735

Page 1

No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VIII


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VII


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VI


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

V


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

D


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

C


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

156


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

155


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

154


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

153


‫‪152‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ 5‬حقیقت‬ ‫درباره خودم‪،‬‬ ‫که نمی‌خواستم‬ ‫باورکنم!‬

‫گاهی اوقات ناگهان با حقایقی‬ ‫درباره خودمان روبرو می شویم‬ ‫که شوکه می شویم ‪ ،‬چیزهایی که‬ ‫شاید در ناخودآگاهمان مانده و از‬ ‫آنها غافل شده ایم ولی باید آنها را‬ ‫بپذیریم !‬ ‫نویسنده رمان ‪ Ruby‬در جلسه‬ ‫معارفه کتابش‪ ،‬درباره چیزهایی‬ ‫صحبت کرد که ما هیچ وقت‬ ‫دروهله اول باور نمی‌کنیم‪،‬‬ ‫چیزهایی که پذیرشش بسیار سخت‬ ‫است‪ ،‬اما مجبوریم که بپذیریم‪.‬‬

‫‪ .1‬حقیقت‪ :‬من هم می توانم فریبکار باشم!‬ ‫یک عالمه بلیط پارکینگ‪ ،‬بیرون از‬ ‫کافی‌شاپ نزدیک خانه پیدا کردم ‪ ،‬باید‬ ‫آنها را به صاحبش برمی گرداندم اما یواشکی‬ ‫کنار چرخ ماشینم قایم شدم‪ ،‬سست شدم؛‬ ‫و بعدش‪ -‬ناگزیر و بی هیچ توجیهی– توی‬ ‫داشبورد قایمشان کردم‪ ،‬مثل یک دروغ‬ ‫کوچولو بود و یا دزدیدن یک آب نبات‬ ‫یواشکی از مغازه!!! زمان گذشت و کپه بلیط‬ ‫ها آنجا بود‪ ،‬فراموششان کردم ‪ .‬برای هفته ها‬ ‫و شاید ماه ها فراموششان کرده بودم‪ ،‬باالخره‬ ‫وقتی که بعد از مدت ها جریمه تخلفات این‬ ‫ماهم آمدو خیلی باال بود ‪ ،‬احساس کردم این‬ ‫تاوان اشتباهم بوده !!! و به این فکر کردم که‬ ‫من هم می توانم گاهی فریبکار باشم‬ ‫‪.2‬حقیقت‪ :‬قدرت نه گفتن ندارم!‬ ‫دخترم به آنها کوه "سینتوس" می گوید‪ .‬یک‬ ‫تپه جوراب کهنه‪ ،‬رسیدهای گمشده‪ ،‬نامه ها‬ ‫و خیلی چیزهایی که غمگینم می کند و چند‬ ‫تا کارت ویزیت‪.‬االن کوه سینتوس تلمبار شده‬ ‫توی یک جعبه و چپانده شده وسط جعبه‬ ‫های انباری‪ ،‬برچسب هم دارد! پیش خودم‬ ‫می گویم‪ ،‬خوب مرتب کردن آنها سخت است‬ ‫اما در واقع‪ ،‬من قدرت" نه" گفتن ندارم‪ ،‬و‬ ‫نمی توانم به خانواده‌ام بگویم من هم یک‬ ‫گوشه ای( خیلی بزرگ) از خانه را برای‬ ‫خودم می خواهم‪.‬‬ ‫‪.3‬حقیقت‪ :‬من هیچ وقت نقش ژولیت را‬ ‫بازی نخواهم کرد‪.‬‬ ‫خیلی وقت پیش‪ ،‬من نقش هیپولیتا را در "‬ ‫رویای نیمه شب تابستان" داشتم‪ .‬چون نقشم‬ ‫خیلی کوتاه بود‪ ،‬زمان آزاد زیاد داشتم که با‬ ‫عوامل پشت صحنه گپی بزنم‪ .‬گروه ما درباره‬

‫سن و سال برای نقش‌های خاصی بحث می‬ ‫کردند‪ .‬از آنجایی که نقش ژولیت را باید‬ ‫یک نوجوان بازی می کرد‪ ،‬همه موافق بودند‬ ‫که بازیگر این نقش نباید سنش از ‪ 25‬بیشتر‬ ‫باشد‪ .‬آن زمان‪ ،‬من ‪ 31‬ساله بودم‪ .‬اما با‬ ‫بقیه مخالف بودم‪ .‬من همیشه از سنم کمتر‬ ‫نشان می دادم‪ .‬در ‪ 16‬سالگی در مدرسه‬ ‫یک هنرپیشه معروف به من گفت‪" :‬کوچولو‬ ‫تو در ‪ 15‬سالگی عالی می شی"‪ .‬من اعتقاد‬ ‫داشتم که من در ‪ 30‬یا ‪ 40‬سالگی هم می‬ ‫توانم نقش ژولیت را بازی کنم‪ ،‬چون نمی‬ ‫خواستم به هیچ عنوان سن وسالم را بپذیرم‪.‬‬ ‫هیچ چیز برام غیر ممکن نبود‪ .‬در تمام زندگی‬ ‫با این باور زندگی کردم‪ .‬در ‪ 43‬سالگی یک‬ ‫دختر کامال سالم به دنیا آوردم‪ ،‬اما در ‪46‬‬ ‫سالگی که جنینم سقط شد‪ ،‬خرد شدم و به‬ ‫طرز عجیبی شوکه! بخشی از وجودم نمی‬ ‫پذیرفت که در کدام فصل زندگی ام هستم‪.‬‬ ‫همان بخش هنوز هم قبول نمی کند که خیلی‬ ‫چیزها را از دست داده ام و دیگر هیچ وقت‬ ‫نمی توانم آنها را داشته باشم‪ .‬اما حقیقت این‬ ‫است که زمین می چرخد و عمر می گذرد و‬

‫باید بپذیرم که من یک انسان هستم و زمان‬ ‫برخی توانایی ها را از ما می گیرد‪ .‬من دیگر‬ ‫نمی توانم فرزندی بیاورم‪ .‬من دیگر برای‬ ‫اولین بار عاشق نمی شوم‪ .‬هرگز نمی توانم‬ ‫نقش ژولیت را بازی کنم‪ .‬از پنجاه سال دیگر‬ ‫و چیزهای دیگر خبر ندارم‪ .‬االن می فهمم که‬ ‫نمی خواهم خبر داشته باشم‪.‬‬ ‫‪ .4‬حقیقت ‪ :‬من باهوش و عاقلم‪.‬‬ ‫این چیزی است که خیلی الزم دارم به یاد‬ ‫بیاورم – و در عین حال لیاقتش را‪ -‬ممکن‬ ‫است اگر برای مدت مدیدی در سایه‬ ‫باورهایی که دیگران نسبت به شما دارند‬ ‫زندگی کنید‪ ،‬باور آنها" باور" شماهم بشود ‪.‬‬ ‫اگر دوست شما‪ ،‬دائما" به شما بگوید که‬ ‫تو با هوش نیستی‪ ،‬البته شواهد چیز دیگری‬ ‫را نشان بدهد‪ ،‬حتما باور می کنید‪ .‬اگر در‬ ‫زمان کودکی و یا نوجوانی مورد بیرحمی‬ ‫های شدیدی قرار گرفتید و حس می کنید که‬ ‫کودن بودید که توانایی متوقف کردنش را‬ ‫نداشتید‪ ،‬و همین عدم توانایی شما را دیوانه‬ ‫و درب و داغان می کند‪ .‬تصور می کنید که‬

‫هوش و بصیرت خود را به باد داده اید!‪ .‬وقتی‬ ‫یک نگاه گذرا به تجربیاتم می کنم‪ ،‬کامال"‬ ‫تاییدش می کنم و حقایق برایم روشن می شود‬ ‫و خودم را همانطور که هستم می بینم‪.‬‬ ‫‪ .5‬حقیقت‪ :‬هنوز همسر قبلیم را دوست دارم!‬ ‫هنوز قهوه تلخ ایتالیایی که شریکی خوردیم‬ ‫را به یاد دارم‪ .‬کیکی که عشقم ازروی کتاب‬ ‫داستان بچه ها "زندگی من رو نمی ترسونه"‬ ‫نوشته دکتر مایا درست کرد و ساعتها وقت‬ ‫گذاشت که تزئینش کند و به من هدیه بدهد‪،‬‬ ‫را به خاطر دارم‪ .‬حتی بی مزه ترین جک های‬ ‫دنیا را که تعریف می کرد‪ ،‬به یاد دارم‪ .‬گرچه‬ ‫از او جدا شدم و با همه خشم ‪ ،‬دروغ ها ‪،‬‬ ‫دورویی و عذاب های روحی که وقت جدا‬ ‫شدن از هم‪ ،‬وجود داشت‪ .‬به نحوی‪ ،‬من تمام‬ ‫آن احساسات قدیمی را کنار گذاشتم و دیگر‬ ‫به آنها توجه نمی کنم‪ .‬گاهی تناقض داشتن‬ ‫خیلی دشوار است‪ .‬فهمیدم اگر این حقایق‬ ‫را در چند سطر بیان کنم برام خیلی راحت‬ ‫تر است‪ .‬اما واقعیت این است که ‪ ،‬با وجود‬ ‫همه زخم ها‪ ،‬من به عشقی نامرئی‪ ،‬بی وقفه‬ ‫گره خورده ام‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

151


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

150


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

149


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

148


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کتلت با سبزیجات‬

‫طرز تهیه آش بادمجان‬

‫آماده سازی ‪ 20 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 25 :‬دقیقه‬ ‫گوشت چرخ کرد ه‬ ‫ط‬ ‫سیب زمینی متوس ‬ ‫پیا ز‬ ‫ط‬ ‫هویج متوس ‬ ‫فلفل دلم ه‬ ‫جعفری خرد شد ه‬ ‫ی‬ ‫پودر سوخار ‬ ‫ل‬ ‫نمک و فلف ‬

‫مواد الزم برای ‪ 4‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 200‬گرم‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫‪ 2/1‬عدد‬ ‫‪ 3‬قاشق غذا خوری‬ ‫به میزان الزم‬ ‫به میزان الزم‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫تمام مواد را یکبار در چرخ گوشت ریخته و چرخ میکنیم ‪ .‬بعد جعفری خرد شده‪ ،‬نمک و‬ ‫فلفل را اضافه میکنیم و حسابی ورز میدهیم اگه دیدیم می چسبد کمی پودر سوخاری اضافه‬ ‫میکنیم و دوباره ورز میدهیم‪.‬‬ ‫مدت یک ساعت در یخچال قرار میدهیم ‪ .‬سپس آماده سرخ شدن می باشد‪.‬‬ ‫بعد سرخ شدن میتونید آن را با سیب زمینی هایی که با قالب برش زده اید و سرخ کرده اید‬ ‫تزئین کنید‪.‬‬

‫محلی ‪ :‬کرمانشاه‬ ‫آماده سازی ‪ 60 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 60 :‬دقیقه‬ ‫مواد الزم برای ‪ 4‬نفر ‪:‬‬ ‫برنج ‬ ‫عدس و نخود و لوبیاسفید ‬ ‫ن‬ ‫گوشت سردست بدون استخوا ‬ ‫پیاز ‬ ‫غ‬ ‫پیاز داغ و نعناع دا ‬ ‫غ‬ ‫سیر دا ‬ ‫نمک و فلفل و زردچوب ه‬ ‫ن‬ ‫بادمجا ‬ ‫ن‬ ‫روغ ‬ ‫کشک ‬

‫‪ 3/2‬پیمانه‬ ‫جمعا ‪ 1‬پیمانه‬ ‫‪ 500‬گرم‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫به میزان الزم‬ ‫به میزان الزم‬ ‫به میزان الزم‬ ‫‪ 5‬تا ‪ 6‬عدد‬ ‫به میزان الزم‬ ‫‪ 1‬پیمانه‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫آش بادمجان یک آش سنتی کرمانشاه است‪.‬‬ ‫گوشت و نخود لوبیا را (حبوبات را بهتر است که قبال بخیسانید) که قبال خیسانده اید با فلفل‬ ‫و زردچوبه بگذارید بپزد بادمجان ها را پوست کنده و نمک بزنید و یک ساعت بگذارید و بعد‬ ‫با آب شسته و خشک کنید و در روغن سرخ کرده و با نمک و فلفل و زردچوبه و مقداری آب‬ ‫بگذارید تا بپزد ( آب به اندازه ای بریزید که بعد از پختن آبش بخوردش برود معموال نصف‬ ‫لیوان آب داغ کافیست و کنار بگذارید حاال برنج و عدس را در یک قابلمه بریزد و نمک و‬ ‫فلفل و زردچوبه و یک قاشق پیاز داغ با مقداری آب بگذارید روی حرارت‪.‬‬ ‫نخود لوبیا را که با گوشت بار گذاشته اید گوشت را کنار گذاشته و ما بقی (نخود و لوبیا‬ ‫و آبگوشت) را به برنج اضافه کنید و کشک را افزوده و مدام بهم بزنید تا وقتی جوش بیاد‪.‬‬ ‫بعد نصف بادمجانها را به همراه مقداری از گوشت له کنید و به آش بادمجان اضافه کنید و‬ ‫روی حرارت کم تا آش بادمجان جا بیفتد‪ .‬بعد در هر کاسه بادمجان و گوشت بگذارید و روی‬ ‫آن آش بادمجان بریزید و با مخلفاتی که دارید تزئین کنید‪ .‬نکاتی در تهیه آش بادمجان‪:‬‬ ‫گوشت مقداری له میشود در آش بادمجان میریزید و مقداری را که له نشده ته کاسه قرار‬ ‫میدهید‪ .‬نصف بادمجانها له میشه و در آش میریزید و بقیه را له نشده ته کاسه کنار گوشت‬ ‫میگذارید و روی آنها آش را میریزید‪ .‬آبی که روی برنج و بادمجان میریزید کم باشد تا وقتی‬ ‫آب گوشت را اضافه میکنید آش بادمجان شل نشود‪ .‬کم و زیاد کردن کشک آش بادمجان با‬ ‫شما‪ ،‬هر اندازه که دوست داشتید‪ .‬امیدوارم درست کنید و خوشتان بیاید‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

145


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

144


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

143


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

Read This Magazine Online

. www.

Javanantoronto.com

142


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

140


‫‪139‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ا‌‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905‬‬‫‪237‬‬‫‪7470‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

138


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

137


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

136


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

135


‫‪134‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫خرداد شما ممکن است ایده کامال خاصی درباره آن کاری که‬ ‫باید بکنید داشته باشید‪ ،‬اما نبود اعتماد به نفس درشما ممکن‬ ‫است امروز به کارتان آید چرا که می تواند باعث شود که ایده‬ ‫هایتان را با کسی دیگر تقسیم نکنید‪ .‬قسمتی از مشکل شما‬ ‫این است که می ترسید نتوانید افکارتان را تماما بعمل درآورید‪.‬‬ ‫زمانی را صرف این کنید که بیندیشید چه می خواهید بگویید‪،‬‬ ‫قبل از اینکه نیات خود را بروز دهید‪ .‬در وهله اول به نقشه‬ ‫اصلی خود بچسبید‪ ،‬و بعد قادر خواهید بود که مکالمه را به‬ ‫هر جایی که مایل بودید هدایت کنید‪ .‬حافظ‪ :‬در شب قدر ار‬ ‫صبوحی کرده‌ام عیبم مکن سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ‬ ‫خلد دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود تعبیر‪:‬دوستی نسبت به تو بی مهر شده است‪ .‬سعی کن ریشه‬ ‫ی اختالف را بشناسی و چشم او را با حقیقت آشنا سازی‪ .‬کمی از غرور خود کم کن تا بهتر بتوانی‬ ‫چاره اندیشی کنی‪ .‬در راه عشق صابر و پر حوصله باش و به هرچه پیش آید راضی باش‪.‬‬

‫ایجاد کردن روابط دوستانه بر پایه حقیقت‌های مشترک چیز‬ ‫خوبی است‪ ،‬اما وقتی احساسات‌تان تغییر کردند و حتی‬ ‫نتوانستید از یک روز تا روز دیگر به خودتان با اطمیان کامل‬ ‫تکیه کنید داستان فرق می‌کند‪ .‬شما برای ارتباط برقرار کردن‬ ‫آمادگی ندارید‪ ،‬بنابریان قولی ندهید که نتوانید بهش عمل کنید‪.‬‬ ‫پس بهتر است به جای هدایت کردن دیگران و صحبت کردن‬ ‫راجع به حقیقت فقط صداقت داشته باشید‪.‬‬

‫دی‬ ‫هم اکنون فکر کردن به مقوله های عالی و بزرگ درمورد آینده‬ ‫امری طبیعی است‪ ،‬اما این موضوع دلیل نمی شود فکر شما‬ ‫مغشوش نشود‪ .‬عجیب اینکه اگر پاهایتان روی زمین باشد و بلند‬ ‫پروازی نداشته باشید‪ ،‬احتما ً‬ ‫ال استدالالت شما کامل و بی عیب‬ ‫خواهند بود‪ .‬در برابر کسانی که ایده های شما را قبول ندارند‬ ‫مقاومت کنید‪ .‬سعی نکنید خودتان را همرنگ جماعت سازید؛‬ ‫بهتر است که از ایده های خودتان پیروی کنید‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا مگوی با کس‬ ‫تا وقت آن درآید‬ ‫گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید‬ ‫تعبیر‪:‬در آرزوی جلب محبت کسی هستی‪ .‬با کمی صبر و صداقت به مقصود خود خواهی رسید‪.‬به‬ ‫خداوند توکل داشته باش تا غمها و غصه هایت به پایان برسد‪.‬‬

‫حافظ‪:‬حاشا که من از جور و جفای تو بنالم بیداد لطیفان همه‬ ‫لطف است و کرامت‬ ‫کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت‬ ‫تعبیر‪:‬از گرفتاری هایی که به تو روی آورده نگران و مأیوس نباش‪ .‬سعی کن تا خود را از چنگ‬ ‫گرفتاریها برهانی‪ .‬با دست روی دست گذاشتن به هیچ جا نمی رسی‪.‬‬ ‫اسفند‬ ‫احساس همدردی و اشتیاق به کمک به درمانگان در شما موج‬ ‫میزند‪ .‬پس از بی تفاوتی به نوعی لج بازی و تالفی کردن دست‬ ‫بردارید‪ .‬یکی از نزدیکان که به درست یا غلط از شما دلگیر‬ ‫است به یاری شما نیاز دارد از او این همیاری را دریغ نکنید‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬دلم رفت و ندیدم روی دلدار فغان از این تطاول آه از این‬ ‫زجر‬ ‫وفا خواهی جفاکش باش حافظ فان الربح و الخسران فی التجر‬ ‫تعبیر‪:‬باید رنج و مصیبت ها را تحمل کنی تا به نتیجه برسی‪ .‬روزگار ناکامی به زودی طی می شود به‬ ‫شرط آنکه صبور باشی و امید خود را از دست ندهی و از حرکت و تالش منصرف نشوی‪.‬‬


‫‪133‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬

‫مهر‬

‫شما مثل یک زنبور عسل که وزوز می کند و سرش شلوغ است‬ ‫الکی دور خودتان می چرخید‪ ،‬شاید به اندازه کافی از جشن‬ ‫ها و مهمانی های عصرانه لذت نبرده اید‪ .‬با این حال به هیچ‬ ‫مهمانی ای جواب منفی نخواهید داد و یک بار که به مهمانی‬ ‫بروید فراموش می کنید که پیش از این چقدر خسته بودید‪ .‬اگر‬ ‫به فردی که خیلی بهش اطمینان دارید اجازه دهید نقاط ضعفتان‬ ‫را بداند روشی خیلی خوب را انتخاب کرده اید و روز خوبی در‬ ‫انتظارتان خواهد بود‪.‬‬

‫شما امروز به دنبال این هستید که حرف خود را به کرسی بنشانید‬ ‫به خاطر اینکه ممکن است در آغاز به طور جدی به مطلب خود‬ ‫کامال مسلط باشید ولی قبل از اینکه شروع بکار کنید دیگران را‬ ‫فراری می‌دهید‪ .‬سپس‪ ،‬همچنانکه سخت کار می‌کنید تا شکست‬ ‫خود را جبران کنید‪ ،‬بسیار آسان گیر و بی‌قید جلوه می‌کنید که‬ ‫انگار برای نخستین بار موضوع را مطرح می‌کنید‪ .‬حتی اگر‬ ‫احساس می‌کنید تحت فشار هستید و بوسیله عطارد حقه باز به‬ ‫جلو رانده می‌شوید‪ ،‬می‌توانید موثر باشید؛ پس باید از وقت خود‬ ‫خوب استفاده کرده و قبل از اینکه شروع به صحبت کنید درباره‬ ‫آنچه می‌خواهید بگویید خوب بیندیشید‪ .‬حافظ‪ :‬اسیر عشق شدن چاره خالص من است ضمیر عاقبت‬ ‫اندیش پیش بینان بین کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست صفای همت پاکان و پاکدینان بین‬ ‫تعبیر‪:‬دروغ و ریا آفت و بالی راه عشق است‪ .‬اگر واقع ًا به هدف و مقصود خود ایمان داری صداقت‬ ‫و درستی خود را آشکار کن‪ .‬از متکبران و خودپسندان دوری کن و از دوستی با آنان منصرف شو‪ .‬با‬ ‫کسی که تو را واقع ًا دوست دارد صمیمی و بی ریا باش‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید چو باشه در پی هر صید مختصر نرود بیار باده و اول به‬ ‫دست حافظ ده به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود‬ ‫تعبیر‪:‬به دنبال هوا و هوس مرو‪ .‬در کاری که در پیش داری عاقبت اندیش باش و لجبازی را رها‬ ‫کن‪ .‬جوانب کار را بسنج‪ .‬هر آرزو و هدفی را نمی توان مفید و خوب دانست‪ .‬بهتر است که با دقت و‬ ‫مشورت با دیگران راه های تازه ای را امتحان کنی‪.‬‬ ‫شهریور‬

‫بیشتر اوقات گفته میشود که متولدین شهریور ماه‪ ،‬سرشار از عشق‬ ‫و لطافت هستند اما همیشه اینگونه نیست‪ ،‬با وجود ترازوی‬ ‫طالیی شما‪ ،‬شما در حال از دست دادن تعادل عاطفی خود‬ ‫هستید‪ .‬هدف نهایی ترازو رسیدن به تعادل است‪ .‬اما برای برابر‬ ‫شدن دوکفه آن‪ ،‬باید اتفاق مهمی رخ بدهد تا بجای باال و پایین‬ ‫رفتن و از این شاخه به آن شاخه پریدن‪ ،‬امکان ایجاد تعادل‬ ‫عاطفی و عشقی فراهم شود‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل‬ ‫به بر آید غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید‬ ‫تعبیر‪:‬دل به لذت زودگذر دنیوی نبند‪ .‬بلندپرواز نباش‪ .‬اراده ای قوی می تواند تو را به آرزوهایت‬ ‫برساند‪ .‬به خداوند توکل کن و از او مدد بجوی تا آرامش خاطر داشته باشی‪.‬‬

‫آبان‬ ‫امروز قدرت و توانایی زیادی بدست خواهید آورد و می توانید‬ ‫کارهای زیادی را به راحتی انجا دهید‪ .‬با این نیرویی که دارید‬ ‫وسوسه می شوید که در کنار کار کردن مدتی نیز تفریح کنید‬ ‫اما این یک ایده خوب برای ارضاء نیروی اضافی خود نمی‬ ‫باشد‪ .‬برای معضل و مشکلی که دارید کسی را مقصر ندانید و‬ ‫فقط عواقب کاری که انجام می دهید در نظر گرفته و کاری که‬ ‫احساس بهتری به شما می دهد را انجام دهید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬از دست رفته بود وجود ضعیف من صبحم به بوی وصل‬ ‫تو جان بازداد باد حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد جان‌ها فدای مردم نیکونهاد باد‬ ‫تعبیر‪:‬به نصایح بزرگان و مشفقان گوش فرا ده‪ .‬ناراحتی و اندوهی که وجود تو را تهدید می کند‬ ‫برطرف و نابود می شود‪ .‬از عزیزی به تو پیامی خواهد رسید‪ .‬وجود صادق و بی ریای تو در کارها به‬ ‫تو کمک خواهد کرد‪.‬‬


‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫خرداد‬

‫گاهی فراموش میکنید که جاه طلبی های خود را پنهان کنید‪ .‬در‬ ‫واقع تا هنگام یکه در راس کار قرار نگرفته اید‪ ،‬از برنامه ها و‬ ‫آرزوهایتان نزد اطرافیان سخن نگویید‪ .‬بدانید همه ی آنهایی که‬ ‫مدام دورتان میچرخند‪ ،‬آدمهای خوش نیتی نیستند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬ساقی که جامت از می صافی تهی مباد چشم عنایتی به من‬ ‫دردنوش کن‬ ‫سرمست در قبای زرافشان چو بگذری یک بوسه نذر حافظ‬ ‫پشمینه پوش کن‬

‫اگرچه امروز از بار مسئولیت هایی که دارید نمی توانید شانه‬ ‫خالی کنید اما بیشتر نگرانی شما مربوط به احساساتی است که با‬ ‫آن درگیر شده اید و کمتر به فکر کاری که درحال انجام دادنش‬ ‫هستید‪ ،‬می باشید‪.‬قلب عاشق شما با عقل تان دچار درگیری‬ ‫و تضاد شده و همین امر موجب نگرانی شما شده است‪ .‬حتی‬ ‫اگر تحریک به انجام کاری شدید‪ ،‬دلیلی وجود ندارد که کاری‬ ‫برخالف خواسته تان انجام دهید‪ .‬اجازه دهید احساسات و‬ ‫استرس هایی که دارید به اوج خود رسیده و‬ ‫سپس فروکش کند‪ ،‬آنگاه تصمیم خود را برای انجام دادن هرعملی که خواستید‪ ،‬اتخاذ کنید‪ .‬حافظ‪:‬‬ ‫ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر دلم از دست بشد دوش چو‬ ‫حافظ می‌گفت کای صبا نکهتی از کوی فالنی به من آر‬

‫تعبیر‪:‬فرصت های زندگی را غنیمت بدان‪ .‬زمان به تندی می گذرد‪ .‬شک و تردید را کنار بگذار و‬ ‫تصمیم جدی و عاقالنه بگیر‪ .‬با مشورت کردن می توانی بر شک و تردید خود غلبه کنی‪ .‬فریب وسوسه‬ ‫ی حسودان را نخور و دوست و دشمن را با چشم بصیرت بشناس‪ .‬به هدف خود ایمان داشته باش تا تعبیر‪:‬غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است‪ .‬از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری‪ .‬اما‬ ‫به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی‪.‬‬ ‫شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫تیر‬

‫شاید امروز به دنبال این باشید که با یکی از بهترین دوستان تان‬ ‫برنامه ای برای تفریح و خوش گذرانی بریزید‪ .‬شما آماده داشتن‬ ‫اوقات خوش هستید و آنقدر عاقلید که برای دست زدن به یک‬ ‫ماجراجویی کوچک و لذت بخش آنقدر از راه تان منحرف‬ ‫شوید که به کارتان لطمه ای وارد نکند‪ .‬البته که باید خودتان‬ ‫در این زمینه کار صورت دهید‪ ،‬اما بخشی از خوشی و شادی‬ ‫از بودن با دیگران امکان پذیر می‌شود‪ ،‬پس ارتباطات خود را‬ ‫گسترش دهید و مهمانی را آغاز کنید!‬

‫مرز میان دوستی و یک رمان عاشقانه می تواند کمی حساس‬ ‫باشد‪ .‬حتی اگر شما در جستجوی چیز دیگری نباشید‪ ،‬می توانید‬ ‫از اینکه احساسات تان را در اولویت قرار می دهید سود ببرید‪.‬‬ ‫اما به این معنی نیست که کار خاصی انجام دهید یا سعی کنید تا‬ ‫عشق را بدست آورید‪ .‬این درس درباره این است که به خودتان‬ ‫اجازه دهید تمام خواسته های قلبی تان را تجربه کنید بدون‬ ‫اینکه بخواهید دیگران باعث بروز شادی در شما شود‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬چون این گره گشایم وین راز چون نمایم دردی و سخت دردی کاری و صعب کاری هر تار‬ ‫موی حافظ در دست زلف شوخی مشکل توان نشستن در این چنین دیاری‬ ‫تعبیر‪:‬فرصت های پیش آمده را از دست نده‪ .‬مشکالت راه نباید تو را نا امید کنند‪ .‬از سختی ها‬ ‫هراسان نباش‪ .‬هر مشکلی هر قدر که سخت باشد عاقبت با تدبیر و تالش آسان می شود‪ .‬از مشورت با‬ ‫خیرخواهان‪ ،‬غافل نباش‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک که بر دو دیده ما‬ ‫حکم او روان بودی‬ ‫اگر نه دایره عشق راه بربستی چو نقطه حافظ سرگشته در میان بودی‬ ‫تعبیر‪:‬در انتظار رسیدن به مقصود و آرزو به سر می بری‪ .‬نا امید نباش‪ .‬در سایه ی سعی و تالش‪ ،‬به‬ ‫نتیجه ی دلخواه می رسی‪ .‬صبر داشته باش که خداوند با عاشقان و صابران است‪.‬‬

‫‪647.739.9009‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

131


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

130


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

129


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

128


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

127


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

126


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

125


‫‪124‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫می‌شود دقیقا توضیح دهید؟‬ ‫حسادت جهتش به سمت شخص دیگر است‪.‬‬ ‫اما غبطه جهتش به سمت خود فرد است‪ .‬مثال‬ ‫ما وقتی به یک فرد زیبا حسادت می‌کنیم در‬ ‫دل می‌گوییم ای کاش زیبایی اش زایل شود‬ ‫اما وقتی غبطه می‌خوریم می‌گوییم من باید‬ ‫ورزش کنم تا تناسب اندام پیدا کنم و پوستم‬ ‫شاداب شود‪ ،‬تا ظاهرم بهتر شود‪ .‬در واقع‬ ‫حسادت مثل یک زخم است که وقتی زخمی‬ ‫شدی دیگر زخمی‌ شده‌ای‪ ،‬اما می‌توانی با‬ ‫دسترسی به یکسری راهکارها وجودت را‬ ‫واکسینه کنی که کمتر زخمی شوی و طوری‬ ‫حرکت کنی که تیرهای حسادت کمتر روی‬ ‫تنت بنشیند‪.‬‬ ‫آقای دکتر بیشتر چه افرادی به دیگران‬ ‫حسادت می‌کنند؟‬ ‫کسانی بیشتر حسادت می‌کنند که‬ ‫توانمندی‌های خودشان را دست‌کم می‌گیرند‬ ‫ولی کسانی که خودشان را توانا می‌دانند‬ ‫ممکن است به موقعیت واالی دیگران غبطه‬ ‫بخورند تا اینکه حسادت کنند‪ .‬اما یک نکته‬ ‫دیگر در مورد حسادت وجود دارد و آن اینکه‬ ‫بیشتر افراد هم‌سطح و هم‌طبقه به هم حسادت‬ ‫می‌کنند‪ .‬هر چه پایگاه اجتماعی افراد به‬ ‫هم نزدیک‌تر باشد بیشتر به هم حسادت‬ ‫می‌کنند‪ .‬مثال دو نفر از یک شهر تبدیل به‬ ‫چهره شده‌اند‪ .‬علی دایی و رضازاده که یکی‬ ‫فوتبالیست قهرمان و یکی هم وزنه‌بردار‬ ‫قهرمان است‪ .‬حال اگر که هر کدامشان هر‬ ‫چقدر هم موفقیت به دست بیاورند به هم‬ ‫حسادت نمی‌کنند چون نوع رشته ورزشی‬ ‫آنها با هم فرق دارد ولی ممکن است دو‬ ‫فوتبالیست به هم حسادت کنند‪.‬‬ ‫راه از بین بردن حسادت چیست؟‬ ‫راهش این است که توانایی‌های خود را‬ ‫بشناسیم و آنها را تقویت کنیم‪.‬‬ ‫اما ما هر چقدر توانایی‌های خود را تقویت‬ ‫کنیم و آنها را شکوفا کنیم همچنان همه افراد‬ ‫از لحاظ توانایی در یک سطح نیستند و‬ ‫همین امر خود سبب ایجاد حسادت می‌شود!‬ ‫اگر هر انسانی توانایی‌های خود را بشناسد‬ ‫و در مسیر آنها هم حرکت کند آن وقت این‬

‫اتفاق نمی‌افتد آن موقع پذیرش خودت به‬ ‫همان صورت که هستی آسان‌تر است‪ .‬به‬ ‫گمان من اشخاصی که حسادت می‌کنند‬ ‫معموال توانایی‌های خود را نادیده می‌گیرند‪.‬‬ ‫من جمله‌ای از گوته‌ نقل می‌کنم که می‌گوید‬ ‫موفقیت یعنی اینکه آنچه را که می‌خواهی به‬ ‫دست آوری اما خوشبختی آن است که از آنچه‬

‫به دست آوردی لذت ببری‪ .‬بنابراین نکته‌‌ای‬ ‫که هست به نظر من‪ ،‬اگر فردی توانایی‌های‬ ‫خود را شناخته باشد و آنها را شکوفا کند‪،‬‬ ‫خواه‌ناخواه به یک درجه از پذیرش نفس‬ ‫می‌رسد‪.‬‬ ‫حال فرض کنید یک نفر توانایی‌هایش را‬ ‫کامال شکوفا کند اما از اینکه توانایی‌هایش‬ ‫در حد متوسط است ممکن است احساس‬ ‫نارضایتی کند و قطعا این نگرش در او‬ ‫حسادت ایجاد خواهد کرد!‬ ‫اگر فردی با توانایی‌های متوسط نهایت‬ ‫تالش خود را بکند و توانایی‌های خود را‬ ‫به اوج برساند میزان حسادتش به شدت‬ ‫کاهش خواهد یافت‪ .‬ولی عمدتا حسادت‬ ‫در اشخاصی ایجاد می‌شود که بیشتر از اینکه‬ ‫تالششان را معطوف به پرورش توانایی‌های‬ ‫خود بکنند معطوف به این می‌کنند که ببینند‬ ‫زندگی دیگران چه دستاوردی داشته است‪.‬‬ ‫این افراد منتظر این هستند که سعادت در‬ ‫خانه‌شان را بزند و از اینکه شانس در خانه‬ ‫دیگران را زده همیشه گله‌مند هستند‪.‬‬ ‫چه کنیم که حسادت تبدیل به غبطه شود؟‬

‫باید یک مقدار ذهنمان را از آموزه‌هایی‌که‬ ‫اجتماع به ما تحمیل می‌کند منفک کنیم‬ ‫و یک بار دیگر واژه‌هایمان را خودمان‬ ‫تعریف کنیم‪ .‬ما در بمباران تبلیغاتی عجیب‬ ‫و غریبی قرار داریم‪ .‬بدون آنکه خودمان‬ ‫بدانیم ارزش‌ها با ابزارهای مختلف به ما‬ ‫تلقین می‌شود؛بنابراین موفقیت را فقط در‬

‫شکل خاصی می‌پذیریم‪ .‬ما اگر بتوانیم وقتی‬ ‫که حسادت می‌کنیم دریابیم که این حسادت‬ ‫ناشی از یک ناخشنودی از وضع موجود است‬ ‫و بعد وضع مطلوب و ایده‌آل را که می‌تواند ما‬ ‫را خشنود کند در ذهنمان تعریف کنیم طبیعتا‬ ‫راه هم پیش روی ما گذاشته می‌شود‪.‬‬ ‫اما همیشه این‌طور نیست‪ ،‬گاهی اوقات ما‬ ‫ایده‌آل‌ها را برای خودمان تعریف می‌کنیم اما‬ ‫به آنها نمی‌رسیم!‬ ‫در این مرحله باید تعریف‌هایمان را از ایده‌آل‬ ‫مورد بازنگری قرار دهیم‪ .‬مثال در دور ‌ه ما‬ ‫همه دنبال این بودند که دکتر و مهندس‬ ‫شوند؛ این در حالی است که ممکن است‬ ‫همه توانایی یک فرد در این باشد که مثال‬ ‫یک آشپز ماهر شود‪ .‬در جوامع صنعتی هر‬ ‫حرفه و هر تخصص جایگاه خود را دارد‬ ‫اما در جامعه ما فقط یکسری پوزیشن‌های‬ ‫خاص اعتبار دارند بنابراین‪ ،‬این اشخاص هم‬ ‫ایده‌آل‌هایشان همان می‌شود که جامعه به آنها‬ ‫دیکته کرده است‪.‬‬ ‫اما روح حاکم بر جامعه باعث می‌شود افراد‬ ‫ناخودآ گاه به سمت ایده‌آل‌های جامعه حرکت‬

‫کنند‪ ،‬به نظر شما علت این قضیه چیست؟‬ ‫ اگر این اتفاق بیفتد معنی‌اش این است‬‫که در واقع شخصیت افراد در حال مسخ‬ ‫شدن است‪ .‬در این مرحله به قول پین کلوید‬ ‫همه این ایده‌آل‌ها تبدیل به دیوارهای آجری‬ ‫می‌شوند که دورتادور ما را احاطه می‌کنند‬ ‫و آن موقع به یک چکش نیاز است که این‬ ‫دیوار شکسته شود‪.‬‬ ‫گاهی این دیوار خیلی محکم است‪ ،‬به طوری‬ ‫که با هیچ چکشی شکسته نمی‌شود!‬ ‫در این صورت حق انتخاب وجود دارد‪.‬‬ ‫می‌توانی یک آجر شوی درون این دیوار‪ ،‬در‬ ‫این صورت باید بپذیری که آجر شدن درون‬ ‫این دیوار‪ ،‬حسادت ورزیدن‪ ،‬رنج کشیدن‪،‬‬ ‫غصه ‌خوردن و سایر احساس‌های ناخوشایند‬ ‫را به همراه دارد‪ .‬اما راه دیگری هم وجود‬ ‫دارد و آن اینکه چکش را برداری و دیوار را‬ ‫بشکنی تا خوشبختی را احساس کنی و از هر‬ ‫لحظه زندگی‌ات استفاده کنی‪.‬‬ ‫آقای دکتر چرا در جامعه ما زن‌ها بیشتر از‬ ‫مردان به حسود بودن مشهور هستند؟‬ ‫واقعیت این است که مردها از زنان حسودتر‬ ‫هستند اما مردها بسترهای اجتماعی دارند که‬ ‫حسادت خود را به عنوان رقابت جلوه دهند‪،‬‬ ‫ولی زن‌ها این بستر را ندارند‪ .‬مثال اگر مردی‬ ‫اتومبیلش را عوض کند می‌گوید اتومبیل‬ ‫جدید امکاناتش بهتر از اتومبیل قبلی است‬ ‫اما اگر زنی گردنبندش را عوض کند می‌گویند‬ ‫انگیزه‌اش چشم و همچشمی با دیگران بوده‬ ‫است!‬ ‫به نظر شما انسان‌های وارسته و کسانی که به‬ ‫مراحل واالی خود شناسی و کمال رسیده‌اند‪،‬‬ ‫حسادت به طور کامل از وجودشان از بین‬ ‫می‌رود؟‬ ‫من فکر می‌کنم که واالترین انسان‌ها و‬ ‫حتی مثال کریشنامورتی نیز اگر نگوییم‬ ‫حسادت الاقل غبطه را تجربه کرده‌اند‪ .‬مثال‬ ‫می‌گویند در روز قیامت مومنان به مقام واالی‬ ‫امیرالمومنان علی(ع) غبطه می‌خورند‪.‬‬ ‫با این اوصاف ما نمی‌توانیم منکر وجود‬ ‫حسادت شویم‪ .‬مهم این است که وقتی‬ ‫احساس حسادت به ما دست داد بتوانیم آن را‬ ‫درست مدیریت کنیم‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

123


‫‪122‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫موتور محرک‬ ‫مردان چیست ؟‬ ‫رقابت یا حسادت‬

‫؟‬

‫تقریبا اکثر قریب به اتفاق افراد‪،‬‬ ‫هیجانات منفی ناخوشایند مختلفی‬ ‫را کم و بیش در زندگی خود‬ ‫تجربه می‌کنند که می‌توان از‬ ‫این جمله هیجانات منفی به حس‬ ‫حسادت اشاره کرد‪.‬‬

‫این واقعه در مردان و زنان نمودهای متفاوتی‬ ‫داشته است‪ ،‬اما قدر مسلم برخی اوقات‬ ‫حسادت تا جایی پیش رفته که سبب ایجاد‬ ‫دوئل‌های عشقی و در نهایت قتل‌های‬ ‫ناخواسته و اتفاقی شده است‪.‬‬ ‫عارف نظری که قائم‌مقام گروه روان‌شناسی‬ ‫واحد علوم و تحقیقات تهران است در این‬ ‫گفت‌وگو به تعریف حسادت پرداخته و‬ ‫تاکید می‌کند‪:‬‬ ‫«اساسا کسانی بیشتر حسادت می‌کنند که‬ ‫توانمندی‌های خودشان را دست کم می‌گیرند‬ ‫و به موقعیت واالی دیگران غبطه می‌خورند‪».‬‬ ‫بحث دیگری که با این روان‌شناس در این‬ ‫مصاحبه‪ ،‬مطرح و بررسی شده است حسادت‬ ‫در میان مردان و زنان است تا آنجا که این‬ ‫متخصص تاکید می‌کند‪ :‬مردان حسادت‬ ‫خود را رقابت جلوه می‌دهند‪».‬‬ ‫اساسا حسادت را چگونه می‌توانیم تعریف‬ ‫کنیم و آیا در روان شناسی تعریف خاصی‬ ‫برای این حس درنظر گرفته شده است یا نه؟‬ ‫من در روان شناسی به تعریف عملیاتی‬ ‫حسادت برنخورده‌ام ولی در تعاریف ما‬ ‫حسادت نوعی هیجان ریشه در ذات رفتاری‬ ‫انسان و فطرت آنها دارد‪ .‬حسادت به عبارتی‬ ‫یک عکس‌العمل به اتفاقی است که ریشه در‬ ‫تکامل شناختی دارد‪.‬‬ ‫با این حساب تعریف شما از فطرت چیست؟‬ ‫من وقتی از فطرت صحبت می‌کنم منظورم‬ ‫تاریخچه رفتاری ژنتیکی انسان‌ها ست‪.‬‬ ‫رفتارهایی که به صورت ژن از نسل پیشین‬ ‫ما به نسل امروز منتقل شده است‪ .‬انسان‌های‬ ‫امروز در واقع ادامه انسان‌های پیشین هستند‪.‬‬ ‫روان شناسان تکاملی عقیده دارند رفتارهایی‬ ‫که انسان‌های امروز دارند ریشه در یادگیری‌ها‬ ‫وانطباق‌پذیری ازنیاکانشان دارد‪ .‬اگر طبق‬ ‫این نظریه پیش برویم و به جست‌وجو بپردازیم‬ ‫در تک‌سلول‌های اولیه هم رفتارهایی وجود‬ ‫داشته که در عالی‌ترین موجودات تکامل یافته‬ ‫هم به نوعی همین رفتارها دیده می‌شود‪.‬‬

‫در این راستا مهم ترین خصیصه همه‬ ‫رفتارهای موجودات در درجه اول بقای نفس‬ ‫و در درجه دوم بقای نسل است و البته امروزه‬ ‫نظریات جدید تکامل حتی بقای نسل و نفس‬ ‫را هم ناشی از بقای ژن می‌داند یعنی ژن هر‬ ‫موجود جانوری برنامه‌ریزی‌هایش را می‌کند‬ ‫که خودش زنده بماند‪.‬‬ ‫اگر از این زاویه بخواهیم حسادت را بررسی‬ ‫کنیم ریشه آن را در کجا می‌توانیم جست‌وجو‬ ‫کنیم؟‬ ‫از این زاویه حسادت در واقع از تمایل برای‬

‫بقا و حفظ و ارتقای جایگاه ناشی می‌شود‬ ‫و تمامی موجودات برنامه‌ریزی و کدگذاری‬ ‫شده‌اند که با هم رقابت کنند‪.‬‬ ‫شما به عنوان یک روان‌شناس چه چیزی را‬ ‫می‌پسندید؟‬ ‫من به عنوان یک روان‌شناس عقیده دارم‬ ‫خشم‪ ،‬قهر و حسادت باید وجود داشته باشند‬ ‫چون به نظر من اگر هست به این معنی است‬ ‫که باید باشد‪ .‬یعنی در حالی که عرفا در‬ ‫پذیرش مطلق حرف می‌زنند اما گاهی اوقات‬ ‫فراموش می‌کنند که پذیرش مطلق یعنی اینکه‬

‫بپذیرم حسادت وجود دارد‪.‬‬ ‫به نظر شما حس حسادت اساسا هیجان منفی‬ ‫است؟‬ ‫من معتقدم که حسادت می‌تواند هیجان‬ ‫منفی و همچنین هیجان مثبت باشد‪.‬در متون‬ ‫اخالقی‌مان هم یک نوع حسادت مثبت داریم‬ ‫که به آن غبطه می‌گویند‪ .‬غبطه در واقع همان‬ ‫حسادت است اما هیجان منفی تولید نمی‌کند‪.‬‬ ‫ما وقتی که یک دانشمند ایرانی را می‌بینیم که‬ ‫در یک المپیاد علمی جایزه می‌گیرد ممکن‬ ‫است به او غبطه بخوریم؛ در واقع حسادت و‬ ‫غبطه یک احساس هستند فقط جهت‌شان با‬ ‫هم فرق می‌کند‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪124‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

121


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تفاوتهاي زنان و‬ ‫مردان‬

‫آينده‬ ‫يـك زن تــا زمانيكه ازدواج‬ ‫نكرده نگران آينده است‪ .‬يك‬ ‫مرد تا زمانيـكـه ازدواج نـــكرده‬ ‫هــــرگز نگران آينده نخواهد‬ ‫بود‬ ‫موفقيت‬ ‫يــك مرد موفق كسي است كه بيشتر از آنچه‬ ‫هـمــسرش خرج ميكند درآمد داشته باشد‪.‬‬ ‫يك زن موفق كسي است كه بتواند چنين‬ ‫مردي راپيدا كند‬ ‫روابط‬ ‫اول از همه‪ ،‬يك مرد يك رابطه را يك رابطه‬ ‫بحساب نمي آورد‪ .‬وقتي رابطه اي تمام‬ ‫ميشود‪ ،‬زن شروع به گريه نموده و سفره‬ ‫دلش را براي دوستان دخترش ميگشايد و‬ ‫نيز شعري با عنوان "همه مردها نادانند" مي‬ ‫سرايد‪ .‬سپس به ادامه زندگيش ميپردازد‬ ‫مرد هنگام جدايي اندكي مشكالتش بيشتر‬ ‫است‪ 6 .‬ماه پس از جدايي ساعت ‪ 3‬نيمه‬ ‫شب يك پنجشنبه‪ ،‬تلفن ميزند و ميگويد‪:‬‬ ‫"فقط ميخواستم بدوني كه زندگيمو از بين‬ ‫بردي‪ ،‬هيچوت نمي بخشمت‪ ،‬ازت متنفرم‪،‬‬ ‫تو يه ديوانه اي‪ ،‬ولي ميخوام بدوني باز هم‬ ‫يه فرصتي برامون باقي مونده‪ ".‬نام اين كار‬ ‫تماس تلفني "ازت متنفرم‪/‬عاشقتم" است‬ ‫كه ‪ 99‬درصد مردان حداقل يك بار آنرا‬ ‫انجام ميدهند‪ .‬برخي كالسهاي مشاوره اي‬ ‫مخصوص مردان براي رها شدن از اين نياز‬ ‫تشكيل ميشود كه معموال تاثيري در بر ندارند‬ ‫ازدواج‬ ‫يك زن به اميد اينكه شوهرش تغيير كند با او‬ ‫ازدواج ميكند‪ ،‬ولي تغيير نميكند‪ .‬يك مــرد‬ ‫به اين اميد با همسرش ازدواج ميكند كه‬ ‫تغيير نكند‪ ،‬ولي تغيير ميكند‬ ‫بلوغ‬ ‫زنان بسيار سريعتر از مردان بالغ ميشوند‪.‬‬ ‫اغلب دختران ‪ 17‬ساله ميتوانند مانند يك‬ ‫انسان بالغ رفتار كنند‪ .‬اغلب پسران ‪ 17‬ساله‬ ‫هنوز در عالم كودكانه بسر برده و رفتارهاي‬ ‫ناپخته دارند‪ .‬به همين دليل است كه اكثر‬ ‫دوستي هاي دوران دبيرستان به ندرت‬ ‫سرانجام پيدا ميكنند‬ ‫فيلم كمدي‬ ‫فرض كنيد چند زن و مرد در اتاقي نشته اند‬ ‫و ناگهان سريال نقطه چين شروع مي شود‪.‬‬ ‫مردها فورا هيجان زده شده و شروع به خنده‬ ‫و همهمه ميكنند‪ ،‬و حتي ممكن است اداي‬ ‫بامشاد را نيز درآورند‪ .‬زنان چشمانشان را‬ ‫برگردانده و با گله و شكايت منتظر تمام‬ ‫شدنش ميشوند‬ ‫دست خط‬ ‫مردها زياد به دكوراسيون دست خطشان‬ ‫اهميت نميدهند‪ .‬آنها از روش "خرچنگ‬ ‫غورباقه" استفاده ميكنند‪ .‬زنان از قلم هاي‬

‫خوشبو و رنگارنگ استفاده كرده و به "ي"‬ ‫ها و ن" ها قوس زيبايي ميدهند‪ .‬خواندن‬ ‫متني كه توسط يك زن نوشته شده‪ ،‬رنجي‬ ‫شاهانه است‪ .‬حتي وقتي مي خواهد تركتان‬ ‫كند‪ ،‬در انتهاي يادداشت يك شكلك در انتها‬ ‫آن ميكشد‬ ‫حمام‬ ‫يك مرد حداكثر ‪ 6‬قلم جنس در حمام خود‬ ‫دارد ‪ -‬مسواك‪ ،‬خمير دندان‪ ،‬خمير اصالح‪،‬‬ ‫خود تراش‪ ،‬يك قالب صابون و يك حوله‪ .‬در‬ ‫حمام متعلق به يك زن معمولي بطور متوسط‬ ‫‪ 437‬قلم جنس وجود دارد‪ .‬يك مرد قادر‬ ‫نخواهد بود اغلب اين اقالم را شناسايي كند‬ ‫خواروبار‬ ‫يك زن ليستي از جنسهاي مورد نيازش را‬ ‫تهيه نموده و براي خريدن آنها به فروشگاه‬ ‫ميرود‪ .‬يك مرد آنقدر صبر ميكند تا محتويات‬ ‫يخچال ته بكشد و سيب زميني ها جوانه‬ ‫بزنند‪ .‬آنگاه بسراغ خريد ميرود‪ .‬او هر چيزي‬ ‫را كه خوب بنظر برسر مي خرد‬ ‫بيرون رفتن‬ ‫وقتي مردي ميگويد كه براي بيرون رفتن‬ ‫حاضر است‪ ،‬يعني براي بيرون رفتن حاضر‬ ‫است‪ .‬وقتي زني ميگويد كه براي بيرون‬ ‫رفتن حاضر است‪ ،‬يعني ‪ 4‬ساعت بعد وقتي‬ ‫آرايشش تمام شد‪ ،‬آماده خواهد‬ ‫بود‬ ‫گربه‬ ‫زنان عاشق گربه هستند‪ .‬مردان‬ ‫ميگويند گربه ها را دوست‬ ‫دارند‪ ،‬اما در نبود زنان با لگد‬ ‫آنها را به بيرون پرتاب ميكنند‬ ‫آينه‬ ‫مردها خودبين و مغرور هستند‪،‬‬ ‫آنها خودشان را در آينه چك‬ ‫ميكنند‪ .‬زنان بامزه اند‪ ،‬آنها‬ ‫تصوير خود را در هر سطح‬ ‫صيقلي بازديد ميكنند ‪ --‬آينه‪،‬‬ ‫قاشق پنجره هاي فروشگاه‪،‬‬ ‫برشته كننده ها‪ ،‬سر طاس آقاي‬ ‫زلفيان‬ ‫تلفن‬ ‫مردان تلفن را به عنوان يك‬ ‫وسيله ارتباطي براي ارسال‬ ‫پيامهاي كوتاه و ضروري به‬ ‫ديگران در نظر ميگيرند‪ .‬يك زن‬ ‫و دوستش مي توانند به مدت دو‬ ‫هفته با هم باشند و بعد از جدا‬ ‫شدن و رسيدن به خانه‪ ،‬تلفن را‬ ‫برداشته و به مدت سه ساعت‬ ‫ديگر با هم شروع به صحبت‬ ‫كنند‬ ‫آدرس يابي‬ ‫وقتي يك زن در حال رانندگي‬ ‫احساس ميكند كه راه را گم‬ ‫كرده‪ ،‬كنار يك فروشگاه توقف‬ ‫كرده و از كسي كه وارد است‬ ‫آدرس صحيح را ميپرسد‪.‬‬ ‫مردان اين را به نشانه ضعف‬ ‫ميدانند‪ .‬آنها هرگز براي پرسيدن‬ ‫آدرس نمي ايستند و به مدت‬ ‫دو ساعت به دور خودشان‬ ‫ميچرخند و چيزهايي شبيه اين‬ ‫ميگويند‪" :‬فكر كنم يه راه بهتر‬

‫پيدا كردم‪ "،‬و "ميدونم كه بايد همين نزديكي‬ ‫باشه‪ ،‬اون مغازه طال فروشي رو ميشناسم‬ ‫پذيرش اشتباه‬ ‫زنان بعضي اوقات قبول ميكنند كه اشتباه‬ ‫كردند‪ .‬آخرين مردي كه اشتباهش را پذيرفته‬ ‫‪ 25‬قرن پيش از دنيا رفته است‬ ‫فرزند‬ ‫يك زن همه چيز را در مورد فرزندش مي داند‪:‬‬ ‫قرارهاي دكتر‪ ،‬مسابقات فوتبال‪ ،‬دوستان‬ ‫نزديك و صميمي‪ ،‬قرارهاي رمانتيك‪ ،‬غذاهاي‬ ‫مورد عالقه‪ ،‬اسرار آرزوها و روياها‪ .‬يك مرد‬ ‫بطور سربسته و مبهم فقط ميداند برخي افراد‬ ‫كم سن و سال هم در خانه زندگي ميكنند‬ ‫لباس شيك پوشيدن‬ ‫يك زن براي رفتن به خريد‪ ،‬آب دادن به‬ ‫گلهاي باغچه‪ ،‬بيرون گذاشتن سطل زباله و‬ ‫گرفتن بسته پستي لباس شيك مي پوشد‪ .‬يك‬ ‫مرد فقط هنگام رفتن به عروسي و يا مراسم‬ ‫ترحيم لباس رسمي برتن ميكند‬ ‫شستن لباسها‬ ‫زنان هر چند روز يك بار لباسهايشان را‬ ‫ميشويند‪ .‬مردها تك تك لباس هاي موجود در‬ ‫كمد‪ ،‬حتي روپوش و اونيفرم جراحي هشت‬ ‫سال پيش خود را مي پوشند و هنگاميكه‬ ‫لباس تميزي باقي نماند‪ ،‬يك لباس كثيف‬

‫بر تن نموده و كوه ايجاد شده از لباسهاي‬ ‫چرك خود را با آژانس به خشك شويي منتقل‬ ‫ميكنند‬ ‫عروسي‬ ‫هنگام ياد كردن از عروسي ها‪ ،‬زنان در مورد‬ ‫"مراسم جشن" صحبت ميكنند‪ ،‬مردان درباره‬ ‫"ميهماني هاي دوران مجردي‬ ‫اسباب بازي‬ ‫دختران كوچك عاشق عروسك بازي هستند و‬ ‫وقتي به سن ‪ 11‬يا ‪ 12‬سالگي ميرسند عالقه‬ ‫شان را از دست ميدهند‪ .‬مردان هيچگاه از‬ ‫فكر اسباب بازي رها نميشوند‪ .‬با باال رفتن‬ ‫سن آنها اسباب بازي هايشان نيز گران قيمت‬ ‫تر و پيچيده تر ميشوند‪ .‬نمونه هاي از اسباب‬ ‫بازيهاي مردان‪ :‬تلويزيون هاي مينياتوري و‬ ‫كوچك‪ ،‬تلفنهاي اتومبيل‪ ،‬مخلوط كن و آب‬ ‫ميوه گيري‪ ،‬اكواليزرهاي گرافيكي‪ ،‬آدم آهني‬ ‫هاي كنترلي‪ ،‬گيمهاي ويدئويي‪ ،‬هر چيزي‬ ‫كه روشن و خاموش شده‪ ،‬سر و صدا كند و‬ ‫حداقل براي كار كردن به شش باتري نياز‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫گل و گياه‬ ‫يك زن از شوهرش ميخواهد وقتي مسافرت‬ ‫است به گل ها آب دهد‪ .‬مرد به گلها آب‬ ‫ميدهد‪ .‬زن پنج روز بعد به خانه اي پر از‬ ‫گلها و گياهان پژمرده برميگردد‪.‬‬ ‫كسي نميداند چرا اين اتفاق‬ ‫افتاده است‬ ‫سبيل‬ ‫بعضي از مردان مانند هركول‬ ‫پوآرو با سيبيل خوش تيپ‬ ‫ميشوند‪ .‬هيچ زني وجود ندارد‬ ‫كه با سبيل زيبا بنظر برسد‬ ‫اسامي مستعار‬ ‫اگر سارا‪ ،‬نازنين‪ ،‬عسل و رويا‬ ‫با هم بيرون بروند‪ ،‬همديگر را‬ ‫سارا‪ ،‬نازنين‪ ،‬عسل و رويا صدا‬ ‫خواهند زند‪ .‬اگر بابك‪ ،‬سامان‪،‬‬ ‫آرش و مهرداد با هم بيرون‬ ‫بروند‪ ،‬همديگر را يال‪ ،‬بادام‬ ‫زميني‪ ،‬تانكر و الك پشت صدا‬ ‫خواهند زد‬ ‫پرداخت صورتحساب ميز‬ ‫وقتي صورتحساب را مي آورند‪،‬‬ ‫با اينكه كال ‪15‬هزار تومان شده‪،‬‬ ‫بابك‪ ،‬سامان‪ ،‬آرش و مهرداد‬ ‫هر كدام ‪ 10‬هزار تومان روي‬ ‫ميز ميگذارند‪ .‬وقتي دختران‬ ‫صورتحساب را دريافت ميكنند‪،‬‬ ‫ماشين حسابهاي جيبي خود را‬ ‫بيرون مي آورند‬ ‫پول‬ ‫يك مرد ‪ 2000‬هزار تومان‬ ‫براي يك جنس ‪ 1000‬توماني‬ ‫مورد نيازش مي پردازد‪ .‬يك زن‬ ‫‪ 1000‬تومان براي يك جنس‬ ‫‪ 2000‬توماني كه نيازي به آن‬ ‫ندارد مي پردازد‬ ‫بگو مگوها‬ ‫حرف آخر را در جر و بحث ها‬ ‫زنان ميزنند‪ .‬هر چيزي كه يك‬ ‫مرد بعد از آن بگويد‪ ،‬شروع يك‬ ‫بگو مگوي ديگر خواهد بود‬


‫‪118‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دکتر امیر روضاتی‬

‫معمو ً‬ ‫ال برای هر شخصی لحظه‬ ‫خاصی وجود داشته است که‬ ‫باعث ایجاد انگیزه برای کاهش‬ ‫وزن وی شده است‪ .‬لحظه ائی‬ ‫که آن شخص تمام افکار منفی و‬ ‫بازدارنده را کنار زده و با اراده‬ ‫و انگیزه و عزم خاصی شروع به‬ ‫دنبال کردن رژیم غذایی خاصی‬ ‫می کند‪ ...‬این داستان " لحظه‬ ‫خاص" من است‪:‬‬ ‫دو سه سال قبل در یک کنفرانس پزشکی‬ ‫کاهش وزن که تمام پزشکان مشهور دنیا‬ ‫حضور داشتند نشسته بودم‪ .‬اواسط کنفرانس‬ ‫نگاهی به دور و بر خود کردم و متوجه شدم‬ ‫که تمام اشخاصی که در جلسه حضور دارند‬ ‫کما بیش همگی اضافه وزن دارند و خود نیاز‬

‫به کاهش وزن دارند‪ .‬با خود اندیشیدم که‬ ‫چگونه افرادی که خود اضافه دارند می توانند‬ ‫دردیگران انگیزه الغر شدن ایجاد نمایند در‬ ‫حالیکه خود در همان موقعیت بهتری نسبت‬ ‫به دیگران نداشتم‪ .‬من خود نیز مانند بقیه‬ ‫کاری در قبال مشکل اضافه وزن خودم نکرده‬ ‫بودم‪ .‬و این همان "لحظه ای خاص" من بود‪.‬‬ ‫مشکلی نیست که من اطالعات با ارزشی‬ ‫در این کنفرانس بدست آوردم ولی در عین‬ ‫حال متوجه شدم که راه صحیح کاهش وزن‬ ‫صرف ًا داروی خاص یا عمل جراحی خاصی‬ ‫نیست بلکه الزم است که شخص برای مدت‬ ‫کوتاهی رژیم غذایی خاصی را دنبال کند تا‬ ‫اضافه وزن بدست آمده در سال متمادی را‬ ‫که به دلیل ناپرهیزی عدیده بوجود آمده را از‬ ‫دست بدهد‪.‬‬ ‫بنابراین شروع کردم به دنبال کردن رژیم‬ ‫غذایی خاصی که شامل مصرف پروتئین زیاد‬ ‫و کربوهیدرات کم و استفاده از غذاهای‬ ‫خاصی که مخصوص کاهش وزن است‪.‬‬ ‫در ‪ 6‬هفته ‪ 25‬پوند وزن کم کردم‪ .‬سپس‬ ‫برنامه های غذائی مناسب و ورزش های‬ ‫خاص کاهش وزن را دنبال کردم و موفق شدم‬ ‫وزن ام را در همان سطح نگاه دارم‪ .‬در حال‬

‫حاضر رژیم غذائی خاصی که شامل سه وعده‬ ‫غذای کامل و سه وعده ‪ Snack‬پروتئین دار‬ ‫را دنبال می کنم‪ 5 .‬روز در هفته ‪ 25‬دقیقه‬ ‫ورزش سنگین می کنم‪.‬‬ ‫اتفاقی که بعداز این کاهش وزن من روی داد‬ ‫جالب است‪.‬‬ ‫بیماران کلینیک ام کم کم متوجه کاهش وزن‬ ‫من شدند و کام ً‬ ‫ال شوکه شده بودند و دائم ًا‬ ‫از من در مورد "راز بزرگ کاهش وزنم" می‬ ‫پرسیدند‪ .‬در این زمان بود که تصمیم گرفتم‬ ‫این برنامه رژیم غذائی را در کلینیک خود‬ ‫ارائه دهم‪ .‬عکس قبل و بعداز کاهش وزن‬ ‫من مورد توجه بسیار بیمارانم قرار گرفت‬ ‫مخصوص ًا یکی از بیمارانم بنام "‪،"Joyce‬‬ ‫داستان "‪ " Joyce‬بسیارجالب است‪ .‬او‬ ‫دچارمشکالت عدیده پزشکی میباشد‪ .‬او‬ ‫روزانه ‪ 15‬داروی مختلف می خورد و‬ ‫با عصا راه می رود‪ .‬با این رژیم غذائی او‬ ‫توانست ‪ 100‬پوند در مدت ‪ 7‬ماه کم کند‪.‬‬ ‫داستان "‪ "Joyce‬ثابت می کند که اشخاصی‬ ‫هم که نمی توانند ورزش کنند با دنبال کردن‬ ‫رژیم غذائی خاص برای مدت محدودی می‬ ‫توانند وزن خود را پائین بیاورند‪.‬‬ ‫این داستان ادامه دارد‪ ،‬با دیدن عکس های‬

‫"قبل و بعد" ‪ Joyce‬تعداد زیادی از بیماران‬ ‫کلینیک تشویق شدند که آنان نیز این برنامه‬ ‫غذائی را دنبال کنند‪ .‬ما کماکان اشخاص‬ ‫بسیاری را ترغیب به کاهش وزن می کنیم و به‬ ‫آنها این امید را می دهیم که هرکسی که اراده‬ ‫کند می تواند وزن اضافه خود را از دست‬ ‫بدهد‪ .‬زمانیکه بیماران وزن اضافه اشان را‬ ‫از دست می دهند تشکر و قدردانی آنها بسیار‬ ‫ارزنده است‪ .‬آنها احساس می کنند که انگار‬ ‫دوباره به دنیا آمده اند ‪ .‬کاری که در ابتدا‬ ‫بعنوان یک تجربه شخصی برای خود من‬ ‫شروع شد در نهایت باعث تشویق افراد فامیل‬ ‫خودم‪ ،‬دوستان و بیمارانم شد‪ .‬همچنین برای‬ ‫من این "بهترین کاری" بوده است که در تمام‬ ‫دوران پزشکی ام برای بیمارانم انجام داده ام‪.‬‬ ‫در حقیقت در این سناریو (داستان) هر دو‬ ‫طرف "برنده" محسوب می شوند‪ .‬بیماران‬ ‫سپاسگزارند و من نیز احساس می کنم باعث‬ ‫اتفاق خوبی در زندگی آنها شده ام‪ .‬از این‬ ‫"انرژی مثبت" بوجود آمده بسیار خشنود و‬ ‫راضی هستم‪ .‬چیزیکه (کاری که) به عنوان‬ ‫تجربه شخصی برای من شروع شد تبدیل و‬ ‫انگیزه و موفقیت بزرگی در کار پزشکی من‬ ‫شد‪.‬‬


‫‪117‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دروغ هایی که هر‬ ‫روز به خودتان‬ ‫می گویید!‬

