720

Page 1

No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VIII


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VII


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VI


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

V


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

D


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

C


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

156


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

155


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

154


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

153


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

152


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

151


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

150


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

149


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

148


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه الزانیا با تخم مرغ‬

‫گوشت چرخ کرد ه‬ ‫ن‬ ‫سوسیس یا ژامبو ‬ ‫سی ر‬ ‫ی‬ ‫سبزی معطر شامل ترخون‪ ،‬ریحان و جعفر ‬ ‫پنیر صبحان ه‬ ‫ی‬ ‫گوجه فرنگ ‬ ‫الزانیا یک بست ه‬ ‫ک‬ ‫پیاز کوچ ‬ ‫غ‬ ‫تخم مر ‬ ‫پنیر پیتز ا‬ ‫ن‬ ‫کره و روغ ‬ ‫د‬ ‫سس سفی ‬

‫مواد الزم برای ‪ 4‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 250‬گرم‬ ‫‪ 100‬گرم‬ ‫‪ 4‬حبه‬ ‫‪ 100‬گرم‬ ‫‪ 200‬گرم‬ ‫‪ 3‬عدد‬ ‫‪ 500‬گرمی‬ ‫یک عدد‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫‪ 100‬گرم‬ ‫به میزان الزم‬ ‫یک لیوان‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫ابتدا الزانیا را با آب بپزید و صاف کنید و روی یک پارچه تمیز بگذارید تا خشک شود‪.‬‬ ‫پیاز و سیر خرد شده را سرخ کنید‪.‬‬ ‫گوشت را اضافه کرده و گوجه‌ها را فیله کرده و خرد کنید‪.‬‬ ‫ژامبون‌ها و سوسیس را هم به همان اندازه ریز کنید و با گوشت تفت دهید‪.‬‬ ‫تخم‌مرغ‌ها را آب پز کرده و حلقه‌ای برش بزنید‪.‬‬ ‫کف ظرف پیرکس را چرب کنید و یک ردیف الزانیا بچینید‪.‬کمی کره آب شده روی آنها‬ ‫بمالید‪.‬‬ ‫بعد ورقه‌های تخم‌مرغ را روی الزانیا بچینید و روی آنها گوشت و مواد تفت داده شده بریزید‪.‬‬ ‫سبزی‌های خرد شده را همراه پنیر روی مواد بپاشید‪.‬‬ ‫بعد یک الیه دیگر ورقه‌های الزانیا بچینید و بقیه مواد را هم الیه به الیه بریزید و به همین‬ ‫ترتیب تمام مواد را در ظرف جای دهید‪.‬‬ ‫سس را روی مواد بریزید و بعد پنیر رنده شده را اضافه کنید و در فر از قبل گرم شده به مدت‬ ‫‪ 25‬دقیقه با حرارت ‪ 200‬درجه بگذارید تا روی آن طالیی رنگ شود‪.‬‬

‫طرز تهیه پیتزا سیب زمینی‬ ‫مورد مصرف ‪ :‬پیش غذا‬ ‫مناسب برای ‪ :‬غذای دانشجویی‬ ‫آماده سازی ‪ 35 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 20 :‬دقیقه‬ ‫سیب زمینی با دنده درشت رنده شده ‬ ‫پیاز خیلی ریز خرد شد ه‬ ‫هویج رنده شده ‬ ‫سوسیس رنده شده ‬ ‫غ‬ ‫تخم مر ‬ ‫آر د‬ ‫جعفری خرد شده ‬ ‫بیکینگ پود ر‬ ‫پنیر پیتز ا‬ ‫ن‬ ‫نمک و فلفل و آویش ‬

‫مواد الزم برای ‪ 4‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 3‬عدد‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫‪ 4‬عدد‬ ‫‪ 4/3‬الی ‪ 1‬پیمانه‬ ‫‪ 3‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 1‬قاشق چای خوری‬ ‫‪ 4/3‬پیمانه‬ ‫به میزان الزم‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫ابتدا سیب زمینی رنده شده رو حسابی شسته تا مواد نشاسته ای اون خارج بشه بعد اونو توی‬ ‫روغن سرخ میکنیم تا خامی اون گرفته بشه و کنار میذاریم بعد پیاز را تفت داده هویج رو بهش‬ ‫اضافه میکنیم و بعد سوسیس رو‪ ،‬و مدت چند دقیقه تفت میدیم بعد تمام مواد رو که خنک‬ ‫شدن با هم مخلوط میکنیم سپس تخم مرغهارو به این مواد اضافه هم زده و ابتدا جفعری بعد‬ ‫آرد رو کم کم میریزم چون گفتیم که از ‪ 4/3‬تا ‪ 1‬پیمانه ‪.‬‬ ‫بعد سایر ادویه جات را میریزیم‪.‬مقداری از پنیر پیتزا را نیز به مخلوط اضافه میکنیم‪ .‬قالب‬ ‫مورد نظر را چرب کرده و مواد را میریزیم و باقی پنیر پیتزا را روی مواد می پاشیم بعد مواد را‬ ‫به مدت ‪ 20‬الی ‪ 25‬دقیقه در فر با حرارت ‪ 180‬درجه که البته از قبل هم کمی گرم شده قرار‬ ‫میدهیم در مرحله اخر کمی شعله باالی فر را روشن میکنیم تا پنیر ذوب شود بعد از این مدت‬ ‫پیتزا سیب زمینی شما آماده می باشد ‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

145


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

144


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

143


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

142


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

140

R ead Javanan Online www.javanantoronto.com


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

139


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

138

www.century21.ca/mahmoud.rahbari

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ 905-508-0058 416-512-9874


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

137


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

136


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

135


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

134


‫‪133‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫اگرچه شما از موقعیتی که در آن قرار دارید خشنود و راضی‬ ‫نیستید‪ ،‬با این وجود آماده اید که برای لحظاتی دست از جنگ‬ ‫و ستیز بردارید و همه چیز را آسان بگیرید‪ .‬متاسفانه‪ ،‬ممکن‬ ‫است شرایط با شما همراهی نکنند‪ ،‬به این ترتیب شما نیاز‬ ‫خواهید داشت که به فکر حل مشکالت و مسائل غیر قابل‬ ‫انتظار باشید‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬شما اکنون می‌توانید یک پیشرفت‬ ‫اساسی در کارتان داشته باشید‪ .‬پس یک نفس عمیق کشیده و‬ ‫گام محکمی‌برای آغاز روز خود بردارید‪.‬‬

‫امروز شما بیشتر از همیشه از درون خود آگاهی دارید ‪ .‬اما برای‬ ‫تان سخت است که آنچه را که می‌دانید توصیف کنید به خاطر‬ ‫اینکه عطارد پیوند دهنده نشان شما را ترک می‌کند‪ -‬و شما‬ ‫احساس پیچیدگی و در هم ریختگی می‌کنید‪ .‬تا بحال خردمندانه‬ ‫در اوج بازی تان بودید با این وجود به نظر می‌رسد اکنون زمام‬ ‫امور از دست تان رها شده است‪ .‬عصبی نشوید؛ شما هیچ چیز‬ ‫مهمی را از دست نداده‌اید‪ .‬در عوض این توانایی را بدست‬ ‫آورده‌اید که آرام باشید و کاری را که شروع کرده بودید به پایان‬ ‫برسانید قبل از اینکه کارتان را به دیگری بسپارند‪ .‬حافظ‪ :‬هر‬ ‫چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود‬ ‫به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت تعبیر‪:‬در زندگی آنچنان که شایسته تو است به مقامی‬ ‫نرسیده ای و از بی چشم و رویی ناکسان در عذابی‪ .‬هدف و مقصود از تو دور نیست به شرط آنکه‬ ‫صداقت و درستی را رها نکنی و به لطف خداوند و هنر و علم خود ایمان داشته باشی‪ .‬سرگردانی و‬ ‫هراس و نا امیدی را از خود دور بگردان که در غیر اینصورت به بن بست خواهی رسید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬نشان موی میانش که دل در او بستم ز من مپرس که خود در میان نمی‌بینم من و سفینه حافظ‬ ‫که جز در این دریا بضاعت سخن درفشان نمی‌بینم‬ ‫تعبیر‪:‬بهتر است در کاری که در پیش گرفته ای تجدید نظر کنی و با تأمل و تعمق بیشتر به آن بپردازی‬ ‫تا بتوانی به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی‪ .‬بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد‪ ،‬خود را به‬ ‫دردسر مینداز‪.‬‬

‫دی‬

‫ممکن است شما واقعا قادر باشید که یک تغییر ناگهانی را‬ ‫که امروز اتفاق می‌افتد پیش بینی کنید و در این زمان است که‬ ‫مقاومت در برابر یک تغییر غیر قابل اجتناب را رها می‌کنید‪.‬‬ ‫اگر اخیرا ترس از شکست داشته اید‪ ،‬بدانید که ممکن است‬ ‫آنها شما را از دیدن جنبه‌های مثبت اتفاقات روزمره و کاری‬ ‫بازمی‌دارند‪ .‬اما این نیروی خوبی است برای سیر در ناشناخته‌ها‬ ‫و راهی که شما بدان وسیله آینده خود را تصور می‌کنید تاثیر‬ ‫زیادی بر خالقیت شما دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم بود که لطف ازل‬ ‫رهنمون شود حافظ وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم‬ ‫تعبیر‪:‬زندگی فراز و نشیب بسیار دارد‪ .‬نه در روز های بد نا امید و مأیوس باش‪ ،‬نه در روزهای خوشی‬ ‫مغرور و خودبین‪ .‬اگر امروز دچار شکست شدی‪ ،‬فردا با سعی و تالش به مقصود خود می رسی‪.‬‬ ‫زندگی ارزش آن را ندارد به خاطر آن خانواده و دوستان خود را مورد آزار قرار دهی‪.‬‬

‫اسفند‬ ‫این روز هفته معمو ً‬ ‫ال برای شما روزی فوق‌العاده به حساب‬ ‫می‌آید‪ .‬شما در حالیکه دنبال ماجراجویی می‌روید می‌خواهید‬ ‫بدانید در آینده چه اتفاقی می‌افتد‪ .‬اما آنقدر در آینده زندگی‬ ‫نکنید که آنچه در حال حاضر پیرامونتان اتفاق می‌افتد را‬ ‫فراموش کنید‪ .‬زمانی را با خانواده و دوستان گذراندن تنها راهی‬ ‫است که می‌تواند ذهن شما را دوباره در لحظه حال متمرکز کند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬دل و دینم دل و دینم ببرده‌ست بر و دوشش بر و دوشش‬ ‫بر و دوش‬ ‫دوای تو دوای توست حافظ لب نوشش لب نوشش لب نوش‬ ‫تعبیر‪:‬آرام و قرار داشته باش‪ .‬در راه عشق صبور و شکیبا باش و نا امیدی را از خود دور کن‪ .‬به زودی‬ ‫به مقصود و آرزوی خود می رسی‪.‬‬


‫‪132‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬

‫مهر‬

‫امروز قدرت و توانایی زیادی بدست خواهید آورد و می توانید‬ ‫کارهای زیادی را به راحتی انجا دهید‪ .‬با این نیرویی که دارید‬ ‫وسوسه می شوید که در کنار کار کردن مدتی نیز تفریح کنید‬ ‫اما این یک ایده خوب برای ارضاء نیروی اضافی خود نمی‬ ‫باشد‪ .‬برای معضل و مشکلی که دارید کسی را مقصر ندانید و‬ ‫فقط عواقب کاری که انجام می دهید در نظر گرفته و کاری که‬ ‫احساس بهتری به شما می دهد را انجام دهید‪.‬‬

‫امروز به فکر ریسک کردن و بواسطه آن‪ ،‬تغییر دادن یک سری‬ ‫مسائل هستید‪ .‬از وعده هایی که به شما داده اند و برآورده نشده‬ ‫خسته اید و همین موضوع برروی رفتار و تعهداتی که دارید تاثیر‬ ‫گذاشته است‪ .‬با تمام این اتفاقات اجازه ندهید که ناامیدی‬ ‫زندگی شما را در بر بگیرد چرا که هم اینک با یک بحران‬ ‫عاطفی روبرو هستید و باید فاکتورهایی به زندگی خود اضافه‬ ‫کنید تا کیفیت زندگی تان باال رفته و از آن لذت ببرید‪ .‬با بی‬ ‫حوصلگی مبارزه کنید و منتظر زمانی برای شروع مجدد بمانید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی کاندر آن جا‬ ‫طینت آدم مخمر می‌کنند صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت قدسیان گویی که شعر حافظ از بر حافظ‪ :‬حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما دریای اخضر فلک و‬ ‫کشتی هالل هستند غرق نعمت حاجی قوام ما‬ ‫می‌کنند‬ ‫تعبیر‪:‬به زودی به آرزوی خود خواهی رسید‪ .‬عشق و محبت و دوستی با مردم را فراموش نکن‪ .‬با عشق‬ ‫تعبیر‪:‬دروغ و فریب‪ ،‬عاقبت انسان را رسوا می کند‪ .‬صفا و صداقت در کارها باعث پیشرفت انسان‬ ‫می شود‪ .‬مراقب وسوسه ی دشمنان نابکار باش‪ .‬هوا و هوس را از خود دور کن که تو را به کجراهه می و محبت می توانی سختی ها را از بین ببری و بر مشکالت چیره شوی‪ .‬غم ایام را هیچ بدان زیرا‬ ‫همیشگی و پایدار نیست‪.‬‬ ‫کشاند‬ ‫شهریور‬

‫مدتی است که درمورد احساسات و عواطفی که دارید دچار‬ ‫سردرگمی شده اید بطوریکه از نظر احساسی یک روز کامال در‬ ‫اوج هستید و روز بعد خسته و بی حوصله! همین موضوع شما‬ ‫را ناامید کرده و چشم اندازی که برای خود ترسیم کرده بودید را‬ ‫نمی توانید براحتی ببینید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬حباب را چو فتد باد نخوت اندر سر کاله داریش اندر‬ ‫سر شراب رود‬ ‫حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز خوشا کسی که در این راه بی‌حجاب رود‬ ‫تعبیر‪:‬عاقبت اندیش باش‪ .‬به پیروزی های زودگذر اکتفا نکن‪ .‬قدری به توانایی های خود فکر کن‪.‬‬ ‫به اندازه ی تاب و توان خود مسئولیت پذیر باش‪ .‬غرور و نخوت بدترین دشمن تو است‪.‬‬

‫آبان‬

‫امروز گویی که همه احساس می‌کنند پریشان شده اند‪ ،‬و اما‬ ‫برعکس شما حس می‌کنید از عقل سلیمی‌برخوردارید! اما حاال‬ ‫که بهرام یعنی سیاره بخت شما به طرز احمقانه ای با اورانوس‬ ‫پیوند خورده است‪ ،‬شاید دوباره بهترین قضاوت را در مورد‬ ‫واقعیت نداشته باشید‪ .‬حتی شاید توجه نکرده باشید که برخالف‬ ‫جریان آب شنا می‌کنید‪ ،‬چرا که امروز باور کرده اید که دارای‬ ‫قدرتهای فوق‌العاده هستید! با این حال درنظر گرفتن این که‬ ‫می‌توانید به طور جادویی از قوانین جهان مادی فرار کنید طرز‬ ‫فکر عاقالنه ای نیست‪ .‬قوانین را نه فقط به خاطر اینکه مجبور‬ ‫هستید‪ ،‬بلکه به انتخاب خودتان برگزینید‪ .‬حافظ‪ :‬حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که‬ ‫کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ که بر‬ ‫نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را تعبیر‪:‬در زندگی با خیال راحت و آسوده زندگی کن و به آنچه داری‬ ‫راضی و خشنود باش و حریص نباش زیرا حرص و آز سرانجام رسوایی و بدنامی به بار می آورد‪ .‬با‬ ‫پیران و بزرگان مشورت کن و از تجربه های آنان استفاده کن‬


‫‪131‬‬ ‫فروردین‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫گام‌های ناپایدار و پریشانی که تا کنون داشتید باید امروز آرام‬ ‫شوند‪ .‬حس کنجکاوی‌تان شما را تحریک می‌کند تا پاسخ تمام‬ ‫سئوال‌هایی را که در ذهن خود دارید پیدا کنید‪ .‬به جای اینکه‬ ‫مشتاق یاد گرفتن هرچیزی که می‌بینید باشید‪ ،‬روی آن مسائلی‬ ‫تمرکز کنید که نقش اساسی در زندگی شما ایفا می‌کنند‪ .‬تسلیم‬ ‫مالل و سستی نشوید؛ اهل عمل باشید و کارهای ناتمامی را‬ ‫که مربوط به محل کار یا خانه‌تان است را شناسایی و به پایان‬ ‫برسانید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم باده از خون رزان است نه از خون شماست‬ ‫این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست‬ ‫تعبیر‪:‬همه ی سیاهی ها و تباهی ها از بین خواهد رفت‪ .‬از دوستان ریاکار در رنج و عذاب به سر می‬ ‫بری اما با صداقت و صفای دل و ایمان‪ ،‬زندگی خوبی خواهی داشت‬ ‫اردیبهشت‬ ‫امروز دوست ندارید مرتکب هیچ اشتباهی شوید‪ .‬شما‬ ‫نمی‌خواهید کاری انجام دهید که فرصت شادمانی را از شما‬ ‫بگیرد‪ .‬متاسفانه وقتی که تالش می‌کنید تا اسباب راحتی دیگری‬ ‫را فراهم کنید ممکن است زیاده از حد کوشش کنید‪ .‬در کار‬ ‫خود اغراق نکنید؛ چرا که باعث می‌شود دیگران این کار شما‬ ‫را به عنوان راهی بدانند که می‌خواهید از مسائل واقعی و جدی‬ ‫زندگی فرار کنید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬ماییم و آستانه عشق و سر نیاز تا خواب خوش که را برد‬ ‫اندر کنار دوست‬

‫خرداد‬ ‫ممکن است امروز مایل باشید که کسی به شما توجه نکند و از‬ ‫چشم همه پنهان باشید‪ ،‬اما در مسیری که می روید ممکن است‬ ‫توجه همگان را به طور مستقیم به سوی خود جلب کنید ‌‪ .‬این‬ ‫حس عجیبی که دارید به این دلیل است که که فکر میکنید‬ ‫وقتی در یک جمع قرار میگیرید یک فرد بی دست و پا هستید!‬ ‫تعادل به یک موضوع و مشکلی که داشتید بازخواهد گشت‪.‬‬ ‫بهتر است به یک مکانی که احساس خوب و راحت بودن می‬ ‫کنید بروید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬یا رب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید دود آهیش در آیینه ادراک انداز‬ ‫چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ وین قبا در ره آن قامت چاالک انداز تعبیر‪:‬از لحظه های‬ ‫عمر بهره ی کافی بگیر و زندگی را در طلب آرزوهای دور و دراز به هدر نده‪ .‬به آنچه داری قانع باش و‬ ‫از زندگی لذت ببر‪ .‬خانواده ی خوبی داری‪ .‬رنج و زحمت دنیا را بیهوده برای خود به وجود نیاور‬ ‫تیر‬ ‫هرچند که این روزها نگران انتقادهایی هستید که از شما می‬ ‫شود‪ ،‬اما نیازی نیست که بخواهید خودتان را به دیگران ثابت‬ ‫کنید‪ .‬شما که شایستگی خود را به هر نحوی که شده است نشان‬ ‫دهید‪.‬شور و اشتیاق شدیدی که دارید با مقاومت روبرو شده و‬ ‫احساسات تان به حالت تعادل باز می گردد‪ .‬حتی اگر اینطور به‬ ‫نظر رسید که شخصی به عمد راه رسیدن به هدف را برای شما‬ ‫مسدود کرده است‪ ،‬باید بدانید که بهتر است زیرک بوده و با‬ ‫تفکر موانع را پشت سر بگذارید و بدانید که برای غلبه کردن بر‬ ‫موانع نیازی نیست که انرژی زیادی را مصرف کنید‪.‬‬

‫دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک منت خدای را که نیم شرمسار دوست‬

‫حافظ‪ :‬شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد که چند سال به جان خدمت شعیب کند ز دیده خون‬ ‫بچکاند فسانه حافظ چو یاد وقت زمان شباب و شیب کند‬

‫تعبیر‪:‬زندگی بر وفق مراد و آرزویت می چرخد‪ .‬خبر های خوشی را خواهی شنید که زندگی تو را‬ ‫دگرگون می کند‪ .‬از طعنه ی دشمن بیمی به دل راه نده‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬تا زمانی که اراده ی خود را محکم نکنی به مقصود نخواهی رسید‪ .‬امید به خداوند تو را یاری‬ ‫خواهد کرد‪ .‬شک و تردید را از دل خود بیرون کن‪ .‬هرچه پیش آید خیر تو در آن است‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

130


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

129


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

128


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

127


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

126


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

125


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

124


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

123


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

122


‫‪121‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آن بيست و چهار نويسنده بود‪ .‬ميشل اولين‬ ‫رومان خود را با نام « گسترش دامنه مبارزه *‬ ‫» منتشر كرد‪ .‬او مي نويسد « آوانگارد در او‬ ‫احساس ناخوشايندي مي انگيزد‪ ».‬به اعتقاد‬ ‫او شاعران سال هاي ‪ 1900‬به بعد چيز‬ ‫زيادي با خود به ارمغان نياورده اند‪ ،‬و آنها‬ ‫ترجيحأ مي توانستند در سيصد سال ِ پيش هم‬ ‫زيسته باشند‪ .‬ميشل مدعي است كه او در عالم‬ ‫نويسندگي ‪ ،‬با همان مشكالتي روبروست كه‬ ‫داستايوفسكي و نيچه روبرو بوده اند‪ .‬البته او‬ ‫از اين بابت غمي به دل راه نمي دهد‪ .‬واژه‬ ‫ي تعهد نيز احساس بدي در او مي انگيزد و‬ ‫هيچگونه همدلي با نويسندگاني كه چشم به‬ ‫گذشته دارند ‪ ،‬نشان نمي دهد‪.‬او مي گويد «‬ ‫كار سياسي ِ واقعي آن است كه اهل سياست‬ ‫مي كنند‪».‬‬ ‫ميشل هوئل بك در ماه اوت امسال رومان‬ ‫ديگري منتشر كرده است‪ .‬انتقاد ميشل‬ ‫به سال هاي ‪ 1900‬به بعد دامنه دانسته و‬ ‫عده اي او را متهم به استالينست ‪Front‬‬ ‫‪ national pon‬بحث را گسترده كرد‪ .‬عده‬ ‫اي اورا طرفدار‬ ‫بودن كردند‪ .‬و اين او را به دفاع از نظرات‬ ‫خود – بخصوص بر پيرامن كمك به مردن‬ ‫بيمار دم مرگ و اصالح نژاد مجبور ساخت‬ ‫‪ .‬ميشل عالوه بر رومان هاي فوق ‪ ،‬اشعار‬ ‫و مقاالت بسياري به چاپ رسانده است‪ .‬او‬ ‫در مقاله اي كه در باره اچ پي الو كرافت‬ ‫نويسنده داستان هاي جنائي و آمريكائي نوشته‬ ‫است‪ ،‬راست يا چپ بودنش را مردود مي‬ ‫شمارد‪ .‬او مي نويسد ‪ « :‬قاتالن سال هاي نود‬ ‫فرزندان بر حق هيپي هاي سال هاي شصت‬ ‫هستند‪ » .‬و جاي ديگر مي نويسد‪ « :‬بهترين‬ ‫كاري كه استالين كرد همانا كشتار آنارشست‬ ‫ها بود‪».‬‬ ‫بحث درباره ذرات اوليه حياتي* اغلب بر‬ ‫پايه غير ادبي مطرح مي شود‪ .‬ميشل هوئل‬ ‫بك شرح بسيار مفصلي از تعطيالت تابستاني‬ ‫اش در روستائي در جنوب فرانسه مي نويسد‪.‬‬ ‫(جنبش آزادي جنسي هيپي ها در سالهاي‬ ‫شصت و مسلك هاي نو سال هاي نود در اين‬ ‫روستا پا گرفت‪ ).‬اين مقاله حاصل مشاهدات‬ ‫اوست ‪ ،‬چيزي كه او را به واقعيت نزديك‬ ‫كرده ‪ ،‬اما تيغ تيز اتهامات را هم نصيبش‬ ‫كرد ‪.‬‬ ‫ميان دو رومان ميشل هوئل بك تفاوت هاي‬ ‫فاحشي وجود دارد‪ .‬او طي چند سال نويسندگي‬ ‫پيشرفت شاياني در نوشتن كرده است‪ .‬اما هر‬ ‫دو رومان داراي يك وجه مشترك است ‪ ،‬و آن‬ ‫هرزگي انسان مدرن است كه از كمبود ها و‬ ‫نبود ها نشأت مي گيرد‪ .‬بعضي از شخصيت‬ ‫هاي رومان هايش بر آنند تا از طريق سكس‬ ‫بر پوچي خود پيروز شوند ‪ ،‬و از آنجائيكه‬ ‫پيروزي بر پوچي و خالء ساده نيست در‬ ‫سكس و جاذبه هايش غرق شده و به سوي‬ ‫نيستي مي غلطند‪ .‬آنها با به تله انداختن زنان‬ ‫جوان و زيبا مي كوشند به جنگ پيري بروند‬ ‫و اغناي اينان تنها با ترسيم آلت تناسلي زن كه‬ ‫بايد فرمي از زيبا شناسي داشته باشد – ميسر‬ ‫است‪ .‬هواي نفس ‪/‬خواهش فراتر از هر چيزي‬ ‫است و زن ظرفي است كه مرد روانپريشي خود‬ ‫را و ضعفش را نسبت به مرگ در آن خالي‬ ‫مي كند‪ .‬و آن لحظه كه مردان و زنان همسن‬ ‫و سال به عشق و هارموني نزديك مي شوند‬

‫بايد بميرند‪.‬‬ ‫بدبختي قرن ‪ ،‬رهايي نسل نو از خانواده و‬ ‫آزادي جنسي از جمله تصاويري است كه‬ ‫هوئل بك در نوشته هايش ترسيم مي كند‪.‬‬ ‫كتاب « گسترش دامنه مبارزه * » با طرح‬ ‫مسئله ي جنسييت در سالهاي شصت به بعد‪-‬‬ ‫به عنوان جزئي از ليبراليسم اقتصادي ِ روز در‬ ‫آمده است‪ .‬امروز دشت مبارزه گسترده شده‬ ‫است‪ .‬حاصل آزادي جنسي هم – تنها فرزندان‬ ‫يكه و پريشان نيست ‪ ،‬بل نيايش تن چون‬ ‫نتيجه ي بالمانع آن ِ‬ ‫زنان ميشل را به قربانياني‬ ‫از نوع ديگر تبديل كرده است‪ .‬مردان ُمسن‬ ‫جاي زنان را با دختران جوان پر مي كنند‪.‬‬ ‫پس راهي جز پيوستن به گروه هائي چون نيو‬ ‫اي ج باقي نمي ماند‪ .‬شخصيت اول ِ اولين‬ ‫رومان ميشل هوئل بك سرنوشت زني مصرف‬ ‫شده و تنها ست بر روي صندلي هاي روانشنا‬ ‫سان پرتاب شده‪ .‬و اينجاست كه روانشنا سان‬ ‫با تحليل هاي خود و براي نوسازي «من»‬ ‫تصويري مفتضح از انسان به دست مي دهند‪.‬‬ ‫نگاه تيره ي ميشل هوئل بك نگاهي نيچه اي‬ ‫است ‪ .‬شخصيت هاي او دوگانه اند‪ .‬براي‬ ‫مثال از جوان متخصص كامپيوتر در رومان‬ ‫اولش مي توان نام برد‪ .‬اين جوان دختران‬ ‫جوان را تور مي زند ‪ ،‬استغناء هم مي كند و از‬ ‫همخوابگي با زنان فاحشه رويگردان نيست‪.‬‬ ‫يكي ديگر از شخصيت هاي هوئل بك يك‬ ‫برنامه ريز بخش كشاورزي است (هوئل‬ ‫بك خود نيز مهندس كشاورزي است)‪ .‬اين‬ ‫مرد همراه با يكي از همكاران ِ ُمسن ِ خود‬ ‫راهي مأموريت به شهر ديگري مي شود‪.‬مرد ِ‬ ‫همكار نمونه ي رقت آميزي است ازمردي كه‬ ‫در زندگي شغلي اش بسيار موفق و در زندگي‬ ‫جنسي اش ناموفق است‪ .‬او خودارضاي نيمه‬ ‫مستي است كه به ُطرق مختلف سعي بر شكار‬ ‫دختراني دارد كه هرگز به نياز هاي او پاسخ‬ ‫نمي دهند‪ .‬مرد اول او را تشويق به كشتن مرد‬ ‫سياهپوستي كه با زيباترين زن شهر رابطه دارد‬ ‫مي كند‪ .‬و مرد اقدام به قتل مرد سياهپوست‬ ‫كرده ولي هنگام عمل ‪ ،‬مسحور شكوه صحنه‬ ‫عشق بازي آندو شده و كارش را ناتمام رها‬ ‫كرده و يكراست راهي پاريس مي شود‪ .‬و‬ ‫پاريس ‪ ...‬شهري است كه او هرگز بدانجا‬ ‫نمي رسد‪.‬‬ ‫كتاب « گسترش دامنه مبارزه * » داستاني‬ ‫سياه است ‪ .‬اما بر خالف ادعاي نويسنده اش‬ ‫ميشل هوئل بك رنگ و بوي سنت دارد‪ .‬پيش‬ ‫از او ژان پل سارتر در كتاب تهوع اينگونه‬ ‫دنياي خالي و پوچي را ترسيم كرده است‪.‬‬ ‫دنيايي كه پر است از زنج و ابتذال و روزمره‬ ‫گي ها و به دنبال مستمسكي گشتن براي‬ ‫خالصي از خالء و پوچي‪.‬‬ ‫زبان ميشل هوئل بك زيبا نيست‪ .‬او بيشتر‬ ‫زبان مردم كوچه و بازار را وام مي گيرد‪.‬‬ ‫كلماتش سنگين و غير قابل تحمل است‪.‬‬ ‫ميشل مدعي است كه عالقه اي به فرم ندارد‪.‬‬ ‫اين در حالي كه زبان دومين كتابتش*ا دبي و‬ ‫محكم تر مي شود‪.‬در اين كتاب حوادث مهيج‬ ‫با زباني خوب و رسا پرداخت شده است‪ .‬دو‬ ‫برادر به نامهاي ميشل و برنو شخصيت هاي‬ ‫اول كتابند‪ .‬ميشل زيست شناس و محققي با‬ ‫هوش است كه حول و حوش فيزيك مدرن‪/‬نو‬

‫تحقيق مي كند‪ .‬او معتقد است كه انسان با‬ ‫نوعي مبادله ي متافيزيكي بي نظير روبروست‪.‬‬ ‫و مي گويد مسيحيت در روزگار اوج و‬ ‫شكوفائي روم به قدرت رسيد و امروزه روز‬ ‫– درست زماني كه عقل باوري و ماترياليسم‬ ‫در اوج خود است ‪ ،‬روحانيت نو ‪ ،‬ليبراليسم‬ ‫ناب و فردگرائي جايگزين جنبش هاي‬ ‫آزاديبخش سال هاي شصت مي شود‪ .‬هر دو‬ ‫برادر – ميشل و برنو فرزندان ِ تنهاي سال‬ ‫هاي شصت فربانيان ِ رهايي از بندخانواده‬ ‫اند‪ .‬ميشل عشق را به تمامي مي بوسد و كنار‬ ‫مي گذارد‪ .‬او در عنفوان جواني به اين بينش‬ ‫دست مي يابد كه جنسيت تراژدي انساني و‬ ‫صورت انكارناپذير مرگ است و بايد از علم‬ ‫ژنتيك براي آفرينش انسانهاي بهتر استفاده‬ ‫كرد‪ .‬در بخشي انجيل گونه دوست دختر‬ ‫ميشل ‪ -‬آنابل ِ زيبا كه خود به زيبائي اش‬ ‫واقف است ‪ ،‬در اوج جواني اش پي مي برد‬ ‫كه حضور انسان در اين دنيا و روابط انساني‬ ‫دروغي بيش نيست‪ .‬پس از سال ها جدائي ‪،‬‬ ‫آنابل و ميشل دوباره همديگر را مالقات كرده‬ ‫و آنابل حامله مي شود‪ .‬آزمايشات حكايت‬ ‫از ناقص بودن جنين دارد‪ .‬او دست به سقط‬ ‫جنين مي زند ‪ ،‬اما بالفاصله دچار سرطان‬ ‫مي شود و خودكشي مي كند‪ .‬اما ميشل كه‬ ‫همچنان به مطالعات علمي اش مي دهد ‪،‬‬ ‫به طرز نامعلومي از صحنه ي روزگار محو‬ ‫مي گردد‪( .‬ظاهرأ در سواحل غربي ايرلند‬ ‫در حوالي آتالتن غرق مي شود‪ ).‬بر خالف‬ ‫ميشل – سكس هدف زندگي برنوست‪ .‬او كه‬ ‫دوران كودكيش مملو از خشونت و تنهائي‬ ‫است به سكس پناه مي جويد‪ .‬زندگي سكسي‬

‫او در واقع از همان دوران كودكي و در تماس‬ ‫با ران يك دختر و توجهش به جنسيت مادرش‬ ‫– شروع مي شود‪ .‬اولين بار در سن چهارده‬ ‫سالگي عاشق مي شود‪ .‬به ييالق تابستاني‬ ‫واقع در جنوب فرانسه كشانده شده و آنجاست‬ ‫كه خود را متفاوت از ديگران مي يابد‪ .‬و در‬ ‫همانجاست كه او با كريستين چهل ساله آشنا‬ ‫شده و به رويايش تحقق مي بخشد‪.‬در سكس‬ ‫هاي دسته جمعي شركت كرده و با تعويض‬ ‫زنان خود عيش مي كند‪ .‬روزي از بد حادثه‬ ‫كريستين در عالم خلسگي از پائين تنه فلج‬ ‫مي شود و زندگي برنو در يك كلينيك رواني‬ ‫با ادتكاب به خودكشي پايان مي يابد‪ .‬بدين‬ ‫ترتيب سكس نقشي محوري درآثار ميشل‬ ‫هوئل بك پيدا مي كند‪ .‬اما او با ارائه تصوير‬ ‫ي جهنمي از سكس با آنان كه عصر ما را قرن‬ ‫شوربختي ها مي دانند همصدا مي شود‪.‬‬ ‫فجايع احساسي زبان ميشل هوئل بك را فرم‬ ‫مي دهد و گيرا مي كند‪ .‬او خشم و عصيان‬ ‫خود را از زمانه ي خود در البالي واژه هاي‬ ‫ادبي نمي گنجاند‪ .‬با وجود سياهي ها و تيرگي‬ ‫ها ‪ ،‬نگاهش گاهي جانب ِ اميد را مي گيرد‪.‬‬ ‫در ياداشت هاي مانده از هوئل بك آمده است‬ ‫‪ «:‬عشق پيوند مي دهد‪ .‬عشق براي هميشه‬ ‫پيوند مي دهد‪ .‬پيوند صورت زيباي عشق‬ ‫است و جدائي صورت زشت ِ آن‪ .‬جدائي نام‬ ‫ديگر زشتي است‪ .‬و زشتي نام ديگر دروغ‬ ‫است‪ .‬و در نهايت چيزي به جزء‬ ‫پيلگي ها ي دو جانبه و پايان ناپذير وجود‬ ‫ندارد‪.» .‬‬


‫‪120‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫جنسيت يك‬ ‫تراژدي است‬

‫عشق پيوند مي دهد‪ .‬عشق براي‬ ‫هميشه پيوند مي دهد‪.‬‬ ‫پيوند صورت زيباي عشق است و‬ ‫جدائي صورت زشت آن‪.‬‬ ‫در طول تاريخ بشر ‪ ،‬ادبيات –‬ ‫همواره يه عنوان عنصري حياتي‬ ‫عمل كرده است‪ .‬شناخت هر‬ ‫دوره با رجوع يه ادبيات شفاهي‬ ‫و مكتوب آن دوره ميسر مي‬ ‫باشد‪ .‬چرا كه هميشه مسائل روز به‬ ‫داستان ‪ ،‬شعر و هنر رنگ و بوي‬ ‫مي بخشد‪.‬‬

‫نقد و بررسي ادبيات مكتوب همواره امري‬ ‫رايج بوده است‪.‬‬ ‫امروز پرسش ها بر محور آوانگارد ‪ ،‬ادبيات‬ ‫متعهد ‪ ،‬رسانه هاي گروهي و نقش آن ها در‬ ‫ادبيات و سرانجام حكايت فرم و محتوا ‪ ،‬بي‬ ‫پاسخ مانده و حوصله خواننده را سر برده اند‪.‬‬ ‫اما به راستي انسان (منظورم مرد است) در‬ ‫جستجوي چيست ؟ اين « من ِ فرويدي »‬ ‫كه در ديگري رسوخ مي كند ‪ ،‬مي گردد و مي‬ ‫جويد و نمي جويد ‪ ،‬يه چه چيز تشنه است ؟‬ ‫نويسندگان معاصر ‪ -‬بويژه مردان نويسنده ‪،‬‬ ‫پيشقراوالن كدام زبانند؟ چرا رنگ و روي‬ ‫ادبيات معاصر بناگاه از عشق هاي آسماني و‬ ‫افالطوني پاك مي شود و به عشق هاي زميني‬ ‫مي گرايد ؟ از چه روي زمان ِ ما « جنسيت‬ ‫» را به عنوان كالم اولش مي گزيند ‪ ،‬اما‬ ‫هنگام عرضه ي كااليش ميان انتخاب بر سر‬ ‫« جنس » و « سكس » مي ماند ؟ آيا اين‬ ‫پرسش ها خاص زمانه ي ِ ماست ؟‬ ‫قرن حاضر كه به پايانش نزديكيم ‪ ،‬قرن‬ ‫پريشاني هاست‪ .‬انسان براي رهائي از پريشاني‬ ‫هايش مستمسكي مي جويد‪.‬او با انتخاب «‬ ‫سكس » بر آن است تا من ِ پريشان احوالش‬ ‫را چاره كند‪.‬‬ ‫اوالف فرانزن يكي از اين انسان ها ي‬ ‫سرگردان عصر ماست كه براي يافتن پاسخ به‬ ‫سواالتش دست به دامن ادبيات فرانسه شده و‬ ‫با نقد و بررسي اجمالي از دو كتاب پر جنجال‬ ‫روز مي كوشد كه نشان دهد چگونه پريشاني‬ ‫در تمام نسوج آدمي رسوخ كرده است‪.‬‬ ‫پيگيري رويدادهاي ادبي فرانسه بسيار‬ ‫دشوار است‪ .‬از مطالعات انجام شده چنين‬ ‫بر مي آيد كه در حوزه ادبيات نظر بيست و‬ ‫چهار نويسندگان را درباره آوانگارد ‪ ،‬نقش‬ ‫رسانه هاي گروهي و تعهد جويا شد‪ (.‬اين‬ ‫بيست و چهار نويسندگان از شمار آندسته‬ ‫از نويسندگاني بودند كه از سال ‪ 1989‬به‬ ‫بعد آثار خود را منتشر كرده بودند‪ ).‬حاصل‬ ‫كار‪ ،‬پاسخ هائي بسيار نامربوط از آب در‬ ‫آمد‪ .‬تمامي نويسندگان ِ مورد سوال قرار گرفته‬

‫مدعي شدند كه آثارشان جدا از آن « بخشي‬ ‫» است كه سيل ادبيات مردمي و كالس هاي‬ ‫آموزشي و ايدئولوژي مي آفريند‪ « .‬آوانگارد‬

‫مفهومي متعلق به گذشته است ‪ .‬گذشته اي كه‬ ‫هنوز تا هنوز است ‪ ،‬زنده است‪ .‬تعهد امري‬ ‫شخصي است‪ .‬وظيفه اي است بيشتر فردي‬

‫تا حرفه اي‪ .‬و ناباوري » نمونه هائي است از‬ ‫پاسخ نويسندگان به نقش رسانه هاي گروهي‪.‬‬ ‫ميشل هوئل بك – متولد ‪ 1958‬يكي از‬


‫‪119‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بهترین‬ ‫موادغذایی برای‬ ‫سیگاری‌ها‬ ‫بعضی موادغذایی می‌توانند‬ ‫تاثرات مخرب سیگار را کاهش‬ ‫دهند؛‬

‫براساس مرکز کنترل و پیشگیری از‬ ‫بیماری‌های امریکا‪ ،‬کشیدن سیگار ساالنه‬ ‫جان بیشتر از ‪ ۴۰۰،۰۰۰‬نفر را در دنیا‬ ‫می‌گیرد‪ .‬خودداری از مصرف سیگار خطر‬ ‫ابتال به سرطان‌های ریه و سکته را کاهش‬ ‫می‌دهد‪ .‬همچنین داشتن یک رژیم‌غذایی‬ ‫سالم و متعادل به شما برای مقابله با این‬ ‫بیماری‌ها کمک می‌کند‪ .‬جای دادن برخی‬ ‫موادغذایی مفید برای سیگاری‌ها در‬ ‫برنامه‌غذایی‌تان سالمت عمومی شما را ارتقا‬ ‫داده و آسیب‌های وارد بر ریه‌تان را تخفیف‬ ‫می‌دهد‪.‬‬ ‫موادغذایی سرشار از ویتامین ‪C‬‬ ‫ویتامین ‪ C‬آنتی‌اکسیدانی بسیار قوی است‬ ‫که در افراد سیگاری بسیار کم می‌شود‪.‬‬ ‫ن ‪ C‬به از‬ ‫آنتی‌اکسیدان‌هایی مثل ویتامی ‌‬ ‫بین بردن رادیکال‌های آزاد که سلول‌های‬ ‫سالم ریوی را تخریب می‌کنند‪ ،‬کمک‬ ‫می‌کند‪ .‬براساس موسسه الینون پاولینگ‪،‬‬ ‫افراد سیگاری می‌بایست ویتامین ‪ C‬اضافه‬ ‫مصرف کنند‪ .‬مردان سیگاری روزانه به ‪۱۲۵‬‬ ‫میلی‌گرم و زنان سیگاری به ‪ ۱۱۰‬میلی‌گرم‬ ‫ویتامین ‪ C‬نیاز دارند‪ .‬این موسسه عنوان‬ ‫می‌کند که ویتامین ‪ C‬تاثیر ویتامین ‪ E‬بدن‬ ‫را نیز تقویت می‌کند‪ .‬موادغذایی سرشار از‬ ‫ویتامین ‪ C‬عبارتند از طالبی‪ ،‬آب پرتقال‪،‬‬

‫انبه‪ ،‬بروکلی و کلم‌پیچ‪.‬‬ ‫موادغذایی سرشار از امگا‪۳-‬‬ ‫سرطان ریه یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی‬ ‫در افراد سیگاری است‪ .‬طبق تحقیقی که در‬ ‫سال ‪ ۲۰۰۵‬توسط آژانس تحقیقات سالمتی‬ ‫انجام گرفت‪ ،‬مشخص شد که موادغذایی‬ ‫سرشار از امگا‪ ۳-‬از ایجاد سلول‌های‬ ‫سرطانی در ریه‌ها جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫موادغذایی سرشار از امگا‪ ۳-‬عبارتند از‪:‬‬ ‫ماهی تن‪ ،‬دانه سویا‪ ،‬روغن زیتون‪ ،‬آجیل و‬ ‫دانه‌ها‪.‬‬ ‫چای سبز‬ ‫چای سبز نوشیدنی بسیار سالم است که‬ ‫یک نوع آتی‌اکسیدان خاص به نام پلی‌فنول‬ ‫در خود دارد‪ .‬طبق تحقیقاتی که در فوریه‬ ‫‪ ۲۰۱۰‬انجام گرفت‪ ،‬احتمال ابتال به سرطان‬ ‫ریه در سیگاری‌هایی که چای سبز مصرف‬ ‫نمی‌کنند در مقایسه با آنهایی که حداقل یک‬ ‫فنجان چای سبز در روز می‌نوشند‪ ۱۰ ،‬برابر‬ ‫است‪.‬‬ ‫میوه‌ها‬ ‫میوه‌های تیره رنگ مثل بلوبری‪ ،‬تمشک‬ ‫و پرتقال سرشار از آنتی‌اکسیدان هستند‪.‬‬ ‫مصرف موادغذایی حاوی آنتی‌اکسیدان به‬ ‫کاهش ابتال به بیماری‌های قلبی‪-‬عروقی‬ ‫کمک می‌ند‪ .‬براساس گزارشی که در سال‬ ‫‪ ۲۰۰۵‬به چاپ رسید‪ ،‬بلوبری با فعالیت‬ ‫آنزیمی که آنزین تبدیل‌کننده آنژیوتانسین‬ ‫نامیده می‌شود و موجب آسیب رسیدن‬ ‫به رگ‌های خونی قلب می‌گردد‪ ،‬مقابله‬ ‫می‌کند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬بلوبری میزان استرس‬ ‫اکسیداتیو را در بدن افراد سیگاری کاهش‬ ‫می‌دهد‪ .‬استرس اکسیداتیو ایجاد سلول‌های‬ ‫سرطانی و بیماری‌های قلبی را افزایش‬ ‫می‌دهد‪.‬‬


‫‪118‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫هیچوقت دلسرد‬ ‫نشوید‪ ،‬اتفاق‌های‬ ‫خوب زمان‬ ‫می‌برند‬

‫وقتی وارد یک تنگنا می‌شوید و‬ ‫همه چیز مخالف شما می‌شود‪،‬‬ ‫طوری که به نظرتان می‌رسد‬ ‫حتی یک دقیقه دیگر هم‬ ‫نمی‌توانید تحمل کنید‪ ،‬این دقیق ًا‬ ‫همان زمان و مکانی است که‬ ‫جریان عوض می‌شود‪ -- ».‬هریت‬ ‫بیچ استو‬ ‫مطمئنم که شما هم قب ً‬ ‫ال در همچنین وضعیتی‬ ‫بوده‌اید‪ .‬هر چقدر هم که سخت تالش‬ ‫می‌کرده‌اید‪ ،‬همه تالش‌هایتان به نظر بیهوده‬ ‫می‌رسیده است‪ .‬اما نباید ناامید شوید‪ ،‬زیرا‬ ‫بعضی از بزرگترین پیروزی‌های زندگی برای‬ ‫کسانی اتفاق افتاده است که باوجود شرایط‬ ‫خارجی‪ ،‬تحمل کرده‌اند‪ .‬پیشرفت به سمت‬ ‫درک اهداف شخصی‪ ،‬پیشرفتی خطی و‬ ‫محدود نیست‪ .‬موفقیت بعد از مجموعه‌ای‬ ‫از شکست‌ها‪ ،‬بن‌بست‌ها و پیروزی‌های‬ ‫کوچک اتفاق می‌افتد‪.‬‬

‫این خود مسیر رسیدن به هدف است که‬ ‫تعیین می‌کند به چه انسانی تبدیل شوید‪.‬‬ ‫رهبران موفق به شما توصیه می‌کنند که‬ ‫مسیر رسیدن به هدف پایه و اساس پیروزی‬ ‫و موفقیت شماست‪ ،‬احتما ً‬ ‫ال داستان توماس‬ ‫ادیسون را شنیده‌اید که بعد از شکست‌های‬ ‫مداوم به کشف المپ برق دست پیدا کرد‪.‬‬ ‫او برای کشف چیزی که امروز یکی از‬ ‫بزرگترین اکتشافات تاریخ به شمار می‌رود‪،‬‬ ‫بیشتر از هزار مرتبه تالش کرد‪.‬‬ ‫موفقیت نزدیک‌تر از چیزی است که فکر‬ ‫می‌کنید‬ ‫ممکن است با خود فکر کنید و بگویید‬ ‫که انگیزه ای ندارید که برای رسیدن به‬ ‫موفقیت در آن ‪ ۱۰۰۰‬شکست را تجربه‬ ‫کنید‪ .‬اما اگر کشف ادیسون نیاز به ‪۱۰۰۰‬‬ ‫مرتبه تالش قبل از موفقیت داشت چه؟‬ ‫می‌بینید گاهی فرایند‪ ،‬راه به سمت موفقیت‬ ‫را نشانتان می‌دهد‪ .‬اگر هدفتان با مقیاسی‬ ‫قابل اندازه‌گیری باشد‪ ،‬شکست شما ممکن‬ ‫است به اندازه توماس ادیسون برجسته‬ ‫نباشد‪.‬‬ ‫از طرف دیگر اگر هدف شما تاثیر گذاشتن‬ ‫بر انسانیت در مقیاس جهانی باشد‪،‬‬ ‫فرایند دنبال کردن هدفتان مطمئن ًا نیازمند‬ ‫شکست‌های غیرقابل انتظار خواهد بود‪.‬‬

‫مقیاس یک هدف است که روندی که فرد‬ ‫طی می‌کند و کارهایی که برای رسیدن به آن‬ ‫الزم است را تعیین می‌کند‪.‬‬ ‫این را در نظر بگیرید‪ ،‬اگر تالش شما‬ ‫نیازمند صرف زمان و صبر بود و این را از‬ ‫قبل می‌دانستید چه؟ آیا باز هم مداومت‬ ‫داشتید؟ خیلی وقت‌ها بخاطر بسیاری‬ ‫عوامل نامشخص از دنبال کردن یک هدف‬ ‫دست می‌کشیم‪ .‬به ناچار بخاطر ترس از‬ ‫ناشناخته‌ها‪ ،‬دلسرد می‌شویم تا اینکه آن را‬ ‫بعنوان یک چالش در آغوش بگیریم‪ .‬این‬ ‫ترس از راه پیش رو است که ضعیفمان‬ ‫می‌کند زیرا عدم قطعیت نشان می‌دهد که‬ ‫موفقیت ممکن است دست‌نیافتنی باشد‪.‬‬ ‫توصیه ما برای غلبه بر ترس از شکست این‬ ‫است که زمان را فراموش کرده و در عوض‬ ‫از مسیر لذت ببرید‪ .‬اگر کاری که انجام‬ ‫می‌دهید را دوست داشته باشید و کاری را‬ ‫انجام دهید که دوست دارید‪ ،‬آنوقت روند‬ ‫کار می‌تواند تمرکز اصلی شما شود‪.‬‬

‫استفان کووی در کتاب معروف خود‪۷ ،‬‬ ‫عادت افراد موثر‪ ،‬عنوان می‌کند که وقتی‬ ‫با در نظر داشتن انتها‪ ،‬به هدفمان فکر‬ ‫می‌کنیم‪ ،‬راهی به سمت موفقیت برایمان‬ ‫طراحی می‌شود‪ .‬افراد به دالیل مختلف از‬ ‫رسیدن به هدفشان دلسرد می‌شوند‪ .‬اعتقاد‬ ‫من این است که هدف ممکن است همراه‬ ‫با عشق و عزم شما نباشد‪ .‬در این صورت‬ ‫باید عشقی نابودنشدنی و عزمی راسخ برای‬ ‫رسیدن به آن هدف در خود ایجاد کنید‪ .‬به‬ ‫هیچ وجه نباید به شکست فکر کنید‪.‬‬ ‫لحظه‌ای به این مسئله فکر کنید‪ .‬کدام‬ ‫بزرگتر است‪ ،‬لذت موفقیت یا بدبختی‬ ‫شکست؟ آیا برای موفقیت انگیزه دارید‬ ‫یا انگیزه دارید که از درد جلوگیری‬ ‫کنید؟ روانشناسان به این اصل درد‪-‬لذت‬ ‫می‌گویند‪.‬‬ ‫برای درک هدفتان باید عالوه بر پشتکار‬ ‫و مداومت در کار‪ ،‬باوری انکارناپذیر به‬ ‫موفقیتتان داشته باشید‪ .‬برای این منظور‬ ‫داشتن پشتکار دائمی اهمیت بسیار زیادی‬

‫دارد‪ ،‬زیرا این عادات روزانه‌تان است‬ ‫که شما را به سمت موفقیت یا شکست‬ ‫راهنمایی می‌کند‪.‬‬ ‫قبل از اینکه دلسرد شوید‪ ،‬کمی به خودتان‬ ‫استراحت دهید‪ .‬گاهی اوقات یک وقفه‬ ‫کوتاه از روندی که برای رسیدن به هدفتان‬ ‫دارید‪ ،‬ذهنتان را روشن‌تر کرده و دید بازتری‬ ‫به شما می‌دهد‪ .‬آلبرت انیشتین گفته است‪،‬‬ ‫«هیچوقت نمی‌توانید مشکلی را با همان‬ ‫سطح فکری که در ابتدای کار داشتید حل‬ ‫کنید‪ ».‬به همین دلیل نگاه کردن به هدفتان‬ ‫با ذهنی تازه به شما این امکان را می‌دهد‬ ‫که فرصت‌های ممکن که قب ً‬ ‫ال برایتان روشن‬ ‫نبوده را ببینید‪.‬‬ ‫هیچکس نمی‌داند رسیدن به موفقیت چقدر‬ ‫طول می‌کشد‪ .‬اگر با باوری انکارناپذیر‬ ‫و تعهد و پشتکار هدفتان را دنبال کنید‪،‬‬ ‫مطمئن ًا به موفقیت خواهید رسید‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه مسیرتان هم لذت‌بخش‌تر از خود‬ ‫موفقیت خواهد شد‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

117


‫‪116‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫واسطه جراحی‌های متعدد‪ ،‬جولیانا اکنون چهره‌ای مناسب‌تر دارد‪.‬‬ ‫بیماری که جولیانا به آن مبتال است سندروم تریچر کالینز نام دارد که طی آن‪ ،‬استخوان‌ها و‬ ‫عضالت بصورت ناقص رشد می‌کنند و بیش از ‪ 40‬درصد آن‪ ،‬تکامل نیافته باقی می‌ماند‪.‬‬ ‫به گفته والدین جولیانا‪ ،‬علی‌رغم ظاهر غیرعادی‪ ،‬او در فعالیت‌های درسی و هنری بسیار‬ ‫موفق عمل کرده است‪.‬‬

‫چند ماه پیش یک راننده تاکسی هراسان با پلیس تماس گرفته و اعالم کرده بود زنی که‬ ‫شبیه " آنجلینا جولی " است به زور چاقو او را وادار به رابطه جنسی کرده است و درست‬ ‫چند ساعت بعد گزارش مشابهی به دست پلیس رسید‪ .‬با دستگیری این زن مشخص شد او‬ ‫از بیماری روانی رنج میبرد که به شدت باعث عصبی شدن او میشود‪ .‬دوستانش میگویند او‬ ‫برای کنترل این خشونت به ورزش بوکس روی آورده است‪ .‬اینک این زن به جرم برهم زدن‬ ‫نظم عمومی هتل محل اقامتش در بازداشت به سر میبرد‪ .‬آنچه باعث شد این موضوع به یک‬ ‫خبر رسانه ای تبدیل شود شباهت این زن به ستاره مشهور هالیوودی است‪.‬‬

‫ماساژ با مارهای افعی غول‌پیکر!‬

‫فرار تاکسی داران از دست زنی که شبیه " آنجلینا جولی " است‬ ‫یک زن رومانیایی که به ادعای خودش شبیه به ستاره هالیوودی مشهور " آنجلینا جولی "‬ ‫است با رفتارهای زننده اش باعث شد که رانندگان تاکسی در شهر محل اقامتش او را سوار‬ ‫نکنند‪ .‬چندی قبل این زن به اتهام اجبار دو راننده تاکسی به برقراری رابطه جنسی با وی‬ ‫دستگیر و محاکمه شده بود و همین امر سبب شد تا هنگامیکه او از هتل محل اقامتش‬ ‫درخواست تاکسی کند آنها اعالم کنند که تاکسی در اختیار ندارند‪ ،‬تا او با داد و فریادهایش‬ ‫هتل را به هم بریزد‪.‬‬

‫خدمات ماساژ با مارهای افعی غول‌پیکر!‬ ‫یکی از باغ‌وحش‌های فیلیپین به‬ ‫بازدیدکنندگان‪ ،‬با استفاده از افعی‌های‬ ‫غول‌پیکر‪ ،‬خدمات ماساژ ارائه می‌دهد‪.‬‬ ‫در این نوع ماساژ‪ ،‬افعی‌ها به دور بدن فرد‬ ‫می‌پیچند و تمام عضالت او را فشار می‌دهند‬ ‫تا حدی که احساس درد کند‪ .‬پس از رسیدن‬ ‫به این مرحله‪ ،‬مامورین نگهداری افعی‌ها‌‪ ،‬آنها‬ ‫را از بدن فرد جدا کنند‪ .‬کسانی که این نوع‬ ‫ماساژ را تجربه کرده‌اند اعتقاد دارند ویژگی‬ ‫بسیار جذاب آن‪ ،‬استرسی است که سراسر‬ ‫وجود آنها را فرا میگیرد‪ .‬به گفته این افراد‪،‬‬ ‫در چنین شرایطی می‌توان حس طعمه‌های‬ ‫اسیر شده در دام افعی‌ها را در چند قدمی‬ ‫مرگ‪ ،‬تجربه کرد‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫در این گزارش تصریح شده است که محبوبیت اوالند در خارج از کشور و حداقل در میان‬ ‫سرمایه گذاران‪ ،‬بهتر از محبوبیت او در داخل فرانسه نیست‪ .‬در این نظرسنجی که در میان‬ ‫کارکنان خبرگزاری اقتصادی بلومبرگ انجام شد اوالند با ‪ 11‬درصد آرا در رتبه آخر قرار‬ ‫گرفت‪ .‬در نتیجه به دست آمده آنگال مرکل صدر اعظم آلمان با ‪ 76‬درصد آرا در رتبه اول و‬ ‫دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان با ‪ 60‬درصد آرا در رتبه دوم ایستاد‪.‬‬

