ما فراموش منیکنیم
فرید آزادیان
به یاد داشنت نسل بعدی رفقای جانباخته با خواندن راجع به احسان فتاحیان مجبور بودم با اشکهای خشمگینم بجنگم؛ رفیق جانباخته ،قهرمان انقالبی و یکی دیگر از جوانان شجاعمان که به دست رژیم اسالمی به قتل رسید. در چند روز گذشته که به فکر نوشتن این مقاله بودم ،در ترامواهای تورنتو سفر میکردم و کاناداییهای بسیاری دیدم که
گلهای قرمزی به یاد “روز یادآوری” به سینههای خود سنجاق میکنند .در کودکی مراسم روز یادآوری را در مدرسه بخاطر دارم .در آن روزها فکرهایم جای دیگری بود – نه در صحنههای نبرد اروپا و کره که کاناداییها میجنگیدند که در زندان اوین و جوخههای خمینی .نه در سالهای ۱۹۱۴و ۱۹۴۴که در سالهای
رژیم اسالمی انقالبیون کرد را در سال ۱۳۵۷به جوخهی آتش میسپارد
مبارزه کارگران ایران کارگران در ایران همیشه روبرو با دستگیری و تعقیب به دست جمهوری اسالمی ایران هستند ،رژیمی که به آنها حقوق مدنی و کارگری چندانی نمی دهد .شرایط کارگران تا حد بسیاری پایین آمده و نرخ رسمی بیکاری در حال حاضر ۱۲.۵درصد است. نرخ واقعی بیکاری بسیار باال تر و حدود ۱۷تا ۱۸درصد است .تنها از سال ۲۰۰۷ تاکنون حداقل حقوق تقریبا نصف شده است از حدود ۴۳۲تا ۲۶۳دالر در ماه. کارگران در ایران حق قانونی برای سازماندهی اتحادیههای مستقل کارگری ندارند و به آنها تنها امکان پیوستن به انواع مختلف انجمنهای کارگری اسالمی ارائه میشود .این انجمنها در واقع علیه منافع
فرید آزادیان
کارگران هستند و تحت سیطرهی رئیس و روسا هستند و بخشی از رژیم به حساب میآیند. کارگران ایران همیشه زیر ضرب قرار دارند. منصور اوسانلو ،رئیس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس تهران و حومه نماینده حدود ۱۷هزار کارگر اتوبوس است و از سال ۲۰۰۷در زندان اوین است و با شکنجهی شدید روبرو شده .او از جمله هزاران زندانی سیاسی دیگر است که در زندانهای رژیم با برخورد وحشیانه روبرو هستند .فعالین اتحادیهای که مدافع حقوق کارگران هستند اغلب دستگیر و بدون محاکمه زندانی میشوند .در موارد دیگر کارگرانی که سعی به سازماندهی و اعتصاب میکنند مورد حمله
وظیفهی مشخصی که بر عهدهی ما قرار دارد تضمین این است که هیچ پناهندهی سیاسی که از رژیم اسالمی فرار میکند از آمدن به کانادا باز نماند یا از این کشور اخراج نشود .مبارزهی انقالبی که بسیاری را به کانادا آورده است ادامه دارد و بهای آن را خون نسل آیندهی ایرانیان میدهد و ما نیز باید در این مبارزه نقش خود را ایفا کنیم.
۱۹۸۱و .۱۹۸۸اینها برای من مهم بود. در آنجا بود که نسلی از شجاعترین و بهترینهای ما جانش را فدای ایرانی حقیقتا دموکراتیک و سوسیالیست کرد. والدین بسیاری از ما جوانان ایرانی و کانادایی در همان سالها از ایران گریختند و بسیاری از ما تا وقتی که به دانشگاه رسیدیم کنجکاوانه از تاریخ خانوادهمان میپرسیدیم؛ از گریختن از ایران ،از سالهای در زندان ،از شکنجه و از رفقای بسیاری که به قتل رسیدند. در آن زمانها هنگام شنیدن داستانهای رسیدن خانوادهمان به کانادا خشمی گلویمان را میگرفت و اکنون دوباره همان شده است .ما جوانان که اسم ندا و احسان را میشنویم ،یاوقتی از صدها نفری میشنویم که در زندان هستند یا به قتل رسیدهاند به این نسل جدید قهرمانان انقالبی ابراز احترام میکنیم. ما جوانان باید کاری که والدینمان پیش ِ جوانان از ما شروع کردند ادامه دهیم. مثل ما در ایران این کار را شجاعانه در مقابل باتوم و گاز اشکآور و گلوله و میلههای زندان انجام میدهند .ما در هنگام ادای احترام تعهد خود به حمایت از مبارزه برای دموکراسی و سوسیالیسم احسان فتاحی ،کمونیست و انقالبی کرد ،که در ۱۱نوامبر ۲۰۰۹اعدام شد در ایران را تجدید میکنیم. قرار میگیرند و یا با نیروهایی اعتصابشکن جایگزین میشوند .در اول ماه مه گذشته، کارگران و فعالین در پارک الله گرد آمدند تا به شرایط هر روز بدتری که در آن زندگی میکنند اعتراض کنند .دولت با خشونت و دستگیری پاسخ داد. نباید این واقعیت را فراموش کنیم که دولت اسالمی بر پایه نظامی سرمایهداری بنا شده است .ایرانیان طبقهی باال تنها میخواهند پول بسازند و کارگران را استثمار کنند؛ اینها دشمنان واقعی طبقهی کارگر هستند. اتحادیههای مستقل کارگری در پاسخ به این انتخابات گذشته را تحریم کردهاند چرا که هیچ کدام از نامزدها چیز مفیدی به کارگران ارائه نمیدادند .یعنی نامزدها در بیتوجهیشان به طبقهی کارگر متحد بودند. علیرغم این سرکوبها طبقهی کارگر
پیغام ماللی جویا“ :کانادا باید از افغانستان خارج شود!”