‫حد از این موضوع رنج می‌کشید‪ .‬کافی است‬ ‫نگاهی به زندگی‌تان بیندازید‪ .‬آیا فکر می‌کنید‬ ‫عشق و صبوری کاتالیزور تغییر است؟‬ ‫نکته‪ :‬اگر با حرف زدن یا حتی فقط فکر‬ ‫کردن در حال انتقاد از شریک‌تان هستید‪،‬‬ ‫‌فورا آن را متوقف کنید و به چیزهایی فکر‬ ‫کنید که در مورد شریک زندگی‌تان دوست‬ ‫دارید‪ ،‬آن وقت می‌بینید که رابطه‌تان چقدر‬ ‫بهتر خواهد شد‪ .‬پذیرش آنچه در مورد‬ ‫اگر با خودتان روراست باشید‪،‬‬ ‫همسرتان وجود دارد خوب یا بد زندگی را‬ ‫حتما زمان‌هایی را به خاطر‬ ‫شیرین‌تر می‌کند‪.‬‬ ‫می‌آورید که به خودتان یا‬ ‫با خودتان روراست باشید!‬ ‫«من نباید بگویم چه می‌خواهم‪ ،‬او خودش‬ ‫دیگران دروغ گفته‌اید‪ .‬گاهی‬ ‫باید بداند»‬ ‫اوقات به خودتان دروغ‬ ‫خیلی از افرادی که در رابطه زناشویی قرار‬ ‫می‌گویید تا کسی را که دوست‬ ‫دارند‪ ،‬از شریک‌شان انتظار دارند که یک‬ ‫ذهن‌خوان واقعی باشد‪ .‬اگر انتظار دارید‬ ‫دارید‪ ،‬آزار ندهید یا حتی وقتی‬ ‫او یک روانشناس باشد باید بدانید‪ ،‬اشتباه‬ ‫به خودتان دروغ می‌گویید به‬ ‫می‌کنید و آسیب زیادی به رابطه‌تان وارد‬ ‫می‌کنید‪ .‬اگر می‌خواهید نیازهای‌تان برآورده‬ ‫نظرتان همان حقیقت می‌آید‪...‬‬ ‫شود باید به دیگران بگویید که از آنها چه‬ ‫چیزی می‌خواهید‪ .‬شما همچنین باید طوری‬ ‫به آنها بگویید که بشنوند‪ .‬گاهی اوقات این‬ ‫باگ‌های روابط زناشویی‌تان را بگیرید و با جسارت می‌خواهد اما باید بدانید وقتی‬ ‫خودتان و شریک زندگی‌تان روراست باشید‪ .‬واضح آنچه می‌خواهید را بیان می‌کنید از‬ ‫اگر با خودتان روراست باشید‪ ،‬حتما خشم و سوءتفاهم جلوگیری می‌کنید‪.‬‬ ‫زمان‌هایی را به خاطر می‌آورید‬ ‫که به خودتان یا دیگران دروغ‬ ‫گفته‌اید‪ .‬گاهی اوقات به خودتان‬ ‫دروغ می‌گویید تا کسی را که‬ ‫دوست دارید‪ ،‬آزار ندهید یا حتی‬ ‫وقتی به خودتان دروغ می‌گویید به‬ ‫نظرتان همان حقیقت می‌آید‪ .‬این‬ ‫دروغ‌ها می‌تواند کوچک یا بزرگ‬ ‫باشد‪ .‬شاید خودتان هم متوجه این‬ ‫دروغ‌ها نباشید‪ .‬برخی جمله‌ها‬ ‫آنقدر تکرار می‌شود که فکر کردن‬ ‫درباره راست و دروغ آن دیگر‬ ‫ممکن است‪ .‬گاهی اوقات هم این‬ ‫ذهن آگاه ماست که می‌خواهد خود‬ ‫را فریب دهد و به همین خاطر به‬ ‫خودش دروغ می‌گوید‪ .‬وقتی برخی‬ ‫از این جمله‌ها را بشنوید تازه‬ ‫می‌فهمید که چقدر این جمله‌ها‬ ‫برای‌تان آشناست ‌‪ ،‬حاال فقط باید‬ ‫راست و دروغش را تشخیص دهید‬ ‫و دروغ‌ها را درست و به‌موقع از‬ ‫راست‌ها جدا کنید‪.‬‬ ‫«رابطه من با همسرم بدون هیچ‬ ‫تالشی خوب است»‬ ‫بسیاری از زوج‌ها زمانی که‬ ‫می‌خواهند اولویت‌های زندگی‌شان‬ ‫را هماهنگ کنند‪ ،‬رابطه‌‬ ‫صمیمانه‌شان را کنار می‌گذارند‪.‬‬ ‫شما باید تصمیم بگیرید این رابطه‬ ‫در زندگی شما مهم است و برایش‬ ‫وقت و انرژی بگذارید‪ .‬گفته‌های‬ ‫شما آنقدر که عمل‌تان مهم است‪،‬‬ ‫تاثیر ندارد‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬به کارهایی که انجام می‌دهید‪،‬‬ ‫نگاهی بیندازید و مطمئن شوید آنچه الزمه نکته‪ :‬چه چیزی می‌خواهید که طرف مقابل‌تان‬ ‫رابطه است انجام داده‌اید و به اندازه کافی بداند؟ تنهایی بیشتر؟ ابراز احساسات‬ ‫بیشتر؟ کمک بیشتر در خانه‪ ،‬گذران وقت با‬ ‫وقت و انرژی برای رابطه‌تان گذاشته‌اید‪.‬‬ ‫«من روی آنچه در شریک زندگی‌ام ندارم‪ ،‬دوستان؟ تنها راهی که می‌توانید هر کدام از‬ ‫اینها را به دست آورید این است که آنها را‬ ‫تمرکز می‌کنم تا او را تغییر دهم»‬ ‫مشکل این دروغ آن است که بیش از حد بخواهید‪.‬‬ ‫تمرکز می‌کنید؛ یعنی اگر در مورد آنچه «الزم نیست به او بگویم دوستش دارم‪،‬‬ ‫دوست ندارید تمرکز کرده‌اید‪ ،‬دارید بیش از دوست داشتنم از کارهایی که برایش انجام‬

‫می‌دهم‪ ،‬قابل درک است‪».‬‬ ‫یکی از بزرگ‌ترین دروغ‌هایی که زوج‌ها به‬ ‫هم می‌گویند این است که وقتی وارد زندگی‬ ‫مشترک می‌شوند هرگونه ابراز احساسات را‬ ‫همانجا پشت در می‌گذارند‪ .‬هیچ چیز مهم‌تر‬ ‫از حقیقت نیست‪ .‬شاید با خودتان فکر کنید‬ ‫که الزم است تشکر کنید اما وقت و انرژی‬ ‫برای گفتن آن نمی‌گذارید‪ .‬باید این عادت‬ ‫را پیدا کنید که هر نوع احساس قدردانی را‬ ‫بروز دهید با انجام مداوم این کار خواهید دید‬ ‫چقدر رابطه‌تان شادتر خواهد بود‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬اگر کسی کاری برای شما انجام داد با‬ ‫دقت توجه کنید و یک کلمه توام با تقدیر و‬ ‫تشکر بیان کنید‪ .‬این کلمه یا عبارت می‌تواند‬ ‫چیز ساده‌ای مانند «چقدر لبخندت رو دوست‬ ‫دارم» یا «شام چقدر خوشمزه بود» باشد‪.‬‬ ‫«ما هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنیم‪».‬‬ ‫هیچ رابطه زناشویی عاری از مسئله نیست‬ ‫اما اگر شما با آدم درستی در ارتباط باشید‬ ‫مشکالت با تالطم کمتری از شما رد خواهند‬ ‫شد‪ .‬گفتن این دروغ به خودتان باعث‬ ‫می‌شود‪ ،‬زمانی که برای اولین‌بار با همسرتان‬ ‫دچار مشکل می‌شوید‪ ،‬نتوانید از پس حل آن‬ ‫بربیایید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬رابطه زناشویی یک نوع مسئولیت‌پذیری‬ ‫دوطرفه به همراه دارد که هر طرف باید تالش‬

‫کند‪ ،‬بخش مربوط به خودش را بهبود ببخشد‪.‬‬ ‫این نکته را از یاد نبرید که شما با هم قوی‌تر‬ ‫هستید تا هر کدام به صورت تک‌تک‪.‬‬ ‫«همه چیز تقصیر من است»‬ ‫هیچ وقت بین زوجین‪ ،‬همیشه یک نفر مقصر‬ ‫نیست و معموال اشتباه از دو طرف اتفاق‬ ‫می‌افتد اما گناهکار جلوه دادن خودتان‪،‬‬ ‫بستری برای شریک زندگی‌تان فراهم می‌کند‬

‫تا هر روز حق به جانب‌تر از دیروز با شما‬ ‫برخورد کند‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬روابط زناشویی و به طور کلی هر‬ ‫نوع رابطه‌ای توأم با عمل و عکس‌العمل‬ ‫است بنابراین اگر در مورد هر مشکلی فکر‬ ‫می‌کنید تقصیرش متوجه شماست ‌‪ ،‬این مسئله‬ ‫را بررسی کنید تا بیخود خودتان را محکوم‬ ‫نکنید‪.‬‬ ‫«همسرم مرا کامل می‌کند»‬ ‫واقعیت این است که هیچ کس نمی‌تواند شما‬ ‫را کامل کند در حالی که شما یک آدم کامل‬ ‫برای خودتان هستید‪ .‬روابط می‌تواند سطح‬ ‫زندگی ما را باال ببرد اما نمی‌تواند آن را بسازد‬ ‫یا حتی از بین ببرد‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬باید بدانید شما به عنوان یک انسان‬ ‫کامل هستید و قرار نیست شما و همسرتان‬ ‫مانند دو نیمه‌گمشده با هم برخورد کنید که با‬ ‫پیدا کردن هم کامل می‌شوید‪ .‬فقط کافی است‬ ‫سطح کیفی زندگی‌تان را ارتقا دهید‪ .‬این از‬ ‫شما انسان بهتری می‌سازد نه کامل‌تر‪.‬‬ ‫«باید از بخشی از خودم مراقبت کنم تا صدمه‬ ‫نبیند»‬ ‫می‌توانید سال‌ها با فردی زیر یک سقف‬ ‫زندگی کنید اما به او اجازه ندهید از دیوارهای‬ ‫حفاظتی شما وارد شود‪ .‬اگر رابطه‌ای زنده و‬ ‫در حال رشد می‌خواهید‪ ،‬باید ریسک‌پذیر‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬دیواری را که ساخته‌اید‬ ‫بررسی کنید‪ .‬شاید شما با این کار‬ ‫باعث ایجاد تعارض بین خودتان‬ ‫و شریک زندگی‌تان شده‌اید‪ .‬شاید‬ ‫می‌ترسید خواسته‌تان را ابراز کنید‪.‬‬ ‫بهتر است ریسک کنید و آنچه‬ ‫باعث ترس شما شده به شریک‬ ‫زندگی‌تان بگویید‪.‬‬ ‫«او مرا دوست دارد بنابراین من‬ ‫می‌توانم هرطور می‌خواهم رفتار‬ ‫کنم»‬ ‫خیلی اوقات افراد در روابط‌شان‬ ‫با شریک زندگی‌شان خیلی بدتر‬ ‫از آشنایان یا حتی غریبه‌ها رفتار‬ ‫می‌کنند‪ .‬آنها خیال می‌کنند چون‬ ‫همسرشان دوست‌شان دارد آنها‬ ‫مجوز هر نوع رفتاری را خواهند‬ ‫داشت‪ .‬این دقیقا خالف چیزی‬ ‫است که برای زنده نگهداشتن‬ ‫عشق به آن نیاز دارید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬این هفته یک کار خوب‬ ‫برای همسرتان انجام دهید بدون‬ ‫آنکه انتظار داشته باشید‪ ،‬چیزی‬ ‫دریافت کنید‪.‬‬ ‫«روش من درست است و روش او‬ ‫غلط»‬ ‫این امکان که نظر یا روش فرد‬ ‫دیگر در انجام کاری به همان‬ ‫اندازه درست باشد که روش شما‪،‬‬ ‫اصال دور از ذهن نیست‪ .‬تنها چون‬ ‫راه آنها متفاوت است به این معنا‬ ‫نیست که اشتباه می‌کنند‪ .‬اگر مدام‬ ‫قضاوت کنید دیوار دفاعی سختی‬ ‫دورتان ساخته‌اید که فرصت ابراز عشق را از‬ ‫یکدیگر می‌گیرید‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬کسی را انتخاب کنید که به نظر می‌رسد‬ ‫همیشه دکمه عصبانیت یا قضاوت را در‬ ‫شما روشن می‌کند‪ .‬در طول مکالمه فقط به‬ ‫این فرد گوش کنید بدون قضاوت‪ ،‬نه‬ ‫چیزی بگویید و نه چیزی به ذهن‌تان‬ ‫بیاورید‪ ،‬خب چه کشف می‌کنید؟‬


‫‪116‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سکابیرا ضمن اینکه متوجه بدن عجیب‬ ‫هشت پای انسانی هم متولد‬ ‫و غریب پسر بچه بودند متوجه شدند وی‬ ‫شد!‪+‬عکس‬ ‫دارای قفسه سینه اضافی می باشد که قلب‬ ‫هشت پای انسانی هم متولد شد‪.‬پسربچه و جگر در جای اصلی خود قرار نداشتند‪.‬‬ ‫اوگاندایی که دارای چهار دست و چهار‬ ‫پا می باشد متولد شد‪.‬پسربچه سه ماهه با پزشکان همچنین دریافتند قسمتی از‬ ‫بدن عجیب در روستای نابیگینگوی در استخوان لگن در هر دو مشترک است‪.‬‬ ‫ضعف جسمانی نوزاد باعث شد پزشکان‬ ‫شرق اوگاندا بدنیا امد‪.‬‬

‫مجبور شوند جراحی وی را سه ماه به‬ ‫تعویق بیندازند‪.‬‬

‫پس از گذشت سه هفته از جراحی‬ ‫موفقیت امیز حال پل موکیسا خوب‬ ‫شد و از سینه مادر تغذیه می نمود‪.‬اوایل‬ ‫امسال نیز در چین نوزادی با شرایط مشابه‬ ‫جراحی شد‪.‬در سایر کشورهای جهان نیز‬ ‫چنین تولدهای نادری انجام شده است‬

‫مارگارت اوینو به همراه همسرش بونی‬ ‫فیس اوکونگو به محض متولد شدن‬ ‫فرزندشان وی را سریعا به نزدیک ترین‬ ‫بیمارستان بردند اما از دست پزشکان در ‪ 18‬ماه آگوست طی سه ساعت عمل آیا بعد از یائسگی عمل جنسی می‬ ‫کاری ساخته نبود‪.‬مجبور شدن جهت جراحی پزشکان توانستند بخشی از توان انجام داد؟‬ ‫درمان به بیمارستان پایتخت مراجعه قسمتهای اضافی پسربچه را از وی جدا‬ ‫نمایند‪.‬پزشکان همچنین قسمتهایی از یائسگی حالتی است که در زن معموال از‬ ‫نمایند‪.‬‬ ‫پایین تنه را با کمترین خونریزی جدا پنجاه سالگی به بعد اتفاق می افتد در این‬ ‫گروه پزشکی بیمارستان موالگو در‬ ‫وضعیت قدرت باروری زن خاتمه پیدا می‬ ‫کامپاال به سرپرستی پزشک جراح جان نمودند‬ ‫کند و عمل قاعدگی و خونریزی ماهیانه در‬

‫زن انجام نمی گیرد و تخمک گذاری نیز‬ ‫متوقف می گردد‪ .‬اصوال یائسگی در زن‬ ‫عوارض مختلف دارد که با تزریق هورمون‬ ‫زنانه مقداری از این عوارض جبران می‬ ‫گردد‪ .‬در این وضع رحم و مهبل زن انعطاف‬ ‫پذیری کافی که در زنان جوان وجود دارد را‬ ‫ندارد ولی ترس و عوارض روانی حاملگی‬ ‫و مسائل پیشگیری از حاملگی نیز موجود‬ ‫نیست‪ .‬از نظر روانی به اصطالح خیال‬ ‫زن آسوده تر است و بطور متعادل قادر به‬ ‫فعالیت جنسی است و در صورت سالمت‬ ‫جسمی برای وی لذتبخش تر است بشرط‬ ‫اینکه بطور طبیعی و بدفعات انجام گیرد‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پژوهشگران دانشگاه روتگرز در نیوجرسی‪،‬‬ ‫داده‌ها و اطالعات مربوط به ‪ ۴۰۰‬زوج‬ ‫سالخورده را مورد بررسی قرار دادند که به‬ ‫طور میانگین ‪ ۳۹‬سال با یکدیگر زندگی‬ ‫مشترک داشته‌اند‪ .‬نتیجه غافلگیرکننده اینکه‬ ‫رضایت و خشنودی زن از رابطه‪ ،‬بسیار مهم‌تر‬ ‫از خشنودی مرد از همان رابطه است‪ .‬شاید‬ ‫مرد زیاد هم احساس مثبتی نسبت به زندگی‬ ‫مشترک‌اش نداشته باشد اما تا زمانی که زن‬ ‫احساس خوشبختی می‌کند‪ ،‬هیچ مشکلی‬ ‫پیش نمی‌آید؛ این خالصه‌ نتیجه تحقیقاتی‬ ‫است که در "ژورنال ازدواج و خانواده" به‬ ‫چاپ رسیده است‪.‬‬

‫صفحه نمایش و افزایش وضوح تصویر‪ ،‬می‬ ‫توان کیفیت تصویر را تا حد چشمگیری‬ ‫افزایش داد‪ .‬رزولوشن این گوشی جدید‬ ‫‪ 1280*720‬اعالم شده است‪.‬‬ ‫این محصول نیز همانند محصوالت قبلی ال‬ ‫جی‪ ،‬ابتدا در کره جنوبی و سپس در سایر‬ ‫کشورها از جمله هند و امریکا عرضه خواهد‬ ‫شد‪ .‬قیمت یا زمان عرضه تلفن همراه جدید‬ ‫ال‪.‬جی هنوز اعالم نشده است‪.‬‬

‫دوام زندگی مشترک در گرو‬ ‫خوشبختی زن‬ ‫پژوهشگران می‌گویند در یک رابطه‪ ،‬اینکه‬ ‫مرد چه حسی نسبت به زندگی مشترک‌اش‬ ‫دارد‪ ،‬آنقدرها هم مهم نیست‪ .‬کم‌حرفی مردها‬ ‫به استحکام خانواده کمک کرده است‪ .‬خطر‬ ‫زن ناراضی برای یک رابطه بیشتر است از‬ ‫مرد ناراضی‪.‬‬ ‫پژوهشگران سال‌هاست که به دنبال راز‬ ‫خوشبختی در زندگی مشترک‌اند‪ .‬چگونه‬ ‫است که یک زوج ‪ ۴۰‬سال پس از‬ ‫ازدواج‌شان هنوز با یکدیگر خوشبخت‌اند و‬ ‫برای دو زوج دیگر طول این خوشبختی بسیار‬ ‫کوتاه است؟‬

‫یکی از محققان در گفت‌گو با این مجله‬ ‫می‌گوید‪« :‬فکر می‌کنم دلیل‌اش این است‬ ‫که یک زن خشنود از زندگی مشترک‪ ،‬بیشتر‬ ‫حاضر است برای همسرش قدم‌هایی بردارد‬ ‫که نتیجه مثبتی بر زندگی مرد دارند‪ ».‬در این‬ ‫تحقیق آمده است که برخالف زنان‪ ،‬مردها‬ ‫کمتر در مورد رابطه‌شان سخن می‌گویند و‬ ‫به همین دلیل زن کمتر از ناخشنودی مرد‬ ‫می‌شنود‪ .‬نتیجه‌ی کم‌حرفی مردها این است‬ ‫که کمتر پیش می‌آید ناخشنودی از مرد به زن‬ ‫منتقل شود‪.‬‬ ‫محققان آمریکایی از زوج‌هایی که در‬ ‫پژوهش شرکت کرده بودند‪ ،‬پرسیدند که آیا‬ ‫احساس می‌کنند که شریک‌شان برایشان‬ ‫ارزش قائل است؟ آیا با هم بگو مگو دارند و‬ ‫آیا طرف مقابل‌شان را خوب درک می‌کنند؟‬ ‫نتیجه اینکه هر چه ارزیابی دو طرف از‬ ‫زندگی مشترک‌شان دقیق‌تر باشد‪ ،‬احساس‬ ‫خوشبختی و رضایت از زندگی مشترک بیشتر‬ ‫است‪.‬‬ ‫نظرسنجی همچنین نشان می‌دهد بیماری‬ ‫مرد‪ ،‬از حس خوشبختی زن می‌کاهد اما‬ ‫برعکس این موضوع صدق نمی‌کند‪ .‬یکی‬ ‫از پژوهشگران دانشگاه روتگرز می‌گوید‪:‬‬ ‫«تجربه نشان داده است که در صورت‬ ‫بیماری مرد‪ ،‬این زن است که پرستاری او را‬ ‫به عهده می گیرد‪ .‬در صورتی که اگر زن بیمار‬ ‫شود‪ ،‬معموال دختر خانواده این وظیفه را‬ ‫می‌پذیرد‪».‬‬


‫‪113‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آجیل همچنین یک منبع غنی از ویتامین ای است‪ ،‬یک آنتی اکسیدانی که از سلولهای اسپرم‬ ‫درمقابل آسیب های رادیکال آزد محافظت می کند‪.‬محققان ایتالیایی می گویند خوردن ‪7‬‬ ‫عدد آجیل در روز قدرت باروری‪ ،‬کیفیت و تعداد اسپرم مردان را افزایش می دهد‪ .‬آنها‬ ‫بر روی ‪ 100‬مرد که برای افزایش قدرت باوری تحت درمان بودند این آزمایش را انجام‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫یک گروه از مردان به رژیم غذایی خود آجیل از قبیل گردو‪ ،‬بادام و بادام اضافه کردند و‬ ‫گروه دیگر چربی های اشباع شده و استفاده از فراورده های لبنیاتی مانند گوشت و سایر‬ ‫محصوالت لبنی را از رژیم غذایی خود حذف واستفاده از روغن ماهی و سایر چربی های‬ ‫اشباع نشده را به رژیم غذایی خود اضافه کردند‪.‬نتایج حاصل از تحقیقات بیانگر این بود که‬ ‫خوردن ‪ 7‬عدد آجیل در روز کیفیت اسپرم را افزایش می دهد‪.‬‬

‫قابل توجه زنانی که قرص ضدبارداری می‌خورند‬ ‫محققان انگلیسی در یک تحقیق جدید دریافته‌اند که مصرف قرص‌های ضد بارداری برای‬ ‫زنان مفید است‪.‬زیرا ‪...‬‬ ‫محققان می‌گویند؛ زنانی که از قرص‌های ضدبارداری استفاده می‌کنند‪ ،‬طول عمرشان بیشتر‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫شرح این پژوهش در مجله «طب انگلیس» به چاپ رسیده و نشان می‌دهد‪ :‬زنانی که از این‬ ‫دارو مصرف می‌کنند‪ ،‬احتمال مرگ و میرشان به دالیل مختلف شامل تمام انواع سرطان‌ها و‬ ‫بیماریهای قلبی در مقایسه با زنانی که هرگز از این دارو استفاده نکرده‌اند‪ ،‬کمتر است‪.‬‬

‫لباسشویی کشویی‬ ‫لباسشویی کشویی توسط شرکت سوئدی عرضه شده است که در مصرف آب‪ ،‬برق‪ ،‬پول و‬ ‫زمان صرفه جویی می‌کند‪« .‬مانوئل ملندرز» دانشجوی طراحی صنعتی دوره کارشناسی در‬ ‫مکزیک است که یک لباسشویی به نام دینامو برای مسابقات سالیانه الکترولوکس طراحی‬ ‫کرده است؛ این ماشین لباسشویی موجب صرفه جویی در آب‪ ،‬برق‪ ،‬پول و زمان می‌شود؛‬ ‫لباس‌ها را بدون چروک کردن در کمتر از ‪ 15‬دقیقه می‌شوید‪.‬‬ ‫این لباسشویی لباس‌ها را استریل و خاک را جذب می‌کند و لباس‌ها با بخار شسته می‌شوند؛‬

‫این لباسشویی از سقف آویزان می‌شود و در هر اتاقی می‌توان آن را گذاشت‪.‬درضمن این‬ ‫لباسشویی به صورت کشویی باال و پایین می‌رود و کاربر در زمانی که نیازی به آن ندارد‬ ‫می‌تواند آن را باال ببرد‪.‬‬

‫در این تحقیق‪ ،‬پژوهشگران انگلیسی ‪ 46‬هزار زن را که در حدود سن ‪ 40‬سالگی بودند‬ ‫تحت آزمایش و بررسی قرار دادند‪ .‬به گفته محققان؛ این بزرگترین مطالعه‌ای است که‬ ‫تاکنون روی تاثیر قرص‌های ضد بارداری صورت گرفته است‪ .‬این یافته البته بین محققان‬ ‫اختالف نظر بوجود آورده است‪ .‬برای مثال پروفسور جایاشری کولکاری از مرکز تحقیقات‬ ‫روانپزشکی موناش آلفرد در ملبورن در این باره خاطرنشان کرد که نسبت به گستردگی این‬ ‫تحقیق و نتایج حاصل از آن نگران است‪.‬‬ ‫وی تصریح کرد‪ :‬نتیجه به دست آمده جالب است اما باید بررسی کرد که آیا می‌تواند برای‬ ‫تک تک زنان مفید و کاربردی باشد‪ .‬به این ترتیب گروهی از محققان معتقدند که انجام‬ ‫مطالعات بیشتر روی این یافته ضروری است‪.‬‬

‫عکس گوشی موزی شکل ال‪.‬جی لو رفت‬ ‫کمپانی ال‪.‬جی محصول متفاوتی را با نام ‪ 2 G Flex‬تا قبل از پایان سال میالدی روانه‬ ‫بازار فناوری خواهد کرد‪......‬‬ ‫تلفن همراه خمیده ال‪.‬جی به دلیل شکل متفاوتش توانسته نگاه مخاطبان بسیاری را به خود‬ ‫جلب کند‪ .‬این محصول با نام ‪ 2 G Flex‬تا اواخر سال میالدی (اواخر آذر ماه) عرضه‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫صفحه نمایش ‪ 6‬اینچی محصول جدید ال‪.‬جی نسبت به محصول پیشین کوچکتر بوده‬ ‫اما وضوح تصویر این تلفن همراه نسبت به مدل های قدیمی بیشتر بوده و با کاهش اندازه‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪112‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫استخوان کمک می‌کند؛ کسانی که در اثر سوانح رانندگی دچار شکستگی شده و شدت‬ ‫آسیب‌دیدگی آ‌ن‌ها به حدی است که فرآیند جوش خوردن به سختی انجام می‌گیرد‪.‬‬ ‫گزارش‌ها نشان می‌دهد که تنها در سال ‪ 2012‬بیش از ‪ 1.7‬میلیون جراحی جایگزینی‬ ‫استخوان در آمریکا‪ ،‬ژاپن و اروپا انجام شده است که ‪ 90‬درصد آن‌ها روی ستون فقرات‬ ‫بوده است‪ .‬بازار این حوزه در آمریکا در این سال بالغ بر ‪ 1.8‬میلیارد دالر بوده است‪.‬‬ ‫بر اساس اعالم ستاد نانو‪ ،‬گیبسون و همکارانش بیش از ‪ 8‬سال روی این نانوساختار کار‬ ‫کرده‌اند تا در نهایت فرمول شیمیایی مناسبی برای تولید داربست استخوانی به دست آورند‪.‬‬ ‫گیبسون اظهار داشت‪ :‬ما از یک راهبرد متفاوت برای تولید این ماده استفاده کردیم و‬ ‫معتقدیم که این ترکیب جدید بسیار موفق‌تر از استخوان‌های مصنوعی موجود در بازار است‪.‬‬

‫وی با بیان این که در این محصول جدید از هیچ پروتئین انسانی یا حیوانی استفاده نشده‬ ‫خاطر نشان کرد‪ :‬در این صورت مشکل تکرارپذیری در عملکرد ماده از بین رفته است و در‬ ‫حال حاضر بیماران برای جوش خوردن ناحیه آسیب‌دیده استخوانی مجبور به برداشتن بخشی‬ ‫از استخوان قسمت دیگری از بدن خود و پیوند زدن آن به نقطه آسیب‌دیده هستند که این‬ ‫کار نیز مشکالت خاص خود را دارد‪.‬‬ ‫برخی بیماران مسن که دچار آسیب استخوانی شده‌اند مجبور به تحمل دو عمل جراحی‬ ‫هستند‪ :‬برداشتن استخوان از لگن و پیوند آن به ناحیه آسیب‌دیده که این شرایط برای افرادی‬ ‫با سن باال مناسب نیست‪ 30 .‬درصد از این بیماران معمو ً‬ ‫ال دچار عوارض دراز مدت چنین‬ ‫جراحی‌هایی می‌شوند‪ .‬این محصول می‌تواند مشکل این بیماران را مرتفع سازد‪.‬‬

‫تا سال ‪« ،۲۰۲۱‬خودروهایی که با هم سخن می‌گویند»‬ ‫گروهی از شرکت‌های خودروسازی‪ ،‬از جمله خودروسازان بزرگ جهان‪ ،‬به طرحی پژوهشی‬ ‫پیوسته‌اند که هدف آن ارائه نوعی «سامانه ارتباط میان خودرو» است؛ سامانه‌ای که با‬ ‫ارتباط بی‌سیم میان وسایط نقلیه به روان‌سازی ترافیک شهرها کمک خواهد کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری رویترز‪ ،‬دانشگاه میشیگان به تازگی اعالم کرده است که مرکز تحول‬ ‫حمل و نقل آن دانشگاه در طراحی و ارائه فناوری یاد شده خواهد کوشید که خودروها با‬ ‫یکدیگر و با تأسیسات اطراف خود از قبیل چراغ‌های راهنما «سخن بگویند»‪ ،‬روندی که‬ ‫در نهایت به روان‌سازی ترافیک و بازشدن گره‌های ترافیکی خواهد انجامید‪.‬‬ ‫این برنامه از جمله استفاده فزاینده از فناوری‌های جدید هدایت خودرو را در دستور کار‬ ‫دار؛ قابلیت‌هایی که برای نمونه سامانه تثبیت‌کننده سرعت خودرو (کروز کنترل) و سفر در‬ ‫حالت رانندگی توقف‪-‬و‪-‬حرکت را شامل خواهد شد‪.‬‬

‫دست‌اندرکاران این طرح می‌گویند امیدوار هستند که سامانه فعال خودرو‌های مرتبط و‬ ‫خودکار تا سال ‪ ۲۰۲۱‬در ایالت میشیگان آمریکا راه‌اندازی شود‪.‬‬ ‫چندین شرکت خودروسازی توافق کرده‌اند که هرکدام در طول سه سال مبلغ یک میلیون‬ ‫دالر برای راه‌اندازی سامانه فوق پرداخت کنند‪ .‬از جمله شرکت‌های فوق می‌توان به «جنرال‬ ‫موتورز»‪« ،‬فورد»‪« ،‬تویوتا»‪« ،‬هوندا» و «نیسان موتور» اشاره کرد‪ .‬سخنگوی این طرح‬ ‫گفت ‌ه که تا سال ‪ ۲۰۲۱‬مبلغ ‪ ۱۰۰‬میلیون دالر برای این پروژه جمع خواهد شد‪.‬‬ ‫از دیگر نام‌های مطرح در پروژه یاد شده شرکت «دلفی»‪ ،‬شرکت مخابراتی «ورایزون» و‬ ‫«زیراکس»‪ ،‬غول صنعت چاپ‪ ،‬هستند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۲۰۱۲‬میالدی‪ ،‬مقام‌های رسمی وزارت ترابری آمریکا و دانشگاه میشیگان طرحی‬

‫را آغاز کردند که طی آن حدود ‪ ۳۰۰۰‬دستگاه خودرو‪ ،‬کامیون و اتوبوس به دستگا‌ه‌های‬ ‫بی‌سیم مجهز شدند‪ .‬هدف آن طرح «ثبت سرعت و مکان دیگر خودروها و هشدار به‬ ‫راننده‌ها درباره راهبندان‌ها یا تغییرات چراغ راهنما» اعالم شده بود‪.‬‬ ‫مرکز تحول حمل و نقل دانشگاه میشیگان قصد دارد در فاز نخست پروژه فوق‪ ،‬تا ‪۹۰۰۰‬‬ ‫دستگاه خودرو در «ان آربور» را در برنامه ارتباط «خودرو به خودرو» و «خودرو به‬ ‫تأسیسات» پوشش دهد‪.‬‬

‫تاثیر شگفت انگیز این مواد بر اسپرم آقایان‬ ‫تأثیر آجیل در افزایش تعداد اسپرم باور نکردنی است‪ .‬سلنیوم موجود در این دانه­ها عالوه‬ ‫بر افزایش تعداداسپرم‌های سالم و فعال در بدن‪ ،‬حرکت و فعالیت اسپرم را نیز بهبود می­‬ ‫‌بخشد‪ .‬سلنیوم همچنین باعث افزایش سطح هورمون تستسترون و قدرت باروری می شود‪.‬‬


‫‪111‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫بدن انسان خود دارو تولید می‌کند‬ ‫آیا می‌دانستید که بدن انسان قادر به تولید دارو است؟ دانشمندان اخیرا کشف کرده‌اند که‬ ‫میکروارگانیسم‌هایی که در بدن انسان وجود دارند‪ ،‬می‌توانند داروهایی متنوع برای مقابله با‬ ‫بیماری‌های مختلف تولید کنند‪.‬‬ ‫سیستم دفاعی بدن اولین عرصه برای مقابله با بیماری است‪ .‬اما این سیستم دفایی بدون‬ ‫کمک یک دسته ازمیکروارگانیسم‌ها قادر به این کار نیست‪ .‬در روده‌ی بزرگ‪ ،‬بر روی‬ ‫پوست ما و بر غشاهای مخاطی‪ ،‬میلیاردها میکروارگانیسم‌ وجود دارند که زندگی را برای‬ ‫میکروارگانیسم‌های مضر دیگر دشوار می‌سازند‪ .‬آنها برای مثال فضا و مواد غذایی کافی را‬ ‫از آنها می‌گیرند‪.‬‬

‫تزریق بوتاکس 'مانع از رشد احساسات می‌شود'‬ ‫نتیجه یک پژوهش تازه نشان می‌دهد که تزریق بوتاکس (سم بوتولینوم) می‌تواند رشد‬ ‫احساسی جوانان را محدود کند‪.‬‬ ‫گروهی از متخصصان پزشکی بالینی در مقاله‌ای در نشریه ‪ Aesthetic Nursing‬نوشته‌اند‬ ‫که روند استفاده از بوتاکس برای محو چین و چروک صورت در جوانان زیر ‪ ۲۵‬سال در‬ ‫حال افزایش است‪.‬‬ ‫اما آنها هشدار داده‌اند که تزریق بوتاکس می‌تواند توانایی جوانان برای نشان دادن‬ ‫احساساتشان از طریق حاالت چهره را به شدت محدود کند‪.‬‬ ‫پژوهشگران می‌گویند حالت‌های متفاوت چهره نه‌تنها بازتاب‌دهنده احساسات است‪ ،‬بلکه‬ ‫در شکل دادن آنها هم تاثیر دارد و هشدار می‌دهند که پرورش نسلی جوان با "چهره‌های‬ ‫توخالی" می‌تواند مانع از رشد احساسی و اجتماعی در میان این رده سنی شود‪.‬‬

‫میکروبیوم‌های انسان‪ ،‬تولید کننده دارو‬ ‫اکنون دانشمندان کارکرد این نوع میکروارگانیسم‌های مفید را بیشتر زیر ذره‌بین برده و به‬ ‫این نتیجه رسیده‌اند که میکروبیوم بدن انسان‪ ،‬نوعی تولیدکننده دارو است‪ .‬میکروبیوم به‬ ‫تمامی باکتری‌ها و دیگر انواع میکروب‌ها که به طور معمول در بدن انسان‪ ،‬برای مثال در‬ ‫پوست یا در روده بزرگ‪ ،‬به‌سر می‌برند گفته می‌شود‪ .‬این پژوهشگران نتایج علمی خود را در‬ ‫نشریه „‪ “Cell‬منتشر کردند‪.‬‬ ‫مایکل فیشباخ (‪ )Michael Fischbach‬از دانشکده پزشکی هاروارد در بوستون‬ ‫می‌گوید‪« :‬ما تاکنون گمان می‌بردیم که صنعت داروسازی به طور هدفمند‪ ،‬دارو تولید‬ ‫می‌‌کند‪ .‬اما اکنون نشان داده شد که احتماال داروهای مختلف توسط خود میکروبیوم‌های‬ ‫انسان هم تولید می‌شوند»‪ .‬این دانشمندان به کمک یک نرم‌افزار‪ ،‬چگونگی ساخت مواد از‬ ‫طریق باکتری‌ها را بررسی کرده‌اند‪ .‬باکتری‌ها می‌توانند موادی تولید کنند که با سلول‌های‬ ‫بدن در تعامل باشند و بدین وسیله جلوی محرک‌های بیماری‌را بگیرند‪.‬‬ ‫باکتری‌ها باعث سالمت بدن انسان‬ ‫برای مثال آنها به کار شگفت‌انگیز باکتری اسید شیر در واژن زنان پی بردند‪ .‬این باکتری‬ ‫نوعی آنتی‌بیوتیک تولید می‌کند که شرکت‌های تولید کننده دارو هم‌اکنون در حال بررسی‌ آن‬ ‫هستند‪ .‬این مثال نشان می‌دهد که میکروبیوم‌های بدن باعث می‌شوند که انسان سالم بماند‪.‬‬ ‫اما اگر ترکیب عناصر میکروبیوم‌ها تغییر کند‪ ،‬احتمال ابتال به بیماری افزایش می‌یابد‪ .‬برای‬ ‫مثال اگر کارکرد باکتری‌های روده بزرگ مختل شوند‪ ،‬دیگر مواد غذایی از طریق روده وارد‬ ‫بدن نمی‌‌شوند‪ .‬همین پدیده می‌تواند برای مثال مانع رشد در کودکان شود‪ .‬میکروبیوم‌هایی‬ ‫بدن یک انسان با انسان دیگر تفاوت بسیار دارند‪.‬‬

‫تزریق بوتاکس پرطرفدارترین عمل زیبایی است که بدون نیاز به جراحی انجام می‌شود‪.‬‬ ‫بوتاکس ماهیچه‌های باالی صورت و پیشانی به صورت موقت فلج می‌کند و مانع از چین و‬ ‫چروک شدن پوست هنگام اخم کردن یا باال دادن ابرو می‌شود‪.‬‬

‫تولید استخوان مصنوعی با فناوری نانو‬ ‫محققان دانشگاه آبردن موفق به ساخت ماده‌ای مشابه استخوان شدند که می‌تواند مشکل‬ ‫بیمارانی که دچار آسیب استخوانی شده‌اند را رفع کند‪.‬‬ ‫‪ ،‬این فناوری جدید که "‪ "MaxSiTM‬نام دارد‪ ،‬نوعی ماده سنتزی است که امکان درمان‬ ‫هزاران بیماری که منتظر جراحی جوش استخوان هستند را فراهم می‌کند‪ .‬این فناوری موفق‬ ‫به کسب جایزه سیراکوس (‪ )Sirakoss‬به مبلغ ‪ 25‬هزار پوند شده است‪.‬‬ ‫یان گیبسون‪ ،‬متخصص زیست‌ مواد و از محققان اصلی این پروژه عنوان کرد‪ :‬سیراکوس‬ ‫یکی از حامیان تحقیقات در حوزه مواد و تجاری‌سازی نوآوری‌های این حوزه در بریتانیا‬ ‫است‪ .‬این حمایت مالی به ما کمک می‌کند تا این ماده استخوانی راحت‌تر به مرحله‬ ‫تجاری‌سازی برسد‪ .‬این فناوری جدید به هزاران بیمار نیازمند به پیوند استخوان یا ترمیم‬


‫‪110‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫احساس میکنم همسرم مرا فریب میدهد‬ ‫حسادت و بدگمانی این خانم‬ ‫نسبت به همسرش باعث ایجاد‬ ‫مشکل بین آنها شده است‪ .‬آیا‬ ‫اختالف آنها برطرف می شود؟‬ ‫حرفهای زن‪(....:‬این خانم ‪34‬‬ ‫ساله‪ ،‬پرستار و مادر ‪ 2‬فرزند)‪.‬‬ ‫کاش این قدر همسرم توجه دیگر‬ ‫خانم ها را به خود جلب نمی‬ ‫کرد‪ .‬گاهی فکر می کنم او بی‬ ‫وفاست‪.‬‬ ‫می دانم‬ ‫چرا ‪ ...‬به نظر زنان دیگر‪ ،‬او جذاب‬ ‫است‪.‬‬ ‫او قد بلند و خوش هیکل است‪ ،‬موهای‬ ‫مشکی و چشمانی سبز رنگ دارد‪ .‬اول‬ ‫اینکه‪ ،‬آنها حتی در حضور من با او خوش‬ ‫و بش می کنند‪ ،‬مرا کالفه ساخته است‪ .‬ماه‬ ‫گذشته‪ ،‬در یک مهمانی‪ ،‬یکی از مهمانها‬ ‫یواشکی به من گفت‪ :‬همسر شما جذاب‬ ‫ترین مردی است که تا به حال دیده ام‪.‬‬ ‫این موارد باعث آزار من می شوند‪ ،‬و تنها‬ ‫جوابی که می توانم بدهم اینه که‪ ،‬بسه‬ ‫دیگه‪ .‬عکس العمل بهزاد هم تبسم است‬ ‫و در پاسخ می گوید‪ :‬خیلی ممنون‪ .‬اگر‬ ‫چه او انکار می کند‪ ،‬اما از این همه جلب‬ ‫توجه لذت می برد‪.‬‬ ‫او مثل آهنربا است‪ ،‬اوایل ازدواجمان‬ ‫خیلی جدی نمی گرفتم‪ ،‬اما حاال با ‪35‬‬ ‫سال سن‪ ،‬زیباتر از ‪ 25‬سالگی اش شده‬ ‫است‪ ،‬تو کارش هم که موفق است‪.‬‬ ‫متاسفانه‪ ،‬پیامد آن حسادت و بدگمانی من‬ ‫نسبت به وی است و زندگی زناشویی ما‬ ‫دچار مشکل گردیده‪ .‬او اصرار دارد که تا‬ ‫حاال به من خیانت نکرده و با کسی رابطه‬ ‫عشقی نداشته است‪ ،‬اما پدرم‪ ،‬زمانی که‬ ‫من در دبیرستان درس می خواندم‪ ،‬مادرم‬ ‫را ترک کرد و پیش زنی دیگر رفت‪ .‬و‬ ‫باعث شده اند که بگویم همه مردان ذاتا‬ ‫بی وفا و خیانتکار هستند‪ .‬وقتی افراد‬ ‫غریبه خوشگل این قدر خودشان را به‬ ‫بهزاد نزدیک می کنند‪ ،‬چگونه باور کنم‬ ‫که او گمراه نشده است‪.‬‬ ‫من در منطقه ای نسبتا کالس باال بزرگ‬ ‫شده ام‪ ،‬محل زندگیمان خیلی از آنجا‬ ‫دور نیست‪ .‬پدر و مادرم با هم جنگ‬ ‫نداشتند‪ ،‬اما نسبت به یکدیگر مهربان هم‬ ‫نبودند‪ .‬مادرم خوب بود‪ ،‬اما پدرم با من‬ ‫و خواهرم بسیار سرد بود ‪ .‬وقتی ‪ 14‬ساله‬

‫بودم‪،‬پدرم به بهانه مامورین مدت زیادی‬ ‫را از ما دور بود‪ .‬مادرم که خیره مانده بود‬ ‫و به او مشکوک شده بود‪ ،‬وکیلی گرفت‪.‬‬ ‫وکیل کشف کرد که پدرم با زن دیگری‬ ‫زندگی می کند‪ .‬وقتی مادرم خبر را به من‬ ‫داد‪ ،‬داشتم از هوش می رفتم‪ .‬من که با‬ ‫کار پدرم خراب شده بودم‪ ،‬تا چند سال‬ ‫اصال با او حرف نمی زدم‪ .‬بعد از ‪20‬‬ ‫سال هنوز او را نبخشیده ام‪ ،‬و رابطه ام با‬ ‫او سرد است‪.‬‬ ‫ادامه صحبت های اکرم‪:‬‬ ‫‪ 22‬ساله بودم که با بهزاد توی مغازه‬ ‫شیرینی فروشی آشنا شدم‪ ،‬من به خاطر‬ ‫شهریه دانشگاه در آن مغازه کار می کردم‪.‬‬ ‫در آن زمان همسرم کارهای ساختمانی‬ ‫انجام می داد و ‪ 21‬ساله بود‪ ،‬هر روز به‬ ‫مغازه ما می آمد‪ .‬شبی در یک سفره خانه‬ ‫سنتی با هم قرار گذاشتیم‪ .‬ساعت ها با‬ ‫هم حرف زدیم‪ ،‬گفتگوهای‬ ‫ما به سهولت انجام می شد‬ ‫و وجوه مشترکی داشتیم‪ ،‬هر‬ ‫دو توی یک منطقه بزرگ‬ ‫شده بودیم‪ ،‬از چیزهای‬ ‫مشترکی لذت می بردیم‪ .‬قبل‬ ‫از ترک آن جا بهزاد شماره‬ ‫تلفنش را روی یک دستمال‬ ‫کاغذی نوشت و به من داد‬ ‫و مرا برای شام دعوت کرد‪،‬‬ ‫از من خواست در صورت‬ ‫تمایل به او زنگ بزنم‪ .‬روز‬ ‫بعد به او زنگ زدم و دعوتش‬ ‫را پذیرفتم‪ .‬بعد از چند هفته‬ ‫مایل بودم با او ازدواج کنم‪.‬‬ ‫وی مهربان‪ ،‬سخت کوش‬ ‫و فردی حمایتی بود‪ -‬همه‬ ‫صفاتی که در همسر ایده آلم‬ ‫جستجو می کردم‪.‬‬ ‫سالهای اول ازدواج ما بدون‬ ‫کشمکش بود‪ .‬شغلم را به‬ ‫عنوان پرستار دوست داشتم‬ ‫‪ .‬زمانی که بهزاد ‪ 30‬ساله‬ ‫بود از کارهای ساختمانی‬ ‫خسته شده بود‪ ،‬و کارش را‬ ‫در یک شرکت خاکبرداری‬ ‫شروع کرد‪ .‬به نظر می آمد‬ ‫که استعداد باغبانی و طراحی‬ ‫فضای شهری دارد‪ ،‬به همراه‬ ‫مهارت و قدرت ساخت‬ ‫پاسیو‪ ،‬استخر و دیوارهای‬ ‫محافظ‪ .‬با تشویق من کار‬ ‫طراحی خانه های تجملی را‬

‫شروع کرد‪ .‬هر سال هم موفق تر از سال‬ ‫قبل می شد‪.‬‬ ‫وقتی فرزند اولم را حامله شدم‪ ،‬حس‬ ‫کردم که همسرم حتی بیشتر از قبل نظر‬ ‫دیگران را نسبت به خود جلب می کند‪.‬‬ ‫هر کجا می رفتیم‪ ،‬زنان دیگر با نگاهشان‬ ‫تیر به قلب من می زدند و من در سکوت‬ ‫خود متالطم می شدم‪ .‬احساس خیلی بدی‬ ‫داشتم‪ ،‬من آن همه وزن اضافه را حمل می‬ ‫کردم‪ ،‬بد قیافه و حسود شده بودم‪ ،‬وقتی‬ ‫در آن لحظات به خانه برمی گشتیم چند‬ ‫لحظه فقط به بهزاد خیره می شدم و هیچ‬ ‫حرفی نمی زدم‪ .‬خیلی بد‪ ،‬این شرایط‬ ‫خیلی تکرار شده است‪.‬‬ ‫مدام با هم بگومگو داشته ایم‪ .‬مدت‬ ‫زیادی است که اصال با هم بیرون نرفته‬ ‫ایم‪ ،‬به ندرت با هم روابط زناشویی‬ ‫داریم‪ .‬از آنجا که مراقبت از پسرانم‪،‬‬

‫انجام کارهای منزل‪ ،‬سفارش دادن برای‬ ‫شرکت بهزاد بر عهده من است‪ ،‬عالوه بر‬ ‫همه اینها به عنوان پرستار در بیمارستان‬ ‫کار می کنم‪ ،‬بیشتر مواقع خسته و عصبانی‬ ‫هستم‪ .‬گاهی اوقات‪ ،‬بدگمانی من باعث‬ ‫رفتارهای عصبانی کننده گردیده است‪.‬‬ ‫وقتی فرزند دومم را شش ماهه باردار بودم‪،‬‬ ‫‪،‬آنقدر خسته و ملول بودم که نتوانستم در‬ ‫جشن عروسی دوستان خانوادگی بهزاد‬ ‫شرکت کنم‪ ،‬لذا بهزاد خواهرش را با خود‬ ‫برد‪ .‬از جو مهمانی که بهزاد رفته بود و‬ ‫برخوردهای راحت صاحبان آن مجلس‬ ‫خوشم نمی آمد و میترسیدم او را از دست‬ ‫بدهم ‪ .‬وقتی او دیر کرد سوار ماشین شدم‬ ‫و با عصبانیت به محل مهمانی رفتم دم‬ ‫در بهزاد و خواهرش را دیدم که با چند‬ ‫خانم خوش و بش میکردند ‪ ،‬وقتی او‬ ‫آنها هم مرا دیدند از چهره بر افروخته‬ ‫من عصبانیت می بارید ‪ .‬من‬ ‫خیلی حس حقارت میکردم‪.‬‬ ‫خیلی بد بود ‪ .‬در مقابل خواهر‬ ‫شوهرم نیز حس میکردم تحقیر‬ ‫شده بودم‪ .‬بهزاد عذرخواهی‬ ‫کرد‪ ،‬اما از رفتار من هم کفری‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫بعد از آن واقعه‪ ،‬من و بهزاد‬ ‫از هم دوری می کردیم‪ .‬تنش‬ ‫بین ما غیر قابل تحمل است‪.‬‬ ‫همیشه برای کارهای یکدیگر‬ ‫دعوا و منازعه داریم‪ .‬او حتی‬ ‫تلفن های کاری خود را‬ ‫موقع شام انجام می دهد‪ .‬من‬ ‫بیچاره هم مجبورم نظافت و‬ ‫کارهای بچه ها را به تنهایی‬ ‫انجام بدهم‪ .‬در ضمن‪ ،‬او از‬ ‫دست من ناراحت است که‬ ‫در بیمارستان شیفت اضافه بر‬ ‫می دارم‪ .‬چرا که می گوید در‬ ‫آمد او خوب است و نیازی به‬ ‫کار کردن من نیست‪ .‬اما من‬ ‫کارم رو دوست دارم‪ .‬وقتی‬ ‫هم رئیس بیمارستان پیشنهاد‬ ‫شیفت اضافه می داد‪ ،‬سریع‬ ‫پاسخ مثبت می دادم‪.‬‬ ‫هفته پیش‪ ،‬خانم فروشنده ای‬ ‫با بهزاد خوش و بش می کرد‪،‬‬ ‫که این قضیه باعث رنجش‬ ‫من شد‪ ،‬وقتی به همسرم گفتم‪،‬‬ ‫گفت آن خانم داشته به من‬ ‫خوراکی ها را می داده است‬ ‫و این مشکل توست‪.‬‬


‫‪109‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هیس‪ ،‬گاهی‬ ‫سکوت الزم است!‬

‫زندگی پرهیاهو در کالن شهرهای‬ ‫امروزی‪ ،‬موجب شده تا بخش‬ ‫زیادی از زندگی روزمره ما در‬ ‫انبوهی از صداها و تصاویر شلوغ‪،‬‬ ‫سپری شود‪ .‬کسی که از خانه‬ ‫خارج می شود‪ ،‬از همان ابتدای‬ ‫صبح با انواع هیاهوها مواجه است‬ ‫و در هر نقطه از شهر که حرکت‬ ‫کند‪ ،‬این شلوغی ها او را همراهی‬ ‫می کنند‪.‬‬

‫زندگی پرهیاهو در کالن شهرهای امروزی‪،‬‬ ‫موجب شده تا بخش زیادی از زندگی روزمره‬ ‫ما در انبوهی از صداها و تصاویر شلوغ‪،‬‬ ‫سپری شود‪ .‬کسی که از خانه خارج می شود‪،‬‬ ‫از همان ابتدای صبح با انواع هیاهوها مواجه‬ ‫است و در هر نقطه از شهر که حرکت کند‪،‬‬ ‫این شلوغی ها او را همراهی می کنند‪.‬‬ ‫حتی آن دسته از افرادی که در منزل هستند‬ ‫هم‪ ،‬به نوعی از شلوغی ها جدا نیستند‪ .‬چون‬ ‫آلودگی های صوتی را تجربه می کنند و از‬ ‫همه مهمتر اینکه تلویزیون آنها را رها نمی‬ ‫کند‪ .‬اما همین عوامل موجب می شود تا افراد‬ ‫بخشی از یک نیاز مهم را فراموش کنند و آن‬ ‫نیاز به گذراندن اوقاتی از زندگی روزمره در‬ ‫سکوت است‪.‬‬ ‫برخی از افراد برای ارضای این نیاز‪ ،‬نیمه شب‬ ‫و نزدیکی های صبح را انتخاب می کنند‪ .‬مثال‬ ‫ساعت چهار صبح ممکن است برای برخی از‬ ‫افراد‪ ،‬محبوت ترین زمان باشد‪ .‬چرا که این‬ ‫زمان‪ ،‬زمانی است که همه جا در سکوت فرو‬ ‫رفته‪ .‬صدایی از خیابان به گوش نمی رسد‪،‬‬ ‫فرزندان در خواب هستند‪ ،‬تلویزیون خاموش‬ ‫است و تلفنی زنگ نمی خورد‪ .‬به این ترتیب‬ ‫آرامشی دلچسب فراهم است‪.‬‬ ‫سکوت موجب می شود تا هر فردی این‬

‫فرصت را پیدا کند تا در تنهایی خود فرو رود‬ ‫و به خود بیندیشد‪ .‬این زمان‪ ،‬فرصت آزادی‬ ‫برای فرد است‪ .‬فرصتی که کسی از ما چیزی‬ ‫را نمی خواهد و می توان اوقاتی را با حس‬ ‫رهایی سپری کرد‪.‬‬ ‫به نظر می رسد بسیاری از افراد از این بخش‬ ‫از نیازهای درونی خود غافلند و برای هر‬ ‫چیزی وقت گذاری می کنند جز وقتی برای‬ ‫سکوت و آرامش شخصی شان‪.‬‬ ‫باید باور کنید که سکوت‪ ،‬بخشی حیاتی و‬ ‫مهم در زندگی شماست و موجب برقراری‬ ‫تعادل فکری می شود‪ .‬تنها بودن‪ ،‬برای مدت‬ ‫زمانی مشخص‪ ،‬لحظاتی مفید و مناسب برای‬ ‫تامل داشتن‪ ،‬کار کردن‪ ،‬به عالئق شخصی‬ ‫فکر کردن و صرفا از آرامش لذت بردن‪،‬‬ ‫احساس جوانی و آسایشی دلچسب را برای‬ ‫انسان به ارمغان می آورد‪.‬‬ ‫اغلب افرادی که با مشکالت و استرس های‬ ‫عصبی مواجه هستند‪ ،‬وقتی لب به سخن باز‬ ‫می کنند به این موضوع اشاره دارند که در‬ ‫جستجوی دقایقی برای سکوت و آرامش‬ ‫هستند‬ ‫بنابراین این موضوع را فراموش نکنید که‬ ‫سکوت‪ ،‬یک بخش حیاتی در زندگی است‪.‬‬ ‫سکوت‪ ،‬فرصتی است برای نظم دهی به تمام‬ ‫هیاهوها‪ ،‬سرو صداها و مشغله های روزمره‪.‬‬ ‫سکوت می تواند فرصتی باشد برای دستیابی‬ ‫دوباره به انرژی های از دست رفته و یا تبدیل‬ ‫انرژی های منفی به مثبت‪.‬‬ ‫آنچه مسلم است اینکه اغلب افرادی که در‬ ‫دنیای امروز زندگی می کنند‪ ،‬نیاز مبرمی به‬ ‫تجربه سکوت و آرامش در زندگی روزمره‬ ‫دارند ولی نسبت به این موضوع بی اهمیت‬ ‫هستند و این نیاز را نادیده می گیرند‪ .‬همین‬ ‫امر موجب خستگی روحی آنها می شود و‬ ‫کسالت را به دنبال دارد‪ .‬بهتر است همه ما در‬ ‫رابطه با نحوه گذران زندگی مان‪ ،‬قدری تامل‬ ‫داشته باشیم‪.‬‬ ‫به خود احترام بگذاریم و وقتی را برای خود‬ ‫اختصاص دهیم‪ .‬وقتی که تنها و تنها در‬ ‫اختیار ما باشد تا بتوانیم برای مدت زمانی‬ ‫کوتاه‪ ،‬خودمان را از تمامی دغدغه ها فارغ‬ ‫کنیم‪ .‬نفس عمیقی بکشیم و از خداوند‬

‫بخواهیم به ما کمک کند تا روزهایی خوب و‬ ‫سرشار از انرژی را تجربه کنیم‪.‬‬ ‫از چیزهایی که موجب عصبی شدن ما می‬ ‫شوند دوری کنیم و یا اینکه سعی کنیم در‬ ‫مواجهه به آنها‪ ،‬صبور باشیم‪ .‬تمرین این‬

‫صبوری ها به همان اوقات سکوت ما باز‬ ‫می گردد‪ .‬پس بهتر است برای این اوقات‬ ‫سکوت ارزش بیشتری قائل باشیم و سعی‬ ‫کنیم به هر نحوی که ممکن است این اوقات‬ ‫را در زندگی روزمره مان‪ ،‬جا دهیم‪.‬‬


‫‪108‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رز رضوی ازدواجش با شریفی نیا را تکذیب کرد‬

‫مهناز افشار با رضا عطاران همبازی شد‬

‫رز رضوی با انتشار متن زیر در صفحه شخصی اش خبر ازدواجش را‬ ‫تکذیب کرد‪.‬‬

‫«نهنگ عنبر» چهلمین فیلمی است که مهناز افشار در پانزدهمین سال‬ ‫حضورش در سینمای ایران‪ ،‬در آن بازی خواهد کرد‪.‬‬

‫رز رضوی بازیگر سینما‪ ،‬تلویزیون در ‪ ۲۱‬آبان ‪ ۱۳۶۱‬در تهران متولد شد‪.‬مترجم‬ ‫زبان اسپانیایی است و چند کتاب هم ترجمه کرده که هنوز فرصت چاپشان را‬ ‫پیدا نکرده ‪ ،‬سالهاست که دوست صمیمی مهراوه شریفی نیاست و معتقد است‬ ‫خیلی چیزها را از او یاد گرفته است‪.‬‬

‫مهناز افشار با پیوستن به فیلم سینمایی «نهنگ عنبر» در چهلمین فیلم‬ ‫سینمایی‌اش بازی می‌کند و هم‌بازی با رضا عطاران می‌شود‪.‬‬ ‫مهناز افشار برای ایفای نقش اصلی زن در فیلم سینمایی «نهنگ عنبر» با‬

‫تا قبل از فیلم ملودی به کالس بازیگری نرفته اما بعد از آن یک دوره کالسهای‬

‫آقای سمندریان را گذرانده است‪ .‬از مجموعه آثار او می توان به سریالهای‬ ‫مختارنامه‪ ،‬کاله پهلوی‪ ،‬ملکوت‪ ،‬تبریز در مه و فیلم های بیداری رویاها ‪،‬‬ ‫ملودی و دعوت اشاره کرد‪.‬‬ ‫رز رضوی با انتشار متن زیر در صفحه شخصی اش خبر ازدواجش را تکذیب‬ ‫کرد‪.‬‬

‫سامان مقدم کارگردان این فیلم به توافق رسیده است و قرار است در کنار رضا‬ ‫عطاران (بازیگر نقش اول مرد این فیلم) ایفای نقش کند‪.‬‬ ‫«نهنگ عنبر» چهلمین فیلمی است که مهناز افشار در پانزدهمین سال حضورش‬ ‫در سینمای ایران‪ ،‬در آن بازی خواهد کرد‪.‬‬ ‫بر اساس این خبر‪ ،‬قرار است «مهناز افشار» با شخصیتی به نام رویا وارد زندگی‬ ‫ارژنگ صنوبر که «رضا عطاران» ایفای نقش آن را برعهده دارد‪ ،‬شود‪.‬‬ ‫«نهنگ عنبر» دومین همکاری مشترک مهناز افشار و رضا عطاران بعد از «چه‬ ‫خوبه که برگشتی» داریوش مهرجویی است که به کارگردانی و تهیه‌کنندگی سامان‬ ‫مقدم بر اساس فیلم‌نامه‌ای از مانی باغبانی و مونا زاهد ساخته می‌شود‪.‬‬ ‫در خالصه قصه این فیلم آمده است‪« :‬ارژنگ صنوبر (رضا عطاران) شخصیتی‬ ‫‪ 40‬ساله است که همراهش می‌شویم تا تجربه‌های متفاوت و پیچیده‌اش از عشق‬ ‫و مصائبی که در زندگی دچارش می‌شود را برای‌مان بازگو کند»‪.‬‬ ‫هفتمین فیلم سامان مقدم این روزها مراحل پیش تولید را پشت سر می‌گذارد و‬ ‫قرار است هفته اول مهرماه وارد مرحله تولید شود‪.‬‬ ‫اسامی عوامل پشت دوربین که پروژه سینمایی «نهنگ عنبر» را همراهی می‌کنند‬ ‫عبارتند از‪ :‬تهیه‌کننده و کارگردان‪ :‬سامان مقدم‪ ،‬نویسندگان‪ :‬مانی باغبانی و‬ ‫مونا زاهد‪ ،‬جانشین تهیه‌کننده‪ :‬علی قربان‌زاده‪ ،‬مجری طرح‪ :‬مجید مطلبی‪،‬‬ ‫مدیر تولید‪ :‬حسین هادیان‌فر‪ ،‬مشاور تولید‪ :‬آیدا مصباحی‪ ،‬برنامه‌ریز و دستیار‬ ‫اول کارگردان‪ :‬علیرضا شمس شریفی‪ ،‬گروه کارگردانی‪ :‬مهدیس مناجاتی‪ ،‬پرگل‬ ‫هاشم‌نیا‪ ،‬نازگل هاشم‌نیا و سونیا زارعی‪ ،‬مدیر فیلمبرداری‪ :‬فرشاد محمدی‪،‬‬ ‫طراح گریم‪ :‬سعید ملکان‪ ،‬طراح صحنه‪ :‬محسن نصراللهی‪ ،‬طراح لباس‪ :‬گلناز‬ ‫گلشن‪ ،‬صدابردار‪ :‬علیرضا غفارنژاد‪ ،‬مشاور پروژه ‪ :‬حسن زارعی عکاس‪ :‬امین‬ ‫محمد جمالی‪ ،‬مدیر تدارکات‪ :‬مهدی چراغی‪.‬‬


‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪107‬‬

‫بهاره رهنما و خواننده محبوبش‬ ‫کنسرت تابستانی «روزبه نعمت الهی»‪ ،‬در سالن میالد نمایشگاه بین‬ ‫المللی تهران برگزار شد و خواننده آلبوم «داروگ»‪ ،‬در این کنسرت‬ ‫قطعاتی از آلبوم‌های منتشر شده و تک آهنگ‌های محبوبش را به اجرا‬ ‫در آورد‪ .‬نعمت الهی با هدف حمایت از صلح و حفاظت از محیط‬ ‫زیست‪ ،‬این کنسرت را با شعار «انسان و زمین را رعایت کنیم» برگزار کرد‪.‬‬

‫گوهر خیراندیش و‬ ‫دخترش همبازی شدند‬ ‫گوهر خیراندیش و دخترش در‬ ‫سریال تاریخی «معمای شاه»‪،‬همبازی‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫این روزها گروه تولید مجموعه‬ ‫تلویزیونی «معمای شاه» به کارگردانی‬ ‫و نویسندگی محمدرضا ورزی و‬ ‫تهیه‌کنندگی علی لدنی‪،‬با پایان ضبط‬ ‫سکانس های مربوط به قسمت های‬ ‫تاریخی در مجموعه کاخ های سعدآباد‪،‬‬ ‫مشغول ضبط تصاویر بخش های‬ ‫داستانی در شهرک سینمایی غزالی‬ ‫است‪.‬‬ ‫بخش های داستانی در دکورهای‬ ‫خیابان و میدان منیریه و منزل دکتر‬ ‫احمد وزیری با بازی سعید نیکپور و‬ ‫پسرش محمود با بازی امیر یل ارجمند‬ ‫ضبط می‌شود‪ .‬گوهر خیر اندیش نیز‬

‫آلبوم این بازیگر معروف‬ ‫هم در راه انتشار است‬ ‫آلبوم برزو ارجمند هم در راه‬ ‫انتشار است‪.‬‬ ‫جام جم نوا‪ :‬حاال دیگر قصه خواندن‬ ‫بازیگران سینما قصه ای تکراری شده‬ ‫است اما برزو ارجمند سابقه اش در‬ ‫موسیقی شاید کمتر از حضورش در‬ ‫سینما نباشد‪ .‬او در صدد انتشار دومین‬ ‫آلبوم موسیقی خود‬ ‫است‪.‬‬ ‫«برزو ارجمند» که‬ ‫از جمله بازیگرانی‬ ‫است که برخی‬ ‫مواقع قطعاتی را با‬ ‫صدای خود منتشر‬ ‫می کند‪ .‬این بازیگر‬ ‫جوان این روزها‬ ‫درگیر ضبط آلبوم‬ ‫جدید خود می‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫وی که انتشار‬ ‫یک آلبوم به نام‬ ‫«غریبه آشنا» را در‬ ‫کارنامه هنری خود‬ ‫دارد از همکاری با‬ ‫«رضا تاجبخش»‬ ‫انتشار‬ ‫برای‬ ‫دومین آلبوم خود‬

‫به حضور چهره ای حرفه ای بودیم‬ ‫که درک باالیی نیز از نقش داشته‬ ‫باشد‪.‬وقتی هم که او جلوی دوربین‬ ‫رفت‪،‬دقیقا بازی خیره کننده ای که‬ ‫متناسب با فضای داستان بود ارائه‬ ‫داده که ما را به نتیجه مطلوب رسانده‬ ‫است‪.‬ضمن اینکه تعهد او در کار بسیار‬ ‫خوشحال کننده است و در کل به نظرم‬ ‫بازیهای این سریال با توجه به حضور‬ ‫چهره های مطرح‪ ،‬جزو شاخصه های‬ ‫اصلی آن هستند»‪.‬‬ ‫به گفته ورزی‪،‬این سریال از دی ماه‬ ‫سال ‪ 91‬کلید خورده و تاکنون بیش‬ ‫از ‪ 65‬درصد آن جلوی دوربین رفته‬ ‫است‪ .‬تصاویری که این روزها جلوی‬ ‫دوربین میروند‪،‬مربوط به بخشهای‬ ‫کسری ‪ 20‬قسمت نخست هستند‬ ‫و فیلمبرداری طبق برنامه ریزی ها‬ ‫در حال انجام است‪ .‬تدوین همزمان‬ ‫سریال نیز توسط احسان جعفری ادامه‬ ‫دارد‪ .‬خبر دیگر درباره این پروژه‪،‬‬

‫خبر داد‪.‬‬ ‫ارجمند با اشاره به اینکه حساسیت‬ ‫زیادی بر روی کالم و ترانه های آثارش‬ ‫دارد‪ ،‬اصلی ترین دلیل طوالنی شدن‬ ‫انتشار آلبومش را همین مسئله عنوان‬ ‫کرد‪ .‬تاکنون ضبط دو قطعه از آلبوم‬ ‫کامل شده و برزو ارجمند این روزها‬ ‫در حال بررسی ترانه ها برای ضبط و‬ ‫انتشار سریع تر آلبوم خود است‪.‬‬ ‫«علی اوجی» تهیه کنندگی این آلبوم را‬ ‫برعهده دارد‪.‬‬

‫در نقش زنی به نام طوبی با دخترش‬ ‫آزاده اسماعیل خانی در نقش نور آفاق‬ ‫که دختر طوبی است‪ ،‬همبازی شده‬ ‫اند‪.‬همچنین یوسف صیادی در نقش‬ ‫جوانی به نام امیر مسعود از دیگر‬ ‫بازیگران بخش داستانی هستند که‬ ‫جلوی دوربین هم رفته اند‪ .‬دو بازیگر‬ ‫شاخص و پیشکسوت نیز بزودی به‬ ‫این پروژه خواهند پیوست‪.‬‬ ‫ورزی درباره نخستین همکاری اش با‬ ‫خیراندیش اظهار داشت ‪«:‬خانم خیر‬ ‫اندیش بازیگر توانایی هستند و ما برای‬ ‫این نقش پیچیده و دشوار‪،‬نیازمند‬

‫حضور ساالر عقیلی و امیر یل ارجمند‬ ‫در استودیو پاپ است که دو ترانه برای‬ ‫تیتراژهای اول و آخر سریال خواندند‪.‬‬ ‫این ترانه ها با آهنگسازی بابک زرین‬ ‫و براساس اشعاری از افشین یداللهی‬ ‫ضبط شدند‪« .‬معمای شاه» در ‪60‬‬ ‫قسمت ‪ 60‬دقیقه‌ای به نویسندگی و‬ ‫کارگردانی محمدرضا ورزی روایت‬ ‫زندگی محمدرضا پهلوی از زمان‬ ‫بازگشت او از سوییس در سال ‪1315‬‬ ‫تا زمان مرگ است و در درجه کیفی‬ ‫سریال‌های الف ویژه صدا وسیما برای‬ ‫پخش از شبکه یک قرار دارد‬


‫‪106‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چرا شریفی نیا مانع همکاری‬ ‫گلزار و مهرجویی شد؟‬

