ ‫هیچی نمی دونم یهو چم شد‬‫مامان‪-‬هی از این چرتو پرتای بیرون بخور که‬ ‫حاالو روزت بشه این‬ ‫بی خیال شو دیگه ساعت چنده؟‬‫ساعتشو نگاه کرد‪..‬‬ ‫مامان‪-‬واااای ‪ 10‬شد‪،‬خاک تو اون سرت‬ ‫کنن‪،‬باز این سریالرو ندیدم‪،‬هی وقتمو‬ ‫گرفتی‪،‬پاشو یه آب قندی چیزی بخور‬ ‫نمیری‪،‬من کار دارم‪،‬حداقل برم بقیه فیلمو‬ ‫ببینم(با این طرز حرف زدنش جلو پرهام‬ ‫آبرومو برد(‬ ‫باشه عزیزم برو به فیلمت برس‬‫مامان‪-‬اینم افتخاری به افتخار دختر‬ ‫گلم(ویک کار صدا دار بی تربیتی کرد)‬ ‫چشمام داشت از تعجب گرد میشد‬‫ِ‬ ‫کنی؟باد میادو میره‪،‬دسته‬ ‫مامان‪-‬چیه نگاه می‬ ‫آدمم که نیست‪،‬خواستم یه خاطره ی خفن از‬ ‫مادرت داشته باشی‪.‬‬ ‫مامان فقط برو‪،‬حاال امشبو بیخیال خاطره‬‫شو جونه هر کی دوست داری‬ ‫مامان‪-‬نه تازه می خوام از این حالو هوا درت‬ ‫بیارم‬ ‫التماس گونه نگاهش کردم‪....‬‬ ‫برو به خدا خوبم‪،‬مگه نمی خواستی فیلم‬‫ببینی؟‬ ‫مامان‪-‬عیبی نداره تکرارشو می بینم‬ ‫نشست رو صندلی اتاقم‪..‬‬ ‫مامان‪-‬می دونی این مهناز چرا مریض‬ ‫بود؟باز اسهال گرفته‪،‬بترکه از بس تو هم‬ ‫خوری می کنه‬ ‫حقشه ترتر بگیره‪،‬من که اونجا بودم ‪100‬دفعه‬ ‫رفت خالء فکر کنم یه ‪ 10،20‬کیلویی وزن‬ ‫کم کرده‬ ‫میگما حرف قشنگ تری نیست راجع‬‫بهش صحبت کنیم‪،‬این جوری می خوای‬ ‫حالمو خوب کنی؟‬ ‫مامان‪-‬خوب تو یه زری بزن‪،‬خداحافظیهات‬ ‫تموم شد؟‬ ‫آره خیالت راحت ‪...‬‬‫خوشبختانه بابا اومدو مامان رفت پایین‪,‬یه‬ ‫نفس راحت کشیدم‪،‬گرچه دیگه آبرویی برام‬ ‫نمونده بود‬ ‫در اتاقو بستمو در حموم رو باز کردم پرهام یه‬ ‫گوشه نشسته بود وتا منو دید زد ظزیر خنده‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬یعنی عاشق این مامانت شدم‪،‬خدایی‬ ‫یه دونه ست‪...‬‬ ‫ ِا خوب بیا مامانمو جا من بگیر‬‫پرهام‪-‬نه عزیزم اون صاحب داره فعال که تو‬ ‫بی صاحابی‬ ‫اومدم جوابشو بدم که صدای در اتاقم اومد‪،‬در‬ ‫حمومو بستمو در اتاقمو باز کردم‪،‬مامانو بابا‬ ‫هم زمان اومدن تو‪...‬‬ ‫بابا‪-‬سالم بهاری مگه با پرهام نرفته بودی‬ ‫بیرون؟‬ ‫سالم بابا‪،‬چرا رفتم اما یه کار فوری براش‬‫پیش اومد زود برگشتیم‬ ‫بابا‪-‬چی خوردی؟می خوای بریم دکتر‬ ‫‪-‬هیچی نخوردم‪،‬یه کم بخوابم خوب میشم‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪62‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمــان‬

‫قسمت ‪.......4‬‬

‫اگه گفتی من کیم‬

‫‪+‬میونه کل کالی ما‪،‬صدای داد مهسا بلند‬ ‫شد‪،‬برگشتم دیدم یکی از پسرا موهای‬ ‫مهسای بیچاره رو گرفته داره چک می زنه‬ ‫تو صورتش‬ ‫این صحنه رو که دیدم قاطی کردم‬ ‫دیگه برام مهم نبود اگه منم برم کتک می‬ ‫خورم‬ ‫فقط می خواستم تالفی تک تک چکایی که‬ ‫به مهسا زدن و در بیارم‬ ‫با تمام توانم دویدم سمتشون‪،‬اول سراغ همون‬ ‫پسره که مهسا رو زد رفتم‪،‬با چوب چنان‬ ‫کوبیدم تو کمرش‪،‬درجا افتاد زمین‬ ‫این از اولیش‪،‬مریمینام با دیدن من شیر شدن‬ ‫وشروع کردن به زدن‬ ‫میون دعوای ماصدای جیغ مهسا‪......‬‬ ‫بهار پشتت‪....‬‬‫‪+‬تا برگشتم دیدم پسره ‪1‬چوب آورده باال‬ ‫سرمنه خوشبخت‬ ‫سرش که بکوبه تو فرقه ِ‬ ‫تا اومد بزنه‪،‬یکی از پشت چوبشو گرفت و‬ ‫نمی دونم کجاش زد که طرف شوت شد زمین‬ ‫اومدم ناجیمو ببینم‪ِ ....‬ا این که زوروی‬ ‫خودمونه‬ ‫زورو‪-‬همین االن برین تو خونه‬ ‫بچه ها برین خونه(االن داریم کتک کاری‬‫می کنیما)‬ ‫آرزو‪-‬ما نمی ریم‬ ‫گفتم برین(خیلی قشنگ اینا رو می زنن می‬‫خوان تا آخرشم وایسن)‬ ‫‪3‬تایی از خدا خواسته فرارکردن خونه‪،‬حاال‬ ‫ما ‪ 2‬تا بودیمو‪6‬تا پسر‬ ‫دیگه باید هنر این ‪ 8‬سال زحمتو نشون می‬ ‫دادم‬ ‫همیشه آرزوم بود یکی رو به قصد کشت‬ ‫بزنم(مریضم دیگه)االن بهترین موقعیته ‪....‬‬ ‫با زورو جون می زدیما اونم هنرهای رزمیش‬ ‫حرف نداشت‬ ‫منم فقط جاهای حساسو نشونه گرفته بودم‪،‬تا‬ ‫می زدم پخش زمین می شدن‬ ‫آخریا دیگه رمقی برام نمونده بود‪،‬پاهامم‬ ‫افتضاح درد می کرد‬ ‫اونام خدارو شکر فرار کردن‪،‬برگشتم سمته‬ ‫زورو که غافلگیرم کردو دستمو از پشت‬ ‫پیچوند‬ ‫زورو‪-‬مگه نگفتم برو خونه‪،‬برا چی موندی؟‬ ‫آی آی دستو ول کن به تو چه بازم می گم‬‫ننمی یا بابام؟‬ ‫زورو‪-‬دوست داری دستتو بشکنم؟عوض‬ ‫تشکرته؟‬ ‫صبر نداری که خوب این دستو ول کن تا‬‫تشکر کنم‬ ‫‪+‬دستمو ول کرد‪،‬برگشتم سمتش‪،‬قیافمو‬ ‫مظلوم کردمو‪....‬‬ ‫دستمو دردآوردی اما به خاطر این لطفت‬‫می خوام جبران کنم‬ ‫‪+‬دستمو به حالت بغل کردن باز کردمو‪1‬‬

‫قدم رفتم جلو‪،‬اونم با تعجب ‪1‬قدم رفت‬ ‫عقب‪،‬هی من می رفتم جلوو اون عقب‬ ‫آخر خورد به ‪1‬دیوار ‪،‬دستمو رو دیوار ما بین‬ ‫صورتش گذاشتمو‪..‬‬ ‫این جوری نگام نکن‪.‬فقط یه تشکر سادَ س‬‫‪+‬رو پاشنه پا بلند شدم که قدم باهاش یکی‬ ‫شه‪،‬آروم آروم صورتمو بردم جلو‬ ‫اونم هنوز با تعجب نگام می کرد‪،‬فاصله ی‬ ‫صورتم باهاش خیلی کم شده بود‬ ‫که چشماشو بست‪،‬یه نیش خندی زدمو‪،‬پریدم‬ ‫گوششو گاز گرفتم و با زانو کوبیدم زیر‬ ‫شکمش‬ ‫صدای دادش همه جارو گرفته بود منم ‪3‬سوته‬ ‫جیم زدم‬ ‫تا وارده خونه شدم دیدم آرزویینا هر کدوم‬ ‫‪1‬لیوان آبه قند دستشونه و میل می کنن خنده‬ ‫داره واال‬ ‫بچه ها سریع تمام درو پنجره هارو قفل‬‫کنین‪،‬اینجا دیگه امن نیست فردا بر می گردیم‬ ‫‪+‬همه جارو بستن‬ ‫اینا از کجا پیداشون شد‬‫مهسا‪-‬عصر لب ساحل دیدیمشون‪1،‬جوری‬ ‫وانمود کردن انگار مارو تا حاال ندیدن‬ ‫مریم‪-‬اما مارو تعقیب کردن‬ ‫آرزو‪-‬احمقا رفتن آدم آوردن‪،‬راستی اون یارو‬ ‫نقابیه کیه؟‬ ‫زورو رو می گی منم نمی دونم از کجا‬‫پیداش شد‬ ‫مریم‪-‬االن کجاس؟‬ ‫هیچی سوت زد اسبش اومد دنبالش‪،‬رفت‬‫خونشون‬ ‫مهسا‪-‬راست می گی؟؟؟؟!!!!!‬ ‫آرزو‪-‬خره اسگلت کرده‬ ‫پاشین بخوابین فردا صبح باید برگردیم‬‫مهسا‪-‬این شبه آخری گند زده شد به همه چی‬ ‫‪+‬داشتم از پله ها می رفتم باال که باز برگشتم‬ ‫راستی آرزو کی اومدی؟‬‫مریم‪-‬این احمق هنوز ‪5‬مین نشده برگشت‬ ‫پس ساعت یادت نره‬‫آرزو‪-‬نه من دلم شورِ اینا رو میزد‪،‬نگران شدم‬ ‫برگشتم‬ ‫به من ربطی نداره ساعت و باید بخری‬‫آرزو‪-‬عمرا‬ ‫سگ خور می دونم از تو چیزی در نمیاد‬‫‪+‬اومدم باال دیدم در تراس بازه‪،‬وای یادم نبود‬ ‫عصری ببندم‪،‬رفتم بیرون دیدم خبری نیست‬ ‫درو بستمو ‪1‬مبل گنده هم گذاشتم جلو درش‬ ‫اتاقای باالرو گشتم و رفتم اتاق خودم لباس‬ ‫عوض کردم ومسکنامم خوردم‬ ‫نشستم جلو میز آرایشم‪،‬آهنگ می خوندمو‬ ‫موشونه می کردم که برس از دستم افتاد‬ ‫خم شدم برسو برداشتم تا آینه رو دیدم جیغم‬ ‫رفت هوا‪......‬‬ ‫بازم دستشو گذاشت رو دهنم‬ ‫زورو‪َ -‬اه چقدر جیغ می زنی یواش‬

‫‪+‬اما من همچنان سعی می کردم جیغ بزنم‪،‬از‬ ‫جیبش ‪1‬چاقو در آوردو گذاشت رو گردنم‬ ‫*اگه ‪ 1‬باردیگه جیغ بزنی هم دخل خودتو‬ ‫هم اون دوستای عتیقه تر از خودتو در میارم‬ ‫‪+‬منم دیگه الل شدم‪،‬بچه ها از جیغای بنفش‬ ‫من اومدن باالو هی می کوبیدن به دراتاقم‪.‬این‬ ‫کی درو قفل کرد؟‬ ‫*ردشون کن برن‬ ‫‪+‬رفتم سمته درو تا اومدم بازش کنم‪....‬‬ ‫* ُا ُا درو باز نمی کنی‬ ‫ناچار از پشت درِ بسته‪.....‬‬ ‫چتونه درو شکستینمهسا‪-‬چرا درو‬‫باز نمی کنی واسه چی جیغ زدی؟زنده‬ ‫ای؟خوبی؟خوشی؟سالمتی؟خانوا ده خوبن؟‬ ‫درد آره خوبم سوسک دیدم ترسیدم‬‫مریم‪-‬خوب درو باز کن‬ ‫‪+‬به زورو نگاه کردم‪،‬سرشو به عالمت نه‬ ‫تکون داد‬ ‫لباس تنم نیست می خوام برم حموم‬‫آرزو‪-‬قربونه اون تنه بلوریت منم مثله پرهام‬ ‫جون چه فرقی می کنه‪1،‬نظر حالله‪.‬دروباز‬ ‫کن دورت بگردم‬ ‫‪+‬وای حاال کی جلو اینو بگیره االن می خواد‬ ‫هی چرت وپرت بگه‬ ‫این یارو هم انگار خوشش اومده‪،‬همچین‬ ‫نگاه می کنه که‪....‬‬ ‫نکنه بال مالیی سرم بیاره؟‬ ‫خدایا خودمو سپردم به تو‪ ،‬من خودمو فدای‬ ‫دوستام کردم توام از سر تقصیراتم بگذر‬ ‫خدایا تو جهنم نفرستیما حاال جلو در بهشتم‬ ‫بود من راضیم‬ ‫وای اگه بمیرم چی؟چند وقت بود هوس‬ ‫الزانیا کرده بودما‪.‬‬ ‫ای کاش اول می خوردم بعد می مردم‬ ‫خدایا اون ورم می تونیم غذا سفارش‬ ‫بدیم؟اگر نه بگو وصیت کنم برام خیرات‬ ‫کنن‪،‬بلکه بهم برسه‬ ‫ای پرهام شوویه(شوهر)مهربانم برات نقشه‬ ‫ها داشتما‬ ‫چه کنم که این عمر وفا نکرد عاشقونه صدام‬ ‫نکرد حاال دست دست بگیر منو‪...‬‬ ‫چشمامو بسته بودمو تند تند برا خودم خیال‬ ‫بافتم‪،‬آخرفکرمم شعر می خوندمو می‬ ‫می‬ ‫ِ‬ ‫رقصیدم‬ ‫وجود زوروهم از یادم رفته بود‪،‬هی چشمو‬ ‫ابرو میومدمو‪،‬نیشمم باز بود‬ ‫‪1‬دفعه از زمین کنده شدم وچسبیدم به دیوار‬ ‫تا چشم باز کردم این زوروی خیر ندیده لبامو‬ ‫بوسید‪،‬هی وول می خوردم از دستش خالص‬ ‫شم‪،‬اما فایده نداشت‬ ‫نفسم بریده بود‪ ،‬این سواستفاده چی هم ول‬ ‫کن ماجرا نبود‬ ‫بالخره رضایت دادو صورتشو کشید عقب‬ ‫ِ‬ ‫حال خوبتو‪،‬خوبتر کنم‪،‬خوشت‬ ‫*خواستم‬ ‫اومد؟‬

‫آره که خوشم اومد عشقم‬‫‪+‬کلمو به ضرب کوبیدم تو پیشونیش که مخه‬ ‫خودم سوت کشید‪،‬زوروهم ‪1‬ناله ی کوچیک‬ ‫کرد‪....‬‬ ‫*تو واقعا خیلی وحشیی‪،‬اونم از نوعه خفنش‬ ‫ولم کن تا نشونت بدم وحشی کیه‬‫‪+‬دیدم هیچ جوری نمی شه به عقب حلش‬ ‫بدم‪،‬ناچار دستمو انداختم پشت کمرش(اونم‬ ‫خر کیف)‬ ‫صورتمو بردم جلو‪،‬تا اومد بیاد جلو‪،‬جوری از‬ ‫بقل پرتش کردم زمین که افتادم روش‬ ‫همش می خواستم بزنمش که ضربه هامو دفع‬ ‫می کرد‪،‬اما ‪1‬بارم جوابه ضربه هامو نداد‬ ‫کم کم خسته شدم‪،‬که با ‪ 1‬حرکت جا منو‬ ‫خودشو عوض کرد‬ ‫منم دیگه کاریش نداشتم‪،‬کله انرژیمو ازم‬ ‫گرفته بود‪،‬همدیگرو همین جور نگاه می‬ ‫کردیمو تند تند نفس می کشیدیم‬ ‫*هنر نماییت تموم شد؟‬ ‫تو کی هستی؟‬‫*به قوله تو زورو‬ ‫از من چی می خوای؟‬‫*برگرد خونت‬ ‫نمی گفتی هم فردا می رفتم‪،‬حاال اون هیکلو‬‫بکش کنار ِ پرس شدم‬ ‫‪+‬یکم خودشو کشید کنار و بازم بهم نگاه‬ ‫کرد‬ ‫چیه بازم کتک می خوای؟‬‫‪+‬خندیدو‪...‬‬ ‫*تو واقعا خدای اعتماد به نفسی‬ ‫من االن ضرب دیدم‪،‬زورم کم شده از من‬‫بترس‬ ‫*عزیزمی کوچولوی من(چی باز این پررو‬ ‫شد)‬ ‫نمی خوای بری؟‬‫‪+‬آروم گفتم ای کاش سیری‪،‬پیازی‪،‬چیزی‬ ‫خورده بودما‬ ‫اونم سرشو گذاشت رو شونم‪،‬دیدم تکون می‬ ‫خوره‪،‬معلوم بود داره می خنده‬ ‫وقتی نفساش به گردنم خورد یه جوری شدم‬ ‫‪،‬سعی کردم ازش فاصله بگیرم‬ ‫کم کم سرشو بلند کردو یه جوری نگام کرد‬ ‫*ازت خوشم میاد‪،‬بانمکی‪،‬حوصله آدمو سر‬ ‫نمی بری‪،‬فقط مشکلت وحشی بودنته‬ ‫‪+‬باز این به من گفت وحشی؟حالت تدافعی‬ ‫به خودم گرفتم‬ ‫اگه من وحشیم تو هم سگی‪،‬هاپ‬‫سگه‪،‬سگـــــــــــــــــــ‬ ‫کن‪،‬آقا‬ ‫هاپ‬ ‫ــه‪،‬هاپـــــــــو‪،‬خرسی‪،‬گر گی‪....‬‬ ‫‪+‬زده بودم رو مسلسل وهمین جور ترور‬ ‫شخصیتیش می کردم که باز خفم کرد‪...‬‬ ‫(آخه چقدر سواستفاده‪،‬حرص آدمو در میاره)‬ ‫هی تقال کردم دیدم نه‪،‬فایده نداره ‪1‬فکری‬ ‫به ذهنم رسید‪،‬دست از تقال برداشتمو باهاش‬ ‫همراهی کردم‬


‫‪61‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رازهای رساندن‬ ‫زنان به اوج لذت‬ ‫جنسی (ویژه‬ ‫متاهلین)‬

‫آیا مایلید به قهرمان همسر خود‬ ‫تبدیل شوید؟ پس نگران اندازه‬ ‫آلت تناسلی خود نباشید ‪ ،‬در‬ ‫عوض یادگیری درباره رساندن‬ ‫زنان به اوج لذت جنسی را آغاز‬ ‫کنید‪.‬اغلب موضوع به همان‬ ‫سادگی که به نظر می رسد نیست‪،‬‬ ‫بلکه‪...‬‬ ‫آیا مایلید به قهرمان همسر خود تبدیل شوید؟‬ ‫پس نگران اندازه آلت تناسلی خود نباشید ‪،‬‬ ‫در عوض یادگیری درباره رساندن زنان به اوج‬ ‫لذت جنسی را آغاز کنید‪.‬‬ ‫اغلب موضوع به همان سادگی که به نظر می‬ ‫رسد نیست‪ ،‬بلکه شما می بایست به استادی‬ ‫در پیش نوازی تبدیل شوید؛ همچنین باید‬ ‫در مورد دو نقطه حساس یاد بگیرید که در‬ ‫صورت تحریک شدن منجر به رسیدن خانم‬ ‫به اوج لذت جنسی می شوند و شناختن‬ ‫حالتی در رابطه جنسی که بیشترین اثر را در‬ ‫رساندن وی به اوج لذت جنسی دارد‪ ،‬موضوع‬ ‫ناراحت کننده ای‪ ،‬نیست (نکته‪ :‬حالت قرار‬ ‫گرفتن مرد در باال جزو آنها نیست‪).‬‬ ‫رسیدن زنان به اوج لذت جنسی‪ :‬اهمیت پیش‬ ‫نوازش‬ ‫بله؛ به عنوان یک مرد‪ ،‬هرگاه همسرتان‬ ‫نگاهی از گوشه چشم به شما می اندازد و‬ ‫یا وقتی یکی ازلباس زیرهای مورد عالقه‬ ‫تان را می پوشد‪ ،‬شما برای برقراری رابطه‬ ‫جنسی آماده هستید‪ ،‬اما از طرف دیگر زن به‬ ‫تحریک فیزیکی و احساسی شدید نیاز دارد‬ ‫تا به هیجان آمده‪ ،‬مایعات روان کننده در‬ ‫بدنش ترشح شده و برای رسیدن به اوج لذت‬ ‫جنسی آماده شود‪ .‬به همین دلیل پیش نوازی‪،‬‬

‫اهمیت باالیی است‪.‬‬ ‫به عالوه‪ ،‬برنحوه نوازش در پیش نوازی‬ ‫تاکید می شود‪ ،‬پیش نوازی نباید به صورت‬ ‫یک کار اجباری یا با عجله انجام شود‪ .‬در‬ ‫واقع‪ ،‬پیش نوازش می تواند ساعت ها پیش‬ ‫از رابطه آغاز شود و هر دقیقه آن‪ ،‬زن را برای‬ ‫رسیدن به اوج لذت جنسی آماده تر می کند‪.‬‬ ‫در اینجا راهنمایی هایی برای ایجاد احساس‬ ‫رابطه جنسی در هردوی شما آورده شده است‪:‬‬ ‫ از فکرتان استفاده کنید‪ .‬به خاطر داشته‬‫باشید که برای زنان تحریک ذهنی به اندازه‬ ‫تحریک احساسی حائز اهمیت است‪ .‬یک‬ ‫یادداشت عاشقانه‪ ،‬تماسی تحریک کننده از‬ ‫محل کار و دیگر موارد این چنینی می توانند‬ ‫منجر به فکر کردن خانم در مورد رابطه‬ ‫عاشقانه با شما گردند‪ .‬شمع‪ ،‬گل های تازه‪،‬‬ ‫همچنین موسیقی مالیم‪ ،‬اتمسفری عاشقانه و‬ ‫احساسی ایجاد می کنند‪.‬‬ ‫ لطافت‪ .‬لمس کردن حتی پیش از آغاز‬‫شروع رابطه ‪ ،‬میل جنسی را ایجاد می کند‪ .‬او‬ ‫را بغل کرده‪ ،‬دستش را بگیرید یا به رانهایش‬ ‫دست بزنید‪ .‬رسیدن به اوج لذت جنسی در‬ ‫زنان بیشتر زمانی رخ می دهد که مث ً‬ ‫ال در‬ ‫حال بوسیدن او هستید و دستانتان بخش های‬ ‫حساستری از بدنش را لمس می کند‪( .‬سینه‬ ‫ها نقاطی شهوانی هستند اما تنها نقاط نیستند!‬ ‫نوازش پشت و ران هایش را امتحان کرده یا‬ ‫انگشتان خود را در موهایش فرو کنید‪).‬‬ ‫ بوسیدن‪ .‬برای پیش نوازشی عالی بوسیدن‬‫خیلی مهم است‪ .‬کشف نقاطی جدید برای‬ ‫بوسیدن که تحریک کننده است برای‬ ‫همسرتان بسیار جالب است‪ .‬برای شروع‬ ‫پشت گردن ‪ ،‬یا شانه هایش را ببوسید‪.‬‬ ‫ خوش صحبتی‪ .‬حین پیش نوازش صحبت‬‫کردن با او را فراموش نکنید‪ .‬زنان تمایل‬ ‫بیشتری برای شنیدن دارند و اعتراف به اینکه‬ ‫همسرتان چه احساس خوبی به شما می دهد‪،‬‬ ‫احساس آزادی بیشتر برای لذت بردن و باز‬ ‫بودن به او می دهد‪.‬‬ ‫رسیدن زنان به اوج لذت جنسی‪ :‬نقاط‬ ‫تحریک پذیر‬ ‫دو نقطه در بدن زنان وجود دارند که در‬ ‫اوج گیری لذت زنان مهم اند‪ .‬در صورتی‬ ‫که مایلید همسرتان به اوج لذت برسد باید‬ ‫یاد بگیرید که این نقاط بدن وی را تحریک‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ -‬کلیتوریس‪ .‬این بخش کوچک دارای‬