‫سورپرایز ویژه اوباما برای مردم امریکا‬ ‫‪" :‬باراک اوباما" تصمیم گرفت تا عادت همیشگی خود را کنار بگذارد‪ .‬وی مسافت کاخ‬ ‫سفید تا وزارت کشور را پیاده طی نمود‪ .‬رئیس جمهور آمریکا به جای حرکت کردن با‬ ‫کاروان مخصوص خود‪ ،‬تصمیم گرفت تا پای پیاده در میان مردم قدم بزند و از احوال آنها‬ ‫باخبر شود‪ .‬ساکنان واشنگتن‪ ،‬پایتخت‪ ،‬با دیدن رئیس جمهور آمریکا در حال قدم زدن در‬ ‫خیابان شگفت زده شدند‪ .‬اوباما کت خود را با یک دست روی دوش انداخته بود و به مردم‬ ‫سالم می کرد‪.‬‬

‫دردسر بزرگ رابطه خانم دکتر با پسر بیمار‬ ‫شاکی افزود‪ :‬ولی منصور به این رابطه پایان نداد و شروع به اخاذی و مزاحمت برای بنده‬ ‫کرد که در همین راستا روز گذشته منصور خودروی شخصی را به سرقت برده و متواری شده‬ ‫است‪ .‬به دنبال اظهارات شاکی ماموران تجسس کالنتری اقدامات گسترده اطالعاتی خود‬ ‫را در راستای شناسایی و دستگیری منصور آغاز کردند تا این که در آخرین روز اردبیهشت‬ ‫شاکی با ماموران تماس گرفت و گفت‪ :‬متهم جهت دریافت مبلغی پول به جهت بازپس دادن‬ ‫خودرو قرار است تا دقایقی دیگر به درب من مراجعه کند‪.‬‬ ‫به دنبال این موضوع‪ ،‬ماموران بالفاصله به سمت شهرک اکتابان رفتند و زمانی که به درب‬ ‫منزل شاکی رسیدند‪ ،‬متهم را در حالی که قصد فرار از طریق پشت بام را داشت‪ ،‬دستگیر و‬ ‫اسلحه پالستیکی او را که جهت اخاذی از شاکی استفاده می نمود‪ ،‬کشف و ضبط کردند‪.‬‬ ‫رییس کالنتری ‪ 135‬آزادی سرهنگ حجت الله مرادی با اعالم این خبر‪ ،‬افزود‪ :‬متهم جهت‬ ‫سیر مراحل قانونی و کشف سایر جرایم در اختیار کارآگاهان پنجم پلیس آگاهی قرار گرفت‪.‬‬

‫ببینید استرس با این زن چه کرده است‬ ‫خانم ‪ 32‬ساله از بیماری نادری رنج می برد‪.‬این بیماری ژنتیکی باعث می گردد بدن خانم‬ ‫مانند توپ متورم شود‪ .‬خانم ایزی ریچاردز هنگامی که دچار استرس می گردد اندامها ی‬ ‫بدنش به شدت ورم می کند‪ .‬هنگامی که صورت و گلوی خانم باد می نماید مشکالت زیادی‬ ‫برایش بوجود می آید‪ .‬صحبت کردن و نفس کشیدن اینقدر برایش مشکل می گردد که‬ ‫احساس میکند در حال خفه شدن است‪.‬‬ ‫خانم "ایزی" اهل ناتینگهام می گوید هنگامی که بیماری مرا فرا می گیرد تمام بدنم من جمله‬ ‫صورت‪،‬دستان‪،‬کمر و پاهایم‬ ‫به شدت ورم میکند‪ .‬راه رفتن‬ ‫برایم دشوار می گردد به طوری‬ ‫که بدون عصا قادر به راه رفتن‬ ‫نیستم‪ .‬روی بیرون رفتن از‬ ‫خانه را ندارم‪ .‬هنگامی که پا‬ ‫از خانه بیرون می گذارم افراد‬ ‫فکر می کنند نامزدم کریس مرا‬ ‫کتک زده است‪ .‬در اصطالح‬ ‫پزشکی به این عارضه ژنتیکی‬ ‫‪ angioedema‬گفته می شود‬ ‫که بر اثر کمبود نوعی ویتامین‬ ‫بوجود می اید که برای سیستم‬ ‫دفاعی بدن مهم است‪ .‬هنگامی‬ ‫که خانم دچار استرس می گردد‬ ‫کمبود این ویتامین باعث متورم‬ ‫شدن بدن خانم می گردد‪.‬‬

‫تصاویر دردناک دختری که‬ ‫بدون صورت متولد شد!‬ ‫جولیانا وتمور"‪ ،‬علی‌رغم ابتال به یک‬ ‫بیماری نادر‪ ،‬توانسته زندگی خوبی داشته‬ ‫باشد‪" .‬جولیانا وتمور" دختری است که که‬ ‫به دلیل ابتال به نوعی بیماری مادرزادی‪،‬‬ ‫بدون چهره متولد شده است‪ .‬جولیانا که‬ ‫هم‌اکنون ‪ 11‬سال سن دارد‪ ،‬تاکنون تحت‬ ‫‪ 45‬عمل جراحی قرار گرفته است‪ .‬به‬ ‫گفته پزشکان‪ ،‬در هنگام تولد‪ ،‬هیچیک‬ ‫از اعضای صورت او عادی نبوده و به‬


‫‪113‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ازدواج رومانتیک یک دختر سرطانی‬ ‫‪ :‬ازدواج رمانتیک دختر مبتال به بیماری سرطان شانون جونز نام مربی مهدکودک است که‬ ‫در کنتیکت امریکا زندگی میکند و به دلیل ابتال به سرطان موهای خودش را برای عروسی‬ ‫از دست داده بود‪.‬این دختر ‪ 28‬ساله و همسرش با وجود تجویز پزشک برای عقب انداختن‬ ‫مراسم ازدواج کار خودشان را کرده و مراسم ازدواجشان را میگیرند‪ .‬شانون همان لباسی را‬ ‫به تنش میکند که مادرش برای عروسی به تن کرده بود و از کاله گیس هم استفاده نمیکند‪.‬‬ ‫او در مصاحبه ای با سایت "استایل می پرتی" گفته است که هیچ کس جشن عروسی خود را‬ ‫در حالیکه مویی در بر سر ندارد تجسم نمیکند‪ .‬عروسی آنها بسیار مجلل در واشنگتن دی‬ ‫سی برگزار شد و عکس های آن هم در هنگام و قبل از عروسی گرفته شده است‪.‬‬ ‫همسر او جف اوهارا نام دارد و افسر نیروی دریایی امریکا است و در این مراسم با لباس‬ ‫فرم خود حاضر شد تا جشن عروسی آن ها یکی از به یاد ماندنی ترین جشن های عروسی‬ ‫برگزار شده در این شهر باشد‪ .‬او هم اکنون در حال بهبودی است و تا چند هفته دیگر بعد از‬ ‫مدت ها انتظار به ماه عسل خواهند رفت‪.‬‬

‫بدترین رئیس جمهور دنیا انتخاب شد!‬ ‫نتایج یک نظر سنجی نشان می دهد که فرانسوا اوالند از دیدگاه سرمایه گذاران بدترین‬ ‫رئیس جمهور جهان است‪ .‬به نقل از بلومبرگ‪ ،‬نتایج یک نظر سنجی انجام شده توسط این‬ ‫رسانه آمریکایی حکایت از آن دارد که فرانسوا اوالند رئیس جمهور فرانسه بدترین رئیس‬ ‫جمهور جهان است‪.‬‬ ‫در این نظرسنجی انجام شده توسط بلومبرگ که روسای کشورها بر اساس میزان رای رتبه‬ ‫بندی شده اند‪ ،‬اوالند در رتبه آخر قرار گرفته است‪.‬‬


‫‪112‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬

‫موبایل مخصوص نابینایان‬ ‫برای نخستین بار در جهان یک گوشی همراه مخصوص نابینایان ساخته شده است‪.‬‬ ‫این تلفن دارای خط بریل است و نمای جلو و عقب این مدل ویژه نابینایان از فرآیندهای‬ ‫چاپ سه بعدی تولید شده است؛ ضمن اینکه دارای دگمه‌هایی برای خدمات اضطراری‬ ‫است که از پیش برنامه‌ریزی شده است و چهار دگمه مخصوص خدمات اورژانس دارد‪.‬‬ ‫«آون فون»‪ ،‬نخستین مدل از این نوع گوشی است که برای عموم به بازار عرضه می‌شود‪.‬‬

‫نیستند‪ ،‬این است که تشخیص بیماری در طی زمان در آنان طوالنی‌تر است‪.‬‬ ‫این داده‌ها از بررسی بیش از ‪ 850‬هزار نفر از ‪ 64‬مطالعه مختلف بین سالهای ‪ 1996‬تا‬ ‫‪ 2013‬بدست آمده است‪ .‬اگرچه در این بررسی مشخص نشد که افراد چه نوع دیابتی دارند‪،‬‬ ‫اما دیابت نوع ‪ 2‬شایع‌تر بود‪ .‬محققان اظهار کردند‪ :‬نزدیک به ‪ 30‬هزار نفر از افراد مورد‬ ‫مطالعه مبتال به نوعی بیماری قلبی بودند‪.‬‬ ‫آنها پس از بررسی تاثیر جنسیت در ابتال به بیماری قلبی ناشی از دیابت دریافتند احتمال‬ ‫ابتال به بیماری قلبی در زنان دیابتی سه برابر بیشتر از زنان سالم است‪ .‬همچنین خطر ابتال به‬ ‫بیماری قلبی در مردان دیابتی دو برابر بیشتر از سایر مردان است‪.‬‬

‫گیاهی که گردش خون را آسان می‌کند‬

‫این بیماری قلب زنان را از تپش می اندازد‬ ‫تجزیه و تحلیل تحقیقات جدید نشان می‌دهد‪ :‬به نظر می‌رسد قلب زنان دیابتی بیشتر از‬ ‫مردان در معرض خطر ابتال به بیماری‌های قلبی قرار دارد‪.‬‬ ‫خطر ابتال به بیماری قلبی کرونری ناشی از دیابت در زنان ‪ 40‬تا ‪ 50‬درصد بیشتر از مردان‬ ‫است‪ .‬همچنین نتایج یافته‌ها بیانگر آن است که زنان دیابتی ‪ 50‬درصد بیشتر از مردان در‬ ‫معرض خطر مرگ ومیر ناشی از بیماری‌های قلبی هستند‪.‬‬ ‫محققان دانشگاه کارولینای جنوبی اشاره کردند شاخص توده بدن زنان در زمان تشخیص‬ ‫دیابت‪ ،‬نزدیک به دو واحد باالتر از مردان است‪ .‬دلیل اینکه بسیاری از زنان تحت درمان‬

‫گیاه زعفران به عنوان یک محصول ارگانیک برای مادران شیرده و باردار توصیه می‌شود و‬ ‫گردش خون را آسان می‌کند ‪......‬‬ ‫علیرضا باقری‪ ،‬کارشناس طب سنتی گفت‪ :‬زعفران از نظر طب قدیم ایران محصولی گرم و‬ ‫خشک است و از مهمترین خواص دارویی آن درمان افسردگی است‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬از دیگر خواص دارویی زعفران می توان به هضم سریع غذا‪ ،‬تقویت حافظه و‬ ‫یادگیری‪ ،‬روشن کننده پوست‪ ،‬کاهش فشار و چربی خون نیز اشاره کرد‪.‬‬ ‫این کارشناس طب سنتی گفت‪ :‬زعفران نه تنها عوارضی مانند رنگ دهنده های مصنوعی‬ ‫همچون حساسیت زایی را ندارد‪،‬‬ ‫بلکه حاوی ویتامین هایی نظیر‬ ‫‪ B1،B2،B6‬و ویتامین ‪ C‬و دیگر‬ ‫مواد غذایی مورد نیاز بدن است‬ ‫و همچنین اگر می خواهید شاد و‬ ‫خندان باشید زعفران دم کرده نیز میل‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫باقری افزود‪ :‬این محصول ارگانیک‬ ‫به تمامی مادران باردار و شیرده توصیه‬ ‫می گردد‪ ،‬زیرا می تواند از خطرات‬ ‫بعد از زایمان برای آن ها جلوگیری‬ ‫کند‪ ،‬در واقع زعفران‪ ،‬خون ساز‬ ‫است و گردش خون را آسان می کند‬ ‫و گاهی اوقات می تواند آرامبخش و‬ ‫خواب آور باشد‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪111‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫تحویل پیتزا با هواپیمای بدون سرنشین در هند‬ ‫گزارش ها از شهر مومبای (بمبئی) در هند حاکی از تحقیقات پلیس آن شهر در مورد‬ ‫استفاده یک رستوران از هواپیمای بدون سرنشین برای تحویل پیتزا به مشتریان است‪.‬‬ ‫طبق گزارش "اکونومیک تایمز" ‪ ،‬روزنامه انگلیسی زبان چاپ هند‪ ،‬پیتزافروشی فرانسسکو‬ ‫می گوید که با موفقیت توانسته از یک هواپیمای کوچک چهار ملخه بدون سرنشین‪ ،‬برای‬ ‫تحویل پیتزا به یک مشتری استفاده کند که در آسمانخراشی ساکن بوده است‪ .‬این محل در‬ ‫فاصله حدود یک و نیم کیلومتری رستوران قرار داشته و هواپیما با استفاده از کنترل از راه‬ ‫دور هدایت می شده است‪.‬‬ ‫شهر مومبای به خاطر داشتن ترافیک سنگین مشهور است‪ ،‬به همین دلیل‪ ،‬این رستوران می‬ ‫گوید که استفاده از هواپیمای بدون سرنشین روشی است بدون آلودگی محیط زیست که‬ ‫موجب صرفه جویی در وقت هم می شود‪.‬‬ ‫پلیس مومبای می گوید در حال تحقیق از مقامات هوانوردی کشوری در مورد کسب مجوز‬

‫عکسی که بیننده را شوکه می‌کند‬ ‫پرستار بخش نوزادان یک بیمارستان دهان نوزادی را که زیاد گریه می کرد با چسب بست‪.‬‬ ‫شاید کاری دیوانه وار باشد اما در هر حال کاری است که پرستار انجام داده است‪.‬‬ ‫رایان نووال و جاسمین بادوکدوک پدر مادر جوان هنگامی که برای دیدن یوهانس پسر ‪5‬‬ ‫روزه شان به بخش نوزادان بیمارستانی در بندر سبو در مرکز مجمع الجزایر فیلیپین رفتند با‬ ‫صحنه ای مواجه شدند که خشکشان زد‪ .‬دهان نوزاد با چسب بسته شده بود‪.‬‬ ‫رایان بالفاصله عکسی از پسرش گرفت و آن را روی شبکه های اجتماعی گذاشت‪ .‬او‬ ‫نوشت‪ :‬این یوهانس پسرم است‪ .‬او هنوز نمی تواند حرف بزند! بنابراین من باید به جای‬ ‫او حرف بزنم‪ .‬آیا تصور می کنید که نوزادتان در بیمارستان در امنیت است؟ قطعا این طور‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫رایان افزود که پس از اعتراضشان به پرستار‪ ،‬او به آنها گفت‪ :‬نوزاد شما خیلی گریه و سر و‬ ‫صدا می کرد‪ ،‬من هم با چسب دهانش را بستم!‬ ‫مقامات بیمارستان به خبرگزاری فرانسه گفتند که از ماجرا بی اطالع بوده و در این مورد‬ ‫تحقیق خواهند کرد‪.‬‬ ‫وزارت بهداشت فیلیپین که از این حادثه مانند مردم این کشور شوکه شده است‪ ،‬در بیانیه ای‬ ‫اعالم کرد‪ :‬گریه تنها وسیله نوزادان برای بیان وضعیتشان است‪ .‬اگر این نوزاد مشکلی در‬ ‫تنفس با بینی اش داشت به دلیل اینکه دهانش را بسته بودند‪ ،‬می مرد‪.‬‬ ‫هزاران نفر از مردم فیلیپین در شبکه های اجتماعی خواستار مجازات این پرستار بی رحم و‬ ‫بی مسئولیت شده اند‪.‬‬

‫استفاده از هواپیما توسط این رستوارن است‪.‬‬ ‫یک از مسئوالن مرکز کنترل ترافیک هوایی گفته است که "طبق روال معمول‪ ،‬برای پرواز هر‬ ‫جسم پرنده ای‪ ،‬باید مجوز اخذ شود"‪.‬‬ ‫یکی از فرماندهان پلیس محلی هم به خبرگزاری پی تی آی هند گفته است‪" :‬ما نسبت به‬ ‫اشیاء پرنده در آسمان که با کنترل از راه دور هدایت می شوند‪ ،‬بسیار حساس هستیم‪".‬‬ ‫شبکه آی بی ان از قول برخی منابع گزارش کرده که نیروهای امنیتی هند به احتمال وقوع‬ ‫حمالت تروریستی با استفاده از پاراگالیدر یا هواپیمای بدون سرنشین حساسیت زیادی‬ ‫دارند‪ .‬یک منبع هم به روزنامه اکونومیک تایمز گفته است که ارتفاع پرواز هواپیمای بدون‬ ‫سرنشین مورد بحث بیش از ‪ ۱۳۰‬متر نیست و اختاللی در ترافیک هوایی ایجاد نمی کند‪.‬‬ ‫ضمنا این جسم پرنده هیچوقت از محدوده کنترل فرد هدایت کننده آن خارج نمی شود‪.‬‬ ‫سال گذشته‪ ،‬شرکت آمازون گفت مشغول آزمایش امکان تحویل بسته های پستی توسط‬ ‫هواپیماهای بدون سرنشین است ولی ارائه این خدمات پنج سال طول خواهد کشید‪.‬‬


‫‪110‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نیما شاهرخ‌شاهی در جاده‬ ‫چالوس چه می‌کند؟‬

‫یک گروه خوب‪ ،‬حرفه‌ای و صمیمی‬ ‫جالب و دوست‌داشتنی است‪ .‬احمد‬ ‫معظمی کارگردان و علیرضا داوری‬ ‫به عنوان تهیه‌کننده فضای مثبتی در‬ ‫پشت صحنه ایجاد کرده‌اند و البته بازی‬ ‫در کنار بازیگرانی چون بیژن امکانیان‪،‬‬ ‫فاطمه گودرزی‪ ،‬سعید پیردوست و‬ ‫دیگران لذتبخش است‪.‬‬

‫شاهرخ‌شاهی درباره نقش خود در‬ ‫سریال جاده چالوس گفت‪ ‌:‬قبل از‬ ‫عید کار در این سریال را شروع کردم‬ ‫که داستان دو خانواده را موازی هم‬ ‫روایت می‌کند و به نوعی اختالفات‬ ‫آنها را به نمایش می‌گذارد‪.‬‬

‫شاهرخ‌شاهی درباره تفاوت نقش‬ ‫مسعود در این مجموعه تلویزیونی‬ ‫با نقش‌های دیگرش در دیگر آثار‬ ‫نمایشی گفت‪ :‬نقش مسعود شبیه دیگر‬ ‫نقش‌هایی که تاکنون بازی کرده‌ام‪،‬‬ ‫نیست و شخصیت مسعود پیچیدگی‌ها‬ ‫و فراز و نشیب زیادی دارد‪.‬‬

‫نیما شاهرخ‌شاهی در سریال‬ ‫«جاده چالوس»که احمد معظمی‬ ‫آن را برای شبکه تهران کارگردانی‬ ‫می‌کند نقش مسعود را بازی می‌کند‬ ‫که پسر خانواده است‪.‬‬

‫وی درباره مکان تصویربرداری این‬ ‫سریال توضیح داد‌‪ :‬برخالف تصور‬ ‫این‌که چون نام این سریال «جاده‬ ‫چالوس» است و باید در شمال‬ ‫تصویربرداری شود‪ ،‬بیشتر سکانس‌های‬ ‫آن در تـــهران تصویربرداری می‌شود‪.‬‬ ‫شاهرخ‌شاهی درباره روند تصویربرداری‬ ‫بیان کرد‪ :‬کارها براساس برنامه پیش‬ ‫می‌رود و نکته مثبت این کار این است‬ ‫که تدوین و صداگذاری همزمان با‬ ‫تصویربرداری انجام می‌شود تا سریال‬ ‫زودتر برای پخش آماده شود‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬بازی کردن در کنار‬

‫جاده چالوس داستان یک خانواده‬ ‫است که در تهران زندگی می‌کنند‪،‬‬ ‫اما پدر خانواده به علت بی‌تدبیری‬ ‫شریکش ورشکست می‌شود‪ ،‬او باید‬ ‫از همه شاکیان رضایت بگیرد‪ .‬در‬ ‫این بین به همسرش محبوبه در جاده‬ ‫چالوس رستورانی متروک ارث می‌رسد‬ ‫و‪ ...‬نقش پدر را بیژن امکانیان و‬ ‫نقش محبوبه را فاطمه گودرزی بازی‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫نیما شاهرخ‌شاهی تاکنون در‬ ‫سریال‌هایی مانند فاصله‌ها‪ ،‬ملکوت و‬ ‫مرد نقره‌ای بازی کرده است‪.‬‬

‫پست جالب ملیکا شریفی‬ ‫نیا در اینستاگرام‬ ‫"ملیکا شریفی نیا" که با شوق‬ ‫بوی بارون و رانندگی در باران‬ ‫به دل جاده زده بود و بینصیب هم‬ ‫نمونده بود ؛ احساسشو با این پست‬ ‫زیباش با ما به اشتراک گذاشت‪:‬‬ ‫از صبح گفته بود قول داده بود باهزار‬

‫بدبختی منو به هواش از خونه بیرون‬ ‫کشونده بود ! و یکهو به زیباترین شکل‬ ‫ممکن اتفاق افتاد باالخره بارون اومد‬ ‫! اون بارون بی نظیررر و من با تمام‬ ‫وجود لذت بردم از بارونی که به خاطر‬ ‫اون بارید به خاطر من بارید و بیشتر‬ ‫به خاطر اینکه به قولش عمل کرد! می‬ ‫دونستم عمل می کنه شک نداشتم !‬ ‫بیخود نیست که بهترین رفیق دنیامه‬ ‫بیخود نیست‪.‬‬


‫‪109‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چهره گل آلود مهراوه‬ ‫شریفی نیا در پشت صحنه‬ ‫یک سریال‬

‫وقتی خواننده‬ ‫معروف سر‬ ‫استاد سینمای‬ ‫ایران را می‬ ‫بوسد‬

‫مهراوه شریفی نیا در پشت صحنه فیلم‬ ‫کیمیا‬ ‫مهراوه شریفی نیا با انتشار این عکس‬ ‫نوشت‪« :‬پنج ماه از عمرم را با افتخار‬ ‫در سرزمینی قدم زدم که غیرت‬ ‫مردمانی ‪ ،‬هوایش را مقدس کرده بود‪.‬‬ ‫شاید دلیل تمام اشک و ضجه های از‬ ‫ته دل ما در صحنه های جنگ "کیمیا"‬

‫رضا یزدانی در حال‬ ‫دلداری دادن مسعود‬ ‫کیمیایی‬ ‫رضا یزدانی در حال‬ ‫دلداری دادن مسعود‬ ‫کیمیایی ‪ .‬این روزها‬ ‫فیلم متروپل کیمیایی‬ ‫روی پرده سینماست‪.‬‬ ‫فیلمی که در جشنواره با‬ ‫انتقاد شدید تماشاگران‬ ‫و منتقدان کارگردان‬ ‫قیصر و گوزن ها روبرو‬ ‫شد‪.‬‬

‫استقبال پرشور مردم‬ ‫کرمانشاه از کنسرت شهرام‬ ‫ناظری‬ ‫کنسرت موسیقی سنتی گروه فردوسی‬ ‫به خوانندگی استاد آواز ایران‪ ،‬شهرام‬ ‫ناظری پنجشنبه شب در میان استقبال‬ ‫پرشور مردم کرمانشاه برگزار شد‪.‬‬ ‫‪ ،‬بیش از پنج هزار نفر در سرسرای‬ ‫مجموعه ورزشیبرای شنیدن صدای‬ ‫استاد ناظری گردهم آمده بودند و‬ ‫این در حالی بود که مجموعه مذکور‪،‬‬ ‫گنجایش پذیرش بسیاری از مشتاقان‬ ‫صدای او را نداشت‪.‬‬ ‫این هنرمند محبوب‬ ‫کرمانشاهی در آغاز‬ ‫مراسم‪ ،‬ابتدا به زبان‬ ‫کردی مراتب قدردانی‬ ‫خود را از اداره کل‬ ‫فرهنگ و ارشاد استان‬ ‫کرمانشاه و مسووالنی که‬ ‫زمینه برگزاری کنسرت‬ ‫موسیقی او را فراهم کرده‬ ‫بودند‪ ،‬ابراز کرد‪.‬‬ ‫وی سپس با خواندن‬ ‫متنی به زبان کردی‬ ‫عظمت‬ ‫کرمانشاهی‪،‬‬ ‫و تمدن مردم ایران و‬ ‫قوم کرد را ستود و نام‬ ‫برخی از بزرگان و مفاخر‬ ‫کرمانشاهی را نیز بر زبان‬

‫آورد‪.‬‬ ‫شهرام ناظری سپس در میان موج‬ ‫تشویق و هیجان تماشاگران‪ ،‬برنامه‬ ‫اش را آغاز کرد‪.‬‬ ‫برنامه کنسرت امشب استاد آواز ایران‬ ‫در دو بخش درفش کاویان و تصنیف‬ ‫کردی اجرا شد و قرار است فرداشب‬ ‫نیز همین سرسرا میزبان او باشد‪.‬‬ ‫تالش پلیس راهور شهر کرمانشاه‬ ‫برای برقراری نظم ترافیکی از میدان‬ ‫آبادانی و مسکن تا پل مرادحاصل و‬ ‫نیز حضور فعال و موثر نیروی انتظامی‬ ‫برای برقراری آرامش در اجرای این‬ ‫کنسرت موسیقی از نکات قابل توجه‬ ‫هنگام برگزاری آن بود‪.‬‬

‫کنسرت مازیار فالحی در‬ ‫تهران‬ ‫کنسرت مازیار فالحی اوایل‬ ‫تیرماه سال جاری در تهران از سوی‬ ‫موسسه آوای فروهر برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫موسسه فرهنگی هنری آوای فروهر که‬ ‫عهده دار برگزاری کنسرت رضا یزدانی‬ ‫در ‪ 9‬خردادماه جاری است‪ ،‬پیش از‬ ‫فرارسیدن ماه رمضان‪ ،‬کنسرت مازیار‬ ‫فالحی را در تاریخ اول و دوم تیرماه‬ ‫آتی برگزار خواهد کرد‪.‬‬ ‫حسینی‪ ،‬مدیر روابط عمومی موسسه‬ ‫آوای فروهر‪ ،‬همچنین به آلبوم های در‬ ‫دست انتشار این شرکت اشاره کرد و‬ ‫گفت‪ :‬آلبوم های جدید محسن یگانه و‬ ‫مازیار فالحی در این موسسه در دست‬ ‫انتشار است که زمان رونمایی از این‬ ‫آلبوم ها بعد از ماه مبارک رمضان‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫موسسه فرهنگی هنری آوای فروهر‬ ‫با مدیریت محمد حاتم‌پور تا کنون‬ ‫آلبوم‌هایی نظیر "خاص" (با صدای ‪۹‬‬ ‫خواننده)‪" ،‬کوالک" ( با صدای علی‬

‫حرمت و صالبت این خاک بود‪.‬‬ ‫سالروز آزادی اش مبارک»‬ ‫کارگردانی سریال" کیمیا" را جواد‬ ‫افشار بر عهده دارد و این سریال‬ ‫سرگذشت بازیگر اصلی داستان را در‬ ‫سه مقطع زمانی قبل از انقالب‪ ،‬دوره‬ ‫جنگ و زمان حال روایت می کند و‬ ‫بیش از ‪ ۳۰۰‬بازیگر دارد که نقش یکی‬ ‫از شخصیت های اصلی آن را مهراوه‬ ‫شریفی نیا ایفا می کند‪.‬‬ ‫بیش از ‪ ۳‬هزار و ‪ ۸۰۰‬نفر این عکس‬ ‫را الیک زده و آن را پسندیده اند‪.‬‬

‫اصحابی)‪" ،‬زندگی من" (با صدای‬ ‫بابک جهانبخش)‪ ،‬و "مدرس شمال"‬ ‫(با صدای مهدی مدرس) را وارد بازار‬ ‫موسیقی کرده است‪.‬‬ ‫یادآوری می‌شود کنسرت رضا یزدانی‬ ‫در ‪ 9‬خردادماه جاری طی دو سانس‬ ‫در سالن میالد نمایشگاه بین المللی‬ ‫برگزار می‌شود‪ .‬یزدانی در این کنسرت‬ ‫دو قطعه "دیوونه" و "قوی سیاه" را‬ ‫برای نخستین بار اجرا خواهد کرد‪.‬‬


‫‪108‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫لباس ‪ ۱۸۰‬ساله بر تن لیال‬ ‫حاتمی در کن‬ ‫مرسوم است هنرمندان حاضر‬ ‫در جشنواره‌های فیلم‪ ،‬لباس‌های‬ ‫ویژه‌ی شرکت در این مراسم را که‬ ‫توسط مشهورترین طراحان مد و‬ ‫لباس آماده شده‌‪ ،‬به تن کنند؛‌ اما‬ ‫«لیال حاتمی‌» در کن ‪ ۲۰۱۴‬با یک‬ ‫سنت‌شکنی‪ ،‬لباسی را پوشید که حدود‬ ‫‪ ۱۸۰‬سال قدمت دارد و نمونه‌ای بارز‬ ‫از هنر سنتی ایران‪ ،‬یعنی «نقده‌دوزی»‬ ‫است‪.‬‬ ‫به گزارش ایسنا‪ ،‬مهرنوش شاه‌حسینی‬ ‫ایده‌ استفاده از این لباس تاریخی را به‬ ‫لیال حاتمی داد‪.‬‬ ‫او آرشیتکتی است که از سال ‪1374‬‬ ‫داشته‌های معماری‌اش را به طراحی‬ ‫لباس وارد کرد و سرانجام از سال‬ ‫‪ 1384‬ب ‌ه شکل مستمر به طراحی‬ ‫«سها‬ ‫لباس پرداخت و بیشتر با نام ُ‬ ‫دیزاین» شناخته می‌شود‪.‬‬ ‫شاه‌حسینی در شرح ماجرای انتخاب‬ ‫این لباس گفت‪ :‬وقتی خبر انتخاب‬ ‫«لیال حاتمی» برای داوری جشنواره‌‬ ‫فیلم کن منتشر شد‪ ،‬او با من تماس‬ ‫گرفت تا دربار ‌ه لباس هم‌فکری کنیم‪.‬‬ ‫ما ‪ 14‬روز بیشتر تا آغاز مراسم‬ ‫فرصت نداشتیم‪ .‬خانم حاتمی گفت‪،‬‬ ‫پیشنهادهایی را از خارج ایران برای‬ ‫طراحی و تهیه‌ لباس گرفته‪ ،‬اما تأکید و‬ ‫نظر اصلی‌اش‪ ،‬انتخاب لباسی متناسب‬ ‫با فرهنگ ایرانی و همراه با حجاب و‬ ‫پوشیده بود‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬خانم حاتمی نظر داشت‬ ‫که قطعه‌ای از لباس‌های کلکسیون‬ ‫قدیمی پدرشان را در این مراسم‬ ‫استفاده کند؛ اما به‌دلیل محدودیت‌‬ ‫زمانی‪ ،‬امکان آماده کردن چنین لباسی‬ ‫وجود نداشت‪.‬‬ ‫بعد من این ایده را دادم که در‬ ‫داشته‌های خانوادگی‌مان‪ ،‬لباسی را با‬ ‫این ویژگی‌ها جست‌وجو کنیم‪.‬‬ ‫سپس این لباس را که قدمتی حدود‬ ‫‪ 180‬سال دارد و روی آن با طالی‬ ‫خالص «نقده‌دوزی» شده است‌‪،‬‬ ‫پیشنهاد کردم‪ .‬در واقع‪ ،‬این لباس از‬ ‫ابتدا برای مراسم جشن تهیه شده بود‪.‬‬ ‫شاه‌حسینی دربار ‌ه این لباس تاریخی‌‪،‬‬ ‫توضیح داد‪ :‬این کت‌ودامن به خانواده‌‬ ‫سنتی ما تعلق دارد و تا به امروز فقط‬ ‫یک‌بار از آن استفاده شده و پس از آن‬ ‫در صندوقچه‌ شخصی و خانوادگی‌مان‬ ‫نگهداری می‌شد‪ ،‬مادرم فقط به‌خاطر‬ ‫ارادتی که به «لیال حاتمی» و خانواده‌ او‬ ‫دارد‪ ،‬حاضر شد این لباس را در اختیار‬ ‫ما قرار دهد‪.‬‬

‫خانم حاتمی برای این لباس ارزش‬ ‫زیادی قائل شد و بسیار خوشحال بود‬ ‫که در این مراسم بین‌المللی‪ ،‬سهمی‬ ‫در معرفی فرهنگ و یکی از هنرهای‬ ‫اصیل ایرانی دارد‪.‬‬ ‫وی گفت‪ :‬ما برای آماده کردن این‬ ‫لباس قدیمی‪ ،‬به هیچ‌وجه به ترکیب‬ ‫اصلی آن دست نزدیم‪ ،‬فقط کمی با‬ ‫ظرافت‪ ،‬لباس تنظیم و روی پوشش‬ ‫بیشتر آن کار شد‪.‬‬ ‫برای اجرای این تنظیم‌های ظریف‪،‬‬ ‫کار را به تنها خیاطی که در تهران‬ ‫می‌شناختم و فکر می‌کردم خیاطی‬ ‫را مانند نقاشی انجام می‌دهد‪ ،‬یعنی‬ ‫«فاطمه حاتمی سلطانی» سپردم‪.‬‬ ‫او در عین حال تأکید کرد‪ :‬ما تالش‬ ‫کردیم به اصالت این لباس آن‌چنان که‬ ‫نظر و تأکید «لیال حاتمی» نیز همین‬ ‫بود‪ ،‬دست نزنیم‪.‬‬ ‫در واقع‪ ،‬ما ایده را پیدا کردیم و ماجرا‬ ‫دقیقا شبیه به این بود که لباسی را‬ ‫برای این مراسم از موزه به امانت‬

‫گرفته باشیم‪.‬‬ ‫این طراح لباس سپس دربار ‌ه هنر‬ ‫«نقده‌دوزی» که روی این لباس کار‬ ‫شده است‪ ،‬توضیح داد‪ :‬نقده‌دوزی از‬ ‫عوامل تزیین پارچه در ایران بوده که‬ ‫از دوره‌ هخامنشیان رواج داشته و‬ ‫طرح‌هایی مانند گلدان وحشی‌‪ ،‬سروی‌‪،‬‬ ‫درختی‪ ،‬گل و مرغ‌‪ ،‬بته‌جقه‪‌ ،‬اسلیمی و‬ ‫ستاره‌های پنج‌‪ ،‬شش‌‪ ،‬هشت و دوازده‬ ‫َپر با نخ طال روی پارچه‌های ابرشیمی‌‪،‬‬ ‫کتان‌‪ ،‬چلوار وحشی‌‪ ،‬پشمی‌‪ ،‬مخمل و‬ ‫ماهوت کار می‌شد‪.‬‬ ‫این رودوزی در دوره‌ اشکانیان‬ ‫و ساسانیان همراه با گالبتون و‬ ‫ده‌یک‌دوزی (که هنری در حال منسوخ‬ ‫شدن است) رواج داشت‪.‬‬ ‫«شاردن» و «مارکوپولو» نیز در‬ ‫سفرنامه‌های خود از رواج کامل‬

‫این سه هنر در دوران صفوی یاد‬ ‫کرد‌ه‌اند‪.‬‬ ‫نقده‌دوزی همین حاال هم به‌عنوان‬ ‫بخشی از تزیینات‪ ،‬روی پرد ‌ه خانه‌‬ ‫خدا استفاده می‌شود و هنوز هم در‬ ‫بخش‌هایی از ایران مانند اصفهان‪‌،‬‬ ‫یزد‌‪ ،‬کاشان‪ ،‬کرمان‌‪ ،‬تهران‌‪ ،‬قزوین‌‪،‬‬ ‫بندرعباس‌‪ ،‬کردستان و خوزستان تا‬ ‫حدی رواج دارد‪.‬‬ ‫شاه‌حسینی اضافه کرد‪ :‬قدمت این‬ ‫لباس به‌گونه‌ای است که هر کسی از‬ ‫نزدیک‌ آن را ببینید‪ ،‬متوجه ارزش‬ ‫تاریخی و هنری آن می‌شود‪.‬‬ ‫فکر می‌کنم با توجه به عکس‌هایی‬ ‫هم که از خانم حاتمی در آن جشنواره‬ ‫گرفته شده‪ ،‬این لباس خیلی مورد‬ ‫توجه قرار گرفته است‪.‬‬

‫الهام چرخنده استعفا کرد‪/‬‬ ‫تحریم چرخنده از سوی‬ ‫هنرمندان‬

‫تاکید بر حضور الهام چرخنده‬ ‫داشته‪ ،‬که عالوه بر سمت مجری طرح‬ ‫برنامه ریزی کار را نیز به عهده بگیرد‪.‬‬

‫الهام چرخنده که به عنوان مجری‬ ‫طرح پروژه یار دوازدهم در حمایت از‬ ‫بازیکنان تیم ملی فوتبال در جام جهانی‬ ‫‪ ۲۰۱۴‬انتخاب شده بود به دلیل هجمه‬ ‫های فراوان از این سمت استعفا داد‪.‬‬ ‫به گزارش جهان نیوز‪ ،‬برخی از‬ ‫هنرمندان نسبت به حضور الهام‬ ‫چرخنده به عنوان مجری طرح اعتراض‬ ‫داشتند و گفتند اگر وی مجری طرح‬ ‫باشد ما در این پروژه حضور نخواهیم‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫این پروژه برای شبکه خانگی است و‬ ‫کارگردان پروژه محمد حسین لطیفی‬

‫الهام چرخنده در پی تبریک صمیمانه‬ ‫عید در لحظه سال تحویل به مقام‬ ‫معظم رهبری از سوی یک طیف تندرو‬ ‫مورد هجمه قرار گرفت و حتی به‬ ‫ماشین وی حمله شد و خودش را با‬ ‫چوب کتک زدند‪.‬‬ ‫پیگیری های خبرنگار جهان حاکی از‬ ‫ان است که الهام چرخنده به برخی از‬ ‫هنرمندان علت استفعایش را عدم‬ ‫حاشیه سازی برای حضور موفق تیم‬ ‫ملی فوتبال در جام جهانی اعالم کرده‬ ‫است و گفته هدف‪ ،‬موفقیت تیم ملی‬ ‫است و اگر با حضور من به پروژه ضربه‬ ‫وارد می شود من کناره گیری می کنم‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

107


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

106


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

105


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

104


‫‪103‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫\‬

‫سوژه شدن سوتی‬ ‫آرایشی آنجلینا جولی‬ ‫براد پیت” و “آنجلینا جولی”‬ ‫جز زوج های موفقی هستند‬ ‫که همیشه از یکدیگر حمایت‬ ‫کرده و زمانی که یکی از‬ ‫آنها درگیر مسائل کاری شده‬ ‫است‪ ,‬دیگری از وی حمایت‬ ‫کرده و او را همراهی می‬ ‫کند‪ .‬به تازگی فیلم جدیدی با‬ ‫نام ‪The Normal Heart‬‬ ‫به تهیه کنندگی “براد پیت”‬ ‫آماده شده است که در مراسم‬ ‫رونمایی از این فیلم آنجلینا‬ ‫جولی نیز حضور داشته و براد‬ ‫را همراهی می کرد‪.‬‬ ‫این همراهی با اتفاقی عجیب‬ ‫همراه بود‪“ .‬آنجلینا جولی”‬ ‫در این مراسم لباسی مشکی‬ ‫به تن کرده بود اما آرایش‬ ‫ساده او سوژه شده بود چرا که‬ ‫برروی صورت او آثار پودر‬ ‫سفید رنگی باقی مانده بود که‬ ‫همین مسئله توسط عکاسان‬ ‫شکار شد‪.‬‬


‫‪102‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اززمان آشنایی کیم و کانیه ‪ " ،‬کیم کارداشیان " خیلی سعی کرده بود خود را به " بیانسه‬ ‫" نزدیک کند ولی این خواننده سرشناس همواره از وی دوری کرده است‪ " .‬بیانسه " با‬ ‫انتشار تصویر عجیبی از یک آسمان آبی و تکه های ابر در اینستاگرام " کیم کارداشیان‬ ‫" و پیامی با مضمون " آرزوی خوشبختی و عشق " برای وی این ازدواج را به او تبریک‬ ‫گفت و به جشن ازدواج وی نرفت‪.‬‬

‫استیون اسپیلبرگ در ساخت یک تریلر داستانی با برادران کوئن‬ ‫همکاری می‌کند‬ ‫استیون اسپیلبرگ" کارگردان بزرگ آمریکایی با برادران کوئن در ساخت یک تریلر‬ ‫داستانی درباره جنگ سرد همکاری می کند‪.‬‬ ‫این فیلم بر اساس داستان واقعی زندگی "جیمز دونوان" است‪ ،‬وکیلی آمریکایی که سیا‬ ‫استخدامش می کند تا خلبانی را که در سال ‪ 1960‬در روسیه سقوط کرده آزاد کند‪.‬‬ ‫هایش نقش او را در فیلم " زیبای خفته " دوست ندارند اما در کل فیلم را پسندیده اند‪.‬‬

‫"تام هنکس" در این فیلم نقش اصلی را ایفا خواهد کرد‪.‬‬ ‫برادران کوئن که با فیلم های «فارگو» و «جایی برای پیرمردها نیست» شناخته می‬ ‫شوند‪ ،‬دستنویس تازه ای از فیلمنامه ای را خواهند نوشت که نخستین بار "مت چارمن"‪،‬‬

‫غایبان بزرگ خبرسازترین مراسم عروسی دنیا‬ ‫به گزارش پرداد به نقل از رادار ‪ :‬تنها یک روز تا عروسی پر سر و صدا و پر هزینه " کیم‬ ‫کارداشیان " و " کانیه وست " زمان باقی است‪ .‬قرار است این مراسم در یک کاخ قدیمی‬ ‫در فلورانس ایتالیا برگزار شود اگر چه این زوج ثروتمند و مشهور روز گذشته از ‪700‬‬ ‫میهمان در کاخ ورسای فرانسه پذیرایی کردند‪ .‬آنها برای مراسم عروسی در ایتالیا بیش‬ ‫از ‪ 1000‬میهمان دارند که اکثر آنها را شخصیت های مشهور و ستاره های هالیوودی‬ ‫تشکیل میدهند‪.‬‬ ‫جی زی " و "بیانسه " زوج مشهور هالیوودی دوستی نزدیکی با " کانیه وست " همسر‬ ‫خواننده " کیم کارداشیان " دارند و بارها شنیده شده بود که قرار است جزء ساقدوش های‬ ‫عروس و داماد باشند‪ .‬اما بیانسه اعالم کرده بود که در صورت حضور رسانه ها در جشن‬ ‫وی در این مراسم شرکت نخواهد کرد‪ .‬و از آنجایی که این مراسم در سریال خانوادگی "‬ ‫کارداشیان " به نمایش درخواهد آمد بیانسه حاضر به حضور در این مراسم نشد‪ .‬اگرچه‬

‫نمایشنامه نویس بریتانیایی نوشته بود‪.‬‬ ‫این اولین همکاری این دو برادر با "استیون اسپیلبرگ" و "تام هنکس" است‪.‬‬ ‫با این حال‪" ،‬تام هنکس" در سال ‪ 2004‬در بازسازی فیلم «قاتالن پیرزن» در فیلم‬ ‫برادران کوئن بازی کرد و "اسپیلبرگ" نیز در سال ‪ 2010‬تهیه کنندگی فیلم وسترن «بی‬ ‫باک» (‪ )True Grit‬ساخته برادران کوئن را برعهده داشت‪.‬‬ ‫این چهارنفر مجموعا تاکنون ‪ 10‬جایزه اسکار برده اند‪.‬‬ ‫تازه ترین فیلم جوئل و اتان کوئن «درون لوین دیویس» بوده است‪ .‬با این حال آنها‬ ‫فیلمنامه های متعددی هم نوشته اند که خود کارگردانی آنها را به عهده نداشته اند‪ ،‬از‬ ‫جمله فیلم «گامبیت» با بازی "کالین فرت" و فیلم «نشکسته» (‪ )Unbroken‬با بازی‬ ‫"آنجلینا جولی" که به زودی اکران خواهد شد‪.‬‬ ‫به گزارش بی بی سی‪ ،‬گفته می شود که در حال حاضر "اسپیلبرگ" چند پروژه در دست‬ ‫دارد‪ ،‬از جمله اقتباسی سینمایی ای از غول بزرگ مهربان اثر "رولد دال"‪ ،‬که فیلمبرداری‬ ‫اش در ژانویه ‪ 2015‬شروع خواهد شد‪.‬‬ ‫تریلر تازه او چهارمین همکاری اش با "تام هنکس" خواهد بود‪" .‬تام هنکس" پیش از‬ ‫این در فیلم های «ترمینال»‪« ،‬نجات سرجوخه رایان» و «اگه می تونی منو بگیر» با‬ ‫"اسپیلبرگ" همکاری کرده است‪.‬‬ ‫"مت چارمن" که نخستین نسخه فیلمنامه را نوشته است‪ ،‬شهرت اصلی اش را مدیون نوشتن‬ ‫نمایشنامه «ماشین» است‪ ،‬اثری درباره بازی پرحاشیه "گری کاسپاروف"‪ ،‬قهرمان شطرنج‪،‬‬ ‫با برنامه کامپیوتری دیپ بلو‪.‬‬


‫‪101‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫برنامه ای که می شنوید در روز چهارشنبه ‪ ۳۱‬اردیبهشت (‪ ۲۱‬مه) از رادیو بی بی سی‬ ‫پخش شده است‪.‬‬ ‫مایکل جکسون با آهنگ ‪ Love Never Felt So Good‬شماره هشت جدول‬ ‫پرفروشترین آهنگ بریتانیا‬

‫فیلم خواب زمستانی ساخته کارگردان ترکیه ای با رای هیات داوران به عنوان فیلم برگزیده‬ ‫و برنده جایزه " نخل طال " معرفی شد‪ .‬همچنین جایزه بهترین کارگردانی نیز به " بنت‬ ‫میلر"به خاطر فیلم "شکار روباره " رسید‪ .‬هیات داوران جشنواره فیلم کن " تیموتی اسپال"‬ ‫بازیگر فیلم "آقای ترنر" ساخته مایک لی را به عنوان بهترین بازیگر مرد و " جولین مور"‬ ‫را به خاطر بازی در فیلم " نقشه ستاره های سینما" به عنوان بهترین بازیگر زن انتخاب‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫گفتنی است نوری بیلگه جیالن کارگردان ترکیه ای که فیلم او برنده جایزه نخل طال شد‪،‬‬ ‫پس از دریافت جایزه خود‪ ،‬آن را به قربانیان حادثه معدن سوما و نیز جوانانی که در جریان‬ ‫اعتراضات پس از انفجار معدن جان خود را از دست دادند‪ ،‬تقدیم کرد‪ ،‬از این رو شبکه‬ ‫های دولتی ترکیه و رسانه های حامی حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه‪ ،‬این موضوع را‬ ‫همانند یک خبر عادی بازتاب دادند در حالی که در شبکه های اجتماعی ترکیه و رسانه‬ ‫های مخالف دولت این موضوع بازتاب گسترده ای داشته است‪ .‬رییس جمهور و وزیر‬ ‫فرهنگ و توریسم ترکیه با صدور پیام هایی کسب این افتخار را به جیالن تبریک گفته‬ ‫اند‪.‬‬

‫دلخوری بچه های "آنجلینا جولی" در مورد نقش مادرشان!‬ ‫هرگز فکر نمیکردم چه فیلمهایی بازی کرده ام که برای بچه ها قابل پخش باشد‪.‬‬ ‫آنجلینا جولی " درمورد نقش جدیدش به عنوان جادوگر بدجنس فیلم " زیبای‬ ‫خفته " صحبتهایی داشته است که بسیار جالب توجه است‪ .‬این هنرپیشه ‪ 38‬ساله‬ ‫در خصوص این فیلم میگوید ‪ :‬هرگز فکر نمیکردم چه فیلمهایی بازی‬ ‫کرده ام که برای بچه ها قابل پخش باشد‪.‬‬ ‫هنرپیشه معروف هالیوودی میگوید ‪ :‬فیلمی که در آن نقشی داشته باشم که‬ ‫برای بچه ها هم جذابیت داشته باشد خیلی عالی است‪ .‬بازی کردن در این نقش ها‬

‫نخل طال جشنواره کن به " خواب زمستانی "رسید‬

‫رییس جمهور و وزیر فرهنگ و توریسم ترکیه با صدور پیام هایی کسب این افتخار را به‬ ‫جیالن تبریک گفته اند‪.‬‬ ‫شصت و هفتمین جایزه نخل طالی فستیوال فیلم کن روز گذشته به فیلم " خواب‬ ‫زمستانی" ساخته " نوری بیلگه جیالن" کارگردان ترکیه ای رسید‪ .‬به گزارش آناتولی شصت‬ ‫و هفتمین فستیوال فیلم کن روز گذشته با توزیع جوایز فیلم ها و کارگردانان برگزیده به کار‬ ‫خود پایان داد‪.‬‬

‫لذت بخش است‪ .‬او به خبرنگاران گفته است اگرچه دخترش در فیلم جدیدش بازی کرده‬ ‫است اما او و همسرش مخالف فعالیت بچه ها در دنیای سینما هستند‪ .‬او گفته است بچه‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫بازیگ ‌ر هالیوودی همسرش را با شلیک گلوله‬ ‫به قتل رساند‬

‫‪ ۶۵۷‬هزار دالر برای یکی از گیتارهای جورج‬ ‫هریسون‬

‫بازیگر لس‌آنجلسی به اتهام تیراندازی و قتل همسرش‬ ‫دستگیر شد‪.‬‬

‫گیتاری متعلق به جورج هریسون‪ ،‬عضو سابق گروه موسیقی‬ ‫بیتلز که در نیویورک به حراج گذاشته شده بود‪ ،‬به قیمت‬ ‫‪ ۶۵۷‬هزار دالر فروخته شد‪.‬‬ ‫هریسون با گیتار ریکنباکر ‪ ۴۲۵‬که در سال ‪ ۱۹۶۲‬ساخته‬ ‫شد در برنامه‌ای تلویزیونی در بریتانیا در سال ‪۱۹۶۳‬‬ ‫حضور پیدا کرد و سپس با این گیتار همراه با گروه بیتلز به‬ ‫آمریکا سفر کرد‪.‬‬ ‫هریسون که در سال ‪ ۲۰۰۱‬درگذشت‪ ،‬همچنین با این‬ ‫گیتار الکتریک در ترانه‌های "می‌خواهم دستت را بگیرم"‬ ‫(‪ )I Want to Hold Your Hand‬و این پسر (‪This‬‬ ‫‪ )Boy‬نواخته بود‪.‬‬ ‫او این گیتار را در جریان سفری به آمریکا خریده بود‪.‬‬

‫«مایکل جیس» بازیگر مشهور لس‌آنجلسی که بیش از ‪51‬‬ ‫سال از عمرش می‌گذرد‪ ،‬پس از یک مشاجره و درگیری با‬ ‫همسرش «آپریل جیس» به دلیل مسائل مالی‪ ،‬ناگهان در‬ ‫اقدامی جنون‌آمیز با شلیک به سمت این زن و او را در برابر‬

‫چشمان فرزندانش از پای درآورد‪.‬‬ ‫پس از این حادثه این بازیگر‌هالیوودی در تماس با پلیس‬ ‫خود را به مأموران معرفی کرد و از امدادگران اورژانس‬ ‫خواست همسر مجروحش را به بیمارستان برسانند‪.‬‬ ‫طبق گزارش پلیس لس‌آنجلس‪ ،‬آپریل همسر ‪ 40‬ساله‬ ‫مایکل هنگامی هدف گلوله قرار گرفــت که دو تن از‬ ‫فرزندان زیر ‪ 10‬سالش شاهد این حادثه خونین بودند‪.‬‬ ‫بدهی مالی و ورشکستگی بازیگر سینما در سال ‪2011‬‬ ‫میالدی‪ ،‬علت اصلی مشاجره و قتل گزارش شده است‪.‬‬ ‫براساس گزارش تیم پزشکی پس از تماس مایکل جیس‬ ‫با اورژانس‪ ،‬همسر مجروحش بعدازظهر به وقت محلی‬ ‫به بیمارستان انتقال یافت اما به دلیل شدت جراحات و‬ ‫خونریزی‪ ،‬سحرگاه آن شب درگذشت‪ .‬پلیس لس‌آنجلس‬ ‫بازیگر سینما را در محل زندگی‌اش دستگیر و قاضی دادگاه‬ ‫او را با قرار وثیقه یک میلیون دالری روانه زندان کرد‪.‬‬

‫حراجی جولیان در نیویورک می گوید که تخمین زده می‬ ‫شد که این گیتار نهایتا ‪ ۶۰۰‬هزار دالر فروخته شود‪.‬‬ ‫این گیتار توانست رکورد گرانترین گیتاری که توسط یکی‬ ‫از اعضای بیتلز نواخته شده است را بشکند‪ .‬سال گذشته‬ ‫یک گیتار واکس (‪ )VOX‬که هم جان لنون و هم هریسون‬ ‫با آن نواخته بودند‪ ،‬به قیمت ‪ ۴۰۸‬هزار دالر فروخته شد‪.‬‬ ‫با این حال این گیتار هنوز با رکورد گرانترین گیتاری که در‬ ‫یک حراجی فروخته شده است فاصله زیادی دارد‪ .‬در ماه‬ ‫دسامبر گذشته یکی از گیتارهای باب دیلن به قیمت ‪۹۶۵‬‬ ‫هزار دالر فروخته شد‪.‬‬ ‫هریسون در سال ‪ ۲۰۰۱‬درگذشت‬ ‫در این حراجی همچنین پالکارد دست نویس جان لنون‬

‫و یوکو اونو برای تظاهرات ضد جنگ در سال ‪ ۱۹۶۹‬در‬ ‫مونترال به قیمت ‪ ۱۸۷‬هزار فروخته شد‪.‬‬ ‫گیتاری که در میانه دهه ‪ ۱۹۶۰‬توسط پل مک‪‎‬کارتنی‪،‬‬ ‫عضو دیگر گروه بیتلز اجاره شده بود‪ ،‬نیز ‪ ۱۲۵‬هزار‬ ‫فروخته شد‪.‬‬ ‫لباس سرهمی که الویس پریسلی در کنسرتی در سال ‪۱۹۷۱‬‬ ‫پوشیده شده بود نیز از دیگر اشیای به حراج گذاشته شده‬ ‫در نیویورک بود که ‪ ۱۹۷‬هزار دالر به دست آورد‪.‬‬

‫پرفروش‌ترین‌های موسیقی بریتانیا از چک‬ ‫کان تا مایکل جکسون‬ ‫شیداسب کاویانی هر هفته نگاهی می‌کند به جدول پرفروش‬ ‫ترین تک آهنگ‌ها و آلبوم‌های موسیقی پاپ و راک‬ ‫بریتانیا‪.‬‬ ‫این برنامه را می‌توانید چهارشنبه‌ها صبح در برنامه کلیک‬ ‫چشم انداز بامدادی رادیو بی بی سی بشنوید‪.‬‬ ‫چشم انداز بامدادی رادیو بی بی سی از ساعت ‪ ۶‬تا ‪۸‬‬ ‫بامداد هر روز از کلیک این امواج و فرکانس‌های رادیویی‬ ‫و ماهواره‌ای پخش می‌شود‪.‬‬


‫‪99‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫جراحی زیبایی برای کیم کارداشیان توسط نامزدش ممنوع شد!!‬