‫«عجب کار غیرحرفه‌ای! یعنی چی؟‬ ‫لباس‌های من آن‌جاست‪ »...‬خیلی‬ ‫به‌م برخورد‪ .‬گفتم‪« :‬لباس‌های من رو‬ ‫بگیر بیار‪ ».‬گفت‪« :‬حاال بیا صحبت‬ ‫ً‬ ‫«اصال حرف نزن‪ .‬فقط‬ ‫کن‪ ».‬گفتم‪:‬‬ ‫لباس‌های من رو بگیر‪».‬‬ ‫شریفی نیا گفت چرا رفته سر "کما"‬ ‫گلزار ادامه ماجرا را اینطور نعریف‬ ‫می کند‪«:‬بعد ًا آقای مهرجویی به امین‬ ‫گفته بوده که رفیقت خیلی کار بدی‬ ‫کرد که یک‌دفعه گفت نمی‌آیم‪ .‬امین‬ ‫هم می‌گوید یعنی چی؟! آقای مهرجویی‬ ‫هم گفته آقای شریفی‌نیا آمده گفته رضا‬ ‫گلزار گفته من نمی‌آیم‪ .‬آقای مهرجویی‬ ‫هم گفته حاال ما چه کنیم؟ ما همه‬ ‫تمرین‌های‌مان را با رضا کردیم‪ .‬آقای‬ ‫شریفی‌نیا هم گفته مشکلی نیست من‬ ‫یک نفر را دارم آماده است‪ ،‬پارسا‬ ‫پیروزفر‪ ،‬هر وقت بگویید می آورمش‬

‫گردوفروش‌ها‪ ،‬گردو می‌شکستم و‬ ‫می‌فروختم‪ .‬ابزارش را تهیه کرده بودم‪.‬‬ ‫لباس‌های من سر صحنه بود‪ .‬یک روز‬ ‫امین حیایی زنگ زد گفت‪« :‬رضا بریم‬ ‫دورخوانی‪ ».‬تمام دورخوانی‌ها را من و‬ ‫خانم آدینه و آقای پورشیرازی با هم‬ ‫انجام داده بودیم‪ .‬یعنی معمو ً‬ ‫ال فقط‬ ‫ما سه نفر بودیم؛ بقیه نمی‌رسیدند‬ ‫بیایند‪».‬‬ ‫به گزارش صبا گلزار ادامه داد‪ «:‬ما‬ ‫سه‌تا می‌رفتیم و دورخوانی‌ها را با‬ ‫آقای مهرجویی انجام می‌دادیم‪ .‬امین‬ ‫که زنگ زد گفتم‪« :‬امین به من زنگ‬ ‫نزدند‪ ».‬گفت‪« :‬یعنی چی؟ به من‬ ‫امروز زنگ زدند دورخوانی بروم‪ ،‬حتم ًا‬ ‫تو امروز نیستی‪ ».‬امین رفت و آمد‬ ‫گفت‪« :‬رضا‪ ،‬پارسا آن‌جا بود‪ ».‬گفتم‪:‬‬

‫سر صحنه‪ .‬بعد آقای مهرجویی هم‬ ‫گفته بگویید بیاید‪ .‬امین زنگ زده به‬ ‫آقای شریفی‌نیا که چرا؟ چی شده؟ چرا‬ ‫با رضا گلزار چنین رفتاری کردی؟‬ ‫آقای شریفی‌نیا هم گفته چرا رفته سر‬ ‫فیلم "کما" و ته‌ریشش را زده و به من‬ ‫نگفته باید حتم ًا به من می‌گفت و با‬ ‫من هماهنگ می‌کرد‪».‬‬ ‫از قول من به مهرجویی گفته بودند که‬ ‫سر این کار نمی آیم‬ ‫گلزار در پایان گفته های خود اظهار‬ ‫داشت‪ «:‬این چیزها پیش آمد که نشد‬ ‫و متأسفانه دیگر فیلم‌برداری شروع‬ ‫شده بود و از قول من به آقای مهرجویی‬ ‫منتقل شده بود که من گفته‌ام سر این‬ ‫کار نمی‌آیم و انصراف داده‌ام‪».‬‬

‫تقریبا همه مخاطبان جدی سینما‬ ‫می دانند که نقشی که پارسا‬ ‫پیروزفر در فیلم «مهمان مامان»‬ ‫داریوش مهرجویی بازی کرد در ابتدا‬ ‫به محمدرضا گلزار تعلق داشت‪.‬‬ ‫درباره اینکه چه شد که این جابه جایی‬ ‫اتفاق افتاد همه اظهار نظر کردند اال‬ ‫خود آقای سوپراستار‪.‬‬ ‫سر پل تجریش گردو می فروختم‬ ‫اما ظاهرا محمدرضا گلزار باالخره‬ ‫روزه سکوتش را شکسته و داستان را‬ ‫تعریف کرده است‪.‬‬ ‫گلزار در تازه ترین گفت و گوی خود‬ ‫در این باره گفت‪ «:‬راستش سر آن‬ ‫کار همه دورخوانی‌ها را انجام داده‬ ‫بودم‪ .‬سر پل تجریش می‌نشستم با‬

‫سه بازیگر زن با نقش هایی‬ ‫متفاوت در خانوم!‬

‫‪ ،‬سیامك انصاری ‪ ،‬اشكان خطیبی‬ ‫‪ ،‬اندیشه فوالدوند ‪ ،‬پانته‌آ پناهی‌ها‬ ‫و بهزاد فراهانی بازیگران این فیلم‬ ‫هستند‬

‫«شب‪ ،‬بیرون» با بازی‬ ‫پرستویی اکران می‌شود‬

‫فیلم بگیرد و در خالل این سفر‬ ‫شبانه اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد‪.‬‬ ‫سهیال گلستانی‪ ،‬حسام محمودی‪،‬‬ ‫هوتن شکیبا‪ ،‬باران کوثری‪ ،‬هومن‬ ‫سیدی‪ ،‬فرید سجادی حسینی‪ ،‬نگار‬ ‫عابدی‪ ،‬سمانه وفایی و حسین امیدی‬ ‫در این فیلم به ایفای نقش پرداختند‪.‬‬ ‫«شب‪ ،‬بیرون» در بخش «نوعی تجربه»‬ ‫سی و دومین جشنواره ی بین المللی‬ ‫فیلم فجر به نمایش درآمد‪.‬این فیلم‬ ‫دوشنبه ‪ ۲۴‬شهریور ساعت ‪ ۱۷‬در‬ ‫تاالر استاد ناصری و برای اعضای‬ ‫سینماتک خانه هنرمندان ایران به‬ ‫نمایش در می‌آید و سپس با حضور‬ ‫کارگردان و منتقد مورد نقد و بررسی‬ ‫قرار می‌گیرد‪.‬‬

‫از چهارشنبه هفته آینده ‪ ٢٦‬شهریور‬ ‫این فیلم اكران خود را در‬ ‫سینماهای تهران و شهرستانها‬ ‫آغاز خواهد كرد‪.‬‬ ‫پوستر تازه فیلم سینمایی‬ ‫"خانوم" تینا پاکروان منتشر‬ ‫شد‪.‬‬ ‫پوستر جدید فیلم "خانوم"‬ ‫اولین ساخته تینا پاكروان‬ ‫در حالی منتشر می‌شود که‬ ‫كه از چهارشنبه هفته آینده‬ ‫‪ ٢٦‬شهریور این فیلم اكران‬ ‫خود را در سینماهای تهران و‬ ‫شهرستانها آغاز خواهد كرد‪.‬‬ ‫امین حیایی ‪ ،‬شقایق فراهانی‬

‫"شب‪ ،‬بیرون" عنوان فیلمی‬ ‫به کارگردانی کاوه سجادی حسینی و‬ ‫تهیه‌کنندگی پرویز پرستویی است که‬ ‫دوشنبه این هفته در سینماتک خانه‬ ‫هنرمندان ایران به نمایش در می‌آید‪.‬‬ ‫شصتمین و چهارمین برنامه سینماتک‬ ‫خانه هنرمندان ایران دوشنبه ‪۲۴‬‬ ‫شهریور به نمایش فیلم «شب‪ ،‬بیرون»‬ ‫به کارگردانی کاوه سجادی حسینی و‬ ‫تهیه‌کنندگی پرویز پرستویی اختصاص‬ ‫دارد‪.‬این فیلم داستان توسکا دختر‬ ‫جوانی است که می‌خواهد برای ادامه‬ ‫تحصیل از ایران برود‪ .‬شب قبل از‬ ‫سفر تصمیم می‌گیرد از شب تهران‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

105


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

104


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

103


‫‪102‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫هم می شد ساختار استخوانی اش‪ ،‬شخصیت قوی‪ ،‬نگاه نافذ و سرزنده او را از میان‬ ‫چشمان آبی اش مشاهده کرد‪.‬‬ ‫اگرچه او دیگر زیبایی ‪ 20‬سالگی خود را ندارد ولی بدون اشتباه می توان تصویر او را‬ ‫شناسایی کرد و درست یک سال پس از انداختن این عکس وی از دنیا رفت‪.‬‬ ‫یکی از گفته های مشهور او این است‪":‬تمام زندگی شما در صورت شما نشان داده خواهد‬ ‫شد و باید به آن افتخار کنید‪".‬‬

‫نیکول کیدمن عزادار شد؟!‬ ‫آن‌ها می‌گویند در حال تحقیقی در مورد «مرگ غیرطبیعی» او هستند‪ ،‬به این معنی که‬ ‫مرگ او نتیجه‪‎‬ی بیماری نبوده است‪.‬‬ ‫مقامات مسئول می‌گویند تونی کیدمن‪ ،‬روانشناس و پدر بازیگر معروف نیکول کیدمن در‬ ‫سنگاپور درگذشته است‪.‬‬ ‫بیمارستان ‪ Tan Tack Seng‬گفته است که او روز جمعه به بیمارستان منتقل شده‪ ،‬ولی‬ ‫جزئیات بیشتری منتشر نکرده است‪ .‬دانشگاه تکنولوژی سیدنی که کیدمن به مدت ‪۴۳‬‬ ‫سال به عنوان محقق در آنجا کار کرده‪ ،‬مرگ او را تأیید کرده است‪.‬‬ ‫طبق گزارش‌ها او برای دیدار دختر دیگرش آنتونیا و خانواده‌اش به سنگاپور رفته بود‪.‬‬ ‫پلیس سنگاپور نام او را تأیید نکرده‪ ،‬اما گفته است که مردی حدود ًا ‪ ۸۰‬ساله به‬ ‫بیمارستان منتقل شده و درگذشتش تأیید شده است‪ .‬آن‌ها می‌گویند در حال تحقیقی در‬ ‫مورد «مرگ غیرطبیعی» او هستند‪ ،‬به این معنی که مرگ او نتیجه‪‎‬ی بیماری نبوده است‪.‬‬ ‫گزارش‌های رسانه‌ای حاکی از سقوط وی دارند‪.‬‬ ‫پیام‌ها به نماینده نیکول کیدمن‪ ،‬پاسخ سریعی درپی نداشت‪.‬‬

‫‪ Attila Brungs‬قائم مقام دانشگاه تکنولوژی سیدنی در بیانیه‌ای اعالم کرد‪« :‬تونی‬ ‫خدمات زیادی به عنوان یک همکار‪ ،‬یک محقق‪ ،‬و یک فرد شاغل در زمینه سالمت‬ ‫ارائه کرد‪ .‬جای خالی تونی در ‪ UTS‬برای همه ما احساس خواهد شد‪».‬‬ ‫نیکول کیدمن که امسال در فیلم ‪ Grace of Monaco‬ایفای نقش کرده‪ ،‬صاحب دو‬ ‫دختر از همسر فعلیش ‪ Keith Urban‬و یک دختر و یک پسر از همسر سابقش تام کروز‬ ‫است‪.‬‬ ‫آنتونیا کیدمن که صاحب شش فرزند است‪ ،‬یک تهیه‌کننده و مجری تلویزیونی است‪.‬‬ ‫جان راسل گزارش می‌دهد‪ :‬آخرین خبر درباره افراد مشهور مربوط به مرگ پدر نیکول‬ ‫کیدمن است‬

‫جنیفر لوپز و تیپ جدیدش در‬ ‫امریکن آیدل‬ ‫"جنیفر لوپز" ‪ 45‬ساله یکی از ستارگان موفق‬ ‫هالیوودی است‪ .‬او عالوه بر فعالیت در زمینه‬ ‫موسیقی ‪ ،‬بازیگر‪ ،‬تهیه کننده ‪ ،‬نویسنده و‬ ‫آهنگساز‪ ،‬تاجر و یک کارآفرین موفق نیز‬ ‫میباشد‪ .‬یکی از برنامه های موفقی که وی در‬ ‫آن نقش مهمی دارد برنامه " امریکن آیدل‬ ‫" است که او در نقش یکی از سه داور این‬ ‫برنامه صدای شرکت کنندگان را قضاوت‬

‫میکند و در پی یافتن یک استعداد بی نظیر در زمینه موسیقی برای آینده هنر امریکاست‪.‬‬ ‫"جنیفر لوپز" با عوامل این برنامه به نیواورلئان رفته است و این گونه سوژه عکاسان شده‬ ‫است‪.‬‬

‫حال و هوای شکیرا در بارداری دوم‬ ‫تیم ملی فوتبال اسپانیا در غیاب "جرارد پیکه" که به تیم ملی اسپانیا دعوت نشده بود‬ ‫مقدونیه را با چهار گل در هم کوبید‪ .‬جرارد پیکه که پس از مدت ها به تیم ملی اسپانیا‬ ‫دعوت نشده بود به همراه همسر سرشناسش شکیرا که این روزها دوباره باردار است به‬ ‫سالن مسابقات بسکتبال رفت و بدون فکر کردن به تیم ملی اسپانیا تماشاگر ویژه بسکتبال‬ ‫جام جهانی شد‪:‬‬


‫‪101‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫جانی دپ ستاره فیلم بسیار مشهور "دزدان دریایی کارائیب" و نامزد جوانش امبر هرد در‬ ‫مراسم اهدای جوایز مجله مردان ‪ GQ‬با لباس های تقریبا یکسانی شرکت کردند و توجه‬ ‫بسیاری را جلب خود کرده بودند‪.‬‬ ‫به گزارش پرشین وی جانی ‪ 51‬ساله و نامزد ‪ 28‬ساله اش رمانتیک ترین زوج شرکت‬ ‫کننده در این مراسم بودند و در همه حال دست در دست هم دیده می شدند‪ .‬همچنین‬ ‫جانی دپ به یادبود نقش بسیار برجسته اش به نام "جک گنجشکه" گردنبندی با آویز لنگر‬ ‫به همراه داشت که از روی جلیقه اش خودنمایی می کرد‪.‬‬ ‫دپ به زودی برای فیلم برداری فیلم "دزدان دریایی کارائیب ‪ "5‬به استرالیا سفر خواهد‬ ‫کرد‪ .‬به گزارش پرشین وی شرکت دیزنی هنوز لوکیشن پنجمین فیلم این مجموعه را تایید‬ ‫نکرده است‪ .‬وی در حال حاضر در حین فیلم برداری یک فیم کمدی است که در آن دختر‬ ‫‪ 15‬ساله اش لیلی رز از هسر سابقش نیز نقشی دارد‪.‬‬

‫این تصمیم بطور رسمی از سوی هردوی آن ها برای حمایت از فرزندانشان گرفته شده‬ ‫است‪ .‬مجله ی استار عنوان کرد‪ :‬اگر برد پیت مادامی که همسر آنجلیناست با زن دیگری‬ ‫رابطه برقرار کند‪ ،‬سرپرستی قانونی بچه ها به آنجلینا سپرده خواهد شد ‪".‬‬ ‫در صورت وقوع طالق‪ ،‬هریک از آن دو فقط دارایی پیش از ازدواج را حفظ خواهند‬ ‫کرد‪ .‬این مجله می افزاید‪ :‬پولی که این زوج پس از ازدواج به دست می آورند در محلی‬ ‫نگهداری و درصورت وقوع طالق به شش قسمت مساوی میان فرزندان تقسیم خواهد‬ ‫شد‪ .‬در مجموع‪ ،‬برد و آنجلینا حتی یک سانتیم بیشتر از مبلغی که به هنگام ازدواج با‬ ‫خود داشته اند را دارا نخواهند بود‪ .‬پیمانی که یک بار دیگر نشان می دهد برای این دو‬ ‫فرزندانشان بیش از هرچیز اهمیت دارند ‪.‬‬

‫تصویر شجاعانه یک زیباروی هالیوودی از خودش‬ ‫رابطه برد پیت با یک زن دیگر‪ -‬آنجلینا جولی سرپرست بچه ها‬ ‫خواهد شد !‬ ‫قرارداد سفت و سخت زوج سرشناس هالیوود قبل از ازدواج رسمی‬

‫یکی از ستاره های قدیمی و زیبای هالیوود به نام الرن بیکال شجاعت آن را داشت که در‬ ‫سن ‪ 88‬سالگی در برابر دوربین یک عکاس بریتانیایی به نام اندی گوتس قرار گیرد‬

‫با وجود ده سال زندگی در کنار هم‪ ،‬آنجلینا جولی تصمیم گرفت که پیش از "بله" گفتن و‬ ‫ازدواج رسمی با برد پیت در روز ‪ 23‬اوت گذشته قراردادی را با او به امضا برساند‪ .‬کاری‬ ‫که معموال میان افراد ثروتمند و مشهور رایج است ‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش مجله ی "استار" که این مطلب را منتشر کرده‪ ،‬این قرارداد به شدت مورد‬ ‫حمایت وکالی این دو هنرپیشه قرار گرفته است‪ .‬ثروت این زوج نزدیک به ‪ 425‬میلیون‬ ‫دالر ( ‪ 240‬میلیون دارایی برد و ‪ 185‬میلیون سهم آنجلینا) برآورد شده است و در‬ ‫صورت وقوع طالق میان آن دو پول های آن ها به فرزندانشان تعلق می گیرد ‪.‬‬

‫چند تن از ستاره ها آنقدر شجاعت دارند تا همانند این ستاره با موهای خاکستری و‬ ‫صورت پرچین و چروک و بسیار متفاوت در برابر دوربین قرار بگیرند؟!‬ ‫امروزه تقریبا هیچ سلبریتی در دهه ‪ 30‬سالگی و یا ‪ 40‬سالگی جرات همچین کاری را‬ ‫ندارد و از آن باالتر اینکه هیچ یک از آنها نمی توانند در سن ‪ 88‬سالگی در زاویه بسیار‬ ‫نزدیک در برابر دوربین بایستند به خصوص آنکه می دانند نتیجه آن در مقایسه با سال‬ ‫های جوانی شان قرار می گیرد‪.‬‬ ‫ولی یکی از ستاره های قدیمی و زیبای هالیوود به نام الرن بیکال شجاعت آن را داشت‬ ‫که در سن ‪ 88‬سالگی در برابر دوربین یک عکاس بریتانیایی به نام اندی گوتس قرار‬ ‫گیرد و به گزارش پرشین وی با وجود آنکه به دهه ‪ 90‬سالگی خود نزدیک می شد هنوز‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬ ‫تیپ یکسان جانی دپ و نامزد زیبایش در‬ ‫مراسم اهدای جوایز‬ ‫جانی دپ ستاره فیلم بسیار مشهور "دزدان دریایی‬ ‫کارائیب" و نامزد جوانش امبر هرد در مراسم اهدای جوایز‬ ‫مجله مردان ‪ GQ‬با لباس های تقریبا یکسانی شرکت کردند‬

‫دوستت دارم و بی صبرانه منتظرم تا همسر رسمی تو باشم‪.‬‬

‫وقتی جذاب ترین بازیگر مرد دنیا عاشق می‬ ‫شود‬ ‫این روزها همه جا صحبت از ازدواج " جرج کلونی "‬ ‫است‪ " .‬جرج کلونی " ستاره سرشناس ‪ 53‬ساله هالیوودی‬ ‫که عنوان جذاب ترین بازیگر مرد و همچنین لقب "‬ ‫آقای خاص " سینمای هالیوود را داراست در یک نشست‬ ‫رسمی در فلورانس ایتالیا مقابل هزاران نفر و دوربین های‬ ‫تلویزیونی هنگام صحبت در مورد مراسم ازدواجش اعالم‬ ‫کرد ‪ :‬میخواهم همین جا به همسرم بگویم که خیلی خیلی‬

‫گفته میشود ضمن بیان این کلمات عروس و داماد آینده‬ ‫به صورت عاشقانه ای در چشمان هم خیره شده بودند به‬ ‫طوریکه انگار هیچ شخص دیگری در سالن حضور ندارد‪.‬‬ ‫جمعیت حاضر در نشست خیریه که در شهر فلورانس برگزار‬ ‫شده بود از صحبت های هنرپیشه معروف شوکه شدند اما‬ ‫خیلی زود صدای کف زدن و تشویق در تمام سالن شنیده‬ ‫شد‪ " .‬جرج کلونی " اعالم کرد که به زودی در ونیز با‬ ‫همسر دوست داشتنی اش به صورت رسمی ازدواج میکند‪.‬‬ ‫همسر او یک وکیل موفق لبنانی است که ساکن لندن است‬ ‫و ‪ 36‬سال سن دارد‪.‬‬


‫‪99‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ماریا شرایور وعشق واقعی‬ ‫سرانجام ماریا شرایور همسر سابق ارنولد شوارزنیگر‪ ،‬عشق واقعی زندگی خود را یافت‪.‬‬ ‫ماریا تا زمانی که ارنولد با زنی دیده نشد‪ ،‬سعی کرد با هیچ مردی در محافل و مجالس‬ ‫ظاهر نشود ولی از حدود یکسال واندی پیش که آرنولد با یک روانشناس ‪ 39‬ساله هیتر‬ ‫ملیگان دیده شد‪ ،‬مرد زندگی خود متیو داد یک کارشناس امور سیاسی را به دوستان‬ ‫خودمعرفی نمود‪ .‬جالب اینکه متیو دو سه سالی با ارنولد زمان فرمانداری اش همکاری‬ ‫داشت و در مجالس فامیلی آنها دیده می شد‪.‬‬ ‫ماریا در مراسم عروسی رابرت اف کندی جونیور‪ ،‬عشق خود را معرفی نمود و مورد تائید‬ ‫خانواده و بچه هایش قرارگرفت‪.‬‬

‫پسر جک نیکلسون عصای دستش شد‬ ‫بدلیل مشکالت جسمی از جمله گاه از دست دادن حافظه‪ ،‬جک نیکلسون را واداشته تا‬ ‫همه جا با پسرش «ری» رفت و آمد کند‪.‬‬ ‫نیکلسون که به همین دلیل از بازی در فیلم ها دست کشید‪ ،‬بکلی از رانندگی و تنها بیرون‬ ‫رفتن منع شده است وهمین سبب شده تا همه جا با پسرش دیده شود و همانطور که از‬ ‫ظاهرش بر می آید بشدت شکسته و رنجور است‪.‬‬

‫بستن فیس بوک و سایت ها‬ ‫بدنبال پخش تصاویر عریان چند ستاره معروف از جمله جنیفر الرنس و کیت آپتون و‪...‬‬ ‫ستاره های معروف فیس بوک ها‪ ،‬سایت ها و سیستم ایمیلی خود را بستند‪.‬‬ ‫جنیفر الرنس از شخصی که تصاویر او را هک کرده شکایت کرد و این هفته تصاویر‬ ‫عریان ‪ 8‬ستاره دیگر نیز روی فیس بوک ها آمد‪ ،‬که بالفاصله جمع آوری شد ولی این‬ ‫هک کردن ها ادامه دارد‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫ تیپ و آرایش عجیب "ریحانا " سوژه خبری شد‬‫" ریحانا " خواننده مشهور موسیقی پاپ در پیروی از مد مشهور است‪ .‬او عاشق رنگ‬ ‫موهای فانتزی ‪ ،‬لباس های خاص و آرایش فشن است‪ .‬این خواننده ‪ 26‬ساله هالیوودی‬ ‫اگرچه قلبی از طال دارد و در امور خیریه پیشتاز است اما در زمینه کاری از هیچ ترفندی‬ ‫برای سوء استفاده های تبلیغاتی از جاذبه های زنانه اش فروگذار نمیکند‪.‬‬ ‫تصاویر بسیاری از ریحانا با لباس های زننده و یا بدن عریان وجود دارد و حرکات‬ ‫اغواگرانه اش در موزیک ویدئوهای منتشر شده از وی باعث شد تا منتقدان بسیاری‬ ‫رفتارهای او را به زنان هرزه تشبیه کنند اما هیچ کدام از این ها باعث نشده تا این ستاره‬ ‫سرشناس دست از کارهایش بردارد‪.‬‬

‫متن قرارداد آنجلینا جولی و برد پیت قبل از ازدواج!‬ ‫بر اساس گزارش مجله ی " استار " که این مطلب را منتشر کرده ‪ ،‬این قرارداد به شدت‬ ‫مورد حمایت وکالی این دو هنرپیشه قرار گرفته است ‪ .‬ثروت این زوج نزدیک به ‪425‬‬ ‫میلیون دالر ( ‪ 240‬میلیون دارایی برد و ‪ 185‬میلیون سهم آنجلینا) برآورد شده است و‬ ‫در صورت وقوع طالق میان آن دو پول های آن ها به فرزندانشان تعلق می گیرد ‪.‬‬ ‫این تصمیم بطور رسمی از سوی هردوی آن ها برای حمایت از فرزندانشان گرفته شده‬ ‫است ‪ .‬مجله ی استار عنوان کرد ‪ :‬اگر برد پیت مادامی که همسر انجلیناست با زن دیگری‬ ‫رابطه برقرار کند ‪ ،‬سرپرستی قانونی بچه ها به آنجلینا سپرده خواهد شد ‪" .‬‬

‫در صورت وقوع طالق ‪ ،‬هریک از آن دو فقط دارایی پیش از ازدواج را حفظ خواهند‬ ‫کرد ‪.‬این مجله می افزاید ‪ :‬پولی که این زوج پس از ازدواج به دست می آورند در محلی‬ ‫نگهداری و درصورت وقوع طالق به شش قسمت مساوی میان فرزندان تقسیم خواهد‬ ‫شد‪ .‬در مجموع ‪ ،‬برد و آنجلینا حتی یک سانتیم بیشتر از مبلغی که به هنگام ازدواج با‬ ‫خود داشته اند را دارا نخواهند بود ‪ .‬پیمانی که یک بار دیگر نشان می دهد برای این دو‬ ‫فرزندانشان بیش از هرچیز اهمیت دارند ‪.‬‬

‫قصد ازدواج و مادرشدن ندارم‬ ‫در هفته ای که برد پیت همسر سابق جنیفرانیستن با انجلینا جولی ازدواج کرد‪ ،‬جنیفر‬ ‫اعالم کرد هنوز قصد ازدواج و بچه دار شدن ندارد‪.‬‬ ‫جنیفر که دومین سال رابطه عاشقانه خود را با جستین تروکس‪ ،‬در یک آخر هفته جشن‬ ‫گرفت‪ ،‬هیچ نظری درباره ازدواج برد پیت نداد و فقط گفت مرا در مورد ازدواج و یا بچه‬ ‫دار شدن زیر سئوال نبرید من با شرایطی که دارم خوش هستم‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫صداشو شنیدم که به بنیامین گفت‪ :‬تو دیگه‬ ‫عضوی از این خونواده ای و به عنوان دامادم‬ ‫نه بلکه جای پسرمی‪..‬اینجا هم مثل خونه ی‬ ‫خودته هر وقت دلت خواست می تونی بیای‬ ‫ولی االن دست زنتو بگیر و از اینجا ببرش‪....‬‬

‫همو نمی بینیم ولی تا همینجا هم بابت همه‬ ‫ی خوبی هات ممنونم‪..‬مراقب خودت باش‪..‬‬ ‫خداحافظ‪..‬‬ ‫‪-‬سوگل‪ ،‬عزیزم صبر کن می دونم همه چی‬‫عجله ای شد و کسی نتونست کاری کنه ولی‬ ‫امشب‪.........‬‬ ‫با لبخند غمگینی نگاهش کردم و میون‬ ‫حرفش اومدم‪ :‬من صبرم زیاده نسترن‪..‬منتهی‬ ‫دیگه فرصتی برام نمونده!‪..‬‬

‫همین‪..‬همین حرف بابام از صد تا فحش و‬ ‫بد وبیراه بدتر بود واسه م‪..‬‬ ‫مانتومو رو لباسم پوشیدم و شالی که مامان با‬ ‫حرص داده بود دستمم کشیدم سرم و رفتم‬ ‫بیرون‪..‬‬ ‫بابا با دیدن من اخماشو کشید تو هم و‬ ‫خواست بره تو اتاقش که صداش زدم‪..‬‬ ‫توجهی نکرد که اینبار صدامو بردم باالتر‪..‬‬ ‫بین راه ایستاد ‪ ..‬برنگشت نگام کنه‪..‬منم‬ ‫نزدیکش نرفتم‪..‬‬ ‫از همونجا با بغض و صدایی که می لرزید‬ ‫گفتم‪ :‬حتی الیق نیستم تو چشمام نگاه کنی‬ ‫آره بابا؟‪..‬خردم کردی بس نبود؟ ‪..‬غرورمو‬ ‫شکستی بس نبود؟‪..‬دخترتو به چی فروختی‬ ‫بابا که دلم این دم آخری خوش باشه که شاید‬ ‫ارزششو داشتم؟‪..‬به همون ابروی کذایی که‬ ‫همیشه ازش دم می زدی؟‪..‬همون ابرویی که‬ ‫منو مسبب بی حیثیتیش می دونی و خودتو در‬ ‫مقابلش مسئول نشون نمیدی؟‪..‬‬ ‫می دونم دیگه به این خونه بر نمی گردم‪..‬اصال‬ ‫به فردامم امیدی ندارم‪..‬پس بذار بگم که‬ ‫من بی ابرویی نکردم بابا‪..‬خواستم واسه ت‬ ‫توضیح بدم ولی تو مثل همیشه گوش ندادی‪..‬‬ ‫می دونی چیه بابا؟!‪..‬هنوز باورم نمیشه که‬ ‫من ثمره ی یه عشق دو طرفه باشم!عشقی که‬ ‫ریحانه رو سالهای سال از نیما جدا می کنه‬ ‫و این وسط تنها دخترشون فدای سرنوشت‬ ‫میشه‪..‬‬ ‫حدسم درست بود‪..‬تا اسم ریحانه رو آوردم‬ ‫سر بلند کرد و تو چشمام خیره شد ‪..‬‬ ‫اشک صورتمو خیس کرده بود که گفتم‪:‬‬ ‫کاش مرده بودم بابا‪..‬کاش اون موقع که‬ ‫شایعه کردن ریحانه تو تصادف کشته شده منم‬ ‫پیشش بودم‪..‬شاید اگه با اون بودم زندگیم‬ ‫االن این نبود‪..‬شاید دیگه تنها نبودم‪..‬شاید‬ ‫دیگه نگران نگاهه سرد بابام و اطرافیانم‬ ‫نبودم‪..‬شاید اگه حاج مودت با دخترش لج‬ ‫نمی کرد االن سرنوشت خیلی ها اینی که االن‬ ‫هست نبود‪..‬ای کاش منو با خودت نمیاوردی‬ ‫بابا‪....‬‬ ‫اشک تو چشماش حلقه زد‪..‬هر لحظه‬ ‫تعجبش از حرفام بیشتر می شد‪..‬‬ ‫‪-‬از چی حرف می زنی؟!‪..‬تو اینا رو از کجا‬‫می دونی؟!‪..‬‬ ‫نیشخند تلخی زدم و گفتم‪ :‬از همون پسری که‬ ‫این مدت پیشش بودم‪..‬از آنیل‪..‬آنیل مودت‪..‬‬ ‫پسر ریحانه و نوه ی حاج مودت‪..‬همون مرد‬ ‫جوون و به قول شما غریبه ای که تو اوج بی‬ ‫کسیم پناهم داد ولی دست از پا خطا نکرد‪..‬‬ ‫بابا یه قدم اومد جلو و گفت‪ :‬سوگل چی‬ ‫داری میگی تو؟!‪..‬مگه ریحانه زنده ست؟!‪..‬‬ ‫لبخندم تلخ بود‪..‬تلخ تر از زهری که امشب از‬ ‫جام سرنوشت نوشیدم‪..‬‬ ‫یه قدم به عقب برداشتم و گفتم‪ :‬دیگه همه‬ ‫چی تموم شده بابا‪..‬فقط بدون بد کردی‪..‬‬

‫بنیامین بازومو گرفت و کشید‪..‬نسترن گریه‬ ‫می کرد و دستمو چسبیده بود‪..‬به درگاه که‬ ‫رسیدیم مجبور شد ولم کنه‪..‬مرتب می گفت‬ ‫صبر کنم و امیدمو از دست ندم!‪..‬‬ ‫کدوم امید نسترن؟‪..‬‬ ‫امید من امشب پای سفره ی عقد پر پر شد‪..‬‬ ‫دیگه از کدوم امید حرف می زنی؟‪..‬‬ ‫ولی نگاهش پر از معنی بود‪..‬حس می کردم‬ ‫جلوی بنیامین نمی تونه حرف بزنه و می خواد‬ ‫با نگاهش چیزی رو بهم بفهمونه!‪..‬‬ ‫*******‬ ‫نشستیم توی ماشین و بنیامین سوئیچو‬ ‫انداخت‪..‬‬ ‫قبل از اینکه راه بیافتیم با پشت دست اشکامو‬ ‫پاک کردم و گفتم‪ :‬منو کجا می بری؟‪..‬‬ ‫تو صورتم نگاه کرد و خندید‪..‬‬ ‫‪ -‬نترس عزیزم‪..‬جای بدی نیست‪..‬قبال هم‬‫تجربه شو داشتی‪..‬‬ ‫چی داری میگی؟‪..‬منظورت چیه؟‪..‬‬‫‪-‬عقد کردیم ولی هنوز جشنش مونده‬‫خوشگلم‪..‬عروسی که بدون جشن صفایی‬ ‫نداره‪ ،‬داره؟‪..‬‬ ‫خفه شـــو‪..‬فقط منو ببر پیش علیرضا‪....‬‬‫شاد و سرخوش پاشو رو گاز فشرد و گفت‪:‬‬ ‫ای به چشــــم‪..‬پیش اونم می برمت‪..‬تا یه‬ ‫ساعت دیگه می بینیش‪..‬خیلی زود‪..‬خیلی‬ ‫خیلی زود‪...........‬‬ ‫و قهقهه ی شیطانی سر داد و سرشو به طرف‬ ‫پنجره چرخوند و داد زد‪ :‬وای کـــه چـــه‬ ‫حالــی بکنــــم مـــن امشـــــب!‪..‬‬ ‫خیلی هم بد کردی‪..‬هیچ وقت حاللت نمی‬ ‫کنم‪..‬به خاطر تموم بی عدالتیات حاللت نمی‬ ‫کنم‪..‬من فرار کردم که به اینجا کشیده نشم‬ ‫ولی همه ش بی فایده بود چون پدری مثل تو‬ ‫داشتم‪..‬اگه بهم ذره ای اعتماد کرده بودی‬ ‫هیچ وقت خونه رو ترک نمی کردم‪..‬اگه این‬ ‫همه سال واقعا منو به چشم تنها یادگار عشقت‬ ‫می دیدی نه یه وسیله واسه حفظ آبروت‪ ،‬هیچ‬ ‫وقت منی که جیگر گوشه ت بودم به این ذلت‬ ‫تن نمی دادم‪..‬‬ ‫با دستم زدم رو سینه م و نالیدم‪ :‬ولی حاال‬ ‫ببین منو بابا‪..‬ببین پاره ی تنته که جلوت‬ ‫وایساده‪..‬ببین به کجا رسوندیش!‪..‬‬ ‫باهام چکار کردی بابا؟‪..‬همین که هوش‬ ‫اومدم جای اینکه بذاری حرفمو بزنم افتادی‬ ‫به جونم‪..‬به چیزایی نسبتم دادی که از‬ ‫یادآوریش شرمم میشه ‪..‬خیلی سخته پدری به‬ ‫دخترش بگه ه‪.‬ر‪.‬ز‪.‬ه نه بابا؟‪..‬وقتی تو اینو‬ ‫باور کنی دیگه از بقیه چه توقعی باید داشته‬

‫باشم؟‪..‬دختر بدی واسه ت نبودم‪ ،‬بودم؟‪..‬‬ ‫منو از خودت دور کردی‪....‬ازت راضی نیستم‬ ‫بابا‪ ،‬چه این دنیا چه تو اون دنیا‪..‬هر بدیی‬ ‫ازم دیدی حاللم کن ‪....‬امشب با کینه ای که‬ ‫دستای نوازشگرت تو دلم کاشت دیگه اون‬ ‫سوگل سابق نمیشم‪..‬من امشب مردم‪..‬فقط به‬ ‫دستای پدرم‪....‬‬ ‫عقب عقب رفتم کنار بنیامین و با هق هق‬ ‫گفتم‪ :‬باشه میرم‪..‬امشب با بنیامین از این‬ ‫خونه میرم‪..‬فقط اینو مطمئنم که از این لحظه‬ ‫به بعد دیوارای این خونه رنگ آرامش و‬ ‫خوشبختی رو به خودشون نمی بینن‪....‬‬ ‫لبخند غمگینم همراه شد با یه قطره ی درشت‬ ‫و شفاف اشک از چشمای بابام‪..‬‬ ‫سرمو انداختم پایین و پشت بهش رفتم سمت‬ ‫نسترن‪..‬‬ ‫بابا صدام زد ولی جوابشو ندادم‪..‬‬ ‫تند صورت نسترن و بوسیدم و تو گوشش‬ ‫گفتم‪ :‬خواهری حاللم کن‪..‬می دونم که دیگه‬

‫صورتشو گرفت سمت من و با چشمایی‬ ‫که از خوشحالی پـــر بود نگاهم کرد‪..‬پشت‬ ‫انگشتای دستش گونه مو لمس کرد‪..‬به حالت‬ ‫چندش اخمامو کشیدم تو هم و صورتمو بردم‬ ‫عقب که خنده ش بلندتر شد‪..‬‬ ‫‪ -‬من از دخترای چموش خیلی خوشم‬‫میاد‪..‬مخصوصا تو رابطه!‪..‬‬ ‫و چشمک زد و با لحن بدی گفت‪ :‬می دونی‬ ‫کــــه عزیزم؟‪..‬مطمئنم هنوز یادت نرفته!‪..‬‬ ‫پست فطرت عوضی‪..‬منظورش به ویالیی‬ ‫بود که اون بار منو برد تا به عنوان خونه ی‬ ‫مشترکمون نشونم بوده‪..‬‬ ‫وحشی بازی هاشو با بی شرفی به روم میاورد‪..‬‬ ‫منو از چی می ترسوند؟‪..‬مگه از مرگ‪ ،‬بدترم‬ ‫هست؟!‪..‬با آغوش باز پذیرفتمش‪..‬ولی قبلش‬ ‫یه کاری بود که باید انجامش می دادم‪..‬بعد از‬ ‫اون هر بالیی سرم بیاد واسه م مهم نیست!‪..‬‬ ‫این همه وقت اون نقشه کشید و تا مرحله ی‬ ‫اجرا پیش برد‪..‬‬ ‫و حاال‪..‬‬ ‫نوبت من بود‪...................‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪95‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪49‬‬ ‫‪ -‬بسم الله الرحمن الرحیم‪ ،‬الحول و ال‬‫قوة اال بالله علی العظیم‪..‬دوشیزه خانم سوگل‬ ‫پویان‪ ،‬آیا وکیلم شما را به عقد دائم آقای‬ ‫بنیامین جهانگیری‪ ،‬در قبال مهریه ی یک‬ ‫جلد کالم الله مجید‪ ،‬یک جام آینه و شمعدان‬ ‫و یک هزار و سیصد عدد سکه ی بهار آزادی‬ ‫در بیاورم؟ آیا وکیلم؟‪..‬‬ ‫=========================‬ ‫صدای مامانو از پشت سرم شنیدم‪:‬عروس‬ ‫رفته گل بچینه!‪..‬‬ ‫پوزخند زدم‪..‬واسه حفظ ظاهر چه کارایی که‬ ‫نمی کردن‪..‬‬ ‫‪-‬عروس خانم وکیلم شما رو به عقد دائم‬‫آقای ‪.........‬‬ ‫چند دقیقه ی دیگه تا لحظه ی ویرانه شدن‬ ‫احساساتم مونده؟‪..‬‬ ‫یک؟‪..‬‬ ‫دو؟‪.......‬‬ ‫شایدم چند ثانیه‪..‬‬ ‫و باز صدای مامان چون ناقوسی از مرگ تو‬ ‫سرم پیچید‪.........‬‬ ‫‪ -‬عروس رفته گالب بیاره!‪..‬‬‫‪-‬برای بار سوم‪ ،‬دوشیزه خانم سوگل پویان‬‫آیا وکیلم شما را به عقد دائم آقای بنیامین‬ ‫جهانگیری‪ ،‬در قبال‪..........................‬‬ ‫‪..‬‬ ‫نزدیکه‪..‬خیلی نزدیکه‪..‬دستامو تو هم مشت‬ ‫می کنم‪..‬چشمامو می بندم‪..‬صدای قلبم همه‬ ‫ی وجودمو پر کرده‪..‬گوشام کر شده‪..‬دیگه‬ ‫هیچی نمی شنوم‪..‬هیچی‪..‬همه چیز رو یه خط‬ ‫فرضی تو سرم ِ که صدای سوت ممتدش نوید‬ ‫مرگ میده‪....‬تنم سرده ‪..‬حتی از یک جسم‬ ‫بی روح هم سردتر‪..‬‬ ‫یکی محکم به پهلوم سقلمه می زنه‪..‬مامانه‪....‬‬ ‫درد دارم؟‪..‬نه‪..‬نه هیچ دردی حس نمی کنم‪..‬‬ ‫فقط قلبمه‪..‬تیر می کشه‪..‬به زبونم فرمان میده‬ ‫الل شو حرف نزن‪..‬ولی عقلم‪..‬میگه جون‬ ‫عشقت در خطره‪....‬حتی حاضر نبودم واسه‬ ‫یه ثانیه به نبودنش فکر کنم‪..‬‬ ‫مامان سقلمه ی دومو هم بهم می زنه‪..‬لب‬ ‫می گزم‪..‬از درد؟‪..‬نه‪..‬از سنگینی بغض تو‬ ‫گلوم‪..‬از بی مهری آدمای اطرافم‪..‬از بی‬ ‫پناهی خودم‪..‬منی که‪..‬حتی تا دقایق آخر هم‬ ‫امیدمو از دست ندادم اما‪........‬‬ ‫نشد‪...........‬‬ ‫ بله!‪........‬‬‫بعد از یه مکث نسبتا طوالنی مامان دست‬

‫زد و کل کشید و اینجوری بقیه هم از اون‬ ‫محیط سردی که به وضوح حس می شد‬ ‫بیرون اومدن‪..‬‬ ‫رسم بود قبل از قبول این عقد از پدرم و‬ ‫بزرگترا کسب تکلیف کنم ولی‪..‬‬ ‫کدوم بزرگ تر؟‪..‬کدوم پدر؟‪..‬‬ ‫پدری که شاهد عقد فرزندش نه‪..‬بلکه به‬ ‫شهادت امضا کردن حکم مرگ دخترش رو‬ ‫به روم نشسته‪ ،‬پدرم بود؟‪..‬این مرد پدر من‬ ‫بود؟‪..‬بعد از همه ی اینا می تونستم از ته قلبم‬ ‫پدر صداش کنم؟‪..‬دیگه حرمتی باقی نمونده‬ ‫بود‪....‬‬ ‫آره‪..‬باالخره تموم شد‪..‬دیگه همه چی تموم‬ ‫شد‪..‬‬ ‫و این همون واقعیتی ِ که خواستم ازش فرار‬ ‫کنم‪..‬اما نشد‪....‬‬ ‫این دیگه رویا نیست!‪..‬حقیقت زندگی‬ ‫همینه!‪.........‬‬ ‫بنیامین هم بله رو داد و دفتر عقدو امضا‬

‫کردیم‪..‬‬ ‫بعد از رفتن عاقد و مردایی که نقش شاهد رو‬ ‫تو این مجلس داشتن‪ ،‬مامان خواست چادرو‬ ‫از سرم برداره ولی محکم نگهش داشتم و‬ ‫نذاشتم‪..‬‬ ‫کارم تابلو بود می دونم ولی نمی خواستم‬ ‫نگاهه بنیامین به باال تنه ی برهنه م بیافته‪..‬‬ ‫درسته‪..‬االن همسر رسمی و قانونیش بودم‪..‬‬ ‫ولی با دلم پیمان نبستم‪..‬هر عقدی بدون‬ ‫رضایت قلبی باطله‪..‬پس این عقد هم از‬ ‫جانب من هیچ رسمیتی نداشت!‪..‬‬

‫بود‪..‬‬ ‫با عصبانیت سر بلند کردم و خواستم دستمو‬ ‫عقب بکشم که محکم نگهش داشت‪..‬با‬ ‫لبخند و چشمایی که برق عجیبی داشتن تو‬ ‫چشمام خیره بود‪..‬‬ ‫سردی حلقه ی طالیی رو تو انگشتم حس‬ ‫کردم‪..‬نگاه از نگاهش گرفتم و قبل از اینکه‬ ‫به دستم بوسه بزنه اونو از تو دستش بیرون‬ ‫کشیدم‪..‬‬ ‫حلقه رو با نفرت لمس کردم و دستمو مشت‬ ‫کردم‪..‬ازت بیزارم بنیامین‪..‬ازت بیزارم‪....‬‬

‫باالخره تو این کشمکش ها مامان پیروز‬ ‫شد و چادرو از سرم برداشت‪..‬حجابمو که‬ ‫از دست دادم تنم مثل یه تیکه یخ‪ ،‬سرد و‬ ‫منجمد شد‪........‬‬ ‫سرمو زیر انداختم و نخواستم که نگاهه‬ ‫شاهدین این عقد کذایی رو ببینم و بیشتر از‬ ‫این از خودم و این جماعت متنفر بشم!‪..‬‬ ‫با لمس یه چیز گرم ال به الی انگشتام به‬ ‫خودم اومدم‪..‬دست چپم تو دست بنیامین‬

‫مامان ظرف عسلو برداشت‪..‬‬ ‫این مسخره بازیا چیه؟‪..‬کم عذابم دادن که‬ ‫هنوزم حاضر نیستن دست از سرم بردارن؟‪..‬‬ ‫کاسه ی عسلو که گرفت جلوم با همون‬ ‫دستی که حلقه توش بود محکم زدم زیرش‬ ‫که صدای جیغ مامان به هوا رفت و کاسه ی‬ ‫عسل درست خورد وسط آینه ی طالیی رنگی‬ ‫که تو سفره ی عقد بود و با صدای بلندی‬ ‫شکست!‪..‬‬ ‫همه مات و مبهوت به این صحنه و آینه ی‬ ‫شکسته نگاه می کردن!‪..‬حتی من!‪..‬‬ ‫تصویر صورت من و بنیامین تو ترکای بزرگ‬ ‫و قسمتای شکسته ی آینه به هزار تیکه نقش‬ ‫بسته بود‪..‬‬ ‫نمی دونم چرا‪..‬ولی از ته دل لبخند زدم‪..‬یه‬ ‫حسی توام ِ با آرامش قلبمو پر کرد و باعث‬ ‫شد تو دلم اسم خدا رو صدا بزنم و قرآن کریم‬ ‫رو که تو بغلم بودو ببوسم و بلندشم‪..‬‬ ‫می دونستم بابام رو به روم نشسته ولی بدون‬ ‫اینکه نگاهش کنم دویدم سمت اتاقم و درو‬ ‫محکم پشت سرم بستم‪..‬سرمو بهش تکیه‬ ‫دادم وچند بار پشت سر هم نفس عمیق‬ ‫کشیدم‪..‬‬ ‫نگاهه غضب آلود بنیامین وقتی که لبخند زدم‬ ‫رو خوب تو ذهنم ثبت کردم!‪..‬‬ ‫هنوز هم ردی از اون لبخند رو لبام بود که‬ ‫قرآن رو دو مرتبه بوسیدم و گذاشتم رو میز‬ ‫کنار تختم‪..‬‬ ‫شالی که رو تختم بودو چنگ زدم و انداختم‬ ‫رو شونه هام‪..‬‬ ‫‪.............................‬‬ ‫دیگه از این همه غرغر ونصیحت خسته‬ ‫شدم‪..‬همین که پام رسید تو اتاق چند لحظه‬ ‫بعدش مامان اومد و داد و فریاد راه انداخت‪..‬‬ ‫از خانواده ی بنیامین خبری نبود‪..‬چه بهتر‪..‬‬ ‫برام مهم نبودن‪..‬‬ ‫بابا حتی حاضر نشد نگام کنه یا حتی به قصد‬ ‫نصیحت پا تو اتاقم بذاره‪..‬فقط از همونجا‬


‫‪94‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سریع خودمو جمع کردم گفتم‪ :‬حالم بهم‬ ‫خورد‪ ..‬معدم درد میکرد‬ ‫یه نگاه مشکوکانه به من کرد… گفت‪ :‬حاال‬ ‫بهتری‬ ‫یه نگاه مشکوکانه به من کرد… گفت‪ :‬حاال‬ ‫بهتری‬ ‫گفتم‪ :‬اره …‬ ‫دیدم سامی هم اومد‬ ‫دختره گفت‪:‬کجا بودی سامی جون‬ ‫یه نگاه به من کرد… گفت‪ :‬با یکی ازبچه‬ ‫های شرکت حرف میزدم‬ ‫اهنگ الیت زده شد…‪ .‬ومن برای فرار از‬ ‫نگاههای سامی‬ ‫گفتم‪ :‬علی جان بریم برقصیم … باشه ای‬ ‫گفت و رفتیم وسط‬ ‫سامی هم با اون دختره اومد وسط‬ ‫خودمو چسبوندم به علی وبوش کردم…‬ ‫احساس امنیت کردم‬ ‫یک دفعه علی مچ دستمو فشار داد…‬ ‫گفت‪ :‬به من چرا دروغ میگی‪...‬؟‬ ‫صورتت چی شده ‪..‬فکر میکنی من باور‬ ‫کردم‪..‬باال اوردی‬ ‫وای خدا چی بگم ‪!!!...‬‬ ‫مجبور شدم دروغ بگم‬ ‫گفتم‪:‬داشتم میمومدم یه مرد میخواستش‬ ‫دست درازی کنه… وقتی صورتشو چنگ زدم‬ ‫زدش تو صورتم … فشار مچمو بیشتر کرد‬ ‫چرا به من نگفتی…از درد گریم گرفته بود‬ ‫صورتش قرمز شده بود…عصبانیت تو‬ ‫صورتش موج میزد‬ ‫یه دستمو ول کرد…و با دست دیگه منو‬ ‫کشید سمت میزمون‪ ..‬گفت‪ :‬کیفتو بردار بریم‬ ‫خدایا امشبو خودت بخیر بگذرون‬ ‫سامی‪ ..‬علی رو صدا کرد… کجا داداش‬ ‫علی هم گفت‪ :‬عسل حالش خوب نیست…‬ ‫میریم خونه‬ ‫سامی گفت‪ :‬پس این کارتم بهم زنگ بزن یه‬ ‫روز دیگه همو ببینیم‬ ‫علی کارتو گرفت گفت‪:‬بهت زنگ میزنم‬ ‫توی ماشین که نشستیم… علی از عصبانیت‬ ‫منفجر شد‬ ‫علیرضا‬ ‫داشتم میترکیدم ‪..‬با عصبانیت داد زدم…‪.‬‬ ‫برای چی به من نگفتی ‪..‬هان‪!!..‬‬ ‫اون آشغال بهت دست زد‬ ‫ترسیده بود هیچی نگفت…‪ .‬داد زدم بهت‬ ‫دست زد‬ ‫با صدایی که از ته چاه میومد… گفت‪:‬نه‬ ‫‪..‬فقط زد تو صورتم‬ ‫با سرعت زیاد میروندم وفحش میدادم‬ ‫کدوم بی وجودی به زن من دست زده… اونم‬ ‫زدتش‬ ‫رسیدیم خونه پیاده شدیم رفتیم تو خونه گفتم‬ ‫از این به بعد حق نداری… تنهایی بری بیرون‬ ‫میدونستم تقصیر اون نیست…‪ .‬ولی باید‬ ‫خودمو خالی میکردم‬ ‫داشت گریه میکرد‪..‬یه جوری شدم‪ ..‬پشیمون‬ ‫شدم از اینکه سرش داد زدم‬ ‫بغلش کردم گفتم ‪..:‬حاال گریه نکن ‪..‬میدونی‬ ‫من طاقت گریه تو رو ندارم‬ ‫با چشمای خیسش بهم نگاه کرد گفت‪...‬‬ ‫علی دوست دارم‬ ‫صبح با سردرد بلند شدم …‪.‬دیدم عسل مثل‬ ‫بچه ها خوابیده‬

‫دیشب اینقدر گریه کرده بود…‪ .‬چشاش پف‬ ‫داشت‬ ‫یه قرص سر درد برداشتم وخوردم… یادم‬ ‫باشه به سامی زنگ بزنم‪..‬‬ ‫دیشب که نشد زیاد حرف بزنیم‪..‬‬ ‫وای چه عشوه هایی میومد اون دوست‬ ‫دخترش‪!..‬‬ ‫هیکلش مثل پلنگ صورتی بود…‪ .‬مخ ما رو‬ ‫خورد اینقدر حرف زد‬ ‫لباسامو پوشیدم عسلو یواش بوسیدم که بیدار‬ ‫نشه…‬ ‫رفتم شرکت تا ساعت ‪ 2‬سرم شلوغ بود‬ ‫کارم که تموم شد زنگ زدم به سامی‬ ‫علیرضا‪ :‬الو سالم سامی‬ ‫سامیار‪:‬سالم علی جان خوبی‬ ‫علیرضا‪:‬اره داداش خوبم زنگ زدم معذرت‬ ‫خواهی کنم بابت دیشب…‬ ‫‪-‬آخه عسل حالش خوب نبود‬‫سامیار‪ِ :‬ای وای چرا‪..‬؟‬ ‫علیرضا‪:‬نمیدونم بعداز ظهری چی خورده بود‬ ‫مسموم شده بود…‬ ‫‪-‬زنگ زدم فردا شب بیایی خونمون‪..‬‬‫خیلی وقته ندیدمت دلم برات تنگ شده‬ ‫سامیار‪:‬منم دلم برات تنگ شده بود… آخه‬ ‫حال عسل خانم خوب نیست بذار برای یه‬ ‫شب دیگه‬ ‫علیرضا‪:‬گفتم‪ :‬یه مسمومیت بوده االنم حالش‬ ‫خوبه ‪..‬خوش حال میشم‪ ..‬فردا شب ببینمت‬ ‫سامیار‪:‬باشه داداش پس تا فردا شب‪ ..‬راستی‬ ‫ادرس خونتو اس کن‬ ‫خداحافظی کردم وادرسو‪ ..‬براش اس ام اس‬ ‫کردم‬ ‫عسل‬ ‫از صبح تا حاال توی فکرم…که چی کار‬ ‫کنم‪..‬؟‬ ‫ترس اینکه سامی مثل کار دیشبش دوباره‬ ‫انجام بده… دیوونم میکرد‬ ‫شب که علی اومد رفتم به استقبالش… گفتم‪:‬‬ ‫سالم عزیزم خسته نباشی گفت‪ :‬سالمت باشی‬ ‫عسلم و بوسم کرد …رفت دستاشو بشوره‬ ‫گفتم‪ :‬چه خبر گفت‪ :‬سالمتی‪ ،‬فردا شب‬ ‫مهمون داریمدلم هری ریخت پایین (نکنه‬ ‫سامی باشه)‬ ‫گفتم‪ :‬مهمون …!‬ ‫گفت‪ :‬اره سامی رو دعوت کردم‬ ‫عصبی شدم و با لحن عصبی گفتم‪ :‬چرا بدون‬ ‫مشورت من مهمون دعوت میکنی‬

‫علی گفت‪ :‬این چه طرز حرف زدنه‬ ‫دوستم بو د … میخواستم هم بخاطر دیشب‬ ‫‪..‬وهم دلم براش تنگ شده بود‪ ..‬دعوتش کنم‬ ‫چشاشو کوچیک کرد… چرا از سامی بدت‬ ‫میاد‪..‬؟!!‬ ‫منم به خاطر اینکه تابلو نشم گفتم‪ .…:‬از‬ ‫دوست دخترش خوشم میاد‬ ‫هی برات عشوه میریزه …خندید گفت‪:‬‬ ‫حسودیت میشه اره‪...‬‬ ‫منم گفتم‪ :‬چرا نشه‪ ..‬تو شوهرمی‪ ..‬واز‬ ‫مهمتر‪ ..‬عشقمی‬ ‫تو خودت خوشت میاد یه مرد بهم نخ بده‬ ‫گفت‪ :‬غلط کرده…‪ .‬دندوناشو تو دهنش‬ ‫خورد میکنم‬ ‫حتی فکرشم دیوونم میکنه …‬ ‫ای خدا‪ ..‬چرا هر جا میرم از دست این غیرتی‬ ‫ها راحت نمیشم‪!!..‬حتی مثالم‪ ..‬نمیشه زد…‪.‬‬ ‫میگه فکرش دیوونش میکنه‬ ‫وای از اون روزی که بفهمه من با سامی بودم‬ ‫‪..‬تازه بوسیدمش‬ ‫دیگه مغزم هنگ کرده بود…‪ .‬دیگه نمی‬ ‫دونستم چیکار کنم ‪..‬؟‬ ‫شب تا صبح بیداربودم که فردا شب علی‬ ‫چیزی نفهمه ‪..‬‬ ‫وسامی هم اذیتم نکنه… دم دمای صبح‬ ‫خوابم برد‬ ‫تا بعد از ظهر تمام کارارو کردم‪..‬پوشیده ترین‬ ‫لباسامو پوشیدم‬ ‫که سامی‪ ..‬چشم چرونی نکنه پریشب داشت‬ ‫با نگاهش منو میخورد…نمیدونم چیجوری‬ ‫دوسش داشتم ‪..‬انگار کور بودم‬ ‫ارایش مالیمی کردم… رفتم توی پذیرایی…‬ ‫علی هم اومد‪ ..‬استرس بدی گرفته بودم‬ ‫بالخره … سامی با دوست دخترش که تازه‬ ‫فهمیدم اسمش …عاطفه س اومدند‬ ‫سریع رفتم تو اشپز خونه مشغول ساالد درست‬ ‫کردن شدم‬ ‫علی با اخم اومد‪ ..‬تو چرا همش تو اشپزخونه‬ ‫ای …‪.‬؟بیا پیش مهمونا زشته ‪..‬‬ ‫ناچار ًا رفتم تو پذیرایی نشستم…‪ .‬دیدم‬ ‫عاطفه با یه لبخند مسخره به من میگه به‬ ‫زحمت افتادید‬ ‫منم گفتم‪ :‬خواهش میکنم تا باشه از این‬ ‫زحمتا‬ ‫علی برگشت به من گفت‪… :‬عسل جان سامی‬ ‫رو ببر تواتاق کارم …تا کامپیوترمون رو‬ ‫درست کنه‬

‫بگو کجاش ِارور… میده‪ ..‬ای خدا حاال چه‬ ‫کار کنم ‪..‬؟!!‬ ‫گفتم‪ :‬حاال اقا سامیار مهمونی اومدند‪ ..‬زشته‬ ‫‪!!!..‬‬ ‫فردا خودم میبرم درستش میکنم‬ ‫سامی گفت‪ :‬این چه حرفیه برای همه کار‬ ‫انجام میدم… برای بهترین دوستم انجام ندم‬ ‫‪!..‬‬ ‫مجبور شدم بلند بشم وسامی رو ببرم تو‬ ‫اتاق…‬ ‫داخل اتاق شدیم پشت صندلی کامپیوتر‬ ‫نشست و من تقریبا یه متر فاصله داشتم…‬ ‫گفت‪ :‬دوست نداری که من عصبانی بشم‪..‬؟‬ ‫منم از ترس رفتم جلو‬ ‫سامی گفت‪ :‬شماره موبایلتو بده‬ ‫گفتم‪ :‬میخوای چیکار‬ ‫میدونی اگه علی بفهمه هر دومونو میکشه‬ ‫یه نگاه خشمگین کرد گفت‪ :‬میگم شمارتو‬ ‫بده‬ ‫منم شمارمو دادم ‪..‬گفت‪ :‬منتظرم باش‪..‬‬ ‫تماس میگیرم‬ ‫یه دفعه صدای علی اومد… عسل درست‬ ‫شد‪..‬؟!!‬ ‫دیدم اومد تو اتاق گفت‪ :‬سامی چیکار کردی‬ ‫وای اگه فهمیده باشه چی‪..‬؟!!‬ ‫به خودم گفتم اگه بفهمه ‪..‬هم من وهم سامی‬ ‫االن زنده نیستیم‬ ‫میز شامو آماده کردم ومهمونا رو صدا زدم‬ ‫بالخره مهمونی مسخره ‪..‬وپراز نگاه های‬ ‫سامی تموم شد‬ ‫مهمونها که رفتند رفتم تو اتاقمون ولباسامو‬ ‫در آوردم‬ ‫اخیش از بس لباسای بازو راحت تو خونه‬ ‫پوشیده بودم‪..‬‬ ‫دیگه نمیتونستم این لباسا رو بپوشم‬ ‫یه لحظه احساس کردم یکی پشتمه‪ ..‬برگشتم‬ ‫هی… بلندی کشیدم… دستمو گذاشتم رو‬ ‫قلبم‪ ..‬گفتم ‪:‬علی ترسوندیم‬ ‫علی گفت‪ :‬یه تای ابروشو داد باال ادم مگه از‬ ‫شوهرشم… میترسه‪..‬؟‬ ‫بغلم کرد گفت‪ :‬دستت درد نکنه عسلم‬ ‫‪..‬امشب خسته شدی…‬ ‫منم خندیدم( برای اینکه تمام استرسامو‬ ‫جبران کنم )‬ ‫تو که میدونی چی جوری از من تشکر کنی‬ ‫با دستاش رو بدنم سمت باال پایین میبرد‬ ‫گفت‪ :‬من که دوست دارم… همش ازت‬ ‫تشکر کنم‬ ‫دو تا بازومو گرفت خیلی اروم منو رو تخت‬ ‫خوابوند… وخودش روم خم شد‬ ‫علیرضا‬ ‫خم شدم روش‪ ..‬وبا دستم ‪..‬موهای حالت‬ ‫دارشو از روصورتش کنار زدم‬ ‫و به چشای قشنگ و خوش حالتش نگاه‬ ‫کردم…‬ ‫گفتم‪ :‬نمیدونم تو چی داری‪..‬؟!!‬ ‫وقتیکه میبینمت من از خود بیخود میشم‪..‬‬ ‫کاشکی زودتر پیدات کرده بودم …‬ ‫تو وجودت یه آرامشیه که تو وجود هیچ زنی‬ ‫پیدا نکردم‪..‬‬ ‫تو منو کامل میکنی‪..‬‬ ‫چشمام خمار شده بود… فقط دوست داشتم‬ ‫لمسش کنم‬ ‫اونم تو حس رفته بود ‪..‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

, e o l i z d i h r e i C o k l i h o h h C tc m C S r a H ndr te aPo


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

15 ounces white beans (not dried) 1 teaspoon smoked paprika 1 teaspoon black pepper 1 teaspoon cumin 1 teaspoon onion powder 1 teaspoon garlic powder 2 teaspoons chili powder 2 tablespoons Worcestershire sauce Toppings: 1 cup cheddar cheese, shredded ½ cup cilantro, chopped 1 avocado, diced Directions: Fall brings a lot of things besides pumpkin lattes and football games, and an excuse to make a huge pot of chili is a great one. A slow-simmered chili is a beautiful bowl of comfort food, especially when beer is involved. The best thing about this chili is that it’s actually better made a few days ahead; the flavors have a chance to blend and deepen. Don’t be afraid to make this when you get a chance, and then warm it when it’s ready to serve. It also freezes well, so don’t be scared to make a double batch. A freezer-friendly, make-ahead meal that’s a big bowl of feel-good food? Fall can’t get here soon enough. Chorizo, Hatch Chile and Smoked Porter Chili 1

Chorizo, Hatch Chile and Smoked Porter Chili Yield: 4 servings Chili: 2 tablespoons olive oil ½ white onion, chopped (about 1 cup) 1 red bell pepper, chopped, stem and seeds removed 2 hatch chilies, chopped 2 jalapenos, chopped 6 ounces chorizo, raw, removed from casing 1 pound ground chuck (80/20 lean-to-fat ratio) 4 cloves garlic, minced 1 cup smoked porter 14 ounces stewed diced tomatoes

92

Heat the olive oil in a large pot over medium-high heat. Add the onions, bell peppers, hatch chilies and jalapenos, cooking until softened. Add the chorizo and ground beef, cooking until browned. Stir in the garlic and then the beer. Add the tomatoes, beans, smoked paprika, pepper, cumin, onion powder, garlic powder, chili powder and Worcestershire sauce. Bring to a low simmer. Simmer for 1 hour. Ladle into bowls and top with cheese, cilantro and avocados.


