فصل دوم :بدعتها و فرقههاى منحرف آيين منحرف عبارت است از مكتبى از مسيحيت بنياد يافته بر بنيان راستين و استوار كتاب مقدس به انحراف رفته و يا تعاليم و آموزههاى مسيحيت تاريخى را رد كرده باشد .پولس رسول درمورد ظهور مسيحيان دروغين و انجيل كاذب هشدار داده و چنين مىفرمايد« :اگر كسى پيش شما بيايد و عيساى ديگرى جز آن عيسايى را كه ما به شما اعالم كرديم ،اعالم كند آيا با خوشحالى او را قبول نمىكنيد ...زيرا اين اشخاص رسوالن دروغين و خادمين فريبكار هستند كه خود را به شكل رسوالن مسيح درمىآورند .اين چيز عجيبى نيست شيطان هم خود را به صورت فرشته نور درمىآورد .پس اگر خادمين او خود را خدمتگزاران عدالت و نيكويى جلوه دهند جاى تعجب نيست ،در عاقبت مطابق اعمالشان كيفر خواهند يافت» (دوم قرنتيان .)15 -13 :11 تعريف فرقهها و مكتبهاى منحرف (بدعتها) بدعت يا فرقه منحرف هر گروه مذهبى را مىگويند كه در يك يا چند مورد اعتقادشان با اعتقاد اساسى كليساى تاريخى مغايرت داشته باشد .تعريف ديگر فرقه منحرف چنين است :گروهى از مردم كه به دور شخص معينى يا تعبيرات و تفسيرات غلط و از كتاب مقدس گرد آمده باشند .اين گروهها هميشه درمورد آموزههاى اصلى ايمان مسيحى اشكال دارند .آنها به ويژه درمورد الوهيت و انسان شدن خدا در شخص عيساى مسيح از حقيقت كتاب مقدس منحرف مىباشند .آيينهاى منحرف بسيارند و رو به تزايد و توسعه هستند .ممكن است سؤال شود كه دليل آنها چيست؟ مثال فرقه مورمونها كه در سال 1830با 30نفر پيرو ،شروع كرد و اكنون تعداد پيروان آن حدود 5 ميليون نفر رسيده است. -1فرقههاى منحرف در دنياى نامطمئن ظاهرا پاسخهاى قانعكنندهاى به مردم مىدهند .ما همه احتياج به محبت داريم و مىخواهيم مردم با ما مهربانى كنند و احساس كنيم كه زندگي مان مفيد و ثمربخش است .چه بسا كه افراد وقتى در محيط يا شرايط جديدى قرار مىگيرند ،هويت خود را از دست مىهند و مىخواهند در جامعه خود را بازيابند. فرقههاى منحرف از اين عوامل سؤاستفاده كرده و چهره ظاهرا پرمهر را به خود مىگيرند و افراد سردرگم را كه از حقيقت كالم خدا اطالع كافى ندارند به دام مىافكنند. -2علت ديگر پيشرفت فرقهها و مكاتيب منحرف اين است كه آنها از بىتفاوتى ،سردى و غفلت مسيحيان سؤاستفاده كرده و در مقابل آن محيطى ظاهرا گرم به وجود مىآورند و تازه واردين را شيفته خود مىسازند .آنها مثل كمونيستها عمل مىكنند كه با اشاره به ظلمهاى اجتماعى و اوضاع اقتصادى ذهن جوانان را نسبت به اوضاع موجود بدبين كرده و مكتب خود را به آنان مىقبوالنند. بسيارى از مسيحيان اطالع صحيح و كافى از كتاب مقدس و تعاليم آن ندارند .در نتيجه رهبران فرقههاى منحرف كه اكثرا فاقد اطالع صحيح از زبانهاى يونانى و عبرى مىباشند با اظهار فضل و ترجمه نادرست و مغرضانه آيات حساس كتاب مقدس ،مردمان سادهلوح و بىاطالع را مىفريبند .از آن جمله شاهدين يهوه هستند كه در به در مىگردند و ظاهرى دانشمندنما به خود مىگيرند و مردم بىاطالع را مىفريبند .براى مبارزه با اين رياكارى بايد هر ايماندارى بداند كه به چه ايمان دارد و دليل ايمانش چيست؟ پطرس رسول مىفرمايد« :اگر كسى علت اميد شما را مىپرسد ،هميشه آماده جواب باشيد .البته با ماليمت و احترام» (اول پطرس .)16 -15 :3پادزهر هر تعليم و آموزههاى نادرست و مسمومكننده همانا حقيقت كالم خداست .بايد خودتان را با سراسر كتاب مقدس به گونه صحيحى آشنا كنيد تا نه تنها از خطر اين مكتبها مصون مانيد كه بتوانيد پيروان آنها را به راه راست هدايت نماييد. خصوصيات فرقههاى منحرف -1حقيقت بسيارى از فرقههاى منحرف ادعا مىكنند كه خدا حقيقت تازهاى را بر آنها مكشوف فرموده است .معموال اين حقيقتطلبى است كه قبال بر آنها آشكار نبوده و با تمام مكاشفات قبلى مغايرت دارد .مثال آقاى «سان ميونگدمون »Sun Myung Moonادعا كرده است كه مأموريت مسيح روى زمين ناتمام مانده و دنيا اكنون آمادگى پيدا كرده 9