‫تالش ریحانا برای چاق شدن و اضافه وزن!‬

‫کیم کارداشیان ستاره معروف ‪ ۳۲‬ساله هالیوودی در حالی شکار عکاسان شد که هنگام‬ ‫رانندگی درحال صحبت با موبایل بود‪ .‬او درحالی قانون شکنی می کرد که با مرسدس بنز‬ ‫معروفش قصد داشت به دیدن معشوقش ”کانیه وست” رپر سیاهپوستی که پدر فرزندش‬ ‫است برود‪.‬‬ ‫یک منبع موثق نزدیک به این زوج می گوید‪ :‬کانیه وست هرگونه عمل جراحی زیبایی را‬ ‫برای کیم کارداشیان ممنوع کرده است‪ .‬رسانه ها عقیده دارند علت این کار ترس کانیه‬ ‫وست از عوارض این عمل هاست‪ .‬او مادرش را زیر تیغ جراحان زیبایی از دست داده‬ ‫است و قصد ندارد شخص دیگری از عزیزانش در این راه از دست بروند‪.‬‬ ‫این منبع نزدیک می افزاید یکی از شروط کانیه وست برای ادامه این رابطه عاشقانه‬ ‫ممنوعیت هرگونه عمل جراحی زیبایی برای کیم کارداشیان است‪.‬‬ ‫مادر کانیه وست در سن ‪ ۵۸‬سالگی در سال ‪ ۲۰۰۷‬در اثر عوارض ناشی از اعمال جراحی‬ ‫زیبایی لیپوساکشن و کاهش سایز سینه درگذشت‪.‬‬

‫کمتر زنی در دنیای امروز به دنبال چاق شدن است‪ .‬اکثر خانمها در پی یافتن راهی برای‬ ‫کاهش وزن هستند و افراد الغر هم غالبا استخوانی بودن را به چاق شدن ترجیح میدهند‪.‬‬ ‫اما خبرها نشان میدهند "ریحانا" خواننده معروف ‪ 25‬ساله هالیوودی به دنبال راهی برای‬ ‫افزایش وزن است‪.‬‬ ‫‪.‬‬

‫بیانسه با مدل موی جدیدش همه را غافلگیر کرد!‬

‫ادامه در صفحه بعد‪...‬‬

‫بیانسه خواننده و بازیگر سرشناس هالیوودی است که هم اکنون ‪ 32‬سال سن دارد‪ .‬او‬ ‫همسر جی زی می باشد‪.‬‬ ‫بیانسه که همواره موهای بلندی داشت به یکباره تصمیم به تغییر در ظاهر خود گرفته و‬ ‫موهای خود را تا حد ممکن کوتاه کرد! در عکس زیر چهره جدید او را مشاهده می کنید‪.‬‬ ‫او قبل از انجام این کار به طرفدارانش وعده داده بود که به زودی آنها را سورپرایز می کند‬ ‫و در حالیکه طرفدارانش منتظر یک آهنگ جدید و یا فعالیت جدیدی از بیانسه بودند‪ ,‬او‬ ‫عکس جدیدی از چهره خود منتشر کرد!‬

‫او این روزها به "باربادوس" ‪ ،‬شهر زادگاهش بازگشته است و بنابر اظهارات یک‬ ‫منبع نزدیک به وی‪ ،‬او در تالش برای افزایش وزن وچاق شدن است‪.‬‬ ‫گفته میشود او این روزها مدام در حال خوردن تنقالت است و بیشتر وقتش را در‬ ‫رستورانها میگذراند و اظهار امیدواری کرده است که نتیجه تالشش را هرچه زودتر‬ ‫ببیند‬ ‫بنابر گزارشات ریحانا این روزها اوقات خوشی را در کنار خانواده سپری میکند و در‬ ‫مدت اقامتش در این شهر بارها به فستیوالها و کارناوالهای خیابانی رفته است‪.‬بر اساس‬ ‫گزارشها او عالوه بر اینکه خوردن برنج و حبوبات را افزایش داده است سعی میکند با‬ ‫خوردن تنقالتی چون چیپس و شکالت روند افزایش وزن را تسریع کند‪.‬‬ ‫شاهدان میگویند در زمان حضورش در فستیوال عالوه بر اینکه مدام در حال خوردن بوده‬ ‫است سعی کرده تا اوقات خوشی را برای خود و اطرافیانش و بخصوص هوادارانی که او را‬ ‫احاطه کرده بودند به وجود آورد‪.‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫عذرخواهی جنیفر لوپز به خاطر شرکت در جشن تولد‬ ‫اين مراسم روز شنبه ‪ ۲۹‬ماه ژوئن در يکی از گرانقيمت ترين تفريحگاه های ساحلی در‬ ‫کنار دريای خزر به نام «آوازه» برگزار شد و در آن عالوه بر جنيفر لوپز‪ ،‬فيليپ کيرکورف‬ ‫خواننده روس‪ ،‬مصطفی ساندال خواننده ترک و نانسی عجرم خواننده لبنانی برنامه اجرا‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫در اين برنامه جنيفر لوپز قبل از خوانندن ترانه تولدت مبارک برای رييس جمهور‬ ‫ترکمنستان گفت‪« :‬در کمال خوشبختی برای شما جناب رييس جمهور تولد شادی را آرزو‬ ‫می کنيم‪ .‬تولدتان مبارک»‬ ‫گفته می شود که جنيفر لوپز اولين خواننده مشهور غربی است که به کشور ترکمنستان سفر‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫همزمان با افزايش انتقادها از اين اقدام جنيفر لوپز‪ ،‬مسئول روابط عمومی اين خواننده در‬ ‫بيانيه ای ضمن ابراز تاسف از شرکت جنيفر لوپز در اين برنامه افزود که اگر از وضعيت بد‬ ‫حقوق بشر در اين کشور اطالع داشتيم در اين مراسم شرکت نمی کرديم‪.‬‬ ‫در اين بيانيه همچنين تاکيد شده است که مراسم تولد رييس جمهوری ترکمنستان يک‬ ‫برنامه و يا رويداد سياسی نبوده است‪ .‬ظاهرا تبريک شخصی تولد به رييس جمهوری‬ ‫توسط جنيفر لوپز در حين اجرا برنامه از وی خواسته شده است‪ .‬برگزار کننده اين جشن‬ ‫يکی از بزرگترين شرکت های چينی فعال در عرصه انرژی است‪.‬‬ ‫در گزارش برخی از رسانه ها گفته شده است که جنيفر لوپز برای شرکت در این مراسم‬ ‫حدود يک ميليون دالر دريافت کرده است‪ .‬سازمان ديده بان حقوق بشر همواره از‬ ‫حکومت ترکمنستان به عنوان يکی از «سرکوبگرترين رژيم های جهان» انتقاد کرده است‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۲۰۱۱‬نيز هيالری سوانک يکی از هنرپيشه های سرشناس و موفق هاليوود در‬ ‫مراسم تولد رييس دولت محلی منطقه چچن شرکت کرد ولی سپس از کار خود عذرخواهی‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫به گزارش رسانه ها‪ ،‬در مراسم جشن تولد رهبر ترکمنستان گروه ديگری از ستاره های‬ ‫غربی از جمله ژان کلود ون دام هنرپيشه های فيلم های رزمی‪ ،‬سيل خواننده قديمی‬ ‫بريتانيايی و ونسا می‪ ،‬ويولون نواز مشهور نيز شرکت داشته اند‪.‬‬

‫مهمانی کیم کارداشیان در کاخ ورسای‬ ‫کیم کارداشیان و کانیه وست برای جشن قبل از عروسی شان‪ ،‬یک کاخ سلطنتی اجاره‬ ‫کردند و این جشن را در تاالر آینه معروف کاخ ورسای در فرانسه برگزار کردند‪.‬‬ ‫به گزارش برترین ها به نقل از ‪dailymail‬؛ از النا دل ری دعوت شد تا در این مراسم‬ ‫آواز بخواند و کانیه در سخنرانی خوشامدگویی به مهمانان اعالم کرد که مراسم عروسی قرار‬

‫است روز شنبه ‪ 24‬مه در شهر فلورانس ایتالیا برگزار شود‪.‬‬ ‫شب قبل از این مراسم نیز کیم همراه با ‪ 15‬نفر از دوستانش در برج ایفل جشنی خصوصی‬ ‫برگزار کرد‪ .‬ظاهر ًا ولخرجی ها و ریخت و پاش های خانواده کارداشیان برای یک مراسم‬ ‫عروسی در اروپا هنوز ادامه دارد‪...‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫دستمو به زانوم گرفتم و بلند شدم‪..‬داشت می‬ ‫رفت سمت یکی از اتاقا که حدس می زدم‬ ‫اتاقش باشه‪..‬صداش زدم‪ ..‬قدماش اروم شد‬ ‫و جلوی اتاق ایستاد‪..‬‬ ‫ چی می خواستی بگی؟!‪..‬‬‫دستش روی دستگیره نشست‪..‬و صداشو‬ ‫شنیدم‪..‬‬ ‫‪ -‬چیز مهمی نبود‪..‬‬‫درو باز کرد ولی من که نمی تونستم به همین‬ ‫راحتی از این موضوع بگذرم رفتم سمتش و‬ ‫قبل از اینکه وارد اتاق بشه گفتم‪ :‬ولی مهم‬ ‫بود‪..‬داشتیم حرف می زدیم که بلند شدی‪....‬‬ ‫من حرفامو بهت زدم مطمئن باش نظرمم‬ ‫عوض نمیشه و باهاش کنار بیا نیستم‪..‬‬ ‫نمی دونم چرا یه دفعه جوش اورد‪..‬دستگیره‬ ‫رو ول کرد و چرخید سمتم‪..‬‬ ‫‪ -‬می خوای چکار کنم؟‪..‬هان؟‪..‬تو یه راه‬‫جلو پام بذار که تهش به صیغه ختم نشه‪ ،‬منم‬ ‫سر خم میک نم و میگم چشم!‪..‬‬ ‫دهنم باز موند و چشمام گشاد شد‪..‬زیر لب‬ ‫زمزمه کردم‪ :‬صیغه؟؟!!‪..‬‬ ‫پوزخند غمگینی زد و با همون لحن قبلی‬ ‫گفت‪ :‬فقط همین یه راه می مونه که هیچ‬ ‫کدوممون نمی تونیم قبولش کنیم‪..‬من‬ ‫به خاطر نازنین و تو هم هر چی بگی حق‬ ‫داری‪..‬من به خودم همچین اجازه ای رو‬ ‫نمیدم سوگل‪..‬حتی اگه یه صیغه ی ساده باشه‬ ‫بازم نمیذارم همچین اتفاقی بیافته‪..‬حاضرم‬ ‫این مدت که پیشمی شبا رو تا صبح جلوی در‬ ‫بخوابم ولی با تو اینکارو نمی کنم‪..‬انقدری‬ ‫برام ارزش داری که حتی این دستورو از‬ ‫جانب خدا نادیده بگیرم‪..‬اگه موندن ِ با تو‬ ‫زیر یه سقف باعث میشه حالل خدا رو حروم‬ ‫کنم اینکارو می کنم ولی هیچ وقت تو رو خار‬ ‫و بی ارزش نمی کنم‪..‬تو لیاقتت بیشتر از این‬ ‫چیزاست‪..‬فقط یه مدت تحملم کن خیلی زود‬ ‫همه چی تموم میشه‪........‬‬ ‫به نفس نفس افتاده بود‪..‬رگ کنار شقیقه ش‬ ‫برجسته شده بود و پیشونیش عرق کرده بود‪..‬‬ ‫رفت تو اتاق و درو محکم بست‪..‬‬ ‫همونجا کنار دیوار سر خوردم و نشستم‪..‬‬ ‫سرمو تو دستام گرفتم ‪ ..‬چشمامو بستم‪..‬‬ ‫چرا تموم نمیشه؟!‪..‬‬ ‫این همه بدبختی واسه م بس نبود که حاال اینو‬ ‫هم باید بذارم رو دلم؟!‪..‬‬ ‫سرمو رو زانوهام گذاشتم‪..‬‬ ‫تک تک حرفاش تو گوشم زنگ می زد‪«..‬‬ ‫حاضرم این مدت که پیشمی شبا رو تا صبح‬ ‫جلوی در بخوابم ولی با تو اینکارو نمی کنم‪..‬‬ ‫انقدری برام ارزش داری که حتی این دستورو‬ ‫از جانب خدا نادیده بگیرم‪..‬اگه موندن ِ با تو‬ ‫زیر یه سقف باعث میشه حالل خدا رو حروم‬ ‫کنم اینکارو می کنم ولی هیچ وقت تو رو خار‬ ‫و بی ارزش نمی کنم‪» ..‬‬ ‫*****************************‬ ‫موهامو باز کردم و انگشتای دستم رو شانه‬ ‫وار ال به الشون کشیدم‪..‬چند تار رو توی‬ ‫دستم گرفتم و لمس کردم‪..‬‬ ‫کسل بودم و بی حوصله‪..‬دلم می خواست‬ ‫دوش بگیرم‪..‬شاید کمی آب گرم‪ ،‬حالمو جا‬

‫بیاره‪..‬بی خیال بستن موهام شدم و همه رو‬ ‫ریختم پشتم‪..‬می خوام برم حموم دیگه چرا‬ ‫ببندمشون؟!‪..‬‬ ‫به ساعتم نگاه کردم‪ 6..‬عصر بود‪..‬آنیل از‬ ‫ساعت ‪ 4‬تو اتاقشه و حتم دارم هنوزم خوابه‪..‬‬ ‫تو چمدونو نگاه کردم‪..‬لباسا رو زیر رو‬ ‫کردم اما بی فایده بود‪..‬چه توقعی داشتم؟که‬ ‫قاطیشون لباس زیرم باشه؟!!!!!!‪....‬‬ ‫همه ش شلوار بود و بلوز‪..‬حاال چکار کنم؟‪..‬‬ ‫مجبور بودم همینایی که االن تنم هست رو‬ ‫باز بپوشم تا بعد یه جوری تهیه کنم‪..‬اتاق‬ ‫من دقیقا کنار اتاق آنیل بود‪..‬متوسط بود با‬ ‫دکوری ساده‪..‬تخت و روتختی آبی خیلی‬ ‫کمرنگ‪..‬دیوارا به رنگ سفید و پرده ها هم‬ ‫ترکیبی از این دو رنگ‪..‬وسایل انچنانی توش‬ ‫نبود جز یه میز آرایش و یه تخت و عسلی‬ ‫های کنارش‪..‬‬ ‫اینجوری بیشتر دوست داشتم‪..‬از اتاق شلوغ‬ ‫خوشم نمی اومد‪..‬‬ ‫از تو کمد دیواری یه حوله ی تمیز برداشتم‬ ‫و همراه لباسایی که دستم بود گذاشتم تو یه‬ ‫پالستیک و ازاتاق رفتم بیرون‪....‬خواستم‬ ‫برم سمت حموم که بین راه ایستادم‪..‬چرخیدم‬ ‫سمت اتاقش‪..‬یعنی هنوز اونجاست؟!‪..‬‬ ‫می خواستم مطمئن بشم که هست و بعدا‬ ‫با حضورش غافلگیرم نمی کنه‪..‬دستم‬ ‫رو دستگیره بود و خواستم بدم پایین‬ ‫که‪.............‬‬ ‫‪ --‬دنبال من می گردی؟!‪..‬‬

‫صداش از پشت سرم اونم اینطور ناگهانی‬ ‫باعث شد بی هوا جیغ بزنم و برگردم‪..‬وای‪..‬‬ ‫خدا‪..‬نفسم رفت‪..‬اینکه اینجاست!‪......‬‬ ‫از وحشت ِ من به خنده افتاد‪ :‬نترس دختر جن‬ ‫که ندیدی!‪..‬‬ ‫اخم کردم‪..‬چرا دلگیر بودم ازش؟!‪..‬خودمم‬ ‫نمی دونستم اما‪..‬حالم یه جوری بود‪..‬‬ ‫از کنارش رد شدم و زیر لب جوری که نتونه‬ ‫بشنوه‪ :‬صد رحمت به جن‪..‬‬ ‫‪ -‬چطور؟‪..‬از جن خوشت میاد؟‪..‬‬‫قدمام کند شد‪..‬ایستادم‪..‬عجب گوشایی‬ ‫داشت‪..‬برنگشتم ولی صدای خنده شو‬ ‫شنیدم‪..‬حرصمو در میاورد‪..‬منی که همیشه در‬ ‫مقابل هر چیزی خونسرد بودم در مقابل آنیل‬ ‫کنترلی رو رفتارم نداشتم‪..‬فقط نسبت به اون‬ ‫جبهه می گرفتم‪..‬دست خودمم نبود یک دفعه‬ ‫این حالت بهم دست می داد‪..‬خودمم نمی‬ ‫دونستم اسمش چیه ولی کالفه م می کرد‪..‬‬ ‫فکرکردم میره تو اتاقش ولی پشت سرم‬ ‫اومد‪....‬‬ ‫‪-‬موی مشکی بهت میاد‪..‬‬‫یه قدم با حموم فاصله داشتم که بین راه خشکم‬ ‫زد‪..‬نگاهش که کردم لبخندش پررنگ شد‪..‬‬ ‫ چرا تعجب کردی؟!‪..‬‬‫ تو چی گفتی؟!!!!!‪..‬‬‫چند قدم جلو امد‪..‬با همون لبخند‪..‬و نگاهی‬ ‫که یه جورایی عجیب بود برام‪..‬‬ ‫با چشم به پشت سرم اشاره کرد‪ :‬نبستیشون!‪..‬‬ ‫اولش نفهمیدم چی میگه ولی همین که‬ ‫متوجه منظورش شدم صورتم سرخ شد وتنم‬

‫گر گرفت‪..‬نگاهمو دزدیدم‪..‬ناخودآ گاه به‬ ‫شالم دست کشیدم‪..‬نمی تونستم درش بیارم‬ ‫وموهامو بپوشونم‪..‬لعنت به من‪..‬چرا گذاشتم‬ ‫باز بمونن؟‪..‬همه ش از روی بی حوصلگی‬ ‫بود‪..‬موهام بلند بودن و بستنشون سخت بود‪..‬‬ ‫بعدشم که ‪ 2‬دقیقه بعد باید بازشون می کردم‬ ‫فکر نمی کردم بیرون از اتاق باشه چون حتی‬ ‫صدای در رو هم نشنیدم‪..‬‬ ‫عقب عقب رفتم سمت حموم‪..‬هنوزم می‬ ‫خندید‪..‬یه دفعه چشماش گرد شد و همزمان‬ ‫بلند گفت‪ :‬پشت سرتو بپــــا‪..‬گلدون‪.......‬‬ ‫هول شدم و سریع برگشتم‪....‬پس کــو؟‪..‬هیچ‬ ‫گلدونی پشت سرم نبود‪..‬‬ ‫صدای قهقهه ش بلند شد‪..‬از اینکارش حرصم‬ ‫گرفت‪..‬چرا هر وقت می بینه صورتم سرخه و‬ ‫خجالت می کشم دستم میندازه؟‪..‬‬ ‫پر از حرص چرخیدم و نگاهش کردم‪..‬اینبار‬ ‫نگاهمو ندزدیدم‪..‬مستقیم تو چشماش‪..‬‬ ‫جوری که خنده ش به لبخند تبدیل شد و چند‬ ‫ثانیه بعد همونم رو لباش باقی نموند‪..‬‬ ‫ همیشه همینطور دیگران رو دست میندازی‬‫و بعد هم با تمسخر بهشون می خندی؟‪..‬‬ ‫یه تای ابروشو باال داد و یه قدم اومد جلو‪..‬‬ ‫مات و مبهوت منو نگاه می کرد‪..‬‬ ‫‪ -‬نه سوگل‪..‬من منظوری نداشتم باور کن‪..‬‬‫اخمامو بیشتر کشیدم تو هم و بدون هیچ‬ ‫حرفی در حمومو باز کردم‪..‬صدام زد ولی‬ ‫توجهی نکردم و درو محکم بستم و قفل‬ ‫کردم‪..‬‬ ‫زد به در‪..‬‬ ‫‪-‬سوگل‪..‬سوگل باز کن درو‪..‬‬‫‪................‬‬‫‪-‬سوگل با توام‪..‬میگم باز کن این درو‪..‬‬‫حوله رو به جا لباسی اویزون کردم و زیر لب‬ ‫گفتم‪ :‬باز نمی کنم تا بفهمی مسخره کردن‬ ‫دیگران عاقبتش چی میشه‪..‬‬ ‫می دونستم داره حرص می خوره و از این‬ ‫بابت راضی بودم‪..‬‬ ‫اینبار محکم تر زد به در‪ ،‬جوری که همه ی‬ ‫وجودم لرزید‪..‬‬ ‫‪-‬باز کن سوگل‪..‬داشتم سر به سرت می‬‫ذاشتم‪.........‬‬ ‫صدامو بردم باال جوری که خوب بتونه‬ ‫بشنوه‪..‬‬ ‫ خیلی خب اینکارو کردی‪..‬خنده هاتم‬‫کردی دیگه حرفی نمی مونه‪..‬‬ ‫‪-‬باز کن بهت میگم‪..‬‬‫نمی کنم‪..‬بیخود هم اینجا واینستا این در‬‫باز بشو نیست‪..‬نه تا وقتی من بخوام‪..‬‬ ‫عصبی زد به در و بلند گفت‪ :‬تا ‪ 3‬می شمرم‬ ‫سوگل‪..‬تا اون موقع باز کردی که کردی وگرنه‬ ‫شک نکن می شکنمش‪..‬‬ ‫جدی بود‪....‬‬ ‫‪......... 1-‬‬‫با تردید نگاهمو از در گرفتم و لباسامو به‬ ‫گیره آویزون کردم‪..‬‬ ‫‪............ 2 -‬‬‫دستام می لرزید‪..‬از اضطراب بود‪....‬‬ ‫‪ 3 -‬رو که بگم درو شکستما سوگل‪..‬بهتره‬‫خودت بازش کنی‪.......‬‬ ‫مردد بودم‪..‬االن عصبانیه‪..‬نمی دونستم‬ ‫برخوردش باهام می تونه چطور باشه ولی‬ ‫دروغ چرا یه کم می ترسیدم‪..‬‬ ‫دستم رفت سمت کلید‪......‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪95‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪34‬‬ ‫با پشت دست اشکامو پاک کردم‪..‬موبایلمو‬ ‫که قبال از جیب اون یکی مانتوم در اورده‬ ‫بودم و گذاشته بودم رو میز برداشتم و راه‬ ‫افتادم سمت در ولی آنیل با یه حرکت جلوم‬ ‫ایستاد و سد راهم شد‪..‬‬ ‫برو کنار‪....‬‬‫‪ -‬کجا می خوای بری؟‪..‬‬‫ آنیل برو کنار‪..‬خواهش می کنم‪..‬‬‫صورتم از اشک خیس بود‪..‬‬ ‫‪-‬سوگل تو رو به علی با من اینکارو نکن‪..‬‬‫ رفتن من بهترین تصمیمه و این به نفع تو‬‫هم هست‪..‬‬ ‫داد زد‪ :‬د ِ لعنتی چیش به نفعمه؟‪..‬نمی بینی‬ ‫حالمو؟‪..‬تا نگی کجا میری نمیذارم سوگل‪..‬‬ ‫ِنـ می ذا رم‪..‬‬ ‫بهت گفتم کجا میرم‪..‬حاالبرو کنار بذار رد‬‫شم‪..‬‬ ‫‪ -‬اینو نگو سوگل می خوای منو بکشی؟‪..‬‬‫تو رو خدا انقدر عذابم نده‪..‬من یه غلطی‬ ‫کردم تو ببخش‪..‬‬ ‫ تو هیچ کاری نکردی من اشتباه کردم که‬‫فکر می کردم می تونم بهت اعتماد کنم‪..‬‬ ‫من یه آواره م جای آواره ها هم اینجورجاها‬ ‫نیست‪..‬‬ ‫خواستم از کنارش رد شم که استینمو گرفت‬ ‫و نگهم داشت‪..‬انقدر محکم که نتونستم‬ ‫دستمو بکشم‪..‬‬ ‫از زور خشم به خودش می لرزید‪..‬داد زد‪:‬‬ ‫خیلی خب برو‪..‬هر جا که دلت می خواد برو‪..‬‬ ‫ولی قبلش باید از رو نعش من رد شی‪..‬بعدش‬ ‫با خیال راحت می تونی پاتو از در این خونه‬ ‫بذاری بیرون ‪..‬‬ ‫استینم تو دستش بود‪..‬منو دنبال خودش‬ ‫کشید و از اتاق برد بیرون‪..‬‬ ‫آنیل‪..‬آنیل چکار می کنی ولم کن‪..‬آنیل تو‬‫رو خدا‪.......‬‬ ‫وسط سالن ایستاد و در حالی که صورتش‬ ‫سرخ و اشک تو چشمای جذابش حلقه بسته‬ ‫بود یه چاقوی جیبی از تو جیب شلوارش‬ ‫بیرون آورد و گرفت جلوم‪..‬دستاش می‬ ‫لرزید‪..‬نگاهه وحشت زده م به چاقوی توی‬ ‫دستش بود‪..‬‬ ‫‪ -‬بگیر‪..‬مگه واسه رفتن عجله نداری؟‪..‬‬‫پس زود باش تمومش کن‪.....‬‬ ‫هق هق می کردم‪..‬زیر لب زمزمه کردم‪:‬‬ ‫آ‪..‬آنیل!!!!‪....‬‬

‫صدامو که شنید تا چند لحظه فقط تو چشمام‬ ‫خیره موند‪..‬دستشو آورد پایین‪..‬چاقو از بین‬ ‫انگشتاش افتاد رو زمین‪..‬استینمو ول کرد‪..‬‬ ‫همونجا زانو زدم‪..‬از زور هق هق نفسم باال‬ ‫نمی اومد‪..‬‬ ‫لحنش آروم بود ولی پر از بغض‪..‬پر از گالیه‪..‬‬ ‫پر از التماس‪..‬‬ ‫‪-‬سوگل تنهام نذار‪..‬باشه‪..‬باشه از این به بعد‬‫هر چی تو بگی‪..‬من دیگه برادرت نیستم‪..‬‬ ‫ولی دوستت که می تونم باشم؟‪..‬یا اصال‬ ‫همون که خودت می خوای فقط یه حامی‪....‬‬ ‫ولی از پیشم نرو‪...............‬‬ ‫صورتمو با پشت دست پاک کردم و با صدایی‬ ‫دورگه از بغض و گریه گفتم‪ :‬وقتی قبول‬ ‫کردم که بیام اینجا به هیچی فکر نکردم‪..‬‬ ‫مثل همیشه بدون فکر تصمیم گرفتم‪..‬حضور‬ ‫من توی خونه ت درست نیست آنیل‪..‬شاید‬ ‫همسایه ها باور کنن که من خواهرتم ولی‪..‬‬ ‫ولی بازم به دردسر میافتیم‪ ،‬نمونه ش اتفاقی‬ ‫که امروز تو آشپزخونه افتاد اون موقع که‬

‫حقیقتو بفهمن خودمو نمیگم ولی اینجا که‬ ‫همه تو رو می شناسن به یه چشم دیگه نگات‬ ‫می کنن‪..‬من نمی خوام به خاطر کمکا و‬ ‫حمایتتات از من تو دردسر بیافتی‪.....‬‬ ‫جلوم زانو زد‪..‬نگاهش کردم‪..‬با یه لبخند‬ ‫دلنشین تو چشمام زل زده بود‪..‬‬ ‫‪ -‬ای کاش همه ی دردسرای دنیا به همین‬‫شیرینی بودن‪..‬اون موقع دیگه کسی سدی‬ ‫جلوی مشکالتش نمی ساخت‪..‬‬ ‫مات حرفی که زده بود خیره تو چشماش‬ ‫بودم‪..‬شیطنتی تو کار نبود‪..‬نگاهش پر بود‬ ‫از صداقت‪..‬‬ ‫‪-‬من ولت نمی کنم سوگل‪..‬تا پای جونمم‬‫شده باشه پیش خودم نگهت می دارم حرف‬ ‫مردمم واسه م مهم نیست چون اگه بود تو رو‬ ‫اینجا نمیاوردم اونم با وجود زنی مثل فخری‬ ‫خانم‪.....‬‬ ‫خندید و از صدای خنده ش میون اون همه‬ ‫اشک لبخند کمرنگی رو لبای منم نشست‪..‬‬ ‫‪-‬حرفای امروزمونو فراموش کن‪..‬رابطه ی‬‫من و تو همینطور دوستانه می مونه ولی فقط‬

‫بین خودمون‪..‬بذار مردم فکر کنن که تو واقعا‬ ‫خواهر منی این برای جفتمون بهتره‪..‬قبوله؟‪..‬‬ ‫سرمو تکون دادم‪..‬‬ ‫ظاهرا بهترین تصمیم در حال حاضر همین‬ ‫بود‪..‬‬ ‫‪-‬اتفاق امروزو بذار پای بی احتیاطی من‪..‬‬‫تو این اوضاع نباید فخری خانمو تعارفش می‬ ‫کردم تو خونه‪....‬‬ ‫سرمو زیر انداخته بودم و با انگشتای دستم‬ ‫بازی می کردم‪..‬حرفی تو دلم بود که برای‬ ‫زدنش تردید داشتم ولی انیل که تموم‬ ‫حرکاتمو زیر ذره بین گذاشته بود خیلی زود‬ ‫فهمید‪..‬‬ ‫‪ -‬سوگل؟‪..‬‬‫مردد سر بلند کردم‪..‬‬ ‫‪-‬چیزی هست که بخوای بگی؟!‪..‬‬‫ راستش‪........‬‬‫‪-‬راستش چی؟!‪..........‬‬‫ هردوی ما آدمای معتقدی هستیم درسته؟‪..‬‬‫‪-‬خب؟‪..‬‬‫ خب به نظرت اینکه یه دختر با یه پسر‬‫نامحرم زیر یه سقف تنها بخواد زندگی کنه‪..‬‬ ‫حاال هر اسمی هم بشه رو رابطشون گذاشت‬ ‫چه خواهر و برادر ناتنی‪ ،‬چه دوست یا هر‬ ‫چیز دیگه ای ولی اصل کار اشتباهه که اونم‬ ‫‪.............‬‬ ‫ادامه ندادم ولی خوشبختانه خودش متوجه‬ ‫منظورم شده بود‪..‬‬ ‫‪ -‬همه ی اینا رو منم می دونم‪..‬منم بهش‬‫فکر کردم ولی چاره ای نیست‪..‬‬ ‫ آخه اینجوری هم نمیشه‪..‬صادقانه بگم‬‫من راحت نیستم‪....‬یعنی‪..‬خواهش می کنم‬ ‫از دستم ناراحت نشو منظور بدی ندارم‪..‬‬ ‫نه اینکه بهت اعتماد نداشته باشم من کال‬ ‫اینجوریم‪..‬چطور بگم که دچار سوتفاهم‬ ‫نشی؟‪..‬من‪.................‬‬ ‫‪ -‬خودتو اذیت نکن سوگل من دقیقا متوجه‬‫منظورت شدم‪..‬تو همون حسی رو داری که‬ ‫من دارم‪..‬من به شرعیات اهمیت میدم و به‬ ‫دینم و دستوراتشم اعتقادات قویی دارم‪..‬ادم‬ ‫بی قید و بندی هم نیستم اینو مطمئن باش‪..‬‬ ‫اما‪......‬‬ ‫با شکی که انداخت به دلم سرمو بلند کردم‪..‬‬ ‫نگاهش با تردید به من بود‪..‬‬ ‫اما چی؟!‪..‬‬‫نگاهه نسبتا طوالنی تو چشمام انداخت ولی‬ ‫چیزی نگفت‪..‬سوالمو که تکرار کردم انگار‬ ‫که به خودش اومده باشه تند تند سرشو تکون‬ ‫داد و بلند شد‪..‬‬ ‫‪ --‬هیچی‪..‬هیچی‪..‬‬


‫‪94‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فرهاد حرف نزدیم‬ ‫وقتی رسیدیم ویال با صحنه ای که روبروم‬ ‫بود شکه شدم فرهاد مثل موش ابکشیده کنار‬ ‫ماشینش واستاده بود و با گوشیش ور میرفت‬ ‫با دیدن ماشین سریع اومد سمتمون‪..‬سریع‬ ‫پیاده شدم رفتم سمتش‬ ‫فرهاد دیوونه شدی االن سرما میخوری‪.‬‬‫اقا فرهاد عاشق شدیا‬‫بله فرزاد جان اونو که قبال شدم االن جذب‬‫منظره ی اطراف شدم‬ ‫خدا شفات بده‬‫واااا چرا چرتو پرت میگفت جذب منظره شده‬ ‫بود؟!!! حداقل یه چتر با خودش برمیداشت‬ ‫فرهاد زود باش بیا چمدونا رو ببریم باال‬‫باید لباساتو عوض کنی‬ ‫تو هم بیا کارت دارم‬‫با هم چمدونا رو بردیم باال تا وارد اتاق‬ ‫شدیم با عصبانیت مچ دستمو گرفت و گفت‪:‬‬ ‫کجا بودی؟؟ ‪-‬داشتم قدم میزدم منظره ی‬ ‫اطراف عالیه ‪-‬چییییی؟؟؟ میمردی صبر‬ ‫کنی با هم بریم میدونی چقدر نگران شده‬ ‫بودم میخواستم زنگ بزنم کمک بیاد گفتم‬ ‫دیگه تو جنگل گم شدی و نمیشه پیدات کرد‬ ‫این کار احمقانه چی بود کردی!!!!!‬ ‫اروم داد نزن االن همه میفهمن ما چقدر‬‫بد بختیم‪.‬‬ ‫فکر کردی نمیدونن فکر کردی همه مثل‬‫تو احمقن‪ !!!.‬بار اخرت باشه تنهایی میری‬ ‫بیرون ‪..‬‬ ‫به تو چه تو کی هستی که به من دستور‬‫میدی‬ ‫اومد جلوم دهنشو نزدیک گوشم کرد حرکت‬ ‫لبهاشو حس میکردم‬ ‫من شوهرتم من کسی هستم که میگه چیکار‬‫نکنی چیکار بکنی مفهومه؟؟؟؟‬ ‫دلم میخواست یه دونه بزنم الی پاش تا بفهمه‬ ‫شوهر یعنی چی زل زد تو چشمام‬ ‫مفهومه؟؟‬‫همون طور بهش نگاه میکردم جذب چشماش‬ ‫شده بودم چند لحظه گذشت سریع رفت سمت‬ ‫چمدونش لباس برداشت و رفت بیرون و رفت‬ ‫تو حموم با پا محکم زدم به در حموم‬ ‫دیوووووووونه‪!.‬‬‫وقتی برگشتم دیدم همه با تعجب نگام میکنن‬ ‫چتونه تا حاال دو تا ادم بد بخت ندیدین‬‫لباسامو عوض کردم یه پتو برداشتم و رفتم تو‬ ‫حیاط منوز بارون میبارید یه تاب تو حیاط‬ ‫بود که یه طاقی داشت نشستم روش‪.‬‬ ‫چرا فرهاد این طوری کرد کاراش خیلی‬ ‫عجیب بود گاهی دلم میخواست بپرم کلشو‬ ‫بکنم هوا داشت تاریک میشد بچه ها حتما تا‬ ‫حاال بیدار شده بودن حظور یکی رو احساس‬ ‫کردم پشت سرمو نگاه کردم فرهاد داشت با‬ ‫لبخند نگام میکرد واااای بازم زده به سرش‬ ‫بهت بد نگذره خوب دیداتو زدی؟؟؟‬‫اره ولی هنوز خسته نشدم حاال نشسته بودی‪.‬‬‫بله منم اگه یه فرشترو دید میزدم خسته‬‫نمیشدم اومد سمتم فرار کردم و شروع کردم‬ ‫به دویدن خندم نمیذاشت تند بدوم‬ ‫واستا کوچولو اگه فرار کنی بد تر میشه ها‬‫برو بابا بزرگ پیرم تو با این نفست که‬‫نمیتونی منو بگیری‬ ‫سرعتشو بیشتر کرد هر چی سعی کردم‬ ‫نتونستم تند تر بدوم از پشت کمرمو گرفت‬

‫و چرخوندم چه جیغ هایی که نزدم بچه ها از‬ ‫پنجره با تعجب نگامون میکردن‪.‬‬ ‫نکن سرم گیج میره‪.‬‬‫دوست دارم بکنم‬‫ولم کن دیوونه‪!!.‬‬‫سرعتشو بیشتر کرد خیلی باحال بود حس‬ ‫میکردم یه شهربازی رفتم حتی از شهربازی‬ ‫هم بیشتر حال داد‪.‬‬ ‫وااااااااااااااای فرهاد ولم کن‬‫فرزاد گفت‪:‬از االن این کارارو نکن بعد از‬ ‫ازدواجت سوارت میشه ها ‪.‬‬ ‫فرهاد گذاشتم زمین سرم گیج میرفت بازوی‬ ‫فرهادو گرفتم‬ ‫نگران نباش حواسم هست االنم بعد از چند‬‫ماه گفتم یه حالی بهش بدم‪!!!!.‬‬ ‫دستشو انداخت دور کمرم و موهامو بوسید‬ ‫با این کارش خشک شدم نمیتونستم به خودم‬ ‫بیام ‪-‬بیا بریم تو هوا داره سرد میشه‬ ‫باید خودمو جمع و جور میکردم‬ ‫این کارا چه معنی میده؟؟؟‬‫‪-‬مگه من چیکار کردم؟‬

‫دیگه بدتر از این نمیشد ضایع بشم‬ ‫فقط به خاطر فرهاد کاریت ندارم‬‫اااا که این طور‪ .‬نازیال نازیال بیا ببین‬‫شوهرت داره چی کار میکنه نسترن‬ ‫فرزاد سریع جلوی دهنمو گرفت داشتم‬ ‫سعی میکردم از دستش فرار کنم که فرهاد‬ ‫گفت‪:‬فرزاد میشه بریم بیرون با هم صحبت‬ ‫کنیم‬ ‫ای خاک تو سر غیرتیت کنن ببین چطوری‬ ‫سرخ شده فرزادم متوجه موضوع شد نازیال‬ ‫بدو بدو از پله ها اومد پایین‬ ‫چه شده داری چیکار میکنی فرزاد؟؟‬‫هیچی میخواستیم بریم بیرون گفتم بهت‬‫بگم‪.‬‬ ‫اینارو با حرص میگفت و بهم چشم غره‬ ‫میرفت منم با خنده نگاش میکردم فرهادم‬ ‫با یه نگاه عصبی و شاکی به جفتمون نگاه‬ ‫میکرد‬ ‫باشه فقط زود بیاید هوا سرده‬‫وای چقدر این جا شوهر ذلیل زیاده‪!!!.‬‬‫‪-‬حاال در اینده خودتم میبینیم‬

‫چرا بوسم کردی مگه قرار نبود بهم نزدیک‬‫نشی ‪-‬نه که تو بدت اومد‬ ‫بد جور خودمو ضایع کردم نباید اصال به روم‬ ‫میاوردم وای فرهاد الهی بمیری دستامو مشت‬ ‫کردم و شروع کردم به زدنش در حالی که‬ ‫میخندید سعی داشت جلوم رو بگیره‬ ‫اروم عزیزم من شوهرتم خجالت نداره که‪!!.‬‬‫خفه شووووووووو‬‫دویدم سمت ویال‬ ‫منو تو زن و شوهریم حاال کار داریم باهم‬‫با این حرفش دستم رو دستگیره خشک شد‬ ‫این یه تهدید بود برای این که کم نیارم و‬ ‫یه چیزی گفته باشم گفتم ‪:‬اره منو تو کارها‬ ‫داریم با هم‬ ‫خودمم نفهمیدم چی گفتم فرهاد از پرویی من‬ ‫شکه شد سریع رفتم تو ویال و رو یه مبل پشت‬ ‫به در نشستم‬ ‫وای چرا من نمیتونستم جلوی دهنمو بگیرم‪.‬‬ ‫مثل همیشه گند زدم بعد از چند لحظه صدای‬ ‫در اومد یا خدا حتما فرهاد بود‪...‬اه این‬ ‫خواهرای من چقدر میخوابن بیاین پایین‬ ‫دیگه منو با این دیو دو سر تنها گذاشتن‬ ‫نفسای فرهادو کنار گوشم حس میکردم قلبم‬ ‫نا منظم میزد نفسم گیر کرده بود و باال نمیومد‬ ‫نمیتونستم تکون بخورم و فرار کنم‬ ‫منتظرم اون روزا زود تر برسه‬‫صدای پای یکی اومد فرزاد بود بادیدن ما‬ ‫سریع چشماشو گرفت‬ ‫ای بابا اون اتاقا برای چیه نمیشه که این جا‬‫این کارارو کرد‪!!!.‬‬ ‫کوسنی که بغل دستم بودو پرت کردم طرفش‬

‫میبینیم حاال‪!.‬‬‫سه روز خیلی خوب گذشت عاشق هوای‬ ‫بارونی شمال بودم عصر روز چهارم با بچه ها‬ ‫دور شومینه نشسته بودیم قهوه میخوردیم امیر‬ ‫جک میگفت و همه میخندیدیم بازار خنده‬ ‫حسابی گرم بود تو این چند روز جز خنده و‬ ‫خوش گذرونی کار دیگه ای نکردیم روحیه ام‬ ‫حسابی عوض شده بود‬ ‫گوشی فرهاد زنگ خورد از ویال رفت بیرون‬ ‫هیچ کس جز منو فرزاد متوجه موضوع نشد‬ ‫فرزاد بهم اشاره کرد که یعنی چی شد منم شونه‬ ‫هامو انداختم باال‬ ‫یعنی کی بود که به فرهاد زنگ زد چرا همیشه‬ ‫تو مواقع خوب تلفنش زنگ میخورد به ما‬ ‫نیومده بود دو روز خوش بگذرونیم چشم به‬ ‫در دوخته بودم و منتظر فرهاد بودم اقا باالخره‬ ‫بعد از پنج دقیقه با قیافه ی عصبانی تشریف‬ ‫اوردن اومد پشت سر من ایستاد‬ ‫بچه ها من واقعا معذرت میخوام که‬‫خوشیتونو به هم میزنم ولی یه کاری پیش‬ ‫اومده منو غزاله باید برگردیم‬ ‫خوب من میمونم با بچه ها میام‬‫با خشم نگام کرد که به غلط کردن افتادم‬ ‫نه نمیشه با هم میریم حاال هم پاشو بریم‬‫وسایالرو جمع کنیم در عرض ‪ 20‬دقیقه در‬ ‫سکوت همه چیز رو جمع کردیم بچه ها از‬ ‫رفتنمون خیلی ناراحت بودن خودمم ناراحت‬ ‫بودم اخه نمیفهمیدم این چه کار مهمی بود که‬ ‫باید از خوشیم به خاطرش میگذشتم‬ ‫توماشین هیچ حرفی نمیزدم فرهاد انگار‬ ‫منتظر بود بپرسم چی شده ولی منم هیچی‬

‫نگفتم با سرعت میروند حتما خیلی عجله‬ ‫داشت بعد از نیم ساعت بهش گفتم ‪:‬میشه‬ ‫به مامانم زنگ بزنی و بهش توضیح بدی‬ ‫حوصله سوال پرسیدناشو ندارم‬ ‫بعد از چند دقیقه خوابم برد دیگه احساس‬ ‫ناراحتی نمیکردم بلکه خوشحال بودم که‬ ‫دیگه فرهادو نمیبینم و دیگه الزم نبود دو روز‬ ‫دیگه هم تحملش کنم این احساسات دوگانه‬ ‫ی خودمو درک نمیکردم‪..‬‬ ‫دیگ کم کم داشتم بیدار میشدم‪.‬‬ ‫رسیدیم‪.‬‬‫چشمامو باز کردم دم در خونمون بودیم‬ ‫به مامانت همه چیرو توضیح دادم ازت‬‫چیزی نمیپرسن راحت استراحت کن ‪.‬‬ ‫حتی بهش نگاه نکردم کیفمو از عقب‬ ‫برداشتم‬ ‫تو نمیای تو؟؟‬‫نه من باید برم کا دارم‪.‬‬‫از ماشین پیاده شدم فرهادم پاده شد و‬ ‫چمدونمو گذاشت دم در تا خواستم زنگو‬ ‫بزنم دستمو گرفت سعی کردم دستمو از‬ ‫دستش بکشم بیرون ولی مقاومت کرد واقعا‬ ‫حوصله اش رو نداشتم‬ ‫چیزی نمیخوای بگی؟؟؟‬‫با حرص و اخم گفتم‪:‬مرسی خیلی خوش‬ ‫گذشت‪.‬‬ ‫اره مخصوصا شبا که تو درو قفل میکردی‬‫منم رو مبل حال میخوابیدم امروز صبح فرزاد‬ ‫مچمو گرفت و کلی بهم خندید‬ ‫خندم گرفت ‪-‬حقته‪- .‬میدونی که اگه‬ ‫میخواستم میتونستم یه کاری کنم تا پیش‬ ‫هم بخوابیم راست میگفت هر شب به این‬ ‫فکر میکردم چرا فرهاد کلیدو قائم نمیکنه‬ ‫یا خیلی کارای دیگه که بتونه تو اتاق بخوابه‬ ‫عاشق همین چیزاش بودم واااااااااای دوباره‬ ‫دوگانگی فرهاد داشت هر لحظه نزدیکتر‬ ‫میشد رفتم عقب خوردم به در راه فراری‬ ‫نبود رو پله ایستاده بودم و همقدش شده بودم‬ ‫نمیدوستم چیکار کنم مغزم قفل شده بود‬ ‫صورتشو اورد جلو طاقت نداشتم ببینم میخواد‬ ‫چی کار کنه چشمامو بستم گرمای لباشو حس‬ ‫کردم یه بوسه ی طوالنی ازم گرفت شیرین‬ ‫تر از اون چیزی بود که فکر میکردم ولم کرد‬ ‫تالفی این چند شب بود‬‫سریع رفت سمت ماشینش سوار شد بهم اشاره‬ ‫کرد برم تو کارام دست خودم نبود مثل یه‬ ‫ربات شده بودم که از برنامه هاش پیروی‬ ‫میکرد زنگ درو زدم‬ ‫کیه؟؟ یهو فکر کردم یکی از همسایه‬‫هاست که میگه این پسره کیه به فکر احمقانه‬ ‫ی خودم خندیدم کوچه مثل همیشه خالی بود‬ ‫باز کن منم‪.‬‬‫بدون این که به فرهاد نگاه کنم رفتم تو تکیه‬ ‫دادم به در ‪..‬‬ ‫چرا اینقدر قاطی کرده بودم فرهاد قبال منو‬ ‫بوسیده بود ولی این دفعه یه چیز دیگه بود‬ ‫متوجه نشدم چند دقیقه همون طور اون جا‬ ‫ایستادم به خودم اومدم و یه دونه زدم تو سرم‬ ‫تا افکار مزخرفمو دور کنم چمونمو برداشتم‬ ‫برم سمت خونه که مامانمو دیدم که با تعجب‬ ‫و شگفت زدگی نگام میکرد یه جیغ کوتاه زدم‬ ‫و پریدم هوا مامانم انگار فهمیده بود چه خبره‬ ‫خندید و گفت‪:‬بیا تو سرما میخوری با‬ ‫هم رفتیم تو‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanan.ca Attention Roza We look forward to interacting with our readers

r u

: e

r o g e f o n h t i h s t s s e a p r t i o k T Thos aar Cem M a t I Fle e r T r

s a


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

Amber carrying chairsOne of my favorite pastimes is hitting the flea market. Nothing is more satisfying than scoring a killer piece at a discount — am I right?! I’m sure some people would rather get a root canal before voluntarily spending an afternoon sorting through a lot of trash at the flea before stumbling across a treasure, but I’m not one of them. I’m here to share a few tips on how to make your flea experience a successful one, ensuring you don’t leave empty handed!

table, measure your living room before you go to ensure that your new purchase will fit. Nothing deflates your excitement more than discovering the great piece you just found won’t work in the space. 2. Set a budget. It’s easy to get carried away and make impulse purchases in the moment, so go in with a budget to keep you from having buyer’s remorse at the end of the day.

Amber sorting through artwork at Amber digging through pillows at the flea market the flea market 3. See the potential in pieces 1. Measure before you go. Go to that others may have passed up, the flea market with a game plan. whether you’re searching for art, If you’re looking for a new coffee fabrics or furniture. And keep in

mind that furniture can always be reupholstered, cleaned up and refinished. So look for pieces with great bones and see its possibilities, not its limitations. Amber inspecting an textile at the flea market

92

5. Take your item for a spin. If it’s a pair of chairs you’re looking at, sit in them and make sure they’re comfortable and don’t wobble.

Amber sitting testing out a chair indigo at the flea

4. What are “good bones”? Look for pieces that have character, great craftsmanship and attention to detail. Details such as handstitching, embroidery and nailheads always elevate a piece.

6. Walk away and think it over if you’re not 100 percent sold on an item. This will keep you from making impulse purchases and will give you more negotiating power if you come back later in the day and it’s still there.


‫‪91‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رفتم سمت مغازه فرهاد یه جوری پشت سرم‬ ‫میومد که انگار بادیگاردم بود رفتم تو مغازه‬ ‫چند تا چیز میز برداشتم و دادم دست فرهاد‬ ‫چیز دیگه نمیخوای ؟‬‫ااااااا چرا چرا ابمیوه‬‫چند تا ابمیوه برداشتم و برگشتم سمت فرهاد‬ ‫دستاشو مشت کرده بود و سرخ شده بود با‬ ‫عصبانیت نگام میکرد ترسیدم با مظلومیت‬ ‫نگاش کردم ابمیوه هارو گذاشتم رو پیشخوان‬ ‫فرهاد دستمو گرفت و سوییچو گذاشت کف‬ ‫دستم‬ ‫برو تو ماشین زود‬‫به دستم یه فشار وارد کرد‬ ‫اخ چیکار میکنی؟‬‫این دفعه محکم تر فشار داد‬ ‫زود باش برو‬‫اگه ولم کنی میرم‬‫ولم کرد دویدم سمت ماشین پسر دیوونه چرا‬ ‫این طوری کرد احمق نشستم تو ماشین و به‬ ‫دستم نگاه کردم قرمز شده بود جای انگشتاش‬ ‫رو دستم مونده بود بعد از چند دقیقه اومد‬ ‫نایلونو انداخت رو پام‬ ‫یه چیزی بده بخوریم مردم از گشنگی‬‫نه بابا مثل این که یادت رفته چی کار کردی‬‫چی کار کردم‬‫دستمو نشونش دادم‬ ‫خوب حقته‬‫با حرص نگاش کردم داشتم منفجر میشدم‬ ‫دستمو مشت کردم و کوبیدم رو قسمت‬ ‫حساسا رون پاش چند لحظه شکه شد‬ ‫اینم حق تو درد داشت نه؟؟؟‬‫خودشو جمع کرد‬ ‫نه مگه زور یه زن چقدره که ادم دردش‬‫بگیره‬ ‫داشت میرفت رو مخم خواستم یه چیزی‬ ‫بهش بگم که بحثو عوض کرد‬ ‫میگما چقدر هوا سرده‬‫بله باید میرفتیم کیش چیه این جا ادم‬‫قندیل میبنده‬ ‫با اخم گفت‪:‬بله تو این سرما این لباسو‬ ‫پوشیدی دیگه تو کیش قرار بود چی بپوشی؟‬ ‫پالتو ی پوست‬‫تو دلم کیلو کیلو قند اب میشد عزیزم واسه‬ ‫من غیرتی شده بود کم کم چشمامو بستم و‬ ‫خوابم برد‬ ‫غزاله پاشو رسیدیم غزاله‬‫ولم کن میخوام بخوابم‬‫دیگه صدایی نیومد اخیش حاال دیگه راحت‬ ‫میتونم بخوابم ‪.‬‬ ‫بعد از چند لحظه حس کردم رو هوام سریع‬ ‫چشمامو باز کردم تو بغل فرهاد بودم‬ ‫بذارم زمین دیوونه داری چی کار‬‫میکنی؟!!!!!‬ ‫تو که تا دو دقیقه پیش خواب بودی یعنی‬‫اغوش من اونقدر خوبه که چشمات اینقدر‬ ‫باز شده‬ ‫توهم نباف بذارم زمین‬‫بهم توجهی نکردو در ویال رو باز کرد ای جون‬ ‫چه ویالیی بود!!!!!! دلم میخواست فرهادو‬ ‫خفه کنم احمق چه فکری پیش خودش کرده‬ ‫بود که این کارو کرد ولی خودمونیما چه حالی‬ ‫داد‬

‫االن میرسیم تو اتاقمون عزیزم‬‫چیییییییییی اتاقمون ای بمیری فرهاد‬‫فکر این جاشو نکرده بودم واییی حاال‬ ‫تنهایی با فرهاد تو یه اتاق چی کار کنم یه‬ ‫دونه محکم زدم تو سر خودم یه دونه هم زدم‬ ‫تو سر فرهاد‬ ‫بیشرف فقط میخندید‪ .‬از پله ها رفت باال‬ ‫منم پامو تکون میدادمو اطرافو دید میزدم در‬ ‫یه اتاقو باز کرد و رفت تو پرتم کرد رو تخت‬ ‫هوی چه خبره؟‬‫میرم چمدونا رو بیارم راحت باش فعال‬‫تخت مال توئه‪.‬‬ ‫بالشتو برداشتم و پرت کردم سمتش رو هوا‬ ‫گرفتشو اومد سمتم داشتم سکته میکردم نکنه‬ ‫بخواد کاری بکنه‬ ‫منو میزنی؟؟‬‫کم نیاوردم با این که داشتم سکته میکردم‬ ‫اره‪ !.‬حاال هم برو بیرون میخوام بخوابم‬‫دراز کشید رو تخت و گفت‪ :‬مگه تو چیکار‬ ‫کردی که میخوای بخوابی منم که باید بخوابم‬ ‫اه فرهاد بدم میاد پاشو چمدونا رو بیار با‬‫این لباسا که نمیشه خوابید‬ ‫برو بابا‬‫چند دقیقه نشستم رو تخت و نگاش کردم‬ ‫منتظر بودم بلند بشه ولی با بیخیالی تمام‬ ‫خوابید دیگه خوابم نمیومد فرهادو خوابمو‬ ‫پروند با فحش از پله ها رفتم پایین یه‬ ‫چرخی تو ویال زدم عجب جایی بود گوشیم‬ ‫تو ماشین بودم از در ویال رفتم بیرون منظره‬ ‫ی اطراف عالی بود رو زمین مه بود دور تا‬ ‫دور جنگل بود هیچ ویالیی اون اطراف دیده‬ ‫نمیشد واقعا شگفت زده شده بودم تصمیم‬ ‫گرفتم پیاده روی کنم گوشیمو از تو ماشین‬ ‫برداشتم و به نسیم زنگ زدم گفت که تا یک‬ ‫ساعت دیگه میرسن‪.‬‬ ‫راه ماشینرو رو در پیش گرفتم تا گم نشم‬ ‫باورم نمیشد همچین جایی وجود داشته‬ ‫باشه بهشتی بود واسه خودش طبیعت دست‬ ‫نخورده ی جنگل زمانو از یادم برد بارون‬ ‫شروع شده بود اصال متجه نشدم کی شروع‬ ‫شد تمام مدت داشتم به فرهاد فکر میکردم‬ ‫به زندگیم‪.‬‬ ‫پرنده هم پر نمیزد باید برمیگشتم نکنه یکی‬ ‫منو ببینه یه بالیی سرم بیاره اه غزاله االن‬ ‫وقت پیاده روی بود‬ ‫هیچی نمیشه نترس نترس همون طور که‬ ‫اومدی برمیگردی با اومدن صدای ماشین‬ ‫همه ی این حرفا از ذهنم پرید قلبم تو دهنم‬ ‫بود نمیتونستم حرکت کنم منتظر ماشین شدم‬ ‫با دیدن ماشین بچه ها خیالم راحت شد واسم‬ ‫بوق زدن سریع سوار شدم بدجوری خیس‬ ‫شده بودم‬ ‫غزاله ای جا چیکار میکنی؟؟‬‫نمیدونم‬‫همشون با تعجب نگام کردن‬ ‫فرهاد اذیتت کرده؟؟؟‬‫بهش چشم غره رفتم فرزادو امیر قضیه رو‬ ‫نمیدونستن‬ ‫االن وقت این حرفا نیست‬‫نگران نباش تو راه همه چیرو واسشون‬‫تعریف کردم حاال بگو ببینم اذیتت کرد؟‬ ‫نه بابا اون خرس بی بخار االن داره خواب‬‫منو میبینه‬ ‫تا ویال کلی گفتیم خندیدیم و دیگه درباره ی‬

‫ادامه دارد صفحه ‪94‬‬

‫مشاوره حقوقی‬ ‫رایگان در کلینیک‬ ‫حقوقی ‪ICHR‬‬

‫کلینیک حقوقی مرکز بین المللی حقوق‬ ‫بشر(‪ )ICHR‬آمادگی خود را برای ارائه‬ ‫مشاوره رایگان در حوزه های زیر و نیز‬ ‫خدمات حقوقی محدود‪ ،‬با استفاده از وکال‬ ‫و مشاوران حقوقی با تجربه‪ ،‬برای اقشار کم‬ ‫درامد اعالم می دارد‪ .‬اگر مشکل حقوقی شما‬ ‫به یکی از موارد زیر مربوط می شود و شما‬ ‫درامد کافی برای دریافت مشاوره از وکال‬ ‫ندارید با ما تماس بگیرید‪.‬‬ ‫خشونت خانگی علیه زنان‬ ‫جلوگیری از اخراج از کانادا‬ ‫درخواست پناهندگی (مهاجرت)‬ ‫دعاوی حقوق بشر و اخراج از کار‬ ‫و ‪...‬‬ ‫برای دریافت مشاوره رایگان لطفا با شماره‬