‫‪91‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪...‬که بریم خرید‬ ‫****************‬ ‫علیرضا‬ ‫توی این یک ماه عاشق عسل شدم‪ ....‬به‬ ‫خودم گفتم‪ :‬اومدی وابسطه کنی‪ !!...‬وابسطه‬ ‫شدی ‪.‬‬ ‫امروز از طرف یکی از شرکتهای ایرونی‪ ...‬به‬ ‫مهمونی دعوت شدم اونم با عسل‪...‬‬ ‫خوبه عسلم روحیه اش شاد میشه‬ ‫با هم رفتیم خرید‪ ....‬شام رفتیم رستوران‬ ‫از اون ماجرای رستوران‪ ...‬دیگه بیرون نرفته‬ ‫بودیم‬ ‫غذا رو سفارش دادم‪ ...‬گفتم‪ :‬فکر کنم دو‬ ‫ماهیه‪ ...‬بیرون غذا نخوردیم‬ ‫عسل به من نگاه کرد‪ ...‬گفت‪ :‬راستش اون‬ ‫روز‪ ....‬بخاطر ترسم اون کارو کردم‬ ‫میخواستم کارتو پاره کنم‪ ...‬اخه وقتی پسری‬ ‫بهم گیر میداد عرشیا میگفت‪ ...:‬تو کرم‬ ‫ریختی‬ ‫با دستم اشاره کردم‪ ...‬که دیگه بسته دوست‬ ‫نداشتم‪ ....‬با فکرش شبمو خراب کنم ‪..‬‬ ‫عسل‬ ‫موهامو پوش دادم‪ ...‬و فرقمو کج کردم‪...‬‬ ‫پیراهن کوتاه مشکیمو‪ ...‬با سا پورت زخیم‬ ‫پوشیدم‬ ‫ارایش خلیجی کردم ‪....‬رژ لب کالباسیمو‬ ‫مالیدم به لبای گوشتیم‬ ‫کارم که تموم شد‪ ...‬برگشتم دیدم علی با کت‬ ‫شلوار مشکی‪ ...‬پشتم ایستاده‬ ‫وای چقدربهش میومد‪ ...‬رفتم بوسشکردم‪...‬‬ ‫امشب که دل تمام دخترا رو میلرزونی عزیزم‬ ‫گفت‪:‬همون که… دل زنمو لرزوندم‬ ‫بسه‪!..‬چون فقط چشمام تورو میبینه‬ ‫با یه اخم الکی گفت‪:‬شما هم پیش من‬ ‫میشینی ‪...‬از پیشم جم نمیخوری‪ ...‬دوست‬ ‫ندارم کسی بهت نگات کنه ‪..‬‬ ‫خندیدم گفتم… بریم من حاضرم… داشتم‬ ‫میرفتم که دستمو گرفت‬ ‫گفت‪..‬آ‪..‬آ‪..‬همین جوری میخوای بری‪...‬‬ ‫گفتم پس چیجوری برم‪..‬‬ ‫گفت پس بوس من چی؟خندیدمو‬ ‫دستاموحلقه کردم دور گردنش وبوسیدمش‬ ‫داخل سالن مهمانی شدیم…‪ .‬یه عده وسط‬ ‫بودند… یه عده ام نشستته بودند‬ ‫چقدر دلم میخواست برم وسط برقصم‪..‬‬ ‫داشتیم میرفتیم بشینیم…‪ .‬یه نفر با صدای‬ ‫آشنا گفت‪:‬‬ ‫علی…! خودتی…‪ !.‬برگشتیم ببینیم کیه‬ ‫خشکم زد‪ ..‬اونم خشکش زد‬ ‫انگار دنیا ایستاد…‪ .‬فشارم پایین افتاد…‬ ‫این اینجا چه کار میکنه‪...‬؟!!‬ ‫با صدای علی به خودمون اومدیم… به‪ ..‬چه‬ ‫طوری سامی‪..‬؟!!‬ ‫خنده الکی کرد گفت ‪:‬خوبم‬ ‫به یه نیم نگاهی بهم کرد… گفت‪ :‬عرشیا هم‬ ‫اومده‬ ‫علی گفت‪ …:‬نه مگه نمی دونستی من با‬ ‫عسل ازدواج کردم‪..‬‬ ‫سریع خودشو جمع کرد… گفت‪ِ :‬ا مبارک‬ ‫باشه …تو که اهل زن گرفتن نبودی‪..‬؟!!‬ ‫علی دسشو برد سمت کمرم وبه خودش‬ ‫نزدیک کرد… گفت‪ :‬حاال عشقمو پیدا کردم‬ ‫وای داشتم میمردم… پاهام سست شده‬ ‫بود… دوست داشتم بشینم‬

‫سریع گفتم ‪:‬علی جان من پام خسته شدش‬ ‫برم بشینم‬ ‫دیدم یکی داره سامی رو صدا میکنه‬ ‫یه دختر الغر بلند چهره ش هم زیبا البته با‬ ‫ارایش‬ ‫با چشای ابیش اشاره کردو گفت‪ :‬سامی جان‬ ‫معرفی نمیکنی‬ ‫سامی رو کرد به ما گفت …‬ ‫علیرضا یکی از بهترین دوستام… که مثل‬ ‫برادرمه و رو کرد به من‬ ‫و با یه نگاه معنی دار گفت‪… :‬ایشون هم‬ ‫همسرش عسل خانم‪...‬‬ ‫یعنی بخاطر این دختر منو ول کرد…هه دارم‬ ‫حسودی میکنم‬ ‫نه من نباید دیگه فکر کنم …‪.‬همه فکرم مال‬ ‫علیه‪..‬‬ ‫دیگه نمیتونستم بایستم… گفتم ببخشید من‬ ‫پام درد گرفته میرم میشینم‬ ‫رفتم نشستم …علی هم بعد از چند دقیقه‬ ‫بغلم نشست‬ ‫به خاطر اینکه علی بویی از قیافمو… رفتارم‬ ‫‪ ..‬نبره بهش چسبیدم‬ ‫وبا حالت لوس گفتم علی‬ ‫علی بهم نگاه کرد‪ ..‬جان علی‪ ..‬لبامو جم‬ ‫کردم‬ ‫گفت ‪:‬لباتو اونجوری نکن میخورمشون‬ ‫گفتم میشه بریم برقصیم گفت‪ :‬باشه بریم‬ ‫یه اهنگ رقصیدیم … ولی هنوز ترس تو‬ ‫وجودم بود‬ ‫که دیدم سامی با اون دوست دخترش میاد‬ ‫سمت میز ما‪ ..‬خدایا امشبو بخیر کن‪!!..‬‬ ‫دیدم سامی با اون دوست دخترش میاد…‬ ‫سمت میز ما‪ ..‬خدایا امشبو بخیر کن‬ ‫دختره پررو بزنم چشاشو در بیارم‪ ..‬با اون‬ ‫چشاش داره علیمو میخوره‬ ‫سامی گفت‪ :‬چه خبر‪..‬؟عرشیا خوبه‪..‬؟!!‬ ‫علیم گفت ‪:‬خوبه … از ترس دسشوییم گرفته‬ ‫بود موبایل سامی زنگ خورد…‬ ‫ورفت سمت بیرون صحبت کنه‬ ‫این دختره هم مخ علی رو کار گرفته… دیگه‬ ‫نمیتونستم تحمل کنم‬ ‫به علی گفتم‪ :‬دسشویی کجاست…؟ دختره‬ ‫سمت بیرونو نشون داد‬ ‫سریع بلند شدم رفتم دسشویی…‪ .‬اخیش‬ ‫راحت شدم‪..‬‬ ‫ولی هنوز میترسیدم از دسشویی اومدم بیرون‬ ‫سامی رو دیدم…‬ ‫شونه هام گرفت منو زد به دیوا‬ ‫با عصبانیت گفت برای چی ‪...‬؟‬ ‫با چشای گشاد شده داشتم نگاش میکردم‬ ‫وای خدای من االن علی منو ببینه‪ ..‬چی کار‬ ‫کنم‪!!..‬‬ ‫گفتم‪ :‬تو خدا سامی االن علی میاد…‬ ‫داد زد گفت‪ :‬جواب سوالمو بده …گریم در‬ ‫اومده بود گفتم‪ …:‬چون ازت متنفرم‬ ‫زد تو صورتم ودو تافحش ابدار بهم داد…‬ ‫برام اصال مهم نبود چی میگه‬ ‫فقط میخواستم علی چیزی نبینه… باتمام‬ ‫قدرتم هولش دادم و فرار کردم‬ ‫به میزمون که رسیدم دیدم علی با دختره‬ ‫صحبت میکنه‬ ‫یه نفس راحت کشیدم… رفتم به طرفشون‬ ‫علی منو دیدگفت‪ :‬چی شده عسل چرا رنگ‬ ‫روت سفیده‬

‫ادامه دارد صفحه ‪94‬‬


‫‪90‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪4‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســایــه ی گـذشـتـه‬

‫بالخره از حموم اومد بیرون ‪..‬حولشو دورش‬ ‫پیچیده بود‪ ....‬چه بدنی داشت‬ ‫اومد جلوم‪ ...‬من سرمو اوردم پایین‪ ....‬با‬ ‫دستش چونم باال اورد‪ ....‬تو چشام نگاه‬ ‫میکرد‬ ‫بعد نگاهشو برد پایین تر سمت لبام با‬ ‫انگشت‪..‬شصتش لبامو لمس کرد‬ ‫وای نکنه مثل اون دفعه مسخرم کنه‬ ‫نه عسل‪..‬فکر نکنم که یه دفعه‬ ‫منوهول داد سمت دیوار و لبامو بوسید ‪....‬‬ ‫منم همراهیش کردم ‪...‬‬ ‫در گوشم گفت لبات مزه خوبی میده‪ ...‬منو‬ ‫انداخت رو تخت‪...‬منم بیجنبه‪...‬از خود‬ ‫بیخود شدم‬ ‫ومن رو به دنیای زنانگی وارد کرد‪...‬‬ ‫یه حس خوب داشتم ‪...‬حس ارامش‪....‬علی‬ ‫خیلی خوب با من رفتار کرد‬ ‫رفتم حمام دوش گرفتم‪ ...‬همش یاد صحنه‬ ‫های ‪...‬چند دقیقه پیش میوفتادم‬ ‫واز حسش بدنم مورمور میشد‬ ‫از حمام اومدم بیرون‪ ...‬داشتم موهام با حوله‬ ‫خشک میکردم‬ ‫علی گفت توپولی ‪...‬شام نداریم با این‬ ‫حرفش‪ ...‬یاد سامی افتادم‬ ‫خدایا کی تموم میشه‪ ...‬چه اشتباهی کردم ‪...‬‬ ‫میدونم تاوان اشتباهمومیدم‪ ...‬گفت عسل با‬ ‫توام‪..‬؟‬ ‫علیرضا‬ ‫به سقف خیره شده بودم ‪...‬به رابطمون فکر‬

‫میکردم‪ ..‬لبخند زدم‬ ‫بعد از رابطمون‪،‬بهش حس تنفر نداشتم‪..‬‬ ‫برعکس دوست داشتم بغلش کنم‬ ‫چون با دوست دخترام بعد از رابطه‪ ...‬ازشون‬ ‫متنفر میشدم‬ ‫شاید به خاطر اینکه میدونم دست نخورده‬ ‫بود‪ ..‬یا اون ترسش تو نگاش‪ ...‬وای لباش‬ ‫دیوونه کننده بود‬ ‫حس خیلی خوبی داشتم‪...‬حس ارامش‪...‬‬ ‫حس مالکیت‪..‬حس اطمینان!!‬ ‫فکر کنم ازش خوشم اومده‪ ...‬یا دوسش‬ ‫داشتم‬ ‫نمی دونم چه حسی بود‪ ...‬ولی دوست داشتم‬ ‫دوباره رابطه بر قرار کنم‬ ‫چقدر با احساس بود‪ ...‬گرم بود مثل‬ ‫اتیش‪.....‬‬ ‫امروز که تو شرکت بودم‪..‬‬ ‫بابا گفت یه هفته دیگه پرواز دارید‪ ...‬باید‬ ‫به عسل بگم‬ ‫گرسنم شده بود ‪...‬بعد از اینهمه فعالیت‬ ‫خوب معلومه‪!..‬‬ ‫عسل از حمام امد بیرون داشت موهاشو با‬ ‫حوله خشک میکرد‬ ‫گفتم‪ ...‬توپولی شام نداریم که دیدم‪...‬‬ ‫اخماشو جم کرد رفت تو فکر‬ ‫اینم همش که میره تو فکر‪...‬دوباره صداش‬ ‫کردم عسل‬ ‫گفت‪ :‬من فقط ‪ 2‬کیلو‪ ...‬اذافه وزن دارم‪...‬‬ ‫تو اون دوست دخترای نی قلیونتو دیدی‪ ...‬به‬ ‫من میگی توپول‬ ‫دیگه منو‪...‬اینجوری صدا نکن‪ ...‬دیدم‬ ‫راست میگه ‪..‬‬ ‫ولی وقتی عصبی میشد‪...‬خیلی خوردنی میشد‬ ‫عسل‬ ‫شبو تا صبح بیدار بودم‪....‬برای اینکه علی‬ ‫گفت هفته دیگه پرواز داریم‬ ‫از االن احساس ترسو‪ ،‬غربت میکردم‬ ‫یک هفته زود گذشت ‪...‬ومن هر روز بیشتراز‬

‫علی خوشم میومد‪...‬‬ ‫دیگه ازش متنفر نبودم‪ ....‬دیگه با هم دعوا‬ ‫نمیکردیم‪...‬‬ ‫رابطمون باهم خوب شده بود‬ ‫علی اخالقش با اون چیزی که فکر میکردم‬ ‫‪...‬فرق داشت‬ ‫‪.‬دیگه اون علی‪ ...‬مغرورو‪...‬ازخودراضی رو‬ ‫نمیدیدم‬ ‫خیلی با احساس و هات بود‪...‬‬ ‫با اون احساس ارامش میکردم‪ ...‬اگه عذاب‬ ‫وجدانمو فاکتور بگیرم‬ ‫توی فرود گاه مامانم وبابام بغل کردم‬ ‫‪..‬وبوسیدمشون‪..‬‬ ‫عرشیا هم بغلم کرد در گوشم گفت‪ :‬مواظب‬ ‫خودت باش‬ ‫خندیدم‪..‬بادست اشاره به علی کردم ‪ ..‬وقتی‬ ‫علی هست نگران نباش‬ ‫با عمو امیر ونرگس خانمم‪ ..‬خداحافظی کردم‬ ‫تو هواپیما بودیم ‪ ..‬من سرمو رو شونه علی‬ ‫گذاشتم‬ ‫دوست داشتم احساس علی رو نسبت به خودم‬ ‫بدونم‪..‬‬ ‫گفتم علی احساست نسبت به من چیه‪...‬؟!!‬ ‫با اون چشمای گیرا یه نگاهی کرد‪ ...‬به من‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫اینکه میدونم مال منی‪ ...‬وفکرت همش مال‬ ‫منه ‪...‬اینکه وقتی زنم شدی بکربودی‬ ‫بهم احساس آرامش میدی‬ ‫من رفتم تو فکر‪ ...‬عذاب وجدانم دو برابر‬ ‫شد ‪...‬علی فکر میکنه من بکر بودم‬ ‫نمیدونه‪ ...‬با صمیمی ترین دوستش بودم‪...‬‬ ‫تو چشام اشک جمع شده بود ‪...‬از خودم بدم‬ ‫اومده بود‬ ‫من بهش دروغ گفتم‪ ...‬دوست داشتم خودمو‬ ‫از این باال پرت کنم‪ ...‬پایین‬ ‫‪--------------------‬‬‫‪4‬‬ ‫بالخره رسیدیم لندن‪ ...‬من یه تونیک پوشیده‬

‫بودم وسرم لخت بود‪ ...‬علی گفته بود عیبی‬ ‫نداره‬ ‫وای اگه عرشیا منو ببینه‪ ..‬پوست از سرم‬ ‫میکنه‬ ‫رفتیم خونه ای که قرار بود زندگی کنیم ‪...‬از‬ ‫خونمون تو ایران داشتیم کوچکتر بود‬ ‫ولی قشنگ بود‪ ...‬وقتی داشتم به خونه نگاه‬ ‫میکردم‬ ‫علی از پشت منو بغل کرد‪ ...‬در گوشم با‬ ‫صدای ارومی گفت‪.‬‬ ‫نظرت چیه در مورد خونه‪....‬وای دوباره من‬ ‫شل شدم‬ ‫نمیدونستم چیکار کنم‪ ....‬با خودم گفتم‪..‬‬ ‫االن جوابتو میدم‬ ‫برگشتم به سمتش‪...‬به کمک پنجه هام قدمو‬ ‫بلند کردم‪ ...‬با یه نگاه گیرا در گوشش زمزمه‬ ‫کردم‬ ‫خوبه مخصوصا اتاق خوابش‬ ‫سرشو بلند کرد‪ ...‬یه نگاه با اون چشمای‬ ‫گیراش کرد‪ ...‬یکی از ابروهاشو داد باال‬ ‫اهان پس اتاق خوابو پسندیدی‪ ...‬نمیخوای‬ ‫با هم بریم دوباره نگاش کنیم‬ ‫ولباشو گذاشت رو لبام ‪..‬وهمونجور که لب‬ ‫میگرفتیم قدم قدم میرفتیم‪ ...‬به سمت اتاق‬ ‫خواب‬ ‫به اتاق خواب که رسیدیم منو انداخت‪ ...‬رو‬ ‫تخت ولباسشو در اورد ومن یه لبخند زدم ‪..‬‬ ‫خم شد روم‬ ‫از همدیگه لذت بردیم ‪....‬‬ ‫یک ماه گذشت ورابطه منو علی بیشتر شده‬ ‫بود‬ ‫روزی سه چهار بار بهم زنگ میزدیم ‪...‬و‬ ‫حرفای عاشقونه میزدیم‬ ‫کال بهم وابسطه شده بودیم ‪...‬‬ ‫یه روز علی اومد خونه‪ ....‬منو بوسید گفت‪:‬‬ ‫عسلم‪ ..‬فردا به یه مهمونی دعوت شدیم‪ ...‬بیا‬ ‫بریم لباس بخریم‬ ‫منم خوشحال شدم ‪...‬ورفتم زودحاضر شدم‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

89


‫‪88‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تستسترون و‬ ‫تمایالت جنسی‬

‫با باال رفتن سن‌‪ ،‬میزان ترشح‬ ‫تستوسترون در بدن مردان کاهش‬ ‫می‌یابد و به همین دلیل مردان دچار‬ ‫کاهش تمایالت جنسی‪ ،‬کم شدن‬ ‫بافت عضالنی و انرژی می‌شوند‪.‬‬ ‫کاهش‬ ‫نشانه‌های‬ ‫می‌دانید‬ ‫تستوسترون چیست و چه نوع‬ ‫درمان‌هایی برای آن وجود دارد؟‬

‫کم شدن میل جنسی‪ ،‬انزال زودرس‪،‬‬ ‫اختالالت نعوظی و‪ ...‬می‌توانند به دلیل‬ ‫کاهش تستوسترون در بدن و آندروپوز باشند‪.‬‬ ‫اگر شما احساس خستگی و بی‌رمقی می‌کنید‪،‬‬ ‫موهای بدنتان در حال کم شدن و ریزش‬ ‫است‪ ‌،‬بافت ماهیچه‌ای‌تان دارد تحلیل می‌رود‬ ‫و در عوض بافت چربی دور کمر و شکمتان‬ ‫افزایش یافته به این معنی است که بدن شما به‬ ‫اندازه کافی تستوسترون ترشح نمی‌کند‪ ..‬چه‬ ‫کسانی در معرض این مساله هستند؟‬ ‫کاهش تستوسترون در مردان از ‪ 30‬سالگی‬ ‫آغاز می‌شود‪ .‬میزان تستوسترون در ‪ 1/4‬مردان‬ ‫باالی ‪ 60‬سال از حد طبیعی پایین‌تر است و‬

‫این میزان در مردان باالی ‪ 60‬سال به ‪1/2‬‬ ‫می‌رسد‪ .‬البته تستوسترون در تمامی مردان‬ ‫کاهش نمی‌یابد و حتی در بدن برخی آقایان‬ ‫در سنین باال بیش از حد طبیعی تستوسترون‬ ‫ترشح می‌شود‪ .‬آیا میزان ترشح تستوسترون در‬ ‫بدن شما کاهش یافته است؟‬ ‫تنها راهی که بتوان فهمید میزان این هورمون‬ ‫در بدن شما پایین آمده یا خیر دادن آزمایش‬ ‫خون است‪ .‬متخصصان به جای آنکه تمام‬ ‫تستوسترون را اندازه‌گیری کنند تنها روی‬ ‫تستوسترون بیودیسپونیبل متمرکز می‌شود‪.‬‬ ‫میزان طبیعی این تستوسترون باید بین ‪0/8‬‬ ‫تا ‪ 3/6‬نانوگرم در میلی‌متر در آقایان ‪ 35‬تا‬ ‫‪ 51‬ساله باشد‪ .‬باالتر از این سن کاهش این‬ ‫هورمون کامال طبیعی است‪.‬‬ ‫اگر مردی احساس انرژی و شادابی دارد‬ ‫و می‌تواند رابطه جنسی خوبی برقرار کند‬ ‫نیازی نیست بی‌جهت فکر خود را درگیر‬ ‫این مساله کند‪ .‬اما اگر برخالف این باشد و‬ ‫آزمایشات نشان دهد که میزان تستوسترون‬ ‫بیودیسپونیبل خون او زیر ‪ mg/ml 0/3‬است‬ ‫الزم است درمان‌های هورمونی آغاز شود‪.‬‬ ‫آیا درمان‌ها موثر است؟درمان‌های هورمونی‬ ‫می‌تواند بسیاری از نشانه‌های ناشی از‬ ‫کمبود تستوسترون از جمله ناتوانی جنسی‪،‬‬ ‫تحلیل رفتن بافت عضالنی و کاهش انرژی‬ ‫را اصالح کند‪ .‬البته باید توجه داشت در‬ ‫کسانی که مبتال به سرطان پروستات‪ ،‬سرطان‬ ‫پستان‪ ،‬پرکاری پروستات‪ ،‬وقفه‌های تنفسی‬ ‫یا افزایش گلبول‌های قرمز هستند‪ ،‬تجویز‬ ‫هورمون تستوسترون ممنوع است‪ .‬در ضمن‬

‫هورمون‌درمانی می‌تواند عوارضی نظیر بزرگ‬ ‫شدن پروستات و اختالل در کارکرد آن حتی‬ ‫التهاب پروستات را به دنبال داشته باشد‪.‬‬ ‫گاهی نیز می‌تواند موجب بروز لخته‌های‬ ‫خونی شود‪ .‬در ضمن تستوسترون در پیشرفت‬ ‫سرطان هم نقش مهمی بازی می‌کند گرچه‬ ‫خود سبب بروز سرطان نمی‌شود‪.‬‬ ‫چرا میزان تستوسترون پایین می‌آید؟‬ ‫عوامل بسیاری در این میان نقش ایفا‬

‫می‌کنند‪ .‬تغذیه‪ ،‬مصرف زیاد الکل‪ ،‬استرس‪،‬‬ ‫افسردگی‪ ،‬برخی بیماری‌ها نظیر ایدز‪،‬‬ ‫سرطان‪ ،‬نارسایی کلیه‪ ،‬هپاتیت‪ ،‬سکته‌های‬ ‫قلبی‪ ،‬مصرف برخی داروها مانند داروهای‬ ‫کاهنده فشارخون ‌‪ ،‬داروهای اعصاب و‬ ‫کورتیکوییدها‪ .‬جالب است بدانید سالم‬ ‫بودن می‌تواند حتی جلوی کاهش تستوسترون‬ ‫به دنبال باال رفتن سن را بگیرد‪.‬‬


‫‪87‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫و وقتي ساعت از نيمه شب گذشت‌‪ ،‬شروع‬ ‫كردن به تلفن به بيمارستان‌ها‪ .‬دايي منصورم‬ ‫هم رفت تا به پليس اطالع بده‌‪ .‬داشتيم از‬ ‫نگراني مي‌مرديم‌‪ .‬مادر امكان نداشت ما‬ ‫رو چشم انتظار بذاره‌‪ .‬حتم داشتم اتفاق‬ ‫بدي براش افتاده‌‪ .‬عصر روز بعـد‪ ،‬پيـداش‬ ‫كرديم‌‪ .‬گشت پليس توي بيمارستاني در‬ ‫حاشيه‌ي شهر اونو پيدا كرده بود‪ .‬بيهوش در‬ ‫اثر تصادف با راننده‌ي نامردي كه به او زده‬ ‫و به جاي رسوندنش به بـيمارستـان‪ ،‬جـايـي‬ ‫كـم رفت و آمد رهـاش كرده بود‪ .‬اميد زيادي‬ ‫به نجاتش وجود نـداشـت‌‪ .‬خالصانه به درگاه‬ ‫خدا التماس كـرديـم كه اونو ازمون نگيره و‬ ‫امكان بده با هم بمونيم‌‪ .‬بعد از سه هفته و‬ ‫انجام چند عمل جراحي باالخره به هوش‬ ‫اومد و تونست ما رو بشناسه‌‪ .‬البته مادر قـادر‬ ‫به حركت و حرف زدن نبود‪ .‬ولي مـي‌گفتن‬ ‫احتما ً‬ ‫ال با فيزيوتراپي و گفتار درمـانـي آرام‬ ‫آرام حـالش بهـتر مي‌شه‌‪ .‬آورديمش خانه‌‪.‬‬ ‫دور و بري‌ها كمك مون مي‌كردن تا از پس‬ ‫مخارج بر بياييم‌‪ .‬من يه تـرم مـرخصي گرفتم‬ ‫چون نگهداري از مـادر رو نمي‌شد فقط‬ ‫به پرستار سپرد‪ .‬به خـصوص كـه برادرم از‬ ‫همون روز اول خـودش رو توي اتاق زندوني‬ ‫كرده بود و بيرون نمي‌اومد‪ .‬پيروز چنان به‬ ‫هم ريخته بـود كـه به جـاي درس خـووندن‬ ‫يا پاي تلـويزيون مي‌نشست يا مي‌خوابيد و‬ ‫يا مي‌رفت توي اينترنت‌‪ .‬او حتي با مادرمون‬ ‫هم حرف نمي‌زد‪ .‬مي‌ديدم افسرده شده و‬ ‫نياز به درمان داره اما هر كارش مي‌كردم‌‪،‬‬ ‫راضـي نمـي‌شد به دكتر مراجعه كنه‌‪ .‬دوران‬ ‫بسـيـار سـختي رو مي‌گذرونديم‌‪ .‬گـاهـي حال‬ ‫مامان بهتر مي‌شد و زماني بـدتر‪ .‬به شدت‬ ‫كار مي‌كردم و در فرصت بـاقي مونده‪ ،‬هم‬ ‫درس مي‌خوندم و هم به مـادر مـي‌رسيدم‌‪.‬‬ ‫فقط اوقاتي كه حال مامان بحراني مي‌شد‪،‬‬ ‫پيروز از اتاقش مـي‌اومد بيرون‌‪ .‬اما حتي‬ ‫اون وقت هم فقـط به نـيـازاي بـيولـوژيكي‬ ‫مادرمون رسيـدگي مـي‌كرد و جمله‌اي با او‬ ‫حرف نمـي‌زد‪ .‬مـي‌ديدم مامان زجر مي‌كشه‌‪.‬‬ ‫چـند بار از برادرم خواستم رفتارش رو عـوض‬ ‫كنـه اما او نمي‌تونست و علت خاصي هم‬ ‫نمي‌آورد‪ .‬تنها چيزي كه توي اون روزهـاي‬ ‫سـياه باعث دلگرمي و اميـدواريم مـي‌شـد‬ ‫حـضور انوشه دختر دايـي‌ام بود‪ .‬عشق او‬ ‫دريچه‌ي اطميناني بـود كـه نمـي‌ذاشت ذهنم‬ ‫منفجر بشه‌‪ .‬مهـربـانـي و حـمايت دايي و‬ ‫خانمش اين اميد رو كه هنوز مي‌شه يه زندگي‬ ‫معمولي داشت‌‪ ،‬توي دلم ايجاد مي‌كرد‪ .‬دايي‬ ‫اينها هم خدايي‌اش كم نمي‌ذاشتن‌‪ .‬اونقدر كه‬ ‫شـرمنده شون مي‌شدم و هر بار به خودم قـول‬ ‫مي‌دادم با خوشبخت كردن انوشه تـمام محبت‬ ‫هاشون رو تالفي كنم‌‪ .‬طي دوره‌ي بيماري‬ ‫مادر ما بيشتر ارتباط‌هاي خودمون با دوستا و‬ ‫همكالسي‌هامونو از دست داده بوديم‌‪ .‬فاميل‬ ‫هم به ندرت سر مي‌زدن‌‪ .‬تازه همون‌ها هم به‬ ‫ندرت پاشون رو از درگاهي اتاق مامان تو‬ ‫مي‌ذاشتن و با اينكه بهشون مي‌گفتم مامان‬ ‫تميزه و بوي بد نمي‌ده‌‪ ،‬حاضر نمي‌شدن نزديك‬ ‫بشن‌‪ .‬دلم بدجوري مي‌شكست‌‪ .‬اگه لطف‬ ‫خدا رو كه توي وجود اونها متـجلي شـده‬ ‫بود‪ ،‬نمي‌ديدم حقيقت ًا كم مي‌آوردم‌‪ .‬وقتي‬ ‫مادرمون سه سال پيش از دنيـا رفت عم ً‬ ‫ال‬ ‫ارتباط چنداني با دنياي خارج نداشتيم و اگه‬

‫دايي نبود چهار نفري كـه بـراي مراسم تدفين‬ ‫اومدن هم‌‪ ،‬به خـودشون زحمـت نمي‌دادن‬ ‫تا به ما تسليت بگن‌‪ .‬فكر مي‌كردم باالخره‬ ‫پيروز به خودش مي‌ياد و زندگي عادي رو از‬ ‫سر مـي‌گـيره‌‪ .‬امـا حتي بعد از پايان مراسم‬ ‫چـهلم هم هيچ تغييري در برنامه‌ي مــزخـرف‬ ‫زنـدگـي‌اش نـداد‪ .‬حـمــام نمي‌رفت‌‪ .‬هيچ كار‬ ‫مفيدي انجام نمي‌داد و اگه ولش مي‌كردم‬ ‫صبح تا شب و شب تا صبح رو توي تخت يا‬ ‫جلوي كامپيوتر مـي‌گـذروند‪ .‬تـا مـي‌تونـسـت‬ ‫شـيريني مـي‌خورد و روز به روز چاق‌تر مي‌شد‪.‬‬ ‫انگار نه انگار كه بايد زندگي خودش رو‬ ‫بسازه‌‪ .‬برادرم فكر مي‌كرد من وظيفه دارم‬ ‫هـميشه مـخارج رو تأمين كنم و در خدمتش‬ ‫باشم‌‪ .‬وقتي به يه مأموريت سه روزه رفتم چنان‬ ‫دعوايي راه انداخت كه تمام همسـايه‌هاي‬ ‫ساخـتمان‪ ،‬پشـت در آپـارتـمـان مـون جـمـع‬ ‫شـدن و حـتـي يكي‌شون مي‌خواست به ‪110‬‬ ‫تلفن بزنه كـه نـگـذاشـتم‌‪ .‬اخـتـالف داشـت‬ ‫بـاال مـي‌گرفت‌‪ .‬آخر سـر دايـي اونـقـدر زير‬ ‫گوشش خوند تا حاضر شد بره سر كار‪ .‬با هزار‬ ‫بدبختي و رو انداختن به اين و اون براش كار‬ ‫پيدا كردم‌‪ .‬اما اون فقط چند ماه در شغلي بند‬ ‫مي‌شد و به بهانه‌اي مي‌زد بيرون‌‪ .‬پيروز در هر‬ ‫شرايطي توقع داشت مـن هـزينه‌ي زنـدگي‌شو‬ ‫بدم‌‪ .‬كرايه‌ي خـونه كـه از اول پاي خودم بود‪.‬‬ ‫خرج خـورد و خـوراك و لباس هاش رو هم‬ ‫من مـي‌دادم‌‪ .‬حـتـي اگـه مـي‌رفتـيم رستوران‌‪،‬‬ ‫دســـتـش رو روي دستـش مـي‌ذاشـت تا‬ ‫مـن حـسـاب كـنـم‌‪ .‬سيـصـد بـار بـاهاش‬ ‫حـرف زدم و گـفـتـم ديگـه هيـچ كدوم بچه‬ ‫نـيـسـتـيـم و بـايـد مسئوليت‌پذير باشيم‌‪ .‬اما‬ ‫نتيجه سكوت و قهر او بود‪ .‬چـند ماهي مي‌شد‬ ‫كـه پـيـروز بـا مــن صـحبت نـمي‌كـرد‪ .‬اون‬ ‫نمي‌خواست موقعيت منو بفهمه و درك كنه كه‬ ‫دير يا زود بايد برم دنبال زندگي‌ام‌‪ .‬درسته كه‬ ‫انوشـه و دايـي چيزي نمي‌گفتن اما هر چـيزي‬ ‫حـدي داره‌‪ ،‬دخـتر بيـچاره كه نمـي‌تونست‬ ‫تا ابد منتظر بمونه‌‪ .‬از اين گذشته اگه قرار‬ ‫بود مستقل بشم بايد پس اندازي براي خودم‬ ‫درست مي‌كردم كه با ايـن طرز زندگي امكان‬ ‫نداشت‌‪ .‬داشتم عـصبـي مـي‌شـدم‪ ،‬از طـرفـي‬ ‫هم دلم نمي‌خواست با برادرم بد رفتاري‬ ‫كنم‌‪ .‬دوباره از دايي كمك خواستم‌‪ .‬اون‬ ‫گفت پيروز بايد از يه نقطه‌اي بفهمه كه بايد‬ ‫مسائلشو خودش حل كنه‌‪ .‬نه من و نه هيچ‬ ‫كس ديگه‌اي نمي‌تونست به زور اونو دكتر‬ ‫ببره تا مث ً‬ ‫ال مشكل افسردگي‌اش درمان بشه‬ ‫يا ياد بگيره چطوري با مردم رفتار كنه‌‪ .‬اون‬ ‫خودش بايد مي‌خواست‌‪ .‬حداكثر كاري كه از‬ ‫دست من بر مي‌اومد اين بود كه راهنمايي‌اش‬ ‫مي‌كردم‌‪ .‬تصميم‌گيري با پيروز بود و بس‌‪.‬‬ ‫به قول او مراقبت از برادر كوچكتر يك چيز‬ ‫بود و «ناتوان سازي‌» او چيزي ديگه و من‬ ‫نبايد ايـن خطا رو مرتـكب مي‌شدم‌‪ .‬و من به‬ ‫تـوصيه‌ها عمل كردم و وقتي ديدم پيروز داره‬ ‫از الكـش در مي‌ياد‪ ،‬شغلي رو توي كيـش‬ ‫پذيرفتم‌‪ .‬جدا شدن از برادرم و انوشه واقع ًا‬ ‫سخت بود ولي هر دوي ما به ايـن فاصـله نـياز‬ ‫داشـتيم‌‪ .‬به لطف خدا‪ ،‬حاال اوضاع خيلي‬ ‫بهتره‌‪ .‬نمي‌گم داداشم كام ً‬ ‫ال درمان شده ولي‬ ‫داره به طور جدي به آينده‌اش فكر مي‌كنه‌‪.‬‬ ‫آينده‌اي كه هر كسي بايد با دستاي خودش‬ ‫بسازه‌‪...‬‬


‫‪86‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رهايت مي‌کنم چون دوستت دارم‬ ‫بـعد از فـوت پـدرم هـميشه ترس‬ ‫ناشنـاخـتـه و بـي‌دليـلـي رو توي‬ ‫قلبم احساس مي‌كردم و انگار دائم ًا‬ ‫سوار يه االكلنگ نامرئي بودم كه‬ ‫من رو در وضـعيت نـامتعادل‬ ‫قرار مي‌داد و حس سقـوط ولم‬ ‫نمي‌كرد‪.‬‬ ‫مامان كه پيشتر خيال مي‌كرد پنهان كردن‬ ‫بيماري بهترين كاريه كه مي‌تونه در حق‬ ‫ما انجام بده‪ ،‬گيج مونده بود با دو تا پسر‬ ‫نوجوون آشفته چه كنه‌‪ .‬درست ده سال پيش‬ ‫بود‪ ،‬تازه داشتم وارد پونزده سالگي مي‌شدم‌‪.‬‬ ‫مثل بيشتر پسرا دلم مي‌خواست ماشيني بخر ‌م‬ ‫و چند سالي رو بي‌خيال و شاد بگذرونم‌‪.‬‬ ‫پدر و مادر ما هيچ كار و وظيفه‌اي رو به من‬ ‫و پيروز ـ برادرم ـ محول نمي‌كردن و فـقط‬ ‫مـي‌گفتن‌‪« :‬اگه مي‌خواين كمك كنين خوب‬ ‫درس بخونين‌‪ ».‬به هر حال‌‪ ،‬مـا روزهاي آرومي‬ ‫رو مي‌گذرونديم و بـزرگتـرين مشـكـل‌مـون‬ ‫هيـجان‌هاي نـوجواني و كنـكور بود‪ .‬پيروز‬ ‫و من دو سـال تـفـاوت سـني داشـتيـم و‬ ‫همه مـي‌خـواستن الـگـوي خوبي براي اون‬ ‫باشم‌‪ .‬حتي فكر اتفاقي كه پيش اومده بعد از‬ ‫اين همه سال آزارم مي‌ده‌‪ .‬ما دو تا مـوجـود‬ ‫بـي‌خـبر و بي‌خيال‌‪ ،‬يه مرتبه شنـيديم پدرمون‬ ‫مريضه ‌و از چهار پنج سـال قبل داشته با‬ ‫نوع نادري از سرطان مبارزه مي‌كرده‪ .‬او و‬ ‫مامان نذاشته بودن ما متـوجه بشـيم و حـاال‪،‬‬ ‫بيماري اونقدر پيـشرفت كـرده بود كه دكترا‬ ‫گفته بودن كـارهاي نيـمه كاره‌اش رو سر و‬ ‫سامان بـده‌‪ .‬متأسـفانه‌‪ ،‬خبـر دادن بـه مـا جزء‬ ‫آخرين برنامه‌ها قرار داشت‌‪ .‬يه جمعه‌ي سـرد‬ ‫پـايـيزي بـود‪ .‬تلـويزيون داشت مسابقه‌ي‬ ‫فوتبال پخش مي‌كرد‪ .‬خوب يادمه كه ما دو‬ ‫تا برادر ماتمون برده بود‪ ،‬باور نمي‌كرديم‬ ‫داريم از دستش مي‌ديم‌‪ .‬پدر هميشه براي ما‬ ‫محكم‌ترين تكيه‌گاه بـود‪ .‬اون مـي‌تونسـت‬ ‫از هـر اتفـاقي يه مـاجراي خنده‌دار بسازه‌‪.‬‬ ‫حتي اون زمان هم روحيه شو از دست نداده‬ ‫بود و طوري رفتار مي‌كرد كه انگار مرگ هم‬ ‫يه بازيه‪ ‌.‬وحشتناك‌تر از اين امكان نداشت‌‪.‬‬ ‫ظرف سـه هفته‌‪ ،‬پدرمون ضعيف و ضعيف‌تر‬ ‫شـد و بعد هم از دنيا رفت‌‪ .‬والدين ما با اين‬ ‫پنهانكاري فقط شدت ضربه را بيشتر كردن‬ ‫و زمانش رو كوتاه‌تر و ميزان رنج در هر‬ ‫حال ثابت بود‌‪ .‬با رفتن بابا‪ ،‬همه چـيز زير‬ ‫غـبـاري از غـصـه و دلـتنگـي پـوشونده شـد‪.‬‬ ‫هـر سه‌مون افسرده شده بوديم‌‪ .‬ولـي مـامان‬ ‫زود خودش رو پيدا كـرد و نـذاشـت به درس و‬ ‫زندگي‌مون آسـيب ديگه‌اي برسه‌‪ .‬اون سر كار‬ ‫رفت چون با حقوق ناچيز بابا نمي‌شد مخارج‬

‫را تأمين كرد‪ .‬بعد از سه چهار ماه هم پيشنهاد‬ ‫داد خونه‌مون رو عوض كنيم‌‪ .‬چهار سال بعد‬ ‫در آرامشي نسبـي سـپري شد‪ .‬من تونستم در‬ ‫رشتـه‌ي مديـريت جهانگردي مشغول بـشم و‬ ‫هـمزمان براي كمك به تأمين مخارج زندگي‌‪،‬‬ ‫توي هتلي كارم رو شـروع كنـم‌‪ .‬شـغل ساده‌اي‬ ‫بود ولي دوستش داشتم و مي‌دونستم كه‬

‫مي‌تونم پيـشرفت كـنم‌‪ .‬به نظر مي‌رسيد ديگه‬ ‫مشـكلي وجود نداره و ما مي‌تونيم شاد باشيم‪،‬‬ ‫يه خانواده‌ي شاد كوچك‌‪ .‬اما دلشوره‌ي‬ ‫لعنتي لحظه‌اي دست از سرم بر نـمي‌داشـت‌‪.‬‬ ‫هـر وقـت هـم به مامان مي‌گفتم‌‪ ،‬دلداري‌ام‬ ‫مي‌داد و مطمئنم مي‌كرد چيزي براي نگراني‬ ‫وجود نداره‌‪ .‬اما من حضورش را پيش‌بيني‬

‫مي‌كردم‌‪ .‬اين بار زمستون بود كه دنيا روي‬ ‫سرم ريخـت‌‪ .‬از دانـشكـده كه برگشتم ديدم‬ ‫مامان نرسـيده‌‪ .‬پيروز طبق معمول توي‬ ‫اتاقش داشت درس مي‌خوند‪ .‬ساعت‌ها‬ ‫گذشت‌‪ .‬دلواپس و نگران به هر جايي كه به‬ ‫ذهن‌مون مي‌رسيد زنگ زديم‌‪ .‬اما هيچ كس‬ ‫خبر نداشت‌‪ .‬عمو و دايي‌هام اومدند منزل ما‬


‫‪85‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رويانيان تاج را به مناظره دعوت‬ ‫کرد‬ ‫مديرعامل پيشين پرسپوليس در پاسخ به‬ ‫ادعاي مهدي تاج رئيس سازمان ليگ‬ ‫برتر درباره بدهي ‪ 100‬ميليارد توماني اين‬ ‫باشگاه اعالم کرد که اين رقم‪ ،‬اگر حقيقت‬ ‫داشته باشد ‪ ،‬محدود به دوران او نمي‌شود‪.‬‬ ‫رویانیان گفت ‪ :‬حرف تاج غیر منطقی‬ ‫است‪ .‬من از کسانی که درباره بدهی های‬ ‫پرسپولیس حرفهای شبهه انگیز مطرح می‬ ‫کنند شکایت قانونی کرده ام و مدارک‬ ‫شکایت بنده هم وجود دارد ‪ .‬طبق آنچه‬ ‫من می دانم تازه در باشگاه پرسپولیس‬ ‫حسابرسی رسمی انجام می شود‪ ،‬پس رقم‬ ‫مشخصی وجود ندارد‪ .‬ضمنا ایشان باید‬ ‫جواب بدهند که بدهی مربوط به کی تا االن‬ ‫است ؟ رویانیان در ادامه گفت ‪ :‬طبق آنچه‬ ‫که من می دانم از بدهی باشگاه پرسپولیس‬ ‫فقط حدود ‪ 20‬میلیاردش مربوط به بدهی‬ ‫های مالیاتی ‪ 75‬تا ‪ 90‬شمسی است‪.‬‬ ‫کتابچه بدهی را یکی از اطرافیان خادم‬ ‫داده اند و عمده اش مربوط به گذشته است‪.‬‬ ‫اما کسانی که این شایعات را اشاعه بدهند‬ ‫بدانند که انتشار این اعداد و ارقام مسئولیت‬ ‫قانونی دارد ‪.‬باید ریزاین بدهی مشخص‬ ‫بشود و توسط حسابرس رسمی به انتشار‬ ‫برسد ‪.‬ظاهرا آقای تاج که قلبش تازه خوبش‬ ‫شده ‪ ،‬دچار مشکالت دیگری شده است‪.‬‬ ‫او گفت ‪ :‬من حاضرم در یک رسانه غیر‬ ‫تصویری با این آقایان مناظره کنم تا حقیقت‬ ‫مشخص شود‪.‬‬ ‫مدیرعامل پیشین پرسپولیس درباره وضعیت‬ ‫این باشگاه هم گفت ‪ :‬به نظر می رسد‬ ‫مشکل پرسپولیس مدیریتی نیست‪ .‬مشکل‬ ‫عدم ثبات و عدم برنامه ریزی و استراتژی‬ ‫است‪ .‬همین که در شش ماه سه مدیرعامل‬ ‫عوض شده نشان می دهد رشته کار از‬ ‫دست خارج شده ‪ .‬به هرحال من امیدوارم‬ ‫هواداران این تیم روزهای خوش پرسپولیس‬

‫را دوباره ببینند چون واقعا مستحق اش‬ ‫هستند‪.‬‬

‫آيا دايي براي مربيگري به ختافه‬ ‫مي رود؟‬ ‫حسين هدايتي که علي الظاهر از فعاليت‬ ‫و سرمايه گذاري در فوتبال ايران خسته‬ ‫شده است‪ ،‬حاال در مادريد يک اتفاق‬ ‫باورنکردني را در فوتبال ايران عملي مي‬ ‫سازد‪.‬‬ ‫یک ایرانی مالک یک باشگاه بزرگ‬ ‫مادریدی می شود که امیدواریم فراتر از ادعا‬ ‫و تبلیغ برای قدرت و اعتبار مالی او باشد‪.‬‬

‫کریمی و مهدوی کیا را به مادرید میفرستم‬ ‫هدفم از این کار این بود که به عنوان سرباز‬ ‫این آب و خاک جای پایی در فوتبال اروپا‬ ‫باز کنم تا زمینه رشد و ترقی استعدادهای‬ ‫فوتبال ایران را فراهم کنم‪.‬‬ ‫امروز به توافق‌های خوبی با مدیر باشگاه‬ ‫ختافه رسیدیم‪ .‬ظرف یک ماه آینده مهدی‬ ‫مهدوی‌کیا‪ ،‬علی کریمی‪ ،‬وحید هاشمیان‬ ‫و نجفی نماینده بخش حقوقی بین‌المللی‬ ‫و اقتصادی ما برای چانه‌زنی بر سر قیمت‬ ‫و درصد سهام قابل خرید و توافق نهایی‬ ‫به مادرید سفر می‌کنند‪ .‬من خیلی دوست‬ ‫داشتم که در ایران باشگاه‪‎‬داری کنم اما‬ ‫متاسفانه فضا اینجا بسته است و هنوز‬ ‫محدودیت‌هایی برای بخش خصوصی‬ ‫وجود دارد‪ .‬این توافق اتفاق مبارکی است‬ ‫تا شاید حضور ما در اروپا تجربه‌ای گران‪‎‬بها‬ ‫برای باشگاه‌داری باشد و به درد کار در‬ ‫ایران هم بخورد‪.‬‬ ‫اختالف ‪ 4‬درصدی‬ ‫طرف اسپانیایی اعالم کرده که بیش از ‪50‬‬ ‫درصد سهام باشگاه را بفروشد‪ .‬پیشنهاد‬ ‫آن‌ها ‪ 51‬درصد است و من تمایل دارم‬ ‫که ‪ 55‬درصد سهام را خریداری کنم تا‬ ‫در مدیریت باشگاه هم سهم داشته باشم‪.‬‬ ‫البته درباره مبلغ این توافق بهتر است فعال‬ ‫چیزی نگویم اما مبلغ ارزان‌تر از آن چیزی‬ ‫است که در ایران از باشگاه‪‎‬داری تصور‬ ‫می‌شود‪ .‬با این که در اروپا باشگاه‪‎‬داری‬ ‫یک صنعت سودآور است‪ ،‬مبلغ خرید این‬ ‫باشگاه اسپانیایی بسیار مناسب است‪ .‬اگر‬ ‫با فروش سهام درخواستی ما موافقت شود‬ ‫و ما در مدیریت باشگاه نقش داشته باشیم‪،‬‬

‫طبق قوانین فوتبال اسپانیا می‌توانیم تعدادی‬ ‫از استعدادهای ناب فوتبالمان را در تیم‬ ‫بزرگساالن ختافه بازی دهیم‪ .‬همچنین‬ ‫می‌توانیم از امکانات و اطالعات روز که‬ ‫در آکادمی این باشگاه وجود دارد برای‬ ‫پرورش استعدادهایمان بهره ببریم‪.‬‬ ‫پرسپولیس را هم می خواهم‬ ‫شرایط برای خرید سهام پرسپولیس مهیا‬ ‫نشد من هنوز هم اعالم می‌کنم که طرف‬ ‫ما شرکتی است که ‪ 5‬گروه مختلف آن را‬ ‫تاسیس کرده و آماده خرید ‪ 55‬درصد سهام‬ ‫مدیریتی باشگاه پرسپولیس است‪ .‬اگر‬ ‫اراده‌ای برای واگذاری پرسپولیس وجود‬ ‫داشته باشد‪ ،‬ما هم در مزایده به صورت‬ ‫جدی شرکت می‌کنیم‪.‬‬ ‫علی دایی قبول کرده است‬ ‫اگر خرید سهام قطعی شد آن وقت می‌توانیم‬ ‫درباره مدیریت و کادر فنی باشگاه صحبت‬ ‫کنیم‪ .‬فعال ما از اسطوره‌های فوتبال و‬ ‫کسانی که مردم دوست‌شان دارند‪ ،‬برای‬ ‫کمک دعوت کرده‌ایم و آن‌ها هم قبول‬ ‫کرده‌اند‪ .‬قطعا علی دایی هم گزینه معقولی‬ ‫برای همکاری با ماست‪.‬‬ ‫مهدوی کیا ‪،‬هاشمیان وکریمی‬ ‫در این سفر مسووالن اقتصادی و بین‌المللی‬ ‫ما درباره قرارداد صحبت می‌کنند اما در‬ ‫بحث فنی‪ ،‬بازیکن‌ها و آکادمی امثال‬ ‫مهدوی‌کیا‪ ،‬هاشمیان و کریمی صاحب‪‎‬نظر‬ ‫هستند و همان‌ها قرار است که پایگاه‌های‬ ‫استعدادیابی را در ایران هدایت کنند‪.‬‬


‫‪84‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪83‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫لوله‪ ،‬مس سونگون ورزقان‪ ،‬صنعت نفت‬ ‫آبادان‪ ،‬پرسپولیس شمال‪ ،‬ماشین سازی‬ ‫تبریز‪ ،‬ایرانجوان بوشهر‪ ،‬شهرداری تبریز‪،‬‬ ‫پرسپولیس گناوه‪ ،‬راهیان کرمانشاه و گهر‬ ‫دورود دیدارهای ذیل کان لم یکن تلقی‬ ‫می‌شود‪ .‬بدیهی است تیم‌های مقابل آنها‬ ‫به دور بعدی مسابقات جام حذفی کشور‬ ‫فصل‪ 93-94‬صعود می‌کنند‪.‬‬

‫ملي اميد مقابل ويتنام معتقد است که افراد‬ ‫شايسته اي در فوتبال حضور داشتند که‬ ‫اصال ديده نشدند و تا به حال شانس حضور‬ ‫در تيم ملي را پيدا نکردند‪.‬‬ ‫من خودم دارم با امیدها کار می‌کنم‪.‬اما‬ ‫وقتی بازی ایران مقابل ویتنام را دیدم‪.‬‬ ‫با خودم گفتم اگر فدراسیون شرایطی را‬ ‫فراهم می کرد که سرمربی تیم ملی با مربیان‬ ‫تیمهای امید تعامل داشت‪ ،‬به طور حتم‬ ‫االن بازیکنان آماده تری در تیم ملی حضور‬ ‫داشتند‪ .‬یا اینکه حداقل یک نفر به عنوان‬ ‫نماینده در بازیهای لیگ تهران حاضر می‬ ‫شد‪».‬‬

‫حميد درخشان با پرسپوليس سفيد‬ ‫امضا کرد‬ ‫به نقل از فارس‪ ،‬وی در مورد اینکه چه شد‬ ‫ته دلش باالخره به حضور کی‌روش راضی‬ ‫شد‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬ما از دو ماه قبل برای بستن‬ ‫قرارداد اقدام کردیم‪ .‬از لحاظ منطقی و‬ ‫عقلی کی‌روش بهترین گزینه بود‪ .‬ته دلم به‬ ‫خاطر مسائل مالی راضی نبود‪ .‬باالخره او به‬ ‫ایران می‌آید و برای رسیدن به موفقیت باید‬ ‫حمایت کنیم‪.‬‬ ‫رئیس فدراسیون فوتبال در ادامه در پاسخ‬ ‫به این سوال که آیا از سوی مسئوالن برای‬ ‫آوردن کی‌روش فشاری وجود داشته است‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬نه به هیچ وجه‪ .‬برخی مسئوالن به تیم‬ ‫ملی عالقمندند و با حضور در فرودگاه یا از‬ ‫طریق جایزه حمایت می‌کننند اما هیچ‌وقت‬ ‫برای ما تعیین تکلیف نمی‌شود‪.‬‬

‫سرمربي جديد پرسپوليس قراردادش را رسم ًا‬ ‫امضا کرد‬ ‫سرمربي جديد پرسپوليس در جلسه‌اي با‬ ‫حضور بهروز منتقمي قرارداد خود را رسم ًا‬ ‫امضا کرد‪.‬‬ ‫به گفته يکي از مسووالن پرسپوليس قرارداد‬ ‫درخشان سفيد امضا شده تا بعدا درباره مبلغ‬ ‫تصميم گيري شود‬

‫ته دلم به خاطر پول؛ از آمدن‬ ‫کي‌روش ناراضي بود‬ ‫رئيس فدراسيون فوتبال ايران گفت‪ :‬بعد از‬ ‫بازي‌هاي آسيايي شرايط تيم ملي اميد را‬ ‫بررسي مي‌کنيم‪.‬‬ ‫علی کفاشیان در برنامه نود گفت‪ :‬کارلوس‬ ‫کی‌روش فردا به ایران می‌آید و قرارداد خود‬ ‫را امضا می‌کند‌‪.‬‬

‫کفاشیان در مورد شکست سنگین تیم ملی‬ ‫امید مقابل ویتنام خاطرنشان کرد‪:‬این اولین‬ ‫بازی رسمی تیم ملی امید بود آنها تاکنون‬ ‫بازی رسمی نداشته‌اند‪ .‬وینگادا تیم را با‬ ‫تلفیقی از نفرات زیر ‪ 23‬سال و المپیک‬ ‫به میدان فرستاد و باید در آینده و پس از‬ ‫بازی‌های آسیایی شرایط این تیم را بررسی‬ ‫کنیم‪.‬‬

‫اعتراض بازیکنان تیم ملی امید خاطرنشان‬ ‫کرد‪ :‬باید این مسئله را بررسی کنیم‪ .‬فکر‬ ‫نمی‌کنم اینطور بوده باشد‪.‬‬ ‫کفاشیان در مورد رفتار محمدرضا خانزاده‬ ‫گفت‪ :‬من متاسفم بجه‌ها وقتی عصبی‬ ‫می‌شوند این مشکل پیش می‌افتد‪ .‬تعجب‬ ‫می‌کنم که چرا این اتفاقات در تیم کارلوس‬ ‫کی‌روش نمی‌افتد‪.‬‬

‫دين‌محمدي‪:‬نيمکت‌نشينهاي‬ ‫ليگ‪،‬ملي‌پوش شدند‬ ‫سيروس دين محمدي بازيکن سابق استقالل‬ ‫که در حال حاضر مربي تيم ملي اميدهاي‬ ‫اين تيم است‪ .‬پس از شکست سنگين تيم‬

‫سرمربی امیدهای استقالل ادامه داد‪:‬‬ ‫«متاسفانه بازیکنانی به تیم ملی امید دعوت‬ ‫شدند که نیمکت نشین تیمهای لیگ برتری‬ ‫هستند و به همین دلیل هم آمادگی حضور‬ ‫در مسابقه را نداشتند‪ .‬شما ببینید که ویتنام‬ ‫چقدر در مقابل ایران با انگیزه بود‪ .‬مشخص‬ ‫هست که این ویتنام روی فوتبالش سرمایه‬ ‫گذاری کرده است‪.‬تیم های پایه خیلی مهم‬ ‫هستند چون آینده بزرگساالن را می‌سازند‪.‬‬ ‫تیم ما حتی دیدارهای تدارکاتی مناسب برای‬ ‫حضور در این رقابتها را هم نداشت‪ .‬با این‬ ‫شرایط به نظر شما فوتبال پیشرفت می کند؟!‬ ‫به عقیده من خیلی از بازیکنان در رده امید‬ ‫هستند که شایستگی پوشیدن پیراهن تیم ملی‬ ‫را داشتند که غایب هستند‪».‬‬

‫وی در پاسخ به این سوال که کویت‪ ،‬ژاپن‬ ‫و ‪ ...‬از بازیکنان زیر ‪ 23‬سال استفاده‬ ‫می‌کنند‪ ،‬خاطرنشان کرد‪ :‬من هم با نظر‬ ‫شما موافقم دیگران هم دخالت می‌کنند‬ ‫و لیوان را از ما می‌گیرند‪ .‬ما زمان داریم‬ ‫باید برنامه‌ریزی کنیم‪ ،‬امیدوارم این بچه‌ها‬ ‫همه بازی‌ها را جدی بگیرند‪ .‬همه قوی‬ ‫کار می‌کنند در هر صورت بعد از بازی‌ها‬ ‫ارزیابی می‌کنیم‪.‬‬ ‫رئیس فدراسیون فوتبال در مورد حذف تیم‬ ‫ملی نوجوانان اظهار داشت‪ :‬در رده سنی‬ ‫نوجوانان تیم خوبی داشتیم نمی‌دانم چرا‬ ‫در حذفی نمی‌توانیم تیم را مدیریت کنیم‪.‬‬ ‫همیشه این ضربه را خورده‌ایم‪ ،‬همیشه این‬ ‫مشکل را داریم و باید این پاشنه آشیل را‬ ‫برطرف کنیم‪.‬‬ ‫وی در مورد امکانات بد هتل در چین و‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪82‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫دایی و درخشان ‪ ،‬بیست سال قبل‬ ‫تصویر زیر مربوط به ‪ 20‬سال پیش و دیدار دوستانه ملی‌پوشان فوتبال ایران با مدرسه شهید‬ ‫مهدی‌پور تهران است که در اردیبهشت ماه ‪ 1373‬و به مناسبت گرامیداشت روز معلم برگزار‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در این عکس چهار نفر از بازیکنان بزرگ و نام‌آشنای تاریخ فوتبال دیده می‌شوند‪ :‬علی‬ ‫دایی‪ ،‬عبدالعلی چنگیز‪ ،‬حمید درخشان و علی‌اصغر مدیرروستا‪ .‬آن تیم ملی که هدایتش را‬ ‫علی پروین بر عهده داشت در آن سال نتوانست به جام جهانی ‪ 94‬صعود کند‪ .‬شاید دایی‬

‫تشکر قلعه نویی از خانمی با مانتوی آبی‬ ‫سرمربی تیم فوتبال استقالل با اشاره به آبی بودن رنگ مانتو خانمی که مسئول مجموعه‬ ‫خیریه بود‪ ،‬آن را خوشرنگ دانست‪.‬‬ ‫در مراسم خیریه‌ای که دیشب برگزار شد‪ ،‬امیر قلعه‌نویی در کنار خانمی که مسئول یکی از‬ ‫مجموعه‌های خیریه بود دیده شد‪.‬‬ ‫سرمربی استقالل موقع سخنرانی‌اش هم از این خانم تشکر کرد و برای اینکه پای تعلقات‬ ‫باشگاهی را هم وسط کشیده باشد‪ ،‬به خوشرنگی مانتوی او اشاره کرد!‬ ‫قلعه‌نویی در این مراسم مبلغ قابل توجهی کمک کرد‪.‬‬

‫خالکوبی محسن بنگر هم رونمایی شد‬ ‫با اینکه کمیته اخالق به بازیکنان در رابطه با تاتو یا خالکوبی کردن بدن هشدار داده اما‬ ‫هنوز بازیکنان انواع و اقسام تاتوها را انجام می دهند‪.‬‬ ‫روز گذشته هم در تمرینات پرسپولیس از تاتوی محسن بنگر مدافع مازندرانی پرسپولیسی ها‬ ‫رونمایی شد‪ .‬بنگر روی پای چپش نام دختر بزرگ خود یعنی دریا را تاتو کرده است‪ .‬پای‬ ‫راست او معلوم نبود وگرنه بعید نیست نام دختر دومش یعنی دنیز را هم روی آن یکی پایش‬ ‫تاتو کرده باشد‪.‬‬

‫که در سال‌های انتهایی بازی درخشان با وی در تیم ملی و پرسپولیس همبازی بود و در‬ ‫یک فصل نیز به عنوان مهاجم نوک برای پرسپولیس با هدایت درخشان بازی کرد فکرش را‬ ‫نمی‌کرد که روزی حمید درخشان به طرز عجیبی جایگزین وی در پرسپولیس شود‪.‬‬

‫انصراف ‪ 15‬تیم از جام حذفی‬ ‫کمیته مسابقات سازمان لیگ از انصراف چند تیم از جام حذفی خبر داد‪.‬‬ ‫کمیته مسابقات سازمان لیگ اعالم کرد‪ :‬به آگاهی می‌رساند به دلیل انصراف تیم‌های‬ ‫داماش گیالن‪ ،‬بدر بندر کنگ‪ ،‬اتکاء گلستان‪ ،‬شهرداری جویبار‪ ،‬خلخال دشت اردبیل‪ ،‬یزد‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

81


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

80


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

79


‫‪78‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مردان و مشكل‬ ‫تستسترون‬

‫مردان با گذشت سال‌هاي زندگي دست كم با‬ ‫دو واقعيت ناخوشايند روبرو مي‌شوند‪ :‬افزايش‬ ‫قطر شكم و كاهش ميزان تستوسترون‪.‬‬

‫اغلب ما از خطرات بزرگ شدن شكم آگاه هستيم‪.‬‬ ‫اما آيا كاهش تستوسترون (هورمون جنسي مردانه) با‬ ‫افزايش سن هم عوارضي دارد؟‬ ‫پژوهشي كه اخيرا در اجالس ساالنه متخصصان غدد‬ ‫درون‌ريز آمريكا منتشر شد نشان داد كه مرداني كه‬ ‫ميزان تستوسترون در آنها پايين‬ ‫است نسبت به همرديفانشان با‬ ‫ميزان‌هاي طبيعي تستوسترون ‪33‬‬ ‫درصد بيشتر در معرض خطر مرگ‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫آيا اين يافته‌ها به معناي آن است‬ ‫كه بايد براي اين مردان درمان‬ ‫جايگزين با تستوسترون تجويز‬ ‫كرد؟‬ ‫مكمل‌هاي‬ ‫مصرف‬ ‫گرچه‬ ‫تستوسترون از دهه ‪ 1990‬در‬ ‫امريكا رشدي انفجاري داشته‬ ‫است‪ ،‬خانم گيل الفلين استاديار‬ ‫پزشكي پيشگيري و خانواده در‬ ‫دانشگاه كاليفرنياي سن‌ديه‌گو و‬ ‫سرپرست اين تحقيق در اين مورد‬ ‫چندان مطمئن نيست‪.‬‬ ‫او در مصاحبه‌اي به پرسش‌ها در‬ ‫اين زمينه پاسخ مي دهد‪:‬‬ ‫در مورد ميزان پايين تستوسترون‬ ‫و مشكالت بهداشتي مربوط به آن‬ ‫چه ميدانيم؟‬ ‫مردان سالمندي كه دچار كمبود‬ ‫تستوسترون هستند‪ ،‬ميل جنسي‬ ‫كمتر‪ ،‬انرژي كمتر‪ ،‬توانايي كمتر‬ ‫براي تمركز و ميزان پايين‌تر تراكم‬ ‫استخواني دارند‪ .‬آنها همچنين‬ ‫دچار تجمع چربي در اطراف‬ ‫قسمت مياني بدن مي شوند‪ ،‬و‬ ‫در معرض خطر باالتر مقاومت‬ ‫به انسولين‪ ،‬سندروم متابوليك و‬ ‫ديابت هستند‪.‬‬ ‫در بررسي ما با در نظر گرفتن ساير‬ ‫عوامل خطرزا؛ مردان با ميزان پايين‌تر تستوسترون نسبت‬ ‫به افراد با تستوسترون طبيعي ‪ 33‬درصد بيشتر در معرض‬ ‫خطر مرگ قرار داشتند‪ .‬البته توجه داشته باشيد ميانگين‬ ‫سني افراد مورد بررسي ما ‪ 71‬سال بود‪ ،‬يعني اين مردها‬ ‫در گروه سالمندان قرار داشتند‪.‬‬ ‫و شما از اين يافته‌ها شگفت‌زده شديد؟‬ ‫شگفت‌زده؟ نه‪ .‬خوب ما انتظار خاصي نداشتيم‪.‬‬

‫ميزان پايين تستوسترون با ايجاد شماري از بيماري‌ها در‬ ‫مرداني كه زمينه قبلي ايجاد آن را نداشته‌اند‪ ،‬مانند ديابت‬ ‫همراه است‪.‬‬ ‫و مرداني كه دچار بيماري عروق تغذيه كننده قلب يا‬ ‫عروق كورونري هستند‪ ،‬نيز ميزان تستوسترون پايين‌تري‬ ‫دارند‪ ،‬بنابراين ما مي‌دانيم كه ميزان تستوسترون با اين‬ ‫بيماري ارتباط دارد؛ البته ما هنوز مطمئن نيستيم كه‬ ‫كاهش احتمال بقا در مردان با تستوسترون پايين به‬ ‫همين علت باشد‪.‬‬ ‫آيا در جهت مقابل افراد با ميزان باالي تستوسترون‬ ‫احتمال بقاي بيشتري دارند؟‬ ‫نكته بسيار مهمي است‪ .‬ما شاهدي نيافتيم كه داشتن‬ ‫ميزان باالتر تستوسترون اثري حفاظتي داشته باشد‪ .‬به‬ ‫عبارت ديگر در مردهاي با ميزان تستوسترون باال نسبت‬ ‫به ميانگين جمعيت خطر مرگ تفاوتي با ميزان ميانگين‬

‫تستوسترون آنها پايين است‪ .‬ما به طور قطعي نمي‌دانيم‬ ‫كه آيا مصرف تستوسترون مكمل مفيد و بي‌خطر باشد‪.‬‬ ‫ما در حال جمع آوري اطالعات هستيم‪ ،‬در حال حاضر‬ ‫كارآزمايي باليني كنترل‌شده و تصادفي با تعداد افراد‬ ‫آزمايش كافي و با قدرت آماري كافي براي نتايج معنادار‬ ‫در اين زمينه انجام نشده است‪.‬‬ ‫آيا براي چنين مرداني توصيه‌اي عملي داريد؟‬ ‫كم كردن چربي‌هاي اضافي در اطراف شكم و كمر‬ ‫ممكن است به افزايش تستوسترون بينجامد‪.‬‬ ‫چاقي مركزي با ميزان پايين تستوسترون ارتباط دارد و‬ ‫نشان داده شده است كه مردان دچار چاقي مركزي وقتي‬ ‫بر روي رژيم‌هاي كاهنده وزن قرار داده مي‌شوند ميزان‬ ‫تستوسترون در آنها افزايش مي‌‌يابد‪ .‬در حال حاضر ما‬ ‫نمي‌دانيم چرا‪.‬‬ ‫جالب اين است كه چاقي مركزي در مردان با كاهش‬ ‫ميزان تستوسترون همراه است‪،‬‬ ‫در حاليكه چاقي مركزي در زنان‬ ‫با افزايش ميزان تستوسترون‬ ‫همراهي دارد‪.‬‬ ‫و شما اعتقاد داريد كه مردان‬ ‫داراي ميزان پايين تستوسترون‬ ‫كه دچار چاقي اطراف شكم و‬ ‫كمر هستند‪ ،‬مي‌توانند تا حدي‬ ‫ميزان آن را كنترل كنند؟‬ ‫بله در واقع مي توانند‪ .‬اين امر‬ ‫به شرطي ممكن است كه آنها‬ ‫تغييراتي در شيوه زندگي‌شان‬ ‫بدهند‪ -‬يعني كاري كه همه ما‬ ‫مي‌خواهيم انجام دهيم‪ ،‬ورزش‬ ‫بيشتر و تغذيه مناسب‌تر‪ -‬و كم‬ ‫كردن جربي‌هاي قسمت مياني‬ ‫بدن‪ .‬با انجام اين كارها بسياري‬ ‫از سيستم‌ها در بدن آنها بهبود‬ ‫پيدا مي‌كند كه ميزان تستوسترون‬ ‫تنها يكي از آنهاست‪.‬‬

‫نداشت‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رسد پزشكان به طور فزاينده‌اي براي مرداني‬ ‫كه ميزان تستوسترون پايين است مكمل‌هاي تستوسترون‬ ‫تجويز مي‌كنند‪ .‬آيا پژوهش‌ها از دادن تستوسترون اضافي‬ ‫حمايت مي‌كنند؟‬ ‫ما پيشنهاد نمي‌كنيم كه مردان در سنين باال مصرف‬ ‫تستوسترون را آغاز كنند‪ -‬حتي آنهايي كه ميزان‬

‫‪ 29‬درصد مردان در تحقيق شما‬ ‫تستوسترون پايين داشتند‪ .‬به نظر‬ ‫مي‌رسد كه در باالي ‪ 50‬سال‬ ‫كاهش تستوسترون نسبتا شايع‬ ‫باشد؟‬ ‫درست است‪ .‬تستوسترون با‬ ‫افزايش سن به طور كلي كاهش‬ ‫مي‌يابد‪ .‬بسياري از كارشناسان‬ ‫معتقدند در حوالي ‪ 60‬سالگي‬ ‫حدود ‪ 30‬درصد مردان نقصان‬ ‫تستوسترون دارند و در آن‌ها‬ ‫عالئمي مانند كاهش انرژي‪،‬‬ ‫خستگي‪ ،‬ناتواني در تمركز‪ ،‬كاهش ميل جنسي ظاهر‬ ‫‌مي‌شود‪.‬‬ ‫در حال حاضر پژوهش‌هاي بسياري در اين زمينه در‬ ‫جريان است‪ .‬و البته آنچه مورد نياز است يك كارآزمايي‬ ‫باليني بزرگ با كنترل دارونما است تا در آن آثار استفاده‬ ‫از مكمل‌هاي تستوستروني به آزمون گذاشته شود‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