‫تراکم شدیدی از پایانه های‬ ‫عصبی است که در بخش‬ ‫بیرونی و باالیی واژن قرار‬ ‫دارد‪ .‬کلیتوریس به وسیله‬ ‫تکه کوچکی از پوست به نام‬ ‫"کالهک کلیتوریس " پوشانده‬ ‫شده است که از تحریک دائمی‬ ‫آن جلوگیری می کند‪ ،‬بنابراین‬ ‫می توانید با لیس زدن یا لمس‬ ‫کردن‪ ،‬کلیتوریس را نوازش‬ ‫کنید‪ .‬پس از تحریک شدن‪،‬‬ ‫کالهک کلیتوریس به عقب‬ ‫رفته و کلیتوریس اندکی بلند‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫ نقطه “‪ .”G‬این نقطه‬‫تحریک کننده داخل واژن قرار‬ ‫گرفته است‪ .‬دسته ای ازپایانه‬ ‫های عصبی در محدوده ای‬ ‫حدود پنج سانتی متر باالتر از‬ ‫استخوان زهاری برروی دیواره‬ ‫داخلی و باالیی واژن قرار‬ ‫دارد‪ .‬برای یافتن نقطه ‪ ،G‬به‬ ‫آرامی انگشت خود را به داخل‬ ‫واژن فروبرده‪ ،‬سپس انگشت‬ ‫خود را به صورت حرکت " بیا‬ ‫نزدیکتر" خم کنید‪ .‬بدانید که‬ ‫برخی زنان دوست دارند نقطه‬ ‫‪ G‬آنها به طور مستقیم نوازش‬ ‫شود‪ ،‬درحالیکه دیگران فشار کمتری در‬ ‫این نقطه را ترجیح می دهند‪ .‬تکنیک های‬ ‫مختلف را امتحان کرده و از همسر خود‬ ‫بپرسید که کدام روش را بیشتر دوست دارد‪.‬‬ ‫رسیدن زنان به اوج لذت جنسی‪ :‬وضعیت‬ ‫برقراری رابطه جنسی‬ ‫پس از توضیح موارد فوق‪ ،‬حدس خواهید‬ ‫زد که بهترین وضعیت برقراری رابطه جنسی‪،‬‬ ‫حالتی است که بیشترین تحریک کنندگی در‬ ‫کلیتوریس و نقطه ‪( G‬یا هردو) را فراهم‬ ‫آورد‪.‬این وضعیت ها شامل موارد زیر می‬ ‫باشند‪:‬‬ ‫ زن در باال‪ .‬این وضعیت با توجه به زاویه‬‫آلت تناسلی مردانه‪ ،‬تحریک کنندگی مناسب‬ ‫نقطه ‪ G‬را فراهم می آورد‪ .‬همچنین زن می‬ ‫تواند به نحوی بدن خود را حرکت دهد که‬ ‫کلیتوریس وی نیز تحریک شود‪.‬‬ ‫‪ -‬دخول از عقب‪ .‬این وضعیت برای تحریک‬

‫کلیتوریس مناسب نیست‪ ،‬اما دخولی عالی‬ ‫بوده و تحریک بسیار خوب در نقطه ‪ G‬را‬ ‫ایجاد می کند‪ .‬هرکدام از زوجین می توانند‬ ‫حین رابطه‪ ،‬کلیتوریس را مالش دهند‪.‬‬ ‫ نشسته‪ .‬اجازه دهید زن در آغوشتان بنشیند‪،‬‬‫در این حالت دخول عمیق و تحریک مناسب‬ ‫کلیتوریس رخ می دهد‪ .‬این حالت صمیمیت‬ ‫عالی را نیز ایجاد می کند‪.‬‬ ‫توجه داشته باشید که وضعیت مرد در باال‬ ‫در لیست نیامدهاست؟ زمانی که مرد در باال‬ ‫قرار دارد‪ ،‬تحریک کلیتوریس سخت است ‪،‬‬ ‫مگر اینکه آلت تناسلی را کام ً‬ ‫ال به داخل فرو‬ ‫کند‪ .‬در این حالت‪ ،‬زاویه دخول نیز برای‬ ‫تحریک نقطه ‪ G‬مناسب نیست‪ .‬این موارد را‬ ‫به ذهن بسپارید و نترسید که در مورد نتیجه‬ ‫از خانم خود سئوال کنید! رسیدن به اوج لذت‬ ‫جنسی در زنان ‪،‬به اندکی سعی و خطا نیاز‬ ‫دارد‪ ،‬اما فراموش نکنید که حین تالش از آن‬ ‫لذت ببرید‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

60


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

59


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

58


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

57


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

56


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫باال بردن ابرو وپيشاني‬ ‫باال بردن ابرو وپيشاني یکی از‬ ‫فوائد جراحی های زیبایی ایجاد‬ ‫حس اعتماد به نفس و جوانی‬ ‫است‪ ،‬و یکی از مهمترین اجزاء‬ ‫بدن در این رابطه ابروها می‬ ‫باشند ‪ .‬در خانمها شکل نرمال ابرو‬ ‫به گونه است که ابتدا و انتهای‬ ‫آن در یک سطح و وسط ابرو باال‬ ‫تر است‪.‬‬

‫با افزايش سن ‪ ،‬عالئم پیری در يك سوم‬ ‫فوقاني صورت كه شامل پلكها ‪ ،‬ابرو وپيشاني‬ ‫است زودتر از ساير قسمت هاي صورت‬ ‫بروز پيدا ميكنند ‪ .‬ظهور اين عالئم در يك‬ ‫سوم فوقاني صورت به شكل پيدايش چين‬ ‫وچروك پيشاني ‪ ،‬افتادگي ابروها وافتادگي‬ ‫پلك ها است كه بيشتر از جنبه زيبايي قابل‬ ‫توجه است اما در مواردي كه افتادگي ابرو‬ ‫وپلك ها زياد باشد مي تواند فيلد بينائي را نيز‬ ‫محدود نمايد ‪.‬‬ ‫اعمال جراحي متعددي براي باال بردن ابروو‬ ‫پيشاني طراحي شده اند ‪ .‬البته با تزريق‬ ‫بوتوكس يا ‪ dysport‬ميتوان بدون جراحي‬

‫وبه طور موقت چين وچروك هاي پيشاني‬ ‫را برطرف كرد‪ ،‬ضمن اينكه اين كار باعث‬ ‫باالرفتن گوشه هاي ابروها نيز مي شود ‪.‬‬ ‫دراين مقاله تا حدودي با روش هاي مختلفي‬ ‫كه بدين منظور طراحي شده اند آشنا خواهيد‬ ‫شد اما اينكه كدام روش براي شما مناسب تر‬ ‫خواهد بود ‪ ،‬نياز به مشاوره حضوري شما با‬ ‫اينجانب خواهد داشت ‪.‬‬ ‫الف ) روش برش کامل پوست سر‬ ‫همانطور كه در شكل مي بينيد در اين روش‬ ‫برش ما از ناحيه گيجگاهي يك طرف شروع‬ ‫شده وحدودا ‪ 4‬سانتيمتر عقب تر از رويش‬ ‫مو و به موازات آن امتداد مي يابد تا به ناحيه‬ ‫گيجگاهي طرف مقابل برسد ‪ .‬عمق اين‬ ‫برش تا روي استخوان جمجمه خواهد بود‪.‬‬ ‫واز زير‪ ،‬پوست پيشاني تا ناحيه ابروها را از‬ ‫جمجمه جدا ميكنيم وآنرا كشيده واضافه آن‬ ‫را در محل برش اوليه چيده و محل برش را‬ ‫مي دوزيم ‪.‬‬ ‫مزيت اين روش ‪:‬‬ ‫تمامي محل برش وهمچنين بخيه ها داخل‬ ‫پوست سر والبالي موهاي سر است لذا جاي‬ ‫برش اصال قابل رويت نيست ‪.‬‬ ‫عيوب اين روش ‪:‬‬ ‫‪ – 1‬نسبت به ساير روشها عمل نسبتا بزرگي‬ ‫است ‪.‬‬ ‫‪ – 2‬باعث بزرگ شدن پيشاني مي شود چرا‬ ‫كه خط رويش موها به طرف عقب تر كشيده‬ ‫مي شود ‪.‬‬ ‫‪ – 3‬بي حسي پوست سر تا مدتي باقي مي‬ ‫ماند ‪.‬‬ ‫ب ) محل برش درست روي خط رويش‬ ‫موهاي پيشاني‬ ‫تكنيك ‪:‬‬ ‫مثل تكنيك قبلي است با اين تفاوت كه خط‬ ‫برش درست روي خط رويش موهاي پيشاني‬ ‫است ‪.‬‬ ‫مزايا ‪:‬‬ ‫‪ - 1‬باعث بلند شدن پيشاني نمي شود ‪.‬‬ ‫‪ – 2‬ميزان باالرفتن ابرووكم شدن چين‬ ‫وچروكها بيشتر از روش قبلي است ‪.‬‬ ‫عيوب ‪:‬‬ ‫‪ – 1‬خط برش ممكن است كمي قابل رويت‬ ‫باشد ( بويژه در كساني كه عادت دارند‬ ‫موهايشان رابه سمت باال وعقب شانه نمايند‬ ‫)‪.‬‬ ‫‪ – 2‬بي حسي پوست سر ممكن است تا مدتي‬ ‫باقي بماند ‪.‬‬ ‫ج ) خط برش داخل پيشاني ‪:‬‬ ‫اين روش براي كساني كه چين وچروكهاي‬ ‫پيشاني بسيار عميق داشته باشند ويا وضعيت‬ ‫ابروهاي آنان غيرقرينه باشد ويا جاي زخم‬ ‫قديمي روي پوست پيشاني داشته باشند روش‬ ‫مناسبي است ‪.‬‬

‫عيب ‪:‬‬ ‫عیب این روش این است که جاي برش ممكن‬ ‫است قابل رويت باشد ‪.‬‬ ‫د ) باال بردن ابرو به روش مستقيم‬ ‫همانطور كه در شكل مالحظه مي كنيد خط‬ ‫برش تحتاني درست روي لبه فوقاني ابرو داده‬ ‫مي شود ‪ .‬خط برش فوقاني بسته به وضعيت‬ ‫ابروي بيمار وخواسته هاي وي متغيير است‬ ‫‪ .‬پوست حدفاصل اين دوبرش را برميداريم و‬ ‫لبه هاي دوبرش را به هم مي دوزيم ‪ .‬اين امر‬ ‫باعث باالتر رفتن ابرو مي شود ‪.‬‬ ‫مزايا ‪:‬‬ ‫‪ – 1‬روش موثرتري است وبه هر ميزان كه‬ ‫بخواهيم مي توانيم ابرو را باال ببريم ‪.‬‬ ‫‪ – 2‬حالت ابرو رابه دلخواه مي توان تغيير‬ ‫داد ‪.‬‬ ‫‪ – 3‬مقداري از افتادگي پلك هاي فوقاني را‬ ‫برطرف مي كند ‪.‬‬ ‫‪ – 4‬عمل نسبتا كوچكي است ‪.‬‬ ‫عیب ‪:‬‬ ‫عيب عمده اين روش اين است كه ممكن‬ ‫است بعدازعمل ‪ ،‬محل برش كه روي لبه‬ ‫فوقاني ابرو واقع مي شود تا حدودي قابل‬ ‫رويت باشد كه البته اگر اينچنين شد خانم‬ ‫ها مي توانند با استفاده از لوازم آرايشي آن را‬ ‫بپوشانند ‪ .‬عیب دیگر احتمال عود افتادگی‬ ‫است‪.‬‬ ‫ه ) كشيدن گوشه هاي چشم از ناحيه گيجگا‬ ‫هي‬ ‫اين روش براي كشيدن گوش ٌه چشم ها روش‬ ‫مناسبي است‪ .‬همانطور كه در شكل مي بينيد‬ ‫خط برش در ناحيه گيجگاهي ‪ ،‬چند سانتيمتر‬ ‫عقبتر از خط رويش موها داده ميشود‪ .‬پوست‬ ‫ونسج زيرپوستي را از زير تا ناحيه انتهايي‬ ‫سمت خارجي ابروآزاد ميكنيم ‪ ،‬آن راكشيده‬ ‫واضافه آن راچيده و محل برش را مي دوزيم ‪.‬‬ ‫در اين روش جاي برش در داخل موها پنهان‬ ‫ميشود و قابل رويت نيست ‪ .‬اشکال این روش‬ ‫آنست که فقط یک سوم خارجی ابرو را باال‬ ‫میکشد‪.‬‬ ‫و ) از طریق آندوسکوپی‬ ‫جدیدترین روش باال بردن ابروها و از بین‬ ‫بردن چینهای اخم استفاده از آندوسکوپ ‪،‬‬ ‫با برشهای کوچک و بدون عوارض روش باز‬ ‫است‪ .‬البته تعداد جراحانی که با این روش‬ ‫آشنا باشند بسیار معدود هستند‪.‬اکنون این‬ ‫روش تقریبا جایگزین ردش باز شده است‪.‬‬ ‫نكاتي كه بيمار بايد بداند ‪:‬‬ ‫‪ – 1‬چنانچه قبال عملي روي پلك يا ابروي‬ ‫خود انجام داده ايد اطالع دهيد ‪.‬‬ ‫‪ – 2‬با تزريق بوتوكس يا ‪ dysport‬بدون‬ ‫جراحي ‪ ،‬قسمتهاي خارجي ابرو بطور موقت‬ ‫باال كشيده مي شوند ‪.‬‬ ‫‪ – 3‬آنتي بيوتيك تجويزي را بعد از عمل‬ ‫استفاده نماييد ‪.‬‬ ‫‪ – 4‬تا ‪ 24‬ساعت بعد از عمل از كمپرس‬ ‫سرد استفاده نماييد ‪.‬‬


‫‪53‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دو سرنوشت گره‬ ‫خورده به هم‬

‫براساس سرگذشت فرنوش‬

‫مـادرم در حـالي كه عروسك شكسته را در‬ ‫هوا تكان مي‌داد چـشم غره‌اي به خواهر‬ ‫دوقلويم فرزانه رفت و با لحـنـي سـرزنـش‬ ‫كـنـنده پرسيد‪« :‬تو اين عروسك را شـكستي‌؟‬ ‫چرا حواست را جمع نمي‌كني‌؟» مي‌دانستم‬ ‫خواهر شش ساله‌ام عروسك را شكسته ولي‬

‫من به جاي او به گريه افتادم‌! مادرم رو به من‬ ‫كرد و پرسيد‪« :‬تو براي چه گريه مي‌كني‌؟»‬ ‫اشك ريزان پاسخ دادم‌‪« :‬چون فرزانه ناراحت‬ ‫شده است‌‪ ».‬ارتباط عاطفي و روحي بين من و‬ ‫خـواهرم هميشه به اين شكل بود‪ .‬ما دوقلوهاي‬ ‫همسان بوديم و از هر نظر به يكديگر شباهت‬ ‫داشتيم‌‪ .‬طوري كه هيچكس نمي‌توانست ما‬ ‫را به خوبي از هم تشخيص دهد و هـر زمان‬ ‫مادرمان يكي از ما را دعوا مي‌كرد‪ ،‬هميشه‬ ‫ديگـري ناراحت مي‌شد و به گريه مي‌افتاد‪.‬‬ ‫احساسات ما به هم گره خورده بود و ناراحتي‬ ‫و خوشحالي يكديگر را حس مي‌كرديم‌‪.‬‬ ‫بنابراين نيازي نبود كه اص ً‬ ‫ال با هم حرف بزنيم‬ ‫تا از نظر احساسي يكديگر را بفهميم‌! وقتي‬ ‫سيزده سـاله بـوديـم به شـهـر ديـگري نقل‬

‫مكان كرديم و اگر خـواهرم در كنارم نبود‬ ‫احساس غربت مرا از بين مي‌برد‪ .‬ما با هم‬ ‫درس مي‌خوانديم‌‪ ،‬با هم غذا مي‌خورديم‌‪ ،‬با‬ ‫هم بازي مي‌كرديم‌و در مدرسه‌ي جديدمان با‬ ‫هم سر به سر همكالسي‌هاي‌مان مي‌گذاشتيم‌‪.‬‬ ‫گاهي شيطنت مان گل مي‌كرد و من به‬ ‫دوستان‌مان مي‌گفتم‌‪« :‬من فرزانه هـستم‌‪ ».‬و‬ ‫خواهرم مي‌خنديد و مي‌گفت‌‪« :‬نه من فرزانه‬ ‫هـستم‌‪ ».‬و از ديدن حالت گيجي و سردرگمي‬ ‫آنها ذوق مـي‌كـرديـم‌‪ .‬بـيشتـر اوقـات حـتـي‬ ‫پـدر و مـادرمان نـمي‌تـوانستـنـد مـا را از هم‬ ‫تشخيص دهند‪ .‬گاهي كه تصميم مي‌گرفتيم‬ ‫كمي سر به سر مادرمان بگذاريم آهي مي‌كشيد‬ ‫و مي‌گفت‌‪« :‬شما دو نفر باالخره مرا ديوانه‬ ‫مـي‌كنيد!» بعد از پايان تحصيالت دبيرستان‬ ‫هر دو وارد دانشگاه شديم‌‪ .‬اما از همان نقطه‬

‫بعد آنها به خارج از كشور مهاجرت كردند و‬ ‫در فرودگاه فقط اشك مي‌ريختم و مي‌گفتم‌‪:‬‬ ‫«من بدون تو چه كنم‌؟» اما مي‌دانستم كه‬ ‫چاره‌اي جز تحمل اين فراق ندارم‌‪ .‬تا ماه‌ها‬ ‫پس از رفتن‌شان فقط اشك مي‌ريختم و‬ ‫احساس دلتنگي مي‌كردم‌‪ .‬احساس مي‌كردم‬ ‫كه انگار نيمي از وجودم را از دست داده‌ام‌‪.‬‬ ‫ما از طريق تلفن و ايميل با هم در تماس‬ ‫بوديم ولي بيشتر مواقع نيازي به آنها وجود‬ ‫نداشت‌‪ .‬چون هنوز هم مي‌توانستيم افكار و‬ ‫احساسات يكديگر را حس كنيم‌‪ .‬يك روز‬ ‫صبح از خواب بيدار شدم و بي‌اختيار دستي‬ ‫به شكمم ماليدم‌‪ .‬احساس مي‌كردم اتفاق‬ ‫خاصي افتاده است‌‪ .‬و بعد يك دفعه احساس‬ ‫كردم كه خواهرم تصميم گرفته بچه‌دار شود‪.‬‬ ‫نمي‌توانستم هيچ توضيحي براي اين احساس‬

‫راه‌مان كمي از هم جدا شد‪ .‬چون خواهرم در‬ ‫رشته‌ي طراحي قبول شد و من در رشـته‌ي‬ ‫حـسابداري‌‪ .‬با اين حال در خانه همچنان‬ ‫بيشتر اوقـات‌مـان را بـا هـم مـي‌گـذرانـديـم‌‪.‬‬ ‫تـحصيالت دانشگاهي‌مان به پايان رسيد و‬ ‫هر دو مشغول به كار شديم ولي بعد از مدتي‬ ‫حس عجيبي به سراغ من آمد‪ .‬احساس‬ ‫مي‌كردم عاشق شده‌ام ولي هيچ مردي در‬ ‫زندگي‌ام نبود! پس فور ًا فهميدم كه خواهرم‬ ‫عاشق شده است‌‪ .‬و وقتي احساسم را با او در‬ ‫ميان گذاشتم اعتراف كرد كه از نظر عاطفي‬ ‫به يكي از همكارانش وابسته شده است‌‪.‬‬ ‫خيلي زود آن دو با هم ازدواج كردند‪ .‬شب‬ ‫ازدواج‌شان احساس مي‌كردم كه غم عالم روي‬ ‫شانه‌هايم سوار شده است‌‪ .‬بدتر اينكه يك سال‬

‫عجيب خود پيدا كنم‌‪ .‬فقط احساس مي‌كردم‬ ‫كه او به زودي مادر مي‌شود‪ .‬ذوق زده با او‬ ‫تماس گرفتم و پرسيدم‌‪« :‬مي‌خواهي بچه‌دار‬ ‫شوي‌؟» و خواهرم از ته دل خنديد و گفت‌‪:‬‬ ‫«اي ناقال باز هم مچم را گرفتي‌! بله مطابق‬ ‫معمول حدست درست است‌‪ .‬من و همسرم‬ ‫در اين مورد تصميم خود را گرفته‌ايم‌‪».‬‬ ‫باورم نمي‌شد‪ ،‬ما كيلومترها از هم دور بوديم‬ ‫و باز هم مي‌توانستيم در جريان احساسات و‬ ‫اتفاقات زندگي يكديگر قرار بگيريم‌‪ .‬يك ماه‬ ‫بعد خواهرم با من تماس گرفت و خنده‌كنان‬ ‫پرسيد‪« :‬نكند عاشق شده‌اي‌؟» و من با آب‬ ‫و تاب برايش تعريف كردم كه برادر يكي از‬ ‫دوستانم به خواستگاري‌ام آمده و احساس‬ ‫مي‌كنم كه به او عالقه‌مند شده‌ام‌‪ .‬سه ماه بعد‬