‫زیر تماس بگیرید‪ .‬اگر خارج از ساعت اداری‬ ‫تماس گرفته اید‪ ،‬شماره تلفن و دلیل تماس‬ ‫خود را به پیام گیر ما بسپارید تا با شما تماس‬ ‫گرفته شود‪.‬‬ ‫‪7317-908-888-1‬‬ ‫شما همچنین می توانید پرسش های خود را به‬ ‫ایمیل زیر ارسال کنید‪:‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬ ‫عالوه بر مشاوره رایگان و خدمات حقوقی‬ ‫محدود‪ ،‬می توانیم شما را به وکالی متخصص‬ ‫برای پیگیری پرونده تان در دادگاهها معرفی‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫مرکز بین المللی حقوق بشر همچنین از‬ ‫دانشجویان و دانش آموختگان رشته های‬ ‫حقوق‪ ،‬مهاجرت‪ ،‬علوم سیاسی‪ ،‬ارتباطات‪،‬‬ ‫روابط بین الملل‪ ،‬حقوق بین الملل‪ ،‬خدمات‬ ‫اجتماعی و سایر رشته های مرتبط ‪ ،‬عضو‬ ‫داوطلب و کارآموز برای ترم تابستان می پذیرد‪.‬‬ ‫ایمیل ما برای تماس و اطالعات بیشتر‪:‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬


‫‪90‬‬

‫رمان‬ ‫چه‬ ‫به‬ ‫عشق‬ ‫قــــیـــمت‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫باالخره پنج شنبه رسید اون روز‬ ‫مامان بزرگ فرهاد هم اومد قبال‬ ‫تو نامزدی دیده بودمش ولی‬ ‫خیلی مختصر‪ .‬به نظر زن خوبی‬ ‫بود‬ ‫فرهاد خیلی عوض شده بود‬ ‫قیافش غمگین بود صورتش الغر‬ ‫شده بود هیچ کدوممون حرف‬ ‫نمیزد بزرگتر ها واسه خودشون‬ ‫تصمیم میگرفتن اخرشم قرار شد‬ ‫‪ 29‬بهمن بعد از امتحانات من‬ ‫عروسی بگیریم‬

‫خندم گرفته بود باورم نمیشد دارن درباره ی‬ ‫عروسی من حرف میزدن‪ .‬موقع شام خوردن‬ ‫فرهاد فقط دو قاشق خورد که فکر کنم اونم‬ ‫به زور خورد هیچ کس متوجه ناراحتی منو‬ ‫فرهاد نبود‪.‬‬ ‫موقع خداحافظی فرهاد به بابام گفت اگه‬ ‫اجازه بدید باغزاله چند لحظه صحبت کنم‬ ‫وااا این که منوادم حساب نمیکرد حاال چی‬ ‫شد یهو نکنه همون اتفاقی که دفعه پیش افتاد‬ ‫بیافته‬ ‫بابام بهم اشاره کرد با فرهاد رفتیم سمت اتاقم‬ ‫درو بستمو پشتش واستادم فرهاد راه میرفت‬ ‫و دستشو تو موهاش میکرد ای بمیری فرهاد‬ ‫این قدر دستتو کردی تو موهات منم دلم‬ ‫خواست موهای خوش حالتش به نظر نرمو‬ ‫لطیف میومد اصال یادم رفت واسه چی اومده‬ ‫بودیم تو اتاق موهای فرهاد رو مخم بود‬ ‫بعد از پنج دقیقه از جیب کتش یه پاکت در‬ ‫اورد گذاشت رو میز‬ ‫منتظر جوابت هستم‬‫هان؟؟‬‫خودت بعدا میفهمی منظورم چیه‬‫داشت از در اتاق میرف بیرون اگه به موهاش‬ ‫دست نمیزدم شب خوابم نمیبرد از پشت‬ ‫یواشکی خیلی اروم دست زدم به موهاش‬ ‫خیلی سریع برگشت یه متر پریدم عقب با‬ ‫تعجب نگام کرد‬ ‫تو االن چی کار کردی؟؟؟‬‫مثل یه بچه کوچولو شده بودم که میخواست‬ ‫خراب کاریشو جمع کنه‬ ‫هان من هیچی داشتم پشت سرت میومدم‬‫ولی تو دست زدی به موهام‬‫نه توهم شاید یه جونوری چیزی تو موهاته‬‫شاید شپش داری‪!!!.‬‬ ‫از کی تا حاال دستای تو شده شپش؟؟؟‬‫‪-‬من که گفتم هیچ کاری نکردم فقط داشتم‬

‫پشت سرت میومدم‪.‬‬ ‫اهان چه جالب‬‫دستشو کرد تو موهامو به هم ریختشون زدم‬ ‫رو دستش‬ ‫اه نکن گفتم که من نکردم‬‫تو چیو نکردی؟؟؟‬‫منحرفیا‪!!!.‬‬‫قبل از این که بتونه چیزی بگه رفتم تو حال‬ ‫همه منتظر بودن‬ ‫واااای موهاش چه قدر باحال بود از موهای‬ ‫منم نرم تر بود وقتی دستشو کرد تو موهام یه‬ ‫حس خوبی بهم دست داد یه حس توهمی‪.‬‬ ‫لبخند اومد رو لبم با این که خودم این‬ ‫وضعو درست کرده بودم ولی االن از این که‬ ‫رابطمون بهتر شده بود خیلی خوشحال بودم‬ ‫از همه خداحافظی کردم موقع خداحافظی با‬ ‫فرهاد خم شد و دم گوشم گفت‪:‬میخوای اسم‬ ‫شامپومو بهت بگم؟‬ ‫اه داشت مسخرم میکرد گند زده بودم بد‬ ‫جور خودمو ضایع کردم غزاله میمردی حس‬ ‫کنجکاویتو یه جور دیگه ارضا میکردی‪.‬‬ ‫محکم کوبیدم به ساق پاش یهو صاف‬ ‫واستادو خندیدو گفت‪:‬خدافظ عزیزم‬ ‫بعد از این که همه رفتن یاد پاکتی که فرهاد‬ ‫گذاشت رو میزم افتادم سریع رفتم سمت‬ ‫اتاقم‪..‬‬ ‫امتحاناتم داشت شروع میشد مثل احمقا ‪9‬تا‬ ‫درس برداشته بودم واسه یه عروس زیاد بود‬ ‫هه عروس‪.‬همه ی درسا رو خونده بودم فقط‬ ‫باید شب امتحان دوره میکردم کارم راحت‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫‪4‬هفته گذشت فرزاد پیشنهاد داد ‪6‬تایی بریم‬ ‫شمال تا جایی که تونستم مخالفت کردم ولی‬ ‫حریف نشدم‪.‬‬ ‫دیروز مسافرت با نسیم رفتیم خرید ‪29‬روز‬ ‫دیگه عروسی بود تا جایی که تونستم لباس‬ ‫خریدم به اصرار نسیم لباس خواب توری هم‬ ‫گرفتم نمیدونم هدفشون از دوختن این لباس‬ ‫چی بود اخه هیچ جاتو نمیپوشوند ‪.‬‬ ‫شب با مامانم داشتم ساکم رو جمع میکردم از‬ ‫نقشه ای که کشیده بودم راضی بودم قرار بود‬ ‫ساعت ‪ 4‬صبح حرکت کنیم ولی من هنوز به‬ ‫فرهاد نگفته بودم منتظر بودم دیر وقت بشه‬ ‫و بهش زنگ بزنم بگم و اونم بهونه بیاره که‬

‫بهش دیر گفتم و کار داره و اون وقت این‬ ‫سفر به هم میخورد‪.‬‬ ‫یه لبخند زدم نقشم خوب بود‬ ‫چیه دخترم میخندی خوشحالی با فرهاد‬‫میرید مسافرت؟‬ ‫نه نه دارم به یه چیز دیگه میخندم‪.‬‬‫باشه یه یه سری از وسایالرو گذاشتم رو‬‫میز اشپزخونه اگه صبح بیدار نشدم خودت‬ ‫برشدار‬ ‫مامانم از اتاق رفت بیرون با خوشحالی رفتم‬ ‫سمت گوشیم ساعت یازده بود دیگه وقتش‬ ‫بود تا خواستم گوشیرو از رو تخت بردارم یه‬ ‫اس اومد فرهاد بود با عجله بازش کردم‪...‬‬ ‫ساعت سه و نیم صبح میام دنبالت‬‫چییییییییی این از کجا میدونست واای همه‬ ‫چی بهم ریخت حاال چی کار کنم یعنی باید‬ ‫برم به این سفر خاک تو سرت غزاله با این‬ ‫نقشه کشیدنت‬ ‫همون طور تو اتاق راه میرقتم و به خودم‬ ‫فحش میدادم یعنی از کجا فهمیده بود فرهاد‬ ‫زنگ زد به گوشیم‬ ‫بله؟‬‫سالم‬‫علیک بگو ؟‬‫فردا یادت نره‬‫نه چرا یادم بره‬‫با یه خنده ی موزیانه گفت‪:‬اخه گفتم همون‬ ‫طور که یادت رفته بهم بگی قراره بریم حتما‬ ‫یادت میره فردا اماده بشی‬ ‫میخواستم االن بهت بگم که خودت اس‬‫دادی‬ ‫اهان اهان میخواستی االن بگی تا منم بگم‬‫سرم شلوغه و اصال نمیتونم بیام‪!!!.‬‬ ‫اینا دقیقا فکرایی بود که من کرده بودم غیر‬ ‫ارادی گفتم ‪:‬چی از کجا فهمیدی؟‬ ‫قهقه ای زد یه دونه محکم زدم تو سر خودم‬ ‫بازم خنگ زدم‬ ‫هرکاری کنی نمیتونی تز دستم فرار کنی‬‫خفه شو فرهاد از کجا فهمیدی؟؟‬‫فرزاد بهم گفت راستی میدونستی فرزاد شده‬‫وکیل شرکتم پس هر کاری که بکنی خبرش‬ ‫بهم میرسه یادت باشه کار بدی نکنی‪!!!.‬‬ ‫ای تو روح این روزگار ادم بهتر از فرهاد‬‫پیدا نکردی‪.‬؟‬

‫قسمت ‪6‬‬

‫خیلی وکیل خوبیه با این که تازه کاره ولی‬‫به کارش عالقه داره و کارش عالیه‪ .‬فکر کنم‬ ‫این چند وقت از غم دوری من بد جور تحت‬ ‫فشار بودی و اصال متوجه اطراف دورو برت‬ ‫نبود‬ ‫بلند بلند میخندید اگه دم دستم بود با موچین‬ ‫دونه دونه موهاشو میکندم‬ ‫بخند فرهاد جون بخند فردا اشکتو در میارم‬‫بشین و تماشا کن‬ ‫باشه بگرد تا بگردیم‬‫میگردیم‬‫گوشیو قطع کردم شب تا صبح خواب میدیدم‬ ‫که دارم فرهادو میزنم‬ ‫صبح با خوشحالی بیدار شدم یه شلوار تنگ‬ ‫مشکی با نیم بوت پاشنه دار با یه پالتوی‬ ‫تنگ سفید پوشیدم هه فرهاد جون باید کلی‬ ‫حرص بخوری دارم برات منو مسخره میکنی‬ ‫از اتاق رفتم بیرون نسیمو نازیال و فرزادو امیر‬ ‫داشتن اروم اروم وسایال میبردن بیرون به همه‬ ‫سالم کردم و با چمدونم رفتم بیرون فرهاد‬ ‫تازه رسیده بود‬ ‫سالم فرهاد‬‫با دیدن من اخماش رفت تو هم دیگه‬ ‫نمیتونستم خندمو نگه دارم با خنده بهش‬ ‫نگاه کردم‬ ‫علیک سالم‬‫پشتشو کرد بهم وایی چقدر با تیپ ورزشی‬ ‫جیگر شده بود الهی قربونش برم من‬ ‫رفتم جلوش چمدونمو گذاشتم جلوش ولی‬ ‫اعتنایی نکرد و رفت نشست تو ماشین وا‬ ‫دیوونه یعنی خودم چمدونمو بذارم تو ماشین‬ ‫هه فکر کرده من دستپاچلفتیم خبر نداشت هر‬ ‫موقع میرفتیم مسافرت من همه چیزو مرتب‬ ‫میکنم در عقب ماشینو باز کردم لعنتی انگار‬ ‫تو چمدونم سنگ بود به زور یه خورده بلندش‬ ‫کردم تا جایی که تونستم سعی خودمو کردم‬ ‫ولی نمیشد یهو چمدون سبک شد فرهاد از‬ ‫پشت سر گرفتش و ا یه حرکت گذاشتش تو‬ ‫ماشین و رفت نشست با حرص نشستم و راه‬ ‫افتاد‬ ‫واااا چرا منتظر بچه ها نشدی مگه با ما‬‫نمیان‬ ‫نه اونا چهارتایی با ماشین امیر میان‬‫واای منو فرهاد بازم تنها شدیم سفر با ‪x6‬‬ ‫چه حالی میداد اصال یه دنیای دیگه بود تا‬ ‫ساعت هفت بدون هیچ حرفی گذشت کم‬ ‫کم داشت خوابم میبرد که ماشین ایستاد با‬ ‫خوشحالی چشمامو باز کردم‬ ‫رسیدیم؟‬‫نه میخوام یه چیزی بگیرم تو چیزی‬‫میخوای؟‬ ‫خودمم میام‬‫الزم نکرده‬‫پیاده شدم‬ ‫‪-‬بابا جون کمرم خشک شد‬


‫‪89‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اين جدايي نيز مرا شكننده‌تر كرد‪ .‬دلم براي‬ ‫دختركم نيز خيلي مي‌سوخت ولي كم‌كم كنترل‬ ‫زندگي‌ام را در دست گرفتم‌‪.‬‬ ‫شروع به خواندن كتاب‌هاي روان‌شناسي و‬ ‫خوددرماني كردم‌‪ .‬در همه‌ي آنها به امثال من‬ ‫توصيه مي‌شد كه زندگي را بدون آن حادثه‬ ‫در ذهن مجسم كنيم‌‪ .‬نمي‌توانستم حقيقت‬ ‫را عوض كنم اما مي‌توانستم اجازه ندهم‬ ‫كه آن حادثه‌ي تلخ كنترل زندگي‌ام را تا ابد‬ ‫در دست بگيرد‪ .‬پس براي تخليه‌ي آن بار‬ ‫سنگين مي‌بايست دخترم را در جريان آن‬ ‫حادثه قرار مي‌دادم‌‪ .‬متأسفانه اجاره نشين‬ ‫بوديم و به اجبار هر سال خانه‌مان را عوض‬ ‫مي‌كرديم‌‪ .‬هرگز زندگي آرامي نداشتيم و‬ ‫وقتي دخترم ‪ 14‬ساله شد و دريافت كه‬ ‫سبك زندگي‌اش با سبك زندگي دوستان و‬ ‫همكالسي‌هايش تفاوت دارد مرا سؤال باران‬ ‫كرد و من لب به اعتراف گشودم‌‪ .‬همه چيز‬ ‫را برايش شرح دادم‌‪ .‬او سراپا گوش سخنانم‬ ‫را شنيد و بعد گفت‌‪« :‬مي‌دانستم و هميشه‬ ‫احساس مي‌كردم كه اتفاق وحشتناكي در‬ ‫گذشته رخ داده‪ ».‬اما خوشبختانه بدون‬ ‫آنكه مالمتم كند آن را پذيرفت‌‪ .‬خيالم تا حد‬ ‫زيادي راحت شد‪ .‬مدتي قبل فكري به ذهنم‬ ‫خطور كرد‪ .‬تصميم گرفتم در مورد سرگذشتم‬ ‫كتابي بنويسم‌‪ .‬با وجود آنكه از برمال كردن‬ ‫آن راز شرم آور و ننگين وحشت داشتم ولي‬ ‫مي‌دانستم سرگذشتم مي‌تواند به ديگران كمك‬ ‫كند‪ .‬پس تصميم خود را عملي كردم‌‪ .‬حاال‬ ‫تقريب ًا چهل سال از آن حادثه‌ي وحشتناك‬ ‫گذشته ولي همچنان عذاب وجدان آن‬ ‫همراهم است‌‪ .‬بعد از آن هرگز نتوانستم مانند‬ ‫گذشته زندگي كنم و وانمود كنم كه آن اتفاق‬ ‫نيفتاده است‌‪ .‬شرح حال پدري را خوانده‌ام‬ ‫كه به طور اتفاقي فرزند نوپاي خود را زير‬ ‫گرفت و ديوانه شد‪ .‬من به خوبي مي‌توانم‬ ‫حس آن پدر را درك كنم چون خودم هم تا‬ ‫مرز جنون پيش رفتم و برگشتم‌‪ .‬قلبم هنوز‬ ‫خون است و مي‌دانم كه اتفاقي كه براي من‬ ‫افتاده ممكن است براي فرد ديگري نيز رخ‬ ‫دهد‪ .‬بيشتر افرادي كه رانندگي مي‌كنند پشت‬ ‫فرمان برهم خوردن لحظه‌اي تمركز را تجربه‬ ‫كرده‌اند‪ .‬ولي هر فردي كه مي‌خواهد رانندگي‬ ‫كند بايد سرگذشت مرا بخواند تا بداند كه‬ ‫حمل بار سنگين عذاب وجدان چه به روز‬ ‫افراد مي‌آورد‪ .‬رانندگي مهارتي اجتماعي است‬ ‫كه دقت و تمركز زياد مي‌خواهد؛ رانندگي‬ ‫را نبايد شوخي گرفت يا از آن به عنوان‬ ‫سرگرمي استفاده كرد‪ .‬من تمام مدت به ياد‬ ‫آن زن و خانواده‌ي عزادارش هستم‌‪ .‬بعد از‬ ‫گذشت چهار دهه‌ي طوالني و زجرآور حاال‬ ‫مادربزرگي خرسند و مغرور هستم كه نزديك‬ ‫خانه‌ي دخترم زندگي مي‌كنم تا بتوانم دائم ًا او‬ ‫و سه نوه‌ي دوست داشتني و شيرينم را ببينم‬ ‫به غير از آنها كسي را ندارم‌‪ .‬مادرم سال‌ها‬ ‫قبل از دنيا رفته و تنها خواهرم سال هاست كه‬ ‫در خارج از كشور زندگي مي‌كند‪ .‬سرانجام‬ ‫توانسته‌ام آن حادثه را هضم كنم‌؛ ولي سفري‬ ‫تنها‪ ،‬دردآور‪ ،‬ناهموار‪ ،‬بس طوالني و پر از‬ ‫ناماليمات را پشت سر گذاشته‌ام‬ ‫كه دعا مي‌كنم هيچ كس آن را تجربه نكند‪...‬‬


‫‪88‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫سفري پرپيچ و خم‬ ‫با دودلي و حيرت به سوئيچي‬ ‫خيره شدم كه پدرم به سمتم دراز‬ ‫كرده بود‪ .‬وقتي متوجه ترديد‬ ‫و دودلي‌ام شد خنديد و گفت‌‪:‬‬ ‫«بگير»‪.‬‬ ‫‪18‬ساله بودم‌‪ .‬و چند روز قبل‬ ‫گواهينامه‌ي رانندگي‌ام را گرفته‬ ‫بودم و حاال پدرم مي‌خواست‬ ‫با اعتماد زيادي كه به من و‬ ‫توانايي‌هايم داشت سوئيچ‬ ‫ماشينش را در اختيارم قرار‬ ‫دهد‪ .‬راستش را بخواهيد حسابي‬ ‫ذوق زده بودم‌‪ .‬از كودكي‬ ‫عاشق رانندگي بودم و از حس‬ ‫استقاللي كه رانندگي به من‬ ‫مي‌داد لذت مي‌بردم‌‪ .‬سه ماه بعد‬ ‫صبح شنبه‌اي بهاري و دل‌انگيز‬ ‫مي‌خواستم به محل كارم بروم‪.‬‬ ‫قرار بود عصر آن روز به مناسبت‬ ‫جشن تولد ‪ 12‬سالگي خواهرم‬ ‫مستانه بيرون برويم و شام را در‬ ‫رستوران بخوريم به همين دليل‬ ‫پدرم از من خواست كه ماشين‬ ‫نبرم و گفت كه خودش مرا به‬ ‫محل كارم مي‌رساند و بعد از‬ ‫ظهر به دنبالم مي‌آيد‪ .‬ولي وقتي‬ ‫آماده شدم پدرم هنوز آماده‬ ‫نبود‪ .‬در حالي كه روي تخت‬ ‫خميازه مي‌كشيد به سمتش رفتم‌‪.‬‬ ‫ساعت مچي‌ام را نشانش دادم و‬ ‫گفتم‌‪« :‬پدر ديرم مي‌شود‪ .‬لطف ًا‬ ‫عجله كنيد‪ ».‬او دوباره با خواب‬ ‫آلودگي و بي‌حالي خميازه‌اي‬ ‫كشيد و گفت‌‪« :‬دخترم خيلي‬ ‫خسته هستم‌‪ .‬فكر مي‌كنم سرما‬ ‫خورده‌ام‌‪ .‬بهتر است خودت‬ ‫ماشين را ببري و بعد از ظهر‬ ‫زودتر به خانه بيايي‌‪ .‬موافقي‌؟»‬

‫سري تكان دادم و سوئيچ ماشين را گرفتم‌‪.‬‬ ‫سوار ماشين شدم و حركت كردم‌‪ .‬چون گاهي‬ ‫با ماشين پدرم به محل كارم مي‌رفتم مسير‬

‫آنقدر برايم آشنا بود كه حتي مي‌توانستم با‬ ‫چشمان بسته رانندگي كنم‌‪ .‬مي‌بايست چند سر‬ ‫بااليي را طي مي‌كردم پس پايم را روي پدال‬ ‫گاز فشار دادم‌‪ .‬وقتي به تقاطع باال رسيدم‬ ‫يك تاكسي براي سوار كردن مسافر وسط راه‬ ‫ايستاده بود‪ .‬راه را بند آورده بود ولي با كمي‬ ‫دقت مي‌توانستم به صورت مو به مو از كنارش‬ ‫عبور كنم‌‪ .‬در حالي كه حسابي حواسم را جمع‬ ‫كرده بودم از كنارش گذشتم‌‪ .‬بعد در حالي كه‬ ‫همچنان از آينه نگاهم به تاكسي بود به راهم‬ ‫ادامه دادم‌‪ .‬و بعد از مدتي نگاهم را به جلو‬ ‫معطوف كردم‌‪ .‬نمي‌دانم چرا پايم همچنان‬ ‫روي پدال گاز بود و بدون آنكه بدانم سرعتم‬ ‫خيلي زياد شده بود‪ .‬و ناگهان پيرزني را در‬ ‫چند قدمي خود ديدم كه از عرض خيابان‬ ‫عبور مي‌كرد‪ .‬وحشت زده پاهايم را روي‬ ‫پدال كالچ و ترمز فشار دادم و در اثر صداي‬ ‫گوشخراشي كه ايجاد شد پيرزن با ترس‬ ‫نگاهم كرد‪...‬‬ ‫برخورد با او را اص ً‬ ‫ال به ياد نمي‌آورم فقط‬ ‫سكوتي غريب و سنگين بر فضا طنين‬ ‫انداخت‌‪ .‬اثري از پيرزن نبود‪ .‬آيا او را زير‬ ‫گرفته بودم‌؟ در حالي كه از فرط ترس قدرت‬ ‫تكان خوردن نداشتم سرجاي خود ميخكوب‬ ‫شده بودم‌‪ .‬همان تاكسي كنارم ايستاد‪ .‬با‬ ‫حركت دست از من خواست شيشه‌ي ماشين‬ ‫را پايين بكشم‌‪ .‬ولي هيچ كاري از من ساخته‬ ‫نبود‪ .‬صدايش را شنيدم‌‪« :‬پليس و آمبوالنس‬ ‫در راه هستند‪ .‬من مسافر دارم و بايد بروم‌‪».‬‬ ‫واژه‌هاي پليس و آمبوالنس در گوش‌هايم‬ ‫زنگ مي‌زدند‪ .‬باورم نمي‌شد كه فردي را‬ ‫زير گرفته باشم‌‪ .‬به سختي نفس مي‌كشيدم‬ ‫و مانند بيد از سر تا پا مي‌لرزيدم‌‪ .‬سرانجام‬ ‫تكاني خوردم و لرزان از ماشينم پياده شدم‌‪.‬‬ ‫وحشت زده پيرزن را ديدم كه بي‌حركت و دمر‬ ‫نزديك الستيك چپ ماشين روي زمين افتاده‬ ‫بود‪ .‬نفس راحتي كشيدم چون اثري از خون‬ ‫ديده نمي‌شد‪ .‬هوا هنوز كمي سرد بود پس‬ ‫فور ًا پتويي سفري از صندوق عقب ماشين‬ ‫در آوردم و آن را روي پيرزن انداختم‌‪ .‬بعد‬ ‫درمانده و مستأصل كنارش روي زمين نشستم‬ ‫تا كمك از راه برسد‪ .‬تقريب ًا ده دقيقه‌ي بعد‬ ‫پليس و آمبوالنس از راه رسيدند‪ .‬مأمور‬ ‫پليسي شروع به پرس و جو از من كرد‪ .‬در‬ ‫اداره‌ي پليس اولين سؤال در مورد سرعتم‬ ‫بود‪ .‬زيرلب پاسخ دادم‌‪« :‬فكر مي‌كنم‬ ‫سرعتم باالتر از حد مجاز بود‪ »...‬اما پليس‬ ‫بارها و بارها اين سؤال را از من پرسيد و‬ ‫مي‌خواست بداند دقيق ًا سرعتم چند كيلومتر‬ ‫بوده است‌‪ .‬بعد ناگهان فكري به ذهنم خطور‬ ‫كرد مي‌توانستم به حربه‌ي دروغ مصلحتي پناه‬ ‫ببرم مگر نه‌؟ پس با ترديد سرعتم را به دروغ‬ ‫سرعت مجاز وانمود كردم‌‪ .‬هيچ اتفاقي نيفتاد‬ ‫و بعد مرا به خانه‌ام بردند‪ .‬ظهر بود و پدر و‬ ‫مادرم از ديدنم جا خوردند‪ .‬و بعد آن اتفاق‬

‫وحشتناك را براي‌شان شرح دادم‌‪ .‬مادرم كه با‬ ‫وحشت نگاهم مي‌كرد جويده جويده گفت‌‪:‬‬ ‫«بايد به بيمارستان برويم‌‪ ».‬لكنت زنان گفتم‌‪:‬‬ ‫«من حالم خوب است‌‪ »...‬ولي مادرم نگاه‬ ‫سرد و شماتت باري به من انداخت و گفت‌‪:‬‬ ‫«فكر نمي‌كردم اين قدر بي‌عاطفه و سنگدل‬ ‫باشي‌! بايد به ديدن زني برويم كه زير گرفتي و‬ ‫حاال به كمك ما نياز دارد‪ ».‬نمي‌دانم چطور به‬ ‫بيمارستان رسيديم‌‪ .‬در راهرو نشستيم و مأمور‬ ‫پليسي به سمت‌مان آمد و به آرامي گفت‌‪:‬‬ ‫«متأسفانه آن خانم جان خود را از دست داد‬ ‫و برادرش اينجاست‌‪ ».‬ناگهان صداي بسيار‬ ‫بلند و گوشخراشي در سرم شنيدم و احساس‬ ‫ضعف به من دست داد‪ .‬سرم گيج مي‌رفت و‬ ‫دنيا را تيره و تار مي‌ديدم‌‪ .‬دهانم خشك شده‬ ‫بود و نفس نفس مي‌زدم‌‪ .‬پدرم در سكوت ما‬ ‫را به خانه برد‪ .‬آن روز سياه‌ترين روز زندگي‌ام‬ ‫بود‪ .‬مادرم رنگ به چهره نداشت و يك كالم‬ ‫حرف نمي‌زد‪ .‬پدرم مرتب راه مي‌رفت و‬ ‫زيرلب چيزهايي مي‌گفت‌‪ .‬آنقدر گريستم تا‬ ‫خوابم برد‪ .‬دوست ندارم در مورد رخدادهاي‬ ‫بعد از آن حادثه‌ي وحشتناك زياد صحبت كنم‬ ‫چون حس بسيار تلخ و ناخوشايندي به من‬ ‫دست مي‌دهد‪ .‬پدرم مراحل قانوني را انجام‬ ‫داد و هزينه‌هاي الزم را پرداخت‌‪ .‬من مقصر‬ ‫شناخته نشده بودم جرمم قتل غيرعمد بود‪.‬‬ ‫ولي بار سنگين آن رهايم نمي‌كرد‪ .‬واقعيت‬ ‫اين بود كه به هر حال من جان فردي را‬ ‫ناخواسته و غيرعمد از او گرفته بودم‌‪ .‬بعد از‬ ‫چند روز وضعيت زندگي‌مان به حالت عادي‬ ‫خود بازگشت‌‪ .‬انگار كه هيچ اتفاقي نيفتاده‬ ‫بود‪ .‬براي رفتن به محل كارم آماده شدم اما آن‬ ‫دختر سابق نبودم‌‪ .‬در محل كارم همه در مورد‬ ‫آن حادثه صحبت مي‌كردند و من احساس‬ ‫مي‌كردم كه از درون خرد مي‌شوم‌‪ .‬زني كه زير‬ ‫گرفته بودم ‪ 77‬ساله بود و آن روز از خريد‬ ‫به خانه‌اش برمي‌گشت‌‪ .‬احساس مي‌كردم همه‬ ‫مرا قاتل مي‌دانند‪ .‬نمي‌توانستم آن حس بسيار‬ ‫عذاب آور را از خود دور كنم‌‪ .‬مقصر شناخته‬ ‫نشده بودم ولي احساس گناه و عذاب وجدان‬ ‫داغونم مي‌كرد‪ .‬چند وقت بعد برادر آن زن‬ ‫به خانه‌مان آمد و گفت‌‪« :‬قسمت اين بود‪.‬‬ ‫ما شما را مقصر نمي‌دانيم‌‪ .‬پس نگذاريد اين‬ ‫حادثه زندگي‌تان را تباه كند‪ ».‬نمي‌دانستم‬ ‫چه بايد بگويم‌‪ .‬چگونه مي‌توانستم خود را‬ ‫مقصر ندانم‌؟ من جان يك نفر را گرفته بودم‬ ‫پس چطور مي‌توانستم بي‌تفاوت باقي بمانم‬ ‫و عادي زندگي كنم‌؟ هر روز كه مي‌گذشت‬ ‫از خودم بيزارتر مي‌شدم‌‪ .‬زندگي خانوادگي‌مان‬ ‫نيز به شدت تحت تأثير قرار گرفته بود‪ .‬ديگر‬ ‫اثري از صميميت و محبت گذشته بين‌مان‬ ‫وجود نداشت‌‪ .‬مادرم به ندرت حرف مي‌زد‬ ‫و پدرم مدام خودش را مقصر مي‌دانست و‬ ‫خود را سرزنش مي‌كرد و مي‌گفت اي كاش‬ ‫آن روز ماشين را به من نداده بود‪ .‬سرانجام‬ ‫پدرم طاقت نياورد يك صبح از خانه خارج‬

‫شد و ديگر هرگز برنگشت‌‪ .‬تقصير من بود‬ ‫اما مادرم همچنان مهر سكوت به لبان خود‬ ‫زده بود و هيچ واكنشي از خود نشان نمي‌داد‪.‬‬ ‫حتي دنبال پدرم نيز نگشت و بعد از آن روز به‬ ‫روز از من بيشتر فاصله گرفت‌‪ .‬تا دو سال بعد‬ ‫همچنان افكار مربوط به آن تصادف مرگبار‬ ‫ذهنم را تسخير كرده بودند‪ .‬در آن زمان‬ ‫متقاعد شده بودم كه فقط در صورتي مي‌توانم‬ ‫از بار سنگين آن عذاب وجدان رها شوم كه‬ ‫پيش آن زن بروم و از او عذرخواهي كنم‌‪ .‬و‬ ‫فقط از طريق مرگ مي‌توانستم او را ببينم‌‪...‬‬ ‫پس روزي در اوج استيصال و درماندگي مشتي‬ ‫قرص خوردم تا به زندگي‌ام پايان دهم‌‪ .‬وقتي‬ ‫شبح‌هايي سفيدرنگ و مبهم را ديدم ابتدا‬ ‫گمان كردم كه موفق شده‌ام ولي بعد صداي‬ ‫پرستاراني را شنيدم كه اسمم را مي‌پرسيدند و‬ ‫وقتي فهميدم هنوز زنده هستم به گريه افتادم‬ ‫و گفتم‌‪« :‬نمي‌خواهم زنده باشم‌»‪...‬‬ ‫وقتي دو هفته‌ي بعد به هوش آمدم در بخش‬ ‫رواني بيمارستاني در لباس مهار كننده بودم‌‪.‬‬ ‫مانند يك كابوس هولناك بود‪ .‬مانند مرده‌اي‬ ‫متحرك تحت نظارت مداوم بودم و در‬ ‫جلسات تمام نشدني گروه درماني شركت‬ ‫مي‌كردم‌‪ .‬تازه فهميدم كه از نظر رواني بيمار‬ ‫شده بودم‌‪ .‬به شكل‌هاي مختلف تالش مي‌شد‬ ‫تا خاطره‌ي آن تصادف از ذهنم پاك شود اما‬ ‫مگر ممكن بود؟ ماندن در بيمارستان هيچ‬ ‫سودي به حالم نداشت و فقط بيشتر زجر‬ ‫مي‌كشيدم‌‪ .‬بايد از آنجا بيرون مي‌آمدم پس‬ ‫تمام تالشم را به كار بستم تا ثابت كنم كه‬ ‫حالم خيلي بهتر شده است‌‪ .‬و چند هفته‌ي‬ ‫بعد مرخص شدم‌‪ .‬اما نمي‌توانستم وانمود كنم‬ ‫كه همه چيز را فراموش كرده‌ام‌‪ .‬خوب هم‬ ‫نشده بودم و همچنان زير فشار عذاب وجدان‬ ‫زجر مي‌كشيدم‌‪ .‬مدام كاري براي خود دست‬ ‫وپا مي‌كردم اما نيمه كاره آن را رها مي‌كردم‌‪.‬‬ ‫آرام و قرار نداشتم و از مراوده برقرار كردن‬ ‫با ديگران وحشت داشتم‌‪ .‬چون مي‌ترسيدم‬ ‫اگر با فردي صميمي شوم راز بزرگ زندگي‌ام‬ ‫از پرده بيرون بيفتد‪ .‬تا اينكه با پسري آشنا‬ ‫شدم‌‪ .‬به هم عالقه‌مند شديم و با هم ازدواج‬ ‫كرديم‌‪ .‬دو سال بعد دخترمان به دنيا آمد‪ .‬او‬ ‫بهترين اتفاق زندگي‌ام بود و مرا به ادامه‌ي‬ ‫راه اميدوار كرد‪ .‬همسرم مرد خوبي بود‬ ‫ولي من بعد از آن حادثه ياد گرفته بودم كه‬ ‫پيله‌اي دفاعي دور خود بپيچم و هرگز از آن‬ ‫خارج نشوم‌‪ .‬مي‌بايست قدر خوشبختي‌ام را‬ ‫مي‌دانستم اما زني عادي نبودم و همسرم هم‬ ‫صبر و طاقتي داشت‌‪ .‬وقتي كاسه‌ي صبرش‬ ‫لبريز شد قرار گذاشتيم كه به صورت توافقي‬ ‫از هم جدا شويم‌‪ .‬و وقتي دخترم دو ساله شد‬ ‫از هم جدا شديم و من سرپرستي او را به عهده‬ ‫گرفتم‌‪ .‬آسان نبود به خصوص براي من كه از‬ ‫نظر عاطفي و احساسي هنوز در بحران بودم و‬


‫‪87‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رموز داشتن‬ ‫سكس طوالني‬

‫رمز داشتن سكس طوالني اينست‬ ‫كه بدانيد كه اين كار رموزي‬ ‫ندارد‪ .‬من از اينكه بخواهم كسي‬ ‫را گمراه كنم‪ ،‬متنفرم اما فلسفه‬ ‫و حكمت واحدي وجود ندارد‬ ‫كه بتوان با آن سكس را طوالني‬ ‫كرد و يك ارگاسم قوي براي‬ ‫همة زنان و يا حتي اكثريت آنان‬ ‫به ارمغان آورد‪ .‬من مي‌فهمم كه‬ ‫نظرم بر خالف برخي آرا و عقايد‬ ‫است‬

‫دليل من هم اينست كه هيچ دو زني يافت‬ ‫نمي‌شوند كه از نظر نيازهاي سكسي و لذت‬ ‫بردن از آن دقيق ًا مانند هم باشند‪ .‬هر زني‬ ‫براي خودش منحصر به فرد است‪ ،‬چه از‬ ‫نظر فيزيكي و چه از نظر عاطفي‪ .‬هر زني‬ ‫بايد خودش كشف كند كه چه چيز برايش‬ ‫درست است و چه كار بهترين است‪ .‬هيچ‬ ‫شخصي با هر ميزان از دقت نمي‌تواند كه‬ ‫پيش‌بيني كند كه چه چيز يك زن را از نظر‬ ‫سكسي خرسند مي‌كند‪ .‬ادعاي شما به انجام‬ ‫اين كار زن را به اشتباه مي‌اندازد و براي او‬ ‫مضر است‪ .‬براي يك زن‪ ،‬اعتقاد به اينكه‬ ‫رموز سكسي‌اي وجود دارند كه براي او‬ ‫مجهول است‪ ،‬باعث مي‌شود كه پتانسيل‬ ‫سكسي او محدود شود و موانع بزرگي براي‬ ‫او بوجود مي‌آورد كه از سعي او براي كشف‬ ‫كردن شاديهاي سكسي‌اش جلوگيري مي‌كند‬ ‫متاسفانه در فرآيند توصيف سكس زنان‪،‬‬ ‫شما مي‌توانيد بطور سهوي آنرا تعريف كنيد‪.‬‬ ‫يك تعريف ناقص از سكشواليتي زنان اغلب‬

‫باعث يك تعريف كوته فكرانه از آنچه كه‬ ‫هست مي‌شود‪ .‬اگر يك شخص از ده زن در‬ ‫مورد تعريف سكشواليتي سؤال كند و سپس‬ ‫اين موضوع را در كتابي منتشر كند‪ ،‬كسي‬ ‫كه اين كتاب را بخواند فرض مي‌كند كه آن‬ ‫ده زن تعريف كاملي از سكشواليتي توصيف‬ ‫كرده‌اند‪ .‬احتما ً‬ ‫ال اگر فرمهاي ديگري از‬ ‫سكشواليتي وجود داشته باشد‪ ،‬و در اين‬ ‫كتاب اضافه شوند‪ ،‬خوانندگان به آنها هم‬ ‫معتقد مي‌شوند‪ .‬اين موضوع مي‌تواند اثرات‬ ‫زيان‌آوري براي زناني داشته باشد كه اين‬ ‫كتاب را مي‌خوانند و خود را با هيچيك از‬ ‫زنان درون آن منطبق نمي‌بينند‪ .‬آنها احساس‬ ‫مي‌كنند كه در حال اشتباه هستند و نياز به‬ ‫تغيير دارند‪ .‬اگر شريك او انتظار داشته باشد‬ ‫كه او هم شبيه آن ده زن باشد‪ ،‬آنها فرض‬ ‫مي‌كنند كه مواردي در او هست كه خطاست‬ ‫كتابها و مجالتي كه در مورد رموز طوالني‬ ‫كردن سكس مطالب مي‌نويسند‪ ،‬اغلب‬ ‫شامل مطالب كوته‌فكرانه‌اي هستند كه با‬ ‫آنان زنان مي‌توانند سكسي باشند‪ .‬دليل اين‬ ‫موضوع آنست كه نويسندگان اين كتابها‬ ‫اغلب در مورد زنان اندكي مطالعه كرده‌اند‪.‬‬ ‫اين كتابها و مجالت غلط نيستند‪ ،‬بلكه‬ ‫فقط كامل نيستند‪ .‬آنها فقط دربرگيرندة‬ ‫تعداد كمي از زنان هستند و نمي‌توانند براي‬ ‫همة زنان به كار روند‪.‬‬ ‫اكثر كتابها و مجالتي كه درمورد سكس‬ ‫زنان خريد و فروش مي‌شوند‪ ،‬نبايد براي‬ ‫هدفي غير از گردآوري ايده‌هاي گوناگون‬ ‫استفاده شوند‪ .‬اگر شما سعي مي‌كنيد تا‬ ‫اندازه‌اي جديد باشيد‪ ،‬و يا هنوز چيزي پيدا‬ ‫نكرده‌ايد كه خوب كار كند‪ ،‬آنها مي‌توانند‬ ‫به شما ايده‌هاي جديد بدهند‪ .‬شما فكر‬ ‫نكنيد كه آنها دختران مقدسي هستند و‬ ‫اساس سكشواليتي شما بر پايه خوشي آنها‬ ‫بنيانگذاري شده است‪ .‬اگر شما آنچه را‬ ‫كه آنها پيشنهاد كرده‌اند را امتحان كرديد‬ ‫و خوب كار نكرد و يا لذت‌بخش نبود‪ ،‬به‬ ‫موارد ديگر بپردازيد‪ .‬هرگز خود و شريكتان‬ ‫را مجبور نكنيد تا بر اساس لذت افراد در‬ ‫اين كتابها‬ ‫رفتار كنيد‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫درمان‌های طبیعی برای کاهش منافذ پوست‬ ‫مشکل بزرگ بودن منافذ پوست‬ ‫به علت ترشح بیش از حد چربی‬ ‫توسط غدد چربی ایجاد می‌شود‪.‬‬ ‫خوشبختانه درمان‌های پزشکی‬ ‫مختلفی می‌تواند به کاهش اندازه‬ ‫این منافذ و سالم‌تر دیده شدن‬ ‫پوستتان کمک کند‪ .‬همچنین‬ ‫خیلی مهم است که یک برنامه‬ ‫مراقبت پوستی خاص برای‬ ‫جلوگیری از بروز این مشکل‬ ‫داشته باشید‪ .‬اما قبل از اینکه‬ ‫درمان‌هایی برای کاهش این‬ ‫منفذها برایتان توصیه کنیم‪ ،‬اجازه‬ ‫بدهید ابتدا کمی به بررسی این‬ ‫مشکل بپردازیم‪.‬‬

‫• با تمیز کردن پوستتان با یک ژل یا روغن‬ ‫مخصوص پاکسازی پوست شروع کنید‪ .‬به‬ ‫هیچ عنوان از محصوالتی که حاوی الکل‬ ‫یا اسید هستند استفاده نکنید زیرا می‌توانند‬ ‫آسیب بیشتری به پوستتان برسانند‪ .‬برای‬ ‫‪ ۱۰-۱۵‬دقیقه پوستتان را در معرض بخار‬ ‫قرار دهید تا منافذ بسته پوستتان باز شوند‪.‬‬ ‫برای شادابی و طراوت بخشیدن بیشتر به‬ ‫پوستتان می‌توانید چند قطره اسانس ریحان‬ ‫یا رزماری در آب جوش بریزید‪.‬‬ ‫• بعد به آرامی صورتتان را الیه‌برداری کنید‪.‬‬ ‫از یک اسکراب نرم با یک برند شناخته‌شده‬ ‫استفاده کنید‪ .‬حتی خودتان هم می‌توانید با‬ ‫مخلوط کردن شکر و کمی شیر اسکراب‬ ‫طبیعی مخصوص خودتان را درست کنید‪ .‬این‬ ‫کار به شما کمک می‌کند کثیفی‪ ،‬سلول‌های‬ ‫مرده‪ ،‬جوش‌های سرسیاه و سرسفید که منافذ‬ ‫پوستتان را می‌بندند را از بین ببرید‪.‬‬

‫به جز این اقدامات روزانه‪ ،‬می‌توانید از‬ ‫ماسک‌های صورت هم برای از بین بردن‬ ‫چربی پوستتان استفاده کنید‪ .‬بااینکه انواع و‬ ‫اقسام ماسک‌های حاضری در بازار موجود‬ ‫هستند اما می‌توانید در خانه هم ماسک‬ ‫طبیعی خودتان را درست کنید‪.‬‬ ‫ماسک‌های زیادی وجود دارد که کمکتان‬ ‫می‌کند منافذ پوست را از بین برده و پوستتان‬ ‫را شاداب و تازه نشان دهید‪.‬‬ ‫در زیر به چند نمونه ماسک خانگی اشاره‬ ‫می‌کنیم‪:‬‬ ‫ماسک جو دو سر‪ ۲ :‬قاشق غذاخوری از جو‬ ‫دو سر را با ماست مخلوط کنید و چند ساعت‬ ‫در یخچال قرار دهید‪ .‬سپس آن را برای ‪۳۰‬‬ ‫دقیقه روی پوستتان بمالید و سپس با آب‬

‫و سلول‌های مرده روی آن را از بین می‌برد‪.‬‬ ‫ماسک میوه‪ :‬از گوجه‌فرنگی می توانید به‬ ‫روش‌های مختلف برای از بین بردن چربی‬ ‫اضافی پوست‪ ،‬از بین بردن منفذهای پوستی‬ ‫و برطرف کردن ظاهر آنها استفاده کنید‪ .‬آب‬ ‫گوجه‌فرنگی را به پودر کاالمین اضافه کرده‬ ‫و روی صورتتان بمالید‪ .‬پاپایای له‌شده نیز‬ ‫وقتی روی پوست مالیده شود هم به سفت‬ ‫کردن پوست صورت کمک می‌کند‪ .‬ترکیب‬ ‫عسل‪ ،‬آب لیمو و شکر هم ماسکی فوق‌العاده‬ ‫می‌سازد‪ .‬آن را به آرامی روی پوستتان بمالید‬ ‫و سپس با آب ولرم شستشو دهید‪.‬‬ ‫استفاده درست از لوازم آرایشی‪ :‬استفاده از‬ ‫یک کرم‌پودر یا کانسیلر با برند شناخته‌شده‬ ‫یک راه ساده برای برطرف کردن ظاهر این‬ ‫منافذ است‪ .‬بهتر است از زیرساز کرمی‬ ‫استفاده کنید تا مایع و بعد روی آن را با کمی‬

‫بزرگ شدن منفذهای پوست به علت‌های‬ ‫مختلف ازجمله عوامل ژنتیکی‪ ،‬از دست رفتن‬ ‫قابلیت ارتجاعی پوست بخاطر باال رفتن سن‪،‬‬ ‫تولید بیش از حد چربی توسط غدد چربی‪،‬‬ ‫مراقبت ضعیف پوستی و وضعیت سالمت‬ ‫عمومی بستگی دارد‪ .‬به علت ترشح بیش از‬ ‫اندازه چربی‪ ،‬این منافذ بزرگ‌شده از چربی و‬ ‫سلول‌های مرده انباشته شده و درنتیجه مسدود‬ ‫می‌شوند‪ .‬این مسئله معمو ً‬ ‫ال موجب بروز آ کنه‬ ‫و جوش می‌شود‪ .‬برای خالص شدن از این‬ ‫وضعیت خیلی مهم است که صورتتان را تا‬ ‫جایی که ممکن است تمیز نگه دارید‪.‬‬ ‫چطور می‌توانید اندازه این منافذ بزرگ‌شده‬ ‫را کاهش دهید؟‬ ‫باتوجه به انواع و اقسام بسته‌های پاک‌کننده‬ ‫و اسکراب‌های پوستی‪ ،‬درمان این مشکل‬ ‫این روزها بسیار ساده شده است‪ .‬همچنین‬ ‫درمان‌های خانگی مختلفی هم برای آن‬ ‫وجود دارد‪ .‬اما برای منافذی که بیش از‬ ‫اندازه بزرگ هستند‪ ،‬نیاز به کمک متخصص‬ ‫پوست است که البته بسیار گران خواهد بود‪.‬‬ ‫برای به دست آوردن پوستی سالم و پاکیزه‪،‬‬ ‫نیاز به پاکسازی‪ ،‬تقویت و مرطوب کردن‬ ‫پوست می‌باشد‪ .‬دقت کنید که انجام یکبار‬ ‫این اقدامات کافی نبوده و نیاز به داشتن یک‬ ‫برنامه مراقبتی منظم است‪ .‬در زیر به برخی‬ ‫اقدامات که در خانه قابل انجام هستند اشاره‬ ‫می‌کنیم‪:‬‬

‫• سومین قدم استفاده از یک تقویت‌کننده‬ ‫خوب است که منافذ باز را ببندد و ظاهر‬ ‫زشت آنها را برطرف کند‪ .‬تقویت‌کننده‌ها‬ ‫عالوه بر بستن منافذ به از بین بردن بقایای‬ ‫صابون‌ها و آرایش که معمو ً‬ ‫ال این منافذ را‬ ‫تشدید می‌کنند‪ ،‬نیز کمک می‌کند‪.‬‬ ‫• آخر اینکه از یک مرطوب‌کننده مالیم که‬ ‫چربی پوستتان را کاهش می‌دهد‪ ،‬استفاده‬ ‫کنید‪.‬‬

‫ولرم شستشو دهید‪ ،‬همچنین جو دو سر را‬ ‫می‌توانید با آب لیمو‪ ،‬آرد نخودچی و گالب‬ ‫مخلوط کنید‪ .‬این مخلوط را روی پوستتان‬ ‫بمالید و وقتی خشک شد با آب ولرم شستشو‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫ماسک سفیده تخم‌مرغ‪ :‬با دو سفیده تخم‌مرغ‬ ‫و چند قطره آب لیمو یک ماسک خانگی‬ ‫بسازید‪ ،‬آن را روی پوستتان بمالید‪ ،‬بگذارید‬ ‫چند دقیقه بماند و سپس شستشو دهید‪ .‬این‬ ‫درمان پوست را سفت‌تر کرده و چربی اضافی‬

‫پودر بپوشانید‪.‬‬ ‫بااینکه منافذ بزرگ روی پوست ظاهر‬ ‫پوستتان را خراب می‌کند اقداماتی ساده‬ ‫برای برطرف کردن آنها وجود دارد که نیاز به‬ ‫خرج کردن پول زیاد هم ندارد‪ .‬هر روز برای‬ ‫مراقبت از پوستتان وقت بگذارید‪ .‬پوستتان‬ ‫را کام ً‬ ‫ال تمیز کنید‪ ،‬آب زیاد بنوشید و برای‬ ‫حفظ سالمت پوستتان از لوازم‌آرایش مناسب‬ ‫استفاده کنید‪.‬‬


‫‪85‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کریس رونالدو نشان عشق را به‬ ‫نامزدش داد‬

‫کند‪ .‬قلعه‌نویی می‌خواهد فصل بعد هم در‬ ‫استقالل بماند چراکه پیشنهادهای دیگری‬ ‫که او دارد‪ ،‬رضایتش را جلب نکرده و از‬ ‫طرفی او می‌خواهد حتما در تهران مربیگری‬ ‫کند‪.‬‬

‫سرمربی استقالل امروز در دفتر مدیرعامل‬ ‫باشگاه گفت که حاضر است به این تیم‬ ‫تخفیف بدهد تا به باشگاه هم فشار نیاید‪.‬‬ ‫مبلغ قرارداد قلعه‌نویی در فصل گذشته‬ ‫یک میلیارد و ‪ ۳۰۰‬میلیون تومان بود که‬ ‫او حاضر است این رقم را تا یک میلیارد‬ ‫تومان کاهش دهد‪ .‬قلعه‌نویی که فصل قبل‬ ‫نتایج خوبی با استقالل نگرفت و حتی‬ ‫نتوانست تیمش را به لیگ قهرمانان آسیا‬ ‫برساند‪ ،‬تصمیم گرفته امسال تیمی جوان‬ ‫ببندد تا شاید بتواند با جوان‌ها نتایج بهتری‬ ‫بگیرد‪.‬‬ ‫البته یکی از نکات مورد توجه در مذاکره‬ ‫قلعه‌نویی و افشارزاده‪ ،‬نتایج ضعیف‬ ‫استقالل در فصل قبل بود که سرمربی‬ ‫آبی‌پوشان را در موضع ضعف قرار داد و‬ ‫او مجبور بود در مورد رقم قراردادش کوتاه‬ ‫بیاید‪ .‬با این حال خود قلعه‌نویی هم می‌داند‬ ‫که استقالل امسال قصد دارد کمتر پول‬ ‫خرج کند و بودجه باشگاه نسبت به فصل‬ ‫گذشته کمتر است‪ .‬به همین دلیل عالوه بر‬ ‫اینکه خودش حدود ‪ ۳۰۰‬میلیون تومان‬ ‫تخفیف می‌دهد‪ ،‬قصد دارد بازیکنان جوان‬ ‫را جذب کند تا هم تیم را نسبت به سال‬ ‫گذشته متحول کند‪ ،‬هم اینکه خرج کمتری‬ ‫روی دست باشگاه بگذارد‪.‬‬

‫واکنش دانیال داوری به پیشنهاد‬ ‫تیم سوئیسی‪ :‬فعال تمرکزم روی‬ ‫تیم ملی و جام جهانی است‬ ‫؛پس از مطرح شدن پیشنهاد تیم گراس‬ ‫هاپرز سوئیس دانیال داوری‪،‬دروازه بان‬ ‫تیم ملی ایران در گفت و گویی کوتاه با‬ ‫خبرآنالین در این مورد گفت‪«:‬من فعال‬ ‫نمی خواهم در مورد پیشنهاد هایی که دارم‬ ‫حرف بزنم‪.‬تمام تمرکزک را برای تیم ملی‬ ‫در جام جهانی گذاشته ام و فعال می خواهم‬

‫مسابقات مهم جام باشگاه های اروپا هم‬ ‫به پایان رسیدو رئال مادرید توانست با‬ ‫برتری قاطع خود برابر اتلتیکو برای دهمین‬ ‫بار عنوان قهرمانی اروپا را از آن خود کند‪.‬‬ ‫عنوانی که کریستیانو رونالدو بهترین بازیکن‬ ‫سال جهان در کسب آن نقش زیادی داشت‪.‬‬ ‫در این تصویر کریستیانو مدال قهرمانی‬ ‫خود را به نشانه عشقی که به نامزدش دارد‬ ‫بر گردن"ایرینا شایک" انداخته است‪.‬‬ ‫گفته میشود این بازیکن پرتغالی قصد دارد‬ ‫بعد از اتمام مسابقات جام جهانی ‪2014‬‬ ‫برزیل رسما با این خانم ازدواج کند‪" .‬ایرنا‬ ‫شایک" یک سوپر مدل موفق در عرصه مد‬ ‫است که یکی از پر درآمدترین مدل های‬ ‫کمپانی معروف "ویکتوریا سکرت" نیز‬ ‫شناخته میشود‪.‬‬

‫مذاکره قلعه‌نویی و افشارزاده‬ ‫برای تمدید قرارداد سرمربی ‪/‬‬ ‫ژنرال به استقالل ‪ ۳۰۰‬میلیون‬ ‫تخفیف می‌دهد‬ ‫سرمربی استقالل امروز ظهر به دفتر بهرام‬ ‫افشارزاده مدیرعامل استقالل رفت تا‬ ‫با او در مورد ماندن در این تیم صحبت‬

‫به این رویداد مهم فکر کنم‪».‬‬ ‫دانیال ادامه داد‪«:‬من مسابقات مهمی را به‬ ‫همراه تیم ملی ایران در جام جهانی پیش‬ ‫رو دارم‪.‬از وقتی که بازی های باشگاهی به‬ ‫اتمام رسیده فقط به تیم ایران و جام جهانی‬ ‫فکر می کنم و اصال دوست ندارم تمرکزم را‬ ‫به خاطر چیزهای دیگر از دست بدهم‪».‬‬


‫‪84‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪83‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فتح‌الله‌زاده تشکر کنم ايشان زحمت زيادي‬ ‫کشيده است‪ .‬ما سال‌هاي قبل مشکالت‬ ‫مالي زيادي داشتيم؛ اما امسال وضعيت بهتر‬ ‫شده است‪ .‬سال گذشته در نقل و انتقاالت‬ ‫پولي نداشتيم‪ ،‬اما االن اين وضعيت نيست و‬ ‫کارمان آسان‌تر است‪.‬‬ ‫قلعه‌نويي در پاسخ به اين سوال که آيا در‬ ‫کادر فني اين تيم هم گفت‪ :‬قطعا تغييراتي‬ ‫هم در کادر فني داريم‪ ،‬اما اسامي‌شان بعدا‬ ‫مشخص مي‌شود‪.‬‬ ‫او در پايان در پاسخ به سوالي درباره باز‬ ‫شدن حساب‌هاي باشگاه استقالل امتناع‬ ‫کرد و گفت فقط درباره مستطيل سبز حرف‬ ‫مي‌زنم و باقي مسائل با آقاي افشارزاده‬ ‫است‪.‬‬

