22
October 2015 مهر 1394
نباشد (قرار است با کمک غرب سيستم جديدي احداث شود) .براي برقراري سيستم شفافسازي ،آژانس از ادواتي استفاده خواهد کرد که بخشي از آنها قب ً ال در هيچ کجاي دنيا استفاده نشده است .بهطور مثال دستگاههاي مزبور ،آژانس را به طور مستمر در جريان ميزان اورانيوم غني شده خارج شده از تأسيسات نظنز و نيز ميزان و درصد اورانيوم غني شده قرار خواهند داد. اما ايران با اين عقبنشيني قابل توجه در برنامه هستهاي خود چه به دست آورد؟
غنيسازي
چرا ايران توافق هستهاي را پذيرفت؟ شهير شهيدثالث سياستمداران و تحليلگران غربي ،به خصوص آمريکايي، علت پذيرش توافق هستهاي از سوي ايران را عمدتا فشار بيش از حد اقتصادي ناشي از تحريمها و ضرورت اجتناب از يک درگيري بزرگ نظامي با آمريکا ميدانند .شايد اين دو عامل نقش تعيين کنندهاي در نرم شدن موضع ايران داشته، اما حداقل ميتوان گفت که اين برداشت جامع نيست .ايران از اين مصالحه بيش از اينها به دست آورده است. با نگاهي به گوشهاي از کارهايي که ايران تعهد کرده براي رفع تحريمها انجام دهد ،ميتوان به عمق مصالحه صورت گرفته پي برد.
هزاران دستگاه سانتريفوژ در تأسيسات نطنز ،همراه با زيرساختهاي مربوطه مانند لوله کشيها و تأسيسات الکتريکي بايد برچيده شود و در محلي در همان مجموعه که تحت نظارت دائمي آژانس بينالمللي انرژي اتمي خواهد بود ،انبار گردد. حجم قابل توجهي از ذخيره اورانيوم غني شده بايد از ايران خارج شود .در تأسيسات فردو ،دو سوم سانتريفوژها و کليه ادوات مربوط به آنها ،از لولهکشيها گرفته تا تأسيسات برقي و غيره بايد جمعآوري شود و تا 15سال ديگر در آنجا غنيسازي صورت نگيرد. قلب تأسيسات آب سنگين اراک بايد به کلي خارج شود و داخل آن با سيمان پر شود به نحوي که ديگر قابل استفاده
مذاکرات وقتي جدي شد که آمريکا پذيرفت دست از سياست غنيسازي صفر بردارد. تا آنجا که به موضوع هستهاي مربوط ميشود ،از سال 2003که رويارويي ايران با غرب (عمدتًا با آمريکا) بر سر برنامه هستهاي جمهوري اسالمي آغاز شد ،پافشاري ايران بر روي داشتن چرخه کامل هستهاي و بي نياز شدن کشور از کمکهاي خارجي در رابطه با تکنولوژي هستهاي بود .اينکه چرا ايران چنين اصراري داشت خارج از موضوع اين بحث است ،اما به هر حال در قلب اين دعوا ،موضوع غنيسازي اورانيوم قرار داشت. آمريکا اصرار ميکرد که برخورداري ايران از سيستم غنيسازي اين امکان را به آن کشور ميدهد که به بمب هستهاي دست پيدا کند .ايران اين نظر را رد ميکرد و مي گفت که اوالً پروژه اتمي ايران صلحآميز است و ثانيًا قبول نظر آمريکا را که چندين دهه به عنوان مظهر استکبار معرفي کرده بود ،زير فشار و زور ،مغاير با اصول بنيادي انقالب ميدانست. باالخره باراک اوباما ،رئيس جمهور آمريکا در سال 2013اعالم کرد که ادامه اصرار بر سياست «غنيسازي صفر در ايران» جلوي حل ديپلماتيک دعواي هستهاي با ايران را ميگيرد .نهايتًا ،در توافق صورت گرفته بين ايران و کشورهاي ،1+5با نام اختصاري «برجام» ،برنامه غني سازي ايران پذيرفته شد و با تصويب قطعنامهاي در شوراي امنيت سازمان ملل و صحه گذاشتن بر برجام ،اين برنامه مشروعيت بينالمللي پيدا کرد. درست است که ايران بايد به مدت 15سال محدوديت هايي را در اين زمينه تحمل کند ،ولي به هر جهت ،از ديد جمهوري اسالمي ،نفس تسليم نشدن به فشارهاي غرب
22
براي دست کشيدن از غنيسازي ،يک پيروزي تلقي ميشود. اما دستاوردهاي برجام براي ايران از موضوع غنيسازي فراتر ميرود.
خطر تحريم و جنگ
بهطور قطع رفع بخش بزرگي از تحريمها که گلوگاه اقتصاد ايران را ميفشرد ،باعث آزاد شدن ظرفيتهاي اقتصادي کشور ،مراوده آزاد تجاري با بازارهاي جهاني و هجوم سرمايهگذاري خارجي به ايران خواهد شد. اما توجه به اين نکته ضروري است که اگر موضوع غنيسازي از طرف آمريکا پذيرفته نميشد ،به صرف فشارهاي اقتصادي ،به احتمال قوي توافقي به دست نميآمد .بر پايه گزارشها زماني مذاکرات محرمانه ايران و آمريکا حالت جدي به خود گرفت که معاون وقت وزارت خارجه آمريکا ،ويليام برنز ،به نمايندگان ايران که با وساطت سلطان قابوس در عمان با آمريکاييها مالقات ميکردند گفت که آمريکا حاضر است غنيسازي را در حد محدود، در ايران بپذيرد. از اين تاريخ ،يعني حدود فروردين ،1392مذاکرات شتاب بيشتري گرفت و با آمدن روحاني جديتر شد .آقاي صالحي ميگويد که بعد از انتخابات« ،آقاي روحاني وقتي در جريان جزئيات اين مذاکرات قرار گرفتند ،موضوع برايشان باورپذير نبود». موضوع ديگري که ميتواند باعث نرمش ايران شده باشد ،همانطور که رئيس جمهور ايران اظهار کرده ،رفع خطر يک جنگ بود که ميتوانست تمام زير ساختهاي کشور را نابود کند. خطر جنگ تنها از ناحيه آمريکا نبود بلکه اين امکان وجود داشت تا در شرايطي که برنامه هستهاي ايران به عنوان يک تهديد جهاني تلقي ميشد ،اسرائيل دست به حمله عليه ايران بزند .حدود يک ماه پيش ،ايهود باراک ،نخست وزير و وزير دفاع پيشين اسرائيل گفت که بين سالهاي 2010 تا ،2012اسرائيل سه بار تا يک قدمي حمله به ايران پيش رفت که هر بار به دليلي برنامه حمله به تعويق افتاد .امروز با توجه به توافق انجام شده ،اسرائيل هيچگونه حمايتي را در سطح جهاني براي چنين اقدامي پشت سر نخواهد داشت. از نظر سياسي ،توافق هستهاي باعث خواهد شد که ايران از انزوايي که از دوران روي کار آمدن محمود احمدي دنباله در صفحة 43