‫من هم ازدواج كردم و روزي با اين حس‬ ‫از خواب بيدار شدم كه باردار هستم ولي‬ ‫اطمينان داشتم كه خودم باردار نيستم پس‬ ‫فور ًا با خواهرم تماس گرفتم و پرسيدم‌‪:‬‬ ‫«باردار شده‌اي اين طور نيست‌؟» و او پاسخ‬ ‫مثبت داد‪ .‬و يك ماه بعد خودم هم باردار‬ ‫شدم‌‪ .‬وقتي همسرم را در جريان قرار دادم‬ ‫گفت‌‪« :‬شايد به خاطر بارداري خواهرت‬ ‫فقط احساس مي‌كني كه باردار شده‌اي‌‪ ».‬اما‬ ‫من سري تكان دادم و گفتم‌‪« :‬نه‌‪ ،‬مطمئنم‌‪».‬‬ ‫و آزمايش حدسم را به يقين تبديل كرد‪ .‬چون‬ ‫احساس بارداري خواهرم با احساس بارداري‬ ‫خودم زمين تا آسمان تفاوت داشت و من‬ ‫در تشخيص اين دو حس كام ً‬ ‫ال خبره بودم‌‪.‬‬ ‫هنوز برگه‌ي آزمايش را در دست داشتم كه‬ ‫زنگ تلفن همراهم به صدا در آمد‪ .‬نيازي‬ ‫نبود به شماره نگاه كنم چون اطمينان داشتم‬ ‫كه خواهرم است و از بارداري‌ام خبردار شده‬ ‫است‌‪ .‬اما خوشحالي ما دوام زيادي نداشت‬ ‫چون خواهرم دچار سقط جنين شد و قبل از‬ ‫آنكه مرا خبردار كند از آن آگاه شده بودم و‬ ‫مي‌گريستم‌‪ .‬يك ماه بعد من هم دچار سقط‬ ‫جنين شدم‌‪ .‬وقتي خواهرم با من تماس گرفت‬ ‫هق‌هق كنان گفت‌‪« :‬خيلي متأسفم‌‪ .‬مي‌دانم‬ ‫چه احساسي داري‌‪ ».‬هر دو از نظر روحي‬ ‫پريشان بوديم و فقط از طريق درد دل با هم‬ ‫كمي سبك مي‌شديم و آرامش پيدا مي‌كرديم‌‪.‬‬ ‫هجده ماه بعد با همسرم به سفر رفته بوديم در‬ ‫اولين روز سفرمان به او گفتم‌‪« :‬حالم خوب‬ ‫نيست‌‪ ».‬صبح روز بعد حالت تهوع داشتم‌‪.‬‬ ‫همسرم گفت‌‪« :‬شايد سرما خورده‌اي‌‪».‬‬ ‫اما گفتم‌‪« :‬فكر نمي‌كنم‌‪ .‬احساسم مربوط‬ ‫به خودم نيز نيست‌‪ .‬مطمئنم فرزانه باردار‬ ‫است‌!» با او تماس گرفتم و تبريك گفتم‌‪ .‬او‬ ‫خنديد و گفت‌‪« :‬منتظر تماست بودم‌!» از‬ ‫چند هفته‌ي بعد هوس خوردن چيزهاي ترش‬ ‫و شور به جانم افتاد‪ .‬مطمئن بودم كه فرزانه‬ ‫هم چنين وياري دارد‪ .‬اين مرتبه مي‌دانستم كه‬ ‫بارداري خواهرم با مشكلي مواجه نمي‌شود‬ ‫چون حس خوبي داشتم‌‪ .‬چند ماه بعد در‬ ‫محل كارم بودم كه ناگهان دل درد شديد و‬ ‫عجيبي گرفتم‌‪ .‬وحشتناك‌ترين درد ممكن را‬ ‫در ناحيه‌ي شكم و كمر خود حس مي‌كردم‌‪.‬‬ ‫آنقدر حالم بد بود كه به گريه افتادم‌‪ .‬و بعد‬ ‫فهميدم كه به چه علت دچار چنين دردي‬ ‫شده‌ام‌‪ .‬خواهرم در حال وضع حمل بود!‬ ‫فور ًا دست به كار شدم و بـا هـمسـرش تـماس‬ ‫گـرفتـم‌‪ .‬همـان طور كه حدس مي‌زدم خواهرم‬ ‫براي زايمان در بيمارستان بستري شده بود‪.‬‬ ‫وقـتي چـند سـاعـت بـعد از شـدت درد كـاسته‬ ‫شد فـهـمـيـدم كـه خـواهـرم فـرزنـدش را بـه‬ ‫دنـيـا آورده است‌‪ .‬حاال من هم ماه‌هاي آخر‬ ‫بارداري‌ام را پشت سر مي‌گذارم و بي‌صبرانه‬ ‫در انتظار به دنيا آمدن فرزندم هستم‌‪ .‬قرار‬ ‫است خواهر عزيزم در هنگام زايمانم در‬ ‫كنارم باشد‪ .‬و اين به من قوت قلب و آرامش‬ ‫مي‌دهد‪ .‬از اينكه چنين پيوند عميق عاطفي‌اي‬ ‫با خواهرم دارم خوشحالم و احساس مي‌كنم‬ ‫كه سرنوشت ما به هم گره خورده و اميدوارم‬ ‫روزي فرا برسد كه هيچ فاصله‌ي مكاني‬ ‫بين‌مان نباشد و بتوانيم مانند دوران خوش‬ ‫گذشته در كنار هم باشيم‌‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

52


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

51


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

50

READ THIS MAGAZINE ONLINE . www.

Javanantoronto.com

$19

.99


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫در گذر از جاده ی زندگی آموختم‪...‬‬ ‫رو صرف خوندنش کنی‬ ‫كه خدا عشقه و عشق تنها خداست وقتي نا‬ ‫اميد ميشم ‪ ،‬خدا با تمام بزرگیش عاشقانه‬ ‫انتظار ميكشه تا دوباره به رحمتش اميدوارشم‬ ‫اگه تا االن به انچه می خواستم نرسيدم‪،‬خدا‬ ‫برام بهترش رو درنظر گرفته‪.‬‬ ‫و اینکه آموختم كه زندگي سخته ولي من از‬ ‫اون سخت ترم‪....‬‬

‫خیلی چیزا رو نمیشه به زور از‬ ‫خدا خواست اگه چیزی یا کسی‬ ‫قسمتت باشه بهش میرسی نه اینکه‬ ‫به زور و التماس از خدا بخوای‬ ‫و وقتی چند سال از زندگیتو از‬ ‫دست دادی تازه بفهمی اشتباه‬ ‫کردی‬ ‫اینو فهمیدم که وقتی ناامید و شکست خورده‬ ‫شدی فقط خود خدا میتونه کمکت کنه و‬ ‫وقتی از ته دلت ازش خواستی دوباره میذارت‬ ‫تو راهی که باید از اول میرفتی‬ ‫فهمیدم که شاید دیر شده باشه اما باید امیدوار‬ ‫بود‬ ‫فهمیدم که باید قدر خونوادمو بدونمو‬ ‫دوسشون داشته باشم‬ ‫و فهمیدم که‪:‬‬ ‫گاهی باید از دلواپسی ‪ ,‬نگرانی و تردید دست‬ ‫بکشیم و ایمان داشته باشیم که همه چیز‬ ‫درست خواهد شد‬ ‫شاید نه آنگونه که ما انتظار داریم بلکه آنگونه‬ ‫که صالح در آن است‪...‬‬ ‫در گذر از جــــــــــــــــاده ی زندگـــــــــــــــی‬ ‫آموختم‪....‬‬ ‫آموختم که همیشه و در هر شرایطی میشه‬ ‫لبخند زد‪،‬حتی تلخ‬ ‫آموختم که آدما همیشه اون چیزی نیستن که‬ ‫نشون میدن‬ ‫آموختم که آیینه ی هر کس باشم‬ ‫آموختم که فرق نمیکنه چه جور خــــــــــــدا‬ ‫رو صدا کنم‪،‬مهم اینه که اون حرف منو‬

‫در گذر از جاده زندگی آموختم‪....‬‬ ‫اگر از پايان گرفتن غم هايت نا اميد شده اي‬ ‫‪،‬‬ ‫به خاطر بياور زيباترين صبحي که تا به حال‬ ‫تجربه کرده اي‬ ‫مديون صبرت در برابر سياهترين شبي هستي‬ ‫که‬ ‫هيچ دليلي براي تمام شدن نمي ديدی …‬ ‫و در گذر از جاده ی زندگی اموختم‪....‬‬ ‫ایمان را نمی شود البالی واجبات و‬ ‫مستحبات اموخت‬ ‫ایمان اموختنی نیست‬ ‫روزی میرسد در اعماق قلبت به تمام گذشته‬ ‫ات به تمام اندوخته هایت شک میکنی‬ ‫و تازه مینشینی برای تمام سوالهای که تازه‬ ‫جوانه زده اند جواب پیدا کنی و‬

‫میفهمه و واسم یه دوست خوبه‬ ‫آموختم که امن ترین مکان آغوش گرم‬ ‫خونوادمه‬ ‫آموختم که ارزش هرکس به مقام و منزلتـش‬ ‫نیس‪،‬به شخصیت و درک و فهم شه‬ ‫در گذر از جــــــــــــــــاده ی زندگـــــــــــــــی‬ ‫آموختم‪....‬‬ ‫که بی دریغ بخندم‬ ‫که بی حساب ببوسم‬ ‫همیشه راست بگویم‬

‫که رخت نو بپوشم‬ ‫به ضرب ساز بچرخم‬ ‫به جرم عشق بجوشم‬ ‫در گذر از جاده ی زندگی آموختم‪....‬‬ ‫که زندگی طوالنی ترین داستان دنیاست که‬ ‫نمیشه زودتر صفحه آخرش رو خوند و برای‬ ‫دونستن آخر داستان باید تمام عمر و هستیت‬

‫انوقت است که معنی ایمان را میچشی ایمان‬ ‫به افرینش خالقت دنیایت خودت هویتت و‬ ‫‪...‬‬ ‫و انوقت که توانستی خلق کنی یعنی ایمان‬ ‫اورده ای‪...‬‬


‫‪47‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ما‌‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905‬‬‫‪237-7470‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

46


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شناخت مردان در چند دقیقه‬ ‫بهتر است برای هر یک از این‬ ‫جمالت یک مترادف با بار مثبت‬ ‫پیدا کنید‪ .‬به عنوان مثال‪ :‬به‌جای‬ ‫اینکه به همسرتان بگوییم خسته‬ ‫نباشی؛ بگوییم خدا قوت‪ .‬به‌جای‬ ‫بد نیستم؛ بگوییم‌‪ :‬خوب هستم؛‬ ‫به‌جای فراموش نکنی؛ بگوییم‪:‬‬ ‫یادت باشه؛ به‌جای پدرم درآمد؛‬ ‫بگوییم‪ :‬خیلی راحت نبود‬ ‫شناختن مردها کار چندان ساده‬ ‫ای نیست ‪ ،‬اما این مقاله کمی‬ ‫به شما برای شناخت شوهرتان‬ ‫کمک می کند‪.‬‬ ‫شناخت مردان‬

‫تا به حال چند بار در زندگی شما سوءتفاهم‬ ‫رخ داده است؟ چند بار درگیر توضیح‬ ‫جمله‌ نامفهومی که بدون هیچ قصدی بیان‬ ‫کرده‌بودید‪ ،‬شده‌اید؟ آیا تا به حال برایتان‬ ‫پیش آمده است که حرفی به همسرتان بزنید و‬ ‫بعد احساس کنید بحث بدتر باال گرفته است؟‬ ‫شاید باورتان نشود اگر بگویم که تمام این‌ها‬ ‫در یک زندگی کام ً‬ ‫ال طبیعی است و قطع ًا‬ ‫رخ خواهد داد! اما دلیل این سوءتفاهمها‬ ‫چیست؟ بی‌شک در لفافه صحبت کردن‬ ‫بزرگ‌ترین عامل سوءتفاهم‌های میان زوجین‬ ‫است‪.‬‬ ‫من یک َمردم!‬ ‫مردها قوانین و قواعد خاص خودشان را‬ ‫برای زندگی دارند‪ .‬خیلی صریح هستند و‬ ‫بدون تأمل ممکن است با شنیدن یک جمله‬ ‫صدای‌شان به آسمان بلند شود‪ .‬مردها صبر‬ ‫کمتری در مقابل زنان دارند و همین قواعد‬ ‫خاص مردهاست که باعث می‌شود زنان‬ ‫نیاز بیشتری احساس کنند تا جنس مردان‬ ‫را بشناسند و از بروز مشکالت بسیاری در‬ ‫روابط خود و همسرشان جلوگیری کنند‪.‬‬ ‫شاید در کتاب‌های روانشناسی بسیاری‬ ‫راجع به مردها و خصوصیات رفتاری و‬ ‫اخالقی آن‌ها مطلب خوانده باشید؛ شاید هم‬ ‫برنامه‌های روانشناسی زیادی از صدا و سیما‬ ‫دیده باشید که به بیان شناخت خصوصیات‬ ‫مردها و نوع رفتار زنان و مردان پرداخته‬ ‫باشد‪ ،‬اما باور کنید در یک جمله می‌توان‬ ‫برای اکثر سوءتفاهم‌های زناشویی یک نسخه‬ ‫پیچید! آن هم اینکه نباید با یک مرد در لفافه‬ ‫صحبت کرد‪.‬‬ ‫با شوهرتان چگونه صحبت کنید؟‬ ‫طبیعی است که هر مردی خصوصیات خاص‬ ‫خودش را دارد‪ ،‬اما این را مطمئنم که تمام‬ ‫مردها از پیچیده صحبت کردن بیزارند‪ .‬باید‬ ‫با آن‌ها صریح و رک و بدون پرده صحبت‬

‫کرد و این اص ً‬ ‫ال به معنای رکیک حرف زدن‬ ‫و بد صحبت کردن نیست‪.‬‬ ‫اگر می‌خواهید بدانید همسرتان خسته است‬ ‫یا نه‪ ،‬باید از او خیلی واضح بپرسید که خسته‬ ‫هستی؟ به جای پرسیدن این سوال قطع ًا هر‬ ‫چیز دیگری بپرسید او متوجه منظور شما‬ ‫نخواهد شد و ممکن است جواب‌هایی بدهد‬ ‫که مد نظر شما نیست‪ .‬مث ً‬ ‫ال اگر از همسرتان‬ ‫بپرسید روز کاری خوبی داشتی؟ او بی‌شک‬ ‫برایتان از کارش خواهد گفت؛ البته به اندازه‌‬ ‫جمالت مردانه‪ .‬شاید یک جمله و شاید چند‬ ‫جمله نه بیشتر‪ ،‬اما اگر از او بپرسید چه خبر‬ ‫قطع ًا او خواهد گفت هیچ! پس سعی کنید‬ ‫در تعامالت خود با همسرتان درست سوال‬ ‫مورد نظر را طراحی کرده و بپرسید وگرنه اگر‬ ‫پاسخ قانع‌کننده‌ای دریافت نکردید به حساب‬ ‫بد قلقی شوهرتان نگذارید‪.‬‬ ‫اغلب آقایان از اینکه ندانند گوینده به چه‬

‫منظوری در حال صحبت کردن است‪،‬‬ ‫عصبی می‌شوند‪ .‬با همسر خود صریح و‬ ‫روشن صحبت کنید؛ چون همسر شما یک‬ ‫مرد است و آقایان از صریح صحبت کردن‬ ‫و عدم پیچیدگی در کالم لذت می‌برند و در‬ ‫تمام طول مدت صحبت خود با دیگر آقایان‬ ‫و حتی با خانم‌ها این انتظار را دارند که هیچ‬ ‫حرفی را در حالت کنایه و اشاره نشنوند و‬ ‫این دقیق ًا برخالف روش خانم‌هاست که در‬ ‫صحبت کردن معمو ً‬ ‫ال از اشارات استفاده‬ ‫می‌کنند‪ .‬این جمله الزم به تکرار است که با‬ ‫شوهر خود در لفافه صحبت نکنید!‬ ‫می‌توان برای اکثر سوءتفاهم‌های زناشویی‬ ‫یک نسخه پیچید! آن هم اینکه نباید با یک‬ ‫مرد در لفافه صحبت کرد‬ ‫سعی کنید بار جمله‌هایتان مثبت باشد‬ ‫مردها به جمله‌ها و واژه‌ها حساس نیستند؛‬

‫درست برعکس خانم‌ها‪ .‬اما بار منفی یا‬ ‫مثبت جمالت‪ ،‬ناخود آگاه بر روی آن‌ها تأثیر‬ ‫خواهد گذاشت‪ .‬یعنی بار هر جمله‌ای بر روی‬ ‫هر شنونده‌ای اثرات خاص خود را دارد؛ اگر‬ ‫شما قصد دارید با همسرتان مصاحبت‌های‬ ‫کالمی شیرینی داشته باشید‪ ،‬باید سعی کنید‬ ‫جمالت ساده با بار کالمی مثبت به کار ببرید‪.‬‬ ‫به شکل ساده‌تر باید بگویم که جمالتتان را‬ ‫با افعال منفی و نمی نمی نمی نمی‌ها صرف‬ ‫نکنید؛ نمی‌روی؟ نمی‌شنوی؟نمی‌گیری؟‬ ‫نمی‌خری؟ نمی‌گویی؟ نمی‌خواهی؟ و …‪.‬‬ ‫بهتر است برای هر یک از این جمالت یک‬ ‫مترادف با بار مثبت پیدا کنید‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال‪ :‬به‌جای اینکه به همسرتان بگوییم‬ ‫خسته نباشی؛ بگوییم خدا قوت‪ .‬به‌جای بد‬ ‫نیستم؛ بگوییم‪ ‌:‬خوب هستم؛ به‌جای فراموش‬ ‫نکنی؛ بگوییم‪ :‬یادت باشه؛ به‌جای پدرم‬ ‫درآمد؛ بگوییم‪ :‬خیلی راحت نبود؛ به جای‬ ‫دستت درد نکنه؛ بگوییم‪ :‬ممنون از محبتت‪،‬‬ ‫سالمت باشی؛ به‌جای گرفتارم؛ بگوییم‪‌ :‬در‬ ‫فرصت مناسب کنار شما خواهم بود؛ به‌جای‬ ‫دروغ نگو؛ بگوییم‪ :‬راست می‌گی؟ راستی؟؛‬ ‫به‌جای قابل نداره؛ بگوییم‪ :‬هدیه برای شما؛‬ ‫به جای بدرد من نمی‌خورد؛ بگوییم‪ :‬مناسب‬ ‫من نیست؛ به جای مشکل دارم؛ بگوییم‪:‬‬ ‫مسئله دارم؛ به‌جای جانم به لبم رسید؛‬ ‫بگوییم‪ :‬چندان هم راحت نبود؛ به‌جای مسئله‬ ‫ربطی به تو ندارد؛ بگوییم‪ :‬مسئله را خودم‬ ‫حل می‌کنم؛ به جای من مریض و غمگین‬ ‫نیستم؛‌ بگوییم ‌‪ :‬من سالم و بانشاط هستم؛‬ ‫به‌جای زشت است؛ بگوییم‪ ‌:‬قشنگ نیست؛‬ ‫به‌جای متنفرم؛ بگوییم‪ :‬دوست ندارم؛ به‌جای‬ ‫دشوار است؛ بگوییم‪ :‬آسان نیست و…‬ ‫به جای جمالتی از جمله چقدر چاق شدی؟‬ ‫چقدر الغر شدی؟ چقدر خسته به نظر‬ ‫می‌آیی؟ چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟‬ ‫چرا ریشت را بلند کردی؟ چرا رنگت پریده؟‬ ‫چرا تلفن نکردی؟ چرا حال مرا نپرسیدی؟؛‬ ‫بگوییم‪ :‬سالم به روی ماهت‪ ،‬چ‪(./:‬در‬ ‫خوشحال شدم تو را دیدم‪ ،‬همیشه در قلب من‬ ‫هستی‪ .‬دلیلی برای حرف زدن با مریخی‌ها پیدا‬ ‫کنید مرد براى گفتگو با زن مى‏تواند خیلى باز‬ ‫رفتار كند اما در ابتدا حرفى براى گفتن ندارد‪.‬‬ ‫چیزى كه زنان درباره مریخى ‏ها نمى ‏دانند‪،‬‬ ‫این است كه آنها باید دلیلى براى صحبت‬ ‫داشته باشند‪.‬آنها صرفا براى در میان گذاشتن‬ ‫احساساتشان صحبت نمى‏كنند‪ .‬اگر زن كمى‬ ‫حرف بزند‪ ،‬مرد كم كم درباره ارتباطش با او‬ ‫صحبت مى‏كند‪ .‬مثال اگر زن درباره بعضى‬ ‫از مشكالتى كه در طول روز داشته‪ ،‬صحبت‬ ‫كند‪ ،‬مرد نیز ممكن است در این باره گفتگو‬ ‫كند و بنابراین آنها مى‏توانند یكدیگر را درك‬ ‫كنند‪ .‬اگر زن درباره احساسش درباره بچ ‏ه ها‬ ‫حرف بزند‪ ،‬مرد نیز ممكن است در این مورد‬ ‫شروع به صحبت كند‪ .‬اگر مرد هنگام صحبت‬ ‫كردن زن‪ ،‬احساس سرزش یا فشار نكند‪ ،‬به‬ ‫تدریج شروع به صحبت خواهد كرد‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫مشارکت در ‪RESP‬‬ ‫هم اکنون یا بعد ؟‬

‫طرح پس انداز تحصیلی در سال ‪ 1960‬به‬ ‫تصویب رسید و از سال ‪ 1998‬کمک دولتی‬ ‫نیز به آن اضافه شد‪ .‬ما می توانیم از زمان تولد‬ ‫کودکمان تا پایان سن ‪ 17‬سالگی در این‬ ‫صندوق پس انداز ‪ ،‬مشارکت کنیم‪ .‬به محض‬ ‫افتتاح حساب پس انداز تحصیلی از ‪500‬‬ ‫دالر مشارکت دولتی برخوردار می گردیم و‬ ‫تا سقف ‪ 9200‬دالر نیز می توانیم از کمک‬ ‫دولتی بهره گیریم‪ .‬کمک دولتی در این حالت‬ ‫از ‪ 20‬تا ‪ 40‬درصد می باشد بی شک مبلغ‬ ‫جمع شده می تواند در زمان ورود فرزندمان به‬ ‫مراکز تحصیلی عالی(موسسات آموزشی‪ ،‬کالج‬ ‫و دانشگاه) کمک شایانی به وی بنماید‪ .‬شاید‬ ‫اینجا سواالت متفاوتی در ذهن هر مشارکت‬ ‫کننده ای نظیرپدر و مادر بوجودآید‪ ،‬مانند عدم‬ ‫تحصیل فرزندمان ‪ ،‬عالقمندی او به تحصیل در‬ ‫رشته های متنوع ‪ ،‬و صدها سوال دیگر‪.‬با توجه‬ ‫به توان پرداختی و طرحهای موجود که زیر نظر‬ ‫دولت می باشد شما می توانید از بهترین شرایط‬ ‫برخوردارشوید‪ .‬انعطاف پذیری بستگی به نوع‬ ‫‪ RESP‬دارد‪ :‬با یک ‪RESP‬شخصی ‪ ،‬تنها یک‬ ‫فرزند می تواند‬ ‫از منافع آن‬ ‫برخوردار شود‬ ‫و هر کسی می‬ ‫تواند این برنامه‬ ‫را افتتاح کند‬ ‫مانند خاله ‪ ،‬عمو‬ ‫‪ ،‬مادر و پدر و‬ ‫دوستان نزدیک‪.‬‬ ‫با یک ‪RESP‬‬ ‫‪،‬‬ ‫خانوادگی‬ ‫چندین فرزند از‬ ‫یک خانواده می‬ ‫توانند از منافع آن‬ ‫برخوردار شوند‬ ‫اما تنها والدین‬ ‫‪ ،‬مادر و پدر‬ ‫بزرگ یا برادر و‬ ‫خواهر می توانند‬ ‫این برنامه را افتتاح کنند ‪ .‬ویژگی جالب دیگر‬ ‫این است که حق داشتن کمک از همان بدو‬ ‫تولد کودک ‪ ،‬تعلق می گیرد ‪ .‬بنابراین حتا اگر‬ ‫منتظر تنظیم یک ‪RESP‬هستیدهم می توانید‬ ‫کمک سالهای قبل را دریافت کنید ‪.‬‬ ‫چگونه مبالغ پرداخت می شوند ؟‬ ‫قوانینی برای برداشت یک ‪RESP‬وجود دارد‬ ‫واغلب مشاوره با یک متخصص خدمات‬ ‫مالی ضروری است ‪.‬اما قوانین عمومی شامل‬ ‫این موارد است ‪ :‬هم زمان با آغاز تحصیالت‬ ‫پس از دوره دبیرستان فرزند می تواند شروع‬ ‫به استفاده از ‪ ، RESP‬برای بدست آوردن‬ ‫کمک هزینه های تحصیلی بکند ‪.‬‬ ‫اگر ‪ RESP‬پیش از آغاز تحصیالت پس‬ ‫ازدوره دبیرستان برداشت شود و یا اگر فرزندان‬