‫نيمار‪ :‬تا پاي جان از مسي دفاع‬ ‫مي‌کنم‬ ‫ستاره برزيلي بارسلونا انتقادات وارد شده به‬ ‫ليونل مسي به خاطر ناکامي‌هاي فصل اخير‬ ‫بارسلونا را نادرست دانست و گفت تا پاي‬ ‫جان از هم‌تيمي ‪ 26‬ساله خود دفاع مي‌کند‪.‬‬ ‫نيمار در واکنش به انتقاد گسترده‌اي که از‬ ‫مسي به خاطر سپري کردن فصلي کم فروغ‬ ‫مي‌شود و اتهاماتي که به وي به خاطر بدون‬ ‫جام ماندن بارسلونا نسبت داده مي‌شود‪،‬‬ ‫اظهار داشت‪ :‬به نظر خودم‪ ،‬مسي بهترين‬ ‫بازيکني است که تا کنون ديده‌ام‪ .‬هرگز‬ ‫بازيکني نديده‌ام که مانند مسي حمله کند‪ .‬تا‬ ‫پاي جانم از مسي دفاع مي‌کنم‪ .‬او هميشه‬ ‫راه حلي براي مشکالت ما بوده و هرگز‬ ‫باعث دردسر ما نشده است‪.‬‬ ‫نيمار که تيمش در فصل اخير هم در ليگ‬ ‫قهرمانان اروپا هم در الليگا در نبرد با‬

‫اتلتيکومادريد براي کسب عنوان قهرماني‬ ‫ناکام بود و در فينال جام حذفي اسپانيا هم‬ ‫مغلوب رئال مادريد شد‪ ،‬در ادامه از هيجان‬ ‫خود براي حضور در جام جهاني ‪2014‬‬ ‫گفت‪.‬‬ ‫وي تصريح کرد‪ :‬از سه سالگي آرزويم بازي‬ ‫در جام جهاني بود‪ .‬من با تماشاي بازي‌هاي‬ ‫روماريو و رونالدو بزرگ شده‌ام‪ .‬بازي در‬ ‫جام جهاني يک روياست و فشاري که براي‬ ‫بازي در اين رقابت‌ها وجود دارد‪ ،‬چيزي‬ ‫کام ً‬ ‫ال طبيعي است‪ .‬زماني که تصميم گرفتم‬ ‫فوتبال بازي کنم‪ ،‬در واقع تصميم گرفتم که‬ ‫از زندگي‌ام لذت ببرم و اين همان برنامه‌اي‬ ‫است که من براي جام جهاني دارم‪.‬‬

‫جوایز جام جهانی برزیل مشخص‬ ‫شد‬ ‫چیزی به آغاز جام جهانی ‪ 2014‬برزیل باقی‬ ‫نمانده و طبق آخرین اخبار‪ ،‬جوایز نقدی به‬ ‫تیم قهرمان و سایر تیم ها نسبت به دوره قبل‬ ‫افزایش خواهد داشت‪....‬‬ ‫چیزی به آغاز جام جهانی ‪ 2014‬برزیل باقی‬ ‫نمانده و طبق آخرین اخبار‪ ،‬جوایز نقدی به‬ ‫تیم قهرمان و سایر تیم ها نسبت به دوره قبل‬ ‫افزایش خواهد داشت‪.‬‬ ‫بر اساس آخرین گزارش‌ها در جام بیستم‬ ‫‪ 576‬میلیون دالر پاداش نقدی بین تیم‌های‬ ‫شرکت کننده توزیع خواهد شد که سهم تیم‬ ‫قهرمان طبیعت ًا بیش از هر تیم دیگری است‪.‬‬

‫در جام جهانی ‪ 2014‬به شرح زیر است‪:‬‬ ‫‪ 1.5‬میلیون دالر برای هر یک از ‪ 32‬تیم‬ ‫حاضر در مرحله گروهی جام جهانی‬ ‫‪ 8‬میلیون دالر برای تیم ملی صعود‌کننده از‬ ‫مرحله گروهی و حضور در جمع ‪ 16‬تیم برتر‬ ‫جام‬ ‫‪ 4‬میلیون دالر برای هشت تیم حاضر در‬ ‫مرحله یک چهارم نهایی‬ ‫‪ 14‬میلیون دالر برای هری یک از چهار‬ ‫تیمی که به نیمه نهایی می‌رسند‬ ‫‪ 18‬میلیون دالر برای تیم چهارم جام جهانی‬ ‫و ‪ 20‬میلیون دالر برای تیم سوم جام جهانی‬ ‫‪ 25‬میلیون دالر برای نایب قهرمان جام‬ ‫قهرمانی و در پایان ‪ 35‬میلیون دالر برای‬ ‫قهرمان جام جهانی‪.‬‬

‫آشتی جادوگر و شهریار با‬ ‫وساطت یک دوست مشترک‬ ‫یکی از دوستان مشترک علی دایی و کریمی‬ ‫در تالش برآمده تا این دو نفر را آشتی بدهد‪.‬‬ ‫یکی از دوستان مشترک علی دایی و کریمی‬ ‫در تالش برآمده تا این دو نفر را آشتی بدهد‪.‬‬ ‫بازگشت علی کریمی به پرسپولیس نه فقط‬ ‫خواسته هواداران او‪ ،‬بلکه خواسته برخی از‬ ‫مسئوالن این باشگاه هم هست‪ .‬اما رابطه‬ ‫شکرآبی که میان وی و سرمربی پرسپولیس‬ ‫حاکم است باعث شده تا تبدیل شدن آن به‬ ‫واقعیت کمی سخت شود‪.‬‬ ‫پس از اینکه مدیران باشگاه نتوانستند دایی‬ ‫را راضی به جذب کریمی و آشتی با وی‬ ‫کنند‪ ،‬شنیده شده که یکی از دوستان نزدیک‬ ‫و البته مشترک شهریار و جادوگر دست به‬ ‫کار شده تا آنها را آشتی بدهد‪.‬‬

‫تیم قهرمان جام جهانی نسبت به قهرمان‬ ‫دوره قبل سه میلیون دالر بیشتر پاداش‬ ‫می‌گیرد‪ .‬به این ترتیب که پاداش نقدی ‪35‬‬ ‫میلیون دالری به قهرمان اختصاص می‌یابد‪.‬‬ ‫میزان پاداش‌های نقدی اختصاص داده شده‬

‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪82‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬

‫پرسپولیس با علی کریمی وارد‬ ‫مذاکره شد‬ ‫از باشگاه پرسپولیس خبر می‌رسد‬ ‫مدیربرنامه‌های علی کریمی در ساختمان این‬ ‫باشگاه مشاهده شده است‪.‬روز گذشته استیلی‬ ‫در خصوص احتمال بازگشت علی کریمی‬ ‫به پرسپولیس گفته بود‪ « :‬بازگشت کریمی‬ ‫منوط به درخواست علی دایی است و اگر او‬ ‫بخواهد برای جذب این بازیکن وارد مذاکره‬ ‫می شویم‪».‬‬ ‫خبر خوش برای هواداران ‪ :‬پرسپولیس با علی‬ ‫کریمی وارد مذاکره شد‬ ‫از باشگاه پرسپولیس خبر می‌رسد‬ ‫مدیربرنامه‌های علی کریمی در ساختمان این‬ ‫باشگاه مشاهده شده است‪.‬‬ ‫روز گذشته استیلی در خصوص احتمال‬ ‫بازگشت علی کریمی به پرسپولیس گفته بود‪:‬‬ ‫« بازگشت کریمی منوط به درخواست علی‬ ‫دایی است و اگر او بخواهد برای جذب این‬ ‫بازیکن وارد مذاکره می شویم‪».‬‬ ‫اما بنا مدیربرنامه‌های کریمی و مدیران‬ ‫پرسپولیس پیرامون بدهی‌های فصل گذشته‬ ‫جادوگر و همچنین مذاکره برای فصل آینده‬ ‫است!‬ ‫حال باید دید باشگاه پرسپولیس برنامه ای‬ ‫برای آشتی دادن علی کریمی و علی دایی‬ ‫دارند تا جادوگر دوباره به تیم محبوبش‬ ‫برگردد یا نه؟‬

‫تيم‌ملي ايران مقابل مونته‌نگرو به‬ ‫تساوي رسيد‬ ‫ديدار تدارکاتي تيم ملي فوتبال ايران مقابل‬ ‫مونته‌نگرو با تساوي بدون گل خاتمه يافت‪.‬‬ ‫تيم ملي فوتبال ايران در دومين ديدار‬

‫تدارکاتي اردوي اتريش خود از ساعت‬ ‫‪ 18:30‬به وقت محلي (‪ 21‬به وقت تهران)‬ ‫مقابل مونته نگرو به ميدان رفت که اين‬ ‫ديدار با تساوي بدون گل تمام شد‪.‬‬ ‫در اين ديدار بازيکنان تيم ملي فوتبال ايران‬ ‫براي نخستين بار پيراهن‌هاي جام جهاني را‬ ‫بر تن کردند و با ترکيب رحمان احمدي‪-‬‬ ‫پژمان منتظري‪-‬سيد جالل حسيني‪-‬امير‬ ‫حسين صادقي‪-‬هاشم بيک زاده‪ -‬آندرانيک‬ ‫تيموريان‪-‬جواد نکونام‪-‬خسرو حيدري‪-‬‬

‫و در نيمه نخست بازي خشني را به نمايش‬ ‫گذاشت‪ .‬دقيقه ‪ 15‬بيک زاده به شدت‬ ‫مصدوم شده و ناچار به ترک زمين شد تا‬ ‫مهرداد پوالدي جايگزين او شود و دقيقه‬ ‫‪ 31‬ساشا باليچ به دنبال خطاي خشن بر‬ ‫روي رضا قوچان نژاد کارت زرد گرفت‪.‬‬ ‫دقيقه ‪ 42‬بازي هم امير حسين صادقي‬ ‫کارت زرد گرفت‪ .‬در نهايت نيمه اول بدون‬ ‫گل پايان يافت‪.‬‬ ‫در نيمه دوم تيم ايران دست به تغييراتي زد‪،‬‬ ‫مهرداد بيت آشور‪ ،‬سردار آزمون‪ ،‬احسان‬ ‫حاج صفي و عليرضا جهانبخش به ترتيب‬ ‫جايگزين جالل حسيني‪ ،‬رضا قوچان نژاد‪،‬‬ ‫اشکان دژاگه و خسرو حيدري شدند تا روش‬ ‫بازي تيم ملي دستخوش تغيير شود‪.‬‬ ‫در اين نيمه جواد نکونام هم کارت زرد‬ ‫گرفت و احمد آل نعمه جايگزين امير‬ ‫حسين صادقي شد‪ .‬حضور پر انگيزه‬ ‫جهانبخش‪ ،‬آزمون و حاج صفي در نيمه دوم‬ ‫موقعيت‌هايي را ايجاد کرد اما در نهايت‬ ‫نتيجه بخش نبود‪ .‬مونته نگرو هم به جز‬ ‫يک شوت و فرصتي ناقص بر روي اشتباه‬ ‫رحمان احمدي که به سرعت هم جبران شد‪،‬‬ ‫موقعيت ديگري را ايجاد نکرد تا در نهايت‬ ‫دومين ديدار تدارکاتي ايران در اردوي‬

‫قلعه‌نويي‪ :‬وضعيت مالي‌مان بهتر‬ ‫شده است‬ ‫سرمربي استقالل از بهبود شرايط مالي‬ ‫استقالل راضي است‪.‬‬

‫امير قلعه‌نويي درباره جلسه (دوشنبه)‬ ‫امروزش با بهرام افشارزاده گفت‪:‬‬ ‫صحبت‌هاي خوبي با آقاي افشارزاده داشتم‬ ‫و برنامه کاري و تمرينات را به ايشان تحويل‬ ‫دادم‪ .‬ليست بازيکنان را هم که هفته‌ قبل‬ ‫داده بودم‪ .‬يعني همه کساني که بايد جذب‬ ‫شوند و يا از ما جدا شوند مشخص هستند‬ ‫و آقاي نظري جويباري در تالشند بازيکنان‬ ‫مدنظر را بگيرند‪.‬‬ ‫به گزارش ايسنا‪ ،‬او در پاسخ به اين سوال که‬ ‫آيا برخي نام‌هايي که مطرح شده‌اند‪ ،‬صحت‬ ‫دارند يا خير؟ اظهار کرد‪ :‬هر بازيکني که‬ ‫سايت باشگاه اعالم کند سنديت دارد‪ .‬االن‬ ‫دوران تعطيالت است و بازار شايعات هم‬ ‫داغ‪ .‬اين گمانه زني‌ها در اين زمان طبيعي‬ ‫است‪.‬‬

‫اشکان دژاگه‪-‬مسعود شجاعي و رضا قوچان‬ ‫نژاد به ميدان رفتند‪.‬‬ ‫در نيمه نخست تيم ايران برتري محسوسي‬ ‫به حريف داشت و با استفاده از حرکات‬ ‫اشکان دژاگه و خسرو حيدري به ويژه از‬ ‫سمت راست موقعيت‌هايي را بر روي دروازه‬ ‫مونته نگرو ايجاد کرد که نتيجه‌اي نداشت‪.‬‬ ‫مونته نگرو در غياب بازيکناني چون‬ ‫ووچينيچ از نفرات شناخته شده ديگري‬ ‫چون يووه‌تيچ در ترکيب خود بهره مي‌برد‬

‫اتريش مقابل مونته نگرو هم نتيجه جز‬ ‫تساوي بدون گل نداشته باشد‪.‬‬ ‫تماشاگران ايراني در اين ديدار هم حضور‬ ‫پر رنگي در حمايت از تيم ملي فوتبال‬ ‫ايران داشتند‪ .‬تيم ايران در نخستين ديدار‬ ‫تدارکاتي خود مقابل بالروس هم به تساوي‬ ‫بدون گل دست يافته بود‪ .‬آخرين بازي‬ ‫تدارکاتي تيم ملي فوتبال ايران در اردوي‬ ‫اتريش‪ ،‬جمعه ‪ 9‬خرداد برابر آنگوال برگزار‬ ‫خواهد شد‪.‬‬

‫سرمربي استقالل اضافه کرد‪ :‬من هفت –‬ ‫هشت سال است که روزنامه‌ نمي خوانم و‬ ‫اصال در شان هم نيست که با يک بازيکن‬ ‫مذاکره کنم‪ ،‬اساسا کار درستي هم نيست‪.‬‬ ‫من ‪ 17‬سال است که اين کار را نکرده ام و‬ ‫امسال هم اين کار را نمي‌کنم ‪ .‬آقاي نظري‬ ‫جويباري پيگير جذب بازيکنان هستند‪.‬‬ ‫او در پاسخ به وضعيت مالي باشگاه استقالل‬ ‫نسبت به گذشته بيان کرد‪ :‬امسال راهکارها‬ ‫عوض شده است جا دارد از زحمات آقاي‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

81


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

80


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

79


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

78


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

77


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

76


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

75


‫‪74‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ )2‬سعی نکنید رقابت کنید‪.‬‬ ‫سعی نکنید با رقیبتان رقابت کنید‪ .‬وقتی‬ ‫رقابت می کنید یعنی با او وارد مبارزه شده‬ ‫اید و وقتی وارد مبارزه شوید‪ ،‬انرژی منفی‬ ‫خیلی زیادی تولید می کنید و منجر به تجربه‬ ‫های ناخوشایندی با اطرافیانتان می شود‪.‬‬ ‫درعوض‪ ،‬سعی کنید فرصت هایی ایجاد کنید‬ ‫که منجر به تجربه های مثبت شوند‪ ،‬به ویژه با‬ ‫عشقتان‪ .‬اجازه بدهید طرفتان وقتی باشماست‬ ‫احساس راحتی بیشتری کند‪.‬‬ ‫‪ )3‬از بحث کردن درمورد مسائل مربوط به‬ ‫رقیبتان خودداری کنید‪.‬‬ ‫وقتی کنار عشقتان هستید‪ ،‬سعی نکنید مداوم ًا‬ ‫از او درمورد مسائل مربوط به رقیبتان سوال‬ ‫کنید‪ :‬مث ً‬ ‫ال دیروز کجا رفتی؟ چرا فالنی‬ ‫اینکار را می کند؟ چرا فالن چیز را به او‬ ‫دادی و ‪...‬پرسیدن چنین سواالتی فقط او را‬ ‫به حالت دفاعی می کشاند و پاسخ هایی که‬ ‫می دهد هم صادقانه نخواهد بود‪.‬چنین بحث‬ ‫هایی اکثر اوقات تجربه های ناخوشایندی‬ ‫ایجاد می کند و باعث می شود هر دو شما‬ ‫سر یک موضوع کوچک و بی ارزش به‬ ‫بجث و جدل بپردازید‪ .‬پس به طرفتان آزادی‬ ‫انتخاب بدهید‪ .‬اجازه بدهید هر کاری که‬ ‫دوست دارند انجام دهند و بعد می بینید که‬ ‫از این درک شما قدردانی خواهند کرد‪ .‬اگر‬ ‫طرفتان متوجه شود که وقتی با شماست می‬ ‫تواند راحت تر از وقتی که با رقیبتان است‬ ‫نفس بکشد‪ ،‬مطمئن باشید که به سمت شما‬ ‫می آید‪ ،‬بدون اینکه ت برای آن کرده باشید‪.‬‬ ‫‪ )4‬سعی نکنید مثل سیریش به طرف مقابلتان‬ ‫بچسبید‪.‬‬

‫آخ آخ شما هم‬ ‫رقیب دارید؟بیا تو‬

‫جز شما با کس دیگری هم رابطه‬ ‫دارد؟ می خواهیم به شما آموزش‬ ‫دهیم که چطور بر رقیبتان پیروز‬ ‫شوید و عشقتان را برای همیشه به‬ ‫شما هم شب ها تا دیر وقت بیدار دست آورید‪.‬‬ ‫می مانید و نگران این هستید‬ ‫که رقیب‪ ،‬عشقتان را از چنگتان‬ ‫درآورد؟ مظنون هستید که ‪ )1‬به او نشان دهید که برای انتخاب او‬ ‫همسرتان‪ ،‬نامزدتان یا عشقتان به بیشتر از هر چیز دیگری احترام قائلید‪.‬‬

‫کاری نکنید و چیزی نگویید که طرفتان را‬ ‫مجبور کند آنطور که شما می خواهید زندگی‬ ‫کند و همه چیز را مثل شما ببیند‪ .‬اگر او‬ ‫دوست دارد که خودش انتخاب کند‪ ،‬حال‬ ‫این انتخاب شما باشید یا کس دیگری‪ ،‬به‬ ‫او نشان دهید که برای نظرش احترام قائلید‪.‬‬ ‫اگر بتوانید به او ثابت کنید که آزادی انتخاب‬ ‫به او می دهید و برای نظر او احترام قائلید‪،‬‬ ‫مطمئن باشید که انتخاب او شما خواهید‬ ‫بود‪.‬‬

‫خودتان را به یاد بیاورید که تازه با طرفتان‬ ‫آشنا شده بودید‪ .‬آن فردی که آنموقع بودید‬ ‫همان کسی است که طرفتان عاشقانه و عمیق ًا‬ ‫دوست می دارد‪ .‬پس همان آدم باشید‪ .‬وقتی‬ ‫آن آدم بودید‪ ،‬کسی بودید که مثل سییش به‬ ‫طرفش نمی چسبید‪ .‬فردی مستقل‪ ،‬بی خیال‪،‬‬ ‫و سرشار از انرژی زندگی بودید‪ .‬این خود‬ ‫واقعی شماست که طرفتان عمیق ًا دوستش‬ ‫دارد و می خواهد که با او باشد‪ .‬پس همه‬ ‫آن وابستگی ها را دور بریزید و سعی کنید‬ ‫استقالل فردیتان را حفظ کنید‪ .‬اگر رابطه تان‬ ‫رو به انهدام است‪ ،‬افراد دیگر به شما خواهند‬ ‫گفت‪" ،‬طرفت عوض شده" یا "آدم ها عوض‬ ‫می شوند‪ ،‬زندگی همینه"‪ .‬درعوض لحظه ای‬ ‫مکث کنید و از خودتان بپرسید ایا طرف من‬ ‫واقع ًا تغییر کرده است؟ یا این خودم هستم‬ ‫که تغییر کرده ام؟ آیا به کسی تبدیل شده‬ ‫اید که خیلی از رابطه تان توقع دارید؟ عشق‬ ‫شما‪ ،‬شما را به خاطر آن که هستید دوست‬ ‫دارد‪ ،‬پس همان آدم مستقلی باشید که یک‬ ‫روز بودید‪.‬‬ ‫نکات باال را همیشه در خاطر داشته باشید و‬ ‫با رعایت این نکات مطمئن باشید که قلب‬ ‫کسی را که دوستش دارید به دست خواهید‬ ‫آورد‪ ،‬بدون اینکه تالش زیادی کرده باشید‪.‬‬ ‫(تو پرانتز ولی اصوال اگه کسی کنار شما‬ ‫دنبال کسی دیگه هم هست‪ ،‬عطاشو به لقاش‬ ‫ببخشید‪ ،‬قحطی که نیفتاده)‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

73


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

72


‫‪71‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫را به زور به خانه‌ام بردم‪ .‬جلوی چشمان‬ ‫پدرزنم با چوب به سر «حامد» زدم و دست‬ ‫و پایش را بستم‪ .‬همان موقع به کالنتری‬ ‫رفتم اما زمانی که برگشتم فهمیدم او مرده‬ ‫است‪ .‬من از ترس‪ ،‬جنازه‌ را به جاده «ساوه»‬ ‫بردم و آتش زدم‪.‬‬ ‫در جلسه محاکمه پدر و مادر «حامد» برای‬ ‫قاتل اشد مجازات را خواستند‪.‬‬ ‫«مهدی» در دفاع از خود گفت‪ :‬روزی که‬ ‫«حامد» را پابرهنه به خانه‌ام بردم گفت‬ ‫عاشق زنم شده و می‌خواهد با «مهری»‬ ‫ازدواج کند‪« .‬حامد» می‌گفت سال‌هاست‬ ‫که با زنم ارتباط دارد‪ .‬او چند شاخه‌ گل را‬ ‫که روی میز بود نشانم داد و گفت آنها را‬ ‫«مهری» برایش خریده است‪ .‬با شنیدن آن‬ ‫حرف‌ها کنترل اعصابم را از دست دادم و‬ ‫با چوب به جان «حامد» افتادم‪ .‬در پایان‬

‫کرد و گفت گوشی موبایلش را جا گذاشته‬ ‫است‪ .‬راننده جوان‪ ،‬گوشی موبایل مرا گرفت‬ ‫و شماره‌ام را به دست آورد‪ .‬از آن روز به‬ ‫بعد‪ ،‬با هم رابطه تلفنی داشتیم‪ .‬چند نوبت‬ ‫«حامد» را در «ساوه» دیدم و آخرین بار او‬ ‫به تهران آمد‪ .‬من تصور می‌کردم هیچ‌کس‬ ‫در خانه‌مان نیست اما خواهرشوهرم «حامد»‬ ‫را دیده بود‪ .‬چند دقیقه بیشتر از ورود‬ ‫«حامد» نگذشته بود که شوهرم سر رسید‬ ‫و‪...‬‬ ‫در پایان این جلسه نیز «مهدی» به قصاص‬ ‫نفس محکوم شد و این رأی برای تایید‬ ‫به دیوان عالی کشور فرستاده شده بود که‬ ‫«مهدی» توانست با پرداخت دیه رضایت‬ ‫اولیای دم را جلب کند‪ .‬به این ترتیب دیروز‬ ‫از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه‬ ‫ایستاد‪.‬‬ ‫در این‬ ‫جلسه‬ ‫«مهدی»‬ ‫برای‬ ‫بار سوم‬ ‫پشت‬ ‫تریبون‬ ‫دفاع‬ ‫ایستاد و‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫از این‌که‬ ‫«حامد»‬ ‫را کشتم‬ ‫پشیمانم‪.‬‬ ‫من باید‬ ‫او را به‬ ‫دست‬ ‫قانون‬

‫آن جلسه‪ ،‬هیأت قضایی «مهدی» را به‬ ‫مرگ محکوم کرد‪ .‬این رأی با اعتراض‬ ‫وکیل مدافع «مهدی» در دیوان عالی کشور‬ ‫شکست و پرونده به شعبه هم‌عرض فرستاده‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در جلسه رسیدگی به این ماجرا که دهم بهمن‬ ‫‪ ۹۱‬به ریاست قاضی «عبداللهی» در شعبه‬ ‫‪۷۴‬دادگاه کیفری استان تهران تشکیل شد‬ ‫«مهدی» حرف‌های گذشته را تکرار کرد‪.‬‬ ‫سپس «مهری» به‌عنوان مطلع‪ ،‬در جایگاه‬ ‫ویژه ایستاد و گفت‪ :‬یک روز که از خانه‬ ‫پدرم در «ساوه» به خانه‌ام برمی‌گشتم سوار‬ ‫ماشین «حامد» شدم‪ .‬او سر صحبت را باز‬

‫می‌سپردم‪.‬‬ ‫حاال نزدیک به ‪۵‬سال است که در زندان و‬ ‫از هیأت قضایی تقاضا دارم تا در مجازاتم‬ ‫تخفیف قایل شود‪.‬‬ ‫در پایان این جلسه هیأت قضایی وارد‬ ‫شور شد تا رأی صادر کند‪« .‬مهدی» طبق‬ ‫ماده ‪ ۶۱۲‬قانون مجازات به ‪ ۳‬تا ‪‌۱۰‬سال‬ ‫زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم‬ ‫خواهد شد‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ارومیه بخشی از سوخت موشک در حال‬ ‫پراکنده‌شدن در جو بوده و آنچه که دیده شده‬ ‫احتماال بازتاب نور ناشی از آن روی قسمتی‬ ‫از موشک بوده است‪ ».‬وی افزود‪« :‬قرار‬ ‫است روسیه امسال ‪ 70‬آزمایش موشکی‬ ‫انجام بدهد بنابراین دیده‌شدن چنین نورهایی‬ ‫از این به‌بعد عجیب نیست‪».‬موشک‬ ‫بالستیک آزمایش‌شده توسط روسیه با نام‬ ‫‪ 12M Topol ICBM-RS‬در ساعت‬ ‫‪ 21:38‬دقیقه از پایگاهی در شمال غربی‬ ‫دریای خزر پرتاب شد و در قزاقستان هدف‬ ‫موشک ضدبالستیک «ساری شاگان» قرار‬ ‫گرفت‪ .‬معمای اشیای نورانی هرازگاهی‬ ‫مطرح می‌شود‪ .‬پیش از این در خرداد‬ ‫‪ ،1386‬خرداد و شهریور ‪ 1391‬رویت‬ ‫اشیای نورانی در آسمان ایران گزارش شده‬ ‫بود که تمامی این پدیده‌ها منشأ فضایی‬ ‫داشتند‪.‬‬

‫حکم اعدام برای دو مرد شیاد‬ ‫دو مرد شیاد که با همدستی سه نفر از‬ ‫دوستان‌شان و با فریب یک دختر جوان‪ ،‬او‬ ‫را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند‪ ،‬صبح‬ ‫دیروز در دادگاه کیفری به اعدام محکوم‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫شکایت سیاه‬ ‫تابستان سال ‪ 90‬دختر جوانی سراسیمه به‬ ‫پلیس مراجعه کرد و از چهار پسر متجاوز‬ ‫شکایت کرد‪ .‬وی در شکایت خود به‬ ‫ماموران گفت‪ :‬چند وقت پیش در یک‬ ‫مهمانی در دماوند با پسری به نام مهران‬ ‫آشنا شدم‪ .‬چند روزی با مهران آشنا بودم‬ ‫و با او بیرون می‌رفتم تا اینکه یک روز‬ ‫دیدم در ماشین مهران یک قمه است‪ .‬برای‬ ‫همین خیلی از او ترسیدم و تصمیم گرفتم‬ ‫ارتباطم را با او قطع کنم‪ .‬من به مهران گفتم‬ ‫که دیگر نمی‌خواهم با تو ارتباط داشته‬ ‫باشم‪ .‬او شروع کرد به التماس کردن و از‬ ‫من خواست به خانه‌اش در اسالمشهر بروم‬ ‫تا آخرین حرف‌هایمان را با هم بزنیم‪ .‬اول‬ ‫مخالفت کردم و گفتم به خانه‌اش نمی‌روم‪.‬‬ ‫ولی وقتی فهمیدم که دوست مهران به نام‬ ‫وحید با نامزدش هم در آنجا هستند قبول‬ ‫کردم و به آنجا رفتم تا به او بگویم دیگر با‬ ‫من تماس نگیرد‪ .‬وقتی به آنجا رسیدم مهران‬ ‫به من گفت می‌رود بیرون تا غذا بخرد‪ .‬من‬

‫با دوست مهران و نامزدش در خانه ماندیم‬ ‫تا او بیاید‪ .‬اما وقتی مهران برگشت چهار‬ ‫نفر از دوستانش را هم با خودش آورد‪.‬‬ ‫خیلی ترسیده بودم و اصال نمی‌دانستم که‬ ‫دوست‌های مهران چرا به آنجا آمده‌اند‪.‬‬ ‫دختر جوان در ادامه شکایتش گفت‪ :‬این‬ ‫چهار پسر در خانه مرا مورد آزار و اذیت قرار‬ ‫دادند‪ .‬حتی قصد داشتند که نامزد وحید را‬ ‫هم مورد آزار و اذیت قرار دهند اما وحید به‬ ‫آنها اجازه نداد‪ .‬این چهار پسر شیاد هم به‬ ‫خاطر مانع شدن وحید‪ ،‬او را با قمه مجروح‬ ‫و فرار کردند‪ .‬بعد از آن هم وحید را به‬ ‫بیمارستان منتقل کردیم و االن هم او در‬ ‫بیمارستان بستری شده است‪ .‬حتی من قصد‬ ‫داشتم از پنجره خودم را به پایین پرت کنم‬ ‫اما چون خانه در طبقه سوم بود ترسیدم و‬ ‫نتوانستم این‌کار را انجام دهم‪.‬‬ ‫بازداشت ‪ 4‬مرد شیاد‬ ‫با اعالم این شکایت با توجه به حساسیت‬ ‫موضوع کارآگاهان بالفاصله تجسس‌های‬ ‫خود را در این‌باره آغاز کردند و در یک‬ ‫عملیات ویژه پلیسی موفق به شناسایی‬ ‫چهار متهم این پرونده شدند‪ .‬با شناسایی‬ ‫این متهمان آنها در عملیات‌های جداگانه‬ ‫دستگیر شدند و تحت بازجویی‌های قضایی‬

‫و پلیسی قرار گرفتند‪ .‬متهمان در بازجویی‌ها‬ ‫به جرم خود اعتراف کردند و پرونده هر‬ ‫چهار نفرشان برای رسیدگی به دادگاه کیفری‬ ‫ارجاع شد‪ .‬این پرونده در حالی به دادگاه‬ ‫کیفری ارجاع شد که پنجمین متهم همچنان‬ ‫فراری بود‪.‬‬ ‫حکم تبرئه در دادگاه‬ ‫در جلسه محاکمه این متهمان‪ ،‬سه نفر از آنها‬ ‫مقصر اصلی را مهران اعالم کردند و گفتند‬ ‫که او ما را با چاقو تهدید کرد که تجاوز‬ ‫کنیم‪ .‬ما هم مجبور به این‌کار شدیم‪ .‬مهران‬ ‫وقتی پیش ما آمد گفت باید با من بیایید و‬ ‫این‌کار را انجام دهید وگرنه با قمه همه شما‬ ‫را به قتل می‌رسانم‪.‬‬ ‫با اظهارات متهمان در جلسه دادگاه قاضی‬ ‫شعبه هر چهار متهم را تبرئه کرد‪ .‬با اعتراض‬ ‫شاکی به رای پرونده‪ ،‬این حکم در دیوان‬ ‫عالی کشور نقض و به شعبه هم‌عرض‬ ‫فرستاده شد‪.‬‬ ‫سابقه سرقت مسلحانه و حکم اعدام‬ ‫پس از انجام تحقیقات و بررسی‌های الزم‬ ‫مشخص شد که دو نفر از متهمان اصلی این‬ ‫پرونده قبال به جرم سرقت مسلحانه ‪ 15‬سال‬

‫در زندان بوده‌اند‪ .‬بنابراین شعبه ‪ 78‬دادگاه‬ ‫کیفری نیز دستور بازداشت دوباره متهمان را‬ ‫صادر کرد‪ .‬پس از بازداشت متهمان دومین‬ ‫جلسه محاکمه آنها در همین شعبه به صورت‬ ‫غیرعلنی و پشت در‌های بسته برگزار شد‪ .‬در‬ ‫این جلسه متهمان بار دیگر جرم را به گردن‬ ‫مهران انداختند و حرف‌های گذشته را تکرار‬ ‫کردند‪ .‬پس از پایان جلسه قاضی شعبه به‬ ‫بررسی موضوع پرداخت و درنهایت صبح‬ ‫دیروز دو متهم اصلی این پرونده را به اعدام‬ ‫محکوم کرد‪ .‬این درحالی است که پنجمین‬ ‫متهم این پرونده همچنان فراری است‪.‬‬

‫رهایی قاتل آتش‌افروز از مجازات‬ ‫مرگ‬ ‫عامل جنایت آتشین با بخشش خانواده‬ ‫قربانی از یک‌قدمی مجازات مرگ نجات‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫شامگاه چهارم شهریورما ‌ه سال ‪۸۸‬پلیس‬ ‫گشت تهران در جاده «ساوه» با پیکر‬ ‫سوخته مردی روبه‌رو شد که در شانه خاکی‬ ‫رها شده بود‪ .‬جنازه با صدور دستور قضایی‬ ‫به پزشکی قانونی فرستاده و رازگشایی‬ ‫معما در دستور کار افسران اداره دهم‬ ‫پلیس آگاهی تهران قرار گرفت‪ .‬همزمان‬ ‫با شناسایی قربانی ‪۲۵‬ساله که «حامد» نام‬ ‫داشت‪ ،‬فرضیه جنایت ناموسی قوت گرفت‪.‬‬ ‫بررسی‌های مخابراتی نشان می‌داد «حامد» با‬ ‫یک زن جوان به نام «مهری» رابطه پنهانی‬ ‫داشت‪ .‬با افشای این موضوع شوهر ‪۲۷‬ساله‬ ‫این زن به نام «مهدی» بازداشت شد و لب‬ ‫به اعتراف گشود‪.‬‬ ‫«مهدی» اظهار داشت‪ :‬در محل کارم بودم‬ ‫که خواهرم با من تماس گرفت‪ .‬وی گفت از‬ ‫پنجره دیده که یک مرد غریبه به همراه زنم‬ ‫وارد خانه‌ام شده است‪ .‬با شنیدن این جمله‪،‬‬ ‫شوکه شدم و فوری به خانه‌ام برگشتم‪ .‬جلوی‬ ‫در خانه‌ام خودرو «حامد» را دیدم‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬داخل خانه در را قفل کردم‪.‬‬ ‫سپس به کالنتری رفتم تا شکایت کنم‬ ‫اما وقتی به خانه‌ام برگشتم «حامد» از‬ ‫پنجره اتاق فرار کرده بود‪ .‬زنم را به شدت‬ ‫کتک زدم و از پدرزنم خواستم به خانه‌ام‬ ‫بیاید‪« .‬حامد» پای برهنه فرار کرده بود و‬ ‫به نظر نمی‌رسید خیلی دور شده باشد‪ .‬به‬ ‫همین‌خاطر خیابان‌های اطراف را گشتم و‬ ‫«حامد» را جلوی یک مغازه یافتم‪.‬‬ ‫مرد جوان ادامه داد‪ :‬در اوج خشم «حامد»‬


‫‪69‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫در حال تردد بودیم که ناگهان یک دستگاه‬ ‫خودرو پژو نقره ای به ما نزدیک شد و‬ ‫سرنشین آن اقدام به تیراندازی به سمت هر‬ ‫دو نفر ما کرد که گلوله به برادرم خورد و‬ ‫سرنشنیان پژو نیز بالفاصله از محل متواری‬ ‫شدند ‪.‬‬

‫و شهرری بوده که بارها به اتهام ارتکاب‬ ‫جرایم مختلف زورگیری دستگیر و در یکی‬ ‫از پرونده ی جرایم خود ‪ ،‬در سال ‪1391‬‬ ‫توسط پلیس امنیت دستگیر و از وی یک‬ ‫قبضه اسلحه جنگی از نوع کالش کشف‬ ‫شده است ‪.‬‬

‫با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل‬ ‫عمد و به دستور شعبه ‪ 102‬دادگاه عمومی‬ ‫و انقالب کهریزک ‪ ،‬پرونده برای رسیدگی‬

‫کارآگاهان اداره دهم با انجام تحقیقات‬ ‫پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه حسن‬ ‫در منطقه باقرشهر و در منزل یکی از‬

‫تخصصی در دستور کار اداره دهم ویژه قتل‬ ‫پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت ‪.‬‬

‫بستگانش شده و سرانجام پس از اطمینان‬ ‫از حضور متهم در داخل مخفیگاه ‪ ،‬در‬ ‫اواخر اردیبهشت ماه سال ‪ 93‬و پس از‬ ‫گذشت یک سال زندگی مخفیانه ‪ ،‬وی را‬ ‫دستگیر کردند ‪ .‬در زمان دستگیری ‪ ،‬حسن‬ ‫با استفاده از سالح سرد همراه خود یکی‬ ‫از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی را از‬ ‫ناحیه دست مجروح کرد که با اقدام سریع‬ ‫سایر کارآگاهان ‪ ،‬متهم قبل از هرگونه اقدام‬ ‫برای فرار ‪ ،‬دستگیر و به اداره دهم پلیس‬ ‫آ گاهی منتقل شد ‪.‬‬

‫همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره‬ ‫دهم ‪ ،‬جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل‬ ‫شد ‪ .‬نظریه پزشکی قانونی حکایت از آن‬ ‫داشت که گلوله از فاصله ای بسیار نزدیک‬ ‫به مقتول برخورد و پس از ورود از ناحیه‬ ‫شکم و برخورد با عناصر حیاتی بدن ‪،‬‬ ‫خارج شده است ‪.‬‬ ‫با توجه به اعالم نظریه پزشکی قانونی مبنی‬ ‫بر اصابت گلوله از فاصله نزدیک که نشان‬ ‫از کذب بودن اظهارات برادر مقتول داشت‬ ‫‪ ،‬دستگیری برادر مقتول در دستور کار‬ ‫کارآگاهان قرار گرفت ؛ در مراجعه به محل‬ ‫سکونت خانواده مقتول ‪ ،‬کارآگاهان اطالع‬ ‫پیدا کردند که برادر مقتول از محل سکونت‬ ‫خود متواری شده است ‪.‬‬ ‫در ادامه رسیدگی به پرونده ‪ ،‬کارآگاهان‬ ‫اداره دهم به بررسی سوابق "حسن ‪ .‬ج"‬ ‫پرداخته و متوجه شدند که وی پیش از‬ ‫این سه بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف‬ ‫سرقت و موادمخدر دستگیر و روانه زندان‬ ‫شده و در حال حاضر با تأمین قرار وثیقه از‬ ‫زندان آزاد شده است ‪.‬‬ ‫همزمان با بررسی سوابق حسن ‪ ،‬کارآگاهان‬ ‫در بررسی سوابق مقتول نیز اطالع پیدا‬ ‫کردند که وی نیز از مجرمین سابقه دار و‬ ‫از اراذل و اوباش سطح یک منطقه باقرشهر‬

‫متهم پس از دستگیری ‪ ،‬در اظهاراتش‬ ‫صراحتا به قتل برادرش اعتراف و به‬ ‫کارآگاهان گفت ‪ :‬ساعت ‪ 11‬شب ‪26‬‬ ‫اردیبهشتت به همراه برادرم ( مقتول ) ‪،‬‬ ‫با خودرو پراید متعلق به یکی از دوستان‬ ‫برادرم در حال تردد در منطقه باقرشهر‬ ‫بودیم که صابر از من درخواست کرد تا‬ ‫یک قبضه اسحه کمری همراه خود را به او‬ ‫تحویل دهم که ناگهان اسلحه شلیک کرد‬ ‫و به او برخورد کرد ‪ .‬بالفاصله برادرم را‬ ‫به بیمارستان منتقل کردم اما او فوت کرده‬ ‫بود ‪.‬‬ ‫سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ‪ ،‬معاون‬ ‫مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ ‪ ،‬با اعالم این خبر گفت ‪ :‬با توجه‬ ‫به اعتراف صریح متهم به ارتکاب قتل و‬ ‫به منظور تکمیل تحقیقات ‪ ،‬قرار بازداشت‬ ‫موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم‬ ‫برای انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم‬ ‫پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است‬

‫آزمایش موشکی در روسیه‪،‬شگفتی‬ ‫در ارومیه‬ ‫رویت شیء نورانی در آسمان ارومیه بار‬ ‫دیگر معمای اشیای مرموز را مطرح کرد اما‬ ‫مشخص شد نور مشاهده‌شده نتیجه آزمایش‬ ‫موشکی در روسیه بود‪ .‬ساعت ‪21:40‬‬ ‫دقیقه سه‌شنبه اهالی ارومیه تماس‌های‬ ‫متعددی با مراکز امدادی گرفتند و خبر‬ ‫دادند شیء نورانی در اطراف شهر سقوط‬ ‫کرده است‪ .‬ابتدا تصور شد این شی‌ء‬ ‫هواپیماست به همین دلیل عده زیادی‬ ‫از مردم به سمت محل سقوط در حوالی‬ ‫روستای انگنه در جاده ارومیه‪ -‬سلماس‬ ‫حرکت کردند حتی اهالی سلماس نیز سعی‬ ‫کردند خودشان را به آنجا برسانند‪ .‬در‬ ‫این میان پلیس و نیروهای امدادی نیز در‬ ‫محل حضور یافتند اما مشخص شد هیچ‬ ‫هواپیمایی سقوط نکرده است‪ .‬مدیرکل‬ ‫فرودگاه‌های آذربایجان غربی به‌سرعت خبر‬ ‫سقوط هواپیما را تکذیب کرد و پس از آن‬ ‫سرهنگ خسرو گل‌محمدی رییس پلیس‬ ‫پیشگیری فرماندهی انتظامی آذربایجان‬ ‫غربی در ساعت ‪ 22‬دقیقه بامداد امروز‬ ‫از مردم خواست تا از دامن‌زدن به شایعه‬ ‫سقوط هواپیما بپرهیزند‪ .‬با این وجود‬

‫بحث بر سر سقوط شی‌ء نورانی ادامه‬ ‫یافت‪ .‬امیرعباس جعفری مدیرکل بحران‬ ‫مدیریت آذربایجان غربی دیروز در این‌باره‬ ‫گفت‪ :‬بر اساس گزارش‌های مردم چیزی‬ ‫با صدای هولناک و به‌صورت روشنایی‬ ‫در منطقه‌ای از حاشیه شهر سقوط کرد‪.‬‬ ‫بالفاصله از اورژانس‪ ،‬جمعیت هالل احمر‬ ‫و آتش نشانی اکیپ‌هایی در محل موردنظر‬ ‫مستقر شدند اما هیچ شیء و اثری از مورد‬ ‫گزارش‌شده یافت نشد‪ .‬جعفری بیان کرد‪:‬‬ ‫برخی‌ گمانه‌ها از شهاب سنگ یا بالن‌بودن‬ ‫این شیء سقوط‌کرده حکایت داشت ولی‬

‫هیچ نوع اثری از این موارد نیز پیدا نشد‪.‬‬ ‫گزارش‌های مردمی از این حکایت داشت‬ ‫که شیء نورانی در تمام نقاط ارومیه مشاهده‬ ‫شده و حتی «عصرایران» در گزارشی‬ ‫نوشت هموطنانی از زنجان‪ ،‬تبریز و میانه‬ ‫اطالع داده‌اند شیء نورانی را در آسمان‬ ‫شهرهای خود دیده‌اند‪ .‬در نهایت کارشناسان‬ ‫ماهنامه نجوم ظهر دیروز تشخیص دادند‬ ‫نور مشاهده‌شده نتیجه آزمایش موشکی در‬ ‫روسیه بود‪ .‬شهرام یزدان‌پناه‪ ،‬کارشناس علوم‬ ‫فضایی در این‌باره به ایسنا گفت‪« :‬ساعت‬ ‫مشاهده در مقایسه با زمان غروب خورشید‬ ‫در منطقه‪ ،‬شکل و ظاهر پدیده رویت‌شده و‬ ‫بزرگی منطقه رصد‪ ،‬شکی باقی نمی‌گذارد‬ ‫که با پدیده مداری روبه‌رو بوده‌ایم‪ .‬پدیده‌ای‬ ‫که با توجه به تجربیات و مشاهدات‬ ‫قبلی حدس زده می‌شود به مخزن سوخت‬ ‫مراحل پایانی یک پرتاب‌کننده فضایی یا‬ ‫موشک بالستیک دوربرد تعلق داشته باشد‪.‬‬ ‫محل وقوع آن به احتمال زیاد در ارتفاع‬ ‫خیلی زیادی رخ داده که در آن ساعت از‬ ‫شب هنوز نور خورشید به آنجا می‌رسید و‬ ‫بنابراین بازتاب آفتاب از گازهای رهاشده‬ ‫از مخزن سوخت‪ ،‬منظره رعب‌آور یا شاید‬ ‫زیبای شامگاه سه‌شنبه در غرب ایران را‬ ‫پدید آورده است‪».‬موشک‌های بالستیک از‬ ‫لحاظ ساختار بسیار به موشک‌های فضایی‬ ‫نزدیک هستند و از طبقات فوقانی جو‬

‫عبور می‌کنند‪ .‬یزدان‌پناه در پاسخ به سرمنشا‬ ‫این پدیده گفت‪« :‬‫با توجه به موقعیت‬ ‫مکانی سکوهای پرتاب فضایی‪ ،‬به نظر‬ ‫نمی‌رسد پدیده مورد مشاهده حاصل پرتاب‬ ‫فضایی بوده و بیشترین احتمال ممکن‬ ‫به آزمایش موشک‌های بالستیک روسی‬ ‫مربوط می‌شود‪ ».‬محمدحسین جهان‌پناه‬ ‫روزنامه‌نگار تخصصی هوا و فضا‪-‬نیز در‬‫گفت‌وگو با خبرنگار ما توضیح داد‪« :‬طبق‬ ‫اعالم رسمی روسیه‪ ،‬شامگاه سه‌شنبه در‬ ‫این کشور آزمایش موشک قاره‌پیما انجام‬ ‫شده است‪ .‬در زمان رویت نور در آسمان‬


‫‪68‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بودند‪.‬‬

‫مرگ دلخراش دختر تبریزی بر‬ ‫اثر سقوط بلوک بتونی عجیب‬ ‫شهرداری‬ ‫سقوط بلوک بتونی نصب شده توسط‬ ‫شهرداری تبریز روی دو عابر‪ ،‬جان دختری‬ ‫‪ ۱۶‬ساله را گرفت و پای پدر این دختر‬ ‫را شکست‪ .‬شهرداری تبریز این بلوک‌های‬

‫آن‌طور که در این گزارش آمده مهدی‬ ‫شمشیری یکی از شاهدان این حادثه گفته‬ ‫این بلوک بتونی مقابل یکی از مغازه‌های‬ ‫مجاور خانه این دختر و پدر گذاشته شده‬ ‫بود که به علت شیب زیاد زمین و جاگذاری‬ ‫نامناسب سقوط کرد و دختر زیر بلوک جان‬ ‫داد‪.‬‬ ‫بر اساس عکس‌هایی هم که از این حادثه‬

‫تبریز از شش ماه قبل این بلوک‌های بتونی‬ ‫را مقابل مغازه‌هایی که اعالم شده کسب‬ ‫در آن‌ها غیر مجاز است قرار داده است‪.‬‬ ‫در اقدامی عجیب به جای پلمپ مغازه‪،‬‬ ‫شهرداری تبریز برای جلوگیری از ادامه‬ ‫فعالیت مغازه‌هایی که به تشخیص شهرداری‬ ‫غیرمجاز یا بدهکار باشند‪ ،‬از بلوک های‬ ‫سیمانی بلند و سنگین استفاده می کند‪.‬‬ ‫آمار مرگ و میر حوادث شهری ناشی از‬ ‫بی‌توجهی نهادهای دولتی و غیردولتی به‬ ‫نکات ایمنی در ایران باالست‪ .‬کمتر از‬ ‫دوهفته قبل از سقوط بلوک بتونی در تبریز‪،‬‬ ‫در شهربازی ارم تهران نیز بر اثر سقوط ترن‬ ‫هوایی سه زن به شدت مجروح شدند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری "مهر" این زنان که‬ ‫‪ ۲۸ ،۲۶‬و ‪ ۳۰‬ساله بودند از ناحیه سر‪،‬‬ ‫دست و نخاع دچار ترومای شدید شده و‬ ‫پس از انتقال به بیمارستان نیز حال این‬ ‫افراد وخیم گزارش شده است‪.‬‬

‫بتونی را جلوی مغازه‌های غیرمجاز به شکلی‬ ‫نامناسب نصب می‌کند‪.‬‬ ‫سقوط بلوک بتونی در پیاده‌رو یکی از‬ ‫خیابان های تبریز روی دو نفر موجب جان‬ ‫باختن دختری ‪ ۱۶‬ساله و شکستن شدید‬ ‫پای پدر میانسال این کودک شد‪.‬‬ ‫خبرگزاری "ایرنا" گزارش داده این حادثه‬ ‫روز جمعه ‪ ۲‬خرداد در خیابان شریعتی‬ ‫تبریز زمانی اتفاق افتاد که دختر و پدر برای‬ ‫بازسازی دیوارخانه‌شان در حال تهیه مالت‬

‫منتشر شده به نظر می‌رسد ماموران شهرداری‬ ‫پایه‌ی بلوک بتونی را روی شیب جلوی‬ ‫مغازه کار گذاشته‌اند که در نهایت این بلوک‬ ‫بتونی سقوط می‌کند‪ .‬در کنار این بلوک‬ ‫بتونی بلوک‌های دیگری نیز وجود دارند‪.‬‬ ‫بنا بر این گزارش بلوک‌های بلند بتونی‬ ‫دیگری در مجاور محل وقوع حادثه قرار‬ ‫دارند که خطر سقوط آن‌ها به علت پوکیدگی‬ ‫بتون‌ها و نامناسب بودن محل استقرار آن‌ها‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫یک شاهد عینی دیگر گفته شهرداری‬

‫سازمان پزشکی قانونی در سال ‪ ۱۳۹۲‬اعالم‬ ‫کرد‪ ،‬در ایران ساالنه بیش از ‪ ۴۰‬هزار نفر‬ ‫با مرگ غیرطبیعی جان خود را از دست می‬ ‫دهند‪.‬‬

‫حکم قصاص ریحانه فعال اجرا‬ ‫نمی‌شود‬ ‫تالش‌های خانواده ریحانه جباری و وکیل‬ ‫مدافعش برای نجات او از چوبه دار به‬ ‫توقف موقت اجرای حکم منجر شد‪.‬‬ ‫محمدعلی جداری فروغی که به‌تازگی وکالت‬ ‫ریحانه جباری را برعهده گرفته‪ ،‬درباره‬ ‫آخرین وضعیت پرونده موکلش به همشهری‬ ‫گفت‪ :‬آخرین مرتبه‌ای که برای پیگیری‬ ‫پرونده ریحانه به دادسرای امور جنایی تهران‬ ‫رفته بودم متوجه شدم فعال پرونده موکلم از‬ ‫نوبت اجرا خارج شده و قرار است پرونده‬ ‫بار دیگر بررسی شود‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬آنطور‬ ‫که متوجه شدم این اقدام با درخواست‬ ‫دادستانی انجام شده و قرار است بار دیگر‬ ‫در این‌باره اظهارنظر شود‪.‬‬ ‫بنابر این‪ ،‬حکم قصاص ریحانه فعال اجرا‬ ‫نمی‌شود‪ .‬جداری فروغی با اشاره به ابهامات‬ ‫این پرونده جنجالی ادامه داد‪ :‬در این پرونده‬

‫انگیزه قتل هنوز مشخص نیست‪ .‬بنابراین‬ ‫من به‌عنوان وکیل مدافع ریحانه به‌دنبال ارائه‬ ‫درخواست اعاده دادرسی و بررسی مجدد‬ ‫پرونده در دادگاه هستم‪ .‬ریحانه جباری متهم‬ ‫است ‪7‬سال قبل در سن ‪19‬سالگی یک‬ ‫پزشک را در دفتر کارش به قتل رسانده‬ ‫است‪ .‬هرچند دختر جوان مدعی شد در دفاع‬ ‫از خودش مرتکب این جنایت شده‪ ،‬اما‬ ‫قضات شعبه‪ 74‬دادگاه کیفری استان تهران‬ ‫با توجه به دالیل و مدارک موجود این ادعا‬ ‫را رد کرده حکم به قصاص او دادند که این‬ ‫حکم در دیوانعالی کشور تایید شد‪.‬‬

‫دستگیری متهم متواری و اعتراف‬ ‫به قتل برادر‬ ‫پسر تبهکار که با شلیک گلوله برادرش را‬ ‫به قتل رسانده بود‪ ،‬پس از یک سال زندگی‬ ‫مخفیانه در جریان درگیری با پلیس دستگیر‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به گزارش جام جم آنالین به نقل پلیس‬ ‫آ گاهی تهران بزرگ‪ 26 ، ،‬اردیبهشت سال‬ ‫گذشته از طریق یکی از مراکز درمانی به‬ ‫کالنتری ‪175‬باقرشهر اعالم شد که فردی‬ ‫به نام صابر ‪ .‬ج ‪ 27‬ساله بر اثر اصابت گلوله‬ ‫به ناحیه شکم و با وجود اقدامات درمانی ‪،‬‬ ‫فوت کرده است ‪.‬‬ ‫با حضور مأموران کالنتری در محل و انحام‬ ‫تحقیقات اولیه از برادر مقتول به نام حسن‬ ‫‪ .‬ص وی به مأموران اعالم کرد ‪ " :‬به همراه‬ ‫صابر در خیابان ‪ 22‬بهمن به صورت پیاده‬


‫‪67‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫به این ترتیب راز کالهبرداری‌های دیگر‬ ‫این مرد نیز فاش شد‪ .‬یکی از مالباخته‌ها‬ ‫در توضیح ماجرا گفت‪ :‬این مرد به بهانه‬ ‫فروش کارت‌های هدیه و بن‌های مراکز‬ ‫خرید و فروشگاه‌های مختلف از شرکت ما‬ ‫کالهبرداری کرد‪ .‬وی خودش را مدیر یک‬ ‫شرکت معرفی کرد و تعداد زیادی از این‬ ‫کارت‌ها را به من و همکارانم فروخت اما‬ ‫وقتی برای خرید رفتیم‪ ،‬متوجه شدیم که همه‬ ‫کارت‌ها و بن‌ها جعلی است‪.‬‬

‫سرهنگ اکبری‪ ،‬رئیس پلیس آگاهی‬ ‫استان گلستان با بیان این خبر به همشهری‬ ‫گفت‪ :‬شگرد دیگر مرد تبهکار این بود‬ ‫که وی به سازمان‌های مختلف می‌رفت و‬ ‫با معرفی خود به‌عنوان مأمور پلیس‪ ،‬اقدام‬ ‫به فروش کارت‌های خرید جعلی می‌کرد‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬در تحقیقات مشخص شد‬ ‫که این مرد کالهبردار برای انجام نقشه‌های‬ ‫خود یک همدست داشته که او هم‬ ‫دستگیر شد‪ .‬سرهنگ اکبری افزود‪ :‬ارزش‬ ‫کالهبرداری‌های این دو متهم تاکنون در‬ ‫حدود ‪500‬میلیون تومان است و تحقیقات‬ ‫درخصوص این پرونده ادامه دارد‪.‬‬

‫و داماد جوان با شلیک به سمت پدر و دو‬ ‫برادر زنش به این درگیری پایان داده است‪.‬‬ ‫بدین ترتیب مأموران خیلی زود توانستند سه‬ ‫تن از کسانی را که در این درگیری حضور‬ ‫داشتند شناسایی کنند که همگی عامل این‬ ‫جنایت را «مهدی» ‪ 28‬ساله معرفی کردند‪.‬‬ ‫مأموران در تحقیقات فنی و پلیسی موفق‬ ‫شدند در کمتر از ‪ 24‬ساعت مخفیگاه این‬ ‫داماد فراری را شناسایی و در عملیاتی‬ ‫غافلگیرانه «مهدی» را دستگیر کنند‪.‬‬ ‫«مهدی» که راهی جز اعتراف پیش روی‬ ‫خود نداشت به مأموران گفت‪ :‬چند ماه پیش‬ ‫به پدر زنم ‪ 15‬میلیون تومان پول قرض دادم‬

‫ادامه داد‪ :‬دقایقی بعد از تهدید پخش فیلم‬ ‫عروسی‪ ،‬همسرم زنگ زد و ادعا کرد پدر و‬ ‫برادرانش با سالح و قمه برای انتقامگیری‬ ‫از روستای تنگه به سمت خانه پدری‌ام در‬ ‫حال حرکت هستند‪ .‬ابتدا حرف همسرم را‬ ‫جدی نگرفتم تا این‌که پس از ‪ 10‬دقیقه‬ ‫صدای شلیک گلوله‌ای را شنیدم و وقتی از‬ ‫پنجره بیرون را دیدم متوجه شدم که یکی از‬ ‫برادرانم هدف گلوله آنها قرار گرفته و آنها‬ ‫قصد ورود به خانه را دارند‪.‬‬ ‫برای نجات جان خودم اسلحه شکاری را‬ ‫برداشته و چندین گلوله شلیک کردم که با‬ ‫گلوله‌های نخست دو برادر زنم به زمین‬

