86
No. 706 / February , 13, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
10
موضوعی که یک کشور را قطع ًا تبدیل به جهان سوم خواهد کرد جهان اول ،دوم و سوم بیشتر از اینکه مربوط به پیشرفت تکنولوژی و سطح رفاه مردم باشد ،مفاهمی هستند که با نوع تفکر ،فرهنگ و رفتار یک ملت و سیستم حکومتی یک کشور گره خورده اند .بطور کل این تقسیم بندی محصول برآیند تفکرات ،عملکردها و جهان بینی های همه افراد یک جامعه محسوب میشود که نهایت ًا سبب میگردد کشوری در یکی از این دسته بندی ها قرار بگیرد .پر واضح است که تک تک انسانها نقش بسیار مهمی در شکل گیری این دسته بندی ایفا میکنند. اما در میان انبوهی از مسائل که در شکل گیری یک کشور جهان سومی تاثیر دارند ،در این بخش به 10مورد اصلی آنها اشاره میکنیم: -1عدم صداقت رفتاری و احساسی یکی از بارزترین عواملی که می تواند در جهان سومی بودن یک ملت ،تعیین کننده باشد، نداشتن صداقت رفتاری و احساسی در ابعاد گوناگون است .مصادیق صداقت رفتاری و احساسی به وضوح در تعامالت روزمره مردم قابل مشاهده و تشخیص است: در یک کشور جهان سوم: مردم براحتی به یکدیگر دروغ می گویند ودروغ پردازی جزء ثابت زندگی روزمره شان است. کارمندان در محیط کار سعی در تخریبموقعیت هم دارند و فضای اختالف افکنی و زیرآب زنی بیداد میکند. دوستی ها اغلب شکننده ،همراه با بی وفایی،خیانت ،تزویر و بر اساس منفعت طلبی است. در روابط عاشقانه کمتر صداقت و بیشترخیانت وجود دارد و دو طرف بیشتر سعی در سوءاستفاده مالی و جنسی و گونه ای داد و ستد دارند تا برقراری یک رابطه آرامش بخش بر پایه محبت. شرکت های تجاری بجای ارتقای سطحکیفی خدمات و محصوالت خود ،مدام سعی در تخریب رقبایشان دارند. فروشندگان به مشتریان به عنوان یک شکارنگاه میکنند و نهایت تالش خود را میکنند تا در کمال بی رحمی آنها را فریب داده ،منافع نامشروع کسب کرده ،محصوالت بی کیفیت را
با کیفیت جا زده و به باالترین قیمت و با سودی نامتعارف به فروش برسانند. چاپلوسی در بین مردم غوغا میکند و هر کسبرای رسیدن به منافع شخصی حاضر است هر سخن نادرستی را درست جلوه دهد. افراد فقط زمانی خطا نمی کنند که بدانندکسی آنها را مشاهده میکند ،در غیر این صورت از انجام آن هیچ ترسی ندارند. مسابقات تجمل گرایی و فخر فروشی وجمع آوری حریصانه ثروت به هر قیمت ،برای ارضای غرایز شخصی ،مرکز ثقل تفکرات بیشتر انسانها است. اگر کسی قدرت داشته باشد ،چه اقتصادی،چه سیاسی ،یا به مراکز قدرت و ثروت متصل باشد ،از سوء استفاده از آن دریغ نخواهد کرد. همه از دیگران انتظار رعایت رفتار درستو اصالح خطاهایشان را دارند ولی هیچکس از خودش شروع نمیکند .توقعات و انتظارات بیشتر یکطرفه هستند. -مردم چیزی را می گویند که به آن باور ندارند
و قولی میدهند که می دانند نمی توانند به آن عمل کنند. ظاهر و باطن انسانها دو چیز کام ًال متفاوت است .مردم آنچیزی نیستند که نشان می دهند. اکثر ًا در نقش های جعلی و ساختگی فرو رفته اند و ِ خود واقعی شان را در پستویی پنهان کرده اند. انسانها از موفقیت دیگران غمگین و ازشکست آنها خوشحال می شوند. مردم تمایل زیادی به شخصیت پرستی وبت سازی از افراد دارند .یا کسی را به عرش میرسانند که تا حد پرستش او پیش میروند و یا فردی را به فرش میرسانند و از شخصیت و هویتش چیزی باقی نمی گذارند و در مجموع با سیستم "صفر یا یک" دیگران را می سنجند. -2عدم رعایت نظافت نظافت بعنوان یکی از مؤلفه های فرهنگی یک ملت ،بیانگر سطح آگاهی افراد از اهمیت محیط زیست ،زیبایی شهر ،سالمت و بهداشت عمومی است .آنچیزی که به لحاظ ظاهر و در نگاه اول