‫تحصیالت خود را پس از دبیرستان ادامه ندهند‬ ‫قوانین پیچیده تر می شود ‪.‬ممکن است اهدا‬ ‫کنندگان همواره بتوانند مبلغ اهداشده را بازپس‬ ‫بگیرند اما کمک هزینه ها باید پس داده شده‬ ‫یا به ذینفع دیگری منتقل شودو درآمد سرمایه‬ ‫گذاری شده آن بستگی به موقعیت دارد ‪ :‬ممکن‬ ‫است به مبلغ سرمایه گذاری مالیات و جریمه‬ ‫تعلق بگیرد و یا به ‪ RRSP‬منتقل شود ‪.‬‬ ‫هم اکنون یا بعد ؟‬ ‫کارشناسان توصیه می کنند که ‪ RESP‬هر چه‬ ‫زودترافتتاح شود‪ .‬زیرا که جادوی " سود مرکب‬ ‫‪Compound Interest‬بدون کسر مالیات‬ ‫تنها چند سال پس از افتتاح ‪ ،‬بسیار جذاب‬ ‫است ‪ .‬شما می توانید با مبلغ کل ‪50000‬دالر‬ ‫برای کل مدت زمان یک برنامه ‪ ،‬مشارکت‬ ‫کنید که با این مقدار‪ ،‬حداقل ‪ 7200‬دالر‬ ‫کمک و مبالغ برگشتی بر اساس روش سرمایه‬ ‫گذاری ‪ ،‬حاصل می کنید‪.‬‬ ‫جدول پایین مثالی برای نشان دادن پس انداز‬ ‫حاصل شده ازمشارکت‪2500‬دالراز یک سال تا‬ ‫‪ 17‬سال مبلغ ‪35/76165‬دالر‪،‬بادرنظرگرفتن‬ ‫برگشت مرکب سودساالنه‪%5‬می باشد‪.‬‬ ‫در این مثال ‪ ،‬محاسبات ما تنهاشامل‬ ‫‪Canada‬‬ ‫‪Education‬‬ ‫(‪savings‬‬ ‫‪ Grant( CESG‬پایه می باشد‪.‬شرکت بیمه‬ ‫رحیمیان ‪ Insufin‬از خوانندگان و عالقمندان‬ ‫دعوت به عمل می آورد که تجربه های خوب‬ ‫و بد خود را پیرامون بیمه برای ما به آدرس‬ ‫ایمیل ‪ news@insufin.com‬ارسال دارند‪.‬‬ ‫*مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع‬ ‫رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین‬ ‫مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود‪*.‬‬

‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید ‪ .‬شما عالقمندان رادیو‬ ‫می توانید شنونده برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه‬ ‫در میان‪ ،‬از ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو‬ ‫صدای ایران و نیز درهر لحظه با یک کلیک‪،‬‬ ‫بیننده برنامه های تلویزیونی ما ازکانال شبکه‬ ‫تلویزیونی شرکت بیمه ‪www.youtube.‬‬ ‫‪ com/sherkatbimeh‬باشید ‪ * .‬و یا با‬ ‫الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس بوک‬ ‫‪https://www.facebook.com/Insufin‬‬ ‫از آخرین فعالیت های شرکت ما مطلع شوید‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫قانون های ساده برای پشت میزنشین ها‬ ‫از یک درد ساده و گهگاه در‬ ‫کمر شروع می‌شود و مدتی بعد‪،‬‬ ‫راه رفتن را هم سخت می‌کند‪.‬‬ ‫برای شمایی که از سر عادت یا به‬ ‫اجبار کارتان‪ ،‬هر روز نزدیک به‬ ‫‪ 10‬ساعت را نشسته می‌گذرانید‪،‬‬ ‫کمردرد احتماال واژه آشنایی‬ ‫است؛ دردی که اغلب سرجایش‬ ‫نمی‌آید و خیلی زود گردن‪ ،‬شانه‬ ‫و پای‌تان را هم درگیر می‌کند‪.‬‬ ‫اگر کارمندی پشت میزنشین‬ ‫هستید‪ ،‬خواندن این صفحه را‬ ‫ادامه دهید‪.‬‬

‫نمی‌دهید‪ ،‬ساعد شما باید روی دسته صندلی‬ ‫قرار گیرد‪.‬‬ ‫تبلت بخرید‬ ‫اگر در خانه می‌خواهید وب‌گردی کنید‪ ،‬چه‬ ‫اشکالی دارد تبلت به دست بگیرید و در اتاق‬ ‫آرام قدم بزنید؟‬ ‫روی توپ بنشینید‬ ‫در خانه می‌توانید هنگام كار با كامپیوتر‪ ،‬برای‬ ‫كاهش درد كمر‪ ،‬لحظاتی هم از توپ‌های‬ ‫بدنسازی و ایروبیک به جای صندلی استفاده‬ ‫کنید‪ .‬اما تنها برای استفاده‌های کوتاه از این‬ ‫راه کمک بگیرید چراکه توپ بدنسازی شما‬ ‫از کمرتان حمایت نمی‌کند و به دلیل تکیه‬ ‫ندادن ممکن است گرفتار مشکل دیگری‬ ‫شوید‪.‬‬ ‫تلفن بی‌سیم بخرید‬ ‫احتماال خرید یک تلفن بی‌سیم می‌تواند به‬ ‫شما در این مورد کمک کند‪ .‬برای انجام‬ ‫بسیاری از كارهایی كه می‌توانید از طریق‬

‫اگر دل‌تان می‌خواهد تحرك داشته باشید ولی‬ ‫به‌خاطر فراموشکاری‌تان ساعت‌ها از پشت‬ ‫رایانه تکان نمی‌خورید‪ ،‬می‌توانید برنامه‌ای به‬ ‫گوشی یا كامپیوتر خود بدهید تا این موضوع‬ ‫را به شما در ساعات مختلف یادآوری کند‪.‬‬ ‫چه میز و مانیتوری مناسب است؟‬ ‫‪ .1‬در هر حالتی‪ ،‬ارتفاع صفحه میز باید‬ ‫طوری باشد که دست از محل بازو روی میز‬ ‫قرار بگیرد یعنی ارتفاع آن‪ ،‬نه باالتر باشد و‬ ‫نه پایین‌تر چون به‌عنوان مثال اگر میز پایین‌تر‬ ‫باشد مجبور می‌شوید قوز کنید یعنی ستون‬ ‫فقرات به سمت جلو می‌آید و سر را هم مجبور‬ ‫می‌شوید خم کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬مانیتور را باید طوری روی میز قرار دهید‬ ‫كه به اندازه یك دست با شما فاصله داشته‬ ‫باشد‪ .‬زاویه دید باید عمود بر مانیتور باشد تا‬ ‫مجبور نشوید سر را خم کنید یا به باال ببرید‪.‬‬ ‫چشم شما باید به موازات باالترین قسمت‬ ‫مانیتور باشد‪.‬‬

‫بازو یا مچ شما بچرخد و كشیده شود‪ .‬نحوه‬ ‫استقرار مچ دست‌ها روی صفحه كلید هم‬ ‫مهم است‪ .‬بسیاری از كاربران‪ ،‬پایه‌های زیر‬ ‫صفحه كلید را باز می‌كنند تا به آن‪ ،‬زاویه‬ ‫بدهند كه این عمل‪ ،‬بدترین حالت برای مچ‬ ‫دست است‪ .‬صفحه كلید باید كمترین زاویه‬ ‫را داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ .3‬هنگام كار با ماوس‪ ،‬دست باید با آن در‬ ‫یك امتداد باشد‪ .‬یعنی خم شدن مچ به سمت‬ ‫چپ یا راست یا باال و پایین صحیح نیست‪.‬‬ ‫محل استقرار انگشتان روی ماوس نیز به این‬ ‫قرار است كه سه انگشت وسطی روی ماوس‬ ‫و انگشت‌های شست و كوچك در دو طرف‬ ‫آن قرار می‌گیرند‪.‬‬ ‫‪ 5‬حركت ورزشی ساده‬ ‫‪ .1‬بازوهای‌تان را به عقب كشیده و جیب‬ ‫پشت شلوارتان را لمس كنید‪ .‬این‪ ،‬باعث‬ ‫كشیده شدن عضالت و احساس فشار در‬ ‫دنده‌ها می‌شود كه حركت كششی فوق‌العاده‌ای‬

‫نمی‌خواهیم پای توصیه‌های کلیشه‌ای را به‬ ‫میان بیاوریم و بگوییم «زیاد ننشینید! هر‬ ‫چند دقیقه یک‌بار قدم بزنید و ‪ »...‬در این‬ ‫مطلب می‌خواهیم راه‌هایی را به شما آموزش‬ ‫دهیم که می‌تواند سالمت شمایی که مجبور‬ ‫به زیاد نشستن هستید را هم نجات دهد‪ .‬این‬ ‫راه‌ها را بخوانید و هر روز چند مورد از آنها را‬ ‫به زندگی‌تان وارد کنید تا در دنیای کارمندی‬ ‫و زمانی که کار سنگین اداره‌تان را به خانه‬ ‫می‌برید‪ ،‬پشت میزنشینی کمترین آسیب را به‬ ‫شما برساند‪.‬‬ ‫قانون‌های ضد کمردرد‬ ‫هنگام نشستن روی صندلی‪ ،‬خطی عمودی‬ ‫از سر به باسن‪ ،‬باسن به زانو همچنین زانو به‬ ‫کف پا به صورت فرضی تصور کنید‪ .‬ران‌ها‬ ‫باید با زمین موازی باشند و اگر زاویه کف‬ ‫پا(مچ پا با زانو) ‪ 25‬تا ‪ 30‬درجه باشد هم‬ ‫خوب است یعنی می‌توانید از یك زیرپایی‬ ‫استفاده كنید تا پاها به جای عمود بودن‪ ،‬این‬ ‫زاویه را داشته باشند‪.‬‬ ‫به خودتان استراحت دهید‬ ‫اگر گاهی حتی تا ‪ 18‬ساعت پشت کامپیوتر‬ ‫به تایپ‪ ،‬جست‌وجو در اینترنت و‪...‬‬ ‫می‌گذرانید باید هر نیم ساعت یک‌بار بلند‬ ‫شوید‪ ،‬قدم بزنید‪ ،‬خودتان را بکشید‪ ،‬سرتان‬ ‫را باال بگیرید‪ ،‬تغییر وضعیت بدهید‪ ،‬آب‬ ‫بخورید و یک چیز شیرین میل كنید تا با‬ ‫نیرویی تازه بتوانید كار خود را ادامه دهید‪.‬‬ ‫آماده‌باش ننشینید‬ ‫فراموش نكنید حتما هنگام كار با كامپیوتر‬ ‫به پشتی صندلی تكیه كنید تا از كمر و ستون‬ ‫فقرات شما حمایت كند‪ .‬ضمنا فقط هنگامی‬ ‫كه با ماوس كار نمی‌كنید و تایپ انجام‬

‫تلفن هم انجام دهید‪ ،‬از روی صندلی بلند‬ ‫شوید و كمی راه بروید یا پله‌ها را باال و پایین‬ ‫كنید‪ ،‬این یك فرصت برای مقابله با كمردرد‬ ‫ناشی از زیاد نشستن است‪ .‬با چند قدم راه‬ ‫رفتن‪ ،‬هم خستگی چشم‌تان درمی‌رود و هم‬ ‫ستون فقرات شما آرامش می‌یابد‪.‬‬ ‫باالی میزتان قاب عکس بزنید‬ ‫اگر از كسانی هستید كه به سختی عادت‌های‬ ‫غلط خود را ترك می‌كنند‪ ،‬بهتر است‬ ‫عكس‌هایی از وضعیت درست نشستن را‬ ‫تهیه كرده‪ ،‬از آنها پرینت بگیرید و آن را باالی‬ ‫میز كارتان نصب كنید‪ .‬هر بار نگاه كردن به‬ ‫این عكس‌ها‪ ،‬درواقع تلنگری است كه طریقه‬ ‫درست نشستن را به شما یادآوری كند‪ .‬این‬ ‫موضوع‪ ،‬كم‌كم ملكه ذهن شما شده و نشستن‬ ‫صحیح‪ ،‬عادت شما می‌شود‪.‬‬ ‫اپلیکیشن‌‌بازشوید‬

‫‪ .3‬گفته می‌شود که تا ‪ 15‬درجه باال و پایین‬ ‫بودن مانیتور هم مشکلی برای شما ایجاد‬ ‫نمی‌کند‪ .‬اما اگر از عینك استفاده می‌كنید‪،‬‬ ‫مانیتور را كمی به سمت باال بچرخانید طوری‬ ‫كه بخش پایینی آن به چشم شما نزدیك‌تر‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪ .4‬مراقب باشید که در زمان استفاده از‬ ‫رایانه‪ ،‬سرتان كامال مستقیم و گردن‌تان صاف‬ ‫باالی شانه باشد و گردن را زیاد به باال یا‬ ‫پایین متمایل نكنید‪.‬‬ ‫چه صفحه كلید و ماوسی مناسب است؟‬ ‫‪ .1‬مراقب باشید كه صفحه كلید حتما روی‬ ‫میز كارتان قرار بگیرد و از گذاشتن آن در‬ ‫ارتفاعی باالتر یا پایین‌تر از سطح میز كار‬ ‫به طور جدی پرهیز كنید چون آسیب‌های‬ ‫فراوانی به ستون فقرات وارد می‌كند‪.‬‬ ‫‪ .2‬صفحه كلید باید به شما نزدیك باشد و‬ ‫برای كلیك كردن روی ماوس هم نباید شانه‪،‬‬

‫است‪.‬‬ ‫‪ .2‬شانه‌های‌تان را به سمت عقب هل داده و‬ ‫به سمت پایین دورانی بچرخانید‪ .‬این هم یك‬ ‫حركت كششی مناسب برای مقابله با خستگی‬ ‫ستون فقرات و شانه‌هاست‪.‬‬ ‫‪ .3‬همان‌طور كه روی صندلی نشسته‌اید هر‬ ‫نیم ساعت یك‌بار دست‌ها را در هم قفل كرده‬ ‫و به سمت باال بكشید طوری كه كف دست‌ها‬ ‫رو به باال باشد‪.‬‬ ‫‪ .4‬اگر دائم در حال تایپ كردن و كار‬ ‫با ماوس هستید‪ ،‬ماساژ ماهیچه‌های كف‬ ‫دست‌تان را فراموش نكنید‪.‬‬ ‫‪ .5‬اگر همزمان با صحبت كردن‪ ،‬باید‬ ‫بنویسید‪ ،‬هرگز گوشی را بیش از ‪ 5‬دقیقه بین‬ ‫شانه و گوش‌تان قرار ندهید و حتما از هدست‬ ‫استفاده كنید‪.‬‬


‫‪41‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫صندلي چرخدار نشاند و سوار آمبوالنس شدم‌‪.‬‬ ‫در حالي كه مانند ابر بهار اشك مي‌ريختم گفتم‌‪:‬‬ ‫«نمي‌خواهم بدون دخترم از اينجا بروم‌‪ .‬مرا به‬ ‫كجا مي‌بريد؟ دخترم را نمي‌توانم تنها بگذارم‌‪».‬‬ ‫پرستاري لبخندزنانگفت‌‪« :‬آرام باشيد‪ .‬دخترتان‬ ‫نيز همراه شما مي‌آيد‪ ».‬آرام گرفتم‌‪ ،‬تسليم شدم‬ ‫و خستگي بر وجودم مستولي شد‪ .‬ولي وقتي‬ ‫مرا به بيمارستان منتقل كردند‪ .‬گيج و سردرگم‬ ‫شدم‌‪ .‬آيا آنجا بيمارستان رواني بود؟ در حالي‬ ‫كه مرا به اتاقي مي‌بردند جويده جويده پرسيدم‌‪:‬‬ ‫«پس دخترم كجاست‌؟ چرا تختي برايش در‬ ‫كنار تخت من نگذاشته‌ايد؟» پرستاري گفت‌‪:‬‬ ‫«او در يك قسمت ديگر بيمارستان نگهداري‬ ‫مي‌شود‪ .‬فردا او را پيش شما مي‌آوريم‌‪ .‬نگران‬ ‫نباشيد‪ ».‬ولي بغضم تركيد و التماس كنان‬ ‫گفتم‌‪« :‬مي‌خواهم دخترم را ببينم‌‪ .‬دلم برايش‬ ‫تنگ شده است‌‪ .‬خواهش مي‌كنم‌‪ ».‬از آن به‬ ‫بعد را به خوبي به ياد نمي‌آورم‌‪ .‬براي درمان‬ ‫اسكيزوفرني كه به اعتقاد پزشكان به آن مبتال‬ ‫شده بودم تحت دارو درماني قرار گرفتم‌‪ .‬ولي‬ ‫وقتي واكنش الزم را در برابر آن داروها از خود‬ ‫نشان ندادم پزشكان داروهايم را عوض كردند‪.‬‬ ‫تا چند ماه مانند مرده‌اي متحرك شده بودم و‬ ‫بيشتر اوقــات شــبـــانـــه روز را در خـواب‬ ‫مي‌گذراندم به طوري كه تفاوت شب و روز را‬ ‫از هم تشخيص نمي‌دادم و نمي‌فهميدم كي شب‬ ‫شده و كي روز‪ .‬هر وقت از خواب بيدار مي‌شدم‬ ‫خسته و مــنـگ در راه روهـاي بيـمارسـتـان راه‬ ‫مـي‌رفتم‌؛ خشـمگيـن از اينكه محبوس شده‌ام و‬ ‫از ديدن دخترم محروم‌‪ .‬در اوقات خاصي آن هم‬ ‫تحت نظارت موفق به ديدن دختركم مي‌شدم‌‪.‬‬ ‫ولي در آن اوقات اندك هم حس وحشتناكي‬

‫را در وجود خود تجربه مي‌كردم چون باور‬ ‫نداشتم كه او دختر من باشد و حضورش در‬ ‫كنارم مرا گيج و منگ مي‌كرد‪ .‬همسرم هر روز‬ ‫به مالقاتم مي‌آمد اما اص ً‬ ‫ال دوست نداشتم او‬ ‫را ببينم‌‪ .‬هميشه سرزنشش مي‌كردم و مي‌گفتم‌‪:‬‬ ‫«تو مرا در اينجا زنداني كردي‌! همه‌اش تقصير‬ ‫تو است‌! تو دوستم نداري و فقط مي‌خواهي از‬ ‫شر من خالص شوي‌!» ولي او با لحني ماليم‬ ‫دلداري‌ام مي‌داد و مي‌گفت‌‪« :‬قصد من فقط‬ ‫اين است كه حالت زودتر خوب شود‪ .‬مي‌داني‬ ‫كه چقدر دوستت دارم و براي برگشتنت به‬ ‫خانه ثانيه‌شماري مي‌كنم‌‪ ».‬ولي به هيچ وجه‬ ‫حرف‌هاي او را باور نمي‌كردم‌‪ .‬تنها فردي كه‬ ‫دوست داشتم ببينم پدرم بود و تنها عاملي كه‬ ‫كمكم كرد تا آن تجربه‌ي وحشتناك را پشت سر‬ ‫قلب پرستاران بود‪ .‬يكي‬ ‫بگـذارم كمـك و قـوت ِ‬ ‫از آنها كه با من ارتباط دوستانه‌اي برقرار كرده‬ ‫بود‪ ،‬مي‌گفت‌‪« :‬به زودي مرخص مي‌شويد‪ .‬ما‬ ‫مشغول درمان شما هستيم و به زودي زود به‬ ‫خانه‌تان بر مي‌گرديد‪ ».‬بعد از شش ماه سرانجام‬ ‫پزشكان داروهاي مؤثر را برايم تجويز كردند و‬ ‫بعد از آن روز به روز بهتر شدم‌‪ .‬كم‌كم اجازه‬ ‫داشتم مدت زمان بيشتري را با دخترم بگذرانم‬ ‫چون او را به عنوان دخترم تشخيص مي‌دادم و‬ ‫دوباره اعتمادم به همسرم جلب شده بود‪ .‬روزي‬ ‫كه همراه او در حياط بيمارستان قدم مي‌زدم‬ ‫لبخندي زد‪ ،‬دستم را فشرد و گفت‌‪« :‬خيلي‬ ‫خوشحالم كه حالت بهتر شده است‌‪ .‬ان‌شاءا‪...‬‬ ‫به زودي به خانه بر مي‌گردي‌‪ .‬دل‌مان برايت يك‬ ‫ذره شده است‌‪ ».‬لبخندي زدم و گفتم‌‪« :‬مي‌دانم‬ ‫من هم همين طور‪ ».‬در اواخر دوران بستري‬ ‫بودنم در بيمارستان روانكاو برايم توضيح داد‬