‫قتل عام ساعت ‪ 7‬عصر‬

‫وی افزود‪ :‬امروز برای پیگیری شکایت‬ ‫به اداره آگاهی آمدیم که متهم را به‌صورت‬ ‫کامال اتفاقی در اینجا دیدیم‪ .‬با افشای این‬ ‫حقیقت مشخص شد که متهم اهل یکی از‬ ‫شهرهای شمال شرق کشور است که مدتی‬ ‫قبل به شهر گرگان رفته و با مدارک جعلی‬ ‫یک شرکت تاسیس کرده بود‪ .‬این مرد‬ ‫جوان از شرکت قالبی خود برای فروش‬ ‫کارت‌های هدیه جعلی استفاده می‌کرد و‬ ‫در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که گاهی‬ ‫اوقات نیز خود را مأمور پلیس جا زده و از‬ ‫طعمه‌هایش کالهبرداری می‌کرده است‪.‬‬

‫داماد خشمگین با شلیک‌های هولناک‪ ،‬دو‬ ‫برادرزنش را به قتل رساند و پدر زنش را در‬ ‫یک قدمی مرگ قرار داد‪ .‬عقربه‌ها ساعت‬ ‫هفت عصر چهارشنبه ‪ 31‬اردیبهشت را‬ ‫نشان می‌داد که ناگهان صدای شلیک‌هایی‬ ‫از تراژدی مرگباری خبر داد‪ .‬بالفاصله تیمی‬ ‫از مأموران کالنتری ‪ 18‬آبادان در محل‬ ‫درگیری مسلحانه حاضر شده و با صحنه‬ ‫هولناکی روبه‌رو شدند‪ .‬پدری همراه با دو‬ ‫پسر جوانش غرق خون روی زمین افتاده‬ ‫بود و تیم‌های امدادی در حال اقدام‌های‬ ‫ویژه نجات بودند‪.‬‬ ‫تکنیسین‌های اورژانس پس از معاینات‬ ‫میدانی پدر و دو پسرش را با آمبوالنس به‬ ‫بیمارستان انتقال دادند اما دو پسر جوان‬ ‫که «عیاد» و «میالد» نام دارند در مسیر‬ ‫پیش از رسیدن به بیمارستان به کام مرگ‬ ‫فرو رفتند‪.‬‬ ‫همین کافی بود تا تیم ویژه‌ای از پلیس‬ ‫آ گاهی آبادان برای ردیابی عامل این جنایت‬ ‫و افشاگری از انگیزه این درگیری مسلحانه‬ ‫وارد عمل شود‪.‬‬ ‫کارآگاهان در گام نخست در تجسس‌ها پی‬ ‫بردند این درگیری به خاطر اختالف مالی‬ ‫داماد خانواده با پدر زنش صورت گرفته‬

‫اما با گذشت مدتی هر بار که می‌خواستم‬ ‫پولم را پس بگیرم پدر زنم می‌گفت باید در‬ ‫ازای پس‌گرفتن پولم همسرم را طالق بدهم‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬مدتی با خانواده پدرزنم اختالف‬ ‫داشتیم تا این‌که پدرزنم به خانه مان آمد و‬ ‫دخترش را همراه خودش به خانه‌شان برد‪.‬‬ ‫نمی‌خواستم زندگی ام را از دست بدهم به‬ ‫همین خاطر خانواده همسرم را تهدید کردم‬ ‫که اگر مانع زندگی ام و زنم شوند فیلم‬ ‫عروسی‌ای که دخترشان از بخش زنانه جشن‬ ‫عروسی یکی از آشنایانشان با گوشی ضبط‬ ‫کرده را پخش خواهم کرد‪ .‬داماد جوان‬

‫افتادند سپس به پدر زنم شلیک کردم‪ ،‬وقتی‬ ‫او هم روی زمین افتاد پا به فرار گذاشتم‬ ‫تا این‌که دستگیر شدم‪ .‬سرهنگ «حسین‬ ‫کهیایی» رئیس پلیس آبادان به شوک‬ ‫گفت‪ :‬در بازرسی از خانه عامالن درگیری‬ ‫سه سالح شکاری به دست آمد و پرونده‬ ‫برای بررسی‌های بیشتر به دادسرای عمومی‬ ‫و انقالب آبادان ارسال شده است‪.‬‬ ‫بنابر این گزارش‪ ،‬پدر زن بدهکار که هدف‬ ‫گلوله اسلحه شکاری قرار گرفته است در‬ ‫وضعیت بحرانی به‌سر می‌برد و تحت نظر‬ ‫پزشکان قرار دارد‪.‬‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫دایی‪ ،‬گلوی خواهرزاده اش را‬ ‫برید‬ ‫رییس پلیس آگاهی آذربایجان شرقی گفت‪:‬‬ ‫اختالف مالی بین دو خانواده منجر به قتل فردی‬ ‫در شهرستان مراغه در آذربایجان شرقی شد‪.‬‬ ‫سرهنگ صابر عباس زاده رییس پلیس آگاهی‬ ‫آذربایجان شرقی گفت‪ :‬بنا بر گزارش پلیس‬ ‫آ گاهی شهرستان مراغه مبنی بر وقوع یک فقره‬ ‫نزاع و درگیری منجر به چاقوکشی و ضرب و‬ ‫جرح بالفاصله عوامل کالنتری ‪ 12‬این شهرستان‬ ‫در محل حاضر شدند‪.‬‬ ‫وی افزود‪:‬با بررسی های به عمل آمده در محل‬ ‫و طبق گزارش تنظیم شده فردی به هویت‬ ‫«محسن» با یک دستگاه پژو پارس که جهت‬ ‫رساندن دخترش به مدرسه در محل حضور یافته‬ ‫بود با خواهرزاده خود به هویت «بابک» به‬ ‫علت اختالفات مالی قبلی در محل درگیر که‬ ‫«بابک» به وسیله چاقو از ناحیه گلو مجروح و‬ ‫نهایتا با حضور اورژانس به مرکز درمانی انتقال‬ ‫یافت اما در اورژانس بیمارستان به علت شدت‬ ‫جراحت وارده فوت می کند‪.‬‬ ‫رییس پلیس آگاهی آذربایجان شرقی گفت‪ :‬در‬ ‫این خصوص قاتل دستگیر‪ ،‬آلت قتل نیز کشف‬ ‫و متهم با قرار قانونی صادره روانه زندان شد‬

‫معمای رگبار خونین به خودروی‬ ‫مردان مرموز‬ ‫در این اقدام مسلحانه ‪ 2‬مرد کشته شده‬ ‫و یکی از سرنشینان در بیمارستان تحت‬ ‫درمان قرار گرفته‌اند‪ .‬ساعت یک و ‪15‬‬ ‫دقیقه بامداد شنبه ‪ 3‬خردادماه سال جاری‬ ‫تیراندازی به سوی یک خودروی پژو پارس‬

‫سفید رنگ در بلوار چمران‪ ،‬روبه روی سد‬ ‫نهراعظم‪ ،‬به پلیس ‪ 110‬شیراز گزارش شد‪.‬‬ ‫دقایقی بعد تیم‌هایی از پلیس خود را به‬ ‫محل حادثه رساندند و با تماشاچیانی که دور‬ ‫پژو پارس حلقه زده بودند رو به‌رو شدند‪.‬‬ ‫مأموران با عبور از حلقه تماشاچیان‬ ‫خودرویی را دیدند که بشدت از قسمت جلو‬ ‫به یک مینی‌بوس کوبیده بود و سه سرنشین‬ ‫آن غرق در خون بودند‪.‬‬ ‫بررسی‌های ابتدایی پلیس نشان می‌داد که به‬ ‫سوی راننده و سرنشین جلو تیراندازی شده‬ ‫و آنان به‌خاطر شدت جراحت در دم جان‬ ‫باخته‌اند و با از دست رفتن کنترل‪ ،‬خودروی‬ ‫پژو به مینی‌بوس برخورد کرده است ولی‬ ‫سرنشین سوم که به وی تیر نخورده بود به‬ ‫خاطر شدت تصادف فقط مجروح شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫مأموران در سایر بررسی‌ها دریافتند که راننده‬ ‫به‌نام «آرمان»‪ ،‬سرنشین جلو به‌نام «اردوان»‬ ‫و سرنشین نجات یافته به‌نام «ابوطالب» اهل‬ ‫شهرهای فیروزآباد و فراشبند استان فارس‬

‫هستند‪.‬‬ ‫در ادامه با سررسیدن تیم پزشکی‪ ،‬ابوطالب‬ ‫هنگام انتقال به آمبوالنس به مأموران گفت‪:‬‬ ‫من در صندلی عقب نشسته بودم و در حالت‬ ‫خواب و بیداری بودم که متوجه تیراندازی‬ ‫شدم و چیزی هم ندیدم و زمانی به هوش‬ ‫آمدم که دیدم مردم دور خودرویمان هستند‬ ‫و می‌خواهند مرا از داخل خودرو بیرون‬ ‫بکشند‪.‬‬ ‫تجسس‌های پلیسی در صحنه حادثه‬ ‫نتیجه نداد زیرا کسی موفق به دیدن صحنه‬ ‫تیراندازی نشده بود و مردم با توجه به‬ ‫صدای شلیک‌ها و تصادف سنگین پژو‬ ‫پارس به مینی‌بوس به بیرون آمده بودند‪.‬‬ ‫یکی از کسانی که در صحنه حادثه حاضر‬ ‫بود به خبرنگار ایران گفت‪ :‬من در خانه‬ ‫نشسته بودم و تلویزیون نگاه می‌کردم‪ ،‬ابتدا‬ ‫صدایی شبیه تیراندازی و سپس صدای‬ ‫برخورد شدیدی را شنیدم‪ ،‬وقتی بیرون‬ ‫دویدم دیدم که این خودرو بشدت به پشت‬ ‫مینی‌بوس پارک شده برخورد کرده‪ ،‬وقتی‬ ‫جلوتر رفتم متوجه شدم به‌سوی سرنشینان آن‬ ‫تیراندازی شده است‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬این‌جا یک منطقه تفریحی‬ ‫و گردشگری است و این خیابان نیز‬ ‫خلوت‌ترین نقطه در این ناحیه است‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش با توجه به این‌که کسی شاهد‬ ‫بروز تیراندازی مرگبار به این سه جوان نبوده‬ ‫چند فرضیه پیش روی پلیس قرار گرفته‬ ‫است و کارآگاهان می‌کوشند با به‌دست‬ ‫آوردن سرنخ‌های جدیدی راز جنایت شبانه‬ ‫را فاش کنند‪.‬‬

‫پایان کالهبرداری‌های مرد‬ ‫هزارچهره‬ ‫خواستگار قالبی با فریب دختر جوان‪،‬‬ ‫مغازه‌های پدر او را فروخت و ‪ ۴۰۰‬میلیون‬ ‫تومان از آنها کالهبرداری کرد‪ .‬وقتی پلیس‬ ‫این مرد را دستگیر کرد‪ ،‬مشخص شد که‬ ‫وی با فروش کارت‌های هدیه و بن‌های‬ ‫خرید جعلی نیز دست به کالهبرداری‌های‬ ‫میلیونی از طعمه‌هایش می‌زد‪.‬‬ ‫اواخر سال گذشته با شکایت مرد میانسالی‬ ‫در اداره آگاهی شهرستان گرگان‪ ،‬کارآگاهان‬ ‫در جریان فعالیت یک کالهبردار حرفه‌ای‬ ‫قرار گرفتند‪.‬شاکی گفت‪ :‬چند وقت پیش‬ ‫متوجه شدم که دخترم با جوانی به نام حمید‬ ‫آشنا شده است‪ .‬وی از دخترم خواستگاری‬ ‫کرده و با چرب‌زبانی توانسته بود اعتماد‬ ‫او را جلب کند‪ .‬این پسر جوان با فریب‪،‬‬ ‫مدارک و اسناد ‪3‬باب از مغازه‌های مرا از‬ ‫دخترم گرفته بود به این بهانه که می‌خواهد با‬ ‫استفاده از آنها وام میلیونی بگیرد و سودش‬ ‫را به دخترم بپردازد‪.‬‬ ‫دخترم که حرف‌های این مرد را باور کرده‬ ‫بود‪ ،‬بدون اینکه مرا در جریان قرار دهد‪،‬‬ ‫این اسناد را در اختیار جوان شیاد قرار‬ ‫داده و مرد جوان نیز همه اسناد را به نام‬ ‫خودش منتقل کرده بود‪ .‬شاکی افزود‪ :‬زمانی‬ ‫در جریان این موضوع قرار گرفتم که پسر‬ ‫کالهبردار مغازه‌هایم را فروخته بود‪ .‬ارزش‬ ‫این سه‌مغازه در حدود ‪400‬میلیون تومان‬ ‫بود و جوان شیاد پس از فروش آنها متواری‬ ‫شده بود‪ .‬با این شکایت‪ ،‬تیمی از مأموران‬ ‫پلیس آگاهی استان گلستان تحقیقات برای‬ ‫شناسایی و دستگیری خواستگار فراری را‬ ‫آغاز کردند‪.‬‬ ‫آنها در جریان بررسی‌های اطالعاتی ردپای‬ ‫متهم را در پایتخت به‌دست آوردند‪ .‬با‬ ‫این سرنخ وی که با پول‌های شاکی اقدام‬ ‫به خرید آپارتمان در تهران کرده بود‪ ،‬در‬ ‫یک عملیات ضربتی دستگیر و برای انجام‬ ‫تحقیقات به اداره آگاهی استان گلستان‬ ‫منتقل شد‪ .‬همزمان با ورود او به اداره آگاهی‬ ‫چند نفر که برای شکایت به اداره پلیس‬ ‫رفته بودند با دیدن وی مدعی شدند که او‬ ‫همان کسی است که سرشان کاله گذاشته بود‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬ ‫بعد از فیلم ارژینال گادزیال در سال ‪ ،1954‬تولیدی از‬ ‫ژاپن‪ ،‬تا این هفته که فیلم جدید گادزیال را روی پرده‬

‫سینماها شاهد بودیم‪ ،‬چند‬ ‫فیلم بی مایه و کم هزینه و‬ ‫غیرحرفه ای سبک «کامیک‬ ‫بوک» ساخته شد‪ ،‬که‬ ‫هیچکدام فروشی نداشت‬ ‫و خاطره فیلم اصلی را هم‬ ‫کمرنگ کرد‪.‬‬ ‫فیلم جدید گادزیال به‬ ‫کارگردانی گارت ادواردز‬ ‫انگلیسی تبار‪ ،‬بهره از‬ ‫بازیگران نامدار تلویزیونی و‬ ‫سینمایی چند کشور‪ ،‬راه را‬ ‫برای جلب توجه تماشاگران‬ ‫هموار کرده وهمانطور که‬ ‫اخیرا شاهد هستید‪ ،‬سینما به‬ ‫چهره های محبوب تلویزیونی‬ ‫روی آورده و برای نقش‬ ‫اول این فیلم هم از برایان‬ ‫کرنستون بازیگر سریال‬ ‫محبوب ‪Breaking Bad‬‬ ‫بهره گرفته ‪ .‬فیلم با قصه الی‬ ‫(الیزابت اولسن) که شوهرش‬ ‫فورد( ارون تیلرجانسون)‬ ‫برای دیدار پدرش‪ ،‬راهی‬ ‫ژاپن میشود‪ ،‬آغاز میگردد‪ .‬پدر فورد‪ ،‬یک دانشمند معروف‬ ‫رشته اتمی است‪ ،‬که بدنبال جستجو در اطراف راکتورهای‬ ‫اتمی که توسط مامورین دستگیر وزندانی شده‪ ،‬درواقع‬ ‫جوبرادی (کرنستون) در رابطه با یک پایگاه اتمی و‬

‫تشعشعات و زائده ها و تاثیرات اتمی بر محیط اطراف‪ ،‬به‬ ‫رد پاهائی رسیده که از سوی دولت پنهان شده است‪.‬‬ ‫«گارت ادواردز» با مهارت خاصی از مسیر استیون‬ ‫اسپیلبرگ در فیلم جراسیک پارک حرکت کرده است و‬ ‫هیوالی گادزیال ‪ ،‬که در یک ساعت اول فیلم‬ ‫حادثه می آفریند‪ ،‬برخالف انتظار‪ ،‬یک گادزیالی‬ ‫احساساتی است‪ .‬درحالیکه چهره و اندام اش به‬ ‫گوریل و یا دیناسور شبیه است و چون اژدها‪ ،‬نفس آتشینی‬ ‫دارد‪ .‬یک موجود هولناک خونخوار نیست‪ ،‬گرچه هواپیماها‬ ‫و ساختمان های بلند‪ ،‬در دست او‪ ،‬یک اسباب بازی است‬ ‫ولی در لحظاتی سمپاتی تماشاگران را بر می انگیزد‪.‬‬ ‫فیلم تقریبا پیش بینی خیلی از صاحبنظران سینمایی را رد‬ ‫کرده چون نزدیک ‪ 100‬میلیون دالر در ‪ 3‬روز اولیه فروش‬ ‫داشته است و ناگهان سیل پیشنهادات را به سوی گارت‬ ‫ادواردز‪ ،‬برایان کرانستون و الیزابت اولسن سرازیر کرده‬ ‫است‪ ،‬از سویی بعد از مدتها یک بازیگر قدیمی ژاپنی کن‬ ‫واتانابه دوباره در هالیوود مطرح شده و ژولیت بینوشه بعنوان‬ ‫یک کارشناس اتمی درهای تازه ای را بروی خود گشوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫فیلم از فیلمبرداری خوب‪ ،‬بخصوص النگ شات های‬ ‫بسیار دیدنی از شهر و رفت و آمدها از ترن‪ ،‬هواپیما‪،‬‬ ‫اتوبوس‪ ،‬کشتی گرفته تا حرکت روزانه مردم بهره برده است‪.‬‬ ‫فیلم نظر نسل جوان را بسیار بخود جلب کرده است‪ ،‬نسلی‬ ‫که به قهرمانان غیر عادی‪ ،‬غیر زمینی دلبستگی نشان میدهد‪،‬‬ ‫وگرنه فیلم از صحنه های هنری خالی است بازیگران فیلم‬ ‫بدلیل هیوالی گادزیال‪ ،‬امکان بازی‪ ،‬رقابت و ارائه هنر‬ ‫ندارند‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۱۰‬چیزی که زن‌ها‬ ‫درمورد مردها‬ ‫تنفر دارند‬ ‫وقتی از خانم‌ها می‌پرسید که‬ ‫از چه چیزهایی درمورد مردها‬ ‫بدشان می‌آید‪ ،‬لیستی بی‌انتها‬ ‫جلو رویتان می‌گذارند‪ .‬بااینکه‬ ‫چیزهایی که زن‌ها درمورد‬ ‫مردها بدشان می‌آید ترکیبی از‬ ‫ویژگی‌های کوچک و بزرگ‬ ‫است‪ ،‬اینجا به ‪ ۱۰‬مورد از‬ ‫آزاردهنده‌ترین این ویژگی‌ها‬ ‫اشاره می‌کنیم‪:‬‬

‫‪ .۱‬قسم دروغ‬ ‫بااینکه بیشتر خانم‌ها از قسم خوردن آقایان‬ ‫وقتی خودشان ناراحتند بدشان نمی‌آید اما از‬ ‫مردهایی که فکر می‌کنند قسم خوردن تنها‬ ‫راهی است که حرفشان را باور کنند متنفرند‪.‬‬ ‫‪ .۲‬سلطه‌گری‬ ‫بیشتر خانم‌ها مردی می‌خواهند که از آنها‬ ‫محافظت کند و به آنها احساس امنیت دهد‬ ‫اما به دنبال دیکتاتوری که به آنها دستور دهد‬ ‫چه بکنند و کجا بروند و با کی حرف بزنند و‬ ‫یا چه بپوشند نیستند‪ .‬زنان از مردانی که قصد‬ ‫کنترل دارند می‌ترسند و از آنها فرار می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ .۳‬متعهد نشدن‬ ‫خیلی مهم است که مردها درک کنند که وقتی‬ ‫همه چیز جدی می‌شود‪ ،‬زن‌ها توقع دارند که‬ ‫شما دو نفر خودتان را محدود به همدیگر‬ ‫کنید‪ .‬زن‌ها از اینکه بازیچه کسی قرار بگیرند‬ ‫و با کسی بمانند که از متعهد شدن می‌ترسد‬ ‫متنفر هستند‪.‬‬ ‫‪ .۴‬رمانتیک نبودن‬ ‫زن‌ها عشق واقعی همراه با حس ارتباط‬ ‫عاطفی به مردشان را می‌خواهند‪ .‬اگر طرفتان‬ ‫احساس کند که فقط بخاطر رابطه‌جنسی‬ ‫سراغ او می‌آیید خیلی زود از شما دور شده و‬ ‫حتی اجازه دست زدن به خود را هم به شما‬ ‫نخواهد داد‪.‬‬ ‫‪ .۵‬نرسیدن به خود‬ ‫بااینکه ظاهر همه چیز نیست اما زن جذب‬ ‫مردانی که به خود نمی‌رسند‪ ،‬موهایشان ژولیده‬ ‫است‪ ،‬بوی عرق می‌دهند‪ ،‬ناخن‌هایشان بلند‬ ‫شده‪ ،‬دهانشان بو می‌دهد و لباس‌های چروک‬ ‫می‌پوشند نمی‌شوند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬متناسب‬ ‫نگه نداشتن اندامتان به خانم‌ها نشان می‌دهد‬ ‫که احترامی برای خودتان قائل نیستید و هیچ‬ ‫انگیزه و نظمی در زندگی ندارید‪.‬‬ ‫‪ .۶‬قابل پیش‌بینی بودن‬ ‫زن‌ها واقع ًا از مردان قابل پیش‌بینی که‬ ‫هیچوقت کار متفاوتی انجام نمی‌دهند بدشان‬ ‫می‌آید‪ .‬آنها عاشق مردانی هستند که سرشار از‬ ‫سورپرایزهای عالی اند‪.‬‬ ‫‪ .۷‬اولویت دادن به دوستانشان‬

‫اگر از گذراندن وقت با دوستانتان خیلی بیشتر‬ ‫از همسر یا نامزدتان لذت می‌برید و همسرتان‬ ‫هیچوقت نمی‌تواند ساعتی دونفره با شما‬ ‫داشته باشد‪ ،‬مطمئن ًا یک جای کار می‌لنگد‪.‬‬ ‫‪ .۸‬مدام بحث کردن‬ ‫زن‌ها از مردهایی که هر صحبت کوچک را‬ ‫به بحثی ادامه‌دار و مشاجره تبدیل می‌کنند و‬

‫باعث می‌شود آنها مجبور شوند مدام حالت‬ ‫دفاعی به خود بگیرند خوششان نمی‌آید‪.‬‬ ‫‪ .۹‬دید زدن خانم‌های دیگر جلو چشم آنها‬ ‫بااینکه نگاه کردن به خانم‌ها برای برخی‬ ‫آقایان مسئله‌ای عادی است (البته نه زیاد از‬ ‫حد آن)‪ ،‬اما وقتی اینکار را جلو زن زندگیتان‬ ‫انجام دهید مشکل‌ساز خواهد شد‪.‬‬

‫‪ .۱۰‬وابستگی‬ ‫اعتمادبه‌نفس و استقالل ویژگی‌هایی بسیار‬ ‫جذاب در آقایان است‪ ،‬اما وابستگی و ناامنی‬ ‫اینطور نیست‪ .‬زن‌ها دوست ندارند با مردانی‬ ‫باشند که به خودشان اعتماد ندارند و برای‬ ‫روابط‪ ،‬کار و دوستی‌هایشان نیاز به تایید‬ ‫دائمی دارند‪.‬‬


‫‪62‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫زنان ‪ :‬انتقاد‬ ‫از رفتارهای‬ ‫آقایان در زندگی‬ ‫زناشویی حق‬ ‫ماست‬

‫بعضی از آقایان عادت های بدی‬ ‫دارند که شاید خودشان متوجه‬ ‫شان نباشند‪ ،‬عادت هایی که از نظر‬ ‫آنها بسیار کوچک است و زیاد هم‬ ‫به چشم نمی آیند اما خانم ها را‬ ‫حسابی کالفه کرده است‪...‬‬

‫یکی از گالیه‌های رایج خانم‌ها این است که‬ ‫شوهران‌شان به حرف‌های آن‌ها گوش نمی‬ ‫دهند این مشکل از جایی آغاز می‌شود که‬ ‫خانم‌ها گمان می‌کنند‪ ،‬خواسته یا انتظارشان‬ ‫برای طرف مقابل روشن است اما در حقیقت‬ ‫در اغلب موارد اینگونه نیست‪ .‬البته ممکن‬ ‫است که این عادت بد نیز در شما وجود‬ ‫داشته باشد ‪،‬وقتی همسرتان حرف می‌زند‬ ‫عکس‌العمل مناسبی نداشته باشید‪ .‬ممکن‬ ‫است بگوئید ‪:‬‬ ‫انصاف داشته باشید‪ ،‬من واقعا نمی دانم‬ ‫واکنش درست چیست‪.‬‬ ‫بهتر است فرصت خانه را مختص اعضای‬ ‫خانه باالخص همسرتان بدانید و کمی بیش‬ ‫از گذشته شش دانگ حواستان را به خانم‬ ‫خانه تان جلب کنید و برای اجتناب از‬ ‫اشتباهات سهوی از شریک زندگی تان کمک‬ ‫بطلبید مثال‪ ،‬از همسرتان بخواهید احتیاجات‬ ‫و خواسته‌هایش را به روشنی مطرح کند به‬ ‫اوبگوئید‪ :‬قرار نیست شما چیزی را متوجه‬ ‫شوید بلکه او باید اول از شما بخواهد ‪.‬‬ ‫بعضی از آقایان عادت های بدی دارند که‬ ‫شاید خودشان متوجه شان نباشند‪ ،‬عادت‬ ‫هایی که از نظر آنها بسیار کوچک است‬ ‫و زیاد هم به چشم نمی آیند اما خانم ها را‬ ‫حسابی کالفه کرده است‪.‬‬ ‫مرد زندگی‌تان را عاشقانه دوست دارید اما‬ ‫ایرادهای کوچکی در رفتار او وجود دارد که‬ ‫شما را آزار می‌دهد‪ ،‬مثال این‌که خانه نامرتب‬ ‫است یا همیشه برای‌تان کادوهایی آزاردهنده‬ ‫می‌خرد و… شاید زمانی که نامزد بودید‬ ‫چندان برای‌تان اهمیتی نداشت که او در خانه‬ ‫خیلی نامنظم و کثیف است ولی از زمانی که با‬ ‫او زیر یک سقف رفته‌اید این مسئله به‌شدت‬ ‫آزارتان می‌دهد‪.‬‬ ‫بعضی از آقایان عادت های بدی دارند که‬ ‫شاید خودشان متوجه شان نباشند‪ ،‬عادت‬ ‫هایی که از نظر آنها بسیار کوچک است‬ ‫و زیاد هم به چشم نمی آیند اما خانم ها را‬ ‫حسابی کالفه کرده است‪.‬‬ ‫«زن ها زیادی حساسیت به خرج می دهند‪».‬‬ ‫این جمله معروف آقایان در مواقعی است که‬ ‫از رفتار آنها انتقاد می شود‪ .‬در جبهه مقابل‪،‬‬

‫خانم ها این رفتارها را غیرقابل تحمل می‬ ‫دانند و در مقابل آن واکنش های مختلفی‬ ‫نشان می دهند‪ .‬بعضی ها آقایان را با این‬ ‫رفتارها تنها می گذارند وبرای بعضی ها این‬ ‫رفتارها هرچند عادی شده است اما سرآغاز‬ ‫جنجال های پایان ناپذیر خانوادگی است‪.‬‬ ‫رفتارهای دیکتاتورمابانه‬ ‫تازه به خانه جدید نقل مکان کرده اید و‬ ‫هنوز اوضاع آن طور که باید سر و سامان پیدا‬ ‫نکرده است‪ .‬همسرتان هم خسته است اما‬ ‫شما چند نفر از همکاران اداره را با اهل و‬ ‫عیال برای شام دعوت کرده اید بدون اینکه‬ ‫نظر همسرتان را بپرسید‪ .‬در شرایطی مشا به‬ ‫برای آخر هفته برنامه مسافرت چیده اید بدون‬ ‫اینکه درباره مکانی که می خواهید بروید‬ ‫نظر بقیه را هم جویا شده با شید‪ .‬مشورت‬ ‫نکردن در کارها و سر خود عمل کردن‪ ،‬یکی‬ ‫از عادت های بدی است که ممکن است‬ ‫همسرتان را برنجاند و در نظر بقیه به عنوان‬ ‫فردی دیکتاتور خودخواه شناخته شوید‪.‬‬ ‫تو آدم این کار نیستی!‬ ‫مدتی است که جاروبرقی خانه آن طور که‬ ‫باید خوب کار نمی کند و همسرتان هم از‬ ‫این قضیه شاکی است و مدام به شما یادآوری‬ ‫می کند به یک تعمیرکار مراجعه کنید اما به‬ ‫نظرتان نیازی به تعمیرکار نیست و خودتان از‬ ‫پسش برمی آیید و آوردن تعمیرکار را نوعی‬ ‫پول توی جوب ریختن می دانید‪ .‬بنابراین‬ ‫خودتان دست به کار می شوید و درصدد‬ ‫تعمیر جاروبرقی برمی آیید‪ .‬حاال چند ایراد‬ ‫به ایرادهای سابق اضافه شده است‪ .‬عشق‬ ‫تعمیرکردن وسایل خانه یا حتی اختراع کردن‬ ‫وسایلی جدید برای خانه جزو عالیق خیلی از‬ ‫مردها و یکی از عادت های بد است‪ ،‬چیزی‬ ‫که برای خانم ها هنوز جا نیفتاده‪ .‬اگر به‬ ‫فکر دلخوری همسرتان نیستید به فکر جیب‬ ‫خودتان باشید مطمئنا ضرر نمی کنید‪.‬‬ ‫اگر کار نکنم…‬ ‫« من اگر کار نکنم می میرم » این جمله‬ ‫معروف خیلی از آقایان در مواقعی است که‬ ‫از آنها خواسته می شود تا مسائل کاری را‬ ‫از مسائل شخصی و خانوادگی جدا کنند‪.‬‬ ‫بسیاری از آنها کارهای عقب افتاده را به خانه‬ ‫می آورند و این سومین عادت بد مردانه است‬ ‫و خیلی ها در مواقعی که از آنها انتقاد می شود‬ ‫به درآمد پایین شان و اینکه دخل و خرج خانه‬ ‫با هم جور نیست اشاره می کنند‪ .‬زمانی که‬ ‫باید به خانواده اختصاص داده شود این طور‬ ‫از بین می رود و باعث دلخوری خیلی ها می‬ ‫شود‪ .‬در صورتی که با یک برنامه ریزی ساده‬ ‫می توان مسائل کاری را از مسائل خانوادگی‬ ‫جدا کرد و به جای حرف زدن مداوم از محل‬ ‫کار و همکاران‪ ،‬درباره چیزهای دیگر حرف‬ ‫زد‪.‬‬ ‫حافظه های ضعیف‬ ‫بدی بعضی از مردان این استکه فراموشکارند‬ ‫و در مواقعی که باید حواس شان را جمع‬ ‫کنند‪ ،‬مسائل را از یاد می برند‪.‬‬ ‫این فراموشکاری دایره وسیعی از مسائل‬ ‫مختلف را دربر می گیرد‪ .‬از خریدن نان‬ ‫برای شام گرفته تا گفتن جمله های محبت‬ ‫آمیز ( زمانی که نیاز است ) ومناسبت های‬ ‫خانوادگی مثل سالگرد ازدواج و تولد فرزندان‪.‬‬ ‫مواردی که اگر از جانب پدر خانواده رعایت‬

‫شود‪ .‬موجب مسرت دیگران و درصورت‬ ‫فراموشکاری باعث سرزنش هایی از طرف‬ ‫دیگر اعضای خانواده است‪ .‬برای ترک این‬ ‫عادت بد می توانید دفترچه ای برای خودتان‬ ‫تهیه کنید و روزهای مهم را برای خودتان‬ ‫یادداشت کنید‪.‬‬ ‫وقتی نظافت‪ ،‬بهترین هدیه است‬ ‫اهمیت دادن به نظافت شخصی در بیشتر‬ ‫مواقع برای خانم ها و دیگر اعضای خانواده‬ ‫بهترین هدیه است و شاید شما از آن غافل‬ ‫باشید‪ .‬با لباس محل کار در خانه می نشینید‬ ‫و گوش تان به هیچ تذکری بدهکار نیست یا‬ ‫تعداد دفعاتی که به نظافت شخصی اختصاص‬ ‫پیدا می کند‪ ،‬منوط به خواهش دیگر اعضای‬ ‫خانواده و در نظرگرفتن هدایایی ارزنده برای‬ ‫شماست‪ .‬درصورتی که با هر بار نظافت‬ ‫شخصی‪ ،‬روح و قلب خودتان و دیگر اعضای‬ ‫خانواده آرامش پیدا می کند‪ .‬در یک خانواده‬ ‫که همه اعضایش در کنار هم زندگی می کنند‬ ‫مراعات حال یکدیگر باعث بهترشدن روابط‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫انتقادهای کوبنده‬ ‫همسرتان تمام طول روز در آشپزخانه بوده‬ ‫و برای آماده کردن شام کلی زحمت کشیده‬ ‫است اما شما بی توجه به همه اینها از خوردن‬ ‫شام به هر دلیلی اجتناب می کنید یا آنقدر‬ ‫از غذا ایراد می گیرید که دیگران هم همه‬ ‫زحمات مادر خانواده را از یاد می برند‪ .‬ایراد‬

‫گرفتن و انتقادهای بعضا کوبنده شما از دیگر‬ ‫عادت های بد مردانه در مسائل مختلف‪،‬‬ ‫باعث سرخوردگی دیگران در انجام کارهای‬ ‫شان شده است‪ .‬به طوری که خیلی از مسائل‬ ‫از چشم شما دور می ماند و فاصله تان هر روز‬ ‫از بقیه بیشتر می شود‪ .‬نه همسرتان مثل سابقه‬ ‫به غذاپختن اهمیت می دهد و نه دیگران به‬ ‫حرف های کنایه آمیزتان اعتنایی می کنند‪.‬‬ ‫قدری تعادل و قدرشناسی بد فکری نیست‪.‬‬ ‫موبایل را کنار بگذار آقای شوهر!‬ ‫این روزها دیگر مثل قدیم نیست که اعضای‬ ‫خانواده در یک محیط صمیمی و بدون‬ ‫دغدغه دور هم جمع می‌شدند و با هم حرف‬ ‫می‌زدند‪ .‬امروزه چیزهای زیادی مثل تلفن‪،‬‬ ‫اینترنت و… وجود دارند که حواس را پرت‬ ‫می‌کنند و در نتیجه نمی‌توان با تمرکز کامل‬ ‫باهم صحبت کرد‪ ،‬این مشکل جایی بیشتر‬ ‫می‌شود که شما به عنوان شوهر یک گوشی‬ ‫هوشمند مثل آی‌فن هم داشته باشد‪ .‬معموال‬ ‫او هیچگاه گوشی را زمین نمی‌گذارد و مدام‬ ‫… با گوشی است‪ .‬بهتر است‬ ‫در حال بازی و ‌‬ ‫بدانید این بدترینعادت بد مردانه تان است و‬ ‫همسرتان از این که سر شما مدام در گوشی‬ ‫است اصال لذت نمی‌برد و بیشتر ترجیح‬ ‫می‌دهد که هنگام صحبت به‌صورت شما نگاه‬ ‫کند‪.‬سعی کنید با روش‌های مبتکرانه‌ای این‬ ‫عادت آزار دهنده را از خود دور کنید‪.‬‬ ‫فرمانروایان تلویزیون‬


‫‪61‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ضعف جنسي‬ ‫آقايان‬

‫بي‌ميلي جنسي يكي از انواع‬ ‫ل هاي جنسي‪ ،‬به ويژه‬ ‫شايع اختال ‌‬ ‫در زنان‪ ،‬است كه البته در مردان‬ ‫ي كند‪.‬‬ ‫نيز بروز م ‌‬

‫ي شود‪،‬‬ ‫فردي كه به اين اختالل جنسي مبتال م ‌‬ ‫تصورات و تخيالت جنسي و رغبت و تمايل‬ ‫خود را به فعاليت جنسي از دست مي‌دهد‪.‬‬ ‫بي‌ ميلي جنسي ممكن است از ابتداي بلوغ‬ ‫تظاهر كند يا در درازمدت و پس از مدتي‬ ‫طوالني بروز كند‪.‬‬ ‫توجه به اين موضوع نيز ضروري است كه آيا‬ ‫بي‌ ميلي جنسي فقط نسبت به همسر اتفاق‬ ‫افتاده يا فرد نسبت به همه ي افراد جنس‬ ‫مخالف چنين حسي دارد‪.‬‬ ‫در اغلب موارد‪ ،‬بي‌ميلي جنسي يا سرد مزاجي‬ ‫در مردان‪ ،‬منشا و علت رواني دارد اما ممكن‬ ‫است بر اثر بيماري‌هاي جسمي هم بروز كند‪.‬‬ ‫در مردان مبتال به بي‌ميلي جنسي‪ ،‬در صورتي‬ ‫كه بيماري آشكاري مانند بيماري قلبي‌‬ ‫عروقي‪ ،‬دردهاي مزمن و نظاير آن وجود‬ ‫نداشته باشد‪ ،‬بايد غدد جنسي‪ ،‬هيپوفيز و‬ ‫تيروييد از نظر اختالل‌ هاي هورموني احتمالي‬ ‫بررسي شود‪.‬‬ ‫همچنين بي ‌ميلي جنسي در مردان به علت‬ ‫بيماري ‌هاي روان ‌پزشكي مانند افسردگي و‬ ‫ي‬ ‫اختالل‌ هاي اضطرابي به وفور مشاهده م ‌‬ ‫شود‪.‬‬ ‫بي‌ ميلي جنسي بدون علت جسمي‬ ‫گروه عمده‌ اي از مردان كه به علت بي‌ميلي‬ ‫ي كنند‪ ،‬به بيماري‬ ‫جنسي به كلينيك مراجعه م ‌‬ ‫‌هاي جسمي يا رواني دچار نيستند و علت‬ ‫بي‌ ميلي جنسي در آن ها را بايد در مسايل‬ ‫ديگري جست‌و جو كرد‪.‬‬ ‫بسياري از مرداني كه با بي ‌ميلي جنسي‬ ‫مراجعه مي‌ كنند‪ ،‬وقتي با دقت بيشتري‬ ‫بررسي مي ‌شوند‪ ،‬گاه به اختالل جنسي هم‬ ‫‌زمان ديگري مبتال هستند‪ .‬به‌ عنوان نمونه‪،‬‬ ‫مرداني كه به ناتواني جنسي و اختالل در نعوظ‬

‫دچار هستند‪ ،‬در صورتي كه براي درمان آن‬ ‫اقدام نكنند‪ ،‬به تدريج ميل و رغبت خود را به‬ ‫روابط زناشويي از دست مي‌ دهند‪.‬‬ ‫ناسازگاري هاي زناشويي نيز از علل ديگري‬ ‫‌‌‬

‫انواع و اقسام استرس ‌ها نيز از ديگر علل‬ ‫مهم كاهش ميل جنسي در مردان به شمار‬ ‫س هاي شغلي‪ ،‬اختالل‌ هاي‬ ‫مي‌ روند‪ .‬استر ‌‬ ‫خواب‪ ،‬استرس تولد فرزند ناخواسته‪ ،‬استرس‬ ‫‌هاي اقتصادي و نظاير اين ها‪ ،‬فرد را به بي‌‬ ‫ميلي جنسي دچار مي‌كند‪.‬‬ ‫گاهي اوقات‪ ،‬بي‌ ميلي جنسي در مردان‪،‬‬ ‫ثانويه به بي‌ميلي جنسي همسران آن ها است‪.‬‬ ‫ناهماهنگي در مسايل جنسي زن و شوهر از‬ ‫جمله مواردي است كه بايد با مشاوره به موقع‬ ‫زوجين به رفع يا كاهش آن اقدام كرد‪.‬‬ ‫مصرف برخي داروها‪ ،‬سيگار‪ ،‬الكل و مواد‬ ‫مخدر از ديگر علل ابتال به بي ‌ميلي جنسي‬ ‫در مردان است‪.‬‬ ‫افزايش سن از جمله علل ديگري است كه به‌‬ ‫طور طبيعي باعث كاهش تدريجي ميل جنسي‬ ‫در مردان مي‌ شود‪.‬‬ ‫بايد توجه داشت كه آراستگي و توجه زنان به‬ ‫ظاهر خود نقش عمده‌اي در ميزان تمايالت‬ ‫جنسي همسران آن ها دارد‪ .‬بديهي است كه‬ ‫سابقه جنسي‪ ،‬مانند اشتها به غذا خوردن‪،‬‬ ‫ي هاي ظاهري زوجين است‬ ‫تابع برخي ويژگ ‌‬ ‫و همچنان كه رنگ‪ ،‬بو‪ ،‬طعم و ظرف غذا در‬ ‫افزايش اشتها نقش مهمي دارد‪ ،‬توجه زنان‬ ‫به ظاهر و پوشش خود نيز در ميزان تمايالت‬ ‫شوهران آن ها اثرگذاراست‪.‬‬ ‫درمان بايد به‌ موقع باشد‬ ‫علل بي ‌ميلي جنسي در مردان هر چه كه‬ ‫باشد نيازمند بررسي و درمان به ‌موقع است‪.‬‬ ‫بي‌ ميلي ‌هاي جنسي در مردان را به خوبي‬ ‫مي ‌توان با شناسايي و رفع علل زمينه ‌ساز‬ ‫آن درمان كرد‪ .‬نكته مهم در درمان بي ‌ميلي‬ ‫جنسي مردان اين است كه مبتاليان به بي‌ميلي‬ ‫جنسي نبايد خودسرانه به دارودرماني اقدام‬ ‫كنند زيرا عالوه بر عوارضي كه اين ‌گونه‬ ‫داروها در صورت مصرفي بي‌رويه دارند‪ ،‬گاه‬ ‫به علت بي ‌توجهي به منشأ بي ‌ميلي جنسي‬ ‫بي اثر خواهند بود يا به ‌صورت مقطعي اثر‬ ‫مي كنند‪.‬‬ ‫ن كه فرد مبتال به بي‬ ‫نكته ي مهم ديگر اي ‌‬ ‫‌ميلي جنسي نبايد به اين اختالل‪ ،‬بي ‌توجه‬ ‫باشد زيرا ترك يا كاهش روابط زناشويي به‬ ‫علت اين اختالل‪ ،‬شدت بي ميلي جنسي را‬ ‫است كه ممكن است باعث مهار و سركوب افزايش مي ‌دهد و فرد را در آينده به بحران‌‬ ‫ميل‌ جنسي در مردان شود‪ .‬اين نوع بي‌ ميلي هاي جدي زندگي زناشويي دچار مي‌كند‪.‬‬ ‫جنسي ثانويه به ساير مشكالت و اختالل‌هاي دكتر سيد كاظم فروتن ‪-‬‬ ‫خارج از بستر‪ ،‬رخ مي‌دهد‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

60


‫‪59‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ‌‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫اشینجا‬ ‫‪647.521.9591‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

58


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

57


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

56


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫طوفان جنسی را شوخی نگیرید‬ ‫جود نیازهای جنسی در انسان‪،‬‬ ‫مانند نیازهای ابتدایی نظیر‬ ‫گرسنگی یا تشنگی مسئله ای‬ ‫طبیعی به شمار می رود ‪ .‬اما‬ ‫این نیاز در دوران بلوغ از‬ ‫قدرتمندترین جنبه های حیاتی‬ ‫محسوب می گردد‪.‬‬

‫در میان دورانهای مختلف حیات انسان‪،‬‬ ‫دوره بلوغ و آغاز حیات جنسی از مهم ترین‬ ‫و بحرانی ترین ایام زندگانی به شمار می رود‬ ‫‪ .‬در همین دوران است که دگرگونی های‬ ‫بسیاری در توانایی های جسمی به وقوع می‬ ‫پیوندد و به همراه خویش بینشها و گرایشهای‬ ‫نوجوان را متحول می سازد ‪.‬‬ ‫با نظر به اهمیت این دوران‪ ،‬روان شناسان‬ ‫در یکصد ساله اخیر به تحقیقات دامنه داری‬ ‫دست زده اند و هر کدام از زاویه ای خاص‬ ‫به بازگشایی و تشریح این دوره پرداخته اند‪.‬‬ ‫جالب است بدانیم قرن بیستم در کنار تمامی‬ ‫القاب و اسامی خویش‪ ،‬مانند‪ :‬عصر فضا‪،‬‬ ‫اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسایی‬ ‫علمی نوجوانان » نیز ملقب شده است و این‬ ‫مطلب نشانگر پیچیدگی این دوران خاص‬ ‫می باشد ‪ .‬از این رو‪ ،‬برخورد سطحی با این‬ ‫مقوله جز باز خوردها و واکنشهای منفی‬ ‫به بار نخواهد آورد ‪ .‬از همین جا می توان‬ ‫سنگینی رسالت مبلغان و مربیان را درک‬ ‫نمود; چرا که آنان می توانند با شناسایی این‬ ‫مرحله حیاتی و ظریف‪ ،‬نقشهای مثبت تری‬ ‫در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خویش‬ ‫ایفا نمایند ‪.‬‬ ‫در این راستا‪ ،‬نوشتار حاضر سعی خواهد‬ ‫نمود‪ ،‬ضمن رعایت چکیده گویی و با تاکید‬ ‫بر حیات جنسی در دوران بلوغ‪ ،‬نکاتی را‬ ‫یادآوری نماید ‪ .‬بدیهی است کاوش بیشتر‬ ‫در این عرصه و شناخت همه جانبه دوران‬ ‫نوجوانی‪ ،‬نیازمند تالش خوانندگان محترم و‬ ‫پیگیری مباحث ارائه شده در منابع اصلی می‬ ‫باشد ‪ .‬آستانه حیات جنسی‬ ‫آستانه زمانی حیات جنسی در کشورها و‬ ‫مناطق مختلف جهان متفاوت است و به‬ ‫عوامل اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬جغرافیایی‬ ‫قومی و توارث بستگی دارد ‪ .‬البته‪ ،‬باید توجه‬ ‫داشت که در مورد سن بلوغ بین کارشناسان‬ ‫اختالف نظر است‪ ،‬اما بیشتر آنان بر این‬ ‫عقیده اند که شروع بلوغ در دختران ‪16 - 9‬‬ ‫سال و در پسرها ‪ 17 - 10‬سالگی است ‪ .‬اما‬ ‫آنچه مورد توافق همگی است‪ ،‬بلوغ زودرس‬ ‫دختران نسبت به پسران است ‪.‬‬ ‫وجود نیازهای جنسی در انسان‪ ،‬مانند‬

‫نیازهای ابتدایی نظیر گرسنگی یا تشنگی‬ ‫مسئله ای طبیعی به شمار می رود ‪ .‬اما این‬ ‫نیاز در دوران بلوغ از قدرتمندترین جنبه‬ ‫های حیاتی محسوب می گردد که دیگر جنبه‬ ‫های عاطفی‪ ،‬عقالنی و اجتماعی را تحت‬ ‫تاثیر قرار داده‪ ،‬در پاره ای از موارد برای‬ ‫ارضاء خویش قوانین را زیر پا می گذارد ‪ .‬از‬ ‫همین جا است که مفهوم «انحرافات جنسی‬ ‫» پدید می آید و بر همه روشهای کسب لذت‬ ‫جنسی که مورد قبول قوانین دینی و اجتماعی‬ ‫نباشد‪ ،‬اطالق می گردد ‪ .‬لذا از مسائل مهمی‬

‫که باید مورد توجه والدین‪ ،‬مربیان و به طور‬ ‫کلی فعاالن در عرصه نوجوانی قرار گیرد‪،‬‬ ‫چگونگی برخورد با مسائل جنسی نوجوانان‬ ‫و ظرائف رفتارهای تربیتی در این وادی می‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫رازداری‪ ،‬همدلی‪ ،‬عدم اقرارگیری‪ ،‬پرهیز از‬ ‫برچسب زدن‪ ،‬حمل بر صحت و تعمیم ندادن‬ ‫یک جنبه منفی به دیگر جنبه های شخصیت‬ ‫نوجوان یا جوان‪ ،‬از راهکارهای تربیتی است‬

‫که می تواند در به سامان کردن رفتارهای‬ ‫نابهنجار در نوجوانان مۆثر باشد و موجب‬ ‫افزایش اعتماد آنها گردد ‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬در دنیای امروز که وسائل‬ ‫ارتباط جمعی‪ ،‬زندگیهای هسته ای و بسته‪،‬‬ ‫نظامهای تربیتی رسمی‪ ،‬رهاوردهای فرهنگی‬ ‫بیگانه و شبه بیگانه‪ ،‬ریسمان ارتباط بین‬ ‫انسانها به ویژه فرزندان‪ ،‬والدین و ارزشهای‬ ‫دینی ‪ -‬اجتماعی را روز به روز سست تر می‬ ‫نماید‪ ،‬رسالت والدین بیش از هر زمان دیگر‬ ‫پررنگ تر می شود‪ .‬لذا به نظر می رسد كه‬ ‫برای اموزش جنسی به فرزندان نباید منتظر‬ ‫فرارسیدن دوران بلوغ و بروز طوفان جنسی‬ ‫بود بلكه باید سعی نمود مراحل اموزش جنسی‬ ‫به كودكان بسیار آهسته و پیوسته طی شود‪.‬‬ ‫لذا مسئولیت آموزش مسائل جنسی به کودکان‬ ‫از مهم‌ترین موارد تربیتی است که گرچه‬ ‫برعهده والدین و اولیاء مدرسه (به‌ویژه مربیان‬ ‫مسائل شرعی و تربیتی) گذاشته شده‪ ،‬اغلب‬ ‫به فراموشی سپرده می‌شود یا ارائه اطالعات‬

‫به جوانان به‌گونه‌ای است که تمام نیازهای‬ ‫آنها را دربرنگرفته و گاه باعث سردرگمی آنها‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫در پژوهش‌ها مشخص شده که آموزش مسائل‬ ‫جنسی با در نظر گرفتن ‪ 3‬مورد زیر باید‬ ‫انجام شود‪:‬‬ ‫‪ )1‬آموختن و ادراک حقیقت‌ها و عواقب‬ ‫ناشی از فعالیت‌های جنسی (به‌ویژه در‬ ‫نوجوانان)‬

‫‪ )2‬ارائه چهارچوبی از ارزش‌های مذهبی‬ ‫ـ اجتماعی و خانوادگی در مورد ارتباط‬ ‫فعالیت‌های جنسی به نوجوانان‬ ‫‪ )3‬آموختن این نکته به نوجوان که کجا و در‬ ‫کدام موقعیت‌ها باید احساسات و هیجان‌های‬ ‫خود را بروز دهد‪ .‬در مورد طرح این مسائل‬ ‫با بچه‌ها نیز می‌توان گفت که مناسب‌ترین‬ ‫زمان برای آموزش مسائل جنسی‪ ،‬زمانی است‬ ‫که خود او سۆالی مطرح می‌سازد‪ .‬در این‬ ‫هنگام‪ ،‬حس کنجکاوی او برانگیخته شده و‬ ‫باید از آن استفاده شود یا به تجربه مشخص‬ ‫شده است کودکانی که در روستا زندگی‬ ‫کرده و شاهد فعالیت‌های جنسی حیوانات و‬ ‫تولیدمثل آنها بوده‌اند‪ ،‬سۆال‌های کمتری در‬ ‫این مورد از والدین خود می‌پرسند‪.‬‬ ‫طرح مسائل در مورد بلوغ و نشانه‌های آن‬ ‫پیش از بلوغ نیز فرصت خوبی برای حل‬ ‫مشکالت آموزشی کودکان و نوجوانان‬ ‫خواهد بود‪ .‬در غیر این‌صورت او ناچار به‬ ‫گرفتن اطالعات غلط از محیط و گروه‌های‬

‫همسال خود خواهد شد كه مسلما این امر‬ ‫گاه می تواند زمینه ساز بروز برخی انحرافات‬ ‫جنسی در فرزندان گردد‪.‬‬ ‫در همه حال‪ ،‬این نکته باید مورد توجه‬ ‫والدین و مربیان باشد که افشای حقایق پیش‬ ‫از موعد‪ ،‬موجب بی‌نظمی‌هائی در رابطه‬ ‫با حیات فرزندان خواهد شد و بیداری‬ ‫بی‌موقع سبب پیشروی‬ ‫جنسی است‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

53


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

52


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

51


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

50


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بهزاد عابدی‬

‫منظور از‪ Prime Rate ‬و‪ Bank Rate ‬چیست ؟‬

‫ی که نه تنها در امور وام مسکن‬ ‫ی از مسائل ‌‬ ‫یک ‌‬ ‫ی نیز با آن روبرو‬ ‫بلکه در امور وام‌های شخص ‌‬ ‫هستیم‪ ،‬نرخ بهره یا همان‪ Rate ‬می‌باشد‪.‬‬

‫‪ ‬همانطورکه می‌دانید‪ ‬بانک‌ها نرخ‌های مشابهی را به مشتریان‬ ‫ارائه میدهند که تنها بسیار کم متفاوت هستند‪ .‬چه نرخ بهره‬ ‫برای وام مسکن‪ ،‬چه هر گونه وام دیگر‪ ،‬مانند وام ماشین‪ ،‬وام‬ ‫بیزینس و وام شخصی‌‪ .‬حاال سوال اینجاست که پس نرخی که‬ ‫به نام‪ Prime Rate ‬نام برده میشود چیست و از سوی کدام‬ ‫بانک تنظیم و ارائه میشود ؟ این نرخ بهره از سوی بانک‬ ‫مرکزی کانادا تنظیم‪ ،‬محاسبه و تعیین میشود و در نهایت‬ ‫در اختیار بانک‌ها قرار می‌گیرد تا آنها نیز نسبت به شرایطی‬ ‫که در بازار (‪ ) Market Share ‬دارند نرخ بهره خود را‬ ‫تنظیم و ارائه میکنند‪ .‬و این نرخ ارتباط مستقیمی‌ با شرایط‬ ‫اقتصادی و مالی‌ کشور دارد‪ .‬بانک مرکزی کانادا (‪BOC- ‬‬ ‫‪ ) Bank of Canada‬در طول سال تقریبا‪ ۸ ‬بار جلساتی را‬ ‫برای مرور شرایط اقتصادی کشور اجرا می‌کند که‌در پایان‬ ‫هر جلسه تصمیم به‪ ‬تغییر نرخ بهره (‪) Prime Rate ‬‬ ‫می‌کند‪ .‬بعد این نرخ را به همه بانک‌های کشور ابالغ کرده‬ ‫و آنها نیز معموال ‪ ۲۴‬ساعت بعد تغیرات خود را برای عموم‬ ‫ی اگر تغییر از سوی بانک مرکزی صورت‬ ‫اعالم میکنند‪ .‬ول ‌‬ ‫نگیرد بانک‌ها نیز تغییری را اتخاذ نمیکنند‪ .‬از آنجایی هم‬ ‫ی مطلع هستیم‪ ،‬در سال ‪ ۲۰۱۱‬نرخ بهره بانک‌ها‬ ‫که همگ ‌‬ ‫به حداقل خود رسیده بودند تا اینکه پس از آخرین جلسه‬ ‫بانک مرکزی وقتی‌ اعالم کردند تقریبا تا سال ‪ ۲۰۱۶‬تغییری‬ ‫در‪ Prime Rate ‬نخواهند داد‪ ،‬بانک‌ها خود دست به کار‬ ‫شده و نرخ بهره خود را افزایش دادند که این امر باعث سٔو‬ ‫برداشت بعضی‌ از مردم شد که شرایط اقتصادی رو به مشکل‬ ‫است و به همین دلیل بانک‌ها نرخ‌ها را افزایش دادند‪ ،‬در‬ ‫ی که هیچ گونه ارتباطی‌ با شرایط اقتصادی نداشت‬ ‫صورت ‌‬ ‫بلکه بانک‌ها به دلیل اینکه مقدار سودی که از نرخ بهره از‬