میتواند نشان دهد که یک کشور در دسته بندی جهان سوم قرار میگیرد ،عدم پاکیزگی شهر، سطح معابر ،گذرگاه ها ،خیابانها و همچنین نوع لباس پوشیدن و بهداشت فردی افراد است .در یک کشور جهان سوم مردم براحتی زباله های خود را از ماشین به بیرون پرتاب میکنند ،در تفریح گاه ها ،پارکها ،جنگلها، سواحل و کوهستان بدون مالحظه بازماندهای خود را بدون جمع آوری رها میکنند ،در معابر آب دهان به بیرون پرتاب میکنند ،و حتی در رعایت بهداشت شخصی مانند مسواک زدن، استحمام ،استفاده از خوش بو کننده های بدن و پوشیدن لباس پاکیزه و مناسب نیز مشکالت فراوان دارند. -3فرهنگ پایین رانندگی قانونمنداری یکی از ارکان کشورهای جهان اول محسوب میشود و واضحترین نمود قانونمداری را میتوان در نحوه رانندگی در این کشورها مشاهده کرد .در مقابل ،در کشورهای جهان سوم ساختارشکنانه ترین رفتارها در بین
رانندگان بطور روزمره و بصورت مکرر دیده میشود .طوری که اگر فردی از یک کشور جهان اول به یک کشور جهان سوم سفر کند اولین چیزی که بنظرش بسیار عجیب و غیر طبیعی خواهد رسید همین نحوه رانندگی در آن کشور است .در یک کشور جهان سوم ،هر کس قوانین رانندگی مخصوص بخودش را دارد و بی نظمی و قانون گریزی موج میزند .هر کس خیابان و بزرگراه را ملک شخصی و متعلق به خود میداند که دیگران هیچ گونه حقی برای استفاده از آن ندارند و اگر هم دارند همیشه اولویت با خود اوست. -4ناتوانی در تحمل عقاید مخالف از مشخصه های یک ذهن فرهیخته آن است که در عین مخالفت با عقیده ای ،به آن احترام بگذارد .البته منظور از "هر عقیده" طبیعت ًا عقایدی نیست که جان و مال و سرنوشت مردم را به خطر بیاندازد .در کشورهای جهان سوم اکثر مردم سعی دارند عقاید خود را به دیگران تحمیل کنند و نه تنها حاضر نیستند به
عقاید مخالف خود احترام بگذارند ،بلکه با هر قیمتی و با هر ابزاری از جمله توهین ،تهمت و آسیبهای فیزیکی سعی در سرکوب آنها دارند. در این گونه کشورها آستانه تحمل برای شنیدن و یا پذیرش عقاید مخالف بسیار پایین است. مردم در اینگونه کشورها تصورشان این است که "نپذیرفتن عقیده" مترادف است با "بی احترامی ".در صورتی که باید دانست می توان با عقیده کسی مخالف بود ولی در عین حال به وی احترام نیز گذاشت .افراد کشورهای جهان اول ممکن است مخالف یک عقیده باشند، ولی هرگز به صاحب آن عقیده بی احترامی نکرده و در عین حال کسی را نیز مجبور به پذیرش عقاید خود نمی کنند. -5عدم رعایت حریم خصوصی و دخالت در زندگی شخصی اصل بر این است که هر فردی حق دارد در زندگی خود یک سری اسرار داشته باشد که فقط خودش از آن باخبر است و دیگران حق کنکاش ،کنجکاوی و ورود به این مسائل را
ندارد .زندگی شخصی افراد در چارچوب یک قانون کلی تعریف می شود" :تا زمانی که به دیگران آسیبی نمی رساند ،هر شخص حق دارد همانگونه که دوست دارد زندگی کند ،لباس بپوشد ،موسیقی گوش دهد ،مسافرت برود ،غذا بخورد ،مهمانی برود ،شاد باشد و تفریح کند". در کشورهای جهان سوم یکی از تفریحات مردم َس َر ک کشیدن به زندگی خصوصی افراد و انواع دخالت های بیجا و قضاوت های نادرست است که در بسیاری از موارد باعث صدمه دیدن شخص قربانی از جهات گوناگون می شود .برخی نیز با کنجکاوی در زندگی شخصی افراد و مطلع شدن از آن اسرار سوژه ای برای غیبت و سخن چینی پیدا میکنند که در هر صورت عملی زشت و غیر انسانی محسوب میشود .اصو ً ال سبک زندگی هر کس در زمینه های مختلف به خود آن شخص مربوط میشود مگر اینکه آسیبی فاحش به کل بدنه جامعه درمیان باشد. -6عدم رعایت حقوق شهروندی