‫كه بعد از به دنيا آوردن طناز چه اتفاقي برايم‬ ‫افتاده بود‪ .‬او گفت‌‪« :‬شما دچار روان پريشي‬ ‫پس از زايمان شده بوديد كه شديدترين نوع‬ ‫افسردگي بعد از زايمان است‌‪ .‬علت دقيق آن‬ ‫را نمي‌دانيم اما به احتمال زياد به خاطر افت‬ ‫ناگهاني هورموني بعد از زايمان اين مشكل‬ ‫براي‌تان رخ داد‪ ».‬با حيرت گفتم‌‪« :‬ولي من‬ ‫بعد از زايمان اص ً‬ ‫ال افسرده نشده بودم برعكس‬ ‫بي‌نهايت شاد و پرانرژي بودم‌!» او سري به‬ ‫نشانه‌ي تأييد تكان داد و گفت‌‪« :‬اين هم بخشي‬ ‫از همان بيماري است‌‪ .‬سريع حرف زدن‌‪ ،‬بيش‬ ‫فعالي‌‪ ،‬انرژي زياد‪ ،‬كم اشتهايي‌‪ ،‬كم خوابي‬ ‫و هيجاني بودن‌‪ ،‬همگي بخش‌هايي از رفتار‬ ‫مانيايي هستند‪ ».‬ناگهان يادم آمد كه چگونه‬ ‫ديوانه‌وار و به طور افراطي خريد مي‌كردم و‬ ‫دائـم ًا خـنـده‌هـاي جـنـون‌آمـيـز سـر مي‌دادمم‌!‬ ‫ادامه داد‪« :‬اغلب فاز مانيايي مرحله‌ي‬ ‫افسردگي آور شديدي را به دنبال دارد يا توأم‬ ‫با توهمات و خياالت است‌‪ .‬تصور مي‌كنم در‬ ‫مرحله‌اي پدربزرگ از دنيا رفته‌تان را ديديد اين‬ ‫طور نيست‌؟» در حالي كه به نشانه‌ي تأييد سر‬ ‫تكان مي‌دادم كم‌كم به مرور گذشته پرداختم‌‪ .‬او‬ ‫به آرامي گفت‌‪« :‬نپذيرفتن دخترتان هم قسمتي‬ ‫از اين اختالل است‌‪ ».‬خجالت زده و شرمنده‬ ‫پرسيدم‌‪« :‬چرا چنين اتفاقي برايم افتاد؟» او‬ ‫پاسخ داد‪« :‬ممكن است عـامـلـي ژنـتـيكـي‬ ‫وجود داشـته باشـد‪ .‬ولي نمي‌توانيم به طور قطع‬ ‫و يقين در اين مورد نظري بدهيم‌‪».‬‬ ‫كنار آمدن با اتفاقي كه برايم افتاده بود آسان‬ ‫نبود‪ .‬اما با كمك همسر و پدرم‌‪ ،‬متـوجه شـدم كـه‬ ‫تقـصيري در اين ميان نداشتم‌‪ .‬پـس از هـشت‬ ‫مـاه سـرانجام از بيـمارستـان مرخـص شـدم و‬

‫بـه خـانـه برگشتم‌‪ .‬البته هر هفته نزد روانكاو‬ ‫مي‌رفتم‌‪ .‬از آن پس ارتباط عاطفي عميقي ميان‬ ‫من و دخترم ايجاد شد‪ .‬تازه طعم شيرين مادري‬ ‫را مي‌چشيدم و از وجود دخترم لذت مي‌بردم‌‪.‬‬ ‫پزشكان هشدار داده بودند كه در بارداري‌هاي‬ ‫بعدي‌ام نيز احتمال زيادي وجود دارد كه دچار‬ ‫روان پريشي پس از زايمان شوم‌‪ .‬ولي من اجازه‬ ‫ندادم ترس و وحشت ناشي از آن سايه‌ي سـيـاه‬ ‫و سنـگـيـنـي بـر روي زنـدگــي خانوادگي‌ام‬ ‫پهن كند‪ .‬يك سال و نيم بعد دختر ديگري‬ ‫به جمع خانواده‌مان اضافه شـد‪ .‬و هـمانـطور‬ ‫كـه انتـظار مـي‌رفت بالفاصله پس از زايمان‬ ‫رفتار مانيايي من نمايان شد‪ .‬اما خوشبختانه‬ ‫اين مرتبه مي‌دانستيم جريان از چه قرار است‬ ‫و بعد از سپري كردن چهار ماه در بيمارستان‬ ‫صحيح و سالم به خانه برگشتم‌‪ .‬پنج سال بعـد‬ ‫وقتـي دخـتر سـوم‌مـان به دنيا آمد پزشـكـان‬ ‫فهـميـده بـودنـد كه مي‌توانند داروهـاي تثبـيت‬ ‫كنـنـده‌ي هورموني در دوران بارداري‌ام به من‬ ‫تزريق كنند و با كمك روانكاو بعد از زايمان‬ ‫دچار روان پريشي نشدم‌‪ .‬تا قبل از آنكه طناز‬ ‫را به دنيا بيـاورم هـيـچ چـيـز در مـورد اخـتالل‬ ‫روان‌پريشي پس از زايمان نمي‌دانستم و بـراي‬ ‫مـدت زمـانـي طـوالني احـساس خـجالت و‬ ‫شـرمـساري مي‌كردم‌‪ .‬چون تصور مي‌كردم اولين‬ ‫و تنها زني هستم كه دچار اين مشكل مي‌شوم‌‪ .‬و‬ ‫حاال كه سيزده سال از آن زمان گذشته مي‌خواهم‬ ‫از طريق مجله‌ي محبوبم همه‌ي زنان را در مورد‬ ‫اين اختالل نادر آگاه كنم و بگويم كه اميد‬ ‫درمان وجود دارد و با كمك دارو درماني و‬ ‫روانكاو مي‌توان بر آن غلبه كرد‪.‬‬


‫‪40‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫توهم در بيداري‬ ‫براساس سرگذشت حميرا‬

‫در حالي كه راه خود را از ميان‬ ‫جمعيت باز مي‌كردم با عجله‬ ‫لباس‌ها را از قفسه‌ها برمي‌داشتم‬ ‫و داخل سبد چرخدار خود‬ ‫مي‌ريختم‌‪ .‬هر لباسي را كه‬ ‫مي‌ديدم با خود مي‌گفتم‌‪« :‬چقدر‬ ‫قشنگ است‌!» ارديبهشت ماه سال‬ ‫‪ 1376‬بود و در ‪ 20‬سالگي چند‬ ‫روز قبل دختري زيبا و سالم را به‬ ‫دنيا آورده بودم‌‪.‬‬

‫شنيده بودم كه مادر شدن براي اولين بار آسان‬ ‫نيست اما من بيشتر از هميشه احساس انرژي و‬ ‫سرزندگي مي‌كردم و از صميم قلب خوشحال‬ ‫بودم‌‪ .‬وقتي با چند كيسه‌ي كوچك و بزرگ به‬ ‫خانه برگشتم همسرم حبيب با تعجب به من خيره‬ ‫شد و در حالي كه يك نگاه به من و يك نگاه به‬ ‫كيسه‌ها مي‌كرد پرسيد‪« :‬فكر مي‌كنم كل يـك‬ ‫فـروشـگـاه را خـريـده‌اي‌! ايـن‌ها چيـست‌؟»‬ ‫در حـالـي كـه از خريد خود كام ً‬ ‫ال راضي بودم‬ ‫لبخندي زدم و پاسخ دادم‌‪« :‬لباس‌!» بعد از‬ ‫آويزان كردن لباس‌ها در كمدم به دخترم طناز‬ ‫شير دادم‌‪ ،‬كمي با او بازي كردم و بعد به نظافت‬ ‫خانه پرداختم‌‪ .‬بعد از آن نگاهم به ساعت‬ ‫افتاد و جا خوردم‌! ساعت چهار بامداد بود و‬ ‫قاعدت ًا مي‌بايست در آن زمان در رختخواب و‬ ‫در خواب ناز باشم ولي اص ً‬ ‫ال احساس خستگي‬ ‫و خواب آلودگي نمي‌كردم‌‪ .‬اواخر همان هفته‬ ‫يكي از دوستانم به ديدنم آمده بود‪ .‬در البه‌الي‬ ‫صحبت‌هاي‌مان ناگهان پرسيد‪« :‬چه مشكلي‬ ‫برايت پيش آمده است‌؟ جريان چيست‌؟»‬ ‫خنده‌ام گرفت‌‪ .‬سؤالش خيلي خنده‌دار و بي‌معنا‬ ‫بود‪ .‬پس پرسيدم‌‪« :‬منظورت چيست‌؟» او در‬ ‫حالي كه با حالتي مشكوك نگاهم مي‌كرد گفت‌‪:‬‬ ‫«خيلي بيش فعال شده‌اي‌! از وقتي به اينجا‬ ‫آمده‌ام يك بند خنديده‌اي و آنقدر تندتند حرف‬ ‫مي‌زني كه اص ً‬ ‫ال نمي‌فهمم چه مي‌گويي‌!» دوباره‬ ‫خنديدم و گفتم‌‪« :‬چون احساس خوشبختي‬ ‫مي‌كنم‌‪ .‬چون تازه بچه‌دار شده‌ام و عاشق‬ ‫دخترم هستم‌‪ .‬چرا احساس خوشحالي نكنم و‬ ‫نخندم‌؟» چند روز بعد دخترم را نزد پزشك بردم‬ ‫تا قد و وزنش بررسي شود‪ .‬پزشك پس از انجام‬ ‫معاينات الزم اخمي كرد و گفت‌‪« :‬دخترتان‬ ‫وزن اضافه نكرده اسـت‌‪ .‬بـهتر اسـت او را به‬ ‫بيمارستان ببريـد‪ ».‬گفتم‌‪« :‬ولي دخترم خوب‬ ‫شير مي‌خورد و اشتهايش هم خوب است‌‪».‬‬ ‫پزشك گفت‌‪« :‬مي‌دانم ولي بهتر است آزمايشات‬ ‫كاملي روي او انجام شوند تا خيال‌مان راحت‬ ‫شود‪ ».‬در بيمارستان دخترم تحت سرم درماني‬ ‫قرار گرفت تا وزنش به اندازه‌ي طبيعي و سالم‬ ‫برسد‪ .‬در حالي كه شبانه روز دركنارش بودم‬

‫احساس مي‌كردم انرژي‌ام كم‌كم تحليل مي‌رود‪.‬‬ ‫برخالف اوائل آن هفته حاال به شدت احساس‬

‫خستگي مي‌كردم‌‪ .‬تا ايـنكه يـك روز بـعد از‬ ‫ظهر كنار تخت دخترم نشسته بودم و موهايش‬

‫را نوازش مي‌كردم كه اتفاق عجيبي افتاد!‬ ‫ناگهان حضوري را در كنار خود حس كردم‌‪.‬‬ ‫سرم را باال بردم نفسم را در سينه حبس كردم‬ ‫و لرزه‌اي به اندامم افتاد‪ .‬چون پدربزرگ خدا‬ ‫بيامرزم مقابلم ايستاده بود! از ديدنش اص ً‬ ‫ال‬ ‫خوشحال نشدم‌‪.‬‬ ‫در واقع به شدت ترسيده بودم چون پدربزرگم‬ ‫سال‌ها قبل دار فاني را وداع گفته بود‪ .‬زيرلب‬ ‫گفتم‌‪« :‬پدربزرگ شما اينجا چه كار مي‌كنيد؟»‬ ‫او لبخندي زد نگاهي به دخترم انداخت و رو به‬ ‫او گفت‌‪« :‬سالم دختر كوچولو!» در حالي كه‬ ‫به اين فكر مي‌كردم كه روح پدربزرگم چگونه‬ ‫از آنجا سر در آورده‌‪ ،‬تصور كردم كه دوباره‬ ‫زنده شده است‌! همسرم كه تازه وارد اتاق شده‬ ‫بود با ديدن حركات عجيبم با حيرت پرسيد‪:‬‬ ‫«حميرا چكار مي‌كني‌؟ با چه كسي صحبت‬ ‫مي‌كني‌؟» از اينكه همسرم برخالف من شوكه‬ ‫نشده بود‪ .‬جا خوردم و گفتم‌‪« :‬مگر نمي‌بيني‬ ‫كه پدربزرگم اينجاست‌؟» همسرم اين بـار با‬ ‫عصـبانـيـت پرسيـد‪« :‬منـظـورت چيسـت‌؟ در‬ ‫مـورد چه چيزي صحبت مـي‌كـني‌؟ مي‌فـهمي‬ ‫چه مي‌گويي‌؟» در حالي كه خود نيز عصباني‬ ‫شده بودم با لحن تندي پاسخ دادم‌‪« :‬پدربزرگم‬ ‫اينجاست و دارد با دخترمان حرف مي‌زند‪.‬‬ ‫چطور او را نمي‌بيني‌؟» همسرم با عصبانيت‬ ‫گفت‌‪« :‬خواهش مي‌كنم دسـت بردار و از‬ ‫اين حـرف‌ها نزن‌‪ .‬مگر عقـلت را از دست‬ ‫داده‌اي‌؟» مصرانه گفتـم‌‪« :‬ولي او اينجاست‬ ‫باور كن دروغ نمـي‌گويم‌‪ ».‬همان موقع‬ ‫پرستاري وارد اتـاق شـد و چون جمله‌ي آخرم‬ ‫را شنيده بـود بـا تـعجـب پرسـيد‪« :‬چـه كـسـي‬ ‫اينجـاسـت‌؟» نفـس عـميقـي كشـيدم و گـفتم‌‪:‬‬ ‫«پـدربـزرگـم اينـجاسـت فـكر مـي‌كـردم از‬ ‫دنيا رفته ولي اينجاست درست در كنار تخت‬ ‫دخترم‌‪ .‬چطور او را نمي‌بينيد؟» پرستار مكثي‬ ‫كرد با دقت نگاهم كرد‪ ،‬لبخندي زد و در حالي‬ ‫كه از اتاق بيرون مي‌رفت گفت‌‪« :‬بسيار ُخب‌!»‬ ‫يك دقيقه‌ي بعد همراه پزشكي به اتاق برگشت‌‪.‬‬ ‫پزشك به من نزديـك شـد و با مـاليمـت پـرسيد‪:‬‬ ‫«مي‌توانيد تاريخ امروز را به من بگوييد؟» در‬ ‫حالي كه از اين سؤال جا خورده بودم تاريخ‬ ‫آن روز را به او گفتم و بعد با خود انديشيدم‌‪:‬‬ ‫«مثل اينكه اين پزشك عقلش را پاك از دست‬ ‫داده است‌! به چه علت از من تاريخ امروز را‬ ‫مي‌پرسد؟» او در حالي كه چيزهايي را روي‬ ‫كاغذ مي‌نوشت پرسيد‪« :‬و ممكن است به من‬ ‫بگوييد كه االن كجا هستيد؟» بعد از يادداشت‬ ‫پاسخم از اتاق خارج شد و چند دقيقه‌ي‬ ‫بعد همراه يك روان‌پزشك برگشت‌‪ .‬سپس از‬ ‫همسرم خواست كه پدرم را خبر كند‪ .‬هيچ سر‬ ‫در نمي‌آوردم جريان از چه قرار است‌‪ .‬بعد از‬ ‫پشت سر گذاشتن بعد از ظهري پر از سؤال‌ها و‬ ‫جواب‌هاي خسته كننده‪ ،‬روان پزشك با همسر و‬ ‫پدرم كمي پچ پچ كرد و بعد فهميدم چه اتفاقي‬ ‫افتاده است‌‪ .‬پرستاري به من گفت‌‪« :‬شما‬ ‫نياز به استراحت داريد‪ ».‬سپس مرا روي يك‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫الغری با تکنیک فوق العاده ‪2 - 4 - 7‬‬ ‫احتماال اسم این تکنیک الغری‬ ‫شما را یاد چیدمان تیم‌های‬ ‫فوتبال می‌اندازد‪ .‬اما این تکنیک‬ ‫نوعی رژیم الغری است که با‬ ‫تلفیق توصیه‌های درست غذایی‬ ‫و روشی به دور از سختگیری‪،‬‬ ‫افرادی که قصد الغری دارند‬ ‫را همراهی می‌کند‪ .‬با ما همراه‬ ‫باشید تا شما را با چند و چون این‬ ‫رژیم آشنا کنیم‪.‬‬

‫**مفهوم رژیم ‪2-4-7‬‬ ‫یعنی ‪ 2‬وعده‌ی غذایی(ناهار و شام)‪4 ،‬‬ ‫میان‌وعده‌ی روزانه به مدت ‪ 7‬روز‪ .‬در این رژیم‬ ‫شکالت سیاه و مواد نشاسته‌ای نیز گنجانده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫**چرا رژیم ‪2-4-7‬‬ ‫هدف این روش این است که با شیوه‌ای به دور‬ ‫از افراط و سختگیری و با رعایت اعتدال در‬ ‫مصرف مواد غذایی سالم و خوشمزه فرد را چند‬ ‫کیلوگرم الغر کند‪.‬‬ ‫**با این شیوه می‌توان چند کیلوگرم وزن کم‬ ‫کرد؟‬ ‫در فاز اول این رژیم در عرض یک ماه می‌توان‬ ‫بین ‪ 3‬تا ‪ 5‬کیلوگرم وزن کم کرد‪.‬‬ ‫**فاز ‪ :1‬تقسیم بندی کردن برنامه‌ی غذایی‬ ‫دو وعده‌ی غذایی ناهار و شام باید شامل گوشت‬ ‫پرندگان‪ ،‬ماهی‪ ،‬تخم مرغ‪ ،‬گوشت قرمز کم‬ ‫چرب(‪ 120‬تا ‪ 200‬گرم برای خانم‌ها و ‪150‬‬ ‫تا ‪ 250‬گرم برای آقایان) و سبزیجات(حداقل‬ ‫‪ 150‬گرم برای هر وعده‌ی غذایی) و همچنین‬ ‫میزان بسیار کمی مواد چرب(یک قاشق‬ ‫غذاخوری کره یا ترجیحا روغن زیتون یا روغن‬ ‫کلزا) باشد‪.‬‬ ‫می‌توانید یک پیش غذای ساده مانند ساالد یا‬ ‫سوپ بدون ماده‌ی چرب و بدون مواد غذایی‬ ‫نشاسته‌ای(سوپ یا خوراک بدون سیب زمینی)‬ ‫به برنامه‌ی غذایی اضافه کنید‪.‬‬ ‫**‪ 4‬میان‌وعده‬ ‫در این رژیم رساندن طعم شیرین با مصرف‬ ‫میوه یا ماست طبیعی تامین می‌شود‪ .‬بنابراین در‬ ‫ساعات ‪ 10‬صبح‪ 4 ،‬و ‪ 7‬بعد از ظهر و حدود‬ ‫‪ 10‬شب برای جلوگیری از گرسنگی احتمالی‬ ‫باید میان‌وعده ای شامل میوه یا ماست میل‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫این میان‌وعده ها باید سر ساعت مشخصی‬ ‫صرف شوند‪ .‬می‌توانید میزان میان‌وعده‌ها را بر‬ ‫حسب نیازهایتان کاهش دهید‪.‬‬ ‫توجه داشته باشید که تقسیم بندی برنامه‌ی‬ ‫غذایی به الغری کمک می‌کند به خاطر این که‬ ‫باعث کاهش انسولین ترشح‌شده می‌شود به این‬ ‫ترتیب دخیره‌سازی کالری‌ها کاهش پیدا کرده و‬ ‫روند الغری به راحتی سپری می‌شود‪.‬‬

‫**ارفاق‌های فاز ‪1‬‬ ‫مواد نشاسته‌ای‬‫همانطور که گفته شد این رژیم جزو رژیم‌های‬ ‫سختگیرانه نیست و ارفاق‌های مناسبی دارد‪ .‬به‬ ‫این ترتیب که می‌توانید ‪ 4‬مرتبه در هفته ‪150‬‬ ‫گرم مواد غذایی نشاسته‌ای پخته میل کنید‪.‬‬ ‫بهتر است سراغ آن‌هایی بروید که شاخص‬ ‫گلیسمی پایینی دارند و باعث سیری طوالنی‬ ‫مدت می‌شوند مانند پاستاهای تهیه شده از آرد‬ ‫کامل‪ ،‬حبوبات(عدس‪ ،‬لپه و غیره) سیب زمینی‬ ‫پخته شده با پوست و برنج‪ .‬اگر این مواد غذایی‬ ‫را مصرف می‌کنید از خوردن نان بپرهیزید‪.‬‬ ‫این مواد غذایی را با ساالد و سبزیجات فراوان‬ ‫میل کنید‪.‬‬ ‫شکالت سیاه‬‫می‌توانید در طول هفته تا ‪ 100‬گرم شکالت‬ ‫میل کنید‪ .‬بهتر است این ‪ 100‬گرم را تقسیم‬ ‫کرده و در طول هفته میل کنید نه به یک باره‪.‬‬ ‫البته می‌توانید به جای آن بیسکوییت میل کنید‪.‬‬ ‫**فاز ‪ :2‬جایزه می‌دهد‬ ‫مواد غذایی پیشنهاد شده در فاز ‪ 1‬به قوت‬ ‫خود باقیست‪ .‬رژیم ‪ 2-4-7‬اجازه می‌دهد که‬ ‫بعد از فاز اول‪ ،‬هر هفته‌یکی از «جایزه های»‬ ‫زیر را به فاز یک اضافه کنید‪ .‬به عنوان مثال‬ ‫در هفته‌ی بعد از فاز یک می‌توانید عالوه بر‬ ‫رعایت اصول گفته شده صبحانه ی جایزه را به‬ ‫رژیم غذایی تان اضافه کنید‪.‬‬ ‫برای هفته‌ی بعد می‌توانید همین جایزه را ادامه‬ ‫دهید و یا جایزه ی دیگری انتخاب کنید‪.‬‬ ‫یک‬‫بعد از هفته‌ی اول می‌توانید به جای ‪ 4‬مرتبه در‬ ‫هفته‪ ،‬هر روز مواد غذایی نشاسته‌ای میل کنید‪.‬‬ ‫در واقع روزانه ‪ 200‬گرم مواد نشاسته‌ای پخته‬

‫شده مجاز می‌شود‪.‬‬ ‫دو‬‫نان را به وعده‌ی ناهار یا شام اضافه کنید(‪80‬‬ ‫گرم در روز)‪ .‬حتما از نان های تهیه شده از آرد‬ ‫سبوس دار استفاده کنید‪.‬‬ ‫سه‬‫می‌توانید روزانه تا ‪ 4‬قاشق غذاخوری روغن‬ ‫زیتون نیز به برنامه‌ی غذایی تان اضافه کنید‪.‬‬ ‫چهار‬‫مصرف روزانه ‪ 30‬گرم پنیر نیز مجاز می‌شود‪.‬‬ ‫پنج‬‫در فاز دوم می‌توانید صبحانه را نیز شروع کنید‪.‬‬ ‫برای این وعده می‌توانید بین ‪ 40‬تا ‪ 80‬گرم‬ ‫نان‪ ،‬به اضافه‌ی ‪ 10‬گرم کره یا دو تا سه قاشق‬ ‫چایخوری عسل یا مربا میل کنید‪.‬‬ ‫شش‬‫دو بار در هفته ‌یک غذای سنگین مانند سرخ‬ ‫کردنی ها‪ ،‬غذاهای حاوی سس و غیره را به‬ ‫فاز اول اضافه کنید‪ .‬سعی کنید این غذاها را با‬ ‫سبزیجات فراوان بخورید و در کنار آن ها نان و‬ ‫پنیر قدغن است‪.‬‬ ‫هفت‬‫دو روز یکبار می‌توانید یک عدد شیرینی یا یک‬ ‫تکه‌ی کوچک کیک میوه‌ای مصرف کنید‪.‬‬ ‫اگر با رعایت این اصول همچنان گرسنه می‬‫مانید‪:‬‬ ‫اگر میل زیادی به یک ماده‌ی غذایی یا غذای‬ ‫خاصی دارید و تصور می‌کنید نمی‌توانید به هیچ‬ ‫عنوان از آن دست بکشید می‌توانید این ماده‌ی‬ ‫غذایی یا غذای دلخواهتان را نیز میل کنید‬ ‫اما فاز اول را تکرار کنید‪ .‬سپس وارد فاز دو‬ ‫شوید‪ .‬بدون شک در اینصورت سرعت الغری‬ ‫گرفته می‌شود اما شما کمتر اذیت خواهید شد‪.‬‬