77


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

76


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

75


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

74


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫لحظه ها در گذرند‬ ‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬

‫سن و سال مان هر چه قدر که‬ ‫باشد تصویری که از خود داریم‬ ‫متفاوت از سن واقعی مان است‪:‬‬ ‫از خود کودکی را می شناسیم‬ ‫که شادمانه در میان جنگل می‬ ‫دود‪ ،‬نوجوانی که با جسارت از‬ ‫آب رود عبور می کند‪ ،‬جوانی‬ ‫که دانشگاه رفته و فارغ التحصیل‬ ‫شده است‪ ،‬فردی که با موفقیت‬ ‫پله های ترقی را در حوزه ی‬ ‫کاری می پیماید‪ ...‬کمتر باور می‬ ‫کنیم که عمر می گذرد و ثانیه ها‬ ‫سپری می شوند و در بخشی از‬ ‫راه زندگی‪ ،‬نقطه ای قرار دارد‬ ‫که به سن بازنشستگی می رسیم و‬ ‫باید برای لذت بردن از این لحظه‬ ‫ها از اکنون برنامه ریزی کنیم‪.‬‬ ‫بسیاری از افراد زمان بیشتری را صرف برنامه‬ ‫ریزی برای یک سفر ‪ 20‬روزه می کنند تا‬ ‫ِ‬ ‫سال بعد از‬ ‫صرف برنامه ریزی برای ‪20‬‬ ‫زندگی‬ ‫به‬ ‫امید‬ ‫سن‬ ‫بازنشستگی! با باال رفتن ِ‬ ‫ِ‬ ‫افراد‪ ،‬فاصله ی زمانی میان بازنشستگی تا‬

‫زمانی که فرد در قید حیات است بیشتر شده‬ ‫است و کسانی بیشتر از این دوران استفاده‬ ‫خواهند کرد که از پیش برای آن برنامه ریزی‬ ‫درستی کرده باشند‪ .‬برنامه ریزی بازنشستگی‬ ‫تنها به این معنا نیست که چه قدر پول برای‬ ‫این زمان کنار بگذارید‪ ،‬بلکه ترکیبیاز زمانی‬

‫که فکر می کنید بازنشسته می شوید‪ ،‬مقدار‬ ‫پولی که برای این دوران نیاز دارید‪ ،‬برنامه‬ ‫ها و تفریحاتی که در سر دارید‪ ،‬برنامه ریزی‬ ‫برای سالمتی تان و چگونگی سبک زندگی‬ ‫تان است‪ .‬بسیاری از افراد هستند که پول‬ ‫کافی دارند اما شاد نیستند‪ ،‬شادی عالوه بر‬ ‫داشتن منابع مالی کافی‪ ،‬داشتن یک روحیه ی‬ ‫خوب و یک خانواده ی خوشبخت و رضایت‬ ‫مند است‪.‬‬ ‫اگر کسی از شما بپرسد زمانی که بازنشسته‬ ‫شدید می خواهید چه کار کنید‪ ،‬آیا جوابی‬ ‫برایش دارید؟ اولین کاری که باید بکنید این‬ ‫است که دیدگاه خود را نسبت به بازنشستگی‬ ‫به روشنی بدانید‪ .‬اگر کسی از شما بپرسد مهم‬ ‫ترین عنصر یک پازل چیست چه می گویید؟‬ ‫یک نفر ممکن است بگوید قطعه ی اول چون‬ ‫کار را شروع می کنیم‪ ،‬یک نفر ممکن است‬ ‫بگوید گوشه ها چون چارچوب پازل را می‬ ‫سازیم‪ ،‬یک نفر ممکن است بگویید آخرین‬ ‫قطعه چون کار تمام می شود‪ .‬اما حقیقت این‬ ‫است که مهم ترین چیز تصویری است که روی‬ ‫جعبه کشیده شده است! چه کسی می تواند‬ ‫یک پازل را بدون این که بداند قرار است چه‬ ‫شکلی از کار در بیاید بسازد؟! برنامه ریزی‬ ‫زندگی و به عنوان بخشی از آن برنامه ریزی‬ ‫برای بازنشستگی نیز چنین است‪ .‬از خودتان‬ ‫بپرسید خود را در زمان بازنشستگی چگونه‬ ‫می بینید‪ .‬به خودتان در ذهن تان به این سوال‬ ‫جواب بدهید و عکس روی جعبه را بسازید!‬ ‫برای خودتان یک لیست از خواسته های تان‬

‫یکی از عوامل کلیدی برای داشتن‬ ‫⦁ ‬ ‫یک بازنشستگی خوب‪ ،‬سالمتی شماست‪.‬‬ ‫سالم زندگی کنید و برای شرایط نامساعد‬ ‫بینی داشتن بیمه های بیماری های‬ ‫پیش‬ ‫ِ‬ ‫خاص و مراقبت های بلندمدت را بنمایید تا‬ ‫چنان چه از لحاظ سالمتی دچار مشکل شدید‬ ‫مجبور به تحمل استرس ناشی از نداشتن پول‬ ‫کافی برای برآمدن از پس هزینه های درمانی‬ ‫تان نشوید‪.‬‬ ‫از اندوخته ی مالی خود باخبرر‬ ‫⦁ ‬ ‫باشید‪ .‬کافی است میزان بدهی های تان را از‬ ‫مجموع ارزش دارایی تان کسر کنید‪.‬‬ ‫این رقم به شما دید می دهد که‬ ‫⦁ ‬ ‫تا کجا می توانید اهداف بلند پروازانه برای‬ ‫خودتان در زمان بازنشستگی تعریف کنید‪.‬‬ ‫اگر برای رسیدن به هدف تان پول بیشتری‬ ‫الزم دارید‪ ،‬پس باید هم اکنون که هنوز به‬ ‫دوران بازنشستگی نرسیده اید تصمیمات‬ ‫مالی درستی اتخاذ کنید تا در آن زمان دارایی‬ ‫الزم را برای تحقق آرزوهای تان داشته باشید‪.‬‬ ‫سری به جدول بودجه بندی ماهیانه‬ ‫⦁ ‬ ‫تان بزنید و پیش بینی کنید که اگر قرار بود‬ ‫امروز بازنشسته شوید‪ ،‬خرج و مخارج تان‬ ‫احتماال چه قدر بود ( با در نظر گرفتن‬ ‫هزینه های درمانی‪ ،‬سفرهای تفریحی و ‪...‬‬ ‫و کاستن هزینه های جا به جایی تا محل کار‬ ‫و ‪ )...‬عموما گفته می شود که حداقل ‪70‬‬ ‫درصد درآمد آخرین سالی که کار می کنید‬ ‫را برای دوران بازنشستگی تان الزم دارید‬ ‫تا بتوانید سبک زندگی تان را همان گونه که‬

‫و آن این است که برای زمان بازنشستگی تان‬ ‫یک اندوخته ی اضطراری به اندازه ی حقوق‬ ‫شش ماه تان کنار بگذارید‪ .‬از آن جایی که‬ ‫عموما در زمان بازنشستگی‪ ،‬درآمد افراد‬ ‫کمتر از زمانی است که مشغول به کار هستند‪،‬‬ ‫باید برای مواردی که ممکن است به صورت‬ ‫ناگهانی رخ بدهند پیش بینی های الزم را‬ ‫بکنید‪.‬‬ ‫اگر برای زمان بازنشستگی تان‬ ‫⦁ ‬ ‫هنوز ‪ RRSP‬باز نکرده اید‪ ،‬در فرصت‬ ‫مناسب برای باز کردن آن اقدام کنید؛‬ ‫مخصوصا اگر در شرکتی کار می کنید که‬ ‫شرکت نیز عالوه بر شما مبلغی را به حساب‬ ‫‪ RRSP‬شما واریز می کند‪ RRSP .‬نه تنها‬ ‫اندوخته ای برای زمان بازنشستگی تان است‪،‬‬ ‫بلکه در زمانی که مشغول به کار هستید نیز می‬ ‫توانید با اندوختن مبالغی در آن از بازگشت‬ ‫های مالیاتی بهره مند شوید‪ .‬حتی اگر مبلغی‬ ‫که امروز پس انداز می کنید کوچک است‪،‬‬ ‫اثر آن در آینده قابل توجه خواهد بود‪.‬‬ ‫زمان بازنشستگی تقریبا یک سوم عمر‬ ‫ماست‪ ،‬بنابراین مهم است که همان طور که‬ ‫برای سایر دوران زندگی مان برنامه ریزی می‬ ‫کنیم‪ ،‬اهداف خود برای این دوران را نیز‬ ‫تعیین کنیم و با استفاده از روش های درست‬ ‫و مناسب اطمینان حاصل نماییک که به آن ها‬ ‫خواهیم رسید‪ .‬برای آگاهی از ابزارهای مالی‬ ‫و روش های سرمایه گذاری که با اهداف و‬ ‫شخصیت شما سازگار است می توانید از یک‬ ‫مشاور مالی کمک بگیرید‪ .‬مشاوران مالی می‬

‫بنویسید که دوست دارید در زمان بازنشستگی‬ ‫انجام دهید؛ مثال اگر دوست دارید به کشور‬ ‫خاصی سفر کنید‪ ،‬یا به کلوپ گلف بروید یا‬ ‫کارهایی را بکنید که پیش از این انجام می‬ ‫دادید اما اغکنون به دلیل مشغله ی کاری از‬ ‫آن ها دور مانده اید مثل رفتن به کتابخانه ی‬ ‫عمومی و ‪...‬‬

‫بود نگه دارید‪ .‬با در نظر گرفتن نرخ تورم‬ ‫و همچنین پیش بینی درآمدتان در سال قبل‬ ‫از بازنشستگی‪ ،‬برآورد کنید که مبلغ مورد‬ ‫نیازتان چه قدر است‪.‬‬ ‫زمانی که آخرین حقوق پیش از‬ ‫⦁ ‬ ‫بازنشستگی تان را برآورد کردید‪ ،‬این عدد‬ ‫شما را به نقطه ی دیگری راهنمایی می کند‬

‫توانند بنا بر خواسته های شما و خانواده اتان‬ ‫برنامه ای جامع به شما ارائه کنند تا به پشتوانه‬ ‫ی آن مطمئن باشید که تمامی برنامه های تان‬ ‫برای زمان بازنشستگی همان گونه که شما‬ ‫انتظار دارید به وقوع خواهند پیوست‪.‬‬


‫‪71‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫زمین‌خواری ‪20‬میلیاردی یک‬ ‫سردفتر‬ ‫یک سردفتر با جعل وکالتنامه تعدادی از‬ ‫زمین‌های قطعه بندی شده را به ارزشی بیش‬ ‫از ‪ 20‬میلیارد ریال به فروش رساند‪ .‬سرهنگ‬ ‫«مهدی قدمی» رئیس پلیس آگاهی استان قم‬ ‫اظهار کرد‪ :‬در پی دریافت شکایتی از یکی از‬ ‫استان‌های جنوبی کشور مبنی بر اینکه مردی‬ ‫با روش جعل وکالتنامه تعدادی از زمین‌های‬ ‫قطعه بندی شده این استان را به ارزش بیش‬ ‫از ‪ 20‬میلیارد ریال به فروش رسانده است‪،‬‬ ‫بالفاصله با تشکیل تیمی ویژه از مأموران زبده‬ ‫آ گاهی استان اقدامات اولیه برای شناسایی‬ ‫متهم آغاز شد‪ .‬وی گفت‪ :‬بررسی‌ها نشان از‬ ‫ردپای جاعلی کام ً‬ ‫ال حرفه‌ای در این پرونده‬ ‫داشت‪ .‬به گفته رئیس پلیس آگاهی استان‬ ‫قم‪ ،‬پرونده از اهمیت خاصی برخوردار بود‬ ‫که سرانجام با اقدامات پلیسی و تحقیقات‬ ‫گسترده کارآگاهان‪ ،‬این مرد دستگیر شد‪.‬‬ ‫سرهنگ قدمی افزود‪ :‬متهم‪ ،‬سردفتر یکی از‬ ‫دفترخانه‌های قم بوده و از راه جعل وکالتنامه‬ ‫و تحصیل مال نامشروع‪ ،‬وضعیت مالی بسیار‬ ‫خوبی پیدا کرده است‪ .‬وی با بیان اینکه این‬ ‫پرونده ‪ 15‬شاکی دارد‪ ،‬اضافه کرد‪ :‬متهم‬ ‫در تحقیقات پلیس مدعی سرقت اسناد و‬ ‫مدارک و دفاتر از محل دفترخانه شده بود‬

‫تصادف با ‪ 19‬خودرو با خودروی حمل‬ ‫زباله برخورد کرد و باعث کشته شدن یک‬ ‫تن و مجروح شدن ‪ 8‬نفر دیگر شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز‪،‬‬ ‫ناصر میکائیلی ظهر امروز در گفت‌وگو با‬ ‫خبرنگاران در تشریح این حادثه اظهار کرد‪:‬‬ ‫در ساعت ‪ 13.50‬روز سه‌شنبه یک اتوبوس‬ ‫مسافربری که از ترمینال تبریز خارج شده بود‬

‫هنگام ورود به شهر از مسیر خروجی طالقانی‬ ‫اتوبان کسایی با ‪ 19‬دستگاه خودرو برخورد‬ ‫کرد و این حادثه ‪ 9‬نفر کشته و مجروح بر‬ ‫جای گذاشت‪.‬‬ ‫رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی‬ ‫آذربایجان‌شرقی افزود‪ :‬در میان خودروهای‬ ‫این حادثه اتوبوس کرایه‪ ،‬وانت‪ ،‬خودروی‬ ‫سواری و کامیون حمل زباله شهرداری دیده‬ ‫می‌شود‪.‬‬

‫اما با هشیاری مأموران پس از بررسی صحنه‬ ‫سرقت مشخص شد موضوع ساختگی بوده‬ ‫است‪ .‬سرهنگ قدمی تصریح کرد‪ :‬این‬ ‫سردفتر با انجام سرقت صوری به این شیوه‬ ‫سعی در از بین بردن اسناد و دفاتر جعلی‬ ‫داشته است بنابراین در رویارویی با شواهد‬ ‫و مستندات موجود به جرم خود اعتراف کرد‬

‫اعتیاد راننده اتوبوس عامل تصادف‬ ‫‪ 20‬خودرو در تبریز‬ ‫رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی‬ ‫آذربایجان‌شرقی گفت‪ :‬راننده اتوبوس بین‬ ‫شهری بر اثر استعمال مواد مخدر بعد از‬

‫میکائیلی با تائید فوت یک نفر و مصدوم‬ ‫شدن هشت نفر اظهار کرد‪ :‬متاسفانه در این‬ ‫حادثه کارگر فضای سبز شهرداری در محل‬ ‫حادثه جان خود را از دست داد‪.‬‬ ‫این مقام انتظامی اضافه کرد‪ :‬در این حادثه‬ ‫راننده اتوبوس به دلیل مصرف مواد مخدر‬ ‫تعادل روحی و روانی خود را از دست داده و‬ ‫اقدام به رانندگی در سطح شهر کرده بود که‬ ‫این حادثه رقم خورد‪.‬‬ ‫رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی‬ ‫آذربایجان‌شرقی تصریح کرد‪ :‬این راننده در‬ ‫حالت بی‌اختیاری در خیابان طالقانی تبریز با‬ ‫یک دستگاه خودروی حمل زباله شهرداری‬ ‫برخورد کرده و متاسفانه باعث کشته شدن‬ ‫یک نفر از همشهریان و مجروح شدن هشت‬ ‫نفر دیگر شد‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رفتیم‪ .‬مدتی با خودرو دور می‌زدم تا اینکه‬ ‫همراه سینا خودرو را به شهر «نوبران» [از‬ ‫توابع شهرستان ساوه] برده و بعد از بازکردن‬ ‫الستیک‌های آن‪ ،‬خودرو را رها کردیم و‬ ‫سرانجام الستیک‌ها را در تهران فروختیم‪،‬‬ ‫گوشی تلفن همراه کامران را فروخته و‬ ‫مدارک شناسایی وی را نیز داخل سطل‬ ‫آشغال انداختیم‪.‬‬ ‫با اعتراف متهمان به مخفی کردن سالح‬ ‫کمری استفاده شده در جنایت‪ ،‬داخل‬ ‫خودروی متعلق به سینا‪ ،‬خودروی ‪ 206‬وی‬ ‫مورد بازرسی دقیق قرار گرفت و عالوه بر‬ ‫یک قبضه سالح کمری‪ ،‬مبلغ ‪ 10‬هزار دالر‬ ‫نیز پیدا شد‪ .‬متهمان در ادامه تحقیقات با‬ ‫اعتراف به مسروقه بودن دالرها از داخل‬ ‫خودرو اعالم کردند مبلغ ‪ 10‬هزار دالر را از‬ ‫یکی از دوستانشان سرقت کرده‌اند‪.‬‬ ‫سرهنگ کارآگاه «آریا حاجی زاده» معاون‬ ‫مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ گفت‪« :‬با توجه به اعتراف صریح‬ ‫متهمان به ارتکاب جنایت‪ ،‬قرار بازداشت‬ ‫موقت از سوی بازپرس پرونده صادر شد و‬ ‫هر دو متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در‬ ‫اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ قرار گرفتند‪».‬‬

‫زندگی‪ ،‬هدیه شیرین علی کوچولو‬ ‫پس از سقوط مرگبار‬ ‫اعضای بدن پسربچه‌ای که چند روز قبل‬ ‫به‌دلیل سقوط از طبقه دوازدهم جان خود را‬ ‫از دست داده بود با موافقت پدر و مادرش به‬ ‫بیماران نیازمند اهدا شد‪.‬‬ ‫سقوط مرگبار‬ ‫این پسر ‪5‬ساله که علی ولی نام داشت چند‬ ‫روز قبل درحالی‌که قصد داشت از تخت‬ ‫خوابش پایین بیاید از پنجره اتاقش که در‬ ‫طبقه دوازدهم برجی واقع در پرند است سقوط‬ ‫کرد و جان باخت‪ .‬پدر او در گفت‌وگو با‬ ‫همشهری این حادثه تلخ را اینطور بازگو‬ ‫کرد‪ «:‬خانه ما در طبقه دوازدهم برجی‬ ‫در پرند است‪ .‬آن شب من‪ ،‬همسرم و پسر‬ ‫بزرگ‌ترم مشغول تماشای تلویزیون بودیم و‬ ‫علی با برادر ‪11‬ساله‌اش محمد حسین در‬ ‫اتاق‌شان بازی می‌کرد‪.‬‬ ‫همه‌‌چیز عادی بود که ناگهان محمد حسین‬ ‫دوید و گفت علی‪ .‬من نفهمیدم منظورش‬ ‫چیست‪ .‬رنگش پریده و خشکش زده بود‪.‬‬ ‫فقط من را نگاه می‌کرد که سرش داد زدم‬

‫که چه شده و او گفت علی افتاد پایین‪ .‬هنوز‬ ‫نمی‌دانستم چه می‌گوید‪ .‬دویدم سمت اتاق و‬ ‫همه جا حتی زیر تخت را جست‌وجو کردم‬ ‫اما علی نبود‪ .‬دیدم پنجره نیمه باز است‪ .‬وقتی‬ ‫نگاه کردم دیدم مردم جمع شده‌اند‪.‬‬ ‫نمی‌دانید با چه حالی ‪ 12‬طبقه را با پله پایین‬ ‫رفتم‪ .‬خدا این شرایط را نصیب هیچ پدر و‬ ‫مادری نکند‪ .‬وقتی باالی سر پسرم رسیدم‬ ‫دیدم آرام روی زمین افتاده است‪ .‬بینی‌اش‬ ‫خونریزی کرده بود‪ .‬دستم را روی گلویش‬ ‫گذاشتم اما نبض نداشت‪ .‬بغلش کردم و با‬ ‫کمک یکی از همسایه‌ها او را به درمانگاه‬ ‫رساندیم اما همه‌‌چیز تمام‌شده بود‪ .‬منتظر‬ ‫ماندیم تا پلیس و مأموران پزشکی قانونی‬ ‫آمدند و جنازه جگر گوشه‌ام را تحویل گرفتند‪.‬‬ ‫علت حادثه‬ ‫پدر داغدار درباره علت سقوط پسرش‬ ‫می‌گوید‪«:‬چون خانه ما در طبقه دوازدهم‬ ‫است نمی‌توانستیم برای پنجره‌ها حفاظ نصب‬ ‫کنیم‪ .‬اما یک توری آلومینیومی جلوی پنجره‬ ‫اتاق بچه‌ها بود که در طوفان چند وقت قبل‬ ‫از جایش کنده شد‪ .‬آنطور که پسرم می‌گوید‬

‫او و علی روی طبقه دوم تخت‌شان مشغول‬ ‫بازی بودند و وقتی بازی‌شان تمام‌شده بود‬ ‫می‌خواستند از تخت پایین بیایند‪ .‬خودشان‬ ‫پله تخت را برداشته بودند و از تخت باال و‬ ‫پایین می‌رفتند‪ .‬محمد حسین چون بزرگ‌تر‬ ‫بود راحت از تخت پایین آمد اما علی از‬ ‫سمت پنجره دستش را به تخت گرفت تا‬ ‫پایین بیاید‪ .‬او اسباب‌بازی‌اش را به برادرش‬ ‫داد و پایش را روی لبه پنجره گذاشته بود‬ ‫اما وقتی می‌خواست پایین بیاید یک لحظه‬ ‫دستش را رها کرد تا سرش را بخاراند که‬ ‫درست در همان زمان از پنجره بیرون افتاد و‬ ‫سقوط کرد‪» .‬‬ ‫اهدای زندگی‬ ‫درحالی‌که چند ساعت از مرگ علی گذشته‬ ‫بود مسئوالن بانک اعضای کشور پیشنهاد‬ ‫کردند برخی از اعضای بدن پسربچه به‬ ‫بیماران نیازمند اهدا شود‪.‬پیشنهادی که با‬ ‫موافقت پدر داغدار مواجه شد‪ «:‬من حال‬ ‫خوشی نداشتم و هنوز به‌دلیل مرگ پسرم‬ ‫شوکه بودم که به من گفتند برخی از اعضای‬ ‫بدن علی را می‌شود به بیماران نیازمند اهدا‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫وقتی این پیشنهاد را شنیدم خیلی سریع با آن‬ ‫موافقت کردم‪ .‬چون جگر گوشه‌ام رفته بود‬ ‫و راهی برای برگشتش نبود‪ .‬با خودم فکر‬ ‫کردم اگر اعضای بدنش اهدا شود او هم‬ ‫راضی است و با این کار کمی از رنج ما هم‬ ‫کم می‌شود‪ .‬همان موقع بود که رضایت نامه‬ ‫اهدای اعضای بدن را امضا کردم و آنطور‬ ‫که پزشکان گفتند دریچه قلب و برخی نسوج‬ ‫پسرم از او جدا و به چند بیمار اهدا شد‪ .‬چند‬ ‫روز بعد هم او را در گلزار شهدای یافت آباد‬ ‫دفن کردیم‪».‬‬

‫اعتراف مرد ‪35‬ساله به قتل‬ ‫پدر‪74‬ساله‪:‬او خشن بود و سالها‬ ‫اذیتم می کرد و کتکم می زد‬ ‫صبح روز دوازدهم شهریورماه امسال مرد تبعه‬ ‫افغانستان هراسان خود را به ماموران پلیس‬ ‫شاهرود رساند و اظهار داشت‪ :‬امروز در حال‬ ‫حفر چاه بودم که با یک شلوار پارچه‌یی‬ ‫خونین در عمق چاه روبه‌رو شدم و در اطراف‬ ‫دهانه چاه نیز لکه‌های خون وجود دارد‪.‬‬ ‫در ادامه تیمی از ماموران همراه بازپرس‬ ‫جنایی به محل چاه رفته و به بررسی داخل آن‬ ‫پرداختند‪ .‬پس از جست‌وجوهای بسیار جسد‬ ‫مرد سالمندی از عمق ‪ 128‬متری چاه کشف‬

‫شد‪ .‬بررسی‌ها نشان داد جسد متعلق به پیرمرد‬ ‫‪ 74‬ساله‌یی است که در روستا دامداری‬ ‫می‌کرده و عامل جنایت پس از قتل پیرمرد‬ ‫با ضربه‌های سنگین جسدش را به داخل چاه‬ ‫انداخته است‪.‬‬ ‫کارآگاهان در ادامه به تحقیق از پسر مقتول‬ ‫پرداختند که محمد ‪ 35‬ساله در اظهاراتش‬ ‫گفت‪ :‬شب حادثه همراه پدرم به محل‬ ‫نگهداری گوسفندان رفتیم که در یک لحظه‬ ‫متوجه غیبت او شدم‪ .‬به تصور اینکه به خانه‬ ‫رفته است به خانه آمدم اما هیچ اثری از او‬ ‫نبود‪ .‬این ادعاها در حالی مطرح شد که‬ ‫بررسی چاه نشان داد درپوش فلزی چاه در‬ ‫زمان حادثه بسته بوده و احتمال سقوط پیرمرد‬ ‫بر اثر حادثه منتفی شد‪.‬‬ ‫این موضوع نشان می‌داد‪ ،‬مقتول در بیرون چاه‬ ‫به قتل رسیده است‪ .‬همچنین در بررسی خانه‬ ‫مقتول آثار خون در راه پله کشف شد که پس‬ ‫از آزمایش مشخص شد لکه‌های خون متعلق‬

‫به مقتول است‪ .‬کارآگاهان که به اظهارات‬ ‫محمد مشکوک شده بودند به تحقیق از او‬ ‫پرداختند که متهم سرانجام لب به اعتراف‬ ‫گشود و جزییات قتل پدرش را فاش کرد‪.‬‬ ‫مرد ‪ 35‬ساله درباره انگیزه‌اش از این جنایت‬ ‫گفت‪ :‬پدرم مرد خشنی بود و سال‌ها قبل مرا‬ ‫مورد آزار و اذیت و کتک‌کاری قرار می‌داد‪.‬‬ ‫رفتارهایش باعث شده بود که از او کینه‌یی‬ ‫به دل داشته باشم‪ .‬شب حادثه دوباره با هم‬ ‫درگیر شدیم که در یک لحظه کنترلم را از‬ ‫دست دادم و با ضربات چوب او را به قتل‬ ‫رساندم‪ .‬بعد هم جسد را به کنار چاه برده و به‬ ‫داخل آن پرت کردم‪.‬‬ ‫سرهنگ داوود رسولی‌فر‪ ،‬رییس پلیس آگاهی‬ ‫استان سمنان در این رابطه گفت‪ :‬با بررسی‬ ‫محل جنایت آلت قتاله کشف و متهم با قرار‬ ‫قانونی روانه زندان شد‪.‬‬


‫‪69‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫قتل دوست صمیمی بر سر حسادت‬ ‫جوان ‪ 31‬ساله وقتی سر قرار شوم با دو‬ ‫دوست قدیمی‌اش رفت‪ ،‬نمی‌دانست پای در‬ ‫توطئه خونین آنان گذاشته است‪.‬‬

‫‪ 15‬دادسرای ناحیه ‪ 4‬تهران در اختیار پایگاه‬ ‫چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت و زن جوان‬ ‫از سوی افسر پرونده بازجویی شد‪.‬‬ ‫این زن گفت‪« :‬چندی پیش از طریق یکی‬ ‫از بستگانم که در بازار تهران کار می‌کند‪،‬‬ ‫با «محمدرضا» آشنا شدم که خود را وکیل‬ ‫دادگستری معرفی می‌کرد؛ با توجه به‬ ‫مشکالت حقوقی‌ام با این مرد قرار مالقات‬ ‫گذاشتم و وی پذیرفت وکالت مرا قبول کند‪،‬‬ ‫به‌همین بهانه هشت میلیون تومان در قالب‬ ‫پیش‌پرداخت گرفت و بعد فهمیدم این مرد‬ ‫کالهبردار است‪.‬‬ ‫کارآگاهان در تحقیقات ویژه‌ای دریافتند‬ ‫هیچ‌گونه نشانی مشخصی از دفتر وکالت‬ ‫محمدرضا در اختیار این زن قرار ندارد و‬ ‫عجیب اینکه وی دارای سابقه ثبت پرونده‬ ‫وکالت نیز نیست!‬ ‫کارآگاهان با توجه به این سرنخ‌ها به‬ ‫ردیابی‌های تخصصی پرداختند و خیلی‬ ‫زود محمدرضا‪ 48 ،‬ساله را در یکی از‬ ‫مسافرخانه‌های محدوده میدان راه‌آهن‬ ‫ردیابی کردند و وی روز یکم شهریور ماه‬ ‫دستگیر شد‪.‬‬ ‫کارآگاهان در بازرسی از دو کیف دستی و‬ ‫همچنین اتاق مسافرخانه‪ ،‬برگه‌های مربوط به‬ ‫وکالت کاری از افراد مختلف و همچنین برگه‬ ‫چک‌های بانکی مرجوعه متعلق به شعبات‬ ‫مختلف بانکی سطح شهر تهران را به‌دست‬ ‫آوردند و اطمینان پیدا کردند محمدرضا در‬ ‫نقش وکیل دادگستری و به بهانه پیگیری‬ ‫پرونده‌ها و شکایت‌های حقوقی اقدام به‬ ‫کالهبرداری کرده است‪.‬‬ ‫در بررسی وکالتنامه‌های کاری و همچنین‬ ‫ادعاهای طعمه‌های این وکیل قالبی مشخص‬ ‫شد محمدرضا با گرفتن ‪ 10‬درصد ازکل‬ ‫چک‌های مرجوعه از دارندگان چک‌ها‪،‬‬ ‫اقدام به کالهبرداری کرده و بدین شیوه و‬ ‫شگرد بیش از ‪ 500‬میلیون تومان پول به‬ ‫جیب زده است‪.‬‬

‫کارآگاهان در بخش دیگری از بررسی‌هایشان‬ ‫اطالع پیدا کردند وکیل قالبی عالوه بر‬ ‫دریافت ‪ 10‬درصد از دارندگان چک و‬ ‫پس از مرجوع کردن برگه‌های چک و‬ ‫گرفتن دستور قضایی با مراجعه به صاحبان‬ ‫اصلی چک و معرفی خود به‌عنوان وکیل‬ ‫دادگستری‪ ،‬آنان را تهدید به دستگیری کرده‬ ‫و به‌این شیوه و شگرد نیز اقدام به گرفتن پول‬ ‫در قالب گرفتن رضایت می‌کرد‪.‬‬ ‫یکی از طعمه‌های وکیل قالبی به مأموران‬ ‫گفت‪« :‬اواخر سال گذشته محمدرضا به محل‬ ‫کار من آمد و خود را وکیل یک آشنا معرفی‬ ‫کرد‪ ،‬پس از آن با نشان دادن چک مرجوعه‬ ‫متعلق به حساب بانکی من و در حالی که‬ ‫دستور قضایی را نیز ‌همراه داشت‪ ،‬تهدیدم‬ ‫کرد اقدام‌های قانونی برای دستگیری‪،‬‬ ‫توقیف حساب بانکی و دیگر اقدام‌های‬ ‫حقوقی علیه مرا انجام خواهد داد‪ .‬در ادامه‪،‬‬ ‫وی با طرح پیشنهادی با این موضوع که با‬ ‫دریافت پولی کمتر از میزان پول درج شده‬ ‫داخل چک و پرداخت آن به مرد آشنا حاضر‬ ‫است رضایت ایشان را برای من بگیرد و‬ ‫من نیز با اطمینان از این موضوع که وی در‬ ‫حقیقت وکیل است و با این اقدام مشکل هر‬ ‫دو طرف حل خواهد شد‪ ،‬پول پیشنهادی را‬ ‫تهیه کردم و تحویل دادم‪ .‬در طول این مدت‬ ‫نیز که خبری از آن مرد آشنا نشده بود‪ ،‬تصور‬ ‫می‌کردم وکیل واقع ًا اقدام به گرفتن رضایت‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫محمدرضا که چاره‌ای جز اعتراف نداشت در‬ ‫بازجویی‌ها گفت‪ :‬من با تهیه ده‌ها جلد کتاب‬ ‫حقوقی و مطالعه کامل آن‌ها اطالعات کاملی‬ ‫از مسائل حقوقی و کیفری به‌دست آورده و‬ ‫با سوء‌استفاده از همین اطالعات اقدام به‬ ‫کالهبرداری در نقش وکیل می‌کردم‪.‬‬

‫‪ 22‬مردادماه سال جاری فردی با مراجعه به‬ ‫کالنتری ‪ 122‬دربند گفت برادرم کامران‬ ‫که ‪ 31‬ساله است از یک هفته گذشته‬ ‫با خودرواش از خانه خارج شده و دیگر‬ ‫بازنگشته است‪.‬‬ ‫با تشکیل پرونده قضایی و به‌دستور بازپرس‪،‬‬ ‫پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه یکم‬ ‫پلیس آگاهی تهران قرار گرفت‪.‬‬ ‫کارآگاهان در نخستین اقدام به ردیابی‬ ‫خودروی پژو ‪ 207‬متعلق به مرد گمشده‬ ‫دست زدند و در کمتر از ‪ 24‬ساعت خودرو‬ ‫به صورت بالصاحب در شهرستان ساوه و‬ ‫بدون چهار حلقه الستیک پیدا شد‪ .‬همزمان‬ ‫با پیدا شدن خودرو‪ ،‬مشخصات «کامران»‬

‫نیز در سیستم جامع پلیس ثبت و مشخص‬ ‫شد جسد وی یک روز پس از ناپدید شدن‬ ‫بدون هیچ‌گونه مدارک شناسایی در شهرستان‬ ‫آبسرد دماوند داخل یک ساختمان متروکه‬ ‫پیدا شده است‪.‬‬ ‫با شناسایی جسد از سوی خانواده مقتول‪،‬‬ ‫بررسی تیم پزشکی قانونی «اصابت سه تیر‬ ‫به ناحیه سر» و همچنین‌«اصابت جسم تیز‬ ‫به ناحیه گردن‪ ،‬کتف و پهلو» را نشان داد‪.‬‬ ‫با تشکیل پرونده با موضوع «قتل عمد» و به‬ ‫دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه ‪27‬‬ ‫تهران‪ ،‬پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره‬ ‫دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ‬ ‫قرار گرفت‪ .‬با آغاز تحقیقات‪ ،‬کارآگاهان‬ ‫اطالع پیدا کردند مقتول به قصد مالقات‬ ‫با دو نفر از دوستانش به‌نام‌های «سینا»‬ ‫‪ 26‬ساله و «سهراب» ‪ 22‬ساله از خانه‬ ‫خارج شده است‪ ،‬بالفاصله سینا و سهراب‬ ‫‪ 18‬شهریورماه‪ 33 -‬روز پس از جنایت‪-‬‬ ‫دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره دهم‬ ‫پلیس آگاهی منتقل شدند‪.‬‬

‫سینا و سهراب در تحقیقات نخست منکر‬ ‫هرگونه اطالع از مرگ کامران شده و خود‬ ‫را بی گناه معرفی کردند‪ ،‬اما با توجه به‬ ‫اقدام‌های پلیسی به‌عمل آمده‪ ،‬ناچار لب به‬ ‫اعتراف گشوده و ضمن اعتراف به ارتکاب‬ ‫جنایت‪ ،‬انگیزه خود از این جنایت را‬ ‫«حسادت خود به وضعیت خوب مالی مقتول‬ ‫و خانواده اش» عنوان کردند‪.‬‬ ‫متهمان در اعتراف‌های خود به کارآگاهان‬ ‫گفتند‪ :‬کامران از دوستان صمیمی ما بود اما‬ ‫چون وضعیت مالی خوبی داشت و خودروی‬ ‫پژو ‪ 207‬سوار می‌شد‪ ،‬همیشه به او حسادت‬ ‫می‌کردیم تا اینکه پس از چند باری که‬ ‫وضعیت مالی خودش را نزد ما برجسته و‬ ‫پررنگ کرد‪ ،‬ما نیز برای انتقامجویی تصمیم‬ ‫به سرقت خودروی پژو ‪ 207‬و قتل کامران‬ ‫گرفتیم‪.‬‬ ‫سهراب در خصوص شب جنایت گفت‪:‬‬ ‫«عصر ‪ 15‬مردادماه با کامران در یک پیتزا‬ ‫فروشی در منطقه ولنجک قرار مالقات‬ ‫گذاشتیم‪ ،‬کامران با خودروی پژو ‪ 207‬به‬

‫محل آمد و تا ساعت ‪ 10‬شب در خیابان‌های‬ ‫تهران مشغول دور زدن بــــودیم؛ نیم ساعت‬ ‫بعد طبق نقشه قبلی‪ ،‬به باغ یکی از بستگانم‬ ‫که از قبل کلید آنجا را به امانت گرفته بودم‬ ‫رفتیم‪ .‬روبه‌روی باغ و در حالی که من در‬ ‫صندلی شاگرد راننده نشسته بودم‪ ،‬بدون هیچ‬ ‫بهانه‌ای با کامران درگیر شدم و با کلت کمری‬ ‫که از قبل خریداری کرده بودم‪ ،‬سه تیر به سر‬ ‫کامران شلیک کردم و پس از برداشتن تمامی‬ ‫مدارک شناسایی‪ ،‬او را از ماشین بیرون‬ ‫انداخته و چند ضربه نیز با چاقو به او زدم‪.‬‬ ‫سهراب در ادامه اعتراف‌هایش به کارآگاهان‬ ‫گفت‪ :‬هنگام درگیری‪ ،‬سینا را برای نگهبانی‬ ‫به سر کوچه فرستاده بودم؛ زمانی که کامران‬ ‫را از ماشین به بیرون پرتاب کردم‪ ،‬سینا را‬ ‫صدا زده و او را [با سالح] تهدید کردم تا با‬ ‫چاقو چند ضربه به کامران بزند‪ .‬سپس جسد‬ ‫را همان جا رها کردیم و با سرقت خودرو از‬ ‫محل متواری شدیم‪ .‬برای پانسمان دستم که‬ ‫هنگام درگیری زخمی شده بود به درمانگاهی‬ ‫در غرب تهران رفتم و پس از درمان به خانه‬


‫‪68‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بی‌شک پس از ترخیص از کمپی که به ترک‬ ‫روان‌شناختی توجهی نکرده است به سمت‬ ‫مواد برمی‌گردد‪ .‬از این رو الزم است مسئوالن‬ ‫کمپ به بحث روان‌شناختی ترک مواد توجه‬ ‫ویژه‌ای داشته باشند و نسبت به تغییر نگرش‬ ‫فرد معتاد به مواد اقدام کنند‪».‬‬ ‫وی درباره علت افزایش قتل‌هایی که‬ ‫درکمپ‌های غیرمجاز به وقوع می‌پیوندد‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬به نظر می‌رسد توسل به اجبار‬ ‫برای انتقال معتادان به کمپ و شکنجه آنها‬ ‫در کمپ‌ها ناشی از فرهنگ و دید عمومی‬ ‫جامعه نسبت به مواد مخدر است که هنوز‬ ‫افراد معتاد را مجرم می‌دانیم نه بیمار‪ .‬الزم‬ ‫است این تغییر نگرش در جامعه ایجاد شود‬ ‫تا کمتر شاهد خشونت در مقابله با معتادان‬ ‫باشیم‪».‬‬

‫مرگ دو دانش‌آموز در حاشیه‬ ‫المپیاد هالل‌احمر‬ ‫دو نوجوان کرجی که عضو داوطلب سازمان‬ ‫جوانان جمعیت هالل‌احمر بودند و برای‬ ‫شرکت در المپیاد آمادگی جسمانی به اردوگاه‬ ‫مهر انزلی رفته بودند‪ ،‬در دریا غرق شدند‪.‬‬ ‫دانش‌آموزانی که در این حادثه غرق شدند‬ ‫‪ 14‬و ‪ 15‬ساله بودند‪ .‬روسای سازمان جوانان‬ ‫هالل‌احمر می‌گویند دانش‌آموزان در خارج از‬ ‫برنامه‌های مسابقات به محدوده «شنا ممنوع»‬ ‫رفته بودند‪.‬‬ ‫حسین درخشان‪ ،‬سخنگوی سازمان‬ ‫هالل‌احمر در همین رابطه در گفت‌وگو با‬

‫فرهیختگان گفت‪« :‬المپیاد آمادگی جسمانی‬ ‫داوطلبان سازمان هالل‌احمر هر ساله در‬ ‫دو بخش تئوری و عملی در کشور برگزار‬ ‫می‌شود‪ ».‬منتخبان بخش تئوری از سراسر‬ ‫کشور برای شرکت در بخش عملی به شمال‬ ‫کشور دعوت می‌شوند و این المپیاد در بخش‬ ‫عملی هر سال در اوایل شهریور در رامسر یا‬ ‫انزلی برگزار می‌شود‪ .‬امسال نیز مانند سال‌های‬ ‫قبل این المپیاد با حضور ‪ 500‬دانش‌آموز‬ ‫و در قالب ‪ 32‬تیم برگزار شد‪ .‬برگزاری‬ ‫مسابقات و آموزش‌های آمادگی جسمانی از‬ ‫ساعت شش صبح تا پنج عصر ادامه داشت و‬ ‫بعد از آن دانش‌آموزان آزاد بودند تا به همراه‬ ‫مربیان خود و زیرنظر آنها تفریح کنند‪.‬‬ ‫وی درباره وقوع این رخداد ادامه داد‪« :‬روز‬ ‫نوزدهم شهریور مسابقات در ساعت دو بعد از‬ ‫ظهر پایان یافت‪ ،‬اما شش نفر از دانش‌آموزان‬ ‫کرجی به مربی‌شان اصرار کرده بودند تا‬ ‫برای شنا به دریا بروند‪ .‬آنها بدون توجه به‬ ‫تذکرات اردوگاه مبنی‌بر ممنوع بودن شنا در‬ ‫منطقه به داخل آب رفته و در این بین یکی از‬ ‫دانش‌آموزان گرفتار امواج دریا شد و دوست‬ ‫او که در ساحل نشسته بود‪ ،‬برای کمک به‬ ‫وی دل به دریا زد‪ .‬این پسر ‪ 15‬ساله نیز که‬ ‫به فنون شنا آشنایی کامل نداشت به خاطر‬ ‫وضعیت نامساعد آب و هوا دچار خفگی‬ ‫شد‪ ».‬درخشان ادامه داد‪« :‬در همان لحظه‬ ‫نجاتگران و امدادگران مستقر در اردوگاه‬ ‫نسبت به احیای قلبی دو پسر ‪ 14‬و ‪ 15‬ساله‬ ‫به نام‌های بهنام شاملو و ابوالفضل روشنایی‬ ‫اقدام کردند‪ ،‬اما متاسفانه یکی از آنها در‬ ‫همان لحظات اولیه جان سپرد و دیگری‬ ‫به بیمارستان شهیدبهشتی انزلی منتقل شد‪.‬‬

‫این پسر نوجوان نیز به‌رغم تالش‌های کادر‬ ‫پزشکی روز بیستم شهریور جان خود را از‬ ‫دست داد‪ ».‬درخشان در توضیح اینکه مسئول‬ ‫حفاظت از اعضای داوطلب شرکت‌کننده در‬ ‫اردوگاه‌های جمعیت هالل‌احمر کیست‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬اردوگاه‌ها در مناطقی امن بر پا شده‬ ‫است و خطری داوطلبان را تهدید نمی‌کند‪.‬‬ ‫اردوگاه مهر انزلی نیز که این رخداد در آن‬ ‫به وقوع پیوسته است در کنار اسکله معروف‬ ‫به عروس و دامادها که محل ممنوعه شنا و‬ ‫فقط محلی به‌عنوان آتلیه برای تهیه عکس و‬ ‫فیلم از مجالس است‪ ،‬ساخته شده است‪ .‬از‬ ‫این رو هرگز تصور نمی‌شد داوطلبان در خارج‬ ‫از مراسم برگزاری المپیاد در این محل شنا‬ ‫کنند‪ .‬هنوز بررسی کامل در این زمینه صورت‬ ‫نگرفته است و به نظر می‌رسد مربی که همراه‬ ‫دانش‌آموزان به شنا رفته بود مسئولیت آنها را‬ ‫برعهده داشته باشد‪».‬‬ ‫وی همچنین تاکید کرد‪« :‬این المپیاد هر‬ ‫ساله در شهرهای شمالی کشور برگزار می‌شد‬ ‫و تاکنون اتفاق تلخی برای هیچ‌یک از‬ ‫داوطلبان نیفتاده بود‪».‬‬ ‫به فاصله کمی با انتشار خبر مرگ تلخ دو پسر‬ ‫نوجوان در اردوگاه مهر انزلی‪ ،‬روابط‌عمومی‬ ‫سازمان جوانان هالل‌احمر اطالعیه‌ای منتشر‬ ‫کرد که در آن آمده است‪« :‬این دانش‌آموزان‬ ‫خارج از برنامه مسابقات و به‌رغم اعالم‬ ‫مخالفت‌های مکرر سرپرست تیم اعزامی‬ ‫هالل‌احمر استان مربوطه از محدوده اردوگاه‬ ‫محل برگزاری مسابقات خارج شده و در‬ ‫زمان و مکان شنا ممنوع به شنا پرداخته‌اند‬ ‫و با توجه به شرایط نامساعد جو دریا غرق‬ ‫شدند‪ ».‬در این اطالعیه آمده است‪« :‬ریاست‬

‫سازمان به همراه مدیران ارشد جهت بررسی و‬ ‫پیگیری‌های الزم به محل برگزاری مسابقات‬ ‫در انزلی رفته‌اند و پیگیر ماجرا هستند‪».‬‬ ‫سازمان هالل‌احمر سعی دارد خود و سرپرست‬ ‫تیم اعزامی را بی‌تقصیر نشان دهد‪ .‬اما دو‬ ‫نوجوان ‪ 14‬و ‪ 15‬ساله در شرایط سنی‌ای‬ ‫نبوده‌اند که تنها تذکر خطرناک بودن بر آنها‬ ‫اثر کند و مسئول تیم کرج و سرپرست تیم‪،‬‬ ‫مسئولیت آنها را بر عهده داشته‌اند‪ .‬وحید‬ ‫قبادی‌دانا‪ ،‬رئیس سازمان جوانان هالل‌احمر‬ ‫نیز در همین رابطه به فرهیختگان گفت‪« :‬در‬ ‫طول تابستان امسال ‪ 700‬نفر از اردوهای‬ ‫دوستی‪ ،‬شکرانه‪ ،‬نشاط و امید که در این‬ ‫اردوگاه برگزار شده بود بهره‌مند شدند و در‬ ‫اردوگاه‌های مختلف توانمندسازی و کنترل‬ ‫خشم شرکت کردند‪ ».‬دانش‌آموزان به این‬ ‫اردوگاه آمده بودند تا دوره‌های عملی امدادی‬ ‫و خودامدادی‪ ،‬اطفای حریق‪ ،‬حمل تخصصی‬ ‫مصدوم‪ ،‬اسکان اضطراری و احیای قلبی‬ ‫را آموزش ببینند و در مانورهای مختلف‬ ‫سطح آموزشی خود را افزایش دهند‪ ».‬وی‬ ‫تاکید کرد‪« :‬حدفاصل دریا و اردوگاه مهر‬ ‫انزلی دیوارکشی شده است و دانش‌آموزان‬ ‫در خارج از این اردوگاه غرق شده‌اند‪».‬‬ ‫سازمان هالل‌احمر تاکید دارد که غرق شدن‬ ‫این دو دانش‌آموز با توجه به اینکه خارج از‬ ‫محل برگزاری المپیاد بوده‪ ،‬مسئولیتی متوجه‬ ‫سازمان نمی‌کند‪ ،‬هرچند این دو دانش‌آموز‬ ‫تحت سرپرستی این سازمان بوده و حق خروج‬ ‫از اردوگاه را نداشته‌اند‪.‬‬

‫وکیل قالبی‪ ،‬دوطرفه کالهبرداری‬ ‫می‌کرد‬ ‫یک تبهکار با خواندن کتاب‌های حقوقی در‬ ‫نقش وکیل به شکارهای میلیونی پرداخت‪.‬‬ ‫از روز ‪ 28‬شهریورماه سال جاری وقتی زنی‬ ‫نزد مأموران کالنتری ‪ 147‬گلبرگ ادعا کرد‬ ‫به‌خاطر مشکالت ملکی‪ ،‬از طریق یکی از‬ ‫بستگان با مردی آشنا شده که فکر می‌کرد‬ ‫وکیل است‪ ،‬سناریویی از کالهبرداری‌های‬ ‫یک مرد شیاد پیش روی پلیس پایتخت قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫این زن گفت‪ :‬هشت میلیون تومان به آن‬ ‫مرد که تصور می‌کردم وکیل است دادم تا‬ ‫پیش‌پرداختی برای کارهای حقوقی‌ام باشد‪،‬‬ ‫وقتی وی این پول را گرفت ناپدید شد و حتی‬ ‫به تماس‌هایم جوابی نمی‌دهد‪.‬‬ ‫ردیابی این‌مرد شیاد با دستور بازپرس شعبه‬


‫‪67‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫به او زد‪ .‬مادر مقتول خودش می‌گفت هر‬ ‫طور شده باید پسرش را به کمپ ببریم‪ .‬ما‬ ‫هم برای بردن او مجبور شدیم او را کتک‬ ‫بزنیم‪ .‬در این درگیری من ندیدم چه کسی به‬ ‫سر او ضربه زد‪».‬‬ ‫وی ادامه داد‪« :‬ما خودمان هم معتاد بودیم‬ ‫و حال و روز طبیعی نداشتیم‪ .‬باور کنید‬ ‫ما قصد کشتن پسر معتاد را نداشتیم و‬ ‫نمی‌دانیم او چطور کشته شد‪».‬‬

‫بیمارستان رساندیم به یاد دختر خردسالم‬ ‫افتادم‪ .‬به همین خاطر به خانه رفتم و دخترم‬ ‫را دیدم‪ .‬چند ساعت بعد که به کمپ برگشتم‬ ‫و متوجه شدم عباس مرده است از ترس فرار‬ ‫کردم‪ .‬باور کنید من او را نکشتم‪ ».‬در پایان‬ ‫این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا‬ ‫رای صادر کند‪.‬‬ ‫قاضی متین راسخ‪ ،‬مستشار شعبه ‪113‬‬ ‫دادگاه کیفری استان تهران در گفت‌و‌گو با‬

‫وقتی ابوالفضل پشت تریبون دفاع ایستاد‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬مهدی پشت فرمان ماشین نشسته‬ ‫بود و من روی صندلی شاگرد نشسته بودم‪.‬‬ ‫چون عباس تقال می‌کرد سعید او را کف‬ ‫ماشین انداخته بود و سرش را هم زیر صندلی‬ ‫گذاشته بود‪ .‬عباس فریاد می‌کشید‪ ،‬اما سعید‬ ‫او را رها نمی‌کرد‪ .‬سعید ضربه‌ای به سر او‬ ‫نزد‪ .‬ممکن است در حال انتقال پسر معتاد‬ ‫به ماشین‪ ،‬سر او به جایی برخورد کرده و‬ ‫جمجمه‌اش شکسته باشد‪.‬‬ ‫سپس سعید روبه‌روی پنج قاضی ایستاد و‬ ‫گفت‪« :‬من نمی‌دانم پسر معتاد چطور کشته‬ ‫شد‪ .‬من سر او را در کف ماشین نگه داشته‬ ‫بودم تا فرار نکند‪ ،‬اما یکباره متوجه شدم‬ ‫حالش بد است‪ .‬من و مهدی وقتی او را به‬

‫فرهیختگان درباره حوادث و جنایات مرتبط‬ ‫با کمپ‌های ترک اعتیاد غیرمجاز‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫«متاسفانه شاهد پرونده‌های قتل زیادی‬ ‫هستیم که در کمپ‌های غیرمجاز ترک‬ ‫اعتیاد به وقوع می‌پیوندد‪ .‬در این پرونده‌ها‬ ‫معموالن مسئوالن کمپ‌های غیرمجاز‬ ‫که خود به‌تازگی مواد را کنار گذاشته‌اند‬ ‫برای آرام کردن معتادان دست به خشونت‬ ‫می‌زنند و این مساله‌ای قابل تامل است‪».‬‬ ‫او می‌گوید‪« :‬تقریبا هر هفته پرونده‌ای در‬ ‫رابطه با کمپ‌های ترک اعتیاد در دادگاه‬ ‫کیفری داریم‪».‬‬ ‫براساس گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر‪،‬‬ ‫یک‌هزار و ‪ 158‬کمپ ترک اعتیاد غیرمجاز‬ ‫در سراسر کشور شناسایی شده است‪.‬‬

‫براساس استانداردهای قانونی‪ ،‬کمپ‌های‬ ‫ترک اعتیاد باید در یک مکان آرام‪ ،‬بدون‬ ‫هیاهو و صداهای کاذب و داروها و وسایل‬ ‫کامال مجاز میزبان افراد معتاد باشند‪ .‬اما‬ ‫مشکالتی مانند دور ماندن از درمان‌های‬ ‫روز دنیا‪ ،‬نبود تنوع در شیوه‌های درمانی و‬ ‫مدت درمان‌ها‪ ،‬گرایش به سود اقتصادی و‬ ‫ورود افراد غیرمتخصص به کادر اجرایی‬ ‫کمپ‌های ترک اعتیاد‪ ،‬باعث افت کیفیت‬ ‫آنها شده است‪.‬‬ ‫این در حالی است که ظهور کمپ‌های‬ ‫غیرمجاز در سال‌های گذشته افزایش یافته‬ ‫است‪ .‬سردار علی مویدی‪ ،‬رئیس پلیس‬ ‫مبارزه با مواد مخدر کشور‪ ،‬پیش از این در‬ ‫رابطه با این کمپ‌ها گفته بود‪« :‬چنانچه‬ ‫از کمپ‌های غیرمجاز شکایتی بشود ستاد‬ ‫مبارزه با مواد مخدر با آن برخورد می‌کند‪.‬‬ ‫در کمپ‌های غیرمجاز معموال از روش‌های‬ ‫غیرعلمی استفاده می‌شود که دستاورصردی‬ ‫غیر از تخریب به دنبال نخواهد داشت‪.‬‬ ‫معتادان در این کمپ‌ها چون به روش‌های‬ ‫غیرعلمی و غیراصولی مواد را برای مدتی‬ ‫ترک می‌کنند‪ ،‬پس از ترخیص از کمپ‬ ‫دوباره به سمت مواد کشیده می‌شوند‪ .‬از‬ ‫این رو الزم است معتادان برای درمان در‬ ‫کمپ‌های مجاز بستری شوند و تحت درمان‬ ‫اصولی قرار گیرند‪».‬‬ ‫در همین رابطه دکتر حسن عماری‪،‬‬ ‫روانشناس به فرهیختگان می‌گوید‪« :‬براساس‬ ‫آمارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر و‬ ‫بهزیستی که متولیان کمپ‌های ترک اعتیاد‬ ‫هستند‪ ،‬تعداد زیادی کمپ غیرمجاز یا‬ ‫کمپ‌هایی که پروتکل‌های درمانی سازمان‬ ‫بهزیستی را نادیده می‌گیرند و به آن عمل‬ ‫نمی‌کنند در کشور ما فعالیت دارند‪ .‬پروسه‬ ‫ترک معتادان دو پروسه ترک فیزیکال و‬ ‫جسمی و ترک روان‌شناختی است‪ .‬اما‬ ‫متاسفانه در بیشتر کمپ‌ها فعالیت مسئوالن‬ ‫فقط به ترک فیزیکال و جسمی معطوف‬ ‫می‌شود و چون تکمیل کردن پروسه ترک‬ ‫روان‌شناختی مستلزم حضور روانشناسان و‬ ‫روان‌پزشکان در آن مرکز است و این مساله‬

‫هزینه‌های هنگفتی را به دنبال دارد مسئوالن‬ ‫کمپ به آن توجهی نمی‌کنند‪».‬‬ ‫عماری ادامه داد‪« :‬در مراحل اولیه ترک‬ ‫اعتیاد که ‪ 21‬تا ‪ 29‬روز به طول می‌انجامد‬ ‫الزم است افراد در مکانی که دسترسی به‬ ‫مواد مخدر ندارند بستری شوند تا سموم از‬ ‫بدن‌شان دفع شود‪ .‬در این مرحله چون فرد‬ ‫معتاد تحت تاثیر مواد مخدر قرار دارد و در‬ ‫این میان مکانیسم‌های شناختی وی دچار‬ ‫خدشه شده است و امکان تعامل و گفت‌وگو‬ ‫با وی میسر نیست‪ ،‬گاهی اوقات از جبر‬ ‫استفاده می‌شود‪ .‬به همین خاطر در کمپ‌های‬ ‫غیرمجاز ترک اعتیاد شاهد آزارهای جسمی‬ ‫و شکنجه معتادان هستیم‪ .‬اما آنچه مهم‬ ‫است توجه به بخش روان‌شناختی ترک مواد‬ ‫است که در کمپ‌های غیرمجاز توجهی‬ ‫به آن نمی‌شود‪ .‬بحث روان‌شناختی در این‬ ‫میان به تغییر نگرش معتاد به مواد مخدر‬ ‫مربوط می‌شود‪ .‬چون فرد معتاد در زمان‬ ‫مصرف‌های اولیه تجربه‌های خوبی داشته‬ ‫الزم است برای پرهیز از بازگشت دوباره او‬ ‫به سمت مواد نگرش مثبت‌وی به مصرف‬ ‫مواد تغییر کند تا تضمینی باشد برای ترک‬ ‫دائمی‪».‬‬ ‫این دکتر روانشناس با ارائه مثالی درباره‬ ‫اختالل روان‌تنی گفت‪« :‬در این اختالل فرد‬ ‫ممکن است دچار نقص عضو ‪ 10‬درصدی‬ ‫شود اما این نقص عضو مسائل روانی را‬ ‫برای وی به وجود می‌آورد که کل فرآیندهای‬ ‫ذهنی‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و‬ ‫این فرد به بیماری روانی مبتال می‌شود‪ .‬یا‬ ‫برعکس فردی از لحاظ فیزیکی سالم است‬ ‫اما به‌خاطر فشار روانی دچار عالئمی می‌شود‬ ‫که پزشکان قادر به تشخیص علت آن نیستند‬ ‫مانند معده درد یا سردردهای عصبی‪ .‬اما‬ ‫در بررسی‌های بعدی مشخص می‌شود منشاء‬ ‫بیماری روانی است‪.‬‬ ‫پس با بررسی این مثال می‌توان فهمید نگرش‬ ‫افراد می‌تواند روی رفتارهای آنها تاثیر‬ ‫بگذارد‪ .‬فرد معتاد چون مواد را در جمع‬ ‫دوستان مصرف کرده و حالی خوش داشته‪،‬‬ ‫نگرشش به مصرف مواد مثبت است‪ .‬بنابراین‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫کالهبرداری کالن با «قدرت‬ ‫پنهان»‬ ‫کالهبرداران حرفه‌ای از طریق پخش‬ ‫برنامه‌ای در یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای‬ ‫مبلغ کالنی به‌دست آوردند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار ما‪ ،‬زنی میانسال‬ ‫آخرین روز تیرماه به کالنتری نواب رفت‬ ‫و به ماموران گفت فریب تبلیغات یکی‬ ‫از شبکه‌های ماهواره‌ای را خورده و مبلغ‬ ‫صدمیلیون‌تومان از او کالهبرداری شده‬ ‫است‪ .‬این پرونده به دستور شعبه دهم‬ ‫بازپرسی دادسرای ناحیه‪ 10‬تهران‪ ،‬برای‬ ‫رسیدگی در اختیار پایگاه هشتم پلیس‬ ‫آ گاهی قرار گرفت‪.‬‬ ‫شاکی پس از حضور در پلیس آگاهی تهران‬ ‫به کارآگاهان گفت‪« :‬با دیدن برنامه‌ای‬ ‫ماهواره‌ای به نام «قدرت پنهان» که هر‬ ‫شب از یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش‬ ‫می‌شود‪ ،‬اطالع پیدا کردم افراد با طی‌کردن‬ ‫دوره‌های ریاضتی به مرحله‌ای از مقامات‬ ‫ماورایی می‌رسند و پس از سپری‌کردن‬ ‫دوره‌ها این قدرت را پیدا می‌کنند که‬ ‫بیماران العالج را شفا دهند‪ .‬با توجه به‬ ‫اینکه یکی از بستگانم دچار بیماری مغزی‬ ‫است و بنا بر گفته چندین تیم پزشکی‪،‬‬ ‫امکان جراحی او وجود ندارد‪ ،‬با شماره‌های‬ ‫زیرنویس‌شده در برنامه تماس گرفتم و‬ ‫مسووالن این برنامه مدعی شدند آیینه‌هایی‬ ‫صدساله در اختیار دارند که افراد دارای‬ ‫قدرت ماورایی با انتقال قدرت خود از‬ ‫طریق این آیینه‌های مخصوص‪ ،‬بیماری‌های‬ ‫العالج را درمان می‌کنند‪».‬‬ ‫شاکی در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان‬ ‫گفت‪« :‬در حالی‌که به‌شدت تحت‌تاثیر‬ ‫تبلیغات ماهواره‌ای و [قدرت بیان]‬ ‫کارشناس برنامه قدرت پنهان قرار گرفته‬ ‫بودم‪ ،‬موضوع آیینه‌های صدساله را با‬

‫تعدادی از بستگان خود در میان گذاشته و‬ ‫آنها نیز پس از مشاهده تبلیغات ماهواره‌ای‬ ‫برنامه مذکور قبول کردند تا با جمع‌آوری پول‬ ‫درخواستی مدیران برنامه قدرت پنهان‪ ،‬اقدام‬ ‫به خرید آیینه صدساله و به تصور خود درمان‬ ‫بستگان خود کنیم‪».‬‬ ‫شاکی درباره نحوه پرداخت پول بابت‬ ‫خرید «آیینه ماورایی» به کارآگاهان‬ ‫توضیح داد‪« :‬پس از اعالم آمادگی برای‬ ‫خرید آیینه‪ ،‬عوامل برنامه «قدرت پنهان»‬ ‫شماره تماسی در تهران را به من دادند تا‬ ‫برای هماهنگی‌های بعدی با این شماره‬ ‫تماس بگیرم‪ .‬وقتی به آن شماره تلفن زدم‪،‬‬ ‫مردی جوان جواب داد و ضمن تایید و‬ ‫تعریف از برنامه و قدرت آیینه‪ ،‬شماره‬ ‫حساب بانکی در شعبه خیابان رودکی را‬ ‫به من داد تا مبلغ صدمیلیون‌تومان را برای‬ ‫خرید آیینه به این حساب واریز کنم‪ .‬پس‬ ‫از پرداخت مبلغ صدمیلیون‌تومان دیگر‬ ‫آن جوان پاسخگوی تماس‌های من نبود‪.‬‬ ‫از طرفی بستگان پیگیر خرید آیینه بودند‪.‬‬ ‫چندین‌بار با شماره‌های زیرنویس برنامه‬ ‫قدرت پنهان تماس گرفتم اما آنها نیز هیچ‬ ‫پاسخ قانع‌کننده‌ای ندادند و متوجه شدم از‬ ‫من کالهبرداری شده است‪ ».‬کارآگاهان بعد‬ ‫از اطالع از جزییات کالهبرداری‪ ،‬صاحب‬ ‫شماره حساب بانکی را شناسایی کردند‬ ‫و فهمیدند او جوانی ‪25‬ساله به نام پژمان‬ ‫است که در خیابان کمیل سکونت دارد‪.‬‬ ‫آنها این جوان را دستگیر کردند‪ .‬متهم پس‬ ‫از انتقال به پلیس آگاهی در اعترافاتش‬ ‫گفت‪« :‬به‌صورت کامال تصادفی و زمانی‌که‬ ‫شبکه‌های ماهواره‌ای را تماشا می‌کردم‪،‬‬ ‫متوجه تبلیغات برنامه قدرت پنهان شدم‪.‬‬ ‫در این برنامه اعالم شده بود دنبال همکار‬ ‫در تهران می‌گردند‪ .‬با آنها تماس گرفتم و‬ ‫مسووالن برنامه پیشنهاد دادند با حقوق‬ ‫ماهانه ‪700‬هزارتومان برایشان کار کنم‪.‬‬

‫وظیفه من این بود که پول‌های مشتریان را‬ ‫دریافت کنم‪ .‬من که بیکار بودم پیشنهاد آنها‬ ‫را قبول کردم و پس از توافق اولیه و بنا به‬ ‫درخواست مسووالن برنامه حساب بانکی‌ای‬ ‫در خیابان رودکی افتتاح کردم و هربار که‬ ‫افراد متقاضی خرید آیینه‌های ماورایی پول‬ ‫واریز می‌کردند‪ ،‬من نیز از طریق صرافی‌ها‬ ‫آن مبلغ را به خارج از کشور منتقل می‌کردم‬ ‫اما از بقیه جزییات بی‌اطالع هستم و درواقع‬ ‫فقط واسطه‌ای برای گرفتن و پرداخت پول‬ ‫بودم‪».‬‬ ‫سرهنگ میرزکی‪ ،‬رییس پایگاه هشتم‬ ‫پلیس آگاهی تهران بزرگ‪ ،‬با تایید این خبر‬ ‫گفت‪« :‬با بررسی تراکنش مالی حساب‬ ‫بانکی متعلق به متهم و اعترافات صریح‬ ‫این شخص درخصوص واریز وجوه نقد‬ ‫توسط ده‌هانفر‪ ،‬مشخص شد افراد زیادی‬ ‫فریب این برنامه را خورده‌اند‪ .‬به همین دلیل‬ ‫از اشخاصی که با این شیوه و شگرد مورد‬ ‫کالهبرداری قرار گرفته‌اند دعوت می‌شود‬ ‫برای طرح و پیگیری شکایت‌های خود‬ ‫به شعبه دهم بازپرسی دادسرای ناحیه‪10‬‬ ‫تهران یا پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ واقع در میدان حر‪ ،‬انتهای خیابان‬ ‫‪12‬فروردین مراجعه کنند‪».‬‬

‫چه کسی تارک متواری را کشت؟‬ ‫سه مرد جوان که متهمند در راه انتقال پسر‬ ‫معتادی که از کمپ غیرمجاز ترک اعتیاد‬ ‫گریخته بود‪ ،‬او را کتک زدند و موجب‬ ‫مرگش شدند‪ ،‬دیروز پای میز محاکمه‬ ‫ایستادند و منکر قتل عمدی شدند‪ .‬آنها‬ ‫ادعا کردند از نحوه کشته‌شدن پسر معتاد‬ ‫بی‌اطالع هستند‪.‬‬ ‫عصر چهاردهم تیر ‪ 90‬دو مرد جوان به نام‬ ‫«سعید» و «مهدی» پیکر نیمه‌جان یک پسر‬ ‫معتاد به نام «عباس» را به بیمارستانی در‬ ‫شهریار منتقل کردند‪ .‬ساعتی بعد‪ ،‬پسر معتاد‬ ‫اما به خاطر شکستگی جمجمه جان سپرد‬ ‫و بالفاصله سعید ناپدید شد‪ .‬با ورود پلیس‬ ‫به موضوع‪ ،‬مهدی به پلیس گفت‪« :‬من و‬ ‫سعید و یکی از دوستانمان به نام ابوالفضل‬ ‫از طرف یک کمپ غیرمجاز ترک اعتیاد‬ ‫در مالرد ماموریت داشتیم تا عباس را که‬ ‫از کمپ فرار کرده بود به آنجا برگردانیم‪.‬‬ ‫وقتی مقابل خانه عباس با او روبه‌رو شدیم‬ ‫داد و بیداد راه انداخت‪ .‬عباس نمی‌خواست‬ ‫سوار ماشین شود و به کمپ برگردد‪ ،‬به همین‬