‫سوی مردم دریافت میکردند کم بود لذا‬ ‫با افزایش نرخ بهره خود ‪ ،‬تصمیم گرفتند‬ ‫تا ‪ ‬حدودی مقدار سود دهی‌‪ ‬خود نسبت‬ ‫به وام هائی که به مشتریان ارائه میدهند‬ ‫را افزایش دهند‪ .‬برای روشن تر شدن این‬ ‫مطلب یک مثال می‌زنیم‪ :‬برای مثال قبل از‬ ‫افزایش نرخ بهره از سوی بانک ها‪ ،‬نرخ‬ ‫بهره بانک مرکزی ‪ ۳‬درصد بود و در آن‬ ‫زمان بانک‌ها نرخ بهره وام مسکن برای ترم‬ ‫‪ ۵‬ساله شناور تقریبا (‪)Prime-0 .80‬‬ ‫ارائه میدادند‪ .‬و زمانی‌ که اعالم کردند‬ ‫تا ‪۲‬سال آینده تغییری صورت نخواهد‬ ‫گرفت‪ ،‬بانک ها‪ ‬فرمول خود را تغییر داده‬ ‫و(‪ )0.20+Prime‬ارائه دادند‪ .‬ولی‌ مجدد‬ ‫پس از آن تاریخ‪ ,‬بانک‌های کانادا نرخ وام‬ ‫مسکن را چندین بر کاهش دادند که هم‬ ‫اکنون‪ 0.5-P ‬می‌باشد‪.‬‬ ‫با تشریح و تفصیل این موضوع امیدوارم‬ ‫ی برده باشید‪ .‬مجدد‬ ‫که به تفاوت هر دو نرخ موجود پ ‌‬ ‫تکرار می‌کنم که‪ Prime Rate ‬نرخی می‌باشد که از سوی‬ ‫بانک مرکزی تعیین میشود که در حال حاضر ‪ ۳‬درصد‬ ‫می‌باشد و ‪ Bank Rate‬نرخی می‌باشد که ما از بانک‌ها‬ ‫برای محصوالتی که ارائه میکنند (‪Mortgage,Line ‬‬ ‫‪ ) of Credit,Car Loan,Business Loan‬دریافت‬ ‫می‌کنیم‪ .‬عزیزان این موضوع را هم در نظر داشته باشند که‬ ‫بانک مرکزی هیچ گونه تضمینی در قبال اینکه نرخ خود را‬ ‫تا ‪ ۲‬سال آینده تغییر ندهد نداشته و ندارد‪ .‬حال اینکه بنا به‬ ‫ی که میتواند اجتناب ناپذیر باشد و از کنترل خارج‬ ‫هر دلیل ‌‬ ‫باشد‪ ،‬این امری است که جز مستثنی‌ها می‌باشد‪ .‬مانند جنگ‪،‬‬ ‫ی (‪Global Financial ‬‬ ‫بالیای طبیعی‌‪ ،‬شرایط مالی جهان ‌‬ ‫‪.) Crisis‬‬ ‫با تغییر ندادن نرخ بهره از سوی بانک مرکزی‪ ،‬بانک‌ها نه‬ ‫تنها نرخ بهره خود را برای وام مسکن افزایش دادند‪ ،‬بلکه‬

‫ی‬ ‫بعضی‌ از آنها نیز نرخ بهره خود را برای وام‌های شخص ‌‬ ‫نیز افزایش دادند‪ .‬ولی‌ خوشبختانه شاهد کاهش نرخ بهره از‬ ‫سوی بانک‌های کانادا از ماه‌های اول سال ‪ ۲۰۱۴‬بودیم که‬ ‫این امر نیز باعث افزش تعداد خرید و فروش امالک در کانادا‬ ‫به ویژه شهر‪ ‬تورنتو شد‪ .‬شاید بعضی‌ از شما عزیزان متوجه این‬ ‫موضوع شده باشید که اگر وام شخصی‌(‪Line Of Credit ‬‬ ‫) داشتید‪ ،‬در سال ‪ ۲۰۱۳‬نرخ بهره آن افزایش پیدا کرد‪.،‬‬ ‫این نیز هم به جای خود مربوط به‪ ‬مقدار و نسبت سودی که‬ ‫بانک با ارائه وام به مشتریان می‌کند‪ ،‬می‌باشد‪ .‬اما این نرخ نیز‬ ‫به همراه نرخ وام مسکن کاهش پیدا کرد‪ .‬این نرخ در تمامی‬ ‫بانک‌ها متفاوت می‌باشد‪ .‬‬ ‫لطفا اگر این مطالب را مفید میدانید از اطرافیان و آشنایان‬ ‫ی‬ ‫خود بخواهید تا آن را مطالعه کنند ‪ ،‬به امید روزی که همگ ‌‬ ‫از قوانین و مسائل مالی کشور دوم خود کانادا مطلع‬ ‫باشیم‪ .‬با سپاس از همیاری شما عزیزان‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

47


52

Thursday August 28, 2008

No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591 Fax: 905-889-3897

1387 oõüpùy 7 úHñzXñK

Tel: 905-889-2526

46

52

úuolì úG QzâqBG QHuBñíG ADD or ADHD

?QuBø ú`G ÀPhì ADD| Bü@ |˜|

?QuA ÿoBíýG àü þzhK xAõc ô þOpK xAõc Bü@ ÿBø|ú`G o k óAõO þì Ao þÂoAõÎ û^ :ëAõu ?lük BùðAõWõð ô pPâorG rÞpíO Bü ô rÞpíO ïlÎ ,ëôA úécô ok :þHDBO pPÞk ókõG oBßyõìApÖ ,Rlì ûBOõÞ úËÖBc - Rlì ûBOõÞ )High IQ|( æBG Bü ô Jõg þyõø IüpÂBG oBývG þívW QýèBÏÖ - úuolì qA òýüBK RApíð þèô oôpy A«pøBÊ - ókoõg óBßO ëBc ok úzýíø ô kBüq ókpÞ êíÎ Bü ókq Ùpc ókpÞ pßÖ óôlG ô xpPð ô ûpâ ïBãñø ok : oBPÖo ô ëBíÎA ok þãñøBíø ïlÎ ÿqBG Bü ô oBÞkõg ô kAlì qA ûkB×PuA {×Þ lñG ókq ô õW ûpýPu ,oõìA ok ÿoBßíø ïlÎ - NõO BG Bü ô Quôk ókpÞ AlýK ok êßzì - rünKBð oõPuk Bü ô þGAõg îÞ ,JAõg ok êßzì - ó@ ÿoAk ûBãð .BùPyA ókõG îÞ ô þGAõg þG û ôpâ òüA úG àíÞ ÿApG þøAo Bü@ :ëAõu ?koAk kõWô Ao ûôpâ òüA ûlñü@ úP×ø ûoBíy ok :þHDBO pPÞk .kAk îýøAõg oApÚ þuopGkoõì

úÞ | N o r d i c N a t u r a l| ûtüô þøBì òÒôo JB¿ÎA ô rƒƒƒƒÓì úG Ao 9 ô 6 ,3 BãìA ÿBø|òÒôo .lðBupýì ú`G úÞ JAõg qA êHÚ puô Quk ØÞ ô BK ØÞ sBuBì sBuBì òüA( kõzýì ákõÞ þH¿Î {ìAo@ UÎBG pýSBO úÞ .kõy ïBXðA Áõ¿hì ÿBùñÒôo BG lðAõPýì ).QyAk løAõg ÿpPzýG

18 BO Bø ú`G ok ,ëBu 5 püq óBÞkõÞ ok óAõO þì lük óAõO þì þãèBu 90 BO óæBu åorG ok ô ëBu .QyAnâ óõìq@ úG Bü ô o k óAõ O þì Ao þÂoAõÎ û^ : ë Aõu qAADD þÞBc úÞ lük á^õÞ ÿBø|ú`G ?lñyBG ,lüly ÿoApÚ þG ,ïAo@Bð JAõg :þHDBO pPÞk ïBãñùG þPhuô òPÖpünLð ,êýèk þG ô kBüq úüpâ pu úG ókq úGp ,kBüq þãñzO ,ókAk AnÒ .kBüq ókoõg óBßO ,)Head banging|( òu òüA o k àíÞ ÿApG þøAo Bü@:ëAõu ?lyBHýì ÑôpyokBì qA ëôA àíÞ òüA ,þéG :þHDBO pPÞk ok lüBG okBì óõg òø@,ókAkpýy óBìq ok .kõzýì .lyBG ëkBÏO lc ô okBì ÿAnÒ ok |EFA| ûlzð fBHyA ÿ|Bø òÒôo àü qA lÏG ,kõzýì UÎBG Bø òýìBPüô ô þè@ kAõì ûApíùG óBÞkõÞ ûtüô Bø òýìBPüô Ùp¿ì ,þãèBu

xAõc rÞpíO ïlÎ Bü |ADD| Bü@ :ëAõu ?QuA ÿoBíýG àü | Bü ADD:þHDBO pPÞk xAõc| Attention Deficit Disorder ô ,| H y p e r a c t i v i t y| ,þyõãüqBG ,þOpK Bü ô QÖpzýK ÐðBì ÿõdñG úÞ ókõG óBXýøpK Roõ¿G BùñüA úíø ,kõy Àhy ÿpýâkBü ÐðBì BßüpìA ûtüõG þGpÒ ÿBøoõzÞ ok xBýÚ êGBÚpýÒ .lðA ûly þìlýKA þèBíy l¾ok 50 qA {ýG úÞ QuA òüA pãðBzð oBì@ ûkAk ÀýhzO ûBã`ýø A D D ÿBø|ú`G kõHíÞ òüA úG lülW þßyrK îéÎ .lðõzýíð þÏýHÆ ok þèô QuA ûkAk ÿoBíýG IÛè rÞpíO kBü | D e f i c i n c y| kõHíÞ àü QdO þðBìok .kõzýì Bø ú`G o k ÈÛÖ kõHíÞ òüA Bü@ :ë Aõu ?QuA Ao ADD løAõyô ÅoAõÎ ,pýg :þHDBO pPÞk

þHDBO pPÞk à ýñýéÞ þéK þðBìok Rwww.drtaebi.com Bìlg ‫ |تمرکز روی هدف و پیشرفت‬:،‫افسردگی‬ ‫بهبود‬ ôpÎ ô IéÚ ÿB‫روابط‬ ø ÿoBíýG ‫بهبودی‬ ,}oAõâ ûBãPuk ÿBùüoBíýG ,þâkpv‫هیل‬ ÖA ,qôp‫ریچموند‬ Oo@ ,xpPuA ô k‫در‬ ok {‫مدیتیشن‬ øBÞ ‫ و اجتماعی‬Ý‫زناشویی‬ ‫جلسه‬ : ò × é O ( 9 0 5 ) 5 0 8 6 6 6 8 ‫کاهش استرس‬ 10330 yonge st, richmond hill ‫ بهبود دلهره و تشویش‬،‫دستیابی به آرامش‬ .......... :‫تلفن رزرو جا‬ 905-508-6668


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫سوال های‬ ‫آقایان درباره‬ ‫تستوسترون‬

‫‪/43707/archive/‬سوال‪-‬های‪-‬‬ ‫آقایان‪-‬درباره‪-‬تستوسترون‪/‬‬ ‫سوال های آقایان درباره‬ ‫تستوسترون‬ ‫تستوسترون‪ ،‬قوی ترین آندروژن‬ ‫یا هورمون مردانه در بدن است‪.‬‬ ‫این نام کامال متناسب است‪ ،‬زیرا‬ ‫آندروژن ها مسوول حجیم شدن‬ ‫عضالت‪ ،‬استحکام استخوان ها‪،‬‬ ‫کلفت شدن صدا و الگوی رشد‬ ‫مویی هستند که مشخصه مردان‬ ‫است‪.‬‬ ‫این هورمون باعث تشدید تولید گلبول های‬ ‫قرمز خون نیز می شود‪.‬تستوسترون رشد‬ ‫دستگاه تناسلی را حین بلوغ تحریک می کند‬ ‫و مسوول تولید اسپرم در طول دوران زندگی‬ ‫است‪.‬به عالوه این هورمون اثری عمده – هر‬ ‫چند کامال شناخته نشده‪ -‬بر رفتار مردان‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫تستوسترون در احساس انرژی (و‬ ‫پرخاشگری) دخیل است‪ .‬برای داشتن میل‬ ‫جنسی ضروری است و در ایجاد نعوظ طبیعی‬ ‫و کارکرد جنسی نقش دارد‪.‬‬ ‫پس از اینکه تستوسترون در بدن به هورمون‬ ‫دی هیدروتستوسترون تبدیل می شود‪ ،‬رشد‬ ‫سلول های غده پروستات را تحریک می کند‬ ‫و باعث تحلیل رفتن فولیکول های مو در‬ ‫مردانی می شود که به صورت ژنتیکی مستعد‬ ‫طاسی مردانه هستند‪.‬‬ ‫تستوسترون جلوی سالمندی را می گیرد؟‬ ‫با افزایش سن مردان‪ ،‬تغییراتی در بدن آنها‬ ‫رخ می دهد‪ .‬کلسیم بدن کاهش می یابد‪ ،‬توده‬ ‫عضالنی تحلیل می رود و چربی بدن افزایش‬ ‫پیدا می کند‪ .‬تعداد سلول های قرمز خون نیز‬ ‫پایین می آید‪.‬‬ ‫یک مرد معمولی با افزایش سن انرژی اش‬ ‫کمتر می شود و فعالیت جنسی اش کاهش‬ ‫می یابد و این وقایع هنگامی رخ می دهد که‬ ‫میزان تستوسترون در حال کاهش است‪.‬‬ ‫میزان تستوسترون کل در هر سال پس از‬ ‫‪ 40‬سالگی یک درصد کاهش می یابد‪ ،‬اما‬ ‫تستوسترون قابل دسترس از لحاظ زیستی یعنی‬ ‫شکلی از تستوسترون که تاثیرات هورمون را‬ ‫ایجاد میکند‪ ،‬حدود ‪ 2‬درصد در سال افت می‬ ‫کند‪ .‬با کنار هم گذاشتن این دو پدیده‪ ،‬یعنی‬ ‫کاهش میزان تستوسترون و کاهش توانایی‬ ‫های مردان‪ ،‬کامال قابل درک است که چرا‬ ‫درمان با تستوسترون تا این حد جذابیت دارد‪.‬‬ ‫البته باید بدانید که با وجود کاهش تدریجی‬ ‫و آهسته میزان این هورمون با افزایش سن‪،‬‬

‫در اغلب مردان میزان تستوسترون در طول‬ ‫زندگی در دامنه طبیعی باقی می ماند‪ .‬به عالوه‬ ‫گرچه میزان تستوسترون با افزایش سن مردان‬ ‫کاهش پیدا می کند‪ ،‬ولی ثابت نشده که افت‬ ‫میزان این هورمون در مردان اثرات نامطلوب‬ ‫سالمندی ایجاد کند‪ ،‬یا درمان با تستوسترون‬ ‫این تغییرات را رفع خواهد کرد‪.‬‬ ‫در نهایت و مهم تر از همه اینکه بسیاری از‬ ‫پزشکان نگران هستند که درمان با تستوسترون‬ ‫ممکن است بی خطر نباشد‪.‬بی خطر بودن‬ ‫درمان با تستوسترون در مردان در سنین‬ ‫باال موضوعی مورد اختالف است‪ .‬احتمال‬ ‫تاثیر درمان با تستوسترون در بیماری های‬ ‫پروستات‪ ،‬چه بزرگی خوش خیم پروستات و‬ ‫چه سرطان پروستات‪ ،‬هنوز تایید نشده است‪.‬‬ ‫سایر عوارض جانبی درمان با تستوسترون‬ ‫شامل پلی سیتمی (افزایش بیش از حد تعداد‬ ‫گلبول های قرمز خون)‪ ،‬قطع تنفس حین‬ ‫خواب (که می تواند باعث افزایش خطر‬ ‫ابتال به فشارخون باال‪ ،‬حمله قلبی و سکته‬ ‫مغزی شود)‪ ،‬ژنیکوماستی (بزرگ شدن‬ ‫خوش خیم پستان در مردان)‪ ،‬آکنه و بیماری‬ ‫کبدی است‪.‬‬ ‫عالئم کمبود تستوسترون چیست؟‬ ‫‪ )1‬عالئم به شدت بیانگر کمبود تستوسترون‪:‬‬ ‫کاهش میل و فعالیت جنسی‬‫کاهش نعوظ های خودبه خودی‬‫کوچک شدن بیضه ها یا بیضه های بسیار‬‫کوچک‬ ‫کاهش موی صورت و بدن‬‫پوکی استخوان‪ ،‬شکستگی با ضربه خفیف‪،‬‬‫کاهش قد‬ ‫بزرگی یا حساسیت پستان‬‫گرگرفتگی و تعریق شبانه‬‫ناباروری‬‫‪)2‬عالئم کمتر مربوط‪:‬‬ ‫کاهش توده یا قدرت عضالنی‬‫کاهش انرژی‪ ،‬خستگی و خواب آلودگی‬‫افزایش چربی بدن‬‫افسردگی‬‫اختالل تمرکز و حافظه‬‫اختالل خواب یا افزایش خواب آلودگی‬‫کم خونی‬‫کاهش قدرت و کارکرد جسمی‬‫چه کسانی باید تستوسترون مصرف کنند؟‬ ‫درمان با تستوسترون برای مردانی که دچار‬ ‫کمبود تستوسترون (که میزان تستوسترون‬ ‫خون پایین تر از حد طبیعی است) یا‬ ‫«هیپوگنادیسم» هستند‪ ،‬تایید شده است‪.‬‬ ‫علل هیپوگنادیسم شامل مختل شدن کار بیضه‬ ‫به علت خطاهای ژنتیکی‪ ،‬اوریون‪ ،‬ضربه‬ ‫شدید‪ ،‬اعتیاد به الکل و شیمی درمانی و‬ ‫پرتودرمانی برای سرطان است‪.‬‬ ‫در موارد دیگر هیپوگنادیسم ممکن است در‬ ‫اثر مشکل در غده هیپوفیز در مغز باشد‪ .‬از‬ ‫جمله علل دیگر‪ ،‬تومورها (تقریبا همیشه‬ ‫خوش خیم)‪ ،‬ضربه سر‪ ،‬جراحی مغز‪،‬‬ ‫داروهای گوناگون‪ ،‬برخی اختالالت وراثتی‪،‬‬ ‫سوء تغذیه شدید و بیماری های مزمن است‪.‬‬ ‫تقریبا در همه آقایان مبتال به هیپوگنادیسم‪،‬‬ ‫میزان تستوسترون کل در خون کمتر از ‪300‬‬ ‫نانوگرم در دسی لیتر و میزان تستوسترون‬ ‫آزاد زیر ‪ 5‬نانوگرم در دسی لیتر و میزان‬ ‫تستوسترون در دسترس از لحاظ زیستی زیر‬

‫‪ 150‬نانوگرم در دسی لیتر است‪.‬‬ ‫اما از آنجایی که میزان این هورمون در‬ ‫طول روز به شدت نوسان می کند‪ ،‬اندازه‬ ‫گیری تستوسترون خون باید در ساعت‬ ‫‪ 7‬و ‪ 10‬صبح انجام شود تا نتایج حاصله‬ ‫بیشترین میزان دقت را داشته باشد‪.‬مردان‬ ‫مبتال به هیپوگنادیسم باید درمان جایگزین‬ ‫با تستوسترون خارج از بدن را دریافت کنند‪.‬‬ ‫موارد استثنا که نباید هورمون درمانی انجام‬ ‫شود‪ ،‬شامل مردان مبتال به سرطان پروستات‬ ‫یا پستان‪ ،‬باال بودن میزان آنتی ژن اختصاصی‬ ‫پروستات (‪ )PSA‬که در خون اندازه گیری‬ ‫می شود‪ ،‬وجود گره ها یا توده هایی در‬ ‫پروستات یا بزرگی شدید پروستات‪ ،‬باال بودن‬ ‫تعداد گلبول های قرمز خون و غلظت خون‪،‬‬ ‫قطع تنفس انسدادی حین خواب درمان‬ ‫نشده‪ ،‬یا نارسایی شدید قلبی است‪.‬‬ ‫همچنین تحقیقات اخیر نشان می دهد که‬ ‫مردان سالمند و مردانی که دارای بیماری‬ ‫قلبی‪ -‬عروقی هستند یا عوامل خطرساز‬ ‫عمده برای بیماری قلبی مانند فشار خون باال‬ ‫را دارند‪ ،‬باید با کمال احتیاط تستوسترون را‬ ‫دریافت کنند‪.‬‬

‫با وجود مواردی که در باال ذکر شد‪ ،‬درمان‬ ‫با تستوسترون تنها برای مردان مبتال به‬ ‫«هیپوگنادیسم» تایید شده است‪.‬‬ ‫اما بر اساس گزارش موسسه پزشکی آمریکا‪،‬‬ ‫در سال ‪ 2002‬تعداد نسخه ها برای تجویز‬ ‫داروهای تستوسترونی ‪ 1/75‬میلیون مورد و‬ ‫هزینه ای بالغ بر ‪ 400‬میلیون دالر داشته و‬ ‫این ارقام در حال افزایش سریع است‪ .‬اغلب‬ ‫این مردان تستوسترون را برای خواص ادعایی‬ ‫«ضدپیری» آن یا برای درمان اختالل نعوظ‬ ‫(که تاثیر تستوسترون در این مورد بسیار‬ ‫مورد تردید است) مصرف می کنند‪.‬‬ ‫حتی اگر مشکالت احتمالی پروستات ناشی از‬ ‫مصرف تستوسترون را در نظر نگیریم‪ ،‬بررسی‬ ‫های اخیری که نشان دهنده اثر تستوسترون‬ ‫بر بیماری های قلبی بوده اند‪ ،‬ما را وادار می‬ ‫کند که این موضوع را جدی بگیریم‪.‬‬ ‫بسیاری از کارشناسان معتقدند دریافت‬ ‫تستوسترون باید به مردانی محدود شود‬ ‫که دچار هیپوگنادیسم هستند یا آنهایی که‬ ‫حین انجام یک آزمایش بالینی‪ ،‬تستوسترون‬ ‫دریافت می کنند و به دقت تحت نظر هستند‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫سالمتی به لحظه‬ ‫ای بند است‬

‫تعریف سالمتی در زندگی امروز‪،‬‬ ‫کمی با گذشته تفاوت دارد‪.‬‬ ‫هوای استنشاقی‪ ،‬کیفیت غذا‪،‬‬ ‫فشارهای شغلی و مدل زندگی‬ ‫ماشینی‪ ،‬همه و همه نقش بسزایی‬ ‫در کیفیت سالمتی ایفا می کند‪.‬‬ ‫سالمتی‪ ‬مفهوم وسیعی دارد و‬ ‫تعریف آن تحت تاثیر میزان‬ ‫آگاهی و طرز تلقی جوامع با‬ ‫شرایط گوناگون جغرافیایی و‬ ‫فرهنگی قرار می‌گیرد‪ ،‬ضمن اینكه‬ ‫سالمتی یك روند پویا است و با‬ ‫گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر‬ ‫خواهد كرد‪.‬‬

‫قدیمی ترین تعریفی كه از سالمتی‬ ‫شده است عبارتست از بیمار نبودن و در‬ ‫نهایت سالمت از دیدگاه سازمان جهانی‬ ‫بهداشت‪ ‬عبارتست از برخورداری از آسایش‬ ‫كامل جسمی‪ ،‬روانی و اجتماعی و نه فقط‬ ‫نداشتن بیماری و نقص عضو و البته این‬ ‫تعریف از سالمتی‪ ،‬یك تعریف ایده‌ال‬ ‫و دست نیافتنی است زیرا به طور معمول‪،‬‬ ‫نمی توان فردی را پیدا كرد كه در هر سه‬ ‫بعد جسمی‪ ،‬روانی و اجتماعی سالم باشد‪،‬‬ ‫ضمن اینكه در عمل هم نمی توان مرزی بین‬ ‫سالمت و بیماری در نظر گرفت‪ ،‬در حقیقت‬ ‫این تعریف مشابه قله مرتفعی است كه هیچ‬ ‫كس نمیتواند آن را فتح نماید ولی تالش‬ ‫همه افراد باید به سمت آن باشد و از طرفی‬ ‫باید برای سطح سالمتی‪ ،‬طیفی قایل شد‪ .‬روز‬ ‫‪ 7‬اپریل‪ ،‬روز جهانی بهداشت و سالمتی نام‬ ‫گرفته هدف سازمان بهداشت جهانی‪ ،‬فراهم‬ ‫کردن حداکثر امکانات بهداشتی و سالمتی‬ ‫برای کلیه انسانها در روی زمین است و به‬ ‫همین منظور هر ساله با شعاری متناسب با‬ ‫وضعیت بهداشت جهانی آغاز و به آن پرداخته‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫***‬ ‫در سال ‪ 1950‬میانگین عمر برای مردان‪،‬‬ ‫‪ 66.8‬و برای زنان‪71.6 ،‬بود‪ .‬در سال‬ ‫‪ 2005‬میانگین عمر مردان به ‪ 77.5‬و زنان‬ ‫به ‪ 82.4‬رسید‪ .‬حال از زاویه دیگر آماری‬

‫توجه کنید‪ :‬در سال ‪ 3 ،1900‬کانادایی‬ ‫به ‪ 100‬سالگی رسیدند‪ .‬در سال ‪،2003‬‬ ‫‪ 6300‬کانادایی ‪ 100‬سالگی خود را دیده‬ ‫و پیش بینی می شود در سال ‪80 ،2050‬‬ ‫هزار نفر به ‪ 100‬سالگی برسند‪ .‬با توجه‬ ‫به آمار باال متوجه می شوید روز به روز به‬ ‫متوسط عمر اضافه می شود و البته این به‬ ‫معنای سالمتی در سنین باال نیست‪ .‬سالمتی‬ ‫به فاکتورهای زیادی وابسته است از جمله‬ ‫سطح رفاه اجتماعی‪ ،‬میزان آرامش و نداشتن‬ ‫استرس‪ ،‬وجود نسبت معقول بین درآمد‬ ‫حاصل از کار با سطح یک زندگی متوسط‪،‬‬ ‫تغذیه سالم ‪ ،‬میزان اعتیاد به سیگار و عدم‬ ‫وقوع هر گونه تنش‪ ،‬جنگ و خونریزی در‬ ‫تاریخ صد ساله اخیر کشوری که در آن زندگی‬ ‫می کنیم‪ ،‬همه و همه می توانند در داستان‬ ‫سالمتی ما موثر باشند‪.‬‬ ‫مواردی مانند تصادفات‪ ،‬بیماری های‬ ‫گوناگون و کهولت سنی می توانند تمام‬ ‫ذهنیت" من به کمک کسی نیاز ندارم" را از‬ ‫بین ببرد‪ .‬کیفیت و مراقبت‪ ،‬دو فاکتور مهم در‬ ‫سنین سالمندی محسوب شده و ‪ 50‬درصد از‬ ‫افراد باالی ‪ 65‬سال در زندگیشان به مراقبت‬ ‫های دائمی نیاز پیدا می کنند‪ .‬آیا فرزندان و‬ ‫یا همسر شما ‪ ،‬شرایط نگهداری شما را در‬ ‫روزهای ناتوانی و یا بیماری دارند؟ آیا کسی‬ ‫می تواند هزینه های تعهدات شما را پرداخت‬ ‫نماید؟‬ ‫بیمه های بیماری های سخت‪ ،‬ناتوانی‬ ‫جسمی‪ ،‬از کارافتادگی و همچنین بیمه های‬ ‫تکمیلی می توانند در همه شرایط سخت ذکر‬ ‫شده حافظ منافع مالی ما باشند‪ .‬تا اتفاق‬ ‫فردا‪ ،‬امروزمان را تغییر نداده‪ ،‬برای روزهای‬ ‫سخت‪ ،‬پوششی بیندیشیم‪.‬‬ ‫*مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع‬ ‫رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین‬ ‫مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود‪*.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید ‪.‬‬ ‫شما عالقمندان رادیو می توانید شنونده‬ ‫برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در میان‪ ،‬از‬ ‫ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو صدای ایران‬ ‫و نیز درهر لحظه با یک کلیک‪ ،‬بیننده‬ ‫برنامه های تلویزیونی ما ازکانال شبکه‬ ‫تلویزیونی شرکت بیمه ‪www.youtube.‬‬ ‫‪ com/sherkatbimeh‬باشید ‪ * .‬و یا‬ ‫با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس‬ ‫بوک ‪https://www.facebook.com/‬‬ ‫‪ Insufin‬از آخرین فعالیت های شرکت ما‬ ‫مطلع شوید‪.‬‬ ‫* محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و‬ ‫سرمایه گذاری و عضو رسمی مشاورین‬ ‫متخصص بیمه و امور مالی کانادا به شماره‬ ‫ثبت‪ 2065817 :‬است ‪*.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چرا مردان در‬ ‫رویای یک زن زیبا‬ ‫هستند؟‬

‫مردها حتی در روابط دوستانه قبل‬ ‫از ازدواج نیز به دنبال دخترهای‬ ‫زیبا هستند‪.‬مردها همیشه در رویای‬ ‫یک زن زیبا هستند‪.....‬‬

‫مردها حتی در روابط دوستانه قبل از ازدواج‬ ‫نیز به دنبال دخترهای زیبا هستند‪.‬مردها‬ ‫همیشه در رویای یک زن زیبا هستند ‪ ،‬حتی‬ ‫اگر خودشان بسیار زشت باشند یا زیبا باشند‪.‬‬ ‫این حس در تمامی مردان وجود دارد و تنها‬ ‫مختص به یک یا دو نفر نیست و در نهان‬ ‫تمام مردها این حس وجود دارد فقط درصد‬ ‫آن کمی بیشتر یا کمتر است ‪.‬‬ ‫اما به چه دلیل ؟ هنگامی که یک مرد با یک‬ ‫زن مواجه می شود او را از هر لحاظ می پسندد‬ ‫جز مسئله زیبایی‪ ،‬معتقد است که اگر توانسته‬ ‫است او را پیدا کند پس می تواند شخص‬ ‫دیگری را نیز پیدا کند و به همین دلیل گزینه‬ ‫اول را رها می کند و به دنبال شخص دیگری‬ ‫می رود زیرا معتقد است که زن های بسیار‬ ‫زیبایی وجود دارند و مصرانه بر این مساله‬ ‫تاکید می کنند که ” زن های زیبای بسیاری‬ ‫وجود دارند”‪.‬‬ ‫جالب است بدانید که خانم ها همچین‬ ‫رویایی را در زمان نوجوانی خود دارند و‬ ‫زمانی که به دوره جوانی می رسند این رویا‬ ‫دیگر رنگ می بازد و جالی اولیه خود را‬ ‫ندارد معموال دخترها در دوره نوجوانی در‬ ‫رویای این هستند که شخصی با یک اسب‬ ‫سفید به دنبال آنها می آید ‪ ،‬غول ستمگر را‬ ‫می کشد و او را به همسری خود برمی گزیند‬ ‫اما پسرها از همان ابتدا واقع گراتر هستند و به‬ ‫دنبال این وقایع نمی روند اما همیشه به دنبال‬ ‫یک زن زیبا هستند ‪.‬‬ ‫یک پرنسس زیبا ‪ ،‬پرنسسی که تنها مالکش‬ ‫خود اوست‪ ،‬رویاهایی هستند که در ذهن‬

‫پسران جوان می چرخد و در اکثر مواقع‬ ‫با شکست مواجه می شوند زیرا تنها معیار‬ ‫زیبایی برایشان مطرح می شود و چشمشان‬ ‫را در برابر سایر گزینه های کلیدی که مهم تر‬ ‫از زیبایی ظاهری هستند می بندند در نهایت‬ ‫نیز به زندگی بدون عشق می رسند ‪ .‬نتایج‬ ‫یک نظرسنجی که توسط یک روان شناس‬ ‫فرانسوی در فرانسه انجام شده است ‪ ،‬بیانگر‬ ‫موضوعات زیر می باشد ‪.‬‬ ‫هنگامی که از مردها سوال می شود آیا دوست‬ ‫دارند که یک همسر مثل سیندرال داشته‬ ‫باشند ‪:‬‬ ‫بسیاری از آنها این موضوع را نمی پذیرند‬ ‫و می گویند همسری مثل سیندرال را نمی‬ ‫پذیرند در صورتی که نام یکی از بازیگران‬ ‫یا خوانندگان هالیوودی را ذکر می کنند و‬ ‫عنوان می کنند که مایلند این شخص همسر‬ ‫او باشد ‪.‬‬ ‫این موضوع بیانگر تغییر دید نسبت به زیبایی‬ ‫است ‪ .‬دیگر دختر ساده و در عین حال‬ ‫زیبایی مانند سفید برفی یا سیندرال محبوبیتی‬ ‫را که باید در بین جوانان قرن حاضر داشته‬ ‫باشد را ندارد و در عوض مدل ها و هنرپیشه‬ ‫ها جایگزین آن می شوند‪.‬‬ ‫یکی از دالیلی که ذکر می شود مبنی بر این‬ ‫موضوع است که سفید برفی یا سیندرال دارای‬ ‫شخصیت هایی ساده بوده اند‪.‬‬ ‫برخالف اینکه گفته می شود بسیاری از‬ ‫آقایان خانمهای ساده را بیشتر می پسندند اما‬ ‫این روان شناس فرانسوی در طی تحقیقات‬ ‫خود به این نتیجه رسیده است که مردها‬ ‫دوست دارند خانم هایشان همیشه آرایش‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫بسیاری از آقایان معتقد هستند که تنها‬ ‫مادرشان زیبا بوده و شخص دیگری نمی‬ ‫تواند زیبایی او را داشته باشد به همین دلیل‬ ‫به دنبال شخصی هستند که از مادرشان زیبا‬ ‫تر باشد ‪.‬البته الزم به ذکر است زیبایی مادر‬ ‫تنها به دلیل زیبایی صورت مطرح نیست بلکه‬ ‫به دلیل زیبایی هایی معنوی که برای فرزندان‬ ‫دارد بخصوص در ذهن پسران ماندگار می‬ ‫شود ‪ ،‬به دالیلی مانند عقده های ادیپ‪.‬‬ ‫عقده ادیپ چیست ‪:‬‬ ‫عقده ادیپ ‪ ،‬عقده ای که در آن فرزند پسر‬ ‫‪،‬پدرش را از بین می برد تا بتواند به ازدواج‬ ‫با مادرش برسد و مانعی بر سر راه نباشد ‪ ،‬این‬ ‫موضوع یک داستان افسانه ای و در کتب‬ ‫روان شناسی فروید بسیار بحث شده است ‪.‬‬

‫بخاطر داشته باشید که پرنسس نیز پیر ‪ ،‬بیمار‬ ‫و زشت می شود و در نهایت تمام انسان ها‬ ‫روزی به مرگ نزدیک می شوند ‪ .‬در تمام‬ ‫روزهایی که گقته شد با وجود یک پرنسس‬ ‫زشت چه خواهید کرد ؟ پس به دنبال زیبایی‬ ‫های دیگری در وجود همسرتان باشید‪.‬‬ ‫اما زیبایی های دیگری نیز در این نظرسنجی‬ ‫مورد توجه قرار گرفته اند ‪:‬‬ ‫بسیاری از آقایان ذکر کردند که منظورشان از‬ ‫زیبایی ‪ ،‬زیبایی باطنی است نه زیبایی ظاهری‬ ‫و این زیبایی را این چنین توصیف می کنند ‪:‬‬ ‫* آنها به دنبال دختر و همسری هستند که‬ ‫مهربان و سخت کوش باشد ‪ ،‬به صحبت های‬ ‫آنها گوش دهد و با هم تفاهم داشته باشند ‪.‬‬ ‫*زنی که قوی و مصمم باشد و او را در‬ ‫کارهایش به دنبال خود بکشد‪.‬‬ ‫*بسیاری از مردها معتقد هستند که تنها‬ ‫موردی که برایشان بسیار مهم است ‪ ،‬روابط‬ ‫زناشویی شان است حتی اگر زنشان کمی‬ ‫زشت باشد البته کمی نه خیلی ‪ ،‬در صورتی‬ ‫که روابط زناشویی خوبی با او داشته باشند‬ ‫این موضوع برایشان کمتر آزار دهنده است‪.‬‬ ‫*باید به خاطر داشته باشید که شما تنها‬ ‫برای داشتن رابطه های زناشویی یا اعمال‬ ‫خارق العاده ای که در فیلم های غیر اخالقی‬

‫نشان داده می شود ازدواج نمی کنید عالوه‬ ‫بر ارضاء نیازهای جنسی شما نیاز به ارضاء‬ ‫نیازهای روحی تان نیز دارید ‪ .‬اگر تنها برای‬ ‫ارضاء این حس ازدواج می کنید بسیار در‬ ‫اشتباه هستید‪.‬‬ ‫این روان شناس در ادامه به تمام آقایان توصیه‬ ‫می کند ‪ :‬افرادی که با این هدف وارد مسائل‬ ‫عاشقانه و احساسی خطرناکی مانند روابط‬ ‫زناشویی می شوند با همان شدت و سرعت‬ ‫نیز خارج می شوند زیرا رابطه زناشویی رابطه‬ ‫ای نیست که تنها مالک خود را بر اساس‬ ‫زیبایی زن قرار دهید ‪ .‬همان طور که همیشه‬ ‫گفته می شود زیبایی ظاهری ممکن است با‬ ‫یک اتقاق ساده از بین برود اما این زیبایی‬ ‫باطنی است که هیچ گاه از بین نمی رود و به‬ ‫تمام آقایانی که دارای این دید نسبت به زن‬ ‫هستند ‪ ،‬توصیه می کند که شیوه نگارش خود‬ ‫را تغییر دهند تا در زندگی های مشترکشان‬ ‫دچار مشکل نشوند ‪.‬‬ ‫وی می افزاید ‪ :‬مکانی که شما با همسر‬ ‫آینده تان روبرو می شوید نیز نقش مهمی‬ ‫دارد با یک نگاه‪ ،‬عاشق می شوند و زندگی‬ ‫مشترکشان را تشکیل می دهند و به س‬ ‫رعت همان یک نگاه‪ ،‬از هم جدا می شوند‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

41


‫‪40‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫همه چیز علیه شوهرم بود‬ ‫آن روز که به اتفاق حمید‪ ،‬وارد‬ ‫آن خانه شیک و ترو تمیز شدیم‪،‬‬ ‫من گفتم همین را بخریم‪ .‬حمید‬ ‫گفت باید محله‪ ،‬مدرسه را‪ ،‬همسایه‬ ‫ها را‪ ،‬خالصه محیط را بشناسیم‪.‬‬ ‫گفتم از بروکرمان بپرس‪ .‬همزمان‬ ‫خانم و آقایی بما نزدیک شدند و‬ ‫سالم کردند‪ ،‬من با تعجب گفتم‬ ‫شما ایرانی هستید؟ گفتند بله‪ ،‬به‬ ‫محله ما خوش آمدید!‬

‫این شروع آشنایی ما با برزو و سوفی بود وهمین‬ ‫سبب خرید آن خانه شد‪ ،‬خصوصا که دو دختر‬ ‫و یک پسر در سن و سال بچه های ما داشتند‪.‬‬ ‫روزی که اسباب کشی می کردیم‪ ،‬برزو و سوفی‬ ‫مثل دو عضو فامیل بما کمک کردند‪ ،‬وقتی‬ ‫فهمیدند ما یکسالی بیش نیست که به لس‬ ‫آنجلس آمده ایم‪ ،‬سالها در اروپا بودیم‪ ،‬شرایط‬ ‫مالی خوبی داریم‪ ،‬کلی پیشنهاد جلوی رویمان‬ ‫گذاشتند‪ .‬آنها انواع سرمایه گذاریها را در آستین‬ ‫داشتند‪ ،‬کم کم برزو با حمید جور شد‪ ،‬و من هم‬ ‫با سوفی که می گفت مادربزرگش روس بوده‪،‬‬ ‫قاطی شدم‪.‬‬ ‫ما تقریبا بیشتر شب ها را با هم می گذراندیم‪،‬‬ ‫آخر هفته ها را با هم بیرون می رفتیم‪ ،‬بچه ها‬ ‫خیلی زود با هم اخت شدند و من خیالم راحت‬ ‫شد‪ ،‬چون بچه ها در سوئد اصال با غیرایرانی‬ ‫ها دوست نشدند‪ ،‬با دوسه ایرانی هم بدلیل‬ ‫جدایی پدر ومادرهایشان زود قطع رابطه کردند‬ ‫و حاال می دیدم‪ ،‬که بچه ها مثل پرنده ها پرواز‬ ‫می کنند‪ ،‬یا در اتاق هایشان پای تلویزیون و‬ ‫بازیهای مخصوص هستند‪ ،‬یا باهم به خرید و‬ ‫کافی شاپ و سینما میروند‪ .‬در این میان ژیال‬ ‫دختر بزرگ سوفی‪ ،‬سرو گوش اش بدجوری‬ ‫می جنبید‪ ،‬من می دیدم که اغلب از اتومبیل‬ ‫پسرهای مختلفی پیاده می شود‪ ،‬ولی بهرحال‬ ‫درون خانه سعی می کرد آرام وسنگین و بقولی‬ ‫متین باشد!‬ ‫حمید با همه بچه ها رابطه خوبی داشت‪ ،‬گاه‬ ‫همه را برای قهوه و بستنی بیرون می برد‪ ،‬بارها‬ ‫با آنها به سینما رفت‪ ،‬به کنسرت رفت‪ .‬همه بچه‬ ‫ها می گفتند‪ ،‬حمید مثل خودشان‪ ،‬پر انرژی و‬ ‫شاد و درعین حال مهربان است‪ .‬حمید در این‬ ‫میان به مهتاب دختر کوچک سوفی که کمی‬ ‫معلول بود‪ ،‬بیشتر توجه می کرد‪ ،‬به هر بهانه ای‬ ‫برایش هدیه ای می خرید و همیشه سر میز ناهار‬ ‫و شام‪ ،‬می کوشید تا ابتدا به او برسد‪.‬‬ ‫حمید و برزو‪ ،‬بطور مشترک یک رستوران‬ ‫فست فود خریدند و هرکدام به نوبت به آن‬ ‫میرسیدند‪ .‬بعد بچه ها حاضر شدند‪ ،‬گاه به گاه‬ ‫در آنجا نیمه وقت کار کنند و حقوق بگیرند‪.‬‬

‫ولی در این میان هرگاه ژیال در رستوران بود‪،‬‬ ‫صندوق کم می آورد و ژیال می گفت مشتریان‬ ‫سرش کاله می گذارند‪ .‬من چون می دیدم سر‬ ‫این مسئله اختالف نظر و درگیری هایی پیش‬ ‫آمده‪ ،‬به حمید توصیه کردم‪ ،‬دست از شراکت‬ ‫بکشد‪ ،‬یا او رستوران بخرد و یا برزو‪.‬‬ ‫برزو با طرح یک نقشه حساب شده‪ ،‬با دخالت‬ ‫دوستان خود‪ ،‬رستوران را خیلی ارزان از چنگ‬ ‫حمید در آورد‪ .‬ما وقتی متوجه شدیم که دیگر‬ ‫دیر بود‪ .‬این حادثه ما را تا حدی از این خانواده‬ ‫دور کرد‪ .‬ولی بچه ها با هم رفت و آمد داشتند‪.‬‬ ‫به بهانه تولد و سالگرد ازدواج و غیره‪ ،‬گاه دور‬ ‫هم جمع می شدیم‪ ،‬ولی آن صمیمیت گذشته‬ ‫وجود نداشت‪.‬‬ ‫در مدت ‪ 6‬ماه‪ ،‬دو سه بار ژیال با لباس های‬ ‫کامال سکسی به خانه ما آمده و سرزده به اتاق‬ ‫کار حمید رفته و سعی داشت با او سر شوخی‬ ‫و خنده را باز کند‪ ،‬که حمید دوراندیشانه خود‬ ‫را کنار کشید و دو سه بار هم بمن گفت به این‬ ‫دختره اجازه نده به اتاق کار من بیاید‪ .‬من هم‬ ‫می گفتم نمی توانم جلویش را بگیرم‪ ،‬فکر می‬ ‫کنم نیاز به محبت و عشق پدری دارد‪ ،‬متاسفانه‬ ‫برزو سرش گرم کارهایش و درگیری با سوفی‬ ‫است‪.‬‬ ‫در این فاصله ما خانه خود را ریمادل کردیم‪،‬‬ ‫کلی تغییرات در اطراف‪ ،‬بیرون و درون خانه‬ ‫بوجود آوردیم‪ .‬تا آنجا که خانه بکلی تغییر ظاهر‬ ‫داد‪ ،‬بسیار شیک شد‪ .‬یکروز از سوی شهرداری‬ ‫به سراغ مان آمدند‪ ،‬که شما با چه مجوزی در‬ ‫این خانه تغییر داده اید؟ معلوم بود‪ ،‬کسی از‬ ‫جمع آشنایان درباره درون خانه به آنهااطالع‬ ‫داده‪ ،‬با وجود اینکه تقریبا همه چیز قانونی‬ ‫بود‪ ،‬با اینحال ناچار شدیم‪ ،‬با هزینه سنگینی‪،‬‬ ‫با توجه به استانداردهای ساختمانی‪ ،‬در خانه‬ ‫تغییرات جدیدی بدهیم‪ .‬راستش من به برزو و‬ ‫سوفی شک داشتم‪ ،‬ولی حمید می گفت این زن‬ ‫وشوهر تا این حد پست نیستند‪.‬‬ ‫رابطه سیما دختر بزرگمان با پسر آنها‪ ،‬برای من‬ ‫خوشایند نبود‪ ،‬ولی آنها بدجوری بهم دل بسته‬ ‫بودند‪ ،‬ضمن اینکه رابین پسر برزو و سوفی‪،‬‬ ‫کمی شرور بنظر می آمد و سعی داشت سیما‬ ‫را با خودش به کالب ها و محالتی ببرد‪ ،‬که‬ ‫با خطر و دردسر همراه بود‪ .‬من یکی دو بار به‬ ‫رابین هشدار دادم و حتی یکبار جلوی رفتن‬ ‫سیما را گرفتم‪ ،‬ولی رابین او را از پنجره پشت‬ ‫آشپزخانه‪ ،‬نیمه شب پائین کشیده و با خود برد‪.‬‬ ‫من حدود ‪ 5‬صبح متوجه شدم و آنقدر به تلفن‬ ‫دستی سیما زنگ زدم‪ ،‬تا در یک حالت مستی‬ ‫و بی خبری جوابم را داد وهمین سبب شد‪ ،‬تا‬ ‫من جلوی دوستی آنها را بگیرم‪.‬‬ ‫دو بار اتومبیل من را خط کشیده و بکلی از‬ ‫شکل انداختند‪ .‬یکبار بروی اتومبیل سیما‪ ،‬مواد‬ ‫رنگی ریختند و ما را ناچار کردند‪ ،‬آنرا دوباره‬ ‫رنگ کنیم‪ .‬یکبار هم ظاهرا سوفی ما را خبر‬ ‫کرد تا ببینیم شب گذشته‪ ،‬کسی جلوی اتومبیل‬ ‫او را خرد کرده و گریخته است! با این رویداد‬

‫خواستند به ما بفهمانند که نقشی در حوادث‬ ‫جلوی خانه ما ندارند‪ .‬ولی من دیگر صد در‬ ‫صد مطمئن شدم‪ ،‬که آنها نقش اصلی را دارند‪،‬‬ ‫ولی با این حال‪ ،‬وقتی سوفی مریض شد‪،‬ما سعی‬ ‫کردیم بعنوان یک همسایه ایرانی‪ ،‬یک دوست‬ ‫سابق‪ ،‬مرتب به او سر بزنیم‪ ،‬برایش غذا تهیه‬ ‫کنیم‪ ،‬و بچه ها را برای شام‪ ،‬ناهار به خانه‬ ‫بیاوریم و دوباره رابطه ها را حتی بطور موقت‬ ‫ترمیم کنیم‪.‬‬ ‫در این میان ژیال مرتب به خانه ما سر میزد تا‬ ‫یک شب‪ ،‬سوفی خشمگین و فریادزنان به خانه‬ ‫ما آمد و گفت شوهرت دوسه بار خواسته به‬ ‫دخترم تجاوز کند‪ .‬درحالیکه ژیال او را مثل‬ ‫پدرش دوست داشته! من حیران و متعجب‬ ‫گفتم امکان ندارد‪ .‬گفت بچه هایم شاهد‬ ‫بودند‪ ،‬مهتاب و رابین هم در جریان هستند‪.‬‬ ‫گفتم چگونه این اتفاق افتاده؟ گفت یکی دو‬

‫بار که به خانه ما آمدید‪ ،‬شوهرت به بهانه دیدن‬ ‫اتاق ژیال‪ ،‬به سراغش رفته‪ ،‬او را بغل کرده و‬ ‫بوسیده و بعد هم او را روی تخت انداخته و‬ ‫خواسته لباسهایش را در آورد و یکبار هم او‬ ‫را در خیابان دیده و اصرار کرده با هم به یک‬ ‫هتل بروند‪.‬‬ ‫قبل از آنکه من به سراغ حمید بروم‪ ،‬دو افسر‬ ‫پلیس پیدایشان شد‪ ،‬با بچه ها‪ ،‬همسایه ها‬ ‫حرف زدند وبمجرد ورود حمید‪ ،‬او را با خود‬ ‫بردند و در یک بعد از ظهر گرم لس آنجلس‬ ‫من شاهد فروریختن چهارچوب خانه و خانواده‬ ‫ام شدم‪.‬در این میان چند تصویر خیلی نزدیک‬ ‫و صمیمی از حمید و ژیال بروی تلفن ژیال و‬ ‫مهتاب‪ ،‬مرا هم به شک انداخت‪ .‬پس پشت‬ ‫پرده خبرهایی بوده و من اطالعی نداشتم‪ ،‬پس‬ ‫عکس العمل های حمید در برابر حضور ژیال‬ ‫در اتاقش همه ساختگی بوده!‬ ‫دخترم سیما هم تحت تاثیر حرفهای رابین و‬ ‫ژیال‪ ،‬بکلی دربرابر پدرش ایستاد و از سویی‬ ‫کار به وکیل و دادگاه کشید‪ ،‬من بکلی اعصابم‬ ‫در هم ریخته بود‪ ،‬وقتی از خانه بیرون می آمدم‪،‬‬ ‫دربرابر همسایه ها شرمنده و سربزیر بودم‪ ،‬بکلی‬ ‫رابطه من و حمید قطع شده بود‪ ،‬او در طی ‪3‬ماه‪،‬‬ ‫به توصیه من خانه را ترک کرده و با یکی از‬ ‫دوستانش زندگی میکرد‪ ،‬وکیل ما عقیده داشت‬ ‫با توجه به شواهد و مدارک‪ ،‬شوهرم با زندان و‬ ‫جریمه و خسارت سنگینی روبرو خواهد بود‪،‬‬ ‫حتی حرف از ‪ 15‬سال زندان می زد‪ ،‬چون ژیال‬ ‫‪ 15‬ساله بود‪.‬‬ ‫در آن شرایط روحی‪ ،‬که همه چیز خبر از واقعیت‬ ‫این ماجرا می داد‪ ،‬من هم تصمیم گرفتم‪ ،‬از‬ ‫حمید جدا شوم و با وجود التماس های او‪،‬‬ ‫حاضر نشدم حتی یک جلسه با او دیدار کنم‪ .‬در‬ ‫آخرین جلسه دادگاه که تکلیف حمید را روشن‬ ‫می کردند‪ ،‬من و بچه ها رنگ پریده و لرزان‬ ‫گوشه ای نشسته بودیم‪ .‬حمید مثل یک مجسمه‬ ‫روی صندلی خود افتاده بود و حرکتی نمی کرد‪.‬‬ ‫همه علیه حمید شهادت دادند‪ ،‬تصاویر ژیال و‬ ‫حمید بروی یک اسکرین نشان داده شد‪ ،‬هیئت‬ ‫ژوری درحال تصمیم گیری بود‪ ،‬که ناگهان‬ ‫مهتاب همان دختربچه معلول خانواده برزو‪،‬‬ ‫بپا خاست و گفت من دروغ گفتم‪ ،‬همه دروغ‬ ‫می گویند‪ .‬حمید یک پدر مهربان برای همه ما‬ ‫بوده‪ ،‬اوحتی بیشتر از پدرم به ما رسیده و محبت‬ ‫کرده‪ ،‬هدیه خریده‪ .‬پدر ومادرم با این نقشه می‬ ‫خواهند همه ثروت حمید را باال بکشند‪ ،‬ولی‬ ‫من نمی توانم بیش از این دروغ بگویم‪.‬‬ ‫در یک لحظه فضای دادگاه بهم ریخت‪ .‬سوفی‬ ‫به سوی دخترش حمله برد وبه صورتش سیلی‬ ‫زد و پلیس او را دستگیر کرد‪ ،‬من از دور می‬ ‫دیدم که حمید هق هق گریه می کند‪ ،‬من خودم‬ ‫را به او رساندم‪ ،‬از پشت بغل اش کردم‪ ،‬بخاطر‬ ‫اندیشه های منفی ام عذر خواستم‪ ،‬بچه ها‬ ‫دورش را گرفتند و حمید سرش را باالگرفت‬ ‫و گفت در این مدت بجز خدا هیچکس مرا‬ ‫باور نکرد‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آموزش ایجاد تنوع در رابطه جنسی‬ ‫یک زندگی جنسی سالم بخش‬ ‫مهم ی از یک رابطه صمیمی را‬ ‫تشک یل می‌دهد و نادیده گرفتن‬ ‫آن هر دوی شما را از هم دورتر‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫خواب بچه‌ها سبک است‪ .‬از وزن‬ ‫و اندامتان رضایت ندارید‪ .‬با کلی‬ ‫است رس درگیر ضرب‌العجل‌های‬ ‫کار ی هستید‪ .‬دالیل مختلفی‬ ‫وجو د دارد که زندگی‌های‬ ‫زنا شویی طوالنی دچار رخوت‬ ‫جنسی می‌شوند و شب‌ها افراد به‬ ‫جای همسرشان به دنبال بالشت یا‬ ‫کنترل تلویزیون هستند‪.‬‬

‫اما یک زندگی جنسی سالم بخش مهمی از یک‬ ‫رابطه صمیمی را تشکیل می‌دهد و نادیده گرفتن‬ ‫آن هر دوی شما را از هم دورتر خواهد کرد‪.‬‬ ‫مشکل شماره ‪ :۱‬همان تکرار قدیمی و همیشگی‬ ‫راه کار‪ :‬کمی تغییر ایجاد کنید‪ .‬وقتی در‬ ‫یک رابطه طوالنی‌مدت هستید‪ ،‬به آن عادت‬ ‫می‌ کنید‪ .‬شواهد بیولوژیکی وجود دارد که‬ ‫تجر بیات جدید موجب ترشح دوپامین در‬ ‫مغز می‌شود‪ .‬دوپامین یک پیام‌رسان شیمیایی‬ ‫است که بر مرکز لذت در مغز اثر می‌گذارد‪ .‬به‬ ‫همین دلیل است که در روابط جدید خیلی زود‬ ‫هیجان‌زده می‌‌شویم‪--‬چون همه چیز تازه است‬ ‫و مغزتان هم براساس آن واکنش می‌دهد‪.‬‬ ‫مشخ ص است که نمی‌توانید هر وقت این‬ ‫هیجان از بین رفت‪ ،‬شریک زندگی‌تان را عوض‬ ‫کنید‪ .‬اما می‌توانید عوامل دیگر را تغییر دهید‪.‬‬ ‫یک مکان جدید‪ ،‬زمان جدید یا موقعیت جدید‬ ‫حال و هوای هر دوی شما را برمی‌گرداند‪.‬‬ ‫راب طه‌جنسی اول صبح‪ ،‬زیر دوش حمام یا در‬ ‫اتاقی متفاوت از اتاق همیشگی‌تان را امتحان‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫مشکل شماره ‪ :۲‬کارهای زیاد‪ ،‬خستگی‬ ‫راهکار‪ :‬یک وقفه رمانتیک ایجاد کنید‪ .‬همه‬ ‫زوج‌ها در پایان یک روز طوالنی خسته هستند‪.‬‬ ‫و ا نرژی داشتن برای عشق‌بازی کمی دشوار‬ ‫است‪ .‬اما این قابل‌تغییر است‪.‬باید مسائل مهم‬ ‫زندگی را اولویت‌بندی کنید‪ .‬هیچ اشکالی ندارد‬ ‫وقتی که خسته هستید‪ ،‬رابطه‌جنسی سریع و ساده‬ ‫داشته باشید‪ .‬داشتن رابطه‌جنسی مداوم و حفظ‬ ‫آن برای سالمت رابطه شما اهمیت زیادی دارد‪.‬‬ ‫به جای اینکه صبر کنید تا وقت خاموش کردن‬ ‫چرا غ‌ها برسد‪ ،‬قبل از شروع کردن کارهای‬ ‫عادی شب‪ ،‬یک وقفه رمانتیک ایجاد کنید‪.‬‬ ‫برای این کار وقت بگذارید و سعی کنید خالق‬ ‫باش ید‪ .‬این اتفاق قرار نیست یکدفعه بیفتد‪.‬‬ ‫باید از قبل برای آن برنامه‌ریزی کنید‪.‬‬ ‫مشکل شماره ‪ :۳‬شما که هستید؟‬ ‫راه کار‪ :‬برای کشف دوباره همدیگر‪--‬بدون‬ ‫اعمال فشار‪--‬وقت بگذارید‪.‬‬