‫**فاز ‪ :3‬مرحله‌ی تثبیت‬ ‫بعد از اینکه چند کیلو الغر شدید باید وارد‬ ‫مرحله‌ی تثبیت شوید‪:‬‬ ‫**صبحانه‬ ‫می‌توانید نان یا غالت‪ ،‬یک ماده‌ی لبنی‪ ،‬یک‬ ‫عدد تخم مرغ‪ ،‬یک واحد میوه میل کنید‪ .‬از‬ ‫لبنیات کم چرب استفاده کنید‪ .‬به جای نیمرو‬ ‫تخم مرغ آب پز میل کنید‪ .‬توجه داشته باشید‬ ‫اگر بعد از بیدار شدن احساس گرسنگی ندارید‬ ‫الزم نیست خودتان را مجبور به خوردن کنید‪.‬‬ ‫تا ساعت ده صبر کنید و همان میان‌وعده‌ی فاز‬ ‫اول را میل کنید‪.‬‬ ‫**ناهار و شام‬ ‫سبزیجات و پروتئین و یک سهم مواد نشاسته‌ای‬ ‫را تکرار کنید‪ .‬حواستان باشد که بیشترین حجم‬ ‫بشقاب تان به سبزیجات اختصاص داده شود‪.‬‬ ‫اگر داخل غذایتان مواد نشاسته‌ای داشتید‬ ‫مانند سیب زمینی یا حبوبات و غیره از خیر نان‬ ‫بگذرید‪ .‬اگر دلتان می خواهد غذایتان را با نان‬ ‫میل کنید از خیر مواد نشاسته‌ای بگذرید‪.‬‬ ‫طبق همان فاز اول می‌توانید پیش غذای ساده‬ ‫ای برای خود تدارک ببینید‪ .‬اگر همچنان‬ ‫گرسنه بودید می‌توانید یک پیاله ماست یا یک‬ ‫واحد میوه میل کنید‪.‬‬ ‫در غیر اینصورت صبر کنید تا زمان میان‌وعده‬ ‫تان برسد‪ .‬شما همچنان می‌توانید ارفاق‌های فاز‬ ‫یک و جایزه های فاز دو را دنبال کنید‪ .‬در‬ ‫این رژیم رساندن طعم شیرین با مصرف میوه یا‬ ‫ماست طبیعی تامین می‌شود‪.‬‬ ‫بنابراین در ساعات ‪ 10‬صبح‪ 4 ،‬و ‪ 7‬بعد‬ ‫از ظهر و حدود ‪ 10‬شب برای جلوگیری از‬ ‫گرسنگی احتمالی باید میان‌وعده ای شامل میوه‬ ‫یا ماست میل کنید‪.‬‬ ‫**نقاط قوت رژیم ‪2-4-7‬‬ ‫این رژیم پیشنهادات خوبی برای الغری‬ ‫طوالنی مدت دارد در صورتیکه سخت‌گیری‬ ‫رژیم‌های دیگر را ندارد‪ .‬میان‌وعده‪ ،‬ارفاق‌ها‬ ‫و جایزه‌ها باعث شده است که این رژیم برای‬ ‫افراد مختلف‪ ،‬مناسب و ساده باشد‪ .‬بهتر است‬ ‫بعد از رژیم نیز عادت‌های خوب غذایی آن را‬ ‫دنبال کنید تا الغری تان طوالنی مدت شود‪.‬‬ ‫**نقاط ضعف‬ ‫اگر عادت‌های بد غذایی زیادی دارید‪،‬‬ ‫نمی‌توانید از مواد غذایی دلخواهتان دست‬ ‫بکشید یا سر ساعات مشخصی غذا بخورید‬ ‫این رژیم چندان به دردتان نمی‌خورد‪.‬‬ ‫البته منظورمان این است که مدت زمان رعایت‬ ‫آن طوالنی تر خواهد بود‪ .‬شما نیاز دارید که هر‬ ‫هفته حداقل ‪ 3‬ساعت ورزش کنید و یا اینکه‬ ‫روزانه یک ورزش سبک ماننده پیاده روی‪،‬‬ ‫انجام کارهای منزل‪ ،‬باغچه کاری و غیره انجام‬ ‫دهید تا راحت تر به وزن دلخواهتان برسید‪.‬‬ ‫در نهایت این که هدف ما برای ارائه ی این‬ ‫مطلب آشنایی شما با این برنامه ی غذایی است‬ ‫و هرکس با شرایط خاص خودش و تحت نظر‬ ‫کارشناس تغذیه باید رژیم مناسب خودش را‬ ‫داشته باشد‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

37


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

36


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

35


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

34


‫‪33‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ .10‬اگر اتوبوسی را با ‪ 43‬مسافر از مشهد به‬ ‫سمت تهران برانید و در نیشابور ‪ 5‬مسافر را‬ ‫پیاده كنید و ‪ 7‬مسافر جدید را سوار كنید و در‬ ‫دامغان ‪ 8‬مسافر پیاده و ‪ 4‬نفر را سوار كنید و‬ ‫سرانجام بعد از ‪ 14‬ساعت به تهران برسید حاال‬ ‫نام راننده اتوبوس چیست؟‬ ‫و اما پاسخ تست ها‪:‬‬ ‫‪ .1‬تمام ماه‌ها حداقل ‪ 29‬روز را دارند‪.‬‬ ‫‪ .2‬یك ساعت (شما یك قرص را در ساعت‬ ‫یک و دیگری را در ساعت یک‌و‌نیم و بعدی را‬ ‫در ساعت دو می‌خورید)‪.‬‬ ‫‪ .3‬فقط یك ساعت‪ .‬ساعت كوكی نمی‌تواند شب‬ ‫و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت ‪9‬‬ ‫كه برسد زنگ می‌زند كه ساعت همان ‪ 9‬شب‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ .4‬حاصل ‪ 70‬است (تقسیم بر نیم معادل‬ ‫ضربدر ‪ 2‬است)‪.‬‬ ‫‪ .5‬او ‪ 9‬گوسفند خواهد داشت‪.‬‬ ‫‪ .6‬اول باید كبریت را روشن کرد‪.‬‬ ‫‪ .7‬سفید چون خانه‌ای كه هر چهار دیوارش رو‬ ‫به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوك‬ ‫قطب جنوب باشد‪.‬‬ ‫‪ .8‬همان ‪ 2‬سیب‪.‬‬ ‫‪ .9‬هیچ (حضرت نوح بود نه حضرت موسی)‬ ‫‪ .10‬خوب خودتونید دیگه (نام خودتان)‬ ‫ارزيابی تست و سطح هوش بر اساس تعداد‬ ‫جواب‌های نادرست‪:‬‬ ‫‪ 7‬جواب نادرست و بیشتر‪ IQ :‬درحد دانش‌آموز‬ ‫دبستان بین ‪ 85‬تا ‪95‬‬ ‫‪ 6‬جواب نادرست‪ IQ :‬درحد دانش‌آموز‬ ‫دبیرستان بین ‪ 95‬تا ‪110‬‬ ‫‪ 5‬جواب نادرست‪ IQ :‬درحد دانشجو بین‬ ‫‪ 110‬تا ‪120‬‬ ‫‪ 2‬تا ‪ 4‬جواب نادرست‪ IQ :‬درحد استاد‬ ‫دانشگاه بین‪ 120‬تا ‪130‬‬ ‫یک جواب نادرست‪ IQ :‬فوق‌العاده ‪ 130‬به‬ ‫باال‬ ‫در مرحله دوم برای به‌دست آوردن سن عقلی‬ ‫خود کافي است سن تقويمی خود را ضربدر‬ ‫ضريب هوشی‌تان کرده و سپس آن را بر ‪۱۰۰‬‬ ‫تقسيم کنيد‪.‬‬ ‫سن عقلی‪ :‬سن تقويمی × ضريب هوش‬ ‫تقسیم بر ‪۱۰۰‬‬


‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪32‬‬

‫شما «واقعا» چند سال‌تان است؟‬ ‫به کمک این تست می‌فهمید سن‬ ‫شناسنامه‌ای‌تان با سن عقلی شما تا‬ ‫چه حد هماهنگی دارد‪.‬‬ ‫تمام افراد دو نوع سن دارند‪،‬حتی‬ ‫خود شما!یکی سن‌شناسنامه‌ای‬ ‫ودیگری سن عقلی! به عبارت‬ ‫ديگر عملكرد مغزی و ذهنی شما‬ ‫مي‌تواند به شكل باورنكردني باالتر‬ ‫یا پایین‌تر از سن شناسنامه‌اي‌تان‬ ‫باشد‪ .‬البته سن عاطفی هم در دسته‬ ‫سن‌های شما قرار می‌گیرد‪ .‬پس‬ ‫بهتر است در ابتدا با انواع و اقسام‬ ‫سن‌های درونی‌تان آشنا شوید و‬ ‫بعد به کمک یک تست خودتان را‬ ‫بسنجید‪.‬‬

‫دقت کنید سن احساسی‪ ،‬سن روحیات ماست‬ ‫و متاسفانه مشكل بزرگ مردم ما و جامعه‬ ‫ایرانی در اینجاست که بر این باور غلط‬ ‫هستیم که سن احساسی باید هم‌سرعت با سن‬ ‫شناسنامه‌ای باال رود‪.‬‬ ‫مثالی می‌زنم؛ حتما دیده‌اید با شروع‬ ‫بارندگی آدم‌ها احساسات جالبی را تجربه‬ ‫می‌کنند‪ .‬همه افراد این سیگنال‌های درونی‬ ‫را دریافت می‌کنند ولی واکنش‌ها نسبت به‬ ‫آن کامال متفاوت است که این موضوع حتی‬ ‫در یک گروه‌های همسن هم دیده می‌شود‪.‬‬ ‫عده‌ای بی‌درنگ از خانه بیرون می‌روند و‬ ‫زیر باران با خوشحالی قدم می‌زنند (تعداد‬

‫جامعه باید سن احساسی را حدود ‪18-25‬‬ ‫سالگی حفظ کرد‪ .‬آدمی هنگامی می‌میرد که‬ ‫سن احساسی به او بگوید که «تو دیگر پیر‬ ‫و از کار افتاده‌ای‪ ».‬سن عقلی و شناسنامه‌ای‬ ‫فرمانبردار است و سن احساسی فرمانده مطلق‪.‬‬ ‫تعریف سن شناسنامه‌ای‬ ‫همان‌طور که از اسمش پیداست با یک تاریخ‬ ‫تولد شروع می‌شود و در واقع گذر عمر را بر‬ ‫جسم انسان نشان می‌دهد‪ .‬سن شناسنامه‌ای‬ ‫فقط مالک قانونی سن افراد است و فاصله‬ ‫زمانی از تولد را بیان مي‌كند‪.‬‬ ‫با ایـن تـست هـوش‪ IQ ،‬خـود را مشخـص‬ ‫کنیـد‬

‫هر نیم‌ساعت یک قرص بخور چقدر طول‬ ‫می‌كشد تا تمام قرص‌ها خورده شود؟‬ ‫‪ .3‬من ساعت ‪ 8‬شب به تختخواب رفتم و‬ ‫ساعتم را كوك كردم كه ‪ 9‬صبح زنگ بزند‬ ‫وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار‬ ‫شدم‪ ،‬چند ساعت خوابیده بودم؟‬ ‫‪ .4‬عدد ‪ 30‬را به نیم تقسیم كنید و عدد ‪10‬‬ ‫را به حاصل آن اضافه كنید چه عددی به‬ ‫دست می‌آید؟‬ ‫‪ .5‬مزرعه‌داری ‪ 17‬گوسفند زنده داشت‪ .‬تمام‬ ‫گوسفندهایش به جز ‪ 9‬تا مردند چند گوسفند‬ ‫زنده برایش باقی مانده است؟‬

‫تعریف سن عقلی‬ ‫سن عقلی سنی است که رشد عقالنی فرد را‬ ‫نشان می‌دهد‪ .‬سن شناسنامه‌ای بر‌ای همه به‬ ‫یک سرعت می‌گذرد و فرد درگذر آن دخالتی‬ ‫ندارد اما سن عقلی با توجه به فاکتورهایی‬ ‫چون ژن‪ ،‬محیط‪ ،‬تغذیه‪ ،‬خانواده و تعلیم و‬ ‫تربیت اجتماعی می‌تواند بیشتر یا کمتر از سن‬ ‫شناسنامه‌ای باشد‪.‬‬ ‫سن عقلی قابل اندازه‌گیری است که ‪ IQ‬نامیده‬ ‫می‌شود‪ .‬همان‌طور که می‌دانید خوشبختانه ما‬ ‫ایرانیان از این لحاظ مشکلی نداریم و جزو‬ ‫ملل ‪ IQ‬باالییم‪ .‬حتما شنيده‌اید که می‌گویند‪:‬‬ ‫«طرف بیشتر از سنش مي‌فهمه‪ ».‬در بعضی از‬ ‫جوامع پیشرفته‪ ،‬سیستم سن عقلی عمومی را‬ ‫در یک سطح استاندارد نگه می‌دارند و برای‬ ‫مقاصد خاص افراد‪ IQ‬باال را از کشورهای‬ ‫عمدتا جهان سوم وارد می‌کنند‪ .‬حال آنکه در‬ ‫کشور ما هدف از قدیم باال بردن رشد سن‬ ‫عقالنی عمومی بوده و هست‪.‬‬ ‫یک مورد دیگر نیز وجود دارد که به آن سن‬ ‫عاطفی می‌گویند اما این در مورد همه صدق‬ ‫نمی‌کند یعنی ممکن است که سن عاطفی فرد‬ ‫هماهنگ با سن عقلی یا شناسنامه‌ای او باشد‬ ‫و دسته‌بندی جدیدی را تشکیل ندهد‪.‬‬ ‫تعریف سن عاطفی‬ ‫سن احساسی‪ ،‬نشان‌دهنده حاالت احساسی‬ ‫درونی و برداشت فرد از سن خودش است‪.‬‬

‫خیلی کم)‪ .‬عده زیادی چند قدم به پنجره‬ ‫نزدیک تر می‌شوند ولی زیر باران رفتن را‬ ‫برای سن خودشان زشت می‌دانند‪ .‬تعدادی‬ ‫هم اصال عالقه خاصی نشان نمی‌دهند چون‬ ‫فکر می‌کنند‪ ،‬سن‌شان از این حرف‌ها گذشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫کشورها در تالش هستند تا سن احساسی‬ ‫افراد را در حد معقول پایین بیاورند چون‬ ‫برای شاد زیستن به آن احتیاج داریم‪ .‬حال‬ ‫آنکه باور عمومی ما بر این است که هر کاری‬ ‫سنی دارد‪.‬‬ ‫محققان به این نتیجه بزرگ رسیده‌اند‬ ‫که برای داشتن عمر طوالنی و سالمت در‬

‫برای دانستن سن عقلی‌تان در مرحله اول‬ ‫ضریب هوشی خود را بسنجید‪ .‬برای به‌دست‬ ‫آوردن ضریب هوش خود به طور نسبی‬ ‫می‌توانید از این تست استفاده کنید‪ .‬تستی‬ ‫که در اینجا مشاهده می‌کنید شاید ساده‌ترین‬ ‫و درعین حال تعیین‌کننده‌ترین تست برای‬ ‫سنجش ‪ IQ‬باشد‪ .‬برای انجام این تست پس‬ ‫از خواندن هر سؤال در عرض فقط ‪ 5‬ثانیه‬ ‫باید به آن پاسخ دهید این جواب را روی‬ ‫کاغذ یادداشت کنید‪.‬‬ ‫‪ .1‬بعضی از ماه‌ها ‪ 30‬روز دارند و بعضی‬ ‫‪ 31‬روز‪ .‬چند ماه ‪ 29‬روز دارد؟‬ ‫‪ .2‬اگر دكتر به شما ‪ 3‬قرص بدهد و بگوید‬

‫‪.6‬‬ ‫اگر تنها یك كبریت داشته باشید و وارد یك‬ ‫اتاق سرد و تاریك شوید كه در آن یك بخاری‬ ‫نفتی‪ ،‬یك چراغ نفتی و یك شمع باشد اول‬ ‫كدام‌یك را روشن می‌كنید؟‬ ‫‪ .7‬فردی خانه‌ای ساخته كه هر چهار دیوار‬ ‫آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ‬ ‫به این خانه نزدیك می‌شود‪ ،‬این خرس چه‬ ‫رنگی است؟‬ ‫‪ .8‬اگر ‪ 2‬سیب از ‪ 3‬سیب بردارید چند سیب‬ ‫دارید؟‬ ‫‪ .9‬حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود‬ ‫به كشتی برد؟‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

31


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

30


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

29


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

28


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫انتظارات زن‬ ‫و مرد از هم‬ ‫چيست؟‬

‫امروزه چرا عدم تفاهم زن و‬ ‫مرد در بسیاری از خانواده‌ها‬ ‫بیش‌تر شده و روزبه‌روز زوج‌ها‬ ‫از هم دورتر می‌شوند و با وجود‬ ‫تالش فراوان برای جلب حمایت‬ ‫یکدیگر‪ ،‬نه‌تنها رابطه‌شان بهتر‬ ‫نمی‌شود‪ ،‬بلکه در کمال ناباوری‪،‬‬ ‫از هم دورتر می‌شوند‪ ...‬و‬ ‫نمی‌دانند چرا!‬ ‫______________________‬ ‫بیش‌تر زنان و مردان متوجه نیستند که هر‬ ‫یک‪ ،‬دارای ارزش‌ها‪ ،‬دیدگاه‌ها‪ ،‬اولویت‌ها‪،‬‬ ‫اندیشه‌های خاص خود بوده که با دیگری‬ ‫بسیار متفاوت است و هر کدام با توجه‬ ‫به ویژگی‌های خاص خود‪ ،‬احساس و‬ ‫عملکردهای خویش را به‌‌صورت طبیعی‬ ‫نشان‌می‌دهد و آ گاهانه قصد مخالفت و‬ ‫لج‌بازی با همسر خود را ندارد‪.‬‬ ‫بایستی توضیح داد که متفاوت بودن‪ ،‬هرگز‬ ‫به‌معنی بهتر یا بدتر بودن یا درست و غلط‬ ‫بودن نیست ولی به رشد و تعالی می‌انجامد‬

‫و معمو ً‬ ‫ال سبب جذب زن و مرد به یکدیگر‬ ‫می‌شود‪ .‬با وجودی که زنان و مردان با هم‬ ‫متفاوت هستند ولی مکمل یکدیگرند و‬ ‫هریک‪ ،‬می‌توانند به کاهش کمبودهای‬ ‫دیگری کمک کنند‪ .‬باید توجه داشت که‬ ‫همدیگر را فهمیدن و احساس کردن‪ ،‬هرگز‬ ‫به‌معنای یکی شدن نیست‪.‬‬ ‫طبیعی است که مردان و زنان‪ ،‬ویژگی‌های‬ ‫خود را بهتر از ویژگی‌های همسرشان بشناسند‬ ‫و از تفاوت‌های بین خود آگاهی کمتری‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫همسرانی که به‌علت ناآ گاهی‪ ،‬به تفاوت‌های‬ ‫بین خود و همسرشان توجه نکنند‪ ،‬در عمل‪،‬‬ ‫تضادها‪ ،‬اختالف‌ها و عدم تفاهم‌های‌شان‬ ‫به‌تدریج افزایش یافته و ندانسته رابطه‌ی خود‬ ‫با همسرشان را به‌طرف بحران پیش‌‌می‌برند‬ ‫و حتی به ‌مرحله‌ی جدایی می‌رسانند‪ .‬فقط‬ ‫با آگاهی و افزایش اطالعات درست است‬ ‫که زن و مرد‪ ،‬دیدگاه‌های متقابل یکدیگر را‬ ‫بهتر درک کرده و به آن‌ها احترام می‌گذارند؛‬ ‫به‌کارگیری درست آگاهی‌هاست که بسیاری‬ ‫از مشاجره‌ها و کشمکش‪ ،‬ساده‌تر و بدون‬ ‫خشم و پرخاش‌‌گری فراوان حل می‌گردد‪.‬‬ ‫به‌طور معمول خانم‌ها و آقایان در مقایسه‌‌ی‬ ‫ویژگی‌های خود با همسر دچار اشتباه می‌شوند‬ ‫چون ویژگی خود را بهتر می‌شناسند و تصور‬ ‫می‌کنند که بهتر از همسرشان می‌اندیشند و‬ ‫عمل می‌کنند‪.‬‬ ‫با چنین تصور اشتباهی‪ ،‬هر یک حق طبیعی‬ ‫خود می‌داند که تالش کند ویژگی و نیاز‬ ‫خود را به ‌هر طریقی که می‌تواند‪ ،‬به دیگری‬

‫دیکته کرده و تحمیل نماید‪ .‬به‌ویژه خانم‌ها‪،‬‬ ‫با حساسیت بیش‌تری‪ ،‬این مورد را پی‌گیری‬ ‫می‌کنند‪ .‬به‌عبارت ساده‪ ،‬زنان و مردان ناآ گاه‬ ‫در مقایسه‌ی بین خود و همسر‪:‬‬

‫به خواسته‌ها و نیازهای خویش ارزش‪،‬‬ ‫اهمیت و امتیاز بیش‌تری داده و برای نیازها‬ ‫و احساس‌های طرف دیگر‪ ،‬بهای کم‌تری‬ ‫قائل‌می‌شوند و یا کم‌توجهی می‌کنند‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ارتباط عاقالنه ‪ -‬زندگی عاشقانه‬ ‫دوستی سئوال کرده است بعد‬ ‫از اینکه با فردی از جنس مخالف‬ ‫ارتباط دوستی برقرار کردیم تا‬ ‫چه حد مجاز به برقرار روابط‬ ‫جنسی هستیم و اگرپسری که با او‬ ‫دوست شده ام(الزم به ذکر است‬ ‫که ما قصد ازدواج داریم) از من‬ ‫چنین تقاضایی داشت با او چگونه‬ ‫برخورد کنم ؟ اصو ً‬ ‫ال روان شناسی‬ ‫علمی چه پاسخی برای شرایط‬ ‫انتخاب همسر قائل می شود؟‬