‫خاطر به زور او را سوار ماشین کردیم‪ .‬در آن‬ ‫بین سعید چند ضربه با چوب به سر عباس‬ ‫زد تا او آرام شود‪ .‬در میان راه متوجه شدیم‬ ‫حال عباس خوب نیست‪ ،‬به همین خاطر‬ ‫او را به بیمارستان رساندم‪ ،‬اما کار از کار‬ ‫گذشته بود‪».‬‬ ‫به دنبال اظهارات این مرد‪ ،‬عباس نیز‬ ‫بازداشت شد و ردیابی سعید در دستور کار‬ ‫پلیس قرار گرفت‪ .‬عباس در بازجویی‌ها‬ ‫گفت‪« :‬من و دوستانم برای آرام کردن پسر‬ ‫معتاد ناچار شدیم او را کتک بزنیم‪ ،‬اما‬ ‫هرگز قصد کشتن او را نداشتیم‪».‬‬ ‫دو روز از این ماجرا گذشته بود که سعید‬ ‫تسلیم پلیس شد و گفت‪« :‬قبول دارم چند‬ ‫ضربه چوب به پسر معتاد زدم اما ضربه‌ها‬ ‫کشنده نبود‪ ».‬به دنبال اعتراف‌های سه مرد‬ ‫و بازسازی صحنه جرم‪ ،‬کیفرخواست صادر‬ ‫و به شعبه ‪ 113‬دادگاه کیفری استان تهران‬ ‫فرستاده شد‪.‬‬ ‫در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به‬ ‫ریاست قاضی «باقری» و با حضور چهار‬ ‫مستشار تشکیل شد مادر قربانی در جایگاه‬ ‫ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا‬ ‫گفت‪« :‬پسرم مدت سه سال بود که معتاد‬ ‫شده بود؛ به همین خاطر او را به کمپ‬ ‫ترک اعتیاد بردم‪ ،‬اما عباس از آنجا فرار‬ ‫کرد‪ .‬مسئوالن کمپ با من تماس گرفتند‬ ‫و گفتند بهتر است هر وقت عباس به خانه‬ ‫برگشت با آنها تماس بگیرم‪ .‬ظهر چهاردهم‬ ‫تیر ‪ 90‬پسرم با من تماس گرفت و گفت به‬ ‫خانه می‌آید تا گوشی موبایلش را بردارد‪ .‬او‬ ‫می‌ترسید که مسئوالن کمپ او را بگیرند و‬ ‫با خود ببرند‪ .‬به همین خاطر از من خواست‬ ‫تا گوشی موبایلش را به سوپرمارکت سر‬ ‫خیابان بسپارم‪ .‬من همان موقع با مسئوالن‬ ‫کمپ تماس گرفتم و گفتم قرار است تا چند‬ ‫دقیقه دیگر پسرم بیاید سر خیابان‪ .‬آنها هم‬ ‫سه نفر را از کمپ به آنجا فرستادند‪.‬‬ ‫این زن در حالی که اشک می‌ریخت‪ ،‬ادامه‬ ‫داد‪« :‬آنها به محض روبه‌رو شدن با پسرم‬ ‫او را کتک زدند‪ .‬پسرم مقاومت می‌کرد‪،‬‬ ‫اما آنها به زور او را سوار ماشین کردند و با‬ ‫خود بردند‪ .‬چند دقیقه‌ای نگذشته بود که به‬ ‫من خبر دادند حال پسرم در بین راه بد شده‬ ‫است‪ .‬وقتی خودم را به بیمارستان رساندم‬ ‫پسرم مرده بود‪ .‬من از سه مرد جوان که پسرم‬ ‫را کتک زدند و او را کشتند شکایت دارم و‬ ‫برای آنها حکم قصاص می‌خواهم‪».‬‬ ‫سپس مهدی پشت تریبون دفاع ایستاد و‬ ‫گفت‪« :‬وقتی برای بازگرداندن پسر معتاد به‬ ‫در خانه‌اش رفتیم او مقاومت کرد‪ .‬من سیلی‬ ‫به صورت او زدم و سعید چند ضربه چوب‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫عوامل موثر در‬ ‫کاهش شنوایی‬ ‫افراد بالغ‬

‫کاهش شنوايي به انواع انتقالي‬ ‫يا حسي‪ -‬عصبي طبقه‌بندي‬ ‫مي‌شود‪ .‬کاهش شنوايي انتقالي‬ ‫معموال ناشي از مشکالتي در‬ ‫گوش خارجي يا مياني است که‬ ‫با هدايت صوت و تبديل آن‬ ‫به ارتعاشات مکانيکي تداخل‬ ‫مي‌کنند‪ .‬کاهش شنوايي انتقالي‬ ‫اغلب باعث تشديد کاهش شنوايي‬ ‫مرتبط با سن مي‌شود‪ .‬شايع‌ترين‬ ‫علت‪ ،‬تجمع سرومن است که‬ ‫مي‌تواند باعث تشديد کاهش‬ ‫شنوايي در ‪ %30‬از افراد مسن‬ ‫گردد‪.‬‬ ‫حدود پنج تا شش میلیون نفر در ایران (‪20‬‬ ‫تا ‪ 25‬ميليون نفر در ایاالت متحده آمریکا)‬ ‫در جاتي از كاهش شنوائي دارند‪ .‬اغلب‬ ‫كاهش شنوائي ها در بالغين اتفاق مي افتد‪.‬‬ ‫تنها يك ميليون از اين افراد زير ‪ 18‬سال‬ ‫هستند‪.‬كاهش شنوائي مي تواند خفيف‪،‬‬ ‫متوسط‪ ،‬شديد يا كامل باشد‪ .‬اين حالت مي‬ ‫تواند نشانه آسيب به گوش خارجي‪ ،‬مياني‪،‬‬ ‫داخلي يا عصب شنوائي باشد‪.‬‬ ‫گوش خارجي شامل گوش قابل مشاهده و‬ ‫كانال گوش است‪ .‬گوش مياني يك حفره پر‬ ‫از هواست كه شامل سه استخوانچه مي باشد‪.‬‬ ‫گوش مياني توسط پرده گوش از كانال گوش‬ ‫جدا مي شود‪ .‬بعضي از انواع كاهش شنوائي‬ ‫ناشي از ممانعت از انتقال امواج صوتي در‬ ‫طول گوش خارجي و مياني است‪ .‬اين نوع‬ ‫كاهش شنوائي معمو ً‬ ‫ال با دارو يا جراحي مي‬

‫تواند تصحيح شود‪.‬‬ ‫بعضي ازعوامل که مانع انتقال امواج صوتي‬ ‫در گوش خارجي و مياني می شوند عبارتند‬ ‫از‪:‬‬ ‫· تجمع جرم يا جسم خارجي در گوش‬ ‫· پرده گوش سوراخ‬ ‫· استخوانچه هاي به هم چسبیده يا از هم‬ ‫جدا شده‬ ‫· عفونت‬ ‫· ضربه به سر‬ ‫· كیست يا تومور‬ ‫· بد شكلي ها‬ ‫شايعترين علت كاهش شنوائي در بالغين‪،‬‬ ‫آسيب ساختمانهاي گوش داخلی يا آسيب‬ ‫به عصب شنوائي است كه ايمپالس ها را از‬ ‫گوش داخلي به مغز مي رساند‪ .‬اين حالت‬ ‫معمو ً‬ ‫ال برگشت پذير نيست اما به وسيله‬ ‫سمعك ها مي توان به بيمار كمك كرد‪.‬‬ ‫بعضي علل آن عبارتند از‪:‬‬ ‫● ضربه ● سروصدا‬ ‫● عفونت يا بيماري‬

‫● داروها‬ ‫● کهولت سن‬ ‫كاهش شنوائي مي تواند تدريجي يا ناگهاني‬ ‫باشد‪ .‬روند طبيعي پيري نيز مي تواند منجر‬ ‫به كاهش شنوائي شود‪ .‬از آنجا كه كاهش‬ ‫شنوائي اغلب تدريجي است‪ ،‬خيلي از بالغين‬ ‫از وجودش آگاه نيستند‪ .‬آنها تنها ممكن‬ ‫است احساس كنند كه افراد واضح صحبت‬ ‫نمي كنند‪ .‬مواجهه با سروصدا اغلب عامل‬ ‫كاهش شنوائي بخصوص در جمعيت مردان‬ ‫است‪ .‬بيماري منيير سومين علت شايع‬ ‫اختالل شنوائي در بالغين است‪ .‬عالئم‬ ‫شامل كاهش شنوائي متناوب‪ ،‬وزوز گوش و‬ ‫مشكالت تعادلی است‪.‬‬ ‫اگر شما احساس كاهش شنوائي مي كنيد‪ ،‬با‬ ‫پزشک خود جهت انجام يك تست شنوائي‬ ‫تماس بگيريد‪ .‬تست شنوائي مي تواند درجه‬ ‫و نوع كاهش شنوائي را تعيين كند‪.‬‬ ‫گوش چگونه كار مي كند؟‬ ‫گوش سه قسمت اصلي دارد‪ :‬خارجي‪ ،‬مياني‬ ‫و داخلي‪ .‬گوش خارجي (قسمتی که شما مي‬

‫توانيد ببينيد) به كانال گوش باز مي شود‪.‬‬ ‫پرده گوش كانال گوش را از گوش مياني جدا‬ ‫مي كند‪ .‬استخوانچه هاي گوش مياني انتقال‬ ‫صدا به گوش داخلي را به عهده دارند‪ .‬گوش‬ ‫داخلي حاوي عصب شنوائي است كه به مغز‬ ‫منتهي مي شود‪.‬‬ ‫هرگونه منبع صوتي‪ ،‬ارتعاشات يا امواج‬ ‫صوتي را به هوا انتقال می دهد‪ .‬اين امواج‬ ‫از ورودي گوش عبور كرده و از طريق‬ ‫مجرای گوش به پرده گوش برخود مي كنند‬ ‫وسبب ارتعاش آن مي شوند‪ .‬ارتعاشات به‬ ‫نوبه خود به استخوانچه هاي گوش مياني‬ ‫منتقل مي شود كه اين استخوانچه ها ارتعاش‬ ‫را به عصب شنوائي در گوش داخلي منتقل‬ ‫مي كنند‪ .‬در اينجا ارتعاشات تبديل به‬ ‫ً‬ ‫ايمپالس هاي عصبي مي شود و مستقيما به‬ ‫مغز مي روند؛ جائيكه ايمپالس ها به عنوان‬ ‫صدا تفسير مي شود‪( .‬موزيك‪ ،‬صدا‪ ،‬بوق‬ ‫ماشين و…)‬


‫‪63‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫طوری كه داد و ستد‪ ،‬روابط دوستی‪ ،‬روابط‬ ‫شغلی و‪ ...‬از جمله روابطی هستند كه در‬ ‫معرض خیانت قرار می‌گیرند‪ .‬اما در روابط‬ ‫زناشویی مصادیق بارز خیانت از یك نگاه‬ ‫شروع می‌شود و ممكن است هر زوج خیانت‬ ‫را به نوعی از رفتار ربط بدهند‪.‬‬ ‫او توضیح می‌دهد‪ :‬حرف زدن بسیار صمیمانه‬ ‫با یك زن یا مرد بیگانه‪ ،‬گرم گرفتن یا‬ ‫درخواست برای موضوع یا موردی از سوی‬ ‫زن یا شوهر می‌‌تواند در این بحث بگنجد‪ ،‬اما‬ ‫به طور كلی در فرهنگ اخالقی و اجتماعی‬ ‫ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خروج از‬ ‫چارچوب‌های اخالقی و موازین ارزشی به‬ ‫نحوی كه فرد مرتكب چه زن و چه مرد هم از‬ ‫نظر عقیدتی مرتكب تخلف شده و هم از نظر‬ ‫عاطفی ممكن است دیگر قابل اعتماد نباشد‪.‬‬

‫حفظ می‌كنند و در نهایت از راه‌های قانونی‬ ‫و شرعی به رابطه خود خاتمه می‌دهند و پس‬ ‫از آن به فكر تشكیل زندگی دیگری می‌افتند‪.‬‬ ‫او روی آوردن افراد به خیانت به همسر را ناشی‬ ‫از عوامل متعددی می‌داند و توضیح می‌دهد‪:‬‬ ‫اصل خیانت در روابط عاطفی و رفتاری به‬ ‫تربیت اول خانواده‪ ،‬باورها‪ ،‬آداب‪ ،‬رسوم و‬ ‫فرهنگ خانوادگی‪ ،‬شرایط گذران دوران قبل‬ ‫از ازدواج و درجه خلوص و ایمان برمی‌گردد‬ ‫یعنی وقتی دختر یا پسری در خانواده خود‬ ‫خیانت والدین را تجربه می‌كند و آن را در‬ ‫روابط دوستی پیش از ازدواج هم آزمایش‬

‫می‌تواند منجر به پایه‌ریزی انحرافات رفتاری‬ ‫شود‪ .‬مثال مردی كه با ظاهری نامرتب و بدون‬ ‫توجه به سلیقه و عالقه همسرش هر چه خود‬ ‫می‌خواهد انجام می‌دهد یا بانوانی كه در‬ ‫خانه وضعی نامرتب و آشفته دارند روابط‬ ‫عاطفی‌شان دچار تزلزل شود‪.‬‬ ‫البته نباید فراموش كرد كه در پاره‌ای از‬ ‫اوقات بعضی از همسران خیانت را به عنوان‬ ‫ابزار انتقام انتخاب می‌كنند یعنی وقتی متوجه‬ ‫انحراف رفتاری همسر خود می‌شوند با این‌كه‬ ‫قصد این كار را ندارند‪ ،‬براساس تصمیمات‬

‫ابهری با واكاوی ریشه خیانت در زندگی‬ ‫مشترك می‌گوید‪:‬‬ ‫در ریشه‌یابی بروز این مشكل می‌‌توان گفت‬ ‫كمبودهای زندگی زناشویی احتمال بروز آن‬ ‫را بیشتر می‌كند یعنی چه از نظر روابط جنسی‬ ‫و چه از نظر ارتباطات عاطفی كالمی وقتی‬ ‫زن یا شوهر احساس خال می‌كند و باور دارد‬ ‫كه همسرش نمی‌تواند آن خال را پر كند‪ ،‬به‬ ‫بیراهه كشیده می‌شود‪.‬‬

‫این آسیب‌شناس ادامه می‌دهد‪ :‬از نگاه‬ ‫آسیب‌شناسی رفتاری‪ ،‬زن و شوهر اولین‬ ‫كسانی هستند كه متوجه انحراف و خیانت‬ ‫زوج می‌شوند‪ ،‬ولی در پاره‌ای از اوقات این‬ ‫پدیده ناخواسته وارد زندگی زناشویی می‌شود‬ ‫یعنی فرد اصال باور نمی‌كند مرتكب چنین‬ ‫عملی شود و فقط به خاطر احساس وابستگی‬ ‫به برقراری ارتباط‪ ،‬آن رابطه را ادامه می‌دهد‪.‬‬

‫این متخصص علوم رفتاری این گونه‬ ‫خیانت‌ها را ناشی از هوس‌های شیطانی‬ ‫می‌داند و می‌گوید‪:‬‬ ‫در مقابل این عده زن‌ها و مردهایی هستند‬ ‫كه به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی حتی به‬ ‫اندازه یك نگاه حاضر به وارد كردن لطمه به‬ ‫روابط خود نیستند و با وجود همه كمبودها‬ ‫و مشكالت پاكدامنی و صداقت خود را‬

‫او با بیان این مقدمه عوامل دخیل در بروز‬ ‫خیانت را برمی‌شمرد و می‌گوید‪ :‬تداخل‬ ‫مرزهای فرهنگ و شرع از علل اصلی خیانت‬ ‫مردان است‪ ،‬ولی تالفی كردن یا وجود توهم‬ ‫خیانت از مهمترین دالیل خیانت زنان‬ ‫محسوب می‌شود‪ .‬این در حالی است كه‬ ‫خیانت زن می‌تواند از انجام ندادن وظیفه‬ ‫مردان ناشی شود‪ .‬مثال مردی كه به خاطر‬ ‫فشار اقتصادی بیشتر به كسب درآمد توجه‬ ‫دارد و محبت كردن به همسر و تامین نیازهای‬ ‫عاطفی او را از یاد می‌برد‪ ،‬باعث ایجاد خال‬ ‫در خانواده می‌شود كه می‌تواند زمینه بروز‬ ‫خیانت را فراهم كند‪.‬‬ ‫انتظاری در ادامه به بروز خیانت تحت تاثیر‬ ‫جهانی شدن اشاره می‌كند و توضیح می‌دهد‪:‬‬ ‫جهانی شدن در واقع به معنی غربی‌شدن است‬ ‫و فرهنگ غرب‪ ،‬لذت‌گرایی‪ ،‬ظاهرگرایی و‬ ‫زندگی دنیوی را ترویج می‌كند‪.‬‬ ‫پس در چنین جامعه‌ای افراد لذت‌های مادی‬ ‫را بر لذت‌های معنوی ترجیح می‌دهند‪ .‬همان‬ ‫طور كه می‌بینیم زنان و مردان ما همواره تالش‬ ‫می‌كنند تا با شیوه‌های مختلف خود را زیبا‬ ‫كنند‪ .‬این در حالی است كه گرایش‌های‬ ‫التذاذی به جای گرایش‌های معنوی روحانی‬ ‫در مردان‪ ،‬مزید بر علت شده و وفاداری را‬ ‫كمرنگ می‌كند و فرد را به جایی می‌رساند‬ ‫كه براحتی تن به ارتباط با افرادی غیر از‬ ‫همسرش بدهد‪.‬‬

‫در این میان نقش شخص ثالث از نظر وسوسه‬ ‫و پافشاری در برقراری ارتباط نباید از نظر‬ ‫دور داشته شود‪ ،‬چون مرد یا زن درست در‬ ‫زمانی كه به دنبال محبت می‌گردند‪ ،‬كسی سر‬ ‫راه سبز می‌شود و درست از همان نقطه ضعف‬ ‫شروع می‌كند‪ .‬بنابراین دسیسه‌های شیطانی او‬ ‫به ثمر می‌نشیند و رابطه برقرار می‌شود‪.‬‬

‫وفاداری ارزشی است كه می‌تواند مانع خیانت‬ ‫شود اما این ارزش در جامعه ما كمتر مورد‬ ‫توجه قرار گرفته است اما زشت‌ترین حالت‬ ‫خیانت وقتی است كه فرد سوم با قصد گسستن‬ ‫روابط عاطفی زوجین وارد عمل می‌شود و‬ ‫حتی برای از میان برداشتن مانع وجود زن یا‬ ‫شوهر با همدستی همسر خیانتكار دست به‬ ‫خون نیز آلوده می‌كند‪ .‬درواقع در این شرایط‬ ‫بحث رقابت نیست‪ ،‬بلكه موضوع خیانت و‬ ‫از میان برداشتن یك انسان است‪.‬‬

‫قانون به ما اجازه بدهد تا انتهای یك جاده‬ ‫برویم‪ ،‬ولی آیا واقعا لزومی دارد كه همه افراد‬ ‫تا آخر جاده بروند؟‬

‫می‌كند‪ ،‬ممكن است در زندگی مشترك نیز به‬ ‫همان راه كشیده شود‪.‬‬ ‫واكسن ضدخیانت‬ ‫این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد‪ :‬با توجه به‬ ‫مطالعات انجام شده در مورد مردان و زنانی كه‬ ‫در زندگی زناشویی مرتكب این‌گونه خطاها‬ ‫می‌شوند‪ ،‬درجه ایمان و باورهای عقیدتی‬ ‫به عنوان واكسن ضدخیانت به عنوان اولین‬ ‫عامل شناخته می‌شود به طوری كه اگر این‬ ‫باورها در فرد كمرنگ باشد‪ ،‬میزان تسلطش‬ ‫بر زندگی و كنترل روابطش در بیرون از خانه‬ ‫ضعیف می‌شود‪.‬‬ ‫ابهری به برخی از توجیهات رایج نظیر این‌كه‬ ‫همسرم نامرتب و سهل‌انگار بود اشاره می‌كند‬ ‫و می‌گوید‪ :‬برخی از گفته‌های همسرانی‬ ‫كه به خیانت روی آورده‌اند درست است‪،‬‬ ‫یعنی نماد رفتاری بعضی از زوجین در خانه‬

‫شتاب‌زده و غیرمنطقی و با هدف انتقام‌گیری‬ ‫مرتكب خیانت می‌شوند‪.‬‬ ‫بی‌توجهی به وفاداری‬ ‫دكتر علی انتظاری‪ ،‬جامعه‌شناس و استاد‬ ‫دانشگاه‪ ،‬این موضوع را از زاویه دیگری‬ ‫بررسی می‌كند‪ .‬او به «جام‌جم» می‌گوید‪:‬‬ ‫ارزشی كه می‌تواند مانع خیانت شود‪ ،‬وفاداری‬ ‫است‪ .‬یعنی افراد باید باور داشته باشند پیمانی‬ ‫بسته‌اند و نباید از آن تخطی كنند‪ .‬اما این‬ ‫ارزش در جامعه ما كمتر مورد توجه قرار‬ ‫گرفته است و كسی روی آن تاكید ندارد‪،‬‬ ‫درواقع در جامعه ما به خاطر تفكیك نشدن‬ ‫فرهنگ و شرع‪ ،‬این ذهنیت در مردان ایجاد‬ ‫شده كه ازدواج موقت یا مجدد یك امكان‬ ‫شرعی است‪ ،‬یعنی آنها فكر می‌كنند شرع‬ ‫فرصتی را برای خیانت مهیا كرده و آن را‬ ‫تایید می‌كند‪ .‬این درست مثل این است كه‬

‫این استاد دانشگاه‪ ،‬تاخیر در سن ازدواج‬ ‫و مایل نبودن به ازدواج و عالقه به داشتن‬ ‫روابط آزادانه را از جمله عوامل زمینه‌ساز‬ ‫خیانت می‌داند و می‌گوید‪ :‬این‌كه برای افراد‬ ‫امكان ازدواج به موقع نباشد و ترس از نتیجه‬ ‫ازدواج هم وجود داشته باشد‪ ،‬باعث می‌شود‬ ‫فرد به ایجاد در رابطه با دیگران بپردازد و‬ ‫در عین حال امكان برقراری ارتباط برای‬ ‫افرادی كه یك‌بار ازدواج كرده‌اند نیز فراهم‬ ‫شود‪ .‬در این میان برخی دوست ندارند زیر‬ ‫بار مسوولیت زندگی مشترك بروند پس سعی‬ ‫می‌كنند خودشان را در اختیار كسانی كه‬ ‫وضعیت مالی مناسبی دارند قرار دهند كه این‬ ‫افراد هم كسانی نیستند جز افراد متاهلی كه‬ ‫صاحب زن و فرزندند‪.‬‬ ‫سالم محبت‪ ،‬خداحافظ خیانت‬ ‫این جامعه‌شناس البته در كنار تمام این عوامل‬ ‫به نقش محبت در زندگی زناشویی تاكید‬ ‫ویژه‌ای دارد و می‌گوید‪ :‬بعضی از افراد از‬ ‫سردی روابط با همسرشان ناراحتند به همین‬ ‫سبب احساس تعهد نسبت به او نمی‌كنند‪.‬‬ ‫بویژه در مردان اگر چه آنها افرادی تنوع‌طلب‬ ‫هستند‪ ،‬اما هرگز نمی‌خواهند زندگی‌شان‬ ‫صدمه ببیند‪ .‬پس اگر زن بتواند حس تعلق و‬ ‫تعهد به خانواده و این‌كه مرد‪ ،‬زن و بچه‌هایش‬ ‫را دوست داشته باشد را تقویت كند به واسطه‬ ‫تقویت روابط عاطفی احتمال بروز خیانت كم‬ ‫می‌شود‪.‬‬


‫‪62‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نگاهی به پدیده خیانت در زندگی زناشویی و دالیل آن‬ ‫شاید فقط آنانی كه خیانت همسر‬ ‫را لمس كرده‌اند بدانند كه آمدن‬ ‫یك رقیب به زندگی زناشویی چه‬ ‫طعمی دارد‪.‬‬ ‫یك قلب برای چند نفر‬ ‫روبه‌روی قاضی ایستاده است؛ قاطع و مصمم‪.‬‬ ‫وقتی یادش می‌آید كه چطور بعد از ‪ 10‬سال‬ ‫زندگی‪ ،‬مرد خانه‌اش او را از یاد برد و با‬ ‫كسی دیگر پیمان عشق بست سیل اشك‬ ‫امانش نمی‌دهد و بغض ول ُ‬ ‫‌كنش نمی‌شود‪.‬‬ ‫شب‌های اول كمی دیر به خانه می‌آمد‪ ،‬هر‬ ‫شب نیم ساعت دیرتر از شب قبل اما وقتی او‬ ‫مثل همیشه اعتراض نكرد‪ ،‬دیر آمدن‌ها بیشتر‬ ‫شد‪ ،‬آنقدر بیشتر كه روز هم نمی‌آمد‪ .‬دلش‬ ‫نمی‌خواست هیچ فكر بدی بكند‪ ،‬ولی مجبور‬ ‫بود به ندای باطنش جواب دهد؛ او بوی یك‬ ‫رقیب را خوب حس می‌كرد‪.‬‬ ‫آن روز صبح زود كه سایه به سایه شوهرش از‬ ‫خانه بیرون آمد و چند كوچه تنگ و پیچ‌درپیچ‬ ‫را بی‌صدا دوید‪ ،‬آن روز كه در گرگ و میش‬ ‫صبح پشت سر مرد زندگی‌اش روبه‌روی یك‬ ‫خانه ایستاد و صدای نازك یك زن را شنید‪،‬‬ ‫آن ثانیه‌های تلخی كه با چشم‌هایش مرد مورد‬ ‫عالقه‌اش را بدرقه كرد و گریه امانش نداد‬ ‫هرگز از یادش نمی‌رود‪ .‬او از همسرش هیچ‬ ‫چیز نمی‌خواست‪ ،‬مگر یك قلب مهربان كه‬ ‫سند شش دانگ منگوله‌دارش فقط به اسم‬ ‫او باشد‪ .‬اما او این را از او دریغ كرد و حاال‬ ‫زن مقابل قاضی ایستاده است و تنها یك چیز‬ ‫می‌خواهد‪« :‬طالق‪».‬‬ ‫شاید فقط آنانی كه خیانت همسر را لمس‬ ‫كرده‌اند بدانند كه آمدن یك رقیب به زندگی‬ ‫زناشویی چه طعمی دارد‪.‬‬ ‫وقتی دو نفر پیمان عشق می‌بندند و قسم‬ ‫می‌خورند كه روحشان یكی شود ولی در میانه‬ ‫راه یكی پیمان فراموش می‌كند و با پشت‬ ‫پا زدن به همه قول و قرارها راهش را از‬ ‫همسرش جدا می‌كند‪ ،‬طوفانی عاطفی شروع‬ ‫می‌شود كه نتیجه‌اش جز فروپاشی بنیان زندگی‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫بی‌وفایی‪ ،‬زن و مرد نمی‌شناسد و آن كس كه‬ ‫بی‌اعتقادتر به محبت است در بی‌وفایی پیشی‬ ‫می‌گیرد و قلبش را كه قرار بود فقط برای یك‬ ‫نفر باشد به همه مشتریان عرضه می‌كند‪.‬‬ ‫اگر همسر خیانتكار‪ ،‬موذیانه رفتار كند و‬ ‫طرف مقابلش نیز به خاطر اعتماد زیاد از‬ ‫خیانتش بویی نبرد‪ ،‬تا مدت‌ها می‌توان رابطه‬ ‫خائنانه را ادامه داد ولی اگر در میانه راه‬ ‫دست‌ها رو شود‪ ،‬اتفاقاتی گاه سخت‌تر از‬

‫تقاضای طالق و از هم‌پاشیده شدن خانواده‬ ‫رخ می‌دهد یعنی همان اتفاقاتی كه در زندگی‬ ‫علی‌اكبر‪ ،‬شیرین و روح‌الله افتاد‪.‬‬ ‫اسفندماه چند سال پیش یكی از اهالی محله‬ ‫پیشاهنگی كرج با مركز فوریت‌های پلیس‬ ‫تماس گرفت و از كشف جسد مردی جوان‬ ‫مقابل منزل همسایه‌اش خبر داد‪ .‬كارآگاهان‬ ‫كه بالفاصله در صحنه حاضر شده بودند‬ ‫و احتمال می‌دادند خانواده صاحبخانه با‬ ‫مقتول آشنایی داشته باشند‪ ،‬به تحقیق از آنها‬ ‫پرداختند كه معلوم شد مرد صاحبخانه به طرز‬ ‫مرموزی ناپدید شده و همسر و فرزند وی در‬ ‫خانه تنها هستند‪.‬‬ ‫كارآگاهان به زن مشكوك بودند‪ .‬برای‬ ‫همین از او بازجویی كردند تا سرانجام‬ ‫بگوید كه چطور از چندی قبل با امیر آشنا‬ ‫شده و شوهرش علی‌اكبر نیز از ماجرا خبردار‬ ‫شده است‪ .‬به دنبال این اعترافات جستجو‬ ‫برای یافتن علی‌اكبر نیز آغاز شد تا پس از‬ ‫دستگیری توسط پلیس او هم توضیح دهد كه‬ ‫چطور وقتی متوجه ارتباط پنهانی همسرش با‬ ‫مقتول شده‪ ،‬عنان از كف داده و با ضربه‌های‬ ‫چاقو او را از پای درآورده است‪.‬‬ ‫روح‌الله اما شوهری بود كه در ماجرای خیانت‬ ‫همسرش به دست ابراهیم رقیب عشقی‌اش‬ ‫كشته شد‪ .‬ماموران با بررسی این پرونده قتل‬ ‫متوجه شدند كه شب حادثه پس از این‌كه‬ ‫روح‌الله به محل كارش رفت زن‪ ،‬ابراهیم را‬ ‫به خانه‌اش دعوت كرد اما ناگهان شوهر وارد‬ ‫خانه شد و ابراهیم خود را مخفی كرد‪ .‬وقتی‬ ‫مقتول برای استراحت به اتاق رفت‪ ،‬ابراهیم‬ ‫نه‌تنها خانه را ترك نكرد‪ ،‬بلكه در زیرپله‬ ‫مخفی شد و به همراه فاطمه قلیان كشید تا‬ ‫این‌كه روح‌الله حضور مرد غریبه را فهمید و‬ ‫با او درگیر شد‪.‬‬ ‫اما ابراهیم و فاطمه مقابل او ایستادند و با‬ ‫وارد كردن ضربات گوشتكوب و چاقو و‬ ‫فشار برگردن مقتول او را به قتل رساندند و‬ ‫جسدش را در پارك به آتش كشیدند‪.‬‬ ‫خال عاطفی و سایه سنگین سوم شخص‬ ‫البته شاید پرونده تمام خیانت‌ها در زندگی‬ ‫مشترك به قتل منتهی نشود ولی بی‌گمان در‬ ‫تمامی آنها اتفاقات تلخی می‌افتد كه عشق را‬ ‫به نفرت و گرمی محبت را به سردی انتقام‬ ‫تبدیل می‌كند‪.‬‬ ‫دكتر مجید ابهری‪ ،‬آسیب‌شناس اجتماعی‬ ‫و متخصص علوم رفتاری در این‌باره به‬ ‫جام‌جم می‌گوید‪ :‬بروز خیانت در زندگی‬ ‫زناشویی هیچ مشابهتی با این فرآیند در روابط‬ ‫اجتماعی ندارد‪ .‬در روابط اجتماعی به خاطر‬ ‫پایین آمدن سطح اعتماد ممكن است حوادثی‬ ‫روی دهد كه منجر به این ناهنجاری شود به‬


‫‪61‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫روشهای کاهش‬ ‫وزن برای بی‬ ‫تحرکها‬

‫چاقي و اضافه وزن ارتباط مستقيم‬ ‫با سبك زندگي و ميزان تحرك‬ ‫هر فرد در طول روز دارد‪.‬‬ ‫بي‌تحركي يكي از مهم‌ترين‬ ‫عوامل موثر در چاقي است و‬ ‫متاسفانه روش زندگي ماشيني‬ ‫امروز از بيشتر افراد‪ ،‬انسان‌هايي‬ ‫كم تحرك ساخته كه مرتب از‬ ‫اتومبيل استفاده مي‌كنيم‬

‫و كارهاي خانه‌ را هم ابزار مكانيكي خودكار‬ ‫انجام مي‌دهند‪ .‬ولي در واقع كاهش وزن است‬ ‫كه بايد به گوشه‌اي از زندگي روزمره‌مان تبديل‬ ‫شود ولي متاسفانه اين كار و داشتن يك زندگي‬ ‫پرتحرك براي اكثر ما كاري دشوار است‪ .‬ولي‬ ‫راه‌هايي هستند كه به افراد بي‌تحرك هم كمك‬ ‫آنها مي‌توانند وزن متعادل و متناسبي داشته‬ ‫باشند‪ .‬گام اول تغذيه و رژيم غذايي مناسب‬ ‫و سالمت است كه با استراحت كافي همراه‬ ‫باشد‪ .‬قبل از اينكه بخواهيد از هر نسخه الغر‬ ‫شدن پيروي كنيد بايد اصول تغذيه درست را‬ ‫رعايت كرده باشيد‪ .‬يك رژيم غذايي مناسب‬ ‫همه آنچه بدن فرد به آنها نياز دارد را در خود‬ ‫دارد و اينكه هر كسي به چه موادي نياز دارد‬ ‫به ساختار بدني او وابسته است‪ .‬خواب كافي‬ ‫نيز عامل بسيار مهمي است‪ .‬خواب به تنهايي‬ ‫نمي‌تواند كمكي به شما بكند بلكه خواب‬ ‫كافي و متعادل است كه كمك‌كننده بوده و در‬ ‫كنار يك رژيم غذايي سالم به شما در حفظ‬ ‫وزن مناسب‌تان كمك مي‌كند‪.‬‬ ‫ورزش‌هايي مثل دويدن يا تمرينات ساده‬ ‫ايروبيك به افزايش ضربان قلب كمك مي‌كنند‬ ‫كه همين باعث سوزاندن چربي‌ها مي‌شود‪.‬‬

‫ورزش‌هايي چون تمرينات بدن‌سازي و‬ ‫بلندكردن وزنه هوازي (ايروبيك) نيستند‬ ‫و براي ساختن توده عضالت مفيد هستند‪.‬‬ ‫تمرينات ايروبيك چربي‌هاي اضافه بدن را‬ ‫مي‌سوزانند و براي كاهش وزن مفيدند‪ .‬اين‬ ‫ورز‌ش‌ها مثل دويدن به وسايل چنداني احتياج‬ ‫ندارند و اگر شما به جاي اينكه اتومبيل‌تان را‬ ‫نزديك فروشگاه يا محل كارتان پارك كنيد‪،‬‬ ‫آن را قدري دورتر متوقف سازيد و مسافتي را‬ ‫به حالت پياده‌روي تند برويد خواهيد توانست‬ ‫از منافع اين ورزش هوازي بهره‌مند شويد‪.‬‬ ‫نكته ديگر اينكه قهوه خوردن به طور‬ ‫غيرمستقيم روند كاهش وزن را كند مي‌كند‪.‬‬ ‫براي بعضي افراد مواد خاصي كه در قهوه‬ ‫يافت مي‌شوند باعث چاقي شكم مي‌شوند‬ ‫و كلسترول بد يا همان ‪ LDL‬نيز در برخي‬ ‫انواع قهوه باالست‪ .‬نوشيدن بيش از يك‬ ‫فنجان قهوه در روز و وابستگي به قهوه باعث‬ ‫اضافه وزن‌هاي غيرمنتظره مي‌شود‪ .‬از سوي‬ ‫ديگر قهوه با تسريع متابوليسم اشتها را نيز‬ ‫زياد مي‌كند و اگر فرد عادت داشته باشد كه‬ ‫قهوه‌اش را با مقدار زيادي شكر و كرم بنوشد‪،‬‬ ‫احتمال چاق شدنش بيشتر خواهد بود‪.‬‬ ‫نكته ديگر مربوط به كساني است كه عادت‬ ‫دارند آخر شب‌ها غذا بخورند‪ .‬پژوهش‌ها‬ ‫نشان داده‌اند كه غذا خوردن در اواخر شب‬ ‫رابطه مستقيمي با چاقي دارد و به حجم‬ ‫آن نيز مربوط است‪ .‬ديروقت غذا خوردن‬ ‫عادت سالمي نيست‪ .‬البته خوردن حجم‌هاي‬ ‫كوچكي از ميان وعده‌ها خوب است و در‬ ‫به خواب رفتن نيز كمك مي‌كند ولي اگر با‬ ‫مقادير زياد قهوه همراه شود باعث بي‌خوابي‬ ‫خواهد شد‪ .‬بدن برخالف روز‪ ،‬شب‌ها كمتر‬ ‫كالري مي‌سوزاند‪ .‬و به طور كل خوردن غذاي‬ ‫سنگين و پس از آن خوابيدن عادت بدي‬ ‫است و باعث چاقي مي‌شود‪.‬‬ ‫در كل انجام ورزش‌هاي سبك هوازي‪ ،‬داشتن‬ ‫خواب كافي‪ ،‬مصرف كم قهوه و داشتن يك‬ ‫رژيم غذايي مناسب به افرادي كه سرشان‬ ‫خيلي شلوغ است و كمتر مي‌توانند ورزش‬ ‫كنند كمك مي‌كند كه وزن‌شان را متعادل‬ ‫نگهدارند‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

60


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

59


‫‪58‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مادرانی که به‬ ‫دخترانشان‬ ‫حسادت می‌کنند‬

‫حسادت مادر رشد طبیعی‬ ‫دخترانشان را مختل می‌کند‬

‫داستان دخترانی که اسیر مادران خودشیفته‬ ‫می‌شوند‪ ،‬خیلی به هم شبیه است‪ .‬یکی‬ ‫از آنها حسادتی است که مادر به دخترش‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫مادران سالم و نرمال به فرزندانشان افتخار‬ ‫کرده و دوست دارند شاهد پیشرفت آنها‬ ‫باشند‪ .‬اما یک مادر خودشیفته دخترش‬ ‫را تهدیدی برای خودش می‌بیند‪ .‬اگر‬ ‫توجه از روی مادر برداشته شده و به‬ ‫دختر معطوف شود‪ ،‬مطمئن ًا مورد تنبیه‬ ‫و سرکوفت از جانب مادر قرار خواهد‬ ‫گرفت‪ .‬مادر ممکن است به دالیل‬ ‫مختلف به دختر خودش حسادت کند‪:‬‬ ‫بخاطر ظاهر او‪ ،‬جوانی‌اش‪ ،‬مسائل مادی‪،‬‬ ‫موفقیت‌هایش‪ ،‬تحصیالت و حتی رابطه‬ ‫دختر با پدرش‪ .‬این حسادت برای دختر‬ ‫بسیار دشوار است و پیامی دوگانه برای‬ ‫او دارد‪« :‬سعی کن کارهایت را درست‬ ‫انجام بدی که مادرت به تو افتخار کنه اما‬ ‫نباید خیلی خوب کار کنی چون ممکنه به‬ ‫تو حسادت کنه‪».‬‬ ‫ سارا کوچکترین فرد خانواده است‪.‬‬‫می‌گوید که بیشتر نزدیکان او از جمله‬ ‫مادرش چاق هستند و اضافه وزن دارند‪.‬‬ ‫وقتی سارا ‪ ۲۲‬ساله بود مادرش با عصبانیت‬ ‫همه لباس‌هایش را از کمدش بیرون و‬ ‫کف اتاق ریخته و داد زده که «چطور‬ ‫این سایز لباس‌ اندازه تو می‌شود؟ فکر‬ ‫می‌کنی کی هستی؟ تو حتم ًا سوءهاضمه‬ ‫داری باید ببرمت پیش دکتر‪ - ».‬فرانک‬ ‫می‌گوید‪« ،‬مادرم همیشه می‌خواست که‬ ‫من زیبا به نظر برسم اما نه خیلی زیبا‪.‬‬ ‫من کمر باریک و زیبایی داشتم اما اگر‬ ‫کمربندی روی لباسم می‌بستم که کمرم را‬ ‫نمایان می‌کرد او همیشه دعوایم می‌کرد‪».‬‬ ‫ مریم با ناراحتی می‌گوید‪« ،‬مامانم به‬‫من می‌گوید که زشتم این در حالی است‬ ‫که بیرون از خانه همه از زیبایی‌ام تعریف‬ ‫می‌کنند‪ » .‬بااینکه خیلی‌ها می‌گویند‬ ‫اینکه کسی به شما حسادت کند تجربه‌ای‬ ‫خوشایند و قوی است‪ ،‬در واقعیت مورد‬ ‫حسادت واقع شدن‪ ،‬مخصوص ًا توسط‬ ‫مادر‪ ،‬واقع ًا بد است‪ .‬حس اعتماد به‬ ‫نفس دختر با انتقادات مداوم مادرش‬ ‫کام ً‬ ‫ال تخریب می‌شود‪ .‬خوبی او همیشه‬

‫زیر سوال بوده و موفقیت‌هایش دست‌کم‬ ‫گرفته می‌شود‪ .‬وقتی دختر می‌فهمد که‬ ‫مادرش به چه چیز او حسادت می‌کند‪،‬‬ ‫احساس بی‌ارزش بودن می‌کند‪ .‬برای‬ ‫دختر واقع ًا بی‌مفهوم است که مادرش‬ ‫این احساسات ناخوشایند را درمورد او‬ ‫داشته باشد‪ .‬دختر نهایت تالش خود را‬ ‫می‌کند که بفهمد ماجرا چیست و بخاطر‬ ‫همین ممکن است تصور کند که اشکال‬ ‫از خودش است‪.‬‬ ‫برای دخترانی که مادرانی چنین حسود‬ ‫و خودشیفته دارند خیلی سخت است که‬ ‫درمورد حسادت مادر خودشان حرف‬ ‫بزنند و کنار آمدن با این موضوع هم‬ ‫برایشان خیلی سخت است‪ .‬آنها هیچوقت‬ ‫نمی‌توانند خوبی خودشان را به درستی‬ ‫ببینند تا بفهمند که حسادت مادرشان به‬ ‫چه دلیل است‪ .‬درمقابل تصور می‌کنند‬ ‫که کار اشتباهی انجام داده‌اند که موجب‬ ‫چنین رفتاری از طرف مادرشان شده‬ ‫است‪ .‬این موقعیت واقع ًا موقعیت سختی‬ ‫برای دختر است و او را سردرگم خواهد‬

‫تبدیل شود‪ .‬اگر همین مادر او را خوار و‬ ‫خفیف کند و به موفقیت‌هایش حسادت‬ ‫کند‪ ،‬دختر نه تنها سردرگم و گیج می‌شود‪،‬‬ ‫خیلی وقت‌ها هم دلسرد و ناامید شده و‬ ‫دست از تالش برمی‌دارد‪ .‬ازآنجاکه این‬ ‫وظیفه والدین است که هر مرحله از رشد‬ ‫بچه‌ها را با عشق‪ ،‬محبت‪ ،‬حمایت و‬ ‫تشویق کنترل کنند‪ ،‬دختر دچار خالئی‬ ‫می‌شود که توضیحی برای آن نمی‌بیند‪.‬‬ ‫بیشتر بچه‌های دوست دارند والدین‬ ‫خودشان را خوشنود و راضی کنند و اگر‬ ‫چنین پیام گیج‌کننده‌ای از طرف آنها‬ ‫درافت کنند‪ ،‬برایشان خیلی راحت‌تر‬ ‫خواهد بود که هیچ‌کاری انجام ندهند تا‬ ‫در معرض انتقاد آنها قرار نگیرند‪ .‬پیام‬ ‫مادر به آنها این است‪« ،‬اگر همان اول‬ ‫موفق نشدی‪ ،‬از آن کار دست بکش!»‬ ‫اختالل در ارتباط با پدر‪:‬‬ ‫بچه‌ها باید هم با پدر و هم با مادر خود‬ ‫رابطه سالمی داشته باشند اما اگر مادر‬ ‫به ارتباط دختر خود با پدرش حسادت‬ ‫کند‪ ،‬دختر باید چه کند؟ دختر دوست‬

‫از موارد دیده شده‪ ،‬وقتی پدر آسیب‌رسان‬ ‫است‪ ،‬این اتفاق نمی‌افتد‪ ،‬درعوض‬ ‫مادر سمت بچه‌اش را می‌گیرد و فرد‬ ‫آسیب‌رسان ر ا رها می‌کند‪ .‬اما گاهی‬ ‫حسادت در مادر دیده می‌شود که واقع ًا‬ ‫دردآور است‪ .‬در چنین مواقعی دختر نه‬ ‫تنها قربانی آزار جنسی است بلکه قربانی‬ ‫حسادت و نفرت مادر خود نیز می‌شود‪.‬‬ ‫یکی از شایع‌ترین الگوهایی که در چنین‬ ‫خانواده‌هایی وجود دارد مقایسه کردن‬ ‫مداوم با دیگران است‪ .‬حسادت هم سر‬ ‫زشت خود را در بسیاری از موقعیت‌ها‬ ‫نمایان می‌کند‪« .‬خانواده ما در مقایسه‬ ‫با خانواده‌های دیگر چه وضعیتی دارد‬ ‫و آیا از دید دنیای بیرون به اندازه کافی‬ ‫خوب به نظر می‌آید؟» بچه‌ها در چنین‬ ‫خانواده‌هایی این را یاد می‌گیرند و تبدیل‬ ‫به بزرگساالنی می‌شوند که مدام نگران‬ ‫مقایسه هستند‪ .‬اگر وضعیت شما هم‬ ‫همینطور است و توسط والدینی خودشیفته‬ ‫تربیت شده‌اید‪ ،‬بخشی از روند بهبودی‬ ‫شما این است که یاد بگیرید چطور با آن‬

‫کرد‪ .‬اما برای مادر چه اتفاقی می‌افتد؟‬ ‫حسادت به مادری که فقدان اعتماد‌به‌نفس‬ ‫دارد‪ ،‬اجازه می‌دهد که موقت ًا احساس‬ ‫بهتری نسبت به خود پیدا کند‪ .‬وقتی او به‬ ‫دخترش حسادت کرده و بعد از او انتقاد‬ ‫کرده و بی‌ارزشش می‌کند‪ ،‬تهدیدی که‬ ‫به سمت اعتماد‌به‌نفس ضعیف خودش‬ ‫بوده است را از بین می‌برد‪ .‬حسادت‬ ‫برای خودشیفتگان ابزاری بسیار قدرتمند‬ ‫است و می‌توانید این مسئله را در برخورد‬ ‫مادر با افراد دیگر هم ببینید‪ .‬اما وقتی‬ ‫این رفتار متوجه دختر می‌شود‪ ،‬نوعی‬ ‫حس درماندگی و بی اعتمادی به خود‬ ‫ایجاد می‌کند‪ .‬بااینکه حسادت مادر برای‬ ‫دختر به روش‌های مختلف ممکن است‬ ‫برای دختر مشکل‌شاز شود اما در زیر به‬ ‫نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم‪.‬‬ ‫اختالل در رشد طبیعی‪:‬‬ ‫دختر جوان در زمان رشد مادر خود را‬ ‫نمونه‌ای از چیزی می‌بیند که باید به آن‬

‫دارد هم پدر و هم مادرش او را دوست‬ ‫داشته باشند‪ .‬او باید کدامشان را راضی‬ ‫کند؟ چطور باید این تعادل ظریف‬ ‫را برقرار کند؟ سوال پیچیده‌تر این‬ ‫است که پدر در چنین شرایطی چه باید‬ ‫بکند؟ معمو ً‬ ‫ال مردان در ارتباط با زنان‬ ‫خودشیفته سعی می‌کنند که به اندازه کافی‬ ‫به زن توجه کنند تا ارتباطشان حفظ شود‪.‬‬ ‫همین مسئله باعث می‌شود که نتوانند با‬ ‫دخترشان ارتباط برقرار کند و این موجب‬ ‫ایجاد فقدان ارتباط احساسی خوب با هر‬ ‫دو والدین در دختر می‌شود‪.‬‬ ‫زنای با محارم‪ :‬شدیدترین موارد حسادت‬ ‫مادر‪-‬دختری در خانواده‌هایی دیده‬ ‫می‌شود که در آن زنای با محارم اتفاق‬ ‫می‌افتد‪ .‬اگر پدر خانواده فرد آسیب‌رسان‬ ‫باشد و مادر به رابطه بین پدر و دختر‬ ‫حسادت کند‪ ،‬او هم آسیب‌رسان خواهد‬ ‫شد و دخترش را آن زن دیگری می‌بیند‬ ‫که دنبال شوهرش است‪ .‬اما در بسیاری‬

‫کنار آمده و برخورد کنید‪ .‬مقابله با آن‬ ‫هیچ سودی برایتان نخواهد داشت‪ .‬باید‬ ‫خودتان را از سردرگمی که دارید آسوده‬ ‫کنید و آن حسادت را همانطور که هست‬ ‫ببینید‪ .‬برای این منظور باید بتوانید نقاط‬ ‫قوت و توانایی‌های خودتان را خوب‬ ‫بشناسید‪ .‬به هیچ عنوان نباید کینه ورزی‬ ‫کنید چون وضعیتتان را بدتر خواهد کرد‪.‬‬ ‫این حسادت متعلق به شما نیست‪ ،‬بخشی‬ ‫از اختالل شخصیت یک مادر است‪.‬‬ ‫روند ریکاوری به شما کمک می‌کند‬ ‫خودتان را طوری بشناسید که دیگر کسی‬ ‫نتواند آن را برایتان تعریف کند‪ .‬مطمئن‬ ‫باشید که زمان و انرژی که برای این‬ ‫ریکاوری می‌گذارید ارزشش را خواهد‬ ‫داشت و هرچه کمکتان کند به زنی تبدیل‬ ‫شوید که مادرتان مانع از آن شده بود‪،‬‬ ‫احساس فوق‌العاده‌تری نسبت به خودتان‬ ‫پیدا خواهید کرد و زندگیتان لذت‌بخش‌تر‬ ‫خواهد شد‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

57


‫‪56‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شما هم از عشق‬ ‫می ترسید؟‬

‫آنها نه بیمارند‪ ،‬نه غیر عادی‪ .‬آدم‬ ‫هایی هستند شبیه خود ما با این‬ ‫تفاوت که از عشق می ترسند‪.‬‬ ‫از نزدیک شدن به دیگران و به‬ ‫اشتراک گذاشتن زندگی شان با‬ ‫یک شریک همیشگی می ترسند‪.‬‬ ‫با وجود تمام سرخوشی‌ها و‬ ‫سودمندی‌هایی که عشق دارد‪،‬‬ ‫باز هم بسیاری از مردم از عشق‬ ‫می‌ترسند و از اینکه در یک رابطه‬ ‫عمیق و صمیمی ‌قرار بگیرند‪،‬‬ ‫ازدواج کنند و زندگی مشترک‬ ‫مادام العمری را با یک فرد داشته‬ ‫باشند واهمه دارند‪.‬‬ ‫واقعیت این است که به اشتراک گذاشتن همه‬ ‫زندگی و عمرتان‪ ،‬تجربه ها و واقعیت های‬ ‫زندگی تان با یک فرد دیگر کار دشواری‬ ‫است که تنها وقتی از پس آن برمی آیید که به‬ ‫بلوغ کامل عاطفی رسیده باشید‪ .‬عشق یعنی‬ ‫عمیقا کسی را دوست داشته باشیم و به او‬ ‫احساس نزدیکی کنیم‪ .‬یعنی او را از خودمان‬ ‫بدانیم و وجودمان را با او یکی ببینیم‪ .‬اما‬ ‫وقتی این احساس را تجربه می‌کنیم تا چه حد‬ ‫می توانیم در مقابل خواست «یکرنگی» و‬ ‫«یکی شدن» در عشق تسلیم شویم؟‬ ‫خیلی از افراد درپوش محکمی‌ روی‬ ‫هیجان‌هایشان می‌گذارند‪ ،‬می‌خواهند همیشه‬ ‫طبیعی به نظر برسند و از غیرقابل کنترل شدن‬ ‫هیجانشان واهمه دارند‪ .‬احساس می‌کنند‬ ‫در یک رابطه عاشقانه دیگر کنترلی روی‬ ‫هیجانشان نخواهند داشت‪ .‬ممکن است‬ ‫بی‌دلیل گریه کنند یا بیش از حد سرخوش‬ ‫شوند؛ چیزی که آن را به ضعف‌های درونی‬ ‫نسبت می‌دهند و نمی‌خواهند آشکارش کنند‪.‬‬ ‫دلیل دیگر‪ ،‬ترس از نزدیک شدن به یک‬ ‫فرد دیگر‪ ،‬ترس از خودافشاگری است‪ .‬ما‬ ‫در رابطه‌های اجتماعی به‌راحتی نقش بازی‬ ‫می‌کنیم در حالی که در رابطه‌های عاشقانه‬ ‫به معنای واقعی خود افشاگری می‌کنیم‪.‬‬ ‫در اینجا اطالعات عمیق و خصوصی مانند‬ ‫گذشته‌مان‪ ،‬ارزش‌ها‪ ،‬قوت‌ها‪ ،‬ضعف‌ها‪،‬‬ ‫ترس‌ها و بدقلقی‌هایمان بر دیگری پوشیده‬ ‫نمی‌ماند‪ .‬دیگر از آن تصویر ساختگی که‬ ‫از خود ارائه داده‌ایم خبری نیست‪ .‬خودمان‬ ‫هستیم و خودمان با تمام ضعف‌ها‪ ،‬ترس‌ها و‬ ‫نگرانی‌های بی‌مورد یا با موردمان‪.‬‬

‫می‌دهیم؛ خطرکردنی که برای افراد کمال‌گرا‬ ‫می‌تواند هزینه سنگینی داشته باشد‪ .‬مورد‬ ‫دیگر‪ ،‬ترس از طردشدن است‪ .‬هیچ تضمینی‬ ‫نیست که احساس عاشقانه‌ای که به دیگری‬ ‫داریم از طرف او به ما برگردانده شود یا برای‬ ‫همیشه ادامه‌دار باشد‪ .‬به عالوه ترس از دست‬ ‫دادن قدرت هم وجود دارد‪.‬‬

‫دلیل دیگر ترس از ازتباط برقرار کردن‪،‬‬ ‫نگرانی از کشف ضعف‌های درونی‌مان است‪.‬‬ ‫شاید برای اولین‌بار است که خطر می‌کنیم‬ ‫و خود را آنچنان که هستیم به دیگری نشان‬

‫مردی که همیشه احساس‌های خود را پنهان‬ ‫می‌کرده و خود را فردی منطقی و با صالبت‬ ‫نشان می‌داده‪ ،‬در رابطه عاشقانه به دلیل افشا‬ ‫شدن درونیات از قدرتش کاسته می‌شود‪.‬‬

‫همچنین زنی که همیشه خود را گرم و‬ ‫پرشور و بشاش نشان می‌داده‪ ،‬در رویارویی‬ ‫با واقعیت زندگی‪-‬واقعیتی که نشان از آن‬ ‫دارد که خیلی وقت‌ها خسته و بی‌رمق است‬ ‫و حوصله صحبت کردن با کسی را ندارد‪ -‬از‬ ‫قدرتش کم می‌شود‪.‬‬ ‫عشق جای قدرت‌نمایی نیست‪ .‬عشق جای‬ ‫مواجه شدن با واقعیت درونی خود و دیگری‬ ‫است‪ .‬واهمه دیگر در مورد از دست دادن‬ ‫حریم خصوصی است‪ .‬می‌ترسیم که مجبور‬ ‫شویم خودمان را تغییر دهیم‪ ،‬مانند دیگری‬

‫شویم‪ ،‬از تمایالت شخصی‌مان بگذریم و‬ ‫دیگر وقت خالی نداشته باشیم و همه وقت‬ ‫و انرژی‌مان را وقف عشقمان کنیم و از کار‬ ‫و زندگی بی‌کار شویم‪ .‬این ترس‌ها از طرفی‬ ‫ریشه در خطاهای شناختی ما و از طرف دیگر‬ ‫ریشه در عدم شناخت از یک رابطه صحیح‬ ‫دارد‪ .‬شناخت مناسبت‌های صحیح ارتباطی‪،‬‬ ‫به رسمیت شناختن ترس‌ها و نگرانی‌ها‬ ‫و پرداختن به آنها از راه آموزش و درمان‬ ‫می‌تواند رابطه‌های سالم‌تری برای جامعه ما‬ ‫به ارمغان آورد‪.‬‬


‫‪55‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ديگر به شما اعتماد نمي كند و حرفهايش را‬ ‫برايتا ن نمي گويد ‪ .‬گذشته ‪ ،‬گذشته است و‬ ‫نمي توان آن را تغيير داد ‪ .‬تنها لحظه اي كه‬ ‫ارزشمند است حال است و شما بايد در زمان‬ ‫حال زندگي كنيد ‪.‬‬ ‫همه ما با بار اضافي ‪ ،‬چيزهايي كه مي خواهيم‬ ‫تغيير دهيم و تجاربي كه هرگز نمي خواستيم‬ ‫داشته باشيم ‪ ،‬ارتباطي را شروع مي كنيم ‪.‬‬ ‫تنها مهرباني و عشقتان مي تواند زخمهاي‬ ‫كهنه او را درمان كند و به او احساس كامل‬ ‫بودن و با ارزش بودن بدهد‪ .‬اين توانمندي‬ ‫ارزشمندتان را تباه نكنيد ‪ .‬اين يكي از‬ ‫بهترين هدايايي است كه در بقيه ي زندگي‬ ‫مشتركتان مي توانيد به همسرتان بدهيد‪.‬‬ ‫كلمه ي "بايد" را به همسرتان تحميل نكنيد‬ ‫براي زن ‪ ،‬هيچ چيزي ناراحت كننده تر از‬ ‫اين نيست كه نزد شخصي كه در دنيا بيش از‬ ‫همه دوستش دارد و واقعه را كه در گذشته‬ ‫برايش رخ داده است تعريف كند و آن وقت‬ ‫پاسخ بشنود ‪ " :‬تو بايد اين كار را مي كردي ‪.‬‬ ‫" به طور مصال اگر خانمتان بگويد " چه روز‬ ‫بدي در محل كار داشتم " ‪ ،‬اگر شما بگوييد‬ ‫‪ " :‬خب تو بايد از آن كار استعفا بدهي و‬ ‫ما احتياج به چنين پولي نداريم " ‪ ،‬زنتان‬ ‫خوشش نمي آيد ‪ ،‬در عوض شما بهتر است‬ ‫كه بگوييد ‪ " :‬عزيزم به من بگو چه شده است‬ ‫‪ ،‬آنها روحيه ي تو را درك نكرده اند و قدر‬ ‫كارمند خوبي مثل تو را نمي دانند و سپس‬ ‫او را در آغوش بگيريد و ببوسيد‪ ".‬هنگامي‬ ‫كه خانمتان مي گويد ‪ " :‬چه روز بدي را با‬ ‫بچه داشته ام و او سراسر روز را مريض بود و‬ ‫استفراغ مي كرد و تب شديدي داشت ‪ ".‬اگر‬ ‫شما بگوييد ‪ ":‬تو بايد سپاسگذار باشي كه‬ ‫مجبور نيستي هر روز صبح زود سركار بروي‬ ‫و فكر مي كني كه من هم سركارم خودم را‬ ‫باد مي زنم ‪ ،‬من هم براي شما ها زحمت مي‬ ‫كشم و جون مي كنم " ‪ ،‬او بسيار ناراحت مي‬ ‫شود ‪ .‬در عوض بگوييد ‪ " :‬عزيزم حق داري‬ ‫‪ ،‬مي فهمم كه چه مي گويي ‪ .‬تو بايد خيلي‬ ‫خسته شده باشي ‪ .‬نمي دانم چگونه جبران‬ ‫زحماتت را بكنم و من خيلي خوشبختم كه‬ ‫همسري مثل تو دارم كه اينقدر براي من و‬ ‫فرزندمان تالش مي كند ‪ " .‬اينگونه صحبت‬ ‫كردن شما ‪ ،‬تمام خستگيهاي او را به در‬ ‫مي كند و شما فقط جمالتي را كه استفاده‬ ‫كرده ايد تغيير داده ايد و هيچ زخمت‬ ‫ديگري نكشيده ايد ‪ .‬تنها زحمتي كه شما‬ ‫متحمل شده ايد ‪ ،‬خواندن اين سطور زيبا‬ ‫بوده است كه به شما نگرشي جديد داده است‬ ‫و با ذهنيت خانمها آشنا شده ايد ‪ .‬پيشاپيش‬ ‫موفقيت شما را در زندگي مشتركتان تبريك‬ ‫مي گوييم ‪ ،‬زيرا همين كه همت كرده ايد و‬ ‫اين مطالب را مطالعه كرده ايد و خودتان را‬ ‫آقاي همه چيز دان ندانسته ايد قابل تحسين‬ ‫است و روزهاي زيبا و باشكوهي در انتظار‬ ‫شماست‪.‬‬ ‫به عالئم غير كالمي همسرتان توجه كنيد‬ ‫بررسي ها نشان داده است كه در انتقال پيام‬ ‫‪ ،‬كلمات به اندازه ي ‪ 7‬درصد و عالئم غير‬ ‫كالمي ‪ 55‬درصد (شامل تبسم ‪ ،‬نگاه كردن‬ ‫‪ ،‬چشم غره ها و اخم ها ) و آهنگ صدا‬ ‫‪ 38‬درصد نقش دارد ‪ .‬پس نتيجه مي گيريم‬ ‫كه توجه به نشانه هاي غير كالمي معموال‬

‫نسبت به سخناني كه خانمتان به زبان ني آورد‬ ‫‪ ،‬پيام بيشتري به شما مي دهد ‪ .‬هر مردي‬ ‫وقتي مي بيند ‪ ،‬خانمش درها را به هم مي‬ ‫كوبد يا ظرفها را پرت مي كند ‪ ،‬مي تواند‬ ‫حدس بزند كه همسرش عصباني است ‪ ،‬اما‬ ‫تالش بيشتري الزم دارد تا نشانه هاي دقيق‬ ‫تري را نيز ببيند ‪ ،‬مانند حركتهاي محكم در‬ ‫راه رفتن ‪ ،‬نبودن احساس در صورتش ‪ ،‬خيره‬ ‫شدن به فضا ‪ ،‬گرداندن چشكهايش از نگاه‬ ‫شما يا باال انداختن شانه هايش در پاسخ به‬ ‫يك موضوع ‪ .‬اگر همسرتان از نگاه كردن‬ ‫به چشمهاي شما اجتناب مي كند مطمئن‬ ‫باشيد كه چيزي ناراحتش مي كند ‪ .‬اگر او‬ ‫از شما فاصله مي گيرد بدانيد كه از مسئله‬ ‫اي ناراحت است ‪ .‬وقتي شما در ابتدا از او‬ ‫بپرسيد كه مشكل چيست او براي بار اول‬ ‫مي گويد "هيچ چيز " ‪ ،‬ولي اگر شما مرد‬ ‫باهوشي باشيد مي فهميد كه آهنگ صداي‬ ‫او افشا كننده است ‪ .‬شما بايد براي بار دوم‬ ‫بپرسيد ‪ :‬خواهش مي كنم به من بگو مشكلت‬ ‫چيست ؟ مي دانم چيزي تو را ناراحت مي‬ ‫كند ‪ .‬او براي بار دوم مي گويد به تو گفتم‬ ‫كه مشكلي نيست ‪ ،‬ولي وقتي براي بار سوم‬ ‫شما مي پرسيد ‪ :‬اوه ‪ ،‬عزيزم ‪ ،‬چه مشكلي تو‬ ‫را رنج مي دهد ؟ او اين پيام را مي گيرد كه‬ ‫برايش ارزش قائل هستيد و به او توجه نشان‬ ‫مي دهيد و او سرانجام موضوع را به شما مي‬ ‫گويد و احساس بهتري پيدا مي كند ‪.‬‬ ‫بدون هيچ مناسبتي برايش هديه بفرستيد‬ ‫بي هيچ مناسبتي هديه يا دسته گلي به‬ ‫محل كار زنتان بفرستيد ‪ ،‬بگذاريد همه ي‬ ‫همكارانش بدانند شما چقدر دوستش داريد‬ ‫‪ .‬چنين كاري براي زن اقدامي شاعرانه و‬ ‫رويايي است ‪ .‬همچنين مي توانيد كارت‬ ‫پستالي زيبا با يك پيام قشنگ برايش بفرستيد‬ ‫‪ .‬زيباتر است اگر روزي خواستيد وارد محل‬ ‫كار خانمتان شويد ‪ ،‬از قبل به او اطالع دهيد‬ ‫و با او هماهنگي الزم را بعمل آوريد‪.‬‬ ‫در امور مختلف زندگيتان مستبدانه تصميم‬ ‫نگيريد‬ ‫بعضي از مردان تصور مي كنند كه بايد همه‬ ‫ي تصميم هاي زندگي را خودشان بگيرند ‪.‬‬ ‫آنان با غرور خاصي ادعا مي كنند كه مردان‬ ‫آهنين هستند ‪ .‬ميان زندگي كردن با مردي كه‬ ‫صفت قاطعيت را داراست و كسي كه رهبري‬ ‫آزاد منش است و همسر خود را مشاوري مهم‬ ‫بشمار مي آورد ‪ ،‬با زيستن در كنار فردي‬ ‫مستبد تفاوت بزرگي وجود دارد ‪ .‬زنان‬ ‫دوست دارند كه در زندگي زناشوييشان احترام‬ ‫بيشتري وجود داشته باشد ‪ .‬آنان همكاري و‬ ‫شراكت در كارها را مي خواهند نه استبداد‬ ‫و زورگويي را ‪ .‬وقتي مردي نظرش را بيان‬ ‫مي دارد يا تصميم هايي مي گيرد كه احساس‬ ‫مي كند سودمند هستند هرگز نبايد جمله ي‬ ‫" تو چه فكر مي كني ؟ يا تو چي را دوست‬ ‫داري ؟ " را فراموش كند ‪ .‬او همچنين بعضي‬ ‫اوقات بايد برنامه هاي خودش را‬ ‫مطابق با سليقه ي همسرش تغيير دهد ‪ .‬اين‬ ‫كار بخشي از عمل دوست داشتن است كه‬ ‫توافق و سازش نام دارد ‪ .‬با شريك كردن‬ ‫نظرات همسرتان در امور مختلف ‪ ،‬به او‬ ‫احساس باارزش و مهم بودن مي دهيد ‪.‬‬

‫قـدرت کلمـات را‬ ‫دسـت کـم نگیـریم‬

‫کلمات‪ ،‬تاثیر شگرفی روی‬ ‫ضمیر ناخودآگاه انسان دارند‪.‬‬ ‫ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان‬ ‫را بداند هر چه بگوییم خوب‬ ‫یا بد را برایمان خلق می کند‪.‬‬ ‫لذا الزم است برای دستیابی به‬ ‫موفقیت از کلمات مثبت و دارای‬ ‫انرژی مثبت استفاده کنیم‪.‬‬ ‫با این که مفهوم کلی عبارت “من بیمار‬ ‫نیستم” مثبت است اما کلمه “بیمار” واژه‬ ‫منفی است‪ .‬ضمیر ناخودآ گاه به منظور‬ ‫و مفهوم کاری ندارد‪ ،‬بلکه روی کلمات‬ ‫متمرکز می شود‪ .‬به عنوان مثال در جمله‬ ‫“فراموش نکنی در هنگام برگشتن نان‬