‫اگر چند وقت است نزدیکی جنسی با هم‬ ‫نداشته‌اید‪ ،‬پیشنهاد نزدیکی از طرف همسرتان‬ ‫ممک ن است به نظرتان مصنوعی و اجباری‬ ‫برس د‪ .‬بد نیست که اول به طریقی غیرجنسی‬ ‫به هم نزدیک شوید‪ .‬اگر خیلی وقت است که‬ ‫درس ت‌حسابی با هم وقت نگذرانده‌اید‪ ،‬شاید‬ ‫خیل ی میل جنسی به همدیگر نداشته باشید‪.‬‬ ‫کلی شه قدیمی شام و فیلم را فراموش کنید‪.‬‬ ‫فعا لیتی جدید را امتحان کنید و این را جزء‬ ‫اولویت‌های برنامه‌تان قرار دهید‪ .‬هر هفته برای‬ ‫یک قرار شبانه برنامه‌ریزی کنید‪ .‬فعالیت‌هایی‬ ‫مثل دوچرخه‌سواری‪ ،‬بولینگ‪ ،‬یا خیلی کارهای‬ ‫احم قانه‪ .‬با هم برای خرید سبزیجات بروید‬ ‫یا هر پنجشنبه شب با هم به کافی‌شاپ بروید‪.‬‬ ‫بگذ ارید این برایتان به شکل عادت درآید‪.‬‬ ‫خیلی زود دوباره با هم احساس نزدیکی خواهید‬ ‫کرد و میل‌جنسی‌تان هم از همان جا برمی‌گردد‪.‬‬ ‫وقتی دوباره به هم نزدیک شدید‪ ،‬یک برخورد‬ ‫جنس ی سریع همه هیجان قبل را برمی‌گرداند‪.‬‬ ‫وقتی رابطه‌ها به این شکل دوباره جان بگیرند‪،‬‬

‫نزد یکی‌های جنسی ‪ ۱۰‬دقیقه‌ای هم خالی از‬ ‫لطف نخواهد بود و پیوند قدیمی را بین شما‬ ‫ایجاد خواهد کرد‪.‬‬ ‫مشکل شماره ‪ :۴‬بدنتان را دوست ندارید‬ ‫راه کار‪ :‬به چیزهایی که دوست دارید توجه‬ ‫کنید‪ .‬خیلی از ما دوست داریم خیلی چیزها را‬ ‫در بدنمان تغییر دهیم‪ .‬ممکن است اضافه‌وزن‬ ‫بار داری را نتوانسته‌اید برگردانید یا از اینکه‬ ‫دیگ ر باشگاه نمی‌روید ناراضی باشید‪.‬وقتی‬ ‫تصویر بدن خوبی نداشته باشید‪ ،‬دیگر خودتان‬ ‫را دوست نخواهید داشت‪ ،‬و وقتی خودتان را‬ ‫دوس ت نداشته باشید‪ ،‬نمی‌خواهید خودتان را‬ ‫با کسی تقسیم کنید‪ .‬برای درمان پایین بودن‬ ‫اعتمادبه‌نفس‪ ،‬چیزهایی در خودتان پیدا کنید‬ ‫که دوست دارید و از نظر جنسی روی آنها تمرکز‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫با به جای خودتان به بدن همسرتان توجه کنید‪.‬‬ ‫چه چیزی را در بدن همسرتان دوست دارید؟‬ ‫چه نقطه‌ای از بدن او تحریکتان می‌کند؟ با‬ ‫این روش می‌تواند تمرکز را از چیزی که به شما‬

‫احساس ناامنی می‌دهد‪ ،‬به چیزهایی که با هم از‬ ‫آن لذت می‌برید تغییر دهید‪.‬‬ ‫مشکل شماره ‪ :۵‬رابطه‌جنسی دردناک است‬ ‫راهکار‪ :‬در سکوت تحمل نکنید‪ .‬گاهی اوقات‬ ‫دور شدن شما از رابطه‌جنسی با همسرتان‬ ‫به این دلیل نیست که دیگر شور و میلتان به‬ ‫آن کم شده است‪ ،‬بلکه به این دلیل است که‬ ‫بدنتان با شما همکاری نمی‌کند و رابطه‌جنسی‬ ‫برایتان دردناک است‪ .‬این مسئله به‌ویژه برای‬ ‫خانم‌هایی که نزدیک به یائسگی هستند اهمیت‬ ‫بیش تری دارد و از اینکه این مطلب را به‬ ‫همسرتان بگویید هم واهمه دارید‪.‬‬ ‫وقت ی سن در خانم‌ها باالتر می‌رود‪ ،‬سطح‬ ‫است روژن پایین می‌آید و این مسئله بر بسیاری‬ ‫از اندام‌های بدن ازجمله واژن تاثیر می‌گذارد‪.‬‬ ‫وقت ی بافت‌ها ضعیف و باریک می‌شوند‬ ‫و م قداری از ذخیره خون خود را از دست‬ ‫می‌ دهند‪ ،‬رابطه‌جنسی دردناک‌تر خواهد شد‪.‬‬ ‫خوش بختانه‪ ،‬راهکارها و درمان‌های زیادی‬ ‫برا ی رابطه‌جنسی دردناک وجود دارد‪ .‬برای‬ ‫بسیاری از بیماران‪ ،‬استروژن واژنی بسیار موثر‬ ‫است ‪ ،‬روان‌سازها و روغن‌های واژنی هم در‬ ‫داروخانه‌ها موجود هستند‪ .‬اما اگر این دردها‬ ‫ادا مه یافتند‪ ،‬حتم ًا با پزشکتان مشورت کنید‬ ‫زیرا ممکن است علت آن مسئله جدی دیگری‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫مشکل شماره ‪ :۶‬هنوز هم میل و رمق ندارید‬ ‫راه کار‪ :‬علت را پیدا کنید‪ .‬کم شدن میل‬ ‫جنسی ممکن است چیزی جز نشانه باال رفتن‬ ‫سن باشد‪ .‬ممکن است عالمت یک مشکل‬ ‫جدی دیگر باشد‪ .‬مث ً‬ ‫ال افسردگی‪ ،‬اضطراب‪،‬‬ ‫عدم توازن هورمونی‪ ،‬همه موجب ناکارایی‬ ‫جنس ی خواهند شد‪ .‬در مردها‪ ،‬عدم توانایی‬ ‫نعوظ می‌تواند یک عالمت هشدار برای دیابت‬ ‫یا بیماری قلبی باشد و برخی داروها‪ ،‬مثل‬ ‫داروهای ضدافسردگی و فشارخون هم ممکن‬ ‫است میل‌جنسی را کاهش دهند‪ .‬مسائل رفتاری‬ ‫نیز ممکن است در توانایی شما برای داشتن‬ ‫راب طه‌جنسی تاثیر بگذارد‪ .‬سیگار و مصرف‬ ‫باالی الکل هم واکنش جنسی را کند می‌کند‪.‬‬ ‫حتی طریقه ورزش کردن شما هم می‌تواند‬ ‫تاثیرگذار باشد‪ .‬بعنوان مثال‪ ،‬گذراندن زمان‬ ‫طوالنی روی دوچرخه ممکن است در زندگی‬ ‫جنسی شما اثر منفی بگذارد‪ .‬هم خانم‌ها و‬ ‫هم آقایانی که به مدت طوالنی از دوچرخه یا‬ ‫دوچرخه‌های ثابت استفاده می‌کنند‪ ،‬ممکن‬ ‫است در تحریک‌جنسی دچار مشکل شوند‪.‬‬ ‫دلیل آن فشار بیش از اندازه بر روی عصب‬ ‫شرمگاهی است که موجب می‌شود رگ‌ها‬ ‫ذخیره خون کمتری به ناحیه تناسلی برسانند‪.‬‬ ‫همچنین دقت کنید که خوابتان کافی باشد‪.‬‬ ‫داشتن استراحت کافی اهمیت زیادی دارد‪.‬‬ ‫پایین آمدن میل‌جنسی شما هر دلیلی که داشته‬ ‫باشد‪ ،‬برگرداندن خود به روال سابق به کمی‬ ‫تالش نیاز دارد‪ .‬به رابطه‌جنسی نیز باید مثل هر‬ ‫مسئله دیگر زندگی توجه داشته باشید و بدانید‬ ‫که هیچ قرص معجزه‌آسایی برای حل مشکالت‬ ‫مربوط به آن وجود ندارد‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

37


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

36


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

35


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

34


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

33


‫‪32‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چرا کسانی را‬ ‫که دوست داریم‬ ‫می‌رنجانیم؟‬

‫رنجاندن کسانی که دوست‌شان‬ ‫داریم چند ثانیه طول می‌کشد‬ ‫ولی جبرانش سال‌ها‪ .‬این یکی از‬ ‫رفتارهای متناقض مربوط به عشق‬ ‫است‪ .‬چطور می‌توان چنین رفتار‬ ‫منفی را در برابر کسی که اینقدر‬ ‫دوستش داریم توجیه کنیم؟‬

‫درباره موضوع رنجاندن کسانی که دوست‌شان‬ ‫داریم؛ ‪ 3‬الگوی رفتاری مختلف وجود دارد‪:‬‬ ‫‪ )۱‬رنجاندن کسی که دوست‌تان دارد‪.‬‬ ‫‪ )۲‬رنجاندن غیرعمدی کسی که دوستش‬

‫دارید‪.‬‬ ‫‪ )۳‬رنجاندن عمدی کسی که دوستش دارید‪.‬‬ ‫پدیده رنجاندن کسی که دوست‌تان دارد‪،‬‬ ‫که البته با رنجاندن کسی که دوستش دارید‬ ‫متفاوت است‪ ،‬امری بسیار متداول است‪.‬‬ ‫عشق شدید نیازمند رفتاری متقابل است و‬ ‫اگر اینطور نباشد بسیار دردناک خواهد بود‪.‬‬ ‫مجذوبیت دوطرفه برای هر دو جنسیت‪ ،‬یکی‬ ‫از باارزش‌ترین ویژگی‌های یک رابطه است‪.‬‬ ‫عاشق دوست دارد در مقابل دوست داشته‬ ‫شود‪ .‬فرد عاشق آماده متعهد شدن است اما‬ ‫توقع دارد همان تعهد را در رفتار دوستدار‬ ‫خود نیز ببیند‪ .‬دوطرفه نبودن این مسئله بسیار‬ ‫دردناک و تحقیرآمیز است زیرا به شدت‬ ‫اعتمادبه‌نفس فرد را پایین می‌آورد‪.‬‬ ‫چرا کسانی را که دوست داریم می‌رنجانیم؟‬ ‫این مسئله آنقدر دردناک است که ممکن است‬ ‫باعث شود فرد بخواهد به کسی که دوست‬ ‫دارد‪ ،‬آزار برساند‪ .‬بعضی‌ها به طور غیرعمدی‬ ‫کسی که دوست دارند را می‌رنجانند اما‬ ‫خیلی‌ها این کار را عمدی می‌کنند‪ .‬توضیح‬

‫الگوی رفتاری اول بسیار ساده‌تر است‪.‬‬ ‫موارد بسیاری وجود دارد که در آن عاشق‬ ‫بدون اینکه عمدی داشته باشد دوستدار خود‬ ‫را ناراحت می‌کند‪ .‬عشق یک رابطه نزدیک‬ ‫و بسیار شدید است‪ .‬دوطرف زمان بسیار‬ ‫زیادی را با هم می‌گذرانند و فعالیت‌های‬ ‫مختلف یک طرف می‌تواند در طرف مقابل‬ ‫تغييراتي ایجاد کند‪.‬‬ ‫به طور طبیعی در چنین موقعیت‌هایی عاشق‬ ‫ناخواسته طرف ‌مقابل خود را می‌رنجاند‪.‬‬ ‫به‌عنوان مثال‪ ،‬یک طرف ممکن است وقت‬ ‫بسیار زیادی را به کار مشغول باشد و درنتیجه‬ ‫به طور ناخواسته از طرف‌ مقابل خود غافل‬ ‫شده و او را برنجاند‪ .‬در موارد بسیاری‪،‬‬ ‫فعالیتی که برای یک طرف لذت‌بخش است‪،‬‬ ‫در دیگری ناخوشنودی ایجاد می‌کند‪ .‬هرچه‬ ‫دوطرف زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند‪،‬‬ ‫احتمال بروز چنین موقعیت‌هایی بیشتر‬ ‫می‌شود‪ .‬یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های عشق‬ ‫این است که طرف مقابل ما که دوستش داریم‬ ‫می‌تواند هم منبع لذت شود و هم منبع ناراحتی‬ ‫عمیق باشد‪.‬‬ ‫پدیده رنجاندن غیرعمدی را هم می‌توان با‬ ‫اشاره به مسئله اعتماد و صداقت که مسائلی‬ ‫حیاتی در عشق هستند‪ ،‬توضیح داد‪ .‬نقش‬ ‫ادب‪ ،‬احترام و خوش‌رفتاری که می‌تواند‬ ‫جلوي بعضی رنجاندن‌ها را بگیرد در چنین‬ ‫ارتباطاتی اهمیت زیادی ندارد و دوطرف‬ ‫معموال توجه زیادی به حرف‌هایی که‬ ‫می‌زنند و کارهایی که می‌کنند‪ ،‬ندارند‪ .‬همین‬ ‫مسئله باعث می‌شود که زود از هم برنجند‪.‬‬ ‫هزینه‌ای که باید برای رفتار و گفتار آزادانه‬ ‫خود در رابطه‪ ،‬بدون در نظر گرفتن عواقب‬ ‫آن پرداخت کنید‪ ،‬رنجاندن طرف ‌مقابل‌تان‬ ‫است‪.‬‬ ‫موارد زیادی است که فرد به‌خاطر اتفاقات و‬ ‫شرایط بیرونی که خارج از کنترل او هستند‬ ‫موجب رنجاندن طرف‌ مقابل خود می‌شود‪.‬‬ ‫‪ 2‬نفری را در نظر بگیرید که با وجود عشق‬ ‫بی‌اندازه‌ای که به هم دارند اما با کسان‬ ‫دیگری ازدواج کرده‌اند‪ .‬زنی که می‌تواند و‬ ‫آماده طالق گرفتن است‪ ،‬ممکن است به‌خاطر‬ ‫ناتوانی مردی که دوستش دارد برای ترک زن‬ ‫و فرزندان احتمالی خود برنجد و تصور کند‬ ‫که عشق او به آن مرد به اندازه عشق آن مرد‬ ‫به او نیست اما واقعیت این است که با وجود‬ ‫اینکه آن مرد دوست دارد او را به شادترین‬ ‫انسان روی زمین تبدیل کند اما شرایط بیرونی‬ ‫خارج از کنترل اوست و باعث می‌شود به‬ ‫طریقی رفتار کند که موجب رنجاندن زن‬ ‫شود‪.‬‬ ‫رنجاندن عمدی معشوق نشانه وجود‬ ‫دیدگاه‌های متناقض است‪ ،‬مثل افکار کوتاه‬ ‫و بلندمدت یا دیدگاه‌های جزئی یا کلی‪ .‬بر هم‬ ‫زدن رابطه​اي نامتعارف شاید در کوتاه‌مدت‬ ‫برای آن زن آزاردهنده و دردناک باشد اما در‬ ‫طوالنی‌مدت برای او فایده‌بخش خواهد بود‬ ‫زیرا جدای ی کوتاه‌مدت آنها می‌تواند به نفع‬ ‫رابطه بلن د‌مدت‌شان باشد‪ .‬در چنین مواردی‬ ‫آسیب و ناراحتی که به دل​داده در این لحظه‬

‫می‌رسد به‌خاطر سالمت کلی او در آینده است‬ ‫که از عشق ناشی می‌شود‪.‬‬ ‫رنجاندن د ل​ داده همچنین می‌تواند آخرین‬ ‫راه برای کن ترل میزان وابستگی دوطرف و‬ ‫قرار دادن آن در یک محدوده متعادل باشد‪.‬‬ ‫وابستگی د وط رفه مزایای بسیار زیادی دارد‬ ‫و از این وا قعیت ناشی می‌شود که دوطرف‬ ‫در تالش برای باال بردن خوشنودی همدیگر‬ ‫پیوند خورده‌اند اما اعتمادبه‌نفس هر دوطرف‬ ‫نیازمند کم ی استقالل است‪ .‬گاهی‌ اوقات‬ ‫فرد‪ ،‬دل​ دا ده خود را می‌رنجاند تا استقالل‬ ‫خود را نشان دهد اما سایر مواقع‪ ،‬رنجاندن‬ ‫دل​ داده فک ری متضاد این را نشان می‌دهد؛‬ ‫تمایل فرد برای وابستگی و توجه بیشتر‪.‬‬ ‫یکی از ش کا یت‌های متداول زنان‪ ،‬که‬ ‫بسی ار بی شت ر از مردان است‪ ،‬این است که‬ ‫همس ران‌ش ان زمان کافی را با آنها سپری‬ ‫نمی‌کنند‪ .‬رنجاندن طرف‌ مقابل مثال حرف‬ ‫نزدن با او یا قهر کردن می‌تواند آخرین زنگ‬ ‫هشدار برای مشکالت آن فرد باشد؛ اگر رابطه‬ ‫به اندازه کافی قوی باشد باید از چنین اقدامی‬ ‫به خوبی عبور کند‪ .‬با اینکه طرف مقابل باید‬ ‫منبع شادی باشد اما می‌تواند بزرگ‌ترین خطر‬ ‫برای آن هم محسوب شود‪ :‬بیشتر از هرکس‬ ‫دیگ ری‪ ،‬ک سی که دوستش داریم می‌تواند‬ ‫شادی‌مان را هم خراب کند‪.‬‬ ‫بهترین راه‌ها برای کمتر رنجاندن کسانی که‬ ‫دوست​شان داریم‬ ‫ تالش كنيد همان گونه باشید كه مي‌گوييد‪.‬‬‫ ت الش كن يد همان‌گونه رفتار كنيد كه از‬‫ديگران انتظار داريد‪.‬‬ ‫ ت الش ك نيد همان‌گونه رفتار كنيد كه‬‫گرفتار عذاب وجدان نشويد‪.‬‬ ‫ ت ال ش كنيد راستگويي و صداقت عادت‬‫شما شود‪.‬‬ ‫ تالش كنيد هميشه دنبال يادگيري باشيد‪.‬‬‫ ت ال ش كنيد با پيدا كردن دوستان جديد‬‫دوستان قديمي را هم حفظ كنيد‪.‬‬ ‫ ت الش كنيد براي خوب كار كردن خوب‬‫هم استراحت كنيد‪.‬‬ ‫ ت الش كنيد هميشه براي اطرافيان‌تان‬‫جذاب باشيد‪.‬‬ ‫ تالش كنيد اگر از كسي رنجيده‌ايد‪ ،‬با خود‬‫او صحبت كنيد‪ ،‬نه پشت سر او‪.‬‬ ‫ ت الش كنيد وقتي به موفقيتي مي‌رسيد‪،‬‬‫آنهايي كه در اين راه به شما كمك كرده‌اند را‬ ‫فراموش نكنيد‪.‬‬ ‫ تالش كنيد تا عهدي شكسته نشود و اگر‬‫هم مي‌شكند‪ ،‬شما باعث آن نباشيد‪.‬‬ ‫ تالش كنيد باور كنيد ديگران وظيفه‌اي در‬‫قبال شما ندارند و عامل سعادت يا شقاوت‬ ‫هر كس خود اوست‪.‬‬ ‫ تالش كنيد قدردان لطف ديگران باشيد و‬‫با رفتار و گفتارتان آنها را از محبت کردن‬ ‫پشيمان نكنيد‪.‬‬ ‫ ت الش كنيد به هر چيز آنقدر‬‫بها بدهيد كه استحقاقش را‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫ ت الش كنيد دنيا را با‬‫زيبايي‌هايش ببينيد‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

31


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

30


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

29


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

28


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نشانه های‬ ‫همسران خیانت‬ ‫کار‬

‫آن شعرهاي عاشقانه‪ ،‬مردن و زنده‬ ‫شدن براي يك تار موي يكديگر‬ ‫و جدايي فقط با مرگ‪ ...‬لطفا‬ ‫همين‌جا دست نگه داريد‪.‬‬ ‫آن شعرهاي عاشقانه‪ ،‬مردن و زنده شدن‬ ‫براي يك تار موي يكديگر و جدايي فقط‬ ‫با مرگ‪ ...‬لطفا همين‌جا دست نگه داريد‪.‬‬ ‫زندگي زناشويي مثل هر گياه تازه‌رسته‌اي نياز‬ ‫به مراقبت دارد و اگر مراقبت از آن را رها‬ ‫كنيد آفت‌هايي كشنده تمامي اين خاطره‌هاي‬ ‫خوب را تبديل به يك افسانه خواهد كرد‪.‬‬ ‫هر زن و مردي وقتي اسم خيانت را مي‌شنوند‬ ‫واكنش بسيار تندي نسبت به آن نشان مي‌دهند‬ ‫اما با ناديده گرفتن علت‌هاي خيانت نمي‌شود‬ ‫انتظار يك زندگي آرام و دوستانه را داشت‪.‬‬ ‫تغییر لباس‬ ‫اگر همسر شما از آن دسته افرادي است كه‬ ‫خيلي به ظاهر خود توجه نمي‌كند اما ناگهان‬ ‫تبديل به يك فرد خوش‌لباس شده اين يك‬ ‫هشدار جدي براي شماست‪ .‬استفاده از‬ ‫عطرهاي خوشبو و لباس‌هاي زيبا و مرتب‪،‬‬

‫به آينه نگاه كردن نشانه‌هاي خوبي نيستند‪.‬‬ ‫اگر كمد لباس همسرتان بيشتر از گذشته‬ ‫لباس‌هاي متنوع دارد بهتر است سرسري از‬ ‫اين موضوع نگذريد‪.‬‬ ‫بهانه گیری بر سر غذا‬ ‫اگر همسرتان مدام غذا بهانه مي‌گيرد و اغلب‬ ‫به دليل معده حتي غذاي مورد عالقه‌اي كه‬ ‫برايش پخته‌ايد را نمي‌خورد‪ ،‬بدانيد كه او‬ ‫با فرد ديگري قرار مالقات داشته كه با او‬ ‫غذايش را صرف كرده و باز هم يك هشدار‬ ‫و نشانه براي شماست كه بايد دست به كار‬ ‫شويد‪.‬‬ ‫بوی یک عطر آشنا‬ ‫زنان در اين موضوعات گيرنده‌هاي بسيار‬ ‫عجيبي دارند‪ .‬اگر به تازگي بوي عطري ناآشنا‬ ‫را از لباس همسرتان حس كرده‌ايد اين نشان‬ ‫مي‌دهد يك جاي كار مي‌لنگد‪ .‬از او راجع به‬ ‫اين عطر سوال كنيد‪ ،‬اگر او دست‌پاچه شد‬ ‫بايد فكر راه‌حلي براي اصالح اين موضوع‬ ‫باشيد‪.‬‬ ‫سردی ارتباط‬ ‫اگر همسرتان مدام در مورد بدي ارتباط و‬ ‫پايان گرفتن رابطه‌تان صحبت مي‌كند‪ ،‬نشانه‬ ‫اين است كه او براي ارتباط با فرد ديگر‬ ‫به‌دنبال توجيه قابل‌قبولي است كه خودش را‬ ‫از عذاب وجدان راحت كند‪ .‬اين نشانه را هم‬ ‫جدي بگيريد‪ ،‬سردي ارتباط او و اين‌كه كمتر‬ ‫از گذشته با شما حرف مي‌زند نشانه‌هاي يك‬ ‫خيانت هستند كه بايد نسبت به آن‌ها آگاه‬ ‫باشيد‪.‬‬ ‫دروغ و بازهم دروغ‬

‫اين خيلي خنده‌دار است كه مردان فكر‬ ‫مي‌كنند با دروغ مي‌توانند خودشان را از‬ ‫سوال‌هاي زنان خالص كنند‪ .‬به چشم‌هاي‬ ‫مردتان نگاه كنيد و علت ديرآمدن يا تغييرات‬ ‫ديگر را بپرسيد‪ ،‬قدرت تشخيص دروغ مثل‬ ‫يك رادار قوي همه چيز را آشكار خواهد‬ ‫كرد‪ ،‬به همين آساني‪.‬‬

‫ديرآمدن‌هاي پشت سر هم‬ ‫اين نشانه بيشتر مربوط به آقايان است‪ .‬همسر‬ ‫شما تا ديروقت اضافه كاري مي‌كند تا براي‬ ‫شما زندگي خوبي را تامين كند اما اگر اين‬ ‫دير آمدن‌ها قبال نبوده و ناگهان اتفاق افتاده‬ ‫مطمئن باشيد دليل ديگري در پشت پرده‬ ‫دارد‪ .‬ماموريت كاري كه هر هفته بايد انجام‬ ‫شود هم يك هشدار است‪ .‬براي فهميدن‬

‫درستي حرف‌هاي او فيش حقوقي او را چك‬ ‫كنيد‪ ،‬اگر بابت اضافه كاري او تغييري در‬ ‫درآمدش به‌وجود نيامده‪ ،‬اين نشان مي‌دهد‬ ‫همسرتان دروغ گفته است‪.‬‬ ‫استفاده زیاد از کامپیوتر‬ ‫همسرتان به‌تازگي مدت زمان زيادي را صرف‬ ‫چك كردن اي‌ميل‌هايش مي‌كند؟ اين هم يك‬

‫نشانه براي اين‌كه نشان دهد بايد هوشيار‬ ‫باشيد‪ .‬اگر او بعد از چك كردن اي‌ميل‌هايش‬ ‫سريع آن را پاك مي‌كند حتما دليلي براي‬ ‫اين كار دارد و اين موضوع در مورد تلفن‬ ‫همراهش هم صدق مي‌كند‪ .‬اگر داخل پوشه‬ ‫پيام‌هاي همسرتان خالي است اين خالي بودن‬ ‫اصال نشانه خوبي نيست‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رفاقت آزاد بین زن و مرد‬ ‫تمایالت و روابط عاشقانه به تدریج‬ ‫کاهش می یابد و اگر این کاهش‬ ‫به وسیله روابط عاطفی و صمیمیت‬ ‫جبران نشود به استحکام زندگی‬ ‫خانوادگی لطمه وارد می کند‪.‬‬

‫همه زن و شوهرها میل دارند که زندگی خوبی‬ ‫داشته باشند و خوشبخت باشند‪ .‬روابط عاشقانه‬ ‫الزمه آن است‪.‬اما عشق بدون یک دوستی و‬ ‫رفاق ت صمیمانه کافی نیست‪ .‬کمبود یا نبودن‬ ‫روابط صمیمانه موجب ایجاد سوء تفاهمات و‬ ‫بدبینی هایی می شود که نتیجه آن عدم اعتماد‬ ‫است ‪.‬‬ ‫رواب ط زن و شوهر باید مخلوطی از عشق و‬ ‫صمیم یت و دوستی باشد‪.‬مسائل زیر دوستی و‬ ‫رفاقت بین همسران را کاهش می دهد‪:‬‬ ‫طرز تفکر ناصحیح‬ ‫بعضی از شوهرها درباره همسر خود به عنوان‬ ‫شوهر احساس مسئولیت می کنند‪ .‬احساسات‬ ‫محبت آمیز به او دارند و مسائل مربوط به زندگی‬ ‫داخلی و فرزندانشان را با او در میان می گذارند‪.‬‬ ‫اما نسبت به دوستان خود احساس دیگری‬ ‫دارند‪ ،‬مشکالت و گرفتاری های خود از جمله‬ ‫مسائل مالی را با آن ها مطرح می کنند و آن ها‬ ‫را محرم اسرار خود می دانند‪ .‬یا این که همسر‬ ‫خود را برای رفع احتیاجات و تأمین آسایش‬ ‫خود و فرزندانشان می خواهند و دوستانشان را‬ ‫برای امور کسبی و خصوصی خود ضروری می‬ ‫دانند‪.‬گاهی نسبت به آن ها بیش از همسرشان‬ ‫گذشت و بخشش دارند‪.‬‬ ‫بعضی خانم ها نیز به جای این که احساسات‬ ‫و خواسته های خود را با شوهر خود در میان‬ ‫بگذارند با دوستان خود درد و دل می کنند و در‬ ‫حالی که شوهر را ستون خانواده می دانند‪ ،‬نمی‬ ‫توانند با او رفاقت و صمیمیت داشته باشند‪.‬‬ ‫کم حرف زدن و عدم شناخت‬ ‫بسیاری از زندگی های خانوادگی بر پایه روابط‬ ‫عاشق انه شروع می شود‪ .‬زن و شوهر روزهای‬ ‫خوشی را با هم می گذرانند اما از عقاید و‬ ‫مشخص ات روحی هم اطالع کافی ندارند و‬ ‫در ح قیقت یکدیگر را کامال نمی شناسند‪.‬‬ ‫پس از مدتی اختالف ظاهر می شود و ممکن‬ ‫است موجب به هم خوردن زندگی آن ها باشد‪.‬‬ ‫بناب راین کسانی که با شناخت الزم از همسر‬ ‫خود با او ازدواج می کنند پایه ای محکم برای‬ ‫زندگ ی خود می گذارند‪ .‬در هر حال گفتگو‬ ‫درباره مسائل و مشکالت زندگی می تواند زن و‬ ‫شوهر را به یکدیگر نزدیک تر کند‪ .‬اختالفات‬ ‫را تا حد الزم برطرف کند و روابطی صمیمانه‬ ‫بین آن ها برقرار سازد‪.‬‬ ‫انتظارات بی مورد‬ ‫روابط دوستانه وقتی محکم می شود که توقعات‬

‫زن و شوهر از هم در حد منطقی باشد‪ .‬بعضی از‬ ‫شوهران از همسر خود انتظار دارند که همیشه‬ ‫کارهای آن ها را تایید کند و مطیع آن ها باشد‪.‬‬ ‫اگر در مواقعی از آن ها انتقاد کند ناراحت می‬ ‫شوند و عکس العمل نامطلوب از خود نشان می‬ ‫دهند‪ .‬آن ها از دوستان خود چنین انتظاری را‬ ‫ندارند و به آن ها اجازه می دهند که انتقادات‬ ‫خود را نسبت به او بیان کنند‪ .‬بعضی افراد‬ ‫برای اینکه دوست پیدا کنند سعی می کنند با‬ ‫اشخاص دیگر عالیق عالئق مشترک پیدا کنند‬ ‫و به این وسیله با آن ها دوست شوند و به بعضی‬ ‫از جزئیات زندگی دوستان خود توجه دارند‪ .‬اما‬ ‫درباره سرگرمی ها و تمایالت همسر خود این‬ ‫توجه را ندارند‪.‬‬ ‫تحمیل نظریات خود به همسر مانع ایجاد روابط‬

‫کامل دوستانه و صمیمانه است‪.‬‬ ‫عدم قبول برخی تفاوت ها‬ ‫آیا روابط دوستانه مستلزم آن است که زن و‬ ‫شوهر مثل یکدیگر فکر کنند و هیچ گونه‬ ‫تفاوت و اختالفی بین آن ها نباشد؟‬ ‫بسیاری از افرادیکه با یکدیگر دوستی صمیمانه‬ ‫دارند اختالف نظر و تفاوت سلیقه یکدیگر را‬ ‫تحمل می کنند‪ .‬البته به طور کلی توافق زن و‬ ‫شوهر ضرورت داردو با وجود برخی تفاوت‬ ‫ها روابط آن ها می تواند صمیمانه باشد‪ .‬باید‬ ‫اختالفات جزئی را تحمل کرد‪ .‬تفاوت های‬ ‫عقیده ای یا سلیقه ای می تواند موجب گفتگو‬ ‫ها و مشورت ها باشد‪ ،‬اشتباهات را روشن کند‬ ‫و زندگی را از یکنواختی بیرون بیاورد‪.‬‬ ‫لج بازی و انتقام جویی‬

‫دوستی و رفاقت وقتی ادامه پیدا می کند که‬ ‫ناراحتی ها و اختالفات گذشته کنار گذاشته‬ ‫شوند و لجبازی و انتقام جویی جای خود را‬ ‫به گذشت و رفتار مسالمت آمیز بدهد‪ .‬بعضی‬ ‫از اختالفات ممکن است برطرف نشود و اگر‬ ‫همچنان مورد بحث و گفتگو باشد به روابط زن‬ ‫و شوهر لطمه بیشتری وارد می کند و زندگی آن‬ ‫ها را تلخ می کند‪ .‬اما اگر با مسکوت گذاشتن‬ ‫آن مسئله در بهبود روابط و رفع سوء تفاهمات‬ ‫کوشش شود صمیمیت و همکاری را حفظ می‬ ‫کند‪ .‬اگر افراد انسانی فاقد دوست و رفیق باشند‬ ‫تنهایی خاصی را احساس می کنند‪ .‬همسر آن ها‬ ‫می تواند و باید بهترین دوست و یار وفادار آن‬ ‫ها باشد و تکیه گاه روحی باارزشی برای آن ها‬ ‫به حساب آید‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چگونه بدون جراحی زیباتر شویم؟‬ ‫حتما این روزها را گذرانده‌اید؛‬ ‫روزهایی که جلوی آینه‬ ‫ایستاده‌اید و به لکه‌هایی که‬ ‫روی صورت‌تان خودنمایی‬ ‫می‌کند با تعجب نگاه کرده‌اید و‬ ‫از خودتان پرسیده‌اید که «اینا‬ ‫دیگه کی دراومد؟» همینطور که‬ ‫خیره به آینه مانده‌اید با خودتان‬ ‫می‌گویید دیگر وقت لیزردرمانی‪،‬‬ ‫تزریق و استفاده از فیلر است‬ ‫و خیلی زود آنها را در فهرست‬ ‫کارهایی که باید انجام داد‪ ،‬قرار‬ ‫می‌دهید‪.‬‬

‫فکر مي​کنيد که با جراحي بيني و تزريق​هاي‬ ‫مختلف م ي​ توانيد به آرزوي ديرينه​ تان ب راي‬ ‫زيبا شدن دست پيدا کنيد و شروع به برنامه​‬ ‫ريزي مي​کنيد‪ .‬اما بهتر است کمی صبر کنید‪.‬‬ ‫اگر ما به شما بگوییم که بدون این جراحی‌ها‬ ‫هم می‌ت و ا نید زیبا باشید چطور؟ با ز هم‬ ‫حاضرید خطر کنید؟ واقعیت این است که با‬ ‫توجه کافی می‌توان صورتی زیبا و زنده داشت‪.‬‬ ‫بهتر اس ت بدانيد که داشتن پوستي ش اداب‬ ‫به همراه موهايي درخشان بخش اعظمي از‬ ‫زيبايي شما را تامين مي​کند‪ .‬نگران نباشید‬ ‫کافی است نکات زیر را بخوانید تا متوجه‬ ‫شوید بدون جراحی و استفاده از روش‌های‬ ‫تهاجمی هم می‌توان خوب به نظر رسید‪.‬‬ ‫پوست صاف و درخشان نیمی از زیبایی است‬ ‫پوست یک ا رگان تجدید‌پذی ر است و ب ه‬ ‫همین دلیل می‌تواند باعث کاهش روند پیری‬ ‫شود بنابراین با یک رژیم مناسب می‌توانید‬ ‫در ‪ 2‬تا ‪ 3‬هفته ‪ 30‬تا‪ 40‬درصد پوست‌تان‬ ‫را بهبود بخشيد‪.‬‬ ‫ از ضد آ ف تاب با ‪ 30 spf‬استفاده کنید‪.‬‬‫ضدآفتاب ن ه‌تنها نقش محافظتی دارد بلکه‬ ‫باعث می‌شود پوست جوان‌تر به نظر برسد‪.‬‬ ‫وقتی از و رود اشعه ماوراي بنفش ‪ A‬و‬ ‫‪ B‬ممانع ت به عمل آید‪ ،‬پوست توانایی‬ ‫فوق‌العاده‌ای برای ترمیم و التیام خود می‌یابد‬ ‫ت تغییرات‬ ‫و خیلی زود در بافت و رنگ پوس ‌‬ ‫مشاهده می‌شود‪.‬‬ ‫ استفاده از مرطوب‌کننده ویتامین ‪ C‬بهترین‬‫انتخاب ا س ت‪ .‬توصیه می‌شود این کرم را‬ ‫شب‌ها استفاده کنید چون به نورحساس است‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ C‬پوست را روشن می‌کند و از آسیب‬ ‫پوست پی ش گ یری می‌کند‪ .‬آنتی‌اکسیدان‌های‬ ‫دیگری که باید به دنبال آن باشید ویتامین ‪E‬‬

‫و چای سبز است‪ .‬محصوالت حاوی جلبک‬ ‫هم می‌تواند کمک کننده باشد‪.‬‬ ‫ از رتینول استفاده کنید چون تحولی جدی‬‫ایجاد م ی‌کند و باعث صافی و رفع چین و‬ ‫چروک می‌شود و لکه‌ها را کم‌رنگ می‌کند‪.‬‬ ‫محصوالتی که برای افزایش کالژن استفاده‬ ‫می‌شود می‌تواند باعث تجمع ویتامین‌شود‪.‬‬ ‫ مهم‌ ت ر ین گام برای زیبایی طبیعی تمرکز‬‫روی پو س ت صورت است‪ .‬اگر پوست‬ ‫حساسی د ا رید از پاک‌کننده‌های عاری از‬ ‫دترژانت و رایحه‌های مصنوعی استفاده کنید‪.‬‬ ‫هنوز هم بهتر است از موارد طبیعی استفاده‬ ‫کنید ت ا هم به نفع جیب‌تان باشد و هم به‬ ‫نفع پوست‌تان‪ .‬می‌توانید از بلغور و جو دوسر‬ ‫پخته‪ ،‬رب گوجه فرنگی و سیر یک ماسک‬ ‫مناسب برای پوست چرب‌تان بسازید‪.‬‬ ‫ سس مایونز و موز له شده هم به زیباسازی‬‫پوست ک م ک می‌کند فقط باید حواس‌تان‬ ‫باشد ‪ 20‬دقیقه روی صورت‌تان نگه دارید‪.‬‬ ‫ برای الیه‌برداری سلول‌های مرده پوست‬‫و ایجا د پوست صاف هم می‌توان از یک‬ ‫قاشق غذاخوری نمک و یک‌چهارم فنجان‬ ‫قهوه استفاده کنید و به آرامی صورت را با آن‬ ‫شست‌وشو دهید‪.‬‬ ‫ الیه‌برداری به جوانسازی کمک می‌کند‪.‬‬‫این ک ا ر باعث افزایش حجم پوست شده‬ ‫و لکه‌ های قهوه‌ای صورت را کم می‌کند‪.‬‬ ‫برای این کار از الیه‌بردارها و اسکراب‌های‬ ‫مختلف استفاده کنید‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حقایقی خواندنی در مورد پول و خوشبختی‬ ‫مطالعاتی که اخیرا در برخی‬ ‫موسسات و دانشگاه ها در مورد‬ ‫ارتباط پول با میزان رضایت و‬ ‫خوشحالی افراد در زندگی انجام‬ ‫شده به برخی از سواالت در این‬ ‫باره پاسخ می دهد‪.‬‬

‫از زمان اختراع پول در قرن ‪ 19‬قبل از میالد‬ ‫در خاورمیانه شاید این سوال در بین مردم وجود‬ ‫داشته که آیا پول خوشبختی می اورد؟‬ ‫مطالعات اخیر به جواب هایی در مورد این‬ ‫سوال قدیمی و همیشگی دست پیدا کرده که‬ ‫فراتر از اظهار نظرهای شخصی در این مورد‬ ‫بوده و تا حدود زیادی پایه و اساس علمی و‬ ‫آماری دارد‪.‬‬ ‫عالوه بر این در ادامه به برخی توصیه های ارائه‬ ‫شده در راستای همین مطالعات برای شاد تر‬ ‫بودن در کنار انتخاب های صحیح پولی و مالی‬ ‫اشاره خواهیم کرد‪.‬‬ ‫‪ .1‬چه جیزی طبقه متوسط جامعه را خوشحال‬ ‫می کند؟‬ ‫هیچ کس به طور دقیق نمی داند خوشحال‬ ‫خوشبختی چیست و دقیقا چه مفهومی دارد‪.‬‬ ‫چطور شرایط خاص فردی را خوشحال می‬ ‫کند و در مقابل همان شرایط برای فرد دیگری‬ ‫معنای خاصی ندارد و یا بالعکس ناراحت‬ ‫کننده است‪ .‬مطالعات اخیر نشان می دهد که‬ ‫دو نوع شادی و خوشحالی وجود دارد‪.‬‬

‫یکی از آنها "تامین احساسی" نام دارد و به‬ ‫تجربه روزانه فرد که شامل میزان خنده‪ ،‬استرس‬ ‫‪ ،‬عصبانیت ویا لذت بردن است مربوط می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫در مطالعه انجام شده در سال ‪ 2010‬در‬ ‫دانشکاه پرینستون این نتیجه حاصل شد که‬ ‫طبقه پاین اقتصادی جامعه به اندازه کسانی‬ ‫که پول بیشتری درمی آورند شاد و خوشحال‬ ‫نیستند‪ .‬اما میزان این اختالف تنها تا یک حد‬ ‫معینی وجود دارد یعنی از یک حد درآمد بیشتر‬ ‫دیگر کسب درآمد بیشتر باعث بروز خوشحالی‬ ‫و شادی بیشتر نمی شود‪.‬‬ ‫در واقع این نوع شادی و خوشحالی به میزان‬ ‫سالمت و ارتباطات سالم بستگی دارد نه به رقم‬ ‫حقوق و دستمزد افراد‪.‬‬ ‫‪.2‬سطح باالتری از شادی و خوشحالی‬ ‫نوع دیگری از شادی و خوشحالی وجود دارد‬ ‫که آن را "ارزشیابی زندگی" می نامند‪ .‬این نوع‬ ‫رضایت به چشم انداز فرد از زندگی خود در‬ ‫دراز مدت و پیش بینی رسیدن به اهداف و‬ ‫آرزوهای آن فرد مربوط می شود‪.‬‬ ‫محققین معتقدند این نوع شادی و خوشحالی با‬ ‫باالرفتن میزان درآمد و تحصیالت ارتباط دارد‪.‬‬ ‫مطالعات سال ‪ 2013‬در دانشگاه میشیگان بر‬ ‫روی ‪ 25‬کشور مختلف نشان داد که افرادی کع‬ ‫درآمد بیشتری دارند به نظر شادتر و خوش حال‬ ‫تر از کسانی هستند که درآمد کمتری دارند‪ .‬با‬ ‫این حال هیچ فاکتور ثابتی برای اینکه ارتباط‬ ‫بین پول و میزان خوشحالی و شادی افراد را‬ ‫توجیه کند وجود ندارد‪ .‬برای مثال به دنبال‬ ‫نقض این مورد در مطالعات انجام شده افرادی‬ ‫وجود داشتنه اند که تا نیم میلیون دالر درآمد‬

‫داشته اند اما میزان شادی و رضایتشان از زندگی‬ ‫بسیار کمتر از افراد با درآمد پایین بوده است‪.‬‬ ‫‪ .3‬چه چیز باعت شادی و رضایت در دوران‬ ‫بازنشستگی می شود؟‬ ‫مطالعات موسسه پول ملی در سال ‪ 2013‬نشان‬ ‫می دهد شاد ترین افراد بازنشسته کسانی هستند‬ ‫که هیچ گونه بدهی نداشته باشند و یا اینکه‬ ‫بدهی شان صاف شده باشد‪.‬‬ ‫‪ 36‬درصد بازنشتگان خوشحال و راضی کسانی‬ ‫بودند که بدهیشان تا ‪ 7‬سال آینده تمام خواهد‬ ‫شد و در مقابل ‪ 24‬درصد نا راضی قرار می‬ ‫گیرند‪.‬‬ ‫اما چه چیزی باعث می شود که میزان بدهی و‬ ‫وام اینقدر اهمیت داشته باشد؟ افراد معموال‬ ‫پس از بازنشستگی میزان درآمد و حقوق ثابتی‬ ‫دارند‪ .‬به همین دلیل در صورت اتمام بدهی‬ ‫شان میزان پول بیشتری برای صرف کردن در‬ ‫امور مختلف دارند و به نسبت میزان شادی و‬ ‫رضایت بیشتری خواهند داشت‪.‬‬ ‫‪ 84‬درصد افراد مورد مطالعه نیز اظهار داشته اند‬ ‫که ذخیره کردن برای روز مبادا باعث می شود‬ ‫که احساس کنترل بیشتری بر روی زندگی خود‬ ‫داشته باشند و در نهایت رضایت و خوشحالی‬ ‫بیشتری داشته باشند‪.‬‬ ‫‪ .4‬جطور می توانیم خوشحال تر و راضی تر‬ ‫باشیم‬ ‫با وجود اینکه میزان شادی ورشایت افراد از‬ ‫زندگی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما می‬ ‫توان به طور عمده آن را نتیجه تصمیمات ما در‬ ‫باره زمان و پول در نظر گرفت‪.‬‬ ‫برای مثال اگر محل سکونت شما در نزدیکی‬ ‫محل کارتان باشد و زمان رفت و آمد شمتا‬ ‫کمت باشد به مراتب نسبت به زمانی که در یک‬ ‫خانه مجلل و به دور از محل کارتنا ساکن باشید‬ ‫احساس شادی و رصایت بیشتری خواهید‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫همچنین شیوه زندگی مصرفگرایانه الزاما شادی‬ ‫و خوشحالی به همراه نخواهد داشت ولی د‬ ‫ر مقابل ارتباطات اجتماعی با میزان رضایت‬ ‫افراد از زندگی رابطه مستقیم دارد‪.‬‬ ‫بنابراین می توان گفت که صرف کردن پول‬ ‫و وقت برای داشتن ارتباط بیشتر با دوستان‬ ‫و آشنایان بسیار بهتر از رفتن به مراکز خرید‬ ‫و صرف هزینه برای خرید اقالم و کاالهای‬ ‫مختلف است‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

19


‫‪18‬‬

‫‪No. 720 | May , 29, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ازدواج با جیب‬ ‫آقای داماد‬

‫امروزه وجود مشکالت اقتصادی‬ ‫موجب شده است برخی‬ ‫معیارهای ازدواج و انتخاب همسر‬ ‫برای بعضی افراد تغییر کند و‬ ‫شاخصه های اقتصادی جایگزین‬ ‫ارزش های اخالقی شود‪ .‬در واقع‬ ‫بعضی از جوانان برای رهایی از‬ ‫مشکالت اقتصادی به جای سعی‬ ‫و تالش بیشتر به دنبال ازدواج با‬ ‫شخصی متمول و دارای وضعیت‬ ‫اقتصادی مناسب هستند‪.‬‬

‫کرد‪ .‬با این توضیح چنانچه خواستگار شما‬ ‫با تکیه بر قابلیت های خود و یا توسل به‬ ‫سطح تحصیالتش سرمایه مطلوبی را پس‬ ‫انداز کرده باشد‪ ،‬می توان به این نتیجه رسید‬ ‫که وی فردی خودساخته و قابل اتکاست که‬ ‫قابلیت پیشرفت دارد‪.‬‬ ‫اهمیت «استقالل مالی»‬ ‫مهم ترین پیامدهای نداشتن استقالل مالی و‬ ‫وابستگی اقتصادی به خانواده همسر عبارت‬ ‫است از‪ :‬ایجاد یک فضای مطلوب برای‬ ‫دخالت خانواده در امور شخصی و خصوصی‬ ‫زوجین از جمله نحوه خرج کردن پول‪ ،‬خرید‬ ‫کردن و ‪ ،...‬تجربه احساس حقارت ناشی از‬ ‫سرزنش ها و منت گذاشتن های خانواده که‬

‫وجود ندارد و‪ ...‬همه و همه از پیامدهای نبود‬ ‫استقالل مالی همسر از خانواده اش است‪ .‬در‬ ‫مواردی نیز دیده شده است که خانواده ادامه‬ ‫حمایت مالی از فرزندشان را به جدایی او از‬ ‫همسرش منوط می دانند!‬ ‫اگر به خاطر ثروتت نبود هرگز با تو ازدواج‬ ‫نمی کردم‬ ‫یقینا دور از انتظار نیست در انتخاب هایی‬ ‫که صرفا براساس تمکن مالی طرف مقابل‬ ‫پایه گذاری می شود با کوچک ترین تزلزلی‬ ‫که برای ثروت فرد پولدار اتفاق می افتد‪،‬‬ ‫از میزان استحکام آن ازدواج و انگیزه برای‬ ‫ادامه زندگی نیز کاسته شود‪.‬‬

‫ازدواج به خاطر پول‬ ‫شیوع این باور نادرست در بین جوانان‬ ‫که چنانچه با همسری ثروتمند یا دارای‬ ‫تحصیالت‪ ،‬جایگاه و موقعیت اجتماعی‬ ‫مناسب ازدواج کنم‪ ،‬می توانم روی تمام‬ ‫واقعیت های تلخ موجود در زندگی گذشته‬ ‫از جمله فقر اقتصادی‪ ،‬فقر فرهنگی و بی‬ ‫سوادی والدین‪ ،‬نداشتن موقعیت و جایگاه‬ ‫اجتماعی مناسب خطی پر رنگ بکشم و‬ ‫تحولی جدید در شرایط فعلی زندگی ام ایجاد‬ ‫کنم‪ ،‬موجب شده است معیارهای اخالقی‬ ‫و شخصیتی طرفین‪ ،‬قبل از ازدواج نادیده‬ ‫گرفته شود و وضعیت مالی و اقتصادی آن‬ ‫ها اولویت نخست را به خود اختصاص دهد‪.‬‬ ‫به خاطر داشته باشید ازدواج کردن با یک‬ ‫فرد‪ ،‬بدون در نظر گرفتن معیارهای اساسی‬ ‫انتخاب همسر و هم کفو بودن و همچنین‬ ‫بدون احساس و عاطفه قلبی و فقط از روی‬ ‫نگاه مادی گرایانه و صرفا به خاطر پول‪ ،‬به‬ ‫طور قطع عقالنی نیست و اشتباه محض است‬ ‫اما توجه به نکاتی که در ادامه می آید‪ ،‬به شما‬ ‫در انتخاب دقیق تر و تصمیم گیری سنجیده‬ ‫تر کمک می کند‪.‬‬ ‫خواستگارتان تا چه اندازه «خود ساخته»‬ ‫است‬ ‫اگر خواستگارتان دارای خودروی مدل باال‪،‬‬ ‫خانه مسکونی مستقل و امکانات رفاهی برای‬ ‫شروع زندگی مشترک است اما یک سوال مهم‬ ‫همواره وجود دارد و آن این که خود این فرد‬ ‫تا چه اندازه در به دست آوردن چنین امکاناتی‬ ‫نقش داشته است؟ آیا تمام آنچه کسب کرده‬ ‫است نتیجه تالش‪ ،‬رزق حالل و استقالل‬ ‫مالی خوداوست یا این که تمام سرمایه الزم را‬ ‫خانواده اش برای او فراهم آورده اند؟‬ ‫از طرفی بسیاری از جوانان اگر چه در‬ ‫حال حاضر از شرایط مالی کامال مساعدی‬ ‫برخوردار نیستند اما از قابلیت هایی بهره‬ ‫مندند که با بررسی دقیق آن ها می توان آینده‬ ‫ای سرشار از پیشرفت برای شان پیش بینی‬

‫سمت او گرایش دارم؟ آیا با کوچک ترین‬ ‫نوسان در ثروت مرد‪ ،‬زمینه ناسازگاری بین ما‬ ‫بروز پیدا خواهد کرد»؟‬ ‫دخترانی که همسرشان را صرفا به عنوان‬ ‫ابزاری برای رسیدن به آرزوها‪ ،‬رفاه و‬ ‫کمبودهای زندگی شان تلقی می کنند و صرفا‬ ‫تمکن مالی او را در نظر می گیرند‪ ،‬در زندگی‬ ‫مشترک خود نه تنها به همسر بلکه به خودشان‬ ‫نیز آسیب های روحی‪-‬روانی جدی وارد می‬ ‫آورند‪.‬‬ ‫اختالف فرهنگی‬ ‫هم کفو بودن حائز اهمیت است‬ ‫چنانچه فاصله اعتقادی‪ ،‬اقتصادی و یا‬ ‫فرهنگی شما با خانواده خواستگارتان بسیار‬ ‫زیاد باشد‪ ،‬اولین فردی که از این ناحیه‬ ‫صدمه خواهد خورد خود شما هستید‪ .‬در‬ ‫صورت هم کفو نبودن دیر یا زود با ورود به‬ ‫زندگی مشترک زمینه بروز اختالفات و تنش‬ ‫ها فراهم خواهد آمد‪ .‬چرا که یقینا «سبک‬ ‫زندگی»‪« ،‬آداب و رسوم» و «رفتارهای»‬ ‫فردی شما و همسر آینده تان متفاوت است و‬ ‫ممکن است همین تفاوت ها در آینده به ابزار‬ ‫و پتکی تبدیل شود که بارها بر سر فرد ضعیف‬ ‫تر فرود بیاید‪.‬‬ ‫خودتان تغییردهنده باشید‬ ‫اما در آخر‪ :‬تصور کنید به هر دلیلی شرایط‬ ‫ازدواج شما با خواستگارتان فراهم نشد؛ آیا‬ ‫در چنین شرایطی دست از رسیدن به آمال و‬ ‫آرزوهای تان برمی دارید و به فردی منفعل‬ ‫تبدیل خواهید شد که باور دارد به خانواده‬ ‫ای از قشر ضعیف متعلق است و هرگز امکان‬ ‫رشد و صعود به قله های موفقیت را ندارد؟‬ ‫آیا این بار هم در امید آمدن خواستگاری با‬ ‫وضع نسبتا مرفه‪ ،‬شاهد از دست رفتن عمرتان‬ ‫خواهید بود؟ آیا به این باور رسیده اید که‬ ‫دیگر امیدی به تغییر شرایط وجود ندارد و‬ ‫به ناچار شما هم به همان سرنوشت خانواده‬ ‫تان مبتال خواهید شد؟ آیا تصور می کنید تنها‬ ‫ازدواج با فردی ثروتمند می تواند جایگاه و‬ ‫موقعیت شما را تغییر دهد؟‬ ‫توصیه می کنم مسئولیت تالش برای کسب‬ ‫داشته های بیشتر‪ ،‬تغییر شرایط و رقم زدن‬ ‫سبک زندگی بهتر از گذشته را «خودتان» به‬ ‫عهده بگیرید‪.‬‬

‫در بیشتر مواقع با تحسین کردن عضو دیگری‬ ‫از خانواده که به لحاظ مالی مستقل از پدر و‬ ‫مادر است همراه است‪ ،‬شکسته شدن مرزها‪،‬‬ ‫ضعیف شدن تدریجی اعتماد به نفس زوج‪،‬‬ ‫باال رفتن میزان تنش و تشنج میان زن وشوهر‬ ‫به واسطه مداخالت خانواده‪ ،‬استرس دائمی‬ ‫ناشی از این که مبادا خانواده به هر دلیلی‬ ‫حمایت مالی خود را از ما قطع کند‪ ،‬ایجاد‬ ‫زمینه ای برای بروز توقعات و انتظارات‬ ‫نابجا و غیرمنطقی خانواده همسر از زوج که‬ ‫در موارد زیادی توان نه گفتن در مقابل آن ها‬

‫بد نیست یک سوال مهم و حیاتی را از خود‬ ‫بپرسید‪« :‬چنانچه این فرد درآینده ای نه چندان‬ ‫دور‪ ،‬همه ثروت و رفاه خود را از دست بدهد‬ ‫و یا خانواده اش دست از حمایت مالی او‬ ‫بردارند‪ ،‬آیا باز هم به ادامه زندگی مشترک با‬ ‫او تمایل دارم؟ آیا این فرداز حداقل شاخصه‬ ‫های الزم به منظور شروع زندگی مشترک‬ ‫نظیر ایمان و اخالق‪ ،‬خانواده سالم‪ ،‬سالمت‬ ‫و ثبات شخصیت‪ ،‬زیبایی نسبی و سالمت‬ ‫جسمی‪ ،‬فاصله سنی مناسب و‪ ...‬برخوردار‬ ‫است؟ آیا از نظر احساسی و میل قلبی نیز به‬

‫منتظر بمانید اگر ‪...‬‬ ‫اگر پاسخ شما به تمام سواالت باال‬ ‫منطقی بود و تصور کردید که می شود به‬ ‫خواستگارتان تکیه کرد‪ ،‬می توانید منتظر‬ ‫بمانید تا خواستگارتان از طریق منطقی و با‬ ‫گذشت اندکی زمان‪ ،‬خانواده خود را با شما‬ ‫همراه و موافق کند هر چند اگر خانواده وی‬ ‫افرادی مادی گرا باشند و دیگران را با خط‬ ‫کش تمکن یا فقر مالی ارزیابی کنند و به آنان‬ ‫امتیاز دهند با ازدواج شما موافقت نخواهند‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫در هر حال می توانید به او مدتی فرصت دهید‬ ‫تا به گونه ای مطلوب نظر خانواده خود را‬ ‫تغییر دهد‪ .‬از طرفی توصیه می شود صرفا به‬ ‫این دلیل که یک خواستگار پر و پا قرص‬ ‫دارید‪ ،‬ورود دیگر خواستگاران را به منزل تان‬ ‫ممنوع نکنید‪.‬‬


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

17


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

16


13

No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

15


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

14


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

13


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

12


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

11


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

10


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

9


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

8 8


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

7


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

5


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6 4


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

3


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

2


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

1


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

B


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

A


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

IV


No. 720 | May , 29, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

III




Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.