‫هر چند که این خانم محترم ننوشته اند که در‬ ‫چه مرحله ای از مراحل ازدواج هستند ولی در‬ ‫پاسخ به ایشان مطلب زیر را آماده کرده ام که‬ ‫از یک منظر کلی به موضوع زندگی مشترک و‬ ‫حد روابط طرفین تا زمان ازدواج اشاره دارد‪:‬‬ ‫از میان تصمیم های مهم زندگی آدمها کمتر‬ ‫تصمیمی را می توان چون تشکیل زندگی‬ ‫مشترک و عشق به فردی از جنس دیگر مهم‬ ‫دانست‪ .‬چه یک تصمیم بد یا نامناسب می‬ ‫تواند روز و شب را سیاه و تیره سازد‪.‬‬ ‫در بعضی از موارد پیامدهای یک انتخاب‬ ‫نامناسب و نامطلوب نه فقط دامنگیر دو‬ ‫طرف و خانواده آنها که حتی گریبانگیر نسل‬ ‫های بعدی هم خواهد شد‪.‬‬ ‫خوب چگونه می توان تصمیمی عاقالنه و‬ ‫دور اندیشانه در موقعیتی این چنین که گفته‬ ‫می شود پای عشق در میان است‪ ،‬گرفت؟‬ ‫ممکن است راه حل های مختلفی به ذهن‬ ‫خطور کند‪ .‬اگر با بعضی از همکاران مشاور‬ ‫یا روان شناسی که مرکزی دارند مراجعه و‬ ‫همین سئوال را مطرح کنید خواهند گفت‬ ‫مهمترین راه حل ها آنهایی هستند که مبتنی‬ ‫بر مهارت های اساسی ارتباطی باشند؛ یعنی‬ ‫مهارت هایی چون برقراری ارتباط ‪ ،‬حل‬ ‫مسئله و حل تعارض و در گیری‪.‬اما واقعیت‬ ‫آن است که پیوند با کسی از جنس مخالف در‬ ‫ابتدای امر موضوع یه مراتب مهمتری است‬ ‫از صرف دانستن راه حل های مراحل بعدی‬ ‫زندگی ‪.‬موضوع یک بستگی و پیوند عاطفی‬ ‫و هیجانی با تمامی مختصات آن با دیگری‬ ‫است‪ .‬در این پیوند گاهی موضوع ارضای‬ ‫نیازهای عاطفی و البته جنسی هم مطرح می‬ ‫شود و ‪..............‬زمانی که یکی از طرفین‬ ‫با مخالفت طرف دیگر برای ارضای نیاز‬ ‫های فوق روبرو می شود این مسئله را نشانه‬ ‫ای از عدم تعهد راستین او دانسته و این را‬ ‫نشانه عدم صداقت معشوق ( یا عاشق) می‬

‫داند‪ .‬چه بسا افرادی که با این توجیه خود را‬ ‫گرفتار کرده اند‪ .‬خوب به راستی در چنین‬ ‫مواردی چه باید کرد؟‬ ‫برای جواب به این سئوال مهم که پرسشی در‬ ‫مورد روابط است به چند نکته مهم اولیه توجه‬ ‫کنید‪:‬‬ ‫‪.1‬روابط بین دو جنس موضوعی اسرارآمیز یا‬ ‫سحر گونه نیست ‪.‬‬ ‫‪.2‬بر خالف آنچه در بین عوام مشهور است‬ ‫عشق کور نیست‪ .‬روابط سالم مبتنی بر عشق ‪،‬‬ ‫اعتماد ‪ ،‬تعهد ‪ ،‬صمیمت و دلبستگی است‪..‬‬ ‫روان شناسان می گویند که یک رابطه مطمئن‬ ‫که به یک زندگی مشترک پایدار می انجامد‬ ‫بر پنج نیروی پیوند ساز استوار است که‬ ‫عبارتند از‬ ‫ ‪-‬معرفت و آگاهی ( شناخت)‬‫اعتماد‬‫ اتکا و اطمینان کردن‬‫ تعهد و‬‫‪ -‬لمس‬

‫اگر برای سئوالهای باال جواب هایی در خور‬ ‫و مثبت یافتید یعنی اگر از طرف مقابل خود‬ ‫شناختی خوب به دست آوردید ‪ ,‬و او را مورد‬ ‫اعتماد یافتید و فهمیدید که برای تامین نیاز‬ ‫های مختلف خود می توانید به او اتکا کنید‬ ‫؛ آنگاه مرحله مهم تعهد به یکدیگر پیش می‬ ‫آید‪ .‬فرهنگ های مختلف این مرحله را به‬ ‫شکل های مختلفی نشان می دهند اما روان‬ ‫شناس ها می گویند که در هیچ فرهنگی تا‬ ‫تعهد طرفین به یکدیگر ایجاد نشود نباید وارد‬ ‫مراحل بعدی شد‪ .‬در فرهنگ کشور ما تعهد‬ ‫طرفین به یکدیگر انجام مراسم عقد رسمی و‬ ‫شرعی است( همان گونه که در بسیاری دیگر‬ ‫از جوامع هم چنین است)‪ .‬البته تا مرحله‬ ‫کامل تعهد طرفین یعنی تا مرحله عقد شرعی‬ ‫و رسمی احتمال دارد که سطوح دیگری‬ ‫از تعهد نیز ایجاد شود که در فرهنگ ما و‬ ‫جوامعی دیگر این سطوح را می توان در قالب‬ ‫نامزدی و دوران نامزدی دید‪.‬‬ ‫مرحله نهایی در یک عشق واقعی که به یک‬

‫حال با توجه به این پنج نیروی پیوند ساز به‬ ‫مراحل ازدواج توجه کنید‪:‬‬ ‫مرحله اول ‪ :‬شما به فردی دیگر از جنس‬ ‫مخالف دل می بندید ‪ .‬طبیعی است که در این‬ ‫مرحله احساسات شما باید دو طرفه باشد‪ .‬در‬ ‫این مرحله شما باید فرصت کشف و بررسی‬ ‫نگرش ها و نظرات و رفتار های طرف تان‬ ‫را داشته باشید‪ .‬یعنی باید فرصت کنید تا‬ ‫شناخت الزم را از او به دست بیاورید‪ .‬در این‬ ‫مرحله زمان عامل مهمی است‪.‬‬ ‫در مرحله بعدی و پس از اینکه طرف خود را‬ ‫شناختید می توانید بفهمید که آیا می توانید به‬ ‫او اعتماد کنید یا نه‪ .‬در اینجا شما همچنین‬ ‫به او اطمینان می کنید که که آیا او می تواند‬ ‫نیاز های عاطفی شما را تامین کند یا خیر ‪ .‬به‬ ‫عبارت دیگر پی می برید که آیا می توانید به‬ ‫او اتکا کنید یا خیر‪.‬‬

‫زندگی زناشویی منجر می شود موضوع روابط‬ ‫جنسی است که مربوط به مرحله لمس در‬ ‫روابط دو طرفه است‪.‬‬ ‫نکته مهم این است که در یک رابطه درست و‬ ‫مناسب و سالم قلب و ذهن به طور هماهنگ‬ ‫و در یک حالت تعادل این مراحل را طی می‬ ‫کنند‪ .‬به قول روان شناس ها نباید بر یکی‬ ‫از این مراحل در موقعی که وقتش نیست‬ ‫تاکید بیشتری نسبت به سایر مراحل کرد که‬ ‫اگر چنین کردید رابطه شما از حد عاقالنه‬ ‫و زندگی عاشقانه خارج شده است‪ .‬به بیان‬ ‫دیگر می توان فرض کرد که منطقه امنی وجود‬ ‫دارد که رابطه تان با دیگران باید با توجه به‬ ‫مرحله ای که در آن هستید در این منطقه قابل‬ ‫تعریف باشد‪.‬‬ ‫به سخن دیگر نمی توانید پویایی های یک‬ ‫مرحله را که هنوز وارد آن نشده اید در مراحل‬

‫قبلی اش عملی سازید‪ .‬یعنی تا تعهد بین شما‬ ‫و طرف تان ایجاد نشده نباید وارد مرحله‬ ‫لمس و روابط لمسی شوید ‪ .‬اگر شما به فردی‬ ‫دیگر تا زمانی که او را نشناخته اید اعتماد و‬ ‫اتکا کنید یا تا زمانی که به او تعهدی ندارید با‬ ‫او روابط جنسی داشته باشید وارد یک رابطه‬ ‫معیوب و ناسالم شده اید‪.‬‬ ‫یک رابطه سالم با شناخت دیگری ایجاد‬ ‫می شود‪ ،‬حالتی که با شناختن دیگری پیش‬ ‫می آید این است که می توانید پویایی های‬ ‫مربوطه را کنترل کنید نه خود را دربست‬ ‫درگیر سازید و نه گرفتار ‪.‬شناخت دو طرفه‬ ‫از یکدیگر موجب می شود تا یک جنبه مهم‬ ‫از پویایی ها به شکلی جالب شکل بگیرد و‬ ‫آن خود افشا سازی تجربه ها برای همدیگر‬ ‫است یعنی موضوعات و امور مهم زندگی تان‬ ‫را برای هم بازگو می کنید و این به شما کمک‬ ‫می کند تا در یابید که جفت آینده زندگی تان‬ ‫در موقعیت های مختلف مث ً‬ ‫ال با خانواده‬ ‫شما یا خودش ‪ ،‬با دوستانش ‪ ،‬با مسئولین‬ ‫باالدستش ‪ ،‬با همکاران ‪ ،‬با زیر دستانش ‪،‬‬ ‫با همکالسی ها و با غریبه ها و با کودکان‬ ‫چگونه رفتار می کند( توجه داشته باشید‬ ‫که در اینجا قول شفاهی فرد چندان مالک‬ ‫عمل نیست بلکه نحوه رفتار های او در این‬ ‫موقعیت ها که از البالی سخنان وی مشخص‬ ‫می شود اهمیت دارد)‪.‬‬ ‫حیطه هایی هست که از نظر روان شناسی‬ ‫بررسی در باره آنها بسیار حائز اهمیت است‪.‬‬ ‫این حوزه ها عبارتند از ‪:‬‬ ‫زمینه های خانوادگی و دوران کودکی فرد‬ ‫نگرش ها و اعمال و رفتار آ گاهانه و پخته‬ ‫گی های فرد‬ ‫طیف پتانسیل های سازگارانه او با شما‬ ‫نمونه های روابط دیگری که در زندگی فرد‬ ‫وجود داشته است‬ ‫قوت و استحکام مهارت های ارتباطی که فرد‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫این حیطه ها می توانند پیش بینی کنند که ایا‬ ‫فردی که انتخاب کرده اید می تواند همسری‬ ‫مناسب برای شما باشد یا نه‪.‬‬ ‫پس به طور خالصه روان شناسی مراحلی را‬ ‫برای یک زندگی و یک عشق عاقالنه در نظر‬ ‫می گیرد و معتقد است که فقط در حد شرایط‬ ‫همان مرحله مجاز به ایجاد ارتباط هستید‪.‬‬ ‫ایجاد ارتباط جنسی در این مرحله بندی‬ ‫آخرین مرحله و بعد از انجام تعهد طرفین به‬ ‫یکدیگر مجاز است‪ .‬پس اگر به طرف تان‬ ‫عقد کرده اید این رابطه مجاز است وگرنه‬ ‫از حد مجاز مراحل پیشی نگیرید و با مراحل‬ ‫پیش بروید‪.‬‬ ‫مالک هایی برای انتخاب وجود دارد که‬ ‫توجه به آنها می تواند به شما در انتخاب‬ ‫همسری مناسب کمک کند‪ .‬موفق باشید‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫روابط جنسی‪ ،‬خشونت و هورمونها‬ ‫وقتی پرنده های سینه سرخ نر‬ ‫وارد فصل باروری میشوند‪ ،‬میزان‬ ‫تستوسترون در بدنشان باال میرود‪.‬‬ ‫به همین دلیل بسیار خشن و عاشق‬ ‫پیشه میشوند‪ .‬تستوسترون تقریب ًا‬ ‫تاثیرات مشابهی بر مردان جوان‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫البته همه روانشناسان چندان با این نتیجه‬ ‫گیری موافق نیستند‪ .‬اساتید روانشناسی تاکید‬ ‫میکنند که بااینکه مردانیکه سطح تستوسترون‬ ‫پایینی دارند‪ ،‬معمو ً‬ ‫ال درجه خشونت و میل‬ ‫جنسی پایین تری نیز دارند‪ ،‬مردانی که میزان‬ ‫تستوسترون در بدنشان باالست‪ ،‬ممکن است‬ ‫خیلی خشن یا شهوتی نباشند‪.‬‬ ‫چرا تصور ما بر این است‬ ‫که حیوانات تحت کنترل‬ ‫هورمونهایشان هستند اما ما‬ ‫انسانها اینطور نیستیم؟ علت‬ ‫آن این است که رفتار انسان با‬ ‫فرایندهای شناختی او تنظیم‬ ‫و تعدیل میشود‪ .‬منطق خون‬ ‫را سردتر کرده و باعث میشود‬ ‫مسئولیت اعمالمان را بپذیریم‪.‬‬ ‫این یکی از قدیمی ترین فرمولهای‬ ‫فلسفی است که رنه دکارت عنوان کرد‪.‬‬ ‫بااینحال حتی دکارت نیز اعتقاد نداشت که‬ ‫یک روح منطقی همیشه تحت فرمان منطق‬ ‫خود عمل میکند و بسیاری اوقات انسانها نیز‬ ‫توسط غرایزشان هدایت میشوند‪.‬‬ ‫بخشی از شواهدی که رفتار انسان را تا‬ ‫حدودی تحت هدایت هورمونهایشان می‬ ‫داند‪ ،‬به ارتباطات محدود است که مثل‬ ‫علل نیستند‪ .‬حداقل یک تحقیق نشان داده‬ ‫است که باال رفتن تستوسترون در جمعیت‬ ‫کوچکی از مردان موجب افزایش خشونت‬ ‫شده است‪ .‬احتمال ارتکاب مردان جوانی که‬ ‫از استیروئیدهای آنابولیک استفاده میکنند ‪-‬‬ ‫که ترکیبی از تستوسترون است ‪ -‬به جرایم‬ ‫خشونت آمیز بسیار باالتر است‪ .‬این یافته ها‬ ‫به طور کل نشان میدهد که باال بودن میزان‬ ‫تستوسترون در بعضی مردان میتواند موجب‬ ‫بروز خشونت شود‪.‬‬ ‫اوج رفتار مجرمانه و تولید تستوسترون تقریب ًا‬ ‫در یک دوره سنی اتفاق میافتد‪ .‬مردان بعد‬ ‫از ازدواج درمقایسه با مردان همسن مجرد‬ ‫خود‪ ،‬با کاهش تولید تستوسترون و رفتارهای‬ ‫مجرمانه مواجه هستند‪.‬‬ ‫به نظر میرسد که ازدواج تاثیری مثبت بر‬ ‫مردان دارد زیرا سطح تستوسترون را در‬ ‫آنها پایین می آورد‪ .‬البته هیچ محققی قادر‬ ‫نخواهد بود برای انجام یک آزمایش کامل‬ ‫بعضی از مردان را به طور تصادفی مجبور به‬

‫ازدواج کرده و بعضی را مجرد نگه دارد‪.‬‬ ‫نکته جالب بعدی یک آزمایش طبیعی است‪.‬‬ ‫وقتی مردان طالق گرفته و دوباره شروع به‬ ‫آشنایی های تازه میکنند‪ ،‬سطح تستوسترون‬ ‫در بدنشان دوباره باال میرود‪ ،‬درست مثل‬ ‫پرنده سینه سرخی که وارد فصل تولیدمثل‬ ‫میشود‪.‬‬ ‫ارتکاب آنها به جرایم مجرمانه نیز افزایش‬ ‫مییابد‪ .‬این تا بخشی مربوط به تغییر سبک‬ ‫زندگی آنهاست که زمان بیشتری را تا دیروقت‬ ‫بیرون از خانه سپری میکنند که باعث میشود‬ ‫با زنان مجرد تماس پیدا کنند‪ .‬باال رفتن‬ ‫مصرف الکل نیز از عوامل پیچیده کننده‬ ‫این مسئله است که قضاوت را دچار مشکل‬ ‫میکند‪.‬‬ ‫البته مردان شبیه به سینه سرخهای نر نیستند و‬ ‫نمیتوان جرایم خشونت آمیز را بدون بررسی‬ ‫تفاوتهای اجتماعی (مثل نسبت مردان به‬

‫زنان)‪ ،‬عوامل موقعیتی (مثل محل جرم)‬ ‫و مشکالت رفتاری (مثل اینکه چرا وقتی‬ ‫کسی در صفی ایستاده است کسی او را هل‬ ‫میدهد) درک کرد‪ .‬بااینحال‪ ،‬ارتباط بین‬ ‫خشونت و تستوسترون شباهتهای بسیاری‬ ‫بین گونه های مهره داران دارد که انسانها‬ ‫و سینه سرخها جزیی از آن هستند‪ .‬درمورد‬ ‫انگیزه های جنسی نیز وضع به همین ترتیب‬ ‫است‪ .‬کسانیکه تستوسترون را در تحلیل‬ ‫و بررسی خشونت مردان و تمایالت جنسی‬ ‫نادیده میگیرند‪ ،‬هیچوقت نخواهند توانست‬ ‫این پدیده را با پیچیدگی واقعی آن که نیاز‬ ‫به مقایسه با گونه های دیگر دارد‪ ،‬بررسی و‬ ‫درک کنند‪.‬‬ ‫البته با گفتن اینکه هورمونها نقش مهمی در‬ ‫رفتارهای انسانی ازجمله جرایم خشونت آمیز‬ ‫بازی میکنند‪ ،‬باور قدیمی که تستوسترون‬ ‫بهانهای برای رفتارهای ضداجتماعی است‬ ‫را زنده میکنیم‪ .‬واقعیت این است که میزان‬ ‫جرایم خشونت آمیز جدی در جوامع مدرن‬ ‫امروز بسیار پایین است‪ .‬این یعنی اکثر مردان‬ ‫جوان باوجود باال بودن میزان تستوسترون در‬ ‫بدنشان‪ ،‬معمو ً‬ ‫ال درگیر این نوع خشونتهای‬ ‫جنایت آمیز نمیشوند‪ .‬بااینحال این نوع‬ ‫خشونت ها بیشتر درمیان جوانان اتفاق‬ ‫میافتد تا مردان میانسال و باال بودن میزان‬ ‫تستوسترون میتواند یکی از عوامل دخیل در‬ ‫آن باشد‬


‫‪21‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جواب علمی‬ ‫برای چاقی زنان‬ ‫طور غریزی هم به کمرباریک‬ ‫بودن زنان و همزمان داشتن‬ ‫چاقی مناسب در اطراف باسن‬ ‫زنان‪ ،‬توجه بیشتر نشان می دهند‪.‬‬ ‫در نظریه های متکی بر تئوری‬ ‫تکامل داروین‪ ،‬این نوع هیکل‬ ‫ِ‬ ‫زنانه‪ ،‬نشان دهنده سالمت و‬ ‫قدرت باروری بیشتر است‪ .‬بر‬ ‫طبق این نظریه کمابیش قدیمی‪،‬‬ ‫دوران تقریبا ‪ ۵‬ساله ای که‬ ‫یک زن برای تولید تخمک‪،‬‬ ‫پرورش جنین‪ ،‬دوران شیردهی‬ ‫و نگاهداری نوزادان صرف می‬ ‫کند بسیار سخت و سنگین است‬ ‫و انرژی بسیار زیادی می طلبد‪.‬‬ ‫برای همین داشتن پس انداز‬ ‫چربی در طی دوران فوق طبیعی‬ ‫و ضروری است‪.‬‬

‫اما دلیل فوق با وجود اینکه به پرسش اصلی‬ ‫پاسخ می دهد ولی مشخص نمی کند که چرا‬ ‫چربی های مورد نیاز برای تولد سالم ترین و‬ ‫قوی ترین نوزاد در دور باسن زنان جمع می‬ ‫شود؟ یا اینکه چرا فقط نوع خاصی از کالری‬ ‫پس انداز شده (چربی اومگا ‪ )DHA – ۳‬و‬ ‫سئوال آخر اینکه چرا زنان بشر‪ ،‬تقریبا بیشتر از‬ ‫‪ ۶‬بار‪ ،‬از سایر پستانداران ماده‪ ،‬چاق تر هستند؟‬ ‫دقیقتر مقدار چاقی بدن‬ ‫این اواخر‪ ،‬محاسبه‬ ‫ِ‬ ‫زنان‪ ،‬چگونگی تقسیم چربی ها در بدن آنها و‬ ‫حتی انواع مختلف چربی ها در نقاط مختلف‬ ‫ِ‬ ‫شاهد شکل گیری‬ ‫بدن زنان‪ ،‬کمک کرد تا‬ ‫یک جواب علمی دیگر برای چاقتر بودن زنان‬ ‫باشیم‪.‬‬ ‫تئوری جدید تکاملی‪ ،‬متوجه رابطه مغز انسانها‬ ‫و باال بودن نسبت چربی بدن زنان شده است‪.‬‬ ‫محققین به این نکته پی بردند که مغز انسانها‬ ‫در تناسب با سایر پستانداران‪ ۶ ،‬برابر بیشتر‬ ‫است‪ .‬نسبتی که در چربی بیشتر داشتن زنان هم‬ ‫صدق می کند‪ .‬زنان نیز ‪ ۶‬برابر بیشتر از سایر‬ ‫پستانداران ماده در بدن شان چربی وجود دارد‪.‬‬ ‫نکته علمی دیگری که به آن واقف شدند این‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ نوزادان از طریق‬ ‫مغز‬ ‫است که رشد‬ ‫ِ‬ ‫مصرف کالری اومگا ‪ ۳‬تامین شود‪ .‬همان‬ ‫اومگا ‪ ۳‬که به طور مشخص در دور باسن زنان‬ ‫تشکیل می شود‪.‬‬ ‫زنانی که کالری اومگا ‪ ۳‬بیشتری در چربی های‬ ‫دور باسن خود ذخیره کرده اند و طبیعتا حالت‬ ‫شکل «ساعت شنی» است برای‬ ‫بدن شان به‬ ‫ِ‬ ‫مردان جذاب تر و خواستنی تر هستند چون در‬ ‫طول صدها هزار سال‪ ،‬مردان متوجه شده اند که‬ ‫با انتخاب جفت چاقتر بویژه در بعضی از نقاط‬

‫خاص بدن شان‪ ،‬شانس داشتن فرزندانی را پیدا‬ ‫خواهند کرد که رفتار باهوش تری برای بقا از‬ ‫خود نشان می دهند‪.‬‬ ‫به هر حال این نظریه می تواند یکی از جواب‬ ‫های کمابیش معقول باشد که به کمک علم‬ ‫زیست شناسی تکاملی و روانشناسی‪ ،‬رفتار‬ ‫غریزی مردان و تمرکز بیش از حدشان به اندام‬ ‫زنان را توجیه و شاید تفسیر می کند‪.‬‬ ‫دانش‬ ‫به گفته دو نویسنده مقاله‪ ،‬قرار نیست‬ ‫ِ‬ ‫تکامل‪ ،‬همیشه مربوط به تاریخ تحول حیات‬

‫در گذشته زمین باشد چون با استفاده از این‬ ‫اطالعات به عنوان مثال می توان به نتایج زیانبار‬ ‫تغذیه غلط نسل های جدید مردم در امریکای‬ ‫شمالی اشاره کرد‪.‬‬ ‫بر طبق اطالعاتی که از تقسیم چربی ها در بدن‬ ‫زنان امریکایی به دست آمده است آمار تکان‬ ‫دهنده ایی را گزارش می دهد که می تواند‬ ‫در درازمدت نتایج بدی برای سالمت مردم‬ ‫امریکای شمالی و به همان نسبت برای سایر‬ ‫ساکنین روی زمین داشته باشد‪.‬‬

‫در تحقیقات به دست آمده جدید متوجه شده‬ ‫اند که اومگا ‪ ۳‬کمتری در اطراف باسن زنان‬ ‫امریکایی دیده شده است و به جای آن بر چربی‬ ‫اومگا ‪ ۶‬که نقشی در تغذیه مغز انسانها ندارد‬ ‫افزوده شده است‪ .‬این گروه از زنان برای تامین‬ ‫اومگا ‪ ۳‬مورد نیاز نوزادان‪ ،‬چاره ایی ندارند‬ ‫تا هر چه بیشتر بر چاقی شان افزوده گردد تا‬ ‫بتوانند کبود کالری مخصوص را جبران کنند‪.‬‬