‫بخری” احتمال فراموشی بیشتر از زمانی‬ ‫است که می گوییم “یادت باشد که هنگام‬ ‫برگشتن نان بخری”‪ ،‬زیرا در حالت اول‬ ‫ناخودآ گاه بر روی فراموشی تمرکز می کند و‬ ‫در حالت دوم بر روی به یاد ماندن‪.‬‬ ‫َ‬ ‫مثال برای آرام شدن یک نفر جمله‬ ‫و یا‬ ‫“آرام باش” بیشتر از جمله “داد نزن” تاثیر‬ ‫دارد و همچنین به کار بردن جمالتی از قبیل‬ ‫“خسته نباشی”‪“ ،‬دستت درد نکند” و‪...‬‬ ‫در ناخودآ گاه تاثیر منفی می گذارد و باعث‬ ‫افزایش خستگی‪ ،‬درد و‪ ...‬می شود‪.‬‬ ‫وقتی درباره چیزی واژه بد را به کار می بریم‬ ‫باید بدانیم در جهان چیز منفی و بدی وجود‬ ‫ندارد‪ .‬وقتی چیزی بد تلقی می شود‪ ،‬در‬ ‫واقع به ما خبر نبودن خوبی می دهد‪ .‬پس‬ ‫چه بهتر است که به جای بد بگوییم ناخوب‪.‬‬ ‫هر گاه ذهنتان را از امواج منفی (افکار‪،‬‬ ‫کالم‪ ،‬عادات و‪ ) ...‬تخلیه کنید آنگاه شاهد‬ ‫هجوم شادی و آرامش خواهید بود‪.‬‬ ‫به جای خسته نباشید؛ بگوییم ‪ :‬خدا قوت‬ ‫به جای خدا بد نده؛ بگوییم ‪ :‬خدا سالمتی‬ ‫بده‬ ‫به جای بد نیستم؛ بگوییم ‪ ‌:‬خوب هستم‬

‫به جای فراموش نکنی؛ بگوییم ‪ :‬یادت باشه‬ ‫به جای پدرم درآمد؛ بگوییم ‪ :‬خیلی راحت‬ ‫نبود‬ ‫به جای دستت درد نکنه؛ بگوییم ‪ :‬ممنون‬ ‫از محبتت‪ ،‬سالمت باشی‬ ‫به جای ببخشید که مزاحمتان شدم؛ بگوییم‬ ‫‪ :‬از اینکه وقت خود را در اختیار من‬ ‫گذاشتید متشکرم‬ ‫به جای گرفتارم؛ بگوییم ‪‌:‬در فرصت‬ ‫مناسب کنار شما خواهم بود‬ ‫به جای دروغ نگو؛ بگوییم ‪ :‬راست می‬ ‫گی؟ راستی؟‬ ‫به جای قابل نداره؛ بگوییم ‪ :‬هدیه برای‬ ‫شما‬ ‫به جای شکست خورده؛ بگوییم ‪ :‬با تجربه‬ ‫به جای فقیر هستم؛‌ بگوییم ‪ :‬ثروت کمی‬ ‫دارم‬

‫به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم ‪:‬‬ ‫مناسب من نیست‬ ‫به جای مشکل دارم؛ بگوییم ‪ :‬مسئله دارم‬ ‫به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم ‪ :‬چندان‬ ‫هم راحت نبود‬ ‫به جای مسئله ربطی به تو ندارد؛ بگوییم ‪:‬‬ ‫مسئله را خودم حل می‌کنم‬ ‫به جای من مریض و غمگین نیستم؛‌ بگوییم‬ ‫‪ ‌:‬من سالم و با نشاط هستم‬ ‫به جای زشت است؛ بگوییم ‪ ‌:‬قشنگ نیست‬ ‫به جای چرا اذیت می‌کنی؛ بگوییم ‌‪ :‬با این‬ ‫کار چه لذتی می‌بری‬ ‫به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم ‪ :‬شما را‬ ‫در شادی ها ببینم‬ ‫به جای متنفرم؛ بگوییم ‪ :‬دوست ندارم‬ ‫به جای دشوار است؛ بگوییم ‪ :‬آسان نیست‬ ‫به جای جمالتی از جمله چقدر چاق‬ ‫شدی؟‪ ،‬چقدر الغر شدی؟‪ ،‬چقدر خسته‬ ‫به نظر می‌آیی؟‪ ،‬چرا موهات را این قدر‬ ‫کوتاه کردی؟‪ ،‬چرا ریشت را بلند کردی؟‪،‬‬ ‫چراتوهمی؟‪ ،‬چرا رنگت پریده؟‪ ،‬چرا تلفن‬ ‫نکردی؟‪ ،‬چرا حال مرا نپرسیدی؟‬ ‫بگوییم‪ :‬سالم به روی ماهت‪ ،‬چقدر‬ ‫خوشحال شدم تو را دیدم‪ ،‬همیشه در قلب‬ ‫من هستی ‪...‬‬


‫‪54‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تقویت کننده های عشق | جالبه بدونید | ‪ 10‬ويتامين عشق‬ ‫همسرتان را با زنان ديگر مقايسه‬ ‫نكنيد‪.‬‬ ‫هيچ موقع خانمتان را با زن ديگر‪،‬‬ ‫بويژه مادرتان ‪ ،‬زن سابق تان‬ ‫يا دخترخاله تان مقايسه نكنيد ‪.‬‬ ‫هرگز درباره ي روابطي كه قبال‬ ‫داشته ايد ‪ ،‬مشتاقانه و با حسرت‬ ‫حرف نزنيد ‪ .‬با اين اعمال شما‬ ‫عدم امنيت را در جايي كه نبايد‬ ‫باشد ‪ ،‬ايجاد مي كنيد‪ .‬مردي‬ ‫كه مي خواهد گذشته را زنده‬ ‫كند ‪ ،‬به سوي دردسر مي رود‪.‬‬ ‫همسرتان مي خواهد در زندگي‬ ‫شما مقدم ترين فرد باشد‪ .‬وقتي‬ ‫شما الگويي را مثال مي زنيد‬ ‫مانند مادرتان ‪ ،‬يا ‪ ...‬او باور مي‬ ‫كند كه بايد دقيقا عين آن الگو‬ ‫عمل كند ‪.‬هر زني دوست دارد‬ ‫بابت تواناييهاي خودش مورد‬ ‫تحسين قرار گيرد‪ .‬به او اجازه‬ ‫دهيد همان زن شايسته اي باشد‬ ‫كه هست‪ .‬بدانيد اگر به هر كس‬ ‫آزادي بدهيد كه خودش باشد او‬ ‫بهترين فرد مي گردد‪.‬‬ ‫عشق خودتان را نسبت به همسرتان اثبات‬ ‫كنيد ‪.‬‬ ‫زنها از شما مردها مي خواهند ‪ ،‬عشق خودتان‬ ‫را به گونه اي ملموس و محسوس نشان دهيد‬ ‫‪ .‬در واقع عشق را هر روز و از راههاي كوتاه‬ ‫بايد بر زبان آورد و نشان داد‪ .‬خريد هديه هاي‬ ‫كوچك و تقديم آن به شكلي خوشايند مي‬ ‫تواند جالب و زيبا باشد‪.‬‬ ‫هديه هايي كه خانمها دوست دارند شوهرشان‬ ‫به آنها تقديم كند بدين قرارند‪ :‬گل ‪ ،‬كارت‬ ‫پستالهاي زيبا همراه با دست خط خودتان ‪،‬‬ ‫عطر ‪ ،‬جواهرات ‪ ،‬مجسمه هاي زيبا ‪ ،‬كيف ‪،‬‬ ‫لباس ‪ ،‬بسته هاي شكالت (كاكائوهاي تخته‬ ‫اي ) ‪ ،‬موبايل ‪ ،‬ساعت مچي و اگر خيلي‬ ‫پولداريد ‪ ،‬ماشين هاي مدل باال! و‪ ...‬اگر‬ ‫امكان پيچيدن هديه هست ‪ ،‬آن را با كادو‬ ‫هاي دنگي زيبا بسته بندي كنيد ‪ .‬خانمها‬ ‫دوست دارند خودشان بسته بندي ها را باز‬ ‫كنند‪ .‬گرفتن هديه به زنها احساس باارزش‬ ‫بودن مي دهد و عدم دريافت هديه ‪ ،‬اين‬ ‫پيام را براي زن تداعي مي كند كه براي او‬ ‫هيچ ارزشي قائل نيستيد و به او تجوه نداريد‬ ‫و در يك كالم دوستش نداريد‪ .‬ئر مشاوره‬ ‫هاي خصوصي اغلب زنها مي گويند كه به‬ ‫اين كارها عالقه دارند ولي شوهرهايشان مي‬ ‫گويند كه مسخره بازيها و بچه بازيها ديگر‬ ‫چيست؟ پس اين لباسهايي كه پوشيده اي‬

‫كي برايت خريده ؟ يا خرج خانه از كجا‬ ‫تامين مي شود؟‬ ‫آقايان ‪ ،‬قبول داريم كه به طور غير مستقيم‬ ‫براي خانمتان خرج مي كنيد ولي وقتي كه او‬ ‫خودش اشاره كند كه به چه چيزهايي نياز‬

‫دارم و با هم برويد خريد اين روش او را دچار‬ ‫هيجان نمي كند ‪ .‬شما زماني مي توانيد او‬ ‫را غافلگير كنيد كه خودتان بدون اطالع او‬ ‫برايش هديه هاي مختلف بخريد و در مواقعي‬ ‫كه او انتظارش را ندارد به او تقديم كنيد‪.‬‬

‫اين اعمال تنها مخصوص دوست دخترها و‬ ‫دوست پسرها نيست ‪ ،‬براي زندگي زناشوئي‬ ‫الزم است ‪ ،‬وگرنه يا بايد مرتبا ناله و شكوه‬ ‫هاي همسرتان را بشنويد و يا اينكه خودتان‬ ‫تاوان هزاران مسئله اي را كه بعدا برايتان‬ ‫پيش مي آيد بپردازيد!‬ ‫زنان نياز به صحبت كردن دارند‪.‬‬ ‫شوهري كه ياد مي گيرد هر روز وقت صرف‬ ‫كند و با زن خود حرف بزند و به صحبتهاي‬ ‫او گوش دهد ‪ ،‬قلب او را براي هميشه تسخير‬ ‫مي كند ‪ .‬از ديدگاه ما " اگر خانمها و آقايان‬ ‫روزي ‪ 20‬دقيقه با هم صحبت كنند ‪ ،‬در‬ ‫طالق را براي هميشه به روي خودشان مي‬ ‫بندند ‪ " .‬مردي كه نياز زن را براي صحبت‬ ‫كردن ناديده مي گيرد ‪ ،‬همسري مهربان و‬ ‫عيبجو پيدا خواهد كرد ‪ .‬وقتي او به شما غر‬ ‫مي زند و لحظه اي آرامتان نمي گذارد ‪ ،‬آنچه‬ ‫در واقع مي گويد اين است ‪ :‬اگر نمي توانم با‬ ‫گفتگويي خوب بر تو اثر بگذارم ‪ ،‬با مذاكره‬ ‫ي نامطبوع اثر خواهم گذاشت ‪ ،‬چون حتي‬ ‫بگو مگوها بهتر از پوچي و خاليي است كه‬ ‫وقتي با تو هستم احساس مي كنم‪ " .‬آمچه او‬ ‫هر بار مي گويد اين است ‪ :‬لطفا به حرف من‬ ‫گوش بده ‪ .‬مي خواهم آنچه را براي من اتفاق‬ ‫افتاده و درباره آن نگرانم ‪ ،‬با تو در ميان‬ ‫بگذارم ‪ .‬در واقه پند يا نصيحت يا راه حلي‬ ‫نمي خواهم ‪ ،‬فقط مي خواهم حرفم را بشنوي‬ ‫و آنچه را مي گويم درك كني و به احساس من‬ ‫اهميت دهي‪".‬‬ ‫يك روز مرخصي از محل كارتان بگيريد‬ ‫به اختيار او از محل كارتان يك روز مرخصي‬ ‫بگيريد‪ ،‬و به او بگوييد كه سراسر روز در‬ ‫اختيارش هستيد تا هر كاري كه مي گويد‬ ‫را برايش انجام دهيد ‪ .‬اين عمل شما به او‬ ‫اثبات مي كند كه واقعا از صميم قلب دوستش‬ ‫داريد و حاضريد هر كاري براي او بكنيد‪ .‬آن‬ ‫كارها ممكن است شامل انجام دادن بعضي‬ ‫از كارهاي خانه ‪ ،‬قدم زدن با او يا رفتن به‬ ‫خريد باشد‪ .‬تمام روز را با او خوش اخالق‬ ‫باشيد و به دلش رفتار كنيد‪ .‬پيامي كه او از‬ ‫اين عمل شما مي گيرد اين است كه ‪ :‬تو بيش‬ ‫از كارم برايم ارزش داري‪ .‬مي خواهم عشقم‬ ‫را به تو ثابت كنم‪.‬‬ ‫شام بخريد و به خانه بياوريد‬ ‫يكي از روشهايي كه مي توانيد خانمتان را‬ ‫غافل كنيد اين است كه بعضي از روزها ‪ ،‬پس‬ ‫از آنكه به محل كارتان رفتيد به زنتان تلفن‬ ‫بزنيد و پس از خوش و بش كردن با وي ‪،‬‬ ‫بگوييد عزيزم نگران تهيه شام نباش‪ ،‬زيرا من‬ ‫موقع برگشت شام مي خرم و به خانه مي آورم‬ ‫‪ ( .‬البته حواستان باشد خريد شام را فراموش‬ ‫نكنيد!)‬ ‫گذشته ي همسرتان را به رخش نكشيد‬ ‫بعضي اوقات خانمها دل به دريا مي زنند و‬ ‫گذشته خود را با كمال صداقت براي شما‬ ‫تعريف مي كنند ‪ .‬اگر شما درك و همدردي‬ ‫و ظرفيت نداشته باشيد ‪ ،‬اين آخرين باري‬ ‫خواهد بود كه او اين كار را مي كند و او‬


‫‪53‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح‬ ‫شکوهی‬

‫این فیلم ادامه فیلم ‪ Sin City‬در‬ ‫سال ‪ 2005‬است‪ ،‬که با تغییری در‬ ‫بعضی بازیکنان‪ ،‬با همان کارگردان‬ ‫(رابرت رادریگز) بهمراه نویسنده‬ ‫داستانهای گرافیک (فرانک میلر)‬ ‫بوجود آمده‪ ،‬فیلم همان حال‬ ‫و هوا را دارد و قبل از اصابت‬ ‫گلوله ها‪ ،‬فوران خون بصورت‬ ‫گرافیکی‪ ،‬همه جا را رنگین می‬ ‫کند‪ .‬تفاوت این فیلم‪ ،‬آشفتگی‬ ‫کارکترها وسستی قصه فیلم است‪،‬‬ ‫چون معموال انتظار می رود فیلم‬ ‫با فوجی از بازیگران نامدار‪،‬‬ ‫چارچوب محکمی داشته باشد‪،‬‬ ‫ولی فیلم اصوال حالت گرافیکی و‬ ‫کامیک بوکی خود را دارد‪.‬‬

‫«میکی روک» باگریم خاص‪ ،‬شخصیت‬ ‫چشمگیر‪ ،‬بازی خوب همیشگی‪ ،‬بهرحال‬ ‫به فیلم نفس میدهد‪ ،‬از حق نگذریم همه‬ ‫بازیگران فیلم بدلیل سابقه همکاری با‬ ‫رادریگز و آشنایی با شخصیت ها‪ ،‬یکدست‬ ‫پیش میروند‪ ،‬ولی فیلم آن فراز ونشیب ها و‬ ‫پیچ و خم های الزم را برای تماشاگر خود‬ ‫ندارد‪ ،‬کارآگاه خصوصی (جاش برولین)‬ ‫قمارباز حرفه ای (ژوزف گوردن) کم‬ ‫وکسری ندارند‪ ،‬ولی در مجموع کارکترها‬ ‫پیوستگی با هم را ندارند‪ .‬حتی «ایواگرین»‬ ‫با وجود بازی خوب و شخصیت تازه‪ ،‬با آن‬ ‫چشمان آتشین‪ ،‬نمود الزم را ندارد‪ ،‬البته‬ ‫«جسیکا آلبا» با آن رقص هوس انگیز خود‪،‬‬ ‫حرکات حساب شده‪ ،‬تکانی به تماشاگر می‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫ظاهر شدن «لیدی گاگا» در صحنه ای از فیلم‬ ‫برای تماشاگر جوان‪ ،‬یک سورپرایزاست‪،‬‬ ‫گاگا نرم و خوب ظاهر میشود و در آن لحظه‬ ‫جا می افتد‪.‬‬ ‫در پایان فکر نکنید فیلم دیدنی نیست! نه!‬ ‫فیلم سرگرم کننده و غیر عادی وپرحادثه‬ ‫است‪ ،‬ولی اگر شما در تماشای یک فیلم‬ ‫بدنبال اندیشه های نو‪ ،‬مفهوم خاص و بویژه‬ ‫در فیلم دوم در جستجوی تعالی نقش ها و‬ ‫سوژه هستید‪ ،‬ناکام می مانید‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

52


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

51


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

Read This Magazine Online . www.

Javanantoronto.com

50


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بهزاد عابدی‬

‫? )‪What is A or B Lender (Bank‬‬ ‫همانطور که در مبحث هفته‬ ‫های گذشته مطرح شد‪ ،‬تمامی‌‬ ‫بانک‌های کانادا خصوصی بوده و‬ ‫فقط بانک مرکزی کانادا (‪Bank ‬‬ ‫‪ ) of Canada‬دولتی می‌باشد که‬ ‫این بانک نیز با عموم هیچ گونه‬ ‫ی ندارد‪.‬‬ ‫مبادله یا ارتباط بانک ‌‬ ‫ولی‌ مطلبی که این هفته به آن میپردازیم این‬ ‫است که بانک های‪ A ‬و یا‪ B ‬چه نوع بانک‬ ‫هایی هستند و چه نوع خدمات و محصوالتی‬ ‫برای مشتریان دارند‪ .‬بانک‌های ‪ ،A‬بانک‬ ‫هایی هستند که شما روزانه با این بانکها سر‬ ‫کار دارید‪ .‬برای مثال پول واریز یا برداشت‬ ‫می‌کنید‪ ،‬چک صادر می‌کنید‪ ،‬قبوض‌های‬ ‫برق یا گاز یا تلفن خود را پرداخت می‌کنید‪،‬‬ ‫قبوض کارت‌های اعتباری ویزا یا مستر‬ ‫کارت را پرداخت می‌کنید‪ ،‬درخواست وام‬ ‫شخصی‌(‪ ) Line of Credit ‬یا وام کاری‬ ‫(‪ ) Business Loans ‬یا وام ماشین و ‪ ‬یا‬ ‫وام مسکن (‪ ) Mortgage ‬درخواست‬ ‫می‌کنید‪ ‬و غیره و غیره‪ .‬طبق یکسری ضوابط‬ ‫و قوانین بانک (‪ ) Bank Guidlines‬شما‬ ‫میتوانید با این بانک‌های مذکور مبادله و‬ ‫داد و ‌ستد کنید‪ .‬برای مثال اگر شما برای‬ ‫دریافت وام مسکن به یکی‌ از این بانک‌ها‬ ‫مراجعه کنید ( صرف نظر از اینکه با این‬ ‫بانک حساب شخصی‌ دارید یا نه) در‬ ‫مرحله اول باید یک فرم اطالعات شخصی‌‬ ‫را یا کتب ًا یا شفاه ًا به فردی که مسئولیت کار‬ ‫شما را به عهد می‌گیرد (‪FA, Financial ‬‬ ‫‪ ) Advisor‬ارائه دهید‪ .‬این اطالعات‬

‫شامل‪ ،‬مشخصات شخصی‌‪ ،‬شماره سوشیال‬ ‫(‪Social Insurance Number SIN ‬‬ ‫) سوابق کاری‪ ،‬جزئیات پیش پرداخت‪،‬‬ ‫مشخصات ملک مورد نظر و در نهیات ‪۲‬‬ ‫ی از آنها باید‬ ‫قطعه مدرک شناسایی که یک ‌‬ ‫عکسدار باشد‪ ،‬می‌باشد‪ .‬این شخص تمام‬ ‫اطالعات و جزئیات را طبق گفته‌های شما‬ ‫با وارد کردن در سیستم از طریق کامپیوتر‬ ‫مرحله انجام پذیرش وام مسکن را‬ ‫شروع می‌کنید‪ .‬در این مرحله چند مورد‬ ‫میتواند در پذیرش درخواست شما مو‪ّ ‬ثر‬ ‫باشد‪ .‬اولین و مهم‌ترین مساله شرایط‬ ‫اعتباری و امتیاز کردیتی شما می‌باشد‬ ‫که این فرد پس از دریافت اجازه از شما‬ ‫کردیت شما را چک می‌کنید‪ .‬دومین‬ ‫مساله مقدار در آمد و مدت زمان کاری‬ ‫شما صرف نظر از اینکه خود اشتغال یا‬ ‫کارمند میباشید‪ .‬و نهایتان مقدار پیش‬ ‫پرداختی که برای خرید ملک مورد‬ ‫نظر میتوانید تهیه کنید‪،‬و آیا این پول االن در‬ ‫کانادا می‌باشد‪ ،‬برای چه مدت و در کدام‬ ‫بانک‪ ..‬البته که موارد دیگری هم نیز‪ ‬نقش‬ ‫ی اینجا به مهم‌ترین آنها اشاره شد‪ .‬و‬ ‫دارند ول ‌‬ ‫همانطور که در ابتدا‪ ‬بیان شد‪ ،‬همه بانک‌ها‬ ‫از یک سری شرایط و ضوابط خاص و‬ ‫مختص خود برخوردارند و فقط درصدی‬ ‫از این ضوابط برای همه بانک‌ها یکسان‬ ‫است‪ .‬برای مثل اگر شخصی‌ برای خرید‬ ‫ملک تنها ‪ ۱۰‬درصد میتواند پرداخت کند‪،‬‬ ‫صرف نظر از اینکه به کدام بانک مراجعه‬ ‫کند باید چندین درصد برای بیم ‌ه وام مسکن‬ ‫(‪ ) Mortgage Insurance ‬پرداخت‬ ‫ی این مراحل فرم‬ ‫کند‪ .‬بعد از انجام تمام ‌‬ ‫درخواست شما از طریق یک سیستم نرم‬ ‫افزاری که هر بانک‪ ‬سیستم خاص خود را‬

‫دارد به قسمت و یا دپارتمان وام ماسکن‬ ‫(‪ ) Mortgage Department ‬ارسال‬ ‫میشود و در آنجا فرم درخواست‪ ‬وام مسکن‬ ‫شما توسط افرادی‪ ) Underwriter ( ‬که‬ ‫تخصص در زمینه وام‪ ‬مسکن دارند ارزیابی‬ ‫و محاسبه میشود‪ .‬این کار تقریبا ‪۷۲-۲۴‬‬ ‫ساعت زمان میبرد که نتیجه آن به فردی که‬ ‫درخواست را در یکی‌ از شعبات بانک ارسال‬

‫کرده ‪ ،‬فرستاده میشود‪ .‬اگر درخواست شما‬ ‫پذیرفته نشود یا اصطالحا (‪) Decline ‬‬ ‫شود‪ ،‬شما هیچ گونه حق انتخاب دیگری‬ ‫با این بانک ندارید‪ .‬و دلیل آن میتواند‬ ‫بنا به همان ‪ ۳‬مورد مهمی‌ که در باال ذکر‬ ‫شد‪( ‬درامد‪،‬پیش‌پرداخت‪ ،‬کردیت) باشد‪ .‬و‬ ‫حتا در بعضی‌ موارد این بانک‌ها تنها برای‬ ‫یک سری از مناطق شهری وام مسکن ارائه‬ ‫میدهند و ممکن است همه شرایط شما خوب‬ ‫ی ملک مورد نظر از لحاظ شهری یا‬ ‫باشد ول ‌‬ ‫(‪ ) Zoning‬در منطقه تحت پوشش آن بانک‬ ‫نباشد‪ .‬حال اگر شما بنا به هر دلیلی‌ از یکی‌ از‬ ‫این بانک‌ها مورد قبول نبودید برای دریافت‬ ‫وام‪ ،‬میتوانید از شرایط بانک‌های دیگری که‬ ‫تقریبا ضوابط و قوانین ساده‌ای دارند بهره‬ ‫مند شوید‪ ،‬که به این بانک ها‪ ،‬بانک های‪B ‬‬

‫یا‪ ) B Lender ( ‬میگویند‪ .‬برای مثل‪ ،‬اگر‬ ‫امتیاز کردیتی شما (‪Credit Score ‬‬ ‫) کم تر از چیزی باشد که بانک های‪ A ‬‬ ‫درخواست دارند و یا اینکه در گذشته سابقه‬ ‫ور شکستگی و یا دیر پرداخت داشته اید‪ .‬یا‬ ‫اینکه سابقه کاری شما کوتاه بوده و یا اینکه‬ ‫ی نداشتید‪ ،‬با دریافت وام مسکن از‬ ‫درامد کاف ‌‬ ‫این بانک‌ها میتوانید ملک مورد نظر خورد را‬ ‫خریداری کنید‪ .‬در نظر داشته باشید که بانک‬ ‫های‪ B ‬نرخ بهره باالتری را ارائه میدهند‬ ‫نسبت به بانک های‪ . A ‬و آن هم به دلیل‬ ‫باال بودن ریسک باز پرداخت آن می‌باشد‪.‬‬ ‫برای مثال شخصی‌ که سابقه بد اعتباری‬ ‫دارد‪ ،‬پیشا پیش اعتماد بانک را سلب کرده‬ ‫است و اگر قرار باشد برای بار دوم به این‬ ‫فرد اعتماد شود و وام تعلق گیرد‪ ،‬طبیعت ًا‬ ‫ریسک بیشتری دارد‪ .‬برای آشنایی بیشتر‬ ‫اسامی چندین موسسه مالی که (‪B Lender ‬‬ ‫) خطاب میشوند را نام می‌بریم‪Effort .‬‬ ‫‪Trust, Equitable Trust Home‬‬ ‫‪ Trust‬که این موسسه مالی استثن ًا شامل‪ A ‬‬ ‫و‪ B ‬می‌باشد‪ .‬و این مزیت را دارد که اگر در‬ ‫شرایطی در قسمت‪ A ‬پذیرفته نشد‪ ،‬می‌توان‬ ‫در قسمت‪ B ‬آن را انجام داد‪ .‬باز هم این‬ ‫موضوع را متذکر شوم که اینکه شما از کدام‬ ‫بانک وام مسکن دریافت کردید هیچ گونه‬ ‫تاثیر مثبت یا منفی‌ در سابقه اعتباری شما‬ ‫ندارد‪ .‬هدف دریافت وام مسکن می‌باشد نه‬ ‫اسم بانک‪.‬‬ ‫لطفا اگر این مطالب را مفید میدانید از‬ ‫اطرافیان و آشنایان خود بخواهید تا آن را‬ ‫مطالعه کنند ‪ ،‬به امید روزی که همگی‌ از‬ ‫قوانین و مسائل مالی کشور دوم خود کانادا‬ ‫مطلع باشیم‪ .‬با سپاس از همیاری‬ ‫شما عزیزان‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

47


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

46


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫برای زندگی زناشویی بهتر اشتباهات خود را بدانید!‬ ‫حرف بزنید‪ .‬بدن زن بسیار پیچیده‬ ‫است‪ .‬تازمانیکه خودتان نگویید‪،‬‬ ‫او هیچ چیز درمورد بدن شما‬ ‫نخواهد دانست!‬ ‫آرزو دارید زندگی‌جنسی‌تان‬ ‫بهتر و جذاب‌تر بود؟ ممکن است‬ ‫خیلی راحت بخواهید تقصیر را‬ ‫به گردن همسرتان بیندازید که‬ ‫نمی‌تواند شما را به اوج برساند‪.‬‬ ‫اما شاید همه تقصیرها به گردن‬ ‫او هم نباشد‪ .‬در زیر به ‪ ۶‬اشتباه‬ ‫متداول اشاره می‌کنیم که ممکن‬ ‫است مانع شود به لذت جنسی که‬ ‫استحقاقش را دارید برسید‪ .‬اما‬ ‫نگران نباشید‪ ،‬این اشتباهات قابل‬ ‫اصالح هستند‪.‬‬ ‫اشتباه ‪۱‬در روابط جنسی‪ :‬منتظر‬ ‫ماندن برای مرد برای شروع‬ ‫ممکن است به صورت یک عادت برایتان‬ ‫درآید‪ :‬همسرتان شروع می‌کند و شما به او‬ ‫واکنش می‌دهید‪ .‬ممکن است اسیر این کلیشه‬ ‫سنتی باشید که مرد همیشه باید اولین حرکت‬ ‫را آغاز کند‪ .‬شاید هم می‌ترسید که توجهی به‬ ‫شما نشود‪.‬‬ ‫از مردهای زیادی می‌شنویم که می‌گویند از‬ ‫اینکه مجبورند همیشه این خودشان باشند‬ ‫که برای زمان و نحوه انجام رابطه‌جنسی با‬ ‫همسرشان تصمیم بگیرند‪ ،‬خسته شده‌اند‪.‬‬ ‫راه‌حل‪ :‬برای شروع فکر کنید‪ .‬اگر خجالتی‬ ‫هستید‪ ،‬با کمی طنازی شروع کنید و شامی‬ ‫عالی برای همسرتان تدارک ببینید‪.‬‬ ‫اشتباه ‪ ۲‬در روابط جنسی‪ :‬نادیده گرفتن این‬ ‫مسئله که مردها موجوداتی بصری هستند‬ ‫اینکه شوهرتان به جای یک کیف دستی‬ ‫برایتان یک لباس‌زیر زیبا می‌خرد‪ ،‬دلیل‬ ‫منطقی دارد‪ .‬چون از دیدن شما در آن لباس‬ ‫لذت می‌برد‪.‬‬ ‫خانم‌های زیادی از این شکایت می‌کنند که‬ ‫چرا مردها آنها را در لباس‌های ساده‌ای که‬ ‫جذاب نیستند آنقدرها دوست ندارند‪ ،‬بااینکه‬ ‫برای آنها لباس شوهرشان اص ً‬ ‫ال تفاوتی در‬ ‫میزان جذابیتشان ندارد‪ .‬دلیل‪ :‬مردها به‬ ‫محرک‌های بصری بیشتر واکنش می‌دهند اما‬ ‫خانم‌ها بیشتر به محرک‌های حسی‪ ،‬لمسی‪،‬‬ ‫صدا‪ ،‬بو‪ ،‬کلمات و احساسات برای تحریک‬ ‫واکنش می‌دهند‪.‬‬ ‫راه‌حل‪ :‬لباس‌خواب ساده قدیمی را کنار‬

‫بگذارید ‪ --‬حداقل برای بعضی شب‌ها‪.‬‬ ‫الزم نیست برای جذاب دیده شدن در نظر‬ ‫همسرتان‪ ،‬حتم ًا لباس‌های غیرعادی تنتان‬ ‫کنید‪ ،‬اما اگر در انتخاب لباس‌خوابتان به جز‬ ‫راحتی‪ ،‬جذابیت خودتان در آن لباس را هم‬ ‫در نظر بگیرید مشکل حل خواهد شد‪.‬‬ ‫اشتباه ‪ ۳‬در روابط جنسی‪ :‬داشتن ایده‌های‬ ‫غیرواقعی درمورد نحوه کارکرد بدنتان‬ ‫باور نکنید که زن‌های «واقعی» از واژن‬ ‫ارگاسم می‌شوند یا انزال زنها مسئله‌ای طبیعی‬ ‫است‪ .‬خانم‌ها متقاعد شده‌اند که این کار‬ ‫تجربه جنسی ‌شان را تقویت می‌کند اما فقط‬ ‫‪ ۵‬تا ‪ ۶‬درصد از خانم‌ها به طور طبیعی انزال‬ ‫می‌کنند و با امتحان کردن آن ممکن است به‬ ‫عضالت کف لگن‌تان صدمه بزنید‪.‬‬ ‫راه‌حل‪ :‬ریلکس باشید‪ .‬تالش برای‬ ‫اینکه به طریقی خاص به ارگاسم برسید‪،‬‬ ‫رابطه‌جنسی‌تان را خراب می‌کند‪.‬‬ ‫اشتباه ‪ ۴‬در روابط جنسی‪ :‬زیاد فکر کردن‬ ‫نگران این هستید که رسیدنتان به ارگاسم‬ ‫خیلی طول کشیده است؟ یا از امتحان کردن‬ ‫موقعیتی که شکمتان در آن ُشل آویزان می‌شود‬ ‫واهمه دارید؟ اگر بخواهید بیشتر از احساسی‬ ‫که در آن لحظه دارید‪ ،‬به عملتان توجه‬ ‫کنید‪ ،‬تبدیل به ک هنرپیشه می‌شوید نه یک‬ ‫معشوق‪ .‬محققان روابط‌جنسی در تحقیقات‬ ‫خود نشان داده‌اند که زنانی که اینکار را‬ ‫می‌کنند ارگاسم‌های بسیار کمتری دارند اما‬ ‫به تعداد بیشتری تظاهر ارگاسم می‌کنند‪.‬‬ ‫راه‌حل‪ :‬حواستان را به چیزی درمورد زمان‬ ‫حال برگردانید‪--‬حسی که همسرتان به شما‬ ‫می‌دهد‪ ،‬نگاه او به شما‪ ،‬عشقتان به او و ‪...‬‬ ‫اشتباه ‪ ۵‬در روابط جنسی‪ :‬تمرکز بیش از حد‬ ‫به آلت‌تناسلی همسر‬ ‫مطمئن ًا مردها از اینکه آلت‌تناسلی‌شان را‬ ‫لمس کنید لذت می‌برند اما دوست دارند‬ ‫روی بقیه قسمت‌های بدنشان هم توجه داشته‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫راه‌حل‪ :‬از جایی دیگر از بدنش شروع کنید‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال گردن‪ ،‬یا اینکه کمی ماساژ‌ش دهید‪.‬‬ ‫پاهایش را بمالید و برای عشق‌بازی از همه‬ ‫بدن او استفاده کنید‪.‬‬ ‫اشتباه ‪۶‬در روابط جنسی‪ :‬تمرکز کم به‬ ‫خودتان نوازشش می‌کنید‪ ،‬به او لذت می‌دهید‬ ‫و کاری می‌کنید همه آرزوهایش به حقیقت‬ ‫بپیوندد‪ .‬اما خودتان چه؟ شما چه می‌خواهید‪،‬‬ ‫چه دوست دارید؟ فانتزی‌‌های شما چیست؟‬ ‫اگر این فکر که «کاش دستش یک میلیمتر‬ ‫آنطرف‌تر بود» در سرتان است اما به زبان‬ ‫نمی‌آوریدش هیچوقت زمان خوبی در‬ ‫رابطه‌جنسی نخواهید داشت‪.‬‬ ‫راه‌حل‪ :‬حرف بزنید‪ .‬بدن زن بسیار پیچیده‬ ‫است‪ .‬تازمانیکه خودتان نگویید‪ ،‬او هیچ چیز‬ ‫درمورد بدن شما نخواهد دانست‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬ ‫به مناسبت روز جهانی آلزایمر‬

‫حافظه دایم‬

‫روزهای زندگی پراز خاطره اند‬ ‫خاطره هایی که شاید در ذهن‬ ‫ما با خطوطی کج و معوج باقی‬ ‫بمانند و بایگانی شوند‪ .‬خیلی از‬ ‫ماها ناتوانی را بسیار دور از خود‬ ‫می بینیم و فکر می کنیم سالهای‬ ‫زیادی با آن فاصله داریم هر لحظه‬ ‫ممکن است این یکنواختی حساب‬ ‫شده از دید ما ‪ ،‬با تلنگری از هم‬ ‫بپاشد‬ ‫آلویس آلزایمر‪ ،‬روانپزشک آلمانی پس از‬ ‫سال‌ها تحقیق توانست تعریفی علمی از این‬ ‫بیماری ارایه کند‪ .‬این بیماری برای قدردانی‬ ‫از یک عمرتحقیق آلویس آلزایمر‪ ،‬آلزایمر‬ ‫نامیده شده است‪ 31 .‬شهریور (‪ 21‬سپتامبر)‬ ‫روز جهانی آلزایمر است‪.‬‬ ‫روزی که به جهانیان یادآوری می‌کند ‪ ،‬این‬ ‫افراد فراموشکار را از یاد نبرند‪ .‬علت دقیق‬ ‫این بیماری هنوز مشخص نیست‪ ،‬اما در‬ ‫این بیماری تغییرات متعددی در مغز بیمار‬ ‫رخ می‌دهد که باعث کوچک شدن مغز و‬ ‫از میان رفتن سلول‌های مغزی می‌شود و به‬ ‫جای آنها لکه‌های مختلف با اشکال خاصی‬ ‫به نام پالک‌های پیری می‌نشیند‪.‬این بیماری‬ ‫اشکاالت مختلفی را برای فرد به دنبال دارد‬ ‫حاالت فرد مبتال به سرعت تغییر میکند و‬ ‫بی‌هیچ توجیه و دلیلی ‪ ،‬آرامش به اشک و‬ ‫خشم تبدیل می شود‪.‬و با سوظن و بدگمانی به‬ ‫اطرافیان خود مینگرد‬ ‫در بیماری آلزایمر ترشح برخی مواد در مغز‬ ‫بشدت کاهش می‌یابد‪ ،‬اما این مساله همیشه‬ ‫به علت پیر شدن سلول‌ها نیست‪ .‬سکته مغزی‬ ‫که باعث از دست رفتن بخشی از سلول‌های‬ ‫مغز می‌شود یا شوک عاطفی پس از دست‬ ‫دادن عزیزی‪ ،‬می‌تواند خطر ابتال به آلزایمر‬ ‫را افزایش دهند ‪ .‬در حدود ‪ 24‬ميليون نفر‬ ‫در جهان به بيماري آلزايمر مبتال هستند و‬ ‫در هر ‪ 7‬ثانيه يك نفر به این بيماري مبتال‬ ‫مي‌شود‪ .‬برآورد شده تا سال ‪ 2040‬اين رقم‬ ‫به ‪ 81‬ميليون نفر خواهد رسيد‪ 70 .‬درصد‬ ‫شيوع اين بيماري مربوط به كشورهاي در‬ ‫حال توسعه و جهان سومي است‪.‬زنان بيشتر‬ ‫از مردان به آلزايمر مبتال مي‌شوند و به طور‬ ‫متوسط زنان ‪ 5‬تا ‪ 6‬درصد بيش از مردان در‬ ‫معرض ابتال به اين بيماري هستند‪ .‬بررسي‌ها‬ ‫نشان داده‌اند در حدود ‪ 2 - 3‬درصد افراد‬ ‫باالي ‪ 65‬سال داراي نشانه‌هايي از ابتال به‬ ‫آلزايمر هستند؛ اما اين ميزان در افراد ‪85‬‬

‫ساله به حدود ‪ 25‬تا‪ 50‬درصد مي‌رسد‪.‬به‬ ‫زبان ساده‌تر‪ ،‬احتمال ابتال به بيماري آلزايمر‬ ‫پس از سن ‪ 65‬سالگي هر ‪ 5‬سال ‪ 2‬برابر شده‬ ‫و بيماران آلزايمري باالتر از ‪ 85‬سال بيشترين‬ ‫ميزان افراد مبتال به آلزايمر را شامل مي‌شوند‪.‬‬ ‫سن باال‪ ،‬سابقه خانوادگي‪ ،‬جنس مونث بودن‬ ‫و سندرم داون‪ ،‬مهم‌ترين عوامل خطرساز‬ ‫براي آلزايمر هستند‪ .‬در موارد پيشرفته‪ ،‬بيمار‬ ‫توانايي ارتباط با محيط يا كنترل عملكردهاي‬ ‫جسماني خود را از دست مي‌دهد و با پيشرفت‬ ‫بيشتر بيماري‪ ،‬مراحلي از كاهش هوشياري‪،‬‬ ‫كما و به دنبال آن مرگ رخ مي‌دهد‪ .‬مشکل‬ ‫خانواده های چنین بیمارانی تنها فراموشی‬ ‫آنها نیست نگهداری و مراقبت از این بیماران‬ ‫بسیار سخت است نگهداری از آنها به وقت و‬ ‫نیروی زیادی احتیاج دارد خانواده باید قادر‬ ‫باشد فشارهای عصبی بر بیمار را تقلیل دهد‬ ‫و در همه مراحل مراقب ضربه هایی باشد که‬ ‫بر جسم و عواطف او وارد می آید ‪ .‬هزینه‬ ‫این بیماران به مراتب مشکلی بزرگتر است‬ ‫به همین سبب بیشتر خانواده های بیماران‬ ‫آلزایمری تحت فشار روحی و روانی و‬ ‫اقتصادی هستند‪ .‬راهکار مناسب ‪،‬تهیه بیمه‬ ‫در این خصوص است بیمه بیماریهای سخت‬ ‫که می تواند از ‪ 25000‬تا ‪ 2000.000‬دالر‬ ‫پوشش در اختیار متقاضی قرار دهد ‪.‬زمانیکه‬ ‫سالم هستیم باید بیمه فوق را اختیار کنیم‬ ‫‪ .‬برای هر یک از ما چنین شرایطی ممکن‬ ‫است پیش آید بیمه در این خصوص موجب‬ ‫می شود از نظر مالی پوشش مناسب داشته‬ ‫باشیم و از پس هزینه های مالی و تعهدات‬ ‫بر آییم ‪ .‬پس از اخذ بیمه در این خصوص‬ ‫‪ ،‬در صورت تشخیص بیماری فوق توسط‬ ‫پزشک معالج ‪ ،‬و تایید آن و گزارش به شرکت‬ ‫بیمه فرد بیمه شده واجد شرایط خواهد بود‪.‬‬ ‫در صورت عدم بیماری امکان اخذ پولهای‬ ‫پرداختی در بعضی از انواع این بیمه امکان‬ ‫پذیر است‪.‬‬ ‫شرکت بیمه رحیمیان ‪ Insufin‬از خوانندگان‬ ‫و عالقمندان دعوت به عمل می آورد که‬ ‫تجربه های خوب و بد خود را پیرامون بیمه‬ ‫برای ما به آدرس ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬ارسال دارند‬ ‫*مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع‬ ‫رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین‬ ‫مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود‪*.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید‪.‬‬ ‫شما عالقمندان رادیو می توانید شنونده‬ ‫برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در میان‪ ،‬از‬ ‫ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو صدای ایران‬ ‫و نیز درهر لحظه با یک کلیک‪ ،‬بیننده برنامه‬ ‫های تلویزیونی ما ازکانال شبکه تلویزیونی‬ ‫شرکت بیمه رحیمیان ‪www.youtube.‬‬ ‫‪ com/sherkatbimeh‬باشید ‪ * .‬و یا‬ ‫با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس‬ ‫بوک ‪https://www.facebook.com/‬‬ ‫‪ Insufin‬از آخرین فعالیت های شرکت ما‬ ‫مطلع شوید ‪.‬‬ ‫* محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و‬ ‫سرمایه گذاری و عضو رسمی مشاورین‬ ‫متخصص بیمه و امور مالی کانادا به شماره‬ ‫ثبت‪ 2065817 :‬است‪*.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫راهنمای مفید لباس پوشیدن در فصل پاییز!‬ ‫خوش تیپی هم حساب و كتاب‬ ‫دارد‪ .‬چه كسی پیدا می شود كه‬ ‫دلش نخواهد همیشه و در تمام‬ ‫فصول به خصوص فصل پاییز‬ ‫زیبا و خوش لباس باشد؟ در این‬ ‫صورت اگر شما هم جزو آن‬ ‫خیلی ها هستید زود دست به كار‬ ‫شوید و در كمد لباس تان را باز‬ ‫كنید‪ .‬ما به شما خواهیم گفت كه‬ ‫باید كدام یك از لباس ها را كنار‬ ‫بگذارید و چه لباس هایی بخرید‪.‬‬ ‫در قدم بعدی چند دست از این‬ ‫لباس های پاییزی را با هم ست‬ ‫می كنیم تا شما بتوانید آنها را در‬ ‫مهمانی های پاییزه زنانه و مردانه‬ ‫بپوشید ‪.‬‬

‫كمد پاییزی می سازند‪.‬‬ ‫باد نكنید لطفا!‬ ‫یكی از مشكالت اصلی با لباس های پاییزه و‬ ‫به خصوص ژاكت این است كه شما را چاق‬ ‫تر از آنچه هستید نشان می دهد و به خصوص‬ ‫در زمانی كه لباس جفت و جور بدن بیشتر‬ ‫طرفدار دارد این یك مشكل بزرگ است ولی‬ ‫راه حل آن آسان است‪ .‬به سراغ خرید ژاكت‬ ‫هایی بروید كه جفت و جور بدن شما بافته‬ ‫شده باشند‪ .‬از طرف دیگر می توانید به جای‬ ‫یك زیر پیراهن كه‬ ‫ژ ا كت ‪،‬‬ ‫نقش‬ ‫عر ق‬ ‫گیر را‬ ‫ا یفا‬ ‫می‬ ‫كند‬ ‫و دو‬ ‫الیه‬

‫پاییزه بچه ها هم بد نیست چون آنها وقتی به‬ ‫كالس درس می رسند‪ ،‬ژاكت و كت را از تن‬ ‫بیرون می آورند‪ .‬در این شرایط لباس آستین‬ ‫بلند هم برای هوای پاییزی كالس شاید گرم‬ ‫باشد و هم سر آستین های آن در اثر تماس‬ ‫مداوم با میز كثیف می شود‪.‬‬ ‫سوئیت شرت‪ :‬كاپشن برای لباس پاییزی‬ ‫كودك خیلی زود است‪ .‬به جای آن ‌چند‬ ‫سوئیت شرت رنگی برای روزهای آغاز‬ ‫مدرسه اش بخرید‪.‬‬ ‫دستكش‪ ،‬كاله و روسری‪ :‬برای كودك‬ ‫خود به سراغ خرید‬

‫‪ .1‬جنس لباس پاییزه‪ :‬پارچه های مخمل‬ ‫كبریتی‪ ،‬چرم‪ ،‬جیر‪ ‌،‬پارچه های كتانی راه‬ ‫راه و زبر‪ ،‬مخمل‪ ،‬بافتنی و كشباف‪ ،‬پارچه‬ ‫هایی كه آستر دارند‪ ،‬خز و در نهایت پارچه‬ ‫های پشمی‪ ،‬پارچه های لباس های پاییزی‬ ‫هستند‪ .‬پس به سراغ این جنس ها هنگام‬ ‫انتخاب بروید‪.‬‬

‫‪ .3‬نوع لباس های پاییزه‪ :‬وقتی بوی مهر می‬ ‫آید كم كم وقت آن است كه لباس های آستین‬ ‫كوتاه را جمع كنید و لباس های دیگری را‬ ‫مهمان جارختی تان بكنید‪ .‬بلوزهای یقه‬ ‫اسكی‪ ‌،‬ژاكت كشباف‪ ‌،‬عرق گیر‪ ،‬شلوارهای‬ ‫جین‪ ،‬شلوارهای پارچه ای كمی ضخیم تر‪ ‌،‬و‬ ‫دستكش های چرمی و یا موهر ظریف‪ ،‬چكمه‬ ‫های ساق بلند‪ ،‬بلوزهای بلند دكمه دار‪ ،‬كت‬ ‫های ورزشی مناسب‪ ،‬جلیقه و كت های كوتاه‬ ‫كمردار‪ ،‬كمربندهای چرمی از كمد شما یك‬

‫‪ .3‬خوب آقایان اعتراض نكنند‪ .‬به فكر آنها‬ ‫نیز بوده ایم‪ .‬خوب شما باید برای پاییز امسال‬ ‫یك جین خاكستری بخرید‪ .‬در روزهای پاییز‬ ‫دست از سر جین های آبی بردارید و شلوار‬ ‫جین خاكستری تان را با یك پیراهن یقه‬ ‫اسكی یا یقه گرد ست كنید‪.‬‬ ‫‪ .4‬چند وقتی‬ ‫كه‬ ‫است‬ ‫های‬ ‫ژاكت‬ ‫زیبا‬ ‫فانتزی‬ ‫برای دختر خانم‬ ‫ها به بازار پاییزه‬ ‫آمده است‪ .‬شما‬ ‫می توانید یكی از‬ ‫این ژاكت های‬ ‫كوتاه به رنگ شاد‬ ‫را با یك بلوز نازك‬ ‫به رنگ های سفید و‬ ‫بنفش روشن و شلوار‬ ‫جین ست كنید‪.‬‬

‫االن موقع آن است كه جارختی لباس های‬ ‫پاییزه تان را ترتیب دهید‪ .‬در ترتیب دادن‬ ‫جارختی و یا كمد لباس پاییزی سه نكته‬ ‫اصلی را به یاد داشته باشید‪:‬‬

‫‪ .2‬رنگ لباس های پاییزی‪ :‬پاییز فصل‬ ‫زرد و نارنجی است بنابراین شما هم در‬ ‫این فصل به طبیعت و حال و هوای آن‬ ‫احترام بگذارید و لباس هایی را انتخاب كنید‬ ‫كه رنگ آنها مناسب این فصل است‪ .‬سبز‬ ‫یشمی‪ ،‬آبی تیره(آبی نفتی)‪ ،‬عاجی و قهوه‬ ‫ای مناسب این فصل هستند‪ .‬رنگ هها در‬ ‫پاییز غوغا می كنند پس شما هم د راین جشن‬ ‫رنگ طبیعت شركت كنید‪.‬‬

‫‪ .2‬پیشنهاد شماره دو برای مهمانی های زنانه‬ ‫مناسب است‪ .‬شما می توانید یك چكمه نیم‬ ‫ساق را با یك دامن بلند با طرح های هندسی‬ ‫و رنگ های شاد بپوشید و آن را با یك بلوز‬ ‫آستین بلند ساده و یك گردنبند ظریف كامل‬ ‫كنید‪ .‬می توانید برای اینكه سردتان نشود‬ ‫ساق بپوشید‪.‬‬

‫‪ .5‬پوشیدن تونیك های‬ ‫پشمی وبافتنی بلند در‬ ‫این فصل غوغا می كند‪.‬‬ ‫می توانید این تونیك ها‬ ‫را با یقه اسكی و آستین‬ ‫های تا آرنج به همراه ساق‬ ‫بپوشید‪.‬‬ ‫لباس (پیراهن) بپوشید‪.‬‬ ‫در این صورت دیگر نیازی به حمل ژاكت‬ ‫در این روزهای پاییز كه هوا متغیر است را‬ ‫نخواهید داشت‪ .‬یك مزیت دیگر ژاكت این‬ ‫است كه اگر گرمتان شد می توانید آن را از‬ ‫تن بیرون بیاورید و به دور كمرتان گره بزنید‪.‬‬ ‫هوای پاییز نامطمئن است‪ ،‬خیلی اوقات همرا‬ ‫ه داشتن یك ژاكت مناسب ضروری است‪.‬‬ ‫خرید پاییزی با كودك‬ ‫جوراب‪ :‬بهتر است از هر رنگ جوراب‪ ،‬دو‬ ‫جفت بخرید‪ .‬در این صورت اگر كوچولوی‬ ‫شما یك لنگه از جورابش را گم كرد هنوز سه‬ ‫لنگه دیگر دارد‪.‬‬ ‫تی شرت ‌‪ :‬خرید چند تی شرت برای لباس‬

‫دستكش های گران نروید‬ ‫چون دستش در حال رشد است‪ .‬پارچه‬ ‫های ضد آب بهترین انتخاب برای دستكش‬ ‫هستند‪ ،‬بهتر است دستكش پاییزی از جنس‬ ‫پشم نباشد چون پس از شست و شو و یا حتی‬ ‫زیر باران خیس شدن دیر خشك می شود‪.‬‬ ‫‪ 7‬پیشنهاد ایده آل‪:‬‬ ‫‪ .1‬می توانید یك ژاكت قرمز و یا هر رنگ‬ ‫شاد دیگر را كه با كمر یا دكمه بزرگی بسته‬ ‫می شود را با یك بلوز یقه اسكی سفید‬ ‫بپوشید‪ .‬زیورآالت رنگ قهوه ای مانند‬ ‫آنهایی كه از چرم ساخته شده اند تیپ پاییزی‬ ‫شما را كامل می كنند‪.‬‬

‫‪ .6‬پیشنهاد شماره ‪ 6‬ما هم‬ ‫مخصوص آقایان است و آن‬ ‫خرید یك شلوار كتانی مشكی‬ ‫است‪ .‬شلوار كتانی مشكی هم‬ ‫بسیار شیك است و هم به شما‬ ‫ظاهر رسمی تری می بخشد‪ .‬می توانید این‬ ‫شلوار را با بلوز یشمی ست كنید‪ .‬همچنین‬ ‫این شلوار با ژاكت بی آستین بسیار زیبا می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ .7‬آقایان می توانند تیپ لباس پاییزی شان را‬ ‫با خرید یك كت مخمل كبریتی‪ ،‬كامل كنند‪.‬‬ ‫رنگ های شتری‪ ،‬قهوه ای و حتی سدری‬ ‫برای پاییز ایده آل است‪ .‬خوبی این كت ها‬ ‫این است كه هم با شلوار جین ست می شوند‬ ‫و هم با شلوار پارچه ای‪.‬‬


‫‪41‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫درمان ناباروری‪ ،‬یک مقایسه ساده‬ ‫بین ایران و سوئد‬ ‫مرجان ‪ 38‬ساله است‪ 10 ،‬سالی‬ ‫می شود که ساکن شهر استکهلم‬ ‫سوئد است‪ .‬دو بار تجربه زندگی‬ ‫مشترک دارد‪ .‬ازدواج اولش به‬ ‫دلیل ناباروری که داشت به طالق‬ ‫انجامید‪« :‬بچه دار نمی‌شدم‪.‬‬ ‫خودم هم این را می دانستم‪،‬‬ ‫چون مثل زن های دیگر که باید‬ ‫عادت ماهیانه داشته باشند‪ ،‬من‬ ‫نداشتم‪ .‬متخصص گفته بود رحم‬ ‫تو نمی تواند تخمک گذاری‬ ‫داشته باشد‪ .‬زمان ازدواج به همسر‬ ‫سابقم گفتم و او هم پذیرفت‪،‬‬ ‫اما پس از ازدواج شروع به بهانه‬ ‫گیری کرد‪ .‬از من خواست که‬ ‫به او اجازه ازدواج مجدد بدهم‪.‬‬ ‫قبول کردم اما پس از مدتی‬ ‫شرایط برای من غیر قابل تحمل‬ ‫بود از او جدا شدم‪.‬‬

‫از او می پرسم چرا دنبال درمان نرفتی‪15« :‬‬ ‫سال پیش شرایط مثل االن نبود‪ .‬درمان‬ ‫ناباروری به سختی انجام می گرفت و هزینه‬ ‫آن سرسام آور بود‪ .‬آن قدر در شرایط روحی‬ ‫سختی قرار داستم که به فکر درمان نبودم‪،‬‬ ‫یعنی فکر نمی کردم درمانی داشته باشد‪ .‬از‬ ‫سوی دیگر برای ما که جزو اقشار متوسط‬ ‫جامعه بودیم‪ ،‬پرداخت هزینه ها سرسام آور‬ ‫بود‪ .‬ما در یکی از شهرستان های استان فارس‬ ‫زندگی می کردیم و هیچ سازمانی عمل های‬ ‫جراحی مربوط به ناباروری را پوشش نمی‬ ‫داد‪ .‬بعد از مدتی پیگیری هم گفتند بروید‬ ‫یزد‪ ،‬آنجا امکانات خوبی داشت ولی باز هم‬ ‫درمان بدون نتیجه بود‪».‬‬ ‫مرجان جزئیات هزینه ها را به یاد دارد‪:‬‬ ‫«برای هر دوره درمان باید ‪ 500‬هزار تومان‬ ‫هزینه می کردیم‪ ».‬ماجرای او به ‪ 15‬سال‬ ‫پیش باز می گردد‪ ،‬در آن سال ها نرخ دالر‬ ‫کمتر از ‪ 700‬تومان بوده است و این یعنی‬ ‫پرداخت بیش از ‪ 700‬دالر برای هر دوره‬ ‫درمان‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بیمار باید هزینه های‬ ‫اقامت و رفت و آمد را پرداخت می کرده که‬ ‫در مجموع به حدود ‪ 1000‬دالر برای هر‬ ‫دوره می رسد‪« :‬ما تالشمان را کردیم ولی‬

‫روش درمان ‪ IVF‬برای من جواب نداد اجازه‬ ‫ازدواج دوم را به همسرم داد و پس از مدتی‬ ‫تصمیم به جدایی گرفتم‪».‬‬ ‫این اما پایان ماجرا نبود‪ ،‬او پس از ازدواج‬ ‫دوم به سوئد آمد و درمان را دنبال کرد‪« :‬‬ ‫با سیستم درمانی سوئد آشنایی نداشتم‪ .‬وقتی‬ ‫پزشکان متوجه شدند مشکل عادت ماهیانه‬ ‫و باروری دارم‪ ،‬خودشان اقدام کردند‪ .‬ابتدا‬ ‫هر ‪ 45‬روز یکبار باید آمپول تزریق می کردم‬ ‫تا پریود بشوم‪ ،‬بعد پیشنهاد دادند در صورت‬ ‫رضایت می توانی تحت درمان ناباروری قرار‬ ‫بگیری‪ .‬می توانستم تا ‪3‬دوره‪ ،‬در صورتی که‬ ‫عمل درمان ناباروری موفقیت آمیز نباشد‪ ،‬به‬ ‫صورت رایگان معالجه شوم‪ .‬پس از مرتبه‬ ‫سوم می بایست هزینه پرداخت می کردم‪.‬‬ ‫خوشبختانه در مرحله دوم جواب داد و یک‬ ‫دختر دارم‪».‬‬ ‫مرجان در این مسیر تنها نیست‪ ،‬آمار می گوید‬ ‫میزان ناباروری در ایران ‪ 20‬درصد باالتر از‬ ‫میزان جهانی است‪ ،‬این رقم در برخی مناطق‬ ‫محروم ایران به ‪ 22‬درصد نیز می رسد‪ .‬این‬ ‫یعنی امکان وجود هزاران دختر با سرنوشت‬ ‫ازدواج اول مرجان‪.‬‬ ‫درمان ناباوری در ایران‪ ،‬تا سال گذشته تحت‬ ‫هیچ پوشش بیمه‌ای قرار نداشت و تنها در‬ ‫برخی موارد مثل آزمایش و سونوگرافی‬ ‫شخص می توانست از بیمه درمانی استفاده‬ ‫کند‪ .‬تا سال گذشته‪ ،‬میانگین هزینه هر‬ ‫دوره درمان ناباروری‪ 2‬میلیون و ‪ 500‬هزار‬ ‫تا ‪ 5‬میلیون تومان بود‪ .‬روش درمانی فقط‬

‫‪30‬درصد احتمال موفقیت دارد و برخی از‬ ‫زوج‌ها باید ‪3‬بار این درمان‌ها را تکرار کنند‪.‬‬ ‫به تازگی محمدباقر هوشنگی‪ ،‬نایب رئیس‬ ‫هیئت مدیره سازمان بیمه سالمت از تحت‬ ‫پوشش بیمه قرار گرفتن داروهای ناباروری‬ ‫تا پایان مرداد ماه خبر داده است‪ .‬بنا به گفته‬ ‫او ‪ ۹۰‬درصد هزینه اعمال جراحی مربوط به‬ ‫ناباروری را بیمه تقبل می کند‪ .‬این رویکرد‬ ‫جدید متاثر از سیاست های کالن حکومت‬ ‫ایران است که تالش دارد به روش های‬ ‫مختلف زوج های ایرانی را تشویق و حمایت‬ ‫کند که بچه دار شوند‪ .‬با این حال‪ ،‬پوشش‬ ‫بیمه ای جدید هم تنها شامل بیمارستان های‬ ‫دولتی می شود‪ .‬دکتر هوشنگی در این زمینه‬ ‫به خبرگزاری مهر گفته است‪ « :‬در بیماستان‬ ‫های خصوصی طبق تعرفه خصوصی است به‬ ‫همین دلیل فقط در بیمارستان های دولتی‪،‬‬ ‫بیمه هزینه های جراحی ناباروری را تقبل‬ ‫می کند‪ ».‬مقایسه این نمونه ساده خدمات‬ ‫سالمت در سوئد و ایران به خوبی تفاوت‬ ‫سطح توجه مسئوالن حوزه سالمت دو کشور‬ ‫را نشان می دهد‪ .‬در واقع اگرچه به گفته‬ ‫مسئوالن جمهوری اسالمی‪ ،‬کاهش جمعیت‬ ‫و عدم تمایل زوج ها به بچه دار شدن به‬ ‫یک مسئله نگران کننده و حتی تهدید برای‬ ‫امنیت ملی این کشور تبدیل شده ولی سیاست‬ ‫های حمایتی و جبرانی هنوز در حداقلی ترین‬ ‫وضعیت قرار دارند‪ .‬این تضادها سبب می‬ ‫شود که زنانی چون مرجان‪ ،‬با تن دادن به‬ ‫وضعیت های دشوار خانوادگی و یا مالی‪،‬‬ ‫خود در اندیشه یافتن راه چاره ای برآیند‪،‬‬ ‫راه هایی که گاه به بن بست می رسد‪ ،‬مانند‬ ‫ازدواج اول مرجان‪.‬‬


‫‪40‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آینه بدن را صیقل دهیم‬ ‫چرا از لوازم آرایش استفاده می‬ ‫کنیم؟‬ ‫هیچ فکر کرده اید چرا عادت‬ ‫کرده ایم صبح ها بالفاصله پس از‬ ‫شست وشوی صورت با انواع کرم‬ ‫ها و پودرهای آرایش به جان‬ ‫صورتمان بیفتیم تا شاید بتوانیم‬ ‫لک ها و چین و چروک ها را از‬ ‫نظر مخفی کنیم‪.‬‬

‫پوشاندن صورت با انواع کرم پودر و پن کیک‬ ‫در طوالنی مدت نه تنها باعث از بین رفتن جوش‬ ‫صورت و کمرنگ شدن لکه ها نمی شود که‬ ‫بروز جوش های ریز پوستی و چین و چروک در‬ ‫ناحیه گونه‪ ،‬زیر چشم و اطراف لب را افزایش‬ ‫می دهد‪ .‬اما اینکه چه کنیم که پوستمان که آینه‬ ‫بدن است‪ ،‬همیشه سالم و شاداب باشد سئوالی‬ ‫است که پاسخش انجام چند کار ساده و به‬ ‫نظر پیش پا افتاده است‪( .‬صرف نظر از برخی‬ ‫بیماری های پوستی که عالئم خاص داشته و‬ ‫باید تحت نظر پزشک متخصص انجام گیرد‪).‬‬ ‫فقط صبح ها از صابون استفاده کنید‪ .‬برای‬ ‫پاک کردن صورتتان به خصوص اگر چرب و‬ ‫آ کنه ای است از پاک کننده هایی مثل انواع‬ ‫ژل‪ ،‬تونیک یا شیرپاک کن استفاده کنید‪.‬‬ ‫شست وشوی صورت با آب میوه های طبیعی‬ ‫در بسیاری موارد باعث از بین رفتن لک های‬ ‫پوستی و براق شدن پوست می شود‪ .‬انگور را‬ ‫له کنید و آب آن را به صورتتان بمالید‪ .‬پس از‬ ‫‪ ۲۰‬دقیقه با آب نیمه گرم بشویید‪ .‬پس از مدتی‬ ‫کوتاه تغییرات در پوستتان را به روشنی خواهید‬ ‫فهمید‪.‬‬ ‫برای پاک کردن صورت از جوش های سرسیاه‬ ‫و زیرپوستی هفته ای یک بار بخور دهید‪ .‬اگر‬ ‫پوستتان چرب است بخور لیمو و نعناع بدهید‪.‬‬ ‫اگر پوستتان معمولی است سراغ اسطوخودوس‬ ‫بروید و از بابونه برای پوست خشک استفاده‬ ‫کنید‪ .‬ترجیح ًا بعد از انجام بخور از هیچ نوع‬ ‫کرم آرایشی استفاده نکنید‪ ،‬اگر صورتتان‬ ‫خشک است با یک الیه کرم مرطوب کننده‬ ‫بپوشانید‪.‬‬ ‫صورتتان را ورزش دهید‪ .‬ابتدا صورت را با‬ ‫یک الیه کرم مرطوب کننده بپوشانید‪ ،‬سپس به‬ ‫آرامی صورتتان را ماساژ دهید‪ .‬انگشتان دست‬ ‫را روی گونه گذاشته و به آرامی با نرمش دایره‬ ‫وار به سمت گوش ها ببرید‪ .‬انگشتتان را روی‬ ‫صورت قرار داده و برخالف جاذبه زمین به‬ ‫طرف باال بکشید‪.‬‬ ‫انگشتان را باالی پلک گذاشته و به آرامی به‬ ‫گوشه خارجی بکشید‪ .‬حرکت ژاکه انجام‬ ‫دهید‪ .‬ژاکه حالتی است مثل نیشگون که از دور‬

‫چانه شروع شده و سپس دو طرف صورت انجام‬ ‫می شود‪ .‬ژاکه باعث می شود‪ ،‬چربی های زیر‬ ‫پوست به سطح پوست آمده و در یک محل‬ ‫جمع نشود‪.‬‬ ‫دهان خود را به حالت ‪ O‬در آورده و به طرف‬ ‫چپ و راست حرکت دهید‪ .‬لب ها را نیز به‬ ‫طرف باال و پایین برده و سپس جمع کنید‪ .‬لب‬ ‫ها را مثل ‪ O‬باز کرده و پس از ده ثانیه به‬ ‫حالت اول برگردانید‪ .‬حرکات دایره وار دهان و‬ ‫لب ها به تقویت ماهیچه های این ناحیه کمک‬ ‫کرده و از افتادگی آن جلوگیری می کند‪.‬‬ ‫هرگاه بیکار شدید به گذاشتن ماسک بپردازید‪.‬‬ ‫یکی از مناسب ترین راه ها برای سالم و زیبا‬ ‫ساختن پوست استفاده از ماسک میوه است‪.‬‬ ‫در این فصل که هر نوع میوه ای را می توان‬ ‫یافت گذاشتن ماسک بسیار توصیه می شود‪ .‬در‬ ‫اینجا به معرفی چند نوع ماسک میوه که می‬ ‫تواند تغییرات مثبت در پوست شما ایجاد کند‪،‬‬ ‫می پردازیم‪:‬‬ ‫●ماسک آناناس‬ ‫آب آناناس را گرفته و روی صورتتان بمالید و‬ ‫ده دقیقه ماساژ دهید‪ .‬پس از ‪ ۵‬دقیقه صورتتان‬ ‫را بشویید‪ .‬آب آناناس تقویت کننده ماهیچه‬ ‫های صورت است‪ .‬خاصیت آرام سازی داشته‬ ‫و از خستگی پوست جلوگیری می کند‪.‬‬ ‫برای صاف و براق شدن پوست ‪ ۶۰‬گرم آناناس‬ ‫را آب گرفته و با ‪ ۶۰‬گرم مغز بادام شیرین پودر‬ ‫شده مخلوط کنید و به مدت ‪ ۱۵‬دقیقه روی‬ ‫صورتتان به خصوص نواحی تیره بزنید‪.‬‬ ‫● ماسک سیب‬ ‫نصف سیب را رنده نموده و با یک قاشق چای‬ ‫خوری ماست‪ ،‬یک قاشق چای خوری آرد جو‬ ‫دو سر و دو قاشق آبلیموی تازه مخلوط کنید و‬ ‫نیم ساعت روی پوستتان بمالید‪ .‬این ماسک‬ ‫همانند پیلینگ عمل کرده و به پاکسازی پوست‬ ‫کمک می کند‪ .‬برای نتیجه مطلوب این ماسک‬ ‫را هفته ای یک بار روی پوستتان بمالید‪.‬‬ ‫●ماسک هلو‬ ‫یک عدد هلو را رنده کرده و با ‪ ۵۰‬گرم ماست‬ ‫همانند یک کرم روی صورتتان بمالید تا ‪۱۵‬‬ ‫دقیقه بماند‪ .‬مالیدن هر روزه این ماسک باعث‬ ‫می شود تا پوست هیچ گاه خشک نشود‪.‬‬ ‫ضمن اینکه تقویت کننده است و به ماهیچه ها‬ ‫استحکام می بخشد‪.‬‬ ‫برای مقابله با تاثیرات نامطلوب گرمای روی‬ ‫پوست از ماسک نعناع استفاده کنید‪ .‬یک عدد‬ ‫خیار را رنده کرده و با نعناع تازه کوبیده شده‬ ‫و یک قاشق چای خوری آبلیموی تازه و یک‬ ‫عدد سفیده تخم مرغ مخلوط کنید و به مدت‬ ‫‪ ۲۰‬دقیقه روی صورتتان بمالید‪.‬‬ ‫این ماسک به دلیل دارا بودن خیار و نعناع‬ ‫نقش مفیدی در کاهش التهابات پوستی ایفا‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫●ماسک موز‬ ‫دو عدد موز را رنده کرده با دو قاشق عسل و دو‬ ‫قاشق ماست به مدت نیم ساعت روی پوستتان‬