پیروزیهای مهمی داشته است و مبارزه به سمت مثبت حرکت میکند .اخیرا ۴۰۰۰ کارگرا آجرسازی پس از ۱۷روز اعتصاب غرقانونی به کسب اضافه حقوق نائل آمدند. این نشانی برای تمام کارگران است که سازمان یابند و برای بهبود شرایط بغرنج کاری خود بجنگند. کارگران در ضمن هر روز بیشتر در جنبش در ایران درگیر میشوند ،اغلب از طریق اعتصاب و کاهش سرعت کار .روشن است که کارگران در ایران با سازماندهی جمعی هر روز نقش بیشتری در مبارزه با رژیم اسالمی ضدکارگر پیدا میکنند .نخبگان حاکم به درستی از این جنبش میترسند و این به علت توان بالقوهی آن در پیش بردن جنبش اعتراضی کنونی در ایران است.
رضا اشتراکی
“از جنبش در ایران حمایت میکنم ،مردم نباید به امثال موسوی و کروبی اعتماد کنند”
تورنتو میزبان رویدادهای بسیاری است که افراد پیشرو به آن عالقه دارند .اما سخنرانی اخیر ماللی جویا ،نماینده اخراجی مجلس افغانستان ،یکی از بهترینهایی بود که من تابحال در آن شرکت کردهام .محکوم کردن اشغال کشور او افغانستان به دست سازمان ناتو به همراه مخالفتش با طالبان و همچنین رژیم بنیادگرای اسالمی در ایران صدایی قدرتمند و تازه به او داده بود. ماللی وقتی در سطح جهان مطرح شد که در سال ۲۰۰۳ به لویی جرگه ،مجلس انتخاب قانون اساسی افغانستان پس از سقوط طالبان ،انتخاب شد .در آنجا او سخنرانی ۹۰ثانیهای انجام داد که زندگیاش را عوض کرد .او علنا مشروعیت مجلس را بخاطر حضور “جنایتکاران” و “جنگساالران” زیر سوال برد .رئیس مجلس ،مجددی ،او را بالفاصله اخراج کرد .ماللی از آن پس صدای بینالمللی وضعیت زنان در افغانستان بوده است؛ یگانگی او در موضع انقالبی و سازشناپذیرش علیه اشغالگران آمریکا ،کانادا ِ طالبان ارتجاعی است .او همچنان علیه و ناتو و همچنین اشغال افغانستان میجنگد اما در ضمن در سراسر جهان سخنرانی میکند تا توجهها را به کشورش و فعالیتهایش جلب کند.
۴
ماللی دو نوبت در تورنتو سخنرانی کرد .این بخشی از تور سراسری کانادا است که مالله در آن کتاب جدیدش، “زنی میان جنگساالران :داستان بینظیر اقغانی که جرات کرد صدایش را بلند کند” را معرفی میکند .قبال در کانادا او را از سخنرانیاش در کنوانسیون حزب نیودموکرات در کبک میشناختیم و در آنجا بود که ان.دی.پی با افتخار تنها حزب عمدهی فدرال شد که خواهان بازگشت نیروها از افغانستان شد .الیویا چاو ،منتقد خارجی کنونی نیودموکراتها ،به همراه جویا صحبت کرد .نیال زمانی، فعال افغان و ایرانی و یکی از سربازان آمریکایی که حاضر به جنگ در عراق نشده بود دیگر سخنرانان بودند. وقتی نویسندهی این مقاله از او در مورد جنبش انقالبی در ایران پرسید با خشنودی بسیار پیغام آتشین حمایت او از تودههای ایران را شنیدیم .او نه تنها حمایت پر شور و شوق کامل خود به جنبش ضدحکومتی در ایران را اعالم کرد (و گفت که این الهامی برای مردم افغانستان و سراسر جهان بوده است) بلکه خمینی ،بنیانگذار آنچه او “رژیم فاشیستی در ایران” مینامد ،را با هیتلر و موسولینی مقایسه کرد و در ضمن به تودههای ایران هشدار داد که فریب “رفورمیستهایی مثل موسوی و کروبی” را نخورند که
شماره ۲
ت آنها آغشته به خون است. دس ما امیدواریم صدای او به کاناداییها یادآوری کند که ارتش و مالیات آنها نه برای کمک به مردم افغانستان که برای خدمت به چهرههای ارتجاعی هچون کرزای و بسیاری از نیروهای سابق طالبان خرج میشود .مبارزهی او در ضمن نشان میدهد که نیروهای چپ حق ندارند از جنبشهای سیاسی ارتجاعی اسالمی در خاورمیانه حمایت کنند .در این موسم نیک بازدید مالله از شهرمان ما یک بار دیگر میگوییم :کانادا باید بالفاصله از افغانستان خارج شود! دسامبر ۲۰۰۹