‫‪20‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تاثیر خطرناک مایعات قندی بر بدن‬ ‫اگر می‌خواهید افزایش وزن‬ ‫نداشته باشید‪ ،‬به بیماری‌های‬ ‫مزمن مبتال نشوید و با یک مغز‬ ‫سالم طوالنی‌تر زندگی کنید‬ ‫بهتر است مایعات شیرین را ترک‬ ‫کنید‪.‬‬

‫مصرف بیش از اندازه مواد قندی می‌تواند‬ ‫فاجعه به بار بیاورد؛ برخی از مایعات قندی‬ ‫مانند نوشیدنی‌ های شیرین به مراتب مضرتر از‬ ‫مواد قندی جامد هستند‪.‬‬ ‫اثر مایعات قندی در وزن‪:‬‬ ‫نوشیدنی‌های شیرین معده را پر نمی‌کنند و‬ ‫به طور جدی باعث افزایش وزن می‌شوند؛‬ ‫موادغذایی که به آنها مواد قندی اضافه شده‌اند‬ ‫مملو از کالری هستند‪ ،‬حتی می‌توان گفت‬ ‫مایعاتی که دارای قند هستند ضررشان بیشتر از‬ ‫مواد قندی جامد است‪.‬‬ ‫این مواد دارای مقدار زیادی‬ ‫فروکتوز است که میزان گرلین‬ ‫(هورمون مسئول گرسنگی) را‬ ‫در بدن کاهش نمی‌دهد؛ به طور‬ ‫خالصه باید گفت مایعات قندی‬ ‫مانند مواد قندی جامد باعث سیری‬ ‫نمی‌شوند بلکه کالری بیشتری را‬ ‫ذخیره می‌کنند و بیشتر باعث چاقی‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫اثر مایعات قندی در کبد‪:‬‬ ‫قند از دو مولکول گلوکز و فروکتوز‬ ‫تشکیل شده است؛ گلوکز سلول‌های‬ ‫بدن را متابولیزه می‌کند و فروکتوز‬ ‫توسط کبد درمان می‌شود؛ کبد وقتی‬ ‫با فروکتوز زیاد مواجه می‌شود آن‬ ‫را به چربی تبدیل می‌کند‪ ،‬بخشی‬ ‫از این چربی به خون فرستاده می‌شود در حالی‬ ‫که بقیه در کبد ذخیره می‌شوند و باعث بوجود‬ ‫آمدن مشکالتی برای سالمت بدن می‌شوند‪.‬‬ ‫اثر مایعات قندی روی شکم‪:‬‬ ‫قند و شکر باعث می‌شوند بدن چربی زیادی‬ ‫ذخیره کند‪ ،‬فروکتوز میزان چربی بد در اطراف‬ ‫شکم و اندام را افزایش می‌دهد؛ در طول یک‬ ‫مطالعه به مدت ‪ 10‬هفته ‪ 32‬نفر از افراد‬ ‫سالم نوشیدنی که حاوی گلوکز و فروکتوز بود‬ ‫مصرف کردند‪ ،‬افرادی که مصرف قند داشتند‬ ‫چربی‌های زیر پوست آنها افزایش یافت‪ ،‬در‬ ‫حالی که در افرادی که مصرف فروکتوز به میزان‬ ‫زیاد داشتند موجب چربی احشایی در آنها شد‪.‬‬ ‫مایعات قندی و انسولین‪:‬‬ ‫عملکرد اصلی انسولین آوردن گلوکز از جریان‬ ‫خون به سلول است اما زمانی که شما سودا یا‬ ‫نوشیدنی‌های شیرین می‌نوشید سلول تمایل به‬

‫مقاومت در برابر اثرات انسولین می‌کند؛ وقتی‬ ‫این اتفاق می‌افتد لوزالمعده تمایل به تولید‬ ‫انسولین اضافی به منظور کاهش سطح گلوکز در‬ ‫خون پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫علت اصلی ابتال به دیابت نوع ‪:2‬‬ ‫دیابت نوع ‪ 2‬یک بیماری نسبت ًا شایع است‬ ‫که ‪ 300‬میلیون نفر در سراسر جهان به آن‬ ‫مبتال هستند و در اثر گلوکز باالی خون یا با‬ ‫کمبود انسولین مشخص می‌شود؛ به تازگی در‬ ‫مطالعه‌ای مشخص و ثابت شد مصرف روزانه‬ ‫نوشابه ‪ 1.1‬درصد خطر ابتال به دیابت را‬ ‫افزایش می‌دهد‪.‬‬ ‫مایعات قندی حاوی مواد مغذی نیستند‪:‬‬ ‫این نوشیدنی‌ها فقط دارای کالری هستند و‬ ‫هیچ ویتامین یا مواد معدنی‪ ،‬آنتی اکسیدان یا‬ ‫الیاف و مواد غذایی ضروری ندارند‪ .‬لپتین یک‬ ‫هورمونی است که توسط سلول‌های چربی بدن‬ ‫ترشح می‌شود و مسئول حفاظت از بدن در برابر‬ ‫چاقی و گرسنگی است‪.‬‬ ‫اثر مایعات قندی در لپتین‪:‬‬ ‫پزشکان در مطالعه‌ای که بر روی موش انجام‬

‫دادند تاثیر مصرف شکر بر مقاومت به لپتین‬ ‫را دیدند‪ ،‬لپتین یک پروتئین کوچک با ‪167‬‬ ‫اسید آمینه است که از طریق گردش خون به مغز‬ ‫رفته و در آنجا بر روی گیرنده‌های هیپوتاالموس‬ ‫اثر می‌گذارد و سبب کاهش اشتها و افزایش‬ ‫چاقی می‌شود؛ این پروتئین بوسیله بافت چربی‬ ‫در بدن انسان ساخته و در خون می‌رود و از‬ ‫راه‌های مختلف از چاقی جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫در آزمایشی بر روی موش‌ها نشان داد‪ ،‬هنگامی‬ ‫که موش‌ها با مقادیر زیادی از فروکتوز تغذیه‬ ‫شدند توسعه مقاومت به لپتین شروع شد و بار‬ ‫دیگر که یک رژیم غذایی بدون قند به آنها داده‬ ‫شد مقاومت لپتین از بین رفت؛ با این حال این‬ ‫مطالعه هنوز در انسان تایید نشده است‪.‬‬ ‫افرادی که وزن کم می کنند میزان لپتین آنها‬ ‫کاهش پیدا کرده است‪.‬‬ ‫لیموناد می‌تواند اعتیادآور باشد‪:‬‬

‫هنگامی که ما مواد قندی می‌خوریم دوپامین‬ ‫در مغز ترشح می‌شود و احساس لذت به انسان‬ ‫میدهد؛ بسیاری از مطالعات نشان دادند که‬ ‫قند و موادغذایی مانند فست فود به طور کلی‬ ‫می‌تواند اثراتی مانند کوکائین داشته باشد‪.‬‬ ‫اثرات نوشابه در ابتال به بیماری قلبی‪:‬‬ ‫اولین مطالعه مربوط به ارتباط بین مواد قندی‬ ‫و ابتال به بیماری قلبی درسال‌های پیش انجام‬ ‫شد و ثابت شد نوشابه برخی از عوامل خطر‬ ‫بیماری‌های قلبی و عروقی را افزایش می‌دهد‪.‬‬ ‫در یک مطالعه بر روی ‪ 40‬هزار مرد به مدت دو‬ ‫ماه مشخص شد افرادی که روزانه نوشیدنی‌های‬ ‫شیرین می‌نوشند ‪ 20‬درصد به حمله قلبی مبتال‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫مصرف کنندگان نوشابه یا سودا مستعد ابتال به‬ ‫سرطان هستند‪:‬‬ ‫هر روز خطر سرطان رو به افزایش است‬ ‫مخصوص ًا افرادی که مبتال به بیماری‌های مزمن‬ ‫مانند چاقی‪ ،‬دیابت نوع‪ ،2‬یا بیماری‌های قلبی‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫در مطالعه‌ای که بر روی ‪ 60‬هزار زن و مرد‬ ‫انجام شد‪ ،‬نتایج آن نشان داد‬ ‫افرادی که ‪ 2‬سودا در هفته‬ ‫می‌نوشند در مقایسه با افرادی که‬ ‫نوشابه نمی‌خورند‪ ،‬به احتمال ‪87‬‬ ‫درصد بیشتر به سرطان پانکراس‬ ‫مبتال می‌شوند‪.‬‬ ‫اثر مایعات قندی روی دندان‪:‬‬ ‫سودا حاوی عناصری مانند دی‬ ‫اکسید کربن و اسید فسفریک‬ ‫است که برای دندان مضر است؛‬ ‫در واقع مواد قندی باعث می‌شوند‬ ‫باکتری‌های بد به دندان‌ها آسیب‬ ‫رسانند‪.‬‬ ‫اثر نوشابه‌ها در ابتال به نقرس‪:‬‬ ‫نقرس یکی از بیماری‌هایی است‬ ‫که ورم مفاصل همراه با درد و‬ ‫التهاب است و در اثر افزایش‬ ‫اسیداوریک در خون به وجود می‌آید؛ فروکتوز‬ ‫اولین کربوهیدراتی است که سطح اسیداوریک‬ ‫را در خون افزایش می‌دهد‪ ،‬در بسیاری از‬ ‫مطالعات ارتباط بین مصرف نوشابه‌های گازدار‬ ‫و نقرس نشان داده شده است‪.‬‬ ‫اثر مایعات قندی در افزایش ابتال به زوال عقل‪:‬‬ ‫دمانس یا زوال عقل اصطالحی است که برای‬ ‫بیماری‌های نورودژنراتیو( بیماری‌هایی که به‬ ‫صورت پیشرونده موجب اختالل در عملکرد‬ ‫سلول‌های عصبی می‌شوند بخصوص با افزایش‬ ‫سن شیوع بیشتری خواهد داشت) و می‌تواند با‬ ‫سن رخ دهد‪ ،‬مانند آلزایمر‪.‬‬ ‫تحقیقات نشان داده است که افزایش مصرف‬ ‫قند به شدت با افزایش خطر زوال عقل مرتبط‬ ‫است‪ ،‬به عبارت دیگر قند زیاد‪ ،‬خطر ابتال به‬ ‫زوال عقل را بیشتر می‌کند‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

19


‫‪18‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بادام برای پوست‬ ‫و زیبایی شما‬

‫ویتامین ‪ E‬معموال بنام غذای‬ ‫پوست شناخته می‌شود‪ ،‬چرا که‬ ‫واقعا پوست شما را تغذیه کرده و‬ ‫آنرا سالم می‌کند‪ .‬این ویتامین به‬ ‫وفور در بادام یافت می‌شود‪.‬‬

‫شاید بخواهید بدانید که مصرف بادام دقیقا‬ ‫چه فوایدی برای پوست شما دارد‪ .‬در ادامه‌‬ ‫این مطلب آنچه که باید درباره‌ مزایای بادام‬ ‫برای پوستتان بدانید را خواهید خواند‪.‬‬ ‫بادام حاوی آنتی اکسیدان‌های مفیدی است‬ ‫که بطور موثری سموم و رادیکال‌های آزاد‬ ‫را در بدن شما پاکسازی خواهد کرد‪ .‬اگر‬ ‫می‌خواهید ناپاکی‌های پوستتان را تمیز کنید‪،‬‬ ‫می‌توانید بطور مداوم از این آجیل بخورید‪.‬‬ ‫مطمئنا موثر خواهد بود‪ ،‬چرا که محتویات‬ ‫بادام بطور موثری ناپاکی‌های بدن را تمیز‬ ‫کرده و پوست شما را از درون نرم و درخشان‬ ‫می‌کند‪ .‬برای اینکه بادام جزو تنقالت‬ ‫محبوب شما باشد‪ ،‬دالیل خوبی وجود دارد‪.‬‬ ‫اما آنچه که شاید برای شما تعجب بر انگیز‬ ‫باشد‪ ،‬این است که مواد مغذی مختلفی که‬ ‫در بادام وجود دارد‪ ،‬می‌تواند به فرایند التیام‬ ‫پوست و همزمان با آن‪ ،‬به دوباره جوان‬

‫سازی‌اش سرعت بدهد‪.‬‬ ‫پاکسازی سموم بدن‬ ‫بادام حاوی آنتی اکسیدان‌های مفیدی است‬ ‫که بطور موثری سموم و رادیکال‌های آزاد‬ ‫را در بدن شما پاکسازی خواهد کرد‪ .‬اگر‬ ‫می‌خواهید ناپاکی‌های پوستتان را تمیز کنید‪،‬‬ ‫می‌توانید بطور مداوم از این آجیل بخورید‪.‬‬ ‫مطمئنا موثر خواهد بود‪ ،‬چرا که محتویات‬ ‫بادام بطور موثری ناپاکی‌های بدن را تمیز‬ ‫کرده و پوست شما را از درون نرم و درخشان‬ ‫می‌کند‪ .‬منبع بزرگ ویتامین ‪E‬‬ ‫آلفا توکوفرول ماده‌ایست که به وفور در بادام‬ ‫یافت می‌شود‪ .‬این ماده یکی از مهم‌ترین‬ ‫منابع ویتامین ‪ E‬است‪ .‬ویتامینی که یکی از‬ ‫مهم‌ترین نیازمندی‌های پوست شماست!‬ ‫ویتامین ‪ E‬معموال بنام غذای پوست شناخته‬ ‫می‌شود‪ ،‬چرا که واقعا پوست شما را تغذیه‬ ‫کرده و آنرا سالم می‌کند‪ .‬این ویتامین به وفور‬ ‫در بادام یافت می‌شود‪.‬‬ ‫کاهش چین و چروک و خطوط ریز صورت‬ ‫بدلیل آنتی اکسیدان‌های گوناگون و خواص‬ ‫ضد پیری‪ ،‬می‌توانید از بادام برای کاهش چین‬ ‫و چروک و خطوط ریز صورتتان نیز استفاده‬ ‫نمایید‪ .‬بدین منظور می‌توانید صورتتان را‬ ‫بطور منظم با روغن بادام ماساژ دهید‪.‬‬ ‫هنگامی که منظما با این روغن پوستتان را‬ ‫ماساژ دهید‪ ،‬به اندازه‌ی قابل توجهی پوستتان‬ ‫درخشنده خواهد شد‪ ،‬بدین ترتیب جوان‌تر از‬ ‫سن و سالی که دارید به نظر خواهید رسید‪.‬‬ ‫بادام همچنین فواید دیگری همچون کاهش‬ ‫تیرگی اطراف چشم و جوانسازی پوست هم‬ ‫دارد که باعث پیشگیری از پیری خواهد شد‪.‬‬

‫کمک به درمان آکنه‪ ،‬جوش‌های سر سفید و‬ ‫جوش‌های سر سیاه‬ ‫یکی از فواید بادام برای پوست‪ ،‬بهبود‬ ‫وضعیت آکنه است‪ ،‬چرا که بادام می‌تواند‬ ‫ظاهر آ کنه و انواع جوش‌ها را کمرنگ کند‪.‬‬ ‫هنگامی که مرتبا از روغن بادام استفاده‬ ‫نمایید‪ ،‬آکنه‌های شما به تدریج محو خواهند‬ ‫شد‪ .‬اگر خیلی جوش داشته باشید‪ ،‬در حدی‬ ‫که رفع کردنشان سخت باشد‪ ،‬مطمئن باشید‬ ‫که بادام‪ ،‬باالخره کاری برایتان خواهد کرد‪.‬‬ ‫درمان یبوست و روان کردن فرایند هضم‬ ‫ما اینرا می‌دانیم که روانی کارکرد دستگاه‬

‫گوارش در سالمت پوست تاثیر دارد‪ .‬چرا‬ ‫دستگاه گوارش روان‪ ،‬بالفاصله سموم را از‬ ‫بدن دفع می‌کند‪ .‬اما زمانی که یبوست داشته‬ ‫باشیم‪ ،‬فرایند گوارش ما با مشکل مواجه‬ ‫خواهد شد‪ .‬بادام به درمان یبوست و روان‬ ‫ساختن دستگاه گوارش کمک کرده و باعث‬ ‫خواهد شد تا پوستتان درخششی سالم و‬ ‫طبیعی‌تر از همیشه بدست بیاورد‪ .‬حاال شما‬ ‫با برخی از مهم ترین فواید بادام برای پوست‬ ‫آشنا شدید‪ .‬پس این آجیل خوش طعم و بو را‬ ‫به تنقالت هر روزتان اضافه نمایید و از فواید‬ ‫آن سود ببرید‪.‬‬


‫‪17‬‬

‫‪No. 744 | Nov , 20, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ 4‬خرافه غلط در‬ ‫مورد ازدواج که‬ ‫باید فراموش کنید‬

‫افراد خوشبخت به خوبی‬ ‫می‌دانند​ خوشبختی در حیطه‬ ‫ازدواج و خوشبختی فردی‬ ‫همواره یکسان نیست‪.‬‬ ‫_______________________‬ ‫خرافه شماره یک ‪ :‬ازدواج خود به خود‬ ‫موجب خوشبختی می‌شود‬ ‫افراد خوشبخت بخوبی می‌دانند​ خوشبختی‬ ‫در حیطه ازدواج و خوشبختی فردی همواره‬ ‫یکسان نیست‪ .‬آنها می‌دانند در شکل‌گیری‬ ‫احساس خوشبختی در یک زندگی مشترک‬ ‫متعهدانه و همراه با عقل و درایت‪ ،‬احساس‬ ‫خوشبختی فردی نقش بسیار مهمی دارد‪،‬‬ ‫اما آنها ابتدا به خوشبختی در حیطه مشترک‬ ‫خود و همسرشان اهمیت می‌دهند‪ .‬افراد بعد‬

‫از ازدواج باید میان عالیق شخصی و آنچه‬ ‫سبب تقویت زندگی مشترکشان می‌شود‪،‬‬ ‫تعادل برقرار کنند و این حقیقت را در نظر‬ ‫بگیرند که چشم‌پوشی از عالیق شخصی به‬ ‫خاطر فردی که دوستش داریم جزءالینفک و‬ ‫ضروری یک رابطه صمیمانه به شمار می‌رود‬ ‫و هنگامی که چنین حقیقتی در حیطه ازدواج‬ ‫نادیده گرفته شود‪ ،‬به معنای خودخواهی‬ ‫است و نتایج زیانباری برای شما و همسرتان‬ ‫به همراه خواهد آورد‪.‬‬ ‫خرافه شماره دو ‪ :‬یک ازدواج خوب همواره‬ ‫عاشقانه باقی خواهد ماند‬ ‫این جمله را که «دوستش دارم اما عاشقش‬ ‫نیستم» را از زبان بسیاری از زوجین بعد‬ ‫از ازدواج شنیده‌ایم‪ .‬متاسفانه این جمله‬ ‫در بسیاری از ازدواج‌های ناموفق به چشم‬ ‫می‌خورد‪ .‬هنگامی که فردی می‌گوید‬ ‫همسرش را دوست دارد ولی عاشق او نیست‬ ‫به معنای این است که همسرش جذابیت‬ ‫روزهای اول آشنایی را ندارد‪ .‬خاموش شدن‬ ‫شعله‌های عشق پرشور چیزی است که تقریبا‬ ‫در همه ازدواج‌ها رخ می‌دهد‪ .‬این احساس‬ ‫شورانگیز در برخی زوجین تا چند سال دوام‬ ‫می‌آورد و در برخی زوجین نیز تنها پس از‬

‫چند ماه که از ازدواجشان می‌گذرد‪ ،‬فروکش‬ ‫می‌کند‪ ،‬اما باید دانست​ حتی در چنین‬ ‫شرایط ناامیدکننده‌ای هنوز عشق وجود دارد‪،‬‬ ‫اما فقط شکل آن تغییر یافته است زیرا اگر‬ ‫عشق رمانتیک همچنان باقی بماند و زوجین‬ ‫در تمام لحظه‌ها مشتاقانه درگیر وجود‬ ‫یکدیگر باشند‪ ،‬زوجین نمی‌توانند به مسائل‬ ‫شغلی‪ ،‬پرورش فرزند و روابط اجتماعی‬ ‫بپردازند‪.‬‬ ‫خرافه شماره سه ‪ :‬در یک ازدواج موفق‬ ‫انجام کارهای خانه و مراقبت از بچه‌ها‬ ‫به‌طور عادالنه میان زن و شوهر تقسیم‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫گاهی اوقات محققان دست به تحقیقات‬ ‫گسترده‪ ،‬بلندمدت و پرهزینه می‌زنند تا‬ ‫چیزی را کشف کنند که از قبل مشخص‬ ‫است و نیازی به کشف کردن ندارد‪ ،‬تقسیم‬ ‫عادالنه کار خانه یکی از این مسائل است‪.‬‬ ‫به خاطر انجام کارهای منزل هیچ‌گاه اوقات‬ ‫خود را تلخ نکنید‪ .‬خانم‌ها باید این را‬ ‫بدانند که در این دوران با این‌که تقسیم یا‬ ‫تصور تقسیم ناعادالنه کارهای خانه موجب‬ ‫درگیری بسیاری از زوجین شده است‪ ،‬زنان‬ ‫بسیاری هستند که با این‌که همه کارها به‬

‫تنهایی انجام می‌دهند‪ ،‬از زندگی مشترک‬ ‫خود رضایت دارند‪ .‬پس نه این خرافه‬ ‫را باور کنید نه به خاطر آن با شوهر خود‬ ‫بجنگید‪.‬‬ ‫خرافه شماره چهار ‪ :‬اگر از ازدواج خود‬ ‫ناراضی هستید طالق بهترین راه‌حل است‬ ‫این نکته قابل قبول است که گاهی رفتارهای‬ ‫مخرب یک فرد از قبیل اعتیاد‪ ،‬اعمال‬ ‫غیرقانونی و اختالالت شدید روانی چاره‌ای‬ ‫جز طالق برای همسر او باقی نمی‌گذارد‪،‬‬ ‫اما واقعیت این است که بسیاری از دالیل‬ ‫اقدام به طالق فرد به خاطر موارد بیخود‬ ‫است‪ .‬نیازی به توضیح ندارد که هیچ زن‬ ‫و شوهری در تمام موارد زندگی با یکدیگر‬ ‫توافق نظر ندارند‪ .‬اختالف در طرز تفکر به‬ ‫ما این فرصت را می‌دهد که چگونه از نگاه‬ ‫دیگری به مسائل نگاه کنیم و در صورت‬ ‫لزوم از خود انعطاف‌پذیری نشان دهیم‪ .‬پس‬ ‫از ازدواج یادمان باشد ازدواج به تنهایی‬ ‫نمی‌تواند خوشبختی فرد را ضمانت کند‪،‬‬ ‫بلکه خوشبختی چیزی است که زن و شوهر‬ ‫باید آن را با تالشی پیگیر دنبال کرده و به آن‬ ‫دست یابند پس با کوچک‌ترین اختالفی به‬ ‫فکر طالق نباشید‪.‬‬


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

16


13

No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

15


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

14


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

13


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

12


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

11


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

10

Read Javanan Online www. javanantoronto .com


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

9


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

8 8


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

7


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

6


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

5


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

4 6


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

3


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

2


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

1


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

B


No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

A


IV

No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

IV


III

No. 744 | Nov , 20, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

III


II



Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.