‫ماساژ دهید‪.‬‬ ‫این ماسک شفاف کننده بوده و در درازمدت‬ ‫لکه های پوستی را برطرف می کند‪.‬‬ ‫●ماسک شیر و سیب‬ ‫یک عدد سیب را رنده کرده و با شیر مخلوط‬ ‫کنید و به مدت ‪ ۲۰‬دقیقه هر روز پوستتان را با‬ ‫آن پاکسازی کنید‪ .‬این ماسک الیه بردار بوده و‬ ‫پوست را جال می بخشد‪.‬‬ ‫پس از انتخاب ماسک مناسب نوبت به رعایت‬ ‫رژیم غذایی می رسد‪ .‬روزانه حداقل هشت‬ ‫لیوان آب بخورید‪.‬‬ ‫حداقل هفته ای یک وعده به ماهی اختصاص‬ ‫دهید‪ .‬امگا سه موجود در روغن زیتون‪ ،‬ماهی و‬ ‫گردو در حفظ سالمت پوست بسیار موثر است‪.‬‬ ‫از ویتامین ‪ A‬و ‪ C‬غافل نشوید‪ .‬ویتامین ‪ A‬به‬ ‫ضدچروک معروف است‪ .‬این ویتامین را در‬ ‫سیب زمینی‪ ،‬سبزی های دارای برگ سبز تیره‪،‬‬

‫جگر‪ ،‬روغن ماهی و هویج‪ ،‬هندوانه و هلو می‬ ‫توانید پیدا کنید‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ C‬هم کمک بزرگی به تولید کالژن در‬ ‫سلول های پوست می کند‪ .‬مرکبات‪ ،‬فلفل قرمز‪،‬‬ ‫حبوبات و کلم برای افرادی که به دلیل استعمال‬ ‫سیگار و باالرفتن سن دچار کمبود کالژن اند‪،‬‬ ‫بسیار مفید است‪.‬‬ ‫روی نیز به تولید کالژن بسیار کمک می کند‪.‬‬ ‫آرد جو دوسر‪ ،‬گوشت قرمز و کدو منبع غنی از‬ ‫روی به شمار می روند‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ E‬که در حبوبات‪ ،‬سویا و جوانه گندم‬ ‫یافت می شود به خشکی پوست و کاهش‬ ‫تاثیرات ناشی از تماس مستقیم با نور خورشید‬ ‫و جلوگیری از تخریب ساخت پوست کمک‬ ‫کرده و پیری سلول های پوست را به تعویق‬ ‫می اندازد‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سرد مزاجی خانم ها با این داروهای گیاهی درمان میشود!‬ ‫خیلی از خانم ها از این موضوع‬ ‫سرد مزاج بودن رنج می برند‬ ‫و گاهی زندگی خود را بخاطر‬ ‫آن در خطر می بینند‬

‫چون سرد مزاجی جنسی در خان ‌م ها معموال‬ ‫به یک سری از روش‌ ها و شیوه‌ های غلط‬ ‫در زندگی روزمره نیز می‌ تواند مربوط شود؛‬ ‫به همین دلیل برای درمان این عارضه در‬ ‫خان ‌م ها باید به صورت همه‌ جانبه تمام‬ ‫موارد از جمله مسایل هورمونی‪ ،‬بیماری‌های‬ ‫مختلف‪ ،‬نوع روش زندگی و عوامل مختلف‬ ‫روانی مانند استرس در زندگی روزمره توسط‬ ‫متخصص مربوطه بررسی شود تا بتوان‬ ‫با درمان عوامل زمینه ‌ای‪ ،‬تغییر در برخی‬ ‫ش های غلط و یا اصالح شیوه‌ های‬ ‫از رو ‌‬ ‫مختلف رفتاری در خانم مبتال‪ ،‬این عارضه‬ ‫را درمان کرد‪.‬‬ ‫سنجد‬ ‫یکی از گیاهان دارویی که می‌تواند به‬ ‫پیشگیری و درمان یکی از رایج‌ترین‬ ‫اختالالت زندگی زناشویی غلبه کند‪ ،‬مصرف‬ ‫دمنوش تهیه شده از سنجد یا جوشانده سنجد‬ ‫در درمان برخی از اختالل‌های جنسی به ویژه‬ ‫در زنان موثر است‪.‬‬ ‫اثرگذاری سنجد بر درمان اختالل جنسی‬ ‫زنان و حتی اضطرابی که آنها ممکن است‬ ‫حین رابطه زناشویی تجربه کنند تا حدی‬ ‫است که تحقیقات زیادی در این باره‬ ‫انجام شده و تاثیر گل گیاه سنجد و میوه‬ ‫آن و میزان اثرگذاری سنجد را بررسی‬ ‫کرده‌اند و کپسول‌هایی به صورت صنعتی در‬ ‫داروخانه‌های برخی از کشورهای اروپایی به‬ ‫مردم عرضه می‌شود‪.‬‬ ‫ریوند چینی‬ ‫زن‌های جوان زیادی وجود دارند که بعد از‬ ‫ازدواج به دلیل تجربه درد حین زناشویی به‬ ‫مرور دچار ترس‌ها و استرس‌هایی می‌شوند‬ ‫که این حالت‌های روحی‪ -‬روانی مشکالتی‬ ‫را برای آنها فراهم می‌کند و روابط زناشویی‬ ‫زن و شوهر را تحت تاثیر قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫مشکالتی که ممکن است در صورت عدم‬ ‫درمان در کوتاه مدت موجب بروز مشکالت‬ ‫و اختالف‌هایی میان زن و شوهر شود‪.‬‬ ‫گیاه و ریشه ریوند چینی و نوشیدن دمنوش‬ ‫تهیه شده از آن تاثیر زیادی در کاهش درد به‬ ‫ویژه دردهایی دارد که ممکن است زنان در‬ ‫ناحیه لگن تجربه کنند‪ .‬البته نباید فراموش‬ ‫کرد زنانی که به تازگی فرزند آنها متولد شده‬ ‫و مراحل شیردهی به نوزاد را تجربه می‌کنند‬ ‫نباید از این گیاه یا مشتقات آن استفاده کنند‪.‬‬ ‫گیاهان وسبزیجات مفید‬ ‫چغندر‪ ،‬شاهی‪ ،‬فلفل سبز‪ ،‬پیاز‪ ،‬ترب‪،‬کشمش‬ ‫و تمشک استفاده کنید‪ .‬نوشیدن شیره نارگیل‬

‫و آب انگور نیز از جمله خوراکی‌هایی است‬ ‫که می‌تواند به تقویت توانایی جسمی زنان‬ ‫کمک کند‪ .‬عسل طبیعی و خالص را حتما‬ ‫به وعده صبحانه خود اضافه کنید و فراموش‬ ‫نکنید که خوردن حب‌هایی که از ترکیب‬ ‫خرما‪ ،‬گردو و دارچین تهیه شده در این زمینه‬ ‫می‌تواند بسیار موثر باشد‪.‬‬ ‫برای تهیه این حب به ‪۶‬خرما و ‪ ۳‬مغز گردو‬ ‫و کمی دارچین احتیاج دارید‪ .‬هسته خرما‬ ‫را جدا کرده و مغز گردو و خرما را بکوبید‬ ‫تا نرم شود‪ .‬دارچین را به آن اضافه کنید و‬ ‫حب‌هایی تهیه کنید و هر روز ‪ ۴‬تا ‪ ۵‬حب‬ ‫بخورید‪ .‬این حب‌ها را روزانه تهیه و مصرف‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫سبک زندگی‌تان را عوض کنید‬ ‫در برخی از نسخه‌هایی که در کتاب‌های‬ ‫بوعلی سینا موجود است از کاهش میل‬ ‫جنسی به عنوان یک بیماری نام برده شده‬ ‫که رابطه نزدیکی با نوع رژیم غذایی هر فرد‬ ‫دارد‪ .‬در حقیقت بوعلی سینا مصرف بیش‬ ‫از اندازه از غذا و خوراکی‌ها یا انتخابمواد‬ ‫غذایی نامناسب را عاملی موثر در کاهش میل‬ ‫جنسی می‌داند‪.‬‬ ‫بوعلی‌سینا حتی سبک زندگی افراد ‪،‬‬ ‫چگونگی حمام کردن‪ ،‬زمان بیدار شدن و به‬ ‫خواب رفتن را در ابتال به ناتوانی و کاهش‬ ‫میل جنسی بسیار موثر می‌داند‪ ،‬از این رو‬ ‫توصیه شده افرادی که با کاهش میل جنسی‬ ‫رو به رو شده‌اند در برنامه غذایی خود از‬ ‫نخود‪ ،‬لوبیا‪ ،‬تخم خربزه‪ ،‬کنجد‪ ،‬پیاز‪ ،‬هویج‪،‬‬ ‫ماهی ازون برون‪ ،‬خاویار‪ ،‬عسل‪ ،‬زعفران‪،‬‬ ‫انگور شیرین‪ ،‬گوشت گوسفند‪ ،‬شلغم‪ ،‬کلم‪،‬‬ ‫حلیم گندم‪ ،‬کنگر‪ ،‬نعناع‪ ،‬شنبلیله و مارچوبه‬ ‫استفاده کنند و به فراخور خوراکی‌ای که برای‬ ‫وعده غذای‌شان آماده می‌کنند از این گیاهان‬ ‫و سبزیجات دارویی به عنوان ماده اولیه یا‬ ‫چاشنی استفاده کنند‪.‬‬ ‫گل‌سرخ درمانی موثر‬ ‫گل سرخ یکی دیگر از گیاهانی است که‬ ‫مصرف خوراکی و موضعی آن به درمان‬ ‫ناتوانی یا کم‌توانی جنسی کمک می‌کند‪.‬این‬ ‫عصاره امروزه به صورت صنعتی نیز تهیه‬ ‫می‌شود و آن را در داروخانه‌ها و عطاری‌ها به‬ ‫راحتی می‌توان تهیه کرد‪.‬‬ ‫استفاده موضعی از روغن گل سرخ نیز در‬ ‫ناحیه شکم می‌تواند تاثیرگذاری مناسب بر‬ ‫درمان ناتوانی جنسی و افزایش توانایی بدن‬ ‫در مردان و زنان داشته باشد‪ .‬عالوه بر این‬ ‫مصرف گل سرخ به صورت خوراکی به بهبود‬ ‫عملکرد دستگاه گوارش و افزایش آرامش و‬ ‫کنترل تپش قلب نیز کمک می‌کند‪.‬‬ ‫جنسینگ؛ گیاه باروری و زایش‬ ‫باوری در میان مردم مشرق زمین وجود دارد‬ ‫که خوردن جنسینگ که ریشه یک گیاه‬ ‫چندین ساله چینی است می‌تواند تاثیر زیادی‬ ‫در افزایش قوای جنسی‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

37


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

36


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

35


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

34


‫‪33‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دهه چهارم زندگی‪ ،‬به ثبات نسبی شخصیتی‬ ‫رسیده‪ .‬تکلیفش را با زندگی می داند و از این‬ ‫که قرار است چه کار کند و چه مسیری را ادامه‬ ‫دهد آ گاه است‪.‬‬

‫در واقع نکته مهم در اختالف سنی و ازدواج‪،‬‬ ‫«رده سنی»همسران است‪ .‬دو کودک ‪ 5‬و ‪12‬‬ ‫ساله را در نظر بگیرید‪ .‬فکر می کنید این دو‬ ‫کودک می توانند دوست یا همبازی خوبی برای‬ ‫یکدیگر باشند؟ کودک ‪5‬ساله هنوز از درک‬ ‫خیلی از مسایل عاجز است‪ .‬توانایی استقالل‬ ‫در برخی امور شخصی اش را ندارد‪ .‬نیازمند‬ ‫مراقبت است و خواندن و نوشتن نمی داند‪ .‬اما‬ ‫برای کودکی ‪12‬ساله که کالس ششم ابتدایی‬ ‫است‪ ،‬دنیا شکل و شمایل دیگری دارد‪ .‬او تا‬ ‫حدودی مستقل است‪ ،‬می تواند ارتباط کامل‬ ‫تری با پدر و مادرش برقرار کند‪ ،‬مهارت های‬ ‫مطالعه و آموختن دارد و این یعنی وارد دنیای‬ ‫بزرگی از آ گاه شده و‪ ...‬این دو کودک اگرچه‬ ‫فقط ‪7‬سال تفاوت سنی دارند اما در دو مقطع‬ ‫متفاوت از زندگی شان هستند‪ .‬درباره ازدواج‬ ‫هم همین طور است‪ .‬ازدواج زن و مردی که در‬ ‫دو مقطع متفاوت از زندگی باشند‪ ،‬اشتباه بزرگی‬ ‫است که نتیجه ای جز عدم تفاهم و سرعت‬ ‫حرکت نابرابر نخواهد داشت‪ .‬هر دو طرف در‬ ‫چنین رابطه ای آزار می بینند و احساس می کنند‬ ‫به قدر کافی از طرف همسرشان درک و همراهی‬ ‫نمی شوند‪.‬‬

‫همیشه جوان نیستید‬ ‫امروز که جوانید شاید بتوانید با یکدیگر منطبق‬ ‫شوید‪ ،‬کنار بیایید و مالحظه همدیگر را بکنید‪.‬‬ ‫اما این وضعیت دوام زیادی نخواهد داشت‪ .‬در‬ ‫‪5‬سال‪ 10 ،‬سال یا ‪15‬سال آینده‪ ،‬مشکالت‬ ‫خودشان را نشان می دهند‪ .‬رده سنی شما تغییر‬ ‫می کند و در حالی که مرد در دهه پختگی و‬ ‫افتادگی قرار دارد‪ ،‬زن هنوز شادابی آخرین سال‬ ‫های جوانی اش را تجربه می کند‪ .‬این فاصله کم‬ ‫کم بر روابط شما اثر می گذارد‪ .‬زن احساس می‬ ‫کند بار زندگی روی دوش او افتاده‪ ،‬تنهاست و‬ ‫مرد حال و حوصله سابق را ندارد‪ .‬در عوض‪،‬‬ ‫مرد احساس می کند زن توقعات زیادی از او‬ ‫دارد و زیادی شاد و پرانرژی است‪ .‬به ثبات‬ ‫کافی نرسیده و حوصله مرد را سر می برد‪.‬‬ ‫به همین نسبت‪ ،‬افت توان جنسی مرد و عدم‬ ‫تناسبش با توان جنسی زن اتفاق می افتد‪ .‬زن ها‬ ‫در دهه ‪ 30‬و ‪ 40‬زندگی شان پرشورتر از مردان‬ ‫در همین سنین هستند‪ .‬مردانی که به دهه ‪ 50‬و‬ ‫‪ 60‬سنی شان می رسند‪ ،‬افت عملکرد جنسی‬ ‫پیدا می کنند ولی این اتفاق در زنان نمی افتد‪.‬‬ ‫نارضایتی جنسی زن و سردی روابط زن و مرد‬ ‫در سنین میانسالی آفت دیگری است که ازدواج‬ ‫هایی با فاصله سنی نامتعارف را تهدید می کند‪.‬‬ ‫در پایان در نظر داشته باشید‪ ،‬این جمله رایج‬ ‫که «سن فقط یک عدده» به هیچ وجه درست‬ ‫نیست‪ .‬سن‪ ،‬نماینده مجموعه ای از روحیات‪،‬‬ ‫شرایط جسمی و تجربه های اندوخته فرد است‬ ‫و نمی توان بی توجه به آن همنشین‬ ‫همیشگی زندگی را انتخاب کرد‪.‬‬


‫‪32‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مردانی که دنبال دختر «کم سن و سال» می گردند !‬ ‫برای علی ‪ 34‬ساله‪ ،‬معیار انتخاب‬ ‫همسر درست همان چیزی بود که‬ ‫در ‪25‬سالگی می خواست ‪...‬‬ ‫برای علی ‪ 34‬ساله‪ ،‬معیار انتخاب همسر‬ ‫درست همان چیزی بود که در ‪25‬سالگی می‬ ‫خواست‪ :‬دختری که در اواسط دهه بیست‬ ‫باشد و از نظر ذهنی بتواند علی را درک کند‪.‬‬ ‫نمونه علی در دور و اطراف ما کم نیست‪.‬‬ ‫پسرهایی که رقم سن خود را فراموش کرده‬ ‫اند و حتی اگر ‪40‬سالشان بشود‪ ،‬باز هم به‬ ‫دنبال همسری زیر ‪30‬سال می گردند‪.‬‬ ‫چرا دختران کم سن؟‬ ‫جامعه شناسان می گویند هرقدر یک جامعه‬ ‫توسعه یافته تر باشد‪ ،‬فاصله سنی بین زوج ها‬ ‫کمتر می شود‪ .‬برعکس در جوامع سنتی یا‬ ‫توسعه نیافته‪ ،‬دالیل دیگری برای فاصله سنی‬ ‫زیاد زن و مرد و انتخاب دختر کم سن و سال‬ ‫وجود دارد‪:‬‬ ‫دختران کم سن شاداب ترند‬ ‫در دنیای امروز معیارهای سنی تفاوت زیادی‬ ‫با گذشته کرده است‪ .‬دختر ‪30‬ساله امروز‬ ‫هنوز در ابتدای راه زندگی قرار دارد و آینده‬ ‫ای پر از احتماالت مختلف پیش روی خود‬ ‫می بیند‪ .‬به نسبت زنان ‪ 30‬ساله نسل قبل از‬ ‫خود شاداب تر‪ ،‬پرانرژی تر و سالم تر است و‬ ‫تجربه های بسیار بیشتری از زنان نسل های‬ ‫قبل از خود کسب کرده‪ .‬تحصیالت بیشتری‬ ‫دارد‪ ،‬وارد اجتماع شده و پختگی و جوانی را‬ ‫همزمان تجربه می کند‪ .‬برای دخترانی در دهه‬ ‫سوم یا چهارم زندگی‪ ،‬آینده تصویری بسیار‬ ‫متفاوت از مادرانشان دارد‪ .‬بنابراین‪ ،‬دختران‬ ‫امروزی با وجود سن باالتر‪ ،‬همچنان شادابی‬ ‫و تحرک و تازگی خود را حفظ کرده اند‪.‬‬ ‫شانس بچه دار شدن‬ ‫در گذشته‪ ،‬سن باروری دختران معیار انتخاب‬ ‫آنها برای همسری بود‪ .‬در آن زمان زنی در‬ ‫سال های آخر دهه بیست کم کم قدرت‬ ‫باروری اش کاهش می یافت‪ .‬اما با پیشرفت‬ ‫های پزشکی امروز و تغییر سبک زندگی‪،‬‬ ‫زنان می توانند تا اوایل دهه چهل زندگی‬ ‫شان قدرت باروری شان را حفظ کنند‪ .‬از‬ ‫این گذشته‪ ،‬با راه افتادن امکانات به روزی‬ ‫مثل بانک تخمک‪ ،‬زنان می توانند در جوانی‬ ‫تخمک های با کیفیت خود را به این بانک‬ ‫بسپارند تا اگر در سنین باالتر ازدواج کردند‪،‬‬ ‫برای بچه دار شدن نگرانی نداشته باشند‪.‬‬ ‫شکل پذیری شخصیتی‬ ‫شاید امروز کمتر با این تفکر سنتی مواجه‬ ‫باشید اما هنوز هم در بخش هایی از جامعه‬

‫هستند کسانی که‬ ‫معتقدند ازدواج با‬ ‫دختر کم سن و سال‬ ‫یعنی داشتن شانس‬ ‫همسر‪.‬‬ ‫تربیت‬ ‫برای این افراد‬ ‫تعامل‬ ‫ازدواج‬ ‫بالغانه دو فرد‬ ‫بزرگسال نیست‪.‬‬ ‫بلکه ارتباط‬ ‫پدر فرزندی‬ ‫و ارباب‬ ‫ر عیتی‬ ‫مر د ی‬

‫با زنی‬ ‫ا ست‬ ‫که‬ ‫قر ا ر‬ ‫ا ست‬ ‫فرمانپذیر‬ ‫و تحت‬ ‫سلطه او‬ ‫با شد ‪.‬‬ ‫و ا قعیت‬ ‫ازدواج این‬ ‫است که باید‬ ‫چهارچوب های آن‬ ‫بر اساس‬

‫مشارکت‪ ،‬عشق و تعامل بالغانه شکل بگیرد‪.‬‬ ‫هرگاه یکی از این عناصر جا به جا‪ ،‬حذف‬ ‫یا نامتعادل شود تعادل ازدواج بهم می خورد‬ ‫و رابطه آزار دهنده می شود‪ .‬تالش برای‬ ‫تربیت کردن یک فرد یا تغییر دادن او‪ ،‬به‬ ‫معنی صرف انرژی دائم برای کنترل کردن او‬ ‫است‪ .‬و البته هیچ کس ازدواج نمی کند تا‬ ‫دائم مراقب همسرش باشد‪ .‬این طور نیست؟‬ ‫مردان امروزی کمتر خواهان زنی سلطه پذیر‬ ‫و وابسته هستند‪ .‬استقالل داشتن زن در زمینه‬ ‫های فکری و اجتماعی معیار پسران جوان‬ ‫امروز است‬ ‫مشکالت ازدواج با فاصله سنی زیاد‬ ‫مردان امروزی کمتر خواهان زنی سلطه پذیر‬ ‫و وابسته هستند‪ .‬استقالل داشتن زن در زمینه‬ ‫های فکری و اجتماعی معیار پسران جوان‬ ‫امروز است‪ .‬زنان هم به لطف تحصیالت‬ ‫بیشتر و تربیت متفاوت از گذشته‪ ،‬خواهان‬ ‫این استقالل هستند‪ .‬بنابراین‪ ،‬ازدواج‬ ‫امروزی‪ ،‬ازدواج دو فرد عاقل‪ ،‬بالغ‪ ،‬مستقل‬ ‫و توانمند است که قرار است با تکیه به‬ ‫توانایی های یکدیگر قایق زندگی شان را‬ ‫هدایت کنند‪.‬‬ ‫ازدواج مردی ‪ 34-33‬ساله با دختری ‪-21‬‬ ‫‪ 22‬ساله ب مانع ایجاد رابطه ای متفابل‬ ‫می شود‪ .‬در این ازدواج‪ ،‬دختر در ابتدای‬ ‫مسیری قرار دارد که هنوز آن را نپیموده‪.‬‬ ‫شناخت کافی از خودش ندارد‪ .‬در اوج تغییر‬ ‫و تحوالت شخصیتی قرار دارد و ممکن است‬ ‫در ادامه زندگی مسیر دیگری را برای خود‬ ‫برگزیند‪ .‬این در حالی است که پسری در‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

31


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

30


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

29


‫‪28‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫از این ‪ 4‬سبزی‬ ‫میکروب کش غافل‬ ‫نشوید‬ ‫بدن انسان نیازمند سم زدایی مداوم است تا‬ ‫عمرتان افزایش یابد‪ .‬برای دفع کردن سمومی‬ ‫که طی زمان در بدن جمع می شود باید از‬

‫راهکارهای مختلفی استفاده کنید که یکی‬ ‫از این راهکارها استفاده از سبزی های‬ ‫مفید است‪ .‬هر روز از سبزی های مختلف‬ ‫استفاده می کنید اما از خواص آن ها به طور‬ ‫دقیق اطالع دارید؟ برخی از سبزی ها هستند‬ ‫که می توانند بدن شما را در برابر هر گونه‬ ‫بیماری بیمه کنند‪ .‬در ادامه به این سبزی های‬ ‫میکروب کش بیشتر اشاره خواهیم کرد‪.‬‬ ‫سیر به دلیل دارا بودن ترکیبات فراوان‪ ،‬یک‬ ‫سم‌زدای فوق‌العاده محسوب می‌شود‪ .‬این‬ ‫ماد ‌ه غذایی کمک می‌کند تا سموم و مواد‬

‫زائد به ویژه آلودگی‌هایی مانند سرب و جیوه‬ ‫از بدن خارج شوند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬سیر دارای‬ ‫خواص ضدباکتریایی است برای همین‬ ‫می‌تواند روده‌ها را به خوبی تمیز کند‪.‬‬ ‫خانواده‌ کلم مثل کلم سبز‪ ،‬گل کلم‪ ،‬کلم‬ ‫برگ‪ ،‬کلم بروکسل و غیره جزو بهترین‬ ‫سبزیجات موجود برای سم زدایی بدن هستند‬ ‫به خاطر اینکه کلم‌ها کبد را تحریک می‌کنند‪.‬‬ ‫می‌توانید انواع کلم‌ها را به صورت خام یا‬ ‫پخته شده در ساالد یا در غذاهای دیگر به‬ ‫صورت رنده یا خرد شده استفاده کنید‪.‬‬ ‫جعفری یک ضد عفونی کنند ‌ه عالی و ادرار‬ ‫آور بسیار خوب است‪ .‬این سبزی معطر و‬

‫زدایی جدی را شروع کرده‌اید آب جعفری‬ ‫فوق‌العاده است‪.‬‬ ‫چغندر قند نیز جز مواد غذایی سم زدا‬ ‫محسوب می‌شود‪ .‬در واقع چغندر قند حاوی‬ ‫«متیونین» است که به رفع مواد زائد بدن‬ ‫کمک می‌کند‪« .‬بتانین» موجود در آن باعث‬

‫البته پرطرفدار‪ ،‬عملکرد کلیه‌ها را تحریک‬ ‫می‌کند و نقش مهمی در دفع سموم بدن دارد‪.‬‬ ‫به غذاهایتان مثل ساالدها‪ ،‬پاستاها‪ ،‬سوپ و‬ ‫غیره جعفری اضافه کنید‪ .‬اگر یک دوره‌ سم‬

‫می‌شود که اسیدهای چرب موجود در کبد‬ ‫زودتر تجزیه شوند‪ .‬اگر یک دوره سم زدایی‬ ‫در پیش گرفته‌اید چغندر قند را به صورت‬ ‫خام با آب لیموترش و ورقه‌های نازک پیاز‬ ‫میل کنید‬


‫‪27‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رو را به مکاتبات تجاری ترجیح می‌دهند‪.‬‬ ‫• دستپاچه‌شدن فرد در هنگام دیدار باعث‬ ‫می‌شود که اعتبار او خدشه‌‌دار شود‪.‬‬ ‫• اجازه دهید تجار برزیلی بحث همکاری را‬ ‫آغاز کنند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫• دیدارها معموال غیررسمی بوده و از‬ ‫چارچوب خاصی پیروی نمی‌‌کند‪.‬‬ ‫• ایجاد وقفه در گفتگوی فرد مقابل‪ ،‬کاری‬ ‫ناپسند به شمار نمی‌‌رود‪.‬‬ ‫• در هنگام گفتگو صبر و حوصله داشته‬ ‫باشید و از بروز نشانه‌‌های بی‌حوصلگی و‬ ‫عجله خودداری کنید‪.‬‬ ‫• شاید برای مرور مطالب عنوان‌شده زمان‬ ‫بسیاری صرف شود‪ .‬از این رو آمادگی روبرو‬ ‫شدن با چنین وضعیتی را داشته باشید‪.‬‬ ‫• در صورتی که به زبان پرتقالی تسلط ندارید‪،‬‬ ‫از مترجم استفاده کنید‪.‬‬ ‫• آقایان بهتر است از پیراهن رسمی و کت‬ ‫مشکی برای دیدارها استفاده کنند‪.‬‬ ‫• تنها در صورتی می‌‌توان با یک خانم دست‬ ‫داد که ایشان‪ ،‬خود برای دست‌دادن پیش‌قدم‬

‫باشید‪ ،‬می‌توانید در روز بعد از مالقات دسته‬ ‫گلی را به منزل فرد برزیلی ارسال کنید‪.‬‬ ‫• از دادن هدایای دارای رنگ مشکی یا‬ ‫بنفش یا دستمال خودداری شود‪ ،‬زیرا این‬ ‫موارد برای مراسم عزاداری استفاده می‌شوند‪.‬‬ ‫• در این کشور بهتر است کادو در برابر‬ ‫دیدگان هدیه‌‌دهنده باز‌شود‪.‬‬ ‫ارزش‌های غالب و رسوم خاص‬ ‫برزیل دارای تنوع نژادی و قومی باالیی‬ ‫است‪ .‬به دلیل ترکیب نژادی مردم بومی با‬ ‫پرتقالی‌ها و دیگر نژادها‪ ،‬مردم این کشور‬ ‫وارث فرهنگ‪ ،‬آداب و رسوم متنوعی هستند‪.‬‬ ‫مردم برزیل به فرهنگ و سنت‌های خود پایبند‬ ‫هستند‪ .‬این سنت‌ها زندگی روزمره آنها را‬ ‫تحت تاثیر قرار می‌دهد‪ .‬آن‌ها در هر شرایطی‬ ‫پایبندی خود را به فرهنگشان نشان می‌‌دهند و‬ ‫از این کار شادمان هستند‪.‬‬ ‫بخشی از آداب و رسوم اجتماعی مهم مردم‬ ‫برزیل عبارتند از‪:‬‬ ‫• مردم برزیل خود را متعهد به حفظ سنت‌های‬ ‫دیرین می‌دانند و در این زمینه با همه‌ی توان‬

‫باشد‪.‬‬ ‫• تجار برزیلی عالقه بسیاری به ایجاد روابط‬ ‫و برگزاری نشست‌‌های متعدد تجاری دارند‪.‬‬ ‫این کار نباید با عدم توجه بازرگانان خارجی‬ ‫روبرو شود‪ ،‬زیرا موجب ناراحتی تجار برزیلی‬ ‫می‌‌شود‪.‬‬ ‫• بهتر است برای مذاکره برنامه‌ای از پیش‬ ‫تهیه شود و هنگام برگزاری نشست ابتدا‬ ‫درباره‌ی موضوعاتی که از اهمیت بیشتری‬ ‫برخوردارند صحبت شود‪.‬‬ ‫• کارت ویزیت در زمان معرفی طرفین مبادله‬ ‫می‌شود‪ .‬در صورت امکان کارت ویزیت‬ ‫دوزبانه به همراه داشته باشید و آن را از سمت‬ ‫ی زبان ارایه کنید‪.‬‬ ‫پرتقال ‌‬ ‫• با توجه به وجود سنت‌ها و باورهای مردم‬ ‫برزیل‪ ،‬تخطی از تعهدات موجب بدنامی فرد‬ ‫یا شرکت خواهد شد‪ .‬از این رو مردم و به ویژه‬ ‫بازرگانان برزیلی تالش فراوانی برای اجرای‬ ‫تعهدات دارند‪.‬‬ ‫رعایت این موارد‪ ،‬چه برای خرید کاال از‬ ‫برزیل‪ ،‬چه فروش کاال به این کشور ضروری‬ ‫است‪.‬‬ ‫هدایا و سوغات‬ ‫هدایا و سوغات به عنوان یک مولفه‬ ‫اجتماعی‪ ،‬در برزیل از اهمیت اجتماعی‬ ‫باالیی برخوردار است‪ .‬برخی از این ویژگی‌‌ها‬ ‫عبارتند از‪:‬‬ ‫• در صورتی که فردی به منزل فرد برزیلی‬ ‫دعوت می‌شود‪ ،‬بهتر است گل یا هدیه‌ای‬ ‫کوچک برای خانم‌ها به همراه داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر در هنگام دیدار هدیه به همراه نداشته‬

‫خود تالش می‌کنند‪.‬‬ ‫• خانواده اساس ساختار اجتماعی بوده و‬ ‫موجب پایداری زندگی مردم است‪ .‬از این‬ ‫رو تعداد اعضای خانواده‌ها در حال افزایش‬ ‫است‪.‬‬ ‫• افراد مجرد تحت حمایت کامل خانواده‌ها‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫• برزیلی‌‌ها اگر به مهمانی شام دعوت شوند‪،‬‬ ‫معمو ً‬ ‫ال با تاخیر زمانی نیم ساعت به محل‬ ‫مالقات وارد می‌‌شوند‪.‬‬ ‫• افراد سالخورده در جامعه برزیل از ارزش‬ ‫و جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و احترام به آنها‬ ‫در هر شرایطی الزامی است‪.‬‬ ‫• به دلیل تنوع نژادی در برزیل‪ ،‬طبقات‬ ‫فرهنگی و اجتماعی فراوانی در میان مردم‬ ‫کشور مشاهده می‌شود‪ .‬برخی از این طبقات‬ ‫بر اساس شرایط اقتصادی و رنگ پوست از‬ ‫یکدیگر جدا می‌شوند‪ .‬بسیاری از مردم برزیل‬ ‫ورزشکار و دوستدار ورزش هستند‪ .‬برخی‬ ‫از ورزش‌‌ها مانند فوتبال‪ ،‬والیبال و والیبال‬ ‫ساحلی با نام این کشور در جهان شناخته‬ ‫می‌‌شود‪.‬‬ ‫• مردم برزیل از اوقات فراغت برای حضور‬ ‫در مهمانی‌‌های خانوادگی‪ ،‬مطالعه‪ ،‬خرید و‬ ‫… استفاده می‌‌کنند‪ .‬آن‌ها می‌‌کوشند تا از‬ ‫اوقات فراغت خود به بهترین شکل ممکن‬ ‫بهره‌برداری کنند‪.‬‬


‫‪26‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فرهنگ و آداب و‬ ‫رسوم مردم برزیل‬

‫فرهنگ برزیل به عنوان کشوری‬ ‫چند نژاده‪ ،‬تأثیرات دیگری را نیز‬ ‫پذیرا بوده است‪.‬‬

‫سرخ‌پوستان برزیل بر زبان و آشپزی این‬ ‫کشور تأثیر گذاشته و آفریقاییانی نیز که به‬ ‫عنوان برده به این کشور وارد شده بودند نیز‬ ‫بیشتر بر موسیقی‪ ،‬رقص‪ ،‬آشپزی و زبان برزیل‬

‫تأثیر گذاشتند‪ .‬مهاجران ایتالیایی‪ ،‬آلمانی و‬ ‫مهاجرانی از دیگر کشورهای اروپایی نیز در‬ ‫تعدادی بسیار به برزیل گام گذاشتند و تأثیر‬ ‫آنان بیشتر در جنوب شرقی و جنوب برزیل‬ ‫مشهود است‪.‬‬ ‫در این کشور که همیشه زیر سلطة سفید‬ ‫پوستان بوده است‪ ،‬تعیین سهم سرخ پوستان‬ ‫و سیاه پوستان در فرهنگ امروز آن بسیار‬ ‫مشکل است‪ .‬سهم آنان در این فرهنگ با‬ ‫توجه به تاریخ هر منطقه و ساختار موجود در‬ ‫روابط اقتصادی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬فرهنگی متفاوت‬ ‫است‪ .‬به همین دلیل تأثیر سرخ پوستان در‬ ‫ناحیة آمازون‪ ،‬به مراتب از سایر نواحی بیشتر‬ ‫و نفوذ فرهنگی سیاهان در سراسر ساحل‪،‬‬ ‫بویژه در ایالتهای ریودوژانیرو‪ ،‬بامبیا‪ ،‬میناس‬ ‫ژرایس‪ ،‬نیرومند و فعال است‪.‬‬ ‫نباید فراموش کرد که سرخ پوستان و سیاهان‪،‬‬ ‫همواره بعنوان بردگان و رعایای محروم از‬ ‫حقوق انسانی در حیات برزیل سهیم بوده اند‬ ‫ولی به رغم همة این بی‌عدالتی‌ها شجاعت‬ ‫کافی برای پیکار و مقاومت داشته‌اند‪.‬‬ ‫از جمله رسوم و معتقدات که از سرخ پوستان‬ ‫و آفریقا‌ییها به ارث مانده و در میان طبقات‬ ‫متوسط زنان برزیلی متداول است عادت‬ ‫پوشیدن لباس قرمز رنگ است‪« .‬خاصه در‬ ‫نواحی شمال شرق و آمازون»‪ .‬این حسن‬ ‫انتخاب در نواحی سبز و خرم و یا در مناطق‬ ‫خشک و ریگزار زمینه گیرا و مهیجی فراهم‬ ‫نموده و جذابیت خاصی به زنان می‌دهد‪.‬‬ ‫سیاهان برزیلی و آمریکایی به موسیقی عالقه‬ ‫زیادی دارند و موسیقی جاز مؤید این أمر‬

‫است‪ .‬لیکن سیاهان آمریکایی بیشتر به نغمه‬ ‫و آواز می‌پردازند در حالی که سیاهان برزیلی‬ ‫بیشتر متوجه رقص و حرکات بدنی هستند‪.‬‬ ‫مذاکره در کشور برزیل با آرامش و بدون‬ ‫شتاب در رسیدن به نتیجه انجام می‌‌شود‪.‬‬ ‫برخی از دانستنی‌ها درباره‌ی فرهنگ مذاکره‬ ‫در این کشور عبارتند از‪:‬‬ ‫• پیش از دیدار و گفتگو‪ ،‬طرفین باید دست‬ ‫یکدیگر را فشرده و در چشمان یکدیگر نگاه‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫• برای بازرگانان برزیلی شناسایی فرد‬ ‫مذاکره‌کننده و جایگاه او بسیار مهم است‪ .‬در‬ ‫این شرایط فرد مذاکره‌کننده مهم‌‌تر از شرکت‬ ‫اعزام‌کننده فرد است‪.‬‬ ‫• بازرگانان برزیلی دیدار و گفتگوی رو در‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تناسب‪ ،‬اصل زیبایی‬ ‫بسیاری از ستارگان سینمای جهان‪،‬‬ ‫چهره‌هایی هستند که در همه دنیا‬ ‫به زیبایی شهرت دارند و خط و‬ ‫خطوط چهر ‌ه آنها نقش‌هایی از‬ ‫زیبایی را در برابر چشمانی که‬ ‫به پرده نقره‌ای سینما نگاه‬ ‫می‌کنند‪ ،‬به تصویر می‌کشد‬ ‫ولی آیا تا به حال فکر کرده‌اید‬ ‫که چرا این چهره‌ها زیبا و دلنشین‬ ‫هستند؟ شاید اگر به تک‌تک‬ ‫اجزای صورت این بازیگران نگاه‬ ‫کنید‪ ،‬زیبایی خاصی را پیدا نکنید‬ ‫ولی نکته اصلی درتناسب اجزای‬ ‫مختلف صورت آنها با یکدیگر‬ ‫است و رمز اصلی زیبایی آنها‬ ‫همین است‪.‬‬ ‫اگر دوست دارید بدانید صورت شما تا چه‬ ‫اندازه متناسب است و چهره شما این امتیاز‬ ‫را دارد‪ ،‬کافی است جلوی آینه بروید و‬

‫یک چرتکه درباره تناسب اجزای مختلف‬ ‫صورت‌تان بیندازید‪.‬‬ ‫چانه متناسب‬ ‫اول از همه سراغ چانه شما می‌رویم‪ .‬به طور‬ ‫ایده‌آل در یک نمای نیم‌رخ‪ ،‬خط عمودی که‬ ‫از کنار لب پایین شما کشیده می‌شود باید به‬ ‫چانه شما برسد‪ .‬اگر نوک چانه عقب‌تر از این‬ ‫خط باشد‪ ،‬آن وقت است که چانه شما عقب‌تر‬ ‫از حالت ایده‌آل است‪ .‬در این شرایط ممکن‬ ‫است تقویت چانه یا همان جلوتر آوردن آن‪،‬‬ ‫برای هماهنگ کردن اجزای صورت شما‬ ‫الزم باشد ولی اگر برعکس‪ ،‬نوک چانه شما‬ ‫از این خط عمودی جلوتر زده باشند‪ ،‬آن‌وقت‬ ‫شما چانه‌ای بیرون زده خواهید داشت که‬ ‫می‌توانید با مشورت یک جراح پالستیک‪،‬‬ ‫از کوچک‌تر کردن چانه‌تان سود ببرید‪ .‬یک‬ ‫چانه ایده‌آل و متناسب می‌تواند حالت لب‌ها‪،‬‬ ‫دندان‌ها و بینی شما را بهتر کند‪.‬‬ ‫نسبت طالیی بین اجزای صورت‬ ‫جالب است بدانید در صورت‌های زیبا‪ ،‬یک‬ ‫نسبت طالیی بین اجزای مختلف آن چهره‬ ‫وجود دارد که بسیاری از دانشمندان این‬ ‫نسبت را در بسیاری از اجزای زیبای طبیعت‬ ‫مانند گلبرگ‌های گل‌ها‪ ،‬بدن پرندگان‪ ،‬اجزای‬ ‫بدن حشرات و حتی استخوان‌بندی انگشتان‬

‫دست کشف کرده‌اند‪ .‬بر این اساس در‬ ‫چهره‌های زیبا وایده‌آل این نسبت طالیی در‬ ‫بین خطوط طولی‪ ،‬عرضی و عمودی صورت‬ ‫وجود دارد‪ .‬در نسبت‌های عمودی‪ ،‬فاصله‬ ‫خط رویش موها تا قاعده بینی به قاعده بینی‬ ‫تا زیر چانه است و همچنین فاصله خطی که‬ ‫دو مردمک را به هم وصل می‌کند تا خط بین‬ ‫دو لب به خط بین دو لب تا زیر چانه‪ ،‬است‪.‬‬ ‫در اجزای افقی صورت‌های متناسب هم این‬ ‫نسبت می‌درخشد‪ .‬مثال اگر شما چهره‌ای‬ ‫ایده‌آل داشته باشید نسبت عرض لب‌های‬ ‫شما به عرض بینی شما است‪ .‬برای بررسی‬ ‫این نسبت‌ها می‌توانید یک عکس تمام رخ‬ ‫از خودتان بگیرید و سپس این خطوط را‬ ‫روی آن بکشید و با یک خط‌کش آنها را‬ ‫اندازه‌گیری کرده نسبت آنها را با هم مقایسه‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫این ماسک به صورت شما می‌نشیند؟‬ ‫نفرتیتی یکی از مصریان باستان است که‬ ‫صورتش به زیبایی شهرت داشته است‪ .‬او بین‬ ‫سال‌های ‪ ۱۳۵۰‬تا ‪ ۱۳۷۰‬قبل از میالد در‬ ‫مصر زندگی می‌کرد‪ .‬جالب است بدانید که‬ ‫چهره او پس از ‪ ۳۲۰۰‬سال هنوز هم جزو‬ ‫چهره‌های زیبا به شمار می‌رود‪ .‬متخصصان‬ ‫جراحی پالستیک یک ماسک را طراحی‬

‫کرده‌اند که در آن تناسب اجزای صورت‬ ‫کامال طراحی شده است‪ .‬محققان می‌گویند‬ ‫اگر این ماسک بر صورت کسی تطابق کامل‬ ‫پیدا کند‪ ،‬آن صورت چهره‌ای متناسب و زیبا‬ ‫به شمار می‌رود‪ .‬محققان این ماسک را بر‬ ‫صورت این فرد تطابق داده‌اند و مشاهده‬ ‫کرده‌اند که زیبایی زمان نمی‌شناسد‪ .‬محققان‬ ‫در مطالعات دیگر خود این ماسک را بر‬ ‫چهره مدل‌های مشهور منطبق کرده و مشاهده‬ ‫کرده‌اند که چهره‌هایی که از نظر ما زیبا و‬ ‫به یادماندنی به شمار می‌روند‪ ،‬کامال با این‬ ‫ماسک تناسب اجزای صورت منطبق بوده‌اند‪.‬‬ ‫آفریقایی‌ها عاشق فک‌های بیرون زده‌اند‬ ‫بد نیست بدانید اقوام و ملت‌های متفاوت‬ ‫معیارهای گوناگونی برای زیبایی صورت‬ ‫دارند اما یک نکته مشترک در تمام این اقوام‬ ‫در کشورها بحث تناسب و هارمونی است‪.‬‬ ‫مثال در نژاد آفریقایی هر دو فک بیرون زده‬ ‫و جلو آمده است که از نظر مردم بسیاری‬ ‫از کشورها نازیبا است ولی در میان خود‬ ‫آفریقایی‌ها زیبا و متناسب تلقی می‌شود‪ .‬در‬ ‫زیبایی صورت باید تمام اجزای صورت را‬ ‫در کنار هم در نظر بگیریم و به زیبایی یک‬ ‫چهر ‌ه رای بدهیم‪ .‬اینکه بیاییم و روی یک‬ ‫جزء صورت دست بگذاریم و فکر کنیم با‬ ‫دستکاری آن صورت زیباتر می‌شود‪ ،‬معموال‬ ‫طرز فکر چندان درستی نیست‪ .‬برای تعیین‬ ‫تناسب چهره‌ باید تمام اجزای آن از قبیل‬ ‫موها‪ ،‬پیشانی و ابروها را بررسی کنیم‪ .‬بعضی‬ ‫از اوقات ممکن است شما فکر کنید اگر‬ ‫تغییری در فک‌تان داده شود چهره شما زیباتر‬ ‫می‌شود در صورتی که شاید اصال فک‌ها‬ ‫مشکلی نداشته باشند و ناهنجاری مربوط به‬ ‫بخش دیگری از چهره باشد‪ .‬معیار زیبایی‬ ‫بینی شاید شما طرفدار بینی کوچک و سرباال‬ ‫باشید و فکر کنید با این بینی صورت شما‬ ‫فوق‌العاده زیبا خواهد شد ولی بینی کوچک‬ ‫و سرباال هم مناسب هر چهره‌ای نیست‪ .‬اگر‬ ‫شما چهره‌ای با استخوان‌بندی درشت دارید‪،‬‬ ‫با داشتن بینی کوچک حتی با جراحی هم‪،‬‬ ‫زیبا نخواهد شد چون با این کار تناسب‬ ‫اجزای صورت شما به هم می‌ریزد‪ .‬بینی‬ ‫کوچک ممکن است یک چهره را زیبا کند‬ ‫و یک چهره را زشت‪ .‬سر باال کردن بینی هم‬ ‫یک مدل مصنوعی به صورت شما می‌بخشد‪.‬‬ ‫فراموش نکنید در بلندمدت بینی‌هایی زیباترند‬ ‫که طبیعی‌تر به نظر می‌رسند‪ .‬بینی طبیعی‪ ،‬بینی‬ ‫است که متناسب اجزای دیگر صورت شما‬ ‫باشد و با شکل لب‌ها‪ ،‬فاصله لب‌ها و بینی‬ ‫شما‪ ،‬پهنای صورت و فاصله بین چشمان شما‬ ‫هماهنگ باشد‪ .‬معموال جراحان پالستیک‬ ‫و زیبایی قبل از جراحی بینی شما تمام این‬ ‫اصول را بررسی کرده و سپس خطوطی با‬ ‫ماژیک روی صورت شما می‌کشند که بر این‬ ‫اساس برش‌های جراحی را ایجاد می‌کنند‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تماس دو مغز از فاصله دور برای اولین بار‬ ‫تماس انسانها از طریق خواندن فکر همدیگر‬ ‫همواره جزو آرزوهای بشر بوده است و به نظر‬ ‫می رسد یک قدم اساسی در این زمینه برداشته‬ ‫شده است‪ .‬تجسم اینکه دستاوردهای معجزه‬ ‫آسای این تکنولوژی چقدر خواهد بود کار‬ ‫نویسندگان داستان های تخیلی علمی است‪.‬‬ ‫برای اولین بار یک تیم تحقیقاتی از‬ ‫پژوهشگران دانشکده پزشکی هاروارد‪،‬‬ ‫البراتوار دانشگاه بارسلونا و موسسه روباتیک‬ ‫در فرانسه موفق شدند یک تماس مستقیم بین‬ ‫ذهن دو انسان را که ‪۷‬حدود هزار کیلومتر از‬ ‫هم فاصله داشتند عملی سازند‪.‬‬ ‫نیت اولیه تحقیقات تمرکزش بر دستیابی به‬ ‫شیوه ایی از تماس با بیماران سکته مغزی‬ ‫بود که قادر به استفاده از وسایل طبیعی نظیر‬ ‫تکلم و حرکت و ایما و اشاره نیستند‪ .‬اما‬ ‫تحقیق اولیه به سرعت تبدیل به یک بررسی‬ ‫اساسی برای تماس دو ذهن از راه دور شد‪.‬‬ ‫تیم تحقیقاتی تکیه گاه اصلی شان بر سیستم‬ ‫ارتباط اینترنتی بود که بی شک هنوز در‬ ‫اوائل اختراع و گسترش است و می تواند با‬ ‫سرعت و در فواصل نجومی‪ ،‬تماس بشری را‬ ‫از زمین و منظومه شمسی هم فراتر ببرد‪.‬‬ ‫برای این تحقیق ‪ ۴‬نفر که سن شان بین ‪۲۸‬‬ ‫تا ‪ ۵۰‬سال بود داوطلب شدند‪ .‬تماس بین دو‬ ‫مغز نیز بین فاصله فرانسه و هند تعیین شد‪.‬‬ ‫یک نفر قرار شد به کمک تکنولوژی های‬ ‫ثبت امواج مغزی و وارد کردن و ارسال دو‬ ‫کلمه در ذهن خود پیام را ایجاد کند‪.‬‬

‫در مرحله اول فرد فرستنده پیام‪ ،‬دو کلمه‬ ‫مشخص را از طریق کد صفر و یک و‬ ‫بازخوانی آن از طریق حرکات دست و پای‬ ‫خود ایجاد می کند‪ .‬در قدم بعدی فعل و‬ ‫انفعاالت مغز وی در حال ارسال دو کلمه‬ ‫که از طریق حرکات دست و پا کد گذاری‬ ‫اجر و بیان شده بودد از طریق تصویربرداری‬ ‫کورتکس مغز ضبط می شود‬ ‫‪g‬البته این تکنولوژی تا همین مرحله قبال‬ ‫وجود داشته است به عنوان نمونه پیام نهایی‬ ‫این شیوه می تواند به دست و پای ماشینی (‬ ‫مصنوعی) ارسال شود و بیماران معلول می‬ ‫توانند از این تکنیک برای کنترل قطعات‬ ‫مصنوعی در بدن خود استفاده کنند‪ .‬همین‬ ‫تکنیک در ضمن در استفاده راه دور از‬ ‫هواپیماهای بدون سرنشین ‪ drone‬که قادر‬ ‫ِ‬ ‫فرمان مسیر و شلیک از راه دور‬ ‫به دریافت‬ ‫هستند نیز به کار برده می شود‪.‬‬ ‫اما در این پروژه و در قدم نهایی‪ ،‬اطالعات‬ ‫ثبت شده مغز و پیام ذهنی به کمک یک نرم‬ ‫افزار در یک برنامه کامپیوتری به صورت‬ ‫پیام اینترنتی در می آید‪ .‬در مرحله دوم و‬ ‫دریافت پیام‪ ۳ ،‬داوطلب دیگر از طریق‬ ‫همان تکنولوژی ثبت فعالیت مغز و کدهای‬ ‫ارسال کلمات‪ ،‬قادرند به همان صورت اولیه‬ ‫( گفتن کلمات در ذهن) در مغز ‪ ۳‬دریافت‬ ‫کننده بازخوانی شوند‪.‬‬ ‫به عبارتی ساده تر‪ ،‬تصویر به جا مانده از فکر‬ ‫کردن در باره دو کلمه در مغز به صورت یک‬ ‫پیام ذهنی ( بدون تماس صدا و تصویر ) در‬ ‫مغز دریافت کننده ها خطور می کند‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫با اجزای سمی انواع میوه‌ها آشنا شوید‬ ‫میوه‌ها از جمله مهم‌ترین‬ ‫گروه‌های غذایی در هرم‬ ‫راهنمای غذایی می‌باشند که‬ ‫سرشار از انواع ویتامین‌ها و مواد‬ ‫معدنی می‌باشند و مصرف مداوم‬ ‫آن‌ها سالمتی و تندرستی را‬ ‫برای افراد جامعه به همراه دارد؛‬ ‫اما گاهی همین میوه‌ها دارای‬ ‫اجزایی هستند که درعین‌حال که‬ ‫به نظر‪ ،‬خوراکی می‌آیند اما سمی‬ ‫و مضر می‌باشند‪ .‬در زیر چند‬ ‫مورد از این اجزای سمی را به‬ ‫شما معرفی می‌کنیم‪:‬‬

‫زیبا سرشار از پتاسیم‪ ،‬ویتامین‌ها و مواد معدنی‬ ‫می‌باشد‪ .‬بیش از ‪ 30‬گونه گالبی در جهان‬ ‫وجود دارد و به صورت پخته‪ ،‬کمپوت شده یا‬ ‫خام مصرف می‌شود‪ .‬دانه گالبی برای انسان‬ ‫خطرناک است‪ .‬دانه به نیز مانند دانه گالبی در‬ ‫همین دسته قرار می‌گیرد و میوه به بهتر است‬ ‫به صورت پخته مصرف شود وگرنه خطرناک‬ ‫است‪.‬‬ ‫هسته گیالس‬ ‫گیالس هم به صورت خام و هم پخته مصرف‬ ‫می‌شود‪ .‬رنگ قرمز گیالس نشان‌دهنده مقادیر‬ ‫فراوانی آنتی‌اکسیدان در آن است‪ .‬دانه‪ ،‬ساقه‬ ‫و برگ‌های گیالس سمی هستند‪ .‬دانه این میوه‬ ‫دارای سیانید است‪ .‬سیانید یکی از سمومی‬

‫روزانه شما را از ابتال به بسیاری بیماری‌ها‬ ‫بازمی‌دارد‪ .‬فیبر و ویتامین‌های موجود در‬ ‫سیب از ابتال به گرفتگی عروقی و بیماری‌های‬ ‫قلبی جلوگیری می‌کند‪ .‬سیب به صورت خام‪،‬‬ ‫کمپوت شده‪ ،‬آب سیب‪ ،‬پای سیب‪ ،‬سس سیب‬ ‫و ‪ ...‬کاربرد دارد‪ .‬سیب در رنگ‌ها و گونه‌های‬ ‫بسیار متفاوتی وجود دارد؛ اما دانه‌های سیب‬ ‫دارای سیانید می‌باشند‪ .‬عقیده‌ای که در رابطه با‬ ‫مصرف سیب (باألخص سیب گالب) به طور‬ ‫کامل وجود دارد درست نمی‌باشد و مصرف‬ ‫مقادیر زیادی از دانه‌های سیب سمی می‌باشد‪.‬‬ ‫البته مصرف یک عدد سیب کامل همراه با‬ ‫تمام ضمایم مانند دانه‌ها مشکلی را به وجود‬ ‫نمی‌آورد؛ اما مقداری ماده سمی سیانید وارد‬ ‫بدن می‌کند و بار تحمیل‌شده به کبد و کلیه‌ها‬

‫هسته زردآلو‬ ‫زردآلو منبع عالی بتاکاروتن است که در بدن به‬ ‫ویتامین ‪ A‬تبدیل می‌شود و به سالمتی چشم‌ها‪،‬‬ ‫پوست‪ ،‬مو‪ ،‬دهان و ‪ ...‬کمک می‌کند و به بدن‬ ‫برای مبارزه با عفونت‌ها یاری می‌رساند‪ .‬این‬ ‫میوه به صورت خشک‌شده‪ ،‬کمپوت و تازه‬ ‫مصرف می‌شود‪ .‬هسته آن دارای آمیگدالین‬ ‫است این ماده وقتی در مقادیر زیاد مصرف‬ ‫شود سمی می‌باشد‪ .‬اگرچه زردآلو به عنوان یک‬ ‫مکمل طبیعی شناخته می‌شود اما مصرف بیش‬ ‫از حد هسته آن مضر است‪ .‬بیش از ‪ 2-1‬عدد‬ ‫از این هسته‌ها را در طی روز مصرف نکنید؛‬ ‫زیرا مشکالت معدی و تهوع ایجاد خواهد کرد‬ ‫و مصرف مقادیر بسیار زیاد آمیگدالین‪ ،‬کشنده‬ ‫است‪.‬‬ ‫هسته آلو‬ ‫آلو ظاهر جذابی دارد‪ .‬محدود از چربی است‬ ‫و سرشار از ویتامین ‪ A‬و ویتامین ‪ C‬می‌باشد‪.‬‬ ‫آلو به صورت خام‪ ،‬مربا‪ ،‬ترشی‪ ،‬لواشک و ‪...‬‬ ‫استفاده می‌شود؛ اما هسته آن کامال بی‌خطر‬ ‫نمی‌باشد؛ باألخص وقتی برای تهیه آلوچه و‬ ‫لواشک از آن استفاده می‌شود‪ ،‬ممکن است‬ ‫دانه‌های آن در ماده غذایی وارد شوند و حالت‬ ‫سمی ایجاد کنند‪ .‬دانه آلو دارای گلیکوزیدهای‬ ‫سیانوژنیک است که در بدن به مواد سمی و‬ ‫خطرناکی تبدیل می‌شود‪ .‬بدن مقادیر اندکی از‬ ‫سیانید را می‌تواند پاکسازی کند‪ ،‬اما مقادیر‬ ‫فراوانی از آن خطرناک است و بدن توانایی‬ ‫از بین بردن آن را ندارد‪ .‬مخصوص ًا در کودکان‬ ‫بسیار مواظب باشید که هسته‌ی ‌این میوه را در‬ ‫دهانشان نگه ندارند‪.‬‬ ‫دانه گالبی‬ ‫گالبی میوه‌ای زنگوله‌ای شکل است که در‬ ‫محدوده رنگ‌های سبز‪ ،‬زرد‪ ،‬قهوه‌ای‪ ،‬قرمز و‬ ‫یا ترکیبی از این رنگ‌ها وجود دارد‪ .‬این میوه‬

‫است که آلمان‌های نازی برای کشتن زندانیان در‬ ‫جنگ جهانی دوم استفاده می‌کردند‪ .‬حواستان‬ ‫باشد دفعه بعدی که گیالس خوردید هسته آن را‬ ‫مک نزنید‪.‬‬ ‫هسته هلو‬ ‫هلو میوه‌ای با ظاهر زیبا و طعمی بی‌نظیر است‪.‬‬ ‫هلو از نظر چربی اشباع‪ ،‬کلسترول و سدیم بسیار‬ ‫محدود می‌باشد و سرشار از فیبر و ویتامین‌های‬ ‫ضروری برای بدن است‪ .‬میوه هلو بسیار مفید‬ ‫است اما دارای هسته‌ای است که مواد شیمیایی‬ ‫سمی در خود دارد‪ .‬هسته هلو بسیار سفت‬ ‫است و با دندان شکسته نمی‌شود؛ اما در برخی‬ ‫گونه‌های این میوه که هسته از وسط نصف‬ ‫می‌شود‪ ،‬دانه آن در دسترس قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫حواستان به آن باشد‪ .‬البته این دانه بسیار تلخ‬ ‫است و همین مسئله مانع از مصرف آن می‌شود‪.‬‬ ‫دانه سیب‬ ‫عقیده متداولی که در رابطه با سیب وجود‬ ‫دارد‪ ،‬این است که سیب میوه‌ای برای سالمتی‬ ‫است و مصرف یک عدد سیب به صورت‬

‫را‪ ،‬برای پاکسازی آن افزایش می‌دهد‪.‬‬ ‫بادام تلخ‬ ‫بادام تلخ نیز مانند دانه‌های هلو‪ ،‬زردآلو‪ ،‬آلو‪،‬‬ ‫سیب‪ ،‬به و گیالس از آمیگدالین تشکیل یافته‬ ‫است که می‌تواند در بدن تبدیل به سیانید شود‪.‬‬ ‫در تمام دنیا دو نوع بادام وجود دارد‪ :‬بادام‬ ‫شیرین و بادام تلخ‪ .‬بادام تلخ باید به منظور‬ ‫از بین رفتن مواد شیمیایی سمی موجود در آن‬ ‫حرارت داده شود و یا پاستوریزه شود‪ .‬بادام‬ ‫سرشار از پروتئین‪ ،‬ویتامین ‪ ،E‬کلسیم‪ ،‬منیزیم‪،‬‬ ‫پتاسیم و آهن است که برای بدن مفید می‌باشد؛‬ ‫اما مصرف بادام تلخ به هیچ عنوان توصیه‬ ‫نمی‌شود‪.‬‬ ‫سخن آخر‬ ‫شاید یکی از علت‌های اصلی وجود مواد سمی‬ ‫چون سیانید در دانه‌های میوه‌ها‪ ،‬جلوگیری از‬ ‫مصرف آن توسط انسان‌ها و حیوان باشد‪ .‬تا بدین‬ ‫نسل‬ ‫وسیله این دانه‌ها محفوظ بمانند و‬ ‫گونه‌های گیاهی تداوم پیدا کند و از‬ ‫تولیدمثل بازنمانند‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫ﺗﻌﻴﻴﻦ‬

19


‫‪18‬‬

‫‪No. 735 | Sep , 18, 2014‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫الفبای‬ ‫ویتامین‌های مورد‬ ‫نیاز پوست‬

‫احتمالش وجود دارد که پوستتان‬ ‫به اندازه‌ی کافی مواد مغذی‬ ‫دریافت نکند‪ .‬ریچارد پارکر‬ ‫شیمیدان‪ ،‬نکاتی مختصر و مفید‬ ‫درباره‌ی ویتامین‌های مورد نیاز‬ ‫پوست شما و چگونگی افزایش آنها‬ ‫بیان می‌کند‪:‬‬

‫ویتامین ‪A‬‬ ‫رتینول‪ ،‬پالمیتات رتینیل‪ ،‬و آلدهید رتینال‪،‬‬ ‫شکل‌های مختلف ویتامین ‪ A‬هستند که‬ ‫کالژن را افزایش می‌دهند‪ ،‬منافذ پوست‬ ‫را می‌بندند‪ ،‬و لکه و خطوط ریز را به‬ ‫حداقل می‌رسانند‪ .‬ریچارد پارکر می‌گوید‪:‬‬ ‫معروف‌ترین آنها رتینول است‪ ،‬اما موجب‬ ‫تحریک پوست می‌شود‪ ،‬در حالیکه آلدهید‬ ‫رتینال‪ ،‬فعال‌تر است و روی اکثر پوست‌ها به‬ ‫خوبی جواب می‌دهد‪.‬‬ ‫ویتامین ‪B‬‬ ‫ویتامین ‪ B‬شامل یک گروه از ویتامین‌های‬ ‫مختلف‪ ،‬اما مرتبط است‪ ،‬و پارکر پیشنهاد‬

‫می‌کند که به دو تا از آنها بیشتر توجه کنید‪:‬‬ ‫ویتامین ‪( B3‬نیاسین آمید) برای محافظت‬ ‫از سلول‌های ایمنی پوست‪ ،‬تقویت الیه‌های‬ ‫بیرونی پوست‪ ،‬کمک به کنترل رنگدانه‌ها‪ ،‬و‬ ‫بهبود خاصیت ارتجاعی پوست؛ و مرطوب‬ ‫کننده‌ی ویتامین ‪ B5‬که مانند یک عامل ضد‬ ‫التهابی عمل می‌کند‪.‬‬ ‫ویتامین ‪C‬‬ ‫اسید ال‪-‬اسکوربیک‪ ،‬شکلی از ویتامین ‪C‬‬ ‫است که در تولید کالژن و رنگدانه نقش دارد‪.‬‬ ‫پارکر می‌گوید‪ :‬به دنبال فرموالسیون‌های‬ ‫حاوی اسید اسکوربیک محلول در روغن‬ ‫باشید زیرا بسیار پایدار و بادوام هستند و‬ ‫مانند یک آنتی اکسیدان‪ ،‬افزایش دهنده‌ی‬ ‫کالژن‪ ،‬و مرطوب کننده عمل می‌کنند‪.‬‬ ‫ویتامین ‪D‬‬ ‫این ویتامین‪ ،‬از طریق پوست وارد بدن می‌شود‬ ‫و به تقویت استخوان‌ها و سیستم ایمنی بدن‬ ‫کمک می‌کند‪ .‬حتی با اینکه میزان کمبود این‬ ‫ویتامین باالست‪ ،‬استفاده از کرم‌های ضد‬ ‫آفتاب ضروری است‪ .‬پارکر می‌گوید‪ :‬به دنبال‬ ‫ضد آفتاب‌هایی باشید که حاوی پرو ویتامین‬ ‫‪ D‬هستند‪ ،‬زیرا وقتی توسط نور خورشید فعال‬ ‫شوند‪ ،‬سطح ویتامین ‪ D‬پوست را افزایش‬ ‫می‌دهند‪.‬‬ ‫ویتامین ‪E‬‬ ‫پارکر می‌گوید‪ ۸ :‬فرم مختلف از ویتامین‬ ‫‪ E‬وجود دارد که بعنوان یک آنتی اکسیدان‬ ‫قوی عمل می‌کنند‪ ،‬جلوی سرطان پوست را‬ ‫می‌گیرند‪ ،‬و رنگدانه‌ها را متعادل می‌کنند‪.‬‬ ‫یک آنتی اکسیدان موضعی مناسب‪ ،‬باید‬ ‫شامل هر ‪ ۸‬فرم باشد –آلفا‪ ،‬بتا‪ ،‬گاما‪ ،‬دلتا‬

‫توکوفرول‪ ،‬و توکوترینول‌های مشابه‪.‬‬ ‫ویتامین ‪F‬‬ ‫ویتامین ‪ F‬یک نام مشترک برای اسیدهای‬ ‫چرب ضروری خود پوست است که پوست‬ ‫را نرم نگه می‌دارند‪ .‬پارکر می‌گوید‪ :‬مهم‌ترین‬ ‫آنها اسید گاما لینو لنیک‪ ،‬و اسید لینو لئیک‬ ‫هستند‪ .‬یک مرطوب کننده‌ی با کیفیت باید‬ ‫حاوی هر دوی آنها باشد‪ ،‬ترجیحا به شکل‬ ‫روغن گل گاوزبان که غنی ترین منبع طبیعی از‬ ‫اسیدهای چرب ضروری است‪.‬‬ ‫سایر نکات زیبایی‬ ‫ پپتیدها‪ :‬این پروتئین‌های کوچک‪ ،‬پوست‬‫شما را فعال می‌کنند تا با واکنش‌های درست‪،‬‬ ‫سالم‌تر شود‪.‬‬ ‫آنتی اکسیدان‌ها‪ :‬یعنی هر ماده‌ای که میزان‬‫آسیب رادیکال‌های آزاد را به پوست کاهش‬ ‫می‌دهد‪.‬‬ ‫گلیکان‌ها‪ :‬این مولکول‌های پیام رسان‪،‬‬‫ارتباط بین سلول‌ها را در الیه‌های مختلف‬ ‫پوست تسهیل می‌کنند و تولید کالژن پوست‬ ‫را افزایش می‌دهند‪ .‬با باال بردن میزان گلیکان‬ ‫بطور مصنوعی یا برنامه‌ریزی دوباره‌ی‬ ‫گلیکان‌های قدیمی در پوست‌های پیر‪ ،‬شاید‬ ‫این پوست‌ها جوان تر بنظر برسند‪.‬‬ ‫اسیدهای هیدروکسی‪ :‬آلفا (گلیکولیک‪،‬‬‫الکتیک و اسید سیتریک) و بتا‬ ‫(سالیسیلیک)‪ .‬این اسیدها پوست را الیه‬ ‫برداری می‌کنند تا صاف و نرم باقی بماند‪.‬‬ ‫سرامیدها‪ :‬این چربی‌های طبیعی‪ ،‬مانند‬‫سد عمل می‌کنند و خاصیت انعطاف پذیری‬ ‫پوست را حفظ می‌کنند‪.‬‬


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

17


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

16


13

No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

15


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

14


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

13


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

12


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

11


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

10


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

9


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

8 8


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

7


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

6


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

5


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

6 4


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

3


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

2


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

1


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

B


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

A


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

IV


No. 735 | Sep , 18, 2014 Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

III




Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.